بولتن فرهنگی هنری/مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 23 شهریور 99
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی را تسلیت گفت.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیام سیدعباس صالحی آمده است:

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت عالم بزرگوار و یار دیرین انقلاب اسلامی و امام راحل(ره)، مرحوم آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی موجب تالم و تاثر شد .

ایشان از شاگردان برجسته امام خمینی و از پیشتازان نهضت اسلامی بودند و در مراحل گوناگون آن نقش ارزشمندی داشتند و با مسوولیت های کلیدی تقنینی و قضایی، سهم موثری در استقرار جمهوری اسلامی ایفا کردند .

هم چنین دیدگاه های علمی و فقهی ایشان،فرصت های تازه گفتگو را در افق های اجتهادی بازگشود .

اینجانب ضمن عرض تسلیت ارتحال آن عالم مجاهد به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی و علما و حوزه های علمیه، بیت معزز و شاگردان و علاقه مندان ایشان، از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم علو درجات و رحمت واسعه و همنشینی با اولیاءالله و برای بازماندگان مکرم صبر و اجر مسالت دارم .

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
حجت الاسلام خاموشی با اشاره به اینکه سیدالشهدا (ع) مکتب ایثار و شهادت را به ما آموخت، گفت: امام حسین (ع) در کربلا تحریم شد اما از آرمان اسلام خواهی و ظلم ستیزی دست نکشید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳

خبرگزاری شبستان ، گروه قرآن و معارف ،حجت الاسلام سیدمهدی خاموشی ؛ رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه در مراسم اختتامیه جشنواره غدیر با اشاره به آیه 54 سوره نساء (أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا)، اظهار کرد: دشمنان اسلام و پیامبر اکرم (ص) به دلیل اینکه برتری اعطایی آل الله را قبول نمی کردند، پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) نقشه کشیدند که از چه طریقی به دین ضربه بزنند.

وی افزود: واقعه غدیر پرده برداری حق متعال از یک شأن اعطایی به انسان های والامقام است؛ این شأن اعطایی، شأن امامت نام دارد.

رئیس سازمان اوقاف با تاکید بر اینکه بشریت اگر به وحی متصل نباشد، حیران خواهد بود، گفت: واقعه غدیر تعیین شأنیتی است که به پیامبر اکرم (ص) خطاب شد.

خاموشی با طرح این سوال که آیا هرکه از منصوب نبی مکرم (ص) تبعیت نکند، دینش کامل است؟ ، خاطرنشان کرد: منظور از واژه کتاب در آیه 54 سوره نساء، قرآن کریم است: واژه حکمت نیز همان قدرت تشخیص حق از باطل است که معصوم (علیهم السلام) دارد.

وی با بیان اینکه امام حسین (ع) در کربلا تحریم آب شد اما از آرمان اسلام خواهی و ظلم ستیزی دست نکشید، تصریح کرد: پیام امام حسین (ع) قرن هاست که جاری و ساری است به طوریکه باعث شده میلیون ها نفر در حماسه اربعین حسینی حضور یابند.

رئیس سازمان اوقاف با اشاره به روابط برخی کشورهای عربی خلیج فارس با رژیم صهیونیستی، یادآور شد: سیدالشهدا (ع) مکتب ایثار و شهادت را به ما آموخت؛ این مکتب جمع بین غدیر و محرم است.

پایان پیام/ 40

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
سلسله سخنرانی های اخلاق حرفه ای در کتابداری و کتابخانه های عمومی ویژه کتابداران، توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور برگزار و از فضای مجازی پخش می شوند.

به گزارش خبرگزاری مهر ، پنج جلسه سخنرانی اخلاق حرفه ای در کتابداری و کتابخانه های عمومی با ارائه مهدی شقاقی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی توسط معاونت برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانه های عمومی با میزبانی اداره کل کتابخانه های استان تهران برگزار و از فضای مجازی پخش می شوند.

این سلسله سخنرانی در پنج حلقه 30 تا 40 دقیقه ای از امروز شنبه 22 شهریور، روزهای شنبه ساعت 10 صبح از طریق فضای مجازی پخش می شوند و در آن ها مبانی فکری اخلاق حرفه ای در کتابخانه های عمومی و برساخت تاریخی آن؛ نظریه های اخلاق هنجاری با نگاه به مسائل کتابخانه های عمومی؛ استفاده منصفانه در کتابخانه های عمومی؛ اخلاق خدمات مرجع و اطلاع رسانی در کتابخانه های عمومی؛ سرقت علمی و راه های پیشگیری آن و ... مورد بررسی قرار می گیرند.

علاقه مندان می توانند این مباحث را به صورت زنده از پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور (iranpl.ir)، پرتال اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران (tehranpl.ir)، صفحه مجازی (instagram.com/tehranplir) یا سرویس اشتراک ویدیو آپارات (aparat.com/tehranpl/live) مشاهده کنند.

کد خبر 5022177

صادق وفایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در محکومیت هتک حرمت به پیامبر اسلام(ص) و قرآن کریم بیانیه ای صادر کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : پرس شیعه خبرگزاری تقریب

به گزارش خبرگزاری مهر ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در محکومیت هتک حرمت به پیامبر اسلام (ص) و قرآن کریم در فرانسه و سوئد بیانیه ای صادر کرد.

انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون

همانا قرآن را فرو فرستادیم و خود نیز از آن حفاظت خواهیم کرد.

هتک حرمت به جانب کتاب مقدس اسلام و نیز پیامبر رحمت و هدایت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، از سوی ناآگاهان تاریک ضمیر، موجب اندوه و خشم آزاداندیشان و دین مداران به ویژه جمیع مسلمانان در سراسر کره خاکی گردید.

انجمن آثار و مفاخر فرهنگی این اقدام جاهلانه برخاسته از انگیزه های تفرقه افکنانه و ضد وحدت بخش را در زمانه ای که ابناء بشر را جز تمسک و توسل به منابع وحیانی و نور هدایت گر ادیانی به ویژه منبع لایزال قرآن کریم و سنت به جای مانده از پیام آور مهربان آن، نبی اکرم (ص)، راهی نمانده است، محکوم می نماید و امید واثق دارد خداوند کریم جان این جاهلان و هتاکان را به حقیقت دین و وحی روشن گردانیده و هدایتشان فرماید.

کد خبر 5021960

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر

ابوذر ابراهیمی ترکمان با انتشار پیامی، درگذشت خانم دکتر طوبی کرمانی، مدیرکل پیشین امور اجتماعی و ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تسلیت گفت.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، متن این پیام بدین شرح است:

إنالله و إنا إلیه راجعون

خبر اندوه بار درگذشت همکار دیرین، سرکار خانم دکتر طوبی کرمانی موجب تأثر و تألم اینجانب و همکارانم در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شد. وی همواره در تلاش و خدمت به فرهنگ ایران اسلامی و اعتلای کشور بود و درگذشت ایشان ضایعه ای بزرگ برای اهالی فرهنگ و شاگردان وی در مراکز علمی و دانشگاهی می باشد.

اینجانب این ضایعه را به اهالی علم و فرهنگ، همکاران گرامی، شاگردان ایشان، خانواده معزز و تمامی بازماندگان تسلیت عرض می نمایم و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحومه، غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسألت می نمایم.

انتهای پیام/ص

10:02 - 1399/06/22 / شماره : 756815 / تعداد نمایش : 148

air.ir/Zrqrear

لینک خبر :‌ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
دبیر ستاد مرکزی اربعین با بیان اینکه مقدمات برای برپایی اربعین فراهم است، گفت: شیوع کرونا برنامه ریزی ها را تغییر داد و با بسته شدن مرزها و محدودیت های موجود، تا این لحظه امکان اعزام هیچ زائری به پیاده روی اربعین وجود ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : منجیل خبر عقیق

به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، در حالی که 26 روز تا اربعین حسینی باقی مانده است، بسیاری از عاشقان سیدالشهدا (ع) در ایران در التهاب سفر به پیاده روی اربعین هستند و بدون توجه به کرونا و بسته بودن مرزها، حرکت خود به سوی مرزها را با پای پیاده آغاز کرده اند.

برنامه ریزی عاشقان حسینی برای سفر اربعین بدون توجه به سخنان مسؤولان

برخی دیگر نیز در تدارک سفر به مبدأ پیاده روی اربعین هستند و قصد دارند همچون سال های گذشته حدود یک هفته قبل از اربعین به عراق سفر کنند. آن ها امیدوارند طرف عراقی به زودی مرزها را برای حضور زائران سیدالشهدا (ع) در حماسه اربعین باز کند. غافل از اینکه به گفته مسؤولان کشورمان هنوز طرف عراقی برای پذیرش زائر خارجی به صورت رسمی اعلام آمادگی نکرده است؛ تا جایی که مسؤولان ستاد مرکزی اربعین که درصدد پیگیری اعزام زائران به حماسه اربعین هستند، از سخت گیری های طرف عراقی برای صدور ویزای سیاسی خبر داده اند.

با این وجود، عاشقان اباعبدالله (ع) همچنان امیدوارند که به زودی اخباری خوش اعلام شده و بتوانند در حماسه اربعین حسینی شرکت کنند.

هیچ خبر رسمی از سوی عراقی ها برای آمادگی پذیرش زائران نداشتیم

احمد محمدی فر، دبیر ستاد مرکزی اربعین در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس با اشاره به وضعیت اربعین امسال اظهار داشت: آخرین خبر رسمی درباره اربعین امسال صحبت های سفیر کشورمان در عراق و نپذیرفتن زائر خارجی از سوی این کشور است.

وی با بیان اینکه بعد از آن هیچ خبر رسمی از سوی عراقی ها برای آمادگی پذیرش زائران نداشتیم، افزود: ما بر اساس اخبار رسمی از سوی عراق تصمیم گیری می کنیم. علاوه بر این، سخنان اخیر استاندار کربلا که زائران را امیدوار کرد، درباره بازگشایی مرزها نبود و استاندار نیز نمی تواند برای کل کشور تصمیم گیری کند.

زیرساخت های برپایی اربعین در مرزها آماده است/ تا این لحظه امکان اعزام هیچ زائری به پیاده روی اربعین نیست

احمدی فر درباره آمادگی ایران برای اعزام زائران اربعین خاطرنشان کرد: پس از اربعین سال گذشته، مقدمات برای برپایی اربعین امسال را فراهم کردیم و زیرساخت ها در مرزها آماده پذیرش زائران شد، اما کرونا برنامه ریزی ها را تغییر داد و با بسته شدن مرزها و محدودیت های موجود تا این لحظه امکان اعزام هیچ زائری به پیاده روی اربعین وجود ندارد.

وی در پاسخ به سوالی درباره امکان اعزام زائر در صورت موافقت عراق افزود: ما سناریوهای مختلف برای اربعین امسال در شرایط کرونا را بررسی و آماده کرده ایم و در جلساتی با ستاد مبارزه با کرونا نیز این احتمالات را اعلام کردیم. اما تاکنون خبری مبنی بر پذیرش زائران خارجی از طرف عراقی اعلام نشده است.

اربعین امسال برای زوار خارجی به صورت مجازی

دبیر ستاد مرکزی اربعین به مذاکرات وزارت بهداشت دو کشور نیز اشاره کرد و گفت: در مذاکرات وزیر بهداشت ایران و عراق، طرف عراقی به برپایی مجازی پیاده روی اربعین اشاره کرده است.

به گزارش فارس، سال گذشته بیش از 3 میلیون ایرانی در ایام اربعین به عراق مشرف شدند و امسال با شیوع کرونا مسؤولان کشورمان چندی پیش از بسته شدن پرونده اربعین و اعزام نشدن زوار به عراق خبر دادند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
اعضای شورای سیاستگذاری سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با حکم معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شدند.

به گزارش صبا به نقل از واحد ارتباطات و رسانه اداره کل هنرهای تجسمی، سیدمجتبی حسینی در حکمی هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی را به عنوان رییس شورای سیاستگذاری سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر منصوب کرد.

معاون امور هنری همچنین در احکامی جداگانه هنرمندان زیر را به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر در سال 1399 معرفی کرد:

محسن حسن پور، ابراهیم حقیقی، امیر راد، مسعود شجاعی طباطبایی، بهمن شریفی، طاهر شیخ الحکمایی، حبیب الله صادقی، علی اشرف صندوق آبادی، فرزاد فرجی، علی قلمسیاه، جاسم غضبانپور، حسن موریزی نژاد.

سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، با سیاستگذاری و اعلام فراخوان از سوی اعضای شورا کار خود را آغاز خواهد کرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری صبا
معاونت امور هنری گزارش مالی دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران را اعلام کرد. در این گزارش به ریز هزینه های انجام شده اشاره شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : هنر آنلاین

در راستای اجرای سیاست های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص لزوم شفاف سازی و دسترسی آزاد به اطلاعات، معاونت امور هنری گزارش مالی دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران را در قالب فایل پیوست اعلام کرد.

هزینه های دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
محمد اله یاری گفت استاد دلدار رسول زاده علاوه بر مهارت زیاد در شناخت و اجرای مقامات اصیل و هویت بخش خراسان، هنر خود را برای گسترش مفاهیم آیینی فرهنگ مردم آن منطقه وقف کرده بود.

به گزارش هنرآنلاین ، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی درگذشت استاد دلدار رسول زاده نوازنده و خواننده نامی تربت جام، پیام تسلیت منتشر کرد.

در پیام محمد اله یاری برای استاد دلدار رسول زاده آمده است:

"موسیقی مقامی تربت جام، یکی از پیشکسوتان چیره دست خود را در عرصه نواهای محلی و نوازندگی کهن ساز دوتار از دست داد.

استاد دلدار رسول زاده، هنرمندی است که علاوه بر مهارت زیاد در شناخت و اجرای مقامات اصیل و هویت بخش خراسان، هنر خود را برای گسترش مفاهیم آیینی فرهنگ مردم آن منطقه وقف کرده بود.

استاد رسول زاده از مفاخر موسیقی نواحی ایران است که چند دهه با اخلاص برای هنر و موسیقی بومی این منطقه خدمت کرد.

فقدان این هنرمند ارزشمند و تأثیرگذار را به خانواده گرامی شان ، هنرمندان و دوستداران موسیقی تسلیت می گویم و علو درجات را از درگاه خداوند متعال برای هنرمند زنده یاد خواستارم."

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار پیامی درگذشت سرژ آواکیان، طراح و گرافیست پیشکسوت را تسلیت گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، در پیام هادی مظفری آمده است: آواکیان از اساتید صاحب نام و هنرمندان پیشکسوت رشته نقاشی و طراحی گرافیک ایران بود.

وی سال ها برای تعلیم و تعالی نسل هنری جوان ایران زمین کوشید. فقدان حضور این استاد برجسته را به جامعه هنری، دانشگاهی و خانواده ایشان تسلیت می گویم و از خداوند منان صبر برای بازماندگان و علو درجات الهی را برای آن مرحوم خواستارم .

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳

محمدعلی حیدری

تهران؛ سال 1410:

صبح اول وقت است. در میدان امام خمینی دنبال تاکسی اینترنتی ای که گرفته ام، می گردم. از شرکت مخابرات در ساختمان ضلع جنوبی میدان خبری نیست. این ساختمان به شهرداری تهران واگذار شده و به زیبایی تزئین شده و شرکت مخابرات به ساختمانی کوچک در خارج از شهر و هوای آلوده تر مرکز شهر به منطقه ای خوش آب و هوا منتقل شده است. چون دیگر اساسا به مرکز سویچ و حفاظت از آن احتیاجی نیست و حفاظت از آن در برابر سوانح طبیعی و حملات احتمالی بسیار آسان است. روی عینک هوشمندی که به چشم دارم تاکسی موردنظر من با فلش سبز رنگ مشخص شده است. می رسم و سوار می شوم. دوستم از غرب آمریکا تلفن می زند. چهره اش خیلی پریشان است. به او می گویم چرا نمی رود بخوابد، می گوید آخرین مؤسسه تاکسیرانی در شهرشان تمام خودروهای با راننده را مرخص کرده و فقط خودروهای خودران را استفاده می کند و او بی کار شده است. فقط چند شهر کوچک در آمریکا راننده می خواهند که آنها هم تا یکی، دو سال آینده تعطیل خواهند شد. می گویم خوب بیا تهران! می گوید تهران هم تفاوتی ندارد و به فاصله چند سال تهران هم نیازی به راننده نخواهد داشت و او که فعلا شغل دیگری بلد نیست، باید فکری برای خودش بکند.
صحبت با دوستم تمام شده و من شروع به تماشای ایستگاه تلویزیونی خودم می کنم. راننده تاکسی کنجکاو است و می پرسد چه چیزی را دارم نگاه می کنم و می خواهد در صورت امکان او هم استفاده کند. به او می گویم که ایستگاه تلویزیونی خودم را دارم می بینم که با گرایش به ادبیات کلاسیک ایران و جهان است. در حال حاضر هم سمیناری در یونسکو را می بینم که تازه شروع شده و درباره تاریخ ادبیات جهان است و تمامی سخنرانی ها به زبان های مختلف دنیا به شکل زنده زیرنویسی می شود. اظهار علاقه می کند. می گویم که این برنامه را من در ایستگاه رادیویی شخصی خودم هم دارم که تمام برنامه ها به صورت خودکار هم زمان به زبان های مهم دنیا ترجمه می شود و او می تواند آنها را گوش کند. ایستگاه رادیویی را روی سیستم صوتی تاکسی می اندازم. چند دقیقه بعد می پرسد ایستگاه رادیویی بهتری سراغ ندارم؟ می گویم چرا. یک ایستگاه رادیویی به او معرفی می کنم که چند جوان ایرانی اخیرا راه اندازی کرده اند برای پخش موسیقی. برحسب موقعیت جغرافیایی و ساعت و ایام هفته و مناسبت ها برنامه های موسیقی برای شنونده ارسال می کنند و با رعایت اینکه کدام قطعه را مدت طولانی تری گوش کرده، دفعات بعد، موسیقی مناسب تری ارسال می کنند. خیلی خوشحال می شود، چون به عنوان راننده تاکسی اصلا فرصتی برای گزینش موسیقی ندارد. می پرسد چنین ایستگاه تلویزیونی ای هم وجود دارد؟ می گویم بله ولی در دو نوع است. نوع اول مجانی است که با استفاده از جدول آماده و خالی یکی از موتورهای جست وجو، ایستگاه اختصاصی خودش را با انتخاب محتوای تولیدکنندگان سراسر جهان درست کند یا با مراجعه به بخش رادیو یا تلویزیون یکی از موتورهای جست وجو، برنامه های پیشنهادی مثل آن ایستگاه رادیویی موسیقی ایرانی را ببیند و بشنود که با استفاده مکرر، برنامه ها متناسب تر و با سلیقه خودش و به زبان انتخابی خودش برایش ارسال خواهد شد.
نوع دوم هم ایستگاه های نمایش برنامه های نمایشی و ورزشی و بعضا علمی مهم است که با پرداخت وجه اشتراک قابل دیدن هستند. آنها هم برای نزدیک شدن به سلیقه مخاطبان خودشان روش های جالبی دارند.
چون می داند که مقصد من جام جم است، از شغلم می پرسد. می گویم در شرکتی کار می کنم که کارش توسعه دیکشنری فارسی با تأکید بر اصطلاحات ادبیات کلاسیک ایران برای استفاده در سیستم های هوش مصنوعی و ترجمه هم زمان است. می گوید شنیده است مدتی است که جام جم تعطیل شده. می گویم بله، از جهتی درست است. دکل ها و آنتن ها و سیستم عریض و طویل تولید و پخش کلا تعطیل شده و بخش کوچکی برای نظارت بر عملکرد خود سازمان و رصد سایر تولیدکنندگان و صیانت از حقوق سازمان باقی مانده ولی فعالیت های دیگری جایگزین شده اند. در ساختمان های جدید شرکت های دانش بنیان کوچک و بزرگی مستقر شده اند که در مشارکت با سازمان صداوسیما برای تولید محتوای خلاق همکاری می کنند. یک ساختمان بزرگ هم برای ارائه مشاوره و خدمات حقوقی به مؤسسات کوچک تر درست شده که به ثبت مالکان معنوی آثار، عقد قراردادهای تولید و انتشار محتوا و ثبت رصد جهانی بهره برداری و تشکیل پرونده های دعاوی حقوقی اختصاص یافته است.
خود صدا و سیما هم یک ساختمان خیلی بزرگ به مشاوران حقوقی اش برای همین منظور اختصاص داده است.
قوه قضائیه هم به دلیل کثرت مراجعات ساختمان بزرگی را برای دادگاه های این حوزه در محوطه جام جم اختصاص داده است. به دلیل عبور کابل اصلی فیبر نوری کشوری از محوطه جام جم، یک نیروگاه جدید هم برای جلوگیری از قطع احتمالی جریان برق احداث شده است. نوع فعالیت ها عوض شده ولی تعطیل نشده است. به مقصد رسیده ایم. از راننده خداحافظی می کنم و وارد ساختمان محل کارم می شوم.

بعد از تحریر:
مدیران سازمان صدا و سیما و وزارت ارشاد بدانند که ظرف یک یا حداکثر دو دهه آینده تقریبا به طور کامل نظارت شان بر تولید را از دست خواهند داد. توزیع هم کلا موضوعی منتفی خواهد بود و کسی احتیاجی به شبکه توزیع نخواهد داشت. شبکه اطلاعات جهانی ده ها نوع از انواع مختلف دسترسی یا انتشار را برای هر شخص یا سازمانی فراهم خواهد آورد. فقط می ماند صیانت از حقوق و مالکیت معنوی صاحبان دولتی و خصوصی پدیدآورنده آثار فکری و همین طور صیانت از فضای عمومی و اجتماعی کشور با رصدکردن شبکه های مختلف و پیگیری حقوقی آنها در محاکم.

