به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیام سیدعباس صالحی آمده است:
اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسدها شی
خبر درگذشت مجتهد عالیقدر آیت الله محمدابراهیم ربانی موجب تاثر گردید .
آن عالم برجسته و مدرس حوزه علمیه خراسان جنوبی در طول عمر پربرکت خویش سال های متمادی به خدمت در راه اسلام و فقه تشیع پرداخت و در تربیت طلاب و علاقه مندان علوم دینی کوشش فراوان نمود که حاصل این تلاش ها پرورش تعداد قابل توجهی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه بیرجند، مشهد و شهرهای دیگر بوده است .
محمود شالویی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره حکم انتصاب خود به عنوان دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی گفت: برابر این حکم لازم است مفاد مندرج در آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه مصوب1378 و همچنین بند 6 از اصلاحات انجام شده در آیین نامه اجرایی مصوب 1394 هیأت محترم وزیران که براساس مصوبه 1375 مجلس محترم شورای اسلامی تهیه، تنظیم و ابلاغ شده است، با جدیت بیشتری مورد پیگیری قرارگیرد و به همین منظورهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است تا شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی را تشکیل دهد.
وی ادامه داد: این شورا متشکل از 12 دستگاه مهم و مرتبط نظیر وزارت کشور، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت صنعت، معدن و تجارت ، وزارت اقتصاد و دارایی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نیروی انتظامی، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان صدا و سیما و شهرداری تهران است که ریاست آن را وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی برعهده دارد و دبیری آن هم به اینجانب سپرده شده است.
مشاور وزیر در امور پاسداشت زبان فارسی تاکید کرد: شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی، جلسات خود را با حضور نمایندگان تام الاختیار دستگاه های عضو برگزار و سپس مصوبات مربوطه را که خود در حکم قانون است، جهت اقدام بعدی به مبادی مربوطه ابلاغ می کند.
شالویی افزود: این شورا با ترکیب قانونی و موثری که دارد هرگونه هجوم و یا آسیب احتمالی به زبان و خط فارسی را بررسی و در صورت نیاز به قوانین، مقررات، ضوابط مربوطه و یا هر آئین نامه ای را که لازم باشد، تصویب خواهد کرد.
وی همچنین یادآور شد: دبیرخانه این شورا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود و علاوه بر این شورا، کارگروه دیگری هم که از یک سال قبل در وزارت متبوع شکل گرفته و مدیران کل دستگاه های عضو شورا در آن حضور دارند، موضوعات مربوط به همین حوزه را بررسی و موارد مهمی که در این کارگروه احصا می شود را به شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی ارجاع می کنند.
مشاور وزیر در امور پاسداشت زبان فارسی در ادامه ابراز امیدواری کرد که با وجود قانون مشخص و تأکید محکم رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص پاسداشت زبان فارسی، فعالیت در این زمینه به طور جدی پیش برود و با مانعی مواجه نشود.
شالویی تاکید کرد: زبان فارسی دروازه تمدن ایران است که اگر مورد هجوم قرار بگیرد باید منتظر عواقب شومی باشیم. از سوی دیگر ، زبان فارسی یکی از شیرین ترین زبان های دنیا است بنابراین انتظار مردم ما برای مراقبت از این زبان به جاست و از این رو باید تلاش کنیم تا در امر تبلیغات، آموزش، فرهنگ سازی، برنامه سازی، الگوسازی و حتی تولیدات خود از اسامی فارسی استفاده کنیم و بدیهی است چنانچه زبان به مخاطره بیفتد، فرهنگ غنی ما مورد تهدید قرار می گیرد و اگر فرهنگ تهدید شود در حقیقت کشور تهدید شده است .
وی در پایان گفت: امیدواریم در شورای پاسداشت بتوانیم مصوبات خوبی را داشته و پیگیری های لازم را انجام دهیم و در عین حال بر آئین نامه ها نظارت لازم را به عمل آوریم، ضمن اینکه در کنار اجرای دقیق قوانین باید در جهت تجهیز زیرساخت های فرهنگی نیز اقدام کنیم تا راه های هجوم به زبان و خط فارسی را ببندیم.
یادآور می شود در متن حکم سید عباس صالحی به محمود شالویی آمده است:
نظر به جایگاه زبان فارسی در هویت ملی - دینی و باتوجه به پیشینه علمی و فرهنگی ارزشمندتان، به استناد ماده 17 از آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت بکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه (مصوب 1378/2/19) و همچنین بند 6 از اصلاحات انجام شده در آیین نامه اجرایی مصوب 1394/11/14 هیأت محترم وزیران به عنوان “مشاور وزیر و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی” منصوب می شوید.
زبان فارسی، یادگار زرین تمدن بشری و کانون هویت بخش و امنیت آفرین در کهن بوم ایرانی است و از جناب عالی انتظار می رود که در هماهنگی و نظارت وظایف وزارت متبوع در حوزه پاسداشت و گسترش زبان فارسی کوشا باشید.
امید می رود که با یاری خداوند متعال و همراهی معاونت ها و سازمان ها و مراکز، در انجام وظایف موفق باشید.
به گزارش امور زنان و خانواده حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی احمدی درباره این تفاهم نامه گفت: توجه به روش های صحیح و ایمن سرگرمی کودکان و نوجوان در شرایط کنونی فاصله گذاری اجتماعی بر اثر تهدید ویروس کرونا بسیار با اهمیت است .
وی ادامه داد: از آنجا که تفریحات خارج از خانه فرزندان در اثر سبک زندگی همراه با کرونا بسیار محدود شده و رجوع به تجهیزات سرگرم کننده دیجیتالی بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است، لذا هر اقدامی با هدف فرهنگ سازی و ایجاد بستر مناسب به منظور استفاده صحیح و کاربردی از ابزارهای دیجیتالی بسیار حائز اهمیت است .
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه خاطر نشان کرد: در این راستا با در نظر گرفتن ظرفیت کانون فناوری کودک و نوجوان در حوزه ی ارائه آموزش های مهارتی در بخش های برنامه نویسی کامپیوتری، ساخت بازی، انیمیشن، رباتیک به همراه توان افزایی والدین و فرزندان در استفاده صحیح از ابزارهایی مانند رایانه، تبلت و گوشی های هوشمند در کنار مهارت تامین امنیت ابزارهای دیجیتالی، امور زنان و خانواده حوزه وزارتی اقدام به عقد تفاهم نامه یک ساله با کانون فناوری کودک و نوجوان به منظور بهره مندی خانواده وزارتی فرهنگ و ارشاد اسلامی از خدمات این کانون با تخفیف کرده است .
احمدی در ادامه افزود: به موجب این تفاهم نامه کلیه کارکنان وزارت متبوع و فرزندان ایشان می توانند به مدت یک سال از خدمات آموزشی این کانون با تخفیف های مورد نظر استفاده کنند.
مدیرکل حوزه وزارتی با اشاره به لزوم آگاهی از تهدیدات نهفته در ابزار های دیجیتالی برای استفاده کودکان و نوجوانان، خاطرنشان کرد: از آنجایی که کودکان و نوجوانان سرمایه های انسانی آِینده هستند، لذا کسب مهارت صحیح در استفاده کاربردی و هدفمند از فضای مجازی در عصر حاضر و دنیایی که در آن فناوری دیجیتال جزء مهمی از زندگی مادی شده است، به منظور توان افزایی والدین و فرزندان در مواجه با تهدیدهای فضای مجازی بسیار قابل توجه است .
احمدی با بیان مزیت های انعقاد این تفاهم نامه، اظهار داشت: بهره گیری از ابزارهای الکترونیک با توجه به شرایط حاکم به دلیل بیماری کرونا علاوه بر مدیریت زمان کودکان و نوجوانان، موجب توسعه نگرش کارآفرینی در میان کودکان و نوجوانان، افزایش مهارت های حل مساله، خلاقیت، توسعه مهارت های زندگی، یادگیری نحوه تفکر منطقی، ایجاد خود باوری، تفکر نقاد و در نهایت برقراری تعاملات و همکاری با نهادها و سازمان های مختلف و بهره گیری از ظرفیت ها در جهت رفع نیاز های فکری و فرهنگی گروه های سنی مختلف خواهد بود .
مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی در پایان تصریح کرد: سیاست و تلاش امور زنان و خانواده حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این اصل نهاده شده است که با انجام اقدامات خاص در خصوص توان افزایی کارکنان و خانواده های ایشان در حوزه های مختلف خدمات مباحث روانشناسی و تاب آوری، معرفت افزایی و توجه به اوقات فراغت فرزندان کارکنان تهدید این ویروس منحوس را به فرصتی برای انجام خدمات بیشتر با تکیه بر شعار" اقتصاد مقاومتی در سال جهش تولید "مبدل سازد .
لازم به ذکر است، کانون فناوری کودک و نوجوان دارای مجوز معتبر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است .
لیست دوره های مجازی ( آنلاین ) مصوب کانون فناوری کودک و نوجوان ( اختصاصی سازمان ها ):
لیست دوره های مجازی
حجت الاسلام والمسلمین محمد نوروزپور مدیرکل بقاع متبرکه و اماکن مذهبی سازمان اوقاف و امور خیریه در گفت وگو با خبرنگار ایلنا درباره برگزاری مراسم عزاداری محرم در بقاع متبرکه گفت: طبق هماهنگی با ستاد کرونا در فضای باز بقاع متبرکه با رعایت دستورالعمل ها و پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی به مدت دو ساعت اجازه برگزاری مراسم داده شده است.
وی ادامه داد: همچنین با برنامه ریزی های صورت گرفته در بقاع متبرکه جایگاه هایی ایجاد شده است و از هیئات مذهبی که خودشان در فضای بسته عزاداری می کردند، دعوت شده است تا در این مکان ها به مدت 30 دقیقه حضور پیدا کرده و عزاداری کنند. با این نوبت بندی که صورت گرفته است، تلاش کردیم تا از ازدحام در فضای باز امام زادگان و بقاع متبرکه جلوگیری شود.
مدیرکل بقاع متبرکه و اماکن مذهبی سازمان اوقاف و امور خیریه با اشاره به کارگاه های تولید ماسک در امام زادگان و بقاع متبرکه تصریح کرد: بیش از 200 کارگاه تولید ماسک در سراسر کشور در بقاع متبرکه فعال هستند و قرار است در این ایام بیشتر این تولیدات را در اختیار زائرانی قرار دهند که برای عزاداری به صحن امام زادگان می آیند.
حجت الاسلام نوروزپور درباره نذورات در ایام محرم نیز گفت: بیشتر تلاش کرده ایم که نذورات و موقوفات را به سمت تهیه بسته های ارزاق و توزیع در بین نیازمندان و افرادی ببریم که در این ایام دچار مشکلات اقتصادی شده اند. البته از ابتدای اسفند ماه تاکنون 4 الی 5 بار این بسته های غذایی تهیه و در بین نیازمندان و افرادی که مشاغل شان در این ایام آسیب دیده توزیع شده است.
وی ادامه داد: البته برخی از نذورات که قابل تبدیل به بسته های ارزاق نیستند را با رعایت کامل بهداشت در آشپزخانه های بقاع متبرکه تهیه شده و به صورت بیرون بر در حاشیه شهر و مناطق محروم توزیع می شود. در صورت توزیع در بقاع نیز باید به گونه ای برنامه ریزی صورت گیرد که از ازدحام جلوگیری شود.
مدیرکل بقاع متبرکه و اماکن مذهبی سازمان اوقاف و امور خیریه در پاسخ به این سوال که آیا مراسم محرم در همه شهرها و استان های قرمز و زرد برگزار می شود، گفت: براساس ابلاغ ستاد ملی مقابله با کرونا مراسم عزاداری در ایام محرم در تمامی شهرها با رعایت دستورالعمل ها برگزار خواهد شد.
جلال توکلی نویسنده کتاب ریاح در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان پیرامون برخورد نادرست برخی از ناشران با نویسندگان گفت: مشکلات پیش روی نویسندگان زیاد است، در این میان برخورد ناشران با نویسنده ها یکی از موضوعاتی بوده که باعث آزردگی این قشر فرهیخته شده است.
وی در همین راستا ادامه داد: مشکلات اقتصادی طبیعا تاثیراتی را بر اصناف بر جای می گذارد و هر صنفی به دنبال این است تا در این آشفته بازار به وجود آمده، به هر طریق ممکن سرپا بماند. شاید دلیل اصلی برخورد نامناسب ناشران با نویسندگان و نگاه بازاری آنها همین باشد.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه آخرین کتاب منتشر شده اینجا کلیک کنید
وی در همین راستا ادامه داد: صنف ناشرین برای پا بر جا ماندن تلاش می کنند و باید تاکید کرد که از این قاعده مستثنی نخواهند بود. پس در این آشفته بازار گرانی کاغذ و ظهور سلاطین کاغذ و مخارج کمرشکن چاپ و نشر، اولویت به نویسندگان صاحب نام و آثار به قول معروف بفروش داده می شود. پس ناشر در همان بدو امر نگاه می کند که نویسنده کیست؟ و بعد اثرش چیست.
توکل به شرایط نویسندگان تازه کار اشاره و اظهار کرد: نویسندگان تازه کار یا گمنام عموماً خارج از مرکز نشین، هر چند آثار ارزشی و در خور توجهی هم نوشته باشند، پشت خط یا در ترافیک های چندساله چاپ و نشر کتاب می مانند.
وی درباره میزان حق التألیف هایی را که به نویسندگان پرداخت می شود تصریح کرد: حق التألیف های ناچیزی به جماعت همیشه مظلوم نویسنده تعلق می گیرد. حق التألیف ها عموماً به حدی ناچیز است که نویسندگان با مناعت طبع از پی گیری دریافت آن، احساس شرم می کنند. گاهی حق التألیف یک رمان که شاید چند سال صرف تحقیق و نگارش آن شده، از حقوق ماهیانه منشی یک انتشاراتی کمتر است و این واقعاً فاجعه است و ضمن خرد کردن شخصیت نویسنده، باعث دلسردی و بی انگیزگی و یا روی آوردن به بازاری نویسی وی می شود.
توکل بهترین رویکرد برای جذب جامعه به مطالعه و فرهنگ کتاب و کتاب خوانی را مورد بررسی قرار داد و ابراز کرد: در وهله اول باز این اقتصاد خراب است که بر سطح مطالعه جامعه، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم می گذارد. خانواده ای که در تأمین ضروری ترین مایحتاج زندگی اش دچار مشکل است، دلیلی برای خریدن کتابِ 50000 تومانی نمی بیند.
وی درباره رویکرد مناسب برای تحول در عادت عدم مطالعه در جامعه اظهار کرد: البته دلایل دیگری را هم برای این دورماندگی از فرهنگ مطالعه ، می توان برشمرد که بار ها از سوی صاحب نظران و کارشناسان گوناگون به مناسبت های مختلف اعلام شده است، اما پاسخ من به این سوال که، چه باید کرد تا مردم به سوی مطالعه گرایش پیدا کنند؟ فکر می کنم در حال حاضر و به عنوان یک راه کار اورژانسی، لازم است مسئولین هزینه های چاپ ونشر را پایین بیاورند. همچنین دست دلالان و واسطه های رانت خوار را از صنعت چاپ کوتاه کنند.
توکل خاطرنشان کرد: مسئولین فرهنگی باید کتابخانه ها را که تنها منبع مطالعه قشر کم درآمد و مستضعف جامعه است، به روز کنند؛ یعنی خرید کتاب های تازه منتشر شده توسط ارشاد و نهاد کتابخانه ها و ارسال به کتابخانه های اقصی نقاط کشور که علاوه بر حمایت از ناشرین و نویسندگان، باعث کشیده شدن قشری از علاقمندان کتاب، به خصوص خوانندگان رمان و داستان به کتابخانه هاست.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، در حالی که حدود 2 ماه تا اربعین باقی مانده است، عاشقان حسینی در بلاتکلیفی هستند؛ تا جایی که در سامانه فارس من خواستار آغاز ثبت نام برای ویزای اربعین شده اند. ( اینجا بخوانید)
این امر در حالی است که وضعیت برگزاری اربعین حسینی امسال، با توجه به شیوع کرونا در جهان و تعطیلی یا تغییر در برپایی بسیاری از برنامه های فرهنگی و مذهبی، هنوز به صورت رسمی اعلام نشده است.
علاوه بر این، سامانه سماح نیز که برای ثبت نام ویزای اربعین از سوی ستاد مرکزی اربعین و سازمان حج و زیارت اعلام شده بود، همچنان به روزرسانی نشده و امکان ثبت نام در این سامانه وجود ندارد. چرا که به گفته مسؤولان مربوطه تا زمانی که وضعیت اربعین از سوی عراق یا حتی ستاد مرکزی اربعین اعلام نشود، امکان ثبت نام برای پیاده روی اربعین یا حتی برنامه ریزی قطعی در این باره وجود ندارد.
امید کوثری، مدیر اجرایی ستاد مرکزی اربعین حسینی در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت با بیان این که هنوز هیچ تصمیمی به صورت رسمی از سوی ایران یا عراق درباره اربعین امسال اتخاذ نشده است، اظهار داشت: فعلا تصمیم جدیدی اتخاذ نشده است، اما سعی داریم به زودی برای اینکه زائران در بلاتکلیفی نباشند، برنامه ریزی ها را انجام داده و تصمیم مناسبی درباره اربعین گرفته و اعلام کنیم.
با توجه به شرایط موجود، ستاد اربعین و همچنین کمیته های مختلف آن به منظور برپایی اربعین تاکنون جلسات مختلفی را اعلام و برنامه ریزی کرده اند تا در هر شرایطی امکان ایجاد شور حسینی در ایام اربعین را داشته باشند.
سناریوهای مهمی که این روزها از سوی مسؤولان مطرح می شود، برپایی اربعین همچون سال های گذشته، برپایی اربعین با اعمال محدودیت و همچنین عدم برپایی اربعین است. البته گاهی نیز محدودیت سنی برای اعزام یا سخت گیری های طرف عراقی برای ورود به این کشور و همچنین کنترل سلامت تمام زائران نیز مطرح شده است.
با تمام سناریوهای پیش بینی شده، کمیته فرهنگی اربعین نیز بر اساس رسالتی که بر عهده دارد، با توجه به احتمال عدم برپایی اربعین برای غیر عراقی ها، تصمیماتی اتخاذ کرده است تا زائران در ایران نیز بتوانند با زائران پیاده روی اربعین در کربلا نیز همراه شوند.
به طوری که حجت الاسلام حمید احمدی، معاون فرهنگی ستاد مرکزی اربعین در گفت وگو با فارس با بیان اینکه با توجه به نامشخص بودن وضعیت اربعین امسال از سوی عراق ما سناریوهای مختلفی تدارک دیدیم، گفت: با توجه به شرایط پیش رو، اربعین امسال متفاوت از گذشته خواهد بود. بنابراین ما سعی کردیم در کنار برنامه ریزی برای حضور افراد در اربعین و مباحث فرهنگی متنوع در مسیر زائران، در صورت عدم برپایی اربعین نیز در فضای مجازی رویدادهای فرهنگی را دنبال کنیم.
وی با بیان اینکه تاکنون با عاشقان حسینی در کشورهای مختلف برای برنامه های فرهنگی در فضای مجازی مذاکراتی شده است، خاطرنشان کرد: برنامه فضای مجازی در کشور و همچنین در بخش بین الملل فعال شده و با دوستان کشورهای مختلف همچون پاکستان، هندوستان، ترکیه، عراق، اروپا و آمریکا مذاکراتی داشتیم و کارگروه هایی نیز تشکیل شده است. چرا که معتقدیم حتی اگر پیاده روی اربعین برپا نشود، حرکت اربعین تعطیل نخواهد شد، بلکه با همان شور و اشتیاق با روشی متفاوت باید صورت گیرد.
در کنار نامشخص بودن وضعیت اربعین، موکب ها که هر ساله در این ایام آمادگی لازم برای پذیرایی از زائران را کسب می کردند، برای این کار خیز برداشته اند و منتظر اعلام رسمی مسؤولان برای حضور در داخل و خارج کشور برای میزبانی از زائران و کمک به موکب های عراقی هستند.
یوسف افضلی، دبیر کمیته موکب های اربعین در گفت وگو با فارس با بیان اینکه ما برای برنامه ریزی موکب ها در انتظار تصمیم رسمی ستاد اربعین هستیم، گفت: موکب ها در هر شرایطی آمادگی خدمت رسانی به زائران را دارند. به طوری که از مدت ها قبل نیز برای خدمت به زائران برنامه های خود را ارائه کرده اند، اما با توجه به شرایط کنونی و شیوع کرونا و از همه مهم تر نامشخص بودن برپایی اربعین از سوی عراق، در بلاتکلیفی هستند که این بلاتکلیفی به زودی برطرف می شود.
با این روند، به نظر می رسد که مسؤولان ستاد مرکزی اربعین در روزهای اخیر به نتایجی درباره وضعیت پیاد ه روی اربعین حسینی رسیده اند که در جلسه روزهای آینده این ستاد قرار است وضعیت اربعین از سوی ایران نهایی و اعلام شود.
به گزارش فارس، هم اکنون شیوع کرونا در عراق و به ویژه شهرهای زیارتی همچون نجف و کربلا در وضعیت قرمز قرار دارد. به همین دلیل استاندار کربلا این شهر را قرنطینه کرده و حتی اجازه ورود زائران عراقی به کربلا در دهه اول محرم را نمی دهد. این امر در حالی است که سال گذشته با توجه به تصمیم ایران و عراق مبنی بر حذف ویزای دو کشور، بیش از 3 میلیون زائر ایرانی به این حماسه عظیم مشرف شدند و موکب های عراقی نیز به خوبی از زائران پذیرایی کردند.
انتهای پیام/
در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با بیان اینکه فضای فعلی جامعه هنری کشور مانند دیگر بخش ها تحت تاثیر بیماری کرونا قرار گرفته است، گفت: تئاتر، سینما و موسیقی نیز همانند سایر صنوف امروز حال و روز خوبی ندارند. دو اتفاق در این مسیر قابل مطالعه و تامل است؛ اول اینکه دولت و مجلس بپذیرند حتی در این شرایط و روزهای سخت تنها هنر است که می تواند در ابعاد مختلف حال جامعه را بهتر کند و نشاط و امید را تزریق کند.
وی افزود: دوم اینکه هنرمندان را دریابیم که بسیاری از آنها جز از این صنف درآمد دیگری ندارند و با کم توجهی، بسیاری از استعدادها را از دست خواهیم داد. باید توجه داشته باشیم عده بسیاری در بیکاری و تعطیلی های مراکز فرهنگی و هنری به ویژه تئاتر دچار سختی های فراوان در زمینه معیشت و مسائل اقتصادی شدند.
تهیه کننده نمایش جیرجیرک با تاکید براینکه سرمایه گذاری در حوزه هنر و به ویژه تئاتر نگاه بازاری نمی طلبد، خاطرنشان کرد: معتقدم سرمایه گذاری در این حوزه عشق می خواهد. به عبارت دیگر سرمایه گذار اگر عاشق هنر باشد قطعا وارد می شود و اگر نگاهش بر معادلات سودآوری باشد، برای سرمایه گذاری وارد این حوزه نخواهد شد.
با شرایط فعلی که سالن ها با نیمی از ظرفیت خود امکان فروش دارند، اعتماد عمومی به حضور در سالن ها کاهش پیدا کرده است، امکان تبلیغات در فضای شهری و رسانه ها به حداقل رسیده است و هزینه های حق الزحمه هنرمندان تا اجاره پلاتو، اجاره سالن نمایش، دکور، گریم و لباس با درآمد فروش بلیت هم خوانی ندارد؛ با رویکرد فارغ از نگاه سودآوری باید به سرمایه گذاری معنوی فکر کرد.
غلامی سرخه تاکید کرد: متاسفانه در حال حاضر حمایت سازمان ها و شرکت های بزرگ از تئاتر تقریبا صفر شده است، بنابراین منطق درستی از درآمد و هزینه ها در حوزه تئاتر وجود ندارد و اساسا باید برای حمایت از تئاتر و سرمایه گذاری در این حوزه، فکر اساسی از سوی نهادهای ناظر کرد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر پشیمانی از سرمایه گذاری در شرایط فعلی، خاطرنشان کرد: کار دل که پشیمانی ندارد؛ تنها درک نکردن مجموعه اجرایی و گاهی قضاوت های نادرست در برخی گروه ها و خانواده تئاتر سبب می شود انسان به این موضوع فکر کند که هر کس تنها دنبال اهداف مادی خود است.
وی تصریح کرد: قطعا این موضوع آزار دهنده می شود؛ بدین معنی که برخی به جای درک شرایط تهیه کننده که برای روشن بودن چراغ تئاتر پا پیش گذاشته است و آبرو و اعتبار خود را هزینه کرده، او نادیده می گیرند و شاید او را تنها یک تاجر یا یک منبع مالی تصور می کنند که وظیفه هزینه کرد دارد. از این رو براین باورم که بسیاری از دوستان از خیرِ حمایت و سرمایه گذاری در تئاتر می گذرند، تا آبرویشان حفظ شود.
غلامی سرخه در مورد نمایش جیرجیرک گفت: جیرجیرک مجموعه اعترافات انسان های مختلف است که در محکمه وجدان خود به اشتباهات شان پی می برند و همزمان داستانی از سرگئی پاراجانف را نیز روایت می کنند. از تمام دوستداران هنر و تئاتر دعوت می کنم به تماشای این نمایش بنشینند.
نمایش جیرجیرک به نویسندگی و کارگردانی از 10 مردادماه ساعت 21 در سالن شماره یک تماشاخانه سپند روی صحنه است. بازیگران این نمایش به تهیه کنندگی مهدی غلامی سرخه، هستند.
به گزارش خبرنگار مهر ، دست اندرکاران برگزاری چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با برگزاری یک نشست رسانه ای به تشریح جزئیات برگزاری این رویداد موسیقایی که در دوره چهاردهم به صورت آنلاین برگزار می شود، پرداختند.
هومان اسعدی دبیر چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان در ابتدای این نشست رسانه ای گفت: درباره کلیات جشنواره سالهاست که صحبت شده و من تلاش می کنم در این جلسه درباره ویژگی های این دوره صحبت کنم. آنچه در این دوره از جشنواره اتفاق می افتد قطعاً متناسب با حال و هوای روزهای کرونایی است و در شرایطی که بسیاری از رویدادهای موسیقایی در دنیا تعطیل شده ما تلاش کردیم تا با بهره مندی از امکانات فضای مجازی یک جشنواره متفاوت را برگزار کنیم. چون جشنواره یک ماهیت تک نوازی دارد بنابراین پتانسیل وجود داشت که فضای جشنواره در قالب یک رویداد مجازی برگزار شود.
شرایط برگزاری یک جشنواره مجازی به روایت دبیر
وی با اشاره به استفاده از امکانات سامانه بامک انجمن موسیقی ایرانی برای حضور شرکت کنندگان در این دوره جشنواره که متناسب با روزهای کرونایی صورت گرفت، بیان کرد: ما تا چند وقت پیش هم در حال بررسی شرایط برای برگزاری فیزیکی جشنواره در تالار رودکی بودیم اما به دلیل رعایت پروتکل های بهداشتی در این دوره نمی توانیم شاهد حضور فیزیکی هنرمندان شرکت کننده در جشنواره باشیم. به همین منظور تمامی آثار شرکت کننده در جشنواره در قالب اجراهای آفلاین آثار خود را ارائه می دهند. البته یک بخش استثنایی داریم که به صورت آنلاین برگزار می شود و آن بخش حفظ ردیف موسیقی دستگاهی ایرانی است که نمی تواند به صورت آفلاین برگزار شود، از این جهت در این بخش شاهد اجرای آنلاین شرکت کنندگان هستیم که خوشبختانه هیچ کدام از شرکت کنندگان مشکلی برای حضور ندارند.
ما در این جشنواره حدود 140 شاخه موسیقایی را پوشش می دهیم که به نوعی ترکیبی از 140 جشنواره خواهد بود علی ثابت نیا مدیرعامل انجمن موسیقی ایران نیز در بخش دیگری از این نشست رسانه ای ضمن ارائه گزارشی از روند برگزاری چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان توضیح داد: ما در این جشنواره حدود 140 شاخه موسیقایی را پوشش می دهیم که به نوعی ترکیبی از 140 جشنواره خواهد بود. آنچه در این رویداد تا به امروز سپری شده داوری بیش از 195 ساعت اجرا از شهرهای مختلف کشور بوده که توسط هنرمندان ارزنده موسیقی کشورمان صورت گرفته است.
آذین موحد مدرس دانشگاه و عضو هیأت داوران چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان هم در این نشست گفت: علیرغم اینکه شرایط ظاهری جشنواره دربرگیرنده پویایی یک اجرای زنده جشنواره ای نیست شاید این شرایط از نظر برخی ها موجب افول جشنواره باشد اما خوشبختانه این نکته اتفاق نیفتاد و با تلاشی که از سوی ستاد جشنواره صورت گرفت ما شاهد روند رو به رشدی در حوزه کیفیت و کمیت آثار بودیم. این در حالی است که به گواه بسیاری از داوران و کارشناسان سطح آثار شرکت کننده در این رویداد به ویژه در حوزه نوازندگی از افزایش برخوردار بوده و این می تواند نوید بخش اتفاقات خوبی برای موسیقی ما باشد.
وی افزود: این هنرمندان جوان در این دوره نهایت تلاش خود را انجام دادند تا نسبت به اجباری که برای حضور در منزل داشتند سکوت و تمرکز بیشتری برای نوازندگی داشته باشند. این نکته بسیار مهمی است که می تواند به عنوان یک دستاورد برای جشنواره موسیقی جوان در دوره چهاردهم به حساب آید. به اعتقاد من این موضوع یک فرآیند آموزشی منسجم و متمرکزی است که بنا به شرایط کرونایی به وجود آمده و موجب شده که سطح کیفی آثار نیز ارتقا پیدا کند که امیدوارم در سال های بعد نیز مورد توجه هنرمندان قرار گیرد و آن را از دست ندهند.
موسیقی دیگر نباید دست پیرمردها باشد
حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده پیشکسوت موسیقی ایرانی نیز در این نشست با اشاره به حضور قابل ملاحظه شرکت کننده در جشنواره موسیقی جوان اظهار کرد: نظر شخصی من این است که ما در حوزه موسیقی ایرانی شاهد کیفیت خوبی نسبت به حوزه موسیقی کلاسیک در این دوره از جشنواره نبودیم. متأسفانه در ایران هنوز هیچ هماهنگی بین مجموعه های دانشگاهی در حوزه موسیقی ایرانی وجود ندارد. ما باید بتوانیم با آموزش درست بهره درستی از موسیقی ایرانی ببریم. اتفاقاً به خاطر همین هرج مرج بودن در حوزه آموزش شاهد برداشت های متفاوتی بودیم که نمود خود را در آثار شرکت کننده جشنواره چهاردهم نشان داد.
معتقدم موسیقی دیگر نباید دست پیرمردها باشد. من بر این باورم در موسیقی به قدری زندگی و عشق وجود دارد که اگر در نگرش آموزشی این هنر نگاه سرد و مرگ آوری داشته باشید تا صد سال دیگر هم کار کنیم اتفاقی نمی افتد عضو هیأت داوران چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان ادامه داد: من بر این باورم که تمامی جشنواره ها در ایران نیازمند یک تحول اساسی است. ما در بسیاری از موارد نسبت به بسیاری از نکات دچار عقب گرد شدیم. ما اکنون در شرایطی هستیم که فقط می خواهیم از عقبه خودمان دفاع کنیم انگار کاری به آن چه پیش روی ماست نداریم. این نکته ای است که خوشبختانه در ادبیات به شکل درست تری هدایت شده و ما شاهد این هستیم که همه مواردی که در ادبیات اتفاق افتاد بسیار پیشرو تر از موسیقی بوده است. من هنوز باورم نمی شود که اکنون بعد از 50 سال باید همچنان بر سر چیزهای چانه زنی کنیم که واقعاً در شرایط به روز جامعه قرار ندارد.
وی تصریح کرد: فکر آزاد یکی از نکات مهمی است که باید در حوزه موسیقی ایرانی به آن توجه کرد. در این راه بچه های دانشجو اصلاً تقصیر ندارند بلکه این سیستم آموزشی است که مناسب سن فکر نمی کند و شرایطی را ایجاد می کند که هنر آموز از آزادی عملی در حوزه فراگیری آموزش برخوردار نباشد. این موضوعی که به آن اشاره می کنم دربرگیرنده نکات مهمی است که اکنون باید به آن توجه کنیم. متأسفانه همین الان فردی بخواهد در کنکور شرکت کند اولاً باید پنهان کند که استادش پیش از این چه کسی بوده چون ممکن است فرد امتحان گیرنده با استاد او مشکلی داشته باشد. یعنی هیچ گونه آزادگی در این چارچوب وجود ندارد که دانشجو بتواند بر اساس آن در جریان آموزش موسیقی حضور داشته باشد.
علیزاده گفت: ما باید بدانیم که در این عرصه آموزشی چه چیزهایی برای دانش آموزان و دانشجویان موسیقی داریم. من در اینجا از همه هنرمندان دعوت می کنم که در این راه حضور جدی داشته باشند. به اعتقاد من جشنواره موسیقی جوان اگرچه یک جشنواره دولتی است اما توانسته جریان خوبی را در عرصه موسیقی به وجود آورد. من معتقدم موسیقی دیگر نباید دست پیرمردها باشد. من بر این باورم در موسیقی به قدری زندگی و عشق وجود دارد که اگر در نگرش آموزشی این هنر نگاه سرد و مرگ آوری داشته باشید تا صد سال دیگر هم کار کنیم اتفاقی نمی افتد. این موسیقی در نتیجه تحولات اجتماعی به وجود آمده که باید بر این اساس با زمان حال و آینده خود را وفق دهد. ما نباید به جای هیأت داوران نقش پلیس را برای هنرمندان ایفا کنیم. این موسیقی به قدری دارای گرما و عشق است که می تواند بهترین اتفاقات را رقم بزند.
انجام چند کار مهم در بخش موسیقی نواحی جشنواره چهاردهم
حمیدرضا اردلان مدیر بخش موسیقی نواحی چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان هم در این نشست گفت: یک کار جدیدی در بخش موسیقی نواحی امسال طراحی شد. ما در این بخش شرایط را طوری چیدیم که مجموعه رپرتوارهای مشخصی برای شرکت کنندگان تعیین شود. شرایطی که موجب شد ما نتایج مثبتی را از آن استخراج کنیم. این مساله را مطرح کردم تا بگویم وقتی یک جشنواره استمرار پیدا می کند می تواند نتیجه های خوبی برای انتقال تجربه داشته باشد.
وی افزود: ما تمام تلاش خودمان را انجام دادیم تا د راین دوره از جشنواره شرایط مناسبی برای حضور سنت و مدرنیته وجود داشته باشد. این شرایط نتیجه تداوم جشنواره ای است که خوشبختانه در این سال ها به شکل درستی اجرا شده. گرچه این جشنواره به دلیل شرایط کرونایی حضوری نیست اما اکنون به مرحله ای رسیده که می تواند نکات مهمی را برای این رویداد داشته باشد.
چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی و مشارکت استادان موسیقی کشور توسط انجمن موسیقی ایران و با حمایت دفتر موسیقی، معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تابستان سال جاری برگزار خواهد شد.
کد خبر 4999698
علیرضا سعیدی
مسعود طیبی کارگردان و مدرس تئاتر درباره تازه ترین اثر خود در گفتگو با خبرنگار حوزه تئاتر خبرگزاری صبا گفت: فقط چهل روزه بودم بر اساس ساختار بیماری سایکوسوماتیک یا روان تنی شکل گرفته است که در آن فرد بر اثر یک شوک عصبی دچار بیماری های ذهنی می شود که به مرور زمان، این بیماری جسم او را نیز فرامی گیرد.
او ادامه داد: این اثر داستان زندگی زنی را روایت می کند که همسر نویسنده اش پس از گذشت چهل روز از مرگ او، با روحش در منزل مشترک شان زندگی می کند.
طیبی با اشاره بر ویژگی های فقط چهل روزه بودم عنوان کرد: طراحی نور، لباس و صحنه این اثر بر اساس ذهنیت بیمار شخصیت زن، گسست زمان و گسست مکان طراحی شده است و در آن همه چیز در وضعیت اکسپرسیونیستی و زاویه ذهن بیمار شخصیت اصلی قرار گرفته بنابراین سعی شده است تا خلاقیتی متفاوت اما یکپارچه بین هر سه طراحی ایجاد شود. فضایی سرد در غسالخانه اما غسالخانه ای در کار نیست و اینجا فقط خانه اوست.
این کارگردان تئاتر اظهار کرد: با توجه بر اینکه مساله مرگ شاید اصلی ترین دغدغه بشر و شاید موضوع حل نشده در زندگی اوست، هر انسانی با هر دیدگاهی می تواند مخاطب این اثر باشد و چالش خود با مرگ را به نظاره بنشیند.
کارگردان نمایش فقط چهل روزه بودم در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا اجرای تئاتر در شرایط فعلی به صلاح است یا خیر، تاکید کرد: بله، آیا مشاغل و حرفه های دیگر تعطیل شده اند؟ آیا اندیشه ورزی در طول تاریخ با بیماری های مسری و واگیردار قطع شده است؟ پس در وهله اول بیماری های مسری دوره ای هرگز مانع اندیشیدن بشر نیست. علاوه براین، از آنجا که تولید اندیشه وظیفه اصلی انسان است، تئاتر تعطیل نیست. از سوی دیگر نیز در مجموعه تئاتر شهر پروتکل های بهداشتی با حداکثر توان اجرا می شود، بنابراین تماشاگر می تواند با خیال راحت به تماشای تئاتر بنشیند.
او ادامه داد: متاسفانه هیچگونه حمایت مدون، منطقی و با ساز و کار مشخصی از هنرمندان تئاتر انجام نمی شود و هنرمندان این رشته بیش از پیش تحت فشار اقتصادی قرار گرفته اند.
طیبی در پایان با تاکید بر اینکه تئاتر تعطیل نیست، بیان کرد: بی تردید برگزاری جلسات و تشکیل کمیسیون و کارگروه های مختلف متشکل از کارشناسان اقتصادی و هنرمندان می تواند در یک برآیند مفید به راهکار مناسبی برای برون رفت از وضعیت فعلی که تئاتر را به شدت دچار بحران کرده است، ختم شود.
نمایش فقط چهل روزه بودم به نویسندگی مسعود هاشمی نژاد ، کارگردانی مسعود طیبی و تهیه کنندگی سمیه طیبی از روز جمعه 24 مرداد ماه ساعت 19 با مدت زمان 45 دقیقه و قیمت بلیت 30 هزار تومان در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر به صحنه می رود و علاقه مندان برای تهیه بلیت نمایش با در نظر گرفتن شیوه نامه های بهداشتی تالارهای نمایشی به صحنه می رود، می توانند به سامانه تیوال مراجعه کنند.
ایمان میرهاشمی و آرزو صفی یاری بازیگران این تئاتر هستند.
صادق سیادت
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، بیست و ششم مرداد ماه یادآور روز بازگشت سرفرازانه آزادگان به میهن عزیزمان ایران در سال 69 است ، این روز پرتلاطم برای مردم ایران در گرمای تابستان همیشه به یاد ماندنی است که رزمندگان مجاهدش پس از دفاع غیورانه از دین و کشورشان به وطن بازگشتند.
این رزمندگان پس از سال ها اسارت در زندان های بعثی های عراقی با تبادل حدود پنجاه هزار آزاده با اسرای عراقی به کشور آمدند، در حالیکه در تمام این سال ها درد و رنج و محنت دوری از خانواده و وطن، شکنجه و زجر مقاومت در برابر بعثی ها را تحمل کرده و در برابرش البته امید به آینده برای آزادی و برگشتن به میهن داشتند.
خیلی از این رزمندگان در تمام آن سال ها بیکار ننشسته و علی رغم اینکه شاید خیلی ها فکر کنند هیچ کاری آنجا انجام نمی دادند، اتفاقا برای افزایش روحیه خود و همرزمان و همینطور تحت فشار قرار دادن نظامیان بعثی کارهای زیادی از جمله فعالیت های فرهنگی چون تولید تئاتر انجام می دادند، شاید باورش برای نسل امروزی که اطلاعات کمی از جنگ تحمیلی و البته رزمندگان و آزاده های عزیزمان دارند، سخت باشد، اما به مناسبت این روز بزرگ و البته عزیز برای میهن و مردممان با 2 تن از آزادگان هنرمند کشورمان به گفت وگو نشستیم و در ادامه نیز برخی آثاری که در عرصه اسرای دفاع مقدس و آزادگان کشورمان تولید شده پرداختیم.
نمایش های انقلاب اسلامی ایران و دوران دفاع مقدس و جنگ خیلی زودتر از آنچه که ما تصورش را بکنیم از پیش از انقلاب با تعزیه و نمایش های مذهبی تا پس از انقلاب و زمان جنگ در بین مردم ، اسرا و رزمندگان در اردوگاه های بعثی ، مساجد و مدارس شروع شد.
*اجرای آثار طنز و مذهبی در ایام اسارت/ خاطراتی از اجرای نمایش در اردوگاه های بعثی
قادر آشنا یکی از این رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که هم اکنون برای دومین بار مدیر کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است. وی به مناسبت این روز با خبرنگار فارس به گفت وگو نشسته و می گوید: زندگی در اسارت خلاف آنکه خیلی ها شاید تصورش را نکنند، نظم و ترتیب داشت با اینکه یک روز این زندگی هم قابل توصیف شاید نباشد اما در عرصه برنامه های فرهنگی هم اسرا فعال بودند یک بخش این فعالیت ها در حرفه خبرنگاری و بحث تحلیل خبر بود و یک بخش دیگر نیز در طول سال ما برنامه نمایشی داشتیم و عمدتا این نمایش ها در عرصه طنز، نمایش های دینی و دفاع مقدس بود.
بنابراین ما دو هدف در اجرای این نمایش ها داشتیم؛ نخست خنداندن و شاد کردن اسرا و همبندان با توجه به امید بخشی و نشاط آفرینی برای بازگشت به ایران بود و دوم هم نمایش های سیاه بازی و روحوضی که اینها را رعایت می کردیم.
من دقیقا هفت سال و شش ماه و ده روز اسیر بودم و تمام این زمان هم در اردوگاه موصل یک بودم. فکر می کنم سال پنجم اسارت نزدیک دهه فجر بود که با دوستان قرار گذاشتیم در آسایشگاه سیزده موصل یک ، تئاتری را بازی کنیم، اتفاقا این تئاتر هم سیاه بازی با کاراکتر مبارک بود، بچه ها لباس و دکور و سایر لوازم را با کارتن و این طور وسایل ها درست کرده بودند که غروب وقتی داخل آسایشگاه رفتیم اجرا برویم، اما متأسفانه این اجرای ما توسط جاسوسی لو رفته بود، افسری که آمار به او داده بودند از بچه ها پرسید که این کار چه کسی بوده و بچه ها هم که همه پشت هم بودند و کسی لو نمی داد اول آسایشگاه ما را قرق کردند، بعد کل اردوگاه را به مدت سه شبانه روز بدون آب و غذا گذاشتند و درب ها را بستند.
کار به جایی کشید که فرمانده آسایشگاه قول داد که اگر بگویید کار چه کسانی بوده ما کاری با شما نداریم و کسی را اذیت نمی کنیم، یکی از دوستان که البته اسمش هم یادم نمی آید، گفت من مسئول این تئاتر بودم، دو نفر دیگر هم بلند شدند و گفتند که ما هم دخیل بودیم. یکی از این اسامی عباس کریمی از دوستان صمیمی ام بچه آبادان بود. این سه نفر رفتند و در مسیری که به مقر عراقی ها می رفتند، با ایما و اشاره سیاه بازی در آوردند و با هم صحبت کردند و کلی گفتند و خندیدند یک مرتبه بلندگوی اردوگاه بلند شد که اعلام می کرد فرمانده همه را بخشیده و از این نمایش لذت برده و به این افرادی که بازی کردند هم هر کدام جایزه نفری یک خمیر دندان و خمیر ریش داده است.
ما هم بعد از تعریف آنها کلی با این بچه ها گفتیم و خندیدیم که شما ما را به یک خمیر ریش و خمیر دندان فروختید! این دیگر جوک اردوگاه ما شده بود. یک مرتبه دیدیم که سوت زدند و همه را داخل آسایشگاه گذاشتند و یک فردی به نام ضابط کریم که برادر رییس استخبارات بغداد بود، همه را جمع کرد و شروع به سخنرانی کرد و گفت شما دنبال چه چیز هستید؟ هم سن و سال های شما دانشگاه رفتند، زن گرفتند و بچه دار شدند، اصلا ایران به فکر شما نیست و کسی یاد شما نیست ، بعد هم گفت که خمینی چه کسی است که شما بعد از این همه سال پشتش ایستادید ، بعدش هم به یک ستون آسایشگاه زد و گفت اینقدر که من با شما حرف زدم و وقت گذاشتم اگر برای این ستون وقت می گذاشتم الان بهترین نقش و نگار عالم را از در می آوردم که همه متحیر شوند، اما من نمی دانم این خمینی کیست که ما هر کار می کنیم، شما از این مسیر دست بر نمی دارید و محکم هستید؟!
حقیقتا من وقتی این حرف را از افسر عراقی شنیدم با خود گفتم خدایا من که شش سال است تحمل کردم اگر شش سال دیگر هم روی این زمان اسارت بیاید به خاطر این جمله راضی به اسارت هستم و این نشان می داد که ما وظیفه مان را در قبال انقلاب و جنگ انجام دادیم.
*از تئاتر در دوران اسارت تا تئاتر در آزادی
محسن جهانبانی، بازیگر سینما و تلویزیون و هنرمند آزاده تئاتر که در آثاری چون فیلم سینمایی اخراجی ها 2 ، سریال تلویزیونی بهترین تابستان من ، حضرت یوسف و آرام می گیریم و فیلم سینمایی نفوذی فعالیت داشته ، او سال ها در اسارت رژیم بعث عراق بوده و در این خصوص به خبرنگار تئاتر فارس می گوید: اسارت با همه سختی ها و کاستی هایی که برای ما داشت، شاید کسی فکر نمی کرد که ما را هنرمند کند، در وهله اول هیچ یک از ما به تئاتر فکر نمیکردیم اما یک جایی رسیدیم که وقتی دیدیم صد و اندی نفر در یک آسایشگاه هستیم گفتیم باید یک طور خود را سرگرم کنیم.
من متولد سال 41 هستم و زمانی که اسیر شدم تنها نوزده سال داشتم که به اردوگاه موصل رفتم، تنها چیزی هم که از تئاتر در ذهنم بود همان قصه های روحوضی و سیاه بازی بود یک چیزهایی هم دیده و شنیده بودیم اما این استعداد در وجودم بود که زمانی برخی دوستان دست به قلم بردند و نمایشنامه نوشتند ما هم روی صحنه تئاتر رفتیم اولش هم به نوشتن نبود هر کسی یک نقشی گرفت و بعد که جلوتر رفتیم شرایط متفاوت و جدی تر شد و از فی البداهه به نمایشنامه های خوب و اجراهای پرمحتوایی با دیالوگ پس از یک سال رسیدیم.
همه این فعالیت ها را در شرایطی انجام می دادیم که تئاتر ممنوع بود و ما هم نمی خواستیم تئاتری باب میل عراقی ها بازی کنیم بنابراین آنها هم برای اینکه ما کاری پنهانی نکنیم برایمان نگهبان می گذاشتند، مثلا اگر قرار بود یک تئاتر یک ساعته اجرا کنیم ، چهار ساعت طول می کشید چون دوستانی که نگهبان می گذاشتیم مدام به ما می گفتند وضعیت قرمز است یا سفید، یعنی ادامه بدهیم یا ندهیم.! حال شما تصور کنید که حس یک بازیگر با این وضعیت از بین می رود یا نمی رود اینها را بعدها که دیگر در ایران دانشکده رفتیم متوجه شدیم که تداوم حس چقدر باید برای بازیگر قوی باشد که بازی از دستش نرود.
یک زمانی می شد نگهبان ها پشت درب می آمدند و به ما می گفتند خیلی ساکت هستید احساس می کنم کاری می کنید که صدایش در نمی آید یا مثلا اگر دیر کار را جمع میکردیم و یک عده هنوز یک گوشه جمع شده بودند، نگهبان می گفت که شما تئاتر داشتید؟ یعنی اینها را می گویم که تأکید کنم چقدر کار تئاتر آن دوران سخت بود از بازی کردن و حس بازیگر تا نوشتن نمایشنامه روی کاغذ تاید و بعد هم مخفی کردن آن و با همه این مشکلات تئاتر اسارت کم کم شکل گرفت به طوریکه دیگر آخرهای اسارت خیلی حرفه ای شده بود دیگر آنقدر یاد گرفته بودیم که در معرض چشم عراقی ها در زمین فوتبال یا بسکتبال در قالب دو تیم کاملا یک نمایش جنگ بین ایران وعراق را بازی می کردیم حتی بازیگری به اسم روح الله می گذاشتیم و بازی میکردیم و تئاتر هم اجرا می کردیم.
حتی خود سربازان عراقی وقتی بازی ما را می دیدند ، میخندیدند سر در نمی آوردند اما بعضی هاشان که زرنگ بودند میگفتند شما بازی نمیکنید ما را مسخره کرده اید ، شما تئاتر سیاسی اجرا می کنید چرا این همه تماشاچی برای این بازی مسخره با پاس کاری جمع شده است؟ اولین تئاتر سیاسی را حسن محمدی خدا بیامرز که در نبرد دیگر هم بازی کرده کار کرد.
مرحوم حاج آقا ابوترابی که پیر و مرشد بچه های آزاده بود یک بار بچه ها را جمع کرد و گفت خیلی از افراد امسال من جمع می شویم و سخنرانی و دعا می خوانیم اما هیچ کدام ما کارمان اندازه شما ارج و قرب ندارد چرا که شما می توانید یک عده را از انزوا خارج کنید و این رسالت بزرگی است شاید وقت ندارید ورزش کنید یا انواع زبان ها را اینجا یاد بگیرید، اما این کار تئاتر شما ثوابش خیلی بیشتر است، آن زمان ما چند نفر حرفه ای تئاتر اردوگاه شده بودیم.
من هشت سال از سی اسفند 61 تا سی مرداد 69 اسیر بودم. نصیحت حاج آقا در گوشم ماند و تئاتری ماندم حتی وقتی به سپاه رفتم باز هم دیدم که باید تحصیل کنم و به دنبال تئاتر بروم ، مافوقمان را راضی کردیم و در رشته تئاتر ابتدای دهه هفتاد در دانشکده هنرهای زیبا تحصیل کردم یادم می آید دکتر محمود عزیزی و مرحوم کشن فلاح مشوقم بودند. بعد از آزادی دیگر کمتر تئاتر بازی کردم اما بیشتر به سمت کار فیلم و تصویر رفتم خیلی هم نمایشنامه نوشتم و تلاش میکنم تا زنده هستم آنها را بنویسم.
*برخی نمایشنامه های عرصه اسارت
در همه این سال ها شاید نتوان گفت که خیلی نمایشنامه در عرصه اسارت نوشته شده است چرا که خود ادبیات تئاتر جنگ و دفاع مقدس هم آنقدر نمایشنامه و نمایش ندارد که حال بخواهیم از بین آنها یک گروهی در عرصه اسارت انتخاب کنیم و بگویم در این زمینه خیلی نمایشنامه کار کرده ایم،خیر اینطور نیست و در همه این سال ها به استثنای کارهایی که خود رزمندگان در زمان اسارتشان به اجرا می بردند برخی از کارگردان ها هم به این مقوله پرداخته اند که به بخشی از آنها نیم نگاهی می کنیم:
نمایشنامه آیینه وقت آفتاب ، نمایشنامه زنگ خاطرات نرگس . نمایشنامه ماهی سرخ سیب گل درباره رزمنده ای از اسارت بازگشته اما همچنان در گذشته خود زندگی می کند، نمایشنامه ناگهان پنجره سرد درباره رزمنده ای از اسارت برگشته و ناگفته هایی از گذشته آشکار می کند، نمایشنامه چرخ هشتم و ...
در قالب نمایش اما در سال 92 نمایش سید آزادگان نوشته عبدالحی شماسی و به کارگردانی مژده ساعی در تئاتر شهر اجرا شد. مژده ساعی نمایشنامه من زنده ام را در سی و دومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در بخش نمایشنامه خوانی کارگردانی کرد. نمایشنامه من زنده ام نوشته عبدالحی شماسی درباره زندگی سیدعلی اکبر ابوترابی که به سید آزادگان معروف است، مربوط می شود. این نمایشنامه به دوران زندگی دوران اسارت ایشان و برخی از اسرای دیگر است.
نمایش مثل هیچکس از تولیدات شهرداری تهران نیز با موضوع اسارت به نمایش در آمد. نمایش من هنوز اینجام، کلاغ های لعنتی به کارگردانی مهتاب عسگری و نویسندگی سیدعلی تدین صدوقی با موضوع اسارت یک امدادگر زن سال 94 در سالن سرو اجرا شد. این نمایش دفاع مقدسی اسارت 17 ساله یک زن را به تصویر می کشد. در این داستان دختری امدادگر به همراه نامزدش حسین که رزمنده است، به جبهه می رود؛ وی سپس شهادت حسین را در جبهه می بیند و با صحنه ای مواجه می شود که کلاغ ها پیکر همسرش و دیگر مجروحان را نوک می زنند. در اینجا کلاغ نماد نیروهای رژیم صدام است.
صدای این کلاغ ها برای همیشه در ذهن امدادگر می ماند؛ اسم تئاتر من هنوز اینجام، کلاغ های لعنتی نیز برگرفته از این اتفاق است. بعد از این جریان، امدادگر توسط یک درجه دار رژیم بعثی به اسارت گرفته شده و به مدت 17 سال در خانه این درجه دار اشرافی حبس می شود. در ادامه این تئاتر به آزار و اذیت این امدادگر پرداخته شده است تا اینکه بعد از جنگ آمریکا در عراق اتفاقاتی می افتد که وی می تواند از این اسارت جان سالم به در ببرد.
نمایش 6410 به نویسندگی محسن عظیمی و کارگردانی علی برجی که راوی زندگی شهید سرلشگر حسین لشگری است سال 97 در تماشاخانه سرو به روی صحنه رفت. این نمایش به زندگی شهید سرلشگر حسین لشگری می پردازد. شهید حسین لشگری؛ آخرین اسیر ایرانی است که بعد از 18 سال اسارت از زندان های رژیم بعث عراق آزاد شد اما سال 88 به واسطه شدت جراحات وارده دوره اسارت به فیض شهادت نائل آمد.
نمایش درخت سیب گناهکار نیست با نگاهی متفاوت به جنگ و اسارت برای اجرای عمومی و حضور در جشنواره ی باران آمادهشد. مهدی ربوشه کارگردان این نمایش است و این کار را اثری با نگاهی متفاوت به موضوع جنگ و مقاومت اسرای ایرانی در جنگ تحمیلی ایران و عراق می داند.
همچنین حمیدرضا آذرنگ نیز یکی از کارگردان های تئاتری است که در این سال ها در عرصه دفاع مقدس هم قلم زده و هم کارگردانی کرده است. نمایش خنکای ختم خاطره بر اساس نمایشنامه حمیدرضا آذرنگ و به کارگردانی حامد ادوای سال ها پیش اجرا و بعد از آن با اجازه نویسنده بارها این متن به اجرا درآمد.
یوسف، رزمنده مجروحی که همه اجزای بدنش به خواب مرگ فرورفته و فقط چشم و قلبش زنده است در حالت کما و به یاری فرشته ای، از عالم برزخ، به دنیای زندگان بازمی گردد تا برای آخرین بار - و البته، به همراه تماشاگران - شاهد واقعیت های جاری بر زمین زادگاه خود باشد. خانواده های متعددی در انتظار یوسف گم گشته خود هستند و مأموران بنیاد شهید، متحیر از غرابت این رویداد، برای یافتن والدین او، به چهارسوی این سرزمین سفر می کنند ؛ آن ها از رهگذر این سیر و سلوک، از آسیب های فردی و اجتماعی بسیاری آگاه می شوند که در برابر آن ها، چاره ای جز سکوت و تأسف و البته تردید در حقانیت دیدگاه های مألوف پیشین خود نمی یابند.
نمایش بلوط های سوخته به نویسندگی و کارگردانی اسماعیل فیروزی به روایت بازماندگان حوادث تلخ جنگ می پردازد و با نگاهی به زندگی جانبازان و خانواده آنان، گوشه ای از سختی های آن را به نمایش می گذارد. نمایش روایت های سینه سوزی ها و سرفه های مداوم شخصیت اصلی این داستان یعنی سهراب است که فرزند یک جانباز است و از پدرش برایش به یادگار مانده است و حال این سؤال برایش پیش آمده که آیا این حقش بوده است؟ تلخی داستان اینجا مشخص می شود که سهراب شب عروسی اش پی به این بیماری می برد و حال باید انتخاب کند که ازدواج کند یا خیر، درحالیکه رسم و رسومات برهم زدن ازدواج در ناحیه زاگرس تاوان سنگینی دارد. همه این موارد در کنار با رعایت آداب و سنن ناحیه زاگرس از نمایش جشن ها و پایکوبی ها تا مویه و عزاداری ها به بقایای جنگ و انسان ها می رسد.
نمایش همه دختران امیرکبیر به نویسندگی و کارگردانی سید علی تدین صدوقی روایت گر مقاومت دختران ایرانی در بند اسارت است. لیلا شخصیت اصلی نمایش همه دختران امیر کبیر معلم دبیرستانی در خرمشهر است که به همراه شاگردان نوجوانش به اسارت نیروهای عراقی درمی آیند، در اردوگاه اسرای جنگی با مسئول بازجویی خود و دختران مواجه است که سروانی ایرانی و اعضای منافقین است. او در پروسه بازجویی مادرگونه از دختران دفاع می کند و شجاعانه تصمیمی تعیین کننده می گیرد.
نمایش عند از مطالبه نوشته مرتضی شاه کرم و کارگردانی سامان خلیلیان نیز اثری دیگر در حوزه دفاع مقدس است که در مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است.این نمایش در پرداختی متفاوت آسیب های بعد از جنگ را مورد واکاوی قرار داده است. در خلاصه داستان عند از مطالبه چنین آمده است: جماعتی در صف و چشم انتظاری رسیدن خبری هستند؛ این خبر می تواند زندگی آن ها را دستخوش تغییرات عمده ای کند. دستیابی و چشم به راهی این اتفاق همگی را برای قرار گرفتن سریع تر به مقصودشان در یک رقابت محترمانه و سبقت از یکدیگر قرار داده است.
در تمام این سال ها آثار دیگری هم در عرصه اسارت به صحنه رفته که البته ما تنها به بخش اندکی از آنها اشاره کردیم نکته اساسی این است که انتظار می رود بعد از چهار دهه از انقلاب اسلامی ایران نیاز به تولیدات محتوایی غنی در این زمینه برای نسل جوانمان داشته باشیم چیزی که این روزها به بهانه ها و دلائل مختلف جایش خالی است.
قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی در این زمینه معتقد است که به کمبودها واقف است و امیدوار است که بتواند در این زمینه کاری در اداره کل هنرهای نمایشی انجام دهد.
محسن جهانبانی اما به برخی آسیب های این عرصه اشاره می کند و می گوید: حقیقت این است که ما از کمترین چیزها برای تولید تئاتر آن دوره استفاده می کردیم چیزهایی که شاید الان خنده دار بیاید و کمترین هزینه و بهترین اجرا را صورت می دادیم که همه را جذب می کرد مثال یکی از نمایش هایمان به نام هدیه الهی که خیلی مخاطب هم داشت.
اما متأسفانه جامعه امروز با غرب و شرق زدگی یک حالتی شده که هنرمندان به دنبال کارهای سمبولیک از نمایشنامه نویسان مطرح رفتیم که شاید هیچ معنا و مفهومی برای ما درس خوبی برای جوانان داشته باشد ، ندارد شاید دهه هفتاد هم قدری از این نمایشنامه های خوب در عرصه ادبیات جنگ داشتیم اما متأسفانه این روزها تئاتر ما شده گسیختگی از خیلی چیزها با رنگ باختن معنای خودمان شده است اینها را حتی من به خود هنرمندان در دانشگاه هم می گویم که مدل لباس و ژست خاص و روابط آن چنانی هنر نمی شود الان شاید همین ها امثال مرا بایکوت کنند که اینطور هم می شود من حتی خودم خواسته ام که خودم را بایکوت کنم و خیلی جاها حضور نداشته باشم مثلا اگر یک جا هم من را پیشنهاد بدهند عده ای می گویند که فلانی را نگذارید این نماز می خواند َ، گریم را خراب می کند یا خیلی چیزهای دیگر مثل اینکه سخت گیر و حساب است!
من در صدد هستم که خودم با تیمی که تشکیل می دهم کار تئاتری انجام دهم امیدوارم که این اتفاق بیافتد.
انتهای پیام/
سرویس موسیقی هنرآنلاین: اولین دوره کنسرت آنلاین موسیقی نواحی از پنجشنبه 23 مرداد به مدت چهار شب و در هر شب دو اجرا در ساعت 21 در حال برگزاری است. این مجموعه کنسرت ها با حمایت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری بازار بزرگ ایران برگزار می شود.
امروز یکشنبه 26 مرداد در قسمت دوم و از ساعت 21:45، موسیقی آذربایجان با اجرای سونار نجاری و پانیذ ستاری از طریق اینستاگرام انجمن موسیقی ایران و همچنین هفدانگ پخش می شود.
سونار نجاری نوازنده تار آذری درباره این اجرا به خبرنگار هنرآنلاین گفت: بنده به همراه سرکار خانم ستاری که یکی از شاگردان من است، روی صحنه خواهیم رفت و تصانیفی از موسیقی آذربایجان را اجرا خواهیم کرد.
او ادامه داد: در کنسرت خود قطعاتی را اجرا می کنیم که خیلی به گوش مردم نخورده و کمتر شنیده شده است. با توجه به این که مدت زمان زیادی را برای آماده کردن قطعات داشتیم سعی می کنیم تا جایی که زمان به ما اجازه دهد این قطعات را اجرا کنیم. ساز تخصصی بنده، تار و ساز تخصصی خانم ستاری، قانون است.
نجاری درباره داوری در این دوره جشنواره ملی موسیقی جوان توضیح داد: سال هاست که هنرجویان من در جشنواره ملی موسیقی جوان حضور دارند. ما امسال یک رکورد ثبت کردیم و 10 نفر از هنرجویان من در جشنواره شرکت کرده اند. امسال نیز آقای هومان اسعدی لطف کرد و بنده را به عنوان داور برای حضور در این جشنواره و همچنین در کنسرت آنلاین موسیقی نواحی دعوت کرد.
سرویس تئاتر هنرآنلاین: در شش ماه گذشته بسیاری از سالن های تئاتر در سراسر دنیا به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شدند. بحرانی که در این همه گیری ایجاد شد، بسیاری از صاحب نظران تئاتر را بر آن داشت تا راهکاری های مختلفی را برای احیای دوباره هنر نمایش در نظر بگیرند.
بحران کرونا که در ابتدای امر زودگذر تلقی می شد، امروزه با گذشت شش ماه، نشان داد که حداقل تا یک سال آینده همراه با جهان است و امروزه بسیاری از صاحب نظران تئاتر به دنبال آن هستند تا شرایطی فراهم کنند که بتوان از این بحران به وجود آمده برای هنر نمایش عبور کرد.
در ماه های اخیر به سبب بازخوانی تجربیات جهانی برای شناسایی بسترهای بازگشایی سالن های تئاتر گزارش های مختلفی را در هنرآنلاین منتشر کردیم تا بتوان از این بستر برای ایده پردازی برای بازگشایی تئاترها در کشور استفاده کرد؛ در این گزارش نیز تلاش داریم تا با رصد این اخبار نوعی گفتمان را برای طراحی فعالیت های تئاتری در ایران ایجاد کنیم.
تجربه تئاتر محیطی در لندن
تئاتر آنلاین ایده ای که تجربه نشده، شکست خورد
با شیوع همه گیری کرونا ویروس بسیاری از صاحب نظران تئاتر معتقد بودند که بستر فضای مجازی جایی است که آینده هنر نمایش در آن خلاصه خواهد شد؛ از همین رو بسیاری از کمپانی های تئاتر جهان، فیلم تئاترهای خود را برای حفظ مخاطبان و البته برای ایجاد فضای بانشاط برای دوران قرنطینه بر روی مخاطبان باز و دسترسی مخاطبان جهانی را به آرشیوهای خود فراهم کردند. از سوی دیگر برخی از تلویزیون های اینترنتی، وی اودی ها و ای پی تی وی ها نیز تلاش کردند تا هنر نمایش را در بستر فضای خود به مخاطبان شان عرضه کنند. این تجربه جهانی خیلی زود نشان داد که هیچ گاه نمی تواند جایگزینی مناسب برای نمایش های زنده باشد و در بستر فضای مجازی مخاطب داشته باشد، از سویی دیگر تلویزیون های اینترنتی در همین دوران با رشد مخاطبان در عرصه فیلم و سریال های تولیدی شان روبرو شدند و حتی توانستند درآمدهای هنگفتی به دست آورند، این مسئله باعث شد که تئاتر آنلاین بدون تجربه خاص در تولید به محاق رود، زیرا هیچ نمایشی با برنامه ریزی مشخص برای ارائه در بستر فضای مجازی و آنلاین در دنیا طراحی و مورد نقد و نظر جدی قرار نگرفت.
اما در این میان یک تجربه جهانی موفق شکل گرفت؛ سام مندس کارگردان شهیر سینما و تئاتر طی یک مقاله، طرحی را مطرح کرد تا شبکه تلویزیونی همچون نتفلیکس و آمازون پرایم که در دوران کرونا با رشد درآمد روبرو شدند، بستری را فراهم کنند تا از پس مشکلات به وجود آمده در تئاتر به حمایت از این هنر بپردازند. این طرح آنقدر گسترده شد که بسیاری از اهالی هنر و شبکه های تلویزیونی در حمایت از آن اقدام به کمک مالی برای حفظ شرایط تئاتر در دوران تعطیلی سالن ها کردند و امروزه که برخی از سالن های تئاتر در کشور انگلیس باز شده اند، قرار است این کمک ها در جهت حمایت بیشتر از تئاترهایی صرف شود که این روزها برای رعایت پروتکل های بهداشتی از جمعیت کمتری میزبانی می کنند. یعنی بودجه در نظر گرفته شده به نمایش هایی اختصاص پیدا خواهد کرد که این روزها نمایش هایی را با رعایت فاصله گذاری اجتماعی روی صحنه می برند.
اجرای نمایش "خداپسند" که بازیگران در پشت دیوارهای شفاف برای رعایت فاصله گذاری اجتماعی حضور دارند
حضور ستاره ها روی صحنه برای اعتمادسازی میان مخاطبان
اما این روزها بخشی از تئاترها در سراسر دنیا در حالی قصد دارند آغاز به کار کنند و تجربه زنده نمایش را با مخاطبان شان به اشتراک بگذارند که می خواهند از ستاره های سینما برای جذب مخاطب و اعتمادسازی برای حضور تماشاگران در سالن تئاتر استفاده کنند.
برادوی که قطب اقتصادی تئاتر و تنها مکانی است که می توان آن را به عنوان هنر-صنعت نمایش دانست، برنامه های خود را در سال 2020 تعطیل و برنامه ریزی برای شروع اجراها را به سال 2021 موکول کرد. اما کمپانی های بزرگ تئاتری برادوی از همین حالا برنامه های خود برای سال آینده را ارائه کرده اند و برای شرایط خاموشی سالن های تئاتر در سال 2020 رویکردی ستاره محور را در پیش گرفته اند تا از هم اکنون برای پیش فروش بلیت نمایش ها در میان مخاطبان ایجاد انگیزه کنند.
اسکات رودین (Scott Rudin) تهیه کننده بزرگ تئاتر برادوی که دریافت 17 جایزه تونی را در کارنامه خود دارد؛ برای سال 2021 نمایشنامه "شهر ما" نوشته تورنتون وایلدر را به کارگردانی بارتلت شر (Bartlett Sher) و با بازی داستین هافمن روی صحنه خواهد آورد. این تهیه کنند تلاش کرده تا داستین هافمن 83 ساله را پس از 22 سال روی صحنه آورد که همین موضوع باعث شده که تاکنون 60 درصد بلیت های پیش فروش شده این نمایش تمام شود.
