بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 17 آذر 99
رئیس ستاد کانون های فرهنگی مساجد گفت: امسال بودجه پیشنهادی ما 300 میلیارد تومان بود اما نهایتا در دولت 130 میلیارد مصوب و به مجلس پیشنهاد شد که بعد از تصویب، این رقم صرف برنامه های فرهنگی مساجد در قالب طرح فهما و حقوق خواهد شد.

حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی، رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد در گفت وگو با خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس با اشاره به رقم پیشنهاد شده بودجه این کانون ها برای سال 1400 اظهار داشت: امسال بودجه پیشنهادی ما به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 300 میلیارد تومان بود؛ زیرا تا پایان سال جاری تعداد کانون های ما در سراسر کشور به 30 هزار کانون می رسد که براساس برنامه های پیش بینی شده رقم 10 میلیون برای هر کانون را در طول سال اختصاص داده بودیم.

کاهش بودجه کانون های مساجد در دولت

وی افزود: این رقم از سوی وزارتخانه به دولت پیشنهاد شد، اما در نهایت سازمان برنامه و بودجه باتوجه به ملاحظات خود رقم 130 میلیارد تومان را برای ما به مجلس پیشنهاد داد که حال باید دید این رقم در مجلس چه تغییر و تحولاتی خواهد داشت.

چقدر از بودجه 99 محقق شده است؟

ارزانی با بیان اینکه در بودجه سال 99، رقم 80 میلیارد تومان برای کانون های مساجد پیشنهاد شد، گفت: در نهایت 60 میلیارد مصوب شد و تا امروز که نهمین ماه سال است، نزدیک به 30 میلیارد اختصاص پیدا کرده است. امیدواریم تا پایان سال ارقام بیش تری اختصاص یابد تا بتوانیم به تعهدات ایجاد شده پاسخ دهیم.

کانون های مساجد در سراسر کشور 500 کارمند دارد

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد با اشاره به نحوه هزینه کرد بودجه این ستاد گفت: ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد در سراسر کشور دارای 500 نفر کارمند و پرسنل است که از این بودجه باید به آنان حقوق پرداخت کرد. در مدت 3 سال حضور بنده فرد جدیدی به مجموعه اضافه نشد و حتی با آسان سازی هایی 60 نفر نیز از مجموعه جدا شدند، زیرا بنای چابک سازی و تفویض ماموریت ها به کانون ها را داشتیم.

محل هزینه بودجه کانون های مساجد

وی با اشاره به اینکه علاوه بر حقوق اجرای برنامه های فرهنگی در قالب طرح فهما نیز محل صرف بودجه ماست، گفت: همه برنامه های کانون های مساجد در سال 99 براساس این مدل پیش رفت که برای این امر ما قالب های 12 گانه ای را طراحی کردیم و ذیل آن ماموریت هایی تعریف شده است.

ارزانی گفت: ما درقالب سه شبستان فرهنگ ، نوآوری و هنر و 12 رواق برنامه هایی را برای اجرا توسط کانون های مساجد طراحی کرده ایم. در شبستان فرهنگ با محور رویکرد قرآنی بخش های نور ، کتاب ، رسانه ، همدلی و دانش در قالب های برگزاری کلاس، همایش، نشست، محفل، حلقه، بازدید، مسابقه، نمایشگاه، شبکه های مجازی، تولید دانش و کارگاه قرآنی تعریف شده و برگزار می شوند، همچنین در شبستان نوآوری دو رواق کارآفرینی و فناوری محور فعالیت ها قرار گرفته اند که در قالب کارگاه، نمایشگاه، فروشگاه، ارائه طرح، کلاس، شبکه های مجازی به فعالیت می پردازند.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد با اشاره به رواق های در نظرگرفته شده ویژه شبستان هنر گفت: سرود، نمایش، فیلم، قلم و ترنج از جمله مواردی است که در این بخش مورد توجه قرار گرفته و برنامه ریزی شده است.

وی افزود: در سال 1400 نیز براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری و در قالب طرح پایتخت فهما ماموریت های خود را در قالب این رواق های 12 گانه به پیش خواهیم برد که براساس نیاز روز جامعه برنامه ریزی کرده ایم.

هزینه لازم برای راه اندازی یک کانون جدید

ارزانی با بیان اینکه راه اندازی یک کانون جدید هزینه بردار است، تصریح کرد: بستر و محل کانون را مسجد می دهد، اما حداقل نیاز یک کانون یک دستگاه رایانه است که در گذشته شاید با 2 میلیون جمع می شد، اما هم اکنون شاید 10 میلیون هزینه داشته باشد که ما در بودجه مدنظر خود برای هر کانون 10 میلیون در نظر گرفته بودیم، اما با این کاهش باید مجددا برنامه ریزی داشته باشیم.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد در پایان خاطرنشان کرد: روند اجرای برنامه ها در کانون ها به این صورت است که هرسال کا را با تعهد و کمک هیأت امنای مساجد و خیرین به پیش می بریم و به نوعی شرمنده استان ها هستیم که امیدواریم در مجالس این رقم برای ما افزایش پیدا کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
باغبان گفت: برگزاری جشنواره تئاتر در فضای مجازی کاری بسیار ارزنده از سوی مسئولان حوزه فرهنگ و هنر بود که باعث شد چراغ نمایش روشن بماند و انگیزه ای برای حضور و تشویق هنرمندان شدتا در این شرایط دوباره به سمت هنر بروند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷

به گزارش خبرنگار شبستان از ملایر با توجه به شرایط جامعه و شیوع کرونا برنامه های فرهنگی، هنری نیز بی تاثیر از این فضا نبوده و با توجه به محدودیت ها و نبود تجمعات ،برنامه ها امسال محدود شده و یا به صورت مجازی برگزار می شود.

اما با این وجود برنامه ها و جشنواره های فرهنگی هنری که همه ساله با شور و هیجان هنرمندان و علاقمندان به این برنامه ها برگزار می شد تعطیل نشد و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد با هدف تشویق و ترغیب هنرمندان جشنواره ها و برنامه های فرهنگی را در فضای مجازی برگزار می کنند.

سی و دومین جشنواره تئاتر استان همدان با فراخوان و دعوت از هنرمندان این رشته هنری به صورت مجازی در حال برگزاری است که از 16 نمایش شرکت کننده در این جشنواره نمایش های راه یافته در مرحله استانی این جشنواره با هشت نمایش شامل هفت نمایش در بخش رقابتی و یک نمایش در بخش جنبی از 16 تا 20 آذرماه جاری با هم رقابت می کنند.

هیأت انتخاب و داوری این دوره از جشنواره با حضور عباس شیخ بابایی، محمد جواد کبودرآهنگی، محمد قاسمی، کیانوش بهروز پور و حسین صفی، نملیشهای راه یافته به مرحله استانی رابررسی و داوری می کنند و در نهایت بعد از انتخاب برگزیدگان هر بخش دو نمایش نیز به مرحله کشوری راه پیدا می کند.

پخش زنده نمایش ها از طریق صفحه اینستاگرام اداره کل فرذهنگ و ارشاد اسلامی همدان به نشانی Hamedan.farhang@ و صفحه http://Aparat.com/hamedan.farhang در آپارات انجام می شود , تماشاگران تا 24 ساعت پس از هر اجرا فرصت دارند تا در نظر سنجی که در استوری همین صفحه قرارداده می شود، شرکت کرده و بر اساس میزان رضایتمندی، گزینه مورد نظر خود را انتخاب کنند.

در نخستین روز آغاز بکار، نمایش های رویای عقیم و سرباز برجک شماره 37 به صورت مجازی روی صحنه رفت .

رضا باغبان در گفت وگو با خبرنگار شبستان در ملایر با اشاره به اینکه نمایش رویایی عقیم از ملایر به سی ودومین جشنواره تئاتر استان همدان راه یافته است گفت: این نمایش از شهرستان ملایر به نویسندگی و کارگردانی رضا باغبان در بین نمایشهای بخش رقابتی پذیرفته شد.

نویسنده و کارگردان تئاتر ملایری افزود: این نمایش طی مدت کوتاهی حدود ده روز تمرین و با توجه به شرایط کرونا تمرینات به سختی و با رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام شد که در این نمایش 7 نفر عوامل شامل،5 نفر بازیگر، یک نفر بخش نور و صدا و کارگردان، حضور داشته که اگر شرایط کرونا نبود تعداد زیادتری از هنرمندان در این نمایش حضور داشتند.

باغبان با بیان اینکه خانم ها عاطفه جوکار، مهیا جباری، سپیده ولی زاده، مبینا خانی و مائده زلفی بازیگران این نمایش و مرجان سعدی نیز نور و صدا را در این نمایش بر عهده دارد تصریح کرد: این نمایش برای اولین بار است که اجرای آن برای جشنواره در 16 آذر ماه به عنوان اولین نمایش های اجرایی در جشنواره به روی صحنه رفت.

باغبان افزود: این نمایش روایت مادری است که با داشتن چهار فرزند دختر برای پنجمین بار دوران بارداری را با رویای به دنیا آوردن فرزند پسر می گذراند و در این دوران فرزندان دخترش را مجبور به روایت قصه های مردانه و بازی های پسرانه می کند و دختران کینه برادر به دل می گیرند و .....

وی که متولد شهریور ماه سال 1377 در شهرستان ملایر است گفت: از سال 86 و حدود 13 سال است که به صورت جدی وارد این حوزه هنری شده ام .

این کارگردان جوان ملایری با بیان اینکه در سال 88 با شرکت در دوره های آموزشی مدرک بازیگری تئاتر را از آموزشگاه تئاتر معاصر تهران دریافت کرده افزود: در دوره مدت کار در این حوزه به عنوان بازیگر در نمایش های مختلف با گروه هنری باران کار کردم.

وی با بیان اینکه در طول 13 سال گذشته با فعالیت در این حوزه در جشنواره های فجر، جشنواره های استانی، لاله های سرخ اندیمشک، تئاتر رضوی و.. حضور داشته است گفت: در سال 1395 اولین نمایش خود را به نویسندگی خودم کارگردانی کردم.

این هنرمندن حوزه تئاتر در ملایر با بیان اینکه اولین نمایشی که به عنوان نویسنده و کارگردان آن بوده با عنوان یک عاشقانه آرام سرگذشت یک فرد سرطانی بود افزود: از سال 95 تا کنون هفت نمایش را نویسندگی و کارگردانی و سالهای گذشته نیز در جشنواره های استانی در این نمایش ها موفقیت های خوبی را کسب کرده ایم.

وی با بیان اینکه در حال حاضر نیز در این حوزه گروهش نمایش اش با عنوان گروه کافه تئاتر در حال فعالیت است افزود:علاوه بر این نمایشهای مناسبتی نیز به مناسبت ایام فاطمیه با عنوان بانوی آب و آینه و نمایش کیست که مرا یاری کند به مناسبت ایام محرم اجرا داشته ام.

برگزاری جشنواره کاری ارزشمند در ایام کرونا

باغبان با اشاره به اینکه کرونا تاثیر بسیار زیادی بر روی کار هنرمندان به ویژه رشته تئاتر داشته است گفت: با این وجود برگزاری جشنواره تئاتر در فضای مجازی کاری بسیار ارزنده بود که باعث شد چراغ نمایش روشن بماند و انگیزه ای برای حضور و تشویق هنرمندان شدتا در این شرایط دوباره به سمت هنر بروند.

وی با بیان اینکه هنرمندان نیاز به حمایت های ویژه دارند گفت: مسئولان باید هنر و هنرمند را بها بدهند چرا که جایگاه هنر وابسته به فرهنگ هر ملتی است و باید به هنر و فرهنگ هنر بها داده شود.

وی با بیان اینکه در این ایام کرونا نباید از توجه به حوزه هنر غافل شد گفت: هنر جزو سبد فرهنگی خانواده و بهترین زبان برای انتقال فرهنگ و مفاهیم است.

حفظ شان و احترام هنرمندان انگیزه ای برای تولید کارهای فاخر

وی با اشاره به اینکه حفظ شان و احترام هنرمندان می تواند باعث تشویق و ترغیب هنرمندان به تولید آثار فاخر و ارزشمند با کیفیت و محتوای خوب شود گفت: مسئولان باید جایگاه هنر و هنرمند را بشناسنتد و مایه دلگرمی هنرمندان شوند.

این کارگردان جوان ملایری ضمن تقدیر از حمایتهای اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ملایر از هنرمندان حوزه تئاتر تصریح کرد: این اداره تا حد امکان با توجه به تنگناهای مالی که وجود دارد امکانات لازم را در اختیار ما قرار می دهد.

وی با تاکید بر اینکه نهادها و دستگاه های فرهنگی و آموزشی از جمله آموزش و پرورش وسایر نهادهای فرهنگی باید از حضور هنرمندان بومی در برنامه ها و مناسبت ها استفاده کنند گفت: در جلسات و برنامه های فرهنگی شهرستان نیز حضور اصحاب هنر و استفاده از ایده ها و نظریات هنرمندان برای پیشبرد برنامه های فرهنگی و هنری شهرستان می تواند موثر باشد.

و ی با بیان اینکه زبان هنر بهترین زبان برای بیان معانی و انتقال فرهنگ است گفت: با همین زبان هنر می توان در فضای کرونا بسیاری از موارد را به مردم آموزش داد که حضور تعدادی از هنرمندن با توزیع ماسک در مناطق حاشیه شهر ملایر طی هفته های گذشته یکی از ابن برنامه ها بود که تاثیر بالایی را در رعایت موارد بهداشتی به ویژه در بین کودکان و نوجوانان دارد.

وی با بیان اینکه برگزاری ابن برنامه ها ، اجرای خیابانی و فضای باز نمایش در ایام کرونا با زبان هنر و.. تاثیر بسزایی راایجاد فضایی شاد برای مردم دارد بر حمایت مسئولان شهر از هنرمندان در این عرصه تاکید کرد.

وی با بیان اینکه هنرمندان نیازمند حمایت بی دریغ مسئولان هستند تصریح کرد: بسیاری از هنرمندان به ویژه هنرمندان تئاتر این هنر را به عنوان شغل پذیرفته ند و در این زمینه فعالیت می کنند که امیدواریم بیش از گذشته دیده شوند.

پایان پیام/ 579

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر از جمله رویدادهایی است که مدت زمان زیادی تا برگزاری آن باقی نمانده اما هنوز کامل مشخص نشده است که با توجه به شرایط شیوع کرونا، این جشنواره به چه صورت برگزار خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ سایت های دیگر : سایت خبری موسیقی شنو مردم نیوز روزنامه امتیاز

خبرگزاری فارس گروه موسیقی علیرضا سپهوند: بی شک جشنواره موسیقی فجر امسال متاثر از شرایط ناشی از بحران شیوع ویروس کرونا خواهد بود. در این زمینه احتمالا ستاد جشنواره سناریوهای مختلفی برای برگزاری جشنواره در نظر گرفته است که نهایتا تا چند هفته مانده به برگزاری این مراسم یکی از این سناریوها تثبیت و اجرایی خواهد شد.

البته که این شرایط بغرنج نه تنها برای جشنواره موسیقی فجر که برای دیگر جشنواره ها و رویدادها و فراتر از آن، تمام جغرافیای جهان وجود دارد و در هیچ دوره ای تا به این حد تشکیک و تعلیق در چگونگی برگزاری رویدادها وجود نداشته است. از این رو مهم ترین فاکتور را چگونگی شرایط ویروس نانومتری کرونا تعیین خواهد کرد.

یکی از بخش هایی که امسال به جشنواره موسیقی فجر افزوده شد، بخش رقابتی بود که به نوعی می توان آن را بازگشت این بخش هم نامید چون در ادواری از این رویداد بخش رقابتی بوده و بعد بنا به تصمیم مسولین وقت این بخش از جشنواره موسیقی فجر حذف شد تا این رویداد تنها به فستیوالی با جنبه فستیویته محض به کار خود ادامه دهد.

در این خصوص به جهت اطلاع از کم و کیف برگزاری و برنامه ریزی های انجام شده و نزدیک شدن به پایان مهلت فراخوان حضور و شرکت در جشنواره موسیقی فجر و شاید مهم تر از همه افزودن بخش رقابتی یا به نوعی بازگشت این بخش به جشنواره با دکتر حسن ریاحی دبیر سی و ششمین دوره جشنواره موسیقی فجر گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید:

**آقای ریاحی با توجه به شرایط بحرانی شیوع ویروس کرونا، برگزاری جشنواره موسیقی فجر به چه ترتیب خواهد بود؟

-جشنواره موسیقی فجر قطعا از تاریخ 28 بهمن تا سوم اسفند ماه برگزار خواهد شد که به احتمال زیاد به صورت آن لاین(بر خط) خواهد بود و چنانچه تا آن زمان شرایط رو به بهبودی برود و ستاد ملی کرونا مجوزهای لازم را صادر کند آمادگی برگزاری جشنواره به صورت حضوری را نیز داریم. جشنواره موسیقی فجر تا دقیقه نود امیدوار به اجرای حضوری است.

با توجه به مهلت فراخوان بخش غیر رقابتی تا بیست آذر ماه، جشنواره روزهای پایانی و جمع بندی نهایی مدارک شرکت کننده گان را سپری میکند تا برای ارائه و تحویل به هیات انتخاب آثار و گروه ها آماده شود.

گروه های شرکت کننده می توانند در تمامی ژانر های موسیقی به دبیرخانه فجر کار ارائه دهند. از سوی دیگر با پایان مهلت شرکت در بخش رقابتی(فراخوان جایزه) تمامی آثار رسیده بعد از بررسی مدارک، آماده سازی گردیده تا در اختیار هیات انتخاب آثار و گروه ها قرار گیرد و امیدواریم در شروع هفته پیش رو داوری ها آغاز شود.

**چنانچه شرایط کرونا تا زمان برگزاری جشنواره بهبود یابد شاهد اجرای حضوری و زنده گروه ها خواهیم بود و چه تدابیری برای این کار اندیشیده شده است؟

-ما 3 سناریوی متفاوت پیش بینی کرده ایم که اولین سناریو همان اجرای حضوری در سالن است و چنانچه در دوسه هفته منتهی به زمان برگزاری، ستاد ملی کرونا مجوز اجرا بدهد آمادگی کامل برای بردن اجراها به روی صحنه را خواهیم داشت که البته آن نیز باید در آن زمان مشخص شود که چه میزان از پروتکل ها و با چه معیارهایی رعایت و اجرا شوند و برای نمونه آیا می توان از تمام ظرفیت سالن ها استفاده کرد یا خیر. در هر صورت برای تمام این موارد پیش بینی های لازم صورت گرفته است.

**امسال چه تعداد گروه در جشنواره حضور خواهند یافت؟

-خوشبختانه علی رغم شرایط کنونی استقبال از جشنواره خیلی خوب بوده ولی به این دلیل که هنوز مهلت فراخوان به پایان نرسیده آمار نهایی هنوز مشخص نیست چون بعد از مهلت ارسال آثار، تازه مرحله داوری ها و انتخاب آثار و گروهها در دستور کار قرار خواهد گرفت ازینرو هنوز به مرحله اعلام تعداد دقیق و مشخص گروهها و آثار نرسیده ایم.

البته امسال هم گروهها و آثار در چهار دسته موسیقی کلاسیک ایرانی موسیقی کلاسیک غربی موسیقی نواحی ایران و موسیقی تلفیقی حضور خواهند یافت.

**بی شک مهم ترین حرکت امسال جشنواره موسیقی فجر، برگرداندن بخش رقابتی به جشنواره محسوب می شود. در این مورد توضیح بفرمایید که چطور شد جشنواره به این نتیجه رسید که باید بخش رقابتی در جشنواره باشد؟

-همه ما میدانیم که رقابت همیشه مهم است. ما در کشور پهناورمان این همه فارغ التحصیل داریم که اکثرا بسیار با استعداد و تعداد قابل توجهی از آنها حتی دارای نبوغ بوده و نخبه هستند. قطعا این بخش رقابتی باعث جنب و جوش جوانان و ایجاد انگیزه و مهم تر از همه ایجاد فرصت های شغلی پایدارتر خواهد شد.

متاسفانه اکثریت فارغ التحصیلان موسیقی بجز تدریس در آموزشگاههای موسیقی که آن هم به صورت کاری موقت و بدون تضمین و آینده ای مطمئن هست، بازار کاری ندارند، در مقایسه با سیل عظیم فارغ التحصیلان عده معدودی هستند که با گروهها و ارکسترهای شاخص کارکرده و مرتب در استودیوها کار ضبط انجام میدهند و از درآمد بالایی برخوردار هستند، و بیشتر دانشجویان و تحصیل کرده های موسیقی راهشان به تدریس با درآمدهای اندک در آموزشگاهها ختم می شود.

از این رو شرایط رقابتی کردن می تواند بستری برای ایجاد اشتغال های پایدارتر باشد. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که این بخش رقابتی و این هدف بدون مشارکت ارگان ها و همکاری دولت جهت اشتغال زایی برای این جوانان امکان پذیر نخواهد بود و نمود اصلی آن تنها در سایه همکاری چندین ارگان متجلی خواهد شد.

باز هم عرض می کنم که مهم ترین برآیند بخش رقابتی توجه به نسل جوان بسیار با استعداد و نخبه است که شدیدا در بلاتکلیفی به سر می برند.

من نظرم این است که ضمن برگزاری اینچنین رویدادها و بخش های رقابتی، باید حتما انجمن موسیقیدانان جوان تشکیل شود. این کار نتیجه بسیار خوبی خواهد داشت. ما در سالهای دورتر مشابه همین تجربه را داشتیم که بسیار مفید و موثر بود. انمجنی بود با عنوان انجمن آهنگسازان جوان که این انجمن بسیار به کمک جوانان موزیسین آمد و خیلی ها در این انجمن جذب ارکسترها و یا مراکز فرهنگی شدند.

تعداد قابل توجهی هم از آنها با حمایت این انجمن گروههایی تشکیل دادند که بعدا به گروههای شناخته شده و موفقی تبدیل شدند که الان در بهترین شرایط و جایگاه قرار دارند. رستاک یکی از همین گروهها است که از دل همین انجمن بیرون آمد و خوشبختانه امروزه یکی از گروههای بسیار موفق و پر کار است و اعضای این گروه به واسطه جایگاهی که بین مردم کسب کرده اند در شرایطی بسیار مطلوب هستند.

**استقبال از بخش رقابتی چطور بوده و چه تعداد اثر به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است؟

-استقبال که بسیار خوب بوده ولی همان طور که گفتم هنوز مرحله فراخوان به پایان نرسیده که بعد تازه مبحث داوری و بازبینی ها در پیش خواهد بود و آن زمان آمار دقیق هر بخش را ارائه خواهیم داد.

**بخش بین الملل جشنواره فجر همواره بخشی بوده که سهم اعظمی از اعتبار این رویداد را به خود اختصاص می دهد. امسال چه گروههایی از چه کشورهایی برای اجرا هماهنگ شده است؟

-امسال نیز جشنواره میزبان گروههای شناخته شده ای از کشورهایی همچون آلمان، اتریش، فرانسه، هلند، هند، اسپانیا و آذربایجان است. البته با توجه به ادامه همه گیری بیماری کوید 19 در سراسر دنیا، احتمال تغییراتی در صورت نهایی میهمانان جشنواه خواهد بود. در این دوره، اجراهای بخش بین الملل، به دو شکل اجرا خواهد شد.

بخش اول شامل اجراهای اختصاصی ضبط شده در کشور مبدا، برای این دوره از جشنواره و بخش دوم شامل اجرای هنرمندان مدعو در تالار وحدت است که بنابر شرایط زمان اجرا، احتمالا بدون تماشاگر برگزار خواهد شد.

این اجراها در سبکهای مختلفی از جمله موسیقی کلاسیک ، معاصر ، تلفیقی و جاز خواهد بود. کلیه اجراها بر بسترهای تعیین شده فضای مجازی عرضه می شوند که در زمان مناسب این مجاری عرضه معرفی خواهند شد.

به گزارش فارس، شانزدهم آذرماه با پایان یافتن مهلت ثبت نام و ارسال آثار به بخش رقابتی سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر در 15 آذر، 147 آلبوم از طریق فراخوان در این دوره جشنواره ثبت نام کردند که هیات انتخاب آثار این دوره از جشنواره، از میان آلبوم های متقاضی، منتخبان هر بخش از فراخوان را برای جشنواره انتخاب می کند.

فراخوان بخش رقابتی سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر پیش از این و از 4 آبان ماه در بخش های موسیقی(دستگاهی، کلاسیک، پاپ، نواحی، تلفیقی، معاصر و ارکسترال ایران) و در دو حوزه باکلام و بی کلام و همچنین ناشر برگزیده منتشر شده بود.

فراخوان بخش رقابتی جشنواره بر اساس آیین نامه جشنواره با هدف معرفی و تقدیر از آثار برگزیده اهالی موسیقی ایران، اعتلای هنر موسیقی و ارتقاء سلیقه شنیداری مخاطبان، صیانت از هویت ملی مبتنی بر آموزه های دینی و ایرانی، تقویت و حمایت از هنر خلاق و همچنین شناسایی، تبیین چهارچوب ها و استانداردهای کیفی گونه های مختلف موسیقی تهیه و تنظیم شده است.

مرتضی امیری اسفندقه ، بهداد بابایی ، محمدرضا چراغعلی ، احسان ذبیحی فر ، امیرعباس ستایشگر ، کارن کیهانی ، محمدعلی مرآتی ، امین هنرمند به همراه حسن ریاحی دبیر جشنواره به عنوان هیأت انتخاب گروه ها و آثار سی و ششمین دوره جشنواره موسیقی فجر معرفی شدند.

این هیات طبق آئین نامه جشنواره موسیقی فجر، وظیفه انتخاب گروه های شرکت کننده و داوری آثار را برعهده دارند. فراخوان سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر در 2 بخش رقابتی و غیر رقابتی منتشر شده است و علاقمندان به حضور در این رویداد بر اساس قوانین و مقررات ذکر شده در سایت جشنواره موسیقی فجر (www.fajrmusicfestival.com)، درخواست خود را ارائه کرده اند.

از ابتکارهای جشنواره فجر طی دو سال گذشته افزودن دو بخش رقابتی جایزه ترانه و جایزه رسانه است. در بخش جایزه ترانه، اشعاری که طی یک سال گذشته به دبیرخانه صدور مجوز شعر دفتر موسیقی ارسال شده اند مورد ارزیابی قرار گرفته و بهترین ترانه معرفی شده و جایزه ای نیز به همراه لوح و تندیس تعلق خواهد گرفت. در بخش جایزه رسانه نیز که در چند بخش بهترین مصاحبه، بهترین گزارش و بهترین یادداشت برگزار می شود، روزنامه نگاران و خبرنگاران حوزه موسیقی می توانند آثار منتشره خود طی بازه زمانی یک سال گذشته را برای رقابت به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند و در نهایت برنده هر بخش در روز اختتامیه اعلام و تندیس و لوح و جایزه نقدی نیز اهدا می شود. امسال با حکم محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، مسلم نادعلی زاده به عنوان دبیر جایزه ترانه و سعید میرمحمد صادق به عنوان دبیر جایزه رسانه و موسیقی منصوب شدند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷

مهرداد رهسپار

دومین جشنواره سراسری تئاتر فجر، پیش از آنکه فرصتی برای اجرای نمایش هایی از سراسر ایران باشد، فرصتی برای همکاری نهادهای نوپای انقلاب و جنگ در زمینه های فرهنگی و هنری است. در کنار وزارت ارشاد اسلامی، به عنوان متولی برگزاری جشنواره، واحد فرهنگی بنیاد شهید، واحد فوق برنامه جهاددانشگاهی، کمیته فرهنگی جهاد سازندگی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، روزنامه جمهوری اسلامی و ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز حضور دارند. به واسطه مشارکت گسترده این نهادها، انقلابیون بیرون از حیطه فعالیت های هنری هم در هنرمندان جشنواره حاضر می شوند. پیش بینی جشنواره برای حضور آنها کمیته آموزش و نقد و بررسی است که ابوالقاسم نادری مسئولیت آن را برعهده دارد. نادری در گفت وگویی با نشریه روزانه جشنواره، درباره چگونگی عملکرد این نشست ها می گوید که حدیث مومن آینه مومن است، اساسنامه این جلسات را تشکیل می دهد. این کمیته در طول جشنواره از عبدالکریم سروش، مهدی حجت، کمال حاج سیدجوادی، حجت الاسلام احمد صادقی اردستانی، حجت الاسلام سعادتی و غلامعلی حدادعادل برای ایراد سخنرانی هایی درباره ماهیت هنر دعوت می کند.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر که جوایزش از دوره ای به بعد با عنوان باربد دست به دست می شود، عمری نسبتا کوتاه دارد. این بخش که پیشتر تنها توانسته بود یازده دوره از سی و پنج دوره جشنواره فجر را به خود ببیند، امسال با تغییراتی در آیین نامه بار دیگر بازگشته است و باید دید این بار چند سال دوام می آورد.

به گزارش ایسنا، امسال سی وششمین دوره از رسمی ترین رویداد موسیقایی کشور زیر سایه کرونا برگزار خواهد شد؛ جشنواره ای که به رغم تاریخچه سی وپنج ساله خود، همچنان نتوانسته است به ثباتی که باید دست پیدا کند.

حذف و یا از سرگیری برخی بخش های اصلی جشنواره، از جمله بخش رقابتی یا بانوان، شاهدی بر این ادعاست که هر بار با جابه جایی مدیران و تغییر رویکردها، با شرایط متفاوتی هم مواجه می شود.

جشنواره ی موسیقی فجر در سال 1364 فعالیت خود را با عنوان جشنواره سرود و آهنگ های انقلابی آغاز کرد و به مدت چهار سال با همین نام به فعالیت خود ادامه داد. در آن سال ها جشنواره موسیقی تنها محملی محسوب می شد برای اجرای برنامه و برگزاری کنسرت ها. چهار سال این روند ادامه پیدا کرد تا در نهایت عنوان جدید جشنواره موسیقی فجر شکل گرفت که با پایان هشت سال جنگ تحمیلی نیز همراه بود.

