
سید عباس صالحی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت تعداد بیمه شدگان تحت پوشش صندوق اعتباری هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بیش از 42 هزار نفر اعلام کرد و گفت: اصحاب رسانه و خبرنگاران بخشی از این 42 هزار نفر را تشکیل می دهند و از خدمات صندوق اعتباری هنر بهره مند هستند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، افزود: تاکید داشتیم که بنگاه ها و رسانه ها وظیفه خود در قبال بیمه خبرنگاران را انجام دهند و همچنین تعداد خبرنگارانی که طی دو تا سه سال گذشته از مزایای صندوق اعتباری هنر بهره مند شدند نسبت به گذشته دو تا 3 برابر افزایش یافت.
وی بیمه کردن خبرنگاران را نیازمند تامین منابع لازم دانست و ادامه داد: بیمه کردن خبرنگاران مستلزم تامین منابعی است که دست ما را خارج از بیمه بنگاه ها برای تحقق بیمه آنها باز کند و امیدواریم منابع مورد نظر حاصل شود تا مانند گذشته بتوان نسبت به ارائه خدمات صندوق اعتباری هنر به خبرنگاران اقدام کرد./
پایان پیام
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) لادن حیدری در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با تشریح روند تلاش و پیگیری این وزارتخانه از ابتدای شیوع کرونا و مسائل و مشکلات بعدی برای اهالی فرهنگ، هنر و رسانه، گفت: مجموعا 13هزار پرونده درخواست دریافت تسهیلات کرونایی برای اهالی فرهنگ، هنر و رسانه تشکیل شده است.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید براینکه، میزان پرداختی برای هیچکدام از حوزه های فرهنگ، هنر و رسانه جهت استفاده و بهره مندی از تسهیلات کرونایی، مشخص نشده، اظهار داشت: تصمیم براین است که افراد به عنوان مثال هر ناشری که به عنوان شخص حقیقی بدون کد کارگاهی بنگاهی و یا با کد کارگاهی و بنگاهی تامین اجتماعی در سامانه کارا، ثبت نام کرده باشند از طرف این وزارتخانه به بانک معرفی و از تسهیلات درنظر گرفته شده بهره مند شوند.
تاکید وزیر فرهنگ بر تسریع و رفع موانع برای پرداخت سریع تر تسهیلات
حیدری به رسیدگی پرونده افراد متقاضی وام و ارائه تسهیلات در بانک ها اشاره کرد و گفت: برخی مشکلات و موانع موجب تاخیر تسهیلات شده که خوشبختانه در این زمینه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تسریع و رفع این موانع برای پرداخت سریع تر تسهیلات و تعامل بهتر بانک مرکزی تاکید کرد.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره بر حمایت و کمک به اهالی فرهنگ و هنر و رسانه به ویژه آسیب دیده از روزهای کرونایی تاکید داشته و دارد از این رو این معاونت نیز تمام تلاش، توان و ظرفیت خود و مجموعه را به کار گرفته تا بتواند در این زمینه به آنها کمک کند.
حیدری ابراز امیدواری کرد تا این تلاش ها و اقدامات مثمرثمر به نفع اهالی فرهنگ، هنر و رسانه رقم خورده و نتایجی خوبی را در جهت حمایت و ارائه تسهیلات به آنها در پی داشته باشد.
ثبت 90 هزار درخواست دریافت حمایت های دولتی
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ثبت بیش از 90 هزار درخواست دریافت حمایت های دولتی برای جبران خسارت کرونا از سوی شاغلین و صاحبان کسب و کارهای فرهنگی، هنری و رسانه ای خبر داد.
به گفته وی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش دارد تا از ظرفیت های مختلف در نهادها و یا از محل منابع دیگر، غیراز تسهیلات کرونایی برای رسته های مختلف فرهنگ، هنر و رسانه ازجمله ناشران استفاده کند. از طرفی نیز معاونت امور فرهنگی وزارتخانه نیز با جدیت در حال پیگیری موضوع تا حصول نتیجه هستند.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با تاکید براینکه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با بانک مرکزی درخصوص رفع مشکلات متقاضیان در تعامل هستند، ابراز امیدواری کرد تا هرچه سریع تر مسائل و موانع موجود مرتفع شود.
انتشار فراخوان
حیدری یادآور شد: دفتر اقتصاد فرهنگ و هنر معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشتر در اطلاعیه ای، فراخوان دریافت اطلاعات صاحبان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای متقاضی دریافت حمایت دولتی برای جبران خسارت کرونا را اعلام کرد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اظهار داشت: با توجه به ضرورت ارائه اطلاعات صاحبان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای آسیب دیده در بحران کرونا به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برای بهره مندی از بسته های حمایتی دولت، صاحبان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای متقاضی دریافت حمایت دولتی برای جبران خسارت کرونا این حرکت با هماهنگی این وزارتخانه و با حمایت دولت تدبیر و امید صورت گرفته است.
پیگیری مطالبات تا حصول نتیجه
وی تاکید کرد: این وزارتخانه با جدیت همچنان پیگیر دیگر مطالبات اهالی فرهنگ و هنر و رسانه است تا در اسرع وقت همزمان با ایام کرونایی اقدام لازم بعمل آید و تا حد زیادی مشکلات این قشر مرتفع شود.
به گفته حیدری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بطور یقین از هیچ تلاش و کوششی برای کمک و حمایت به اهالی فرهنگ، هنر و رسانه به ویژه در ایام خاص کرونایی دریغ نخواهد کرد و همچنان در کنار همه این اقشار بابصیرت و تلاشگر خواهد ماند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) لادن حیدری در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با تشریح روند تلاش و پیگیری این وزارتخانه از ابتدای شیوع کرونا و مسائل و مشکلات بعدی برای اهالی فرهنگ، هنر و رسانه، گفت: مجموعا 13هزار پرونده درخواست دریافت تسهیلات کرونایی برای اهالی فرهنگ، هنر و رسانه تشکیل شده است.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید براینکه، میزان پرداختی برای هیچکدام از حوزه های فرهنگ، هنر و رسانه جهت استفاده و بهره مندی از تسهیلات کرونایی، مشخص نشده، اظهار داشت: تصمیم براین است که افراد به عنوان مثال هر ناشری که به عنوان شخص حقیقی بدون کد کارگاهی بنگاهی و یا با کد کارگاهی و بنگاهی تامین اجتماعی در سامانه کارا، ثبت نام کرده باشند از طرف این وزارتخانه به بانک معرفی و از تسهیلات درنظر گرفته شده بهره مند شوند.
تاکید وزیر فرهنگ بر تسریع و رفع موانع برای پرداخت سریع تر تسهیلات
حیدری به رسیدگی پرونده افراد متقاضی وام و ارائه تسهیلات در بانک ها اشاره کرد و گفت: برخی مشکلات و موانع موجب تاخیر تسهیلات شده که خوشبختانه در این زمینه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تسریع و رفع این موانع برای پرداخت سریع تر تسهیلات و تعامل بهتر بانک مرکزی تاکید کرد.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره بر حمایت و کمک به اهالی فرهنگ و هنر و رسانه به ویژه آسیب دیده از روزهای کرونایی تاکید داشته و دارد از این رو این معاونت نیز تمام تلاش، توان و ظرفیت خود و مجموعه را به کار گرفته تا بتواند در این زمینه به آنها کمک کند.
حیدری ابراز امیدواری کرد تا این تلاش ها و اقدامات مثمرثمر به نفع اهالی فرهنگ، هنر و رسانه رقم خورده و نتایجی خوبی را در جهت حمایت و ارائه تسهیلات به آنها در پی داشته باشد.
ثبت 90 هزار درخواست دریافت حمایت های دولتی
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ثبت بیش از 90 هزار درخواست دریافت حمایت های دولتی برای جبران خسارت کرونا از سوی شاغلین و صاحبان کسب و کارهای فرهنگی، هنری و رسانه ای خبر داد.
به گفته وی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش دارد تا از ظرفیت های مختلف در نهادها و یا از محل منابع دیگر، غیراز تسهیلات کرونایی برای رسته های مختلف فرهنگ، هنر و رسانه ازجمله ناشران استفاده کند. از طرفی نیز معاونت امور فرهنگی وزارتخانه نیز با جدیت در حال پیگیری موضوع تا حصول نتیجه هستند.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با تاکید براینکه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با بانک مرکزی درخصوص رفع مشکلات متقاضیان در تعامل هستند، ابراز امیدواری کرد تا هرچه سریع تر مسائل و موانع موجود مرتفع شود.
انتشار فراخوان
حیدری یادآور شد: دفتر اقتصاد فرهنگ و هنر معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشتر در اطلاعیه ای، فراخوان دریافت اطلاعات صاحبان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای متقاضی دریافت حمایت دولتی برای جبران خسارت کرونا را اعلام کرد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اظهار داشت: با توجه به ضرورت ارائه اطلاعات صاحبان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای آسیب دیده در بحران کرونا به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برای بهره مندی از بسته های حمایتی دولت، صاحبان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای متقاضی دریافت حمایت دولتی برای جبران خسارت کرونا این حرکت با هماهنگی این وزارتخانه و با حمایت دولت تدبیر و امید صورت گرفته است.
پیگیری مطالبات تا حصول نتیجه
وی تاکید کرد: این وزارتخانه با جدیت همچنان پیگیر دیگر مطالبات اهالی فرهنگ و هنر و رسانه است تا در اسرع وقت همزمان با ایام کرونایی اقدام لازم بعمل آید و تا حد زیادی مشکلات این قشر مرتفع شود.
به گفته حیدری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بطور یقین از هیچ تلاش و کوششی برای کمک و حمایت به اهالی فرهنگ، هنر و رسانه به ویژه در ایام خاص کرونایی دریغ نخواهد کرد و همچنان در کنار همه این اقشار بابصیرت و تلاشگر خواهد ماند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران
تاکید وزیر فرهنگ بر تسریع و رفع موانع برای پرداخت سریع تر تسهیلات
ثبت 90 هزار درخواست دریافت حمایت های دولتی
انتشار فراخوان
پیگیری مطالبات تا حصول نتیجه
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در متن توئیت سید عباس صالحی آمده است:
از معامله قرن به توافق حقیر رسیدند. شناسایی اسرائیل توسط امارات!!
کوهی که موش زایید!
به گفته امام علی (ع):
قد ارعدوا و ابرقوا و مع هذین الامرین الفشل
چونان تندر خروشیدند و چونان برق درخشیدند، اما پیش نرفتند و واپس خزیدند.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیام سیدعباس صالحی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت ذاکر پیشکسوت اهلبیت علیهم السلام، فخر الذاکرین حاج فیروز زیرک کار، موجب تالم و تاثر شد .
زنده یاد حاج فیروز زیرک کار مداحی صاحب سبک و مخلص بود که با آشنایی به دواوین بزرگان عرصه مدح، در طریق قرآن و اهل بیت (ع) سیر و سلوک کرد .
آن مرحوم مدح حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را با طبع لطیف و قلب سلیم خویش چنان با سوز دل می خواند که اهل ادب و معرفت او را تحسین می کردند .
اینجانب فقدان این انسان وارسته را به عموم شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، علاقه مندان و خانواده آن فقید سعید صمیمانه تسلیت می گویم و از درگاه خداوند منان برای آن مرحوم علو درجات و رحمت واسعه و برای بازماندگان محترم صبر و اجر مسالت دارم .
سید عباس صالحی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با بیان اینکه گفت و گوها و نامه نگاری ها در مورد ساخت مسکن خبرنگاران از اسفندماه سال 98 شروع شده است، گفت: معاونان مربوطه دو وزارتخانه بحث ها را با هم پیش بردند و پس از اعلام نظر محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی در مورد ساخت مسکن خبرنگاران به صورت مکتوب و شفاهی مطرح کردم با توجه به اینکه موضوع ساخت مسکن خبرنگاران عمومی تر شده بنابراین باید در روند تعیین تکلیف و ساخت آن تسریع شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: تفاهم نامه به دلیل برخی اختلاف نظرها در فرآیند هنوز به مرحله امضا میان دو وزارتخانه نرسیده از این رو وزیر راه به معاون مربوطه دستور داد در کمتر از یک ماه این تفاهم نامه به سرانجام برسد./
پایان پیام
صالحی چهارشنبه شب در این توئیت افزود: صدام در نامه به رفسنجانی مرزهای آبی عراق را با ایران 800 کیلومتر نوشت.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: او در آستانه تهاجم کویت چونان رؤیایی داشت، از کویت تا عربستان، اگر ایران به سکوت می گذراند.
وی تصریح کرد: روحانی امروز اشاره ای به این نامه داشت، این که امنیت این کشورها مدیون ایران است. صلح و ایران همزادند.
به گزارش ایکنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه مهد قرآن، حجت الاسلام و المسلمین مصطفی فومنی الحائری، مؤسس و رئیس هیئت امنا، سیدمحمود چاوشی، مدیر مؤسسه و سایر اعضای هیئت مدیره چون منوچهر متکی، محمد خزاعی، علی بختیار و حسین ساری با سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت ارشاد دیدار و گفتگو کردند.
در ابتدای جلسه، عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزارت ارشاد طی سخنانی به معرفی مؤسسه مهد قرآن و برگزاری آزمون سراسری حفظ کل قرآن ترنم وحی پرداخت و گفت: این مؤسسه یکی از مجموعه های پرسابقه و فعال قرآنی مردم نهاد کشور است.
در ادامه حجت الاسلام فومنی، موسس مهد قرآن و منوچهر متکی از اعضای هیئت مدیره گزارشی از روند شکل گیری مؤسسه و فعالیت های آموزشی مهد قرآن بیان کردند.
در پایان این دیدار، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی سخنانی با تقدیر از تأسیس و راه اندازی مرکز آموزشی مردم نهادی چون مؤسسه مهد قرآن بر گسترش آموزش های قرآنی برای عموم مردم در زمینه حفظ و فهم قرآن تأکید کرد.
وی گفت: مردمی بودن و پرهیز از ورود به مسائل سیاسی و جناحی، از ویژگی های مؤسسه مهدقرآن طی سال های فعالیت خود بوده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان بر اعتباربخشی مدارک قرآنی، بهره مندی از فضای مجازی و رسانه ای، استفاده از هنر مستندسازی، ساخت سوژه ها و فیلم های کوتاه در زمینه های مختلف به ویژه خیرین، برای توسعه فعالیت های قرآنی در سطح جامعه تأکید کرد.
انتهای پیام
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از نهاد کتابخلنه های عمومی کشور، آئین افتتاح نخستین کتابخانه عمومی مترو به نام حضرت ولی عصر(عج) چهارشنبه 22 مرداد با حضور علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور؛ حسین سروری معاون سیاسی اجتماعی فرمانداری تهران، محمد جواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران؛ محمدهادی ناصری مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران؛ احسان بیسادی معاون فرهنگی اجتماعی شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه؛ مدیران کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور و جمعی از مسئولان با رعایت پروتکل های ستاد ملی مبارزه باکرونا، در محل ایوان انتظار ایستگاه مترو میدان حضرت ولی عصر(عج) برگزار شد.
افتتاح کتابخانه عمومی در مترو تهران یکی از اهداف معاونت توسعه و ترویج کتابخوانی نهاد است که با هدف برقرای عدالت فرهنگی در حوزه شهروندی و استفاده از فضاهای عمومی در جهت راه اندازی کتابخانه های عمومی در نقاط فاقد کتابخانه اجرایی شده است. همچنین با توجه به محدودیت ها و مشکلات احداث کتابخانه عمومی در شهر تهران راه اندازی کتابخانه عمومی در مترو در معاونت توسعه کتابخانه هاو ترویج کتابخوانی نهاد بررسی و برای اجرایی شدن به اداره کل کتابخانه های استان تهران سپرده شده است.
در این مراسم علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد، ضمن تقدیر از دست اندرکاران اجرای این طرح، طی سخنانی گفت: راه اندازی و اجرای کتابخانه عمومی ایستگاه متروی حضرت ولیعصر(عج) سه ویژگی وجود دارد که برای من اهمیت فوق العاده ای داشت. اولین ویژگی همکاری و هماهنگی بسیار ارزشمند دو نهاد عمومی در شهر تهران بود که طی آن نهاد کتابخانه های عمومی کشور و شهرداری تهران و شرکت ها و سازمان های فرهنگی و اجتماعی مربوط به آن با هم همکاری کردند.
هم افزایی و قدردانی متقابل از یک همکاری مشترک فرهنگی
دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور افزود: نکته دوم اینکه مدیرانی که اجرای این کار را برعهده گرفتند، همه از مدیران جوان در این مجموعه ها بودند و این اتفاق مبارکی بود که جوانان این پروژه را برعهده گرفتند، اجرا کردند و پیش خواهند برد و سومین نکته هم یک بحث اخلاقی خوبی بود که عزیزان در هر دو مجوعه قدردان زحمات یکدیگر در این روند بودند که این روحیه قدرشناسی متقابل در انجام این کار بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
وی یادآور شد: شهر تهران علی رغم داشتن جمعیت بسیار زیاد و مرکزیت در کشور از نظر برخی شاخصه های فرهنگی جزء مناطق محروم محسوب می شود که یکی از این شاخصه ها دسترسی به کتابخانه است. راه اندازی این نوع مراکز به محرومیت زدایی فرهنگی در تهران کمک خواهد کرد. صحبت هایی صورت گرفته تا بتوانیم علاوه بر ارائه خدمات الکترونیک، با رعایت نکات و ملاحظات شرایط کرونایی کتاب فیزیکی را هم در اختیار شهروندان قرار دهیم.
مختارپور ادامه داد: با توجه به اینکه در برخی از روزها و هفته ها بنا بر اعلام مسئولین بهداشتی امکان خدمات کتابخوانی در شهر وجود ندارد، همشهریان ما می توانند با مراجعه به این ایستگاه ها، کتاب های مورد نظر خود را سفارش بدهند و آنها را در روزهای آینده در بسته هایی با رعایت مسائل بهداشتی تحویل گیرند و پس از تحویل دادن کتاب هم، کتاب ها پس از گذراندن آن دوران قرنطینه خود برای استفاده مجدد، در اختیار سایر شهروندان قرار گیرد.
لزوم برنامه ریزی برای حضور شهروندان در مترو
محمد جواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران در ادامه این مراسم با اشاره به اهمیت و جایگاه کتاب و کتابخانه طی سخنانی گفت: امروز یکی از خاطرات خوب شهرمان تهران در حال شکل گرفتن است. این همت و تلاشی که آغاز شده و قطعا در همین نقطه متوقف نخواهد شد و قطعا توجه و نگاه مثبت و ادامه داری است که برای پیوند شهر و شهروندان با امر کتاب و کتابخوانی برقرار می شود.
وی یکی از مهم ترین نیازهای فرهنگی شهروندان تهرانی را استفاده از کتاب دانست و گفت: یکی از نگرانی همیشگی ما بحث سرانه مطالعه کتاب در کشور و شهر تهران است. متاسفانه آمار مستند و قابل اتکایی در این حوزه وجود ندارد، اما آنچه که از پژوهش ها و مطالعات حوزه کتاب برمی آید نشان می دهد که حال کتاب در کشور ما حال خوبی نیست. مطالعات قابل استناد در این حوزه می گوید که در دهه 50 که جمعیت کشور حدود یک سوم جمعیت فعلی کشور بوده، تیتراژ کتاب حدود 3 هزار جلد برای هر کتاب بود. اما در دهه 90 با کمال تلخی باید اعتراف کنیم که تیراژ کتاب به کمتر از 500 جلد رسیده است.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران با اشاره به لزوم برنامه ریزی برای اوقات حضور شهرندان در ایستگاه های مترو گفت: ما تا پیش از دوران کرونا روزانه یک میلیون مسافر و 2 و نیم میلیون سفر از طریق مترو در روز داشتیم که امروز کاهش پیدا کرده. بر اساس ساعات حرکت واگون ها در مترو، به طور متوسط هر مسافر 3 تا 5 دقیقه زمانی در ایستگاه ها صرف می کند که اگر برنامه ای برای این دقایق درنظر بگیریم، در واقع برای میلیون ها دقیقه در سال تصمیم گیری خواهیم کرد و در نهایت خوشبختانه با همراهی دبیرکل محترم نهاد که دغدغه ویژه ای در حوزه کتاب و کتابخوانی دارند این کار به انجام رسید.
وی تأکید کرد: این کار که می تواند به تعداد همه ایستگاه های مترو در تهران افزایش پیدا کند و ما می توانیم ماهی یک کتابخانه را در ایستگاه های متروی تهران افتتاح کنیم. همچنین می توانیم به فکر استفاده از کتابهای الکترونیک هم باشیم تا از این ظرفیت هم استفاده کنیم. استفاده از همه ظرفیت های موجود برای ارتقاء سرانه مطالعه در شهر بزرگ ترین خدمت به شهروندان و آینده کشور است.
فعالیت کتابخانه با رعایت الزامات کرونایی
محمدهادی ناصری، مدیرکل کتابخانه های عمومی تهران نیز در این مراسم با ارائه گزارشی از روند راه اندازی نخستین کتابخانه عمومی مترو، عنوان کرد: بسیار خرسندیم که امروز شاهد افتتاح اولین کتابخانه مجموعه مترو در ایستگاه متروی حضرت ولیعصر(عج) هستیم. اتفاق خوبی که با تعامل و استفاده از ظرفیت های مشترک دو دستگاه در شهر تهران انجام شد تا شاهد ارائه خدمات خوب فرهنگی با محوریت کتاب به همشهریان عزیز در این مکان باشیم.
وی درباره یکی از ویژگی ها مهم راه اندازی این نوع کتابخانه ها در کلانشهر تهران گفت: با توجه به اینکه ساخت کتابخانه در مناطق مختلف تهران در شرایط کنونی هزینه های زیادی در پی دارد و ما نیز با محدودیت منابع روبه رو هستیم، با استفاده از چنین ظرفیت هایی برای ایجاد کتابخانه، می توانیم دسترسی شهروندان به کتاب و کتابخوانی را سهل و آسان تر کنیم. با یاری خدا در کنار افتتاح کتابخانه های عمومی در مترو، بحث راه اندازی کتابخانه های سیار در شهر تهران نیز در حال پیگیری است.
مدیرکل کتابخانه های عمومی تهران تأکید کرد: این کتابخانه حتما با اقتضائات خاص فضای مترو مدیریت خواهد شد و مدیریت و ارائه خدمات آن با سایر کتابخانه های عمومی فعال در سطح شهر متفاوت خواهد بود. سعی همکاران بنده در اداره کل کتابخانه های عمومی تهران و همچنین دوستان ما در معاونت فرهنگی شرکت مترو بر این است که این کتابخانه در کنار ارائه خدماتی که خواهد داشت، تبدیل به یک پاتوق کتابخوانی برای شهر تهران بشود که ان شاءالله در آینده شاهد افزایش این کتابخانه ها در سایر ایستگاه های مترو هم خواهیم بود.
ناصری در ادامه با اشاره به ملاحضات شرایط کرونایی در فعالیت این کتابخانه گفت: کتابخانه با هدف ارائه محتوا و اطلاع رسانی از طریق کتاب های مفید با حدود 4 هزار جلد کتاب فعالیت خود را شروع کرده و حتما ظرفیت های کتابخانه برای ارائه خدمات متناسب و با رعایت الزامات شرایط فعلی درنظر گرفته می شود، بنابر این سعی می کنیم شهروندان هیچ گونه نگرانی از این بایت نداشته باشند و همچنین متناسب با برطرف شدن شرایط حاکم و رفع شدن محدودیت ها، شاهد ارائه خدمات متنوع و مختلفی در این کتابخانه ها باشیم.
وی افزود: از همکاری خوب شرکت مترو جناب مهندس نوبخت و مهندس بیسادی معاون فرهنگی اجتماعی شرکت بهره برداری تهران که صمیمانه همکاری کردند تا امروز یک خدمت خوب به شهروندان ارائه شود تشکر می کنم. همچنین در حدود یک ماهی که عملیات اجرایی این طرح به انجام رسید همکاران من در اداره کل کتابخانه های استان تهران نیز در حوزه های امور کتابخانه ها، امور مالی و اداری و سایر بخش ها، زحمات بسیاری کشیدند که از آنها نیز تقدیر می کنم.
تمرکز بر فعالت های کتاب محور در مترو
در ادامه احسان بیسادی، معاون فرهنگی اجتماعی شرکت بهره برداری تهران نیز طی سخنانی گفت: ما ذیل شوراهای مشورتی که در رابطه با مسائل فرهنگی و اجتماعی متروی تهران داشتیم و تدابیر ارزنده ای که دکتر حق شناس در این باره مطرح کردند، در سال گذشته بر مسئله کتاب متمرکز شدیم و مجموعه اقدامات متنوعی را در ایستگاه های مترو در این زمینه اجرا کردیم که بازخورد خوبی داشت و مورد توجه قرار گرفت که افتتاح کتابخانه متروی ایستگاه حضرت ولیعصر(عج) هم یکی از این برنامه ها بوده است.
وی با اشاره به شرایط ویژه حاکم بر کشور به واسطه شیوع بیماری کرونا گفت: به واسطه حمایت های دبیرکل محترم نهاد و همچنین برنامه ریزی و وعده ای که از گذشته برای افتتاح این کتابخانه پیش از ایام ماه محرم داده بودیم، امروز این کتابخانه را افتتاح می کنیم، اما به واسطه شرایط کرونایی بیشترین تمرکز این کتابخانه بر فعالیت های الکترونیکی خواهد بود و ان شاءالله با بازگشت وضعیت سفید به شهر تهران شاهد اراده خدمات متنوع در این کتابخانه خواهیم بود.
گفتنی است این کتابخانه با داشتن 4 هزار جلد کتاب همه روزه از ساعت 7 لغایت 21 در خدمت مسافران کتاب خوان خواهد بود؛ کتابخانه مترو حضرت ولی عصر(عج) به سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی در سراسر کشور متصل بوده و مسافران مترو می توانند کتاب های مورد نظر خود را جستجو کرده و با کارت عضویت سراسری سایر کتابخانه ها از این کتابخانه نیز کتاب به امانت بگیرند.
بر اساس تفاهم نامه اداره کل کتابخانه های عمومی استان و معاونت امور فرهنگی و اجتماعی شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران اجرای این طرح در آینده نزدیک در ایستگاه های دارای استانداردهای کتابخانه عمومی ادامه خواهد یافت.
حجت الاسلام والمسلمین احمد شرفخانی روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: در این صورت بسیاری از مردم که از توانایی کمتری برای خرید مواد ضد عفونی و بهداشتی برخوردار هستند از نفع این عمل برخوردار شده و از طرفی نیز در سطح کلان برای جلوگیری از گسترش و کنترل ویروس کرونا گام موثری برداشته می شود.
وی با بیان اینکه تهیه و توزیع بسته های معیشتی در قالب گوشت، حبوبات، روغن، مرغ، رب گوجه فرنگی و غیره نیز با هدف جلوگیری از انتقال ویروس به دیگران به واسطه طبخ و توزیع غذا مناسب تر به نظر می رسد، تصریح کرد: در هر صورت تهیه و توزیع مواد ضد عفونی با هدف جلوگیری از گسترس کرونا که با جان مردم سرو کار دارد امری پسندیده به نظر می رسد.
شرفخانی افزود: برخی مردم نیز مثلا یک روز از ایام خاص محرم را نذر کرده اند که غذای گرم طبخ و توزیع کنند که در صورت عدم جاری شدن صیغه نذر این عده نیز می توانند در همان روز خاص ماسک، الکل و مواد ضد عفونی تهیه و توزیع کنند که در این شرایط نیز اقدامی بسیار ارزشمند است.
رئیس جمهوری نیز پیش تر در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با قدردانی از انفاق مومنانه مردم در سراسر کشور اظهارداشت: یکی از ویژگی های امیرالمومنین(ع) دستگیری از فقرا و انفاق است، مردم هم همان راه امیرالمومنین(ع) را رفتند.
وی با اشاره به در پیش بودن ایام محرم افزود: ممکن است در ایام محرم شکل نذورات مردم مقداری تغییر کند. حتما از نظر بهداشتی این موضوع باید رعایت شود. هم تبرک است و هم کمک به کسانی است که از آنها دستگیری می شود.
بر هیچ کس پوشیده نیست که کرونا سبک زندگی ما را کاملا تغییر داده است. حالا خیلی از کارها را غیرحضوری انجام می دهیم؛ خرید آنلاین می کنیم، از خدمات الکترونیک بانک ها بهره می بریم، جلسات مان را غیرحضوری و در بسترهای مجازی برپا می کنیم و... . حالا خبر رسیده که کارگاه های مجازی جذابی هم این روزها توسط کتابخانه های تهران برگزار می شود که شرکت در آنها رایگان است. عنوان این کارگاه ها مدرسه تابستانی دانایی درنظر گرفته شده و در همین روزهای ابتدایی هم استقبال چشمگیری از آن صورت گرفته است. اگر می خواهید با این کارگاه ها بیشتر آشنا شوید در ادامه با ما همراه باشید.
در چه زمانی؟ برای چه کسانی؟
خب شاید مهم ترین سؤال این باشد که این کارگاه ها در چه زمانی برگزار می شود؟ با برنامه ریزی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، دوره دوم برنامه های آموزشی غیرحضوری کتابخانه های عمومی تهران با عنوان مدرسه تابستانی دانایی مرداد و شهریور برگزار می شود. از زمان شیوع کرونا در کشور، کتابخانه های عمومی تهران با بهره گیری از ظرفیت فضای مجازی و سامانه های آموزش آنلاین، فعالیت های فرهنگی و ترویجی متنوعی برای گروه های سنی مختلف بزرگسال، کودک و نوجوان در زمینه های تخصصی و عمومی طرح ریزی و برگزار کرده است. مدرسه تابستانی دانایی هم از اوایل مرداد برای گروه های مختلف کودک و نوجوان، والدین و همچنین کتابداران آغاز شده است.
چطور ثبت نام کنیم؟
ثبت نام در این کارگاه های مجازی رایگان کتابخانه های عمومی تهران، کار چندان سختی نیست. علاقه مندان برای شرکت در هر یک از این برنامه ها می توانند عدد کلاس مورد نظر را (در جدول این صفحه می توانید این اعداد را ببینید) به سامانه 100045018 ارسال کنند؛ یعنی یک پیامک ساده، نخستین گام ثبت نام شما در مدرسه تابستانی دانایی است. فقط یک نکته را همین جا به شما بگوییم، اگر جزو کسانی هستید که عضو کتابخانه های عمومی هستید اولویت با شماست؛ یعنی به دلیل ظرفیت محدود کلاس ها، اولویت با اعضای کتابخانه های عمومی و کتابداران است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به صفحه مجازی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران در اینستاگرام (Instagram.com/tehranpli) مراجعه کنید.
برپایی نخستین جشنواره کتابخوان و رسانه
اگر اهل کتاب و کتابخوانی هستید و جزو اهالی رسانه هم به حساب می آیید یک خبر خوب برایتان داریم؛ قرار است به زودی برای نخستین بار جشنواره کتابخوان و رسانه برگزار شود. در نخستین گام این جشنواره هم دبیر این جشنواره توسط دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور معرفی شده است. علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد با هدف ایجاد مشارکت نسل جدید و فعال حوزه رسانه و فرهنگ و هم افزایی با رسانه ها در حکمی مهدی توکلیان را به عنوان دبیر نخستین دوره جشنواره کتابخوان و رسانه منصوب کرده است.
معمولا جشنواره های مطبوعاتی بیشتر شامل آثار تولید شده در مطبوعات مکتوب و خبرگزاری های برخط بودند اما در این جشنواره تلاش خواهد شد آثار تولیدی مراکز استانی صدا و سیما هم در موضوعات جشنواره درنظر گرفته شود. بخش ویژه وبلاگ نویسی نیز از دیگر بخش های این جشنواره خواهد بود که کتابداران سراسر کشور که آثاری را در وبلاگ های خود منتشر می کنند می توانند در این بخش جشنواره شرکت کنند.
در این جشنواره آثاری که در بازه زمانی 17مرداد ماه تا 17 اسفندماه که سالروز تاسیس نهاد است تولید شده اند می توانند شرکت کنند. همچنین کتابخانه ای که به تازگی به نام مرحوم روح الله رجایی از فعالان عرصه رسانه در شرق تهران نامگذاری شده، به عنوان دبیرخانه این جشنواره انتخاب شده است.
با استقبال تعداد زیادی از علاقه مندان ژاپنی در اولین روز، سومین جشنواره و هفته فیلم ایران از سوی رایزنی فرهنگی سفارت ایران در ژاپن افتتاح شد.
به گزارش ایسنا ، از سوی رایزنی فرهنگی سفارت ایران در ژاپن "سومین هفته فیلم ایران در ژاپن" با همکاری شهرداری میناتوی توکیو، یونی فیلم ژاپن (مسئول کمیته برگزاری جشنواره بین المللی فیلم توکیو)، فدراسیون تولید کنندگان سینمای ژاپن، اداره کل همکاری های فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بنیاد فارابی طی مراسمی روز دوشنبه 20 مرداد ماه برگزار شد.
به گزارش رایزنی فرهنگی سفارت ایران در ژاپن، در روز ابتدایی این جشنواره و طی نمایش 4 فیلم (ویلایی ها، 18 درصد، مادری و آذر)، حدود 300 نفر از علاقه مندان ژاپنی و جمعی از ایرانیان و دانشجویان مقیم با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری حضور یافتند و مراسم افتتاحیه نیز با شرکت حدود 100 نفر در سالن آکاساکای توکیو برگزار شد.
در ابتدای این برنامه و پس از پخش نماهنگ ویژه سومین هفته فیلم توکیو، رایزن فرهنگی سفارت کشورمان در ژاپن طی سخنانی با اشاره به برگزاری سومین دوره این برنامه و ابراز خرسندی از فعالیت های فرهنگی اجرا شده در دو کشور گفت: ایران و ژاپن بیش از 1300 سال روابط تاریخی و فرهنگی دارند و از جمله زمینه های بسیار مهم همکاری ها، هنر سینما و فیلم های ارزشمندی است که در طول سال های گذشته در دو کشور به نمایش در آمده و زمینه شناخت بیشتر و توسعه روابط فیمابین را فراهم نموده است.
دیوسالار ابراز امیدواری کرد با توسعه شناخت هر چه بیشتر، شاهد توسعه همکاری ها و تعاملات بین دو کشور و ملت بزرگ ایران و ژاپن باشیم .
در بخش دیگری از این برنامه، سخنان یوشیهیکو یاتابه مدیر ارشد برنامه ریزی جشنواره بین المللی فیلم توکیو به نمایندگی از سوی یونی فیلم ژاپن ارائه شد که گفت: به رایزنی فرهنگی سفارت ایران در ژاپن برای برگزاری سومین جشنواره فیلم در ژاپن تبریک می گویم و باید اعلام کرد سطح و کیفیت فیلم ها، کارگردانان و هنرمندان ایرانی بسیار بالا و ارزشمند است و هر سال در جشنواره بین المللی فیلم توکیو نیز با موفقیت حضور دارند.
وی اظهار امیدواری کرد تا روابط سینمایی دو کشور بیش از پیش گسترش یابد.
در ادامه این مراسم نیز فیلم ویلایی ها به نمایش درآمد.
در این دوره، 7 فیلم با زیرنویس ژاپنی و صدای اصلی که از سوی رایزنی فرهنگی به صورت مستقل ترجمه و زیرنویس گردیده شامل ویلایی ها، مادری، آذر، مستند دفاع مقدس با نام 18 درصد، طعم شیرین خیال، حوض نقاشی و خیلی دور خیلی نزدیک به نمایش در خواهد آمد.
همچنین در حاشیه این برنامه نمایشگاهی از آثار فرهنگی و هنری برپا گردید و نشریات و کتب رایزنی نیز به علاقه مندان معرفی و ارائه شد.
انتهای پیام/
13:42 - 1399/05/22 / شماره : 755196 / تعداد نمایش : 26
air.ir/Zrq3Par
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سازمان اوقاف و امور خیریه برای اجرای شیوه نامه برگزاری عزاداری محرم و کمک به هیئت های مذهبی قرار است فضای باز و محیط بیرونی امامزادگان و بقاع متبرکه را در اختیار هیئت ها قرار دهد.
حجت الاسلام نوروزپور مدیرکل امامزادگان و بقاع متبرکه سازمان اوقاف در گفت و گو با خبرنگار تسنیم گفت: سال های گذشته نیز همکاری و همراهی سازمان اوقاف با هیئت های مذهبی به طور گسترده دنبال می شد اما امسال به جهت شیوع ویروس کرونا و رعایت الزامات شیوه نامه ستاد ملی کرونا همکاری بیشتری با هیئت های مذهبی در جهت برپایی جلسات عزاداری خواهیم داشت.
وی ادامه داد: ابلاغیه همکاری بقاع با هیئت های مذهبی برای ادارات کل اوقاف استان ها ارسال شده است. انتظار می رود در برخی از بقاع شاخص که فضای کافی در اختیار دارند، جایگاهی برای حضور هیئت های مذهبی تعبیه شود تا آنها در زمان مشخص و با رعایت پروتکل های بهداشتی مراسم عزاداری را برپا کنند. شبکه های استانی صدا و سیما و دیگر رسانه ها نیز برای پوشش مراسم عزاداری در سراسر کشور قول همکاری داده اند.
انتهای پیام/
سیدمجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر ارشاد در احکامی مجید کیانی، حسن ریاحی، شاهین فرهت، نادر مشایخی و محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی را به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر منصوب کرد.
در حکم معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اعضای این شورا آمده است:
با عنایت به بند 2 فصل دوم آئین نامه جشنواره موسیقی فجر و نظر به سوابق علمی و تجربیات هنری جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان عضو شورای سیاستگذاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر منصوب می شوید.
امید است همکاری صمیمی جنابعالی و ارائه راهکارهای مناسب در این شورا، موجب شود تا با بررسی و شناخت نقاط قوت و ضعف جشنواره، شاهد ارتقای کمی و کیفی در این دوره باشیم.
بر اساس اصلاحیه ای که تازگی در آیین نامه جشنواره موسیقی فجر صورت گرفت، شورای سیاستگذاری جشنواره متشکل از چهار هنرمند موسیقی، دبیر جشنواره، مدیرکل دفتر موسیقی و معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. دبیر جشنواره موسیقی فجر نیز در جلسه های شورای سیاستگذاری تعیین می شود و به اعضای شورای اضافه می شود.
به گزارش بولتن نیوز ، آرش دادگر کارگردان و مدرس تئاتر درباره روی صحنه بردن نمایش جدیدش گفت: از روز یکشنبه 26 مردادماه اجرای نمایش اودیسه 2020 در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر آغاز می شود. این اثر نمایشی را می توان ورژن جدیدی از نمایش اودیسه به حساب آورد که پیش از این به صحنه برده بودم. این نمایشنامه توسط امین طباطبایی از روی اثر ماندگار هومر به همین نام نوشته شده است.
وی ادامه داد: اودیسه 2020 برخلاف اثر قبلی که 9 بازیگر داشت تنها 3 بازیگر دارد و امین طباطبایی، ندا حبیبی و خودم در این اثر نمایشی به ایفای نقش می پردازیم. در واقع این نمایش تجربه متفاوتی از اثر قبلی است و مخاطبان با نمایشی ایستا روبرو هستند و بیشتر تلاش شده است تا تماشاگران از لحاظ شنیداری با اثر عجین شوند. اودیسه 2020 درباره جنگ تروا و سازنده اسب چوبی است و اولیس شخصیت نمایش پس از 10 سال آوارگی به خانه بازمی گردد.
دادگر درباره اجرای نمایش در شرایط فعلی عنوان کرد: متأسفانه تئاتر کار کردن در این مملکت به نوعی دیوانگی محسوب می شود اما شرایط برای فعالیت در تلویزیون و سینما و هنرهای دیگر اینگونه نیست. در هر موقعیت بحرانی وقتی قرار است تئاتر کار کنیم بقیه به ما می گویند مگر دیوانه هستید که می خواهید در این شرایط نمایشی را به صحنه ببرید در حالی که کسی در مورد فعالیت های دیگر هنری این دیدگاه را ندارد.
وی افزود: اهالی تئاتر عملاً رهاشده هستند، چون چرخه مالی و گردش اقتصادی در تئاتر وجود ندارد. مدیران ما نیز برنامه ریزی درستی برای فعالیت هایشان ندارند و می خواهند فقط در لحظه کاری را به سرانجام برسانند و به فکر آینده نیستند.
این مدرس تئاتر یادآور شد: به هر حال من هم مثل کادر زحمتکش، فداکار و شجاع درمان که به خودشان اجازه نمی دهند دست از کار بکشند، نمایشم را به صحنه می برم اما نمی دانم عکس العمل تماشاگر چه خواهد بود و نمی توانم آنها را مجبور به حضور در سالن نمایش کنم اما شرایط بهداشتی برای حضور مخاطبان و گروه اجرایی در تئاتر شهر فراهم است و همه پروتکل ها به درستی رعایت می شود.
دادگر در پایان تاکید کرد: تئاتر شهر این روزها از مکان های دیگر تئاتری برای اجرا امن تر است اما باز هم تصمیم با تماشاگر است. در هر حال امیدوارم که شرایط زودتر به وضعیت قبل بازگردد و مخاطبان نیز به دیدن این نمایش بنشینند.
این کارگردان تئاتر پیش از این نمایش های آژاکس ، مکبث ، کالون و قیام کاستلیون ، طوفان ، هملت ، صبحانه برای ایکاروس ، شاه لیر ، اسب ، او ، بازگشت افتخارآمیز مردان جنگ و تعداد دیگری از آثار نمایشی را در تالارهای مختلف کارگردانی کرده است..
امین طباطبایی نویسنده، آرش دادگر کارگردان، امین طباطبایی، آرش دادگر و ندا حبیبی گروه بازیگران، شهرام احمد زاده مجری طرح و مشاور کارگردان، عمار عاشوری دستیار کارگردان و برنامه ریز، کیکاووس شکوهی دستیار کارگردان، جاهد قربانی مدیر صحنه، آرش دادگر طراح صحنه، علیرضا زندیه طراح نور، مرضیه برزی طراح لباس، امیر رجبی طراح پوستر و بروشور گروه اجرایی نمایش اودیسه 2020 را تشکیل می دهند.
نمایش اودیسه 2020 به نویسندگی امین طباطبایی و کارگردانی آرش دادگر از روز یکشنبه بیست و ششم مرداد ماه ساعت 19:30 به مدت 75 دقیقه در تالار چهارسو مجموعه تئاتر میزبان مخاطبان خواهد بود.
سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: اصغر نوری مترجم و کارگردان تئاتر، با این توضیح که در حوزه هنر وقتی از کتاب صحبت می کنیم به طور کلی دو دسته اثر ذوقی و جدی داریم به هنرآنلاین گفت: کتاب های ذوقی حس شخصی و احساسی یک نویسنده درباره یک مسئله است. فرض کنید نویسنده ای درباره نقاشی کتاب نوشته است و شاید خودش هم نقاش باشد که آن کتاب ذوقی محسوب می شود. این نوع بیشتر در حیطه زیباشناسی قرار می گیرد یا درباره تئاتر و سینما است ولی نظریه ارائه نشده و نویسنده بیشتر به احساس، تجربیات و نگاه خود پرداخته است. دسته دوم کتاب های بسیار جدی، آموزشی و نظری هستند. آثار دانشگاهی که ناشر دانشگاهی دارند. در این متون نظریه وجود دارد و علمی نوشته شدند و درباره هر هنری از تئاتر، سینما، مجسمه سازی و موسیقی.
او جای کتاب های دسته دوم یعنی آموزشی و نظری را در کشورمان خالی دانست و افزود: ترجمه این متون الزامی است. در همه دنیا 80 درصد این کتاب های واجب را انتشارات دانشگاه ها چاپ می کنند چون علمی هستند و با اصول پژوهش علمی نوشته شدند. از اول تصور شده مخاطب این آثار دانشجویان و پژوهشگران هستند نه عموم مردم. ناشرهای عمومی معمولا این آثار مفصل و حجیم را نشر نمی دهند چون فکر می کنند شکست می خورند. در این میان دانشگاه های معتبر آن رشته تخصصی هنر بخش انتشارات دارند که مرتب و منظم کار می کند، پول خوب به پژوهشگران می دهد و امکانات خوبی برای آن ها فراهم می کند. ما این بخش را در ایران دست کم گرفتیم. مدیریت و برنامه ریزی در این زمینه وجود ندارد. تقریبا هیچ دانشگاهی ناشر قدرتمند ندارد؛ ناشرانی هستند ولی زیربنایی فعالیت نمی کنند. برای همین شاهدیم مثلا کتابی درباره فلسفه پست مدرنیسم که باید درباره آن پژوهش شود توسط هر ناشر غیرتخصصی منتشر می شود. یا کتاب مهم یک نویسنده پست مدرن هنوز ترجمه نشده ولی چهار کتاب درباره آن شخص به فارسی برگردانده شده است. یا کتاب مهم او که بنای کار اوست را نداریم ولی اثر آخر او به فارسی موجود است. این یعنی هیچ برنامه ریزی و تفکری پشت انتشار این متون نیست.
نوری ادامه داد: انتشارات "سمت" حرکاتی مثبتی در این زمینه داشته و کارش زیربنایی بوده ولی در بازار کتاب حضور قوی ندارد. "سمت" اگر تقویت شود می تواند خیلی کاستی ها را جبران کند. در این انتشارات که برای وزارت علوم است می توان برنامه ریزی و تفکر را دید.
او با بیان این که کاری که مترجم انجام می دهد باعث می شود اندیشه ای وارد جامعه شود و یا حتی منجر به جریان شود، گفت: اگر ترجمه در طی این سال ها از دوره مشروطه تا الان بررسی شود، روشن است متون نظری خیلی از آرا غربی و اندیشه غربی با ترجمه وارد کشور شده و در جامعه تاثیر گذاشته است. اما همین اعتقاد راه را برای شارلاتانیسم، فرصت طلبی و توهم باز می کند. فکر می کنیم هر مترجمی تفکر ایجاد می کند و هر مترجمی الزاما دارد کار فرهنگی انجام می دهد ولی واقعا این طور نیست. برخی اوقات می بینیم مترجمان با انتخاب غلط و کار ترجمه اشتباه باعث خیر که نمی شوند هیچ، باعث شر هستند. این وسط راه برای سودجویی در کتاب سازی هم باز است. دو عامل موجب شده این قضیه شدت بگیرد. نخست این که ناشر خوب حرفه ای بسیار کم داریم. ناشری که هدفمند کتاب چاپ کند و کارشناس کتاب داشته باشد تا بداند چرا دارد این آثار را به مترجم سفارش می دهد. اگر کتاب را شخص مترجم انتخاب کرده هیات کارشناسی بررسی کند و به دلیل منطقی برسد چرا باید این کتاب منتشر شود. دوم این که هیات کارشناسی در هر انتشارات لازم است که در 90 درصد انتشاراتی ها این هیات را نداریم. در نتیجه کار ترجمه تبدیل به کار تصادفی می شود. کتاب تصادفی انتخاب می شود و برای چاپ آن تصمیم می گیرند.
نوری با تاکید بر این که باید از سوی وزارت ارشاد در امتیاز نشر دادن دقت بیشتر صورت بگیرد، اظهار داشت: همان گونه که به هر شخصی اجازه نمی دهیم مطب باز کند به هر فردی اجازه ندهیم انتشارات باز کند. ببینیم آیا این فرد سیاست فرهنگی دارد و چقدر از فرهنگ می داند. وزارت ارشاد می تواند سخت گیرانه تر به ناشران اجازه کار دهد و دوم به قانون کپی رایت بپیوندد. این دو عامل باعث می شود دیگر این همه کتاب بد ترجمه و چاپ نشود و ناشر مجبور است کتاب درست انتخاب و ترجمه خوبی ارائه دهد. یکی از دلایلی که نمی توانیم از این قانون تبعیت کنیم به مسئله ممیزی برمی گردد زیرا یکی از بندهای قانون کپی رایت این است که اثر بدون کم و کاست چاپ شود. اما به هر حال در تمام این سال ها مترجمان حرفه ای می دانند چه متونی انتخاب کنند که با کم ترین ممیزی منتشر شود و به متن اصلی لطمه نخورد. بطور کلی این بازار آشفته امروز، یکی از نتایج بی قانونی است و فضا برای ناشر فرصت طلب، مترجم بد و کتاب نامناسب مهیا است.
سرویس موسیقی هنرآنلاین: اواخر ماه پیش بود که ماده واحده "فرآیند و مرجع تدوین سند ملی موسیقی" که در جلسه پنجم ستاد هماهنگی و راهبری اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور به تصویب رسید، توسط اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ابلاغ شد.
بر اساس این ماده واحده، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است با همکاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادها و دستگاه های مرتبط به طریق مقتضی سند ملی موسیقی را با رعایت چارچوب تدوین اسناد ملی حوزه فرهنگ تدوین کند.
محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یکی از روزهای گرم تابستانی پای پرسش های خبرنگار هنرآنلاین نشست و درباره سند ملی موسیقی کشور توضیحات جامعی ارائه داد.
آقای اله یاری، لطفاً در ابتدای گفت وگو بفرمایید که سند ملی موسیقی کشور اکنون در چه مرحله ای قرار دارد؟
در ستاد هماهنگی نقشه مهندسی فرهنگی کشور بندی تحت عنوان روزآمدسازی سندهای تخصصی و موضوعی ذیل نقشه مهندسی فرهنگ کشور و ارائه پیشنهادهای لازم برای تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که در آنجا برای نقشه مهندسی فرهنگی کشور، تعدادی راهبرد کلان تنظیم شده است. عنوان راهبرد نهم "تبیین، ترویج یا نهادینه سازی هنر متعهد، تعالی بخش و استکبارستیز و تعمیق درک زیباشناسانه عمومی و بهره گیری از ظرفیت هنر در تحکیم فرهنگ اسلامی ایرانی و گفتمان انقلاب اسلامی متنبی بر بیانات امام راحل و مقام معظم رهبری" است.
بند چهارم این راهبرد کلان، ساماندهی وضعیت موسیقی کشور و تدوین سند ملی موسیقی کشور بر اساس موازین اسلامی است. بر اساس این دو شرح وظایف، یک ابلاغیه از طرف معاون اول رئیس جمهور به عنوان رئیس ستاد هماهنگی و راهبری نقشه مهندسی فرهنگی کشور به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده که در آنجا گفته شده در جلسه پنجم دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی، فرایند و مرجع تدوین سند ملی موسیقی تصویب شده است. مقرر شد وزارت ارشاد با همکاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی، سند ملی موسیقی را با رعایت چارچوب تدوین اسناد ملی حوزه فرهنگ تدوین کند و به ستاد هماهنگی نقشه مهندسی فرهنگی کشور ارائه نماید. ما برای این که این تکلیف را انجام بدهیم هفته آتی با دبیر کمیسیون تخصصی هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه خواهیم داشت تا کلیاتی که باید مورد بحث قرار بگیرد را مرور کنیم و پس از آن از صداوسیما، سازمان تبلیغات، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستگاه های دیگر که در حوزه موسیقی فعال هستند دعوت کنیم تا ببینیم تدوین یک سند ملی برای اولین بار در حوزه موسیقی چه الزاماتی دارد و چه مواردی باید در آن رعایت شود.
به نظر شما این سند چقدر می تواند تأثیرگذار باشد؟
یکی از نقاط ضعفی که در حوزه موسیقی از آن رنج می بریم، فقدان اسناد بالادستی معتبر است. تاکنون در برنامه های پنج ساله توسعه کشور در مصوبات مجلس شورای اسلامی، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام به حوزه های مختلف فرهنگ و هنر پرداخته شده، اما حوزه موسیقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین یکی از آشفتگی هایی که امروز در حوزه موسیقی با آن دست و پنجه نرم می کنیم، فقدان اسناد بالادستی است. امسال یک اتفاق اولیه در شورای عالی انقلاب فرهنگی افتاد که دارد تکمیل می شود. پس از تشکیل شورای هنر، موضوع تشکیل شورای هماهنگی موسیقی کشور به تصویب رسید. در آن شورا بیشتر پیش بینی شده که دستگاه ها و تشکل هایی که در حوزه موسیقی کار می کنند حرکات هماهنگ تری داشته باشند. یعنی اتفاقات آموزش و پرورش، صداوسیما و حوزه های آموزشی مانند وزارت علوم در حوزه موسیقی هماهنگ تر باشد چون گاهی در حوزه موسیقی اتفاق های ناهمگونی مشاهده می شود و بعضاً دستگاه ها، تلاش های همدیگر را خنثی می کنند. این که می خواهد در بین دستگاه های حاکمیتی، تصمیم گیر و سیاست گذار در حوزه موسیقی یک هماهنگی اتفاق بیفتد را باید به فال نیک گرفته شود. نیاز ما این بود که در یک سند ملی در جمهوری اسلامی ایران به موضوع موسیقی پرداخته شود.
الآن که عنوان سند ملی موسیقی در نقشه مهندسی فرهنگی کشور گفته شده است، توقعی را به وجود آورده که محتوای سند چه چیزی می تواند باشد؟
به هر حال یک سری توقعات و مطالباتی در بین هنرمندان حوزه موسیقی وجود دارد که در این سند به آن ها پرداخته شود. جای امیدواری وجود دارد که در جلسات آینده تدوین سند ملی موسیقی کشور، محتوای سند یک محتوای کاربردی و راهگشا باشد. در حال حاضر سینما و هنرهای نمایشی در کشور دارای یک جایگاه تعریف شده هستند و تطابق آن ها با ضوابط دینی و قانونی مشخص است. حتی در تقویم رسمی کشور روز ملی سینما و تئاتر وجود دارد ولی در برخی حوزه ها مانند حوزه موسیقی از این جهت نقصانی وجود دارد که باید آن را جبران کرد. فکر می کنم تدوین اسناد بالادستی اجرایی در حوزه موسیقی کمک قابل توجهی خواهد کرد تا نسبت حقوق، تکالیف و مطالبات، هر کدام نسبت مشخص تری باشد. هم بین دستگاه ها درک و شفافیت بیشتری نسبت به وظایف همدیگر وجود داشته باشد و هم تصوری که از هنرمندان موسیقی دارد و توقعی که هنرمندان حوزه موسیقی از دستگاه های اجرایی دارند نظم بهتری پیدا کنند. تدوین اسناد ملی کمک می کند که پیش از تدوین سند، گفت وگوهای فراگیری اتفاق بیفتد و بعد از تدوین سند یک وفاقی بین اهالی آن حوزه پیش آید که حقوق و تکالیف هر کدام از طرفین در آن اسناد مشخص شود. فکر می کنم تدوین سند ملی به این معنا در حوزه موسیقی جزو نقصان ها و گمشده هایی است که می تواند به آینده موسیقی کشور کمک کند.
آقای اله یاری، سند ملی موسیقی تا چه حد ضمانت اجرایی دارد؟
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکم قانون است. معمولاً مجرای مصوبات فرهنگی کشور هم شورای عالی انقلاب فرهنگی است و همانند مصوبات مجلس شورای اسلامی لازم الاجرا است. الآن بسیاری از مصوباتی که در حوزه فرهنگی وجود دارد مانند ضوابط مربوط به انتشار کتاب، هنرهای تجسمی و نمایشی، در حکم قانون است. از طرفی علاوه بر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، بخشی از تکالیفی است که در سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور بر عهده گذاشته شده و توسط عالی ترین مقام کشور ابلاغ می شود. لذا به اعتبار قانونی و سندیت، سند محکم و لازم الاجرا است.
یکی از ناهماهنگی های همیشگی در حوزه موسیقی بحث لغو کنسرت ها است که گاهی نهادهای مختلف کنسرت ها را لغو می کنند. این سند قرار است چه مشکلات و موانعی را از سر راه بردارد؟
این که در سندهای ملی تا چه حد به سطوح زیرین پرداخته شود بستگی به این دارد که تدوین کنندگان سند چه هدفی را دنبال می کنند. معمولاً تدوین سند ملی یک پل ارتباطی بین آنچه خواسته حاکمیت است با آنچه باید اتفاق بیفتد برقرار می کند. سند ملی موسیقی تلاش می کند بیشتر به بایدها و نبایدها بپردازد ولی این که به صورت مشخص به موضوع کنسرت بپردازد یا نه را باید ببینیم سمت و سوی جلسات به چه شکل خواهد بود. فکر می کنم این سند کمک می کند که فرایندها شفاف تر شود. اگر یک اتفاق می خواهد در حوزه موسیقی بیفتد، مرجع تصمیم گیری و شناسایی در سند می تواند مشخص باشد. مسائل حوزه موسیقی، مسائل کلان و چندوجهی است. در سال های گذشته برای برخی از آن ها تلاش نشده که پاسخ مناسبی پیدا کنیم. امیدوارم این سند کمک کند تا بتوانیم برای این مسائل پاسخ خوب پیدا کنیم. شاید یکی از الزامات تدوین خوب این باشد که ما از پیش پرسش های خودمان را خوب حس کرده باشیم.
دفتر موسیقی به عنوان متولی فرهنگی چقدر می تواند در این زمینه نقش فرآیندمحوری داشته باشد؟
دفتر موسیقی به نمایندگی از معاونت امور هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش می کند نقش محوری را در تشکیل جلسات و دعوت از هنرمندان و تشکلات موسیقی ایفا کند و جلسات را به سمتی هدایت کند که هر چه سریع تر سند ملی موسیقی به سرانجام برسد تا پیش نویسی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آماده می شود به تأیید شورای انقلاب فرهنگی و ستاد نقشه مهندسی فرهنگی کشور برسد.
این اتفاق قرار است که چه زمانی بیفتد؟
27 مردادماه اولین جلسه ای است که در معاونت امور هنری با کمیسیون تخصصی هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل می شود و بعد از آن جلسات با اعضای بیشتر به صورت منظم برگزار خواهد شد تا فرایند تدوین سند همه گیرتر شود. سند مراحل تصویب خودش را در شورای انقلاب فرهنگی خواهد گذراند.
شش ماه از تسلط کرونا بر جهان گذشت؛ در این مدت مشاغل بسیاری تعطیل شدند و تعدادی هنوز به دنبال راه هایی برای جلوگیری از ورشکستگی تمام عیار هستند. در حوزه هنر؛ عده زیادی بیکارند و عده ای به روش های غیرحضوری روی آورده اند؛ درست مانند فرزاد زاهدی (نوازنده، آهنگساز، مدرس موسیقی) که مدیر یکی از آموزشگاه های شهر آمل است و می گوید: چاره ای نیست باید به همین اجراها و آموزش های مجازی دل خوش بود.
زادهدی؛ نوازندگی گیتار کلاسیک را از علیرضا تفقدی، فرزاد دانشمند و کیوان میرهادی فرا گرفته.او در سال 1385 گروه کاسپین را تشکیل داد و سرپرستی گروه کوارتت گیتار آمل را به عهده گرفت. زاهدی با اینکه در زمینه موسیقی کلاسیک و سازی چون گیتار فعالیت می کند اما می گوید: "به موسیقی ایرانی نگاهی ویژه دارم." او به اتفاق اعضای گروهش طی سال های گذشته علاوه بر تنظیم آثار ایرانی برای گیتار، قطعات فاخر و مطرحی چون بیداد و چکاد از ساخته های زنده یاد پرویز مشکاتیان را نیز تنظیم و اجرا کرده است.
از وضعیت تمرینات گروهتان در شرایط فعلی بگویید؟
شکر خدا به اتفاق دیگر اعضای گروه در دوران کرونا همچنان به تمرینات ادامه داده ایم و مشغول کار روی یکی دو قطعه خیلی خوب ایرانی هستیم. یعنی رپرتواری داریم و صرفا مشغول تمرینیم، اما متاسفانه فعلا امکان اجرا نداریم. قرار بود در شش ماهه اول امسال لااقل سه الی چهار اجرا داشته باشیم، اما به دلیل شیوع بیماری کرونا، متاسفانه شرایط برگزاری مهیا نشد.
با اینکه گیتار می نوازید اما با موسیقی ایرانی غریبه نیستید. یکی از اتفاقات خوبی که توسط شما و اعضای گروه تان رقم خورده تنظیم قطعات ایرانی برای ساز گیتار است که اتفاقا کار سختی هم هست؛ به هرحال نحوه پرده بندی های گیتار با سازهای ایرانی همخوانی ندارد. در زمینه تنظیم آثار ایرانی در قالب گیتار تا چه حد روند گذشته را ادامه داده اید؟
درباره علاقمندی به موسیقی ملی باید بگویم خوشبختانه بچه های گروه در این زمینه بسیار هم فکر و همراهند و دائما در حال ایده پردازی هستند.
صرفا تمرکزتان بر موسیقی ایرانی است؟
موسیقی ایرانی برایمان در اولویت است. من و اعضا، در زمینه ژانرهایی که نسبت به آنها همدل هستیم، کار می کنیم و تلاش مان این است به تولید و ارائه آثاری بپردازیم که اصطلاحا مهر و امضای گروه را با خود همراه دارند.
در زمینه تنظیم قطعات ایرانی روی گیتار چالشی واقعی با سوری و کرن ها داریم؛ زیرا گیتار ربع پرده ندارد و ما نیز می خواهیم با امکاناتی که این ساز دارد موسیقی مدنظرمان را پیاده کنیم و همین موضوع کار را دشوار می کند. به نظر می رسد گروه مسیر خود را پیدا کرده و به یکدلی لازم در نحوه پرداختن به سبک ها رسیده و حال می توان گفت امضای خاص خود را دارید.
امیدورارم اینگونه باشد و تلاش مان نیز در همین راستاست اما خب چالشی واقعی با سوری و کرن ها داریم. زیرا گیتار ربع پرده ندارد و ما نیز می خواهیم با امکاناتی که این ساز دارد موسیقی مدنظرمان را پیاده کنیم و همین موضوع کار را دشوار می کند. خوشبختانه یکی از دوستانی که در گروه مان هستند و ارشد آهنگسازی دارند، ایده های ما را پیاده می کنند که این اتفاق برای ما بسیار مثمرثمر است. امیدورام بتوانیم ایده ها و آثارمان را اجرا کنیم، زیرا به نوعی از تمرین های بدون اجرا خسته شده ایم.
آیا قصد ندارید آلبومی از آثار قبلی تان را منتشر کنید؟
قصد چنین کاری داریم. برخی از قطعات قبلی را ادیت کرده ایم و به زودی مشغول ضبط خواهیم شد. در واقع از آنجایی که کیفیت کار برایمان اهمیت دارد به خودمان سخت می گیریم و زمان زیادی را صرف قطعات می کنیم. به طور مثال پس از اجرایی که در جشنواره موسیقی فجر داشتیم، قطعه بیداد و چکاد را مد نظر قرار دادیم و به همراه اعضای گروه درباره شان صحبت و بحث و تعامل کردیم و نت به نت آنها را مورد بازنگری قرار دادیم تا در نهایت به آنچه می خواهیم نزدیک تر شویم.
شما سال هاست در زمینه آموزش فعال هستید. طی ماه های گذشته با وجود بحران بیماری کرونا فعالیت های آموزشگاه تان در شهر آمل به چه شکل بوده است؟
فعالیت در چند ماه گذشته با وجود بیماری کرونا توفیقی اجباری بوده است، که اتفاقا به نوعی از آن نتایج مثبتی نیز گرفته ایم. با وجود بیماری کرونا و محدودیت های که برای آموزشگاه ها ایجاد کرده، به شیوه ای جدید رسیدیم که همان آموزش آنلاین است. البته شیوه آموزش آنلاین مزایا و معایبی دارد. در شیوه آنلاین معلم موسیقی برای آموزش بهتر هنرجو باید با استفاده از کادر دوربینی که مقابلش قرار دارد، زاویه های مختلفی را مد نظر قرار دهد تا در نهایت درس و مطلب مورد نظرش را به هنرجو انتقال دهد و او را تفهیم کند. درباره معایب این شیوه نیز باید بگویم از آنجایی که آموزش موسیقی مقوله ای عملی است و معلم و هنرجو با ساز سر و کار دارند، طبیعتا شیوه مجازی و آنلاین مشکلاتی را ایجاد خواهند کرد. به طور کلی، بدیهی است که کیفیت کلاس های آنلاین به نسبت آموزش حضوری تا حدودی پایین تر است. البته معلم در شیوه آنلاین باید انرژی بیشتری صرف کند.
آموزش مجازی و آنلاین در ابتدای بحران کرونا موافقان بسیاری داشت اما هرچه گذشت مخالفت ها نسبت به این شیوه بیشتر شد و حتی برخی از اساتید نسبت به آن انتقادهایی مطرح کردند. یکی از انتقادها این بود که شیوه آنلاین برای همه مقاطع آموزشی مناسب نیست.
این انتقاد کاملا درست است. هنرجوی مبتدی قطعا و صددرصد باید به صورت حضوری در کلاس ها شرکت کند، به این دلیل که معلم باید بر اکول یا نحوه نشستن و ساز دست گرفتن او نظارت داشته باشد و تکنیک های پایه و نحوه نوازندگی را به صورت دقیق و رو در رو به او بیاموزد. به اضافه اینکه، حین آموزش و نوازندگی گاه به تغییر زوایای دست نیاز است و اگر هنرجو در این زمینه اشتباهی داشته باشد معلم باید حضورا آن اشتباه را تصحیح کند. در کل آموزش آنلاین برای هنرجویی که تکنیک های پایه را آموخته و مقولات مرتبط با نوازندگی در او شکل گرفته، موثرتر خواهد بود و نتایج بهتری در بر خواهد داشت. بنابراین، به نظرم آموزش آنلاین برای تعلیم هنرجویان مبتدی شیوه خوبی نیست و بهتر آن است که این افراد در کلاس های حضوری به یادگیری موسیقی بپردازند.
اداره ارشاد برای بهبود وضعیت فعالیت و معیشت آموزشگاه های موسیقی هیچ کاری نکرده جز اینکه در مقاطعی بخشنامه های را مبنی بر تعطیلی و بازگشایی مجدد آموزشگاه ها صادر کرده است. در ابتدای شیوع بیماری کرونا آموزشگاه ها چند ماهی به صورت کامل تعطیل شدند که این اتفاق ضررها و گاه آسیب های جدی به فعالان این بخش وارد کرد. پس از تعطیلات نوروز نیز با فروکش کردن نسبی بیماری، آموزشگاه ها مجددا آغاز به کار کردند اما بار دیگر بیماری سرکش شد. طی این مدت آموزشگاه شما با چه چالش هایی مواجه بود و اداره ارشاد مازندران و آمل تا چه حد از آموزشگاه ه ای موسیقی حمایت کرده است؟
از وضعیت دیگر صنوف خبر ندارم، اما درباره اوضاع آموزشگاه می توانم بگویم متاسفانه اداره ارشاد برای بهبود وضعیت فعالیت و معیشت آموزشگاه های موسیقی هیچ کاری نکرده است، به جز اینکه در مقاطعی بخش نامه های را مبنی بر تعطیلی و بازگشایی مجدد آموزشگاه ها صادر کرده است، یا اینکه خواسته کلاس ها را به صورت انفرادی برگزار کنیم.
در چند ماه گذشته هیچ تسهیلات دولتی به آموزشگاه داران تخصیص نیافته است؟
به هرحال آموزشگاه های موسیقی مخارجی دارند که اجاره مکان، مالیات و حقوق معلمان و پرسنل بخشی از آنهاست، حال شما هزینه های زندگی افراد را نیز به لیست مذکور اضافه کنید. بنابراین ارائه تسهیلات تاحدودی چنین مشکلاتی را مرتفع خواهد کرد. اتفاقا در این زمینه وامی را برای آموزشگاه ها در نظر گرفته بودند.
این وام چگونه و بر اساس چه شرایطی به متقاضیان تعلق می گیرد؟
در ابتدا صحبت از این بود که وام کرونا را به صورت بلاعوض به آموزشگاه داران بدهند و پس از آن گفتند که سود آن چهار درصد است و سپس از بهره 9 درصد سخن به میان آورند و پس از آن نیز تا 12 درصد افزایش یافت.
برای دریافت وام کرونا پیش از تعطیلات عید نوروز در دو یا سه سایت ثبت نام کردیم، اما تا این لحظه از وام یا چگونگی ارائه آن به متقاضیان هیچ خبری داده نشده است. حتی معلمان نیز ثبت نام کرده اند. در نهایت شما این وام را دریافت کرده اید؟
برای دریافت این وام پیش از تعطیلات عید نوروز در دو یا سه سایت ثبت نام کردیم، اما تا این لحظه از وام یا چگونگی ارائه آن به متقاضیان هیچ خبری داده نشده است. می توان گفت، تنها اتفاق خوبی که در این زمینه افتاده، این است که شیوه ثبت نام در سایت را کاملا یاد گرفته ایم. به تازگی نیز از ما خواستهاند در سایت دیگری به ثبت مشخصاتمان بپردازیم و تقریبا همه آموزشگاه ها این کار را کرده اند. حتی معلمان نیز در سایت مذکور ثبت نام کرده اند، اما متاسفانه هنوز برایمان نتیجه و فایده ای نداشته است.
مگر کرونا تا چه حد وضعیت معیشتی آموزشگاهها را تحت تاثیر قرار داده است؟
متاسفانه وضعیت معیشتی صنف ما به طور جدی تحت الشعاع بحران کرونا قرار گرفته است. همکاران بسیاری را می شناسم که از اوضاع فعلی ضربه خورده اند و آسیب های بسیاری را متحمل شده اند و این رویه همچنان ادامه دارد. طی چندماه گذشته حتی برخی از آموزشگاه های موسیقی تهران و شهرستانها به طور کامل تعطیل شده اند. در مازندران نیز اوضاع همین است و همه این ها گویای این است که آموزشگاه ها به حمایت های جدی نیاز دارند و شرایط بغرنجی را می گذرانند. طی این مدت نه تنها از ما حمایت نشده، بلکه با مشکلات دیگری نیز مواجه بوده ایم. مثلا به محض اینکه تعداد مبتلایان به کرونا افزایش می یابد، اولین بخشنامه ای که صادر می شود مبنی بر تعطیلی آموزشگاه هاست. پس از صدور چنین دستوری آیا مسئولان با خودشان نمی گویند در صورتی تعطیلی آموزشگاه ها چه اتفاقاتی برای آنها می افتد؟! در مازندران به طور کم و بیش صد آموزشگاه موسیقی وجود دارد. حال شما حساب کنید در هر آموزشگاه علاوه بر منشی و مدیران و دیگر پرسنل، حداقل ده و حداکثر 20 معلم مشغول به فعالیتند و تدریس می کنند. هر کدام از این افراد نیز خانواده و مخارج زندگی دارند. اگر تعداد این افراد را جمع بزنید با رقم بالایی مواجه خواهید شد.
استادی را در آمل می شناسم که 22 سال سابقه تدریس دارد و علاوه بر تعلیم و پرورش موزیسین های کاربلد، تاکنون حدود پنج، شش نفر از شاگردانش در جشنواره های معتبری چون موسیقی جوان مقام کسب کرده اند و صاحب عنوان هستند. متاسفانه این استاد در حال حاضر مسافرکشی می کند و در اسنپ مشغول به کار است.
وجود چنین کاستی هایی باعث شده برخی از معلمان و استادان تا پایان بحران کرونا از فضای آموزش و تدریس فاصله بگیرند.
بله متاسفانه همینطور است. درصدی از همکاران را می شناسم که پس از بیست سی سال تدریس، به دلیل وجود مشکلات زندگی و خرج و مخارج آن به شغل دیگری روی آورده اند. این فاجعه است. استادی را در آمل می شناسم که 22 سال سابقه تدریس دارد و علاوه بر تعلیم و پرورش موزیسین های کاربلد، تاکنون حدود پنج، شش نفر از شاگردانش در جشنواره های معتبری چون موسیقی جوان مقام کسب کرده اند و صاحب عنوان هستند. متاسفانه این استاد در حال حاضر مسافرکشی می کند و در اسنپ مشغول به کار است؛ زیرا چاره ای جز این ندارد. چنین اتفاقاتی واقعا ناراحت کننده و تاسف برانگیز است و بدتر آنکه حداقل تا آخر امسال درگیر بیماری کرونا هستیم و همین تداوم بحران، اوضاع را بدتر خواهد کرد. حال اینکه در دوران پساکرونا چه اتفاقی می افتد، موضوع دیگری است و واقعا مشخص نیست چه خواهد شد.
در حال حاضر برگزاری کلاس های گروهی در آموزشگاه ها به چه شکل است؟
در این بخش فعالیتی نداریم، زیرا با ارائه بخشنامه به جد از ما خواستند کلاس های گروهی را تعطیل کنیم. برگه ای هم در رابطه با پروتکلشان به ما دادند که آن را در تابلوی اعلانات آموزشگاه نصب کرده ایم. به نظرم، صدور چنین دستوراتی بی فایده است، زمانی که حمایتی وجود ندارد. همچنان این احتمال وجود دارد که با بالا گرفتن بحران، بازهم آموزشگاه ها را تعطیل کنند. این در حالی است که تردد در جادهُ های بین شهری آزاد است و بازار و مغازه ها و بانک ها و ادارات و دیگر اماکن عمومی بازهستند و به فعالیت های اجتماعی مشغولند. در چنین شرایطی ما باید همچنان نگران تعطیلی فعالیت مان باشیم، زیرا به محض اعلام شرایط اضطراری و بالا گرفتن بیماری اولین بخش نامه ای که صادر می شود در این باره است.
باتوجه به تعداد قابل توجه فعالان عرصه آموزش، برگزاری کلاس های انفرادی که به آموزشگاه ها ابلاغ شده نیز کمک چندانی به معیشت شما و همکارانتان نخواهد کرد.
همینطور است. البته در این بخش نیز مشکلاتی وجود دارد. به نظرم امکان رعایت پروتکل های بهداشتی در کلاس های انفرادی وجود دارد. اگر به طور نسبی میانگین اندازه کلاس ها را شش، ده یا دوازده در نظر بگیرید، زمانی که معلم و هنرجو با رعایت فاصله گذاری و زدن ماسک در اتاق هایی با ابعادی که گفتم حضور یابند، امکان ابتلایشان به کرونا بسیار کم است؛ اما همچنان این احتمال وجود دارد که با بالا گرفتن بحران، باز هم آموزشگاه ها را تعطیل کنند. این در حالی است که تردد در جادهُ های بین شهری آزاد است و بازار و مغازه ها و بانک ها و ادارات و دیگر اماکن عمومی باز هستند و به فعالیت های اجتماعی مشغولند. در چنین شرایطی ما باید همچنان نگران تعطیلی فعالیت مان باشیم، زیرا به محض اعلام شرایط اضطراری و بالا گرفتن بیماری اولین بخشنامه ای که صادر می شود، در این باره است. به نظرم بابت این موضوع باید به اداره ارشاد آفرین بگوییم. اداره کل ارشاد استان در زمینه صدور چنین بخشنامه هایی بسیار فعال و اکتیو است.
از اهمیت موسیقی در شرایط بحرانی بگویید.
به هرحال موسیقی حس نشاط را در جامعه تزریق می کند مثلا اینکه بچه ها طی چند ماه گذشته مدرسه نرفته اند و اغلب وقت شان را در خانه گذرانده اند و این رویه باعث کسالت آنها شده است. در چنین شرایطی تمرین موسیقی و نواختن ساز اتفاقی است که ایجاد نشاط می کند و آن تازگی به خانواده ها نیز انتقال می یابد. واقعا نمی دانم چرا دود این اوضاع باید چشم ما برود؟!
خانه موسیقی و کانون های زیرمجموعه آن و انجمن ها چه وظیفه ای دارند؟
در خانه موسیقی عضو هستم و کارت عضویت آن را نیز دارم، اما تا به حال هیچ استفاده ای از آن نکرده ام؛ جز اینکه هر سال حق عضویتم را پرداخته ام. یا مثلا کارت تدریسی داریم که در شهرستان هیچگونه استفاده و فایده ای نداشته است. من ده سال است کارت تدریس دارم، اما تا به حال کسی از من نپرسیده که آیا کارت داری یا خیر؟! حتی بیمه هنرمندان نیز با کاستی هایی مواجه است. چند ماه پیش از ما خواستند بیمه سه ماه اول سال را پرداخت نکنیم، زیرا قرار است خانه موسیقی آن را بپردازد. گفتند اعضا فیش دریافت کنند اما مبلغ را نپردازند. در ادامه نیز یک روز از سه ماه اول سال باقی مانده بود که به ما گفتند حق بیمه را خودتان واریز کنید و ما آن را به شما بر می گردانیم. به هرحال همه این اتفاقات گویای این است که از لحاظ صنفی، تشکل بسیار ضعیفی داریم و اگر غیر از این بود در حقمان این همه اجحاف نمی شد. به هر روی امیدوارم صنف آموزشگا ه ها و به طور کلی موسیقی از سوی دولت و نهادهای ذیربط جدی تر گرفته شوند، به این دلیل که موسیقی متعلق به مردم است. امکان ندارد که افراد جامعه طی شبانه روز موسیقی گوش نکنند و چنین چیزی محال است، بنابراین اگر موسیقی رونق داشته باشد روحیه مردم نیز بهتر خواهد بود.
اعتمادآنلاین| ثبت پرونده خوشنویسی از سوی ترکیه به عنوان میراث ناملموس در یونسکو باعث شده است این هنر در هر 2 کشور با بررسی بیشتری مورد مطالعه قرار گیرد. هرچند ایران هم قصد دارد پرونده خوشنویسی را برای ثبت به یونسکو بفرستد، اما با توجه به عملکرد کشورهای همسایه به خصوص ترکیه در ثبت برخی از آثار میراثی دیگر به نام خود، ثبت پرونده خوشنویسی از سوی آنها حساسیت جامعه خوشنویسی و هنری را بالا برده است.
الهه خاتمی، از استادان انجمن خوشنویسان که مدرک اولین استادی زن در خط نستعلیق را هم در سال 86 کسب کرده، معتقد است کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه با برگزاری مسابقات و اهدای جوایز نفیس توانسته اند خود را در زمینه خوشنویسی معرفی کنند و حتی با خرید یا سفارش دادن به استادان خوشنویسی از جمله هنرمندان ایرانی، بخش زیادی از آثار موزه ای این استادان را در اختیار گرفته اند.
به گفته او، با این اوصاف طبیعی است که ترکیه بخواهد از این اقدام بهره برداری کند و به صرافت ثبت خوشنویسی به نام خودش بیفتد. گرچه که به گفته خاتمی، این امر طبیعی است اما حق نیست. گفت وگوی اعتمادآنلاین با خاتمی را درباره خوشنویسی در ترکیه و مقایسه آن با ایران در ادامه بخوانید.
***
*اگر نگاهی به تاریخچه خوشنویسی ایران و ترکیه بیندازیم، کدام یک پیشینه قوی تری در این زمینه دارند؟
البته که سابقه خوشنویسی در ایران قابل مقایسه با ترکیه نیست. در واقع ایران همیشه پرچمدار این رشته از قرن چهارم بوده است که ابن مقله بیضاوی شیرازی اقلام سته را تنظیم کرد. او منسوب به ایران است و همین موضوع نشان می دهد سرزمین ایران در خوشنویسی سابقه داشته است.
نخستین بار نیست که کشورهای دیگر قصد دارند میراث های فرهنگی و اعتباری مان را به خود منتسب کنند. متاسفانه به کم کاری و غفلت ما در این زمینه برمی گردد که باعث می شود چنین اتفاق هایی بیفتد. البته در سال های اخیر کشورهای دیگر مشخصاً ترکیه فعالیت های زیاد و قابل تاملی همچون برگزاری دوسالانه ها و جشنواره های معتبر با جایزه های خیلی خوب و از همه مهم تر با حمایت مسئولان عالیرتبه خود داشته اند.
همه این مسائل کمک می کند آنها ویترینی برای شناخته شدن به دنیا شوند و این برداشت به وجود بیاید که این کشور در زمینه خوشنویسی پیشگام بوده و هست و سابقه ای دارد. آنها فعالیت می کنند و از سوی مسئولان شان حمایت می شوند.
منابع مالی بسیار زیادی هم در اختیارشان قرار می گیرد تا برای خوشنویسی خرج کنند. به هر حال این عوامل تاثیرگذار است چون نمی توانیم نقش تبلیغات را در شناخته شدن، تغییر جریان ها یا نگاه ها منکر شویم. آنها فعالیت کردند، خرج کردند، حمایت کردند و الان هم می خواهند بهره برداری کنند، این یک امر طبیعی است اما حق نیست.
هنرمندان ترک در زمینه خط نسخ و ثلث بسیار عالی هستند
*همان طور که خوشنویسی ایران را بیشتر با نستعلیق می شناسیم، ترکیه در زمینه خوشنویسی خطی دارد که بیشتر با آن شناخته شود؟
نمی توانیم منکر شویم که هنرمندان ترک در زمینه خط نسخ و ثلث بسیار عالی هستند و چهره های شناخته شده و مورد تاییدی هم در زمینه این هنر در دنیا دارند. آنها در این زمینه از ما جلوتر و قوی تر هستند، اما به این معنا نیست که این خط ها مال آنها باشد.
این دو خط از اقلام سته هستند که از قرم چهارم به بعد به شکل های مختلف شاهد تطورش هم بوده ایم. آنچه امروز در ترکیه صورت می گیرد کارهای قوی است اما ما به عنوان یک شناسنامه ملی و آنچه متعلق به خودمان هست می توانیم به صورت مشخص از نستعلیق و شکسته نستعلیق نام ببریم و کسی هم نمی تواند ادعا کند که از ما در این زمینه جلوتر است.
هنرمندان خوشنویس حمایت شوند
*در سال های اخیر چند دوسالانه هم از سوی وزارت ارشاد در زمینه خوشنویسی برگزار شد. آیا این دوسالانه ها برای اینکه از خوشنویسی حمایت شود موثر بوده اند؟
این برنامه ها با حرکت هایی که در خارج از ایران اتفاق می افتد مثل دوبی یا ترکیه قابل مقایسه نیستند چون آن رویدادها جایزه های بسیار عالی دارند و اعتبار و احترامی که مسئولان شان نسبت به این هنرها قائل هستند باعث حمایت مادی و معنوی هنر خوشنویسی می شود.
نمونه این حمایت ها سفری است که چند سال قبل به ترکیه داشتم. برای سمپوزیوم بانوان خوشنویس به ترکیه دعوت شده بودم. در مراسم افتتاحیه آقای اردوغان به همراه خانواده اش در این مراسم شرکت کرده بود. می خواهم بگویم این سمپوزیوم در این سطح برگزار شد و آن طور حمایت شد؛ پس طبیعی است که نتیجه اش را هم می ببینند.
در حالی که چهره های خوشنویسی ایران در جای جای دنیا نمایشگاه برگزار کرده اند یا در مسابقات مختلفی حضور داشته اند چون دغدغه حفظ و حراست از این هنر را داشته اند، اما در همین رویدادها مسئولان کشورهای مختلف حضور داشتند به جز کشور ما. حتی اگر دعوت هم شده بودند، نمی آمدند.
در داخل کشور هم وقتی مراسمی هست و هنرمندی از کشورهای دیگر شرکت می کند سفیر آن کشور حتماً حضور دارد تا نشان دهد این هنرمند تحت حمایت کشورش است، اما ما خوشنویسان ایرانی واقعاً همه جای دنیا خیلی غریب بودیم، در ایران هم همین طور.
جوان ها رفته رفته از این هنر فاصله می گیرند
*الان چه وضعیتی دارد؟ چقدر میان نسل جوان یا خانواده ها مورد اقبال قرار می گیرد؟
واقعیت این است که در سال های اخیر به خاطر شرایط سیاسی و اقتصادی، فرهنگ مان هم تحت تاثیر قرار گرفته و جوان ها رفته رفته از این هنر فاصله می گیرند. بعد از انقلاب، اتفاق خاصی رقم خورده بود که اقبال زیادی در زمینه هنر خوشنویسی به عمل آمد.
البته عوامل دیگر هم دخیل بودند؛ مثلاً هنرهای دیگر خیلی مطرح نمی شدند یا اجازه مطرح شدن نداشتند اما خوشنویسی چون هنری است که با کلام و ادبیات و خلاقیات در ارتباط است، خانواده ها خیلی استقبال کرده بودند. انجمن خوشنویسان خیلی توانست از این فرصت بهره برد و توسعه کمی و کیفی پیدا کند.
رفته رفته به خصوص با توجه به شرایط اقتصادی، خانواده ها مسائل فرهنگی را با گزینش بیشتری در سبد خانواده قرار می دهند و همین مساله باعث شده است توجه به آموزش خوشنویسی کمرنگ شود؛ اما گله ما از متولیان امر است چون خیلی خوب خوب می توانستند با ایجاد شرایط و امکانات و تبلیغات گسترده از بستری که فراهم شده بود استفاده کنند تا اشتیاقی که جریان داشت همچنان بتواند جاری و ساری باشد.
البته خیلی از خانواده ها هنوز این باور را دارند که فرزندان شان خط خوبی داشته باشند، اما واقعاً قابل مقایسه با سال های قبل نیست. معدود هنرمندان صاحب نام کماکان به فعالیت خودشان ادامه می دهند، اما متاسفانه مسئولان و متولیان امر فرهنگ و هنر می توانسند فعالانه تر، مسئولانه تر و آگاهانه تر عمل کنند و اهمیت این هنر ملی را درک کنند که این طور نشد.
*در کشورهای ترکیه یا عربی، بازار هنر خوشنویسی چطور است؟ آیا تلاش هایی انجام داده اند که به غیر از جذب هنرمندان از طریق جوایز خوب، بازار کار مناسبی هم داشته باشند؟
کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص امارات متحده عربی و ترکیه این سال ها بازار خیلی خوبی برای جذب آثار هنری نفیس و موزه ای خوشنویسی بوده اند و سفارش های خیلی خوبی هم به هنرمندان ایرانی می دادند. به طور جدی می توان گفت بخشی از آثار موزه ای استادان خوشنویسی ما الان در آن کشورهاست.
البته در 2 سه سال اخیر که شرایط اقتصادی دنیا را تحت الشعاع خود قرار داده این بازار در خارج از کشور هم کم کارتر است، اما آن طور نیست که مانند کشور ما تعطیل شده باشد.
چکیده گفت وگو با الهه خاتمی
-ترکیه خرج کرد، حمایت کرد و الان هم می خواهد بهره برداری کند -خوشنویسان ایرانی همه جای دنیا خیلی غریب بودند -متولیان فرهنگ و هنر می توانستند فعالانه تر، مسئولانه تر و آگاهانه تر عمل کنند -بخشی از آثار موزه ای استادان خوشنویسی ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه است
سرویس تئاتر هنرآنلاین ، رئیس انجمن هنرمندان سرگرمی های نمایشی در گفت وگو با هنرآنلاین با بیان اینکه اعضا و فعالان این انجمن حدود شش ماه است که بیکار هستند، گفت: اعضا و فعالان انجمن سرگرمی های نمایشی را هنرمندان شعبده باز، آکروبات باز، ژانگولر باز، مقلدان صدا و... تشکیل می دهند که این افراد از زمان شیوع ویروس کرونا در اوایل اسفندماه تاکنون حتی یک پیشنهاد کار هم نداشته اند.
او در ادامه افزود: در پی این موضوع مکاتباتی با آقای قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی داشته ایم و ایشان نیز قول مساعدت داده اند و در جریان هستیم که آقای آشنا نیز پیگیری هایی به این منظور انجام داده اما تاکنون نتیجه ای نگرفته ایم. متولی کار هنری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و ما نمی توانیم از طریق دیگری پیگیر بلاتکلیفی این هنرمندان باشیم.
این هنرمند شعبده باز همچنین عنوان کرد: اعضای انجمن سرگرمی های نمایشی در این مدت به اندازه ای دچار مشکلات اقتصادی و بیکاری هستند که هر روز به منظور تعیین تکلیف با من تماس می گیرند اما کاری از دست من بر نمی آید و متاثر از این موضوع هستم. اعضای این انجمن پیش از شیوع ویروس کرونا در تالارها، سفره خانه ها و جشن ها مشغول به فعالیت بوده اند که در پی شرایط ایجاد شده هیچگونه فعالیت و درآمدی ندارند.
کریمی ضمن اشاره به اینکه اکنون نیز با نزدیک شدن به ایام ماه محرم و صفر هنرمندان سرگرمی های نمایشی دیگر اجرایی نخواهند داشت، عنوان کرد: طی مدتی که گذشت این هنرمندان با سیلی صورت خود را سرخ نگاه داشتند و روزگار سختی را گذرانده اند. خوشبختانه این افراد تحت حمایت بیمه تامین اجتماعی هستند و همچون دیگر انجمن ها حق بیمه سه ماه اولشان از سوی صندوق هنرمندان پرداخت شده است اما این کفاف گذران زندگی شان با این مخارج و اجاره خانه ها را نمی دهد.
او در ادامه اضافه کرد: این هنرمندان در شرایط عادی ضمن اینکه مشغول به فعالیت بوده اند، نیمی از اجراهای خود را به صورت رایگان به خیریه ها اختصاص می دادند.
بهروز کریمی در پاسخ به این سوال که با توجه به کمبود منابع مالی چه انتظار دیگری از مسئولان دارند، اظهار کرد: اعضا و هنرمندان سرگرمی های نمایشی این توانایی را دارند تا در فضای باز اجرای برنامه داشته باشند. در صورتی که بوستان ها، محوطه بیمارستان ها و مساجد، ترمینال ها و میادین در اختیارشان قرار گیرد آن ها به منظور اجرا در این اماکن استقبال خواهند کرد هرچند که اکنون به ایام عزاداری ایام محرم و صفر نزدیک هستیم اما پس از آن از اجرا در این مکان ها استقبال می کنند. اعضای ما این امکان را دارند تا به صورت چرخشی در مناطق تهران در فضای باز اجرا داشته باشند.
او همچنین افزود: من در دهه 60، هشت دوره مسئول بخش بازی های نمایشی تئاتر فجر بودم و به یاد دارم که هنرمندان سرگرمی های نمایشی طی 10 روز 1200 اجرا داشتند. آن زمان این انجمن 70 عضو داشت اما اکنون اعضای آن 700 نفر هستند. هشتاد درصد از کاری که در مسابقه تلویزیونی برنامه عصر جدید که با استقبال بینندگان روبرو است، انجام می شود از جنس کار ماست.