اما "شهر ما" تنها نمایش بزرگی نیست که قرار است در سال 2021 روی صحنه رود. اسکات رودین نمایش موزیکال "مرد موسیقی" را نیز تهیه کرده و قرار است این نمایش را به کارگردانی جری زاکس (Jerry Zaks) با بازی هیو جکمن در برادوی اجرا کند. این نمایش قرار بود که در اکتبر سال 2020 در برادوی اجرا شود که به دلیل تعطیلی برادوی به بهار سال آینده موکول شده است.
همچنین نمایش کمدی "دقیقه ها" تریسی لتس (Tracy Letts) نمایشنامه نویس، بازیگر و کارگردان که با نمایشنامه "آگوست: اوسیج کانتی" به شهرت رسید و جایزه پولیتزر دریافت کرد، نیز قرار است در بهار سال آینده اجرا شود. "بوفالوی آمریکایی" نوشته دیوید ممت با کارگردانی نیل پپه (Neil Pepe) بازیگر شناخته شده هالیوود نیز دیگر نمایشی است که برای بازگشایی تئاترهای برادوی در سال 2021 آماده می شود تا برادوی با ستاره های سینما و تئاتر خود شرایط اعتمادسازی برای حضور مخاطبان در سالن تئاتر را فراهم کند.
همین رویکرد حالا در آستانه بازگشایی سالن ها در انگلیس از سوی برخی از تئاترهای این کشور دنبال شده است، تئاتر بریج لندن برنامه مفصلی برای اجراهای سپتامبر (شهریور) خود اعلام کرده است. این تئاتر قصد دارد طی دو ماه 9 نمایش تک بازیگر و مونولوگ را با برخی از ستاره های سینما و تئاتر انگلیس همچون رالف فاینز، کریستین اسکات توماس، مونیکا دولان و کارگردانانی همچون نیکلاس هیتنر، جاناتان کنت، جرمی هرین و... به اجرا بگذارد.
این تئاتر قدیمی و بزرگ لندن که با رعایت فاصله گذاری تنها می تواند میزبان 250 تماشاگر باشد، چند روزی است که بلیت فروشی نمایش های خود را آغاز کرده است.
اما این تنها راهکار تئاترهای انگلیس برای بازگشایی نیست، انجمن های تئاتر در انگلیس نیز به دنبال راه کارهایی برای ارائه پروتکل های بهداشتی در تئاتر هستند.
این روزها انجمن تئاتر لندن در تلاش است تا قوانین بهداشتی سالن های تئاتر را که دولت این کشور ارائه داده را تغییر دهد و با همکاری برخی از چهره های پزشکی این کشور به رهبری آنتونی گالیون، استاد داروسازی در دانشگاه آکسفورد به دنبال تهیه یک پروتکل جایگزین برای بازگشایی تئاترها هستند. در این نسخه جدید پروتکل بهداشتی که هنوز جزئیات آن مشخص نیست، تاکید شده تا زمانی که همه تماشاگران ماسک می زنند، مخاطبان می توانند بدون فاصله در کنار یکدیگر بنشینند.
البته در برخی از کشورها دیگر نیز بدون هیاهوی خاص، تئاترها با رعایت فاصله گذاری اجتماعی بازگشایی شده اند. تئاترهای آلمان این روزها به همین ترتیب میزبان مخاطبان هستند و اتفاق بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی نمایش های روی صحنه رفته در تئاترهای اشتوتگارت، مونیخ و لایپزیگ، تماشاگران از این نمایش ها با رعایت فاصله گذاری اجتماعی استقبال کرده اند.
اجرای نمایش توسط گروه تئاتر برکشایر که در فضای باز و در یک خیمه با فاصله گذاری اجتماعی روی صحنه می رود
راهکارهای جدید برای ارتباط با مخاطب
البته تجربه های مختلفی نیز در سراسر دنیا برای اجرای تئاتر در فضای باز با رعایت فاصله گذاری اجتماعی صورت گرفته که اتفاقا در این دوران با موفقیت روبرو بوده اند.
در یکی از نمونه های اخیر این تجربه، گروه تئاتر برکشایر در ماساچوست آمریکا نمایش موزیکال و مذهبی "خداپسند" نوشته استفان شوارتز را که بر اساس سرودهای انجیل متی است را برای روحیه بخشی به جامعه با تهیه خیمه ای با 100 صندلی تاشو در یک محیط باز به اجرا گذاشته است.
نکته قابل توجه در این نمایش قرار گرفتن بازیگران در پشت دیواره های شفافی است که از پلکسی گلاس ساخته شده اند و بازیگران به این صورت هم فاصله گذاری اجتماعی را رعایت می کنند و هم به بازی خود ادامه می دهند.
نمونه ای دیگری از تئاتر محیطی این روزها در لندن در انبار دونار اجرا می شود. در این انبار اقتباس نمایشی از رمان "کوری" ژوزه ساراماگو که درباره یک اپیدمی جهانی است با حضور تماشاگران اجرا می شود. این نمایش توسط تونی سیمون استیفن (Simon Stephens) برنده جایزه تونی اقتباس شده و توسط والتر میریوهان (Walter Meierjohann) آلمانی کارگردانی شده است.
این اثر که یک تجربه غیرمعمول نمایشی است، بر اساس طراحی صدا و بدون بازیگر اجرا می شود. تماشاگران در این نمایش بر روی صندلی های خود به صورت تک و یا جفت زیر نورهای فلورست سفید نشسته اند و از طریق هدفون روایت جولیت استیونسون بازیگر شهیر انگلیسی از اپیدمی کوری سفید در این رمان را می شنوند.
صحنه ای از اجرای محیطی نمایش "کوری" در لندن
تجربه هایی که در ایران دنبال نمی شود
اما این روزها در ایران تجربه تئاتر زنده فقط در تهران دنبال می شود، تجربه ای که منتقدان سرسختی هم دارد، زیرا برخی هنوز بر این باور هستند که نباید در شرایط اپیدمی کرونا، سالن های تئاتر بازگشایی شوند تا مخاطبان بر اساس تصمیم خود و با رعایت نکات بهداشتی به تماشای تئاتر بنشینند، از سوی دیگر همین صاحب نظران پیشنهاد تازه ای نیز برای بازگشایی تماشاخانه ها که رو به ورشکستگی هستند، ندارند.
در ماه های گذشته تئاتر آنلاین که تجربه ناموفقی در دنیا داشت در ایران هم به همین سرنوشت دچار شد؛ زیرا عرضه فیلم تئاترها بر روی فضاهای آنلاین با نقد و نظرهای مختلفی روبرو شد و چالش هایی را در میان اهالی تئاتر در زمینه حقوق مادی و معنوی آثار تولید شده در پی داشت. تجربه تلویزیون اینترنتی نمایش نت که قصد داشت تئاترهای زنده را به صورت آنلاین به نمایش بگذارد نیز نتوانست با راهکاری درست که هم حقوق تولیدکننده و هم مخاطب را در نظر بگیرد در این عرصه راهگشا باشد، از همین رو این تجربه هم بدون اینکه معضلات و مشکلات آن به خوبی بررسی شود، تعطیل شد.
از سوی دیگر این روزها بسیاری از چهره های سینمایی و تئاتری که پیش از کرونا فعالیت گسترده ای در تئاتر داشتند و باعث استقبال از نمایش های روی صحنه می شدند نیز برخلاف تجربه های جهانی ترجیح می دهند از صحنه تئاتر دور باشند.
انجمن ها و صنوف تئاتری نیز در ماه های گذشته در پی ارائه راهکاری برای بازگشایی و حتی تجربه های نمایشی جدید در عرصه تئاتر نبودند؛ در حالی که در برخی از کشورها صنوف تئاتری در پی ارائه پروتکل های بهداشتی جدید هستند، خانه تئاتر ضمن انتقاد به پروتکل های بهداشتی که از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا ارائه شده، حتی زمینه همکاری و انتقال تجربه برای رسیدن به یک پروتکل بهداشتی مناسب برای فضاهای تئاتری را فراهم نکرده است. این در حالی است که تالار مولوی به عنوان یکی از سالن های فعال تئاتر کشور که زیر نظر جامعه دانشگاهی اداره می شود نیز در پی پروتکل های بهداشتی مناسب برای فضاهای نمایشی نبوده است.
از سوی دیگر در سال های اخیر تجربه تئاترهای محیطی که به یکی از پر استقبال ترین گونه های نمایشی از سوی جامعه تئاتری بدل شده بود و حتی در جشنواره تئاتر فجر گروه های بسیاری برای اجرا در فضاهای خارج از سالن تئاتر به ارائه اثر می پرداختند، این روزها در انزوا به سر می برد و شاهد هستیم که این تجربه که می تواند در این روزها به یکی از موثرترین راهکارها برای ارتباط با مخاطب تبدیل شود نیز از سوی خیل علاقمندان آن دنبال نمی شود.
نکته دیگری که می تواند در این روزها گره گشا باشد استفاده از تجربیات تئاتر سنتی ایران است که پیشنهادهای خوبی برای اجرا در محیط های باز دارد و می تواند با کمترین خطر تجربه دیدن نمایش را برای مخاطبان به همراه داشته باشد. تعزیه، خیمه شب بازی و حتی پرده خوانی و نقالی، گونه های نمایشی هستند که همواره در محیط های باز به مخاطبان عرضه شده اند و توانسته اند در روحیه بخشی به جامعه برای عبور از بحران فعلی موثر باشند. در حالی توجه به این موضوعات در ایران صورت نمی گیرد که شاهد هستیم تجربه جهانی تئاتر از این پیشنهادات استفاده کرده و علاقمندان را به دیدن نمایش دعوت کرده است.
سرویس تجسمی هنرآنلاین : موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر با حمایت اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موشن گرافیک هایی را با عنوان "تجسم یک قرن" و مرور صد سال اخیر هنر ایران تولید کرده است که دو هفته یک بار در فضای مجازی منتشر می شوند. تابه حال فیلم هایی درباره حسین محجوبی، علی اکبر صادقی، علی اکبر صنعتی، سهراب سپهری و مرتضی ممیز از این مجموعه منتشر شده است. امیر سقراطی نویسنده و کارگردان مجموعه "تجسم یک قرن" در گفت وگو با هنرآنلاین درباره شکل گیری این این آثار گفت: حدود چهار سال پیش بود که در یک مقاله به این مسئله اشاره کردم که تا انتهای قرن حاضر تنها چهار سال زمان باقی است و باید این قرن اخیر را ثبت کنیم. نه فقط در حوزه تجسمی که در حوزه های دیگری مانند مطبوعات، پوشاک، کشاورزی، صنعت و... اتفاقات بسیار بزرگی در صد سال اخیر رخ داده و تغییرات فراوانی به وجود آمده، بنابراین لازم است که تاریخ آنها نوشته شود، درحالی که متاسفانه در هیچ کدام از این زمینه ها تاریخ مدونی نداریم و اگر هم تاریخی در کشور ما وجود دارد به صد سال اخیر نپرداخته است. بنابراین همان زمان این پیشنهاد را به جامعه فرهیخته کشور دادم.
سقراطی ادامه داد: آن دوران عضو شورای هنری دانشنامه فرهنگ و تمدن ایران بودم و مدخل کاریکاتور دانشنامه را می نوشتم و آنجا با نگاه دائره المعارفی و دانشنامه ای آشنا شدم. نگاه دایره المعارفی به اشخاص می پردازد و نگاه دانشنامه ای به دوره ها و بزنگاه هایی که شکل گرفته و سیاست گذاری های فرهنگی، رویکردها و افراد تاثیرگذار در یک دوره می پردازد. همه این نکات در ذهنم مانده بود تا اینکه کتاب حسین محجوبی را که حاصل چندین مصاحبه بود و گردآوری آن حدود 10 سال به طول انجامید، منتشر کردم و پس از آن قصد داشتم یک سال شمار از زندگی حسین محجوبی بنویسم. اما برای نوشتن این کتاب تنها به زندگی خود محجوبی اکتفا نکردم بلکه کتاب را از تاریخ تولد کمال الملک در سال 1226 آغاز کرده و تا سال 1398 ادامه دادم. تمام وقایع تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری که در این سال ها در ایران و جهان رخ داده بود را در این سال شمار آوردم و هر کدام از آنها را با سال های زندگی و اتفاقات زندگی حسین محجوبی مطابقت دادم. به این ترتیب یک سال شمار تحقیقی درست کردم تا ببینم چگونه می توانیم به تاریخ نگاه دیگری داشته باشیم.
سقراطی افزود: با شروع بیماری کرونا، موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر تصمیم بر این داشت که کارهایی را در فضای مجازی انجام دهد و به معرفی فرهنگ و هنر برای جوانان و سایر مخاطبان بپردازد. من هم پیشنهاد ساخت این مجموعه فیلم ها را دادم و قصدم این بود که نگاهی به قرن اخیر داشته باشیم. کاری که در این مجموعه انجام می دهم این است که گوشه های نادیده از زندگی هنرمندان و یا جریان های هنری را به اختصار بیان می کنم. در این فیلم ها ممکن است نکاتی وجود داشته باشد که عده ای از آنها آگاه نباشند و درعین حال آنها می توانند زمینه پژوهشی برای افراد دیگر باشند.
او با بیان اینکه فاصله نسل جدید با هنرمندان قدیمی بسیار زیاد است، افزود: بسیاری از جوانان هنوز هنرمندان تاثیرگذار کشورمان را نمی شناسند و همچنین درباره رویدادهای مختلفی مانند تاسیس تالار رودکی، هنرستان هنرهای زیبا، ظهور گالری ها و... بی اطلاع هستند و نمی دانند در دوره زندگی یک هنرمند چه اتفاقاتی دیگری در اطراف او وجود داشته است. من در مدت 6 دقیقه سعی می کنم اطلاعات زیادی به مخاطب بدهم و هم زمان با یک هنرمند، چند هنرمند دیگر دوران او را نیز معرفی می کنم.
سقراطی درباره انتخاب هنرمندان برای معرفی در این مجموعه گفت: واقعیت این است که کار نکرده بسیار زیاد داریم و هنرمندان فراوانی هستند که باید معرفی شوند. در این مجموعه قرار بر این است که 16 فیلم ساخته شود، اما پس از آن هم مجموعه می تواند ادامه پیدا کند. من اطلاعات زیادی گردآوری کرده ام که سعی می کنم به مرور از آنها استفاده کنم.
او با بیان اینکه بزرگ ترین مشکل ما در زمینه آرشیو کردن است، گفت: مشکل اصلی ما این است که خودمان را آرشیو نکردیم و فقر منابع تصویری داریم. هر فیلم 6 دقیقه ای این مجموعه شامل 50 تصویر از کودکی تا بزرگ سالی هنرمند و همچنین 350 اثر اوست، اما چون این تصاویر بسیار تند پشت هم قرار می گیرند مخاطب متوجه حجم بالای آنها نمی شود. مشکلی که ما داریم این است که از دوران کودکی یا نوجوانی بسیاری از هنرمندان هیچ عکسی موجود نیست و به این ترتیب بخشی از جذابیت تصویری فیلم ها از بین می رود.
سقراطی با بیان اینکه این فیلم ها کمک می کند تاریخچه های کوچکی بنویسیم، ادامه داد: دشواری کار من این است که اسناد و تصاویر را باید در مطبوعات قدیمی و کتاب ها پیدا کنم اما بسیاری از هنرمندان ایران خودشان را آرشیو نکردند و از خود و آثارشان تصاویر مناسبی وجود ندارد. من سعی می کنم بیشتر از کتاب هایی که هنرمندان از آثارشان چاپ کرده اند برای برگرفتن تصاویر استفاده کنم تا کاملا مستند باشند، اما بسیاری از این کتاب ها کپی رایت دارند و ناشران معمولاً اجازه استفاده از تصاویر آنها را نمی دهند. همچنین در زمینه پیدا کردن آرشیوی از زنان هنرمند مشکل داریم. از یک طرف تعداد زنان هنرمند در آن سالها کم بوده است و از سوی دیگر هیچ آرشیو و سندی از زندگی و کار آنها منتشر نشده است.
او با بیان اینکه این فیلم ها می تواند گوشزدی به هنرمندان فعلی باشد که چگونه خود را آرشیو کنند و چه اسناد و مدارکی از زندگی و هنر خود باقی بگذارند، افزود: بسیار غم انگیز است که ما از دوره های مختلف فرهنگی و هنری کشور عکسی نداشته باشیم.
سقراطی درباره استفاده از موشن گرافیک در این فیلم ها گفت: این کار جدیدی نیست و فیلم های زیادی از هنرمندان دنیا با این شیوه تهیه شده است. هر کدام از فیلم ها از آغاز نوشتن تا کارهای فنی، تدوین و... حدود 10 تا 12 مرحله دارد و نکته مهم در این کارها ضرباهنگی است که به متن داده می شود و اینکه باید توجه داشت بر اساس پژوهش های دانشنامه ای، چه چیزهایی انتخاب کنیم که برای مخاطب جذاب باشد. این فیلم ها یک کار پژوهشی هستند و در واقع یک تاریخچه را مانند یک داستان بازگو می کنیم. به نظرم بهترین شیوه برای تهیه این فیلم ها همین موشن گرافیک بر اساس اسناد آرشیوی است. پایه اصلی کار ما متن است و بر اساس آن متن به جستجوی تصویر و استفاده از آنها می پردازیم، بااین حال گاه تصاویر موردنظر را پیدا نمی کنیم یا از بعضی از تصاویر نمی توانیم استفاده کنیم و گاهی اوقات دستمان بسته است.
سقراطی ادامه داد: کار دیگری که در این مجموعه انجام دادیم تصحیح بعضی از تاریخ هاست، زیرا بعضی از مطالب میان مخاطبان جا افتاده است اما وقتی به اسناد و مدارک رجوع می کنیم متوجه اشتباه بودن آنها می شویم. من سعی کردم این موارد را پیدا کرده و آنها را اصلاح کنم و یا نکاتی را به بیننده پیشنهاد دهم که بتواند تاریخ را بر آن اساس پیگیری کند.
او درباره جامعه مخاطبین مجموعه "تجسم یک قرن" گفت: در مدتی که از انتشار این 5 قسمت می گذرد فیلم ها در فضاهای مختلف بازنشر شدند و استقبال عجیبی از آنها شده است. این فیلم ها را برای همه مخاطبان ساخته ام و بازخوردهایی دیدم که برایم بسیار جالب بود. هنرمندان پیشکسوت از فیلم ها بسیار راضی هستند زیرا بخشی از تاریخی که در آن زیست کرده اند را می بینند و جوانان نیز توانستد از این فیلم ها بهره ببرند زیرا گاه شناختی از این هنرمندان و جزئیات کار و زندگی آنها نداشتند.
سقراطی ادامه داد: با وجود اینکه زمان زیادی برای ساخت هر کدام از این فیلم ها صرف می شود، اما کار خیلی کوچکی در تاریخ ماست و دوست دارم افراد دیگری وارد کار شوند و نمونه های دیگری از این آثار را بسازند. ما یک خانواده هستیم و من به این خانواده عشق می ورزم. فکر می کنم خانواده تجسمی بسیار آدم های محترم و دوست داشتنی هستند که تلاش های آنها توانسته درخت فرهنگ و هنر را پرثمر کند و این فیلم ها می خواهد به نوعی آدم ها را به هم نزدیک کرده و پیوند بزند.
شیوع ویروس کرونا در دنیا اگرچه در مجموع جریان موسیقی را به سمت و سویی متفاوت از گذشته رهنمون کرد و وجه گردهمایی یا کارناوال را به نوعی از آن گرفت، اما هرگز نتوانست آن را خاموش کند. جریان موسیقی در کشور هم متاثر از چنین نگاهی رنگ و بویی متفاوت به خود گرفته است و البته در همین روزهای کرونایی تصمیمات مهمی برای آن گرفته شد.
در مدت اخیر موضوعاتی چون به جریان افتادن سند ملی موسیقی، ازسرگیری اجرای کنسرت های آنلاین و ایجاد تغییراتی در آیین نامه جشنواره موسیقی فجر از نکات قابل بحث در حوزه موسیقی بوده است.
موضوعاتی که در گفت و گوی ایسنا با محمد اله یاری رئیس دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بحث گذاشته شده است.
جلسه سند ملی موسیقی هفته آینده برگزار می شود
اله یاری در ابتدای این گفت وگو درباره سند ملی موسیقی گفت: تدوین سند ملی موسیقی تکلیفی است که در ذیل بند دو و بند 9 نقشه مهندسی فرهنگی کشور با عنوان راهبردهای کلان فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور، پیش بینی شده است. معاون اول رئیس جمهور به تازگی به عنوان رئیس ستاد نقشه مهندسی فرهنگی کشور به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغیه ای درباره اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است با همکاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادها و دستگاه های مرتبط به طریق مقتضی، سند ملی موسیقی را با رعایت چارچوب تدوین اسناد ملی حوزه فرهنگ تدوین کند، صادر کرد.
اله یاری ادامه داد: پس از تدوین پیش نویس سند ملی موسیقی برای تصویب باید به صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی رود و در مجموعه مصوبات ستاد نقشه مهندسی فرهنگی کشور قرار گیرد. یکشنبه هفته آینده اولین جلسه را در معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور اعضای دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهیم داشت.
در این جسله درباره مراحل تدوین سند تصمیم می گیریم و پس از آن اعضایی که انتخاب می شوند برای جلسات آینده دعوت خواهند شد. افراد مختلفی از دستگاه ها، تشکل ها و صاحب نظران حوزه موسیقی باید به این جلسات دعوت شوند تا در جریان تنظیم پیش نویس سند موسیقی قرار بگیرند.
شاید اجراهای آنلاین فعلا تنها راه باشد
اله یاری در بخش دیگر گفت وگو با ایسنا درباره شرایط برگزاری کنسرت های آنلاین گفت: از تیرماه با کاهش محدودیت ها از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا، آغاز فعالیت های جمعی با رعایت فاصله گذاری اجتماعی از سوی ستاد مبارزه با کرونا مجاز اعلام شده بود. بر همین اساس دفتر موسیقی هم شرایط را به سالن ها و شرکت های موسیقی ابلاغ کرد و دست کم 20 مجوز اجرایی به تقاضای سالن ها و شرکت ها بیشتر برای اجراهای پاپ در تهران در تیر و مرداد از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شد. ولی با فرا رسیدن تیر و آغاز موج دیگری از کرونا و ایجاد محدودیت های هفتگی برای فعالیت های جمعی از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا، شرکت های برگزار کننده کنسرت ها این نگرانی را داشتند که سالن ها با وجود تبلیغات گسترده شهری، تا ظرفیت 50 درصد نیز پر نشود و از لحاظ اقتصادی ضرر کنند.
مدیر کل دفتر موسیقی ادامه داد: در همین راستا نامه هایی مبنی بر کنسلی اجراهای صحنه ای به دفتر موسیقی واصل شد. اما اجراهای آنلاین همانطور که از اسفند آغاز شده بود، ادامه پیدا کرد؛ البته عمده اجراهای آنلاین در حوزه موسیقی پاپ بود و این تقاضا وجود داشت که چرا در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی اجراهای کمتری برگزار می شود؛ به همین دلیل دفتر موسیقی و بنیاد رودکی پیشقدم شدند و پنج اجرا در این حوزه موسیقی برگزار شد که با استقبال عمومی رو به رو شد. همچنین قرار است چهار شب اجرای موسیقی نواحی به صورت آنلاین داشته باشیم. اگر ستاد ملی کرونا بعد از ماه های محرم و صفر شرایط کشور را آلوده به ویروس کرونا بداند و اجازه فعالیت های تجمیعی ندهد، اجراهای آنلاین تنها راه خواهد بود و البته امکان برگزاری کنسرت های آنلاین در نیمه دوم سال در حوزه های مختلف موسیقی بالا است .
80 درصد از آیین نامه جشنواره موسیقی فجر مثل قبل است
اله یاری در بخش پایانی صحبت هایش درباره تغییر آیین نامه جشنواره موسیقی فجر گفت: برای آیین نامه قبلی جشنواره موسیقی فجر زحمت زیادی کشیده شده بود و دو دوره هم به اجرا در آمده بود. یکی از نکات آیین نامه این بود که برخلاف سایر آیین نامه ها دارای شورای سیاست گذاری نیست، گرچه که وجود چنین شورایی به عنوان رأس جشنواره لازم است؛ زیرا سیاست گذاری های کلان اجرایی، فرهنگی و هنری جشنواره را انجام دهد و سمت و سوی جشنواره به کمک یک خرد جمعی صورت بگیرد. در آیین نامه قبلی شورای انتخاب دبیر را داشتیم که عمده زحمات را بر عهده دبیر جشنواره قرار می داد.
او ادامه داد: به این نتیجه رسیدیم که اگر به دنبال اصلاح آیین نامه و اضافه کردن شورای سیاست گذاری برویم، جشنواره می تواند با خرد جمعی تری، سیاست های کلان و جهت گیری های خود را مشخص کند. لذا طبق آیین نامه های قبلی بنا بر وجود ضرورت یا به نظر شورای ارزیابی، امکان اصلاح آیین نامه وجود داشت که البته ما ترجیح دادیم از عنصر ضرورت استفاده نشود و آیین نامه توسط شورای ارزیابی جشنواره مورد بازبینی قرار بگیرد. در هفت جلسه ای که سال گذشته شورای ارزیابی جشنواره پس از برگزاری جشنواره داشت، آیین نامه مورد ارزیابی قرار گرفت و تغییراتی در آن لحاظ شد که البته لازم بود به تایید معاونت امور هنری برسد و بعد هم توسط وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به تایید برسد.
اله یاری تصریح کرد: یکی از مهمترین تغییراتی که در آیین نامه صورت گرفت، افزوده شدن شورای سیاست گذاری به جشنواره بود؛ البته تا 80 درصد از آیین نامه به صورت قبل است. همچنین درباره بحث رقابتی بودن جشنواره، در آیین نامه پیش بینی شده که شورای سیاست گذاری جهت گیری های هنری جشنواره را مشخص می کند و تعیین می کند که چه بخش هایی از جشنواره رقابتی و غیررقابتی باشد.
مدیر کل دفتر موسیقی در انتهای گفت وگو با ایسنا خاطرنشان کرد: ترکیب شورای ارزیابی طبق آیین نامه قبلی شامل مسئول مجمع صنفی ناشران آثار دیداری و شنیداری، مسئول انجمن صنفی هنرمندان موسیقی و سه هنرمند در شورا بود که دو نفر از این هنرمندان از اعضای شورای عالی خانه موسیقی بودند. لذا تقریبا تشکل های حوزه موسیقی ما در هفت جلسه شورای ارزیابی حضور داشتند و آنچه که در آیین نامه اصلاح شد، توسط شورای ارزیابی برآیند نظر جمعی این عزیزان بود که در جلسه حاضر بودند. متن آیین نامه در سایت دفتر موسیقی قرار خواهد گرفت. امیدوار هستم جشنواره با تغییرات صورت گرفته با اقبال بیشتری از سمت هنرمندان و مردم مواجه شود.
انتهای پیام
[شهروند] انگار این کابوس قرار نیست دست از سر دوستداران موسیقی و خسروی آواز ایران بردارد. دیروز خبر آمد که محمدرضا شجریان در بیمارستان جم بستری شده است. خبر به سرعت در فضای مجازی پیچید و دوستداران استاد را دل نگران کرد و به سمت بیمارستان جم کشاند.
اول بار خبر بستری شدن محمدرضا شجریان را بهمن بابازاده، خبرنگار موسیقی در پیج اینستاگرامی اش اعلام کرد و بعد خبرگزاری های رسمی ازجمله ایسنا، صبا و مهر این خبر را تاییدکردند. بابازاده خبر داد که استاد محمدرضا شجریان به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان جم منتقل شده است. ظاهرا خسروی آواز ایران از صبح دیروز با افت سطح هوشیاری و افت فشار خون مواجه و درنهایت در ساعت 14 به آی سی یو منتقل شده و تحت مراقبت تیم پزشکی قرار گرفته است. این دومین بار در سال جاری است که استاد محمدرضا شجریان با بستری شدن در بیمارستان جم خبرساز می شود. اول بارش فروردین ماه امسال بود که شجریان پس از گذراندن دوره چندماهه در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان جم، با حال عمومی مناسب و مساعد و شرایط قلبی، عروقی و ریوی پایدار از بیمارستان ترخیص شد. حالا چهار ماه بعد از آن خبر که دوستداران و علاقه مندان را امیدوار کرده بود، خبر بستری شدن دوباره استاد آواز ایران یک بار دیگر بعد از چند ماه سکوت، نام این هنرمند محبوب را در رسانه ها پرتکرار کرد و علاقه مندان را به محوطه نزدیک بیمارستان جم کشاند که در بستری چند ماه پیش هم میعادگاه دوستدارانش شده بود که جمع می آمدند و برای سلامتی هنرمند محبوب شان دعا می خواندند... بیمارستان جم که ظاهرا بنا گذاشته این بار نیز مانند دوره قبل بستری شدن شجریان با اطلاعیه های رسمی مردم و رسانه ها را از وضع سلامتی بیمار محبوبش آگاه کند، روز گذشته در اطلاعیه شماره یک خود در این زمینه عنوان کرد که در راستای اطلاع رسانی به مردم هنردوست و هم میهنان عزیز به استحضار می رساند، استاد عزیزمان امروز با افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و شوک سپتیک در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان جم بستری شدند و تحت نظر تیم پزشکی می باشند. با آرزوی سلامتی برای استاد عزیزمان. هیأت مدیره بیمارستان جم.
حسن عباسی، پزشک معالج محمدرضا شجریان نیز گفته که دلیل بستری شدن استاد این بود که وضعیت سلامت شان به صورت ناپایدار درآمده بود، بر این اساس صبح شنبه ایشان بار دیگر در بخش آی سی یو بیمارستان جم بستری شدند تا شرایط شان تحت کنترل قرار گیرد. حسن عباسی نزدیک ساعت 18 نیز در تماسی عنوان داشت که دلیل اصلی بستری شدن استاد به خاطر شوک سپتیک حاصل از گسترش عفونت بوده که به اُفت سطح هوشیاری نیز منتهی شده است. خدا را شکر وضع ایشان نسبت به صبح بهتر است، اما همچنان در بخش مراقبت های ویژه هستند.
گفتنی است که روز گذشته بعد از انتشار خبر بستری شدن دوباره محمدرضا شجریان دوستداران این خواننده محبوب با انتشار هشتگ هایی به هنرمند محبوب شان ادای احترام می کردند. یکی از پرتکرارترین هشتگ ها #تو_بمان_با_من_تنها_تو_بمان بود که به سرعت در صفحات هنری و موسیقی تکرار می شد.
پس از آنکه در حوزه فرهنگ به ویژه سینما شفاف سازی گسترده ای از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به ویژه سازمان سینمایی صورت پذیرفت، اکنون این مطالبه به شکل جدی تری قابل طرح است که سایر نهادهای فرهنگی نیز این رویه را پی بگیرند و با آغاز شفاف سازی، زمینه لازم برای ارزیابی دقیق عملکرد همه نهادهای فعال در حوزه فرهنگ فراهم شود و همچنین بتوان درباره اشخاصی که در سال های اخیر منتفع شده اند، قضاوت کرد.
به گزارش تابناک ؛ پس از راه اندازی سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات، به درخواست نگارنده در اقدامی بی سابقه در تاریخ سینما، مجموعه تسهیلات و توافق های مالی بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و جوان، مؤسسه رسانه های تصویری، مؤسسه سینماشهر و دیگر اطلاعات سازمان سینمایی، به همراه مجموعه ای از اطلاعات معاونت هنری، معاونت فرهنگی و دیگر بخش های زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به درخواست فعالان شفاف سازی به ویژه سرویس فرهنکی تابناک منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.
این مجموعه شفاف سازی منجر به مشخص شدن نحوه توزیع صدها میلیارد تومان منابع اختصاص یافته به فرهنگ و هنر ایران طی بیش از یک دهه اخیر شده که از دریچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اهالی فرهنگ اختصاص یافته است؛ حال آنکه بخش قابل توجهی از منابع توزیع شده برای تولید محصولات فرهنگی و هنری از دریچه دیگر نهادها به دست تولیدکنندگان محصولات فرهنگی و هنری رسیده که از میان این نهادها، می توان به سازمان تبلیغات به ویژه حوزه هنری سازمان تبلیغات، سازمان صداوسیما و موسسه اوج اشاره کرد.
این در حالی است که در سامانه آنلاین، دسترسی آزاد به اطلاعات نیز پنلی برای این مجموعه ها فعال نیست؛ وضعیتی که ظاهراً باید از طرف مجموعه ها پیگیری و اجرا شود و پیش از فعال شدن این سازمان ها در این سامانه آنلاین، دست کم امکان درخواست آنلاین اطلاعات از این سازمان ها وجود ندارد.
البته شنیده های تابناک حکایت از تحرکاتی در راستای واداشتن این مجموعه ها نسبت به شفاف سازی مشابه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد؛ اما اینکه این تحرکات تا به کجا به فرجامی منتهی شود و حاصلی داشته باشد، با اما و اگرهای جدی همراه است.
البته بهتر است این رویه توسط این نهادها داوطلبانه صورت پذیرد تا داوری منصفانه ای درباره عملکرد این مجموعه ها و همچنین منتفعین اصلی از بودجه های فرهنگی و هنری به عمل آید؛ هرچند شفاف سازی و نقد گسترده بدون تبعات نخواهد بود، بی شک به اصلاح بسیاری از روندهای سازمان های مورد اشاره منتهی خواهد شد و جای هیچ تردیدی نیست که این اتفاق به تامین منافع عمومی کمک ویژه ای خواهد کرد. باید در نظر داشت حتی در سطح جهان نیز شفافیت همواره با مقاومت هایی همراه بوده اما وقتی برای نخستین بار این مقاومت ها درهم می شکند و شفاف سازی آغاز می شود، فرآیندی بی انتها شکل می گیرد که همگان از آن منتفع می شوند.
خبرگزاری میزان - پس از شیوع بیماری کرونا و تعطیلی کامل تمامی تماشاخانه های تئاتر در کشور، این هنر با سکون غیر قابل منتظره ای روبرو شد، هر چند بسیاری از هنردوستان تئاتر با ایجاد رویدادهای مجازی سعی در زنده نگه داشتن این هنر طی پنج ماه اخیر داشتند اما ضرر وارد شده بر تئاتر بسیار بالا بود.
بعد از نزدیک به پنج ماه تعطیلی، روند بازگشایی تماشاخانه های تئاتر هم با موفقیت چندانی روبرو نبود و اوج دوباره بیماری کرونا بار دیگر نمایش فیلم تئاتر می تواند به بقای این هنر کمک شایانی نماید.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار تئاتر طی هفته جاری اینجا کلیک کنید
پخش فیلم اقتباسی از شاه لیر با بازی آنتونی هاپکینز
شاه لیر به کارگردانی ریچارد ییر محصول 2018 امریکا و انگلستان کره جنوبی در ژانر درام تاریخی با نقش آفرینی ستارگانی چون آنتونی هاپکینز و اما تومپسون است که پنج شنبه 30 مرداد ساعت 20:30 و جمعه 31 مرداد ساعت 10:30 در جشنواره سینمایی شبکه چهار پخش خواهد شد.
شاه لیر، پادشاه انگلستان، تصمیم می گیرد به دلیل کهولت سن قلمرو پادشاهی خود را بین دو دخترانش تقسیم کند. هر دختری که چاپلوسی بیشتری می کند و به اغراق و دروغ از عشق پدر سخن می گید، بخشی از قلمرو پادشاهی پدر را تصاحب می کند. دو دختر بزرگ پادشاه با همین شیوه تمام قلمرو پدر را بدست می آورند.
اما دختر کوچک پادشاه که اهل تزویر و چاپلوسی نیست از ارث محروم و تبعید می شود. پس از تقسیم قلمرو سلطنت، دو دختر پادشاه خوی واقعی خود را نشان داده و پدر را از خود می رانند، بگونه ای که پادشاه پیر در کوچه و خیابان آواره می شود. دختر کوچکتر که از ماجرا با خبر می شود، پدر را یافته و از او نگهداری می کند.
اما دو دختر دیگر مشغول اجرای نقشه های شوم خود برای گسترش قدرت و تصاحب دارایی های بیشتر هستند. در نهایت نیز همین دسیسه ها موجب مرگ هر سه خواهر می شود.
برگزاری مجازی کارگاه های جدید چهارفصل تئاتر ایران
سرپرست و مؤسس پروژه ی آموزش نمایش نامه نویسی به علاقه مندانِ خارج از پایتخت با نام چهارفصل تئاتر ایران - گفت: به دلیل شرایط موجود در سرتاسر کشور و جهان و توجه به توصیه های بهداشتیِ حاکم بر جامعه، با تأمل و صبوری بسیار، نهایتاً تصمیم بر آن شد تا کارگاه های فصلی این دوره از پروژه که همواره در تعریف برگزاری هر فصل دومین مرحله ی آن فصل شناخته می شود به صورت مجازی و اینترنتی برگزار شود.
برگزیدگان این فصل از دور نوین پروژه با نام شهدای مقاومت که قبلاً اسامی آثار و استان های مربوطه و نویسنده هایشان از طریق خبرگزاری ها اعلام شده بود، آراء و نظرات مشورتی هیئت علمیِ این فصل را متشکل از آقایان رحمت امینی، مهرداد رایانی مخصوص و ایوب آقاخانی، از طریق فضای مجازی تعریف شده طی همین هفته بیست وششم تا سی ویکم مردادماه 1399 دریافت خواهند کرد.
گفتنی است امکان تعامل افراد و اساتید در مسیر نگارش توسط دبیرخانه ی برگزاری پروژه تعریف شده است. نمایشنامه نویسان شرکت کننده در این کارگاه ها، تا پایان شهریورماه فرصت خواهند داشت آثارِ بازنویسی شده ی نهایی خود را به دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری از طریق نشانی الکترونیکی sahnemagazine@yahoo.com برسانند. آثار نهایی توسط اعضای هیئت علمی بررسی و برگزیدگانشان جهت چاپ به انتشارات سوره ی مهر معرفی خواهند شد.
فراخوان پنجمین فصل از دور نوین پروژه ی جامع ملی آموزشیِ چهارفصل تئاتر ایران ابتدای شهریورماه منتشر خواهد شد.
احتمال کاهش بودجه تئاتر فجر
حسین مسافرآستانه دبیر سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر درباره وضعیت برگزاری این دوره و احتمال برگزاری جشنواره به صورت مجازی گفت: قطعاً بخشی از سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به صورت مجازی برگزار خواهد شد و درباره اینکه کدام بخش ها به این شکل برگزار می شوند، تصمیم گیری می شود.
وی درباره اینکه آیا جشنواره سی و نهم همچون دوره های گذشته دارای بخش های مختلف خواهد بود یا نه، تأکید کرد: بخش های جشنواره سی ونهم تغییر خواهد داشت و شاید جشنواره امسال جمع و جورتر نسبت به دوره های گذشته برگزار شود و برخی بخش ها با هم تلفیق یا ترکیب شوند.
مسافرآستانه درباره وضعیت فراخوان جشنواره سی و نهم، اظهار کرد: در حال برگزاری جلسات متعدد برای تصمیم گیری درباره بخش های جشنواره و نحوه برگزاری آن ها هستیم و احتمالاً بعد از تصمیم گیری درباره هر بخش، فراخوان آن بخش به صورت مجزا منتشر شود.
دبیر سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در پایان سخنان خود درباره میزان بودجه این دوره از جشنواره و احتمال کاهش آن، تأکید کرد: درباره بودجه جشنواره هم صحبت هایی شده و معاونت هنری وزارت ارشاد پیگیر ماجرا هست. معلوم نیست چند درصد از بودجه جشنواره اختصاص پیدا کند، ولی با توجه به اینکه بودجه همه بخش های دولتی حداقلی شده، مطمئناً در بودجه جشنواره سی و نهم تئاتر فجر نیز درصدی کاهش خواهیم داشت.
انتشار بیانیه هیأت داوران و اعلام نامزدهای جشن منتقدان تئاتر
هیأت داوران نوزدهمین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر متشکل از مه ناز رونقی، یونس شکرخواه، امیر روشن و با همراهی سیف الله صمدیان کارشناس و مشاور عالی هیأت داوران در بخش عکس بیانیه خود و نیز فهرست نامزدهای بخش های مختلف این دوره را منتشر و اعلام کردند.
در بیانیه هیأت داوران نوزدهمین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر آمده است:
در برهه ای از زمان ایستاده ایم که سخن راندن از هر مقوله ای بس دشوار است؛ دیگر از کلمات سرد و سخت هم کاری بر نمی آید؛ از این رو سخن را با امید آغاز می کنیم که جامعه جهانی در عصر حاضر، بیش از پیش به آن نیاز دارد. هنر، همیشه کانون نجات انسان از ناهمواری های حیات است؛ و تئاتر، نمایشی است از این تلاش هماره انسانی؛ از زایش امید و فرهنگ؛ از تولد زیبایی و زندگی؛ و این قصه از ازل تا به ابد همچنان ادامه دارد.
لحظه پیوستن تئاتر و رسانه کلمه است؛ نگاه است و اندیشه. در خوانش گروهی آثار، هیأت داوران از اندیشه مستتر در متن، احساس کلمات و تعامل میان اندیشه و احساس به وجد آمد و بار دیگر گفتمان موفق تئاتر و رسانه در بخش های مختلف مطبوعات را شاهد بوده است.
عکاسی تئاتر ایران لحظه قطعی که هانری کارتیه برسون از آن به عنوان نقطه اوج عکاسی نام می برد، یافته است. دیدن، یافتن و انتقال احساسات در مجموعه های عکس بررسی شده به چشم آمد. هر مجموعه کلوزآپی زیبا از تئاتری بر صحنه می گیرد و قصه ای نو یا حتی کهنه از افسانه زندگی را واگویه می کند.
نقدهای تئاتری در مجموعه مورد مطالعه از دیدی زیبایی شناختی و کارشناسانه برخوردار بودند و اغلب آن ها از انتقاد بی اصول فاصله داشته و به فرم، محتوا، اجرا، میزانسن و بازی توجه کرده بودند؛ حتی از این هم فراتر رفته و در پی کشف اندیشه داخل متن برآمدند و موفق نیز بوده اند. از دیگر سو، منتقدان در برخی نقدهای برون گرا، از فلسفه، هنر و جامعه شناسی و تاریخ هم مدد جُسته اند که این رویکرد بر پر بُنیه شدن آثار بخش نقد تاثیر زیادی داشته است.
اما در بخش یادداشت با آثاری عمیق و سازنده روبرو نبودیم. اغلب یادداشت ها شخصی به نظر می رسیدند. چنین پیداست که نوشتار در شبکه های اجتماعی از ادبیات نوشتاری مطبوعاتی کاسته و زبان محاوره ای جایگزین زبان نوشتاری رسمی شده است.
در بخش مقالات، آثار در دو قالب پژوهشی و ژورنالیستی به تفکیک مورد سنجش قرار گرفت؛ مقالات پژوهشی از ساختار علمی برخوردار بوده که می تواند منبع خوبی برای دانشجویان و علاقمندان تئاتر باشد. در مقالات ژورنالیستی اما ضعف در کمیت و کیفیت دیده می شود.
آثار رسیده در بخش ترجمه نشانگر تبحر مترجمان آثار در فن ترجمه و همین طور آشنایی آنها با ماهیت تئاتر است.
گزارش های حوزه تئاتر کم جان و کم نفس بودند؛ گویی اهمیت گزارش در تئاتر از نگاه اهل مطبوعات به دور مانده است.
در بخش گفت وگو، اغلب با مصاحبه کننده هایی روبرو بودیم که به سراغ سوالاتی ساده و زمینه ای پرداخته بودند. در این میان البته بودند مصاحبه کننده های صاحب اندیشه که نظرگاه شان نسبت به تئاتر، متن را به خوبی رنگ آمیزی کرده بود.
هیأت داوران بر این باور است که با وجود کم رمق بودن برخی از بخش ها، چشم انداز نوشتاری تئاتری قابل تامل بوده و پلاتوی نوزدهم انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر تلاشی است برای جای دادن صورتک امید بر پرتره انسان معاصر.
فهرست اسامی نامزدهای بخش های مختلف نوزدهمین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر:
بخش گفت و گو: محسن خیمه دوز از ماهنامه سینما ادبیات، سبا حیدرخانی از خبرگزاری ایلنا و فاطمه فلاح از خبرگزاری هنرآنلاین
بخش نقد: سمیرا بابایی از ماهنامه دنیای تصویر، وحید عمرانی از روزنامه اصفهان امروز و شهرام خرازی ها از ماهنامه نمایش
بخش یادداشت: محسن خیمه دوز از روزنامه شرق و امید بی نیاز از سایت آفتاب
بخش ترجمه: نسرین فلاحی از ماهنامه شبکه آفتاب، مسلم آئینی از فصلنامه نمایش شناخت و معین محب علیان از دفتر مطالعات تئاتر
بخش مقاله: محمد منعم از مجله شبکه آفتاب، حمید امجد از دفترهای تئاتر نیلا و عسل عصری ملکی از فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
بخش عکس: کیارش مسیبی ، حمید رضایی و مریم ملک مختار
بخش گزارش: در این بخش هیأت داوران، نامزدی را معرفی نمی کند.
با توجه به شیوع بیماری کرونا و ضرورت رعایت و اجرای دستورالعمل های بهداشتی کشور، به زودی از برگزیدگان نوزدهمین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر، طی مراسمی محدود و در حداقل زمان ممکن (در اجرا و نحوه برگزاری مراسم) تقدیر خواهد شد.
اجرای محدود نمایش تازه مهدی کوشکی در تئاتر مستقل تهران
این نمایش تازه ترین تجربه مهدی کوشکی در مقام نویسنده و کارگردان است. او که در ماه های پایانی سال گذشته نمایش اولئانا نوشته دیوید ممت را روی صحنه داشت، حالا در قالب تنها شخصیت این مونولوگ به ایفای نقش نیز می پردازد؛ به این ترتیب کوشکی نویسندگی ، کارگردانی و ایفای نقش در این نمایش را برعهده دارد.
در خلاصه نمایش آمده است: پیچیدگی ماموریت یک مامور فرانسوی .
دستیاران کارگردان، پریسا نقدی زاده و کاظم بابایی.
نمایش کروکی فقط به مدت یک هفته، هر شب ساعت 21 در تئاتر مستقل تهران روی صحنه است.
انتهای پیام/
حسین مسافرآستانه دبیر سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر درباره وضعیت برگزاری این دوره و احتمال برگزاری جشنواره به صورت مجازی، به خبرنگار مهر گفت: قطعاً بخشی از سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به صورت مجازی برگزار خواهد شد و درباره اینکه کدام بخش ها به این شکل برگزار می شوند، تصمیم گیری می شود.
وی درباره اینکه آیا جشنواره سی و نهم همچون دوره های گذشته دارای بخش های مختلف خواهد بود یا نه، تأکید کرد: بخش های جشنواره سی ونهم تغییر خواهد داشت و شاید جشنواره امسال جمع و جورتر نسبت به دوره های گذشته برگزار شود و برخی بخش ها با هم تلفیق یا ترکیب شوند.
مسافرآستانه درباره وضعیت فراخوان جشنواره سی و نهم، اظهار کرد: در حال برگزاری جلسات متعدد برای تصمیم گیری درباره بخش های جشنواره و نحوه برگزاری آن ها هستیم و احتمالاً بعد از تصمیم گیری درباره هر بخش، فراخوان آن بخش به صورت مجزا منتشر شود.
دبیر سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در پایان سخنان خود درباره میزان بودجه این دوره از جشنواره و احتمال کاهش آن، تأکید کرد: درباره بودجه جشنواره هم صحبت هایی شده و معاونت هنری وزارت ارشاد پیگیر ماجرا هست. معلوم نیست چند درصد از بودجه جشنواره اختصاص پیدا کند، ولی با توجه به اینکه بودجه همه بخش های دولتی حداقلی شده، مطمئناً در بودجه جشنواره سی و نهم تئاتر فجر نیز درصدی کاهش خواهیم داشت.
کد خبر 4998999
فریبرز دارایی
مجتبی تبریز نیا، رئیس واحد پردازش اطلاعات و آمار کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره آخرین وضعیت سامانه پست کتاب این موسسه بیان کرد: از ابتدای ایجاد سامانه پست کتاب در سال 1397 تا امروز در مجموع 257 هزار بسته پستی ارسال شده که 69 درصد آن به اجرای طرح حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره کرونا مربوط می شود که تا پایان شهریور ماه تمدید شده و تاکنون 440 میلیون تومان نیز یارانه پرداخت شده است.
وی با اشاره به میزان استقبال ناشران، کتاب فروشان و موزعان همچنین صاحبان فروشگاه های اینترنتی از سامانه پست کتاب، افزود: عضویت 1000 ناشر در سامانه پست کتاب از چشم انداز های چند سال آتی مجموعه خانه کتاب بود اما خیلی زود به این وضعیت نزدیک شده ایم؛ آن چنان که امروز در سامانه پست کتاب، 973 عضو وجود دارد که از این میان 455 عضو (47 درصد) با اجرای طرح عبور از کرونا به عضویت سامانه درآمدند.
تبریز نیا به جریان عقد تفاهم نامه موسسه خانه کتاب با شرکت ملی پست اشاره و بیان کرد: در توافق اولیه خانه کتاب با شرکت ملی پست، نرخ مناسب 4780 تومان برای بسته های دو کیلویی تعیین شد. با افزایش 20 درصدی نرخ نامه شرکت ملی پست در تابستان سال 1398 هزینه ارسال بسته های پستی از جمله کتاب نیز افزایش پیدا کرد که چندان قابل توجه نبود. این میزان افزایش تا زمان پایان تفاهم نامه خانه کتاب اعمال نشد اما با پایان زمان قرار داد، این 20 درصد نیز در هزینه سامانه پست کتاب افزوده و هزینه ارسال هر بسته دو کیلویی به مبلغ 5744 تومان افزایش پیدا کرد.
رئیس پردازش اطلاعات و آمار کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران افزود: قرار داد جدید با شرکت ملی پست با قرارداد های قبلی از جمله در نرخ نامه متفاوت و براساس معیار های تجارت الکترونیک تنظیم شده که نرخ ها افزایش بیشتری پیدا کرده است. در قرار داد جدید، شرکت ملی پست 25 درصد تخفیف برای بسته های سفارشی و 30 درصد تخفیف برای بسته های پیشتاز تعیین کرده است.
وی ادامه داد: تخفیف های شرکت ملی پست به اصطلاح روی قیمت های اصلی و پایه اعمال می شود، در حالی که هزینه های دیگر از جمله حق مقر 1100 تومانی یعنی هزینه جمع آوری کتاب از دفاتر نشر، حق 500 تومانی ثبت یا جریان درج اطلاعات در سامانه و حق 800 تومانی بیمه، مشمول تخفیف نیست؛ در حالی که پیش تر این هزینه ها نیز مشمول تخفیف بودند.
مدیر بخش اطلاع رسانی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ادامه داد: براساس قرار داد جدید هزینه ارسال بسته های دو کیلویی کتاب با تخفیف شرکت پست، 10 هزار تومان و بدون تخفیف 12 هزار تومان است اما برای اعضا سامانه پست کتاب با توجه به یارانه اعطائی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فقط 5000 تومان است؛ به عبارت دیگر تفاوت بین 5000 تومان تا 10 و یا 12 هزار تومان از سوی دولت تامین و پرداخت می شود.
تبریزنیا درباره خارج شدن کتاب از ردیف کالا های مطبوع شرکت ملی پست در نخستین تفاهم نامه خانه کتاب با این شرکت، گفت: با تعریف جدید شرکت ملی پست از مفهوم مطبوع که فقط شامل مجله است، نرخ کتاب، مستقل تعیین شد. هر چند در نخستین قرار داد، نرخ افزایشی پست کتاب جزو هیچ یک از نرخ نامه های مطبوع و آزاد قرار نمی گرفت اما مناسب بود. البته نرخ نامه مطبوع یا همان نشریات، براساس قانون مشمول 40 درصد تخفیف است که با تصمیم شرکت ملی پست این تخفیف دیگر مشمول کتاب نمی شود.
وی با طرح این پرسش که چرا کتاب از نرخ مطبوع خارج شده است؟ بیان کرد: این پرسش از مسئولان شرکت ملی پست، وجود دارد که چرا کتاب را از تعریف مطبوع خارج کردند و کجای دنیا به این شیوع عمل می کنند؟ علاوه براین با توجه به اینکه بخش عمده هزینه پست کتاب اعضا سامانه کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تامین می شود، نقش و مسئولیت اجتماعی شرکت پست در این بین چگونه تعریف می شود؟
رئیس پردازش اطلاعات و آمار کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، گفت: طرح مطالبات در قالب نامه از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات همچنین از سوی معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیر عامل شرکت ملی پست، درباره ضرورت و اهمیت توجه شرکت ملی پست به مسئولیت اجتماعی در قبال اهالی فرهنگ ارسال شده است.
مجتبی تبریز نیا، رئیس واحد پردازش اطلاعات و آمار کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره آخرین وضعیت سامانه پست کتاب این موسسه بیان کرد: از ابتدای ایجاد سامانه پست کتاب در سال 1397 تا امروز در مجموع 257 هزار بسته پستی ارسال شده که 69 درصد آن به اجرای طرح حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره کرونا مربوط می شود که تا پایان شهریور ماه تمدید شده و تاکنون 440 میلیون تومان نیز یارانه پرداخت شده است.
وی با اشاره به میزان استقبال ناشران، کتاب فروشان و موزعان همچنین صاحبان فروشگاه های اینترنتی از سامانه پست کتاب، افزود: عضویت 1000 ناشر در سامانه پست کتاب از چشم انداز های چند سال آتی مجموعه خانه کتاب بود اما خیلی زود به این وضعیت نزدیک شده ایم؛ آن چنان که امروز در سامانه پست کتاب، 973 عضو وجود دارد که از این میان 455 عضو (47 درصد) با اجرای طرح عبور از کرونا به عضویت سامانه درآمدند.
تبریز نیا به جریان عقد تفاهم نامه موسسه خانه کتاب با شرکت ملی پست اشاره و بیان کرد: در توافق اولیه خانه کتاب با شرکت ملی پست، نرخ مناسب 4780 تومان برای بسته های دو کیلویی تعیین شد. با افزایش 20 درصدی نرخ نامه شرکت ملی پست در تابستان سال 1398 هزینه ارسال بسته های پستی از جمله کتاب نیز افزایش پیدا کرد که چندان قابل توجه نبود. این میزان افزایش تا زمان پایان تفاهم نامه خانه کتاب اعمال نشد اما با پایان زمان قرار داد، این 20 درصد نیز در هزینه سامانه پست کتاب افزوده و هزینه ارسال هر بسته دو کیلویی به مبلغ 5744 تومان افزایش پیدا کرد.
رئیس پردازش اطلاعات و آمار کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران افزود: قرار داد جدید با شرکت ملی پست با قرارداد های قبلی از جمله در نرخ نامه متفاوت و براساس معیار های تجارت الکترونیک تنظیم شده که نرخ ها افزایش بیشتری پیدا کرده است. در قرار داد جدید، شرکت ملی پست 25 درصد تخفیف برای بسته های سفارشی و 30 درصد تخفیف برای بسته های پیشتاز تعیین کرده است.
وی ادامه داد: تخفیف های شرکت ملی پست به اصطلاح روی قیمت های اصلی و پایه اعمال می شود، در حالی که هزینه های دیگر از جمله حق مقر 1100 تومانی یعنی هزینه جمع آوری کتاب از دفاتر نشر، حق 500 تومانی ثبت یا جریان درج اطلاعات در سامانه و حق 800 تومانی بیمه، مشمول تخفیف نیست؛ در حالی که پیش تر این هزینه ها نیز مشمول تخفیف بودند.
مدیر بخش اطلاع رسانی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ادامه داد: براساس قرار داد جدید هزینه ارسال بسته های دو کیلویی کتاب با تخفیف شرکت پست، 10 هزار تومان و بدون تخفیف 12 هزار تومان است اما برای اعضا سامانه پست کتاب با توجه به یارانه اعطائی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فقط 5000 تومان است؛ به عبارت دیگر تفاوت بین 5000 تومان تا 10 و یا 12 هزار تومان از سوی دولت تامین و پرداخت می شود.
تبریزنیا درباره خارج شدن کتاب از ردیف کالا های مطبوع شرکت ملی پست در نخستین تفاهم نامه خانه کتاب با این شرکت، گفت: با تعریف جدید شرکت ملی پست از مفهوم مطبوع که فقط شامل مجله است، نرخ کتاب، مستقل تعیین شد. هر چند در نخستین قرار داد، نرخ افزایشی پست کتاب جزو هیچ یک از نرخ نامه های مطبوع و آزاد قرار نمی گرفت اما مناسب بود. البته نرخ نامه مطبوع یا همان نشریات، براساس قانون مشمول 40 درصد تخفیف است که با تصمیم شرکت ملی پست این تخفیف دیگر مشمول کتاب نمی شود.
وی با طرح این پرسش که چرا کتاب از نرخ مطبوع خارج شده است؟ بیان کرد: این پرسش از مسئولان شرکت ملی پست، وجود دارد که چرا کتاب را از تعریف مطبوع خارج کردند و کجای دنیا به این شیوع عمل می کنند؟ علاوه براین با توجه به اینکه بخش عمده هزینه پست کتاب اعضا سامانه کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تامین می شود، نقش و مسئولیت اجتماعی شرکت پست در این بین چگونه تعریف می شود؟
رئیس پردازش اطلاعات و آمار کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، گفت: طرح مطالبات در قالب نامه از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات همچنین از سوی معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیر عامل شرکت ملی پست، درباره ضرورت و اهمیت توجه شرکت ملی پست به مسئولیت اجتماعی در قبال اهالی فرهنگ ارسال شده است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران
افشین شحنه تبار، مدیر انتشارات شمع ومه در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با تاکید به لزوم تجدیدنظر و ایجاد تحول در فضای نشر و رویکرد فعالان این حوزه نسبت به تولید کتاب الکترونیک و فروش آنلاین، اظهار کرد: باید پیشرفت های تکنولوژیک را بپذیریم تا بتوانیم از آسیب بیشتر به صنعت نشر جلوگیری کنیم. صنعت نشر در دنیا از نسخه چاپی و فروش سنتی که در چند قرن وجود داشت، عبور کرده است، پاندمی کووید 19 باعث تسریع این تحول شده و نشر ایران نباید از تغییرات این صنعت عقب بماند.
درباره زیرساخت های نشر ایران و نیازهایش در مواجه با اتفاق هایی مانند همه گیری بیماری کووید 19 گفت: مهم تر از تقویت زیرساخت برای صنعت نشر، ترویج فرهنگ کتاب خوانی در یک کشور است؛ زیرا باعث می شود کشور در هر شرایطی؛ حتی اگر اتفاق های پیش بینی نشده مانند پاندمی کرونا اتفاق رخ دهد، کمترین آسیب را ببیند. درواقع پیش از هرچیز، این فرهنگ کشور است که باید آمادگی مواجهه با شرایط بحرانی را داشته باشد.
به گفته این ناشر، فرهنگ کتاب خوانی در ایران ضعیف نیست و در مقایسه با دیگر کشورها در شرایط متوسط روبه خوب قراردارد. او ادامه داد: در چنین شراطی باید زیرساخت های لازم برای ارائه کتاب وجود داشته باشد؛ زیرا زمانی که مردم از خرید فیزیکی خودداری می کنند و ترجیح می دهند اکثر فعالیت هایشان را به صورت آنلاین انجام دهند، باید ناشران و کتاب فروشان نسط بتوانند نیاز مشتریان خود را با ثبت اینترنتی و ارسال آثار، محقق کنند.
فروش اینترنتی کتاب هنوز پخته نیست
شحنه تبار با اشاره به اینکه نخستین ضعف در نشر به سیستم توزیع کتاب بازمی گردد، توضیح داد: توزیع در ایران سیستمی کاملا سنتی دارد. ناشر کتاب را به مرکز پخش می دهد و این مراکز کتاب را به کتاب فروشی ها می رسانند. در سال های اخیر، اقداماتی برای توزیع الکترونیک کتاب و فروش آنلاین انجام شده است؛ اما این رویکرد پخته نیست و جواب نیازهای مردم را نمی دهد. از طرفی مردم هم با خرید آنلاین آشنا نیستند.
همه گیری بیماری کووید 19 باعث شده است، مردم کمتر در جامعه حضور داشته باشند. رعایت فاصله فیزیکی به عنوان یکی از رفتارهای پیشگیرانه در انتقال بیماری، برخی عادات اجتماعی را تغییر داده و تمایل بیشتری به استفاده از امکانات آنلاین فراهم شده است. مدیر انتشارات شمع ومه بیان کرد: پیش از این آشنایی مردم با برخی از مسائل مانند فروش آنلاین کتاب ها بسیار زمان بر بود. به عنوان کسی که به خواندن کتاب در نسخه فیزیکی باور دارم، بیشتر از اینکه بخواهم مردم را به خواندن کتاب الکترونیک روی تبلت ها تشویق کنم، به خرید آنلاین کتاب کاغذی تشویق می کنم.
نسبت به استانداردهای جهانی عقب هستیم
ناشران از کاهش خرید بعد از پاندمی بیماری کرونا، آسیب دیدند و این خسارت با برگزار نشدن نمایشگاه کتاب تهران دو چندان شد. بسیاری از آن ها فروش آنلاین خود را فعال کردند، برخی امکاناتی برای فروش اینترنتی در نظر گرفتند و کتاب فروشی ها به فروش اینترنتی و تلفنی اقدام کردند. شحنه تبار درباره اقدامات ناشران و کتاب فروشان بعد از همه گیری بیماری، گفت: این اقدامات باعث شد که مقداری در این حوزه جا بیفتیم، اما هنوز نسبت به استانداردهای جهانی در زیرساخت فروش کتاب به صورت آنلاین و در قانون گذاری نسخه های الکترونیکی عقب هستیم.
او با اشاره به اینکه برخی هنوز کتاب الکرونیک را به درستی نمی شناسند و آن را با خواندن کتاب در فرمت پی.دی.اف یکی می دانند، ادامه داد: بسیاری از افراد امکانات کتاب الکترونیک و سهولت خواندن آن کتاب، اطلاع ندارند. از طرفی؛ ناشران هنوز در تولید نسخه الکترونیک کتاب، اکراه دارند و انتشار آن را به دست رفتن کتاب می پندارند که باعث پخش رایگان آن میان مردم خواهد شد.
ناشران به موسسات تولید کتاب الکترونیک اعتماد ندارند
شحنه تبار نگرانی برخی از ناشران را به دلیل غیرشفاف بودن عملکرد برخی از موسسات دانست که در حوزه کتاب الکترونیک فعالیت می کنند. او بیان کرد: این نگرانی تا حدی درست است. ناشران به موسسات تولید کتاب الکترونیک اعتماد ندارند یا اینکه هنوز جامعه فرهنگی ایران به حدی نرسیده است که بتواند به عملکرد آن ها اطمینان کند. این مساله از سمت نویسندگان هم مطرح است؛ آن ها می پندارند کنترل کتاب با انتشار نسخه الکترونیک غیرممکن خواهد شد. آن ها حق دارند؛ زیرا چنین مساله ای برای برخی از نویسنگان اتفاق افتاده است.
به گفته مدیر انتشارات شمع ومه فقدان اعتماد نویسندگان و ناشران به کتاب های الکترونیک به دلیل ضعف در قانون گذاری است. او ادامه داد: قانون از افرادی که در این زمینه آسیب دیده اند حمایت نکرده است. این روند باعث شکل گیری چنین ترسی شده است. اگر بتوانیم این ترس را از صنعت نشر رفع کنیم، می توانیم ساده تر در این حوزه پیشرفت کنیم.
مدیر انتشارات شمع ومه درباره اقدامات دیگر کشورها، در زمانی که با همه گیری بیماری کرونه مواجه هستند، گفت: شاهد همکاری خوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نمایشگاه هایی که در دیگر کشورها برگزار می شود، هستم. در همکاری با نمایشگاه کتاب پکن، مسئولان این نمایشگاه درباره چگونگی امکان شرکت و معرفی کتاب ها ناشران ایرانی را راهنمایی کردند. این نوع از فعالیت، شاخه ای از نشر الکترونیک است که باید با آن آشنا شویم. همچنین بیشتر تمرکز نمایشگاه فرانکفورت بر حضور مجازی و اینترنتی است. باید با سبک جدید حضور در نمایشگاه های جدید آشنا و همراه شویم.
افشین شحنه تبار، مدیر انتشارات شمع ومه در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با تاکید به لزوم تجدیدنظر و ایجاد تحول در فضای نشر و رویکرد فعالان این حوزه نسبت به تولید کتاب الکترونیک و فروش آنلاین، اظهار کرد: باید پیشرفت های تکنولوژیک را بپذیریم تا بتوانیم از آسیب بیشتر به صنعت نشر جلوگیری کنیم. صنعت نشر در دنیا از نسخه چاپی و فروش سنتی که در چند قرن وجود داشت، عبور کرده است، پاندمی کووید 19 باعث تسریع این تحول شده و نشر ایران نباید از تغییرات این صنعت عقب بماند.
درباره زیرساخت های نشر ایران و نیازهایش در مواجه با اتفاق هایی مانند همه گیری بیماری کووید 19 گفت: مهم تر از تقویت زیرساخت برای صنعت نشر، ترویج فرهنگ کتاب خوانی در یک کشور است؛ زیرا باعث می شود کشور در هر شرایطی؛ حتی اگر اتفاق های پیش بینی نشده مانند پاندمی کرونا اتفاق رخ دهد، کمترین آسیب را ببیند. درواقع پیش از هرچیز، این فرهنگ کشور است که باید آمادگی مواجهه با شرایط بحرانی را داشته باشد.
به گفته این ناشر، فرهنگ کتاب خوانی در ایران ضعیف نیست و در مقایسه با دیگر کشورها در شرایط متوسط روبه خوب قراردارد. او ادامه داد: در چنین شراطی باید زیرساخت های لازم برای ارائه کتاب وجود داشته باشد؛ زیرا زمانی که مردم از خرید فیزیکی خودداری می کنند و ترجیح می دهند اکثر فعالیت هایشان را به صورت آنلاین انجام دهند، باید ناشران و کتاب فروشان نسط بتوانند نیاز مشتریان خود را با ثبت اینترنتی و ارسال آثار، محقق کنند.
فروش اینترنتی کتاب هنوز پخته نیست
شحنه تبار با اشاره به اینکه نخستین ضعف در نشر به سیستم توزیع کتاب بازمی گردد، توضیح داد: توزیع در ایران سیستمی کاملا سنتی دارد. ناشر کتاب را به مرکز پخش می دهد و این مراکز کتاب را به کتاب فروشی ها می رسانند. در سال های اخیر، اقداماتی برای توزیع الکترونیک کتاب و فروش آنلاین انجام شده است؛ اما این رویکرد پخته نیست و جواب نیازهای مردم را نمی دهد. از طرفی مردم هم با خرید آنلاین آشنا نیستند.
همه گیری بیماری کووید 19 باعث شده است، مردم کمتر در جامعه حضور داشته باشند. رعایت فاصله فیزیکی به عنوان یکی از رفتارهای پیشگیرانه در انتقال بیماری، برخی عادات اجتماعی را تغییر داده و تمایل بیشتری به استفاده از امکانات آنلاین فراهم شده است. مدیر انتشارات شمع ومه بیان کرد: پیش از این آشنایی مردم با برخی از مسائل مانند فروش آنلاین کتاب ها بسیار زمان بر بود. به عنوان کسی که به خواندن کتاب در نسخه فیزیکی باور دارم، بیشتر از اینکه بخواهم مردم را به خواندن کتاب الکترونیک روی تبلت ها تشویق کنم، به خرید آنلاین کتاب کاغذی تشویق می کنم.
نسبت به استانداردهای جهانی عقب هستیم
ناشران از کاهش خرید بعد از پاندمی بیماری کرونا، آسیب دیدند و این خسارت با برگزار نشدن نمایشگاه کتاب تهران دو چندان شد. بسیاری از آن ها فروش آنلاین خود را فعال کردند، برخی امکاناتی برای فروش اینترنتی در نظر گرفتند و کتاب فروشی ها به فروش اینترنتی و تلفنی اقدام کردند. شحنه تبار درباره اقدامات ناشران و کتاب فروشان بعد از همه گیری بیماری، گفت: این اقدامات باعث شد که مقداری در این حوزه جا بیفتیم، اما هنوز نسبت به استانداردهای جهانی در زیرساخت فروش کتاب به صورت آنلاین و در قانون گذاری نسخه های الکترونیکی عقب هستیم.
