
به گزارش روز دوشنبه گروه فرهنگی ایرنا از روابط عمومی چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان ،در پیام به جشنواره ملی موسیقی جوان آمده است : فرهنگ و هنر این سرزمین پهناور درازای تاریخ و سیر تحولات گونه گون، با عزم و همت هنرمندان خود، در اندیشه و جان نسل های مختلف تداوم و جریان یافته است. در این میان، هنر موسیقی از گذشته تا امروز در تعامل با جامعه و جهان پیرامون پنجرۀ گفت وگو را گشاده تر و سیر حرکت فرهنگی را هموارتر کرده است.
وی در این پیام ،جشنوارۀ ملی موسیقی جوان را نمونه ای روشن از امید به آینده و فردای موسیقی ایران عنوان کرد که پیشینۀ فرهنگ موسیقی کشور و میراث داری استادان و پیشکسوتان را پشتوانۀ گران سنگ خود دارد. نوجوانان و جوانانی که با شوق و امید موسیقی ریشه دار فرهنگی را برگزیده اند، آموخته اند و برای پایندگی و روشن نگه داشتن چراغ موسیقی باانگیزه و علاقه تلاش می کنند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین در ادامه این پیام می افزاید: جشنوارۀ ملی موسیقی جوان، بستری است برای شناسایی استعدادهایی که موسیقی دستگاهی، نواحی و کلاسیک را از استادان آموخته و پاس می دارند و فردای روشن موسیقی کشور را با آواها و نواهای امروز خود نوید می دهند.
اگرچه شرایط اخیر جهان و جامعه متأثر از بیماری کووید 19 موجب شد حضور جوانان در چهاردهمین جشنوارۀ ملی موسیقی جوان به شکل مرسوم ممکن نشود، اما اجراهای جوانان در تجربه ای جدید در فضای مجازی یادگاری است که در تاریخ موسیقی این کشور ثبت خواهد شد.
صالحی در انتهای این پیام، از استادان و داوران چهاردهمین جشنوارۀ ملی موسیقی جوان، برگزارکنندگان و نوجوانان و جوانانی که در این دورۀ جشنواره همراهی و همکاری داشته اند، صمیمانه قدردانی کرد.
چهاردهمین جشنوارۀ ملی موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی و مشارکت استادان موسیقی کشور توسط انجمن موسیقی ایران با حمایت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود.
جشنوارۀ ملی موسیقی جوان به مثابه آزمونی هنری است که امکانی برای ارزیابی وضعیت کمی و کیفی آموزش موسیقی در کشور فراهم می کند.
این رویداد طبق تعاریف بین المللی یک مسابقۀ موسیقایی است و در سه بخش موسیقی دستگاهی ایران، موسیقی کلاسیک، و موسیقی نواحی ایران برگزار می شود.
در بخش موسیقی دستگاهی ایران خوانندگان و نوازندگان سازهای تار، تنبک، دف، سنتور، سه تار، عود، قانون، کمانچه، نی، در بخش موسیقی کلاسیک نوازندگان سازهای اُبوا، پیانو، ترومبون، ترومپت، فلوت، کلارینت، کنترباس، گیتار، ویلن، ویلنسل، ویولا، هورن و در بخش موسیقی نواحی ایران خوانندگان و نوازندگان سازهای زهی، بادی و کوبه ای از مناطق مختلف کشور به رقابت خواهند پرداخت.
همچنین، در حوزۀ موسیقی دستگاهی، بخشی برای حفظ کل ردیف موسیقی ایرانی و بخشی نیز با عنوان بخش ویژۀ موسیقی دستگاهی: آفرینش در تکنوازی در نظر گرفته شده است.
این جشنواره در قالب سه گروه سنی الف (15 تا 18 سال، متولدین سال های 1381 تا 1384)، ب (19 تا 23 سال، متولدین سال های 1376 تا 1380) و ج (24 تا 29 سال، متولدین سال های 1370 تا 1375) برگزار می شود.
مرحلۀ نهایی داوریِ چهاردهمین جشنوارۀ ملی موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی با حمایت دفتر موسیقیِ معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط انجمن موسیقی ایران در حال برگزاری است.
صالحی سوالات را جواب نمی دهد. این را خیلی از روزنامه نگاران می گویند و نگاهشان این است که سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اهل صریح حرف زدن و شفاف پاسخ دادن نیست، خودم هم نسبت به عملکرد رسانه ای وزارت ارشاد در چند سال گذشته حرف و نکته دارم و همه اینها آماده ام می کند که بخواهم به چالش با وزیر فرهنگ و ارشاد بروم، چالشی که البته بسیاری گفته اند بی نتیجه خواهد بود. مواجهه با صالحی اما متفاوت بود از حرف ها و تجربه هایی که گفته بودند و در این سطور نوشته ایم، او تمام تلاش خود را به کار گرفت تا سوالات را شفاف پاسخ دهد و ابهامی باقی نگذارد. هر چند باید اعتراف کنم به عنوان یک روزنامه نگار حین انجام مصاحبه من هم می توانستم این ذهنیت را داشته باشم که اگر نخواهد جواب دهد، به سادگی و بی هیچ دشواری ای از کنار سوالات می گذرد... با این حال می توانم بگویم نگذشت و پاسخ داد. با همه حرف ها و سوالات صریحی که انتقاداتی را نسبت به دولت و دوران وزارت او مطرح کردم با سعه صدر برخورد کرده و تلاش کرد در برابر آنها پاسخگو باشد.
در مورد ارزیابی هر دوره ای باید با زبان آمار و شاخص ها صحبت و نتیجه گیری کنیم، در گذر از این مسیر است که می توان دید راهی که طی این چند سال طی شده رو به جلو بوده، توقف محسوب می شود یا حتی عقبگرد. اگر بخواهیم به آمار نگاهی بیندازیم شرایط آن طور که شما می گویید یا برخی القا می کنند نیست، بلکه برعکس در همه بخش های حوزه فرهنگ و هنر مسیری را طی کرده ایم که شتاب نسبی هم داشته و دارد.
در حوزه کتاب از هشت سال گذشته تا امروز رشد بسیار خوبی داشته ایم. در دوره اول دولت آقای روحانی این بخش شتاب خوبی گرفته بود و در دوره دوم بیشتر هم شد. در آغاز دوره اول در سال حدود 60 هزار کتاب منتشر می شد که امروز به بیش از صد هزار عنوان کتاب چاپ اول و چاپ مجدد رسیده است. در حوزه سینما هم مسیر خوبی را طی کرده ایم. یکی از شاخص های اقتصادی این هنر-صنعت تعداد سالن های سینماست. ما در دهه هشتاد شاهد بودیم که سالن های سینمایی جدید احداث نمی شدند و سالن های موجود هم رو به تعطیلی بودند. اما از سال 92 به بعد پیوسته و به طور مداوم شاهد رشد سالن های سینما هستیم و تعداد سالن های سینما به طور سالانه افزوده می شوند. در دو سال اخیر هر سال به طور متوسط بین 80 تا 100 سالن به سینماهای کشور اضافه شده است. این مسلما یک شاخص زیرساختی مهم است. تعداد تماشاگران سینما هم پیشرفت خوبی داشته و در هفت سال گذشته از آمار سالانه 7 میلیون به بیش از 28 میلیون نفر رسیده است، یعنی حدودا 4 برابر در طی هفت سال. در فضای اقتصاد اکران سال 92 کل فروش سالانه سینما زیر 30 میلیارد تومان بوده و در سال 98 که یک ماهش را هم به خاطر کرونا از دست دادیم به 300میلیارد تومان رسید.
در حوزه هنرهای نمایشی هم همین مسیر را داریم. اجراهای گسترده ای در حوزه تئاتر در کل کشور داشتیم، مثلا چند سال گذشته در تهران گاهی در یک شب 100 نمایش روی صحنه رفته است. این هم نشان دهنده یک مسیر قابل توجه در حوزه توسعه هنرهای نمایشی محسوب می شود. از نظر تعداد تماشاگر هم رشد بسیار مطلوبی داشته ایم و از 2 میلیون نفر در سال 92 به 8میلیون و 200هزار نفر در سال 97 رسیده ایم.
در حوزه موسیقی هم رشد قابل ملاحظه ای را شاهد هستیم. در سال 92 تنها 519 اجرای صحنه ای را داشتیم اما در سال 98، 3767 اجرای صحنه ای موسیقی در کشور را مشاهده می کنیم که رشد 8 برابر را دارد.
شاخص های یاد شده نشان می دهد این دو دوره کاملا مسیر رشد را داشته است. البته این حرف ها به این معنی نیست که از شرایط موجود رضایتمندی کامل وجود دارد، در برخی حوزه ها با استانداردهای جهانی و منطقه ای فاصله های زیادی داریم، اما باید ببینیم کجا بوده ایم و به کجا رسیده ایم. از این زاویه هاست که می گویم عملکرد حوزه فرهنگ و هنر در هفت سال گذشته قابل دفاع است.
رشدهای آماری که از آنها حرف زدید در موارد زیادی برمی گردد به حضور بخش خصوصی در عرصه هنر و فرهنگ، حضوری که هر چند توانسته با ورود سرمایه به اتفاقات این حوزه جان بیشتری بدهد، اما آسیب هایش هم کم نبوده است. ورود پول های کثیف به سینما و شبکه نمایش خانگی، برهم خوردن موازنه سینما با دستمزدهای نجومی برای برخی چهره ها، پا گرفتن کنسرت های پاپ که درآمدزا هستند، تئاترهای لاکچری و .... همگی اتفاقات نامطلوبی را هم ایجاد کرده اند که برخی شان اثرات منفی طولانی مدت هم خواهند داشت. شما بخش مثبت ماجرا را گفتید، حالا برویم سراغ منفی هایش تا ببینیم چه کنترل و نظارتی بر این موضوع داشته اید.
البته رویکردهای دولت درست بوده که این بسترها و فرصت ها را میسر کرده است، همان گونه که در رونق اقتصادی هم لازم نیست (و حتی غلط است) که خود دولت تصدی گری کند بلکه باید بسترها و زمینه ها را فراهم کند. اما در مورد بخش اخیر سوال تان همان طور که گفتید تلاش بر این است که بخش خصوصی در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت جدی تر داشته باشد، چرا که این اتفاق، منافع قابل توجهی برای جامعه دارد. نگاهی به اصل 44 و سیاست های حاکم بر نظام و نقطه نظرات مقام معظم رهبری هم که داشته باشیم، می بینیم همگی بر این تاکید دارند که حضور بخش خصوصی مختص اقتصاد نیست و باید سرمایه گذاری ها در حوزه فرهنگ بیشتر شود. بنابراین این حضور، رویکردی قابل دفاع دارد اما مثل هر پدیده دیگری باید از آن مراقبت و صیانت کرد. وقتی هر کاری شروع می شود و کم کم شکل جدی تری به خود می گیرد، به مرور آسیب هایش هم بیشتر خود را نشان می دهد، در این میان باید در صدد اصلاح بود نه حذف. مثلا در حوزه سینما اکنون مسوولان سازمان سینمایی به این سمت حرکت می کنند که تهیه کنندگان پروانه مالکیت پیدا کنند و در کنارش منابع مالی شان هم مشخص باشد. طبیعتا با چنین تمهیداتی می توان کم کم شرایط را اصلاح کرده و کنترل بیشتری را هم بر آن اعمال کرد.
به خاطر داشته باشیم دهه های 60 تا 80 را که بخش خصوصی برای ورود در بخش فرهنگ و هنر هیچگونه رغبتی نداشت. در کنار این بی رغبتی، دولت هم امکانات محدودتری داشت و گرفتار شرایط به مراتب سخت بودیم اما امروزه با ورود بخش خصوصی، سرمایه گذاری به آرامش بیشتری رسیده است. بنابراین ما باید از ورود بخش خصوصی حمایت کنیم، اما به همان میزان هم مراقب باشیم پول سالم وارد چرخه اقتصاد فرهنگ و هنر شود تا بتوان از آنچه پیش می آید حمایت کرد و شرایط بهتری را برای امروز و آینده این حوزه رقم زد.
طبیعتا در هر حوزه ای می تواند وارد شود. در این مساله شکی نیست اما گاهی تصور می کنیم در حوزه سینما پول خیلی زیادی در حال جابه جایی است.
در خوشبینانه ترین حالت به اندازه چند آپارتمان در خیابان فرشته تهران. اما مساله این است که گردش مالی سینما نسبت به سایر حوزه های فرهنگی و هنری بیشتر است و همین موجب می شود نگاه ها به سمتش جلب شود.
کل اقتصاد سینمای ما با بخش خانگی اش 500 میلیارد تومان است و 300 میلیارد آن متعلق به فضای سینمای اکران است. حالا شما این مبلغ را به دلار حساب کنید، ببینید چقدر می شود! اصلا قابل مقایسه نیست با ارقامی که در حوزه های دیگر اقتصادی جابه جا می شود. حالا این پولشویی ها و ورود پول های کثیفی که از آن حرف زده می شود در حداکثر 5 تا 10 درصد آن 500 میلیارد رخ می دهد، نمی خواهم بگویم این اتفاق، درست و قابل دفاع است، یک ریال پول کثیف هم نباید در کار باشد اما در همه بخش ها چنین اتفاقاتی هست و نباید به شکلی به آنها پرداخت که سرمایه گذار بخش خصوصی از ورود به عرصه فرهنگ و هنر بترسد. این همه حرف و حدیث، اول از همه به ضرر خود فرهنگ و هنر تمام می شود و به افرادی که با نیت های خیر غیراقتصادی یا اقتصادی خوب و سالم فضایی کدر نشان می دهد که از آن بگریزند، آن وقت سرمایه گذار سالم می رود کنار و سرمایه گذار ناسالم می ماند وسط ماجرا.
نظارت که هست اما حتما کافی نیست، اگر بود این سوالاتی که شما و بخشی از جامعه مطرح می کنند وجود نداشت. اما مگر در در بقیه حوزه های اقتصادی ما نظارت کافی و صد در صدی وجود دارد؟ حوزه هایی که بعضا سابقه ای طولانی دارد و طی همه این سال ها هنوز نظارت به اندازه ای که باید نتوانسته از پس برخی فسادها برآید. ما در حال تجربه ایم، همین حالا هم با تجربه هایی که در گذشته پیدا کرده ایم در حال تلاشیم تا تخلفات را به حداقل برسانیم.
البته این که در دولت قبل میزان پاسخگویی بیشتر بود، صرفا ادعایی است که شما می کنید اما در مجموع، ضعف ارتباط نقص است و باید برطرفش کنیم.
نه این طور نیست، قصد توجیه ندارم اما تمام سعی خود را کردیم با رسانه ها تعامل خلاق داشته باشیم و از نگاه رایج که پنهان کاری از سوی نهادها و مچ گیری از سوی رسانه هاست، برسیم به این که به هم نزدیک شویم و میدان های پاسخگویی وسیع تر شود. من به تنهایی نمی توانم مسوولیتی را که برای توسعه اجتماعی کشور دارم انجام دهم و حتما باید از رسانه ها کمک بگیرم، رسانه ای که هم نقدهای جامعه را به من منتقل کند و هم حرف های من را به جامعه تا فرهنگسازی و توسعه به درستی پیش ببرد، هم من به مسیر درست هدایت شوم و هم افکار عمومی. بنابراین مسلما سیاست این نبوده و نیست، هر نکته ای که رسانه ها در این زمینه و سایر زمینه ها دارند منتقل کنند تا بتوانیم آن را تصحیح کنیم.
سهمیه بندی ها در شرایط خاص قبل از دهه 70 و 80 وجود داشتند اما پس از آن قطع یارانه کاغذ در نیمه دهه 80 را داشتیم و کاغذ سهمیه به مطبوعات داده نمی شد و تا نیمه های سال 97 کاغذ بازار آزاد داشت تا این که وارد شرایط خاصی شدیم و دوباره کار به سهمیه بندی رسید. اول سال 97 تصور می شد با همان ارز 4200 تومانی می شود کاغذ را تامین کرد. کاغذ هم بدون دخالت وزارت ارشاد به مجموعه هایی که درخواست می کردند داده می شد. به همین علت هم بلبشویی پدید آمده بود و عده ای با کارت های بازرگانی کاغذ درخواست کرده و ارز گرفته بودند. برخی وارد کرده بودند و برخی هم نه. همین مشکلات موجب شد عملا از نیمه دوم سال 97 کارگروه کاغذ تشکیل دادیم و حدود دو سال از فعالیتش می گذرد. در نیمه دوم سال 97 کاملا درگیر نظم و نسق دادن به این حوزه شدیم تا ببینیم کاغذها کجا رفتند و کاغذهای موجود، نظم و نسق در توزیع پیدا کنند. در آغاز سال 98 به خاطر همان اتفاقاتی که برای کاغذ پدید آمده بود و نیز کمبود منابع ارزی، کاغذ از فضای سهمیه ارزی کالای اساسی خارج شد تا این که حضور مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب و بحث هایی که در باب مشکلات نشر و مطبوعات پدید آمد دوباره توجه ها را به موضوع کاغذ معطوف کرد. پس از برگزاری جلسات متعدد، کاغذ نشر و مطبوعات، جزو کالاهای اساسی قرار گرفت که باید برای تامین آنها برنامه ریزی شود. در حال حاضر هم با شفافیت کامل در این عرصه مشغول کاریم و می توانم بگویم اکنون کاغذ در کتاب و روزنامه مسیر روشن خودش را دارد و با نظارت کامل بر کار ناشران و مطبوعات توزیع می شود. آنچه در ابتدا پیش آمد ناشی از این بود که ارشاد از ابتدای کار ورود جامع و کاملی نداشت و در نظم و نسق دادن به امور هم حتما مشکلاتی پیش آمده است.
بله. البته همه گزارش های منتشر شده در سال 97 درست نبود اما پیگیری کردیم و آنچه درست بود را هم به مراجع قضایی معرفی کردیم.
همان طور که گفتید تبعات اقتصادی کرونا بسیار گسترده است، نه فقط در ایران بلکه در سطح جهان. بین 7 تا 52درصد بسیاری از اقتصادهای بزرگ جهان را هم کوچک کرده است، حالا اقتصاد تحریمی ایران آن هم در حوزه فرهنگ و هنر که جای خود دارد. در برخی کشورها که منابع مالی خوبی دارند به هنرمندان و اقشار آسیب دیده کمک های بلاعوض شده است، ما طبیعتا امکان چنین کاری را هم خیلی کم داریم، حتی قرار شد رقمی از صندوق ذخیره ارزی به حوزه بهداشت و درمان اختصاص پیدا کند که هنوز امکانش فراهم نشده است. بنابراین نتوانستیم به منبعی برای کمک های ویژه بلاعوض دست پیدا کنیم و تعطیلی رویدادهای فرهنگی و هنری به دلیل جمعی بودنشان میزان آسیب های وارده را بیشتر کردند. سال گذشته در شش ماه اول 180/9 میلیارد تومان و امسال تقریبا 5/1 میلیارد در سینما فروش داشتیم، وقتی سینما که فعال ترین بخش فرهنگی و هنری از نظر اقتصادی بوده چنین شرایطی را پشت سر گذاشته تکلیف بقیه حوزه ها مشخص است. اما تلاش کردیم لااقل بتوانیم شرایط بهتری را ایجاد کنیم. 35میلیارد تومان با مساعدت سازمان برنامه و بودجه یعنی آقای نوبخت و دستور آقای جهانگیری توانستیم حمایتی 35میلیارد تومانی جهت تامین حق بیمه هنرمندان برای سه ماه اول سال 99 فراهم کنیم، همچنین اصحاب فرهنگ و هنر قرار شد در سامانه کارا ثبت نام و وام دریافت کنند. تا 20 مهرماه 308 میلیارد تومان تسهیلات دریافت کردند. در این مدت هم با پیگیری های جدی رقم پرداخت ها را که اول شهریور 141 میلیارد تومان بود، در یک ماه و نیم بیش از 150 میلیارد تومان افزایش داده اند.
علاوه بر اینها در هر حوزه ای کارهایی صورت گرفته که رویکردی حمایتی برای این دوره داشته اند، در حوزه نشر بهارانه و تابستانه کتاب برگزار شد و شاید به زودی پاییزانه هم برگزار شود تا به جریان نشر کشور کمک کند. فروش 30 میلیاردی تومان بهارانه و تابستانه کتاب اتفاق خوبی برای ناشران و کتابفروشان بود و ما هم پرداخت ها را سریع انجام دادیم. در بخش سینما هم با توجه به ضعفی که در اکران وجود دارد، پرداخت رقمی را که سینماداران باید به عنوان فروش به تهیه کننده بدهند بر عهده گرفتیم، بدهی سال های گذشته شان را پرداخته و یا تسهیلات ارزان قیمت در اختیارشان قرار دادیم. همچنین به سالن های نمایشی تهران کمک شد و 50 درصد از مبلغی که قرار بود به گروه های تئاتری پرداخت شود تا با حمایت وزارت ارشاد به اجرا بپردازند پرداخت گردید. باز هم در تلاشیم در این شرایط تسهیلات بیشتری برای این افراد فراهم کنیم.
همه دستگاه ها در حال تنظیم فعالیت خود با شرایط کرونایی هستند، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم ما در ستاد کرونا مشغول فعالیت هستیم تا بتوانیم خسارت ها و حمایت ها را پیگیری کنیم و پیش ببریم و همچنین بتوانیم شرایطی را تعریف و ایجاد کنیم که فعالیت های هنری تعطیل نباشند و رویدادها متناسب با فضای موجود پیش بروند. در سینما جشنواره های فیلم کوتاه، حقیقت و کودک اصفهان که زمان نزدیک تری دارند و قرار است در پاییز برگزار شوند، برنامه هایشان تنظیم می شود. معاونت فرهنگی نمایشگاه کتاب مجازی را به شکل جدی دارد دنبال می کند و امیدواریم خسارت های فراوان کرونا، فرصت هایی را هم بیافریند و ما را با حوزه هایی روبه رو کند که شاید از آنها غافل بودیم و جدی شان نمی گرفتیم. ارتباطات مجازی، برگزاری رویدادها در فضاهای کوچک تر، برگزاری رویدادهای نمایشی در فضاهای باز و ... می توانند ده ها فرصت تازه پیش روی ما بگذارند، فرصت هایی که قبل تر جدی شان نمی گرفتیم.
تمامی جشنواره های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا پایان سال برگزار خواهند شد. اما شکل اجرای آن به گونه ای دیده شده است که اگر محدودیت های دوران کرونا همچنان باقی باشد، از طریق فضای مجازی زمینه های برگزاری فراهم می شود، به طور مثال در جشنواره های تجسمی همچون جشنواره جوانان، دوسالانه سرامیک، دوسالانه مجسمه سازی، سالانه هنر معاصر پرسبوک و جایزه تصویرسازی سهراب سپهری در کاشان و بالاخره جشنواره های تجسمی فجر که در 6ماهه دوم سال برگزار می شود تمامی تدارک ها برای برگزاری حضوری با پروتکل های بهداشتی دیده شده است اما در صورتی که شرایط برای بازدید عمومی مناسب نباشد، بازدید به صورت مجازی انجام خواهد شد. در دیگر رویدادهای 6ماهه دوم سال 99 همین گونه تدارک دیده شده است.
فضای مجازی چند بخش مختلف دارد، یکی حوزه سیاستگذاری است که ما در آن مسوولیت مستقیم نداریم، هرچند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی است. دیگری حوزه تنظیم مقررات است که در این بخش وظایفی بر عهده داریم که ارجاع می شود و پیگیری می گردد. حوزه سوم پایش و نظارت است که در برخی از قسمت های این بخش مسوولیت هایی داریم و بخش چهارم اقداماتی است که به تناسب حوزه فرهنگ و هنر در آن ورود می کنیم و در شرایط کرونایی امروز هم پیگیر آن هستیم.
بحث دیگری هم که بر عهده ماست، دولت الکترونیک است که تقریبا تا پایان آذر سامانه جامع خدمات الکترونیک فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. بحث های صیانت از مالکیت معنوی در فضای مجازی، تقویت کسب و کارهای فرهنگی در فضای مجازی و ... را در این مسیر پیگیر خواهیم بود. اگر بخواهیم این حوزه را جدی بگیریم حتما نیازمند فعالیت های بیشتری هستیم و باید این را لحاظ کنیم که تقویت محتوای سالم و مفید در فضای مجازی و فرصت سازی برای حکمرانی فرهنگی در فضای مجازی را موضوعات مهمی بدانیم و بپذیریم با شیوه های کلاسیک نمی توان وظایف حکمرانی را انجام داد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هریک از حوزه هایی که صحبت داشتم، نقش موثرتر و فعال تری را برعهده گرفته است. به عنوان مثال در ارتباط با اسناد، مسوولیت هایی که از سوی دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی آماده سازی می شود و به جلسه شورا می آید، مشارکت فعال تری را در سال های اخیر داشته ایم که برخی از آنها به جلسه ارائه شده و برخی دیگر در مسیر طرح در جلسه شوراست. همچنین در حوزه مقررات گذاری، دستورالعمل های متعددی تدوین و آماده اجراست. از قبیل دستورالعمل تبلیغات در فضای مجازی.
در مورد پایش ها و نظارت ها هم کارهای متعددی در حال انجام است که یکی از مهم ترین آنها مقوله احراز هویت در فضای مجازی است. این که افراد با شناسنامه روشن (که مسوولیت پذیری را ارائه شود) در این فضا حضور داشته باشند که برنامه آن در دست اقدام است.
در مورد دولت الکترونیک فرهنگ در فضای مجازی، دو محور اساسی تعقیب می شود، نخست این که تمامی خدمات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به متقاضیان به صورت غیرحضوری انجام پذیرد که این موضوع همانگونه که گفتم در دو الی سه ماهه آینده به پایان می رسد و دوم این که تولید محتوای فرهنگی هنری و کسب و کارهای این حوزه، در فضای مجازی رونق و گسترش یابند که در این مورد هم برنامه های متعددی انجام گرفته و در حال اتفاق است.
سال 93 سند مهندسی فرهنگی ابلاغ شد. در مهندسی فرهنگی مهم این است که بر اساس راهبردهای کلان دستگاه های مربوط به هم وصل شوند و در واقع نکته مهم همین ارتباط یافتن و وصل شدن دستگاه ها به یکدیگر است. در غیر این صورت که هر بخشی در حال انجام کارهای خودش است و اشکال این است که نقطه های اتصال ضعیف است. ویژگی مهندسی این است که صرفا قطعه نمی سازید، بلکه قطعات را به هم وصل می کنید تا بتواند کاربرد لازم را برای آن محصول داشته باشد. واژه مهندسی هم با همین نگاه انتخاب شده تا بتوانیم این قطعات را به هم وصل کنیم.
ستاد راهبری سند مهندسی فرهنگی به علل مختلف شکل نگرفته بود و از اواخر تیر سال گذشته با مسوولیت آقای جهانگیری کار خود را آغاز کرد و در این یک سال گذشته 5 تا 6 جلسه هم تشکیل داد. در چندماه گذشته به ما چهار سند موسیقی، هنرهای تجسمی، مد و لباس و وقف و امور خیریه ارجاع شده که این چهار سند هم خود نیاز دارند تا نقطه های اتصالشان را با رویکردهای مناسب پیدا کنیم و میان آنها و اجزای مختلف فرهنگ و هنر اتصال ایجاد کنیم و دوستان ما هم با جدیت مشغول هستند که این اسناد را نهایی کنند.
علاوه بر این موارد، در مصوبات جلسات مهندسی فرهنگی بود که کمیته تلفیق برنامه و بودجه فرهنگ با مسوولیت دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضویت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان برنامه و بودجه، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی شکل بگیرد که در این کمیته هم جلساتی داشته ایم که ان شاءا... بتواند در برنامه هفتم و موضوعات دیگر تاثیرگذار باشد.
به گزارش پایگاه خبری کازیوه حاج انور حبیب زاده در تذکری شدید به وزیر ارشاد خواهان عذرخواهی وی شد متن تذکر وی در زیر آمده است:
سخنان وزیر ارشاد و مصوبات شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی بر خلاف نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که در اصل 15 آن آمده است : استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات ورسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس ، در کنار زبان فارسی آزاد است .
بیگانه تلقی کردن زبانهای غیرفارسی و تضعیف آن ادامه سیاستهای رضاخانی در راستای یکسان سازی زبانی و قومی است. و حال چگونه است در وزرات فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران این سیاستها دنبال و اجرا می شود؟
همانگونه که احترام به زبان فارسی یک اصل حقوقی و اجتماعی است، احترام به دیگر زبانهای ایرانی نیز یک حق قانونی و ضرورت اجتماعی است که در اصل 20 قانون اساسی نیز آمده است.
مصوبات شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی و سخنان وزیر تعرض آشکار به حقوق اساسی مردم، نادیده گرفتن قانون اساسی و تداعی کننده سیاستهای ناموفق و شکست خورده قبل از انقلاب در یکسان سازی قومی است که به هیچ وجه قابل قبول نیست و اقلیتهای زبانی در ایران منتظر عذرخواهی رسمی وزیر ارشاد هستیم.
پایگاه خبری کازیوه از اسفند سال 94 پایه گذاری شده و هدف از آن اطلاع رسانی صریح و شفاف، پوشش سریع اخبار و رویدادها و انعکاس اخبار صحیح می باشد. دفتر مرکزی این رسانه در شهرستان بوکان قرار دارد و دارای مجوز رسمی شماره 77087 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد.
به گزارش ستاد اطلاع رسانی جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان، متن پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به جشنواره سی وسوم به شرح زیر است:
فیلم های کودکان و نوجوانان، بخش قابل افتخار از سینمای ایران است که در پرتو اندیشه های انسانی، قله های رفیع عزت و افتخار را با تکیه بر درایت و تفکر هنرمندان فتح کرده و درفش فضایل ناب اخلاقی را جاودانه ساخته است.
به عنوان یک مسلمان ایرانی، نمی توان افتخارات بین المللی این گونه آثار نمایشی را که نشأت گرفته از ارزش های متعالی است، نادیده انگاشت.
در آستانه برگزاری سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان، هنر دوستان این مرز و بوم، نظاره گر درخت برومند سی و سه ساله ای است که در سایه سار آن، مسیر سینمای کودک و نوجوان ایران تجربه های پرثمری را پیموده و در پیش خواهد داشت.
با تغییر سبک زندگی نشأت گرفته از گسترش کووید19، دست اندرکاران جشنواره، همدوش با هنرآفرینان این عرصه همچون دوران حماسه ساز دفاع مقدس، درصدد هستند تا تهدیدها را به فرصت ها تبدیل کنند.
با آرزوی موفقیت برای تمامی سازندگان فیلم های کودکان و نوجوانان که با مساعی و تلاش های خالصانه خویش، چراغ پرفروغ این رویداد فرهنگی را روشن نگاه داشته اند، امیدوارم در سایه عنایات خداوند متعال، شاهد شور و طراوت نوجویان این گونه از سینما باشیم.
مبارزه با تحریف آموزه های دین مبین اسلام و مقابله با بینش های کج اندیشانه معارف دینی از صدر اسلام تاکنون همواره در کانون توجه دل های بیدار و مردمان آگاه قرار داشته است. مکتب عاشورا درس آزادگی، آزادمردی، مقاومت و ایستادگی در مقابل انحراف و سر فرود نیاوردن به ظلم و ستم را به همه وجدان های تشنه حقیقت آموخته است. نمونه مبرهن این درس آموزی در دوران حماسه ساز دفاع مقدس نزد سربازان پاکباخته ایران اسلامی، الگویی جاودان برای انسان هایی شد که در عصر حاضر، ستمکاری را برنمی تابند و در راه احقاق حق و مبارزه با جریان های تکفیری سر از پا نمی شناسند.
یکی از مصادیق مبارزان صادق و جان بر کف عصر حاضر که خالصانه و آگاهانه در نبرد با جریان خطرناک و مسموم داعش، با تمام وجود به عرصه آمدند و جبهه اسلام حقیقی را یاری کردند، سربازان مخلص لشکر فاطمیون و فرماندهان شجاع و بصیر آنان و از جمله ابونجیب ها هستند که جانانه در مقابل دشمن ایستادند و در صیانت و دفاع از حریم اسلام و حرم قهرمان کربلا و پیام آور راستین عاشورا، حضرت زینب کبری(سلام ا...علیها) از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.
سردار رشید اسلام، سپهبد حاج قاسم سلیمانی در قدردانی از حرکت عظیم و ارزشمند این سربازان جان بر کف خطاب به ایشان گفت: تاریخ آینده و سال های بعد همه می دانند چه کار بزرگی برای خدمت به بشریت و انسانیت انجام دادید . سردار دل ها که خود مصداق بارز رجال صدقوا ما عاهدوا ا... بود پیوندی وثیق و الفتی عاطفی با این لشکر الهی داشت و به برکت خلوص و نیت پاک آن سردار بزرگ، پاکباختگان عرصه نبرد با دشمنان اسلام، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و همدل و هم پیمان در خط مقدم مبارزه دوشادوش هم، صفوف دژخیمان را در هم شکسته اند.
در چهلمین سالگرد دفاع مقدس به همه شهیدان راه اسلام درود می فرستیم و هم قسم می شویم که راهشان را ادامه دهیم و نگذاریم یاد و نامشان را غبار فراموشی فرا بگیرد.
آن فروریخته گل های پریشان در باد
کز می جام شهادت همه مدهوشانند
نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد
تا نگویند که از یاد فراموشانند
سید عباس صالحی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی / روزنامه جام جم
سرویس مجلس ایسنا ضمن عذرخواهی از هر دو نماینده محترم و اذعان بر ضرورت دقت بیشتر در تهیه و تنظیم اخبار یک بار دیگر این توئیت را با عنوان و سمت صحیح نماینده محترم به شرح زیر منتشر می کند:
نماینده مردم میاندوآب در مجلس شورای اسلامی در انتقاد از اظهارات اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر لزوم نامگذاری فیلم های تولید داخل به زبان فارسی، گفت: اجبار و الزام به نامگذاری فیلم های تولید داخل به اسامی فارسی ضمن اینکه در تضاد با اصول 15 و 19 قانون اساسی است.
به گزارش ایسنا، مهدی عیسی زاده در صفحه رسمی توییترش نوشت: اجبار و الزام به نامگذاری فیلم های تولید داخل به اسامی فارسی ضمن اینکه در تضاد با اصول 15 و 19 قانون اساسی است کاملا در راستای تضعیف وحدت ملی است. ایران سرزمینی است که رنگین کمانی از اقوام غیور، باوفا، ولایتمدار و ایثارگر و فرهنگ ساز است که به این آب و خاک عشق می ورزند.
