بولتن فرهنگی هنری/مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 29 شهریور 99
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت حاج علی شمقدری را تسلیت گفت.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیام سیدعباس صالحی آمده است:

انا لله و انا الیه راجعون

خبر درگذشت پیرغلام مکتب اهلبیت علیهم السلام ابوالشهید حاج علی شمقدری موجب تاسف و تاثر شد .

ایشان از عنفوان جوانی از همیاران انقلاب اسلامی و یار دیرین رهبر معظم انقلاب اسلامی و در زمره " همراهان خراسانی" ایشان بود و بیش از نیم قرن جانانه بر پیمان و اعتقاد خویش ایستادگی کرد .

فقدان این انسان پرهیزگار را به محضر مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، خانواده، دوستان و همراهان آن زنده یاد صمیمانه تسلیت می گویم و در ماه سوگ سالار شهیدان از درگاه ایزد منان برای آن مرحوم رحمت واسعه و همنشینی با اولیاء الهی به ویژه امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا و برای بازماندگان مکرم صبر و اجر مسالت دارم .

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی روز شعر و ادب فارسی را تبریک گفت.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متن پیام سیدعباس صالحی که در آیین بزرگداشت این روز و استاد شهریار از سوی حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی قرائت شد، به شرح زیر است:

به نام خداوند جان و خرد

زبان، مظهر وحدت و همبستگی و تحکیم مبانی ملت و پاسداشت آن، موجب استقلال ملی و تاریخ این کشور چندین هزار ساله است .

زبان مادری سرزمین فرهنگمدار و هنر پرور ما، ایران، سرشار از جلوههای احساس و عواطف انسانی و تجلیگاه فرهنگ، دین،آیین، اسطوره، تاریخ و هویت ملی ماست که آشنایی با زوایای گوناگون آن برای هر فارسی زبانی شایسته و نیکوست.

شعر فارسی، عصاره رنج و لذت، بیم و امید، پژمردگی و بالندگی، بیداد و داد و عشق و بندگی است که با الهام شاعرانه، به دیوان و دفتر و زبان مشترک شاعران این مرز و بوم نقش بسته است. از پس قرن ها و اعصار، سپهر ادب فارسی در مقابل گزند تند بادهای حوادث، مقاوم مانده و از کرانه های فرا رود تا نیل و سند و گاهی میان اروند و هیرمند و آسیای میانه و تا چین و ماچین رواج و رونق یافته و مرزهای جغرافیایی را درنوردیده است.

از سوی دیگر شیرینی زبان و ادب فارسی، شعر ما را به زبان هنر نزدیکتر ساخته و از رهگذر این مصاحبت و بهره گیری از نظم و ایجاز، آفاق را سیر کرده و حقایق ازلی ابدی را در این گنبد مینایی صلا زده است .

بی تردید شعر فارسی در تاریخ هزاران ساله خود به زیباترین و ماندگارترین شکل، رسالت عشق و عرفان و توحید را با اوزان زیبایی شناسانه در جهان آفاق و انفس به گوش دو جهان رسانده است؛ همچنان که زبان و ادبیات، افزون بر بهره های شنیداری، در انتقال مفاهیم علمی و حکمی نیز مؤثر بوده است .

در تاریخ معاصر سرزمین ما، دوران دفاع مقدس که اکنون در آستانه چهلمین سال این حماسه دوران ساز هستیم، نقطه ای الهام بخش برای شاعران و ادیبانی بوده که در کنار ذوق هنری، دغدغه اجتماعی و عرق ملی و میهنی شان به جوش و خروش آمد. آنان که دفتر و دیوان خود را با سروده هایی از جنس ایثار و شهادت آذین بستند و نام خود را بر جریده عاشقی جاودان ساختند. شهریار سخن، استاد محمد حسین بهجت تبریزی در زمره این نام ها بود که در دهه پایانی عمرش آثاری ماندگار از عظمت روح فداکاری مردمان ایران اسلامی آفرید .

با گرامیداشت بیست و هفتم شهریور، روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی که به نام این شاعر و غزلسرای برجسته و دلسوخته مزین است، این روز را به اهالی شعر و ادب تهنیت می گویم. فرصت را مغتنم شمرده و پیرو تأکیدات و دغدغه های مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که خود دل در گرو این زبان شیرین داشته و همواره به صیانت از آن توصیه نموده اند، یادآور می شوم که قدر این موهبت الهی و ذوق و قریحه شاعرانگی را که یکی از خصیصه های ارزشمند هر ایرانی است، پاس داشته و در رونق و رواج آن تلاش نموده و در مراقبت و محافظت از این گوهر کم نظیر از هیچ کوششی دریغ نورزیم .

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین آغاز به کار موسسه فرهنگ و هنر در محیط مجازی گفت: ضرورت تولید و نشر بومی و توانمندسازی فعالان فرهنگی، هنری و رسانه ای در محیط مجازی بسیار جدی تر شده است.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه فرهنگ و هنر در محیط مجازی با نام اختصاریِ (موسسه فهم) با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز به کار کرد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این آیین که با حضور اعضای هیأت امنای موسسه برگزار شد، با اشاره به این که اهمیت حوزه مجازی برای همه جدی است، تاکید کرد: هرچه جلوتر می رویم (به ویژه در شرایط پساکرونایی) ضرورت تولید و نشر بومی و توانمندسازی فعالان فرهنگی، هنری و رسانه ای در محیط مجازی بسیار جدی تر شده است.

وی همچنین با اشاره به برنامه تحول برای ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی، افزود: بی تردید در ادبیات جدید حکمرانی به ویژه در حوزه فرهنگ و هنر، دستگاه های حاکمیتی باید به بازتعریف خود بپردازند و در این میان اندیشیدن به موسساتی که در بروکراسی های مرسوم سازمان های سنتی گرفتار نباشند، بسیار تعیین کننده است.

صالحی در عین حال تصریح کرد: بر همین اساس، با پیشنهادی که از سوی مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال مطرح شد، موسسه فرهنگ و هنر در محیط مجازی شکل گرفت.

صالحی افزود: بنا به آنچه در اساسنامه این موسسه آمده، می توان دو هدف مهم را برای آن تعریف کرد: اول کمک به گسترش و اعتلای محتوای ایرانی اسلامی در فضای مجازی و دوم توسعه کسب و کارهای فرهنگی، هنری و رسانه ای بر بسترهای مجازی.

وی در پایان گفت: امیدوارم با ترکیب اشخاص حقیقی و حقوقی هیات امنای این موسسه و نیز با اتکای به ظرفیت ها و فعالان خلاق کشور، در آینده شاهد موسسه ای نوین و توانمند در حوزه فضای مجازی کشور باشیم.

گفتنی است، با توجه به نقش و تأثیر تحولات فضای مجازی در تولید، نشر و مصرف فرهنگی، هنری و رسانه ای و ضرورت توانمندسازی و ساماندهی فعالان گسترش فرهنگ و هنر ایرانی - اسلامی در محیط ها و بسترهای مجازی، موسسه فرهنگ و هنر در فضای مجازی با مأموریت گسترش تولید، نشر و مصرف فرهنگ و هنر ایرانی – اسلامی در بستر سکوها و کارافزارهای دیجیتالی و محیط های مجازی ، در قالب موسسه ای غیرانتفاعی و غیردولتی فعالیت خود را آغاز کرد.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه نهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر بر لزوم توجه به ابعاد هنری، هویتی و اقتصادی حوزه مد و لباس تأکید کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : شبکه اطلاع رسانی دانا خبرگزاری تقریب کیمیا نیوز

سرویس مد و لباس هنرآنلاین: سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه نهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر که به شکل مجازی برگزار شد، با اشاره به این که مسئله لباس، صرفاً یک مسئله نیاز اولیه نیست، اظهار داشت: این جریان با ابعاد مختلفی از زندگی انسانی، اجتماعی و هویتی در ارتباط بوده و در این راستا، هویت های ملی، قومی، اقلیمی و دینی با بحث لباس ارتباط برقرار می کنند.

او در ادامه به موضوعات اقتصادی در عرصه مد و لباس اشاره کرد و اذعان داشت: 460 میلیارد دلار به حوزه بازارهای صادراتی پوشاک اختصاص دارد پس در نتیجه، این حوزه از منظر اقتصاد ملی سهم قابل توجهی دارد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: رابطه لباس و زیبایی نیز بسیار حائز اهمیت است و بارها در مفاهیم دینی نیز مورد توجه قرار گرفته و قرآن کریم در سوره اعراب به این مسئله با تکیه بر شأن پوشانندگی اندام و مایه آرایش و زیبایی بودن انسان اشاره کرده است.

صالحی تصریح کرد: بعد دیگر ارتباط لباس با حوزه عفاف است که این مهم، نیاز فطری انسان در طول حیات انسانی بوده و از آنجا که مرد و زن یک انسان هستند و نباید به آن ها به عنوان کالای جنسی نگاه کرد، لباس می تواند حافظ حریم انسانیت انسان ها نیز باشد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خاتمه گفت: امید است این رویداد و سایر جریانات عرصه مد و لباس کشور کمک کند تا مسئله پوشاک در تمامی ابعاد مذکور حرکتی روبه پیشرفت داشته و جریان اقتصادی عرصه پوشاک در سال جهش تولید، مورد توجه ویژه واقع شود.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در مورد حجاب نشان می دهد برداشت و اظهارنظر مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان با یافته های این پژوهش کاملا ناهمخوان است.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اخیرا مهدی نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان در برنامه تلویزیونی شبکه 4 به یافته ای از نتایج موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان اشاره کرده است که در تعارض جدی با یافته های واقعی این پیمایش است. وی گفته است براساس آمار وزارت ارشاد 70 درصد مردم ایران مخالف الزام به حجا ب هستند.

در پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان (پژوهشی که در سال 1394 و در سطح شهری و روستایی کشور انجام شده است) سوال شده تا چه اندازه با این جمله که "همه خانم ها باید حجاب داشته باشند حتی اگر به آن اعتقاد نداشته باشند" موافق یا مخالف هستید؟ .

براساس نتایج به دست آمده از این پیمایش 53.1 درصد موافق این گزینه بوده و تنها 22.2 درصد با آن مخالفت کرده اند. 24.8 درصد نیز گزینه نه موافق نه مخالف را انتخاب کرد ه اند. لذا برداشت و اظهارنظر آقای نصیری با یافته های این پژوهش کاملا ناهمخوان است.

نمودار 1: توزیع فراوانی نظر پاسخگویان در خصوص حجاب

توزیع استانی نظر پاسخگویان در این سوال نیز در نمودار 2 آوررده شده است.

لازم به یادآوری است ستون آبی رنگ نمودار 2 از تجمیع درصد افراد "مخالف حجاب اجباری" با افراد بیطرف (کسانی که گفته اند "نه موافق اند و نه مخالف") شکل گرفته است. هرچند افرادی که نظر خود را در قالب " نه موافق و نه مخالف" اظهار کرده اند را نمی توان الزاما مخالف حجاب اجباری در نظر گرفت.

در دو استان نامبرده آقای نصیری (قم و خراسان جنوبی)، درصد موافقان با این گویه، از مخالفان بیشتر است. لذا در هر دو مورد اعلامی آقای نصیری، یافته های مستخرج از این طرح، با اظهارات ایشان در تضاد است.

نمودار 2: توزیع فراوانی نظر پاسخگویان در خصوص حجاب در استان های کشور

نوار قرمز: افراد موافق حجاب اجباری

نوار آبی: افراد مخالف حجاب اجباری + افراد قائل به گزینه " نه موافق و نه مخالف

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ضمن استقبال از تحلیل علمی داده های برآمده از پیمایش های ملی پژوهشگاه، انتظار دارد که تحلیل و استفاده از این داده ها همراه با رعایت اصول علمی باشد.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تهران- ایرنا- از کرشمه و غمزه تا فراموشی و کم توجهی به زبان فارسی، ستایش ها و دغذغه های مدیران و پژوهشگران فرهنگی کشور بود که در نشست مجازی روز شعر و ادب فارسی مجالی برای عنوان آن یافتند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور امروز پنج شنبه (27 شهریور)، مطابق با سالگرد درگذشت استاد شهریار و روز بزرگداشت زبان و ادبیات فارسی در نشستی مجازی به همین مناسبت، گفت: نخست گرامی می دارم امروز را که روز فردسی، روز جامی، روز عطار و البته سالروز استاد شهریار است و همچنین گرامی می دارم و ارج می نهم تمام کسانی که در تاریخ و فرهنگ ایرانی زبان گوهرین فارسی را پاس داشتند.

وی به بحث و پرسشی در جهان اندیشه و فلسفه اشاره کرد که زبان را در قاموس فرهنگ و معنا به امری عرضی یا ذاتی تقسیم بندی می کند و گفت: اگر عرضی باشد همچون جامه ای در تَن است که می تواند فرم باشد و در طول زمان دچار فرسودگی شود و به عبارتی آن را تغییر داد، ولی اگر ذات باشد، نسبت ذاتی با معنا پیدا می کند. اگر نسبت ذاتی شد ظرف بدون مظروف و مظرف بدون ظرف هویت ندارد. تفکر غالب این است که زبان عرضی است و همین امر باعث تنوع زبان شده است و بر اساس کثرت و تعدد می توان معنا را به زبان های متعدد انتقال داد ولی اعتقاد دارم نسبت زبان با معنا یک نسبت ذاتی است و مهمترین دلیل هم قرآن کریم است. قرآن به عربی است و آیه های متعددی بر اصرار و تاکید را در قرآن داریم که می توان چنین تحلیل کرد که اگر عربی نبود. خدا اصرار دارد باید به زبان عربی نازل می شد. تاکید به گونه ای است که اگر زبان عربی نبود ظاهرا قرآن نازل نمی شد.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اظهار کرد: اگر نسبت ذاتی بین زبان و معنا قائل شدیم بحثی درباره جایگاه زبان فارسی در اندیشه فرهنگ و حکمت ایرانی به وجود می آید که فرهنگ جوهری ما را می سازد.

وی با اشاره به آثار فلسفی عربی ابن سینا، شیخ اشراق، سهروردی و دیگر بزرگان گفت: زبان فلسفه بزرگان عربی بوده است ولی زبان عرفان فارسی است چون شعر فارسی به دلیل زیبایی شناسی بیشتر به دل می نشیند. اگر به 1400 سال گذشته نگاه کنیم مفاخر آثار فیلسوفان ایرانی آثار خود را به زبان عربی نوشتند چون زبان فقهی عربی است ولی زبان عرفانی ما فارسی است. چون ذات آن جمیل است و این زبان حامل و میراث فرهنگ ایرانی است.

زبان فارسی دارای کرشمه و غمزه است و مهمترین نقش زبان فارسی را این می دانم که عهده دار حمل زیبایی های عرفانی ما ایرانی هاست. حافظ در مرکز آن قرار دارد و هیچ کس نمی تواند مدعی شود که از عظمت های نهفته در آن آگاهی دارد مگر مسلط به زبان فارسی باشد چون این زبان اجازه درک معنا را می دهد.

نماینده مردم تبریز و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در پیامی تصویری برای این رویداد گفت: استاد شهریار را یکی از حامیان پرو پاقرص انقلاب اسلامی می دانیم و کسی بود که در مسیر انقلاب اسلامی همراه پشتوانه جدی برای انقلاب شکوه مند اسلامی بوده است.

گفت: استاد شهریار، شناسنامه این سرزمین است و یادآور شاعران بلند آوازه ای همچون فردوسی، حافظ و سعدی است. شهریار در دوره معاصر نه فقط در زبان فارسی بلکه در زبان ترکی آثار ماندگاری را خلق کردو درک دقیقی از تحولات پیرامون خود داشته است. یادشان را گرامی می داریم که ادبیات فارسی و ترکی در ذیل نام ایشان قرار گرفته است.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی نیز در ایم مراسم گفت: زبان فارسی سرشار از معرفت است و نمی توان در حوزه ادبیات فارسی شعری را سراغ گرفت که از حکمت اندیشه و دانش نشأت نگرفته باشد به ویژه زمانی که به دوره های گذشته نگاه می کنیم و زوایای فکری و فرهنگی بزرگان را مورد بررسی قرار می دهیم به خوبی متوجه می شویم چیزی که امروز به عنوان شعر با آن روبرو هستیم چکیده ای از حکمت است.

افزود: شعر هیچگاه خالی از اندیشه های حکیمانه نبوده و هیچ شاعری به عنوان شاعر محض تلقی نمی شده و هر کس چیزی گفته از اموال فکری و معرفتی خود آن را تراوش بخشیده و در اختیار ما قرار داده است و بهترین معارف و معانی در قالب شعر منتقل شده است و اگر شعر نبود این همه عاطفه و احساسات عمیق وجود نداشت.

دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی گفت: زبان فارسی این امکان را فراهم کرده است که برای بیان زبان و احساسات زبان شعر به عنوان هنرمندانه ترین زبان گفتاری به کار گرفته شود.

استاد پیشکسوت زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر نیز در این مراسم گفت: روز بیست و هفتم شهریور به عنوان زبان ادب فارسی در این سال هانامگذاری شده است. نخست عرض کنم علاقه جدی به شهریار و شعرش دارم و با آشنایی و دوستی که با وی داشتم بی تردید شهریار اگر زنده بود نخستین کسی است که به این نام گذاری اعتراض می کرد. این به معنای این نیست که شهریار شاعر بزرگی نیست منتها باید این روز با نام فردوسی نام گذاری می شد که پیشرو و ولی نعمت همه سرایندگان است و اگر به هر دلیلی نمی خواستند به نام فردوسی نام گذاری کنند باید سعدی را انتخاب می کردند؛ زیرا شهریار نیز اهمیت ادبیات کلاسیک همچون فردوسی، حافظ و سعدی را می شنخت.

گفت: متاسفانه زبان فارسی در حال فراموش شدن است و متأسفانه این روزها این مسئله را بیشتر به ذهن می آورد و اکنون متأسفانه بی توجهی به شعر و ادب که بزرگ ترین سرمایه آبرو، حیثیت و هویت ماست چنانکه باید، مورد توجه قرار نمی گیرد.

این پژوهشگر افزود: زبان وقتی اهمیت پیدا می کند که پشتوانه ادبی داشته باشد و به همین دلیل تمام شاعران و تمام کسانی که حتی مداح بودند و در برابر قدرت ها مداحی می کردند به زبان غنا بخشیدند. اگر امروز ما این گنجینه عظیم را نداشتیم زبانمان آن قدر مهم نبود. زبان علم اهمیت ویژه ای دارد اما آثار ادبی و هنری اهمیت خاص خودشان را دارند و به زبان معنای ویژه ای می دهند.

انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با همکاری معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد شهریار، پنجشنبه 27 شهریورماه نشست مجازی روز شعر و ادب فارسی و بزرگداشت استاد محمد حسین شهریار را با حضور و سخنرانی جمعی از استادان و مسئولان فرهنگی کشور برگزار کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه با اشاره به اینکه سه سناریو برای برگزاری مرحله کشوری چهل و سومین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در نظر گرفته شده است، گفت: اولویت و سناریوی اول برای برگزاری این مسابقات حضوری بودن آن است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷

به گزارش ایکنا، مهدی قره شیخلو، رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه شب گذشته، 26 شهریورماه با حضور در استودیو برنامه مصباح شبکه قرآن به سؤالات مهدی صفری، مجری این برنامه پیرامون مسابقات سراسری و بین المللی قرآن کریم پاسخ داد.
قره شیخلو در ابتدای این گفت وگو با اشاره به اینکه مرحله استانی چهل و سومین دوره مسابقات قرآن در سراسر کشور تا پایان شهریور به اتمام می رسد، گفت: این مرحله از مسابقات به سه شکل برگزار شد. برخی استان ها مسابقات را به صورت کاملاً حضوری و با رعایت دستورالعمل های بهداشتی برگزار کردند. برخی دیگر کاملاً غیر حضوری و گروه دیگری از استان ها نیز تلفیقی مسابقات خود را برگزار کردند به این صورت که مرحله شهرستانی را به صورت حضوری و استانی را غیرحضوری انجام دادند.

وی افزود: در چند ماه اخیر در مورد شرایط تردید وجود داشت اما در مجموع تصمیم بر این شد تا مسابقات برگزار شود و وقفه ای در آن ایجاد نشود. برای مسابقات کشوری سه مدل برگزاری طراحی کرده ایم، اولویت اول این است که تمام رشته ها را به صورت حضوری برگزار کنیم. با توجه به اینکه رقابت فنی در مرحله کشوری بسیار بالا هست لذا اولویت اول ما برگزاری به صورت حضوری است. دومین اولویت هم برگزاری برخی از رشته ها به صورت حضوری و بخش دیگر به صورت غیرحضوری است و سومین اولویت هم برگزاری کامل غیر حضوری مسابقات است. رسیدن به هر یک از این اولویت ها بستگی به بحران کرونا در ایام مسابقات دارد.

رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه در مورد مسابقات بین المللی نیز تصریح کرد: این مسابقات قرار بود در فروردین ماه برگزار شود که به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاد. برای اینکه وقفه ای در مسابقات ایجاد نشود، پیشنهادی را محضر ریاست محترم سازمان اوقاف تقدیم کردیم تا سی و هفتمین دوره با شرایط خاصی برگزار شود. با توجه به اینکه شرکت کنندگان در مسابقات بین المللی از کشورهای مختلف هستند، امکان برگزاری حضوری وجود نداشت بنابراین تصمیم گرفته شد تمام مسابقات بین المللی به صورت غیر حضوری و در ایام دهه فجر برگزار شود. اگر این اتفاق رخ دهد، در بین کشورهایی که رقابت های قرآنی برگزار می کنند؛ اولین کشوری هستیم که مسابقات را به صورت مجازی و غیر حضوری برگزار می کند.
قره شیخلو با اشاره به اینکه نمایندگان بیش از 50 کشور در مسابقات بین المللی حضور خواهند داشت، بیان کرد: حدود 160 تا 170 نفر متسابق در رشته های مختلف حضور دارند. مسابقات در گروه آقایان، طلاب و بانوان برگزار می شود و امیدوار هستیم این سه بخش را با کیفیت خوب در ایام دهه فجر برگزار کنیم.
وی در مورد مسابقات بین المللی قرآن در کشورهای دیگر، بیان کرد: تا کنون تنها کشور اردن بوده که برگزار نشدن قطعی مسابقات را اعلام کرده است. به نظر می رسد با توجه به روندی که به پیش می رویم بحث برگزاری حضوری مسابقات کاملاً منتفی است، اگر کشوری هم بخواهد برگزار کند به احتمال زیاد به صورت غیرحضوری خواهد بود. با این وجود هنوز هیچ کشوری به طور رسمی اعلام نکرده است که مسابقات را برگزار می کند یا خیر. سال 98 از کشورهای مختلف دعوت نامه برای اعزام نماینده دریافت شده بود که شیوع کرونا مانع از برگزاری مسابقات شد.

رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه در بخش دیگری از این گفت وگو در پاسخ به سؤالی در مورد تنوع مسابقات ایران و لزوم گستردگی این مسابقات در گروه های مختلف، گفت: برخی از این مسابقات مانند دانش آموزی و نابینایان دو سالانه است. قاعدتاً این موضوع باید در کمیته های ستاد عالی هماهنگی مسابقات قرآن کشور بازبینی شود. کمیته های ستاد دو ماه است که فعالیت خود را آغاز کرده اند. گستردگی یا عدم گستردگی مسابقات بین المللی قرآن یکی از دستورکارهای کمیته ها خواهد بود. ضمن اینکه این موضوع در مسابقات کشوری نیز وجود دارد، می دانید که چند سال است مسابقات قرآن شکوفه ها با آموزش و پرورش ادغام شده است، این مسابقات هم مخالفان و موافقان زیادی دارد. هر دو این مسائل در کمیته ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت و با مطالعه کارشناسی در مورد آنها تصمیم گیری خواهد شد. حداکثر ظرف چند ماه آینده تصمیم گیری خواهد شد. ما به هر حال باید مکانیزم مسابقات سال آینده را از هم اکنون مشخص کنیم.

وی در ادامه در مورد کیفیت پایین تلاوت شرکت کنندگان در برخی گروه های مسابقات، افزود: نگاه به مسابقات بستگی به مبنای برگزارکنندگان دارد. اگر مبنا بر کمیت گذاشته شود و تعداد کشورها مهم باشد، طبیعتاً شاهد شرکت کنندگان بی کیفیتی خواهیم بود اما اگر مبنا بر کیفیت باشد قطعاً شاهد شرکت کنندگان سطح بالایی خواهیم بود. نگاه و اعتقاد من بر این است که باید به دنبال کیفی شدن مسابقات برویم، یعنی تعداد کشورها برای ما اهمیت نداشته باشد. البته باید این را نیز مد نظر داشته باشیم که در همه کشورها کیفیت قرائت ها به کیفیتی که در ایران، مصر، مالزی و اندونزی وجود دارد، نیست. تعداد معدودی از کشورها موضوع تلاوت قرآن را به صورت تخصصی دنبال می کنند. به هر حال مبنا باید بر ارتقای کیفی گذاشته شود و نگاه کمی را که در گذشته مهم بوده است، کنار بگذاریم.
قره شیخلو در بخش دیگری از این گفت وگو در مورد صرفه جویی در برگزاری مسابقات بین المللی و تصمیم گیری برای مبلغ مازاد از بودجه مسابقات، اظهار کرد: در سازمان اوقاف بودجه قرآنی از ردیف دولتی کمترین بودجه در بین دستگاه ها هست و عمده بودجه را خود سازمان اوقاف تأمین می کند. به عنوان مثال برای کل هزینه مسابقات از شهرستانی تا بین المللی پنج میلیارد تومان بودجه دولتی داریم. در شرایط اقتصادی فعلی و در وضعیت کرونایی که بسیاری از درآمدها کاهش پیدا کرده است اما با نگاه مثبتی که ریاست محترم سازمان داشتند، قول داده اند از اعتبارات ما نسبت به سال گذشته کاسته نشود.

وی افزود: در همین راستا به ریاست سازمان پیشنهاد دادم که از محل صرفه جویی در مسابقات بین المللی بخشی از اعتبارات مسابقات برای راه اندازی یک صندوق رفاهی اختصاص داده شود. به این صورت که بخشی را ما سرمایه گذاری کنیم و بخشی هم توسط بانک عامل سرمایه گذاری شود. بودجه در نظر گرفته شده در این صندوق برای جمعیت مخاطب مأموریت خود اوقاف خواهد بود. ما در حوزه مؤسسات قرآنی مسئولیتی نداریم و دستگاه های دیگر باید حمایت مالی داشته باشند.

وی با تأکید بر اینکه این صندوق برای مخاطب نخبگانی قرآنی و اشخاص حقیقی قرآنی مؤثر در کشور است، گفت: تلاش خواهد شد تا این صندوق قبل از شروع مسابقات بین المللی قرآن افتتاح شود. در طول 40 سال گذشته بیش از 400 رتبه بین المللی داریم، این دوستانی که در سطح بین المللی افتخار کسب می کنند نیاز به حمایت دارند و الان هیچ حمایتی وجود ندارد، لذا ما برای افراد حقیقی قرآنی تسهیلات در نظر خواهیم گرفت.

رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه همچنین به بحث ساماندهی داوران اشاره و بیان کرد: چهل سال است که جای این طرح خالی است، دوره های متفرق زیاد برگزار شده است اما اینکه به صورت منظم با یک مکانیزم تعریف شده و در سطح ملی باشد نبوده است. بیش از 90 درصد آیین نامه این طرح به پایان رسیده است. از پایان مهرماه این طرح اعلام عمومی خواهد شد تا هر کسی که توانایی داوری دارد در آزمون ها حضور یابد. برای مسابقات سال های بعد تیم داوری افرادی خواهند بود که مدرک داوری داشته باشند.

وی در بخش پایانی سخنان خود بر رفع اضطراب ناشی از رقابت برای متسابقان تأکید کرد و گفت: باید شرایط مسابقات به گونه ای باشد که شرکت کنندگان با آرامش خاطر به اجرای برنامه بپردازند. اگر هدف ما ارتقای قاریان است و اگر می گوئیم بخشی از نمره برای انتقال معنا در قرائت است، باید شرایط و فضا را برای این موضوع فراهم کنیم. به اعتقاد من باید تغییراتی در تصمیم گیری ها دهیم و شرایط را برای متسابق سهل کنیم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گزارشی، مجموعه اقدامات و فعالیت های بیست و هفتمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران که به صورت آنلاین برگزار شد را تشریح کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۹

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این جشنواره که 23 شهریور سال جاری به صورت مجازی افتتاح شد، در رشته های مختلف هنری از جمله ارتباط تصویری، تصویرسازی، خوشنویسی (نستعلیق)، طراحی، عکاسی، مجسمه سازی، کاریکاتور، نقاشی، نگارگری (نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب) و هنرهای جدید آغاز به کار کرد.

همچنین کارگاه های آنلاین این جشنواره از 24 تا 26 شهریور در دو بخش زمانی از ساعت 10 تا 13 و 14:30 تا 17 برگزار شد.

بنابراین گزارش، تعداد 1034 نفر برای شرکت در این جشنواره در سایت بیست و هفتمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران ثبت نام کردند و تعداد 6725 اثر به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد.

در بخش دیگری از این گزارش به تعداد افراد شرکت کننده و آثار رسیده در رشته های مختلف هم اشاره شده است.

بر این اساس در رشته نقاشی 234 نفر شرکت و 1641 اثر در این بخش ارسال شد. در رشته عکاسی 195 شرکت و 1636 اثر ارسال شد. در رشته طراحی 123 نفر شرکت و 916 اثر ارسال شد. در رشته تصویرسازی 110 نفر شرکت و 788 اثر ارسال شد. در رشته ارتباط تصویری 101 نفر شرکت و 706 اثر ارسال شد.

همچنین در رشته خوشنویسی 64 نفر شرکت و 414 اثر ارسال شد. در رشته مجسمه سازی 39 نفر شرکت و 256 اثر ارسال شد. در رشته نگارگری 36 نفر شرکت و 210 اثر ارسال شد. در رشته کاریکاتور 12 نفر شرکت و 77 اثر ارسال شد و در رشته هنرهای جدید 16 نفر شرکت و 81 اثر به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد.