در دوره پنجم، جشنواره برای اولین بار صاحب لوگو شد و دو سال بعد یعنی در سال 1370 هم برای اولین بار به صورت بین المللی برگزار شد؛ البته در بدو امر تنها بخش معرفی موسیقی ملل مسلمان در نظر گرفته شده بود اما به مرور شکل همه گیرتری به خود گرفت.

در سال 1376 همزمان با سیزدهمین دوره، برای اولین بار بخش های دیگری به جشنواره موسیقی فجر اضافه شد و در همین راستا گروه های موسیقی بانوان هم توانستند به اجرای برنامه بپردازند.

اختتامیه سی و دومین جشنواره موسیقی فجر

با این همه جشنواره موسیقی فجر برخلاف جشنواره فیلم فجر، در هیچکدام از این دوره ها به فکر اضافه کردن بخش رقابتی نبود، تا دوره بیست و سوم.

تاریخچه رقابتی شدن جشنواره موسیقی فجر به دوره بیست و سوم بازمی گردد. این دوره از جشنواره به دبیری کامبیز روشن روان (موسیقیدان و آهنگساز)، در سه حوزه سنتی و تلفیقی، کلاسیک و پاپ به صورت رقابتی برگزار شد و نخستین داوران آن هنرمندانی چون داوود گنجه ای، محمد سریر، داریوش پیرنیاکان و شاهین فرهت بودند.

جریان رقابتی بودن بخشی در جشنواره موسیقی فجر همچنان تداوم یافت تا اینکه در سال 94 جایزهٔ باربَد شکل گرفت. این جایزه با نظر برگزارکنندگان جشنواره موسیقی فجر، از سی و یکمین دوره آغاز و مجموعاً در 7 گرایش، 16 جایزه باربد اهدا می شد.

هنرمندانی مانند اردشیر کامکار در بخش موسیقی ایرانی برای بهترین آلبوم، علیرضا قربانی بهترین خواننده، هوشنگ کامکار بهترین آهنگساز، همایون شجریان و طهمورس پورناظری موسیقی ایرانی باکلام، شهرداد روحانی بهترین آلبوم موسیقی کلاسیک و ... در این سال ها موفق به کسب جایزه باربد شده اند.

اختتامیه سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر

ولی دیری نپایید که جایزه باربد به انضمام بخش بانوان در دوره سی وچهارم به دبیری شاهین فرهت از جشنواره موسیقی فجر حذف شد.

شاهین فرهت آن زمان سال 97 درباره حذف این جایزه در جمع خبرنگاران عنوان کرده بود که در جریان این تصمیم نبوده و اطلاعی از جایزه باربد ندارد ولی باید بدانیم که جشنواره با رقابت تفاوت دارد و اگر این جایزه خوب بود می توان در دوره های بعدی آن را اضافه کرد. .

اما مدیرکل دفتر موسیقی وقت، علی ترابی با اعتقادی راسخ نسبت به حذف این جایزه، تأکید کرده بود که جایزه باربد به دلیل مسائل مالی حذف نشده است. در حوزه موسیقی استانداردهایی در سطح دنیا داریم که اصلا موضوع رقابت در آن وجود ندارد. ضمن اینکه اصلا قرار نیست وزارت ارشاد در قامت دولت به رقابت بخش خصوصی بیاید و جشنواره را رقابتی کند. وقتی بخش خصوصی به درستی می تواند موضوع رقابت را داشته باشد این درست نیست که بخش رقابتی در جشنواره حضور داشته باشد. (بخشی از اظهارات ترابی در جمع خبرنگاران)

اختتامیه سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر

با چنین نگاهی سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر غیررقابتی برگزار شد و در امتداد آن دوره و سی و پنجم هم با وجود اینکه مدیر دفتر موسیقی تغییر کرده بود و زمزمه هایی درباره افزودن بخش رقابتی جشنواره به گوش می رسید، اما به دلیل آیین نامه ای از پیش تنظیم شده، حذف جایزه باربد به سال 98 هم کشیده شد.

با این همه محمد اله یاری در آستانه برگزاری سی وپنجمین جشنواره در مصاحبه ای با ایسنا به رقابتی شدن بخش هایی از جشنواره ابراز تمایل کرده بود. جوان ها باید در یک فضای رقابتی حضور پیدا کنند و دیده شوند تا مدام به دنبال این نباشیم که چه باید انجام دهیم تا در یک جشنواره خارجی پذیرفته شویم.

نگاه هایی از این دست در نهایت منجر به این شد تا در جریان دومین جلسه شورای سیاستگذاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بازگشت بخش رقابتی اعلام رسمی شود و این رقابت ها به صورت باکلام و بی کلام در بخش های موسیقی دستگاهی، کلاسیک، پاپ، نواحی، تلفیقی، معاصر و ارکسترال ایران برگزار خواهد شد.

نشست خبری سی و سومین جشنواره موسیقی فجر

با این همه، اختلاف نظرها بر سر ضرورت برگزاری بخشی رقابتی در جشنواره موسیقی فجر یا حذف آن، همچنان بین اهالی موسیقی ادامه دارد که شاید رجوع به تعاریف دو واژه فستیوال و جشنواره برای موسیقی در دنیا، تا حدودی در حل این مساله راهگشا باشد.

ضمن اینکه باید در نظر داشت این رویداد موسیقایی پس از سی و پنج دوره برگزاری، برای رسیدن به معنای واقعی کلمه جشنواره موسیقی ، بیش از همه نیاز به ثبات در تصمیم گیری ها فارغ از نگاه های سلیقه ای دارد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
خانه موسیقی با تاکید بر اینکه همچنان پیگیر ثبت روز اول مهرماه سالروز تولد محمدرضا شجریان به عنوان روز ملی موسیقی است، ثبت روزی به نام موسیقی در تقویم رسمی کشور را نیازمند همدلی هر چه بیشتر دانست.

روابط عمومی خانه موسیقی در مطلبی ارسالی به ایسنا با موضوع ثبت روز ملی موسیقی در تقویم رسمی کشور و اختلاف نظرها درباره این انتخاب، آورده است: در حالی که روز ملی سینما و روز ملی هنرهای نمایشی برای سینما و تئاتر در تقویم رسمی کشور ثبت شده ولی متاسفانه هنور روز ملی موسیقی در این تقویم جایی ندارد. موسیقی از پرقدمت ترین هنرهای سرزمین ایران است. اختصاص یک روز به عنوان روز ملی موسیقی از مطالبات بحق اهالی این هنر شریف است.

در ادامه این مطلب با یادآوری عملکرد 20 ساله خانه موسیقی برای ثبت روزی به نام موسیقی، نوشته شده است: خانه موسیقی ایران از ابتدای تاسیس خود و حدود 20 سال پیش نخستین تلاش ها را برای ثبت این روز در تقویم رسمی کشور انجام داد و روزی در مهر ماه را به بهانه تولد حکیم ابونصر فارابی به نهادهای رسمی و تصمیم گیرنده از جمله شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد داد. این موضوع در شورای فرهنگ عمومی تصویب شد اما با مخالف ها و بی مهری های دولت وقت به سر انجام نرسید و موضوع مسکوت ماند.

پس از منتفی شدن روز تولد فارابی، طی سال ها فعالیت صنفی خانه موسیقی در نظر سنجی های متعدد و بیان مطالبه اهالی موسیقی موضوع روز ملی موسیقی بار دیگر در دستور کار این نهاد قرار گرفت. در سال های اخیر همزمان با بیماری استاد محمدرضا شجریان، ریاست سابق شورای عالی خانه موسیقی هر ساله یکم مهرماه به مناسبت تولد ایشان در فضای مجازی صحبت هایی پیرامون اختصاص این روز به روز ملی موسیقی مطرح شد و به تبع آن درخواست هایی به طور مستقیم و غیرمستقیم به خانه موسیقی در این جهت ارسال می شد.

در پی درگذشت استاد شجریان، با توجه به درخواست های بیشمار و مکرر مطرح شده شورایعالی و هیئت مدیره خانه موسیقی اختصاص روز تولد این هنرمند پرآوازه ایران را به روز ملی موسیقی مطرح کرد. این موضوع توسط داریوش پیرنیاکان، سخنگوی شورایعالی خانه موسیقی و حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی در مراسم تشییع و خاکسپاری استاد شجریان در توس اعلام شد که از همان ابتدا با استقبال هنرمندان و مردم علاقمند و فرهنگدوست مواجه شد.

درحالی که مقدمات تصویب روز ملی موسیقی توسط خانه موسیقی انجام شده و در مراجع رسمی پیگیری می شود، اوایل آذرماه اعلام شد جمعی 30 نفره از اهالی موسیقی نامه ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشتند و خواستار ثبت روز ملی موسیقی در 4 آذرماه به عنوان تولد فارابی شدند. صحت امضاهای این نامه از ابتدا با شبهه هایی همراه بود تا اینکه برخی از هنرمندانی که در این نامه نامشان ذکر شده یا منکر رویت و امضای این نامه شدند و یا عنوان کردند موضوع طور دیگری برای آنها بیان شده است.

در ادامه مطلب ارسالی از سوی خانه موسیقی، از هنرمندانی نام برده شده است که به رغم درج نامشان در نامه پیشنهادی برای انتخاب تولد فارابی به عنوان روز موسیقی، این امضا را تایید نمی کنند.

شاهرخ شهیدی، فرزند عبدالوهاب شهیدی ، خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی در متنی که برای خانه موسیقی ایران ارسال کرده است، چنین نوشته: استاد عبدالوهاب شهیدی طی تماسی که توسط فرزند خود داشتند فرمودند ایشان هیچ نظری برای انتخاب روز موسیقی نداشته و اگر در لیستی نام ایشان درج شده بدون اطلاع و جواب مثبت ایشان بوده، لذا بدینوسیله مورد عنوان شده از طرف ایشان تکذیب می شود.

شهرام ناظری ، خواننده پیشکسوت موسیقی ایران هم در پیامی به خانه موسیقی اعلام کرد: از اقدام خانه موسیقی برای ثبت روز ملی موسیقی بی خبر بودم. نامه ای به دستم رسید که پیشنهاد تولد فارابی به عنوان روز موسیقی بود و از این خبر خوشحال شدم ولی بعدا که متوجه شدم خانه موسیقی روز تولد شجریان را پیشنهاد داده، دیگر اظهارنظری نکردم و نامه ای هم امضا نکردم.

اردشیر کامکار ، نوازنده و مدرس پیشکسوت کمانچه درباره نامه مذکور گفته است: از طرف شخصی با من تماس گرفته شد و عنوان شد که ما روزی به نام موسیقی نداریم و آیا شما موافق برای ثبت روزی به نام موسیقی هستید؟ و من پاسخ دادم بله موافقم؛ البته من این را اول نپذیرفتم وقتی گفتند چه افرادی امضا کردند من هم اعلام موافقت کردم همان موقع هم فکر کردم این موضوع از طرف خانه موسیقی است.

اردشیر کامکار همچنین گفت: نه من و نه بیژن برادرم در جریان ثبت روز موسیقی نبودیم اما اگر طوماری برای ثبت سالروز تولد استاد شجریان به عنوان روز موسیقی باشد حتما امضا می کنم.

هادی منتظری ، نوازنده و مدرس پیشکسوت کمانچه و عضو هیات مدیره کانون مدرسان خانه موسیقی نیز در گفتگویی عنوان کرد: برای من نامه ای را فرستادند ولی من نه آن را تایید کرده و نه امضا کردم. فردی که امضا ها را جمع می کرد برای من پیغام فرستادم و از اینکه امضا نکردم ناراحت بود که پاسخی به او ندادم. من نه نامه ای را امضا کرده و نه تایید کردم.

منتظری درباره موضوعات پیش آمده در خصوص ثبت روز موسیقی خارج از خانه موسیقی گفت: من صراحتا باید بگویم که احساس می کنم فرد یا افرادی دارند شیطنت می کنند و باید عزیزان هنرمند که دارای اسم و رسمی هستند مراقب باشند تا این شیطنت ها باعث نشود مساله زیر سوال برود. من تاکید می کنم نام به هیچ وجه مهم نیست، مهم این است که این باعث وحدت بشود. ما دغدغه موسیقی داریم وگرنه از زمان باربد و نکیسا این عزیزان آمده اند و رفته اند مشکل ما در این مقطع زمانی موسیقی است که حمایت شود که با هم همدل باشند و خانه موسیقی دارای اعتبار است نه اینکه پراکنده گویی کنند و بخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند. هیچ چیز ارزشمندی در این آن گل آلود نیست فقط باعث می شود که اعتبار خانه موسیقی زیر سوال رود.

سامان احتشامی ، نوازنده و مدرس پیانو نیز که نامش در امضاکنندگان نامه مذکور به چشم می خورد درباره نامگذاری روز ملی موسیقی گفت: مدتی قبل خانمی با من تماس گرفتند و گفتند که چون در تقویم کشور روز موسیقی نداریم آیا شما موافقید تولد فارابی به نام روز موسیقی نامگذاری شود؟ و من گفتم بله، فارابی در زمان خودش موسیقیدان بزرگی بوده ولی الان نیست و ما هیچ خاطره ای از او نداریم.وی افزود: چند هفته بعد از خانه موسیقی با من تماس گرفتند و گفتند که می خواهیم روز تولد استاد شجریان را به عنوان روز موسیقی ثبت کنیم و من نیز موافقت خود را اعلام کردم. اینکه گفته می شود من با ثبت روز تولد استاد شجریان مخالفت کردم درست نیست وقتی هم که آن خانم با من صحبت کردند مقایسه ای بین فارابی و شجریان نکردند و من چنین چیزی را نمی دانستم.

احتشامی در پایان گفت: چقدر خوب است که این همدلی بین هنرمندان وجود داشته باشد و همه همدل و همراه روز تولد استاد شجریان را به عنوان روز ملی موسیقی در تقویم ثبت کنیم.

مرتضی صنایعی (نوازنده و مدرس نی) نیز که در ذیل آن نامه نامش به عنوان امضاکننده درج شده است در تماسی تاکید کرد: از وجود این نامه کاملا بی خبر بودم و از طریق تماس روابط عمومی خانه موسیقی از این امضا باخبر شدم. بلافاصله شماره فردی که امضاها را جمع کرده بود پیدا کرده و با او تماس گرفتم و به این موضوع معترض شدم. ایشان هم در ابتدا اقرار کرده که بدون اطلاع من و بر اساس حدس و گمان که من امضا می کنم نام مرا قرار داده اند و الان دیگر نمی شود نام من را از نامه حذف کنند. البته دقایقی بعد در پیامی به من گفتند که نامم را از نامه حذف می کنند.

صنایعی پیرامون ثبت روز موسیقی به مناسبت سالروز تولد استاد شجریان گفت: موسیقی ایران مدیون خدمات استاد شجریان است و باید همه بر این مساله اتفاق نظر داشته باشند و تلاش کنند تا روز ملی موسیقی در سالروز تولد ایشان ثبت شود. چه ایرادی دارد که ما افتخار کنیم و یک روز در تقویم را به عنوان روز موسیقی داشته باشیم که قطعا باعث اتحاد بین موسیقیدان ها خواهد شد.

خانه موسیقی در ادامه این گزارش، تاکید کرده است که انتشار نامه مذکور در یکی از خبرگزاری های رسمی و متعاقب آن انتشار در فضای مجازی دو نکته مهم را یاد آوری می کند. نخست اینکه رسانه های محترم باید هرگونه طومار، نامه، بیانیه و ... را که مدعی امضای فرد یا افرادی از هنرمندان است را یا به طور رسمی از سوی نهادی معتبر و یا به صورت فیزیکی(اصل نامه با امضاها) دریافت کرده و سپس برای انتشار آن اقدام کنند. انتشار یک نامه رسیده به یک خبرگزاری یا خبرنگار بدون منبعی معتبر آن هم برای موضوعی مانند ثبت روز ملی موسیقی نیاز به بررسی بیشتر از سوی رسانه ها دارد.

دوم اینکه هنرمندان می بایست با تحقیق بیشتر در مورد موضوعات مطرح شده در یک تماس تلفنی اظهار نظر کنند تا از نام و اعتبار این عزیزان و اعضای محترم خانه موسیقی در جهت برهم زدن اتحاد، وفاق و یکدلی سو استفاده نشود.

بنظر می رسد نامه ثبت روز موسیقی به نام فارابی در راستای همدلی اهالی موسیقی منتشر نشده است. چرا که این نامه درست زمانی منتشر شد که خانه موسیقی اعلام کرد پیگیر ثبت روز موسیقی برای روز اول مهرماه مصادف با سالروز تولد استاد شجریان است. القاء دو دستگی میان هنرمندان و از بین بردن همدلی در جامعه موسیقی نه تنها به نفع هنرمندان نیست بلکه در این موضوع خاص می تواند ثبت روز ملی موسیقی را به محاق برده و مطالبه هنرمندان را کم اثر کند.

خانه موسیقی همانطور که پیشتر نیز اعلام شد، با جدیت تمام و با پشتوانه و به نمایندگی از اعضای شریف خود پیگیر ثبت روز اول مهرماه(سالروز تولد استاد شجریان) به عنوان روز ملی موسیقی است و امید است در سایه همدلی هنرمندان این مهم به ثمر بنشیند و در تقویم سال 1400 روز اول مهرماه با عنوان روز ملی موسیقی ثبت شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران

پایگاه خبری جماران: غلامعلی رجایی در یادداشتی که در اختیار جماران قرار داد، نوشت:

برادر ارجمندم جناب امیررضا ستوده، نویسنده کتاب پا به پای آفتاب (خاطرات زندگی امام خمینی) و از نویسندگان و ناشران مطرح کشور این عکس و یادداشت تأسف بار و اعجاب آور را از ممیزی کتاب در اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای من فرستاد. آنقدر دیدن این درد نوشته که از وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید و وزیر فرهیخته اش انتظارش را نداشتم برای من سخت بود که آن را برای جناب آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری نیز فرستادم و از او خواستم که تو را به خدا کاری کنید!

بدون هیچ شرح و توضیحی، ماجرا را از زبان امیررضا ستوده بخوانید:

هر دم از این باغ بری می رسد

تازه تر از تازه تری می رسد!

غریق نجات آقا به غریق نجات خانم تبدیل شود!!!

مجموعه ی کتاب های نه جلدی سارا و اردکش را داده ایم برای مجوز چاپ به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

کتاب ها به زبان انگلیسی است و تصاویرش خیلی زیبا و فرهنگی. مترجمش هم نویسنده و مترجم نام آشنای کودکان و نوجوانان جناب آقای حسین فتاحی.

امروز در صفحه ی وزارتخانه ی محترم ارشاد، نامه ی مشروطی بررس های محترم آمده است:

نجات غریق مرد به زن تبدیل شود! حالا موضوع چیست؟ در همه ی این نه جلد، دختری حضور دارد حدود هفت ساله به همراه یک اردک. در هر کدام از جلدهای کتاب، ماجراهایی ساده، جذاب و زیبا برای آن دو به وجود می آید و آن ها هم با فکر و تدبیرشان آن ها را حل می کنند.

اما در جلد سارا و اردک به هتل می روند در قسمتی از کتاب، تصویر داستان سارا با لباس کامل کنار استخر آب ایستاده است و حدود ده یازده اردک در آب در حال آب تنی اند. یک نجات غریق واقعی مرد هم بر روی چهارپایه مواظب اردک ها که خدای ناکرده غرق نشوند.

دوستان محترم بررس ارشاد مثل این که به کشفی بزرگ از نوع کشف ارشمیدس در خزینه ی آب گرم نایل آمده باشند مرقوم داشته اند که این نجات غریق مرد به خانم تبدیل شود!!!

با نوشته ی آمرانه جنابان بررسان محترم یاد مرحوم ملا نصرالدین افتادم که به همسرش هی هشدار و انذار می داد که خانم! تو همسر منی و من هم بین مردمان اعتبار دارم. چرا جلوی خروس خانه مان رو نمی گیری؟ چرا چادر بر سر نداری؟! چرا حلال و حرام را رعایت نمی کنی؟! مثل این که دامنه ی بایدها و نبایدهای گشت محترم ارشاد و مبارزه با منکرات به وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی هم رسیده است؟! واقعا متاسفم و شرمنده.

به عنوان یک ایرانی، یک مسلمان، یک ناشر فرهنگی با چهل و سه سال سابقه ی فرهنگی متعجبم و شرمنده. گیج و منگ! اگر این گونه موضعگیری ها، سخره گرفتن شعور ما ناشران و مردم نیست پس چیست؟!

دوم این که: در همان کاغذ بدون آرم، مهر و امضای مشروطی ارشاد، نوشته شده است: صفحات سفید کتاب حذف شود؟! این مورد را دیگر کجای دلم بگذارم؟! به قول کاشانی ها فلانی حرفی می زند که سر هیچ بیل و بیلچه ای بند نمی شود!!

آقایان و خانم های محترم بررس ارشاد! دیگر تاکید این موارد مانند حذف سفیدی های کتاب چه ربطی به شما دارد؟! ناشر هرگونه صلاح بداند عمل می کند. به ویژه ناشرانی مانند ما که مدیر هنری دارند و با گرافیست های کاربلد و حرفه ای کار می کنند.

تا آن جا که امثال من یاد گرفته ایم یکی از ملزومات آرایش کتاب های کودکان و نوجوانان به ویژه کودک و خردسال، اصل سفیدخوانی است. این که در گستره و کمپوزیسیون کتاب باید فضاهایی هم سفید باشد و بدون متن و تصویر که کودک به لحاظ بصری دچار احتقان و خفگی نشود!

آخر دوستان عزیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی!

لطفا کمی فقط کمی در گرفتن تصمیم های احساسی، بدون منطق و پایه، خارج از عرف و قانون تجدید نظر کنید. این گونه نظرات شما واقعا خیلی سبک و سخیف است!

یادمان باشد که یکی از وعده های انتخاباتی جناب آقای حسن روحانی رییس جمهور منتخب، مخالفت و حذف چنان موضوعات پیش گفته ای مانند سانسور و خفقان بود.

والسلام علی من التبع الهدی.

امیر رضا ستوده

مدیر مسئول موسسه ی نشر پنجره

انتهای پیام

لینک خبر :‌ جماران
به گفته مدیر انتشارات هزاره ققنوس برای تسهیل رسیدگی به مشکلات حوزه نشر باید اتحادیه ای کلان متشکل از نویسندگان، ناشران، کتاب فروشان، شرکت های پخش، چاپخانه ها و صحافی ها تشکیل شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶ سایت های دیگر : چاپ و نشر آنلاین

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، فعالیت چرخه نشر در ایران، چندین حوزه را با هم مرتبط می کند، نویسنده و مترجم کتاب، ناشر، توزیع کننده، کتاب فروش، شرکت صحافی، چاپخانه داران و ... در چند سال اخیر به تعداد توزیع کنندگان افزوده شد و با همه گیری بیماری کووید19 و محدودیت های ناشی از آن این روند سرعت گرفت. این در حالی است که شرکت های توزیع کننده لزومی به ثبت فعالیت خود در اتحادیه ناشران و کتاب فروشان ندارند و انجمن و اتحادیه دیگری هم به این منظور فعالیت نمی کند.

رضا حاجی آبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس به لزوم تغییر روند فعالیت ناشران اشاره کرد تا ناشران با تسلط بر تمامی حوزه ها بتوانند اقدام به پخش کالای خود کنند و دیگر اقدامات لازم در این صنف را انجام دهند.

افزایش تعداد توزیع کنندگان در ایران بعد از همه گیری بیماری کووید19 را چگونه ارزیابی می کنید؟
می توان گفت تمام فعالیت های صنعتی در ایران تکامل پیدا نکرده اند. برای مثال نحوه فعالیت رسانه ها با تاخیر وارد ایران شد و نشر هنوز حالت سنتی خود را حفظ کرده است، یعنی فعالیت ناشر از پخش کننده جدا است. در صنعت حرفه ای ناشر، نویسنده، توزیع کننده و ... در یکجا جمع شده اند ونیاز به واسطه ندارد. فعالیت نشر ایران با فروشگاه های کتاب آغاز شد، می توان گفت تولد صنعت نشر از کتاب فروشی بود و بعد به سمت فعالیت ناشران رفت. کتاب فروشان در خیابان پشت توپخانه، یعنی ناصرخسرو فعال بودند.

یعنی ناشران کتاب فروشی داشتند؟
اول کتاب فروشی بود و بعد ناشران شروع به فعالیت کردند. بعد که خواستند کتاب هایی را ترجمه کنند، بنگاه های ترجمه راه اندازی شدند. بنگاه ترجمه بیشتر ناظر بر کتاب فروشی بود تا ناشر.

کتاب فروشان، قبل از شکل گیری ناشران، کتاب ها را از کجا تهیه می کردند؟
کتاب های ترجمه شده دیگر کشورها را می فروختند. بحث مجوز نشر وجود نداشت و هرکس می توانست این کار را انجام دهد. برای همین ابتدا بنگاه های ترجمه و چاپ بودند و بعد ناشران شکل گرفتند.

دامنه ارتباطات ناشران قدیمی زیاد نبود، درنتیجه توزیع کنندگان شکل گرفتند. هنوز 90 درصد ناشران تکامل یافته نیستند، یعنی نمی توانند پخش کتاب را برعهده بگیرند. این در حالی است که همه گیری بیماری کووید 19 و فروش اینترنتی کمک کرده است که سایت فروش راه اندازی کنند، اما با دیگر فروشگاه های کتاب ارتباط ندارند، در نتیجه نمی توانند فروش خوبی داشته باشند و ناچارند دست به دامن پخش کنندگان سنتی و قدیمی شوند که هنوز هم می توانند کتاب بفروشند.

این روند در همه حوزه های کالای اقتصادی و صنعتی وجود دارد، برای مثال در بازار میوه بازار ماشین و هر صنعتی، واسطه هایی فعال هستند. پخش کننده ها واسطه هایی هستند و گلوگاه های ارتباطی دارند. مزیت آن ها نسبت به ناشران این است که ارتباط های بهتری دارند در نتیجه درصدی بیش از حق نشر و حق التالیف به آن ها اختصاص دارد.

در واقع این نویسنده است که محتوایی تولید می کند و ناشر است که تولید فنی کتاب را انجام می دهد. حق نویسنده بین هفت تا ده درصد، ناشر 10 تا 15 درصد، حق نشر بین 6 تا 10 درصد کتاب است. این در حالی است که توزیع کننده 40 تا 50 درصد از درآمد کتاب را می گیرد . از این 40 درصد، 20 درصد را پخش کننده و 20 درصد را کتاب فروش بر می دارد. وقتی کتاب فروش کتاب را با 20 درصد تخفیف می خرد و با قیمت پشت جلد می فروشد، متضرر می شود چراکه ممکن است بیش از 6 ماه کتاب در کتاب فروشی باقی بماند. این در حالی است که پخش کننده بدون انجام دادن کار خاصی نسب به دیگر حلقه های نشر، فقط به واسطه ارتباطات سنتی که دارد، 20 درصد از درآمد کتاب را دریافت می کند. کتاب فروش هنوز نمی تواند از طریق اپلیکیشن و به وسلیه تلفن کتاب بفروشد. در حالی که در دوران قرنطینه و همه گیری این کار به راحتی قابل انجام بود. تغییر و تحولات فضای مجازی که در دوران همه گیری بیماری کووید19 اتفاق افتاد، می توانست به ناشران کمک کند تا پخش کننده آثار خود باشند.

ناشران باید همه ابعاد تبلیغات را بدانند، به تبلیغات پیش از انتشار، تولید محتوا و تولید کتاب هایی که مورد نیاز مردم است، مسلط باشند. ناشر باید نیاز سنجی کند و بر اساس نیاز مردم کتاب منتشر کند. برای مثال به نویسنده در زمان کرونا بگوید رمانی درباره خانه نشینی بنویسد یا از متخصص بیماری های عفونی بخواهد کتابی با اطلاعات بهداشتی درباره این موضوع تهیه کند.

یعنی به نظرشما لزومی به وجود توزیع کننده وجود ندارد و اگر این درصد بالا را نگیرند وضعیت ناشر و کتاب فروش بهتر خواهدشد؟
دقیقا همین است، زیرا شرکت های پخش ناچار می شوند، سبک کاری خود را تغییر دهند تا بتوانند به صنعت نشر کمک کنند. بیشتر ناشران بزرگ در این روزها شرکت پخش هم دارند و بیشتر اقدامات برای پخش کتاب را خودشان انجام می دهند. ناشران بزرگ کتاب های دیگر ناشران را هم پخش می کنند، حتی شرکت هایی برای صرفا نگهداری و انبار کتاب راه اندازی شدند و هزینه می گیرند. شرکت های توزیع کننده باید سبک کاری خود را تغییر دهند و اگر خودشان تغییر ندهند در آینده مجبور می شوند تغییر دهند.

چرا ناشران و کتاب فروشان تمام این سال ها زیر بار چنین مساله این رفتند که این درصد سود بالا را به توزیع کننده بدهند؟ چرا این روند ادامه داشته است؟
زمانی که بسیاری از ناشران شروع به کار کردند، فقط برای انتفاع مادی آمده بودند، برای سوبسیدی که برای کاغذ و وام هایی که از دولت می گیرند. البته اکثر ناشران به کار نشر آگاه نبودند، به همین دلیل بود که نتوانستند ارتباط خوبی با شرکت های پخشی داشته باشند. فکر می کنم تغییر در آینده اتفاق خواهدافتاد.

شما در نمایشگاه های بین المللی کتاب مختلفی شرکت کردید، سازوکار بازار کتاب در باقی کشورها چگونه است؟ آیا مانند ایران زنجیره ناشر، توزیع کننده و کتاب فروش وجود دارد؟
فکر نمی کنم در دیگر کشورها روندی مانند ایران برقرار باشد، ناشران خارجی خودشان پخش کننده کتاب هایشان هستند. فعالیت های پیش از چاپ گسترده ای دارند. بازارهای جهانی را در نظر می گیرند. این در حالی است که در ایران کمتر نویسنده ای است که بازار جهانی را در نظر بگیرد. ناشران خارجی وابسته به دولت و محدود به ممیزی نیستند. در کشورهای پیشرفته اگر برای صنعت نشر دو بال فرهنگ و اقتصاد را قائل باشیم، بال اقتصادش خیلی قوی است و به عنوان تجارت به این موضوع نگاه جدی می شود.