او با اشاره به اینکه برخی هنوز کتاب الکرونیک را به درستی نمی شناسند و آن را با خواندن کتاب در فرمت پی.دی.اف یکی می دانند، ادامه داد: بسیاری از افراد امکانات کتاب الکترونیک و سهولت خواندن آن کتاب، اطلاع ندارند. از طرفی؛ ناشران هنوز در تولید نسخه الکترونیک کتاب، اکراه دارند و انتشار آن را به دست رفتن کتاب می پندارند که باعث پخش رایگان آن میان مردم خواهد شد.
ناشران به موسسات تولید کتاب الکترونیک اعتماد ندارند
شحنه تبار نگرانی برخی از ناشران را به دلیل غیرشفاف بودن عملکرد برخی از موسسات دانست که در حوزه کتاب الکترونیک فعالیت می کنند. او بیان کرد: این نگرانی تا حدی درست است. ناشران به موسسات تولید کتاب الکترونیک اعتماد ندارند یا اینکه هنوز جامعه فرهنگی ایران به حدی نرسیده است که بتواند به عملکرد آن ها اطمینان کند. این مساله از سمت نویسندگان هم مطرح است؛ آن ها می پندارند کنترل کتاب با انتشار نسخه الکترونیک غیرممکن خواهد شد. آن ها حق دارند؛ زیرا چنین مساله ای برای برخی از نویسنگان اتفاق افتاده است.
به گفته مدیر انتشارات شمع ومه فقدان اعتماد نویسندگان و ناشران به کتاب های الکترونیک به دلیل ضعف در قانون گذاری است. او ادامه داد: قانون از افرادی که در این زمینه آسیب دیده اند حمایت نکرده است. این روند باعث شکل گیری چنین ترسی شده است. اگر بتوانیم این ترس را از صنعت نشر رفع کنیم، می توانیم ساده تر در این حوزه پیشرفت کنیم.
مدیر انتشارات شمع ومه درباره اقدامات دیگر کشورها، در زمانی که با همه گیری بیماری کرونه مواجه هستند، گفت: شاهد همکاری خوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نمایشگاه هایی که در دیگر کشورها برگزار می شود، هستم. در همکاری با نمایشگاه کتاب پکن، مسئولان این نمایشگاه درباره چگونگی امکان شرکت و معرفی کتاب ها ناشران ایرانی را راهنمایی کردند. این نوع از فعالیت، شاخه ای از نشر الکترونیک است که باید با آن آشنا شویم. همچنین بیشتر تمرکز نمایشگاه فرانکفورت بر حضور مجازی و اینترنتی است. باید با سبک جدید حضور در نمایشگاه های جدید آشنا و همراه شویم.
خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران
فروش اینترنتی کتاب هنوز پخته نیست
نسبت به استانداردهای جهانی عقب هستیم
ناشران به موسسات تولید کتاب الکترونیک اعتماد ندارند
سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: عبدالحسین لاله نویسنده و مترجم، به هنرآنلاین گفت: با توجه به ترجمه هایی که امروزه در دسترس جامعه هنری است به وضوح شاهدیم بیشتر افرادی که کار ترجمه انجام می دهند به خاطر ضعف و عدم تسلط کامل بر زبان ترجیح می دهند آثاری را به فارسی برگردانند که متن های آسانی داشته باشند. یعنی این جا تعیین کننده موضوع اثر نیست بلکه میزان توانایی مترجم است؛ چون مترجم می بیند اگر فلان اثر را ترجمه کند 9 ماه وقت او را خواهد گرفت ولی یک کتاب که متن سبک دارد و راحت است را سه ماهه تمام می کند. در نتیجه دلیل انتخاب یک کتاب برای ترجمه بیش از این که به اصطلاح ضرورت توجه به موضوع آن باشد متاسفانه وابسته به میزان توانایی مترجم است.
او ادامه داد: بر این اساس بسیاری از آثار که متن های سنگینی دارند و اتفاقا برای جامعه هنری لازم هستند مترجم ندارند و یا عده کمی به آن ها پرداخته اند. اما متن هایی که به اصطلاح از صفحات زرد مجلات و نشریات خارجی اخذ شده اند به فارسی برگردانده می شوند که می توان گفت نوعی ترویج جهالت و ناآگاهی است. بنابراین جامعه از توجهاتی که باید به عرصه های هنری داشته باشد مغفول می ماند؛ به عنوان نمونه مقوله دراماتورژی بحث جدی در عرصه تئاتر است و همه مدعی آن هستند اما چند اثر ترجمه شده از منابع مختلف در این زمینه نشر یافته است؟ سوال این جاست وقتی درباره دراماتورژی کتاب معتبری منتشر نشده چگونه است که درباره آن ادعا داریم؟
لاله با این توضیح که خبرگی از ترجمه رخت بربسته و خبرگان نه تنها دیگر مترجم نیستند بلکه بیکارند، افزود: در ترجمه دانستن دو زبان مبدا و مقصد مهم است. حتی زبان فارسی برخی مترجمان ضعیف است در حالی که انگلیسی و فرانسه را خوب می دانند. به نظرم پُز ترجمه بیشتر از خود ترجمه در جامعه ارزش پیدا کرده است. به نظر می رسد افرادی که به ترجمه مشغولند صرفا به دنبال افزودن عناوین پرطمطراق بر افتخارات علمی خود هستند تا این که بخواهند بخشی از نیاز جامعه را به یک مفهوم علمی پاسخ دهند. متاسفانه با عدم تسلط مترجمان به مقوله زبان روبروییم. یعنی فردی که حداقل استاندارد زبان را بلد نیست، دست به ترجمه می زند. از آن جایی که ترجمه یک ویژگی برای برخی اعضای هیات علمی و افراد مشابه است، ترجمه توسط بنگاه های ترجمه بدون هیچ گونه نظارتی و صرفا براساس سفارش برخی اعضای هیات علمی چاپ می شود.
او با بیان این که ترجیح می دهم 80 درصد ترجمه ها را از زبان اصلی بخوانم، تصریح کرد: چرا که بسیاری از این کتاب ها مغشوش، بی معنی و بی ارتباط هستند و در برخی زمینه ها دچار جهالت مضاعف شده اند. نوعا ترجمه های که از زبان استانبولی به پارسی ترجمه می شود کاملا غلط، جاهلانه، ناآگاهانه و بی سوادانه هستند. یا ترجمه هایی که از زبان فرانسه انجام می شود غلط زیادی دارند چون مترجم ظرافت های این زبان را نمی داند. به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد توصیه می کنم با همکاری وزارت علوم، مرکزی را برای نظارت بر امر ترجمه زبان های مختلف تشکیل دهند و از کارشناسان خبره بهره ببرند تا ترجمه از این وضعیت خلاص شود.
لاله ترجمه را پنجره ای دانست که جهان ما را با جهان خارج مرتبط می کند و اظهارداشت: ترجمه می تواند ما را از نگرش های تک بعدی رهایی ببخشد و باعث شود فکر و راه هایی که ارائه می دهیم جهان شمول باشد. ترجمه محملی است که اندیشه های دیگران را به سر سفره فکری خودمان بیاوریم.
او اضافه کرد: وقتی که یک کتاب چندین بار ترجمه می شود سردرگمی هایی را با خودش به همراه می آورد. هر مترجم بسته به میزان تسلطش از زبانی که ترجمه کرده چیزی را عرضه می کند که گاهی حتی متناقض هستند. این نشان می دهد امروزه بحث ترجمه یک بحث آسیب پذیر در جامعه ما است و متاسفانه دستگاه های فرهنگی به این موضوع مهم که در رشد و معرفت جامعه تاثیر دارد بی توجه هستند.
احد رضایی، مدیر کتابفروشی بوک حال در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس با اشاره به اهمیت اجرای طرح های فصلی خرید کتاب گفت: ایجاد فروش های فصلی به خصوص در شرایط بیماری کرونا ، خونی است که در رگ های فرهنگ شامل ناشران و کتابفروشان تزریق می شود.
وی افزود: وقتی کتابی در کتابفروشی عرضه می شود هم کتابفروشی و هم کارمندان آن و همچنین ناشر و در ادامه مولف و چاپخانه در یک خط سیر مستقیم از منافع اجرای این طرح منتفع می شوند.
رضایی با اشاره به وضعیت کنونی اهالی نشر در دوران بحران کرونا عنوان کرد: این روزها که شرایط اقتصادی برای نشر و کتابفروشی ها زیاد مناسب نیست، اجرای طرح های فصلی خرید کتاب می تواند کمک خیلی زیادی به قشر کتابفروش باشد.
این کتابفروش با بیان اینکه اجرای این طرح در هر منطقه متفاوت است، ادامه داد: تخفیف 20 درصدی برای این طرح در نظر گرفته شده و به نظر می رسد که اگر این تخفیف بیشتر بود، می توانست مخاطب بیشتری جذب کند و به طور مثال قطعا در مناطق محروم این استقبال بیشتر می شد.
رضایی تاکید کرد: این فصل برای اجرای طرح تابستانه خیلی خوب است، زیرا اغلب مردم در خانه هستند و همزمانی آن با شیوع بیماری کرونا این موضوع را تشدید کرده است و می توانند وقت آزاد را با مطالعه کتاب پر کنند.
وی با بیان اینکه اجرای طرح های فصلی خرید کتاب طرح موفق و خوبی است، یادآور شد: امیدوارم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بتواند به موقع مبالغ و بودجه این طرح را تامین کند تا بخشی از مشکلات قشر کتابفروش و نشر با کمک فروش تابستانه حل شود.
رضایی همچنین درباره استقبال مردم از تابستانه کتاب گفت: مردم با دیدن پوستر مشتاق می شوند که در طرح شرکت کنند و کتاب خریداری کنند و از تخفیفی که در طرح برای آن ها در نظر گرفته شده بهره مند شوند.
وی در بخش دیگر صحبت های خود بر لزوم افزایش بودجه کتابفروشی ها و سقف خرید خریداران تاکید کرد و ادامه داد: در این شرایط و فصلی که رکود بر جامعه و مردم حاکم است، مردم به دلیل صدمات کرونا ترجیح می دهند در خانه بمانند و کتاب سفارش دهند.
انتهای پیام/
کریم امامی و همسرش، گلی امامی، 23 مرداد 1362، کتابفروشی زمینه را در ضلع جنوبی میدان تجریش، چهارراه حسابی راه انداختند که هجده سال، محل آیندوروند اهل فرهنگ بود. ، نویسنده، منتقد و از مؤسسان مجله جهان کتاب ، از آن جوانانی بود که در آن سال ها، زمینه ، پاتوق شان بود. او در گفت وگو با ایرنا به دلایل موفقیت این کتابفروشی در دهه های شصت و هفتاد اشاره کرد. او که زمینه را به قولِ خودِ کریم امامی، کتابفروشیِ پس کوچه می داند، بر این عقیده است که زمینه در کنار چند کتاب فروشی در دهه شصت به پراکندگی جغرافیایی کتابفروشی ها از مقابل دانشگاه و معنا دادن به کتابفروشی های محلی کمک کرد.
امیرفریار، پیشینه ایجاد این کتابفروشی را یادآور شد و گفت: کتابفروشی زمینه در اوایل دهه شصت تاسیس شد. همان زمان چند کتابفروشی دیگر نیز راه افتاد؛ کتابفروشی ایران توسط خانم لیلی گلستان در محله دروس، کتابفروشی دهکده توسط خانم هایده پیرایش در خیابان فرمانیه، کتابفروشی آزاد توسط خانم شیرین اتحادیه، کتابفروشی پاپیروس توسط آقای حسین عبده تبریزی در خیابان سنایی و کتابفروشی زمینه توسط آقا و خانم امامی در تجریش، که از آنها، حالا فقط کتابفروشی آزاد هنوز هم فعالیت می کند.
وی افزود: همه این کتابفروشی ها یک ویژگی مشترک داشت و این بود که صاحب همگیِ آنها افراد تحصیلکرده و اهل فرهنگی بودند به این ترتیب این کتابفروشی ها پشتوانه فرهنگی داشتند که این خلاف کتابفروشی های آن موقع بود. یعنی از دهه سی به این سو، دیگر چنین ویژگی را در کتابفروشی ها سراغ نداشتیم که آدم هایی در این سطح بیایند و کتابفروشی راه بیاندازند. این اتفاق، بی سابقه بود.
او ادامه داد: کتابفروشی زمینه هم به خاطر شناختی که اهل فرهنگ از آنها داشتند، مشهور و تبدیل به پاتوق شد. چون بعد از کتابفروشی هایی مانند نیل و ابن سینا، سال ها بود که یک کتابفروشی پاتوق نشده بود و در آن زمان، پدیده جدیدی بود. این را هم باید اضافه کرد که در آن سال ها رفت وآمد در تهران سخت نبود و فراغت هم بیشتر بود. به قول خودِ امامی، زمینه، کتابفروشیِ پس کوچه بود. همچنین زمینه کمک کرد تا تمرکز جغرافیایی کتابفروشی ها از مقابل دانشگاه کمتر شود و کتابفروشی های محلی معنا پیدا کند.
این نویسنده و منتقد، افزود: اگرچه این پاتوق بودن ویژگی مهمی بود اما گاهی ممکن است یک کتابفروشی، فضای مناسبی نداشته باشد. زمینه اما فضای خوبی هم داشت. جز این، از معدود کتابفروشی هایی بود که کتاب هایش، تنظیم موضوعی داشت. خصیصه ای که پیشتر در کتابفروشی ها وجود نداشت. همچنین به دلیل آگاهی گسترده ای که آقای امامی از حوزه کتاب و نشر داشت، بهترین راهنمایی ها را به مشتریان خود می کردند. خیلی از کسانی که حالا اسم و رسمی پیدا کرده اند و صاحبِ اثر و نظر شده اند، آن موقع جوانانی بودند که به لطف این زوجِ کتابفروش، رشد کردند و بالیدند. همین دانش آقای امامی و همسرش، سبب شده بود تا کتابفروشی به لحاظ نوع کتاب ها و تنظیم شان مورد توجه قرار گیرد.
امیرفریار تک برگ معرفی کتابی که زمینه داشت را هم در به اشتهار رسیدنش مهم دانست و گفت: امامی چون خودش اهل قلم بود کتاب ها را به درستی معرفی می کرد. به ویژه در آن زمان دوسه روزنامه دولتی بیشتر نبود و نه آنها و نه رادیو و تلویزیون، هیچ یک اهمیتی به مقوله کتاب نمی دادند و از این جهت، همین تک برگ، شناخت نامه خیلی خوبی برای اهل کتاب بود. البته کتاب هم در آن برهه زیاد منتشر نمی شد و عناوینی هم که درخور بود، خیلی کم بود.
او به انتشارات زمینه هم پرداخت: زمینه قبل از کتابفروشی، انتشارات بود. برای اولین کتابش نفری ده هزار تومان سرمایه گذاشتند. کتاب اول شان شد، روزهای خون، روزهای آتش ، عکس های بهمن جلالی از انقلاب بود. بعد هم، آبادان که می جنگد و عکاسی سیاه و سفید را از او چاپ کرد و کتاب های دیگری مانند موانع تاریخی رشد سرمایه داری در ایران: دوره قاجاریه نوشته احمد اشرف و مقالات دکتر مصد ق که ایرج افشار فراهم کرد. اما چون امامی، آدمِ کمال طلبی بود و دید نمی تواند خواسته هایش را اجرا کند، انتشارات را تعطیل کرد. چون امامی هرکاری دست می گرفت دوست داشت به بهترین شکل انجامش دهد. کتابفروشی هم البته چند سال بعد، بسته شد که دلیلش، هم پَرت بودن زمینه و هم، رکود اقتصادی بود.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، بعد از اعلام لغو نمایشگاه بین المللی کتاب تهران یکی از برنامه های حمایتی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد از ناشران و کتاب فروشان برگزاری دو طرح فصلی کتاب با افزایش اعتبار نسبت به دوره های قبل و تسویه حساب زودهنگام با کتاب فروشی ها عنوان شد.
در همین راستا طرح تابستانه کتاب 99 با شعار کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم از 18 تا 30 مردادماه آغاز شد.
توجه به خریدن و خواندن کتاب مهم تر از تخفیف طرح های فصلی
رامین شعبان پور، مدیر کتاب فروشی افق در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره برگزاری این دوره از طرح فصلی کتاب گفت: طرح تابستانه کتاب مثل طرح های قبلی خوب و مفید بوده است. در طرح های فصلی مهم تر از تخفیفی که برای مخاطب و خریداران قائل می شوند جوی است که با اعلام طرح تابستانه برای مراجعه به کتاب فروشی ها و خرید توسط رسانه ها و کتاب فروشان و اهالی کتاب ایجاد می شود. این دوره از طرح هم مثل طرح های قبلی تا حدودی این ویژگی را داشته و استقبال خوب بوده است.
خرید آنلاین فرصتی برای کتاب دوستان غیرتهرانی
وی اضافه کرد: ویژگی خاص این دوره از طرح فصلی کتاب هم خرید غیرحضوری بوده است که ما هم سعی کردیم همراهی داشته باشیم و سقف 150 هزار تومان خرید طرح تابستانه را به عنوان خریدی که می تواند ارسال رایگان داشته باشد لحاظ کرده ایم؛ تا به جهت رعایت پروتکل های بهداشتی و مقابله با ویروس کرونا مراجعه حضوری هم برای خرید کمتر شود.
مدیر کتاب فروشی افق عنوان کرد: دوستان من در کتاب فروشی افق به صورت تلفنی به سوالات خریداران و علاقه مندان به کتاب پاسخ می دهند و فکر می کنم این یک فرصت خوبی است تا شهرستانی هابتوانند خرید خوبی انجام دهند که این تمهیدات باعث شده تا خریدارانی از شهرستان های دور هم داشته باشیم.
ایجاد اعتماد و رابطه مناسب بین کتاب فروشی و خریداران
شعبان پور با بیان اینکه کتاب فروشی افق چند روز قبل از شروع طرح های فصلی اقدامات ویژه برای هر دوره را انجام می دهد، تشریح کرد: ما از یک هفته قبل از شروع طرح به مخاطبان و مشتریانمان آغاز طرح را خبر داده و کارهای تبلیغاتی پیرامون طرح انجام می دهیم. خیلی مواقع این مشورت ها برای مشتریان و کتاب دوستان بسیار مهم است باعث یک اعتماد دوطرفه بین ما و خریداران می شود. یکی از دغدغه های ما در کتاب فروشی این است که خریداران بتوانند راحت کتاب بخرند.
وی خاطرنشان کرد: ما همیشه در طول این دوره هایی که طرح فصل کتاب برگزار شده است اعتبارمان را به اتمام رسانده ایم. به خاطر تبلیغاتی که انجام داده ایم معمولاً در طی بازه 10 روزه طرح فصلی کتاب روز ششم، هفتم اعتبار ما تمام می شود و تخفیف طرح را از طرف خودمان اعمال می کنیم.
مدیر کتاب فروشی افق این دوره از طرح فصلی کتاب را مثبت ارزیابی کرد و گفت: طرح های فصلی کتاب نسبت به دوره های گذشته شان پیشرفت داشته و از اطلاع رسانی و ثبت نام تا اطلاع رسانی رسانه ای برای مردم در کل مثبت و مفید بوده است. برای بسیاری از مردم و کتاب دوستان این طرح ها جاافتاده و تمام این ها اتفاقات جذابی است که می تواند به بازار کتاب کمک کند.
انتهای پیام/4028/
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، طرح تابستانه کتاب چند روزی است که آغاز شده است و کتابفروشان از فروش در این دوره نسبتاً ابراز رضایت کرده اند که البته این احساس رضایت نسبی تا حدودی به شرایطی که این صنف پس از کرونا و تعطیلی نمایشگاه کتاب تهران داشته است، باز می گردد.
به هر حال خریدهای مخاطبان در نمایشگاه از ناشران امسال به مانند سال های گذشته انجام نشده است و حالا فرصتی فراهم شده تا مخاطبی که اردیبهشت ماه عمده نیازهای چند ماهه و حتی سالیانه اش را در نمایشگاه کتاب تأمین می کرد و تا مدت ها بعد از آن به کتابفروشی ها سر نمی زد ، به سراغ کتابفروشی ها برای پاسخ به این نیاز بیاید.
طرح های فصلی حمایتی کتاب وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی یک از طرح هایی بود که به باور برخی موجب احیای محدد کتابفروشی ها شد، هر چند این طرح ها مخالفانی نیز در سال های اخیر داشته است. مجید غلامی جلیسه که طرح های حمایتی در دوره مدیریت او بر خانه کتاب شکل گرفت و به نوعی می توان وی را مبدع این طرح ها دانست، در صفحه شخصی خو در شبکه های اجتماعی با انتقاد از عملکرد دولت در حمایت از مصرف کننده متناسب با تورمی که در قیمت کتاب ایجاد شده است، نوشت:
آیا طرح های حمایتی فصلی دردی از کتاب دوا می کند؟
طرح های فروش فصلی (عیدانه، تابستانه، پاییزه) از سال 1394 با هدف دسترسی مستقیم مردم به یارانه مصرف کننده بخش فرهنگ آنهم از مبادی کتابفروشی ها در دستور کار معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت.
چگونگی تولد این طرح، حواشی اش، بایدها و نبایدهایش و ... بماند برای بعد که قطعاً حقیر به عنوان مبدع این طرح باید آن را نگاشته و به عنوان یک تجربه به نسل های بعد منتقل کنم.
از ابتدا این طرح را در صورتی مفید می دانستم که در مسیر از جهات مختلف بروزرسانی گردد، در غیر این صورت این طرح هم مانند بسیاری از طرح های دیگر موقت، زودگذر و کم اثر خواهد شد.
طی این چند روز با کتابفروشان و ناشران و چندین پخشی درباره این طرح صحبت کردم و مشخص شد که اثرگذاری این طرح طی این سال ها و بالاخص در این دوران رکود و کرونا زده به مراتب از آنچه پیش بینی می شد، کمتر شده است.
نتیجه اینکه در سال 1394 هر کتابخوان می توانست با مبلغ 85 +25 هزار تومان یارانه ای که دریافت می کرد. تقریبا 7 جلد کتاب خریداری کند.
در حالی که در سال 1399 هر کتابخوان با مبلغ 30 +120 هزار تومان یارانه ای که دریافت می کند می تواند حدودا 3 کتاب خریداری کند. این یعنی57 درصد کاهش قدرت خرید بر اساس تعداد مجلدات؛ البته این را در نظر بگیرید که این متوسط قیمت است و در برخی از مواقع یک خریدار قیمت تنها یک کتابش 150 هزار تومان است.
2- میزان یارانه کتاب مصرف کننده در سال 1394به ازای100 هزار تومان خرید 25 درصد بود. یعنی مبلغ 25 هزارتومان از یک خرید 1100 هزار تومانی را دولت پرداخت می کرد.در حالی که در تابستان امسال به ازای 150 هزار تومان خرید 20 درصد یارانه به خریداران تعلق می گیرد. یعنی در یک خرید 150 هزار تومنی 30 هزار تومان تخفیف مشمول مصرف کننده می شود.
نتیجه اینکه، افزایش 195 درصدی قیمت متوسط کتاب از سال 1394 تا 1399 و افزایش تنها 20 درصد یارانه دولتی از سال 1394 تا سال 1399 بدین معناست که دولت بسیار عقب تر از سرعت تورم کتاب سرویس دهی می کند .
اظهارات مدیرعامل سابق خانه کتاب از زاویه ای قابل توجه و پذیرش است، اما مسئله اصلی را نه در توان اقتصادی مخاطب که در عادت دادن مخاطبان و دست اندرکاران نشر به یارانه باید جست وجو کرد؛ به عبارت دیگر سیاست وزارت ارشاد طی سال های اخیر که مبتنی بر یارانه دادن به دست اندرکاران نشر به شکل های مختلف و عادت دادن آن ها و به تبع مخاطبین به این دیدگاه که نشر و فعالان آن و کتاب، نحیف و نیازمند حمایت و یارانه هستند، کار را به جایی رسانده که حتی مخاطبان و نیازمندان همیشگی کتاب در مواجهه اقتصادی با آن همواره چشم به جیب دولت دارند و این صنعت و محصولاتش را به عنوان یک تولید مستقل قابل احترام توام با قیمت گذاری منصفانه در نظر نمی گیرند.
از ابتدای سال جاری هزینه های تولید کتاب اعم از چاپ، بسته بندی، کاغذ و مقوا با افزایش قیمت چشمگیری مواجه بوده است، اما زمانی که نوبت به افزایش قیمت و تشویق مخاطبان برای خرید نیازشان از این بازار می شود، تمامی چشم ها و حتی فکر مسئولان دولتی نیز به سوی یارانه متمرکز است.
جای این سؤال باقی است که چگونه حتی در ایام رکود اقتصادی بخش های مختلف فرهنگ همچون سینما، موسیقی یا حتی تئاتر که با ریزش نسبی مخاطب روبرو بوده اند، توانستند بسترها و راهکاری تازه دیگری را برای ارتباط با مخاطبانشان کشف و عرضه کنند و اما در همین موقعیت و در عرصه نشر تنها صحبت از یارانه و حمایت بی دریغ دولتی به میان می آید و هیچ گونه تلاشی برای معرفی عرصه ها و امکانات تازه برای عرضه کتاب نمی شود.
جان کلام اینکه تا زمانی که صنعت نشر و مخاطبان آن با فکر و روحیه یارانه ای خو بگیرند، فراز و فرودهای اقتصادی ناشی از روند اقتصادی کشور که به نظر نمی رسد به زودی قصد بهبود داشته باشد، گریبان آن را گرفته و حاصل این کار نیز چیزی جر خمودگی و تحلیل تدریجی این صنعت خواهد بود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، نوشت افزار ایرانی اسلامی جزو معدود کارهای فرهنگی کشور در سال های اخیر بود که با نیازسنجی درست و عرضه محصولات متناسب با علاقه مخاطب توانست در این مدت مخاطبان خود را پیدا کرده و در سبد فرهنگی خانواده ها جای خود را باز کند. این مجموعه اگرچه ماهیت اقتصادی دارد، اما به منظور عرضه محصولات با کاراکترها و نمادهای ایرانی اسلامی به کودکان و برای پر کردن خلأهای فرهنگی در این زمینه شکل گرفت. در ابتدا کار خود را با یکی دو برند آغاز کرد اما الآن 100 تولیدکننده در سراسر کشور به فعالیت در این حوزه مشغول اند.
سال ها بود که بازار محصولات مرتبط با کودکان و نوجوانان در ایران در قبضه طرح های غربی بود. حالا نیز اگرچه سهم این کاراکترها انکارناشدنی است، اما تلاش های صورت گرفته توانست فرهنگ استفاده از محصولات لوازم التحریر بومی در کشور را میان خانواده ها جا بیندازد. حالا دیگر تولیدکنندگان و فعالان این حوزه از تجربه تلخ دارا و سارا عبور کرده و حرفی برای گفتن در بازار نوشت افزار دارند.
تولیدکنندگان این حوزه که بعد از قریب به یک دهه فعالیت همچنان با مشکلات متعددی مواجه اند؛ مشکلاتی که به نظر می رسد رفع آنها ورای شعارها و وعده ها و باید به صورت ساختاری صورت گیرد. نوشت افزار از جمله اقلام صنعتی فرهنگی است که در زمره صنایع فرهنگی دسته بندی می شود. دو ساحتی بودن این حوزه به جای آنکه مزیت برای تولیدکنندگان آن باشد، به دردسر تبدیل شده است. بخشی از فعالیت های این حوزه مرتبط با وزارت صمت و بخش دیگر مرتبط با وزارت ارشاد است. همین یک بام و دو هوا بودن حوزه نوشت افزار سبب شده تا در برخی از بزنگاه ها، شرایط به نفع تولیدکنندگان پیش نرود.
خبرگزاری تسنیم در گفت وگویی با محمد یقینی، مدیرعامل جدید مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی، به گفت وگو پرداخت. به اعتقاد یقینی؛ وزارت صمت شناخت درستی از حوزه نوشت افزار ندارد و وزارت ارشاد نیز عملاً در این زمینه کار خاصی انجام نمی دهد؛ این در حالی است که وزارت ارشاد متولی محتوای تولیدات نوشت افزار است. به گفته یقینی؛ حوزه نوشت افزار به دلیل ظرفیت های خوبی که دارد، امکان اشتغال زایی بالایی دارد، اما به دلیل عدم شناخت، سرمایه گذارها به این سمت هدایت نمی شوند. مشروح گفت وگوی تسنیم با مدیر جوان مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی به این شرح است:
*تسنیم: حوزه نوشت افزار از جمله حوزه هایی است که می توان گفت دو بُعد و دو ساحت اقتصادی و فرهنگی دارد. بخشی از تولید و فعالیت در این زمینه به وزارت صمت اختصاص دارد و بخش دیگری از آن که وجه فرهنگی دارد، مرتبط با وزارت ارشاد است. قرار بود که رایزنی هایی در این زمینه صورت بگیرد و وضعیت نوشت افزار مشخص شود. اما متأسفانه تاکنون نتیجه خاصی حاصل نشده است. به نظر شما این دو بعدی بودن نوشت افزار چه تأثیری بر جریان تولید آن گذاشته است؟ چون ما در برهه ای مانند سال قبل که قیمت کاغذ به یکباره افزایش یافت و دولت قول داد تا کاغذ دولتی به دست تولیدکنندگان برساند، شاهد بودیم که نامشخص بودن وضعیت نوشت افزار عملاً به ضرر تولیدکنندگان این حوزه تمام شد و کاغذ با نرخ ارز 4200 به دست آنها نرسید.
نوشت افزار دو وجه و دو ذات دارد؛ نخست وجه صنعتی آن است که در حوزه تولید، عرضه، مواد اولیه و ... مورد بحث قرار می گیرد. وجه دیگر نوشت افزار وجه فرهنگی آن است. نوشت افزار با توجه به محتوای خود و اینکه با مخاطبان کودک و اثرپذیر در ارتباط است، یک کالای فرهنگی نیز به شمار می آید. در محصولات فرهنگی که تحت عنوان صنایع فرهنگی یاد می شود، 14 حوزه مانند موسیقی، اسباب بازی و ... تعریف شده است که یکی از این حوزه ها که جزو جدی ترین حوزه ها نیز به شمار می آید، نوشت افزار است.
نوشت افزار از جهت وجه صنعتی خود در ارتباط با وزارت صمت است. مشکلاتی در این زمینه وجود دارد که کار را برای تولیدکنندگان این حوزه سخت کرده است. از جمله مشکلاتی که تولیدکنندگان با آن سر و کار دارند و موجب شده تا انتقادات فراوانی داشته باشند، بحث تأمین مواد اولیه است. از سوی دیگر برای تأمین این مواد ارز نیمایی یا تخصیص داده نشده و یا اگر شده، فعالان این حوزه به دلیل فرایندهای طولانی اداری پشیمان شده اند. دیگران هم برای واردات این مواد باید دلار آزاد تهیه کنند، تأمین دلار یک بخش ماجرا است، ترخیص کالا از گمرک مشکل بعدی است. گمرک واردات را محدود کرده، اما این محدودیت به تأمین مواد اولیه برای تولیدکنندگان نیز آسیب زده است. تولیدکنندگانی داریم که می خواهند با این مواد اولیه وارداتی، کالای خود را تولید کنند اما به دلیل زمان بر شدن ترخیص کالا از گمرک، دستشان خالی است. رفع این دست از مشکلات بر عهده وزارت صمت است.
نکات دیگری نیز در این بخش اهمیت دارد که از جمله آن می توان به سرمایه گذاری و هدایت سرمایه گذار به سمت صنایع مغفول نوشت افزار اشاره کرد. یکی از مشکلاتی که ما در این حوزه داریم، این است که بعضی از دوستان در وزارت صمت انگار تازه حوزه نوشت افزار به گوششان خورده است. اصلاً نمی دانند که چه ظرفیتی دارد و باید برای آنها توضیح دهیم که ماجرا از چه قرار است. در حال حاضر برخی از اقلام ایرانی مانند اتود ایرانی، روان نویس ایرانی و... نداریم و تهیه و تولید این ها نیازمند سرمایه گذاری است که جز با ورود وزارت صمت امکان پذیر نخواهد بود. در صورت ورود وزارت صمت و هدایت سرمایه گذار می توان خط تولید این اقلام را راه اندازی کرد. در بخشی از حوزه ها اگر چند کارخانه تأسیس شود، کل نیاز کشور را می توان تأمین و واردات آن را ممنوع کرد.
فعالان نوشت افزار ایرانی چند سالی است نمایشگاهی با عنوان الگونما برگزار می کنند که در آن آثار و تولیدات مربوط به کودکان را مورد بررسی قرار می دهد و مخاطب آن نیز تنها مسئولان هستند. این نمایشگاه که نمایی از بازار کل کشور است، قصد دارد به مسئولان نشان دهد که محتوای کلی محصولات به چه شکلی است و ذهن کودکان ایرانی دارد به چه سمت هدایت می شود. نمای شهر پر است از عکس و سخنان شهدا، در کتاب های درسی محتوایی بر همین مبنا ارائه می شود، اما در محصولات مرتبط با کودکان از جمله انیمیشن، نوشت افزار و ... محتوایی غیر از این مضامین تولید و عرضه می شود.
ما به عنوان تولیدکنندگان نوشت افزار زنجیره آخر تولید محتوا و به نوعی مصرف کننده آن هستیم، ما که نمی توانیم کاراکتر خلق کنیم و انیمیشن بسازیم. در خارج از کشور هم روند به همین شکل است. شرکت های بزرگ انیمیشن، کاراکترها و طرح های جدید خلق می کنند و پس از آن، تولیدکنندگان صنایع فرهنگی از این کاراکترها بهره می برند. اما در کشور ما بحث تولید و طراحی کاراکتر ضعیف است و از سوی دیگر، چون قانون کپی رایت در کشور رعایت نمی شود، تولیدکنندگان نوشت افزار به راحتی می توانند از طرح های غربی بهره ببرند. تولیدکننده به صورت رایگان کاراکترهای غربی را استفاده می کند، اما اگر کسی بخواهد از کاراکترهای ایرانی استفاده کند، صدا و سیما جلوی تولید آن اثر را می گیرد و اجازه استفاده از کاراکتر را نمی دهند و می گویند باید قرارداد ببندید و این مبلغ را واریز کنید. از این جهت رقابت کاراکتر در ایران، رقابت نابرابری است. محتوای ایرانی اسلامی تولید نمی شود و از سوی دیگر، کاراکترهای غربی به صورت رایگان عرضه می شود.
*تسنیم: اشاره کردید که ترخیص مواد اولیه در گمرک با مشکلاتی همراه است. این موضوع تا چه اندازه دغدغه امسال تولیدکنندگان است؟
امسال هم همین مشکل برای تولیدکنندگان ایجاد شده است. واردات جوهر خودکار، جوهر ماژیک و ... با مشکل مواجه شده است. برخی از فعالان این حوزه، طی دو سه ماه اخیر درگیر ترخیص این نوع اقلام درخواستی خود از گمرک هستند. امسال برای اولین بار بعد از 16 سال تراش ایرانی در کشور می خواست تولید شود، اما واردات تیغ آن که در کشور در حال حاضر صرفه اقتصادی نداشت، با مشکل مواجه شد.
از اواخر سال 97 و با ایجاد مشکلات ارزی، سخت گیری های کلی نیز بیشتر شد. محدودیت در واردات اشکالی ندارد اما گاه در بخش واردات مواد اولیه، منجر به خاموش شدن چرخ تولید می شود.
*تسنیم: چند سالی است که رهبر معظم انقلاب بر تولید داخل تأکید دارند. به نظر شما حوزه نوشت افزار تا چه میزان ظرفیت اشتغال زایی دارد؟
حوزه نوشت افزار از آن حوزه هایی است که هنوز ظرفیت تولید داخل در آن بالا است و اقلامی وجود دارد که هنوز به صورت ایرانی تولید نشده اند. به جز دفتر که کاملاً در داخل کشور تولید و عرضه می شود، در دیگر اقلام نوشت افزار همچنان درصد جدی آن واردات است. با اینکه پیشرفت های خوبی در تولید برخی از اقلام مانند خودکار، مداد و ... صورت گرفته است، اما ظرفیت کامل پوشش نیاز داخل را دارند و حتی می توانند در بخش صادرات نیز فعال باشند. خودکار، ماژیک و مداد سه حوزه ای است که پیشرفت های خوبی در چند سال اخیر کسب کرده ایم. اقلام طلقی مانند کلاسور، ظرف غذا و ... در کشور به وفور وجود دارد. محصولاتی که در کشور تولید می شود، کاملاً با کیفیت است و می تواند با برندهای خارجی رقابت کند.
این ها حوزه هایی است که در آن پیشرفت کرده ایم و می توانیم به سمتی پیش رویم که در این بخش ها نیاز کشور را به صورت کامل برطرف کنیم. بخش هایی نیز وجود دارد که هنوز به مرحله پوشش داخل هم نرسیده است. حوزه نوشت افزار تاکنون برای 10 هزار نفر به صورت مستقیم در این زمینه اشتغال زایی کرده است. اگر بخواهیم محصولات را صادر کنیم، این رقم بیشتر نیز خواهد شد. در بعضی از بخش ها نیز اصلاً وارد نشده ایم که اگر سرمایه گذاری شود، اشتغال زایی بالایی خواهد داشت. ضمن اینکه این دست از اقلام مانند روان نویس و ... گردش مالی بالایی دارند.
برای نمونه یک بخش مانند تولید کاغذ تحریر را در نظر بگیریم. میزان مصرف کاغذ تحریر در ایران بالاست، اما در این زمینه تولیدی نداریم و عمده مصرف کشور از طریق واردات تأمین می شود. اگر تنها در این بخش سرمایه گذاری شود، اشتغال زایی بالایی خواهد داشت.
میزان عرضه نوشت افزار در بازار کشور در سال 90-91 که ما کار را شروع کردیم، 90 به 10 بود؛ یعنی 90 درصد بازار را اقلام خارجی تأمین می کرد. اما الآن با گذشت 9 سال، این میزان به 60 به 40 رسیده است؛ یعنی میزان تولیدات داخلی توانسته 40 درصد بازار را تأمین کند. اگر صادرات نیز به این بخش اضافه شود، مشخص است که اشتغال زایی بیشتری صورت خواهد گرفت.
*تسنیم: آقای یقینی در حال حاضر نوشت افزار ایرانی چقدر ظرفیت صادرات دارد و تا چه اندازه به این مرحله فکر می کند؟
صادرات جزو دغدغه های جدی ما است. اما موضوع این است که صادرات محصولات نوشت افزار با صادرات دیگر محصولات مثلاً مواد غذایی متفاوت است. نوشت افزار معمولاً با ذائقه فرهنگی مخاطب سر و کار دارد و باید براساس آن تولید و عرضه شود. دفتر مشقی که در کشور پسندیده می شود، در خارج از کشور ممکن است مورد استقبال قرار نگیرد یا حتی برخی از کشورها مانند روسیه دفتر تحریر مصرف نمی کنند و عموماً با کتاب کار، فعالیت های خود را انجام می دهند. یا مثلاً در کویت به جای استفاده از کاغذ سفید در دفترهای مشق، از کاغذ کرافت استفاده می شود. تولیدکنندگان ما مسیری را شروع کرده اند اما هنوز نتوانسته اند بازار داخل را کامل پوشش دهند و بعد به سمت ذائقه سنجی بازارهای هدف بروند.
مجمع نوشت افزار دارد در این زمینه تحقیق می کند و سعی دارد که رابطه ها و زنجیره هایی در این زمینه شکل دهد تا در آینده مسیر صادرات این دست از محصولات تسهیل شود. بخش دیگر از عدم صادرات این محصولات به موضوعات کلان مرتبط با این حوزه ارتباط دارد. متأسفانه سیاست های متغیر صادراتی باعث ایجاد محدودیت برای برنامه ریزی می شود. در حال حاضر صادرات دفتر مشق ممنوع است. چرا؟ چون کاغذ جزو اقلامی بوده که دلار 4200 به آن تعلق می گرفته است. چه زمانی؟ دو سال پیش. مصرف این کاغذ صرفاً برای حوزه نشر بوده و اصلاً به حوزه نوشت افزار تعلق نمی گرفته است. اما در قانون گفته شده که صادرات دفتر مشق ممنوع است، چون به کاغذ ارز 4200 تعلق گرفته است؛ در حالی که این کاغذ به دست تولیدکننده دفتر نرسیده و بیشتر مخصوص ناشران است که براساس سهمیه خود، کاغذ دریافت می کنند.
تولیدکنندگان نوشت افزار با توجه به شرایطی که کرونا برای بازار داخل ایجاد کرده، به سمت صادرات محصولات خود رفته اند تا از این طریق محصولات خود را به فروش برسانند، اما با منع صادرات مواجه شده اند.
*تسنیم: این مشکل به همان ساحت دو وجهی نوشت افزار که در ابتدا اشاره کردید، باز می گردد؟
بله، متأسفانه. ناظر به فضای داخلی، محدودیتی گذاشته اند؛ این در حالی است که به دلیل نرخ دلار محصولات ما برای کشورها، مزیت قیمت دارد. ما از این فرصت استفاده نمی کنیم. صادرات نوشت افزار نزدیک به صفر است. از کارخانه های بزرگ گرفته تا کارگاه معمولی هیچ کدام فرایند ثابت صادراتی ندارند.
*تسنیم: پس محصولات نوشت افزار ایرانی در بازارهای منطقه متقاضی دارد.
بله، تولیدکننده هایی بوده اند که متناسب با ذائقه کشور هدف، به یک محصول با طرح هایی رسیده و حتی رایزنی هایی هم انجام داده اند و آمادگی تولید دارند، اما منع صادرات دارند.
*تسنیم: در جشنواره ایران نوشت امسال چه محصولات جدیدی ارائه شده است؟
جشنواره ایران نوشت که امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا به صورت مجازی برگزار می شود، همه محصولات ایران نوشت که طی سال های اخیر تولید شده بودند، عرضه می شود. طرح هایی نیز امسال رونمایی شد که از این موارد می توان به محصولاتی با طرح شهید قاسم سلیمانی، کادر درمان و روش های مبارزه با کرونا و همچنین تولید محصولاتی با استفاده از روش واقعیت افزوده اشاره کرد.
محصولات این جشنواره متنوع است، اما بسیاری از محصولات جدید به دلیل شیوع ویروس کرونا و ابهامات ایجاد شده در بازار، نتوانست تولید شود. در واقع این شرایط قدرت تولیدکنندگان را برای عرضه محصولات جدید گرفت.
انتهای پیام/
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روح الله حجازی با انجام مراحل فنی فیلم جدیدش به نام روشن آن را برای شرکت در جشنواره ها آماده می کند.
این فیلمساز که پس از ساخت فیلم هایی همچون در میان ابرها ، زندگی خصوصی آقا و خانم میم ، زندگی مشترک آقای محمودی و بانو ، مرگ ماهی و اتاق تاریک ششمین فیلم خود را از زمستان سال گذشته کلید زد، این روزها آن را به مراحل پایانی فنی رسانده است.
حجازی درباره فیلم جدید خود می گوید: روشن جزو اولین فیلم های سینمایی بود که فیلمبرداری آن در اسفندماه سال گذشته به خاطر شیوع کرونا متوقف شد آن هم در حالی که فقط یک هفته به پایان کار وقت نیاز داشتیم، اما بعد توانستیم اردیبهشت ماه امسال با مساعد شدن شرایط برای کار، آن یک هفته باقی مانده را فیلمبرداری کنیم. بعد از پایان مرحله فیلمبرداری نیز تدوین فیلم توسط میثم مولایی به پایان رسید و امیرحسین قاسمی صداگذاری و بامداد افشار ساخت موسیقی را بر عهده دارند.
او که خود فیلمنامه روشن را نوشته و تهیه کنندگی فیلم را هم بر عهده دارد، ابراز امیدواری می کند که روشن تا یکی دو ماه آینده آماده نمایش شود و بعد از آن در جشنواره فجر و دیگر رویدادهای خارجی شرکت کند.
حجازی در پاسخ به اینکه با توجه به مشخص نبودن وضعیت جشنواره فیلم فجر و نیز دیگر جشنواره های خارجی به خاطر شرایط کرونا آیا امکان دارد فیلم را برای اکران یا حتی اکران آنلاین آماده کند؟ می گوید: در حال حاضر تا یکی دو ماه آینده که فیلم تمام شود نمی دانیم چه اتفاقی می افتد و وضعیت به کجا می رسد، اما با این وجود ترجیح می دهم به دلیل ویژگی های فیلم آن را برای نمایش در جشنواره ها و سپس اکران در سینما نگه دارم.
او که روشن را فیلمی تازه در کارنامه کاری خود می داند، ادامه می دهد: اصولاً علاقه دارم تجربه های متفاوتی داشته باشم همانطور که بعد از دو فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم و زندگی مشترک آقای محمودی و بانو سراغ ساخت مرگ ماهی رفتم که خودم خیلی از آن راضی هستم. اتاق تاریک هم در جای خود نگاه تازه ای داشت و فیلم جدید هم اگر چه رگه هایی از زندگی زناشویی دارد اما آن را مدل دیگری در کارنامه خود می دانم که در نگارش فیلمنامه خیلی سخت به آن رسیدم. در واقع نمی خواهم با قاطعیت بگویم روشن در سینمای ما یک اثر متفاوت است، اما حداقل در کارنامه خودم یک تجربه تازه است.
این کارگردان با اشاره به بازی رضا عطاران در فیلم روشن و اینکه آیا با توجه به سابقه بازی او در فیلم های کمدی، این اثر هم چنین وجهی دارد؟ می گوید: در این کار مجال هر دو وجه کمدی و جدی برای رضا عطاران ایجاد شده و فکر می کنم او هم نقش تازه ای را تجربه کرده است. به نظرم رضا عطاران که من اولین همکاری خود را با او داشتم، یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است هم از جهت فضای کمدی که تا به حال در آن کار کرده و هم آنچه در موقعیت های جدی خلق کرده است. کار کردن با او به خاطر ویژگی های اخلاقی و تکنیکی که در کار دارد، بسیار لذت بخش است.
لینک کوتاه کپی لینک
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، یادمان می آید در همان ابتدای بلبشوی کرونایی، مجید مظفری یکی از بازیگران نام آشنای سینما و تلویزیون نسبت به فیلمبرداری سریال های تلویزیونی انتقاد جدی کرد، حتی به اشتباه رسانه ای شد که کارگردان یکی از سریال های تلویزیونی به نام "ایل دا" به کرونا مبتلا شده است که بلافاصله راما قویدل (کارگردان ایل دا) خودش این خبرها را تکذیب کرد. از همان موقع سینماگرها ماجرای توقف سریال ها و فشار به صداوسیما را کلید زدند، حتی برخی از همین سلبریتی ها تعهدشان نسبت به مخاطب و رسانه ملی را ناتمام گذاشتند و با پروژه های سینمایی قرارداد بستند، چراغ خاموش هم کار را آغاز کردند؛ انگار که جلوی دوربین فیلم سینمایی کرونا نیست اما سریال تلویزیونی کرونا دارد!
تناقض ها از همان جا شکل گرفت؛ همان طور که در رفتار واقعی شان به فکرِ مردم نیستند و هیچ توجهی به فضای زندگی مردم نداشته و ندارند این نکته را می توان از لاکچری بازی های رسانه ای شان به وضوح دید. یک بار دیگر ناخودآگاه یا خودآگاه در مدارِ شایعه سازی و فشارهای رسانه ای حرکت کردند که باعث تضعیف روحیه مردم و مخاطبین در این شرایط خاص می شود چرا که همه مردم به فضاهای رسانه ای غیر از تلویزیون دسترسی ندارند و در این شرایط حساس خانواده ها نیاز به شادی و سرگرمی دارند. خود همین سلبریتی های مدعی می گویند "هیچ پیشنهادی را تا پایان کرونا نمی پذیریم"، به یک باره جلوی دوربین یک فیلم سینمایی پیدایشان می شود.
در صفحات مجازی شان از فعالیت شبانه روزی پزشکان و پرستاران حمایت می کنند و مثلِ همیشه ژستِ مردم داری و مردم دوستی به خود می گیرند اما خودشان جلوی جشن ها و دورهمی هایشان را نمی گیرند. وقتی بحث لغوِ جشنواره فیلم فجر امسال در نشست خبری رئیس سازمان سینمایی خیلی جدی مطرح می شود، اسکار و جشنواره های هنری جهانی عقب می افتد و بقیه تجمع ها در حوزه های مختلف متوقف می شود جشن حافظ با همان روش های قبل بیستمین دوره خودش را برگزار می کند، اینجا کرونا هست آنجا کرونا نیست!!
وقتی هنرمندان جلوی دوربین سریال های تلویزیونی اند، برخی از همین سلبریتی ها طوری تشویش به پا می کنند تا آن بازیگر از سریال تلویزیونی انصراف بدهد، و البته چندی بعد کار دیگری به او پیشنهاد می کنند و چراغ خاموش و بدون هیاهوی رسانه ای کار را جلو می برند. شب ها در صفحات مجازی شان می نویسند و یا در لایو زنده می گویند "مردم در خانه بمانید، ماسک بزنید" و خیلی چیزهای دیگر؛ اما از آن طرف فشار می آورند دوربین های تلویزیون خاموش شود و کاری ساخته نشود! شاید دوست دارند که مردم آن خانه های اشرافی موردنظرشان در برخی سریال های خانگی و سریال های ترکیه ای ماهواره ای را ببینند، این همان نکته ای است که در رفتارها و تناقض ها به خوبی دیده می شود؛ برخی سلبریتی ها هم صدا با رسانه های خارج نشین مردم را سوق می دهند به دیدنِ برنامه ها و سریال های بی محتوای ماهواره ها و فضای مجازی.
وقتی شب گذشته جوایزِ جشن حافظ میان هنرمندان توزیع می شد مثل همیشه خوشحال کننده نبود، چون کسانی روی جایگاه حاضر می شدند و جایزه می گرفتند که خودشان در صفحات شان فریاد می زنند "ماسک بزنید، از ترددهای غیرضروری پرهیز کنید؛ کارها باید متوقف شوند" و یا مصاحبه می کنند "تا پایان کرونا کاری نمی کنیم."، همه این ها تناقض هایی است که به هنگام گرفتن جایزه توسط همین سلبریتی ها به یادمان می آید؛ وقتی محسن تنابنده جایزه بهترین بازیگر کمدی را می گیرد یادِ "پایتخت" نیمه تمامی می افتم که به خاطر مشکلات کرونایی متوقف شده است اما انگار کرونا با جشن حافظ کاری ندارد، یا شبنم مقدمی که چندی پیش گفته بود "حتی با رعایت پروتکل های بهداشتی هم فعلاً کار نمی کنم"، کدام پروتکل بهداشتی میان چهره شما و دوستانتان دیده می شد؟!
البته مشکل فقط پروتکل بهداشتی و زدنِ ماسک و این حرف ها هم نیست؛ آیا وزارت ارشاد و متولیان امر با ستاد ملی مبارزه با کرونا هماهنگ بودند؟ اگر ستاد ملی مبارزه با کرونا به این جشن، مجوز برگزاری داده چرا با برخی از تجمع های دیگر که اتفاقاً مردمی و ضروری اند طور دیگری برخورد می کند، می گویند "محدود شوند یا اصلاً برگزار نشوند"؟ واقعاً چقدر در این شرایط لازم است جشن حافظ برگزار شود؛ حال مردم خوب شود یا هنرمندان خاص؟! آیا این جایزه ها به گونه ای دیگر نمی توانست به صاحبانش اهدا شود حتماً باید با آن ژست ها و اتفاقات لاکچری همیشگی، تندیس حافظ به برگزیدگان اهدا می شد.
این سلبریتی به فکر مردم است یا بازیگر معروف هند که وقتی به کرونا مبتلا می شود، هیاهوی رسانه ای به پا نمی کند "من کرونا گرفته ام"، و هر روز از دوران قرنطینه پست مجازی منتشر کند! او کرونا می گیرد و خوب می شود، هیچ هیاهویی هم برپا نمی شود. اتفاقاً به صفِ مبارزین با کرونا هم می پیوندد و به مردمش کمک می کند، این سلبریتی واقعی است یا آن سلبریتی که با هر نوع تجمعی در ظاهر مخالف است، فریاد می زند "دوربین ها را خاموش کنید"، اما سر از جشن حافظ درمی آورد؟ خانم یا آقای سلبریتی، کدام از این ژست های رفتاری را باور کنیم؟
انتهای پیام/+
محمدناصر حق خواه | شهرآرانیوز؛ مجید صالحی جزو گروهی بود که درست پس از موفقیت عجیب وغریب بازیگران طنز ساعت خوش و جاافتادن نوعی طنز تازه، به تلویزیون آمدند؛ گروهی جوان تر که یوسف تیموری و جواد رضویان و امیر غفارمنش هم جزوی از آن ها بودند و اگر قائل به نسل بندی باشیم، آن ها نسل پس از عطاران و شفیعی جم و ارژنگ امیرفضلی و... بودند. پس از یکی دو سال عطاران سریال ساز شد و مجید صالحی هم همراه و رفیق او. گروهی که سعید آقاخانی هم جزوشان بود و گاهی با هم می نوشتند و گاهی با هم بازی می کردند و مشاوره می دادند؛ حاصلش ساخت ترش و شیرین ، متهم گریخت و خانه به دوش شد.
عطاران پله ها را سریع تر طی کرد و در اواسط دهه 80 از تلویزیون و سریال سازی جدا و بازیگر و بعد هم کارگردان سینما شد. حالا مجید صالحی در تلویزیون کارگردان شده بود و حال وهوای کارگردانی اش هم خیلی شبیه به عطاران بود؛ نشان به آن نشان که سه درچهار که اولین سریال ساخت او بود و عطاران هم به عنوان مشاور کارگردان در آن سهیم بود، بسیار شبیه به کار های پیشین عطاران بود. یک دهه بعد آن روزها، عطاران بازیگری شده بود که نقش های جدی هم بازی می کرد، در کمدی انتخاب اول خیلی ها بود و البته اولین سوپراستار پرفروش بود که چشم رنگی و موی روشن نداشت.
صالحی باز هم مسیر دوست بزرگ ترش را رفت و سعی کرد در کار های جدی تر بازی کند که نمونه اش بازی در استراحت مطلق عبدالرضا کاهانی بود که عطاران در آن نقش اصلی را داشت و بعد آن هم در یکی دو فیلم دیگر نقش های جدی بازی کرد. همین یک سال پیش بود که صالحی اولین فیلمش را هم ساخت و سینمایی زیرنظر که عطاران و امیر جعفری در آن بازی می کردند به پرده سینما رسید. فیلمی که نسبت به کمدی های خیلی نازل سینمایی، اوضاع چندان بدی نداشت، هرچند که فیلم خوب یا ماندگاری هم محسوب نمی شد.
همه این ها را گفتیم تا به اینجا برسیم که مجید صالحی در طی کردن مسیرش شاید کمی دیرتر از آدم های خیلی موفق مثل عطاران بوده باشد و دورتر از جایگاهی که امثال عطاران و مدیری دارند، ایستاده باشد، اما جایگاه خوبی دارد. او هیچ وقت یک سوپراستار گران قیمت نشده و خیلی هم در نقش های جدی ندرخشیده، اما سعی کرده راهی را که جواب پس داده است، برود. حالا هم که بازار تاک شو و برنامه های ترکیبی داغ است و کسی مثل مهران مدیری در آن درخشیده و رامبد هم با خندوانه از آن جواب گرفته است، مجید صالحی با پذیرفتن اجرا در یک شوی اینترنتی اینستاگرامی و با این ادعا که اولین تاک شوی سراسر طنز است و باتوجه به اینکه برنامه اش در اینستاگرام پخش می شود و محدودیت های تلویزیون را ندارد، به میدان رقابت آمد. در این رقابت از دوپینگ هایی مثل حضور پیانو و ساز های زنده سر صحنه و حضور آزادتر میهمانان از نظر پوشش و استفاده از یک اینفلوئنسر پرطرف دار مثل جواد خواجوی و شوخی هایی کمی راحت تر هم بهره می جست.
در بخش محتوایی هم با سؤالاتی نه چندان متفاوت، بلکه با پوسته ای متفاوت از تلویزیون قصد جذب تماشاچی داشت که این حربه جواب نداد، همان طور که پخش سریال ایرج ملکی، مزاحمت 2 ، جواب نداد و برنامه را به انتشار ابتذال متهم کرد. حال پس از گذشت چندین هفته از پخش ام شو در اینستاگرام، صالحی در اجرایش به عنوان شومن اصلی برنامه چیز خاصی نشان نداده و آن مجید صالحی طناز در سریال ها و حاضرجواب در قامت میهمان، در مقام اجرا و مدیریت برنامه آن قدر خشک و بااسترس است که یکی دو لحظه خوب برنامه را هم خراب می کند.
حالا ام شوی مجید صالحی، جولانگاه همان میهمانان همیشگی تلویزیون با همان شوخی ها و همان سؤال ها شده است، برای مجید صالحی هم شاید ام شو از لحاظ مالی صرفه ای داشته، اما صالحی با این برنامه نه اتفاقی جدید در صنعت سرگرمی را رقم زده و نه اعتباری برای خود ساخته، چه بسا آنچه را که بوده هم خراب کرده است!
بیشتر بخوانید:
پخش قسمت جدید ام شو مجید صالحی بعد از یک هفته وقفه باز هم با حاشیه همراه بود
علی خودسیانی فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درباره طرح حمایت از فیلمنامه نویسان مختص اعضای رسمی انجمن صنفی فیلمنامه نویسان گفت: اگر طرح حمایت از فیلمنامه نویسان به درستی اجرا شود اتفاق خوبی است ولی این خطر وجود دارد که به اسم حمایت از فیلمنامه نویسان اتفاقات دیگری رخ دهد که آرزو کنیم کاش این طرح اجرایی نمی شد.
خودسیانی تصریح کرد: طرح حمایت از فیلمنامه نویسان باید بدون رانت و پارتی بازی برای همه فیلمنامه نویسان باشد و امیدوارم با اجرای این طرح همه برای استفاده از آن هجوم نبرند و حمایت شامل حال عده ای خاص نشود. همانطورکه تأکید کردم طرح حمایت از فیلمنامه نویسان ایده خوبی است و امیدوارم مثل همیشه ایده های خوب به فساد آلوده نشود و تنها تمامیت خواهان از آن بهره مند نشوند.
او افزود: در این طرح اگر برای حمایت بیشتر اصرار بر اقتباسی بودن آثار شود، لطمه زننده است چرا که ادبیات ما آنقدر قوی نیست که بخواهد منبعی برای اقتباس های سینمایی باشد و وضعیت در آثار مورد تأیید سیستم به مراتب بدتر است. در حوزه چاپ و نشر شاهد وضعیت عجیبی هستیم و می بینیم آثاری که بیش از 5 یا 6 بار چاپ شده اند هر بار 200 جلد منتشر شده و با عنوان هایی مثل چاپ پنجم بازارگرمی می کنند. در بحث اقتباس باید به سراغ آثاری رفت که مورد تأیید باشد و همین مسأله رانت ایجاد می کند. اگر هم قرار باشد از یک اثر ادبی اقتباس کرد نویسنده باید به صاحب اثر مبلغی بپردازد و این مبلغ در بسیاری مواقع رقمی است که فیلمنامه نویس قرار است به عنوان یک مبلغ حمایتی دریافت کند.
نویسنده مجموعه تلویزیونی دنیای شیرین دریا در ادامه تأکید کرد: اقتباسی که در هالیوود می بینیم هیچ ربطی به سینمای ما ندارد، در کشورهایی مثل آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته در صنعت سینما رمان یا داستان را کمپانی می خرد و نویسنده فیلمنامه نقشی در گرفتن مجوز اقتباس از نویسنده رمان ندارد اما در ایران اینگونه نیست و فیلمنامه نویس باید از نویسنده اجازه بگیرد و هزینه را نیز خودش پرداخت کند.
این فیلمنامه نویس تأکید کرد: حمایت از طرح و فیلمنامه با خرید از سوی فارابی اتفاق خوشایندی است اما مشروط بر این است که قید و بندهای اضافه را شاهد نباشیم و فیلمنامه نویسان در شرایط ایده آلی کارشان را انجام دهند. اگر تمام تولیدات سینمای ایران را مساوی تولیدات یک سال کمپانی پارامونت بدانیم، طبق گفته بیلی وایلدر این کمپانی هر سال 300 فیلمنامه نویس برایش کار می کردند و 150 فیلمنامه نوشته می شد که 50 اثر ساخته و 100 اثر دیگر ذخیره می شد. در ایران هم می توان چنین برنامه ای داشت و نباید افراد نزدیک به سیستم هر سال 10 فیلمنامه داشته باشند و افراد بسیاری بدون حتی یک کار در سال زندگی خود را بگذرانند.
خودسیانی تصریح کرد: جلوگیری از این وضعیت یک راهکار دارد و آن اینکه افراد نزدیک به فارابی نتوانند از این امتیاز استفاده کنند یا افراد حاضر در شورای نظارت و تصمیم گیری نتوانند از این طرح بهره مند شوند. در این طرح بهتر است از فیلمنامه هایی حمایت شوند که شاید رنگ و بوی یک اثر هنری را دارند و آثار کمدی و جنگی که معمولاً تهیه کننده ها از آنها استقبال می کنند بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند.
او در ادامه تأکید کرد: بنیاد سینمایی فارابی نباید با تعیین سقف حمایت که به عنوان مثال 30 میلیون تومان است در سینما یک سقف برای فروش فیلمنامه مشخص کند که تهیه کننده ها با استفاده از آن به حداقل ترین قیمت فیلمنامه ها را خریداری کنند. معمولاً در این شرایط شاهد وضعیتی هستیم که تهیه کننده ها متوجه نهایت قیمتی که فارابی پرداخت می کند شده و آن ها که پیش تر حاضر بودند فیلمنامه را با مبلغ بیشتری بخرند با توجه به سقف تعیین شده در فارابی توجه می کنند. شرایط باید به شکلی باشد که یک فیلمنامه نویس با نوشتن یک اثر در سال بتواند امرار معاش کند.
نویسنده فیلم سینمایی رز زرد اظهار داشت: در این طرح بهتر است تنها به افرادی که عضو انجمن فیلمنامه نویسان هستند توجه نشود. کسانی که نویسنده تله فیلم یا سریال هستند و عضویت انجمن را ندارند هم می توانند مورد حمایت باشند. حتی نمایشنامه نویسان و نویسندگان رمان که چند اثر منتشر شده یا اجرا شده دارند هم می توان در این طرح از آن ها حمایت کرد. بهتر است در این طرح به جای حمایت از کارگردان ها و تهیه کننده هایی که دست به قلم شده اند از نویسندگان دیگر مدیوم ها که می خواهند فیلمنامه بنویسند نیز حمایت شود.
به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی آکادمی هوش مالی، روز گذشته، 25 مردادماه، در محل سالن همایش های صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری با حضور پرویز کرمی، مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان، سید محمدحسین سجادی نیری، دبیر ستاد توسعه فناوری های نرم و هویت ساز و اعضای هیئت داوران جشنواره نشان فی، آیین تقدیر از فیلم های سینمایی برتر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر از منظر سواد مالی برگزار و از چهار فیلم برتر کشور در زمینه طرح مباحث سواد مالی تقدیر شد.
در این مراسم کمیل رودی، مدیر آکادمی هوش مالی و رئیس هیئت داوران جشنواره فی با اشاره به ضرورت طرح مهارت های سواد مالی با زبان فیلم گفت: جشنواره فی با هدف تقدیر از هنرمندان و فیلم سازانی که به موضوع سواد مالی می پردازند طراحی شده است.
وی افزود: سواد مالی ناظر به مباحث پیچیده اقتصادی نیست بلکه مهارت هایی است که تمام مردم برای بهتر زندگی کردن به آن نیازمند هستند.
رودی اظهار کرد: تمام فیلم های جشنواره فجر سال گذشته از منظر سواد مالی از سوی هیئت داوران بررسی شدند و در نهایت چهار فیلم حائز اهدای تندیس نشان فی شناخته شدند.
وی تاکید کرد: شاخص های انتخاب این چهار فیلم میزان توجه محتوای فیلم ها به آموزه های سواد مالی شامل خرج و پس انداز، اعتبار و بدهی، کاریابی و درآمد، سرمایه گذاری، مدیریت ریسک و بیمه و در نهایت تصمیم گیری مالی بوده است.
در ادامه پرویز کرمی، مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان، گفت: برای افزایش سواد مالی در جامعه باید از ظرفیت های هنر استفاده کرد و سینما یکی از بهترین ظرفیت های ترویج سواد مالی است.
در ادامه این مراسم از تهیه کننده و کارگردان چهار فیلم عامه پسند، روز بلوا، بی صدا حلزون و سه کام حبس با اهدای تندیس نشان فی تقدیر شد.
انتهای پیام
تهیه کننده فیلم های سینمایی متری شش و نیم و جامه دران در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: متأسفانه کنترل ویروس کرونا چشم انداز مبهمی دارد و معلوم نیست در آینده چه اتفاقی برای این ویروس بیفتد؛ متأسفانه تا امروز هیچ فردی در هیچ کجای جهان نتوانسته این ویروس را به طور کامل ریشه کن و نابود کند و همین مسأله باعث ایجاد تشتت و آشفتگی در تمامی کسب و کارها و از جمله سینما شده است.
وی ادامه داد: سالن های سینمایی یکی از اماکنی است که کارشناسان و پزشکان مرتب به مردم هشدار می دهند برای حفظ سلامتی شان به آنجا مراجعه نکنند و بنده هم معتقدم سلامت عموم مردم در اولویت قرار دارد و همه ما باید تابع فرامین مسئولان ذیربط در ستاد مبارزه با کرونا باشیم و به توصیه های آن ها عمل نماییم.
این سینماگر در پاسخ به این سوأل که به عقیده شما مسئولیت جبران ضررهای هنگفت مادی تهیه کنندگان و سینماداران بر عهده چه شخص یا ارگانی است اظهار داشت: اگر بگوییم همه ضررها را دولت باید جبران کند، حرف معقولی نیست، اگر بگوییم خود سینماداران و اهالی سینما باید این ضررها را جبران نمایند باز هم این حرف معقول نیست. متأسفانه ما در یک بلبشو و آشفته بازاری هستیم که حتی قدرت تفکر نداریم و باید ببینیم آینده چه چیزی را در خصوص این ویروس رقم خواهد زد.
تهیه کننده فیلم های سینمایی آذر، شهدخت، پرویز و دیگران و انتهای خیابان هشتم در خاتمه اظهاراتش خاطرنشان کرد: در هر صورت آنچه حائز اهمیت است اینکه این روزها اهالی سینما و به ویژه پرسنل سالن های سینما به شدت بلاتکلیف هستند و نمی دانند چه باید بکنند؛ متأسفانه پازل کرونا به گونه ای شده که ما به راه حلی برای درست کردن آن نرسیده ایم و معلوم هم نیست به زودی به این راه حل خواهیم رسید یا خیر؟
سرویس تئاتر هنرآنلاین ، هجدهمین جشنواره تخصصی کودک و نوجوان پانیذ از 23 تا 25 مردادماه به مدیریت رکسانا خلوتی و دبیری امیررضا جلالی و محمدرضا غریب زاده و همچنین داوری بهزاد فراهانی و شقایق فراهانی در تماشاخانه ملک برگزار شد.
رکسانا خلوتی مدیر آموزشگاه تخصصی بازیگری کودک و نوجوان پانیذ و مدیر این جشنواره در گفت وگو با هنرآنلاین گفت: هجدهمین جشنواره تخصصی تئاتر کودک و نوجوان آموزشگاه بازیگری پانیذ از 23 تا 25 مرداد ماه در تماشاخانه ملک برگزار شد. در واقع این جشنواره محصول پایان دوره هنرجویان این آموزشگاه است که به صورت کاملاً حرفه ای برپا می شود تا این گروه سنی امکان آن را داشته باشند در حضور بازیگران، کارگردانان و مهمانان مطرح، هنر خود را به نمایش بگذارند. در دوره های گذشته پس از برگزاری جشنواره آن ها از سوی کارگردانان به منظور ادامه فعالیت خود در عرصه بازیگری انتخاب شده اند.
بنیانگذار نخستین آموزشگاه بازیگری کودک و نوجوان در ادامه عنوان کرد: اکثر سوپراستارهای سینما، تئاتر و تلویزیون همچون مهدی قربانی بازیگر فیلم سینمایی "ابد و یک روز"، متین فتوره چی بازیگر فیلم سینمایی (درباره الی)، محمد شاکری بازیگر نمایش "الیورتوئیست" و ... هنرجویان و محصول آموزشگاه بازیگری پانیذ هستند. هرساله این آموزشگاه جشنواره تئاتری با حضور چهره ها و هنرمندان به عنوان داور و مهمان برگزار می کند و آثار هنرجویان در سبک و سیاق جشنواره های فجر مورد ارزیابی قرار می گیرد.