این گزارش می افزاید: برای حضور در مرحله کارگاهی این جشنواره که به صورت آنلاین برگزار شد، تعداد 149 نفر به عنوان پذیرفته شدگان نهایی در رشته های مختلف اعلام شدند. در این بخش در رشته ارتباط تصویری 15 نفر، در رشته تصویرسازی 17 نفر، در رشته خوشنویسی 15 نفر، در رشته طراحی 18 نفر، در رشته عکاسی 18 نفر، در رشته کاریکاتور 11 نفر، در رشته مجسمه سازی 14 نفر، در رشته نقاشی 23 نفر، در رشته نگارگری 12 نفر و در رشته هنرهای جدید 6 نفر به عنوان پذیرفته شدگان نهایی مرحله کارگاهی معرفی شدند.

همچنین پذیرفته شدگان استانی این جشنواره از 26 استان کشور قریب به 150 نفر است.

بیست و هفتمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران از 24 تا 26 شهریور سال جاری به صورت مجازی در سراسر کشور برگزار شد.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
بیشتر از یک هفته از انتشار فهرست آثار مورد حمایت انجمن هنرهای نمایشی در سال 98 (در تهران) گذشته و حالا که کمی آتش هیجان و گله گذاری ها فروکش کرده، انتظار می رود که اولا شفاف سازیِ انجام شده با رفع نقص ها تکمیل و بعد هم گزارش مالی نیمه ی ابتدایی امسال در همین پایان شهریور اعلام شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۹ سایت های دیگر : منجیل خبر روزان کیمیا نیوز

به گزارش ایسنا، اخیرا معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سه فهرست را بنا به تاکید همیشگی سید عباس صالحی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - برای مشخص شدن میزان حمایت های مالی معاونت و انجمن هنرهای نمایشی در سامانه شفاف سازی این وزارتخانه قرار داد.

البته شاید بهتر بود برای کم شدن حرف و حدیث ها، در همان روز انتشار اطلاع رسانی از طریق روابط عمومی معاونت هنری یا اداره کل هنرهای نمایشی هم صورت می گرفت تا این تصور پیش نیاید که هدف از انتشار این گزارش ها زیرسوال بردن مدیریت قبلی است بویژه آنکه این کار طبق روال اداری از سوی معاونت هنری انجام شده است، نه اداره کل هنرهای نمایشی. ضمن اینکه معمولا گزارش های سالانه در پایان هر سال یا نهایتا ماه های ابتدایی سال بعد باید منتشر شود؛ اتفاقی که با وجود پیگیری های رسانه ای هیچ گاه در سال های 97 و 98 در تئاتر رخ نداد و حالا که حمایت های سال گذشته اعلام شده، خوب است که گزارش های پیشین هم منتشر شود.

اما از این ها گذشته، در میان سه فهرست مورد اشاره، یکی به طور مشخص درباره آثار حمایت شده از سوی انجمن هنرهای نمایشی در سال 98 یا به عبارتی دیگر همان گزارش عملکرد شورای حمایت اداره کل هنرهای نمایشی است و دو فهرست دیگر هم مربوط به حمایت از فعالیت های استانی معاونت هنری در دو سال گذشته است که توسط انجمن هنرهای نمایشی، انجمن موسیقی ایران، بنیاد مد و لباس، انجمن توسعه هنرهای تجسمی و ... انجام شده است.

انتشار گزارش حمایت از فعالیت های استانی معاونت هنری در سال 97 این احتمال را به همراه دارد که برای عملکرد سال 97 شورای حمایت اداره کل هنرهای نمایشی نیز گزارشی مجزا در سامانه بارگذاری شود، چرا که با وجود همه نقدها و گله هایی که گزارش سال 98 به وجود آورد و عده ای حتی آن را بهانه ای برای به جان هم افتادن گروه های تئاتری دانستند، ولی کمتر کسی را در بین اظهارنظرکننده ها می شد یافت که از کلیت این اقدام دفاع نکرده باشد.

در این یک هفته علاوه بر آنچه در فضای مجازی و نظر برخی تئاتری ها بازتاب داده شد، تماس های مکرری هم با ایسنا گرفته و نکاتی درباره فهرست حمایت های انجمن هنرهای نمایشی مطرح شد که بسیاری از آن ها اگرچه برای گروه ها می تواند قابلیت پیگیری اداری داشته باشد، اما به نظر می رسد این ضرروت را ایجاب می کند که آنچه منتشر شده باید تکمیل شود تا ارقام اعلام شده بهتر قابل ارزیابی باشند.

براین اساس در این گزارش به بعضی نکاتی که در این تماس ها و پیگیری ها بیشتر نمود داشته، اشاره می شود.

اول. مهم ترین نکته ای که در جدول حمایت های مالی انجمن هنرهای نمایشی به چشم می خورد این است که هیچ اشاره ای به تعداد اجرا، تعداد تماشاگر و میزان فروش هر نمایش نشده است. نبود چنین اطلاعاتی سبب شده اسم ها بیشتر از هر چیزی پررنگ شوند و این جمله به کرّات شنیده یا خوانده شود که "فلان کارگردان فقط بخاطر اسمش توانسته پول بیشتری بگیرد" و هیچ ملاک و معیاری برای اینکه مشخص شود رقم حمایتی برای تولید چه نمایشی، با چه تعداد نفراتی و با چه میزان بازخورد و کیفیتی خرج شده است، وجود ندارد. البته اگر روند اعلام فروش نمایش های اجرا شده در سالن های دولتی در دوره قبلی مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی و بویژه در تئاتر شهر متوقف نمی شد دست کم با استناد به آن ها امکان مقایسه و بررسی وجود داشت. براین اساس این جدول خود به تنهایی می تواند دلیلی باشد براینکه از این پس آمار فروش و تماشاگر تماشاخانه ها منتشر شود تا همانند آنچه در سینما اتفاق می افتد جزئیات بیشتری از وضعیت اجراها در اختیار اهالی تئاتر قرار گیرد.

دوم. در جدول ستونی هست با عنوان "توضیحات" که از 258 ردیف، فقط برای چند مورد محدود توضیح در آن درج شده است، درحالی که به نظر می رسد با توجه به ناقص بودن اطلاعات، برای خیلی دیگر از کارها باید توضیح هایی ارائه می شد. از جمله اینکه براساس گفته ی یکی از دست اندرکاران یکی از نمایش های پرمخاطب تئاتر شهر، رقم حمایتی پرداخت شده به آن نمایش حتما باید با این توضیح همراه می بود که 20 درصد پول گیشه به انجمن هنرهای نمایشی برگشته و در نتیجه رقم حمایت شده ی انجمن از آن نمایش خاص به یک سوم رقم حمایتی اعلام شده می رسد. این گروه شاکی است از اینکه اگر قرار بر شفاف سازی بوده چرا فقط پول پرداختی اعلام شده و آن چیزی که به انجمن داده شده محاسبه نشده است؟

سوم. اگر آمار فروش نمایش ها درج شده بود، پس از کسر 20 درصد پول گیشه رقم دقیقی که به هر گروه رسیده بود مشخص می شد چرا که از فروش نمایش های تماشاخانه های دولتی یعنی تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر 20 درصد گیشه باید به انجمن هنرهای نمایشی برگردد که البته طبق پیگیری ایسنا، این 20 درصد - طبق مصوبه ای در چند سال قبل - از تالار هنر که مخصوص نمایش های کودک است برای حمایت بیشتر از این آثار کسر نمی شود.

چهارم. جدول منتشر شده با این تاکید همراه بوده که مربوط به نمایش های سال 98 است ولی نام برخی آثاری که در سال 97 روی صحنه رفته اند، پرسش هایی را ایجاد کرده که آن هم بدون توضیح است. هرچند پیگیری ها نشان می دهد که مصوبه های حمایتی این نمایش ها مرتبط با سال 98 بوده که این هم باز در جای خود ابهام دارد.

پنجم. جدا از برخی کمک هزینه های پر حرف و حدیث، در این جدول کمترین و بیشترین کمک هزینه هم خیلی به چشم می آید. کمترین رقم های حمایتی انجمن در سال 98 براساس جدول، برای نمایش های خیابانی است که بیشترشان به یک میلیون تومان هم نمی رسند و تناسب این کمک هزینه با نمایشنامه خوانی هایی که در تئاتر شهر اجرا شده و رقم دست کم 11 میلیونی گرفته اند قابل تامل است. بجز این، کمترین حمایت ها شامل رقم های سه میلیون تومانی بوده که بخش زیادی از آن ها به نمایش های تالار مولوی یعنی گروه های دانشجویی مربوط است و اینجاست که باید پرسید نقش کانون تئاتر دانشگاهیِ تاسیس شده در اداره کل هنرهای نمایشی چه بوده تا در مقابل کارهای پر اسم و رسم اما کم مخاطب، مظلوم واقع نشوند؟ البته این انتظار وجود دارد که برای همین کانون تئاتر دانشگاهی و سایر کانون ها هم گزارش عملکردی با جزئیات و خرج های انجام شده منتشر شود.

ششم. در مقابلِ کمترین کمک هزینه هایی که پرداخت شده، بیشترین رقم حمایتی هم به دلیل تفاوت فاحش قابل توجه است؛ یعنی آنجایی که نمایشی از مشهد فقط برای 10 شب اجرا (طبق خبرهای منتشر شده) به تهران و پردیس تئاتر تهران - زیر مجموعه سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران - می آید و 220 میلیون تومان از انجمن هنرهای نمایشی کمک هزینه می گیرد. در بخش توضیحات این نمایش (باغ خونی) که مثل باقی نمایش ها مشخص نیست چقدر مخاطب داشته و حتی اطلاعات دقیقی هم از آن در سایت پردیس تئاتر تهران در دسترس نیست، قید شده که این نمایش با حمایت موسسه خاتم الاوصیا اجرا شده است؛ موسسه ای که وقتی نام آن را جستجو می کنید جز به "قرارگاه" و "مدرسه عالی" نمی رسید! این در حالی است که نمایش در اجرای شهر مشهد خود با حمایت انجمن هنرهای نمایشی کشور و جمعیت هلال احمر خراسان رضوی روی صحنه رفته بود.

نمایش باغ خونی پیش از اجرای سال 98 در تهران، مورد حمایت مدیر سابق انجمن قرار گرفته بود، همانطور که برای جایزه بزرگ سرو هم به مدیریت حمید نیلی جایزه گرفت. نیلی آذرماه سال 97 (دو ماه پیش از شروع جشنواره فجر) در گفت وگویی به نقل از خبرگزاری تقریب از حمایت برای اجرای این نمایش در "مشهد"، "تهران" و نیز حضور در "جشنواره تئاتر فجر" گفته و تاکید کرده بود: قرار است در راستای تمرکززدایی از مرکز، پروژه نمایشی باغ خونی درباره فاجعه گوهرشاد مشهد از ششم دی ماه (1397) به صحنه تئاتر شهر مشهد برسد و پس از اجرا در مشهد، در تهران و به احتمال زیاد در جشنواره فجر نیز به صحنه می آید.

او با بیان اینکه قرار بر این است که حمایت های انجمن در زمینه پیگیری آداب و رسوم و حوزه تاریخ شهرها نیز صورت بگیرد، گفته بود: این پروژه قرار است در سطح ملی انجام شود و خود انجمن هنرهای نمایشی ایران هم آن را پیگیری می کند. بنابراین فعالیت های انجمن قرار است از حمایت های مالی صِرف خارج و به فضای محتوایی وارد شود و برای این گروه ها به فراخور، بودجه هم مشخص می شود و ما هم به عنوان مجری طرح فعال خواهیم بود.

به این ترتیب یکی دیگر از نقص های این جدول همین است که اولا مشخص نیست موسسه خاتم الاوصیا متعلق به چه مرکز یا دستگاه یا چه شخصی است و انجمن هنرهای نمایشی که بر حمایت آن از چنین پروژه هایی در سطح ملی تاکید شده چقدر خرج کرده است؟ دیگر آنکه چه نمایش هایی این گونه و براساس هدفِ تاکید شده، حمایت شده اند؟ ضمن اینکه با توجه به اجرای اول این نمایش در سال 97 احتمالا باید در فهرست حمایت های آن سال نیز اسم این نمایش تکرار شود.

هفتم. اگر از جدول فهرست آثار حمایت شده تهران از سوی انجمن هنرای نمایشی بگذریم به دو جدول فهرست حمایت از فعالیت های استانی و رقم های پرداختی انجمن به استان های کشور در دو سال گذشته می رسیم که آن هم در کلی گویی دست کمی از جدول قبلی ندارد. در رقم های حمایتی از استان ها هیچ توضیحی مبنی براینکه تعداد گروه های نمایشی آن استان، نمایش های اجرا شده یا رویدادهای نمایشی چقدر بوده ارائه نشده است، به همین دلیل این اختلاف نظر پیش آمده که آیا هر کدام از این استان ها صرفا برای اجرای تئاتر اینقدر پول گرفته اند؟ یا این حمایت ها صرف برگزاری رویدادهایی مثل جشنواره های استانی، جشنواره های خیابانی مریوان، فتح خرمشهر و کودک همدان شده است؟

هشتم. از آنجا که در این بخش میزان حمایت ها در دو سال 97 و 98 منتشر شده است، اطلاعات بهتری برای مقایسه وجود دارد از جمله اینکه در اولین سال مدیریت شهرام کرمی در اداره کل هنرهای نمایشی کمک های بیشتری به استان ها شده به طوری که نزدیک به 10 استان رقم های بالای یک میلیارد ریال دریافت کرده اند مثل آذربایجان شرقی، بوشهر، خراسان جنوبی و رضوی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان، مازندران و یزد. در حالی که تمام این استان ها بجز کردستان و همدان در سال بعد یعنی 98 رقم بسیار کمتری گرفته اند که آن هم احتمالا به طور طبیعی بخاطر شرایط بودجه ای دولت بوده و به همین دلیل بیشتر آن ها حدود 250 میلیون ریال بیشتر نگرفته اند، ولی جالب اینجاست که در همین شرایط، حمایت صورت گرفته از کردستان و همدان افزایش پیدا کرده و مثلا همدان از 9 میلیارد و 682 میلیون ریال در سال 97 به 13 میلیارد و 533 میلیون ریال در سال 98 رسیده است.

البته به نظر می رسد این کمک مالی بیشتر برای برگزاری جشنواره تئاتر کودک همدان باشد که چرایی برگزاری و کیفیت آن بارها مورد بحث و انتقاد بوده و پرداختن به آن خارج از موضوع این گزارش است، اما اگر بطور کلی حمایت از جشنواره ها در اولویت بوده باشد، توجیه رقم پرداختی به بعضی استان ها مشخص می شود بویژه آنکه مدیر کل پیشین هنرهای نمایشی پیش تر در گفت وگویی با ایسنا حمایت زیاد از حد این اداره را از جشنواره ای مثل فتح خرمشهر به دلیل حمایت نکردن استان تایید کرده بود.

با این حال به دلیل همان ارائه نشدن جزئیات و انتشار گزارشی که بیشتر انگار رفع تکلیف بوده، این سوال پیش می آید که پول های خرج شده از بودجه ناچیز تئاتر برای چه اموری در استان ها صرف شده است؟ آیا به طور مثال کمک هفت میلیارد و 755 میلیون ریالی به خوزستان بیشتر به جشنواره فتح خرمشهر به دبیری حمیدرضا آذرنگ اختصاص دارد که بارها پیش از جشنواره از کمبود حمایت گله کرده بود؟ خروجی هر کدام از این جشنواره ها چه بوده و آیا جزئیات آن ها نیز منتشر می شود؟

نهم. حال که حرف از بودجه اندک تئاتر شد شاید بد نباشد اشاره ای هم به جدول بودجه کرد که هر سال وقتی از سوی رییس جمهور به مجلس تقدیم می شود آنچه برای تئاتر پیش بینی شده مورد توجه قرار می گیرد. در جدول بودجه سال 98 علاوه بر سیاست گذاری و برنامه ریزی و صدور مجوز، موارد حمایتی دیگری هم در حوزه هنرهای نمایشی ذکر شده بودند و حالا که در سال آخر دولت دوازدهم هستیم این سوال ها مطرح هستند که بر طبق آنچه در بودجه تنظیم شده بود، چقدر برای شرکت در جشنواره ها و همایش های بین المللی خرج شده است و چه کسانی مشمول این حمایت شده اند؟ چقدر به بنیاد رودکی کمک شده است؟ چقدر از پول تئاتر برای حمایت از خانه تئاتر صرف شده است؟ و ....

در آخر تاکید می شود این گزارش که در ادامه پیگیری های سال های اخیر ایسنا برای شفاف سازی تنظیم شد، تنها نگاهی گذرا و پرسشگرانه دارد بر آنچه تاکنون در حوزه تئاتر عملی شده است. ضمن اینکه با توجه به گفت وگو با برخی اهالی تئاتر باید دید که شفافیت در فعالیت ها با انتشار گزارش جشنواره های سال قبل از جمله فجر که در شرایط خاصی هم برگزار شد و نیز کارهای انجام شده ی اداره کل هنرهای نمایشی در این 6 ماه کرونایی سال 99 ادامه می یابد یا خیر؟

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
داریوش پیرنیاکان با دفاع از عملکرد حال حاضر خانه موسیقی تاکید می کند که هم اینک جزو تیم اجرایی نیست و فقط تلاش می کند واقعیت را بگوید. او در عین حال مهمترین نقد به عملکرد حال حاضر خانه موسیقی را این نکته می داند که اقداماتشان را آنطور که باید و شاید رسانه ای نمی کنند.

داریوش پیرنیاکان، آهنگساز، نوازنده و پژوهشگر موسیقی است. او همچنین دبیر و سخنگوی خانه موسیقی بوده و در حال حاضر نیز از اعضای این نهاد است.

در راستای بررسی موضوع اثرات برگزاری آنلاین انتخابات خانه موسیقی و ارزیابی عملکرد این نهاد صنفی، ایسنا این بار گفت و گویی با داریوش پیرنیاکان داشته است.

پیرنیاکان در ابتدا برگزاری مجازی انتخابات خانه موسیقی را خلاف اساسنامه می داند و توضیح می دهد: اگر قرار به انجام این کار باشد، باید اساسنامه تغییر داده شود. اگر انتخابات خانه موسیقی بدون تغییر اساسنامه به صورت مجازی برگزار شود، افرادی که تا کوچکترین اتفاقی رخ می دهد شروع می کنند به انتقاد از خانه موسیقی، این بار هم می گویند که خلاف اساسنامه عمل شده است.

او در ادامه صحبت های خود توضیح می دهد: برای تغییر اساسنامه باید مجمع عمومی تشکیل شود که این کار هم با توجه به لزوم گردهمایی افراد، در شرایط کنونی امکان پذیر نیست. حال اگر موفق به تغییر اساسنامه شویم، شش ماه زمان لازم خواهد بود تا تصویب شود. اگر کسی بیان می کند که انتخابات خانه موسیقی باید مجازی شود، در ابتدا باید شرایط را بررسی کند؛ چراکه اگر سعی کنیم بدون داشتن اطلاعات کافی جریانی را راه بیاندازیم، مقصود خودنمایی خواهد بود. از طرفی اینکه گفته می شود هر بار عده مشخصی در انتخابات خانه موسیقی شرکت می کنند، درست نیست؛ زیرا هر بار حداقل از کانون ما 600 نفر حضور داشته اند.

پیرنیاکان اضافه می کند: من از بنیان گذاران خانه موسیقی و جزو پنج نفری هستم که اساسنامه را نوشته اند و اکنون هم تمامی زوایای اساسنامه را حفظ هستم. اینگونه نیست که رأی به انجام تغییراتی در اساسنامه دهیم و به راحتی انجام شود، البته بخش های متفاوتی از اساسنامه قابل تغییر است ولی برای آن باید مجمع عمومی تشکیل شود که در شرایط فعلی امکان پذیر نیست.

از او سوال می کنیم که مدیریت خانه موسیقی را در حال حاضر به چه صورت می بیند؟ پاسخ می دهد: خانه موسیقی هیچگاه تا این حد که اکنون فعال است، فعال نبوده است. هیچکس در خانه موسیقی پسرخاله من نیست که بخواهم طرفش را بگیرم و واقعیت را می گویم؛ چون از ابتدا که خانه موسیقی در یک اتاق تأسیس شده و بعدها که کم کم پیشرفت کرد، حضور داشته ام.

پیرنیاکان ادامه می دهد: انتقادی که به خانه موسیقی دارم، این است که کارهایی را که انجام می دهند، در بوق و کرنا نمی کنند. از زمانی که آقای نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی بوده، کارهای مهم و تحولات زیادی در خانه موسیقی صورت گرفته است. بارها به آنها گفته ام که لیست کارهای صورت گرفته در خانه موسیقی را منتشر کنند تا اعضای خانه موسیقی و جامعه هنری در جریان قرار بگیرند.

این هنرمند همچنین نمونه هایی از اقداماتی که در خانه موسیقی صورت گرفته را ذکر می کند و می گوید: از معیشت هنرمندان گرفته تا بیمه آنها، قانون کپی رایت، اجحافاتی که در حق هنرمندان صورت گرفته، تلاش های زیادی از طرف خانه موسیقی برای حل این مشکلات انجام شده است. همچنین زمانی که اعلام شد هنرمندان باید حق بیمه خود را در دوران کرونا پرداخت کنند، آقای نوربخش بارها رفت و آمد کرد تا موضوع پرداخت حق بیمه لغو شد. همچنین خانه موسیقی با توجه به شرایط حاضر بارها تلاش کرده که یک وام بلاعوض از سه میلیون تومان تا پنج میلیون تومان به هنرمندان پرداخت شود که با توجه به تعداد 16 هزار عضوی خانه موسیقی مبلغ کمی نخواهد بود.

او ادامه می دهد: به انجام رساندن چنین اقداماتی با وجود مقامات و مسوولانی که داریم کار راحتی نیست و بارها باید رفت و آمد کرد تا کار به نتیجه برسد. باید لیستی از اقداماتی که هر مدیر در زمان فعالیت خود انجام داده، تهیه شود تا افکار عمومی از فعالیت های انجام شده آگاه شود.

این موسیقیدان می گوید که صحبت هایی که می کنم برای تعریف از خود نیست؛ چون هیچگاه جزو تیم اجرایی خانه موسیقی نبوده ام، البته در عین حال خیلی وقت ها از عملکرد خانه موسیقی انتقاد کرده ام ولی نباید واقعیت را نادیده گرفت.

پیرنیاکان درباره دیگر اقدامات خانه موسیقی بیان می کند: پیشتر خانه موسیقی تلاش کرده بود که نظر خود را از نظر فنی و هنری بر مجوز کلاس های موسیقی که توسط وزارت ارشاد صادر می شود، اعمال کند تا مشخص شود چه کسی می تواند کارت تدریس بگیرد. این روند تا قبل از حضور دولت احمدی نژاد انجام شد و کلاس های آموزشگاه های موسیقی در حال طی کردن مسیر درست بودند و افرادی حرفه ای در آموزشگاه ها تدریس می کردند. ولی به محض روی کار آمدن دولت احمدی نژاد این اختیار از خانه موسیقی گرفته شد. اکنون یک سال است که پس از مدت ها تلاش توانستیم دوباره این اختیار را به دست بگیریم.

او ادامه می دهد: در مدتی که این اختیار از خانه موسیقی گرفته شده بود افرادی که اصلا در کار هنری سر رشته ای ندارند و تنها قصد سرمایه گذاری روی یک کسب و کار را داشته اند، مجوز برگزاری کلاس آموزش موسیقی گرفته بودند. ولی ما تلاش کردیم که دوباره نظارتی بر این موضوع داشته باشیم تا جوان ها و خانواده ها آسیب نبینند؛ چون وقتی آموزشگاهی با مجوز رسمی وزارت ارشاد می بینند، اعتماد می کنند ولی نمی دانند چه کسی در آنجا درس می دهد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
مسافر آستانه درباره چگونگی برگزاری جشنواره تئاتر استانی و راهیابی برگزیدگان آن به جشنواره تئاتر فجر توضیح داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۸ سایت های دیگر : شفاف سینما پرس هشدار نیوز خبرگزاری آریا

به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، حسین مسافر آستانه دبیر سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر، درباره وضعیت تئاتر کشورمان در این روزها گفت: حال و روز تئاتر از جامعه جدا نیست؛ کرونا روی همه بخش های جامعه تاثیر گذاشته است. اما جامعه تئاتری ایران این خوب نبودن را دلیلی برای تعطیلی نمی داند. بعد از مدتی که همه جا تعطیل بود، اولین مکانی که کارش را شروع کرد، سالن تئاتر بود. عده ای گفتند اگر سالن ها بازگشایی شود، مردم با تئاتری ها همراهی و از نمایش ها استقبال نمی کنند اما اینطور نشد.

وی درباره حمایت مالی از گروه های تئاتری گفت: من با قادر آشنا مدیر کل هنرهای نمایشی ارشاد صحبت کردم؛ او از محقق شدن وعده های مالی و تامین منابع مالی سالن ها و گروه های نمایشی خبر داد.

مسافر آستانه همچنین درباره جشنواره تئاتر استانی گفت: آیین نامه برگزاری جشنواره تئاتر استانی برای ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شده و بنا بر شرایط هر استان اختیار چگونگی برگزاری آن داده شده است. من از تمرین گروه های نمایشی برای حضور در جشنواره تئاتر تهران و شهرستان ها اطلاع دارم. گروه های تئاتر شهرستان در شهر خود با اطلاع دادن به ستاد برگزاری هر استان می توانند به صورت صحنه ای، آنلاین و یا به صورت ضبط شده کار خود را ارائه دهند. مستقیماً برگزیده های جشنواره استانی در جشنواره تئاتر فجر شرکت می کنند.

او در پایان گفت: تئاتر ایران برای ادامه کار به حضور تماشاگران نیاز دارد. پس از کرونا نیز تئاتر آنلاین باعث از بین بردن تئاتر صحنه ای نخواهد شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی با چشم پوشی از فعالیت سایر هنرمندان عرصه های مختلف در روزهای کرونایی همچنان ترجیح می دهند تا در فضای مجازی به فعالیت مشغول باشند.

کارگر آنلاین : هنرمندان فعال حوزه موسیقی چند ماهی است که پس از شیوع ویروس کرونا و بیماری کووید 19 تجربه های جدیدی را تجربه می کنند. محدودیت های مربوط به فاصله گذاری و رعایت موارد بهداشتی، آن ها را از اجراهای زنده دور کرده و فضایی را فراهم آورده که برای خیلی از این هنرمندان دربرگیرنده تجربه هایی جالب توجه و برای برخی دیگر از فعالان عرصه موسیقی روزهای تلخ و ملال آوری را فراهم آورده، آنچنانکه بسیاری از همین هنرمندان به دلیل ناتوانی در تامین معیشت زندگی دست به فروش سازهای خود زده اند! اتفاقی ناگوار و به شدت تلخ که خدا می داند از پس عبور کرونا چه روایت ها و داستان های تکان دهنده ای را می توان از آن استخراج کرد.

اکنون هفت ماهی می شود که از صدور اولین اطلاعیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر تعطیلی و توقف فعالیت های هنری کشور به دلیل پیشگیری از شیوع ویروس کرونا می گذرد. در حوزه تئاتر هنرمندان تلاشگر این عرصه نهایت تلاش خود را انجام داده اند تا با رعایت حداکثری شیوه نامه های بهداشتی چراغ تئاتر را روشن نگه دارند و با اینکه می دانند آورده اقتصادی برایشان در این روزهای کرونایی به همراه ندارد، اما به هر دلیلی که هر کدام توجیهاتی دارد، پای کار هستند و روی صحنه تماشاخانه های مختلف هنر آفرینی می کنند.

اوضاع در حوزه سینما هم بد نیست و با وجود اینکه در گوشه و کنار اختلافات و دعواهای صنفی و اقتصادی در روزهای کرونایی همچنان تیتر یک رسانه ها و نوشتارهای مجازی است، اما پرده نقره ای سینماها پیش روی مخاطبانش مدتی است روشن شده و فیلم های متعددی در قالب اکران عمومی و اکران آنلاین برای دوستداران سینما به نمایش درآمده است.

اما در موسیقی گویا قصه دیگری در جریان است و اهالی موسیقی هرکدام به فراخور دیدگاه و گرایش هنری که در گونه های مختلف موسیقایی دارند فعلاً تمایلی برای مواجهه با مخاطبان خود ندارند و ترجیح می دهند به بهانه رعایت حداکثری شیوه نامه های بهداشتی غیر از چند کنسرت آنلاین محدود که آن هم با حرف و حدیث های زیادی همراه شد، با مخاطبان مواجه نشوند. شرایطی که تهیه کنندگان و مدیران برنامه برخی از این خوانندگان و هنرمندان نیز در آن نقش موثری ایفا می کنند و با پوشش رعایت شیوه نامه ها حاضر به برگزاری کنسرت با ظرفیت محدود مخاطب نیستند. کما اینکه در همان اوایل که زمزمه های برگزاری کنسرت ها آغاز و حتی بلیت فروشی اینترنتی چند خواننده نیز در سایت ها بارگذاری شد، مخاطبان شاهد افزایش عجیب و غریب قیمت بلیت ها بودند. این اتفاق بلافاصله با واکنش رسانه ای مواجه و پس از آن تهیه کنندگان را در جایگاهی قرار داد تا عطای برگزاری کنسرت را فعلاً به لقایش ترجیح دهند و از اجرای زنده صرف نظر کنند.

و این دقیقاً همان شرایطی که موضوع رعایت شیوه نامه های بهداشتی برای رفاه حال تماشاگران کنسرت ها را زیر سئوال می برد و این شائبه را ایجاد می کند که تعطیلی محض کنسرت ها با وجود توصیه هایی که میان ستاد ملی مقابله کرونا و وزارت ارشاد مبنی بر برگزاری کنسرت ها رد و بدل شده فقط ماجرای رعایت موارد بهداشتی نیست و این پول و سود بیشتر است که مخاطبان را در همان فرصت چند هفته ای پیش از ایام سوگواری محرم و صفر که به سنت هر ساله شاهد توقف اجراهای زنده در حوزه موسیقی بودیم، با تعطیلی کامل کنسرت ها مواجه کرد و عملاً در نیمه نخست سال 99 هیچ اجرایی روی صحنه رقم نخورد.