کریمی در پایان صحبت هایش گفت: در صورتی که مسئولان صدای انجمن ما را می شنوند از آن ها می خواهیم که تمیدی برای اعضا و هنرمندان سرگرمی های نمایشی بیاندیشند افرادی که سالیان سال باعث شادی جامعه شدند اکنون توان پرداخت اجاره خانه خود را ندارند.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش کمدی زا به نویسندگی و کارگردانی کاوه مهدوی از هفدهم مرداد ماه اجرایش را در تماشاخانه سنگلج آغاز و تا بیست و چهارم نیز ادامه دارد.بازیگران کار پریسا محسنی، نازنین ادیب، کیمیا امینی، نیلوفر مظفری، نگار غفاری، آیسان حدادی، روزبه دانشیان، پوریا معصومی، زهرا درخشان، امیرعلی شاه اسماعیلی، امیرمحمد اسماعیل زاده، عرشیا کرمی، رقیه عطا الهی، زهرا حسین زاده، فائزه هزاری .
مهدوی در گفت وگویش با خبرگزاری فارس هم از استقبال خوب مردم از این نمایش و هم انتظاراتی که برای حمایت از هنرمندان در این ایام خاص کرونا یی از سوی مسئولین هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد دارد، می گوید. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانیم:
*اینکه تلاش کردید در ایام کرونا یی به اجرا بروید جای تقدیر دارد که ریسک چنین چیزی را به جان پذیرفتید در این زمینه با توجه به اینکه خیلی از هنرمندان این روزها کنار کشیده اند، فکر شما چه بود و چه اقبالی از کارتان صورت گرفت؟
خب ما برای اجرای این نمایش خیلی با خودمان کلنجار رفتیم، خود من خیلی فکر کردم که در این شرایط کرونا یی اجرا بروم یا خیر ؟ اما الان که فکر می کنم می بینم که کار درستی کردم که اجرایمان را در تماشاخانه سنگلج آغاز کردم، خوشبختانه خانم مقتدی مدیر این تماشاخانه هم با ما خیلی همکاری کردند تا این اجرا انجام شود.
ظاهر قضیه این است که بازیگران ما هنرجو بودند و یک سال زحمت کشیدند تا به اجرا رسیدند من خودم عملا می توانم بگویم برایم خیلی سخت بود که صد در صد بازیگران هنرجو باشند.
*به خاطر استقبال از کار و نبود چهره می گویید؟
بله به هرحال خواه ناخواه خیلی ها ممکن است ما را متهم به این کنند که کارمان حرفه ای نیست ولی وقتی بازخورد را در همین پنج روز و تلاش بچه ها را دیدم، واقعا به خودم نمی توانم اجازه بدهم که بگویم کارمان حرفه ای نیست.
این نمایش قالب نمایش ایرانی دارد بازیگرانمان حتی برخی پانزده شانزده سال دارند و متن ما قدری ثقیل است چرا که اتفاقات برای دوران قاجار است و نوع کلام و ادبیات برای بازیگران سنگین بود اما به خوبی از پس آن بر آمدند.
این اولین تجربه ما در قالب نمایش ایرانی نیست. سه چهار کار دیگر نیز قبلا داشتم مثل دونه کفترام نذریه که در قالب نمایش ایرانی بود و در جشنواره فجر هم حضور پیدا کرد و آنجا هم در یکی از اجراهایمان ما چهل تماشاگر خارجی داشتیم که کلام ما را متوجه نمی شدند اما به واسطه پایان نامه دانشگاهی ام مطمئن بودم که نشانه ها در نمایش ایرانی همه فهم است و همین باعث موفقیتش شد.
*با توجه به وضعیت استثنایی موجود برای تئاتر و پروتکل ها فکر میکنید کار اقبال کافی را کسب کرده؟
من تصور می کنم کار خودم را به درستی انجام دادم حتی چند قدم از بسیاری کارها با احترام به همه دوستان و همکاران جلوتر هم بودم نه تنها پسرفت نداشتیم که به نظرم در این شرایط پیشرفت برایمان محسوب می شود به لحاظ استقبال هم خیلی خوب بودیم بهرحال به لحاظ پروتکل ها سالن می بایست نصفه تماشاگر داشته باشد که ما همان نصفه تماشاگر سالن را هم پر فروش بودیم و روزی حداقل شصت بلیت به راحتی فروختیم درحالیکه اگر به کارهای دیگر در همین ایام نگاه کنیم آن کارها با مشکل فروش بلیت و تماشاگر و نیامدن مخاطب روبه رو بودند.
بنابراین من فکر می کنم کار ما نه تنها نمره قبولی گرفته بلکه با توجه به تعداد اجراهای کم و نوع تبلیغ محدود خیلی شرایط خوبی داشتیم و موفق شدیم من الان با رصد دیگر کارها با قدرت می گویم که بالاتر از یک کار کلاسیک ما فروش داشتیم و ایستادیم.
*صحبت هایی مبنی بر حمایت مرکز هنرهای نمایشی از گروه هایی که در این ایام اجرا می روند مبنی بر حمایت پنجاه درصد دیگر سالن بود در این زمینه چه صحبتی با شما شده؟
فعلا هیچ اطلاعی از وضعیت حمایت مرکز هنرهای نمایشی ندارم البته خانم مقتدی خیلی حمایت کردند و نامه ای هم برای حمایت از ما به مرکز هنرهای نمایشی فرستادند این نوع کارها معمولا اگر مسئله ای هم وجود داشته باشد چند ماه بعد صورت می گیرد چرا که هنوز در بروکراسی اداری کار قرار داریم و نمی دانیم چه مبلغی قرار است از ما حمایت شود.
در هر حال کار ما دیر بازبینی شد، الان هم منتظر هستیم ببینیم چقدر حمایت می شویم. من در دو سال حضور آقای شهرام کرمی هم هیچ کاری روی صحنه نبردم و آقای آشنا هم می دانند که در این شرایط کرونا یی خیلی جرأت کردیم و روی صحنه آمدیم، پس ریسک مسائل مختلف را پذیرفتیم، حال بعد از دو سال کار نکردن و بعد با این وضعیت به اجرا آمدیم با همه استقبالی که داشتیم ، حق کار ما این است که زودتر مورد حمایت قرار بگیریم تا بلکم این حمایت ها لااقل هزینه دکور و لباس را در بیاورد.
با توجه به بلاتکلیفی که تا یک سال آینده هم شرایط تئاتر و جشنواره فجر و سایر بخش های تئاتر دارد ، واقعا نیاز به یک سری راهکارهای اورژانسی است، پیشنهاداتی که در زمینه تله تئاتر می شود هم امیدوارم واقعیت داشته باشد و تلویزیون در این زمینه همراهی کند و در این شرایط وضعیت تئاتر را درک کند اگر قرار است این اتفاقات بیافتد امیدوارم زودتر خبرهای خوشحال کننده ای برسد و مسیر جشنواره فجر هم در مسیر تلویزیون حتی قرار بگیرد و این اتفاقات یک کورسوی امید برای همه همکاران من شود، چون همه ما در یک سکوت پر از ترس کار می کنیم.
*در این زمینه چه راهکارهایی به فکر شما می رسد؟
من دقیقا حرفم این است که اگر فکر می کنند ما به عنوان کسانی که بیست و اندی سال است کار تئاتر می کنیم و پستی بلندی های زیادی را گذراندیم می توانیم کمکی به لحاظ فکری به مسئولان بکنیم، نظر ما را هم بخواهند واقعا نیاز به راهکارهایی داریم و نمی توانیم در این وضعیت که شیوع بیماری زیاد شده ، تئاتر کار کنیم.
باید یک راهکار سریع داشته باشیم، ببینید وقتی هنر مدرنیته خسته شد به سنت ها و گذشته رجوع کرد و پست مدرن به وجود آمد و به نوعی مدرنیته آن را نجات داد، اگر این شرایط کرونا یی قرار است یک تا دو سال ما را درگیر کند، بهتر است ما هم رجوع کنیم به سنت هایی که داشتیم، مثل نمایش های روباز ، اجراهای استادیومی و تله تئاترها و با امکان تلویزیون خیلی مشکلات را می توانیم حل کنیم.
*تئاتر آن لاین و فضای مجازی چقدر می تواند کمک کننده باشد؟
تئاتر در فضای مجازی خیلی جواب نمی دهد و به قول بعضی دوستان کار با این شرایط حتی در دنیا هم جواب نداده است، اینکه تئاتر را در فضای مجازی اجرا کنند و مردم در منازل ببینند اینها تئاتر را نگه نمی دارد، شاید بهترین کار در حال حاضر که به لحاظ معیشتی هم می تواند به هنرمندان تئاتر کمک کند، تله تئاتر است و من فکر می کنم، مرکز هنرهای نمایشی یک فوریتی در این زمینه بگذارد و ارتباطی بین تلویزیون و تئاتر شکل بگیرد تا اینطور هنرمندان بلاتکلیف نباشند.
اثرات این دو سال شاید سالیان سال بر پیکره تئاتر کشور باقی بماند، امیدوارم با همه امیدهایی که در زمینه کشف واکسن و اینها هست تا سال بعد اتفاق فاجعه آمیزی برای تئاتر نیافتد، اما منظور من این است که در همین دو سال هم ما کار دیگری به جز تئاتر و معیشت دیگری نداریم، بنابراین اگر قرار است سالن های تئاتر باز شود می بایست این فضا برای همه باز شود نه فقط برای چند نفر .
حتی خود کارمندان مرکز هنرهای نمایشی وقتی نمایشی و جشنواره فجری و استقبالی از کارها نباشد به نوعی دچار افسردگی و بیکاری می شوند و این شامل هم بدنه تئاتر است، من هم می توانم تنها درباره تئاتر که شغلم است صحبت کنم و بگویم در این وضعیت مشخص شد که تئاتر جزو مظلوم ترین اصناف است و اگر کمک بزرگی برای آن نشود و تئاتر تبدیل به یک شغل نشود، واقعا اثرات خیلی بدی در روحیه هنرمندان خواهد داشت.
*چه چیزهایی در کنار وضعیت بد معیشتی هنرمندان انتظارمان را می کشد؟
بهرحال این اثرات بد باعث فساد می شود گاهی فسادی که در هنر سینما، تئاتر و تلویزیون رخ می دهد، نشأت گرفته از همین بی توجهی ها است، اگر این بی توجهی صورت بگیرد هنرمند مجبور به هر کاری می شود و این اصلا خوب نیست ما برخی تئاترها را وقتی می بینیم سطحشان پایین می آید و به سمت ابتذال و گیشه صرف می رود یکی از دلائلش مشکلات معیشتی هنرمندان است چرا که هنرمند ناچار است و کار دیگری نمی تواند بکند.
شما فکرش را بکنید که خود من در این شرایط کرونا یی با بازیگری کار می کنم که برای نخستین بار روی صحنه آمده و مثلا پانزده سال دارد و این کار به نظر من به جای بی توجهی نیاز به توجه دارد و این عوامل باعث تولید اندیشه و اثر خوب در سال های بعد می شود، نه اینکه من بروم بازیگری را که سی سال است کار می کند و شناخته شده است، روی صحنه بیاورم چرا که این هنر نیست و ما را صاحب اندیشه و تولید فکر نمی کند.
من اگر در این شرایط در تئاتر کشور بذر بپاشم شایسته تقدیر هستم والا اینکه هنرمندان قبلی را جمع کنم ، قبلا هم انجام شده است. به نظر من این روزها نیاز به توجه عمیق به همه بچه های تئاتر داریم ، نباید اجازه دهیم الان که شش ماه اینطور گذشته و شش ماه دیگر هم همین منوال می گذرد.
*برگردیم به موضوع نمایش، درباره محتوای کار که برگرفته از متن داریو فو است توضیح بدهید که چرا این کار را انتخاب کردید و چطور به صحنه بردید؟
نمایش ما برگرفته از نمایش حساب پرداخت نمیشه داریو بود که چهار سال پیش خود من در تئاتر شهر آن را اجرا کردم، قصه به زمان قاجار باز می گردد شاهی که اجناس را گران کرده و مردان تصمیم می گیرند که بروند و اجناس مورد نیازشان را بدزدند، اما به خاطر اینکه جلوی همسران خود شرمنده نباشند این اجناس را زیر لباسشان گذاشته و وارد خانه می شوند و همسرانشان تصور می کنند که مردانشان باردار شدند/
حال نمایش که جلو می رود ما واقعا می بینیم که اینها بچه دار شدند! بهرحال این نمایش ایرانی از قالب شادی آور و کمدی به لحاظ فرمی سعی کردیم یک سری مسائل اجتماعی و اقتصادی را درون نمایش هم بگنجانیم اما اینکه مخاطب برداشتش از کار اینطور است، بهرحال تعداد اجراهای ما محدود است و زمان نیاز داریم تا ببینیم این نمایش چقدر توانسته موفق باشد، اما خوشبختانه بعد از دو اجرای اول بازخورد را ما در بین تماشاگرها دیدیم.
*جامعه ما این روزها نیاز به کار کمدی پرمحتوا دارد...
نمایش های کمدی در این شرایط کرونا یی خیلی به روحیه مردم کمک می کند، مردمی که با این ریسک به سالن های تئاتر می آیند با همه مسائلی که باید رعایت شود و فاصله اجتماعی که تماشاگر آن را رعایت می کند، می بایست کار درخور هم ببیند. ما هم تلاش داریم در بهترین سالن آکوستیک ایران که همین تماشاخانه سنگلج است اجرای خوبی داشته باشیم حتی با همه موارد درب های سالن را هم در زمان اجرا برای احترام به مخاطب باز می گذاریم تا مخاطب در ورودش و با دیدن کار ، حال و هوای بیرون سالن را فراموش کند.
بهرحال ما در طول هفت روز هر چقدر هم بفروشیم پولی نمی شود، با توجه به اینکه قیمت بلیت را هم ما پایین گذاشتیم تا مردم اذیت نشوند و تمام روزها را هم با تخفیف پنجاه درصد فروش کردیم و تنها چیزی که امسال شامل تورم نشده همین بلیت تئاتر است، منتها برای ما مهم این بود همین خاطره خوبی که برای تماشاگر باقی می ماند و همین که به قول استاد سمندریان اگر پشت کاری که می کنیم اندیشه نباشد سایر مشاغل خیلی بهتر از تئاتر است در نهایت حرفی هم که می خواهیم بزنیم و بذر اندیشه ای که می خواهیم بکاریم را سعی می کنیم در قالب همین نمایش انجام دهیم.
من فکر می کنم این نمایش کارکرد خود را داشته ضمن اینکه نمایش ایرانی واقعا جزو تیپ نمایش هایی است که شاید از دور مردم بگویند بوی کهنگی می دهد، دوباره همان روحوضی و اینها ، اما به نظر سال به سال پیشرفت می کند و جزئی از داشته های فرهنگی ماست که نباید به آن توجه کنیم. من خودم هر زمانی که نمایشی در قالب نمایش های ایرانی کار می کنم، احساس غرور دارم به خاطر اینکه این نمایش ها بخشی جدا ناشدنی از تئاتر ما است.
الان در طول دو سال گذشته می بینیم نمایش هایی مونولوگ محور و تک گویی خیلی زیاد شده چرا که خیلی هم کار آسانی است اما نمایش ایرانی کار سنگینی است و از حالت روایی خارج می شود و باید آن قالب نمایش را درست اجرا کنیم و از این کار خیلی راضی هستم .
*نکته پایانی؟
امیدواریم مرکز هنرهای نمایشی طبق روالی که مطرح شده بود، پنجاه درصد سالن را از ما حمایت کند و این اتفاق زودتر بیافتد و قدری از خستگی بچه ها کمتر شود و آنچه در نهایت باقی می ماند واقعا وضعیت کلی تئاتر باشد که سروسامان بگیرد.
ما همچنان امیدوار هستیم که در شش ماه دوم سال که باقی مانده تئاتر فراموش نشود چرا که در زمان بازگشایی سالن ها دیدیم که مردم خیلی اقبال نشان ندادند، البته حق هم داشتند با این حال امیدوارم یک فوریتی برای هنرمندان در ایام باقی مانده سال قائل شوند، اینکه ما بدانیم کار می کنیم و مزد آن را هم می گیریم ، خوب است وگرنه کسی دنبال صدقه و طلب از جایی نیست ، بچه های تئاتر هم می خواهند کار کنند و دسترنج آن را بگیرند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار مهر ، تجسم یک قرن ، عنوان پروژه ای در قالب موشن گرافیک است که به نویسندگی و کارگردانی امیر سقراطی و با حمایت اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تهیه کنندگی مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر، رخدادها، جریانات و بزنگاه های هنرهای تجسمی در صد سال اخیر را بازخوانی می کند. فیلم های تجسم یک قرن 15 و 30 اُم هر ماه در صفحات مجازی و اینترنتی مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی منتشر می شود.
امیر سقراطی نویسنده و کارگردان تجسم یک قرن درباره این مجموعه به خبرنگار مهر گفت: در صد سال گذشته در کشور ایران، همپای بسیاری از رخدادهای جهانی، تلاش های مهمی برای مدرن شدن و نوگرایی در کشور برنامه ریزی و اجرایی شده است. دستاوردها، تجربیات فردی و جمعی و سیاستگذاری های خرد و کلان متنوعی در شکل گیری مسیر نو شدن جامعه نقش داشته است و اکنون در گذار از یک قرن، باید تلاش ها و هدف های مسیر پیشرفت کشور بازخوانی، ثبت و ضبط شوند.
وی تاکید کرد: این موضوع مهم در زمینه هنرهای تجسمی هم باید پیگیری شود تا جریان هنری تجسمی کشور که در این بازه زمانی شکل گرفته به آیندگان منتقل شود.
سقراطی در ادامه توضیح داد: برای این امر باید دانست که کدام نهاد پژوهشی دولتی در تدبیر این بازخوانی آستین بالا زده است؟ کدام نشریات تجسمی و یا کدام نهاد آموزشی هنر در پی ثبت رخدادها و تشریح آنچه بر هنرهای تجسمی کشور گذشته است، بوده اند؟ سهم انجمن های تجسمی در ثبت و تبیین بزنگاه های هنرهای تجسمی در یکصد سال اخیر کدام است؟ نقش و سهم گالری داران و مجموعه داران هنری که آرشیوکنندگان تصاویر آثار مهم هنری هستند، در این میان چیست؟ تثبیت اوج های هنرهای تجسمی ایران فقط از راه پژوهش میسر است؛ بنابراین نیاز است که در اقداماتی کوچک اما مهم، اقدام به ثبت رخدادها و بزنگاه های هنری و فرهنگی کرد. مجموعه فیلم های کوتاه با نام تجسم یک قرن ، قدم کوچکی برای ثبت جریان هنرهای تجسمی ایران در یکصد سال اخیر است.
وی گفت: در این مجموعه سعی شده غیر از معرفی هنرمندان که در جریان تنظیم دایره المعارف ها مرسوم است، نگاه دانشنامه ای به جریان تجسمی ایران در 100 سال اخیر شود. به این معنا که در یک بررسی تطبیقی اما موجز سعی شده فقط به زندگی یک هنرمند پرداخته نشود بلکه به رخدادها و جریانات مهم هنری هم اشاراتی شود که بیننده تصویر روشن تری از فراز و فرود جریانات و سیاستگذاری فرهنگی در دهه های قرن 14 شمسی به دست آورد.
این هنرمند نقاش و طراح بیان کرد: در هر فیلم به رخدادهای مهم، نفرات و جریان های هنری، تأسیس دانشگاه های هنری، راه اندازی گالری ها و مجامع هنری هم پرداخته می شود تا سیمای دقیق تری از دوره های هنری در 100 سال اخیر به دست آید. مجموعه این فیلم ها در کنار هم پازل هایی هستند که تصویر نسبتاً کاملی از جریانات هنری در ایران در اختیار قرار می دهند.
کارگردان مجموعه تجسم یک قرن در پایان درباره هنرمندانی که در مجموعه تجسم یک قرن به آنها پرداخته شده است، گفت: هنرمندانی که در این مجموعه درباره آنها فیلم های موشن گرافیک کوتاه ساخته شده است، شامل سهراب سپهری، احمد اسفندیاری، محمود جوادی پور، بهجت صدر، پرویز تناولی، منصوره حسینی، محسن وزیری مقدم، حسین زنده رودی، مسعود عربشاهی، فریده لاشایی ، فرشید مثقالی، مرتضی ممیز، اردشیر محصص ، ابراهیم حقیقی، رضا مافی، سیدمحمد احصایی، علی اکبر صادقی، علی اکبر صنعتی، کامبیز درم بخش، ایران درودی، جلیل ضیاپور ، حسین کاظمی، مهدی ویشکایی، منوچهر یکتایی، آیدین آغداشلو، منصور قندریز ، پرویز کلانتری، ژازه تباتبایی ، صادق بریرانی و سیدعبداله عامری الحسینی هستند.
عوامل سازنده تجسم یک قرن عبارتند از: امیر سقراطی نویسنده، پژوهشگر، کارگردان و گوینده، نجوا عرفانی دستیار پژوهش، مسعود طالبانی موشن گرافیک، مجتبی فلاحی تدوین، محمد فدایی طراحی نشان و فونت، مجری طرح استودیو حرف هنر و مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر تهیه کننده و با حمایت اداره کل هنرهای تجسمی.
به گزارش مهر، تاکنون 5 قسمت از مجموعه تجسم یک قرن از حسین محجوبی، علی اکبر صنعتی، مرتضی ممیز، علی اکبر صادقی و سهراب سپهری تهیه و در صفحه اینستاگرام تجسم یک قرن به نمایش گذاشته شده است.
کد خبر 4994466
سرویس موسیقی هنرآنلاین: اولین دوره کنسرت های آنلاین موسیقی نواحی از پنجشنبه 23 مرداد آغاز شد و به مدت چهار شب و در هر شب دو اجرا ادامه خواهد داشت. این مجموعه کنسرت ها با حمایت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری بازار بزرگ ایران برگزار می شود.
برنامه شنبه 25 مرداد به موسیقی شرق خراسان با اجرای علی درافشان و غلام رسول صوفی در بخش اول و موسیقی خوزستان با اجرای احمد بیت سیاح و سعید سیاحی در بخش دوم اختصاص دارد.
علی درافشان نوازنده دوتار درباره اجرای خود و غلام رسول صوفی به خبرنگار هنرآنلاین توضیح داد: هنوز تصمیم قطعی برای رپرتوار کنسرت نگرفته ایم، اما به احتمال فراوان دوبیتی های منطقه و چند غزل را اجرا خواهیم کرد. بنده در این کنسرت به دوتار نوازی خواهم پرداخت و آقای صوفی نیز زحمت آواز را خواهند کشید.
او ادامه داد: به دلیل اینکه برای اجرای هر قطعه حدود 10 دقیقه زمان لازم داریم و با توجه به اینکه زمان کنسرت نیز تنها 45 دقیقه است، احتمالاً حدود 3 یا 4 قطعه را در این کنسرت اجرا خواهیم کرد. بنده از طریق علی ثابت نیا مدیرعامل انجمن موسیقی ایران به این کنسرت دعوت شدم.
این هنرمند اضافه کرد: این روزها تدریس موسیقی نیز انجام می دهم و هنرجویان بیشتر به صورت حضوری آموزش می بینند و به عده کمی از هنرجویان نیز به صورت آنلاین آموزش می دهم؛ اما متاسفانه تدریس در شرایط موجود خیلی رضایت بخش نیست.
او تاکید کرد: متاسفانه شرایط بسیار نگران کننده است. ما از زمانی که ویروس کرونا وارد کشور شد تاکنون هیچ اجرایی را برگزار نکردیم.
درافشان در پایان هم گفت: خوشبختانه جوانان بیشتر به سمت ساز و آواز روی آوردند، اما مسئله این است که به آن ها بها داده نمی شود و هیچ امکاناتی به آن ها داده نمی شود.
حرف از سعدی افشار است، اویی که نزدیک به نیم قرن پیش وقتی مشغول اجرای یک نمایش روحوضی در یک محله "خاص" در تهران بود، کارگردان سرشناس انگلیسی او را دید و اجرایش را چنان پسندید که بعدها سالن تئاتر خود را برای اجرا در اختیار او و گروهش گذاشت.
پیتر بروک در کتاب زندگینامه خود تعریف می کند که وقتی برای اجرای نمایش اورگاست در ایران بود، از دو نمایش سنتی ایران می شنود؛ یکی تعزیه و دیگری روحوضی که آن را نوعی کمدیا دلارته می داند و به نظر برایش عجیب می آمده که این سبک نمایش آن موقع هنوز در ایران زنده بوده است. او تعریف می کند که برای دیدن یکی از این نوع کارها وقتی به آن محله خاص می رسند، باید از گذرگاه های تنگ و تاریکی که از مقابل پاسگاه های پلیس می گذشت عبور می کردند و بعد به محله ای با مغازه های فراوان و یک تماشاخانه می رسیدند که سعدی افشار در آنجا اجرا داشت.
و حالا امروز هفت سال از درگذشت سعدی افشار، آخرین بازمانده نسل سیاه بازان قدیمی که نام اصلی اش سعدالله رحمت خواه بود می گذرد و اگر او امروز زنده بود باید تولد 86 سالگی اش جشن گرفته می شد. اما به همین بهانه سراغ محمود عزیزی رفتیم تا او که در همان دیدار پیتر بروک از نمایش افشار حضور داشت خاطراتی را از این هنرمند نقل کند. خاطراتی که از اشاره به وضع امروز تئاتر بی نصیب نماند.
محمود عزیزی در گفت وگو با ایسنا اول به مکانی اشاره می کند که برای گروه بیژن مفید گرفتند، جایی که به کارگاه نمایش تبدیل شد. در آنجا فقط گروه ما بود و اولین کسانی که به طور دائم در آن جا حضور داشتند من بودم و محمود استاد محمد و بعدها اسماعیل خلج. در یکی روزهایی که آقای مفید هم تشریف داشتند، آقایی به نام پیتر بروک آمد که برای اجرای پروژه تئاتری اورگاست از خارج آمده و اولین سفرش به ایران بود. در آن جلسه از نمایش های غیررسمی صحبت شد که نمونه آن در مکانی در جنوب میدان قزوین بود و ما به همراه چهار، پنج نفر رفتیم تا نمایش ایرانی ببینیم. آنجا اولین باری بود که سعدی افشار را روی صحنه دیدم. او در آن مکان بخصوص نمایشی با نام نادر شاه افشار را اجرا می کرد و کل نمایش با آن رفت وآمدها و انواع تماشاگرانی که آنجا بودند یک اجرای خاص و متفاوت را برای آقای پیتر بروک که تا به حال چنین شکلی از نمایش را آن هم در چنین محله ای ندیده بود رقم زد. بعد از آن بعضی از مسئولان فرهنگی ما به صرافت افتادند که این نمایش یا سعدی افشار را از آن جا به مکان های دیگر بیاورند. البته متاسفانه در مملکت ما گاهی مسئولان خیلی ناگهانی متوجه می شوند که یک سعدی افشاری هست که به او می رسند و بُرد می کنند ولی بعد برایشان تمام می شود. همانطور که درباره سعدی افشار زمانی که من ایران نبودم این اتفاق افتاد. او خیلی مطرح شد و خیلی ها از کنارش نان خوردند اما بعد از مدتی تمام شد و سعدی افشار دوباره به همان مکانی که از آنجا آمده بود برگشت.
او در ادامه به تحولاتی که انقلاب به همراه دارد اشاره می کند و می گوید: بعد از انقلاب شرایط عوض شد. آقای هوشنگ توکلی در زمان آقای عبدخدایی مسئول تئاتر شده بود. البته اخیراً درباره آقای عبدخدایی چیزهایی می گویند که نارواست و واقعیت این است که در دوره ایشان تئاترهای خیلی خوبی روی صحنه رفت و فشارهایی که هم اکنون بعد از 40 سال تئاتر با آن مواجه است در آن موقع نبود، در حالی که در آغاز قضیه، هنوز خیلی چیزها روشن نشده بود ولی آن مقدار آزادی وجود داشت که خیلی ها کار کنند مثل بهزاد فراهانی که نمایش معدن خود را در آبگینه اجرا کرد و شاید برای اولین بار بود که پرویز پرستویی را در آن نمایش دیدم. آقای توکلی حکمی به بنده داده بودند که مسئول هنری سالن های لاله زار شوم که شامل تئاتر دهقان، پارس و نصر می شد و همینطور بعدها سالن سعدی که ته مانده ای از آن به جا مانده بود و در اختیار آقای افرندنیا و دوستانشان قرار دادیم. این کل سالن های لاله زار بود که خود من هم راساً در تئاتر نصر مستقر شدم و دو نمایش هم در آنجا آماده کردیم، یکی هردمبیل و دیگری نمایشنامه ای اقتباس شده به نام مدیر کل که متاسفانه آن را توقیف کردند. بعد من دوباره از ایران رفتم و وقتی دوباره برگشتم این فرصت پیش آمد که دوستان تئاتر نصر را از کمیته امداد اجاره کنند و من هم مسئولیت آن را پذیرفتم.
در آن روزها گویا دو اجرای تئاتر در لاله زار وجود داشته، یکی تئاتر سفید و دیگری تئاتر سیاه که گروه سعدی افشار هم توسط عزیزی در آنجا مستقر می شود تا به طور دائم تئاتر اجرا کند.
محمود عزیزی درباره آن دوران می گوید: این نزدیکی و دیدار مجدد بود و ما به اجبار همیشه یک اجرای نمایشی هم داشتیم، تا اینکه اولین تئاتر بعد از انقلاب که متعلق به آقای صادق هاتفی بود را به فرانسه بردیم. ما می خواستیم با مسئولان تئاتر اوینیون هم آشنا شویم و در نهایت شرایط فراهم شد تا با نام تئاتر سنتی به خارج از کشور برویم. این را هم بگویم که در دوره وزارت آقای خاتمی صحبت هایی کردیم و قرار شد درخواستی به یونسکو بفرستیم تا به تئاتر نصر هویت بین المللی بدهیم که بعضی مسئولان وقت موافقت نکردند، در صورتی که می توانستیم این کار را انجام دهیم و آن را حفظ کنیم. برای اجرای خارج از ایران پیشنهاد دادیم روی موضوعی کار شود که برای تماشاگر غربی آشنا باشند و نتیجه رسید به سعدی افشار هملت می شود . در آن زمان خانم تاچر نخست وزیر انگلیس بود و این اجرا با نام گروه نمایش سنتی ایران به جشنواره پاییز پاریس و تئاتر آقای پیتر بروک برده شد که به شدت مورد استقبال قرار گرفت تا جایی که پیشنهاد دادند کار را ادامه دهیم، ولی در چارچوب برنامه های اوینیون مجبور بودیم از آنجا به مادرید برویم و این دومین محصول رفتن ما به خارج از کشور و تئاتر بود که در آنجا تعریف و تمجیدهای بی نظیری درباره سعدی افشار نوشته شد تا جایی که "علی بابا"ی تئاتر ایران نام گرفت.
عزیزی به حامیان مدعی این اجرا در ایران اشاره می کند که این تجربه مثل خیلی از کارهایی که در ایران انجام می شود صاحبانی پیدا کرد و بعد ادامه می دهد: استقبال از این نمایش در خارج از ایران به حدی بود که بعدها باز هم دعوت صورت گرفت، اما مسئولان گفتند، مصلحت در ادامه سفرها نیست. ولی روند اجراها به طور کلی ادامه داشت تا این که تئاتر لاله زار بسته شد و گروه ها سرگردان شدند. و این طور شد فردی که در پایین ترین نقطه شهر کار نمایشی می کرد و سالیان سال کسی به او توجه نمی کرد به یکی از بزرگ ترین جایگاه های تئاتری رفت، چرا که پیتر بروک سالن تئاتر خود را به هر کسی برای اجرا نمی داد. او از پایین ترین نقطه نمایشی ایران به بالاترین سطح تئاتر اروپا رسید ولی باز دوباره به همان ذلتی برگشت که همگان در جامعه فرهنگی ما شاهدند و بعد از میان ما رفت.
عزیزی درباره مدیرانی که در آن زمان بر مسند کار بودند به دکتر علی منتظری هم اشاره می کند. آقای منتظری مسبب اتفاقات زیادی در تئاتر بودند که از جمله آن ها کانون نمایش های آیینی و سنتی بود. آن موقع پیشنهاداتی مطرح کردیم تا پیشکسوتان دعوت شوند و نوع کارشان ثبت و فیلمبرداری شود ولی متاسفانه امکانات فراهم نشد و از آن کانون فقط جشنواره تئاتر آیینی و سنتی باقی ماند. در حوزه اجرا هم خیلی تلاش شد تا آشنایی بین تئاتر مدرن را با تئاتر سنتی جا بیندازیم هرچند اَنگ هایی هم به ما زدند ولی به هر حال تجربه های مختلفی انجام شد و آقای سعدی افشار را از تئاتر نصر به سنگلج آوردیم و کار به جایی رسیدیم که درباره سعدی افشار در مجلات و روزنامه ها زیاد مطلب می نوشتند. کلا وقتی آن دهه را ارزیابی کنیم می بینیم چیزهای مثبتی داشته و اگرچه سختی هایی هم بود اما یک عده واقعا زحمت کشیدند تا امروز به جایی رسیدیم که حداقل در شکل کلی تولید تئاتر خیلی حرف داریم.
مرور خاطرات سعدی افشار و اقداماتی که برای رونق بخشی نمایش های سنتی انجام شد، داغ دل این هنرمند را هم کم کم تازه می کند تا با اشاره به وضع امروز تئاتر و کلا هنر بگوید: خیلی زحمت کشیده شد تا خشت های اول چیزی که ما امروز به آن تئاتر می گوییم گذاشته شود ولی نگاه هایی را به سینما، تئاتر و موسیقی تزریق کردند که نتیجه مثبتی نداشت. متاسفانه عدم تمایل مسئولان شاخه های هنر در وزارت ارشاد از دلایل اصلی این روند بود که حتی توجه نداشتند زیرساخت های تئاتر مربوط به جمعیت دو میلیونی تهران بوده نه الان که بیش از 15 میلیون نفر در تهران زندگی می کنند. به این کمبود زیرساخت ها باید تعداد بالای فارغ التحصیلان هنرهای نمایشی و ورود شهرستانی ها به تهران را هم اضافه کرد.
این کارگردان تئاتر و بازیگر که سابقه مدیریت در تئاتر را هم دارد، تاکید می کند: متاسفانه هیچ نوع سیاست کلانی در حوزه هنر شکل نگرفت. یک جرقه هایی در بعضی جاها زده شد که می توانست استمرار داشته باشد، غنی شود، ورزیده شود ولی همه مثل ستاره های دنباله داری بودند که خیلی سریع نمایان شدند و بعد هم محو. به همین دلیل است که سینما و تئاتر و موسیقی ما به این وضع فعلی رسیده و بعد از این همه سال انگار هنوز بی صاحب هستند و هنوز تعریف برای هنر و هنرمند در هیچ کجای قانون وجود ندارد.
او درباره اینکه اوضاع تئاتر ایران را چطور می بیند می گوید: در سینما و تئاتر آمارهای رسمی را که ببینید خیلی چیزها مشخص می شود. نبود سیاست و نبود یک سکاندار هوشمندی که از توانایی های موجود بهره ببرد اوضاع را چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ معنوی نشان می دهد و اگر سیاست درستی وجود داشت این آشفته بازار را در سینما و تئاتر نداشتیم. ما سرمایه های بزرگی به عنوان دانش آموختگان هنرهای نمایشی داریم که اگر هر جای دیگری بودند از آن ها بهره برده می شد. درست است که به اندازه کافی سالن نداریم یا شاید وضع مالی عموم مردم مصرف کننده کالای فرهنگی هنری به گونه ای نباشد که بتوانند حتی تا یک سالن تئاتر پیاده بیایند و در سبد اوقات فراغت آن ها اصلاً تئاتر یا خرید کتاب نیست، اما بررسی همه این ها نشان می دهد ما یک جاهایی خلاهای عمیقی داریم که می توان برای آن برنامه ریزی کرد. با این حال چشم انداز روشنی را برای سینما و تئاتر نمی بینم. هرچند هستند کسانی که در سینما و تئاتر کارهایی می کنند و اعلام می شود که زیر سایه آن ها افتخار می کنیم از اینکه جریان سینما و تئاتر و موسیقی داریم اما واقعیت این است که این ها ساختگی هستند، این ها برآمده از دل جامعه نیستند، کمی تبلیغات است، مصرف زدگی دارد، سیاست زدگی دارد. تمام این ها را تاریخ، خشن تر به ما خواهد گفت.
ادامه صحبت باز هم به سعدی افشار برمی گردد. اینکه اگر او بود وضع نمایش های ایرانی همین طور می ماند؟ آیا او همچنان نامداری و جایگاه خود را داشت؟ اگر توان اجرا داشت فرصتی برای اجرای چنین کارهایی بود؟
در این باره عزیزی معتقد است: اساسا سینما و تئاتر ما رو به افول است. ما فقط یکسری افراد داریم، جمعیت تئاتری نداریم. درست است که خانه سینما و خانه تئاتر داریم اما این ها افراد هستند که در آنجا جمع شده اند، جمعیت سینمایی و جمعیت تئاتری نیستند. جمعیت یک هدفی دارد ولی نهایت هدف این افراد این است که بروند امکاناتی بگیرند یا زمینی، خانه ای، پولی بگیرند.
برای کارهای این چنینی که سعدی افشار انجام می داد هم ممکن بود چهار نفر علاقه مند هر از گاهی بنویسند، مصاحبه ای با او کنند ولی کجا می توانست اجرا کند؟ در تئاتر لاله زار که بسته شده؟ تئاتر نصر؟ که این همه زحمت کشیدیم و بعد از 10 -12 سال مصوبه آن را گرفتیم ولی هنوز آن را به هم پاس می دهند و آخر هم می دهند به یک نفر که در عمرش حتی یک بار هم در خیابان لاله زار راه نرفته است. پس سوال این است که کجا باید نمایش ایرانی اجرا شود؟ آیا باید مثل کارهای دیگری باشد که چند نفر سینمایی را می برند تئاتر اجرا کنند آن هم در جایی که با امکانات عموم ساخته شده و در اختیار دولت قرار گرفته است؟ الان هویت تالار وحدت را چه کسی می تواند تعیین کند؟ هویت تئاتر شهر را چه؟ این ها هر کدام باید هویت مشخص داشته باشند، باید شاخص هنر نمایشی جامعه باشند. کدام یک چنین ویژگی ای دارند؟ عجیب است که حتی تئاترهای لاله زار هم اینطور نبود و هر کسی و هر گروهی حق نداشت در هر سالن آنجا کار کند، چون هر کدام برای خود تعریف و جایگاهی داشتند، مناسباتی داشتند. این طور نباید باشد که هر کسی پول دارد بتواند در تالار وحدت اجرا کند. هیچ کجای دنیا چنین چیزی نداریم. چیزی که با پول ملت ساخته شده و عنوان دولتی دارد باید هویت و شناسنامه داشته باشد، اما الان شناسنامه تئاتر ما چیست؟ البته تئاتر که بماند، سینمای ما هم که اینقدر مدعی آن هستیم، این روزها شناسه ندارد.
عزیزی در پایان به بدحافظه بودن برخی ها در همین حوزه تئاتر اشاره می کند و می گوید: گاهی آنقدر سعی می کنیم بغل دستی خود را نبینیم که کلا یادمان می رود چه اتفاقاتی افتاده. کسانی مثل سعدی افشار خاطراتی را تعریف می کردند از اینکه فلانی چطور زیر پایشان را خالی کرده یا آن ها را پله کرده اند تا به مقصود خود برسند. البته این چیزها هم قبل از انقلاب بود و هم بعد از آن ولی او تا جایی که می توانست روی پای خودش ایستاد و برای خودش جا باز کرد. منتها این آدم ها به لحاظ شرایط اقتصادی معمولاً ناراضی هستند چون با این ویژگی هایی که داشتند هر کجای دنیا که بودند حداقل از نظر مالی در شرایط مطلوبی قرار می گرفتند اما در اینجا فقط حسرت خیلی چیزها باقی می ماند.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در حال حاضر ادعای کشور ترکیه برای ثبت خوشنویسی اسلامی و اقدامی که لازم است کشور ایران برای ثبت خطوط ایرانی در اسرع وقت انجام دهد و همچنین سندی که باید در حوزه هنر های تجسمی توسط وزارت ارشاد تدوین شود، مهمترین مسائلی است که فعالان جامعه تجسمی با آن درگیر هستند.
هادی مظفری مدیر کل اداره هنر های تجسمی وزارت ارشاد در خصوص اقدام این مرکز برای ثبت جهانی هنر و خطوط ایرانی، به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: اتفاق هایی که طی روز های اخیر برای خوشنویسی افتاد، برای ما حائز اهمیت است و آن را دنبال خواهیم کرد. از این رو همکاری بین اداره کل تجسمی، اداره حقوقی وزارت ارشاد و انجمن خوشنویسان شکل گرفته تا طی یک تعامل دو سویه با وزارت میراث فرهنگی بتوانیم از جایگاه و هویت خوشنویسی ایران به عنوان یک سرمایه بسیار ماندگار دفاع کنیم.
وی در ادامه درباره سندی که قرار است توسط وزارت ارشاد در حوزه تجسمی تدوین شود، اظهار کرد: دستورالعمل تدوین سند هنر های تجسمی توسط آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ابلاغ و اداره کل تجسمی هم به عنوان متولی هنر های تجسمی در ارشاد موظف به تنظیم آن شده است.
مدیر کل اداره هنرهای تجسمی ارشاد ادامه داد: برای تدوین این سند ما می خواهیم از انجمن های صنفی، کارشناسان و متخصصان برای هم اندیشی و ارائه نظر دعوت به عمل آوریم و با جمع بندی نهایی نظر ها قالب پیشنهادی آن را آماده کنیم؛ اما تاکنون جلسه ای در این خصوص تشکیل نشده است و قرار است از روز های آینده کار این طرح را آغاز کنیم.
انتهای پیام/
برخی از کنسرت گذاران تأکید دارند چرخه اقتصادی درحوزه موسیقی برمبنای اجرای کنسرت و برنامه های آموزشی است و شرایط امروز و مجازی شدن اغلب برنامه های فرهنگی وهنری چندان مورد اقبال مخاطبان وهنرمندان نبوده و به دلایل مختلف تعداد هنرجویان آموزش موسیقی هم کمترشده است بنابراین تنها راه درآمد هنرمندان همین اجراهای صحنه ای است که آن هم دیگر فرصتی برای کنسرت های موسیقی باقی نمی ماند چرا که با موج دوم ویروس کرونا و نزدیک شدن به ایام محرم و صفر همین چراغ های کم سوی سالن های کنسرت هم رو به خاموشی است و حالا باید دید بعد از این، حوزه موسیقی چه اتفاقاتی را تجربه خواهد کرد.
در روزهای پایانی سال گذشته و همزمان با شیوع ویروس کرونا، حوزه موسیقی اولین حوزه ای بود که تلاش کرد خود را با شرایط به وجود آمده براثراین بیماری تطبیق دهد وهنرمندان موسیقی شاید جزء اولین قشرهایی بودند که حضورخود را درکنار مردم و کادر درمانی تثبیت کردند و درهمان روزها تیزرها و ویدئو کلیپ هایی در همراهی با کادر درمانی تولید شد و به دنبال آن کنسرت های آنلاین هم به صورت شخصی و هم حضوری در پروژه نوروزخانه و هم پروژه بنیاد رودکی با مجوز دفتر موسیقی به اجرا درآمد و با همت شعب انجمن موسیقی در سراسر کشور شاهد اجراهای آنلاین در استان ها بودیم. همچنین به دلیل ممکن نبودن اجراهای صحنه ای درسه ماه نخست سال جاری، تولید تک آهنگ ها از سوی هنرمندان حوزه موسیقی افزایش پیدا کرد و این اتفاق حاکی از آن بود که هنرمندان در تلاش هستند تا حال عمومی مردم بهبود یابد.
ازتیرماه سال جاری برابربا مصوبات اعلام شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا، امکان برگزاری فعالیت های فرهنگی و هنری با رعایت دستورالعمل بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی و با حداکثر 50درصد ازظرفیت سالن ها فراهم بوده و هست و در مردادماه نیز درشهر تهران شرکت ها تقاضای برگزاری 15 الی 20 اجرای صحنه ای زنده داشته اند که آن را لغو کردند. البته در همین روزهای پیش رو تعدادی اجرای آنلاین برگزار شد اما در پایان مرداد ماه که مصادف است با آغاز ایام محرم و صفر اجرای صحنه ای نخواهیم داشت. در خصوص اجراهای زنده، با توجه به شیوع مجدد این بیماری، شرکت ها و گروه های هنری این نگرانی را داشتند که با آغاز بلیت فروشی و انجام تبلیغات شهری که مستلزم هزینه های فراوان است از یک سو با مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر محدودیت مواجه می شوند و از سوی دیگر با عدم اقبال مردم.
درهمین روزهای اخیرازسوی ستاد ملی مقابله با کرونا، محدودیت هایی در نظر گرفته شده است که از جمله تعطیلی موقت اجتماعات است و این اتفاق ریسک اقتصادی برگزاری اجراهای صحنه ای را برای شرکت ها و هنرمندان بسیار بالا برده است. براین اساس طی گفت وگوهایی که در روزهای اخیر داشته ایم آمادگی خودمان را برای برگزاری اجراهای صحنه ای در فضاهای باز مانند مجموعه نیاوران و سعد آباد اعلام کرده ایم. همچنین تفاضایی ازمجموعه شهر آفتاب بوده و البته برخی گروه های موسیقی هم تقاضای اجرای کنسرت به صورت آنلاین داشته اند. به هر حال دفتر موسیقی با همه این گروه ها همکاری و تعامل دارد تا دراین روزهای باقی مانده به آغاز ماه محرم و صفر، همچنان حوزه موسیقی فعال باشد گرچه ممکن است به جهت بلیت فروشی و حضور مردم در سالن دچار نقصان باشیم و با اقبال از سوی مردم مواجه نشود اما عرصه موسیقی همراهی و حضورش را در کنار مردم داشته است.
اما برخی تهیه کنندگان موسیقی و کنسرت گذاران از حضورنداشتن خود درجلساتی که برای رفع مشکل قیمت بلیت های کنسرت و اجاره سالن ها برگزار شده ابراز گلایه و اعتراض داشته اند این درحالی است که دو نشست در دفتر موسیقی با مدیران سالن های برگزاری کنسرت ها و صنوف حوزه موسیقی برای بررسی شرایط آغاز اجراهای صحنه ای و بازگشایی سالن ها برگزار شد و البته در این دو نشست محسن رجب پور، مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیه کنندگان آثار شنیداری به عنوان نماینده شرکت های برگزارکننده و کنسرت گذارها حضور داشت و در این جلسات سالن دارها و شرکت های برگزاری کنسرت موافقت کردند برای رفاه حال مردم افزایش قیمت بلیت نداشته باشند حتی بعد از اعلام قیمت های نجومی 4 کنسرت موسیقی پاپ، باردیگر این شرکت ها اعلام کردند فعلاً درروزهای کرونایی افزایش قیمتی نداشته باشند. البته گویا مدیر دفتر موسیقی ارشاد برای آرام کردن فضای به وجود آمده وعده داده پس از دوران کرونا و ایام محرم و صفرتصمیمات دیگری اتخاذ خواهد شد.
رئیس مجمع صنفی ناشران حوزه موسیقی و ترکیب رئیس و هیأت مدیره مشخص است و در تمامی این جلسات معمولاً رئیس مجامع در این جلسات حضور داشته و دارند کمااینکه رئیس خانه موسیقی هم درجلسات حضور داشتند ونکته دیگر اینکه شرکت هایی که در زمینه کنسرت فعال هستند درمجمع صنفی ناشران آثاردیداری وشنیداری که ریاست آن بر عهده آقای محسن رجب پور است عضویت دارند البته در حال حاضر مسأله و دغدغه این دوستان مبحث مالی و افزایش قیمت بلیت نیست بلکه مسأله اقبال مردم از یک سو و مسأله دوم هزینه هایی است که دوستان انجام می دهند به عنوان مثال باید تبلیغات شهری انجام شود تا مردم اشتیاق حضور در کنسرت را داشته باشند اما این نگرانی وجود دارد که به دلیل شیوع ویروس کرونا این اجراها برگزار نشود و هزینه های انجام شده دیگر بازگشت مالی برای سرمایه گذار یا تهیه کننده ها نداشته باشد.
جدا ازاین گله و انتقادها در خصوص بالا بودن قیمت بلیت ها و استقبال نکردن از اجراهای زنده گویا دفترموسیقی تصمیم دارد با توجه به شرایط پیش آمده کنسرت ها را به صورت آنلاین همچنان حفظ کند.
تقاضاهایی برای اجراهای آنلاین به صورت رایگان وجود دارد و همچنین تقاضا شده برخی از این اجراهای آنلاین با پرداخت بلیت های ارزان قیمت برگزار شود.
بعد ازشیوع ویروس کرونا و تعطیلی چند ماهه برنامه های فرهنگی وهنری بویژه موسیقی، درجلساتی که دردفترموسیقی با حضور آقای اللهیاری به عنوان متولی صدورمجوز و سیاستگذار این حوزه و از طرفی سالن دارها برگزار شد، با توجه به دستورالعمل ستاد ملی مقابله با کرونا درخصوص برگزاری کنسرت ها با نیمی ازظرفیت سالن ها، با مشورت واظهار نظر همه دوستان به این نتیجه رسیدیم درصورتی که سالن دارها هزینه اجاره بهای سالن و بخش نور و صدا را به 50درصد کاهش دهند، ما نیز همه توان خود را به کار می گیریم تا چرخ ایستاده صنعت موسیقی و کنسرت ها باردیگربه گردش دربیاید. ازسوی دیگر با توجه به شرایط اقتصادی امروز جامعه، مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار موسیقی و شنیداری واقف به مسائل و مشکلات این حوزه بوده و هست ومی دانیم درسال های گذشته با وجود اینکه همه مؤلفه ها چندین برابر افزایش قیمت داشته اما قیمت بلیت های کنسرت درهمین سال ها تغییری نکرده و این افزایش نیافتن قیمت تقریباً صنعت موسیقی را به ورشکستگی نزدیک کرده است و این موضوع موجب شده مشکلات عدیده ای برای همکاران ما ایجاد شود. اما با این اوصاف مجمع صنفی با درنظر گرفتن شرایط اقتصادی جامعه و همراهی بیشتر با مردم در بحران کرونا و از سوی دیگر به جهت تزریق نشاط و ایجاد روحیه مناسب و همچنین گردش دوباره چرخ صنعت موسیقی موافقت کردیم در صورتی که هزینه اجاره سالن های کنسرت نصف شود ما هم کمک می کنیم تا کنسرت های موسیقی باردیگر به جریان بیفتد.
مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیه کنندگان آثارشنیداری تصمیمات خود را بر اساس منافع جمعی و برخاسته از نظر همه تولیدکنندگان آثار گوناگون موسیقی و همچنین همه مؤلفه های زمانی و مکانی اتخاذ می کند و صرفاً برای خوشایند یک بلیت فروشی یا بعضی از دلالان که دراین حرفه به دنبال طلب سود فعالیت می کنند ،تصمیم نمی گیریم و سعی می کنیم تمامی جوانب شغلی خود و صنف را برای اساس رفاه حال مردم در نظر بگیریم که اولویت نخست ما بوده است.
فعالیت های حوزه موسیقی برخلاف حوزه سینما است، درسینما پخش فیلم بدون حضورعوامل بوده و روح اجرا زنده نیست اما درکنسرت های موسیقی بین هنرمند وگروه های هنری با تماشاچیان حاضر در سالن ارتباط مستقیم وجود دارد و حتی با وجود برگزاری کنسرت دریک روز و در سانس های متفاوت بر اساس این ارتباط بین مخاطب و هنرمند شاهد اجراهای متفاوتی هستیم از این رو دربخش زیادی از اجراهای آنلاین خصوصاً دراجراهای موسیقی پاپ فاقد یک چنین مزیتی برای هم هنرمند و تماشاگر هستیم و به همین دلیل اجراهای آنلاین موسیقی از استقبال کمتری برخوردار هستند بجز معدود اجراهایی که در سراسر دنیا توسط برخی از هنرمندان مشهور در حال برگزاری است.
به عقیده من می توانیم با رعایت پروتکل های بهداشتی اجراهای آنلاین موسیقی پاپ را با حضور تماشاگر برگزار کرد تا این اجراها به شکل واقعی تر برای مخاطبان مجازی جلوه کند و هیجان و انرژی کافی را به آنها برساند. امیدوارم این پیشنهاد اجرا شود و حتی برای آن بلیت فروشی هم صورت بگیرد.
محمدحسین توتونچیان، یکی از تهیه کننده های باسابقه موسیقی نیزدرباره استقبال نشدن از کنسرت های موسیقی بیان کرد: درسه سال گذشته و درحوزه سینما شاهد افزایش قیمت بلیت از3هزار تومان تا 22هزارتومان بوده ایم یعنی 700درصد افزایش و البته در حوزه تئاترهم این افزایش قیمت وجود داشته است.
زمانی که سایت ایران نمایش را راه اندازی کردم قیمت بلیت تئاتراز 30 تا 50 هزارتومان بود و آن زمان اگر این قیمت به 70 هزار تومان می رسید مورد اعتراض مردم قرار می گرفت اما سال گذشته ما بلیت های تئاتر را به قیمت 195 هزار تومان هم فروخته ایم اما قیمت فروش بلیت درحوزه موسیقی طی سه سال گذشته حداکثر 150 هزار تومان بوده و امسال به 195 هزار تومان رسیده است یعنی حدوداً 20درصد هم افزایش قیمت بلیت نداشته ایم. این درحالی است که درآمد همه اقشار فرهنگی جامعه مانند حوزه سینما 700برابر و درآمد حوزه تئاتر 300 برابر اما درآمد حوزه موسیقی 20درصد است. سؤال این است طی یک سال گذشته کدام کالایی در جامعه بوده که امسال فقط 20 درصد افزایش قیمت داشته باشد؟ به نظرم پاسخ این می تواند باشد تنها مبلغی که ثابت مانده یارانه ای است که مردم ما دریافت کرده اند. به گفته توتونچیان صنعت موسیقی درهمین کشورزندگی می کند و با همین کشور اجاره خانه و هزینه های روزانه زندگی اش را می پردازد اما درآمدش درطول یکی، دوسال گذشته افزایش ناچیزی داشته است و این موضوع هم نشان ازخود گذشتگی هنر و هنرمندان موسیقی کشور است و هم درحقیقت کم کاری دست اندرکاران دراین زمینه است. البته به عقیده من می توان گفت این امر نشان از انعطاف این صنف در برابر مشکلات اقتصادی بوده که روبه روی مردم قرار گرفته است.
دراین جلسات کنسرت گذارها حضور نداشتند و افرادی مشورت کردند و برای کسان دیگری تصمیم گرفتند و اگربرفرض هم این دوستان بگویند قیمت بلیت ها افزایش پیدا نکند چه ضرر و زیانی خواهند دید؟ آیا نماینده کنسرت گذارها می تواند یک نفرازغیر باشد؟ کسی که سال های سال کنسرت برگزار نکرده هزینه ها و درآمدها را از کجا می داند؟ برای سالن دارها هم چه فرقی می کند در این شرایط با چه مبلغی سالن خود را اجاره بدهند مهم فقط پر شدن سالن است و پرداخت پول آب و برق و حقوق کارمندان.
مادیات در صنعت موسیقی مورد توجه نبوده و درنگاه کنسرت گذارها قرار نگرفته است در غیراین صورت در طول سه سال گذشته قیمت بلیت های کنسرت افزایش پیدا می کرد. نگاه ما همکاری، همیاری و همفکری با توده جامعه بوده است. نگاه ما به اکثریت جامعه و بهره بردن از انرژی هوادارانی است که در توده جامعه هستند و خواهند بود. مقوله مهم تر از مقوله مالی این است که با وجود موج دوم شیوع کرونا حتی با صندلی های یکی درمیان هم جامعه نسبت به روزهای اول بیشتر درگیر این موضوع است و وقتی مردم ما از هر گونه حضور در تجمع ها بیم و هراس دارند با این حساب چگونه می توانند به حضور در این جمع ها اعتماد کنند! آنها سلامتی شان را بیشتر از یک کنسرت ترجیح می دهند بنابراین می توان گفت جو سالن های سینما با سالن های کنسرت متفاوت است.
این تهیه کننده موسیقی درباره عدم اقبال کنسرت های آنلاین نسبت به سینماهای آنلاین گفت: علت اینکه کنسرت های آنلاین مورد استقبال قرار نگرفت ولی سینماهای آنلاین ازاقبال خوبی برخوردار بود، درطرفداران آن نیست به این دلیل که فردی که سینما می رود کنسرت هم مورد علاقه اش است اما فضای کنسرت مانند فوتبال است وقرار گرفتن درآن فضا متفاوت و به مراتب بهتر از در خانه ماندن است اما در سینما هیچ اتمسفری وجود ندارد و می توان همین فیلم را در خانه تماشا کرد اما اتمسفری که در کنسرت ها هست در خانه ها وجود ندارد و در سالنی که نیمی از آن خالی است این اتمسفر شل و رقیق است و نه خواننده من شور و نشاط دارد و نه تماشاچی.
برگزاری کنسرت های آنلاین هم قوانین خاص خودش را دارد که اگر رعایت نشود لذتی برای مخاطب نخواهد داشت و حتی اگر بر همین منوال پیش برود کنسرت های آنلاین هم زمین می خورد. ما باید در کنسرت های آنلاین هم اتمسفر ایجاد کنیم و وقتی هوشمندانه با خیلی از مسائل برخورد کنید می توانید از عهده خیلی از کارها بر بیایید.
به گزارش روز چهارشنبه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری،به منظور گسترش و توسعه هنرهای نمایشی به ویژه تئاتر در کشور و رونق اقتصادی در این حوزه، یک تفاهم نامه همکاری بین ستاد توسعه فناوری های نرم و هویت ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منعقد شد.
بنابر این گزارش با افزایش تعداد شرکت های خلاق، موضوع اقتصاد هنر و توسعه زیست بوم حمایت از شرکت های خلاق، هر روز اهمیت بیشتری می یابد و به توجه به همین اهمیت ایجاد تحول و شکوفایی در حوزه هنرهای نمایشی به کمک شرکت های خلاق برای نیل به اهداف انقلاب اسلامی از جمله اهداف این تفاهم نامه است.
دو طرف توافق کردند که در جهت ایجاد بستر مساعد برای تاثیر فناوری های نو برجشنواره ها به خصوص جشنواره بین المللی تئاتر فجر تلاش کنند.
تغییر درشیوه تولید وارائه ی جشنواره های تئاتر به ویژه سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر از طریق رسانه های برخط، با کمک شرکت های خلاق و فرهنگی دیگر محور این تفاهم نامه بود.
همچنین مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد بر اساس این سند همکاری، متعهد شد تا برای ایجاد زمینه لازم برای تسهیل دسترسی کارشناسان علمی به مطالب، اطلاعات و آمار جشنواره ها، همکاری کند.
برگزاری جلسات منظم و گزارش گیری از فعالیت کارگروه ها و تلاش برای رفع موانع اداری در مسیر تحقق برنامه های موضوع این تفاهم نامه، از جمله دیگر مفادی بود که مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد بر اساس این تفاهم نامه برای تحقق آن تلاش خواهد کرد.
ستاد توسعه فناوری های نرم و هویت ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نیز متعهد شد تا در معرفی شرکت های خلاق و فناوری های نرم در جهت هم افزایی برای تحقق اهداف این تفاهم نامه همکاری کند.
همچنین دو طرف برای راه اندازی امکانات مورد نیاز شرکت های فناور، خلاق و استارتاپ ها در جهت، رونق هنرهای نمایشی با یکدیگر همکاری خواهند داشت.
این دو نهاد، برای ایجاد کارگروه مشترک برای بررسی ظرفیت ها، مزیت ها و امکانات علمی و هنری، به توافق رسیدند. مدت زمان تفاهم نامه از زمان امضاء برای یک سال هجری شمسی تعیین شده است.
این تفاهم نامه در هفت ماده و سه نسخه به امضای قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد و محمد حسین سجادی نیری دبیر ستاد توسعه فناوری های نرم و هویت ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری رسید.
بهزاد فراهانی، عضو هیأت مدیره مرکزی خانه تئاتر، درباره تجربه این روزها و شرایط اهالی هنر، به خصوص خانواده بزرگ تئاتر مطرح کرد: بیش از 60 سال است که مشغول فعالیت تئاتری هستم که در آغاز، تحت نظارت معلم های بزرگ بودم. در تمام این دوران، شرایط تئاتر را هیچ زمانی در این حد فجیع و عذاب آور ندیدم. علت آن هم کاملا مشخص است؛ مدیریت اشتباه فرهنگی. این مدیریت به دلیل نداشتن دانش و درک هنری درگیر یارگیری های اشتباه و اعمال نظرهای سلیقه ای شده است. واقعیت این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تبدیل به وزارت سلبی شده و مسئولانی که در رأس کار هستند، سواد هنرهای نمایشی ندارند.
این بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر، با تشریح شرایط کنونی تئاتر، توضیح داد: اگر این وضع به همین شکل ادامه پیدا کند، به روزگاری دچار خواهیم شد که دیگر هیچ کورسوی امیدی نمی ماند، چرا که در حال حاضر، کاشته های هنر نابود شده است. دورانی بود که ما صاحب هنری پویا و متعهد بودیم که امروز، به دلیل نگاه های کودکانه و تفننی، هیچ نکته قابل توجهی از هنر نمانده است.
این عضو هیأت مدیره خانه تئاتر درباره رویکرد خانه تئاتر در شرایط کنونی، گفت: با این شرایط، باید دید که ما در خانه تئاتر چه می خواهیم. خانه تئاتر برآمده از دستورالعملی است که در دوره اصلاحات نوشته شد. این دستورالعمل، در یک بازه زمانی حدود 20 ساله تلاش کرد که به اعضای خودش، مسائل صنفی را آموزش دهد و آنها را وادار کند که از حق خود دفاع کرده و به توسعه تئاتر بیندیشند اما امروز، در شرایطی قرار گرفتیم که امکان تولید نداریم. وقتی در شرایطی این چنین قرار داریم و دست مان خالی است، چگونه می توانیم امیدوار به توسعه تئاتر باشیم.
ناآگاهی ها منجر به آسیب جدی به هنر شده است
به گفته فراهانی، مسئولان این روزها، شبیه کاسب هایی رفتار می کنند که توجه شان به گیشه ها جلب شده است که این موضوع به درد فرهنگ مردم ایرانی نمی خورد. او در اینباره مطرح کرد: مردم ما با شعر و ادبیات رشد کرده و زندگی آنها با هنر و فرهنگ آمیخته شده است. ما در کشوری زیستیم که اندیشه خریدار داشت، اتفاقی که امروز کمتر شاهد آن هستیم و همین دوری از اندیشه ورزی، سلیقه مخاطب را تغییر داده است.
فراهانی با تاکید بر اینکه امید به رشد و دگرگونی همیشه بوده، مطرح کرد: به جایی رسیدیم که از شوق و شور خلاقیت بازماندیم. هرچند که در خانه تئاتر تلاش های بسیار شده اما من شخصا امید خود را از دست داده ام چرا که بر این باورم که خانه از پای بست ویران است. در این وضعیت، نمی دانیم که چه کمکی می توانیم به اعضای خانه تئاتر داشته باشیم. وقتی که بستری برای تولید نیست، چگونه باید از تئاتری ها دفاع کنیم.
عضو هیأت مدیره خانه تئاتر، درباره آنچه که امروز رخ داده، گفت: امروز در شرایط تاریخی بسیار تلخ هستیم و در نادانی و ناآگاهی مطلق به سر می بریم. ما امروز در میان مسئولان بینش و نگاه روشن به هنر نداریم و بسیاری از استادهای بزرگ را از دست داده ایم. بنابر این باید گفت کسی تلاش نکرده فرهنگ را از ملت بگیرد اما برخی بی دانشی ها و ناآگاهی ها منجر به آسیب جدی به هنر شده است.
اعتمادآنلاین| محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با انتشار پیامی درگذشت سهراب محمدی استاد پیشکسوت موسیقی نواحی خراسان شمالی را تسلیت گفت.
در پیام محمد اله یاری برای استاد سهراب محمدی آمده است: موسیقی کرمانجی شمال خراسان با نام، نوا و آوای هنرمندانی مانند سهراب محمدی همراه است. زنده یاد محمدی نقش موثری در موسیقی شمال خراسان داشت و با حماسه خوانی و منظومه خوانی راوی حکایت ها و داستان هایی از فرهنگ این سرزمین بود.
درگذشت این هنرمند گرامی را به خانواده عزیزش و جامعه موسیقی تسلیت می گویم، نام زنده یاد سهراب محمدی در موسیقی نواحی ایران همواره به نیکی ماندگار است
منبع: مهر
پریسا مقتدی - مدیر تماشاخانه سنگلج
تحریریه زندگی آنلاین : مدیر تماشاخانه سنگلج، همزمان با آغاز به کار درباره این تماشاخانه، با نگارش یادداشتی، این فعالیت دوباره را همچون تولدی تازه برای این تماشاخانه قدیمی دانسته است.
پریسا مقتدی در یادداشت خود که آن را در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: اگر تئاتر را به مثابه یک گفت وگوی اجتماعی در بستر حضور فیزیکی انسان ها بدانیم شاید بهتر بتوانیم از چالشی که شیوع ویروس کرونا بر سر راه این هنر جمعی قرار داده صحبت کنیم. ویروسی که پروتکل های بهداشتی، برای مقابله با آن، نه تنها هرگونه ملاقات اجتماعی را ممنوع می کند که مهم ترین راه مقابله را فاصله گذاری اجتماعی می داند. یعنی در تضاد با ماهیت اصلی و اساسی تئاتر. در این چهارماه گذشته که همه گیری کرونا بر تمام حوزه های زیستی بشر تاثیر گذاشته و از اقتصاد و صنعت و سیاست، تا ورزش و فرهنگ و هنر را به پیش و پس از خود تقسیم کرده، آزمون و خطاهای بسیاری برای راه های هم زیستی با این پاندمی و به سلامت گذر کردن از این بزنگاه تاریخی انجام شده است. مقوله تئاتر آنلاین که در گوشه و کنار جهان و البته ایران مطرح و به اجرا گذاشته شد نیز یکی از همین راه کارهاست. ایده ای که با وجود ویژگی های مثبت خود، از اصلی ترین خصلت تئاتر یعنی حضور فیزیکی تماشاگران محروم می ماند. اما چند روزی ست که بازگشایی مجدد سالنهای نمایش، بر صحنه هایی که هویت و ماهیت شان از حضور بازیگران و تماشاگران شکل می گیرد، زیبایی خاطره سازی برایمان به ارمغان آورده که پیش تر تجربه آن را نداشتیم. حال شاید بعد از گذشت چهارماه خاموشی، بیشتر قدر زیست اجتماعی در سایه هنر متعالی تئاتر را بدانیم. هرچند که شرایط امروز با روزهای پیش از شیوع ویروس کرونا تفاوت های بسیاری دارد اما قرار است با انجام تمهیدات لازم و رعایت توصیه های بهداشتی، تلاش شود تا تماشاگران و هنرمندان با حداقل نگرانی از سلامتی خود و با خاطری آسوده به تماشای جهان های خلق شده بر صحنه نمایش بنشینند.
شب گذشته چراغ تماشاخانه سنگلج پس از چهارماه خاموشی، با جان گرفتن نمایشی برروی صحنه روشن شد. این شب بی شک برای تاریخ پرافتخار این تماشاخانه ماندگار خواهد بود. شاید چیزی شبیه یک افتتاح مجدد، یک تولد دوباره. تماشاخانه سنگلج این شروع دوباره را در حافظه خود خواهد سپرد.
به رسم یادگار از دوران گذر از روزهای سخت کرونا به روزهای روشن تر.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، احسان آقایی رئیس موزه هنرهای معاصر تهران در گفت وگو با خبرنگار تجسمی تسنیم، درباره روند آغاز فعالیت های آتی موزه پس از دوران بازگشایی گفت: برنامه های آینده موزه هنرهای معاصر مشخص شده و در این راستا طراحی ها و پژوهش هایی صورت گرفته است. برنامه نمایشگاه های در دست برگزاری در موزه نیز تا اواسط سال آینده بسته شده است اما ترجیح می دهم که اکنون درباره جزئیاتش صحبت نکنم و همزمان با بازگشایی موزه در این باره اطلاع رسانی کنیم تا هیجان مربوط به آن حفظ شود.
وی با اشاره به دلایل تعطیلی سایت موزه هنرهای معاصر در دوران مرمت و نوسازی موزه گفت: سایت های قبلی موزه کیفیت چندان مناسبی نداشتند و فاقد قابلیت تعامل با مخاطب بودند. در دوره جدید تصمیم گرفتیم به منظور تثبیت هویت بصری موزه اقداماتی را انجام دهیم تا از این پس همه محصولات موزه با هویت بصری واحدی عرضه شوند؛ در این راستا دستورالعملی را تدوین کرده ایم که در این دستورالعمل نوع فونت مورد استفاده در مکتوبات، پالت رنگ، محل استقرار نشان موزه و... مشخص شده و سایت هم بر اساس همین دستورالعمل طراحی خواهد شد؛ این اتفاقی است که در تمام موزه ها رخ می دهد. مضافاً اینکه سایت جدید موزه سایتی تعامل گرا و دو زبانه خواهد بود.
آقایی ادامه داد: همچنین بر اساس مطالعاتی که در این دو سال بر آثار گنجینه انجام شد، بخش عمده ای از تغییرات در سایت جدید اِعمال خواهد شد که مبتنی بر آن علاقه مندان می توانند در هرکجای دنیا که باشند، آثار گنجینه را به صورت آنلاین تماشا کنند. قاعدتاً پس از بازگشایی موزه، سایت آن هم دوباره در دسترس همگان قرار خواهد گرفت؛ با این وجود، نکته شما درست است و بهتر این بود که در ایام تعطیلی موزه سایت آن تعطیل نباشد تا ارتباط میان موزه و مخاطبان به نحو بهتری حفظ شود.
وی تصریح کرد: در هیچ دوره ای پژوهش درستی روی آثار گنجینه موزه انجام نشده و با کمال تأسف باید بگویم که حتی برخی کتاب هایی که توسط موزه منتشر شده است نیز دارای ایراداتی است؛ که این ایرادات در سایت موزه برطرف خواهد شد.
آقایی درباره زمان دقیق بازگشایی موزه هنرهای معاصر گفت: ما تقریباً آمادگی لازم را برای بازگشایی موزه هنرهای معاصر در ایام پس از محرم و صفر داریم اما این امر منوط به موافقت ستاد ملی مبارزه با کرونا است و تابع تصمیمات این دوستانیم؛ از آنجا که بازگشایی موزه با خیل انبوهی از جمعیت همراه خواهد بود، باید تدابیر بهداشتی و حفاظتی لازم در این راستا اندیشیده شود.
رئیس موزه هنرهای معاصر تهران تأکید کرد: همزمان با بازگشایی موزه، برنامه های نو، متفاوت و متنوعی را طراحی و اجرا خواهیم کرد.
وی خاطرنشان کرد: موزه هنرهای معاصر طی دو سال گذشته روند مرمتی خوبی را پشت سر گذاشته است و می توانم به همگان اطمینان دهم که در این مدت اتفاقات خوبی در داخل موزه رخ داده است؛ نباید نگران تعطیلی دوساله موزه بود و مخاطبان موزه این زمان دوساله را زمان زیادی نپندارند؛ چراکه عموماً مرمت ها در فضاهای این چنینی بسیار بیشتر از این ها به طول می انجامد و تعطیلی موزه ها در دنیا برای مدت 5 تا 6 سال هم مسبوق به سابقه بوده است.
آقایی یادآور شد: در طول این دو سال، در باطن موزه تغییرات مثبتی رخ داده و همه چیز تغییر کرده است و قاعدتاً مخاطبان در ظاهر موزه تغییر چندانی نخواهند دید؛ چراکه اصالت بنا باید حفظ شود. مخاطبان موزه می توانند تا دهه ها به راحتی و با خاطری آسوده وارد موزه شوند و آثار را تماشا کنند.
وی با اشاره به پیشرفت 91 درصدی مرمت موزه هنرهای معاصر گفت: اکنون تنها 9 درصد از روند نوسازی موزه باقی مانده است که این درصد باقی مانده مشتمل بر کارهای فیزیکالی است که ما باید انجام دهیم؛ مثلاً بازگرداندن کارها به گنجینه و تست گالری ها در دایره این 9 درصد جای می گیرند؛ بخش دیگری از کار شامل برطرف ساختن نقایص پایان کار است که اصطلاحاً به آن رفع ایرادات نازک کاری می گویند.
انتهای پیام/
سیدمجتبی حسینی، معاون امور هنری در پیام تسلیت برای درگذشت سهراب محمدی نوشته است: سهراب محمدی از هنرمندان ارزشمند موسیقی نواحی ایران و بخشی های شمال خراسان است که حماسه خوانی ها و منظومه خوانی های زنده یاد محمدی، شاخص و ماندگار است.
حسینی در ادامه این پیام نوشته است: سهراب محمدی، موسیقی، هنر و فرهنگ بومی و نواحی را از نیاکان خود با عشق آموخت و سال ها برای تداوم و تقویت موسیقی کرمانجی هنرمندانه تلاش کرد.
درگذشت این هنرمند گرانقدر را به خانواده زنده یاد محمدی و هنرمندان و هنردوستان تسلیت می گوییم. روحش شاد و یادش گرامی
شعار سال: موزه هنر های معاصر تهران یکی از سرشناس ترین موزه های ایران است. این موزه در سال 1356 در گوشه غربی پارک لاله در امیرآباد تهران در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیر های کویری ایران ساخته شد. این موزه شامل جامع ترین و مهم ترین گنجینه های هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی و مالک یکی از 5 تا 10 مجموعه مهم هنر نوگرا در دنیاست. این موزه دارای کار های مهمی از جنبش های هیجان نمایی انتزاعی، پاپ آرت، مینی مالیسم، مفهومی و فوتورئالیسم است. در گنجینه دائمی موزه بیش از 3000 اثر ارزشمند از نخبگان هنر های تجسمی نگهداری می شود که نزدیک به 400 عدد از آن ها، دارای ارزش استثنایی هستند. از جمله آثار مهم موزه، می توان به کار های شاخصی از گوگَن، رُنوار، پیکاسو، ماگریت، ارنست، پولاک، وارهول، لُویت و جاکومتی اشاره کرد.
بعد از 40 سال فعالیت به نظر می رسید که ساختمان و بخش گنجینه این موزه نیاز به مرمت و تعمیرات گسترده داشته باشد. به همین دلیل هفتم اردیبهشت ماه سال 1397، اعلام شد که در این مکان فرهنگی پس از چهل سال تعمیرات گسترده ای انجام خواهد شد. آن زمان گفته شد کار های مطالعاتی برای تعمیر موزه آغاز شده، ناظر اصلی و مجری دفتر طرح های عمرانی وزارت خانه ارشاد است و پیمانکار این طرح نیز انتخاب شده است. بنابر اطلاعاتی که آن زمان منتشر شد همه بخش های موزه، اعم از گنجینه و دیگر بخش ها در این تعمیرات که زمان بندی آن 4 تا 5 ماه پیش بینی شده تعطیل می بود. پیش از این هم دوبار به صورت محدود بخش هایی از این موزه تعمیر شده بود. اولین بار در دهه 70 کفپوش ها مورد تعمیر قرار گرفت و در دهه 80 نیز سقف های موزه مرمت شد.
اما این چند ماه تبدیل به زمانی در حدود 2 سال رسید. حالا، اما هادی مظفری، مدیرکل دفتر هنر های تجسمی وزارت ارشاد می گوید در گام نهایی مرمت هستیم و به زودی شاهد بازگشایی مجدد موزه هنر های معاصر خواهیم بود.
مظفری روز گذشته در جریان بازدید خبرنگاران از فرآیند باسازی موزه و تکمیل فضای گنجینه درباره دلایل طولانی شدن فرآیند مرمت و بازسازی با بیان اینکه هم اکنون در مرحله پیشرفت 91 درصدی هستیم ، گفت: آخرین وعده تکمیل پروژه تا پایان تابستان بود که تلاش شبانه روزی همکاران باعث شد تا به این مهم نزدیک شویم. حدود دو سال پیش کار مرمت موزه شروع شد که به مرور جزئیات و اهمیت پروژه بیشتر مشخص شد. طولانی شدن این فرآیند به دلیل خلف وعده نبود، بلکه به دلیل اهمیت کار و انجام کار کیفی بود.
او توضیح داد که فرآیند بازسازی و مرمت موزه هنر های معاصر تهران در 12 جبهه اصلی و در دو فاز آغاز شد که در فاز دوم پیشرفت 98 درصدی و در مجموع پیشرفت 91 درصدی حاصل شده است.
مدیرکل دفتر هنر های تجسمی انتقال آثار گنجینه و انجام تست های لازم را از جمله مراحل پایانی پروژه بازسازی موزه عنوان و اظهار کرد: سخت ترین بخش این پروژه بازسازی گنجینه بود که تازگی به پایان رسیده است. هر سه بخش گنجینه مرمت شده و علاوه بر آن فضای امنیتی این بخش نیز ارتقا پیدا کرده است. همچنین تعداد ریل های بخش اول گنجینه از 86 به 106 ریل افزایش پیدا کرده است.
او همچنین حفظ اصالت موزه را از مهمترین اولویت های فرآیند بازسازی برشمرد و یادآور شد: شاید در ظاهر به نظر برسد که کاری انجام نشده، اما در زیرساخت ها کار های بسیار مهمی صورت گرفته است که در ماه های آینده فیلم های آن منتشر می شود. در واقع یکی از مهمترین اهداف ما این بود که اگر کسی قبلا موزه را دیده و بعد از بازسازی، دوباره از موزه بازدید می کند، احساس نکند که کلا موزه تغییر پیدا کرده است.
در ادامه صحبت های مدیرکل دفتر هنر های تجسمی، مجید حبیبی نژاد، مدیر کنترل پروژه نیز در سخنانی از اقدامات صورت گرفته در پروژه بازسازی و مرمت گنجینه موزه هنر های معاصر تهران سخن گفت. او خاطرنشان کرد که گنجینه موزه به سه بخش اصلی، آثار کاغذی و مجسمه تقسیم می شود که در بخش اصلی که تابلو ها در آن نگهداری می شدند، ظرفیت برای ورود آثار جدید و تعداد قفسه های ریلی افزایش پیدا کرد. هم اکنون 106 قفسه ریلی وجود دارد که 13 قفسه ریلی متحرک دارد و باقی قفسه ها ثابت هستند.
حبیبی نژاد بهسازی کف، نورپردازی و هوادهی را از دیگر اقدامات صورت گرفته در جریان بازسازی موزه عنوان کرد و گفت: برای ما بسیار مهم بود که اصالت موزه حفظ شود و در همین راستا کاملا موزه را به اصالت اولیه خودش بازگردانده ایم. ریل های قبلی کاملا فرسوده شده بود که الان تمامی آن ها جایگزین شده است. ریل هایی نیز برای آثار بزرگ در نظر گرفته شده است که قبلا نمونه های آن را در گنجینه نداشتیم. در این میان این نکته را نیز باید در نظر داشت که کلیه ریل ها و ماشینری این پروژه توسط مهندسان ایرانی انجام شده و تمام قطعات در کشور خودمان ساخته شده است.
او همچنین اعلام کرد که گنجینه موزه هنر های معاصر به حفاظت آتش نشانی مجهز شده و 15 تشخیص دهنده آتش در محیط گنجینه استفاده شده است. همچنین برای هر سه بخش گنجینه در های ضد سرقت نصب شده است تا میزان امنیت موزه و آثار گنجینه افزایش پیدا کند.
حبیبی نژاد درباره گنجینه آثار مجسمه نیز توضیح داد: با توجه به وجود مجسمه های خاص در گنجینه، بخش مجزایی برای آن ها در نظر گرفته شد که این بخش نیز به تمام امکانات همانند سیستم هوادهی مجهز شده است. برای مجسمه ها پایه در نظر گرفته شده است، که همه آن ها روی پایه در قفسه ها قرار بگیرند.
همچنین مظفری در حاشیه این بازدید در پاسخ به ابتکار درباره شرایط تارنمای این موزه و همچنین بانک اطلاعاتی تدوین شده گفت: ما برای سایت و بانک اطلاعاتی موزه تدابیر جذابی اندیشیده ایم. حتما یک ماه قبل از آغاز فعالیت رسمی موزه با اخبار بسیار متفاوتی مواجه خواهید شد و خبر های خوشی را در عرصه هنر کشور خواهید شنید.
او همچنین درباره چگونگی برگزاری جشنواره تجسمی فجر امسال با توجه به کرونا گفت: ما تابع دستورالعمل های وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا هستیم. تمامی رویداد ها برای برگزاری حقیقی چنین هستند. به همین دلیل همه برنامه ریزی ها در حال انجام است. ما برای برگزاری جشنواره مراحل شورای سیاست گذاری، انتخاب دبیر و... را طی خواهیم کرد. بعد از آنکه آثار دریافت شد، باید ببینیم بهمن ماه شرایط کشور برای برگزاری نمایشگاه به چه شکل است. اگر امکان برگزاری حقیقی میسر باشد حتما این انتخاب ما خواهد بود، اما اگر شرایط مهیا نباشد، شیوه های آنلاین نیز مورد بررسی قرار می گیرند.
مظفری در پایان درباره سند ملی هنر های تجسمی نیز توضیح داد: فعلا معاون اول رئیس جمهوری این دستور را صادر کرده است و وزارت ارشاد و دفتر معاونت هنر های تجسمی را برای این کار مامور کرده است. جلسات از این به بعد تشکیل می شود و از تمامی هنرمندان، انجمن ها، صاحب نظران و خبرگان این عرصه برای تدوین این سند دعوت خواهد شد. اما تا این لحظه هیچ جلسه ای برگزار نشده است.
او درباره نگرانی های مطرح شده در خصوص احتمال دولتی شدن هنر گفت: هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد، چون درصورت تدوین این سند، خود هنرمندان آن را تدوین می کنند. قطعا سندی فرمایشی تدوین نخواهد شد و از نقطه نظرات خود هنرمندان برای اینکه چشم انداز آینده این هنر چه خواهد بود، استفاده می شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ابتکار، تاریخ انتشار: 22 مرداد 1399، کد خبر: 161013، www.ebtekarnews.com
به گزارش صبا ، اولین دوره کنسرت های آنلاین موسیقی نواحی با حمایت دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، با همکاری بنیاد رودکی توسط انجمن موسیقی ایران برگزار می شود.
این مجموعه کنسرت های آنلاین که در تاریخ مقرر، از طریق صفحه مجازی انجمن موسیقی ایران و رسانه هفدانگ پخش می شود، دو اجرا در ساعت 21 و 21:45 خواهند داشت.
تاریخ و عنوان اولین دوره کنسرت های آنلاین موسیقی نواحی ایران به ترتیب زیر اعلام شده است:
اولین اجرای موسیقی نواحی در روز پنجشنبه 23 مرداد، با هنرمندی خداداد شکل زهی و فاروق رحمانی از هنرمندان سیستان و بلوچستان آغاز می شود و سپس ساعت 21:45 حیدر سلمانی و حیدر احمدی از هنرمندان بوشهر، اجرای برنامه خواهند داشت.
روز جمعه 24 مرداد در ساعت 21 سید آرش شهریاری و میلاد داول به اجرای موسیقی کرمانشاهی می پردازند و ساعت 21:45 احسان عبدی پور و بابک پیمانی از هنرمندان لرستان، میزبان مردم خواهند بود.
در سومین روز، یعنی شنبه 25 مرداد، علی درافشان و غلام رسول صوفی از هنرمندان شرق خراسان، ساعت 21 به اجرای برنامه می پردازند و ساعت 21:45 همان روز، هنرمندان خوزستانی، احمد بیت سیاح و سعید سیاحی، مردم را به اجرای یک موسیقی محلی مهان خواهند کرد.
در آخرین روز، یکشنبه 26 مرداد ابتدا در ساعت 21، ایوب سعیدی به اجرای موسیقی شمال خراسان می پردازد و در اجرای دوم یعنی ساعت 21:45 سونار نچاری و پانیذ ستاری با اجرای موسیقی آذری، هنرنمایی می کنند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، شش ماه از شیوع ویروس کرونا از ابتدای اسفند ماه در کشورمان و سراسر جهان می گذرد، سالن های نمایش از ابتدای اسفند تا ابتدای خرداد ماه تعطیل بودند ، در همین دوره چالش های مختلفی درباره تأمین معیشت هنرمندان و اعتمادسازی مجدد مخاطبان برای ورود به سالن های تئاتر ایجاد شد.
اما در همان زمان بازگشایی سالن ها دیگر شاهد این نبودیم که هنرمندان رغبتی برای اجرا در سالن ها داشته باشند به طوریکه سالن ها خود دست به تبلیغات برای گرفتن اجراها می زدند بیشتر نمایش هایی که از سال گذشته اجراهایشان نصفه و نیمه باقی مانده بود که تمایلی به اجرای مجدد نداشتند الا تعداد خیلی کمی! سایر تولیدات جدید و نمایشی برنامه ریزی شده برای امسال نیز شاید بیش از هشتاد درصد تمایلی به اجرا نداشتند.
هنرمندانی که تصمیم به اجراهای بیگ پروداکشن داشتند که از خیر اجرا گذاشتند به دلیل پروتکل های بهداشتی و پر کردن پنجاه درصدی سالن و فاصله گذاری برای هنرمندان و تماشاگران کمتر کسی رغبت به اجرا می کرد. سایر نمایش هایی هم که این روزها تک و توک روی صحنه هستند اجراهای کم تعداد از عوامل پشت صحنه تا جلوی صحنه هستند که البته تلاش زیادی برای جذب مخاطب دارند . برخی از این کارها با اقبال روبه رو می شوند و برخی نیز طبق پیش بینی خیر!
اما نکته اصلی الان این است که آیا در این شرایط کم مخاطبی تئاتر و کم اعتمادی مردم برای ورود به سالن ها و فقدان رغبت هنرمندان برای اجرا چه باید کرد؟ در حالی که ما هیچ شرایطی برای تعطیلی سالن های تئاتر در ایام کرونا نداریم و خیلی از هنرمندان معیشتشان از این طریق می گذرد ، چگونه میتوان وعده سر خرمن به کسی داد؟ در حالیکه از ستاد ملی کرونا و ریاست جمهوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز هنرهای نمایشی هم برای تأمین خیلی هزینه ها خبری نیست.
خیلی از مدیران از جمله حسین مسافرآستانه ، رییس شورای سیاست گذاری تماشاخانه ایرانشهر و دبیر سی و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر که همین تماشاخانه ایرانشهر هم از سال گذشته تاکنون تعطیل است و هیچ اجرایی نرفته، معتقد هستند که چراغ تئاتر نباید خاموش شود که اگر خاموش شود دیگردر آینده شاید نیازی برای روشن ماندن آن وجود داشته باشد.
هنرمندان یک نکته را در نظر نمی گیرند و آن هم این است که در شرایط سخت تئاتر را نباید تنها بگذارند حتی اگر سودی در این بین نباشد. خیلی ها الان اعتقاد دارند که در این شرایط کرونا یی یک پول های افسانه ای از آسمان برسد و زندگی مردم تأمین شود در حالیکه شرایط کنونی کشور مشخص است و هیچ فرد و هیچ قشر و نهادی نباید چنین توقعی داشته باشد که این امکانات برایش فراهم شود بنابراین باید درک کنیم که در چنین شرایط فعلی تئاتری همه مثل هم هستیم و می بایست به فکر مردم هم باشیم چرا که تئاتر برای مردم است.
حسین مسافرآستانه می گوید که هنرمندان در این شرایط سخت باید در کنار تئاتر باشند نه اینکه جا خالی کنند و تنها در روزهای خوشی و بی مشکل به اجرا بروند ، درست است که شرایط سخت است اما می توان در همین شرایط هم دست به دست هم کارهایی انجام داد تا از این وادی گذر کنیم.
این روزها به استثنای یکی دو کار در سالن هایی چون تئاتر شهر آن هم بدون سالن اصلی، سنگلج، هنر هر کدام یک کار و یکی دو کار در برخی سالن های خصوصی شاهد هیچ اجرای دیگری در تهران نیست مسلما نسبت این آمار درقیاس با سطح کشور نیز به همینگونه باید باشد و همین باعث نگرانی در عرصه هنر می شود.
و اما نظرات برخی هنرمندان تئاتر برای اجرا نرفتن در شرایط فعلی تئاتر:
کمال هاشمی، کارگردان تئاتر با اشاره به پیش بینی اش از وخامت اوضاع در پاییز و زمستان می گوید: با این شرایط بدون تماشاگری چطور می توان به اجرای نمایش پرداخت، خیلی خوب است که یک سری دوستانمان الان کار می کنند و چراغ تئاتر را روشن نگه داشته اند اما آنها هم از این وضعیت بدون تماشاگری راضی نیستند و قطعا آنها هم متضرر خواهند شد و هیچ جایی هم این ضرر را جبران نمی کند اما به نظر من برای کسی که می خواهد کار جدیدی را شروع کند، شرایط خوبی نیست و من ترجیحم این است که شرایط قدری نرمال شود تا بهتر به اجرا برویم.
اعظم بروجردی کارگردان تئاتر نیز در این باره می گوید: فعلا که مدتی است سفر هستم تصمیم داشتم یکی دو کار نمایشنامه را برای اجرا آماده کنم اما فعلا ترجیح می دهم این کار را برای امسال انجام ندهم ، چرا که به دلیل شرایط کرونا یی وضعیت نامشخص است.
مسعود دلخواه کارگردان با اشاره به اینکه اجرای نمایشش را در این شرایط کرونا یی و ماه محرم به تعویق انداخته، می گوید: تصمیم داشتیم پروژه بزرگ مثل هر سال داشته باشیم اما فعلا شرایطش نیست و دنبال یک نمایشنامه کم پروداکشن هستم تا با چند بازیگر حرفه ای که از قبل به من اعلام آمادگی کرده اند، کار کنم. آیا واقعا این روزها پروتکل های بهداشتی رعایت می شود یا اینکه فقط روی کاغذ هستند؟ برخی گروه ها بالاخص جوان ترها الان به اجرا می روند این دیگر دست خودشان است من واقعا برای کسانی که در این شرایط اجرا می روند، ارزش خاصی قائل هستم که چراغ تئاتر را با همین تماشاگر کم روشن نگه داشته اند و این خیلی خوب است منتها نمی شود واقعا به کسی در این ایام پیشنهاد کرد که تئاتر تماشا کنند یا نکنند، چرا که شرایط دشوار است و وضعیت فیزیکی آدم ها هم با هم فرق می کند ممکن است بازیگر یا تماشاگری مشکل جسمانی قبلی داشته باشد.