محمدعلی حیدری

تهران؛ سال 1410:

صبح اول وقت است. در میدان امام خمینی دنبال تاکسی اینترنتی ای که گرفته ام، می گردم. از شرکت مخابرات در ساختمان ضلع جنوبی میدان خبری نیست. این ساختمان به شهرداری تهران واگذار شده و به زیبایی تزئین شده و شرکت مخابرات به ساختمانی کوچک در خارج از شهر و هوای آلوده تر مرکز شهر به منطقه ای خوش آب و هوا منتقل شده است. چون دیگر اساسا به مرکز سویچ و حفاظت از آن احتیاجی نیست و حفاظت از آن در برابر سوانح طبیعی و حملات احتمالی بسیار آسان است. روی عینک هوشمندی که به چشم دارم تاکسی موردنظر من با فلش سبز رنگ مشخص شده است. می رسم و سوار می شوم. دوستم از غرب آمریکا تلفن می زند. چهره اش خیلی پریشان است. به او می گویم چرا نمی رود بخوابد، می گوید آخرین مؤسسه تاکسیرانی در شهرشان تمام خودروهای با راننده را مرخص کرده و فقط خودروهای خودران را استفاده می کند و او بی کار شده است. فقط چند شهر کوچک در آمریکا راننده می خواهند که آنها هم تا یکی، دو سال آینده تعطیل خواهند شد. می گویم خوب بیا تهران! می گوید تهران هم تفاوتی ندارد و به فاصله چند سال تهران هم نیازی به راننده نخواهد داشت و او که فعلا شغل دیگری بلد نیست، باید فکری برای خودش بکند.
صحبت با دوستم تمام شده و من شروع به تماشای ایستگاه تلویزیونی خودم می کنم. راننده تاکسی کنجکاو است و می پرسد چه چیزی را دارم نگاه می کنم و می خواهد در صورت امکان او هم استفاده کند. به او می گویم که ایستگاه تلویزیونی خودم را دارم می بینم که با گرایش به ادبیات کلاسیک ایران و جهان است. در حال حاضر هم سمیناری در یونسکو را می بینم که تازه شروع شده و درباره تاریخ ادبیات جهان است و تمامی سخنرانی ها به زبان های مختلف دنیا به شکل زنده زیرنویسی می شود. اظهار علاقه می کند. می گویم که این برنامه را من در ایستگاه رادیویی شخصی خودم هم دارم که تمام برنامه ها به صورت خودکار هم زمان به زبان های مهم دنیا ترجمه می شود و او می تواند آنها را گوش کند. ایستگاه رادیویی را روی سیستم صوتی تاکسی می اندازم. چند دقیقه بعد می پرسد ایستگاه رادیویی بهتری سراغ ندارم؟ می گویم چرا. یک ایستگاه رادیویی به او معرفی می کنم که چند جوان ایرانی اخیرا راه اندازی کرده اند برای پخش موسیقی. برحسب موقعیت جغرافیایی و ساعت و ایام هفته و مناسبت ها برنامه های موسیقی برای شنونده ارسال می کنند و با رعایت اینکه کدام قطعه را مدت طولانی تری گوش کرده، دفعات بعد، موسیقی مناسب تری ارسال می کنند. خیلی خوشحال می شود، چون به عنوان راننده تاکسی اصلا فرصتی برای گزینش موسیقی ندارد. می پرسد چنین ایستگاه تلویزیونی ای هم وجود دارد؟ می گویم بله ولی در دو نوع است. نوع اول مجانی است که با استفاده از جدول آماده و خالی یکی از موتورهای جست وجو، ایستگاه اختصاصی خودش را با انتخاب محتوای تولیدکنندگان سراسر جهان درست کند یا با مراجعه به بخش رادیو یا تلویزیون یکی از موتورهای جست وجو، برنامه های پیشنهادی مثل آن ایستگاه رادیویی موسیقی ایرانی را ببیند و بشنود که با استفاده مکرر، برنامه ها متناسب تر و با سلیقه خودش و به زبان انتخابی خودش برایش ارسال خواهد شد.
نوع دوم هم ایستگاه های نمایش برنامه های نمایشی و ورزشی و بعضا علمی مهم است که با پرداخت وجه اشتراک قابل دیدن هستند. آنها هم برای نزدیک شدن به سلیقه مخاطبان خودشان روش های جالبی دارند.
چون می داند که مقصد من جام جم است، از شغلم می پرسد. می گویم در شرکتی کار می کنم که کارش توسعه دیکشنری فارسی با تأکید بر اصطلاحات ادبیات کلاسیک ایران برای استفاده در سیستم های هوش مصنوعی و ترجمه هم زمان است. می گوید شنیده است مدتی است که جام جم تعطیل شده. می گویم بله، از جهتی درست است. دکل ها و آنتن ها و سیستم عریض و طویل تولید و پخش کلا تعطیل شده و بخش کوچکی برای نظارت بر عملکرد خود سازمان و رصد سایر تولیدکنندگان و صیانت از حقوق سازمان باقی مانده ولی فعالیت های دیگری جایگزین شده اند. در ساختمان های جدید شرکت های دانش بنیان کوچک و بزرگی مستقر شده اند که در مشارکت با سازمان صداوسیما برای تولید محتوای خلاق همکاری می کنند. یک ساختمان بزرگ هم برای ارائه مشاوره و خدمات حقوقی به مؤسسات کوچک تر درست شده که به ثبت مالکان معنوی آثار، عقد قراردادهای تولید و انتشار محتوا و ثبت رصد جهانی بهره برداری و تشکیل پرونده های دعاوی حقوقی اختصاص یافته است.
خود صدا و سیما هم یک ساختمان خیلی بزرگ به مشاوران حقوقی اش برای همین منظور اختصاص داده است.
قوه قضائیه هم به دلیل کثرت مراجعات ساختمان بزرگی را برای دادگاه های این حوزه در محوطه جام جم اختصاص داده است. به دلیل عبور کابل اصلی فیبر نوری کشوری از محوطه جام جم، یک نیروگاه جدید هم برای جلوگیری از قطع احتمالی جریان برق احداث شده است. نوع فعالیت ها عوض شده ولی تعطیل نشده است. به مقصد رسیده ایم. از راننده خداحافظی می کنم و وارد ساختمان محل کارم می شوم.

بعد از تحریر:
مدیران سازمان صدا و سیما و وزارت ارشاد بدانند که ظرف یک یا حداکثر دو دهه آینده تقریبا به طور کامل نظارت شان بر تولید را از دست خواهند داد. توزیع هم کلا موضوعی منتفی خواهد بود و کسی احتیاجی به شبکه توزیع نخواهد داشت. شبکه اطلاعات جهانی ده ها نوع از انواع مختلف دسترسی یا انتشار را برای هر شخص یا سازمانی فراهم خواهد آورد. فقط می ماند صیانت از حقوق و مالکیت معنوی صاحبان دولتی و خصوصی پدیدآورنده آثار فکری و همین طور صیانت از فضای عمومی و اجتماعی کشور با رصدکردن شبکه های مختلف و پیگیری حقوقی آنها در محاکم.

لینک خبر :‌ روزنامه شرق
اردیبهشت 97 زمانی که اعلام شد موزه هنرهای معاصر به دلیل انجام تعمیرات حدود 6 ماه تعطیل خواهد بود، کمتر کسی فکر می کرد درهای این موزه مهم هنری تا دو سال و نیم بعد از آن هم به روی مخاطبانش بسته باشد. حالا در آستانه مهر ماه 99 قرار داریم و کار مرمت موزه همچنان ادامه دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳ سایت های دیگر : فرهنگ امروز

اعتمادآنلاین| اردیبهشت 97 زمانی که اعلام شد موزه هنرهای معاصر به دلیل انجام تعمیرات حدود 6 ماه تعطیل خواهد بود، کمتر کسی فکر می کرد درهای این موزه مهم هنری تا دو سال و نیم بعد از آن هم به روی مخاطبانش بسته باشد. حالا در آستانه مهر ماه 99 قرار داریم و کار مرمت موزه همچنان ادامه دارد.

آنچه امروز از تحلیل ها برمی آید، گویا بر همان چیزی دلالت دارد که زمانی مدیرکل هنرهای تجسمی وزارتخانه گفته بود.

هادی مظفری بالصراحه درآمده بود که پیش بینی 5 ماه برای انجام تعمیرات موزه تنها زاییده حدسیات مدیران بوده: برنامه زمان بندی حدسی بوده و مدیریت پروژه و جبهه های کاری در آن لحاظ نشده بود. او همچنین نوسانات مالی را دلیل دیگر این طولانی شدن تعمیرات دانسته بود. دلایلی که امروز کماکان موضوعیت دارند.

در این باره در ادامه گفتارهایی از سه هنرمند حوزه تجسمی را درباره اهمیت موزه هنرهای معاصر و تعطیلی حدودا دو سال و نیمه آن می خوانید.

کاش سمیع آذر در موزه می ماند

سعید شهلاپور| متاسفانه در کشور ما در خیلی از زمینه ها خیلی از افراد در مسندهایی قرار دارند که خیلی به حوزه تحصیلات و تخصص آنها مرتبط نیست.

من هرگز آدم طرفدار قدرت نبوده ام و این را زندگی و سوابق من در سال های قبل از انقلاب نشان می دهد اما واقعیتی وجود دارد و آن این است که به گمانم در ارتباط با انتصاب مدیران و مسوولان بخش های هنری به نظرم در سال های قبل از انقلاب دقیق تر و تخصصی تر عمل می شد. یعنی این امور را می دادند به دست کسانی که کارشان را بلد بودند. مثلا موزه را دادند دست آقای کامران دیبا که معمار مهم و شناخته شده ای بود. بسیاری از امور دیگر هم به همین صورت.

در این 40 و یکی، دو سال آیا یک موزه اضافه شده؟ یکی، دو تا تاسیس شده بود که بعد تعطیل شد. مثلا موزه اهواز تعطیل شد.

موزه آبادان تعطیل شد و... الان دارند خانه هنرمندان را هم تعطیل می کنند. خب، چه کسی پاسخگوی این جفاهایی است که به فرهنگ و هنر این کشور می شود.

60 سال است که دارم نقاشی کار می کنم. چهارم دبیرستان بودم که کارم در بی ینال آن زمان پذیرفته شد. اگر آن پذیرفته شدن عیار باشد، 6 دهه است که دارم کار می کنم. با این حال نه یک روز حقوق دارم، نه بازنشستگی و نه بیمه. مساله فقط من نیستم.

حرف من این است که به هر حال فرهنگ و هنر هم از بودجه کشور و مثلا درآمدهای نفتی سهمی دارند. خب، این سهم باید برای حفظ خانه هنرمندان استفاده شود یا نه؟ باید برای تامین معیشت هنرمندان به کار گرفته شود یا نه؟

متولی فرهنگ و هنر در این کشور چه نهادی است؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. با این حال مدت هاست که از این وزارتخانه با نام ارشاد نام می بریم. چرا؟ انگار خود ما هم باورمان شده که فرهنگ در برابر ارشاد کوچک شده و اصلا حتی به زبان نمی آید. کاش همه می دانستند که فرهنگ بر ارشاد ارجحیت دارد و کسی که بافرهنگ است نیازی به ارشاد ندارد و معمولا تصمیم های درستی می گیرد و کارهای درستی انجام می دهد.

کی شده ما شاهد حضور مدیری در یک بخش هنری باشیم که دغدغه هنر معاصر داشته باشد و علایقش در این زمینه مشهود باشد؟ کدام یک از مدیران هنری ما یک روز آمد بگوید -مثلا- دیشب داشته شعر نیما می خوانده؟ کدام مدیر آمده بگوید که آثار هنرمندان و شاعران و نویسندگان ما باید به کتاب های درسی بچه ها از دبستان به بعد قرار بگیرد؟ وقتی همان تعداد نویسنده و شاعر و هنرمندی که قبلا در کتاب های درسی بودند، از این کتاب ها حذف می شوند، معلوم است که آن دانش آموز در آینده هم رغبتی به هنر و فرهنگ نخواهد داشت و به جای آن به چیزهای دیگری گرایش پیدا خواهد کرد. معلوم است که اهل کتاب خواندن نخواهد بود.

در مورد موزه هنرهای معاصر هم اوضاع تقریبا همین است. قبل از انقلاب موزه هنرهای معاصر هیات امنایی بود. علتش هم این بود که هم بتوانند آثار را خریداری کنند و هم بتوانند بفروشند و از این طریق پول جمع کنند و آن پول را باز به کار گسترش موزه و آثار آن ببندند. یعنی برای تصمیم گیری دولتی، سلسله مراتب دولتی نداشته باشند.

در سال های بعد از انقلاب تنها در دوره ای که آقای سمیع آذر در موزه هنرهای معاصر بودند، ما شاهد حضور مدیری در این موزه بودیم که واقعا و در حدی قابل اعتنا دغدغه داشت. باتوجه به آثار مهم و کلکسیون ارزشمندی که در موزه هست، اگر مدیر توانمند و متخصصی مانند آقای سمیع آذر در آنجا می ماند، حتما شاهد موفقیت های بسیار زیادی می بودیم. آن وقت می توانستیم به حضور هنرمندان و منتقدان خارجی در کشورمان امیدوار باشیم.

وقتی موزه دو سال تعطیل می شود، در واقع ما امکان بازدید جوان ها از آثار بزرگان هنر جهان را از آنها دریغ کرده ایم. آنها باید بروند، ببینند که - مثلا- پیکاسو چطور قلم می زده. باید ببینید بین او و - مثلا- نقاشی دیگر چه تفاوتی وجود دارد. اینها مسائلی نیست که بتوانیم به راحتی از کنارشان بگذریم. امیدوارم شرایطی فراهم شود که این نقدها راهگشا باشد و مدیران را به تجدیدنظر در کار خود وا بدارد.

شرایط بغرنج و بی مبالاتی دولتی

مجید ملانوروزی| از من درباره دلایل به طول انجامیدن تعمیرات موزه هنرهای معاصر پرسیده شده است. اینکه چرا مرمت این موزه این همه مدت به طول انجامیده است؟ چه تعمیراتی بنا بوده انجام شود و چه کارهایی انجام شده؟ پیمانکاری که انتخاب شده، چگونه پیمانکاری بوده و متر و معیار و ملاک انتخاب او چه بوده؟

راستش زمانی که تعمیرات آغاز شد، دوره مدیریت من نبود. از این جهت، پاسخ بخشی از این پرسش ها نزد من نیست. مثلا اطلاع دقیقی از کارهایی که انجام شده است، ندارم. با این حال به عنوان کسی که دست به کار هنرهای تجسمی است و چند سالی مسوولیت موزه هنرهای معاصر را برعهده داشته، دیدگاه هایی دارم که در اینجا بیان می کنم. به هر حال کار دولتی انجام دادن چالش های خاص خود را دارد و این چیزی است که نباید فراموش کرد.

آنچه پیش از هر چیز می توانم بگویم این است که موزه هنرهای معاصر یک موزه قدیمی است و این در عصر حاضر موضوع مهمی است که باید به آن توجه کرد.تکنولو ژی ها در همه عرصه ها پیشرفت کرده اند و طبعا عرصه های هنری هم از این قاعده خارج نیستند و باید رشد کنند.

در موزه داری مسائل مختلفی اهمیت دارد و از آن جمله می توان به نور، رطوبت، دما و... اشاره کرد. همه این موارد در موزه هنرهای معاصر مربوط به دهه 50 بوده؛ زمانی که موزه راه اندازی شد و به بهره برداری رسید. امروز 40 و سه سال از زمان بهره برداری موزه می گذرد. از نظر فنی و ساختار معماری، موزه هنرهای معاصر واقعا کاری ماندگار و فرهنگی است. پس از این حدود چهار و نیم دهه، هنوز جذابیت های آشکار خود را حفظ کرده است. با این حال متریال ها و تکنولوژی ها عوض شده است، خصوصا در مبحث نور باید تجدیدنظرهایی صورت می گرفت.

در موزه ای با حدود دو هزار متر مربع، چیزی حدود 200 اثر می توانید داشته باشید. اگر کار خیلی بزرگ باشد، شاید 100 تا. زمانی که موزه ساخته شد، اول برای آثار هنرمندان معاصر ایرانی درنظر گرفته شد. بعد یک سری کارها خریداری شد. واقعیت این است که گنجینه موزه، گنجایش آن همه اثر را ندارد.

بعد از انقلاب هم کارهای زیادی از هنرمندان ایرانی خریداری شده و ما شاهد گنجینه ای بودیم که واقعا مشکل فضای کافی داشت. مشکلات دیگری هم بود از جمله مشکل رطوبت. چون زیر زمین واقع شده است. همه اینها موضوعاتی است که موزه از سال ها پیش درگیر آن است. ما به دنبال این بودیم که بتوانیم بودجه ای بگیریم و بتوانیم پایش رطوبت و دما و نور را درست کنیم.

زمانی بعضی از کارها و مرمت ها همان پایین در موزه انجام می شد که نظر ما این بود که آن کارها را می توان بیرون از موزه انجام داد. برآورد ما کاری بود که حتما باید ظرف 4، 5 و نهایتا 6 ماه جمع می شد.

موضوع این است که در چنین کارهایی مشکل ساختاری هم وجود دارد. ساختار دولتی خودش مشکلی قابل ملاحظه است. یک سازمان یا وزارتخانه دولتی می خواهد کاری انجام دهد، مجبور است آن را به مناقصه بگذارد. باید پیمانکاران مختلفی بیایند، قیمت بدهند و این برای یک کار تخصصی مانند موزه چندان جالب نیست. پیشنهاد من به مناقصه گذاشتن نبود. مگر ما چند تا پیمانکار و شرکت در ایران می شناسیم که کار موزه ای کرده باشند؟ این کارها یا به یک شرکت بسیار معتبر خارجی نیاز دارد یا اینکه کلا کار را به یک شرکت خارجی که سوابق روشنی داشته باشد و امتحان پس داده باشد، واگذار کنند.

شنیدم شیشه های موزه را عوض کردند؛ نمی دانم تا چه اندازه صحت دارد. اگر این طور باشد که در روایت افرادی که کار را دیده اند، می شنویم، خیلی بد است. چون قبلا طراحی اش هماهنگ بود. گویا پیمانکار عوض شده و نتوانسته کار را انجام دهد. مشکلاتی مانند نرخ دلار و... هم تاثیرگذار بوده است.

فکر می کنم مسوولان وزارت ارشاد و موزه بیشترین کمک را می توانند داشته باشند. پیش بینی ما این بود که می توان گنجینه را 6 ماهه به قسمت آماده سازی نمایشگاهی اضافه کرد؛ طوری که نور و پایش رطوبت و دما هم درست شود، ریل ها اضافه شوند و... اینها پیش بینی ما بود. ما حتی فکر می کردیم برای انجام بخشی از کار موزه می توانست تعطیل نشود. کارها در دو سالن انجام شود و موزه هم باز باشد و به هر حال مشکل انتخاب پیمانکار، فقط مشکل موزه هنرهای معاصر نیست، بلکه مشکل خیلی از سازمان های دولتی است؛ انتخاب پیمانکار مساله مهمی است که خیلی باید روی آن دقت کرد. باید با نگاه بازتر و دقیق تری این کار را انجام داد. متاسفانه در چنین مواردی، هم شرایط بغرنج خیلی مهم است و هم نمی توان از نقش بی مبالاتی مسوولان دولتی گذشت. امیدواریم از این به بعد بیشتر به این موضوعات خصوصا در ارتباط با مسائل عرصه هنر توجه شود.

از هنرمندان دارای تجربه بین المللی استفاده نشد

غلامرضا نامی| اهمیت موزه هنرهای معاصر بر کسی پوشیده نیست. یکی از بزرگ ترین مجموعه های خارج از غرب است که آثار غربی دارد و از این جهت در دنیا منحصر به فرد است.

متاسفم از اینکه تعطیلی به خاطر مرمت این موزه، این همه طولانی شده است. گویا قرار بوده است که پیمانکار اول زودتر کار را تحویل بدهد. مسائل و مشکلات مالی از یک سو و ندانم کاری ها از سوی دیگر، کار را به درازا کشاند. به نظر می رسد قیمت ها که بالا رفت، بودجه کم آمد و با توجه به این مسائل، کار مرمت موزه هنوز به پایان نرسیده است.

آنچه در مورد موزه شنیده می شود، این است که آرشیو آن به طور اصولی ساخته نشده. ریل ها، ریل های درست و استانداردی نیست. دلیل آن هم می تواند این باشد که پیمانکار مناسبی انتخاب نشده است. در همه جای دنیا پیمانکاران متخصص برای یک پروژه انتخاب می شوند. مثلا کسی که بیمارستان می سازد، لزوما نمی تواند موزه بسازد. ساخت موزه کسی را می خواهد که خبره این کار باشد و با مسائل موزه آشنایی داشته باشد.

ما نباید مسوولیت کاری را که نمی دانیم قبول کنیم. همین طور اگر در جایگاه کارفرما هستیم، نباید پروژه را دست هر کسی بدهیم. با این حال باید درنظر بگیریم که ما هرگز موزه ای در این سطح و با این استاندارد در ایران نداشته ایم که بخواهیم آن را تعمیر کنیم. منِ نوعی در جایگاه معمار وقتی می بینم از پس چنین کاری برنمی آیم نباید مسوولیت آن را قبول کنم. چنین کاری به نظر من به استفاده از مشاوران خارجی نیاز دارد. همین طور به تحقیقات کافی. باید بدانیم دیواری که - مثلا- قرار است به آن میخ زده شود، به چه متریالی نیاز دارد. یا مثلا باید بدانیم معمار اصلی، آقای دیبا، با چه تحلیل و براساس چه نوع زیبایی شناسی فضایی را خالی گذاشته تا نرویم آن را بپوشانیم. اینها چیزهایی است که خود معمار و طراح باید به آن آگاه باشد.
از من خواسته شده است که در ارتباط با مساله مالکیت آثار و اینکه عده ای می گویند این آثار به نام موزه نیست، نظرم را مطرح کنم. اینکه آیا به لحاظ حقوقی موردی و مشکلی در این ارتباط وجود دارد؟

در پاسخ باید بگویم که اگرچه من حقوقدان نیستم و اطلاعی در زمینه مسائل حقوقی ندارم اما یک چیز کاملا بر همه ما روشن است و آن اینکه آثار این موزه با بودجه این مملکت خریداری شده است و خود آن خانم فرح که بعضی ها می خواهند بگویند بخشی از آثار را او خریداری کرده، گفته است که اینها مال من نیست و متعلق به موزه هنرهای معاصر است. آن زمان مسوول خریدش خانم فرح بوده که با بودجه دفترشان هرجا می رفته خرید می کرده. دیگرانی مانند آقای کامران دیبا و... هم از محل بودجه همان دفتر آثار را خریداری می کردند. همه اینها با بودجه مملکت برای موزه خریداری می شده است. مثل اینکه من مامور خرید ماشین وزارت امور خارجه باشم و به من بگویند برو ماشین بخر. آن وقت دیگر سند خرید که مال من نیست. خود کسی که این بودجه را اختصاص می داده، صراحتا گفته است که اینها مال مردم ایران است. حالا کسان دیگری آمده اند و می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و برای اهداف خاصی که در سر دارند، به هر کاری دست می زنند.