به گزارش ایسنا، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دهمین جلسه شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی با تاکید بر این که در استفاده از اسامی، زبان فارسی باید مورد توجه باشد؛ گفت: این اقدام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش های مختلف آغاز شده و حتی تاکید شده که فیلم های سینمایی هم باید نام فارسی داشته باشند.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، صحبت های اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ارتباط با نام گذاری فیلم سینمایی تنها با عنوان فارسی همچنان محل بحث و انتقاد است و حتی مورد انتقاد برخی نمایندگان قومیتی مجلس نیز قرار گرفته است.
این ادعا درحالی مطرح می شود که فیلم های روز سینمای ایران نیز نه تنها از این قاعده پیروی نمی کنند بلکه با اسامی عجیب و غریبی نیز ساخته می شوند. گذری بر واژه های مورد تصویب در شوراهای مختلف سازمان سینمایی نشان می دهد که برخی از این اسامی به ظاهر اسم فارسی دارند؛ اما معانی زشت و زننده ای را متبادر می کنند.
از معنای نامناسب لانتوری گرفته تا اسامی نه چندان دلچسبی مثل واااای آمپول ، آااادت نمی کنیم و حتی نام هایی همانند اسب حیوان نجیبی است ، مامان بهروز منو زد ، سینما خر ، پوپک و مش ماشا الله و ... که بگذریم اسامی بسیاری از فیلم های جدید نیز به عمد همراه با اغلاط املایی مجوز می گیرند.
به همین دلیل هم جای سوال دارد که چگونه فیلم هایی همچون هلذون با تغییر رویه و بنابر ادعای وزیر ارشاد به راحتی مجوز دریافت کرده اند. هرچند چنین ایده هایی برای فیلمسازی جذاب است و از اساس هم مایه اشکال نیست.
نام گذاری عناوین به ویژه در حوزه تبلیغات دست آویز جالبی برای جذب مخاطب در اکران عمومی و حتی بازخورد احتمالی در جشنواره هاست که در عین حال باید متناسب با قواعد هنجاری و ارزشی جامعه باشد. نکته دیگر اینکه مبتنی بر نص قانون اساسی کشورمان هرچند زبان و خط رسمی ما فارسی است ولی استفاده از زبان های محلی و قومی نیز جایز خواهد بود.
همچنان که بسیاری از تولیدات سریالی نیز با اسامی وارش ، آنام ، ایلدا ، نجلا و غیره ساخته شده اند و حتی شاهد تولید فیلم هایی همانند یدو ، آتابای ، ائو و ... در سینمای ایران بوده ایم درحالی که هیچ یک برند فارسی ندارند!
در عین اینکه ساخت فیلم هایی در لوکیشن های جالب، جذاب و متنوع مناطق شمالی، ترک زبان، کردنشین و استان هایی مثل خوزستان و غیره به مراتب ساخته می شوند و خبری هم مبنی بر ممیزی، حواشی و مشکلاتی برای آنان شنیده و دیده نشده است.
با این حساب ادعای سید عباس صالحی مبنی بر صدور مجوز برای فیلم های سینمایی صرفاً با عناوین فارسی (نه ایرانی)، به نظر از سر بی اطلاعی است؛ هم اکنون نیز روند صدور مجوز برای چنین آثاری با عناوین غیرفارسی اما ایرانی درحال انجام است و این دسته از آثار ساخته شده و روی پرده سینما هم می آیند.
انتهای پیام /4143/پ
همایون امیرزاده مدیر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛، با بیان اینکه اهمیت موضوع دفاع مقدس برای قوام و ثبات فرهنگ پایداری و ارتقا فرهنگ استقامت و عزت ملی برکسی پوشیده نیست، اظهار داشت: سالیان زیادی است که موضوع دفاع مقدس به عنوان یکی از پربسامدترین گفت وگوهای رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح است لذا سیاست هایی در این زمینه در حوزه سازمان های دفاعی و فرهنگی کشور مورد توجه قرار گرفته است.
وی افزود: در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آنچه درخصوص دفاع مقدس انتظار می رود این است که در بحث فرهنگ مکتوب، سینما و فعالیت های هنری چشم انداز و برنامه و اقدام داشته باشیم.
مدیر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: خبر خوبی که امسال در آستانه گرامی داشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس پیرامون این موضوع امیدبخش بود، این است که ما به لطف خدا در حوزه نشر کتاب که مهم ترین دستمایه برای سایر تولیدات فرهنگی، هنری و سینمایی است، در حوزه دفاع مقدس شاهد رکورد شکنی بودیم.
امیرزاده به انتشار بیش از 14 هزار عنوان کتاب دفاع مقدس اشاره کرد و افزود: انتشار این حجم کتاب دفاع مقدس صرفاً معطوف به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نبوده بلکه این دستاورد متعلق به بدنه نشر کشور است که بعد از اینکه در این حوزه تاریخ شفاهی و پژوهشی جنگ غفلت هایی صورت می گرفت، بسیاری از دستگاه های متولی متوجه شدند که امروز نبرد کلمات و متون است و اگر ما نتوانیم از این 40 سال بهره لازم را ببریم، در آینده دستمان خالی و در انتقال مفاهیم دچار خسران خواهیم بود.
وی تصریح کرد: حرکت های بسیار خوبی در زمینه تاریخ شفاهی شکل گرفته و در موضوع خاطره نویسی به عنوان یک سبک از حالت تک نویسی خارج شده و وارد بدنه جامعه ایثارگری شده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در زمینه تسهیل گری این موضوعات در بحث حمایت ها و فضای مجوزها و تشکیل کارگروه های تخصصی اقدامات خوبی را انجام داده است.
مدیر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این نتیجه رسید که کار بررسی اسنادی و راستی آزمایی مسائل مربوط به جبهه و جنگ را به نهادهای متولی واگذار کند؛ از این جهت ستاد کل نیروهای مسلح و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس به ما کمک کردند و به عنوان نهادهای معتمد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کتاب های دفاع مقدس را بررسی می کنند. تشکل این گروه های تخصصی در کنار مجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمک کرد مجوزها سرعت بیشتری پیدا کنند.
امیرزاده تاکید کرد: ما هرقدر از حادثه تاریخی دفاع مقدس فاصله می گیریم، به عظمت آن بیشتر پی می بریم؛ اتفاقاتی که تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی جامعه را نسبت به معارف دفاع مقدس تشنه کرده است. امروزه مطالبه جدی درخصوص دفاع مقدس وجود دارد چراکه عطش جامعه نسبت به آن خاموش نمی شود و هرقدر از آن بیشتر فاصله می گیریم خیلی ها مطالبه گری می کنند که در آن هشت سال چه گذشته است. البته ممکن است چند شبهه و سوال هم وجود داشته باشد اما اینکه جامعه تشنه شنیدن ناگفته های جنگ باشد، اتفاق افتاده که به نظر می رسید زمان بلوغ و پختگی این موضوع در آینده است و پیش بینی می کنیم در آینده شاهد ورود آثار فاخرتر در حوزه دفاع مقدس خواهیم بود چراکه این موضوع امروز رسوب کرده و تجزیه و تحلیل آن نیاز به دقت و ورود افراد کار بلد است که این تجارب شکل گرفته است.
وی به لزوم ورود جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در موضوع دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: ما در فضای بررسی و نقد و جشنواره های مرتبط با دفاع مقدس بخصوص در حوزه فرهنگ مکتوب وظیفه مهمی داریم که باید به طور جدی ورود داشته باشیم.
انتهای پیام/ 121
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعباس صالحی همزمان با آغاز هفته نیروی انتظامی با کارکنان نیروی انتظامی این وزارتخانه دیدار و گفت وگو کرد.
وی در جریان این دیدار گفت: یکی از دستاوردهای مهم نیروی انتظامی در این سال ها بهره گیری از فناوری و فضای هوشمند در جریان حفاظت از کشور بوده است.
صالحی خاطرنشان کرد: امروز امنیت نرم نقش مهم تری را نسبت به امنیت سخت ایفا می کند، از این رو اقدامات آشکار و پنهان نیروی انتظامی کمک می کند شاهد اتفاقات خوب در فضای اجتماعی کشور باشیم.
عضور شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارای مراجعان از جنس فرهنگ و هنر است و این امر اقتضا می کند تا با صبوری و تحمل بیشتر در ارتباط با این افراد برخورد داشته باشیم.
در ادامه این دیدار کارکنان نیروی انتظامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ارائه آخرین اقدامات خود در حوزه انتظامات پرداخته و گزارش تفصیلی از خدمات این بخش ارائه کردند.
گفتنی است وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان از زحمات و تلاش های فعالان نیروی انتظامی در کشور به ویژه کارکنان نیروی انتظامی این وزارتخانه قدردانی کرد.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ ، میلیون ها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازی های رایانه ای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یک بار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقه ای که در سر می پرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانه ای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات آموزش در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازی های رایانه ای بسیار گسترده است که هر شاخه از آن نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه می شوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار می کنند و با خیال پردازی به سمت آن چیزی که می خواهند حرکت می کنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازی سازی را بدون متولی می دانند و بحث آموزش در این حوزه را هم همین طور، حسن مهدی اصل مدیر شرکت سورنا گیمز، تولید کننده و ناشر بازی های کامپیوتری در گفت وگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر به مشکلات و معضلات حوزه بازی های رایانه ای می پردازد.
با توجه به اینکه در کشورمان ساخت بازی های رایانه ای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است اما بحث آموزش در این حوزه بسیار کمرنگ و محدود است ! در این زمینه باید چه کارهایی انجام شود و چه راهکارهایی برای آموزش اصولی در این حوزه وجود دارد؟
در زمینه آموزش متأسفانه با توجه به اینکه صنعت گیم به خودی خود جز رشته های دانشگاهی در کشور و در حوزه نرم افزار و هنر نیست، به صورت پراکنده دوره ها و کلاس هایی با دانش فعلی و بومی متخصصین داخلی انجام شده است، بزرگترین مشکل این فرآیند این است که تحصیلات آکادمیک در این زمینه وجود نداشته و ندارد و دانش تجربی از یک بازی ساز یا متخصص به علاقه مندان جدید انتقال یافته است که در شرایط برابر شاید مفید باشد، یعنی اگر یک بازی ساز به بازی ساز دیگری تجربه خود را ارائه دهد مطمئناً بسیار مفید است، ولی قبل از درک و یادگیری از تجربه دیگران، علاقه مندان به بازی سازی می بایست مباحث مقدماتی و پایه ای را خوب یاد بگیرند و متأسفانه به دلیل نبودن تحصیلات آکادمیک این دوره ها معمولاً به صورت پراکنده توسط ادارات و ارگان ها و مؤسسات مختلف انجام شده ولی هیچ موقع از یک سطح کیفی فراتر نرفته است، زیرا ما استاد درجه یک برای آموزش بازی سازی در ایران نداریم و باید از اساتید خارجی استفاده کنیم.
خیلی از بازی سازان جدید در زمینه تولید و انتشار یک بازی بیشتر با احساسات و علایق تصمیم می گیرند و نه با تخصص و دانش
همین ضعف در آموزش باعث می شود، خیلی از بازی سازان جدید در زمینه تولید و انتشار یک بازی بیشتر با احساسات و علایق تصمیم بگیرند و نه با تخصص و دانش، به طور مثال اکثر بازی سازان جوان از روی علاقه به سبک یا بازی خاصی بدون در نظر گرفتن بازار، پلت فرم ها، رقبا و منابع موجود در کشور، اقدام به تولید یک بازی بزرگ می کنند که غالباً به سرانجام نمی رسد یا از کیفیت مناسب برخوردار نیست، با آموزش صحیح، بازی سازان می توانند پیش از تولید تحقیقات کامل در زمینه های مختلف محصول را انجام دهند و با آگاهی از بازار و رقابت های داخلی و بین المللی نسبت به تولید یک محصول سرگرم کننده اقدام کنند.
چگونه بدون آموزش تا امروز صنعت گیم ایران توسعه و رشد پیدا کرده است؟
خب بخشی از مسئولیت بر عهده شرکت های بازی سازی بوده و آنها با تجربه کسب کردن و شکست در پروژه های قبلی خود درس هایی آموخته اند و به صورت آزمون و خطا فرآیند اولیه را طی کرده اند و موفق شده اند در ادامه محصولات بهتری تولید کنند که با فروش مناسب همراه بوده و این چرخه تا به امروز ادامه پیدا کرده و بخش دیگر از مسئولیت بر عهده نهادها و مؤسسات آموزشی دیگر همچون بنیاد ملی بازی های رایانه ای بوده تا با راه اندازی انستیتو بازی سازی تلاش کنند تا نیروی انسانی مناسب برای شرکت های بازی سازی را تربیت کنند.
این آموزش های پراکنده خوب هستند و بودن آنها به مراتب از نبودشان بهتر است، ولی خوب با سطح علمی کشور در زمینه بازی سازی (که معمولاً غیر آکادمیک است) و نبودن برنامه های دراز مدت به همراه بودجه و اساتید تراز اول برای آموزش نیروی انسانی و صرفاً تمرکز بر روی دوره های مختلف برای تخصص های فردی، نمی تواند جوابگوی نیاز جدی نیروی انسانی در جامعه بازی سازی ایران باشد. اگرچه انستیتو بازی سازی تلاش های مستمر و زیادی در زمینه های مختلف انجام داده ولی خوب به هیچ عنوان نمی توان این تلاش ها و نتایج آن را با آموزش های آکادمیک در کشورهای مثلاً اروپایی مقایسه کرد، به طور مثال فردی که از دانشگاه بازی سازی در آن کشورها فارغ التحصیل می شود واقعاً آماده ورود به بازار کار است. ولی چنین شرایطی برای علاقه مندانی که در دوره های داخلی شرکت می کنند وجود ندارد و آنها خیلی بیشتر از چیزی که یاد گرفته اند می بایست تجربه کنند و یاد بگیرند.
به نظر من باید بخش زیادی از این آموزش ها تبدیل به تحصیلات آکادمیک شود و از منابع و اساتید تراز اول برای دوره ها استفاده شود تا حتی اساتید نسل بعد بتوانند از بین جامعه گیم ایران رشد کنند و چرخه را ادامه دهند و در ادامه وقتی رشته بازی سازی در دانشگاه وجود داشته باشد که کیفیت دوره ها و دروس آن هم مناسب باشد، شاهد رشد کمی و کیفی همه بخش های صنعت بازی در ایران خواهیم بود و صد البته که ورود متخصصین تحصیل کرده می تواند فرآیند رشد صنعت را سریع تر کند و انگیزه ورود افراد جدید را به این شغل در بین جوانان بیشتر کنند، ما هر چقدر بازی های موفق بیشتری داشته باشیم به طور مستقیم انگیزه و علاقه بیشتری در بین جوانان و علاقه مندان ایجاد می شود. پس با اصلاح و پیاده سازی روش های درست آموزشی عملاً برای آینده این صنعت در کشور سرمایه گذاری می کنیم.
در بخش آموزش نهادهای متولی همچون بنیاد ملی بازی های رایانه ای چه کمکی می توانند کنند و آیا واقعاً می توانند تأثیرات مثبتی در این راه داشته باشند؟
ببینید فرآیند آموزش همیشه یکی از سخت ترین کارهایی است که بخش خصوصی می تواند انجام دهد، مثلاً ما شرکت های خصوصی هیچ وقت یک برنامه نویس آموزش نمی دهیم، یا طرح هنری را ما تربیت نمی کنیم، بلکه این افراد متخصص در دانشگاه و مؤسسات آموزشی تخصص خود را یاد می گیرند و سپس به شرکت های ساخت بازی سازی ملحق می شوند. به نظرم فعالیت های انستیتو بازی سازی بنیاد می تواند دقیق تر و بهتر و مفیدتر باشد تا اینکه تنها یکسری دوره های مختلف برگزار شود. به طور مثال با امکاناتی که بنیاد ملی بازی های رایانه ای دارد می تواند زیرساخت و بودجه مناسبی در اختیار علاقه مندان قرار دهد تا نه تنها در دوره های پراکنده بلکه در فرآیند ساخت جدی و گروهی بازی های کوچک شرکت کنند و این چرخه در دسته بندی های بازی های کوچک و متوسط و اضافه شدن به شرکت های بازی سازی ادامه پیدا کنند، متأسفانه استمرار و رشد کامل علاقه مندان هنوز به طور کامل انجام نمی شود و با اکثر فارغ التحصیلان که صحبت می شود خیلی مطالب مهم و ضروری را یاد نگرفته اند و در دوره ها آنها را تجربه نکرده اند. این ضعف بزرگ می تواند به کل بدنه بازی سازی کشور نفوذ کنند و کیفیت بازی های آینده کشور نیز کم شود، ولی با یک برنامه ریزی بهتر و دراز مدت تر می شود از ظرفیت فعلی استفاده بهینه تری کرد. دوره ها را تبدیل به یک فرآیند استاندارد شبیه دوره های بین المللی کرد تا شخصی که علاقه مند است بتواند پس از گذراندن دوره ها واقعاً به تیم های بازی سازی ملحق شود و در این تیم ها مفید باشد. مشاوره با شرکت های آموزشی بین المللی و استفاده از استانداردهای آنها و یا در حالت بهتر، دعوت مستمر از اساتید مطرح بین المللی می تواند در ادامه بسیار مفید باشد و در یک افق چند ساله باعث رشد جمعی دانش بازی سازی ایران شود.
فرآیند آموزش همیشه یکی از سخت ترین کارهایی است که بخش خصوصی می تواند انجام دهد، مثلاً ما شرکت های خصوصی هیچ وقت یک برنامه نویس آموزش نمی دهیم، یا طرح هنری را ما تربیت نمی کنیم
آموزش در مورد بازی های رایانه ای باید بر چه اساسی به علاقه مندان آن ارائه شود با توجه به اینکه هر کسی آزاد است در این راه قدم بردارد اما قدم برداشتن در این راه و سرمایه گذاری به چه شیوه ای باید صورت بگیرد؟
به نظر من آموزش باید با هدف جذب این افراد در تیم های بازی سازی باشد و تخصص های مورد نیاز اکثریت تیم های بازی سازی در ایران، به همین منظور پیشنهاد می کنم دوره های پیش نیاز حتماً به صورت اتمام چندین پروژه کوچک بازی سازی به صورت تیمی باشد تا در کنار یادگیری فرآیندهای مقدماتی و پایه ای، مهارت کار تیمی و شروع و به اتمام رساندن یک پروژه را تجربه کنند، سپس مباحث تخصصی تر در چارچوب اتمام یک پروژه بازی به آنها آموزش داده شود. اکثریت کسانی که از دوره های فوق فارغ التحصیل می شوند، کار تیمی را تجربه نکرده اند و یا به اتمام رساندن پروژه و مدیریت استرس و ددلاین ها را نمی دانند که نشان دهنده عدم وجود دوره های پایه ای برای این افراد است. در اکثر دانشگاه های بین المللی، دوره های بازی سازی و مبانی پایه ای آن به شدت بر روی کار تیمی، مسئولیت پذیری، توانایی یادگیری موضوعات جدید، مدیریت استرس و موارد مشابه تمرکز دارند و در ترم های بعدی روی تخصص اصلی دانشجو تمرکز می شود ولی باز با تأیید بر همکاری تیمی و اتمام پروژه ها با استانداردهای مشخص.
مشکل اساسی و موجود در آموزش بازی سازی چیست؟
شاید یکی از مشکلات اصلی مبحث آموزش همین باشد که این دوره هایی که عنوان کردم در دانشگاه ها انجام نمی شود و فارغ از بودجه یا نگرش دولت های مختلف، این فرآیند با فراز و نشیب هایی زیادی به دلیل سیاست گذاری ها و بودجه ها و برنامه های دولت ها و مدیران مختلف انجام می شود و همین موضوع باعث می شود تا برنامه مدون دراز مدتی در این زمینه در دسترس نباشد یا حداقل خروجی متناسب با نیاز فعلی شرکت ها و صنعت گیم ایران نباشد، اگر چه تلاش های زیادی در بنیاد ملی و مؤسسات دیگر انجام شده ولی واقعیت امر این است که اکثر بازی سازان نسل های قبلی و فعلی بیشتر با تکیه بر روش های خودخوان که سرشار از ریسک و شکست های پی در پی نیز هستند، این آموزش ها را کسب کرده اند و به امید کسب تجربه و موفقیت در آینده به فعالیت خود ادامه می دهند که از دید کلان به هیچ عنوان قابل قبول نیست و سرمایه زمانی و انسانی زیادی در این فرآیند از بین می رود.
در ادامه نتیجه آن می شود که برخی شرکت ها از جمله ما، اقدام به آموزش افراد با استعداد در داخل شرکت می کنند و تلاش دارند تمام مواردی که این افراد باید خارج از شرکت تجربه می کردند را به آنها آموزش بدهند که عملاً انرژی و زمان زیادی را از شرکت می گیرد و به هیچ وجه در دراز مدت روش مناسبی نیست، ولی چاره دیگری وجود ندارد و باید در فرآیند آموزش نیروی انسانی در کشور اتفاق های مهمی بیافتد.
با توجه به همه گیر شدن ویروس کرونا ، استفاده از بازی های کامپیوتری بالا رفته، آیا برای ساخت بازی هایی با این موضوع در کشور اقدام شده است؟ یا خودتان در فکر ساخت چنین بازی با این محوریت هستید؟ مثل آموزش برای پیشگیری کرونا یا حتی سرگرمی هایی در این زمینه؟
بله قطعاً در شرایط همه گیری ویروس کرونا ، اکثر بازی های آنلاین و بازی های دیگر با رشد مخاطب مواجه بودند و همین موضوع اکثر این شرکت ها را برای توسعه محصولات فعلی و یا تولید محصولات جدید برای آینده ترغیب کرده است. ولی خوب دور کاری یکی از چالش هایی است که باعث شده اکثر شرکت ها از نظر زمانی دچار مشکلاتی شوند ولی با اطلاعی که من از همکاران و بازی سازان دیگر دارم، اکثر شرکت هایی که بازی های موفق دارند در حال تولید و توسعه محصولات خود حتی با سرعت کم هستند، ولی در زمینه سبک و موضوع محصولات، می توانم بگویم تمام بازی های موفق فعلی در بازار کشور بازی های سرگرم کننده هستند و نه آموزشی، اگرچه آموزش از راه بازی بسیار برای کودکان مفید است ولی لزوماً ابزار مناسبی برای افراد بزرگ تر و بزرگ سال نیست، چه بسا که با عدم اقبال از سوی مخاطبان هم رو به رو شود.
انیمیشن، سینما و رسانه های جمعی ابزار بهتری برای آموزش های این چنینی هستند و با توجه به اینکه شرکت های بازی سازی همه از بخش خصوصی هستند نمی توانند بر روی موضوعاتی که برای آنها کسب درآمد ندارد سرمایه گذاری کنند و باید محصولات موفق و سرگرم کننده تولید کنند، از طرفی این وظیفه بیشتر بر عهده سازمان ها و ارگان های دولتی است که برای این موضوعات بودجه سالانه و مصوب دارند و در اساسنامه ها و شرح وظایف آنها موضوعات آموزشی وجود دارد.
در شرایط همه گیری ویروس کرونا ، اکثر بازی های آنلاین و بازی های دیگر با رشد مخاطب مواجه بودند و همین موضوع اکثر این شرکت ها را برای توسعه محصولات فعلی و یا تولید محصولات جدید برای آینده ترغیب کرده است
با توجه به شرایط بسیار سخت اقتصادی، افزایش قیمت دلار و وجود تحریم ها بازی سازان چه روش هایی را در ساخت بازی و ارائه آن در پیش گرفتند؟ برای اینکه از این مرحله سخت عبور کرد چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟
این شرایط برای هر ایرانی سخت و دشوار است و امیدوارم که هرچه سریع تر همه مردم ایران از زیر این فشار فلج کننده خارج شوند، در این زمینه بازی سازانی که در بازارهای داخلی محصول خود را منتشر می کنند معمولاً در زمینه نشر و ارتباطات بیزنسی با دیگر شرکت های داخلی مشکل خاصی ندارند، بیشتر مشکل آنها به کم بودن نیروی انسانی، هزینه زیاد تبلیغات، تورم و افزایش هزینه های جاری و تولیدی، کم پول خرج کردن مردم در بازی های آنها که بیشتر به دلیل مشکلات اقتصادی جامعه است، محدود می شود. این دسته از بازی سازان در حال حاضر بیشتر تلاش می کنند بر روی بهترین محصول شان تمرکز بیشتری بکنند و ریسک های خود را کاهش دهند تا در شرایط بهتری محصولات جدید خود را ارائه دهند، زیرا با توجه به پر ریسک بودن بازار داخلی به دلیل مشکلات فوق، برای هر شرکتی حفظ شرایط موجود شرکت و محصولات می تواند اولویت اصلی باشد. برای طیف دیگر بازی سازان ایرانی که معمولاً در بازارهای بین المللی محصولات خود را عرضه می کنند ماجرا کمی متفاوت تر است، بزرگترین چالش آنها به همراه چالش های فوق، پنهان کردن هویت ایرانی آنهاست که بسیار سخت و آزار دهنده است ولی واقعاً راه دیگری وجود ندارد و تنها راه انتشار یک محصول ایرانی در بازار خارج از کشور، تغییر کشور سازنده و انتشار با اسم غیر ایرانی است. این دسته از بازی سازان که خود ما هم جزو آنها هستیم، پس از گذراندن مرحله اول (پنهان کردن اسم ایرانی) باید در صورت موفق بودن محصول شان در بازارهای بین المللی، ارز حاصله را به بدنه محصولات آینده خود تزریق کنند، کل فرآیند ورود ارز به داخل کشور به قدری سخت و پیچیده شده است که این بازی سازان زمان و انرژی بسیاری را صرف این موضوع می کنند و این موضوع عملاً باعث می شود تا بخشی از انرژی و توان آنها که باید برای تولید محصولات بعدی صرف شود به هدر رود. ولی خوب همه این سختی ها به درآمد ارزی آن می چربد و باعث ایجاد انگیزه لازم برای تولید محصولات بعدی در این بازی سازان می شود.
راه حلی برای عبور از این دوره سخت وجود ندارد؟ چند سالی است که بازی سازان با این مشکلات دست وپنجه نرم می کنند!
ولی در هر صورت همه بازی سازان کشور با توجه به اینکه در بدترین شرایط کاری خود هستند، چون اکثر نیروهای متخصص این حوزه مهاجرت کرده اند و مشکلات اقتصادی کشور باعث شده تا خرید بازی ها جزو اولویت های مردم نباشد، بازدهی به مراتب بهتری از خیلی از صنایع دیگر کشور داشته اند و نشان دادند که با توجه به اینکه سرمایه گذاری مناسبی برای این صنعت در کشور صورت نگرفته ولی آنها مسیر توسعه خود را طی می کنند و با توجه به اینکه اکثر آنها شرکت های 10 تا 50 نفره هستند ولی بازدهی ارزی به مراتب بهتری برای کشور داشته اند، کاش مسئولین کشور ما از کشور فنلاند بودند که بعد از نزول شرکت نوکیا، بلافاصله سرمایه گذاری زیادی روی بازی های کامپیوتری می داشتند و در حال حاضر کشور فنلاند یکی از قطب های اصلی بازی سازی در دنیا است و یکی از درآمدهای ارزی و مهم کشور فنلاند از بازی های کامپیوتری است همه این اتفاق ها در طی یک دوره 10-15 ساله اتفاق افتاده است.
در شرایط فعلی کشور بهترین حوزه ای که می تواند ارز آوری مناسب و ایجاد اشتغال برای جوانان با استعداد کشور بکند، بازی سازی است چون محصول نهایی به صورت دیجیتالی منتشر می شود و هزینه های سربار حمل و نقل و چاپ و بسته بندی ندارد و می تواند از یک نسخه تا 1 میلیارد نسخه تکثیر شود (دیجیتالی) و از طرفی می توان با راهکارهای مناسب شرکت های فعلی، این محصولات را در بازارهای بین المللی به فروش رساند. البته منظورم این نیست که صنعت گیم، صنعت ساده ای است، اتفاقاً بسیار سخت و مستلزم داشتن تجربه، نیروی انسانی متخصص و سرمایه کافی است، ولی بازدهی آن بسیار بیشتر از صنایع دیگر است، چون بازی ساز بیشتر با فکر خود و لپ تاپ خود بازی می سازد و نیاز به خط تولید و خیلی از موارد دیگر نیست و فضا و مکان خیلی روی آن تأثیر ندارد.
دولت یا نهادهای دولتی و سازمان های متولی که در زمینه بازی های رایانه ای فعالیت دارند در این زمینه چه کمک هایی کرده اند یا چه راه حل هایی برای عبور از مشکلات ارائه داده اند؟
به نظر من ما در این زمینه بیش از یک دهه است که انواع اقسام حمایت و کمک ها را تجربه کردیم که بیشتر موقتی و در راستای سیاست های آن نهاد و یا ارگان بوده، و با تغییر دولت ها و مدیران به طور کلی آن حمایت ها حذف یا تغییر جدی پیدا کرده اند. اگر به صورت جدی قصد کمک و سرمایه گذاری روی این صنعت را داریم باید به مانند خیلی از کشورهای موفق در زمینه بازی سازی عمل کنیم، نه اینکه فلان اتفاق در کشور می افتد و فلان مسئول می گوید خب برای این موضوع ما حمایت می کنیم تا بازی ساخته شود، اگر این طور عمل کنیم نمی توانیم بازی های موفق و درآمدزا تولید کنیم. بلکه با گسترش بازار و حمایت از چرخه تولید و عرضه بازی از بازی ساز به مصرف کننده باید شرایط تولید و عرضه را تسهیل کنیم، کاری که هیچ نهاد و سازمانی تا به امروز انجام نداده است، اگر بازار خوب و پر رونق نباشد، کدام فرد عاقلی در آن کشور دست به ریسک می زند و محصول و بازی تولید می کند!!! می بایست شرایط رشد و فروش فراهم و کلیه موارد غیر ضروری و دست و پاگیر حذف شود تا انرژی یک تیم خلاق صرف ایده و محصول شود نه اینکه با مجوزهای متنوع توسط هر نهاد و یا ممیزی های مختلف این صنعت نوپا و جوانان علاقه مند به آن را بیش از پیش ناامید کرد، به نظر من بزرگترین حمایت این نهادها و سازمان می تواند تسهیل کردن فرآیندها باشد تا بازی ساز انگیزه لازم برای سرمایه گذاری، صرف انرژی و تولید را پیدا کند نه اینکه وقتی بازی سازان ببینند هیچ سازمان و نهادی نه تنها به آنها کمک نمی کنند بلکه در تلاش هستند تا شرایط را برای آنها سخت تر کنند، خوب در چنین شرایطی این تیم خلاق مهاجرت می کند و خلاقیت خود را در کشور دیگری استفاده می کند، اگرچه قلب و روح شان همچنان برای کشورشان می تپد، ولی خب انسان ها به امید زندگی بهتر کار می کنند، اگر ببینند که مسئولین کشور هیچ توجهی به آنها نمی کنند و هر روز با قوانین جدید کسب و کار آنها را به خطر می اندازند، قطعاً به فکر مهاجرت خواهند افتاد.
اگر به صورت جدی قصد کمک و سرمایه گذاری روی این صنعت را داریم باید به مانند خیلی از کشورهای موفق در زمینه بازی سازی عمل کنیم، نه اینکه فلان اتفاق در کشور می افتد و فلان مسئول می گوید خب برای این موضوع ما حمایت می کنیم تا بازی ساخته شود
به طور مثال من همیشه این مورد را به مدیران و مسئولین مرتبط گوشزد می کنم که اگر امثال شرکت هایی چون کافه بازار و غیره نبودند واقعاً فکر می کنید شما این بازار فعلی بازی را در کشور ایجاد کرده اید!!! وجود بازار مصرف و توسعه بازار و حمایت از رشد و گسترش بازار باید مهمترین سیاست این نهادها باشد تا انگیزه لازم در بخش خصوصی و شرکت های صاحب سرمایه ایجاد کند تا هر چه بیشتر بر روی تولید محصولات جذاب و سرگرم کننده سرمایه گذاری کنند تا در کوتاه مدت و میان مدت هم به رشد و توسعه داخلی کمک و هم منبع مناسب و امنی برای درآمدهای ارزی کشور ایجاد کنند و هم ایجاد اشتغال به طور کامل در این حوزه انجام شود.
در شرایط کنونی و شرایط اقتصادی، آیا می توان به بازار داخلی اتکا کرد؟ یا بهتر است تنها برای بازارهای بین المللی بازی تولید کرد؟
خوب جواب دادن به این سوال از نگاه و تجربه هر بازی ساز می تواند متفاوت باشد، به طور مثال اگر محصولات شما مناسب بازار ایران نباشد و با بیزنس مدل های فری تو پلی (Free2PLay) همسان نباشد، پس قطعاً بازار بین المللی بهترین گزینه برای این بازی ها هستند، چون فروش بازی با روش های قدیمی دیگر در ایران رواج چندانی ندارند (premium ) و تنها یکسری بازی های خارجی مخصوص کنسول ها به صورت دیسک هنوز برای مخاطبان جذاب هستند ولی بازی های مخصوص کامپیوتر که به صورت دیسک و با بیزنس مدل premium منتشر می شوند، عملاً دیگر بازاری در ایران ندارند. دلایل زیادی برای این تغییر وجود دارد، از فراگیر شدن دسترسی به اینترنت و بازی های موبایل و گوشی های هوشمند گرفته تا حذف تدریجی دیسک های فیزیکی به دلیل گران بودن تکثیر، چاپ بسته بندی و توزیع و جایگزینی با بازی های آنلاین تا راحت تر بودن انتشار بازی های آنلاین و دیجیتالی و همچنین علاقه مصرف کننده برای انجام بازی بدون هزینه در ابتدا، همه از موارد اصلی تغییر بیزنس مدل بازی ها در ایران از premium است.
همه این تغییرات باعث شد تا اکثر بازی سازان ایران به پلت فرم های موبایل و دیجیتالی روی بیاورند که با وجود بازار مصرف مناسب برای بازی های موبایلی، رشد خوبی هم در این زمینه داشته اند و تعداد زیادی بازی موفق در این زمینه تولید و عرضه شده است و این فرآیند فعلاً برای بازی سازانی که از کسب درآمد در ایران راضی هستند، قابل قبول و کم دردسر است و خوب سرویس های مختلف تبلیغاتی، زیر ساختی نیز برای این بازی های به واسطه بازار خوب آنها در کشور توسعه پیدا کرده است و امیدوارم با رشد مناسب این بازی ها، در آینده همین بازی ها در کشورهای دیگر نیز موفق باشند و انگیزه و درآمد مناسب به بازی سازان تزریق شود تا بتوانند بازی های بهتری در آینده تولید کنند.