این کارگردان تئاتر اظهار داشت: به نظر من در وضعیت فعلی زنده ماندن و زندگی کردن یک ریسک است هر چند که همیشه زندگی یک ریسک بوده و الان هم ریسک مضاعف شده است بهرحال باید بیرون آمدن ما هم کنترل شده باشد هر چند که نمی توان مدام در منزل ماند چرا که خسته کننده می شود . اما در عین حال انسان فعال هنرمند مخصوصا تئاتری که با بدن و جسم و تحرک سروکار دارد، الان دوران سختی را می گذراند و فقط می توان گفت که باید تحمل کرد.
در کنار اینها برخی از هنرمندان هم هستند که در همین شرایط با همه سختی و رعایت پروتکل ها درسالن هایی چون تئاتر شهر و دیگر سالن ها چون سنگلج و تالار هنر و تماشاخانه های خصوصی به اجرا می روند هر چند که سود کمی هم دریافت کنند یا اینکه دچار چالش های بیشتری شوند.
مدتی پیش قادر آشنا مدیر کل هنرهای نمایشی از بسته ای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بود به زودی برای حمایت از هنرمندان رونمایی کند، صحبت کرد که البته هنوز از این بسته خبری نیست اما از سوی خود مرکز هنرهای نمایشی صحبتی برای اعطای وام به تماشاخانه های خصوصی و پرداخت خسارت گروه های سال گذشته شد که باید دید آیا این اتفاق افتاده است یا خیر.
در نهایت اینکه هنرمندان ما این روزها میبایست هوشیار باشند ، اجازه ندهند چراغ تئاتر خاموش شود و کم کم با اعتمادی که خودشان می کنند، برای مردم عزیزمان نیز اعتمادسازی کنند. وگرنه این بلاتکلیفی و وضعیت پرچالش کار برای همه مشاغل وجود دارد، به استثنای کارمندان و عده ای که شاید این روزها دورکار یا کم کار شده باشند اما همه مشاغل روزانه مشغول به کارشان هستند حال در همه حرفه ها نیز چنین چالش هایی وجود دارد، مسئله اصلی این است که با یک نگاه مثبت ، بلاتکلیفی ها را به فرصت تبدیل کنیم و به کار بپردازیم تا این عرصه نیز بدست نااهلان نیافتد یا اینکه به خاموشی نگراید.
خیلی از هنرمندان این روزها به فعالیت های آنلاین یا کارهای خیریه دست زده اند که دست مریزاد دارد. همه این فعالیت ها می تواند زیرساختی را در آینده برای ارتقای تئاتر فراهم کند چه کسانی که در عرصه تئاتر آن لاین فعالیت می کنند در خط مقدم این عرصه قرار می گیرند و چه کسانی که در کنار تئاتربه فعالیت های خیریه نیز می پردازند.
یکی دیگر از وظایف مسئولان تئاتری کشور در این ایام می تواند اعتمادسازی و انگیزه دهی به اقشار هنرمند تئاتر کشورمان باشد تا با انرژی و توان به فعالیت در این عرصه برگردند، چنین جلسات توجیهی را درسطح همه شهرها و استان هایمان نیاز داریم تا بتوانیم دو مرتبه مثل قبل به تئاتر بازگردیم و مردم نیز از این اعتماد خودشان با رعایت همه مسائل بهداشتی به تئاتر بازگردند.
نکته اصلی این است که مسئولان اجازه ندهند تئاتر به عنوان یک هنر دیرین و مادر دیگر هنرها در کشورمان از بین برود و یک روز بنشینیم و افسوس این روزها را بخوریم که چرا آن را حفظ نکردیم حال نیاز به پروتکل هایی داریم که همانگونه که مسائل بهداشتی را ترسیم کردیم ، همانطور هم هنرمندان و مردم را به طرف سالن های تئاتر بر گردانیم.
انتهای پیام/
مرتضی کاردر_روزنامه نگار
مثل خانه هایی که ساخت و سازشان تمام شده، اما کارهای خرده ریز و نظافت آخرشان مانده است، مثل خانه هایی که مهندس ناظرها می توانند برای پایان کار به آنجا سر بزنند و گواهی های لازم را صادر کنند، اما برای سکونت دوباره هنوز آماده نیست، مثل خانه هایی که اسباب و اثاثیه ارزشمند را به جایی دیگر برده اند یا رویشان را پارچه کشیده اند تا از آسیب های بازسازی در امان بماند... موزه هنرهای معاصر تهران این روزها چنین وضعیتی دارد. بازسازی موزه پس از 2 سال و نیم به روزهای پایانی رسیده است، اما هنوز مدتی تا بازگشایی رسمی موزه کمی مانده است.
صبح سه شنبه شماری از روزنامه نگاران از موزه هنرهای معاصر تهران بازدید کردند تا مراحل پایانی بازسازی را ببینند. بیشتر از یک سال قبل در 31تیر 1398نشست خبری بازسازی موزه برگزار شد و دلایل تأخیر در فرایند بازسازی به تفصیل گذشت. در این مدت مدیران هنرهای تجسمی و موزه، همه چیز را به آینده حواله می دادند. شاید انتظار طبیعی این بود که در روزهای پایانی سال 98یا روزهای آغاز سال جدید خبری از بازگشایی موزه برسد، اما شیوع کرونا ، سبب توقف و تأخیر در بسیاری از فعالیت های فرهنگی شد و از بازگشایی موزه نیز خبری نشد. حالا پس از چند ماه، بازسازی موزه به روزهای پایانی رسیده است و کم کم باید بازگشایی موزه را انتظار بکشیم.
زمان بیشتر به نفع حفاظت آثار
هادی مظفری، مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و احسان آقایی، مدیر موزه هنرهای معاصر تهران خبرنگاران و روزنامه نگاران را همراهی می کنند و مراحل بازسازی را گزارش می دهند. هادی مظفری می گوید: امیدواریم که تا پایان شهریور کار بازسازی موزه پایان بپذیرد و تلاش های شبانه روزی همکاران مان به نتیجه برسد. بازسازی موزه در اردیبهشت 1397آغاز شد، اما اهمیت و حساسیت کار سبب شد که بازسازی زمان بیشتری از پیش بینی های اولیه طول بکشد. کار بهسازی موزه در 12 جبهه و 2 فاز آغاز شد. فاز اول شامل 130 جبهه فرعی و فاز دوم دارای 80جبهه فرعی بود. امروز در فاز دوم به پیشرفت 98 درصدی رسیدیم و در مجموع پروژه پیشرفت 91 درصدی را شاهد هستیم. 9 درصد باقی مانده نیز مربوط به انتقال آثار گنجینه به محل اصلی و آزمایشات ضروری تا پیش از افتتاح رسمی موزه است. سخت ترین بخش کار بازسازی موزه مربوط به گنجینه بود که این اتفاق افتاد و کار جابه جایی آثار به زودی انجام می شود. در دوران کرونا که بخش عمده ای از فعالیت های فرهنگی کشور به حالت نیمه تعطیل درآمد، موزه آخرین جایی بود که در 28 اسفند تعطیل شد و از 15 فروردین هم با ساعت های کاری طولانی بار دیگر فعالیت ها آغاز شد. در زمان بازسازی فضای گنجینه برای جابه جایی آثار هنری و بردن آنها به مکانی دیگر، می توانستیم به کار سرعت دهیم، اما ممکن بود کیفیت نگهداری آثار کاهش پیدا کند. در این شرایط ممکن بود بازسازی گنجینه ظرف چند هفته به پایان برسد، ولی ما ترجیح دادیم زمان را به نفع حفاظت بهتر آثار گنجینه افزایش دهیم .
جایی بیشتر برای نگهداری آثار گنجینه
یکی از مسائل همیشگی موزه در سال های اخیر کمبود جای لازم برای نگهداری آثار گنجینه بوده است. یکی از اصلی ترین هدف های بازسازی نیز افزایش فضای گنجینه اعلام شد. حالا، هم ریل های نگهداری تابلوها از نو ساخته شده، هم به فضای نگهداری تابلوها اضافه شده، هم جایی برای نگهداری آثار کاغذی فراهم شده است. آثار حجمی نیز مثل گذشته جای ثابتی دارند. مجید حبیبی نژاد ناظر پروژه بازسازی می گوید: مهم ترین بحث در گنجینه اصلی مسئله افزایش ظرفیت آن بود تا علاوه بر نگهداری بهتر آثار کنونی، پیش بینی برای اضافه شدن آثار در آینده نیز انجام شود. با توجه به این مسئله تعداد قفسه های ریلی گنجینه از 86 به 106 رسید که شامل 13 قفسه ریلی متحرک و مابقی قفسه های ریلی ثابت است. کلیه بخش ماشینری گنجینه را مهندسان ایرانی انجام داده اند. یکی از نکات مهم در جاگذاری لاین ها این بود که در زمان جلو و عقب شدن قفسه ها، هیچ گونه ارتعاشی نباید در آنها وجود داشته باشد. بنابراین زمان بسیار زیادی صرف آزمایش های مکرر آنها شد و هم اکنون اثری که روی این قفسه ها قرار بگیرد، با کمترین لرزش جابه جا می شود. با افزایش ظرفیت گنجینه چند ریل برای آثار بزرگ درنظر گرفته شد. قبلا چنین چیزی در گنجینه وجود نداشت و بعضی از تابلوهای بزرگ که روی ریل های قبلی جا نمی شدند در کنار دیوار نگهداری می شدند. نورپردازی و بهسازی کف و دیوارها نیز انجام شد و با توجه به اینکه برای ما مهم بود که اصالت موزه تغییری نکند، کف پوش های قبلی پرداخت شدند و تغییری در آنها ایجاد نشد. راهروی مقابل گنجینه نیز تبدیل به یک سالن بزرگ شد تا خدمات نمایشگاهی مانند عکاسی، آماده سازی آثار و... در این فضا انجام شود.
بازگشایی؛ بعد از محرم و صفر
فارغ از همه اتفاق ها، پرسش اصلی همه روزنامه نگاران اینجاست که موزه در چه تاریخی بازگشایی می شود؟ احسان آقایی، مدیر موزه می گوید: ما بعد از محرم و صفر برای بازگشایی آماده ایم به شرط اینکه ستاد ملی کرونا اجازه بدهد. با ستاد ملی کرونا هم مکاتبه کرده ایم، اما قرار شد به زمان بازگشایی که نزدیک شدیم دوباره استعلام کنیم و ببینیم که نظر ستاد ملی کرونا چه خواهد بود. طبیعتاً بعد از 2 سال بازدیدکنندگان زیادی به موزه می آیند و تمهیدات بهداشتی لازم باید درنظر گرفته شود .
بازگشایی موزه، اتفاقی منحصر به فرد در تاریخ هنر ایران خواهد بود
زمان طولانی بازسازی، توقعات را برای بازگشایی بسیار زیاد کرده است. همه منتظرند تا ببینند موزه با چه نمایشگاه و چه مجموعه اتفاق هایی بازگشایی می شود. به نظر می رسد کارهایی مثل صرف نمایش گنجینه موزه نمی تواند توقعات را برآورده کند. احسان آقایی، مدیر موزه هنرهای معاصر تهران در پاسخ به پرسش همشهری می گوید: افتتاحیه نمایشگاه بسیار هیجان انگیز است. یک اتفاق منحصر به فرد در تاریخ هنر ایران دارد انجام می شود. منتهی الان نمی توانم بگویم، برای اینکه هیجان لازم برای روزهای بازگشایی وجود داشته باشد. به بازگشایی موزه که نزدیک تر شویم، نشست خبری ویژه ای برگزار خواهیم کرد و مجموعه اتفاق های بازگشایی را به تفصیل بیان می کنیم. اما بگویم که برنامه نمایشگاه های موزه از بازگشایی تا پاییز 1400معلوم شده است. برنامه سینماتک موزه نیز برای 3 دوره تعیین شده. نمایشگاه های آینده 2بخش است، نمایشگاهی از گنجینه موزه انتخاب شده و نمایشگاه های دیگری که از آثار هنرمندان امروز ایران و هنرمندان بین المللی برگزار می شود.
رضا عابدینی؛ طراح هویت بصری تازه موزه
همزمان با بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران، سایت موزه از دسترس خارج و قرار شد که نسخه تازه سایت هنگام بازگشایی موزه رونمایی شود. بازسازی به طول انجامید، اما به نظر می رسد نسخه تازه سایت می توانست زودتر از اینها رونمایی شود. احسان آقایی می گوید: ایراد شما وارد است. اما یکی از نکاتی که برای بازگشایی موزه قرار است رعایت کنیم، حفظ مجموعه ای از استانداردهاست. هویت بصری نیز یکی از استانداردهایی است که همه موزه های دنیا، در تمام المان های کوچک و بزرگ، از جمله سایت رعایت می کنند. بازطراحی هویت بصری تازه موزه هنرهای معاصر به عهده رضا عابدینی، گرافیست نامدار و صاحب سبک ایرانی است. چون هویت بصری تازه قرار است همزمان با بازگشایی موزه رونمایی شود و حتی شاید نشست مستقلی فقط برای هویت بصری موزه برگزار کنیم، شاید خیلی جالب به نظر نمی رسید که ما یک بار سایت را با هویت بصری گذشته بالا بیاوریم و بعد دوباره از چند ماه سایت تازه را رونمایی کنیم.
آزاده نظر بلند، معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره تابستانه کتاب 99 بیان کرد: با مساعدت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یارانه چهاردهمین دوره طرح های حمایتی افزایش پیدا کرد و همزمان با پنجمین روز از طرح، اعتبار کتاب فروشی ها شارژ شد.
وی توضیح داد: این افزایش اعتبار به دنبال اعلام افزایش 50 درصدی بودجه طرح های فصلی بود، بنابراین باید توجه داشته باشیم در نیمه نخست سال جاری دو طرح و با احتساب پاییزه کتاب که طبق برنامه ریزی ها در هفته کتاب برگزار خواهد شد، درمجموع در سال جاری سه طرح حمایتی را خواهیم داشت.
نظر بلند میزان فروش در تابستانه کتاب 99 را قابل توجه اعلام کرد و افزود: فروش در مقایسه با 13 دوره گذشته افزایش قابل توجهی داشته است؛ آن چنان که پیش تر تا روز هفتم فروش 7 میلیاردی را تجربه نکرده بودیم.
وی با اشاره به افزایش تعداد خریداران کتاب، گفت: علاوه بر افزایش تعداد خریداران کتاب نکته قابل توجه مشارکت استان ها است. در این دوره خوشبختانه استان هایی که پیش تر مشارکت کمتری داشتند حضور پر رنگی را ثبت کردند از جمله استان های هرمزگان و یا خراسان شمالی. امید واریم کتاب فروشی های استان های کم برخوردار مثل ایلام و یا کهگیلویه و بویر احمد در دوره های آتی به جریان طرح های حمایتی بپیوندند.
معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران درباره معیار های تخصیص اعتبار به کتاب فروشی های مشارکت کننده، افزود: معیار های تخصیص اعتبار به کتاب فروشی های مشارکت کننده درطرح های حمایتی نخست تابعی از کل اعتبار است همچنین تعداد کتاب فروشی ها و مساحت، تعداد کتاب، میانگین مصرف اعتبار در دوره های قبل برای تخصیص اعتبار در نظر گرفته می شود.
تابستانه کتاب 99 تا 30 مرداد ماه در سراسر کشور ادامه دارد و علاقه مندان به کتاب می توانند با مراجعه به کتاب فروشی ها برای خرید کتاب از تخفیف 20 درصدی بهره مند شوند.
آزاده نظر بلند، معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره تابستانه کتاب 99 بیان کرد: با مساعدت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یارانه چهاردهمین دوره طرح های حمایتی افزایش پیدا کرد و همزمان با پنجمین روز از طرح، اعتبار کتاب فروشی ها شارژ شد.
وی توضیح داد: این افزایش اعتبار به دنبال اعلام افزایش 50 درصدی بودجه طرح های فصلی بود، بنابراین باید توجه داشته باشیم در نیمه نخست سال جاری دو طرح و با احتساب پاییزه کتاب که طبق برنامه ریزی ها در هفته کتاب برگزار خواهد شد، درمجموع در سال جاری سه طرح حمایتی را خواهیم داشت.
نظر بلند میزان فروش در تابستانه کتاب 99 را قابل توجه اعلام کرد و افزود: فروش در مقایسه با 13 دوره گذشته افزایش قابل توجهی داشته است؛ آن چنان که پیش تر تا روز هفتم فروش 7 میلیاردی را تجربه نکرده بودیم.
وی با اشاره به افزایش تعداد خریداران کتاب، گفت: علاوه بر افزایش تعداد خریداران کتاب نکته قابل توجه مشارکت استان ها است. در این دوره خوشبختانه استان هایی که پیش تر مشارکت کمتری داشتند حضور پر رنگی را ثبت کردند از جمله استان های هرمزگان و یا خراسان شمالی. امید واریم کتاب فروشی های استان های کم برخوردار مثل ایلام و یا کهگیلویه و بویر احمد در دوره های آتی به جریان طرح های حمایتی بپیوندند.
معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران درباره معیار های تخصیص اعتبار به کتاب فروشی های مشارکت کننده، افزود: معیار های تخصیص اعتبار به کتاب فروشی های مشارکت کننده درطرح های حمایتی نخست تابعی از کل اعتبار است همچنین تعداد کتاب فروشی ها و مساحت، تعداد کتاب، میانگین مصرف اعتبار در دوره های قبل برای تخصیص اعتبار در نظر گرفته می شود.
تابستانه کتاب 99 تا 30 مرداد ماه در سراسر کشور ادامه دارد و علاقه مندان به کتاب می توانند با مراجعه به کتاب فروشی ها برای خرید کتاب از تخفیف 20 درصدی بهره مند شوند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران
محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره ضرورت افزایش سرانه مطالعه در شهر تهران گفت: اگر بتوانیم مطالعه 7 دقیقه ای در روز را به 10 دقیقه برسانیم و اگر جمعیت 10 میلیونی تهران بتواند روزی 3 دقیقه افزایش مطالعه داشته باشند؛ یعنی 30 میلیون دقیقه در روز و این مسأله یعنی افزایش خرید کتاب، تامین نیاز کتابی مخاطبان و همچنین قراردادن کتاب در کتابخانه ها. این موضوع، نیاز به کتاب فروشی ها، چاپ خانه داران، ناشران و نویسندگان و سایر اهالی قلم و نشر در سطح جامعه را افزایش می دهد.
وی همچنین درباره تعطیلی برخی از کتاب فروشی ها در ایام کرونا گفت: چطور یک کتاب فروشی می تواند رونق بگیرد؟ زمانی که بتوانیم جامعه را متقاعد کنیم که مطالعه خود را افزایش بدهد. اگر شاهد رشد این مسأله در جامعه باشیم، طبیعتا تمامی چرخه های تولید و توزیع کتاب خودبه خود بهره مند می شوند و دیگر شاهد تعطیلی کتاب فروشی ها نخواهیم بود.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: اگر درست به این چرخه نگاه نکنیم، به مشکل برمی خوریم. درنتیجه باید تمام تلاش خود را به سمتی ببریم که سرانه مطالعه در کشور را افزایش بدهیم و فرصت هایی را برای امکان مطالعه بیشتر فراهم کنیم.
حق شناس افزود: نهادهای عمومی نیز باید تلاش کنند تا کتاب به راحتی و با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار بگیرد و قطعا با انجام این کار اقتصاد حوزه فرهنگ و هنر به ویژه کتاب به نتیجه مثبتی خواهد رسید.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران درخصوص تعیین تکلیف بازسازی و بازگشایی برخی از خانه- موزه ها از جمله خانه -موزه ملک الشعرای بهار در سال جاری گفت: متاسفانه همچنان درخصوص آغاز فعالیت خانه-موزه ملک الشعرای بهار اتفاق چشم گیری نیفتاده؛ این درحالی است انتظار ما این بود که سازمان شهرداری اقدامات لازم برای بازگشایی و کمک به احیا و بازسازی این خانه-موزه را زودتر انجام بدهد.
وی افزود: متاسفانه این خانه-موزه به لحاظ مالکیت در اختیار سازمان اوقاف است و اکنون خالی است. درگذشته نیز در اختیار و اجاره کارهای صنفی بوده ؛ اما حالا در شرایط رضایت بخشی نیست و امیدواریم که هرچه زودتر به نتیجه مثبتی برسد.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران همچنین درخصوص نصب تابلو خانه -موزه ملک الشعرای بهار پیش از افتتاح آن اظهار کرد: این اقدام به معنای هدف گذاری مدیریت شهری است؛ اما همان طور که گفتم در اختیار سازمان اوقاف است و امیدواریم که این سازمان هرچه زودتر بتواند آمادگی خود را برای انتقال و تملک آن به شهرداری اعلام کند.
حق شناس همچنین درباره افتتاح خانه-موزه اخوان ثالث نیز بیان کرد: این این مکان تملک شده بود؛ برای کارهای اداری از آن بهره گیری می شد. در این دوره تلاش کردیم تا این مکان فرهنگی را به شکل سابق خود بازگردانیم و در این مسیر از کمک های خانواده و فرزندان اخوان ثالث استفاده کردیم. هزینه های قابل توجهی برای رسیدن به این امر مهم صرف شده است و امیدواریم که به زودی شاهد بهره برداری و افتتاح این خانه-موزه در منطقه 6 تهران باشیم.
محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره ضرورت افزایش سرانه مطالعه در شهر تهران گفت: اگر بتوانیم مطالعه 7 دقیقه ای در روز را به 10 دقیقه برسانیم و اگر جمعیت 10 میلیونی تهران بتواند روزی 3 دقیقه افزایش مطالعه داشته باشند؛ یعنی 30 میلیون دقیقه در روز و این مسأله یعنی افزایش خرید کتاب، تامین نیاز کتابی مخاطبان و همچنین قراردادن کتاب در کتابخانه ها. این موضوع، نیاز به کتاب فروشی ها، چاپ خانه داران، ناشران و نویسندگان و سایر اهالی قلم و نشر در سطح جامعه را افزایش می دهد.
وی همچنین درباره تعطیلی برخی از کتاب فروشی ها در ایام کرونا گفت: چطور یک کتاب فروشی می تواند رونق بگیرد؟ زمانی که بتوانیم جامعه را متقاعد کنیم که مطالعه خود را افزایش بدهد. اگر شاهد رشد این مسأله در جامعه باشیم، طبیعتا تمامی چرخه های تولید و توزیع کتاب خودبه خود بهره مند می شوند و دیگر شاهد تعطیلی کتاب فروشی ها نخواهیم بود.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: اگر درست به این چرخه نگاه نکنیم، به مشکل برمی خوریم. درنتیجه باید تمام تلاش خود را به سمتی ببریم که سرانه مطالعه در کشور را افزایش بدهیم و فرصت هایی را برای امکان مطالعه بیشتر فراهم کنیم.
حق شناس افزود: نهادهای عمومی نیز باید تلاش کنند تا کتاب به راحتی و با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار بگیرد و قطعا با انجام این کار اقتصاد حوزه فرهنگ و هنر به ویژه کتاب به نتیجه مثبتی خواهد رسید.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران درخصوص تعیین تکلیف بازسازی و بازگشایی برخی از خانه- موزه ها از جمله خانه -موزه ملک الشعرای بهار در سال جاری گفت: متاسفانه همچنان درخصوص آغاز فعالیت خانه-موزه ملک الشعرای بهار اتفاق چشم گیری نیفتاده؛ این درحالی است انتظار ما این بود که سازمان شهرداری اقدامات لازم برای بازگشایی و کمک به احیا و بازسازی این خانه-موزه را زودتر انجام بدهد.
وی افزود: متاسفانه این خانه-موزه به لحاظ مالکیت در اختیار سازمان اوقاف است و اکنون خالی است. درگذشته نیز در اختیار و اجاره کارهای صنفی بوده ؛ اما حالا در شرایط رضایت بخشی نیست و امیدواریم که هرچه زودتر به نتیجه مثبتی برسد.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران همچنین درخصوص نصب تابلو خانه -موزه ملک الشعرای بهار پیش از افتتاح آن اظهار کرد: این اقدام به معنای هدف گذاری مدیریت شهری است؛ اما همان طور که گفتم در اختیار سازمان اوقاف است و امیدواریم که این سازمان هرچه زودتر بتواند آمادگی خود را برای انتقال و تملک آن به شهرداری اعلام کند.
حق شناس همچنین درباره افتتاح خانه-موزه اخوان ثالث نیز بیان کرد: این این مکان تملک شده بود؛ برای کارهای اداری از آن بهره گیری می شد. در این دوره تلاش کردیم تا این مکان فرهنگی را به شکل سابق خود بازگردانیم و در این مسیر از کمک های خانواده و فرزندان اخوان ثالث استفاده کردیم. هزینه های قابل توجهی برای رسیدن به این امر مهم صرف شده است و امیدواریم که به زودی شاهد بهره برداری و افتتاح این خانه-موزه در منطقه 6 تهران باشیم.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران
سید قاسم یا حسینی در گفت وگو با خبرگزاری میزان پیرامون نوشتن کتاب در حوزه دفاع مقدس گفت: نوشتن در مورد کتاب های دفاع مقدس شاخص ها و ویژگی های خاصی دارد که باید به آن توجه کرد، زیرا عدم توجه به آسیب های را به ابن حوزه می زند که قابل ترمیم نیست.
وی در مورد شیوه نوشتن کتاب های دفاع مقدس ابراز کرد: نوشتن در مورد کتاب های دفاع مقدس شاخص ها و ویژگی های خاصی دارد که باید به آن توجه کرد، زیرا عدم توجه به این شاخص ها و و یژگی ها آسیب های زیادی را به ادبیات دفاع مقدس می زند که قابل ترمیم نیست.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفی آخرین کتب منتشر شده اینجا کلیک کنید
یاحسینی در همین راستا ادامه داد: من از طرفداران پر و پا قرص نوشتن کتاب های دفاع مقدسی به صورت داستان هستم، زیرا معتقدم کتاب های دفاع مقدس را باید به صورت اول شخص و یا به شکل مستند شفاهی که همان پرسش و پاسخ است نوشت.
وی پیرامون شیوه مصاحبه با فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس تاکید کرد: نوشتن در مورد رزمندگان یا فرماندهان دفاع مقدس تفاوت زیادی دارد بنابراین باید توجه داشت که هر کدام از این قشر شرایط و شیوه های خاص خود را دارند، زیرا گاهی دیده می شود رزمندگان فصاحت کلام و ریزبینی فرماندهان را ندارند در عین حال اطلاعات مهم و استراتژیکی هم در گفته های آنان دیده نمی شود لذا برای آنان می توان از شیوه نگارش اول شخص استفاده کرد، اما برای نوشتن کتاب در مورد فرماندهان به دلیل توجه به زوایای فعالیت ها و رویداد ها باید از شیوه پرسش و پاسخ که همان شیوه تاریخ شفاهی بوده استفاده کرد.
این نویسنده کتاب در همین راستا دامه داد: یک نویسنده کتاب در اینجا باید سخت مراقب باشد تا حقایق را به درستی و بدون هیچ دخل و تصرفی ثبت کند، زیرا هر گونه دخل و تصرف عواقبش را در آینده نشان می دهد پس باید کاملا با دقت به ثبت رویداد ها پرداخت و به اعتماد آیندگان بر محتوا ی ثبت شده در آثار دفاع مقدسی بسیار توجه کرد، کلماتی که از زبان فرماندهان بیان می شود گاهی نکاتی را در خود دارد که خواننده موضوعات مهمی را آن در می یابد لذا نوشتن مصاحبه های این افراد نیازمند شیوه خاصی از نگارش است.
یاحسینی درمورد شیوه نوشتن کتاب های دفاع مقدس بیان کرد: برای نوشتن کتاب دفاع مقدسی به سبک اول شخص مفرد باید زوایای کار و رخ داد ها در ابتدا با مصاحبه آن هم به صورت پرسش های کوتاه و پاسخ های کوتاه یا به اصطلاح مدل پینگ پنگی مطرح و مورد بررسی قرار گیرد در ادامه با سنجش جوانب و بر اساس داد ها شروع به پیش روی شود بدین ترتیب که سوال را با جزئیات بیشتری دنبال کنیم، به طور مثال اگر من از مصاحبه شونده در مورد راهی شدنش به جبهه سوال می کنم باید از او بپرسم با چه ماشینی؟ و چه رنگی؟ و با چه کسی در اتوبوس نشسته بودید؟ و سئوالاتی از این قبیل که بتوانم فضا را به خوبی برای مخاطبان ترسیم کنم و همه آن ها را بر اساس حقایق و مستندات به رشته تحریر در آورم.
وی نوشتن به سبک اول شخص را مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد: نوشتن به سبک اول شخص باید با توجه به اصل مستند نگاری باشد و من معتقدم یکی از کاربردی ترین شیوه های نگارش برای دفاع مقدس محسوب می شود البته به نوع سلیقه و ذکاوت و هوشمندی نویسنده نیز ارتباط پیدا می کند، تجربه نیز در این زمنیه بسیار تاثیر گذار است من خود به شخصه با نوشتن کتاب های متعدد و مصاحبه با افراد گوناگون آموخته های فراوانی را به دست آوردم که می توانم از آن به عنوان رستاخیر خاطرات و کلمات نام ببرم.
باحسینی ابراز کرد: کار های پژوهشی و علوم روانشناسی نشان می دهد جملات کوتاه بیشتر مورد استقبال از سوی مخاطبان قرار می گیرد، زیرا با توجه به رواج فضای مجازی و دقت و توجه مخاطبان در دنیای امروز کوتاه بودن مطالب جذابیت بیشتری دارد، اما جملات بلند عموما خوانده نمی شود و مورد استقبال قرار نمی گیرد پس باید معانی را با جملات کوتاه بیان کرد در عین حال سئوالات را به روش پینگ پنگی و با بازدهی بهتری در ادبیات دفاع مقدس به کار برد.
نویسنده کتاب رو در روی شیطان تجربه در نوشتن کتاب های دفاع مقدس و آشنایی با تاریخ و در عین حال عملیات ها را مهم دانست و تاکید کرد: نگارش در حوزه دفاع مقدس ملزومات و شاخص های خاص خودش را دارد شناخت تاریخ همچنین عملیات ها و شیوه نگارش همچنین توجه به نوع نگارش کتاب های دفاع مقدس گزینه های موثر و مهمی در نگارش کتاب به شمار می روند.
وی برگزاری جلسات همپوشانی را یکی دیگر از رموز دریافت اطلاعات برای نوشتن کتاب در حوزه دفاع مقدس دانست و تصریح کرد: از آنجا که زمان زیادی از هشت سال دفاع مقدس می گذرد و زمان عاملی برای فراموشی بخشی از خاطرات محسوب می شود این مهم یکی از دغدغه های نویسندگان محسوب می شود در این شرایط می توان از جلسات هم پوشانی استفاده کرد بدین ترتیب همزمان مصاحبه شونده و دوستان همرزمش در یک جلسه قرار می گیرند و هر یک خاطراتی را به یاد می آورند و بیان آن باعث می شود بخش اعظم اطلاعات در ذهن مصاحبه شونده زنده شود این مهم با توجه با اطلاعات کوتاه مدت و بلند مدت در ذهن بشر قابل بازیابی است همچنین فراخواندن بخشی از خاطرات و وقایع از ذهن افراد امکان پذیر می شود این رویکردی ارزشمندی است که من آن را تجربه کرده ام و پاسخ های خوبی گرفته ام اگر جلسات با آلبوم های آن روزگار و عکس ها همراه باشد شرایط بسیار بهتر هم خواهد بود.
نویسنده کتاب میهمان فشنگ های جنگی اظهار کرد: در برخی موارد مصاحبه شونده تمامی اتفاقات را به خاطر ندارد که فلان رویداد در چه زمانی رخ داده، در این موارد باید از تاریخ شهادت شهدا و تاریخ های که بر سنگ مزار سنگ شهدا ثبت شده استفاده کرد این قانون جذاب و کاربردی که تجربه به من آموخته است.
یاحسینی پیرامون لزوم وجود کلاس های خاطره نگاری برای نویسندگان دفاع مقدس خاطرنشان کرد: متاسفانه هنوز کلاس های درسی و شاخص ها و سرفصل های مناسبی برای نگارش کتاب های دفاع مقدس به صورت استاندارد تعریف نشده و این بزرگترین آسیب در حوزه نگارش کتاب های دفاع مقدس است من معتقدم هرکسی در این حوزه فعالیت می کند باید نسبت به چهارچوب ها شناخت داشته و احترام بگذارد تا بتوان این کتاب های مستند منبع و مرجعی برای آیندگان و تاریخ دفاع مقدس باشد لذا صداقت و مستند بودن آن بسیار مهم است.
انتهای پیام/
آقای رجبعلی سالاریان افزود: با سپری شدن یک هفته از آغاز طرح تابستانه کتاب، 250 هزار و 157 نسخه کتاب به مبلغ 9 میلیارد و 451 میلیون و 988 هزار و 686 تومان به فروش رسیده است.
وی ادامه داد: در این طرح، تاکنون استان تهران 17درصد از کل فروش را به خود اختصاص داده است و استان های اصفهان، خراسان رضوی و فارس هر کدام به ترتیب، 11، 10 و 7 درصد کل فروش در طرح تابستانه کتاب را از آن خود کرده اند.
مدیر روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران افزود: تنها 15درصد از تعداد کتاب های به فروش رفته در چهاردهمین دوره یارانه حمایتی از کتابفروشان از سوی 119 کتابفروش تهرانی عضو طرح تابستانه کتاب به فروش رفته است. کتابفروشی های این استان توانسته اند 37 هزار و 54 نسخه کتاب به مبلغ یک میلیارد و 598 میلیون و 437 هزار و 243 تومان در بازه زمانی یک هفته از اجرای این طرح بفروشند.
آقای سالاریان با بیان اینکه 85 کتابفروش فعال استان اصفهان نیز توانسته اند در این دوره از طرح، 10درصد از 250هزار نسخه کتاب به فروش رفته در این طرح تابستانه کتاب را به خود اختصاص دهند، عنوان کرد: این استان با 85 کتابفروشی سهم 11 درصدی کتابفروشی های عضو طرح را به نام خود ثبت کرده است.
وی درباره مشارکت کتابفروشی های استان خراسان رضوی در طرح تابستانه کتاب گفت: 27 هزار و 330 نسخه کتاب به مبلغ 943 میلیون و 639هزار و 648 تومان از سوی 80 کتابفروشی در اختیار خریداران کتاب قرار گرفته است.
به گزارش ایسنا، چابک سازی، کوچکتر کردن دولت، حذف موازی کاری، کاهش هزینه ها و تمرکز مدیریت، کلیدواژه هایی است که جسته و گریخته از زبان مسئولان می شنویم. حدود یک سال پیش (31 مرداد 1398) سیدعباس صالحی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - از ادغام موسسه های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد و گفت: بحث ساماندهی موسسات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که 36 موسسه هستند، به این منظور نیست که کارمندان آن ها را تعدیل و تعطیل کنیم، بلکه این اقدام در راستای چابک سازی است. به نظر می آید این تجمیع سامان یافته جدید کمک می کند نظام مدیریتی ما روان تر شود و هزینه های بالاسری و ستادی ما کاهش پیدا کند، اگر این امکان را پیدا کنیم که نظام همپوشانی را کمتر کنیم بهتر است. فعالیت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جز آن هایی که همپوشان هستند و دیگر اولویت ندارد تعطیل نمی شود و آن چه اتفاق می افتد، همگرایی و کاهش هزینه های بالاسری و نسبت روابط معاونت ها با مدیران و موضوعات دیگر است.
محسن جوادی - معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - هم در دی ماه 1398 درباره ادغام موسسه های زیرمجموعه این معاونت، گفت: هدف از این موضوع، ساماندهی اداری و هزینه ای است. با توجه به این که مدل بودجه دهی و تخصیص اعتبار بر اساس فعالیت ها بوده، ما نیز به دنبال صرفه جویی هزینه ای هستیم و این ادغام صورت خواهد گرفت. از طرف دیگر، این موضوع باعث ساماندهی مدیریت و همگرایی و همسویی فعالیت ها خواهد بود و این گونه نیست که از فعالیت های مان بکاهیم. بیشتر به دنبال هم افزایی هستیم. مراحل نهایی این ادغام صورت گرفته، اما به لحاظ مسائل حقوقی این موضوع زمان بر است. ما در این زمینه مشکل نمایشگاه کتاب را داشتیم که اگر قرار بود موسسه را منحل کنیم، به لحاظ حقوقی دچار مشکلاتی می شدیم، بنابراین این ادغام در آینده نزدیک صورت خواهد گرفت.
با این سخنان معاون فرهنگی به نظر می رسید ادغام بعد از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران انجام شود؛ نمایشگاهی که به دلیل شیوع ویروس کرونا، زمان برپایی آن به تعویق افتاد و در نهایت لغو شد؛ اما در روزهای پایانی سال 98 و در آستانه تعطیلات نوروزی سال 99، قادر آشنا از مدیرعاملی مؤسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران (در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد) رفت و به عنوان مدیر اداره کل هنرهای نمایشی (در معاونت هنری وزارت ارشاد)، به جای مدیرکل مستعفی آن منصوب شد. چندی بعد هم ایوب دهقانکار به عنوان سرپرست موسسه انتخاب شد که این شروع ادغام موسسه های زیرمجموعه معاونت فرهنگی بود. او در حکم انتصابش ماموریت گرفت که فرایند ادغام را مدیریت کند.
تودیع مهدی قزلی - مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان - (در خرداد 99) گام دیگری برای ادغام بود که در آن مراسم محسن جوادی تاکید کرد: ضرورت های اقتصادی و اداری و بازتعریف فعالیت های موسسات بر اساس مقتضیات زمانی، مجموعه وزارتخانه را به این نتیجه رساند تا موسسه فراگیری تشکیل دهد؛ زیرا بسیاری از موسسات در ظرف زمانی خاصی ایجاد شده بودند و به ساماندهی نیاز داشتند، موضوع سختی بود و با همکاری دوستان ما به این جا منتج شد. قصد ما این است که سویه فعالیت های حوزه ادبی کمرنگ نشود، بلکه تلاش خواهیم کرد ساختارها را کمی تغییر دهیم.
چندی بعد، نیکنام حسینی پور - مدیرعامل خانه کتاب - از سمت خود استعفا کرد. معاون فرهنگی وزارت ارشاد در مراسم تودیع او نیز تاکید کرد: ادغام موسسات اجتناب ناپذیر بود و برای ادامه فعالیت و همچنین شرایطی که ایجاد شده بود، نیازمند ساماندهی بود. از این رو، موسسه جدید در قالب موسسه نمایشگاه های فرهنگی تشکیل خواهد شد و فعالیت ها در این مجموعه تعریف می شود.
26 خردادماه، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اطلاعیه ای تاکید کرد که ساماندهی و ادغام موسسات بر اساس برنامه فراگیر این وزارتخانه در راستای کوچک سازی ساختار دولتی است. همچنین در این اطلاعیه تاکید شده بود که این اقدام در راستای کاهش هزینه ها، رفع برخی مسائل و مشکلات اداری و حقوقی و ارتقای بهره وری است و بنا نیست فعالیت های تکلیفی یا خدماتی هر یک از این موسسات حذف شود و تغییرات ایجادشده مربوط به ساختار اداری و سازمانی موسسات و بازتعریف فعالیت های جدید بر اساس مقتضیات زمان است. این نهاد سوم تیرماه 99
از گام نهایی ساماندهی موسسات فرهنگی خبر داد و اسامی جدید هیئت امنا را معرفی کرد.
در نهایت بعد از گمانه زنی ها، ایوب دهقانکار به عنوان مدیرعامل موسسه جدید که با عنوان خانه کتاب و ادبیات ایران نام گذاری شده است، انتخاب شد.
اصلاح ساختار اداری و کاهش هزینه های دولتی عمده ترین دلایلی بود که برای این اتفاق بزرگ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان می شد. تاکید بر این مسئله بود که از هیچ فعالیتی کاسته نخواهد شد و به گفته وزیر ارشاد، بدون تعدیل کارمندان میانی و معمولی، در وظایف آن ها بازنگری صورت می گیرد.
حال این سوال مطرح است: آیا تعریف کوچک سازی و اصلاح ساختار جمع کردن نیروهای انسانی در یک موسسه فراگیر (طبق وعده های داده شده مبنی بر کم نشدن تعداد نیروها) است؟ کاهش هزینه ها در این بخش به چه شکل خواهد بود؟ آیا تمامی برنامه و نشست ها، جوایز ادبی و نمایشگاه های بین المللی و استانی کتاب به همان روال سابق برگزار خواهد شد یا نه؟ اگر پاسخ بله است صرفه جویی چگونه خواهد بود؟ هرچند پیش از این نیز و قبل از ادغام موسسه ها، در جاهایی سعی کرده بودند هزینه ها را کم کنند؛ کم کردن سکه های جایزه کتاب سال و جلال آل احمد نمونه این موضوع است.
خبرنگار ایسنا برای یافتن پاسخ این پرسش ها، با مدیران سابق، اعضای هیئت امنای موسسه جدید و مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران تماس گرفت که برخی از آن ها به تماس ها پاسخ ندادند. یکی از مدیران پیشین حرف زدن درباره ادغام را به زمان دیگری موکول و اظهار کرد زمان کنونی را صلاح نمی داند. مدیر پیشین دیگری نیز اظهار کرد که حرف زدن درباره این موضوع بعد از ادغام دیگر فایده ای ندارد و باید زمان بدهیم و ببینیم کارها به چه شکل پیش می رود.
صرفه جویی در فعالیت هایی که همپوشانی دارند
اما هومان حسن پور - رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و عضو هیأت امنای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران - درباره چگونگی کاهش هزینه ها در پی ادغام موسسه های فرهنگی معاونت فرهنگی، اظهار کرد: طراحان این موضوع زمان زیادی را صرف کردند تا به این جا رسیدند، اما ممکن است در برخی از برنامه ها فراز و نشیب هایی داشته باشیم.
او افزود: زمانی که سه موسسه در یک جا جمع می شوند، قطعا در هزینه فعالیت هایی که همپوشانی داشته، صرفه جویی می شود. همچنین هزینه جاری در موسسات کاهش خواهد یافت. از طرف دیگر، با توجه به این که نیروها به صورت متمرکز تحت یک مدیریت هستند، حقوق و مزایای پرسنل فرمت خاص و درستی پیدا می کند و این موضوع تاثیراتی در کاهش هزینه دارد.
حسن پور خاطرنشان کرد: در مقطعی برای انجام هر کاری تصمیم گرفته شد موسسه ای تاسیس کنند، اما حالا به این نتیجه رسیده اند بهتر است همه این ها را یک جا جمع کنند تا در یک موسسه متمرکز مدیریت بهتری صورت بگیرد. این ایده کاملا درست است اما عملیاتی شدن آن یک همت والا می خواهد تا فعالیت ها از ضابطه خارج نشود. الان هم با وجود کرونا و به هم ریختن وضعیت همه فعالیت ها، خیلی زود است نظری بدهیم. فقط همین قدر کافی است که مدیرعامل و معاونان و کارمندان تلاش شبانه روزی می کنند و در موسسه جدید در انجام ماموریت موسسات سابق شاهد تأخیری نیستیم.
ادغام برای تمرکز مدیریتی بود
اسماعیل امینی - شاعر و دیگر عضو هیئت امنای موسسه تازه تاسیس - هم در این باره با تاکید بر این که هیئت امنا مسئولیت اجرایی ندارد و بیشتر برای تعیین هیئت مدیره است، گفت: قطعا همه ادغام ها برای این است که پست های موازی حذف شود؛ موسسه خانه کتاب، موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان هر کدام یک مدیر داشت و آن ها هم معاونانی داشتند، الان این ها از بین رفته و یک مدیر واحد داریم و چند معاون در بخش های مختلف. ادغام بیشتر بحث تمرکز در بخش مدیریتی بوده والا کارشناسان تغییر نکرده اند و سر جای شان هستند. همچنین کارهای تدارکاتی و پشتیبانی متمرکز می شود و چون ساختمان ها مشترک است، می توانند از امکانات یکدیگر استفاده کنند.
بعید است بدون حذف، کاهش هزینه داشت
اما امیرمسعود شهرام نیا - مدیرعامل اسبق موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران - در این باره به ایسنا گفت: دو سالی است که از موسسه جدا شده ام و به صورت کامل در جریان امور نیستم، بنابراین نظری که می دهم نظر دقیقی نیست. بحث ادغام در دوران آقای صالحی امیری و حتی قبل تر در دوره آقای جنتی مطرح بود. بحث موافق یا مخالف بودن به هدف گذاری بستگی دارد؛ اگر برنامه هایی وجود دارد که به کاهش هزینه ها کمک می کند، می توان به آن فکر کرد.
او افزود: به نظرم علی القاعده بدون تعدیل نیرو و حذف برخی از برنامه ها، کاهش جدی ای در هزینه ها اتفاق نمی افتد، زیرا بخش زیادی از هزینه ها به نیروهای انسانی مربوط است و بخشی هم به پروژه هایی که انجام می شود؛ وگرنه ساختمان ها همان است و نیروها هم علی القاعده همان ها هستند. بعید می دانم بدون حذف بشود کاهش هزینه داشت. امیدوارم برنامه ریزی های خوبی داشته باشند و در کارها موفق شوند.
بی شک این گزارش در پی تعدیل و بی کاری هیچ پرسنلی نیست، بلکه پرسش هایی دارد؛ از جمله این که جمع نقیضین وعده های مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهداف اشاره شده، چگونه و با چه فرمولی ممکن است؟ بخصوص که هیچ وقت توضیح یا برنامه مشخصی در این زمینه ارائه نشده است تا کسی به این ذهنیت نرسد که آیا این صرفا تمکین از یک دستور کلی است یا واقعا وجوه کارشناسی شده قابل تضمینی دارد؟
دیگر این که آیا با این اوصاف، به این موضوع نمی توان اندیشید که یکی از مساله های ایجادشده در دولت های پیشین، ایجاد موسسه های متنوعی بود که خود مسائل متعدد مالی و پرسنلی پدید آورده و تصمیم جاری به نوعی واکنشی کلی برای خلاصی از آن مسائل و مصایب گریبان گیر بوده است تا یک اقدام کارشناسی شده؟
انتهای پیام
سپهرغرب، گروه خبر
هفت سال پیش از این و در جریان بازدید رهبر معظم انقلاب اسلامی از نمایشگاه کتاب، ایشان خواستار توجه دولت به برنامه ریزی برای جلوگیری از واردات کاغذ بودند و...
داستان پرآب چشم قیمت و مصرف کاغذ در کشور طی سال های اخیر از یک درام پرهیجان و پرتعلیق در حال مبدل شدن به یک تراژدی تمام عیار است. کالای استراتژیکی که جدای از مصرف فرهنگی، مصرف ویژه ای در صنایع مهمی از جمله صنایع دارویی نیز دارد. این کالا که در دو دوره در دولت دهم و یازدهم هم افزایش قیمت نجومی را تجربه کرده بود با مُسَکن دولت دوازدهم در دو سال گذشته و با بهره گیری از یارانه های ارزی توانسته بود به تعادلی نسبی در قیمت برسد و چشم نگران بسیاری از ناشران و روزنامه نگاران را کمی آرامش ببخشد. با این همه از ابتدای سال جاری و به دنبال موج رکود اقتصادی ناشی از کرونا و نیز بحران های ارزی کشور در سال گذشته زمزمه هایی درباره خروج این کالا از شمول دریافت ارز منتشر شد.
*حذف یارانه ای کاغذ، تیرخلاص یا بزنگاه اصلاح حرکت
آخرین جدول از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور اعلام وضعیت پرونده های متقاضی واردات کاغذ دولتی بهار سال جاری منتشر شده و پس از آن کمتر در این زمینه از سوی این وزارتخانه اظهار نظر شده است.
با وجود این که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان سال گذشته تقاضای تخصیص 80 میلیون دلار ارز دولتی برای واردات کاغذ در سال جاری را به دولت ارائه کرده و خبرها نیز از تایید آن حکایت داشت اما این روزها معاون اول رئیس جمهور سخن از حذف یارانه کاغذ می داند.
جهانگیری در نهم تیرماه سال جاری و در جلسه شورای اقتصاد به صراحت از حذف یارانه ارزی دولتی برای واردات کاغذ خبر داد و عنوان کرد، این مساله می تواند محرکی جهت تولید داخلی کاغذ و استفاده از منابع داخلی برای تولید این محصول شود.
از سوی دیگر قیمت کاغذ در بازار آزاد مانند بسیاری از کالاهای دیگر در این حوزه با نوسانات زیادی همراه بوده که برآیند آن افزایش قیمت کاغذ چاپ و تحریر در بازار بوده است. فعالان واردات و فروش کاغذ در این زمینه معتقدند که قیمت فعلی کاغذ در بازار آزاد قیمت اصلی آن نیست و حتی کمتر از آن بوده و این به معنای آن است که با نزدیک شدن به فصل پاییز و بازگشایی مدارس و دانشگاه ها و موج افزایش مصرف کاغذ، شاهد صعود قیمت این محصول در بازار خواهیم بود و شاید قیمت های فعلی تا 50 درصد هم افزایش پیدا کند.
در بخش نشر نیز که طی دو سال گذشته ناشران طی مکانیسمی مشخص و از طریق همکاری صنوف نشر با بخش دولتی کاغذ را به صورت منظم و سهمیه بندی دریافت می کردند این افزایش قیمت رفته رفته خود را نشان خواهد داد. با وجود این که تاکنون توزیع کاغذ دولتی کماکان ادامه دارد اما شنیده ها حاکی از این است که این توزیع مربوط به واردات منتج به سال گذشته است و با کم شدن حجم آن و روی آوردن ناگزیر بخش نشر به راه های دیگر برای تولید این محصول، موج افزایش قیمت بیش از پیش بازار نشر و کتاب را می پیماید.
*اما در مواجهه با چنین شرایطی چه کار باید کرد؟
تولید کاغذ هنوز جدی گرفته نمی شود
هفت سال پیش از این و در جریان بازدید رهبر معظم انقلاب اسلامی از نمایشگاه کتاب، ایشان خواستار توجه دولت به برنامه ریزی برای جلوگیری از واردات کاغذ بودند و به دنبال آن و جلساتی که میان وزرای وقت صنایع و ارشاد برگزار شد تصمیم بر این گرفته شد که دو راهکار کوتاه و بلندمدت برای مقابله با گرانی قیمت این محصول در نظر گرفته شود؛ در بخش کوتاه مدت موضوع به تخصیص ارز دولتی برای واردات کاغذ منتهی شد که طی سال های ابتدایی تخصیص آن اتفاقات عجیب و غریبی در بازار رقم خورد که منجر به کسب رتبه دوم تخلف ارزی در واردات و مصرف سوء ارز دولتی توسط واردکنندگان یک شبه شد.
پس از آن نیز با ایجاد کارگروه کاغذ در وزارت ارشاد و وزارت صنایع تلاش شد تا این موضوع مهار و مدیریت شود تا درنهایت با همراهی صنف نشر، موضوع تخصیص ارز دولتی به واردات کاغذ فرهنگی و تخصیص آن به ناشران سامان گرفت. اما راهکار بلندمدت برای حل این معضل کماکان در محاق فراموشی است. تولید کاغذ تحریر که مشخصا توسط چند کارخانه در ایران طی سال های اخیر دنبال می شده است، امروزه تقریبا به صفر رسیده است. انواع قوانین و مقررات و بخشنامه های دست و پا گیر و محدودکننده تولید و نیز عدم اقبال مخاطب به این نوع از محصولات، کار را به جایی رسانده که این واحدهای تولیدی ترجیح داده اند سمت و سوی تولید را به سمت محصولات سلولزی و بسته بندی سوق دهند. این ثمره وضعیتی است که در آن کسی سراغی از وضعیت کارخانه های انگشت شمار تولید کاغذ نگرفت و از مشکلات شان نپرسید، در حالی که به اعتراف مدیران آن کمی توجه و دلسوزی می توانست وضعیت را به چیزی متفاوت مبدل کند.
*واردات را دوست دارد نه تولید
سیدطاهر شبیری، کارشناس صنعت تولید کاغذ در این زمینه می گوید: موضوع توقف تولید داخلی کاغذ روزنامه و تحریر از سال های قبل کاملا قابل پیش بینی بود و بارها در مکاتبات با دولت نسبت به آن هشدار داده شده بود، چرا که تولید کاغذ روزنامه و تحریر طی 14 سال اخیر در رقابت نابرابر و ناعادلانه با واردات کاغذ قرار داشت؛ وارداتی که از تعرفه صفر بهره می برد و در مقابل تولیدی که انواع تعرفه ها داشت جانش را می گرفت. این در کنار مخالفت و پافشاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعمال تعرفه حمایتی که می توانست شرایط واردات را با تولید متوازن کند، نفس تولید کاغذ را در داخل کشور گرفت.
وی افزود: وقتی دولت طی 14 سال از اجرای مصوبه خود مبنی بر اعمال تعرفه بر واردات کاغذ چاپ و تحریر به منظور حمایت از واردکننده سرباز می زند و همچنین تصمیماتش در جهت منع برداشت از جنگل ها باعث کاهش شدید دسترسی به مواد اولیه ارزان قیمت می شود و وقتی حمایت سیستم بانکی از بخش بازرگانی بیشتر از صنعت است، چطور می توانیم انتظار داشته باشیم که بخش خصوصی محصولی تولید کند که منفعتی از آن عاید نخواهد شد؟
متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای تشخیص ذائقه به روز جامعه، تشویق نویسندگان و مؤلفین به تولید محتوای مورد نیاز کشور، به دنبال تسهیل شرایط واردات کاغذ شده است. این نحوه برخورد وزارت ارشاد با موضوع کاغذ منحصر به هیچ تفکر سیاسی در دولت ها نیست، این تصمیم سازی نتیجه کارشناسی بدنه این وزارتخانه در عدم درک حساسیت موضوع یا حمایت از واردات است.
*از بخش خصوصی برای تولید غافل شدیم
ابوالفضل روغنی گلپایگانی، رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا نیز در همین زمینه می گوید: متاسفانه مسؤولان ما در زمینه کاغذ احساسی برخورد می کنند. در کشور ظرفیت و فرصت های مناسبی برای سرمایه گذاری در کاغذ تحریر وجود دارد، اما به دلیل وجود قوانین متضاد و عدم حمایت قاطع و درست به سمت واردات می رویم و از حمایت بخش خصوصی برای تولید غافل هستیم.
رهبر انقلاب در چهار سال گذشته هر بار که به نمایشگاه کتاب رفتند، اصرار داشتند که وضعیت تولید کاغذ تحریر سامان پیدا کند و مسؤولان رسیدگی کنند. اما متأسفانه با وجود این تاکیدات مساله کاغذ مغفول مانده است. فرصت سرمایه گذاری برای کاغذ سفید فراهم است، اما قوانین و زیرساخت های لازم وجود ندارد؛ بنابراین میل و علاقه به واردات است. این که احساسی و دفعی چند مدت کار کرده و بعد آن را فراموش کنیم، راه به جایی نمی برد. هم در مجلس، هم در دولت و هم در قوه قضاییه باید کارگروهی تشکیل شود تا اوضاع را سامان دهد.
*یک هزارم ارز واردات کاغذ را به تولید بدهند
مصطفی سعیدی که حالا دو ماه است سکاندار بزرگ ترین تولیدکننده کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه در کشور شده است درباره راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی حاکم بر تولید کاغذ می گوید: کارخانه چوب و کاغذ مازندران می تواند کل نیاز بازار به کاغذ در حوزه چاپ و تحریر را تامین کند درصورتی که دولت مطالبات ما را بپردازد. دولت به ما ارز دولتی یا حتی نیمایی اختصاص نمی دهد تا بتوانیم مواد اولیه وارد کنیم. مثلا مدتی است قصد واردات نوعی ماده برای سفیدکردن کاغذ تولید داخلی را داریم که اگر با ارز آزاد وارد کنیم، قیمت تمام شده کاغذ افزایش پیدا می کند ولی تعزیرات دست ما را بسته است. یا مثلا انتظار داریم از این موضوع که بتوانیم با ارز نیمایی چوب وارد کنیم و در قبال آن قاعده ای برای تولید و قیمت ایجاد شود، حمایت کنند که نمی کنند و در سطوح پایین تر انتظار داشیم در ارائه خدماتی مثل آب، برق و... دولت ما را بیشتر یاری کند یا مثلا بهینه سازی مصرف ما را مدیریت کند به جای این که دولت بگوید، هر چه می خواهید مصرف کنید من پولش را می گیرم، ساختاری برای بهینه سازی مصرف کارخانجات ایجاد کند.
وی با انتقاد از این که قانون رفع موانع تولید نباید فقط روی کاغذ باشد بلکه باید اجرایی شود تاکید دارد اگر یک هزارم میلیاردها دلار ارزی که دولت برای واردات کاغذ اختصاص داده شده را به تولید اختصاص داده بودیم، امروز در آن خودکفا شده بودیم. قصه پردرد چشم بستن به توان و امکان تولید داخلی کاغذ از سوی بخش های دولتی در نهایت کار را به جایی رسانده که خرید کتاب به یکی از آرزوهای مصرف کنندگان حتی دائم آن در این روزها مبدل شده و بخش بزرگی از فعالان این عرصه را نسبت به تداوم فعالیت حرفه ای خود بیمناک کرده و این صنعت و صنف و حرفه را به سرازیری بحرانی عجیب سوق داده است. اما به راستی چه زمانی قرار است سیاستگذاران در این عرصه از خواب غفلت درباره آن بیدار شوند؟ این سوالی است که پاسخی احتمالی به آن نیز می تواند راهگشای بسیاری از فعالان و مشتریان این عرصه باشد.
*وضع بازار به کام واردکنندگان نیز نیست
در سال 1398 بین 40 تا 50درصد از حجم واردات کاغذ توسط واردکنندگان رسمی عضو انجمن واردکنندگان کاغذ و مقوا کاسته شد، اما حتی این شرایط هم برای آنهایی که مدعی تقویت در تولید کاغذ هستند، کارگر نیفتاد. این بخشی از اظهارنظری است که سید حسن میرعابدینی رئیس اتحادیه واردکنندگان کاغذ آن را بیان می کند.
آقای میرعابدینی که در مقطعی در کارگروه کاغذ متشکل از وزارت ارشاد و صنایع نیز عضو بود، معتقد است مشکلی که واردات برای برخی ایجاد کرده به واردکننده مربوط نیست بلکه ناشی از سیاست دولت است. اگر دولت ارز تک نرخی برای واردات کاغذ مصوب می کرد بین تولید و واردات تناسب برقرار می شد.
این فعال عرصه واردات همچنین می گوید که نزدیک به 90درصد نیاز سالانه ما در عرصه کاغذ با واردات تامین می شود اما فضای کار دولت به شکلی بوده که در این عرصه برخی صاحب امضاهای طلایی شده اند و افرادی وارد بازار شده اند که کسی اسمی از آن ها هم نشنیده. در واقع مسبب اصلی برهم خوردن تعادل بازار، واردات و تولید آنها هستند. وی همچنین می گوید نیاز بازار به کاغذ چاپ و تحریر حدود 350 هزار تن است که در سال گذشته فقط 40 هزار تن آن با ارز دولتی تامین شده و باقی با ارز نیمایی و آزاد وارد شده است.
منبع جام جم
مهدی فیروزان مدیرعامل شهر کتاب در گفت و گو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس با بیان اینکه طرح های فصلی خرید کتاب توانسته است به جایگاه خوبی در میان اهالی نشر دست پیدا کند، عنوان کرد: معمولا در طرح های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخشی از ذی نفعان کتاب پوشش داده می شوند و اگر سازمان اقتصاد کتاب را شامل صاحب اثر یعنی مترجم و مولف بعد ناشر، موزع، کتابفروشان و سپس خریدار بدانیم معمولا طرح های حمایتی دو یا سه ذی نفع این سیکل را پوشش می دهند.
وی با اشاره به این موضوع که طرح های فصلی خرید کتاب مجموعه دست اندرکاران این حلقه و سازمان اقتصاد نشر را منتفع می کنند، ادامه داد: زمانی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این تخفیف را برای کتاب در نظر می گیرد خریدار منتفع می شود و کتاب بیشتری خریداری می کند، سپس کتابفروش کتاب بیشتری می خرد و موزع که واسط بین ناشر و کتابفروش است نیز منتفع می شود.
فیروزان درباره تجربه برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران افزود: این در حالی است که معمولا در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران موزع و کتابفروش حذف می شود و اگرچه این امکانی است که ارشاد ایجاد می کند اما دو عضو از سازمان اقتصادی نشر حذف می شوند و فقط ناشر، صاحب اثر و خریدار بهره می برند اما موزع و کتابفروش بهره ای از نمایشگاه کتاب نمی برند.
وی تاکید کرد: می توان گفت طرح های فصلی خرید کتاب طرح منحصر به فردی است که همه ذی نفعان حوزه کتاب و اقتصاد نشر از آن بهره می برند.
مدیرعامل شهر کتاب در ادامه صحبت های خود با بیان اینکه طرح های حمایتی معمولا به فربه کردن عرضه منتهی می شود، گفت: به عنوان مثال وقتی کاغذ را با یارانه به ناشر می دهیم ناشران تیراژ کتاب های خود را بالا می برند و هر کتابی را منتشر می کنند و حتی ناشران جدیدی به دلیل فاصله قیمت کاغذ ایجاد می شوند در نتیجه این یارانه ناگزیر عرضه را فربه کرده در حالی که وظیفه دولت ها باید این باشد که تقاضا را فربه کنند.
فیروزان با توضیح درباره این موضوع عنوان کرد: منظور این است که یارانه ها باید باید کتاب خوان تولید کنند، کتاب خوان را بیشتر کنند و فرهنگ کتابخوانی را اشاعه بدهند نه اینکه تعداد عناوین و تیراژ کتاب ها بیشتر شود در حالی که شاهد هستیم طی سالیان قبل به دنبال تخصیص یارانه در قالب طرح های مختلف تولید کتاب ارزان شد.
وی همچنین درباره دیگر مزایای طرح های فصلی خرید کتاب تاکید کرد: در کنار همه این موضوعات باید بگویم طرح فصلی خرید کتاب تقاضا را افزایش می دهد و وقتی تقاضا افزایش پیدا می کند عرضه هم بیشتر می شود و ناشر کتاب و عناوین بیشتر و بهتری چاپ خواهد کرد.
به گفته فیروزان، در حالی که بسیاری از یارانه های ما موجب کاهش کیفیت کتاب، کتاب سازی و افت محتوای کتاب ها شده است و اکنون طرح های فصلی خرید کتاب که اکنون شاهد اجرای تابستانه آن هستیم از جمله طرح هایی است که به ارتقای ادب کتابخوان و افزایش تیراژ کتاب منجر می شود و می توانم بگویم حتی افراد بسیاری بودند که به واسطه اجرای این طرح ها کتابخوان شدند و برخی به دلیل تخفیف موجود در طرح تشویق به خرید کتاب شده و از مشتریان کتابفروشی ها شده اند.
انتهای پیام/
به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، کتاب روایت جنگ در دل جنگ با نگاهی به مستندهای شهید سیدمرتضی آوینی، تألیف دکتر انیس دوویکتور استاد دانشگاه سوربن است که محمدمهدی شاکری مترجم و مریم امینی سرویراستار آن بوده اند و ترجمه و انتشار این کتاب در چارچوب همکاری بنیاد سینمایی فارابی، انتشارات واحه و انجمن ایران شناسی فرانسه در ایران (ایفری) به انجام رسیده است.
در یادداشت ناشر این کتاب که فروردین امسال وارد بازار کتاب شد، آمده است: تصمیم به مشارکت نشر واحه در چاپ این کتاب از این جهت گرفته شد که شاید بتواند جای خالی پژوهش روش مند در زمینه آثار سینمایی و مکتوبات شهید آوینی را اندکی پر کند.
بر اساس این خبر با اعلام روابط عمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، فهرست برترین تازه های کتاب منتشرشده در بهار 1399 با موضوع تاریخ، از سوی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران معرفی شد.
بر این اساس، با توجه به حجم تولیدات کتاب در سال و ماه و سردرگمی مخاطبان و خانواده ها برای تهیه کتاب خوب، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران از زمستان 1398، درصدد برآمد هر فصل با توجه به معیارهایی که اعلام شده، کتاب های برتر را معرفی کند. در بهار سال جاری، 825 عنوان کتاب در حوزه تاریخ، 60 عنوان کتاب در حوزه جغرافیا، 93 عنوان کتاب در حوزه محیط زیست و 29 عنوان کتاب در حوزه مستندنگاری مورد بررسی و داوری قرار گرفت که از این میان به پیشنهاد داوران 20 عنوان کتاب به شرح ذیل برگزیده شد. در گروه های جغرافیا و محیط زیست نیز کتابی برتر شناخته نشد.
بر این اساس، در بخش مستندنگاری، کتاب روایت جنگ در دل جنگ (با نگاهی به مستندهای سید مرتضی آوینی)، تألیف انیس دوویکتور، ترجمه محمدمهدی شاکری، تهران: واحه: بنیاد سینمایی فارابی، 1399 و تاریخچه زندگی من، تألیف استیون هاکینگ، ترجمه کورش زعیم تهران: کتابسرای میردشتی، 1399 دو برگزیده این موسسه در بهار امسال بوده است.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، دنیای کودکان و نوجوانان دنیای پر رمز و راز، رنگارنگ و پر از خیال هاست؛ دنیایی که با کتاب های مناسب می تواند در مسیر درست رشد کند. نوشتن و خلق اثر برای کودکان و نوجوانان به سختی کشف دنیای آن هاست؛ با این حال آثار بسیاری در حوزه کودک و نوجوان تولید می شود. خبرگزاری آنا در پرونده کتاب کودک در بوته نقد در گفتگو با نویسندگان، شاعران و صاحب نظران این حوزه به بررسی وضعیت ادبیات کودک و نوجوان می پردازد.
تفاوت نوشتن آثار برای کودکان و نوجوانان با بزرگسالان
نوشتن برای کودکان و نوجوانان با ظرافت و حساسیت های بسیاری همراه است و با نگارش ویژه مخاطبان بزرگسال تفاوتی به میزان دغدغه ها و خیال بی انتهای کودکان و نوجوانان دارد. در زمینه این تفاوت یوسف قوجق، نویسنده کودک و نوجوان به خبرنگار خبرگزاری آنا می گوید: نوشتن برای کودکان و نوجوانان سخت است و تبحر ویژه ای لازم دارد؛ چون آنها دنیای متفاوتی دارند و نویسنده نوجوان نویس باید آن دنیا را بشناسد. نویسنده باید به سراغ دنیای کودکی خودش برود و از آن کمک و الهام بگیرد. دایره لغات زیاد و متفاوت و واژگان دقیق، ملموس و آشنایی برای کودکان در ذهنش داشته باشد.
حسن بیگی: هیچ کس دوست ندارد ویروس یا میکروبی که روح و روان کودک را آلوده می کند، وارد جامعه شود. پدر و مادرها، مراکز آموزشی و دولت بایستی بر کتاب ها نظارت داشته باشند. در کنار این اقدامات باید دانش تشخیص آثار خوب در خانواده ها بالا برود.
ابراهیم حسن بیگی دیگر نویسنده مطرح در گفتگو با آنا ضمن بیان اینکه نویسنده می تواند هم زمان در نوشتن آثار بزرگسال و کودک و نوجوان موفق باشد، بیان می کند: قطعاً منِ نویسنده که در هر دو زمینه کار می کنم، از قبل به این می اندیشم و به ساختارهایی که باید ادبیات کودک داشته باشد فکر می کنم و نسبتاً شناختی که نسبت به این ادبیات داریم. بحث نثر، فهم، درک و موضوعی که برای بچه ها قابل فهم باشد و نیز تکراری نباشد.
چه چیزی برای کودکان نوشته شود؟
در کنار تفاوت ظاهری آثار و تفاوت در نگارش برای کودک و نوجوانان با بزرگسالان، این نکته که چه موضوعاتی باید برای این مخاطب دستمایه آفرینش ادبی باشد، اولویت محتوا چه باید باشد و نویسندگان باید به چیزهایی بپردازند؟ همواره از مطالب مهمی بود که در این حوزه باید مورد توجه قرار گیرد.
فرهاد حسن زاده، نویسنده کودک و نوجوان که بسیاری از داستان ها و شخصیت ها را وارد دنیای کودکان و نوجوانان کرده است در این باره به خبرنگار آنا می گوید: وجه سرگرم کنندگی آثار ادبی برای کودک و نوجوان خیلی مهم است و شاید بتوان گفت 60 تا 70 درصد یک اثر خوب کودکانه باید برای مخاطب جذابیت داشته و سرگرم کننده باشد. پیام یا محتوایی که در داستان وجود دارد هم باید به دغدغه های بچه ها مثل ترس ها و علاقه های آنها و یک سری مفاهیمی که انسانی هستند، بپردازد.
این نویسنده کودک و نوجوان درباره محتوای کتاب های کودک و نوجوان نیز اضافه می کند: مفاهیم انسانی کتاب های کودک و نوجوان فراتر از اینکه منطقه ای باشند ممکن است اصلاً جهانی باشند، مثل صلح، دوستی، مهر، محبت، خانواده، اهمیت خانواده، راستی، قبح دروغ و بدی ها. منتهی قرار نیست اینها در چیزی که نویسنده می نویسد، نقش اصلی را داشته باشد و باید به گونه ای در بطن داستان تنیده شده باشند.
تغییر ذائقه جهانی کودکان و نوجوانان
در سال های گذشته ادبیات کودک و نوجوان دچار تغییر و تحول شده و ژانرها و موضوعات جدیدی به دنیای کودک و نوجوان وارد شده و ذائقه های آنان تغییر کرده است. متناسب با این تغییر ذائقه نویسندگان و ناشران تلاش می کنند آثاری منتشر کنند.
فرهاد حسن زاده در مورد تغییر ذائقه نوجوانان و نحوه برخورد ادبیات داستانی ایران با این مسئله به خبرنگار آنا می گوید: این یک تغییر ذائقه جهانی است و به این طرف هم سرایت می کند و ادبیات ملی ما را هم تحت تأثیر قرار می دهد. به نظرم هیچ اشکالی ندارد و بچه ها نیاز دارند و باید در این ژانرها به این نیاز پاسخ داده شود. اما نکته مهم در پرداختن به ژانرها و مسائل جدید این است که نویسنده ها آثار برجسته و شاخص ادبیات فانتزی و این ژانرهای جدید را بشناسند و کاری فراتر از آن کارها انجام دهند، نه آنکه بخواهند همان کارها را تکرار کنند.
انتخاب مناسب از بین هزاران کتاب کودک و نوجوان
هر ساله هزاران عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته می شود و در این بین مسلما همه آثار در یک سطح نیستند. گاهی اوقات هر کودک و نوجوان شعر و داستانی متناسب با روحیه خود را می طلبد. از طرفی وضعیت اقتصادی مردم به گونه ای است که باید در انتخاب کتاب برای فرزندان خود با دقت عمل کنند.
حسن بیگی کمیّت و کیفیت آثار حوزه ادبیات کودک و نوجوان را ناهم خوان دانسته و به خبرنگار آنا می گوید: مربیان و پدر و مادرها به تربیت فرزندان خود اهمیت می دهند و هیچ کس دوست ندارد ویروس یا میکروبی که روح و روان کودک را آلوده می کند، وارد جامعه شود. ما پدر و مادرها، مراکز آموزشی و دولت بایستی در امور فرهنگی نظارت داشته باشند. در کنار این اقدامات باید دانش تشخیص آثار خوب در خانواده ها بالا برود.
سرگرم کنندگی اولین شاخصه آثار کودک و نوجوان و مفاهیم انسانی مهم ترین محتوای این آثار است که مفاهیمی منطقه ای و جهانی هستند.
کتاب فروشی ها و کتاب فروش ها به عنوان آخرین حلقه در حوزه تولید و نشر کتاب و به دلیل ارتباط مستقیم و مستمر نقش مهمی مشاوره به مخاطبان کتاب دارند. بهار اصل طلب، کتاب فروش حوزه کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار آنا بیان می کند: کتاب فروش کودک و نوجوان باید راجع به جنس کتاب ها و نویسنده و نوع نگارش آنها شناخت داشته باشد. یک کتاب ممکن است کودک را برای همیشه از کتاب دور کرده و زده و خسته کند. باید بدانیم که حتی کودک چه فونتی را دوست دارد، چه موضوعاتی را دوست دارد و بیشتر دوست دارد سمت کدام کتاب ها برود.
ادبیات حوزه کودک و نوجوان فارسی در طول سالیان بسیار آثار ماندگار و خوبی خلق کرده و با وجود بسیاری از مشکلات تلاش کرده است تا روبه جلو حرکت کند. با این حال همچنان از مرحله شکل گیری ایده در ذهن نویسنده تا تولید و انتشار و رسیدن کتاب به دست کودک و نوجوان ایرانی نواقصی وجود دارد که باید هر بخش از این چرخه همت خود را صرف حل آنها کرده تا کودک و نوجوان امروز که جوان و بزرگسال فرداست با آثار ادبی مناسب رشد کند.
انتهای پیام/4028/
مجید سانکهن در گفت وگو با خبرگزاری میزان پیرامون سرانه مطالعه در کشور گفت: پایین بودن سرانه مطالعه در زمان قرنطینه و شیوع بیماری کرونا نشان می دهد که مشکلات حوزه فرهنگی ریشه در عوامل گوناگون دارد.
وی به تلاش های انجام شده برای افزایش سرانه مطالعه اشاره و ابراز کرد: برخی از بخش های فرهنگی تلاش فراوانی برای افزایش سرانه مطالعه انجام دادند که از جمله آن ها می توان به رویکرد مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس اشاره کرد که فایل های خود را به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار داد، فایل هایی که تا پیش از این دسترسی به آن ها نیازمند نامه نگاری ها و زمان بسیار بود.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفی آخرین کتب منتشر شده اینجا کلیک کنید
وی در همین راستا اظهار کرد: تدبیر برخی از انتشاراتی ها برای ارائه خدمات متنوع جهت دسترسی آسان مخاطبان به خرید و یا مطالعه کتاب به صورت هدیه در فضای مجازی بسیار خوب بوده، اما باید اعتراف کرد که هیچ یک از این ترفند ها نتوانسته شرایط را برای افزایش سرانه مطالعه فراهم کند.
سانکهن استفاده از فضای مجازی برای گسترش سرانه مطالعه را مقوله ای جدید، اما جالب و تاثیرگذار دانست و افزود: فضای مجازی به عنوان مولفه ای جدید و تا حدودی تاثیرگذار توانسته تسهیلگر ارتباط بین ناشر و مخاطب باشد، با این حال این سیستم جوان نیازمند زمان بیشتری برای همه گیر شدن است.
این نویسنده کتاب پیرامون توجه و رعایت برخی اصول کلیدی جهت پیشرفت در عرصه نویسندگی و افزایش سرانه مطالعه اظهار کرد: نویسندگان علاوه بر ذوق، علاقه و پتانسیل به گزینه های مهم تری همچون تجربه و مسلط بودن به ابزار و تکنیک های نویسندگی نیازمند هستند، علاوه بر این باید به نویسندگان نوقلم فرصت داد تا تجربه کنند و در کنار آموزش تکنیک های نگارش به کسب تجربه مبادرت بورزند تا چرخه ناقص و معیوب نویسندگی ترمیم شود، البته باید این امر را نیز در نظر گرفت حد فاصل آموزش نویسندگان با تجربه و ارائه محتوا های با ارزش یک ریزش مخاطب را در پیش خواهد داشت.
وی مطالعه و تجربه را دو عنصر مهم تشکیل دهنده یک نویسنده خوب دانست و تاکید کرد: تجربه یکی از ارزشمندترین عناصری است که در حوزه نویسندگی می توان از آن یاد کرد در کنار آن مطالعه، تجربه و افزایش اطلاعات نیز کاربرد فراوانی برای یک نویسنده دارد.
این نویسنده کتاب حضور برخی نویسنده نما ها در فضای فرهنگی را عاملی تاثیرگذار بر دل زدگی مخاطب دانست و بیان کرد: برخی افراد واقعاً نویسنده نیستند و تنها فکر می کنند که توانایی نویسندگی دارند این افراد در کار خود موفق نیستند و البته گروهی دیگر هستند که دست به قلم می برند اما نویسنده بودن خود را باور ندارند و خود را تنها فعالان فرهنگی می دانند هنگامی که به این باور نرسیده باشیم که پتانسیل های ما توانایی خلق آثار ارزشمند را رقم می زند پس شاهد مشکلات سیستماتیک در حوزه فرهنگ و نویسندگی خواهیم بود.
سانکهن لزوم توجه به نوع قلم در نویسندگان را مورد بررسی قرار داد و خاطرنشان کرد: باید همواره توجه داشت متونی که نوشته می شود و یا محتوا یی که تولید می شود باید از قلمی جذاب و تاثیرگذار برخوردار باشد تا بدین ترتیب خواننده را جذب اثر کند و سرانه مطالعه را افزایش دهد، باید به دنبال تربیت افراد توانمند باشیم و این فرصت را به آنان بدهیم تا به خلق آثار جدید و ارزشمند بپردازند از سوی دیگر برخی از افراد که به تکرار رسیده اند را از دور خارج کنیم تا فضا برای نویسندگان جوان فراهم همچنین رشد توسعه حوزه نویسندگی ایجاد شود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نصرالله حدادی طول عمر هر آدمی آیا به همان اندازه ای است که عمر کرده و یا آنچه که در بازه زمانی تولد تا موت اندوخته است؟ منظورم از اندوخته، مال و اموال دنیا نیست، بلکه دانش و علمی است که فراگرفته و آن را برای زندگی بهتر به کار می بَرَد؟ نقل قولی از زنده یاد پرویز ناتل خانلری را نمی دانم کجا خوانده ها که شخص از او پرسید: شما چند سال دارید؟ آن بزرگوار را که در اول شهریور بیست سال پیش در سن 76 سالگی از دست دادیم، گویا، پاسخ داده بود: هزار سال! خانلری راست گفته بود، او به قدر و قاعده هزار سال دانش اندوخته بود و شاگردان بسیاری را تحویل جامعه فرهنگی ایران داده بود و حق داشت که بگوید به اندازه ده قرن، و حداقل ده انسان صد ساله، علم و در کنار آن تجربه اندوخته است.
وجه مشترک برخی از دوستانم در عالم نشر، عجیب شبیه به یکدیگر است. زنده یاد عبدالرحیم جعفری، دوست خوب و نازنیم داوود موسایی، مدیر محترم نشر فرهنگ معاصر، و علیرضا رییس دانا، بانی و باعث و مؤسس انتشارات نگاه. خبر راه اندازی فروشگاه او را در خیابان کریم خان ده روز دیر دریافت می کنم و می توانم بهانه خوبی بیاورم که کرونا اجازه نمی دهد از خانه خارج شوم و چون چند روزی هم سرم شلوغ بود، متعاقب دریافت خبر راه اندازی نشر دیدآور این خبر را نیز می شنوم و احساس شعف، از این خبر، در روزگاری که خبر خوب، بسیار کم شنیده می شود، تا عمق وجودم ریشه میدواند.
جعفری و موسایی و رییس دانا، در سنین پایین وارد بازار نشر شدند و با درایت ذاتی دریافتند راه کدام است و چاه کدامین، و به همین دلیل در عالم نشر موفق عمل کرده و می کنند. علیرضا رییس دانا، قبل از جابه جایی و نقل مکان به خیابان شهدای ژاندارمری، بین فخر رازی و دانشگاه در خیابان 12 فروردین، نبش شهدای ژاندارمری، صاحب یک باب کتابفروشی بود و این محل حداقل، برای کلیه منشوراتش ویترین پر و پیمان و مناسبی بود، اما عدم سوددهی، باعث شد تا تحمل ضرر نماید و آن ساختمان و فروشگاه را یک جا تخلیه، و به محل جدید نقل مکان نماید و اینک درصدد برآمده، تا شعب گوناگون انتشارات نگاه در چهار گوشه ایران شیراز، زاهدان، ارومیه و رشت را علاوه بر تهران راه اندازی کند. فروشگاهی که او در خیابان کریم خان راه اندازی کرده، شکیل و مدرن است و این نوید را می دهد که بعد از مدتی فترت و بسته شدن چند کتابفروشی در این راسته، در آینده نزدیک شاهد باشیم که کتابفروشی های متعدد دیگری در این منطقه از تهران، به رغم وجود بحران اقتصادی، که گریبان نشر را دو دستی چسبیده راه اندازی شوند و اگر مرغ آمین و آبی و نقره و ویستار رفتند، به جای آن ها اساطیر و نگاه آمده اند و یک مؤسسه نشر دولتی نیز قد برافراشته و در آینده نیز قدیانی و دیگران نیز خواهند آمد و می توانیم به خود نوید دهیم: دومین راسته کتابفروشی ها در تهران، همانا بلوار کریم خان زند است و امید که تمامی دوستان بیایند و نشر از این طریق، قوام و دوام بیشتری پیدا کند، همچون ثالث، خانه فرهنگ و هنر گویا، چشمه و دیگر دوستان علیرضا که تباری از جانب مادر به سرزمین بختیاری و ایل بزرگی چهارلنگ دارد و پدرش از تات نشین های بلوک زهرا بوده، از چگونگی و انگیزه اش در راه اندازی شعب متعددش، به من می گوید: ارنست مندل، اقتصاد دان معروف، در کتاب اقتصاد سیاسی توسعه جمله ای طلایی دارد که نقل به مضمون می کنم، او می گوید: به وقت بروز بحران های شدید اقتصادی، کسب و کار با رکود مواجه شده و خطر ورشکستگی بیخ گوش ما کمین می کند. در این شرایط، برای حفظ خود باید میان سود و زیان، توازن برقرار کنیم، تا از مرحله بحران عبور کرده و به سلامت از آن برهیم، این روزها، بحران اقتصادی ناشی از تورم افسارگسیخته و بلای ناگهانی و کمتر تجربه شده کرونا، دست به دست هم داده اند که ما را زمین بزنند و برخی از ادامه کار در این شرایط مأیوس شده و عرصه را خالی کرده اند و من به آن ها حق می دهم، چراکه هر انسانی به میزان طاقت خود و توانایی هایش می تواند کباده کش مشکلات باشد اما من می گویم: در همین شرایط، اگر ناشر هدفمند کتاب تولید کند و به زبان بهتر جامعه هدف، کتاب موردنظر آن ها را خوب بشناسد، و کتاب خوب معرفی شود، در شرایط بدتر از این هم، دوام می آوریم و به امید روزهای بهتر می نشینیم، چراکه در طول نیم قرن حضور در بازار کتاب، درست است که این گونه بحران، که امروزه در جامعه ما حاکم است را تجربه نکرده ایم، اما نشر و بحران و ممیزی و اعمال سلیقه های فردی و بعضا حبس و بند و توقیف و پوشال کردن کتاب، از تبعات این شغل شریف است و باید شعر حافظ بزرگوار را همواره آویزه گوش کنیم:
به دریا در، منافع بی شمار است
اگر خواهی سلامت، بر کنار است
و ما به قصد کاشتن گندم، به قول مولانا، باید کاه آن را نیز حمل کنیم:
هرکه کارَد، قصد گندم بایدش
گاه خود اندر تبع می آیدش
به همین دلیل، و دلایل دیگر، با دلی سرشار از امید و آرزو و مردمی که حق دارند از راه خواندن کتاب، سره را از ناسره تشخیص دهند، پای کار آمده ایم و پیه همه چیز را به تنمان مالیده ایم تا کتاب، عزت مندی همیشگی اش را بازیافته و کتابخوانی، رواج گیرد . اینجاست که می توانم بگویم رییس دانا نیز، به رغم این که هنوز به سن هفتاد سالگی نرسیده، هزار سال عمر کرده است.
از چگونگی زیان، پشیمانی و این امر که در هفتمین دهه از حیات است، می پرسم، می گوید: من هرچه دارم، از نشر و کتاب است و شایسته است که آنچه را در این زمینه، اعم از مال و منال و آبرو و دوست و رفیق و آشنا و هرچه را که به دست آورده ام، در همین راه خرج کنم و چه چیزی بهتر از این می تواند باشد که در بسیاری از کتابفروشی ها، کتابخانه های عمومی و شخصی، کتاب های نگاه، ردیف در کنار یکدیگر قرار می گیرند و با دیدن این صحنه های، که گه گاه از تلویزیون داخل و خارج مشاهده می کنم، کتاب های ما زینت بخش کتابخانه ها می شوند و مایه بسی خوشحالی و مباهات است و همین امر، خستگی، ممیزی، پوشال کردن، زیان دیدن، و هر تلخی دیگر را به شیرینی تبدیل می کند و ما را همین بس.
نگاه، طی چهل و هفت سال گذشته، صدها اثر ماندگار را تقدیم فرهنگ ایران زمین نموده است و علیرضا رئیس دانا، در مقدمه ای که بر فهرست کتاب های موجود مؤسسه انتشارات نگاه نگاشته، تاکید کرده است:
انتشارات نگاه نزدیک به پنج دهه است که با انتشار آثار مختلف حوزه علوم انسانی، عمدتاً ادبیات، تاریخ، فلسفه، علوم اجتماعی و هنر توانسته مهمان خانه های کتاب دوستان و کتاب خوانان باشد. نگاه در این مدت صدها هزار بار در چشم علاقمندان به کتاب تکثیر شده و توانسته با انتشار مجموعه ای از بهترین آثار نویسندگان، مترجمان و شعرا، وظیفه خود را در آگاهی بخشی به جامعه فرهنگی انجام دهد. انتشار بیش از دو هزار عنوان کتاب که عمده آن ها بارها بازچاپ شده و هماره بخش عمده ای از آن ها جزو آثار نایاب بازار نشرند. نشان از توفیق این مؤسسه انتشاراتی دارد، اما نگاه ما، هیچ گاه دل بسته گذشته نبوده و همواره نگاهی پیشرو، مبتنی بر شرایط روز داشته و می کوشد با انتشار آثار نو در زمینه های مختلف همیشه به روز باشد و توقع دوستداران خود را برآورده کند. همکاری صدها نفر از مترجمان و پدیدآورندگان با این مؤسسه و ارتباط رو به فزونی با نویسندگان جوان و تازه کار از دیگر زمینه های کاری نگاه بوده و هست. امید داریم با کمک کادر کارآمد و تحریریه ای پویا بتوانیم تا حد امکان با ارائه آثار برجسته ادبی و هنری در انجام وظیفه فرهنگی خود کوشا باشیم. ضمن این که نگاه، هماره چشم به نقادی های راه گشای خوانندگان فرهیخته خود داشته و از این راه چشم به راه و گوش شنوا به خرده بینی های دوستداران کتاب خواهیم داشت تا حد امکان رضایت کتاب خوانان عزیز را فراهم نماییم...
آرزو داریم بتوانیم با نشر آثار جدید در راه اعتلای فرهنگ سرزمین مان گامی هرچند کوچک برداریم .
راه اندازی کتاب فروشی نگاه، در راسته کریم خان را به فال نیک می گیریم و چشم انتظار راه اندازی شعبات دیگر انتشارات نگاه در اقصی نقاط کشور هستیم. این بحران می گذرد و کتاب می ماند. آگاهی و علم و دانش و معرفت و بصیرت را عزیز بداریم، که جملگی از کتاب سرچشمه می گیرند و نگاه یکی از گام های استوار این چشمه جوشان است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نصرالله حدادی طول عمر هر آدمی آیا به همان اندازه ای است که عمر کرده و یا آنچه که در بازه زمانی تولد تا موت اندوخته است؟ منظورم از اندوخته، مال و اموال دنیا نیست، بلکه دانش و علمی است که فراگرفته و آن را برای زندگی بهتر به کار می بَرَد؟ نقل قولی از زنده یاد پرویز ناتل خانلری را نمی دانم کجا خوانده ها که شخص از او پرسید: شما چند سال دارید؟ آن بزرگوار را که در اول شهریور بیست سال پیش در سن 76 سالگی از دست دادیم، گویا، پاسخ داده بود: هزار سال! خانلری راست گفته بود، او به قدر و قاعده هزار سال دانش اندوخته بود و شاگردان بسیاری را تحویل جامعه فرهنگی ایران داده بود و حق داشت که بگوید به اندازه ده قرن، و حداقل ده انسان صد ساله، علم و در کنار آن تجربه اندوخته است.
وجه مشترک برخی از دوستانم در عالم نشر، عجیب شبیه به یکدیگر است. زنده یاد عبدالرحیم جعفری، دوست خوب و نازنیم داوود موسایی، مدیر محترم نشر فرهنگ معاصر، و علیرضا رییس دانا، بانی و باعث و مؤسس انتشارات نگاه. خبر راه اندازی فروشگاه او را در خیابان کریم خان ده روز دیر دریافت می کنم و می توانم بهانه خوبی بیاورم که کرونا اجازه نمی دهد از خانه خارج شوم و چون چند روزی هم سرم شلوغ بود، متعاقب دریافت خبر راه اندازی نشر دیدآور این خبر را نیز می شنوم و احساس شعف، از این خبر، در روزگاری که خبر خوب، بسیار کم شنیده می شود، تا عمق وجودم ریشه میدواند.