به عقیده من آنچه بیش از هر چیز در جریان تعمیر این موزه مغفول مانده، عدم استفاده از نظر و ایده های تعدادی از هنرمندانِ برخوردار از بینش بین المللی است. جا داشت که این هنرمندان حتما در ارتباط با تعمیر موزه مشاوره می دادند. منظورم هر هنرمندی نیست. هنرمندی است که دیدگاه و بینش بین المللی داشته و آثار و نمایشگاه ها و موزه های هنری دنیا را دیده باشد و در جاهای مختلف کار کرده و نمایشگاه برگزار کرده باشد. کسی که دانش و اطلاعاتش کافی باشد و مسائل مربوط به تعمیرات، طراحی فضاهای داخلی و... را بشناسد. از نظر من تجربه تعمیر این موزه در بعضی زمینه ها مردود است.

کارهایی کرده اند که نباید می کردند. خیلی از هنرمندان واجد شرایط، حاضر بودند مشارکت کنند و نظر و ایده و مشورت بدهند تا تعمیر موزه بهتر و اصولی انجام شود. هنرمندان موزه را متعلق به خود می دانند اما متاسفانه از آنها مشورت گرفته نشد.

بهترین حالت این بود که برای انجام تعمیرات فضای داخل موزه از خود کامران دیبا مشورت و ایده بگیرند. او بهترین کسی بود که می توانست کمک کند تا کار بهتر انجام شود. هم کار را می شناخت و هم دغدغه داشت و حتما مشاوره ای از سر کارشناسی و در عین حال دوستانه می داد. جدای از او هم هنرمندان زیادی بودند که می توانستند و تمایل هم داشتند که کمک کنند تا کار بهتر انجام شود اما متاسفانه به هر دلیلی این امکان مورد استفاده واقع نشد.

در زمان آقای ملانوروزی از هنرمندان بیشتر دعوت می شد. منتها مشکل بودجه وجود داشت. طبیعی است که برای جایی مانند موزه هنرهای معاصر ضرورت دارد که از وجود هنرمندان استفاده شود. این موضوع انگار در تعمیر موزه چندان برای تصمیم گیران صورت یک ضرورت را نداشته است.

منبع: روزنامه اعتماد

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
معاون اقتصاد و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران از بررسی زیرساخت های برگزاری نمایشگاه کتاب خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : اکو فارس ایران مراسم نیوز مشرق نیوز اتاق خبر 24 جهان نیوز

حسین صفری معاون اقتصاد و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره نمایشگاه های استانی کتاب گفت:حوزه نشر مشکلاتی در زمینه توزیع کتاب داشته و برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و نمایشگاه های استانی کتاب یکی از راه های توزیع کتاب در کشور است و تاحدی مشکلات توزیع را کاهش می دهد و می تواند اتفاقاتی را در حوزه نشر رقم بزند از جمله اینکه سال گذشته میزان فروش کتاب در نمایشگاه های استانی 60 میلیارد بود و در حدود 26 استان با حضور هزار و 50 ناشر برگزار شد که یکی از اقدامات ما برای حمایت از ناشران برگزاری همین نمایشگاه های استانی کتاب است.

بیشتر بخوانید

او افزود: شرایط شیوع بیماری کرونا مشکلاتی را برای ما در زمینه برگزاری نمایشگاه های استانی کتاب ایجاد کرد و مکاتباتی را با استان ها در این زمینه داشتیم تقویم و زمان بندی برگزاری نمایشگاه های استانی کتاب مشخص شده بود و امسال نمایشگاه های استانی کتاب برگزار می شود. نکته بسیار مهم این است که مکاتبات ما با اداره های کل ارشاد در استان ها انجام شده است تا استان هایی که متقاضی برگزاری نمایشگاه استانی به صورت مجازی هستند به ما اعلام کنند.

معاون اقتصاد و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ادامه داد: دو شکل از برگزاری نمایشگاه های استانی کتاب پیش روی ما بود و باید یک فکر اساسی برای نحوه برگزاری آن می کردیم تا یارانه استانی که در بستر مجازی به نشر داده می شود، مشخص شود و همچنین معلوم شود که حمایت های این بستر باید در کدام استان ها اتفاق بیفتد و در کنار آن به کار کتابفروشان صدمه ای وارد نشود. در حال حاضر نحوه برگزاری آن را به صورت مجازی بررسی می کنیم تا یک نمایشگاه استانی خوب و حرفه ای در بستر مجازی برگزار شود. حتما در این مرحله از نظر صنف های مختلف نشر بهره می بریم.

صفری اظهار کرد: معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از نشر نمایشگاه های استانی را برگزار می کند اگر موانع برگزاری آن برطرف شود در استان های سفید به صورت فیزیکی و در استان های دیگر به صورت مجازی برگزار می کنیم. امکان دارد نتوانیم امسال در تمام استان ها نمایشگاه های استانی کتاب را برگزار کنیم باید جدول نهایی استان های سفید و قرمز را در اختیار داشته باشیم تا نمایشگاه های استانی کتاب را در صورت تکمیل شدن بستر مجازی آن در استان ها برگزار کنیم.

او درباره نمایشگاه مجازی کتاب گفت: پیش بینی شده بود نمایشگاه مجازی کتاب برگزار شود این نمایشگاه یکی از طرح هایی است که به منظور حمایت از نشر برگزار می شود و به هیچ عنوان جایگزین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نیست این نمایشگاه در استان ها هم اجرا خواهد شد اما زمان دقیق برگزاری آن مشخص نیست در حال حاضر زیرساخت های لازم برای برگزاری این نمایشگاه را تکمیل می کنیم تا یک طرح ویژه و ایده آل برای حمایت از نشر باشد و با کمترین مشکل این نمایشگاه را برگزار کنیم.

معاون اقتصاد و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران تصریح کرد:ممکن است ناشران زیادی در نمایشگاه مجازی کتاب شرکت کنند یا اینکه کاهش داشته باشد اما در هر حال معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد و موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران این نمایشگاه را برگزار می کند ابتدا باید از نظر زیرساخت،نرم افزار و سخت افزار به جمع بندی برسیم و در این زمینه هم از نظر صنف های مختلف نشر استفاده می کنیم پس از آن این نمایشگاه برگزار می شود و در اواخر پاییز یا اوایل دی ماه برگزاری نمایشگاه نهایی می شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
قاسمعلی فراست با انتقاد از ممیزی کتاب ها به ویژه موضوعاتی درباره واقعیت های جنگ، می گوید: بیایید کار را به کاردان بسپارید، به جای سانسور و توقیف آثار بایرامی ها، دهقان ها و قیصری ها، آن ها تصمیم گیران سیاست های فرهنگی ادبیات شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : دیار میرزا خبر آنلاین آقای خبر جماران روزنامه همشهری

به گزارش ایسنا، این نویسنده در پی توقیف رمان باغ تلو نوشته مجید قیصری نوشته است: هنوز خبر برایم قابل باور نیست.
من، هم کتاب را خوانده ام، هم درباره اش مطلب نوشته ام و هم نویسنده اش را خوب می شناسم. در خصوص این خبر سه نکته به نظرم می رسد:
اول این که سیاست ممیزی باید بر اساس گفت وگوی مستقیم و مشورتی بین نویسنده و کارشناس صورت بگیرد و نه غیرمستقیم و باواسطه . در این حالت نویسنده حس می کند با یک کارشناس طرف است (کارشناسی که دلسوزانه تلاش می کند کتاب، سالم تر و بی نقص تر منتشر شود) دیگر با نوشته ای روبه رو نیست که معلوم نمی کند این بایدها و نبایدها حاصل تفکر و کدام سانسورچی بی نام و نشانی است که به هر دلیل نخواسته یا جرئت نکرده با نویسنده روبه رو شود.
نکته دوم موضوع کتاب است که باعث شده رمان به خاطر آن توقیف شود و آن مطرح کردن اسارت زنان و دختران این سرزمین به دست دشمن بعثی است. در این باره باید گفت در جنگ های عالم کدام نبرد را می شناسیم که طرفین درگیر، در کنار اسیران مرد، زنان و دختران را نیز به اسارت نگرفته اند؟ و کدام زن یا دختر است که به میل خود به اسارت دشمن درمی آید؟ چرا نمی خواهیم واقعیت های جنگ را بپذیریم؟ آیا با سانسور کردن این موضوع، ذهن ها و باور این مردم را هم می شود تغییر داد؟ مردمی که یا خود شاهد این موضوع بوده اند یا دست کم مطلع از آن؟ مگر آن فرمانده بزرگ جنگ چندی پیش به صراحت نگفت ما برای آزادی زنان اسیر چندین شهید داده ایم؟؟!!

سومین عرضم این است که گرچه خیلی دیر است اما بیایید کار را به کاردان بسپارید که اگر چنین کنید، به جای سانسور و توقیف آثار بایرامی ها، دهقان ها و قیصری ها، اتفاقاً همین کاربلدها و دلسوختگان که وفاداری شان را به ادبیات جنگ ثابت کرده اند، تصمیم گیران سیاست های فرهنگی ادبیات شوند و رویکردی انتخاب کنند که باغ تلو یی که چاپ اولش سال هاست بین مردم توزیع شده، هم این همه سال منتظر چاپ نماند و هم توقیف نشود. یقین بدانید تصمیم های نابخردانه ای از این دست نتیجه اش توجه بیشتر مردم به اثر توقیف شده است و اگر قبلاً چندان رغبتی به مطالعه اثر مورد نظر نداشته اند، کنجکاوانه به آن رو می کنند.

این که آیا واقعا مطمئنید تصمیم گیران پیش گفته واقعاً دلشان بیش از بایرامی ها، دهقان ها و قیصری ها برای ادبیات و جنگ می سوزد؟!!!

انتهایی پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
افشار گفت:اخیرا بازار نشر در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته است و وضعیت دردناکی دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳

مهدی افشار، مترجم در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره انتشار کتاب جدیدش گفت: کتاب جدیدی منتشر نکرده ام اخیرا بازار نشر در وضعیت بسیار بدی است و وضعیت دردناکی دارد، چون مردم پول کافی برای خرید کتاب و حوصله ای برای مطالعه ندارند و از سوی دیگر ناشران برای انتشار کتاب سرمایه گذاری نمی کنند.

بیشتر بخوانید

او افزود: تیراژ انتشار کتاب به شدت کاهش یافته است حتی میزان تیراژ آن به 100 تا 150 نسخه رسیده است و کتاب در تیراژ بسیار محدودی منتشر می شود برای همین کتاب منتشر نمی شود هم مشکلات اقتصادی هم افسردگی جامعه در این امر تاثیر دارد. مشکلات اقتصادی به دلیل اقتصاد ناسالم و افسردگی جامعه به دلیل شیوع کرونا به وجود آمده است.

افشار گفت: هم اکنون زندگی نامه به همراه گفت و گو های چند نفر از چهره های هنر ایران را به زبان انگلیسی برای سایت آسو پدیا ترجمه می کنم تمام این افراد نویسنده نیستند بسیاری از آن ها در رشته های دیگری از جمله آهنگسازی، نقاشی و هنر های تجسمی فعالیت می کنند این ترجمه ها به بهتر شناخته شدن چهره های هنری ایران کمک می کند و پس از آن کتابی برای ترجمه انتخاب می کنم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
معاون اقتصاد و فرهنگ خانه کتاب و ادبیات ایران از برگزاری مجازی نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس در هفته کتاب خبر داد.

حسین صفری، معاون اقتصاد و فرهنگ خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس اظهار داشت: جلسات ابتدایی نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس برگزار شد.

وی افزود: این نمایشگاه بر خلاف هرسال، در سال 99 به شکل مجازی برگزار می شود. نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس با همکاری سازمان حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس در آبان ماه و همزمان با هفته کتاب برپا می شود.

صفری در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه این نمایشگاه هرسال در قالب ملی برگزار می شد، توضیح داد: اما امسال قصد داریم این نمایشگاه را به شکل مجازی برپا کنیم، تلاش می کنیم وجهه ملی آن پررنگ تر لحاظ شود.

معاون اقتصاد و فرهنگ خانه کتاب و ادبیات ایران درباره زمان ثبت نام برای حضور ناشران در این نمایشگاه ملی گفت: ثبت نام از 15 مهرماه آغاز خواهد شد، اما اطلاع رسانی پیرامون آن صورت می گیرد. در این نمایشگاه کتاب های حوزه دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و مقاومت مورد توجه است.

وی در پایان در پاسخ به این پرسش که طراح نرم افزار نمایشگاه مجازی کیست، گفت: طراحی نرم افزار بر عهده موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران است و کارهای آن در حال نهایی شدن است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ صاف نیوز
غلامرضا شجاع، نماینده تشکل های صنعت چاپ استان ها، از مطالبه این صنف از وزارت فرهنگ و ارشاد برای اعطای مدرک معادل به پیشکسوتان و فعالان این صنعت خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : امروز نیوز

غلامرضا شجاع، نماینده تشکل های صنعت چاپ استان های کشور، در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، از مطالبه بخشی از بدنه صنعت چاپ برای ورود روز صنعت چاپ در 11 شهریور ماه به تقویم رسمی کشور خبر داد و گفت: چند سالی است که به علت نامشخص، این روز از تقویم حذف شده است ؛ به همین دلیل ما از وزارت ارشاد خواسته ایم تا اضافه شدن مجدد این روز در تقویم رسمی کشور را پیگیری کند.

وی ادامه داد: انجمن پیشکسوتان صنعت چاپ، تشکل های سراسری صنعت چاپ استان ها و انجمن دانشگاه ها و فناوری صنعت چاپ این پیشنهاد را به معاون فرهنگی وزیر ارشاد ارائه کرده اند که برای پیشکسوتان این صنعت مدرک معادل اعطا شود.

شجاع تصریح کرد: معاون فرهنگی ارشاد از ما خواسته است که در نامه ای به صورت کتبی این درخواست را مطرح کنیم تا بتوانیم موافقت وزیر ارشاد را برای این موضوع جلب کنیم.

درخواست فعالان صنعت چاپ برای اعطای مدرک معادل از وزارت ارشاد چند سال پیش و در اوایل دولت یازدهم نیز مطرح شده بود، اما این درخواست تاکنون اجرایی نشده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
همزمان با روز ملی سینما، 130 سینماگر بیانیه دادند که هر نوع مجوز برای ساخت و پخش فیلم حذف شود. ابراهیم داروغه زاده، معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و مسئول وقت ممیزی سینما هم در همراهی گفته مجوز دیگر بی اثر و بهتر است حذف شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳ سایت های دیگر : تابناک گیلان

همزمان با روز ملی سینما، 130 سینماگر بیانیه دادند که هر نوع مجوز برای ساخت و پخش فیلم حذف شود. ابراهیم داروغه زاده، معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و مسئول وقت ممیزی سینما هم در همراهی گفته مجوز دیگر بی اثر و بهتر است حذف شود؛ اما آیا چنین خواسته ای عملیاتی است؟ برای درک ابعاد این ماجرا، باید به این پنج پرسش پاسخ داد.

به گزارش تابناک ؛ امیدوارم دولت و مجلس با همکاری یکدیگر و با اعتماد به سینماگران عزیز و متعهد کشور، شوراها پروانه ساخت فیلم که دیگر هیچ فایده و ضرورتی ندارند را از چرخه تولید و نمایش فیلم حذف کنند. این موضع گیری ابراهیم داروغه زاده معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و دبیر پیشین جشنواره ملی فیلم فجر همزمان بود با بیانیه یک خطی 130 سینماگر که خواستار برچیده شدن هرگونه پروانه برای ساخت و پخش فیلم و سینمایی و حذف هرگونه ممیزی شد.

این موضع گیری ها نقدهای محدودی را عموماً با رویکرد نفی در پی داشت؛ اما اگر بدون نگاه اثباتی یا نفی ای، برای رویکرد عمل گرایانه نسبت به این موضوع نگریست، باید چند پرسش را مطرح کرد و به آنها پاسخ داد؛ پرسش هایی که همراه پاسخ هایشان می توانند نشان دهد، چرا اعمال ممیزی در سینما بر خلاف مطبوعات پس از انتشار رخ نمی دهد.

نخست اینکه با توجه به اینکه فیلم سینمایی گران ترین محصول فرهنگی و هنری است، اگر فیلم پس از عرضه مثل مطبوعات توقیف شود، سینماگران مشکلی ندارند؟

دوم آنکه آیا حذف روش فعلی صدور پروانه ساخت که تا حدود زیادی صدور پروانه نمایش را تضمین یا انتظارش را ایجاد و به نوعی سرمایه سینماگران را گارانتی می کند مورد تایید سرمایه گذاران است و سرمایه گذاران در صورت حذف که به منزله حذف این گارانتی است، ریسک سرمایه گذاری را می پذیرند؟

سوم اینکه، در مطبوعات معمولاً ناظر بر محتوا، مدیرمسئولان هستند که بسیاری از اوقات صاحب امتیاز هم هستند. با توجه به اینکه در فیلم ها بسیاری اوقات کارگردان و تهیه کننده سرمایه گذار فیلم نیستند و در صورت توقیف فیلم، زیان وسیعی نمی بینند، آیا کارگردان ها و تهیه کننده ها حاضرند همان نقش مدیرمسئول را در مطبوعات داشته باشند یا اکران فیلم را تضمین کنند؟

چهارم؛ فرض را بر این بگذاریم که دولت اساساً حتی سانسور را در فیلم ها به صفر برساند، در آن صورت آیا فیلمسازان حاضرند خود مسئولیت مواجهه مستقیم با شکایات از فیلم ها را که بارها مسئولان سینمایی را به دادگاه کشانده بپذیرند و در قبال شکایات پیرامون محتوای آثارشان در محاکم پاسخگو باشند؟

و در آخر اینکه، اگر بر اثر حذف ممیزی حجم فشارها بر کل سینما منجر به قانون گذاری در سطح مجلس شورای اسلامی و دیگر سطوح برای ممیزی سنگین و شرایط از هم اکنون پیچیده تر شد، چگونه باید فضا را مدیریت کرد و چه ایده ای در این زمینه نزد سینماگران وجود دارد که عملگرایانه بوده و قابلیت اجرایی داشته باشد؟

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
سینماپرس: سیدسعید سیدزاده تهیه کننده سینما همزمان با ماه محرم در رابطه با انفعال مدیران فرهنگی در قبال تولید آثار دینی گفت: پرداختن به مقوله مهم دین از دریچه سینما یکی از مهمترین راهکارهایی است که می تواند نوع بشر را با فرهنگ غنی و ارزشمند عاشورای حسینی (ع) و مقاومت و ایثار آشنا کند اما بی تردید با کم کاری این اتفاقات مهم محقق نمی شود؛ ما مستحق آن هستیم تا فیلم هایی بسازیم که امثال فهرست شیندلر نزد آنان هیچ باشند اما بی بصیرتی مدیران فرهنگی مانع این اتفاق می شود و این اتفاقی دردآور و ناگوار است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳ سایت های دیگر : هشدار نیوز

تهیه کننده فیلم های سینمایی مرزی برای زندگی و خداحافظ رفیق در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بی شک پرداختن به مسائل دینی در سینما تأثیرات شگرفی در جامعه دارد و بسیار مهم است تا ما از طریق این رسانه مهم و اثرگذار دین مان را به جهانیان بشناسانیم اما متأسفانه همواره در این مورد مهم شاهد اهمال کاری و سهل انگاری مدیران فرهنگی هستیم.

وی ادامه داد: مسأله اینجا است که علاوه بر مدیران فرهنگی، عدم شناخت و بصیرت لازم هنرمندان نسبت به واقعه مهم عاشورای حسینی (ع) و نسبت به کلیه مسائل تاریخی و مذهبی نیز باعث بی توجهی مضاعف به این موضوعات مهم در سینما شده است.

این تهیه کننده متذکر شد: اگر شناخت و بصیرت در میان هنرمندان و مدیران فرهنگی وجود داشته باشد ما شاهد دغدغه مند شدن این افراد و در نتیجه پرداختن به موضوعات مهم دینی خواهیم بود. بی تردید تقید و تعهد بعد از شناخت و بصیرت به وجود خواهد آمد.

سیدزاده خاطرنشان کرد: وقتی مدیر فرهنگی دغدغه مند باشد هنرمند نیز به دنبال او می رود. واقعیت امر این است که مسئولان فرهنگی فرمان حرکت هستند و بقیه کارها در دست هنرمندان است. هنرمند اگر ببیند پیشانی حرکت و سیاست گذاری سینما که مدیران فرهنگی هستند فقط به فکر آن هستند که شب را صبح کرده و صبح را شب کنند، گیشه سینماها را رونق بدهد و برایشان فرهنگ و ارزش ها خالی از اهمیت باشد، قطعا پرداختن به موضوعات دینی و بزرگ و ارزشمند برای آن ها نیز بی اهمیت می شود.

تهیه کننده فیلم های سینمایی زیباتر از زندگی و شب به خیر فرمانده با بیان اینکه ما اگر برنامه ریزی صحیح فرهنگی داشتیم مطمئنا مستحق ما که فیلم های تاریخی ارزشمندی بسازیم تصریح کرد: ما باید در سینمای کشورمان فیلم هایی تولید کنیم که امثال فهرست شیندلر پیش آن نخود هم نباشد! بنده وقتی فیلم هایی مانند فهرست شیندلر را می بینم که آنقدر فیلمسازش نسبت به اعتقاد خودش تعهد دارد که مخاطب را متأثر از دروغ بزرگ خود می کند، حسرت می خوردم چرا ما که عظمت دنیا دستمان است، عظمتی که گاندی می گوید اگر عمری داشتم تا بتوانم مطالعه کنم یقینا مسلمان می شدم، ما که چنین جایگاهی داریم و باید از آن بهره برداری درستی داشته باشیم، به دلیل بی بصیرتی مدیران فرهنگی و هنرمندان مان از این نوع تولیدات پرشکوه در سینما نداریم!