در شرایطی که حوزه نشر در ایران فعالیت می کند، به نظر شما آیا لزومی دارد که فعالیت توزیع کنندگان ثبت شوند تا نحوه عملکرد آن ها قابل نظارت باشد؟
باید سازو کار جدیدی برای حوزه نشر ترسیم کنیم که در آن فعالیت ناشران حرفه ای ضروری باشند. ناشرانی باید فعالیت در همه قسمت های نشر را بدانند. لزوم فعالیت ناشرانی که حرفه ای باشند بیش از پیش احساس می شود. همچنین باید نظارتی بر کار پخشی ها و ناشران توسط فعالانی از داخل این حوزه، مانند انجمن ها و اتحادیه ها انجام شود. اگر این اتفاق بیفتد و اتحادیه کلانی تشکیل شود که همه بخش های صنف را پوشش دهد، بسیاری از مشکلات قابل حل خواهدبود. افق پیش چشم من اتحادیه ای از نویسندگان، ناشران، کتاب فروشان، شرکت های پخش، چاپخانه ها و صحافی ها است.

اتحادیه ناشران و کتاب فروشان کنونی می تواند پوشش دهنده همه حوزه های نشر باشد؟
می شود و اگر اینگونه شود، آینده خوبی خواهدداشت. این ایده جدیدی است که می تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، فعالیت چرخه نشر در ایران، چندین حوزه را با هم مرتبط می کند، نویسنده و مترجم کتاب، ناشر، توزیع کننده، کتاب فروش، شرکت صحافی، چاپخانه داران و ... در چند سال اخیر به تعداد توزیع کنندگان افزوده شد و با همه گیری بیماری کووید19 و محدودیت های ناشی از آن این روند سرعت گرفت. این در حالی است که شرکت های توزیع کننده لزومی به ثبت فعالیت خود در اتحادیه ناشران و کتاب فروشان ندارند و انجمن و اتحادیه دیگری هم به این منظور فعالیت نمی کند.

رضا حاجی آبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس به لزوم تغییر روند فعالیت ناشران اشاره کرد تا ناشران با تسلط بر تمامی حوزه ها بتوانند اقدام به پخش کالای خود کنند و دیگر اقدامات لازم در این صنف را انجام دهند.

افزایش تعداد توزیع کنندگان در ایران بعد از همه گیری بیماری کووید19 را چگونه ارزیابی می کنید؟
می توان گفت تمام فعالیت های صنعتی در ایران تکامل پیدا نکرده اند. برای مثال نحوه فعالیت رسانه ها با تاخیر وارد ایران شد و نشر هنوز حالت سنتی خود را حفظ کرده است، یعنی فعالیت ناشر از پخش کننده جدا است. در صنعت حرفه ای ناشر، نویسنده، توزیع کننده و ... در یکجا جمع شده اند ونیاز به واسطه ندارد. فعالیت نشر ایران با فروشگاه های کتاب آغاز شد، می توان گفت تولد صنعت نشر از کتاب فروشی بود و بعد به سمت فعالیت ناشران رفت. کتاب فروشان در خیابان پشت توپخانه، یعنی ناصرخسرو فعال بودند.

یعنی ناشران کتاب فروشی داشتند؟
اول کتاب فروشی بود و بعد ناشران شروع به فعالیت کردند. بعد که خواستند کتاب هایی را ترجمه کنند، بنگاه های ترجمه راه اندازی شدند. بنگاه ترجمه بیشتر ناظر بر کتاب فروشی بود تا ناشر.

کتاب فروشان، قبل از شکل گیری ناشران، کتاب ها را از کجا تهیه می کردند؟
کتاب های ترجمه شده دیگر کشورها را می فروختند. بحث مجوز نشر وجود نداشت و هرکس می توانست این کار را انجام دهد. برای همین ابتدا بنگاه های ترجمه و چاپ بودند و بعد ناشران شکل گرفتند.

دامنه ارتباطات ناشران قدیمی زیاد نبود، درنتیجه توزیع کنندگان شکل گرفتند. هنوز 90 درصد ناشران تکامل یافته نیستند، یعنی نمی توانند پخش کتاب را برعهده بگیرند. این در حالی است که همه گیری بیماری کووید 19 و فروش اینترنتی کمک کرده است که سایت فروش راه اندازی کنند، اما با دیگر فروشگاه های کتاب ارتباط ندارند، در نتیجه نمی توانند فروش خوبی داشته باشند و ناچارند دست به دامن پخش کنندگان سنتی و قدیمی شوند که هنوز هم می توانند کتاب بفروشند.

این روند در همه حوزه های کالای اقتصادی و صنعتی وجود دارد، برای مثال در بازار میوه بازار ماشین و هر صنعتی، واسطه هایی فعال هستند. پخش کننده ها واسطه هایی هستند و گلوگاه های ارتباطی دارند. مزیت آن ها نسبت به ناشران این است که ارتباط های بهتری دارند در نتیجه درصدی بیش از حق نشر و حق التالیف به آن ها اختصاص دارد.

در واقع این نویسنده است که محتوایی تولید می کند و ناشر است که تولید فنی کتاب را انجام می دهد. حق نویسنده بین هفت تا ده درصد، ناشر 10 تا 15 درصد، حق نشر بین 6 تا 10 درصد کتاب است. این در حالی است که توزیع کننده 40 تا 50 درصد از درآمد کتاب را می گیرد . از این 40 درصد، 20 درصد را پخش کننده و 20 درصد را کتاب فروش بر می دارد. وقتی کتاب فروش کتاب را با 20 درصد تخفیف می خرد و با قیمت پشت جلد می فروشد، متضرر می شود چراکه ممکن است بیش از 6 ماه کتاب در کتاب فروشی باقی بماند. این در حالی است که پخش کننده بدون انجام دادن کار خاصی نسب به دیگر حلقه های نشر، فقط به واسطه ارتباطات سنتی که دارد، 20 درصد از درآمد کتاب را دریافت می کند. کتاب فروش هنوز نمی تواند از طریق اپلیکیشن و به وسلیه تلفن کتاب بفروشد. در حالی که در دوران قرنطینه و همه گیری این کار به راحتی قابل انجام بود. تغییر و تحولات فضای مجازی که در دوران همه گیری بیماری کووید19 اتفاق افتاد، می توانست به ناشران کمک کند تا پخش کننده آثار خود باشند.

ناشران باید همه ابعاد تبلیغات را بدانند، به تبلیغات پیش از انتشار، تولید محتوا و تولید کتاب هایی که مورد نیاز مردم است، مسلط باشند. ناشر باید نیاز سنجی کند و بر اساس نیاز مردم کتاب منتشر کند. برای مثال به نویسنده در زمان کرونا بگوید رمانی درباره خانه نشینی بنویسد یا از متخصص بیماری های عفونی بخواهد کتابی با اطلاعات بهداشتی درباره این موضوع تهیه کند.

یعنی به نظرشما لزومی به وجود توزیع کننده وجود ندارد و اگر این درصد بالا را نگیرند وضعیت ناشر و کتاب فروش بهتر خواهدشد؟
دقیقا همین است، زیرا شرکت های پخش ناچار می شوند، سبک کاری خود را تغییر دهند تا بتوانند به صنعت نشر کمک کنند. بیشتر ناشران بزرگ در این روزها شرکت پخش هم دارند و بیشتر اقدامات برای پخش کتاب را خودشان انجام می دهند. ناشران بزرگ کتاب های دیگر ناشران را هم پخش می کنند، حتی شرکت هایی برای صرفا نگهداری و انبار کتاب راه اندازی شدند و هزینه می گیرند. شرکت های توزیع کننده باید سبک کاری خود را تغییر دهند و اگر خودشان تغییر ندهند در آینده مجبور می شوند تغییر دهند.

چرا ناشران و کتاب فروشان تمام این سال ها زیر بار چنین مساله این رفتند که این درصد سود بالا را به توزیع کننده بدهند؟ چرا این روند ادامه داشته است؟
زمانی که بسیاری از ناشران شروع به کار کردند، فقط برای انتفاع مادی آمده بودند، برای سوبسیدی که برای کاغذ و وام هایی که از دولت می گیرند. البته اکثر ناشران به کار نشر آگاه نبودند، به همین دلیل بود که نتوانستند ارتباط خوبی با شرکت های پخشی داشته باشند. فکر می کنم تغییر در آینده اتفاق خواهدافتاد.

شما در نمایشگاه های بین المللی کتاب مختلفی شرکت کردید، سازوکار بازار کتاب در باقی کشورها چگونه است؟ آیا مانند ایران زنجیره ناشر، توزیع کننده و کتاب فروش وجود دارد؟
فکر نمی کنم در دیگر کشورها روندی مانند ایران برقرار باشد، ناشران خارجی خودشان پخش کننده کتاب هایشان هستند. فعالیت های پیش از چاپ گسترده ای دارند. بازارهای جهانی را در نظر می گیرند. این در حالی است که در ایران کمتر نویسنده ای است که بازار جهانی را در نظر بگیرد. ناشران خارجی وابسته به دولت و محدود به ممیزی نیستند. در کشورهای پیشرفته اگر برای صنعت نشر دو بال فرهنگ و اقتصاد را قائل باشیم، بال اقتصادش خیلی قوی است و به عنوان تجارت به این موضوع نگاه جدی می شود.

در شرایطی که حوزه نشر در ایران فعالیت می کند، به نظر شما آیا لزومی دارد که فعالیت توزیع کنندگان ثبت شوند تا نحوه عملکرد آن ها قابل نظارت باشد؟
باید سازو کار جدیدی برای حوزه نشر ترسیم کنیم که در آن فعالیت ناشران حرفه ای ضروری باشند. ناشرانی باید فعالیت در همه قسمت های نشر را بدانند. لزوم فعالیت ناشرانی که حرفه ای باشند بیش از پیش احساس می شود. همچنین باید نظارتی بر کار پخشی ها و ناشران توسط فعالانی از داخل این حوزه، مانند انجمن ها و اتحادیه ها انجام شود. اگر این اتفاق بیفتد و اتحادیه کلانی تشکیل شود که همه بخش های صنف را پوشش دهد، بسیاری از مشکلات قابل حل خواهدبود. افق پیش چشم من اتحادیه ای از نویسندگان، ناشران، کتاب فروشان، شرکت های پخش، چاپخانه ها و صحافی ها است.

اتحادیه ناشران و کتاب فروشان کنونی می تواند پوشش دهنده همه حوزه های نشر باشد؟
می شود و اگر اینگونه شود، آینده خوبی خواهدداشت. این ایده جدیدی است که می تواند مورد بررسی قرار بگیرد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران

افزایش تعداد توزیع کنندگان در ایران بعد از همه گیری بیماری کووید19 را چگونه ارزیابی می کنید؟

یعنی ناشران کتاب فروشی داشتند؟

کتاب فروشان، قبل از شکل گیری ناشران، کتاب ها را از کجا تهیه می کردند؟

یعنی به نظرشما لزومی به وجود توزیع کننده وجود ندارد و اگر این درصد بالا را نگیرند وضعیت ناشر و کتاب فروش بهتر خواهدشد؟

چرا ناشران و کتاب فروشان تمام این سال ها زیر بار چنین مساله این رفتند که این درصد سود بالا را به توزیع کننده بدهند؟ چرا این روند ادامه داشته است؟

شما در نمایشگاه های بین المللی کتاب مختلفی شرکت کردید، سازوکار بازار کتاب در باقی کشورها چگونه است؟ آیا مانند ایران زنجیره ناشر، توزیع کننده و کتاب فروش وجود دارد؟

در شرایطی که حوزه نشر در ایران فعالیت می کند، به نظر شما آیا لزومی دارد که فعالیت توزیع کنندگان ثبت شوند تا نحوه عملکرد آن ها قابل نظارت باشد؟

اتحادیه ناشران و کتاب فروشان کنونی می تواند پوشش دهنده همه حوزه های نشر باشد؟

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران- ایرنا- روزنامه ایران در یادداشتی نوشت: با توجه به اهمیت حوزه فرهنگ، بویژه کتاب و کتابخوانی و تأکید رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب و نگاه ویژه دولت در این حوزه بودجه معاونت امور فرهنگی در بودجه پیشنهادی به مجلس رشد 50 درصدی داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ سایت های دیگر : خبرنما

در خصوص ردیف های بودجه پیشنهادی از سوی دولت به مجلس در حوزه فعالیت های معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید گفت که برنامه های سال 1400 این معاونت با استناد به اسناد بالادستی بویژه بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، برنامه ششم توسعه، رویکردها و برنامه های فرهنگی دولت و سرفصل برنامه های کلان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین شده است.
2- پویایی صنعت چاپ و نشر و به دنبال آن رونق اقتصاد نشر.
3- رونق کسب و کارهای فرهنگی با تأکید بر ظرفیت های فضای مجازی بویژه در روستاها و مناطق محروم.
4- تسهیل فعالیت های مربوط به چاپ و نشر کتاب از طریق توسعه سامانه های الکترونیکی چاپ، نشر و مجوز کتاب در قالب پنجره واحد.
5- توجه به حوزه سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت و پرهیز از تصدی گری امور اجرایی و مشارکت هر چه بیشتر صنوف مرتبط در برنامه ها و فعالیت های فرهنگی.
6- توسعه و ترویج کتابخوانی بویژه در مناطق کمتر برخوردار و روستایی بویژه برنامه های جام باشگاه های کتابخوانی و روستاها وعشایر دوستدار کتاب.
7- توزیع عادلانه و متوازن یارانه ها و تسهیلات حمایتی برای همه استان ها و اقشار مختلف جامعه.
8- تمرکز زدایی و توزیع بودجه در سراسر استان ها در قالب تفاهمنامه های استانی.
9- حمایت از انجمن های ادبی و دوره های آموزشی شعر و داستان بویژه برای جوانان و نوجوانان مناطق محروم.
10- برگزاری جوایز بین المللی و ملی و استانی برای تقدیر از نویسندگان، مترجمان، تصویرگران و به طور کلی فعالان حوزه چاپ و نشر و کالای فرهنگی.
11- تأکید بر دیپلماسی فرهنگی بویژه از طریق حمایت از ترجمه آثار ایرانی در قالب طرح گرنت و ایجاد سامانه جامع نشر به زبان انگلیسی برای ایجاد فضای کار بین المللی برای نشر ایران.
12- مشارکت و هم افزایی با نهادها و دستگاه های بانکی و مالی برای بهره مندی حلقه های مختلف صنعت چاپ و نشر از تسهیلات مالی.
13- تقویت حداکثری استارتاپ های حوزه چاپ و نشر کتاب و کالاهای فرهنگی.
تمامی این فعالیت ها در بخش های مختلف معاونت امور فرهنگی (چهار اداره کل و یک مؤسسه) پیگیری می شوند. در این رویکردها برای سال آینده تلاش شده از ظرفیت های فضای مجازی و توانایی های صنوف و بخش خصوصی در انجام فعالیت ها حداکثر بهره برداری انجام شود.
همچنین تلاش شده است در سال 1400 در راستای تحقق شعار ایران تهران نیست در قالب امضای تفاهم نامه با استان ها نسبت به توزیع عادلانه بودجه کشور در استان ها و حمایت از فعالیت های فرهنگی در خارج از پایتخت اقدام لازم انجام شود. در سال 1399 رقم تفاهم نامه با استان ها نزدیک به 62 میلیارد تومان بود که نسبت به سال قبل از آن 84 درصد رشد داشت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سینماپرس: حسین طلابیگی طراح جلوه های ویژه میدانی در خصوص جای خالی سلبریتی های بی سواد در واکنش به ترور دانشمند برجسته ملی شهید محسن فخری زاده گفت: جریان نفوذی در سینما اجازه نمی دهد تا سلبریتی ها نسبت به وقایع ملی واکنش مستقل داشته باشند؛ این سلبریتی ها هیچ استقلال فکری و رفتاری ندارند و نسبت به تمامی مسائل روز کشور و حوزه بین الملل ناآگاهند و تنها با دستور دیگران است که در پاره ای مواقع نسبت به برخی مسائل واکنش نشان می دهند!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ سایت های دیگر : مشرق نیوز پایگاه خبری نما هشدار نیوز روزنامه سپهر

طراح جلوه های ویژه فیلم های سینمایی آتش سبز و کارناوال مرگ در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: ویزای کشورهای غربی، ثروت اندوزی و سگ ها برای برخی سلبریتی ها مهمترینند! از این رو بنده معتقدم رسانه ها به هیچ عنوان نباید بیش از این به سلبریتی ها بها بدهند و به آن ها توجه کنند. همه ما باید بدانیم که این ها در جامعه هیچ نقش حیاتی و کلیدی ندارند و بود و نبودشان اصلاً برای ما مهم نباید باشد.

وی ادامه داد: خوشبختانه ملت فهیم و اندیشمند و شهیدپرور ایران اسلامی به خوبی این قبیل سلبریتی ها را شناخته اند و اجازه نمی دهند تا آن ها بیش از این اثرگذار باشند و در موقعیت های حساس علیه منافع ملی فعالیت نمایند. این ها توهم خود سلبریتی ها است که فکر می کنند خیلی تأثیرگذارند و مردم پیرو رفتار و گفتار آن ها هستند!

طلابیگی سپس با تأکید بر اینکه این سلبریتی ها اغلب نگران پاسپورت های غربی و ویزای شان هستند تصریح کرد: به همین علت است که این افراد ترجیح می دهند به مسائل ملی هیچ واکنشی نشان ندهند چون مسائل ملی اصلاً دغدغه آن ها نیست. دغدغه آن ها حمایت از سیاست های غربی و مستکبران است! آن ها معمولاً از گروه های معارض حمایت کرده و می کنند چرا که این غرب است که کعبه آمال آن است!

این سینماگر تأکید کرد: بی تردید این ها برای مباحثی که واکنش نشان می دهند به شدت تحت فشارند و برای اینکه موقعیت های خود را در عرصه بین الملل و سینما و جشنواره های جهانی از دست ندهند حتی حاضر می شوند برخلاف منافع و مصالح ملی خود اظهارنظرهای سبک سرانه ای بکنند.

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر ما شاهد یک دسته سلبریتی های دیگری نیز هستیم که کمی از این دسته اول بهتر و با شرافت ترند! آن ها مسائل ملی برایشان به شدت حائز اهمیت است اما از آنجا که می ترسند بعدها برایشان مشکلاتی ایجاد شود یا برخی نفوذی های سینما مانع از ادامه کارشان شوند در رابطه با وقایع ملی و استراتژیک یک اظهارنظر سبک و سطحی می کنند.

طلابیگی در خاتمه اظهاراتش تأکید کرد: آنچه حائز اهمیت است اینکه مدیران فرهنگی و تمامی نهادهای ناظر بر عملکرد دستگاه های فرهنگی و هنری کشور باید به صورت جدی و قاطعانه با نفوذی هایی که در تمامی ارکان سینما رسوخ پیدا کرده اند برخورد نموده و مانع پیشروی و فعالیت بیشتر آن ها شوند چرا که اگر جلوی این افراد گرفته نشود ما تا چند سال دیگر شاهد یک باخت بزرگ و جدی در سینمای کشورمان خواهیم بود و دیگر فرصتی برای جبران پیدا نخواهیم کرد!

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: محمد قهرمانی تهیه کننده سینما گفت: مدیران پیرو مکتب لیبرالیسم کشور را در همه حوزه ها به عقب ماندگی کشانده اند؛ این لیبرال مسلکان همواره تابع دستورات دیکته شده غربی ها هستند و این بسیار تأسف بار است که ما شاهد حضور چنین مدیرانی هستیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ سایت های دیگر : هشدار نیوز

تهیه کننده فیلم های سینمایی خاک و آتش و گیرنده در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: متأسفانه این قبیل مدیران در همه امور چشم به دست غربی ها دوخته اند و مو به مو عملکرد آن ها را کپی کرده و در جامعه پیاده سازی می کنند. به عنوان مثال در خصوص مسأله مبارزه با کرونا هم ما شاهد تقلید مدیران دولتی از روی دست غربی ها هستیم.

وی در همین راستا ادامه داد: اگر در غرب منع تردد شبانه در شهرها اجرا شده به علت وفور کاباره ها، دانسینگ ها، کازینوها و... است اما خوشبختانه ما در جمهوری اسلامی ایران چنین اماکنی نداریم اما مدیرانی که تابع غربی ها هستند به تقلید از آن ها در یک تصمیم گیری و حرکت ناشیانه و غلط منع آمد و شد شبانه اعلام کرده اند که مایه تأسف و تأثر است.

این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه اگر مردم تصمیم گیری مسئولان دولتی را در حوزه های مختلف برنمی تابند به علت آن است که می دانند تصمیمات آن ها اشتباه محض است اظهار داشت: در خصوص همین مقوله کرونا اگر منطق و علمی وجود داشته باشد بایستی یک بار برای همیشه کل کشور قرنطینه کامل شود اما از آنجا که مدیران تصمیم گیر ما نگاه شان پیروی از مکتب لیبرالیسم است تصمیمات خود را با تصمیمات آن ها گره می زنند و در کشور پیاده سازی می کنند.

قهرمانی با انتقاد شدید از مسئولان دولتی تصریح کرد: انفعال ما در حوزه های فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاست خارجه فاجعه بار است؛ ما در جمهوری اسلامی ایران که کشوری مقتدر و سرافراز است باید تنها به خودمان اتکا داشته باشیم. به ما چه ارتباطی دارد که در آمریکا یا کشورهای دیگر چه کسی رئیس جمهور می شود و روی کار می آید. ما باید در پی دستیابی به اهداف و آرمان های انقلابی مان باشیم و کشور را به پیشرفت و تعالی همه جانبه برسانیم.

تهیه کننده فیلم های سینمایی فرشتگان قصاب و گام های شیدایی خاطرنشان کرد: ما نباید منتظر باشیم در آمریکا چه اتفاقاتی می افتد تا بر اساس آن تصمیم گیری کنیم. این ما هستیم که باید بر تصمیم گیری آمریکایی ها و غربی ها تأثیر بگذاریم. این آمریکایی های خون خوار هستند که باید مطیع دستورات ما باشند و ما هرگز نباید خودمان را نزد آن ها ذلیل و حقیر نشان دهیم.

لینک خبر :‌ سینما پرس
قطار جشنواره سی ونهم فیلم فجر در حالی در ریل برگزاری، آن هم در موعد مقرر هر ساله قرار گرفته است که به نظر می رسد مهمترین رویداد سینمایی کشور دوره ای پرچالش را پیش رو خواهد داشت.

خبرگزاری مهر - گروه هنر- محمد صابری؛ همه ما شرایط امروز را می دانیم و تا سال ها خاطرات سال کرونایی را برای کودکان خود و نسل های بعد تعریف خواهیم کرد، مهم این است که در این شرایط ما تصمیم به برگزاری جشنواره گرفته ایم. ؛ سید محمدمهدی طباطبایی نژاد دبیر سی ونهمین جشنواره فیلم فجر، روز گذشته با این اظهارنظر، دست روی یکی از مهمترین ویژگی های این دوره از جشنواره گذاشت؛ سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، بی تردید تا سال ها به عنوان یکی از دوره های تاریخی این رویداد محسوب خواهد شد و از منظر اشتباهات، ریسک ها، تصمیم گیری ها، ابداعات و دستاوردها مورد قضاوت و تحلیل آیندگان قرار خواهد گرفت.

تا اینجا اما مهمترین نکته همان است که طباطبایی نژاد به آن اشاره کرد؛ تصمیم به برگزاری . مسئولان سازمان سینمایی و مدیران مهمترین رویداد سینمایی کشور، در مقطعی بحرانی دست به این تصمیم زدند. در شرایطی که فراگیری ویروس کرونا ، تبدیل به تهدید جدی برای بسیاری از صنوف و حتی فعالیت های روزمره مردم شده است، تصمیم گیری برای برگزاری رویدادی با مختصات جشنواره فیلم فجر، آن هم در موعد زمانی مقرر هرساله، یک ریسک محسوب می شد؛ ریسکی که تن دادن به آن نه نقطه پایان که سرآغاز چالش هایی جدی برای دبیر و دیگر عوامل اجرایی این رویداد خواهد بود.

بنابر آنچه روز گذشته و در نشست رسانه ای دبیر سی ونهمین جشنواره فیلم فجر تبیین و تشریح شد، تا به اینجا تصمیم به برگزاری جشنواره در بازه زمانی 12 تا 22 بهمن ماه 99 قطعی است و آنچه به عنوان اصلی ترین تغییر در سازوکار اجرایی جشنواره مدنظر قرار گرفته است، لغو اکران عمومی فیلم ها و تمرکز بر تماشای کلیه فیلم های متقاضی از سوی هیأت داوران و معرفی برگزیدگان در آیین اختتامیه در تاریخ 22 بهمن ماه است.

در این مدل برگزاری فیلم ها عملاً رونمایی نمی شوند و تنها از سوی جمع محدود هیأت داوران قضاوت شده و کاندیداهای بخش های مختلف معرفی می شوند؛ در گام دوم برگزاری جشنواره که مشروط به بهبود شرایط کرونایی کشور و تصمیمات ابلاغی از سوی ستاد ملی کرونا شده است، فیلم های راه یافته به فهرست کاندیداها، این شانس را دارند که به صورت محدود و در همان بازه 10 روزه 12 تا 22 بهمن ماه برای گروهی از سینماگران و اصحاب رسانه اکران شوند.

مخاطبان عادی و علاقمندان مردمی تماشای فیلم های جشنواره اما باید منتظر بهبود بیشتر شرایط کرونایی و چراغ سبز ستاد ملی کرونا برای بازگشایی سینماها بمانند که در آن صورت سینماهای منتخب با رعایت پروتکل های بهداشتی می توانند میزبان مخاطبان مردمی جشنواره باشند.

آنچه تا به اینجا مرور شد، توصیف مختصات برگزاری جشنواره سی ونهم، مطابق تصمیم گیری مسئولان اجرایی این رویداد است؛ اجرای اینگونه جشنواره فجر اما چه چالش هایی را به همراه خواهد داشت؟

چالش های برگزاری؛ جشنواره در سایه تهدید کرونا

از ابتدای فراگیری ویروس کرونا در جهان، بسیاری از رویدادهای سینمایی، در مواردی حتی برای نخستین بار، ناگزیر از دست بردن در قواعد برگزاری و حتی تن دادن به تغییر در تقویم خود شدند. تغییراتی که حتی مراسم سالانه اسکار و رویدادهای مهمی چون جشنواره های کن، ونیز و برلین هم ناگزیر از تن دادن به آن شدند و هر یک تلاش کردند برمبنای ملاحظات و امکانات خود، تهدید کرونا را به حداقل برسانند.

فصل مشترک رویدادها و جشنواره های سینمایی برگزارشده از ابتدای امسال هم تمرکز بر ظرفیت مجازی و ارتباط آنلاین با مخاطبان بوده است. ظرفیتی که طبیعتاً برای یک جشن محدودیتی به همراه ندارد اما در زمینه مهمترین دستورکار یک جشنواره یعنی نمایش آثار با چالشی جدی مواجه است؛ سرقت آثار و نبود امنیت برای حفظ حقوق صاحبان آثار طبق فهرست رسمی جشنواره ها و رویدادهای سینمایی کشور در سال 99 و غیر از بخش ملی و بین المللی جشنواره فیلم فجر مجموعاً 24 جشنواره مجوز برگزاری خود را از سازمان سینمایی دریافت کرده اند. از این میان جشن حافظ در بخش خصوصی و جشنواره های فیلم های کودکان و نوجوانان ، فیلم کوتاه تهران و فیلم مقاومت در بخش دولتی برگزار شده اند و جشنواره سینماحقیقت هم از هفته آینده کلید خواهد خورد.

فصل مشترک رویدادها و جشنواره های سینمایی برگزارشده از ابتدای امسال هم تمرکز بر ظرفیت مجازی و ارتباط آنلاین با مخاطبان بوده است. ظرفیتی که طبیعتاً برای یک جشن محدودیتی به همراه ندارد اما در زمینه مهمترین دستورکار یک جشنواره یعنی نمایش آثار با چالشی جدی مواجه است؛ سرقت آثار و نبود امنیت برای حفظ حقوق صاحبان آثار.

با چنین تجربه ای طبیعتاً جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین ویترین رونمایی از تولیدات سالانه سینمای ایران هم ناگزیر، چشم بر مهمترین برگ برنده خود بست؛ البته همچنان امید برای تغییر شرایط و میزبانی از مخاطبان وجود دارد.

1) اکران جشنواره ای

براساس آنچه در فراخوان جشنواره سی و نهم درج شده است؛ نمایش فیلم ها در جشنواره، مطابق با ضوابط و مقررات سازمان سینمایی و مشروط به موافقت ستاد ملی مقابله با کرونا خواهد بود. و همین پیش شرط به معنای آن است که جشنواره فجر فعلاً و تا اتخاذ تصمیمات احتمالی بعدی از سوی ستاد کرونا ، قرار است بدون اکران برگزار شود.

هیجان اصلی برگزاری جشنواره فجر در هر سال، رونمایی از تازه ترین آثار سینماگران است. رونمایی از ایده داوری صرف آثار بدون اکران از همان دقایق ابتدایی انتقادهایی را متوجه مسئولان جشنواره سی ونهم کرد؛ به خصوص از سوی گروهی که معتقد هستند با حذف مخاطب عملاً جشنواره ماهیت اصلی خود را از دست می دهد و اعطای صرف جوایز به واسطه داوری کارشناسان و صاحب نظران سینمایی، فجر سی ونهم را شبیه به جوایز آکادمی می کند.