در این شرایط رکود در حوزه موسیقی، این فضای مجازی است که طی ماه های اخیر تبدیل به صحنه ای مهم و اصلی در جهت فراموش نشدن خوانندگان و هنرمندان فعال حوزه موسیقی شده است. شریانی مهم و حیاتی برای تولیدکنندگان آثار موسیقایی که فعلاً آن را بهترین محمل برای عرض اندام می دانند. شرایطی که از چندی پیش مورد توجه گروه هنر خبرگزاری مهر قرار گرفت و ماجرا را به سمتی پیش برد که برخی از مطالب منتخب در فضای مجازی از سوی هنرمندان را در قالب گزارش های رسانه ای منعکس کند.

آنچه می خوانید گزیده ای منتخب از فعالیت هنرمندان موسیقی در فضای مجازی است که طی هفته های آینده نیز با رویکردهای مختلف پیش روی مخاطبان قرار می گیرد.

افزایش قیمت بلیت کنسرت ها به نفع هیچکس نیست

پیروز ارجمند پژوهشگر، آهنگساز و مدرس دانشگاه که طی سال های قبل به عنوان مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مشغول به فعالیت بود در تازه ترین پست فضای مجازی بخشی از یادداشت خود درباره موضوع افزایش قیمت بلیت کنسرت ها که چندی پیش در روزنامه جام جم منتشر شده بود، با مخاطبانش به اشتراک گذاشت.

در بخشی از این نوشته آمده است: رشد جمعیت جوان که مخاطب کنسرت های موسیقی است و همزمان، ظهور فضای مجازی و رسانه های اجتماعی در اواخر دهه 80 سبب شد که کنسرت به فعال ترین و موثرترین بخش صنعت موسیقی کشور بدل شود. حالا که در پایان دهه 90 با رشد قابل اعتنای قیمت بلیط ها مواجه هستیم، ارزیابی مقدمات و تبعات افزایش قیمت بلیط ایجاب می کند که بدانیم قیمت گذاری بلیط کنسرت های موسیقی از چند مولفه تبعیت می کند؛ این مولفه ها به ترتیب بالاترین قیمت دستمزد عبارتند از؛ خواننده، شرکت های برگزارکننده کنسرت، سالن های کنسرت موسیقی، نوازندگان و آهنگسازان. همچنین این نکته را هم باید مد نظر داشت که در تهران و شهرستان ها، بیشترین تعداد سالن های موسیقی متعلق به دولت است و بالارفتن قیمت بلیط کنسرت درآمد قابل توجهی را نصیب دولت می کند .از سوی دیگر افزایش قیمت بلیط سبب می شود مخاطبان بالقوه کنسرت های موسیقی هرگز به مخاطب فعال بدل نشوند و نیز از مخاطبان بالفعل موسیقی کاسته شود که در دراز مدت به نفع هیچکس نیست. در نتیجه نفع دولت، برگزارکنندگان موسیقی و البته مخاطبان این است که قیمت گذاری بلیط کنسرت ها عادلانه، اصولی و استاندارد باشد.

برای کنترل بازار موسیقی و رسیدن به یک مدل منطقی قیمت گذاری می شود که تمام ذی نفعان برگزاری کنسرت، بخش معقولی از درآمدشان را نادیده بگیرند و به منظور بقای صنعت موسیقی از اندکی درآمد بیشتر چشم بپوشند. به خصوص دولت می تواند بخشی از درآمدش از سالن های موسیقی را به عنوان یارانه فرهنگی و هنری درنظر بگیرد. دستمزد خوانندگان در شهرهای برخوردار و کم برخوردار متفاوت است و این مسئله می تواند در تعدیل قیمت بلیط کنسرت ها موثر باشد بخصوص از این بابت که بیشترین درآمد کنسرت ها به خواننده ها تعلق دارد .

درجه بندی کیفیت اجراها و سالن ها هم می تواند به عنوان یک مولفه تعدیل قیمت مد نظر قرار بگیرد از این بابت که تعیین قیمت بر اساس درجه کیفیت سالن باشد و مخاطبی که در یک سالن ورزشی با سکوی سیمانی، کیفیت بد صدا، تهویه نامناسب و ایمنی کمتر، تماشاگر کنسرت است باید بلیط ارزان تری خریداری کند و نیز کیفیت اجرا و رپرتوار خواننده و گروه موسیقی هم می تواند در تعیین قیمت کنسرت نقش داشته باشد چرا که می دانیم برخی خوانندگان با یک آلبوم موسیقی دو سال کنسرت برگزار می کنند و طبیعی است که این مسئله در قیمت گذاری ها لحاظ شود .

پاسداشتی برای استاد موسیقی که خود را وقف احیای یک ساز کرد

سامانه موسیقی ما از رسانه های فعال کشورمان در حوزه موسیقی نیز در این چند روز با انتشار بخشی از یک ویدئو در صفحه رسمی یاد و خاطره علی اصغر بهاری نوازنده کمانچه و استاد فقید موسیقی کشورمان را زنده نگه داشته است.

در متن نوشته شده برای تصویر منتشر یافته آمده بود: کمانچه سازی تنها و بی سرپرست مانده بود که استاد بهاری یکه و تنها وارد میدان شد و این ساز را به چنان اعتلایی رساند که حالا هست. خود می گفت: من تمام سعی و تلاش خودم را وقف احیای این ساز کردم

کمانچه مهجور بعد از یک دوران طولانی و تحقیر و گمنامی با مدد از عشق او به این ساز به گوش همگان رسید و آبرو و اعتباری دوباره یافت. استاد بهاری کمانچه را از مرگ و فراموشی نجات داد. اما فراتر از تمام تلاش هایش در زمینه تکنیک، همه گاه حرمت موسیقی ایران را پاس داشت و عمری به آن چشم عبادت نگریست و همین شد دلیل ماندگاری اش تا همیشه. در این ویدئو استاد از تاثیرات خود بر این ساز می گوید. یادش جاودان

علی اصغر بهاری استاد کمانچه نوازی بیستم خرداد ماه سال 1374 دار فانی را وداع گفت.

شب های شهریار و شهریاران ادب در اینستاگرام

به مناسبت سی و دومین سال درگذشت سید محمد حسین شهریار شاعر و ادیب پرآوازه دیار آذربایجان، به همت شراره خشگنابی از منتقدان و پژوهشگران حوزه موسیقی و ادبیات گفتگوهای تخصصی زنده اینستاگرامی با عنوان شب های شهریار و شهریاران ادب با حضور هنرمندان صاحب نام حوزه موسیقی و ادبیات برگزار شد.

فرهاد فخرالدینی، محمد خاکپور، حسن ذوالفقاری، مهدی آذرسینا، سهیل ثابت محمودی، جواد کریم نژاد، ابوالفضل علی محمدی، اسرافیل شیرچی، مصطفی قلی زاده، علی اصغر عزیزپور و خانواده و بستگان استاد شهریار از بیستم تا سی ام شهریور ماه در فضای اینستاگرام به تحلیل و بررسی ابعاد مختلف شخصتی زنده یاد شهریار در عرصه های مختلف موسیقی و ادبیات پرداختند.

در این مباحث موضوعاتی چون شهریار، اوج عاطفه و خیال ، تحلیل کتاب شرح بی نهایت ، تاثیر پذیری شهریار از حافظ و ساز سخن شهریار مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

قدردانی محمد اصفهانی از دوستش به واسطه تیتراژ یک سریال

محمد اصفهانی خواننده گزیده کار موسیقی پاپ کشورمان هم که چندی پیش قطعه به نگاهی را با ترانه عباس محمد ی، آهنگسازی فرید سعادتمند و تنظیم بهروز صفاریان را دسترس مخاطبان قرار بود، به واسطه انتشار این تک آهنگ متنی را در قدردانی از بهروز صفاریان منتشر کرد.

در متن منتشر شده از سوی محمد اصفهانی که در صفحه شخصی اش نوشته بود، آمده است: نگاهی، نام ترانه ای است از عباس محمدی با ملودی آهنگساز خوش قریحه فرید سعادتمند و موسیقی هنرمند گرامی بهروز صفاریان، در اینجا لازم است از دوست و همراهم محمد فلاحی عزیز برای میکس و مستر این اثر و همچنین از محمد یعقوب خانی، گرافیست، برای طراحی کاور و موشن های پست و استوری کمال تشکر را داشته باشم.

و اما حضور بهروز صفاریان دوست هنری و دیرینه ام در این پروژه بسیار انرژی بخش و روحیه دهنده بود خصوصاً برای من به هنگام خواندن کار و به سامان رساندن آن در زمانی بسیار کوتاه و توام با نگرانی به جهت رسیدن اثر به آنتن شبکه سوم... او با وجدان کاری و دل سوزی و مهارت های چند جانبه اش فراتر از یک تنظیم کننده ی کار بلد، بی درنگ به یاری پروژه آمد همچنان که در سالیان پیش در ترانه هایی همچون فاصله با پدرام کشتکار عزیز و نون و دلقک با امیر علیزاده ی گرامی به همکاری موثر و راه گشا پرداخت و بی توقع و انتظار، با اصرار من، نام او جهت تشکر و قدردانی در لیبل معرفی ترانه ها درج شد و چه همکاری های موثری که بی نام و نشان در آلبوم شِکوه و... از او در خاطرم می درخشد.

به هرحال جا دارد که در این موقعیت به بهانه ی تنظیم دلپذیرش برای این اثر، عباراتی به قدردانی و سپاسگزاری از وی اختصاص یابد. باشد که فضای موسیقی جدی کشور در عرصه پاپ، قدر او و مانند او را همواره پاس دارد. برای بهروز صفاریان عزیز و سایر هنرمندان میهنم ایران، سلامت و سعادت و درخشش هماره از بارگاه خداوند مسالت دارم. در پایان از آقای محمد رضا شفیعی به عنوان تهیه کننده برای همکاری و تامین و تدارک هزینه های تولید این اثر به عنوان تیتراژ سریال زمین گرم که در این شب ها از شبکه سوم سیما پخش می شود تشکر و قدردانی می کنم.

سینا سرلک: هنرمند واقعی نیازی به حاشیه سازی ندارد

سینا سرلک از جمله خوانندگانی است که طی سال های اخیر با تغییری 180 درجه ای در گرایشات هنری اش توانسته با طیف گسترده تری از مخاطبان آثارش روبه رو شود. شرایطی که هم با استقبال خوب کارشناسان و هم با نقد تند منتقدان و شنوندگان تخصصی تر موسیقی مواجه شده است.

اوج این انتقاد هم از انتشار تک آهنگ چرا ساکتی به خوانندگی این هنرمند و مهراد جم آغاز شد و همچنان جزو یکی از سئوالات مهم کارشناسان و اهالی رسانه است که وی با چه انگیزه و دغدغه ای اقدام به انتشار این تک آهنگ مشترک با خواننده ای کرده که به لحاظ سلیقه موسیقایی فاصله زیادی با هم داشته اند.

این خواننده چندی پیش بود که با انتشار پستی تصویری گفته بود: هنرمند واقعی برای دیده شدن نیازی به حاشیه ندارد و می تواند توانایی هنری اش در طول زمان حرف های خود را بزند

وی در پست قبلی خود نیز گفت: امیدوارم هرچی زدوتر این روزگار عجیب سپری شود و همه مردم دنیا به شرایط قدیم برگردند.

آرزوی بابک جهانبخش برای مردم با یک آهنگ قدیمی

بابک جهانبخش خواننده پرطرفدار موسیقی پاپ نیز در تازه ترین پست خود با انتشار نماهنگی برگرفته از قطعه دوستت دارم با طرفدارنش از این روزهای سخت سخن گفته است. او در تازه ترین مطلب خود نوشته است: سلام، این موسیقی خاطره انگیز برای یادآوری سال هاییه که روزگارمون، دنیامون جای قشنگ تری بود!

خواستم این حس کهنه دوست داشتنی رو با شما عزیزان مهربان و با معرفتم به اشتراک بذارم. که شاید در میان این همه دغدغه و اخبار تلخ شما رو به گذشته بهتر ببره و کمی آرامش به همراه خودش داشته باشه... امیدوارم و آرزو می کنم دنیا بازم جای قشنگی برای زندگی شه. و دعا می کنم خداوند نگاه و رحمتش رو از رو سر زندگیمون کم نکنه. یا حق

منبع : مهر

لینک خبر :‌ کارگر آنلاین
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جشنواره را فرصتی برای بروز داشته های انسانی و مغتنمی دانست که هر کدام می تواند ثروت عظیمی را در زمینه فکر و فرهنگ رقم زند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : خبرگزاری مهر کیمیا نیوز

سرویس مد و لباس هنرآنلاین: سید محمد مجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه نهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر در سخنانی اظهار داشت: حوزه مدیریت مد و لباس بر اساس کار گروهی، تمهید و طراحی شده که دستگاه ها و نهادهای گوناگون در آن عضویت دارند و این تجمع دستگاه ها سبب می شود که امور به اتفاق جمع پیش برده شود.

حسینی، جشنواره را فرصتی مناسب برای گرد هم آمدن و مساعدت نهادهای سهیم، دخیل و شریک دانست و افزود: حضور و اهتمام هنرمندان به رونق و تعالی آثار ارائه شده یاری رسانده و اهتمامی، جدی ارزشمند و قابل تأمل است.

او با تأکید بر اینکه جشنواره فرصتی برای بروز توانمندی های انسانی و مغتنمی است که هر کدام می تواند ثروت عظیمی را در زمینه فکر و فرهنگ رقم زند تصریح کرد: جشنواره، محل بروز خلاقیت ها و گفتگوهاست؛ جشنواره محل گرد هم آمدن اشخاص حقیقی و حقوقی است که کمتر فرصت تعامل با یکدیگر را به دست می آورند و در جشنواره است که ما می توانیم انگشت اشارتی به سمت داشته های ثمین فکری و فرهنگی مان داشته باشیم.

حسینی گفت: اقلیم پهناور ایران و اقوام سربلند و شریفی که در این کشور زندگی می کنند، همگی دستمایه آفرینش های آثار هنری در حوزه مد و لباس هستند و طی سال های اخیر، انتخاب شعار و موضوع برای جشنواره مد و لباس فجر که یکی نقش مکران بود و دیگری فر گلستان، موجب شد که هنرمندان دیگر بار به داشته های خویش توجه کرده و آن را پایه ای برای خلاقیت های خود قرار دهند.

معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خاتمه افزود: امیدواریم این سنت حسنه استمرار یافته و بتوانیم از مجموع داشته هایمان برای افزایش توانمندی ها بهره برده و برندسازی کنیم. اتفاقی که با نمایش مجموعه های پوششی همراه شده و اگر بتوانیم از این مسیر کار را پیش بریم، مد و لباس ایرانی نه فقط در داخل کشور که در حوزه جغرافیایی و فرهنگی دیگر کشورها نیز مورد اقبال قرار می گیرد و موجبات صدور فرهنگ و آشنایی دیگران با فکر و اندیشه ایرانی را فراهم می آورد.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
چرا دولت به جای تعطیلی جشنواره ها و حیف و میل کردند بودجه کشور در شرایط سخت کنونی، بر سرمایه گذاری هدفمند در تولید تئاتر و تخصیص بودجه عادلانه استانی برحسب وضعیت فرهنگی و قدرت هنری و استقبال عمومی روی نمی آورد؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : تابناک گیلان

به گزارش فرهیختگان ، پس از انقلاب شرایط فرهنگی و هنری کشور به نحوی بود که نیاز به موتور محرکی برای فعال کردن هنرمندان درسراسر کشور احساس می شد. درشرایطی که انقلاب و بلافاصله جنگ شرایط کشور را استثنایی می کند، میل به تولید فرهنگ و هنر نیز دچار تغییر می شود. توجه جامعه سیاسی درمقام سیاستگذار به سمت تمرکز فرهنگ بر آثار متناسب با شرایط است. از همین رو عجیب نیست با شعله ور شدن آتش جنگ در سال 1359، بخشی از اولین نمایش های پس از انقلاب با موضوعیت جنگ و در پشت جبهه های جنگ شکل می گیرد و با رشد کمی این آثار، جشنواره های متعددی درسراسر کشور ظهور می کنند. جشنواره ها مسکنی می شوند برای جبران کمبود فرهنگی و هنری کشور. در دهه60 بخش مهمی از فعالیت های دولت به برگزاری جشنواره خلاصه می شود، اما با پایان یافتن جنگ رویکرد تغییر می کند. دولت تلاش می کند هنر را به کالا بدل و مردم را مجاب کند آن را خریداری کنند. مفهوم گیشه در سینما و تئاتر یا کالای فرهنگی درحوزه کتاب و تجسمی در یادداشت ها، مقالات و سخنرانی ها پدیدار می شود، اما بخش هنری به جشنواره ها اعتیاد پیدا کرده است. دستگاه دولت مملو از جشنواره های ریز و درشت می شود که متولی همه آنها هم خود دولت است.

کافی است در یک استان رویدادی رخ دهد تا مدیرفرهنگی آن استان دستاویزی برای زایش خلق الساعه جشنواره ای به دست آورد و برایش بودجه ای مستقل دریافت کند. چنین رویکردی البته بدون داشتن شفافیت مالی امکان تحلیل ندارد، یعنی شما باید بدانید چه اتفاقی ازمنظر مالی درحال رخ دادن است تا دریابید که آیا سیاست دولت در برگزاری جشنواره ها درست بوده است یا خیر. همواره این نقد بر جشنواره ها بوده که این رویدادها اتفاقاتی آنی و پرهزینه اند که خروجی شان صرف یک بیلان کاری برای یک دستگاه دولتی است. حال که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به انتشار گزارش مالی معاونت هنری در دوسال اخیر خود، آن هم درحوزه استانی کرده است، می شود به یک تحلیل جامع در این سیاست ناشفاف دست یافت؛ سیاست از این رو که می شود در دل ارقام به سیاست دولت در تخصیص بودجه پی برد و ناشفاف از آن رو که این فهرست شفاف سازی فاقد هرگونه جزئیاتی است و فقدان جزئیات از عدم انتشار فهرست نیز ناشفاف تر است، چراکه قضاوت را مخدوش می کند و هنرمندان را به جان هم می اندازد.

فارغ از اینها فهرست منتشرشده نکات جالبی دارد. دولت در سال 1397 رقمی حدود 11میلیارد و 500میلیون تومان در استان ها هزینه کرده است. این بودجه در 6 بخش انجمن موسیقی ایران، انجمن هنرهای نمایشی، موسسه توسعه هنرهای تجسمی، جشنواره رضوی، بنیاد مدولباس و دفتر آموزش اختصاص پیدا کرده است. با اینکه مشخص نیست این ارقام بر چه اساسی تخصیص یافته، اما می توان فهمید بخش مهمی از این بودجه ها متعلق به جشنواره هاست. در این نوشتار قصد دارم به ارقام و اعداد حوزه تئاتر تمرکز داشته باشیم تا دریابیم در استان ها توزیع ثروت در بخش تئاتر به چه نحوی بوده است.

در سال 97 رقم اختصاصی تئاتر برای هر استان بین 25 تا 100 میلیون تومان بوده است، اما در استان همدان به رقم 968میلیون تومان می رسیم که مشخصا اشاره به یک جشنواره پنج روزه با عنوان جشنواره تئاتر کودک ونوجوان دارد. نکته جالب تر آنکه شاید این رقم برابر با رقم اختصاص یافته با بودجه تئاتر 13 استان اول این فهرست برابری می کند. محل ایراد اینجاست که اساسا جشنواره های برگزارشده در استان ها عدالت توزیع ندارند. به عبارتی میزبان سهم ویژه ای برای هنرمندان استان خود درنظر می گیرد. برای مثال در همدان بخشی از داوری به هنرمندان همدان اختصاص داده می شود و به واسطه کار ستادی عظیم، بودجه جشنواره بیشتر صرف هزینه های ستادی کارمندان محلی می شود، یعنی بودجه ای که می توانست برابر با تولید یک سال 13 استان شود، در پنج روز صرف هزینه کارمندان محلی و هتل و رستوران می شود.

در سال 1398 بودجه اختصاصی معاونت هنری به رقم 10میلیارد و 300میلیون تومان می رسد. به عبارتی بودجه استان ها با کاهش 11درصدی مواجه می شود. بندها همانی است که در سال 1397 آمده، اما ارقام دچار تغییر و تحول اساسی شده است. برای مثال درحالی که استان خوزستان بودجه تئاتر اندکی در 97 داشته، ناگهان با رقم 700 میلیون کمک هزینه در سال 98 روبه رو می شود. می توان حدس زد این پول بودجه جشنواره تئاتر فتح خرمشهر است که در منطقه آزاد اروند برگزار شده است. فقدان جزئیات ما را با چند اما و اگر روبه رو می کند؛ نخست آنکه اگر جشنواره در منطقه اروند برگزارشده است، چرا بودجه آن را به خوزستان داده اند؟ دوم اینکه تا آنجا که می دانیم متولی این جشنواره نهاد ثروتمند منطقه آزاد اروند است و ابعاد جشنواره آنچنان هم بزرگ نبوده است که به فرض به ارقام 700 میلیون تومان تنه بزند؛ پس باید پرسید سهم منطقه آزاد در جشنواره چقدر و جزئیات هزینه آن چه بوده است؟

درحالی که در سال 98 به هر استان مبلغ 25 میلیون اختصاص یافته است، در همدان با رقم عجیب یک میلیارد و 350 میلیون تومان می رسیم. رشد این رقم نسبت به سال گذشته اش تقریبا 30درصد است و این درحالی است که در مشهد به عنوان مهم ترین تولیدکننده تئاتر کشور– منهای تهران – بودجه تئاتر 30درصد کاهش داشته است. به عبارتی در وضعیت معیشتی بد سال 98 دولت به جای مدیریت منابع و توزیع عادلانه، گرفتار مرداب جشنواره ها بوده است. جالب آن است که بودجه 25 میلیون تومانی به استان ها دربخش تئاتر با فرمول 15میلیون جشنواره استانی و 10میلیون کم هزینه توزیع شده است. به عبارتی کف ترازو جشنواره حتی در عدد کوچک 25 میلیون تومان نیز خودنمایی می کند.

در سال 98 رقم بودجه اختصاصی به کل کشور درحوزه تئاتر عددی در حدود سه میلیارد و 600 میلیون تومان است که 35 درصد کل بودجه را شامل می شود، اما قضیه زمانی جالب تر می شود که بدانیم هزینه جشنواره ها– منهای جشنواره های استانی – از این بودجه رقم دومیلیارد و 824 میلیون تومان بوده است، یعنی 80 درصد بودجه تخصیصی تئاتر صرف جشنواره های چند روزه شده است. کل جشنواره های قابل تشخیص پنج رویداد در استان های همدان، کردستان، خوزستان، سیستان وبلوچستان و گیلان است. با اغماض می شود گفت 80 درصد بودجه تئاتر در پنج هفته به پایان رسیده، نه خروجی مالی ای در کار بوده و نه اثرات ویژه ای از منظر فرهنگی صورت گرفته است. صرفا یک راه حل ساده به مدیران فرهنگی نشان می دهد برای داشتن بودجه بیشتر جشنواره تولید کنید. مصداق بارز این ماجرا را می توان در استان سیستان وبلوچستان یافت که تا پیش از حضور یک مدیر تئاتری بودجه تئاتر ناچیز است؛ اما با برگزاری یک جشنواره با عنوان جشنواره ملی تئاتر خیابانی ایرانشهر، موفق به جذب بودجه بیشتری می شود. به عبارتی مدیر مربوطه به جای تمرکز بر تولید سالیانه، مجاب می شود ترفندی جشنواره ای فراهم کند تا کمی پول بیشتری در استان محرومش داشته باشد. البته باید خاطرنشان کرد این تنها یکی از مسیرهای مالی در استان هاست و هر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی دارای ردیف بودجه مجزایی است که در این مورد شفافیتی وجود ندارد. برای مثال ما نمی دانیم در استان آذربایجان شرقی بابت تئاتر چه بودجه ای وارد اداره کل استان شده و پول مذکور صرف چه شده است. این درحالی است که می دانیم رقم 10 میلیون تومان صرفا برای تولید در سال 98 پرداخته شده و این شفاف ترین رقم موجود است.

یکی از مسائل غیرشفاف عواید حاصل از واگذاری عرصه های فرهنگی در استان هاست. برای مثال در اصفهان، کرمانشاه یا خوزستان فضای فرهنگی مورد استفاده هنرمندان تئاتر به بخش خصوصی داده می شود تا درصورت نیاز هنرمند برای اجرا، اقدام به پرداخت اجاره بها کند. اینکه رقم اجاره بهای سالن در اصفهان به چه میزان است بماند، نکته این است که بخش خصوصی حاضر در این سالن ها اقدام به اجاره فضای فرهنگی به برنامه های نامرتبط می کنند تا درآمدزایی داشته باشند و درنهایت درمورد درآمدزایی این سالن ها هیچ شفافیتی در کار نیست. نکته دردناک تر آنکه نقش موسسات خصولتی در این فرآیند بیش از پیش دیده می شود، برای مثال بیشتر عرصه های تئاتری در استان ها در اختیار انجمن هنرهای نمایشی قرار گرفته که اسما موسسه ای خصوصی است، اما عملا یک موسسه خصولتی است. در انتصاب رضا بصیرت، دخالت معاونت هنری در نصب و عزل مشهود بوده است. طبق اساسنامه انجمن این هیات موسس است که باید اقدام به تعیین مدیرعامل کند. در تصاویر منتشرشده از انتصاب بصیرت نکته جالب عدم حضور حسین مسافرآستانه عضو موسس انجمن بود. جالب تر آنکه در تغییرات اخیر انجمن حمید قبادی معاون اجرایی معاونت هنری ارشاد جایگزین سعید کشن فلاح می شود، یعنی یک نیروی حقوقی و دولتی جایگاه خصوصی بودن یک موسسه را مخدوش می کند. درنظر داشته باشید طبق قانون منع مداخله کارمندان دولت در معاملات دولتی، امکان نقش آفرینی مالی آقای قبادی وجود نداشته است.

به بودجه بازگردیم و این پرسش را مطرح کنیم، چرا دولت به جای تعطیلی جشنواره ها و حیف و میل کردند بودجه کشور در شرایط سخت کنونی، بر سرمایه گذاری هدفمند در تولید تئاتر و تخصیص بودجه عادلانه استانی برحسب وضعیت فرهنگی و قدرت هنری و استقبال عمومی روی نمی آورد؟ پاسخ برای نگارنده ساده است، چنین رویکردی سخت است و مدیران دولتی توانایی چنین فرآیندی را ندارند. کافی است قوانین خصوصی سازی را مطالعه کنیم تا دریابیم چگونه دولت در بخش فرهنگی راه به خطا رفته است.

* نویسنده: احسان زیورعالم، روزنامه نگار

لینک خبر :‌ فرهیختگان
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی روز شعر و ادب فارسی را تبریک گفت.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، در متن پیام محسن جوادی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: شعر فارسی قرن هاست که آیینه دارِ فرهنگ و ایمان مردم ایران و همه انسان های ریشه داری است که با این زبان و فرهنگ زیسته اند. مردمی که دامنه دل های بزرگشان محدود به مرزهای جغرافیایی نیست. امروز هم شاعرانی که در کشورهای مختلف به زبان فارسی می سرایند، به مثابه دل نوازان مهر و وحدت هستند.

روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی در ایران اسلامی، تنها روز بزرگداشت شاعرانی نیست که در محدوده مرزهای جغرافیایی ما قلم می چرخانند و به دفتر عظیم شعر فارسی می افزایند، این روز، روز عظمت همهٔ شاعرانی است که در گوشه گوشهٔ کرهٔ خاکی به این زبان درخشان شعر می سرایند و به بالندگی آن می افزایند.