وی تأکید کرد: اگر ما بخواهیم سینمای مهم و ارزشمند دینی را احیاء کنیم باید دغدغه ای در جامعه مدیریت فرهنگی به وجود بیاید، باید سیاست های تشویقی و راهکارهایی ارائه شود تا هنرمند هرگز دنبال تولید آثار دیگری به غیر از سینمای دینی و انقلابی نرود اما وقتی مسئولان به این فکر می کنند گیشه سینماها چگونه پر می شود هنرمند هم از این راه پیروی و تبعیت می کند!

این سینماگر در پایان این گفتگو با بیان اینکه تمام امیدمان به بسیجیان فرهنگی است اظهار داشت: من امیدوارم با حضور فیلمسازان متعهد و جوانان بابصیرت و مومن و متعهد که می توانم اسمشان را بسیجیان فرهنگی بگذارم، این هدف بزرگ به زودی در سایه الطاف الهی در سینمای کشورمان محقق شود و ما در راستای به تصویر کشیدن تاریخ سراسر ایثار و مقاومت عاشورایی مان به آنچه که باید برسیم؛ بی تردید در این راه امیدمان تنها به خدا است و خدای متعال مطمئنا دین خود را یاری می کند و برای یاری دین خدا فیلمسازان جوان متعهدی هم به زودی میدان را در سینمای کشور در دست خود خواهند گرفت و هنرهفتم را از ابتذال مفرطی که فقدان ریل گذاری درست مدیران باعث انحرافش شده نجات خواهند داد.

لینک خبر :‌ سینما پرس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳

نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: گروهی از سینماگران ایرانی در روز ملی سینما با انتشار بیانیه ای مخالفت خودشان با هرگونه سانسور و حذف هرگونه پروانه فیلمسازی اعلام کرده اند. در میان نام های امضا کننده این بیانیه نیز اسم های آشنایی دیده می شود که تقریباً همیشه در هرگونه فعالیت اعتراضی در این سینما نامی از آن ها دیده و شنیده شده است. اما ماجرای اعتراض این گروه به حذف شوراهای پروانه فیلمسازی چیست؟ و چرا درست در همان روزهایی که گروهی از اهالی سینما دست به انتشار چنین بیانیه ای می زنند، دبیر دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر و معاون سابق نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیز هم نوا با ن ها خواهان حذف شورای پروانه ساخت می شود؟ این اتفاقی است که به نظر می رسد می توان آن را بهانه ای برای تغییرات گسترده در ماه های پایانی دولت و ایجاد یک بدعت تازه در سینمای ایران دانست.

شاید برای برخی از خوانندگان این گزارش سوال باشد که کارکرد شوراهای سینمایی در ایران چیست؟ در فرآیند ساخت یک اثر سینمایی دو شورای تاثیرگذار فعالیت می کنند. اولی شورایی با عنوان شورای پروانه ساخت است که وظیفه بررسی فیلمنامه یک اثر و شرایط ساخت آن را دارد و پس از بررسی جمیع شرایط مجوز ساخت یک اثر سینمایی (یا ویدئویی یا نمایش خانگی) را صادر می کند. در مرحله بعد فیلمساز باید فیلمنامه تایید شده توسط شورای پروانه ساخت را تبدیل به اثری تصویری یعنی همان فیلم و سریال کند و در نهایت شورایی با عنوان شورای پروانه نمایش با دیدن خروجی نهایی اثر و کنترل میزان مطابقت این اثر با آنچه که در فیلمنامه اولیه مصوب شده است، رای به اکران یا عدم اکران عمومی یک اثر سینمایی می دهد.

از این نظر شوراهای پروانه ساخت و نمایش دو فیلتر اصلی تولید یک اثر سینمایی هستند که قبل و بعد از تولید اثر بر آن نظارت می کنند تا خروجی حاصل خارج از حدود اخلاقی و شرعی و عرفی جامعه ایرانی نباشد. هر دو این شورا با مدیریت و نظارت سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کنند.

سینماگران ایرانی در بیانیه اخیر خود به بهانه روز ملی سینما از این نوشته اند که خواهان برچیده شدن نظام سانسور و حذف هر نوع پروانه فیلمسازی هستند. جالب است که این خواسته کاملا غیرمنطقی در شرایطی مطرح شده که اساسا در همه جای جهان نظام مشخص و مدونی برای تولید و عرضه محصولات نمایشی وجود دارد. برای نمونه در گزارش سایت عبرت پژوهی تاریخی با عنوان تاریخچه سانسور در سینمای آمریکا درباره اولین قوانین سانسور در آمریکا می خوانیم: اولین قانون سانسور فیلم در امریکا مربوط به حکم سال 1897م ایالت مین بود که نمایش فیلم های مشت زنی را ممنوع می کرد. مین این حکم را برای جلوگیری از نمایش مسابقۀ قهرمانی سنگین وزن مشت زنی بین جیمز جی کوربت و رابرت فیتز سیمونز تصویب کرده بود. برخی دیگر از ایالت ها هم به دنبال مین، این کار را انجام دادند.

در سال های بعد از آن نیز قوانین مختلفی برای نظارت بر محتوای عرضه شده در سینمای آمریکا و سایر کشورهای جهان از سوی دولت و یا نهادهای سینمایی تصمیم گیرنده در آن کشورها وضع شد که مانع از آشفتگی و بی قانونی در سینمای آن کشورها می شد. سایر کشورهای صاحب سینما همچون فرانسه و آلمان هم که معمولا آزادی موجود در آن ها از سوی جریان شبه روشنفکری سینمای ایران برای زیرسوال بردن شرایط موجود در سینمای ایران استفاده می شود هم دارای نظام ممیزی مخصوص به خود هستند و چیزی به عنوان برچیده شدن نظام سانسور که مدنظر برخی از سینماگران مدعی ایرانی است در آن ها وجود ندارد. البته که این طبیعی است که قوانین ممیزی در هر کشور متناسب با فرهنگ، عرف و مقتضیات همان جامعه و مردمانش باشد.

همین سال گذشته بود که انتشار ویدئویی از بخش های سانسور شده فیلم جنجالی گوزن ها توسط ساواک در رژیم منحوس پهلوی باعث شد تا یک بار دیگر مسئله محدودیت های سینما در آن دوره مطرح شود. مسعود کیمیایی با انتشار سکانس تغییر یافته فیلم به دستور ساواک پس از سال ها گفته بود، برای فیلمبرداری این سکانس، نیروهای امنیتی رژیم گذشته، یک کارگردان دیگر را سرصحنه آوردند و او تن به انجام چنین کاری نداده است. ابراهیم داروغه زاده، دبیر جشنواره فیلم فجر نیز با به اشتراک گذاشتن ویدیویی از صحبت های بهروز وثوقی درباره احضارش به ساواک بعد از بازی در گوزن ها و صحبت مامور ساواک درباره رفت و آمد او به دربار نوشت: شاید اگر مسعود کیمیایی هوشمندانه بهروز وثوقی را که رفت و آمدی به دربار داشت برای این نقش انتخاب نمی کرد، فیلم گوزن ها هیچ وقت اجازه اکران نمی گرفت.

این البته تنها یکی از شاهد مثال های متعدد دخالت دربار و دستگاه های امنیتی رژیم طاغوت در سینماست؛ سینمایی که البته آن نیز به عنوان دورانی مهم از سینمای ایران همیشه از سوی جریان شبه روشنفکری بر سر مخالفان کوبیده شده و آزادی ها موجود در آن دوره که همراه با حضور بازیگرانی همچون بهروز وثوق و گوگوش و... بوده به رخ مخالفان کشیده شده است؛ غافل از اینکه حقیقت سینمای قبل از انقلاب اسلامی که اتفاقاً همیشه مورد توجه و افتخار این جماعت بوده، به شدت بسته و به دور از آزادی های واقعی که در حوزه فکر و اندیشه می شود، قرار داشت.

اما نکته عجیب و شاید به تعبیر بهتر تاسف بار این ماجرا حمایت برخی از چهره های دولتی از طرح گزاره هایی همچون حذف شورای پروانه ساخت است. اتفاقی که بدون شک مقدمه ای برای حذف شورای پروانه نمایش و بی قانونی مطلق در حوزه تولید و عرضه آثار سینمایی است. ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره ملی فیلم فجر همزمان با انتشار بیانیه گروهی از سینماگران با انتشار توئیتی به شکل غیرمستقیم به حمایت از محتوای این بیانیه پرداخته است. داروغه زاده نوشت: امیدوارم دولت و مجلس با همکاری یکدیگر و با اعتماد به سینماگران عزیز و متعهد کشور، شوراهای پروانه ساخت فیلم که دیگر هیچ فایده و ضرورتی ندارند را از چرخه تولید و نمایش فیلم حذف کنند.

البته نگارنده این گزارش معتقد است آنچه که باعث شده تا چهره هایی همچون داروغه زاده از بی فایده بودن وجود شورای پروانه ساخت بنویسند، نبود نظارت همزمان با تولید در آثار سینمای ایران است که در نهایت می تواند منجر به توقیف یک اثر سینمایی و یا حاشیه هایی مشابه آن شود. اساسا اهمیت شورای پروانه ساخت را نمی توان منکر شد اما کارکرد اصلی این شورا به نظارت همزمان با تولید آثار سینمایی است؛ نه اینکه صرفاً محلی برای صدور مجوز اولیه تولید یک اثر باشد تا حداقل اتفاقاتی همچون توقیف و ممیزی های متعدد پس از تولید برای آثار سینمایی کمتر پیش آید.

نکته اینجاست که سینماگران ایرانی در شرایطی خواستار عدم نظارت دولت در سینما شده اند (خواستن حذف ممیزی و شوراهای فیلمسازی به شکل تلویحی به معنی حذف نظارت دولت بر آثار سینمایی و سپردن همه امور به دست خود اهالی سینماست) که از اساس سینمای ایران همیشه سینمایی وابسته به دولت ودر اصطلاح اقتصاد مرکزی بوده است. اصلاً بدون حمایت همراه با نظارت دولت، سینمای ایران که همواره از منظر مالی وابسته به دولت و حاکمیت بوده، رمقی برای ادامه حیات نخواهد داشت؛ نه اینکه کاملاً نابود شود اما بدون شک لطمات سنگینی می بیند. جالب اینکه حتی سینمای آمریکا به عنوان بزرگترین صنعت فیلمسازی جهان که حداقل بیشتر به مفهوم یک هنر-صنعت خصوصی نزدیک است هم تحت نظارت دولت قرار دارد آن وقت چه دلیلی دارد که سینمایی که رگ حیات آن به حمایت دولت گره خورده، فارغ از هرگونه نظارتی از سوی دولت فعالیت کند؟ آیا هیچ عقل سلیمی چنین گزاره ای را تایید می کند؟

این ها سوالاتی است که شاید اگر شبه روشنفکران سینمای ایران زودتر از این ها به آن پاسخ داده بودند، دیگر به دنبال طرح بهانه ای همچون حذف شوراهای فیلمسازی در سینمای ایران نمی رفتند.

لینک خبر :‌ نسیم آنلاین

خبرگزاری میزان - وطن امروز نوشت: ماجرای پول های مشکوک در سینما و شبکه نمایش خانگی هر چند در چند سال اخیر بویژه دهه 90 بیش از همیشه مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است، اما واقعیت این است که ریشه این ماجرا را باید از سال ها قبل از این دوره جست وجو کرد. با این همه آنچه در ارتباط با ماجرای ورود پول های آلوده و مشکوک به جریان تولید و توزیع در سینمای ایران وجود دارد، زمان اولیه وقوع این اتفاق نیست، بلکه مساله اصلی چگونگی ورود این پول ها و استمرار جریان حضور سرمایه های مشکوک در سینمای ایران است.

آنچه سینمای ایران را در این سال ها فلج کرده، ورود پول های بادآورده به آن بود که هزینه های ساخت آثار سینمایی را بالا برد. بالا رفتن هزینه تولید باعث شد پس از مدتی عرصه تولید برای گروه های مختلف در سینمای ایران تنگ شود و کار در انحصار گروهی محدود قرار بگیرد؛ اتفاقی که نتیجه آن نه تن ها جهت دهی در حوزه تولید محتوای آثار سینمایی بود، بلکه در زمینه توزیع آثار نیز منجر به شکل گیری یک جریان محدود سینمایی شد که مشخص می کرد کدام فیلم ها می توانند زمان های بهتر اکران را در اختیار بگیرند.

پول های مشکوک در چند سال اخیر بار ها و بار ها محور گفتگو های سینمایی در رسانه های مختلف شد و با وجود آنکه برخی افراد مشکوک برای وارد کردن چنین پول هایی به سینمای ایران، محاکمه شدند و برخی دیگر نیز در انتظار محاکمه هستند، اما هنوز هم مشخص نشده که چگونه این پول ها همچنان در سینمای ایران در حال کار بوده و بر جریان تولید و توزیع آثار سینمایی اثر می گذارند.

مساله اینجاست که ورود این پول ها به چرخه تولید آثار سینمایی باعث شد دستمزد بازیگران و سلبریتی ها به شکلی نجومی افزایش یابد و حالا دیگر تولید یک اثر سینمایی در ظاهر کم هزینه و آپارتمانی هم چند میلیارد تومان هزینه دارد؛ بویژه اگر قرار باشد در فیلم بازیگر چهره ای نیز حضور پیدا کند، باید رقمی حدود 70 درصد هزینه پروژه را برای قرارداد بازیگران صرف کرد.

حالا در این شرایط که سینمای ایران به واسطه کرونا و البته چرخه معیوب تولید و توزیع آن در آستانه ورشکستگی و فروپاشی است، نهاد هایی همچون شهرداری تهران نیز به جای حمایت از جریان تولید و توزیع آثار سینمایی، با صرف هزینه های خود در مواردی غیرضرور همچون برگزاری مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه های بین المللی، همین اندک راه های کمک درست و منطقی از سینمای ایران را هم به بیراه می کشانند.

مساله دیگر اینکه در این سال ها، بار ها شورا های فعال در عرصه تهیه کنندگی سینما با صدور بیانیه هایی اعلام کرده اند که با ورود پول های آلوده به سینما بویژه شبکه نمایش خانگی برخورد می کنند و حتی از قوانین سختگیرانه و تنبیهی برای این حوزه گفتند، اما در نهایت اتفاق خاصی در این حوزه نیفتاده و هر روز خبر های مختلفی در ارتباط با فعال شدن پول های آلوده در یک پروژه جدید به گوش می رسد و هیچ کس هم دقیقا پاسخ نمی دهد مسؤولیت نظارت بر این حوزه بالاخره با وزارت ارشاد است یا نهاد های صنفی سینمایی مثل خانه سینما؟ فعلا حکایت ورود پول های آلوده و رسیدگی به این پرونده در میان اهالی سینما، حکایت همان مثل کی بود، کی بود، من نبودم است که همه از ورود چنین پول هایی به سینمای ایران گلایه می کنند، اما هیچ پاسخ مشخصی برای دلایل ادامه چرخش چنین پول هایی در سینما و نمایش خانگی ایران نمی دهند.

* پولشویی، هنرمندان متعهد را خانه نشین کرده است

میزگرد بررسی ورود پول های آلوده به سینما در برنامه تلویزیونی هفت با حضور داریوش باباییان و محمد درمنش از تهیه کنندگان سینما برگزار شد.

باباییان در ابتدای برنامه گفت: بعضی ها راحت می آیند و با یک کار کل سینما را بهم می ریزند. یک شبه تجربه آدم هایی را که 40 سال در سینما بوده اند نابود می کنند و آن ها را خانه نشین می کنند. صنوف مختلف واقعا در حال لطمه خوردن هستند.

وی افزود: مدیران می توانند این اتفاق را مدیریت کنند. باید جلوی ورود این پول ها را گرفت. پول خوب می تواند وارد سینما شود، اما باید منشأ آن معلوم شود. هزینه فیلمسازی واقعا بالاست؛ بدون هیچ برگشتی.

محمد درمنش هم گفت: اساس مطرح شدن ریخت و پاش های مادی، آدرس غلط دادن است. کل پول در گردش سینما زیر 500 میلیارد تومان است. موضوع پولشویی به نظر من رد گم کردن است. ارز هایی که به عنوان دولتی گرفته می شود، هیچ وقت به اقتصاد کشور بازنمی گردد. این موضوعات فقط درباره سینما نیست، در کل کشور است.

این تهیه کننده خاطرنشان کرد: ارقام نجومی با ارقام معمول سینما اساسا قابل قیاس نیست؛ یک رقمی وارد سینما شده است. این پول ها به ظاهر از مجاری قانونی آمده است، اما این پول ها قبل از سینما از کجا منشأ گرفته است. سینماگران در کشور حق دارند به دنبال سرمایه گذار باشند. بنیاد سینمایی فارابی 200 تا 300 میلیون می دهد، آن هم مشروط و تهیه کننده ناچار است سراغ سرمایه گذار برود.

وی گفت: تهیه کننده وظیفه ندارد منشأ پول را پیگیر شود، مقامات مسؤول و نهاد های ذی ربط باید این کار را انجام دهند. سینما مثل آکواریوم است؛ شفاف است. ما باید ببینیم این پول ها قبل از سینما در کجا بوده است و فکر نکنیم همه فساد های مالی در سینماست.

داریوش باباییان هم اینچنین متذکر شد: این پولشویی ها شالیزار سینما را تبدیل به برهوت کرده است. مدیریت کوتاه مدت ما مشکل دارد. یعنی تا بخواهد کاری بکند دوره اش تمام می شود. ظرفیت اکران ما محدود است. اگر یک نفر پولی را آورده، آیا اجازه دارد در چندین کار سرمایه گذاری کند؟ این اتفاق باعث می شود همین چند نفر کل سینما را قبضه کنند. ما تهیه کنندگانی داشتیم که فیلم های پرفروشی داشته اند، اما الان نمی توانند یک فیلم بسازند. مگر آنکه بازیگر مطرح نیاورند که در گیشه شکست خواهند خورد. در شرایط فعلی واقعا نمی توانند کار کنند و این باید توسط مدیران سینمایی درست شود.

محمد درمنش در تکمیل سخنان باباییان گفت: حرف آقای باباییان کاملا دغدغه است. من معتقدم اخلاقیات در تجارت معنا ندارد. دوست و دشمن معنا ندارد.

وی گفت: 3 عنصر در ارتباط با پول های کثیف وجود دارد؛ ابتدا برخورد با بازیگر. ما چیزی بین اقتصاد آزاد و سوسیالیستی هستیم. در بازار آزاد در 120 فیلم ساخته شده در سال، این حق بازیگر است که رقم بالاتر را انتخاب کند. اشکال این است که ما دانشگاه سینمایی برای تربیت بازیگر نداریم. ما کمبود بازیگر داریم و این انحصار ایجاد می کند.

وی ادامه داد: در عرصه موسیقی، زمانی موسیقی لس آنجلسی، موسیقی را نابود کرده بود. یک تفکر درست توانست موسیقی لس آنجلسی را از رده خارج کند. ما به جای چند جوان نقش اول باید 30 جوان نقش اول خوب داشته باشیم. این تقصیر وزیر ارشاد و آموزش عالی است. وجه بعدی آورنده پول است. این مشکل هم از سیستم است. بعضی ها با ادعای خدمت فرهنگی پول می آورند، در حالی که نقشه های دیگری دارند.

این تهیه کننده در پایان گفت: رسانه ملی باید وارد این مباحث شود و امیدواریم تاثیرگذار باشد. پیگیری این پول ها باید توسط سازمان بازرسی و قوه قضائیه انجام شود. این سیستم باید توسط این نهاد ها درست شود.

بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید

انتهای پیام/
خبرگزاری میزان : انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.

لینک خبر :‌ میزان
در فرهنگ عامه، روایت های بسیاری وجود دارد که به افرادی می پردازد که در موقع بد و در مراسم و در جمع، با ظاهری بدپیرایه حاضر و درنتیجه، انگشت نمای همگان می شوند. روایت های متعددی که جای بیانشان اینجا نیست اما هر فردی دست کم یکی از آن ها را به خاطر می آورد. آنچه که در ساعت های گذشته پس از جشن سینمایی جمعه شب در تپه های عباس آباد تهران گذشت، مصداق یکی از بدپیرایگی هاست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳ سایت های دیگر : منجیل خبر 55آنلاین ملیت کیمیا نیوز فرهنگ وهنر

اینکه بخشی از جامعه ی سینما به بهانه تجلیل از کسانی که در جشنواره های خارجی موفقیت کسب کرده اند تقدیر شوند، به خودی خود بد نیست. بگذریم از اینکه هرچند ساختن فیلم و سریال با مجوزهای قانونی هم به خودی خود بد نیست اما همین چند ساله دیده ایم که در برخی پرونده های فساد اقتصادی، همان فیلم و سریالی که ساختش به خودی خود بد نبوده است، به اتفاقی مذموم و نکوهیده تبدیل می شود. اما اینجا بیشتر از هر چیز، توجه ها به این داده شده است که وقتی انسان در زمان بدی در مکان بدی قرار گیرد، کارش سرزنش آفرین می شود. برای نمونه، شما نمی توانید در دهه ی اول محرم، برای یک اقدام بسیار پسندیده، در ایران جشنی برگزار کنید، یا نمی توانید آغاز سال نو قمری را به هموطنان اهل سنت تبریک بگویید؛ چون موقعیت زمانی و مکانی خیلی مهم است.

به گزارش ایسنا، از این رو بوده که در چند ساعت گذشته، در قلم بسیاری، نفس برگزاری چنین مراسمی، با چنین بهانه ای، نه تنها غیر قابل افتخار، بلکه غیر قابل توجیه و مصداق بارز بدپیرایگی توصیف شده؛ چراکه مصداق تجمل گرایی و ریخت و پاش توسط مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره ای تلقی شده است که بسیاری از هنرمندان، به دلیل شرایط تحمیلی دوران تلخ کرونایی، واقعا مصداق به نان شب محتاج بودن، شده اند.