ولی در پلت فرم پی سی با توجه به توضیحات و اتفاقاتی که قبلاً توضیح دادم، شرایط متفاوت است، عملاً بازار بازی های کامپیوتری در حدود 5 سال قبل در ایران از بین رفتن، و هیچ ارگان و سازمانی تلاشی برای نجات آن نکرد، به همین دلیل هیچ انگیزه ای برای بازی سازان بازی های مخصوص کامپیوتر در ایران باقی نماند و اکثر آنها یا مهاجرت کردند یا برای بازارهای بین المللی بازی ساختند، که خوب بخش تولید و انتشار بازی های ایرانی در حوزه بین الملل تنها محدود شده به 4-5 شرکت قدیمی و دیگر هیچ شرکت و تیم بازی سازی جدیدی به صورت جدی برای بازی های مخصوص کامپیوتر وارد این عرصه نمی شود، اگر چه دردسرها و مشکلات فراوانی پیش روی این بازی سازان است، ولی خوب درآمد ارزی به اندازه ای انگیزه ایجاد می کنند که این سختی ها برای این شرکت ها قابل تحمل باشد.
این فرآیند برای ما هم همینطور بود، چه در بخش بین الملل که تلاش کردیم با یک برنامه چند ساله هر سال یک بازی در حوزه بین الملل منتشر کنیم و در حوزه بازار داخل به لطف بخش نشر شرکتمان با چندین بازی آنلاین تلاش کردیم تا بخش کوچکی از بازار از دست رفته داخلی در حوزه بازی های مخصوص کامپیوتر را حفظ کنیم. و در طی حدود 5 سال در حدود 2.5 میلیون کاربر مخصوص بازی های کامپیوتری جذب کنیم، خوشبختانه این فرآیند سخت باعث شد تا برای بازار ایران، هم خود ما چندین بازی آنلاین در دست تولید داشته باشیم و هم الهام بخش شرکت های دیگر برای تولید و انتشار بازی برای ایران شویم، البته باز همچنان هیچ نهاد و سازمانی به رشد این جامعه مخاطب کمک نمی کند، و امیدوارم حداقل با بهتر شدن شرایط و با همکاری بازی سازان دیگر و مشتریان بتوانیم بازار را بزرگ تر کنیم و بازی های بهتری را ارائه دهیم تا بتوانیم پس از چند سال این بازی ها را در کشورهای دیگر نیز منتشر کنیم.
از طرفی ظرفیت های خوب مسابقات و ورزش های الکترونیکی که در کشور به واسطه بازی های آنلاین شرکت ما ایجاد شده، زمینه ساز رشد کل اکوسیستم گیم در ایران شده است و بسیاری از مخاطبان به واسطه همین مسابقات تیم های ورزش های الکترونیکی تشکیل داده اند و در کلیه مسابقات به صورت حرفه ای شرکت می کنند و برای رشد هرچه بیشتر این پتانسیل، تنها نیازمند سرمایه گذاری و توسعه مناسب در زیر ساخت ها و محصولات جدید هستیم تا بتوانیم جامعه مخاطب بین 5 تا 7 میلیون برای بازی های مخصوص کامپیوتر در کشور ایجاد کرد.
در پایان می توانم بگویم واقعاً شرایط سخت و دشوار است، ولی حداقل بازی سازان موفق کشور نشان دادند که جدای از اندازه و تجربه شان توانسته اند هم برای بازار داخلی و هم برای بازار خارجی تا حد و اندازه خودشان موفق عمل کنند و اگر شرایط برایشان مناسب تر باشد می توانند در کمترین زمان بازدهی چندین برابری برای کشور ایجاد و درآمدهای ارزی و ریالی فراوانی تولید کنند.
کد خبر 5050367
مریم علی بابایی
بله! هیچ شغلی نیست که در چند ماه گذشته از دست کرونا جان سالم به در برده باشد ولی بعضی مشاغل به طرزی حیرت انگیز و ناعادلانه زمین خورده اند و تئاتر هم یکی از همین مشاغل است که این روزها در برزخ عجیبی به سر می برد.
به گزارش ایسنا، پس از اولین تعطیلی تئاتر که چهار ماه طول کشید و بعد از بازگشایی سالن ها، جوان ترها بودند که ریسک کردند و چراغ تئاتر را با همه سختی ها روشن نگه داشتند.
بعد از چند مدت، هنرمندان شناخته شده تر هم تازه داشتند خود را به اجرای نمایش راضی می کردند، ته ذهن شان دنبال نمایشنامه هایی کم پرسوناژتر بودند. برخی از آنها حتی با سالن اجرا وارد گفتگو شده بودند و تازه داشت پای تماشاگران به سالن ها باز می شد که دوباره موج سوم کرونا مثل تیر غیب بر پیکر نحیف تئاتر نشست و همه چیز را به اغماء برد.
همچون تعطیلی پیشین، ماجرا با تعطیلی یک هفته ای آغاز شد و حالا به هفته سوم رسیده است. تعطیلاتی که در پایان وقت اداری هر هفته، برای هفته بعدی تمدید می شود و همین بلاتکلیفی، هنرمندان تئاتر را بدجوری عصبی و سردرگم کرده است.
اولین دلگیری آنان این است که اگر قرار به تعطیلی است، چرا فقط تئاتر و سینما و دیگر اینکه اطلاع رسانی این تعطیلی به شیوه قطره چکانی، سبب بلاتکلیفی هر چه بیشتر گروه های نمایشی و سالن ها می شود.
انگار ما را در آب نمک نگه داشته اند
سجاد باقری یکی از همین کارگردان های بلاتکلیف است. او قرار بود از 30 مهر ماه نمایش گرفتاری را در تئاتر شهرزاد روی صحنه ببرد که حالا مانند دیگر همکارانش در انتظار به سر می برد.
او به ایسنا می گوید: تجربه این چند ماه نشان داد اجرای تئاتر در بهترین حالت می تواست 30 تا 40 تماشاگر داشته باشد که هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد، ولی تئاتر مثل یکی از اعضای خانواده ماست که نمی توانیم به خاطر مشکلات مالی، رهایش کنیم و دوست نداریم به این دلیل از دست مان برود.
باقری با اشاره به شرایط گروه هایی که بعد از بازگشایی سالن های تئاتر روی صحنه رفتند، یادآوری می کند: دیدیم سالن ها کم کم دارند راه می افتند و ما هم حاضر شدیم ریسک کنیم ولی حالا که دوباره تعطیل شده، همه برنامه ریزی هایمان به هم ریخته است.
این کارگردان ادامه می دهد: وقتی اسفند ماه تئاتر تعطیل شد، دنبال کارهای دیگر رفتیم. خیلی از بچه های تئاتری به ساخت فیلم کوتاه روی آوردند ولی بعد از بازگشایی تئاتر در تیر ماه تصمیم گرفتیم تمرین مان را شروع کنیم و حالا بعد از چند ماه تمرین، آن هم با سخت ترین شرایط اقتصادی، با این وضعیت رو به رو شده ایم.
باقری ابراز تاسف می کند: این بی برنامگی ها بیشتر به ما ضربه می زند. با اینکه حدس می زنیم تعطیلی ادامه پیدا کند ولی هنوز راضی نشده ایم قراردادمان را با سالن لغو کنیم. متاسفانه در این مدت بارها امیدهای واهی در ما ایجاد کردند و انگار هر بار فریب مان می دهند و گویی ما را در آب نمک نگه داشته اند. حق اعتراض هم نداریم و هیچ حمایتی هم که برای جبران خسارت ها انجام نمی شود.
او تاکید می کند: اگر بخواهیم انسانی نگاه کنیم، این تعطیلی باید همگانی باشد نه اینکه صرفا یکی دو صنف خاص را تعطیل کنند آن هم صنفی مانند تئاتر که رعایت پروتکل ها در آن خیلی بیشتر از مکان های دیگر است.
این تعطیلی ناعادلانه است
باقری ابراز تاسف می کند: وقتی فقط بخش فرهنگ و هنر تعطیل می شود، طبیعی است که فکر کنیم از روی دشمنی است. البته این را درک می کنیم که دولت در صورت تعطیلی دیگر مشاغل، باید غرامت بپردازد ولی با سی چهل تماشاگر در هر سالن تئاتر، آمار کرونا بالاتر از این نمی رود.
این کارگردان با اشاره به برگزاری برخی دیگر از برنامه ها ادامه می دهد: مراسم های دیگر برگزار می شود. گویی در دیگر مکان ها خطر ابتلا وجود ندارد. درست است که مردم با همه گرفتاری هایی که دارند ممکن است اصلا حوصله تئاتر و فیلم نداشته باشند ولی اگر این دو مکان را باز کنند، آنها خودشان تصمیم می گیرند که به تئاتر بیایند یا نه. این گونه تعطیلی، ناعادلانه و تبعیض آمیز است.
در تعلیق عجیبی به سر می بریم
عادل عزیز نژاد هم قرار بود نمایش چرک را به صحنه ببرد. او درباره وضعیت آماده سازی این اثر نمایشی به ایسنا می گوید: برای اجرای این نمایش پروسه ای یک ساله طی شد و تمرین هایمان را به انگیزه اجرا در جشنواره،در دوره کرونا شروع کردیم با اینکه ریسک بزرگی بود.
او ادامه می دهد: در شرایطی که بسیاری از گروه ها زیر بار اجرا نرفتند و منتظر ماندند، ما دو سه ماه تمرین کردیم و تقریبا به اجرا نزدیک شده بودیم. قرار بود در تئاتر شهرزاد اجرا کنیم که به تعطیلی برخورد کردیم.
این کارگردان درباره انگیزه خود از اجرای تئاتر در این مقطع زمانی توضیح می دهد: در گروهمان به این نتیجه رسیدیم که جامعه به دلیل فشارهایی که این روزها متحمل می شود، به فرهنگ و هنر بیشتر نیاز دارد. چون دست کم برای مدت کوتاهی از اتفاقات پیرامون خود و انرژی منفی این ویروس دور می شود.
عزیز نژاد می گوید: بالاخره همه پذیرفتیم که مثل دیگر گروه ها خط شکن باشیم و اجازه ندهیم چراغ تئاتر خاموش شود. هرچند سال هاست عده ای دوست ندارند این چراغ روشن بماند ولی ما دست مان را دور آن گرفته ایم و تلاش می کنیم این چراغ لرزان را روشن نگه داریم.
او با اشاره به اینکه نمایشش آماده اجرا شده است، اضافه می کند: کارهای مان را انجام دادیم. اجرای جنرال (اجرای پیش از اجرای اصلی) رفتیم و سایت فروش مان هم باز شده بود. در همان اجرای جنرال متوجه شدیم یک هفته تعطیلی داریم که بعد به دو هفته تبدیل شد و حالا وارد سومین هفته تعطیلی شده ایم و بازیگران بیش از همه احساس سردرگمی می کنند.
عزیز نژاد ادامه می دهد: اگر این تعطیلی بخواهد همین طور ادامه داشته باشد، دیگر نه از نظر شرایط مالی و از نظر شرایط زمانی نمی توانیم اجرا داشته باشیم. در صورتی که اگر مثل دیگر کشورها مشخص می کردند که مثلا تئاتر یک سال تعطیل است، دست کم از این برزخ بلاتکلیفی بیرون می آمدیم و مثلا برای انجام یکسری کارهای زیر ساختی وارد عمل می شدیم.
او با ابراز تاسف از اینکه این تطیلی فقط در تئاتر و سینما اعمال شده است، می افزاید: فعلا در حال تعلیق هستیم. درصورتی که هیچ کجا تعطیل نیست و تمام اصناف و جاهای پرخطرتر به کار خود ادامه می دهند.
عزیز نژاد تاکید می کند: در سخت بودن این شرایط که حرفی نیست ولی احتمال انتقال ویروس در تئاتر خیلی کمتر است چراکه سالن های تئاتر جزو معدود مکان هایی هستند که پروتکل های بهداشتی بشدت در آنها رعایت می شوند.
این کارگردان خاطرنشان می کند: در این مدت حتی بعضی از نمایش ها با استقبال رو به رو شده بودند چون درصدی مردم به تئاتر نیاز دارند و وارد سبد کالایشان شده است. با این حال همچنان اصل فاصله گذاری رعایت شد و نیمی از ظرفیت سالن خالی ماند.
او در پایان سخنان خود می گوید: این تعلیق اتفاق عجیبی است ولی عجیب تر اینکه الان با چه اطمینانی می گویند جشنواره ها را برگزار می کنیم.
چرا فقط ما تعطیل شده ایم؟!
اما شاهین چگینی رییس انجمن صنفی تماشاخانه های خصوصی هم با تایید وضعیت خطرناک تهران در پی شیوع کرونا می گوید: در اینکه وضعیت، قرمز و نامساعد است و یکسری پروتکل ها باید رعایت شود، بحثی نداریم ولی مشکل اصلی، شرایط ناعادلانه ای است که ایجاد شده است.
او که مدیریت تماشاخانه مشایخی را بر عهده دارد، اضافه می کند: کنار تماشاخانه ما ده ها کافه و رستوران به کار خود مشغول هستند و لبریز از جمعیت هم هستند. در این بین فقط تئاتر و سینما تعطیل هستند و از انجاکه این تعطیلی فقط در مورد تئاتر و سینما اعمال می شود، طبیعی است که این اصناف را آزرده خاطر می کند و پرسش اصلی این است که چرا فقط ما؟!
چگینی ادامه می دهد: ما مخالف کنترل بیشتر نیستیم ولی شکل تمدید این تعطیلی هم بیشتر آزاردهنده است.
این سالن دار یادآوری می کند: اوایل اسفند ماه هم همین تجربه را داشتیم که یک هفته تبدیل به چهار ماه شد. از اول بگویند چه مدت را در نظر گرفته اند که همه تکلیف شان را بدانند. ما هم حاضریم چند ماه تعطیل باشیم ولی بعدا با قطعیت فعالیت مان را از سر بگیریم ولی در شکل فعلی، مدام برنامه گروه ها و سالن ها به هم می خورد و نه تنها بر هنرمندان تئاتر بلکه بر پرسنل سالن ها تاثیر بدی دارد. اگر تصمیم قاطع و مشخصی بگیرند، پذیرش آن برای همه ساده تر است.
چگینی در پایان می گوید: وزارت فرهنگ و ارشاد هم تابع ستاد مقابله با کروناست ولی دست کم برای جبران این خسارت ها فکری کنند. اگر وام ها و کمک ها عملیاتی شود، شاید به بهبود نسبی وضعیت کمکی کند.
انتهای پیام
کهبد تاراج نویسنده و کارگردان تئاتر که قرار بود نمایش یاماها را از 14 مهرماه در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر به صحنه ببرد درباره ضربه ای که تعطیلی سالن ها به بدنه تئاتر وارد می کند، به خبرنگار مهر گفت: با وضعیت پیش آمده از سایت فروش بلیت نمایش درخواست کرده ایم که هزینه بلیت مخاطبان را به آن ها بازگرداند چون مشخص نیست کِی قرار است دوباره اجراهای تئاتر از سر گرفته شود. متاسفانه با این وضعیت جدا از گروه هایی که اجرا دارند، مخاطبان هم سردرگم می شوند چون بلیت یک نمایش را پیش خرید می کنند اما ناگهان اعلام می کنند که یک هفته دیگر هم فعالیت های فرهنگی و هنری تعطیل است. با این وضعیت ما مدیون مردم می شویم، از این رو درخواست کردم به جای انتقال بلیت ها به روزهای دیگر، هزینه را به تماشاگران بازگردانند.
وی ادامه داد: با شرایط پیش آمده اگر اجراها از هفته دیگر هم از سر گرفته شود، به نظر می رسد تئاترشهر تنها یک یا دو باکس اجرا تا پایان سال داشته باشد چون سه جشنواره تئاتر مقاومت، جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک و جشنواره تئاتر فجر را پیش رو داریم و اگر از هفته اول آبان ماه هم بخواهیم اجراهایمان را آغاز کنیم در روزهای پایانی با جشنواره تئاتر مقاومت همزمان خواهیم شد. البته به نظر می رسد فعلاً تعطیلی فعالیت های تئاتری ادامه دار، خواهد بود اما مساله سردرگم کننده این است که این تعطیلی را هفتگی اعلام می کنند.
تئاتر قابل مقایسه با سینما نیست
تاراج عنوان کرد: متاسفانه مسئولان تصمیم گیرنده و نهادهایی که برای این شرایط تعیین تکلیف می کنند نه تنها مخاطب تئاتر نیستند بلکه اصلاً تئاتر را نمی شناسند. وضعیت تئاتر حتی قابل مقایسه با سینما هم نیست چون به هر حال سینما چه کم چه زیاد، مخاطب خودش را دارد اما وضعیت تئاتر اینگونه نیست چون حتی اگر اعلام کنند که نمایش ها می توانند از هفته آینده فعالیتشان را آغاز کنند باز هم ما فرصتی برای تبلیغات، اطلاع رسانی و جلب اعتماد مخاطبان برای حضور در سالن ها در اختیار نداریم. وضعیت تئاتر با سینما فرق می کند و نمی توان هر زمان که اراده کرد تماشاگران را به سالن های نمایش کشاند.
وی ادامه داد: متاسفانه علاوه بر اینکه خود مدیران و حتی وزیر ارشاد به فکر ضرر و زیانی که به تئاتر وارد می شود، نیست بلکه خود گروه های تئاتری هم با یکدیگر متحد نیستند و حاضر نمی شوند قید اجرایشان را در این شرایط بزنند. من حدس می زدم این تعطیلات اجباری را پیش رو داشته باشیم اما تصورم این بود که این اتفاق در آذر و دی رخ می دهد. در حال حاضر نیز واقعاً دلسرد شده ام و برایم اجرا رفتن یا نرفتن نمایش مهم نیست و تنها دلم به حال بازیگران نمایشم می سوزد که آنقدر تمرین کردند اما هنوز وضعیت اجرایشان مشخص نیست.
نویسنده بیست متری جوادیه تصریح کرد: با این وضعیت ممکن است گروه ها بازیگرانشان را هم از دست بدهند چون نمی توان بازیگری را معطل کرد و بلاتکلیف نگه داشت که سر پروژه دیگری نرود. به عنوان نمونه یکی از بازیگران نمایش ما نیز در این تعطیلات برای بازی در فیلمی کوتاه قرارداد بسته و من از نظر اخلاقی نمی توانم او را از این کار منع کنم. بنابراین در صورت بازگشایی سالن ها نیز من باید منتظر بازگشت بازیگرم به گروه باشم. نکته جالب این است که بخش اداری سالن ها باز است و حتی اجازه تمرین هم وجود دارد اما فقط اجراها باید تعطیل باشند!
همه دستورالعمل ها در تئاتر اجرا می شد
وی با گلایه از دور بودن وزیر ارشاد از مناسبات تئاتر متذکر شد: معتقدم مشکلات پیش آمده عملاً به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بازمی گردد. اگر آقای وزیر در دوران کرونا به دیدن نمایش ها می نشست، متوجه می شد که دستورالعمل های بهداشتی از هر مکان دیگری بیشتر رعایت می شود و علاوه بر توجه به سلامت تماشاگران، خود گروه ها هم برای حفظ سلامت عوامل و بازیگران نمایش پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی را بیشتر از بقیه رعایت می کنند چون هم سلامت عوامل و بازیگران برایشان مهم است هم سلامت تماشاگران. وقتی وزیر ارشاد هیچ تصوری از اجرای تئاتر در دوران کرونا ندارد خب طبیعی است که در هیات دولت هم نمی تواند از تئاتر دفاع کند.
تاراج در پایان صحبت هایش اضافه کرد: به عنوان نمونه چرا باید نمایش در انتظار گودو امیررضا کوهستانی که در فضای باز باغ کتاب اجرا می شد، تعطیل شود. مگر در این شرایط، پارک ها تعطیل شده که اجرای نمایش در یک محیط باز را متوقف کرده اند. هرچقدر هم مدیرکل هنرهای نمایشی برای بازگشایی تئاتر تلاش کند وقتی وزیر ارشاد شناختی از چگونگی فعالیت های تئاتری نداشته باشد، در عمل نمی تواند دفاعی از جامعه تئاتر بکند. متاسفانه با این وضعیت جامعه تئاتر تبدیل به گوشت قربانی شده است، بزرگان تئاتر هم عقب نشسته اند و منتظرند تا شرایط عادی شود و با در اختیار گرفتن امکانات و کمک هزینه های دولتی فعالیتشان را از سر بگیرند.
به گزارش ایسنا، از بهمن ماه سال گذشته که شیوع ویروس کرونا در کشور اعلام رسمی شد، تقریبا کلیه فعالیت های جمعی از جمله رویدادهای فرهنگی و هنری به تناوب تعطیل شدند. در اوایل هنوز امیدی برای پایان زودهنگام کابوس کرونا وجود داشت ولی رفته رفته این امید از بین رفت تا بشر به مرور به وضعیت پیش آمده عادت کند و به اجبار به شرایط جدیدش تن دهد.
تعطیلی کنسرت ها و کلاس های آموزشی در مدت 9 ماه، اهالی موسیقی را به یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در ایام کرونا بدل و مسیرهای اصلی کسب درآمد این افراد را مسدود کرد.
در بدو امر برگزاری کنسرت های آنلاین رایگان، کلاس های آموزشی مجازی و اجرا در پشت بام ها و یا در کنار پنجره خانه ها راهی برای شکستن این سکوت موسیقایی بود اما با پایان موج اول کرونا تا حد زیادی از وجه احساسی این فعالیت های خودجوش کاسته شد و به مرور برخی از اجراهای آنلاین به سمت پولی شدن رفتند. همچنین در بستر اجرای فرم آنلاین موسیقی، وجه دیگری نمایان شد که امکان جولان اسپانسرها را فراهم می کرد و در حقیقت با نگاه ابزاری به هنر، منافع اقشار خاصی را فراهم می ساخت. اجرای موسیقی آنلاین در شب اعیاد فطر که توسط یک گروه حرفه ای و به واسطه اسپانسر شدن یکی از شرکت های بزرگ تجاری از آن صورت گرفت، نمونه بارز این اتفاق بود.
البته در این میان نهادهایی مانند وزارت ارشاد یا شهرداری هم بودند که تلاش کردند با برگزاری رایگان این کنسرت ها و پرداخت دستمزد به هنرمندان به گونه ای تعداد بیشتری از افراد جامعه را از فضای موسیقی بهره مند و اجراهای موسیقی کلاسیک ایرانی، کلاسیک و نواحی را هم وارد گود کنند.
در لابه لای این اتفاقات و در شرایطی که وضعیت شیوع کرونا در کشور روند نسبتا بهتری را طی می کرد، بحث بازگشت کنسرت ها هم مطرح شد. قرار بود کنسرت ها از عید سعید فطر، از سر گرفته شوند ولی این تاریخ به یکم تیر موکول شد؛ هرچند پیش بینی گران شدن قیمت بلیط ها بسیاری را نگران کرده بود اما مدیرکل دفتر موسیقی در این خصوص اطمینان خاطر داده بود که توافق شده سالن ها برای اجاره بهای خود نسبت به سال گذشته تا 50 درصد تخفیف قائل شوند و هیچ گونه افزایش قیمت بلیط نداشته باشند تا مردم در شرایطی که هم بیماری کرونا هست و هم در مضیقه اقتصادی هستند، برای حضور در کنسرت انگیزه داشته باشند.
با این حال وقتی نام چهار خواننده وارد سایت بلیط فروشی شد، قیمت بلیط هر اجرا از 70 هزار تومان آغاز و تا سقف 265 هزار تومان ادامه داشت!
ساعاتی بعد مدیر یکی از سایتهای بلیط فروشی این اتفاق را سوءتفاهمی از سمت تهیه کنندگان موسیقی خواند؛ چراکه وزارت ارشاد اجازه افزایش قیمت بلیط ها را برای بعد از ایام محرم و صفر صادر کرده بود ولی این اقدام پیش از موعد بود.
و اینگونه بود که در حالی که تا اواسط ظهر روز 9 تیر ماه امکان خرید بلیط دو کنسرت وجود داشت، کنسرت یک خواننده به طور کلی از صفحه سایت بلیط فروشی برداشته شد و اجرای دیگر نیز به لیست رویدادهای به زودی پیوست.
مدیر کل دفتر موسیقی در توضیح این کنسلی ها گفته بود: با فرا رسیدن تیر و آغاز موج دیگری از کرونا و ایجاد محدودیت های هفتگی برای فعالیت های جمعی از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا، شرکت های برگزار کننده کنسرت ها این نگرانی را داشتند که سالن ها با وجود تبلیغات گسترده شهری، تا ظرفیت 50 درصد نیز پر نشود و از لحاظ اقتصادی ضرر کنند. در همین راستا نامه هایی مبنی بر کنسلی اجراهای صحنه ای به دفتر موسیقی واصل شد.
با منتفی شدن دوباره اجرای کنسرت ها، اجراهای آنلاینی از کیهان کلهر، وحید تاج و سیروان خسروی را شاهد بودیم و همچنین اولین دوره کنسرت های آنلاین موسیقی دستگاهی و موسیقی نواحی ایران در مرداد ماه برگزار شدند. با رسیدن ایام عزاداری محرم و صفر هم موسیقی نمایش علمدار تنها رویدادی بود که در این حوزه شکل گرفت.
اکنون با پایان ماه های عزاداری، بار دیگر علامت سوال هایی درباره برگزار شدن یا نشدن کنسرت ها در ذهن هنرمندان و علاقه مندان موسیقی ایجاد شده است که البته موج سوم شیوع کرونا در کشور و تمدید محدودیتها، فرضیه برگزاری را تا حدودی منتفی می کند. با این حال یکی از سایت های بلیط فروشی به تازگی از برگزاری دو کنسرت خبر داده است که در فضای باز و در شهر کیش برگزار می شوند! اتفاقی که اگر تهدیدی برای سلامت حاضران هم نباشد، برای اغلب شهرهای کشور از جمله پایتخت به لحاظ وضعیت آب و هوایی غیر ممکن است و البته از همین حالا این پرسش را به طور جد ایجاد می کند که اصلا کسی از این کنسرت ها استقبال خواهد کرد؟
انتهای پیام
گروه فرهنگ و هنر – تقریبا هشت ماهی است که هیچ کنسرت فیزیکی در کشور برگزار نشده است. همان اوایل که ویروس کرونا وارد کشور شد، تمامی فعالیت های فرهنگی و هنری کشور به حالت تعلیق در آمد. گرچه بعد از 4 ماه سینما ها و سالن های تئاتر با رعایت پروتکل های بهداشتی توانستند کار خود را آغاز کنند اما همچنان در سالن های کنسرت بسته ماند. حالا پس از گذشت دو ماه تعطیلی همیشگی کنسرت ها زمزمه ها حاکی از آغاز مجدد اما محدود برخی سالن های کنسرت در کشور است.
اول اسفند ماه که کرونا وارد کشور شد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک اقدام پیشگیرانه کلیه فعالیت های هنری اعم از اجرای تئاتر، اکران فیلم و برگزاری کنسرت را تا اطلاعثانوی تعلیق کرد. اما اهالی موسیقی که همیشه مردم از آن ها حمایت می کردند، این بار به سوی مردم آمدند و با برگزاری کنسرت های موسیقی آنلاین تلاش کردند هم چرخه هنر موسیقی از حرکت بازنایستد و هم مردم با موسیقی روزهای سخت خانه نشینی را سپری کنند.
بعد از گام دوم فاصله گذاری هوشمند که کسب و کارها یکی پس از دیگری شروع به فعالیت کردند، زمزمه هایی درخصوص چگونگی برگزاری کنسرت شنیده شد. به همین منظور اوایل اردیبهشت ماه نشست هم اندیشی ای درخصوص تمهید مقدمات و شرایط ضروری برای برگزاری کنسرت، پس از بازگشایی سالن ها برگزار شد. در این نشست حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی گفت: تعداد سالن های برگزاری کنسرت، معدود است و رقابت مناسبی در این زمینه وجود ندارد. به همین دلیل قیمت اجاره سالن ها هرسال افزایش می یابد و این موضوع بر هزینه کنسرت ها تاثیر می گذارد و بخش زیادی از افراد جامعه که توان اقتصادی ندارند؛ امکان برخورداری از کنسرت های موسیقی را ندارند.
بعد از رایزنی های گوناگون سرانجام دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اواخر خرداد با توجه به اعلام آغاز فعالیت های هنری از ابتدای تیرماه، دستورالعملی را به سالن ها و ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها اعلام کرد. این مجموعه با توجه به برگزاری دو جلسه با نمایندگان سالن های اجرای صحنه ای موسیقی و تشکل های حوزه موسیقی اعلام کرد صدور مجوز اجراهای صحنه ای موسیقی با رعایت موارد زیر از ابتدای تیرماه امکان پذیر است.
محمد الله یاری، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز آن زمان در این باره گفته بود: آنچه ما در بخشنامه ها برای برگزاری کنسرت ها ارائه داده بودیم، برپایی اجرای زنده موسیقی به شرط صدور مجوزهای لازم از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا و در وضعیت سفید قرار گرفتن شهرهای میزبان بود که در این زمینه تا کنون سه درخواست برای برگزاری کنسرت از سوی چند شرکت موسیقی به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارائه شده است که به محض صدور مجوزهای لازم در این زمینه اطلاع رسانی خواهد شد.
بنابراین سالن های کنسرت می توانستند با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی، با نیمی از ظرفیت خود اقدام به برگزاری کنسرت کنند. بر همین اساس برخی از خوانندگان پاپ بلیت فروشی خود را برای کنسرت های پیش از محرم و صفر آغاز کردند. اما بنا به دلایلی آن زمان امکان برگزاری کنسرت های موسیقی فراهم نشد. حالا چند روزی است که خبر بلیت فروشی برخی خوانندگان منتشر شده است. از روز پنجشنبه سایت های فروش بلیت، بلیت کنسرت هوروش بند و رضا بهرام در جزیره کیش را به فروش می رسانند. قیمت بلیت ها از 140 هزار تومان تا 300 هزار تومان تعیین شده که نسبت به گذشته افزایش داشته اند.
از یک سو عدم فعالیت سالن های کنسرت صنعت موسیقی را به مرز ورشکستگی کشانده اما از سوی دیگر در شرایطی که کل کشور درگیر موج سوم ویروس کرونا هستند، برگزاری کنسرت در یک شهر خاص ممکن است باعث افزایش سفرهای غیرضروری شده و عاملی باشد برای گسترش بیش از پیش این ویروس. در چنین دو راهی ای چه باید کرد؟ شاید به همین دلایل سیل انتقادات به سوی وزارت ارشاد روانه شده و گفته می شود که حمایتی شایسته از صنعت موسیقی کشور در شرایط کرونایی شکل نگرفته است. محمد الله یاری، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگویی در این باره گفته است: راجع به فعالیت در حوزه موسیقی که با وجود آغاز فعالیت ها در حوزه های تئاتر و سینما، شاهد اجرای زنده ای در آن نبودیم هم باید به این نکته اشاره کنم که تفاوت هایی میان اجرای موسیقی با تئاتر یا سینما وجود دارد، در حوزه سینما تفاوت این است که وقتی شما به عنوان یک مخاطب وارد سالن سینما می شوید، در یک فضای صامت که کمترین تحرک فیزیکی در آن جریان دارد، شاهد نمایش فیلمی هستید که عموماً بیننده را به فکر و اندیشه وا می دارد. در مقایسه با حوزه تئاتر هم ماجرا در این قالب وجود دارد که به طور حتم جمعیت کمتری در یک تماشاخانه حضور دارند کما اینکه در یک سالن اجرای موسیقی جمعیت بیشتر با شور و هیجان بیشتر حضور دارند که سکوت و آرامش به ویژه در اجراهای موسیقی پاپ نمی تواند وجود داشته باشد. چرا که قطعاً مخاطب دوست دارد در سالن اجرای موسیقی پاپ با گروه نوازنده و خواننده همراهی داشته باشد که طبیعتاً در سالن سینما و تئاتر چنین فرآیندی وجود ندارد. پس این تفاوت های ماهوی موسیقی با تئاتر و سینماست که در روزهای کرونایی محدودیت های بیشتری را برای برگزاری کنسرت ها ایجاد کرد، محدودیت هایی که برای برگزاری کنسرت باید بیشتر روی آن ها اندیشه کنیم.
او افزود: اما با وجود همه این مواردی که به آن اشاره شد، ما در اردیبهشت و خرداد امسال پیش بینی های لازم را برای برگزاری کنسرت با هماهنگی ستاد ملی مقابله کرونا و البته تدوین شیوه نامه های بهداشتی مربوط به برگزاری اجراهای زنده موسیقی که قطعاً می بایست مورد تایید کارشناسان نیز قرار می گرفت، انجام دادیم و مبنا را بر این قرار دادیم تا پیش از آغاز ایام سوگواری ماه های محرم و صفر (شهریور و مهر) شرایط برگزاری کنسرت ها با در نظر گرفتن نیمی از ظرفیت سالن ها محیا شود. جالب است بدانید در همین راستا بالغ بر 30 مجوز هم از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجراهای صحنه ای صادر شد و بنا هم بر این بود که از هفته سوم تیرماه با مجوزی که صادر شده ما شاهد برگزاری کنسرت ها باشیم. اما بعد از مدتی تک تک تهیه کنندگان و موسساتی که به ما برای برگزاری کنسرت نامه فرستاده بودند از لغو کنسرت های خود خبر دادند. من هم از آنها خواستم که اعلام لغو این کنسرت ها را با ذکر دلیل به صورت مکتوب عنوان کنند. که در این راستا تقریباً تمامی مواردی که در این زمینه به صورت مکتوب به ما ارسال شد، شیوع دوباره کرونا و نگرانی تهیه کنندگان از سلامتی مردم موضوع اصلی لغو کنسرت ها بود.