این بازیگر سینما همچین اضافه کرد: مخاطبان این جشنواره که به صورت کاملاً خصوصی برگزار می شود، خانواده های هنرجویان هستند. تاکنون ادوار مختلف این جشنواره در تماشاخانه های مختلف برگزار شده است. خوشبختانه این جشنواره که با حضور بازیگران خردسال تا جوان با استانداردهای حرفه ای برگزار می شود تاکنون در همه دوره ها با نمایش آثار کیفی بسیار باشکوه بوده است.
او افزود: دبیران هجدهمین جشنواره تخصصی بازیگری کودک و نوجوان پانیذ، آقایان امیررضا جلالی و محمدرضا غریب زاده هستند و اساتید آموزشگاه پانیذ که همگی تحصیل کرده رشته های تئاتر و سینما هستند، کارگردانی آثار جشنواره را برعهده دارند. همچنین استاد بهزاد فراهانی و خانم شقایق فراهانی داوران این دوره از جشنواره بودند.
خلوتی ضمن اشاره به اینکه هجدهمین جشنواره تخصصی بازیگری کودک و نوجوان با حضور هفده گروه نمایشی در سه بخش خردسال، کودک و نوجوان طی سه روز برگزار شد، تصریح کرد: روز گذشته در روز پایانی جشنواره نیز نشست پرسش و پاسخی با حضور بازیگران این دوره و داوران آن برگزار شد.
او درباره نحوه داوری آثار این جشنواره گفت: داوران جشنواره بر آن شدند تا در بخش خردسال به دلیل روحیه حساس این گروه سنی همه نمایش ها مورد تقدیر قرار گیرند اما در دو بخش کودک و نوجوان همچون دیگر جشنواره های حرفه ای همه بخش ها همچون بازیگری، طراحی صحنه، لباس، گریم سه برگزیده خواهد داشت و به منتخبان تندیس و دیپلم افتخار ارائه خواهد شد.
خلوتی درباره استقبال از این دوره از جشنواره که در شرایط کرونایی برگزار شد نیز عنوان کرد: با توجه به اینکه این روزها با شیوع ویروس کرونا روبرو هستیم و حتی اعلام کرده بودیم که تصمیم داریم نمایش ها را به صورت آنلاین نیز پخش کنیم و خانواده ها را مجبور به حضور فیزیکی در جشنواره نکردیم، بسیار برایم جالب بود که سالن نمایش بیش از حد تصور پر شد و باید بگویم که پروتکل های بهداشتی به صورت کامل در تماشاخانه اجرا و رعایت شد.
مدیر آموزشگاه تخصصی بازیگری کودک و نوجوان پانیذ ضمن بیان اینکه جشنواره به صورت کاملاً خصوصی و بدون اسپانسر برگزار می شود، اظهار کرد: حامی این جشنواره که در این دوره پانصد میلیون تومان هزینه داشته است، به صورت مشارکتی آموزشگاه پانیذ و خانواده های هنرجویان بوده اند و این رویداد هیچگونه حمایتی از سوی نهادها و سازمان های دولتی و خصوصی ندارد. اساساً با جسارت اعلام می کنم به جز این آموزشگاه و همکارانم هیچکس به مقوله بازیگری کودک و نوجوان اهمیت نمی دهد و آن را جدی نمی گیرند. حتی جایزه جشنواره فیلم و تئاتری که به صورت سالیانه در همدان و اصفهان برگزار می شود به بزرگسالان اهدا می شود.
او با بیان اینکه هدف از برگزاری این جشنواره ها این است تا بچه ها جدی گرفته شوند، گفت: علاقمندم روزی ارگان یا نهادی پیدا شود که ارزش، مقام، استعداد و پتانسیل کودکان و نوجوانان را جدی بگیرد. اهمیت به گروه سنی کودک و نوجوان رسالتی است که بر دوش ما بزرگترها نهاده شده و ای کاش با یکدیگر متحد شویم تا من تنها و یک تنه این بار را به دوش نکشم. آرزو دارم روزی ارگان و نهادی به لحاظ مادی و معنوی پا پیش گذارد تا ما بتوانیم رسالت مان را در قبال این گروه سنی به خوبی انجام دهیم.
خلوتی همچنین افزود: این روزها به دلیل تنش های موجود در جامعه، حال بچه ها خوب نیست و باید بیش از پیش به آنها بها دهیم و ما بزرگترها باید بهترین امکانات را برای شان فراهم کنیم تا آن ها به علایق و استعدادهایشان بپردازند.
این هنرمند عنوان کرد: اختتامیه هجدهمین جشنواره تخصصی بازیگری کودک و نوجوان با معرفی آثار برگزیده به زودی برگزار خواهد شد که تاریخ و شرایط برگزاری آئین پایانی متعاقباً اعلام می شود.
رکسانا خلوتی در پایان صحبت هایش درباره فعالیت این آموزشگاه در این روزها بیان کرد: تابستان سال های گذشته، آموزشگاه پانیذ حدود سه هزار هنرجو داشته اما امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا ما پذیرای هزار هنرجو بوده ایم که به اعتقاد من این تعداد هنرجو در این شرایط بسیار خوب است.
غلامرضاگمرکی- یکی ازعادتهای بد انسان، قضاوت های ناحق است که متاسقانه این روزها درمیان مردم رواج پیداکرده است. بعداز رفتن جناب حیدریان و روی کارآمدن حسین انتظامی بعنوان ریاست سازمان سینمایی کشور، نگارنده درخصوص یکپارچه شدن تهیه کنندگان، ازایشان وقت ملاقات خواستم که به صراحت گفته شد: مادامیکه تهیه کنندگان یکپارچه نشوند به هیچ تهیه کننده ای ملاقات داده نمیشود. این حرف که تاکنون از جناب انتظامی شنیده نشده بود، نگارنده رابشدت به وجد آورد. بطوریکه همان لحظه یادداشتی درخصوص قطعی شدن یکپارچگی خطاب به جناب انتظامی نوشته و خدمت ایشان ارسال کردم. با چاپ یادداشت تحت عنوان ( عیدی را به کام جناب انتظامی تلخ نکنید) که درخبرگزاری جهانی خبر منتشر شد که موج خوشحالی را می شد در چهره تک تک اهالی سینما دید. اما عملا این اتفاق به دلیل خط دهندگان جناب انتظامی جنبه عمل به خود نگرفت و طولانی شدن آن، نگارنده را برآن داشت مجددا مطلبی خطاب به جناب انتظامی نوشته وآن را برایشان ارسال کردم.
دیری نگذشت که به دفتر جناب انتظامی احضارشدم.روز شنبه 25 مردادساعت 2 بعد از ظهرخدمت ایشان رسیدم. این اولین باربود که ازنزدیک ایشان را میدیدم. مردی میانسال. خوش برخورد. متواضع .میهماندوست وبظاهر دوست داشتنی. ایشان ضمن احترام، ازنگارنده خواست تادلیل نوشتن یادداشت اخیر را بداند. به ایشان عرض کردم متاسفانه اطرافیان جنابعالی تحت هیچ شرایطی راهکار اساسی براین سینمای بحران زده به شما نمیدهند الا اهمیت دادن به تشکیلات خودشان واین شرط جوانمردی نیست. نگارنده که حرفهایش گل انداخته و جناب انتطامی را شیفته واقعیت ها کرده و بشدت تحت تاثیرقرار داده بود اظهارکردند: یکپارچگی تهیه کنندگان باید انجام شود ....... لحظه ای سکوت حاکم شد وباطلاع ایشان رسید که عدالت در اکران و خیلی از مسائل که شاید تا کنون همین اطرافیان به عرض ایشان نرساندند را نگارنده متذکر وجناب انتظامی باصحه سدردرحالی که میشد عصبانیت را در چهره مهربانش دید تایید نمود.
درطول ساعتی که خدمت این مرد دوست داشتنی بودم به یادم آمد مشکل اصلی سینما؛ خود اهالی سینما هستند که به محض ورود هر مدیری خودشان را کنار کشیده ومیدان را بدست همان افرادی میدهند که بارها وبارها از آنها چوب نوش جان کرده اند.صحبت های نگارنده که تمام شد جناب انتظامی، ماسک راازچهره اش پایین کشید و یک دقیقه درددل کرد. حرفهای منطقی شان پتکی بودند که برسر نگارنده فرود میامدند. مگر میشود انسانی همچون انتظامی چنین وارسته.
محجوب. یکدست و بی شیله پیله دربین دولتمردان پیدا کرد؟ ابدا...... اینجا بود که به خود نهیب واز خدای خود طلب بخشش نمودم که چرا درموردایشان قضاوت ناحق مرتکب شده ام. درحالیکه این اطرافیان انتظامی بودند و هستند که نطفه بدبینی و به بیراهه کشیدن سینمارادربین اهالی هنر ترویج داده ومیدهند. نمونه بارز آن اکران فیلمهای خارجی است!!!!!!! کدام تماشاگر حرفه ای سینما به دیدن فیلم سانسور شده خارجی وارد سالن سینما میشود!!؟؟ او براحتی فیلم سانسور نشده خارجی را درخانه اش می بیند و یا بلبشو بودن اکران فیلمها کهدبا آمدن جناب مرتضی رشایسته و جناب حسین فرحبخش پاره ای از مشکلات حل و ادامه کار روبه بهبودیست و جان کلام بیایید دست از زیاده خواهی برداشته و انتظامی های ساده دل و انساندوست رادرانظار دولتمردان، بد جلوه ندهیم. هرچند خداوند بزرگ باخیرین و صابرین است. یاحق
در بیستمین جشن حافظ، از میان سریال های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی، هیولا بیشترین جوایز را به دست آورد و از میان فیلم های سینمایی ، شبی که ماه کامل شد ، مورد توجه قرار گرفت.
بیستمین جشن حافظ ، شب گذشته (شنبه 25 مرداد)، بهترین های سینما و تلویزیون ایران را معرفی کرد. این مراسم به دلیل رعایت شیوه نامه های بهداشتی، در فضای باز و با حضور کم ترین تعداد از مهمانان و اصحاب رسانه برگزار شد.
در آغاز این مراسم، امید معلم، دبیر جشن حافظ گفت: ما برای برگزاری جشن بیستم حافظ، مسیر بسیار سختی را طی کردیم. خیلی خرسندم در این سال با وجود اتفاقات تلخ (کرونا) در کشور خودمان و جهان توانستیم در کنار شما باشیم.
در ادامه، آذر معماریان، تهیه کننده جشن حافظ گفت: افتخار داریم بیستمین جشن حافظ را که بنیان گذار فقید آن، علی معلم، 24 سال پیش پایه گذاری کرد، ادامه داده ایم. خانواده سینما و دنیای تصویر هدف شان این است که بگویند سینما زنده است و ادامه پیدا می کند.
سپس نوبت به اهدای جوایز رسید که در گام نخست، احسان علیخانی که خودش اجرای مراسم جشن حافظ را بر عهده داشت، به خاطر عصر جدید ، برنده بهترین چهره تلویزیونی شد. او در سخنانی گفت: خوشحالم که توانستیم در برنامه عصر جدید به بچه های این سرزمین بپردازیم، بچه هایی که جایی نبود که بتوانند استعدادشان را نشان دهند.
جایزه یک عمر فعالیت هنری به فرامرز قریبیان ، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران اهدا شد.
زینب مرتضایی ، جایزه بهترین مستند را به خاطر فیلم تمام چیزهایی که جایشان خالیست ، دریافت کرد.
اشکان رهگذر ، برنده جایزه بهترین دستاورد فنی و هنری برای انیمیشن آخرین داستان شد.
سیاوش افشار ، به خاطر فیلم کتاب آشپزی ، نشان عباس کیارستمی را دریافت کرد.
شبنم مقدمی ، جایزه بهترین بازیگر زن کمدی را برای بازی در سریال هیولا دریافت کرد. او پس ار دریافت تندیس خود گفت: خوشحالم سومین جایزه حافظم را با افتخار دریافت می کنم. ممنون از هیات داوران ، جشن حافظ و همه کسانی که من را می بینند.
محسن تنابنده ، جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی را برای بازی در سریال پایتخت6 از آنِ خود کرد. این بازیگر تاکید کرد: من این جایزه را به نمایندگی از تمام گروه گرفتم. چون پایتخت حاصل زحمت تمام گروه است.
مریلا زارعی ، بهترین بازیگر زن درام را برای بازی در سریال مانکن شد. او گفت: چهارمین جایزه ای است که از این جشن می گیرم. جای همه عزیزانی که در این سال ها از دست دادیم خالی است؛ استاد سینایی، سیروس گرجستانی و همکار عزیزم ماه چهره خلیلی. همچنین جا دارد از کادر محترم درمان تشکر کنم. می دانیم که خیلی خسته هستند و عزیزان ما را تیمار می کنند. این بیماری فعلا همراه ما هست از همه مردم می خواهم اصول بهداشتی را رعایت کنند و بی تفاوت نباشیم.
مصطفی زمانی، شبنم مقدمی، پیمان قاسمخانی و رضا یزدانی
مصطفی زمانی برای بازی در سریال نهنگ آبی ، عنوان بهترین بازیگر درام تلویزیون را به دست آورد. او، پس از دریافت تندیس، ساعد سهیلی، همبازی اش در این سریال را، بازیگری درجه یک خواند.
پیمان قاسم خانی ، جایزه بهترین نویسندگی را برای سریال هیولا از آن خود کرد. او در سخنانی گفت: از امیر برادران، دیگر نویسنده این اثر خواهش می کنم به صحنه بیاید. کار اصلی بر عهده امیر بود و من طراحی کردم. خوشحالم کار دیده شد. در این گروهی که ما کاندید بودیم، همه دوستان من بودند. از سعید مطلبی که باعث و بانی ورود من در سینما بود تشکر می کنم و هرچه دارم مدیون اوست.
کریستف رضاعی، جایزه بهترین موسیقی متن را برای انیمیشن آخرین داستان به دست آورد.
مهران مدیری ، به خاطر سریال هیولا ، بهترین کارگردان تلویزیونی شد. او که هفتمین تندیس حافظ خود را دریافت کرده بود، درباره خبرهای منتشر شده درباره بیماری و بستری شدنش در بیمارستان هم گفت: چیز مهمی نبود، فقط معده ام درد گرفت اما توسط برخی از دوستان یک مقدار شلوغ کاری شد.
رضا یزدانی ، بهترین خواننده تیتراژِ جشن حافظ به خاطر سریال از یادها رفته شد.
حمید نجفی ، جایزه بهترین تدوین را به خاطر فیلم شبی که ماه کامل شد ، به دست آورد.
نرگس آبیار ، جایزه بهترین فیلمنامه سینمایی را برای شبی که ماه کامل شد دریافت کرد. این کارگردان گفت: خوشحالم برای دومین بار تندیس حافظ را می گیرم. از آنجایی که این جشن مستقل است، بسیار اهمیت دارد. از همه دوستان و همکارانی که کمک کردند تا این فیلم را بسازم، تشکر می کنم.
نیما جاویدی، ژاله صامتی، هوتن شکیبا و نرگس آبیار
علی قاضی ، جایزه بهترین تدوین را برای فیلم مسخره باز گرفت.
مهران مدیری ، در ادامه مراسم، بار دیگر روی صحنه آمد و جایزه بهترین سریال را برای هیولا از آن خود کرد.
ژاله صامتی ، عنوان بهترین بازیگر زن سینمایی را برای درخونگاه به دست آورد.
الناز شاکردوست هم جایزه بهترین بازیگر نقش اول را برای شبی که ماه کامل شد ، دریافت کرد. او در سخنانی گفت: ممنون هستم از این که من را لایق جایزه دانستید. این جایزه برای من بسیار با ارزش است زیرا بنیان گذارش زنده یاد علی معلم است. چقدر خوب است که چراغ این جشن را آذر معماریان روشن نگه داشته است؛ ممنونم آذر معماریان. زن جنگجو. اگر الان اینجا هستم، حاصل زحمات یک گروه بوده و مخصوصا اینکه در راس این گروه، شیرزنی مثل نرگس آبیار بوده است. خوشحالم بازیگر فیلم ایشان بوده ام.
نوید محمدزاده ، جایزه بهترین بازیگر مرد سینما را برای سرخ پوست به دست آورد. این بازیگر گفت: از خانواده معلم ممنونم برای این مراسم که هرچند خلوت است، اما انگار چراغ سینما روشن است. از جشن حافظ چهار تندیس گرفته ام، خوشحالم برای سرخپوست هم این جایزه را دریافت می کنم. در ساخت این فیلم همه عوامل نقش داشتند. تهیه این فیلم خیلی سخت بود. خوشحالم که نیما جاویدی به من اعتماد کرد. وقتی اسم خودم را در این لیست دیدم، خوشحال شدم که اسمم کنار افرادی است که از بزرگان این حرفه هستند. این تشویق بی نظیر است که بتوانم قدم هایم را محکم تر بردارم.
هوتن شکیبا ، دومین نفری بود که دیشب، جایزه بهترین بازیگر مرد را برای بازی در شبی که ماه کامل شد ، از آن خود کرد. او گفت: خوشحالم که در کنار نوید عزیز، این جایزه را گرفتم. این جایزه را به کل گروه فیلم تقدیم می کنم و از نرگس آبیار عزیز ممنونم که این نقش سخت را به من داد. می خواهم ارزش معنوی این جایزه را به مادرم تقدیم کنم که جایش در اینجا خالی است و در سنندج است.
نیما جاویدی ، جایزه بهترین کارگردانی سینما را برای فیلم سرخ پوست دریافت کرد.
سیاوش اسعدی ، جایزه ویژه هیات داوران را برای فیلم درخونگاه به دست آورد.
مجید مطلبی هم جایزه بهترین فیلم را برای تهیه کنندگی سرخپوست از آن خود کرد.
سینمای کشور از اسفند ماه گذشته با بحرانی بزرگ به نام کرونا روبرو شد، بحرانی که همان روزهای اول با تعطیلی کامل سالن های سینما آغاز شد و تا به امروز نیز ادامه دارد، در ابتدا به امر شاید کسی تصور طولانی مدت بودن این بحران را نداشت اما بعد از گذشت هفت ماه هنوز چرخ سینما نمی چرخد.
به گزارش میزان، بعد از ادامه دار شدن تعطیلی سینماها پدیده اکران آنلاین اولین گریز از وضعیت فعلی بود، چندین فیلم وارد چرخه اکران آنلاین شدند اما قاچاق سریع آنها و نبود قانونی عملی در عرصه کپی رایت باعث شد تا در کمتر از یک شبانه روز سر از شبکه های اینترنتی در آوردند.
قاچاق سریع آثار سینمایی باعث شد تا صف طولانی اکران آنلاین که در ابتدا آثار خوبی را در خود می دید به سرعت خلوت شود و فیلم های در این چرخه به اکران درآیند که در وضعیت عادی هم امید چندانی به اکران در زمان خوب سینما را نداشتند.
بعد از شکست اکران آنلاین نوبت به سینما ماشین رسید تا تماشاگران بتوانند در خودروی شخصی خود به تماشای آثار بپردازند، اما عدم پخش مناسب از لحاظ صوتی و تصویری این مدیوم از اکران را نیز به سرعت با شکست روبرو کرد تا تنها چند فیلم به صورت مقطعی در این چرخه به نمایش گذاشته شوند.
تیر ماه سال جاری همزمان با بازگشایی سینماها امید تازه ای برای اهالی این هنر بوجود آمد، اکران دو فیلم موفق در جشنواره فیلم فجر انتظار فروشی خوبی را به وجود آورد اما هر دو فیلم در گیشه شکست خورند، سایر آثار نیز به فروش نیم میلیاردی هم دست نیافتند.
حال نزدیک به دو ماه از بازگشایی سینما ها می گذرد، اکثریت آثار اکران شده خارج از آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر هستند و روند فروش فیلم ها نشان می دهد که مخاطبان به هیچ وجه با سینما ها آشتی نکرده اند، وضعیت بیماری کرونا از سویی و اکران آثار کم کیفیت باعث شده تا چرخه اکران شکستی سنگین را تجربه کند.
شکست سینمای سال 99 البته قابل پیش بینی بود، بسیاری از کارشناسان بازگشایی سینما ها را احساسی و شتاب زده دانستند و دلیل شکست فعلی را همین نبود برنامه ریزی درست اعلام کردند.
حال مهمترین چالش پیش روی سینمای ایران در سال جاری برگزاری جشنواره فیلم فجر است، در ابتدا مدیران سینمایی با اطمینان خاطر از برگزاری این رویداد بزرگ سینمایی سخن می گفتند، اما امروز همه چیز در حد احتمالات است و براساس آخرین شنیده ها تکلیف نهایی این جشنواره پایان مرداد ماه امسال مشخص می شود.
باز وضعیت فعلی سینما و همچنین ادامه دار شدن بیماری کرونا مشخص نیست که برگزاری مرسوم جشنواره فیلم فجر در دوره سی و نهم تا چه حد امکان پذیر خواهد بود، از سوی دیگر در صورت برگزار نشدن این جشنواره امکان آنلاین شدن آن هم نکته مهمی است که با وجود قاچاق سریع آثار کمتر کارگردانی جرات حضور در آن را خواهد داشت.
در وضعیت فعلی سازمان سینمایی کشور و همچنین وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی تنها چند روز به اتخاذ تصمیمی درست در قبال برگزاری و یا عدم برگزاری جشنواره فیلم فجر فرصت دارند، جشنواره ای که هنوز فراخوان آن منتشر نشده و بعید است به راحتی بتوان درباره برگزاری آن نظری قطعی داد.
اشتراک گذاری در:
به گزارش خبرنگار سینمایی صبا ، در روزهای گذشته سه فیلم درباره الی ، جدایی نادر از سیمین و فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی در برخی پردیس های سینمایی تهران به نمایش درآمدند. این فیلم ها که در شرایط نامساعد اکران با ساز و کاری نامعلوم دوباره به پرده سینما راه یافته بودند، در چند روز اکران پراکنده خود تنها توانستند چند عدد بلیت بفروشند. همین موضوع سبب شد تا این فیلم ها در کمتر از یک هفته از چزخه اکران مجدد کنار گذاشته شوند و در سامانه های بلیت فروشی از جمله سمفا نیز حذف گردند.
البته حذف این فیلم ها با فروش تک بلیت شان در حالی در سمفا اتفاق افتاده است که از آغاز فعالیت این سامانه هیچ فیلمی پس از پایان اکرانش از فهرست حذف نشده است و همچنان آمار فروش و تعداد بلیت آن به نمایش گذاشته می شود. حتی سمفا در حال حاضر یک مشکل فنی نیز دارد و آن این است که با وجود پایان اکران یک فیلم همچنان تعداد روزهای اکران آن را اضافه می کند آنها هم در حالی که فروش آن ثابت است؛ امری که فیلم های فرهادی با پخش کنندگی علی سرتیپی از آن مستثنی شده اند!
به هر ترتیب به نظر می رسد شرایط سینماداران با توجه به وضعیت موجود به جایی رسیده است که آنها می خواهند به هر نحوی باعث فروش گیشه خود شوند اما این موضوع قطعا بدون در نظر گرفتن ساز و کارهای لازم نمی تواند به نتیجه مطلوب برسد. فقدان حمایت جدی دولت و سازمان های مربوطه از سینماها منجر شده تا بسیاری از سینماهای تهران و شهرستان ها با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم کرده و فیلم های روی پرده کم فروش ترین روزهای خود را تجربه کنند.
امید پویانفر
انتهای پیام/
قدس آنلاین : اکران فیلم های سینمایی زیر سایه کرونا، وضعیت نامشخصی پیدا کرده اند. پس از شیوع ویروس کرونا از اسفند ماه سال گذشته کرکره سالن های سینمایی پایین کشیده شد و به تعداد فیلم هایی که همواره در صف شلوغ اکران بودند، اضافه شد. فیلم های کودک و نوجوان هم که معمولاً جزو قربانیان مظلوم بی عدالتی در اکران بودند، شرایط سخت تری پیدا کردند به طوری که تهیه کننده فیلم سینمایی پیشی میشی که به عنوان اولین فیلم کودک اکران 99 قرار بود اواخر تیرماه روانه پرده سینماها شود اعلام کرد از اکران این فیلم در سینماها منصرف شده است. احمد احمدی درباره دلایل این انصراف گفته بود: درخواست ما برای اکران پیشی میشی به قبل از موج تازه کرونا بازمی گردد. ما براساس آنچه اعلام شده بود تصور می کردیم زیرساخت های لازم برای اکران آماده است، کرونا هم فروکش کرده بود و قرار بود همه سینماها باز شوند، اما حالا با گسترش دوباره کرونا و تعطیلی سینماها به خصوص در شهرستان ها، چاره ای جز انصراف از اکران نداریم.
به گفته این تهیه کننده، فیلمش یک اثر مستقل است که بدون هر گونه کمک و وام دولتی ساخته شده و به عنوان بخش خصوصی اکران فیلم در این شرایط دشوار است و می تواند به نابودی فیلم مبدل شود. از طرف دیگر مخاطب این فیلم خانواده و کودکان هستند و با شرایطی که کرونا به وجود آورده حفظ سلامت مخاطبان سینما مهم تر است؛ بنابراین تصمیم گرفتیم از اکران این فیلم انصراف بدهیم.
در شرایطی که وضعیت تولید و اکران بسیاری از فیلم ها به ویژه آثار کودک و نوجوان در هاله ای از ابهام و بیم قرار دارد، فیلم سازان این عرصه دست روی دست نگذاشته اند و برای تولید آثار جدید طراحی و اقدام می کنند. حسین قناعت، یکی از کارگردان های پرکار حوزه کودک و نوجوان است که با وجود چند فیلم اکران نشده اش همچون پیشی میشی و والدین امانتی (با نام قبلی شپلوتکا) در حال نگارش اثر تازه ای با فضایی شاد و فانتزی برای مخاطب کودک است. با این کارگردان درباره وضعیت پیش رو و آینده سینمای کودک و نوجوان گفت وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
با توجه به بی میلی سرمایه گذاران فیلم های کودک برای اکران آنلاین فیلم هایشان، به نظر شما سرنوشت اکران فیلم های کودک چه خواهد شد؟
با وضعیتی که در حال حاضر برای اکران آنلاین فیلم های سینمایی وجود دارد، سرمایه گذاران شخصی نگرانی بجایی دارند زیرا فیلم هایی که اکران آنلاین می شوند خیلی زود قاچاق و نسخه غیرقانونی آن ها در فضای مجازی منتشر می شود؛ بنابراین امنیتی برای اکران آنلاین فیلم ها وجود ندارد مگر اینکه برای آن تدبیری شود. فیلم های کودک هم مانند فیلم های بزرگسال از این خطر مصون نیستند به ویژه فیلم هایی با سرمایه گذار شخصی ریسک نمی کنند که فیلمشان را اکران آنلاین کنند. سرمایه گذار و تهیه کننده ترجیح می دهند فیلم هایشان را برای اکران سینمایی در شرایط پساکرونا نگه دارند. امیدواریم زودتر بیماری کرونا از بین برود و خانواده ها همراه با بچه هایشان به سالن های سینما بروند.
با توجه به اینکه معمولاً در شرایط معمولی اکران هم به فیلم های کودک اجحاف و زمان خوبی برای اکران به آن ها داده نمی شد، گمان می کنید با منتظر ماندن در صف اکران سینمایی برای شرایط پساکرونا، اکران فیلم های کودک با شرایط دشوارتری مواجه نمی شود؟
موضوع نوبت اکران و اجحافی که به سینمای کودک یا بعضی از فیلم ها می شود یک بحث کلی است که نمی توانم خیلی درباره آن صحبت کنم، چون در این باره تخصص ندارم، اما قبل از ماجرای کرونا، اتفاقات خوبی برای سینمای کودک در حال رخ دادن بود. دست کم در دو سه سال گذشته شاهد این اتفاقات خوب بودم و می دیدم تعدادی از دوستان فیلمساز در حوزه سینمای کودک به سمتی رفته اند که فیلم هایی برای مخاطب و خانواده ایرانی بسازند. به نظرم در دو سه سال اخیر سینمای کودک نسبت به سال های گذشته وضعیت بهتری داشته است و توانسته در اکران های سینمایی برای خودش جایگاه و اعتبار باز کند. در این سال ها برخی فیلم های کودک روی پرده سینماها رفته اند که در اکران عمومی نسبت به فیلم های بزرگسال فروش بهتری داشته اند. فیلم هایی که علاوه بر پیام، جنبه سرگرم کنندگی و خانوادگی داشتند. پیش از ماجرای کرونا که شرایط تولید و اکران آثار سینمایی با چالش روبه رو نشده بود، سینمای کودک شرایط خوبی پیدا کرده و رو به پیشرفت بود.
به نظر شما قصه کرونا می تواند برای سینمای کودک هم تولید محتوا کند؟
قصه کرونا خیلی تلخ است. طرحی آماده کردم ولی هر چه فکر کردم دیدم اگر بخواهم به این موضوع به شکل جدی بپردازم نمی شود. در فیلم آخرم به نام والدین امانتی (با نام قبلی شپلوتکا) به این موضوع اشاره کردم چون زمانی که شروع به کار کردیم، کرونایی در کار نبود، ولی در زمان فیلم برداری، وضعیت کرونا به مرحله هشدار رسید. برای ساخت فیلم والدین امانتی (با نام قبلی شپلوتکا) دوبار مجبور به تعطیلی کار شدیم. در این فیلم با موضوع کرونا کمی شوخی کردم، چون فضای کار فانتزی و طنز بود و جای شوخی داشت، ولی اگر قرار باشد کار جدی بسازم کار تلخی خواهد شد و دوست ندارم کار تلخ بسازم. مدتی بود سوژه ای در این باره مرا وسوسه کرد که کار کنم، ولی منصرف شدم و فقط به همان بخش های طنز در کار قبلی ام بسنده کردم.
به نظر شما با وضعیت پیش آمده، سرمایه گذاران شخصی روی فیلم های پرهزینه کودک هم سرمایه گذاری می کنند؟
به نظرم نگاه منطقی این است که چنین اتفاقی نیفتد چنانکه در حال حاضر هم کمتر سرمایه گذاری روی فیلم های کودک که پرهزینه باشد، سرمایه گذاری می کند، چون میزان فروش فیلم های کودک مشخص است و منطق سرمایه گذاری چنین اجازه ای را به سرمایه گذار نمی دهد که ضرر کند. برای تولید آثار پرهزینه در حوزه کودک، دولت باید سرمایه گذاری کند تا ریسک بازگشت سرمایه را بپذیرد. برای تهیه کننده خصوصی منطق ندارد که سراغ ساخت آثار پرهزینه برود، نه فقط الان که در گذشته هم چنین نبوده است. هزینه تولید اثر در سینمای کودک باید معقول باشد.
آینده سینمای کودک را با شرایط فعلی چطور پیش بینی می کنید؟
امیدوارم کرونا موجب نشود از مخاطب کودک و نوجوان دور شویم. در همین شرایط هم بسیاری از فیلم سازان کودک و نوجوان به این فکر افتاده اند که آثار سرگرم کننده برای بچه ها بسازند، آثاری که بچه ها می پسندند و خانواده های ایرانی از آن استقبال می کنند. با وجود ظرفیت های خوبی که در حوزه فیلم سازی کودک و نوجوان وجود دارد، آینده خوبی را برای آن پیش بینی می کنم، ولی امیدوارم حمایت های دولتی هم بهتر شود. خوشبختانه در سال های اخیر سرمایه گذاران خصوصی وارد عرصه فیلم سازی برای کودکان و نوجوان شده اند و با سرمایه های شخصی دارند کار می کنند. مثلاً فیلم هایی همچون والدین امانتی (با نام قبلی شپلوتکا)، سلفی با رستم و پیشی میشی از کارهای من بودند که با سرمایه شخصی تهیه کنندگانش ساخته شدند و از هیچ نهاد دولتی برای ساخت آن ها کمک گرفته نشد. امیدواریم سایه نحس ویروس کرونا هر چه زودتر از سر کشورمان و همه کشورهای جهان برداشته شود و شرایط ایمنی برای خانواده ها و بچه ها فراهم شود که بتوانند دوباره به سینما بروند و فیلم تماشا کنند.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
مشغول نوشتن کار جدیدی هستم که باز هم یک فیلم شاد و فانتزی برای کودکان است و تا قطعی نشود درباره آن صحبت نمی کنم.
با توجه به اینکه زمان مشخصی برای برون رفت از بحران کرونا وجود ندارد، اگر برای فیلم نامه جدیدتان سرمایه گذار پیدا شود کار را جلو دوربین می برید؟
به هر حال همه ما در این شرایط باید مسیر خودمان را برویم، ولی به شکلی دشوارتر و باید زندگی کنیم ولی با احتیاط تر. اگر شرایط ساخت فیلم جدیدم مهیا شود با مراقبت و احتیاط لازم کار را پیش می برم. چاره ای نداریم و باید کار کنیم مثل زندگی عادی. قطعاً رعایت پروتکل های بهداشتی و ایمنی جزو اولویت هاست، اگرچه شرایط ساخت فیلم را سخت می کند، اما غیرممکن نمی کند.
انتهای پیام/
محمد متوسلانی کارگردان، تهیه کننده، نویسنده و بازیگر سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: حمایت از فیلمنامه نویس ها همیشه می تواند اتفاقی مثبت و در راستای حمایت از سینما باشد. هیچ گاه به فیلمنامه نویس ها توجه جدی نشده و اگر طرحی برای فراهم شدن زمینه مناسب در جهت نگارش فیلمنامه های با کیفیت اجرا شود اتفاقی مثبت است و می توان از این طرح حمایت کرد.
متوسلانی در ادامه گفت: در همه جای دنیا نویسنده های بزرگ حتی داستان نویس ها و نویسندگان رمان آثار خود را به نوعی تصویری خلق می کنند و گوشه چشمی به اقتباس سینمایی از اثرشان دارند چرا که در صورت اقتباس سینمایی از اثرشان پول زیادی بدست می آورند. در ایران اقتباس از آثار هنری کار ساده ای نیست و شرایط ویژه ای دارد، یک رمان که مجوز دارد برای گرفتن مجوز اقتباس سینمایی شرایطش پیچیده تر می شود و با این منطق که میزان مخاطبان سینما از رمان بسیار بیشتر است به آن مجوز نمی دهند.
او با اشاره به حمایت ویژه از فیلمنامه های نوشته شده در ژانرهای متفاوت در طرح حمایت از فیلمنامه نویسان، تأکید کرد: در همه جای دنیا یک ژانر وقتی رونق پیدا می کند که فیلمی موفق در آن گونه سینمایی ساخته شود. ژانر وسترن در آمریکا زمانی پر رونق شد که مخاطبان سینما از فیلم هایی در این ژانر استقبال کردند. سپس این گونه سینمایی به شکلی دیگر در سینمای ایتالیا دیده شد که به وسترن اسپاگتی معروف بود، استقبال از اینگونه آثار باعث شد فیلم های خوبی در این ژانر ساخته شود. ژانر با مناسبات جامعه شکل می گیرد و پر رونق می شود؛ زمانی که فیلم قیصر با استقبال خوب مواجه شد فیلم های بسیاری شبیه به آن ساخته شد و سرمایه گذارها و تهیه کننده ریسک کمتری در تولید این آثار احساس می کردند.
این کارگردان در ادامه گفت: زمانی اکران فیلم های خارجی در ایران و استقبال از این آثار باعث شد سینمای ما نیم نگاهی به فیلم های خارجی داشته باشد و از آنها تأثیر بگیرد اما دوبله شدن فیلم های روز دنیا فیلم های سینمایی ما را در رقابتی نابرابر با فیلم های دنیا قرار داد. من موافق ایجاد جو رقابتی هستم اما هر چیز باید در فضای مناسبی قرار بگیرد. سینمای ایران به قدری مظلوم است که باید از آن حمایت شود اما متأسفانه معمولاً حمایت ها به خوبی صورت نمی گیرد.
کارگردان فیلم سینمایی کفش های میرزانوروز در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: برای حمایت از ساخت آثار ارزشی باید برنامه ریزی درستی باشد، معمولاً حمایت ها به شکلی صورت می گیرد که بودجه به هدر می روند. ما هیچ گاه نتوانستیم به بنیاد سینمایی فارابی راه های حمایت درست را بفهمانیم، بارها به شکل حمایت ها اعتراض کردیم، یک بار در یک بیانیه که با بهروز افخمی و مسعود جعفری جوزانی تنظیم کرده بودیم به این مسأله اشاره شده بود اما پس از خواندن این بیانیه حراست وزارت ارشاد من را فرا خواند، در آنجا من را تهدید کردند که تو فیلمساز قبل از انقلاب بودی و باید از ما ممنون باشی که اجازه می دهیم فیلم بسازی، من نیز به آن فرد که اینگونه با من صحبت می کرد گفتم شما سابقه من را نمی دانی، من نقطه ضعفی ندارم که بخواهم از آن بترسم. آنجا نکات عجیبی گفتند و یکی از عجیب ترینشان این بود که به من می گفتند با این بیانیه شما بهانه ای به دست رسانه های خارجی داده اید تا از آن سواستفاده کنند. نباید جلوی هر انتقادی را با این جملات گرفت، مسئولان بهتر است مسئولیت شناس باشند و اگر تا امروز درست رفتار کرده بودند ما چنین وضعیتی در سینمایمان نداشتیم.
متوسلانی اظهار داشت: منظور من از مطرح کردن این مباحث این است که بهتر است هر حمایتی به درستی انجام شود و انتقادهایی که به مسئولان در اجرای طرح می شود باید با سعه صدر شنیده شود و آن را جدی بگیرند، اگر قرار است از فیلمنامه نویسان حمایت شود بهتر است معیار حمایت کیفیت آثار باشد نه مورد تأیید بودن افراد. متأُسفانه بارها دیده ایم طرحی با رویکرد امیدوارکننده و مناسب تصویب می شود اما در اجرا بحث حمایت در این طرح شامل حال افراد معدودی می شود که قرار است آثارشان در خدمت سیستم حاکم باشد.
این کارگردان در پایان گفت: سینما معیارهایی دارد که می توان با در نظر گرفتن آن ها طرح ها را ارزشگذاری کرد. اگر قرار است از آثار سینمایی حمایت شود اصولی وجود دارد و باید آن اصول مدنظر قرار داده شود اما متأسفانه معمولاً مسئولان آثاری را مناسب حمایت می دانند که مورد تأیید و علاقه شان باشد.
پایگاه بصیرت
یادداشت : محاکمه یکی از متهمان اقتصادی پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان در اواخر هفته گذشته بهانه ای شد تا بار دیگر رسانه های گوناگون هرکدام از منظر خود به مسئله ورود پول های مشکوک و اصطلاحاً کثیف به سینما بپردازند. ماجرایی که 5 سال است با ورود چنین سرمایه ای به سریال شهرزاد خبرساز شد و به دنبال آن حواشی فراوانی در سال گذشته ایجاد شد که اوج آن امضای برخی از سینماگران در پای نامه آزادی یکی از این متهمان از زندان بود. حجم خبر و تحلیلی که دراین باره رپرتاژ می شود، واجد نکاتی از حیث سلامت روانی شهروندان و پیوند دادن آن به جریان تحریف است که از باب طرح مقدماتی به آن می پردازیم.
نکات تحلیلی: 1- طرح بحث در زمینه ورود پول های کثیف به سینما و شبکه خانگی که منجر به شفافیت شود، خوب است؛ اما آنچه مایه نگرانی است فشار روانی و ناامیدی است که بر روح مردم و پیگیری کنندگان این موضوع در این شرایط اقتصادی چنگ می زند و تصویری مغشوش از کلیت امور فرهنگی و مدیریتی آن در کشور ارائه می دهد؛ درحالی که هنوز صحت وسقم بسیاری از این اخبار و تحلیل ها مشخص و قطعی نیست. 2- این بحث ابعاد مختلفی به لحاظ فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی دارد؛ اما آنچه در این سطور به دنبال طرح آن هستیم، ناامنی روانی و تهدیدی است که از این زاویه در جامعه ایجاد می شود. به راستی این اخبار منفی سرشار از دزدی، اختلاس، زد و بند، ارتشاء و ... با اذهان مردم چه می کند؟ کدام یک از روایت ها واقعیت دارد؟ چه کسی مسئولیت نظارت بر این امور را بر عهده دارد؟ وزارت ارشاد و مسئولان سینمایی کجایند؟ چرا برخی تهیه کننده ها و کارگردان های بزرگ سینمای کشور که قرار است فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی را با برداشت ها و پلان های کلوزآپ و بسته خود به جوانان این مرزوبوم یاد دهند، امروز همدیگر را متهم می کنند؟ آیا نباید تا مشخص شدن واقعیت از سیاست رسانه ای درستی تبعیت کرد که این تبعات را نداشته باشد؟
نکته پایانی: به نظر می رسد در راستای دفاع از حقوق عامه که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است، باید مدعی العموم ورودی دقیق تر، سریع تر و جدی تر داشته باشد تا به هر بهانه ای سفره این عقده گشایی ها، اتهام زنی ها و فرار از پاسخگویی ها باز نشود. باوجود تلاش نستوهانه و عزم قوه قضائیه در ماه های اخیر، گاهی طولانی شدن دادرسی ها و مفتوح بودن برخی پرونده ها، آفتی است که مطلوب نظر جریان تحریف در راستای فضاسازی و القاء ناکارآمدی نظام اسلامی است. باید مراقب و حساس این آدرس غلط دادن و تحریف واقعیت نگاه انقلابی به حوزه فرهنگ و سینما بود که جمع زیادی در آن متعهدانه فعالیت می کنند. برای پاسداشت زحمات بخش اصیل و متعهد سینما باید دستگاه قضا ورود کند! (نویسنده: فتح الله پریشان)
به گزارش فرهیختگان ، بخشی از یک گفت وگوی چندساعته با شهاب الدین غندالی، مدیرعامل برکنار شده و بازداشت شده صندوق ذخیره فرهنگیان است که چند وقت پیش در دفتر روزنامه فرهیختگان انجام شد، به بهانه برگزاری اولین جلسه از دادگاه محمد امامی، در شماره امروز روزنامه منتشر شده است.
محمد امامی که یک سرمایه گذار کلان در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی است، غیر از حوزه فرهنگ، فعالیت های اقتصادی متعدد دیگری هم داشته؛ از معاملات ملکی تا صادر کردن قیر ایران به امارات و قطر.
از خلال صحبت های غندالی اما می شود چیز های بیشتری درباره امامی فهمید؛ مثل اینکه او چندبار یکی از چهره های سیاسی که سابقا استاندار کرمان، نماینده مجالس پنجم و ششم، رئیس دفتر هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری وی، معاون رئیس جمهور در دوره محمد خاتمی و موسس هواپیمایی ماهان بود و هم اکنون سخنگوی حزب کارگزاران است یا اینکه یک نماینده پرحاشیه ای که در مجلس یازدهم اعتبارنامه اش تایید نشد را برای لابی، جهت ابقای ع- ب ، مدیر قبلی بانک سرمایه، نزد غندالی فرستاده بود. برگرداندن رای دادگاه زمین لواسان، نکته دیگری است که غندالی در بحث پرحاشیه زمین لواسان به آن اشاره می کند. در بحث این زمین که امامی درمورد آن به گران نمایی متهم است، غندالی از زبان خودش و محمد امامی می گوید که اگر دادگاه ادعا می کند من گران نمایی کردم ، بانک آن زمین را به خودش برگرداند تا پول شان را پس بدهد.
در ضمن، خود غندالی ابتدا می گوید که قیمت تعیین شده توسط مالکان زمین لواسان را 50 میلیاردتومان اعلام کرده و حالا به نظر دادگاه که می گوید شما زمین 48 میلیاردی را 106 میلیارد قیمت گذاشته اید، خرده می گیرد.
از طرفی همسر غندالی متهم به معاونت در اخلال در نظام بانکی و معاونت محمد امامی است. یکی از اسناد کیفرخواست همسر غندالی پیامکی است که محمد امامی برای او فرستاده تا فردی را به ریاست یک شعبه از بانک سرمایه بگمارند. این اتفاق فردای همان روز می افتد و همان فرد رئیس یکی از شعب بانک سرمایه می شود.
حالا غندالی پاسخ می دهد که چون خانم من دوست داشته بلوف بزند و ادعا کند که روی من نفوذ زیادی دارد، امامی هم می خواسته درخواستی مطرح کند که من انجامش ندهم و بعد بگوید پس دیدید شما چنین نفوذی ندارید... این استدلال ممکن است یادآور استدلال اکبر #طبری در یکی از اولین دادگاه هایش باشد که می گفت؛ من رفقایی دارم که #لواسان را به نامم می زنند. اگر شما چنین رفقایی ندارید، به من مربوط نیست.
متن کامل این گفتگو را در سایت روزنامه ( اینجا ) بخوانید.
"ایرج محمدی " تهیه کننده سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ درباره "جشن حافظ" گفت :اساسا با بر زبان آوردن اسم جشن حافظ یاد مرحوم "علی معلم "در اذهان زنده میشود ایشان با راه اندازی این جشن و مقاومت در برابر همه ناملایمات که همیشه در انجام کارهای فرهنگی و سینمایی و هنری وجود دارد یک یادگار تمام عیار از خودشان باقی گذاشتند که حالا با گذشت بیست سال به عنوان یک برند وطنی در حوزه سینما و تلویزیون مورد توجه و محبوب همه اهالی فرهنگ و هنر است.
تهیه کننده سریال مانکن ادامه داد:من هم شنیدم "جشن حافظ" امسال قرار است به صورت آنلاین برگزار شود و هیات داوران این رویداد وطنی از مدت ها پیش با توجه به اساسنامه داوری جشن حافظ کار داوری آثار ارسالی به جشن را آغاز کردند و طی همین دو سه روز گذشته نامزدهای جشن حافظ در رشته های گوناگون معرفی شدند و خب خوشحالم که سریال مانکن هم مورد توجه هیات داوران قرار گرفته است و نامزد دریافت جایزه شده است .
وی ادامه داد :در سالی که شیوع بیماری کووید 19بسیاری از جشنواره ها را لغو کرده است باعث خوشحالی بنده است که با همه محدودیت های موجود "جشن حافظ" به صورت آنلاین برگزار میشود هر چند که به شخصه دوست داشتم این بیماری کرونا نبود و جشن مثل هر سال به صورت حضوری برگزار می شد .
این تهیه کننده سینما و تلویزیون در ادامه با اشاره به تاثیر مثبت برگزاری جشنواره های وطنی برای ارزیابی کارهای سینمایی و تلویزیونی افزود: ایجاد انگیزه برای دوستان هنرمند اعم از بازیگران و کارگردانان به هر شکلی مبارک است چون جنبه حمایتی دارد .همه هنرمندان دوست دارند تلاشی که به عنوان بازیگر،گریمور،فیلمبردار،کارگردان ،تدوینگرو...انجام می دهند دیده بشود و چه بهتر که علاوه بر دیده شدن تلاششان مورد ارزیابی از سوی افراد آگاه به فنون هنری و کارشناسان قرار بگیرد و جایزه هم داشته باشد.
وی گفت :به شخصه معتقد هستم که باید در این دوران رکود که به خاطر شیوه بیماری کرونا دامن تولیدات سینمایی و تلویزیونی را گرفته است همه تلاش مان را به کار ببندیم و از خوابیدن تولیدات سینمایی و تلویزیونی جلوگیری کنیم،برگزاری آنلاین جشنواره ها می تواند انگیزه استارت کار دوباره را در بین اهالی هنر بزند از این رو از همسر مرحوم علی معلم که تلاش می کنند جشن حافظ در همان قد و اندازه و با همان کیفیت امسال و در ایستگاه بیستم به صورت آنلاین برگزار شود تشکر می کنم.
گروه هنر: علیرضا طحان زاده، کارگردان جوان 25 ساله عرصه فیلم سازی کوتاه، از مسئولان هنری درخواست کرد که از جوانان عرصه فیلم کوتاه بیشتر حمایت کنند. او دراین باره به شرق گفت: درحال حاضر حمایت از جامعه هنرمندان به ویژه کسانی که در حوزه فیلم سازی تلاش می کنند، می تواند بار بزرگی را از دوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بردارد؛ چراکه با توجه به شرایط بیماری کرونا انگیزه و همچنین دسترسی برای تولید کارهای هنری بسیار محدود شده است. تجربه فیلم سازی بنده بسیار کم است، ولی در این مدت کوتاه متوجه شدم که امنیت نداشتن جامعه هنری و همراهی نکردن با آنها می تواند موجب بی انگیزه شدن و تولید نشدن آثار هنری شود. امیدوارم آنان که در این راه قدم برمی دارند، مانند من دلسرد و گاهی ناامید نشوند! .
او درباره کارنامه هنری خود توضیح داد: تاکنون فیلم کوتاه در خانه بمانید را با لهجه یزدی ساخته ام. همچنین موضوع فیلم کوتاه و مفهومی مسافر را که با موضوع شهدای سلامت بود، در وصف پرستاران و کادر بهداشت و درمان کشور ساخته شد، رقم زدم که مورد استقبال هم وطنان عزیزم قرار گرفت و این فیلم را به شهید نرجس خانعلی زاده تقدیم کردم.
تهیه کنندگی و طرح فیلم هرم نیز با موضوع روز شرکت های هرمی و مشکلات آن از دیگر فعالیت های بنده است. ضمن اینکه تهیه کنندگی یک تئاتر پرطرفدار با عنوان پرواز 737 را با حضور دو چهره مطرح تئاتر و تلویزیون کشورمان خانم رابعه اسکویی و سپند امیر سلیمانی بر عهده داشتم. جا دارد از همه کسانی که من را در این مسیر همراهی کردند، به ویژه دوستانم در شهرستان اردکان، زادگاه پدری و همچنین مسئولان امر تقدیر و تشکر کنم .
گروه هنر: علیرضا طحان زاده، کارگردان جوان 25 ساله عرصه فیلم سازی کوتاه، از مسئولان هنری درخواست کرد که از جوانان عرصه فیلم کوتاه بیشتر حمایت کنند. او دراین باره به شرق گفت: درحال حاضر حمایت از جامعه هنرمندان به ویژه کسانی که در حوزه فیلم سازی تلاش می کنند، می تواند بار بزرگی را از دوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بردارد؛ چراکه با توجه به شرایط بیماری کرونا انگیزه و همچنین دسترسی برای تولید کارهای هنری بسیار محدود شده است. تجربه فیلم سازی بنده بسیار کم است، ولی در این مدت کوتاه متوجه شدم که امنیت نداشتن جامعه هنری و همراهی نکردن با آنها می تواند موجب بی انگیزه شدن و تولید نشدن آثار هنری شود. امیدوارم آنان که در این راه قدم برمی دارند، مانند من دلسرد و گاهی ناامید نشوند! .
او درباره کارنامه هنری خود توضیح داد: تاکنون فیلم کوتاه در خانه بمانید را با لهجه یزدی ساخته ام. همچنین موضوع فیلم کوتاه و مفهومی مسافر را که با موضوع شهدای سلامت بود، در وصف پرستاران و کادر بهداشت و درمان کشور ساخته شد، رقم زدم که مورد استقبال هم وطنان عزیزم قرار گرفت و این فیلم را به شهید نرجس خانعلی زاده تقدیم کردم.
تهیه کنندگی و طرح فیلم هرم نیز با موضوع روز شرکت های هرمی و مشکلات آن از دیگر فعالیت های بنده است. ضمن اینکه تهیه کنندگی یک تئاتر پرطرفدار با عنوان پرواز 737 را با حضور دو چهره مطرح تئاتر و تلویزیون کشورمان خانم رابعه اسکویی و سپند امیر سلیمانی بر عهده داشتم. جا دارد از همه کسانی که من را در این مسیر همراهی کردند، به ویژه دوستانم در شهرستان اردکان، زادگاه پدری و همچنین مسئولان امر تقدیر و تشکر کنم .
گفت وگو با پژمان مظاهری پور، عضو جدید هیئت مدیره خانه سینما فرانک آرتا
انتخابات هیئت مدیره خانه عصر روز دوشنبه 20 مرداد در محوطه باز بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد و اعضای آن انتخاب شدند. با توجه به حساسیت این موضوع با پژمان مظاهری پور که به نمایندگی از صنف کارگردانان مستند به هیئت مدیره خانه سینما راه یافت، گفت وگویی کردیم که به این شرح است:
همان طور که می دانید خانه سینما در شرایط خاصی قرار دارد. در این دو سال اخیر اعتراضاتی به وضعیت مدیریت خانه سینما مطرح شده که به برخی دلواپسی ها درباره آینده خانه دامن زده است. شما در این باره چه تحلیلی دارید؟
قبل از هر چیز باید بگویم که این هیئت مدیره خودش را متعلق به تمام سینمای ایران و اصنافش می داند. هدف ما ایجاد یکپارچگی و همدلی بین اعضای خانه سینماست.
الان کشور در شرایط خاصی است که منجر به تعطیل شدن تولید در عرصه های اقتصادی، خدماتی و فرهنگی شده. این محدود شدن تولید طبیعتا روی سینما هم تأثیر گذاشته و بالطبع خانه سینما هم از این شرایط خاص متأثر است؛ بنابراین همه مسائل دست به دست هم داده تا در این شرایط قرار بگیریم.
قبل از هر چیز از نظر شما یک خانه سینمای ایدئال چه مختصاتی دارد؟
یک خانه سینمای ایدئال یک سندیکا و اتحادیه است. بهتر است که به تعریف اصلی صنف برگردیم. صنف متشکل از افرادی است که در حرفه خودشان متخصص هستند و در کنار هم جمع می شوند. در هیچ سازمان و ارگان حکومتی و دولتی استخدام نیستند. حقی را که از اقتصاد و جامعه می خواهند، از طریق صنف مطالبه می کنند. از کلمه مطالبه استفاده می کنم؛ چون طلب دارند. حق و حقوقی مانند بیمه درمان، بیمه بازنشستگی و معیشت را از طریق صنف مطالبه می کنند. اگر بتوانیم این چرخه ایدئال را در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم خانه سینمای موفقی خواهیم داشت.
شما به نمایندگی از صنف مستندسازان در این انتخابات شرکت کردید. دست کم خواسته های این صنف از هیئت مدیره چیست؟
الان سرنوشت کلیت سینما هم شبیه سینمای مستند شده است!
چطور؟
یعنی اکران و فروش ندارد و دچار بحران شده است. تازه همه سینما آنچه را که تاکنون فقط مستندسازان کشیده اند، دارد تجربه می کند. این نکته مهمی است. بچه های مستند ساز قبل از شرایط کرونا، کرونازده بودند! چون اعتبارات سینمای مستند بسیار کم است و تازه هر روز اعتبارات را هم کمتر کرده اند و مستندساز به یک فرد فشرده ای تبدیل شده که خودش به تنهایی فیلم برداری، مونتاژ و بقیه کارها را انجام می دهد؛ چون با این پول های کم به شکل طبیعی یک انسان، نمی تواند زندگی کند، چه برسد به فیلم سازی! که طبیعتا بر کیفیت کار هم تأثیر می گذارد. نکته دوم اینکه در حوزه سینمای مستند بسیاری از مشکلات را سازمان های دولتی به ویژه روابط عمومی های آنها ایجاد می کنند؛ برای مثال در وزارتخانه هایی که روابط عمومی های فعالی وجود دارد، پول هایی که برای ساخت فیلم های مستند تخصیص داده می شود - بدون اینکه مشاوره های تخصصی در این زمینه وجود داشته باشد- صرف تولید فیلم های ضعیف می شود! خب همه این موارد آسیب زاست. هرچند دو صنف انجمن کارگردانان سینمای مستند و انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند حرف های بسیار زیادی دراین باره دارند و ما موظف هستیم حرف های این دو صنف را بشنویم، اتاق فکر تشکیل دهیم و برای بحث معیشت راهکارهای عملی ارائه دهیم؛ بنابراین بحث ما الزاما بحث فرهنگی نیست که فقط به نمایش فیلم مستند و آشنایی مردم با فیلم مستند محدود شود. بخش دیگر آن مربوط می شود به معیشت و رفاه کسانی که فیلم مستند را می سازند؛ چون آنها باید از امکانات کافی برای زندگی برخوردار شوند تا بتوانند مثل بقیه افراد جامعه کار شان را درست انجام دهند.
به نظر شما در این شرایط، هیئت مدیره جدید چقدر می تواند به خواسته های صنوف مختلف جامه عمل بپوشاند؟
خب مسیر چندان آسان نیست؛ ولی باید به مرور مشکلات مرتفع شوند. مثلا معتقدم بیمه هایی که به اعضا تعلق می گیرد، بیمه های خوبی نیست. دست کم بیمه های درمانی با شرایط موجود که بچه ها متحمل هزینه های سنگین درمانی می شوند که حتی چک آپ های پزشکی را هم پوشش نمی دهد، جواب گو نیست. با وجود اینکه صندوق اعتباری هنر قول داده بود بیمه ها را پرداخت می کند، دست کم من که حق بیمه ام را پرداخت کرده ام تا این لحظه از آن سو دریافتی نداشته ام! صندوق اعتباری هنر هم پاسخ داده بود هرچه زودتر پرداخت می کنیم. در صورتی که ما پولی را که آنها باید پرداخت می کردند، پرداخت کرده ایم که مربوط به سه ماهه اول سال می شده. این ادبیات معکوس و عجیبی است؛ اما به هر شکل باید سروسامان بگیرد.
قطعا ارتباط صندوق اعتباری هنر و خانه سینما باید به شکلی باشد که اعضا دچار سردرگمی نشوند. هنوز بیمه های تکمیلی بسیاری از اعضا فعال نشده! این مسائل باید حل شود تا بدانیم بیمه مطمئنی داریم و خانه سینما باید رأسا یا به هر شکل دیگر به این موضوع ورود پیدا کند. نکته بعدی بحث مالیات است. اداره مالیات آن طور که لازم است، عمل نکرده؛ ابتدای دهه 80 گفتند شما فقط یک فرم پر می کنید و طبق بند ل ماده 139 قانون مالیات های مستقیم ، معاف از مالیات هستید؛ اما اینکه سند خانه بیاورید، ورودی حساب داشته باشید و... نداشت. مثلا در ابتدا اداره مالیات از اصناف خواست فرم پر کنند و ریز مخارجشان را بنویسد و اصناف موظف شدند هر سه ماه یک بار گزارش مالی بدهند؛ اما آخرین باری که اتفاقی افتاده، این بود که افراد موظف شده اند موجودی حساب بانکی خودشان را در اول و آخر سال مالی اعلام کنند. همین جور مالیات دارد در حوزه امور مالی شخصی افراد وارد می شود؛ یعنی دارد وارد حوزه شخصی افراد می شود.
متأسفانه با شرایطی در حوزه مالیاتی مواجه شدیم که بعضا برخوردهای سلیقه ای هم می شود. در واقع نماینده خانه سینما در حوزه مالیات، حرف های زیادی در این زمینه دارد و چون قضیه فنی است، وارد آن نمی شوم ولی معتقدم تکلیف خانه سینما با بحث مالیات باید روشن شود. حتی اگر لازم شود مالیاتی پرداخت شود، مالیات را می دهیم تا از دولت خدمات بگیریم نه اینکه معلوم نشود مالیات برای چه کاری پرداخت می شود! الان روی قراردادهای بچه هایی که در حوزه های مختلف کار می کنند، بیمه اعمال می شود. بیمه پولی را می گیرد ولی چارچوب آن مشخص نیست؛ چون بیمه درمانی و بازنشستگی شامل آن نمی شود! اگر کسی مثلا چیزی حدود صد میلیون تومان قرارداد می بندد، عملا 5/7 تا 15 میلیون تومان بیمه می پردازد و معلوم نیست این پول کجا می رود. باید تکلیف این پول و عواید این پرداخت که به دولت داده می شود نیز مشخص شود. زمانی که بحث پرداخت مالیات ها عنوان شد، چند رسانه در این زمینه موضع گرفتند که سلبریتی هایی که درآمد میلیاردی دارند باید مثل بقیه مردم مالیات بدهند؛ اما همه باید بدانیم که چهار، پنج هزار نفری که عضو خانه سینما هستند، همه شان سلبریتی نیستند و معیشت آنها با قواعد مالیاتی جور درنمی آید. مگر دولت حقشان را می دهد که اینها هم مالیات بدهند؟ الان تناسب ببندید با یک تعویض روغنی یا کلینیک دندانپزشکی یا طلافروشی؛ ما به مراتب بیشتر از آنها بیمه می دهیم. پس اینها محاسبات دقیق و درستی نیست و باید به این قضیه پرداخته شود. بیشتر کسانی که در حوزه سینما کار می کنند، افراد آسیب پذیری هستند.
درباره اعتراض ها به عملکرد خانه سینما چه تحلیلی دارید؟
خب یکی از اعتراض ها این است که خانه سینما به سیستم دولتی یا وزارت ارشاد وابسته است؛ یعنی پول می گیرد و وابسته به دولت است. باید این واقعیت را در نظر داشت که دولت پول این سینما را می دهد. می توانیم اشخاص و جریان هایی را در نظر بگیریم که از بخش خصوصی پول می گیرند که همین طور هم هست؛ اما همه اینها در چارت دولتی جا می شود. باید در نظر گرفت که اصناف به جای اینکه از خانه سینما برای برگزاری برنامه هایشان پول بگیرند، سالانه باید پولی به خانه سینما برای گذراندن امورات خانه بدهند؛ در حالی که این قضیه کاملا معکوس است و شاید برای وضعیت اقتصادی موجود که بیمه ها را خانه سینما باید پرداخت کند و موضوعات مختلفی دیگر، حلقه ای گمشده وجود دارد که این پول ها قرار است از کجا تأمین شود. استقلال و عدم اتکا به دولت نکات خوبی است. به هر شکل در کشوری زندگی می کنیم که دولت این پول ها را می دهد و مردم از آن اعتبارات و بیمه ها - اسمش را یارانه بگذاریم یا همیاری- ارتزاق می کنند.
در این میان اساسنامه موجود خانه سینما چقدر کارگشا است؟
اساسنامه خانه سینما بعد از بازگشایی خانه سینما در سال 1392 تبیین شده است و نیاز به بازنگری دارد؛ مثلا درباره جزئیاتی که بر قانونی بودن اصناف تأکید می شود یا جزئیات حقوقی دیگری که کاملا تخصصی است.
حتما می دانید که هنوز حساب های خانه سینما در وجه شخص حقیقی صادر می شود و هنوز حقوقی نشده است؛ الان چه باید کرد؟
درباره اینکه چرا حساب ها همچنان شخصی است، به طور شفاف باید گفت چون هنوز اصناف خانه سینما ثبت نشده بودند، مرحله ثبت خیلی طول کشیده و ما به عنوان انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند ، اولین انجمنی بودیم که شناسه ملی و مجوز حقوقی را دریافت و اولین حساب حقوقی را افتتاح کردیم؛ یعنی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند هم شناسه ملی، هم پرونده مالیاتی و هم حساب حقوقی به نام انجمن صنفی در بانک دارد؛ اما زمان زیادی صرف شد. فکر می کنم صنوف دیگر به هر دلیل درگیر این پروسه ثبت شده اند تا شماره ملی بگیرند.
اما حالا رسیدیم به جایی که انتخاباتی برگزار شد که همه اصناف شرکت دارند؛ یعنی تمام اعضای این مجمع که دیدید ثبت شده و دارای شناسه ملی است. طبیعتا اینجا هیئت مدیره هم شناسه ملی دارند؛ یعنی نماینده انجمن های حقوقی هستند که شناسه ملی دارند، روند ثبت قانونی خانه سینما به نتیجه می رسد. در اینجا حساب خانه می تواند به حساب حقوقی تبدیل شود و طبیعتا اعتباراتی که از خانه سینما مسدود شده، جاری شود. این گامی است که هیئت مدیره پیشین برداشته و امیدواریم از هیئت مدیره ای که تازه انتخاب شده، بتوانیم وارد آن حوزه شویم و حساب حقوقی داشته باشیم. اما طول می کشد که این اصناف در وزارت کار ثبت شوند و هم شناسه ملی دریافت کنند. نکته دیگر اینکه هم زمان با اتفاقاتی که می افتد، تغییری هم در سیستم مالی و نظارتی کشور بر حساب های بانکی و باز کردن حساب های حقوقی و بانکی در کشور داریم. تاریخ دقیقش را مطمئن نیستم سال 96 بوده یا 95؛ اما بانک مرکزی تمام بانک ها را موظف می کند که اشخاص حقوقی که می خواهند حساب باز کنند، باید شناسه ملی داشته باشند. شناسه ملی متعلق به اشخاص حقوقی و کد ملی متعلق به اشخاص حقیقی است. ثبت شناسه ملی مراحلی دارد، باید مجوز و پرونده مالیاتی، درآمد، اساسنامه و مکان مشخص داشته باشید و سیر بوروکراتیک را می طلبد. این هم یک مقدار طول کشید. شغلمان هم طوری است که هیچ وقت وارد این عرصه های حقوقی نشده بودیم، به عبارت دقیق تر با سیستم های مالی و حقوقی کشور آن چنان آشنا نبودیم. نکته دوم این است که به خاطر اینکه تا به حال صنوف خانه سینما یا انجمن های خانه سینما ثبت نشده بودند، خانه سینما از بالا به پایین تشکیل شده یعنی اول اتحادیه تشکیل شد و بعد اصناف شکل گرفتند و بعد هم عضوگیری صورت گرفت. این قضیه به همان ابتدای تشکیل خانه سینما یعنی به اواخر دهه 60 مربوط می شود.
برخی ها درباره نحوه انتخابات این دوره خانه سینما اشکالاتی را مطرح کردند. به نظر شما این انتخابات قانونی برگزار شد؟
آنچه گفته شده این است که چرا در این انتخابات 20 صنف شرکت کردند. باید گفت 20 صنف ثبت شده دارای شناسه ملی در این انتخابات شرکت کردند. همان گونه که وزارت ارشاد اعلام کرده که هرکس شناسه ملی نداشته باشد، ما حذفش می کنیم.
اما 12 صنف باقی مانده حذف نشدند. آنها هم دارند مراحل اداری ثبت را طی می کنند. قطعا آنها هم از خانه سینما جدا نمی شوند. در این انتخابات هم 20 صنف رأی دادند. هشت صنف ناظر بودند و با امر انتخابات موافقت داشتند. فقط چهار صنف حضور نداشتند و تکلیف اصنافی که شناسه ملی ندارند، در حال روشن شدن است. علتش هم این است که برخی ها فکر کردند که فقط گرفتن مجوز وزارت کار کافی است، درحالی که باید در اداره ثبت اسناد و املاک کشور هم شناسه ملی بگیرند. شاید می توان گفت در آن زمان لزومش را حس نکردند یا متوجه الزامش نشدند و همین امر موجب شده که شناسه ملی را نگیرند. حالا هم الزامش را حس کردند و دنبال این کار رفته اند؛ بنابراین این انتخابات قانونی است.
برخی معتقدند که خانه سینما از وظایف ذاتی خود دور شده ، پیشنهادتان برای مرتفع شدن مشکلات چیست؟
طبیعتا با بحث فشارهای اقتصادی مانند بی کاری، محدودبودن منابع و گرانی که کل جامعه با آن درگیر هستند، حوزه فرهنگ و هنر هم با چنین مشکلاتی دست به گریبان است. در این شرایط خیلی از امکانات و اقدامات درمانی یا حتی وارد شدن به اموری مثل کفن و دفن و اسکان را باید کج دار و مریز با آن برخورد کرد. به مرور این قضیه محدودتر و محدودتر شد؛ به طوری که متأسفانه خانه سینما از محور اصلی وظایفش یعنی مشارکت در امر سیاست گذاری در حوزه سینما و تقویت بنیه این نهاد مدنی دور و به عبارت دقیق تر وارد یک نوع کار اورژانس شد! شیوع ویروس کرونا و قرارگرفتن در شرایط قرنطینه مزید بر علت شد و ما عملا وارد وضعیت اضطراری شدیم. خانه سینما در موقعیتی قرار گرفت که اعضایش متأسفانه به هیچ کدام از امکانات مانند سیستم تأمین اجتماعی و بیمه قابل اتکا دسترسی ندارند. تنها مفری که می تواند کمک کند، اصناف هستند که آن هم باید به طور قانونی به خانه سینما وصل شوند.