نگارنده ی این سطور، از مجموعه ی مباحث و زوایای موجود و مرتبط با موضوع، صرفا چند پرسش را با برگزارکنندگان، دست اندرکاران و حاضران و مشارکت کنندگان با این رویداد مطرح می کند:

1-دلیل و توجیه اصلی برگزاری این جشن در شرایط حال حاضر چه بوده است؟ چراکه در سخنرانی های جشن، توضیح مشخصی در این زمینه ارایه نشد و صرفا کلی گویی هایی ارایه شد.

2-آیا به زعم برگزارکنندگان، برگزاری چنین جشنی و تقدیر مکرر از تعداد معدودی، به وضعیت اهالی سینما در شرایط کرونایی، یا حتا به طور کلی، وضعیت سینمای ایران در داخل یا خارج از کشور کمکی می کند؟ از چه منظری و دقیقا چه کمکی؟

اگر بر فرض، توجیهی وجود دارد، به اعتقاد مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این بهترین انتخاب و بهترین کار برای کمک به بهبود اوضاع بوده است؟

3-آیا علت برگزاری چنین جشنی، صرفا برگزار نشدن جشنواره ی جهانی فجر در سال جاری و در پی آن بی کاری دست اندرکاران جشنواره بوده است؟

4-آیا به دلیل همین برگزار نشدن، بودجه ای در میان بوده که باید صرف می شده است؟

5-آیا تقدیر از صرفا تعدادی از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه های بین المللی در سال گذشته، این شائبه ی مطرح در این چند ساعت پس از جشن را تقویت نمی کند که یک دورهمی تقسیم جوایز بین خودی ها و رفقا صورت گرفته است؟

6-آیا این جشن در سال های گذشته هم باید برگزار می شده که کوتاهی شده است؟ موضع مسؤولان سازمان سینمایی در این باره چیست؟ توضیح احتمالی آنان برای برگزار نشدن مشابه این جشن در همین دوره ی مسؤولیت و زعماتشان بر سینمای ایران چیست؟

7-آیا این جشن قرار است در سال های آتی نیز ولو با برچیده شدن موانع کرونایی و برگزاری جشنواره ی جهانی فیلم فجر، برگزار شود؟ با چه آیین نامه و دستورالعملی؟

8-وقتی قشرهای متنوع و اتفاقا پرشماری از افتخارآفرینان سینمای ایران برای این جشن در نظر گرفته نمی شوند، پرسش اساسی این است که سینمای ایران از نظر دوستان، دقیقا چیست و کیست؟ وقتی آن قشرها از اساس در نظر گرفته نشده اند، عنوان افتخارآفرینان سینمای ایران، عبارت دقیق و درستی است؟ آیا این چشم بستن، گویای تفکر و رویکردهایی نیست که در سایر تصمیم گیری های حوزه ی سینما نیز ملاک قرار می گیرند؟

9-اینکه گفته شود اشتباه ما این بود که در جشن جمعه شب، پشت تریبون یک جمله ذکر نکردیم که موفقیت های فیلم های مستند و کوتاه ایران قابل ستایش است، و حالا هم که دنیا به آخر نرسیده، سهم شما را هم می دهیم، تغییری در ماهیت موضوع پرسش پیشین ایجاد می کند؟ آیا این خود توهین مکرر نیست؟

10-اینکه پس از برخی اعتراض های صنفی، ازسوی دست اندرکاران جشن، با افتخارآفرینان جهانی قشرهای جامانده ی مورد اشاره تماس گرفته می شود که سهم شما را هم ادا خواهیم کرد، خواهشا موضع گیری نکنید، باز تغییری در ماهیت موضوع دو پرسش پیشین ایجاد می کند؟ باز این خود، توهین مکرر نیست؟

11-موضع برگزارکنندگان در قبال موفقیت تاریخی سینمای ایران در جشنواره ی ایدفا سال گذشته چه بوده است؟

12-موضع برگزارکنندگان در قبال جایزه ی جشنواره ی فیلم برلین چیست؟

13-هنرمندانی که از تریبونی چون صحنه ی این مراسم، برای بیان برخی سخنان دگراندیشانه (غیررسمی و غیرتعارفی) یا منتقدانه استفاده می کنند، هنگام پذیرش دعوت، به این نکته ی دگراندیشانه فکر نکردند که خود این صحنه و اساس حضور در آن، یک بدپیرایگی است؟

14-آیا وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس محترم سازمان سینمایی، از حضور در، و حمایت خود از این جشن، دفاع می کنند؟

15-گذشته از وضعیت رو به احتضار برخی شاخه ها همچون تئاتر در این دوران که هر گونه تجمل گرایی را غیرموجه تر از پیش ساخته است، موضع بزرگواران یادشده در پرسش پیشین، در قبال بی کاری های حادث در حوزه ی سینما در چند ماه گذشته، ازجمله اخراج های فله ای پرسنل سینماها، قبل و بعد از برگزاری جشن یادشده چه بوده است؟

16-آیا ممکن است نتایج به دست آمده در جشنواره ی فیلم ونیز، جشن مشابهی به بهانه ی مثلا تقدیر از افتخارآفرینان سینمای ایران در نیم سال اول یا دوران کرونایی یا هر نام دیگری را رقم بزند و شاهد بدپیرایگی یا بدپیرایگی های دیگری باشیم؟

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
برخی عناصر سینمای ایران در تور مهره ارزان قیمت وهابیون سعودی گرفتار شدند تا وزن اندک خود را یک بار دیگر به رخ همپالکی های خود بکشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : مشرق نیوز بیان ما شهید نیوز شهدای ایران

سال گذشته ا.پ یکی از مهره های طیف سکولار نقدنویسی با اهانت به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و مردم عزادار آن قهرمان وارسته، به دامان وهابیون سعودی خزید تا نشان دهد که او و دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران را می توان با وعده یک مشت دلار به آسانی خرید و مانند عروسک خیمه شب بازی، بازی داد!
اما شاید حقیرتر از پادوی سعودی های کودک کش، عناصری باشند که توسط این عروسک بازی خورده؛ بازی خوردند و بیانیه پیشنهادی وی علیه ممیزی در سینمای ایران را امضا کردند.
در کنار برخی امضا کنندگان قانون شکن؛ یکی از امضا کنندگان این بیانیه فردی با سوابق چپگرایانه و گروهکی است که سال ها بر خانه سینما سایه انداخته است و تا می توانسته از مزایای سینمای دولتی و صداوسیما بهره برده است. از همه بدتر و مضحک تر هم آوایی دبیر جشنواره به اصطلاح فجر با بیانیه دیکته شده است که می توان آن را بهترین دلیل بر وجود عناصر غیرخودی با مردم ایران در عرصه فرهنگ کشور معنا کرد.
ابراهیم داروغه زاده در متن خود در فضای مجازی و با هشتگ روز ملی سینما تأکید کرده است: امیدوارم دولت و مجلس با همکاری یکدیگر و با اعتماد به سینماگران عزیز و متعهد کشور، شوراهای پروانه ساخت فیلم که دیگر هیچ فایده و ضرورتی ندارند را از چرخه تولید و نمایش فیلم حذف کنند!
باید از وزیر ارشاد یا رئیس سازمان سینمایی کشور پرسید که چگونه یک مدیر سازمان سینمایی و گرداننده جشنواره ای که قرار بوده و هست؛ در بزرگداشت انقلاب اسلامی برگزار شود؛ همان آرزویی را بیان می کند که مهره وهابیون و عنصر چپ اندیش سینما و... علنا به زبان می آورند؟
البته از یک جهت باید گفت؛ با وجود فیلم های مبتذل و سخیف فعلی، وجود شورای مجوز ساخت خیلی مهم و الزامی هم به نظر نمی آید!

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
پیش از آغاز اختتامیه اصلی جشنواره ونیز ، فیلم خورشید ساخته مجید مجیدی جایزه فانوس جادویی را در بخش جنبی این رویداد نصیب خود کرد.

اعتمادآنلاین| پیش از آغاز اختتامیه اصلی جشنواره ونیز، فیلم سینمایی خورشید ساخته مجید مجیدی جایزه فانوس جادویی را در بخش جنبی این رویداد از آن خود کرد.

در بیانیه نهاد اجتماعی فرهنگی سینه سرکولی به عنوان اهدا کننده این جایزه آمده است: فیلم خورشید وفادارانه جهان دزدیده شده کودکی را روایت می کند. این فیلم تضاد میان دنیای کودکی و بزرگسالان را به خوبی نشان می دهد.

این تضاد به روشنی توسط این کودکان و راهی که قرار است بروند تا تبدیل به چهره های بالغی شوند نشان داده می شود.

از این مهمتر پرداختن به بدسرپرستی یا بی سرپرستی کودکان کار و نبود آموزش و نگرش سرکوب کننده رفتارهایی که باعث می شود این کودکان به نوعی از کودکی خود محروم شوند جالب توجه است.

در این راستا توجه خاصی شده به مسئله بازی که به حالت عادی تعریف کننده بخشی از کودکی است و اینجا بازی ناچارا تبدیل به زنجیره کار می شود که توسط بچه ها برنامه ریزی می شود.

نقطه اوج این داستان از طریق یک کارگردانی بسیار خوب اجرا شده که تمرکزش روی جزییات است. موسیقی فیلم احساس درستی ایجاد می کند بدون اینکه خودش را تحمیل کند.

باید به بازی فوق العاده بازیگران نوجوان اشاره شود که خارق العاده احساسات را بیان می کنند. پیروزی نهایی فیلم واقع بینانه است زمانیکه صدای زنگ مدرسه در فضای خالی مدرسه می پیچد.

تا ساعاتی دیگر عوامل فیلم سینمایی خورشید که هم اکنون در جشنواره ونیز هستند، برای شرکت در اختتامیه این رویداد عازم می شوند.

منبع: مهر

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
در حال حاضر تعلیق سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به سال 1399 و انتقال آن به سال بعد بیشتر قابل حدس و پیش بینی است. عدم انتصاب دبیر برای دوره جدید چنین گمانی را تقویت می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، برنامه های فرهنگی و هنری کشورمان در سال جاری همچنان متاثر از ویروس کرونا در تغییر و تحول است و قطعیتی در مورد برگزاری برنامه های پیش رو وجود ندارد.

در این بین جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد فرهنگی است که با وجود برخی حدس و گمان ها فعلا مشخص نیست آیا باید شاهد برگزاری دوره سی و نهم آن باشیم یا خیر؟

چنید پیش در کنفرانس مطبوعاتی حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی نیز پاسخ مشخصی به این اتفاق داده نشد چرا که مشخص نیست بالاخره تکلیف همه گیری این ویروس به کجا خواهد کشید. براین اساس نیز هر تصمیمی به ماه های آتی موکول شده است.

انتظامی درباره جشنواره فجر تأکید داشت: از نظر نمایش برای فیلم های تجاری امکان حضور نیست. در تمام دنیا تضمین این موضوع سخت است. برگزاری آنلاین جشنواره برای این فیلم ها شاید ممکن نباشد. در مورد جشنواره ای مثل فیلم کوتاه قابل توجیه تر است چون جنبه تجاری کمتری دارد.باید پلت فرم هایی باشد که امنیت فیلم ها را تضمین کند وگرنه جشنواره فجر آنلاین نخواهیم داشت.

در عین اینکه همچنان گمانه زنی برای برگزاری محدود و چه بسا برگزاری آنلاین سی و نهمین جشنواره فیلم فجر وجود دارد. البته آنلاین شدن آن با وجود حجم زیادی از فیلم های پرهزینه سینما مقرون به صرفه و صدالبته ریسک نیست از این بابت که به دلیل نبود زیرساخت احتمال دانلود و قاچاق فیلم ها می رود.

بنابراین ممکن است شاهد برپایی این رویداد سینمایی به شکل محدود و یا مختص به بخش های خاص باشیم که این تصمیم نیز باید با ماهیت این جشنواره همسو باشد که چنین چیزی دور از انتظار هم نخواهد بود.

از ابتدای سال، جشنواره جهانی فیلم فجر در سال جاری حذف و به سال 1400 موکول شد و در ادامه برخی رویدادها همچون سینماحقیقت از برپایی آنلاین خود خبر داده اند اما در قبال مهمترین رویداد سینمایی کشور باید به انتظار نشست.

در حال حاضر تعلیق سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به سال 1399 و انتقال آن به سال بعد بیشتر قابل حدس و پیش بینی است. عدم انتصاب دبیر برای دوره جدید چنین گمانی را تقویت می کند.

انتهای پیام /4143/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
معاون بین الملل جشنواره جهانی فیلم فجر با تأکید براینکه مراسم شب گذشته مختص فیلم های داستانی بوده است گفت حجم بالای افتخارات بین المللی، امکان تقدیر از همه افتخارآفرینان در یک شب را نمی داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : امروز نیوز

امیر اسفندیاری معاون بین الملل سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که اجرای مراسم شب گذشته 21 شهریورماه برای تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین الملل را هم برعهده داشت درباره اینکه چرا در این مراسم از سینماگران موفق حوزه فیلم کوتاه و مستند در عرصه های جهانی تجلیل نشد، به خبرنگار مهر گفت: برنامه ای که شب گذشته اجرا شد فقط مختص فیلم های بلند سینمایی بود. به نظر من متولیان فیلم های مستند و کوتاه مثل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان ایران هم باید چنین برنامه ای را برگزار کنند، چون اصلاً یک برنامه در یک شب گنجایش این را ندارد که از همه بخش ها تجلیل کند.

اسفندیاری تأکید کرد: با توجه به اینکه خوشبختانه حجم اتفاقات و افتخارات سینمای ایران بسیار زیاد است نمی توانستیم همه تجلیل ها را در یک شب تجمیع کنیم. فیلم مستند و کوتاه متولیان خود را دارد و بهتر است آن ها هم چنین برنامه ای را برگزار کنند و می دانم که این اتفاق رخ می دهد.

وی افزود: سینماگران فیلم کوتاه و مستند بسیار در عرصه های جهانی درخشیده اند و سهم و آورده زیادی در افتخارات سینمای ایران دارند بنابراین ناراحتی و خواسته آن ها کاملاً درست و منطقی است ولی با توجه به اینکه هر جایی متولی خودش را دارد ما این مراسم را برای فیلم های بلند سینمایی برگزار کردیم.

این مدیر سینمایی تأکید کرد: آنقدر دستاوردها و جوایز سینمای ایران زیاد است که اصلاً امکانش نیست در یک شب و یک مراسم به آنها پرداخت. چنین برنامه ای اصلاً انتها نخواهد داشت. بنابراین اگر هر کدام به شب ها و مراسم های مختلفی تقسیم شوند، تاثیر بیشتری خواهد داشت و زحمت آنها بیشتر دیده می شود.

اسفندیاری بیان کرد: این برنامه درباره فیلم های بلند سینمایی پیگیری شد ولی شورای ما درباره فیلم های کوتاه و مستند هم برنامه های خود را دارند، اما به هر حال چهارچوب ما مربوط به فیلم های بلند می شد. من در حوزه بین الملل مقداری تجربه دارم و به نظرم قطعاً باید فیلم های کوتاه و مستند ما هم در نظر گرفته شوند چون ما فیلم های کوتاه و مستندهای بسیار درجه یک داریم بنابراین به هیچ وجه برگزاری مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بین الملل به این معنی نیست که آنها نادیده گرفته شده اند، ای کاش شب گذشته بر اهمیت فیلم های کوتاه و مستند و اینکه این مراسم برای فیلم های بلند سینمایی است، تاکید می کردم تا شبهه ها رفع شود.

معاون بین الملل سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در پایان اظهار کرد: افتخارات بخش های فیلم کوتاه و سینمای مستند بسیار زیاد است و اصلاً نمی شود نادیده گرفت. قطعاً متولیان هر بخش پیگیری می کنند که چنین مراسمی برای فیلم های کوتاه و مستند هم رخ بدهد. یعنی مرکز گسترش برای افتخارات فیلم های مستند و انجمن سینمای جوانان ایران برای افتخارات فیلم کوتاه چنین مراسمی را برگزار می کنند.

کد خبر 5021909

زهرا منصوری

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
سینماپرس: علی قوی تن کارگردان سینما در پی معرفی هیأت مدیره جدید خانه سینما گفت: آنچه واضح است اینکه خانه سینما هیچ قدرت اجرایی ندارد؛ طی همه سال هایی که از تأسیس این نهاد گذشته ما شاهد رفع مشکلات مالی و معیشتی اهالی سینما از طریق خانه سینما نبودیم و این در حالی است که مهمترین معضل روز اهالی سینما مشکلات مالی و دغدغه تأمین معاش شان است و مسائل دیگر در حاشیه و زیرمجموعه مسائل مالی قرار دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : هنر نیوز

کارگردان فیلم های سینمایی رویای سهراب و آسمان آبی مادرم در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم حالا که تنها نهاد صنفی اهالی سینما قدرت اجرایی و کارآیی ندارد این مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند که باید در این روزهای کرونایی به داد اهالی سینما برسند؛ مسئولان این وزارتخانه ملزم هستند با قدرت و جدیت از یکایک اهالی سینما که در بیکاری مطلق به سر می برند در این شرایط وخیم و حساس حمایت داشته باشند.

این سینماگر خاطرنشان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توان مالی خوبی که در اختیار دارد باید از تمامی هنرمندان حمایت کند که البته در بین عموم هنرمندان این سینماگران هستند که در این ماه های گذشته بیشترین صدمه و لطمه را خورده اند چرا که سینما هنری جمعی است که ارتباط مستقیم با حضور مردم دارد؛ یک فیلم تولید می شود تا برای تماشای آن مردم به سالن سینما بروند و حالا که حتی بعد از بازگشایی سینماها شاهد استقبال مردم از سالن های سینما نیستیم مسئولان وزارت ارشاد باید تدبیری عاجل و اساسی برای رفع معضل مالی سینماگران داشته باشند و به داد ما برسند.

قوی تن متذکر شد: فیلم ها امروزه راکد ماندند و سینماگران نمی توانند کار کنند، این در حالی است که اکثریت اهالی سینما تنها از این طریق امرارمعاش می کنند. بنده امیدوارم هیأت مدیره جدید خانه سینما با دغدغه مندی جدی با مسئولان ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد رایزنی، گفتگو و تعامل شوند و برای یک بار هم که شده بخشی از دردهای اهالی سینما را درمان کنند.

وی در پایان اظهاراتش افزود: مدیرانی که مدیریت خانه سینما و نهادهای مرتبط با سینما را دارند موظفند علاوه بر اجرای سیاست گذاری و نظارتی که بر تولیدات دارند تمهیدی جدی برای نجات سینما و رفع بحران های عظیم به وجود آمده در زندگی هنرمندان نیز داشته باشند در غیر این صورت کارآیی این نهادها و دستگاه ها کاملاً زیر سوأل می رود.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: تعدادی از سینماگران کشور در خصوص انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی تأکید کردند: در دولت آقای روحانی نه تنها به سینما اهمیت داده نشد بلکه به آن با چشم یک بچه سرراهی نگاه کردند؛ این دسته از سینماگران متذکر شدند: آقایانی که از هنرمندان به عنوان زینت المجالس شان استفاده می کنند در این ایام خطیر وظیفه دارند به فریاد هنرمندان درمانده، بیکار و خانه نشین برسند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : هشدار نیوز

به گزارش سینماپرس شیوع و گسترش ویروس مرگبار کرونا که از ماه ها قبل کل جهان را در برگرفت باعث شد تا هیچ کسب و کاری در دنیا از طوفان این ویروس شوم و منحوس در امان نماند؛ سینما نیز به عنوان یک هنر-صنعت جمعی با آسیب های زیادی در این ایام روبرو شد.

از تعطیلی جشنواره های معتبر سینمایی جهان گرفته تا عدم تولید فیلم ها و سریال ها بلافاصله در دستور کار مدیران فرهنگی و سینمایی در سراسر جهان قرار گرفت؛ سالن های سینما تعطیل شد و همین امر منجر به بیکاری و ترس از تأمین معیشت سینماگران در سراسر دنیا شد. اما بسیاری از مدیران فرهنگی و سینمایی در جهان با ارائه راهکارهایی باعث شدند تا بخشی از ترس و نگرانی سینماگران کاسته شود اما متأسفانه در کشور ما هیچ تدبیر جدی و اصولی از سوی مدیران سینمایی اندیشه نشد و حتی بعد از گذشت چند ماه با اینکه گسترش این ویروس اوج گرفته بود آن ها دستور بازگشایی سالن های سینما و حتی ادامه فیلمبرداری آثار سینمایی را دادند؛ اتفاقی که با انتقاد بخش اعظمی از اهالی سینما که جان خود را در خطر می دیدند روبرو شد.

بی تدبیری و اهمال کاری مدیران سینمایی در فقدان اندیشه از سوی آن ها برای بهبود اوضاع سینما باعث شد تا بسیاری از کارشناسان به این نتیجه برسند که سینما حداقل تا یک سال دیگر روز خوش نخواهد دید؛حتی اگر درهای همه سالن های سینما باز شود و بلیت فروخته شود، مردم به جان آمده از کرونا هرگز جرأت نخواهند کرد خطر مرگ را به جان خریده به سالن های سینما بروند.

در همین رابطه سینماپرس با 10 تن از سینماگران کشور آقایان: رضا رویگری، علی رویین تن، محسن روزبهانی، نادر طریقت، عبدالله عبدی نسب، رهبر قنبری، حبیب دهقان نسب، حمید بهمنی، اصغر رفیعی جم و محسن علی اکبری گفتگو کرد و آن ها ضمن انتقاد از عملکرد منفعلانه مدیران سینمایی در روزهای کرونایی، پیشنهادات خود را برای بهبود اوضاع زندگی هنرمندان و اهالی سینما مطرح کردند که ماحصل آن برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/1 رویین تن: تشکیل ستاد کرونا در حوزه فرهنگ و هنر ضروری است/ برخی مسئولان اعصاب مردم را خرد می کنند!