جعفری و موسایی و رییس دانا، در سنین پایین وارد بازار نشر شدند و با درایت ذاتی دریافتند راه کدام است و چاه کدامین، و به همین دلیل در عالم نشر موفق عمل کرده و می کنند. علیرضا رییس دانا، قبل از جابه جایی و نقل مکان به خیابان شهدای ژاندارمری، بین فخر رازی و دانشگاه در خیابان 12 فروردین، نبش شهدای ژاندارمری، صاحب یک باب کتابفروشی بود و این محل حداقل، برای کلیه منشوراتش ویترین پر و پیمان و مناسبی بود، اما عدم سوددهی، باعث شد تا تحمل ضرر نماید و آن ساختمان و فروشگاه را یک جا تخلیه، و به محل جدید نقل مکان نماید و اینک درصدد برآمده، تا شعب گوناگون انتشارات نگاه در چهار گوشه ایران شیراز، زاهدان، ارومیه و رشت را علاوه بر تهران راه اندازی کند. فروشگاهی که او در خیابان کریم خان راه اندازی کرده، شکیل و مدرن است و این نوید را می دهد که بعد از مدتی فترت و بسته شدن چند کتابفروشی در این راسته، در آینده نزدیک شاهد باشیم که کتابفروشی های متعدد دیگری در این منطقه از تهران، به رغم وجود بحران اقتصادی، که گریبان نشر را دو دستی چسبیده راه اندازی شوند و اگر مرغ آمین و آبی و نقره و ویستار رفتند، به جای آن ها اساطیر و نگاه آمده اند و یک مؤسسه نشر دولتی نیز قد برافراشته و در آینده نیز قدیانی و دیگران نیز خواهند آمد و می توانیم به خود نوید دهیم: دومین راسته کتابفروشی ها در تهران، همانا بلوار کریم خان زند است و امید که تمامی دوستان بیایند و نشر از این طریق، قوام و دوام بیشتری پیدا کند، همچون ثالث، خانه فرهنگ و هنر گویا، چشمه و دیگر دوستان علیرضا که تباری از جانب مادر به سرزمین بختیاری و ایل بزرگی چهارلنگ دارد و پدرش از تات نشین های بلوک زهرا بوده، از چگونگی و انگیزه اش در راه اندازی شعب متعددش، به من می گوید: ارنست مندل، اقتصاد دان معروف، در کتاب اقتصاد سیاسی توسعه جمله ای طلایی دارد که نقل به مضمون می کنم، او می گوید: به وقت بروز بحران های شدید اقتصادی، کسب و کار با رکود مواجه شده و خطر ورشکستگی بیخ گوش ما کمین می کند. در این شرایط، برای حفظ خود باید میان سود و زیان، توازن برقرار کنیم، تا از مرحله بحران عبور کرده و به سلامت از آن برهیم، این روزها، بحران اقتصادی ناشی از تورم افسارگسیخته و بلای ناگهانی و کمتر تجربه شده کرونا، دست به دست هم داده اند که ما را زمین بزنند و برخی از ادامه کار در این شرایط مأیوس شده و عرصه را خالی کرده اند و من به آن ها حق می دهم، چراکه هر انسانی به میزان طاقت خود و توانایی هایش می تواند کباده کش مشکلات باشد اما من می گویم: در همین شرایط، اگر ناشر هدفمند کتاب تولید کند و به زبان بهتر جامعه هدف، کتاب موردنظر آن ها را خوب بشناسد، و کتاب خوب معرفی شود، در شرایط بدتر از این هم، دوام می آوریم و به امید روزهای بهتر می نشینیم، چراکه در طول نیم قرن حضور در بازار کتاب، درست است که این گونه بحران، که امروزه در جامعه ما حاکم است را تجربه نکرده ایم، اما نشر و بحران و ممیزی و اعمال سلیقه های فردی و بعضا حبس و بند و توقیف و پوشال کردن کتاب، از تبعات این شغل شریف است و باید شعر حافظ بزرگوار را همواره آویزه گوش کنیم:
به دریا در، منافع بی شمار است
اگر خواهی سلامت، بر کنار است
و ما به قصد کاشتن گندم، به قول مولانا، باید کاه آن را نیز حمل کنیم:
هرکه کارَد، قصد گندم بایدش
گاه خود اندر تبع می آیدش
به همین دلیل، و دلایل دیگر، با دلی سرشار از امید و آرزو و مردمی که حق دارند از راه خواندن کتاب، سره را از ناسره تشخیص دهند، پای کار آمده ایم و پیه همه چیز را به تنمان مالیده ایم تا کتاب، عزت مندی همیشگی اش را بازیافته و کتابخوانی، رواج گیرد . اینجاست که می توانم بگویم رییس دانا نیز، به رغم این که هنوز به سن هفتاد سالگی نرسیده، هزار سال عمر کرده است.
از چگونگی زیان، پشیمانی و این امر که در هفتمین دهه از حیات است، می پرسم، می گوید: من هرچه دارم، از نشر و کتاب است و شایسته است که آنچه را در این زمینه، اعم از مال و منال و آبرو و دوست و رفیق و آشنا و هرچه را که به دست آورده ام، در همین راه خرج کنم و چه چیزی بهتر از این می تواند باشد که در بسیاری از کتابفروشی ها، کتابخانه های عمومی و شخصی، کتاب های نگاه، ردیف در کنار یکدیگر قرار می گیرند و با دیدن این صحنه های، که گه گاه از تلویزیون داخل و خارج مشاهده می کنم، کتاب های ما زینت بخش کتابخانه ها می شوند و مایه بسی خوشحالی و مباهات است و همین امر، خستگی، ممیزی، پوشال کردن، زیان دیدن، و هر تلخی دیگر را به شیرینی تبدیل می کند و ما را همین بس.
نگاه، طی چهل و هفت سال گذشته، صدها اثر ماندگار را تقدیم فرهنگ ایران زمین نموده است و علیرضا رئیس دانا، در مقدمه ای که بر فهرست کتاب های موجود مؤسسه انتشارات نگاه نگاشته، تاکید کرده است:
انتشارات نگاه نزدیک به پنج دهه است که با انتشار آثار مختلف حوزه علوم انسانی، عمدتاً ادبیات، تاریخ، فلسفه، علوم اجتماعی و هنر توانسته مهمان خانه های کتاب دوستان و کتاب خوانان باشد. نگاه در این مدت صدها هزار بار در چشم علاقمندان به کتاب تکثیر شده و توانسته با انتشار مجموعه ای از بهترین آثار نویسندگان، مترجمان و شعرا، وظیفه خود را در آگاهی بخشی به جامعه فرهنگی انجام دهد. انتشار بیش از دو هزار عنوان کتاب که عمده آن ها بارها بازچاپ شده و هماره بخش عمده ای از آن ها جزو آثار نایاب بازار نشرند. نشان از توفیق این مؤسسه انتشاراتی دارد، اما نگاه ما، هیچ گاه دل بسته گذشته نبوده و همواره نگاهی پیشرو، مبتنی بر شرایط روز داشته و می کوشد با انتشار آثار نو در زمینه های مختلف همیشه به روز باشد و توقع دوستداران خود را برآورده کند. همکاری صدها نفر از مترجمان و پدیدآورندگان با این مؤسسه و ارتباط رو به فزونی با نویسندگان جوان و تازه کار از دیگر زمینه های کاری نگاه بوده و هست. امید داریم با کمک کادر کارآمد و تحریریه ای پویا بتوانیم تا حد امکان با ارائه آثار برجسته ادبی و هنری در انجام وظیفه فرهنگی خود کوشا باشیم. ضمن این که نگاه، هماره چشم به نقادی های راه گشای خوانندگان فرهیخته خود داشته و از این راه چشم به راه و گوش شنوا به خرده بینی های دوستداران کتاب خواهیم داشت تا حد امکان رضایت کتاب خوانان عزیز را فراهم نماییم...
آرزو داریم بتوانیم با نشر آثار جدید در راه اعتلای فرهنگ سرزمین مان گامی هرچند کوچک برداریم .
راه اندازی کتاب فروشی نگاه، در راسته کریم خان را به فال نیک می گیریم و چشم انتظار راه اندازی شعبات دیگر انتشارات نگاه در اقصی نقاط کشور هستیم. این بحران می گذرد و کتاب می ماند. آگاهی و علم و دانش و معرفت و بصیرت را عزیز بداریم، که جملگی از کتاب سرچشمه می گیرند و نگاه یکی از گام های استوار این چشمه جوشان است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نصرالله حدادی
خبرگزاری کتاب ایران
حفظ خود
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) سید عباس حسینی نیک مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی با اشاره به ویژگی های طرح های فصلی خرید کتاب به مهر گفت: این روش به دلیل دقت بیشتر در تخصیص یارانه به مشتری و در عین حال حمایت از کتابفروشان به عنوان حلقه واسط نشر و مشتری که البته این کار در اصل حمایت از ناشر هم محسوب می شود، بهترین روشی است که تاکنون در جامعه نشر کشور تجربه شده است.
وی درباره دیگر ویژگی های این طرح اشاره کرد: از سوی دیگر شاهد هستیم بسیاری از کتابفروشانی که به روش سنتی اداره می شدند و با روش ها و تجهیزات رایانه ای آشنایی نداشتند با اجرای این طرح به روز شده اند و این مشکل برای بسیاری از کتابفروشی های فعال در تهران و شهرستان ها رفع شده است.
حسینی نیک ادامه داد: مزیت دیگر این طرح ها این است که با اجرای آن، بانک اطلاعات مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیز باید به روز رسانی شده و دائماً در دسترس باشد زیرا این اطلاعات برای مدیریت جامعه نشر بسیار مهم است.
وی با بیان اینکه از جنبه دیگر، اجرای این طرح ها باید با شفافیت انجام شود، گفت: این شفافیت موجب می شود تا هیچگونه شائبه ای برای سوء استفاده عده ای ایجاد نشود زیرا وقتی که به درستی برای کتابفروشی های فعال و غیر فعال میزانی یارانه در نظر گرفته می شود در این صورت باید در پایان اجرای هر طرح، میزان یارانه اختصاصی به هر کتابفروشی نیز رسماً اعلام شود.
به گفته حسینی نیک، این اقدام ضمن تشویق دیگر همکاران کتابفروش در هر شهر، امکان بروز سوء استفاده را نیز کاهش می دهد.
مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی در بخش دیگری از صحبت های خود به اهمیت اجرای این طرح برای مخاطبان دانشگاهی و بخصوص دانشجویان که مهمترین مخاطبان کتاب در جامعه هستند، پرداخت و ادامه داد: پیشنهادم این است که برای کمک به دانشجویان و اساتید دانشگاه و مراکز علمی و پژوهشی، با توجه به شروع کلاس دانشگاه ها و مراکز علمی در فصل پاییز، طرح پاییزه کتاب با محوریت کتاب دانشگاهی برگزار شود.
مدیر مسئول انتشارات مجد همچنین درباره پیشینه پیشنهاد ایده برگزاری طرح پاییزه کتاب با محوریت کتاب های دانشگاهی گفت: این طرح قبلاً نیز به تأیید معاون فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی دکتر محسن جوادی رسیده بود ولی به دلیل کمبود بودجه در دستور کار خانه کتاب قرار نگرفت و اگر مدیریت جدید مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران موافق اجرای این طرح باشد، انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی آمادگی دارد تا همکاری های لازم را در این زمینه داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) سید عباس حسینی نیک مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی با اشاره به ویژگی های طرح های فصلی خرید کتاب به مهر گفت: این روش به دلیل دقت بیشتر در تخصیص یارانه به مشتری و در عین حال حمایت از کتابفروشان به عنوان حلقه واسط نشر و مشتری که البته این کار در اصل حمایت از ناشر هم محسوب می شود، بهترین روشی است که تاکنون در جامعه نشر کشور تجربه شده است.
وی درباره دیگر ویژگی های این طرح اشاره کرد: از سوی دیگر شاهد هستیم بسیاری از کتابفروشانی که به روش سنتی اداره می شدند و با روش ها و تجهیزات رایانه ای آشنایی نداشتند با اجرای این طرح به روز شده اند و این مشکل برای بسیاری از کتابفروشی های فعال در تهران و شهرستان ها رفع شده است.
حسینی نیک ادامه داد: مزیت دیگر این طرح ها این است که با اجرای آن، بانک اطلاعات مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیز باید به روز رسانی شده و دائماً در دسترس باشد زیرا این اطلاعات برای مدیریت جامعه نشر بسیار مهم است.
وی با بیان اینکه از جنبه دیگر، اجرای این طرح ها باید با شفافیت انجام شود، گفت: این شفافیت موجب می شود تا هیچگونه شائبه ای برای سوء استفاده عده ای ایجاد نشود زیرا وقتی که به درستی برای کتابفروشی های فعال و غیر فعال میزانی یارانه در نظر گرفته می شود در این صورت باید در پایان اجرای هر طرح، میزان یارانه اختصاصی به هر کتابفروشی نیز رسماً اعلام شود.
به گفته حسینی نیک، این اقدام ضمن تشویق دیگر همکاران کتابفروش در هر شهر، امکان بروز سوء استفاده را نیز کاهش می دهد.
مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی در بخش دیگری از صحبت های خود به اهمیت اجرای این طرح برای مخاطبان دانشگاهی و بخصوص دانشجویان که مهمترین مخاطبان کتاب در جامعه هستند، پرداخت و ادامه داد: پیشنهادم این است که برای کمک به دانشجویان و اساتید دانشگاه و مراکز علمی و پژوهشی، با توجه به شروع کلاس دانشگاه ها و مراکز علمی در فصل پاییز، طرح پاییزه کتاب با محوریت کتاب دانشگاهی برگزار شود.
مدیر مسئول انتشارات مجد همچنین درباره پیشینه پیشنهاد ایده برگزاری طرح پاییزه کتاب با محوریت کتاب های دانشگاهی گفت: این طرح قبلاً نیز به تأیید معاون فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی دکتر محسن جوادی رسیده بود ولی به دلیل کمبود بودجه در دستور کار خانه کتاب قرار نگرفت و اگر مدیریت جدید مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران موافق اجرای این طرح باشد، انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی آمادگی دارد تا همکاری های لازم را در این زمینه داشته باشد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران
وزارت ارشاد پیشنهاد استفاده از فایل های الکترونیکی منابع را در قالب لایحه ای به دولت و مجلس بفرستد و در این باقی مانده عمر این دولت با کمک مجلس قدمی در راه نشر کتاب دیجیتالی بردارد.
ب متن زیر یادداشتی است از حجت الاسلام رسول جعفریان رئیس کتابخانه مرکزی، مرکز اسناد و تأمین منابع علمی دانشگاه تهران که در آن پیشنهاد استفاده از فایل های الکترونیکی منابع (کتاب، مقاله و پایان نامه) را در قالب لایحه ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داده است:
این روزها هیچ کس تردید ندارد که یکی از اصلی ترین راه های ترویج علم، تبدیل کتابهای کاغذی به فایل های الکترونیکی است تا در هر شرایطی بتوان در تحقیق از آنها استفاده کرد. بحث صرفه جویی اقتصادی سبب اصلی دیگر بر لزوم اجرایی کردن این اقدام مثبت است که بسیار اهمیت دارد. همچنین، مسأله محیط زیست و نابود کردن جنگل ها برای ساخت کاغذ و نیز عوارض بعدی آن از حفظ کتاب در خانه ها و آلودگی های مربوطه، از جنبه مهم دیگر آن است. با این حال، اصل بحث، همان تبدیل شدن علم به فایلی و شرایطی است که به راحتی بتوان از آن در همه جا بهره برد. مقاله ای که برای تألیفش، روزگاری به چندین ماه وقت نیاز بود، و عمده آن، جستجوی در این کتابخانه و آن کتابخانه تلف می شد، حالا در عرض دو هفته می تواند به انجام برسد، چرا که همه این کتاب ها در یک لپ تاپ کوچک در کنار مؤلف است. اکنون میلیون ها کتاب و مقاله در پایگاه های اطلاعاتی دنیا است، در حالی که که این امر، در ایران، به جز دو سه استثنا امر غریبی است. روشن است که این اقدام برای کشورهای در حال توسعه، آنها که علاقه به نشر بهتر علم دارند، یک امر حیاتی است.
اما مشکل برای اجرای این طرح چیست؟
مشکل نظام حقوقی است که محدودیت بیشماری بر سر راه این اقدام درست کرده است. شاید یکی از بدترین قوانین جدید که در یکی از مجالس قبلی تصویب شد، این باشد که تنها با گذشت چهار دهه از فوت مؤلف، استفاده از فایل اثر او بدون اشکال خواهد بود. با این اقدام، پیداست که ما درباره بخش مهم منابع علمی که اغلب هم تازه تألیف هستند، ایراد خواهیم داشت. برای این کار، باید قانون تغییر کند. پیشنهاداتی که ذیلاً به عرض می رسد، صرفاً در حد پیشنهاد، قابل بررسی است و طبیعی است که می توان در باره آن ها گفت و شنود داشت. در قانون حقوق مؤلف مصوب 1348، بحث گذشت سی سال از نشر بود، اما در قانون مصوب 31 مرداد سال 1389 (با تأیید شورای نگهبان در 17 شهریور همان سال) تبدیل به پنجاه سال پس از فوت مؤلف شد! این بدترین و ضد علم ترین مصوبه ای بود که ظلم آشکاری در حق ترویج آزاد علم داشت.
تقاضای بنده این است که وزارت ارشاد این پیشنهادات را که بنده با کمال بی تجربگی در نگارش موارد قانونی نوشته ام در قالب لایحه ای که صلاح می داند به دولت و مجلس بفرستد، و در این باقی مانده عمر این دولت، با کمک مجلس قدمی در راه نشر کتاب دیجیتالی بردارد.
1. بهره وری علمی و معنوی از نسخ خطی، و اسناد قدیمی که در مراکز دولتی یا شبه دولتی (مانند آستانه ها و غیره) نگه داری می شود، آزاد بوده، و این مراکز موظف هستند، در اسرع وقت، امکان استفاده آن را با گرفتن تصاویر الکترونیکی فراهم کنند. طبیعی است آنان می توانند برای تهیه تصاویر الکترونیکی، مبالغی را دریافت کنند، اما بابت اصل استفاده از تصاویر نسخ و اسناد، به هیچ عنوان نباید پولی دریافت کنند.
2. کتابخانه های کاملاً شخصی که نسخه های خطی در اختیار دارند، تمامی انواع استفاده از آنها در اختیار خود آنهاست و کسی حق مداخله در آن را جز به اجازه آنان ندارد. طبیعی است کتابخانه هایی که هر نوع کمک دولتی یا شرعی دریافت می کنند، شخصی شناخته نخواهند شد.
3. تمامی کتابخانه های دولتی و شبه دولتی، می باید، تمامی نسخ خطی خود را اسکن کرده، و روی وب سایت به متقاضیان ارائه دهند. در غیر این صورت، کتابخانه ملی حق دارد، و موظف است، اقدام به تصویر برداری از این نسخ کرده و آنها را در وب سایت خود منتشر نماید.
4. خرید و فروش تصاویر نسخ خطی متعلق به مراکز دولتی، کاری خلاف بوده و متخلف به عنوان فردی غیر اخلاقی معرفی خواهد شد.
5. فایل های الکترونیکی کتاب های چاپی که پانزده سال از چاپ آنها گذشته، آزاد بوده، و بدون هر گونه محدودیتی می تواند در وب سایت های کتابخانه های عمومی و شخصی مورد استفاده قرار گیرد. اگر ورژن متفاوتی از آنها با حداقل تغییر 30 درصد از طرف مؤلف یا سازمان مربوطه به بازار آید، استفاده از نسخه اول بلا اشکال و برای استفاده از فایل الکترونیکی نسخه جدید، باید پانزده سال بگذرد.
6. اقدام به چاپ نسخه فیزیکی کتاب، می تواند همراه با فایل الکترونیکی آن باشد، و ناشر حق دارد، در طول این پانزده سال، علاوه بر نسخه فیزیکی، نسخه الکترونیکی را نیز بفروشد. هر نوع سو استفاده از آن، از سوی استفاده کنندگان، تخلف محسوب خواهد شد.
7. مقالات علمی پژوهشی منتشره در مجلات، تا پنج سال قابل فروش از طرف سازمان مربوطه یا سازمانی که از آن اجازه دارد خواهد بود. با گذشت پنج سال، عرضه آنها مجانی بوده، مؤسسات مزبور یا جز آنها، اجازه دارند آن را مجاناً نشر داده و حق ندارند بابت آن هزینه ای دریافت کنند. آن مراکز، این اختیار را شخصاً با تصمیم مدیریت دارند که حتی پیش از پنج سال آنها را آزاد کنند. طبیعی است که شرکت های خصوصی برای نشر مقالات، در شرایط پس از پنج سال، می توانند بابت هزینه های تهیه سامانه و بروز کردن آن، و توسعه کارشان، مبالغ تعریف شده ای دریافت کنند. تمام این موارد شامل پایان نامه های دانشگاهی نیز می شود، به طوری که هیچ پایان نامه ای نباید با گذشت پنج سال در محدودیت دانشگاه مربوطه بماند.
8. مؤسسات دولتی یا شبه دولتی که به عنوان پایگاه اطلاعاتی مقالات نشریات قدیمی و جدید را عرضه می کنند، برای مقالاتی که پنج سال از نشر آنها گذشته باشد، حق دریافت هیچ نوع مبلغی را ندارند به جز هزینه های عادی برای اداره سامانه اما برای مقالات زیر پنج سال در صورتی که با مؤسسه مربوطه قرارداد فروش دارند، می توانند بر اساس آن اقدام به فروش نمایند. طبیعی است که مؤسسات دولتی و دانشگاه ها اختیار دارند که حتی از روز اول نشر مقالات، آنها را مجانا در اختیار دیگران قرار دهند.
9. تمامی آنچه درباره مقالات علمی گفته شد، در باره روزنامه ها و مجلات مروری و ترویجی نیز قابل اجراست. اگر آنها برنامه ای بر فروش الکترونیکی آثارشان دارند، تا پنج سال می توانند به این کار اقدام کنند، بعد از آن برای عرضه فایل ها، تنها در حد گرفتن مبلغی در جهت اداره سامانه مجاز خواهند بود.
10. کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران موظف است، تمامی کتاب های چاپ شده قبل از پانزده سال را اسکن کرده، و در وب سایت خود را ارائه دهد. طبعاً این کار را می تواند با کمک کتابخانه های دیگر انجام داده و اگر آنها انجام داده و در وب سایتی ارائه کرده اند، کتابخانه ملی هم همان فایل را باز نشر کند. طبیعی است که این کار در صورت تأمین هزینه آن از طرف دولت، قابل انجام خواهد بود.
11. لازم است کتابخانه ملی، با کمک سایر کتابخانه های بزرگ دولتی و ملی، تمام نشریات قدیمی را اسکن کرده، و آنها را بدون گرفتن هر گونه هزینه ای در اختیار پژوهشگران قرار دهد. این اقدام، باید در بودجه سالانه تعریف شده باشد.
12. در تمامی مواردی که کتابخانه های دولتی و شبه دولتی، فایل های الکترونیکی عرضه می کنند، حق ندارند هیچ نوع محدودیتی برای استفاده کنندگان ایجاد کرده و آن را اختصاصی گروه های خاص کنند.
13. این موارد مربوط به کتابخانه های دولتی و شبه دولتی است که با هزینه های دولت، بیت المال و حقوق شرعی اقدام به ایجاد پایگاه اطلاعاتی کرده اند خواهد بود، اما مراکز خصوصی از این موارد مستثنی هستند و قواعد خاص خود را خواهند داشت.
منبع؛مهر
حامد ذوالفقاری مدیر شرکت ایران زوم و مجری برگزارکننده نمایشگاه کتاب مجازی ایران در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، درباره برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی بدون مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ما برای برگزاری نمایشگاه با معاون فرهنگی وزارت ارشاد ارتباطی برقرار کردیم که در این ارتباط مسئول دفتر معاونت فرهنگی به نقل از آقای جوادی مطرح کرد که وزارت ارشاد برای برگزاری نمایشگاه مجازی مجوزی برای ارائه یا عدم ارائه ندارد.
وی ادامه داد: طبق پروتکل و قانون مدنی فروشگاه های اینترنتی ما در اساسنامه خود مجوز برگزاری نمایشگاه های فیزیکی و مجازی را دریافت کردیم، طبق آن اعلاتم کردیم ما شرکت خصوصی هستیم و هزینه نمایشگاه هم رایگان است، اما انتفاعات مالی که برای ایران زوم خواهد داشت، صرف تولید کیت های سولزی کرونا و نصب تونل های یووی درب هیئت های مذهبی برای ماه محرم خواهد شد،که مجوز آن را هم از وزارت بهداشت دریافت کرده ایم.
ذوالفقاری در پاسخ به این پرسش که اگر برای دریافت مجوز به سراغ معاون فرهنگی رفته اید پس اطلاعیه ای صادر شده از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران چه بوده است، گفت: ما نیز از انتشار این اطلاعیه تعجب کردیم و با معاونت فرهنکی وزارت ارشاد طرح موضوع کردیم که مشخص شد این اطلاعیه به نوعی از زبان وزارت ارشاد تقل شده است. حالا ما برای شنبه درخواست ملاقات حضوری از معاون فرهنگی وزارت ارشاد داریم که اگر لازم است و وزارت ارشاد نظری در این زمینه دارد، نیز مطرح شود تا مشکلی پیش نیاید.
وی ادامه داد: حتی روز گذشته با آقای صفری در موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیز مذاکره تلفنی داشتم و مطرح کردم که ما حاضر هستیم که زیرساخت فراهم شده برای نمایشگاه را به صورت رایگان در اختیار وزارت ارشاد قرار دهیم، شما نیز به ما کمک کنید که این مسیر را تا انتها به پیش ببریم خوب بود اگر نهاد دولتی به کمک بخش خصوصی می آمد و از این زیرساختی که در آن تجربیات بسیاری وجود دارد بهره می برد.
وی درباره علت ورود به بحث نمایشگاه مجازی کتاب توسط شرکت متبوعش گفت: من یک سرمایه دار داخلی هستم که از خارج از کشور وارد ایران شده ام ، در اردیبهشت ماه یکسری از دسوتان ناشر من که در حوزه کتب اسلامی فعالیت می کنند، به من مراجعه کردند و از وضع بازار بد کتاب شکایت داشتند، پیشنهاد کردند که با توجه به ورشکستگی نشر در دوره شیوع کرونا، من در فروشگاه اینترنتی ایران زوم کتاب های آن ها را عرضه کنم.
ذوالفقاری ادامه داد: از آنجایی که ما زیرساخت لازم برای برگزاری نمایشگاه دیجیتال را در اختیار داریم، بهتر دیدم که اقدام به برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی کنیم که ناشران بتوانند با هر میزان درصد تخفیفی که می خواهند کتابهایشان را عرضه کنند.
وی گفت: طبق قراردادی که با ناشران داریم، از طریق تبلیغات در سایت انتفاع مالی برای ایران زوم به دست خواهد آمد، هم چنین از هر 100 هزار تومان خرید از ناشران بین هزار تا 5 هزار تومان سود برای ایران زوم خواهد بود.
انتهای پیام/
علی غیاثی ندوشن مدیرکل امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، با اشاره به اهمیت طرح های فصلی خرید کتاب گفت: دسترسی آسان تر مردم به کتاب و جدیدترین منابع حوزه نشر یکی از موضوعاتی است که در ترویج مطالعه و توسعه کتاب و کتابخوانی در کشور اهمیت دارد. برگزاری نمایشگاه های کتاب یکی از راه ها برای رسیدن به این هدف است.
بیشتر بخوانید
او افزود: ناشران به دنبال برگزاری نمایشگاه های کتاب فرصت پیدا می کنند، کتاب ها و تازه های نشر خود را عرضه کنند، اما این نمایشگاه ها عموماً در مقاطع زمانی خاصی برگزار می شود و در طول سال محدود است.
غیاثی ادامه داد: در بقیه روز های سال ظرفیت و امکان کمتری وجود دارد که مردم بتوانند به تازه های نشر و کتاب دسترسی داشته باشند و اجرای طرح های فصلی خرید کتاب یکی از راه های موثر در این امر است.
مدیرکل امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اجرای طرح های فصلی کتاب اظهار کرد: از اتفاقات خوبی که در دوره معاونت فرهنگی سیدعباس صالحی رخ داد، طرح خرید فصلی کتاب در کشور بود که در چهار مقطع زمانی و چهار فصل مردم بتوانند جدیدترین کتاب های مورد نیاز خود را با تسهیلات خریداری کنند.
او تاکید کرد: رونق کتابفروشی ها کارکرد دوم طرح های فصلی کتاب است. از آنجا که کتابفروشی ها مجوز فعالیت خود را از مجمع امور صنفی دریافت می کنند، معمولاً ارتباط زیادی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نداشتند، اما اکنون یک پشتوانه اقتصادی برای کتابفروشی ها به خصوص در استان ها فراهم شده است.
غیاثی در ادامه صحبت های خود گفت: کتابفروشان در بعضی از کلان شهر ها از جمله تهران در مقایسه با کتابفروشی های سایر شهر ها مشکلی نداشتند، اما حسن برپایی طرح های فصلی کتاب در این است که در گستره کل کشور اجرا می شود و به بسیاری از کتابفروشی ها در شهر ها و استان های دیگر توجه می شود.
او تصریح کرد: در سایه اجرای طرح های فصلی کتاب ارتباط میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کتابفروشی ها ایجاد شده است. از سوی دیگر به دنبال اجرای این طرح ها از کتابفروشی های استانی نیز حمایت شد تا رونقی در حوزه کتاب ایجاد شود و خوشبختانه موفق بوده است.
غیاثی همچنین به کارکرد سوم طرح های فصلی خرید کتاب اشاره کرد و افزود: با آغاز سال 1399 که ویروس کرونا شیوع پیدا کرد، امکان برگزاری بسیاری از برنامه ها مانند نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و سایر برنامه هایی که اجرای آن مستلزم حضور جمعیت است، وجود نداشت. اجرای طرح های فصلی کتاب که با هدف حمایت از کتابفروشی ها و کتابخوان ها و ناشران اجرا می شود، می تواند در اقتصاد نشر نقش داشته باشد.
او در بخش دیگر صحبت های خود یادآور شد: اگر امکان افزایش تسهیلات شامل درصد تخفیف و سهم خرید کتاب در فصل بعدی شود، می تواند کمک بسیار خوبی برای مخاطبان کتاب، ناشران و کتابفروشان باشد.
وی درباره تجربه موفق اجرای طرح های فصلی کتاب نیز گفت: تجربه دوره های قبل نشان می دهد که طرح های فصلی خرید کتاب در شهر ها و استان های مختلف با استقبال روبه رو شده است و اتفاق های بهتری در هر دوره برگزاری آن نسبت به دوره قبل رخ داده و از جمله طرح های موفق به شمار می آید. در کنار آن باید با تقویت طرح، اشکالات و ضعف های آن شناسایی و برطرف شود و در سطح شهر های کوچک و مراکز بخش ها گستره آن توسعه پیدا کند و مردم بتوانند کتاب مورد نظر خود را با تخفیف در این طرح خریداری کنند.
انتهای پیام/
هومان حسن پور رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفت و گو با خبرنگار حوزه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس با اشاره به اجرای طرح تابستانه کتاب گفت: عملکرد اجرای این دوره نسبت به دوره های قبل با وجود اینکه محدودیت زمانی داشت، خیلی خوب بود و نکته مهمی که وجود دارد این است که در این طرح، باید کتابفروشی ها تقویت شوند.
وی ادامه داد: در صنعت نشر کتابفروش باید کتاب خود را از سیستم توزیع خریداری کرده و سیستم توزیع هم باید کتاب خود را از ناشر تهیه کند و یک چرخه در این زمینه شکل می گیرد که از جمله اقدامات تقویت کننده نظام و ساختار نشر کشور به شمار می آید.
حسن پور با بیان اینکه با اجرای این طرح در ظاهر فقط از کتابفروشان حمایت می شود، عنوان کرد: کتابفروش به عنوان نقطه آخر و سرخط صنعت نشر عمل می کند و همان طور که گفتم پشت سر او مجموعه ای افراد هستند که شامل نویسنده، مترجم، ویراستار و تصویرگر و .. می شوند که فروش کتاب به همه آن ها سود می رساند.
وی تاکید کرد: هرچه در طر ح های فصلی دقت بیشتری داشته باشیم اجرای طرح ها با کمترین ایراد همراه خواهد بود و در این دوره اگرچه تغییرات زیادی داشت اما روند اجرایی آن را مثبت ارزیابی می کنم زیرا موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران خیلی باثبات عمل کرد.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در بخش دیگر صحبت های خود گفت: باید دقت داشته باشیم که تخلفی رخ ندهد و کالای دیگری جای کتاب عرضه نشود یا کتابی مشابه کتاب اصلی فروخته نشود و این موضوعات باید بیشتر رصد شود تا درصد خطا کمتر شود زیرا اگر کتابی، کتاب اصلی ناشر نباشد یا کتاب حاصل از تکثیرغیرقانونی باشد، عملا به چرخه نشر کشور کمک نکردیم بلکه به اقتصاد یک شخص کمک می کنیم.
به گفته حسن پور، مسائل و موضوعات مرتبط با طرح های فصلی خرید کتاب باید به مرور حلاجی و بررسی شود تا سره از ناسره جدا شود و بتوانیم این طرح ها را با کمترین خطا برگزار کنیم.
وی با بیان اینکه اجرای طرح های فصلی خرید کتاب زمینه ای ایجاد می کند تا مردم به کتابفروشی ها بیایند، عنوان کرد: اگرچه امروز با توجه به شرایط کرونا این تصور وجود داشت که ممکن است استقبال زیادی از طرح تابستانه نشود اما طبق آخرین اطلاعات ما تاکنون استقبال خوب و مناسبی از این طرح شده است و کتابفروشان نیز پروتکل های بهداشتی را رعایت می کنند تا هم خودشان و هم مخاطبانشان بیمار نشوند.
حسن پور با اشاره به ورودی نقدینگی به چرخه صنعت نشر با اجرای طرح های فصلی خرید کتاب، گفت: شاید برخی همکاران کتابفروش منتظر هستند که هرچه زودتر تسویه حساب کنند که این کار با توجه به نمونه ماه های اخیر و عملکرد دوره های گذشته در حال انجام است و امیدوارم طی سال های آینده اصلاحات بیشتری انجام شود تا کتابفروشان بهتر تقویت شوند.
انتهای پیام/
گزارش تسنیم از حاشیه و متن برگزاری اولین نمایشگاه مجازی کتاب در ایران (خبرگزاری تسنیم + ۲ سایت دیگر)
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، اعلام تعویق در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در اسفند ماه به دلیل شیوع کرونا موجی از نگرانی را در میان ناشران تا ماه های بعد از آن به همراه داشت، تا اینکه معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آب پاکی را روی دست ناشران ریخت و گفت به دلیل شرایط موجود امکان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در سال 99 وجود ندارد.
از همان ماه های ابتدایی سال، بحث برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا مطرح بود و کشورهایی نیز این تجربه را آزمودند. اما در ایران برگزاری نمایشگاه مجازی موافقان و مخالفانی داشته است. وزارت ارشاد نیز به عنوان متولی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به نظر می رسد برنامه هایی برای برگزاری آن در نظر داشت.
ماجرا اما زمانی آغاز شد که در پی انتشار اخبار ی مبنی بر برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب ایران در رسانه ها، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران که مجری برگزاری نمایشگاه کتاب تهران است در اطلاعیه ای اعلام کرد که هیچ مجوزی برای برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی و فیزیکی برگزار نشده است، لذا ناشران در مواجهه با فراخوان های منتشر شده در فضای مجازی و سایر رسانه ها احتیاط کنند.
اما ماجرا چه بوده است؟
شرکت ایران زوم یک شرکت فروش اینترنتی کالاهای ایرانی در خاورمیانه است که از ابتدای سال جاری به عنوان زیرمجموعه یک شرکت بازرگانی بنام دیریانچی فعالیت خود را آغاز کرده است. حامد ذوالفقاری مدیر این شرکت همان طور که در خبرها اعلام کرده است، به منظور برگزاری اولین نمایشگاه کتاب مجازی در ایران با 1500 ناشر مکاتبه کرده است که 500 ناشر برای حضور در این نمایشگاه فرم های مربوطه را پر کرده اند. این نمایشگاه قرار است از شنبه 25 مرداد ماه به مدت یک هفته فعالیت خود را آغاز کند.
از آنجا که متولی برگزاری نمایشگاه کتاب در ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و حالا بعد از چندین ماه کشمکش موافقان و مخالفان برگزاری نمایشگاه کتاب دیجیتال یک شرکت خصوصی کمتر شناخته شده در حوزه فرهنگ اقدام به برگزاری نمایشگاه کتاب کرده است، شایعاتی درباره پشت پرده این موضوع نیز در شبکه های اجتماعی پیچیده است این شایعات از حضور علی جنتی وزیر اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این ماجرا سخن گفته اند موضوعی که جنتی در گفت وگو با تسنیم آن را تکذیب کرد.
جنتی ضمن ابراز اطلاع از برگزاری این نکمایشگاه کتاب هر گونه ارتباطی را با شرکت مذکور و بر گزاری این نمایشگاه تکذیب کرد و گفت: من در این حوزه فعالیتی نداشته و ندارم. اما شنیده ام که این شرکت بدنبال برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی است.
وی افزود: این اقدام فی نفسه اقدام خوبی است، چرا که بخش خصوصی وارد این موضوع شده است، در زمان حضور من در وزرات ارشاد نیز قرار بود به تدریج برگزاری نمایشگاه کتاب به بخش خصوصی واگذار شود و برای شروع بخش هایی نیز به اتحادیه ناشران و تشکل های نشر واگذار شد.
ورود بخش خصوصی به فعالیت ها و اقدامات فرهنگی از جمله نمایشگاه کتاب اقدام خوبی است اما این اقدام زمانی از مطلوبیت کامل برخوردار است که نهادهای صنفی فعال یا مرتبط با حوزه کتاب یا فرهنگ به آن بپردازند. اینکه چرا یک فروشگاه اینترنتی کالا که تاکنون هیچ فعالیتی در حوزه فرهنگ نداشته است، اقدام به برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی می کند را شاید بتوان در تعلل نهادهای متولی و مرتبط با این حوزه دانست.
6 ماه از تصمیم به تعویق در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران می گذرد و هنوز دستگاه ها و نهادهای متولی حوزه کتاب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته تا اتحادیه ناشران و سایر تشکل های حوزه نشر به عنوان متولی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران هیچ برنامه روشن و مشخصی برای برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی که مورد مطالبه بخشی از بدنه نشر بوده و در کشورهای دیگر نیز آزموده شده است ، ندارند و یا اگر هم برنامه ای وجود دارد، تاکنون به نتیجه ای نرسیده و اقدامی جهت اجرایی شدن آن برداشته نشده است. این انفعال در برابر نمایشگاه کتاب مجازی موجب شده است تا شرکتی بنام ایران زوم که از سابقه تجاری موفقی برخوردار بوده و سرمایه لازم را نیز برای این اقدام در اختیار دارد، وارد عمل شود.
حال باید پرسید آیا اقدام به برگزاری اولین نمایشگاه کتاب مجازی قانونی است؟ یا نیازمند مجوز از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است؟,
عادل طالبی فعال حوزه دیجیتال مارکتینگ در این زمینه می گوید: من اساسا با برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی مخالف هستم. چرا که نمایشگاه کتاب تهران تنها یک فروشگاه نیست، فرصتی است برای کتاب ، ناشران و مخاطبان.
وی ادامه می دهد: نمایشگاه کتاب تهران یک برند است و متولی آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. برگزاری نمایشگاهی تحت این عنوان قاعدتا نیاز به مجوزهای لازم دارد. اینکه ناشرانی از این طرح استقبال کرده اند طبیعی است چرا که وضعیت اقتصادی نامناسب نشر و امکانی که نمایشگاه برای نشر به وجود می آورد ایجاب می کند که از این طرح ها استقبال شود. اما باید دید از نظر قانونی روی این عنوان نمایشگاه مجازی کتاب ایران ایرادی وجود دارد یا خیر؟
لادن حیدری دکترای حقوق عمومی و معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که تسنیم که آیا برگزاری نمایشگاهی تحت عنوان اولین نمایشگاه مجازی کتاب ایران نیازمند مجوز از وزارت ارشاد است، اما می گوید: برگزاری نمایشگاه کتاب یا هر رویداد فرهنگی که بخواهد محتوایی را عرضه کند ، در هر فضایی چه فیزیکی و چه مجازی نیازمند مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
قطعا برگزاری نمایشگاه کتاب به صورت مجازی توسط بخش خصوصی مزایای اقتصادی مناسبی برای صنعت نشر گه در سال جاری با مشکلات متعدید روبرو شده است، اقدامی مثبت است، فارغ از اینکه برگزاری کننده این نمایشگاه ها چه شرکت هایی هستند، زمانی که این گونه نمایشگاه ها بدون مجوزهای لازم برگزار می شوند ، این پرسش به ذهن متبادر می شود که اگر از فردا باند بزرگ قاچاقچیان کتاب نیز تحت همین عناوین از جمله نمایشگاه های کتاب مجازی اقدام به گسترده تر کردن فروش خود کنند چه کسی پاسخگو خواهد بود, وزارت ارشاد و صنف که تنها به انتشار اطلاعیه ای در خصوص عدم صدور مجوز بسنده کرده اند؟
انتهای پیام/
سرویس فرهنگی شهدای ایران :هراز چندگاهی خبر می رسد یک بازیگر سینما و تلویزیون کشف حجاب کرده است، اما وقتی نام او را می شنوی هیچکدام از نقش هایش را به خاطر نمی آوری!
طی سال های اخیر هر از چندگاهی در اخبار رسانه های زرد و حاشیه ای و یا در فضای مجازی خبر کشف حجاب یک بازیگر منتشر می شود، اما وقتی نام او را می شنوید، چیزی از نقش هایی که ایفا کرده به خاطر نمی آورید!
**قصه از کجا شروع شد؟
داستان این مهاجرت ها از مرداد سال 1387 آغاز شد که گلشیفته فراهانی به دنبال ایفای نقش در یک فیلم هالیوودی و برای حضور بر فرش قرمز آن به آمریکا رفت. اما او در این مراسم بدون حجاب و با لباس شب ظاهر شد. این درحالی بود که او به تازگی در فیلم درخشان میم مثل مادر ایفای نقش کرده بود و بسیاری از مردم او را به واسطه حضور در این اثر به کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور می شناختند.
اما این بازیگر بعد از اکران خصوصی فیلم، در مصاحبه ای با روزنامه آمریکایی دیلی نیوز اعلام کرد که دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارد.
ابتذال های گلشیفته فراهانی به کشف حجاب ختم نشد و بعد از مدتی مدل برای عکاس یک مجله برهنه شد و تصاویرش در شبکه های اجتماعی و مجازی دست به دست چرخید، او که با سودای حضور در فیلم های هالیوودی قید وطن خود را زده بود، در ادامه تنها توانست در چند فیلم متوسط نقش های دست چندم و کوتاهی به دست بیاورد که هیچکدام نه تنها در عرصه بین الملل حرفی برای گفتن نداشت، بلکه حتی به چشم مخاطبان او در کشورش هم نیامد.
اما این بازیگر که همه شهرت خود را مدیون فضای فرهنگی داخل ایران بود، مدتی هم پس از خروج از کشور ژست های مبارزه با اختناقی گرفت که اساسا به او نمی آمد. حالا هم که در مدار فراموشی قرار گرفته، همچنان خود را از تک و تا نمی اندازد و برای نجات خود از نسیان، گاهی تلاش می کند با انتشار عکس های برهنه اش افکار عمومی را به خود جلب کند تا به یاد بیاورند او هنوز هست!
سقوط گلشیفته فراهانی در گرداب فراموشی و دست و پا زدن های او درحالی است که این بازیگر در ایران شناخته شده بود و از جمله هنرپیشه های مشهور به حساب می آمد، اما بد نیست بدانیم که بازیگران دست چندم دیگری هم بودند که با همین رویا و سودا از کشور مهاجرت کردند تا بیشتر دیده شوند، در حالی که امروز هیچکس آنها را به یاد نمی آورد.
**محفل هایی برای ترویج و عادی سازی برهنگی
بعد از حضور گلشیفته فراهانی در خارج از کشور، این مسیر توسط عده ای دیگر از بازیگران زن نیز ادامه یافت و همواره عده ای سودجو در کنار چنین افرادی حضور داشته و دارند که آنها را با سودای شهرت و ثروت بیشتر به خارج از کشور فرا می خوانند. در حالی که شهرت این افراد از قِبل حضور در کشور خودشان و آثاری متعلق به سرزمینشان به دست آمده و می توان گفت برای خارجی ها و خارج نشینان خیلی جذابیتی ندارد.
اما همان طور که گفته شد، دام گستران، پیش از این از مواردی چون تئاترهای زیرزمینی و یا موسسات آموزش رقص به سبک غربی ها، طعمه های خود را جذب می کردند ولی این روزها داستان دیگری در جریان است، برخی بازیگران زن سینمای ایران با اغوای دشمنان این سرزمین، طعمه هایی می شوند در راستای تغییر فرهنگ زنان و دختران این سرزمین تا بی حجابی و برهنگی را فریاد بزنند و تصور کنند با این کار بیشتر دیده شده اند.
**جم و سودای زندگی در هالیوود
شبکه تلویزیونی جم با هدف تغییر سبک زندگی ایرانیان راه اندازی شد و در همان ابتدای راه نیز با پخش سریال های ترکیه ای که بیشتر مضامین آنها عشق های چند ضلعی و خیانت بود، مسیر خود را به وضوح برای مخاطبانش روشن کرد. این شبکه در ادامه تلاش کرد با اغوای زنان بازیگر ایران، آنها را جذب کند و از آنها در آثار خود بهره ببرد.
آثاری که به بهانه عدم آزادی در ایران ساخته شدند و همگی آنها از سطح کیفی بسیار نازلی برخوردار بودند که از جمله آنها می توان به مهدی مظلومی اشاره کرد. او کارگردانی بود که طنزهای پرطرفدای نظیر کمربندها را ببندیم در ایران ساخت اما همین بازیگر با پول های بادآورده جم و حضور بازیگران ایرانی و البته آزادی در نگارش قصه و به تصویرکشیدن بی بندوباری ها، نتوانست اثر قابل توجهی در سراب جم بسازد.
**سرخوردگان بی بازگشت!
در میانه دهه 90 بود که اخبار خروج بازیگران زن از ایران بیشتر شد. هر از چندگاهی خبر پیوستن یکی از بازیگران به این شبکه منتشر می شد. البته افرادی که حاضر شدند وطنشان را رها کرده و به جم پیوندند، بیشتر از جمله بازیگرانی بود که یا طی سالهای فعالیتشان تنها نقش های دست چندم بازی کرده بودند و حالا در آستانه فراموشی بودند و یا زنان و دخترانی بودند که تازه در ابتدای راه قرار داشتند و با وعده و وعید و میل به دیده شدن، راهی دیار غربت شدند.
** چکامه چمن ماه و شهرتی که ناکام ماند
در سال 94، این بازیگر که بیشتر نقش های فرعی در چند فیلم سینمایی را برعهده داشت، با انتشار عکس بدون حجاب و نامتعارف در شبکه های مجازی روشن کرد صحبت هایی که درباره خروج او از ایران شنیده می شد، چندان دور از واقعیت نیست تا اینکه به فاصله کوتاهی عکس هایی از حضور او مقابل دوبین در ترکیه منتشر شد و سپس تیزرهای فیلم تلویزیونی آبی عشق انتشار پیدا کرد. اوتوپیا و ماگنولیا از دیگر کارهایی هستند که چمن ماه در آن ها بازی کرده است که هر دو از لحاظ سطح کیفی حتی از تله فیلم های درجه ج هم پایین تر هستند.
او این روزها و درحالی که دیگر رمقی برای جم نمانده و همه بازیگرانی که به این شبکه پیوسته بودند، آن را ترک کرده اند همچنان در ترکیه به سر می برد.
**رابعه اسکویی و مهاجرتی که نیمه تمام ماند
رابعه اسکویی از جمله بازیگران محبوب سینما و تلویزیون بود که علی رغم کم کاری هایش، مخاطبان او را دوست داشتند و خبر مهاجرت و پیوستن او به شبکه جم هوادارانش را شوکه کرد.
او بعد از مهاجرت، در فیلم تلویزیونی پیاده روهای خالی به کارگردانی مهدی مظلومی ایفای نقش کرد و پس از مدتی از مهاجرت پشیمان شد و به ایران بازگشت.
او پس از بازگشت به ایران در مصاحبه ای گفت: من زمانی تصمیم به رفتن گرفتم که حدودا دوسال بود که هیچ فیلمنامه ای در ایران به من پیشنهاد نمیشد، هم برایم جای تعجب داشت و هم شرایط زندگی به خاطر این مورد برایم سخت شده بود. زمانی که تصمیم به رفتن گرفتم فکر کردم با رفتنم میتوانم یک کار فرهنگی جدید با معیارهایی که در ذهنم بود در خارج از ایران داشته باشم. وقتی رفتم دو کار هم تولید شد ولی بعد از مدتی متوجه شدم این شرایطی که در خارج از ایران است به هیچ وجه با معیارهای من سازگار نیست و من ربطی به اینجا و شرایطش ندارم چون من درایران رابعه اسکویی هستم نه دراینجا و از رفتنم پشیمان شدم، قطع همکاری خود را اعلام کردم و تصمیم گرفتم با هر شرایطی شده به کشورم برگردم.
**صدف طاهریان و از چاله به چاه افتادن
صدف طاهریان را هم می توان جزو نخستین گروه بازیگران مهاجر ایرانی به جم دانست. او تقریبا همزمان با اسکویی از ایران خارج شد و پس از خروج از ایران در مصاحبه ای اعلام کرد که برخی موسسات و شرکت های سینمایی و حتی برخی کارگردانان و تهیه کنندگان برای بازی دادن او در فیلم های خود از وی درخواست های شرم آور می کردند.
او که به خیال بیشتر دیده شدن و رهایی از فساد، ایران را ترک کرد مدتی پس از حضور در خارج از کشور، گفت فکر می کردم ترکیه فرق دارد ولی اشتباه می کردم. هرجا برای کار مراجعه کردم پیشنهادی غیر اخلاقی داده می شود اینجا نمی توانم به شغل بازیگری ادامه بدهم. از شنیدن پیشنهادهای غیر اخلاقی خسته شده ام. اینجا کسی را نمی شناسم. اعتماد به نفسم را از دست داده ام. سه بار در کلاسهای زبان ترکی شرکت کردم ولی موفق نشدم زبانشان را یاد بگیرم. دیگر اعتماد به نفس ندارم. اینجا خانوادم خرجی ام را می دهند و اسپانسر مبلغ کمی می دهد.
او حالا مدتی است که به عنوان مدل یکی از شرکت های آرایشی و بهداشتی فعالیت می کند و برای بیشتر دیده شدن دست به هر کاری می زند!
**خروج بازیگری که هیچ کس او را نمی شناخت!
در ادامه جریان خروج بازیگران از ایران، در خبرها آمد که یکی از بازیگران یتیم خانه ایران تازه ترین ساخته ابوالقاسم طالبی هم راهی ترکیه شد! نام این بازیگر بهارک صالح نیا بود که بسیاری او را نمی شناختند. او در سودای توجه و دیده شدن، پس از خروج از ایران و رسیدن به ترکیه، خود را استعداد کشف نشده ای در ایران نامید و دلیل سفرش را رسیدن به رویاهایش عنوان کرد!
صالح نیا درباره کشف حجاب خود گفت: یک کشف دیر هنگام استعدادیست که تا امروز آنطور که باید دیده نشده!
**مهاجرت پردیس افکاری از ترس فراموشی
پردیس افکاری از تئاتر وارد سینما و تلویزیون شده بود و در سال های اخیر در فیلم هایی شیرین قناری بود و گیرنده ایفای نقش کرده بود. مسیر بازیگری افکاری در سینما با افت و خیزهایی همراه بود، از جمله اینکه او به مدت 14 سال از سال 1374 تا 1388 در هیچ فیلمی حاضر نشد.
هنوز مدتی از رفتن او به ترکیه نگذشته بود که نسبت به رفتنش ابراز پشیمانی کرد و در حالی که شبکه جم نیز دست به تعدیل نیروی گسترده زده بود، بعد از ناامیدی از جم از کمیساریای عالی سازمان ملل در ترکیه تقاضای پناهندگی کردند.
**فراموشی نقطه اشتراک
اسامی که در بالا به آنها اشاره شد، تنها تعداد انگشت شماری بودند که شاید نام آنها برای مخاطب آشنا بود، در کنار آنها زنان بازیگر دیگری هم بودند که زمان حضورشان در ایران کسی آنها را نمی شناخت، با رویای شهرت جلای وطن کردند و در حالی به برهنگی تن داده اند که حتی امروز دیگر کسی نام آنها را به خاطر نمی آورد.
از جمله آنها می توان به بهناز سلیمانی، مینا لاکانی، ساناز زرین مهر، ملیسا مهربان، سهیلا عزیزی، حنانه شهشهانی، ساناز طاری، شقایق نوروزی، فائزه علوی، سمیرا سیاح، سارا باهنر، شبنم طلوعی، سپیده ذاکری و ... اشاره کرد.
**مهاجرت زنان بازیگر و تکمیل پروژه نفوذ
امروزه دیگر بر همه عیان است که هر شبکه تلویزیونی که تاسیس می شود، قطعا در لابه لای اهدافی که برای راه اندازی آن ذکر می شود به موضوع فرهنگ و تاثیر بر آن نیز می پردازد. همان طور که مجموعه شبکه جم با حدود 19 کانال، تمام تلاش خود را به کار بست تا دست به تغییرات فرهنگی عمیق در جامعه ایرانی بزند و در این مسیر بر ارزش ها و اهداف خود نیز اصرار و پافشاری داشته و دارد.
-
این اقدامات و برنامه ریزی های ضد فرهنگی که صورت می گیرد، با جذب بازیگران داخل ایران تلاش می کند تا پروژه نفوذ را از طریق بازیگران تکمیل کند. در این میان زنان هنرپیشه ای که در ایران توفیق چندانی به دست نیاورده اند، با رویای آینده طلایی وطن خود را ترک می کنند. آنها پس از مدتی دیگر به کار هیچکس نمی آیند و در حالی که نه راه پس دارند و نه راه پیش علی رغم تمام تلاشی که برای بیشتر دیده شدن خود کرده اند و در این مسیر تن به ذلت های بسیاری داده اند، به فراموشی سپرده می شوند.
به گزارش #اطلاعات روز# امید معلم در گفت وگو با ایسنا گفت: ما امسال تمام تدارکات را برای پخش زنده انجام دادیم اما به دلیل پاره ای از مسائل این امکان میسر نشد.
دبیر جشن حافظ ادامه داد: مراسم فردا شب برگزار و به روال هر سال پوشش خبری و تصویری از مراسم و برندگان خواهیم داشت و مردم خوب ایران را در جریان لحظه به لحظه مراسم خواهیم گذاشت و امیدواریم برای عاشقان و علاقه مندان محترم سینما و تلویزیون با فاصله چند روز فیلم کامل مراسم منتشر شود.
امید معلم در پایان گفت: لازم به ذکر است تمام پول بلیط های فروخته شده توسط تلویزیون تعاملی تیوا در کم ترین زمان به حساب خریداران پیش فروش تماشای آنلاین جشن حافظ واریز خواهد شد.
مسعود میر روزنامه نگار
نه واقعا مثل اینکه اوضاع خراب تر از این حرف هاست. مدیران بعضی پردیس های سینمایی چند وقتی هست که به بهانه تلاش برای تعطیل نشدن سالن های بی تماشاگر، تصمیم گرفته اند محصولات تازه سبد فرهنگی هالیوود را دستچین کنند و بدون طی کردن سازوکارهای بین المللی اعم از ضرورت پرداخت حقوق فیلم و ممنوعیت قیچی زدن پلان های اثر به بهانه نامناسب بودن، این فیلم ها را روی پرده سینماهایشان به مهمانی اجباری برده اند. خبر نمایش جوکر و 1917 که هردو از بهترین های سال گذشته سینمای دنیا بودند هنوز تازه بود که سر و کله جاذبه، داستان اسباب بازی4 و بین ستاره ای هم منتشر شد. همین حالا که این متن پیش چشمان شماست گودزیلا و جنگ برای سیاره میمون ها هم به صورت سه بعدی در حال نمایش در یکی دو سالن سینما هستند و البته یادمان نرود که همه این دوپینگ های خارجی هم نتوانسته حتی یک وجب از سایه هولناک ورشکستگی و تعطیلی سالن های سینما در کشور را کاهش دهد.
10سال بعد از حال اون روزا
نادر و سیمین ما را به اسکار دعوت کردند و جدایی بالاخره ما را به مجسمه خوشرنگ و لعاب وصل کرد. از فیلم اصغر فرهادی حرف می زنیم که 10سال قبل، استاندارد سینمای ایران را چند پله بالا برد و اعتبار وصف ناشدنی به آن بخشید. حالا بعد از گذشت یک دهه از ذوق جدایی و فروش 20میلیون دلاری اش در دنیا، پردیس سینمایی کورش برای این فیلم بلیت های 20هزار تومنی می فروشد بلکه بتواند به مدد اعتبار جدایی فرهادی، چراغی بیفروزد و تپش قلب این پردیس را بالاخره با شوک، از ایستادن باز دارد. هرچند برای فیلمی چون جدایی و البته اعتبار و جذابیتش 10سال زمان مناسبی بوده تا هر علاقه مند به سینمایی آن را دیده باشد و احتمالا هم واکنش سرد تماشاگران به این جدایی در روزهای کرونایی دلیلی جز این ندارد.
نهنگ علیه ویروس
سامان مقدم با 2قسمت فیلم نهنگ عنبر آمار و ارقام فروش سینماها را در روزهای اکران جابه جا کرد. حالا با همین پیش فرض است که دوپینگ جدید سینما کورش برای جذب تماشاگر نهنگ عنبر2 است. این فیلم با عنوان فرعی سلکشن رویا هم در روزهای گذشته نتوانسته تماشاگران را برای سینما رفتن ترغیب کند تا مشخص شود قدرت کرونا بسیار بیشتر از خاطرات اسکار اصغر و نوستالژی های رؤیا است.
پروتکل درمان با اسکار
جوکر و 1917 به عنوان 2فیلم خارجی به نمایش درآمده روی پرده سینماهای کشور، همین چند ماه پیش در مراسم اسکار خوش درخشیدند. از سوی دیگر فیلم اسکار گرفته جدایی نادر از سیمین هم حالا چند روزی است که به صورت محدود در سینماها به نمایش درآمده است. نتیجه این تلاش برای درمان درد بی تماشاگر بودن سینماها اما بی نتیجه بوده است. به نظر می رسد سینماها برای نجات نیاز به یک اتفاق خارق العاده دارند. شاید تشدید پروتکل های ایمنی جهت آسوده شدن خیال تماشاگران و البته رونمایی از یک فیلم توقیفی بتواند مصداق راه حل باشد. شاید...
به گزارش سینماپرس جامعه مسلمان ایرانی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با احیای بسیاری از عناصر هویت بخش دینی که در زمان رژیم منحوس پهلوی کمتر نشانی از آن وجود داشت، درصدد پایه ریزی برای بنیان های فرهنگ دینی در جامعه برآمد تا از این طریق نسل های آینده انقلاب را با روح تعالیم اسلامی آشنا سازد.
بی تردید سینما به عنوان یک رسانه فراگیر، تأثیرگذار و مهم در این حوزه می توانست نقشی کلیدی داشته باشد که این نقش در دهه 60 و سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلابی تا حدی توانست به صورت قابل قبول ارائه گردد اما متأسفانه از میانه دهه 70 و با روی کار آمدن دولت اصلاحات ورق برگشت و سینما دیگر به مضامین و مفاهیم ارزشی، ملی و انقلابی توجه چندانی نکرد.
امتداد رویه غلط مدیران باعث شد تا سینمای کشور به سمت تلخی، پوچ گرایی، سیاه نمایی و تولید آثار نهیلیستی گرایش پیدا کند و در سال های اخیر ابتذال مفرط، شوخی های رکیک جنسی، دیالوگ های مشمئزکننده و امثالهم نیز به آن افزون گردد به نحوی که امروزه سینمای کشور به زعم بسیاری از منتقدان، اهالی رسانه، کارشناسان و سینماگران در اوج ابتذال و پسرفت است و هیچ نشانی از پیشرفت در آن دیده نمی شود و سیاست گذاران و مدیران سینمایی هیچ توجهی به ارزش ها، آرمان ها و دغدغه مندی های انقلاب اسلامی ندارند و غرب زدگی، لودگی و قبح زدایی و پرده دری به شدت در سینمای کشور به چشم می خورد.
سینماگران ولایتمدار، مومن، متعهد و انقلابی با بی مهری شدید از سوی مدیران فرهنگی و سینمایی روبرو و خانه نشین شده اند و در عوض کسانی که در خط مقدم جبهه دشمنان نظام و انقلاب فعالیت می کنند در سینما جایگاه ویژه ای برای خود پیدا کرده اند!
این اتفاق در حالی است که مقام معظم رهبری بارها نسبت به مسائل اسفباری که در حوزه فرهنگ و هنر به ویژه سینمای کشور رخ می دهد انتقادات شان را ابراز کرده اند؛ ایشان زمانی از ولنگاری فرهنگی یاد کرده اند و زمانی دیگر از نفوذ فرهنگی دشمنان!؛ همچنین با فرمان آتش به اختیار به نیروهای متعهد انقلابی خواستار آن شده اند که تمام وفاداران به نظام و انقلاب اسلامی هرآنچه در توان دارند انجام دهند و جلوی پسرفت ها را بگیرند. مقام معظم رهبری همچنین چند سال قبل تأکید کرده بودند: پیشرفت کشور تنها بر اساس الگوی اسلامی - ایرانی امکان پذیر است.
در همین راستا و همزمان با چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی 16 تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور خانم ها و آقایان: عطاالله سلمانیان، حسن اختری، حمید بهمنی، حسین مسافرآستانه، سیدسعید سیدزاده، انسیه شاه حسینی، اکبر حر، لاله افتخاری، حامد بامروت نژاد، محمد قهرمانی، ناصر شفق، ابراهیم اصغری، محسن محسنی نسب، علیرضا سربخش، آرش فهیم و روح الله سهرابی با سینماپرس گفتگو کردند که ماحصل این گفتگوها برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.
عطاالله سلمانیان بازیگر سینما و تلویزیون به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: طی سال های اخیر حرکت خزنده جریان روشنفکری و سکولار برای تسخیر سینما و جشنواره فیلم فجر مشهود است اما متأسفانه هیچ تدبیری برای برون رفت از این اوضاع و احوال که سینمای کشور را با بحران روبرو ساخته وجود ندارد. متأسفانه در سال های اخیر این روشنفکرمآبان بوده اند که با نفوذ در لایه های مدیریتی باعث شده اند تا گویا قانون نانوشته ای در سینما به وجود بیاید که مثلاً نیروهای انقلابی نباید در سینما کار و فعالیت داشته باشند.
حسن اختری دبیرکل سابق انجمن روزنامه نگاران مسلمان نیز با انتقاد شدید از انفعال سینمای ایران در خصوص پرداختن به آرمان ها و اهداف ارزشمند انقلاب اسلامی اظهار داشت: مکتب و فرهنگ انقلاب اسلامی بالاتر از تمامی مکاتب و فرهنگ شرق و غرب است، از این رو ما اگر ده ها و صدها اثر سینمایی انقلابی هم تولید کنیم از لحاظ ارزش ها و محتوا هیچ گاه دچار کمبود و نقصان نخواهیم شد و مدیران فرهنگی و سینمایی موظف هستند تا با بها دادن به سینماگران نخبه و انقلابی از تولید فیلم های متناسب با ارزش و آرمان های انقلاب اسلامی حمایت کنند. متأسفانه طی سال های اخیر به نخبگان انقلابی در سینما توجهی نشده و آن ها همواره با بی توجهی روبرو بوده اند؛ این اتفاق در حالی است که سینما برای ادامه حیات درست و طبیعی خویش و برای ترویج و اشاعه آرمان های انقلاب اسلامی نیاز جدی و ضروری به حضور این افراد دارد.
حمید بهمنی کارگردان سینما به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: جریان شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و حماسه حضور ده ها میلیونی مردم در تشییع ایشان نشان داد که آن ها همچنان پایبند و وفادار به ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی، اندیشه های حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هستند و از جریان نفوذی به ستوه آمده اند. از این رو باید بر این امر صحه گذاشت که امت مسلمان و ولایتمدار ایران اسلامی خواهان بازگشت اندیشه ها و آرمان های انقلاب اسلامی به سینما و سایر حوزه های فرهنگی و هنری و سایر حوزه های دیگر کشور هستند. بی تردید هدایت دشمنان ایران و انقلاب اسلامی از آن سوی آب ها باعث شد تا خط اندیشه ضد انقلاب اسلامی در سینما و سایر حوزه ها ترویج و گسترش پیدا کند. مغایرت شدید آثار تولید شده با مفاهیم انقلاب اسلامی طی این سال ها همواره با انتقاد جدی از سوی دغدغه مندان و سینه سوختگان هنر انقلاب روبرو شده اما متأسفانه مدیران فرهنگی و سینمایی هیچ وقعی به آن ها نگذاشته اند.
حسین مسافرآستانه مدیرعامل سابق موسسه رسانه های تصویری نیز در این خصوص به سینماپرس گفت: مدیریت های منفعل و سلیقه ای با بی دغدغگی و بی برنامگی سینمای انقلاب را به حاشیه رانده اند و متأسفانه بودجه های بیت المال را بدون برنامه ریزی و بی هدف در راستای تولید آثاری صرف می کنند که نه تنها هیچ دستاوردی برای کشور ندارند بلکه گاهی اوقات به ضرر منافع ملی نیز هستند. متأسفانه ما از نظر زمانی هرچقدر از انقلاب فاصله گرفتیم جایگاه ارزش و آرمان ها و فرهنگ انقلاب اسلامی نیز در سینما کمرنگ تر شد به نحوی که امروزه کلاً رنگ و بویی از مسائل ارزشی و انقلابی در سینما وجود ندارد.
سیدسعید سیدزاده تهیه کننده سینما نیز با انتقاد شدید نسبت به مدیریت انفعالی و غرب زده سینمای کشور اظهار داشت: برای نجات سینمای کشور از لجنزار فعلی، سازمان بسیج باید مدیریت سینما را در دست بگیرد؛ خوشبختانه ما در جمهوری اسلامی ایران به وفور بسیجی هنرمند، مدیریت بسیجی و فرهنگ بسیجی داریم که این 3 باید در کنار هم قرار بگیرند تا بتوانیم از این رهگذر شاهد تحولی نوین و ارزشمند در سینمای کشور باشیم. بی تردید در شرایط بحرانی و بغرنج فعلی تنها بسیجی ها هستند که می توانند سینمای جمهوری اسلامی ایران را از دام فساد و ابتذالی که حاکم شده نجات دهند. امروزه آنقدر انحراف در سینمای کشور زیاد شده که دیگر نه تنها هیچ رنگ و بویی از انقلاب اسلامی در آن وجود ندارد بلکه هیچ نشانی از انسانیت نیز در سینما دیده نمی شود.
انسیه شاه حسینی کارگردان سینما به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: مدیران سینمایی بزرگترین لطمه را به سینمای انقلاب زده و شایسته جایگاه شان نیستند؛ حضرت علی (ع) کسانی را که لیاقت مدیریت ندارند اما بر مسندهای قدرت تکیه زده اند را نفرین کرده اند چرا که این افراد جایگاه افراد شایسته را غصب می کنند و نفعی برای جامعه ندارند. سوأل بنده این است چرا کسانی که دغدغه مندانه و با تمام وجودشان می خواهند قدمی در راستای رشد اهداف عالیه انقلاب اسلامی بردارند باید با بی مهری مدیران روبرو شوند؟ چرا فیلم های ارزشی و انقلابی که با سختی و مرارت بسیار تولید می شوند در اکران شان به محاق می روند و صدمات بسیار می بینند؟
اکبر حر کارگردان سینما نیز در این خصوص اظهار داشت: لشگر فرهنگی دشمن، سینمای ایران را احاطه کرده و بسیار موفق تر از ما بوده؛ این مسأله از وفور فیلم های مبتذل، سخیف، ضدخانواده و بی هویت روی پرده سینماها مشخص است! مسئولان و مدیران لیبرال مسلک با هر ترفندی مانع از آن شده اند تا سینمای انقلاب و ارزشی به جایگاهی که شایسته اش است دست پیدا کند اما بنده معتقدم نیروهای متعهد به نظام و انقلاب باید در سینما آتش به اختیار عمل کرده و احیاگر ارزش های انسانی، ملی، دینی و انقلابی در سینما باشند، ارزش هایی که به واسطه مدیریت های غلط در سینمای کشور به نابودی کشیده شده است.
دکتر لاله افتخاری عضو سابق کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: حوزه های علمیه، دانشگاه های صدا و سیما، سوره و... باید به عرصه تولید فیلم های سینمایی با مضامین انقلابی ورود کنند؛ ما نباید در انتظار باشیم تا برخی هنرمندان که تجربه ثابت کرده چه نوع دیدگاه و تفکری دارند به عرصه تولید فیلم های انقلابی و ارزشی ورود کنند چرا که امثال زنده یاد فرج الله سلحشورها در سینما اندکند و ما باید با تربیت نسل جدید و باورمند به انقلاب اسلامی تحولی شگرف در این حوزه سینمای انقلاب ایجاد کنیم.
حامد بامروت نژاد تهیه کننده سینما نیز در خصوص این مسأله به سینماپرس گفت: وضعیت امروز سینمای کشور انحصاری است و سینما تنها در دست عده ای معدود افراد است؛ در راستای تحقق عدالت فرهنگی و توجه به سینمای ارزشی و انقلابی در گام اول انحصار در سینما باید شکسته شود. همه واقفیم که سینما در کشورمان هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد اما باید آگاه باشیم که سینمای انقلابی صرفاً به داشتن چند فیلم خوب بازنمی گردد و ما نباید فکر کنیم با ساختن چند فیلم متناسب با اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی، دین مان را به این سینما ادا کرده ایم.
محمد قهرمانی تهیه کننده سینما به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: مدیران اصلاح طلب با ژست های روشنفکری و دیدگاه لیبرالی سینمای انقلاب را به حاشیه رانده اند و بی تردید اگر مدیران نگاه شان ارزش مدارانه و متناسب با ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی بود وضعیت سینمای کشور هرگز چنین بحرانی نمی شد! نقطه ضعف اصلی ما در سینمای کشور مدیران هستند چرا که قاعدتاً هنرمندان ما اعم از تهیه کنندگان، کارگردانان، فیلمنامه نویسان، بازیگران و... تابع راهبردهای مدیران اند و مدیران هستند که قدرت و سرمایه را در دست دارند و هنرمندان را راهبری می کنند. از این رو اگر مسیر طی شده توسط هنرمندان به انحراف کشیده شده این مدیران هستند که آن ها را به کجراهه ها و بیراهه ها هدایت کرده اند و خود هنرمندان در این زمینه مسئول نیستند.
ناصر شفق تهیه کننده سینما نیز با انتقاد شدید از وضعیت کنونی سینمای کشور اظهار داشت: مسیر پیش روی سینمای ایران ناکجاآبادی است که در آن جز رانت خواری، ویژه خواری، مجیزگویی و شیفتگی غرب چیزی مشاهده نمی شود؛ سینمای ایران با فرهنگ ایرانی و انقلابی قرابتی ندارند و هیچ چیزی را به جامعه اضافه نمی کند و باعث تأسف است که شاهد آن هستیم که سینمای ما پس از گذشت 41 سال از پیروزی انقلاب اسلامی سرشار از فیلم های تاریک و سیاهی شده که توسط جشنواره های غربی به فیلمسازان مان دیکته می شود. سینمای بدنه کشور امروزه در دست کسانی است که به اندیشه و تفکر اعتقادی ندارند و سینما را سرگرمی و شکستن خطوط قرمز و حرکت های خارج از عرف می دانند تا بتوانند به گیشه دست پیدا کنند؛ متأسفانه از سوی دیگر توسط پول های دولت و بیت المال هم فیلم هایی ساخته می شود که به صورت گلخانه ای پرورش داده می شود برای جشنواره هایی که اهداف آن را بنیادهای زردگرا تعریف می کنند و به خاطر همین موقعیت ارگان های دیگری هم وارد عرصه سینما می شوند که به نوعی مقابله می کنند با این قطاری که به راه افتاده و سر از ناکجاآباد در خواهد آورد.
ابراهیم اصغری تهیه کننده سینما به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: مسئولانی که بر اساس تفکرات مکتب لیبرالیسم پیش می روند، اهداف ایدئولوژیک انقلابی را کمرنگ کرده اند؛ این کمرنگ شدن اهداف، ارزش ها و آرمان های انقلابی متأسفانه نه تنها در سینمای کشور به شدت مشهود است بلکه اهمال کاری های مدیران باعث شده تا بخش های دیگر جامعه نیز از اهداف ارزشمند و والای انقلاب اسلامی فاصله بگیرد. تا زمانی که مدیران با دیدگاه لیبرالی پیش می روند نمی توان توقع داشت که سینما در جهت مخالف آن ها حرکت کرده و مسائل ایدئولوژیک و ارزشی و اعتقادی در آن مطرح شود.
محسن محسنی نسب کارگردان سینما نیز به سینماپرس گفت: مدیران فیلمسازان فرهنگی، انقلابی و ارزشی را بایکوت و خانه نشین کرده اند؛ بی تردید تا زمانی که این مدیران در رأس امور هستند نمی توان امیدی به بهبود وضعیت سینمای کشور و توجه به ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی در عرصه هنرهفتم داشت. مدیرانی که تنها به فرم فیلم ها توجه دارند و از فیلم های شبه روشنفکر و غرب زده حمایت می کنند و فیلمسازان فرهنگی، اصیل و استخوان دار را خانه نشین کرده اند قطعاً در آینده هم همین روند را ادامه خواهند داد. این باعث افسوس است که فیلمسازان متعهد ما جایی برای کار و فعالیت در سینمای کشور ندارند اما در عوض افرادی که بعضاً تعهدی به انقلاب ندارند مشغول کار و فعالیت هستند. اصلاح طلب ها مدعی خدمت به کشور و به خصوص حوزه فرهنگ و هنر هستند اما عملکرد آن ها جز خیانت چیزی برای سینمای ایران به همراه نداشت؛ سیف الله داد اولین کسی بود که به سینمای انقلاب اسلامی خیانت کرد؛ سینمای ارزشی و متعهدانه از زمان مدیریت او دچار فلاکت شد تا ما امروز به اینجا رسیدیم که هیچ اثر شریف و نجیبی که منطبق با آرمان های انقلابی باشد در سینما دیده نمی شود.
علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی باید از دریچه سینما دیده شود و مدیران سینمایی باید شرایطی را فراهم کنند که هنرمندان متعهد به نظام و انقلاب اسلامی بتوانند با تکیه به ارزش های انقلابی آثار شاخص و درخشانی تولید کنند، بی تردید پرداختن به سوژه ها و موضوعات انقلابی به نوعی سرمایه گذاری برای آینده نظام و انقلاب اسلامی است. متأسفانه طی سال های اخیر وقتی آثار سینمایی و برخی آثار به نمایش درآمده در سینما و به خصوص جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی را مشاهده می کنیم متوجه می شویم که بسیاری از این آثار نه تنها با مفاهیم و ارزش ها و آرمان های انقلابی، دینی، ملی و انسانی و اسلامی هیچ قرابتی ندارند بلکه ارزش ها را زیر سوأل هم می برند.
آرش فهیم عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز در این خصوص به سینماپرس گفت: درحالی که حیات و رشد و نمو سینمای ایران تا حد بسیار زیادی مدیون انقلاب اسلامی ایران است اما هنوز سینمای ما و به ویژه آن هایی که این انقلاب سبب اوج گرفتن شان در سینما شد، دین خود را به انقلاب ادا نکرده اند و می توان بر این امر صحه گذاشت که ریل گذاری سینمای ایران در جهت انقلاب نیست. برخلاف مسئولان فرهنگی دولت، که کارزارهایی چون جشنواره فیلم فجر را به چشم جایی برای عرضه جدیدترین محصولات و تولیدات می بینند، مخالفان نظام و جریان های اپوزیسیون، این حوزه را صحنه فعالیت سیاسی و ایدئولوژیک می پندارند. سال هاست که جشنواره ها، محمل اصلی خودنمایی جریان های هنری شبه روشنفکر و اپوزیسیون نما بوده است. جشنواره ای که در اصل از جشن های سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود، اما به خاطر تغافل یا تعمد برخی از مدیران سینمایی، به فضایی برای استفاده حداکثری در جهت تبلیغ علیه انقلاب تبدیل شده است.
روح الله سهرابی تهیه کننده و کارگردان سینما و تلویزیون به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص نسبت سینما با ارزش ها و آرمان های انقلاب گفت: متأسفانه سینمای ایران در انحصار افراد خاصی است به نحوی که اغلب افراد فعال در سینما نسبتی با جریان عمیق و اصیل انقلاب ندارند و از سوی دیگر تازه واردان به سینما نیز در ادامه همان جریان انحصارطلب هستند و سینما از نیروهای انقلابی و ارزشی تهی شده است. ما نیازمند طراحی سیستماتیک برای هدایت سینمای کشور به سمت جریان ارزشی هستیم و باید برای رسیدن به نقطه مطلوب در سینمای انقلابی یک سری ساختارها در سینما را از اساس تغییر دهیم. یکی از مهمترین نکات این است که ما نباید در سینما قائل به افراد باشیم به آن معنی که باید ساختاری در سینما تعریف کنیم که متکی به فرد خاصی نباشد و هر مدیری رأس کار می آید مجبور به تبعیت از ساختار از پیش تعریف شده باشد.
تهیه کننده فیلم های سینمایی اجاره نشین ها و ناخدا خورشید در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم کسانی که مدیران و سیاست گذاران باید در این بحران کرونا که صنعت سینما به شدت دچار آسیب و خسران شده برنامه ریزی های دقیق و حساب شده ای داشته باشند تا این هنر-صنعت بیش از این دچار بحران نشود.
وی ادامه داد: سینما رفتن یک فرهنگ ارزشمند در میان مردم هنر دوست است و با ندانم کاری نباید کاری کرد که فرهنگ سینما رفتن از بین برود و مردم بعد از دوران کرونا هم دیگر علاقه ای برای حضور در سالن های سینما از خود نشان ندهند.
یشایایی با بیان اینکه به هر حال ویروس منحوس کرونا یک زمانی فروکش می کند اظهار داشت: ما نباید اجازه دهیم این ویروس منجر به نابودی همیشگی سینمای ایران شود و مردم دیگر رغبتی برای حضور در سالن های سینما نداشته باشند. بی شک خود سینما رفتن بسیار جذاب است، یک نوع رابطه اجتماعی است و باعث می شود مردم از فضای محدود خانه و فضای مجازی و گوشی های موبایل شان ساعتی دور شوند!
تهیه کننده فیلم های سینمایی در مسیر تندباد و هامون در خاتمه اظهاراتش تأکید کرد: مسئولان تدبیری برای تشویق مردم برای حضور در سالن های سینما اندیشه کنند؛ بنده بیش از اینکه با اکران آنلاین موافق باشم، امیدوارم سینماها در سراسر کشور راه بیفتند و بتوانیم شاهد حضور حداکثری مردم با رعایت پروتکل های بهداشتی و امنیتی در سالن های سینما باشیم.
به گزارش سینماپرس ، نادر فلاح در گفت وگو با میزان، پیرامون پخش سریال تلویزیونی زمین گرم در ماه محرم سال جاری گفت: از نظر من سریال زمین گرم با استقبال خوبی روبرو می شود، زیرا به هر صورت اکثریت مخاطبین با قلم سعید نعمت الله آشنا هستند و مخاطبان پیش از این نیز از سریال های که این فیلمنامه نویس به نگارش درآورده استقبال کرده اند.
وی در همین راستا ادامه داد: سعید نعمت الله پیش از کارگردانی این اثر در فیلمنامه نویسی خودش را ثابت کرده و حال که شخصا کارگردانی سریال زمین گرم را انجام داده می توان امیدوار بود که با قدرت بسیار بهتری روبروی مخاطب قرار گیرد، در کل به عنوان بازیگر، قصه سریال زمین گرم را بسیار دوست داشتم و احتمال می دهم که مخاطبان هم با آن ارتباط برقرار کنند.
بیشتر بخوانید:
برای مشاهده آخرین گفت وگوی فلاح درباره بازیگری سینما اینجا کلیک کنید
بازیگر سریال زمین گرم درباره مضمون این اثر تاکید کرد: در کل داستان در قالب تقابل بین خیر و شر می گذرد، این تقابل به طور معمول در آثار مناسبتی دیده می شود که در نهایت شر مغلوب می شود، این نوع از مضامین اعتقادی هستند و از نظر من برای چنین ماه هایی کاملا به جا تولید می شوند. با این وجود این سریال با تمام آثاری که در ماه محرم ساخته شده اند از لحاظ داستانی متفاوت است و تغییر و تحول شخصیت ها در آن به شکل تازه ای به نمایش گذاشته شده اند.
وی در رابطه با نقش خود در سریال زمین گرم تصریح کرد: این نقش جزو کارکترهای اصلی سریال زمین گرم است و با نقش هایی که من پیشتر بازی کرده بودم متفاوت است، به شدت نقشم را در سریال زمین گرم دوست دارم، پیشتر تجربه همکاری با نعمت الله را داشته ام و در کل از این همکاری لذت می برم.
فلاح در همین راستا اضافه کرد: خوشبختانه نقشی که بازی می کنم در روند دراماتیک قصه موثر است و پرداخت خوبی هم از آن شده است، این کاراکتر موقعیت ها و فراز و نشیب پیچیده ای دارد و به همین دلیل من آن را بسیار دوست دارم.
بازیگر فیلم سینمایی درخونگاه درباره بازی در سریالی مناسبتی اضافه کرد: در کل اگر کاری را دوست نداشته باشم در آن بازی نمی کنم، محرم جزو اصلی باورهای من است، امام حسین (ع) برای من از درجه بالایی برخوردارند و همیشه ارادت ویژه ای به ایشان دارم. به عنوان یک بازیگر وقتی در پروژه ای قرار می گیرم که در ماه محرم پخش می شود به سرعت حضور در آن را قبول می کنم، زیرا جزو باورهای من است.
وی درباره وضعیت تئاتر در سال جاری خاطرنشان کرد: تا وقتی که کرونا از کشور نرود نمی توان امیدی به تئاتر و حتی سینما داشت، تمامی اماکنی که مردم باید در آن جمع شوند لطمه خورده اند و به همین دلیل نمی توان امیدی به اجرای تئاتر در سال جاری داشت. اگر تلویزیون این روزها فعال است به این دلیل است که با واسطه به مخاطب می رسد. تا وقتی که وضعیت کرونا مشخص نشود بدون شک تئاتر با همین وضعیت فاجعه بار به کار خود ادامه می دهد.
دنیای سینما:
فیلم سینمایی خروج به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا امروز 25 مرداد به شبکه نمایش خانگی آمد.
خروج حاتمی کیا به شبکه نمایش خانگی آمد
به گزارش دنیای سینما، پس از نمایش موفق فیلم سینمایی خروج در اکران آنلاین و فروش حدود 3 میلیاردی این فیلم در سامانه های اینترنتی، تازه ترین اثر ابراهیم حاتمی کیا از امروز در سامانه های فیلیمو و نماوا نمایش داده می شود.
نسخه فیزیکی فیلم سینمایی خروج نیز از امروز در فروشگاه های معتبر سراسر کشور عرضه می شود.
در این فیلم فرامرز قریبیان، پانته آ پناهی ها، کامبیز دیرباز، سام قریبیان، محمدرضا شریفی نیا، گیتی قاسمی، جهانگیر الماسی به عنوان بازیگران اصلی به ایفای نقش پرداختند.
خروج بیستمین فیلم ابراهیم حاتمی کیا در مقام کارگردان در سینمای ایران است.
به گزارش فرهیختگان ، بنیاد سینمایی فارابی در ادامه مسیر شفاف سازی به شیوه سازمان سینمایی، گزارش عملکرد مالی خود در سال 98 را منتشر کرد. 16 صفحه پی دی اف که مانند سایر گزارش های مالی از نوع شفاف سازی، تنها به عناوین کلی بسنده کرده و در کمتر موردی است که این بنیاد، به مصادیق و ریزشاخه های هریک از سرفصل هایش ورود کرده باشد. طی این گزارش، این بنیاد طی یک سال مالی 98، حدود 47 میلیارد تومان بودجه صرف کرده است.
همین چند روز پیش بود که گزارش مالی انجمن سینمای جوانان ایران طی چهار ماه نخست سال 99 منتشر و در آن مشخص شد از 27میلیارد بودجه این نهاد طی این مدت، نیمی از آن یعنی 13میلیارد صرف کمک به راهبری مدیریت فیلمسازی جوانان شده! درحالی که از این میزان، کمتر از هشت میلیارد صرف تولید فیلم شده است.
حالا اما فارابی، درحالی اقدام به شفاف سازی طبق مدل سازمان سینمایی کرده که ابهامات عجیبی در این گزارش به چشم می خورد؛ ابهام هایی که حتی روابط عمومی این بنیاد و خزانه دار آن را وادار به توضیح دوباره و رفع نگرانی ها کرد اما توضیح این عزیزان، نه تنها گره ای از ابهامات موجود مالی این نهاد را باز نکرد بلکه سوالات بسیاری را حول بازدهی عملکردهایی که طبق بودجه این نهاد عملیاتی شده اند، بدون پاسخ گذاشت.
گزاره محبوبیت فیلمسازان در اعطای وام نیز از دیگر شائبه هایی است که طی چند سال اخیر، دامن این بنیاد را گرفته است. همچنان دایره محدودی از فیلمسازان، موفق به دریافت وام این بنیاد شده و برخی ها مانند خسرو سینایی پس از چند سال دویدن (که موفق نشد بودجه نه چندان زیاد پروژه بین المللی قطار زمستانی را فراهم آورد) نتوانستند بودجه ای برای کارهای خود فراهم کنند. این گزاره، صدای بسیاری از سینماگران ازجمله منیژه حکمت را هم بلند کرد که پس از انتشار این گزارش مالی، در نوشته ای به طعنه آورد: بنیاد سینمایی فارابی از شفاف سازی مالی شما و هزینه های آن بنیاد، من خیلی خجالت کشیدم. من شرمنده سینمای ایران! که البته این موضوع به اختلافات حکمت با بنیاد بر سر تولید شهر موش ها 2 برمی گردد.
در ادامه و برای روشن تر شدن بیشتر این ابهامات، به چند مورد برگرفته از سندهایی که بنیاد سینمایی فارابی منتشر کرده، خواهیم پرداخت.
هزینه های جاری؛ یک سوم بودجه سالانه فارابی!
طبق جدول کلی هزینه کرد یک ساله فارابی، مشخص شده که این بنیاد برای هزینه های جاری و پشتیبانی، چیزی حدود 15میلیارد و 700 میلیون تومان (معادل یک سوم بودجه سالانه این نهاد)، صرف کرده است. جالب تر آنکه برای این ردیف بودجه، هیچ توضیحی هم در نظر نگرفته و تنها به صورت کلی به همین عنوان اشاره کرده که این مبلغ خرج هزینه های جاری و پشتیبانی شده است!
احتمالا منظور از این ردیف، حقوق پرسنل بنیاد و ساپورت مالی کارگروه ها و هیات های مختلفی است که در این بنیاد مشغول فعالیت هستند. هیات هایی که سال هاست فعالیت آنها مورد انتقاد بخش وسیعی از سینماگران قرار گرفته و عنوان می کنند که این هیات ها با عملکردهای سلیقه ای خود، به تولیدات این بنیاد و میزان حمایت های آنان جهت داده و این موهبت، نصیب تمامی متقاضیان نمی شود.
نکته دیگر اینکه اگر یک سوم بودجه سالانه فارابی، خرج دستمزدها و دیگر امور جاری کارمندان می شود، باید مشخص شود که فارابی درحال حاضر به چه تعداد افراد و با چه میزان تخصصی، چه واریزی هایی را انجام می دهد. البته که انتشار فیش حقوقی مدیران ارشد فارابی، دیگر خواسته ای است که می تواند در ادامه همین مسیر شفافیت، با استقبال قابل توجه اهالی رسانه و دوستداران سینما همراه باشد.
حمایت از تحقیق و نگارش
فارابی در سال 98، حدود 750 میلیون را صرف حمایت از تحقیق و نگارش 19 فیلمنامه کرده است. البته تمام این پول به نویسندگان این 19 فیلمنامه نرسیده بلکه یک سوم این مبلغ به شوراهای تخصصی! رسیده که مشخص نیست چه تعداد افراد با چه تخصص هایی در آن حاضر هستند و چه وظایفی را برعهده دارند.
اینکه چرا فارابی در طول یک سال، تنها از روند تحقیق و نگارش 19 فیلمنامه که هفت مورد آن در ژانر کودک و نوجوان است (و مشخص نیست این ژانر به چه دلیل تا این میزان هزینه تحقیق و نگارش باید دریافت کند) حمایت کرده، خود محل ابهام است. در روزگاری که تولیدات سینمایی کشور، بیش از 100 عنوان فیلم است و اکثریت قریب به اتفاق آنها نیز خواستار این حمایت فارابی هستند، این تعداد فیلمنامه (که به جز یکی، دو مورد، عناوین خیلی بزرگی در میان شان نیست) برچه مبنایی انتخاب می شوند و اینکه آیا کار شوراهای تخصصی که سالانه حدود 250میلیون تومان اعتبار می گیرند، تشخیص این مهم است که به کدام فیلمنامه حمایت تعلق بگیرد و به کدام یک از آنها نگیرد؟
این شورا، یکی از آن کارگروه ها و هیات هایی است که در فارابی حضور دارند و باید اعضا، تخصص ها، وظایف و دریافتی شان برای اهالی سینما شفاف سازی شود.
مشارکت عجیب در تولید فیلم سینمایی
طبق آمار ناقصی که سازمان سینمایی چندی پیش از مالکیت بیش از هزارفیلم سینمایی منتشر کرده بود، مشخص شد که فارابی در دهه 60، برای بیش از 25 فیلم، در دهه 70، حدود 35 فیلم، در دهه 80 حدود 40 فیلم و در دهه 90 حدود 30 فیلم، مالکیت صددرصدی داشته است. این تعداد مالکیت در سال 98، به تنها یک فیلم، آن هم در ژانر کودک و برای فیلمی با عنوان مهران محدود شده است.
ضمن آنکه به جز این مورد، فارابی طی سال گذشته، تنها در 19 فیلم دیگر، مشارکت های نسبی از 10 تا 60 درصد را انجام داده است. فارغ از کمیت عجیبی که بنیادی مانند فارابی طی سال گذشته تجربه کرده و اصلا قابل قیاس با تعدد موارد در سال های قبلش نیست، کیفیت کارهایی که فارابی در تولید آنها مشارکت می کند نیز دیگر ابهامی است که ذهن بسیاری از سینمادوستان را به خود مشغول کرده است.
سوم شخص غایب، گیتی، سونامی، قطار آن شب، مسیر معکوس، پدران، آنجا همان ساعت، مهران، شاه ماهی، زالاوا، من می ترسم، مهمانی نقاب ها، رویای سهراب، یانو، موسی، فرمانروای آب، مغز استخوان، مردن در آب مطهر، الماس و تی تی، شاکله این 20 فیلمنامه مورد مشارکت فارابی در سال 98 را تشکیل می دهند.
البته ناگفته نماند این بنیاد، مالکیت 12 پروژه دیگر در سال 98 را خریداری کرده که درصد مالکیت آنها از 60 تا 100 درصد متغیر است. این 12 فیلم عبارت است از: نسترن های وحشی، کاتی و ستاره، حورا، فرار از اردو، قرار بعدی همان جا، طف نامه، مواجهه، ترومای سرخ، بازیوو، اینجا هم باران می بارد و کارت پرواز.
فیلم هایی عمدتا خنثی که ماهیت فارابی را از نهادی تاثیرگذار در بعد تولیداتی، به سراشیبی تنزل داده و سبب شده این نهاد دیگر مانند دهه های قبلی خود، در آثار مهم، خوب و جریان ساز سینمای ایران مشارکت فعالی نداشته باشد.