مهمترین سیمرغ جشنواره فیلم فجر در ادوار مختلف یعنی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران هم حالا در حالت تعلیق به سر می برد و اگر با نظر ستاد کرونا ، امکان اکران عمومی حداقلی در بازه زمانی 12 تا 22 بهمن فراهم نشود، عملاً جشنواره سی ونهم مهمترین جایزه خود را باید از فهرست جوایزش حذف کند؛ جایزه ای که دارنده آن شانس ورود بی دغدغه به چرخه اکران نوروزی را هم به دست می آورد و این یعنی سوخت شدن یک فرصت برای فیلمی که بالقوه قابلیت شکار این سیمرغ را داشت.

واقعیت اما این است که هرچند موضع منتقدان، خالی از صحت و استدلال هم نیست، اما باید پذیرفت جشنواره سی ونهم قرار است یک تجربه کاملاً ویژه برای سینمای ایران قلمداد شود به این معنا که تغییرات این دوره گذرا و متوقف به همین شرایط کرونایی است و نمی توان با آن به عنوان تصمیمی تأثیرگذار بر مسیر حرکت فجر در سال های آینده و پس از عبور از تهدید کرونا، مواجه شد.

خاطرات فجر همواره با تصویر صف های متراکم مخاطبان عجین بوده است

2) داوری بدون انتخاب!

حذف کامل هیأت های انتخاب یکی دیگر از ریسک های تصمیم گیری درباره این دوره از جشنواره فیلم فجر محسوب می شود. پذیرش کامل آثار متقاضی در بخش اصلی یعنی سودای سیمرغ ، از همین مرحله طرح ایده، این ابهام را رقم زده است که آیا این رویکرد قرار است منتهی به افت کیفی ویترین جشنواره فجر شود؟

از سوی دیگر ترکیب کمی و کیفی داوران این دوره هم چالشی جدی برای مسئولان جشنواره محسوب می شود؛ داورانی که قرار است تعداد بالای آثار متقاضی را مستقیماً به تماشا بنشینند و نظرات آنها در زمینه معرفی کاندیداها، تعیین کننده شانس فیلم ها برای بهره مندی از فرصت احتمالی و حداقلی اکران برای مخاطبان جشنواره محسوب می شود.

اینکه کدام سینماگران، تن به حضور در ترکیب داوری جشنواره امسال را خواهند داد باید منتظر ماند دید، اما واقعیت این است که داوران این دوره از جشنواره کار سختی پیش روی خود دارند و از هم اکنون باید خود را برای چالش های انتقادی با رسانه ها آماده کنند.

3) اکران عمومی

از همه موارد فوق که بگذریم، چالش اصلی مدیریت سینما، تراز کردن فرآیند برگزاری جشنواره فجر با چرخه اکران است. همان طور که در آغاز گزارش اشاره شد، کرونا، چرخه اکران سینماها را به طور کامل متوقف کرده و حالا و با احتساب جشنواره سی وهشتم به عنوان مبدأ، درهای سینماها شاهد صفی طویل از فیلم های متقاضی اکران هستند!

تراکم فیلم های مانده در صف اکران این چالش را برای فیلم های متقاضی حضور در جشنواره فجر امسال به همراه خواهد داشت که به شرط عبور از تهدید کرونا و عادی شدن شرایط، آیا سینمای ایران ظرفیت پذیرش این حجم از آثار تازه وارد به صف اکران را دارد؟

مشخصاً اگر مطابق پیش بینی های خوش بینانه قرار بر پایان تعطیلات کرونایی سالن های سینما، از نوروز 1400 باشد، کدام فیلم ها در اولویت اکران خواهند بود، فیلم های پرتوفیق جشنواره سی وهشتم که به امید اکران مناسب، تن به اکران در سال 99 نداده اند و امید بسیار زیادی هم برای جذب مخاطب دارند، یا فیلم هایی که احتمالاً حضور هر یک در جشنواره سی ونهم و انتشار اخبار مرتبط با متن و حاشیه آن ها در فضای رسانه ای، هر کدام را به یکی از شانس های بالقوه فتح گیشه تبدیل می کند؟

این چالش البته صرفاً محدود به جشنواره فجر نیست؛ کل سینمای ایران باید خود را برای مواجهه با این چالش آماده کند. با عبور از کرونا، ظرفیت اکران سینماها نیاز به یک مدیریت درست و دقیق دارد، تا نه فیلمی قربانی فیلمسوزی شود و نه سرمایه ای در صف اکران، پایمال.

چالش های تولید؛ جشن سینما با کدام فیلم ها؟

فارغ از سازوکار اجرایی جشنواره سی ونهم فیلم فجر اما نمی توان از مختصات ویترین جشنواره گفت و از چالش های تأمین آثار نگفت. شرایط کرونایی از ابتدای امسال، علاوه بر چرخه اکران و تحمیل تعطیلات بلندمدت بر سالن های سینمایی، چرخه تولید را هم با دست اندازهای جدی مواجه کرده و همین اتفاق کمیت تولید سالانه سینمای ایران در نیمه نخست سال 99 را به طرز مشهودی با کاهش مواجه کرد.

در چنین شرایطی، تأمین فیلم مکفی برای برگزاری پرشور جشنواره فجر، یکی از دغدغه های جدی علاقمندان سینما از چندماه قبل بود.

هرچند دبیر جشنواره سی ونهم پیش بینی کرده است که تا پایان مهلت تکمیل فرم تقاضای حضور از سینما فیلم های در حال ساخت، آمار آثار متقاضی به حدود 40 تا 50 فیلم خواهد رسید و در نبود هیأت انتخاب، همه این آثار در بخش سودای سیمرغ مورد داوری قرار خواهند گرفت اما با مرور اخبار رسمی و غیررسمی شاید بتوان تصویری واضح تر از ترکیب احتمالی فیلم های حاضر در این متفاوت ترین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد.

1) به روایت آمار

براساس آمار رسمی اعلام شده از سوی مسعود نجفی مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، از ابتدای امسال تعداد فیلم هایی که در مرحله تولید قرار دارند، نسبت به سال قبل تغییر محسوسی داشته است؛ در میان پروانه های ساخت صادر شده از ابتدای امسال حدود 54 فیلم در مرحله پیش تولید هستند و منتظرند تا با آماده شدن شرایط جلوی دوربین بروند. 24 فیلم در مراحل مختلف تولید قرار دارند و تنها 5 فیلم آماده نمایش شده اند.

در میان پروانه های ساخت صادر شده از ابتدای امسال حدود 54 فیلم در مرحله پیش تولید هستند و منتظرند تا با آماده شدن شرایط جلوی دوربین بروند. 24 فیلم در مراحل مختلف تولید قرار دارند و تنها 5 فیلم آماده نمایش شده اند بر این اساس سایر فیلم های دارای پروانه ساخت کماکان متوقف هستند و برخی هنوز حتی موفق به جذب سرمایه گذار هم نشده اند.

هرچند در خوشبینانه ترین حالت و با نهایی شدن فرآیند تولید 24 فیلم در مسیر تولید، آمار مجموع فیلم های آماده نمایشی که همین امسال پروانه ساخت خود را دریافت کرده اند از مرز 30 فیلم فراتر نخواهد رفت اما طبق تجربه دوره های گذشته، بخش عمده ای از فیلم های متقاضی حضور در این رویداد سینمایی آثاری هستند که پروانه ساخت را در سال های قبل تر دریافت کرده و حتی برخی از آن ها فیلم های تولیدشده در سال گذشته محسوب می شوند که به هر دلیل امکان حضور در جشنواره فجر را در سال تولید به دست نیاورده و با یک سال تأخیر فرم تقاضای حضور در این رویداد را پر می کنند.

آمار 40 تا 50 فیلم متقاضی جشنواره سی ونهم که طباطبایی نژاد به عنوان پیش بینی آن را ارائه کرده است، برآمده از این ترکیب است و دور از ذهن هم به نظر نمی رسد. اما این کمیت امیدوارکننده، الزاماً به یک ترکیب کیفی هم منتهی می شود یا به دلیل حذف فرآیند انتخاب و پذیرش حداکثری آثار متقاضی، شاهد افت مشهود کیفیت آثار و قدر دیدن ناگزیر فیلم های فاقد استانداردهای حداقلی در ویترین فجر خواهیم بود؟

2) در آرزوی همراهی نام ها

هرچند در سایه تهدیدات کرونایی و حاشیه سازی های رسانه ای برای برخی پروژه های سینمایی در دست تولید، از ابتدای سال 99 تلاش اکثر گروه های فیلمسازی حرکت با چراغ خاموش و تولید بدون سروصدا بوده است، اما بازهم مروری بر خبرهای مرتبط با تولید فیلم های سینمایی نشان از آن دارد که جشنواره سی ونهم تا همین جا و لااقل روی کاغذ، چندان هم نباید نسبت به حضور فیلم های مطرح و نام های شاخص ناامید باشد.

اصغر فرهادی این روزها فیلم قهرمان را در شیراز در دست تولید دارد. مسعود کیمیایی خائن کشی را با اقتباس از یک کاراکتر واقعی تاریخ معاصر کلید زده است. محمدحسین مهدویان شیشلیک را به عنوان اولین فیلم کمدی کارنامه اش در مراحل پایانی تولید دارد. نرگس آبیار ابلق را در سکوت کامل خبری کارگردانی کرده است. حمید نعمت الله فیلم جنجالی قاتل و وحشی را که به دلیل حواشی از حضور در جشنواره گذشته فجر بازماند، آماده عرضه به جشنواره سی ونهم کرده است. روح الله حجازی روشن را در همان ماه های ابتدایی امسال مقابل دوربین برد. وحید جلیلوند همچنان پیگیر مقدمات تولید شب، داخلی، دیوار است و احتمالاً در سکوت خبری آن را مقابل دوربین برده است. سعید سهیلی فیلم جنجالی گشت ارشاد را به فصل سوم رسانده و گشت 3 را در تهران مقابل دوربین برد. منیر قیدی هم با تکیه بر تجربه تحسین شده ویلایی ها ، سراغ دسته دختران رفته و این روزها آخرین مراحل پیش تولید را سپری می کند.

واقعیت این است که قضاوت درباره ترکیب نهایی فیلم های حاضر در متفاوت ترین دوره جشنواره فیلم فجر هنوز زود است. بی تردید حضور نام ها در جشنواره ای که از مهمترین برگ برنده خود یعنی شوروحال مخاطب بی بهره است، عنصری حیاتی محسوب می شود همین ترکیب اسامی به روشنی نشان می دهد که در صورت مهیا بودن شرایط برای تولید بی دردسر و زمان بندی درست برای رساندن فیلم به جشنواره، فجر سی ونهم می تواند یکی از کنجکاوی برانگیزترین ترکیب فیلم ها را تجربه کند؛ آن هم در سالی که مخاطبان و سینمادوستان احتمالاً از تماشای فیلم ها بی بهره خواهند ماند و تنها باید نظاره گر رقابت نام ها باشند.

به ترکیب بالا می توان فیلم های کنجکاوی برانگیز دیگری را هم اضافه کرد؛ احمد مرادپور کارگردان فیلم ماندگار سجاده آتش پس از سال ها دوری از سینما امسال کارو را کارگردانی کرده است که طولانی شدن مراحل تولید باعث شد به جشنواره فجر گذشته نرسید. حامد محمدی کمدی چپ، راست را با حضور سه کارگردان کمدی یعنی رامبد جوان، پیمان قاسم خانی و سروش صحت، به سرانجام رسانده است. مهدی جعفری پس از تجربه تحسین شده بیست و سه نفر ، فیلم یدو را کارگردانی کرده است. علی غفاری سال ها بعد از تجربه استرداد ، با فیلم تک تیرانداز که سوژه ای به شدت جذاب دارد، خود را به جشنواره سی ونهم خواهد رساند.

محسن قرایی فیلم پربازیگر بدون همه چیز را در شرایطی نه چندان مساعد و با تولیدی سخت به سرانجام رسانده است. کیارش اسدی زاده پس از درخشش و تحسین اولین سریالش یعنی کرگدن فیلم سینمایی مجوز خروج را در سکوت خبری به پایان رسانده است. علیرضا امینی پس از سال ها کم کاری 2 پروژه راند چهارم و رقص دلفین ها را در مراحل مختلف تولید دارد و شاید کارگردان 2 فیلمه جشنواره امسال باشد. علیرضا صمدی که پیش از این بی نامی را کارگردانی کرده بود هم امسال صحنه زنی را آماده نمایش کرده است.

هرچند به گفته دبیر جشنواره سی ونهم به دلیل پذیرش همه فیلم های متقاضی در بخش سودای سیمرغ امسال خبری از بخش نگاه نو یا همان رقابت فیلم اولی ها نیست اما فیلم اولی های کنجکاوی برانگیز در جشنواره امسال هم حضور دارند. محمدامین کریم پور چهره اینستاگرامی که دریافت پروانه ساختش برای فیلم اولش حسابی حاشیه ساز شد، حالا حکم تجدیدنظر را نهایی کرده و قرار است در جشنواره مورد قضاوت قرار بگیرد. حمیدرضا آذرنگ بازیگر توانای تئاتر و سینما براساس یکی از نمایشنامه های خود، فیلم روزی روزگاری آبادان را کارگردانی کرده است. مستانه مهاجر تدوینگر باسابقه سینمای ایران در اولین تجربه کارگردانی خود جوجه تیغی را به سرانجام رسانده است. حسین دارابی با همراهی محمدرضا شفاه تهیه کننده فیلم جنجالی دیدن این فیلم جرم است ، قرار است پروژه مصلحت نظام را کارگردانی کند. سحر مصیبی که کارگردانی مستند تحسین شده صفر تا سکو را در کارنامه خود دارد هم اورکا را با بازی ترانه علیدوستی به عنوان اولین فیلم داستانی کارنامه اش کارگردانی کرده است. احمد تجری گل به خودی را به عنوان نماینده سینمای کودک و نوجوان راهی جشنواره می کند. حمید همتی هم فیلم سیاه باز را بعنوان اولین روایت سینمای ایران از پدیده بیت کوین، به سرانجام رسانده است.

با وجود تمام این اطلاعات و داده ها اما واقعیت این است که قضاوت درباره ترکیب نهایی فیلم های حاضر در متفاوت ترین دوره جشنواره فیلم فجر هنوز زود است. بی تردید حضور نام ها در جشنواره ای که از مهمترین برگ برنده خود یعنی شور و حال مخاطب بی بهره است، عنصری حیاتی محسوب می شود. جشنواره ای که قطعاً تا سال های سال به عنوان یکی از نمادهای تلاش سینمای ایران برای زنده ماندن در سایه تهدید کرونا ، کارنامه اش مورد تحلیل و بازخوانی قرار خواهد گرفت.

کد خبر 5088589

محمد صابری

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
امیرحسین حیدری با اشاره به مشکلاتی که دفاتر پخش در دوران کرونا داشتند، از تعطیلی بسیاری از دفاتر پخش و تعدیل نیرو در دوران کرونا خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷

به گزارش خبرنگار ایلنا، امیرحسین حیدری (پخش کننده سینما) با اشاره به بی توجهی نسبت به دفاتر پخش در دوران کرونا گفت: وقتی چرخه سینما به خاطر کرونا از کار افتاد، یکی از اضلاع مهم این چرخه که دفاتر پخش هستند با ضررها و مشکلاتی روبرو بودند. خیلی از شرکت های پخش به ناچار تعطیل کردند و برخی هم مجبور بودند در این شرایط نیروهای خودشان را تعدیل کنند تا سینما از این پیچ سخت عبور کند و به شرایط عادی بازگردد. پخش کننده ها در کنار سینماگران هم با مشکلات ناشی از کرونا دست به گریبان بودند و هم وصول نشدن طلب های باقی مانده از اکران سال گذشته که دست سینماداران باقی مانده بود، مزید بر علت بود که مشکلات بیشتری را در این دوران متحمل شوند. فکر می کنم در این مدت خیلی کمتر درباره پخش کننده ها و مشکلات آن ها صحبت شد درحالیکه یکی از شغل های استراتژیک در حوزه اکران هستند و از تبلیغات و چیدمان اکران و بسیاری از مسائل مربوط به آن را ساماندهی می کردند و این روزها نسبت به خدماتی که به سینما می کردند، از آن ها اسم برده نشد و بیشتر از مشکلات سینماداران و سینماگران صحبت می شد. به پخش کننده ها در این مدت اجحاف و کم لطفی شد. در سیستم پخش سینمای ایران؛ چند ده نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشغول به کار هستند. از کارهای تبلیغی و مطبوعاتی و چاپخانه و بسیاری دیگر از شغل های دیگر که با پخش کننده ها کار می کنند و صنوف بسیاری، بابت تعطیلی سینما در کنار پخش کننده ها آسیب دیدند.

وی با بیان اینکه سینما همچنان جذابیت خودش را دارد، گفت: بعید می دانم بعد از ریشه کن شدن کرونا؛ سینماها نتوانند جذب مخاطب کنند. معتقدم سینما همچنان تفریح جذابی برای مخاطبان است و اگر چیدمان اکران را در شرایط مناسب طوری طراحی کنیم که تمامی ذائقه ها را تامین کند، خیلی زود به شرایط عادی بازمی گردیم و رونق دوباره به سینماها برمی گردد. البته که یک دوران گذاری را خواهیم داشت و کمی طول می کشد که مردم به سینماها اعتماد کنند اما این مدت زمانی خیلی طولانی نخواهد بود و شرایط می تواند با تدبیرهای بهتر در حوزه اکران به حالت عادی برگردد.

حیدری با اشاره به الزامات و تمهیداتی که نیاز است تا اعتماد مخاطب بازگردد، گفت: در این زمینه وظیفه تمامی سینماگران و مدیران سینمایی است که با برنامه ریزی دقیق بتوانند اعتماد مخاطب را جلب کنند. همانطور که گفتم چیدمان فیلم ها و انتخاب فیلم های با کیفیت برای اکران می تواند مخاطب را جذب سالن های سینما کند. در شرایطی که اوضاع اقتصادی مردم به خاطر ویروس کرونا و تورم جاری در کشور خیلی مساعد نیست تنها چیزی که می تواند در این شرایط مردم را مجاب کند که بخشی از درآمد خود را خرج سینما رفتن کنند، اکران فیلم های با کیفیت است. از طرفی باید با تبلیغات درست و کارآمد این اعتماد عمومی را احیا کنیم. نیازمند این هستیم که برند سینما را مجدد در میان مخاطبان زنده کنیم که این موضوع با تبلیغات هدفمند شکل می گیرد. ایجاد کمپین های تبلیغاتی و همت مضاعف اهالی سینما و اراده حاکمیت برای احیای سینمای ایران جزو ملزوماتی است که در آینده باید روی آن ها تمرکز بیشتری کرد. اگر بخواهیم بدون تلاش و نگاه درست به تبلیغات دست روی دست بگذاریم تا مردم به سینماها بیایند این اتفاق به این زودی ها نمی افتد و شاید همانطور که برخی کارشناسان گفتند چند سالی طول بکشد.

وی با اشاره به اکران آنلاین و تاثیر آن روی سیستم پخش سینما گفت: حضور اکران آنلاین در کل برای سینما مفید است. اما اگر اکران آنلاین کمی با برنامه تر و با هماهنگی با پخش کننده ها اقدام به اکران فیلم ها می کردند شاید موفقیت بهتری در این مسیر کسب می کردند. به هر حال در آینده و حتی بعد از کرونا اکران آنلاین به راه خودش ادامه می دهد و اتفاقا می تواند به جریان اکران سینماها کمک کند. اکران آنلاین در حال حاضر در حال آزمون و خطا است و طبیعی است اگر ایراداتی در برخی تصمیم ها ایجاد می شود چون کار جدیدی است و دیکته نوشته نشده غلط ندارد. اما ماهیت حضور این سیستم به سینمای ایران کمک خواهد کرد و در آینده با رفع ایرادات و هماهنگی بیشتر با بدنه سینما می تواند رونق بهتری را در سینمای ایران ایجاد کند.

وی با اشاره به طرح های جایگزین اکران سینماها گفت: هیچ چیز نمی تواند جای سینما و فیلم دیدن در سالن سینما را بگیرد. من مخالف هیچ طرحی نیستم. طرح هایی مثل سینما ماشین، سینما روباز و حتی اکران آنلاین یک محرک خوب و تبلیغ کننده خوب برای سینمای ایران هستند اما کارکرد آن ها چیزی نیست که بتواند در طولانی مدت جای سالن سینما را بگیرد. کمااینکه در دیگر کشورهای دنیا هم این اتفاق نمی افتد و با وجود پیشرفت تکنولوژی بازهم سالن سینما جایگاه خودش را دارد.

حیدری در پایان گفت: شرکت های پخش فیلم با وجود ضررهای زیادی که از تعطیلی سینما در دوران کرونا دیدند، هیچ کمکی از دولت دریافت نکردند. نه در قالب وام و نه کمک های بلاعوض. تا الان یک ریال کمک دریافت نشده است و به نظرم اجحاف بزرگی در حق شرکت های پخش صورت گرفته است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
علی اکبر ثقفی با اشاره به اینکه لزومی به برگزاری جشنواره فجر در این شرایط احساس نمی شود
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷

علی اکبر ثقفی تهیه کننده و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در شرایط فعلی و وضعیتی که امروز ویروس کرونا در کشور ایجاد کرده است به نظر من برگزاری جشنواره نمی تواند تصمیمی منطقی باشد. وقتی سینماها تعطیل هستند و اکثر مشاغل هم به همین شکل تعطیل شده اند نمی دانم برگزاری جشنواره چه لزومی دارد.

ثقفی تصریح کرد: برگزاری جشنواره به شکلی که هر سال برگزار می شد مثل این است که بگویند مسابقات فوتبال هم با تماشاگر برگزار شوند و این به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد. بسیاری از فیلمسازان در این مدت فیلم ساخته و آماده نمایش دارند که شاید جشنواره برایشان امیدی بوده که اگر برگزار نشود برای آن ها بسیار ناراحت کننده است اما برگزاری جشنواره ارزش این را ندارد که حتی یک نفر به دلیل آن به کرونا مبتلا شود و از دنیا برود.

این تهیه کننده در ادامه درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر به صورت آنلاین گفت: به نظر من جشنواره ای که آنلاین برگزار شود را دیگر نمی توان جشنواره دانست. جشنواره هایی که آنلاین برگزار شدند هیچ بازخوردی نداشتند و فکر می کنم جشنواره فجر هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود و در واقع جشنواره آنلاین مخاطبی هم نخواهد داشت. وقتی مسابقات ورزشی مهم و جشنواره های سینمایی مهم در سراسر دنیا لغو می شوند ما نباید خود را تافته جدا بافته بدانیم. در حال حاضر باید اولویت برای همه ما حفظ جان و نابودی ویروس کرونا باشد.

او افزود: اگر اصرار بر برگزاری جشنواره وجود دارد باید وزارت بهداشت برگزاری آن را تأیید کند و تضمینی برای حفظ سلامت افراد حاضر در جشنواره ارائه دهد. ما وقتی اصرار داریم جشنواره برگزار شود باید هزینه ای که صورت می گیرد توجیه داشته باشد و با توجه به هزینه صورت گرفته بازخوردی شاهد باشیم. در اینجا این سوال مطرح می شود که جشنواره فیلم کودک و نوجوان چه بازخوردی داشته و چند کودک و نوجوان از برنامه های این جشنواره بهره مند شدند؟ من فکر می کنم اگر هزینه برگزاری این جشنواره را صرف سینمای کودک می کردند یا حتی با بودجه آن برای کودکان بی بضاعت در شهرستان ها تبلت خریده می شد، اتفاقات بهتری رخ می داد.

تهیه کننده فیلم سینمایی روسی در ادامه تأکید کرد: من با جشن و جشنواره مشکلی ندارم، قطعاً برگزاری جشن و جشنواره همیشه اتفاقی مثبت است و در وضعیتی که مردم شرایط روحی مساعدی ندارند اتفاقاتی از این دست می تواند به روحیه مردم کمک کند اما وقتی خطر جانی مطرح می شود و امکان اینکه برخی افراد با برگزاری این جشنواره جان خود را از دست دهند مطرح است، لزومی ندارد که جشنواره برگزار شود.

این تهیه کننده در پایان تصریح کرد: در حال حاضر وقتی سالن های سینما تعطیل هستند و بالای 150 فیلم در صف اکران قرار دارد ما اولویت های دیگری در سینما داریم که باید آن ها را دنبال کنیم. برگزار نشدن جشنواره اتفاقی ناراحت کننده است اما ما چاره ای نداریم؛ در یک سال اخیر مشکلات بسیاری در سینمای ایران به وجود آمده، ماه هاست سینماگران بسیاری بیکار هستند و این بیکاری مشکلات بسیاری در امرار معاش برای آن ها به وجود آورده که می توان هزینه برگزاری جشنواره را برای حمایت از این سینماگران در نظر گرفت تا بیشتر از این تعطیلی سینما زندگی و معاش آن ها را تحت الشعاع خود قرار ندهد.

جشنواره فیلم فجر علی اکبر ثقفی کرونا

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
محمدحسین فرح بخش تهیه کننده و کارگردان سینما معتقد است که سینمای ایران نیاز به سرمایه گذار ثابت دارد، نه سرمایه گذارانی که امروز می آیند اما معلوم نیست تا سال بعد در کار سینما باشند!

محمدحسین فرح بخش تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت فعالیت بخش خصوصی در سینمای ایران گفت: بارها این را گفته ام و هربار هم که بیان کرده ام به بعضی از همکارانم در سینما بر می خورد، اما بازهم می گویم که در سینمای ایران چیزی به نام بخش خصوصی وجود ندارد.

وی افزود: یک بار این جمله را گفتم و بعد یکی از دوستان تهیه کننده به من گفت که من تهیه کننده بخش خصوصی نیستم؟ به او گفتم که در طول فعالیتت در سینما 3 فیلم تهیه کرده ای و این بخش خصوصی نیست، در واقع ما به دنبال بخش خصوصی مستمر هستیم که همیشه فعال باشد.

وی بیان کرد: بر اساس این تعریف تنها من و عبداله علیخانی بخش خصوصی سینمای ایران هستیم و دیگر کسی به معنای واقعی بخش خصوصی نیست، اگر کسان دیگری را می بینید که اسمشان در لیست بخش خصوصی است، حق العمل کارند! یعنی این افراد سرمایه گذارانی را از بیرون سینما می آورند که ممکن است سال دیگر نخواهند در سینما سرمایه گذاری کنند، ما باید در سینما سرمایه گذار ثابت داشته باشیم که چنین چیزی در سینما وجود ندارد.

اگر کسان دیگری را می بینید که اسمشان در لیست بخش خصوصی است، حق العمل کارند! یعنی این افراد سرمایه گذارانی را از بیرون سینما می آورند که ممکن است سال دیگر نخواهند در سینما سرمایه گذاری کنند، ما باید در سینما سرمایه گذار ثابت داشته باشیم که چنین چیزی در سینما وجود ندارد کارگردان فیلم سینمایی زندگی خصوصی ادامه داد: یک زمانی هم ممکن است که یک تهیه کننده درگذشته پرکارترین تهیه کننده در سینما باشد اما سال ها است که حق العمل کار کرده است و هیچ سرمایه گذاری در سینما نمی کند، چرا که می داند سرمایه گذاری در سینما صرفه اقتصادی ندارد و جز خسارت چیز دیگری نیست.

وی ادامه داد: به عنوان مثال در سال گذشته 300 میلیارد تومان سینمای ایران فروش داشته است، از این مبلغ حدود 30 میلیارد تومان به دارایی داده می شود، از 270 میلیارد تومان باقی مانده 135 میلیارد تومان برای صاحبان سینما است، در طول سال گذشته 85 فیلم سینمایی اکران شده است که نزدیک به 300 میلیارد تومان هزینه این فیلم ها بوده است و بر همین اساس 150 میلیارد تومان سینمای ایران از فروش سال گذشته کم دارد، در چنین شرایطی با این نوع بازگشت سرمایه چگونه بخش خصوصی می تواند کار کند؟ این امر نشان می دهد که در سینمای ایران بخش خصوصی وجود ندارد.

سینما هیچ بازگشت سرمایه ای ندارد

وی در پاسخ به این پرسش که سینمای ایران از چه زمانی دیگر بازدهی اقتصادی درستی ندارد، تاکید کرد: بعد از انقلاب اسلامی و از اسفند 1358 که فیلمسازی شروع شده است تا سال 1362 سینما منافع داشته و هم به دولت مالیات و هم به شهرداری عوارض می داد، اما از سال 1362 با روی کار آمدن تیم آقای انوار و آقای بهشتی، سینمای ایران به سمت نابودی رفته است، طی این سال ها بین 50 تا 90 درصد سینمای ایران هرسال ضرر کرده است.

کارگردان فیلم سینمایی آب نبات چوبی ادامه داد: این ضرر که به سینما وارد شده است، برای ریل گذاری است که آقایان انوار و بهشتی در سینمای ایران ایجاد کرده اند و سینما را از جنبه سرگرمی و صنعت خارج کرده و آن را تبدیل به یک دانشگاه و یا فرهنگ کردند، در حالی که سینما این نیست، سینما در اصل سرگرمی است و اگر یک کارگردان و فیلمسازی توانست در قالب سرگرمی یک حرف و مطلبی را بزند که بسیار خوب و قابل تقدیر است.

معتقدم طی یک سال گذشته آقای انتظامی برای سینمای ایران تلاش بسیاری کرده است تا بتواند امکانات خوبی را برای سینما از دولت دریافت کند، اما متأسفانه حمایتی از این مساله نشد وی در بخش دیگری از صحبت خود بیان کرد: تاکید می کنم اگر فرهنگ در قالب سرگرمی نباشد، جذابیتی نخواهد داشت و هیچ مخاطبی ندارد.

فرحبخش ادامه داد: مساله دیگر این است که در فیلم های سینمای ایران هیچ جذابیتی وجود ندارد، شاید در بین فیلم هایی که تولید می شود، به تعداد کمتر از انگشتان دست فیلم جذاب که جنبه سرگرمی داشته باشد، وجود داشته باشد، اما اکثر فیلم های تولید شده هیچ جذابیتی ندارد.