گفت وگو با پژمان مظاهری پور، عضو جدید هیئت مدیره خانه سینما فرانک آرتا
انتخابات هیئت مدیره خانه عصر روز دوشنبه 20 مرداد در محوطه باز بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد و اعضای آن انتخاب شدند. با توجه به حساسیت این موضوع با پژمان مظاهری پور که به نمایندگی از صنف کارگردانان مستند به هیئت مدیره خانه سینما راه یافت، گفت وگویی کردیم که به این شرح است:
همان طور که می دانید خانه سینما در شرایط خاصی قرار دارد. در این دو سال اخیر اعتراضاتی به وضعیت مدیریت خانه سینما مطرح شده که به برخی دلواپسی ها درباره آینده خانه دامن زده است. شما در این باره چه تحلیلی دارید؟
قبل از هر چیز باید بگویم که این هیئت مدیره خودش را متعلق به تمام سینمای ایران و اصنافش می داند. هدف ما ایجاد یکپارچگی و همدلی بین اعضای خانه سینماست.
الان کشور در شرایط خاصی است که منجر به تعطیل شدن تولید در عرصه های اقتصادی، خدماتی و فرهنگی شده. این محدود شدن تولید طبیعتا روی سینما هم تأثیر گذاشته و بالطبع خانه سینما هم از این شرایط خاص متأثر است؛ بنابراین همه مسائل دست به دست هم داده تا در این شرایط قرار بگیریم.
قبل از هر چیز از نظر شما یک خانه سینمای ایدئال چه مختصاتی دارد؟
یک خانه سینمای ایدئال یک سندیکا و اتحادیه است. بهتر است که به تعریف اصلی صنف برگردیم. صنف متشکل از افرادی است که در حرفه خودشان متخصص هستند و در کنار هم جمع می شوند. در هیچ سازمان و ارگان حکومتی و دولتی استخدام نیستند. حقی را که از اقتصاد و جامعه می خواهند، از طریق صنف مطالبه می کنند. از کلمه مطالبه استفاده می کنم؛ چون طلب دارند. حق و حقوقی مانند بیمه درمان، بیمه بازنشستگی و معیشت را از طریق صنف مطالبه می کنند. اگر بتوانیم این چرخه ایدئال را در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم خانه سینمای موفقی خواهیم داشت.
شما به نمایندگی از صنف مستندسازان در این انتخابات شرکت کردید. دست کم خواسته های این صنف از هیئت مدیره چیست؟
الان سرنوشت کلیت سینما هم شبیه سینمای مستند شده است!
چطور؟
یعنی اکران و فروش ندارد و دچار بحران شده است. تازه همه سینما آنچه را که تاکنون فقط مستندسازان کشیده اند، دارد تجربه می کند. این نکته مهمی است. بچه های مستند ساز قبل از شرایط کرونا، کرونازده بودند! چون اعتبارات سینمای مستند بسیار کم است و تازه هر روز اعتبارات را هم کمتر کرده اند و مستندساز به یک فرد فشرده ای تبدیل شده که خودش به تنهایی فیلم برداری، مونتاژ و بقیه کارها را انجام می دهد؛ چون با این پول های کم به شکل طبیعی یک انسان، نمی تواند زندگی کند، چه برسد به فیلم سازی! که طبیعتا بر کیفیت کار هم تأثیر می گذارد. نکته دوم اینکه در حوزه سینمای مستند بسیاری از مشکلات را سازمان های دولتی به ویژه روابط عمومی های آنها ایجاد می کنند؛ برای مثال در وزارتخانه هایی که روابط عمومی های فعالی وجود دارد، پول هایی که برای ساخت فیلم های مستند تخصیص داده می شود - بدون اینکه مشاوره های تخصصی در این زمینه وجود داشته باشد- صرف تولید فیلم های ضعیف می شود! خب همه این موارد آسیب زاست. هرچند دو صنف انجمن کارگردانان سینمای مستند و انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند حرف های بسیار زیادی دراین باره دارند و ما موظف هستیم حرف های این دو صنف را بشنویم، اتاق فکر تشکیل دهیم و برای بحث معیشت راهکارهای عملی ارائه دهیم؛ بنابراین بحث ما الزاما بحث فرهنگی نیست که فقط به نمایش فیلم مستند و آشنایی مردم با فیلم مستند محدود شود. بخش دیگر آن مربوط می شود به معیشت و رفاه کسانی که فیلم مستند را می سازند؛ چون آنها باید از امکانات کافی برای زندگی برخوردار شوند تا بتوانند مثل بقیه افراد جامعه کار شان را درست انجام دهند.
به نظر شما در این شرایط، هیئت مدیره جدید چقدر می تواند به خواسته های صنوف مختلف جامه عمل بپوشاند؟
خب مسیر چندان آسان نیست؛ ولی باید به مرور مشکلات مرتفع شوند. مثلا معتقدم بیمه هایی که به اعضا تعلق می گیرد، بیمه های خوبی نیست. دست کم بیمه های درمانی با شرایط موجود که بچه ها متحمل هزینه های سنگین درمانی می شوند که حتی چک آپ های پزشکی را هم پوشش نمی دهد، جواب گو نیست. با وجود اینکه صندوق اعتباری هنر قول داده بود بیمه ها را پرداخت می کند، دست کم من که حق بیمه ام را پرداخت کرده ام تا این لحظه از آن سو دریافتی نداشته ام! صندوق اعتباری هنر هم پاسخ داده بود هرچه زودتر پرداخت می کنیم. در صورتی که ما پولی را که آنها باید پرداخت می کردند، پرداخت کرده ایم که مربوط به سه ماهه اول سال می شده. این ادبیات معکوس و عجیبی است؛ اما به هر شکل باید سروسامان بگیرد.
قطعا ارتباط صندوق اعتباری هنر و خانه سینما باید به شکلی باشد که اعضا دچار سردرگمی نشوند. هنوز بیمه های تکمیلی بسیاری از اعضا فعال نشده! این مسائل باید حل شود تا بدانیم بیمه مطمئنی داریم و خانه سینما باید رأسا یا به هر شکل دیگر به این موضوع ورود پیدا کند. نکته بعدی بحث مالیات است. اداره مالیات آن طور که لازم است، عمل نکرده؛ ابتدای دهه 80 گفتند شما فقط یک فرم پر می کنید و طبق بند ل ماده 139 قانون مالیات های مستقیم ، معاف از مالیات هستید؛ اما اینکه سند خانه بیاورید، ورودی حساب داشته باشید و... نداشت. مثلا در ابتدا اداره مالیات از اصناف خواست فرم پر کنند و ریز مخارجشان را بنویسد و اصناف موظف شدند هر سه ماه یک بار گزارش مالی بدهند؛ اما آخرین باری که اتفاقی افتاده، این بود که افراد موظف شده اند موجودی حساب بانکی خودشان را در اول و آخر سال مالی اعلام کنند. همین جور مالیات دارد در حوزه امور مالی شخصی افراد وارد می شود؛ یعنی دارد وارد حوزه شخصی افراد می شود.
متأسفانه با شرایطی در حوزه مالیاتی مواجه شدیم که بعضا برخوردهای سلیقه ای هم می شود. در واقع نماینده خانه سینما در حوزه مالیات، حرف های زیادی در این زمینه دارد و چون قضیه فنی است، وارد آن نمی شوم ولی معتقدم تکلیف خانه سینما با بحث مالیات باید روشن شود. حتی اگر لازم شود مالیاتی پرداخت شود، مالیات را می دهیم تا از دولت خدمات بگیریم نه اینکه معلوم نشود مالیات برای چه کاری پرداخت می شود! الان روی قراردادهای بچه هایی که در حوزه های مختلف کار می کنند، بیمه اعمال می شود. بیمه پولی را می گیرد ولی چارچوب آن مشخص نیست؛ چون بیمه درمانی و بازنشستگی شامل آن نمی شود! اگر کسی مثلا چیزی حدود صد میلیون تومان قرارداد می بندد، عملا 5/7 تا 15 میلیون تومان بیمه می پردازد و معلوم نیست این پول کجا می رود. باید تکلیف این پول و عواید این پرداخت که به دولت داده می شود نیز مشخص شود. زمانی که بحث پرداخت مالیات ها عنوان شد، چند رسانه در این زمینه موضع گرفتند که سلبریتی هایی که درآمد میلیاردی دارند باید مثل بقیه مردم مالیات بدهند؛ اما همه باید بدانیم که چهار، پنج هزار نفری که عضو خانه سینما هستند، همه شان سلبریتی نیستند و معیشت آنها با قواعد مالیاتی جور درنمی آید. مگر دولت حقشان را می دهد که اینها هم مالیات بدهند؟ الان تناسب ببندید با یک تعویض روغنی یا کلینیک دندانپزشکی یا طلافروشی؛ ما به مراتب بیشتر از آنها بیمه می دهیم. پس اینها محاسبات دقیق و درستی نیست و باید به این قضیه پرداخته شود. بیشتر کسانی که در حوزه سینما کار می کنند، افراد آسیب پذیری هستند.
درباره اعتراض ها به عملکرد خانه سینما چه تحلیلی دارید؟
خب یکی از اعتراض ها این است که خانه سینما به سیستم دولتی یا وزارت ارشاد وابسته است؛ یعنی پول می گیرد و وابسته به دولت است. باید این واقعیت را در نظر داشت که دولت پول این سینما را می دهد. می توانیم اشخاص و جریان هایی را در نظر بگیریم که از بخش خصوصی پول می گیرند که همین طور هم هست؛ اما همه اینها در چارت دولتی جا می شود. باید در نظر گرفت که اصناف به جای اینکه از خانه سینما برای برگزاری برنامه هایشان پول بگیرند، سالانه باید پولی به خانه سینما برای گذراندن امورات خانه بدهند؛ در حالی که این قضیه کاملا معکوس است و شاید برای وضعیت اقتصادی موجود که بیمه ها را خانه سینما باید پرداخت کند و موضوعات مختلفی دیگر، حلقه ای گمشده وجود دارد که این پول ها قرار است از کجا تأمین شود. استقلال و عدم اتکا به دولت نکات خوبی است. به هر شکل در کشوری زندگی می کنیم که دولت این پول ها را می دهد و مردم از آن اعتبارات و بیمه ها - اسمش را یارانه بگذاریم یا همیاری- ارتزاق می کنند.
در این میان اساسنامه موجود خانه سینما چقدر کارگشا است؟
اساسنامه خانه سینما بعد از بازگشایی خانه سینما در سال 1392 تبیین شده است و نیاز به بازنگری دارد؛ مثلا درباره جزئیاتی که بر قانونی بودن اصناف تأکید می شود یا جزئیات حقوقی دیگری که کاملا تخصصی است.
حتما می دانید که هنوز حساب های خانه سینما در وجه شخص حقیقی صادر می شود و هنوز حقوقی نشده است؛ الان چه باید کرد؟
درباره اینکه چرا حساب ها همچنان شخصی است، به طور شفاف باید گفت چون هنوز اصناف خانه سینما ثبت نشده بودند، مرحله ثبت خیلی طول کشیده و ما به عنوان انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند ، اولین انجمنی بودیم که شناسه ملی و مجوز حقوقی را دریافت و اولین حساب حقوقی را افتتاح کردیم؛ یعنی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند هم شناسه ملی، هم پرونده مالیاتی و هم حساب حقوقی به نام انجمن صنفی در بانک دارد؛ اما زمان زیادی صرف شد. فکر می کنم صنوف دیگر به هر دلیل درگیر این پروسه ثبت شده اند تا شماره ملی بگیرند.
اما حالا رسیدیم به جایی که انتخاباتی برگزار شد که همه اصناف شرکت دارند؛ یعنی تمام اعضای این مجمع که دیدید ثبت شده و دارای شناسه ملی است. طبیعتا اینجا هیئت مدیره هم شناسه ملی دارند؛ یعنی نماینده انجمن های حقوقی هستند که شناسه ملی دارند، روند ثبت قانونی خانه سینما به نتیجه می رسد. در اینجا حساب خانه می تواند به حساب حقوقی تبدیل شود و طبیعتا اعتباراتی که از خانه سینما مسدود شده، جاری شود. این گامی است که هیئت مدیره پیشین برداشته و امیدواریم از هیئت مدیره ای که تازه انتخاب شده، بتوانیم وارد آن حوزه شویم و حساب حقوقی داشته باشیم. اما طول می کشد که این اصناف در وزارت کار ثبت شوند و هم شناسه ملی دریافت کنند. نکته دیگر اینکه هم زمان با اتفاقاتی که می افتد، تغییری هم در سیستم مالی و نظارتی کشور بر حساب های بانکی و باز کردن حساب های حقوقی و بانکی در کشور داریم. تاریخ دقیقش را مطمئن نیستم سال 96 بوده یا 95؛ اما بانک مرکزی تمام بانک ها را موظف می کند که اشخاص حقوقی که می خواهند حساب باز کنند، باید شناسه ملی داشته باشند. شناسه ملی متعلق به اشخاص حقوقی و کد ملی متعلق به اشخاص حقیقی است. ثبت شناسه ملی مراحلی دارد، باید مجوز و پرونده مالیاتی، درآمد، اساسنامه و مکان مشخص داشته باشید و سیر بوروکراتیک را می طلبد. این هم یک مقدار طول کشید. شغلمان هم طوری است که هیچ وقت وارد این عرصه های حقوقی نشده بودیم، به عبارت دقیق تر با سیستم های مالی و حقوقی کشور آن چنان آشنا نبودیم. نکته دوم این است که به خاطر اینکه تا به حال صنوف خانه سینما یا انجمن های خانه سینما ثبت نشده بودند، خانه سینما از بالا به پایین تشکیل شده یعنی اول اتحادیه تشکیل شد و بعد اصناف شکل گرفتند و بعد هم عضوگیری صورت گرفت. این قضیه به همان ابتدای تشکیل خانه سینما یعنی به اواخر دهه 60 مربوط می شود.
برخی ها درباره نحوه انتخابات این دوره خانه سینما اشکالاتی را مطرح کردند. به نظر شما این انتخابات قانونی برگزار شد؟
آنچه گفته شده این است که چرا در این انتخابات 20 صنف شرکت کردند. باید گفت 20 صنف ثبت شده دارای شناسه ملی در این انتخابات شرکت کردند. همان گونه که وزارت ارشاد اعلام کرده که هرکس شناسه ملی نداشته باشد، ما حذفش می کنیم.
اما 12 صنف باقی مانده حذف نشدند. آنها هم دارند مراحل اداری ثبت را طی می کنند. قطعا آنها هم از خانه سینما جدا نمی شوند. در این انتخابات هم 20 صنف رأی دادند. هشت صنف ناظر بودند و با امر انتخابات موافقت داشتند. فقط چهار صنف حضور نداشتند و تکلیف اصنافی که شناسه ملی ندارند، در حال روشن شدن است. علتش هم این است که برخی ها فکر کردند که فقط گرفتن مجوز وزارت کار کافی است، درحالی که باید در اداره ثبت اسناد و املاک کشور هم شناسه ملی بگیرند. شاید می توان گفت در آن زمان لزومش را حس نکردند یا متوجه الزامش نشدند و همین امر موجب شده که شناسه ملی را نگیرند. حالا هم الزامش را حس کردند و دنبال این کار رفته اند؛ بنابراین این انتخابات قانونی است.
برخی معتقدند که خانه سینما از وظایف ذاتی خود دور شده ، پیشنهادتان برای مرتفع شدن مشکلات چیست؟
طبیعتا با بحث فشارهای اقتصادی مانند بی کاری، محدودبودن منابع و گرانی که کل جامعه با آن درگیر هستند، حوزه فرهنگ و هنر هم با چنین مشکلاتی دست به گریبان است. در این شرایط خیلی از امکانات و اقدامات درمانی یا حتی وارد شدن به اموری مثل کفن و دفن و اسکان را باید کج دار و مریز با آن برخورد کرد. به مرور این قضیه محدودتر و محدودتر شد؛ به طوری که متأسفانه خانه سینما از محور اصلی وظایفش یعنی مشارکت در امر سیاست گذاری در حوزه سینما و تقویت بنیه این نهاد مدنی دور و به عبارت دقیق تر وارد یک نوع کار اورژانس شد! شیوع ویروس کرونا و قرارگرفتن در شرایط قرنطینه مزید بر علت شد و ما عملا وارد وضعیت اضطراری شدیم. خانه سینما در موقعیتی قرار گرفت که اعضایش متأسفانه به هیچ کدام از امکانات مانند سیستم تأمین اجتماعی و بیمه قابل اتکا دسترسی ندارند. تنها مفری که می تواند کمک کند، اصناف هستند که آن هم باید به طور قانونی به خانه سینما وصل شوند.
دنیای اقتصاد : فیلم سینمایی خروج آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا بعد از اکران آنلاین به شبکه خانگی آمد. حاتمی کیا نخستین کارگردانی بود که درخواست کرد به دلیل کرونا و تعطیلی سینماها فیلمش به صورت آنلاین اکران شود و این پیشنهاد راه جدیدی را در بازار سینما بازکرد. خروج بیستمین فیلم این کارگردان است که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و داستانش زندگی گروهی پنبه کاران شهرستانی را روایت می کنند که محصولاتشان بر اثر بارش شدید باران آسیب دیده و مسوولان به وعده هایی که به آنها داده اند، عمل نکرده اند. این گروه تصمیم می گیرند برای اعتراض به وضعیتشان نزد هیات دولت در نهاد ریاست جمهوری بروند. این فیلم در اکران آنلاین حدود 3میلیارد تومان فروخت. البته پس از بازگشایی سینماها این فیلم روی پرده رفت و در سه هفته حدود 8 میلیون و 250 هزار تومان فروش کرد؛ به عبارتی 526 نفر به تماشای این فیلم در سالن های سینما نشستند. با این حال آخرین ساخته حاتمی کیا چهار ماه پس از شروع اکران آنلاین از دیروز وارد شبکه نمایش خانگی شد و در سامانه های فیلیمو و نماوا در دسترس قرار گرفت. نسخه فیزیکی فیلم سینمایی خروج نیز از دیروز در فروشگاه های معتبر سراسر کشور عرضه می شود. فرامرز قریبیان، پانته آ پناهی ها، کامبیز دیرباز، سام قریبیان، محمدرضا شریفی نیا، گیتی قاسمی، جهانگیر الماسی به عنوان بازیگر در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.
لینک خبر : دنیای اقتصاد به گزارش خبرنگار کیهان، پس از برگزاری انتخابات هیئت مدیره خانه سینما، به زودی شاهد برگزاری نشستی برای تعیین مدیرعامل جدید خانه سینما خواهیم بود. اسامی متفاوتی به عنوان نامزدها و گزینه های احتمالی به عهده گرفتن مدیریت خانه سینما مطرح شده است. طی بیش از یک دهه اخیر، با حضور افرادی وابسته به باندها و جریان های خاص سیاسی در مدیریت خانه سینما شاهد آلودگی این مرکز به سیاست زدگی، باندگرایی و همچنین کاهش فعالیت صنفی در آن بوده ایم. هنوز فراموش نکردیم که برخی از مدیران خانه سینما در سال 88 چگونه سینماگران را بازیچه قرار دادند. به همین دلایل احتمال انتخاب یک چهره جدید و متفاوت با مدیران قبلی خانه سینما در رأس امور این نهاد دور از انتظار نیست.
از مهدی عظیمی میرآبادی به عنوان اصلی ترین گزینه ای یاد می شود که به عنوان مدیرعامل خانه سینما انتخاب خواهد شد. عظیمی میرآبادی، از فعالان متعهد و خوش نام سینماست. وی چندی پیش در واکنش به درگذشت یک هنرمند در انزوا، از جریان پول و قدرت در سینما و همچنین بی مسئولیتی مسئولان در مقابل هنرمندان، انتقاد کرده بود. از محمود رضوی، تهیه کننده سینما هم به عنوان یکی دیگر از گزینه های احتمالی مدیرعاملی خانه سینما می توان نام برد.
تورج منصوری، ابراهیم داروغه زاده و... نیز از دیگر نامزدهای ریاست برخانه سینما هستند؛ چهره هایی نزدیک و شبیه به مدیرعاملان سال های اخیر خانه سینما که وضعیت این نهاد را به اینجا رسانده اند!
در هر صورت باید منتظر ماند و دید که آیا هیئت مدیره جدید خانه سینما همچنان همان راهی که سال های اخیر رفته اند را خواهند رفت یا مدیریت این نهاد را به سود بدنه جامعه سینمایی کشورمان متحول خواهند ساخت؟
محمد نجفی زاده تهیه کننده تاابد در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره چرایی اکران این فیلم در شرایطی که مخاطبان از سینما به دلیل کرونا استقبال نمی کنند،گفت: یک نکته وجود دارد و اینکه ما فیلم می سازیم که در سینما نمایش داده شود اگر فیلمی بسازیم و در سینما نمایش ندهیم و بترسیم که سرمایه ما می سوزد خیلی خطرناک است و مهمتر اگر سالن ها بسته باشد مردم یادشان می رود سینما وجود دارد و این اپیدمی می شود و تکرار این ماجرا باعث می شود در خانه فیلم ببینند و به سینما نروند.
او افزود: ما این ریسک را پذیرفتیم با این نیت که سینما تعطیل نشود ما وظیفه خودمان را انجام دادیم و شاید شکست اقتصادی بخوریم، اما شکست فرهنگی نخواهیم خورد و این برای ما به شدت مهمتر بود، ولی در بخش اطلاع رسانی درباره باز بودن سینما ها کم لطفی صورت گرفت تا جایی که مردم و حتی برخی دوستان سینمایی فکر می کنند، سینما ها تعطیل است.
این تهیه کننده ادامه داد: این مردمی که به سینما نمی روند کسانی هستند که به رستوران و فروشگاه ها و... می روند، اما چرا نباید از سینما که واقعا پروتکل های بهداشتی را به طور کامل رعایت می کنند استقبال کنند که در جواب می توان گفت به علت نبود اطلاع رسانی درست است.
او درباره اینکه قصه و آدم های تا ابد را تا چه حد در جامعه کنونی می بینیم، بیان کرد: این موضوع ربطی به این فیلم ندارد، در کل شخصیت های هرفیلمی در هرجای دنیا ساخته می شود برگرفته از آدم های آن جامعه است. آدم های قصه ما نماد هایی از آدم های امروز ماست، ولی با جزئیات قوی تر و با صراحت کلام بیشتر نسبت به شخصیت های جامعه امروز است.
این تهیه کننده با اشاره به خلاصه قصه تا ابد اضافه کرد: فیلم سینمایی تاابد یک جمله معروف دارد که می گوید پول دو وجه دارد یا میکشه یا میبوسه! به نظرم هرکسی به سینما برای دیدن این فیلم بیاید لذت می برد، چون پر از تعلیق است و قصه، آدم ها را خسته نمی کند، چون ما به جز حساس بودن روی چینش بازیگران روی فیلمنامه زمان زیادی صرف کردیم و دقت ویژه ای به خرج دادیم. به شخصه فیلم را کنار مخاطب خاص و عام دیده ام و تقریبا همه دوست داشتند.
نجفی زاده با اشاره به اینکه تا ابد در بخش خصوصی ساخته شده است، اظهار کرد: این فیلم به طور مستقل ساخته شده و من و یکی از دوستانم، سرمایه گذار آن بودیم و یک هزارتومانی از هیچ مجموعه دولتی نگرفتیم با اینکه سرمایه شخصی بود این ریسک را برای زنده ماندن سینمای ایران و باز ماندن سالن ها پذیرفتیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا در زمان کنونی بیش از هر زمان دیگری نیاز به حمایت بخش خصوصی سینما است یا نه، تصریح کرد: دقیقا باید خیلی ها می آمدند و حمایت می کردند، البته سازمان سینمایی تلاش های زیادی یرای باز ماندن و زنده نگه داشتن سینماانجام داد و از هر نوع حمایتی که در توان دارد دریغ نکرد، اما حمایت ها فراتر از یک سازمان است و دولت باید به آن بپردازد. مردم همانقدر که معیشت می خواهند نیاز به تفریح هم دارند اگر تفریح مردم به خصوص در حوزه سینما به عنوان سینمای پاک و نجیب گرفته شود به سوی تفریح های دیگری می روند و فرهنگ را افراد دیگری آموزش خواهند داد که این موضوع خطرناک است.
نجفی زاده در پایان عنوان کرد: در کل حال این روز های سینما خوب نیست و این می تواند در نوع خود برای فرهنگ و سینمای ایران خطرناک تر از ویروس کرونا باشد و نکته مهم اینکه ممکن است برخی سالن ها پس از تعطیلی یازده روزه سینما ها در محرم، دیگر باز نکنند و و تا زمان عادی شدن شرایط سالن های خود را بسته نگه دارند، چون در حال ضرر دادن هستند و البته با تمام حمایت هایی که از آن ها می شود باید به آن ها حق داد.
انتهای پیام/
به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان ، ویروس کرونا به سینماگرها خسارات زیادی وارد کرده است.
یکی از راهکارهایی که می تواند از خسارت به اهالی سینما بکاهد اکران آنلاین است، اما تا کنون به این حوزه اهمیتی داده نشده است.
بیشتر بخوانید
آخرین خواسته ماه چهره خلیلی در لحظات پایانی زندگی چه بود؟ + فیلم
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه معاونت سینمایی آن در حقیقت متولیان اصلی سینمای کشورند. خانه سینما نیز به عنوان بخش صنفی موظف است تا ورودی های خود را برای پذیرش عضوهای جدید سینمایی مدیریت کند.
به نظر می رسد در صورتی که موازین قانونی سینما درست در نظر گرفته شود، می توان به صورت چشمگیری از ورود پول های کثیف به سینما جلوگیری کرد.
حمید بهمنی کارگردان سینمای کشور نیز به این موضوع اعتقاد دارد و می گوید که زمانی که تعریف درستی از سینما به عنوان عنصری جریان ساز که تأثیرات فرهنگی و اجتماعی مهمی دارد نداشته باشیم و به آن به عنوان امری نه چندان مهم نگاه کنیم چنین نتیجه ای رخ می دهد. زمانی که برای سینما برنامه ریزی درستی نداشته باشیم و شبیه پدیده ای افسار گسیخته شده باشد، از حضور قدرتمند پول های کثیف در سینما نمی توان جلوگیری کرد. در حقیقت به عقیده من جنس سیاست گذاری های سینما باعث می شود که چنین پول هایی وارد سینمای کشور شود.
اگر ارشاد متولی سینمای ایران باشد باید بتواند بخش سیستماتیک سینما را نه به معنای سانسور بلکه به معنای حضور شایسته ها در سینما مدیریت کند. در این صورت قطعاً اجازه ورود پول های کثیف در سینما هم گرفته می شود.
حضور فیلمسازان زیاد و فیلم های متعدد بد نیست و می تواند به رونق سینمای کشور کمک کند، اینکه هرکسی به بدنه سینمای کشور وارد شود بد است. هرکسی که رزومه قابل قبولی نداشته باشد و تنها به علت روابط، کارگردان و تهیه کننده شود و دست یک سرمایه گذار را بگیرد و به سینما بیارود ضرر است. سینما چون تأثیرگذار و هدفمند است باید شایسته ها وارد آن بشوند چه از نظر نویسنده، کارگردان و خصوصاً تهیه کننده.
بهمنی درباره نقش مهمی که خانه سینما می تواند ایفا کند بیان کرد: خانه سینما نیز که کارش بحث صنفی و ایجاد امنیت شغلی است باید نسبت به ورود اعضای جدید دقت کافی داشته باشد. بسیاری برای اینکه پول بیشتری را به جیب بزنند و سرمایه ها را درو کنند به سینما راه پیدا می کنند. در سال های قبل تر راه ورود به سینما به اندازه فعلی آنقدر ساده و راحت نبود. پس بدون شک نظارت سینمایی ما کافی نیست و مشکلات متعدد دارد.
کارگردان سینمای دفاع مقدس در ادامه بیان کرد که زمانی که در شورای نمایش خانگی بودم به همراه دیگر اعضای محترمی که در آنجا حضور داشتند اجازه ورود به هرکسی را برای ساخت نمی دادیم. خاطرم هست که یک نفر زمین خود را فروخته بود و با هزینه آن فیلم ساخته بود بعد هم خواهش می کرد که به فیلمش پروانه ساخت بدهند.
در آن دوران سریال های خوبی مانند شاهگوش و دندون طلای آقای میرباقری اجازه ساخت گرفت. هر زمانی که نیاز بود تا با وی وارد گفت وگو بشویم می آمد و ما هم نظرات شورا را بهشان می گفتیم و استقبال هم می کردند. یا آقای مدیری نیز با حضور در جلسات شورا نظرات ما را برای ساخت سریال ها و برنامه هایی که در نمایش خانگی قصد داشتند بسازند می شنیدند و بازخورد بسیار خوبی نیز داشتیم. هیچ وقت هم در آن دوران نه از محتوای آلوده و نامناسب سریال ها خبری بود و نه از پول های کثیف و بی هویتی آثار. واقعاً از اینکه شوارهای نمایش خانگی را در بخش سینمایی ادغام کردند و در حقیقت بخش مجزایی که در سازمان سینمایی وجود داشت را منحل کردند تعجب می کنم و برایم سؤال است.
وی در پایان در پاسخ به خبرنگار تسنیم درباره ضعف اقتصادی سینما و ارتباط آن برای ورود پول های هنگفت و مشکوک به سینمای کشور گفت: زمانی که اوضاع اقتصادی سینمای کشور خراب باشد و در چنین دورانی فلان بازیگر بفهمد که پول زیادی وارد شده است و می تواند او نیز با حضور در آن اثر میزان زیادی دستمزد بگیرد، قطعاً ترغیب می شود و رقم نجومی پیشنهاد می دهد. زمان ساخت فصل دوم شهرزاد مصادف بود با خروج من از شورای نمایش خانگی؛ این طور که شنیده بودم برای فصل دوم تقریباً هرکس میزان دستمزد مورد علاقه خود را پیشنهاد داده بود. تمام اتفاقی که برای سریال شهرزاد رخ داد و جریان پول کثیف و متهم اقتصادی آن برمی گردد به یک حلقه فاسد. حضور یک حلقه آلوده می تواند مانند ویروس تمام آن فیلم یا سریال را آلوده و بیمار بکند.
انتهای پیام/
به گزارش ایکنا، رادیو گفت وگو نوشت: برنامه سینما معیار با موضوع سینما آنلاین و بررسی کارنامه کاری بهمن فرمان آرا ، با حضور بهنام شریفی، کارشناس و منتقد سینمایی، از شبکه رادیویی گفت و گو روی آنتن رفت.
بهنام شریفی در برنامه سینما معیار با اشاره به سینما آنلاین، گفت: متأسفانه سینما آنلاین همانند اکثر طرح های سینمایی ایران به دلیل ورود سلیقه ها و معیارهای نامشخص به بیراهه کشیده شد.
وی با اشاره به طرح سینما هنر و تجربه ، بیان کرد: این طرح در بدو اجرا عملکرد بسیار خوبی داشت، اما به مرور زمان کارکرد اصلی خودش را از دست داد. در حال حاضر برخی از فیلم های حاضر در سینما هنر و تجربه هیچ ربطی به هنر یا تجربه ندارند.
وی ادامه داد: ظرفیت سینما آنلاین امروزه مأمن فیلم هایی شده است که سال ها پشت خط اکران سینمایی مانده بودند. در دهه اخیر حدود 300 فیلم سینماییِ تولید شده به اکران نرسیده اند و هنوز منتظر مجوز اکران هستند.
وی با اشاره به این که اکران آنلاین فرصت خوبی را در اختیار سینمای ایران قرار می دهد، اظهار کرد: در ایام قرنطینه و شیوع ویروس کرونا مردم می توانند با آسودگی خاطر در خانه بمانند و از ظرفیت های سینمایی ایران استفاده کنند.
این کارشناس سینما افزود: متأسفانه سینما آنلاین نتوانست انتظار مخاطب را برآورده کند و با پایین آمدن فیلم های مهم از چرخه ی اکران، تبلیغات و خوبی های این ظرفیت نیز از بین رفتند.
وی با اشاره به این که در شرایط کنونی سینما مسئله مردم نیست، تصریح کرد: در حال حاضر و با توجه به باز بودن سینماها مردم از حضور در سالن های سینما استقبال نمی کنند.
بهنام شریفی در بخش دیگری از سخنان خود در برنامه سینما معیار با اشاره به کارنامه کاری بهمن فرمان آرا، گفت: این کارگردان یکی از مهم ترین چهره های تاریخ سینمای ایران است که در حوزه موج نو سینمای ایران فعالیت های متعددی انجام داده است.
وی با اشاره به این که فرمان آرا علاوه بر کارگردانی، تخصص خوبی در تهیه کنندگی دارد، توضیح داد: در سینمای ایران تهیه کنندگان شناخت اصولی و خوبی از اجزای فیلم سازی ندارند، در حالی که در صنعت سینمای دنیا تهیه کننده شخص اول فیلم به شمار می آید.
این منتقد سینما افزود: بهمن فرمان آرا، جزء معدود سینماگرانی است که با هوش هنری و صنعتی، فیلم های خوبی را – کارگردانی و تهیه کنندگی – تولید کرده است.
وی با بیان این که مرگ یکی از دغدغه های اصلی سینمای فرمان آرا است، اظهار کرد: این کارگردان جهان بینی منحصر به فرد دارد و داستان های مختلف را بر اساس دیدِ خاص و شخصی خودش روایت می کند. بسیاری از فیلم سازان ایرانی نگاه و یا فرم منحصر به فرد ندارند.
وی ادامه داد: مواردی مانند زیبایی شناسی و رنگ و موسیقی و جنس بازیگری خاص و دیالوگ نویسی کنایی در فیلم های بهمن فرمان آرا نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند.
این کارشناس سینما با اشاره به این که فرمان آرا به خرده پِی رنگ اهمیت می دهد، توضیح داد: داستان هایی که میان عینیت و ذهنیت سرگردان هستند، در سینمای بهمن فرمان آرا همیشه حضور دارند. سرگردانی میان عینیت و ذهنیت در فیلم های فرمان آرا امری آگاهانه و تعمدی است.
شریفی با اشاره به فیلم سینمایی حکایت دریا ، بیان کرد: این فیلم به نسبت فیلم قبلی بهمن فرمان آرا - دلم می خواد – فیلم بهتری است.
وی با اشاره به این که سه گانه مرگ بازیگوشی های فرمی و محتوایی داشتند، اضافه کرد: در حکایت دریا کارگردان با انتخاب خودش به عنوان بازیگر نقشِ اول، می خواهد از جامعه ای گزارش دهد که ارزش ها و باورهای آن وارونه شده است. متأسفانه بازی فرمان آرا به فیلم حکایت دریا آسیب زده است.
انتهای پیام
گفت وگو با کارگردان خط باریک قرمز / سینما می تواند مثل یک پتو روی یک کارتن خواب باشد! (سینما سینما )
سینماسینما : تینا جلالی گفتگویی را با فرزاد خوشدست کارگردان خط باریک قرمز انجام داده که در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده است. این گفتگو را می خوانید:
بک گروه مجرم نوجوان در یک زندان با کمک چند مربی نمایش تصمیم می گیرند، تئاتری را روی صحنه ببرند که اگر این نمایش موفق بود به این بهانه و برای اجرا، یک روز از زندان خارج شوند اما عده ای در میان آنها تصمیم به فرار می گیرند. مستند سینمایی خط باریک قرمز به کارگردانی فرزاد خوشدست، داستان این مجرم های نوجوان را روایت می کند. کارگردان به میان نوجوانان مجرم کانون اصلاح تربیت می رود و از آنها به برای روایت فیملش استفاده می کند. شاید جالب باشد بدانید، بزهکاران وقتی درگیر ساخت این فیلم مستند می شوند تمام دردهای زندگی شان را فراموش می کنند و حتی یکی از آنها به کارگردان می گوید که شب ها بدون قرص می خوابد. این فیلم مستند به غیر از حضور در جشنواره های داخلی و خارجی و تمجیدهای فراوان، توانست یک نوجوان مجرم را به زندگی برگرداند و حکم اعدام او را متوقف کند.
اساس مستند خط باریک قرمز بر نمایش درمانی یا همان دراماتراپی استوار است و همان طور که می دانیم، ذات هنر بر اساس یک نگاه زیبایی شناسانه در جهت تاثیرگذاری شکل می گیرد ولی برای من همیشه سوال است که چرا بسیاری از فیلمسازان در ساخته های سینمایی خود پرداختن به چنین مقوله ای را اهمیت نمی دهند؟
کاملا با شما موافقم و چه بسا معتقدم سینما در مسیری قرار گرفته که رفته رفته از ماهیت فعلی خود خارج می شود. بعضی فیلم ها صرفا بر اساس یک فیلمنامه پژوهشی و خلق موقعیت جلوی دوربین می روند و کارگردانی که تمایل دارد صرفا پلان و سکانس از قبل طراحی شده را خوب ضبط کند به نظر من به مرور زمان رنگ می بازد و از بین می رود. من معتقدم در زمانه ای که در آن زندگی می کنیم یک کارگردان نباید فقط فیلمساز صرف و مقید به آداب سینما باشد، کسی که به فیلمنامه، کارگردانی و تولید و اکران فیلم آشنا باشد بلکه یک کارگردان باید از منظرهای مختلف به جامعه ای که در آن زندگی می کند، شناخت داشته باشد. یک فیلمساز باید جامعه شناس خوبی باشد یا حتی مددکار خبره ای باشد. به عقیده من یک فیلمساز باید روانشناسی را به خوبی بشناسد تا از بعد دقیق تری به جامعه و آدم هایی که در آن زندگی می کنند، نگاه کند تا فیلمش به صورت ملموس تر وارد زندگی آدم ها شود و هنگام اکران وارد زندگی آدم ها شود و تاثیر فیلم را در روان آن افراد و خانواده ها کنکاش کند، بعد می تواند برود فیلم بعدی اش را بسازد. سینما باید فرهنگ سالم را در رگ جامعه حرکت دهد. اگر جامعه سالم باشد، هنرمندان کارشان را درست انجام داده اند. اینجا کارخانه یا بنگاه بساز و بفروشی نیست. از طرفی فیلمی هم که مخاطب نداشته باشد، بی تاثیر است.
به نظر می رسد که گسترش فضای مستند و اقبالی که از جانب مخاطبان به این گونه سینمایی می شود، باعث شده چنین قصه ای را شما در قالب مستند ارایه بدهید و از بیان سینمایی آن پرهیز داشته باشید.
وقتی شما از فیلم مستند سینمایی صحبت می کنید این یعنی فیلم ساختار و قوانین سینمایی را درست رعایت کرده و سینماست(فارغ از مستند یا داستانی بودنش).
حرف شما متین ولی به هر حال باید پذیرفت که فیلم شما در قالب مستند مورد بررسی قرار می گیرد.
بله، از آنجایی که حجم بیشتر فیلم های مستند تولید شده ما از ساختار مستند گزارشی یا مستند تلویزیونی تبعیت می کند به نظر عوام می رسد که همه ساختار فیلم های مستند اینگونه باید باشد ولی من به شما می گویم که سعی کردم، استاندارهای سینمایی را در این فیلم رعایت کنم یعنی وقتی به عقب تر می رویم و به نوع روایت فیلم های مستند نگاه می کنیم، می بینیم که اکثرا کارهای تلویزیونی و گزارشی هستند که به لحاظ کارگردانی و انتخاب سوژه و فضایی که فیلمنامه طراحی می کند بعضا نگاه سینمایی ندارند و جالب اینجاست که اکثر کارهای مستند سال های اخیر را وقتی می بینیم، بخش اعظم آن بر تصاویر آرشیوی متکی بوده به انضمام نریشنی که روی آن تصاویر گذاشته می شود. به عبارتی با خلق یک موقعیتی که دو، سه روزه فضای روایت آن شکل می گیرد و با کمک گرفتن از تصاویر آرشیوی که نریشن هم روی آن تصاویر قرار می گیرد، مستند را می سازند و نام مستند سینمایی روی آن می گذارند. اما من در فیلم خط باریک قرمز سعی کردم اصلا در فیلم نریشن نداشته باشم و در بطن قصه شخصیت ها هستند که داستان و اساس پژوهش را با هویت و تغییر خود جلو می برند.
نگفتید چرا این قصه را به فیلم سینمایی تبدیل نکردید؟
دلیلش این است که نمی خواستم تخیل من در آن دخیل باشد چون در این صورت این روایت فاقد تاثیرگذاری می شد و اثبات سایکودرام، غنای لازم را پیدا نمی کرد. اگر این قصه به فیلم سینمایی تبدیل می شد، مخاطب شاید به سایکودرام فکر می کرد اما به آن ایمان نمی آورد. به نمونه های داستانی سایکودرام ها نگاه کنید از آنجایی که عنصر تخیل در آنها پررنگ بوده برای مخاطب دست یافتنی نیست و شاید هم قابل باور نیستند. وقتی از این صحبت می کنیم که این فیلم به صورت مستند سینمایی ساخته شده با توجه به اینکه به لحاظ مضمونی در میان فیلم های مستند مشابه ندارد به درک واقع بینانه تری می رسیم. وقتی قبل از تولید از مدیرانی کمک برای ساخت فیلم خط باریک قرمز می خواستم، هنگامی که صحبت می کردیم جواب آنها این بود که امکان ندارد چنین اتفاقی بیفتد و فیلمی مستند از این موضوع ساخته شود. بسیاری از ارگان هایی که تکلیف برای این کارها دارند، دست رد به سینه ما زدند و قاطع گفتند که این فیلم ساخته نمی شود و قطع نیمه کاره خواهد ماند و شما هم پولتان را دور نریزید. حق داشتند برای اینکه چارچوب ذهنی این مدیران صرفا بر اساس مستند تلویزیونی و گزارشی شکل گرفته است. کار گزارشی که 4 یا 5 نفر دور هم جمع می شوند و آن را می سازند، اشکالی ندارد من هم برای امرار معاش بسیار از این کارها انجام داده ام ولی خط باریک قرمز موضوعی دیگری بود. بهتر است بگویم جهان دیگری بود و شد. من برای ساخته شدن این فیلم سختی های زیادی تحمل کردم، هنوز هم درگیر هستم و تلاش کردم بدون شوآف های غیرملموس مستند تلویزیونی و استفاده از نریشن کاری و فریب تماشاگر، اثری در خور توجه ارایه دهم.
اتفاقا زمان برگزاری جشنواره مستند سینما حقیقت تعدادی از مستندسازان نظری خلاف آنچه شما می گویید، داشتند. آنها معتقد بودند بعضی از مستندسازها با داستان پردازی در ساختار فیلم شان، فضای مستند را از واقع گرایی دور می کنند.
بله می گویند ولی این نوع مستندهایی که همکارانم به آن اشاره می کنند، مستند سینمایی نیست بلکه مستندهای تلویزیونی است که خود من هم گفتم چنین مستندهایی را می سازم. اما وقتی در مورد فیلم مستند سینمایی حرف می زنیم که مخاطب قرار است برای تماشای آن فیلم مستند پول بپردازد و در سالن سینما به تماشای فیلم بنشیند و به داشته های ذهنی اش چیزی اضافه شود، شمایل آن کارگردان از هر نظر باید تغییر کند. به بیان دیگر در ساختار مستندهای سینمایی کارگردان باید بداند از چه زاویه ای فیلمش را روایت می کند و اساسا چرا از این زوایه فیلم روایت می شود و قرار است، تماشاگر را کجا ببرد، اینها را یک فیلمساز باید بداند چه مستند بسازد چه داستانی. باید در مستندهای سینمایی کارگردان جای خودش را در اثر مشخص کند.
مروری بر دیگر ساخته های شما این نکته را به ذهن می رساند که انگار شما علاقه به کار در فضای زندان و محیط های این چنینی دارید...
و البته بهانه ای برای فرار از اضطراب هایی که همیشه داشتم و دارم یا وحشت از تنهایی و مالیخولیایی که جهان زندان در ذهن من نهادینه کرده است. شایدم من به هر دوی این بیماری گرفتار هستم.
گویا این علاقه عقبه ای در زندگی تان دارد؟
اینکه چنین علاقه ای در زندگی من عقبه ای دارد یک طرف ماجراست... اما اینکه من به عنوان یک فیلمساز در این فضاها چه چیزی می بینم که آن را رها نمی کنم یک سوی ماجراست و البته بحثی که قابل باز شدن است. یادم می آید وقتی یک بار به زندان رجایی شهر برای بازدید لوکیشن رفته بودم، پشت در ایستاده بودم تا همراه مامور حفاظت با رییس زندان صحبت کنیم. او از من خواست تا روی تنها صندلی خالی مانده، بنشینم. من به او تعارف کردم، گفت تعارف نکن اینجا آخر خط است. من با این جمله بسیار ساده احساس نزدیکی کردم و شاید باورتان نشود که چطور روی من تاثیر گذاشت. آن لحظه و شاید تا چند روز بعد به آدم هایی که به آخر خط رسیده اند، فکر می کردم و آنهایی که در زندگی هیچ امیدی ندارند. فکر کردم من فیلمسازم و آیا سینما می تواند به آنها کمک کند؟ به همین دلیل است که فکر می کنم در جامعه امروز ما، فیلمسازی صرفا یک آرتیست بودن نیست، کسی که دکوپاژ بلد باشد و میزانس های زیبا ارایه دهد و... به نظر من فیلمساز باید یک جور فرانچسکوی قدیس(دور از خود من البته) باشد. یعنی تلاش کند که باشد، حداقل اثرش این باشد که به جامعه و آدم های اطرافش انرژی مثبت دهد. قرار نیست که ما فقط فیلم را بسازیم و صرفا اثری برای کارنامه کاری خود یا جشنواره ها ثبت کنیم. نظر من بر این است که وقتی می توانیم با ساخته هایمان با کارهایی که می سازیم بر جهان تنهایی آدم ها اثرگذار باشیم و مثلا فرزاد را که مالیخولیا امانش نمی دهد، خوب کنیم... خنده دار نیست، تنها گذاشتن آدم هایی که از تنهایی می هراسند، دردناک است. وقتی سینما می تواند چرا گره از کار آدم ها باز نکنیم؟ در جهان امروز اگر ما با سیاستمدارها به راحتی نمی توانیم، حرف بزنیم و دیالوگ داشته باشیم به راحتی با فیلم هایمان می توانیم آنها را دور بزنیم و به عمق جامعه برویم با مردم عادی ارتباط بگیریم و حرف بزنیم و دست آنها را بگیریم. منظور من این نیست که از سینما محلی درست کنیم و پند و موعظه دهیم. سینما می تواند مثل یک پتو روی کارتن خوابی باشد که هیچی ندارد و در سرما روی خودش و کودکش بکشد، همین. کم است؟
به نظرتان نمی آید از یک آرمانشهر صحبت می کنید؟
نه واقعا. نمی خواهم از آرمانشهر سخن بگویم و حرف های رویایی بزنم، چون همه آن شهرهای آرمانی دیگر در قصه های مان هم نیستند. اما اعتقاد دارم با سینما می توان بسیاری کارهای بزرگ را شدنی کرد درحالی که خیلی ها نمی توانند هر کاری بکنند سینماگران می توانند. خط باریک قرمز ثابت کرد که می توان برای آدم هایی که به آخر خط رسیده اند کاری کرد. اما متاسفم که باید بگویم امروز سینمای ما علیه خودش حرکت می کند، علیه بشریت حرکت می کند ما سر تماشاگر را گول می زنیم تا به سینما بیاید ساعتی پاپ کورن بخورد و تفریح کند و بعد هم همه چیز تمام. شما نگاه کنید از زمانی که سینما اختراع شد حتی عقب تر برویم از زمانی که رنسانس در اروپا شکل گرفت تا الان ما نه تنها هیچ حرکتی رو به جلو در فرهنگ نداشته ایم که کمی به عصر تنهایی بشر نزدیک شده ایم. با این همه پز فرهنگی و عقبه ای که در رزومه هنرمندان ساخته شده با وجود سینما حتی نتوانستیم، نه تنها نتوانستیم به جلو حرکت کنیم که حتی بحران هم درست کردیم. فیلم ها فقط بحران می آفرینند، به این معنا که فضای بیمارگونه و مضطرب و پر از ابهام در فیلم ها خلق می کنیم و یک جک، شوخی و خنده هم تنگش زدیم شاید کمی درد کمتر حس شود و با این روش ها کاری کردیم که سینما علیه خودش مورد استفاده قرار گیرد. نظر من این است که نباید پای مان را روی گرده آدم ها بگذاریم و بالا بیاییم، بلکه باید دست شان را بگیریم و آنها را بالا بیاوریم آن وقت لیاقت داریم که دیده شویم.
سوالی که برای من در طول تماشای فیلم وجود داشت اینکه چرا از زندانیان نوجوان بهره بردید؟ و نکته دیگر برای نزدیک شدن به دنیای این آدم ها در جهت ارتباط بیشتر برای باورپذیر شدن داستان چه کردید؟ به هر حال باید بپذیریم که آدم ها در این موقعیت روحیات پیش بینی ناپذیری دارند.
ببینید، چه من از زندانیان زیر 18 سال استفاده می کردم و چه زندانی هایی که سن و سال دارتر بودند حتی زنان، معتقدم همه آنها از یک مشخصه برخوردار بودند و آن اینکه در این فضا دچار خلئی شدند که همه چیز را در این نقطه رها می کنند و برای آنها نقطه امید بخشی وجود ندارد. وقتی با نور و رنگ و دوربین و نمایش مواجه می شوند به مرور با این فضا اخت می گیرند و قادر به حرف زدن می شوند. قبول داشته باشید که نزدیک شدن به دنیای این آدم ها خیلی سخت است اما من آرام آرام و ذره ذره به آنها نزدیک شدم طوری که اذیت نشوند و خودم را به آنها می رساندم دست شان را می گرفتم و به آنها می گفتم در جهان بیرون هم هیچ خبری نیست ولی بیایید بنشینیم باهم صحبت کنیم و کاری کنیم تا ببینیم اوضاع را چگونه می توانیم بهتر کنیم تا آنها که بیرون هستند هم حال شان خوب شود. مهم ترین دلیل اینکه من از جوان ها استفاده کردم به این خاطر بود که آنها زودتر جذب نور و رنگ و انرژی نهفته در کار می شوند و در فضای کار قرار می گیرند این جوان ها به لحاظ سنی در موقعیتی هستند که تفریح و شادی بیشتری می خواستند. من به موضوع درونی کار به عنوان تفریح نگاه می کردم اساسا سایکو درام یک جور شیطنت خوبی در آن نهفته است ولی به مرور و ذره ذره علم این موضوع موجودیت خود را بروز می دهد. اینجا بهتر است نقل قول کنم از یکی از بچه های مجرمی که با ما کار می کرد و می گفت وقتی با گروه تو کار می کنم آنقدر سرحال و با نشاط هستم و حرف می زنم و انرژِی من تخلیه می شود که دیگر شب ها قرص خواب نمی خورم. با گفتن این حرف آنقدر خوشحال شدم که در ابتدا کار ما باعث شده یک جوان دچار اتفاقی خوب شود و بعد راحت تر ادامه دادیم. از این دست خاطره ها با بچه های مجرم در مکان های مشابه و سن های متفاوت زیاد دارم که اساسا همکاری و معاشرت با آنها باعث شد دید و نگرش من به زندگی واقعا عوض شود. یادم می آید یکی از همین جوان ها روزی به من گفت از زندان که خارج شدی برو خیابان کناری میدان انقلاب، آنجا یک ساندویچی هست برو آنجا، بنشین یک دل سیر چندتا فلافل بخور. مدت ها گذشت تا منظور او را از این حرف فهمیدم، روزی که در یک ساندویچی نشسته بودم و مدت ها پس از آن کار داشتم آنجا ساندویچ می خوردم. اینکه آزادانه گوشه ساندویچ فروشی نشستم و ساندویچ می خوردم، فهمیدم آزادی یعنی همین، هروقت هرجا دلت بخواهد می روی.
اما با توجه به اینکه از شاگردان عباس کیارستمی هستید چرا سبک و نگرش او در فیلم شما دیده نمی شود؟
ببینید، بالاخره شما نمی توانید بگویید نوجوانی که از سیزده سالگی عاشق فیلم های عباس کیارستمی می شود با همین علاقه به هنرستان گرافیک می رود و در 17 سالگی به هر نحوی شده آقای کیارستمی را پیدا می کند سر تدوین فیلم طعم گیلاس مدام مزاحمش می شود و حتی چندباری سر کلاس های او می نشیند و از او یاد می گیرد و مدام به خانه اش می رود، در فیلم هایش تحت تاثیر او نیست. کیارستمی همواره با من است و خوب است بدانید اساسا طرح این داستان را من با او در میان گذاشتم و در واقع آقای کیارستمی بود که مرا تشویق کرد این فیلم را بسازم. شک ندارم آقای کیارستمی این فیلم را دوست دارد و مثل خودم هم با این فیلمم حالش خوب است. او همیشه به من می گفت هر وقت احساس خوبی داری کار خودت را انجام بده و من امروز با فیلم خط باریک قرمز حالم خوب است. با اینکه فیلم های دیگرم که رنگ و بوی تلخی داشت در جشنواره ها بیشتر دیده شد ولی من این فیلمم را خیلی دوست دارم چون امید در آن جریان دارد برای من مهم است که جهانی پر از امید به روی انسان ها باز کنم و عیان است که چنین شد.
صاف نیوز: نه واقعا مثل اینکه اوضاع خراب تر از این حرف هاست. مدیران بعضی پردیس های سینمایی چند وقتی هست که به بهانه تلاش برای تعطیل نشدن سالن های بی تماشاگر، تصمیم گرفته اند محصولات تازه سبد فرهنگی هالیوود را دستچین کنند و بدون طی کردن سازوکارهای بین المللی اعم از ضرورت پرداخت حقوق فیلم و ممنوعیت قیچی زدن پلان های اثر به بهانه نامناسب بودن، این فیلم ها را روی پرده سینماهایشان به مهمانی اجباری برده اند.
به گزارش همشهری، خبر نمایش جوکر و 1917 که هردو از بهترین های سال گذشته سینمای دنیا بودند هنوز تازه بود که سر و کله جاذبه، داستان اسباب بازی4 و بین ستاره ای هم منتشر شد. همین حالا که این متن پیش چشمان شماست گودزیلا و جنگ برای سیاره میمون ها هم به صورت سه بعدی در حال نمایش در یکی دو سالن سینما هستند و البته یادمان نرود که همه این دوپینگ های خارجی هم نتوانسته حتی یک وجب از سایه هولناک ورشکستگی و تعطیلی سالن های سینما در کشور را کاهش دهد.
10سال بعد از حال اون روزا
نادر و سیمین ما را به اسکار دعوت کردند و “جدایی” بالاخره ما را به مجسمه خوشرنگ و لعاب وصل کرد. از فیلم اصغر فرهادی حرف می زنیم که 10سال قبل، استاندارد سینمای ایران را چند پله بالا برد و اعتبار وصف ناشدنی به آن بخشید. حالا بعد از گذشت یک دهه از ذوق جدایی و فروش 20میلیون دلاری اش در دنیا، پردیس سینمایی کورش برای این فیلم بلیت های 20هزار تومنی می فروشد بلکه بتواند به مدد اعتبار جدایی فرهادی، چراغی بیفروزد و تپش قلب این پردیس را بالاخره با شوک، از ایستادن باز دارد. هرچند برای فیلمی چون جدایی و البته اعتبار و جذابیتش 10سال زمان مناسبی بوده تا هر علاقه مند به سینمایی آن را دیده باشد و احتمالا هم واکنش سرد تماشاگران به این جدایی در روزهای کرونایی دلیلی جز این ندارد.
نهنگ علیه ویروس
سامان مقدم با 2قسمت فیلم “نهنگ عنبر” آمار و ارقام فروش سینماها را در روزهای اکران جابه جا کرد. حالا با همین پیش فرض است که دوپینگ جدید سینما کورش برای جذب تماشاگر نهنگ عنبر2 است. این فیلم با عنوان فرعی “سلکشن رویا” هم در روزهای گذشته نتوانسته تماشاگران را برای سینما رفتن ترغیب کند تا مشخص شود قدرت کرونا بسیار بیشتر از خاطرات اسکار اصغر و نوستالژی های رؤیا است.
پروتکل درمان با اسکار
جوکر و 1917 به عنوان 2فیلم خارجی به نمایش درآمده روی پرده سینماهای کشور، همین چند ماه پیش در مراسم اسکار خوش درخشیدند. از سوی دیگر فیلم اسکار گرفته جدایی نادر از سیمین هم حالا چند روزی است که به صورت محدود در سینماها به نمایش درآمده است. نتیجه این تلاش برای درمان درد بی تماشاگر بودن سینماها اما بی نتیجه بوده است. به نظر می رسد سینماها برای نجات نیاز به یک اتفاق خارق العاده دارند. شاید تشدید پروتکل های ایمنی جهت آسوده شدن خیال تماشاگران و البته رونمایی از یک فیلم توقیفی بتواند مصداق راه حل باشد. شاید...
رویداد24 سینمای ایران شرایط بسیار ویژه ای دارد. از سویی فیلم هایی که اکران جهانی را تجربه می کنند جایی در سالن های سینمای ایران ندارند و از سوی دیگر بسیاری از مخاطبان ایرانی رغبت زیادی به تماشای آثار درام نشان نمی دهند. از آن جایی که فیلم های ترسناک و اکشن هم جایگاه ثابتی در سینمای ایران ندارند شاید خیلی هم غیرمنطقی نباشد که تقریبا همه فیلم های پرفروش تاریخ سینمای ایران در ژانر کمدی قرار بگیرند. ژانری که نه تنها برای بسیاری از کارگردانان و تهیه کنندگان ساده به نظر می رسد بلکه تماشاگران و علاقه مندان بیشتری هم دارد.
البته که اهمیت فیلم های کمدی در گیشه سینمای ایران به اندازه ای نیست که تعدادی از بهترین فیلم های درام واقع گرایی که کارگردانان ایرانی ساخته اند توسط تماشاگران ایرانی دیده نشود، اما در نهایت این ژانر کمدی است که برنده بدون تردید سینمای ایران لقب می گیرد. سالن های سینما در سال 99 و با آغاز شیوع گسترده ویروس کرونا هنوز هم به شرایط عادی بازنگشته اند و بسیاری از سینمارو های همیشگی به سرویس های پخش آنلاین پناه برده اند؛ بنابراین این روز ها بهترین فرصت برای تماشای تعدادی از پرمخاطب ترین فیلم های سینمای ایران است. اگر فکر می کنید هنوز هم فیلم های محبوب و پرتماشاگری در سینمای ایران وجود دارند که آن ها را تماشا نکرده اید، با ایرنازندگی همراه باشید تا پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را بشناسید.
فیلم فروشنده | 1394
میزان فروش: 15٬714٬919٬600 تومان
فیلم فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی در خرداد سال 1395 به جشنواره فیلم کن راه پیدا کرد. منتقدان آن قدر به ساخته جدید فرهادی خوشبین بودند که او موفق شد جایزه بهترین فیلم نامه جشنواره را تصاحب کند و البته که شهاب حسینی هم جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن را به خانه برد. از استقبال منتقدان در جشنواره کن، مشخص بود که فروشنده یکی از بهترین ساخته های اصغر فرهادی است و تماشاگران ایرانی برای تماشای آن لحظه شماری می کردند. شهریور 1395 که فرا رسید، فیلم فروشنده در سالن های سینمای ایران اکران شد و در نخستین روز اکرانش فروش باورنکردنی 250 میلیون تومانی را ثبت کرد؛ بهترین روز افتتاحیه یک فیلم سینمایی در سینمای ایران.
تنها سه روز کافی بود تا فیلم فروشنده به فروش یک میلیارد تومانی دست پیدا کند. این فیلم در نهایت موفق شد بیشتر از پانزده میلیارد و هفتصد میلیون تومان از گیشه های ایران درآمد داشته باشد و در زمان اکرانش به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. شاید جالب باشد بدانید که فیلم محبوب اصغر فرهادی بیشتر از 2.4 میلیون دلار در آمریکا فروخته است. فروشنده پس از جدایی نادر از سیمین دومین فیلم سینمای ایران است که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی شد.
فیلم خوب، بد، جلف | 1395
میزان فروش: 16٬326٬915٬600 تومان
پیمان قاسم خانی نامی است که بیشتر هواداران سینمای ایران او را به عنوان یک فیلم نامه نویس می شناسند. اما نخستین تلاش او برای کارگردانی در نهایت در سال 1395 از راه رسید و فیلم خوب، بد، جلف در بهمن همین سال اکران شد. این فیلم که پژمان جمشیدی، سام درخشانی و حمید فرخ نژاد را به عنوان ستاره های اصلی اش در اختیار داشت، موفق شد بیشتر از شانزده میلیارد و سیصد میلیون تومان فروش داشته باشد. با این حال خوب، بد، جلف نتوانست به جایگاه پرفروش ترین فیلم سینمای ایران در آن روز ها تبدیل شود.
فیلم من سالوادور نیستم | 1394
میزان فروش: 16٬951٬717٬100 تومان
فیلم منوچهر هادی یک تصویر دقیق از جنس محبوب فیلم های سینمایی در گیشه های ایران است. این فیلم نه تنها رضا عطاران را در کنار مناظر دیدنی برزیل قرار داده بود بلکه فوتبالیست مشهور و محبوبی مانند ریوالدو، فوتبالیست سابق باشگاه بارسلونا و تیم ملی برزیل، را هم در برابر دوربین ها قرار داده بود. به عبارت دیگر، من سالوادور نیستم همه جذابیت هایی که تماشاگر ایرانی به آن نیاز دارد را گرد یکدیگر جمع کرده بود و طبیعی به نظر می رسید که موفقیت بزرگی برای سرمایه گذارانش باشد؛ بنابراین فیلم در دوران اکرانش موفق شد بیشتر از 16 میلیارد و نهصد میلیون دلار فروش کند و به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در دوران خودش تبدیل شد.
فیلم شبی که ماه کامل شد | 1397
میزان فروش: 19٬012٬982٬000 تومان
فیلم نرگس آبیار که زندگی عبدالحمید ریگی، برادر عبدالمالک ریگی را روایت می کند یکی از معدود فیلم های لیست پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است که در ژانر کمدی قرار نمی گیرد. عبدالمالک ریگی یکی از جنجالی ترین شخصیت های چند سال اخیر ایران بود و ساخت فیلمی که حول محور زندگی او و خانواده اش می گردد برای هر تماشاگری جذاب و خیره کننده به نظر می رسد. این فیلم که بسیاری از جوایز جشنواره فجر را تصاحب کرده بود در خرداد 98 به سالن های سینمایی راه پیدا کرد و با فروش نوزده میلیارد تومانی به نهمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران تبدیل شد.
فیلم گشت ارشاد 2 | 1395
میزان فروش: 19٬785٬296٬800 تومان
دنباله فیلم گشت ارشاد که یکی از محبوب ترین و متفاوت ترین فیلم های کمدی سینمای ایران بوده به تنهایی می تواند جذاب و هیجان انگیز باشد. به همین دلیل موفقیت این فیلم از پیش قطعی به نظر می رسید. اگرچه گشت ارشاد 2 در مقایسه با فیلم نخست چیزی بیشتر از یک سقوط آزاد بود، اما اکران آن در تعطیلات نوروزی 96 باعث شد تماشاگران آن را به عنوان یک گزینه جدی بررسی کنند و همین هم باعث موفقیت فیلم بود. البته اکران فیلم بدون جنجال نبود و بلافاصله پس از آغاز اکران، نسخه ای از آن به صورت غیرقانونی در فضای مجازی منتشر شد. با این حال حتی دانلود های غیرقانونی هم باعث نشد گشت ارشاد 2 به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل نشود. رکوردی که طبیعتا مدتی پس از آن توسط فیلم های متعدد تسخیر شد.
فیلم آینه بغل | 1396
میزان فروش: 20٬497٬295٬000 تومان
فیلم آینه بغل یک کمدی پرستاره با داستانی ساده، اما خنده دار است که در جذب مخاطب موفق بود و در نهایت موفق شد بیشتر از بیست میلیارد تومان فروش داشته باشد. این فیلم که محمدرضا گلزار و جواد عزتی را به عنوان دو تن از محبوب ترین بازیگران مرد سینمای ایران به کار گرفته تقابل قابل قبولی از طبقه ثروتمند و طبقه فقیر جامعه را ارائه می دهد که البته با شوخی های سیاسی و کلامی متعددی ترکیب شده است. برخلاف بیشتر فیلم های منوچهر هادی، در آینه بغل خبری از یک بازیگر خارجی نیست، اما یکتا ناصر در نقش زنی که به تازگی از خارج کشور بازگشته تقریبا یکی از مهم ترین ویژگی های فیلم های هادی را دوباره نشان می دهد. این فیلم در دوران اکرانش به دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران تبدیل شد، اما حالا در جایگاه هفتم قرار دارد.
بیشتر بخوانید: دعوای ارزشی ها با سریال سازان نمایش خانگی/ نمایش فحشا یا تهدید مخاطبان صدا و سیما؟ فیلم نهنگ عنبر2 | 1396
میزان فروش: 20٬991٬898٬500 تومان
فیلم نهنگ عنبر 2 که به سلکشن رویا هم مشهور است در سال 96 اکران شد و از آن جایی که دنباله یکی از جذاب ترین کمدی های نوستالژیک سینمای ایران بود، راه موفقیت را خیلی سریع طی کرد. این فیلم در حالی در سه روز نخست اکرانش یک میلیارد و دویست میلیون تومان فروش کرد که قسمت نخست مجموعا هفت میلیارد تومان فروخته بود. اگرچه سامان مقدم، کارگردان سلکش رویا اعتقاد داشت آن چه به سالن های سینما راه پیدا کرده با آن چه او کارگردانی کرده تفاوت های بسیار زیادی دارد، اما همه این محدودیت ها هم باعث نشد نهنگ عنبر 2 به یک موفقیت بزرگ تبدیل نشود. این فیلم با فروشی نزدیک به بیست و یک میلیارد تومان به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد.
فیلم رحمان 1400 | 1398
میزان فروش: 22٬542٬218٬000 تومان
واقعیت این است که منوچهر هادی نقش بسیار مهمی در پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران دارد؛ بنابراین حضور رحمان 1400 در این لیست خیلی هم عجیب نیست. این فیلم در روز های پایانی سالی 97 روی پرده های سینما رفت و قرار بود بخش مهمی از اکران نوروزی و بهاری سینمای ایران باشد، اما دیالوگ ها و سوژه های فیلم بیش از حد تند بودند و به همین دلیل فیلم منوچهر هادی تنها 29 روز در سالن های سینما به نمایش درآمد. با این حال این فیلم در همین دوره تقریبا یک ماهه هم بیشتر از بیست و دو میلیارد تومان فروش کرد و به دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. با این حال این فیلم حالا در جایگاه پنجم قرار دارد.
فیلم تگزاس 2 | 1398
میزان فروش: 25٬074٬861٬000 تومان
با موفقیت فیلم من سالوادور نیستم طبیعی بود که تهیه کنندگان فیلم های سینمایی برای ساخت فیلم هایی مشابه با این فیلم دست به کار شوند؛ بنابراین فیلم تگزاس که در سال 96 اکران شد، چنین موفقیتی را تکرار کرد و پس از آن نوبت به ساخت دنباله این فیلم رسید که دو سال پس از آن اکران شد. این فیلم که در حقیقت جانشین فیلم رحمان 1400 در جدول اکران بود، موفق شد همه تماشاگران سینما را یک بار دیگر جذب خود کند. این فیلم بیشتر از 25 میلیارد تومان فروخت.
فیلم متری شیش و نیم | 1397
میزان فروش: 27٬704٬123٬000 تومان
در میان سه فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران، تنها متری شیش و نیم است که یک فیلم کمدی نیست. پرمخاطب ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران می تواند یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران هم باشد. این فیلم که نوید محمدزاده و پیمان معادی را در کنار پریناز ایزدیار قرار داده بود با داستانی جذاب و تحسین برانگیز موفق شد سلیقه همیشه کمدی پسند بسیاری از تماشاگران ایرانی را تحت تاثیر قرار دهد. بهترین فیلم مردمی جشنواره فجر در روز های نخست سال 98 اکران شد و در نهایت بیشتر از 27 میلیارد تومان فروخت. متری شیش و نیم هنوز هم سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران است و اگرچه فاصله زیادی با تگزاس 2 ندارد ، اما فروش کمتر آن نسبت به هزارپا حضور طولانی مدت آن در این جایگاه را تثبیت می کند.