باید مشخص شود چرا فارابی از میان تولیدات یک ساله سینمای ایران تشخیص داده باید در این پروژه ها سرمایه گذاری کرده و از قبول دیگر پروژه ها که البته کم هم نیستند، سر باز زده است.
چه آثاری از نگاه فارابی فاخر هستند؟
فارغ از 32 فیلم بالا، فارابی در سال 98، از 9 فیلم فاخر نیز حمایت مالی به عمل آورده که میزان مشارکت در آنها، از 25 تا 60 درصد متغیر است.
نکته جالب این فهرست، ملاک فاخر بودن آثار است که مشخص نیست بر چه متر و معیاری استوار است. به جز تختی و ماجرای نیمروز که پروداکشن های سنگینی داشتند، آیا می توانیم برای فیلم هایی چون بی تار، سمفونی نهم، رمانتیسم عماد و طوبی، سرزمین بود و نبود، سلفی با دموکراسی، خط نجات و یدو، عنوان فاخر لحاظ کنیم؟
فارابی باید لطف می کرد و عنوان می کرد که اولا چطور به این جمع بندی رسیده که این تعداد پروژه، فاخر هستند و چه کسانی در چه شوراهایی، به این مهم رسیده اند و اینکه چرا فارابی از پروژه های حقیقتا فاخر سینمای ایران که تعدادشان طی این سال ها کم هم نبوده، حمایت نکرده است؟
البته که باید به این مهم توجه کنیم که فارابی در سال گذشته، تنها کمی بیش از سه میلیارد برای این تعداد پروژه فاخر سرمایه گذاری کرده که همین خود نشان می دهد یا این پروژه ها حقیقتا فاخر نیستند که چنین هزینه هایی می طلبند یا درصد مشارکت فارابی در این پروژه ها، آنچنان بزرگ و تعیین کننده نیست.
وب سری؛ قابل اتکاترین حرکت سال گذشته فارابی
وب سری فرآیند جدیدی است که سازمان سینمایی و بنیاد فارابی توجه بسیاری به آن نشان داده اند. از این مهم در جشنواره فیلم کودک سال گذشته رونمایی شد. حرکتی که استقبال قابل توجه مخاطبان را هم به همراه داشت.
نکته جالب توجه آنکه فارابی، این حرکت را محدود به جشنواره کودک ندانسته و برای زمینه های تولیداتی این کارها در فضای مجازی، دست به ترغیب برنامه نویسان و فعالان این صنعت زده است. اگر دقت کنیم، تاریخ قرارداد فارابی با تیم های وب سری ساز، اواخر آبان ماه یعنی چند ماه پس از برگزاری جشنواره بوده که طی آن فارابی، با 20 گروه خلاق قرارداد بسته و به هر گروه هم حدود 30 میلیون بودجه داده تا هر تیم، 5 قسمت وب سری تولید کنند.
فارابی برای این میزان تولید از فیلمنامه تا نمونه سازی، 540 میلیون تومان هزینه کرده که بهینه ترین و علمی ترین سرفصل هزینه کرد این نهاد طی سال گذشته محسوب می شود.
موارد عجیب جشنواره فیلم فجر سال گذشته
فارابی برای جشنواره ملی فجر سال گذشته، بیش از 6 میلیارد و 500 میلیون تومان خرج کرده است. از نیروی انسانی شروع می کنیم:
شورای سیاستگذاری برای 6 ماه فعالیت، 49 میلیون تومان هزینه روی دست این بنیاد گذاشته اند. شورای سیاستگذاری جشنواره فجر همان حلقه محدودی هستند که عموما انتصاب هایی دولتی داشته و تقریبا در هر دوره جشنواره حضور دارند.
دبیر و مدیران جشنواره که تعداد زیادی هم نیستند، برای 7 ماه فعالیت، 332 میلیون تومان گرفته اند. یاد سخن ابراهیم داروغه زاده بخیر که اعلام کرد برای دبیری جشنواره سال 97، هیچ دستمزدی نگرفته. حالا او یا جبران دستمزد سال 97 را در سال 98 انجام داده یا تعداد مدیران جشنواره به اندازه ای بوده اند که برای فعالیت پاره وقت خود طی هفت ماه، 332 میلیون تومان دستمزد گرفته اند.
هیات های انتخاب و داوری هم 365 میلیون تومان دستمزد گرفتند. تعداد داوران اصلی جشنواره، به جز داوران موارد تبلیغاتی و...، 16 نفر بود که با تقسیم این مبلغ بین آنها متوجه می شویم که اگر دستمزدی یکسان گرفته باشند، سهم هر یک چقدر شده است.
نکته جالب، ستاد خبری جشنواره است که این مهم در کنار کارهایی چون چاپ بولتن و فرآیند تبلیغاتی، بیشتر از 350 میلیون تومان هزینه در برداشته است. این درحالی است که این رقم، نصف هزینه تمام جوایز برگزیدگان جشنواره فجر است. البته نباید این مورد را با طراحی، چاپ و فضاسازی سینماها، چاپ پوسترها و سازه های تبلیغاتی سینماها، غرفه بندی و اقلام چاپی اشتباه بگیریم. این 350میلیون تنها بخشی از اطلاع رسانی و تبلیغات است که برای دیگر محصولات جشنواره ازجمله جشنواره فیلم کودک نیز حسابی خبرساز شده بود.
گشت وگذارهای بین المللی فارابی
یکی از مواردی که از قدیم الایام در فارابی وجود داشته و همواره هم اعتراض های بسیاری حول آن شکل می گرفت، حضور مدیران رده بالا یا کارشناسان این نهاد در بازارهای جهانی بود. به این ترتیب که فارابی سالانه میلیون ها و حالا میلیاردها تومان خرج می کند تا افرادی را به جشنواره های برلین، کن و... بفرستد درحالی که آورده این افراد مشخص نیست.
یکی از دم دستی ترین این حضورها، برگزاری چتر فرهنگی یا غرفه سینمای ایران است که در آن، برخی محصولات تولید داخل برای مخاطبان خارجی در معرض فروش قرار می گیرد. فارابی هیچ گاه پاسخ قانعی به این گشت وگذارها نداده و اعلام نکرده که این اردوی عمدتا اروپایی، چه آورده ریالی یا حرفه ای برای سینمای ایران داشته است.
در هزینه کرد سال 98 این نهاد، این رقم میلیاردی است. مورد نخستش به 101 میلیونی بازمی گردد که با عنوان حضور در بازارهای بین المللی جهت شناسایی و بررسی فیلم ها برای جشنواره جهانی فجر خرج شده است. اینکه چه آدم هایی از طرف فارابی به کدام فستیوال ها رفته اند مشخص نیست. با توجه به ادعای جشنواره جهانی فجر که گرید الف دنیا را دارد و سالانه فرم های بسیاری برای حضور در این جشنواره از ده ها کشور ارسال می شود، به نظر بسیار عجیب نیست که هیات یا هیات هایی به جشنواره های دنیا فرستاده شوند تا فیلم هایی را برای حضور در این جشنواره شناسایی و بررسی کنند؟ اتفاقی که ممکن است سال ها پیش نیز در ردیف همین بهانه وجود داشته و احتمالا طی دوره های آتی نیز به همین روال تداوم یابد.
مورد دوم به برپایی چتر سینمای ایران در جشنواره کن باز می گردد. گروهی به منظور معرفی و عرضه محصولات سینمای ایران، 12 روز در این شهر ساحلی فرانسه اقامت کرده و 227 میلیون تومان بودجه صرف می کنند. 86 میلیون هم صرف بسته های فرهنگی و بروشور می شود.
جمعی از کارشناسان فارابی و البته کارشناسان جشنواره کودک اصفهان و جهانی فجر نیز در همین مدت به کن فرانسه اعزام شده و بابت اقامت 12 روزه شان، حدود 345 میلیون تومان خرج می شود. البته که احتمالا دلیل این حضور، کسب تجربه بوده و مورد خاصی درباره اعزام این تعداد نفرات (که مشخص نیست چند نفر بوده اند) رسانه ای نشده است.
مورد سوم، به بهمن سال گذشته برمی گردد که این بار چتر سینمای ایران در جشنواره برلین پهن می شود. گروهی (که باز مشخص نیست چند نفر بودند) طی 10 روز اقامت در برلین آلمان، حدود 350 میلیون تومان خرج روی دست فارابی می گذارند. برای بسته های فرهنگی نیز حدود 15 میلیون تومان هزینه می شود.
حضور 10 روزه فعالان بین الملل نیز در جشنواره برلین، بیش از 102 میلیون تومان آب می خورد.
جمع این هزینه ها، چیزی بیش از یک میلیارد و 200 میلیون از هزینه سالانه فارابی را شامل می شود. اینکه سالانه تعداد مشخصی تحت عنوان کارشناس به جشنواره های رده بالای جهانی فرستاده شده و هیچ اتفاقی را برای سینمای ایران رقم نمی زنند، موردی بوده که سال ها به محلی برای اعتراض رسانه ها و دلسوزان هنر هفتم تبدیل شده اما متاسفانه مدیریت فارابی هیچ گوش شنوایی برای بهینه کردن این سفرها در جهت مصالح سینمای ایران نداشته است. مشخص نیست چه آدم هایی هر ساله به این فستیوال ها فرستاده می شوند و چه عملکردی در این حضورهای فرهنگی دارند.
نهایت سیاست فارابی هم در این موارد، ارائه گزارش کلی از این سفرهاست. وقتی هم که می خواهیم وارد مصادیق شویم، بهترین سیاست، سکوت است.
چالش بزرگ تری به نام جشنواره فیلم کودک ونوجوان
جشنواره فیلم کودک اصفهان سال هاست که سیاسی شده. دیگر رنگ وبوی قبل خودش را ندارد و حالا دیگر صدای اعتراض به جای رسانه ها، از گلوی سینماگران شنیده می شود. از ناداوری و حضور یک تعداد ثابت به عنوان داور و سیاستگذار گرفته تا سالن های خلوت و بلیت هایی که فروش نمی روند و از آن سو، مدیرانی که دم از موفقیت روزافزون این اتفاق فرهنگی می زنند.
فارابی برخلاف جشنواره ملی و جهانی فجر و چند جشنواره متنوع سینمایی دیگر، در جشنواره کودک، فراغ بال بیشتری دارد و به اصطلاح، خودش برگزارکننده امور است.
اینکه چرا جشنواره کودک با سیل انتقادهای بسیار از طرف جامعه سینمایی کشور مواجه است، موضوعی است که درحوصله این گزارش نمی گنجد و باید به صورت جداگانه و مفصل بدان پرداخت، در اینجا می خواهیم به چند مورد از هزینه های عجیبی اشاره کنیم که در جشنواره سال گذشته اصفهان خرج شد.
هیات انتخاب و داوران جشنواره، با آنکه کم تعدادتر از جشنواره ملی فجر بودند، اما نصف آنها دستمزد گرفتند یعنی 184 میلیون تومان.
برای افتتاحیه و اختتامیه حدود 240 میلیون تومان خرج شد. حال آنکه هزینه سالن در اصفهان، به مراتب ارزان تر از تهران بوده و تعداد مدعوین و نوع برگزاری مراسم در اندازه های جشنواره فجر در تهران نیست که بخواهد به چنین ارقامی ختم شود.
حدود 230 میلیون هم جوایز و هدایای برگزیدگان جشنواره کودک است. درحالی که جمع جوایز جشنواره ملی فجر با آنکه در بیش از 20 شاخه برگزیده دارد و ساخت سیمرغ، هزینه زیادی را می طلبد، کمتر از 725 میلیون خرج داشت آن هم در روزگار دلار 17 هزار تومانی. حال آنکه در روزگار دلار 12 هزار تومانی تابستان سال گذشته و درشرایطی که جشنواره کودک، تنها در چند بخش محدود برگزیده دارد، اما شاهد آن هستیم که میزان دریافتی برگزیدگان، یک سوم جشنواره ملی فجر است که در نوع خود عجیب به نظر می رسد.
عوامل اجرایی و ستادی جشنواره نیز که 130 نفر عنوان شده و بعید است تعداد این عوامل در جشنواره عریض و طویل ملی و جهانی فجر به این تعداد برسد، 487 میلیون تومان خرج روی دست فارابی گذاشته اند.
برای دوبله هم زمان، ترجمه و حق الزحمه بخش بین الملل که مشخص نیست دقیقا به چه مواردی تعلق می گیرد چیزی حدود 295 میلیون تومان هزینه تعلق گرفته است.
خدمات پشتیبانی که باز مشخص نیست، دقیقا به چه مواردی اشاره دارد، حدود 165میلیون تومان است.
ترانسپورت میهمانان خارجی بیش از 616 میلیون و ترانسپورت میهمانان داخلی هم حدود 220 میلیون هزینه دربر داشته است.
انتشارات، کاتالوگ، پوستر، کتاب و سایر اقلام چاپی، 195 میلیون هزینه درپی داشته است. درحالی که هزینه این مهم در جشنواره جهانی فجر که با توجه به بین المللی بودن میهمانانش، ضرورت بیشتری را در این حوزه می طلبد، حدود 27 میلیون بوده است.
فعالیت های حوزه ارتباطات، روابط عمومی فضای مجازی و امور مرتبط با رسانه های جمعی نیز رقم سرسام آور حدودا 350 میلیونی را به خود دیده است. خیلی جالب است که درطول برگزاری جشنواره کودک، اغراق نیست اگر بگوییم حتی بسیاری از اصفهانی ها هم از برگزاری این جشنواره مطلع نبودند و فضای فرهنگی جامعه جو آرامی را شاهد بود که هرگز آن التهاب جشنواره های ملی و جهانی فجر را به خود ندید. با 350 میلیون اعتبار برای فعالیت های حوزه ارتباطی و رسانه ای و البته روابط عمومی، باید یک امپراتوری رسانه ای شکل می گرفت که تیتر تمام رسانه های حداقل فرهنگی یک هفته کشور را به خود اختصاص می داد، آن وقت سری به تیترهای صفحات فرهنگی روزنامه ها در ایام برگزاری جشنواره کودک اصفهان سال گذشته بزنید و ببینید تا چه میزان با امپراتوری رسانه ای این جشنواره مواجه بوده اید.
با تمام این احوال، فارابی برای جشنواره کودک سال گذشته، حدود سه میلیارد و 900میلیون تومان خرج کرد؛ خرج هایی که شهرداری و استانداری اصفهان و دیگر نهادهای استانی و ملی انجام دادند هم به کنار، حالا با یک پرسش مواجه هستیم و آن اینکه با این همه خرج، چرا سالن های اصفهان خالی بود؟ این همه میهمان داخلی و خارجی که ترانسپورت آنها بیش از 800 میلیون تومان خرج روی دست فارابی گذاشته است، چرا در سالن ها و برنامه های جانبی این جشنواره حضور نداشتند؟ چرا اصفهانی ها حتی باوجود بلیت نیم بهای فیلم های این دوره، از فیلم ها استقبال نکردند؟ فارابی چه زمانی قرار است به این سوالات و سوالات بسیار دیگری که سبب شده تا هرسال جشنواره کودک اصفهان منزوی تر از سال قبلش برگزار شود، پاسخ دهد و افکار عمومی و سینمادوستان و دلسوزان این هنر را آرام کند؟
نمونه های عجیب دیگر
فارابی در بخش کمک به اجرای نظرسنجی فعالیت های سینما ، 15 میلیون تومان بابت پژوهش محتوای فیلم های شرکت کننده در جشنواره سینما حقیقت پرداخت می کند!
در ادامه، 30 نفر را مامور نظرسنجی جشنواره ملی فجر گماشته و بابت این موضوع، حدود 30 میلیون تومان هزینه می کند! درحالی که اهالی رسانه در جشنواره سال گذشته فیلم فجر، از کمبودهای بسیاری در رنج بودند و این 30 میلیون می توانست بخشی از مشکلات آنها را هموار کند، فارابی ترجیح داد آن را خرج نظرسنجی کند. اینکه سوالات نظرسنجی در چه موردی بوده و به چه درد جشنواره پارسال و دوره های بعدی آن می خورد و اصلا سوالات تا چه اندازه از پشتوانه علمی برخوردار بوده و قابلیت های اجرایی آنها در آینده تا چه اندازه ای است، ازجمله سوالاتی است که ذهن را مشغول می کند. این نظرسنجی احتمالا در جشنواره سال 97 هم برگزار شده ولی کدام معضل جشنواره 97 به واسطه این نظرسنجی، در جشنواره 98، حل یا مرتفع شد؟
فارابی همچنین برای حمایت از برگزاری جایزه پژوهش سینمایی سال که جمع بودجه آن کمتر از 200 میلیون تومان است، بیش از 80 میلیون تومان را به عنوان حق الزحمه دبیران عوامل اجرایی و ستادی درنظر می گیرد! بیش از 24 میلیون را هم برای شورای سیاستگذاری، هیات داوری و کارشناسان. جمع این دو سرفصل، بیش از نیمی از بودجه کل این مراسم است پس هزینه کرد ارتقای مفهوم پژوهش چه می شود؟ مشخص نیست فارابی از یک رویداد سینمایی حمایت می کند تا به یک آورده پژوهشی و قابل اتکا دست یابد یا به آدم های پاره وقت حاضردر آن حق الزحمه دهد؟
فارابی همچنین درطول سال 98، برای 12 نفر، مقدمات سفر به خارج از کشور را فراهم می کند. این مقدمات شامل هزینه ویزا، کمک هزینه سفر، بیمه مسافرتی، عوارض خروج و بعضا بلیت هواپیما بوده است. دلیل آنکه چنین اقداماتی را برای برخی فیلمسازان انجام داده یا شرکت در جشنواره بوده یا کارگاه فیلمسازی! اینکه فارابی به عنوان یک نهاد تماما دولتی تا چه اندازه مخیر است که برای برخی فیلمسازان چنین اقدام هایی را انجام بدهد، باید با توضیحات مبسوطی همراه باشد. البته بخشی از این فیلم ها متعلق به فارابی است و طبیعتا باید هزینه سفر کارگردان کار را برای حضور در فستیوال فراهم آورد. حال اگر فیلمی متعلق به فارابی نباشد، تکلیف چیست یا فرستادن فلان کارگردانان برای حضور در کارگاه آموزشی فیلمسازی چین، چه نفعی برای این بنیاد داشته و چرا مشخصا این بنیاد این دو نفر خاص را به این کارگاه فرستاده است؟!
فیلم یک خانواده محترم را به یاد دارید؟ نخستین ساخته مسعود بخشی که قبل از اکران، جنجال بسیاری به راه انداخت و به دلایلی چون سیاه نمایی یا ارائه تصویر غیرواقعی از ارزش ها، هیچ گاه روی پرده نرفت. حالا فارابی در اقدامی عجیب، در تولید فیلم جدید این کارگردان (یلدا)، 25 درصد مشارکت کرده و حتی برای حضور این کارگردان در جشنواره برلین، کمک هزینه سفر درنظر گرفته و پول بلیت هواپیمایش را می پردازد. آیا سیاست فارابی برای دیگر چهره هایی از این دست هم به همین ترتیب است یا این امکان تنها در انحصار برخی چهره های مورد وثوق این نهاد قرار دارد؟
حالا که جشنواره ای نداریم پول های میلیاردی کجا می روند؟
بنیاد سینمایی فارابی، سال گذشته بیش از 6 میلیارد و نیم برای جشنواره ملی فجر خرج کرد، بیش از 565 میلیون برای جشنواره جهانی فجر، حدود سه میلیارد و 900 میلیون تومان هم برای جشنواره کودک، 116 میلیون تومان به جشنواره فیلم وارش داد، یک میلیارد و 600 میلیون به حمایت از برگزاری جشنواره فجر در استان ها اختصاص داد و 50 میلیون تومان هم به جشنواره فیلم رشد.
اگر فرض را بر این بگیریم که جشنواره ملی فجر امسال برگزار نمی شود و در فرضی دیگر، بودجه امسال فارابی را نیز هم اندازه بودجه سال گذشته بدانیم، آن وقت تکلیف این بودجه حدودا 13 میلیاردی چه می شود؟
بودجه ای که فارابی با آن می تواند دستگیری بسیاری درحوزه مشاغل سینمایی و آدم های مرتبط با این هنر انجام دهد اما همان گونه که مشاهده کردیم این بنیاد درطول 6 ماه گذشته که تولیدات سینمایی، سینماداران و اهالی سینما به دلیل شیوع گسترده کرونا، با سخت ترین شرایط ممکن به حیات ادامه داده یا بدرود حیات گفته اند، سیاستی منفعلانه درپیش گرفت و هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت سینما و اهالی آن انجام نداد.آیا این حدود 13 میلیارد قرار است به خزانه دولت بازگردانده شود یا در لوای سرفصلی دیگر خرج شود؟ تازه به این مبلغ بیفزایید دیگر هزینه هایی که امسال دیگر برای فارابی رقم نمی خورند، مانند اعزام کارشناسان به جشنواره های کن و برلین که سال گذشته بیش از یک میلیارد و 200 میلیون تومان خرج روی دست این نهاد گذاشت.
فارابی باید اعلام کند با بودجه هنگفتی که امسال از عدم برگزاری این سرفصل ها در خزانه این بنیاد باقی می ماند، چه کارهایی را می خواهد انجام دهد.
نه خیال تان آسوده شود و نه وجدان تان آرام؛ این شفاف سازی نبود
این مرقومه ای که بنیاد سینمایی فارابی، تحت عنوان گزارش عملکرد یک ساله منتشر کرد، قدمی در مسیر شفافسازی به حساب نمی آید. کمااینکه انتشار این بیلان ها، دامنه پرسش های اهالی رسانه ها و دلسوزان سینمایی را از برخی اقدامات این بنیاد بیشتر هم کرد. ضمن اینکه سرسختی تصمیم گیران این نهاد را دربرابر برخی خواست های همگانی به تصویر کشید.اینکه چرا تا این میزان خرج برای جشنواره کودک شده و هیچ خروجی چشمگیری از این فستیوال جهانی مشاهده نمی شود، خود محل پرسش های بسیاری است. اینکه چرا هزینه های اجرایی جشنواره کودک، از جشنواره جهانی فجر بیشتر است و چرا این هزینه ها در مقایسه با جشنواره ملی با آن همه شرکت کننده و مدعو، مقیاس وسیع تری دارد، سوالی است که باید پاسخ درخور توجهی به آنها داده شود.چرا فارابی همواره دربرابر دلسوزان سینما گارد گرفته و به تکرار تصمیم های گذشته خود اصرار می ورزد؟ نه پاسخ منطقی و دندان گیری درقبال سیاست هایش دارد و نه چابک سازی و بهینه سازی در خرج کرد خود را شاهد است. در فارابی، در بر همان پاشنه ادوار قبلی خود می چرخد.فارابی این سال ها به مقام اپوزیسیونی تنزل یافته که راهکارهای حرفه ای و صنفی خود را رها کرده و بیشتر اقداماتی می کند که شائبه سیاسی کاری دارد. در معدود دفعاتی هم که در مقام پاسخگو برآمده، آنقدر لقمه را دور دهانش چرخانده و به اصل مطلب اشاره نکرده که ابهامات را بیشتر کرده است، چون بودجه فارابی از بیت المال تامین می شود، به همین دلیل باید درقبال این پرسش ها پاسخگو باشد و همه رسانه های منتقد از خود را زرد و مغرض نبیند.منتظر پاسخگویی این بنیاد مردمی که از بیت المال ارتزاق می کند، می مانیم.
* نویسنده: مجتبی اردشیری، روزنامه نگار
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، محاکمه متهم اقتصادی در این هفته بهانه ای شد تا بار دیگر به مسأله ورود پول های مشکوک به سینما بپردازیم. ماجرایی که 5 سال است با ورود چنین سرمایه ای به سریال شهرزاد خبرساز شد و به دنبال آن حواشی فراوانی در سال گذشته ایجاد شد که اوج آن امضای برخی از سینماگران در پای نامه آزادی وی از زندان بود.
بدون شک یکی از اصلی ترین چهره های مختلف و منتقد ورود پول های کثیف و سرمایه های مشکوک به سینما، منیژه حکمت کارگردان سینمای کشور است. او با توئیت هایی که علیه باند ورود سرمایه های کثیف به سینما منتشر کرد، در فضای مجازی خبرساز شد و همین رویکرد او باعث شد که علیه او مواضع تندی گرفته شود و طرفداران متهمین اقتصادی وی رو تحت فشار قرار دهند.
قطعاً در این میان سینماگران با رسالت هنری و وجدانی خود مسئولیت بسیار مهمی را دارند. آنان با اعتراضات صنفی خود مانند دیگر واکنش هایشان می توانند فضای سینمایی کشور را به سمت جریان قبلی و البته ترمیم شده خود بازگردانند.
در ادامه با وی گفت وگوی کوتاهی درباره دادگاه این هفته و ریشه ماجرا و حل مشکلات اقتصادی سینما داشتیم که می خوانیم.
پول های کثیف، سینماگران ریشه دار را حذف کرد
قبل از هرچیز امیدوارم در این دادگاه همه چیز شفاف و روشن بشود، خصوصاً این مسأله که چه کسانی برای ورود سرمایه های مشکوک و کثیف به سینما دخیل بودند؟ می توان از افرادی که نامه آزادی امامی را امضا کردند تک به تک در این باره سؤال بشود.
اما در ورود این سرمایه های کثیف به سینما چه اتفاقی افتاد؟ تمام مناسبات سینما را به هم ریختند و این مناسبات منجر به حذف بخش اصلی سینماگران ریشه دار این هنر شد. بازیگری که تا قبل از ورود این سرمایه ها برای یک پروژه سینمایی 200 میلیون تومان پول می گرفت امروز 1 میلیارد دستمزد طلب می کند. دیگر عوامل نیز هرکدام به تبع، میزان دستمزدشان آنقدر بالا رفته است که به سختی می توان یک فیلم اجتماعی ساخت. سینمای ما به عنوان پایگاه فرهنگی و هنری کشور که پیشینه تاریخی بلند مدت دارد رسماً نابود شده است و در نتیجه کارگردانانی که عمری فعالیت مفید هنری داشتند در خانه هایشان بیکار نشستند و رنج می برند.
وی در ادمه بیان کرد: من کسی را محکوم نمی کنم اما دوست دارم ریشه این بلاهایی که سر سینمای ما و خود ما آمده است روشن شود تا از ورود دوباره این سرمایه های آلوده جلوگیری شود. 5 سال قبل در جشنواره فجر گفتم که نامحرمان از سینمای ما چه می خواهند؟ از آن موقع تا به الان چه اتفاقی افتاده است؟ سرمایه های مشکوک به سینما بیشتر وارد شده اند.
شک خانه سینما به جریان پول های کثیف تعجب دارد!
اعتراض ما روشن است که بعد از 40 سال نمی توانیم درست کار کنیم؛ نه سازمان سینمایی در این زمینه جدیتی دارد و نه خانه سینما؛ جالب تر اینکه خانه سینما می گوید اصلاً پول کثیفی در کار نیست. بضاعت سینمایی ما مگر چقدر است؟ چگونه با خودشان حساب کتاب کردند؟ مرجعیت سینمای ما رسماً از بین رفته است و نتیجه آن می شود فیلم هایی که روی پرده می بینیم.
چه کسی باید پاسخگو باشد؟ من؟ من فقط سؤال می پرسم؛ نه وزارت ارشاد و نه خانه سینما گویا کاری به این موضوع ندارند و نمی دانند که چگونه این مناسبات به هم ریخته است.
فکر می کنید راه حل مشکلات اقتصادی سینمای ما برای داشتن تولید مولد و جلوگیری از ورود پول های کثیف به سینما چیست؟
به نظرم اولاً باید یک گروه بی طرف و کارشناس مسئول بشوند تا معلوم بشود که جریان ورود این پول ها به سینمای ما چیست؟ از چه زمانی با چه توجیهاتی وارد شده است و در کنار آن آسیب شناسی بشود. البته رویکرد کلی سینمای ما برای حل مشکلات اقتصادی سینمای ما آنقدر ناکافی بوده است که احساس نمی کنم اراده ای وجود داشته باشد. این وضعیت باعث شده است که حتی آنهایی که معدود آثاری دارند به دلیل اعتراضاتشان در سینما بایکوت شوند و همان فیلمی هم که برای اکران برده اند را آدم های آنها بسوزانند.
پس فکر می کنید که عوامل این افراد در مجموعه سینمایی کشور حضور دارند تا با مخالفان سرکردهایشان برخورد جدی کنند؟
شورای عالی سینما تصمیم گرفته است تا افرادی را بیاورد و وارد جریان کارگردانی و تهیه کنندگی بکند. وقتی اسامی پروانه ساخت منتشر می شود اصلاً نمی شناسیم چه کسانی اند؟ از کجا آمدند؟ کدام رزومه؟ من بعد از 25 سال کار و دستیاری و ... 2 سال است که پشت نوبتم آن وقت به افرادی که کار خاصی در روزمه ندارند یکباره مجوز کارگردانی می دهند.
برای همین ماجرا اصلاً پیچیده نیست. این نکته را هم در پایان اضافه بکنم که حتی اگر فکری برای جلوگیری از ورود پول های کثیف به سینما بشود تا زمانی که سینما به جریان اصلی خودش بازگردد زمان بردار است. فعلاً که از طرف خانه سینما و ارشاد برای حل مشکلات اقتصادی سینما انگیزه و اراده ای وجود ندارد.
انتهای پیام/
کانال اصولگرای سینما انقلاب نوشت :
روزی نیست که بخش های خبری سیما، علیه سریال های شبکه نمایش خانگی، گزارشاتی را با مضامین فساد اخلاقی، ترویج بی بند و باری، عشق مثلثی و ... منتشر نکند؛ گزارشاتی که همیشه در سطح مانده و نوک پیکانی که همواره به سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته شده است؛ تا القا کند این نهاد بعنوان متولی امر وظیفه خود را به درستی انجام نداده است؛ اما قصه این گزارشات چیست؟
سال های نه چندان دور سریال های درام و طنز 90 شبی سیما ، باعث جذب مخاطب و خلوتی خیابان بود؛ تا جایی که افراد برای تماشای این سریال ها فورا خود را به خانه می رسانند؛ تا مبادا خانه به دوش، شب دهم، اغما، شب های برره و ...را از دست ندهند و بهترین چهره های سیما مانند حسن فتحی، رضا عطاران، پیمان قاسم خانی، امیر مهدی ژوله و ... یک جا جمع بودند؛ اما امروز تربیت شدگان سیما، فراریان رسانه ملی اند و پناهنده شبکه نمایش خانگی ! این افراد که روزهای طلایی را برای سیما ساختند، دیگر حاضر نیستند به تلویزیون به خاطر محدودیت ها، غرض ورزی ها، داستان های سطحی و بودجه کم رجوع کنند یا دعوت تلویزیون را برای ادامه همکاری بپذیرند.
در این شرایط که بازیگران و عوامل تلویزیون خروج کرده اند؛ تلویزیون می ماند و کپی از فیلم سینمایی “همسفر” که پیش از انقلاب ساخته شده است و این عامل باعث می شود سریالی چون #پایتخت که فصل های خوبی را پشت سر گذاشته است، با فصل ششم به افول نزدیک شود و از ریاست سازمان صدا و سیما، علی عسگری اخطار بگیرد و خلاقیت های دهه 60 جای خود را به کپی از فیلمفارسی می دهد.
نگاهی ساده به میزان مخاطبان و رضایتمندی سریال های تلویریونی مانند شاهرگ، دخترم نرگس، سرباز و ... گواه این است تلویزیون این روزها دست هایش خالی تر از قبل است ؛ تا جایی که به سراغ تکرار سریال معراجی ها می رود؛ اما چیزی که مشهود است حذف رقیب توسط سیماست، سیمایی که با تولیدات سیما فیلم می تواند برتری خود را نسبت به آثار شبکه نمایش خانگی نشان دهد یا حتی فضای رقابتی سالمی را ایجاد کند و از رشد و رضایت مخاطبان سریال های چون آقازاده، هم گناه، کرگدن و ... نگران باشد.
وزارت ارشاد توان و قدرت نظارتی خود را از لحاظ کیفیت، میزان مخاطب و رضایمندی با سریال “شهرزاد” نشان داد، در این مسیر آثار بی کیفیتی هم تولید شد، اما همیشه دو نکته مغفول مانده است مردم به ازاء تماشا یک سریال هزینه پرداخت می کنند و اگر فیلمی ارزش و کیفیت تماشا را نداشته باشد مردم برای تماشا آن سریال هزینه ای پرداخت نخواهند کرد و تولید کننده اثر رسما ورشکسته خواهد شد.
نکته دوم، دیکته نانوشته غلط ندارد و ارشاد به آثار ضعیف و متوسطی و بعضا خوبی مجوز داده است که این روند هر روز در حال تصحیح شدن است، قصه ای که با آغاز فعالیت ساترا، ابتر ماند ؛ سریال “موچین” اولین مجوز ساترا با شکست از نظر میزان مخاطب و رضایمندی رو به رو شده است و باید دید نظارت بر این سریال چگونه بوده است که جملات منافی عفت عمومی در این سریال دیده می شود که حتی در گزارش روز پنج شنبه اخبار ساعت 19 سیما هم آورده می شود.
در آخر باید منتظر تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی ماند تا دید پدرخوانده شبکه نمایش خانگی چه نهادی می شود؟صداوسیما یا کماکان ارشاد!
به گزارش شبکه رادیویی ایران، همایون اسعدیان کارگردان سینما در برنامه حوض نقره درباره وضعیت تولید در سینمای ایران گفت: خانه سینما از بدو انحلال کمیته مبارزه با کرونا، آمار دقیقی از وضعیت تولید در دست ندارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه چند سالی است که تولید در سینمای ایران وضعیت چندان خوبی ندارد، افزود: این ماه ها که زمان اوج کاری سینمای ایران است تعداد تولید فیلم ها به کمترین حد خود رسیده است.
اسعدیان بخش دیگر صحبت هایش را به انحلال کمیته مبارزه با کرونا خانه سینما اختصاص داد و با بیان اینکه این انحلال بر عهده خانه سینما نبوده و نظر اعضا باعث این اتفاق شده، افزود: پنج نفر از اعضای خانه سینما علاقه مند تداوم این روند نبودند و علی رغم مخالفت ها، این کمیته منحل شد.
کارگردان فیلم بوسیدن روی ماه خاطر نشان کرد: تعطیلی سینما بسیار خطرناک تر از شرایط فعلی است.
برنامه جمعه هر هفته ساعت 17:00 به تهیه کنندگی عبدالله علایی و اجرای مهرناز فقیهی از رادیو ایران پخش می شود.
نسیم آنلاین ؛ محمدحسین علیزاده: حدود یک سال پیش بود که خبر راه اندازی مرکز عصر به عنوان دومین مرکز فیلم و سریال سازمان اوج در رسانه ها منتشر شد. مرکزی که قرار بود وظایفی همچون تقویت و تکمیل زنجیره ایده و سناریوپردازی، تولید، توزیع و پخش آثار سینمایی در داخل و خارج از کشور و تقویت این زنجیره به مقوله پخش و درآمدزایی آثار سینمایی از طریق پخش سینمایی، نمایش خانگی، وی اُ دی ها و شبکه های تلویزیونی داخلی و خارجی را انجام دهد.
اما سازمان هنری رسانه ای اوج در شرایطی مدعی آن است که اقبال هنرمندان و مخاطبان از آثار گذشته اوج منجر به راه اندازی دومین زیرمجموعه در حوزه فیلم و سریال این سازمان شده است که مرور کارنامه کاری اوج در حوزه فیلم و سریال نشان دهنده نکاتی مخالف این ادعاست. نکاتی که در ادامه مروری بر آن ها خواهیم داشت.
موفقیت روی مرز 30 درصد!
اگر سال 94 را به عنوان اولین سال ورود جدی اوج به سینما در نظر بگیریم و پروژه های ناتمام این سازمان در سال های قبل از آن نادیده بگیریم، بادیگارد ، ایستاده در غبار و هیهات را باید اولین آثار سینمایی تولید شده در اوج بدانیم. آثاری که درخشش دو مورد از آن ها یعنی ایستاده در غبار و بادیگارد در سی وچهارمین جشنواره فیلم فجر، به یک باره نام اوج را بر سرزبان ها انداخت.
همین موفقیت ها بود که انتظار را از اوج بالا برد؛ انتظارهایی که البته بعدها چندان برآورده نشد. اوج از سال 94 که به شکل گسترده وارد فرآیند تولید آثار سینمایی شد، از تولید حدود 15 اثر سینمایی حمایت کرد که در این میان فقط فیلم های بادیگارد ، ایستاده در غبار ، تنگه ابوقریب ، به وقت شام و لباس شخصی از جمله آثار قابل دفاع این سازمان بودند. البته که در ارتباط با همین آثار نیز نقدهای متعددی از سوی منتقدان وارد شد و ایرادات گسترده ای بر وجوه فنی و حتی محتوایی آن ها وارد بود. این یعنی در بهترین حالت تا اینجای کار فقط 30 درصد از آثار سینمایی تولید شده توسط این موسسه نمره قبولی می گیرند. البته که معمولا به واسطه موضوعات سیاسی و خاص آثار تولید شده توسط این سازمان ، هیاهوی بسیاری پیرامون اغلب آثار اوج در فضای رسانه ای شکل می گیرد.
سریال شکست اوج در گیشه
اگر اوج را در زمینه جلب نظر منتقدان تا حدودی موفق بدانیم و فرض کنیم چیزی حدود 30 تا 40 درصد از آثار تولید شده توسط این موسسه توانسته دل مخاطبان حرفه ای سینما را به دست آورد آن هم در شرایطی که هر ساله از سوی سازمان ها و نهادهای مشابه اوج مثل بنیاد سینمایی فارابی انبوهی از آثار کم کیفیت تولید و عرضه می شوند، اما قطعاً ماحصل نمایش آثار این موسسه در گیشه تفاوت چندانی از نظر فروش با همان آثار مورد اشاره ندارد.
حتی آن دسته از آثار این سازمان که در زمینه دریافت جوایز سینمایی نیز موفق بودند در گیشه سینماها شکست خوردند و پرفروش ترین اثر این نهاد که به وقت شام بود هم نتوانست هزینه های صرف شده برای ساخت آن را از طریق فروش در گیشه سینماها بازگرداند. دیگر آثاری که زیر یک میلیارد تومان فروش داشتند که جای خود دارد؛ چرا که حالا چند سالی هست که حداقل هزینه تمام شده برای ساخت یک فیلم آپارتمانی و کم هزینه در سینمای ایران حداقل بین 1 تا 2 میلیارد تومان است. (البته این عدد در حال حاضر بسیار بیشتر از این است.)
ماجرای تبلیغ به وقت شام در یکی از پاساژهای تهران موجب جنجال و انتقادات بسیاری به موسسه اوج شد
جدول زیر میزان فروش آثار سازمان هنری رسانه ای اوج که تا امروز به اکران عمومی در سینماها رسیده است را در برمی گیرد. در قسمت پایانی جدول بالاترین میزان فروش آن سال ذکر شده تا مخاطبان تصور بهتری از جایگاه فروش آن فیلم در جدول نهایی فروش سال آثار سینمایی در هر سال داشته باشند.
البته این جدول می توانست دقیق تر باشد اگر ما و مخاطبان این مطلب به رقم نهایی هزینه شده برای ساخت هر کدام از این آثار دسترسی داشتیم و میزان فروش هر اثر را با میزان هزینه صرف شده برای تولید آن مقایسه کنیم تا موفقیت یا شکست این آثار در بازگشت سرمایه را دقیق تر بررسی کنیم. (منبع اعداد این جدول سالنامه آماری فروش فیلم و سینمای ایران است که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر می شود)
نام فیلم
اکران شده در سال
میزان فروش (تومان)
بالاترین میزان فروش سال (تومان)
بادیگارد
95
6 میلیارد و 700 میلیون
15 میلیارد و 700 میلیون
ایستاده در غبار
95
1 میلیارد و 700 میلیون
15 میلیارد و 700 میلیون
هیهات
95
131 میلیون
15 میلیارد و 700 میلیون
فهرست مقدس
96
317 میلیون
20 میلیارد و 900 میلیون
به وقت شام
97
12 میلیارد و 700 میلیون
38 میلیارد
تنگه ابوقریب
97
5 میلیارد و 654 میلیون
38 میلیارد
سوتفاهم
97
323 میلیون
38 میلیارد
زندانی ها
98
4 میلیارد و 693 میلیون
38 میلیارد و 545 میلیون
23 نفر
98
2 میلیارد
38 میلیارد و 545 میلیون
چه خبر از کشف فیلمسازان جوان جدید؟!
موسسه اوج تأسیس شد تا بستری برای شناسایی، آموزش و جهت دهی نیروهای مستعد انقلابی در عرصه های مختلف هنری و رسانه ای و نیز فراهم کردن زمینه تولید و توزیع محصولات همسو با انقلاب اسلامی باشد. موسسه ای که شناسایی و توانمندسازی مؤسسات و یا استعدادهای جوان و خودجوش یکی از اصلی ترین ماموریت های آن بود. اما اوج در همه این سال ها حداقل در حوزه سینما به جز چند مورد محدود اقدام چندانی برای تحقق این ماموریت انجام نداد یا حداقل نتیجه خاصی از این اقدامات حاصل نشد.
از میان همه آثار سینمایی ساخته شده توسط سازمان اوج در این سال ها فقط ایستاده در غبار ، فهرست مقدس ، لباس شخصی و فیلم اکران نشده اوج 110 توسط فیلمسازان فیلم اولی تولید شده اند. یعنی در بهترین حالت چیزی حدود 25 درصد از آثار تولید شده توسط این سازمان به کشف استعدادهای جوان اختصاص یافته است.
البته کشف این استعدادها گاهی بهایی سنگین نیز برای این سازمان در پی داشت آنچنان که مثلا در مورد تنها انیمیشن سینمایی ساخته شده توسط اوج یعنی فهرست مقدس که با کارگردانی یک فیلمساز فیلم اولی ساخته شد، در نهایت علاوه بر شکست مطلق در گیشه، با حجم بالایی از انتقادات از شیوه روایت قصه اثر و عدم تطابق حال وهوای اثر با شاخص های انیمیشن سازی برای کودکان روبرو شد.
البته بعید نیست که هدف از راه اندازی مرکز عصر تمرکز بیشتر اوج بر کشف استعدادهای تازه و جبران کم کاری محسوس اوج در این زمینه باشد. البته تا لحظه نگارش این گزارش که هنوز خبری در ارتباط با تولیدات جدید این سازمان در سال جاری منتشر نشده است و مشخص نیست آیا اوج در ادامه مسیر فعالیتش به سراغ جدی تر گرفتن استعدادهای جدید می رود یا روند فعلی که مبتنی بر تلاش برای تولید آثار سینمایی با عوامل سرشناس است را ادامه خواهد داد.
به گزارش عصر امروز، کافه سینما درباره دریافتی های سینماگران از بنیاد سینمایی فارابی نوشت: از 870 میلیونی که حمید فرخ نژاد برای پروژه ای به نام موسی گرفته، تا حدود هشت میلیارد کمک فارابی به برگزاری جشنواره ی فیلم فجر سال گذشته، و هشتاد میلیونی که قرار است احمدرضا معتمدی، پس از تولید دو پروژه ی ناموفق، برای یک فیلمنامه ی جدید بگیرد، تا چهارصد هزار تومانی که سازندگان فیلم "تختی"، در کنار حدود چهار میلیاردی که دریافت کرده اند، برای ساخت آنونس گرفته اند، تا 32 پروژه ای که حمایت این نهاد را به دست آورده اند و هیچ کدامش تبدیل به پروژه ای موفق نشده اند!/ کارشناسان این بنیاد، چطور تصمیم می گیرند؟
به این اضافه کنید:
نزدیک به چهارصد میلیون تومان هم خرج حمایت از اکران فیلم کودک شده! فیلم یلدا، که اکرانش هم با کمک های گروه دولتی هنروتجربه، با فروش بسیار بسیار اندکی روبه رو شده، بیش از سیصدوپنجاه میلیون تومان از فارابی گرفته. بیژن میرباقری و نیما عباس پور هم هر کدام هفتاد میلیون برای یک فیلمنامه ی کودک گرفته اند.
دو تن از مدیرانی که سابقه ی همکاری با نهادهای دولتی داشته اند هم، کمک هزینه ی سفر برای حضور در مجامع سینمایی خارجی گرفته اند و همه ی این ها جدا از بخش بحث برانگیز این فهرست است که در آن، گروهی از سینماگران و مدیران برای حضور در جشنواره های خارجی، حتا در مقام داور، پول گرفته اند و در مواردی عوارض خروج شان هم حساب شده!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، نوشتن و قضاوت درباره سریالی که شاید هنوز زوایای پنهان شخصیت هایش برای مخاطب روشن نشده و چراهای زیادی بعد از دیدن هر قسمت برایش ایجاد می شود، اگر سخت نباشد آسان هم نیست. سریال آقازاده از آن دست سریال هایی است که از ابتدا هم معلوم بود حرف و حدیث هایی که درباره اش در فضای رسانه و مجازی دست به دست می شود بیشتر از مباحث فنی و کیفی یک سریال بیست و چند قسمتی خواهد بود. از قبل هم معلوم بود ویژگی های فنی سریال کمتر از پراید حامد دیده شود. با این مقدمه به چند نکته درباره سریال اشاره می کنیم.
1- ریتم قصه باید درخدمت محتوا و مفهوم اثر باشد و اگر چند دقیقه از آقازاده را نبینید ممکن است به آن حالی که دلتان می خواهد نرسید. آقازاده از آن سریال هایی نیست که جلوی تلویزیون دراز بکشی و در حالی که با گوشی موبایل تان بازی می کنید تماشایش کنید. برای دیدن آقازاده باید دغدغه داشت. یعنی باید به ذهن تنبل و بد عادت مان که البته تقصیری هم ندارد (به دلیل اینکه خوراک خوبی در این سال ها برایش فراهم نبوده) یک تکانی بدهیم. اینجا باید ببینی و بعد بنشینی و رابطه آدم ها را با هم کشف کنی. قصد و غرضشان و حتی مرضشان را حدس بزنی و بعد با خودت دو دوتا چهارتا کنی که : عجب! پس ماجرا اینطوریه؟
2-عنقا در مصاحبه اخیر خود گفته آقازاده مثل یک پلاک به گردن این سریال است و طبعا آقازاده هم اسم و رسم نشان داری است که ناخودآگاه همه نگاه ها را به سمت و سوی فساد و نکبتی که در ذهن عامه از آقازاده و آقازادگی شکل گرفته می برد. اما چاقوی دو لبه سریال دقیقا همینجاست. نویسنده در فیلمنامه اش نمی خواهد با چاقوی آقازاده به ذهن و روان مخاطب زخم بزند (درست برعکس کاری که خیلی ها که با قلم و زبانشان می کنند)، بلکه نویسنده می خواهد برای منِ مخاطب که جزیی از عوام هستم، روشن کند که خواص را نباید با یک تیغ زد. اگر آقازاده هایی هستند که دُم شان را با رانت، سوء استفاده و هزار کار دیگر در خفا گره زده اند اما نجیب زادگانی مثل حامد هم هستند که از حق عوام دفاع می کنند حتی اگر پدرشان حاج رضایی باشد که خانه اش چند میلیارد می ارزد. (ارزش خانه حاج رضا را بگذارید به حساب تورم ناخواسته این روزها وگرنه خانه فرشته و لواسان هم الان چند ده برابر خانه حاج رضا قیمت دارد.)
3-می گویند پراید حامد بدجوری توی ذوق می زند مگر در این زمانه کسی دیگر با پراید به دنبال جرم و احقاق حق می رود.
این هم از بدِ زمانه است که چشم و دل مان هم به تظاهر عادت کرده. یادش بخیر روزگاری عده ای با موتور گازی و حتی پای پیاده، خودشان را سپر بلای ما می کردند. اصلا چه اشکالی دارد حامد با پراید یقه اختلاس گران و رانت خواران را بگیرد. اصلا فرض محال که محال نیست. کاش همه پراید سواران به اندازه سهم خودشان به دنبال احقاق حق و صیانت از بیت المال بودند و جلوی آقازاده هایی که از پیکان سواری به حق، به پورشه سواری ناحق رسیدند، می ایستادند.
نگاه تان به حامد و حامدها فقط به کت و شلوار و پرایدشان نباشد. به صبر و ایمان و توکل شان هم نیم نگاهی بیاندازید. حامد بغض فروخورده نجیب زادگانی است که در بدترین شرایط و عجیب ترین رذایل، باز هم لب به گله و شکایت باز نمی کنند مگر وقتی ظلمی به حقوق ملت می شود. اگر قصه را خوب دیده باشید، حامد در برابر ظلم به حقوق عامه، حتی صابون تذکر و توبیخ را به جان می خرد و صدای اعتراضش را نسبت به عملکرد بازپرس پرونده بلند می کند. اما همین حامد در برابر دامی که برایش افکنده شده و حیله آشکار شده نیما، سکوت می کند تا شبهه ترجیح منفعت خودش بر منفعت کار و مسئولیتش سایه نیافکند.
4-تهیه کننده سریال، سانسور یکی دو قسمت اخیر را به یک سری سوء تفاهمات برطرف شده ارجاع می هد اما ظاهرا برای عده دیگری هم سوء تفاهم ایجاد شده. درام نویسی رئال در اینجا نه تنها دشوار بلکه ناممکن است. اینجا حتی اگر قصه ات هم کاملا واقعی نباشد و تنها بر پایه برخی واقعیت هایی که حتی بچه دبستانی هم از آن با خبرند، نوشته و ساخته شود، باید صابون هر گله و شکایتی را به تنت بمالی.
پاشنه آشیل سینما و تلویزیون ایران یعنی فیلمنامه خوب و درام جذاب. یعنی اگر به عنوان یک نویسنده بخواهی قصه ات کمی واقعی تر باشد و خواسته و ناخواسته شخصیت های داستانت به فلان شخص و فلان شغل و حتی فلان مکان شبیه شده باشد، آن وقت حسابت با کرام الکاتبین است. اینجا همه حق دارند و تو حق نداری! کافی است بگویی آقای دکتر فلان بود آن وقت باید به صد نفر جواب پس بدهی اما اگر نقش اول هایت کارگر و نقاش و بقال و ... باشند نه تنها صدای کسی در نمی آید بلکه بخاطر نوشتن فیلمنامه باورپذیر استحقاق کسب جایزه هم پیدا می کنی.
همین که حامد عنقا فیلمنامه ای مثل آقازاده نوشته که هر کس سعی می کند برای کسب شهرت بیشتر یا رفتن به کنج عزلت چنگی به آن بزند، یعنی الحق و الانصاف کارش را به درستی انجام داده. به قول معروف همین که آب به لانه مورچگان افتاده، سریال را بس. هیچ کس هم پیدا نمی شود که بگوید شما چرا به جای عذرخواهی از مردم به دنبال پاک کردن صورت مساله افتاده اید.
5- سریال آقازاده در حال افشای نمونه ای از یک جریان فاسد است که بر جان و مایه این کشور چنگ انداخته. قرار است ما در سریال به پیچیدگی های گروهی پی ببریم که جنس کلاهبرداری شان از بیت المال با آن کلاهبردار میدان شوش که ضبط صوت دست دوم را جای نو به ما می اندازد، فرق دارد.
جریانی در کشور وجود دارد که دلش می خواهد ما با معنای لفظی آقازاده و بد و بیراهی که ممکن است در کوچه و خیابان به هرکسی که شبیه آقازاده هاست می دهیم، سرگرم باشیم، اما خودش با فراغ بال به آقازادگی اش برسد.
انتهای پیام/
محمدرضا شفیعی، تهیه کننده سینما طی توییتی نوشت: کاهش تولیدات اثرگذار سینمایی به یک موضوع جدی تبدیل شده... مشکلات اقتصادی، اولین چیزی که از سبد خانواده ها حذف می کند فرهنگ است!
باید فکری به حال کاهش چشمگیر آثار سینمایی کرد... این که رهبر معظم بارها تاکید کرده اند که امروز اثرگذارترین رسانه سینماست... یک نقشه راه است!
تهران (پانا) - عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم کوتاه سلفی 20 با اشاره به سازوکارهای برگزاری آنلاین جشنواره ها می گوید، این جشنواره یکی از اولین تجربه های سینمای ایران در برگزاری آنلاین است که تلاش کرده فیلمسازان حرفه ای و مردم را در این برهه سخت به انجام فعالیت هنری و تجربه کردن تشویق کند.
به گزارش روابط عمومی فیلم کوتاه سلفی 20 ، حبیب ایل بیگی قائم مقام بنیاد سینمایی فارابی و عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم کوتاه سلفی 20 درباره برگزاری جشنواره های سینمایی همزمان با شیوع ویروس کرونا و همچنین محورها و موضوعات مورد توجه در جشنواره سلفی 20 گفت: متاسفانه سایه منحوس کرونا بر زندگی همه مردم در سراسر دنیا سبب شده تا شیوه و سبک زندگی مردم دچار تغییر و تحولات جدی شود. این مساله بر سبک زندگی ما ایرانیان که در همه امور روزمره خودمان از الگوی ایرانی- اسلامی پیروی می کنیم اثرات مخرب تری نسبت به سایر نقاط جهان داشته و از همین منظر همه حوزه های فرهنگ و هنر ما دچار آسیب و نقصان های جدی شده اند.
وی ادامه داد: به نظر می رسد ایجاد نشاط در تولیدات هنری، توجه به سبک نوینی در خلق آثار مذکور و بالطبع برگزاری رخدادهایی مانند جشنواره سلفی 20 در سطوح مختلف شهری، استانی و ملی می تواند یکی از راهکارهای ادامه حیات هنر باشد. البته در این بین سینما به دلیل داشتن مخاطبان انبوه و با توجه به این که بعد از تلویزیون پر مخاطب ترین رسانه است، جایگاه و اهمیت ویژه ای پیدا می کند و البته این دست از جشنواره ها می توانند یک ریل گذاری جدید برای آینده سینما و تولیدات سینمایی ایجاد کنند.
برگزاری برخط رویدادهای هنری؛ مناسب ترین راهکار برای شرایط فعلی
این مدیر سینمایی درباره برگزاری آنلاین جشنواره ها نیز تصریح کرد: دوران کنونی دسترسی به اینترنت را برای بیش از 90 درصد اقشار جامعه فراهم آورده است و مهم ترین راه ارتباطی مخاطبان با تولیدات و صنایع فرهنگی هنری از طریق فضای مجازی در حال انجام است. اگرچه شاید زیر ساخت ها در کشور ما دچار کمبود و نقصان هایی در این زمینه باشد اما توجه خیل عظیمی از مخاطبان به ویژه نسل جوان، حداقل در یک دهه اخیر به فضای مجازی و اینترنت بستر مناسبی را فراهم کرده تا برگزاری رخدادهای متنوع فرهنگی و هنری به شکل برخط یکی از مناسب ترین راهکارها در این زمینه باشد.
وی درباره میزان آمادگی جامعه هنری برای برگزاری آنلاین جشنواره ها نیز توضیح داد: به هر حال نه تنها در ایران که در نقاط مختلف دنیا هم این آمادگی شاید به شکل ایده آل و صد درصد وجود نداشته باشد. بسیاری از جشنواره های سینمایی معتبر در جهان هم آمادگی لازم برای مواجه شدن با چنین وضعیتی آن هم با این مدت زمان طولانی و نامعلوم را نداشتند و تلاش زیادی کردند به صورت آنلاین بخش هایی از جشنواره های خودشان را برخط برگزار کنند. اینکه تا چه میزان موفق بودند را باید به شکل دقیق با بررسی همه جوانب و شرایط مورد تحلیل قرار داد.
قائم مقام بنیاد سینمایی فارابی ادامه دد: در کشور ما نیز همین اتفاق رخ داده است ضمن اینکه باید بپذیریم در برگزاری جشنواره های سینمایی شاید هنوز دل نگرانی ها و احتیاط هایی هم به دلایل مختلف وجود داشته باشد که البته بسیار هم قابل توجه هستند. بنابراین برای اینکه ببینیم چقدر برای برگزاری یک جشنواره آنلاین سینمایی آماده هستیم باید معیارها و پارامترهای گوناگونی را در نظر بگیریم.
وی تصریح کرد: در جشنواره سلفی 20 تدابیری حداکثری اندیشیده شده که یک جشنواره سینمایی آنلاین با در نظر گرفتن همه جوانب در حد وسع و امکانات و البته با بالاترین کیفیت و اثر گذاری برگزار شود. این کار به دلیل اینکه نمونه های مشابه تا به امروز نداشته یا کمتر بوده، طبیعی است که برگزاری جشنواره ای نظیر سلفی 20 را در فضای آنلاین نیازمند آزمون و خطا می کند. همچنین باید در حین برگزاری آن نواقص را کشف و برطرف کرد، البته تلاش شده تا درصد خطا تا کمترین حد ممکن پایین بیاید.
موضوعات سلفی 20 فیلمسازی برای همگان را فراهم می کند
ایل بیگی با اشاره به محورهای اصلی سلفی 20 که به طور کلی به چگونگی همزیستی با کرونا مرتبط می شود، عنوان کرد: با توجه به نوع و شکل جشنواره و تنوع موضوعات و بخش های آن و همچنین شرایط شرکت در این رخداد سینمایی که متناسب با شرایط جامعه و علاقه مندی های نسل جوان فیلمساز است پیش بینی می کنیم که شاهد دریافت تعداد زیادی آثار در بخش های گوناگون جشنواره باشیم ضمن اینکه تجارب شخصی بنده در حوزه فیلم کوتاه و سابقه سال ها حضورم در انجمن سینمای جوانان ایران و همنشینی با جوانان فیلمساز گواه این مساله است که بدون تردید شاهد آثار قابل تامل و کشف استعدادهای درخشانی در حوزه فیلمسازی از سراسر کشور خواهیم بود.
وی در پایان تاکید کرد: سینما برای همه است؛ عموم مردم از کودک و نوجوان گرفته تا بزرگسال و کهنسال. سلفی 20 با رویکرد پاسخ به نیازهای هنری و فرهنگی و موضوعی اکثر قریب به اتفاق مخاطبان طراحی شده است. یعنی خانواده ها، جوانان، دانشجویان، اهالی سینما، کودکان و نوجوانان، هنرمندان، دست اندرکاران محیط زیست و در یک کلام قاطبه علاقه مندان و تماشاگران سینما و سینماگران و استعدادهای سینمایی جامعه هدف ما در این جشنواره هستند.
نخستین جشنواره فیلم کوتاه سلفی 20 به دبیری مریم دوستی با حمایت سازمان شهرداری تهران و سامانه هاشور پاییز 99 برگزار می شود.
آخرین مهلت ارسال اثر به دبیرخانه جشنواره فیلم کوتاه سلفی 20 بیستم شهریور ماه امسال است. جزییات و فراخوان این رویداد در سایت جشنواره به نشانی www.selfie20shortfilmfestival.com قرار دارد.
سینمای ایران از اسفند ماه سال گذشته با بحران بزرگ کرونا روبرو بوده است، بحرانی که تعطیلی چهار ماهه سینما را به همراه داشت و باعث ورشکستگی بسیاری از آثار و همچنین توقف بخش عظیمی از تولیدات هنر هفتم شد.
بازگشایی سینما ها از اول تیر ماه سال جاری برای بسیاری از فیلمسازان و همچنین تماشاگران روزنه ای از امید را ایجاد کرد، اما این بازگشایی به سرعت شکست خورد و اکثریت آثار با فروش اندکی به کار خود پایان دادند، این وضعیت در حدی بود که دو فیلم پرفروش سال هم به سرعت از چرخه اکران خداحاقظی کردند.
شکست اکثریت آثار سینمایی در چرخه اکران 99 باعث شد تا بسیاری از کارگردانان سینما از اکران اثرشان در وضعیت فعلی چرخه اکران منصرف شوند و اکران آنلاین با تمام ریسک های خود را به جان بخرند، بنفشه آفریقایی هم از این دسته آثار است که با وجود امکان اکران فیلمش در سینما ها اکران آنلاین را برگزیده است.
فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی از جمله آثاری است که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با اقبال خوبی روبرو شد، حتی توانست در دو رشته بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین موسیقی متن نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره باشد بعد از آنکه از حضور در چرخه اکران مرسوم سینما مایوس شد حالا به اکران آنلاین دلبسته است.
فیلم بنفشه آفریقایی دومین تجربه مونا زندی در مقام کارگردان است. وی پیش از فیلم سینمایی عصر جمعه را در سال 1382 راهی سینما ها کرد و حال بعد از 12 سال دومین فیلم خود را با بازیگرانی حرفه ای راهی چرخه اکران آنلاین کرده است.
مونا زندی حقیقی متولد 1351 تهران، فارغ التحصیل معماری داخلی از دانشگاه تهران است. وی فعالیت سینمایی را سال 1373 با عکاسی آغاز و تا سال 1378 در سمت منشی گری صحنه و دستیاری فعالیت داشت. پس از آن سال 1378 اولین فیلم کوتاه 35 میلی متری اش را ساخت.
در خلاصه داستان بنفشه آفریقایی آمده است: شوکو به همراه همسر دومش رضا تصمیم می گیرد تا فریدون همسر سابقش که توسط فرزندانشان به خانه سالمندان راهی گشته را به خانه خود بیاورند این تصمیم اتفاقات جدیدی را در زندگی هر سه بوجود می آورد.
رضا بابک و سعیدآقاخانی بازیگران اصلی این فیلم هستند. مهدی حسینی نیا، رویا جاویدنیا، ندا جبرائیلی و مریم شیرازی ایفای دیگر نقش ها را برعهده دارند.
در ابتدا این فیلم از حضور در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر انصراف داد و قرار بر اکران آن بود اما به یکباره سازندگان اثر و علیرضا شجاع نوری تهیه کننده آن تصمیم گرفتند آن را برای حضور در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر آماده کنند.
بنفشه آفریقایی در ابتدا با نام زنگاری ساخته شد اما بعداً تغییر نام داد. مونا زندی درباره این تغییر گفت: از چند جهت تصمیم به انتخاب این اسم برای فیلم گرفتم؛ هم از این حیث که خود گل بنفشه آفریقایی در فیلم حضور دارد و به شکلی وارد خانه و زندگی شخصیت های فیلم می شود و از سویی دیگر، این گل در پرورش، نوع نگهداری و میزان مراقبتی که نیاز دارد، گیاهی منحصربه فرد است؛ از خاک برای دریافت آب تغذیه نمی کند، در شرایط خاصی گل می دهد و به هر تغییر شرایطی واکنش نشان می دهد.
یکی از ژانر های سینما ساخت فیلم هایی درباره قهرمانان است که متاسفانه در سینمای ایران از جایگاه خوبی برخوردار نیست.
به گزارش اینتیتر به نقل از باشگاه خبرنگاران، با مردم که صحبت می کردم آشنایی چندان زیادی با صاحبان تصاویر نداشتند. تصاویر چهره های افرادی بود که برای آزادی و امنیت سرزمینشان ایران از هرآنچه که برای انسان عزیز محسوب می شود، گذشته بودند. تصاویر قهرمانانی که این روز ها فقط نام و یادشان در اتوبان ها و معابر به یادگار مانده است. شهیدان همت، زین الدین، متوسلیان، باکری، بابایی و....
اما در بین تصاویر با یکی از آن ها آشنایی اندکی داشتند که مربوط به شهید بابایی بود؛ خلبانی که آوازه رشادت ها و دلاوری هایش در جهان پیچیده است. جالب است که این آشنایی اندک هم از تماشای سریال شوق پرواز به دست آورده بودند. ساخت یک سریال باعث آشنایی مردم با نقش اول فیلم یعنی خلبان عباس بابایی شده بود. برایم جای سوال بود که چرا مردم یک سرزمین حتی نام قهرمانان و فرماندهان خود را نمی دانند. حالا جای سوال است که با وجود تعداد زیادی قهرمان و فرماندهان ملی چرا مردم آشنایی چندانی با آن ها ندارند؟
رسانه همواره راهی برای نمایش تاریخچه یک سرزمین است. از تاریخ و دین و مذهب گرفته تا آداب و رسوم؛ هنر هفتم در این زمینه توانسته نقش بسزایی را ایفا کند. با یک نیم نگاه به تاریخچه سینمای ایران می بینیم که سینما در نمایش رشادت ها و دلاوری های مردم ایران تا حدودی موفق بوده است. اما نکته قابل توجه این است که در سینمای ایران برای نمایش از خودگذشتگی های قهرمانان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب کاری نکرده ایم به جز چند اثر که به تعداد انگشت های دست هم نمی رسد. نمایش بزرگی قهرمانان کشور حداقل کاری است که ما باید در ازای فداکاری های آنان می کردیم. اما نه تنها خودمان آن ها را به فراموشی سپردیم، بلکه آوازه آن ها را به گوش نسل های جدید هم نرساندیم. این در حالی است که سینمای هالیوود هر ساله بخش قابل توجهی از هزینه های خود را صرف ساخت آثاری با موضوع قهرمان سالاری می کند. قهرمانانی که شاید در واقع سرباز یک جنگ متجاوزگرانه بودند، اما از آن ها برای مردم قهرمانانی شجاع را می سازند و معرفی می کنند.
جای سوال است که چرا سینمای قهرمان پرداز و ارزشی ایران سهمی در بین آثاری که هر ساله به روی پرده نقره ای اکران می شود ندارد؟ اشکال کار کجاست؟ برای یافتن همین سوالات به سراغ چند نفر از اهالی سینما رفتیم تا دلایل ضعف کار را از آن ها جویا شویم.
محسن علی اکبری تهیه کننده سینما و تلویزیون در این خصوص گفت:ما در مورد سینمای قهرمان پرداز، سعی کردیم تا در دهه 60 این مسیر را پیش ببریم. اما در دهه 70 بود که نگاه متفاوتی به این جریان شد و به نگاه انتقادی از دفاع مقدس بیشتر پرداخته و از قهرمان سازی فاصله گرفته شد. به مرور زمان در دهه 80، چیزی به عنوان فیلم دفاع مقدس و با مضمون انقلاب اسلامی نداشتیم و در حال حاضر با گذشت 4 دهه جنگ تقریبا به فراموشی سپرده شد.
وی ادامه داد:یکی از واجبات سینمای ایران و رسانه ملی که بار ها مقام معظم رهبری تاکید داشتند این بود که برای قهرمانان واقعی کشور فیلم و سریال بسازید. اما اگر فیلم یا سریالی ساخته شده، به دهه 60 برمی گردد و در حال حاضر فعالیت در این عرصه کمرنگ شده است.
وی ادامه داد:ما قهرمانان بسیاری داریم که در غربت کامل و در مظلومیت از این دنیا رفتند و لحظات و اتفاقات بزرگی را برای مردم و کشورمان رقم زدند. در مقطع فعلی، کم نیستند افرادی مانند طهرانی مقدم ها یا دانشمندان هسته ای که جا دارد بابت هر نفر از آن ها فیلم یا سریال ساخته شود. این در حالی است که اگر هر کدام از این شخصیت ها در هر جای دنیا بودند قطعا به عنوان یک قهرمان معرفی می شدند.
این تهیه کننده سینما و تلویزیون گفت: سینمای ما با نمایش قهرمانان بسیار فاصله گرفته و دور شده است. یکی از دلایل مهم این اتفاق تبعیض روحیه مردم و سیاست گذاری هایی است که باعث شده مردم بیشتر به کار های هجو و بیهوده علاقه پیدا کنند که در حال حاضر به یک فرهنگ تبدیل شده و فیلم های ارزشی در آن جایگاهی ندارد.
علی اکبری در ادامه افزود:وقتی به فیلمی مثل سرباز رایان و فیلم های بسیار زیادی که حتی آلمان شروع کننده یک جنگ جهانی بوده نگاه می کنیم می بینیم همچنان از آن کشتار ها و خونریزی ها فیلم می سازند و به سربازانشان ارزش قائل می شوند. این در حالی است که ما نه تنها در داخل برای رزمندگانمان احترام قائل نیستیم بلکه به فرماندهانمان هم توجهی نداریم. غرب خصوصا هالیوود مسیر قهرمان سالاری و قهرمان سازی خود را قطع نکرده است. از روز پیدایش هالیوود تا امروز هر ساله شاهد ساخت آثار متعدد قهرمان محوری هستیم که هیچ وقفه ای در این میان به وجود نیامده است. در نتیجه مخاطب این نوع فیلم ها حفظ می شود و سالانه با تولید چندین فیلم با موضوع قهرمانان می توانند مخاطبان خود را حفظ کنند. مثل سینمای هند که علی رغم تمام تغییرات، سینمای خودش را حفظ کرده است.
وی یکی از دلایل تولید نکردن آثار قهرمان محور در سینمای ایران را اینگونه بیان کرد: غرب سعی می کند در کنار همه نوع فیلم ، فیلم های ارزشی بسیار خوبی بسازد که دولت پای آن می ایستد. تمام امکانات و تجهیزات مورد نیاز فیلمساز را در حد بسیار بالا فراهم می کند تا نقش سرباز قهرمان در جنگ را به خوبی به تصویر بکشد. برای اینکه غرب می داند امکان دارد جنگ جهانی سوم شروع شود و برای زنده نگه داشتن روحیه دلاوری و جنگاوری در مردم آن ها را تولید می کند. اما امکانات برای ساخت و تولید فیلم در ایران نقطه مقابل غرب است.
وی در مورد راهکاری برای تولید فیلم های ارزشی گفت: نکته بسیار مهم این است که ذائقه مخاطب به راحتی تغییر می کند. همان طور که از فیلم های قبل انقلاب به فیلم های انقلابی گرایش پیدا کردند. ما در سینمای ایران یک دهه سینمای دفاع مقدس و ارزشی نداشتیم. در نتیجه جامعه با این نوع سینما قطع رابطه می کند. ما این ارتباط را با یک یا دو فیلم نمی توانیم برگردانیم. باید در مدت زمان بسیار در اکران فیلم های ارزشی استقامت و تداوم داشته باشیم. اگر در این زمینه تداوم ایجاد کنیم، قطع به یقین مخاطب آن پیدا خواهد شد و به روزی خواهیم رسید که سینمای ما در قهرمان سازی رتبه اول را به دست می آورد. باید در این زمینه اتاق فکر وزارت ارشاد بیشتر فعال باشد و ما هنرمندان هم با همه توان خود حاضریم برای نمایش رشادت ها و ایثار قهرمانان کشور خود فیلم بسازیم و حاضر نیستیم به فیلم هایی ورود کنیم که ارزش و فرهنگ مردم ایران را پایین می آورد.
آرش فهیم منتقد سینما در خصوص نپرداختن به قهرمان در سینمای ایران گفت:یکی از ضعف های اصلی سینمای ایران قهرمان و قهرمان پردازی است که متاسفانه با یک بررسی ساده نشان می دهد که سینمای ایران کاملا برعکس کشور هایی است که صاحب صنعت سینما هستند و سینمای موفقی در داخل کشور و در عرصه بین المللی دارند.
وی افزود:در سینمای هالیوود و سینمای هند و برخی کشور های دیگر که سینمای موفقی در سطح جهانی دارند، وقتی بررسی می کنیم، می بینیم که یکی از دلایل موفقیت آن ها همین بحث قهرمان محوری است. هم قهرمان های تخیلی و هم قهرمان هایی که واقعی هستند و بر اساس زندگی واقعی ساخته می شود. در سینمای ایران هر دو مورد کمرنگ است. هم قهرمان پردازی تخیلی بسیار ضعیف است و هم قهرمان های واقعی و شخصیت هایی که زندگی واقعی داشتند. اما در سه چهار سال اخیر، بعضی از فیلم سازان و موسساتی که در این زمینه کار می کنند سراغ قهرمان پردازی رفتند و موفقیت بیشتری نسبت به بقیه کسب کردند. مثلا فیلم ایستاده در غبار قطعا اگر قهرمان غیرواقعی داشت حتما خیلی فروش پایین تری را کسب می کرد. اما همین که مردم می شنوند این فیلم بر اساس زندگی قهرمانی به اسم احمد متوسلیان ساخته شده، خود به خود جذابیتی ایجاد می کند که با استقبال مردم مواجه می شود.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد:متاسفانه سینمای ایران فاقد چشم انداز برنامه های کوتاه و بلند مدت است. بخش اعظم سینماگران ما نسبت به مسائل ملی خود بی تفاوت هستند. در سینمای ایران فیلمسازان کمتر علاقه دارند که به موضوعات روز بپردازند.
وی افزود:اساسا یکی از جنبه های مهم هالیوود این است که با اینکه در تاریخشان به معنای واقعی قهرمان ندارند قهرمان سازی می کنند. اساسا قهرمان یکی از وجوه درام است و یکی از دلایلی که فیلم های هالیوودی و بالیوودی موفق هستند این است که با پرداختن به قهرمان های تخیلی و واقعی شیرازه درام خود را تقویت می کنند. مدتی است که نوع سیاست گذاری سینمای ایران به سمت دو ژانر محدود کمدی های تجاری و سخیف و فیلم های جشنواره ای به اصطلاح شبه روشنفکرانه رفته که هر کدام از این ها با سینمای قهرمان محور در تضاد است.
فهیم افزود:عامل بعدی نپرداختن به قهرمان پردازی، ضعف در سوژه یابی و دور بودن سینمای ایران با اصولی است که در انتخاب سوژه و موضوع باید مدنظر باشد. در جهان سوژه یابی به سمت موضوعات روز جامعه و تاریخی و به سمت قهرمان ها است. سینمای ایران در سوژه یابی دچار ضعف است و دلیل اصلی این ضعف، خود سینماگران و فیلمنامه نویسان هستند که با این موضوع بیگانه هستند. با مسائل روز جامعه و مسائل ملی و اتفاقات مثبت و منفی چندان میانه ندارند و ضعف سینماگران ما، باعث شده که قهرمان پردازی در فیلم ها بسیار ضعیف باشد.
رضا بهبودی (بازیگر) درباره فیلم پرو ساخته بهزاد نعلبندی به خبرنگار ایلنا گفت: قصه و سوژه فیلم پرو را خیلی دوست دارم، زیرا هم هوشمندانه انتخاب شده و هم کارگردان به خوبی به آن پرداخته است. حتی لباس ها هر کدام مفهوم خود را دارند و نشان آدمی به همین لباس هاست.
این بازیگر تئاتر با اشاره به اینکه لباس ها یک نظام نشانه شناختی دارند، تاکید کرد: این فیلم آدم هایی را نشان می دهد که در لباس های مختلف ریسک می کنند. واقعا اینکه هر لباسی داستان خود را دارد، درست است. جای تأسف دارد که فیلم های تاثیرگذار این چنین فرصت اکران محدودی دارند. نباید بگذاریم این فیلم ها شامل مرور زمان شود، البته که فیلم پرو با گذشت زمان تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: پیش بردن چند قصه کنار هم واقعا کار سختی است ولی بهزاد نعلبندی؛ کارگردان این فیلم توانسته قصه و داستان را با هوشمندی پیش ببرد. همچنین بازی هنرمندان واقعا قابل قبول و حائز اهمیت بوده که این موضوع نشان دهنده ی دقت و تمرکز کارگردان است. در فیلم پرو هدایت بازیگران به خوبی انجام شده و فیلم از نظر پیاده کردن ایده ها و اجرای درست فیلمنامه کارگردان موفق بوده است.
بهبودی با اشاره به اینکه فیلم پرو حالت شعاری ندارد، افزود: این فیلم با نگاهی هنرمندانه و با وسواس ساخته شده است. به نظر من هرکس دیگری این فیلم را می ساخت، بیشتر به سمت شعار پیش می رفت ولی بهزاد نعلبندی سعی کرده همه چیز را به اندازه و درست انجام دهد.
وی در پایان گفت: مهم ترین موضوع تدوین این فیلم است که به نظر من؛ کارگردان توانسته در تدوین هم موفق باشد. در نتیجه مخاطب با دیدن این فیلم با سه شخصیت آشنا شده و متوجه می شود هر لباس داستانی دارد که این داستان ها می توانند متعلق به هر کدام از ما باشد. این فیلم حرف های زیادی برای گفتن دارد و بهتر است دیده شود.
سرویس سینمایی هنرآنلاین : یکی از مهم ترین ارکان تشویق مخاطب برای تماشای هر اثر هنری، نام اثر است که ترغیب کننده مخاطب برای به تماشا نشستن آن می شود؛ بخصوص در آثار سینمایی این نکته بسیار حائز اهمیت است. انتخاب عنوان درست برای یک اثر که در عین سادگی و قابل درک بودن بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و او را برای به تماشا نشستن ترغیب کند.
بی شک نام گذاری فیلم یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد ارتباط ذهنی با مخاطب و موفقیت یک فیلم است، نام فیلم اولین چیزی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار می کند. بدیهی است همه ما با شنیدن نام یک فیلم، اگر اطلاعاتی راجع به نویسنده، کارگردان، هنرپیشگان و موضوع فیلم نداشته باشیم، دچار نوعی پیش قضاوت و احساسی مثبت یا منفی نسبت به فیلم می شویم. یکی از جنبه های مهم فیلم بازاریابی آن برای جذب سرمایه گذار و شخصیت های مورد توجه مخاطب است و اگر قصه فیلم جذاب نباشد ممکن است شانس خوانده شدن فیلمنامه را هم از دست بدهد.
نام خوب برای یک فیلم، نامی است که بیننده فوراً و بدون آنکه قبلاً چیزی راجع به آن بداند جذب شود. اگر نام فیلم اطلاعات خاصی به مخاطب نمی دهد، حداقل باید توجه او را به خود جلب کند. نکاتی در مورد موضوع فیلم بگوید و ژانر فیلم را نشان بدهد. شاید هم یک نوع چالش را نشان بدهد. قابل حفظ کردن و به یادآوری مجدد هم باشد.
اغلب کارشناسان بر این باورند که نام فیلم باید کوتاه باشد. در نقطه مقابل چنین فیلم هایی، فیلم های زیادی با نام های طولانی در تاریخ سینمای جهان وجود دارند و در سینمای ایران هم برخی فیلمسازان نام های طولانی را برای آثار خود انتخاب می کنند و عقیده دارند برای مخاطب جذاب تر هستند.
از سوی دیگر عامل مهم در انتخاب نام فیلم، ژانر فیلم است، چون اولین سؤالی که مخاطب در ذهن خود دارد ژانر فیلم است. البته فیلم ها می توانند ژانرهای گوناگون تاریخی، ورزشی، عشقی و رمانتیک، پلیسی، علمی تخیلی، درام، کمدی و ... ساخته شوند. اگر نام فیلم ژانر فیلم را هم مشخص کند، شاید بتواند با مخاطب ارتباط قوی تری برای ترغیب وی به دیدن فیلم ایجاد کند.
اما نکته اینجاست که نام فیلم باید دارای چه ویژگی هایی باشد. شاید در اولین گام باید سؤال ایجاد کند. کمی از یک موضوع را بیان کند اما زیاد نگوید و درنهایت نام فیلم را خیلی با رمز و راز ارائه نکند، که نیاز به فکر کردن و هوشمندی زیاد مخاطب داشته باشد. نام فیلم باید به سادگی و به سرعت درک شود. نام گذاری فیلم فرصتی برای حدس زدن و بازی با مخاطب نیست، اگر مخاطب نام فیلم را درک نکند، به احتمال زیاد قدم بعدی را برای دیدن فیلم بر نخواهد داشت. چون تنها چند ثانیه فرصت دارید تا مفهوم فیلم را منتقل کنید.
نحوه بیان نام فیلم، طنین، آوا و یا شکل حروف و یا نحوه اجرای گرافیکی و یا موشن گرافی نام فیلم هم در موفقیت و تأثیرگذاری نام فیلم بسیار مؤثر است و گاهی نام فیلم همراه با یک موسیقی جذاب و مؤثر می تواند اثری چند برابر داشته باشد. بهتر است نام فیلم مرتبط با محور اصلی قصه فیلم و موضوع فیلم باشد. نام گذاری فیلم بهتر است محور حوادث و تضادها و برخوردهای فیلم را نشانه بگیرد.
نام فیلم باید نظر مخاطب را جلب کند یا یک چالش را بیان کند. برای مثال فیلم "خون به پا می شود" (There Will Be Blood) به کارگردانی پل تامس اندرسن که در 2007 با اقتباسی از رمان "نفت" به قلم آپتن سینکلر ساخته شد. از آنجا که نام "نفت" برای فیلم هیجان کافی و جذابیت لازم را نداشت، سازندگان فیلم نام "خون به پا می شود" را انتخاب کردند.
مخاطب بسیار علاقه دارد تا ژانر فیلم را بداند و بسیاری از کارگردانان سعی دارند به نوعی در نام گذاری این اطلاعات را از طریق نام فیلم به مخاطب انتقال دهند. هرچند کارگردان و تهیه کننده عوامل اصلی تعیین کننده در نام گذاری فیلم هستند. اما باید نام فیلم درخور شأن بازیگران توانمندی که در فیلم بازی می کنند هم باشد. برخی فیلمنامه نویسان و یا تهیه کنندگان به دلایل مختلف، اول نام فیلم را انتخاب می کنند و بعد سایر ابعاد و حتی ماجرای فیلم را شکل می دهند. پوران درخشنده پس از ساخت فیلم "هیس، دخترها فریاد نمی زنند، تصمیم گرفت فیلمی به نام "هیس، پسرها گریه نمی کنند" را بر اساس مشکلات اجتماعی پسرها بسازد که البته این نام شبیه فیلم آمریکایی "پسرها گریه نمی کنند" (1999) با بازی هیلاری سوانک است.
فیلم هایی که در نتفلیکس یا شبکه های ویدئویی ارائه می شوند، علاوه بر مشخص بودن ژانر فیلم، بر اساس حروف الفبا نیز تنظیم می شوند. بهتر است نام فیلم با اولین حروف الفبای فارسی یا انگلیسی شروع شود تا در ابتدای فهرست قرار گیرد.
نام فیلم برای ترغیب مخاطبان به دیدن فیلم بسیار مهم است. فیلم هایی مانند"میلیونر زاغه نشین"، "سرگیجه"، "خوب بد زشت"، "ابلیس"، "پدرخوانده" و ... چیزی مهیج را قول می دهد، فکر را تحریک می کند و برانگیزنده است و زمینه را برای ارتباط قوی با مخاطب ایجاد می کند.
این که چقدر نام فیلم و سایر جنبه های فیلم باعث فروش بیشتر فیلم می شود از نکات حائز اهمیت در انتخاب عنوان است، پس ارزش های هنری فیلم و هویت فیلم را چگونه باید حفظ کرد؟ در حقیقت باید تعادل لازم بین اهداف فروش و ارزش های هنری فیلم برقرار شود.
آنچه در سینمای ایران اتفاق می افتد
در سینمای ایران، عنوان فیلم ها عمدتاً در سه دسته قرار می گیرند: دسته اول بیشتر سعی می کنند با قرار دادن چند کلمه در کنار هم توجه همه را به خود جلب کنند و بیشتر در وادی خیال، ادبیات و یا شاعرانه هستند و در مورد آنچه باید دید، نمی گویند. مانند "نهنگ عنبر"
گروه دوم نام هایی که جذاب هستند و سؤال ایجاد می کنند. هدف آن ها جلب مخاطب است و ممکن است ارتباطی هم با موضوع فیلم نداشته باشند.
و گروه سوم نام هایی که مستقیماً با موضوع فیلم مرتبط هستند. مثل نام شخص، شهر و یا سوژه ای مانند "سوپراستار" تهمینه میلانی" یا "دادستان" بزرگمهر رفیعا.
انتخاب اسم از میان جمله های بالای سه کلمه هم میان کارگردان ها این روزها طرفدار زیادی دارد. انگار هر چه اسم فیلم بلندتر باشد جذابیت آن برای مخاطبان هم بالاتر می رود. بعضی کارگردان ها کلاً دوست دارند این نوع اسامی را انتخاب کنند و برایشان فرقی هم ندارد که مخاطب نمی تواند هر بار برای صحبت راجع به فیلم، چنین جمله بلندی را به زبان بیاورد.
البته بیشتر این فیلم ها به صورت خلاصه شده به زبان مردم می آیند و اصولاً کسی از اول تا آخر آن ها را نمی گوید. مثلاً "من ترانه پانزده سال دارم"، همیشه به اسم "ترانه" شناخته می شود یا همه "من دیه گو مارادونا هستم" را به عنوان "دیه گو مارادونا" می شناسند. اسم فیلم "هیس دخترها فریاد نمی زنند"، همیشه همان "هیس" باقی ماند و "اسب حیوان نجیبی است" به اسم "اسب" کاهانی شناخته می شود.
البته یکسری هم هستند که کلاً نمی شود خلاصه شان را گفت و مجبوریم هر بار اسم کاملشان را به زبان بیاوریم. تعداد این فیلم ها زیاد است، اما مهم ترینشان این ها هستند: "اشیا از آنچه در آینده می بینید به شما نزدیکترند"، "ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه"، "آذر، شهدخت، پرویز و دیگران"، "همیشه پای یک زن در میان است"، "گاهی به آسمان نگاه کن"، "از رئیس جمهور پاداش نگیرید"، "من دیه گو مارادونا هستم"، "زندگی خصوصی آقا و خانم میم"، "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو"، "وقتی همه خواب بودند"، "در شهر خبری هست؛ نیست"، "نان، عشق، موتور هزار"، "جیب برها به بهشت نمی روند"، "هیس دخترها فریاد نمی زنند"، "چند کیلو خرما برای مراسم تدفین"، "چیزهایی هست که نمی دانی"، "دیشب باباتو دیدم آیدا"، "من ترانه پانزده سال دارم"، "دختری با کفش های کتانی"، "زندگی با چشمان بسته"، "احتمال بارش باران اسیدی"، "پستچی سه بار در نمی زند"، "کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد"، "زمانی برای مستی اسب ها"، "آوازهای سرزمین مادری ام"، "ارادتمند نازنین بهاره تینا"، "چه کسی امیر را کشت؟"، "بشارت به یک شهروند هزاره سوم" ازجمله آثاری هستند که عناوینشان بیش از یک کلمه است.
برخی فیلمسازان بر این عقیده هستند که نام اثر نباید دست فیلمساز را برای مخاطبش رو کند و برخی دیگر نیز معتقدند که اتفاقاً نام اثر باید گویای آن باشد تا مخاطب بداند که قرار است با چه فیلمی مواجه شود. این اتفاق همواره در سینما وجود داشته اما در چند سال اخیر اتفاق عجیبی که رخ داده انتخاب عناوینی ساده و سطحی برای آثار سینمایی است که گاهی از چند کلمه تشکیل شده اند و گاهی نام شهرها و اسامی خارجی را با خود به همراه دارند، جریانی که سه سال پیش با "لاتاری" آغاز شد و بعدتر با "پاستاریونی"، "آستیگمات"، "خانم یایا"، "میلیونر میامی"، "کاتیوشا"، "کلمبوس"، "لس آنجلس تهران"، "هت تریک"، "تگزاس"، "لازانیا"، "هشتگ"، "ایکس لارج" ادامه پیدا کرد.
بازگشت به گذشته
امروز نوعی بازگشت به دهه های 1340 و 1350 در ارکان مختلف سینمای بدنه و ازجمله انتخاب نام و عنوان فیلم ها به وجود آمده است. دوباره ورق برگشته و فیلم ها، گاه با نام هایی عجیب و سخیف و بنا بر حاکمیت مطلق سلیقه سینمادارها و تهیه کنندگان وارد بازار می شوند. این معضل در سینما وجود داشته و دارد. وقتی فیلمنامه ای نوشته می شود، حالا در هر کیفیت و سطحی، پیدا کردن یک اسم که بتواند در سر در سینماها خودش را نشان بدهد و یا سرمایه برگرداند، قاعدتاً خیلی سخت است. این اسم دیگر یک شناسنامه نیست، باید سرمایه برگرداند یا طوری تماشاچی را به سالن سینما بکشاند که آب از آب تکان نخورد و تماشاچی اصلاً نداند که با چه فیلمی طرف است. در تاریخچه سینمای ایران پر است از اسامی فیلم هایی که ادای آن ها، امروزه شبیه گفتن لطیفه و طنز است. این سینما در دهه هایی که یک تجارت نان و آب دار به حساب می آمد، چه اسم هایی که به خود ندید. روزگاری همین اسم ها بودند که سر در فرهنگ و سینمای ما را تشکیل می دادند.
امروز، "سینمادارسالاری" و نگرانی بارزی که نسبت به عدم برگشت سرمایه به وجود آمده، به رشد تولید فیلم هایی انجامیده که به سلیقه مطلق سینمادار-تهیه کننده عنوان گرفته اند، به سلیقه سینمادار-تهیه کننده ساخته شده اند و به روی پرده رفته اند و حالا، به سلیقه اینان به نام "فیلم مردمی" و "سلیقه مردمی" در قالب فیلم سینمایی یا ویدئویی گاه با نام هایی عجیب و سخیف روانه پرده یا شبکه نمایش خانگی می شوند. برای توجیه چرایی این کار هم از مردم مایه می گذارند و می گویند؛ تماشاچی به اسم فیلم نگاه می کند و سینما می رود و کم تر به فیلم هایی از جنس دهه های 1360 و 1370 با نام آن فیلم ها اقبال نشان می دهد.
"یه جیب پر پول یه گواهینامه"، "بخشکی شانس"، "در شب عروسی"، "بعدازظهر سگی سگی"، "دفتر ازدواج"، "عشق و گلوله"، "پرتقال خونی"، "حقه باز دم دراز"، "جاده عاشقی"، "ساعت عاشقی"، "پسر از من، دختر از تو"، "ساندویج سرد"، "پیتزا مخلوط"، " بستنی یخی"، "بازی لطیف"، "به روح پدرم"، "شال گردن"، "ساقیات باحالات"، "عروس و ملوس"، "چگونه میلیاردر شدم"، "عروس تهرانی"، "پوپک و مش ماشاءالله"، "چارچنگولی"، "چهار انگشتی"، "ازدواج در وقت اضافه"، "افراطی ها"، "مامان بهروز منو زد"، "رژیم طلایی"، "مادرزن سلام"، "دختر ایرونی"، "رز زرد"، "پاتو زمین نذار"، "ازدواج صورتی"، "خواستگاری محترم"، "سوغات فرنگ" و ... ازجمله عناوینی هستند که در طی سالیان گذشته روی آثار سینمایی نقش بستند.