گرچه بنابر گفته های مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد کم کم زمینه برگزاری کنسرت نیز در کشور فراهم خواهد شد اما همچنان این پرسش بی پاسخ می ماند که چگونه با برگزاری کنسرت در چند شهر به خصوص که قطعا باعث انجام سفرهای غیرضروری می شود از انتقال ویروس به شهرهای دیگر جلوگیزی خواهد شد؟
ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:
[پولاد امین] در روزهای اخیر شاهد انتقادات زیادی درباره کنسرت های موسیقی ایرانی بوده ایم؛ از یک سو عده ای به این تاخته اند که چرا مثل روزهای اول شیوع کرونا کنسرت های آنلاین برگزار نمی شود و به عبارت بهتر کنسرت های اینترنتی که چند وقتی بسیاری از علاقه مندان موسیقی را پای خود می نشاندند از رمق افتاده اند. همزمان با این موضوع، عده ای نیز به کنسرت هایی که در راهند ایراد گرفته اند که از همان معضلی رنج می برند که سینما و تئاتر را نیز با چالش های زیادی مواجه کرده است و آن هم چیزی نیست جز بی تماشاگربودن. درواقع بی کنسرتی و کنسرت های بی مشتری مهم ترین مسائل رسانه ای موسیقی ایران در روزهای اخیر بوده اند.
کنسرت بی مشتری
این داستان را چند روز پیش یکی از خبرنگاران موسیقی کلید زد که در توییتر نوشت: اولین کنسرت دور جدید کنسرت ها روز سی ام مهر در جزیره کیش و در فضای باز برگزار می شود. کنسرت هورش بند که در روزهای گذشته با بلیت های 340 و 300 هزار تومانی حداکثر قیمت به فروش می رسید، امروز با حداکثر قیمت 300 و 250 هزار تومانی تخفیف خورده اند. اما تا این لحظه تنها 50 بلیت فروش رفته و این یعنی فاجعه! البته در دو روز بعد از توییت چند تن دیگر هم بلیت های کنسرت هوروش بند را خریداری کرده اند و حالا شمار خریداران بلیت این کنسرت به 300 نفر رسیده است؛ اما همین هم جز فاجعه چیزی نیست. آن هم در حالی که دو ماه تمام هر نوع اجرای موسیقی تعطیل بوده و حالا اولین گروهی که بعد از تعطیلات محرم و صفر قصد کرده روی استیج برود، هوروش بند است که در روزگار پیش از کرونا همواره کنسرت های پرجمعیتی را از او شاهد بودیم ولی حالا تنها معدودی از بلیت های اولین اجرای بعد از ماه صفر به فروش رفته و بدتر اینکه از این تعداد نیز بیش از 80 درصد بلیت های فروخته شده ارزان ترین بلیت های اجرا هستند.
یک کشور، دو اجرا
اما همه مشکل در کم مشتری بودن اجرای صحنه ای هوروش بند نیست. مشکل بزرگ تر شاید این باشد که در یکی از مهم ترین سایت های بلیت فروشی کنسرت، تنها اجرای موجود همین هوروش بند است و البته یکی دو روزی است که اجرای رضا بهرام نیز در کیش به این کنسرت اضافه شده است.
این یعنی در کل ایران تنها دو کنسرت در روزهای آتی اجرا خواهد شد. نکته ناامیدکننده تر اینکه در بخش برنامه های آینده و به زودی و کنسرت های در دست اقدام هم موردی به چشم نمی خورد. آیا نمی توان حق را به بدبین ها داد که باور دارند موسیقی همواره بحرانی ایران زیر فشار کرونا دارد نفس های آخر را می کشد و به عبارت بهتر کرونا عملا دارد آخرین میخ ها را هم بر تابوت موسیقی می زند؟
اجرا برای صندلی های خالی
هوروش بند قرار است روز چهارشنبه سی ام مهر 1399 ساعت 23 و 59 دقیقه در مجموعه آوای خلیج فارس جزیره کیش روی استیج برود. سایت های بلیت فروشی از قیمت های 120 هزار تومان تا 300 هزار تومانی این کنسرت خبر می دهند -که ظاهرا بخش اعظم بلیت ها 200 هزار یا کمتر قیمت خورده اند؛ اما حتی با این شرایط هم استقبال چندانی از این کنسرت نشده است.
فردای هوروش بند، یعنی ساعت 23 و 59 دقیقه پنجشنبه یکم آبان 1399 شاهد اجرای زنده رضا بهرام نیز در مجموعه آوای خلیج فارس کیش خواهیم بود. این خواننده که در تیر امسال به بیماری کووید-19 مبتلا شده بود با بلیت هایی با قیمت های مشابه و البته تماشاگرانی که چندان تفاوتی با هوروش بند ندارند، روی استیج خواهد رفت. دو خواننده-گروه محبوب که در نوع موسیقی که اجرا می کنند، سابقه کنسرت های به مراتب شلوغ تر و پرتماشاگرتری را دارند، اما اکنون در دام کرونا و هراس افتاده و ناچارند مقابل صندلی های خالی اجرا کنند.
گرانی و دیگر هیچ؟!
محمد اله یاری فومنی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، عقیده دارد دلیل عدم اجرای کنسرت های موسیقی تنها و تنها مسائل مربوط به کرونا و نگرانی مردم نیست و می توان در این مورد به مسائل دیگری نیز اشاره کرد. او می گوید: غیر از کرونا و نگرانی های موجود در این زمینه می توان به یک سری دلایل ریزتر دیگر نیز اشاره کرد؛ ازجمله افزایش چشمگیر بلیت اجرای زنده که در ابتدای تابستان به دست یکی از سامانه های فروش بلیت به انجام رسید. این یکی از دلایل استقبال نکردن مردم از کنسرت ها و به تبع آن برگزارنشدن کنسرت های جدید است.
اله یاری فومنی می گوید که این افزایش قیمت در حالی صورت گرفت که دفتر موسیقی با مجمع صنفی ناشران موسیقی توافق کرده بود که قیمت بلیت کنسرت در روزهای کرونایی افزایش نداشته باشد.
او نسبت به برگزاری کنسرت در ماه های آتی خوش بین است و می گوید که مطمئن باشید برگزاری کنسرت ها جزو برنامه های ما خواهد بود و ما در این زمینه حتما برای نیمه دوم سال برنامه ریزی های لازم را انجام می دهیم. منتها در این زمینه رویکرد ما عمدتا رویکرد فعالیت به کمک های نهادهای صنفی چون خانه موسیقی، انجمن صنفی هنرمندان موسیقی و مجمع صنفی ناشران بوده است. در موضوع اجراهای پاپ نیز طبیعی است که ما عمده مراجعه مان به مجمع صنفی ناشران موسیقی است.
حرف آخر
به نظر می آید چاره موسیقی در شرایط فعلی کنسرت آنلاین باشد -که در روزهای آغازین همه گیری کرونا با شدت و حدت دنبال شد، اما حالا بعد از دو ماه تعطیلی محرم و صفر خبر چندانی از اجراهای جدید شنیده نمی شود. این موضوع را در روزهای آینده دنبال خواهیم کرد.
به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری موج، چهار روز پیش خبری مبنی بر انتخاب دبیرکل (اجرائی) و دبیر هنری سیزدهمین جشنواره تجسمی فجر منتشر شد که واکنش هایی در پی داشت. این واکنش ها بیشتر از سر تعجب برای انتخاب علی اشرف صندوق آبادی به عنوان دبیر این دوره جشنواره بود. اگرچه هیچ قطعیتی برای اینکه دبیر جشنواره کدام فرد با چه گرایش هنری باید باشد وجود ندارد، اما به نظر می رسد که این بار معاونت هنری وزارت ارشاد به خوشنویسان اعتماد بیشتری کرده است که به خودی خود نمی تواند محلی از اشکال باشد اما این بار با حواشی روبرو شده است.
پس از آنکه با پیگیری و تلاش غلامعلی طاهری (که یک هنرمند نقاش است) سیزده سال پیش، اولین جشنواره تجسمی فجر راه اندازی شد و او اولین دبیرکل آن بود، تا امروز چهار نفر دیگر دبیری این جشنواره را به عهده داشته اند. محمدعلی رجبی ، عباس میرهاشمی ، مجتبی آقایی و ابراهیم حقیقی که به ترتیب، نقاش و نگارگر، عکاس و گرافیست هستند. این بار صندوق آبادی با تجربه قائم مقامی انجمن خوشنویسان ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین، گسترده ترین و شاید منسجم ترین تشکل های هنری ایران به این سمت گماشته شده است.
این که رفتار ابراهیم حقیقی که سال گذشته و در اوج اتفاقات ناگوار به همراه همه دبیرانی که برای رشته های مختلف انتخاب کرده بودند، کار را نیمه کاره رها کردند و بعد با هزار و یک حرف و حدیث گفته و ناگفته به ادامه آن بازگشتند، چقدر در تغییر دبیر جشنواره انجامیده را نمی دانیم؛ اما هر چه هست یکی از همراه ترین گرایشات هنری در طی این سال ها خوشنویسان بوده اند که کمتر اجازه غلبه حاشیه بر متن فعالیت هنری را داده اند و می توان حدس زد که این اعتماد در واپسین سال دولت روحانی و وزارت ارشاد متبوعش از چنین منظری رقم خورده باشد.
اما مسئله به اینجا ختم نمی شود و عده ای معتقدند که پشت پرده این انتخاب تنها یک ملاحظه مدیریتی نیست بلکه در بهترین حالت در پاسخ به حمایتی است که اعضای برجسته انجمن خوشنویسان در سال 97 از مدرک درجه یک هنری معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در زمره خوشنویسان است، انجام دادند و یا اینکه سرمایه گذاری است برای دوران پسا مدیریتی این معاون وزیر نسبتا جوان.
در واقع ماجرا به این بر می گردد که سیدمجتبی حسینی در سال 97 در پی شائبه هایی که درباره اعطای گواهینامه درجه یک هنری که توسط شورای ارزشیابی هنرمندان به وی اعطا شده بود، در نامه ای به سید عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) با تاکید بر طی شدن روند قانونی برای اعطای گواهینامه درجه یک هنری به وی، دلیل تودیع(بازگرداندن) آن را جلوگیری از ایجاد حاشیه ذکر کرد.
اما وی که در این نامه به سابقه نزدیک به سه دهه ای فعالیت هنری اش در عرصه خوشنویسی و تائیدیه تعدادی از استادان شناخته شده و پیشکسوت خوشنویسی نیز اشاره کرده و اضافه کرده بود: "برای پیشگیری از ایجاد شائبه، رفع شبهه های به وجود آمده و دور ماندن ساحت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حاشیه های برساخته، گواهینامه اعطا شده را به جنابعالی به عنوان وزیر و رئیس شورای ارزشیابی هنرمندان تودیع می کنم تا در زمانی دیگر که مسئولیتی در این وزارتخانه ندارم، بررسی بایسته در این خصوص صورت گیرد."
نشان درجه یک هنری، یکی از گواهی نامه هایی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هنرمندان اعطا می کند؛ این درجه هنری، جایگزینی برای مدرک علمی یک هنرمند به شمار می رود. هنرمندانی که فاقد مدرک دانشگاهی اند یا مدرک دانشگاهی آنها آن سطح را نمی پوشاند، این فرایند را طی می کنند و پس از مدتی درجه هنری دریافت می کنند. بر همین اساس در تیرماه سال 97 و زمانی که برای اولین بار؛ فهرست مدارک تحصیلی معاونان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد، مدرک حسینی، کارشناسی ذکر شد.
تمام آنچه طی سال های گذشته در معاونت هنری وزارت ارشاد گذشته این شائبه را ایجاد می کند که حسینی در آخرین سال دولت دوازدهم و حضور خود در وزارت ارشاد، از فرصت باقی مانده برای ایجاد پل هایی برای آینده کاری خود در انجمن خوشنویسان ایران استفاده کرده است و قائم مقام این انجمن را به عنوان دبیر بزرگ ترین رویداد هنرهای تجسمی سال منصوب کرده است.
اما جدای از این مسائل به عنوان حاشیه ای پر رنگ، در خبر ارسال شده جهت معرفی دبیر جدید جشنواره تجسمی بر بنیه مدیریتی صندوق آبادی تاکید و تکیه شده است اما می توان گفت، گرچه در انجمن خوشنویسان (بدون در نظر گرفتن هر انتقادی که در مورد آنها مطرح است) یک انسجام و ثبات خوبی دیده می شود اما به نظر می رسد که اگر ثباتی در این انجمن هست بیشتر به دلیل حضور استاد امیرخانی و توانائی های ایشان و از آن مهمتر ساختار جا افتاده انجمن خوشنویسان است.
ضمن اینکه از سویی دیگر، جدای از اینکه چند دستگی و رقابت های عجیب درون صنفی خوشنویسان می تواند آفتی باشد که به جان جشنواره بیفتد و حتی حضور این گروه از هنرمندان را با اما و اگر هایی روبرو کند؛ بلکه اصولا همراه ساختن اقشار مختلف هنرمندان در رشته های متنوع در عرصه هنرهای تجسمی خود داستان دیگری است که پیش روی برگزار کنندگان و بویژه دبیران این دوره است. برگزاری کنندگانی که نه تنها بر اساس رویه ای استاندارد و منطقی برای یک جشنواره بزرگ و ثابت چون جشنواره تجسمی فجر ، بلافاصله بعد از پایان یافتن دوره قبلی منصوب نشدند بلکه در شرایطی بحرانی که اتفاقا از همان سال گذشته و با بروز بیماری ناشناخته کرونا حاکم شد، تنها در فاصله ای نزدیک به چهارماه برای این امر مهم آن هم به صورتی نیمه کاره انتخاب شده اند.
در عین حال با توجه به اینکه بخش عمده ای از رشته های هنری حاضر در جشنواره تجسمی فجر، از هنرهای مدرن هستند و یکی از مسائلی که به عنوان مشکل برگزاری این جشنواره مطرح بوده نحوه توجه و پرداختن آن به هنرهای معاصر و جدید است، می بینیم که با انتخاب احمد وکیلی سعی بر این شده که به وجه هنری ماجرا هم تاکید شود؛ اما یکی از مشکلات درونی این دوره تفاوت نگاه این دو بزرگوار (دبیرکل و دبیرهنری) به هنر است که یکی در رشته ای اصیل و سنتی فعالیت و مهارت دارد و دیگری در زمره هنرمندان اصطلاحا روشن فکر و مدرن و معاصر قرار می گیرد. همانطور که در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد وی در اعتراض به یک رویداد هنری و البته با حمایت مدیرکل هنرهای تجسمی وقت که روحیه بازی در مواجهه با هنرمندان داشت، با تعداد دیگری از دوستان خود عضو گروهی موسوم به 30+ شدند که می تواند مزایا و تبعات خاص خود را برای جشنواره ای که به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود، داشته باشد.
البته اشاره نگارنده به گروه 30+ به این دلیل بود که طی هشت سال گذشته حضور افرادی همچون جمشید حقیقت شناس که او هم در آن عضویت داشته، در صحنه یا پشت صحنه جشنواره تجسمی فجر مسیری را در مقابل این جشنواره گذاشته که دست کم طی دو سال گذشته و همزمان با برگزاری دوره های پیشین جشنواره، مصاحبه هایی که با بنیانگزاران این جشنواره و دبیران وقت (غلامعلی طاهری، عباس میرهاشمی، مجتبی آقایی و سیدمسعود شجاعی طباطبائی) انجام داده است قابل بررسی و تامل است.
البته قطعا توانمندی ها و روحیه معلمی علی اشرف صندوق آبادی و احمد وکیلی و تلاش بی وقفه ایشان در عرصه هنر این سرزمین بر کسی پوشیده نیست اما به هرحال از سردرگمی جشنواره تجسمی فجر و اینکه به نظر می رسد تکلیف هیچ کس با آن مشخص نیست هم نمی توان گذشت.
بیشتر بخوانید:
آقایی: طی چهار دوره دبیری آیین نامه ای ندیدم/در تقویم رخدادهای تجسمی جهان نیستیم/ پیشنهاد من تغییر عنوان جشنواره به فستیوال هنر فجر است
آقایی: خانه هنرهای تجسمی شکل بگیرد/ رفتار متناقض هنرمندان نسبت به جشنواره فجر/پارکینگ گالری نیست
عارف براتی مدیر اجرایی انجمن خوشنویسان ایران درباره فعالیت های فعلی این انجمن به خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: امروز که یکی از روز های هفته خوشنویسی را سپری می کنیم، باید بگویم همانطور که کرونا کل جهان را فراگرفته است، به سراغ خوشنویسان هم آمد و متاسفانه ما در این چند وقت چند تن از استادان و مدرسان انجمن را از دست دادیم و تعداد دیگری هم موفق شدند که این ویروس منحوس را شکست دهند. در این هیاهو غم فراق استاد خوشنویسی و آواز ایران محمدرضا شجریان بار دیگر دل هنرمندان و مردم ایران را به درد آورد.
وی افزود: امسال چهارمین سالی بود که ستاد بزرگداشت هفته خوشنویسی را جهت گرامیداشت یاد هنرمندان درگذشته، ایجاد تحرک برای جامعه جوان خوشنویسی و همچنین طرح و بسط این هنر اصیل ایرانی تشکیل دادیم. باتوجه به اینکه امسال موضوع کرونا وضعیت تمامی ستاد ها و نهاد ها را مختل کرده است، ما هم برنامه های هفته خوشنویسی را در بستر فضای مجازی تدوین و برگزار کردیم.
نگاهی به هفته خوشنویسی در فضای مجازی
براتی تشریح کرد: طراحی و چاپ پوستر تبلیغاتی، دیدار با خوشنویسان پیشکسوت حتی به صورت لایو در اینستاگرام، دیدار با مدیران فرهنگ و ارشاد سراسر کشور، برگزاری نمایشگاه های آثار خوشنویسان عضو شعب در سراسر کشور در فضای مجازی و حضوری، برگزاری کارگاه های خوشنویسی، کاغذسازی، رنگ آمیزی، مرکب و... هم به صورت حضوری هم مجازی، انجام برنامه های متنوع در فضای باز و پارک ها و یا از طریق فیلم در فضای مجازی، برنامه کوهنوردی و صعود به قله هزار در استان کرمان و تشویق خوشنویسان نابغه، شرایط خاص، کهنسال وخردسال در سراسر کشور از برنامه های مهم هفته خوشنویسی سال جاری است که تعدادی از آن ها برگزار شده و تعدادی هم در حال برگزاری است.
وی ادامه داد: در اولین روز از هفته خوشنویسی طبق سال های گذشته، اساتید و هنرمندان بر سر مزار گذشتگان این هنر حاضر شده و یاد آن ها را گرامی داشتند. نقطه عطف برنامه های ستاد امسال، ارسال بیش از 300 پرونده از سوی متقاضیان دوره استادی است که ارزشیابی آن ها در حال انجام است.
مدیر اجرایی انجمن خوشنویسان ایران در خصوص کمک های مالی وزارت ارشاد به این انجمن به مناسبت هفته خوشنویسی و همچنین جبران خسارت های ناشی از کرونا گفت: این تشکیلات مستقل و متکی به خود است. ما از بودجه دولت بی بهره هستیم. شاید هر چند وقت یکبار، کمک ناچیزی پرداخت شود.
وی افزود: انجمن خوشنویسان ایران اولین نهادی بود که پس از شیوع کرونا، با وزارت ارشاد مکاتبه و از آنان درخواست کمک کرد. حتی جلسه ای هم با حضور مسئولین دولت برگزار و قول هایی داده شد. اما از زمانی که اعلام کردیم 1400 نفر کادر، پرسنل و مدرس این تشکل در سراسر کشور شغل خود را از دست داده اند، تا همین الان که حدود 8 ماه از سال میگذرد، هیچ کمکی از طرف دولت دریافت نکرده ایم.
براتی توضیح داد: حتی ما پیشنهاد دادیم که اگر حمایت از هنرمندان برای دولت مقدور نیست مبلغ 1 میلیارد تومان به ما قرض بدهید و یکسال دیگر پس بگیرید، اما این پیشنهاد را هم قبول نکردند. خوشبختانه انجمن خوشنویسان با پیشینه و اقتداری که داشت، توانست در این مدت گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اما هنر های دیگر کاملا رو به تعطیلی رفتند. انجمن خوشنویسان با هزار زحمت باز است و امیدوارم با توجه ویژه مسئولین به این هنر، وضعیت خوشنویسان بهتر از الان شود.
وی در پاسخ به اینکه آیا بودجه دوسالانه خوشنویسی که قرار بود برای حمایت از هنرمندان صرف شود، در اختیار انجمن قرار گرفته است یا خیر بیان کرد: تاجایی که من اطلاع دارم، مبلغی تحت عنوان بودجه دوسالانه خوشنویسی به انجمن پرداخت نشده است. همانطور که پیش تر توافق کردیم، قرار است که این مبلغ به دستگیری از خوشنویسان آسیب دیده اختصاص یابد، اما تاکنون اتفاقی نیفتاده است.
این خوشنویس نام آشنا با بیان اینکه از زمان شیوع کرونا حدود 70 درصد از کارکنان و مدرسان انجمن خوشنویسان بیکار شده اند اظهار کرد: کلاس ها با کیفیت عالی در فضای مجازی در حال برگزاری هستند، اما با این حال حدود 25 درصد از هنرجو های انجمن ریزش کرده اند. یکی از دلایل این ریزش هم توجه انجمن به خانواده های کم بضاعت است. شهریه های کلاس ها بسیار پایین است. البته باید این را هم در نظر گرفت که وضعیت اقتصادی خانواده ها در این روز ها بسیار نامساعد است. طبیعی است که در حال حاضر اولویت یک خانواده خوراک و پوشاک باشد و شاید در وهله دهم هم به هنر فکر نکنند.
دستاوردهای قدیمی ترین انجمن هنری ایران بعد از انقلاب
وی در ادامه خلاصه ای از دستاورد های انجمن خوشنویسان در این سال ها را تشریح و بیان کرد: انجمن خوشنویسان در سال 1329 با نام کلاس های آزاد خوشنویسی فعالیت خود را آغاز کرد و در سال 1346 به ثبت رسید. این انجمن تا سال 57، کلا 5 شعبه داشت، اما تعداد شعبه های آن بعد از انقلاب و تا الان به 345 رسیده است. انجمن قبل از انقلاب 36 کلاس داشت، اما امروز 1300 کلاس داریم. استادان قبل از انقلاب کلا 10 نفر بودند، اما امروز 318 استاد داریم و همین الان هم پرونده 300 متقاضی مرحله استادی در دست بررسی است.
مدیر اجرایی انجمن خوشنویسان ادامه داد: فارغ التحصیلان رتبه های هفت گانه انجمن قبل از انقلاب کلا 218 هزار و 487 نفر بودند در حالی که امروز این عدد به یک میلیون و سیصد و بیست و چهار هزار و نهصد و پنجاه و شش نفر رسیده است. البته این آمار کلی است. پشت این عدد و ارقام، زحمات یک تشکیلات نهفته است. باید در وهله اول درنظر بگیریم که این نهاد وابسته به بودجه نیست و خودش میتواند فعالیت هایش را ادامه دهد. این نهاد، نهادی است که تلاش میکند از هنر به اندازه وسع خودش صیانت کند. یعنی از درآمد خود برای خودش خرج می کند. با کمترین هزینه، بیشترین کیفیت آموزشی را ایجاد کرده است.
وی افزود: تولید آثار مختلف تالیفی هم کار دیگری از این انجمن است. ما در سال حداقل 360 کتاب در حوزه خوشنویسی به چاپ می رسانیم. علاوه بر این، کمیسیون ها را هم داریم. اما کمیسیون ها هزینه بر هستند. زیرا اگر بخواهیم به طور مثال کمیسیون پژوهش را فعال کنیم نیاز به بودجه دارد که ما نداریم؛ بنابراین همچنان تاکید می کنیم که تداوم فعالیت های یک تشکل نیازمند حمایت ارگان های بزرگ تر است.
انتهای پیام/
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: حاشیه های ریز و درشت موسیقی در ایران انگار تمامی ندارد، گویی این حاشیه ها در هر دوره مدیریتی به نسبت سیاست های فرهنگی و سیاسی دولت ها دائم در تغییرند و قصد فروکش هم ندارند. حالا شما فکر کنید در این گذر و لابیرنت پر رمز و راز که وابسته به بسیاری از اماها و اگرهای رسانه ای و غیر رسانه ای - هنری و غیر هنری و سیاسی و غیر سیاسی است، سر و کله یک ویروس چغر بد بدن به نام کرونا هم پیدا شود و در هزارتوی حاشیه های موسیقی که همانند فوتبال دائم در حال تولد و تکثر است، خود را به اهالی موسیقی تحمیل و بر روند اتفاقات مسلط شود.
در چنین شرایطی این صاحبان آثار و تولیدکنندگان بازار موسیقی هستند که به تنهایی برای این پیکره آسیب پذیر تعیین تکلیف می کنند. فرآیندی که برای هدایت و راهبری آن مدیریتی لازم است تا ضمن حفظ روحیه تعامل با فعالان موسیقی، شرایطی را فراهم آورد که اوضاع لااقل از آنچه هست، بدتر نشود.
واقعیت این است که فضای فعالیت های فرهنگی و هنری کشور از ابتدای سال 99 به سمت و سویی رفته است که فعالان حوزه هایی چون سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی در تلاشند تا خوب یا بد چراغ صنف شان را روشن نگه دارند تا همان یک ذره امیدی که برایشان در این شرایط نامتعادل باقی مانده تبدیل به ناامیدی نشود. بماند که تصمیم گیری های عجیب و غریبی که بر مبنای آن ویروس کرونا اخلالی در برگزاری مسابقات کشتی به وجود نمی آورد اما اجرای نمایش و اکران فیلم را غیربهداشتی قلمداد می کند، چه ضررهای ویرانگری به هنرمندان وارد کرده است!
اما همچنان از یک سو هنرمندان تئاتر در تالارهای نمایشی مختلف و از سویی دیگر سینماگران در حوزه های مختلف تولید، اکران و سریال سازی مشغول کارند و با اینکه می دانند شرایط اقتصادی در روزهای کرونایی تقریباً به طور کامل چرخه اقتصادی هنر را از کار انداخته، اما با همان نیمچه امید فضایی را فراهم آورده اند تا ضمن رعایت شیوه نامه های بهداشتی، میزبان مخاطبان باشند.
حوزه موسیقی اما به کل شرایط متفاوتی داشته است؛ غیر از برگزاری چند کنسرت آنلاین در اوایل روزهای شیوع بیماری کووید 19 و البته فعالیت های نصفه نیمه ارکسترهای دولتی در تالار وحدت به بهانه های مختلفی که اصلاً هم برنامه مشخصی از سوی بنیاد رودکی برای آنها اعلام نشده، باقی فعالیت ها در حوزه موسیقی به طور کامل تعطیل شده و صاحبان سرمایه در این بخش ترجیح می دهند به بهانه حفظ سلامتی مخاطبان، از برگزاری کنسرت خودداری کنند؟
اما آیا واقعاً موضوع سلامتی تماشاگران در میان است؟ آیا موضوع هزینه برگزاری کنسرت ها و سود کم اجراهای زنده با ظرفیت حداقلی تماشاگر بهانه ای برای توقف فعالیت هنرمندان این عرصه نشده است؟ پس در این میان آن دسته از هنرمندانی که در فضای موسیقی پاپ فعالیت نمی کنند چه شرایطی را تجربه می کنند که حتی در روزهای غیر کرونایی هم از کمترین میزان حمایت تهیه کنندگان و فضای دولتی بهره مند بودند؟
این موارد و بسیاری از اما و اگرهای دیگر موجب شد تا در این روزهای کرونایی به سراغ محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برویم و با او درباره برخی از ابهامات در حوزه موسیقی و البته فعالیت این مجموعه دولتی در روزهای کرونایی و ایام منتهی به درگذشت استاد محمدرضا شجریان که روزهای پر بحران و پرالتهابی برای همه فعالان موسیقی بود، پرسش هایی را مطرح کنیم. پرسش هایی که اگرچه با پاسخ مشروح و صریح یک مدیر دولتی همراه بود اما به نظر می آید باید روشنگری های بیشتری درباره بخش هایی از آن صورت بگیرد.
محمد اله یاری فومنی که خرداد ماه سال گذشته وارد دفتر موسیقی وزارت ارشاد شد، در یک گفتگوی یک ساعته خود با خبرگزاری مهر ، ضمن تشریح فعالیت های این مجموعه حساس و پرالتهاب از حاشیه ها و اتفاقات مرتبط با حوزه مدیریتی خود در ماه های کرونایی سخن گفت.
بخش اول گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمد اله یاری فومنی را در ادامه می خوانید؛
* موسیقی ایران طی هفته های گذشته یا بهتر بگویم ماه های گذشته به دلیل وخامت شرایط جسمی استاد محمدرضا شجریان و در نهایت درگذشت این هنرمند، شرایط پرالتهابی داشت، شرایطی که به دلیل اهمیت و جایگاه هنری این هنرمند فقید موسیقی ایرانی تقریباً بخشی از جامعه را هم تحت تأثیر خود قرار داد، بد نیست ابتدا و قبل از اینکه وارد پرسش های محوری این گفتگو شویم، درباره اقدامات جنابعالی و همکارانتان در دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیرامون مدیریت این شرایط و برنامه ریزی برای بدرقه استاد شجریان، توضیحاتی را ارائه دهید.
من قبل از پاسخ به این پرسش شما باید اول به این نکته اشاره کنم که امیدوارم راه استاد شجریان توسط شاگردان ایشان و سایر هنرمندان عرصه موسیقی تداوم پیدا کند و ما شاهد گسترش فرهنگ و هنر ایرانی در اقصی دنیا باشیم. در ارتباط با اقداماتی که در مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مرحوم شجریان صورت گرفت، باید بگویم اواخر سال گذشته که حال ایشان رو به وخامت گذاشت معاونت امور هنری به صورت متمرکز و مستمر با بیمارستان جم و مجموعه کادر پزشکی در ارتباط و در جریان احوالات استاد بود و در این زمینه هم پیگیری هایی را انجام می داد. ما در همین چارچوب پیش بینی هایی را هم در داخل وزارتخانه و در سطح عالی با شخص آقای وزیر در رابطه با مسائلی چون روند درمانی استاد شجریان، پیگیری موضوع از وزارت بهداشت و نحوه حمایت های ارشاد از خانواده محترم استاد داشتیم.
گفتگوهایی هم با همایون شجریان در اوایل سال جاری صورت گرفت و تمایل خودِ خانواده این بود که چنانچه استاد شجریان به رحمت خدا رفتند، تدفین در توس انجام پذیرد، از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری هم گفتگوها و مکاتباتی با نهاد ریاست جمهوری و وزارت میراث فرهنگی صورت گرفت تا مجوزهای لازم در ارتباط با خاکسپاری استاد شجریان در جوار آرامگاه فردوسی اخذ شود.
در این زمینه هم موافقت های لازم گرفته شده و هماهنگی ها هم با آقای همایون شجریان صورت پذیرفت. علاوه بر اینها، گفتگوها و جلسات ادامه داشت و در هفته منتهی به فوت استاد شجریان این پیگیری ها و جلسات با نهادهای بیرونی، خانواده استاد، خانه موسیقی، کادر پزشکی بیمارستان تداوم پیدا کرد.
بعد از ضایعه درگذشت استاد هم ما در ارتباط با تغسیل و تشییع در بهشت زهرا و انجام امور خاکسپاری در شهر توس پیگیرهای مستمری با مجموعه استانداری خراسان رضوی، خانواده استاد شجریان، خانه موسیقی و نهادهای مرتبط داشتیم. ما در زمینه اعزام هنرمندان به مشهد و اقامت و حضور هنرمندان در مراسم تدفین و نهایتاً بازگشت هنرمندان به تهران کارهایی را انجام دادیم که مراسم برگزار شده تا آنجا که در وظیفه ما بود در شأن مرحوم شجریان بوده باشد. چرا که تمامی این کارها در تکریم جایگاه و قدردانی از تلاش های ایشان بوده است.
* آقای اله یاری بخش زیادی از فعالیت های مرتبط با فرهنگ و هنر بیش از هشت ماه است که تحت تأثیر شیوع کرونا در رکود به سر می برد، در این چارچوب در حوزه های مختلف هنر از جمله سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی، فعالیت هایی مرتبط با روزهای کرونایی با حمایت یا بی حمایت دولت انجام گرفت تا هنرمندان در شکلی آهسته اما پیوسته به حرکت خودشان در این مسیر ناهموار ادامه دهند، ولی گویا فرآیند فعالیت در موسیقی به گونه ای بوده که فعالان این عرصه به ویژه تهیه کنندگان، خود را تافته جدا بافته ای دانستند که غیر از چند حرکت غیر مستمر و کمرنگ در قالب کنسرت های آنلاین، کار دیگری را انجام ندادند. بد نیست در همین ابتدا نیم نگاهی به آنچه در این ماه ها روی داد، از نگاه مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشادی داشته باشیم، که به نظر من نوع فعالیت هایش دربرگیرنده انتقاداتی هم هست...
من پیش تر هم در گفتگو با برخی رسانه ها عرض کردم حوزه موسیقی منهای توجه به گونه ها و ژانرهای مختلف آن از اولین روزهای کرونا با مردم همراه شد و تولیدات موسیقایی که توسط هنرمندان فعال این عرصه در سایر گونه های مختلف اتفاق افتاد اسفند 98 به صورت خودجوش شروع شد. می توانم قاطعانه بگویم که هنرمندان موسیقی جزو اولین بخش های مرتبط با فعالیت های فرهنگی هنری کشورمان بودند که در زمینه موضوعات مربوط به بیماری کووید 19 وارد عمل شدند. در این زمینه حتی چند هنرمند که اجرای آنها به دلیل شیوع ویروس کرونا لغو شده بود اقدام به اجرا در منزل و استودیو شخصی برای همراهی مردم کردند.
اما به ایام نوروز 99 که رسیدیم و مشخص شد که کرونا قراراست فعلاً مهمان ما باشد، موضوع اجراهای آنلاین شکل جدی تری به خود گرفت. البته که برگزاری اجراهای آنلاین سابقه ای به این شکلی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، نداشت چرا که هماهنگی در این زمینه دربرگیرنده نکاتی از جمله هماهنگی با مجموعه ساترا، سازمان صدا و سیما، سالن های میزبان، پوشش مناسب اینترنتی، مولفه های اجرای زنده و مواردی از این دست بود که قطعاً برای فعالیت های موسیقایی کشور تجربه جدیدی به حساب می آمد. اما با این حال در این زمینه باز این حوزه موسیقی بود که نسبت به سایر حوزه ها پیشروتر عمل کرد.