فیلم هزار پا | 1397
میزان فروش: 38٬063٬848٬000 تومان
فیلم هزارپا با درخشش دو تن از بهترین و محبوب ترین بازیگران سینمای کمدی ایران یعنی رضا عطاران و جواد عزتی موفق شد بیشتر از سی و هشت میلیارد تومان فروش داشته باشد و هنوز هم دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران است. البته که این فیلم رکورد های دست نیافتنی گیشه ایران را هم شکست. هزارپا برای تبدیل شدن به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تنها به پنج هفته نیاز داشت. این فیلم در 45 روز ابتدایی اکرانش حداقل چهار میلیون تماشاگر داشت که آن را به پرمخاطب ترین فیلم دهه 90 در سینما های ایران تبدیل می کند. ساخته ابوالحسن داوودی به رکورد شانزده هزار تماشاگر در یک روز هم رسید. افتتاحیه روز نخست این فیلم 350 میلیون تومان بود که مدتی کوتاه یک رکورد دست نیافتنی در سینمای ایران بود.
یکی از محبوب ترین فیلم های سینمای ایران پنج جمعه متوالی بیشتر از یک میلیارد تومان فروش کسب کرد و با فروش باورنکردنی 865 میلیون تومانی در روز های نیم بها حتی به رکورد پرفروش ترین فیلم با بلیت نیم بها هم رحم نکرد؛ بنابراین با شکست همه این رکورد ها احتمالا خیلی هم غیرمنطقی نیست که فیلم مجموعه فروش خود را از 38 میلیارد تومان هم عبور دهد؛ دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران که احتمالا شکستن رکوردش به این زودی ها ممکن نیست.
فیلم مطرب | 1397
میزان فروش: 38٬543٬891٬000 تومان
داستان فیلم مطرب روایتگر زندگی خواننده ای است که که پیش از انقلاب در آستانه تبدیل شدن به یکی از ستاره های موسیقی ایران بوده، اما این اتفاق هرگز رخ نمی دهد؛ بنابراین خواننده داستان ما مجبور می شود برای امرار معاش در ایران به خوانندگی در مراسم های عروسی و جشن بپردازد. این داستان جذاب، نوستالژیک و هیجان انگیز را به حضور بازیگرانی مانند پرویز پرستویی و الناز شاکردوست اضافه کنید تا دلیل موفقیت باورنکردنی مطرب را درک کنید. این فیلم با فروشی بیشتر از سی و هشت میلیارد و پانصد میلیون تومان به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد و به نظر می رسد هر عنوانی که هدف دستیابی به رکورد آن را داشته باشد احتمالا باید فراتر از انتظارات عمل کند.
فیلم مطرب با فروش 700 میلیون تومانی در نخستین روز اکران رکورد فیلم ما همه با هم هستیم را شکست. این فیلم در کمتر از دو روز بیشتر از دو میلیارد تومان فروخت. کار به جایی رسیده بود که بسیاری از مردم برای تماشای این فیلم تا ساعات آغازین صبح در سالن های سینما حضور داشته باشند.
منبع: ایرنا زندگی
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی برنامه تلویزیونی نقد سینما ، هشتمین قسمت از فصل جدید برنامه نقدسینما جمعه شب 24 مردادماه روی آنتن شبکه پنج رفت. در این قسمت از برنامه علاوه بر گفتگوهای ویژه به بهانه زادروز زنده یاد علی حاتمی به بررسی فهرست گواهی مالکیت فیلم های سینمای ایران نیز پرداخته شد.
23 مردادماه سالروز ولادت علی حاتمی کارگردان مولف و صاحب امضای سینمای ایران بود. به همین بهانه برنامه نقد سینما در قالب ویژه برنامه ای به بازخوانی کارنامه و میراث این سینماگر پرداخت. امیررضا مافی در بخش نخست برنامه میزبان آرش خوشخو و پوریا ذوالفقاری بود.
علی حاتمی و ظلمی که سینمای ایران در حق او کرد
ذوالفقاری در آغاز درباره سینمای علی حاتمی گفت: به نظر من سینمای علی حاتمی سه ضلع دارد که خیلی هم میان آنها نمی توان خط واضحی کشید. یک ضلع آن تاریخ و آثاری هستند که کاراکترهایشان مابه ازای مشخص تاریخی مثل ستارخان و کمال الملک دارند. ضلع دیگر تاریخ اجتماعی ماست و اینکه در یک دوران چه چیزی در کوچه و خیابان جریان داشته و ضلع دیگر فرهنگ فولکلور ایران همچون حسن کچل و حاجی واشنگتن بوده که این ها پیش تر در فرهنگ عامه ما وجود داشته است.
وی ادامه داد: نکته مهم درباره سینمای علی حاتمی این است که او در فرهنگ فولکلور و روایت فرهنگ اجتماعی به راحتی دخل و تصرف می کرد و از جایی به بعد در کارنامه فیلمسازی اش به این نتیجه مهم رسید که تاریخ هم در انتها یک روایت است و احساس می کند خیلی نیاز به وفاداری به آن نیست. شما وقتی فیلم ستارخان را می ّبینید، مشخص است که حاتمی تلاش داشته وفادار به تاریخ باشد، وقتی به حاجی واشنگتن می رسیم دیگر آن حساسیت کمتر شده و در کمال الملک دیگر حاتمی دارد با شخصیت های تاریخی، روایت خودش را ارائه می دهد.
خوشخو: نکته مهم سینمای علی حاتمی، هویت ملی است. فیلم ایرانی و فرهنگ ایرانی در سینمای علی حاتمی معنا پیدا می کند. این فرهنگ ایرانی در دهه 60 به شدت مورد طرد منتقدان سینما قرار می گرفت و این اتفاق بدی بود. سال 68 که فیلم مادر در جشنواره فجر اکران شد تقریباً تمام منتقدان مهم علیه اش نقد نوشتند و آن مرتجعانه دانستند آرش خوشخو هم ضمن تأیید سه ضلع مورد اشاره ذوالفقاری، در ادامه گفت: نکته مهم سینمای علی حاتمی، هویت ملی است. فیلم ایرانی و فرهنگ ایرانی در سینمای علی حاتمی معنا پیدا می کند. این فرهنگ ایرانی در دهه 60 به شدت مورد طرد منتقدان سینما قرار می گرفت و این اتفاق بدی بود. سال 68 که فیلم مادر در جشنواره فجر اکران شد تقریباً تمام منتقدان مهم علیه اش نقد نوشتند و آن مرتجعانه دانستند.
خوشخو در توضیح دلیل این واکنش منتقدان گفت: در آن دوران در جریان نقد سینما ما 2 رویکرد عمده داشتیم، یکی طرفداران تئوری مولف که معنای مدنظر خود از سینما را در آثار بهرام بیضایی می دیدند و حتی فیلم های به نظر من ضعیف کارنامه او مانند شاید وقتی دیگر و باشو غریبه کوچک را هم تقدیس کردند. البته بیضایی فیلم های خوبی هم داشت اما این آثارش تقدیس شدند، این بلا سر سینمای مسعود کیمیایی هم آمد و فیلم های خوبی مانند سرب و دندان مار به شدت تخطئه شدند. هامون و اجاره نشین ها ی مهرجویی هم از طرف منتقدان تخطئه شدند.
وی افزود: جریان دیگری هم در نقد سینمای ایران در آن سال ها وجود داشت که گرایش چپ داشتند و ریشه اش هم در مجله سروش دهه 60 بود. این ها هم فیلم های حاتمی را کهنه پرست و ارتجاعی می دانستند. این فضا برای علی حاتمی حتماً دردناک بوده است. به خصوص که حاتمی تنها کسی بود که توانست سینمای شاعرانه را در سینمای ایران خلق کند.
ذوالفقاری در تأیید یادآوری های خوشخو افزود: علی حاتمی هرگز برای فیلمنامه هایش نامزد سیمرغ نشد و علاوه بر منتقدان، جشنواره های ما هم روی خوشی به آثارش نشان ندادند. تنها نامزدی علی حاتمی در جشنواره فجر برای طراحی لباس فیلم دلشدگان بود که آن را هم به او ندادند. علی حاتمی چه قبل و چه بعد از انقلاب، آثار ساخته نشده بسیاری داشته است. علی حاتمی می خواست فیلمی به نام مشروطه بسازد که اگر ساخته بود امروز راحت تر می توانستیم درباره ابعاد تاریخی کارنامه او صحبت کنیم.
آرش خوشخو با اشاره به بحث فیلمنامه نویسی حاتمی گفت: بعد از درگذشت علی حاتمی آخرین فیلمنامه ایشان یعنی تختی به دست بسیاری از فیلمسازان و اهالی سینما رسید اما واقعیت این است که هیچکس غیر از خودش نمی توانست آن را بسازد چراکه در واقع هیچ چیز جز توصیفات شاعرانه و جملات مبهم نبود. شاعرانگی سینمای حاتمی، این است که در برخی سکانس ها حسی را خلق می کند که به نظرم بی نظیر است در سینمای ایران.
در ادامه امیررضا مافی به وجه شاعرانه و نگاه استعاری و کنایی علی حاتمی در فیلمسازی اشاره کرد و این بحث را پیش کشید که شاید دلیل بی توجهی جریان اصلی نقد سینمای ایران در آن سال ها به آثار حاتمی، همین وجه بوده است.
خوشخو ادامه داد: منظور از شاعرانگی در سینمای حاتمی، زبان شاعرانه نیست، ترکیب برخی سکانس های علی حاتمی چیزی شبیه نقاشی است که حسی از جنس شعر و تغزل را به وجود می آورد. نمی خواهم از همه آثار حاتمی دفاع کنم چه اینکه تحمل برخی از آثارش برای من هم دشوار است اما می خواهم بگویم حاتمی توانست شاعرانگی را مانند هوا به برخی لحظات سینمای خود وارد کند، بدون اینکه به خود سختی بدهد. این همان وجه از سینمای حاتمی است که به آن بی توجهی کردیم.
ذوالفقاری: فیلمی مانند حاجی واشنگتن نشان می دهد علی حاتمی پاسدار متعصب فرهنگ نیست و نگاه پالایش گر و انتقادی نسبت به فرهنگ هم دارد. متأسفانه بخشی از جریان نقد ما بیشتر مواد و متریال فیلم های حاتمی را دیده اما به این توجه نداشته که حاتمی با آن ها چه کرده است این منتقد سینما در ادامه با تأکید مجدد بر بدعهدی سینمای ایران با علی حاتمی گفت: در دهه 80 مجله فیلم ویژه نامه ای منتشر کرد تحت عنوان سینمای ملی که در رأی گیری منتقدان فیلم مادر در رأس فهرست قرار گرفت. یعنی همه آن منتقدان، 20 سال بعد از اکران مادر تازه به این نتیجه رسیدند که مادر بهترین مصداق برای سینمای ملی است و از این منظر معتقدم ما به علی حاتمی ظلم کردیم.
در بخش بعدی این گفتگو پوریا ذوالفقاری به توجه علی حاتمی به محذوفان از تاریخ اشاره و عنوان کرد: فیلمی مانند حاجی واشنگتن در ادامه همین نگاه به تاریخ ساخته می شود. آنچه برای حاتمی جذاب بوده انزوا و دورافتادن این کاراکتر بوده، این فیلم همان فیلمی است که نشان می دهد علی حاتمی پاسدار متعصب فرهنگ نیست و نگاه پالایش گر و انتقادی نسبت به فرهنگ هم دارد. متأسفانه بخشی از جریان نقد ما بیشتر مواد و متریال فیلم های حاتمی را دیده اما به این توجه نداشته که حاتمی با آن ها چه کرده است.
وی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به علاقه حاتمی به مثنوی افزود: مدیوم مناسب برای علی حاتمی فکر می کنم تلویزیون بود چرا که علاقه داشت به طراحی داستان از زاویه شخصیت های مختلف و حتی فیلمی مانند مادر را که نگاه می کنم احساس می کنم چقدر می توانست درباره هر یک از این کاراکترها داستان پردازی و حتی تا 10 ساعت دیگر هم ادامه پیدا کند. شاید برای همین است که هزاردستان بیشتر در کارنامه اش دیده شد. گویی در مدیوم تلویزیون آزادی عمل بیشتری برای رسیدن به فرم مطلوب خود را داشته است.
ذوالفقاری و خوشخو در ادامه سوته دلان ، حاجی واشنگتن و مادر را به عنوان بهترین فیلم های علی حاتمی معرفی کردند.
ذوالفقاری در این بخش بار دیگر تأکید کرد: علی حاتمی از جایی به بعد به این نتیجه رسید که می خواهد دنیای خودش را خلق کند. شما در قلندر ، ستارخان و طوقی دیالوگ هایی را می بینید که بیشتر شبیه دیالوگ نویسی های آن روزهای سینمای ایران است، گویی هنوز آن اعتماد به نفس در حاتمی نبوده که دنیای خودش را بسازد. از سوته دلان است که گویی به خود می گوید بگذار مجید ظروفچی اینگونه حرف بزند، چه ایرادی دارد؟ مشکل منتقدانمان هم این بود که این فیلم ها را با دیگر فیلم های سینما قیاس کردند.
امیررضا مافی در این بخش پرسید: آیا امروز که تاریخ گذشته و به واسطه یک احساس عذاب وجدان نیست که برخی کاستی های سینمای علی حاتمی را نادیده می گیریم؟
خوشخو در پاسخ به این پرسش گفت: خیر اینگونه نیست. کاستی های سینمای حاتمی مشخص است. ما هم آن را در مختصات سینمای ایران بررسی می کنیم. نکته مهم این است که حاتمی در دهه 80 از سوی منتقدان کشف شد. منتقدی درباره فیلم های تارانتینو گفته بود جذابیت کارهای اخیر او مثل روزی روزگاری در هالیوود این است که او با مختصات و آدم های دنیای واقعی، دنیایی بهتر را در فیلم هایش برای ما خلق می کند، این همان کاری است که علی حاتمی هم برای ما کرده است.
خوشخو: مواجهه حاتمی با تاریخ اینگونه نیست. او به سبک مثلاً بینوایان سراغ یک مقطع تاریخ نرفته که بخواهد درام خودش را روایت کند. او دلبسته وقایع تاریخی است و با ترکیب این وقایع تاریخی سعی می کند روایت خودش را خلق کند. این نوعی بی احترامی به علم تاریخ است که البته تأکید می کنم من نوعی آن را پذیرفته ام این منتقد سینما در عین حال زاویه نگاه حاتمی به تاریخ را یک ضعف ارگانیک در فیلم هایش توصیف کرد و درباره آن گفت: سینما در ذهن مخاطب تبدیل به روایت می شود و بخشی از روایت تاریخ در ذهن ما محصول فیلم های سینمایی است. ارائه روایت غیرحقیقی از تاریخ یکی از مشکلات فیلم های حاتمی است اما با محاسبه اینکه چه از دست داده و چه به دست آورده ایم، من همین گونه سینمای حاتمی را می پذیرم.
ذوالفقاری در ادامه این بحث گفت: در مقایسه با کاری که تارانتینو با تاریخ کرده، کارهای علی حاتمی محافظه کارانه است. نکته این است که در لابه لای روایت های تاریخی فضاهای خالی داریم که علی حاتمی از همین فضاها استفاده می کند. گفتگویی با داوود میرباقری داشتم که می گفت بعد از همه این فیلم ها و سریال هایی که ساخته ام فهمیدم که تاریخ را باید تخیل کنم . در این شکل تخیل کردن، علی حاتمی کاری کرده که کسی دیگری نکرده است. علی حاتمی مواد و متریال خود را از تاریخ می گیرد اما آن را بازیافت و بازآفرینی می کند.
خوشخو در پاسخ گفت: کاری که تارانتینو می کند، شوخی با تاریخ است و این سرخوشی در روایت فیلم هایش مشخص است اما حاتمی با لحنی کاملاً شاعرانه و جدی سراغ تاریخ رفته و بعید نیست کسی با دیدن کمال الملک احساس کند که واقعاً این نقاش چنین رابطه ای با پادشاه زمان داشته در حالی که واقعاً اینگونه نبوده؛ این از نقایص ارگانیک فیلم های حاتمی است که البته من کسی را درباره آن متهم نمی کنم و حتی آن را دوست هم دارم.
مافی در این بخش تأکید کرد: علی حاتمی تعلق خاطر به تاریخ دارد اما گویی آثارش متعلق به تاریخ مشخصی نیست. دلش می خواهد در تاریخ سیر کند. چه اشکالی دارد که یک فیلمساز به تاریخ برود و درام خود را روایت کند؟
خوشخو در پاسخ گفت: مواجهه حاتمی با تاریخ اینگونه نیست. او به سبک مثلاً بینوایان سراغ یک مقطع تاریخ نرفته که بخواهد درام خودش را روایت کند. او دلبسته وقایع تاریخی است و با ترکیب این وقایع تاریخی سعی می کند روایت خودش را خلق کند. این نوعی بی احترامی به علم تاریخ است که البته تأکید می کنم من نوعی آن را پذیرفته ام.
در بخش دیگری از این گفتگو، پوریا ذوالفقاری به بازیگری در سینمای علی حاتمی اشاره کرد و گفت: او سینماگری بود که از دانشکده هنرهای زیبا این گروه از بازیگران را می شناخت و خیلی زود فهمید که این گروه به درد سینمایش می خورند. البته معتقدم آنچه در بازیگری فیلم های علی حاتمی نادیده مانده، نقش دوبلورهاست. به نظرم دلیل اصلی ماندگاری خیلی از دیالوگ های سینمای علی حاتمی، هنر صداپیشگانی است که تأثیر بسیار زیادی در بازی بازیگران فیلم های علی حاتمی داشته اند.
آرش خوشخو در جمع بندی مباحث خود گفت: واقعیت این است که زحمت و تلاشی را که علی حاتمی برخلاف بسیاری از فیلمسازان تنبل و تن آسا برای سینمای ایران کشیده است، نمی توان فراموش کرد. حاتمی یک تنه شهرک سینمایی ساخت و پای آن ایستاد و ببنید چقدر یک نفر باید علاقمند و عاشق حرفه اش باشد که چنین میراثی از خود به جا بگذارد. علی حاتمی چهره ای خاص و یکه در سینمای ایران است.
انتشار فهرست گواهینامه مالکیت فیلم ها و چالش شفافیت
در بخش پرونده هفته امیررضا مافی میزبان محمد صابری روزنامه نگار سینمایی بود و درباره انتشار فهرست گواهینامه مالکیت 1029 فیلم سینمای ایران به گفتگو نشستند.
صابری در ابتدای این بخش به شعار شفافیت و اقدامات سازمان سینمایی ذیل این شعار اشاره کرد و گفت: حسین انتظامی در آغاز قبول مسئولیت در سازمان سینمایی تعریفی از شفافیت ارائه کردند که برمبنای زمانی می توان گفت شفافیت محقق شده است که امور قابل پیش بینی باشند. برمبنای این تعریف می توان به این سوال پرداخت که آیا انتشار اینگونه داده ها مانند فهرست گواهی مالکیت فیلم ها آیا به معنای شفاف سازی است؟
برخی رسانه ها به اشتباه به تحلیل غیبت این نام ها در فهرست سازمان سینمایی پرداختند و آن را سندی بر نوعی پنهان کاری دانستند اما واقعیت این است که طبق توضیح مسئولان سازمان سینمایی این آثار تا کنون درخواستی برای صدور پروانه مالکیت نداشته اند و از نظر قانونی همه فیلم ها ملزم به داشتن پروانه مالکیت نیستند وی افزود: لازمه تحقق شفافیت با این تعریف، عبور از مرحله انتشار صرف داده هاست و معتقدم آنچه تا امروز در این فضا شاهد آن بوده ایم حتی در گام اول هم موفق نبوده، انتشار این داده ها در مسیر رسیدن به شفافیت حتماً اتفاق مبارکی است اما تازه گام اول است.
این روزنامه نگار سینمایی با اشاره به رویکرد هیجانی و واکنشی در انتشار فهرست ها از سوی سازمان سینمایی گفت: در سال 97 و در آستانه جشنواره سی و هفتم فیلم فجر حرف و حدیث های بسیاری درباره ورود پول های کثیف و بادآورده به فیلم ها مطرح بود و در نشست های رسانه ای هم در این زمینه از عوامل فیلم پرسش می شد، در آن زمان سازمان سینمایی در اقدامی که با استقبال رسانه ها هم مواجه شد، فهرست سرمایه گذاران فیلم های جشنواره را منتشر کرد. امروز 2 سال از آن روز می گذرد اما این اتفاق دیگر تکرار نشد و گویی بنا نبود انتشار آن داده ها به صورت یک روال منطقی و دنباله دار ادامه پیدا کند. این جنس اطلاع رسانی های نوبه ای و فصلی به نظرم نمی تواند کمک کند در آینده ای نزدیک به نقطه ایده آل در زمینه شفافیت برسیم.
صابری با اشاره به فهرست گواهینامه مالکیت فیلم ها گفت: بعد از انتشار این فهرست سوءبرداشتی نسبت به آن اتفاق افتاد و گویی این فهرست، فهرست سرمایه گذاران فیلم هاست در حالی سرمایه گذار یک فیلم با مالک امروز آن تفاوت ماهوی دارد. در یک فرآیندی فیلمی می تواند با سرمایه مشخصی تولید شده اما محصول نهایی به مالکیت غیر درآمده باشد. برخی حتی احساس کردند که با انتشار این فهرست شائبه هایی که درباره سرمایه گذاری های مشکوک در برخی فیلم های سینمایی در سال های گذشته مطرح شده بود، برطرف شده است در حالی که اینگونه نیست و این فهرست صرفاً معرف مالکان امروز آثار است.
این روزنامه نگاری در ادامه اهم واکنش های رسانه ای نسبت به انتشار فهرست گواهی مالکیت فیلم های را مرور کرد و درباره مهمترین این واکنش ها یعنی اشاره به غیبت نام برخی فیلم ها در فهرست توضیح داد: براساس توضیح سازمان سینمایی فیلم هایی که در این فهرست نیستند، آثاری هستند که یا تقاضایی برای دریافت پروانه مالکیت نداشته اند یا هنوز فرآیند صحت سنجی مدارک را برای صدور پروانه طی کرده اند.
صابری در ادامه با اشاره به نام فیلمسازانی چون عبدالرضا کاهانی، جعفر پناهی، مصطفی کیایی، محمدمهدی عسگرپور و اصغر فرهادی که همه یا بخشی از آثارشان در این فهرست درج نشده است، گفت: برخی رسانه ها به اشتباه به تحلیل غیبت این نام ها در فهرست سازمان سینمایی پرداختند و آن را سندی بر نوعی پنهان کاری دانستند اما واقعیت این است که طبق توضیح مسئولان سازمان سینمایی این آثار تا کنون درخواستی برای صدور پروانه مالکیت نداشته اند و از نظر قانونی همه فیلم ها ملزم به داشتن پروانه مالکیت نیستند.
سهم فیلمسازان خصوصی و نهادهای دولتی در مالیکت فیلم های مندرج در فهرست، مبحث دیگری بود که محمد صابری توضیحاتی درباره آن ارائه کرد.
این روزنامه نگار در ادامه تأکید کرد: ای کاش سازمان سینمایی در کنار فهرست مالکان، فهرست دیگری را هم منتشر می کرد ناظر به سرمایه گذاران فیلم های سینمایی که به نظرم قیاس این 2 فهرست در کنار یکدیگر به نتایج جالبی می تواند منتهی شود.
سینمای علی حاتمی به روایت بهروز افخمی
گفتگوی امیررضا مافی با بهروز افخمی درباره ویژگی های سینمای علی حاتمی و نیز مرور بخشی از خاطرات این فیلمساز از پروژه ناتمام حاتمی یعنی تختی آخرین بخش از برنامه شب گذشته نقد سینما بود.
بهروز افخمی در ابتدای این بخش در پاسخ به سوال مافی درباره مهمترین ویژگی سینمای علی حاتمی گفت: علی حاتمی زمانی در گفتگویی خیلی شفاف می گوید فیلمسازی من، چه خوب، چه بد، شبیه هیچکس نیست. سینمای علی حاتمی هیچ مشخصه و الگویی ندارد و این مهمترین ویژگی سینمای اوست.
افخمی در پاسخ به اینکه اگر حاتمی از میان ما نرفته بود آیا مسیر فیلمسازی اش را همین گونه ادامه می داد هم گفت: همان طور که در قسمت های قبل تأکید کردیم سینما یک کار هنرمندانه و شخصی است و در هر نوبت بستگی مستقیم به احوالات روحی و حتی جسمی فیلمساز دارد، به همین دلیل نمی دانم اگر هنوز زنده بود سینمایش چه سروشکلی داشت. شاید فیلم هایش شبیه همین فیلم های شاعرانه با حال و هوای شخصی اش بود.
افخمی: در جشنواره فجر به نمایش درآمد، من جزو هیأت داوران بودم. در آن دوره همه داوران به اتفاق رسیدند که این فیلم، فیلم خوبی نیست. سال ها بعد همین فیلم را در تلویزیون دیدم و با خود گفتم عجب فیلم خوبی است وی ادامه داد: زمانی که دلشدگان در جشنواره فجر به نمایش درآمد، من جزو هیأت داوران بودم. در آن دوره همه داوران به اتفاق رسیدند که این فیلم، فیلم خوبی نیست. سال ها بعد همین فیلم را در تلویزیون دیدم و با خود گفتم عجب فیلم خوبی است. روایتی از نجابت و آقامنشی موسیقی ایرانی است و به زیبایی آن را به تصویر درآورده است. اینکه سینمای حاتمی شبیه هیچکس نیست، شاید سبب می شود یک فیلمش برای من نوعی در یک بار دیدن غریب به نظر برسد و در نوبت بعد با آن ارتباط برقرار کنم.
افخمی افزود: برخی فیلم ها در قاب تلویزیون گرم تر و زنده تر دیده می شوند که به نظرم این گزاره درباره آثار علی حاتمی هم صادق است و فیلم هایش در قاب تلویزیون چشم نوازتر هستند. نکته ای که درباره بسیاری از فیلم های سینمای ایران هم قابل طرح است.
این کارگردان باسابقه درباره به کار بردن صفت سعدی سینمای ایران برای علی حاتمی هم گفت: از منظر دیالوگ نویسی ادیبانه می توان این صفت را به کار برد کمااینکه از شعرای دیگری همچون مولوی هم می توان نام برد اما نکته این است که حکمت سعدی بسیار روشن و قابل فهم برای همه است.
مافی در این بخش با نگاهی انتقادی گفت: ما در برخی دیالوگ های سینمای علی حاتمی با ادبیات فاخری مواجهیم اما به نظر می رسد در پس آن مفاهیم فاخری نیست. شاید بدبینانه باشد اما برخی دیالوگ ها در ابتدا خیلی زیبا به نظر می رسند ولی وقتی به آن ها دقت می کنیم تنها با گزینش غیرضروری برخی واژگان زیبا مواجه می شویم.
در پاسخ به این نظر افخمی گفت: نمی توانم به طور کامل آن را رد کنم اما باید تأکید کرد این ویژگی از فیلم به فیلم دیگر متفاوت است و حتی در یک فیلم از یک سکانس به سکانس دیگر هم وضعیت تغییر می کند.
کارگردان فیلم سینمایی جهان پهلوان تختی در ادامه از تجربه کارگردانی این فیلم بعد از نیمه کاره ماندن فیلم تختی زنده یاد حاتمی گفت: اولین باری که ساخت فیلم تختی به من پیشنهاد شد، هنوز علی حاتمی زنده بود. شخصاً هم زمانی که بیماری اش شدت گرفته و به لندن برای درمان رفته بود، به او پیشنهاد داده بودم که دستیاری اش را بکنم تا فیلم که می خواهد بسازد به سرانجام برسد. آن زمان خیلی به لحاظ جسمی ضعیف شده بود و از پیشنهاد دستیاری من هم استقبال کرد اما بعدها پی اش را نگرفیتم. زمانی بود که احساس می کردم علی حاتمی می تواند این فیلم را به پایان برساند.
وی افزود: سه ماه بعد و زمانی که دیگر محرز شده بوده معالجات لندن هم پاسخ نداده بیماری همچنان در حال پیشروی است و بعید است بتواند فیلم را به پایان برساند، به من پیشنهاد دادند که بیا و دستیاری اش را قبول کن. آن زمان گفتم حالا دیگر این پیشنهاد معنایش این است که قرار است فیلم نیمه تمام را بعد از درگذشت علی حاتمی من تمام کنم و این کار را نمی کنم چون نمی توان این فیلم را به پایان برسانم.
افخمی در پاسخ به این سوال که نمی توانستید یا نمی خواستید؟ گفت: واقعیت این است که نمی توانستم. آن جنس فیلمسازی شبیه به مینیاتور و با رنگ بندی و جزییاتی مشابه نقاشی و فرش ایرانی را بلد نبودم.
وی افزود: بعدها فهمیدم که این پیشنهاد را به کارگردان های دیگری همچون سیف الله داد و محمد بزرگ نیا هم داده بودند که هر طور شده این فیلم علی حاتمی به نامش به سرانجام برسد. من حتی به سیف الله داد هم پیشنهاد کردم این دستیاری را قبول کند اما این اتفاق نیفتاد.
افخمی: در سینمای علی حاتمی به نظر می رسد همه چیز از حال یگانه یک آدم تنها که با تنهایی خودش کنار آمده، برخاسته است. مانند ساز جلیل شهناز که از صدای آن می توان فهمید حال دلش چگونه است. این معنا، همان ویژگی ای است که سینما را تبدیل به هنر می کند افخمی گفت: زمستان سال 75 داشتم فیلم عقرب را کارگردانی می کردم که خبر مرگ علی حاتمی رسید و باردیگر با این پیشنهاد مواجه شدم که بیا و فیلم علی حاتمی را تمام کن که باز هم نپذیرفتم. عید آن سال که گذشت، سه چهارماه بعد از درگذشت علی حاتمی گفتند بیا و هر کار که دلت می خواهد بکن. بعدها معلوم شد چیزی به نام فیلمنامه هم وجود نداشته و آنچه به نام سناریو داشتند، یک خط توضیح بود با 2 صفحه علایم و نشانه و چیزی به نام فیلمنامه وجود نداشت.
وی تأکید کرد: علی حاتمی بسیار تودار بود و ترسی وسواسی نسبت به این داشت که کسی می خواهد جلوی فیلمش را بگیرد. هم قبل از انقلاب اینگونه بود و هم بعد از انقلاب و این وسواس در کارنامه اش تشدید هم شده بود تا جایی که دیالوگ را به بازیگران نمی داد تا لحظه آخر! همه چیز که آماده می شد، دیالوگ را تنها به بازیگر می گفت که مقابل دوربین بگوید. گاهی از این هم شدیدتر و مثلاً به بازیگری مانند عزت الله انتظامی می گفت مقابل دوربین عدد بشمارد، بعد در صداگذاری دیالوگ ها را روی تصویر می گذاشت!
افخمی در ادامه گفت: علی حاتمی بیش از بازیگران روی صداپیشگان و دوبلورها شناخت داشت و از قبل می دانست برای یک نقش کدام دوبلور قرار است جای کاراکتر صحبت کند. او در کل اهمیت ویژه ای برای باند صوتی فیلم هایش قائل بود.
این کارگردان سینما در بخش بعدی این گفتگو در پاسخ به این سوال مافی که یک علاقمند سینما حین تماشای فیلمی از علی حاتمی چه چیزهایی را می تواند یاد بگیرد گفت: سینمای علی حاتمی یک نمونه ایده آل است. جدای از اینکه برخی قسمت های فیلم هایش شاید ضعیف، دیرآشنا و حتی گاهی لوس باشد، نمونه ای کامل از فیلمسازی ایرانی است. در سینمای علی حاتمی به نظر می رسد همه چیز از حال یگانه یک آدم تنها که با تنهایی خودش کنار آمده، برخاسته است. مانند ساز جلیل شهناز که از صدای آن می توان فهمید حال دلش چگونه است. این معنا، همان ویژگی ای است که سینما را تبدیل به هنر می کند.
افخمی در پایان در پاسخ به اینکه آیا فیلم های علی حاتمی می توانست در عرصه جهانی هم موفق ظاهر شود؟ گفت: اصلاً نمی توانست، به همان دلیل که سینمای ژاپن سال ها طول کشید تا جهانی شود. زمانی که ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل بمباران اتمی، مظلوم واقع شد و قرار بود هر چیزی غیر از قدرت نظامی اش مورد توجه قرار بگیرد، به صورت تصنعی در جشنواره های سینمایی موردتوجه قرار گرفت و تازه آن وقت بود که فیلمسازی مثل کوروساوا که غربی تر بود، شناخته شد اما فیلمسازانی مثل میزوگوش یا یاسوجیرو اوزو هنوز هم برای عموم ناشناخته اند و بیشتر برای فیلمبازان حرفه ای شناخته شده اند.
برنامه نقد سینما به تهیه کنندگی یوسف بچاری جمعه شب ها ساعت 22 از شبکه پنج سیما پخش می شود.
کد خبر 4999097
زهرا منصوری
به گزارش ایرناپلاس، سینماگران شهرستانی همیشه از کمبود امکانات در شهرشان و تجمع آن در تهران گلایه دارند. اما در همین روزها خبرهایی رسیده که می تواند امید را در دل سینماگران شهرستانی پررنگ کند.
نخستین نشست رسانه ای حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی در سال 99 به شکل مجازی، از طریق سایت رسمی سازمان سینمایی و صفحه اینستاگرام این سازمان، پخش شد.
نشستی که در آن پرسش های خبرنگاران به صورت مکتوب و تلفنی مطرح شد. در این نشست بسیاری از اولویت های سازمان سینمایی و تصمیم هایی که برای رویدادها و اتفاقات مهم فرهنگی قرار است گرفته شود، اعلام شد. اما نکته قابل توجه در میان صحبت های رییس سازمان سینمایی، اختصاص اعتبار به انجمن سینمای جوان و تقسیم آن میان فیلمسازان تهرانی و غیرتهرانی است. تصمیمی که به حمایت بیشتر جوانان با استعداد شهرستانی می انجامد و می تواند راهی برای ورود علاقه مندان به این عرصه باشد.
رشد هفت برابری سینمای جوان
حسین انتظامی درباره حمایت از انجمن سینمای جوان گفت: نظام نامه تهیه کننده های اول که عمدتا جوانان هستند را فراهم کردیم. به طور مثال در انجمن سینمای جوان در سال 98 نسبت به 97 یک رشد 7 برابری داشتیم. اینکه به فیلمسازان جوان توجه شود. همراه با این سیاست دیگری اجرا شد که ایران، تهران نیست. سال گذشته، پنج هفتم و امسال 6 هفتم برای فیلمسازان جوان غیرتهرانی این بودجه صرف می شود. البته نظام اکران را فقط این سیاست ها تعیین نمی کند، به طور معمول، می توان سیاست های محدودکننده را برای فیلم هایی اجرا کرد که جنبه فرهنگی آن کمتر است.
اما این توجه ویژه به سینماگران جوان چرا مهم است و انجمن سینمای جوان تا چه اندازه می تواند به معرفی استعدادهای جدید به سینما و فیلمسازی کمک کند؟ تا چه اندازه خروجی های تاثیرگذاری را در شهرستان ها داریم؟
برای پاسخ به این پرسش ها با مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و کارگردانی که جوایز داخلی و بین المللی بسیاری هم برای فیلم های کوتاه و بلند سینمایی اش دریافت کرده و آغاز راهش در فیلمسازی با ورود به انجمن سینمای جوانان مشهد بوده، گفت وگو کردیم.
بزرگترین و مهمترین مرکز تولید فیلم کوتاه
سیدصادق موسوی درباره سیاست های موجود در انجمن سینمای جوان و چگونگی کشف استعدادها در تهران و شهرستان ها به خبرنگار ایرناپلاس گفت: انجمن سینمای جوان ایران اساسا برای آموزش سینما، مشاغل سینمایی و کشف استعدادهای فیلمسازان جوان در اقصی نقاط ایران تاسیس و راه اندازی شده است.
این هدف از گذشته تا به امروز تعقیب شده و در بخش های مختلف نیز سعی بر ادامه چنین فعالیت هایی می شود. یعنی انجمن در معاونت آموزشی کلاس های مختلف مشاغل سینمایی، دوره های کامل فیلمسازی، ورکشاپ های تخصصی و کارگاه های آموزشی گوناگونی برگزار می کند. همزمان با ایام شیوع کرونا این ورکشاپ ها و نشست های تخصصی به شکل گفت وگوهای زنده مجازی در سراسر کشور و در دفاتر مختلف انجمن سینمای جوان ادامه داشته است.
بنابر گفته های موسوی، انجمن سینمای جوان در حوزه تولید به عنوان بزرگترین و مهمترین مرکز تولید فیلم کوتاه کشور فعالیت می کند که آثارش در سه بخش فیلم های کوتاه حرفه ای، نیمه حرفه ای و هنری ارائه می شوند و در عین حال رویدادهای مهم سینمایی را در حوزه فیلم کوتاه مدیریت، برنامه ریزی و اجرا می کند که مهمترین آن، جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران است.
سه جشنواره منطقه ای دیگر نیز هست که هر سال برگزار می شود؛ دو جشنواره هنری در قالب فیلم کوتاه در مشهد با عنوان تسنیم و جشنواره نماز و نیایش در قم که یک سال در میان برگزار می شود. همه این ها رویدادهایی هستند که در قالب آنها استعدادهای سینمایی جوان ایرانی در سراسر کشور شناخته می شود.
سهم شهرستان ها از اعتبارات با شعار ایران تهران نیست
وی درخصوص صحبت های حسین انتظامی مبنی بر اینکه، سیاست آنها این است که ایران، تهران نیست و امسال شش هفتم اعتبار را به فیلمسازان جوان غیرتهرانی به منظور استعدادیابی اختصاص داده اند، گفت: ما 80 دفتر نمایندگی در سراسر ایران داریم که در گروه های پشتیبانی، تولیدی و آموزشی فعالیت می کنند. همانگونه که آقای انتظامی گفتند شعار دولت و بویژه وزیر ارشاد این بوده که ایران تهران نیست و با همین روش، انجمن سینمای جوان در حوزه اعتبارات خود، از هشت میلیارد تومانی که برای تولید فیلم کوتاه در سال 99 اختصاص داده ، 2 میلیارد تومان را در استان تهران و 6 میلیارد تومان را در دیگر استان ها در حوزه تولید فیلم کوتاه سرمایه گذاری می کند.
امیدواریم از طریق همین فرآیند تولید فیلم کوتاه، بتوانیم استعدادهای جوان و خلاق را از سراسر کشور شناسایی و به فضای حرفه ای معرفی کنیم.
هر اثری که منجر به سرمایه اجتماعی شود، مطلوب ما است
مدیرعامل انجمن سینمای جوان در پاسخ به این پرسش که انجمن بیشتر چه آثاری و با چه محتوایی را مورد نظر دارد و انتخاب می کند، بیان کرد: فیلم کوتاه، مولفه ها و خصایصی دارد که باید براساس آنها آثار را داوری کنیم و امتیاز دهیم. مهمترین نکته در فیلم کوتاه این است که اثر باید حاوی یک خلاقیت مثال زدنی باشد. یعنی تجربه گرایی، جسارت، خلاقیت و نوگرایی مهمترین چیزی است که ما در فیلم کوتاه به دنبال آن هستیم.
برخلاف فیلم های سینمایی بلند یا فیلم های تجاری که به دنبال چهره های معروف بازیگری و هزینه های هنگفت تولید هستند، این موارد اصلا اولویت فیلم های کوتاه نیستند. هسته مرکزی فیلم کوتاه یک ایده جذاب است. باید در یک زمان کوتاه مخاطب را با خود پیوند بزند و با قصه همراهش کند و اثرگذار شود.
ما فیلم یک دقیقه ای تا 30 دقیقه ای را فیلم کوتاه می گوییم اما عمده فیلم های کوتاه در حوزه فیلم های داستانی روی 15 دقیقه می چرخند و آن نگاه خلاقانه و تجربه گرا مهمترین عنصری است که ما در فیلمسازی به آن از نظر تکنیکی توجه داریم.
موسوی معتقد است، باید آثاری تولید شوند که باعث افزایش همبستگی ملی، افزایش نشاط اجتماعی و امید به آینده ایران و در ژانرهای مختلف باشند.
وی افزود: به طور مشخص در حوزه خانواده به تایید و تاکید سبک زندگی ایرانی اسلامی و خانواده علاقه داریم. حقوق کودک در فیلم ها مهم است. توجه کردن به این دست مفاهیم برای ما تعیین کننده است. آثاری که مبتنی بر مبارزه با تبعیض، فساد و عدالت محوری باشند برای ما مهم است. فیلم هایی که مفاهیم دین باورانه دارد یعنی چیزی که یک مسلمان ایرانی معاصر به آن باور دارد و در آن اثر ظهور و بروز داشته باشد برای ما جذاب است. در کل هر اثری هنری در قالب فیلم کوتاه که منجر به سرمایه اجتماعی شود مطلوب ماست. این اولویت های محتوایی ماست که امسال تلاش می کنیم که به نتیجه برسیم.
مجبوریم به دنبال یادگیری بیشتر و عمقی برویم
ناصر ضمیری از فیلمسازان موفق و محصول انجمن سینمای جوان، درباره نقش انجمن در فیلمسازی و تاثیر دوره های آموزشی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در سال 1374 در سینما جوان مشهد دوره یکساله فیلمسازی را گذراندم که بسیار تاثیرگذار بود. با توجه به اینکه در آن زمان شناختی از این حوزه نداشتم و فقط به سینما علاقه مند بودم، وقتی وارد سینمای جوان شدم نکات پایه ای و مقدماتی را آموختم.
سینمای جوان برخی امکانات رایگان در اختیارم قرار می داد و آن امکانات کمک می کرد بتوانم فعالیت هایی در مسیر علاقه ام یعنی فیلمسازی انجام دهم. الان متوجه شده ام بسیاری از فیلمسازانی که در حال حاضر در سینمای حرفه ای فعالیت می کنند و البته خودم که امسال اولین فیلم سینمایی بلند خود را ساختم، به نوعی با سینمای جوان مرتبط بوده اند و از آنجا کار راشروع کرده اند. به نظرم در بخش اقتصاد و اعتماد، سینمای جوان به علاقه مندان این حوزه خیلی کمک کرده است. در مورد خودم که این را با قاطعیت می گویم.
اعتماد به خلاقیت و علاقه؛ بزرگترین امتیاز یک انجمن
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که بزرگترین امتیاز انجمن سینمای جوان چه می تواند باشد، گفت: نخستین قدم سینمای جوان برای کمک به من و کسانی که در حال حاضر در حوزه ساخت فیلم کوتاه یا سینمایی فعالیت می کنند، اعتماد بود. اعتماد به خلاقیت، علاقه و ... که سعی می کرد اینها را به مسیر درست هدایت کند، البته نه به این معنا که اعمال سلیقه کند بلکه سعی می کرد مسیر درست را از لحاظ چشم انداز سر راه هنرجو یا فیلمساز قرار دهد. دومین ویژگی؛ صمیمیت و کمک کردن در ساخت فیلم ها و آموختن از یکدیگر بود و سومی تقویت تلاش و پشتکار در افراد بود.
تغییر نگاه یک نسل در فیلمسازی
ضمیری با بیان این نکته که سینمای جوان فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است، درباره تغییرات نسل ها و توجه انجمن به این موضوع عنوان کرد: انجمن برخی مواقع مجبور شده از یکسری اهدافی که داشته عقب نشینی کند که دلایل عمده آن شرایط اقتصادی بوده است که نمی توانسته حمایت های رایگان در گذشته را انجام دهد. شرایط نیز تغییر کرده است. ما آن زمان با کمترین مبالغ فیلم می ساختیم. البته نوع نگاه هنرجو در حال حاضر با هنرجویان زمان ما تغییر کرده است. ما سعی می کردیم با کمترین امکانات فیلم بسازیم اما اکنون هنرجو باید دوربین پیشرفته داشته باشد.
آن زمان فقط می خواستیم یاد بگیریم و متوجه شویم که اشکالات کار کجاست و آزمون و خطا می کردیم. اما هنرجوی الان دوره فیلمسازی اش که تمام می شود توقع دارد امکانات ایده آل در اختیارش قرار گیرد و فیلمبردار حرفه ای و تدوینگر حرفه ای و ... داشته باشد و با ساخت اولین فیلم خود هم مطرح شود.
تغییر شرایط و تغییر دیدگاه نسل وجود دارد؛ نسل الان به گونه دیگری فکر می کند که باعث می شود سینمای جوان دنبال راه حل های جدید بگردد که بتواند به فیلمسازان و استعدادهای جدید کمک کند.
به طور قطع وجود سینمای جوان، مهم، موثر و ارزشمند است و بسیاری از فیلم هایی که محصول انجمن سینمای جوان است در سطح ملی و بین المللی می درخشند. با فراز و نشیب ها و کم و کاستی هایی که گهگاهی وجود دارد، حمایت های وزارت فرهنگ و ارشاد می تواند موجب پرورش و درخشش سینماگران جوان بشود.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فرهنگ و هنر؛ محمد اطبایی پخش کننده بین المللی فیلم های سینمای ایران طی گفت وگویی اظهار داشت: برای تحلیل اینکه آیا فیلم های سینمای ایران در جشنواره های بین المللی موفق بوده اند یا خیر باید یک ارزیابی دقیق یا اطلاعات کامل داشت. اتفاقاً جشنواره فیلم ونیز بیشترین تنوع را در انتخاب آثار ایرانی داشته و فیلم هایی اعم از مستند و سینمایی در سال های اخیر در بخش های مختلف این رویداد هنری حضور داشته است. جشنواره فیلم ونیز همواره با دنبال کردن فیلم های ایرانی به دنبال کشف بوده و این موضوع هم قطعاً قابل بحث است که چرا این جشنواره به مجموعه سینمای ایران دقت و توجه دارد چرا که اختصاصاً با یک نفر به تولیدات سینمای ایران آشنایی دارد قرارداد بسته و او آثار سینمای ایران را به این فستیوال معرفی می کند.
اطبایی خاطرنشان کرد: برای جشنواره فیلم کن این اتفاق رخ نمی دهد. درست است که جشنواره فیلم کن تعداد زیادی آثار برای راهیابی به این جشنواره دریافت می کند اما فیلمسازان ایرانی برای راه یافتن به این جشنواره شانس کمی دارند. البته راه نیافتن فیلم های ایرانی به جشنواره کن نشان از عناد این جشنواره با سینمای ایران نیست، طبیعی است که وقتی فیلمسازان مطرح دنیا علاقه مند به حضور در این جشنواره باشند هر کس که مدیر جشنواره باشد ترجیح می دهد فیلمسازان مطرح در جشنواره اش باشند. اساساً کن به دایره آشنای فیلمسازان خود توجه دارد و می توان 80 درصد انتخاب های این فستیوال را پیش بینی کرد. این رویداد طبیعی است چرا که مدیر جشنواره نیز برای جذب حامیان مالی مجبور به پذیرش فیلم هایی که ستاره های مهم دنیا در آن حضور دارند می شود و در بخش هایی مثل بخش فیلم اولی ها تا حدی می توان فیلمسازان جوان و گمنام را جستجو کرد.
این پخش کننده بین المللی فیلم های ایرانی در ادامه گفت: جشنواره فیلم برلین نیز فضای متفاوتی دارد، از بدو تشکیل، این جشنواره با مسائل سیاسی عجیب شده ولی جشنواره برلین نیز توجهی ویژه به سینمای ایران دارد. از زمانی که آنکه لوییکه نماینده برلین در ایران با مسائل امنیتی درگیر شد نگاه این جشنواره به سینمای ما تغییر پیدا کرد. جشنواره برلین پیش تر یک نفر را هر سال به ایران اعزام می کرد که فیلم های ایرانی را هر سال می دید و انتخاب می کرد اما متأسفانه از زمان دستگیری او در ایران نگاه جشنواره برلین به فیلم های زیرزمینی و غیر رسمی ما بیشتر شد و می بینیم که اوج این اتفاقات را در سال های اخیر شاهد بودیم.
او افزود: فیلم های سینمای ایران در یک رقابت ناعادلانه با فیلم های اصطلاحاً زیرزمینی قرار گرفته اند؛ برای ساخت فیلم های زیرزمینی دیگر محدودیتی که اعمال می شود، وجود ندارد و جشنواره هایی مثل برلین نیز با رویکرد حمایت از آزادی بیان از این فیلم ها حمایت می کنند. یکی از عمده کارهای ما در جشنواره های جهانی حمایت از تولیدات رسمی کشور شده که باید به مدیران جشنواره ها درباره نحوه ساخت و شرایط تولید مدام توضیح دهیم و بدون اینکه دیگر فیلم ها را محکوم کنیم از آنها هم حمایت کنیم.
اطبایی اظهار داشت: از طرفی باید این موضوع را هم در نظر داشته باشیم که تولید فیلم در همه جای دنیا بسیار زیاد شده است. در دیپلماسی فرهنگی کشورهای مختلف دنیا حتی کشوری مثل آمریکا، سینما جایگاه ویژه ای پیدا کرده و آن ها از تولید و عرضه فیلم حمایت جدی می کنند و برنامه های راهبردی میان مدت و بلند مدت بسیاری دارند اما ما این برنامه ریزی را نداریم. سینمای ایران در حوزه بین الملل دستش خالی است و دولت نیز هیچ حمایتی از پخش فیلم ها نمی کند.
او تصریح کرد: چند وقت پیش از صندوق حمایتی از حوزه بین الملل در سینمای ایران راه اندازی شد هیچ حمایت روشنی از فیلم های ما صورت نگرفت و درباره عملکرد این صندوق نیز شفاف سازی نشد. این صندوق نزدیک دو سال فعالیت کرد و معلوم نیست حمایت ها به چه افرادی رسید. کارنامه شورای عالی بین الملل چه بوده و باید اعلام شود که چرا از افرادی خاص حمایت کردند و هیچ دستاوردی برای سینمای ایران نداشتند. اگر قرار بر حمایت درست و پیشرفت سینما و حضور در عرصه بین الملل باشد نتیجه گرفتن کار چندان سختی نیست، با تحقیق و ارزیابی کارهایی که در دیگر کشورها برای عرضه آثارشان صورت گرفته می توانیم به نتایج درستی در این حمایت ها برسیم اما متأسفانه شاهد هیچ شفاف سازی و عملکرد درست در این زمینه نیستیم.
اطبایی در ادامه اظهار داشت: فیلم های ایرانی بدون هیچ حمایت و پشت و پناهی توسط پخش کننده های خصوصی در جشنواره های مختلف حضور دارند و به نوعی دیپلماسی فرهنگی سینمای ایران توسط همین پخش کننده های خصوصی جلو می رود و عجیب است که سیل انتقادها نیز متوجه پخش کننده های داخلی است که عدم موفقیت سینمای ایران در جشنواره های مختلف را نداشتن قدرت کافی در فروش و عرضه آثار عنوان می کنند. این انتقادها معمولاً از نداشتن اطلاعات کافی از بازار بین الملل می آید، آن ها حتی نمی دانند در وضعیت تحریم های کشور ما که سال هاست شاهدش هستیم چگونه وجه به دست آمده از فروش را وارد کشور کنیم. در کشور ما متأسفانه ساده ترین کارها امکانپذیر نیست و شاهد بیشترین انتظارها هستیم. علاوه بر تحریم های جامعه بین الملل ما خودمان، خودمان را هم تحریم می کنیم و شرایط بدتر می شود. جالب است بدانید یکی از معتبرترین سایت های آپلود، ارائه و عرضه فیلم به جشنواره ها در کشور ما فیلتر است و هیچکس درباره دلیل فیلتر بودن این سایت ها پاسخگو نیست و کسی درباره اینکه چرا باید یک سری سایت های راهبردی برای ایجاد ارتباط با جشنواره ها فیلتر باشند، پاسخگو نیست.
این پخش کننده بین المللی سینمای ایران در پایان گفت: امسال بیش از 130 کشور متقاضی حضور در جشنواره فیلم کن بودند اما نهایتاً 20 یا 30 کشور به این فستیوال راه یافتند. امسال حتی کشور ایتالیا هم فیلمی در جشنواره ندارد اما این اتفاق را به عنوان یک شکست تلقی نکرده اند. ما مشکلات بسیاری داریم که باید همتی برای حل آن ها وجود داشته باشد اما اینکه ما باید هر سال در هر جشنواره مهمی حضور داشته باشیم، تصور غلطی است و باید بدانیم هر آنچه که در ایران تولید می شود پتانسیل موفقیت در جشنواره های معتبر دنیا را ندارد. در کشور ما هر سال درباره موفقیت فیلم های متعددی در جشنواره های مختلف صحبت می شود اما باید بپذیریم که 80 درصد این جایزه ها و جشنواره ها هیچ ارزشی ندارند و تنها 20 درصد جوایز دریافت شده قابل ذکر بوده و ارزش دارند. بسیاری از فیلمسازان با دریافت جوایز بی ارزش در طول سال جو رسانه ای برای خود راه انداخته و ساخت فیلم بعدی شان راحت تر می کنند.
چه خبر از مسکن خبرنگاران؟/ لزوم شفاف سازی اختلافات وزارت ارشاد و مسکن (خبرگزاری تسنیم + ۴ سایت دیگر)
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ مسکن خبرنگاران هر سال در آستانه روز خبرنگار به عنوان یک مطالبه جدی این قشر مطرح می شود و وعده هایی از جانب مسئولان مرتبط به خبرنگاران داده می شود اما این بار از بهمن ماه سال گذشته اخباری با موضوع مسکن خبرنگاران شنیده می شد که بنابر این اخبار قرار است در قالب طرح اقدام ملی برای مسکن خبرنگاران اقداماتی صورت بگیرد.
این در حالی بود که دی ماه سال قبل، محمود محمودزاده معاون مسکن و ساختمان وزارت مسکن اعلام کرد وزارت ارشاد تاکنون درخواست و تقاضایی را برای تولید مسکن جامع هدف خود (خبرنگاران و هنرمندان) ارائه نکرده است اما در عین حال، وزیر راه و شهرسازی اعلام کرده این وزارتخانه آمادگی دارد برای ساخت مسکن هنرمندان و خبرنگاران با وزارت ارشاد همکاری کند.
اما متاسفانه تا به امروز تفاهمنامه ای در این رابطه امضا نشده و بخش عمده ای از اجرایی شدن این اقدام به وزارت ارشاد محول شد و وزارت مسکن منتظر اقدامات وزارت ارشاد ماند؛ وزارت ارشاد برای اجرایی شدن این طرح نماینده ای به وزارت مسکن معرفی کرد تا این همکاری برای ارائه مسکن به خبرنگاران بیشتر شود.
بعد از اعلام آمادگی وزارت مسکن، توپ به زمین وزارت ارشاد افتاد و حالا خبرنگاران از وزارتخانه ای که به صورت مستقیم با آنها در ارتباط است مطالبه دارند و این وزارت ارشاد است که باید به صورت جدی پیگیر این مطالبه باشد، چرا که خبرنگاران هر سال منعکس کننده تفاهمنامه های مشترک وزارت مسکن با وزارتخانه های مختلف در راستای تأمین مسکن افراد مرتبط با آن وزارتخانه ها هستند و از تفاهمنامه وزارت مسکن با وزارت ارشاد خبری نیست؛ این در حالی اتفاق می افتد که با اختصاص زمین از وزارت کشاورزی و اختصاص وام 18 درصدی به پروژه های اقدام ملی بهانه ای برای اجرایی نشدن این مهم وجود ندارد.
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده است طولانی شدن فرآیند امضای تفاهمنامه بین دو وزارتخانه به دلیل برخی اختلاف نظرها بوده است و با دستور وزیر مسکن قرار بر این شده موانع رفع و تا کمتر از یک ماه آینده این تفاهم نامه به سرانجام برسد.
سید عباس صالحی همچنین در خبری که از طرف این وزارتخانه برای رسانه ها ارسال شده اعلام کرد: معاونان مربوطه دو وزارتخانه بحث ها را با هم پیش برده و پس از اعلام نظر محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی در مورد ساخت مسکن خبرنگاران به صورت مکتوب و شفاهی مطرح کردم با توجه به اینکه موضوع ساخت مسکن خبرنگاران عمومی تر شده بنابراین باید در روند تعیین تکلیف و ساخت آن تسریع شود.
هنوز مشخص نیست که اختلاف نظرهای وزارت ارشاد و وزارت مسکن در چه موضوعاتی بوده و لازم است این موارد شفاف سازی شود؛ شاید رسانه ها پیشنهاداتی برای حل این اختلافات داشته باشند اما آنچه انتظار می رود این است که وزارت ارشاد به عنوان متولی امر پیگیر موضوع باشد و در راستای معرفی خبرنگاران به این طرح ساز و کار مناسبی داشته باشد؛ چرا که خبرنگاران، خاطره خوشی از همکاری های وزارت ارشاد با وزارتخانه های دیگر ندارند نمونه اخیر آن اهدای هدیه اینترنت رایگان به خبرنگاران بود.
هنوز ساز و کار مناسبی برای شناسایی خبرنگاران برای دریافت این هدیه وجود ندارد و وزارت ارتباطات در این راستا به صورت مستقل عمل کرد و این موضوع باعث شد برخی خبرنگاران نتوانند از این هدیه استفاده کنند.
وزارت ارشاد می تواند در این راستا از پتانسیل انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامه نگاران ایران که در این راستا فعالیتهایی هم داشته استفاده کند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیامی به محمود مولایی، روزنامه نگار با سابقه حوزه اجتماعی، خبر تلخ درگذشت همسر گرامی ایشان را تسلیت گفت.
در پیام محمد خُدادی آمده است:
انا لله و انا الیه راجعون
جناب آقای محمود مولایی
خبر تلخ درگذشت همسر گرامی تان مایه تاثر بسیار شد. اینجانب، ضمن تسلیت به جنابعالی و آرزوی صبر و اجر در پی این غم جانکاه، از خداوند متعال برای آن مرحومه، رحمت و غفران الهی و برای شما، بازماندگان و خانواده محترمتان صبر و سلامتی مسألت دارم.
5757
کد خبر 1421048
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان ، چند روزی از آغاز طرح تابستانه کتاب در کتابفروشی ها می گذرد؛ طرحی که از سوی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف حمایت از ناشران و کتابفروشان کشور و ترویج فرهنگ کتابخوانی پایه ریزی شده است و با شعار کتاب بخوانیم ایمن بمانیم تا 30 مرداد نیز ادامه دارد.
بر اساس آمار منتشرشده از سوی خانه کتاب به عنوان مجری اصلی طرح های فصلی کتاب، 761 کتابفروشی از 31 استان کشور در طرح تابستانه کتاب مشارکت کرده اند که با یارانه20درصدی کتاب های عمومی، کودک و نوجوان و دانشگاهی را به مخاطبان ارائه می دهند. در این طرح، استان تهران با 115 کتابفروشی، اصفهان با 85 کتابفروشی و خراسان رضوی با 81 کتابفروشی بیشترین مشارکت را از آن خود کرده اند.
اکنون که یک هفته از آغاز طرح تابستانه می گذرد رقم فروش کتابفروشی های عضو طرح در تهران و شهرستان ها مرز 10میلیارد تومان را رد کرده است و بیش از 284 هزار جلد کتاب در این طرح به فروش رسیده است.
طرح تابستانه کتاب 99 فرصتی را فراهم کرد تا به تعدادی از کتابفروشی های عضو طرح اصفهان سری بزنیم و به همراه آمار و ارقامی که از فروش این طرح منتشرشده نظرات کتابفروشان و کتابخوان ها را هم درمورد این طرح بشنویم و بدانیم این طرح تاچه اندازه پاسخگوی نیاز متقاضیان کتاب و نقدینگی موردنیاز کتابفروشی ها بوده است.
روایت کتابفروشی هایی پر از کتاب و خالی از خریدار
در این میان خیابان های شهر شلوغ و پرهیاهو است؛ مردم با پدیده ای به نام کرونا دیگر رفیق شده اند و از بدِ روزگار فاصله گذاری اجتماعی برایشان عبارتی بی معنی است؛ در این میان اگر به دنبال گوشه ای دنج و آرام می گردید کتابفروشی ها مناسب ترین گزینه هستند و حتی این روزها از کافه های شهر نیز خلوت ترند؛ با وجود طرح های فصلی هم چنان کم پیش می آید کتاب ها از جایشان میان قفسه ها تکان بخورند.
مدیر یکی از کتابفروشی های واقع در خیابان آمادگاه دلیل این اتفاق را میزان اندک یارانه کتاب می داند و در این باره به خبرنگار تسنیم می گوید: بودجه ای که وزارت فرهنگ و ارشاد در این فصل به این کتابفروشی ها اختصاص داده در مقایسه با شرایط اقتصادی بازار ادبیات و نشر ناچیز است؛ از طرفی دیگر در این مدت قیمت کتاب افزایش قابل توجهی داشته است و 20 درصد یارانه کتاب تقریبا هیچ است و به دنبال آن 10 میلیارد تومان فروش با توجه به قیمت های عجیب و غریب کتاب، فروش قابل توجهی نیست.
وی در این باره ادامه می دهد: از طرفی دیگر عدم برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و شرایط بحرانی ناشی از ویروس کرونا مشکلات اقتصادی متعددی را برای ناشران و کتابفروشی ها به دنبال داشته است اما در زیرساخت های این طرح به هیچ کدام از این چالش ها توجهی نشده و تنها مدت این طرح نسبت به دوره های قبل افزایش داشته است؛ با توجه به در دسترس بودن بودجه نمایشگاه کتاب تهران و بسیاری از رویدادهای فرهنگی که به تعطیلی ختم شدند، وزارت فرهنگ و ارشاد می توانست بودجه بیشتری را به طرح های فصلی اختصاص دهد و از این طریق خسارات و ضررهای اقتصادی ناشران و کتابفروش ها را اندکی جبران کند.
با یکی از مشتریانی که درمیان قفسه های کتاب ، تازه های نشر را جستجو می کرد همراه شدم و دیدگاه او را درباره طرح تابستانه کتاب پرسیدم و در پاسخ گفت: طرح های فصلی خانه کتاب به یک عادت برای کتابخوان ها تبدیل شده است و منتظرند تا طرحی آغاز شود و به کتابفروشی ها سری بزنند و کتاب های موردنیازشان را با تخفیف خریداری کنند؛ اما با توجه به قیمت های کنونی کتاب این میزان از یارانه معقول به نظر نمی رسد.
این خریدار جوان به قیمت کتابی که برای خرید انتخاب کرده اشاره می کند و می گوید: سقف خرید مجاز برای هر خریدار در طرح تابستانه 150 هزار تومان اعلام شده است این درحالی است که تنها یک کتابی که من برای خرید انتخاب کرده ام 238 هزار تومان است و در نتیجه اصلا شامل تخفیف تابستانه نمی شود.
و اما یک نکته مهم دیگر که بسیاری از مدیران کتابفروشی ها از آن گلایه دارند ضعف در حوزه اطلاع رسانی طرح های فصلی است؛ مدیر یکی از فروشگاه های کتاب اصفهان در این باره به خبرنگار تسنیم گفت: در این چند روز، برخی از افرادی که برای خرید کتاب مراجعه می کردند از طرح تابستانه کتاب بی خبر بودند و وقتی از آنها درباره تمایلشان به شرکت در این طرح می پرسیدیم اظهار بی اطلاعی می کردند و درباره ماهیت و چیستی این طرح سوال می پرسیدند؛ اگر اطلاع رسانی دقیق تر و بهتری صورت می گرفت شاید الان با استقبال بهتری مواجه بودیم؛ به طور کلی در حوزه ادبیات و نشر با ضعف تبلیغات و اطلاع رسانی مواجه هستیم.
چالش های جریان نوپای فروش اینترنتی کتاب در ایران
سایت خانه کتاب با توجه شرایط موجود و شیوع بیماری کرونا، فرصتی را فراهم کرده است تا متقاضیان بتوانند با ثبت اطلاعات مربوطه در پنل تابستانه خرید های خود را به صورت غیر حضوری انجام دهند؛ اما در این میان بسیاری از کتابفروشان در گفتگو با خبرنگار تسنیم به ایرادهای زیرساختی سایت خانه کتاب در زمینه فروش کتاب و ثبت خرید غیر حضوری اشاره کردند؛ مشکلاتی که در طرح های قبلی نیز وجود داشته اما تلاشی در راستای رفع این مشکل ها از سوی خانه کتاب انجام نپذیرفته است.
در گشت و گذار میان کتابفروشی های شهر ، فروشگاه هایی نیز بودند که در طرح تابستانه کتاب 99 شرکت نداشتند و وقتی علت را از آنان می پرسیدم به مشکلات زیرساختی فروش اینترنتی و عدم ثبت برخی از شابک ها در سایت خانه کتاب اشاره می کردند که در دوره های قبلی برایشان دردساز بوده است.
مدیر یکی از انتشارات اصفهان درباره علت میزان اندک فروش غیرحضوری در طرح تابستانه کتاب گفت: بخش عمده ای از خرید مخاطبان به صورت غیرحضوری و اینترنتی است، برای استفاده از تخفیف طرح تابستانه ثبت خرید غیر حضوری باید از طریق سایت خانه کتاب صورت بگیرد که متاسفانه در روزهای آغازین این طرح، این قسمت سایت خانه کتاب با مشکل مواجه بود و بسیاری از مراکز فروش کتاب بخش قابل توجهی از فروش خود را درست دادند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان براساس گفته های برخی از ناشران و کتابفروشان اصفهانی طرح تابستانه کتاب 99 دارای مشکلات زیرساختی فراوانی است که در دوره های قبلی نیز وجود داشته است؛ مشکلات زیرساختی فروش اینترنتی کتاب مسئله تازه ای نیست و بسیاری از اهالی ادبیات و نشر با آن دست و پنجه نرم می کنند؛ از طرفی دیگر ضعف در زمینه اطلاع رسانی و تخفیف اندک از مهم ترین دلایلی است که کتابفروشان و خریداران کتاب در صحبت هایشان به آنها اشاره کردند.
اما اگر با نگاهی وسیع تر نسبت به چالش های حوزه ادبیات و نشر ، این نکته را خواهیم فهمید که شرایط اقتصادی کنونی جامعه که مردم را با مشکلات متفاوتی روبرو کرده است ، خرید کالاهای فرهنگی به ویژه کتاب برای مردم در اولویت های پایین تر قرار دارد و حتی در بسیاری از خانواده ها فاقد اولویت است. طرح های فصلی در صورت رفع مشکلات زیر ساختی بهبود شرایط اقتصادی را برای ناشران و کتابفروشی ها به همراه خواهد داشت . به همین منظور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب برای کمک به چرخه اقتصاد ادبیات نشر باید تمهیدات اصولی تری را بیندیشد.
انتهای پیام/163/ی
نامهربانی با یار مهربان دیگر یک دهن کجی به کتاب نیست بلکه بر اساس این عادت نامناسب، سطحی نگری جای ژرف اندیشی را می گیرد و افراد فاقد نگاه عمیق به مسائل می شوند و این یعنی روزهای خوشی در پیش روی جامعه نیست. مردم استان اردبیل هم از این قاعده مستثنی نیستند، اکثریت آنها هم کتاب را بوسیده و کنار طاقچه گذاشته اند و به جای آن به گوشی های هوشمندی پناه برده اند تا اوقاتشان را با گوشی سپری کنند.
عده ای از مردم استان اردبیل اصلا میانه خوبی با کتاب ندارند و این عده فقط به امید پاس کردن کتاب های درسی را مطالعه کرده اند، عده ای دیگر که تعدادشان در اقلیت محض است، از کتاب ها آموخته اند، با کتاب ها خندیده اند و با شخصیت های کتاب ها همذات پنداری کرده و با آنها زندگی کرده اند و خلاصه با کتاب خو گرفته اند و ساعات بدون کتاب را اوقات تلف شده می دانند. بهرام شاهدوست جزو همین افراد است که با خبرنگار ایسنا هم صحبت می شود. او کتاب می خواند، کتاب می فروشد و با کتاب الفتی دیرینه دارد. او حتی در زمان کرونا با دریافت مجوزهای لازم نمایشگاه خیابانی کتاب برگزار می کند و با رعایت پروتکل های بهداشتی مشغول کتاب فروشی می شود و به گفته خود از این کارش هم لذت می برد.
شاهدوست معتقد است که مردم به قدر وسع خود کتاب می خرند و کتاب می خوانند و کتاب دوست هستند اما جامعه زیرساخت های لازم را برای کتابخوانی بیشتر آنها فراهم نکرده است و کتابخوانی و مطالعه در نظر عده ای به رفتار بیهوده بدل شده است که هیچ نفعی عاید مطالعه کنندگان نمی کند اما او شخصا کمتر روزی را به یاد دارد که با کتابی انس نگرفته باشد.
این فعال حوزه کتاب و کتابخوانی می گوید که هر روز حداقل یک ساعت کتاب می خواند و اگر در نمایشگاه فروش کتاب باشد این وقت به 4 تا 5 ساعت هم افزایش می یابد و البته ممکن است گاهی هم کمتر از یک ساعت باشد.