شاید انتخاب این نوع اسامی در اواخر دهه 1380 شروع شد و به دهه 1390 رسید. علیرضا سجادپور مدیرکل اداره ارزشیابی و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1388 درباره انتخاب اسم برای فیلم های ایرانی و این که چرا در دهه اخیر، نام فیلم ها گاه با بی سلیقگی محض و البته گاه با هدف قرار دادن سطح نازل سلیقه مخاطب انتخاب می شوند، در گفت وگویی به فارس گفت: در عناوین فیلم ها این دقت وجود دارد تا به میزان متناسب برسد و فکر می کنم در صورت پروانه ساخت ها این مسئله مورد توجه قرار گرفته است و اگر اسمی از این حدود خارج شود و به سمت سطحی بودن و لودگی برود، با آن اسم موافقت نمی کنیم... اگر اسم فیلم از بین مواد غذایی انتخاب شود اشکالی ندارد اما اسامی مثل مادرشوهر یا عروس جان من کجاست؟ این ها اشکال دارد... تمام تلاش ما این است که وارد حیطه سطحی بودن و سینمای مبتذل نشویم و حالا اگر برخی از فیلم ها با اسم مغازه ها شباهت دارد خلاف حیای عمومی جامعه نیست، اما با فیلم هایی که در این زمینه زیاده روی کنند، برخورد می شود.
علیرضا سرتیپی تهیه کننده سینما و مدیرعامل فیلمیران نیز در گفت وگویی دیگر درباره فروش فیلم هایی که اسامی به اصطلاح زرد دارند، می گوید: اسم یک مشخصه است که تأثیر زیادی روی فروش فیلم دارد، اسامی مثل "دختر ایرونی" یا "پسر تهرونی" خیلی در فروش مؤثر هستند و مخاطب گویا از این دست فیلم ها راضی است.
وی ادامه می دهد: این دست اسم ها حداقل 20 تا 30 درصد روی فروش اثر می گذارند و مخاطب نشان داده که با اسامی مثل "اقلیما" ارتباط برقرار نمی کنند و این دست اسم ها روی آن ها تأثیر منفی دارد. چه بخواهیم و چه نه، مخاطب این اسم ها را دوست دارد و شاهد هستیم که این نوع فیلم ها، چه در سینما و فیلم های شبکه خانگی فروش دارند.
شاید یک اسم دو کلمه ای به اندازه یک فیلم به باورها و برداشت مخاطب لطمه نزند و از طرفی هم نمی شود با اسم فیلم به تحلیل منصفانه ای درباره یک فیلم رسید. اما در مورد محتوا و اسامی فیلم ها شوراهایی هستند که دست به بررسی می زنند و نمی توانیم در برابر انتخاب آن ها بگوییم که ما درست می گوییم و شما اشتباه می کنید.
درست است که سینما سلایق ریز و درشتی را در برمی گیرد و دنیای خودش را دارد، اما چه خوب است که مسئولان اداره نظارت و ارزشیابی در انتخاب فیلم ها اعمال نظر کنند و تهیه کنندگان، در کنار نگرانی سرمایه شان کمی هم به فکر فرهنگ جامعه باشند که اگر الان نگران این مسئله نباشیم، مشخص نیست تا سال آینده، فیلم های ایرانی با چه عناوینی در سینماها و سوپرمارکت ها به مخاطب عرضه شوند.
کاظم راست گفتار کارگردان سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: آثار سینمایی و تلویزیونی ما شامل قانون کپی رایت نمی شوند و از آنجا که امروز فضای مجازی نقش پر رنگی در زندگی مردم دارد بسیاری از این آثار یا در شبکه نمایش خانگی به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گیرد یا شبکه های ماهواره ای این آثار را به راحتی بدون هیچ مشکلی پخش می کنند. مخاطبان بسیاری نیز به دیدن این آثار می نشینند که در آمار فروش و تماشای فیلم ها و سریال ها قرار ندارند. در واقع ما بخش اعظمی از مخاطب هایمان به دلیل این مشکل پنهان است و آماری از آن ها نداریم.
راست گفتار خاطرنشان کرد: مخاطبان آثار نمایشی در ایران نسبت به دو سال پیش کمتر نشده بلکه بخش اعظمی از این مخاطبان به دلایل مختلف که مشکلات اقتصادی هم بخشی از آن است مخفی شده اند و می بینیم که امروز با اکران آنلاین این معضل بیشتر به چشم می آید و فیلمی که اگر در شرایط عادی در سینماها اکران می شد با اکران آنلاین به زحمت فروش خود را به 2 یا 3 میلیارد می فروشد. در واقع مخاطب سینما کم نشده است و همان افراد این فیلم ها را دنبال می کنند اما از آنجا که آثار به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار دارند به راحتی فیلم را می بینند و هزینه ای پرداخت نمی کنند.
او افزود: در حوزه ساخت، تولید و واردات برخی محصولات مثل اتومبیل گمرک مدیریتی در تولید و فروش تولیدات داخل ایجاد کرده است. به این معنی که ورود بی رویه خودروهای خارجی به داخل کشور توسط گمرک گرفته شده و اگر خودرویی وارد شود قیمتش به قدری بالا می رود که هر کسی قادر به خرید این اتومبیل نیست و مردم مجبور به خرید پراید هستند. در حوزه فرهنگ نمی توان و نباید این فیلتر را داشت و باید هنرمندان و مسئولان در رقابت با آثار خارجی کیفیت تولیدات را بالا ببرند. فیلم ها و سریال های روز دنیا در دسترس مردم هستند و مردم کیفیت این آثار را با فیلم ها و سریال های خودمان مقایسه می کنند و به لحاظ کیفی ما واقعاً فاصله بسیاری را آثار تولید شده در کشورهای دیگر (به خصوص هالیوود) داریم.
کارگردان فیلم سینمایی نقاب تصریح کرد: سینمای ایران علاوه بر رشد گلخانه ای اش به شدت مافیایی و بچه گانه رشد کرده است. هر بار که اسامی پروانه ساخت های صادر شده را می بینیم نام هایی مطرح می شوند که معلوم نیست از کجا آمده اند و می خواهند فیلم بسازند. سینمای ما امروز محل ارضای حس شهرت، ژست فیلمسازی و سرمایه داری افراد ثروتمندی شده است که هیچ دغدغه ای برای سینما ندارند به همین دلیل فیلم ها نه تناسبی با سلایق و علایق مخاطبان ایرانی دارند و نه استانداردهای جهانی در ساختار این آثار مورد توجه قرار گرفته اند به همین دلیل مخاطب با دیدن این فیلم ها سرخورده شده و ترجیح می دهد در خانه به دیدن فیلم ها و سریال های خارجی بنشیند.
این کارگردان اظهار داشت: فیلم هایی امروز اکران می شوند که واقعاً به لحاظ کیفی هیچ ارزشی ندارند و فقط وقت اکران را پر می کنند و به تبع آن افراد باتجربه ای مثل مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، بهمن فرمان آرا، کیومرث پوراحمد و... که زمانی فیلم های فوق العاده ای می ساختند با این موج همراه شده و دیگر انگیزه ندارند، التزامی به ساخت فیلم خوب نمی بینند و آثار آن ها نیز به لحاظ کیفی افت می کنند و از طرفی فیلمسازانی مثل ناصر تقوایی ترجیح می دهند دیگر فیلم نسازند.
راست گفتار با اشاره به ضعف های بسیار در مدیریت فرهنگی کشور، گفت: متأسفانه از فیلم هایی حمایت می شود که کیفیت ندارند و نظارت درستی بر آثار تولیدی وجود ندارد. تلویزیون هم به دلیل مقررات سخت گیرانه ای که دارد شرایط بدتری را تجربه می کند و از آنجا که قوانین رسانه ملی حدود 40 سال است که تدوین شده مدیران نیز گرفتار آن هستند و نمی توانند برای جذب مخاطب برنامه ای داشته باشند. در تلویزیون ملاک به هیچ وجه جذب حداکثری مخاطب نیست و فقط به حفظ اصول فکر می کنند.
او افزود: برای بخش خصوصی دیگر امکان کار و تولید اثر وجود ندارد و تنها راه نجات سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی فعالیت عاشقان این حرفه است. افرادی که عاشق سینما هستند باید اثرات مخرب پولشویی را از بین ببرند و با هزینه هایی که خودشان انجام می دهند سعی دارند آثار باکیفیتی تولید کنند که مردم به دیدن فیلم های ایرانی بیایند. باید در سینمای ایران رقابت ایجاد شود، رانت خواری از بین برود و تشکیل کمپانی ها یکی از راه حل های نجات سینمای ما است. ما باید فیلم های صادراتی بسازیم که در کشورهای دیگر نیز اکران شوند. اگر امروز سینمای ما بضاعت این کار را ندارد اصلی ترین عاملش سنگ اندازی جلوی فعالیت افراد کاربلد است. باید برای فراهم کردن شرایط برای افراد باتجربه و کاربلدی مثل ناصر تقوایی شرایط تولید اثر را فراهم کنیم.
به گزارش اسپوتنیک، به تازگی محمدحسین لطیفی، کارگردان سینما و تلویزیون ایران طی مصاحبه ای از وضعیت کشور ایران انتقاد کرده است. او در این مصاحبه عنوان کرده است که قادر نیست فیلم طنز بسازد چرا که حال دل مردم، اهالی سینما و خود او خوش نیست.
A post shared by شبکه تی وی پلاس (@tvpluss) on Aug 10, 2020 at 11:40pm PDT
محمد حسین لطیفی در انتقاد به وضعیت کشور عنوان کرد که بورس یک بازی کثیف است و می خواهند زمین سوخته ایجاد کنند چرا که در کشور ایران کارخانجات بسیاری ورشکسته شده اند و تولیدی وجود ندارد. به گفته این کارگردان معروف،من دلم می سوزد و معلوم نیست از حباب بورس چه کسانی ضرر خواهند کرد. این کارگران همچنین عنوان کرد که وضعیت اقتصادی ایران خوب نیست و باید فکری به حال آن کرد.
A post shared by فساد نیوز (@fesad_news) on Aug 12, 2020 at 10:35am PDT
کاربران نظرات بسیار متفاوتی را نسبت صحبت های محمدحسین لطیفی ثبت کردند. عده ای معتقدند که نظرات این کارگردان غیر کارشناسی است چرا که کارخانجات خودروسازی محصولات 2 سال آینده خود را پیش فروش می کنند. به گفته این دسته از کاربران، برخی کارخانجات دیگر به دلیل وجود تحریم ها به شکوفایی و تولید رسیدند و سهام آنان در بورس چند برابر شده است. آنها معتقدند که برای بررسی میزان فروش و تولید کارخانجات و شرکت ها، می توان به سامانه کدال مراجعه کرد د بعد نظر کارشناسی داد.
انتقادات محمدحسین لطیفی از وضعیت اقتصادی/حال دلم خوش نیست، بورس یک بازی کثیف است
A post shared by حواشی هنرمندان (@hashiyeh) on Aug 12, 2020 at 10:54am PDT
در مقابل گروهی دیگر از کاربران عنوان کردند که این کارگردان حرف دل مردم و حرف حق را زده است و از اینکه به فکر مردم می باشد و هم نظر با آنهاست، آرام شده اند.
گروهی دیگر از کاربران نیز معتقدند که محمدحسین لطیفی در مقام یک کارگردان نباید در مورد بورس حرف بزند و فقط می تواند در حیطه تخصصی خود نظر کارشناسی دهد.
امیر حسین جوانشیر در گفت وگو با کیهان ضمن بیان مطلب یاد شده گفت: طبق شواهد فراوان و خبرهای رسیده اتاق فکر جبهه اصلاح طلبان به صحنه گردانان اصلی و مهره هایشان در عرصه سینما دستورالعملی تازه داده اند تا فضای غالب و حاکم بر سینمای ایران را در همه حوزه های مربوطه آماده رویدادی مهم در سال 1400 کنند و از هم اکنون شرایط را مانند دوره های انتخاباتی قبلی مهیا سازند!
وی افزود: انتخابات پر حاشیه و مسئله دار خانه سینما هم مصداقی بر این موضوع بود و تلاش حلقه ای مشخص و بدسابقه برای جهت دهی و دخالت در همه امور سینمای امروز ایران، بار دیگر کاملا هویدا شد!
جوانشیر همچنین تصریح کرد: این روزها با توجه به تجربه سال های گذشته و بیداری و عدم اثرپذیری آحاد مردم از مافیای مهندسی شده خانه سینما و سلبریتی های گوش به فرمان اتاق فکر جریان اصلاحات ، تحرکات و دست و پا زدن های کاملا دستوری و سیاسی این روزهای مافیای سینما تنها معطوف بر رویداد مهم 1400 است تا به هر شکل ممکن نیروهای مطیع و تربیت شده شان را در نقاط حساس و کلیدی سازمان سینمایی، خانه سینما، جشنواره های مهم و شورای فیلم و پروانه بگمارند که تا حد توان و امکانشان مانند گذشته بتوانند فضا را به نفع سیاست هایشان مدیریت و شرایط را برای رویداد سال آینده آماده کنند که البته از هم اکنون نشانه های شکست و انزوا و عدم اقبال عمومی به نقشه هایشان قابل پیش بینی است.
[پولاد امین] چرا یک نسلی از سینماگران ما خانه نشین شده اند؟ بیضایی جلای وطن کرده، تقوایی دیگر فیلم نمی سازد و.... گروهی محدود در سینما حضور دارند. برخی فقط با رانت فیلم می سازند و نتیجه اش همین است که در سینمای این سال ها می بینیم. درد دل های مسعود جعفری جوزانی آینه سینمای امروز ماست؛ داستانی که چندین سال است تکرار می شود و نتیجه اش بیکاری اغلب سینماگران فرهنگی این سرزمین است؛ اتفاقی تلخ که امروز پس از درگذشت خسرو سینایی یک بار دیگر مطرح شده و نگاه ها را متوجه این موضوع کرده که چرا سینماگران توانمند و قَدَر در این سینما تاب نمی آورند و میدان را یک سره می سپارند؟
بعد از درگذشت خسرو سینایی، برخی مسئولان و تهیه کنندگان خصوصی با این اتهام مواجه شدند که چرا امکان ادامه کار برای سینایی و دیگر فیلمسازان متفاوت و فرهنگی فراهم نیاورده و از محو شدن تدریجی آنها در روند رو به افول سینمای امروز ایران جلوگیری نکرده اند . صحبت های اخیر برادر ناصر تقوایی- که از بیکاری برادرش نوشته بود- بحث را وارد سطحی دیگر کرده است؛ موضوعی مثل گلایه های بهرام بیضایی که همین چند وقت پیش گفته بود: اگر بخواهید خط سیری در کارنامه من پیدا کنید، وقفه هایی که در کار افتاده جلوی این خط سیر طبیعی را گرفته و شما حتما به این نیز باید فکر کنید که اگر می توانستم مرتب فیلم بسازم، الان کجا بودم؟ یا واروژ کریم مسیحی اگر بین پرده آخر و تردید دو دهه فاصله نیفتاده بود چقدر جلوتر از الان بود؟ جامعه سینما و تماشاگر هم قدمی پیشتر بودند. تقوایی الان سال هاست فیلم نساخته، چطوری است که برای هر چیز پیش پا افتاده ای امکانات فراهم است ولی برای اینها امکاناتی فراهم نمی شود؟
فاکتور حیاتی
در این بین عده ای نیز هستند که کم کاری فیلمسازان متفاوت و فرهنگی را با توجه به روند استقبال مردم از آثار متأخرشان اتفاقی طبیعی می دانند و آن را نتیجه و برآیند فعالیت های این فیلمسازان و استقبال نکردن مردم از آثارشان عنوان می کنند. خسرو دهقان، منتقد، در این زمینه می گوید که اگرچه صرفا با فاکتورهای اقتصادی نمی توان کلیت کارنامه سینماگر را ارزیابی کرد، اما به هرحال اقتصاد هم فاکتور مهمی در سنجش موفقیت سینماگر است: فروش فیلم فاکتور مهمی است و این نه فقط در ایران که در تمام دنیا هم صادق است. به خصوص که منظور از فروش در چنین بحث هایی تنها معنای اقتصادی ندارد و گستره وسیع تری به نام اقبال تماشاگر و بیشتر دیده شدن را شامل می شود. در حقیقت فروش هم یک بحث مالی است- که تهیه کننده به سرمایه اش برسد- هم جنبه دیگری دارد که ناظر بر این است که تعداد بیشتری از مردم به تماشای فیلم بنشینند.
صرفه اقتصادی
در بحث هایی مانند بیکاری بیست ساله ناصر تقوایی یا در محاق ماندن پروژه های رویایی خسرو سینایی و بزرگان دیگر، بسیاری از اوقات این توجیه مطرح شده که چون این افراد فیلم هایشان صرفه اقتصادی ندارد، از چرخه تولید بیرون مانده اند. درواقع برخی از این افراد با این اتهام مواجهند که با وسواسی که در کار دارند، روند تولید آثارشان طولانی و پرهزینه می شود. عده ای دیگر نیز متهم اند که صرفا آثار نخبه پسند تولید می کنند و این هم خود باعث می شود دایره مخاطبان شان کوچک شود. اما از نگاه خسرو دهقان، همه چیز در این بحث ناظر به بازگشت سرمایه نیست و اگر شمار بینندگان فیلم های ناصر تقوایی یا زنده یاد خسرو سینایی را در طول زمان حساب کنیم، آثارشان به صرفه جلوه می کند. به هرحال تقوایی چند فیلم پرفروش و البته چند فیلم به شدت پرمخاطب دارد که ازجمله پرتماشاگرترین آثار تمام سال های سینمای ایران هستند؛ بیضایی نیز. با این توضیح که فیلم هایی مانند سگ کشی ، شاید وقتی دیگر و حتی مسافران در گیشه هم پرفروش بوده اند. در مورد خسرو سینایی هم کتمان نمی توان کرد که عروس آتش و هیولای درون ازجمله دیده شده ترین فیلم های سینمای ایران هستند و هزاران وعده نمایش مرثیه سوخته در انواع و اقسام فستیوال ها و تلویزیون ها هم آن را اثری به شدت پرمخاطب و به صرفه جلوه می دهد. خسرو دهقان می گوید: این بحثی که فروش فیلم مهم است، تماشاگر مهم است، اقبال مخاطب مهم است، فی نفسه بحث اشتباهی نیست. اما بزرگانی که این مسائل درباره شان مطرح می شود، اتفاقا فیلمسازان کم تماشاگری نیستند. بله، ناصر تقوایی فیلم کم فروش هم داشته، اما من حداقل چند فیلم پرفروش هم از او به یاد دارم؛ مثلا به یاد دارم ناخدا خورشید خوب فروخت و حتی فیلم آخرش کاغذ بی خط . از نظر دیده شدن و شمار تماشاگران هم ای ایران ، ناخدا خورشید و کاغذ بی خط در گذر زمان خوب دیده شده اند و بحث های زیادی هم به وجود آورده اند. بگذریم از دایی جان ناپلئون که یکی از دیده شده ترین سریال های تاریخ تلویزیون ایران است.
راه حل اروپایی
این روزها عده ای بدون توجه و مداقه در مفهوم اقتصاد آزاد از حمایت های دولتی برای تولید فیلم های فرهنگی به شدت انتقاد می کنند. این گروه با نگاهی رادیکال به اقتصاد آزاد ذات سینما را در مفهوم عرضه و تقاضا خلاصه می کنند و بر این باورند که حمایت از فیلمساز فرهنگی که در روند طبیعی بازار نتواند به فعالیتش ادامه دهد، منطقی و عاقلانه نیست.این درحالی است که در اقتصادهای واقعا آزاد هم حمایت از آثار فرهنگی، اصلی پذیرفته شده است و حتی در دل سینمای هالیوود هم فیلمسازانی داریم که تنها بنا به ذات فرهنگی فیلم هاشان امکان ادامه حیات دارند. در اروپا البته این امر رواج بیشتری دارد و یکی از وظایف دولت و شهرداری ها حمایت از تولید آثار هنری غیرتجاری است. مثلا در فرانسه مرکزی به نام مرکز فیلم فرانسه سالانه روی 30 فیلم فرهنگی سرمایه گذاری می کند (همان مرکزی که امسال از قهرمان اصغر فرهادی هم حمایت کرده). در دیگر کشورهای اروپایی هم چنین مراکزی با نام های مختلف وجود دارند و با حمایت های مالی و معنوی و فاندهای مختلف از هنرمندان حمایت می کنند. بگذریم از تلویزیون هایی مانند آرته و شبکه های مشابه که یکی از وظایف شان تولید آثار متفاوت غیرتجاری است. در این زمینه می توان به آمار فروش سینمای اروپا در دو دهه اخیر هم رجوع کرد و گفت در صورتی که قرار بود روند اقتصاد آزاد تکلیف ادامه حضور سینماگران فرهنگی را تعیین کند، آن وقت فیلمسازانی مانند برادران داردن، امیر کوستوریکا، فرانسوا اوزون، پدرو آلمادوار، میشاییل هانکه و بسیار فیلمساز هنرمند و فرهنگی دیگر باید خیلی وقت پیش جای خود را به سازندگان فیلم های پفکی- ابرقهرمانی داده بودند و روند تبدیل سینما به یکی از غرفه های شهربازی با سرعت بسیار بیشتری طی شده بود. مثلا آخرین فیلم فرانسوا اوزون، تابستان 85 که 4میلیون یورو هزینه تولیدش بوده، تنها 2 میلیون فروخته و فیلم 6میلیون یورویی به لطف خدا هم تنها نیمی از پول خود را برگردانده است. اگر فیلم دو عاشق را هم در نظر بگیریم که با هزینه 8 میلیون یورو تولید شده و تنها 4 میلیون فروخته، باید گفت اگر قرار بود تکلیف این کارگردان را سه فیلم آخرش روشن کند، باید کار او را تمام شده می دانستیم. مثل امیر کوستوریکا که او هم چهار فیلم آخرش با حمایت های دولت فرانسه تولید شده اند و پرفروش ترین فیلمش در 10سال اخیر مارادونا از نگاه کوستوریکا بوده که تنها 700 هزار یورو فروخته. برادران داردن هم وضعیت مشابهی دارند و از میان فیلم های اخیرشان احمد جوان تنها یک ونیم میلیون یورو فروخته، دختر ناشناس که 7میلیون هزینه داشته، کمتر از 3 میلیون فروخته و فیلم 7 میلیون یورویی دو روز و یک شب هم 9میلیون فروخته تا حتی پرفروش ترین فیلم کارنامه شان هم از نظر آمار و ارقام سودآور نباشد. اما مسأله این است که در کشورهای اروپایی این درک در سرمایه گذاران و مدیران وجود دارد که تنها با انجام یک رقابت (گیشه) نمی توان تکلیف رشته های متعدد را روشن کرد. برخی از سینماگران هستند که تکلیف موفقیت یا ناموفق بودن شان نه در گیشه های سینما بلکه در فستیوال ها و دانشگاه ها و بحث های منتقدان روشن می شود. موضوعی که در سینمای ما نادیده گرفته شده و شماری از منتقدان به اصرار و تأکید می گویند که معیار ارزیابی موفقیت کسانی مثل ناصر تقوایی یا خسرو سینایی با رضا عطاران و مسعود ده نمکی یکی است. خسرو دهقان می گوید: این مقایسه ها چندان درست نیست و باید فاکتورهای موثر بر سینمای ما را با سینمای غرب قیاس کرد و بعد دست به مقایسه زد. در این زمینه می توان گفت هالیوود سازوکار خودش را دارد، سینمای اروپا سازوکار خودش را و ایران هم سازوکاری مختص خود دارد .
سینمای دولتی ایران
دهقان، سینمای ایران بعد از انقلاب را غیر از چهار پنج درصد سینمایی دولتی می داند: از فردای بیست ودوم بهمن 57 تا همین حالا که با هم حرف می زنیم، ساختار سینمای ایران دولتی بوده و اگر هم کاملا دولتی نبوده، متعلق به نهادهایی مانند شهرداری، حوزه هنری، فارابی و... بوده که به هرحال بخش خصوصی نیستند. چنین ساختاری متر و محکش بی تردید با سینمای کشورهای غربی فرق دارد. یعنی اینکه کار کردن یا نکردن عده ای را به معیارهای اقتصادی ربط بدهیم و بخواهیم آن را به این شکل توجیه کنیم، درست نیست. به باور خسرو دهقان در سینما قوانین و قواعد دیگری سرنوشت هنرمندان را رقم می زند: اینجا در شکل قالبش هر فیلمسازی برای اینکه بخواهد فیلمش را بسازد، ناچار است برود سراغ دولت یا سایر نهادها و اینها هستند که ترکیب فیلمسازان هر دوره را معین می کنند. یعنی می بینیم عده ای همه ساله کار می کنند و عده ای هم در دست اندازهایی که همه شان هم بروکراتیک نیستند گیر کرده و کم کم از دور خارج می شوند؛ نه به اقتصاد و معیارهای اقتصادی کار دارد و نه بهانه هایی مانند هزینه های تولید. چون همه ساله در این سینما فیلم هایی ساخته می شود که این منطق را نقض می کنند .
ذات سینما
ذات سینما این است و بی رحمی در ذات سینماست. سینما شعر و شاعری نیست که نیاز به یک قلم و چند برگ کاغذ و خلوتی داشته باشد و تمام. سینما هزینه دارد و امروز حداقل 3 میلیارد تومان برای ساخت هر فیلمی نیاز است. این وجه صنعتی به هر حال مشکلات خودش را هم دارد و همین هم هست که سال به سال با بی رحمی های این صنعت آشناتر می شویم . اما حرف آخر خسرو دهقان: باید بخش خصوصی را تقویت کرد تا تمام سینمای ایران دولتی نباشد. این می تواند بخشی از مشکلات را هم حل کند و حداقل اینکه در کاهش برخوردهای سلیقه ای و دیدگاهی و باندی و حزبی موثر است. البته این را می دانیم که هیچ مشکلی را نمی توان یک شبه حل کرد، اما گام هایی چون تقویت بخش خصوصی می تواند روزنه ای ایجاد کند برای نفس کشیدن سینمای ایران.
خبرگزاری شبستان ، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : شفافیت شاید مهم ترین کلیدواژه فعالیت سازمان سینمایی در دوران مدیریت حسین انتظامی باشد. رییس سازمان سینمایی در همین مدتی که سکان سینمای ایران را به دست گرفته، همواره بر شفافیت به عنوان یکی از اصول فعالیت سازمان متبوع خود تاکید کرده است. کلیدواژه ای که البته از ابتدای حضور سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور جدی مظرح شد و نمود آن در انتشار هزینه جشنواره های فرهنگی هنری نمایان شد. فعالیت مستمر سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات نیز یکی از دستاورهای صالحی در دوران وزارت است که انفاقا حسین انتظامی دبیری آن را بر عهده دارد. این سامانه در سال های گذشته وجهه همت خود را بر این قرار داده که طیف وسیعی از نهادهای حاکمیتی را به انتشار عمومی اطلاعات خود مجاب کند.
به هر روی انتظامی که چند ماه سرپرست سازمان سینمایی بود، وقتی از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ریاست این سازمان منصوب شد، از نخستین نشست رسانه ای خود به در جایگاه سکاندار سینمای ایران(اردیبهشت ماه سال گذشته) تا همین چند روز پیش که بار دیگر به صورت مجازی روبروی خبرنگاران نشست، کوشیده مولفه های شفافیت در سیاستگذاری سینمای ایران را تشریح کند . انتشار گزارش عملکرد نهادهای زیرمجموعه سازمان سینمایی در کنار جدول هزینه این نهادها طبیعتا از مهمترین مولفه های این شفافیت است. یا طراحی سامانه هایی که از طریق آن ها می توان میزان فروش فیلم ها و وضعیت مجوزها را مشاهده کرد. علاوه بر این، مدیران سازمان سینمایی از همان ابتدای دوره جدید موظف شدند آیین نامه های مربوط به حمایت از فیلم ها و سینماگران را به صورت علنی منتشر کنند تا مشخص شود هر نهاد از چه فیلم هایی به چه میزان حمایت خواهد کرد. بر این اساس بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، انجمن سینما جوانان ایران و سایر بخش های زیر مجموعه سازمان سینمای، از ابتدای سال سیاست های اجرایی خود را اعلام می کنند؛ سیاست هایی که که بر مبنای نقشه راه و وظیفه قانونی هر یک مشخص می شود. با همه این ها البته ماه های حضور حسین انتظامی در سازمان سینمایی بدون حاشیه و چالش نبوده است؛ رخدادی که به نوعی با طبیعت سینما گره خورده است. به طور مثال همین مساله به ظاهر ساده مجوزهای تهیه کنندگی و کارگردانی که اخیرا از سوی سازمان سینمایی اعطا شد، با موافقت ها و مخالفت های فراوانی از سوی اهالی سینما و اعضای صنوف سینمایی مواحه شد.
انتظامی حالا و چند روز بعد از نشست رسانه ای خود در توییتی بار دیگر به مساله شفافیت اشاره کرده است. توییتی که احتمالا به نوعی متاثر از بازخوردهای نشست رسانه ای است. او نوشته است: شفافیت حتما برای هر مدیر و سازمانش مخاطراتی دارد؛ حتما مچ گیری اتفاق می افتد؛ حتما بعضی جاها پشیمانی آنی می آورد ولی مزایا و برکات آن به قدری زیاد و بادوام است که این سختی ها در مقابلش تقریباً هیچ است .
اشاره انتظامی به مخاطراتی که شفافیت برای مدیر و نهاد متبوع او به همراه دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شفافیت شاید در ابتدا مفهومی جذاب و هیجان انگیز به نظر برسد اما اجرای سیاست شفافیت در نهادهای دولتی که وظیفه سیاست گذاری و امور اجرایی طیف قابل توجهی از فعالان یک عرصه را بر عهده دارد، به سادگی سخن گفتن از آن نیست. در این جا پیاده سازی شفافیت خود نیازمند طراحی ساز و کاری ویژه و عملیاتی است.
اما نکته جالب توجه دیگر درباره این توییت، استفاده از هشتگ سرمایه اجتماعی در زیر آن است. از همین جا می توان فهمید که انتظامی حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی را محصول سیاست شفافیت می داند. گزاره ای که به نظر قابل تامل می نماید. در دورانی که با گسترش منابع ارتباطی، افکار عمومی به سادگی در معرض اخبار ضد و نقیض قرار دارد، شفافیت گزینه ای کاربردی خصوصا برای نهادهایی است که منابع آن ها از بیت المال تامین می شود. وقتی شرکت های فعال در بخش خصوصی برای اعتمادسازی نسبت به فعالیت های خود در فضای جامعه و ترغیب سرمایه گذاران، دست به انتشار آمار و ارقام مربوط به فعالیت های خود می زنند، حتما نهادهای دولتی می توانند با پیش گرفتن سیاست شفافیت و گزارش دقیق عملکرد خود به اذهان عمومی، اعتماد عمومی را بهبود بخشند.
هنوز برای بررسی میزان موفقیت یا ناکامی سیاست های حسین انتظامی در سازمان سینمایی زود است. مدیر فرهنگی که پیش از این برای اهالی رسانه و مطبوعات شناخته شده بود اما حضور او در صدر مدیریت سینما بسیاری را غافلگیر کرد. بهره مندی سینمای ایران از حجم میلیونی مخاطب و نهادها و صنوف پرتعداد، مدیریت آن را به چالشی قابل توجه بدل می کند. در زیست بوم سینمای ایران که فعالان پرتعداد با عقاید و رویکردهای متفاوت دارد، دستیابی به تصمیمی واحد و مقبول قطعا کار دشواری است. تجربه ای که عموم مدیران سینمایی در چهار دهه گذشته از سر کذرانده اند. مدیرانی که وقتی سکان سینما را در دست گرفتند با آب و تاب از تحولات پیش رو سخن گفتند اما بخت و نظر مساعد سینماگران با همه آن ها یار نبود. حال باید منتظر ماند و عملکرد خسین انتظامی حداقل تا پایان دولت دوازدهم را به نظاره نشست. این که سیاست های او در نهایت جه ثمراتی برای سینمای ایران و اهالی آن خواهد داشت. خصوصا این که کرونا فعالیت پویای سینما را با دشواری غیرطبیعی مواجه کرده و عبور از این بحران در ماه های پیش رو مدیریتی متفاوت می طلبد.
پایان پیام/ 14
سینماسینما ، زهرا مشتاق
آقازاده ور ترسناک اجتماعی است که هیولاوار همه را می بلعد.
زمانی که رسانه اصطلاحا ملی، از انعکاس واقعیت های جامعه در افسار صدها خطوط قرمز و ممیزی و فهرست سیاه متوقف ماند؛ شبکه نمایش خانگی به شکل معجزه آسایی به کمک مخاطبانی آمد که گلوهای گره شده شان، راه بر نفس شان بسته بود، از بس خود را در هیچ آینه ای نمی دیدند. سریال هایی چون دل و عاشقانه به شکلی و کرگدن و خواب زده به شکلی دیگر.
آقازاده به مدد پشتیبانی موسسه اوج، که پول و قدرت را با هم در چنته دارد، در نزدیکی انتخابات آینده، از جریانی زورمند، فقط به عنوان نمونه پرده برداری می کند تا حساب کار دستمان بیاید که کجاییم و کجا ایستاده ایم.
زمانی پس از انقلاب، و بعد از پایان دوره جنگ، که آدم ها دوباره سرشان به حساب و کتاب برگشت، طبقه نوکیسه پدید آمد و بعدتر آقازادگانی از دل هزار فامیل که به شکل آشکاری دست به غارت ثروت های ملی زدند. اگر طبقه نوکیسه از قبل احتکار یا سر درآوردن از دو دو تا هزارتای بازار خوب پول و پله ای به هم زدند؛ طبقه رو به ازدیاد آقازادگی و خانم زادگی از قبل رانت به ثروت های افسانه ای رسیدند. رانت نام، رانت فرزند کسی بودن، رانت آگاهی از پشت پرده اقتصاد و بازار و بورس و معدن و سهام بانک ها. آقازاده به طور مشخص نمایش عمومی همین رانت هاست و البته، البته با گنجاندن شخصیت حامد، سعی دارد معدود آقازادگان پاکیزه سرشت را نیز به تصویر بکشد. جنگ آقازادگان خوب و بد. مثل یک شوخی می ماند. چون بیش از آنکه جنگی برای غلبه خوبی بر بدی درمیان باشد، جنگ قدرت است که جناح ها را وادار به افشای یکدیگر می کند.
آقازاده تماشای خودمان است. نمایش چپاول داشته هایمان. از درونی ترین بخش تا نمود بیرونی آن. ذره ذره آنچه بر ما گذشته است، یا می گذرد یا تمام آنچه پیش روی ماست. برآیند جامعه ای غارت شده، که معترضین خود را دچار استیصال، انفعال و حتی محتاج به نان شب کرده است. آقازاده عصاره جامعه ای تباه شده است که مخاطبانش جز نظاره گری همراه با افسوس های فراوان یا منفعل شده و یا کاری از دستشان برنمی آید. مخاطبانی که هر هفته در انتظار تماشای قسمت های بیشتر و تکان دهنده تری از بدبختی های خود هستند. مردمانی که گویا تکیه زدن بر جایگاه قربانی را بیش از هر نقش دیگر می پسندند.
به گزارش گروه روی خط رسانه ها خبرگزاری برنا ؛ حمید بهمنی کارگردان سینما گفت: قوه قضائیه باید یک نماینده تمام اختیار در شوراهای پروانه ساخت و نمایش داشته باشد تا با رصد و کنترل جدی و دقیق روی یکایک آثاری که قرار است تولید شوند و یا به تولید رسیده اند مانع از انتشار مطالب کذب و ضدملی شده و اجازه سمپاشی توسط برخی فیلمسازان را ندهند. در دولت تدبیر و امید برخی افراد تمام تلاش شان را به کار بردند تا مبحث مهم نظارت را به گونه ای جا بیندازند که سانسور تلقی شود آن ها در اولین گام برای رسیدن به اهداف شان مسائلی نظیر جذب مخاطب و ایجاد مباحث آزاد در عرصه فرهنگ و هنر را مطرح کردند تا از این رهگذر با سمپاشی در سطح جامعه بتوانند برخی عوام را با خود همراه کنند.
پی نوشت: سازمان سینمایی وزارت ارشاد به باندهای خود اجازه ساخت و نمایش هر فیلمی را می دهد که نتیجه اش نزول سطح سلیقه مخاطب و سطحی نگری و جایگزینی ژانر نکبت به جای سینمای اجتماعی شده و در عوض آثار بدون مشکل فیلمسازان مستقل را توقیف یا سانسور سلیقه ای می کنند!
سینما پرس//
جلیل فرجاد بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ،پیرامون فعالیت های اخیر خود در عرصه بازیگری گفت: فعلا پیشنهاد خوبی ندارم و عجله ای هم ندارم که صرفا برای بودن در صحنه در هر کاری بازی کنم، بیشتر ترجیح می دهم صبور باشم و همچنان منتظر نقشی خوب خواهم ماند.
وب درخصوص دلیل کم کاری های اخیر خود در عرصه بازیگری افزود: من سالها در سینما و تلویزیون بازی کرده ام، بالاخره سابقه ای دارم که برای ان زحمت کشیده ام، برای همین سابقه هم به لطف خدا پیش مردم جایگاهی پیدا کرده ام که همیشه لطف آنها شامل حال من بوده است، سابقه ام را از سر راه نیاورده ام که در هر کاری بازی کنم.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین گفت وگو جلیل فرجاد پیرامون همکاری با علی نصیریان اینجا کلیک کنید
بازیگر فیلم جان سخت دلیل غیبت طولانی مدت خود در سینما را اینگونه مطرح کرد: به شدت دلتنگ حضور در عرصه سینما و بازی در آثار سینمایی هستم. سالهاست از سینما دور شده ام و دلتنگ این هستم که بار دیگر تصویر خود را بر پرده سینما ببنیم.
وی در همین راستا افزود: بار ها و بار ها گفته ام چرا از سینما دور شده ام و غایبم، به همین دیگر دوست ندارم در مورد وضعیت بازیگری سینما نظر بدهم، زیرا دیگر برای من هیچ اهمیتی ندارد. اگر کار خوبی پیشنهاد شود بازی می کنم و اگر نشود بازی نمی کنم. من نمی توانم دنبال نقش بروم و هر روز در هر دفتر سینمایی به دنبال حضور در آثار باشم. من به هیچ وجه برای بازی در سینما التماس کسی را نمی کنم.
این بازیگر پیشکسوت سینما با اشاره به وجود رابطه در سینما تاکید کرد: متاسفانه برای بازیگران پیشکسوت و نسل میانی سینما نقش خوب نوشته نمی شود و طبیعتاً وقتی نقشی خوب نباشد ترجیح می دهم در خانه بمانم تا در آن نقش بازی کنم. یک زمانی بود که از ما برای حضور در آثار سینمایی دعوت می شد و ما برای بازی حق انتخاب داشتیم، اما در حال حاضر روابط، خودی و ناخودی و برخی اتفاقات باعث شده تا فقط برخی امکان حضور در سینما را داشته باشند.
فرجاد خاطرنشان کرد: در حال حاضر شرایط روحی خوبی برای بازی ندارم و ترجیح می دهم که کاری را قبول نکنم. نقش های پیشنهادی اینقدر کوچک هستند که برای من بازیگر هیچ انگیزه ای برای کار باقی نمی گذارند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، پیمان قاسم خانی کارش را در سینما و تلویزیون در قامت فیلم نامه نویس آغاز کرد. بیشتر فیلم ها و سریال های او جزو شناخته شده ترین محصولات کمدی ایرانی اند. قاسم خانی پس از سال ها نویسندگی، بازیگری راهم جدی تر پیگیری کرد و سپس به صورت مستقل وارد کارگردانی شد.
او که به نوعی کاشف پژمان جمشیدی در حوزه بازیگری است تصمیم گرفت این بار زوج هنری موفق جمشیدی و سام درخشانی را که در سریال پژمان دیده شده بودند، این بار در سینما و در فیلم خوب، بد، جلف به کار گیرد. آن دو در کنار حمید فرخ نژاد توانستند ترکیب پرفروشی را بسازند که خروجی اش فروش چندین میلیاردی فیلم قاسم خانی بود، چیزی که برایش راضی کننده بود. اما حالا این نویسنده و کارگردان سراغ ساخت قسمت دوم فیلم پرفروشش رفته بود تا بازهم گیشه را بترکاند!
*کمی درباره داستان فیلم
داستان فیلم خوب بد جلف 2: ارتش سری روایت یک تیم جاسوسی و تروریستی از آمریکا است که قصد دزدیدن کیک زرد از ایران را دارند. این گروه خرابکار، از سام درخشانی و پژمان جمشیدی به عنوان بازیگر در قالب یک گروه فیلمسازی سواستفاده کرده و آن ها را در نقشه خود همراه می کنند.
این زوج ساده لوح (سام درخشانی، پژمان جمشیدی) که از سریال پژمان شکل گرفته اند، قرار است در نقش خودشان و به عنوان بازیگر در فیلمی به نام ارتش سری به کارگردانیِ یک ایرانیِ مقیم آمریکا به نام فربد (حامد کمیلی) و سرمایه گذاری دکتر (فرهاد آئیش) بازی کنند. آناهیتا (ریحانه پارسا) نیز در نقش دختر جعلی آقای دکتر در این فیلم حضوری کمرنگ دارد.
*بمبی که نترکاند
اکران خوب، بد، جلف2 با شیوع کرونا و تعطیلی سالن های سینما همراه شد. احتمالا سازندگان این فیلم خودشان را برای فروش بسیار بالا آماده کرده بودند اما به هرحال کرونا اجازه نداد معلوم شود تصور سازندگان فیلم درست است یا غلط! نهایتا پس از چندماه اکران نصفه نیمه این فیلم در بستر سامانه های آنلاین پخش به اکران درآمد تا شاید کمی جبران مافات کند. اما آیا خوب، بد، جلف2 توان راضی کردن مخاطب را دارد؟ همانطور که گفته شد قاسم خانی نشان داده فیلم نامه نویس باهوشی است و تاکنون خروجی کارهایش بارها مورد پسند مخاطب قرار گرفته است.
اما انگار این بار پیمان قاسم خانی با فرمول بیشتر فیلمسازان دیگر در چنین شرایطی پیش رفته و با توجه به اقبال مخاطب به قسمت قبل، به خودش زحمت زیادی نداده و موفقیت فیلم را از پیش تضمین شده دانسته است. تقریبا نکته جدیدی در رابطه دو کاراکتر اصلی یعنی پژمان و سام دیده نمی شود و آن ها همان ساده لوحی و کل کل های گذشته را دارند. فقط این بار درجه حماقت شان بیشتر شده است.
کمیلی قرار بوده شمایلی از شخصیت فرخ نژاد را داشته باشد و بین هوش و جدیت او با ساده لوحی دو کاراکتر اصلی کنتراستی ایجاد شود اما به دلیل سطحی بودن و بیش ازحد تخیلی بودن ماجرا این اتفاق رخ نمی دهد. شوخی ها و ایده های قاسم خانی در این فیلم از استاندارد معمول خودش بسیار پایین تر است.
کمی کدبازی و ارجاع سیاسی و مقادیر قابل توجهی شوخی جنسی بخش عمده فیلم نامه "خوب، بد، جلف2" را تشکیل داده است. کاراکترهای پسیانی و پارسا کارکردشان مشخص است و صرفا نقش سالاد کنار غذا را برای شوخی های جنسی دارند. این سُستی زمانی بیشتر خودنمایی می کند که هرچه قصه پیش می رود دست خالی نویسنده بیش تر نمایان می شود. اما اوج ضعف فیلم و درواقع انهدام پایه های فیلم نامه مربوط به فصل پایانی فیلم است. قاسم خانی به وضوح نشان داده که خودش هم برای بستن قصه به در بسته خورده و نمی دانسته چه باید بکند. پس پایان باز بهترین انتخاب است. "خوب، بد، جلف2" فیلمی است که در چند لوکیشن محدود با ترکیبی از شوخی های تکراری و جنسی ساخته شده و قرار نیست در کارنامه حرفه ای پیمان قاسم خانی جایگاه ویژه ای داشته باشد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، خانه سینما را می توان اصلی ترین محفل برای حل مشکلات درون صنفی سینماگران ایران دانست.
این نهاد متشکل از 31 صنف سینمایی است که به تازگی با کمتر از نصف صنوف حاضر در انتخابات رأی گیری تازه خود را برای انتخاب اعضای هیأت مدیره برگزار کرده است.
برخی از این رو به انتخابات برگزار شده انتقاد دارند و آن را به رسمیت نشناختند؛ اما این تمام مسأله نیست زیرا فارغ از شیوه برگزاری باید دید که آیا اعضای حاضر می توانند مشکلات درون صنفی اعضای خانه سینما را حل کنند یا خیر؟ از سوی دیگر مسأله پوشش هنرمندان تحت وزارت کار امری است که مورد اعتراض بسیاری از سینماگران کشور قرار گرفته است.
به همین جهت با برخی از اعضای پیشین خانه سینما و دیگر سینماگران کشور گفت وگو کردیم و نظر آنان را در این باره جویا شدیم که در ادامه می خوانید.
عبدالله اسفندیاری
در هیأت مدیره جدید روحیه تشکیلاتی حاکم نیست
عبدالله اسفندیاری تهیه کننده سینمای کشور که فیلم نرگس مست او در اکران آنلاین به تازگی نمایش داشت، در پاسخ به خبرنگار تسنیم گفت: البته من در دو صنف حضور دارم یکی فیلمنامه نویسان که به آن بیشتر علاقه دارم چون وجه فرهنگی آن بیشتر است و دیگری هم تهیه کنندگان مستقل که زیر نظر شورای عالی تهیه کنندگان است. به این نکته باید اشاره کنم که در این مدت به دلیل گرفتاری های شخصی کمتر فرصت حضور داشتم اما زمانی که فهرست را دیدم احساس کردم که گویی این انتخابات از سر شکم سیری انجام شده است و مسأله خانه سینما چندان جدی گرفته نشده است.
اینطور که فهمیدم در این میان یک نفر خودش به خودش رأی داده است و یک نفر هم دوستش به او رأی داده که جمعاً دو نفر شده اند. خوب چه انتظاری می توان از این فهرست داشت؟
خانه سینما خانه ما است باید با آن آشتی داشته باشیم و همیشه افراد مثبت و فعال در آن حضور داشته باشند.
نظرم درباره دوره قبلی این است که در حد امکانات خودش خوب عمل کرد. البته به نظرم امکان بهتر عمل کردن بود که برای آن نیاز به حمایت های بیشتر ارشاد دارد. یکی از کارهای خوبی که سازمان سینمایی می توانست با طرح آن به کمک خانه سینما بیاید، بیمه بیکاری بود که به قشر ضعیف تر سینما می توانست کمک کند.
من از سازمان سینمایی تعجب می کنم که در شرایطی که میزان حضور مردم در سینماها انقدر پایین است چرا به شدت نگران تنها چرخه اکران است؟ آیا چرخه تولید مهم نیست؟ ارشاد باید به این حوزه بیشتر توجه کند.
در ادامه خبرنگار تسنیم با شادمهر راستین از اعضای سابق خانه سینما و از نویسندگان سینمایی کشور مطالبی را درباره جایگاه واقعی خانه سینما و موفقیت آن برای حل مشکلات سینماگران بیان کرد.
شادمهر راستین
قصور وزارت ارشاد هنرمندان را به سمت وزارت کار برد
راستین در ابتدا اشاره کرد که : تنها صنف فعال و مستقلی که در کشور کار می کند و ارتباط کاری کمتری با دولت دارد خانه سینما است و نمونه دیگر در صنوف نداریم. حتی کانون وکلا و نظام پزشکی نیز در این مسیر از خانه سینما به سیاست های دولت وابسته اند و نمی شود آنها را با خانه سینما مقایسه کرد زیرا جدای از بحث استقلال تنوع فعالیت در خانه سینما نیز زیاد است بنابراین بقای آن شرط اصلی هویت سینما است.
وی در ادمه بیان کرد: نکته مهم درباره سینمای ایران این است که باید سینماگران بین یک کارمند دولتی وازرت ارشاد یا داشتن شغل و صنف مستقل که مثل هرجای دیگری کار می کند و نسبت به فعالیتش درآمدی دارد یکی را باید انتخاب کنند.
این انتخاب از اینجا ناشی می شود که ارشاد تنها به حمایت مالی اکتفا می کند؛ درصورتی که باید وزارت ارشاد از تمام صنوف سینمایی تعریفی بدهد که منوط به وزارت کار نشود، تعریف کار فرهنگی، وظیف ارشاد است.
ارشاد و نهادهای وابسته به آن مانند فارابی مانند صله دهنده به سینماگران شده اند برای همین اول باید تعریف کار فرهنگی را ارشاد درست کنند و به سمت استقلال سینماگران حرکت کنند تا بشود شکلات سینماگران حل بشود.
در این صورت خانه سینما مهمترین الگو برای حل مشکلات سینمایی کشور می شود.
وی همینطور بیان کرد که در حال حاضر سینماگران ما از سر ناچاری می روند به سمت وزارت کار در حالی که شأن خود را در زمره فعالان عرصه فرهنگ و هنر می دانند. زمانی که وزارت ارشاد تکلیف کاری سینماگران را نداند در وزارت کار تکلیف تمام سطوح کاری معلوم است، کارگر، کارفرما، سرپرست و... اما در وزات فرهنگ و ارشاد هنوز این تکلیف روشن نیست.
ارشاد می داند که اگر بخواهد کار فرهنگی سینماگران را به رسمیت بشناسد، ساختار سازمانی آن دچار تحول می شود؛ برای همین یکبار با ایجاد سازمان سینمایی خواستند اینکار را بکنند اما نشد. تمام این برنامه ریزی ها مقطعی است و مشکل اصلی سینماگران را حل نمی کند. ارشاد حتی حاضر است که شورای عالی انقلاب فرهنگی نظر بدهد اما خودش این کار را نکند.
راستین در پاسخ به اینکه وزارت ارشاد چه انتخاب هایی دارد مطرح کرد: وزارت ارشاد در حال حاضر چند انتخاب بیشتر ندارد یا به بخش خصوصی باید بسپارد و خودش ناظر باشد یا خودش مجری تمام باشد و وقوه قضائیه یا نهاد های دیگری ناظر ارشاد باشد. راه سوم اینکه معیارهای فرهنگی را باید مدون و شفاف کند که چه چیزی و نه چه کسی مورد حمایت قرار می گیرد و آن وقت بخش خصوص تحت نظر دولت حمایت شود و فیلمسازی کند، این هم روشی است که اتحادیه اروپا انتخاب کرده است.
خانه سینما تلاش می کند این ضعف ارشاد را جبران کند.
وی در پایان درباره وضعیت فعلی خانه سینما نیز بیان کرد که درباره این دوره نیز نظرم این است که حضور آقایان پسیانی و اخوان می تواند مؤثر باشد. نقطه ضعف این دوره نیز این است که در کل دوره های خانه سینما، تنها دوره ای است که فیلمنامه نویس نداریم که این به طور مشخص ضعف کانون فیلمنامه نویسان است که نتوانستند نماینده جامع الشرایط خو د را معرفی کنند.
انتهای پیام/
به گزارش ایسنا در چند سال گذشته انتشار گزارش های مالی سازمان سینمایی و به طور مشخص در بخش بین الملل گاهی با حاشیه هایی همراه بوده و اظهارنظرها یا انتقادهایی نسبت به آنچه هزینه شده مطرح شده است. اخیرا منتشر شدن یک گزارش تازه مرتبط با بنیاد سینمایی فارابی این اتفاق را تکرار کرد که یکی از مسولان این بنیاد توضیح هایی را ارائه کرد.
حالا طبق اعلام روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، دبیر شورای بین الملل سازمان سینمایی و معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی هم اظهاراتی را مطرح کرده است.
رائد فریدزاده با اشاره به برخی اظهارنظرها در فضای مجازی درباره ارقام نوشته شده در شفاف سازی گزارش عملکرد بنیاد سینمایی فارابی در سال 1398 و در حوزه بین الملل اظهار کرد: باید توجه داشت که مجموع رقم مندرج در جدول حمایت ها برای یک سال، شامل کل هزینه های ارزی و ریالی است، هم هزینه های ریالی و هم هزینه های ارزی را در بر می گیرد و تمام هزینه کردها کاملا شفاف است.
او متذکر شد: برخلاف آنچه برخی سعی دارند با تمسک به آن موجب گمراهی افکار عمومی شوند، اساسا سرفصل هزینه ای با عنوان شورای بین الملل فارابی و صرف هزینه دلاری به این نام و عنوان وجود ندارد؛ ضمن آن که این هزینه کرد مثل روال سالیان پیش، جنبه حمایتی دارد و بر اساس آئین نامه حمایت از حضور بین المللی سینمای ایران است که به تأیید شورای بین الملل سازمان سینمایی رسیده و توسط رئیس سازمان سینمایی ابلاغ شده و هر گونه اقدامی منطبق بر آن صورت می گیرد.
فریدزاده گفت: این آئین نامه مصوب از طرف سازمان سینمایی ابلاغ شده و بنیاد سینمایی فارابی هم درخواست های فعالان بین الملل سینما را بر اساس آن ضوابط، مورد بررسی و اقدام قرار می دهد. بنابراین، هر یک از فعالان عرصه بین الملل که شرایط مندرج در آئین نامه را احراز کنند، مشمول این حمایت قرار می گیرند.
دبیر شورای بین الملل سازمان سینمایی با اشاره به این که جدول های منتشرشده در شفاف سازی سازمان سینمایی، باید توسط سینماگران و کارشناسان به دقت مطالعه و منطقی مورد تحلیل قرار گیرد، گفت: در فهرست آماده سازی و بازاریابی ، عرضه فرهنگی و تجاری آثار و اعزام سینماگران به مجامع بین المللی (پیوست 9) در ردیف ها و ستون های مختلف آورده شده که چه حمایتی از افراد انجام شده و به وضوح مشخص است که به عنوان مثال برای چه کسی، فقط هزینه بلیت سفر دریافت کرده، به چه کسی کمک هزینه سفر، یا عوارض خروج پرداخت شده و ... تفاوت هر کدام از این موارد کاملا مشهود است.
او ادامه داد: برای یک فیلمساز که فیلمش در یک جشنواره خارجی پذیرفته شده، طبق آیین نامه، فقط رقمی بابت حمایت از حضور وی در آن رویداد پرداخت شده چرا که معمولا آن جشنواره خارجی، سایر هزینه های این حضور را تأمین می کند. اما اگر قرار باشد جدول بر اساس داده ها مطالعه نشود و مخاطب در یک جمله کلی بگوید اینها پول گرفته اند تا به خارج از کشور بروند دقیق و منصفانه نیست و اگر قرار باشد به شکل سطحی به جدول شفاف سازی نگریسته شود، باید همراه این فهرست، مجموعه مفصلی داده تشریحی و توصیفی هم روی سایت قرار گیرد. همه این ارقام در فهرست شفاف سازی مشخص است اما تحلیل منصفانه آن داده ها، کمی هم نیاز به تأمل و دقت دارد. ضمن آن که اگر کسی به آئین نامه رجوع کند، متوجه می شود که صرفا کسانی از این حمایت ها بهره مند می شوند که واجد شرایط باشند؛ یعنی یا فیلم شان در یکی از جشنواره های بین المللی معتبر پذیرفته شده باشد، یا داور یک جشنواره معتبر باشند، یا قرار است در ذیل چتر سینمای ایران یا حضور در بازارهای جهانی، راهی یک رویداد سینمایی جهانی شوند.
فریدزاده متذکر شد: در بخش سفر فیلمسازان به خارج از کشور، از افرادی که این شرایط را احراز کنند، حمایت می شود. اما این که در نتیجه این حضور، به عنوان مثال یک فیلم حتما جایزه بگیرد و موفق شود یا نه، این بحث دیگر است. سازمان سینمایی یا بنیاد سینمایی فارابی کمک می کنند که فیلمساز ایرانی و پخش کننده در آن رویداد حضور داشته باشد. مانند شرایطی که در جشنواره جهانی فیلم فجر یا جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان وجود دارد. در اینجا هم ما از مهمان خارجی میزبانی می کنیم و بخشی از هزینه های سفر توسط خود مهمان تأمین می شود. البته در آئین نامه حمایت، بر پشتیبانی از پخش کنندگان فیلم ایرانی در مجامع و جشنواره های خارجی تأکید شده و بیشتر وجه حمایت از پخش کنندگان را دارد.
معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی در این زمینه توضیح داد: حجم بیشتر این حمایت، برای حضور کارشناسان در بازارهاست چرا که در کنار عرضه فرهنگی، توجیه اقتصادی اش برای معرفی و بازاریابی محصولات سینمای ایران از اولویت بیشتری برخوردار است. وظیفه بخش بین الملل بنیاد سینمایی فارابی، حمایت از حضور جهانی آثار سینمای ایران و برنامه ریزی و تعامل جهت حضور آثار سینمایی در جشنواره ها، عرضه تجاری محصولات سینمایی به پخش کنندگان و شبکه های خارجی، خطوط هوایی، مذاکرات برای تولید مشترک، وصول درآمدهای حاصل از فروش خارجی و ... است و همواره تلاش معاونت بین الملل بنیاد سینمایی فارابی این بوده که با توجه به موانع و مشکلات اقتصادی این سال ها در عرصه بین الملل، فعالیت های مذکور با کاهش هزینه ها نسبت به گذشته تحقق یابد.
انتهای پیام
سیروس همتی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درباره کارهای جدید خود چنین اطلاع رسانی کرد: دومین همکاری من با حسین فرحبخش بعد از فیلم سینمایی دشمن زن ، فیلم سینمایی زن ها فرشته اند 2 است که الان روی پرده سینماها قرار دارد. در فیلم اول اتفاقی رخ داد که باعث شد ارادت من به فرحبخش چندین برابر شود، آنهم خوش حسابی او بود، چون معمولاً در سینما و تلویزیون باب شده که بازیگر برای دریافت قسط های آخر خود تا مدت ها دوندگی کند، اما حسین فرحبخش در موعود مقرر با بازیگران تسویه حساب می کند. این اتفاق نشان از حرفه ای گری این سینماگر دارد.
وی افزود: فیلم زن ها فرشته اند 2 در شرایطی روی پرده رفته که شراطی اکران به هیچ وجه مناسب نیست، برای همین نمایش فیلم در این وضعیت نشان می دهد تهیه کننده دغدغه سینما دارد و دوست ندارد چراغ سینما خاموش شود.
همتی با اشاره به اینکه اگر این فیلم در موقعیتی مناسب به نمایش درمی آمد می توانست فروشی خیره کننده داشته باشد، عنوان کرد: درضمن در طول بازی در زن ها فرشته اند 2 نکات بسیاری را از آرش معیریان آموختم.
این بازیگر ادامه داد: فیلمی دیگری به نام انفرادی آماده نمایش دارم که کارگردانی آن را مسعود اطیابی و تهیه آن را هم ابراهیم عامریان برعهده دارد. درباره تهیه کننده این فیلم نیز باید بگویم این سینماگر همانند حسین فرحبخش نسبت به عوامل کارش متعهد است و دستمزد آنها را به موقع پرداخت می کند. این فیلم سینمایی که در آن با بزرگانی چون مهدی هاشمی و رضا عطاران همبازی هستم در صورت اکران یکی از کارهای موفق سینما در گیشه خواهد بود.
وی درباره فعالیت های تئاتری خود توضیح داد: ایست جدیدترین نمایشنامه ای است که نگارش آن را به پایان رسانده ام. این نمایشنامه فضایی خیابانی دارد. تردست نمایشنامه دیگرم است که در قالب طنز به دفاع مقدس پرداخته است. دوست دارم این کار را خود روی صحنه ببرم چون به تمام زوایای آن آشنا هستم، ولیکن رسیدن به این خواسته مستلزم این است که کمک های لازم در این زمینه انجام شود، والا شاید این نمایشنامه را فردی دیگری روی صحنه برد.
همتی درباره فعالیت های تلویزیونی و رادیویی خود هم گفت: فعلا در این حوزه کاری را در دست ندارم، هرچند پیشنهادهایی وجود دارد که تا قطعی نشدن حضورم در آن کارها ترجیح می دهم نامی از آنها نبرم.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری صبا ، چند روزی است که نامزدهای بخش تلویزیونی بیستمین جشن حافظ که قرار است به صورت آنلاین برگزار شود، اعلام شده است. در این میان برای بخش بهترین فیلمنامه تلویزیونی سریال محسن تنابنده سرپرست فیلمنامه و طراح داستان پایتخت6 برای این سریال کاندید شده است اما آن چیزی که واکنش برخی از رسانه ها در پی داشته است این موضوع است که چرا آرش عباسی نویسده فصل ششم این مجموعه کاندید نشد.
حال که چند روزی است از اعلام نامزدهای بخش تلویزیون جشن حافظ می گذرد، آرش عباسی نویسنده سریال پایتخت 6 شب گذشته 23 مرداد در صفحه شخصی خود در فضای مجازی به نامزد نشدن خود در بخش بهترین فیلمنامه تلویزیونی واکنش نشان داد.
وی نوشت: با خودم عهد کرده بود اگر دنیا را آب برد من را خواب ببرد. عهد کردم جز سکوت کاری نکنم. هیچ چیز ارزش سکوت و در سایه نشستن را ندارد. من از اردیبهشت سال قبل تا الان که آخر مردادیم بیش از یک سال از عمرم را پای پایتخت گذاشته ام. بخشی برای نوشتن و بخش بیشتری برای حواشی اش. حواشی که اصلا ربطی به من نداشت اما چه چیزی بهتر از یک قربانی تازه از راه رسیده برای سریالی که صد جا برایش دندان تیز کرده اند. اسمم در عنوان بندی پایتخت که هیچ، الان حاضرم همه دارایی اندکم را بدهم تا برگردم به زندگی قبل از پایتخت ام. پس برای ماندن اسمم کاری نمی کنم اما وقتی گذرت به شارلاتان هایی مانند جشن حافظ و پسر علی معلم می افتد باید برای ریشه کن کردن نفس ناجوانمردی قد علم کنی نه برای اسم ناچیز خودت.
زنگ زدم به پسر علی معلم که ماجرای اسم به ناحق حذف شده ام را حل کنیم. اشتباه کردم فکر کردم شعور دارد، برایم از رفاقت اش با همه سینمای ایران و گردن کلفتی خودش و خانواده اش، از پسر علی معلم بودنش، از رفاقت اش با دکتر انتظامی و ریز و درشت مدیران ارشاد گفت یک جوری به من رساند که خیلی خفن است، پسر علی معلم است. 10 دقیقه صبوری کردم تا حسابی خودش را خالی کند که خالی نشدن بد دردی است مخصوصا اگر که اگر همه داشته ات به پسر علی معلم بودن خلاصه شود. همه خواسته ام از پسر علی معلم این بود در یک خبر جداگانه اسم را اضافه کند و بابت سهل انگاری یا شیطنت اش عذرخواهی کند که نکرد و لات بازی درآورد و گفت هر کاری دلت می خواهد بکن.
شکایت رسمی ام از جشن حافظ و گردانندگانش در دفتر امور جشنواره های وزرات ارشاد در حال پیگیری است. اما سوای اینها کاری می کنم که جشن حافظ به اندازه اسکار مطرح شود. خوش به حال پسر علی معلم که شهرت پشت در خانه اش نشسته است.
همچنین برگزارکنندگان بیستمین جشن حافظ هنوز واکنش رسمی به نوشته آرش عباسی نشان نداده اند و مشخص نیست که چرا نام این نویسنده در بین کاندیدهای بهترین فیلمنامه تلویزیونی و به جای محسن تنابنده قرار نگرفته است.
همچنین با اظهارات آرش عباسی شاید وضعیت ادامه همکاری او با مجموعه پایتخت و تیم سازنده در هاله ای از ابهام قرار گرفته باشد.
در جدیدترین خبر از جشن حافظ اعلام شد: در نامزدهای بخش تلویزیون بیستمین جشن حافظ نا م آرش عباسی به عنوان نویسنده س ریال پایتخت6 از قلم افتاده که بدینوسیله ضمن پوزش از ایشان ا ین خبر اصلاح می شود.
این خبر نه به شکل خبری مستقل بلکه داخل خبر معرفی نامزدهای بخش ترانه اعلام شد!
سپیده شریعت رضوی
انتهای پیام/
به گزارش گروه روی خط رسانه ها خبرگزاری برنا ؛داریوش باباییان تهیه کننده با انتقاد از بی کفایتی مدیریت سینما در جریان کرونا به فرهیختگان گفت: الان چیزی حدود بیست سال است که هر وزیر، معاون و دبیر جشنواره ای که روی کار می آید، ما یک آدم هایی را داریم که پشت قضیه، تصمیم گیری های ماجرا را انجام می دهند
حتی مدیران و دست اندرکاران جشنواره های دولتی هم در یک دایره بسته، مدام پاسکاری می شوند. یکی جشنواره فجر داخلی را می گیرد، یکی جهانی فجر را می گیرد، یکی کودک را می گیرد، یکی سینما حقیقت را، یکی مقاومت را و...
مثلا ما آقای رضاداد را داشته ایم که همیشه، همه جا بوده است. همیشه پشت قضیه است و همه حرف ها را می زند. واقعا چرا؟؟؟ یعنی جز ایشان نیروی حاذق نداریم؟؟
من در جشنواره کودک اصفهان، به عینه چیزهایی دیدم. مثلا چند سال پیش، من فیلم حقه باز دم دراز را داشتم. بعد دیدم خانم مرضیه برومند که در هر دوره، ریٔیس هیات داوران است، 5 تا داور انتخاب کرده است. یک روز دیدم کاندیداها را اعلام کردند و خبری از فیلم ما نیست. به یکی از داوران گفتم این فیلم ما را که کاندید نکردید، کجایش مشکل داشت؟ گفت من فیلم تان را ندیدم و دیر رسیدم و از دوستان پرسیدم که چطور بود. از یک خانم دیگر که داور بود هم پرسیدم و او هم گفت ندیدم. از خانم برومند پرسیدم که او هم جواب مستقیمی به ما نداد. بعد ما فهمیدیم که اینها شوخی است.
نهایتا معلوم شد خانم برومند از زبان بالایی ها و همان دوستانی(رضاداد؟؟) که همیشه هستند، گفته که این و این و این باید باشند و فلان کار اول می شود و این جایزه برای فلان فیلم باشد و... که اصلا صدای ما درآمد که این چه نوع جشنواره ای است؟؟!!
*در آن دوره، کل نامزدها در اختیار سه فیلم بود و یک باندبازی که تقسیم جوایز کنند و ده، دوازده فیلم دیگر کودک که شامل فیلم آقای سیدجواد هاشمی هم می شد، از دایره بیرون ماندند. ما اعتراض کردیم که چرا شماها فیلم ها را ندیده، داوری کردید و قضیه لو رفت. در این سینما، رضادادها و برومندها تعیین کننده هستند؛ رابطه و رانت خواری و انتخاب و حالا این اول شود که در اکران بفروشد و اینها هست.
*این از جشنواره مان، آن از فارابی مان، آن از سازمان سینمایی مان، خب همه جا می لنگد به دلیل اینکه یک وزیری که می آید، مسیر درست را نمی رود.
با بزرگ شدن سریع ابعاد سینمای چین و همچنین افزایش گردش مالی سینمای این کشور به عنوان یکی از قطب های اقتصادی جهان که متاثر از افزایش قدرت خرید طبقه متوسط در این کشور است گرایش برای جذب سرمایه گذاری خارجی از چین در بدنه سینمای ایران افزایش یافته و گروهی از سینماگران ایران در پی تولید مشترک و فروش کپی رایت آثارشان به کمپانی های چینی هستند؛ رویکردی که با توجه به معادل اندک دلاری تولید یک فیلم در ایران و حقوق مالکانه اش، دور از دسترس نیست.
به گزارش تابناک ؛ همزمان با افزایش قدرت خرید مردم چین، بخش های فرهنگی و تفریحی این کشور نیز به سرعت در حال توسعه است، به گونه ای که اکنون در چین بیش از شصت و نه هزار پرده سینما وجود دارد که بیش از نه هزار پرده سینما در سال 2018 و نه هزار و هشتصد پرده در سال 2019 احداث شده است. این تعداد معادل بیش از یک سوم کل سالن های سینمای دنیاست! کمپانی های میجر آمریکا به سرعت پی بردند که این بازار بزرگ 1.4 میلیارد نفری چه ظرفیت عظیمی دارد و آمار 1.7 میلیارد بلیت سینمای فروخته شده در چین نیز شکی باقی نمی گذارد که دریچه تازه ای روی اقتصاد سینمای جهان باز شده است.
آنچه اشتیاق نسبت به این بازار را افزایش می دهد، رشد چشمگیر سال به سال این بازار است، به گونه ای که تعداد بلیت فروخته شده در سال 2017، 1.4 میلیارد قطعه بلیت بود و در نهایت این رقم در سال 2019 از مرز 1.72 میلیارد قطعه بلیت عبور کرد. این تعداد تماشاگر با گردش مالی بسیار بزرگی همراه شده که از گردش مالی سینما در اتحادیه اروپا بزرگ تر و در حال نزدیک شدن به گردش مالی سینمای آمریکای شمالی (آمریکا و کانادا) است که در سال 2018، 11.9 میلیارد دلار بود.
میزان فروش فیلم های سینمایی در چین در سال 2016 به 6.58 میلیارد دلار رسید و در سال 2017 به 8.6 میلیارد دلار افزایش یافت. این رشد فروش در سال 2018 نیز تداوم یافت و رقم 8.86 میلیارد دلار فروش برای این سال در سینمای چین ثبت شد. سینمای چین در سال 2019 نیز رشد داشت و در سال میلادی پیشین 9.45 میلیارد دلار فروش داشته که تا پیش از شیوع کرونا تصور می شد این رقم در سال 2020 نیز روند صعودی داشته باشد، اما اکنون درآمد صنعت سینما در کل دنیا بیش از 92 درصد کاهش یافته که چین را نیز شامل می شود. بخش قابل ملاحظه ای از این فروش متعلق به فیلم های خارجی است که البته در سال 2019 این سهم تا حدودی کاهش یافت.
تابناک در شهریور سال 98 در گزارشی با اشاره به این آمار ها که اکنون بروزرسانی شده، پیش بینی کرد در آینده نزدیک، بسیاری از فیلمسازان بزرگ، مقصد اصلی شان چین باشد و نخستین نمایش آثارشان و آغاز اکران عمومی فیلمشان از دل اژد های سرخ آغاز شود. آنچه به توسعه سینما و تولید فیلم های کیفیت تر منجر می شود، افزایش سرمایه گذاری بیشتر در تولید است و این اتفاق رخ نمی دهد، مگر آنکه این سرمایه گذاری با فروش بیشتر به سوددهی منتهی شود و بازار چین فرصتی بزرگ برای دستیابی به این فرصت است.
اکنون و در این شرایط، گرایش فیلمسازان به جذب سرمایه گذار خارجی افزایش یافته و با توجه به افزایش شدید قیمت ارز، این موضوع برای سرمایه گذار خارجی جذاب و کم هزینه است. تلاش هایی برای جذب سرمایه از کشور های شرق آسیا به ویژه از چین در جریان است که باید دید در نهایت به فرجامی می رسد. همچنین تلاش ها برای فروش رایت آثاری از ایران به شرکت های چینی و نگاه به شرق از سوی فیلمسازان به عنوان یک بازار رو به رشد شدت گرفته است.
پیش بینی می شود، این کوشش ها مثمر ثمر باشد، چون شرکت های فیلمسازی چینی در پی تنوع به بازار محصولات خود هم در پرده سینما و در وی او دی های چینی هستند و محصولات ایرانی که هزینه تولیدشان با احتساب قیمت دلار رقم سنگینی نمی شود، از قیمت مناسبی برای خریداری و عرضه در بازار چین برخوردارند. همچنین با توجه به رویکرد های فرهنگی و اخلاقی که در فیلم های ایران متبلور است، ممیز های مرسوم در چین مشمول آثار ایرانی نمی شود و این آثار به راحتی می توانند سهم قابل توجهی در بازار چین داشته باشند؛ بنابراین، در آینده خبر های بیشتری درباره همکاری مشترک یا دست کم فروش رایت فیلم های ایرانی به کمپانی های چینی شنیده خواهد شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،
"ابوالحسن داودی"، کارگردان سینما در گفتگو با شهر فرنگ بازگشایی سینما در این روزهای کرونایی را کار عاقلانه ای ندانست و گفت: تهویه هوا در سینما ها دورانی است. چنانچه فرد کرونایی در سینما باشد، سلامتی دیگران را به خطر می اندازد.
داودی افزود: جو روانی و ترس از ابتلا به بیماری کرونا، اجازه حضور مردم به سینما را نمی دهد. وضعیت ابتلا به کرونا در این روزها از موشک باران دوران جنگ بدتر است.
او با اشاره به کاهش بینندگان تلویزیونی گفت: مشکل بازگشایی مراکز فرهنگی نیاز به مدیریت متفاوتی دارد.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
ابوالحسن داودی گفت: نظارت ها بر تولید آثار سینمایی دیگر به شکل قبل ممکن نیست. این موضوع می تواند برای سینما خطرناک باشد. مدیریت در عرصه تولید، عقب تر از روندی است که جریان دارد.
او به داستان تکراری کپی رایت و احترام به فرهنگ جهانی اشاره کرد و گفت: اگر به تولیدات هنری کشورها احترام بگذاریم به هنر ما احترام خواهند گذاشت.
ابوالحسن داودی، کارگردان سینما گفت: دوران پسا کرونا تعاملات و مناسبات خاص خود را می طلبد. در عرصه تولید، نمایش و پخش باید به دوران جدید فکر کرد.
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، فیلم دشت خاموش به نویسندگی و کارگردانی احمد بهرامی و تهیه کنندگی سعید بشیری در بخش رقابتی افق های نو (Orizzonti) این جشنواره نمایش داده می شود بدین بهانه با تهیه کننده فیلم گفت وگویی کردیم که می خوانید.
درباره جنبه های انسانی فیلم توضیح دهید؟
بشیری: همانطور که می دانید هر تماشاگری به نسبت نوع تجربه شخصی اش از زندگی و احوال حسی اش با یک فیلم ارتباط برقرار می کند و طبیعی است که برای هر مخاطبی شاید جنبه هایی از فیلم بیشتر برجسته شود و آن را دریابد.
برای خود من وجوه انسانی و نمایش احوال درونی شخصیت های فیلم جذاب تر و خوشایندتر است در حالی که شاید در لایه ظاهری فیلم تاثیر روابط اجتماعی و اقتصادی و تنش بین آن ها که باعث ایجاد شرایط دشوار برای شخصیت های فیلم است برای مخاطب های دیگر برجسته تر باشد. برای من تنهایی و رنج و سکوت شخصیت ها برجسته تر است تا لایه ها و جنبه های دیگر فیلم. پس از اکران فیلم می شود خیلی مفصل تر و دقیق تر راجع به فیلم حرف زد.
این فیلم چقدر به واقعیت و زندگی کارگران نزدیک است؟
بشیری: در ابتدا بگویم که زمان حوادث فیلم در اوائل دهه 50 شمسی، حدود سال های 51 یا 52 است. در سال هایی که بالا رفتن قیمت نفت در جهان باعث می شود منابع مالی زیادی در اختیار حکومت قرار بگیرد و تصمیم به مدرنیزه کردن کشور می گیرند بدون در نظر گرفتن شرایط واقعی جامعه و در حقیقت بدون اهمیت دادن به شیوه های تولید چند صد ساله سنتی بعضی محصولات و این باعث رکود و تعطیلی بعضی کارگاه های تولیدی مانند پخت آجر به شیوه سنتی و دستی می شود.
موضوع این فیلم پرداختن به تاثیر این ماجرا بر زندگی و روابط کارگران با هم و کارفرمای آن ها است تاثیرمنفی که حتی کارفرما هم دچار مشکل می کند، شرایط دشوار و پیچیده ای که همه شخصیت ها در آن گرفتار می شوند و این اتفاق در هر سرزمین و جامعه می تواند رخ بدهد.
دشت خاموش فیلم کم هزینه ای است؟
بشیری: هم بله و هم نه. بله بدین معنی که این فیلم متعلق به سینمایی نیست که بازیگران معروف، لوکیشن هاو پروداکشن پر هزینه داشته باشد و نه بدین معنی که هرجا ضروری بود و می بایست برای حفظ کیفیت فیلم هزینه کنیم منابع مالی آن را تامین می کردیم، به هر شکل و سختی هم که شده است.
بیشتر دنبال کیفیت کار بودید و زیاد به بازیگران گران نگاهی نداشتید؟
بشیری: اول بگویم که خوشبختانه احمد بهرامی از ابتدا تکلیفش با فرم و احوال و لحن فیلم روشن بود. در اوایل پیش تولید حتی سراغ یکی از بازیگران شناخته شده سینما هم رفتیم، ولی احساس کردیم نیازی به بازیگر چهره نیست و ممکن بود با اجزای دیگر فیلم همخوان نباشد و از خیرش گذشتیم.
فرخ نعمتی به عنوان یک بازیگر شناخته شده و پیشکسوت، بعد از خواندن فیلمنامه و گفتگو با کارگردان استقبال کرد و با بزرگواری و متانت طبع پذیرفت و در طول کار هم شرایط سختی تولید ما را تحمل کرد و خارج از ان روابط معمول کاری و با علاقه کار شان را انجام دادند. در واقع کیفیت اثر به به نوع نگاهی ربط داشت که برای انتخاب همه بازیگران داشتیم و می بایست با اجزای دیگر فیلم و آن لحن واقعگرا همخوان باشد. خوشبختانه با دقتی که بهرامی برای انتخاب بازیگران داشت و الان که فیلم آماده شده می توان گفت کلیت نقش آفرینی بازیگران قابل قبول است.
بیشتر بخوانید
نامزد های بخش سینمای بیستمین جشن حافظ معرفی شدند
تا چه حد به بازگشت سرمایه فکر کردید؟
بشیری: در طی نزدیک به سه دهه فعالیت در این حوزه همیشه دوست داشتم اثری تولید کنم که بر اساس و منطبق با سلیقه ام نسبت به سینما باشد، زمانی که فیلمنامه دشت خاموش را خواندم متوجه شدم می توان اثری قابل تامل از دل آن بیرون آورد فیلمی که فکر و جان مخاطب را درگیر خود کند این اولین دلیل همکاری من بود از طرفی از همان ابتدا طبق تجربه هایی که داشتم می دانستم این فیلم شاید نتواند همه سرمایه هزینه شده برگرداند. ولی شما دعا کنید برگرداند.
آیا ما به ازای شخصیت های فیلم را در جامعه کنونی می بینیم؟
بشیری: همانطور که پیشتر گفتم زمان حوادث فیلم دهه 50 شمسی است که کارگردان فیلم در دوره نوجوانی شاهد آن ها بوده است، اما به رحال روابط حاکم بر تولید و مشکلات و تنش ها، همیشه در طول تاریخ وجود داشته و شما امروزه می توانید در همه جای جهان ببینید از آمریکا و انگلیس گرفته تا کشور های دیگر و مختص یک جامعه نیست.
حرف آخر؟
بشیری: در آخر دوست دارم بگویم که این فیلم با عشق به سینما ساخته شده است، همه همکاران در هر مرحله ای با دل و علاقه کارشان را انجام دادند. سپاسی ویژه از مسعود امینی تیرانی دارم که نقش مهمی در خلق این فیلم داشت و تدوینگر فیلم سارا یاوری که طی چهار ماه تدوین های مجدد و چندباره مورد نظر کارگردان را با صبوری پیش برد و سخن آخر ابراز خوشحالی و تبریک به سینمای ایران که با این شروع خوب آن هم در دوره بحران کرونا و برگزار نشدن اکثر جشنواره ها و حجم زیاد فیلم های ارائه شده به جشنواره مهم ونیز، توانست با سه فیلم انتخاب شده در بخش مسابقه یکی از سه جشنواره مهم دنیا نشان دهد که سینمای کشورمان همچنان سفیر فرهنگی افتخار آفرینی است که باعث می شود نام ایران در رویداد های بزرگ فرهنگی جهان بدرخشد.
انتهای پیام/
پیمان عباسی فیلمنامه نویس درباره اینکه جای خالی چه نوع ژانر و یا موضوعی در سینمای ما خالی است، به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: ما سینمایی داریم که مخاطب خودش را در طول این سال ها پیدا کرده و تغییر مسیر عجیب و غریبی هم برای آن نمی توانیم متصور شویم. به عنوان نمونه اکشن ساز (ژانر غالب سینمای هالیوود) از ما بیرون نمی آید؛ چون ظرفیت اجرای آن را در حد استاندارد بین المللی نداریم. نمی توانیم فیلم اکشنی بسازیم که مخاطب را به هیجان بیاورد و در نهایت اثری مقوایی می شود.
وی افزود: اما تولید آثار کمدی در سینمای ما مقوله ای است که همیشه بوده و خواهد بود و مردم ما از آن استقبال می کنند. هر قدر بتوانیم سطح کیفی آثار طنز را افزایش دهیم، بازی را برده ایم.
این فیلمنامه نویس اظهار کرد: ژانری هم که قبلاً در تاریخ سینما نبود و من نامش را ژانر خاک سفیدی می گذارم، از ملودرام اجتماعی و رئالیستی به ملودرام ناتورالیستی تبدیل شد و کم کم به چیز هایی از خاک سفید و لایه های زیرین تهران پرداخت. نمونه اش ابد و یک روز بود و بعد رسیدیم به مغز های کوچک زنگ زده و شنای پروانه . این ژانر هم با بازی نوید محمدزاده و دیگر بازیگران این تیپی جواب می دهد.
وی اضافه کرد: ژانری که جایش در سینمای ما خالی است و به خوبی به آن پرداخته نشده، ژانر وحشت است. دو نوع فیلم در این حوزه داریم: هیولایی و ماورایی. به نظرم پرداختن به ژانر وحشت ماورایی که در قصه های بومی ما دیده می شود، می تواند مخاطب را به سمت سینما بکشاند؛ چون مردم تشنه این موضوع هستند.
عباسی در پایان درباره نبود قهرمان در فیلم های سینمایی عنوان کرد: ما دیگر در فیلم ها قهرمان نداریم؛ چون در زندگی واقعی هم قهرمان واقعی نداریم. حتی کارگردان هایی مانند مسعود کیمیایی که اسطوره قهرمان سازی بودند، الان دیگر قهرمان فیلم هایشان به دل مخاطب نمی نشیند. اگر بتوانیم در زمینه قهرمان سازی حرکت کنیم و یک قهرمان باورپذیر را در سینما مانند یک افسانه خلق کنیم، به نتیجه می رسیم؛ چون در زندگی واقعی هیچ چیز بوی قهرمان نمی دهد و همه دنبال این هستند که سریع روزگار را بگذرانند.
انتهای پیام/
مهسا بهادری: یکی از مواردی که برای بررسی میزان موفقیت یک فیلم سینمایی در کشور مورد بررسی قرار می گیرد، میزان فروش گیشه یک فیلم سینمایی است. در میان مخاطبان گمان می رود هرچه فروش گیشه یک فیلم سینمایی بالاتر باشد، از کیفیت بالاتری هم برخور دار است.
در راستای همین موضوع بسیاری از کارگردانان به سبب آن که در میزان فروش گیشه سری اول فیلم خود موفق ظاهر شدند، تصمیم گرفتند تا قسمت های بعدی را هم بسازند که یا مانند نهنگ عنبر سامان مقدم توانستند در گیشه دوم، فروش خوبی را رقم بزنند و پای مخاطب را به سینما باز کند و یا مانند رسوایی مسعود ده نمکی، مخاطب را از سینما دور کردند.
تعداد فیلم های سینمایی چندگانه ای که در دو دهه اخیر سینمای ایران ساخته شدند بسیار است، یکی از این موارد که اخیرا هم در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد سینمایی خوب، بد جلف2: ارتش سری است. یکی از موضوعات مورد بحث این است که آیا میزان فروش یک اثر نشان دهنده کیفیت کار است؟ و وضعیت فروش این فیلمهای چندگانه تا اینجای کار چگونه بوده است؟
از کارکرد معکوس آتش بس تا فروش میلیاردی
کمتر کسی پیدا می شود که در دهه هشتاد مخاطب فیلم آتش بس نبوده باشد. فیلم سینمایی آتش بس با کارگردانی و نویسندگی تهمینه میلانی از آن فیلم هایی است که توانسته کمدی، درام و عاشقانه یک زندگی زناشویی را به تصویر بکشد. کمدی ای که از دعواهای مهناز افشار با محمدرضا گلزار آغاز شد و در نهایت به عشق میان آن دو ختم شد. آتش بس 1 با موضوع متفاوت و تازه ای که داشت توانست در سال 1385 فروش یک میلیارد تومانی را تجربه کند و جزو پرفروش ترین و پر مخاطب ترین فیلم ها در آن سال شناخته شود.
همین موضوع باعث شد تا میلانی پس از تقریبا 10 سال به فکر ساخت سری دوم این فیلم سینمایی با روایتی متفاوت تر بیفتد، این کارگردان در آتش بس 1 از مهناز افشار و محمد گلزار استفاده کرد و داستان یک زوج جوان را که تازه ازدواج کرده اند به تصویر کشید اما در آتش بس 2 میلانی داستان زن و شوهر جوانی، با بازی بهرام رادان و میترا حجار را به تصویر کشید که نزدیک 10 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته و همچنان با مشکلاتی مواجه هستند. این فیلم هم با فروش 4 میلیارد و 500 میلیون تومان فروش خوبی را در سینمای سال 1393 به جا گذاشت.
سه گانه ای به نام اخراجی ها
مسعود ده نمکی از آن دسته هنرمندانی است که در ابتدا کار خود را با فعالیت در عرصه مطبوعات آغاز کرد. او در پیش تر از وارد شدن به سینما سردبیر هفته نامه شلمچه ، جبهه و ماهنامه صبح دو کوهه بود از نام همین هفته نامه ها و ماهنامه ها مشخص است که در دوران دفاع مقدس پایش به میدان جنگ باز شده و پس از گذشت زمان زیاد و پس از ساخت چند مستند تصمیم گرفته است تا این تجربیات و دیده هایش را در اولین فیلم سینمایی خود با نام اخراجی ها وارد سینما کند. روایت چند جوان که تصمیم گرفته اند سر به راه شوند و برای اثبات این موضوع به جبهه می روند.
اخراجی ها فیلمی است که با حضور بازیگران سرشناسی چون اکبر عبدی، امین حیایی، کامبیز دیرباز، علی اوسیوند، جواد هاشمی، ارژنگ امیرفضلی، نیوشا ضیغمی مخاطب را ترغیب می کرد تا برای دیدن میدان جنگ در قالب یک کمدی به سالن های سینما بروند و همین موضوع باعث شد تا اولین فیلم سینمایی ده نمکی در سال 1386 با فروش گیشه 2 میلیارد و 32میلیون و 593هزار تومان رکورد گیشه را بشکند.
ده نمکی پس از سری اول، اخراجی ها 2 را در سال 1388 روی پرده سینما برد، هرچند که حواشی این سری کمتر از سری قبل بود، اما فیلم گرفتن از روی پرده سینما و آن را در قالب سی دی های غیر مجاز توزیع کردن، اتفاقی بود که گریبان سری دوم این فیلم سینمایی را گرفت، فیلمی که هرچند با معضل قاچاق شدن از روی پرده سینما دست و پنجه نرم می کرد اما با فروش گیشه 8 میلیارد و 500 میلیون تومان در رده پرفروش ترین و پر مخاطب ترین فیلم سینمایی سال قرار بگیرد.
سری دوم این فیلم روایت متفاوت تری از جنگ را نشان می داد. در این سری به ماجرای اسرای جنگ ایران و عراق پرداخته شده بود و زمانی که ده نمکی اعلام کرد قصد دارد تا سری سوم اخراجی ها با تهیه کنندگی، نویسندگی و کارگردانی خودش بسازد، با مخالفت ها و موافقت های زیادی مواجه شد.
این بار چیزی که مخاطب را به سینما کشاند علاوه بر پیش زمینه ذهنی نسبت به این فیلم، کنجکاوی مخاطب بود که علاقه مند بود ببیند اخراجی ها 3 از چه منظری به زندگی محمدرضا شریفی نیا، امین حیایی، اکبر عبدی و سید جواد هاشمی پرداخته است. اخراجی ها 3 در سال1390 با فروش گیشه 4میلیارد و 735میلیون تومان بازهم جزو پرفروش ترین فیلم های سال شد اما از سری دوم خود رقمی حدود 3 میلیارد تومان کمتر فروخت.
سینمایی اخراجی ها 3 آخرین سری از سه گانه اخراجی ها بود و این آثار سینمایی در مجموع توانست فروش مبلغی حدود 16میلیارد تومان را در گیشه به ثبت برساند.
ناکامی رسوایی
پس از اخراجی ها 3 بود که ده نمکی سراغ ساخت ماجرای زندگی دختری به نام افسانه رفت. این فیلم هرچند مورد نقد منتقدانی چون مسعود فراستی و داوود میرباقری قرار گرفت اما نام ده نمکی، اکبر عبدی، الناز شاکردوست و محمدرضا شریفی نیا، سبب شد تا سینمای ده نمکی فروش 5 میلیارد و 500 میلیون تومانی را در سال 1391، تجربه کند.
از آنجایی که تمام فیلم های ده نمکی چند قسمتی است، این کارگردان تصمیم گرفت تا رسوایی 2 را هم بسازد و مانند سری اول کارگردانی، تهیه کنندگی و نویسندگی کار را خودش بر عهده بگیرد، رسوایی 2 چهار سال سال بعد روی پرده سینما رفت و در یکی از بخش های سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد، و با فروش 2 میلیارد و 600 میلیون تومان در سال 1395 کار خود را به پایان رساند.
فروش 20 برابری گشت ارشاد 2
اگر گشت ارشاد 1 را ندیده باشید برای دیدن قسمت دومش به کمی توضیح نیاز دارید. سه کاراکتر اصلی فیلم سه خلافکار خرده پا هستند که در قسمت اول با پوشیدن لباس های گشت ارشاد از مردم اخاذی می کردند. در این میان برای یکی از آنها ماجرای عاشقانه ای هم پیش می آید و برای کمک به دختر جوان وارد عملیاتی خطرناک می شوند.
حالا چند سال از آن ماجرا گذشته است و یکی از آنها که گمان می رفت بر اثر تصادف جان خود را از دست داده، زنده است و تنها یک جهشی در ذهنش رخ داده که اتفاقات گذشته را به خاطر نمی آورد اما می تواند یک سری مسائل را پیش بینی کند.
قصه قسمت اول با بازی حمید فرخ نژاد، پولاد کیمیایی و ساعد سهیلی جذابیت خودش را داشت و باعث شد تا گشت ارشاد در سال 1390رقمی حدود 1میلیارد و 500میلیون تومان را برای گیشه ثبت کند و این رقم ثبت شده در گیشه تنها برای مدت زمان 6 روز بود، چرا که پس از این زمان، اکران فیلم متوقف شد و پس از چند هفته دوباره اکران گشت ارشاد 1 از سر گرفته شد، اما پخش آن در سینماهای شهرستان ها متوقف شد و بعد از چند روز هم اکرانش در سینما متوقف شد.