شما دیدید که بعد از برگزاری کنسرت های آنلاین بود که اجرای تئاترهای آنلاین هم شکل گرفت و الان هم به جایی رسیدیم که در این زمینه برگزاری بخش زیادی از جشنواره های نیمه دوم سال به شکل مجازی و آنلاین مطرح می شود.
من همین چند روز پیش بود که با مدیر سازمان سینمایی درباره برگزاری آنلاین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان صحبت می کردم و تجربیات اجراهای آنلاین موسیقی و دست اندازهای این شیوه اجرایی را با این عزیزان در میان می گذاشتم تا عزیزان بر اساس این تجربه های موسیقایی نسبت به برگزاری آنلاین جشنواره کودک و نوجوان اقدام کنند. لذا گرچه اجراهای آنلاین حوزه موسیقی آنچنان زیاد نبود اما قطعاً این حوزه جزو اولین قدم های اجراهای آنلاین آثار هنری بودند که حوزه های دیگر با تاخیر وارد این جریان شدند.
* اما در این میان باز هم به نظر می رسد دفتر موسیقی ارشاد در حوزه اجراهای آنلاین و آغاز کنسرت ها، با رعایت حداکثری شیوه نامه های بهداشتی غیر از مواردی انگشت شمار و موضوعی، حمایت خاصی انجام نداد که بتواند به روشن ماندن چراغ موسیقی کمک کند، در این شرایط اگر نظری مخالف آنچه عنوان شد دارید بیان کرده و در قالب همین پرسش گزارشی از فعالیت های چند ماهه اخیر دفتر موسیقی به ویژه در مواجهه با نوع فعالیت های موسسات و تهیه کنندگان که در روزهای کرونایی به شیوه های جالبی برای درآمدزایی متوسل شده اند، ارائه دهید؟
یک نکته حائز اهمیت در این شرایط می تواند مورد بررسی قرار گیرد که بی ارتباط با پرسش شما و در مرحله بعد عملکرد دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیست. ببینید اجراهای آنلاین همین حالا هم مخالفانی بین تهیه کنندگان حوزه موسیقی دارد. چرا که تعدادی از آن ها معتقدند اگر اجراهای آنلاین هنرمندی به صورت مستمر ادامه داشته باشد، ممکن است در اجراهای زنده دیگر شاهد اقبال و استقبال مخاطبان نباشیم و این یعنی اینکه از نگاه اقتصادی کنسرت فلان خواننده ای که به صورت مستمر کنسرت برگزار می کرد، با شکست مواجه می شود.
بنا بر این بود که از هفته سوم تیرماه با مجوزی که صادر شده ما شاهد برگزاری کنسرت ها باشیم. اما بعد از مدتی تک تک تهیه کنندگان و موسساتی که به ما برای برگزاری کنسرت نامه فرستاده بودند از لغو کنسرت های خود خبر دادند راجع بع فعالیت در حوزه موسیقی که با وجود آغاز فعالیت ها در حوزه های تئاتر و سینما، شاهد اجرای زنده ای در آن نبودیم هم باید به این نکته اشاره کنم همانگونه که مستحضرید، تفاوت هایی میان اجرای موسیقی با تئاتر یا سینما وجود دارد، در حوزه سینما تفاوت این است که وقتی شما به عنوان یک مخاطب وارد سالن سینما می شوید، در یک فضای صامت که کمترین تحرک فیزیکی در آن جریان دارد، شاهد نمایش فیلمی هستید که عموماً بیننده را به فکر و اندیشه وا می دارد.
در مقایسه با حوزه تئاتر هم ماجرا در این قالب وجود دارد که به طور حتم جمعیت کمتری در یک تماشاخانه حضور دارند کما اینکه در یک سالن اجرای موسیقی جمعیت بیشتر با شور و هیجان بیشتر حضور دارند که سکوت و آرامش به ویژه در اجراهای موسیقی پاپ نمی تواند وجود داشته باشد. چرا که قطعاً مخاطب دوست دارد در سالن اجرای موسیقی پاپ با گروه نوازنده و خواننده همراهی داشته باشد که طبیعتاً در سالن سینما و تئاتر چنین فرآیندی وجود ندارد. پس این تفاوت های ماهوی موسیقی با تئاتر و سینماست که در روزهای کرونایی محدودیت های بیشتری را برای برگزاری کنسرت ها ایجاد کرد، محدودیت هایی که برای برگزاری کنسرت باید بیشتر روی آن ها اندیشه کنیم.
اما با وجود همه این مواردی که به آن اشاره شد، ما در اردیبهشت و خرداد امسال پیش بینی های لازم را برای برگزاری کنسرت با هماهنگی ستاد ملی مقابله کرونا و البته تدوین شیوه نامه های بهداشتی مربوط به برگزاری اجراهای زنده موسیقی که قطعاً می بایست مورد تایید کارشناسان نیز قرار می گرفت، انجام دادیم و مبنا را بر این قرار دادیم تا پیش از آغاز ایام سوگواری ماه های محرم و صفر (شهریور و مهر) شرایط برگزاری کنسرت ها با در نظر گرفتن نیمی از ظرفیت سالن ها محیا شود.
جالب است بدانید در همین راستا بالغ بر 30 مجوز هم از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجراهای صحنه ای صادر شد و بنا هم بر این بود که از هفته سوم تیرماه با مجوزی که صادر شده ما شاهد برگزاری کنسرت ها باشیم. اما بعد از مدتی تک تک تهیه کنندگان و موسساتی که به ما برای برگزاری کنسرت نامه فرستاده بودند از لغو کنسرت های خود خبر دادند. من هم از آنها خواستم که اعلام لغو این کنسرت ها را با ذکر دلیل به صورت مکتوب عنوان کنند. که در این راستا تقریباً تمامی مواردی که در این زمینه به صورت مکتوب به ما ارسال شد، شیوع دوباره کرونا و نگرانی تهیه کنندگان از سلامتی مردم موضوع اصلی لغو کنسرت ها بود.
* ولی گویا غیر از این نامه هایی که در آن ها به شکل جالبی کلیدواژه هایی چون نگرانی برای سلامتی مردم به عنوان دلیل انصراف از کنسرت ها عنوان شده و بنده با احترام کامل به این دوستان فعلاً نمی توانم اعتماد چندانی به آن داشته باشم، موارد دیگری چون افزایش خودسرانه قیمت بلیت و البته واکنش های تند و تیزی که از سوی رسانه ها و مردم پس از آغاز بلیت فروشی برخی از خوانندگان صورت گرفت، مانع جدی تری در برابر برگزاری کنسرت در روزهای کرونایی بود...
غیر از بحث شیوع ویروس کرونا و نگرانی هایی که از سوی تهیه کنندگان برای انصراف از کنسرت ها اعلام شد، یکسری دلایل ریزتر دیگری وجود دارد. از جمله اینکه وقتی یکی از سامانه های فروش بلیت کنسرت در تیرماه اقدام به باز کردن فروش بلیت اجرای زنده تعدادی از هنرمندان کرد، افزایش چشمگیر قیمت بلیت موجب شد که مردم چندان استقبالی از این کنسرت ها نکرده و رسانه ها هم واکنش های تندی به این موضوع نشان دادند.
وقتی یکی از سامانه های فروش بلیت کنسرت در تیرماه اقدام به باز کردن فروش بلیت اجرای زنده تعدادی از هنرمندان کرد، افزایش چشمگیر قیمت بلیت موجب شد که مردم چندان استقبالی از این کنسرت ها نکرده و رسانه ها هم واکنش های تندی به این موضوع نشان دادند این در حالی است که ما در جلسات تیر و خرداد دفتر موسیقی با مجمع صنفی ناشران موسیقی که عمده شرکت های کنسرت گذار در آن عضو هستند با حضور نمایندگان سالن های بالای 1200 نفر و البته نماینده نهاد خانه موسیقی به عنوان ناظر به توافقاتی درباره عدم افزایش قیمت بلیت کنسرت در روزهای کرونایی رسیده بودیم که فعلاً در این زمینه افزایشی نداشته باشیم. در این راستا نمایندگان سالن های کمتر از 1200 نفر هم به این دلیل در جلسات حضور نداشتند که اولاً مجوز اجرای برنامه ها در این سالن ها با ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هاست و دوماً اینکه آنچه تصویب کردیم موضوعی بود که در تمامی تالارهای کنسرت در ایران قابل اجرا بود.
البته من بعدها مصاحبه ای را از یکی از تهیه کنندگان در یکی از رسانه ها خواندم که در آنجا اعلام کرده بود: مدیرعامل مجمع صنفی ناشران موسیقی نماینده همه تهیه کنندگان موسیقی نیست پس چرا ما به عنوان کنسرت گذاران عمده با افرادی که سامانه های اصلی فروش بلیت کنسرت در دست آنهاست در این جلسه نبودیم؟ در حالی که ما معتقد بودیم چون همه دوستان ذیل این مجموعه هستند بنابراین مدیرعامل این مجمع می تواند به نمایندگی از اعضا در جلسه ما حضور داشته باشد.
به هر صورت در این جلسات بود که ما توافق کردیم تا بلیت کنسرت ها در سالن های بالای 1200 نفر با 50 درصد به فروش برسد. شرایطی که سالن داران هم به جهت ترغیب مردم برای تماشای کنسرت آن را پذیرفتند. بنا بر این شد تا قیمت بلیت ها هم در ماه های تیر و مرداد به دلیل شرایط بیماری و البته اوضاع اقتصادی افزایش پیدا نکند تا مردم برای هزینه در سبد فرهنگی شان ترغیب شوند. اما اولین افزایش قیمت اتفاق افتاد و این فرآیند خارج از توافق مکتوبی بود که انجام داده بودیم. ما در همین گفتگوها بود که تاکید کردیم اگر افزایش قیمتی در بلیت کنسرت ها صورت گیرد به طور طبیعی سالن های میزبان هم میزان اجاره بها را افزایش خواهند داد که این شرایط قطعاً نمی تواند شرایط مساعدی برای مردم باشد.
*و در اینجا بود که ماجرای تعطیلی کنسرت ها به بهانه حفظ سلامتی مردم پیش آمد...!
در همین شرایط بود که با توجیه حفظ سلامتی مردم که البته مهم بود و هست و قطعاً هم می تواند جزو دلایل پذیرفته شده شرکت ها برای تعطیلی کنسرت ها به حساب آید، شرایط به گونه ای دیگر شد و دوستان با این توجیه و لایه های زیرین تری که برگزاری اجراهای زنده در این شرایط صرفه اقتصادی ندارد، کنسرت های تیر و مرداد خود را لغو کردند.
* با وجود این شرایط دفتر موسیقی وزارت ارشاد چه اقداماتی را برای رفع این مشکل که از سوی تهیه کنندگان برای آن تصمیم گیری شد، انجام داد؟
طبیعی است که این موضوع رافع مسئولیت ما نبود، بالاخره حتی در شرایطی که کرونا نبود اجراهای موسیقی ردیف دستگاهی و موسیقی نواحی ما با تعداد اجرای کمی در کشور برگزار شده و متاسفانه تعداد مخاطبان این گونه موسیقایی هم بسیار کمتر از موسیقی پاپ بود. لذا ما خودمان را مکلف کردیم که در این شرایط حمایت هایی را انجام دهیم که در این راستا اجراهای آنلاینی را برای هنرمندان فعال عرصه موسیقی ایرانی و نواحی انجام دادیم که با توجه به مذاکراتی که با انجمن موسیقی ایران صورت گرفته، قرار است این اجراها را تا پایان سال جاری ادامه دهیم.
حتماً از طریق مجمع صنفی ناشران موسیقی اجراها را از آبان ماه سازماندهی می کنیم تا با یاری صاحبان آثار موسیقایی چرخ اقتصادی مشاغل مرتبط با حوزه موسیقی به حرکت دربیاید. منتها لازمه این آغاز نگاه تهیه کنندگان به منافع عمومی است * آقای اله یاری آیا در کنار همین حمایت های ضروری این امکان وجود نداشت که دفتر موسیقی در قالب یک دستورالعمل قانون مند شرکت های فعال در حوزه موسیقی پاپ را ملزم به برگزاری کنسرت با در نظر گرفتن شرایط روزهای کرونایی می کرد؟
این موضوعی که شما به آن اشاره می کنید، در قالب دستورالعمل تدوین و به شرکت ها به صورت رسمی ابلاغ شد که ما می توانیم سیر تاریخی این دستورالعمل ها را در اختیار شما قرار دهیم. حتی این دستورالعمل ها همان گونه که اشاره کردم غیر از ارسال به شرکت ها، مجمع صنفی ناشران به ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها نیز در قالب بخشنامه ابلاغ کردیم.
* با در نظر گرفتن این حجم نکات آیا فکر نمی کنید اکنون جایگاه حقوقی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این اجازه را به شما و همکارانتان بدهد که تهیه کنندگان و صاحبان ثروتمند آثار موسیقایی را مجاب کنید تا هرچه زودتر نسبت به برگزاری کنسرت ها در همه حوزه ها اقدامات لازم را انجام دهند.
طبیعی است که در حوزه برگزاری کنسرت ها و فعالیت های فرهنگی هنری پس از ایام سوگواری ماه های محرم و صفر ما در ابتدا تابع مصوبات ستاد ملی مقابله کرونا خواهیم بود. این در حالی است که تا این لحظه هیچ مصوبه ای از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا به دست ما نرسیده که فعالیت هایی از این دست غیر از اطلاعیه های رسمی ستاد ملی مقابله با کرونا یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متوقف یا تعطیل شود.
طبیعی است که با رعایت شیوه نامه ها و دستورالعمل های بهداشتی امکان برگزاری کنسرت در آبان ماه وجود دارد. همین امروز که با شما گفتگو می کنم مکاتبه ای را با مجمع صنفی ناشران موسیقی برای برپایی کنسرت ها داشتم ضمن اینکه ما با تمام سالن ها صحبت کردیم و آن ها نیز آمادگی همراهی کامل دارند. در این چارچوب ما حتماً از طریق مجمع صنفی ناشران موسیقی اجراها را از آبان ماه سازماندهی می کنیم تا با یاری صاحبان آثار موسیقایی چرخ اقتصادی مشاغل مرتبط با حوزه موسیقی به حرکت دربیاید. منتها لازمه این آغاز نگاه تهیه کنندگان به منافع عمومی است چرا که معتقدیم صرفاً یک نفر خاص نباید به منافع خاص خود به انگیزه سود بیشتر فکر کند. این اصلاً شاخص درستی نیست که برخی ها با انگیزه های اقتصادی و اجرا نکردن تا زمانی که مطمئن شوند ماجرا برایشان سود مشخصی ندارد، فضای موسیقی را تحت تاثیر این انگیزه قرار دهند. من امیدوارم عده ای محدود در این گونه موسیقی، مصرفی کاری نکنند که یک مساله عادی خدایی نکرده تبدیل به یک مساله امنیتی شده و در چارچوب های ضوابط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد.
* اما من همچنان بر این باورم که فرآیند فعلی فعالیت های موسیقایی در کشور اگر نگوییم به طور کامل، اما به شکل چشمگیری وابسته به تهیه کنندگان و کنسرت گذاران متمولی است که در روزهای کرونایی بنا به دلایل و توجیهاتی که از نظر ما منطقی نیست، به بهانه سلامتی مردم، حاضر به برگزاری کنسرت با در نظر گرفتن شیوه نامه های بهداشتی نشدند. مگر نه اینکه همین خوانندگان و هنرمندان تحت نظر این تهیه کنندگان در روزهای عادی در پست های رنگارنگ و پر از مهر خود با لحنی سرشار از شادی و شعف از عشق خود به طرفدارانشان سخن می گویند. آیا فکر نمی کنند اکنون بهترین فرصت برای ابراز علاقه و عشقی است که در کلماتشان جاری و ساری می کنند؟ آیا منافع اقتصادی، این عشق های مجازی را کور کرده یا اتفاقات دیگری در جریان است؟ آیا دفتر موسیقی نمی خواهد با پرهیز از سیاست های انفعالی خود تا به امروز و فارغ از بحث رعایت پروتکل های بهداشتی که در الزام آن تردیدی نیست، گامی در این فضای مسموم بردارد؟ آیا این موضع انفعالی به دلیل رعایت ملاحظات است یا نه قوانین به شما اجازه تصمیم گیری نمی دهد؟
موضوعی که شما مطرح کردید، از جهاتی موضوع درستی است. ببینید همان هنرمندی که به گفته شما در پست های خودش از علاقه و دلتنگی با مخاطبانش سخن می گوید، پست دیگری می گذارد با این مضمون که: من به خاطر حفظ سلامتی مردم کنسرتم را کنسل کردم یعنی، چه آن موقع که سالن اجرای کنسرت با هزار نفر پر شده و درآمدزایی خوبی اتفاق می افتد، مردم وجه المصالحه هستند و چه در این ماه ها که به هر علتی از جمله کاهش صرفه اقتصادی، کنسرت ها برگزار نمی شود. یعنی در همین فضا نیز متاسفانه مردم دوباره وجه المصالحه قرار می گیرند و گفته می شود که ما به خاطر شما کنسرتی را اجرا نمی کنیم.
چه آن موقع که سالن اجرای کنسرت با هزار نفر پر شده و درآمدزایی خوبی اتفاق می افتد، مردم وجه المصالحه بودند و چه در این ماه ها که به هر علتی از جمله کاهش صرفه اقتصادی کنسرت ها اجرایی برگزار نمی شود ماجرای کرونا قدری این مساله را بیشتر نشان داد که عده ای محدود ممکن است برای رسیدن به منافع شان رفتارهایی از خود نشان دهند که شما به آن اشاره داشتید. ما آنچه درباره موضوع قیمت ها با دوستان توافق کردیم، خواهش کردیم و در این زمینه هم گفتگوهایی را انجام دادیم فقط به جهت رعایت حال مردم بود و اگر هم الان اصرار می کنیم که کارها روی ریل بیفتد اولاً راه افتادن چرخه اقتصادی کنسرت ها با در نظر گرفتن شیوه نامه های بهداشتی مبتنی بر قواعد ستاد ملی مقابله با کروناست دوماً اینکه مردم بتوانند در این روزهای خیلی سخت بخشی از فراغت خودشان را به فعالیت هایی اختصاص دهند که می تواند برایشان گشایش های فکری ایجاد کند.
شما این موضوع را به صورت قطعی از طرف دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدانید که برگزاری کنسرت ها جزو برنامه های ما خواهد بود و ما در این زمینه حتماً برای نیمه دوم سال برنامه ریزی های لازم را انجام می دهیم. منتها در این زمینه رویکرد ما عمدتاً رویکرد فعالیت به کمک های نهادهای صنفی چون خانه موسیقی، انجمن صنفی هنرمندان موسیقی و مجمع صنفی ناشران بوده است. در موضوع اجراهای پاپ نیز طبیعی است که ما عمده مراجعه مان به مجمع صنفی ناشران موسیقی است. اتفاقاً به همین جهت است که من از ابتدای مصاحبه تا به حال از این مجمع مستمر نام می برم که چه توافقات و مکاتباتی صورت گرفته است. اما در این راستا من بر این باورم ما نیازمند یک بلوغ صنفی هم هستیم. یعنی دلیلی ندارد وقتی 40 یا 50 شرکت عضو یک مجمع هستند، دو تا سه نفر در داخل آن مجمع به توافقاتی که مسئول آن مجمع و سایر اعضای مجمع انجام داده اند احترام نگذارند و بخواهند مسیر دیگری را به بهانه اینکه خواننده پرفروش یا سامانه پرفروشی دارند، پیش بگیرند. شما مطمئن باشید اگر تا به امروز دفتر موسیقی نسبت به این موضوع همراهی یا مماشاتی داشته از این به بعد هم تلاش خود را انجام می دهد تا در کنار این همراهی، جدیت بیشتری نیز داشته باشد.
* با این تفاسیر آیا می توان امیدوار بود که دفتر موسیقی ارشاد در رابطه با افزایش غیرمنطقی قیمت بلیت ها (تاکید می کنم غیرمنطقی) هم اقدامات موثری را انجام دهد یا نه باید منتظر ورود نهادهای قضایی در زمینه تعیین قیمت بلیت ها بود؟
در تمام سال های گذشته تعیین قیمت بلیت اجراهای صحنه ای توسط خودِ تهیه کنندگان و شرکت ها اتفاق افتاده و هیچ وقت هم دولت دخالتی در این زمینه نداشته است. در این چارچوب شرکت ها سود خودشان را با یک تابعی از توان اقتصادی مردم در نظر می گیرند. طبیعی است در این زمینه اگر ماجرا از یک قیمتی بالاتر تعیین می شد مردم هم توان پرداخت قیمت های در نظر گرفته شده را نداشتند. در حال حاضر که برابری قیمت ها در حوزه پول ملی ما با سایر ارزها به هم خورده، همین موضوع بهانه ای را به دست برخی شرکت ها داده که: ارزش ریالی بلیت کنسرت ما به دلار در سال پیش فلان مبلغ بوده، اما الان ارزش بلیت ریالی ما به دلار یک چهارم شده است. این هایی که گفتم عین استدلالی است که دوستان گفتند.
بنده سال گذشته مکاتباتی را با دفتر حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام دادم که به تبع آن دفتر حقوقی نیز مکاتباتی را با سازمان تعزیرات حکومتی انجام داد. موضوع اصلی مکاتبات نیز چگونگی مبنای قیمت گذاری کنسرت ها بود و اینکه آیا دولت می تواند به صورت مستقیم وارد مقوله قیمت گذاری بلیت کنسرت ها شود یا خیر؟ عده ای هم می گفتند: برای ما صرف ندارد از جهت قیمت تمام شده هر صندلی با این قیمت فعلی کنسرت را برگزار کنیم . البته که طبیعی است در حوزه موسیقی مانند سایر حوزه ها نیز یک افزایش سنواتی اتفاق بیفتد. بنابراین خارج از قاعده معقول نیست که 10 یا 15 درصد قیمت بلیت ها افزایش پیدا کرده و همه هم مقداری کم و زیاد آن را می پذیرند. منتها لازم است اگر دوستان در مجموعه شرکت های کنسرت گذار دوستان به منطقی می رسند، آن منطق را به جهت محاسباتی به مردم، به افکار عمومی و البته دفتر موسیقی وزارت ارشاد اعلام کنند. اگر افکار عمومی و بعد دولت بپذیرد که با یک دلیل منطقی افزایش اتفاق افتاده، آن وقت می توان نسبت به افزایش قیمت بلیت ها تصمیم گیری کرد.
بنده سال گذشته مکاتباتی را با دفتر حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام دادم که به تبع آن دفتر حقوقی نیز مکاتباتی را با سازمان تعزیرات حکومتی انجام داد. موضوع اصلی مکاتبات نیز چگونگی مبنای قیمت گذاری کنسرت ها بود و اینکه آیا دولت می تواند به صورت مستقیم وارد مقوله قیمت گذاری بلیت کنسرت ها شود یا خیر؟
توضیح اینکه در سازمان تعزیرات حکومتی آیین نامه هایی وجود دارد بر این مبنا که برخی کالاها از جمله مرغ، گوشت، تخم مرغ و موارد مرتبط با نیاز عمومی مردم در ردیف کالاهای ردیف الف و ب قرار دارند. در این ردیف دولت ورود مستقیم دارد. یعنی چون این کالاها در ردیف نیازهای روزمره مردم قرار دارد، بنابراین دولت بر نحوه قیمت گذاری آنها ورود مستقیم دارد که سازمان تعزیرات حکومتی نیز در این چارچوب نسبت به قیمت گذاری کالاها اقدام می کند. اما نسبت به سایر کالاها و خدمات، این واحد تولیدکننده هست که با توجه به قیمت تمام شده خدماتی که ارائه داده و سود تعیین می کند، یک قیمتی را تعیین می کند و بعد اگر مردم نسبت به آن کالا یا خدمات معترض باشند، مجموعه هایی چون سازمان تعزیرات و سازمان حمایت از مصرف کنندگان به ماجرا ورود می کند.
البته همین حالا که مشغول گفتگو با شما هستم، بنده مجدداً نامه نگاری را با دفتر حقوقی وزارت ارشاد انجام دادم که با توجه به شرایط کرونا و آنچه وضعیت اقتصادی مردم است، این توقع وجود دارد که دولت ورود جدی تری به موضوع قیمت گذاری داشته و از مردم حمایت کند. البته که اینجا ما منافع طرفین را هم داریم و قطعاً راضی هم نیستیم شرکت ها در یک سقف و قیمتی کنسرت ها را برگزار کنند، که برای آنها صرفه اقتصادی ندارد. اما به عنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فکر می کنم می شود در یک نقطه ای به توافق رسید که هم منافع مردم و هم منافع شرکت ها در نظر گرفته شود. این فرآیند هم قدری گذشت و پذیرش سود کمتر لازم است. من می دانم اکنون سالن های برگزاری کنسرت آمادگی کامل دارند. از آن طرف هم می دانم شرکت ها اگر بخواهند قیمت بلیت ها به شکل بی قاعده ای افزایش دهند سالن ها هم اجاره بها را افزایش می دهند و آن زمان است که باید مطمئن بود همان 50 درصدی که پیش بینی می شد هم به سالن های برگزاری کنسرت نمی آیند. در عین حال بنای ما این بود که از فرصت ماه محرم و صفر استفاده کنیم، تا با برگزاری یک جلسه مشترک به سیاق جلساتی که در اردیبهشت ماه سال جاری برگزار شد، شرایط برگزاری کنسرت ها از آبان ماه سال جاری با توجه به شرایط کرونا را بررسی و اجرایی کنیم.
* موضوع برآورد خسارت ها و نحوه حمایت ها در حوزه موسیقی توسط دولت هم یکی دیگری از نکاتی است که در روزهای کرونایی به شدت مورد توجه است. به اعتقاد من این موضوع در شرایط مبهمی به سر می برد که بد نیست پیرامون آن توضیحات لازم را بدهید.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اردیبهشت ماه سال جاری وقت گذاشت و خسارت های بیکاری ناشی از کرونا را احصا و برآوردهای لازم را در این زمینه انجام داد. دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم در این زمینه مکاتبات مستمری را با خانه موسیقی، مجمع صنفی ناشران موسیقی و انجمن صنفی هنرمندان موسیقی انجام داد تا اطلاعات ذی نفعان دریافت و بعد از دسته بندی های لازم در اختیار وزارت خانه قرار داد. بخشی از این خسارت ها هم در حوزه سامانه کارا قرار گرفت که موسسه های حقوقی مرتبط با موسیقی که به دلیل کرونا بی کار شده اند وام هایی را دریافت کنند. البته این وام ها هنوز در هیچیک از بخش های فرهنگ و هنر پرداخت نشده، اما به طور حتم اگر روند اعطای وام آغاز شود، قطعاً اهالی موسیقی نیز در آن دخیل هستند.
بر این باورم تجربه کرونا درسی را به همه دستگاه های دولتی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد. اینکه بانک های اطلاعاتی ذی نفعان ما کامل نیست. ما در حوزه موسیقی یک بانک اطلاعات که بتواند ویژگی های همه هنرمندان موسیقی را داشته باشد، نداریم. البته در انجمن موسیقی ایران سامانه بامک مدتی است که فعال شده، اما همه هنرمندان به طور کامل اطلاعاتشان را در اختیار نگذاشته اند اتفاق دیگری که در این زمینه افتاده پیوندی است که اخیراً میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صندوق کارآفرینی امید به وجود آمده است. در این زمینه فهرستی از اشخاص حقوقی و حقیقی دارای بیمه و فهرست هنرمندانی که برای آنها لیست بیمه رد نمی شود با کمک ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها تهیه شده تا بتوانند وام هایی را از صندوق کارآفرینی امید دریافت کنند. تعدادی دیگر از هنرمندان که بیمه آنها از طریق صندوق اعتباری هنری رد می شود نیز از این مجموعه وام های کوتاه مدتی را دریافت می کنند. این موضوعاتی که یادآوری کردم طی هفته های گذشته به صورت مستمر از طریق دفتر موسیقی وزارت ارشاد به صنوف و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها اطلاع رسانی می شود.
من بر این باورم تجربه کرونا درسی را به همه دستگاه های دولتی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد. اینکه بانک های اطلاعاتی ذی نفعان ما کامل نیست. ما در حوزه موسیقی یک بانک اطلاعات که بتواند ویژگی های همه هنرمندان موسیقی را داشته باشد، نداریم. البته در انجمن موسیقی ایران سامانه بامک مدتی است که فعال شده، اما همه هنرمندان به طور کامل اطلاعاتشان را در اختیار نگذاشته اند. به هر صورت ماجرای کرونا کمک کرد که ما بتوانیم اطلاعات ذی نفعان را تا یک حدی کامل کنیم و امیدوارم این دست از حمایت ها که قرار است در قالب وام آغاز شود شرایط بهتری را برای هنرمندان خسارت دیده فراهم کند.
شما بهتر از من می دانید که بخش زیادی از آثار نمایشی که در صحنه های تئاتر روی صحنه می روند دربرگیرنده حمایت های مالی دولتی هستند که اتفاقاً این روزها هم محل گفتگوی اهالی تئاتر شد. اما در حوزه موسیقی ماجرا به این شکل نبوده است. چرا که در بخش موسیقی پاپ تمامی اجراها مبتنی بر حضور در یک شرایط تجاری اقتصادی است که با فروش بلیت و جذب اسپانسر به فعالیت خود ادامه می دهد. در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی هم ماجرا به شکل حمایتی نبوده است که هر سال اجراهای این حوزه وابسته به کمک های دولت باشد. گرچه این را هم قطعاً می دانم که ماجرای کرونا و عدم برگزاری اجراهای زنده این حوزه موجب بیکاری بسیاری از هنرمندان و مشاغل وابسته شده که شامل موسیقی پاپ هم می شود. چرا که غیر از خوانندگان که می توانند تا مدتی از پس هزینه های خود برآیند اما قطعاً نوازندگان و سایر کارکنان وابسته به برگزاری کنسرت ها لطمات زیادی دیده اند. من فکر می کنم در این شرایط یکی از راه ها این است که شرکت ها کمک کنند تا اجراهای صحنه ای آغاز شده و مردم ولو با همان ظرفیت پنجاه درصدی به کنسرت ها بیایند تا مشاغل وابسته به کنسرت ها تا این حد خسارت نبینند. من فکر می کنم شما همین حالا هم پای درددل مدیران برگزاری سالن ها که بنشیند به طور حتم شنونده روایت آنها از تعدیل چشمگیر نیروهای خود هستید.
* در همین چارچوب ماجرای حمایتی که به آن اشاره کردید، آیا امکانی در شرایط کرونایی وجود دارد، که منابع مالی با عنوان متمم در اختیار دفتر موسیقی برای حمایت مستقیم از هنرمندان زیان دیده موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک برای اجرای برنامه یا فعالیت هایی از این دست اختصاص پیدا کند؟
بنیاد فرهنگی هنری رودکی راجع با سالن هایی که وابسته به معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند چندی پیش اطلاعیه ای را برای برگزاری کنسرت ها در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی صادر کرد که مبنای آن همکاری این مجموعه برای کاهش هزینه های جاری برگزاری کنسرت ها بود. در حال حاضر حتی سالن های خصوصی که خواهان گردش اقتصادی فعالیت های خود هستند آمادگی همکاری با گروه ها را دارند.
یکی از اهدافی که من دنبال آن هستم این است که بودجه دفتر موسیقی را از سمت یک بودجه فعالیت محور به سمت بودجه حمایت محور ببریم تا بتوانیم این بودجه در اختیار گرفته را صرف حمایت از آلبوم های خوب، کتاب های موسیقایی و هنرمندان این حوزه کنیم نکته دیگر اینکه در چارچوب بودجه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقریباً 60 تا 65 درصد بودجه خود را در قالب بودجه رویداد محور صرف جشنواره موسیقی جوان، جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره موسیقی فجر می کند. از سوی دیگر تقریباً 20 درصد از بودجه دفتر موسیقی صرف حمایت از فعالیت های استانی در قالب جشنواره های منطقه ای و آن بودجه باقیمانده نیز صرف بودجه های پشتیبانی می شود.
یکی از اهدافی که من دنبال آن هستم این است که بودجه دفتر موسیقی را از سمت یک بودجه فعالیت محور به سمت بودجه حمایت محور ببریم تا بتوانیم این بودجه در اختیار گرفته را صرف حمایت از آلبوم های خوب، کتاب های موسیقایی و هنرمندان این حوزه کنیم. البته در سال 1399 برای چند کار ماندگار در حوزه موسیقی بودجه هایی اختصاص پیدا کرده که همزمان به سمت نهایی شدن پروژه از سوی انجمن موسیقی ایران اطلاع رسانی های لازم خواهد شد.
این کارها به اعتقاد من آثاری هستند که به دلیل ماندگاری شان می تواند تبدیل به کارهای پرافتخاری هم شود. اما الان هم از سوی ستاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر هستیم تا بتوانیم به صورت خاص بودجه ای را برای گروه های خاصی که از اجرا محروم ماندند جلب کنیم. در همان چارچوبی که بناست از سوی صندوق کار آفرینی امید صورت پذیرد ما یک شاخه جدیدی را در کنار موسسه های حقوقی، استودیوها باز کردیم که در این راستا گروه های معتبری که ثبت حقوقی ندارند مشمول حمایت ها می شوند. صادقانه می گویم در این مدت تمام تلاشم را انجام دادم تا وعده ای بر وعده های محقق نشده و شنیده شده اضافه نکنم. رویه فعالیت های من همواره بر این نکته بوده و هست تا هر وقت این وعده ها به منصه ظهور رسید آن ها را اعلام رسمی کنم. ما تا همین امروز هم به همین شیوه قدم برداشتیم تا فقط یک وعده کوتاه مدتی که برای یک مقطع زمانی کم آرامش ایجاد می کند، داده نشود.
ادامه دارد...
کد خبر 5038821
علیرضا سعیدی
غلامرضا منتظری در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در تشریح دستور کار امروز ( یکشنبه، 27 مهرماه) کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، گفت: در نشست امروز لایحه الحاق بخشی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزارت صمت که بر اساس آن مراحل صدور، مجوز، نظارت و انحلال مراکز چاپخانه ها به وزارت صمت واگذار می شود با حضور کارشناسان و مسئولانی از وزارت ارشاد و صمت بررسی و بحث های تخصصی مطرح شد
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: کمیسیون در این رابطه به جمع بندی نرسید زیرا بر این باور بود که اگر این لایحه تصویب شود وزارت ارشاد تنها می تواند نظارت محتوایی بر حوزه چاپ و نشر داشته باشد و در نهایت کمیسیون از دلایل مطروحه توسط کارشناسان مربوطه قانع نشد بنابراین از دستور کار خارج شد.