بنده بر خود فرض می دانم که به عنوان خادم فرهنگ، این روز را به همه شاعران فارسی زبان، به ویژه به شاعران عزیزی که در برنامه باشکوه گردهمایی شاعران فارسی زبان از کشورهای مختلف حاضر شده اند، تبریک گفته و برای یکایک شان توفیق آرزو می کنم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶

گروه فرهنگ و هنر – زمانی می توانستیم بی دلیل در پیاده روهای انقلاب قدم بزنیم و اگر کتابی چشم مان را گرفت آن را همان لحظه بخریم اما حالا تنها وقتی می توانیم کتاب بخریم که به آن نیاز داشته باشیم. قیمت کتاب در حدی است که دیگر نمی تواند مانند گذشته سهم پررنگی در سبد کالاهای فرهنگی اشخاص داشته باشد. با اینکه بعد از نوسانات بسیار، قیمت کاغذ تقریبا ثابت ماند اما همچنان افزایش قیمت کتاب ها متوقف نشد. حالا هم که شنیده ها از عدم تخصیص ارز 4200 تومانی به کاغذ حکایت می کند و این به معنی جهش ناگهانی قیمت کتاب خواهد بود.
اگر چرخی در خیابان انقلاب یا کتابفروشی های آنلاین بزنید، قیمت بالای کتاب شما را هم شگفت زده می کند. به گفته نایب رئیس اتحادیه ناشران در سال 1394 متوسط قیمت کتاب، 14000 تومان بود ولی در سال 99 به قیمت 42 هزار تومان رسیدیم . اما این در حالی است که مدتی است قیمت کاغذ ثابت مانده است. اما چرا همچنان قیمت کتاب افزایش داشته است. آموزگار در این رابطه گفته است: قیمت کاغذ نقش بسیار کوچکی در قیمت گذاری نهایی کتاب دارد. هزینه ویراستار و صفحه بند به صورت جدی افزایش پیدا کرده است و حتی کاغذ با دو برار قیمت در بازار آزاد به فروش می رسد. قیمت کاغذ دولتی حدود 160 هزار تومان است. هزینه کاغذ 10 تا 15 درصد قیمت تمام شده کتاب را در بر می گیرد؛ خاصه این که کاغذ کماکان به صورت یارانه ای به دست مصرف کننده می رسد، اما سایر اقلام هزینه ای برای تولید کتاب، بر اساس قیمت آزاد است.
نایب رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران همچنین پیش بینی کرد قیمت کتاب در آینده نزدیک افزایش یابد و افزود: هم اینک ناشران به دلیل نرخ تورم و زمان طولانی که به اصلِ هزینه های خود می رسند _که بیش از 9 ماه پس از فروش کتاب تخمین زده می شود_ سود و خواب سرمایه را از دست می دهند. به همین دلیل در صنف تلاش داریم گردش پول و نقدینگی ناشران را سرعت ببخشیم.
اعظم کیان افراز، مدیر انتشارات افراز نیز حذف یارانه کاغذ را باعث نوسان ناگهانی بازار دانست و گفت: به طور طبیعی، کاغذ آزاد را به طور مرتب می خریم و نمی توانیم منتظر کاغذ دولتی باشیم چون هرهفته تولید داریم و نیاز به کاغذ داریم. اما مواقعی هم بوده که کاغذ دولتی رسیده و کار را اصطلاحا راه انداخته است. اگر کاغذ یارانه ای برسد از آن استفاده می کنیم اما سالی یک یا دو بار استفاده از کاغذ دولتی، کفاف چاپ سالانه ناشر را نمی دهد.
وی افزود: در حال حاضر هر بند کاغذ 60 در 90 را با ارز دولتی 100 تا 150 هزار تومان تهیه می شود. این قیمت در بازار آزاد دو برابر یعنی حدود 300 هزار تومان است. کاغذ یارانه ای هم که با ارز 4هزارتومانی خریده می شود هم هست ولی محدود است. برای دریافتش باید در سامانه ثبت نام کرد و فرایند زمان بری هم دارد. کاغذ یارانه ای در دوسه سال اخیر که قیمت ارز و قیمت کاغذ بالا رفته و نوسان داشته، به ناشران کمک کرده اما همان طور که گفتم، به قدری نیست که کفاف کار ناشر را بدهد. به همین خاطر هم هست که کاغذ آزاد وارد می شود و قیمتش هم نسبت به کاغذ یارانه ای دو برابر یا دوبرابر و نیم است.
این ناشر در پاسخ به این سوال که اگر قیمت کاغذ آزاد از 300 هزار تومان بالاتر برود و چندبرابر شود، چه وضعیتی برای بازار نشر و تولید کتاب پیش می آید، گفت: آن زمان وضعیت و اعداد و ارقام خیلی غیرمنطقی می شوند. اگر قیمت کاغذ آزاد در وضعیت فعلی دوبرابر شود و به بندی 600 هزار تومان برسد، باید با کتاب کاغذی خداحافظی کرد. چون قیمت گذاری کتاب هم خیلی تخیلی و غیرمنطقی می شود.
افراز درباره راه حل پیشنهادی خود گفت: خوب است که قیمت کاغذ ثبات داشته باشد و ما هربار با تغییر قیمتش روبه‫رو نشویم. در حال حاضر و در شرایط فعلی که قیمت ارز نوسان دارد و ارزش دلار بالا رفته است، خواه ناخواه قیمت کاغذ و مقوا هم بالا رفته و به نظرم تنها راه نجات صنعت نشر کشور، این است که کاغذِ با ارز دولتی به بدنه آن تزریق شود تا تولید ادامه داشته باشد. می دانیم که هرچه قیمت کاغذ و مواد اولیه بالا برود، قیمت کتاب هم بالا رفته و قدرت خرید مخاطب پایین می آید. بنابراین در شرایط فعلی، بهترین راه حل این است که کاغذ دولتی باشد.
اسماعیل حسن زاده، مدیر بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه نیز دراین باره گفته است: حقیقت این است که با توجه به بحران هایی که در کشور وجود دارد و مساله تحریم و حواشی اقتصادی آن، به طور معمول و در روندی عادی نمی شود کتاب چاپ کرد؛ چه برسد به این که شرایط بخواهد بدتر هم بشود.
وی افزود: به عنوان مثال، ما در حال حاضر کتاب هایی داریم که پیش تر چندین بار چاپ شده اند ولی به دلیل تعداد صفحات بالا، جلدسازی خاص یا نفیس و پرهزینه بودن، امروز امکان چاپ و فروش آن ها وجود ندارد. موضوع این است که تولید آنها بسیار هزینه بر شده و هر اندازه هم که کف قیمت و سود را درنظر بگیریم، بازهم قیمتی فوق العاده بالا خواهند داشت و از آنجا که قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده و توان خرید این دست کتاب ها را ندارند، از چاپ شان صرف نظر کرده ایم.
این ناشر گفت: این مشکل، تنها یک نمونه از خروار است. حالا فکر کنید، کاغذ یارانه ای بخواهد قطع شود. در این صورت قیمت گذاری کتاب چگونه خواهد بود؟ و آیا با وضع اقتصادی موجود، خریداری برای آن کتاب داریم؟ این جاست که عملا صنعت نشر تعطیل می شود. حسن زاده گفت: اگر هزینه کاغذ، سه برابر شود، نه تنها من ناشر بی کار می شوم، بلکه مترجم ها، مولف ها، لیتوگراف ها، صحاف ها، چاپخانه دارها و تمام موسساتی که در آماده سازی کتاب نقش دارند، به تدریج کم کار و بی کار می شوند. ناشران همین حالا هم به زحمت خود را سرپا نگه داشته اند تا بحران فعلی را از سر بگذرانند.
مدیر بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه افزود: نتیجه گیری نهایی من این است که حذف یارانه کاغذ و به طور کلی برداشته شدن سوبسیدها، در اصل مطلوب و به نفع اقتصاد و فرهنگ کشور است، اما در شرایط فعلی، به تعطیلی کار کتاب و نشر می انجامد.
آموزگار اما وی از تخصیص ارز نیمایی به کاغذ اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: کاغذ یکی از اقلام مهم و اساسی در کشور است و تصور می کنم به زودی هرچه در راستای گرانی بر سر سایر ملزومات رفته، درباره کاغذ هم پیش آید.
حالا باید منتظر ماند و دید آیا در نهایت تصمیم مسئولان به خروج کاغذ از لیست کالاهای اساسی می انجامد یا خیر و آیا باید با کتاب کاغذی خداحافظی کنیم؟

ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:

لینک خبر :‌ روزنامه ابتکار
برخی منابع خبری از انتشار گسترده یک کتاب ضداخلاقی در ایران خبر دادند!

این کتاب البته به صورت غیرقانونی و در سایه غفلت مسئولان نظارت بر نشر کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است.
نکته قابل تأمل این است که این کتاب،توسط الف ، ح ناشر سابق کتاب های پائولوکوئیلو (از مروجان عرفان دروغین و استعماری) ترجمه شده است. این مترجم همچنین از متهمان به قتل ندا آقاسلطان است که در ویدئوی منتشر شده از لحظه قتل این زن در جریان اغتشاشات سال 88 در صحنه قتل حضور دارد و بلافاصله پس از این اتفاق، از کشور فرار کرد!
گویا شبکه ناتوی فرهنگی که پیش از این در بستر قانون و از طریق انتشار کتاب های مروج اندیشه های سکولاریستی و غربی و عرفان های دروغین فعالیت می کرد، با انتشار این کتاب، از این پس در بازار قاچاق و کتاب های ضداخلاقی و مروج فساد اعلام حضور کرده است!

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶

به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در دوران حاکمیت دولت اعتدال بر قوه مجریه، بحث "نظارت" و "کنترل" در حوزه فرهنگی و اجتماعی هرروز افول کرده است، در حالی که شاهدیم به واسطه سوء مدیریت، سهل انگاری و فقدان اقتدار حاکمیتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رواج "تابوشکنی جنسی" و "اروتیسم" در حوزه های مختلفی چون سینما و تئاتر و سریال های نمایش خانگی و حوزه نشر روز به روز ابعاد تازه ای پیدا می کند، اخیرا رومان ها و داستان های کاملا "اروتیک" و "جنسی" ظاهرا به صورت قاچاق و غیرقانونی، ولی عملا بدون هیچ نوع مانع و رادعی در چاپخانه های کاملا قابل ردگیری منتشر و در همان مکانیسم توزیع کتاب های مجوزدار در کتابفروشی ها توزیع می شود. این مسئله آنچنان صورت حادی به خود گرفته که حتی در کتابفروشی های شهر مقدس قم هم این نوع کتاب ها به راحتی قابل یافتن است.

در همین راستا اخیرا کتابی با همین روش به چاپ رسیده و در سراسر کشور توزیع شده که دقیقا می توان آن را مصداق رمان های "جنسی" دانست که هدفی جز تابوشکنی، تحریک جنسی و ترویج شیوه های جدید بی بند و باری و ولنگاری اخلاقی ندارد.

این کتاب توسط " آرش حجازی" ترجمه شده و به صورت قاچاق چاپ و توزیع شده است.

آرش حجازی، مدیر انتشارات کاروان در دهه 1380، که ناشر کتاب های پائولو کوئیلو و مروج عرفان های نوظهور و جعلی محسوب می شد، همان کسی است که در صحنه قتل "ندا آقاسلطان" حضور داشت و هم اکنون پرونده مفتوح به عنوان متهم به قتل خانم آقاسلطان دارد. او بعد از نقش آفرینی در صحنه مرگ ندا آقاسلطان، که تبدیل به یکی از دستاویزهای اصلی تبلیغاتی نظام سلطه علیه نظام در سال 88 شد، به راحتی از کشور خارج شد و به محل زندگی و تحصیل خود در انگلستان رفت. او تا مدت ها با حضور در شبکه های ضدانقلاب به عنوان شاهد قتل ندا آقاسلطان به داستان پردازی علیه جمهوری اسلامی مشغول بود. ظاهرا حجازی حالا با ماموریتی جدید، یعنی ترویج ابتذال و تابوشکنی اخلاقی وارد عرصه شده است.

♦️کتاب فوق الذکر، که حتی عنوان آن به خوبی گویای محتواست، طبق خلاصه ای که در پشت جلد آن درج شده، داستان زنی است که دو برادر را به صورت همزمان به عنوان شریک جنسی انتخاب کرده و هر سه نفر از این رابطه راضی و خرسند هستند!

لینک خبر :‌ شهدای ایران
به گفته مهدی کوهیان، طرح نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای اصلاح بند 29 ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فقط مربوط به حوزه سریال نیست و فیلم های مستند، داستانی، انیمیشن، برنامه های ترکیبی، برنامه های گفت وگومحور و... را در بر می گیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۹ سایت های دیگر : شعار سال

اعتمادآنلاین| سحر آزاد- طرح پیشنهادی نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای اصلاح بند 29 ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر چنا ن که مهدی کوهیان می گوید، به تصویب برسد، فراتر از نظارت بر شبکه نمایش خانگی خواهد بود و می تواند فیلم های مستند، داستانی، انیمیشن، برنامه های ترکیبی، برنامه های گفت وگو محور و... را دربر گیرد.

مهدی کوهیان، حقوقدان حوزه رسانه و تهیه کننده که پیش از این نیز درباره نظارت بر شبکه نمایش خانگی اظهارنظر کرده و گفته بود ادعای صداوسیما برای نظارت بر شبکه نمایش خانگی درست نیست و از نظر قانونی نظارت بر شبکه نمایش خانگی بر عهده وزارت ارشاد است، چند روز بعد از آنکه پای نمایش خانگی به مجلس نیز باز شد، در توییتی عنوان کرد که این اصلاح می تواند فراتر از شبکه نمایش خانگی باشد.

بعد از بالا گرفتن اختلاف بر سر نظارت بر شبکه نمایش خانگی، اوایل شهریور در خبری عنوان شد که 26 نماینده مجلس شورای اسلامی طرح اصلاح بند (29) ماده (2) قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به رئیس مجلس ارائه کرده اند. در اصلاحیه بند 29 آمده است: تنظیم سیاست های کلی فرهنگی، هنری، سینمایی کشور و ارائه آنها به مجلس شورای اسلامی جهت تصویب با رعایت اصول 74 و 175 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ذکر شده است.

همچنین در تبصره های الحاقی این اصلاحیه قید شده است: صدور هرگونه مجوز و نظارت بر فرایند تولید و پخش کلیه برنامه های رادیویی و تلویزیونی از جمله ساختارهای مستند، مسابقات، انیمیشن، سریال، برنامه های گفت وگومحور و ترکیبی بر عهده سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران می باشد.

برای بررسی بیشتر این موضوع و با توجه به اظهارنظر کوهیان در صفحه شخصی خود در توییتر درباره تبعات این طرح، با او گفت وگو کردیم. گفت وگوی مفصل اعتمادآنلاین با مهدی کوهیان را در ادامه خواهید خواند.

***

*آنچه شما در توییتر خود درباره طرح پیشنهادی نمایندگان مجلس برای اصلاح قانون اهداف و وظایف وزارت ارشاد ذکر کردید این طور بود که اصلاح بند 29 ماده این قانون صرفاً درباره شبکه نمایش خانگی نخواهد بود و ممکن است تبعات گسترده تری داشته باشد. اصلاح این قانون چه حوزه هایی را شامل می شود؟

پیش از اینکه به سراغ این سوال بروم دوست دارم خوشحالی خودم را از اظهارنظر ذی نفعان حوزه نمایش خانگی ابراز کنم. خوشحالم که خانه سینما و اصناف سینمایی و تهیه کنندگان هم نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. فارغ از اینکه چقدر این حرف ها می تواند از نظر حقوقی درست باشد، اظهارنظر و ورود به این ماجرا ستودنی است، در عین حال می خواهم انتقاد کنم که چرا این قدر دیر و با استانداردهای دوگانه؟

در اینجا می خواهم از خیل عظیم هنرمندان رسانه های دیداری کشور یاد کنم که در هیچ یک از تشکل های صنفی به رسمیت شناخته نمی شوند و حمایت صنفی و حرفه ای از آنها صورت نمی گیرد.

امروز که با شرایط کرونا، تعطیلی سینماها و افت مخاطب آنها مواجهیم، افراد فعال در صنعت سینما مجبور شده اند به رسانه های دیداری از جمله نمایش خانگی بیایند (من از عبارت رسانه های دیداری استفاده می کنم چون همه اشکال پلتفرم ها را دربر می گیرد؛ از رادیو و تلویزیون گرفته تا پادکست، اینستاگرام، ویدئو درخواستی و...). با این حال خوشحالم دوستان سینمایی هم به این صنعت وارد شده اند اما انتقادم این است که وقتی افراد شاغل در رسانه های تصویری می خواهند در تشکل ها عضو شوند، آنها را سینمایی و دارای سابقه اکران نمی دانند، راه شان نمی دهند و حمایت های شغلی و بیمه ای از آنها نمی کنند.

امیدوارم این همبستگی باعث شود هنرمندان این حوزه هم جایی برای خودشان در کنار دوستان سینما پیدا و اصنافی که بیانیه داده اند فضا را باز کنند و اجازه دهند هنرمندان حوزه رسانه های دیداری کشور هم بتوانند عضو این تشکل ها شوند یا دولت اجازه دهد آنها تشکل های حرفه ای و صنفی خودشان را داشته باشند.

اما اگر به پرسش شما برگردیم، باید ببینیم طرح نمایندگان مجلس دربردارنده چه نکاتی است. آقای آقاتهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، مصاحبه ای کرده و صراحتاً گفته بود، ما در این زمینه قانون داریم و وزارت ارشاد هم می داند که چنین قانونی وجود دارد و باید اجرا و تمکین کند؛ اما چند روز بعد با طرح نمایندگان مجلس مواجه شدیم که به هیات رئیسه مجلس برای تصویب در صحن علنی مجلس ارائه کردند.

وقتی به متن طرح پیشنهادی مراجعه می کنیم تازه متوجه می شویم که گویا تا پیش از این قانونی وجود نداشته است تا امور مدنظر آقای آقاتهرانی به سازمان صداوسیما محول شود و به نظرم الان نمایندگان مجلس بسیار دستپاچه و بدون بررسی لازم طرحی را آماده کرده اند و به مجلس برده اند برای اینکه از نظر قانونی مسئولیت بعضی از برنامه ها، فیلم ها و محصولات فرهنگی و هنری در حوزه تصویری کشور را به سازمان صداوسیما واگذار کنند.

وقتی به طرح نمایندگان مجلس بیشتر دقت می کنیم متوجه می شویم این طرح فقط مربوط به حوزه سریال نیست و فیلم های مستند، داستانی، انیمیشن، برنامه های ترکیبی، برنامه های گفت وگومحور و همه اینها را در بر می گیرد. برای وزارت ارشاد هم فقط یک اکران سینما را باقی گذاشته اند و مسئولیت تمام امور دیگر را از وزارت ارشاد گرفته و به سازمان صداوسیما واگذار کرده اند.

*در اصلاح این ماده چگونه فقط اکران بر عهده وزارت ارشاد باقی می ماند؟ به صورت مشخص این موضوع مطرح شده است؟

طرحی که نمایندگان مجلس ارائه داده اند و در حال حاضر صرفاً پیشنهاد است، مراحل بسیار طولانی ای برای طرح در صحن علنی در پیش دارد. پیشنهاد نمایندگان مجلس اصلاح بند 29 ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

بند سابق این گونه بود که تنظیم کلیه سیاست های فرهنگی، هنری و سینمایی کشور توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت بگیرد آن هم با رعایت اصل 74 قانون اساسی. اصل 74 هم درباره تصویب قوانین و نحوه ارائه طرح و لایحه صحبت می کند.

در این طرح علاوه بر رعایت اصل 74، رعایت اصل 175 قانون اساسی نیز اضافه شده است. در صورتی که اصل 175 درباره نحوه تعیین رئیس صداوسیما و نحوه اداره این سازمان است و نمی دانم چه ارتباطی می تواند با اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشد؟

بگذارید گریزی هم به اصل 175 قانون اساسی بزنیم که الان نمایندگان مجلس می خواهند به بند 29 ماده 2 اضافه کنند. اصل 175 قانون اساسی می گوید: در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد. اینجا اتفاقاً وظیفه صداوسیما صراحتاً تامین آزادی بیان و نشر افکار تعیین شده است. پس اینجا هنوز ارتباطی به بحث ما ندارد.

فقط انتخاب رئیس سازمان صداوسیما بر عهده رهبری است

نکته دیگری که در مصاحبه های مختلفی که این روزها به بهانه نظارت بر شبکه نمایش خانگی منتشر می شود می خوانیم این است که صداوسیما زیر نظر رهبری است، در حالی که در ادامه همین اصل 175 قانون اساسی آمده: نصب و عزل رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی هر کدام دو نفر نظارت بر این سازمان را بر عهده دارند.

پس اگر دقت کنید می بینید فقط انتخاب رئیس سازمان صداوسیما بر عهده رهبری است، نه اینکه زیر نظر رهبری باشد. در پایان این اصل نیز آمده است: خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین می کند و قانون یعنی مصوبات مجلس شورای اسلامی. البته در قانون اساسی قبلی یعنی پیش از سال 68 اصل 175 به گونه دیگری بود...

*چگونه بود؟

در این قانون رئیس سازمان صداوسیما در کمیته مشترکی میان قوای سه گانه انتخاب می شد. از سال 68 که قانون اساسی ما تغییر کرد، می بایست قانون اداره صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1359)، قانون خط مشی کلی و اصول برنامه های سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1362) و قانون اساسنامه سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1362) نیز تغییر می کرد.

یعنی از سال 68 هیچ قانونی متناسب تغییرات صورت گرفته در قانون اساسی برای اداره سازمان صداوسیما وجود ندارد و با توجه به اینکه قانون اساسی در این حوزه تغییر کرده است، قانون عادی هم باید در این حوزه تغییر می کرد، اما از 31 سال پیش تاکنون عملاً سازمان صداوسیما بدون قانون اداره شده است.

از طرف دیگر نظر مقام رهبری این نیست که صداوسیما زیر نظر ایشان است و آن را مدیریت می کنند. ایشان در هفتم خرداد 1397 صراحتاً گفتند: در قوه قضائیه و صداوسیما با وجود آنکه رؤسای آنها از طرف رهبری منصوب می شوند، مدیریت آنها با رهبری نیست.

پس اصولاً نظر برخی از صاحب نظران که در مصاحبه هایشان زیر نظر رهبری بودن صداوسیما را دلیلی بر موافقت یا مخالفت شان با این طرح عنوان کرده اند از اساس بر یک فرض غلط شکل گرفته است.

خواهشم از نمایندگان مجلس این است که اولاً برای طرح های خود از رهبری هزینه نکنند و اگر خود را تابع منویات ایشان می دانند، به نظر ایشان در این مورد توجه کنند و ثانیاً به جای نگرانی در مورد نحوه اداره شبکه نمایش خانگی، اول قانونی برای صداوسیما بنویسند تا ببینیم شیوه اداره این سازمان، خط مشی و نظارت بر آن به چه صورتی است و بعد یک وظیفه جدیدی بر عهده اش بگذارند...

*یعنی الان قوانین مشخصی درباره اداره و نظارت صداوسیما نداریم یا قانون فعلی که مربوط به پیش از سال 68 است کارکردی در این زمینه ندارد؟

قوانین مربوط به صداوسیما همگی مصوب قبل از سال 68 است، اما بر اساس تغییراتی که برشمردم باید این قوانین هم تغییر می کرد؛ ولی این تغییرات اعمال نشده است. درباره سازمان صداوسیما در حال حاضر قانون مشخصی نداریم. بنابراین نمایندگان مجلس بهتر است به این تکلیف قانونی خود عمل کنند.

نکته دیگر درباره طرح نمایندگان این است که نمایندگان یک تبصره هم به بند 29 الحاق کرده اند؛ یعنی صدور هرگونه مجوز و نظارت بر فرایند توزیع و پخش کلیه برنامه های رادیویی و تلویزیونی از جمله ساختارهای مستند، مسابقات، انیمیشن، سریال، برنامه های گفت وگومحور و ترکیبی بر عهده سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است.

همچنین باید به نامه ای که آقای کاراندیش ، معاون پارلمانی وزیر ارشاد، به معاونت پارلمانی رئیس جمهور نوشتند و مخالفت خودشان را با این اصلاح اعلام کردند، اشاره کنم. ایشان در این نامه به صورت مفصل توضیح داده اند که اصلاً این نوع قانون نویسی اشتباه است، که حرف بسیار درستی است چون در قانون اهداف و وظایف یک مرجع قانونی نمی توانیم اهداف و وظایفی برای یک مرجع دیگر مشخص کنیم و هر تغییری باید در قانون مربوط به خودش صورت گیرد.

در اختیار قرار دادن فضای بسیار باز برای صداوسیما

نکته دیگر اینکه باز هم در اینجا ما دچار ابهام هستیم؛ به این معنا که وقتی از برنامه های رادیویی و تلویزیونی در اصلاح این قانون یاد می شود، دقیقاً یعنی چه؟ ضمن اینکه وقتی در این اصلاحیه گفته می شود از جمله ساختارهای....... یعنی در آینده ممکن است ساختارهای دیگری را هم شامل شود چون گفته شده است از جمله و تمثیل به حساب می آید. بنابراین در این اصلاحیه فضای بسیار بازی را در اختیار سازمان صداوسیما قرار داده اند که به غیر از اکران سینما هرگونه پلتفرم دیگری را شامل می شود.

*این اصلاحیه درباره برنامه های رادیویی و تلویزیونی صحبت کرده که در آن به مستند، انیمیشن و... اشاره شده است اما بر اساس حرف های شما، حوزه هایی مانند فیلم مستند، انیمیشن و... نیز تحت نظارت صداوسیما قرار می گیرد. موضوع گیج کننده برای خود من این است که طبق گفته های شما، چطور این برنامه ها با اینکه لفظ رادیویی و تلویزیونی در آن آمده است از وزارت ارشاد گرفته می شود و به صداوسیما ربط پیدا می کند؟

ببینید، این موضوع تفسیرپذیر است. همین الان مگر سریا ل هایی که در وی اودی ها منتشر می شود، رادیویی و تلویزیونی هستند؟ اینها رسانه های درخواستی هستند. به عنوان مثال برای چه ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) درباره برنامه هم رفیق شهاب حسینی می گوید من مرجع صدور مجوز هستم؟ اینها می گویند که هر آنچه از تلویزیون خانه من و شما پخش می شود رادیویی و تلویزیونی محسوب می شود و باید بر آن نظارت کنند. با این تفسیر اگر کسی بخواهد فیلمی از یک مراسم خانوادگی اش را هم ببیند، برنامه رادیویی و تلویزیونی حساب می شود.

تفسیر این مسائل در آینده محل اختلاف خواهد بود و اگر منظور نمایندگان این باشد که هر آنچه از تلویزیون خانه ها پخش می شود، حتی اگر از طریق فرکانس و ماهواره و... نباشد، مشمول برنامه رادیویی و تلویزیونی می شود پس می توان همان مثال فیلم مراسم خانوادگی را هم برای این تعریف در نظر گرفت.

بنابراین به نظرم تبصره الحاقی فارغ از اینکه دارای اشکالات قانون نویسی است، در آینده ممکن است حوزه فعالیت های غیر از اکران را در بر بگیرد و موجب بروز اشکالاتی در صدور مجوز و نظارت بر آن توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شود.

*نمایندگان مجلس و کمیسیون فرهنگی مجلس چقدر در این زمینه رایزنی و تحقیق کرده اند؟ این گفته که بحث نمایش خانگی یک موضوع سیاسی است، درست است؟

واقعاً نمی دانم این دوستان با مشاوره با چه کسانی این طرح را آماده کرده اند، اما می توانم بگویم این مسائل از کجا نشأت گرفته است. حوزه سریال سازی در چند سال اخیر خیلی مورد توجه واقع شده است به خصوص بعد از داستان کرونا، خانه نشینی و رجوع به رسانه های درخواستی این حوزه محل توجه خیلی ها قرار گرفت.

عده ای از محتوای این سریال ها انتقاد می کنند و چون نظارت وزارت ارشاد را نسبت به این محتوا کافی نمی دانستند بر آن شدند که کلاً مسئولیت نظارت بر این حوزه را بگیرند و به صداوسیما واگذار کنند که از نظرشان، زیر نظر رهبری است و سازمان صداوسیما با دقت بیشتری بر اساس منویات رهبری بر محتوا نظارت خواهد کرد. در صورتی که این موضوع کاملاً اشتباه است.

محتوای سریال های نمایش خانگی تا به حال مورد اعتراض گروهی مردم، قومیت ها و مناطق واقع نشده است، اما محصولات صداوسیما موجب بروز مسائل امنیتی در سطح کشور شده است. سریال سرزمین کهن را به یاد بیاورید که مشکل امنیتی ایجاد کرد و مصادیق دیگر.

حتی در این زمینه دعوای خصوصی هم در گرفت. کودکی با الهام از یک سریال تلویزیونی خودش را حلق آویز کرد و پرونده اش هنوز در مراجع قضایی مفتوح است. آیا با این استدلال سریال های تلویزیونی چون به قول این دوستان زیر نظر رهبری هستند مصون از خطا و اشتباه اند یا محتواهایشان اصلاح می شود؟ بعید می دانم اگر برداشت نمایندگان مجلس این باشد، چنین اتفاقی بیفتد.

نظارت پسینی جایگزین نظارت پیشینی

به هر حال کسانی به محتوایی که از وزارت ارشاد مجوز گرفته، اعتراض داشته اند. همان طور که بر اساس سندهایی که در اتحادیه اروپا برای توجه به محتوای رسانه های درخواستی وجود دارد، در کشور ما نیز باید نظارت در این زمینه وجود داشته باشد، اما مساله این است که نباید به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشیم و همه محتوای رسانه را از یک جا به جای دیگری منتقل کنیم و کل یک روند را تغییر دهیم.

به نظرم نمایندگان مجلس این نکته را لحاظ کنند که باید وارد دوره جدیدی از نظارت بشویم؛ یعنی به جای نظارت های پیشینی به سمت نظارت های پسینی برویم و مسئولیت قانونی در برابر محتوا داشته باشیم. نظارت پیشینی اصلاح حقوقی همان چیزی است که هنرمندان سانسور می نامند و چه هوشمندانه در روز ملی سینما با آن مخالفت کردند.

با رشد روزافزون تکنولوژی های ارتباطی واقعاً چند نفر قرار است استخدام کنند که فیلمنامه را قبل از ساخت بخوانند؟ چقدر شورا تشکیل دهند؟ چقدر باید انرژی ها و ظرفیت های این کشور به خاطر نظارت های پیشینی هدر رود؟

در اینجا دوست دارم بر این نکته هم تاکید کنم که صداوسیما باید یک رسالت ملی برای خودش تعریف کند و ما به سازمان صداوسیما به چشم یک رسانه ملی نگاه کنیم. اتفاقاً همکاران خودم را دعوت می کنم که به صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی نگاه کنند.

صداوسیما هم باید شأن خود را در اندازه یک رسانه ملی بداند. منظورم این است که صداوسیما از بودجه و مالیات مردم استفاده می کند پس نباید در اختیار گروه، جناح و تفکر خاصی باشد و بر اساس قانون اساسی وظیفه نشر افکار و آزادی بیان را دارد. افکار مختلف باید در صداوسیما امکان بروز پیدا کنند.

انحصار رسانه ای

البته رسانه های درخواستی خارج از صداوسیما مانند وی اودی ها نیز در وضعیت حاضر به رسانه های انحصارگرا تبدیل شده اند. 2 پلتفرم اصلی نماوا یا فیلیمو انحصار این حوزه را در اختیار گرفته اند و آنها تعیین کننده هستند که چه محصولی با چه قیمت و چگونه به نمایش گذاشته شود.

اتفاقاً رسانه ملی اینجا باید به کمک بیاید و به گونه ای باشد که اگر فردی نتوانست این انحصار را بشکند یا محصول خود را روی این پلتفرم ها عرضه کند، خیالش راحت باشد که جایی به صورت خدمت عمومی وجود دارد و انحصار خصوصی را می شکند؛ یعنی شأن صداوسیما باید این طور باشد. بنابراین نمایندگان مجلس باید این فضا را فراهم کنند و به این سمت برویم که رسانه ملی واقعاً رسانه ملی باشد.

از طرفی این وظیفه بر گردن وزارت ارشاد نیز هست، اما آنجا هم در ایجاد این خدمت عمومی به بخش فرهنگ و هنر نه تنها ناتوان است بلکه داشته های خود را هم از دست می دهد. شما ببینید چگونه می شود موسسه رسانه های تصویری را که گنجینه ای از آرشیو ویدئویی ما بود، با یک استدلال غلط تعطیل و راه را برای انحصار باز کردند.