گشت ارشاد 2 پنج سال بعد یعنی در سال 1395 فروشی حدود 19 میلیارد و 800 میلیون تومان را در گیشه ثبت کرد که حدودا 20 برابر فروش اول این فیلم سینمایی بود و همین موفقیت در گیشه گشت 2 باعث شد تا سعید سهیلی کارگردان کار، سری سوم این فیلم را با حضور بهنام بانی و ریحانه پارسا بسازد.
کارگردانی که در رقابت با خودش شکست خورد
در سینمای ایران کمتر فیلمی ساخته می شود که مخاطبان آن کودکان باشد و البته انیمیشن هم نباشد. سید جواد هاشمی یکی از آن افرادی است که در یک سه گانه آهوی پیشونی سفید را ساخت تا پای کودکان را همراه بزرگسالان به سینما باز کند، فیلمی که در سری اول نامش اختاپوس بود و حتی فروش گیشه اش در سال 91 به 900میلیون تومان هم نرسید.
مسعود اطیابی که تهیه کننده کار بود این رقم را یک رقم موفقیت آمیز برای سینمای کودک دانست و تصمیم گرفت دوباره با کارگردانی و نویسندگی سید جواد هاشمی، سری دوم آن را در سال 97 روی پرده سینما ببرد که البته این بار توانست موفق تر ظاهر شود و با فروش گیشه 4میلیارد و 200میلیون تومان رکورد 4 برابری را برای خودش ثبت کند.
بلافاصله پس از آهوی پیشونی سفید2 سری سوم آن در اسفند 97 با تهیه کنندگی هاشمی، آماده اکران در سینماها شد؛ هرچند که بازیگرانی چون ترلان پروانه، امین حیایی و پژمان بازغی که در دو سری قبل حضور داشتند در سری سوم هم ایفای نقش کردند، اما بازهم با فروش گیشه 3میلیارد و 250 میلیون تومان سید جواد هاشمی در رقابت با خودش شکست خورد.
البته که بسیاری معتقدند فاصله کم اکران بین سری دوم و سری سوم و تغییر نکردن موضوع اصلی داستان از دلایل اصلی این اُفت فروش بود.
درخشش با شهر موش ها 2
سینمایی شهر موش ها2 نوستالژی ای بود که بعد از سه دهه دوباره زنده شد تا هم بچه های دهه شصت و هم فرزندان آنها را به سینماها بکشاند تا داستان موش هایی را ببینند که زمانی در دهه 60 جزو معدود برنامه های دوست داشتنی تلویزیون بودند.
قسمت اول شهر موش ها را محمدعلی طالبی سال 1364 ساخته بود و کارگردانی عروسکی کار را مرضیه برومند برعهده گرفته بود. اما در شهر موش ها2 خود برومند پا به عرصه گذاشت و کارگردانی کار را بر عهده گرفت و داستان همان موش ها را تعریف کرد که حالا مثل مخاطبان شان بزرگ شده بودند.
این فیلم عروسکی با بودجه 6 میلیارد تومانی تهیه شد و با استقبال خوبی هم مواجه شد چرا که توانست با فروش گیشه 12میلیارد و 500میلیون تومان در زمان اکرانش، یعنی سال 1393 رکورد پرفروش ترین فیلم را که دست اخراجی ها 2 بود بشکند و صدرنشین شود.
زندگی رضا عطاران و مهناز افشار در دهه 60
سامان مقدم جزو آن دسته از کارگردانانی است که می داند چگونه مخاطب را بخنداند. او با استفاده از همین دانشش سری فیلم های نهنگ عنبر را ساخت. فیلمی که ترکیب بازی مهناز افشار و رضا عطاران به عنوان نقش اصلی های فیلم فروش 7میلیاردی را برای مقدم در سال 1393 رقم زد.
هرچند که انتظار فروش برای دو ستاره سینما در کنار هم بیشتر از این ارقام بود اما باعث شد مقدم، موقعیتش را در مقام یک کارگردان پول ساز تثبیت کند و سه سال بعد فروش گیشه خود را به 21 میلیارد تومان برساند هرچند که شورای پروانه نمایش ممیزی های فراوانی را روی نهنگ عنبر 2 اعمال کرد و خود کارگردان هم فیلم را لاشه نهنگ عنبر 2 دانست، اما فروش سه برابری این فیلم نشان داد که طرفداران ویشکا آسایش، رضا عطاران، مهناز افشار و حسام نواب صفوی کم نیستند.
قسمت اول فیلم مقدم در دهه شصت اتفاق می افتاد و قسمت دوم به نام سلکشن رویا با بازی عطاران و مهناز افشار ادامه قصه عاشقانه آن دو است. ارژنگ سال ها عاشق رویا بوده اما رویا بخاطر عشق به آمریکا ارژنگ را رها می کند. بعد از اینکه بالاخره به وصال یکدیگر می رسند فلاش بک هایی به خاطرات آنها از دهه شصت زده می شود که به نوعی زندگی اجتماعی در دهه 60 را هم نشان می دهد.
ماجرای نیمروز و فروش ثابت
محمد حسین مهدویان از آن کارگردان های تازه نفسی است که کارش را با ساخت مستند شروع کرد و پس از آن از سال94 تا سال 98، هرسال یک فیلم را برای اکران به سینما ارائه داد و مخاطب را به سینما کشاند.
این کارگردان در دومین اثر خود، با ساخت ماجرای نیمروز توانست در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند. فیلمی که موضوع اصلی آن ترورهای سال 1360 به دست گروه مجاهدین بود و بازی احمد مهرانفر، هادی حجازی فر، لیندا کیانی، مهدی پاکدل و جواد عزتی یک جلوه متفاوتی به آن داده بود.
سبک فیلمسازی مهدویان و محتوای متفاوت این اثر باعث شد تا این فیلم در سال 1395 فروشی معادل 6میلیارد و 200میلیون تومان را برای گیشه رقم بزند.
پس از آن و در سال 1398 مهدویان ادامه این فیلم سینمایی را با نام ماجرای نیمروز: رد خون ساخت که روایت کلی فیلم پیرامون اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق و عملیات مرصاد بود، هر چند که سری دوم این فیلم سینمایی در جشنواره موفق تر ظاهر شد و برنده سه سیمرغ بلورین در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر شد و در دیگر بخش ها نیز نامزد شد، اما نتوانست فروش متفاوتی نسبت به فصل اول را رقم بزنم و با فروش حدود 6 میلیارد و 200میلون تومان از پرده پایین آمد.
زوج هنری جذاب
البته که قاسمخانی بسیار تجربه موفق طنز نویسی در کارنامه کاری خود دارد، اما در ساخت خوب، بد، جلف که خودش کارگردانی آن را برعهده داشت کمی پایین تر از حد انتظار مخاطبانش ظاهر شد. اما انتخاب درست بازیگران برای این فیلم و مثلثِ بازی سام درخشانی، پژمان جمشیدی و حمید فرخ نژاد ترکیب متفاوت و جالبی را در سینمای ایران رقم زد.
روایت داستانی که پژمان جمشیدی و سام درخشانی در قالب شخصیت حقیقی خودشان در آن ایفای نقش می کنند و جدالی که با حمید فرخ نژاد دارند، به قدری جذاب بود که مبلغ 16 میلیارد و 288 میلیون تومان را برای قاسم خانی در سال 1395 و 1396 رقم زد.
همین موضوع هم باعث شد تا قاسم خانی برای ساخت سری دوم این فیلم سینمایی، آستین ها را بالا بزند و همان قالب زوج هنری جمشیدی و درخشانی را حفظ کند و موضوع اصلی داستان را تغییر بدهد. این فیلم در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و بلافاصله وارد سینماها شد اما به سبب درگیری با کرونا و اوضاع نامعلوم سینما طبق آمار اعلام شده، تا کنون مبلغی حدود 12 میلیارد تومان فروش داشته است.
البته قاسم خانی به اکران آنلاین این فیلم سینمایی هم امیدوار است. به گفته قاسم خانی، خودش به قدری کار را دوست داشته و از مردم بازخورد مناسب گرفته است که تصمیم دارد تا خوب، بد، جلف 3 را هم بسازد تا یک سه گانه طنز را از خود در سینمای ایران به یادگار بگذارد.
تلاش اطیابی برای دیده شدن تگزاس
ترکیب بازی حمید فرخ نژاد، سام درخشانی و پژمان جمشیدی در سینما یکبار در فیلم خوب، بد، جلف امتحان شده بود و نتیجه هم داده بود به همین دلیل مسعود اطیابی برای ساخت تگزاس تصمیم گرفت به آزمون و خطا متوصل نشود و از همان ترکیب برای ساخت تگزاس استفاده کند.
قصه ای داستان دو رفیق که یکی از آنها در برزیل زندگی می کند و آن یکی هم می خواهد به برزیل برود و در نتیجه تصمیم می گیرد که سرپرستی یک کودک برزیلی را قبول کند. ماجرا با حضور یک زن کمی گنگستری هم می شود و درنهایت با فیلمی طرف هستیم که آش شله قلمکاری از المان های پرفروش است و همین اِلمان ها باعث شد تا اطیابی فروش گیشه خود در سال 97 را به 14میلیارد و 400میلیون تومان برساند.
اطیابی در ادامه تگزاس 2 را ساخت که در آن همان دو نفر به ایران باز می گردند و با قصه زندگی خانوادگیشان رو به رو می شوند پیشینه بازی جمشیدی و درخشانی و همبازی شدن مهدی هاشمی با ژاله صامتی، مخاطبان سینمای کمدی را بر آن داشت تا مشتاق تر از قبل در سینما حضور پیدا کنند و فروش گیشه اطیابی را پس از یک سال به 25 میلیارد و 74 میلیون تومان برسانند.
هرچند که عده ای این فیلم را صرفا برای پول درآوردن دانستند اما، فروش 31میلیارد تومانی در کل گیشه نشان داد، هرچه که بود، اطیابی توانست به هر طریقی مخاطب را به سینما بکشاند.
کلاه قرمزی و نوستالژی دوران کودکی
کمتر کسی پیدا می شود که کلاه قرمزی را ندیده باشد، این شخصیت عروسکی همراه پسر خاله اش در تمام زمان ها طرفداران زیادی داشتند. از اولین باری که در سال 1373 ایرج طهماسب، با کلاه قرمزی و پسرخاله به سینما آمد و با قیمت بلیت 50تومان توانست مبلغ 418 میلیون تومان را در گیشه به ثبت برساند، طرفداران خود را پیدا کرد.
با سینمایی کلاه قرمزی و سروناز که به نوعی، سری دوم این مجموعه بود در سال 1381 توانست رقمی حدود 500میلیون تومان را برای گیشه ثبت کند، اما ایرج طهماسب که با این فیلم سینمایی بچه های سه نسل را تحت تاثیر خود قرار داده بود، برای سومین بار شانس خود را در سال 1391 با کلاه قرمزی و بچه ننه محک زد.
فیلمی که به جنبه متفاوتی از زندگی کلاه قرمزی پرداخته بود وتوانست فروشی در حدود 5 میلیارد تومان را برای سینمای طهماسب رقم بزند. کلاه قرمزی و داستان هایش از آن دسته موضوعاتی است که همواره به سبب کیفیت و جذابیت جالب توجهی که داشته است توانسته فروش خوبی را به ارمغان بیاورد و از معدود فیلم هایی است که فروش بالای آن نشان از کیفیت فیلم دارد.
241245
کد خبر 1420528
تحریریه زندگی آنلاین :
شاهرخ فروتنیان می گوید: ماندگاری در بازیگری اهمیت بیشتری از ورود به این حرفه دارد. به نوعی هنر را نمی توان به کسی تزریق کرد و هنرمند بودن از درونیات هر آدمی شکل می گیرد.
بیشتربخوانید: دخترم نرگس اثری موفق در تاریخ تلویزیون می شود
شاهرخ فروتنیان (بازیگر) درباره نحوه ورود چهره های تازه به عرصه بازیگری و چگونگی ماندگار شدن در این حرفه گفت: شما فقط در مورد بازیگری آن را مطرح می کنید، من این موضوع را به هنرمند بودن تعمیم می دهم. هنرمند بودن مانند خردمند بودن است. چیزی نیست که اتفاقی باشد. یعنی حتماً آدم خردمند و هنرمند بدون اینکه تنها هدفش شهرت باشد، مجموعه ای را از کارها دنبال می کند. شاید عنوانی که اکثراً دنبال آن هستند، شهرت باشد که گاهی آن را با هنرمند بودن اشتباه می گیریم.
هنرمند بودن بسیار مسئله پیچیده و سختی بوده و از درونیات هر آدمی شکل می گیرد که فکر می کنم ریشه آن در کودکی و به جاذبه هایی که در طول عمر فرد مهم بوده مربوط می شود.
بیشتربخوانید: افسانه چهره آزاد: برخی شخصیت های واقعی جرات تغییر ندارند
به نوعی هنر تمام آرتیست های که در هنرهای مختلف فعال هستند، به درونشان مربوط می شود. نمی توان هنر را به کسی تزریق و از بیرون چیزی به فرد اضافه کرد. وی ادامه داد: اگر بخواهیم در مورد حیطه بازیگری هم صحبت کنیم، همگی می دانیم که خیلی افراد با عنوان چشم و ابرو و زیبایی به این حرفه ورود پیدا کرده اند، اما به نظرم ماندگاری در این قضیه خیلی مهم تر است. وقتی ریشه شما که به سواد، آگاهی و جامعه شناسی مربوط می شود، عمیق باشد، خیلی اهمیت بیشتری دارد.
بازیگری مقوله ای است که افراد در آن خیلی سریع به قله می رسند ولی ادامه دادن و استمرار در راه است که بعد از آن اهمیت پیدا می کند. فروتنیان افزود: به نظرم اینکه یک بازیگر چقدر خود را در این حرفه حفظ می کند مهم است. شخصاً با افرادی بسیاری برخورد می کنم که می گویند ما در این زمینه استعداد داریم. هرجا هم که هستیم، صحبت همین است. چراکه همه علاقمند هستند که بازیگر شوند و نمایشی از خودشان داشته باشند، بدون اینکه اصلاً به نمایش فکر کرده باشند و بدانند عنوان آن چیست و چرا و به چه دلیل ما یک حالت یا حسی را بروز می دهیم.
بیشتربخوانید: گلایه از بی توجهی به وضعیت بازیگران پیشکسوت
بازیگری در وجود خسرو شکیبایی بود
بازیگر سریال هم گناه همچنین درباره اینکه یک بازیگر تا چه اندازه می تواند کارهای گزیده ای را انتخاب کند که در این حرفه ماندگار شود، اظهار داشت: شرط اول این موضوع اقتصاد است. اینکه شما به عنوان بازیگر چقدر درگیر اقتصاد ماجرا باشید. منتها شور و شیدایی هم هست که ممکن بوده اتفاق دیگری را رقم بزند. به عنوان مثال خسرو شکیبایی این خصیصه را در تمام دوران کاری اش داشت و به نوعی بازیگری در وجودش بود. به طور کلی نیز به همین صورت بوده. یعنی یک چیزی در وجود آدم است که نمی شود آن را نادیده گرفت. وی در ادامه بیان کرد: صبر یکی از ملزومات اصلی این قضیه است، ولی اکثراً نمی خواهند این صبر را بپذیرند. اگر شما نگاه کنید، کسی که فوق تخصص مغز هم می گیرد، علاوه بر دوران دبیرستان و گذراندن 8 سال دوره عمومی، تخصص و فوق تخصص خود را با سالیان زیادی کار و استمرار در حرفه ای به دست می آورد. در نتیجه چطور ما توقع داریم که یک جوان 21 ساله بگوید من اوج خلاقیت هستم، البته ممکن است باشد، ولی باید ببینیم که خروجی آن چیست و اینکه می تواند تداوم داشته باشد. به نوعی با پذیرفتن نقش هایی که خوب نیست، زود معمولی نشود.
قبول نکردن بسیاری از نقش ها از دلایل ماندگاری عزت ا... انتظامی است
فروتنیان در ادامه اظهار داشت: نه گفتن در وادی بازیگری خیلی کار سختی است. خدا آقای انتظامی را بیامرزد؛ یکی از دلایلی که در این کار ماندگار شدند این بود که به راحتی نه می گفت. بر همین اساس هم همیشه از نقش هایی که بازی کرده بود دفاع می کرد. در نهایت باید ببینید که هر کس چطور به موضوع نگاه می کند. اگر برای برخی نمی شود به این خاطر بوده که شاید حواشی نمی شود های ما خیلی بیشتر از موارد اصلی است، وگرنه کسی که ماندگاری بخواهد می شود. این بازیگر همچنین درباره بازی در سریال هم گناه و اینکه چرا با اتمام فصل اول هنوز خصوصیت بیشتری از شخصیت او نمایان نشده، بیان کرد: در فصل دوم مجموعه هم گناه اتفاقات خیلی زیادی رخ می دهد که وجهه های بیشتری از شخصیت من هم نمایان می شود. حس ام این است که بعد از پخش فصل دوم، حتی کسانی که تا آن زمان این سریال را ندیده اند، اگر قسمت های بعدی را ببینند، مشتاق می شوند که متوجه شوند در فصل قبل چه اتفاقی رخ داده است و به فصل اول سریال رجوع می کنند، چون وقتی خودمان هم فیلمنامه را می خواندیم، در همان چند قسمت اول که معرفی شخصیت ها بود، اینکه سرنوشت افراد چه خواهد شد برایمان علامت سؤال بود. در ادامه می بینید که چقدر هوشمندانه سریال به سمتی می رود که آدم ها کاملاً درگیر قصه شده و یک بروز و درون ریزی عجیب و غریبی دارند.
اتفاقات خوبی در حال رخ دادن در شبکه نمایش خانگی است
وی همچنین درباره شبکه نمایش خانگی و حواشی که در این مدت برخی مجموعه های تولیدی در آن داشته، اظهار داشت: هر کدام از این ها قاعدتاً یک بازار اقتصادی است.
طبیعتاً کاری که بازار اقتصادی می کند، این بوده که سعی می کند یک مجموعه از مخاطبان را برای خودشان فراهم کنند. حال اندازه و توجهی که به این کار می شود، وابسته به آدم های تاثیرگزار در آن است که از کارگردان تا نویسنده و ... از جمله آنها به شمار می آیند.
قاعدتاً به مرور وقتی میزان تولید کارها افزایش پیدا کند، کسی که کار بهتری تولید کرده، دیده خواهد شد، چراکه او به مواردی توجه داشته که بقیه از آن رد می شوند. همین موضوع سبب دیده شدن کار او می شود.
قاعدتاً فکر می کنم این مسئله خودش به تنهایی تأثیر به سزایی در اینکه کارهای ماندگارتری را در این شبکه ببینیم خواهد داشت. در نهایت باید بگویم اتفاقات خوبی در حال رخ دادن در همین شبکه نمایش خانگی است.
شعار سال: حدود یک ماه و نیم است که فعالیت مجدد سالن های سینما آن هم با نیمی از ظرفیت خود آغازشده است، اما با در پیش گرفتن راهکار های گوناگون همچنان استقبالی از فیلم دیدن در آن ها صورت نمی گیرد. همین راهکار هایی که به صورت موازی در حال انجام هستند باعث ایجاد آشی شله قلمکار در اکران فیلم ها شده است.
اوایل اسفندماه که وزارت فرهنگ و ارشاد اعلام کرد کلیه فعالیت های فرهنگی و هنری اعم از سالن های سینما و تئاتر تا اطلاع ثانوی تعطیل هستند کسی فکر نمی کرد 4 ماه طول بکشد تا دوباره در های سینما به روی مخاطبان باز شود. بالاخره در اول تیرماه اعلام شد که سالن های سینما و تئاتر می توانند با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی با نیمی از ظرفیت کارشان را آغاز کنند.
مردم سینما می روند؟
همان زمان سینماداران معتقد بودند که با اکران فیلم های سال گذشته مردم به سینما نمی آیند. برخی سینماداران گفته بودند سینما را باز کردیم، ولی می دانیم مردم نمی آیند. اصلاً چرا در ماه چهارم سال 99 مردم باید فیلم سال 98 را در سینما تماشا کنند؟ بعضی از این سینماداران که ناراحت و ناامید و عصبانی هستند، این پرسش را مطرح می کنند که بعد از چهار ماه تعطیلی، بعد از چهار ماه که تولید و پخش تعطیل بوده و مدیران سازمان سینمایی با توجه به تعطیلی بخش قابل توجهی از سینما فرصت کافی برای برنامه ریزی داشتند، چطور یک بازگشایی شکیل با فقط دو فیلم خوب برای سینما ها تدارک دیده نشد؟ آیا نمی شد احتمال های مختلفی را پیش بینی کرد که براساس آن سناریو های متعددی طراحی شود تا در کمتر از 48 ساعت مانده به بازگشایی، بلاتکلیفی پیش نیاید و آخرسر سینما ها این گونه بازگشایی نشوند؟
از سوی دیگر، اما عده ای هم معتقد بودند که هنوز شرایط برای بازگشایی سینما ها مهیا نیست و تهیه کنندگان حق دارند برای پخش فیلم های خود حاضر به ریسک نباشند. استدلال آن ها این بود که اولاً پیش از کرونا در بهترین سینما های تهران بسیاری از سانس ها با یک چهارم ظرفیت پر می شدند و حالا چندان انتظاری نباید داشت.
اکران فیلم خارجی، یک مسکن
به هر صورت سینما ها به کار خود ادامه دادند. اما ازآنجاکه باوجود پذیرش تنها نیمی از ظرفیت، بازهم سینما ها مورد استقبال قرار نمی گرفتند، تعداد قابل توجهی از سالن داران اقدام به اکران فیلم های سینمایی خارجی کردند و شماری از مشهورترین و موفق ترین آثار استودیو های هالیوود را روی پرده بزرگ بردند. اما این اقدام شاید تنها داروی موقتی بود برای تسکین درد سینماها. منوچهر محمدی، تهیه کننده سینما که مدیر دو مجموعه سینمایی پردیس زندگی و مگامال نیز هست، معتقد است بدون تشکیل کمیته بحران، او درباره تأثیر اکران فیلم های خارجی برجذب مخاطب در این دو پردیس گفته است: اساساً ازآنجایی که از سینما استقبال نمی شود به طور طبیعی فیلم های خارجی هم همین وضعیت را دارند و فروش آن ها بسیار اندک است و این فیلم ها هم نتوانستند به جذب مخاطب کمک کنند. در این شرایط باید سریعاً کمیته بحران تشکیل شود، چون باز بودن سینما به تن هایی کافی نیست بلکه باید فیلم خوب و قوی هم وجود داشته باشد که مخاطب علاقه مند شود به سینما بیاید تا سالن ها به شکل کج دار و مریز این مرحله را سپری کنند. در غیر این صورت اگر وضعیت بخواهد به همین ترتیب ادامه پیدا کند، سالن دار ها ناگزیر به سمت تعطیلی خواهند رفت.
پرداخت بدهی سالن داران به پخش کنندگان
درحالی که هیچ کدام از این اقدام ها چندان مؤثر نبودند، سازمان سینمایی تصمیم گرفت تا بدهی سینماداران به پخش کنندگان را پرداخت کند تاکمی از بار سینماداران کاسته شود. سیدمحمد مهدی طباطبایی نژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی بابیان اینکه سینماداران متعهد به پرداخت این بدهی می شوند، گفته بود: این پول باید به چرخه تولید برگردد تا برای دست اندرکاران سینما ایجاد شغل کند و زنجیره تولید تا اکران کامل شود.
شوربای اکران
همان طور که پیش تر اشاره شد، فیلم هایی که پیش از تعطیلی سینما ها در حال اکران بودند، پس از چهار ماه دوباره روی پرده نقره ای ظاهر شدند. یکی از این فیلم ها که تا اسفندماه خوب هم می فروخت، شنای پروانه بود. اما از همان زمانی که فیلم شنای پروانه پس از سه هفته اکران نتوانست تعداد تماشاگر قابل قبولی را به سینما بکشاند، واضح و مبرهن بود که هر فیلم دیگری هم بیاید وضع همین است و سینما ها یا باید تعطیل شوند یا با تعداد کم مخاطب کجدار و مریز طی کنند.
اما در ادامه اکران چند فیلم جدیدی که در هفته های گذشته مصوب شدند، اخیراً در بعضی سینما ها چند فیلم کمدی و اجتماعی که در زمان خود پرفروش بودند روی پرده آمده اند تا شاید این ها جذب مخاطب کنند؛ فیلم هایی مثل فروشنده و جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی، نهنگ عنبر سامان مقدم، ورود آقایان ممنوع رامبد جوان و آینه بغل منوچهر هادی.
طبق اطلاعات سامانه مدیریت فروش و اکران (سمفا) هرکدام از این فیلم ها تابه حال یکی دو بلیت بیشتر نفروخته اند. ضمن اینکه هنوز بعضی از آن ها در شبکه های ماهواره ای در حال پخش هستند و خیلی راحت در دسترس قرار دارند.
دراین باره مرتضی شایسته، دبیر شورای صنفی نمایش گفته است: اکران این فیلم ها که باید حتماً پروانه نمایش هم می داشتند، با تصمیم و هماهنگی شورای صنفی نمایش اتفاق افتاده و جزو اکران دوم سینما ها هستند تا کمکی به جذب مخاطب شود.
او همچنین با اشاره به اینکه سینما ها در دهه اول محرم تعطیل هستند، گفت: تعطیلی امسال چند روز بیشتر از سال های قبل است که آن هم به خاطر شرایط کرونا است. تا پیش از ماه محرم فیلم جدیدی به اکران اضافه نمی شود.
او درباره اکران فیلم های خارجی که تعدادشان هم بیشتر شده است، گفت: شورای صنفی دراین باره تأکید داشته فیلم هایی که حق کپی رایت دارند می توانند اکران شوند و آنچه الآن در بعضی سینما ها نمایش داده می شود بااطلاع شورا نیست.
در مورد فیلم های خارجی این نکته قابل توجه است که رقم فروش آن ها درجایی ذکر نشده است و مشخص نیست چه تعداد مخاطب علاقه مند تماشای این فیلم ها هستند.
بااین حال براساس آمار سمفا، دو فیلم قتل عمد و تا ابد که یک هفته از آغاز اکران آن ها می گذرد، تاکنون موفق به فروش 279 و 1559 بلیت شده اند و نمایش فیلم های قدیمی به امید کشاندن مردم به سینما اکرانی عجیب را رقم زده که البته تا به اینجا خروجی مثبتی برای سینماداران نداشته است.
گرچه یک ماه و نیم است که سینما ها مجدداً کار خود را آغاز کرده اند، اما تقریباً تبلیغی برای فیلم های در حال اکران صورت نمی گیرد و تلویزیون هم در این مسیر گامی برنمی دارد. با این اوصاف هیچ بعید نیست در آینده نه چندان دور شاهد بسته شدن یکی یکی سینما ها باشیم. اتفاقی که بی شک به ضرر فرهنگ و هنر تمام خواهد شد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ابتکار، تاریخ انتشار: 23 مرداد 1399، کد خبر: 161049، www. ebtekarnews.com
سید ضیاء هاشمی تهیه کننده فیلم آینده درباره آخرین وضعیت اکران این اثر به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: دعوت مردم به سینما در شرایط کنونی که وضعیت شیوع ویروس کرونا پررنگ تر شده است، اصلا جایز نیست؛ چون سلامت آن ها به خطر می افتد؛ بنابراین منتظریم شرایط بهتر شود و بعد برنامه ریزی های لازم را برای اکران فیلم آینده انجام دهیم.
هاشمی افزود: اولویت ما برای آینده اکران عمومی است؛ چنانچه شرایط کرونا ادامه پیدا کند، آن را اکران آنلاین خواهیم کرد.
این تهیه کننده با اشاره به جدیدترین فعالیت سینمایی خود، اظهار کرد: بخش تولید هم در شرایط کرونا مشکلات و خطر های خود را دارد. شما فکر کنید گروه پنجاه، شصت نفره تولید قرار است روز ها کنار هم کار کنند، چه اتفاقی رخ می دهد؟! کما اینکه برخی از عوامل یا بازیگران بعضی پروژه ها متاسفانه دچار عارضه شدند. البته به خیر گذشته، ولی واقعا نمی توان روی سلامت انسان ها ریسک کرد.
گفتنی است؛ فیلم سینمایی آینده به نویسندگی و کارگردانی امیر پورکیان و تهیه کنندگی سید ضیاء هاشمی است.
پانته آ بهرام، کامبیز دیرباز، امیر جعفری، نیما شعبان نژاد، شهرام قائدی، علی استادی، شیرین یزدان بخش، لادن ژاوه وند و بهاره افشاری در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته اند.
تدوین آینده را امیر پورکیان و زهره احمدی توچایی به طور مشترک انجام داده اند.
آینده فیلمی اجتماعی با نگاه به خانواده و پرداخت به آسیب های پنهان و روابط است. در خلاصه این فیلم آمده است: آینده نوزاد مادری ا ست به نام امروز که فردا متولد می شود.
تهیه کننده همکار و سرمایه گذار آینده سیاوش امین پور است.
انتهای پیام/
صاف نیوز _ ملانصرالدین:عده ای از دوستان بر حقیر خرده گرفته اند که چرا شفاف سازی اخیر سازمان سینمایی درباره بنیاد فارابی را نقد نکرده و مورد نوازش قرار نداده ام؟باید به عرض و طول این دوستان که حتی برخی جرات کرده و شایعه کرده اند بنده با بنیاد فارابی عقد اخوت بسته ام،برسانم که این مورد اخیر شفاف سازی نبود و همه چیز غیر شفاف بود.چگونه می توان این تاریک سازی را نقد و قلم را برای آن آلوده و خسته کرد؟!کار فارابی دوست داشتنی شده است،یعنی برای کسی که دوست دارند حاتم طایی شده و از کیسه بیت المال مردم می بخشند و هرکس را که دوست ندارند در لیست سیاه قرار داده و ریالی نیز به او کمک نمی کنند!زنده یاد خسرو سینمایی از کسانی بود که فارابی او را دوست نداشت،برای همین حاضر نشد ریالی برای این استاد مسلم سینما خرج کند تا وی در حسرت ساخت فیلم از دنیا نرود!الان وقت آن است که مدیران فارابی اگر جرات دارند بیایند رو در رو با منتقدان در مجامع عمومی یا برنامه های زنده تلویزیونی درباره عملکرد خود و شفاف سازی توضیح دهند.
منبع: @nasrodinmolla
به گزارش خبرنگار سینمایی صبا ، شیوع ویروس کرونا باعث شد تا صنعت سینما در سراسر جهان دچار چالش جدی شود. اکثر کشورها مجبور شدند برای تعطیل نشدن کامل چرخه سینمایی به سمت اکران های آنلاین بروند. این شرایط علاوه بر اینکه حوزه اکران در سینما را تحت تاثیر قرار داد، باعث شد تا جشنواره های سینمایی نیز عملا امکان برگزاری نیابند زیرا مهمترین خطر ویروس کرونا سرعت واگیر و انتشار آن است که تجمعات انسانی می تواند خطر ابتلا به آن را تا چندین برابر بالا ببرد از همین رو برخی جشنواره های سینمایی نیز به این فکر افتادند که در صورت امکان به سمت برگزاری آنلاین بروند. این تجربه در چند جشنواره معتبر دنیا از جمله جشنواره انیمیشن انسی فرانسه صورت پذیرفت که خیلی هم موفق از آب درنیامد.
در کشور ما نیز بحث برگزاری جشنواره ها به صورت آنلاین در روزهای اخیر به موضوع داغ روز تبدیل شده است. حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی در جلسه ای که در ماه گذشته با دبیران جشنواره های سینمایی برگزار کرد از آنها خواست تا با توجه به شرایط پیش آمده بحث برگزاری آنلاین جشنواره های مربوطه را مورد بررسی قرار دهند. در همین زمینه صادق موسوی رییس انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره فیلم کوتاه تهران اظهار کرد که این جشنواره به احتمال فراوان به صورت آنلاین برگزار نخواهد شد زیرا تنها فرصت اکران فیلم های کوتاه بر پرده سینما همین جشنواره فیلم کوتاه تهران است.
اما شاید مهمترین و بحث برانگیزترین جشنواره سینمایی که می تواند بر نوع برگزاری دیگر جشنواره های سینمایی اثرگذار باشد، جشنواره ملی فیلم فجر است. ابراهیم داروغه زاده دبیر چند سال اخیر این جشنواره نیز اعلام کرد که به دلیل اینکه فیلم هایی سینمایی هر سال سینمای ایران در جشنواره ملی فیلم فجر رونمایی می شوند اساسا این امکان وجود ندارد که فیلم ها به صورت آنلاین نمایش داده شوند زیرا خطر این کار بسیار بالاست. منظور وی قاچاق سریع آثار در اکران های آنلاین بود.
این حواشی و اتفاقات باعث شده است که وضعیت برگزاری جشنواره ها سینمایی در هاله ای از ابهام قرار گیرد. از طرفی پس از نشست خبری آنلاین رییس سازمان سینمایی در هفته جاری برخی گمانه زنی ها از مشخص نبودن دبیر سی و نهمین جشنواره ملی فلیم فجر حکایت دارد زیرا وی در پاسخ چندباره درباره سرنوشت دبیری این دوره از جشنواره ملی فیلم فجر جواب شفافی نداد و درنهایت گفت دبیر هر جشنواره ای در زمان مشخص خود اعلام می شود. این سخت در حالی است که دبیرهای جشنواره های زیرمجموعه سازمان سینمایی همه حکم گرفته اند جز دبیر جشنواره ملی فیلم فجر.
ابراهیم داروغه زاده دبیر سه دوره پیشین این جشنواره که در مجموع عملکرد قابل قبولی داشته است، شاید در حال حاضر تنها فردی باشد که بتواند جشنواره را با توجه به وضعیت کرونایی اداره کند. به نظر می رسد در شرایطی که کرونا باعث شده تا سینما در سال جاری بسیار بیشتر از بخش های دیگر فرهنگی متضرر شود، تغییر دبیر جشنواره ملی فیلم فجر می تواند این آسیب را افزایش دهد. سال گذشته نیز جشنواره ملی فیلم فجر در شرایط خاص خود که متاثر از اتفاقات پیرامونی آن زمان از جمله تهدید به تحریم از سوی هنرمندان بود، توانست به سلامت با حضور هنرمندان طیف های مختلف برگزار شود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، شب گذشته صفحه ای در توییتر به نام ابراهیم حاتمی کیا با شناسه
@Hatamikia_eb آغاز به کار کرد که طی پیگیری خبرنگار فارس مشخص شد این صفحه جعلی است و هیچ ارتباطی به کارگردان سینمای ایران ندارد.
این در حالی است که صفحه مذکور در بدو فعالیت بیش از 2 هزار دنبال کننده پیدا کرد و حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی هم جزء این افراد بودند. پس از اینکه مشخص شد صفحه مذکور هیچ ارتباطی به حاتمی کیا ندارد، گرداننده این شناسه در زیست نامه صفحه (bio) قید هوادار را اضافه کرده است!
با توجه به امکان ایجاد صفحه و شناسه توسط هر فردی با هر مشخصات و عنوانی، کارشناسان توصیه می کنند مخاطبان در فضای مجازی به صفحات ایجادشده با دیده تردید بنگرند و تا رسمی بودن آن تأیید نشده است، اعتماد نکنند.
انتهای پیام/
جدول فروش هفتگی سینمای ایران با اعلام صدرنشینی فیلم سینمایی زن ها فرشته اند 2 به کارگردانی آرش معیریان با فروش معادل 882,052,753 ریال منتشر شد.
سینما های سراسر کشور از اسفند ماه گذشته با تعطیلی سالن های خود به دلیل شیوع بیماری کرونا وضع ناگواری را تجربه کردند، اما حال بعد از گذشت این زمان هشت فیلم آغازگر راه سینما در سال 99 و همزمان با بازگشایی سالن های تماشای فیلم هستند.
همچنین فیلم های جهان با من برقص به کارگردانی سروش صحت ، عطر داغ ساخته علی ابراهیمی و یادم تو را فراموش به کارگردانی علی عطشانی در رتبه های دوم تا پنجم جدول فروش هفتگی سینمای ایران قرار گرفتند.
زن ها فرشته اند 2
فروش هفتگی: 882,052,753 ریال
فروش کلی: 4,038,175,475 ریال
نویسنده و کارگردان: آرش معیریان
بازیگران: محمدرضا شریفی نیا، نیوشا ضیغمی، سحر قریشی، نسرین مقانلو، میرطاهر مظلومی، علی صادقی، مریم سعادت، سیروس همتی، مهتاج نجومی، شهین تسلیمی، حسین ملکی، احمدرضا موسوی، صدیقه کیانفر، شیرین ایزدی، آیدا نوری و مهدی صارمی
خلاصه داستان: چند زوج در رده های سنی مختلف در سال 2020 به دنبال آن هستند که تعریفی بیست از زندگی خود ارائه دهند غافل از آن که بدجوری از تعارضات ذهنی رنج می برند.
خوب بد جلف: ارتش سری
فروش هفتگی: 574,086,650 ریال
فروش کلی: 14,312,653,829 ریال
نویسنده و کارگردان: پیمان قاسمخانی
بازیگران: پژمان جمشیدی، سام درخشانی، حامد کمیلی، ریحانه پارسا، گوهر خیراندیش، امیرمهدی ژوله، فرهاد آییش، ستاره پسیانی، مارال فرجاد، شکیب شجره
خلاصه داستان: گروهی ضد انقلابی به ریاست دکتر مدنی (فرهاد آییش) و زیر نظر دونالد ترامپ ماموریتی به فربد (حامد کمیلی) در ایران به عنوان گروه فیلمبرداری به ایران بفرستد. در آنجا پژمان جمشیدی و سام درخشانی به عنوان بازیگر های فیلم ارتش سری انتخاب می شوند. فربد سعی در انجام عملیات است اما پژمان و سام تقریبا همه چی را به هم می ریزند.
عطر داغ
فروش هفتگی: 20,682,750 ریال
فروش کلی: 307,351,900 ریال
نویسنده: علی حمیدنژاد
کارگردان: علی ابراهیمی
بازیگران: مهرداد صدیقیان، شهرام حقیقت دوست، بهاره کیان افشار، سیما تیرانداز، خاطره اسدی، شیوا مکی نیان
خلاصه داستان: فیلم سینمایی عطر داغ ، داستان دختری به نام مریم است که مجبور می شود شبی بیرون از خانه بماند. بیرون ماندن او یکسری اتفاقات برای او و خانواده اش در پی دارد که...
جهان با من برقص
فروش هفتگی: 18,617,200 ریال
فروش کلی: 489,727,850 ریال
کارگردان: سروش صحت
بازیگران: علی مصفا، جواد عزتی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی، سیاوش چراغی پور، کاظم سیاحی، مهراب قاسم خانی
خلاصه داستان: دوستان جهانگیز برای آخرین تولد او دورهم جمع شده اند. این موقعیت موجب می شود آن ها درباره زندگی و خودشان فکر کنند.
یادم تو را فراموش
فروش هفتگی: 9،407،600 ریال
فروش کلی: 226,979,425 ریال
کارگردان: علی عطشانی
بازیگران: میترا حجار، حسین یاری، آتیلا پسیانی، ماه چهره خلیلی، رضا ناجی، خشایار راد، غزل یگانه، بیتا عطشانی و مازیار فلاحی
به گزارش خبرنگار ایمنا ، لتیان جدیدترین فیلمی است که طی این روزها روانه اکران آنلاین می شود و مخاطبان می توانند در پلتفرم های تعریف شده به تماشای آن بنشینند. با توجه به ترکیب بازیگران و قصه، لتیان می توانست یکی از امیدهای گیشه 99 باشد، اما این اتفاق نیفتاد و لتیان نیز سر از اکران آنلاین درآورد. آنچه در ادامه می آید، همه آن چیزی است که باید در مورد این فیلم بدانید. لتیان از پنجشنبه 23 مردادماه اکران آنلاین خود را در دو سامانه فیلیمو و نماوا آغاز می کند.
درباره فیلم لتیان
لتیان فیلمی است به کارگردانی علی تیموری و نویسندگی اکتای براهنی که سال 97 جلوی دوربین رفت. پریناز ایزدیار، امیر جدیدی، سارا بهرامی، حسن معجونی، ستاره پسیانی و علیرضا ثانی فر در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند. در خلاصه داستان لتیان آمده است: لتیان یک سد است. سدی بر روابط انسانی. رودخانه های روابط، پشت سدی ایستاده اند و راه، بن بست است. یک نفر می خواهد این سد را بشکند اما خوب می داند که شکستن سد به این سادگی نیست. شهر خراب خواهد شد. تکلیف چیست؟
لتیان اولین فیلم بلند سینمایی علی تیموری در مقام کارگردان است. او پیش از این سابقه دستیاری و برنامه ریزی در فیلم هایی همچون برف روی کاج ها، انتهای خیابان هشتم، سایه روشن، پل خواب و غیره را داشته و چندین فیلم کوتاه موفق ساخته که برخی از آنها نیز منتخب جشنواره های مختلف بوده اند.
تهیه کنندگی این فیلم را مجید مطلبی بر عهده داشته است. لتیان با این ترکیب بازیگران و داستانی درام و اجتماعی، می توانست در گیشه موفق باشد و عنوان یکی از پرفروش ترین ها را از آن خود کند.
درباره بازیگران فیلم لتیان
ترکیب بازیگران فیلم لتیان، ترکیب به اصطلاح بفروشی است. از آن دست تر کیب ها که گیشه را تضمین می کنند. هر کدام از این بازیگران می توانند مخاطب را مجاب به تماشای این فیلم کنند. پریناز ایزدیار و امیر جدیدی که هر کدام یک بار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر را از جشنواره فیلم فجر به خانه برده اند، برای دومین بار است که با یکدیگر همبازی شده اند. این دو پیش از این در فیلم " هت تریک " در مقابل هم قرار گرفته بودند. حالا باید دید آیا زوج "جدیدی_ ایزدیار" می تواند به اندازه زوج "محمدزاده_ ایزدیار" موفق باشد یا خیر.
ستاره پسیانی و سارا بهرامی نیز پیش از این در سریال " کرگردن " همبازی بوده اند. سریالی که توانست با استقبال مخاطبان روبرو شود. انتخاب حسن معجونی و علیرضا ثانی فر را می توان بزرگ ترین ریسک در انتخاب بازیگران لتیان به شمار آورد. هر چند ثانی فر در سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران در سال 97، دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم "تشریح" از آن خود کرد، اما همچنان در میان مخاطبان سینما، بازیگر مطرح و شناخته شده ای نیست. با این حال، حضور امیر جدیدی، پریناز ایزدیار و سارا بهرامی به تنهایی می تواند بار فیلم را به دوش بکشد.
اکتای براهنی کیست؟
لتیان از معدود فیلم هایی است که نویسنده و تهیه کننده اش از کارگردان آن شناخته شده تر هستند. اکتای براهنی که نویسندگی لتیان را برعهده داشته، پیش از این فیلمنامه "عنکبوت"، ساخته ابراهیم ایرج زاد را نیز به نگارش درآورده است. براهنی فارغ التحصیل فیلمسازی از دانشگاه یورک کانادا است که بعد از ساخت چند فیلم کوتاه، اولین فیلم بلند خود را با نام "پل خواب" که اقتباسی از رمان معروف جنایت و مکافات بود، در سال 93 جلوی دوربین برد و پس از کش و قوس های فراوان در سال 96 راهی اکران شد. اکتای براهنی ، فرزند ارشد رضا براهنی ، شاعر و ادیب نام آشنای ایرانی است
بعد از آن هم دیگر موفق نشد تا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز ساخت بگیرد. او در مصاحبه ای موضع وزارت ارشاد را در مقابل فیلمسازی اش ، مربوط به پدرش دانست و عنوان کرد: اوایل در ظاهر امر این گونه رفتار می شد که انگار فیلمنامه ها مشکل دارند، اما در روند ساخت فیلم متوجه شدم که پسر رضا براهنی بودن تأثیر زیادی دارد. من تا خودم را معرفی می کنم، بحث پدرم و مواضع او مطرح می شود. واقعیت این است که پسر رضا براهنی بودن به من لطمه زده است.
او در ادامه گفت: من تقریباً هم دوره کاهانی بودم و زمانی که من درخواست پروانه ساخت دادم، کاهانی فیلم اولش را ساخته بود و امروز کاهانی سینماگر معروفی شده و من همچنان به دنبال پروانه ساخت هستم. شاید اگر من پسر رضا براهنی نبودم، راحت تر می توانستم فیلم بسازم.
درباره تهیه کننده
مجید مطلبی، تهیه کننده و مجری طرح در سینمای ایران است که پس از سرمایه گذاری در دو قسمت فیلم سینمایی "نهنگ عنبر"، با فیلم هت تریک وارد عرصه تهیه کنندگی شد. "لتیان"، سومین تجربه تهیه کنندگی او پس از " هت تریک " و "سرخپوست" است. او با فیلم تحسین شده سرخپوست توانست جوایز زیادی را از آن خود کند که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از: جایزه بهترین فیلم از سیزدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، جایزه بهترین فیلم از بیست و یکمین جشن سینمای ایران همچنین فیلم او برای فیلم هت تریک نیز برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره گلدن گلوبال مالزی شد.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.
فایل آن را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
کد خبر 438579
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، گیشه سینمای ایران در کمرکش تابستان و روزهای گرم مردادماه همچنان کم رونق و سرد است.
بر اساس آمار اعلام شده از سوی سامانه مدیریت فروش و اکران سینما، فیلم های درحال اکران همچنان فروش پایین دارند که با توجه به هزینه های تولید چند میلیارد تومانی فیلم ها، عجیب و تأسف برانگیز است. این درحالی است که از هفته گذشته و با تصمیم سازمان سینمایی مقر شد فیلم های روی پرده از شنبه تا چهارشنبه با بلیت های نیم بها اکران شوند.
فیلم سینمایی شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت که کمتر از یک ماه پس از آغاز اکران به درخواست تهیه کننده اش از پرده پایین آمد، همچنان با 2 میلیارد و 345 میلیون تومان فروش در صدر این جدول بی رونق است. این رقم حاصل حضور بیش از 140 هزار تماشاگر در سالن های سینماست.
اما پس از فیلم شنای پروانه به عنوان موفق ترین فیلم جشنواره فجر سال گذشته که با فروشی کمتر از 2/5 میلیارد تومان به اکران خود پایان داد، فیلم کمدی خوب، بد، جلف2: ارتش سری به کارگردانی پیمان قاسم خانی قرار دارد. این فیلم نیز تاکنون یک میلیارد و 305 میلیون تومان فروش را تجربه کرده است. اثری که از دو هفته پیش اکران آنلاین خود را نیز آغاز کرد.
آمار فروش فیلم های در حال اکران
اما میزان فروش سایر فیلم های روی پرده نیز اوضاع اسفناکی دارد و بیش از هرچیز نشان دهنده شکست مطلق گیشه در روزهای پس از بازگشایی سینماها است. شکستی که باعث شده برخی پردیس های سینمایی به اکران فیلم های خارجی مثل جوکر ، 1917 و احضار2 روی بیاورند که این موضوع نیز در جای خود قابل بررسی و تأمل است.
آمار فروش فیلم های سینمایی در حال اکران به شرح زیر است:
1-خوب، بد جلف 2:ارتش سری (پیمان قاسم خانی)/ یک میلیارد و 435 میلیون تومان
2- زن ها فرشته اند2 (آرش معیریان) /410میلیون تومان
3- جهان با من برقص (سروش صحت)/ 50 میلیون تومان
4- عطر داغ (علی ابراهیمی)/ 30میلیون تومان
5- یادم تو را فراموش (علی عطشانی)/ 23میلیون تومان
6-یلدا (مسعود بخشی)/ 21میلیون تومان
7- خروج (ابراهیم حاتمی کیا)/ 8 میلیون تومان
8- چهل و هفت (احمد اطراقچی و علیرضا عطاالله)/ 7میلیون تومان
این میزان فروش نشان می دهد که تماشاگران سینما با توجه به اوج گیری دوباره کرونا همچنان رغبتی برای حضور در سالن های سینما ندارند و سازمان سینمایی باید به فکر تمهیدات جایگزین برای شیوه اکران فیلم های سینمایی باشد.
راهکارهایی مانند بلیت نیم بها نیز که از این هفته اعمال شد، تأثیر چندانی بر استقبال مردم نگذاشته است و باید به فکر شیوه های جدید اکران فیلم بود. شیوه هایی که بتواند نگرانی مردم از حضور در اماکن مسقف و سربسته را برطرف کند تا مخاطبان حاضر شوند تا به سینما بروند. از سوی دیگر تقویت اکران آنلاین و گسترش زیرساخت های آن می تواند تا حد زیادی در این زمینه راهگشا باشد.
انتهای پیام/4104/
به گزارش فرهیختگان ، محمدهادی کریمی، پزشک، فیلمساز، شاعر، مدرس فیلمنامه و مدیرمسئول و صاحب امتیاز نشریات تصویر روز و سینمای جهان برای اهالی سینمای ایران نام ناآشنایی نیست. او نویسنده تعداد زیادی از فیلمنامه های پرمخاطب سینمای ما طی دودهه اخیر بوده، ازجمله شمعی در باد ، رخساره ، اتانازی و 12 فیلمنامه دیگر که کارگردان هایی غیر از خودش جلوی دوربین برده اند و با پسرکشی برای ششمین بار کارگردانی را تجربه کرده، درحالی که تمام فیلمنامه هایش را خودش نوشته است. پسرکشی با اعلام اینکه فیلم خورشید مجید مجیدی به جشنواره سی ودوم فیلم فجر نخواهد رسید، در فهرست آثار بخش مسابقه قرار گرفت و پس از اینکه خورشید به گردونه برگشت، پسرکشی نیز همچنان در این بخش باقی ماند، هرچند به نظر نمی رسید داورها آن را دیده یا داوری کرده باشند. زمان پخش فیلم در سالن اصحاب رسانه هم به قدری نامناسب بود که حتی همشهری کین و بر باد رفته اگر در این زمان برای اولین بار نمایش داده می شدند، لااقل در آن مقطع کسی نمی دیدشان. درهرحال این فیلم قرار بود جزء اکران نوروزی قرار بگیرد، اما باز بدشانسی آورد و پس از ویروس کرونا و تعطیل شدن سالن های نمایش جزء اولین آثاری شد که در سینمای ایران به صورت دیجیتال اکران شدند. گفت وگو با محمدهادی کریمی درباره پسرکشی لاجرم گفت وگویی درباره چیستی و ذات خشونت هم می شود. به هرحال او شاید به واسطه حرف هایش به درمان پدیده ها فکر می کند و از آنها نیست که بعد از طرح مساله مخاطب را در خلأ رها کند و برود. او درعین حال به سینمای قصه گو علاقه دارد. همه ما این را می دانستیم و خودش هم در این گفت وگو باز به این علاقه مندی اشاره کرده است. پسرکشی فیلمی است که شاید بدشانسی های فراوانی آورد، هرچند به طور کلی سینمای ایران مدتی است که روی دور بدشانسی افتاده و البته این فیلم یک مقدار بیشتر، اما احتمالا در یک بازه زمانی طولانی تر، بیشتر و بهتر دیده خواهد شد. گفت وگو با محمدهادی کریمی را که غیر از جنبه های سینمایی به فهم کلی پدیده خشونت و نوع بازتاب آن در رسانه های هنری هم کمک می کند، در ادامه می خوانید.
سوژه ای که شما سراغ آن رفتید، اگرچه واقعا در گذشته این کشور وجود داشته و اتفاق افتاده، اما کسی چندان آن را به یاد نداشت یا از وقوعش مطلع نبود. چطور شد که چنین سوژه خاصی را پیدا کردید و چرا تصمیم گرفتید آن را تبدیل به فیلمنامه کنید؟
ممکن است به عنوان یک پزشک زودتر از مواردی خبردار شوم که بعدها قرار است در جامعه شایع شود، چراکه در خلوت اسرار کسی که به من مراجعه می کند، قرار می گیرم؛ کسی که برای درمان یا حل مشکلش آمده، هیچ نقابی را روی صورتش نگه نمی دارد و پرسوناژهای برساخته قبلی اش را پایین می آورد تا مبادا چیزی اضافی و اشتباهی موجب خطای من پزشک در تشخیص شود. از این رو همه آن پنهان های یک عمر لاجرم آشکار می شوند و شما می دانید که دقیقا زیرپوست آدم های شهر چه خبر است.
وقتی کسی چنین سوژه خاص و بدیعی را پیدا می کند، اگر بلدِکار و حرفه ای باشد، در او این نگرانی ایجاد می شود که اسیر هیجان عنوان آن سوژه شود و این امر او را از گسترش قصه باز دارد. شما از نقطه ای که سوژه را پیدا کردید، چطور به سمت قصه شدن آن پیش رفتید؟
درمورد پسرکشی منهای یک عکس رادیوگرافیک از جمجمه مردی که سوزنی در ملاج داشت یا آنچه مثلا در یکی از قصه های صادق هدایت به آن اشاره شده، برایم مهم بستر روایت، لحن و نوع داستان پردازی بود و اینکه جهان این فیلم چگونه باید باشد. بدترین آسیب در زمانی که شما سوژه ای بکر و نادیده و ناشنیده داشته باشید، این است که آنقدر ذوق زده شوید که به دنبال جهانی مناسب نگردید که در آن ایده شما شکل بگیرد.
آن طور که از این پسرکشی می فهمیم، دیدگاه شما به خشونت با دیدگاه قالبی که امروز در سینمای ایران وجود دارد، متفاوت است. چطور شد که شما علاقه نداشتید از ابزارهای فرامتنی که در سینمای ایران برای دیده شدن فیلم ها استفاده می شود، استفاده کنید؟
سوژه کشتن فرزندان پسر به لحاظ مضمون آنقدر وجهه اجتماعی داشت و فیلم را خودبه خود در رده فیلم های اجتماعی که پیش روانه و منتقد هستند، قرار می داد که کافی باشد. اما من به آن بسنده نکردم و نخواستم به قول معروف نان مضمون را بخورم. مضمون جدید و بکر به جای خود، من باید به سینما وفادار می ماندم، سینمای کلاسیک قصه گویی که جذابیت هایی از جنس سینما برای مخاطب دارد.
آن جهانی که خشونت در آن شکل گرفته، چه جهانی است؟ بالاخره از بین همه کسانی که در یک محیط زندگی و در آن پرورش پیدا کرده اند، عده ای چنین رفتارهایی انجام می دهند و خیلی ها انجام نمی دهند...
خشونت محصول اتفاقاتی است که از فرد شروع شده و بروز بیرونی اش درهمان فرد ممکن است به وسیله خودآزاری، خودزنی یا خودکشی تمام شود یا به حیطه دیگری یا دیگران بکشد، در حالی که ریشه این اتفاق فردی می تواند رفتار همین دیگری یا دیگران باشد. خشونت یک رفتار فیزیولوژیک در هر موجود زنده برای تنازع بقاست. شما دربرابر یک حیوان درنده و موذی باید خشمگین شوید، دربرابر سیلی که می خواهد خانه ات را ویران کند هم همین طور. تا خشم و رفتار خشن دربرابر ویرانی و عامل مرگبار به طور فیزیولوژیک شکل نگیرد و هورمون ها و نوروترانسمیترهای مربوطه (پیام رسان های عصبی) ناگهان رها و آزاد نشوند، بقایی هم نخواهد بود، اما مشکل از جایی شروع می شود که این رفتار فیزیولوژیک، پاتولوژیک می شود (روند طبیعی زیست شناختی، تبدیل به آسیب رسانی می شود)، آسیب می زند و آسیب می بیند. اینجا دیگر روانشناسی یا فیزیولوژی محض جواب نمی دهد. جامعه شناسان می آیند و علمای علم اخلاق، عالمان دین، مصلحان اجتماعی و... اما باز مولتی فاکتوریل است (چند علتی بودن یک عارضه)، اینکه خشونت را به مردسالاری فقط معطوف بدانیم یا آن را به بعضی باورهای غلط و خرافه ها نسبت بدهیم یا اصلا پای علم ژنتیک را وسط بکشیم و... یعنی فقط دنبال راه میانبر بوده ایم. پس من به جای آنکه بخواهم به لحاظ مضمونی، اتیولوژیک (سبب شناختی) نگاه کنم و بگویم اولین بار خشونت از کجا و توسط چه عاملی پدید آمده و چکاننده ماشه چه کسی بوده است، وضعیتی را نشان می دهم که در آن خشونت نهادینه شده و جزئی لاینفک از حیات فردی و اجتماعی یک عده آدم شده که همه قربانی اند، همه... و حالا چه باید کرد؟ مضمون قصه من می شود همین که با این همه خشونت به رسمیت شناخته شده چه باید کرد؟ عشق... و اینکه پدرکشتگی ها وتنی وناتنی کردن ها را کنار بگذاریم که خون به خون شستن محال آمد محال.
آیا این نوع رفتارها امروز هم علیه مردان انجام می شوند؟
اینکه آیا پسرکشی به این نحو در جوامع بسته امروزی وجود دارد، به طور حتم هست، چون خشونت ریشه کن نشده، چون زن ستیزی و ستیز با فرزند دختر هست، این رسم جاهلی هنوز از بین نرفته، چراکه هنوز درگیری های قومی، قبیله ای و طایفه ای سرجایش است و برای این منظور فرزندان پسر که جنگاوری دارند، محبوب ترند و چون زنان در تاراج غنایم به اختیار متجاوز درمی آیند، باز فرزند دختر از ارزش می افتد؛ یعنی عین همان زمان جاهلیت. درنتیجه زن ستیزی و محبوبیت بخشی به نرینگی و فرزند پسر چرخه و سیکل معیوب پسرکشی توسط زنان رقیب را تکمیل خواهد کرد و این جنایت هم از پس جنایت قبلی خواهد آمد... تا جایی که همان طور که گفتم خون به خون شسته نشود...
این دام بر سر راه هر هنرمند سینما پهن است که با نیت مذمت خشونت، بخشی از آن را نشان بدهد و عادی سازی کند. مواردی در سینمای خودمان داشته ایم که به همین دلیل دچار حاشیه های ناتمام شده اند...
کلا سلیقه سینمایی من با نمایش عریان هیچ چیزی سازگاری ندارد. هرچند می دانم نمایش صریح بعضی از صحنه ها برای مخاطبان عام جذاب تر است، اما من برای مخاطبی فیلم می سازم که میان سینما با رسانه یا صفحه حوادث روزنامه فرق قائل است. پس به عمد نخواستم آن سکانس پسرکشی را در فیلم با تمام جزئیاتش به تصویر بکشم، چراکه اولا وقتی به صحنه ای دلخراش عینیت می دهیم یا بیننده را آزار می دهد و ارتباط مخاطب را با فیلم یا آن سکانس یا پلان خاص قطع می کند یا عینی شدن، قبح و بار تراژیک موضوع را کم می کند، درحالی که وقتی با ایما و اشاره به ذهن مخاطب احاله می شود، چه بسا تراژیک تر هم تصور شود. ضمن اینکه در این طور موارد برجسته شدن یک سکانس یا پلان به خاطر بار زیاد هیجانی یا خشونت یا حتی اروتیزم باعث می شود تا همه چیز یک فیلم فقط در آن سکانس خاص خلاصه شود و اصلا نمی خواستم 90 دقیقه داستان پرتعلیق فیلم در سایه یک پلان یا سکانس خاص واقع شود.
پس با این تعبیر، پایان بندی فیلم شما هم که یک دروغ مصلحتی بود، به نیت اینکه از خشونت قبح زدایی نشود و عشق که آن را درمان این بلا می دانید ترویج پیدا کند، چنین طراحی شد؟
این دروغ مصلحتی نیست، یک راهکار است. این راهکار که توجه کنیم یکجا باید بین خواست و اراده مردم که ممکن است واقعیت نداشته باشد، اما جزء آمال و آرزوهای آنهاست و آنچه از سر شوربختی با سند و مدرک علمی موجود است، یکی را برگزید. راهکاری که شما را از وضع موجود برساند به وضع موعودی که در ذهن جامعه حیات دارد و حیات جامعه هم به آن متقابلا وابسته است.
اجازه بدهید در پایان یک پرسش هم راجع به ترکیب بازیگران فیلم شما داشته باشیم. در این ترکیب حرفه ای ترین هنرپیشه ها را درکنار افراد ناشناخته قرار داده بودید. چطور شد تصمیم گرفتید از این هنرپیشه های جدید استفاده کنید؟
برای من تیم بازیگری مهم است، چراکه درنهایت این تیم بازیگری است که باید به چشم بیاید و به یک توازن برسیم. اگر بهتر بخواهم توضیح دهم، برای من هارمونی بازی مهم است. نه اینکه جنس بازی همه بازیگران جلوی دوربین یکی باشد، نه، مثل همنوایی ارکستراسیون که هر سازی رده خود را دارد؛ زهی، بادی یا کوبه ای صدای خود را هم دارد، اما درمجموع که با هم شنیده می شوند، یک ملودی را سمفونیک به گوش شما می رسانند. درمورد بازی هم قضیه به همین نحو است. یکی بازی اولش است، یکی پیشکسوت است، یکی به خاطر نقش باید برون گرایانه ظاهر شود و دیگری در میمیک، امساک کند و با حداقل میمیک درون گرایانه نقش را به پیش ببرد، اما در پایان هارمونی باید حفظ شود.
* نویسنده: میلاد جلیل زاده، روزنامه نگار
حجت الاسلام محمدرضا مبلغی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به لزوم گسترش سینمای دفاع مقدس و انقلاب، به خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس گفت: اقدامات خوبی در سال های گذشته انجام شده و آثار خوبی نیز تولید شده است اما این فعالیت ها با عظمت دفاع مقدس متناسب نیست.
وی افزود: سینما و هنرمندان باید به موضوعات مهم اجتماعی توجه و روی مهمترین موضوعات اجتماعی تمرکز کنند؛ قطعاْ موضوع دفاع مقدس یکی از موضوعات بی بدیل اجتماعی ایران است که سینما باید بیش از گذشته به آن بپردازد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: تولید آثار نمایشی با محتوای انقلاب و دفاع مقدس می تواند روحیه مقاومت و خودباوری را در جامعه نهادینه کند؛ در این بین سینما به دلیل گستردگی و اثرگذاری بی نظیری که دارد، قطعاْ باید جدی تر از گذشته در این عرصه حضور پیدا کند.
نماینده مردم کوهدشت در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: برگزاری جشنواره هایی مانند جشنواره فیلم مقاومت، روحیه ایثار و فداکاری را در بین جامعه گسترش می دهد و این قبیل اقدامات سبب می شود جامعه در برابر دیگر رخدادهای اجتماعی مانند بیماری کرونا نیز با روحیه ازخودگذشتگی وارد عمل شود.
رییس حوزه علمیه خرم آباد یادآور شد: در موضوع کرونا ، رهبر معظم انقلاب جلوتر از سران کشورهای دیگر وارد عمل شدند و با نظر ایشان حتی بسیاری از اجتماعات مسلمان نیز کاهش پیدا کرد و این موضوع بیانگر به روز بودن مفاهیم دینی است. از سوی دیگر، مقاومت در این جبهه به حدی ارزشمند است که رزمندگان حوزه سلامت در ردیف مدافعان دوران جنگ تحمیلی قرار دارند.
مبلغی تأکید کرد: در موضوع کرونا نیز سینما باید مانند دفاع مقدس نقش آفرینی کند؛ امروز ساخت و تولید آثاری که بتواند ابعاد این مبارزه را به خوبی به جامعه نشان دهد، یک ضرورت است.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به لزوم تولید مستند از جبهه مقابله با کرونا ، خاطرنشان کرد: اقداماتی که در مواجه با این ویروس انجام شد، به معنای واقعی مقدس هستند؛ بنابراین می توان این جبهه را نیز مانند دفاع مقدس دانست و از رخدادهای آن آثار مستند باکیفیت تولید کرد که البته این موضوع مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز هست.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، تعطیلی برنامه های محبوب بسیاری که در تلویزیون شاهد بودیم باعث شده برنامه سازهای باتجربه و کارکشته به فکر ادامه فعالیت خود در رسانه های دیگر افتاده و به نوعی برنامه موفق خود را با شکل و شمایلی دیگر در شبکه نمایش خانگی تولید کنند.
از طرفی باز بودن فضا در شبکه نمایش خانگی برای پرداختن به موضوعات مختلف باعث شده تا استقبال خوبی از سوی برنامه سازها و همچنین مخاطبان در این رسانه شاهد باشیم اما همین مسأله باعث شده تا نگاه حساس تری نسبت به این رسانه وجود داشته باشد و به نوعی شبکه نمایش خانگی نیز در خطر انحصار، از دست دادن برنامه های جذاب و در نتیجه ریزش مخاطب قرار گیرد.
برای بررسی همین موضوع با دو تهیه کننده با تجربه تلویزیون گفت وگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
امیرحسین خرمشاهی: ما به زودی مجبور به پذیرش شبکه های خصوصی در فضای مجازی خواهیم شد / برنامه سازی برای نوجوانان و جوانان را رها کرده ایم
امیرحسین خرمشاهی تهیه کننده تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: وقتی برنامه ای از حوزه تولیدات رسمی خارج می شود و پخشش خارج از مدیوم تلویزیون است، چه بخواهیم چه نخواهیم این برنامه باید از بهترین چهره ها استفاده کند. نمی توان در این برنامه سراغ افراد ناشناس رفت و باید برای دیده شدن برنامه سراغ افراد مطرح بروید. این یک نمونه از تفاوت این برنامه ها با آثار تلویزیون است که چهره های ناشناخته را مطرح می کند.
خرمشاهی خاطرنشان کرد: این برنامه ها در حوزه دکور پیشروتر هستند و جذابیت های بصری شان بسیار بهتر از برنامه های تلویزیونی است. از طرفی برنامه های ساخته شده در فضای مجازی برای مجری هم به سراغ چهره های مطرح مثل بازیگران محبوب می روند اما در محتوا در برخی مواقع کوچه بازاری رفتار می کنند و اصطلاحاً زرد هستند و می بینیم که همیشه در حوزه مطبوعات هم نشریات زرد پرطرفدارتر بوده و طبیعی است که در برنامه سازی نیز همین شرایط وجود داشته باشد. در این برنامه ها نمی توان انتظار فرهنگ سازی داشت و این آثار معمولاً به دنبال دیده شدن هستند و به همین دلیل لحظاتی مخاطبان خود را خندانده و در برخی مواقع از چارچوب فرهنگی خارج می شوند.
او افزود: البته من تأکید می کنم که نباید بیزینس را از فرهنگ حذف کرد. در این حوزه باید هم درآمدزایی و هم فرهنگ را مدنظر قرار داد. در آثاری که معمولاً در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی شاهد هستیم بحث فرهنگ سازی بسیار کمرنگ است و این برنامه ها با سیاست های تلویزیون هم همسو نیستند. من همسو نبودن را ایراد نمی دانم و طبیعی است که برخی مردم به مسائل فرهنگی و سیاسی علاقه نداشته باشند، مخاطب تلویزیون نباشند و به همین برنامه ها توجه کنند اما تلویزیون هم باید این مسأله را بپذیرد و در شبکه نمایش خانگی هم کنترلی منطقی وجود داشته باشد.
این تهیه کننده در ادامه اظهار داشت: حدود 10 یا 12 سال پیش برنامه هایی مثل پسران ایرونی که احسان علیخانی از این برنامه معرفی شد، یا آثاری مثل یخ در بهشت و نیم رخ از تلویزیون پخش شده اند و مخاطبان بسیاری هم داشته اند. اگر تلویزیون ما امروز نمی تواند برنامه هایی اینچنین داشته باشد که توجه نسل جوان را به خود جلب کند، نشان از جاماندگی رسانه ملی از جامعه امروز و معیارهای تولید است.
خرمشاهی تصریح کرد: ما باید بپذیریم که برنامه سازی برای حوزه نوجوان و جوان را رها کرده ایم و از معدود افرادی که در این حوزه خوب کار می کنند نیز حمایت نمی شود. شبکه امید فعالیت خوبی در حوزه برنامه سازی برای نوجوانان دارد اما از این شبکه هیچ حمایتی نمی شود و هیچ تبلیغی هم برای برنامه های این شبکه در دیگر شبکه های تلویزیون شاهد نیستیم. نکته حائز اهمیت دیگر نداشتن حرف نوین و تازه برای نسل امروز است، به نظر من اکثر موضوعات و مباحثی که برنامه ها مطرح می کنند تکراری شده است.
او در ادامه اظهار داشت: فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی یک نهال نو رسیده است که نباید مدام او را منکر شویم. وقتی که ما تلاش کردیم با وی اچ اس برخورد کنیم غول وحشتناکی مثل ماهواره آمد که دیگر نتوانستیم کنترلش کنیم و امروز همه از آن استفاده می کنند و نمی دانیم استفاده از آن ممنوع است یا آزاد. شبکه نمایش خانگی و فضای مجازی هم همین عاقبت را خواهند داشت و اگر بخواهیم منکرش شویم تبدیل به غولی وحشتناک می شوند. باید از درس آموخته ها و باسوادهای این حوزه استفاده کنیم و بدانیم که به جای حذف و انکار باید آن را جدی گرفت. قطعاً افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند راه دیده شدن را به هر شکل پیدا می کنند و با انکار آن ها نمی توان آن ها را حذف کرد. ما به زودی ناچار به پذیرش شبکه های خصوصی فعال در فضای مجازی هستیم.
خرمشاهی در پایان تصریح کرد: متأسفانه ما در مسائل فرهنگی با تأخر همراه هستیم. یک نمونه اش تفکیک مخاطب است، تلویزیون ایران برای این کار اوایل دهه 70 اقدام کرد اما این در حالی بود که دنیا 30 سال پیش تفکیک مخاطب را در آثار تلویزیونی خود مدنظر قرار داده بود. قطعاً همانطور که امروز هم می بینیم در همه کشورهای دنیا شبکه های اینترنتی به راحتی فعالیت می کنند ما هم مجبور به پذیرش این شبکه ها می شویم چرا که امکان ایجاد محدودیت در این زمینه ها وجود ندارد.
سیدمحمد هاشمی اصل: وقتی مجری های محبوب و کارکشته را حذف می کنیم آنها مجبور هستند در رسانه دیگری فعالیت کنند/ رفتار مدیران تلویزیون باید پدرانه باشد
سیدمحمد هاشمی اصل با اشاره به اینکه مدیران تلویزیون باید رفتاری پدرانه داشته و به راحتی افراد کاربلد و چهره های محبوب را حذف نکنند، تأکید کرد که حذف افرادی مثل عادل فردوسی پور آن ها را مجبور می کند که در رسانه ای دیگر کار کنند.
سیدمحمد هاشمی اصل، تهیه کننده تلویزیون، در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از چند سال پیش با پر رنگ شدن فضای مجازی در زندگی شخصی افراد انحصار رسانه ملی در بین رسانه هایی که آثار نمایشی تولید می کردند شکسته شد و ما امروز شاهد وضعیتی هستیم که هرکس برای خود می تواند رسانه ای داشته باشد و این رسانه شخصی بالطبع ممیزی هم ندارد.
هاشمی اصل خاطرنشان کرد: نمی توان این تغییر مدیا و تغییر ذائقه را نادیده گرفت و ما همواره با این مسأله همراه بوده ایم. به عنوان مثال در موسیقی از سال 1357 تا سال های 1375 ما در کشورمان تنها شاهد موسیقی سنتی، آئینی و مارش بودیم. خواننده های ما محدود به افرادی مثل شجریان، ناظری و حسام الدین سراج می شدند و زمانی که افرادی مثل عباس بهادری و خاوری وارد موسیقی شدند زمزمه های موسیقی پاپ شنیده شد. به طور قطع اراده ای برای تغییر ذائقه مخاطب در کشور وجود دارد که ما با این اراده به ناچار همراه می شویم و همین همراهی بود که در سال های 77 ظهور خواننده هایی مثل خشایار اعتمادی و شادمهر عقیلی را به همراه داشت.
این تهیه کننده در ادامه گفت: این جریان تغییر ذائقه همواره وجود دارد و می بینیم که در دهه 80 شاهد ظهور خواننده هایی مثل ساسی و تتلو هستیم. خواننده هایی که اگر چه از شریان های غیرقانونی ظهور کرده اند اما توسط مخاطبان کثیری شنیده شده و در واقع فعالیت رسانه ای دارند. رسانه به تعریف دقیق، پدیده ای است که خود را در مقابل شما قرار می دهد و به نوعی شما را مجبور به استفاده و پذیرش می کند. امروز رسانه های نوین مثل اینستاگرام قدرت زیادی دارند و به نوعی سلیقه ها را هم اداره می کنند. قطعاً اراده ای پشت این اتفاقات وجود دارد اما من نمی دانم این اراده از کجا نشأت می گیرد.
او افزود: در شبکه نمایش خانگی اولین سریالی که تولید شد، قلب یخی بود که ممیزی های بسیاری را هم در این سریال نادیده گرفتند و مورد استقبال قرار گرفت. هنر از جنس تجاوز است، نه خواهش و به نظر من در جامعه ما میلی عمومی به ابتذال وجود دارد که رفتارهای خارج از عرف را می پسندد و یک سری افراد سودجو نیز از این شرایط استفاده کرده و آثاری تولید می کنند که با اقبال روبرو می شوند اما این اقبال مخاطب مقطعی است. برنامه ای مثل ام شو ساخته می شود و افرادی کارنابلد که ممیزی ها را نمی شناسند و نزدیک شدن به خط قرمزها را نمی دانند آثاری تولید می کنند که معلوم است پس از پخش توقیف می شوند. آقای اکبر عبدی را یا درباره زنده بودن برنامه توجیه نمی کنند و او هر حرفی می زند یا این توجیه نبودن یک توجیه برای هرگونه رفتار است و به او می گویند هر چه می خواهی بگو و بعد ما می گوییم که تو نمی دانستی برنامه زنده است. هر دو حالت، مشکل دارد و از نابلد بودن عوامل تولید ام شو ناشی می شود و می بینیم که در پشت پرده ام شو فقط برای جذب فالوور و منافع اقتصادی ساخته شده است. من به شخصه شاید از عملکرد آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور راضی نباشم و به او نقدهای بسیاری هم دارم اما نباید به او که رئیس جمهور کشورمان است توهین کنیم. از آن طرف هم سریالی مثل شهرزاد ساخته می شود که عده ای نمی دانند پول بادآورده شان را کجا هزینه کنند و آن را به حوزه سریال سازی وارد کرده و پولشویی می کنند.
تهیه کننده مجموعه تلویزیونی آوای باران در ادامه اظهار داشت: من 25 سال است که در تلویزیون کار می کنم و در سینما هم چند اثر به عنوان سرمایه گذار تولید کرده ام. امروز اکثر افرادی که به عنوان تهیه کننده فعالیت می کنند را نمی شناسم و معلوم نیست این افراد چگونه توانسته اند وارد این حرفه شوند. شخصی مثل هادی رضوی که با رانت به برج میلاد رفته بود و ضبط مراسم های برج را بر عهده داشت چگونه با این رزومه بی ربط می تواند تهیه کننده شود و به راحتی به وسیله سینما پولشویی کند؟
هاشمی اصل تصریح کرد: این مشکل امروز و دیروز حوزه فرهنگ و هنر ما نیست. از زمانی که سعید امامی وارد حوزه تولید آثار سینمایی شد این مشکل وجود داشت. مشکلات ما در حوزه تولید آثار هنری پس از میل جامعه به ابتذال و ورود پول های مشکوک و کثیف، افراد باهوشی هستند که در واقع با مردم و کشور عناد و دشمنی دارند و تفکرات خود را تزریق می کنند و اتفاقاً از میل به ابتذال هم سوءاستفاده کرده و آثار خود را تولید می کنند.
او افزود: زمانی که امیرحسین مقصودلو در ایران بود بارها به دفتر من آمد و از من می خواست که به او در رسیدن به صحنه کنسرت در ایران کمک کنم. من بارها به او گفتم که صدای تو، صدای وجیهی نیست و امروز به آن سوی مرزها رفته و موسیقی را به لجن کشیده است و متأسفانه می بینیم که نسل امروز آثار او را گوش می دهد و با وجود اینکه در این آثار الفاظی رکیک استفاده می شود هم صدای موسیقی اش را در خیابان با صدای بلند می شنویم، به طوری که مخاطبان این موسیقی معتقدند مردم از شنیدن این موسیقی لذت می برند. در برابر این اتفاق افرادی مثل محمدرضا شجریان را به خاطر اظهارنظری که به نظر من هم اشتباه بود ممنوع الکار کردیم و به جای برخوردی دوستانه برای خود اپوزوسیون تراشیدیم. مطمئن باشید اگر فضای کار را برای هنرمندان خود فراهم کنیم آن ها در همین کشور می مانند و کار می کنند. افرادی هستند که امروز شکل و شمایل اپوزوسیون گرفته اند اما زمانی در تلویزیون این کشور در راه پیمایی های 22 بهمن و روزهایی مثل روز قدس گزارش تهیه کرده اند. این افراد را تلویزیون تربیت کرد اما به دلیل بی توجهی از دست داد؛ امروز مجری خوبی مثل فرزاد حسنی سال هاست که بیکار است و تلویزیون بدون هیچ دلیل قانع کننده ای از او استفاده نمی کند. فردی که در تلویزیون مدیر می شود باید پدرانه برخورد کند و اجازه ندهد برخوردهایی مثل اینکه برخی تصمیم می گیرند با رامبد جوان مقابله کنند یا او را خط بزنند در صداوسیما به وجود بیاید؛ مدیر در برابر این اتفاقات باید پدرانه رفتار کرده و در برابر هر اتفاقی که ممکن است اشتباهی فردی باشد رفتاری قهری نداشته باشد. وقتی افرادی مثل عادل فردوسی پور را که در کارش تبحر دارد و عاشق تلویزیون است از دست می دهیم به خود ما برمی گردد و مشکل از ما است؛ با این کار سرمایه بزرگی را نابود می کنیم چون هر شخصی که مثل عادل فردوسی پور امروز به این مرحله رسیده هزینه های بسیاری برای او شده و تلویزیون نباید به راحتی او را از دست بدهد.
هاشمی اصل در ادامه با اشاره به قواعد و قوانین کشور در حوزه تولیدات تصویری گفت: طبق قانون هر آنچه که مربوط به تولید آثار تصویری می شود باید با نظارت صداوسیما به مرحله نمایش برسد اما مدیران صداوسیما هم بهتر است این را مدنظر داشته باشند که خواسته مخاطب را باید جدی گرفت و اگر آن ها خواسته مخاطب را جدی نگیرند چه در خارج و چه در داخل، رسانه هایی هستند که به این نیاز پاسخ دهند. پس باید به این نکته دقت کرد که با محدود و ممنوع کردن نمی توان به جایی رسید و بهتر است در رسانه هایی مثل شبکه نمایش خانگی فضا کمی بازتر باشد.
او افزود: با تعطیلی و حذف برنامه ها به دیده شدنشان بیشتر کمک می شود و حداقل اگر برنامه دیگر ساخته نشود مردم قسمت های قبلی اش را می بینند. در رسانه ملی باید از مدیران جوانی که رسانه را می شناسند استفاده شود و باید به خوراک مورد نیاز جامعه در حوزه تولیدات فرهنگی هنری توجه شود. در حوزه موسیقی این اتفاق رخ داد و زمانی که دیدیم جامعه نیاز به ترانه ها و سبکی دارد که با روحیه جوانان همخوانی داشته باشد با وجود بزرگانی چون علی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان که از استادان کارشان هستند توانستیم به بهترین شکل به نیاز مخاطب روز با آثاری ارزشمند پاسخ دهیم. در رسانه ملی نیز باید این اتفاق رخ دهد و ما افراد کاربلد و جوان بسیاری داریم که می توانند ما را در رسیدن به اهدافمان کمک کنند.
این تهیه کننده در پایان تأکید کرد: تلویزیون باید برای رسیدن به وضعیتی مطلوب وقت بگذارد؛ غرض ورزی را کنار گذاشته و با حضور افراد باتجربه و کاربلد بدون اینکه برای خود دشمن تراشی کند با رفتار پدرانه از سوی مدیرانش به افراد باتجربه ای که برنامه های موفقی ساخته اند امکان تولید اثر بدهد. مجری های باتجربه و کارکشته که محبوبیت بالایی دارند که اتفاقاً عاشق کارشان هستند را نباید به راحتی حذف کرد؛ اگر ما اجازه ندهیم که در رسانه ملی کار کنند طبیعی است که مجبور شوند در جای دیگری فعالیت خود را ادامه دهند.
حسین فردرو: مدیران تلویزیون گرفتار منشور صداوسیما هستند/ سرگرمی سازی وظیفه تلویزیون است!
حسین فردرو، تهیه کننده و کارگردان تلویزیون، در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: شروع هر کار با چالش هایی همراه است و برای موفقیت در آن به تمرین و ممارست نیاز است. شبکه نمایش خانگی به عنوان یک رسانه جدا از تلویزیون باید در ارتباط با مخاطب واکنش ها را ارزیابی کرده و با تحلیل و بررسی آن ها مسیر رشد خود را ترسیم کند.
فردرو تصریح کرد: به رسمیت شناختن شبکه های مستقل کاری است که باید 40 سال پیش انجام می شد و امروز هم اگر فضای کاری برای شبکه نمایش خانگی فراهم شود و سرمایه لازم وجود داشته باشد راه 40 ساله را در مدتی کوتاه طی می کنیم. برنامه سازها امروز باید بدون واسطه با مخاطبان خود ارتباط داشته باشند و فضای مجازی این واسطه را از بین می برد.
او افزود: در طول سال های فعالیت صداوسیما برنامه های بسیاری ساخته شد که مخاطبان زیادی داشت ولی به هزار دلیل جلوی پخش این برنامه های پرمخاطب و پرطرفدار گرفته شد و این برنامه ها تبدیل به نشانه هایی نوستالژیک برای مردم شد. آخرین نمونه را می توان برنامه نود دانست که تعطیل شد و هر چند وقت یک دلیل برای این اتفاق مطرح می شود. وقتی شرایط اینگونه است برنامه سازها می توانند در فضای مجازی برنامه هایی بسازند که به دلیل مشکلات مدیریتی حاصل زحمات شان نابود نشود و خودشان از اثری که تولید کرده اند مراقبت کنند.
این تهیه کننده تصریح کرد: تعداد جوانانی که علاقه مند به فعالیت در این حوزه هستند بسیار زیاد است و این همه جوان نمی تواند جذب صداوسیما شود. باید فضایی فراهم کرد که این نیروی انسانی بتواند کار کند اما متأسفانه به هر دلیلی چنین تدبیری وجود ندارد.
فردرو در ادامه اظهاراتش گفت: زمانی که ماهواره وارد ایران شد و مردم از آن استفاده کردند تلویزیون برخلاف آنچه که وانمود می کرد از این اتفاق خوشحال شد و من خودم به شخصه از زبان مدیران وقت تلویزیون ابراز خوشحالی را شنیدم. آن زمان این تصور به وجود آمد که حال با آمدن ماهواره تلویزیون دیگر وظیفه سرگرم کننده بودن ندارد و می تواند بدون داشتن این دغدغه به ساخت برنامه های ایدئولوژیک فکر کند. ماهواره باعث شد هنرمندان ما متضرر شوند و از آن زمان بود که اتفاقاتی مثل ممنوع بودن ساز در تلویزیون را شاهد بودیم. تلویزیون پس از ورود ماهواره به کشور گویا مسئولیت سرگرمی را به ماهواره سپرد و سرگرمی را وظیفه خود ندانست؛ به همین دلیل دیگر به هنرمند که جنبه ای از کار او خلق اثر جذاب است نیاز کمتری داشت و ما دیدیم که هنرمندان بسیاری ترجیح دادند که دیگر در ایران فعالیت نکنند و از کشور خارج شدند.
او افزود: تعطیلی برنامه های مختلف در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی اتفاقی ناامیدکننده است. من اطمینان دارم مدیران صداوسیما افرادی باشعور و فهمیده هستند اما آن ها هم گرفتار منشور صداوسیما شده اند و بر اساس آن منشور است که رسانه ملی اینگونه رفتار می کند. مدیران بیش از هر چیز دغدغه حفظ میز مدیریتشان را دارند و برای حفظ میز مدیریت هم مجبور به محافظه کاری هستند. منشور صداوسیما فضا را بسته کرده و شوراهای بسیار زیاد نظارت پشت مدیران را می لرزاند.
این تهیه کننده درباره مدیریت شبکه نمایش خانگی توسط صداوسیما گفت: این اتفاق باعث می شود قبل از هر چیز به شبکه نمایش خانگی حراست وارد شود، بعد از حراست نظارت است و بعد تجربه ثابت کرده که نابودی خواهد آمد و نمی دانم چرا باید جلوی افرادی که هیچ انتظاری از رسانه ملی و نهادهای دولتی ندارند را گرفت.
تهیه کننده برنامه فامیلی تأکید کرد: صداوسیما در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به کشور ما خدمات بسیاری کرده که نباید آن ها را هم نادیده گرفت، مدیران تلویزیون خودشان می دانند که تلویزیون به چه عناصری نیاز دارد ولی متأسفانه منشور صداوسیما اجازه باز شدن فضا و بهتر شدن وضعیت را نمی دهد. از طرفی مسائلی وجود دارد که وضعیت را بدتر می کند؛ به عنوان مثال من برای ساخت یک اثر داستانی قصد داشتم خیابان های آمریکا را به تصویر بکشم و به مدیر شبکه گفتم که اگر قرار باشد خانم ها در این خیابان ها حجاب داشته باشند قطعاً مخاطب آن را به عنوان خیابانی در آمریکا نمی پذیرد. به همین دلیل ما درخواست کردیم که برای استفاده از کلاه گیس برای بازیگران خانم مجوز صادر شود. در آن زمان آقای دعایی به نقل از حضرت امام (ره) به ما گفتند نباید از بانوانی که به حجاب اعتقاد دارند استفاده شود و شما به عنوان کارگردان نباید مستقیم به این بانوان نگاه کنی و باید مثل مخاطبان از مانیتور این کار را انجام دهی. ما این فیلم را به همین شکل ساختیم و اثر در 16 کشور نیز پخش شد اما پس از آن تصمیم گرفتند به نوعی مدیر شبکه را از سمتش برکنار کنند، برخی همین فیلم را دستمایه کنار زدن مدیر کردند و حال پس از آن که موفق شدند خودشان نمی توانند همان چیزی را که با آن مدیری را برکنار کرده بودند با وجود اینکه از سوی حضرت امام (ره) هم مجوزش صادر شده، به تلویزیون برگردانند. باور کنید که نمونه های بسیاری در این مورد وجود دارد و مجوز بسیاری مسائل صادر شده اما از آنجا که برخی کاسه داغ تر از آش هستند حالا رویشان نمی شود از مواضع اشتباه خود کوتاه بیایند.
او افزود: متأسفانه کوچک ترین چیزها که بی ارزش هم هستند در تلویزیون بزرگ شده و مسائل مهم کنار گذاشته شده اند. در بسیاری موارد عواملی که باعث ایجاد محدودیت می شود، یک سوءتفاهم است. به نظر من تلویزیون باید در فضای مجازی فعالیت کند و هر شبکه بخشی از کارهایش را در فضای مجازی ادامه دهد و باید اجازه دهیم برنامه سازها ارتباطی مستقیم با مخاطبان داشته باشند و به جای مصادره کردن رسانه ها تلویزیون بهتر است به تعامل فکر کند.
فردرو در پایان اظهار داشت: تلویزیون امروز به لحاظ کمیتی در شرایط بسیار خوبی است و برنامه های زیادی ساخته شده و شبکه های بسیاری فعال هستند. یکی دیگر از اتفاقاتی که باید در رسانه ملی رخ دهد اجاره دادن شبکه های مختلف به مدیران است. می توان کانال های مختلف رسانه ملی را به همان شکل که در قوانین برای فعالیت شبکه های خصوصی وجود دارد به گروهی از مدیران مختلف اجاره داد تا این افراد با هم در رقابت قرار گرفته و خودشان به درآمدزایی شبکه ها فکر کنند. افرادی که تجربه دارند، ثابت کرده اند که در کارشان متبحر هستند و به این شرط که از جوانان هم استفاده کنند می توانند شبکه ها را در اختیار گرفته و در رقابتی که با دیگر مدیران دارند مجبور به بالا بردن کیفیت آثار تولیدی شان شده که در نتیجه آن مخاطب تلویزیون بیشتر می شود. این ایده ای که مطرح می کنم از یک الگو گرفته شده و من این را از خودم نمی گویم. تلویزیون می تواند با این روش مخاطبان بیشتری داشته باشد و ما خیلی زود اگر این اتفاق رخ دهد شاهد بیشتر شدن مخاطبان رسانه ملی خواهیم بود.
ابراهیم حاتمی کیا به توئیتر پیوست و مورد استقبال وزیر ارشاد و حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی قرار گرفت.
به گزارش سینماسینما ، ابراهیم حاتمی کیا با انتشار یک پست در توئیتر ورود خود را به توئیتر اعلام کرد. او در بیوی خود نوشته: افتخار می کنم که فیلمساز وابسته به این نظام هستم. سید عباس صالحی و حسین انتظامی با لایک کردن توئیت حاتمی کیا از حضور او در توئیتر استقبال کردند.
تصویرهای صفحه او در توئیتر و اولین توئیت اش که توسط وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی لایک شده را می بینید:
گفت وگو با ابوالحسن داودی
گروه هنر: اکران آنلاین مدت هاست که به واسطه تعطیلی سینماها و بعدتر، بی رونقی سالن های سینما به دلیل شیوع ویروس کرونا برای علاقه مندان سینما، تنها راهی است که می توانند پیگیر فیلم های روز سینمای ایران در محیط امن تری غیر از سالن های سینما باشند. هرچند اکران آنلاین از ابتدا با موانعی روبه رو بوده و هست؛ از قاچاق و عرضه غیرقانونی فیلم ها در فاصله ای نزدیک به انتشار آنها گرفته تا بی میلی صاحبان آثار سینمای ایران برای انتشار فیلم ها در پلتفرم های عرضه فیلم، در شرایطی که تضمینی برای بازگشت سرمایه شان نیست. ابوالحسن داودی کارگردان، فیلم نامه نویس و تهیه کننده سینمای ایران در گفت وگو با شرق اکران آنلاین را تنها چاره سینمای ایران در شرایط فعلی می داند. او گفت: به نظرم درحال حاضر مشکل بزرگی که حداقل من را در آینده نگری این کار نگران کرده، این است که آیا ما همچنان قصد داریم با همان سیستم پر از مشکل گذشته و سیستم بوروکراسی عقب افتاده ای که داشتیم و قوانین و قواعد نسل کتابت، با این موضوع روبه رو شویم؟ در این شرایط باید گفت ممکن است در مسیر جدید از چاله به چاه بیفتیم و کلا این امکان بسیار گسترده ای را که مقابل سینمای ایران به هر شکلی وجود دارد، در دوره ای کوتاه، ساقط کنیم .