علی رویین تن تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی گفت: همانطور که ستاد کرونا در کشور شکل گرفته، تشکیل ستاد کرونا در حوزه فرهنگ و هنر ضروری است و باید دستگاه ها و نهادهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، خانه سینما و... دست در دست هم داده و با تدبیر و تعقل، وضعیت بغرنج سینما و زندگی هنرمندان را از بحران خارج کنند. آنچه بسیار حائز اهمیت است اینکه تورم فزاینده و فقر این روزها همه مردم را اذیت می کند! ما هنرمندان هم بخشی از مردم هستیم و نباید هرگز خود را از مردم جدا بدانیم؛ هنرمندان هم امروزه به اندازه مردم فقیر هستند. اینکه چند سینماگر سرشناس و مطرح که درآمد بالایی دارند را به کلیت اهالی سینمای کشور تعمیم دهیم کار درستی نیست. امروزه هنرمندان هم از مشکلات شدید اقتصادی در رنجند، اجاره خانه های سرسام آور و گرانی به همه فشار وارد کرده و بی شک تنها با اتحاد، وفاق و همدلی می توان از این بحران به سلامت عبور کرد.

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/2 رویگری: چرا دولت راجع به وضعیت بد معیشتی و بیکاری اهالی سینما هیچ تدبیری اندیشه نمی کند؟/ اوضاع زندگی پیشکسوتان هنر اسفناک است!

رضا رویگری بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد شدید از انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی به سینماپرس گفت: شیوع و گسترش ویروس کرونا این روزها زندگی هنرمندان و اهالی سینما را صدچندان بیشتر از گذشته دچار نقصان و خسران کرده است اما متأسفانه هیچ تدبیری از سوی مسئولان برای برون رفت از این اوضاع نابسامان نمی شود؛ سوأل اصلی بنده این است که چرا دولت راجع به وضعیت بد معیشتی و بیکاری گسترده اهالی سینما در دوران کرونایی هیچ تدبیری اندیشه نمی کند؟ آقایانی که از هنرمندان به عنوان زینت المجالس شان استفاده می کنند و یا از هنر هنرمندان برای پر کردن زمان برنامه های تلویزیونی و تولید فیلم های سینمایی استفاده می کنند، در این ایام خطیر وظیفه دارند به فریاد هنرمندان درمانده، بیکار و خانه نشین برسند. مسئولانی که از هنرمندان برای استحکام موقعیت های شان استفاده می کنند باید این روزها به فکر هنر و هنرمندان باشند و نگذارند بیش از این زندگی هنرمندان دچار آسیب شود.

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/3 روزبهانی: در دولت آقای روحانی نه تنها به سینما اهمیت داده نشد بلکه به آن با چشم یک بچه سرراهی نگاه کردند/ اهالی سینما به کسب و کارهای خیابانی روی آورده اند!

محسن روزبهانی طراح جلوه های ویژه میدانی پیشکسوت نیز در این خصوص اظهار داشت: در دولت آقای روحانی نه تنها به سینما اهمیت داده نشد بلکه به آن با چشم یک بچه سرراهی نگاه کردند؛ این وضعیت کلی سینما طی این سال های اخیر است و متأسفانه هیچ تدبیری برای بهبود اوضاع وجود نداشته و ندارد و از این رو ما هیچ امیدی به بهبود اوضاع سینما در این روزهای کرونایی هم نداریم و نمی دانیم سرنوشت و آینده سینما و اهالی بیکار و خانه نشین شده سینما به کجا ختم خواهد شد! باعث شرمساری است که اهالی سینما به کسب و کارهای خیابانی روی آورده اند؛ این اتفاقات از سر ناچاری و استیصال است! بنده شخصاً چند وقت پیش شاهد بودم که یکی از اهالی سینما برای امرار معاش کنار خیابان آواز می خواند! چرا کسی به فکر هنرمندان نیست؟ همه که نمی توانند بروند و کنار خیابان سیگار فروشی کنند!

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/4 طریقت: مسئولان و مدیران سینمایی شأن و شخصیت هنرمندان را درک نمی کنند/ اهالی سینما با سیلی صورت شان را سرخ نگه می دارند!

نادر طریقت کارگردان سینما در خصوص انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی گفت: بی شک این وظیفه یکایک مدیران و متولیان سینما، نهادها و دستگاه های فرهنگی و هنری و به خصوص خانه سینما به عنوان جامعه اصناف سینمای ایران است که در این روزهای کرونایی که بیکاری مفرط دامان یکایک اهالی سینما را گرفته تدبیری ویژه برای رفع بحران از زندگی سینماگران داشته باشند اما متأسفانه مسئولان و مدیران سینمایی شأن و شخصیت هنرمندان را درک نمی کنند و گاهی حتی با برخی کارها حرمت آن ها را زیر سوأل می برند مانند اینکه یک رقم ناچیز یک میلیون تومانی را با هزار لطایف الحیل توسط خانه سینما به تعدادی از سینماگران دادند! آقایان مدیر و مسئول سینمایی باید بدانند که این یک میلیون تومان ها که تازه آن هم به بخش کوچکی از اهالی سینما دادند در شأن هنرمندان نیست! شأن هنرمندان یک بن خرید 100 یا 200 هزار تومانی نیست!

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/5 قنبری: وزارت ارشاد و سایر مراجع فرهنگی دولتی به وضعیت زندگی اهالی سینما رسیدگی کنند/ ورود افراد غیرمتخصص یکی از علل بیکاری پیشکسوتان سینما

رهبر قنبری کارگردان سینما در گفتگو با سینماپرس گفت: وزارت ارشاد و سایر مراجع فرهنگی دولتی باید به وضعیت آشفته زندگی اهالی سینما رسیدگی کنند؛ این وظیفه قطعی و تعیین شده آن ها است و در همه کشورهای جهان هم وضعیت به همین گونه است؛ مسئولان نباید از آبروداری هنرمندان سوءاستفاده کنند و چشم خود را روی اوضاع بحرانی و بغرنج زندگی آن ها ببندند. پرسش اصلی بنده از مسئولان دولت این است که چرا از این همه منابع ملی که در اختیار دارد بخش جزئی را برای بهبود وضعیت اهالی سینما که فرهنگ سازان این مرز و بوم هستند ارائه نمی دهد؟ چرا مسئولان چشم خود را روی وضعیت بحرانی زندگی سینماگران بسته اند و به ما رسیدگی نمی کنند؟

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/6 دهقان نسب: مسئولان دولت هیچ تدبیری برای برون رفت زندگی مردم از بحران کرونا ندارند/ خانه سینما قدرت اجرایی ندارد!

حبیب دهقان نسب بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر در خصوص انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی گفت: متأسفانه نه تنها هنرمندان که سایر اقشار جامعه در این بحران کرونا به حال خود رها شده اند و مسئولان دولت هیچ تدبیری برای برون رفت وضعیت آشفته و بحران زده زندگی مردم در دوران کرونا ندارند! بخش اعظمی از هنرمندان پیش از کرونا در بیکاری مطلق به سر می بردند اما شیوع و گسترش این ویروس باعث شد تا تولیدات اندک و بیکاری فزاینده شود و نمی دانم اگر شرایط به همین منوال بخواهد ادامه پیدا کند چه نتیجه ای حاصل خواهد شد و چه بر سر هنرمندان خواهد آمد!؟

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/8 عبدی نسب: سینماگران رسماً به حال خود رها شده اند/ چرا دولت هیچ تدبیری برای رفع بحران معیشتی مردم اندیشه نمی کند؟

عبدالله عبدی نسب عکاس و فیلمبردار سینما نیز به سینماپرس گفت: حرفی که بنده می زنم حرف دل اهالی سینما است؛ حال ما خوب نیست و گذران روزگار برایمان بسیار دشوار شده، من متأسفم که باید بگویم در شرایط امروز سینما یا باید دزدی کنیم یا از گرسنگی بمیریم چرا که هیچ کس به فکر سینماگران و بحران به وجود آمده در زندگی آن ها نیست! ما اهالی سینما هیچ چیزی نداریم، نه بیمه بیکاری داریم، نه امنیت شغلی داریم و نه هیچ یک از مدیران و متولیان سینما به فکر و یادمان هستند؛ زندگی بچه های سینما از زمان شیوع و گسترش ویروس کرونا رسماً تعطیل شده و بسیاری افراد در شرایط بغرنجی روزگار می گذرانند. این در حالی است که کارمندان صدا و سیما، وزارت ارشاد و ارگان های دیگر پول شان را می گیرند اما بچه های سینما دست شان به جایی بند نیست!

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/7 بهمنی: کرونا مهلک ترین ضربه را به سینما و تمامی عرصه های فرهنگی و هنری وارد آورد/ مدیران از تولید فیلم های فرهنگی و متعهد حمایت کنند

حمید بهمنی کارگردان سینما در خصوص انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی گفت: فاجعه کرونا طی ماه های اخیر اتفاقات عجیبی را در کل دنیا رقم زده است و نمی توانیم تأثیر کرونا در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... را کتمان کنیم اما متأسفانه کرونا مهلک ترین و بیشترین ضربه را به سینما و تمامی عرصه های فرهنگی و هنری وارد آورد که این امر نیاز به تدبیر و درایت مدیران سینمایی برای برون رفت از فاجعه پیش آمده دارد، نکته ای که متأسفانه تا امروز شاهد آن نبودیم! اهالی سینما برای تأمین معاش روزانه و گذران زندگی شان نیازمند کار و تولید هستند و حالا که کرونا باعث تعطیلی کارها شده مدیران سازمان سینمایی باید نقش سازنده ای ایفا کنند و بحران موجود در زندگی اهالی سینما را التیام بخشند.

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/9 رفیعی جم: مسئولان، سینما و سینماگران را در بحران کرونا به حال خود رها کرده اند/ خانه سینما نهادی دکوری است و هیچ کاری برای اهالی سینما انجام نمی دهد!

اصغر رفیعی جم مدیر فیلمبرداری و تهیه کننده پیشکسوت سینما نیز در این خصوص اظهار داشت: مسئولان، سینما و سینماگران را در بحران کرونا به حال خود رها کرده اند؛ ما دیگر خسته شدیم از بس مطالبات خود را مطرح کرده ایم اما هیچ پاسخ و واکنشی از سوی مدیران و مسئولان ندیده ایم؛ همه آن ها نسبت به ما بی توجه هستند! این روزها سینمای ایران در وضعیت اسفباری به سر می برد؛ ما با معضلات بسیار بزرگ و عدیده ای در سینمای کشور روبرو هستیم که برطرف شدن این مسائل و مشکلات نیازمند حضور مدیرانی متعهد و مدبر است تا با دغدغه مندی گامی جهت بهبود اوضاع سینما و به سامان کردن زندگی سینماگران بردارند.

انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی/10 علی اکبری: مدیران سازمان سینمایی باید پیگیر بیمه بیکاری یکایک اهالی سینما باشند/ سازمان سینمایی موظف است تهیه کنندگان را در بحران کرونا مساعدت نماید

محسن علی اکبری تهیه کننده سینما در خصوص انفعال مدیران سینمایی در روزهای کرونایی گفت: ویروس کرونا باعث خانه نشینی و بیکاری گسترده اهالی سینما شده و از این رو مدیران سازمان سینمایی باید پیگیر بیمه بیکاری یکایک اهالی سینما باشند و این مهمترین اتفاقی است که می تواند بخشی از بحران معیشتی زندگی هنرمندان را برطرف نماید. اهالی سینمای کشور سال ها است حق بیمه تأمین اجتماعی پرداخت می کنند اما متأسفانه به دلیل اهمال کاری های فراوان هیچ وقت مبحث مهم بیمه بیکاری شان به سرانجام و نتیجه نرسیده است. بی شک اگر سینماگران بیمه بیکاری داشتند، بیمه موظف بود در صورتی که کارفرما نتواند برای سینماگران کاری ایجاد کند به آن ها مبلغی را پرداخت کند تا بخشی از مشکلات زندگی شان برطرف شود.

لینک خبر :‌ سینما پرس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲

محمد خُدادی، در پیامی از اهالی رسانه برای برپایی موکب مجازی رسانه های کشور قدردانی کرد. متن پیام معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شرح زیر است: محرم، یادآور روزهای جاویدان آزادگی و ایستادگی است و نماد عقلانیت و حماسه و ایثار بر قله شکوهمند عشق و احساس است.و حسین سلام الله Read More

نوشته پیام معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به موکب مجازی رسانه های کشور اولین بار در آموزشگاه رسانه . پدیدار شد.

منبع: آموزشگاه رسانه

پیام معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به موکب مجازی رسانه های کشور

لینک خبر :‌ تهران اقتصادی
مراسم اختتامیه دهمین کنگره بین المللی امام سجاد(ع) با حضور دکتر سید عباس صالحی برگزار می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : پرس شیعه خبرگزاری کتاب ایران

به گزارش ایسنا،حجت الاسلام والمسلمین امیر ارزانی مشاور رئیس و مدیرکل هماهنگی ستادی، روابط عمومی و امور بین الملل ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در گفت وگو با ستاد ارتباطات رسانه ای (فهما)، با اشاره به شرایط دوران حیات امام سجاد(ع) گفت: پس از واقعه کربلا خفقان شدیدی در جامعه اسلامی حاکم شده بود که با توجه به این وضعیت امکان تبلیغ آشکار معارف الهی و مفاهیم دین وجود نداشت در نتیجه امام چهارم شیعیان به وسیله دعا بسیاری از مباحث دینی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی را مطرح کرد که می توان در آثار آن حضرت یعنی صحیفه سجادیه و رساله حقوق امام سجاد(ع) مشاهده کرد، این دو اثر میراث گران سنگی است که از آن حضرت به دست ما رسیده است.

وی در ادامه با تاکید بر گسترش معارف سجادیه در عرصه بین الملل، گفت: ترویج سیره و معارف اهل بیت(ع) از زبان مستبصران و مبلغانی از کشورهای مختلف ذیل برپایی دهمین کنگره بین المللی امام سجاد(ع) اقدامی مهم و تاثیرگذار است چراکه منجر به آشنایی ملل دیگر با سیره ائمه و به ویژه امام چهارم شیعیان می شود به ویژه از این نظر که مباحث به زبان کشور مقصد و از سوی فردی مطرح می شود که اهل آن مرز و بوم بوده و با فرهنگ مردم آن کشور آشنایی کامل دارد.

وی ادامه داد: با این پیش زمینه و با هدف گسترش سیره سجادیه، ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور دهمین دوره از کنگره امام سجاد(ع) را با توجهِ ویژه به عرصه بین الملل از 12 تا 25 محرم امسال برگزار کرد هرچند که عموم برنامه های کنگره امسال به دلیل شیوع کرونا در بستر فضای مجازی نمود یافت.

ارزانی اظهار کرد: بخش بین الملل کنگره با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع)، جامعه المصطفی العالمیه، مجمع تقریب مذاهب اسلامی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در کشورهایی از پنج قاره جهان به فعالیت پرداخت و وبینارهای متعدد با حضور رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف برگزار شد،همچنین برپایی همایش هایی با محور صحیفه سجادیه در کشورهای دیگر با محوریت رایزنی های فرهنگی از دیگر اقداماتی بود که در این دوره صورت پذیرفت.

وی افزود: از سوی دیگر راستای گسترش و تعمیق فعالیت های محتوایی کنگره، با همکاری مجتمع آموزش عالی فقه جامعه المصطفی(ص) العالمیه و با حضور اساتید و طلاب سطح عالی این مجموعه از کشورهای انگلیس، فرانسه، اسپانیا، پاکستان، افغانستان، بنگلادش با محور موضوعی رساله حقوق امام سجاد(ع) سلسله وبینارهایی برگزار شد، همچنین سلسله پیش نشست های مجازی امام سجاد(ع) اسوه معنویت، عقلانیت، مقاومت، از دیگر اقداماتی بود که در این عرصه انجام شد.

وی در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه امسال شاهد سخنرانی 50 اندیشمند داخلی و 50 اندیشمند خارجی در کنگره بودیم، گفت: تنوع حضور این اندیشمندان از کشورهای مختلف، فضای متفاوتی را نسبت به ادوار گذشته کنگره ایجاد کرد به نحوی که شاهد شکل گیری گفتمانی مبتنی بر فرهنگ سجادیه میان اساتید و پژوهشگران بودیم و با وجودی که برنامه های امسال عمدتا در قالب ویدئوکنفرانس و در بستر فضای مجازی برگزار شد اما تبادل نظر میان این اندیشمندان منجر به گسترش ظرفیت تبلیغ در قاب فعالیت های بین المللی شد.

امیر ارزانی در ادامه به برخی فعالیت های جانبی و اتفاقاتی که در دهمین دوره از برگزاری کنگره بین المللی امام سجاد(ع) به ثمر نشست اشاره کرد و گفت: آزادی تعدادی از زندانیان جرایم غیرعمد با همکاری دادگستری و ستاد دیه استان هرمزگان و تامیین بدهی این افراد از سوی خیرین، راه اندازی پویش کمک به تامین مسکن نیازمندان، تهیه جهیزیه زوج های جوان و تامین اقلام تحصیلی برای دانش آموزان نیازمند، برگزاری پویش نذر امام سجاد(ع) که طی آن محرومان و نیازمندان و به ویژه خانواده تحت حمایت کمیته امداد مورد توجه قرار گرفتند، از جمله اقداماتی است که در طول برگزاری کنگره انجام شد.

مشاور رئیس و مدیرکل هماهنگی ستادی، روابط عمومی و امور بین الملل ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در ادامه ابراز امیدواری کرد برنامه ها و فعالیت های کنگره امام سجاد(ع) در سطح بین الملل در سال های آینده با عادی شدن شرایط و ریشه کن شدن کرونا، از گستردگی مضاعفی برخوردار شده و معارف اهل بیت(ع) بیش از پیش میان مردم نقاط مختلف جهان تبلیغ و ترویج شود.

وی در پایان افزود: مراسم اختتامیه دهمین کنگره بین المللی امام سجاد(ع) 25 محرم، با حضور دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و تنی چند از مسئولان در محل ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور برگزار می شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
کسی حاضر به سرمایه گذاری برای ساخت فیلم پیرامون مشکلات خوزستان نیست؛ احتمالاً به این دلیل که فکر می کنند فضایی تلخ دارد، در حالی که می توان به این موضوع ورود کرد ولی به ورطه سیاه نمایی نیفتاد!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳

خبرگزاری فارس گروه سینما: انگار به محرومیت خوزستان عادت کرده ایم؛ چه آن زمان که در در دفاع مقدس با دست خالی مقابل دشمن بعثی ایستاد و چه بعد از جنگ که هنوز جای تیر و ترکش ها روی دیوارهای شهر باقی مانده است و چه در سال های اخیر که ریزگردها نفس خوزستان را به شماره انداخته اند و مردمش کنار بزرگترین رودخانه ایران، تشنه کام اند.

هر از گاهی با سفر یک مقام مسئول به خوزستان، اخبار محرومیت این استان در رسانه های رسمی و غیررسمی نظیر شبکه های اجتماعی فراگیر می شود و توجهات را به سمت خودش می کشاند اما کمی بعد، باز خوزستان می ماند و مشکلات بی شمار.

علاوه بر رسانه ها که نقش اثرگذاری در بازتاب محرومیت ها و مطالبه گری دارند، سینمای اجتماعی هم می تواند یکی از بسترهای بیان مشکلات به شیوه ای اثرگذار باشد. البته لازمه این اتفاق، روایت دلسوزانه و به دور از سیاست زدگی و سیاه نمایی است. چرا که اگر غیر از این باشد، نه تنها مشکلات کم نمی شود که امکان دارد مطالبات مردمی را به مسیری غیرواقعی و حاشیه ای منحرف کند.

*هیاهو برای هیچ؟!

ابراهیم داروغه زاده دبیر سه دوره اخیر جشنواره فیلم فجر است و تا تابستان سال گذشته معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم بود. فرآیند درخواست مجوز ساخت تا اکران یک فیلم تحت نظر مستقیم این معاونت انجام می شود. داروغه زاده به تازگی با اشاره به سفر تعدادی از نمایندگان مجلس به خوزستان و بررسی مشکلات منطقه در حساب توئیتری خود نوشت: اینها تصاویری است مستند از نمایندگان محترم مجلس در روستاهایی که پس از 42 سال هنوز آب آشامیدنی ندارند. امید که زین پس هیچ خبرنگار و سینماگری با اتهام سیاه نمایی بازخواست نشود. متاسفانه واقعیت ها خیلی دردناک تر از آن است که در فیلم ها و رسانه ها می بینیم و می خوانیم.

پس از توییت داروغه زاده برخی از کاربران فضای مجازی و خبرنگاران سینمایی از وی سوال کردند:

باتوجه به اینکه پیش تر معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی بودید بفرمایید:

1 در هفت سال اخیر چند فیلم نامه با موضوع مشکلات خوزستان درخواست مجوز داده اند؟

2 سهم مشکلات خوزستان از کمک های نهادهای حمایتی ارشاد چقدر بوده؟

در ادامه اما این مدیر سینمایی به هیچ یک از دو سوال فوق پاسخ مشخصی نداد و عنوان کرد، توییتر فضای مناسبی جهت بیان مصادیق نیست. این مدیر سینمایی در پاسخ به درخواست خبرنگاران برای بازتاب مصادیق مورد ادعای وی در رسانه های رسمی هم پاسخی نداد.

*هیچ موردی نبوده است

اما با توجه به اهمیت موضوع، برای بررسی دقیق تر این مساله به تعدادی از اعضای سابق شورای پروانه ساخت مراجعه کردیم. محمود اربابی اولین عضو سابق این شوراست که برای پیگیری به او مراجعه کردیم. محمود اربابی در پاسخ به سوال فارس درباره اینکه آیا فیلم نامه ای با موضوع مشکلات منطقه خوزستان به شورا ارائه شده که از جانب شما مجوز نگیرد، گفت: تا جایی که به یاد دارم موردی نبوده است. اصلا به یاد ندارم چیزی به شورا ارائه شده باشد.

وی ادامه داد: هیچ موردی که به طور خاص به مشکلات خوزستان پرداخته باشد به شورا نیامده است. فقط آقای شادروان که خودشان اهل آن منطقه هستند را به یاد دارم که هروقت فیلم نامه ای ارائه کرده اند مجوز اعطا شده است.

* فیلمنامه ای متقاضی دریافت پروانه نبود

مسعود نقاش زاده از فیلمسازان کشورمان است که عضو شورای پروانه ساخت بوده. برای پیگیری موضوع به او هم مراجعه کردیم. او در پاسخ به سوال خبرنگار فارس درباره اینکه آیا فیلم نامه ای پیرامون مشکلات خوزستان به شورا آمده بود، گفت: من حدود 6ماه است که دیگر در شورا نیستم و از مسائل این مدت بی خبرم. اما در زمان حضورم در شورای پروانه ساخت فیلم نامه ای با موضوع مشکلات خوزستان را به یاد نمی آورم.