وی ادامه ادامه داد: همچنین در این نشست سفرهای فرهنگی کمیسیون مطرح و مقرر شد مدلی طراحی شود که سفرها متناسب با ماموریت کمیسیون و اولویت محور باشند البته در مورد جزئیات آن در نشست های آینده بحث خواهد شد.
نماینده مردم گرگان و آق قلا در مجلس یازدهم یادآور شد: با توجه به اینکه در هفته تربیت بدنی قرار داریم قرار شد هفته اینده نشستی را با حضور وزیر ورزش و تعدادی از چهره های مطرح و صاحب نام حوزه ورزش برای بررسی وضعیت این حوزه داشته باشیم./
پایان پیام
محمدرضا مهدوی پور/ سرانجام تعهد مسئولان سینمایی کشور برای برگزاری جشنواره های سینمایی به هرقیمتی آن هم در شرایط وخیم کرونایی محقق گشت و نخستین روز از سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان با بزن و برقصی ویژه در اصفهان آغاز شد. جشنواره ای که در تهران نیز با سالن خلوت و بی رونق سینما فرهنگ میزبان اهالی رسانه بود. البته معلوم نیست که این میزبانی به همراه هزینه کرد چه مبلغ از بودجه بیت المال و نهایتا فاکتور شدن چه رقمی خواهد انجامید؛ اما در مجموع سبب شد تا نخستین روز جشنواره سی وسوم با دو فیلم رسمیت پیدا کند.
البته در این میان آنچه که بر ابعاد طنز تلخ این ماجرا افزود؛ اکران فیلمی با عنوان مسیرمعکوس در روز نخست جشنواره بود. فیلمی به کارگردانی ابوالفضل جلیلی موحدی که با حمایت مستقیم بنیاد سینمای فارابی و با عقد قراردادی 720 میلیون تومانی به منظور تملک و مشارکت 60 درصدی! این نهاد سینمایی ساخته شده است.
پس اگر چه معلوم نیست صرف چنین هزینه ای از بودجه بیت المال برای تولید فیلمی همچون مسیرمعکوس با چه منطقی صورت گرفته؛ این در حالی است که شاید بزرگترین دستاورد آن برای مدیریت کنونی بنیاد سینمای فارابی را بتوان تکرار سه باره اسم ایشان در تیتراژ پایانی اثر قلمداد نمود! اثری که قطعا همچون سایر فیلم های جناب کارگردان، انقدر ضعیف است که رنگ اکران را نخواهد دید و آنقدر سیاه است که تنها به درد دوره افتادن در جشنواره های جهانی می خورد و اساسا مخاطب عام رغبتی برای دیدن آن نخواهد داشت.
فیلم سینمایی مسیرمعکوس مدعی روایت زندگی نوجوانی به نام امکان زادراه است. نوجوانی که در نهایت ماهیت امکان بودن و محتمل بودن خود برای پیگیری هر چشم اندازی موفقی در شاهراه تمدنی ایران اسلامی را از دست می دهد و در قاب دوربین کارگردان، به عنوان مفلوکی مفلوک زاده آنچنان شوم بخت به تصویر کشیده می شود که بقایش تنها در توهم امکان موفقیت اش است. مفلوکانی مفلوک زاده که به وضوح در اثر نشان داده می شود که می بایست در جامعه همچون اسب کار کنند و پس از اینکه دیگر کارآمدی خود را برای بهره دهی از دست می دهند، محکوم به کشته شدن و نابود شدن می باشند و ...
فیلم سینمایی مسیرمعکوس اثری به شدت سیاه و تلخ است. اثری که مُشتی فحش سیاسی و اعتراض به حکومت و حاکمیت را به صورتی شلخته با هم مخلوط کرده و تمام تلاش خود را بکار می بندد تا این درهم سازی مبتذل را به اسم فیلم سینمایی به خورد مخاطب خود دهد. اثری که شاید از کمترین قرابت ممکن برای دسته بندی در گروه سنی کودک و نوجوان برخوردار باشد. البته کودک و نوجوانی که قراراست تمدن ساز باشد وگرنه کودک و نوجوانی که قرار باشد توسط رسانه به پوچی رسیده و خشکانده شود و یا ریشه های تمدنی اش را آنچنان سُست و منقطع ببیند و ...؛ اساسا نیازمند چنین اثری می باشد!
فیلم سینمایی مسیرمعکوس آنچنان از منظر فُرم سینمایی ضعیف و الکن است که رسما به دفتر چرک نویسی سراسر فحاشی مبدل شده. اثری که سعی می کند تا خلا فیلمنامه و نابلدی خود از سینما را با کات زدن های بی منطق و دوربین کشی های گیج و گنگ جبران سازد و شاید همین امر سبب شده تا اثر برای صاف کردن چاله های نا فُرم در منطق روایی خود، به سراغ وصله نمودن مقداری طنز بر پیکره ابتر خود برود! و فلاکت و سیاهی اثر را با مقداری طنز و رقص و غیره به عمق جان مخاطب حقنه کند!
البته فیلم سینمایی مسیرمعکوس سوای نظر از همه ضعف های فُرم و محتوای خود از عنوانی با مُسمی برخوردار است عنوانی با مسمی، نه از حیث معرفی فیلم و هم راستا با فحوای اثر که اثبات می کند نظام جمهوری اسلامی چهل سال است مسیرمعکوس حُکمرانی را برگزیده و جامعه را از بدبختی در گروه سنی جوانان پشت کنکور، به مرتبه بدبختی در گروه سنی نوجوان نایل ساخته است و ...؛ بلکه عنوانی با مُسمی در ترسیم شدت عوضی رفتن مدیران و متولیان سینمایی کشور در مسیر مدیریت فرهنگی می باشد.
فیلم سینمایی مسیرمعکوس اثری است که به خوبی اثبات می کند که چگونه ثروت مردم ایران به عنوان بیت المال، خرج تولید آثاری سیاه و فلاکت بار می شود. آثاری که دیگر دیدن آن حتی برای خود جشنواره های غربی هم تَکراری شده است. آثاری که بر عمق جهالت و یا نفوذی بودن مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور گواهی می دهد. قطعا مدیرانی که از تولید چنین آثاری حمایت کرده و در شرایطی که کشور درگیر بحران های اقتصادی و بیکاری طیف گسترده ای از اهالی دغدغه مند سینما است و ...، بودجه عمومی کشور را در اختیار تولید اثری همچون مسیرمعکوس قرار می دهند؛ یا خائن هستند و یا جاهل و بی سواد! زیرا هر کودک و نوجوانی با مختصر سواد رسانه ای قطعا متوجه می شود که مسیرمعکوس تعداد زیادی تک جمله سیاسی با ربط و بی ربط به هم است که در تقابل با نظام مستقر حاکم بر ایران نگاشته شده و در نهایت با روتوش و اضافه نمودن مقداری فُحش های نمادین و ناسزاهای استعاره گونه در قالب شوخی و جدی، به اثری ظاهرا سینمایی برای کسب 720 میلیون تومان از بودجه فیلمسازی بنیاد سینمای فارابی مبدل گردیده.
این اثر سوای نظر از یدک کشیدن اسم فیلم سینمایی؛ در واقع یک فیلم کوتاه جمع و جور است که با یک یا دو نفر نیرو کارآشنا به حرفه فیلمسازی ساخته شده است! اثری که یکی از آن دو نفر را خود کارگردان تشکیل می دهد که هم نویسنده اثر است و هم تدوینگر آن و هم مدیری فیلمبرداری و تهیه کننده و...؛ از این جهت منطقی است که تنها دغدغه در تولید چنین اثر کم خرجی که تماما از لوکیشن های آماده و بازیگرانی تماما غیرحرفه ای بهره برده؛ مشمول تامین خورد و خوراک 80 بازیگر سر صحنه آن شود! زیرا در ابتدای عقد قرار داد کارگردان این اثر با بنیاد سینمای فارابی ، غذا پرسی سه هزار و 500 تومان بود اما در ادامه 17 هزار تومان شد و در پایان هم شاید 30 هزار تومان!
در مجموع فیلم سینمایی مسیرمعکوس مسیری روشن برای شک در میزان جهالت و یا نفوذی بودن متولیان سینمایی کشور است. متولیانی که اگر معنی تقارن جمله لبیک یا خامنه ای را در بَک تصویری دانش آموز مظلوم و در حال اخراج از مدرسه را نمی فهمند و نمی دانند تصویر امام خمینی رحمه الله در گوشه قاب پسرک روزنامه فروش در حال کُتک خوردن به چه معنی است و یا جایگاه آقای دولت آبادی را درک نمی کنند و یا شعورشان به هجمه واضح اثر به شهدای مدافع حرم نمی رسد و معنی و مفهوم قرار گرفتن تصویر رزمندگان دفاع مقدس در پس زمینه پسرک مفلوک در انجمن سینمایی و تکرار چندین باره آن را در زمان مدیریت افراد مختلف و تیپ های گوناگون را درک نمی کنند و متوجه مفهوم استعاره بحث آزاد اجتماعی و چگونه کشتن اسب پیر مسابقه و صدها متلک و ناسزای دیگر در یک اثر تصویری نیستند؛ قطعا جاهلانی هستند که هم ظلم به خود می کنند و هم در حال ظلم به جامعه ای می باشند که ایشان در آن مسئولیت فرهنگی دارند! این در حالی است که محتمل می باشد تصور این فرض را که متولیان سینمایی کشور، بالاخص آن طیف بیسوادی که به واسطه رابطه در شوراهای مختلف حضور دارند؛ مجذوب سخنان شیرین و اتفاقا کاملا صحیح و منطقی سازنده اثر شده باشند؛ سخنانی همچون: ما نباید ناامیدی را به سینمای کودک و نوجوان بیاوریم، آنان به امید نیاز دارند و جزو زندگی آنان باید باشد! که تنها بر زبان جاری شده و هیچ سکانسی در اثر موید آن نمی باشد.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا ، در حالی که بیش از 2 ماه از انتخاب اعضای جدید هیات مدیره جامعه اصناف سینمای ایران ( خانه سینما ) می گذرد و حدود 45 روز پیش نیز رییس هیات مدیره این اتحادیه صنفی انتخاب شده است ، اما همچنان از انتخاب مدیرعامل خبری نیست .
با این حال شنیده می شود انتخاب مدیرعامل خانه سینما ، دستور کار اصلی جلسه هفته جاری هیات مدیره است و مدیرعامل جدید تا پایان هفته معرفی خواهد شد.
اطلاعات رسیده به خبرنگار صبا همچنین حاکی از نظر اعضای هیات مدیره بر ابقای منوچهر شاهسواری به عنوان مدیرعامل این اتحادیه صنفی است.
منوچهر شاهسواری تهیه کننده 63 ساله سینما، در 4 سال گذشته مسئولیت مدیرعاملی خانه سینما را برعهده داشته است.
انتهای پیام/
سیاوش چراغی پور در گفت وگو با خبرگزاری میزان، درباره برگزاری سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران گفت: کرونا شوخی بردار نیست، زیرا به عنوان یک بیماری جدی مطرح شده و باید مراقب بود. طبیعتاً برای کنترل آن باید از شلوغی ها، تجمعات و گردهمایی ها دوری کنیم، اما به هرحال تقریبا یک سال است که درگیر این بیماری هستیم و باید مدیریت کردن این شرایط را یاد گرفته باشیم. در همین بازه کرونایی جشنواره های بزرگی مثل ونیز برگزار شدند و ما می توانیم نحوه برگزاری و مدیریت شان را سرلوحه قرار بدهیم.
وی در همین راستا ادامه داد: معتقدم هنر به ویژه سینما و تئاتر در مقوله از بین رفتن خاکریز اول هستند، اولین ترکش ها به پیکر سینما و تئاتر می خورد که فیلم کوتاه هم در همین فضاست. برای موقعیت فعلی سینمای ایران تلاش زیادی شده است و نباید به این راحتی از دست اش بدهیم. خوشحالم از اینکه برگزارکنندگان جشنواره فیلم کوتاه به این نتیجه رسیدند که با همه این دغدغه ها از جشنواره صیانت و آن را برگزار کنند. از آنجایی که یک بی برنامگی در دوره های قبل بود امیدوارم دیگر مشکلاتی نداشته باشیم تنها نگرانی من از این جهت است که در حین اجرا و برگزاری در این موقعیت حساس کرونایی دوباره آن مشکلات سر بر بیاورند.
چراغی پور با اشاره به همکاری هایش با کارگردانان فیلم کوتاه بیان کرد: فیلمسازان فیلم کوتاه دغدغه مند و با یکدیگر همدل تر هستند. هنر محصول خرد جمعی است و البته به صورت گروهی است که می شود در یک کار هنری به تعالی رسید. در فیلم کوتاه و تئاتر و کار هایی که جنبه گروهی دارند وقتی همدلی وجود داشته باشد آثار به شکوفایی می رسند. یکی از دلایلی که باعث می شود از همکاری با عوامل فیلم کوتاه لذت ببرم، عشق، همیاری و همدلی شان است. انگار همه اعضای یک تیم اثر را متعلق به خود می دانند، همه رفیق هم هستند و همه آن ها با عشق به سراغ ساخت اثر آمده اند نه به خاطر قرارداد و شرایط مالی.
بازیگر فیلم جهان با من برقص بیان کرد: زمانی می توانیم با غرور و افتخار از فیلم کوتاه یاد کنیم که ابتدا در کشور خودمان قدر این آثار و هنرمندانش را بدانیم و بعد بگوییم دنیا از آثار ما استقبال می کند، اما غم انگیز است که متاسفانه ما گاهی قدر جوانان خوش فکر را در کشور خودمان نمی دانیم، آن ها را نمی شناسیم، به طور شایسته به آن ها بها نمی دهیم و موقعیتی را که باید در اختیارشان نمی گذاریم. مثلا ساده ترین موقعیت، اکران آثار کوتاه است برای مثال یک سینما می تواند ماهانه چند سانس را به نمایش آثار کوتاه اختصاص بدهد.
وی ادامه داد: می توان دفاتر بزرگ تهیه کنندگی فیلم را نیز موظف به تولید فیلم کوتاه کرد. آن ها در سال چند فیلم بلند با هزینه های زیاد تولید می کنند اگر برای شان دستورالعملی صادر شود که مثلا در سال تنها دو فیلم کوتاه تولید کنند وضعیت بهتر می شود. تولید فیلم کوتاه در مقایسه با تولید فیلم بلند هزینه ای ندارد. یعنی در حالی که تولید یک فیلم بلند پنج میلیارد تومان هزینه در پی دارد برای تولید یک فیلم کوتاه حدود 50 میلیون تومان صرف می شود.
چراغی پور خاطر نشان کرد: خوشحالم که با تمام ناملایمات و بی مهری ها، بچه های فیلم کوتاه در عرصه بین المللی می درخشند. در همین یک سال اخیر که در فیلم های کوتاه بازی کردم یا انتخاب بازیگرانشان را برعهده داشتم، متوجه شدم جوانان فیلم کوتاه بسیار خوش فکر هستند؛ بنابراین با افتخار تمام کار های آن ها را تبلیغ می کنم و می بینم که در بزرگترین جشنواره های جهانی دوشادوش فیلم های دیگر افتخار کسب می کنند.
سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری سیدصادق موسوی از 7 آبان آغاز می شود. جزییات و اخبار جشنواره در سایت www.iycs.ir قابل دسترس است.
انتهای پیام/
پس از تعطیلی دوباره تمامی سالنهای سینما در شهر تهران، آثار چرخه اکران به صورت محدود در سایر استان ها و شهرستانها به اکران خود ادامه می دهند، نکته غم انگیز در قبال وضعیت فعلی سینما اما میزان فروش یک روزه سینما در آغاز هفته جاری است.
سینما های سراسر کشور به جز سینما های شهر تهران طی روز گذشته تنها موفق به فروشی معادل 1 میلیون تومان شده اند، رقمی که نشان می دهد سینما ها در این روز میزبان 100 نفر مخاطب در کل کشور بوده اند، تاسف آور آنجاست که در کل کشور در روز گذشته تنها 16 سینما و مجموعا 22 سالن سینما فعالیت داشته اند.
ارقام بالا نشان می دهد که نه تنها سینما های تهران که به دلیل شیوع بیماری کرونا به طور کامل تعطیل شده اند بلکه سینما های سراسر کشور هم فرق چندانی با تعطیلی ندارند و آمار فروش آن ها نشان می دهد که طبیعتا با این مبلغ هزینه های جاری خود همچون آب و برق و دستمزد پرسنل را هم تامین نمی کنند.
سینما های سراسر کشور از اسفند ماه سال گذشته درگیر شیوع بیماری کرونا شدند، اتفاقی که می توان به عنوان بزرگترین ضربه بر سینمای کشور در چند دهه اخیر نامید، سینمایی که پیش از کرونا هم مشکلات فراوانی را تجربه می کرد، اما بعد از آن با تعطیلی طولانی مدت روبرو شد.
تعطیلی اولیه و چهار ماهه سینما ها در حالی رقم خورد که تهیه کنندگان و اهالی سینما آماده اکران نوروزی 99 بودند، به طبق منوال قبل اکران نوروزی بهترین زمان برای اکران آثار سینمایی بود، اما اکران نوروزی 99 تبدیل به کابوس بزرگی برای سینماگران شد.
شاید در ابتدای تعطیلات اکثریت سینماگران به خیال بازگشایی زودهنگام به شروعی دوباره امیدوار بودند، اما سینما ها تا ابتدای تابستان تعطیل بود، بازگشایی سینما ها از ابتدای تیر ماه سال جاری مخالفان و موافقان فراوانی داشت، موافقان ادامه روند فعالیت سینما را حیاتی می دانستند و در نقطه مقابل برخی بازگشایی سالن های سینما را عاملی برای افزایش تعداد مبتلایان به کرونا می دانستند.
در این میان اکران آنلاین و سینماماشین به دنبال راه چاره ای برای پرکردن خلاء بسته بودن سالن های سینما بودند، اما هر دو با شکستی سنگین روبرو شدند، سینماماشین با استقبال سرد مخاطبان روبرو شد و از سویی سینماآنلاین هم با وجود نبود قانون کپی رایت و قاچاق زودهنگام آثار به سرعت شکست خورد.
سینما ها از ابتدای تیر ماه با اکران تعداد زیادی از آثار شروع به کار کردند، اما با وجود امید فراوان سینماگران هیچکدام از آثار با استقبال مخاطبان روبرو نشدند، حتی دو فیلم موفق جشنواره فیلم فجر هم که در چرخه اکران نوروزی حضور داشتند در اکران تیر ماه شکست خوردند.
وضعیت سینما ها در تابستان سال جاری به نحوی رقم خورد که براساس آمار فروش، سینما ها نسبت به سال گذشته نزدیک به پانصد درصد با افت فروش مواجه شدند، به هر صورت سینماگران و سازمان سینمایی همچنان به همین روند ادامه می داد و اکثریت آثار اکران شده با شکست به کارشان ادامه می دادند. شاید همین حضور کم رمق هم برای برخی اهالی سینما جای امید داشت تا آنجا که سه هفته پیش بار دیگر سینما ها با تعطیلی طولانی مدت روبرو شدند.
مشکل اصلی، اما آنجاست که با وجود تعطیلات دوباره همچنان هیچ برنامه مشخصی از سوی سازمان سینمایی و شورای صنفی اکران برای بهبود وضعیت سینماگران دیده نمی شود.
مشخص نیست که چرا سازمان سینمایی، خانه سینما و نهاد های مرتبط با وجود چنین تعطیلاتی همچنان هیچ برنامه ای برای سینما ها ندارند، این مراکز طبیعتا اگر هم پیش از بحران کرونا برنامه ای برای شرایط بحرانی نمی داشتند، ماه های گذشته می توانست زمان خوبی برای آزمون و خطای آن ها باشد. اتفاقی که همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، سینما به طور کلی برای بقای خود به بازیگران مستعد و توانا با ویژگی های خاص و قدرت خلاقیت بالا نیاز داشته است. در گذشته معیار انتخاب یک بازیگر استعداد و توانایی او برای بازی در آن نقش بود، اما متأسفانه طی سال های گذشته این شیوه و رویه انتخاب و ورود با کمی تغییر جای خود را به معیار هایی غلط و اشتباه داده است.
انتخاب بازیگران در عرصه سینما از سوی کارگردانان و تهیه کنندگان در چند سال اخیر با ظهور شبکه های مجازی همواره مورد بحث و انتقاد بسیاری از بازیگران با تجربه و مستعد سینما بوده است.
به طوری که این شیوه باعث ناراحتی بسیاری از بازیگران با استعداد سینما شده است و به گفته بسیاری از آنان شرکت در مهمانی های شبانه، پوشش های غیر متعارف، آرایش غلیظ و فعالیت در صفحات مجازی و تعداد فالوور بالا همگی معیار های جدید برای بازی در یک نقش سینمایی است.
در ادامه گفتگو چند تن از بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون با خبرگزاری ها در مورد پشت پرده انتخاب بازیگران در سینمای ایران را بخوانید:
مریم کاویانی: اکثر فالوور های میلیونی بازیگران، تقلبی هستند
مریم کاویانی بازیگر سینما و تلویزیون درباره انتخاب بازیگران بر اساس تعداد طرفداران صفحات مجازی گفت: این روز ها خبر های زیادی در مورد انتخاب بازیگر بر اساس ملاک هایی همچون فالوور و مخاطب مجازی می شنوم و همواره یکی از منتقدین جدی این قضیه هستم، زیرا شاید بازیگری آن چنان در فضای مجازی فعالیت نداشته باشد و ترجیح دهد از هیاهوی این صفحات دور باشد، اما توانایی بازی بالایی داشته باشد.
وی در همین راستا افزود: من از این نوع برخورد تهیه کنندگان و فیلمسازان با بازیگران خوب سینما بسیار ناراحت می شوم. این انتخاب ها در صورتی از سوی برخی فیلمسازان و تهیه کنندگان صورت می گیرد که اکثر طرفداران مجازی این بازیگران تقلبی هستند و این اعداد و ارقام خریداری شده است.
بازیگر فیلم "رسوایی" با گلایه از انتخاب بازیگران براساس تعداد فالوور اینستاگرام تصریح کرد: من به صورت مستقیم با این قضیه برخورد نکرده ام، اما به عینه دیده ام که بسیاری از دفاتر سینمایی بر این اساس بازیگر انتخاب می کنند.
وی ادامه داد: بدون شک فعالیت در فضای مجازی تاثیراتی در جذب مخاطب خواهد داشت، ولی اینکه ملاک انتخاب بازیگران به جای توانایی و خلاقیت آن ها به تعداد فالوور اینستاگرام باشد به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
کاویانی درباره حاشیه سازی عمدی برخی از بازیگران برای خود در فضای مجازی خاطرنشان کرد: این قضیه در همه جای دنیا وجود دارد و برخی بازیگران بعد از فاصله گرفتن از فضای بازیگری با ایجاد یک حاشیه دوباره به صدر اخبار بر می گردند. از نظر من این یک شگرد و راهکار است و برخی مواقع شاید برای برخی مثبت هم باشد، اما در واقع این راهی نیست که من انتخاب کنم.
فریده دریامج: برخی هنرمندان به عمد خود را درگیر حاشیه می کنند
فریده دریامج گفت: کارگردانی که بخواهد بازیگران خود را بر اساس چنین معیار هایی انتخاب کند از نظر من کارگردان ناآگاهی است. بازیگر باید براساس نوع چهره، بازی و توانایی اش برای نقش انتخاب شود نه اینکه چه تعداد لایک و کامنت از اینستاگرام دریافت می کند. باید به حال چنین کارگردانی تاسف خورد.
وی با اشاره به حضور خود در فضای مجازی تاکید کرد: من هم در فضای مجازی صفحه دارم، چون معتقدم که باید به روز بود، اما این را هم بگویم که در این فضا هر مطلبی را دنبال یا منتشر نمی کنم تا به هر قیمتی جذب مخاطب کنم.
این بازیگر سینما ادامه داد: متاسفانه بسیاری از همکاران ما اهل خودنمایی هستند و برای خود حاشیه ایجاد می کنند تا به هر نحوی هم که شده دیده شوند و به هیچ وجه عواقب این اقدامات را در نظر نمی گیرند. آن ها نمی دانند مردم بازیگران را براساس سادگی و صداقت دوست دارند و اینکه یک بازیگر با متهم کردن خودش بخواهد بر سر زبان ها بیافتد اشتباه محض است.
دریامج با اشاره به دوری همیشگی خود از هیاهوی رسانه ای خاطرنشان کرد: خوشبختانه من اهل هیاهو و این جور کار ها نیستم. مهم ترین چیز برای من آرامش خودم و خانواده ام است و حاضر نیستم برای چهار نفر فالوور بیشتر این آرامش را از بین ببرم.
بیشتر بخوانید
وقتی ابتذال پنهان زیر پوست سینما، صدای بازیگران را درمی آورد
مرجانه گلچین: بازیگر برای داشتن نقش باید به مهمانی شبانه برود
مرجانه گلچین گفت: متاسفانه حرف زدن درباره بازیگری مثل تف سر بالا است، اما باور کنید سیستم سالمی در بازیگری نداریم، یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفا باید به مهمانی شبانه برود، اگر آنجا بود نقش به وی می رسد و اگر نه باید سال ها خانه نشین شود، چطور اسم این وضعیت را بگذاریم سینما، هیچکس از پول بدش نمی آید، اما من حاضر نیستم در این فیلم ها بازی کنم.
بازیگر فیلم سینمایی شب بیست و نهم با اشاره به وضعیت بازیگران پیشکسوتان اضافه کرد: بازیگران پیشکسوت ما همه یا درگذشته اند و یا در خانه و در بستر بیماری هستند، شما اگر به یک تابلو نقاشی پاییزی هم نگاه کنید به عینه می بینید که هزار نوع رنگ زرد و قرمز وجود دارد، مگر می شود در تعداد زیادی فیلم فقط یک عده محدود فیلم بازی کنند.
وی با اشاره به عدم احترام به بازیگران پیشکسوت اظهار کرد: باور کنید هیچ احترامی برای بازیگران پیشکسوت قائل نمی شوند، در کوچکترین مورد با یک سرویس چندین بازیگر خوب را سوار می کنند و در شرایطی سخت به فیلمبرداری می رسانند، حال باید دید بازیگران پرمدعای امروزی هم حاضرند با چند نفر در یک سرویس قرار بگیرند؟
شاید ما از نسلی هستیم که ناز کردن بلد نیستیم، نسلی نیستیم که غذای سر فیلمبرداری اش حتما باید از فلان رستوران درجه یک برسد، ما عادت کردیم که بازیگری عشق می خواهد و به هیچ عنوان کار سهل و آسانی نیست، اما متاسفانه این نگاه به هیچ وجه در سینمای تجملاتی امروز دیده نمی شود.
بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر اضافه کرد: ما از نسل بازیگرانی هستیم که اگر ساعت شش صبح آفیش می شویم، ساعت پنج و نیم سر صحنه هستیم، اما بازیگران امروز اگر دیر نرسند به قول معروف کلاس کاری خود را از دست داده اند، من این مناسبات را نمی فهمم، اما خوشحالم که مردم در نهایت بهترین هایشان را انتخاب می کنند، زمان نشان می دهد که این شبه بازیگران پرمدعا چند سال به یاد مردم می مانند. من مزدم را از مردم می گیرم، اما هر چیزی حساب و کتابی دارد، متاسفانه به یک بازیگر جوان آن قدر اعتبار کاذب می دهند که جواب سلام ما را هم نمی دهد. احترام به بزرگتر در میان نسل جوان کلا فراموش شده است.
وی با اشاره به برگزاری جشن های سینمایی اضافه کرد: من پایم را در هیچ جشنی نمی گذارم، به هیچ وجه نمی توانم خط کشی های امروزی را قبول کنم، من از بازیگران تازه کار می پرسم که این نگاه از بالا را چه کسی به شما داده است، انسانیتتان کجا رفته است؟. البته گا ه حق دارند، مگر می شود در یک جشن سینمایی و تلویزیونی هر سال یک عده خاص کاندیدا شوند؟
گلچین با نقد جشن حافظ خاطرنشان کرد: این گونه جشن ها باعث شده تا همکاران جلوی یکدیگر بایستند، مگر می شود هر سال چند بازیگر خاص کاندیدا جایزه شوند، از نظر من امثال همین جشن ها برای برخی اعتماد به نفس کاذب ایجاد می کنند، هر سال به آن ها جایزه می دهند و باعث می شوند هر بازیگر تازه کاری احساس کند که بر قله بازیگری ایستاده است. این روش از نظر من به نابودی ختم می شود و متاسفانه هیچ فردی هم نمی خواهد جلوی آن بایستد.
شهین تسلیمی: مجبورمان می کنند در آثار سینمایی لاک بزنیم و آرایش کنیم
شهین تسلیمی گفت: در سینما به ما می گویند لاک بزنید، موی خود را بیرون بریزید، مجبورمان می کنند آرایش غلیظ انجام بدهیم، منتها شخصا به هیچ وجه از این رفتار خوشم نیامده و تا جایی که ممکن است جلوی آن می ایستم.
وی در همین رابطه تاکید کرد: به شخصه وقتی وضعیت حجاب بازیگران زن در سینما را می بینم به خودم می گویم چرا چنین وضعیت و حجابی باید وجود داشته باشد. باور کنید وضعیت حجاب بازیگران ما دست کمی از بی حجابی بازیگران هالیوودی ندارد.
بازیگر سریال آچمز با اشاره به افسارگسیختگی وضعیت حجاب در سینما و شبکه نمایش خانگی افزود: من نمی دانم مسئولیت کنترل وضعیت حجاب در این آثار با چه کسی است و این ناهنجاری تا کجا پیش خواهد رفت، خوشبختانه در تلویزیون اینطور نیست و حجاب افراد کاملا رعایت می شود. شاید به دلیل مخاطب کم سینما نظارتی روی این قضیه نیست، اما در هر صورت به نظر من وضعیت فعلی فرق چندانی با فیلم فارسی ها ندارد.
وی ادامه داد: از نظر من وضعیت حجاب در سینما و شبکه نمایش خانگی درست نیست و به قول معروف شورش را در آورده اند. متاسفانه انگار شبکه های ماهواره ای الگوی لباس پوشیدن و حجاب و آرایش بازیگران زن سینمای ما شده اند. این وضعیت در شبکه نمایش خانگی بسیار بدتر است. ما چطور می توانیم در جامعه کسی را به حجاب و پوشش دعوت کنیم وقتی در فیلم ها و سریال های شبکه نمایش خانگی همان بدحجابی عادی جلوه داده می شود؟
بازیگر فیلم دایره زنگی الگو بودن بازیگران را اشتباه خواند و تصریح کرد: برخی می گویند بازیگران الگوی جوانان جامعه هستند، از نظر من این اتفاق کاملا غلط است، الگوی جامعه نباید بازیگران باشند. بازیگران بعضا در هر کاری بازی می کنند و گا ه در هر تبلیغی حاضر می شوند، چند روز پیش از من خواستند برای یک شرکت املاک خارجی با مبلغی چشمگیر تبلیغ کنم، من این پیشنهاد را رد کردم، چرا که به خودم می گویم چرا باید مردم کشورم را برای خروج تشویق کنم. این اتفاق توهین به مملکت خودم است، منتها این اتفاق در همه بازیگران صدق نمی کند و خیلی ها از این تبلیغات انجام می دهند، به همین خاطر می گویم بازیگر نباید الگوی جامعه باشد.
وی با اشاره به تغییر جهت تهیه کنندگان و کارگردانان در شبکه نمایش خانگی اظهار کرد: بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان در تلویزیون یک نوع از حجاب را برای آثارشان در نظر می گیرند و در شبکه نمایش خانگی نوعی کاملا متفاوت، از نظر من مشکل آنجاست که به آن ها اجازه داده می شود که در شبکه نمایش خانگی بازیگرانشان را با هر پوششی جلوی دوربین بفرستند. از نظر من این کارگردانان باید بدانند که هر قدر هم آزادی بهشان داده شود، ساکن کشوری اسلامی هستند و باید خودشان رعایت کنند.
تسلیمی افزود: از نظر من نباید به سینما و شبکه نمایش خانگی تا این حد آزادی داده شود، من به بسیاری از کشور های خارجی سفر کرده ام، باور کنید میزان آرایشی که بازیگران زن داخلی انجام می دهند را در هیچ کجای دنیا نمی بینید.
فلور نظری: بازیگران زن وقتی طلاق می گیرند، پیشنهادات کاری برایشان فوران می کند
فلور نظری بازیگر سینما و تلویزیون، در گفت وگویی ویدئویی، با تأیید به اینکه وقتی بازیگران زن ازدواج می کنند، پیشنهاد کار به آن ها در سینما کم می شود ، گفت: متأسفانه برعکس آن هم واقعیت دارد و بازیگران زن وقتی طلاق می گیرند، پیشنهادات کاری فوران می کند.
وی تصریح کرد: عده ای که مدام کار می کنند، یک باند هستند.
مرجان محتشم: روابط نامشروع نداشتم، حذف شدم
مرجان محتشم بازیگر سینما و تلویزیون، درباره ابزار ماندگاری یک بازیگر در عرصه سینما اظهار داشت: کسانی در سینمای ایران قدرت کاذب بدست آوردند که لیاقت ماندن در این عرصه را نداشتند و برخی که مردم دوستشان دارند از صحنه حذف می شوند در واقع یکسری قربانی ماندگاری گروه دیگر می شوند.
محتشم با بیان اینکه من نان موقعیتم را نخوردم افزود: من در اوج موقعیت کاری ام در مصاحبه های مکرر بیان کردم که به صورت مداوم کار نخواهم کرد، به دلیل اینکه به هر قیمتی حاضر نیستم در عرصه سینما باشم با اینکه عاشق کارم هستم.
محتشم تاکید کرد: محبوبیت بین مردم چیزی نیست که بتوان به راحتی آن را بدست آورد، ولی متاسفانه برخی ستارگان به دلیل ابزار شدن و ارتباطات غیراخلاقی که باعث شرمندگی و تاسف است محبوب شدند که به اعتقاد من این محبوبیت نیست.
وی ادامه داد: چرا مرجان محتشم به عنوان یک بازیگر بدون حاشیه و کسی که اکثریت مردم از هر قشر و تیپی اعم از جامعه مذهبی و یا جامعه مدرن و ... قبولش دارند باید به خاطر اعتقاد به خدا و نپذیرفتن یکسری روابط غیراخلاقی از جامعه هنر حذف شود و انگ مغرور بودن را بخورد؟!