وی با اشاره به اینکه طی سال های گذشته سینما تنها دچار خسارت شده و هیچ بازگشت سرمایه ای ندارد، توضیح داد: متأسفانه بعضی از فیلمسازان سرمایه گذاران را گول می زنند و همین مساله باعث می شود تا اعتماد به سینما کم شود. با شیوع ویروس کرونا و بسته شدن سالن های سینما، که باعث اکران نشدن فیلم ها می شود، سرمایه گذاران دیگر جسارت سرمایه گذاری در تولید را ندارند و من فکر می کنم تا تابستان 1400 شرایط به همین گونه باقی بماند. البته این را هم باید بگویم که به دلیل شرایط موجود، تولید فیلم در صنعت سینما نیز کاهش پیدا کرده است.

فرحبخش در پایان گفت: معتقدم طی یک سال گذشته آقای انتظامی برای سینمای ایران تلاش بسیاری کرده است تا بتواند امکانات خوبی را برای سینما از دولت دریافت کند، اما متأسفانه حمایتی از این مساله نشد.

کد خبر 5088209

نیوشا روزبان

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
برگزاری دست و پا شکسته جشنواره فجر می تواند تا حدود کمی یخ سینما را آب کند هر چند با اوضاع فعلی نمی توان زیاد روی گرمای جشنواره سی ونهم حساب باز کرد
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ سایت های دیگر : سینما پرس مشرق نیوز روزنامه سپهر

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: برگزار شدن جشنواره در هر شرایطی و با هر کیفیتی بهتر از برگزار نشدن آن است. این گزاره ای است که دبیر جشنواره سی ونهم به همراه عوامل برگزارکننده این رویداد را بر آن داشته تا انجام آن را قطعی اعلام کنند.

سینمای ایران به لحاظ مخاطب در این سال ها روندی رو به افول را تجربه کرده است و شیوع بیماری کرونا این جسم خسته و محزون و آفت زده را در وضعیتی قرار داده که اغلب آثارش در ایستگاه اکران متوقف بماند. اگر سینمای ایران در طول یک سال کجدار و مریز گلیم خود را در ارتباط با مخاطب از آب بیرون می کشید و دلخوش به سروصدا های جشنواره فجر می نشست تا این رویداد تنفسی مصنوعی به او بدهد، اینک کرونا این دلخوشی یک بار در سال را نیز از علاقه مندان سینمای ایران دریغ کرده تا امسال دیگر از شور و شوق و حرارت جشنواره فجر هم خبری نباشد.

شانسی که برگزارکنندگان فجر داشتند

برگزارکنندگان جشنواره فجر از این شانس برخوردار بودند که کرونا 11 ماه جلوتر از زمان برگزاری جشنواره سی ونهم سروکله اش پیدا شد و می شد با خیال راحت ماه ها نشست و تجربه تصمیم رویداد های مختلف در اقصی نقاط جهان را به چشم دید و سپس اعلام موضع کرد.

اینکه کن و برلین و ونیز چه روشی در پیش می گیرند به طور عادی برای مدیرانی که به طور سنتی قلبشان را عملکرد این جشنواره ها و جوایزش تسخیر کرده اهمیت ویژه ای دارد، اما دریغا که این بت ها رویه ای یکسان در پیش نگرفتند و همین کار را برای دستیابی به یک فرمول و نمونه یکسان سخت می کرد، به عنوان مثال هفتاد و سومین جشنواره فیلم کن با چالشی مهم برای برگزاری یا برگزارنشدن رو به رو شد.

این جشنواره قرار بود از 12 تا 23 ماه می (23 اردیبهشت تا سوم خرداد) برگزار شود که نخست به سبب شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاد و مسئولان آن در نظر داشتند این جشنواره را با عادی تر شدن شرایط در پایان ماه ژوئن و اوایل جولای برپا کنند، اما تمدید شرایط قرنطینه در فرانسه و ممنوعیت برگزاری هر جشنواره و رویداد حداقل تا اواسط ماه جولای (اواخر تیر)، بار دیگر برگزاری کن2020 را در هاله ای از ابهام فرو برد و سرانجام با فروکش نکردن چشمگیر ویروس کرونا عملاً هیچ راهی برای برگزارکنندگان کن به جز لغو جشنواره باقی نماند و تنها بازار جشنواره کن (March du Film) امسال به صورت آنلاین از تاریخ 22 تا 26 ژوئن (دوم تا ششم تیر) برگزار شد. اغلب فیلم های انتخابی کن نیز با برچسب کن2020 در جشنواره های دیگر به نمایش گذاشته شدند.

جشنواره ونیز هم که چند سالی است تا حدودی گوی سبقت را از دو رقیبش یعنی کن و برلین ربوده، امسال پیشگام حرکتی با شعار آغازی دوباره برای سینما شد و به عنوان اولین جشنواره سینمایی شاخص سینمای جهان به صورت حضوری در دوران شیوع بحران کرونا از تاریخ دوم تا 12سپتامبر (12تا 22شهریور 1399) برگزار شد تا آغازی دوباره برای سینمایی رقم بزند که حداقل در شش ماه گذشته آسیب های جدی از بحران کرونا دیده بود، البته هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم ونیز با پروتکل های سختگیرانه ای، چون استفاده اجباری از ماسک، نمایش فیلم ها با رعایت فاصله اجتماعی، تب سنجی از شرکت کنندگان، انجام دو بار تست کرونا برای مهمانان بین المللی خارج از اتحادیه اروپا، کاهش شمار عکاسان خبری و برگزاری نشست های مطبوعاتی به صورت مجازی یا با حداقل تعداد خبرنگاران با موفقیت برگزار شد تا راه را برای سایر جشنواره ها هموار کند.
جشنواره فیلم برلین نیز اخیراً اعلام کرده در تدارک برای برگزاری دوره هفتاد و یکم این رویداد سینمایی در سال آینده به صورت فیزیکی است و قرار است ظرفیت سالن های نمایش بین 45 تا 50درصد و بر اساس قوانین فاصله گذاری اجتماعی باشد.

فیلم هایی که هستند
فیلم هایی که بودند.

اما چالش جدی برای برگزاری جشنواره فجر تعداد فیلم های تولیدی در شرایطی است که کرونا حجم تولیدات امسال را با کاهش جدی مواجه کرده است، البته با نگاهی به لیست آثاری که امسال از سوی فیلمسازان مطرح در دست تولید است، به چند چهره شاخص برمی خوریم که حضور آن ها می تواند جشن امسال را دست کم به لحاظ نام ها گرم تر کند. نرگس آبیار با فیلم ابلق ، حمید نعمت الله با فیلم جنجالی قاتل وحشی و محمدحسین مهدویان با شیشلیک و همچنین وحید جلیلوند با فیلم شب، داخلی، دیوار به احتمال زیاد حضور خواهند داشت. مسعود کیمیایی نیز که البته سال هاست دیگر آثارش رغبتی برای علاقه مندان سینما ایجاد نمی کند ولی همچنان بزرگی نام او نگاه ها را به خود جلب می کند فیلم خائن کشی را در دست تولید دارد، با این توضیح که این کارگردان سال گذشته با اعلام تحریم جشنواره سی و هشتم جنجال آفرین شد و تصمیم احتمالی او برای حضور در جشنواره سی ونهم می تواند خبرساز باشد. روح الله حجازی، منیره قیدی، سعید سهیلی و علیرضا امینی هم در حال ساخت فیلم هستند. اصغر فرهادی هم در شیراز فیلم قهرمان را جلوی دوربین برده که احتمال حضور او با فیلمش در جشنواره فجر را می توان بسیار ضعیف دانست، ولی به نظر می رسد جشنواره امسال شاهد حضور آثاری باشد که سال گذشته تولید شدند، اما بخت حضور در جشنواره را پیدا نکردند و روی اکران را هم ندیدند.

بحران مخاطب

اصلی ترین چالش جشنواره سی ونهم را می توان مسئله مخاطب دانست. فرمولی که برگزارکنندگان این دوره از جشنواره به آن رسیده اند، قدری عجیب به نظر می رسد؛ اینکه صرفاً هیئت داوران می توانند آثار را ببینند، یعنی نه از اکران آنلاین خبری است نه از اکران سینمایی، البته مهدی طباطبایی نژاد از احتمال گزینه ای دیگر هم خبر داده که در صورت کاهش همه گیری جامعه به ویروس کرونا شاهد اکران برای اصحاب مطبوعات و اکران مردمی با 50 درصد ظرفیت خواهیم بود که به نظر می رسد با وضعیتی که در آن قرار داریم و ریسک این رویکرد، باید از حالا احتمال آن را ضعیف بدانیم.

امسال کرونا باعث شد حجم زیادی از آثار تولیدی سینمای ایران در پشت اکران به اصطلاح تلنبار شوند و با ادامه یافتن معضل کرونا این روند دامنه وسیع تری نیز پیدا خواهد کرد. همین باعث شده که سینمای ایران تا حدودی به انجماد نزدیک شود و برگزاری دست و پا شکسته جشنواره فجر می تواند تا حدود کمی یخ سینما را آب کند، هر چند با اوضاع فعلی نمی توان زیاد روی گرمای جشنواره سی ونهم حساب باز کرد.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷

سینمای ایران سال هاست به دلیل ضعف کیفیت آثار کم و بیش با بحران مخاطب درگیر است و این چالش امسال با شیوع ویروس کرونا به جشنواره فجری که همیشه مخاطبان زیادی داشته نیز سرایت کرده است. بالاخره با برگزاری نشست خبری جشنواره سی و نهم فیلم فجر مشخص شد این جشنواره نیز مانند دیگر جشنواره های دولتی حتی در دل کرونا هم برگزار خواهد شد.

برگزاری جشنواره فجر در دل کرونا با حذف مخاطبان و صرفاً با نمایش فیلم ها برای هیئت داوران صورت خواهد پذیرفت. به این ترتیب چیزی به نام سیمرغ مردمی برای محک زدن آرای مخاطبان وجود نخواهد داشت و یک هیئت داوران پنج یا هفت نفره خواهند بود که کارنامه یک سال کرونایی سینمای ایران را ارزیابی خواهند کرد. تجربه نزدیک چهار دهه ای جشنواره در ادوار مختلف نشان داده خروجی هیئت داوران منصوب دبیر در این جشنواره بیشتر آثاری هستند که مطلوب حلقه ای بسته از مدیران هستند و نه مطلوب مخاطبانی که قاعدتاً سینما برای آن ها بنا شده است.

دبیر جشنواره فجر در نشست خود وعده تولید و ارائه برنامه های تلویزیونی ویژه جشنواره را در رسانه ملی و سامانه های ویدئوی درخواستی داد تا به کمک آن ها بتوان حذف مخاطبان از جشنواره را توجیه کرد. دبیر جشنواره این را هم گفت که در این برنامه ها تلاش می شود با ارائه پشت صحنه فیلم ها و گفتگو با سازندگان، محتوای جذابی ایجاد شود. آنچه در ادوار مختلف جشنواره باعث جذابیت آن شده است حضور مخاطبان سینمارو در سینما های مردمی جشنواره و همراهی با سازندگان برای تماشای آثار بوده و اساساً همین حضور مردمی بوده که اسباب تولید محتوا های رادیویی یا تلویزیونی مرتبط با جشنواره را رقم زده است.

اینکه حالا دبیر جشنواره به خاطر کرونا، مخاطبان را حذف کرده و بناست جشنواره فقط برای هیئت داوران برگزار شود، بعید است شور و شوقی حتی در همان طیف ثابت سینمارو هم ایجاد کند که لازم باشد برنامه هایی برای این جشنواره تدارک دیده شود، مگر آنکه مدیران جشنواره امسال تصمیم داشته باشند بخشی از بودجه میلیاردی جشنواره را صرف تولید محتوای تلویزیونی کنند تا توجیه گر حذف مخاطبان باشد.

یکی از اصلی ترین کار هایی که در جشنواره بی مخاطب امسال می توان تدارک دید این است که به کمک فراگیری زندگی آنلاین- که خود نتیجه کروناست- شرایطی فراهم شود تا به طور مستقیم آنچه در جلسات دربسته هیئت داوری رخ می دهد، ارائه شود.

جشنواره ای که مخاطبش حذف شده شاید به سختی بتواند حتی بخشی از شوق سال های قبل را تداعی کند، با این حال پخش زنده- یا با حداقل تأخیر- جلسات داوری به ایجاد قدری جذابیت در جشنواره کمک می کند، البته این بدعت فقط با حضور هیئت داورانی پاسخگو شکل می گیرد، یعنی هیئت داورانی که هیچ ابایی نداشته باشند از اینکه هر آنچه در جلسات و در دفاع یا رد فیلم ها می گویند را مخاطبان هم بدانند. درست است که بسیاری از سینماگران ایرانی جرئت اظهارنظر مستقیم ندارند و جز در خفا، حرف دل خویش را نمی زنند ولی همچنان هستند سینماگرانی که جرئت و جسارت لازم برای این را دارند که تصمیمی بگیرند و از آن دفاع کنند. اگر دبیر جشنواره سی و نهم فجر برای چینش هیئت داوران از چنین سینماگران متهوری استفاده و با آن ها شرط کند که از تصمیمات خویش در برابر دوربین های پخش زنده، دفاع می کند، قطعاً در ساعاتی که پخش زنده جلسات هیئت داوری را می بینیم، بازخوردی مثبت حول جشنواره ایجاد می گردد. برای جشنواره ای که در همه سال های برگزاری، تازگی اش را از عطش مخاطبان برای تماشای فیلم های دست نخورده می گرفت، حالا حذف مخاطبان ممکن است به سکته ای شبیه شود که بود و نبود جشنواره را همسان کند. در این شرایط پخش آنلاین جلسات داوری شاید بتواند برای احیای جشنواره همچون شوک باشد.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
مجتبی اسدی پور کارگردان و مدرس دانشگاه آثاری چون فیلادلفی، راه و بی راه، سراب و آفتاب در حجاب در قسمت دهم از برنامه اقتصاد هنر با گروه چندرسانه ای بازار به گفتگو پرداخت. وی اظهار داشت: الان در هر صنف از سینما آدم های خاصی وجود دارند که باید باشند. مابقی آدم ها باید دست و پا بزنند و اگر بودند که خب هستند و اگر نباشند مهم نیست. آن آدم های خاص همیشه باید باشند و کار داشته باشند. برخی اوقات بخاطر تخصصشان است اما در بعضی از افراد حتی تخصصی هم دیده نمی شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶

اقتصاد هنر، برنامه ای با محوریت اقتصاد در حوزه هنر است که در این فصل از برنامه به بررسی اقتصاد در حوزه سینما پرداخته است. مجتبی اسدی پور از مدرس دانشگاه و از کارگردانان سینما، در دهمین قسمت از این برنامه در رابطه با اقتصاد سینما، مافیا و پول شویی در این عرصه به گفتگو با خبرنگار بازار پرداخت و حرف های جالبی را در رابطه با سینما و اقتصاد این عرصه زد. آنچه در ادامه می آید گزیده ا ی از صحبت های این تهیه کننده بنام سینمای ایران است :

* حال سینما مثل همه کارهایی که تحت تاثیر کرونا قرار گرفته خوب نیست و ماسک زده و دستکش به دست کرده است. به امید اینکه به روزهای خوب برگردیم و دوباره سینما جان دوباره بگیرد. فعلا در یک وضع نامعلوم به سر می برد و همگی در تلاش هستند تا بتوانند سینما را به روزهای خوب برگردانند. اگر بخواهیم اقتصاد سینما را تعریف کنیم با دو بخش مواجه هستیم؛ یک بخش آن تولید و بخش دیگر اکران است. کاملا مشخص است که کرونا بخش اکران را به شدت تحت تاثیر قرار داده است؛ یعنی خیلی از فیلم ها به حدی رسیده اند که حتی پول خودشان را هم درنیاروده اند. در بخش تولید به شدت اکران نبوده است؛ زیرا می بینیم که بخش تولید همچنان کم و بیش در حال فعالیت است.

* درباره قیمت بازی و بتزیگران باید بگویم معمولا زمانی که تقاضا برای یک پدیده ای زیاد می شود قیمت آن بالا می رود. ما چه تعداد بازیگر در کشور داریم؟ آیا همه بازیگران قیمتشان بالا رفته است؟ اصلا اینگونه نیست. تعدادی بازیگر داریم که تعدادشان به انگشتان دست هم نمی رسد و دستمزدهایشان بیشتر شده است؛ زیرا تقاضا برای حضور این بازیگران بیشتر شده است. هر موقع تقاضا بیشتر شود و شما می خواهید آن بازیگر را برای فیلمتان انتخاب کنید و آن شخص حق انتخاب از بین ده فیلمنامه را داشته باشد، سعی می کند آن پروژه ای را انتخاب کند که دستمزد بیشتری پرداخت می کند. این مورد برای همه بازیگران صدق نمی کند، این مورد برای یکسری افراد که به اصطلاح برند هستند اتفاق می افتد؛ حالا اینکه استعداد بازیگری دارند و اینکه آیا حقشان هست که این دستمزدها را بگیرند بحثی جداست، اما مابقی افراد سینما یا بیکار هستند یا دستمزدهایی که می گیرند بر اساس همان بودجه هایی است که برای فیلم در نظر می گیرند.

* سینمای ایران قطعا مافیا دارد، شاید واژه مافیا تبدیل به واژه ای کلیشه ای شده باشد که امروزه دهان به دهان می چرخد و معمولا برای هرچیزی که بخواهیم آن را تخریب کنیم از کلمه مافیا استفاده می کنیم. اگر مافیا به معنی باندبازی و حمایت های بیش از حد از یکسری افراد باشد که فقط عده ای محدود را بزرگ کنند، بله مافیا وجود دارد. الان در هر صنف از سینما آدم های خاصی وجود دارند که باید باشند. مابقی آدم ها باید دست و پا بزنند و اگر بودند که خب هستند و اگر نباشند مهم نیست. آن آدم های خاص همیشه باید باشند و کار داشته باشند. برخی اوقات بخاطر تخصصشان است اما در بعضی از افراد حتی تخصصی هم دیده نمی شود. بعضی از کارگردانان را مشاهده می کنیم حتی الفبای سینما را هم بلد نیستند اما به خوبی در سینما فعالیت می کنند.

* وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی می تواند در بعضی امور وارد شود اما خیلی در مسائل ورود نمی کند یا همین مافیایی که می گوییم ممکن است بر کار وزارت ارشاد تاثیر گذاشته باشد. برای مثال من می خواهم پروانه ساخت برای فیلمی بگیرم باید خیلی تلاش کنم با وجود رزومه ای که دارم اما مافیایی که می گوییم حتی بدون حضور و با یک درخواست پروانه شان را می گیرند. نکته این است که متولیانی که این برنامه را می چرخانند به دنبال چه چیزی هستند؟ به دنبال سینمای گیشه یا سینمای محتوایی؟ چیزی که در سالهای اخیر در حال اتفاق افتادن است، وقتی به سراغ تهیه کننده می رویم اول می گوید اسپانسر داری؟ اگر اسپانسر داشته باشی تازه به سراغ فیلمنامه می رود. بعضی اوقات هم این اتفاق می افتد که به من اسپانسر را پیش تهیه کننده یا کارگردان می برم و بعد از مدتی می بینم که تهیه کننده سرمایه گذار را به سمت خودش می کشد و دیگر نه تهیه کننده و نه سرمایه گذار هیچ کدام با من کاری ندارند و با من هم کار نمی کنند. این اتفاق دست منی که در این حرفه کار می کنم نیست و دست متولیان است.

* اینکه بین یک فردی که استعداد دارد و وارد سینما شده با شخصی که سرمایه دارد کدامیک انتخاب شود، بستگی به اختیاری دارد که در پروژه در اختیار من کارگردان قرار بگیرد. بعضی مواقع تهیه کننده می گوید من بازیگری را می خواهم که سرمایه ام را برگرداند. اما اگر این اختیار را داشته باشم که بتوانم بازیگر را انتخاب کنم قطعا شخصی را انتخاب می کنم که بتواند از پس آن نقش بربیاید و به گیشه و ضد گیشه بودن آن فرد کاری ندارم.

* یکی از دلایلی که برخی افراد حاضر به سرمایه گذاری در این سینما می شوند این است که سینما شهرت می آورد؛ یعنی کسی که در سینما سرمایه گذاری می کند، اگر در هر کار دیگری سرمایه گذاری کند، آن شهرت برایش پیش نمی آید. کسی که در سینما سرمایه گذاری می کند، می تواند با آدم های مشهوری ارتباط بر قرار کند که بخشی از آن مراودات کاری و اجتماعی اش را برطرف کنند. سرمایه گذاری که در فیلم ها برای بازگشت سرمایه می شود قطعا در هر کار دیگری بود، چند برابر سود می کرد، اما چرا به سینما آمده اند یکی از دلایل آن شهرت است، یکی از دلایل آن ارتباط با افراد مشهور است، اما مسائل دیگری مثل پولشویی نیز مطرح است. نکته مهم این است که سینما بخاطر شهرتش برای همه افراد جذاب است.

* وقتی سینمایی وجود ندارد که بتوان در آن رقابت کرد و نمی توان یک فیلم ارزشی را در کنار یک فیلم گیشه ای قرار داد، پس باید فکری اساسی به حال این سینما کرد. سینمایی که الان در اختیار یک سری افراد خاص اعم از پشت دوربین و جلوی دوربین قرار گرفته، سینمایی است که نظام و حتی ذائقه مردم را در نظر نمی گیرد؛ یعنی مردم را وادار می کند که بروند فیلم گیشه ای را ببینند چون فیلم دیگری وجود ندارد و مردم مجبورند آن را تماشا کنند. وقتی این فیلم ها به نمایش درمی آید به مرور ذائقه مردم عوض می شود و تبدیل به همانی می شود که افراد خاص می خواهند.

* در مواقعی پول هایی وارد سینما می شود که می بینید آن پول خیلی بزرگ است و آدمی که با آن پول کار می کند خیلی کوچک است؛ خب این موضوع شک برانگیز است. آیا استعداد خوبی دارد که این پول را به او داده اند؟ رزومه خوبی دارد؟ چیزهایی در پشت پرده وجود دارد که به عنوان پول شویی تعریف شده است. اینکه پول شویی هست یا نیست یا اینکه تعریف پول شویی در سینما چیست را من نمی دانم، اما می دانم که این پول ها، پول های سالمی نیست چون اگر سالم بود پول بزرگ را به آدم کوچک نمی دادند. پول بزرگ را باید به آدم بزرگ داد. مثلا پروژه ای مثل مختار با پولی که برای آن پرداخته شده باهم تناسب شده است، اما بعضی فیلم ها اصلا اینگونه نیستند و هیچ تناسبی وجود ندارد.

* در حال حاضر در سینمای ایران به کسی تهیه کننده گفته می شود که عضو خانه سینما باشد و کارت تهیه کنندگی داشته باشد. حالا من پیش تهیه کننده ای می روم و می خواهم فیلمی را بسازم می گوید پول داری؟ مگر در تعریف تهیه کننده نیست که سرمایه پروژه را بیاورد؟ تهیه کننده می گوید برو بودجه ات را بیاور، من سهمم را به عنوان تهیه کننده برمی دارم و برایت پروانه ساخت می گیرم و فیلمت را بساز. الان ملاک تهیه کنندگی در سینما این است که تهیه کنندگان دیگر سرمایه شخصی نمی گذارند. بعضی تهیه کنندگان بخش خصوصی ممکن است سرمایه شخصی بگذارند، اما خیلی از تهیه کنندگان می گویند باید سرمایه ات را بیاوری و من تهیه کننده ات شوم؛ چون ما نمی توانیم تهیه کننده باشیم، حتی خود سرمایه گذار هم نمی تواند تهیه کننده باشد. تهیه کننده باید عضو خانه سینما باشد و کارت حرفه ای تهیه کنندگی داشته باشد. پس من مجبورم به سراغ تهیه کنندگان بروم و آنها هم درصد خودشان را برمی دارند.

* ما نمی توانیم بگوییم تولیدات سینما باید متوقف شود، چون فیلم ها ضرر می کنند، بلکه باید کاری کنیم تا راه هموار شود و ببینیم که ضررها در کجاست. به نظرم دو عامل وجود دارد که فیلم ها ضرر می کنند، یکی فیلم هایی که در حال تولید هستند و دو اینکه مسئله عرضه فیلم ها وجود دارد. برای مثال اگر 50 فیلم تولید می شود، آیا مکان عرضه برای تمامی این فیلم ها وجود دارد؟ ما وقتی صحبت از هالیوود و بالیوود می کنیم، اگر آنها برای مثال سالی 300 فیلم تولید می کنند، مکان برای عرضه آن 300 فیلم دارند ولی ما نداریم. ما اگر 50 فیلم تولید می کنیم 10 فیلم را می توانیم اکران کنیم. به همین خاطر است که دعوای اکران داریم. پس اگر ما فیلم هایی که مردم دوست دارند را تولید کنیم و اگر مکان عرضه داشته باشیم قطعا سینمای ما سینمای سودآوری خواهد بود. اما وقتی هیچ کدام از این دو مورد را نداریم، از سینما چه توقعی می توان داشت؟

* اگر بخواهیم فقط به یکسری از افراد خاص در سینما بپردازیم، آنها در هر حالتی سودشان را دارند و اصلا برایشان مسئله ای به اسم سینما و فرهنگ وجود ندارد. یک پولی وجود دارد، ما از آن پول سودمان را ببریم و در کنار آن فیلمی هم بسازیم و بگوییم که کار فرهنگی انجام داده ایم. حالا اگر آن فیلم در صف اکران هم بماند برایمان مهم نیست، زیرا ما پولمان را به دست آورده ایم. اگر متولیان سینما این را در نظر بگیرند که فیلم های با محتوا و با مکان عرضه مناسب فراهم کنند، دیگر جایی برای عرض اندام این افراد وجود ندارد.

* از مسئولین خواهش می کنم، در این زمان که کرونا در کشتن افراد است، حداقل شما اجازه ندهید که سینما بمیرد. به جوانانی که علاقه مند به این رشته هستند می گویم که اصلی ترین موضوعی که برای ورود به این رشته وجود دارد عشق است. سینما شغل نیست و اگر می خواهید صرفا برای کسب درآمد و شهرت وارد این عرصه شوید باید آدم خوش شانسی باشید که بتوانید آدم معروفی شوید. اما اگر می خواهید به صورت حرفه ای وارد این عرصه شوید، اول از همه باید عشق داشته باشید و در مرحله بعد باید دانش این کار را بدست آورید.

لینک خبر :‌ تحلیل بازار
علیرضا داوودنژاد می گوید: امروز شاهدیم که تقلیل یک جشنواره بزرگ ملّی به نمایش چندفیلم در یک سالن برای چند داور آخرین دستاورد برای این سینمای پر افتخار است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶ سایت های دیگر : خبرگزاری اقتصادی ایران خبرنامه دانشجویان ایران سینما پرس

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، با صحبت های دیروز دبیر جنشواره فیلم فجر مبنی بر اینکه مردم در این جشنواره حضور نخواهند داشت و تنها داوران جشنواره فیلم ها را تماشا می کنند و در صورتی که شرایط کرونایی کشور بهتر شد در وهله اول خبرگاران و هنرمندان و در مرتبه بعد در صورتی که اوضاع بهبود بیشتری پیدا کرد مردم می توانند در سینماهای مردمی فیلم ها را تماشا کنند، موج اظهارات مخالفان و موافقان برگزاری جشنواره آغاز شد.

عده ای در این میان می گویند که چراغ جشنواره خاموش نشود و به همین صورت جشنواره بدون مردم برگزار شود و عده ای دیگر می گویند که جشنواره بدون مردم همان بهتر که برگزار نشود. برخی هم در این میان می گویند که جشنواره با حضور مردم برگزار شود اما با رعایت پروتکل های بهداشتی حداکثری.

در این خصوص نظر علیرضا داوودنژاد نویسنده و کارگردان با سابقه سینما را جویا شدیم. چهره ای که در جشنواره های متعدد فیلم فجر حضور داشته است و چندبار نامزد سیمرغ بلورین فیلم فجر شد و برای فیلم نیاز برنده سیمرغ بهترین فیلم و برای فیلم های کلاس هنرپیشگی ، مصائب شیرین و فراری برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران از این جشنواره شد.

کارگردان نیاز در ابتدا درباره برگزاری جشنواره بدون حضور مردم بیان کرد: جشنواره در واقع به خاطر توجهی که در میان مردم و اصحاب فرهنگ و هنر ایجاد می کند و سینما را در مرکز دید قرار می دهد، کاربرد دارد و در غیر این صورت که مردم و اهالی رسانه به تماشای فیلم ننشینند، چنگی به دل نمی زند و شاید تنها کاربردش این باشد که دل صاحبان فیلم ها شاد شود و تا حدودی برای فیلم ها جنبه های تبلیغی داشته باشد.

وی در ادامه فرضیه عدم برگزاری جشنواره را نیز تأیید نمی کند و می گوید: اما نکته دیگر هم این است که برگزار نشدن جشنواره و اینکه هیچ اتفاقی نیفتد و سینما همچنان در تعطیلی و سکوت بماند هم خوب نیست.

کلاً فکر می کنم اگر اقدامات و توجه مسئولین بیشتر متمرکز بر مسائل اصلی تر سینمای کشور بود، امروز جشنواره هم می توانست با اجرایی متفاوت فایده های زیادی داشته باشد.

اگر از سال گذشته که کرونا همه گیر شد و مردم را به خانه نشینی بیشتر کشاند و با بسته شدن سالن های سینما بیش از 100 فیلم آماده نمایش ایرانی، پشت در سالن های نمایش زمین گیر شد، مسئولان دولتی و صنفی روی تقویت نمایش خانگی کار می کردند و به سینما آنلاین و VOD پروبال می دادند و برای معرفی و تبلیغ و مخاطب سازی آن ها کار فراگیر و اثرگذار می کردند و برای کاهش ناامنی این بازار با جدیت تلاش می کردند و با تقویت جریان اطلاع رسانی در آن ها اطمینان به این رسانه ها را افزایش می دادند، شاید امروز می توانستیم علاوه بر برخورداری از یک بازار پررونق و تازه نمایش، شاهد یک جشنواره فجر با شکوه مجازی نیز در سراسر کشور باشیم و همه ملّت را به مشارکت در این جشنواره دعوت کنیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تهیه کننده سینما گفت: همین که تعدادی از فیلم ها اکران شود و نام جشنواره در کنار آن قرار بگیرد، اتفاق درست و خوبی رقم خورده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶ سایت های دیگر : اعتماد آنلاین

سید ابراهیم عامریان تهیه کننده سینما با بررسی مطالبی که در نشست خبری دبیر جشنواره فیلم فجرمطرح شد و نوع برگزاری این رویداد در به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: اگر بخواهیم جشنواره را مانند سال های قبل برگزار کنیم، تصمیم اشتباهی گرفته ایم. البته شعاری داریم که سینما باید زنده بماند و چرخه آن بچرخد. جشنواره ها می توانند چنین پیامی را برسانند.