موسسه رسانه های تصویری می توانست با این سرمایه عظیمی که داشت به بزرگ ترین رسانه ویدئو درخواستی عمومی کشور تبدیل شود و فضایی ایجاد کند که رقابت سالم بین بخش خصوصی و عمومی برقرار شود. اما در عوض سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری مهم ترین موسسه تابعه خود را که مستقیماً مربوط به امور سمعی و بصری و رسانه های دیداری بود منحل کرد و فقط یک فارابی را نگه داشت که به سینمای اکران بپردازد.

خب شما چه سیگنالی قدرتمندتر از این می خواهید برای صداوسیما که انحصار همه امور رسانه های دیداری را به دست گیرد؟ البته به نظر من این انحلال می تواند ایرادات حقوقی متعددی داشته باشد. اجازه دهید به صراحت بگویم، انحلال موسسه رسانه های تصویری بزرگ ترین ضربه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالان رسانه های دیداری بود.

*نظارت پسینی که از آن نام بردید در قانون چطور آمده است؟

نمایندگان مجلس باید به قانون بالادستی کشور توجه کنند؛ از جمله قانون برنامه ششم توسعه که خودشان نوشته اند. در طرح پیشنهادی حاضر باید به قانون 92 برنامه ششم توسعه توجه کنند.

در بند الف ماده 92 قانون برنامه ششم توسعه دولت مکلف است که با همکاری قوه قضائیه فرایند صدور مجوز آثار فرهنگی و هنری را بازنگری، تسهیل و امنیت شغلی را برای تولید و نشر برنامه های فرهنگی و هنری ایجاد کند . نمایندگان مجلس یک بار دولت را مکلف کرده اند فرایند صدور مجوز را تسهیل کند و ضوابط را کاهش دهد، حالا نمایندگان دیگری می خواهند دوباره ضوابط و مقررات محدودکننده دیگری وضع کنند که نقض کننده عمل همکاران پیشین خودشان است.

همچنین در بند ب همین قانون، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما و سایر دستگاه های مربوط به مسائل فرهنگی، هنری و صنعت تصویری کشور ملزم شده اند که فهرست مجوزها و تصدی های فرهنگی و هنری را ظرف یک سال منتشر و آنهایی را که قابل واگذاری به بخش خصوصی، تعاونی و سازمان های مردم نهاد است واگذار کنند.

پس اتفاقاً قانون گذار در ماده 92 قانون برنامه ششم توسعه وزارت ارشاد و صداوسیما را، حتی در جایی که قانون گفته است باید مجوز و تصدی در اختیار آنها باشد، ملزم به واگذاری کرده است و این 2 سازمان باید آیین نامه این بخش را ظرف یک سال تدوین می کردند و به تصویب هیات وزیران می رساندند، اما این کار انجام نشد.

انتقاد واردشده به وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما این است که باید این حوزه ها واگذار شود و قانون گذار این تکلیف را مشخص کرده است نه اینکه دوباره بخواهیم صنعت تصویر کشور را از یک سازمان به سازمان دیگر منتقل کنیم که بعد هم اختلاف پیش بیاید و در این دعوا گوشت قربانی هنرمندان باشند آن هم در سالی که کرونا بسیاری از مشاغل را تحت تاثیر قرار داده و تولید محصولات فرهنگی و هنری دچار ایراد و اشکال است.

بنابراین از نظر قانونی وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما موظف اند مجوزها و تصدی های خود را به بخش خصوصی واگذار کنند. می خواهم به همکارانم بگویم که ما باید در موضع مطالبه گری باشیم نه در موضع دفاع.

اصناف سینمایی باید از این انتقاد کنند که نه تنها صداوسیما نباید وارد حوزه نظارت بر رسانه های درخواستی شود بلکه حتی وزارت ارشاد هم باید بساط نظارت پیشنی را برچیند و همان طور که گفتم، نظارت بر این حوزه را به سازمان های مردم نهاد واگذار کند. در حالی که الان همچنان بحث می کنیم که وزارت ارشاد باید مجوز دهد یا تلویزیون.

*چرا تاکنون این اتفاق نیفتاده است؟

دولت در تمام سال های بعد از مشروطه دوست داشته است همه چیز را در خودش نگه دارد و حاضر نیست واگذار کند چون گمان می کند قدرتش را از دست می دهد. با دوستی از مسئولان سازمان سینمایی در این زمینه صحبت می کردم و او می گفت منظور از این قانون فقط تصدی است، در حالی که من گفتم، نص نیازی به تفسیر ندارد و در متن قانون صراحتاً به مجوز اشاره شده است و مجوز یعنی اعمال حاکمیت و قانون گذار آن را هم گفته واگذار کنید.

حتی اگر این ماده قانونی تفسیرپذیر بود که نیست، ما باید تفسیر به نفع آزادی مردم می کردیم. در حقوق عمومی جایی که قانون تفسیرپذیر است باید به نفع آزادی های مردم تفسیر کنیم و نمی توانیم به نفع قوانین محدودکننده دولت تفسیر کنیم. بنابراین باید به قانون برگردیم و از وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما بخواهیم قانون را اجرا کنند.

اینکه چرا اجرا نکرده اند و تا به حال سکوت کرده اند، وظیفه خبرنگاران و رسانه هاست که پیگیر شوند. شما هستید که باید دیده بانی کنید که چرا این 2 سازمان به تکلیف قانونی خود بعد از چهار پنج سال عمل نمی کنند؟ وظیفه مطبوعات و رسانه ها نظارت بر اجرای مسائل بنیادی است.

چکیده گفت وگو با مهدی کوهیان

-طرح پیشنهادی فقط نظارت بر اکران فیلم در سینماها را برای وزارت ارشاد باقی گذاشته است -هنرمندان رسانه های دیداری کشور هیچ تشکل صنفی ای ندارند و حمایت صنفی و حرفه ای از آنها صورت نمی گیرد -از سال 68 که قانون اساسی تغییر کرد اساسنامه، قانون اداره و خط مشی کلی و اصول برنامه های صداوسیما هم باید تغییر می کرد -انحلال موسسه رسانه های تصویری بزرگ ترین ضربه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالان رسانه های دیداری بود -به جای نظارت های پیشینی باید به سمت نظارت های پسینی برویم و مسئولیت قانونی در برابر محتوا داشته باشیم -مطابق برنامه ششم توسعه، وزارت ارشاد و صداوسیما موظف اند مجوزها و تصدی های خود را واگذار کنند -در بحث مجوزها اصناف سینمایی باید در موضع مطالبه گری باشند نه در موضع دفاع

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به اینکه بیان می کنند که اگر متصدی امر صدا و سیما شود مخاطب ریزش خواهد کرد، گفت: این حرف کاملا غلط است زیرا سریال هایی در تلویزیون پخش شده بود که بالاترین حد نصاب بیننده را داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۹

احمد راستینه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجو درباره نامه 13 صنف سینمایی که خواستار عدم دادن اختیار به صدا و سیما در تولیدات نمایش خانگی، اظهار داشت: اساسا وظیفه ما حراست از خانواده است و نمی شود بستر هایی ایجاد شود که خوراک های تبلیغاتی و نمایشی به خانواده ها ارائه شود که برای اصالت خانواده سم است.

وی ادامه داد: به عبارتی بحث این است که چرا باید برنامه شبکه نمایش خانگی به صداوسیما داده شود؟ چون اساسا حوزه سیاست گذاری در فیلمسازی و سریال سازی در اختیار صدا و سیماست.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: در قانون اساسی کشور به صراحت آمده است که نظارت بر تولید محتوا بر عهده صدا وسیماست و نمی توان این وظیفه تصریح شده در قانون اساسی را که متوجه صدا و سیماست متوجه دستگاه دیگر کرد.

راستینه تصریح کرد: در سال های اخیر بی توجه ای در رابطه با این موضوع شکل گرفته شده است و این مورد باید اصلاح شود و طبق قانون اساسی کشور انجام گیرد.

وی افزود: اصلا نباید مجوز تولید محتوای شبکه خانگی برعهده وزارت ارشاد باشد، زیرا برخلاف قانون اساسی است که این مورد باید اصلاح شود.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بیان داشت: بحث های فکری و اندیشه ای و نظارت بر حوزه محتوایی به خاطر صیانت از تمدن ایرانی و اسلامی است که بر اساس قانون اساسی در حوزه تولید و پخش برعهده صدا و سیماست.

راستینه با اشاره به اینکه بیان می کنند که اگر متصدی امر صداوسیما شود مخاطب ریزش خواهد کرد، گفت: این حرف کاملا غلط است، زیرا سریال هایی در تلویزیون پخش شده بود که بالاترین حد نصاب بیننده را داشته است.

این نماینده مجلس شورای اسلامی در پایان تاکید کرد: آن چیزی که مخاطب را جذب می کند کیفیت و محتوای غنی فیلم است پس این موردی که بیان می کنند نادرست است و این مورد را نباید فراموش کرد که چندگانگی تصمیم گذاری در حوزه فیلم و سریال خود عامل عدم انسجام در حوزه تولید فیلم است که این مورد باید اصلاح شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو
دنیای اقتصاد : برخی از کارشناسان بهداشتی از آغاز موج سوم کرونا در ایران خبر می دهند. این خبر اگر صحت داشته باشد، بازار بسیاری از هنرها را در کشورمان با وضعیت بحرانی شدیدتری مواجه خواهد کرد. با این حال در بیش از هفت ماه اخیر نیز بازارهای هنری از جمله سینما و موسیقی شدیدترین بحران تاریخ خود را در ایران سپری کرده و بیکار بوده اند. سینماها از 15 تیرماه گشایش یافتند. برخی فیلم ها روی پرده رفتند و ایده هایی برای جلب نظر عمومی اجرا کردند؛ اما همه این کارها بی نتیجه بود و فیلم ها فروشی نداشتند. در این گیرودار تلویزیون نیز از تبلیغ بیشتر فیلم های روی پرده امتناع کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۹

به عنوان نمونه تبلیغات فیلم های سینمایی در تلویزیون به برخی محصولات و آن هم در تعداد محدود پخش آنونس خلاصه می شد، اکنون به مراتب کمتر از قبل شده و به صورت موردی برخی فیلم ها می توانند از این ظرفیت استفاده کنند و عملا امکان تبلیغات برای فیلم ها به شکل فراگیر در تلویزیون فراهم نیست. درواقع اگر هفت خوان رستم پشت سر گذاشته شود و آنونس یک فیلم بتواند مجوز پخش در تلویزیون را بگیرد و در عین حال ستاره فیلم از منظر تلویزیون ممنوع التصویر نباشد و با حذف این ستاره از آنونس، کارکرد تبلیغاتی آنونس بی اثر نشود، باید امید داشت که خود فیلم در نهایت تایید شود.

این وضعیت باعث شد گروهی از تهیه کنندگان از طیف های مختلف فکری نسبت به عملکرد رسانه ملی در این زمینه اعتراض کنند و از آن جمله محمدحسین فرحبخش در نامه ای خطاب به عبدالعلی علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما نوشت: ...مگر مصوبه شورای عالی امنیت ملی این نیست که تلویزیون فیلم های سینمای ایران را تبلیغ کند تا مانع توجه و گرایش مردم به شبکه های ماهواره ای معاند شود؟ پس چرا مدیران سازمان به بهانه های مختلف از اجرای این مصوبه خودداری می کنند؟... در جهت اصلاح امور، مردانه وارد صحنه شوید.

سالن های سینمای ایران پس از چهار ماه تعطیلی متاثر از شیوع کرونا، جزو آخرین مجموعه هایی بودند که مجوز بازگشایی با 50 درصد ظرفیت را یافتند. این تصمیم مصادف با شروع اوج گیری مجدد شیوع کرونا در ایران و افزایش تعداد قربانیان این ویروس مرگ آفرین در ایران شد. با وجود آنکه فیلم هایی چون شنای پروانه و خوب بد جلف 2: ارتش سری به عنوان دو فیلمی که پیش بینی فروش چند 10 میلیاردی درباره آنها می شد، برای بازگرداندن مخاطب در سالن های سینما اکران شدند، نتیجه چیزی دور از انتظار سالن داران و مطابق با پیش بینی کارشناسان بود.

از سوی دیگر در چارچوب اکران فیلم های خارجی، فیلم های بین ستاره ای به کارگردانی کریستوفر نولان، جوکر به کارگردانی تاد فیلیپس، 1917 به کارگردانی سم مندس و احضار 2 به کارگردانی جیمز وان، روی پرده بزرگ شماری از پردیس های تهران بدون خرید کپی رایت اکران شده اند که منجر به اعتراض یکی از تهیه کنندگان شد و آن را مصداق دزدی خواند. هیچ یک از این فیلم ها به تازگی اکران نشده یا آثار نادیده ای به خصوص برای مخاطبان حرفه ای سینما نیستند؛ اما تجربه اصلی تماشای فیلم روی پرده، با تماشا در تلویزیون یا کامپیوتر متفاوت است و گروهی از تماشاگران حرفه ای سینما می کوشند فیلم ها را روی پرده ببرند و در سالن سینما برای درک بهتر و لذت بیشتر تماشا کنند.

در کنار اکران فیلم خارجی، اکران فیلم های تازه ایران نیز تداوم یافت؛ هرچند برخلاف گذشته که برای اکران فیلم کشمکش بود، اکنون بر سر اکران نکردن فیلم دعوا است و فیلم هایی که در این شرایط اکران می شوند، کمترین شانسی برای بازگشت سرمایه ندارند. تداوم این وضعیت باعث شد تا سالن داران، قید حمایت اندک دولتی را بزنند و اخراج مرحله به مرحله کارکنان شان را در دستور کار قرار دهند که در بخش خصوصی تا 80 درصد و در حوزه هنری تا 30 درصد تحقق یافت.

سینما آزادی به عنوان پرفروش ترین سینمای غیرخصوصی، با اخراج 50 نفر از پرسنلش کوشیده ماه های آینده را ادامه دهد و این وضعیت در سالن های خصوصی شدیدتر است؛ به گونه ای که چندی پیش مدیر یکی از سالن های خصوصی به تابناک گفت در همه بخش ها از گیشه بلیت فروشی تا کنترلچی، تعدیل نیرو کرده و پرسنلش به کمتر از انگشتان دو دست رسیده و تاکید کرد، همین گروه نیز در صورت تداوم وضعیت تعدیل خواهند شد. با این اوصاف ظاهرا هیچ راهکاری برای تداوم حیات سالن های سینما در دوران کرونا به عنوان روش موثر وجود ندارد، اما همچنان با ابتکارعمل می توان پرژکتورهای سالن های سینما را روشن نگه داشت.

یکی از این ابتکارعمل ها می تواند فعال سازی اکران های خانوادگی یا اکران های خصوصی باشد. بر اساس این روش، سالن های سینما می توانند برنامه ای برای اکران خصوصی داشته باشند. بر این مبنا، اشخاص با پرداخت مبلغی معادل 5 تا 10 درصد قیمت کل بلیت های یک سالن سینما که حدود 8 تا 40 صندلی بسته به ابعاد سالن (150 تا 400 صندلی می شود)، می توانند یک سالن را با بستگان یا نزدیکان به شکل دربست در اختیار داشته باشند و سینمادار فیلم درخواستی شان را نمایش دهد. در این طرح حتی یک زوج یا یک خانواده پنج نفره با تقبل هزینه نه چندان زیاد می توانند یک اکران خصوصی با پرده بزرگ داشته باشند که تجربه شگفت انگیزی است.

این طرح که می تواند بخشی از ضرر سالن های سینما را جبران کند، نه تنها در دوران شیوع کرونا فضایی امن برای اکران فیلم برای جمع ها و گروه ها فراهم می آورد، بلکه سانس های خالی سالن های سینما را که بسیاری اوقات برپا نمی شود نیز فعال می کند. این طرح می تواند نه تنها بازدهی اقتصادی مناسب برای سالن های سینما در این دوران فراهم آورد، بلکه حتی در دوران پس از کرونا نیز قابل اجرا است و می تواند یکی از بسترهای تازه برای توسعه روش های عرضه فیلم و کسب درآمد فیلم ها باشد.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
یک منتقد نسبت به حمله آشکار یک فیلم به نهاد خانواده و ترویج نوعی از سبک زندگی که حتی در سینمای غرب نیز از آن پرهیز می شود هشدار داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۸ سایت های دیگر : مشرق نیوز شبکه اطلاع رسانی دانا شهدای ایران

امیرحسین جوانشیر منتقد سینما در گفت وگو با کیهان اظهار داشت: برای اولین بار در تاریخ سینمای پس از انقلاب در سی وهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر شاهد اکران فیلمی با موضوعی خاص و البته بسیار سیاه و مشکوک با ظاهری فریبنده بودیم! هدف اصلی سازندگان این اثر سیاه و مسئله دار هنجارشکنی بی سابقه ای در جهت عادی نشان دادن گونه ای از سبک زندگی و نگرش به نهاد مقدس خانواده است که حتی در بین کشورهای غربی و خانواده های غیرمذهبی و لائیک هم هیچ جایگاهی ندارد و یک نوع حرمت شکنی غیرمتعارف با هدف تضعیف غیرت مرد خانواده است! این فیلم که این روزها اکران شده جای سؤال مهمی را باقی می گذارد که اصلا چرا باید چنین فیلمی بتواند از فیلتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت به اصطلاح تدبیر و امید به سادگی عبور کند و مجوز اکران بگیرد؟! در حالی که سکانسی از تک خوانی زن هم دارد!
وی افزود: نشان دادن امکان پذیری زندگی یک زن با دو مرد همسر رسمی و شوهر سابقش در یک خانه و تلاش برای انسانی و بی اشکال نشان دادن این سبک از زندگی و این نوع از فرهنگ و نگرش مثلث عشقی به اصول خانواده در این فیلم نشان از جریان پشت پرده این گونه آثار می دهد که با هدف تغییر نرم ذائقه و سبک زندگی مردم ایران ساخته شده است و بسیار هم به آثار سفارشی شبکه های فارسی زبان ماهواره ای که برای تخریب فرهنگ و خانواده های ایرانی توسط عوامل صهیونیست ها ساخته و پرداخته می شوند شباهت دارد و مکمل همان جریان در داخل کشور و البته با همان اهداف هستند!
این فعال رسانه ای در پایان تأکید کرد: جریان ارزشی کشور و هنرمندان و منتقدان متعهد و دلسوز و متولیان امور نباید در مقابل این آثار به شدت مشوش و سیاه سکوت کنند چون این گونه فیلم ها تبلور واقعی توطئه فرهنگی دشمن برای تغییر سبک زندگی و باورهای سنتی و مذهبی ما هستند که به صورت بسیار نرم و حساب شده ای کم کم در بعضی آثار و تولیدات فرهنگی به خورد جامعه داده می شوند.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
فاطمه معتمدآریا در گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا وابسته به دولت در مقابل واگذاری اختیارات شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما اظهارنظر کرده که: ... به نظرم سینما و در رأس آن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تلاش کنند تا صداوسیما ابتذال خود را وارد سینما نکند.

این در حالی است که ابتذال این سینما تا آن حد رسید که طی دو گزارش مفصل، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری به عنوان بالاترین نهاد تحلیلگر دولتی درباره سینمای اکران سال های 97 و 98 یا سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر (که همین فیلم مستهجن در حال اکران معتمدآریا یعنی بنفشه آفریقایی نیز در بین آنها بود)، بر وجود این ابتذال مفرط تأکید
کرد.
حتی برخی از رسانه های خارجی مانند دویچه وله (رادیو صدای آلمان) و رادیو فرانسه پس از نمایش بعضی فیلم های ایرانی درجشنواره کلن (که فیلم های معتمدآریا هم در میانشان به چشم می خورد) و همچنین بی بی سی (رسانه سلطنتی بریتانیا) در سال 1395 و نشریه گاردین پس از جشنواره فیلم فجر دوره سی و سوم و پس از تماشای تعداد زیادی از فیلم های آن سال، به حضور ابتذال در این سینما اذعان داشتند.
معتمدآریا در بخش دیگری از مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایسنا به دو جمله ناقصی که اخیرا از سوی یکی از پادوهای سفارت های خارجی به عنوان بیانیه علیه سانسور در سینما منتشر شد و متأسفانه برخی از سینماگران نیز آن را امضاء کردند، اشاره نموده و خود را رکورد دار فیلم های سانسور شده دانست! در حالی که ایشان با رانت خواری و پارتی و سفارش دوستان شان در مراکز مختلف به خصوص وزارت ارشاد، رکورد دار بازی در انبوهی از فیلم و سریال و دریافت خیل جوایز دولتی از جشنواره ها و تلویزیون است و همین حضور بی کش و پیمان وی باعث سانسور و حذف بسیاری از بازیگران جوان و با استعداد گردید.
معتمدآریا در حالی دم از سانسور می زند که او و همکارانش در این سینما، سال هاست کلیت انقلاب اسلامی و جهاد مردمی و ده ها هزار شهید و اردوهای جهادی و ایثار و فداکاری بی نظیر ملت و توطئه ها و طرح و برنامه های بی امان کانون های سلطه جهانی و پیشرفت های شگفت انگیز علمی و ورزشی و فرهنگی و اجتماعی را از این سینما سانسور کرده اند. آنها حتی نتوانستند یک نما از بزرگ ترین و پُرشکوه ترین همایش جهانی یعنی راهپیمایی اربعین را که سال هاست همه جهان استکبار را حیران و سرگردان کرده در این سینما تحمل کنند. آنها تاریخ ایران و اسلام و هزاران شخصیت و قهرمان این تاریخ را از این سینما سانسور کردند و به جای آنها مبتذلیات خود را برپرده سینما بردند تا جایی که امروز بر اساس ارقام مرکز آمار ایران، تنها 5-6 درصد از مردم، تماشاگر این سینما
هستند.
در فیلمی به نام شبح آزادی ساخته لوییس بونوئل، دنیایی تصویر می شود که همه رفتارها و ادعاها برعکس است. مثلا آدم ها سر میزی شبیه میز غذاخوری و در ملأ عام قضای حاجت می کنند ولی غذای خود را در اتاقکی محدود و دربسته مانند توالت صرف می نمایند. عکس ها و تصاویر کوه و دشت و طبیعت از نظر آنها مستهجن است و کودکان به خاطر دیدن آنها تنبیه می شوند ولی مبتذل ترین تصاویر به عنوان مواد آموزشی استفاده می گردد. شاید اگر بونوئل امروز زنده بود و می خواست آن فیلم را بازسازی کند، این مصاحبه معتمدآریا را هم در انتهایش می گنجانید!!

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
حوزه / یک بازیگر و کارگردان گفت: متاسفانه مسئولان سینمایی با عملکردشان نشان داده اند خواسته یا ناخواسته در جهت به حاشیه راندن سینمای دفاع مقدس حرکت می کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۸

عطا سلمانیان، بازیگر سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرگزاری حوزه ، درباره جایگاه فیلم های دفاع مقدسی در سینمای ایران اظهار کرد: آثار جنگی در دهه 60 محبوب ترین گونه ای بود که مردم به خاطر آن به سینما می رفتند، اما متاسفانه هر اندازه از جنگ گذشت این ژانر بیشتر مهجور واقع شد. دلیل این کم توجهی نیز به نگاهی خلاصه می شد که مدیران سینمایی پیرامون اینگونه تولیدات داشتند. آنها متصور بودند با اتمام جنگ دیگر لازم نیست به این حوزه پرداخته شود، درصورتی که حرف های اصلی را بعد از جنگ در سینما باید گفت.

وی افزود: این که فیلم های دفاع مقدسی هیچگاه تکراری نمی شوند ادعا نیست، گواه این ادعا هم فیلم هایی هستند که هر ساله در هالیوود تولید می شوند. در آنجا بعد از گذشت 70 سال از جنگ جهانی دوم هنوز فیلم هایی با محوریت این اتفاق ساخته می شود! آیا برای آنها نیز این موضوع قدیمی شده است؟ جواب روشن است، اما متاسفانه مدیرانی که در این سینما فعالیت می کند چندان به این سخنان گوش نمی دهند، بلکه بیشتر در پی تولیداتی هستند که بتواند رضایت جشنواره های خارجی را به دست آورد.

این سینماگر ادامه داد: در زمان جنگ به هر سازمان یا نهادی مراجعه می کردید، اگر فیلمنامه ای خوب در حوزه دفاع مقدس داشتید با هر گونه کمکی روبرو می شدید، اما امروز هر اندازه سناریوی خوبی در اختیار داشته باشید باز هم کمتر نهاد یا سازمانی علاقه مند است به این حوزه ورود کند، چون می ترسد هزینه ای که می کند در گیشه بازگردانده نشود، درحالی که به این دست موضوعات نباید نگاهی کاسب کارانه داشت، بلکه وظیفه است در حوزه دفاع مقدس تا سال های سال فیلم ساخته شود.

سلمانیان درباره چرایی ساخت فیلم هایی در حوزه دفاع مقدس چنین توضیح داد: در هر کشوری بیشترین سرمایه گذاری پیرامون موضوعاتی است که در آن رشادت ها و ایثار مردم آن سرزمین نقل قول می شود. در تاریخ ایران نیز شاید هیچ برهه ای را نتوان یافت که به اندازه هشت سال جنگ تحمیلی جوانان این سرزمین با دستان خالی در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنند. برای همین آیندگان باید بدانند برای حفظ عزت و سربلندی این کشور چه جانفشانی های صورت گرفته است.

وی متذکر شد: اما یکی دیگر از مشکلات فعلی که فقط مربوط به فیلم های دفاع مقدس نمی شود، بلکه معضل کل سینمای نجیب ایران است، پولشویی بوده، این مسئله نیز با ورود پول های کثیف و پولشویی توسط عده ای که به بهانه سینمای خانگی شروع شده و در ادامه به تخریب و از بین بردن بنیاد فرهنگ این مرز و بوم کرده اند. درچنین شرایطی مسئولان فرهنگی اعم از ارشاد، حوزه هنری و... هیچ توجهی به این موضوع ندارند ویا متاسفانه خودشان خواسته یا ناخواسته در راستای این پروژه در حرکت هستند.

بازیگر فیلم بلمی به سوی ساحل تاکید کرد: مزیت دیگر فیلم های دفاع مقدسی، روحیه و انگیزه ای است که این دست تولیدات به جوانان می دهد. این اتفاق در شرایط فعلی بسیار نیاز است، چون در شرایط که بدخواهان این سرزمین در کمین هستند تمام نیروهای کشور باید آگاهی و انگیزه لازم را برای دفاع داشته باشند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری حوزه
رقابت شبکه نمایش خانگی با تلویزیون عرصه جدیدی را در تولید سریال ها فراهم کرده که بسیاری براین عقیده اند شبکه نمایش خانگی این روز ها توانسته در این رقابت موفق تر عمل کند .
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۸

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، تلویزیون به تازگی با باز پخش سریال های قدیمی که می توان آن هارا آثاری خاطره انگیز برای مخاطبان ایرانی دانست سعی دارد در کنار جذب نظر مخاطبان قدیمی اش به واسطه مرور خاطره به جذب نظر مخاطبان جوان نیز توجه داشته باشد اما شبکه نمایش خانگی با تولیدات به روز تر توانسته تا حدی در این عرصه رقیبی جدی برای تلویزیون باشد

بدیهی است که تولید سریال های جدید برای تلویزیون یک امر حیاتی است اما در سال های اخیر کمتر سریالی توانسته آن طور که باید نظر مخاطبان را به خود جلب کند. با ظهور شبکه نمایش خانگی لزوم تولیدات جذاب و مخاطب پسند برای تلویزیون بیشتر احساس می شود و در این بین لازم است وضعیت این دو رسانه را در امر تولید برای تحلیل بهتر در نظر داشته باشیم.

بازپخش سریال های قدیمی در تلویزیون و تولیدات به روز شبکه نمایش خانگی قطعا برگرفته از شرایط تولید در این دو رسانه است و لازم است تاثیر این دو رویکرد و شرایط تولید در این دو رسانه را مورد بررسی قرار دهیم.

به همین بهانه با دو سینماگر گفت و گو داشتیم که در ادامه می خوانیم.

امیر پوررحمانی: مردم سریال خوب را می بینند چه در تلویزیون و چه در نمایش خانگی!

امیر پور رحمانی تهیه کننده سینما و تلویزیون در پاسخ به اینکه آیا سریال های نمایش خانگی باعث شده است که مردم به دیدن سریال های تلویزیون علاقه ایی نداشته باشند به خبرنگار سرویس فرهنگ وهنر برنا گفت: اگر تلویزیون بتواند در ساخت آثار نمایشی کار خودش را خوب و با کیفیت انجام دهد و نمایش خانگی هم به همین شکل جلو رود و پیشرفت کند هردو مخاطبان خود را خواهند داشت. اما من فکر می کنم این مساله خیلی تاثیر گذار نبوده چون مردم اگر کار خوبی ببینند به سمتش می آیند اما اگر خوب نباشد از آن روی بر می گردانند و امروزه که سریال های نمایش خانگی روی کار آمدند کارشان ضعیف شده و از مردم فاصله گرفتند. تلویزیون باید سریال های خوبی بسازد تا مردم به آن روی بیاورند درواقع فردی که به سمت دیدن سریال و فیلم گرایش دارد هم فیلم های نمایش خانگی را دنبال می کند و هم سریال های تلویزیون را می بیند و برایش فرقی ندارد اما به هر شکل اگر نمایش خانگی کار خوبی ارائه دهد مردم بیشتر جذب می شوند اما الان فیلم هایی که توسط نمایش خانگی پخش می شود در مجموع خیلی ضعیف و برخی از آن ها تکراری است.

این تهیه کننده تصریح کرد: فرق سریال های نمایش خانگی با سریال ها در تلویزیون این است که تلویزیون سریال را رایگان پخش می کند اما برای دیدن سریال های نمایش خانگی باید پول پرداخت کرد به هر حال تلویزیون هم ببیننده ی خود را دارد اما مانند سابق نیست .

پوررحمانی در پایان گفت :در مجموع باید بگویم اینکه مردم به سمت تلویزیون نمی روند هیچ ربطی به ساخت سریال های نمایش خانگی ندارد . مردم سریال خوب را دنبال می کنند و مدیوم آن خیلی فرق ندارد.