محشتم افزود: من از مرجان محتشم بودن ضربه خوردم، زیرا برای من پارامتر های اخلاقی مهم تر از هر موضوع دیگری است حتی به قیمت 8 سال سکوت و مدت ها جدایی از کاری که دوستش داشته باشم و به خاطر این دل آزردگی ها حاضر به ادامه فعالیت در عرصه سینما با این وضعیت نیستم.
بازیگر سریال پس از باران ادامه داد: همانطور که گفتم جایی برای کسانی که بخواهند با اعتقاد به خدا در عرصه ی سینما فعالیت سالم داشته باشند نیست و متاسفانه برعکس کسانی که تن به ارتباطات نامشروع می دهند در این عرصه بالا می روند.
صبا کمالی، بازیگر سریال پس از باران هم چندی پیش گفته بود: هفتاد درصد کسانی که در سینما کار می کنند، فاسد هستند . البته که کمالی چندی بعد با پست های اینستاگرامی اش در اهانت به اهل بیت (ع) خبر ساز شده بود.
پرستو صالحی، بازیگر سریال زیر آسمان شهر هم چند سال پیش از روابط کثیف موجود در سینما لب به گلایه گشوده بود.
با کمی تامل در می یابیم که سخنان مرحوم فرج الله سلحشور، کارگردان سریال تاریخی یوسف پیامبر (ص) در خصوص وجود روابط کثیف اخلاقی در سینمای ایران بی راه نبوده و این سخنان به مذاق افرادی که از این راه ارتزاق می کنند خوش نمی آید و آن ها را وادار به اعتراض می نماید.
اما آزادی بیش از حد کارگردانان و تهیه کنندگان و دست باز آن ها در انتخاب شخصی بازیگرنما ها در فیلم هایشان سبب دوری بازیگران با تجربه و با استعداد از سینما و فیلم های نمایش خانگی شده است و رفته رفته بازیگرنما هایی بی استعداد با لابی و رفاقت و رابطه راهی برای ورود به سینما و فیلم های نمایش خانگی پیدا کرده اند.
این بی نظارتی در سینما و نمایش خانگی و توجه اشتباه عوامل سازنده به فروش و نگاه بیشتر فیلمشان توسط مخاطب در گیشه سینما سبب انتخاب افرادی با سلایق شخصی کارگردان و تهیه کننده شده است.
این عدم توجه به سینما و فیلم های نمایش خانگی سبب ظهور بازیگران بی استعداد و تولید فیلم هایی شده است که بدون توجه به محتوا و فقط با هدف فروش در گیشه تولید می شوند و در آن شاهد ترویج بی حجابی، پوشش های غیر متعارف و نقش هایی با آرایش های غلیظ و لاک زده هستیم که از بسیاری از خط قرمز های سینما کشورمان عبور کرده است.
همچنین الگو برداری غلط از بازیگران شبکه های ماهواره ای در نوع پوشش و حجاب باعث شده است که نوع پوشش اسلامی در فیلم های سینمایی و نمایش خانگی کم رنگ شود و متأسفانه شاهد تأثیر گذاری آن در نوع رفتار و پوشش افراد در سطح جامعه باشیم.
نظارت بیشتر دستگاه های مسئول فرهنگی به تولیدات سینمایی، نمایش خانگی و نحوه درست ورود بازیگران مستعد و توانا به سینما و ترویج درست حجاب و نوع پوشش اسلامی در این فیلم ها سبب حرکت قدم های سینمای کشورمان در مسیر صحیح خود می شود.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار مهر ، سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان دیروز یکشنبه 27 مهرماه با برگزاری آئین افتتاحیه، اکران دو فیلم سینمایی و برگزاری نشست های رسانه ای عوامل این دو فیلم در خانه جشنواره و برگزاری یک پنل مجازی در حوزه تولید مشترک رسماً آغاز به کار کرد.
مهمترین نکته در نخستین روز برگزاری جشنواره سی وسوم فیلم کودک، که پیش تر نیز کنجکاوی هایی درباره آن وجود داشت، کیفیت اجرایی شدن ایده برگزاری مجازی بخشی از برنامه ها این رویداد بود که در گام نخست می توان نمره قبولی برای آن در نظر گرفت.
در زمینه اکران آنلاین هر سه پلتفرم معرفی شده از سوی جشنواره، از صبح دیروز و طبق برنامه از پیش اعلام شده، فیلم هایی را در دسترس کاربران خود قرار دادند که همه افراد امکان خرید و تماشای این آثار در منزل را داشتند. ترکیب فیلم های عرضه شده در این بخش البته شامل فیلم های سینمایی قدیمی، آثار خارجی و فیلم های کوتاه می شود و فیلم های جدید داستانی سینمای ایران، قرار نیست اکران برخط داشته باشند. این آثار به صورت محدود در دو خانه جشنواره در تهران و اصفهان روی پرده خواهند رفت.
آغاز چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان
روز گذشته اما در کنار آغاز اکران آنلاین برنامه های بخش های مختلف نیز کلید خورد. افتتاح چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران یکی از مهمترین برنامه ها بود که حوالی ساعت 16 و با حضور برخی از مدعوین در مرکز ایده پردازی صبا با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار شد. این مراسم طبق اعلام به صورت زنده از بسترهای ارتباطی جشنواره سی وسوم در فضای مجازی پخش شد.
حبیب ایل بیگی مدیر المپیاد فیلمسازی نوجوانان در قالب گزارشی که در این مراسم ارائه کرد، گفت: از 842 اثر المپیاد 64 اثر در بخش فیلم و ایده انتخاب شده اند. 31 دختر و 33 پسر از 24 استان در این المپیاد حضور خواهند داشت. با وجود اینکه ما تا چندی پیش نسبت به برگزار شدن و نشدن این رویداد تردید داشتیم، اما استقبال بهتری به نسبت سال گذشته صورت گرفته است.
ایل بیگی تأکید کرد: در این دوره خراسان رضوی، اصفهان و همدان بیشترین متقاضی را داشتیم. از روز دوشنبه کلاس ها با حضور اساتید و مربیان آغاز می شود و از هر گروه یک ایده به بخش نهایی راه می یابد. از ساعت 9 بچه ها در گروه ها با اساتید تا ساعت 12 در سه کلاس در مورد پرورش ایده گفت وگو می کنند. ساعت 14 تا 15 و30 دقیقه هر روز یکی از داوران المپیاد که از فیلمسازان مطرح هستند با نوجوانان گفت وگو می کنند و ضمن انتقال تجربه به سوالات آنان پاسخ می دهند. ساعت 16 تا 18 جلسه نقد و بررسی فیلم های راه یافته به این دوره برگزار می شود. امسال فیلم ها در آپارات بارگذاری شده اند و داوری فیلم های پذیرفته شده در المپیاد، توسط مرضیه برومند، ایرج طهماسب و رسول صدرعاملی انجام می شود.
برگزاری آئین افتتاحیه؛ میزبانی متفاوت پروانه ها
اما مراسمی که سی وسومین جشنواره فیلم کودک را رسمیت بخشید، آئین افتتاحیه این رویداد بود که با حال و هوایی بسیار متفاوت از دوره های قبل در اصفهان برگزار شد. این مراسم که در محوطه آزاد هم جوار با چند مجتمع مسکونی برگزار می شد، میزبان علاقمندانی بود که از داخل منزل و از پشت پنجره های مجتمع مسکونی نظاره گر مراسم بودند.
مخاطبان که از داخل منزل شاهد افتتاحیه جشنواره سی وسوم بودند
آئین افتتاحیه جشنواره سی وسوم با پخش نماهنگی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد و به سنت رویدادهای مشابه بخش عمده آن به سخنرانی شهردار اصفهان و دبیر جشنواره اختصاص پیدا کرد.
قرائت بیانیه جشنواره به صورت دو زبانه توسط دو نوجوان از بخش های جالب توجه آئین افتتاحیه بود. مراسمی که به صورت زنده از بسترهای اینترنتی جشنواره در حال پخش بود.
برخلاف اعلام قبلی، این مراسم از شبکه تلویزیونی امید به صورت زنده پخش نشد.
برگزاری دو نشست مجازی برای گفتگو با فیلمسازان
از 13 فیلم بلند داستانی حاضر در جشنواره سی وسوم، روز گذشته دو فیلم سینمایی در سینما فرهنگ تهران روی پرده رفت. انیمیشن لوپتو و فیلم سینمایی مسیر معکوس در جدول اکران روز اول خانه جشنواره در پایتخت قرار داشتند.
نشست رسانه ای گفتگو با عوامل هر دو فیلم، پس از اکران و با اجرای محمدرضا مقدسیان منتقد سینما برگزار شد.
محمدحسین صادقی تهیه کننده انیمیشن سینمایی لوپتو در این نشست گفت: در این شرایط ساخت فیلم کودک و نوجوان انیمیشن کار راحتی نیست به عشق بچه های سرزمین من این کار را انجام می دهیم اما متأسفانه شرایط به گونه ای است که از حضور بچه ها در سالن سینما محروم هستیم و امیدوارم که هرچه سریع تر این مشکل و بیماری از جامعه ما رخت بربندد تا لحظات شادی را با بچه ها را تجربه کنند.
وی در بخش دیگری صحبت های خود افزود: 56 نفر در فرایند ساخت این کار مؤثر بودند و به خاطر همه گیر شدن بیماری کرونا نتوانستند در اینجا حضور پیدا کنند. شروع فعالیتمان در شهر کرمان با رؤیای بزرگ ساخت انیمیشن مفرح بوده است در طول 12 سالی که فعالیت می کنیم به این اثر فکر می کردیم. سال ها روی ایده این بخش کار می کنیم. این اولین کار سینمایی این گروه است.
دومین نشست رسانه ای روز نخست جشنواره هم به فیلم مسیر معکوس ساخته ابوالفضل جلیلی اخصاص داشت که حوالی ساعت 9 شب آغاز و بیش از یک ساعت به درازا کشید. جلیلی در این نشست با جمعی از بازیگران نوجوان فیلمش حضور داشت که بخشی از نشست به شرح روابط همین گروه و تجربه متفاوت حضور این تیم در فرآیند تولید یک فیلم اختصاص پیدا کرد.
جلیلی در آغاز این نشست اعلام کرد که این برای اولین بار است که در یک نشست رسانه ای مربوط به فیلم خود در جشنواره ای داخلی حضور پیدا می کند و ترجیح می دهد مثل تجربه هایی که در جشنواره های جهانی داشته، اینجا نیز راحت باشد. راحتی جلیلی در بیان دیدگاه های خود، این گفتگوی رسانه ای را تماشایی تر کرد.
کارگردان مسیر معکوس با تاکید بر اینکه فیلم هایم را خلق نمی کنم بلکه کشف می کنم، توضیح داد: ما فیلمسازان کاشف هستیم، خالص ترین هنر از نگاه من موسیقی و بزرگترین استاد من محمدرضا شجریان است. یک فیلمساز می تواند حال بدی داشته باشد اما فیلم خوبی بسازد اما یک خواننده اگر حالش بد باشد، نمی تواند آهنگ شاد بخواند. هنر را عبادت می دانم. از 6 سالگی آواز می خوانم اما فقط برای خودم! زمانی که در راه اینجا می آمدم تا فیلمم برای اولین بار در کشورم اکران شود، از خدا خواستم اشکالات فیلمم را بگیرد. یکی از مشکلات ما این است که مدیرانمان دائماً عوض می شوند در باقی کشورهای پیشرفته حتی برای 6 سال آینده شان هم برنامه دارند. به غیر از دو فیلمم که یکی از پسران از 14 سالگی ازدواج کرد و به افغانستان رفت باقی بچه ها مانند خانواده ام می مانند. با تمامشان صحبت می کنم و حواسم به آنها هست. با بازیگرانم دوست هستم چون از 16 سالگی کارم را شروع کرده ام هنوز در همان سن مانده ام.
نشست رسانه ای فیلم ها هم در روز نخست جشنواره با حضور حداقلی اصحاب رسانه و به صورت آنلاین برگزار شد.
برگزاری مجازی اولین پنل تولید مشترک
یکی دیگر از بخش های مهم جشنواره سی وسوم که در روز نخست به صورت مجازی کلید خورد تا بخش بین المللی این رویداد را پررنگ تر کند، برگزاری اولین پنل تولید مشترک فیلم با حضور میرولیوب ووکویچ و میرکو بوجویچ از کشور صربستان و علی مصفا و رائد فریدزاده از ایران بود.
فریدزاده، مدیر بین الملل جشنواره و معاون امور بین الملل بنیاد سینمایی فارابی، در این پنل ضمن ارائه گزارشی از پیشینه روابط سینمایی ایران و صربستان گفت: دو سال پیش و در حاشیه بازار بزرگ فیلم برلین، تفاهم نامه ای پیرامون تولید مشترک فیلم میان بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد فیلم صربستان به امضا رسید و با رد و بدل شدن چندین ایده و طرح و فیلمنامه در طی این دو سال، نهایتاً پروژه ای با عنوان (فاطمه) به تهیه کنندگی میرکو بوجویچ مورد تائید قرار گرفت و در جلسات حضوری در حاشیه جشنواره فیلم کن و برلین سال گذشته، بحث های ابتدایی بر سر تولید آن آغاز شد که متأسفانه شیوع کرونا سبب متوقف شدن آن پروژه شد که البته در اولین فرصت بعد از این بحران تولید آن آغاز خواهد شد.
علی مصفا، بازیگر و تهیه کننده مطرح کشورمان هم با اشاره به تجربیات قبلی خود از جمله تهیه کنندگی فیلم یلدا و همچنین همکاری با کشورهای چک و اسلواکی از شرایط و ویژگی های تولید مشترک فیلم در عرصه جهانی گفت و به موانع و سختی های آن اشاره کرد.
پنل های تخصصی مرتبط با تولید مشترک قرار است در روزهای بعدی این رویداد نیز ادامه داشته باشد.
امروز در جشنواره فیلم کودک 33 چه خبر است؟
در واپسین ساعات شب گذشته ستاد اطلاع رسانی جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان برنامه امروز دوشنبه 28 مهرماه این رویداد را منتشر کرد.
در روز دوشنبه 28 مهرماه 99 و از طریق پلتفرم فیلمو فیلم های به یادم باش ساخته مجتبی سعیدزاده به مدت 84 دقیقه، حکم مادری به کارگردانی سیامک صرافت به مدت 90 دقیقه، شماره 29 ساخته هادی رحیمی خواص به مدت 104 دقیقه بارگذاری می شوند. همچنین برای بسته فیلم کوتاه داستانی 8 فیلم از خودگذشته ، امروز هم نه ، آب سرد ، سیاهی ، قرنطینه ، کامیون ، گاومیش و مات به مدت 59 دقیقه و برای بسته پویانمایی 9 فیلم زاک و زیک ، قدم یازدهم ، قطار قشنگ من ، کاش ، گرگ ومیش ، گل چراغ ، لذت پرواز ، ناجی و ناهار در چمنزار به مدت 58 دقیقه در نظر گرفته شده است. فیلم خارجی بیله به مدت 104 دقیقه و فیتیله و ماه پیشونی به مدت 120 دقیقه دیگر فیلم هایی هستند که برای نمایش در فیلیمو در نظر گرفته شده اند.
یک فیلم از شش فیلمی که در روز دوم این رویداد فرهنگی در نماوا نمایش داده می شود مختص به ناشنوایان است. علاقه مندان می توانند فیلم های پیله و پروانه به کارگردانی محمد صالحی نژاد دهکی را به مدت 77 دقیقه، گل مهربونی ساخته داریوش احمدیان را به مدت 75 دقیقه، خداحافظ سینما ساخته یاسر احمدی را با مدت زمان 86 دقیقه از طریق پلتفرم نماوا تماشا کنند. همچنین فیلمی برای نمایش در بخش کرونا روایت و وب سری در نظر گرفته شده است. فیلم شماره 29 ساخته هادی رحیمی خواص نیز به مدت 104 دقیقه ویژه ناشنوایان نمایش داده می شود. فیلم پرنده کوچک خوشبختی به مدت 110 دقیقه آخرین فیلم این پلتفرم در دومین روز جشنواره سی وسوم است.
در پلتفرم تیوا نیز فیلم های بازیگوش ها ساخته نادره ترکمانی به مدت 85 دقیقه، هدیه به کارگردانی مسعود فرخنده طینت فرد به مدت 95 دقیقه، سلیم ساخته وحید پاکزاد به مدت 78 دقیقه نمایش داده می شود. برای بسته فیلم کوتاه نیز 6 فیلم آنتی ویروس ، جبران می کنم ، دو دل ، رنگین کمان ، شوفر و شهر عسل به مدت 58 دقیقه و برای بسته پویانمایی 9 فیم اتاق 21 ، اشک باران ، بعله! ، پژواک ، چهره ، خورشید آسمان خورشید کاشی ، زونامی ، صدای من صدای او و من ایرانی ام به مدت 62 دقیقه در نظر گرفته شده است. همچنین علاقه مندان می توانند دو فیلم خارجی شاهین ها به مدت 98 دقیقه و پرنسس امی به مدت 78 دقیقه و مهر مادری را به مدت 90 دقیقه در روز دوم و از طریق تیوا تماشا کنند.
کارگاه تکنیک های بازیگری معاصر در فیلم های کودکان و نوجوانان در بخش بین الملل از ساعت 11 تا 13 و کارگاه اصول زیبایی شناسی سینما برای نوجوانان در بخش ملی از ساعت 13 تا 15 برگزار خواهد شد. این دو کارگاه از طریق تلویزیون تعاملی تیوا نیز پخش خواهد شد.
همچنین دوشنبه 28 مهر ماه، پنل تولید مشترک با پاکستان رأس ساعت 17 به صورت برخط برگزار خواهد شد.
اجرای کنسرت آنلاین برگزیدگان موسیقی جوان از اصفهان در روز دوم جشنواره در ساعت 22 برگزار می شود.
سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از 27 مهر تا 2 آبان به دبیری علیرضا تابش برگزار خواهد شد.
کد خبر 5050971
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، سخنگوی شورای صنفی نمایش خروجی در گفتگویی جلسه روز یکشنبه بیست و هفتم مهرماه این شورا و تصمیم برای شیوه اکران فیلم ها را منوط به برگزاری جلسه مشترک با ستاد مقابله با کرونا دانست.
مرتضی شایسته همچنین درباره زمان دقیق اکران فیلم هایی همچون تومان ساخته مرتضی فرشباف، سازهای ناکوک ساخته علی حضرتی، مردن در آب مطهر ساخته برادران محمودی و اینجا هم باران می بارد ساخته نادر طریقت نیز گفت: قرار شد تهیه کنندگان و پخش کنندگان این فیلم ها بعد از این ایام به جلسه شورا بیایند و با آنها درباره مسایل اکران گفتگو شود.
سخنگوی شورای صنفی نمایش با اشاره به این که فعلاً فیلم جدیدی به ناوگان اکران اضافه نمی شود افزود: امیدواریم کرونا کمی فروکش کند تا ما بتوانیم درباره فیلم ها تصمیم بگیریم. از همین رو اکران فیلم هایی که قرار بود طی چند روز آینده به نمایش دربیاید، عقب می افتد.
آش همان آش و کاسه همان کاسه!
آن گونه که از سخنان شایسته برمی آید شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی با گذشت 9 ماه از آغاز شیوع کرونا و محدودیت های ناشی از آن، هنوز همان روند سنتی و همیشگی برای اکران فیلم ها را در دستور کار دارند و طرح نو و راهگشایی در این زمینه ندارند.
سخنگوی شورای صنفی نمایش در صحبت های خود هیچ اشاره ای به لزوم اتخاذ یک سیاست یکپارچه و یا رایزنی با ستاد مقابله با کرونا برای بازگشایی سینماها نداشته و تنها اظهار کرده است: تمام سینماها پروتکل های بهداشتی را به طور صد در صد رعایت می کنند از همین رو جا دارد از مالکان، مدیران و کارکنان سینما تشکر کنم. سینما جای پاکیزه ای است و نکات بهداشتی در آنجا رعایت می شود و امیدوارم این موضوع به گوش مسئولان برسد.
این امیدواری و سپاس خشک و خالی در حالی از سوی شورای صنفی نمایش ( و به تبع آن سازمان سینمایی) ابراز می شود که باتوجه به تمدید تعطیلی سینماها و البته سالن های تئاتر و اجرای موسیقی تا پایان هفته جاری، تعطیلی سینماها در این مقطع به 20 روز خواهد رسید؛ آن هم در شرایطی که بنابه گفته اغلب سینماداران، تعداد زیادی از سالن های سینما به مرز ورشکستگی رسیده و چاره ای جز تعدیل نیروهای خود نداشته اند.
در مقطعی که سالن های سینما بازگشایی شده بودند(ابتدای تیرماه تا اوایل مهرماه سال جاری)، مشاهدات عینی و نظر اغلب کارشناسان حاکی از این بود که شیوه نامه های بهداشتی در سالن های سیتما تا حد زیادی رعایت می شوند. به عبارت دیگر،حضور مردم در سینما به نسبت سایر اماکن عمومی و تفریحات دسته جمعی همچون پاساژگردی، رستوران، سفرهای تفریحی و... خطرات کم تری داشته است هرچند کمتر کسی به صورت مستقیم حضور مردم در سینماها را تشویق و حمایت کرد؛ از جمله صداوسیما ترجیح داد در این زمینه سکوت پیشه کند. در نتیجه، تلویزیون از پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلم ها و یا برنامه هایی که رفتن مردم به سینما را تشویق کند پرهیز کرد.
به این ترتیب، جریان اکران نصفه و نیمه به حال خود رها شد و شیوه اکران آنلاین هم با وجود استقبال در روزهای اول و تبلیغات فراوان، مورد حمایت جدی قرار نگرفت.در ماه های اخیر فقط شاهد اکران های پراکنده و ناشی از تصمیم شخصی فیلمسازان بودیم بدون آنکه بسترهای لازم و مورد نیاز به صورتی یکپارچه فراهم شود.
وقتی جشنواره به متن می آید و اکران به حاشیه می رود
اما این تنها یک سمت ماجراست؛ در همین شرایط که سازمان سینمایی توان یا اراده برنامه ریزی برای اکران درست و فارغ از نگرانی برای مخاطبان را ندارد، شاهد تلاش برای برگزاری جشنواره های گوناگون سینمایی به صورت ترکیبی (آنلاین و فیزیکی) هستیم.
شب گذشته، آیین افتتاحیه سی و سومین جشنواره فیلم های کودک و نوجوان در اصفهان برگزار شد. مراسمی که البته کاملاً متفات از شرایط عادی سال های گذشته بود و در آن شیوه نامه های بهداشتی تا حد امکان رعایت شده بود؛ با این حال این دوره از جشنواره فیلم کودک و نوجوان بخش های حضوری و فیزیکی نیز دارد. ضمن این که با توجه به تجارب قبلی در برگزاری مجازی رویدادهای فرهنگی، کیفیت برگزاری به صورت آنلاین نیز مورد پرسش جدی است؛ هرچند برای قضاوت درست و دقیق در این زمینه باید منتظر روزهای آینده ماند.
از سوی دیگر مدیران سازمان سینمایی همچنان به برگزاری سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به صورت نیز اصرار دارند.دو هفته پیش و با صدور حکم محمدمهدی طباطبایی نژاد به عنوان دبیر این دوره از جشنواره فیلم فجر، بحث برگزاری یا عدم برگزاری این رویداد فرهنگی به پرسش اصلی علاقه مندان به سینما تبدیل شد.
این اتفاق در حالی رقم خورد که مسئولان ستاد مقابله با کرونا بر احتمال افزایش تعداد مبتلایان در ماه های آینده و تجربه یک پاییز و زمستان سخت تأکید کرده اند. با توجه به این شرایط، به نظر می رسید برگزاری جشنواره فیلم فجر امسال نیز همچون بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری دیگر یا لغو شود و یا به صورت مجازی و برخط برگزار شود.
بااین حال طباطبایی نژاد در اولین گفتگوی رسانه ای خود به این موضوع این چنینی واکنش نشان داد: تا الآن قرار ما بر این است که جشنواره فیلم فجر به شکل محدود و کاملاً رعایت شده با حداکثر پروتکل های بهداشتی برگزار شود. البته منظور از محدود این نیست که حجم جشنواره کوچک شود، بلکه برپایی آن را با همان رعایت پروتکل ها و 50 درصد ظرفیت سالن ها مدنظر داریم.
به این ترتیب مشخص شد که مدیران سازمان سینمایی و به تبع آن ها دبیر جشنواره فیلم فجر عزم خود را جزم کرده اند تا هر طور شده جشنواره سی و نهم را با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار کنند.
یک بام و دوهوای سازمان سینمایی در زمانه کرونایی!
میل عجیب مدیران سینمایی برای برگزاری جشنواره های سینمایی آن هم دراین شرایط نامطلوب جای پرسش جدی دارد. آن هم در حالی که بسیاری از فعالان و هنرمندان حوزه سینما خواهان اختصاص بودجه این جشنواره به برنامه های حمایتی شده اند. نباید فراموش کرد که بدنه اصلی و عمده سینما و تئاتر کشور به خاطر شیوع کرونا مدت زیادی است که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنند. بارها گفته شده که حل این معضلات و حمایت از هنرمندان و فعالان سینما باید در اولویت تصمیم گیران فرهنگی کشور باشد.
مقایسه این میل و اصرار به برگزاری جشنواره ها با بی میلی و انفعال سازمان سینمایی در قبال جریان اکران، در خوش بینانه ترین حالت نوعی آشفتگی و سیاست یک بام و دوهوا را به ذهن متبادر می سازد. سیاستی که بیشتر در پی دفع الوقت است و به چیدن ویترین های فریبنده و چشم نواز همچون جشنواره ها بیش از اکران و درآمدزایی واقعی البته همراه با تضمین سلامت مخاطبان اهمیت بیشتری می دهد.
حال باید دید پاسخ حسین انتظامی به عنوان رئیس سازمان سینمایی والبته نهادهای ناظر و مدیران فرهنگی کشور به این سیاست یک بام و دوهوا و برخورد دوگانه چه خواهد بود.
انتهای پیام /4104/
اقتصاد هنر، برنامه ای با محوریت اقتصاد در حوزه هنر، در این فصل از برنامه به سراغ اقتصاد سینما رفته است. محمدرضا مصباح از کارگردانان و تهیه کنندگان جوان و مطرح سینمای ایران، در سومین قسمت از این برنامه با گروه چندرسانه ای بازار به گفتگو پرداخت و حرف های جالبی را از سینمای ایران، مشکلات و معضلاتش عنوان کرد. آنچه در ادامه می خوانیم گزیده ای از صحبت های وی می باشد:
لینک خبر : تحلیل بازار علی سرتیپی تهیه کننده سینما در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ در مورد ضرورت یا عدم ضرورت برگزاری جشنواره فیلم فجر گفت: هنوز شرایط برگزاری جشنواره مشخص نشده است ولی قطعا فیلمسازان از آن استقبال می کنند، تعداد زیادی فیلم داریم که ساخته شده اند و حتما در جشنواره شرکت می کنند.
حتما در جشنواره شرکت می کنم؛ حضوری باشد یا آنلاین
وی افزود: من خودم در حال حاضر یک فیلم در حال تولید دارم و تمام تلاشم این است که در جشنواره شرکت کنم، حتی اگر به صورت آنلاین برگزار شود؛ مهم این است که فیلم دیده شود.
جشنواره با آن سیستم اکرانی که برای همه برگزار می شود، کاملا متفاوت است
تهیه کننده سینمایی رحمان1400 در خصوص احتمال برگزاری جشنواره فیلم فجر به صورت آنلاین اظهار داشت:اکران آنلاین جشنواره با آن سیستم اکرانی که برای همه برگزار می شود، کاملا متفاوت است؛ قطعا از طرف برگزار کنندگان جشنواره تصمیمی گرفته می شود که فیلم ها قاچاق نشوند و به سرقت نروند، بی شک تمهیداتی در نظر گرفته می شود که این مشکلات به وجود نیاید.
سرتیپی در ادمه عنوان کرد: امیدواریم که تا زمان جشنواره این مشکلات حل شده باشد و از کرونا خلاص شده باشیم و جشنواره به صورت حضوری برگزار شود اما در هر صورت در جشنواره شرکت می کنیم و از آن استقبال می کنیم.
دولت باید به سینماها کمک کند که بیخیال شده
وی در مورد ورشکستگی سینماها و یک راهکار برای حل این مشکل اذعان داشت: این مشکلاتی که برای سینماها به وجود آمده است در همه دنیا وجود دارد و فقط ایران نیست که سینمای آن دچار چنین مشکلات بزرگی شده است؛ اینجا دولت باید کمک کند که متاسفانه کمکی نمی کند؛ فعلا باید با این شرایط بسوزیم و بسازیم تا ببینیم که در آینده چه اتفاقی می افتد.
علی سرتیپی در پایان در مورد شرایط سینما در سال آینده و تعداد آثار در صف انتظار برای اکران گفت: اگر سینماها باز شوند برای سال آینده فیلم های زیادی داریم که می توانند اکران شوند و امسال هم حتی با وجود کرونا فیلم های تولیدی زیادی داشته ایم.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، شورای صنفی نمایش در جلسه امروز خود (27 مهرماه) تصمیم به عدم اکران فیلم های جدید گرفت و براین اساس آثاری هم که قرار بود در روزهای آینده به نمایش درآیند، به تعویق می افتند.
در جلسه امروز ضمن اعلام وصول درخواست اکران تهران شهر عشق علی جابرانصاری و آن شب کوروش آهاری، مقرر شد تا صاحبان و پخش کنندگان فیلم های تومان مرتضی فرشباف، سازهای ناکوک علی حضرتی، مردن در آب مطهر نوید محمودی و اینجا هم باران می بارد نادر طریقت در جلسات بعدی شورا درباره اکرانشان به گفتگو بنشینند.
گفتنی است؛ فیلم های یاد شده از جمله آثاری هستند که برای اکران در روزهای فعلی سینما درنظر گرفته شده بودند اما با توجه به تعطیلی مراکز فرهنگی و هنری همچون سالن ها سینما، اکرانشان معلق مانده است.
انتهای پیام /4143/
به گزارش ایلنا، متن پیام رئیس سازمان سینمایی به جشنواره سی وسوم به شرح زیر است:
سازندگان فیلم های کودکان و نوجوانان با عنایت به طیف گسترده مخاطبان، بسان مرشدی حکیم، نه تنها سال هاست؛ که توده فهیم و تیزهوش خویش را با خود همراه ساخته بلکه همچون گذشته، علاقمندان انبوهش را فارغ از جنسیت و قوم گرایی به سر منزل حکمت و معرفت رسانده اند.
از آنجا که سخن و دغدغه ی هنرمند ایرانی، همواره از اعماق دل های صاف، زلال و دردمند برآمده، لاجرم، گریزی نداشته تا خاستگاه فرودش نیز، قلوب امیدوار تماشاگرانِ خاصش باشد.
نهاد پاک کودکان و نوجوانان به عنوان مهمترین امکان الگوگیری بزرگسالان برای پاک نهاد زیستن است و سینمای کودک و نوجوان با همین ظرفیت، بیشترین توفیقات جهانی و بخش اعظمی از موفقیت داخلی سینمای ایران را در این ساحت فیلمسازی کسب کرده است.
در شرایطی که جهان کنونی، تجربه ی پاندمی کووید 19 را از سر می گذراند، هنرآفرینان ایرانیِ سینمای کودکان و نوجوانان، با انگیزه ای مضاعف، برای التیام آلام خانواده های دردمند و ایجاد شور و نشاط در مخاطبان تخصصی خویش، دامن همت بر کشیده، به منظور اعتلای آرمان های بشر دوستانه، جامه یِ عافیت طلبی از خود به در کرده اند.
بر خود لازم می دانم، هنرِ والای فیلمسازان ایرانی را قدر شمرده، از درگاه خداوند متعال، سلامت و سرافرازی شان را مسئلت نمایم.
محمدحسین فرح بخش تهیه کننده سینما در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ در مورد ضرورت یا عدم ضرورت برگزاری جشنواره فیلم فجر گفت: من مخالف برگزاری جشنواره فیلم فجر امسال هستم ، جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان هم که در حال حاضر به صورت آنلاین برگزار می شود؛در واقع پول بیت المال است که در حال حیف و میل شدن است.
برگزاری جشنواره کودک عین خیانت است
وی افزود: برگزاری جشنواره اصفهان دقیقا سمبل شارلاتانیسم است چون در فارابی یک سری نقشه چیده اند و با رفقای خودشان زد و بند می کنند و پول بیت المال را می خورند و به ریش سینما هم می خندند و آقای تابش اصلا شغلش این نیست؛ اما مسئولان در رودربایستی اینکه خواهرزاده سیدمحمد خاتمی است این پست را به او داده اند؛ برگزاری این جشنواره به نظر من عین خیانت است.
بودجه جشنواره فجر را صرف تقویت سالن های سینما کنیم
این تهیه کننده سینما در خصوص نحوه برگزاری جشنواره فیلم فجر با توجه به شیوع ویروس کرونا اظهار داشت: به نظر من جشنوراه فجر هم نباید برگزار شود، مطمئنا که به صورت حضوری و فیزیکی نمی توانیم جشنواره را برگزار کنیم، به صورت آنلاین هم نباید این اتفاق بیافتد چون هیچ تضمینی وجود ندارد که فیلم ها قاچاق نشوند و به سرقت نروند؛ به نظر من باید وزارت ارشاد بودجه جشنواره امسال را صرف تقویت فیلم ها و سالن های سینما کند و همینطور برای بیمه تکمیلی هنرمندان هزینه کنند چون جشنواره هیچ اثری ندارد و اگر هم برگزار شود مردم در آن شرکت نمی کند.
تولیدات سینما در سال 98 آن قدر هست که کل 1400 را پاسخگو باشد
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه تولیدات سینمای امسال به دلیل کرونا کاهش پیدا کرده آیا برای سال آینده سینما، تولیدات کافی وجود دارد گفت:حتی اگر امسال یک فیلم هم ساخته نشود تولیدات سال 98 آن قدر هست که می تواند کل سال 1400 را پاسخگو باشد، فیلم های زیادی از سال 98 وجود دارد که هنوز اکران نشده اند.