شب هایی با طعم کتاب
شاهدوست می گوید که هر شب قبل از خواب کتابی برای مطالعه در کنارم دارم که با یکدیگر صحبت می کنیم، کتاب به من شعر می گوید و من از این شعرها لذت می برم، آن به من می آموزد و من تلاش می کنم دانشجویی انعطاف پذیری برای یادگیری از محتوای کتاب باشم و بعد از دقایق و ساعاتی به همدیگر شب به خیری گفته و سر بر بالین می گذاریم.
کتاب خوان ها البته جنس شان به مانند شغلشان متفاوت است اما در یک مساله اتفاق نظر دارند و آن اینکه همه اشان همچنان کتاب را یار مهربانی می دانند که دانا و خوش بیان است. آیدین لطفی یک مهندس عمران است که در گفتگو با خبرنگار ایسنا می گوید: گاهی چند ساعت و گاهی صفر ساعت مشغول مطالعه است اما از کتاب و کتابخوانی دور نیست، برخلاف لطفی و شاهدوست، مریم اکبروند شهروند اردبیلی که در بخش خصوصی شاغل است، در گفتگو با ایسنا صراحتا می گوید اصلا اعتقادی به مطالعه کتاب ندارد و یادش نمی آید آخرین باری که کتاب غیر درسی خریده چه بوده و آخرین بار کی کتابی را مطالعه کرده است.
حال که این شهروند اردبیلی با صراحت لهجه از عدم مطالعه کتاب سخن می گوید این سوال پیش می آید که چرا کتابخوانی در جامعه کاهش یافته است؟ مدیرکل کتابخانه های عمومی استان اردبیل در پاسخ به این سوال اظهار می کند: با توجه به کلی بودن این سئوال، نیاز به تجزیه و تحلیل و تحقیق در این خصوص می باشد و نظرات متفاوت می باشد، ولی ریشه های این اتفاق را می توان در وضعیت معیشتی و کاهش قدرت اقتصادی جامعه و دغدغه های دیگر زندگی در مسیر پایین رفتن اولویت کتاب و کتابخوانی تأثیرگذار دانست.
پروانه رضاقلیزاده در گفت و گو با ایسنا ادامه می دهد: دیرینه بودن فرهنگ شفاهی و بیگانه بودن با فرهنگ مکتوب می تواند از ریشه های تاریخی این امر محسوب شود و همچنین بالا رفتن حضور در فضای مجازی نیز یکی دیگر از عوامل مهم استفاده فیزیکی از کتاب و کتابخوانی می باشد.
لطفی هم در پاسخ به این سوال می گوید: مشکلات و دغدغه های زندگی زیاد شده است، آدمی که اصلی ترین دغدغه ذهنش تهیه نان شب است، دیگر نمی تواند دنبال کتاب و کتابخوانی باشد و 80 هزار تومان برای خرید کتاب هزینه کند.
بهروز کشی زاده ترانه سرا و نویسنده اردبیلی هم در پاسخ به این سوال می گوید: علت اصلی کم شدن مطالعه مردم، وجود فضای مجازی است ولی گرانی کتاب و وضعیت اقتصادی نامناسب هم می تواند از علل کم شدن مطالعه کتاب باشد.
لطفی می گوید هم اکنون کتاب هوش هیجانی را مطالعه می کند و علاقه مند است بیشتر کتاب های تاریخی و البته مقالات خبری و تحلیلی مطالعه کند و کشی زاده تصریح می کند آخرین کتابی که مطالعه کرده است مجموعه داستان بنام کیمیاگر از پائولوکوئلیو است که در حال مطالعه می باشد.
این ترانه سرا و نویسنده اردبیلی اذعان می کند که روزانه روی هم رفته به صورت مکتوب یک ساعت ولی اگه فضای مجازی را هم در نظر بگیرد روزانه تقریبا دو ساعت مطالعه می کند و اکثر مطالعات او شعر، رمان، داستان و نقد ادبی است.
مردم چند ساعت و چه کتاب هایی مطالعه می کنند؟
حال که صحبت از میانگین ساعات مطالعه شد، یافتن میزان مطالعه افراد می تواند خالی از لطف نباشد. رضاقلیزاده اذعان می کند که بر اساس آخرین آمار منتشر شده توسط نهاد کتابخانه های عمومی، سرانه مطالعه ایران 75 دقیقه و 34 ثانیه در روز محاسبه شده است که از این آمار 15 دقیقه و 17 ثانیه به کتاب، 21 دقیقه و 31 ثانیه برای قرآن و ادعیه، 32 دقیقه و 36 ثانیه روزنامه و 5 دقیقه و42 ثانیه به نشریه خوانی اختصاص پیدا کرده است و البته نکته قابل تامل در این جملات رضاقلیزاده نهفته است که این آمار مربوط به کتب درسی، کتب ادعیه، قرآن، صفحات مجازی و هر چیزی که در فضای مجازی و فیزیکی به خواندن ربط داشته باشد را شامل می شود.
مدیر کل کتابخانه های عمومی استان اردبیل ادامه می دهد که بر اساس آمار بیان شده، موضوعات دینی از جمله قرآن و ادعیه، حدود 40 درصد از مطالعه غیردرسی را تشکیل می دهد و بابت 60 درصد باقیمانده از طرف مرکز ملی آمار، موضوعی ارائه نشده است.
این روزها، تالیف، گردآوری، تلخیص و انتشار کتاب کار زیاد سختی نیست و کتاب هایی با تنوع موضوعی در دسترس عموم قرار دارد و از طرف دیگر فضای مجازی و دسترسی میسر به آن سبب شده است که ذهن کنجکاو به این سمت هدایت بشود که در این شزایط هنوز هم کتابخوانی می تواند جزو برنامه های روزانه افراد باشد؟ رضاقلیزاده در پاسخ به این سوال می گوید که نکته ای که واضح و مشخص است لزوم مطالعه و کتابخوانی جهت ارتقای سطح دانش می باشد که این ارتقای اطلاعاتی می تواند در زمینه های عمومی یا تخصصی باشد و ارتقای عمومی اطلاعات می تواند باعث افزایش آگاهی آحاد مردم جامعه و در نتیجه پیشرفت در همه جنبه های زندگی گردد.
او بر این باور است که پاسخ مثبت به این پرسش بدیهی به نظر می رسد زیرا کتاب به عنوان منشأ دانایی، نیاز روزمره زیستن در جهان امروز است و پژوهش های مختلفی انجام گرفته و در قالب مقالات متعددی ارائه شده که افراد کتابخوان، نسبت به همتایان بیگانه با مطالعه از سعه صدر بیشتر، حافظه قوی تر، قابلیت راهکاریابی بهتر، قدرت حل مسئله افزون تر و مواردی از این دست برخوردارند و کشی زاده هم معتقد است هر کتابی حاوی مطالبی است که می تواند در مسیر زندگی به آدم کمک کند، حتی ضعیف ترین کتاب هم می تواند به آدم ها کمک کند چون برگرفته از تفکرات یک انسان است و قطعا کتاب هایی هستند که می توانند در زندگی آدم ها تحول ایجاد کنند.
لطفی هم معتقد است که انسان با مطالعه کتاب علاوه بر فعال نگه داشتن ذهن، به اطلاعات دست اولی دسترسی پیدا می کند، قلم روانی به دست می آورد، می تواند در صحبت کردن از ادبیات فاخری استفاده کند و ذهن فعال باعث اتخاذ تصمیمات درست در لحظات حساس زندگی می شود.
این شهروند اردبیل بر این باور است که با توجه به اطلاعات جدید عقاید و دیدگاه های آدمی عوض می شود و ممکن است این تغییر در آرا باعث تغییر مسیر تفکر فرد و جامعه شود.
کتاب به مانند نفس بر یات و ممات انسان سایه افکنده است و هر چند ممکن است با این یار مهربان، دانا و خوش بیان نامهربانانه رفتار شود اما او همچنین عزیز و بالانشین است و خواهد بود.
گزارش از: توحید مهدوی علی بابالو
به گزارش گروه استانی تیتریک ، جشنواره مطبوعات استان البرز در حالی پنج شنبه گذشته، به کار خود پایان داد که بسیاری از روزنامه نگاران و خبرنگاران استان البرز یا در آن حضور نداشته و یا اینکه از آن به شدت انتقاد داشته اند.
خانه مطبوعات استان البرز که با تغییراتی جزیی همان رویه، سالهای قبل خود را در پیش گرفته برای آنکه در این جشنواره مورد عتاب و خطاب قرار نگیرد، از همان ابتدا سعی کرد که خود را از برگزاری این جشنواره دور کند و برگزار کننده آن را اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بداند.
در همین راستا نیز ناصر مقدم چند مصاحبه در خصوص برگزاری این جشنواره نمود. اما این درحالی بود که دبیرخانه جشنواره در خانه مطبوعات بود.
استقرار دبیرخانه در خانه مطبوعات استان، بدین معنی است که برگزار کننده ی این جشنواره خانه مطبوعات است حال چگونه است که عده ای بدنبال دور کردن اذهان رسانه های استان از خانه مطبوعات بودند بماند.
هر چند که برخی از رسانه ها و خبرنگاران استان معتقدند خانه مطبوعات بخصوص با ریاست رضا عباس زاده که در دوره گذشته با مشکلات جدی ای مواجه شده بود و اهالی رسانه استان انتقادات جدی ای به وی داشتند، برای فرار از تبعاتی که برگزاری این جشنواره برای خانه مطبوعات دارد، اداره کل و معاونت مطبوعاتی این اداره را میاندار و برگزار کننده عنوان کرد.
آنچه که نتایج جشنواره نشان داد، این بود که برگزار کنندگان به جای آنکه نظرات تخصصی در خصوص آثار ارائه شده داشته باشند، تلاش داشتند تا اولا دوستان و نزدیکان خود را به عنوان رسانه های برتر معرفی کنند، و دوم تلاش شان این بوده که کسی از دست آنان ناراحت نشود.
هر چند که پیش از این ناصر مقدم اعلام کرده بود که داوران این جشنواره از اساتید دانشگاه از تهران هستند اما اعلام نتایج از سوی معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان داد که اینگونه نبوده است.
بر اساس عرف جشنواره ها، یکی از داوران به نمایندگی از هیات داوران، برای قرائت نفرات برتر حاضر می شود و بیانیه هیات داوران را می خواند. حضور یک داور از داوران به این معنی است که مسئولیت داوری جشنواره از سوی داوران پذیرفته شده است. حال عدم حضور داوران در مراسم اختتامییه به چه معنی است؟
متاسفانه اشتباهات فاحشی که در این جشنواره وجود داشت نشان داد که برگزار کنندگان جشنواره به دنبال اهدا هدایا به دوستان و نزدیکان خود بوده اند و اگر کسی مخالفتی با برگزاری داشته عملا از گردونه رقابت ها حذف شده است.
به عنوان مثال گزارشی که اصل گزارش در روزنامه قانون منتشر شده و حتی پایگاه خبری ای که آن را منتشر کرده، منبع را قانون منتشر کرده است، در جشنواره به عنوان اثر برتر از آن پایگاه خبری معرفی می شود.
و یا اینکه تیتری که بارها و بارها در مقاطع مختلف از سوی رسانه های مختلف در کشور و استان تکرار شده است به عنوان یک تیتر برتر انتخاب می شود.
از یادداشت و تحلیل بگذریم که هیچ یادداشت و تحلیل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... حایز رتبه نشده و یادداشت های روانشناسی از یک رسانه خاص به عنوان یادداشت حایز رتبه می شوند.
از سوی دیگر نکته ای که نشان می دهد برگزار کنندگان این جشنواره صرفا به دنبال اهداف خاص خودشان بوده اند، و اصولا برگزاری جشنواره به معنی رقابت آثار برای بالا رفتن سطح آگاهی خبرنگاران را نداشته اند، معرفی آثار برتر در محورهای اعلام شده، بود.
در هیچ جشنواره عمومی ای به آثار معرفی شده در محورها، جوایز تعلق نمی گیرد بلکه آثار در محورها اعلام می شود تا برخی از موضوعات مهم در جامعه هدف، مورد توجه قرار گیرد.
اما در جشنواره مطبوعات استان البرز، معرفی آثار برگزیده در محورهای اعلام شده، نور علی نور بود، چرا که متاسفانه در برخی از محورها تنها یک اثر ارائه شده بود که همان یک اثر هم به عنوان اثر برگزیده معرفی شده است.
به هر روی آنچه که در جشنواره امسال مطبوعات استان البرز، نمایان شد، معرفی برخی آثار ضعیفی بود که تنها برای مطرح کردن برخی افراد و بزرگ نمایی کاذب برخی از اسامی از آن استفاده شد و هدف دیگری از این جشنواره دیده نمی شود.
امید است مدیر کل محترم ارشاد البرز، کمی خود را پویا تر نشان داده تا حداقل بتوان حق آنانی که در این عرصه از بین رفته، بازگردانده شود.
ختم کلام...
یقینا افرادی که در این جشنواره دخیل بودند، در آینده باید پاسخگوی اقدامات خود باشند.
انتهای پیام/ س
هنرمندان، فرهنگوران و شهروندان شیراز، شهری که عنوان یکی از فرهنگ شهرهای مهم ایران را بر پیشانی دارد، چشم به راه به ثمر نشستن نهال مهم ترین پروژه عمرانی دهه اخیر هستند. استقبال از ایجاد محیط های مدرن فرهنگی همواره رونق اقتصاد هنر را به همراه داشته است؛ چنانکه طی سال های گذشته افزوده شدن دو پردیس سینمایی بخش خصوصی به مجموعه های فرهنگی این شهر با حمایت مثال زدنی، مردم همراه بوده است.
نمی توان از دیده دور داشت که گشایش هایی در این زمینه در دولت تدبیر و امید رخ داده که موجب بهبود فضای فرهنگی و توسعه آن در شیراز شده است؛ همانگونه که از آمار رسمی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس برمی آید تعداد پروژه های عمرانی به بهره برداری رسیده با وجود دشواری های اقتصادی سال های اخیر و بودجه انقباضی، در دولت تدبیر و امید رشدی 20درصدی داشته است.
در این حوزه، هم از منظر زیرساخت های اداری و هم از منظر زیرساخت موسسات فرهنگی شاهد افزایش امکانات بوده ایم؛ برای مثال تشکیلات اداری فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر در شهرستان های استان از سال 1392 تاکنون 43درصد، تعداد مراکز آموزش عالی هنر 50 درصد و تعداد موسسات فرهنگی و هنری فعال نیز رشدی 63درصدی را نشان می دهد.
در زمینه موسیقی بر تعداد سالن های اجرا در دولت تدبیر و امید بیش از 33درصد افزوده شده است و برخی زیرساخت ها که پیش از سال 1392 فراهم نبوده به دارایی فرهنگی هنری فارس اضافه شده است؛ در این زمینه باید به ایجاد چهار مجتمع فرهنگی چندمنظوره برخوردار از سالن سینما و دو پردیس بزرگ سینمایی اشاره کرد که 11 سالن به تعداد سالن های سینما در شیراز افزودند.
همچنین در سال 1392 تنها 17 سالن سینما در سراسر استان فارس وجود داشت که در سال 1399 به 31 سالن رسیده که نمایان گر رشدی 82درصدی در این زمینه است و با افزایش 24درصدی صندلی سالن های فعال، مخاطبان نیز طی این سال ها 325درصد بیشتر به حوزه سینمایی رغبت نشان داده اند.
با تمام این احوال، همچنان هنرمندان شیراز نیازمند پردیس تئاتر، پردیس موسیقی، پردیس های سینمایی بیشتر و سالن های تمرین هستند؛ چراکه مجموعه های متمرکز برای انجام فعالیت های گسترده در این کلان شهر بسیار اندک یا در اختیار بخش خصوصی است؛ افزون بر این تجمع نهادهای فرهنگی در برخی قسمت های شهر نیز مشکل آفرین است.
جز این ها، فرسودگی سالن ها و تالارهای بزرگ شهر و اندک بودن تعداد آن ها در مقایسه با ظرفیت و امکانات همواره برای برگزاری برنامه های مهم فرهنگی و هنری معضلاتی به همراه داشته است، شیراز همچنین از سالن هایی با امکانات به روز بی بهره است و دشواری برپایی دکورهای خاص برای هنرمندان به ویژه اهالی تئاتر دردسرساز است.
این مشکلات قدمتی دیرینه دارد و برای افزایش ظرفیت فرهنگی و هنری فارس، پروژه تالار مرکزی شیراز برای اولین بار در سال 1390 کلنگ زنی شد.
تالار مرکزی شیراز در زمینی به مساحت 18هزار مترمربع و زیربنای 20 هزار مترمربع در محل ساختمان قدیمی سیلوی شهر قرار دارد. برای این مجموعه سالن همایش دو هزار نفری با زیربنای 4 هزار مترمربع، گالری نمایش آثار هنری، اتاق مخصوص تمرین موسیقی و تئاتر، کارگاه ساخت دکور، کتابخانه تخصصی، فضای نگهداری ادوات موسیقی و... در نظر گرفته شده است و درصورت ساخته شدن، بزرگترین مجموعه فرهنگی شیراز خواهد بود.
پس از اولین کلنگ زنی، مسئولان با توافقی یک سال ونیمه، در مهرماه 1392 از واگذاری پروژه به پیمانکار و آغاز مراحل نقشه برداری آن طی قراردادی 420 میلیارد ریالی سخن گفتند و مدت زمان تحویل پروژه را 36 ماه برآورد کردند و این پروژه برای دومین بار کلنگ زنی شد.
در سال 1395 اعتباری بالغ بر 70 میلیارد ریال برای ساخت آن پیش بینی شد و برای سال 1396 نیز 90 میلیارد ریال به این امر تخصیص یافت.
در مهرماه 1396 طی بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مراحل ساخت و ساز تالار مرکزی شیراز قول افزایش اعتبار داده شد و مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، بهزاد مریدی اعلام کرد که ساخت اسکلت بخش اول تالار و فونداسیون بخش دوم به اتمام رسیده است و هنوز عملیات ساخت بخش سوم آن آغاز نشده است.
همچنین در بازدید استاندار پیشین فارس، اسماعیل تبادار از تالار مرکزی پیمانکار این طرح اعلام کرد که این پروژه 23درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و اعتبار این طرح در سال 1396، 80 میلیارد ریال بوده است و با توجه به اینکه ساخت این مجموعه به اعتباری 420 میلیارد ریالی نیاز دارد، تنها 120 میلیارد ریال آن محقق شده است و همچنان 300 میلیارد ریال دیگر برای ادامه فعالیت ها و پیشبرد آن نیاز است.
در فروردین 1398 مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در بازدید از این پروژه اعلام کرد: در حال رایزنی های لازم هستیم تا برای تکمیل این طرح از راه های پیش بینی شده وارد شویم.
کمی بعد، در اردیبهشت ماه همان سال شهرداری شیراز برای ساخت تالار اعلام آمادگی کرد و دلیل توقف آن را کمبود بودجه مالی فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس عنوان کرد.
استاندار فارس نهم مردادماه 99 در سفر رئیس سازمان برنامه و بودجه به فارس خواستار تحقق منابع برای مجموعه فرهنگی تالار مرکزی شیراز شد.
عنایت الله رحیمی در همین زمینه به خبرنگار ایرنا گفت: این پروژه قرار است از طریق مشارکت یا واگذاری به بخش غیردولتی واگذار شود و اقدامات لازم در این زمینه درحال انجام است.
پیرو سفر رئیس سازمان برنامه و بودجه، حسن نوروزی، رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان فارس نیز 23مردادماه جاری از این پروژه ملی بازدید کرد. در این بازدید، افزون بر نظارت بر پیشرفت پیشرفت فیزیکی پروژه، بودجه و مسایل مالی آن نیز بررسی شد تا بتوان سازوکارها و جوانب پیشرفت آن را بازارزیابی کرد. در گزارشی که پس از این بازدید منتشر شد، عنوان شده است که تا به امروز، مبلغ 180 میلیارد ریال برای ساخت تالار مرکزی شهر شیراز هزینه شده و طبق برآورد مهندسان مشاور، برای تکمیل ساختمان این پروژه، اعتباری بالغ بر 800میلیارد ریال نیاز است؛ همچنین مشکلات پیش روی پروژه در حال احداث تالار مرکزی عدم تامین اعتبار لازم، پرداخت حقوق نیروهای مشاور پروژه از محل اسناد خزانه اسلامی و عدم انتقال سند و املاک موجود در طرح به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس عنوان شده است و مقرر شد برای این طرح کد مستقل به منظور مشخص شدن سهم اعتبار تعریف شود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با توجه به ایجاد گشایش های تازه، در گفت وگو با ایرنا، تالار مرکزی شیراز را یکی از طرح های بسیار مهم فرهنگی و هنری استان فارس دانست و افزود: بودجه ای که از آغاز در نظر گرفته شده بود، طبق وعده های پیمانکار در آن زمان عملیاتی نشد و منجر به ادامه دار شدن ساخت وساز شد.
صابر سهرابی اظهار کرد: در دولت دوازدهم موضوع واگذاری پروژه های نیمه تمام به بخش خصوصی مطرح شد و در همین زمینه بسته های تشویقی به منظور تکمیل تالار مرکزی برای فعالان بخش خصوصی در نظر گرفته شده است.
وی با بیان اینکه تاکنون با بیش از 10 نفر سرمایه گذار فرهنگی جلساتی برگزار شده است، افزود: این جلسات در سطح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، استانداری فارس و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برگزار شده است و حتی در این میان با شهرداری شیراز نیز مذاکراتی صورت گرفت که به نتیجه نرسید.
سهرابی ضمن دعوت از سرمایه گذاران حوزه فرهنگ و هنر برای مشارکت در ساخت این تالار ابراز داشت: با توجه به تبصره 18 ماده قانون واگذاری ها، وزارت فرهنگ و ارشاد آماده است که تالار مرکزی را به بخش خصوصی واگذار کند. وزارت فرهنگ و ارشاد نیز مبلغ 25 میلیارد تومان بودجه درقالب بسته تشویقی برای تکمیل این طرح اختصاص داده است که امکان دارد آن را به صورت بلاعوض یا به صورت تسهیلات بلندمدت کم بهره در اختیار بخش خصوصی قرار دهد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی فارس بیان کرد: افزون بر این استاندار فارس تاکید کرده است که مجوزهای هتل و تجاری نیز برای سرمایه گذار در نظر گفته شود تا مشارکت در این طرح برای ایشان بازده مالی داشته باشد.
سهرابی سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ و هنر را سودآور خواند و اظهار کرد: از آنجا که سرمایه گذاران همواره به دنبال حوزه های تجاری هستند، فرهنگ را نادیده گرفته اند و باوری به سودآوری در این زمینه ندارند، درحالیکه با توجه به اقبال هنرمندان و شهروندان شیرازی به هنر و فرهنگ این موضوع در شیراز توجیه پذیر است.
وی افزود: این واگذاری ها بلندمدت است و با توجه به اینکه تالار مرکزی شیراز در گذر عرفان واقع شده است، قطعاً در رونق فعالیت های فرهنگی و هنری بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس راه اندازی تالار مرکزی شیراز را موضوعی بسیار مهم برای این کلان شهر توصیف کرد و ادامه داد: تکمیل و بهره برداری از این مجموعه در گروه همیاری بخش خصوصی است و با مساعدت دولت زمینه انجام آن فراهم شده است.
محمد علیزاده روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه طرح هایی با سود کم برای ناشران و کتابفروشی ها در نظر گرفته ایم تاکید کرد: در حال رایزنی و پیگیری جدی با وزارت خانه فرهنگ و ارشاد هستیم تا بتوانیم تسهیلات ارزان و کم بهره ای را برای بخش فرهنگ و هنر دریافت کنیم که این تسهیلات از سود صفر تا حداکثر چهاردرصد باشد و از بانک ها نیز در این زمینه تقاضا داریم که یاری رسان بخش فرهنگ و هنر باشند.
وی با اشاره به سامانه کارا گفت: ناشران و کتابفروشی ها می توانند با مراجعه به سامانه کارا از تسهیلات آن استفاده کنند مثلا برای چاپخانه ای با 10 پرسنل به ازای هر نفر بین 8-16 میلیون تومان تسهیلات داده می شود که در مجموع رقم خوبی می شود.
علیزاده با اشاره به الکترونیکی شدن روند اخذ مجوز کتاب گفت: از ابتدای سال 99 با توجه به درگیری با کرونا مجوز چاپ 172 جلد کتاب با تیراژ 297 هزار و 500 داده شده است.
وی با اشاره به وجود 80 موسسه فرهنگی در کرمان تصریح کرد: تعداد زیادی از این موسسات فعال می باشند و حلقه موثری در زمینه نویسنده_مولف، ناشر و توزیع کتاب هستند.
علیزاده با اشاره به نقش کلیدی انتشاراتی ها در استان های کشور گفت: امروز اغلب ناشران در تهران توزیع متمرکز دارند و این امر ناشران استانی را با مشکل مواجه ساخته است .
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان با توجه به موثر بودن تشکیل کارگروه تخصصی چاپ و نشر گفت: کرمان جزو 10 استانی هست که مجوز چاپ کتاب صادر می کند و به همین خاطر سال گذشته مجوز چاپ 500 کتاب به ناشران کرمانی داده شد.
وی ظرفیت ناشران استان را از جهت ظرفیت و کمیت خوب اعلام کرد و گفت: در سال 98 تعداد454 کتاب در 490 هزار تیراژ و تعداد 275 کتاب چاپ اول بودند که تیراژ آنها 298 هزار بود.
علیزاده خاطرنشان کرد: برای کمک به ناشران جهت سهمیه کاغذ سامانه ای در اختیار قرار دادن کاغذ، زینک و فیبر برای چاپ کتاب در نظر گرفته شده که تمام نیازهای ناشر را ممکن است حل نکند اما کمک خوبی به شمار می رود.
خبرگزاری فارس، مشهد - از همه می نویسند الا خودشان، فرقی ندارد شب باشد یا روز، وقت باشد یا بی وقت، خبرنگار یعنی بدون زمان و بدون لحظه ای فکر کردن به خود، برای انجام رسالتی بدوی که والاترین عایدی اش لبخند رضایت مردم است.
قلم زدن و قدم زدن در سرزمین خبرنگاری فقط از کسی برمی آید که واقعا دغدغه مند باشد، خبرنگاران کشورمان این روزها که شرایط بحرانی است نشان دادن آن ها هم دغدغه دارند و در این چندماهه پا به پای کادر درمانی مشغول کارند.
هفته گذشته با نام یک شهید خبرنگار پیوند خورده بود، شهیدی که او هم در راه انجام رسالتش به دست طالبان به شهادت رسید، حالا اما با وجود بحران سلامت در کشور قدردانی ها از خبرنگاران هم همچون دیگر برنامه های متفاوت سال 99، نوعی دیگر برپا شد که در گفت وگو با دو نهاد متولی حوزه رسانه های خراسان رضوی، علاوه بر برنامه های هفته خبرنگار، اقداماتشان برای رفع مشکلات خبرنگاران را هم جویا شدم.
ایجاد بستر کسب و کارهای خرد برای اصحاب رسانه
مدیر خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی در گفت وگو با خبرنگار فارس گریزی به برنامه های انجام شده در گرامی داشت مقام خبرنگار و ویژه برنامه های روز و هفته خبرنگار در این استان زد و این برنامه ها را این گونه شرح داد: غبارروبی مزار شهدا در صدر برنامه های این هفته قرار داشت که با استقبال تعدادی از اصحاب رسانه در جبل النور کوهسنگی مشهد برگزار شد.
مجتبی محمودی افزود: با توجه به شیوع کرونا امسال با احصای دستورالعمل های سازمان جهانی بهداشت و ستاد پیشگیری و مدیریت کوید 19 به تهیه و تدوین پروتکل بهداشتی کنفرانس های خبری و برنامه های روز خبرنگار اقدام کردیم که در شورای هماهنگی روابط عمومی های استان ارائه و مصوب شد و در برخی از استان های دیگر کشور نیز مورد استفاده قرار گرفت.
وی بیان کرد: امضای تفاهم نامه همکاری خانه مطبوعات و رسانه های استان با شرکت تعاونی دهیاری های بخش مرکزی مشهد به عنوان یکی از معین های اقتصادی استان نیز از جمله اقدامات روزهای اخیر بود که ضمن ایجاد زمینه کسب وکارهای کوچک اقتصادی برای اصحاب رسانه می تواند باعث تعامل بهینه و پوشش رسانه ای فعالیت آن ها باشد.
استقبال استاندار از حضور اصحاب رسانه در کارگروه های تخصصی استانداری
مدیرخانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی خاطرنشان کرد: با توجه به اهمیت امر سلامت همکاران رسانه ای که همواره در کارشان قرین با استرس هستند طبق هماهنگی به عمل آمده و دستور مساعد رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد بنا بر سهمیه مورد توافق، تعداد 100 نفر از اعضای خانه مطبوعات و رسانه های استان برای انجام انواع آزمایش ها و چکاپ رایگان معرفی می شوند.
محمودی با اشاره به تبریک های مجازی روز خبرنگار امسال با توجه به وضعیت قرمز کرونا در خراسان رضوی، اظهار کرد: امسال برای اولین سال خانه مطبوعات خراسان رضوی و بسیج رسانه استان اقدام به انتشار روزشمار ابتکاری هفته خبرنگار با شعارهای محوری کردند که در شهرستان های استان هم اجرایی شد.
وی با اشاره به دیدار با استاندار خراسان رضوی در هفته خبرنگار در قالب قرارگاه رسانه ای استان اظهار کرد: در این دیدار رزم حسینی وعده برگزاری نشست ویژه با همه معین های اقتصادی استان را داد همچنین از پیشنهاد حضور اصحاب رسانه در کارگروه های تخصصی استانداری در مسیر توسعه اقتصادی استان استقبال کرد.
بیمه خبرنگاران
به گفته مدیر خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی تعدادی بسته ی معیشتی برای حمایت از تعدادی از خبرنگاران با مساعدت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در استان پیش بینی شده که به زودی تقدیم آن ها می شود.
محمودی همچنین با اشاره به تشرف خبرنگاران به حرم رضوی در روز عید غدیر، اظهار کرد: با موافقت مدیرعالی حرم مطهر رضوی، هزار نفر از خبرنگاران و اصحاب رسانه فعال استان در روز عید غدیر به زیارت امام رضا(ع) رفتند و ناهار را مهمان خوان ضیافت رضوی شدند.
وی مهم ترین دغدغه خانه مطبوعات و رسانه های استان را بحث بیمه رسانه نگاران دانست و گفت: برای مسئله بیمه خبرنگاران دو راهکار مدنظر قرار گرفته است اول اینکه از طریق وزارت ارشاد و بیمه خبرنگاران هنرمندان پیگیری لازم صورت پذیرد که با توجه به عدم تحقق این امر در چند سال اخیر برای عزیزان رسانه ای، برای افرادی که شرایط بیمه را نداشتند، بیمه مشابهی از طرف یکی از مجموعه ها، برای این افراد در نظر گرفته شده است.
مدیرخانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی ضمن ابراز امتنان از همکاری میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی گفت: با وجود تعطیلی موزه ها در شرایط کرونا یی بازدید خبرنگاران از موزه ها به طور رایگان در این ایام به صورت محدود قابل انجام است و مراکز بوم گردی و اقامتی میراث فرهنگی تا پایان مرداد ماه جاری تخفیف 50 درصدی را برای خبرنگاران قائل شدند.
محمودی افزود: امسال با توجه به شرایط خاص بحران بیماری کرونا طی بیانیه ای سرگشاده از طرف خانه به همه اعلام کردیم که بنا به اهمیت سلامت خبرنگاران از حضور در رسانه ها معذوریم و البته با استفاده از ظرفیت رسانه های مجازی تعدادی برنامه زنده موضوعی با اساتید ارتباطات خراسانی داشتیم.
وی طرح خادمیاری رسانه ای رضوی را از دیگر ظرفیت های مورد اقبال رسانه ها در هفته اخیر نامید و گفت: سه جلسه برنامه ریزی با مسؤولان خادمیاری حرم مطهر رضوی داشتیم که جزئیات برنامه خادمیاران رسانه ای و کشیک های تخصصی آنان مورد بحث و بررسی قرار گرفت که سهمیه ویژه ای برای این موضوع تخصیص یافت.
مدیرخانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی افزود: طبق پیگیری و هماهنگی انجام شده و با هماهنگی دکتر حاجیان رئیس کمیسیون خدمات شهری شورای اسلامی و نیز اهتمام معاون خدمات شهری شهرداری مشهد برای اعضای ساکن در مشهد عضو خانه مطبوعات، گلدان های باطراوتی به رسم هدیه پیش بینی و درب منازل آن ها تقدیم شد که اثر بشارت بخشی در روحیه همکاران رسانه ای داشت.
محمودی همچنین آماده سازی بسته های اهدایی ویژه اعضای خانه مطبوعات و رسانه های استان را همراه با لوح تقدیر مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی از دیگر برنامه های مدنظر در این ایام اعلام کرد.
وی همچنین از دیدار هیأت مدیره خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی با امیرحسین قاضی زاده هاشمی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در آستانه روز خبرنگار خبر داد.
یادآوری جایگاه خبرنگاران به مسؤولان
رئیس سازمان بسیج رسانه خراسان رضوی نیز در گفت وگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه بزرگداشت مقام خبرنگار نباید محدود به یک روز در سال باشد، به تشکیل روزشمار هفته خبرنگار برای بزرگداشت مقام این افراد اشاره و اظهار کرد: هدف ما از تشکیل روزشمار هفته خبرنگار این بود که تکریم جایگاه خبرنگار بیش از گذشته به مسؤولان و افکار عمومی یادآوری شود، چرا که خبرنگار مقام شاخص و ارزشمندی دارد که باید مورد توجه همه دغدغه مندان نظام قرار بگیرد و در طول سال اگر بی احترامی و هتک حرمتی به خبرنگاران شده است در این روز بتوانند دلجویی کنند.
عباس محمدیان که معتقد است باید بزرگداشت هفته خبرنگار در رسانه ها برجسته سازی شود، ادامه داد: این کار سبب می شود هفته خبرنگار به یک سند راهبردی و جریان ارزشی بدل شده و ماندگار شود.
وی برنامه های این سازمان در هفته خبرنگار امسال را این گونه توضیح داد: با توجه به شیوع ویروس کرونا دید و بازدیدهایی که هرسال وجود داشت امسال کمتر شد اما عملا با تدابیر ستاد بزرگداشت هفته خبرنگار متشکل از خانه مطبوعات، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، مدیران رسانه، مجموعه صدا و سیما و دیگر افراد، سعی داشتیم بتوانیم به صورت مجازی یا با ارسال بسته هایی به دفاتر خبرگزاری و رسانه ها و در منازل خبرنگاران، این روز را زنده نگه داریم.
پیگیری اصلاح قانون مطبوعات توسط بسیج رسانه
رئیس سازمان بسیج رسانه خراسان رضوی، امنیت شغلی، بیمه و معیشت را مهم ترین دغدغه خبرنگاران برشمرد و افزود: این ها جزو مواردی است که خلاء قانونی و بی توجهی دولت ها و قانون گذارها سبب شده به قشر خبرنگار ظلم شود اما امیدواریم بتوانیم حق ضایع شده خبرنگاران را با پیگیری احیا کرده و مجلس و دولت را متقاعد کنیم، در این زمینه اصلاح قانون مطبوعات گره گشا خواهد بود و این مسئله باید در این مجلس طراز انقلاب اتفاق بیفتد و به عنوان تنها خواسته جبهه رسانه، اصلاح قانون مطبوعات را از دولت مطالبه کنیم.
محمدیان در خصوص اقدامات بسیج رسانه خراسان رضوی برای رفع دغدغه خبرنگاران تصریح کرد: ما به عنوان متولی سازمان بسیج رسانه وظایفی داریم که در این زمینه با نمایندگان رایزنی کردیم، میزگردهایی را برگزار و چالش هایی را مطرح کردیم که در این حوزه خلاهای قانونی مطبوعات را پیگیری کردیم.
تفکیک صندوق هنرمندان از اصحاب رسانه و استقلال خبرنگاران
وی با اشاره به ارائه چند راهکار در جلسه با استاندار خراسان رضوی برای حفظ استقلال خبرنگاران، تفکیک صندوق هنرمندان از اصحاب رسانه را یکی از این راهکارها برشمرد و افزود: اگر صندوق رسانه تشکیل شود حتما خیلی از گره ها باز خواهد شد چراکه تا به امروز صندوق رسانه مستقل در کشور نداریم و خبرنگاران زیرمجموعه صندوق هنرمندان هستند که این نیز یک خلأ قانونی است.
هفته متفاوت خبری
مرداد ماه امسال بزرگداشت مقام خبرنگار متفاوت تر از همیشه برگزار شد، از دید و بازدیدهای همیشگی چندان خبری نبود و فقط این پیام های مجازی و تلفنی بود که یک به یک به ساحت خبرنگار روانه و ایستادگی بر رسالتش را بر او یادآور می شد.
انتهای پیام/ 70061/ح
به گزارش دفتر مرکزی روزنامه اقتصادآینده از اصفهان، حجت الاسلام محمدحسین بلک، ظهر شنبه در جمع خبرنگاران اظهار داشت: بسیاری از برنامه های کشور به واسطه گسترش ویروس کرونا تحت تأثیر قرار گرفته است، ما نیز برای برگزاری مسابقات قرآنی در این ارتباط دغدغه هایی داشتیم، اما به لطف خدا در مراحل مختلف این دوره مسابقات با استقبال خوبی مواجه بودیم و استان اصفهان جزو سه رتبه اول کشور در میزان استقبال از مسابقات قرار گرفت ضمن اینکه تمامی امکانات و پروتکل های بهداشتی مد نظر کارشناسان بود به خوبی رعایت شد.
وی در ادامه گفت: ما استعدادهای فراوانی در زمینه های قرآنی داریم که شاید در این نوع از مسابقات قابل شناسایی نباشند، این افراد، کسانی هستند که در زمینه حفظ بسیار توانمند عمل کرده اند اما در سایر زمینه ها مثل صوت، لحن و غیره عملکرد چشمگیری نداشته باشند.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با اشاره به اینکه یکی از اقداماتی که برای اولین بار در این دوره از مسابقات صورت گرفت، برگزاری مسابقات تشویقی برای چهره های قرآنی در رشته های مختلف بود، تاکید کرد: ما نخواستیم توانمندی این افراد در زمینه حفظ قرآن مغفول بماند و به لطف خدا توانستیم استعدادهای خوبی را در این دوره از مسابقات شناسایی کنیم.
وی ادامه داد: این نکته تأثیر بسیار مثبتی در روحیه این گروه از متسابقین داشته و مسیر برای ادامه رقابت هایشان نیز باز شده است.
ضرورت برقراری ارتباط با حافظین قرآن در طول سال
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان شناخت و برقراری ارتباط با حافظین قرآن در طول سال را اقدامی قابل تقدیر، اما ناکافی ارزیابی کرد و ادامه داد: باید آموزش فراگیری را در طول سال برای این علاقه مندان مهیا کرد
تا زمینه رشدشان را فراهم کنیم، از سویی دیگر باید تلاش کنیم فرایند مسابقات که طی دو یا سه روز همراه با محدودیت هایی برگزار می شود، در طول زمان بلندتری رخ دهد تا بتوانیم متسابقین را به شکل مطلوب تری ارزیابی کنیم.
وی گفت: البته در این ارتباط برنامه هایی در استان اصفهان و در ستاد کرونای کشور مطرح است که به دلیل قرار گرفتن در شرایط کرونایی، روند تصمیم گیری در این ارتباط تسریع خواهد شد.
شناسایی استعدادهای شهرستان ها و تمرکز زدایی مسابقات قرآنی
حجت الاسلام بلک با اشاره به محدودیت حضور در مسابقات قرآنی، تصریح کرد: محدودیت حضور در مسابقات باعث شد قسمتی از کار را در شهرستان ها دنبال کنیم، به لطف خدا در شهرستان ها عناصر قرآنی، امکانات و بسترهای لازم وجود دارد و برای برگزاری مسابقات هم نیروهای شایسته ای از داوران و سایر نیروهای شایسته این حوزه حضور دارند، ما نیز باید استعدادهای موجود در شهرستان ها را بیش از پیش باور و به سمت تمرکز زدایی حرکت کنیم.
وی با اشاره به اینکه به عقیده من در مباحث قرآنی نکات کامل و جامع تری نسبت به موضوعات مرتبط با مسابقات قرآنی وجود دارد، تصریح کرد: اداره اوقاف عهده دار مسابقات قرآنی است، اما در فعالیت های قرآنی ارگان های زیادتری حضور دارند و اهدافی هم برای خودشان تبیین کرده و به لطف خداوند کارهای بزرگی هم در این زمینه شکل گرفته است.
توزیع بسته های فرهنگی و قرآنی
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان بیان داشت: این نکته بسیار حائز اهمیت است که در کنار مسابقات بتوانیم کارهای محتوایی دیگری مثل توزیع بسته های فرهنگی و قرآنی داشته باشیم اما رسیدن به این نکته نیازمند هماهنگی دستگاه های مختلف قرآنی با یکدیگر است.
وی گفت: اگر نگوییم باید طرح جامع قرآنی در کشور ایجاد کنیم، حداقل نیازمند تبیین سند بزرگ قرآنی با افقی سه تا پنج ساله هستیم تا علاوه بر هدف گذاری ها تقسیم وظایف به شکل جامع صورت بگیرد و به همه اهدافمان در راستای نهادینه کردن فرهنگ قرآنی در کشور دست پیدا کنیم.
منبع: خبرگزاری مهر
روزنامه اقتصادآینده و پورتال خبری اقتصادآینده نیوز منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد.
پایگاه خبری جامعه خبر| سید هادی کسایی زاده| شهرکهریزک، بیش از 200 هزار نفر جمعیت دارد که بخش زیادی از آنها را اتباع غیرمجاز تشکیل می دهند. هرچند نام شهرکهریزک در کتب باستانی ایران به نیکی یاد شده اما امروز در سئو گوگل و موتورهای جستجوگر و فضای مجازی با برچسب زباله، آرادکوه، مافیای پلاستیک، زندان، آسایشگاه سالمندان و معلولان و کمپ های ترک اعتیاد همراه شده است.
100 سال قبل وقتی فخرالدوله (شاهزاده قاجار، دختر مظفرالدین شاه و سرورالسلطنه، خواهرزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما، دخترخاله محمد مصدق و مادر علی امینی) زمینی را برای ساخت یک بیمارستان و مرکز درمانی در شهر کهریزک بنا کرد دهه 90 را می دید! و همین دوراندیشی و نیکوکاری او موجب شد تا بیمارستان و مرکز درمانی در این شهربنا شود که امروز نام آسایشگاه خیریه شبانه روزی معلولین و سالمندان شهید هاشمی نژاد را یدک می کشد.
راستی یک سوال مطرح می شود و آن این است که اگر فخرالدوله (بنیانگذار تاکسی رانی در ایران و مرد دوران قاجار به قول رضاخان) این زمین و ملک را وقف مریضخانه و بیمارستان کرده چرا برخلاف فتوا و نظر مقام معظم رهبری عمل به وقف نشده و فقط برای معلولان اختصاص داده شده است؟ رهبر انقلاب فرمودند: اگر کسی نیت واقف را تغییر بدهد ولو در امر خیر ضامن است و در صورت خرج کردن آن باید عین مال را بازگردانده و جبران کند. آیا سازمان اوقاف کوتاهی کرده است؟ آیا دولت توجهی به امور شرعیات وقف ندارد؟ آیا منافعی در این ملک برای اشخاص خاص وجود دارد؟
این سوالات در حالی مطرح می شود که امروز بیش از 8 سال است که درب این آسایشگاه بسته است و حدود 5 سانتی متر خاک روی بخچال های بزرگ، سالن آمفی تاتر، ساختمان ها، تجهیزات، لوازم آشپزخانه و ... این مرکز نشسته و ساختمان را مستهلک کرده است. امین بابایی بخشدار کهریزک که فقط 4 ماه است بر صندلی ساختمان خیابان شهید بهشتی کهریزک تکیه شده می گوید: تنها مرکز درمانی کهریزک یعنی مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد کهریزک، مرکز وقف خدمات رسانی بهداشتی و درمانی است که حسب نظر واقف مقرر شده بود که از سال 1299 برای درمان و نگهداری بیماران بومی استفاده شود اما با وجود گذشت بیش از یک قرن، به این نیت حسنه واقف عمل نشده و ظرفیت وقف شده به استفاده موردنظر واقف نرسیده است.
مهم ترین موضوع در عدم بهره برداری از مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد بحث پیرامون تولیت آن است. از سال 1358 که رزمندگان حادثه دیده برای درمان به این مرکز اعزام می شدند به دلیل اینکه از نظر اداری، بهزیستی زیرمجموعه بهداشت درمان بود این مرکز با وسعت 12 هزار مترمربع عیانی مدّتی محل درمان جانبازان بود که پس از جنگ نیز به دلیل تجهیزات استقرار یافته در آن برای جانبازان، محل درمان و حتی نگهداری معلولان و پس از آن سالمندان بوده است.
با توجه به اینکه بخش کهریزک به دلیل وجود آسایشگاه خیریه و سرای احسان از ظرفیت بالایی در پذیرش معلولان برخوردار است، دیگر نیازی به ایجاد مرکزی جدید با تحمیل هزینه های بسیار نیست. وی با بیان اینکه ساختمان و تجهیزات مرکز هاشمی نژاد جزو بیت المال و برای منفعت عمومی است افزود: متروکه نگه داشتن این مرکز با چنین وسعت زیربنایی خیانت به مردم است که در این راستا برای جلوگیری از تضییع حق مردم مقرر شده از اوایل هفته آینده مسیر شرعی و حقوقی این موقوفه پیگیری و با واگذاری آن به اداره اوقاف یکی از جدی ترین مطالبات شهروندان بخش کهریزک به منصه عمل درآید.
اظهارات امین بابایی بخشدار کهریزک در حالی است که سوالات دیگری هم در این مورد مطرح می شود. مثلا دکتر انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران زمانی رئیس سازمان بهزیستی کشور بوده چه اقدامی برای عمل به نیت واقف انجام داده است؟ آقای قبادی دانا رئیس فعلی بهزیستی چه کرده است؟ دکتر سعید نمکی وزیربهداشت چه کرده و از همه مهمتر حجت الاسلام خاموشی رئیس فعلی سازمان اوقاف و امور خیریه کشور چه اقداماتی برای عمل به نیت واقف انجام داده است؟ تلاش برای مصاحبه با این افراد بی نتیجه بود چون پاسخگو نیستند اما اوقاف مدعی شده به هر نحو می خواهد نیت واقف اجرا شود که انگار برخی دست ها مانع آن شده است. با این حال تا امروز اقدامات مسئولان به نوعی دهن کجی به بیانات رهبر انقلاب بوده که امیدواریم تلاش مسئولان شهرستان ری جواب دهد!
نیاز استان به یک سند جامع توسعه قرآنی/استعدادهای شهرستانی را باور کنیم (تابناک اصفهان + ۲ سایت دیگر)
به گزارش تابناک به نقل از روابط عمومی اداره کل اوقاف استان اصفهان، حجت الاسلام محمد حسین بلک با آغاز چهل و سومین دوره از مسابقات قرآن کریم در استان اصفهان در جمع خبرنگاران حاضر در محل برگزاری مسابقات اظهار داشت: وضعیت کرونایی کشور بسیاری از فعالیت ها وبرنامه ها از جمله مسابقات قرآنی را تحت تاثیر قرار داده که همین دغدغه و نگرانی برای چگونگی برگزاری این مسابقات وجود داشت.
وی تصریح کرد: اما خوشبختانه تمام مراحل مسابقات با رعایت پروتکل های بهداشتی و با استقبال خوبی از علاقه مندان قرآنی شکل گرفت و استان اصفهان جزء سه رتبه برتر کشور در خصوص میزان استقبال کنندگان از مسابقات بوده و هست.
مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان خاطر نشان کرد: به طور طبیعی به دلیل اینکه روش ثبت نام در مسابقات به صورت غیر حضوری و مجازی بوده، محدودیت هایی را ایجاد کرده اما علی رغم تصورات با استقبال خوبی از متسابقین مواجه بودیم و تلاش کردیم کلیه امکانات مورد نیاز بهداشتی و فضاهای مورد نیاز پیشگیری از بیماری را مد نظر قرار دهیم.
وی با بیان اینکه استعداد های فراوان قرآنی بسیاری وجود دارد که ممکن است در قالب این نوع از مسابقات قابل شناسایی نباشند، افزود: در این راستا یکی از اقداماتی که برای اولین بار صورت گرفته سلسله مسابقات تشویقی در رشته های مختلف در سطح استان بوده و از طریق همین مسابقات مسیر رقابت برای آنها باز و سبب بهتر دیده شدن آنها شده است.
استعدادهای شهرستانی را باور کنیم
حجت الاسلام بلک خاطر نشان کرد: اما باید به سمتی برویم که آموزش فراگیری را برای فراهم شدن زمینه رشد آنها ایجاد کنیم، از سویی دیگر این فرایند مسابقات باید در طول زمان تعریف شود تا افراد بهتر ارزیابی شوند که امیدواریم با شرایط کرونایی این امر تسریع شود.
وی در خصوص لزوم توجه به استعدادهای شهرستانی و نظارت بیشتر تصریح کرد: در شهرستان ها عناصر، امکانات و بسترهای لازم وجود دارد که باید استعداد های شهرستانی را بیشتر باور کنیم و به سمتی برویم که کار از تمرکزگرایی خارج شود.
مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان معتقد است که مباحث قرآنی یک بحث جامع تری از مسابقات قرآنی است و باید ما در کنار این فعالیت ها، برنامه های محتوایی بسیاری از جمله بسته های فرهنگی و قرآنی داشته باشیم و البته این امر مستلزم هماهنگی بیشتر بین دستگاه هاست.
وی یادآور شد: آنچه که پیشنهاد مهم ما به ستاد بوده، نیاز استان به یک سند قرآنی در افق سه الی پنج ساله است ویا به یک سند توسعه جامع قرآنی نیاز است که علاوه بر هدف گذاری ها تقسیم کار مناسبی صورت گیرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گلپایگان، کورس بدیعی در جلسه ستاد مدیریت کرونا به صدور مجوز اجرای مراسم تعزیه توسط اداره ارشاد و فرهنگ شهرستان در هرسال اشاره کرد و گفت: برگزاری و اجرای تعزیه در فضاهای باز و بسته و در هر صورتی بنا به دستور اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان ممنوع است.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گلپایگان با بیان اینکه، اطلاع رسانی ممنوعیت برگزاری تعزیه به همه گروه های تعزیه خوان اعلام شده است، بیان کرد: این گروه ها می توانند بخش هایی از مراسم تعزیه را در فیلم های 5 یا 10 دقیقه ای و از طریق فضای مجازی منتشر کنند ولی اجرای تعزیه صحنه ای صورت نگیرد.
در ادامه غلام رضا عزیزی تنها ایستگاه صلواتی با هدف نذر سلامت مانند توزیع ماسک را مجاز به برپایی در ایام محرم و صفر عنوان کرد.
فضای حوزه در اختیار مردم
در ادامه حجت الاسلام علیرضا خلیلی نیز با بیان اینکه حوزه آیت الله گلپایگانی و دفتر آیت الله صافی گلپایگانی از همه ظرفیت خود برای سلامت شهرستان استفاده می کند، گفت: حوزه تعدادی ماسک و نذورات بسته بندی شده خود را به مناسبت عید غدیر در میان مردم توزیع کرد و فضای باز حوزه در اختیار هیاتی در منطقه خود، قرار می گیرد.
معاون حوزه علمیه آیت الله گلپایگانی با اشاره به اینکه قسمتی از دبیرستان امام خمینی (ره) وقف است، بیان کرد: اداره اوقاف و امور خیریه از آیت الله صافی گلپایگانی در این مورد استفتا کرده است و نتیجه آن ا جرای عزاداری در ماه محرم و صفر در این موقوفه است که می تواند فضای باز مدرسه در اختیار هیات ها قرار گیرد.
در ادامه محمد جعفر بزرگ پیما از رضایت 91 درصدی آزمون دهندگان کنکور کارشناسی ارشد در شهرستان گلپایگان خبر داد./
پایان پیام/ 563
حجت الاسلام رضا حاج حسینی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در شاهرود اظهار کرد: مسجد امام حسن عسکری (ع) یکی از اماکن مذهبی ارزشمند شهرستان شاهرود است و مردم ولایتمدار و باصفای شاهرود اعتقاد و ارادت خاصی به این مسجد دارند.
وی افزود: هر چند طبق نظر رئیس اداره میراث فرهنگی شاهرود، به علت اعمال تغییرات در مسجد در دهه 60 قابلیت ثبت میراثی این بنا وجود ندارد؛ ولی به دلیل اینکه ارزش معنوی این بنا برای ما از اهمیت خاصی برخوردار بوده، برنامه ریزی برای مقاوم سازی در دستور کار هیأت امنا قرار گرفته است.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شاهرود اقدام برای مقاوم سازی مسجد را فرسوده شدن مسجد در گذر زمان و ادامه اقدامات صورت گرفته در خصوص مقاوم سازی مسجد توسط هیأت امنای قبلی عنوان کرد.
حاج حسینی تصریح کرد: با توجه به اینکه بنای کنونی مسجد به دلیل مشکلات موجود در بحث مقاومت ممکن است خطراتی برای نمازگزاران و مجاوران مسجد ایجاد کند و از آنجایی که حفظ جان و سلامتی نمازگزاران و مجاوران امامزاده از اهمیت بالایی برخوردار است، برنامه ریزی برای مقاوم سازی در دستور کار قرار گرفت.
وی با بیان اینکه بحث تخریب مسجد به هیچ وجه صحت ندارد، عنوان کرد: با توجه به ضرورت مقاوم سازی بنا، این اداره به هیأت امنای مسجد تأکید کرد تا قبل از شروع هرگونه فعالیت عمرانی، نسبت به انجام هماهنگی با اداره میراث فرهنگی اقدام کنند.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شاهرود خاطرنشان کرد: پس از انجام هماهنگی توسط هیأت امنا با اداره میراث فرهنگی شاهرود، نسبت به آغاز عملیات مقاوم سازی توسط هیأت امنا با نظارت کارشناسان فنی و میراث فرهنگی از محل کمک های مردم خیر شاهرود اقدام شد.
به گزارش فارس؛ طی روزهای اخیر، برخی رسانه ها از تخریب و بازسازی مسجد امام حسن عسکری (ع) خبر می دادند و خواسته بودند تا رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و رئیس اداره اوقاف شاهرود درباره عملیات ساختمانی و چگونگی انجام آن به مردم گزارش دهند؛ چراکه این مکان از دیرباز یکی از مهم ترین اماکن مقدس شاهرودی ها بوده و از حساسیت بالایی نزد افکار عمومی برخوردار است.
انتهای پیام/74003/ک/
پیرامون تعطیلی فرهنگسرا، تخریب دیوارهای آن و صحبت های آقای محمد امین مهرورز، شهردار کازرون که عنوان نمودند فعالیت های فرهنگسرا کسالت آور بود، نظر چند تن ا ز هنرمندان و اهالی فرهنگ را جویا شدم تا از دیدگاه آن ها مطلع گردم.
در ابتدا بد نیست یادآوری شود که کلنگ فرهنگ سرا در کازرون، زمانی که نصرالله مردانی، شاعر کازرونی و چهره ماندگار ادبیات ایران در قید حیات بود، به زمین زده شد ولی تاکنون ساخته نشده است. اینکه چرا فرهنگسرایی که کلنگ آن به زمین زده شده بود، هیچ وقت ساخته نشد؛ نیاز به بررسی جداگانه ای دارد و در این مطلب نمی گنجد.
بنا بر گواه آقای محمد علی آل مجتبی، شاعر و دوست مرحوم مردانی، سال 1382 زمانی که نصرالله مردانی فوت نمود، همراه مسئولین وقت بر روی پشت بام فرهنگسرای کنونی مشغول پیدا کردن مکان مناسب جهت به خاک سپردن پیکر آن شاعر فقید بودند، که آقای نمازی فرماندار وقت، پیشنهاد دادند تا زمان ساخته شدن فرهنگسرا همین ساختمان به عنوان فرهنگسرا مورد استفاده قرار بگیرد . پیشنهاد ایشان توسط شهردار وقت ، حاصل عسکری با حمایت فرهیختگان و هنرمندان، عملیاتی و 17 سال پیش کازرون دارای فرهنگسرا گردید. آل مجتبی به عنوان اولین مسئول فعالیت خود را آغاز کرد و بعد از ایشان حسام شیخ الحکمایی عهده دار سکان فرهنگ سرا شد.
این روزها اگر پای درد و دل آقای آل مجتبی بنشینید حتما خواهید شنید که عنوان می کند از کردار خودمان دردمندم، چرا که هنوز فریب ظاهر افرادی می خوریم که بجای آبادی، تخریب برای این شهر به ارمغان می آورند. آن هم تخریب مکان فرهنگ سازی چون فرهنگ سرای مردانی. آل مجتبی در خصوص مسائل این روزهای فرهنگسرا عنوان کرد: متاسفم از شاگردانی که تربیت کردم و در حال حاضر شورای شهر و شهردار کازرون هستند. به خصوص آن افرادی که مدعی فرهنگ و ادب نیز هستند و اجازه دادند چنین بلایی بر سر فرهنگ سرا بیاید و آن را تخریب کنند. می بایستی بجای این تخریب ، حمایت های کافی از سمت شهرداری صورت می گرفت، ولی کار مناسبی شکل نگرفته. می بایست با همفکری هنرمندان، برنامه ریزی صحیح شکل بگیرد و یا حتی در صورت نیاز با همفکری آن ها مسئول فرهنگسرا را تغییر می دادند، نه اینکه بدون مشورت با اهالی فرهنگ و هنر، این مکان را پس از 17 سال فعالیت هنرمندان دلسوز، تعطیل و دیوارهای آن را تخریب کنند.
ایشان همچنین عنوان نمودند: اوایل، فرهنگسرا سرایدار و نگهبان داشت ولی بی تفاوتی شورا و شهردار طی این چند مدت ، باعث گردید در زمانی که فرهنگسرا نگهبان نداشت، دزد بسیاری از وسایل آن را ببرد، از جمله اسپیلت هایی که به صورت شخصی توسط اهالی فرهنگسرا تهیه شده بود. در حال حاضر دل نگران کتاب های مرحوم مردانی هستم که به دست من سپرده بودند و با آن ها کتابخانه ی فرهنگسرا را راه اندازی کردیم . اگر بار دیگر دزد به آنجا بزند، چه تضمینی وجود دارد که این بار کتاب ها را با خود نبرد. اگر این مکان به بخش خصوصی سپرده شود، قطعا به جهت افرایش سود دهی، کتابخانه نفیس را جمع آوری و به جای آن چای و قلیون می گذارد.
عبدالرسول حکیم، از پیشکسوتان هنر و مسئول انجمن هنرهای تجسمی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، با سابقه نیم قرن فعالیت هنری، یکی دیگر از بزرگان فرهنگ و هنر کازرون است که در این مورد نظر خود را بیان کرد.
وی معتقد است کازرون همانند سایر شهرها نیاز به فرهنگسرا دارد. فرهنگسرایی که مکمل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیت های هنری خود را زیر نظر شهرداری دنبال کند. شهرداری نیز همان طور که وظیفه دارد شهر را پاکیزه نگه دارد، آسفالت و پارک ها جهت رفاه و تفریح مردم ایجاد کند، می بایست همانند شهرداری سایر شهرهای بزرگ و فرهنگی، فرهنگسرا داشته باشد. این امر در تمام دنیا مرسوم است و می بایست منجر به حمایت از فعالیت های فرهنگی و هنری شود.
این استاد نقاشی در خصوص فعالیت های فرهنگسرای مردانی بیان داشت: فعالیت های خوبی در زمینه های ادب و هنر، از جمله شب شعر، نمایشگاه های عکس، خط و نقاشی، کلاس های مختلف هنری برای کودکان و نوجوانان، جلسات پخش و نقد فیلم، تمرین و اجرای تئاتر، توسط اساتید و مربیان تحصیل کرده و با تجربه در این مکان برگزار می شد. از جمله فعالیت های بسیار خوب و مستمر فرهنگسرا، برنامه حافظ، مثنوی و شاهنامه خوانی بود.
برخلاف نظر شهردار کازرون، استاد حکیم بر این باور است که جنس فعالیت های فرهنگسرا ها از همین مواردیست که در فرهنگسرای مردانی اجرا می شد و به هیچ وجه آن ها را کسالت آور نمی داند.
ایشان در ادامه گفتگو اذعان داشتند ، در جریان میزان بودجه فرهنگسرا نبودند ولی همیشه حمایت های شهردارهای پیشین را از این مکان دیده اند. شهردارها و اعضای شورای شهری که در جلسات فرهنگسرا یا افتتاحیه نمایشگاه حضور داشتند و شب شعرهایی در سالن شهرداری برگزار کردند؛ اما مسئولین کنونی دست به تخریب دیوارهای فرهنگسرا زدند و این امر کمکی به توسعه فرهنگ و هنر در این شهر نمی کند.
عبدالحسین حسینی روش، هنرمند تئاتر با سابقه ای که به عنوان فرد معتمد و ریش سفید، در بسیاری از مسائل فرهنگی، هنری، مذهبی و اجتماعی و ... کازرون حضور پر رنگ و اثر گذار داشته، متاثر از اتفاقی که برای فرهنگسرا رخ داده، عنوان نمود: دیگر قصد صحبت کردن در این خصوص را نداشتم، چرا که با چند تن از اعضای شورای شهر صحبت کردم و همه ی آن ها که از لحاظ آرا اکثریت شورا را داشتند، عنوان می کنند با این کار مخالف بودند و به گونه ای فقط آقای آذین فر، رئیس شورا را در این مسئله همانند شهردار مقصر می دانند . این حرف شان در ذهنم این مسئله را بوجود آورد که چگونه با وجود داشتن اکثریت آرا، می توان اظهار ناتوانی در مقابل تصمیمی به این مهمی داشت! باور این حرف کمی برایم سخت است.
حسینی روش با ناراحتی می گوید:کازرون نیازمند فرهنگسراست. وجودش در بسیاری از موارد حتی از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بهتر بوده و همیشه برنامه های خوب هنری و نشاط آور در آن برگزار شده است. زمانی هم که از تصمیم شهردار جهت تخریب فرهنگسرا مطلع شدیم، اعتراض کردیم و برای مدتی این کار متوقف شد ولی یک روز آمدند، خراب کردند و رفتند. ای کاش حداقل خرابی ها را از میان پارک جمع می کردند.
حامد هوشیار یکی از تئاتری های کازرون، که بارها اجراهای قابل توجهی را در کارنامه هنری خود ثبت نموده، در خصوص فرهنگسرا چنین اظهار می کند:کازرون می بایست فرهنگسرا داشته باشد و تعطیلی آن هیچ گونه توجیهی ندارد.
این هنرمند جوان کازرونی ادامه می دهد: در گذر از یکی دو سال اخیر، فرهنگسرا در طول دوران فعالیتش همیشه تاثیرات عمیقی بر فرهنگ و هنر شهرستان کازرون داشته و می بایست با حمایت های مناسب شرایط فعال تر شدن هنرمندان را در آنجا بوجود آورد تا سبب ارتقا فرهنگ و هنر شهرستان گردد.
ایشان ضمن تاکید بر افت عملکرد فرهنگسرا و تغییر شرایط فعالیت در مدت زمان یاد شده، علت را برخورد سلیقه ای و عدم حمایت مسئولین و فشارهای غیر کارشناسی می داند و عنوان می کند: شهردار در خصوص تصمیمی که اتخاذ کرده با هنرمندان مشورتی نداشته و از دید بنده، قطعا تغییرات ساختاری مد نظرشان هیچ گونه آورده فرهنگی یا اجتماعی نخواهد داشت و عواقب تصمیمشان اثرات منفی بر نسل حاضر و آینده فرهنگ و هنر شهرستان کازرون برجای می گذارد.
اکرم دهقان، بانوی عکاس کازرونی است که در کارنامه خود برگزاری نمایشگاه های عکس در کازرون و دیگر شهرها را دارد و اولین نفریست که در فرهنگسرای مردانی، اقدام به برگزاری نمایشگاه کرده است. ایشان در ابتدا عنوان می کند که خود، فرزندش و فرزندان خواهرش بسیار از فعالیت های فرهنگسرا بهره های زیادی برده اند و در مجموع، عملکرد چندین ساله فرهنگسرا را قابل دفاع می داند.
این مادر هنرمند به صورت کلی یادآور می شود: هر کاری می بایست با مشورت متخصصین امر صورت بگیرد و مسئولین در هر جایگاهی وظیفه دارند توانایی خود را به مردم اثبات کنند، در غیر این صورت تصمیماتی که می گیرند، فارغ از صحیح یا غلط بودن آن، بازخورد مناسبی در بین مردم نخواهد داشت.
همچنین در خصوص سرنوشت فعلی فرهنگسرا، با ابراز نارضایتی بیان می دارد: بسیار مشتاقم اگر دلیل منطقی پشت قضیه تعطیلی فرهنگسرا و تخریب دیوارهاست، از آن مطلع گردم و امیدوارم هرچه سریعتر فرهنگسرا باز شود و با حمایت های مناسب، شاهد شکوفایی مجدد آن باشیم.
از ابتدای تاسیس فرهنگسرا حضور داشتم. سال های اول، وقتی شاعران و هنرمندانی از سایر شهرستان ها برای شرکت در برنامه های فرهنگی هنری فرهنگسرای مردانی حضور پیدا می کردند، از اینکه کازرون در آن زمان دارای فرهنگسرا بود متعجب می شدند؛ چرا که تا آن زمان فقط در مراکز استان چنین ظرفیتی را ایجاد می کردند و این امر باعث افتخار ما و حسرت سایر شهرستان ها بود . این چند خط شروع صحبت شاعر شهرمان محبوبه لطیفیان با من، پیرامون مسائل رخ داده بود.
لطیفیان پس از ازدواج چند سالی را در شیراز ساکن بود و هر پنجشنبه به قصد شرکت در جلسات پخش و نقد فیلم فرهنگسرا، عازم کازرون می شده است. ایشان به این قسمت صحبتشان که رسیدند در قالب طنز تلخی گفتند: خود را مقید می دانستم هر هفته بجای شرکت در برنامه های شاد و مفرح هنری شیراز، به همراه همسرم رنج سفر را تحمل کنیم و جهت شرکت در برنامه کسالت آور فرهنگسرای مردانی، به کازرون بیاییم. خدا را شکر که شهردار محترم در اینجا را تخته کرد و با لودر به جان دیوارهای آن افتاد وگرنه هنوز هم متوجه نمی شدم که دارای بیماری خود آزاری هستم، که بجای شرکت در برنامه های شاد میل به برنامه های کسالت آور دارم.
لطیفیان خاطرات خود را مرور می کند و یادآور می شود که مخاطبین برنامه های فرهنگسرا از همه ی اقشار بودند. در میان مخاطبین، حضور خانم های خانه داری که هیچ سابقه فرهنگی و هنری نداشتند، ولی جذب برنامه های فرهنگسرا شده بودند، نقطه عطفی در جذب مخاطب بود.
وی به برخی انتقادها نسبت به عملکرد فرهنگسرا اشاره می کند و می گوید: افرادی برخلاف شهردار معتقد بودند چند سالیست که تمرکز فرهنگسرا روی فعالیت شاد و کودک پسند است. با توجه به مفهوم بنیادین فرهنگسرا که همان فرهنگ سازیست، تصور می کنم در مسیر درستی قرار گرفته بود، چرا که فرهنگ سازی می بایست روی کودکان و نوجوانان صورت بگیرد.
در مورد صحبت شهردار محترم که فعالیت های فرهنگسرا را کسالت آور عنوان کرده بودند، با هم صحبت کردیم. لطیفیان پیشنهاد داد که شهردار بجای استفاده از جمله فعالیت های فرهنگی کسالت آور، از جمله ی فعالیت های کم فرهنگسرا استفاده کند. البته در کنارش می بایست به این نکته هم توجه کند که کاهش برنامه ها در دو سال اخیر ، ناشی از عدم حمایت مسئولین بود. به نحوی که در همه این سال ها تمام تجهیزات مورد نیاز از جمله اسپیلت، توسط اهالی فرهنگسرا تهیه می شده است و با سهل انگاری شهردار وقت و قرار ندادن نگهبان برای فرهنگسرا، بیشتر این تجهیزات توسط دزد یا دزدها به سرقت برود. متاسفانه شهردار، بدون همفکری با اهالی فرهنگ و هنر دست به اقدامات عجیب و غریب زده و مکانی را که هنوز بسیاری از شهرها حسرت داشتنش را دارند، تعطیل و دیوارهای آن را تخریب می کند. در صورتی که مجددا فرهنگسرا راه اندازی بشود، تخریب دیوارها سبب می گردد که امنیت در آنجا جهت فعالیت فرهنگی و هنری کمتر شود.