بهروز مفید: نباید نگران کاهش مخاطب در تلویزیون باشیم/حتی ماهواره دار ها هم سریال ایرانی تماشا می کنند!

بهروز مفید، تهیه کننده سینما و تلویزیون، در خصوص اینکه آیا مردم با ورود سریال های نمایش خانگی تمایلی به سریال های تلویزیون دارند یا خیر به گروه فرهنگ و هنر خبرنگار برنا گفت: تلویزیون هر لحظه با رقیبان جدیدی دست و پنجه نرم می کند درواقع ورود بعضی سریال ها به فضای مجازی باعث می شود سهم بزرگی از اوقات فراغت مردم تامین شود و نمایش خانگی هم سهم زیادی در این مسئله دارد.حتی کسانی که ماهواره دارند سعی می کنند برخی سریال های خانگی را تماشا کنند و این موضوع به طور طبیعی در حال رخ دادن است و البته فقط مختص به ایران نیست و کل دنیا را در برمی گیرد و درواقع اینگونه نیست که من بگویم این مسئله نقطه ی ضعف یا نقطه قوت دارد به هرحال این یک شرایط جدیدی است که هرکدام از آن ها باید برای خود سهمی داشته باشند و مهم این است که ما در سهم آن ها بتوانیم جایگاهی داشته باشیم و به هیچ وجه نباید انتظار داشت که تلویزیون به عقب برگردد و جای سریال های دهه 60 را بگیرد و به همان نسبت بیننده داشته باشد.در قدیم تنها رسانه موجود در بحث سریال سازی تلویزیون بود اما امروزه می توان حضور پررنگ سریال ها و آثار نمایش های خانگی را در سبد انتخاب مخاطب ایرانی حس کرد.

بهروز مفید ادامه داد: ما نباید اصلا نگران کاهش مخاطب در تلویزیون باشیم. به نظر من آن چیزی که مهم است وجود حق انتخاب های متعددی است که در اختیار مخاطب قرار می گیرد. مخاطب ممکن است از یک سریال نمایش خانگی لذت ببرد و به سمت برنامه ها و فیلم های تلویزیون گرایش نداشته باشد و این اصلا هیچ اشکالی ندارد در اصل تنها دغدغه ما باید افزایش کیفیت مان باشد تا بتوانیم سهم مفید خودمان را به نحو احسن در فرهنگ سازی و پر کردن اوقات فراغت مردم کشورمان ایفا کرده و مسئولیت اجتماعی خود را در حوزه آثار نمایشی به نحو احسن انجام دهیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
تهران- ایرناپلاس- دامنه اعتراض ها نسبت به انتقال صدور مجوز آثار نمایش خانگی، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صداوسیما گسترده تر شده است. ادامه این روند به نگارش نامه ای از سمت معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به معاون پارلمانی رئیس جمهوری منجر شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۸

به گزارش ایرناپلاس، بازیگران، تهیه کنندگان و فعالان عرصه سریال سازی بارها مخالفت خود را درباره انتقال صدور مجوز نمایش خانگی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صداوسیما اعلام کرده اند. این در حالی است که اعتراض ها شکل و شمایلی گسترده تر و رسمی تری به خود گرفته است. بیش از 25 صنف سینمایی بیانیه اعتراضی منتشر کردند.
در ادامه این روند انتقادی، علی اصغر کاراندیش معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامه ای خطاب به معاون پارلمانی رئیس جمهوری بر مخالفت رسمی این وزارتخانه با طرح 26 نماینده مجلس در مورد نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی و VOD (پخش اینترنتی فیلم) تاکید کرد. این نامه که در 6 صفحه و 16 بند تدوین شده، تناقض ها و تضادهای طرح یادشده را با قوانین مرتبط با شرح وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فهرست کرده است.

اما چرا طرح این اتفاق، اعتراض هایی را در این ابعاد با خود به همراه داشته و چرا همه اصناف سینمایی به این نتیجه رسیده اند که باید نسبت به این اتفاق دست به اعتراض بزنند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها با نویسنده و رییس انجمن صنف فیلمنامه نویسان و از اعضای انجمن صنفی مستندسازان خانه سینما، گفت وگو کردیم.

نگرانی ما، ممیزی خاص صداوسیماست
مهدی سجاده چی درباره دلایلی که منجر به اعتراض صنف فیلمنامه نویسان نسبت به انتقال مجوز سریال های نمایش خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما شد، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در همان ابتدا صنف ما در مقابل این اتفاق بیانیه داد. با توجه به اینکه فیلمنامه نویسان همواره طرف اول ماجرا هستند، یعنی ابتدا هم صابون ممیزی در وزارت ارشاد و هم صابون اعمال سلیقه و ممیزی در سازمان صداوسیما به تن فیلمنامه نویس می خورد؛ پس این موضوع ها برای ما اهمیت ذاتی دارد. یعنی موضوع سینمای خانگی به اعضاء و صنف ما مربوط می شود.
در این مدت که مجوزها توسط ارشاد صادر می شد اتفاقی نبود که نویسندگان کاملا راضی باشند. اما سرانجام یک سازوکاری وجود داشت که نویسنده های ما توانسته بودند تا حدودی خود را با این روش تطبیق دهند و از نظر حرفه ای و کاری دچار مشکل زیادی نشوند. اما با توجه به شناختی که همه نویسندگان از صداوسیما دارند و اینکه این رسانه شیوه اعمال سلیقه و ممیزی اش با وزارت ارشاد بسیار متفاوت است ما جدا نگران هستیم که در صورت انتقال این مجوز به سازمان صداوسیما، نویسنده های ما که در این بخش مشغول به کارند دچار مشکل جدی شوند. این بحثی است که به طور طبیعی ما به عنوان یک صنف باید نظرمان را اعلام می کردیم.

صداوسیما در مدیریت خروجی سریال هایش دچار مشکل است
سجاده چی در ادامه در خصوص توانایی سازمان صداوسیما در حوزه مدیریت نمایش خانگی نیز گفت: شخصا به عنوان یکی از اعضای کانون فیلمنامه نویسان باور نمی کنم صداوسیما توانایی انجام این کار را داشته باشد. به این دلیل که این سازمان در مدیریت خروجی سریال های خود نیز دچار مشکل جدی است. یعنی خروجی بیشتر سریال ها با آن چیزی که قرار است در ابتدا نمایش داده شود متفاوت است؛ به اندازه ای که مدیران سعی می کنند تا حد امکان مسئولیتش را برعهده نگیرند و با دلایلی چون ما نبودیم، تقصیر فلانی بود و ... سلب مسئولیت کنند. در همین حالت هم سازمان قادر نیست سازوکاری برای سریال هایش داشته باشد که صفر تا صدش را بتواند به آن شکلی که می خواهد اداره کند.
به طور قطع اضافه شدن یک مسئولیت جدید کمکی به این دوستان نمی کند، بلکه مشکلاتشان را دو چندان می کند. محتوا بهانه است و زیاد برایشان اهمیت ندارد. چون صدا و سیما ثابت کرده وقتی به یکی از آثار نمایش خانگی مجوز داده، محتوای اثر با قواعد و سخت گیری هایی که معمولا این سازمان دارد بسیار فاصله داشته است.

فضای ایجاد شده توسط وزارت ارشاد گسترده تر است
بابک بهداد درباره اعتراض انجمن صنفی مستندسازان به انتقال مجوز نمایش خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما و دلایل موجود برای طرح این اعتراض به خبرنگار ایرناپلاس گفت: درباره معترض شدن به این اتفاق باید بگویم که تلویزیون برای دادن مجوز، سازوکار خود را دارد و برای گرفتن مجوز باید مسیری طی شود. البته درخصوص اخذ مجوز سینمای داستانی اطلاع زیادی ندارم اما در سینمای مستند به این شکل است که در گروه طرح را مشخص می کنند، طرح توسط مدیر گروه یا شورا مصوب می شود و بعد آن فیلم تولید می شود. اما در آثار داستانی به عقیده من انتقال مجوز از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما مشکلات زیادی برای تصویر و تولید به وجود می آورد.
تلویزیون خط قرمزهای خود را دارد و هر موضوعی را کار نمی کند. در حالی که فضای ایجاد شده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد برای فعالیت هنرمندان و فیلمسازان گسترده تر شده و یک اثر راحت تر در پروسه تولید و نمایش قرار می گیرد. به همین دلیل است که همکاران و فعالان دیگر هم به این موضوع معترض شده اند.
تلویزیون سریال های خود را دارد و در حوزه های مختلف کار می کند. وزارت ارشاد هم مجوز خود را دارد و می تواند فیلم و سریال تولید کند و هیچ منافاتی با تلویزیون ندارد. در همه جای دنیا، تلویزیون کار خود را می کند، بخش خصوصی هم همین طور.

اشتغال و کار فیلمسازان در نمایش خانگی غفلت نشود
در حال حاضر حدود 700 موسسه فرهنگی و سینمایی دارای مجوز از وزارت متبوع وجود دارند که نوع فعالیت یا موضوع فعالیت آنها مستند، انیمیشن، سریال سازی و ... است. در بخش نمایش خانگی حدود 3 هزار نفر سالانه مشغول به کار هستند و در بخش انیمیشن نیز نزدیک به یک هزار نفر و مستند هم بیش از 2 هزار نفر شاغل دارد.
جدا سازی این بخش از وزارت ارشاد و واگذاری آن به سازمان صداوسیما، بر زندگی شاغلان و خانوادهشان به طور مستقیم تاثیر دارد و آنها را از حمایت و خدمات این وزارتخانه محروم می کند. فربه کردن صداوسیما در حال حاضر با هزاران نفر نیروی انسانی و واگذاری نظارت محتوایی به آن به قیمت متوقف کردن وظایف حاکمیتی دولت، هزینه ای سنگین را برای حاکمیت ایجاد خواهد کرد که به طور قطع مغایر با مصالح و منافع ملی در شرایط کنونی کشور است.

این مطالب، بخشی از نامه کاراندیش به معاون پارلمانی رییس جمهوری است که در آن اشتغال سازی هایی که نمایش خانگی در این سال ها داشته را یادآوری می کند که بهداد در این باره افزود: به اعتقاد من دو دلیل اصلی وجود دارد که صنف های مختلف به این موضوع معترض شده اند؛ یکی صدور مجوز، ساخت و ممیزی هایی که در تلویزیون وجود دارد و دوم، مساله اشتغال و کار فیلمسازان در نمایش خانگی است.
بسیاری از موسسه ها و دفترهای تولید فیلم هستند که وقتی پروانه ساخت از ارشاد می گیرند و درگیر تولید می شوند، از هر جا که بتوانند سرمایه جذب می کنند. چون سینما صنعت و هنر است. هزینه دارد و از شرکت های مختلف تا وزارت خانه های مختلف هر کسی که به نفعش باشد، سرمایه گذاری می کند و فیلم تولید می شود.

به گفته بهداد، بحث بر سر این است که وقتی حرف از هنر مستقل می زنیم نباید تولیداتمان را محدود کنیم. آثار نمایش خانگی زیر نظر وزارت ارشاد تولید می شوند و فیلمنامه هایشان هم زیر نظر شورایی که در وزارت ارشاد وجود دارد نظارت می شود. اما اگر قرار باشد بانی و باعث همه اتفاقات هنری، تلویزیون باشد این امر امکان پذیر نیست.
در حال حاضر حوزه هنری فیلم تولید می کند، یعنی یک شورا و پروانه ساخت دارد و به عقیده من اتفاق خوبی است چون سبب می شود فیلم هایی با دیدگاه ها و نگاه های مختلف تولید شود.

این عضو انجمن صنفی مستندسازان خانه سینما معتقد است: بحث دیگر، بحث اشتغال و امنیت شغلی است. به یاد دارم زمانی که شبکه نمایش خانگی در کشور به وجود آمد اتفاقی خاص تلقی می شد که مردم DVD می خریدند و در خانه فیلم نگاه می کردند. جالب است که بعد از گذشت این همه سال و آزمون و خطاهایی که دوستان فیلمساز در این حوزه انجام دادند تازه ذائقه مخاطب را به دست آورده و مخاطب را جذب کرده اند و می دانند که باید چگونه عمل کنند که به یکباره سازمان صداوسیما می آید و می گوید همه این فعالیت ها باید تحت مدیریت من قرار گیرد.

باید دید مخاطبان یک جامعه به چه سمتی می روند
کارگردان فیلم مستند بهارستان خانه ملت با اعلام اینکه فراموش نکنیم تلویزیون در حال از دست دادن مخاطبان خود است درباره توجه به مخاطبان چنین گفت: قوانین وقتی وضع می شوند، آزمون و خطا داخلشان وجود دارد و این باید اصلاح شود و به تدریج مسیر درست را پیدا کند. اگر ما قانونی داریم که طبق آن در سال 60 گفته شده که به طور مثال تولیدات تصویری باید زیر نظر صداوسیما باشد، این را به راحتی می توانند عوض کنند و دوباره از نظر حقوقی یک کمیته ای بررسی تشکیل و برای بار دیگر بازنگری کنند و ببیند که چه چیزی به نفع مردم است.
من در شبکه مستند کار می کنم. خوشبختانه این شبکه همیشه طرفدار خود را داشته؛ دلیلش این است که این شبکه مدیرانش همراه مستندسازان هستند. این موضوع بسیار مهمی است. در واقع باید دید که مخاطبان یک جامعه به چه سمتی می روند و نباید آنها را محدود کنند. به عقیده من وقتی نمایش خانگی زیر نظر صداوسیما برود محدودیت هایی ایجاد می شود که در نتیجه آن، همکاران فیلمساز در فضای بسته تر فعالیت خواهند کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر اسبق شبکه 5 سیما که سابقه حضور در شورای پروانه نمایش ویدئویی وزارت ارشاد هم دارد، تاکید دارد که نظارت بر تولیدات نمایش خانگی باید در سازمان سینمایی باقی بماند و نظارت سازمان صداوسیما موجب ایجاد تناقضاتی می شود که ماهیت تولیدات این عرصه را با مشکل روبرو می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۸ سایت های دیگر : سینما پرس

به گزارش خبرنگار ایلنا، بهروز مفید، تهیه کننده تلویزیون که سابقه مدیریت شبکه 5 سیما را در کارنامه کاری خود دارد، با اشاره به تصمیم واگذاری نظارت بر شبکه نمایش خانگی به تلویزیون گفت: این موضوع را باید از دو جنبه نگاه کرد. نخست بحث واگذاری مسئولیت ها از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما است. این موضوع یک بحث مدیریتی و تا حد زیادی سیاسی است. تا امروز نظارت و اعطای مجوز به تولیدات شبکه نمایش خانگی توسط وزارت ارشاد انجام می شد که یکی از ارکان نظام است و از آن طرف هم صداوسیما هم یک ارگان حکومتی است و جزوی از همین نظام است. اینکه فکر کنیم به دلیل سهل انگاری در تولید برخی آثار شبکه نمایش خانگی و نبود نظارت کافی در این زمینه، قرار است این موضوع به صداوسیما واگذار شود؛ سطحی نگری است چراکه با تغییر دولت ها و تغییر نگاه ها ممکن است در آینده اتفاق های دیگری در شبکه نمایش خانگی بیفتد. پس به نظرم موضوع فراتر از این موضوعات و یک سیاستگذاری کلان است و خیلی هم به بیانیه های اصناف توجهی ندارد و گویی تصمیم ها در جای دیگری و با هدف های دیگری در حال گرفته شدن است.

وی در ادامه گفت: نکته دوم در این باره این است که آیا با واگذاری حق نظارت و مجوز به صداوسیما اتفاق خوبی برای تولیدات این عرصه می افتد؟ واقعیت این است که صداوسیما برای خودش ضوابطی دارد که اگر قرار باشد همان ضوابط با همان شدت به شبکه نمایش خانگی منتقل شود خروجی این دو فرمت یکی خواهد شد. صداوسیما خودش در حال تولید محصولاتی منطبق با خطوط قرمز و ممیزی ها و ضوابط خودش است و چه نیازی است آن خط کشی را به تولیدات شبکه نمایش خانگی هم بکشاند؟ اصلا اگر قرار باشد با این نگاه تولید شود که همین الان هم تلویزیون روزی سه چهار سریال با همین فرمت به صورت رایگان پخش می کند. پس می تواند بقیه تهیه کنندگان و سرمایه گذاران را هم جذب سازمان کند و همه تولیدات در همان تلویزیون شکل بگیرد. اما اگر قرار است با ضوابطی متفاوت از تلویزیون به سراغ شبکه نمایش خانگی برویم باید این ضوابط و متر و معیارهای آن را به صورت شفاف تعریف کرد. صداوسیما باید توضیح دهد که این تفاوت به چه شکل خواهد بود؟ پرسش دیگری که مطرح می شود اگر قرار باشد سازمان صداوسیما ضوابط متفاوت تر و بازتر برای تولیدات نمایش خانگی اتخاذ کند این موضوع پاشنه آشیل تولیدات تلویزیون نمی شود؟ آنوقت با سیاست یک بام و دو هوا روبرو خواهیم بود که در دو جهت خلاف یکدیگر در حال حرکت است. این دوگانگی یک تناقض برای سازمان است که به نظر می آید در آینده با چالش های جدی روبرو شود.

مفید که سابقه حضور در شورای پروانه نمایش ویدئویی سازمان سینمایی را دارد، با اشاره به ضعف تولید محتوای مناسب در شبکه نمایش خانگی که گاه با سطحی نگری همراه است، گفت: به نظرم باید یکبار به صورت جدی این موضوع مطرح شود که اشکال کار در تولیدات نمایش خانگی کجا بود؟ من هم معتقدم که در برخی موارد زیاده روی هایی صورت گرفت. در شبکه نمایش خانگی یکی از مشکلاتی که به تولید آثار لطمه می زند نگاه صرفا اقتصادی تهیه کنندگان است که به هر قیمت به فروش آثارشان فکر می کنند. یکی از انتقاد های من در زمان حضورم در شورا این بود که فضای تولیدات نمایش خانگی خالی از محتوای مناسب و درست است. شاید به این دلیل که صدا و سیما از آن طرف بیشتر بار تولیدات خانواده محور را به دوش می کشد این کفه ترازو تعادلش به هم خورده است و در تولیدات نمایش خانگی شاهد ساخت آثاری هستیم که از لحاظ محتوا گاهی قابل تماشا کردن هم نیستند. به نظر می رسد یکی از دلایلی که امروز هجمه ها علیه تولیدات نمایش خانگی بیشتر شده است، کم توجهی به محتوای آثار است. به خصوص در یکی دو اثر این موضوع مشهودتر بود و باید با وسواس بیشتری مجوز دریافت می کرد.

وی در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر صوت و تصویر فراگیر مجوز سریالی را داده است که محتوای سخیفی دارد و از طرفی وزارت ارشاد به سریالی مجوز داده است که محتوای فاخری دارد این تناقض را چگونه می توان برطرف کرد، گفت: برای همین معتقدم باید منتظر بمانیم و ببینیم متولی اصلی و کسانی که قرار است در این زمینه تصمیم گیری می کنند چه نگاهی دارند. برنامه ها و ضوابطی که قرار است اجرا کنند با چه متر و معیاری است و اساسا ساز و کاری که برای آن تعریف می شود فارغ از سیاستگذاری های تلویزیون خواهد بود؟ طبیعی است که در همان تلویزیون سریال هایی تولید می شود که مدیران از تولیدش راضی نیستند همانطور که وزارت ارشاد نمی تواند از تمام آثاری که به آنها مجوز داده است دفاع کند.

مفید در ادامه افزود: با تمام سوابق و تجربیاتم می گویم این جابجایی مدیریتی در نمایش خانگی به نفع صداوسیما نیست. حاکمیت به یک حیاط خلوت برای تولید سریال هایی نظیر آقازاده را نیاز دارد. آقازاده با شکل فعلی اش نمی تواند در تلویزیون تولید شود. برای همین سازمان صداوسیما امکان مدیریت همزمان دو نوع نگاه در عرصه سریال سازی را به صورت همزمان ندارد و این به تولیدات نمایش خانگی ضربه می زند.

این مدیر اسبق تلویزیون با بیان اینکه هیچ گاه ضوابط ثابتی برای تولید محتوای تلویزیونی در سازمان صداوسیما وجود ندارد، گفت: واقعیت این است این ضوابط در هر دوره مدیریتی کاملا سلیقه ای اجرا شده است و هیچ ساز و کار ثابتی ندارد. موسیقی ای که شاید دو دوره قبل قابل پخش نبود الان به راحتی پخش می شود. یک زمانی در تلویزیون مجری زن و مرد نمی توانستند در کنار هم قرار بگیرند ولی امروز می بینیم که این حساسیت ها کنار گذاشته شده است و خیلی راحت روی آنتن با یکدیگر شوخی می کنند. برای همین نمی توان آینده را پیش بینی کرد که تلویزیون نسبت به ضوابط و خطوط قرمز چگونه تصمیم می گیرد.

این تهیه کننده سینما و تلویزیون در پایان گفت: همانطور که سازمان صداوسیما در برخی از امور مشکلاتی دارد و باید برای حل آن کمک و همراهی کرد، معقتد هستم شبکه نمایش خانگی با همه مشکلاتی که دارد باید در وزارت ارشاد باقی بماند و برای رفع ایرادات آن تلاش کرد. راه حل این موضوع جابجایی سیستم نظارت و صدور مجوز نیست. با نق زدن و انتقاد نمی توان کارها را پیش برد و باید در این زمینه همفکری بیشتری شکل بگیرد تا تولیدات نمایش خانگی هم به سطح قابل قبولی برسد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
در این گزارش آمار فروش سینما در شش ماهه اول سال 98 و 99 بررسی شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷ سایت های دیگر : سینما پرس سلام نو بانی فیلم روزنامه مردم سالاری

به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، بر هیچکس پوشیده نیست که شیوع ویروس کرونا بر تمام فعالیت ها در ایران و دنیا تاثیر منفی گذاشته است. سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست.

با مجاسبه فروش فیلم های اکران شده شش ماهه اول 99 در سینما ها به رقم 4 میلیارد و 918 میلیون و 201 هزار و 499 تومان می رسیم. این رقمی است که سامانه سمفا ارائه داده است. طبق اعلام سازمان سینمایی، سینما ها درشش ماهه اول سال 98، 178 میلیارد و 368 میلیون و 647 هزار تومان فروش داشتند.

مقایسه شش ماهه اول 98 و 99 نشان می دهد سینمای ایران رقمی معادل 173 میلیارد و 450 میلیون و 445 هزار و 501 تومان کمتر فروش داشته است.

گفتنی است، در بین فیلم های اکران شده در شش ماهه اول 99، آثاری هستند که اکرانشان اواخر سال گذشته آغاز، اما بلافاصله به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سینما ها متوقف شد. چند فیلم نیز از اکران آنلاین آمدند و تعدادی اکران شده سال های قبل هستند و فیلم های هنر و تجربه نیز در این لیست دیده می شود.

لیست فیلم ها و فروش آن ها در شش ماهه اول 99 به شرح زیر است:

شنای پروانه : 2 میلیارد و 345 میلیون و 415 هزار و 94 تومان

خوب، بد، جلف 2؛ ارتش سری : 1 میلیارد و 551 میلیون و 371 هزار و 937 تومان

زن ها فرشته اند 2 : 653 میلیون و 930 هزار و 603 تومان

بی حسی موضعی : 79 میلیون و 267 هزار و 89 تومان.

تا ابد : 73 میلیون و 705 هزار و 255 تومان

جهان با من برقص : 52 میلیون و 689 هزار و 685 تومان

عطر داغ : 32 میلیون و 56 هزار و 270 تومان

یادم تو را فراموش : 24 میلیون و 215 هزار و 222 تومان

یلدا : 25 میلیون و 244 هزار و 134 تومان

خط باریک قرمز : 9 میلیون و 236 هزار و 115 تومان

قتل عمد : 10 میلیون و 859 تومان

خروج : 8 میلیون و 250 هزار و 210 تومان

چهل و هفت : 7 میلیون و 996 هزار و 335 تومان

دریا موج کاکا : 5 میلیون و 178 هزارو 263 تومان

بازگشت کوتاه : 4 میلیون و 608 هزار و 520 تومان

مستند جایی برای فرشته ها نیست : 7 میلیون و 48 هزار و 163 تومان

منگی : 3 میلیون و 945 هزار و 800 تومان

مستند صحنه هایی از جدایی : 4 میلیون و 539 هزار و 270 تومان

مستند چیچکا قصه شب : 2 میلیون و 892 هزار و 315 تومان

پرو- هر لباسی داستانی دارد : 4 میلیون و 199 هزار و 225 تومان

آقای سانسور : 1 میلیون و 507 هزار و 470 تومان

زغال : 1 میلیون و 463 هزار و 325 تومان

وقتی پروانه شدم : 1 میلیون و 136 هزار و 325 تومان

شهر سوخته : 1 میلیون و 190 هزار و 280 تومان

مثل یک عاشق : 2 میلیون و 616 هزار تومان

طلاقم بده به خاطر گربه ها : 642 هزار و 550 تومان

قطار آنشب : 982 هزار و 500 تومان

بی وزنی : 436 هزار تومان

آبادان یازده : 396 هزار و 215 تومان

بچه ای با جوراب قرمز : 424 هزار و ده تومان

حوا مریم عایشه : 440 هزار و 905 تومان

آرشیو متروک تیتراژ در سینما : 171 هزار و 675 تومان

ملاقات های شگفت انگیز : 202 هزار و 195 تومان

روز های نارنجی : 193 هزار و 475 تومان

یلدای کوتاه : 194 هزار و 20 تومان

نهنگ عنبر : 392 هزار و 400 تومان

آینه بغل : 10 هزار و 900 تومان

جزیره رنگین : 10 هزار و 900 تومان

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تهیه کننده آبادان یازده 60 اعتقاد داشت: بالاخره کسانی در دولت بعدی قرار است جای مدیران فعلی سینما باشند اما واقعا در این سینما با این همه معضلات باقی مانده چه کار خواهند کرد؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، در شرایط کرونایی و کسادی رو به تعطیلی مراکز هنری، همچنان برخی هنرمندان در تلاشند با رعایت پروتکل های بهداشتی، کمی این فضا را گرم نگه دارند. در همین راستا حمایت ها و برنامه های وزارت ارشاد از هنرمندان محل بحث و نقد قرار گرفته است. گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا قصد دارد در قالب پرونده ای ضمن گفتگو با اهالی فرهنگ و هنر، عملکرد وزارت ارشاد در این زمینه را ارزیابی کند.

حسن کلامی، تهیه کننده سینما که این روزها آبادان یازده 60 را نیز بر پرده سینماها دارد به خبرنگار آنا گفت: ما برای روزهای کرونایی و کسادی سالن ها سینما می توانستیم روی طرح های کارگشا فکر کنیم مثل سینماماشین (درایوین سینما) که به نظرم این ایده خوب، کاملا سوخت شد.

امیدوارم اوضاع مدیریت سینما بدتر نشود

وی ادامه داد: ما در شهرهای بزرگ می توانستیم این ایده را خصوصا در تابستان راه اندازی کنیم چرا که یکی از مطمئنترین راه هایی بود که مردم می توانستند با خیال راحت فیلم ببینند. در ابتدای راه با یکی دو فیلم مثل خروج هم شکل گرفت اما یکباره رها شد.

این تهیه کننده تأکید داشت: متأسفانه وزارت ارشاد و بقیه افراد دخیل این ماجرا را پیگیری نکردند. ارشاد البته به لحاظ هزینه و مباحث مالی، دم از کمک هایی می زند اما معلوم نیست چگونه اجرا می شود و خب شاید تبعیض هایی را هم ببینیم.

کلامی معتقد بود: ما دردوره کرونا نیاز به همزیستی مسالمت آمیز میان اهالی سینما، خانه سینما، ارشاد و دیگر ارگان ها باید می دیدیم اما انجام نشد. هرکسی ساز خودش را در سینمای دوران کرونا می زند. اگر اوضاع کرونا در سال بعد ادامه یابد، امیدوارم اوضاع مدیریت سینما بدتر نشود.

این همه پروانه ساخت فیلم می دهند اما برای کدام اکران؟

تهیه کننده فیلم آبادان یازده 60 خاطرنشان ساخت: معلوم نیست سازمان سینمایی چرا مدام مجوز ساخت فیلم می دهد درحالی که ممکن است شرایط کرونا بدتر شود و این همه فیلم تلنبار شود. این همه پروانه می دهند اما برای کدام اکران؟

حسن کلامی اینگونه نیز اعلام کرد؛ بالاخره کسانی در دولت بعدی قرار است جای مدیران فعلی باشند اما واقعا در این سینما با این همه معضلات باقی مانده چه کار خواهند کرد؟ نمی دانم با سینماگران و غیره هم فکری داشته اند؟

وی در نهایت متذکر شد: از آنجا که گویا سود خیلی ها سود در تولید است، همه این روزها به فکر تولید فیلم هستند و در نمایش و اکران خبری از سوددهی احتمالی نیستند.

انتهای پیام /4143/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
مهدی رحمانی ، کارگردان سینما که سال گذشته فیلم کارت پرواز را در سینماها به نمایش درآورد با اشاره به وضعیت تولید فیلم در شرایط کرونا معتقد است برای مدیران سینمایی تنها آمار تولید در سال مهم است و هیچ دغدغه ای برای رفع مشکل بیکاری سینماگران وجود ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷ سایت های دیگر : اصفهان امروز آنلاین اصلاحات پرس سینما پرس

به گزارش خبرنگار ایلنا، مهدی رحمانی با اشاره به وضعیت تولید سینمای ایران و نبود رونق در عرصه اکران گفت: سینمای ایران در زمینه تولید و اکران و جشنواره با سازوکارهایی متفاوت از همه جای دنیا اداره می شود. سینمای ایران یک هنر وابسته به پول های دولتی است که هیچ گاه دغدغه ای برای بازگشت سرمایه وجود ندارد. واقعیت این است سرمایه هایی که هیچ گونه توضیحی برای خرج کردن آن وجود ندارد سینمای ایران را تنبل کرده است. بر خلاف تمام کشورهای دنیا که برای تمام تولیداتشان توجیه اقتصادی دارند و روی بازگشت سرمایه آن فکر می کنند، سینمای ایران برای به دست آوردن بودجه یک فیلم و تلاش برای سودآوری هیچ زحمتی نمی کشد.