این کارگردان سینما در خصوص نحوه انتخاب نماینده ایران در جشنواره اسکار اذعان داشت: از گذشته تا به حال، یک عده از خانه سینما،کانون کارگردانان و صنوف مختلف در فارابی دور هم جمع می شوند و یک فیلم را که بالاترین رای را بیاورد برای معرفی به جشنواره اسکار معرفی می کنند که البته در آن اعمال نظر هم زیاد انجام می شود در صورتی که دولت نباید هیچ دخالتی در آن داشته باشد.
وی در ادامه عنوان کرد: راه درستی که برای انتخاب فیلم نامزد اسکار وجود دارد این است که سازوکاری وجود داشته باشد که خانه سینما، کانون کارگردانان و اتحادیه تهیه کنندگان دور هم جمع شوند و یک راهکار مناسب برای انتخاب فیلم ایرانی جهت معرفی به اسکار پیدا کنند.
با این اوضاع دلیلی ندارد فیلم بسازم
محمدحسین فرح بخش در مورد فعالیت های اخیر خود به دانا گفت: فعلا فیلمی در دست ساخت ندارم، یک دلیل آن شیوع کرونا است و دلیل دیگر آن سینما است که هنوز معلوم نیست در چه شرایطی به سر می برد و دیگری تلویزیون است که با سینما مشکل دارد و ضد سینما عمل می کند و با عدم حمایت و تبلیغ نکردن فیلم ها،کاری می کند که مردم به سینما نروند، این ها همه شرایطی است که باعث شده فعلا سراغ فیلمسازی نروم.
انتهای پیام/
کارگردان فیلم های سینمایی تیک و حرفه ای در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: در این سال ها کسانی عرصه سینما را فتح کرده اند که برای سینمای ایران به مثابه تف سربالا است و آینده خوشی نخواهد داشت!
وی ادامه داد: متأسفانه طی سال های اخیر مشکلات اقتصادی روز به روز بیشتر و رانت خواری در سینما روز به روز در حال افزایش است! بنده گاهی اوقات غبطه می خوردم که سال ها قبل تلاش های بسیار نیکویی صورت گرفت تا سینمای ایران به رشد جهانی برسد اما به یکباره ما همه آن تلاش ها را به واسطه نامدیریتی ها در چند سال اخیر از دست دادیم و شاهد سطحی نگری مفرط در سینما هستیم.
این سینماگر مشکل اصلی امروز سینما را رانت خواری و انحصارطلبی برشمرد و در این راستا تصریح کرد: رانت خواری و انحصارطلبی آفت اصلی آسیب به هنرهفتم طی سال های اخیر است؛ سینمای ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری محدود شده! پروانه ها تحت شرایطی خاص تنها به افرادی خاص داده می شوند. بنیاد سینمایی فارابی تنها از افرادی خاص حمایت می کند و همه این ها دردآور است.
وی تأکید کرد: گاهی لیست های بسیار شرم آوری از حمایت های مدیران دولتی سینما از برخی سینماگران بیرون می آید که باعث حیرت و بهت ما می شود! من نمی دانم چطور آقایان برای برخی کارهای انجام نشده و متن های نانوشته بودجه های هنگفتی از بیت المال را به سینماگران نزدیک خود داده اند! من نمی دانم چرا در این وانفسای سینما که بیکاری و خانه نشینی معضل اصلی اهالی سینما است باید ارقام نجومی بابت سفرهای خارجی برخی مدیران و سینماگران خودی هزینه شود؟ این ها مطالبی است که مدیران سینمایی باید پاسخگوی آن ها باشند!
فلاح پور در خاتمه این گفتگو متذکر شد: این لیست ها به ویژه برای کسانی که داعیه دار روشنفکری و دمکراسی هستند و ادعای اپوزوسیون دارند بسیار شرم آور است! این روزها دیگر خونی در رگ های خشکیده سینما جریان ندارد و همه ما تنها چشم انتظار یک اتفاق میمون و مبارک در سینما هستیم که شاید با حضور مدیری دغدغه مند، برآمده از دل سینما و متعهد بتوان بر مشکلات فائق آمد.
بازیگر فیلم های سینمایی شعله های خشم و دیده بان در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: این باعث تأسف و شرمساری است که باید عنوان کنم مسئولان سینمایی ما فقط به فکر پست و میز خودشان هستند و هرگز به فکر ارتقای سینما و جامعه و نوع خوراک فرهنگی که به جامعه می دهند نیستند.
سلطانیان با بیان اینکه مدیران سینمایی و فرهنگی با هنر بیگانه اند تصریح کرد: گویا آقایانی که پست و میزهای مدیریتی را اداره می کنند اصلاً هنوز باور نکرده اند که در چه جایگاهی نشسته اند و گویا اصلاً مسأله هنر برای آن ها مسأله ای علی السویه و بیگانه است! گویا بودن یا نبودن هنر برای آن ها هیچ اهمیتی ندارد و این اتفاق بسیار تلخ و ناراحت کننده است.
این سینماگر متذکر شد: گاهی اوقات یک اثر فرهنگی و هنری مانند یک قطعه عکس یا یک نماهنگ یا یک فیلم و سریال و یا حتی کتاب امکان دارد اثری را در ذهن مخاطب بگذارد که ماندگار باشد، از این رو مسئولان و سیاست گذاران کلان در حوزه فرهنگ و هنر بایستی در باب تقویت مسائل دینی گام های خوب و موثری بردارند و فرهنگ و هنر را از این تباهی که دامن آن را گرفته نجات دهند.
وی تأکید کرد: سینمای دینی می تواند یک راه رستگاری باشد؛ راه رستگاری برای جامعه و به ویژه نسل جوان تر که متأسفانه با هجمه فراوانی از سوی غربی ها روبرو است و در ماهواره ها و فضای مجازی و... با آثاری روبرو می شود که دین را به چالش می کشند.
سرویس تئاتر هنرآنلاین : احمد رجب پور رئیس انجمن نمایش استان آذربایجان شرقی در گفت وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره فعالیت های اجرایی هنرمندان تئاتر این استان در این ایام گفت: متاسفانه به دلیل وضعیت قرمز این استان در پی شیوع ویروس کرونا هنرمندان این استان هیچ اجرای صحنه ای و خیابانی در هشت- نه ماه گذشته نداشتند و تنها چند رویداد به صورت مجازی توسط آن ها شکل گرفت.
او درباره برگزاری سی و دومین جشنواره تئاتر استانی نیز عنوان کرد: فراخوان این دوره از جشنواره آماده شده است اما به دلیل وضعیت قرمزی که استان در آن قرار دارد هنوز منتشر نشده و فعلاً دست نگه داشته ایم و همچنان از برگزار شدن یا نشدن این رویداد مطلع نیستیم و نمی دانم چه اتفاقی بیفتد.
رجب پور درباره مسائل و مشکلاتی که هنرمندان این استان در پی شیوع ویروس کرونا و بیکاری به آن دچار شده اند، اظهار کرد: متاسفانه شرایط بسیار نامساعد است و هنرمندان در این شرایط اقتصادی در وضعیت مالی نامطلوبی به سر می برند. یک یا دو هنرمند این استان نیز براثر بیماری کرونا فوت کرده اند.
او در ادامه گفت: به جز وامی که با بهره دوازده درصد به هنرمندان پرداخت شد هیچگونه حمایت مالی تاکنون از آن ها نشده است. مذاکرات و پیگیری هایی نیز از شهرداری و استانداری مبنی بر تخصیص حمایت مالی به هنرمندان داشته ایم که متاسفانه امکان آن میسر نشده چون شهرداری نیز با کسر بودجه مواجه است.
رئیس انجمن نمایش استان آذربایجان شرقی ضمن اشاره به اینکه باید از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودجه ای به منظور حمایت از هنرمندان تخصیص داده شود، یادآور شد: متاسفانه طی دو، سه ساله گذشته هنرمندان استان ها مورد حمایت واقع نشده اند.
او در ادامه اضافه کرد: استان آذربایجان شرقی طی سال های 1397 و 1398، حدود سیصد اجرای نمایش داشته است که در هر سال تنها ده میلیون تومان کمک هزینه به استان پرداخت شده که با محاسبه ساده رقم بسیار اندکی به هر گروه نمایشی تعلق می گیرد که باعث سرافکندگی است.
احمد رجب پور در پایان صحبت هایش گفت: این بی توجهی به استان ها باعث شده تا انجمن های نمایش سست شوند و توانایی لازم خود را از دست بدهند و رودروی هنرمندان قرار گیرند چراکه آن ها می پندارند که مبلغی به ما پرداخت می شود اما انجمن به آن ها نمی دهد.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان ، دارالمومنین کاشان با قدمت سیلک هفت هزارساله و مفتخر به علما، فقها، مراجع و دانشمندان بزرگ و نامداری همچون نراقیین، ملا حبیب الله و ملا فتح الله شریف کاشانی، ملا محسن فیض کاشانی، قطب راوندی، غیاث الدّین جمشید کاشانی، آیت اللّه آمیر سیدعلی یثربی کاشانی، سید ابوالقاسم کاشانی و هنرمندانی از جمله سهراب سپهری و کمال الملک دیار علم و فرهنگ است و حالا پایتختی نهج البلاغه کشور به افتخارات این دیار و اهالی آن اضافه شده است.
نخستین شارح، حافظ و معجم نهج البلاغه کاشانی هستند
حجت الاسلام مجتبی حسن زاده، مدیر عامل موسسه فرهنگی قرآن و عترت امیرالمؤمنین کاشان، درباره علت انتخاب کاشان به عنوان پایتخت نهج البلاغه گفت: در کتاب الذریعه بخش اولین های نهج البلاغه از علامه قطب راوندی و سید ابوالرضا راوندی به عنوان نخستین شارحان نهج البلاغه نام برده شده است.
حجت الاسلام حسن زاده افزود: جمال الدین محمد بن حسین بن قریب کاشانی نخستین حافظ نهج البلاغه است که معاصر "سید رضی" مولف نهج البلاغه بوده و این کتاب را از حفظ کتابت کرده است. نخستین معجم نهج البلاغه نیز اثر آیت الله آشیخ احمدی کاشانی است.
فعالیت تخصصی در زمینه ترویج و حفظ نهج البلاغه در کاشان
او با اشاره به فعالیت تخصصی موسسه فرهنگی قرآن و عترت امیرالمؤمنین کاشان از سال 82 گفت: این موسسه بیش از 50 حافظ تخصصی نهج البلاغه را تربیت کرده است که شماری از آن ها حافظ قرآن کریم و صحیفه سجادیه نیز هستند.
مدیرعامل موسسه فرهنگی قرآن و عترت امیرالمؤمنین کاشان گفت: 1200 نفر نیز با آموزش های این موسسه حافظ و قاری جزء هایی از قرآن کریم و بخش هایی از نهج البلاغه هستند.
تاسیس نخستین مدارس شبانه روزی نهج البلاغه جهان اسلام
حجت الاسلام حسن زاده افزود: این موسسه با تاسیس نخستین مدارس شبانه روزی نهج البلاغه در جهان اسلام و تشیع با تربیت شاگردانی از ایران و کشور های دیگر نظیر اندونزی، پاکستان و هندوستان به حفظ، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه مبادرت کرده است.
او گفت: این موسسه هر سال طی فراخوانی، حدود300 متقاضی را ثبت نام و 30 تا 50 نفر را برای شرکت در دوره یکساله حفظ قرآن و نهج البلاغه گزینش و تربیت می کند.
مدیرعامل موسسه فرهنگی قرآن و عترت امیرالمؤمنین کاشان گفت: اگر مردم به امیرمومنان و نهج البلاغه آن حضرت به عنوان رجوع کنند تمام درد ها و مشکلات سیاسی، حکومتی، روحی، خانوادگی و فرهنگی درمان و جامعه به مدینه فاضله تبدیل می شد.
احیای قرائت و عمل به نهج البلاغه، پاسداشت میراث بزرگ بشریت
انس با نهج البلاغه و احیای قرائت آن و عمل به این کتاب ارزشمند هدفی است که سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین رونمایی از طرح "کاشان، پایتخت نهج البلاغه ایران" از آن نام برد و گفت: لایه های نهج البلاغه بسیار پیچیده و عمیق است.
او به سابقه علمای کاشان در حفظ و ترویج نهج البلاغه اشاره و اضافه کرد: رونویسی سید فتح الله راوندی از متن نهج البلاغه سیدرضی در اوایل قرن ششم هجری و شرح نویسی قطب الدین راوندی بر این کتاب تنها صد سال پس از تالیف آن، اولین اقدامات مهم در ترویج نهج البلاغه بوده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار امیدواری کرد: مردم کاشان هم در حوزه انس لفظی و هم در قالب های علمی، آموزشی، فرهنگی، رسانه ای و هنری به میدان بیایند و از همه بستر های ممکن استفاده کنند تا نهج البلاغه به عنوان میراث گرانسنگ بشر بیش از گذشته مورد توجه جامعه قرار بگیرد.
دو سال پایتختی برای تبیین سیره علوی
میثم نمکی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان با بیان اینکه کاشان به مدت دو سال به عنوان پایتخت نهج البلاغه انتخاب شد افزود: دبیرخانه دائمی این طرح ملی در تهران و ستادی برای اجرای آن در استان اصفهان و شهرستان کاشان با همکاری تعدادی از دستگا ها و نهاد های اداری مشخص شده است.
میثم نمکی گفت: مجموعه طرح ها، برنامه ها و ایده های اجرایی طرح از طریق فراخوان اعلام، جمع آوری و در ستاد آن مصوب و بخشی از این طرح ها به صورت ملی با نگاه عمومی در کاشان می شود.
او مشارکت نخبگان برای اجرای طرح در قالب های علمی، آموزشی، رسانه ای، فرهنگی و هنری را برای کیفی سازی برنامه ها و ایجاد بستر های مناسب در گسترش اندیشه علوی در جهان را برنامه های طرح ملی پایتختی نهج البلاغه خواند و گفت: جریان سازی عمومی نقش موثری در اجرای طرح با الگوگیری از مفاهیم بلند نهج البلاغه دارد تا جامعه از رفتار و سیره علوی بهره مند شود.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان برگزاری کرسی های نهج البلاغه خوانی و خطابه خوانی را بخش دیگری از برنامه های طرح ملی کاشان پایتخت نهج البلاغه برشمرد و گفت: اقدامات آموزشی نیز از طریق موسسات قرآنی، حافظان و قاریان قرآن کریم و نهج البلاغه، کانون های فرهنگی هنری مساجد و حتی پایگاه ها و نیرو های بسیج مساجد و محلات صورت می گیرد.
نمکی از همه شهروندان کاشانی، رسانه ها و دستگاه های دولتی خصوصی دعوت کرد با ارائه ایده ها و طرح های ابتکاری خود در این حوزه مشارکت و مساعدت کنند.
دبیرخانه دائمی پایتختی نهج البلاغه در کاشان دایر شود
حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی سلیمانی نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان با اشاره به ضرورت ترویج نهج البلاغه گفت: حکومت امیرمومنان حضرت علی علیه السلام مصداق مردم سالاری تمام عیار و نهج البلاغه فقط قطره ای کوچک از دریای بیکران فضائل ایشان است که باید به مردم معرفی شود.
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی پیشنهاد کرد: دبیرخانه دائمی پایتختی نهج البلاغه به نام علامه قطب راوندی در کاشان دایر شود تا به نوعی از مردم این دیار که در طول تاریخ برای پاسداشت نهج البلاغه اهتمام کرده اند قدردانی شود.
گزارش از حرمت السادات متولی
انتهای پیام/ش
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: غیر از برگزاری چند کنسرت آنلاین در اوایل روز های شیوع بیماری کووید19 و البته فعالیت های نصفه نیمه ارکستر های دولتی در تالار وحدت به بهانه های مختلفی که اصلاً هم برنامه مشخصی از سوی بنیاد رودکی برای آن ها اعلام نشده است، باقی فعالیت ها در حوزه موسیقی به طور کامل تعطیل شده و صاحبان سرمایه در این بخش ترجیح می دهند به بهانه حفظ سلامتی مخاطبان، از برگزاری کنسرت خودداری کنند.
در این باره مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد در گفتگو با مهر می گوید: ما در اردیبهشت و خرداد امسال پیش بینی های لازم را برای برگزاری کنسرت با هماهنگی ستاد ملی مقابله کرونا و البته تدوین شیوه نامه های بهداشتی مربوط به برگزاری اجرا های زنده موسیقی که قطعاً باید مورد تأیید کارشناسان نیز قرار می گرفت، انجام دادیم و مبنا را بر این قرار دادیم پیش از آغاز ایام سوگواری ماه های محرم و صفر (شهریور و مهر) شرایط برگزاری کنسرت ها با در نظر گرفتن نیمی از ظرفیت سالن ها مهیا شود.
به گفته محمد اللهیاری فومنی در همین راستا بالغ بر 30مجوز هم از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجرا های صحنه ای صادر شد و بنا هم بر این بود که از هفته سوم تیر ماه با مجوزی که صادر شده ما شاهد برگزاری کنسرت ها باشیم، اما بعد از مدتی تک تک تهیه کنندگان و موسساتی که به ما برای برگزاری کنسرت نامه فرستاده بودند از لغو کنسرت های خود خبر دادند، من هم از آن ها خواستم اعلام لغو این کنسرت ها را با ذکر دلیل به صورت مکتوب عنوان کنند که در این راستا تقریباً تمامی مواردی که به صورت مکتوب به ما ارسال شد، در مورد شیوع دوباره کرونا و نگرانی تهیه کنندگان از سلامتی مردم موضوع اصلی لغو کنسرت ها بود. رکود برگزاری کنسرت ها ادامه پیدا کرد تا پنج شنبه 24 مهر ماه، یکی از سامانه های بلیت فروشی از برگزاری کنسرت گروه موسیقی هوروش بند در جزیره کیش خبر داد. این کنسرت قرار است در تاریخ 30 مهر ماه به صحنه برده شود. همانطور که از ماه های قبل شرایط و مقررات برگزاری کنسرت از طریق مراجع ذیصلاح اعلام شده بود، برای این کنسرت نیز با خرید هر بلیت، یک صندلی قبل و یک صندلی بعد از شماره صندلی و بلیت خریداری شده، به جهت اعمال فاصله اجتماعی، غیرفعال می شود و خالی می ماند تا مخاطبان با فاصله ایمن از یکدیگر به تماشای کنسرت بنشینند.
به گزارش ایسنا، این مراسم که شامگاه امروز 27 مهر ماه در فضای باز فرهنگسرای در اصفهان برپا شد، پس از پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و نماهنگی به یاد سردار حاج قاسم سلیمانی در حالی برگزار شد که گروهی از مردم اصفهان در ساختمان های مشرف به فضای برپایی افتتاحیه از بالکن منازل خود، این مراسم را تماشا کردند.
دکتر قدرت الله نوروزی شهردار اصفهان در این آئین به روی صحنه دعوت شد و در ابتدای سخنان خود با سلام به کودکان سراسر ایران، نوجوانان و تلاشگران، فیلمسازان، دست اندرکان برگزاری و شش شهردار خواهرخوانده اصفهان در این عرصه هنری بیان کرد: امیدوارم جشنواره سی و سوم در شهر سی و سه پل، شعار خود را هر خانه یک سینما و هر کودک یک داور تحقق بخشد. در این شرایط سخت کودکان و نوجوانان بیشترین زمان خود را در فضای مجازی می گذرانند و ما باید از این فرصت استفاده کنیم و به وسیله سینما، هر خانه، یک پایگاه فرهنگی شود و کودکان و نوجوانان با فیلم هایی که در جشنواره تولید شده و از طریق فضای مجازی نمایش داده می شود، فیلم ها را ببینند و داوری کنند.
او گفت: این امکان امروز فراهم است. این پیام جشنواره این است که زندگی جاری است. خوشحالیم امسال ببش از صد فیلم به خانه ها راه پیدا می کند و بیشتر خوشحالیم که فیلم ها به مناطق کم برخوردار هم می رود.
در ادامه این مراسم، پیام های مختلفی که از کشورهای خواهرخوانده اصفهان برای تبریک آغاز جشنواره سی و سوم به صورت ویدئویی ارسال شده بود پخش شد.
در ادامه، مرادی مجری برنامه عمو مسعود وگروه آبنباتی از مجریان کودک اصفهان را به روی سن دعوت کرد. سپس عروسک هایی با تن پوش های خاص به روی سن آمدند و به اجرای برنامه پرداختند.
تاکید به داوری بچه ها، رأی دادن آنها به فیلم ها، تماشای فیلم ها و تأکید بر شعار جشنواره هر خانه یک سینماست، هر کودک یک داور است، از مضامین آهنگی بود که عمومسعود اجرا کرد.
او سپس به کودکانی که از طریق پنجره ها در حال تماشای مراسم افتتاحیه جشنواره بودند سلام کرد و از آن ها خواست خودشان و فیلمسازان جشنواره را تشویق کنند و در ادامه آهنگ شکر خدا را با همراهی بچه هایی که از طریق پنجره در حال تماشای او بودند، اجرا کرد و بچه ها با تکان دادن پرچم هایی که در دست داشتند او را همراهی کردند.
در ادامه پیام دبیر جشنواره، در آئین افتتاحیه این رویداد پخش شد. علیرضا تابش دبیر سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان در پیامی ویدئویی به مناسبت آغاز به کار جشنواره بیان کرد: با نام و یاد خدا سی وسومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان را آغاز می کنیم، هر خانه یک سینما و هر کودک یک داور شعار جشنواره سی وسوم است. جشنواره ای که بخشی از خاطرات تصویری کودکان و نوجوانان را با خود حمل می کند. خرسندم آغاز عصر جدید جشنواره های سینمایی را در سال 1399 و در شرایط کرونایی اعلام کنم. به قول فیلسوفی بزرگ دری که باز شد دیگر به این راحتی بسته نمی شود.
او در پیام خود ادامه داد: جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان امسال در شرایط کرونایی دری جدید به روی سینمای ایران و عصر رسانه های دیجیتال گشود. تلاش دوماهه همکارانم در بخش فنی، نویدبخش جشنواره ای متفاوت است تا کودکان و نوجوانان ایرانی بتوانند لحظات متفاوت و شادی را در خانه های خود با دیدن فیلم های کودکان و نوجوان تجربه کنند.
تابش گفت: در مقام دبیر جشنواره امسال این احساس را دارم که در کنار کادر قهرمان درمان، مدیران و مسئولان کشور توانسته ایم باری هرچند کوچک از دوش مردم قهرمان کشورمان برداریم و لحظاتی خوش و متفاوت برای کودکان و نوجوانان در مدت شش روز از 27 مهرماه تا 2 آبان برای آن ها رقم بزنیم.
او با بیان اینکه در جشنواره امسال 107 عنوان فیلم در 39 باکس در پلتفرم های نماوا، فیلیمو و تیوا عرضه می شود، افزود: کودکان و نوجوانان ایرانی می توانند برای اولین بار ایده و نظر خود را به دست اندرکان برگزاری جشنواره و تولیدکنندگان آثار اعلام کنند. برگزاری جشنواره امسال سبب شد تا به این شعار برسیم که (هر خانه یک سینما و هر کودک یک داور)، پس کودکان و نوجوانان متولد 1384 تا 1394 یعنی بچه های پنج تا پانزده ساله هر روز در ایام جشنواره نظر خود را درباره فیلم های جشنواره به ما اعلام کنند.
دبیر سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان تصریح کرد: معنی مخاطب و نحوه ارائه اثار در جشنواره امسال کاملا با جشنواره های سابق متفاوت است. بستر پخش فیلم های جشنواره به دلیل شرایط کرونایی سالن های سینما نیست، بلکه پلتفرم هایی است که تمام هموطنان ما در خانه هایشان می توانند با مراجعه به آن در طول مدت شش روز فیلم های جشنواره را تماشا کنند.
او برگزاری کارگاه های آموزشی جشنواره در بخش ملی و بین المللی را از جمله برنامه های جشنواره دانست و افزود: این کارگاه ها هرروز از اصفهان پخش خواهد شد. پنل های تولید مشترک، جلسات گفت وشنود درباره فیلم ها و کتابخانه ویدئویی جشنواره ویژه پخش کننده ها از طریق پلتفرم ها و سامانه های پخش و نمایش فیلم نیز در دسترس است. امیدوارم جشنواره سی وسوم خاطرات متفاوتی برای کودکان و نوجوان ایرانی رقم بزند. کودکانی که متولدین عصر دیجیتال هستند از ما که متولدین عصر آنالوگ هستیم در بهره برداری از آثار و فیلم های ارائه شده مهارت بیشتری دارند.
تابش به برگزاری المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران با همکاری بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای جوانان ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان امسال به صورت مجازی اشاره کرد و ادامه داد: امسال برای همه جوانان حاضر در این المپیاد آرزوی موفقیت دارم، المپیادی که زمینه ساز حضور استعدادهای نوجوان در آینده سینمای این کشور است. بار دیگر از همه همکارانم در ستاد برگزاری جشنواره و همه هنرمندانی که امسال آثارشان در جشنواره فیلم کودک و نوجوان به نمایش گذاشته می شود همچنین داوران و تمام همراهان این دوره از جشنواره در فضای مجازی تشکر می کنم، به خصوص کودکان و نوجوانان ایرانی که مخاطبان فراگیر این دوره از جشنواره هستند. منتظریم تا نظرات مخاطبانمان را در پلتفرم های نمایش فیلم مشاهده کنیم.
س از پخش پیام ویدئویی دبیر، آهنگ های نوستالژیک یکی بود یکی نبود، خونه مادربزرگه، خواهران غریب، توسط تعدادی از نوجوانان اصفهانی روی سن اجرا شدو در ادامه تیزر معرفی فیلم های بخش های مختلف جشنواره پخش شد.
پس از اجرای گروه آوازی مولا، مجری برنامه از تمامی کسانی که از پنجره هاو بالکن های منازل خود، در حال تماشای این آیین بودند، درخواست کرد یک دقیقه سکوت کنند و به احترام شهیدان راه سلامت و کسانی که از جان خود گذشتند و در خط اول مبارزه با ویروس منحوس کرونا ایستادند، فاتحه ای قرائت کنند.
در ادامه مراسم افتتاجیه جشنواره سی و سوم، محری برنامه، از شایان نصیری و آسیه کریمیان دعوت کرد برای قرائت بیانیه جسنواره روی سن بیایند و این دو کودک به زبان فارسی و انگلیسی، این متن را قرائت کردند.
در این بیانیه آمده بود: نزدیک به سه دهه است که از برگزاری این جشنواره می گذرد و نزدیک به دو دهه است که اصفهان میزبان این رویداد سینمایی است. جشنواره ای که به ایستگاه سی و سوم رسیده و امسال به ناچار به دلیل بیماری کروتا به صورت محازی برگزار می شود و اسم این حسنواره با نام اصفهان و سی و سه پل گره خورده است. کودکان و نوجوانان اصفهانی دوره سی و سوم حشنواره را به صورت مجازی و ویژه آغاز می کنند و برپایی کتابخانه و موزه جشنواره از ویژگی های این دوره است. جشنواره با یادآوری این نکته که سینما زنده است و می توان از هر خانه بک سینما ساخت و هر کودک می تواند یک داور باشد و این رویکرد، زمینه شکوفایی کودکان در هنر هفتم را بیش از پیش فراهم کرده است.
در ادامه این مراسم که در منطقه 13 اصفهان برپا شد، چراغ های سی و سه پل اصفهان به مناسبت برگزاری این رویداد فرهنگی، یک به یک روشن و آسمان اصفهان نورانی شد. این مراسم با پخش موسیقی متن فیلم منطقه پرواز ممنوع از آثار برگزیده دوره گذشته جشنواره، به پایان رسید.
طبق بررسی و پیگیری خبرنگار ایسنا،شبکه امید در حالیکه وعده داده بود،افتتاحیه را پخش کند این اتفاق محقق نشد و شبکه تلویزیونی تعاملی تیوا نیز به کندی این برنامه را پخش کرد و گفته می شود شبکه اصفهان بطور کامل پخش کرده است.
امروز همچنین حسین انتظامی معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی به سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان پیام داد.
متن پیام رئیس سازمان سینمایی به جشنواره سی وسوم به شرح زیر است:
به نام خدا
سازندگان فیلم های کودکان و نوجوانان با عنایت به طیف گسترده مخاطبان، بسان مرشدی حکیم، نه تنها سال هاست؛ که توده فهیم و تیزهوش خویش را با خود همراه ساخته بلکه همچون گذشته، علاقمندان انبوهش را فارغ از جنسیت و قوم گرایی به سر منزل حکمت و معرفت رسانده اند.
از آنجا که سخن و دغدغه ی هنرمند ایرانی، همواره از اعماق دل های صاف، زلال و دردمند برآمده، لاجرم، گریزی نداشته تا خاستگاه فرودش نیز، قلوب امیدوار تماشاگرانِ خاصش باشد.
نهاد پاک کودکان و نوجوانان به عنوان مهمترین امکان الگوگیری بزرگسالان برای پاک نهاد زیستن است و سینمای کودک و نوجوان با همین ظرفیت، بیشترین توفیقات جهانی و بخش اعظمی از موفقیت داخلی سینمای ایران را در این ساحت فیلمسازی کسب کرده است.
در شرایطی که جهان کنونی، تجربه ی پاندمی کووید 19 را از سر می گذراند، هنرآفرینان ایرانیِ سینمای کودکان و نوجوانان، با انگیزه ای مضاعف، برای التیام آلام خانواده های دردمند و ایجاد شور و نشاط در مخاطبان تخصصی خویش، دامن همت بر کشیده، به منظور اعتلای آرمان های بشر دوستانه، جامه یِ عافیت طلبی از خود به در کرده اند.
بر خود لازم می دانم، هنرِ والای فیلمسازان ایرانی را قدر شمرده، از درگاه خداوند متعال، سلامت و سرافرازی شان را مسئلت نمایم.
به گزارش خبرنگار ایرنا، هوشنگ بازوند روز یکشنبه به مناسبت دهه وقف در جلسه شورای اداری اوقاف استان، افزود: در دیداری که با رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه کشور داشتم آقای خاموشی برای کمک به چالش های نظام به ویژه در حوزه سرمایه گذاری و اشتغالزایی اعلام آمادگی کرد.
او کمک اوقاف در رفع بسیاری از مشکلات استان کرمانشاه به ویژه بیکاری را موثر دانست و گفت: از اداره کل اوقاف استان کرمانشاه انتظار داریم که سهم قابل توجهی از بیکاران استان را صاحب شغل کند.
بازوند با بیان اینکه در دوران مدیریت جدید اوقاف استان، شاهد شکوفایی و کارآمدی خوبی بوده ایم اظهار کرد: اوقاف برای کمک به حل مشکلات و آسیب های کنونی نیازمند نوآوری است زیرا مشکلات متعدد کنونی در قالب وقف های گذشته قابل رفع نیست.
بازوند با بیان اینکه باید موقوفات جدید به سمت حل مشکلات استان از جمله در حوزه آسیب های اجتماعی هدایت شود، گفت: اگر اوقاف در این زمینه وارد میدان شود بسیاری از گرفتاری ها حل می شود.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه هم در این نشست با بیان اینکه این استان 6 اداره اوقاف در 6 شهرستان و 2 ناحیه در مرکز استان دارد، گفت: شهر کرمانشاه از جمله شهرهای وقفی کشور است و موقوفه های بزرگ و متعددی دارد از جمله موقوفه شاخص مرحوم آیت الله کرکوکی در محله شاطرآباد و جعفرآباد با حدود 23 هزار رقبه، دارد.
حجت الاسلام محمّد صالحی به تحریم های ظالمانه دشمنان علیه ایران و شیوع ویروس کرونا هم اشاره کرد و افزود: این وضعیت امسال منجر به مشکلات اقتصادی متعددی برای شهروندان شده و اداره کل اوقاف نیز تمام تلاش خود را برای کمک به افراد نیازمند به کار گرفته است.
او عنوان کرد: از زمان شیوع کرونا تاکنون این اداره کل 14 هزار بسته معیشتی به ارزش چهار میلیارد تومان و پنج هزار بسته بهداشتی به ارزش 700 میلیون تومان بین محرومان استان توزیع کرده است.
مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه همچنین اهدای سه هزار و 500 بسته لوازم التحریر به ارزش 400 میلیون تومان، احداث کارگاه تولید ماسک، کمک به سازمان زندان ها و کمیته امداد، راه اندازی کاروان های شادی در ایام رجب و شعبان در محلات کرمانشاه و توزیع پنج هزار جلد قرآن کریم را از دیگر اقدامات این اداره کل در هشت ماه اخیر عنوان کرد.
صالحی به راه اندازی 10 نیروگاه خورشیدی و تبدیل 10 هکتار زمین دیم به باغات مثمر به کمک شرکت های دانش بنیان خبر داد و گفت: در صورت موفقیت این اقدامات، برای توسعه آن تلاش خواهیم کرد.
او از استاندار کرمانشاه تقاضا کرد که برای تبدیل کاربری اراضی موقوفه سطح شهر کرمانشاه مساعدت کند تا با تبدیل این اراضی به مراکز تجاری و خدماتی درآمد بیشتری برای اوقاف ایجاد و امکان خدمات رسانی بیشتر آن فراهم شود.
استاندار کرمانشاه در پاسخ به این درخواست گفت: طرح جامع شهر کرمانشاه تا سه ماه دیگر در دستور کار مشاور قرار می گیرد و اداره کل اوقاف می تواند درخواست خود را به استانداری ارسال کند تا ما از مشاور بخواهیم دیدگاه های اوقاف در این طرح لحاظ شود؛ درباره سایر شهرهای استان نیز این موضوع را از طریق کمیسیون ماده 5 پیگیری می کنیم.
در پایان این مراسم مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه یک جلد قران کریم و یک لوح تقدیر به استاندار کرمانشاه هدیه کرد و هوشنگ بازوند نیز با اهدای لوح تقدیر از عملکرد مدیرکل اوقاف استان تجلیل کرد.
استان کرمانشاه 2 میلیون نفر جمعیت ساکن در 14 شهرستان، 86 دهستان و 2 هزار و 595 آبادی دارد و 2.4 درصد جمعیت کشور در این استان ساکن هستند که از این تعداد 75 درصد در نقاط شهری و 25 درصد در نقاط روستایی زندگی می کنند.
روزنامه اطلاعات

روزنامه آسیا

روزنامه شهروند

روزنامه راه مردم

روزنامه جوان

روزنامه آرمان ملی

روزنامه رسالت


روزنامه ابتکار

روزنامه بهار

روزنامه شرق

روزنامه وطن امروز