بیشتر بخوانید

فیلم هایی که می توانند در جشنواره فیلم فجر 39 حضور پیدا کنند

تهیه کننده فیلم سینمایی انفرادی بیان کرد: همین که تعدادی از فیلم ها اکران شود و نام جشنواره در کنار آن قرار بگیرد اتفاق خوبی رقم خورده است. در چنین شرایطی برگزاری جشنواره با حضور داوران کفایت می کند؛ چراکه از صرف هزینه ها جلوگیری می شود، سلامت آدم ها حفظ خواهد شد و جشنواره ای جمع و جور با هدف زنده ماندن سینما پیش خواهد رفت.

عامریان در پایان عنوان کرد: این روزها مشکلات فراوانی در بخش سینماداران، اهالی سینما و فیلمسازانی که فیلمشان روی دستشان مانده وجود دارد. با این شرایط جشنواره جایگاهی در میان هزینه های موجود ندارد، اما حضور این رویداد فرهنگی هنری، خیلی مثبت خواهد بود؛ به شرطی که هزینه های اضافه ای در برگزاری آن نباشد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مهرداد اسکویی مستندساز شناخته شده معتقد است تجلیل و ستایش عملکرد سینمای مستند کافی نیست و با نقد و تحلیل درست این سینما، جایگاهی متعالی تر از آنچه امروز دارد در جهان خواهد یافت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶

اعتمادآنلاین| مهرداد اسکویی چهره بین المللی سینمای مستند ایران درباره ویژگی های سینمای مستند و جایگاه آن در جهان نکات جالبی را مطرح کرده است: در ابتدا با برگزاری برخط (آنلاین) جشنواره ها مخالفت کردم اما زمانی که به صورت جدی درگیر بحران کرونا شدیم، متوجه شدم که کرونا تاریخ را به دو بخش قبل و بعد از خود تقسیم کرده است و ما وسط یک اتفاق تاریخی قرار گرفته ایم و این قصه به این زودی ها به پایان نمی رسد.

پس از آن با برگزاری برخط (آنلاین) جشنواره ها موافقت کردم و فکر می کنم این اتفاق می تواند به دیده شدن فیلم فیلمسازان در چنین شرایطی کمک کند و برای تماشاگران علاقمند سینمای مستند هم امکان بسیار خوبی است اما توجه به این نکته بسیار مهم است که با اکران برخط (آنلاین) نباید آثار به صورت غیر قانونی و گسترده در دسترس عموم قرار گیرند زیرا با این کار تهیه کننده های فیلم مستند ورشکست می شوند و صنعت سینمای مستند در خطر قرار می گیرد.

آقای حمیدی مقدم دبیر جشنواره سینماحقیقت با سینمای روز دنیا و حساسیت های فیلمسازان و تهیه کنندگان آشنایی دارد و مطمئنم راهکاری را سنجیده است تا فیلم ها در جشنواره به خوبی نمایش داده شوند و از حقوق آثار و حق کپی رایت حفاظت خواهد کرد تا فیلمسازان بعد از جشنواره بتوانند با بازاریابی و پخش مناسب فیلم هایشان به مسیر حرفه ای خود ادامه دهند.

کشوری مثل ما که باید به فرهنگ خود توجه بیشتری نشان دهد و حمایت های بیشتری از اهالی فرهنگ و پیشروان هنر داشته باشد، اگر این کار را نکند هنرمندان ما در شرایط اقتصادی کنونی به راحتی غرق می شوند. در سال های اخیر سلیقه ها به سمتی سوق پیدا کرده است که مردم ترجیح می دهند فیلمی را ببینند که در سطح باشد و صرفا سرگرم کنندگی را از هر مسیری برای خنده و توجه مخاطب به دست بیاورد. دهه 90 یکی از بهترین زمان ها برای رشد سینمای مستند ایران بود. امروز فیلم های مستند ایران در بزرگترین مراکز فرهنگی و دانشگاهی جهان و فستیوال های معتبر ایران و دنیا پرچمداری می کنند البته من فقط در مورد سینمای مستند صحبت می کنم.

ما و همه فیلمسازان و دست اندرکاران این عرصه باید برای رشد این سینما تلاش کنیم تا سینمای مستند جایگاه واقعی خود را پیدا کند و به رشد ویژه اش ادامه دهد. ما لیاقت این جایگاه را داریم و نباید درجا بزنیم.

امروز دورانی است که فیلمسازان حوزه مستند باید بتوانند در مورد جایگاه شان در سینمای جهان، نوع نگاه شان به واقعیت های پیرامونی صحبت و آن را تحلیل کنند؛ به علاوه سینما و فرم های جدید داستان گویی مستند و روایت را بشناسند.

ما امروز باید در مورد ساختارها و روایت های جدید در سینمای مستند گفت و گو کنیم. چرا که دنیا منتظر حرف ها و گفت وگوهای جدید است. ما باید به خودمان اعتقاد و باور داشته باشیم و پیوسته ظرفیت هایمان را گسترش دهیم و نگاه متفاوتی در ساختار، روایت و انتخاب موضوع داشته باشیم. انتخاب موضوع و چگونگی ارائه آن در سینمای مستند بسیار اهمیت دارد.

فکر می کنم جشنواره سینما حقیقت در طی این سال ها توانسته روی این موضوع متمرکز شود و فیلم های بسیار خوبی از جهان در چند سال گذشته در این جشنواره به نمایش درآمده است. این اتفاق سلیقه ما را بخوبی شکل داده و انتظار ما را از فیلم مستند بالا برده است.

جشنواره سینما حقیقت که یکی از جشنواره های معتبر خاورمیانه و آسیاست که توانسته ارتباط خوبی با سینمای مستند جهان برقرار کند. این ها از ویژگی های خوب این جشنواره است اما باید برنامه ریزی درستی برای مراقبت از سینمای مستندمان در روزهای کنونی که جهان درگیر بحران کروناست، داشته باشیم.

سینمای مستند ایران امروز بخوبی توانسته خود را نشان دهد اما نباید تنها پیوسته از آن تجلیل کنیم بلکه باید آن را نقد کنیم و مدیریت آن را پیوسته مورد چالش قرار دهیم تا بتوانیم اتفاقات مهمی برای امروز و آینده شکل دهیم.

مدیریت و سیاست گذاری سینمای مستند ما در شرایط امروز که در تحریم اقتصادی و اپیدمی کرونا هستیم بسیار دشوار است اما مدیران ورزیده و خلاق ما باید برای بحران های این چنینی آماده باشند و راهکارهای مناسبی برای این شرایط داشته باشند.

همه ما باید تلاش کنیم تا سینمای مستند جایگاه بهتری در منطقه و در جهان به خود اختصاص دهد.

شاید من انتظار زیادی از جشنواره سینما حقیقت و سینمای مستند ایران دارم اما معتقدم تک تک ما در کنار سیاست گذاران فرهنگی، مرکز سینمای مستند و تجربی، صنوف سینمای مستند و تهیه کنندگان و فیلمسازان مستقل مستند، همه و همه باید برای پیشرفت هنر و صنعت سینمای مستند ایران تلاش کنیم و برای ارتقای جایگاه آن، پیوسته پیشنهادهای جدیدی را ارائه دهیم.

منبع: صبح نو

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
جزئیات اعلام شده از چگونگی برگزاری سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بهمن امسال نشان می دهد که بیش از هر چیز اکران های خصوصی فیلم ها داغ می شود، رسمی که پیش از این هم با برگزاری حضوری جشنواره داغ بود.

به گزارش ایسنا، جشنواره فیلم فجر به عنوان بزرگترین و مهمترین رویداد هنری کشور، امسال همانند بسیاری دیگر از جشنواره های مهم سینمایی دنیا دوره ای خاص و شاید تکرارنشدنی را تجربه می کند. تصمیم گیری بر سر برگزاری یا تعطیلی آن از ماه ها پیش به چالشی مهم برای مدیران سینمایی تبدیل شده بود چرا که با تعطیلی سالن های سینما، هنر هفتم عملاً به رکود افتاده و برخی اهالی سینما رونق دوباره آن را سخت می دانند.
با این حال علی رغم اظهارنظرهای مختلف که از یک سو به دعوت برای برگزاری جشنواره به خاطر برگشت شور و حال و نور امید به سینما تاکید داشت و از سویی دیگر خواهان تعویق آن بود، مشخص است که سیاست کلی وزارت ارشاد _ همان طور که پیش تر سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مطرح کرده بود _ بر برگزاری تمام رویدادهای هنری و به طور ویژه جشنواره فجر است. براین اساس تعطیلی یا تعویق جشنواره فیلم فجر از روی میز کنار رفت و برگزاری با سه پلن مختلف در دستور کار قرار گرفت.
آنطور که دبیر جشنواره، سیدمحمدمهدی طباطبایی نژاد در نشست خبری روز گذشته خود که به صورت مجازی برگزار شد توضیح داد، در حال حاضر قرار بر این است که این جشنواره بدون هیات انتخاب در همه بخشهای داستانی، مستند، کوتاه و تبلیغات برگزار و آثار صرفاً به داوری گذاشته شوند. با این اتفاق دیگر مجالی برای ایراد گرفتن از نظر و سلیقه هیات انتخاب نیست و آن هایی که ممکن بود اثرشان رد شود هم داوری می شوند. به این ترتیب یکی از حاشیه های جشنواره از همین حالا از بین رفته است.
طرح دوم پیش روی مدیران جشنواره این است که اگر وضع شیوع کرونا اندکی بهبود یابد و امکان نمایش فیلم ها فراهم شود اهالی رسانه و منتقد احتمالاً همراه با جمعی از صاحبان فیلم ها بتوانند آثار این دوره از جشنواره را در برج میلاد تماشا کنند؛ مکانی که چند سالی است به محل بحث و اختلاف نظر برای برپایی این رویداد تبدیل شده است.
اما طرح سوم که با وضعیت فعلی به نظر بعید می رسد عملی شود این است که در بهمن ماه امسال پاندمی آنقدر کنترل شده باشد که امکان نمایش فیلم ها با ظرفیت 40 تا 50 درصد برای مردم فراهم شود، این در حالی است که همین الان هیچ دورنمایی برای از سر گیری فعالیت سینماها وجود ندارد و سالن های سینمایی تقریباً جزو آخرین مشاغلی هستند که در رفع محدودیت ها، مورد توجه ستاد ملی کرونا بوده اند.
براین اساس فعلا فقط همان رقابت فجر باقی می ماند که با تعریف جشنواره تفاوت های آشکار دارد. اما با این حال طرح چند پرسش و نکته می تواند قابل توجه باشد که اولین نکته اساسی در برگزاری این است که شور و هیجان هر سال جشنواره فیلم فجر که به واسطه حضور مخاطب و برگزاری نشست های خبری با حضور عوامل فیلم ها بود، دیگر وجود ندارد.

طباطبایی نژاد گفته است که این را با برنامه های تولیدی تلویزیون و سامانه های درخواستی می شود جبران کرد، اما باید پرسید آیا منظور همان تلویزیونی است که در اندک روزهای باز بودن سینماها در 9 ماه گذشته، هر چه سینمایی ها فریاد زدند و درخواست کردند که تلویزیون همراهی شان کند و نکرد؟ همان تلویزیونی که از طریق زیرمجموعه های خود امکان پخش زنده برنامه های سینمایی را در پلتفرم ها مختل کرده است؟
اصلا حتی در صورت همکاری خوب تلویزیون و سامانه های نمایش درخواستی، وقتی فیلمی نمایش داده نمی شود چقدر برنامه های جشنواره ای برای مخاطب جذابیت خواهد داشت؟ البته به نظر می رسد همانطور که در چند سال گذشته پیش از شروع جشنواره برخی فیلم ها به طور خصوصی برای بعضی رسانه ها و منتقدان نمایش داده می شدند، امسال این محافل خیلی داغ تر شود و بیشتر سینماگران ترجیح بدهند با رعایت پروتکل های بهداشتی در جمع های محدودی فیلم هایشان را نمایش بدهند، اتفاقی که در سال های قبل هم می افتاد و برخی سینماگران تمایل داشتند که فیلم شان را قبل از اکران در فجر برای برخی صاحب نظران رسانه به نمایش بگذارند تا آنها زودتر درباره فیلم هایشان بنویسند. (البته اگر اهالی رسانه قبول کنند در شرایط کرونایی در این محفل های نمایش فیلم شرکت کنند.)
نکته دیگر این است که در فراخوان ذکر شده، جشنواره برای معرفی و تقدیر از برگزیدگان و فعالان سینما که در این سال برای خاموش نشدن چراغ سینما تلاش کردند برگزار می شود. طباطبایی نژاد گفته است، براساس آمار فیلم هایی که از سال قبل باقی مانده و به جشنواره نرسیدند و پروانه ساخت های صادر شده، نزدیک به 50 فیلم احتمالا می توانند برای جشنواره متقاضی باشند، اما آیا همه فیلمسازانی که در ماه های گذشته فیلم ساخته یا نتوانستند در جشنواره قبلی نمایش بگذارند، حاضرند نتیجه کار خود را در یک رویداد بدون مخاطب و صرفا برای داوران نمایش دهند؟
همچنین با توجه به تاکید دبیر جشنواره براینکه شرایط امسال خاص است و باید آن را پذیرفت می توان پرسید آیا در همین شرایط ویژه، نمی شد امکان استثنا قائل شدن فیلم های جشنواره کودک را به فیلم های دیگری که در جشنواره های خارجی حضور داشتند تعمیم داد؟ گرچه باید دید صاحبان آن فیلم ها اصلا موافق شرکت در فجر هستند یا خیر.
نکته دیگر درباره فیلم های جشنواره کوتاه تهران است که با تعطیلی سینماها نیمه کاره مانده و مشخص نیست اگر تا بهمن دستوری به بازگشایی سینماها داده نشود بهترین فیلم کوتاه چطور انتخاب می شود.
با وجود همه نکاتی که در اینجا اشاره شد و نکات بیشتری که درباره شیوه برگزاری و فراخوان و داوری آثار خود دارد، مثل آنچه درباره فیلم های اول رخ می دهد که بخش نگاه نو حذف شده و این فیلم ها در همه بخش ها داوری می شوند، باید منتظر ماند و دید تاریخ جشنواره فجر از دوره سی و نهم چه روایتی برای سینمای ایران باقی خواهند گذاشت .
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
مراسم بیست و یکمین سالروز تاسیس خبرگزاری دانشجویان ایران صبح روز یکشنبه (16 آذر ماه) با حضور معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با جمع اندکی از مدیران و خبرنگاران این رسانه برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶ سایت های دیگر : خبرگزاری اقتصادی ایران روزان

مراسم سالروز تاسیس ایسنا امسال برخلاف سال های گذشته بدون شور و هیجان و با حضور جمع اندکی از مدیران و خبرنگاران این خبرگزاری، با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار شد. مراسم ساده ای که همانند بسیاری از برنامه ها، به دلیل شرایط حاکم بر کشور و به منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، تنها برای یادآوری 21 سال تلاش جمعی دانشجویان ایران اسلامی در عرصه خبری، در محل این خبرگزاری برگزار شد.

******

در ابتدای این مراسم علی متقیان مدیرعامل ایسنا در سخنانی اظهار کرد: در آغاز بیست و دومین سال فعالیت خبرگزاری دانشجویان ایران و در پایان بیست و یک سال تجربه اطلاع رسانی، در آستانه شانزدهمین سالروز شهادت دو شهید آسمانی ایسنا شهیدان اسماعیل عمرانی و محمدحسن قریب سلام و درود خویش را نثار روح بلند این دو شهید آسمانی و شهیدانی که حماسه 16 آذر را آفریدند، از برکات حضور معنوی این شهیدان بهره مند می شویم و یاد می کنیم از ایسنایی های عزیزی که در این سال ها دعوت حق را لبیک گفتند و به دیار معبود شتافتند.

او خاطرنشان کرد: بحمدالله ایسنا در این 21 سال به برکت دعای رهبر فررانه انقلاب اسلامی، در آغازین روز تاسیس ایسنا "ان شاالله موفق باشید"، در صحنه رسانه ای جمهوری اسلامی ایران خوش درخشید و در سال های اول به عنوان اولین خبرگزاری انقلاب اسلامی تاسیس شده توسط نهاد انقلاب اسلامی جهاددانشگاهی، چنان اعتباری به دست آورد و جای خویش را در اطلاع رسانی نظام باز کرد که زبانزد خاص و عام شد و به تعبیر مرحوم دکتر معتمدنژاد (که در این ایام سالروز از دست دادنش بود)، ایسنا نقطه عطف اثرگذاری در تاریخ مطبوعات شناخته شد و تاریخ رسانه کشور به دو دوره قبل و بعد از ایسنا تقسیم شد.

متقیان افزود: از این اعتبار گذشته، بدست آوردن اعتماد مخاطبان به عنوان ولی نعمت رسانه ها و پذیرش مدیران محترم مسئول مطبوعات و سایت های معتبر وکسب بیشترین آمار بهره مندی از اخبار ایسنا در مطبوعات و رسانه ها، توفیقی است که بنام این رسانه دانشجویی ثبت شده است. این اعتماد، سرمایه بزرگی است که خداوند متعال به این خبرگزاری ارزانی داشته و خدای بزرگ را شاکریم بر این همه نعمت که خود فرمود "لان شکرتم لازیدنکم ....".

مدیرعامل ایسنا سپس بیان کرد: این موفقیت ها پس از عنایت الهی، بدست همکاران عزیز ودانشجویان توانمندی تحقق یافت که صادقانه درجهت حفظ نظام اسلامی، بدون چشم داشت به ارتزاق از سوی صاحبان خبر و صاحبان سیاست و صاحبان قدرت باطل و بدور از وابستگی جناحی و خطی و حزبی، اولین قدم ورود به دنیای خبر را در ایسنا برداشتند و همراه با ایسنا آموزش دیدند و سعی و خطا کردند و همچنان روی پای خود ایستادند تا به خبرنگاری حرفه ای و مستقل و غیر وابسته تبدیل شدند و تلاش کردند که دامن خبر آلوده به حق و ناحق های جناحی نشود، چرا که آموخته بودند "زیر بارند درختان که تعلق دارند".

متقیان با بیان اینکه استقلال فکری و عدم وابستگی به یک جناح خاص، ایسنا را به خبرگزاری نظام اسلامی تبدیل کرد ، گفت: ایسنا با انتقال صدای جامعه به مسوولان، از همه ارکان جمهوری اسلامی ایران حمایت خبری کرده و کلیه خبرهای خوب، مفید و امیدبخش را برای جامعه مخابره کرده، هدف خود را از اطلاع رسانی صادقانه، آگاهی عموم جامعه از انجام خدماتی بداند که توسط نهادها و دستگاه ها و تشکیلات که بدون حب و بغض و خالصانه در جهت رضای الهی به خدمت مشغولند. در این نوع اطلاع رسانی، از خدمات همه ارکان نظام برای ایسنا بالسویه است و اعتقاد دارد خط کشی کردن و تفاوت قائل شدن بین ارکان نظام و یکی را بر دیگری مقدم داشتن و در خبرها و تحلیل ها و گزارش ها ارکان نظام را خدای ناخواسته رودرروی یکدیگر قرار دادن و دامن زدن به اختلاف ها، جز القاء یاس و ناامیدی در میان جامعه، به ویژه جوانانی که آینده سازان و مدیران آینده نظام اسلامی هستند، سودی نداشته و نتیجه آن جز سرخوردگی و ارجاع به رسانه های بیگانه، فایده ای دیگر نخواهد داشت.

مدیرعامل ایسنا افزود: خبرگزاری ایسنا افتخار دارد مطابق خط مشی اعلامی، با چنین روحیه انقلابی و با کمک نیروهای جوان، تحصیل کرده، توانا، کارآمد، معتقد، کارشناس حرفه ای رسانه، به عنوان یک خبرگزاری معتبر وابسته به نهاد انقلاب اسلامی جهاددانشگاهی، به کار خویش ادامه داده، کلیه اخبار و گزارش ها و تحلیل های اثربخش خود را بدون سیاه نمایی، یکسونگری، و قضاوت از پیش تعیین شده و بدور از افراط و تفریط، بر اساس واقعیت ها، آگاهی سازی و رفع مشکل جامعه و حذف محرومیت ها، با پشتیبانی اطلاعات مردمی، تهیه و منتشر کند.

متقیان اظهار کرد: از دیگر ویژگی های ایسنا می توان به حضور سر از پا ناشناخته خبرنگاران و عکاسان و دست اندرکاران در روزگار سخت قهر طبیعت در زلزله و سیل، روزگار حادثه تلخ پلاسکو و در این روزهایی که این ویروس ناخوانده زندگی جهانیان را دگرگون کرده، در کنار کادر درمان، حامی و اطلاع رسان پیام های تیم پزشکی باشد و همچون گذشته در کنار مردم و مخاطبان خود، سعی در انتشار اخبار امیدوارکننده داشته و مردم را به وظایف خود در زمینه برخورد با عواقب این ویروس منحوس آشنا کرده و به سهم خود دردی را از جامعه بکاهد.

او در پایان یادآور شد: اینک در آغاز بیست و دومین سال فعالیت خبرگزاری ایسنا بار دیگر با شهیدان ایسنا و دیگر شهیدان اهل قلم، پیمان می بندیم که قلممان در خدمت دفاع از مظلوم و حمایت از نظام اسلامی که حاصل خون هزاران شهید شاهد است استوار و محکم باشد. و امید داریم قلممان شایسته قسم الهی باشد.

پیشنهادهای معاون مطبوعاتی به ایسنا

در ادامه محمد خدادی معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که به مناسبت بیست و یکمین سالروز تاسیس ایسنا مهمان این خبرگزاری شده بود، در سخنانی خاطرنشان کرد: فرصت مغتنمی است که به خانه خودمان بیاییم. من خبرنگاری را از خبرنویسی شروع کردم و افتخارم این است که هر چه دارم و ندارم را از شغل مقدس خبرنگاری به دست آورده ام و همواره تلاشم این بوده که خبرنگار بمانم و کسوت خبرنگاری را هیچ گاه رها نکنم؛ چراکه اساسا قرار گرفتن در این حایگاه باعث معرفت می شود و انسان را موجودی موثر می کند.

او ادامه داد: آنچه ما را از سایر کشورها متمایز می کند، خون های پاکی است که در راه های اعتقاد، آرمان ها و معرفت الهی تقدیم کردیم. عکس این دو شهید (شهیدان اسماعیل عمرانی و محمد حسن قریب) نیز سمبلی از شهدایی است که در راه انقلاب اسلامیو کشورمان تقدیم کردیم. شاید نزدیک ترین شهید، شهید فخری زاده بود که با شهادت ایشان در واقع علم و دانش ما را ترور کردند. دشمنی با علم نشان می دهد که تا چه اندازه دانایی، توانایی می آورد و باید این نکته را نیز در نظر داشت که یکی از ارکان موثر در دانایی جامعه حتما خبرنگاران هستند. بر همین اساس هم حتما باید از همه شهدا یاد کنیم؛ از شهید قاسم سلیمانی که او نیز مدیر مسئول یک روزنامه در کرمان بود و از شهید باقری که عکاس روزنامه جمهوری اسلامی بود، از شهدای دفاع مقدس و همه کسانی که مسیر شهادت را برای رسیدن به معرفت الهی انتخاب کردند.

معاون امور مطبوعاتی در ادامه به 21 سال فعالیت خبرگزاری دانشجویان ایران در عرصه رسانه اشاره و اظهار کرد: ایسنا را همانند یک مثلث می بینم که از سه ضلع دانشجو، نهاد انقلابی (جهاد دانشگاهی) و رسانه تشکیل شده است. وقتی این سه ضلع در کنار همدیگر قرار می گیرد، ترکیب قدرتمندی می شود و دارای ظرفیت ها و امکانات متمایز و متنوعی است. حال و هوای دانشجویی شرایط کاری را بسیار متمایز می کند. از سوی دیگر وقتی جهاد را انتخاب کرده اید، یعنی ایثار را انتخاب کرده اید.

خدادی بیان کرد: خوشبختانه ما در عرصه های گوناگون چه در دوران دفاع مقدس و چه در مقابله با تحریم ها، فضاهای توانایی داشته و آن را ابراز کرده ایم. یادمان نرود که داعش قرار بود به ایران بیاید و در راه، در سوریه ماندگار شد و در 20 کیلومتری مرز ایران، متوقف شد و برگشت. یادمان نرود که هدف تمام جنگ های نیابتی منطقه، ایران بوده است. یادمان نرود که انواع مواجهه نظامی از حمله مستقیم نظامی گرفته تا ترور کور در کشور ما انجام شده است اما مقاومت و توانایی مردم ما تبدیل به قدرت بر بستر معرفت شد و معرفت شهادت را معنی می کند. طبیعتا نیاز امروز جامعه ما بازخوانی و تقویت این معرفت است.

معاون امور مطبوعاتی با بیان این نکته که بیش از هر حمله ای به کشور ما حمله رسانه ای می شود ، خاطرنشان کرد: ما در پنج کشور دنیا اتاق خبر 24 ساعته به زبان فارسی داریم که با پول یک کشور دیگر فعالیت می کنند تا به خیال خود، منافع ایران را در راه کشوری که هزینه آنها را می دهد، فدا کنند. این رسانه ها هیچ نقطه امیدی نمی بینند و در مقابل با ذره بین بحران های اجتماعی را به سمتی سوق می دهند که ناامیدی و اضطراب در جامعه ایجاد کنند. حتما در جامعه ما سوءمدیریت و مشکلات وجود دارد و هیچ جامعه ای هم در دنیا وجود ندارد که منکر این موارد باشد. در این میان ما به عنوان رسانه وظیفه داریم زاویه هایی را پیدا کنیم؛ این زاویه های پنهان مثبت و منفی نیستند، بلکه واقیعت هستند. واقعیت جامعه این است که کادر درمان در پیچیده ترین تحریم های جهان که جنگ اقتصادی است، فعالیت می کنند.

خدادی در ادامه به بیان توصیه هایی به ایسنا پرداخت و خاطرنشان کرد: از روزی که خبرگزاری ایسنا تاسیس شد، کمتر روزی بوده که اخبار ایسنا را نخوانم. شاید اولین مشخصه این رسانه، قدرت پردازش آن به موضوعات است. در واقع می توان گفت که انتخاب موضوع، قدرت اصلی ایسنا است. اما از سوی دیگر باید این نکته را نیز در نظر داشت که این توانایی شما که بیشتر کارکرد تبییتی دارید تا تبلیغاتی باید تقویت شود. همچنین باید از رویکرد پوششی به سمت رویکرد سوژه ای بروید. من سوژه های شما را زیاد دیده ام و پیشنهاد می کنم که در این زمینه ثابت قدم بمانید. ایسنا در زمینه انتقال اطلاعات با بیشترین سرعت از طریق کارکردهایی همچون اینفوگرافی و بحث ارزش افزوده خبری نیز موفق بوده است.

معاون مطبوعاتی یادآور شد: ساختار عکس ایسنا نیز در شکار سوژه ها و سوژه پردازی و کیفیت بسیار خوب است. در فرآورده سازی شروع خوبی داشتید، اما هنوز نیاز به تقویت دارید؛ چراکه معتقدم یکی از بحران های اصلی امروز فضای رسانه ای موضوع کمیتی است. این موفقیت نیست که ما 400 رسانه داشته باشیم یا در یک رسانه 700 خبرنگار داشته باشیم که 5 هزار خبر می دهند. موفقیت و قدرت زمانی است که محتوا بر کمیت غلبه کند.

خدادی با بیان اینکه شبکه های اجتماعی رقیب رسانه های رسمی نیستند ، گفت: قدرت رسانه های امروز این است که میلیاردها همکار جدید پیدا کرده اند، به شرط، شراکت با آنها را معنی کنید. آنها دست شراکت به سوی رسانه های مرجع دراز کرده اند و حالا شما باید این موضوع را بررسی کنید. رسانه ها برای همکاری با شبکه های اجتماعی راهی ندارند مگر آنکه وارد بعد از خبر شوند. در دنیای امروز، رسانه بعد از خبر توانایی خود را نشان می دهد. ایسنا هم اکنون ذخیره 22 سال تولید اطلاعات دارد و پردازش این اطلاعات می تواند به یک فراورده بی بدیل تبدیل شود.

او رقابت بر بستر رفاقت را از دیگر ویژگی های ایسنا برشمرد و بیان کرد: به طور کلی این ویژگی در رسانه های ما وجود دارد که بر بستر رفاقت رقابت می کنند و نه به خاطر تقابل. رقابت در بستر رفاقت حتما منجر به افزایش مهارت است و مهارت همان چیزی است که کلیه رسانه ها به آن نیازمند هستند. ما امروز در رسانه به آموزش کارگاهی نیاز داریم و بر همین اساس هم به ایسنا پیشنهادم می کنم که هر از گاهی جلسات مهارت افزایی برگزار کند.

خدادی با بیان اینکه ایسنا توانست با حداقل امکانات، حداکثر ظرفیت رسانه ای را در گستره ایران فعال کند ، افزود: امروز یکی از مخاطرات اصلی رسانه ها، بزرگ شدن آنها بدون تناسب به نوع کارشان است. جالب است که رسانه های کشورهای عربی ساختمان های بزرگ و نیروهای زیاد دارند و این در حالی است که رسانه های تاثیرگذار غربی اغلب در ساختمان های کوچک و ساده فعال هستند.