وی افزود: وقتی در مرحله تولید به سودآوری فکر نمی کنیم و با هر شیوه ای فیلم ها ساخته می شوند، آنوقت سرنوشت اقتصادی یک فیلم دیگر وابسته به اکران نیست. در واقع اکران شدن یا نشدن یک فیلم دیگر محل بحث نیست. چون به نظر می رسد تمام جنبه های تبلیغاتی و اقتصادی در زمان تولید شکل می گیرد و فیلمساز و صاحبان آثار برای نمایش فیلم هیچ دغدغه ای ندارند. هیچ کشوری به اندازه ایران در زمان کرونا مشغول تولید فیلم نیست. حتی آمریکا و هندوستان که صاحب صنعت بزرگی در فیلمسازی هستند در این شرایط که مردم کمتر به سینما می روند، تولیدات خودشان را متوقف کردند ولی با کمال تعجب می بینیم در ایران تولیدات بسیاری در حال تصویربرداری است و از سویی سالن های سینما به دلیل اکران نشدن فیلم خوب در حال تعطیلی است.

کارگردان فیلم سینمایی کارت پرواز گفت: مدیریت سینما در کشور مانند دیگر بخش های مدیریت فرهنگی بیشتر از آنکه با نگاه کیفی به آثار نگاه کنند تنها دغدغه آمار و ارقام را دارند و کمیت گرا هستند. مدیران سینمایی به این فکر می کنند در دوران مدیریت شان سالانه یک تعداد مشخصی فیلم ساخته شود. حالا اینکه سرنوشت فیلم بعد از ساخت چه می شود دیگر مهم نیست. در همین شرایط کرونا شاهد هستیم تولید فیلم های سینمایی ادامه دارد ولی در اکران خبری از نمایش فیلم ها نیست و سالن های سینما نیمه تعطیل هستند.

وی با انتقاد به برگزاری جشن تقدیر از افتخارآفرینان سینمای ایران که در روز ملی سینما اتفاق افتاد، گفت: مدیران سینمایی بیشتر از آنکه به فکر رشد اقتصادی صنعت سینما باشند، نگاه شان به نمایش های جشنواره ای و برگزاری مراسم های بی دلیل است. شاهد مثالش هم همین جشنی بود که در روز ملی سینما به مناسبت افتخارآفرینی در عرصه جهانی برگزار شد. برنامه ای که دلیل و توجیه مشخصی ندارد و حتی توضیح درستی برای اجرای آن وجود ندارد. انگار مدتی بود که برخی از مدیران و سینماگران دلشان برای یک دورهمی تنگ شده بود. اصلا مگر می شود بازه زمانی برای افتخارآفرینی در عرصه جهانی تعریف کرد و گفت تمام فیلم هایی که در یک سال گذشته جایزه بردند تجلیل می شوند؟ پس با این حساب اگر عباس کیارستمی در قید حیات بود و تنها نخل طلای جشنواره کن را برای سینمای ایران کسب کرد و یا اصغر فرهادی که اسکار برده است به این دلیل که در بازه زمانی این مراسم نبوده است افتخار آفرینی نکرده اند؟ این نشان می دهد این رفتارها بدون هیچ گونه پشتوانه فکری و متر و معیار مشخص تنها با این هدف که یک برنامه ای برگزار بشود شکل گرفته است که برای سینمای ایران جای تاسف دارد. اینکه برخی فکر کنند با دعوت از چهار تا بازیگر مطرح و عکس یادگاری گرفتن می توانند بر روی مشکلات بسیار زیاد سینماگران و سینمای ایران سرپوش بگذارند و به مدیران بالا دستی آمارهای کاذب بدهند نشان می دهد برخی از مدیران دوست ندارند با واقعیت روبرو شوند. واقعیت امروز سینمای ایران ورشکستگی ناشی از شیوع ویروس کرونا است. سالن های سینما تعطیل است و بسیاری از پرسنل این سالن ها تعدیل شدند. امنیت شغلی بسیاری از افراد شاغل در سینما به خطر افتاده است و در چنین شرایطی برگزاری جشنی که هیچ هدفی را به غیر از چند عکس یادگاری دنبال نمی کند؛ یک خطای مدیریتی است.

رحمانی افزود: با توجه به ماندگاری ویروس کرونا به نظر می رسد در خوشبینانه ترین حالت تا یکسال آینده شرایط زندگی و کسب و کارها به حالت عادی باز نگردد. ای کاش در این شرایط مدیران سینمایی به جای آنکه به فکر پر کردن فهرست تولیدات سالانه برای برگزاری جشنواره باشند، فکری برای بحران سالن های سینما کنند. در این شرایط حتی کمدی هایی که به امید فتح گیشه هم ساخته می شد نمی تواند جوابگوی نیاز مخاطب باشد. ضمن آنکه سینمای مستقل و هنری ایران زیر بار گرانی تولید فیلم در حال نابودی است و انگار دیگر برای کسی مهم نیست در این کشور کسی فیلم مستقل و دغدغه مند بسازد.

کارگردان فیلم برف در پایان گفت: سینمای ایران مانند سازه هایی که با چوب کبریت ساخته شده است با هر تلنگر و اشاره ای فرو می ریزد و کرونا حکم همان وزش بادی را داشت که واقعیت های مشکلات سینمای ایران را عیان کرد. پیش از اینکه ویروسی به اسم کرونا جهان را دربربگیرد فیلمسازان مطرح و صاحب اندیشه گوشه نشین شده بودند و نظام سرمایه داری با غلبه بر کلیت سینما اجازه نفس کشیدن به اندک نگاه های متفاوت و دغدغه مند را نداد. از یک جایی به بعد دیگر پول حرف اول را می زد و رقابت برای گرانتر شدن دستمزدها دیگر رمقی برای فیلمسازان مستقل باقی نگذاشت، چراکه با این ارقام نجومی نمی توان به ساخت فیلم فکر کرد و هر روز تعداد فیلم های مستقل در سینمای ایران کمتر می شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
منابع خبری از هزینه سنگین برگزاری مراسمی موسوم به جشن 120 سالگی سینما خبر دادند! جشنی که بسیاری از بزرگان سینمای ایران در آن غائب بودند و برخی از افراد مشکل دار و بی نام و نشان تجلیل شدند!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : مشرق نیوز جهان نیوز 598 تابش کوثر هشدار نیوز

گفته می شود که در این دورهمی، 500میلیون تومان هزینه شده است. این هزینه درحالی اتفاق افتاده است که اکثریت اهالی سینمای کشور، این روزها با مشکلات اقتصادی و معیشتی زیادی مواجه هستند و به خاطر شیوع ویروس کرونا، بسیاری از سینماگران در بیکاری به سر می برند! حال جای سؤال است که سازمان سینمایی چرا چنین هزینه ای برای چنین جشنی کرده درحالی که برخی از افرادی که در آن تجلیل شدند جایگاه چندان مهمی در سینمای کشورمان ندارند و برخی نیز در این مراسم همصدا با دشمنان، علیه کشورمان صحبت کردند.
متأسفانه مسئولان سازمان سینمایی هنوز هم به خاطر این مراسم پرهزینه که موجب رنجش خیلی از سنیماگران هم شده، عذرخواهی نکرده و توضیحی هم نداده اند!

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
در ماه های اخیر با توجه به تغییر و تحولات اساسی نمایش خانگی و رونق بازار اکران آنلاین؛ افرادی در راس امور تولید وسرمایه گذاری محصولات شبکه نمایش خانگی قرار گرفتند که پیشینه حرفه ای مشخص و روشنی ندارند و با سرمایه گذاری در یک یا دو محصول نصف و نیمه به راحتی کارت تهیه کنندگی می گیرند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : مشرق نیوز ایلام بیدار خبر گزاری رسا خبر 24 فرهنگ سدید

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: چند سالی است که شبکه نمایش خانگی در کشور ما رونق گرفته و در حال حاضر به عنوان یک صنعت سود ده در حال فعالیت است و توانسته در این شرایط بحرانی کرونا و رکود صنعت سینما کمک شایانی به سینماگران کند؛ چه در ایران و چه در جهان.

شاهد مثالش هم اینکه سهام نتفلیکس به صدر سهام شرکت های بورسی در دنیا رفت. در این سو در کشور ما هم پلتفرم های پخش فیلم و سریال توانستند از این موقعیت استفاده کنند و مخاطبان زیادی را جذب محصولاتشان بکنند.

فعالیت و ساخت فیلم و سریال در شبکه نمایش خانگی در ابتدا محدود و توام با نا امیدی و ترس همراه بود. اهل فن منتظر بودند تا نتیجه تجربه های اول را مشاهده کنند و بعد با اطمینان خاطر بیشتر پا به این عرصه بگذارند. در این میان تعدادی از تهیه کنندگان باسابقه تلویزیون و سینما پیشرو ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی شدند.

بر خلاف اکثر کشور های صاحب صنعت سینما تهیه کنندگی در ایران تعریف مشخصی ندارد؛ در یک تعریف استاندارد؛ تهیه کننده فردی است که در تالیف و ساخت یک اثر تقریبا همه کاره است. یعنی این تهیه کننده است که تصمیم می گیرد چه فیلمی با چه موضوعی و با چه میزان از سرمایه تولید و پخش بشود. کمپانی های بزرگ جهانی ایده ها و فیلمنامه های بسیاری را خریداری می کنند و زمانی را برای پرورش آن ایده خام اختصاص می دهند و بعد از ان است که تهیه کننده وارد کار می شود و این طرح و ایده را مونتاژ و به خط تولید می رساند.

در ماه های اخیر با توجه به تغییر و تحولات اساسی نمایش خانگی و رونق بازار اکران آنلاین؛ افرادی در راس امور تولید وسرمایه گذاری محصولات شبکه نمایش خانگی قرار گرفتند که پیشینه حرفه ای مشخص و روشنی ندارند و با سرمایه گذاری در یک یا دو محصول نصف و نیمه به راحتی کارت تهیه کنندگی می گیرند؛ افرادی که صرفا با پارامتر های مالی فعالیت می کنند و تجربه ای در زمینه تولید ندارند؛ از دندانپزشک و جراح بگیر تا وارد کننده گوشت. تهیه کنندگانی که عشقشان عکس سلفی گرفتن با بازیگران و ستاره های فیلمی هستند که خودشان دارند تولید می کنند.

نکته ای که در این بین قابل اعتناست اینجاست که تمامی آثار تولید شده توسط این تهیه کننده گان به قدری نازل و پیش پا افتاده است که صدای چپ و راست را درآورده است.

آثاری که در حول و حوش قصه ها سطحی و کم عمق با محور های تابو شکنی و قبح زدایی در جامعه ساخته شده و می شوند.

این روند ما را بیشتر به یاد نوعی از فیلم سازی در سینما در دهه 80 می اندازد؛ فیلم هایی که صرفا با یک خط داستانی کلیشه ای پیرامون داستان های دختری و پسری و مثلث های عشقی ساخته می شد؛ هر چند دیری نپایید که آن سینما به طور کلی منسوخ و محو شد و دیگر نمونه های بعدی آن در سال های اخیر خریداری پیدا نکرد.

اما شبکه نمایش خانگی با توجه به جذابیتش مدتی ست وارد تولید و ساخت این گونه آثار شده است. مشکل اساسی و آبشخور ساخت این محصولات بی سر و بی پا هم عمدتا همین تهیه کنندگان کم عقبه و خام هستند.
تهیه کنندگانی که درک درستی از بازار و نگرش جامعه شناختی مردم ندارند و صرفا برای عرض اندام و این که در بازار باشند دست به ساخت سریال هایی می زنند که تفاوت آنچنانی با سریال های بی مایه شبکه جم ندارد.

مایه تاسف است که حتی نمی توانند آن موضوعات را شسته و رفته تحویل مخاطب دهند.

یک مدیر سابق ویدیو رسانه بخش دولتی با پول های هنگفت در سال های اخیر بخش قابل توجهی از آثار سینمایی ایران را خریداری کرد، آثاری که عمدتا هیچ همسویی با آن نهاد نداشت؛ او نمی تواند از عهده ورودی و خروجی سرمایه خود بربیاید لذا سریالی که پایه اصلی آن یک چند ضلعی عشقی است و با زحمت های بسیار و یا راحت تر بگوییم با آب بستن های بسیار به 28 قسمت رسیده را با موزیک ویدیو و کم فروشی های پی در پی به 40 قسمت می رساند که از میدان با ضرر خارج نشود؛ همین فرد در سال جاری به صورت رسمی فعالیت تهیه کنندگی خود را آغاز می کند و معلوم نیست سرانجام آن پروژه ها چه خواهد شد.

یا تهیه کننده ای دیگر بدون درک درست از جامعه اش اثری را می سازد که در کشور های خارجی نیز با محدودیت سنی به نمایش در می آید؛ زمانی هم که سریالش با ممیزی ارشاد مواجه می شود از موضع خود کوتاه نمی آید و برای این که بازی را نبازد سریالی که نصفش سانسور شده را در همان 26 قسمت عرضه می کند و توجهی نیز به انتقاد های مخاطب نمی کند.

سریال هایی در سال های اخیر ساخته شده اند که تهیه کننده هیچ تعهدی به اثرش نداشته و از بودجه سرمایه گذار صیانت نکرده است؛ نتیجه نیز یا محصولی عبث و بدون هدف در آمده (اثری که با توجه به هیجانات بازارفروش داشته، اما به راحتی فراموش شده) یا اینکه خروجی یک سریال ناتمام از آب درآمده که به زحمت توجیهی برای پایان بندی آن درنظر گرفتند و به شیوه نمایش های رادیویی آن را به اتمام رساندند.

تعدادی از تهیه کنندگان در این مدیوم باعث شدند که مخاطب نسبت به بازیگر و یا کارگردانی بی اعتماد شود و دیگر علاقه ای به پیگیری کار او نداشته باشد؛ آن کارگردان نیز نوعی در شکل گیری این فضا مقصر است، اما این سو مدیریت تهیه کننده بوده که شرایط را به یک وضعیت تاسف بار می کشاند و کارگردان پرفروش را به لبه پرتگاه می رساند.

هر چند در این میان نیز تهیه کنندگانی حضور دارند که با توجه به شرایط بازار، نیاز مخاطب، درک تمامی موانع پیش رو، سرمایه گذاری برای جذب ایده و از همه مهم تر مطالعه تجربه های روز جهانی گام بر می دارند و به یک نتیجه ایده ال می رسند؛ همان سریال هایی که به بازار جهانی عرضه شدند و شبکه های مطرح خارجی به دنبال خرید رایت آن هاست؛ سریالی مانند قورباغه با یک آگاهی کامل و یک برنامه ریزی منظم جلو دوربین می روند؛ تهیه کننده آن می داند که چندماه فیلمبرداری دارد و چه به چه نحوه باید سرمایه اش را تقسیم بندی کند و چه زمان اثرش را به بازار عرضه کند؛ اثاری که کم خرج تولید می شود و با کمترین هزینه یک درام نفسگیرو پر کشش ارائه می دهد؛ تهیه کننده ای که با رندی سریالش را در 24 قسمت تمام می کند؛ اما آن چه از این سریال بر می آید یک محتوای جذاب 100 قسمتی است.

تهیه کننده سریال هم گناه می داند که کشش اثرش چقدر است و به راحتی می تواند آن را ادامه دهد، اما می داند که مخاطب سخت پسند امروزی وقتی درگیر یک اثر نمایشی می شود نباید او را به تکرار انداخت و اگر بنا به ادامه ای هم باشد باید او را تشنه نگه داشت تا همان زمان فصل بعدی احتمالی را پخته تر کند و هم اعتماد مخاطب برای پیگیری آثار آن تیم سازنده جلب شود.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
سینماپرس: مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند! و متوجه شوند که بودجه فرهنگی کشور میراث پدری ایشان نیست که هرجور بخواهند آن را به مصرف برسانند. یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند! و متوجه شوند که سینمای ایران، سوای نظر از جماعت سلبریتی درگیر جماعتی به اسم اشباح المدیر است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : هشدار نیوز

حسین پورقادری/ دولت حرف شاید برازنده ترین و البته معتبر ترین عنوانی باشد که تاریخ برای نامیدن دولت های یازدهم و دوازدهم می تواند از آن استفاده کند. دولتی که رسما روزگار ملت ایران را به رنگ بنفش مزین ساخته است. رنگی که اصالتا نماد غم و اندوه و بی اعتنایی است و امروزه این ماهیت نمادین خود را به سبب عملکرد هفت سال اخیر دولت به خوبی توانسته تا در زندگی آحاد ملت ایران عُریان نماید و طیف های مختلف اجتماعی را درگیر و دار چه کنم! چه کنم! ویژه ای سازد.

چه کنم! چه کنم! ویژه ای که تنها محدود به دلار 28 هزار تومانی و سکه 12 میلیونی و پراید 100 میلیونی و ... نمانده و به سبب ولنگاری در مدیریت اجرایی کشور ؛ به ارزاق عمومی جامعه، از شیر و ماست و کره گرفته تا گوشت و مرغ و ... تسری پیدا کرده است و در این میان شاید تخم مرغ را بتوان جدید ترین شاهکار مدیریتی ایشان قلمداد نمود. آن هم با شانه ای 40 هزارتومان فروش در سوپرمارکت های تهران!

تاریخ خواهد نوشت که در دوران ژنرال های پُرمدعا و در عصر دولت تدبیر و امید، تخم مرغ شانه ای 40 هزارتومان شده است! البته تخم مرغی که در سبد غذایی مردم است و خبرنگاران صدا و سیما مجبور به تهیه آن برای خود و خانواده هستند. وگرنه تخم مرغی که به سبب فشار دولت و در گزارش های خبری به آن اشاره می شود و ... همچنان از قیمت عادی برخوردار است!

با این همه ژنرال های بنفش آنقدر این موضوعات برایشان عادی شده که قطعا فردای روز بجای عذرخواهی از مردم، اعلام خواهند کرد که اصل وجود تخم مرغ و یافت شدن آن در اقصی نقاط کشور، نعمتی است که جامعه ایران به وساطه حضور و مدیریت ایشان بر عرصه اجرایی کشور از آن برخوردرا شده اند و ... اما واقعیت آن است که دیگر تخم مرغ همچون خود مرغ از سبد غذایی خیل گسترده ای از مردم حذف خواهد شد و این یعنی مقدمه شیوع بیماری های ویژهای که در آینده با آن روبرو خواهیم بود. بیماری هایی نشات گرفته از سوء تغذیه مردم ایران!

پُرواضح است که جوانب عملکرد دولت حرف تنها محدود به ناکارآمدی ایشان در پهنه اقتصادی نبوده و حاکمیت این قِسم از مدیریت اجرایی در عرصه های مختلف فرهنگی و سیاسی است که اسباب نگرانی عمیقی را برای آینده ایران اسلامی پدید می آورد. نگرانی ویژه ای که امید است تا با سپری شدن دوران حاکمیت ژنرال های بنفش و با حضور طیف مدیران جوان حزب اللّهی برطرف شود و قطعا تا آن زمان نیز هوشمندی مجلس شورای اسلامی و حضور به موقع قوه قضائیه می تواند از جوانب تخریبی آن تا حد ویژه ای بکاهد. انشالله

البته سوء تغذیه مردم ایران در عرصه اقتصادی می تواند با یک برنامه منسجم و نهایتا طی دوسال فعالیت شبانه روزی نهادهای مختلف اقتصادی در کشور مرتفع گردد و اوضاع معیشتی مردم تا حد قابل قبولی به سامان برسد. اما در این میان باید توجه داشت که اعمال همین گونه از مدیریت تخم مرغی در سایر عرصه های اجرایی کشور و بالاخص عرصه فرهنگی است که عملا در مدت زمان کوتاه قابل جبران نمی باشد و اساسا سوء تغذیه مردم ایران در عرصه فرهنگی موضوعی بین نسلی است و تبعات آن را می بایست در دهه های مختلف مشاهده نمود.

پس سوای نظر از آنکه تخم مرغ و مُدل تخم مرغی از جایگاه و موضوعیتی خاص در طرح ریزی استراتژیک برخوردار است و یکی از کارکردهای عادی آن در قرینه سازی از لایه های سه گانه تخم مرغ برای آموزش مدیریت استراتژیک به اهالی این رشته می باشد و ...؛ مُدل تخم مرغی می تواند به عنوان شاخصه ای از برای معرفی نوع عملکرد و مدیریت ژنرال های بنفش در عرصه اجرایی کشور معرفی شود. نوع مدیریتی که به صورت ویژه موجب سوء تغذیه مردم ایران و ایجاد بیماری های گسترده فردی و اجتماعی در جامعه می شود.

پس باید به این نکته توجه ویژه نمود که سوء تغذیه مردم ایران در عرصه فرهنگی یعنی آمادگی برای پذیرش نفوذ بیگانگان و آن چیزی است که یا اسباب براندازی نظام جمهوری اسلامی را فراهم می سازد و یا آنکه استحاله جامعه از باورهای ایرانی و اسلامی را موجب می شود و این همه به سبب مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و هنر کشور پدید خواهد آمد.

مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند ! و متوجه شوند که طیف گسترده ای از اهالی سینمای ایران ، درگیر معیشت حداقلی خود می باشند و اکثریت شاغلان در بخش های مختلف صنعت-هنر-رسانه سینما برای برآورده نمودن نیازهای حداقلی زندگی خود یا مجبور به ترک این عرصه فرهنگی و انتخاب شغلی دیگر بوده و یا آنکه مجبورند تا اعتقادات خود را به کنجی وانهاده و هر پیشنهادی را برای فعالیت و کسب درآمد بپذیرند. که این آخری یا به حاکمیت تفکرات سرمایه داری در عرصه فرهنگی کشور و تولید فیلم های مبتذل و سخیفی همچون بسیاری از تولیدات معروف به گیشه محور منجر می شود و یا آنکه اسباب حضور پول های کثیف و بودجه های سفارتی را بیش از پیش موجه ساخته و موجب فربه شدن بیش از پیش تولیدات مجعولی با عنوان سینمای اجتماعی می شود. تولیداتی سراسر سیاه و مایوس کننده ای که عموما با عارق های روشنفکرانه و با عناوین پُرطمطراقی همچون سینمای هنر و تجربه در فضای رسانه ای کشور همراه می شوند.

حال اگر در شرایط کرونایی کشور و دقیقا در دورانی که شاهکارهای تخم مرغی دولت روز به روز سفره اقتصادی عموم مردم را متاثر از خویش می سازد و معیشت طیف گسترده ای از اهالی سینما را با مخاطره جدی مواجه و حتی برخی از ایشان را مستحق دریافت سبد کالا ساخته و ...؛ اگر جشنی با عنوان مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین المللی برگزار شود؛ این اقدام می تواند چه نام بگیرد!؟

مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند ! و متوجه شوند که امر تولید مقدم بر هر چیز دیگری است در صنعت-هنر-رسانه سینما است و اساسا اختصاص بودجه و پیگیری برای تولید آثار سینمایی است که می تواند علاوه بر پاسخگویی به نیاز مخاطبان، سایر تولیدات سینمایی را نیز مدیریت نموده و به سامان برساند.

حال اگر در شرایط کرونایی کشور و دقیقا در دورانی که شاهکارهای تخم مرغی دولت در رسانه های غربی از پوشش وسیعی برخوردار گردیده و با عناوینی همچون و بلاهت و ناتوانی ژنرال های بنفش به اسم ناکارآمدی کلیت نظام جمهوری اسلامی گذاشته و به جامعه جهانی معرفی می شود و ...؛ اگر جشنی با عنوان مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین المللی برگزار شود و طی آن به تجلیل از آثار و تولیداتی سیاه و سراسر تاریکی به اسم سینمای اجتماعی پرداخته شود؛ تولیداتی که برخی شان با بودجه های مشکوک و صرفا برای جلب نظر جماعت فرنگی در جشنواره های خارجی ساخته و پرداخته شده اند. تولیداتی که عمده کارکردشان در سیاه نمایی و ناکارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی است؛ حال این اقدام می تواند چه نام بگیرد!؟

مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند ! و متوجه شوند که بودجه فرهنگی کشور میراث پدری ایشان نیست که هرجور بخواهند آن را به مصرف برسانند. بلکه بودجه فرهنگی کشور یعنی اموال عمومی که متعلّق به همه ی مسلمانان ایران است و از این جهت صرفا می بایست صرف اموری شود که برای تمام جامعه مفید است و عایدی آن نصیب عموم جامعه اسلامی ایران می شود. پس اگر قرار به تقدیر از فعالی فرهنگی وهنری شد؛ لزوما می بایست فعالیت ایشان عایدی مناسب و مفیدی از برای مسلمانان ایران به همراه داشته باشد.

حال اگر در شرایط کرونایی کشور و دقیقا در دورانی که شاهکارهای تخم مرغی دولت شرایط معیشتی جامعه را تحت الشعاع قرار داده؛ اگر جشنی با عنوان مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین المللی برگزار شود و طی آن به تجلیل از آثار و تولیدات سینمایی خاصی پرداخته شود که تنها به واسطه سیاه نمایی و با سوژه های روشنفکرمآبانه خود موفق به کسب جوایز جشنواره های خارجی شده اند و در عینن حال اسباب آبروریزی از کرامت انسان ایرانی را در منظر جهانیان رقم زده اند و اقدام به تصویرسازی از ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی در مدیریت جامعه نموده اند و ...؛ و حال اتفاقا مدیریت فرهنگی کشور نیز در چنین مراسمی حاضر شود و به تجلیل از اینگونه آثار مبادرت ورزد که ابتدایی ترین اصول دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی در آثار آن رعایت نشده است و ...؛ این اقدام می تواند چه نام بگیرد!؟

مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند ! و متوجه شوند که سینمای ایران درگیر جماعتی سلبریتی است که به اسم بازیگر در جلوی دوربین راه می روند و با به نمایش گذاشتن تناقضات زندگی خود، از کفش و لباس گرفته تا جراحی گونه و بینی و ... و در نهایت طلاق و ازدواج از یک سو خبرساز می شوند و از سوی دیگر پول های هنگفت و بی حساب و کتابی را در پروژه های مختلف به جیب می زنند. معدود افرادی که تعدادشان در میان خیل عظیم اهالی سینمای کشور ناچیز است و در عین حال از بیشترین امکانات و معتبرترین جایگاه در عرصه مدیریت فرهنگی کشور برخوردار می باشند.

حال اگر در شرایط کرونایی کشور و دقیقا در دورانی که شاهکارهای تخم مرغی دولت به عنوان محصول بذری که توسط جماعت سلبریتی در موعد انتخابات سال 1392 و 1396 هجری شمسی کشت شده و به بار نشسته و امروز معیشت عمومی جامعه را درگیر خود ساخته و ...؛ اگر جشنی با عنوان مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین المللی برگزار شود و طی آن یک سلبریتی را به روی سن بیاورند و از بیت المال مسلمین به او جایزه دهند و او نیز در کمال وقاحت و بجای عذرخواهی از بی سوادی خود برای هدایت جامعه؛ از موقعیت استفاده کند و ضمن حمایت از یک قاتل جانی به کلیت نظام جمهوری اسلامی بتازد و قوه قضاییه را محکوم کند و ...؛ این اقدام می تواند چه نام بگیرد!؟

مدیریت تخم مرغی در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور یعنی آنکه متولیان امر ندانند و یا آنکه نخواهند که بدانند ! و متوجه شوند که سینمای ایران، سوای نظر از جماعت سلبریتی درگیر جماعتی به اسم اشباح المدیر است. جماعتی نامرئی و البته بسیار ذی نفوذ و قدرتمند که به نوعی می توان گفت مافیای سینمای کشور را شکل می دهند. به نحوی که اگر چه مدیرت سازمان سینمایی کشور در دوران ژنرال های بنفش، سه مرتبه جابجا شد و یا آنکه وزارت ارشاد در این ایام سه وزیر را به خود دید؛ اما مع الاسف در تمام این ایام آنچه که باقی ماند، حضور همین اشباح المدیر است که همچون شاه کلید به هر مدیری می خورند و ایشان را به سیطره و تحت نفوذ خود در می آورند! جالب آن است که این قبیل از اشباح المدیر در صورت های مختلف با ریش و گاها بی ریش و ریشه سکاندار بسیاری از جشن ها و جشنواره های سینمایی کشور می شوند. جشن ها و جشنواره هایی که به سبب ارتزاق از بودجه فرهنگی کشور و توزیع رایگان بیت المال مسلمین در میان اهالی سینما، می تواند به خوبی ایشان را مدیون مردم ایران سازد. اما با این وجود، چمبره جماعت اشباح المدیر در کم و کیف برگزاری این جشن ها و جشنواره ها و اعمال نفوذ ویژه ایشان در تقسیم غنایم سبب می شود تا اهالی سینما بیش از هر چیز نمک گیر این جماعت شوند و شاید همین موضوع است که اسباب ماندگاری جماعت اشباح المدیر را در جامعه سینمایی موجب شده است.

حال اگر در شرایط کرونایی کشور و دقیقا در دورانی که شاهکارهای تخم مرغی دولت به عنوان محصول عملکرد همین جماعت اشباح المدیر ارزیابی می شود و ...؛ اگر جشنی با عنوان مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین المللی برگزار شود و طی آن اشباح المدیر از نادانی و یا بی اطلاعی و اعتماد بی جای مدیران فرهنگی کشور استفاده کنند و بجای آنکه به محتوای تولیدات سینمایی بپردازند و نقش تولیدات را در افزایش و یا کاهش قدرت و توان دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی در جهان معرفی کنند و ...؛ به توجیه فرنگستان رفتن خود و رفقا بپردازند و چیزی شبیه دید و بازدید های به سبک جشنواره های جهانی را عامل فربه شدن دیپلماسی فرهنگی معرفی سازند؛ این اقدام می تواند چه نام بگیرد!؟

در پایان باید باردیگر یادآور شد که در شرایط کرونایی کشور و دقیقا در دورانی که شاهکارهای تخم مرغی دولت یکی پس از دیگری رونمایی می شود؛ لازم است تا برای سوء تغذیه مردم ایران در عرصه فرهنگی چاره ای اندیشیده شود و همچنین ملتماسانه از قوه قضاییه و بالاخص مجلس شورای اسلامی خواست تا نظارت خود را متمرکز بر عرصه فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور نمایند. بویژه آنکه هنوز معین نشده که قرار است تا بودجه 210 میلیارد تومانی سازمان سینمایی که در مصوبه بودجه سال 1399 هجری شمسی معین گردیده، صرف هزینه کرد در چه اموری شود! بودجه ای قابل توجه از بیت المال که بعید نیست تا در قالب فاکتورهایی همچون مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین المللی به خرج رسیده و با ژست شفافیت به انتشار آن در قالب سلسله گزارش عملکرد مالی هایی بی در و پیکر منجر گردد!