با توجه به اینکه آخرین مسئول فرهنگسرای کازرون، آقای حسام شیخ الحکمایی از اهالی تئاتر بود، شهردار در مطلب اینستاگرامی که با اسم و عکس آقای روح الله راوش از هنرمندان بنام تئاتر کازرون به اشتراک گذاشت، این تصور را ایجاد کرد که، اختلاف نظرهای هنری باعث گردیده برخی افراد جهت دهی اشتباه به آقای شهردار بدهند. با این وجود، بلافاصله با پیگیری آقای راوش این مطلب از صفحه شهرداری حذف گردید. این اتفاق ما را بر آن داشت که با دیگر هنرمندان بنام تئاتر کازرون نیز صحبت کنیم و نظر آن ها را نیز جویا بشویم. تا این قسمت مطلب از نظرات حسینی روش و هوشیار آگاه شدیم. نفر بعدی که به سراغش رفتم، افشین محمدی است؛ از دیگر تئاتری های کازرون که در تعزیه و تلفیق آن با تئاتر نیز، دستان توانمندی دارد. هنرمند دلسوزی که بلافاصله پس از اطلاع از وضعیت، به صورت جدی پیگیر جلسه ای با شهردار بود ه که در حضور هنرمندان از ایشان علت این فاجعه فرهنگی و هنری را جویا بشود.
محمدی بر این نظر است که: شهر بزرگ و فاخر کازرون بیش از یک فرهنگسرا نیاز دارد . البته بر این نکته تاکید می کند که میزان اثر گذاری فرهنگی و ارائه آثار هنری ارزشمند توسط فرهنگسرا، با توجه به ساختار و شرایط قوانین، به شدت به رویکرد شهرداران وابسته است.
همچنین در مورد جنس فعالیت فرهنگسرا به این نکته اشاره می کند که: فعالیت فرهنگسرا می بایست در راستای ایجاد محیط آموزشی و تربیتی برای سنین مختلف همشهریان باشد و براساس استقبال آن ها برنامه ریزی گردد. این امر نیز محقق نمی شود، مگر با حمایت های مادی و معنوی مناسب از سوی مسئولین.
محمدی در پاسخ به این پرسش که آیا فعالیت فرهنگسرا کسالت آور بوده، پاسخ داد: عدم آگاهی دقیق یک مسئول، منجر به بیان چنین جمله ای می شود. اگر ایشان تحقیق بیشتری می کردند و متوجه می شدند که خلق اثر هنری، ذاتش خوب و زیباست و پرداختن به آن بسیار مهم و نیازمند وقت، زحمت و تلاش بسیار ا ست، قطعا چنین حرفی را بیان نمی کردند.
در خصوص موضوع مشورت با هنرمندان که توسط شهردار مطرح شد، افشین محمدی اذعان می دارد که از چنین جلسه مشورتی بی اطلاع است و اقدام به تخریب دیوار فرهنگسرا، بی شک کار غیر منطقی و ناپسندی بود که بعید می دانم از سمت هیچ کارشناس فرهنگی یا هنری پیشنهاد شده باشد.
در آخر نیز توصیه ای برای شهردار و یاران همراهش در شورای شهر داشته و عنوان نمود: بهتر است هر چه سریعتر از اهالی فرهنگ و هنر بابت این رویداد دلجویی کنند و عذرخواهی رسمی منتشر نمایند و ضمن احیای مجدد فرهنگسرا به شیوه مناسب، هنرمندان را در کنار خود نگه دارند.
محمد خالقی یکی دیگر از تئاتری های کازرون است که برای تهیه این گزارش به سراغش رفتم. بازیگر و کارگردان توانمند و خوش ذوقی که اگر پای صحبتش بنشینید حرف های زیادی برای گفتن دارد.
خالقی در مورد محیط اثر گذار فرهنگسرا می گوید: شرایط در فرهنگسرا به گونه ای بود که هنرمندان از طیف های مختلف می آمدند و آزادانه نظرات خودشان را پیرامون فرهنگ و هنر بازگو می کردند و خروجی های موفقی نیز داشتند. خودم از فضای شکل گرفته در فرهنگسرا الهام بسیاری گرفتم و به نظرم می بایست نحوه ی کارکرد در فرهنگسرا ها به گونه ای باشد که فعالیت ها براساس تصمیم و خرد جمعی اهالی هنر شکل بگیرد، نه اینکه دستورات از جای دیگر دیکته شود.
محمد خالقی علت آن کسالتی که شهردار در مورد فرهنگسرا بیان نمودند را، عدم حمایت مالی شهردار و برخی مسایل دیگر دانستند و در پاسخ به این سوال که آیا مشورتی نیز در این خصوص با شما شده است، خاطرنشان نمود: شهردار و نه هیچ شخص نزدیک به ایشان یا شورای شهر، تماسی با من جهت همفکری نداشتند. بنده به سهم ناچیز خودم این ادعا را از اساس تکذیب می کنم. متاسفانه شرایط به گونه ای پیش رفت که آخرین مرکز مستقل و جدی فعالیت های هنری شهرستان نابود شد . اگر این دیوار کامل خراب نمی شد و زیبایی شناسی و زیباسازی در استفاده از همان دیوار صورت می گرفت، می توانست مثمر ثمرتر باشد. مثلا دیوار را به صورت اسلایسی می بریدند و محیطی زیبا و مدرن از دل آن بنا بیرون می آوردند. می بایست آقای شهردار هر چه زودتر نسبت به آوار برداری، محوطه سازی، فراهم کردن امنیت و از همه مهم تر سپردن مدیریت آنجا به اهلش و حمایت های مادی و معنوی مناسب، اقدام نماید.
نفر بعدی که برای تهیه این گزارش به سراغش رفتم، دوست هنرمندی در عرصه فیلم سازی است. کارگردان جوان و آینده داری که تاکنون عملکرد درخشانی داشته و قطعا در آینده شاهد موفقیت های بیشتر ایشان خواهیم بود.
هادی رهبر، فیلم ساز کازرونیست که فیلم ها و افتخارات زیادی در کارنامه خود دارد و همه را مدیون فرهنگسرای کازرون می داند. جایی که به گفته خودش اهالی آن به صورت خودجوش، بدون ریالی بودجه شهرداری از فعالیت هایش حمایت کردند.
رهبر در خصوص وجود یا عدم وجود فرهنگسرا در کازرون این طور عنوان می کند: کازرون نیاز به فرهنگسرا دارد تا افرادی که در رشته های مختلف تئاتر، موسیقی، فیلم و غیره فعالیت می کنند، بتوانند همدیگر را پیدا کنند و گروه تشکیل بدهند. گروه فیلم سازی من از میان اهالی همین فرهنگسرا تشکیل شد و در کل، وجود فرهنگسرا باعث رونق بیشتر فعالیت های هنری و افزایش کیفیت آثار شده بود.
ایشان همچنین عنوان نمود: اگر شهردار دچار کسالت شده، نیاز است فرد جدیدی جایگزینش شود و شهرداری انتخاب گردد که در طراحی و زیباسازی شهر از هنرمندان توانمند کازرون بهره ببرد و برای تصمیمات حوزه فرهنگ و هنر نیز با اهل آن مشورت کند. فراموش نکنیم که خراب کردن را همه بلد هستند و خلاف واقع گفتن، آبادی بوجود نمی آورد. تخریب فرهنگسرا برای من حکم شکستن قلم نویسنده را دارد.
به گزارش خبرگزاری برنا در اصفهان ، حجت الاسلام و المسلمین رمضانعلی معتمدی در جلسه با فعالان نمایش اصفهان با تاکید بر لزوم حمایت از اجرای نمایش در استان گفت: تئاتر از هنرهای دارای قدمت در اصفهان بوده و این شهر در هنر نمایش دارای سبک و مکتب است بنابراین همواره نگاه حمایتی نسبت به این هنر اصیل و ارزشمند داشته و داریم و تلاش می کنیم اجرای آن در اصفهان کمرنگ نشود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان با اشاره به مصوبات ستاد استانی مبارزه و پیشگیری از کرونا مبنی بر عدم اجرای نمایش در سطح استان در این بازه زمانی تصریح کرد: ما علاقه مند و پیگیر بازگشایی سالن های نمایش هستیم و می توان با اجرای پروتکل های مربوطه، همچون استان تهران و سایر استان ها، اجرای نمایش داشته باشیم بنابراین لازم است تعاملات و گفتگوهای دقیق تری با حضور فعالان عرصه نمایش استان، با ستاد استانی مبارزه و پیشگیری از کرونا داشته و موارد و نکات مدنظر را مطرح و بر اساس مصوبات این ستاد اقدام نماییم.
وی همچنین با اشاره به جشنواره تئاتر اصفهان اظهار کرد: تصمیم گیری در خصوص نحوه برگزاری این جشنواره بر اساس پروتکل های مربوطه و با تصمیم گیری فعالان این عرصه باشد.
در ادامه مدعوین به بیان نقطه نظرات و دیدگاه های خود در خصوص چگونگی اجرای نمایش در زمان کرونا و نیز پیرامون نحوه برگزاری جشنواره تئاتر اصفهان پرداختند.
خاطرنشان می شود، جلسه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان با فعالان نمایش اصفهان با حضور محمدعلی جعفری معاون امور هنری و سینمایی و بهزاد بابایی رئیس گروه هنری اداره کل 25 مرداد انجام شد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز مازندران ،روز های پایانی تیرماه است، به دنبال صحت و سقم یک ماجرا و باز کردن گره کور در اذهان عمومی در روز هایی که سفر های غیرضروری هموطنان از جای جای ایران عزیزم، مازندران را به وضعیتی بالاتر از قرمز کرونایی کشانده تصمیم گرفتم سفر درون شهری در عرض جغرافیایی 36 درجه و 21 دقیقه و طول 53 درجه و هشت دقیقه مدار زمین داشته باشم.
روستای آق مشهد (وجه تسمیه؛ آق مئشه به ترکی به معنای بیشه سفید) و بخشی از جنگل 40 میلیون ساله هیرکانی به مساحت 5 هزار و 600 هکتار که در 35 کیلومتری جنوب ساری واقع شده مدتی است خوراک رسانه های داخلی و خارجی شده است.
بعد از ماندن یک ساعت ترافیک سنگین جاده ساری به کیاسر به روستای آق مشهد می رسیم ابتدا به زیارت امامزاده حارث این روستا می رویم سپس برای چند ساعتی مهمان حسینعلی خادمی متولی این موقوفه می شویم.
پیشینه وقف زمین های آق مشهد
حجت الاسلام حسینعلی خادمی متولی امامزاده حارث آق مشهد می گوید:پیشینه وقف اراضی و عرصه های منابع طبیعی و جنگلی روستای آق مشهد ساری به سال 760 هجری قمری بر می گردد، متن وقفنامه در کتیبه امامزاده حارث بن الموسی الکاظم (ع) حکاکی شده و بازنویسی مورخ رمضان المبارک 1218 هجری قمری مصادف با 27 تیرماه 1326 نیز در دادگاه شهرستان ساری و همچنین از سوی علمای اعلام عصر تصدیق شده است.
او می گوید: وقف اراضی و عرصه های آق مشهد توسط میرعبدالله ساروی اصل فرزند آقا میربزرگ صورت گرفته است.
به گفته حجت الاسلام حسینعلی خادمی اسناد و مدارک موقوفه بودن 6 دانگ قریه آقمشهد شامل زمین های کشاورزی، آبی، خشکی، تلوار، مثمر و غیر مثمر، مراتع که بعدا جنگل کاری شد، موجود است و درآمد آن باید صرف و خرج عزاداری سیدالشهدا (ع) حفاظت، بازسازی و حراست امامزاده حارث شود.
متولی موقوفه می گوید: موضوع وقف اراضی آق مشهد در حکومت های مختلف مورد تأیید بوده است و قبل از ملی شدن منابع ملی این مسئله تأیید شده بود، زیرا سند آن به نام موقوفه شامل 55 اصلی بخش 3 ثبت ساری موجود است و در دو قرن گذشته بر وقف نامه پلاک موردنظر تاکید شده است.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
او می گوید:براساس مدارک معتبر موجود وقف نامه آق مشهد مستاجران متعددی عادی و رسمی و دفترخانه ای با قرارداد اجاره موقوفه دارد بطوریکه راه آهن شمال از سال 1337 بمدت پنج سال اجاره موقوفه را به حساب متولیان آن زمان پرداخت میکرده.
حجت الاسلام خادمی به تاسیس اداره معارف یا همان اوقاف امروزی در سال 1310 اشاره کرد و می گوید:در سال 1341حدود وقف آق مشهد توسط نمایندگان اداره ثبت و اوقاف مشخص شد و مستاجران نیز گواهی کردند و حدود و عمل به وقف انجام گرفت.
متولی امامزاده حارث آق مشهد ادامه داد: براساس وقفنامه 6 دانگ اراضی قریه آق مشهد پلاک 55 اصلی بخش سه حوزه ثبت ساری مشتمل بر محلات گلیج خیل و کمر خیل اعم از اراضی خشکه، آبی و مراتع و انهار و اشجار مثمر وقف و عواید آن جهت عزاداری سید الشهدا (ع) و هزینه تعمیرات بقعه متبرکه حارث بن موسی الکاظم (ع) آق مشهد اختصاص یافته است.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
اهالی روستا سرگردان مالکیت زمین های آبا و اجدادیشان
اهالی روستای آق مشهد هم مدتیه در مقابل فشار اقتصادی همچون دیگر قشر این سرزمین کمرشان خمیده و اعصابشان ضعیف تر شده و با سردرگمی در مالکیت این میراث به جامانده از موطن مادریشان دل نگران و ناتوان هستند و گلایه دارند.
یکی از اهالی روستا می گوید: چه جوری دست گذاشته و گرفته را نمیدونم آلان عباسعلی میگه من ارباب روستای آق مشهدم، اصلا یادم نمیاد پدرو جد ما هم صحبتی نکردند.
پیرمرد 70 ساله دیگر آق مشهدی می گوید: از 10 سالگی در جنگل زندگی کردم و گالش ام الان راهم نمیده میگه اینجا زندگی نکنم کجایی قانون نوشته 5 تا 10 روستا، مرتع و مزرعه متعلق به یک نفر باشد.
او می گوید:هیچ پدری بدون اجازه من حق واگذاری زمین و ساخت ساز به فرزندش یا غیر را ندارد.
یکی دیگر از اهالی روستا هم می گوید:مدعی است صاحب جنگل سفید است و اختیار برداشت از جنگل مطلق به من مربوط است.
پاسخ منابع طبیعی درباره جنگل میراثی برای نسل های آینده
فتح الله غفاری معاون جنگل اداره منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری نیز می گوید:سند مرتع و جنگل به نام سازمان منابع طبیعی و دولت صادر شد، اما رای اداره اوقاف سند ما را باطل کرد.
اکبر فضل الله پور معاون حقوقی اداره کل منابع طبیعی مازندران نیز می گوید:متولی موقوفه با مراجعه به دبیرخانه کمیسیون ماده واحده تعیین تکلیف اراضی اعترافی مستقر دراداره منابع طبیعی نسبت به نحوه اجرای مقررات ماده واحد 56 مبنی بر بودن کل پلاک آق مشهد اعتراض کرده و هم در مرحله دادگاه بدوی و تجدید نظر مردود تشخیص داده شد.
او می گوید: ماجرا به اینجا ختم نشد و اداره اوقاف ساری به همراه متولی موقوفه تقاضای فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می کنند.
به گفته فضل الله پور در این مرحله ارجاع به کارشناس شد تا مشخص شود جنگل در محدوده وقف نامه قرار دارد یا خیر؟
او می گوید:بعد از کارشناسی سند از منابع طبیعی گرفته به شخص واگذار شد.
این تمام ماجرا نیست، درخواست ماده 477 از قاضی القضات
مدیرکل سابق منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران- منطقه ساری چند روز قبل از ترک صندلی مدیریتی اش گفت: در حالی رای به نفع متولی موقوفه روستای آقمشهدصادر شد که طبق قانون مصوب 1365 مجلس شورای اسلامی وقف اراضی ملی و دولتی از این تاریخ به بعد ممنوع شده بود و واگذاری اراضی موقوفه پیش از این قانون به متولی نیز منوط به احیاء اراضی شد.
سید محسن موسوی تاکامی افزود: براساس بررسی کارشناسی هیچ گونه برنامه احیاء در این اراضی انجام نشده و طبق قانون نیز باید اراضی جنگلی به سازمان جنگل ها عودت می یافت که متاسفانه این کار انجام نشده و به نوعی دست ما از لحاظ قانونی بر این اراضی کوتاه شد.
به گفته وی در این منطقه مورد تعارض حدود 600 هکتار ذخیره گاه درختان شمشماد، بلوط و سایر درختان نادر از سوی منابع طبیعی احداث شده است و سایر گونه های دیگر از جمله کاج نیز از سوی منابع طبیعی کاشته شد و این نشان می دهد که متولی هیچ اقدام احیایی نداشته و اراضی جنگلی مال منابع طبیعی است.
مدیرکل سابق منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری افزود: البته متولی ادعا داشتن بنچاق وقفی حدود 600 ساله را دارد و این در حالیست که جنگل های شمالی مربوط به حدود40 میلیون سال قبل است و صرفا قدمت نمی تواند دلیل بر مالکیت باشد.
موسوی اضافه کرد: متولی موقوفه در درخواست جدید خواهان اجاره این عرصه شد که این بار نیز ما مخالفت کردیم.
او می گوید: تاکنون چندین بار دوره ریاست سابق قوه قضاییه و حتی در دوره ریاست آیت الله رییسی درخواست ماده 477 را ارایه کردیم که هر بار مورد پذیرش قرار نگرفته و به ضرر منابع طبیعی تصمیم گیری شد.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
ارائه مستندات قانونی منابع طبیعی برای نجات جنگل سفید
مدیرکل حقوقی سازمان جنگل ها و مراتع کشور درباره سخنان متولی وقف 5600 هکتار از اراضی آق مشهد که شامل جنگل و مرتع و عرصه های طبیعی است، می گوید:ماده یک قانون ملی شدن جنگل ها مصوب 1341 اعلام می کند: عرصه و اعیان جنگل ها و بیشه های طبیعی جزو اموال عمومی متعلق به دولت است حتی اگر قبل از این تاریخ افراد آن را متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند.
رضا افلاطونی، می گوید: ماده 3 قانون حفاظت جنگل ها به سازمان جنگل ها و مراتع کشور اختیار می دهد که طرح های مدیریت منابع طبیعی را یا رأسا اجرا کند یا با مشارکت شرکت ها چیزی به نام اجاره بها در هیچ یک از قرارداد های منابع طبیعی وجود ندارد و تنها قرارداد های بهره برداری مطرح است.
به گفته او طبق قانون ششم توسعه نیز بهره برداری از منابع طبیعی کشور ممنوع است و هم اکنون قرارداد های مشارکتی در تمامی عرصه های طبیعی کشور شامل کپه کاری، بذرکاری و اکوتوریسم است. به همین دلایل سازمان جنگل ها در پرونده آق مشهد درخواست اعمال ماده 477 توسط رئیس قوه قضاییه کرد که یک بار در دوره رئیس سابق قوه قضاییه رد شد و با درخواست مجدد سازمان جنگل ها امیدواریم رئیس جدید قوه قضاییه به این پرونده وارد شوند و درخواست بهره برداری متولی وقف از منابع طبیعی آق مشهد ابطال شود.
قضاوت ممنوع، سهراب کشی به چه قیمتی؟!
برای باز کردن گره کور در منطقه سفید باید به سراغ مسئولان اوقاف هم می رفتم کفه ترازو برای شناخت سره از ناسره هنوز برابر نیست باید بی طرفانه نوشت، قضاوت ممنوع!
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران در پاسخ به این سوال که براساس ماده 57 قانون مدنی واقف باید مالک باشد و طبق ماده 141 قانون مدنی زیرفصل احکام اسباب تملک در اراضی موات و مباحه صرفا با احیا تملک می شود، تردیدی نیست که جنگل و مراتع که انسان دخالتی در ایجاد آن نداشته اراضی موات نیست، پس چگونه زمین های آق مشهد موقوفه محسوب می شوند؟ گفت: قبل از تصویب نامه ملی شدن جنگل ها و مراتع کشور، مالکیت خصوصی اشخاص نسبت به آن ها رسمیت داشته که مالکین وقت با تصرفات مالکانه خود آن اراضی را احیاء و مورد بهره برداری قرار می دادند که آقامشهد از جمله آنهاست.
حجت الاسلام ابراهیم حیدری جناسمی در پاسخ به این سوال که اینجا جنگل هیرکانی بوده است، پس چگونه امکان وقف وجود دارد می گوید: مساحت قابل توجهی از جنگل های منطقه با کاشت درخت در اراضی مزروعی اهالی بوجود آمده که حتی وجود قبرستان و پایه های خانه های قدیمی موید این موضوع است.
او می گوید: اشجار مذکور بالاصاله نیست بلکه بالعرض است، اینجا درختان کاج کاشته شده است.
به گفته حجت الاسلام حیدری مدیر وقت در دهه 80 منابع طبیعی هم این موقوفه را قبول کرده بود و پذیرفته بود که عرصه این محدوده وقف است، دادگاه هم حکم داده بود که اعیان نیز محدوده وقفی است، اما منابع طبیعی با شرکت های مختلف قرارداد داشت و از این منطقه بدون اذن متولی درخت برداشت می کرده است.
او با اشاره به شکایت سازمان منابع طبیعی گفت: تشریفات قانونی و قضایی پرونده با دقت طی شده و وقفیت اراضی محرز گردیده است که اعاده دادرسی از سوی منابع طبیعی نیز رد و پذیرفته نشد.
حجت الاسلام ابراهیم حیدری افزود:متاسفانه سازمان منابع طبیعی در مورخ 17 مرداد سال 1380 با اقدامی شتابزده ناشی از استنباط ناثواب از قانون حفظ و حراست از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی مصوب 71/07/12 و در مغایرت آشکار با مواد تبصره 6 ماده واحده قانون الحاق دو و تبصره به قانون ابطال اسناد، نسبت به درج آگهی رقبات آب و اراضی موقوفه برای ثبت در منابع طبیعی اقدام کردند.
به گفته مدیر کل اوقاف و امور خیریه مازندران از تاریخ صدور آگاهی صدرالذکر متولی و متصدی وقت موقوفه و شورای اسلامی روستا با تمسک با ساز و کار های مندرج در قانون و به دور از هرگونه جنجال رسانه ای و تشویش اذهان عمومی نسبت به آگهی تشخیص اراضی ملی اعتراض کرده و وصول هیات تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع ماده 56 مستقر در اداره منابع طبیعی با دعوت از اعضای هیات رسیدگی برخلاف اصول و موازین ابتدایی رسیدگی از جمله اصل تناظر قبل از موعد رسیدگی در تاریخ 11 شهریور 82 اقدام به صدور نظریه علیه موقوفه کردند که پس از طی تشریفات قضایی النهایه شعبه سوم دیوان عالی کشور نیز حکم وقفیت این موقوفه ابرام شد و درسال گذشته ماده 477 هم اعتراض سازمان منابع طبیعی رد شد.
قطع تعداد زیادی از درختان جنگل آق مشهد
مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران می گوید: منابع طبیعی اعتقاد دارد جنگل های موجود در موقوفه آق مشهد به این نهاد واگذار نشده است که اسناد و مدارک نشان می دهد این عرصه ها در اختیار منابع طبیعی است و این سازمان طی مجوز بهمن ماه 97 مجوز قطع درختان جنگلی خارج از طرح های جنگلداری شامل درختان شکسته و افتاده و ریشه کن واقع در قطعه 8 سری آق مشهد طرح جنگلداری حفاظتی چوب و کاغذ را صادر کرده است.
حجت الاسلام ابراهیم حیدری افزود: بر اساس این مجوز هزار و 168 اصله درخت علامت گذاری و توسط بهره بردار قطع شده است.
او می گوید:طبق این مجوز گونه هایی از درختان نادر راش، ممرز، بلوط، توسکا، افرا، شیردار، آزاد، کلهو، انجیلی، و ملج به حجم هزار و 867 مترمکعب قطع و برداشت شده است.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
477 هکتار از عرصه های آق مشهد جنگل هیرکانی است که به منابع طبیعی عودت داده شد
حجت الاسلام حیدری با بیان اینکه حکم صادره به دیوان ارسال شد و دیوان از پنج هزار و 600 هکتار عرصه های آق مشهد، 477 هکتار را جزو جنگل های هیرکانی و پنج هزار و 103 هکتار را جزو موقوفه پذیرفت، گفت: 477 هکتار به عرصه های منابع طبیعی بازگشت داده شد.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران با عنوان اینکه در حال حاضر اشخاص حقیقی و حقوقی و دامداران منطقه در عرصه های آق مشهد با اوقاف قرارداد اجاره دارند و در نهایت دادگاه تجدید نظر حکم دیوان مبنی بر وقفیت 5 هزار و 103 هکتار را تأیید کرد و به ثبت نامه زد تا سند منابع طبیعی را باطل کند و این سطح از عرصه ها دوباره به وقفیت بازگشت.
حجت الاسلام حیدری به غیرمتصرفی بودن عرصه های آق مشهد اشاره کرد و گفت: این موقوفه دارای متولی بوده و اوقاف ناظر آن است، در دهه 90 علیه متولی وقت منابع طبیعی طرح دعوی شد تا اگر از جنگل برداشت می شود، سهم موقوفه باید پرداخت شود.
تمکین به قانون
معاون حقوقی و ثبتی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان مازندران گفت: موقوفه مورد اشاره دارای متولی است و براساس شکایت اداره کل منابع طبیعی استان به دادگاه این پرونده مورد رسیدگی قرار گرفت.
حبیب نوری افزود: به هر حال در شرایط فعلی همه باید به قانون تمکین کنند، ضمن این که راهکار های قانونی نیز برای پیگیری برای دو طرف باقی است و اوقاف نیز هیچ منفعتی در این مورد ندارد و به رای دادگاه احترام می گذارد و هر نتیجه ای داشته باشد ما از آن تمکین خواهیم کرد.
پرونده بنچاق قاجاری و جنگل آق مشهد دوباره روی میز دستگاه قضا
دادخواست مجددا پرونده آق مشهد شاید بر زخم موسوم به جنگل سفید مرهمی باشد.
حجت الاسلام صادق اکبری رئیس کل دادگستری مازندران هشتم مرداد در نشست شورای حفظ حقوق بیت المال به پرونده روستای آق مشهد ساری اشاره کرد و گفت: در سال 1382 دعوایی مبنی بر اعتراض به رأی قاضی ماده واحده تعیین تکلیف اراضی اختلافی طرح می شود و در آن رأی به نفع منابع طبیعی صادر می شود.
وی افزود: پس از اعتراض به رأی صادره در دادگاه تجدید نظر نیز به نفع منابع طبیعی رأی صادر می شود تا اینکه از رأی در دیوان عالی کشور فرجام خواهی می شود و با استدلال ها و ارائه اسناد ارائه شده بخشی از پلاک، موقوفه اعلام می شود.
رئیس کل دادگستری مازندران ادامه داد: در سال 1397 نیز در اجرای ماده 477 نسبت به رأی اعتراض می شود و پرونده رسیدگی مجدد می شود و در سال گذشته عنوان می شود که رأی صادره صحیح صادره شده، ولی به محض اطلاع رئیس قوه قضائیه دستور داد پرونده مجدد مورد رسیدگی قرار گیرد و من به اتفاق چند نفر از معاونان از منطقه بازدید کردیم و پرونده در دستور کار مجدد است
وی گفت: پرونده روستای آق مشهد با دستور رییس قوه قضاییه مجدداَ بر اساس ماده 477 از طریق قوه قضاییه رسیدگی می شود و چنانچه این رای خلاف شرع و قانون باشد در صدور رای تجدد نظر خواهد شد.
سناریو طراحی شده درباره موقوفه آق مشهد عجیب و پیچیده است و بررسی دوباره آن از سوی دستگاه قضا می تواند تکلیف این پرونده قدیمی که تاکنون چندین بار حکم های متفاوتی درباره آن صادر شده است، تکلیف احکام شرعی و مردم منطقه را مشخص کند.
نویسنده آتنا رستمی آله خیلی
خبرنگار سرویس اجتماعی صداوسیمای مازندران
حسین براتی امروز (شنبه 25 مرداد) در حاشیه نشست با معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگردی، مدیر توسعه فرهنگی هنری و سرپرست ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد سازمان منطقه آزاد اروند، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در منطقه آزاد اروند اظهار کرد: امروز به منظور بررسی شرایط و فعالیت های منطقه آزاد اروند در بحث کانون های فرهنگی هنری مساجد جلسه ای را با مسئولان معاونت فرهنگی این سازمان برگزار کردیم.
مدیرکل امور استان های ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور بر تقویت نقاط قوت و برطرف کردن کاستی ها با مشارکت ستاد کانون های مساجد و منطقه آزاد اروند تاکید کرد.
وی از راه اندازی شورای هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد خبر داد و افزود: خوشبختانه این شورا در کلیه استان های کشور راه اندازی شده و برخی از ستادها جلسات اول، برخی جلسات دوم و تعداد قلیلی از استان ها نیز جلسات سوم خود را برگزار کرده اند؛ احکام شورای هماهنگی کانون های مساجد توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر و به امضا می رسد.
براتی اضافه کرد: متاسفانه این ظرفیت در منطقه آزاد اروند تاکنون ایجاد نشده اما اینک در این نشست به دنبال آن هستیم تا در خصوص راه اندازی شورای هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد منطقه آزاد اروند به نقطه مشترکی برسیم بتوانیم و روند اجرایی آن را شاهد باشیم.
وی ابراز امیدواری کرد: با راه انداری این شورا نتایج و بهره آن به فضای فرهنگی و معنوی شهرستان های آبادان و خرمشهر تسری پیدا کند و از این ظرفیت بسیار ارزشمند و قدرتمند بتوان در جهت تقویت فعالیت های فرهنگی و هنری کانون های مساجد به بهترین وجه ممکن استفاده و بهره گرفت.
مدیرکل امور استان های ستاد هماهنگی کانون های مساجد کشور با بیان اینکه طبیعتا عالی ترین شورایی که می تواند در بحث کانون های مساجد استان ها و مناطق آزاد شکل بگیرد، شورای هماهنگی کانون های مساجد است تصریح کرد: همه عزیزانی که در حوزه مسجد ذی تاثیر هستند و نقش دارند در این شورا عضویت خواهند داشت.
وی ادامه داد: اگر همه کسانی که در این حوزه نقش آفرین هستند، ظرفیت های خود را هم سو و هم افزا کنند، می توان از این ظرفیت جهت تقویت فعالیت های کانون های مساجد مناطق روستایی و شهری و حتی حاشیه شهرها به خوبی بهره برداری و در جهت رفع مشکلات موجود در کانون های مساجد استفاده کرد.
براتی به کانون های واقع در نقاط کور و حاشیه ای شهر ها اشاره کرد و اذعان داشت: در این شورا بهترین و بیشترین ظرفیت برای برقراری هم افزایی وجود دارد تا کانون های مساجدی که در نقاط کور یا ضعیف هستند مورد توجه و حمایت ویژه قرار گیرند، لذا می توان برای تقویت فعالیت ها و حضور جوانان و نوجوانان، فعالیت های فرهنگی را در قالب کانون های مساجد پیش بینی و در این حوزه مورد توجه قرار داد.
وی عنوان کرد: گزارشات ارائه شده نشان دهنده آن است که فعالیت های بسیار خوبی در حوزه های مختلف اعم از طرح نهضت مواسات و توزیع بسته های معیشتی ویژه ایام کرونا به نیازمندان، حوزه غدیر، طرح و برنامه ریزی اوقات فراغت و ... چه در مناطق شهری و چه مناطق روستایی و حتی بخش کتابخانه ای کانون های مساجد صورت گرفته است.
مدیرکل امور استان های ستاد هماهنگی کانون های مساجد کشور با بیان اینکه فعالیت های صورت گرفته بسیار خوب بوده اما جای تقویت و رشد دارد خاطر نشان کرد: سامانه ای به نام بچه های مسجد برای کانون های فرهنگی هنری مساجد سراسر کشور پیش بینی کرده ایم تا تمامی فعالیت های آنها در این سامانه بارگذاری شود و توقع ما از ستاد هماهنگی کانون های مساجد منطقه آزاد اروند این است که این سامانه را بهتر، بیشتر و دقیق تر مورد توجه قرار دهند و وضعیت خود را در سامانه به روزرسانی کنند.
وی بیان کرد: خوشبختانه ظرفیت های بسیار خوبی در این منطقه وجود دارد و فعالیت های بسیار ارزشمندی نیز صورت گرفته اما جای خالی این فعالیت ها در سامانه مشاهده می شود که امیدواریم با دقت نظری که عزیزان ما در ستاد هماهنگی کانون های مساجد منطقه آزاد اروند دارند این نقص هم برطرف شود.
براتی به نقش و فعالیت های خبرگزاری شبستان اشاره کرد و گفت: خبرگزاری شبستان از وابستگان و ملحقات ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد است که در حوزه رسانه و خبر کارهای بسیار ارزشمند و دقیقی را انجام می دهند و خوشبختانه طی دو سال اخیر با تغییر مدیریتی که صورت گرفته اتفاقات بسیار خوبی در حوزه خبر برای این خبرگزاری انجام شد، به طوری که این خبرگزاری در الکسا رتبه قابل احترام و توجهی را کسب کرده است. قبل از این دوران مدیریتی رتبه خبرگزاری شبستان از وضعیت خوبی برخوردار نبود اما با فعالیت ها و سیاست هایی که هدفگذاری شد این رسانه به نحو احسن فعالیت می کند.
وی هدفگذاری دقیق و بسیار ارزشمند در طرح و برنامه های خبرگزاری شبستان را حاصل مدیریت مدیرعامل و قائم مقام این خبرگزاری دانست و یاد آور شد: خوشبختانه با این روند مدیریتی این خبرگزاری روزبه روز روبه رشد، ارتقا و توسعه عمل کرده و اکنون یکی از خبرگزاری های قابل اعتماد و احترام در حوزه فعالیت های دینی و تولید اخبار دینی است و این نیز قابل تقدیر و تشکر است.
پایان پیام/ 660
اسکان نیوز : جمعی از کارشناسان منابع طبیعی، طی یادداشتی تحلیلی و حقوقی که در اختیار اسکان نیوز گذاشته شده، بخشی از چالش های وقف جنگل ها و مراتع کشور از جمله جنگل "آقمشهد" را حاصل سیاست های نادرست برخی مسوولان سازمان جنگل ها دانسته و خواسته اند تفاهم نامه های غیرقانونی که در آنزمان، سازمان جنگل ها با سازمان اوقاف داشته است، باطل شود. اسامی نویسندگان این یادداشت نزد اسکان نیوز محفوظ است.
ماجرایی به نام وقف جنگل آقمشهد
وقف جنگل های آق مشهد با رأی تاریخی دیوانعالی کشور در سال 1392 داستان "هزار و یک شب" شده است. داستانی که نخستین بار در 23 مرداد 1395 در روزنامه همشهری با عنوان "دستگاه قضایی جنگل هیرکانی را نجات می دهد؟" خبرساز شد.
در همان سال، مسعود منصور "معاونت حفاظت وامور اراضی" وقت "سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری کشور" و رییس کنونی این سازمان، در پاسخ به مباحث طرح شده در خصوص رأی صادره دیوانعالی کشور علیه منابع طبیعی و فرایند قضایی پیگیری شده، مصاحبه ای با خبرگزاری تسنیم داشت.
نکته قابل تأمل اینکه منصور در این مصاحبه، علی رغم قطعیت و ابرام رأی شعبه 16 دادگاه حقوقی ساری در شعبه 24 دیوانعالی کشور در سال 1383 به نفع منابع طبیعی، به چنین رأیی اشاره نمی کند. این درحالی است که محتوای عالی این رای موجب شد تا به عنوان یک نمونه آموزشی در کتب آرای حقوقی درج شده و حتی در "پایگاه اطلاع رسانی حقوقی ایران" نیز بارگذاری شده با و با جستجو در گوگل قابل دستیابی بود.
منصور در همان مصاحبه با استناد به توافقنامه امضا شده با سازمان اوقاف، گفته بود: اراضی ملی احیاء شده قبل از سال 1365 به استناد اسناد وقفی، جزو موقوفات هستند ؛ در حالی که این اظهارنظر، آنهم از زبان "معاونت حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل ها،مراتع وآبخیزداری کشور"، کاملاً خلاف و در تضاد با قوانین منابع طبیعی بوده است.
تاکید بر اراضی موات
نخست اینکه منظور از احیاء در قید دوم تبصره 6 الحاقی، "اراضی موات" بوده و تفسیر ایشان از کلمه "احیاء" و بسط آن به "منابع ملی"، مغایر با "قانون اصلاح ماده 34 اصلاحی "قانون حفاظت و بهره برداری" مصوب 07/07/1373 "مجمع تشخیص مصلحت نظام" بوده است.
دوم اینکه ریاست سازمان جنگل ها در جایگاه حقوقی خود صرفاً "نماینده دولت در امر مالکیت اراضی ملی و انفال" بوده و اصل مالکیت بر اینگونه اراضی با ایشان نبوده است که بتواند از طرف دولت یا ملت، اقدام به اخذ تصمیمات غیرقانونی و بدعت گذاری در قالب تفاهم نامه، توافق نامه یا دستورالعمل کند؛ چرا که اصولاً جایی تفاهم نامه و امثالهم معنی دارد که قانون عام باشد و در خصوص مطلبی سکوت داشته باشد؛ نه جائی که قانونی خاص در تمامی ابعاد خود تکلیف را مشخص کرده است و در نتیجه، تفسیرهای ناصحیحی که تا به امروز با حضور پررنگ ایشان در مرکز تصمیم سازی های کلان "سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری کشور"، مبنای چندین تفاهمنامه و دستورالعمل ِ مغایر با اصل قانون بوده است.
جناب منصور در ادامه، حل نشدن اختلاف میان "منابع طبیعی" و "متولی" را ناشی از عملکرد ضعیف ادارات استانی منابع طبیعی و اوقاف دانسته و اظهار داشته اند که این دو اداره تاکنون موضوع را به دو سازمان مرکزی منعکس نکرده اند تا تکلیف این اراضی در چارچوب توافقنامه دو سازمان، تعیین شود.
اما در همان شهریور 1395 که پرونده وقف "آقمشهد" رسانه ای شد، رئیس قوه قضائی وقت، در همایشی که در مشهدمقدس برگزار شد خطاب به مسئولان "سازمان جنگل ها،مراتع وآبخیزداری کشور" اعلام کرده بود که پرونده مربوط به 6 هزارهکتار جنگل را که اوقاف مدعی است 5600 هکتار آن وقف است به قوه قضائیه تحویل دهید تا ما به صورت ویژه آن را بررسی کنیم؛ چرا که مرتع و جنگل هیچگاه وقف نمی شود و متعلق به مردم است.
با وجود اظهارات این مقام بلندپایه، لیکن تعصب جناب آقای منصور بر حل مشکل وقف آق مشهد از طریق تفاهمنامه ها باعث شد که از آن فضای ایجاد شده در سال 1395 به درستی و به نفع منابع طبیعی استفاده نشود!
ایشان در 28 شهریور 1395 یعنی چند روز بعد از حمایت قاطع ریاست وقت قوه قضائیه در حل پرونده وقف "آق مشهد"، در مصاحبه دیگری با روزنامه همشهری به حل این مشکل، آنهم در قالب همان تفاهمنامه اشاره و اظهار داشته : طی جلساتی که با همکاری و مشارکت سازمان اوقاف و منابع طبیعی برگزار شد متولی (اراضی مورد نظر) پذیرفت کارگروه منابع طبیعی و اداره اوقاف با حضور نمایندگان متولی و نمایندگان "سازمان جنگل ها، مراتع وآبخیزداری" از عرصه 5 هزار و 600 هکتاری بازدید کنند و در اجرای تبصره 6، تنها بخش هایی از این عرصه (5 هزار و 600 هکتاری) که غیرجنگلی است و قبل از شانزدهم اسفندماه سال 65 احیا شده به عنوان سهم موقوفه تعیین شود؛ به نحوی که اراضی جنگلی به طور کامل و بدون هیچ گونه دخل و تصرفی در حوزه منابع طبیعی باقی خواهد ماند.
حال این سؤال مطرح است که "چرا در حالی که در سال 1395 پرونده در دستور کار شخص "معاونت حفاظت سازمان" قرار گرفت و ایشان چندین مصاحبه و نشست حتی با ریاست وقت قوه قضائیه داشتند، به رأی سال 1383 دیوانعالی کشور که به نفع منابع طبیعی صادر شده، اشاره ای نکرده بودند؟! و یا چرا دفاع و مداخله ایشان که در سازمان به اشرافیت کامل به قوانین و مقررات شهره هستند، راهگشا نبوده است؟!"
البته اظهارات متولی موقوفه در خصوص پیشنهاد برجامی جناب منصور که قطعاً معاوضه عرصه های ملی پلاک های دیگر با جنگل های ملی پلاک "آقمشهد" در قالب دستورالعمل اجرایی مد نظر ایشان بوده، قطعاً یکی از مهمترین باب های ایجاد رانت و زمین خواری در این حوزه است و جای بسی تأمل دارد!
جلسات تفاهمی به جای طی روند حقوقی
در همان سال 1395 که موضوع رسانه ای شد پرونده به شکل مؤثری از سوی سازمان جنگل ها مورد پیگیری قرار نگرفت و به جای سیر روند حقوقی، به جلسات تفاهمی کشانده شد و نهایتاً در روزهای اخیر و در پی مطالبات مردمی و پیگیری های مستمر کارشناسان منابع طبیعی مازندران و رسانه ها و فعالان این حوزه، شاهد اقدامات مؤثر نظام در بازگشت منابع ملی به متولی اصلی خود (سازمان جنگل ها) هستیم.
جناب آقای منصور در سال 1395 حل نشدن مشکل را ادارات کل استان ها دانسته که موضوع را به سازمان، جهت حل در کارگروه ارجاع نداده اند. پرسش اینجاست "چرا ایشان که از سال 1395 از این موضوع مطلع شده و سکان حل این مشکل را در دست گرفته اند، تاکنون نتوانسته اند در قالب همان "کارگروه و تفاهم نامه های کذائی" و یا هر راهکار دیگری آنرا را حل و فصل کنند؟!
در خصوص تفاهمنامه سال1390 "سازمان جنگل ها ومراتع" با "سازمان اوقاف"، ذکر این نکته ضروری است که مطابق بند 6 دستورالعمل اجرایی تفاهمنامه، عرصه و اعیان جنگل ها و اراضی جنگلی بالاصاله، صرفاً به نام دولت و با نمایندگی سازمان جنگل ها تثبیت مالکیت و بهره برداری خواهد شد ؛ لیکن بعد از اصلاح آئین نامه اجرایی قانون ابطال اسناد فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه مصوب 11/03/1396 در حالی که در بند 18 این آئین نامه اصلاحی به صراحت تشخیص احیاء اراضی قبل از 16/12/1365 بر عهده سازمان جنگل ها گذاشته شد و علی رغم بند 6 دستورالعمل سال 1390، دستورالعمل 02/08/96 به تصویب می رسد که حریم موقوفات برای تثبیت جنگل های طبیعی و اراضی جنگلی بالاصاله مستثنی می گردند، در حالی که قانوناً "جنگل های بالاصاله" وقف ناپذیر هستند و تصویب چنین تفاهمنامه و دستورالعملی کاملاً مغایر با قانون و تضییع حقوق عامه است.
تأکید مسعود منصور بر حل اختلافات از طریق تفاهم نامه، تنها مختص سازمان اوقاف نبوده و تفاهمنامه مورخ 24/04/1397 با وزارت نیرو نمونه ای دیگر از بذل و بخشش ها از منابع ملی است. علی رغم اینکه در قانون، رودخانه ها و انهار طبیعی، جزو منابع ملی و متعلق به عموم است - که اسناد رودخانه ها و بستر آنها در گذشته با نمایندگی سازمان جنگل ها و مراتع اخذ شده، لیکن با این توافقنامه آقای منصور، بستر رودخانه های دائمی و فصلی، مسیل ها و انهار طبیعی تعیین شده توسط وزارت نیرو، از شمول اراضی ملی خارج شده است.
النهایه بایستی تأکید گردد که منابع طبیعی متعلق به عموم است. منابع ملی مختص شخص خاصی نیستی که در قالب تفاهم نامه آنرا با سایر دستگاه ها معامله کنند تا بدین وسیله از خود چهره ای متعامل بسازند! هر چند بر کسی پوشیده نیست که در پشت این تعاملات چه اهدافی دنبال می شود!
شایسته است سازمان جنگل ها ضمن ابطال تفاهم نامه هایی که مغایر با قانون و در واقع به نحوی تضییع حقوق ملت است اقدام کرده و در خصوص رأی دیوانعالی کشور که طی این همه سال در سوابق آن سازمان مفقود شده، دستور عاجل برای شناسایی و معرفی فرد یا افراد خاطی را صادر کنند و با شفافیت، پاسخ گوی افکار عمومی بوده و راه را بر شایعه پراکنی و سوء استفاده افراد فرصت طلب برای خدشه دار کردن اعتبار اجتماعی مدیران سالم، توانمند و پاک دست ببندند.
اسامی امضاکنندگان در تحریریه اسکان نیوز محفوظ است.
حجت الاسلام مسعود قربانی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در ساری،با اشاره به اینکه بقاع متبرکه و امامزادگان ظرفیت مناسبی برای اجرای برنامه های فرهنگی در طول سال است، اظهار کرد:این مراکز دینی واجب التعظیم ایام ماه محرم همواره مورد توجه مردم است.
معاون فرهنگی اداره کل اوقاف و امور خیریه مازندران با اعلام اینکه جلسات ستاد استانی و شهرستانی کرونا به صورت منظم برگزار می شود، افزود: با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری، مراسم ماه محرم امسال با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می شود.
وی از فعالیت 30 مُبلّغ با محوریت برنامه هایی محرم، سخنرانی، کلیپ، ادعیه و پاسخگویی به شبهات و ... در فضای مجازی خبر داد.
حجت الاسلام قربانی با اعلام اینکه از ظرفیت فضای باز امامزادگان استان برای برگزاری مراسم های محرم با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی استفاده می شود، ادامه داد: براساس نیات واقفان بسته بندی و توزیع غذا در میان عزاداران با نظارت دانشگاه علوم پزشکی و رعایت توصیه های بهداشتی صورت می گیرد.
وی گفت: یکی از برنامه های سازمان اوقاف امسال در ایام ماه محرم برگزاری و احیای روضه های خانگی با تعداد محدود و با رعایت شیوه های بهداشتی و با هماهنگی سازمان تبلیغات، هیات های مذهبی اوقاف است.
معاون فرهنگی اداره کل اوقاف و امور خیریه مازندران از توزیع بسته های حمایتی بین نیازمندان و مجاورین اماکن مذهبی در ایام ماه محرم در استان با هماهنگی کمیته امداد و بهزیستی خبر داد و افزود: اولویت اصلی ما در برگزاری مراسم های محرم و صفر، حفظ سلامت مردم و عزاداران حسینی است.
پایان پیام/ 708
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ، حجت الاسلام سید صادق طباطبایی، رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان سیرجان گفت: 200 بسته معیشتی به ارزش 500 میلیون ریال به همت اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان سیرجان، بین نیازمندان و آسیب دیدگان اجتماعی ناشی از بیماری ویروس کرونا توزیع شد.
او افزود: این بسته های معیشتی از محل موقوفات و کمک های خیرین تهیه شده تا بین خانواده های نیازمند توزیع شود.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان سیرجان ارزش هر بسته را 2 میلیون و 500 هزار ریال عنوان کرد و افزود: این بسته های معیشتی، شامل روغن، برنج، قند، شکر و دیگر بسته های خوراکی خریداری شده است.
او تصریح کرد: اداره اوقاف و امور خیریه سیرجان از ابتدای فراگیری بیماری کرونا ویروس تا به حال در کنار مردم بوده و همیشه سعی داشته با استفاده از ظرفیت های اداره در کمک رسانی به آن ها اقدام کند.
انتهای پیام/ م
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت ، نشست خبری انجمن موسیقی گیلان ظهر امروز با حضور معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان، فعالان حوزه موسیقی استان و اصحاب رسانه در رشت برگزار شد و چالش ها و مشکلات هنرمندان و فعالان فرهنگی استان مورد بررسی قرار گرفت.
معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان ظهر امروز در نشست خبری انجمن موسیقی گیلان با اشاره به ظرفیت انجمن های هنری در استان گیلان اظهار داشت: انجمن های هنری مجموعه های غیردولتی هستند که در حوزه های تخصصی در استان ها فعالیت می کنند.
سیدامیر مصباح با بیان اینکه بحث راه اندازی موزه هنرهای معاصر مدت زیادی است که در استان مطرح می شود ابراز داشت: امیدواریم شاهد اتفاقات خوبی در این حوزه باشیم و آثار شاخص این استان در یک موزه برای مخاطب عرضه شود البته انتظار داریم که در وهله نخست، آثار حفظ شود.
وی با اشاره به مشکلات بیمه هنرمندان گفت: متاسفانه یکی از مشکلاتی که در کشورمان زیاد شاهد آن هستیم این است که در شرایط بحرانی وعده هایی از سوی برخی مسئولان داده می شود اما عملی نمی شود و در استان گیلان نیز با وجود اینکه تلاش بسیاری برای رفع مشکلات بیمه هنرمندان شد و بارها با تهران نامه نگاری کردیم اما باز وعده هایی از سوی تهران داده شد که عملی نشد.
معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان به معیشت هنرمندان در اوضاع فعلی اشاره کرد و افزود: فعالان حوزه فرهنگی در کشور شاید تنها مشاغلی باشند که به دلیل شیوع کرونا، فعالیت شان کاملاً قطع شد و مشکلاتشان تنها با وام 12 درصدی حل نمی شود و نیازمند نگاه حمایتی ویژه تری هستند.
وی با اشاره به ضرورت اِعمال نظارت صحیح بر آموزشگاه های هنری و تلاش برای رفع کمبودها و تامین اعتبارات تصریح کرد: در برخی قوانین نیازمند بازنگری و به روزرسانی هستیم و باید برنامه ریزی های لازم انجام شود تا هنرمندان و جوانانی که در عرصه هنر فعالیت می کنند به درستی مدیریت شوند.
رئیس انجمن موسیقی استان گیلان نیز در این نشست با اشاره به پیشینه هنر موسیقی در گیلان اظهار داشت: این استان دارای پتانسیل های بسیار مهمی در حوزه فرهنگ، هنر و موسیقی است و حتی دوره شکوفایی هم داشته که پس از آن چند مرکز آموزشی موسیقی در رودسر، لاهیجان، صومعه سرا و بندرانزلی تاسیس شد.
محمدرضا صفرپور خاطرنشان کرد: هر یک از نواحی استان گیلان در حوزه موسیقی دارای توانمندی ها و پتانسیل های خاص خودشان هستند از جمله موسیقی گالش، تالش، موسیقی محلی و تعزیه که در نواحی مختلف شاهد آن بودیم که نشان دهنده اهمیت فوق العاده این هنر است و نیاز بود که توسط یک مجموعه بیشتر مورد توجه باشد.
وی با اشاره به ضرورت تشکیل کانون های تخصصی موسیقی تصریح کرد: تشکیل کانون های تخصصی موسیقی یکی از اهداف بود تا اهالی متخصص حوزه موسیقی در گیلان گرد هم جمع شوند و پتانسیل سنجی شود و نیازمندی ها مورد سنجش قرار گیرد و به نوعی یک همگرایی بین متخصصان این حوزه ایجاد شود.
رئیس انجمن موسیقی استان گیلان به لزوم ساماندهی اوضاع آموزشی و نظارت بر آموزشگاه های موسیقی اشاره کرد و گفت: بیش از 100 آموزشگاه موسیقی در گیلان فعالیت دارند اما امکان نظارت وجود ندارد؛ اینکه یک آموزشگاه موسیقی با چه رفتاری در حال ارائه آموزش در این حوزه است و چه معلمانی در اختیار دارد بسیار مهم است.
صفرپور با اشاره به اهمیت آموزش در همه هنرها خاطرنشان کرد: بعضی افراد به سبب قرار نگرفتن در سامانه آموزشی مناسب نتوانستند کارایی خوبی از خود در حوزه هنر نشان دهند و برخی نیز بعد از دو سال تازه متوجه می شوند که وقت خود را هدر دادند و آموزش ها مناسب نبود.
وی گفت: برخی آموزشگاه ها نیز به طور ناخودآگاه به هنرجویان اجازه شرکت در مسترکلاس را نمی دهند و این تاثیر خوبی ندارد لذا انجمن موسیقی برای این قضیه راهکار دارد و راهکار این است که تفاهمی ایجاد شود تا منافع حرفه ای آموزشگاه ها در خطر نباشد و تولیت مستر کلاس ها را نیز عهده دار شویم تا شاهد شرکت انبوهی از هنرجویان در این کلاس ها باشیم.
صفرپور با اشاره به ضرورت برنامه ریزی برای تعلیم افراد و بهره گیری از ظرفیت ها و کارایی آنان در مواقع لازم ابراز داشت: پیشنهاد می کنیم تفاهمنامه ای بین وزارت کار و وزارت ارشاد در حوزه انجمن صنفی و موسیقی منعقد شود زیرا انجمن صنفی هنوز نتوانسته هویت حقوقی داشته باشد و آموزشگاه داران و معلمان موسیقی نیز به عنوان شغل شناخته نشدند.
رئیس انجمن موسیقی استان گیلان به ضرورت حل مشکلات بیمه هنرمندان اشاره کرد و گفت: سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده که آمادگی لازم برای ارائه خدمات به هنرمندان را دارد اما چطور خانه موسیقی به دادن چنین خدماتی به هنرمندان امتناع کرده است.
صفرپور با اشاره به مشکلات حوزه آموزشی خاطرنشان کرد: بخش آموزش در خطر بوده و همچنان دچار دگرگونی است تا جایی که هنرجو به راحتی استاد خود را تهدید می کند و اگر مسئولان به این بخش توجه نکنند شاهد مشکلات بیشتری خواهیم بود.
رئیس شورای اسلامی شهر رشت نیز در این نشست با اشاره به موزه هنرهای معاصر در گیلان اظهار داشت: این موضوع سالهاست که در گیلان مطرح می شود و شهرهای دیگر در این حوزه پیشگام بودند اما اختصاص این موزه در رشت به دلیل برخی ذائقه ها به سرانجام نرسید و ما نیز هر دفعه که پیگیر این ماجرا شدیم به در بسته خوردیم یا در دقایق آخر ملاحظاتی مطرح شد که جلوی پیشرفت کار را گرفت.
رضا رسولی پیشینه فرهنگی و هنری گیلان را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: این پیشنیه ایجاب می کند که بهترین و ارزشمندترین ساختمان این شهر را به موزه هنرهای معاصر اختصاص دهیم اما امیدوارم در ساختمانی مانند کلاه فرنگی این کار آغاز شود و پس از دریافت آثار و برطرف شدن نگرانی ها، جای بهتری را به موزه اختصاص دهیم.
انتهای پیام/612/ ع
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از ساری، حجت الاسلام محمد هادی بهرامی امروز(25مرداد)در گفتگو با خبرنگاران در خصوص اهدای 35 فقره جهیزیه به زوج های جوان اظهار کرد: اولین اقدام شورای خیریه شهرستان آمل اهدای 35 جهیزیه کامل به مبلغ هر زوج 14 میلیون تومان جمعا به مبلغ 490 میلیون تومان بوده است .
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه آمل عنوان کرد: خدمات رسانی به اقشار نیازمند جامعه یکی از وظایف اصلی و مهم سازمان اوقاف و امور خیریه است و این شورا در راستای تسهیل ازدواج، اشتغال زایی و توزیع سلامت در جامعه تشکیل شده است .
وی یادآور شد: این جهیزیه ها بدون برگزاری مراسم به منظور رعایت پروتکل های بهداشتی در بین زوج های جوان شناسایی شده در سطح شهرستان توزیع شد .
حجت الاسلام بهرامی در خصوص ابلاغ تشکیل شورای امور خیریه از سوی سازمان اوقاف کشور گفت: در این راستا از اقشار مختلف جامعه از جمله خیرین و متمکنین جامعه برای عضویت در این شورا دعوت خواهد شد .
وی از اهدای 500 بسته اقلام بهداشتی به بیماران صعب العلاج شهرستان آمل به مبلغ 50 میلیون تومان خبر داد و گفت:امیدواریم این عزیزان با توجه به رعایت نکات بهداشتی و خود مراقبتی دچار بیماری کرونا نشوند .
پایان پیام/ 286
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج قزوین، فاطمه محمد بیگی مدیرکل کتابخانه های عمومی قزوین در دیدار با مجموعه خبرگزاری بسیج قزوین ضمن تقدیر از خبرگزاری بسیج قزوین به عنوان رسانه پویا بیان کرد: خدمات این رسانه در انتشار به موقع و درست اخبار در استان قابل تقدیر است.
وی با اشاره به میزان تعداد کتاب های اهدا شده به کتابخانه های استان در سال جاری گفت: حدود چهار هزار جلد کتاب با همکاری سازمان ها تهیه و به کتابخانه های استان اهدا شد که در این میان کمک خیرین نیز قابل تقدیر شد.
مدیرکل کتابخانه های عمومی قزوین با اشاره به، بروزرسانی کتابخانه های استان عنوان کرد: در این زمینه تمام تلاشمان را می کنیم و در همین راستا بعضی کتابها تجدید چاپ نمی شود و باید آنها را در کتابخانه حفظ کنیم.
وی افزود: تابع سیاست های نهاد کتابخانه ها هستیم و منابعی که وارد کتابخانه می شود محتوای مورد تایید دارد تا خانواده ها نگران مطالعه فرزندان خود نباشند. مجموعه سازی کتابخانه ها مبتنی بر نیاز اعضاست و بر اساس نیاز اعضا، تامین منابع می شود.
مدیرکل کتابخانه های عمومی قزوین تصریح کرد: یکی از دغدغه های ما کتابخانه های مشارکتی است که ظرفیت بسیار خوبی در جذب عضو و ترویج فرهنگ کتابخوانی دارد و ما خواستار رشد این ظرفیت هستیم.
محمدبیگی عنوان کرد: 37 باب کتابخانه و 24 باب کتابخانه مشارکتی در استان فعالیت می کنند اما متاسفانه تعداد کتابخانه های موجود نسبت به جمعیت استان کم است.
مدیرکل کتابخانه های عمومی قزوین اضافه کرد: کتاب و کتابخوانی ارزش خود را هرگز از دست نمی نهد و در بحث ترویج فرهنگ کتابخوانی سه مولفه مدرسه، فرد و خانواده جزو ارکان هستند و اگر در کودکی فرهنگ کتابخوانی ایجاد شود، این فرهنگ نهادینه شده و تبدیل به رفتار می شود.
وی اظهار کرد: ما آمادگی داریم کلاس های مدارس در فضای کتابخانه برگزار شود. که این امر تاثیر بسیاری بر آموزش دانش آموزان و ترویج اهمیت کتابخوانی برای این قشر خواهد داشت.
محمدبیگی در پایان گفت: به دنبال ایجاد انجمن خیرین کتاب یاور هستیم چرا که کتابخانه برای همه سنین و افراد جامعه ماندگار است.
1010/ت30/ب
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، عادله کشمیری افزود: میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و راه و شهرسازی گفت و گوهایی شکل گرفته است که امیدوارم به زودی به مرحله تفاهم و توافق نامه برسد و ما شاهد اجرایی شدن طرح مسکن ملی برای اهالی فرهنگ، هنر و رسانه باشیم.
وی افزود: در قالب این طرح متقاضی و افراد تحت تکفل باید فاقد زمین مسکونی یا واحد مسکونی از 1/1/1384به بعد بوده و از تاریخ 22/11/1357 از هیچ یک از امکانات نهادهای عمومی غیر دولتی مربوط به تامین مسکن شامل زمین، واحد مسکونی و یا تسهیلات یارانه ای خرید و یا ساخت واحد مسکونی استفاده نکرده باشد و به عبارتی فرم ج در استعلام از سامانه مربوطه (موضوع ماده یک آیین نامه اجرای قانون ساماندهی عرضه و تامین مسکن) سبز باشد .
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان از متقاضیان واجد شرایط اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه استان خواست تا درخواست مکتوب خود را در اسرع وقت (حداکثر یک هفته ی آتی) به دبیرخانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان و ادارات تابعه در شهرستان ها به منظور شناسایی متقاضیان ارائه کنند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از عصرهامون ، عیسی ملاشاهی زارع، سرپرست دانشکده علوم قرآنی زاهدان در نشست خبری که پیش از ظهر امروز در سالن جلسات این دانشکده برگزار شد، بیان کرد: این دانشکده ظرفیت ارتقا به دانشگاه را دارد، اما مشکلات مالی و محدودیت های تحمیلی از سوی وزارت علوم، مانع تحقق این مهم می شود.
وی ادامه داد: از سال 74 قریب به 2 هزار معلم قرآن از این دانشکده فارغ التحصیل شدند که بسیاری از آن ها در نهادهای دولتی از جمله آموزش و پرورش مشغول فعالیت هستند.
این مقام مسئول با بیان این که مسئولان امر در استان به جای این که همکاری کنند، اقدامی انجام می دهد که دانشکده جمع شود، افزود: گویا بسیاری از مسئولان نمی دانند که این دانشکده باید از محل منابع استان حمایت شود، بنابراین انتظار می رود مردم و مسئولان در راستای توسعه این دانشکده همکاری کنند.
وی اضافه کرد: در گذشته رشته های علوم قرآنی، تربیت معلم و تفسیر در این دانشکده تدریس می شد، اما با توجه به اعلام وزارت علوم در حال حاضر فقط علوم قرآن و حدیث ارائه می شود.
ملاشاهی زارع اذعان: این دانشکده توسط اوقاف حمایت می شود که این اداره کل درآمد موقوفیه ندارد، بنابراین می توان گفت که این دانشکده مظلوم و مهجور است و از سویی هم دیگر نهادها نه تنها حمایت نمی کنند بلکه هزینه هایی را به این دانشکده تحمیل کنند.
حمایت از دانشجویان بی بضاعت
مریم طاهری، معاون دانشکده علوم قرآنی زابل نیز در این نشست گفت: احداث این دانشکده از برکات سفر مقام معظم رهبری در سال 1381 بود که با پذیرش 30 دانشجو بدون نگاه مذهبی از طریق کنکور سراسری در رشته های تفسیر قرآن در مقطع کارشناسی در 2 گروه خواهران و برادران فعالیت آموزشی اش را آغاز کرد که حمایت از دانشجویان بی بضاعت که مشکل مالی دارند از دیگر اقدام های این مرکز است.
وی ادامه داد: سال 92 جذب دانشجوی ارشد در رشته علوم قرآنی با 2 گرایش ادبی و اعجاز در این دانشکده آغاز شد که مقطع کارشناسی بدون آزمون و مقطع کارشناسی ارشد با آزمون پذیرش می شود.
این مقام مسئول با اشاره به ریزش پذیرش دانشجو در سال های اخیر بیان کرد: با توجه به شیوع کرونا و امکانات موجود کلاس های این دانشکده توسط اساتید برجسته به صورت مجازی برگزار شد.
وی با بیان این که اولویت استخدام در اداره کل اوقاف با فارغ التحصیلان دانشکده های علوم قرآنی است، افزود: یکی از پوئن های مثبت این دانشکده تحصیل رایگان و در مقطع روزانه است، برخورداری این دانشکده از کتابخانه مجهز از دیگر مزایای آن محسوب می شود.
انتهای پیام/
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، فرشید فلاح روز شنبه گفت: فعالان فرهنگی، هنری و رسانه ای این استان تا آخر وقت یکشنبه بیست و ششم مرداد برای ارائه درخواست خود به این اداره کل فرصت دارند.
وی تاکید کرد: در قالب این طرح متقاضی و افراد تحت تکفل باید فاقد زمین مسکونی یا واحد مسکونی از 1384/1/1 به بعد بوده و ار تاریخ 1357/11/22 از هیچ یک از امکانات نهادهای عمومی غیر دولتی مربوط به تامین مسکن شامل زمین، واحد مسکونی و یا تسهیلات یارانه ای خرید و یا ساخت واحد مسکونی استفاده نکرده باشد و به عبارتی فرم "ج" در استعلام از سامانه مربوطه (موضوع ماده یک آیین نامه اجرای قانون ساماندهی عرضه و تامین مسکن سبز باشد.
وی، متاهل و یا سرپرست خانوار بودن متقاضی را از دیگر شرایط این طرح بیان کرد و اظهار داشت: زنان خود سرپرست مشروط به داشتن حداقل 35 سال سن، داشتن حداقل 5 سال سابقه سکونت در پنج سال اخیر در شهر مورد تقاضا و در شهرهای جدید داشتن سکونت حداقل 5 سال در شهر جدید مورد تقاضا و یا در شهر مادر از دیگر ضوابط طرح مسکن ملی برای متقاضیان فرهنگ، هنر و رسانه تعیین شده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، نداشتن منع قانونی برای دریافت تسهیلات بانکی نظیر چگ برگشتی، تسهیلات معوقه و ... برای متقاضیان مسکن ملی را مورد تاکید قرار داد و افزود: داشتن توانایی تامین هزینه ساخت مسکن (مازاد بر تسهیلات بانکی)، امکان سپرده گذاری حداقل سی درصد هزینه ساخت مازاد بر تسهیلات بانکی، در خصوص متقاضیان واجد شرایط بر اساس اعلام دستگاه یا نهاد مربوطه و توانایی پرداخت اقساط ماهیانه بانکی تسهیلات دریافتی از سایر ضوابط در این طرح است.
متقاضان ثبت نام در طرح ملی مسکن در سمنان به معاونت های فرهنگی رسانه ای و هنری و سینمایی اداره کل و در شهرستانها به ریاست ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه و یا به صورت تلفنی اقدام به نامنویسی در این طرح نمایند
با پیگیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طرح مسکن ملی برای اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه نیز پیش بینی شده است.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی، میرزنگویی برگزاری این جشنواره در شرایط موجود را بر وضعیت روحی مردم و هنرمندان تاثیرگذار خواند و توضیح داد: چند سالی است که چنین حرکت منسجمی مشاهده نشده است به یقین با نزدیک شدن به زمان جشنواره، تکاپوی هنرمندان و مردم مطلع از جشنواره، حال و هوای جامعه را تغییر می دهد و مانند آبی بر آتش فضای روحی هنرمندان و مردم را متغیر می کند.
وی استقبال هنرمندان این شهرستان از جشنواره تئاتر خیابانی افلاکیان را مطرح و اضافه کرد: قاین از مناطقی است که دفاع مقدس همیشه یکی از موضوعات هنرهای نمایشی آن بوده و برای این جشنواره هم، ورود چند اثر با موضوع دفاع مقدس مطرح است اما مشکل و دغدغه هنرمندان، شرایط کرونا و دور هم جمع شدن است با این وجود برای تمرکز و منسجم کردن هنرمندان و افزایش آثار قاین تلاش می شود و امید است این جشنواه در زمان مقرر و به بهترین شکل ممکن برگزار شود
وی استقبال هنرمندان این شهرستان از جشنواره تئاتر خیابانی افلاکیان را مطرح و اضافه کرد: قاین از مناطقی است که دفاع مقدس همیشه یکی از موضوعات هنرهای نمایشی آن بوده و برای این جشنواره هم، ورود چند اثر با موضوع دفاع مقدس مطرح است اما مشکل و دغدغه هنرمندان، شرایط کرونا و دور هم جمع شدن است با این وجود برای تمرکز و منسجم کردن هنرمندان و افزایش آثار قاین تلاش می شود و امید است این جشنواه در زمان مقرر و به بهترین شکل ممکن برگزار شود
روزنامه ایران
روزنامه جوان
روزنامه وطن امروز
روزنامه عصر ایرانیان
روزنامه ابتکار
روزنامه اطلاعات
روزنامه بهار