معاون امور مطبوعاتی در ادامه بر اهمیت امیدافزایی در جامعه تاکید کرد و گفت: امید در رسانه به معنی بیان نکات مثبت و منفی در کنار هم است. این روزها این باور در میان اهالی رسانه ایجاد شده است که خبر بد، خبر خوب است. این درحالی است که رسانه ها باید در عین اینکه ضعف ها را می بینند، به نقاط قوت نیز توجه کنند. نمی گویم رسانه ها باید آنچه که نیست را بگویند، اما آنچه هست را می توان گفت.

خدادی در پایان سخنان خود از اهالی ایسنا و فعالان رسانه ای که در ایام کرونا فعالیت می کنند، تشکر و اظهار کرد: از تمام همکاران خودم در همه کشور و در همه رسانه ها که در دوران کرونا نقش آفرینی می کنند، تشکر می کنم. رسانه ها نقش بی بدیلی در کاهش مرگ و میر داشتتد؛ شاید سندی برای این ادعا نداشته باشیم، اما به وضوح شاهد بودیم که رسانه ها در زمینه اطلاع رسانی، کاهش اضطراب، تفکیک ضرورت ها، انعکاس صدای متخصصان و ... تاثیرگذار بودند و این بزرگترین جهادی بود که توسط رسانه ها و در خدمت به مردم صورت گرفت. نمونه های این تاثیرگذاری را می توان در روز سیزده به در و تاسوعا و عاشورا دید که مردم بدون ترس از پرداخت جریمه، در خانه ماندند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
معاون اول رییس جمهوری گفت: بیش ازهزار پرونده اختلافی میان سازمان جنگل ها ومحیط زیست با اوقاف وجود دارد که مراتع دماوند و آق مشهد یکی از آنهاست.

اعتمادآنلاین| اسحاق جهانگیری با بیان اینکه انفال قابل وقف نیست، در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: بیش ازهزار پرونده اختلافی میان سازمان جنگل ها ومحیط زیست با اوقاف وجود دارد که مراتع دماوند و آق مشهد یکی از آنهاست.

وی ادامه داد: لایحه ای برای حل این مشکل در دولت تصویب و به مجلس ارائه شده است. جنگل ها و محیط زیست ملک مشاع همه ایرانیان و ضامن عدالت بین نسلی است، از آن نمی گذریم.

براساس این گزارش، مرداد ماه امسال گزارشی به نقل از سازمان جنگل ها مبنی بر صدور سند وقف یک برش از کوه دماوند به نام سازمان اوقاف خبرساز شد که بعدها سازمان اوقاف با تکذیب این خبر، اعلام کرد زمین مذکور آنطور که اعلام شده کوه دماوند نیست بلکه بخشی از یک مرتع در دامنه دماوند است که سال ها پیش سند آن اخذ شده و اکنون دادگاه حکم به وقف بودن آن داده است.

همچنین در جلسه ای با حضور جهانگیری در روز یازدهم مردادماه، مسائل مرتبط با اراضی منابع طبیعی و اوقاف در منطقه آق مشهد بحث و تبادل نظر و مقرر شد؛ رؤسای سازمان اوقاف، سازمان جنگل ها و منابع طبیعی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در نشستی با تفکیک اراضی انفال از اوقاف در این باره تصمیمات مقتضی را اتخاذ کنند.

منبع: ایلنا

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
مسئول شهر کتاب دامغان ضمن اعلام خبر تعطیلی این واحد فرهنگی گفت: بی توجهی مسئولان دامغان به فرهنگ و پرداخت ضرر 300 میلیون تومانی طی 15 ماه فعالیت کتابفروشی در دامغان سبب توقف فعالیت شهر کتاب دامغان شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان ، مجمومه فرهنگی شهرکتاب دامغان چندین ماه بود که با هدف ترویج کتابخوانی و ایجاد پاتوقی فرهنگی برای اصحاب هنر به ویژه اهالی کتاب و دوستداران فرهنگ کتابخوانی و مطالعه در طبقه دوم پاساژ عقیق در این شهرستان شروع به کار کرده بود.

اما این مجموعه تا همین چند روز قبل - که دیگر کِرکِره اش پائیش کشیده و تعطیل شد - اسیر مشکلات فراوانی بود. طوری که ظبق گفته مدیر شهر کتاب دامغان، نه در جهت معرفی و گسترش این مجموعه به شهروندان قدمی صحیح و موثری برداشته شد و نه در مواجهه با کسبه فرهنگی این شهرستان رویکرد یکسان و مشخصی اتخاذ شده است .

کار تا بدان جا خراب شده که وعده های بی عمل شهرداری دامغان، نبود روشنایی طبقه دوم پاساژ، قطع عمدی یا سهوی آسانسور، افتتاح نشدن سایر مغازه های پاساژ و... باعث تعطیلی این کتابفروشی بزرگ در شهرستان دامغان شد.

برای 15 ماه فعالیت فرهنگی در دامغان 300 میلیون تومان ضرر دادم
بابک مداح مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان به خبرنگار ایبنا گفت: مشکلات مالی و عدم همکاری مسئولان شهرستان دامغان باعت شد شهر کتاب دامغان را تعطیل کنیم.

وی افزود: در حال حاضر نیمی از کتاب ها و وسایل مان را به سمنان و مابقی را به ساری انتقال داده ایم.

مداح ادامه داد: هنگام افتتاح شهر کتاب 500 میلیون تومان آورده اولیه داشتم که پس از 15 ماه تلاش شبانه روزی 300 میلیون تومان ضرر دادم! هزینه های زیادی بابت ساخت و تجهیز قفسه بندی شهر کتاب پرداخت کردیم که با تعطیلی این محل همه آنها بلااستفاده خواهد شد و به مبالغ خسارت این مجموعه افزوده می شود.

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تمایلی برای ادامه فعالیت شهرکتاب در این شهرستان نداشت
مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان گفت: بارها با رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان گفت وگو کردیم اما ظاهرا تمایلی برای ادامه فعالیت شهر کتاب در دامغان نداشتند. پس از شیوع کرونا و تعطیلی اصناف با توجه به اینکه کتابفروشی ها جزو مشاغل غیرضرور بودند، ما در مقاطع مختلف تعطیل کردیم؛ پس از افزون شدن مشکلات مالی و کسادی بازار تنها پناهگاهمان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان بود که هر چه از مشکلات مالی و کسادی بازار فرهنگ و کتاب برای شان گفتیم، تاثیر نداشت.

وی عنوان کرد: با هر لحن و شیوه ای که می دانستم به آنها گفتم برای پاس کردن چک هایم و پرداخت بدهی های ناشی از کرونا و کسادی بازار مبلغی تسهیلات در اختیارم بگذارید تا از بحران خارج شوم اما رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان، صریح و شفاف گفت کمک در این حوزه و پرداخت تسهیلات از عهده بنده خارج است .

وعده های شهردار دامغان هم افاقه نکرد
مداح ضمن بیان اینکه مالک مکانی که به صورت استیجاری در اختیار شهر کتاب بود، شهرداری دامغان است و من ماهیانه 4.5 میلیون تومان اجاره پرداخت می کردم، افزود: پس از شیوع کرونا دو بار برای تخفیف و کم کردن مبلغ اجاره بهای ماهیانه به شهرداری مراجعه کردم اما شهرداری دامغان گفت باید کارشناس مربوطه نظر دهد تا بتوانیم اجاره ماهیانه را کم کنیم. بنا بر روال مرسوم مبلغ 700 هزار تومان هزینه کارشناسی را پرداخت کردم تا مبلغ اجاره ماهیانه مجددا کارشناسی شود. با مراجعه کارشناس به محل اجاره و ارائه نظرش متوجه شدم ماهیانه مبلغ 100 هزار تومان از اجاره 4.5 میلیون تومانی را کاهش دادند درواقع مبلغ کل تخفیفی که شهرداری برای یک سال به شهر کتاب داد، 1 میلیون و 200 هزار تومان می شود که 700 هزار تومان آن را بابت هزینه کارشناسی پرداخت کردیم و اگر ضرب و تقسیم کنید، می شود 500 هزار تومان تخفیف برای یک سال؛ یعنی ماهی 60 هزار تومان تخفیف!

با تعطیلی شهر کتاب دامغان 5 نفر بیکار شدند
مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان با اشاره به اینکه 4 نفر نیروی کار تمام وقت در این فروشگاه کتاب مشغول کار بودند، گفت: 40 هزار جلد کتاب با موضوعات مختلف در شهر کتاب موجود بود. تمام تلاش مان را کردیم تا این محیط فرهنگی تعطیل نشود اما نخواستند؛ چون (اگر می خواستند) نهایتا با پرداخت 100 تا 200 میلیون تومان تسهیلات، محل فعالیت مان را تغییر می دادیم و خارج از محدوده پاساژ فعالیت مجدد را آغاز می کردیم زیرا موقعیت شهر کتاب دامغان در پاساژ عقیق قرار داشت که پس از شیوع کووید 19 و مصوبات ستاد ملی کرونا ناچار بسیاری از ایام مجبور به تعطیلی واحد صنفی بودیم.

انگیزه ام از این مصاحبه صرفا تلنگری برای متولیان فرهنگی دامغان است
وی همچنین با بیان اینکه انگیزه ام از مصاحبه با ایبنا را صرفا تلنگری برای مسئولان دامغانی به ویژه شهرداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر کتابفروشان است، یادآور شد: متولیان فرهنگی دامغان مشکلاتی را که سر راه کتاب و کتابفروشی قرار دادند که بسیار فراتر از این حرف ها است که الان بیان می کنم.

مداح گفت: سنگ اندازی هیئت مدیره پاساژ که ازقضا یکی از کارکنان عالی رتبه شهرداری نیز عضو آن است، از جمله علل تعطیلی شهر کتاب بود. هیئت مدیره پاساژ عقیق حتی مانع از تبلیغات شهر کتاب در ورودی پاساژ شدند؛ زمان انعقاد قراردادِ اجاره ام با شرکت عقیق سازه گستر و شهرداری دامغان ، وعده داده بودند شهریور سال 98 مغازه های طبقه دوم پاساژ بازگشایی و افتتاح می شود و بر همین اساس مغازه طبقه دوم را اجاره کردم اما تا آخرین لحظه که واحد صنفی ام دایر بود، هیچکدام از مغازه های طبقه دوم راه اندازی و بازگشایی نشد. همچنین در پاساژ عقیق که برخی از مغازه های آن در اختیار شهرداری است و کلا پاساژ را شهرداری با مشارکت شرکت عقیق سازه گستر ساخته است، برق راهروهای طبقه دوم را وصل نمی کردند.

برای برخی مسئولان دامغان، بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد
وی یادآور شد: گذشته از این موارد برخی مواقع هیئت مدیره پاساژ آسانسورها را قطع می کردند و مراجعات ما برای حل مسائل مختلف مثمرثمر نبود. برای برخی از مسئولان دامغانی بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد. شهردار دامغان بارها قول همکاری و مساعدت داد و عنوان کرد ما به شهر کتاب احتیاج داشتیم حتی با مراجعه ایشان به شهر کتاب مجددا مشکلات مان را یادآوری کردیم اما کلا فراموش کردند.

مداح تصریح کرد: سال گذشته شهر کتاب دامغان مراسمی را به مناسبت شب یلدا در فضای شهر کتاب با حضور استاد دانشگاه ملی استرالیا و اعضای انجمن شعر و ادب منوچهری دامغانی برگزار کرد که ظاهرا به مذاق رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خوش نیامد و بیان کرد چرا بدون اجازه ما چنین مراسمی را برگزار کردید؟ درصورتی که هیچ کار غیرقانونی انجام نشده بود و صرفا یک سخنرانی استاد دانشگاه پیرامون شب یلدا بود. (گزارش نشست یادشده را می توانید اینجا بخوانید).

وی ادامه داد: با مراجعه به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سمنان، مسئول مربوطه، گفت که رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان می تواند به مجموعه شما کمک کند و تسهیلات در اختیارتان بگذارد اما به دلایل نامعلومی این همکاری صورت نگرفت؛ در صورتی که اداره کل فرهنگ و ارشاد سمنان به شهر کتاب سمنان به طُرُق مختلف کمک و با مجموعه ما همکاری کرد.

مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان اضافه کرد: با شیوع کرونا و بسته بودن پاساژ یک بار برای برداشتن کتابی به پاساژ مراجعه کردم که با ورودم ممانعت کردند. در طی این مدت کمترین کار و کمکی که مسئولان مربوطه به ویژه شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی می توانستند انجام دهند، تبلیغات کتاب و شهر کتاب بود اما از همین مورد نیز غفلت کردند و قول هایی دادند که هیچ وقت عملیاتی نشد. پس از مراجعه به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان برای تبلیغات کمک در این حوزه اظهار داشتند می توانید بیلبورد و پایه بنر اجاره کنید و تبلیغات کنید اما این اداره بودجه ای ندارد تا کمک کند. متقابلا همین درخواست را از شهرداری داشتیم که شهرداری برای مدت زمان کوتاهی ما را امیدوار کرد و درنهایت گفت بنر چاپ کنید و به ما تحویل دهید تا رایگان برایتان نصب کنیم. اما با پرداخت حدود 3 میلیون تومان هزینه چاپ بنر و گذشت چندین ماه تحویل بنرها به شهرداری، بنرهای مان هنوز خاک می خورد و نصب نشد!

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان ، مجمومه فرهنگی شهرکتاب دامغان چندین ماه بود که با هدف ترویج کتابخوانی و ایجاد پاتوقی فرهنگی برای اصحاب هنر به ویژه اهالی کتاب و دوستداران فرهنگ کتابخوانی و مطالعه در طبقه دوم پاساژ عقیق در این شهرستان شروع به کار کرده بود.

اما این مجموعه تا همین چند روز قبل - که دیگر کِرکِره اش پائیش کشیده و تعطیل شد - اسیر مشکلات فراوانی بود. طوری که ظبق گفته مدیر شهر کتاب دامغان، نه در جهت معرفی و گسترش این مجموعه به شهروندان قدمی صحیح و موثری برداشته شد و نه در مواجهه با کسبه فرهنگی این شهرستان رویکرد یکسان و مشخصی اتخاذ شده است .

کار تا بدان جا خراب شده که وعده های بی عمل شهرداری دامغان، نبود روشنایی طبقه دوم پاساژ، قطع عمدی یا سهوی آسانسور، افتتاح نشدن سایر مغازه های پاساژ و... باعث تعطیلی این کتابفروشی بزرگ در شهرستان دامغان شد.

برای 15 ماه فعالیت فرهنگی در دامغان 300 میلیون تومان ضرر دادم
بابک مداح مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان به خبرنگار ایبنا گفت: مشکلات مالی و عدم همکاری مسئولان شهرستان دامغان باعت شد شهر کتاب دامغان را تعطیل کنیم.

وی افزود: در حال حاضر نیمی از کتاب ها و وسایل مان را به سمنان و مابقی را به ساری انتقال داده ایم.

مداح ادامه داد: هنگام افتتاح شهر کتاب 500 میلیون تومان آورده اولیه داشتم که پس از 15 ماه تلاش شبانه روزی 300 میلیون تومان ضرر دادم! هزینه های زیادی بابت ساخت و تجهیز قفسه بندی شهر کتاب پرداخت کردیم که با تعطیلی این محل همه آنها بلااستفاده خواهد شد و به مبالغ خسارت این مجموعه افزوده می شود.

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تمایلی برای ادامه فعالیت شهرکتاب در این شهرستان نداشت
مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان گفت: بارها با رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان گفت وگو کردیم اما ظاهرا تمایلی برای ادامه فعالیت شهر کتاب در دامغان نداشتند. پس از شیوع کرونا و تعطیلی اصناف با توجه به اینکه کتابفروشی ها جزو مشاغل غیرضرور بودند، ما در مقاطع مختلف تعطیل کردیم؛ پس از افزون شدن مشکلات مالی و کسادی بازار تنها پناهگاهمان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان بود که هر چه از مشکلات مالی و کسادی بازار فرهنگ و کتاب برای شان گفتیم، تاثیر نداشت.

وی عنوان کرد: با هر لحن و شیوه ای که می دانستم به آنها گفتم برای پاس کردن چک هایم و پرداخت بدهی های ناشی از کرونا و کسادی بازار مبلغی تسهیلات در اختیارم بگذارید تا از بحران خارج شوم اما رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان، صریح و شفاف گفت کمک در این حوزه و پرداخت تسهیلات از عهده بنده خارج است .

وعده های شهردار دامغان هم افاقه نکرد
مداح ضمن بیان اینکه مالک مکانی که به صورت استیجاری در اختیار شهر کتاب بود، شهرداری دامغان است و من ماهیانه 4.5 میلیون تومان اجاره پرداخت می کردم، افزود: پس از شیوع کرونا دو بار برای تخفیف و کم کردن مبلغ اجاره بهای ماهیانه به شهرداری مراجعه کردم اما شهرداری دامغان گفت باید کارشناس مربوطه نظر دهد تا بتوانیم اجاره ماهیانه را کم کنیم. بنا بر روال مرسوم مبلغ 700 هزار تومان هزینه کارشناسی را پرداخت کردم تا مبلغ اجاره ماهیانه مجددا کارشناسی شود. با مراجعه کارشناس به محل اجاره و ارائه نظرش متوجه شدم ماهیانه مبلغ 100 هزار تومان از اجاره 4.5 میلیون تومانی را کاهش دادند درواقع مبلغ کل تخفیفی که شهرداری برای یک سال به شهر کتاب داد، 1 میلیون و 200 هزار تومان می شود که 700 هزار تومان آن را بابت هزینه کارشناسی پرداخت کردیم و اگر ضرب و تقسیم کنید، می شود 500 هزار تومان تخفیف برای یک سال؛ یعنی ماهی 60 هزار تومان تخفیف!

با تعطیلی شهر کتاب دامغان 5 نفر بیکار شدند
مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان با اشاره به اینکه 4 نفر نیروی کار تمام وقت در این فروشگاه کتاب مشغول کار بودند، گفت: 40 هزار جلد کتاب با موضوعات مختلف در شهر کتاب موجود بود. تمام تلاش مان را کردیم تا این محیط فرهنگی تعطیل نشود اما نخواستند؛ چون (اگر می خواستند) نهایتا با پرداخت 100 تا 200 میلیون تومان تسهیلات، محل فعالیت مان را تغییر می دادیم و خارج از محدوده پاساژ فعالیت مجدد را آغاز می کردیم زیرا موقعیت شهر کتاب دامغان در پاساژ عقیق قرار داشت که پس از شیوع کووید 19 و مصوبات ستاد ملی کرونا ناچار بسیاری از ایام مجبور به تعطیلی واحد صنفی بودیم.

انگیزه ام از این مصاحبه صرفا تلنگری برای متولیان فرهنگی دامغان است
وی همچنین با بیان اینکه انگیزه ام از مصاحبه با ایبنا را صرفا تلنگری برای مسئولان دامغانی به ویژه شهرداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر کتابفروشان است، یادآور شد: متولیان فرهنگی دامغان مشکلاتی را که سر راه کتاب و کتابفروشی قرار دادند که بسیار فراتر از این حرف ها است که الان بیان می کنم.

مداح گفت: سنگ اندازی هیئت مدیره پاساژ که ازقضا یکی از کارکنان عالی رتبه شهرداری نیز عضو آن است، از جمله علل تعطیلی شهر کتاب بود. هیئت مدیره پاساژ عقیق حتی مانع از تبلیغات شهر کتاب در ورودی پاساژ شدند؛ زمان انعقاد قراردادِ اجاره ام با شرکت عقیق سازه گستر و شهرداری دامغان ، وعده داده بودند شهریور سال 98 مغازه های طبقه دوم پاساژ بازگشایی و افتتاح می شود و بر همین اساس مغازه طبقه دوم را اجاره کردم اما تا آخرین لحظه که واحد صنفی ام دایر بود، هیچکدام از مغازه های طبقه دوم راه اندازی و بازگشایی نشد. همچنین در پاساژ عقیق که برخی از مغازه های آن در اختیار شهرداری است و کلا پاساژ را شهرداری با مشارکت شرکت عقیق سازه گستر ساخته است، برق راهروهای طبقه دوم را وصل نمی کردند.

برای برخی مسئولان دامغان، بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد
وی یادآور شد: گذشته از این موارد برخی مواقع هیئت مدیره پاساژ آسانسورها را قطع می کردند و مراجعات ما برای حل مسائل مختلف مثمرثمر نبود. برای برخی از مسئولان دامغانی بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد. شهردار دامغان بارها قول همکاری و مساعدت داد و عنوان کرد ما به شهر کتاب احتیاج داشتیم حتی با مراجعه ایشان به شهر کتاب مجددا مشکلات مان را یادآوری کردیم اما کلا فراموش کردند.

مداح تصریح کرد: سال گذشته شهر کتاب دامغان مراسمی را به مناسبت شب یلدا در فضای شهر کتاب با حضور استاد دانشگاه ملی استرالیا و اعضای انجمن شعر و ادب منوچهری دامغانی برگزار کرد که ظاهرا به مذاق رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خوش نیامد و بیان کرد چرا بدون اجازه ما چنین مراسمی را برگزار کردید؟ درصورتی که هیچ کار غیرقانونی انجام نشده بود و صرفا یک سخنرانی استاد دانشگاه پیرامون شب یلدا بود. (گزارش نشست یادشده را می توانید اینجا بخوانید).

وی ادامه داد: با مراجعه به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سمنان، مسئول مربوطه، گفت که رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان می تواند به مجموعه شما کمک کند و تسهیلات در اختیارتان بگذارد اما به دلایل نامعلومی این همکاری صورت نگرفت؛ در صورتی که اداره کل فرهنگ و ارشاد سمنان به شهر کتاب سمنان به طُرُق مختلف کمک و با مجموعه ما همکاری کرد.

مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان اضافه کرد: با شیوع کرونا و بسته بودن پاساژ یک بار برای برداشتن کتابی به پاساژ مراجعه کردم که با ورودم ممانعت کردند. در طی این مدت کمترین کار و کمکی که مسئولان مربوطه به ویژه شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی می توانستند انجام دهند، تبلیغات کتاب و شهر کتاب بود اما از همین مورد نیز غفلت کردند و قول هایی دادند که هیچ وقت عملیاتی نشد. پس از مراجعه به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان برای تبلیغات کمک در این حوزه اظهار داشتند می توانید بیلبورد و پایه بنر اجاره کنید و تبلیغات کنید اما این اداره بودجه ای ندارد تا کمک کند. متقابلا همین درخواست را از شهرداری داشتیم که شهرداری برای مدت زمان کوتاهی ما را امیدوار کرد و درنهایت گفت بنر چاپ کنید و به ما تحویل دهید تا رایگان برایتان نصب کنیم. اما با پرداخت حدود 3 میلیون تومان هزینه چاپ بنر و گذشت چندین ماه تحویل بنرها به شهرداری، بنرهای مان هنوز خاک می خورد و نصب نشد!

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان ، مجمومه فرهنگی شهرکتاب دامغان چندین ماه بود که با هدف ترویج کتابخوانی و ایجاد پاتوقی فرهنگی برای اصحاب هنر به ویژه اهالی کتاب و دوستداران فرهنگ کتابخوانی و مطالعه در طبقه دوم پاساژ عقیق در این شهرستان شروع به کار کرده بود.

اما این مجموعه تا همین چند روز قبل - که دیگر کِرکِره اش پائیش کشیده و تعطیل شد - اسیر مشکلات فراوانی بود. طوری که ظبق گفته مدیر شهر کتاب دامغان، نه در جهت معرفی و گسترش این مجموعه به شهروندان قدمی صحیح و موثری برداشته شد و نه در مواجهه با کسبه فرهنگی این شهرستان رویکرد یکسان و مشخصی اتخاذ شده است .

کار تا بدان جا خراب شده که وعده های بی عمل شهرداری دامغان، نبود روشنایی طبقه دوم پاساژ، قطع عمدی یا سهوی آسانسور، افتتاح نشدن سایر مغازه های پاساژ و... باعث تعطیلی این کتابفروشی بزرگ در شهرستان دامغان شد.

برای 15 ماه فعالیت فرهنگی در دامغان 300 میلیون تومان ضرر دادم
بابک مداح مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان به خبرنگار ایبنا گفت: مشکلات مالی و عدم همکاری مسئولان شهرستان دامغان باعت شد شهر کتاب دامغان را تعطیل کنیم.

وی افزود: در حال حاضر نیمی از کتاب ها و وسایل مان را به سمنان و مابقی را به ساری انتقال داده ایم.

مداح ادامه داد: هنگام افتتاح شهر کتاب 500 میلیون تومان آورده اولیه داشتم که پس از 15 ماه تلاش شبانه روزی 300 میلیون تومان ضرر دادم! هزینه های زیادی بابت ساخت و تجهیز قفسه بندی شهر کتاب پرداخت کردیم که با تعطیلی این محل همه آنها بلااستفاده خواهد شد و به مبالغ خسارت این مجموعه افزوده می شود.

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تمایلی برای ادامه فعالیت شهرکتاب در این شهرستان نداشت
مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان گفت: بارها با رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان گفت وگو کردیم اما ظاهرا تمایلی برای ادامه فعالیت شهر کتاب در دامغان نداشتند. پس از شیوع کرونا و تعطیلی اصناف با توجه به اینکه کتابفروشی ها جزو مشاغل غیرضرور بودند، ما در مقاطع مختلف تعطیل کردیم؛ پس از افزون شدن مشکلات مالی و کسادی بازار تنها پناهگاهمان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان بود که هر چه از مشکلات مالی و کسادی بازار فرهنگ و کتاب برای شان گفتیم، تاثیر نداشت.

وی عنوان کرد: با هر لحن و شیوه ای که می دانستم به آنها گفتم برای پاس کردن چک هایم و پرداخت بدهی های ناشی از کرونا و کسادی بازار مبلغی تسهیلات در اختیارم بگذارید تا از بحران خارج شوم اما رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان، صریح و شفاف گفت کمک در این حوزه و پرداخت تسهیلات از عهده بنده خارج است .

وعده های شهردار دامغان هم افاقه نکرد
مداح ضمن بیان اینکه مالک مکانی که به صورت استیجاری در اختیار شهر کتاب بود، شهرداری دامغان است و من ماهیانه 4.5 میلیون تومان اجاره پرداخت می کردم، افزود: پس از شیوع کرونا دو بار برای تخفیف و کم کردن مبلغ اجاره بهای ماهیانه به شهرداری مراجعه کردم اما شهرداری دامغان گفت باید کارشناس مربوطه نظر دهد تا بتوانیم اجاره ماهیانه را کم کنیم. بنا بر روال مرسوم مبلغ 700 هزار تومان هزینه کارشناسی را پرداخت کردم تا مبلغ اجاره ماهیانه مجددا کارشناسی شود. با مراجعه کارشناس به محل اجاره و ارائه نظرش متوجه شدم ماهیانه مبلغ 100 هزار تومان از اجاره 4.5 میلیون تومانی را کاهش دادند درواقع مبلغ کل تخفیفی که شهرداری برای یک سال به شهر کتاب داد، 1 میلیون و 200 هزار تومان می شود که 700 هزار تومان آن را بابت هزینه کارشناسی پرداخت کردیم و اگر ضرب و تقسیم کنید، می شود 500 هزار تومان تخفیف برای یک سال؛ یعنی ماهی 60 هزار تومان تخفیف!

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان
خبرگزاری کتاب ایران

برای 15 ماه فعالیت فرهنگی در دامغان 300 میلیون تومان ضرر دادم

خبرنگار ایبنا

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تمایلی برای ادامه فعالیت شهرکتاب در این شهرستان نداشت

وعده های شهردار دامغان هم افاقه نکرد

با تعطیلی شهر کتاب دامغان 5 نفر بیکار شدند
مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان با اشاره به اینکه 4 نفر نیروی کار تمام وقت در این فروشگاه کتاب مشغول کار بودند، گفت: 40 هزار جلد کتاب با موضوعات مختلف در شهر کتاب موجود بود. تمام تلاش مان را کردیم تا این محیط فرهنگی تعطیل نشود اما نخواستند؛ چون (اگر می خواستند) نهایتا با پرداخت 100 تا 200 میلیون تومان تسهیلات، محل فعالیت مان را تغییر می دادیم و خارج از محدوده پاساژ فعالیت مجدد را آغاز می کردیم زیرا موقعیت شهر کتاب دامغان در پاساژ عقیق قرار داشت که پس از شیوع کووید 19 و مصوبات ستاد ملی کرونا ناچار بسیاری از ایام مجبور به تعطیلی واحد صنفی بودیم.

انگیزه ام از این مصاحبه صرفا تلنگری برای متولیان فرهنگی دامغان است
وی همچنین با بیان اینکه انگیزه ام از مصاحبه با ایبنا را صرفا تلنگری برای مسئولان دامغانی به ویژه شهرداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر کتابفروشان است، یادآور شد: متولیان فرهنگی دامغان مشکلاتی را که سر راه کتاب و کتابفروشی قرار دادند که بسیار فراتر از این حرف ها است که الان بیان می کنم.

مداح گفت: سنگ اندازی هیئت مدیره پاساژ که ازقضا یکی از کارکنان عالی رتبه شهرداری نیز عضو آن است، از جمله علل تعطیلی شهر کتاب بود. هیئت مدیره پاساژ عقیق حتی مانع از تبلیغات شهر کتاب در ورودی پاساژ شدند؛ زمان انعقاد قراردادِ اجاره ام با شرکت عقیق سازه گستر و شهرداری دامغان ، وعده داده بودند شهریور سال 98 مغازه های طبقه دوم پاساژ بازگشایی و افتتاح می شود و بر همین اساس مغازه طبقه دوم را اجاره کردم اما تا آخرین لحظه که واحد صنفی ام دایر بود، هیچکدام از مغازه های طبقه دوم راه اندازی و بازگشایی نشد. همچنین در پاساژ عقیق که برخی از مغازه های آن در اختیار شهرداری است و کلا پاساژ را شهرداری با مشارکت شرکت عقیق سازه گستر ساخته است، برق راهروهای طبقه دوم را وصل نمی کردند.