لینک خبر :‌ سینما پرس
توهین مجله شارلی ابدو به مقام شامخ پیامبر اسلام (ص)، رفتاری پلید در پوشش رسانه است و مأموریت آن ایجاد انشقاق، بدبینی و درگیری در جهان است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۹

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: محمد خدادی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در گفتگو با جوان درباره کاریکاتور هتاکانه نشریه فرانسوی و توهین آن به پیامبر اعظم (ص) که واکنش های جهانی را در پی داشته است، گفت: ابتدا باید تأکید کنم که کارکرد این توهین در یک نشریه زرد و بدسابقه به هیچ وجه نه رسانه ای است و نه ماهیت و هدفی رسانه ای دارد، این اقدام موهن یک رفتار غیرحرفه ای، غیرانسانی و غیرقابل قبول از منظر هر انسان آزاده است.

خدادی ادامه داد: در برهه حساس فعلی، توهین به مقدسات مسلمانان و پیامبر اعظم (ص) که خاتم انبیا و هدایتگران انسان ها از آغاز تا انجام است، با برنامه ریزی سیاسی و با هدفی بسیار کثیف و پلید رقم خورده است. معاون وزیر ارشاد با بیان اینکه هتک حرمت و توهین به دردانه آفرینش که نماد وحدت مسلمانان جهان و مورد احترام همه انسان های آزاداندیش در کره خاکی است، بیان داشت: نمی تواند کار یک انسان دنیای مدرن در عصر ارتباطات و یک رسانه در روزگار انفجار اطلاعات باشد، بنابراین اهانت به جایگاه والای پیامبر (ص) را نباید به حساب جامعه جهانی رسانه گذاشت، این اقدام رفتاری پلید در پوشش رسانه است، محکومیت این موضوع در ذات عمل نهفته و مأموریت آن نیز کاملاً مشخص است، مأموریت این عمل موهن ایجاد انشقاق و بدبینی و درگیری در فضای کرونازده جهانی است.

وی تصریح کرد: معتقدم این اقدام کثیف و غیرفرهنگی تنها و تنها از یک جریان پلید که دنبال تخریب و تفرقه و انحراف است، برمی آید و آن هم رژیم صهیونیستی است.

خدادی ادامه داد: در واقع یک مأموریت سیاسی با اهداف ازپیش تعیین شده علیه اسلام و مسلمانان است که بنا بر سنت الهی و تجربه تاریخی ما، نتایج آن قطعاً به ضرر خود صهیونیست ها خواهد بود و عامل عزت مسلمانان .

معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در پایان با یادآوری اینکه توهین نشریه هتاک فرانسوی به پیامبر (ص) را نمی توان آزادی بیان خواند، تأکید کرد: این اقدام موهن هیچ ارتباطی با مقوله آزادی بیان ندارد، زیرا باور هر انسانی جزئی از حریم شخصی او محسوب می شود و توهین به این باور و تخریب این حریم، تجاوز به حقوق انسان ها در تمام کره خاکی است، اتفاقاً آزادی بیان، احترام به حقوق و عقاید انسان ها با ملیت ها و قومیت های متنوع در تمام اقصی نقاط جهان است.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیام هایی جداگانه در گذشت والده مجید رفیعی، مدیرکل رسانه های نو خبرگزاری مهر و همچنین بابک امینی، مدیر مسئول پایگاه خبری بولتن نیوز را تسلیت گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷

در پیام محمد خدادی خطاب به مجید رفیعی آمده است:
جناب آقای مجید رفیعی
مدیرکل محترم رسانه های نو خبرگزاری مهر
خبر درگذشت والده گرامی تان باعث تاسف و تاثر شد؛ اینجانب این ضایعه را به جنابعالی، خانواده و وابستگان معزز تسلیت می گویم و از درگاه خداوند رحمان برای آن مرحومه رحمت واسعه و برای جنابعالی و سایر بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.
محمد خدادی همچنین در پیام دیگری خطاب به بابک امینی آورده است:
جناب آقای بابک امینی
مدیر مسئول محترم پایگاه خبری بولتن نیوز
خبر درگذشت والده گرامی تان مایه تاسف و تاثر شد؛ اینجانب ضمن تسلیت این ضایعه اندوه بار به جنابعالی، خانواده و وابستگان معزز، از درگاه خداوند متعال، برای آن مرحومه رحمت واسعه و برای جنابعالی و سایر بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تهران-ایرنا- معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با پیوستن به پویش جُرم بزرگ ، اهانت نشریه شارلی ابدو به پیامبر اکرم(ص) را محکوم کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷ سایت های دیگر : نصیر نیوز

به گزارش روز پنجشنبه ایرنا به نقل از از فرهنگسرای رسانه، پویش رسانه ای جُرم بزرگ پیش از این از اهالی فرهنگ و رسانه دعوت کرده بود با انتشار پست مشترک در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از تکرار بی شرمانه توهین نشریه فرانسوی زبان شارلی ابدو به پیامبر مهربانی اعلام انزجار کنند.

به همین منظور روز گذشته محمد خدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این پویش رسانه ای پیوست.

در پویش جُرم بزرگ عنوان شده است که ما، اهالی فرهنگ و رسانه، توهین دوباره نشریه شارلی ابدو به ساحت پیامبر مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) را محکوم می کنیم .

این پویش با هشتگ های #جرم_بزرگ، #تروریسم_رسانه ای، #شارلی_ابدو_رسانه_نیست، #جریمةعظیمة، #الارهاب_الاعلامی، #شارلی_ابدو_لیس_اعلامًا،GrandCrime# ،#TerrorismeM diatiqueGreatCrime ،#MediaTerrorism #CharlieHebdoIsNotMedia و #CharlieHebdoNestPasUnM dia به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسوی از این اقدام بی شرمانه رسانه ای اعلام انزجار می کند.

علاقه مندان برای پیوستن به این پویش و دریافت پست اختصاصی می توانند عکس و نام خود را به صفحه رسمی فرهنگسرای رسانه در اینستاگرام به نشانی farhangsararesaneh@ دایرکت کنند.

چندی پیش هفته نامه شارلی ابدو همزمان با رسیدگی به پرونده حمله پنج سال پیش چند نفر به دفتر این نشریه با تیتر همه چیز به خاطر این مجددا کارتون های اهانت آمیز به پیامبر گرامی اسلام را منتشر کرده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تا این لحظه که حدود 45 روز از روز خبرنگار را سپری کرده ایم هیچ خبری از هدیه روز خبرنگار اصحاب رسانه استان گیلان نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷ سایت های دیگر : گیل خبر پایگاه خبری ابریشم پرس همای خبر

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ، همه ساله به مناسبت 17 مردادماه که به عنوان روز خبرنگار نام گذاری شده، هدیه ناچیزی به حساب حدود 500 نفر از خبرنگاران منتخب گیلانی واریز می شد. امسال برخلاف رسم همه ساله در ابتدا همایش روز خبرنگار را لغو کردند و پس از آن نیز علی رغم اینکه رسانه های استان، خبرنگاران خود را به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی کردند اما تا این لحظه که حدود 45 روز از روز خبرنگار را سپری کرده ایم هیچ خبری از هدیه روز خبرنگار اصحاب رسانه استان گیلان نیست.

در این بین برخی سوالات به وجود آمده که پرداختن به آنها و شفاف سازی در این باره خالی از لطف نیست.

یک) اداره کل فرهنگ و ارشاد گیلان پاسخ دهد که آیا با سازمان مدیریت و برنامه ریزی گیلان در این زمینه مکاتبه کرده است؟ اگر چنین مکاتبه ای صورت گرفته پاسخ آن سازمان چه بوده است؟

دو) سازمان مدیریت و برنامه ریزی گیلان پاسخ دهد که آیا دستور استانداری گیلان و درخواست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در رابطه با هدیه روز خبرنگار را دریافت کرده است؟ اگر دریافت کرده به چه دلیلی از انجام این کار استنکاف ورزیده و اگر مبلغ مورد نیاز(مجموعا 100 میلیون تومان) را پرداخت کرده شفاف پاسخ دهد که که چرا این پول به حساب خبرنگاران واریز نشده است؟

سه) شورای اطلاع رسانی استان گیلان که به مناسبت های کوچک و بزرگ چه در ایام انتخابات و چه دوران کرونا درحال تعیین و تکلیف برای رسانه ها است و مدام برای آنها نسخه پیچی می کند، آیا در این زمینه هم قدمی برای رسانه ها برداشته است؟ آن هم در حالیکه مراسم روز خبرنگار را به بهانه کرونا لغو گردید، در شرایطی که انواع بازدیدها، مراسم کوچک و بزرگ توسط مسوولان دولتی بدون رعایت پروتکل های بهداشتی درحال انجام است.

چهار) استاندار گیلان پاسخ دهد که آیا دستورات لازم الاجرا را نسبت به این مهم داشته است یا خیر؟ اگر جناب استاندار چنین دستوری را صادر کرده و سازمان مدیریت و برنامه ریزی از انجام آن خودداری کرده به نظر جنابتان این سرپیچی صورت گرفته تضعیف جایگاه استاندار نیست و نگران این نیستید که در سایر موارد نیز تکرار شود؟

پنج) مخاطبان عزیز بدانند که قریب به اتفاق خبرنگاران گیلانی که روزانه در تلاش هستند تا گوشه ای از مشکلات شما مردم عزیز را به گوش مردم برسانند و قدمی هرچند کوچک برای درمان دردهای بی شمار شما بردارند، بدون پوشش بیمه و با کمترین حقوق دریافتی مشغول کار هستند. موکدا اعلام می کنیم که خبرنگاران گیلانی محتاج به این مبلغ ناچیز 200 هزار تومانی نیستند و دردها و مشکلات آنها همانند سایر مردم ایران بیش از این حرف هاست که با چنین مبلغی جبران شود و اگر امروز چنین مبحثی گفته شده بدانید که روایتی است از بخش دیگری از بدقولی مسئولانی که گویا ناتوانی در آنها نهادیه شده و از تامین 100 میلیون تومان پول هم عاجز هستند.

لینک خبر :‌ دیار میرزا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶

ماه بانو صالح نژاد /

اشاره: خبری از رییس مجمع نمایندگان استان گیلان، تکلیف وضعیت فرهنگ و هنر کشور و به خصوص شمال کشور را برای همه ما مشخص می کند؛ احمد دنیا مالی ، نماینده مردم شهرستان انزلی در مجلس شورای اسلامی در کنار ابزار تاسف از عدم توجه برخی از نمایندگان در این مجلس به حوزه فرهنگ کشور، خبر می دهد که کمیسیون فرهنگی مجلس هنوز به حد نصاب نرسیده است. چرا نمایندگان مردم و به دنبال آن ها بسیاری از سرمایه گذاران و مسوولان به فعالیت های حوزه فرهنگی توجه نشان نمی دهند؟ سبب محدود ماندن تولیدات، فعالیت ها و زیرساخت های فرهنگی و هنری از نظر عدد و کیفیت را آیا نمی توانیم در همین بی مهری ها بیابیم؟ عباس زارع ، فیروز فاضلی و عادله کشمیری به چه مکافات با محدودیت بودجه و توجه مسوولان به فعالیت های فرهنگ و ارشاد استان های مازندران، گیلان و گلستان رسیدگی می کنند؟ خون دل آن ها را کدام رنج کهنه دلیل می شود؟

کمیسیونی که مطابق تعریف برای انجام وظایف در محدوده فرهنگ و هنر، ارشاد و تبلیغات، صدا و سیما و ارتباطات جمعی، تربیت بدنی، جوانان، زنان و خانواده تشکیل می شود و با وجود اهمیت بسیار بالا، جز دو کمیسیونی است که اعضای آن در مجلس شورای اسلامی به حد نصاب نرسیده است. قدرت طلبی ها و صندلی خواهی ها سبب شده اینا که راه به صحن نمایندگان مجلس یازدهم برده اند، نسبت به دنیایی از نیاز و مشکلات در جامعه فرهنگی کشور و دغدغه مندان حوزه فرهنگی و هنری بی توجه شوند و عین خیالشان نباشد چه کسی به این همه قصه پرغصه رسیدگی باید بکند.
همین جاهای کار است که یاد اونا که مجلس نشین بودند و حالا خبرشان نیست، در سرمان زنده می شود: علی اصغر یوسف نژاد ، از اونا بود که با تجربه سالیانش در مجلس شورای اسلامی، روزگاری به صراحت گفته بود استقبال و توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی به کمیسیون فرهنگی مجلس همیشه کم بوده و احتمالا در دوره های دیگر هم همین طور به این حیطه بی میل و کم لطف خواهند ماند. او حرفش را نه به صراحت بلکه با سیاست این گونه ادامه داد که دلیل این کم لطفی و فرار از این کمیسیون هم چیزی نیست جز مزایا و امکانات مالی و قدرتی در کمیسیون های دیگر.
امروز با گذر از هزارتویی که خودمان نفهمیدیم چه بر سر ما و اونا آمد که به این جا رسیدیم، اینا جلوی رویمان قرار گرفته اند که اگر یوسف نژاد به سیاست طعنه به بی میلان کمیسیون فرهنگی و عاشقان دیگر صندلی ها می زد، دارند به صراحت از مسوولیت ایجاد زیرساخت ها و رشد دادن و نگهبانی کردن از وضع موجود فرهنگ کشور طفره می روند. اگر که با چشم های بسته راهی هزارتوی مان کردند، امروز چشم بندها را بگیریم از صورت و حواس مان باشد تمام اخبار بد و دغدغه های بی خوابی آور ما از همین بی مسوولیتی های اینا ست.
دغدغه های اهالی فرهنگ و هنرمندان که هرچه می شود از فهرست امور مورد توجه مسوولان حذف می شوند و از جامعه هم انگار، ارشاد و تبلیغات که به هزار درد و بی هیچ سر و سامان و تنها به لطف مدیران استانی پیش می رود، صدا و سیما که همه شما با دیدن نامش احتمالا لبخندی از بیگانگی و بی اعتقادی تحویلش می دهید به تمسخر، ارتباطات جمعی که مدام محکوم است، مسایل تربیت بدنی، سردرگمی از همیشه تا هنوز جوانان، زنان که هر درد را باید به دهه ها بکشند تا شاید درمانی برایشان بسازیم. همه این ها به همین اینا ربط دارد که نمی خواهند در کمیسیون مرتبط عضو شوند.
کافی ست سری بزنیم به دفتر مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان مازندران، چیزی هم نگوییم و نخواهیم، فقط چند روزی به تماشا بنشینیم که آدم ها گروه گروه و ادعا ادعا و درد پس از درد می آیند و طلب همراهی و کمک دارند. بودجه ای که امروز برای این همه آمدن ها و رفتن ها و ساختن ها و دم نزدن ها تحویل مدیرکل این اداره می شود، نه تنها در مقایسه با بودجه های دیگر استانی که در برابر واقعیت نیازهای همین حوزه، از یک شوخی بیشتر نیست.
همین اینا هستند که حتی دلخوشی همین مدیران استانی را بدشان نمی آید که بگیرند از مردم هنرمند استان و همین ها هستند که از برابری اجباری و عمومیت می گویند در موضوعاتی که نه برابر هستند با یکدیگر و نه اجبار می پذیرند، نه برای عموم مردمان خواستنی. اما باز هم خواهیم شنید از آن ها؛ چراکه مردم را تشنه شعارهای نو می بینند و رویایی برای آینده.
ما اما دلمان گرفته است، نه برای اونا و نه به دست اینا ، که معتقدیم به قول جمال زاده ؛ سروته یک کرباس؛ ما دلمان گرفته است، نه برای رویای نداشته و نه برای برابری نخواسته مان. ما امروز دلمان گرفته است، برای هزار قانون ننوشته و امضانشده که اگر بود، شاید گل ها را سر نمی بریدند.

لینک خبر :‌ روزنامه خبر شمال
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷

سپهرغرب، گروه خبر- آذین رضایی:

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان گفت: حتی در وضعیت زرد کرونایی نیز می توانیم جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را در همدان برگزار کنیم، چراکه امکانات سالنی و اسکان در همدان بالا است و می توانیم با 50 درصد ظرفیت و رعایت پروتکل ها، برگزاری جشنواره را دنبال کنیم.

هرسال در این فصول علاوه بر شور و شوق بازگشایی مدارس با فرا رسیدن فصل پاییز، شاهد پویایی و نشاطی برای برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در همدان بودیم که امسال این موضوع همچون بسیاری از مسائل تحت الشعاع شیوع کرونا قرار گرفته و تا به امروز با توجه به عدم ثبات شرایط،هنوز تصمیم قطعی درخصوص برگزاری و یا عدم برگزاری این جشنواره گرفته نشده است.

از ماه ها پیش و با توجه به شیوع کرونا و ممنوعیت فعالیت گروه های نمایشی و هنری از ابتدای شیوع، برگزاری جشنواره ها دغدغه هنرمندان و هنردوستان شد و این موضوع به سوژه ای برای پیگیری رسانه ها تبدیل شد.

اما از آنجا که جشنواره تئاتر کودک و نوجوان یکی از جشنواره های مهم در سطح ملی و حتی بین المللی است، اهالی هنر و تئاتر استان نیز در این خصوص دغدغه داشته و بارها خواستار پیگیری موضوع از مسئولان مربوطه شدند و رسانه های مختلف نیز به این موضوع پرداختند.

اما با وجود پیگیری های صورت گرفته هنوز هم برگزاری این جشنواره در هاله ای از ابهام است و نگرانی اهالی تئاتر و هنر استان همدان که سال ها در برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان تلاش کرده اند، با نزدیک شدن به زمان برگزاری در سنوات گذشته و عدم تصمیم قطعی در این مورد، دوچندان شده است.

چندی پیش با بهرام دوست قرین، یکی از اهالی تئاتر همدان در چند نوبت به گفت و گو نشستیم که وی دراین بین به تلاش پایتخت نشینان برای گرفتن جشنواره تئاتر کودک و نوجوان از همدان اشاره کرد و دلیل این تلاش را نیز دست نیافتن همدان به همان اندک بودجه جشنواره عنوان کرد.

اما هفته پیش بود که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان از آمادگی این استان برای برگزاری جشنواره سخن گفته بود که این موضوع دلگرمی برای اهالی تئاتر و هنر استان بود که به منظور تأیید این خبر و موضوعاتی در این خصوص، با وی به گفت و گو نشستیم.

احمدرضا احسانی در گفت و گو با خبرنگار ما ضمن اشاره به برگزاری جلسات متعدد در تهران و بررسی موضوعات مختلف و ازجمله برگزاری تئاتر کودک و نوجوان و با عدم تأیید این موضوع که به دنبال گرفتن جشنواره از همدان هستند، اظهار کرد: درخصوص برگزاری این جشنواره تفاهم نامه موجود است و امسال نیز باید برای پنج سال آینده تفاهم نامه دیگری منعقد کنیم.

وی با بیان اینکه برگزاری جشنواره های مختلف تابع تصمیمات ستاد ملی کرونا در کشور است، گفت: طبق تصمیم وزارتخانه برگزاری تمام جشنواره ها به غیر از جشنواره فجر، هنوز مشخص نیست.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان بیان کرد: با توجه به شرایط موجود وجهه بین المللی جشنواره به دلیل عدم حضور گروه ها از سایر کشورها، تحت تأثیر قرار می گیرد.

وی با بیان اینکه هفته گذشته نیز اعلام کردم که حتی در وضعیت زرد کرونایی نیز می توانیم جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را در همدان برگزار کنیم، افزود: امکانات سالنی در همدان بالا است و می توانیم با 50 درصد ظرفیت و رعایت پروتکل ها، اجراها را دنبال کنیم.

احسانی با تأکید بر اینکه به لحاظ اسکان در همدان نسبت به سایر استان ها وضعیت بسیار خوبی داریم، تصریح کرد: سال های گذشته به میزان کافی هتل در همدان ایجاد شده و می توانیم میهمانان را در این هتل ها اسکان دهیم.

وی با بیان آنکه آمادگی برگزاری این جشنواره در استان وجود دارد و مشکلی در این خصوص نیست، ادامه داد: اما بازهم تابع تصمیمات ستاد ملی کرونا هستیم و به جز جشنواره فجر که برگزاری آن نیز دقیق مشخص نیست، برگزاری تمام جشنواره ها به سمت فضای مجازی سوق داده شد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان خاطرنشان کرد: جشنواره مجازی فصل امید را نیز به عنوان جایگزین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان مقرر کردند و علاقه مندان می توانند به صورت رایگان شاهد نمایش آثار باشند.

وی در توضیح جشنواره مجازی فصل امید یادآور شد: طبق این طرح جایگزین تمام گروه ها در شهر خود اجرا دارند و این آثار بدون تمرکز در یک محل و در همدان، داوری خواهد شد.

احسانی با بیان اینکه درخصوص زمان برگزاری جشنواره نیز مشکلی نداریم، اظهار کرد: درصورت عدم وجود وضعیت قرمز کرونایی در هرزمانی حتی طی ماه های دی، بهمن و اسفند، آمادگی برگزاری جشنواره را داریم.

وی با تأکید بر اینکه جشنواره تئاتر کودک و نوجوان متعلق به استان همدان بوده و دبیرخانه دائمی جشنواره را داریم، گفت: به دنبال این هستیم که تفاهم نامه پنج ساله بعدی را منعقد کرده و جشنواره پنج سال دیگر نیز در همدان ماندگار شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان بیان کرد: بودجه برگزاری جشنواره در دو بخش دیده شده است، طبق تفاهم نامه استان با مرکز هنرهای نمایشی بخشی از هزینه ها متعلق به گروه های خارجی و داوری های مسابقات بود.

وی با بیان اینکه بخش هزینه های متعلق به گروه های خارجی، جوایز و داوری های مسابقات از محل بودجه وزارتخانه تأمین می شد، افزود: این بودجه وارد استان نمی شد و دخل و تصرفی در آن نداشتیم و مرکز هنرهای نمایشی هزینه می کرد.

احسانی با تأکید بر اینکه 50 درصد اعتبار جشنواره را استان، سازمان برنامه وبودجه و استانداری به ما می دهد، تصریح کرد: به دنبال این هستیم که بودجه تهران و بودجه استان درصورت برگزاری جشنواره هزینه شود.

وی با بیان اینکه درصورت عدم برگزاری جشنواره هزینه مذکور منتفی است، ادامه داد: مبایعه نامه بودجه با سازمان ها در استان این روزها مبادله می شود و به دنبال آن هستیم که این اعتبار را درصورت عدم برگزاری و عدم هزینه کرد، به تقویت و حمایت گروه ها و تجهیز زیرساخت ها در استان اختصاص دهند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان خاطرنشان کرد: البته تجهیز زیرساخت ها را شروع کرده ایم که حتی درصورت عدم تخصیص این اعتبار، از اعتبار سایر موارد و عمرانی سالن ها را تجهیز کنیم.

وی با تأکید بر آنکه با این اقدام یک سال پیش رو فرصتی برای تجهیز زیرساخت ها در استان می شود، یادآور شد: البته دستور وزیر را گرفته ایم که درصورت عدم برگزاری جشنواره، اعتبار مذکور پیرو درخواست، هزینه زیرساخت ها و گروه های هنری استان همدان شود.

احسانی با بیان اینکه می خواهیم از هزینه ای که به استان نمی آمد و هزینه استان با نظر مساعد استاندار در این بخش استفاده کنیم، اظهار کرد: آمادگی داریم حتی درصورت عدم تخصیص صددرصدی و حتی با تخصیص 60 درصد در تجهیز سالن ها و بحث حمایت گروه های هنری هزینه کنیم.

وی در ادامه به برنامه های مناسبتی این اداره کل در ایام محرم و صفر اشاره کرد و گفت: دهه آخر ماه صفر سوگواره ملی نغمه ها و آواهای عاشورایی را خواهیم داشت.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان بیان کرد: طی یک هفته فراخوان برگزاری این سوگواره استقبال خوبی را نیز شاهد بوده ایم و آثار فراوانی نیز رسیده است.

وی برگزاری همایش قلم هگمتانه در آبان ماه و طی هفته کتاب را از دیگر برنامه ها در سال جاری برشمرد و افزود: به تمام تألیفات 97 و 98 در مورد همدان در این همایش پرداخته خواهد شد.

شاید این دغدغه و نگرانی اهالی تئاتر و هنر همدان درخصوص عدم برگزاری جشنواره و احتمال گرفتن آن از همدان به جا باشد، اما سخنان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان از انجام مقدمات انعقاد تفاهم نامه پنج سال دیگر برای برگزاری جشنواره در همدان تاحدودی این نگرانی ها را کاهش می دهد؛ البته باید تا زمان انعقاد این تفاهم نامه صبر کنیم تا ببینیم این نگرانی ها بی مورد بوده و یا اینکه درصورت عدم انعقاد، دغدغه ها به جا بوده است!

اکنون با توجه به عدم قطعیت تصمیم ها در برگزاری و یا عدم برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان، مسئولان کمر همت به گرفتن اعتبارهای درنظر گرفته شده درصورت برگزاری و یا عدم برگزاری دارند تا درصورت عدم برگزاری بتوانند زیرساخت ها و حمایت ها از گروه های نمایشی استان را تقویت کنند که تحقق این امر نیز پس از اعلام تصمیم قطعی و تخصیص بودجه لازم، مشخص خواهد شد.

اینکه تصمیم نهایی با توجه به تصمیمات ستاد کرونای کشور گرفته خواهد شد، امری لازم است؛ اما باید مسئولان به این نکته نیز توجه داشته باشند که استفاده ازنظر و راهکارها برای برگزاری ایمن این جشنواره ضروری است و می تواند جایگاه همدان را به عنوان خاستگاه برگزاری جشنواره در حفظ آن تقویت کند و خیال برخی در گرفتن این جشنواره از همدان را برای همیشه باطل کرده و ناکام بگذارد.

لینک خبر :‌ روزنامه سپهر
قشم - ایرنا - رییس اوقاف و امور خیریه شهرستان قشم: به دلیل شیوع ویروس کرونا و در حمایت از آسیب دیدگان ناشی از آن، 440 میلیون ریال از اجاره بهای اوقاف قشم بخشیده شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۷

حجت الاسلام روح الله صفری روز پنجشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: این بخشودگی که با مجوز سازمان اوقاف کشور انجام گرفت، شامل 43 مستاجر قشمی شد.

وی ادامه داد: در اثر این بخشودگی، درآمد اوقاف قشم برای 6 ماه اول امسال در همسنجی با مدت مشابه سال قبل، 27 درصد کاهش داشت.

رییس اوقاف قشم تصریح کرد: بیشترین مطالبات ااین اداره مربوط به دستگاه دولتی است که حدود پنج میلیارد ریال برآورد می شود.

2 وقف به ارزش 62 میلیارد و پانصد میلیون ریال در قشم ثبت شد

وی تصریح کرد: در 6 ماه نخست امسال 2 واقف نیکوکار قشمی 2 ملک مسکونی به ارزش 62 میلیارد و پانصد میلیون ریال را وقف کردند.

صفری افزود: یک باب منزل مسکونی دارای سه واحد با نیت تبلیغ و ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و دیگری با نیت طعام و روضه خوانی سیدالشهدا وقف شدند.

وی ادامه داد: در نیمه نخست امسال همچنین 2 مسجد جدید به ثبت رسیده است.

رییس اوقاف و امور خیریه قشم افزود: درخواست برای اخذ سند مالکیت 44 پرونده موقوفات شهری به اداره املاک و مستغلات سازمان منطقه آزاد قشم ارسال شد که 12 درخواست پس از بررسی به معاونت عمرانی سازمان مربوطه ارسال شد.

وی اظهار کرد: تعداد 20 پرونده نیز در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ثبت شده که در خارج از محدوده سازمان منطقه آزاد قشم است و امیدواریم تا پایان سال سند آن صادر شود.

صفری افزود: امسال به درخواست این اداره 2 زمین در مجموع به مساحت 800 متر مربع برای ساخت مسجد از سوی سازمان منطقه آزاد قشم واگذار شده است.

رییس اوقاف و امور خیریه قشم افزود: این زمین ها با کمک مردم و خیران و تشکیل هیات امنا ساخته و در اختیار مردم مومن جزیره قشم قرار می گیرد.

623 رقبه، 607 موقوفه متصرفی و 16 موقوفه غیر متصرفی در شهرستان قشم به ثبت رسیده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
در پی شیوع ویروس کرونا و به همت معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از 13 موسسه قرآنی فعال و دارای پروانه زیر نظر فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت مالی شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۶ سایت های دیگر : نجف آباد نگار

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی گلستان، پیرو دستور معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر برنامه ریزی جهت حمایت از فعالیت های موسسات فرهنگی قرآن و عترت در ایام شیوع بیماری کرونا، پس از انجام بررسی ها و تعاملات لازم با گروه قرآن و عترت استان ها در خصوص تهیه فهرست موسسات فعال و دارای پروانه فعالیت و شماره شبای حقوقی به نام موسسه، در نهایت در گام نخست مبلغ معینی واریز شد.

در همین راستا از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره حساب اعلامی 13 موسسه قرآنی فعال و دارای پروانه در استان گلستان در شهرستان های گرگان، آزادشهر، علی آباد، مینودشت و رامیان، مجموعا 250 میلیون ریال واریز شد.

یادآوری می شود مقرر شده موسساتی که به دلیل نواقص، مبلغ مذکور را دریافت نکرده اند، پس از بررسی های کارشناسی برای آن ها این مبلغ واریز خواهد شد.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

روزنامه آسیا


روزنامه اطلاعات



روزنامه جوان


روزنامه قدس


روزنامه ایران


روزنامه کیهان