وی افزود: البته گاهی پیش می آید که اعضا در برخی جلسات حضور ندارند. اما لااقل در جلساتی که من بوده ام چنین سوژه ای مطرح نشده است.

*حواسمان نباشد، می بازیم

محمدعلی باشه آهنگر متولد دزفول است و بیشتر فیلم هایی که ساخته در حوزه دفاع مقدس بوده. او درباره دلیل نبود مشکلات مردم خوزستان در سینمای ایران گفت: در این پنج سال و آثار رنگارنگی که ساخته شده چه کسی دلش برای این مردم سوخته؟ کدام فیلم نامه ساخته شده است؟ هیچ موردی نیست!

باشه آهنگر با اشاره به نبود سرمایه برای ساخت این فیلم ها بیان کرد: کسی حاضر به سرمایه گذاری نیست. من حاضرم اگر بخش دولتی یا خصوصی سرمایه گذاری کند همین فردا تمام کارهایم را تعطیل کنم و به خوزستان بروم. بعضی ها نمی خواهند در این زمینه صحبت شود و فیلمی ساخته شود. عده ای معتقدند شرایط امروز کشور خاص است و باید صرفا فیلم کمدی ساخته شود. اتفاقا در ساخت فیلم و سریال کمدی هم موفق نیستند؛ اصولا کمدی سخت تر از تراژدی است.

وی با اشاره به فضای تلخ سوژه مشکلات خوزستان گفت: برای ساخت این سوژه باید مشکلات را بگوییم و طبیعتاً لازمه اش فضایی تلخ است. وقتی آب، برق و شغل مناسب وجود نداشته باشد پرداخت به آن فضای تلخی را رقم می زند.

کارگردان سرو زیرآب درباره اینکه آیا سینماگران تاکنون دغدغه ورود به این مساله را داشته اند یا نه،توضیح داد: این را نمی توان نادیده گرفت که وقتی فیلمساز به افق موضوع نگاه می کند، می بیند کسی برای ساخت فیلم با این موضوع سرمایه نمی دهد. اکنون کف هزینه ساخت یک فیلم 6 میلیارد تومان شده است.

کارگردان ملکه با اشاره به اینکه می توان به این موضوع ورود کرد ولی به سیاه نمایی نیفتاد، گفت: این که به سیاه نمایی نیفتاد شدنی است اما به هرحال از درد مردم می گویید و بالاخره یکی این وسط زیر سوال می رود. بسیاری از ساختمان ها و مراکز فرهنگی در آبادان توسط چند سرمایه دار نابود شده است.

باشه آهنگر ادامه داد: خدا رحمت کند حاج قاسم را؛ سیل می آید باید یکی مثل ایشان بیاید کمک کند. اما اینکه چرا سیل می آید، آب شور است و... مشخص نیست؛ این چراها باید پاسخ داده شود.

* ژانر فلاکت یا سینمای اجتماعی؟

آهنگر در ادامه گفت: جوامع مختلف هرکدام دارای مشکلات و ناهنجاری هایی هستند؛ شمال و جنوب، جهان سوم، مدرنیته و سنت یا هر دسته بندی دیگری که در ادبیات سیاسی مدنظر باشد تفاوتی ندارد؛ هر جامعه ای مشکلات خودش را دارد. کشور ما هم از این مقوله مستثنا نیست. طبیعتاً ایران به دلیل گستردگی سرزمینی، جمعیت نسبتا بالا، خرده فرهنگ ها و تنوع اقلیمی مستعد مشکلات فرهنگی و قومیتی است. مسائلی که به واسطه جنگ و تحریم به کشور تحمیل می شود را هم اضافه کنید! البته هیچ کدام از این عوامل به معنای بی نقص بودن مدیریت در کشور نیست.

بخشی از مشکلات کشور ریشه داخلی دارد. قدم اول در حل مشکلات اجتماعی، بازتاب آسیب شناسانه آن هاست و قدم دوم، ارائه راهکار. بسترهای مختلفی برای بازتاب و ارائه راهکار وجود دارد که قطعا سینما یکی از اثرگذارترین آن هاست. البته چگونگی ورود به مساله اهمیت زیادی دارد.سینمای اجتماعی سهم عمده ای در گونه های سینمای ایران دارد و در دهه های اخیر پررنگ تر شده است. اما چند درصد از تولیدات این ژانر مشکلات عموم جامعه یا یک منطقه را به قصد اصلاح بازتاب داده اند؟! چقدر از آن ها این مشکلات را در عین صراحت به دور از افراط و صادقانه تصویر کرده اند؟ اصلا سهم بازتاب مشکلات باتوجه به شهرهای مختلف چگونه بوده؟

* کاسبی با مشکلات جامعه!

معمولا پیش فرض ذهنی برخی اینچنین است که لازمه ورود به معضلات اجتماعی نمایش تلخی و سیاهی است. اما نمی دانند که ترسیم چنین فضایی می تواند به ضدخودش تبدیل شود. یعنی نه تنها به حل مشکل کمک نکند، که آن را به بیراهه هم بکشاند. تفاوت سینمای اجتماعی و ژانر فلاکت در همین جاست! در سینمای اجتماعی، سینماگر مشکلات را صریح بیان و در حد توان برای حلش راهکار ارائه می کند اما در ژانر فلاکت برای سازنده اثر، نه بیان مشکلات و حل آن که نمایشی سیاه و فلاکت بار و جشنواره پسند هدف نهایی است. در ژانر فلاکت، سینماگر به دنبال اصلاح نیست، هدفش کاسبی با مشکلات مردم است.

آیا تاکنون فیلمی اجتماعی در ایران ساخته نشده که قربانی تفاسیر اشتباه مدیریتی شده باشد؟ پاسخ مشخص است. این اتفاق دور از ذهن نیست. اما واقعا سهم مطرح کردن مشکلات مناطق محروم در سینمای ایران چقدر بوده است؟ سهم روایت مسائل اجتماعی در پایتخت را در یک سمت و دیگر مناطق را در سمت دیگر بگذاریم. کدام سنگین تر است؟ بجز تعداد محدودی سینماگر که عمدتاً بومی هستند چند فیلمساز حاضرند سختی تولید در مناطق محروم را به جان بخرند؟ اصلا برای چند فیلمساز مشکلات مناطق محروم و بیان آن ها جذابیت و اولویت دارد؟!

چنین سوژه ای چه سهمی از کمک های نهادهای حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله بنیاد سینمایی فارابی را دارا خواهد بود؟ به نظر می رسد این مساله آنقدرها پیچیده نیست. پاسخ کمی تلخ است. ورود به مسائلی مثل مشکلات مردم خوزستان برای غالب سینماگران جذابیت ندارد و البته سازمان سینمایی هم در این زمینه اقدامات ملموسی ندارد.
اگر مشکلات مناطق محروم طولانی و فرسایشی شده، دلایل مختلفی دارد که یکی از آن ها بی توجهی اهالی فرهنگ و رسانه است. در چنین شرایطی عجیب نیست که رسانه های معاند مشکلات را آنطور که دلشان می خواهد بازتاب دهند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
گروه استان ها این روزها ویروس کرونا، دامنگیر سینماداران نیز شده و مخاطبان آنها با ریزشی اساسی مواجه شده اند و باید فکری برای چرخه آنان کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : خبر آنلاین

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس ، پس از اعلام ورود ویروس کرونا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از نخستین سازمان هایی بود که تمامی برنامه های هنری و سینمایی را در ابتدا برای یک هفته و پس از آن تا پایان سال و حتی تا امروز تعطیل کرد.

به این ترتیب سینمای ایران نیز مانند بسیاری از مشاغل تحت تاثیر شیوع این ویروس قرار گرفت و تن به تعطیلی ناخواسته داد. با ادامه تعطیلی سینماهای کشور،سینماداران هم مانند سایر اقشار بدنه سینما با ضرر و زیان های مالی فراوانی روبه رو شدند، ضررهایی که به نظر می رسد دامنه آن بزرگ تر شود و گریبان سینما را رها نکند.

مردم شهرستان گناباد پس از کش و قوس های فراوان این روزها در هسته مرکزی شهر شاهد یک سینمای مدرن و بروز هستند که مورد استقبال مردم و دانشجویان قرار گرفته است.

در شهری مانند گناباد که 9 دانشگاه با بیش از 12 هزار دانشجو دارد داشتن سینمایی با این کیفیت یک ضرورت به نظر می رسد و با بازسازی که در این سینما صورت گرفته این روزها میزبان جوانان زیادی است.

عبدالعی عطار مسئول سینما شهر گناباد در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در گناباد اظهار داشت: سینمای گناباد از معدود سینماهای شهرستان ها است که دارای صدای دالبی و دستگاه لیزی است.

مسئول سینما شهر گناباد بیان داشت: متاسفانه با شروع کرونا 7 ماه است که سینمای گناباد تعطیل بوده و تاکنون بیش از 130 میلیون تومان به آن خسارت وارد شده است.

عطار عنوان کرد: در سینما شهر گناباد 5 نفر کار می کنند که در این مدت هیچ کمکی به آنها نشده و فقط مدیرعامل حقوق را پرداخت کرده است.اگر حمایت لازم از سینماداران صورت نگیرد شاهد تعطیلی آنها خواهیم بود زیرا هزینه نگهداری و نیرو ها را یک سینما تا چند ماه میتواند پرداخت کند و از جایی به بعد نخواهد توانست هزینه ها را پرداخت کند.

مسئول سینما شهرگناباد خاطر نشان کرد: تعطیلی سینما جدای مباحت فرهنگی به مشاغل وابسته به آن نیز آسیب می رساند وباید برای بازگشایی سینماها راهکارهایی مانند سایر مکان ها که برای آن پروتکل تعریف شده برای سینما
هم پروتکل پیش بینی کنند.

نظر مخاطبان چیست؟

یکی از معدود مخاطبان این روزهای سینمای گناباد هم می گوید: بهرحال خیلی از این فیلمها قبلا در فضای مجازی اکران شده و باید فکری برای سینما کرد تا فیلم های روز نیز کم کم وارد چرخه اکران شوند.

این مخاطب گنابادی می گوید: سینماها با این وضعیت قطعا به سمت ورشکستگی می روند و اگر حمایت خاصی از آنها به ویژه در مقیاس سینماهای کوچک صورت نگیرد ممکن است روال اکران آنها در آینده نزدیک با مشکل اساسی روبرو شود.

انتهای پیام/281/ش

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
همدان- ایرنا- کمبود سالن استاندارد برای اجرای کنسرت های موسیقی در همدان خلا بزرگی است که در میان جای خالی ده ها کاستی دیگر بیشتر خودنمایی می کند و این معضل را نه اهالی متخصص و سرشناس موسیقی این دیار و نه هواداران مشتاق خوانندگان و نوازندگان ، نمی توانند برطرف کنند؛ مگر همت مسوولان.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : امروز نیوز

همدان داعیه کلانشهری دارد اما از داشتن سالن مناسبی برای اجرای کنسرت و رویدادهای فرهنگی محروم است و حتی به گفته اهل فن کوچکترین سالن های کشور را در خود گنجانده است.

این سالن ها برای اجرای موسیقی به طور تخصصی طراحی نشده و کارکرد همایش و پاره ای هم شکل و شمایل ورزشی دارند.

در گیر و دار این کمبود سخت افزاری معضل دیگری به نام افزایش قیمت بلیت سر برآورده تا برگزاری کنسرت برای گروه های موسیقی مقرون به صرفه باشد.

حذف موسیقی به عنوان یک کالای فرهنگی از سبد مصرف خانواده ها محصول ناخوشایند همین گرانی بلیت است چرا که بسیاری از علاقه مندان توان خرید نداشته و عطای کنسرت رفتن را به لقایش می بخشند.

عوامل بسیاری دست به دست هم داده تا تفاوت چشم گیری میان کنسرت موسیقی در همدان با تهران و شهرهای بزرگ دیگر شکل بگیرد.

صحنه نامناسب، تعداد کم صندلی، مشکلات صدابرداری، نورپردازی و فرسودگی تجهیزات برخی از کم و کسری های سالن های همدان است که می توان به عنوان زیرساخت و پیش نیاز اجرای کنسرت به آن ها اشاره کرد.

همدان تنها یک سالن 500 نفری دارد که برای برگزاری کنسرت استفاده می شود، اگرچه این سالن به موسیقی اختصاص داده شده اما مهندسی ساخت و ساز آن برای اجرای موسیقی نبوده و بنابراین ازاستانداردهای لازم برای یک سالن تخصصی موسیقی به دور است و مشکلات زیادی برای گروه های اجراکننده بر روی صحنه به وجود می آید.

قادر شهسواری هنرمند موسیقی، در این باره می گوید: همدان تنها یک سالن 500 نفری دارد که برای برگزاری کنسرت استفاده می شود، اگرچه این سالن به موسیقی اختصاص داده شده اما مهندسی ساخت و ساز آن برای اجرای موسیقی نبوده و بنابراین از استانداردهای لازم برای یک سالن تخصصی موسیقی به دور است.

او تاکید می کند: وقتی سالنی اختصاصی برای موسیقی طراحی می شود، خیلی از الزامات مانند ظرفیت، زاویه دید مخاطب، پهنای استیج، محل قرار گرفتن صندلی های وی آی پی، سیستم صدا، نمایشگر و ده ها شاخص دیگر دیده می شود و گرنه مشکلات زیادی برای گروه های اجراکننده بر روی صحنه به وجود می آید.

به اعتقاد این سرپرست گروه موسیقی اکنون در سراسر جهان بخش خصوصی برای ساخت و ساز و ارتقای کیفیت زیرساخت ها وارد می شود و سکان احداث تالارهای کنسرت و نمایش را در دست می گیرد اما گویا بخش خصوصی برای سرمایه گذاری هنری و فرهنگی در شهر ما میل و رغبتی ندارد.

شهسواری می گوید: اگر خلاهای سخت افزاری پر و فضا آماده شود می توانیم خوانندگان برجسته و تراز اول کشور را به همدان دعوت کنیم و برگزاری کنسرت توسط استاد کیهان کلهر در سال گذشته نمونه ای از این تلاش و تکاپو بود اما گنجایش کم سالن موجب شده در این زمینه چندان موفق نباشیم.

رییس انجمن موسیقی همدان نیز به گفته های این مدرس موسیقی صحه می گذارد و تاکید می کند: بزرگترین مشکل و مانع اجرای کنسرت کمبود سالن است و به جرات می توان گفت:

علی آقامحمدی گریزی به سالهای گذشته می زند، به روزهایی که سنگ بنای مجتمع های فرهنگی و هنری ابن سینا و شهید آوینی در شهر همدان گذاشته می شد و مسوولان وقت پیشنهاد بزرگان موسیقی برای ساخت سالن های بزرگ را به سخره می گرفتند و در نهایت به ساخت چند سالن کوچک برای افزایش آمار فعالیت خود بسنده کردند.

به گفته او اگر متولیان وقت دوراندیش بودند اکنون پایتخت تاریخ و فرهنگ شرمسار هواداران موسیقی نبود و صدها جوان و نوجوان مشتاق پشت درهای بسته سالن های تنگ و کوچک حسرت نمی خوردند.

آقامحمدی با بیان اینکه مجوز تمام کنسرتها در کشور توسط فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می شود مدعی است در همدان چند نهاد دیگر به صورت موازی عمل کرده و چوب لای چرخ کنسرت های موسیقی می گذارند به طوریکه پس از صدور مجوز از سوی ارشاد گروه های موسیقی وارد فرآیندهای طولانی و نفسگیر راضی کردن ارگان های دیگر می شوند و همین موضوع موجب انصراف آن ها شده و از آمدن به همدان می هراسند. آقامحمدی با بیان اینکه مجوز تمام کنسرتها در کشور توسط فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می شود مدعی است در همدان چند نهاد دیگر به صورت موازی عمل کرده و چوب لای چرخ کنسرت های موسیقی می گذارند به طوریکه پس از صدور مجوز از سوی ارشاد گروه های موسیقی وارد فرآیندهای طولانی و نفسگیر راضی کردن ارگان های دیگر می شوند و همین موضوع موجب انصراف آن ها شده و از آمدن به همدان می هراسند.

او از معضل دیگری به نام نبود صدابردار در کنسرت های موسیقی در همدان رونمایی می کند که گاهی سر و صداهای فراوانی به پا می کند و با انتقاد گروه ها و مخاطبان موسیقی همراه می شود.

آقامحمدی صدابرداری را از فوت و فن های موسیقی می داند که کمتر به چشم می آید اما تاثیر به سزایی در کیفیت صدا دارد. چرا که صدابرداری نامطلوب می تواند کیفیت اجرای گروه را تحت شعاع قرار بدهد و فضای اجرای برجسته ترین گروه های موسیقی را هم به شلوغی و بی نظمی بکشاند.

در حالی که صدابرداری حرفه ای، قابلیت پوشاندن ضعف های جزیی اجرای موسیقی را دارد و به گوش مخاطب کمک می کند تا برای شنیدن اجرای خوب موزیسین های روی صحنه صبر و تحمل بیشتری داشته باشد.

تجربه رییس انجمن موسیقی همدان نشان می دهد که نبود صدا بردار در همدان و دعوت این متخصصان از نقاط دیگر موجب پرداخت هزینه های گزاف شده به طوری که سود و دستمزد آن ها به منفعت خواننده و نوازنده کنسرتها می چربد!

از کمبود سالن و قحطی صدابردار و پاسکاری صدور مجوز که بگذریم نوبت به تجهیزات و ابزار اجرای کنسرت می رسد که به گفته آقامحمدی موضوع مهمی است که باید در اولویت مسوولان قرار گیرد و آن نبود یک پیانوی استاندارد در تنها سالن موسیقی همدان است.

او تاکید می کند: 2 یا سه پیانوی فرسوده در سالن ابن سینا وجود دارد که به همین دلیل اساتید برجسته کشور و چند گروه موسیقی مطرح دست رد به سینه ما زده و دعوتمان را نپذیرفتند که چاره این کار فروش پیانوهای قدیمی و جایگزینی یک دستگاه جدید و به روز است که کارایی لازم را داشته باشد.

با کوله باری از خواسته ها و آرزوهای اهالی موسیقی به نزد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان می رویم تا از برنامه ها و راهکارهای او برای سرو سامان دادن به زیرساختهای نیم بند و فرسوده اجرای کنسرت موسیقی آگاه شویم.

همدان هر سال میزبان جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان است و برای برگزاری آیین افتتاحیه و اختتامیه این رویداد نیز با کمبود سالن مواجه هستیم و به ناچار باید بخشی از عوامل و هنرمندان تئاتر را از حضور در این آیین ها منع کنیم تا ظرفیت برای پذیرایی از مهمانان خارجی و گروه های نمایشی غیر بومی فراهم شود.

احمدرضا احسانی نه تنها منکر کم وکاستی های موجود نمی شود بلکه همدان را به سبب پیشینه فرهنگی دیرین و غنی سزاوار امکانات و ملزومات شایسته تری می داند که تاکنون از داشتن آن ها محروم بوده است.

اگر چه عمر مدیریتی او در این نهاد به 2 سال هم نمی رسد اما متواضعانه همه تقصیرها را به گردن می گیرد و قول می دهد برای جبران گذشته از هیچ تلاشی دریغ نکند.

به گفته او طرح بزرگ تالار شهر یا مرکز همایش های ملی می تواند بسیاری از مشکلات را جبران کند؛ و در همان نقطه شروع با وجود صرف چهار میلیارد تومان اعتبار متوقف شده و از سال گذشته با پیگیری های مستمر ردیف بودجه این طرح دوباره احیا شده است.

احسانی خاطرنشان می کند: همدان هر سال میزبان جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان است و برای برگزاری آیین افتتاحیه و اختتامیه این رویداد نیز با کمبود سالن مواجه هستیم و به ناچار باید بخشی از عوامل و هنرمندان تئاتر را از حضور در این آیین ها منع کنیم تا ظرفیت برای پذیرایی از مهمانان خارجی و گروه های نمایشی غیر بومی فراهم شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان معتقد است با همیاری مسوولان استان ساخت و ساز مرکز همایش های ملی و بین المللی دوباره آغاز می شود و سالن یک هزار و 200 نفری این مرکز از دغدغه اهالی موسیقی می کاهد.

او به گلایه اهالی موسیقی برای در اولویت بودن کنسرت پاپ نیز پاسخ داد و گفت: بی تردید حمایت از موسیقی فاخر و سنتی را در دستور کار داریم و نمونه بارز آن معافیت گروه های موسیقی ایرانی از پرداخت هزینه های سالن به حساب خزانه است که از سال گذشته اجرا شد.

احسانی یادآوری کرد: گروه های موسیقی باید مبلغ 10 میلیون تومان برای 2 سانس پرداخت کنند اما گروه های موسیقی ایرانی به صورت رایگان می توانند کنسرت اجرا کنند و برای رزرو سالن نیز در نوبت قرار نگرفته و بدون معطلی به روی سن می روند.

سوگواره آواها و نوا برنامه دیگری است که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان از آن به عنوان طرح حمایتی از اهالی موسیقی این دیار یاد می کند و تاکید دارد: مردم تشنه موسیقی نواحی و مقامی هستند و این رویداد با پیشگامی انجمن موسیقی در حال اجرا است.

سخن آخر اینکه موسیقی بخش جدانشدنی از فرهنگ دیداری و شنیداری مردم است و هر گاه که هنرمندان موسیقی برنامه داشتند و این میل و علاقه وافر بار مسوولیت متولیان را در همدان سنگین تر می کند.