برای برخی مسئولان دامغان، بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد
وی یادآور شد: گذشته از این موارد برخی مواقع هیئت مدیره پاساژ آسانسورها را قطع می کردند و مراجعات ما برای حل مسائل مختلف مثمرثمر نبود. برای برخی از مسئولان دامغانی بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد. شهردار دامغان بارها قول همکاری و مساعدت داد و عنوان کرد ما به شهر کتاب احتیاج داشتیم حتی با مراجعه ایشان به شهر کتاب مجددا مشکلات مان را یادآوری کردیم اما کلا فراموش کردند.

مداح تصریح کرد: سال گذشته شهر کتاب دامغان مراسمی را به مناسبت شب یلدا در فضای شهر کتاب با حضور استاد دانشگاه ملی استرالیا و اعضای انجمن شعر و ادب منوچهری دامغانی برگزار کرد که ظاهرا به مذاق رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خوش نیامد و بیان کرد چرا بدون اجازه ما چنین مراسمی را برگزار کردید؟ درصورتی که هیچ کار غیرقانونی انجام نشده بود و صرفا یک سخنرانی استاد دانشگاه پیرامون شب یلدا بود. (گزارش نشست یادشده را می توانید اینجا بخوانید).

وی ادامه داد: با مراجعه به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سمنان، مسئول مربوطه، گفت که رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان می تواند به مجموعه شما کمک کند و تسهیلات در اختیارتان بگذارد اما به دلایل نامعلومی این همکاری صورت نگرفت؛ در صورتی که اداره کل فرهنگ و ارشاد سمنان به شهر کتاب سمنان به طُرُق مختلف کمک و با مجموعه ما همکاری کرد.

با تعطیلی شهر کتاب دامغان 5 نفر بیکار شدند

انگیزه ام از این مصاحبه صرفا تلنگری برای متولیان فرهنگی دامغان است

برای برخی مسئولان دامغان، بقالی و بوتیک بیشتر از کتابفروشی ارزش دارد

اینجا

مسئول کتابفروشی شهر کتاب دامغان اضافه کرد: با شیوع کرونا و بسته بودن پاساژ یک بار برای برداشتن کتابی به پاساژ مراجعه کردم که با ورودم ممانعت کردند. در طی این مدت کمترین کار و کمکی که مسئولان مربوطه به ویژه شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی می توانستند انجام دهند، تبلیغات کتاب و شهر کتاب بود اما از همین مورد نیز غفلت کردند و قول هایی دادند که هیچ وقت عملیاتی نشد. پس از مراجعه به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دامغان برای تبلیغات کمک در این حوزه اظهار داشتند می توانید بیلبورد و پایه بنر اجاره کنید و تبلیغات کنید اما این اداره بودجه ای ندارد تا کمک کند. متقابلا همین درخواست را از شهرداری داشتیم که شهرداری برای مدت زمان کوتاهی ما را امیدوار کرد و درنهایت گفت بنر چاپ کنید و به ما تحویل دهید تا رایگان برایتان نصب کنیم. اما با پرداخت حدود 3 میلیون تومان هزینه چاپ بنر و گذشت چندین ماه تحویل بنرها به شهرداری، بنرهای مان هنوز خاک می خورد و نصب نشد!

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
مدیر اجرایی مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت فجر ایلام پیشنهاد صدور سه ساله یا پنج ساله مجوز مؤسسات را داد و گفت: صدور یکساله مجوز مؤسسات، عاملی برای دغدغه مندی آن هاست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶

محمدرضا شرفی، مدیر اجرایی مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت فجر ایلام در گفت وگو با ایکنا، اظهار کرد: از 14 مهرماه برای تمدید پروانه مؤسسه اقدام کرده ایم، اما تا امروز که 16 آذرماه است، هیچ اتفاقی رخ نداده است.

وی ادامه داد: وقتی به سایت مؤسسه خودمان مراجعه می کنیم، با پیغام غیرفعال مواجه می شویم، برای صدور پروانه نیز نوشته شده در دست بررسی است. نزدیک سه ماه است که برای تمدید پروانه فعالیت اقدام کرده ایم، اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. این طولانی شدن مدت تمدید، فعالیت مؤسسات را دچار چالش می کند.

شرفی اظهار کرد: درخواست ما به معاونت قرآنی اداره ارشاد ایلام ارسال شده، در سال های گذشته نیز این تمدید مجوز قدری سخت تر بود، به طور مثال باید گزارشی تهیه و ارسال می کردیم. این روند هم اکنون تسهیل اما طولانی شده است.

مدیر اجرایی مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت فجر ایلام گفت: در سطح استان کلاس داریم و غیر از بعضی کلاس ها که به خاطر کرونا مجازی شده، بعضی از کلاس ها نیز در مناطق کم خطر دایر هستند و فعالیت حضوری دارند. اگر خدای نکرده اتفاقی بیفتد، بیمه به خاطر تمدید نشدن پروانه ایراد خواهد گرفت و از این نظر دستمان بسته می ماند.

شرفی گفت: هم اکنون مجوزها یک ساله هستند و بهتر است سه ساله یا پنج ساله صادر شوند. هر سال دغدغه تمدید مجوز را داریم.

یادآور می شود، شعبه مرکزی این مؤسسه در محله زمین شهری ایلام، خیابان پیروزی، مجتمع ارشاد واقع شده است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
گران شدن کاغذ ، زینک و سایر مواد اولیه برای چاپ نشریات مکتوب، سبب شده امروزه فقط 50 درصد از نشریات دارای مجوز استان به حیات خود ادامه دهند و از سوی دیگر عدم توازن نرخ چاپ در استان و تفاوت قیمت چاپ نشریه در آذربایجان غربی با سایر استانها، سبب شده تا رسانه های مکتوب استان از گردونه چاپ خارج شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ سایت های دیگر : چاپ و نشر آنلاین

خبرگزاری فارس، ارومیه - سه سال است که بحران کاغذ دامن رسانه های مکتوب را گرفته است، از آذر 96 وقتی گران شدن قیمت کاغذ در کشور اعلام شد، نشریات مکتوب نیز با مشکل کمبود کاغذ مواجه شدند؛ به طوری که رهبر معظم انقلاب در سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران دستور پیگیری کمبود کاغذ و مشکلات پیش روی صنعت چاپ را دادند.

هر چند اقدامات دست و پا شکسته ای توسط دولت انجام شد ولی هیچ یک از این اقدامات گره ای از کار نشریات باز نکرد و تمام این افزایش قیمت ها خود را در خروجی مطبوعات نشان داد و همچنان مواد اولیه صنعت چاپ سیر صعودی دارد به طوری که گرهی را که روزی می شد با دست باز کرد، چنان کور کرده اند که امروز به دشواری با دندان باز شود.

در کنار تمام تهدیدهای ناشی از چند برابر شدن قیمت مواد اولیه چاپ، کاهش تقاضای بازار به دلیل گسترش رسانه های مجازی سبب شد تا نشریات مکتوب ریزش مخاطب داشته باشند و عملا درآمد حاصل از تک فروشی نیز عاید رسانه ها نشود و نشریات بیش از پیش خود را در خطر ببینند.

سوء استفاده بسیاری از چاپخانه داران و لیتوگرافی های آذربایجان غربی در غفلت و عدم نظارت کافی تشکل های صنفی صنعت چاپ، بی توجهی تشکل های صنفی رسانه ای وعدم نظارت سایر دستگاه های متولی، تیشه به ریشه مطبوعات زده ، به طوری که طی سال های اخیر با عدم توازن در قیمت تمام شده نشریات در آذربایجان غربی مواجه شده ایم و نشریاتی که تا سال 96 در داخل استان و به قیمت نازلتری به روی دکه های مطبوعاتی می رفتند به یکباره با قیمت فزاینده و نجومی مواجه شدند.

از میان تمام مشکلات، نبود اتحاد رویه در قیمت اعلامی از سوی چاپخانه ها و لیتوگرافی های استان آذربایجان غربی سبب شد تا تیرخلاص بر پیکر مطبوعات استان زده شود به طوری که با استعلام قیمت تمام شده نشریات، از لیتوگرافی و چاپخانه های استان به خوبی آشفته بازار صنعت چاپ استان نمایان می شود.

با بررسی میدانی خبرنگار فارس، این اختلاف قیمت حتی به سه برابر در بین چاپخانه های داخل استانی نیز می رسد و موضوع زمانی بغرنج تر می شود که در حالت مقایسه ای، قیمت تمام شده چاپ نشریات در استان، چندین برابر قیمت استان های همجوار است به طوری که نرخ هر دور چاپ نشریه با شمارگان 1000 تایی در استان 2 میلیون تا 3 میلیون تومان و بالاتر و در استان های همجوار این نرخ از 800 هزار تومان تا یک میلیون تومان است.

تمام این مشکلات دست به دست هم داد تا امروز حیات نیمی از رسانه های مکتوب استان به خطر بیافتد و مشمول ماده 16 قانون مطبوعات(عدم نظم در انتشار) شوند و اندک رسانه ای که تاب آوری بالایی داشتند برای ادامه حیات موقت خود خود تعدیل نیرو کرده و یا دست به دامن تسهیلات بانکی و یا تبلیغات شدند.

فقط 50 درصد نشریات آذربایجان غربی در حال انتشار هستند

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در این خصوص به خبرنگار فارس گفت: 117 نشریه چاپی در استان دارای مجوز هستند که از این تعداد فقط 60 نشریه در حال انتشار بوده و از بین این نشریات نیز تعداد انگشت شماری از نشریات مکتوب استان چاپ منظم دارند.

امید سیاح به دلایل رکود نشریات استان اشاره کرد و افزود: پایین بودن زیرساخت های اقتصادی استان، عدم تخصیص یارانه برای نشریات با مجوزهای جدید، بالا بودن هزینه چاپ، ثابت ماندن تعرفه های آگهی در چند سال اخیر و ضعف رسانه ها در مخاطب شناسی، عمده دلایل رکود نشریات استان آذربایجان غربی است.

وی با بیان اینکه آگهی ها حیات و ممات اقتصاد رسانه ها را تامین می کنند، تصریح کرد: آگهی ها به دو صورت دولتی و بخش خصوصی به رسانه ها تزریق می شود که نوع دولتی آگهی ها به دلیل رغبت بیشتر مدیران دستگاه های اجرایی، به سمت و سوی روزنامه های سراسری هدایت می شود و عملا رسانه های استان که همه (به جز 2 مورد) کثیرالانتشار نیستند از آگهی های دولتی محروم می شوند و از سوی دیگربه دلیل ساختار اقتصادی استان که صنعتی نیست و پایه کشاورزی دارد بخش خصوصی توان درج آگهی در نشریات را ندارد و عملا نشریات استانی نمی توانند از طریق آگهی سرپا بایستند.

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی با اشاره به عدم توانایی رسانه ها در مخاطب شناسی را از دیگر آفت های مطبوعات عنوان کرد و گفت: 60 تا 80 درصد نشریاتی که بر روی کیوسک های مطبوعاتی استان می رود به مراکز توزیع برمی گردد و این آمار نشان می دهد که رسانه های استان عایدی از تک فروشی ندارند.

سیاح با انتقاد از رویه پیش روی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد مبنی بر عدم حمایت از رسانه های جدیدالتاسیس، این رویه را ناخوشایند اعلام کرد و افزود: با وجود اینکه چندین رسانه جدیدالتاسیس استان نظم در انتشار داشته و محتوای تولیدی خوبی دارند با حذف حمایت های دولت از رسانه های جدیدالتاسیس، پس از مدتی با مشکل مواجه می شوند و ضرورت دارد معاونت مطبوعاتی صرفا نظم در انتشار را برای حمایت های دولتی در نظر بگیرند نه مدت زمان اخذ مجوز را.

وی ثابت ماندن تعرفه آگهی ادارات را از دیگر معضلات عنوان کرد و گفت: برخی ادارات استان قیمت رپرتاژها را در 10 سال اخیر افزایش نداده اند و از سوی دیگر دستگاه های اجرایی با دور زدن قانون به جای تجمیع آگهی ها در اداره ارشاد و واگذاری آگهی ها از طریق سامانه مربوطه به نشریات، آگهی ها را دستی وبا قیمت بسیار پایین در چند نشریه خاص به چاپ می رساند و این امر ماهیت توزیع متوازن آگهی ها بین نشریات استانی را زیر سوال می برد.

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به نبود نرخ ثابت برای چاپ نشریات توسط چاپخانه های استان را مشکل جدی مطبوعات عنوان کرد و اظهار داشت: باید نهادهای نظارتی نسبت به تک نرخی کردن قیمت چاپ نشریات اقدام کنند تا نشریات مکتوب بیش از این دچار مشکل نشوند.

سیاح با بیان اینکه تاکنون هیچ یک از مدیران رسانه های مکتوب از وضعیت موجود به معاونت مطبوعاتی گلایه ای نکرده اند تا پیگیر موضوع شویم، خاطرنشان کرد: مدیران رسانه به جای تلاش برای بهبود شرایط موجود در استان، چاپ نشریه را به سایر استان های همجوار می برند که با تداوم این روند، طی سال های آینده زوال و نابودی چاپخانه های استان را نیز شاهد خواهیم بود و ضرورت دارد معاونت فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی مستقیم نظارت بر چاپخانه های استان است با اتحادیه چاپخانه داران جلسه ای تشکیل داده و سریعا نسبت به تک نرخی کردن هزینه های چاپ نشریات اقدام کنند.

وی اعلام کرد: در حال حاضر هر یک از چاپخانه های استان نرخ مخصوص خود را داشته و عملا نرخ ثابتی برای نشریه ای که تیراژ ثابتی دارد در چاپخانه های استان متفاوت بوده و این در حالی است که علاوه بر بالا بودن کیفیت چاپ در استانهای همجوار، قیمت نیز در سایر استان ها به مراتب پایین تر از استان آذربایجان غربی است.

اداره کل ارشاد آذربایجان غربی نظارتی بر چاپخانه ها ندارد

رییس اتحادیه چاپخانه داران آذربایجان غربی نیز گفت: قیمت ارائه شده در دور اول چاپ 300 هزار تومان برای 4 زینک اعلام شده و در این قیمت گذاری تمام هزینه ها از جمله هزینه مرکب، حق کارگر و سایر اقلام در نظر گرفته شده است و علاوه بر این 120 هزار تومان برای چاپخانه باقی می ماند.

مجید محبی تصریح کرد: در صورتی که چاپخانه ای خلاف این عمل کند، لازم است مدیران رسانه ها نسبت به طرح شکایت به اتحادیه اقدام کنند.

وی با بیان اینکه کار چاپ، به عنوان کار خدماتی تلقی می شود و قیمت گذاری در این زمینه نیز اختیاری است، تصریح کرد: هر ساله در اتحادیه قیمت گذاری داریم و لیست قیمت ها را به اصناف اعلام می کنیم ولی مشکل اساسی از این ناشی می شود که این قیمت گذاری در کمیسیون عالی نظارت ثبت نمی شود به طوری که قیمت مصوب در این خصوص نداریم.

رییس اتحادیه چاپخانه داران آذربایجان غربی افزود: قیمت تمام شده چاپ در استان همجوار( آذربایجان شرقی) به مراتب ارزان تر از آذربایجان غربی است چرا که در سایر استانها توانسته اند با جذب هر چه بیشتر مشتری، قیمت تمام شده را پایین بیاورند ولی در آذربایجان غربی نتوانسته ایم به این وضعیت برسیم.

محبی با بیان اینکه سال گذشته در مرحله نخست توانستیم زینک دولتی به میزان 3 میلیارد تومان تهیه و در اختیار لیتوگرافی ها قرار دهیم، اعلام کرد: هر زینک به قیمت 11 هزار تومان خریداری و در اختیار لیتوگرافی ها قرار داده شد و در مواردی شاهد تخلف لیتوگرافی ها بودیم که با لیتوگرافی های متخلف برخورد شد.

وی با انتقاد از روند واگذاری زینک با قیمت دولتی توسط وزارت ارشاد، به چاپخانه ها، گفت: زمانی که وزارت ارشاد بین چاپخانه ها زینک یارانه ای توزیع می کند به دلیل عدم هماهنگی و عدم اطلاع از میزان زینک واگذار شده به هر چاپخانه، نمی توانیم نظارتی بر روند استفاده این زینک ها داشته باشیم.

محبی اعلام کرد: از واحد نظارت اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان درخواست کرده ایم تا بر روند استفاده از این زینک ها نظارت کند و باید منتظر نظارت های این سازمان باشیم.

وی با بیان اینکه لیتوگرافی یا چاپخانه هایی که زینک دولتی دریافت کرده اند نباید زینک را به قیمت آزاد برای نشریات محاسبه کنند، اظهار داشت: سال گذشته از تمام لیتوگرافی های استان درخواست کردیم تا لیست زینک هایی که استفاده کرده بودند را در اختیار اتحادیه قرار دهند ولی متاسفانه در این خصوص راستی آزمایی نشد.

محبی با بیان اینکه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باید در این خصوص نظارت داشته باشد، اعلام کرد: اداره کل ارشاد اسلامی استان نظارتی بر چاپخانه ها ندارد و همکاری این اداره کل با چاپخانه داران نیز بسیاری ضعیف است.

رییس اتحادیه چاپخانه داران آذربایجان غربی اعلام کرد: علاوه بر این شاهد هستیم در سایر استانها نشریات با هماهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به تهیه زینک و کاغذ یارانه ای اقدام کرده اند ولی اداره ارشاد استان در این زمینه ضعیف عمل می کند.

اداره کل ارشاد آذربایجان غربی مسوول نظارت بر زینک های توزیعی نیست

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی که از خرید و توزیع زینک با قیمت یارانه ای خبر نداشت، پس از کسب اطلاع از خرید 3 میلیارد تومانی زینگ دولتی توسط اتحادیه چاپخانه داران و قرار دادن این زینک ها به قیمت 11 هزار تومان در اختیار لیتوگرافی و چاپخانه های استان، گفت: ما مسوول نظارت بر نحوه استفاده این زینک ها نیستیم.

رسول بابازاده صراحتا اعلام کرد: اگر اتحادیه این زینک ها را به قیمت بسیار نازل از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت و در اختیار لیتوگرافی و چاپخانه قرار داده، باید خود اتحادیه نیز بر نحوه استفاده از این زینک ها نظارت کند و ما مسوولیت نظارت بر این زینک ها را نداریم.

وی با بیان اینکه از قیمت چاپ نشریات در استان و سایر استان ها اطلاعی ندارم، افزود: اگر شاهد نوسان قیمت در بازار چاپ نشریات هستیم، باید اتحادیه چاپخانه داران و معاونت فرهنگی اداره کل ارشاد استان صورتجلسه ای تشکیل و در اختیار معاونت فرهنگی قرار دهد تا به وضعیت موجود رسیدگی کنیم.

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی تصریح کرد: در صورت تهیه این گزارش، وضعیت، بررسی و تلاش می شود برنامه واحدی در این زمینه تدوین و طبق سیاست های یکپارچه پیش رویم.

بابازاده با بیان اینکه اتحادیه چاپخانه داران همچون سایر اتحادیه ها یک تشکل و انجمن صنفی است و عملکرد آن ارتباط چندانی با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد، گفت: ضرورت دارد اتحادیه چاپخانه داران ناظر و جوابگوی زینک های خریداری شده باشد.

وی به حمایت های دولت از نشریات اشاره کرد و اظهار داشت: واگذاری سهمیه کاغذ و یارانه دولتی از جمله این حمایت ها بوده و لیست حمایت ها در معاون مطبوعاتی این اداره کل موجود است.

این در حالی است که سردبیر یکی از هفته نامه های باسابقه و فعال آذربایجان غربی از عدم دریافت یارانه در سال خبری داده و گفت: با وجود نظم در انتشار و سابقه 21 سال، امسال هفته نامه کوشا موفق به دریافت یارانه دولتی نشده است.

با روند فعلی، مرگ خاموش مطبوعات را شاهد خواهیم بود

عبدالسلام معروفی، سردبیر هفته نامه کوشا اظهار داشت: حوزه چاپ و مکتوب در سه سال اخیر با مشکلات زیادی درگیر شده که بخشی از کمبود حوزه چاپ به فضای مجازی و ترویج شبکه اجتماعی بر می گردد ولی مشکل اصلی حوزه مکتوب استان، زیرساختی است و باید وزارت ارشاد تدابیر اساسی در این زمینه اتخاذ کند.

وی با اشاره به سابقه 170 ساله آذربایجان غربی در زمینه رسانه های مکتوب، تصریح کرد: با وجود سابقه دیرینه استان در حوزه رسانه های مکتوب، هنوز یک دستگاه چاپ رول در استان وجود ندارد.

سردبیر هفته نامه کوشا افزود: نشریات استان برای چاپ نشریه رول، باید به مراکز استان های پرترافیک مراجعه کنند که این امر با توجه به مشکلات موجود در سیستم اینترنتی و حمل و نقل، تدوام کار را برای نشریات سخت تر می کند.

معروفی نوسان قیمت زینک و کاغذ را مورد اشاره قرار داد و افزود: وزارت ارشاد سهمیه کاغذ برای رسانه ها در نظر گرفته که این سهمیه برای رسانه های محلی از 300 کیلو تجاوز نمی کند و این میزان کاغذ، معادل نیاز 2 تا سه شماره از نشریه است.

وی با بیان اینکه برخی مسوولان از ایجاد درآمد پایدار برای نشریات سخن به میان می آورند، اظهار داشت: باید پرسید کدام مدیر مسول در شرایط اقتصادی موجود می تواند درآمد پایدار برای رسانه متصور شود؟

سردبیر هفته نامه کوشا با بیان اینکه در برهه ای از زمان مجوز نشریات به صورت فله ای و براساس سیاست های غلط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شد، گفت: همین سیاست های غلط سبب شد امروز در استان بیش از 30 نشریه به ماده 16 معرفی شوند.

معروفی خاطرنشان کرد: در حوزه سخت افزاری و نرم افزاری با مشکلات اساسی مواجه هستیم و باید وزارت ارشاد در این زمینه ساختار نظام مندی ارائه کند و از سوی دیگر ضرورت دارد نظام صنفی رسانه در کشور تشکیل شود و تا زمانی که ارگان مشخص در حوزه رسانه نداشته باشیم نمی توان در این حوزه اقدامات موثری انجام داد.

وی رسانه های مکتوب را سند ماندگار تاریخ استان عنوان کرد و گفت: با توجه به تاثیرگذاری رسانه های مکتوب به عنوان سند ماندگار تاریخ استان و با توجه به اینکه فضای مجازی نمی تواند جای رسانه مکتوب را بگیرد، باید مشکلات این بخش رفع شود چرا که اگر با روند فعلی پیش رویم در سالیان نه چندان دور مرگ خاموش مطبوعات را شاهد خواهیم بود.

امیدی برای بهبود شرایط موجود نیست

مدیرمسوول هفته نامه دنیز گفت: رسانه های مکتوب در آذربایجان غربی در سه سال گذشته با معضلات عدیده و کمرشکنی مواجه بودند و بسیاری از نشریات در دو سال اخیر تعطیل شده و نتوانتستند از پس هزینه های سنگین و گرانی کاغد، چاپ بر بیایند.

مصطفی قلیزاده علیار مشکلات نشریات را آزار دهنده عنوان کرد و اظهار داشت: با وضعیت موجود امیدی برای بهبود وضعیت نیست.

وی با بیان اینکه در شرایط کنونی، نشریات از گردونه حیات و استمرار فعالیت ساقط می شوند، افزود: عمده مشکل نشریات استان، مشکلات مالی است.

مدیر مسوول هفته نامه دنیز با بیان اینکه در گذشته از رسانه های مکتوب حمایت هایی می شد، تصریح کرد: در حال حاضر این کمک ها به حداقل میزان خود رسیده است در حالی که روز به روز هزینه چاپ و سایر هزینه ها بالا می رود.

قلیزاده علیار اعلام کرد: در تهاجم رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی، اگر حمایتی از مطبوعات و رسانه های کاغذی به عنوان سند مانگار تاریخ مطبوعات استان نشود، نشریات مکتوب نیز تعطیل می شوند.

وی با بیان اینکه ما مدیران رسانه ها برخلاف برخی مدیران نگاه بازاری به نشریات نداریم، گفت: اگر به چشم بازاری نگاه کنیم نشریات درآمدزایی خواهند داشت ولی برای دفاع از ارزش ها و مصالح ملی ضرورت دارد دولت نیز از رسانه ها حمایت کند.

مدیر مسوول هفته نامه دنیز افزود: نگاه ما به رسانه، نگاه رسالت مدار است چرا که در مقابل رسانه، تاریخ استان و مردم تعهد داریم و حتی اگر در عصر حاضر رسانه های مکتوب خریدار مادی نداشته باشند، همچنان به کار خود ادامه خواهیم داد.

گزارش: مریم رسولی

انتهای پیام/ح

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
رشت- معاون هنری و سینمایی ارشاد گیلان با اشاره به تعویق یک هفته ای سی و دومین جشنواره تئاتر استانی، گفت: هفته آینده برای برگزاری آنلاین و یا حضور حداقلی گروه ها تصمیم گیری خواهد شد.

سید امیر مصباح در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تمدید دوباره محدودیت های کرونایی به دلیل شرایط قرمز کرونایی در شهرستان رشت، اظهار کرد: با توجه به تصمیم شورای سیاست گذاری سی و دومین جشنواره تئاتر استانی گیلان مقرر شده بود که مرحله نهایی داوری آثار بعد از پایان دو هفته اعمال محدودیت های کرونایی در رشت برگزار شود.

وی با بیان اینکه بعد از تمدید دوباره محدودیت ها در شهرستان رشت این شورا تصمیم گرفت که اجرا و داوری آثار مرحله نهایی به صورت آنلاین برگزار شود، افزود: بعد از مشورت و رایزنی ها مقرر شد تا پایان هفته جاری نیز داوری مرحله نهایی جشنواره را لغو و بعد از آن برای چگونگی جشنواره تصمیم گیری شود.

معاون هنری و سینمایی ارشاد گیلان با تأکید بر اینکه قطعاً سی و دومین جشنواره تئاتر استانی برگزار می شود، ادامه داد: در صورت تمدید محدودیت ها برای هفته های آتی تصمیم گیری خواهد شد که اجراها چه به صورت آنلاین و چه با حضور حداقلی گروه های نمایش برگزار شود.

وی با بیان اینکه این اجراها در صورت برگزاری آنلاین با چهار دوربین ضبط و از طریق صفحه انجمن هنرهای نمایشی گیلان در فضای مجازی و همچنین سایت ایران تئاتر پخش می شود، افزود: با توجه به رایزنی های انجام شده این اجراها به صورت آنلاین و آفلاین در استان تهران نیز پخش خواهد شد.

مصباح با تأکید بر اینکه در این شرایط حفظ جان هنرمندان از هر چیزی مهم تر است، بیان کرد: از ابتدا نیز مقرر شده بود به رغم علاقه مندی دوستداران هنر تئاتر و نمایش استان گیلان برای تماشای آثار، این جشنواره بدون حضور تماشاگر برگزار شود.

وی ادامه داد: یک شب دیگر هم بمان سیلویا اثر محمدرضا حسین زاده از بندرانزلی، پلی از جنس شیشه اثر مصطفی خوش بین از آستانه اشرفیه، بریده ها اثر رضا فتوت خواه از رشت، نگاتیو اثر مهرداد بخشی از رشت، کاپوچینوی ایرلندی اثر حمید شعبانی از لاهیجان و لبخند باشکوه آقای گیل اثر زهرا صدری از رشت به عنوان 9 اثر برتر در مرحله بازبینی آثار انتخاب شده اند.

کد خبر 5088569

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
مشاور وزیر و رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور، وضعیت استان سمنان در رویداد ملی فهما را خوب ارزیابی کرد و گفت: این استان در مقایسه با سایر استان ها رتبه خوبی دارد و در طرح ملی ایران قوی نیز باید با جدیت بیشتری وارد شود تا به رتبه های برتر دست یابد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۹/۱۶ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی صبح یکشنبه در نشست شورای معاونین ستاد هماهنگی کانون های فهما و با حضور مجازی مدیر و پرسنل ستاد هماهنگی کانون های مساجد استان سمنان با بیان اینکه برای جهش بهتر در طرح ملی ایران قوی کار را شهرستانی پیگیری کنید، افزود: برنامه ها و طرح های ستاد فهما در قالب پایتخت فهما برگزار خواهد شد و باید نسبت به توجیه و ترغیب کانون های برای مشارکت بیشتر در این رویداد ملی تلاش بیشتری شود.

وی با تقدیر از ارتباط خوب ستاد استان با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای فرهنگی در این استان، تصریح کرد: همکاری و تعامل با سایر نهادهای فرهنگی استان سمنان ارزشمند است و این ارتباط ها باید بیش از گذشته باشد تا برنامه بهتر از گذشته برگزار شود.

ارزانی با اشاره به شیوع ویروس کرونا در کشور و سوق دادن برنامه ها به سمت فضای مجازی گفت: کانون های فرهنگی هنری مساجد قبل از شیوع ویروس کرونا کار در عرصه فضای مجازی را شروع کرده بود که امروز نیز به لطف الهی در برنامه های مختلف حضوری چشمگیر دارد.

مشاور وزیر و رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با تبریک 16 آذر، روز دانشجو به اهمیت علم آموزی اشاره کرد و افزود: جایگاه علم و علم آموزی در دین مبین اسلام بسیار ویژه است و در جامعه نیز دانشجویان در عرصه های مختلف علمی حضوری پرشور دارند.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

روزنامه شروع


روزنامه آفتاب یزد


روزنامه حمایت


روزنامه نسل فردا


روزنامه شهروند


روزنامه جهان صنعت


روزنامه امتیاز


روزنامه اخبارصنعت



روزنامه خراسان


روزنامه ایران



روزنامه ابتکار


روزنامه ابرار


روزنامه بهار


روزنامه رویش ملت