همدانی که با ده ها لقب و عنوان پرطمطراق همچون کهن شهر تاریخی، بنیانگذار تمدن شهرنشینی و پایتخت تاریخ و تمدن خوانده می شود و شایسته بهترین موسیقی، تجهیزات و امکانات و خدمات است و بی تردید همین بهترین هاست که باعث می شود اتفاقی درخور شان گروه های موسیقی و هواداران و مخاطبان پر شمار این گروه ها در این دیار هنرخیز رخ بدهد؛ اگر قدری همت کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
کاشان- ایرنا- کاشان برغم فعالیت یک سینما و چندین باب فرهنگ سرا، با وجود روند رو به رشد فعالیت هنرمندان منطقه در سال های گذشته، هنوز در زمینه فضاهای فرهنگی دچار کاستی است و ایجاد یک مجتمع جامع فرهنگی در این شهرستان ضروری به نظر می رسد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ سایت های دیگر : وبکا نیوز

به گزارش ایرنا، اگرچه در نتیجه ضرورت پشتیبانی از فعالان فرهنگی و هنری به دلیل مسئولیتی که در قبال جامعه دارند، در سال های گذشته اقدام هایی مانند کتابخانه تخصصی هنر یا طرح گذر فرهنگ و هنر آب انبارخان با هدف احیای شهرسازی فرهنگ مدار و رونق کسب و کارهای مبتنی بر آن در کاشان اجرا شده تا فعالان صنایع دستی و هنرهای سنتی بتوانند برای استقرار یا فعالیت از آنها استفاده کنند، اما این فرصت برای هنرمندان در سایر رشته ها منجمله تئاتر، موسیقی، ادبیات، نقاشی و هنرهای تجسمی چندان مهیا نیست.

ساخت یک مجتمع فرهنگی هنری چند منظوره با توجه به سرانه کم فضاهای فرهنگی در کاشان، با برخورداری از تمدنی به قدمت حدود هشت هزار سال، بسیار ضروری به نظر می رسد و از سوی دیگر اجرای چنین طرحی می تواند مساله فقدان مکانی مناسب برای برگزاری جشنواره ها و همایش هایی در سطح منطقه ای و ملی را که در حال حاضر بارش بر دوش دانشگاه کاشان و علوم پزشکی یا باغ پرندگان قمصر است را نیز جبران کند.

صدها مسجد و حسینیه در شهرستان وجود دارد که البته فعالیت شان جزیی از مقوله فرهنگ به شمار می رود اما باید توجه داشت، بیشتر آنها فعالیت مقطعی و مناسبتی دارند و از این رو شایسته است در کنار این مکان های با کارکرد مذهبی صرف، فضاهای جدیدی برای جذب و آموزش نوجوانان و جوانان در راستای کمک به استمرار حیات فرهنگی منطقه کاشان و انتقال میراث هنری موجود به نسل جدید در نظر گرفته شود.

حدود 11 سال پیش البته طرحی در این راستا کلنگ زنی شده بود اما چنین به نظر می رسد که مشکلاتی مانند تخصیص نیافتن کامل اعتبار مورد نیاز، طولانی شدن زمان اجرا و دوری از نقاط مسکونی و هسته مرکزی شهر کاشان، آن را به محاق فراموشی سپرده است.

یکی از اهالی حوزه فرهنگ و هنر کاشان در این زمینه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: گفت: نیاز این شهرستان به مجتمعی فرهنگی هنری جامع از سال های بسیار دور احساس می شود.

محسن خسروی افزود: هم اکنون مکان های محدودی برای هنرمندان در شهرستان کاشان وجود دارد و به طور معمول آن مکان ها نیز به طور کامل و مداوم در اختیار اهالی فرهنگ و هنر قرار نمی گیرد.

وی ساخت مجتمع فرهنگی، هنری برای کاشان با داعیه فرهنگی و تمدنی پربار را بسیار ضروری دانست و بیان کرد: جانمایی اجرای طرح آن زمان از سوی هنرمندان به موضوع روز تبدیل شد و نظرشان این بود که مجتمعی در مرکز یا نزدیک به شهر ساخته شود تا هم هنرمندان و هم مردم با سهولت بیشتر بتوانند از آن بهره برداری کنند اما این مهم محقق نشد.

این نویسنده و کارگردان تئاتر اضافه کرد: مکان ساخت مجتمع فرهنگی، هنری کاشان در جایی دور از شهر است و حتی نزدیک به جاده هم نیست؛ البته هنرمندان به ساخت آن در خارج از شهر هم قانع شده اند اما بودجه و اعتبارهای آن در گیر و دار قوانین دست و پا گیر اداری است.

وی تاکید کرد: با توجه به شرایط اقتصادی کنونی به نظر نمی رسد دست کم تا 15 سال آینده کاشان آنقدر گسترش یابد که دامنه شهر به محل اجرای این طرح فرهنگی نزدیک شود.

یک فعال فرهنگی نیز در این زمینه به ایرنا گفت: فضاهای فرهنگی، هنری زیرساختی است که موجب می شود اهالی فرهنگ و هنر بدون دغدغه بتوانند به فعالیت های خود بپردازند.

اکبر رضوانیان افزود: هم اکنون بسیاری از خوشنویسان، فعالان در رشته های مرتبط با هنرهای تجسمی، تئاتر یا سایر شاخه های هنری مکانی در اختیار ندارند و اگر هم وجود داشته باشد، مکانی نامناسب به شمار می رود که با تغییر کاربری به این مهم اختصاص داده شده است.

وی بیان کرد: فضاهای فرهنگی ساختارمند با سالن و اتاق های متعدد در بسیاری از شهرها راه اندازی شده است و به فعالیت فرهنگی و هنری می پردازند اما در کاشان چنین امکانی وجود ندارد.

این فعال فرهنگی یادآور شد: البته قرار بود مجتمع فرهنگی هنری کاشان ساخته شود اما اهالی فرهنگ و هنر شهرستان به علت طولانی شدن زمان ساخت آن، در عمل فراموش کرده اند که چنین مکانی وجود خارجی دارد.

وی تصریح کرد: زمان آن رسیده است تا مسئولان شهرستان از جمله نماینده مجلس برای پیگیری روند ساخت مجتمع فرهنگی هنری کاشان وارد عمل شوند.

رضوانیان اضافه کرد: مجتمع فرهنگی هنری کاشان با نیازهای 10 سال گذشته شهرستان طراحی شده و این پرسش مطرح است که اگر قرار باشد دست کم پنج سال دیگر به بهره برداری برسد، آیا بنا می تواند نیازهای آن زمان را تامین کند.

وی همچنین نوع تخصیص بودجه برای ساخت این مجتمع را اشتباه دانست و تاکید کرد: تخصیص اعتبار قطره چکانی به چنین طرحی با توجه به تورم و طولانی شدن زمان اجرا و فقدان برنامه زمان بندی شده، هرگز نمی تواند دردی را چاره ساز باشد و حتی موجب هدر رفتن اعتبارها نیز می شود.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کاشان با اشاره به راکد ماندن تنها طرح فرهنگی بزرگ منطقه گفت: تکمیل عملیات اجرایی طرح مجتمع فرهنگی، هنری کاشان که در سال 88 با حضور استاندار وقت اصفهان به زمین زده شد، نیازمند اختصاص اعتباری ویژه است.

میثم نمکی در گفت و گو با ایرنا تشریح کرد: این طرح می بایست در زمینی 6 هزار مترمربعی با مساحت 10 هزار مترمربع در چهار طبقه ساخته می شد و افزون بر فضاهای روباز، سالن های سینما و اجتماعات، نمایش، نگارخانه، کتابخانه و کلاس های آموزشی برایش پیش بینی شده بود.

وی افزود: هشت میلیارد و 700 میلیون ریال اعتبار ملی و استانی در سال جاری برای ساخت این مجتمع فرهنگی، هنری اختصاص یافته که تا کنون پنج میلیارد ریال آن جذب شده است.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کاشان بیان کرد: نزدیک به 30 میلیارد ریال از محل اعتبارهای ملی از زمان آغاز طرح تا کنون تختصیص یافته که همه مبلغ هزینه شده و در حال حاضر پیشرفت فیزیکی طرح کمتر از 10 درصد است.

وی یادآور شد: این اعتبارها برای انجام کارهای مطالعاتی، تهیه نقشه ها، تسطیح زمین، گودبرداری، خاک برداری، شناژبندی، نگهداری کارگاه و نیروی مقیم صرف شده است.

نمکی در پاسخ به این پرسش که چرا برای ساخت مجتمع فرهنگی، هنری کاشان از ظرفیت خیران بهره گیری نمی شود، تصریح کرد: حجم این طرح بسیار زیاد است و به علت اعتبار هنگفتی که نیاز دارد، خیران استقبال نمی کنند.

وی اضافه کرد: رایزنی هایی البته با مدیرعامل مجمع خیرین مدرسه ساز کاشان انجام و قرار شده است که برای اجرای طرح مجتمع فرهنگی، هنری برنامه مرحله بندی تعریف شود تا پس از آن برای ساخت با خیران وارد گفت و گو شویم.

شهرستان کاشان با جمعیت افزون بر 368 هزار نفر، در فاصله نزدیک به 200 کیلومتری شمال اصفهان واقع شده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
آنچه می خوانید نوشداروی بعد از مرگ سهراب است چون روز خبرنگار هم به بهانه کرونا با پیامکی تبریک گفته شد تا...
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۲

آنچه می خوانید نوشداروی بعد از مرگ سهراب است چون روز خبرنگار هم به بهانه کرونا با پیامکی تبریک گفته شد تا خلط مبحث شود! که خبرنگار اصولاً و به ظاهر مقامی رفیع است و در باطن هوویی برای اکثر مدیران و مسئولان زیرا شاهدیم که این طیف خدمتگزار علیرغم تمامی خطرات جانبی اما خود را پشت تلق های شیلد و دیوارهای محکم قرنطینه نکرده اند و با ماسکی ساده و اکثراً مامان دوز تا هزینه کمتری داشته باشد، پا به معرکه هایی می گذارند تا آخرین اخبار و چالش ها را رسانه ای نمایند بنابراین اگر قرار بود جمعی تشکیل شود این گروه در اولویت هستند که جزئی از سنگر سازان بی سنگر می باشند.
یادش به خیر صاحب این روز که خود اینچنین کرد و در مزار شریف بدون داشتن سپری محافظ، تن به قضا داد تا این یادگار یعنی 17 مرداد هرسال به نامش بماند و جاودان باشد که والی استان به پیام تبریکی برای همه خبرنگاران، عکاسان، اصحاب رسانه و خانواده بزرگ مطبوعات و جامعه اطلاع رسانی پیرامون این روز قناعت کند!
اما پیام استاندار آخرین تیر خلاصی نبود که به قلب خبرنگاران اصفهان اصابت می کرد زیرا یکی از کارشناسان حوزه خبر در یادداشتی پیرامون نشست وبیناری با حضور استاندار و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و چند تن از اصحاب تشکلی مطبوعات و همچنین شهردار این کلان شهر می نویسد: بدون تعارف فاجعه بارترین برنامه به مناسبت گرامیداشت روز خبرنگار و تیر خلاص بر خبرنگاران و فعالان رسانه ای بود که خود را تاکنون دلخوش حمایت این عزیزان کرده بودند و بنیادی که با همه تبلیغات در فضای مجازی، صرفاً لایو زنده یکطرفه بوده و قسمت پیام ها مسدود! وبیناری که وبینار نبود اما چشممان به جمال مدیرکل تازه نفس فرهنگ و ارشاد اسلامی روشن شد که راه دیگران را در پیش گرفتند و با حرف های تکراری ما را با روز خودمان و وظایف خودمان آشنا کردند!!! و متوجه شدیم آبی از این دیگ برای رسانه داغ نخواهد شد !
قرار بود عبدالحسین جعفری که یکی از خبرنگاران زیرخاکی و عتیقه و ارزشمند بجا مانده از دهه چهل است و امروز موزه ای شگرف از کارهای رسانه ای خود را در شصت سال سپری شده مدیریت می کند و از هم رزمان نویسنده این یادداشت در آن دهه ها می باشد، سخنرانی نماید اما زمانی که پشت میکروفون قرار می گیرد عمداً یا سهواً!!! تصویر و صدای گوشی های کسانی که این وبینار را رصد می کردند قطع شد تا آنچه می گوید خودش بشنود و معدود کسانی که در کنار او هستند که حالا خلاصه آن را از سوی او نقل می کنیم: من در این نشست صحبتم را با آیه شریفی از قرآن آغاز کردم و بعد از ادای احترام به حضار این بیت را خواندم که سرخی چشم کبوتر هیچ می دانی ز چیست؟
نامه ام می برد و بر درد دلم خون می گریست! من از مظلومیت خبرنگاران سخن گفتم که در گرما و سرما می کوشند وظیفه اطلاع رسانی را به نحو احسن انجام دهند، گفتم که خبرنگار مظلوم این روزها دلخوش به پیامک های تبریک روز خبرنگار است و خوب نیست برای تقدیر از او که اینهمه تلاش و وقت صرف می کند محدود به صدور و ارسال همین پیام های مجازی باشیم. خبرنگار و روزنامه نگار و عکاس خبری آنقدر مناعت طبع دارند که هیچ گاه مطالبه چنین چیزهایی را در ذهن خود تصور نمی کنند.
نیازی هم به ترحم مسئولان ندارند اما مسئولان در قبال خدمات خبرنگاران رسالتی دارند که باید به انجام برسانند و نسبت به این قشر ادای دین کنند .
عبدالحسین جعفری اشاره کرد به اینکه در وبینار ویدیویی پخش شده که در آن مسئولی اشاره می کرد، خبرنگاران وظیفه آرامش بخشی به جامعه را دارند و من گفتم وقتی خبرنگاران خود امنیت شغلی و آرامش ندارند چگونه می توانند به دیگران آرامش ببخشند !
جعفری در ادامه و پس از توضیحاتی از سوی مجری جلسه اشاره به پایان دادن به سخنان خود می کند و کلام را همانگونه که با شعری شروع کرده با سروده ای اینچنین خاتمه می دهد: صفا کردی و درویشی بمیرم خاک پایت را/ که شاهی محتشم بودی و با درویش سر کردی و در ادامه ای گلایه مند اظهار می دارد:
وقتی به من گفتند قطع کن دیگر رشته افکارم از هم گسست و در شرایطی قرار گرفتم که هرچه می خواستم بگویم فراموش کردم، البته بعد از اتمام جلسه پیام های زیادی به من رسید که صدا و تصویرم در حین سخنرانی قطع شده است و من در جواب این اعتراضات گفتم: خلاصه حرف من بیان واقعیت مظلومیت خبرنگار بود و اگر قرار باشد دیگر بیان مظلومیت هم نکنیم دیگر چه ؟!

نویسنده: حسن روانشید

لینک خبر :‌ روزنامه سیاست روز
مدیر سینما سعید نورآباد لرستان گفت: تنها سینمای شهرستان دلفان استان لرستان سینما سعید در حالی بعد از حدود 15 سال تعطیلی در انتظار پشتیبانی برای تجهیز به سیستم دیجتالی پخش است که مسوولین سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پاسخگوی درخواست های مکرر مدیر این سینما نیستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۶/۲۳ سایت های دیگر : خبرگزاری فارس آقای خبر

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، پس از افتتاح سالن سینمای شهرستان نورآباد دلفان (استان لرستان) در ابتدای دهه 70، یکی از بزرگ ترین و مجهزترین سینما های کشور با گنجایش 650 نفر شکل گرفت. مردم این شهرستان با 500 روستا و شهر های همجوار از این سینما استقبال کردند. نمایش آثار سینمای دفاع مقدس نوید بخش اتفاقات خوبی در فرهنگ منطقه شد، اما مدت کمی بعد با ورود سیستم ویدئوی خانگی و نوار های VHS و باز شدن پای انواع دستگاه های پخش (CD-DVD) به خانه ها، سینما رونق خود را از دست داد و قلب فرهنگی شهر به تپش افتاد و دچار اختلال شد.

سینما سعید حدود یک دهه پس از راه اندازی با نمایش فیلم های نه چندان به روز با سیستم آپاراتی، روزکار سپری کرد، اما متاسفانه نتوانست در برابر سیستم های نمایش خانگی مقاومت کند و تعطیل شد. حالا حدود 2 دهه (15) سال از تعطیلی تنها سالن سینمایی شهرستان نورآباد سپری می شود؛ تنها سالنی که روزگاری محلی برای رونق دادن به فرهنگ و هنر منطقه تلقی می شد و امروز شاید با وجود هجمه های فرهنگی و در معرض بودن ناهنجاری های زندگی شهری، خلا آن بیش از هر روزگاری احساس می شود.

21 شهریور به عنوان روز سینما بهانه ای شد تا گپ وگفتی را با حاج عباسعلی مدنی پور، مدیر این سالن سینما انجام دهیم و از آخرین وضعیت و امید های او برای آینده تنها سالن سینمای شهر بشنویم که در ادامه می خوانید؛

***آقای مدنی پور، لطفاً خودتان را معرفی کنید و درباره ایده ساخت سینما در نورآباد لرستان بفرماید که چطور به ذهن شما رسید این کار را آغاز کنید؟

بنده حاجی عباسعلی مدنی پور فرزند پیرولی، متولد سال 1331 از شهرستان دلفان هستم. ایده ساخت سینما به سه دهه پیش برمی گردد؛ البته من در آن ایام ثروتمند بودم و به این کار علاقه داشتم. فرمانداران و بخش داران منطقه من را تشویق کردند که به این سمت بروم؛ آن ها معتقد بودند جای یک کار فرهنگی در این منطقه خالی است لذا من با توجه به اینکه علاقه و شناختی نسبت به این حوزه داشتم و به لحاظ اقتصادی مشکل مالی نداشتم، اقدام به ایجاد سینما سعید نورآباد کردم.

من برای ساخت این سینما زمین های کشاورزی و یک خانه که در تهران داشتم را فروختم تا سینما فعال شود یعنی تمام سرمایه زندگی ام را برای ایجاد سینما به میدان آوردم و این کار را به سرانجام رساندم و سینما سعید، سینمای ممتاز غرب کشور شد. این سالن، در زمان احداث یکی از سینمای مطلوب کشور و از بالاترین درجه استاندارد برخوردار بود به طوری که تصاویر آن در یونسکو ثبت شد.

***سینما سعید دقیقاً چه سالی تاسیس شد و تاکنون چه تعداد فیلم در این سینما به نمایش در آمده است؟
سینما سعید ابتدای سال 1373 تاسیس شد و حدود 300 فیلم در این سینما نمایش داده شده است. البته تعداد دقیق فیلم های به نمایش درآمده در این سینما، در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است.

***استقبال از سینما سعید در ابتدای افتتاح چطور بود؟
مقطعی که سینما سعید افتتاح شد، استقبال خوبی شکل گرفت. بخش زیادی از مردم به سینما می آمدند. مردم شهرهای نزدیک از هرسین و الشتر و روستاهای منطقه به سینما می آمدند. ما در این سینما روزی پنج سانس نمایش فیلم داشتیم. مردم خیلی از فیلم های دفاع مقدس استقبال می کردند؛ آثاری که جمشید هاشم پور در آن نقش آفرینی داشت، بیشتر از هر فیلمی مورد استقبال قرار می گرفت و گاهاً سانس های فوق العاده برای نمایش در نظر می گرفتیم.

***سینما سعید از چه مقطعی با رکود روبرو شد، چه عاملی در این زمینه نقش آفرین بود؟
در همان نیمه های دهه 70، یعنی فقط چند سال بعد از افتتاح سینما سعید ما با رکود روبرو شدیم. علت بی مخاطب شدن سینما با اینکه چند بُعدی است اما مشخص است. ما در آن زمان فیلم خوب کم داشتیم، البته فیلم های دفاع مقدس خیلی خوب مورد استقبال قرار می گرفت ولی ورود دستگاه های پخش خانگی (CD-DVD) کار ما را واقعاً سخت کرد. الان که دیگر هر موبایل کار یک سینما را انجام می دهد و هر کسی یک سینما در جیب دارد.

***حدود 15 سال از تعطیلی سینما سعید می گذرد، انگیزه ای برای راه اندازی مجدد آن دارید؟
بله؛ بچه های من امروز از تحصیل کرده های دانشگاه های معتبر هستند که بی کار هم هستند و خودم انگیزه زیادی برای راه اندازی مجدد آن دارم. تنها مشکل سینما سعید دیجیتال شدن آن است.

ما درخواست کردیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای دیجیتال شدن این سینما اقدام کند و مکاتبات زیادی با مسوولین داشتیم. در چند سال اخیر نامه های زیادی را برای معاون اول رئیس جمهور جناب آقای اسحاق جهانگیری، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسین انتظامی معاون سینمایی و مسوولین استان نوشتیم که بی جواب مانده است. بارها حضوراً به دفتر معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کردیم که حتی پاسخ نامه های ما را نمی دادند.

***درخواست حمایت از رئیس قوه قضائیه
آقایانی که صدای من را برای راه اندازی مجدد سینماسعید نورآباد (استان لرستان) می شنوید؛ من از اینکه این سینما که حاصل عمرام می باشد تعطیل است، زجر می کشم. دبیرخانه معاونت سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ده ها نامه ما را دریافت کرده اند که هیچ پاسخی درخصوص آن نداده اند؛ مدارک ما در این زمینه موجود است.

از آیت الله رئیسی ریاست محترم قوه قضائیه درخواست می کنیم به خاطر خدا و خون شهدا و شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، و در جهت ارتقاع فرهنگ عمومی منطقه و استان لرستان پیگیر موضوع راه اندازی مجدد سینما سعید نورآباد لرستان باشند.

امسال از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی سال جهش تولید نام گذاری شده و ایشان چندین سال است بر حمایت از سرمایه گذار و اشتغال زادیی تاکید دارند، دولت محترم باید در همین راستا و در جهت حمایت از سرمایه گذار اهتمام ویژه داشته باشد چراکه ما در این پروژه سرمایه میلیاردی خود را در میدان گذاشته ایم و انتظار حمایت داریم. مسوولین را به خون شهدا و خون حاج قاسم سلیمانی قسم می دهیم دغدغه مندان خصوصی بخش فرهنگی کشور را نیز حمایت کنند. از صدا و سیما و شبکه خبر که رسالت خبری و پیگیری مطالبات مردمی دارند انتظار انعکاس مشکلات این سالن سینما را داریم. سینما برای سرگرمی و پرکردن اوقاف فراغت و جلوگیری از آسیب های اجتماعی است لذا مسوولین باید این سالن سینما را به عنوان یک پاتوق فرهنگی حمایت کنند.

انتهای پیام/ 121

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس

روزنامه آرمان ملی


روزنامه تفاهم


روزنامه اطلاعات



روزنامه جوان


روزنامه ابتکار


روزنامه ابرار


روزنامه عصر ایرانیان



روزنامه بهار


روزنامه وطن امروز