او در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: به هرحال واقعیتی که وجود دارد، خانه تکانی جدی در تفکر مدیریتی است که نمی دانم این اتفاق تا چه حد امکان پذیر است. در شرایط نابسامانی که امروز با آن روبه رو هستیم، با نشانه هایی که از این مدیریت می بینم، بشخصه صد درصد نمی توانم به این جریان خوش بین باشم؛ اما از طرف دیگر می دانم که هیچ چاره دیگری وجود ندارد و آرزو می کنم چه مدیریت صنفی و چه مدیریت دولتی به این بیندیشند که در حال حاضر واقعا در مرحله انتخاب زندگی یا مرگ برای سینما هستیم و اکران درست و به قاعده آنلاین آثار سینمایی، می تواند راه حل مناسبی در شرایط فعلی باشد. باید به این فکر کنیم که براساس چه قواعدی می توان این پدیده مدرن را درست هدایت و مدیریت کرد تا راحت تر مسیرش را طی کند .
کارگردان فیلم رخ دیوانه ادامه داد: چیزی که دست کم من را در این مدت تا حدودی ناامید کرد، واگذاری مدیریت شبکه نمایش خانگی به صداوسیما بود. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاد که فعالان حاضر در این حوزه در جریان این موضوع نبودند یا از سمت آنها رضایتی حاصل نشده بود. سؤال اینجاست که چگونه و براساس چه راهبردی، مدیریت شبکه نمایش خانگی به رسانه ای سپرده می شود که کاملا رسانه ای انحصاری است و چطور جریانی که به سرعت می توانست پا بگیرد و در خیلی از موارد می توانست در شرایط تعطیلی سینماها، اوقات بهتری را برای مردم رقم بزند، چنین تصمیمی برایش گرفته می شود. این تصمیم در شرایطی گرفته شده که هیچ گونه توضیحی درباره اش داده نشده. نشانه هایی از این دست، در مسیر جدید کمی نگران کننده است؛ اما همچنان تکرار می کنم، هیچ چاره ای جز رفتن به سمت اکران آنلاین وجود ندارد و امیدوارم این مسیر به خوبی طی شود .
او در ادامه درباره شرایط نابسامان اکران آنلاین و قاچاق فیلم ها در فاصله ای کوتاه بعد از انتشار نیز گفت: متأسفانه این مشکلی است که برای امروز و دیروز و نیز ناشی از فرهنگ تازه شکل گرفته کرونایی نیست. این داستان چند دهه است که همچنان ادامه دارد و اصلش مربوط می شود به اینکه ما از روابط و ارتباطات فرهنگی بین الملل و از قوانین و قواعدش جدا افتاده ایم. وقتی قانون کپی رایت را به رسمیت نمی شناسیم و وقتی متقابلا جهان ما را به رسمیت نمی شناسد، حاصلش می شود این نابسامانی قانونی که بر اثر تمام اتفاقات در این چند دهه ادامه داشته است. این مسئله برای کل عرصه فرهنگ کشور به وجود آمده است. موضوع قاچاق فیلم های سینمایی هم بزرگ ترین پاشنه آشیل اکران آنلاین فیلم ها در شرایط کنونی است. متأسفانه امکان راحت و در دسترسی وجود ندارد که ما از طریق همین قانون بسیار مفید و مهمی که در دنیا وجود دارد، خارج از مرزهای مان بتوانیم به دنبال حقوق خودمان باشیم و به قول فردوسی این موضوع خودش داستانی است پر از آب چشم. در نهایت با همه این شرایط باز هم همچنان تأکید می کنم با همین امکاناتی که وجود دارد و شرایطی که هست، باید سعی کنیم اکران آنلاین در بهترین شکل گسترش پیدا کند و بتواند ارتباطش را با تماشاگران حفظ کند و تماشاگران بالقوه اش را به تماشاگران بالفعل تبدیل کند .
او در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: از طرف دیگر، طبعا باید تلاش کنیم با کمک دولتمردان و کمک قوه قضائیه و قوه مقننه، راه هایی را جست و جو کنیم تا امنیت هنرمندان و آثارشان حفظ شود. برای حفظ عرصه فرهنگ کشور، هیچ چاره ای غیر از پیمودن چنین راه هایی وجود ندارد. باید بتوانیم با عرصه فرهنگ جهانی زبان مشترکی پیدا کنیم و قوانینی را که در این عرصه وجود دارد، بشناسیم و از آنها کمک بگیریم. حتی اگر امکانش هست، بتوانیم قانون کپی رایت را طور دیگری پیگیری کنیم و از طریق مراجع قضائی که در خارج از ایران وجود دارد، به صورت مستقل برای هر فیلم یک تعریف کپی رایت بین المللی داشته باشیم. هرچند این اتفاق قبلا هم افتاده است. پیش از این برخی از فیلم ها به شکلی از کشور خارج شدند و در خارج از کشور توانستند با پرداخت مبلغی از طریق قانون کپی رایت تحت حمایت قرار گیرند. درواقع باید بگویم در این عرصه کاملا هم بی دفاع نیستیم. البته این قطعا در شأن فرهنگ کشوری که ادعای تأثیرگذاری بین المللی دارد، نیست که بخواهد حقوق حقه اش را از شرکت های واسطه خارجی به دست آورد؛ ولی فکر می کنم یک اهتمام از طرف همه دست اندرکاران و متولیان سینما باید وجود داشته باشد و همه می توانیم کمک کنیم که این مشکل بزرگ هرچه بهتر و سریع تر حل شود .
گفت وگو با ابوالحسن داودی
گروه هنر: اکران آنلاین مدت هاست که به واسطه تعطیلی سینماها و بعدتر، بی رونقی سالن های سینما به دلیل شیوع ویروس کرونا برای علاقه مندان سینما، تنها راهی است که می توانند پیگیر فیلم های روز سینمای ایران در محیط امن تری غیر از سالن های سینما باشند. هرچند اکران آنلاین از ابتدا با موانعی روبه رو بوده و هست؛ از قاچاق و عرضه غیرقانونی فیلم ها در فاصله ای نزدیک به انتشار آنها گرفته تا بی میلی صاحبان آثار سینمای ایران برای انتشار فیلم ها در پلتفرم های عرضه فیلم، در شرایطی که تضمینی برای بازگشت سرمایه شان نیست. ابوالحسن داودی کارگردان، فیلم نامه نویس و تهیه کننده سینمای ایران در گفت وگو با شرق اکران آنلاین را تنها چاره سینمای ایران در شرایط فعلی می داند. او گفت: به نظرم درحال حاضر مشکل بزرگی که حداقل من را در آینده نگری این کار نگران کرده، این است که آیا ما همچنان قصد داریم با همان سیستم پر از مشکل گذشته و سیستم بوروکراسی عقب افتاده ای که داشتیم و قوانین و قواعد نسل کتابت، با این موضوع روبه رو شویم؟ در این شرایط باید گفت ممکن است در مسیر جدید از چاله به چاه بیفتیم و کلا این امکان بسیار گسترده ای را که مقابل سینمای ایران به هر شکلی وجود دارد، در دوره ای کوتاه، ساقط کنیم .
او در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: به هرحال واقعیتی که وجود دارد، خانه تکانی جدی در تفکر مدیریتی است که نمی دانم این اتفاق تا چه حد امکان پذیر است. در شرایط نابسامانی که امروز با آن روبه رو هستیم، با نشانه هایی که از این مدیریت می بینم، بشخصه صد درصد نمی توانم به این جریان خوش بین باشم؛ اما از طرف دیگر می دانم که هیچ چاره دیگری وجود ندارد و آرزو می کنم چه مدیریت صنفی و چه مدیریت دولتی به این بیندیشند که در حال حاضر واقعا در مرحله انتخاب زندگی یا مرگ برای سینما هستیم و اکران درست و به قاعده آنلاین آثار سینمایی، می تواند راه حل مناسبی در شرایط فعلی باشد. باید به این فکر کنیم که براساس چه قواعدی می توان این پدیده مدرن را درست هدایت و مدیریت کرد تا راحت تر مسیرش را طی کند .
کارگردان فیلم رخ دیوانه ادامه داد: چیزی که دست کم من را در این مدت تا حدودی ناامید کرد، واگذاری مدیریت شبکه نمایش خانگی به صداوسیما بود. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاد که فعالان حاضر در این حوزه در جریان این موضوع نبودند یا از سمت آنها رضایتی حاصل نشده بود. سؤال اینجاست که چگونه و براساس چه راهبردی، مدیریت شبکه نمایش خانگی به رسانه ای سپرده می شود که کاملا رسانه ای انحصاری است و چطور جریانی که به سرعت می توانست پا بگیرد و در خیلی از موارد می توانست در شرایط تعطیلی سینماها، اوقات بهتری را برای مردم رقم بزند، چنین تصمیمی برایش گرفته می شود. این تصمیم در شرایطی گرفته شده که هیچ گونه توضیحی درباره اش داده نشده. نشانه هایی از این دست، در مسیر جدید کمی نگران کننده است؛ اما همچنان تکرار می کنم، هیچ چاره ای جز رفتن به سمت اکران آنلاین وجود ندارد و امیدوارم این مسیر به خوبی طی شود .
او در ادامه درباره شرایط نابسامان اکران آنلاین و قاچاق فیلم ها در فاصله ای کوتاه بعد از انتشار نیز گفت: متأسفانه این مشکلی است که برای امروز و دیروز و نیز ناشی از فرهنگ تازه شکل گرفته کرونایی نیست. این داستان چند دهه است که همچنان ادامه دارد و اصلش مربوط می شود به اینکه ما از روابط و ارتباطات فرهنگی بین الملل و از قوانین و قواعدش جدا افتاده ایم. وقتی قانون کپی رایت را به رسمیت نمی شناسیم و وقتی متقابلا جهان ما را به رسمیت نمی شناسد، حاصلش می شود این نابسامانی قانونی که بر اثر تمام اتفاقات در این چند دهه ادامه داشته است. این مسئله برای کل عرصه فرهنگ کشور به وجود آمده است. موضوع قاچاق فیلم های سینمایی هم بزرگ ترین پاشنه آشیل اکران آنلاین فیلم ها در شرایط کنونی است. متأسفانه امکان راحت و در دسترسی وجود ندارد که ما از طریق همین قانون بسیار مفید و مهمی که در دنیا وجود دارد، خارج از مرزهای مان بتوانیم به دنبال حقوق خودمان باشیم و به قول فردوسی این موضوع خودش داستانی است پر از آب چشم. در نهایت با همه این شرایط باز هم همچنان تأکید می کنم با همین امکاناتی که وجود دارد و شرایطی که هست، باید سعی کنیم اکران آنلاین در بهترین شکل گسترش پیدا کند و بتواند ارتباطش را با تماشاگران حفظ کند و تماشاگران بالقوه اش را به تماشاگران بالفعل تبدیل کند .
او در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: از طرف دیگر، طبعا باید تلاش کنیم با کمک دولتمردان و کمک قوه قضائیه و قوه مقننه، راه هایی را جست و جو کنیم تا امنیت هنرمندان و آثارشان حفظ شود. برای حفظ عرصه فرهنگ کشور، هیچ چاره ای غیر از پیمودن چنین راه هایی وجود ندارد. باید بتوانیم با عرصه فرهنگ جهانی زبان مشترکی پیدا کنیم و قوانینی را که در این عرصه وجود دارد، بشناسیم و از آنها کمک بگیریم. حتی اگر امکانش هست، بتوانیم قانون کپی رایت را طور دیگری پیگیری کنیم و از طریق مراجع قضائی که در خارج از ایران وجود دارد، به صورت مستقل برای هر فیلم یک تعریف کپی رایت بین المللی داشته باشیم. هرچند این اتفاق قبلا هم افتاده است. پیش از این برخی از فیلم ها به شکلی از کشور خارج شدند و در خارج از کشور توانستند با پرداخت مبلغی از طریق قانون کپی رایت تحت حمایت قرار گیرند. درواقع باید بگویم در این عرصه کاملا هم بی دفاع نیستیم. البته این قطعا در شأن فرهنگ کشوری که ادعای تأثیرگذاری بین المللی دارد، نیست که بخواهد حقوق حقه اش را از شرکت های واسطه خارجی به دست آورد؛ ولی فکر می کنم یک اهتمام از طرف همه دست اندرکاران و متولیان سینما باید وجود داشته باشد و همه می توانیم کمک کنیم که این مشکل بزرگ هرچه بهتر و سریع تر حل شود .
بانی فیلم:
همایون اسعدیان یکی از طراحان و سیاست گذاران خانه سینما، در سال های اخیر، بیشترین انتقادها را متوجه خود کرده است.
اسعدیان در مقام رییس هیات مدیره خانه سینما، علاوه بر فعالیت های پنهان و آشکار صنفی اش، در خلال سال های مسئولیت صنفی در خانه سینما، در حوزه ساخت سریال های تلویزیونی چه در مقام کارگردان و چه تهیه کننده نیز از پرکارها بوده!
او که علاوه بر سریال سازی، عضو ثابت شوراهای مختلف سینمایی نیز بود برخلاف دوست دیرینه اش منوچهر شاهسواری، تلاش می کرد تنها در بزنگاه ها جلوی دوربین رسانه ها و مطبوعات قرار گیرد. همین فعالیت در سایه باعث شد که در میان گمانه زنی های اهالی سینما و رسانه در مورد احتمال تصدی میز مدیرعاملی خانه سینما، اسم این کارگردان، در هیچ فهرستی نباشد.
ایسنا اما بنا بر دلایلی که مشخص نیست به سراغ رییس هیات مدیره پیشین خانه سینما رفته و در خلال پرسش هایش از او در مورد اینکه شنیده می شود یکی از گزینه های مدیرعاملی خانه سینماست پرسیده(!)، اسعدیان هم اعلام کرده که قطعاً کنار خانه سینما خواهد بود، اما هیچ سمتی را نمی پذیرد...!
گقت وگوی ایسنا را با رییس هیات مدیره پیشین خانه سینما بخوانید:
رییس هیات مدیره پیشین خانه سینما با تاکید براینکه انتخابات هیئت مدیره خانه سینما خیلی شفاف برگزار شده است، گفت: بهتر است به جای حاشیه پردازی و دعوا، کمک کنیم تا روزهای سخت پیش رو در سینما، راحت تر پشت سر گذاشته شود.
به گزارش ایسنا، اگرچه دو روز از پانزدهمین انتخابات هیئت مدیره خانه سینما می گذرد اما برخی حواشی آن همچنان ادامه دارد و بجز اظهارنظرهایی که در بعضی دوره ها درباره اعضای راه یافته به هیئت مدیره و اعتبار اسمی هر کدام از آن ها مطرح می شد و این بار هم شنیده می شود، انتقادهایی هم نسبت به نحوه برگزاری مجمع و انتخابات و قانونی بودن آن ابراز شده است.
در این باره پرسش هایی را از همایون اسعدیان پرسیدیم و او ضمن توضیح برخی جزئیات درباره اینکه شنیده می شود خودش یکی از گزینه های مدیرعاملی خانه سینما است نیز پاسخ داد.
او در این گفت وگو ابتدا از تمام صنوف خانه سینما، مسئولان استانداری تهران، پلیس امنیت، وزارت ارشاد و نیز بنیاد سینمایی فارابی که نهایت همکاری را برای برگزاری مجمع در شرایط کرونایی با حساسیت های موجود داشتند، تشکر کرد و گفت: مجمع و انتخابات خانه سینما اولین مجمعی بود که به این شکل در فضای باز برگزار شد و شاید بتوان آن را به عنوان یک روش برای مجامع دیگر که منتظر بهبود شرایط باقی مانده اند درنظر گرفت.
تشریح برگزاری انتخابات و نقش وزارت ارشاد
وی درباره شائبه هایی که نسبت به قانونی بودن یا بروز تخلف در انتخابات مطرح شده است، بیان کرد: انتخابات خانه سینما و مجمع آن معمولاً زیر نظر وزارت ارشاد برگزار می شوند و یک ناظر از این وزارتخانه در مجامع حضور دارد و در نهایت تایید یا رد انتخابات هم باید توسط وزارت ارشاد انجام شود. جدا از این، هر مجمعی که برگزار می شود شرکت کنندگانش طبق قانون حق دارند تا یک هفته اعتراض خود را اعلام کنند که این اعتراض ها هم زیر نظر وزارت ارشاد بررسی می شود. بنابراین تکلیف ما از نظر بخش نظارتی و حقوقی ماجرا کاملا مشخص است.
او افزود: از آنجا که اساسنامه جدید خانه سینما نتوانسته ثبت نهایی شود، این انتخابات طبق اساسنامه سال 1392 برگزار شد. برهمین اساس ماده ای که بعضی از دوستان به آن اشاره می کنند می گوید، خانه سینما متشکل از تشکل ها و اصناف قانونی هنر – صنعت سینماست، یعنی تاکید بر کلمه “اصناف” دارد. اصناف در ایران فقط در وزارت کار و بعضی هم در وزارت بازرگانی می توانند تعریف شوند. در یک سال گذشته حرکتی با تفاهم بین وزیر ارشاد و وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی آغاز شد که بعد مصوبه هیات وزیران را در پی داشت و کمیسیونی هم در وزارت ارشاد برای همین قضیه تشکیل شد. براین اساس پذیرفته شد که تمام گروه های هنری، سینمایی، تئاتری، تجسمی و ...باید تحت پوشش ثبت قانونی وزارت کار قرار گیرند. در اینجا برای چندمین بار تاکید می کنم ثبت قانونی در وزارت کار به معنای این نیست که ما تابع وزارت کار هستیم. ما از لحاظ قوانین اصناف تابع این وزارتخانه خواهیم بود ولی محصول ما فرهنگی است و این محصول طبیعتاً زیر نظر وزارت ارشاد تولید خواهد شد. همان طور که در حرفه پزشکی می بینیم که آن ها نظام پزشکی دارند و برای امور کاری خود تابع قوانین وزارت بهداشت هستند، اما قوانین وزارت کار هم بر پزشکان حاکم است. این مرزبندی غلطی که متاسفانه وجود دارد و عده ای فکر می کنند چون هنرمندیم تابع هیچ قانونی نباید باشیم به اعتقاد من کمی مغلطه است.
اسعدیان با اشاره به تصویب این مصوبه در سال گذشته و تاکید صورتجلسات مجامع عمومی خانه سینما در سه دوره گذشته براینکه تمام اصناف خانه سینما باید ثبت قانونی در وزارت کار شوند، گفت: عموم صنف ها این حرکت را انجام دادند ولی چند صنف باقی ماندند که برخی برای ثبت در وزارت کار دچار مشکل هستند مثل انجمن مدرسان که تعدادشان کمتر بود و خوشبختانه با تشکیل کمیسیون در وزارت ارشاد این مشکل هم در حال حل شدن است. مرحله بعدی این روند گرفتن شناسه است و درمجمع عمومی شهریور ماه گذشته یکی از دستورات به هیئت مدیره این بود که تلاش کند تا آنجا که ممکن است صنف ها کد شناسایی بگیرند تا مجمع عمومی بعدی بر اساس صنوف شناسه دار تشکیل شود و به این ترتیب هیئت مدیره بتواند مراحل ثبت خود را در سازمان ثبت شرکت ها و درج در روزنامه رسمی انجام دهد، چرا که آخرین روزنامه رسمی که هیئت مدیره و مدیرعامل در آن ثبت شده متعلق به سال 1390 است و ما بعد از آن نتوانستیم هیئت مدیره های خانه سینما را ثبت و در روزنامه رسمی اعلام کنیم درواقع به دلیل همین کد شناسه از جهت حقوقی دچار مشکل بودیم و اکثر دوستان در خانه سینما مسئله را پذیرفتند.
وی اضافه کرد: برای مجمع اخیر هم جلسه ای برگزار شد که از طرف خانه سینما من و آقای شهسواری (مدیرعامل) حضور داشتیم و از طرف وزارت ارشاد آقایان حیدری خلیلی، محمدی و سهرابی (مسئول حقوقی وزارت ارشاد) که در آنجا یک صورتجلسه امضا و به ما ابلاغ شد که مجمع باید اینگونه برگزار شود، یعنی به صراحت در آن آمده ضمن تلاش برای مشارکت حداکثری، صنوفی حق کاندیدا شدن و رأی دادن دارند که شناسه ملی شرکت ها را دریافت کرده باشند. این صورتجلسه برخلاف آنچه بعضی دوستان می گویند مکتوب است نه شفاهی و ما در جلسه روسای صنوف که 13 مرداد ماه برگزار شد این موضوع را به همه اعلام و خواهش کردیم که برای حفظ کیان خانه سینما و این که هیئت مدیره خانه سینما به سرعت ثبت شود، دوستانی که هنوز موفق به گرفتن شناسه نشدند، موقتاً از این حق رای خود به نفع خانه سینما بگذرند و اجازه دهند مجمع با 20 صنف دارای شناسه برگزار شود.
رییس هیئت مدیره پیشین خانه سینما افزود: اتفاق جذابی که برای ما رخ داد و از این جهت به خانه سینما و همراهی صنوف افتخار می کنم این بود که در مجمع 20 مرداد هر 20 صنف دارای شناسه حضور داشتند و هر 20 صنف هم رای دادند، جدا از آن هشت صنفی که مناسفانه اجازه رأی دادن از آن ها سلب شده بود، هم حضور داشتند، حضور خود را امضا و اعلام کردند و این به معنای آن است که انتخابات را تایید هم می کنند. درواقع آنچه اتفاق افتاد این بود که 28 صنف در آنجا حضور داشتند و هشت صنف به نوعی ناظر انتخابات بودند.
او یاداور شد: مجمع در حضور نماینده وزارت ارشاد و وکیل خانه سینما و با تعیین هیئت مدیره بر اساس شیوه نامه برگزار شد، اما به دلیل شرایط کرونایی امکان ارائه گزارش مالی، گزارش هیئت مدیره و بازرس نبود که البته پیش تر در اختیار صنوف گذاشته بودیم. در واقع امکان جلسه سه ساعتی نداشتیم تا درباره گزارش ها صحبت شود؛ گرچه معمولاً در مجمع های قبلی تا جایی که من حضور داشتم، خیلی در گزارش های مالی إن قلت وارد نمی شود به خصوص اینکه هیئت مدیره جدید حق دارد گزارش مالی را بررسی کند و اگر تخلفی در آن صورت گرفته بود به صنوف اعلام کند.
اسعدیان اضافه کرد: تمام تلاش خود را کردیم تا در یک زمان فشرده با رعایت پروتکل های بهداشتی ستاد کرونا این مجمع را برگزار کنیم چون به طور طبیعی وقتی در شرایط کرونایی نگرانی بابت تجمع وجود دارد، اگرچه در فضای باز بودیم و صندلی ها با فاصله چیده شده بودند، سعی می شود زمان کمتری در کنار همدیگر باشیم. البته در این باره رای گیری شد که آیا دوستان نظرشان بر این است کاندیداها هر کدام به اندازه یک دقیقه درباره کار و برنامه های خود صحبت کنند، که این موضوع رای نیاورد. در صورتجلسه هم قید شده و اگر اشتباه نکنم فقط هفت نفر از 20 نفر موافق این کار بودند. بنابراین تاکید می کنم که در این باره هم نظر مجمع عمومی رعایت شد و این طور نبود که تصمیم بگیریم افراد صحبت نکنند.
وی درباره اظهارنظرهایی که درباره اسامی راه یافته به هیئت مدیره مطرح می شود نیز گفت: انتخابات خیلی شفاف برگزار شد و بدیهی است وقتی لیست کاندیداها از قبل اعلام شده، ممکن است دوستان در صنوف مختلف با همدیگر تفاهم کنند و لیست های مشترک دهند که این را در شمارش آرا هم می شد دید. اما تاکید می کنم برای آنچه از صندوق رای بیرون آمد نمی توان عنوان “مهندسی شده” داد، بویژه آنکه همین ترکیب فعلی هم در میان برخی دوستان مورد بحث است. در هر حال متاسفانه اخباری که بیرون پخش می شود از جمله اینکه صنف تدوینگران و فیلمبرداران از حق رای محروم بودند جوسازی و دروغ است، چرا که آقایان تورج منصوری و معینی خودشان جزو روسای برگزاری مجمع بودند و خود صنف آن ها کاندیدایی را اعلام نکرده بود. اینطور نبود که کسی آن ها را محروم کرده باشد که اگر این طور بود حتما واکنش نشان می دادند. من تاکید می کنم آن هشت صنفی که امکان رای دادن نداشتند، بزرگواری کردند و با بزرگ منشی نشان دادند که خانه سینما از منافع صنفی خودشان مهمتر است و بابت این قضیه از همه آنها سپاسگزاری می کنم.
از شناسه کانون کارگردانان تا نگرانی از وضعیت سینما
او درباره اینکه گفته می شود کانون کارگردانان شناسه نداشته و اینکه آیا انتخابات به تایید وزارت ارشاد رسیده است؟ گفت: تا جایی هم که در حضور وکیل خانه سینما بررسی کردیم تخلفی در انتخابات اتفاق نیفتاد و کانون کارگردانان هم می دانم شناسه دارد، اما اگر هیئت مدیره فعلی نتواند مدارک کافی و لازم را برای شناسه صنف ها به وزارت ارشاد تحویل دهد طبیعتاً آن صنف حذف می شود. با این حال امیدوارم این انتخابات تا هفته آینده به تایید وزارت ارشاد برسد و دوستان موفق شوند به سرعت این هیئت مدیره را در سازمان ثبت شرکت ها به ثبت برسانند تا در روزنامه رسمی منتشر شود و این مشکلات حقوقی به طور کامل برطرف شود. درباره روند تایید هم بگویم که باید اسناد و صورتجلسه به وزارت ارشاد ارسال شود که البته نماینده وزارت ارشاد در آنجا حضور داشت و صورتجلسه را امضا کرد، اما به هر حال باید همه چیز در واحد حقوقی وزارت ارشاد نیز بررسی شود. همچنین هیئت مدیره جدید باید رئیس، نایب رئیس، سخنگو و دبیر را مشخص کند که همان روز برگزاری مجمع به خواست خود دوستان هیئت مدیره و بازرس از بنیاد فارابی به ساختمان خانه سینما در خیابان بهار رفتیم و اولین جلسه با حضور من و آقای شهسواری به عنوان خوشامدگویی برگزار شد و کارها را به خودشان سپردیم. چند ساعتی با هم گفت وگو کردند و جلسه بعدی هفته آینده خواهد بود تا انتخابات بین خودشان برگزار شود.
اسعدیان با تاکید براینکه اگر تایید وزارت ارشاد نباشد، اصلاً امکان ثبت هیت مدیره در سازمان ثبت شرکت ها نخواهد بود، اضافه کرد:حرف و حدیث ها بعد از انتخابات همیشه هست و صنف هایی مثل آهنگسازان و مدرسان و منشیان صحنه که شرکت نکردند حق طبیعی آن ها بوده و می توانستند اعتراض داشته باشند و شرکت نکنند اما مسئله اینجاست که این ها اکثریت خانه سینما را تشکیل نمی دهند. امیدوارم همه دوستان اجازه دهند خانه سینما مسیر طبیعی خود را طی و هیئت مدیره کار خود را شروع کند چون ما شرایط بسیار بدی را پیش رو داریم. پیش بینی همه ما این است که سینماها تا حداقل نوروز 1400 تعطیل هستند و تعطیلی سالن های سینما خود به خود بر تولید تاثیر وحشتناکی را می گذارد. ما با انبوهی از افراد بیکار در سینما روبه رو هستیم و به جای این حاشیه ها باید به هیئت مدیره جدید کمک کنیم تا شرایط سخت، گذرانده شود که قطعا این روند مثبت تر و بهتر خواهد بود تا اینکه وارد این دعواها شویم.
اسعدیان؛ مدیرعامل خانه سینما؟!
او در پایان در پاسخ به اینکه شنیده می شود خودش یکی از گزینه های مدیر عاملی خانه سینماست، به مصاحبه با ایسنا در فروردین سال 98 اشاره کرد و گفت: حدود یک سال و نیم پیش که فکر می کردم دو ماه بیشتر به پایان کار آن هیئت مدیره باقی نمانده، اعلام کردم دیگر هیچگونه فعالیت صنفی در خانه سینما و کانون کارگردانان نخواهم داشت. این را به اعضای هیئت مدیره هم گفتم که حرفم به معنای آن نیست که با خانه خودم و کانون کارگردانان قطع ارتباط می کنم بلکه هر زمانی که دوستان نیاز به حضور من داشته باشند تا کسی کنارشان باشد قطعاً کنار خانه سینما خواهم بود، اما هیچ سمتی را نمی پذیرم.
اشتراک گذاری در:
به گزارش جهانی خبر از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، متن صحبت های سجادی در محورهای مختلف مالی بنیاد سینمایی فارابی به شرح زیر است:
از شفاف سازی مالی تا سال مالی
در امور مالی؛ شفاف سازی ماهیانه، انتشار گزارشات عملکرد مالی در سال جاری و سال گذشته به صورت فصلی و نیز انتشار گزارش کامل تر به شکل سالانه از اتفاقات مهم این سال ها در بنیاد سینمایی فارابی است. شفاف سازی هایی که از سوی سازمان سینمایی صورت می گیرد، این حسن را دارد که سبب می شود ما با دقت بیشتری گزارشات و اطلاعات مالی را تهیه و ارائه دهیم. ذکر این نکته مهم است که گزارش دهی مالی باید مبنای سیاستگذاری و تصمیم گیری باشد، نه محل تسویه حساب های شخصی و سیاسی. من این را با نگاه حرفه ای می گویم. این را هم باید متذکر شوم که برای تدوین اطلاعات مالی، سال مالی تعریف شده است که یکی از مفروضات حسابداری است. سال مالی ارزیابی یک دوره کامل است. همان طور که بودجه برای یک سال نوشته می شود نه برای یک ماه؛ پاسخگویی هم برای یک سال باید انجام بشود. در واقع انتشار گزارش های مالی بعد از آن که صورت های مالی تهیه و حسابرسی هم انجام شد، کاربردی تر است. در واقع پیشنهاد مشخص من برای جلوگیری از برخوردهای مغرضانه، سیاسی و زرد، این است که اطلاعات مالی به صورت سالیانه، هم در تناسب با بودجه هر سال و هم با سال گذشته مقایسه و منتشر شود.
هزینه کرد مطالبات معوق
عمده مطالبات معوق بنیاد سینمایی فارابی، از محل تسهیلاتی است که در مقاطع زمانی مختلف، توسط بنیاد سینمایی فارابی به شکل مستقیم پرداخت شده و در قبال آن چک و سفته اخذ شده است؛ تضمین هایی که خیلی محکم نبود ه اند و چون همه اهالی سینما، از یک خانواده هستند، معمولا کسی نمی آید و یک چک را برگشت بزند و... بالاخره بنیاد سینمایی فارابی در مواجهه با مثلا تهیه کننده ای که وام گرفته، نمی تواند روش های خیلی شدیدی را به کار بگیرد و او را به دادگاه بکشاند و ... این کارها واقعا اتفاق نیافتاده و امکان آن هم نبوده است. مطالبات باقی مانده از گذشته، رقم خیلی بالایی است که در صورت های مالی هر سال، نمایش داده می شود. این ارقام، مطالبات معوق و درواقع راکد بنیاد است. برای ساماندهی به این مطالبات، یک کارگروه تشکیل و ضوابطی - با هماهنگی هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی- تدوین شده تا نسبت به تعیین تکلیف آنها اقدام شود. سازمان سینمایی در سال 98، بخشنامه ای جدید برای تعیین تکلیف این مطالبات ارائه داد که ما برای اجرای آن وقت گذاشتیم و در آن، راهکار های خوب و مناسبی برای نحوه تعیین تکلیف مطالبات راکد پیش بینی شده است. البته تعیین تکلیف، فقط این نیست که برخوردهای خشن برای بازپس گیری مطالبات صورت گیرد بلکه روش های مختلفی وجود دارد و در راستای شفافیت مالی در حال انجام است. البته برخی از تهیه کنندگانی پا را از جاده انصاف فراتر گذاشته اند و در اظهارات خود، طلبکارانه در مورد عملکرد بنیاد سینمایی فارابی حرف می زنند که خودشان جزو خوش حساب های سینما نیستند. متاسفانه می بینیم به بهانه انتشار عملکرد مالی یک ساله بنیاد، برخی افراد در فضای مجازی با کلی گویی و نسبت های ناروا، فرار به جلو را انتخاب کرده اند، اما می دانند که باید نسبت به تعیین تکلیف حساب های قبلی خود، حتما اقدام کنند و با فضاسازی و انحراف موضوع نمی توان از بار پاسخگویی مالی و انجام تعهدات سابق شانه خالی کرد.
ساماندهی تسهیلات
از سال 96 که امور مربوط به تسهیلات، به سمت صندوق اعتباری هنرمندان رفت، تفاهمنامه به این صورت تنظیم شد که هر مبلغی که بنیاد سینمایی فارابی به عنوان آورده نزد صندوق اعتباری هنرمندان تودیع می کند سه برابر آن اعتبار ایجاد می شود که در فرآیند مربوطه تهیه کنندگان برای ساخت فیلم به صندوق معرفی می شوند و بعد از طی مراحل اداری تکمیل مدارک توسط صندوق اعتباری هنرمندان، به صندوق کارآفرینی امید معرفی و تسهیلات به آنها پرداخت می شود. یک ویژگی مهم این شیوه (که بر اساس ضوابط و آئین نامه های مربوطه جلو می رود) آن است که منابع مالی افزایش می یابد و مهم تر از آن وصولش است چرا که آنها از ابزار و تضامین کافی برای این اقدام برخوردارند و دیگر بنیاد سینمایی فارابی نیستند و با کسی هم تعارف ندارند. ضمن آن که وقتی درخواست ها، در شورای تخصصی تصویب می شود، به شورای تولید (که این شورا هم براساس آیین نامه های بنیاد سینمایی فارابی ایجاد شده) می رود و پس از تصویب نهایی در این شورا، به صندوق اعتباری هنر معرفی می شود. ادامه ماجرا، بر اساس ضوابط صندوق است که متناسب با آن، صاحب اثر پول را می گیرد و طبق شرایطی هم باید نسبت به بازپرداخت پول اقدام کند.
کاهش هزینه کرد در جشنواره ها
علی رغم برخی جوسازی ها، کاهش هزینه کرد در جشنواره هایی که توسط بنیاد سینمایی فارابی برگزار می شود، با وجود تورم، مشهود است. کافی است هزینه های سال های گذشته جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان را با دوره اخیر مقایسه کنید تا مشخص شود این جشنواره با افزایش هزینه برگزاری روبه رو نشده است. منابع ما در بنیاد، نسبت به سال های خیلی گذشته محدود است. وقتی که منابع محدود می شود باید مدیریت هزینه خیلی دقیق تر اتفاق بیفتد. برای جشنواره ها، اعتقادمان این است که باید با یک حواس جمع پیش برویم. در جشنواره کودک سال 98، دبیر جشنواره و تیم اجرایی جشنواره همه بسیج شدند و برای هر اقدامی، از قبل قرارداد بستیم. قرارداد یعنی اینکه نگاه می کنیم چقدر بودجه داریم، از قبل با هم به توافق برسیم که آیا می توانیم این کار را انجام بدهیم یا نمی توانیم، با چه قیمتی و... می نشینیم با هم صحبت می کنیم و می گوییم ما اینقدر منابع داریم و نباید به سمت انجام کاری برویم که توان مالی انجامش را نداریم. ما در حین کار و قبل از جشنواره، خیلی واضح می دانستیم که چقدر پول لازم داریم و منابع چقدر است و برای تمام کارها قرارداد بستیم. یعنی اگر کسی برای سه روز می خواسته به اصفهان بیاید، از قبل می دانستیم که چقدر باید پرداخت داشته باشیم. قرارداد بستیم که دیگر شبهه ای وجود نداشته باشد. در جشنواره فیلم فجر هم به همین صورت است و دبیرهای دو جشنواره ملی و جهانی، با دقت نظر ویژه ای هزینه کرده اند. با وجود افزایش شدید نرخ تورم، منابع جشنواره ها امسال نسبت به سال گذشته، افزایشی نداشته است. البته با شیوع کرونا، رویکردهای نوینی برای برگزاری این رویدادها متناسب با پروتکل های بهداشتی پیش بینی شده است.
مفهوم هزینه بنیاد فارابی برای حضور بین المللی سینمای ایران
بازار فیلم برلین و بازار تخصصی و سال های سال است (تا پیش از شیوع کرونا) که در کنار جشنواره بین المللی فیلم برلین و کن برگزار می شود و به صورت حرفه ای هم محل دیدار و گفت وگوی فعالان عرصه سینما در اروپا و جهان به شمار می رود. در این بازارهای معتبر، شرایط برای عرضه محصولات سینمای ایران فراهم می شود. بنیاد سینمایی فارابی و همچنین سازمان سینمایی بیش از دو دهه است که با برپایی چتر سینمای ایران این امکان را فراهم می کنند که پخش کننده ها و فعالان حوزه سینما در عرصه پخش و توزیع فیلم، بتوانند در اینجا حضور داشته باشند و محصولات خودشان را ارائه بکنند. خوشبختانه سال 98 هم این مهم، برای چندمین سال پیاپی محقق شد و تعداد زیادی از فعالان سینمایی در چتر سینمای ایران حضور داشتند و مباحثی در کنار عرضه محصولات و ارائه آثار فرهنگی و حضور جشنواره ای، بحث تلاش برای فروش فیلم ها و محصولات ایرانی به متقاضیان و خریداران آثار بود که از این باب، اتفاق بسیار مهمی و نوید بخشی است. در کنار این ها مباحث حوزه تولید مشترک با شرکت ها و مؤسسات سینمایی که پروپوزال های آنها در این مکان محقق شد. همچنین در خصوص عرضه تجاری و این که چگونه سینمای ایران می تواند بیشتر در این حوزه و در بازارهای جهانی سهم بیشتری دریافت بکند؛ با فعالان و صاحب نظران خارجی بحث و گفت وگوی مفصلی صورت می گیرد. اهمیت حضور بازار جهانی مانند برلین و کن مکانی برای دیدن و دیده شدن آثار و محصولات سینمایی، شرکت های تولید فیلم و مؤسسات سینمایی است. از این بابت، حضور سینمای ایران بسیار حائز اهمیت است. کاری که بنیاد سینمایی فارابی در حقیقت به عنوان تسهیل گر این حوزه، انجام می دهد این است که هزینه های برپایی چتر سینمای ایران را متقبل می شود و این امکان را فراهم می کند که بیشتر، بخش خصوصی و فعالان این عرصه بتوانند در اینجا حضور داشته باشند و از حضور در این بازار، بتوانند بهره کافی و وافی را ببرند و این یکی از وظایف اصلی است. آثار سینمایی با اسم ایران و با پرچم ایران در چتر سینمای ایران حضور دارند و این یک اتفاقی است که باید تلاش شود تا امکان دیده شدن هر چه بیشتر محصولات و آثار سینمایی فراهم شود. اگر به هر دلیلی این امکان سلب شود؛ به تبع آن هدف اصلی که دیده شدن آثار و در حقیقت حضور بیشتر فرهنگی و تجاری سینمای ایران در عرصه بین المللی است، میسور نمی شود. با نادیده گرفتن این امر اهدافی که برای رسیدن به بازارهای جهانی گذاشته شده است، قابل دسترس نخواهد بود.
هزینه کرد برای کاهش نیروها
کاهش نیروی انسانی در پنج سال اخیر با توجه به دیجیتالی شدن سینما و تغییر در برخی از مأموریت های بنیاد سینمایی فارابی، خود هزینه های عمده ای را برای این بنیاد به همراه داشته است. بنیاد سینمایی فارابی از دهه 60 یعنی 38 سال است که ایجاد شده و سن و قدمت آن بالا است. نیروی انسانی در هر مجموعه، یکی از آیتم هایی است که هزینه بالایی به خود اختصاص می دهد و هزینه حقوق و دستمزد نیروی انسانی در اینجا، یک هزینه ثابت است. از آن سو، طبیعتا چون میزان سنوات افراد شاغل در بنیاد بالا بوده، همین رقم هزینه کرد را در زمان تعدیل یا بازنشستگی بالا می برد. بسیاری از نیروهایی که در بنیاد سینمایی فارابی، استخدام شدند، در چند سال اخیر بازنشسته شده اند و این به آن معناست که برای آنها 30 سال بیمه رد شده (ممکن است بخشی از رقم بیمه در جاهای دیگر رد شده باشد و مابقی در فارابی). در نهایت آن فرد، 30 سال بیمه داشته و سن اش هم به حدی رسیده که می تواند بازنشسته شود. بازنشستگی کارکنان بنیاد در دو، سه سال اخیر، موجب شده که از تعداد نیروهای شاغل در بنیاد به شکل قابل توجهی کاسته شود و حذف هزینه حقوق و دستمزد آنها اتفاق بیفتد، اما به هر حال سنوات آنها براساس قانون پرداخت شده است. وقتی که این بخش از همکاران ما، بازنشسته می شوند، باید یک رقم سنگین بابت سنوات آنها پرداخت شود و در گزارشات پایان سال مالی نمایش داده می شود. این رقم های سنگین، هزینه های پشتیبانی را افزایش می دهد و راه گریزی هم از آن نیست.
ارزشیابی با نگاه کیفی گرا و توجه به نیروی انسانی
سال گذشته کارگروه تحول اداری در بنیاد سینمایی فارابی با حکم مدیرعامل بنیاد، به منظور ساماندهی نیروی انسانی و با این رویکرد که باید به نیروی انسانی، نگاه سرمایه ای داشته باشیم، ایجاد شد. ما معتقدیم که نیروی انسانی سرمایه است؛ بنابراین به ساماندهی نیاز دارد. جلسات این کارگروه که در اوایل خیلی فشرده بود و از سال گذشته به صورت هفتگی تشکیل شد، رویکرد مفیدی را در این راستا با ایجاد بحث های انگیزشی پشت سرگذاشت و نیروهای فعال بنیاد در آن شرکت داشتند. اتفاقا این نشان می دهد برعکس آنچه از بیرون به نظر می رسد که گروهی از افراد در اتاق های بنیاد نشسته اند و کار نمی کنند، ما به شدت دغدغه کیفی داشته ایم. هر کس ویژگی هایی دارد و صرفا نمی توانیم بگوییم نیروی بدی است، بلکه می توانیم بگوییم که جای خوبی به کارگرفته نشده است. کارگروه تحول اداری با این رویکرد، به وضعیت کارکنان بنیاد سینمایی فارابی رسیدگی کرده است تا به تخصص بها دهد، کسی بیکار نباشد یا اگر کم کار است، فعالیت او تحت نظارت مدیران مربوطه ساماندهی شود. در دوره حاضر، با توجه به بحث های سرمایه ای نیروی انسانی، پارامترهای انگیزشی از جمله توجه به جایگاه، رفاهیات و پرداخت به موقع حقوق مهم تلقی شده است. برای ما این مهم است که یک نیروی شاغل، احساس نکند که حق و حقوقی از او ضایع می شود و یا حقی از او سلب شده و یا به او تعلق نگرفته است.
ادغام موسسه رسانه های تصویری با بنیاد سینمایی فارابی
همانطور که می دانید نفس تأسیس و فعالیت موسسه رسانه های تصویری، ایجاد ظرفیت و توان برای بخش خصوصی در شبکه نمایش خانگی بود و موسسه، این نقش تاریخی را طی دو دهه انجام داد. در سال گذشته بر اساس ابلاغ سازمان سینمایی قرار شد موسسه مذکور در بنیاد سینمایی فارابی ادغام شود که این امر بر اساس قوانین کشور به خوبی انجام شد و با انحلال موسسه رسانه های تصویری، بخشی از کارکنان سابق آن موسسه هم جزو کارکنان بنیاد سینمایی فارابی محسوب می شوند و این پروسه با تعیین و تعریف فعالیت جدید و جایگاه شغلی برای آنها طی شده است.
به روز رسانی کمیته طبقه بندی مشاغل و ارتقاء امنیت اداری
کمیته طبقه بندی مشاغل در دوره اخیر، به روزرسانی شده است. قانون کار این اجبار را دارد که هر کارگاهی که بیش از 50 نفر نیروی انسانی دارد، باید طبقه بندی مشاغل را اجرا کند. اعضای کمیته، دوره دیدند و با جدیت بیشتری جلسات را تشکیل دادند. نکته مهم این است که کارکنان بنیاد هم می توانند بهره این طبقه بندی را ببینند و ارتقائات و حق و حقوقشان در این کمیته اتفاق می افتد. یکی از فعالیت های ما در این مدت، توجه به ایجاد و ارتقاء امنیت اداری بوده است. همکار باید بداند که فضایی که در آن کار می کند، در ابعاد مختلف و البته به لحاظ اداری امنیت دارد. در همین راستا آئین نامه های اداری در حال تدوین است و آئین نامه های انضباط کار و مکاتبات و ... تدوین و اجرا شده است که تاکنون برکات خوبی داشته است.
از کاهش هزینه ها با اتوماسیون تا هزینه های پشتیبانی
تا سال 97، عمده مکاتبات به شکل کاغذی بود؛ اتوماسیون اداری اواخر سال 97 پس از استقرار و آموزش، مورد بهره برداری قرار گرفت، به طوری که الان دیگر هیچ مکاتبه ای به شکل فیزیکی و دستی نداریم و همه مکاتبات، ارجاعات و دستورات به صورت اتوماسیون است. با ردیابی مکاتبات، اگر جایی یک دستور متوقف شده باشد، در اتوماسیون معلوم می شود ضمن آن که این فرآیند، فقط داخلی نیست و بوروکراسی اداری برای همه مراجعان به بنیاد سینمایی فارابی را هم کاهش داده است. در همین راستا و با هدف نظم دهی، آیین نامه ی مکاتبات در پی راه اندازی اتوماسیون وضع شد و به اجرا درآمد. این روزآمدی، بر سرعت کار افزوده و از هزینه ها کاسته است. ساختمان بنیاد سینمایی فارابی، یک بنای تاریخی و قدیمی است و ارزش خاصی دارد. از آن طرف، هزینه های نگهداری اش با یک بنای امروزی متفاوت است. مرمت بنا، کف حیاط، بندکشی دیوارها و... کلیه عملیاتی برای نگهداری بنای بنیاد و نیز ساختمان میثاقیه، کار هر کسی نیست و باید با سلیقه و تخصص انجام شود. تأسیسات این بنا قدیمی است و نمی شود کار خاصی در روزآمدی آن انجام داد و فقط باید پیشگیرانه نگاه کرد و مراقب بود. در واقع بخش مهمی از هزینه های پشتیبانی، جهت نگهداری از یک بنای تاریخی و میراث فرهنگی کشور و بهسازی آن به صورت مستمر اختصاص دارد و از آنجا که بنیاد سینمایی فارابی از این مکان استفاده می کند، باید هزینه نگهداری آن را (به انضمام اقداماتی چون زیباسازی محوطه و فضای سبز و...) بپردازد. به این هزینه ها، می توان سایز اقدامات عمرانی را هم اضافه کرد. به عنوان نمونه، سال گذشته در سالن سینمای بنیاد سینمایی فارابی، اقدامات اساسی انجام شد، از نظر مساحت گسترش یافت و از نظر تجهیزات فنی ، به یکی از مدرن ترین سالن های سینمای کشور تبدیل شد ضمن آن که عمر مفید آن سالن، افزایش پیدا کرد.
توجه به آیین نامه مالی معاملاتی
یکی از اتفاقات خوبی که در بحث انضباط مالی افتاد که در شرایط فعلی، در کشور ما اهمیت دارد جزو مسائل روز کشور به شمار می رود، تدوین و تصویب آیین نامه مالی معاملاتی است. سال 97 آیین نامه مالی معاملاتی نوشته شد و در هیأت امنا، به عنوان بالاترین رُکن بنیاد تصویب شد و پس از آن، کلیه عملیات مالی بنیاد سینمایی فارابی در آن چارچوب انجام می شود. در این آیین نامه، برای هزینه های اجرایی و پشتیبانی، یک کمیسیون معاملات پیش بینی شده که این کمیسیون هم منطبق با کمیسیون های معاملات در همه سازمان ها است و ضوابط خودش را دارد. بر این اساس، معاملات به سه دسته جزء، متوسط و عمده تقسیم شده و در هزینه های پشتیبانی و اجرایی اعمال می شود. کمیسیون فرهنگی هنری (که با همان عنوان پیشین شورای تولید فعال است) نیز هر هفته تشکیل می شود و در آیین نامه مالی معاملاتی پیش بینی شده که وظایفش چیست و در چه مواردی باید تصمیم گیری کند ضمن آن که نحوه هزینه کرد آن و مستنداتش در چارچوب آیین نامه پیش بینی شده است. در واقع همه تصمیمات و تولیدات فیلم و فیلمنامه بنیاد سینمایی فارابی در شورای تولید (کمیسیون فرهنگی هنری) مصوب می شود و عقد قرارداد با تهیه کننده، فیلم نامه نویس و... هم طبق آن مصوبه است. با این کار، توزیع منابع خیلی دقیق تر و بهتر انجام می شود.
بانی فیلم:
اگر بپذیریم موجودیت خانه سینما با نگاه حمایتی معاونت های سابق سینمایی و سازمان فعلی مدیران دولتی شکل گرفت و ادامه حیات یافت، شاید بتوان حساسیت های مدیران دولتی را نسبت به داشتن حق و حقوق ویژه در دخالت در امور این تشکل صنفی توجیه کرد!
انجام آخرین انتخابات اعضای هیات مدیره خانه سینما و برگزیدن افرادی جدید در هیات مدیره، اگرچه همچنان چند عضو قبلی مانده اند اما این انتخابات، نقطه عطفی در خانه سینما ست؛ یک خانه تکانی اساسی برای کنار گذاشتن کسانی که تصوری ارباب-رعیت گونه از مدیریت داشتند!
مهم ترین عامل ایجاد نارضایتی دست اندرکاران سینمای ایران از مسئولان خانه سینما، قرار گرفتن آنان در جمع معتمدان مدیران دولتی و حرف شنوی از مسئولان سینمایی بوده است.
این وضعیت هرچند به واسطه بهره مندی از حمایت های اقتصادی، بیشتر دغدغه های مدیران خانه سینما را از بین می برد اما در نهایت باعث نابودی استقلال فکری و عملی خانه سینما شد.
وانهادن میدان تصمیم گیری توسط مسئولان خانه سینما به مدیران دولتی و تسهیل در اجرای دستورات و منویّات آنها، حوزه های مختلف صنفی سینما را با بحران های اساسی روبرو کرده است.
مدیران خانه سینما تا کنون به جز دوره هایی معدود -از جمله زمان مدیرعاملی تورج منصوری-، هیچگاه نتوانسته استقلال هویتی، صنفی و مالی پیدا کند و تصمیم گیری و سیاست گذاری مبتنی بر دیدگاه های صنفی را جایگزین منویات دولت نماید.
میزان خطرپذیری و افزایش ضریب خطای مدیران دوره های مختلف خانه سینما در سامان دادن به مشکلات اعضای سینما، به شکل حیرت آوری به میزان وابستگی فکری و نزدیکی جایگاه سیاسی آنها با مسئولان سینمایی مربوط بود!
این میزان از نزدیکی و وابستگی به مدیران ارشادی، اگرچه در در شرایط درست می توانست به بهره برداری طیف های مختلف سینمایی بینجامد اما در نهایت این وابسته بودن به تشکیل دایره بسته اشخاصی منجر شد که تقریباً و تحقیقاً در همه امور سینمایی مشارکت داشتند؛ از عضویت در شوراهای مختلف گرقته تا دست داشتن در پروژه های ریز و درشت سینمایی.
رابطه میان اعِمال دستورات حاکمیتی و ادامه نگاه دولتی بر خانه سینما را تنها می شود با میزان همسویی همه جانبه مدیران عامل این تشکل با مدیران ساکن ساختمان بهارستان مرتبط دانست. هرچه مدیران هم-راه تر، مدت زمان مدیریت و بهره مندی های شان نیز بیشتر...!
در فاصله چند روزی که از برگزاری انتخابات هیات مدیره خانه سینما می گذرد، برخی شایعات از زمینه چینی برخی رسانه ها برای یک مدیر دولتی در سمت مدیرعاملی خانه سینما حکایت دارد.
این شایعات بیشتر از جانب خبرپراکنان نزدیک به جریان مدیریت دولتی سینما هدایت می شود و همچنان به دنبال محکم تر کردن زنجیر های حاکمیتی بر گردن تشکل صنفی سینما هستند.
با عنایت به مدت یکساله باقی مانده عمر مدیریت فعلی سینمای ایران و به بایگانی سپرده شدن دوره مسئولان حال حاضر سازمان سینمایی، اعضای جدید هیات مدیره خانه سینما نباید اجازه دهند این تشکل صنفی به عنوان خیاط خلوت مدیران سابق دولتی درآید و محلی برای تُرکتازی های بعدی این مدیران سابق و اسبق در صحنه تصمیم گیری ها شود!
تاریخ فردا به قضاوت کارهای امروز ما خواهد نشست، مراقب باشیم تا جزیی از برنامه های واپس گرایانه و سیاست های شمست خورده جریانی قرار نگیریم که سینما را ملک طلق خودشان می دانند...!
اشتراک گذاری در:
نمایش چندین فیلم خارجی در کنار آثاری که طی یک دهه اخیر در سینماها اکران شده اند از جمله فروشنده و جدایی نادر از سیمین ساخته نهنگ عنبر به کارگردانی ، ورود آقایان ممنوع و آینه بغل به کارگردانی ، همه و همه خبر از فروش اندک سینماها و استقبال کم مردم از فیلم های روی پرده حکایت دارد و سینمادارها را مجبور به بازگشت به آرشیو خود کرده است.
البته استقبال از فیلم های چند سال گذشته هم چندان چشم گیر نیست اما همین تغییر دوباره سر در سینماها تا حدودی توانسته چشم مخاطب را از دیدن فیلم های تکراری چند وقت اخیر خلاص کند.
اما این هفته همچنان مانند هفته گذشته 42 سینما و 72سالن فعال در سراسر کشور هستند که میانگین روزانه 320 بلیت به فروش رفته است و فروش کلی سینمای ایران در هر روز نیز 3 میلیون 500 هزار تومان به طور میانگین بوده است.
در بررسی فروش هفتگی فیلم ها، صدرنشینی همچنان با خوب، بد جلف 2 است که با فروش 142 میلیون تومانی در صدر جدول قرار گیرد. این فیلم به کارگردانی در واقع نسخه شماره دو و در ادامه خوب بد جلف یک ساخته شده است.
بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان خوب بد جلف 2، ارتش سری آمده است: گروهی ضد انقلابی به ریاست دکتر مدنی (فرهاد آییش) و زیر نظر دونالد ترامپ ماموریتی به فربد (حامد کمیلی) می دهند که در ایران به عنوان گروه فیلمبرداری نفوذ کند. فربد سعی در انجام عملیات دارد اما پژمان و سام تقریبا همه چیز را به هم می ریزند و...
فیلم سینمایی زن ها فرشته اند 2 به کارگردانی و تهیه کنندگی در هفته سوم نمایش 78 میلیون تومان فروخت است تا در رده دوم پرفروش قرار گیرد.
در این فیلم هنرمندانی؛ چون ایفای نقش کرده اند.
در خلاصه داستان فیلم زن ها فرشته اند 2 آمده است: چند زوج در رده های سنی مختلف در سال 2020 به دنبال آن هستند که تعریفی بیست از زندگی خود ارائه دهند غافل از آن که بدجوری از تعارضات ذهنی رنج می برند.
فیلم سینمایی جهان با من برقص بعد از 32 هفته نمایش نیز این هفته به فروش 57 میلیون تومانی رسیده و در رده سوم فیلم های پرفروش قرار گرفت.
بازیگران نخستین ساخته سینمایی هستند.
جهان با من برقص! داستان جهانگیر است که برای آخرین تولدش دوستانش دورهم جمع شده اند. این موقعیت موجب می شود آن ها درباره زندگی و خودشان فکر کنند.
چهارمین فیلم پرفروش هفته نیز عطر داغ به کارگردانی است که بعد از 25 هفته نمایش 41 میلیون تومان این هفته فروخته است.
این فیلم با بازی روایت دختری به نام مریم است که مجبور می شود شبی بیرون از خانه بماند. بیرون ماندن او اتفاقاتی برای او و خانواده اش در پی دارد که...
یادم تو رو فراموش ساخته نیز این هفته با فروش 21 میلیون تومانی در رده پنجم قرار گرفته است.
این فیلم براساس داستانی واقعی از زندگی فوتبالیست مشهور ایران ساخته شده است. دامون مربی بر کنار شده یکی از باشگاه های پرطرفدار با دختری که سال ها پیش با او ارتباط داشته روبه رو می شود.
بازیگران فیلم سینمایی یادم تو رو فراموش هستند.
به گزارش ایرنا، با توجه به تصمیم شورای صنفی نمایش فیلم سینمایی تا ابد به تهیه کنندگی و کارگردانینگارشی در گروه سینمایی ایران و فیلم قتل عمد به کارگردانی و تهیه کنندگی در گروه سینمایی بهمن از هفته گذشته نمایش خود را آغاز کرده اند که هنوز میزان فروش آنها به طور کامل مشخص نشده است.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقدمه این پژوهش نگاشته شده است در سال های اخیر از یک سو نیاز به نمادهای ملی همچون پرچم بیشتر احساس می شود و از سوی دیگر قرارگرفتن پرچم در متن منازعات سیاسی و فرهنگی لزوم حفظ جایگاه این نماد ملی را یادآوری کرده است.
اسطوره ها، حماسه ها و نمادها بخش مهمی از تاریخ فرهنگی هر سرزمینی هستند. آنها نه تنها بیانگر روحیات، آرمان ها، رویاها و تنگناهای حیات فرهنگی و اجتماعی مردمان هر سرزمین بوده و هستند، بلکه خود نیز در شکل دادن به زندگی فرهنگی و اجتماعی نقش مهمی ایفا می کنند.
پرچم به عنوان یک نماد ملی در جهان امروز از اهمیت خاص خود برخوردار است، اگر چه نمادهایی مانند پرچم در همه تاریخ نقش ایفاء می کرده اند اما در عصر جدید و به واسطه تشکیل دولت- ملت ها آنها جایگاه و کارکردی جدید و اهمیتی مضاعف یافته اند.
همه دولت های مدرن به نمادهای ملی نیاز دارند. در همه قرون و اعصار نمادها و نشانه هایی رایج بوده (از جمله در تاریخ ایران و اسلام) اما در دولت- ملت های مدرن این نمادهای ملی جایگاه خاصی می یابند.
بنابراین اهداف اصلی این تحقیق را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
بررسی تاریخچه پرچم به عنوان یک نماد ملی و مذهبی،
بررسی جایگاه اجتماعی- فرهنگی پرچم در ایران،
آسیب شناسی پرچم از جنبه حقوقی و فرهنگی،
ارائه راهکارهای مناسب برای تقویت جایگاه پرچم از جنبه های مختلف در ایران.
همچنین روش غالب تحقیق در این پژوهش روش اسنادی است، اما از روش تحلیل متن نیز استفاده شده است و در بخش های دیگری از تحقیق از روش های تطبیقی- مقایسه ای نیز استفاده شده است.
در ذیل عنوان این پژوهش نتایج منتج به آن به شرح ذیل نگاشته شده است:
پرچم در ایران و اسلام جایگاه خاصی داشته است. در ایران پیش از اسلام، اشکال مختلفی از پرچم، به ویژه در جنگ ها، به کار می رفته است که رنگ ها و طرح های موجود در آن ها بازتاب دهنده اسطوره ها و نمادهای رایج در آن دوره بوده است. در ایران دوره اسلامی، رنگ ها و طرح هایی با معانی دینی و مذهبی به پرچم ها افزوده شده و یا اینکه از همان رنگ ها و طرح های موجود، تعبیر دینی شده است. پرچم در صدر اسلام هم اهمیت خاص خود را داشت و در بسیاری از غزوات و حوادث صدر اسلام به کار می رفت و کارکردهای مختلفی از منسجم کردن سپاه تا امان دادن به دشمنان را انجام می داد.
موفقیت نمادهای ملی البته ضروری و قطعی نیست. عوامل مختلفی بر اثرگذاری این نمادها مؤثر است. در مورد پرچم این اثرگذاری وقتی حاصل می شود که پرچم هر کشور با پیشینه تاریخی و فرهنگی مردمان آن سرزمین بیشترین سازگاری را داشته باشد و مهم تر از آن تفسیری موسع و فراگیر از رنگ ها و طرح های موجود در آن ارائه شود به گونه ای که همه مردمان یک سرزمین از اقوام و مذاهب و نژادها و مناطق گوناگون با آن احساس همدلی کنند. این نکته درباره پرچم ایران صادق است و این پرچم و رنگ ها و طرح های موجود در آن با بافت تاریخی و زمینه فرهنگی ایرانیان به نسبت زیادی سازگار است.
مهم ترین اولویتی که می تواند در قانون گذاری برای پرچم مورد نظر باشد حفظ حرمت پرچم است. در کشور ما با در نظر گرفتن همه جوانب، وضع محدودیت هایی برای استفاده احزاب و گروه های سیاسی و حتی غیر سیاسی از پرچم کشور به عنوان نماد این گروه ها ضروری به نظر می رسد. این ممنوعیت یا محدودیت باید با این هدف انجام شود که استفاده یک گروه از پرچم به عنوان نماد خاص این گروه در رقابت با گروه رقیب (حالا چه این رقابت سیاسی باشد و چه مثلاً ورزشی) پرچم کشور را در معرض رقابت ها و چالش ها و تنش های معمول چنین رقابت هایی قرار ندهد.
همچنین راهکارها و پیشنهادهای این پژوهش برای تثبیت جایگاه اجتماعی و حقوقی پرچم ایران به شرح ذیل است: تلاش شود تا رسانه های رسمی کشور به شکل مناسبی برای پرچم ایران تبلیغ کنند (نهادهایی مانند صدا و سیما و رسانه های دولتی دیگر می توانند مخاطب این پیشنهاد باشند)، در هرگونه تبلیغ یا بحث از پرچم ایران بر هر دو وجه ملی و مذهبی مستتر در پرچم ایران تأکید شود تا از هر گونه نگاه تک بعدی که جایگاه پرچم کشور را تضعیف می کند اجتناب شود (این موضوع باید مورد توجه همه رسانه ها بویژه رسانه های رسمی گرفته تا آموزش و پرورش و سازمان تبلیغات و سایر نهادهای مربوطه باشد)، سیستم آموزشی کشور نقش بسیار مهمی در تثبیت جایگاه نمادها و نشانه های ملی و انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی دارد. یکی از ابزارهای سیستم آموزشی در این جهت کتاب های درسی است که باید به شکل سنجیده و دقیق، به طرح موضوع پرچم بپردازند. باید با ارائه جذاب و دلنشین تاریخچه پرچم در ایران و جهان و ذکر اهمیت آن و ریشه های فرهنگی و تاریخی و دینی و ملی پرچم ایران این موضوع را در ذهن و ضمیر دانش آموزان جا انداخت. امروزه در همه منابع آموزش و پرورش تأکید می شود که قالب و فرم ارائه مطلب به اندازه محتوای آن مهم است، بنابراین در مسأله پرچم هم قالب و شیوه ارائه مطلب اهمیت خاص خود را دارد که البته این موضوع قابلیت پرداخت جذاب را هم دارد مثلاً می توان از تصاویر و نقش های قدیمی و جدید و عبارات و اشعار مربوط به پرچم در متون قدیمی و ... بهره برد (مخاطب این بخش بیشتر وزارت آموزش و پرورش و به نسبت کمتری وزارت علوم، فناوری و تحقیقات است)، در آثار هنری به ویژه در سینما و تلویزیون باید به شکل هنرمندانه و غیرمستقیم برای پرچم ایران تبلیغ شود. طبعاً نمی توان تهیه کنندگان و کارگردانان را ملزم به استفاده از پرچم ایران در آثارشان کرد و در ضمن استفاده مکرر و بی مورد در فیلم ها و سریال ها و برنامه های تلویزیونی به دلزدگی تماشاگر منجر خواهد شد، اما آنجایی که زمینه لازم وجود دارد می توان با استفاده هنرمندانه و تبلیغ سنجیده ( به ویژه تبلیغ غیرمستقیم) بر افکار عمومی تأثیر گذاشت. این موضوعی است که در آثار خارجی، نمونه های مشابه زیادی دارد (این پیشنهاد می تواند مورد استفاده صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی از جمله وزارت ارشاد باشد و نهادهای زیر نظر آن مثلاً بنیاد سینمایی فارابی باشد)، برگزاری مسابقات هنری با موضوع پرچم ایران می تواند گام مؤثر دیگری باشد که توجه و حساسیت افکار عمومی نسبت به پرچم ایران را برانگیزد. مثلاً اگر برای نمایشگاه عکسی با موضوع پرچم ایران یا موضوعی محدودتر و مشخص تر (مثلاً پرچم در عرصه عمومی جامعه ایران) فراخوان سراسری (یا دانشجویی) داده شود و آنگاه آثار برگزیده از رسانه های عمومی به مردم معرفی شوند می تواند بسیار تأثیرگذار باشد (این پیشنهاد می تواند مخاطبان زیادی داشته باشد و به نوعی همه نهادهای فرهنگی و آموزشی از وزارتخانه های علوم و آموزش و پرورش و ارشاد تا صدا و سیما و سازمان تبلیغات و سایر مؤسسات فرهنگی دولتی را شامل شود)، یکی از اقدامات مفیدی که می توان برای سنجش جایگاه پرچم در میان مردم ایران انجام داد این است که در پیمایش های سراسری که در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مراکز دیگر انجام می شود گویه هایی در ارتباط با پرچم گنجانده شود تا بتوان به ارزیابی دقیق تری از جایگاه پرچم در میان مردم دست یافت، تدوین آیین نامه ای که مقررات و ضوابط استفاده از پرچم در ارگان ها و سازمان های دولتی را به شکل دقیق بیان کند، پیشنهاد دیگری است که می توان برای ارتقاء جایگاه پرچم ارائه کرد، علاوه بر موارد فوق انجام پژوهش های کمی (ملی) و کیفی از گروه های ویژه (مثل نخبگان، اقوام و ...) به منظور تعیین وضعیت فعلی و جایگاه پرچم در نگرش ایرانیان و در وهله بعد ارائه راهکارهای برگرفته از پیمایش ها و پژوهش های یاد شده جهت سیاست گذاری و برنامه ریزی اجرایی به منظور ارتقاء جایگاه پرچم به عنوان نماد ملی کشور نیز ضروری به نظر می رسد.
فایل پژوهش مذکور را می توانید از اینجا دانلود کنید:
به گزارش ایسنا، اگرچه دو روز از پانزدهمین انتخابات هیئت مدیره خانه سینما می گذرد اما برخی حواشی آن همچنان ادامه دارد و بجز اظهارنظرهایی که در بعضی دوره ها درباره اعضای راه یافته به هیئت مدیره و اعتبار اسمی هر کدام از آن ها مطرح می شد و این بار هم شنیده می شود، انتقادهایی هم نسبت به نحوه برگزاری مجمع و انتخابات و قانونی بودن آن ابراز شده است.
در این باره پرسش هایی را از همایون اسعدیان پرسیدیم و او ضمن توضیح برخی جزئیات درباره اینکه شنیده می شود خودش یکی از گزینه های مدیرعاملی خانه سینما است نیز پاسخ داد.
او در این گفت وگو ابتدا از تمام صنوف خانه سینما، مسئولان استانداری تهران، پلیس امنیت، وزارت ارشاد و نیز بنیاد سینمایی فارابی که نهایت همکاری را برای برگزاری مجمع در شرایط کرونایی با حساسیت های موجود داشتند، تشکر کرد و گفت: مجمع و انتخابات خانه سینما اولین مجمعی بود که به این شکل در فضای باز برگزار شد و شاید بتوان آن را به عنوان یک روش برای مجامع دیگر که منتظر بهبود شرایط باقی مانده اند درنظر گرفت.
تشریح برگزاری انتخابات و نقش وزارت ارشاد
وی درباره شائبه هایی که نسبت به قانونی بودن یا بروز تخلف در انتخابات مطرح شده است، بیان کرد: انتخابات خانه سینما و مجمع آن معمولاً زیر نظر وزارت ارشاد برگزار می شوند و یک ناظر از این وزارتخانه در مجامع حضور دارد و در نهایت تایید یا رد انتخابات هم باید توسط وزارت ارشاد انجام شود. جدا از این، هر مجمعی که برگزار می شود شرکت کنندگانش طبق قانون حق دارند تا یک هفته اعتراض خود را اعلام کنند که این اعتراض ها هم زیر نظر وزارت ارشاد بررسی می شود. بنابراین تکلیف ما از نظر بخش نظارتی و حقوقی ماجرا کاملا مشخص است.
او افزود: از آنجا که اساسنامه جدید خانه سینما نتوانسته ثبت نهایی شود، این انتخابات طبق اساسنامه سال 1392 برگزار شد. برهمین اساس ماده ای که بعضی از دوستان به آن اشاره می کنند می گوید، خانه سینما متشکل از تشکل ها و اصناف قانونی هنر - صنعت سینماست، یعنی تاکید بر کلمه "اصناف" دارد. اصناف در ایران فقط در وزارت کار و بعضی هم در وزارت بازرگانی می توانند تعریف شوند. در یک سال گذشته حرکتی با تفاهم بین وزیر ارشاد و وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی آغاز شد که بعد مصوبه هیات وزیران را در پی داشت و کمیسیونی هم در وزارت ارشاد برای همین قضیه تشکیل شد. براین اساس پذیرفته شد که تمام گروه های هنری، سینمایی، تئاتری، تجسمی و ...باید تحت پوشش ثبت قانونی وزارت کار قرار گیرند. در اینجا برای چندمین بار تاکید می کنم ثبت قانونی در وزارت کار به معنای این نیست که ما تابع وزارت کار هستیم. ما از لحاظ قوانین اصناف تابع این وزارتخانه خواهیم بود ولی محصول ما فرهنگی است و این محصول طبیعتاً زیر نظر وزارت ارشاد تولید خواهد شد. همان طور که در حرفه پزشکی می بینیم که آن ها نظام پزشکی دارند و برای امور کاری خود تابع قوانین وزارت بهداشت هستند، اما قوانین وزارت کار هم بر پزشکان حاکم است. این مرزبندی غلطی که متاسفانه وجود دارد و عده ای فکر می کنند چون هنرمندیم تابع هیچ قانونی نباید باشیم به اعتقاد من کمی مغلطه است.
اسعدیان با اشاره به تصویب این مصوبه در سال گذشته و تاکید صورتجلسات مجامع عمومی خانه سینما در سه دوره گذشته براینکه تمام اصناف خانه سینما باید ثبت قانونی در وزارت کار شوند، گفت: عموم صنف ها این حرکت را انجام دادند ولی چند صنف باقی ماندند که برخی برای ثبت در وزارت کار دچار مشکل هستند مثل انجمن مدرسان که تعدادشان کمتر بود و خوشبختانه با تشکیل کمیسیون در وزارت ارشاد این مشکل هم در حال حل شدن است. مرحله بعدی این روند گرفتن شناسه است و درمجمع عمومی شهریور ماه گذشته یکی از دستورات به هیئت مدیره این بود که تلاش کند تا آنجا که ممکن است صنف ها کد شناسایی بگیرند تا مجمع عمومی بعدی بر اساس صنوف شناسه دار تشکیل شود و به این ترتیب هیئت مدیره بتواند مراحل ثبت خود را در سازمان ثبت شرکت ها و درج در روزنامه رسمی انجام دهد، چرا که آخرین روزنامه رسمی که هیئت مدیره و مدیرعامل در آن ثبت شده متعلق به سال 1390 است و ما بعد از آن نتوانستیم هیئت مدیره های خانه سینما را ثبت و در روزنامه رسمی اعلام کنیم درواقع به دلیل همین کد شناسه از جهت حقوقی دچار مشکل بودیم و اکثر دوستان در خانه سینما مسئله را پذیرفتند.
وی اضافه کرد: برای مجمع اخیر هم جلسه ای برگزار شد که از طرف خانه سینما من و آقای شهسواری (مدیرعامل) حضور داشتیم و از طرف وزارت ارشاد آقایان حیدری خلیلی، محمدی و سهرابی (مسئول حقوقی وزارت ارشاد) که در آنجا یک صورتجلسه امضا و به ما ابلاغ شد که مجمع باید اینگونه برگزار شود، یعنی به صراحت در آن آمده ضمن تلاش برای مشارکت حداکثری، صنوفی حق کاندیدا شدن و رأی دادن دارند که شناسه ملی شرکت ها را دریافت کرده باشند. این صورتجلسه برخلاف آنچه بعضی دوستان می گویند مکتوب است نه شفاهی و ما در جلسه روسای صنوف که 13 مرداد ماه برگزار شد این موضوع را به همه اعلام و خواهش کردیم که برای حفظ کیان خانه سینما و این که هیئت مدیره خانه سینما به سرعت ثبت شود، دوستانی که هنوز موفق به گرفتن شناسه نشدند، موقتاً از این حق رای خود به نفع خانه سینما بگذرند و اجازه دهند مجمع با 20 صنف دارای شناسه برگزار شود.
رییس هیئت مدیره پیشین خانه سینما افزود: اتفاق جذابی که برای ما رخ داد و از این جهت به خانه سینما و همراهی صنوف افتخار می کنم این بود که در مجمع 20 مرداد هر 20 صنف دارای شناسه حضور داشتند و هر 20 صنف هم رای دادند، جدا از آن هشت صنفی که مناسفانه اجازه رأی دادن از آن ها سلب شده بود، هم حضور داشتند، حضور خود را امضا و اعلام کردند و این به معنای آن است که انتخابات را تایید هم می کنند. درواقع آنچه اتفاق افتاد این بود که 28 صنف در آنجا حضور داشتند و هشت صنف به نوعی ناظر انتخابات بودند.
او یاداور شد: مجمع در حضور نماینده وزارت ارشاد و وکیل خانه سینما و با تعیین هیئت مدیره بر اساس شیوه نامه برگزار شد، اما به دلیل شرایط کرونایی امکان ارائه گزارش مالی، گزارش هیئت مدیره و بازرس نبود که البته پیش تر در اختیار صنوف گذاشته بودیم. در واقع امکان جلسه سه ساعتی نداشتیم تا درباره گزارش ها صحبت شود؛ گرچه معمولاً در مجمع های قبلی تا جایی که من حضور داشتم، خیلی در گزارش های مالی إن قلت وارد نمی شود به خصوص اینکه هیئت مدیره جدید حق دارد گزارش مالی را بررسی کند و اگر تخلفی در آن صورت گرفته بود به صنوف اعلام کند.
اسعدیان اضافه کرد: تمام تلاش خود را کردیم تا در یک زمان فشرده با رعایت پروتکل های بهداشتی ستاد کرونا این مجمع را برگزار کنیم چون به طور طبیعی وقتی در شرایط کرونایی نگرانی بابت تجمع وجود دارد، اگرچه در فضای باز بودیم و صندلی ها با فاصله چیده شده بودند، سعی می شود زمان کمتری در کنار همدیگر باشیم. البته در این باره رای گیری شد که آیا دوستان نظرشان بر این است کاندیداها هر کدام به اندازه یک دقیقه درباره کار و برنامه های خود صحبت کنند، که این موضوع رای نیاورد. در صورتجلسه هم قید شده و اگر اشتباه نکنم فقط هفت نفر از 20 نفر موافق این کار بودند. بنابراین تاکید می کنم که در این باره هم نظر مجمع عمومی رعایت شد و این طور نبود که تصمیم بگیریم افراد صحبت نکنند.
وی درباره اظهارنظرهایی که درباره اسامی راه یافته به هیئت مدیره مطرح می شود نیز گفت: انتخابات خیلی شفاف برگزار شد و بدیهی است وقتی لیست کاندیداها از قبل اعلام شده، ممکن است دوستان در صنوف مختلف با همدیگر تفاهم کنند و لیست های مشترک دهند که این را در شمارش آرا هم می شد دید. اما تاکید می کنم برای آنچه از صندوق رای بیرون آمد نمی توان عنوان "مهندسی شده" داد، بویژه آنکه همین ترکیب فعلی هم در میان برخی دوستان مورد بحث است. در هر حال متاسفانه اخباری که بیرون پخش می شود از جمله اینکه صنف تدوینگران و فیلمبرداران از حق رای محروم بودند جوسازی و دروغ است، چرا که آقایان تورج منصوری و معینی خودشان جزو روسای برگزاری مجمع بودند و خود صنف آن ها کاندیدایی را اعلام نکرده بود. اینطور نبود که کسی آن ها را محروم کرده باشد که اگر این طور بود حتما واکنش نشان می دادند. من تاکید می کنم آن هشت صنفی که امکان رای دادن نداشتند، بزرگواری کردند و با بزرگ منشی نشان دادند که خانه سینما از منافع صنفی خودشان مهمتر است و بابت این قضیه از همه آنها سپاسگزاری می کنم.
از شناسه کانون کارگردانان تا نگرانی از وضعیت سینما
او درباره اینکه گفته می شود کانون کارگردانان شناسه نداشته و اینکه آیا انتخابات به تایید وزارت ارشاد رسیده است؟ گفت: تا جایی هم که در حضور وکیل خانه سینما بررسی کردیم تخلفی در انتخابات اتفاق نیفتاد و کانون کارگردانان هم می دانم شناسه دارد، اما اگر هیئت مدیره فعلی نتواند مدارک کافی و لازم را برای شناسه صنف ها به وزارت ارشاد تحویل دهد طبیعتاً آن صنف حذف می شود. با این حال امیدوارم این انتخابات تا هفته آینده به تایید وزارت ارشاد برسد و دوستان موفق شوند به سرعت این هیئت مدیره را در سازمان ثبت شرکت ها به ثبت برسانند تا در روزنامه رسمی منتشر شود و این مشکلات حقوقی به طور کامل برطرف شود. درباره روند تایید هم بگویم که باید اسناد و صورتجلسه به وزارت ارشاد ارسال شود که البته نماینده وزارت ارشاد در آنجا حضور داشت و صورتجلسه را امضا کرد، اما به هر حال باید همه چیز در واحد حقوقی وزارت ارشاد نیز بررسی شود. همچنین هیئت مدیره جدید باید رئیس، نایب رئیس، سخنگو و دبیر را مشخص کند که همان روز برگزاری مجمع به خواست خود دوستان هیئت مدیره و بازرس از بنیاد فارابی به ساختمان خانه سینما در خیابان بهار رفتیم و اولین جلسه با حضور من و آقای شهسواری به عنوان خوشامدگویی برگزار شد و کارها را به خودشان سپردیم. چند ساعتی با هم گفت وگو کردند و جلسه بعدی هفته آینده خواهد بود تا انتخابات بین خودشان برگزار شود.
اسعدیان با تاکید براینکه اگر تایید وزارت ارشاد نباشد، اصلاً امکان ثبت هیت مدیره در سازمان ثبت شرکت ها نخواهد بود، اضافه کرد:حرف و حدیث ها بعد از انتخابات همیشه هست و صنف هایی مثل آهنگسازان و مدرسان و منشیان صحنه که شرکت نکردند حق طبیعی آن ها بوده و می توانستند اعتراض داشته باشند و شرکت نکنند اما مسئله اینجاست که این ها اکثریت خانه سینما را تشکیل نمی دهند. امیدوارم همه دوستان اجازه دهند خانه سینما مسیر طبیعی خود را طی و هیئت مدیره کار خود را شروع کند چون ما شرایط بسیار بدی را پیش رو داریم. پیش بینی همه ما این است که سینماها تا حداقل نوروز 1400 تعطیل هستند و تعطیلی سالن های سینما خود به خود بر تولید تاثیر وحشتناکی را می گذارد. ما با انبوهی از افراد بیکار در سینما روبه رو هستیم و به جای این حاشیه ها باید به هیئت مدیره جدید کمک کنیم تا شرایط سخت، گذرانده شود که قطعا این روند مثبت تر و بهتر خواهد بود تا اینکه وارد این دعواها شویم.
اسعدیان؛ مدیرعامل خانه سینما؟!
او در پایان در پاسخ به اینکه شنیده می شود خودش یکی از گزینه های مدیر عاملی خانه سینما است، به مصاحبه با ایسنا در فروردین سال 98 اشاره کرد و گفت: حدود یک سال و نیم پیش که فکر می کردم دو ماه بیشتر به پایان کار آن هیئت مدیره باقی نمانده، اعلام کردم دیگر هیچگونه فعالیت صنفی در خانه سینما و کانون کارگردانان نخواهم داشت. این را به اعضای هیئت مدیره هم گفتم که حرفم به معنای آن نیست که با خانه خودم و کانون کارگردانان قطع ارتباط می کنم بلکه هر زمانی که دوستان نیاز به حضور من داشته باشند تا کسی کنارشان باشد قطعاً کنار خانه سینما خواهم بود، اما هیچ سمتی را نمی پذیرم.
انتهای پیام
روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی در پی انتشار گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی در دوازده ماه سال 98 از سوی سازمان سینمایی، یک توضیح را منتشر کرد.
بر اساس این خبر، جهت جلوگیری از هرگونه سوتفاهم و شائبه ذکر این نکته ضروری است که در جدول حمایت از تولید فیلم سینمایی در قالب تسهیلات (پیوست 2) و با دقت در ستون تاریخ اخذ وام مشخص است که خانم ها و آقایان: زهرا مشتاق برای فیلم ناهید ، محسن مسافرچی برای فیلم برنده ها ، افشین صادقی برای فیلم زنبور کارگر ، کوروش اسدالهی برای فیلم پیتوک ، روح الله حجازی برای فیلم روشن و مجید برزگر برای فیلم ابر بارانش گرفته از بنیاد سینمایی فارابی تقاضای دریافت وام تسهیلات داشته اند و به صندوق اعتباری هنر نیز معرفی شده اند اما به هر دلیل، وامی را دریافت نکرده اند یا بعد از معرفی از سوی بنیاد سینمایی فارابی به صندوق اعتباری هنر، از دریافت وام انصراف داده اند، که جلوی نام این افراد در جدول مذکور و در ستون تاریخ اخذ وام خط تیره درج شده است.
در مقدمه این جدول آمده است که بر اساس سیاست بنیاد سینمایی فارابی با هدف کارآفرینی و اشتغال زایی برای 11 فیلم جدول حمایت از تولید فیلم سینمایی در قالب تسهیلات معرفی نامه صادر شده است.
اشتراک گذاری در:
به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین ، این روزها سینماداران به هر دری می زنند تا دست کم قدری از رونق گذشته را به سالن ها بازگرداند، اما حتی فیلم هایی که احتمال می رفت می توانند مخاطبان را به سالن ها بکشانند هم نتوانستند آن طور که باید تنور اکران را کمی گرم کنند. این در حالی است که از هفته گذشته فیلم های پرفروش و محبوب سال های قبل به یاری فیلم های در حال اکران آمده اند تا شاید خاطره بازی با آثاری که روزی همه برای دیدنشان به سینما هجوم می آورند، بتواند به رونق سینماها کمک کند اما طبق اطلاعات درج شده در سامانه سمفا که در ادامه به آن اشاره شده است، این فیلم ها هم نتوانستند ذوق و شوق سینما رفتن را در مخاطبان زنده کنند.
ضمن این که کم کم به ماه محرم و صفر نزدیک می شویم و سینماها طبق روال هر سال در معمولاً یک هفته در دهه اول محرم تعطیل می شوند که بنا به گفته دبیر شورای صنفی نمایش امسال به دلیل شرایط کرونایی حاکم و تعاملات صورت گرفته، قرار شد این تعطیلی سه روز بیشتر لحاظ شود و سینماها در دهه اول محرم فیلمی را نمایش ندهند.
با این حال از چهارشنبه گذشته دو فیلم جدید روی پرده رفته اند و از فیلم های گذشته به غیر از خوب، بد، جلف: ارتش سری2 که اکرانش را در پلتفرم های نمایش آنلاین دنبال می کند، باقی آثار سینمایی در حال اکران هستند.
فیلم سینمایی قتل عمد به کارگردانی سعید دولتخانی و تهیه کنندگی محمد احمدی طی یک هفته از اکران، 279 بلیت فروخته و در این مدت مبلغ سه میلیون و 893 هزارتومان فروش را ثبت کرده است.
در خلاصه داستان قتل عمد آمده؛ اردلان فرصت کوتاهی دارد تا به پیشنهاد سرنوشت سازی پاسخ بدهد. محمد فیلی، علی رجایی، امیر رضایی، نیلوفر استخری، صدف فرهودی، جواد اسدی، سجاد حسین پور، مهسا جاوید، پارمیدا احمدی و ... از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
همچنین فیلم سینمایی تا ابد به کارگردانی امید امین نگارشی و تهیه کنندگی محمد نجفی زاده طی یک هفته با فروش 1,559 بلیت توانست مبلغ 199 میلیون و 34 هزارتومان را ثبت کند. در خلاصه داستان این فیلم که مضمونی اجتماعی دارد، آمده است: زندگی پر از بدبختی، تنهایی و زجر است و همه اش خیلی زود به پایان می رسد...
میلاد کی مرام، مهرداد صدیقیان، محسن کیایی، بهرنگ علوی، ترلان پروانه، اکبر معززی، هلیا راجی، حسن خان محمدپور، عرفان برزین، سعید زارعی و ایمان اسماعیل پور در این فیلم ایفای نقش کرده اند.
فیلم زن ها فرشته اند 2 به کارگردانی آرش معیریان و تهیه کنندگی محمدحسین فرحبخش نیز طی یک ماه اکران 397 میلیون تومان فروش را ثبت کرده است.
همچنین اکران آنلاین خوب، بد، جلف 2: ارتش سری به کارگردانی پیمان قاسم خانی ادامه دارد و مجموع فروش کلی این فیلم پس از 25 هفته رقمی معادل یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان شده است.
علاوه بر این دو مستند جایی برای فرشته ها نیست ساخته سام کلانتری و مستند صحنه هایی از جدایی به کارگردانی وحید صداقت که در گروه هنر و تجربه به نمایش در آمده اند و مجموعاً 7 هفته از اکران آنها می گذرد، به ترتیب 6 میلیون و 800 هزار تومان و 4 میلیون و 495 هزار تومان فروش را ثبت کرده اند. همچنین مستند خط باریک قرمز نزدیک به یک هفته است که در گروه هنر و تجربه اکران خود را آغاز کرده و طی دو روز اکران 4 میلیون و 172 هزارتومان فروش داشته است.
فیلم های پسرکشی به کارگردانی محمدهادی کریمی و نرگس مست به کارگردانی سید جلال الدین دری نیز به صورت آنلاین به نمایش خود ادامه می دهند و علاوه بر این فیلم های هفت و نیم ساخته برادران محمودی و حمال طلا به کارگردانی تورج اصلانی اخیراً به جمع فیلم های در حال اکران پیوسته اند.
این در حالی است که فیلم های درباره الی ، جدایی نادر از سیمین و فروشنده ساخته اصغر فرهادی از 20 مرداد در چند پردیس سینمایی به اکران درآمده اند و طبق آمار سمفا دو فیلم جدایی و فروشنده مجموعاً کمتر از 5 بلیت فروخته اند. نهنگ عنبر سامان مقدم، ورود آقایان ممنوع رامبد جوان و آینه بغل منوچهر هادی نیز دیگر فیلم هایی هستند که به صورت محدود در چند سالن به نمایش درآمده اند و وضعیت فروش آنها هم تفاوتی با فیلم های فرهادی ندارد.
البته چندین فیلم خارجی هم در برخی سالن ها در حال نمایش است که بنا به گفته مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش پس از تعطیلی دهه اول محرم اکران فیلم های خارجی ادامه خواهد داشت و فیلم های بیشتری به نمایش درخواهند آمد.
انتهای پیام/
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، سام کلانتری با اعلام این مطلب، گفت: اگرچه هنوز جامعه مخاطبان پلت فرم های نمایش آنلاین آثار سینمایی تفکیک نشده و فرم واقعی خود را پیدا نکردند، اما به نظر می رسد که مخاطبان سریال بین این مجموعه ها به دنبال تماشای فیلم های متفاوت هم هستند.
وی افزود: به نظرم در بحث اکران آنلاین فیلم ها، مستندهایی موفق می شوند که علاوه بر توجه به مخاطب خاص و الیت خود، تماشاگر عام و جامعه ی عمومی سینمارو را هم فراموش نمی کنند.
کلانتری ادامه داد: متاسفانه هنوز هم خرید بلیت برای دیدن فیلم مستند توسط مخاطبان اکران آنلاین سخت صورت می گیرد. اگر تلویزیون یک مستند خوب را پخش کند، خیلی ها پای تماشای آن می نشینند، اما اگر قرار باشد که بلیت بخرند و از فیلیمو یک فیلم مستند ببینید، اینجا کار کمی سخت پیش می رود؛ هرچند که ذائقه ی مردم از این منظر در حال تغییر است و برای مثال امروز با شش ماه پیش تفاوت زیادی دارد.
این مستندساز تاکید کرد: اگرچه بحران کرونا آسیب های زیادی به مردم و جامعه ی جهانی وارد آورد و همه ی ما از این بابت متاسف و متاثر هستیم، اما باید بگویم که کرونا به کمک اکران آنلاین آمد و این داستان تلخ به اکران اینترنتی فیلم هایی از قبیل جایی برای فرشته ها نیست آسیبی وارد نکرد.
کلانتری افزود: یکبار دیگر می گویم که اغلب مخاطبین امروز سینما، عاشق فیلم مستند هستند، اما برای خرید بلیت آن سخت پول می دهند که امیدوارم با فرهنگ سازی این مشکل حل شود؛ چراکه سامانه های نمایش آنلاین بهترین فرصت برای دیده شدن فیلم مستند و بازگشت سرمایه ی این آثار هستند.
وی یادآور شد: فیلم های سینمایی کم هزینه یا لوباجت هم اگر از ابتدای ساخت روی اکران آنلاین هدف گذاری کنند، در نمایش عمومی این پلت فرم ها موفق خواهند شد؛ یعنی از پیش تولید باید پروژه ی خود را براساس اکران آنلاین طراحی و متمرکز کنند.
گفتنی است: اکران اینترنتی مستند سینمایی جایی برای فرشته ها نیست از روز اول مردادماه در فیلیمو و نماآوا آغاز شده و تاکنون استقبال خوبی از این اثر مستند سینمایی بعمل آمده است. اکران عمومی این فیلم هم که از 4 تیرماه در گروه هنر و تجربه شروع شده، کماکان ادامه هم دارد.
جایی برای فرشته ها نیست مستندی درباره ی تیم ملی دختران اسکیت هاکی ایران و مشکلات پیچیده ی آنان در راه مسابقات آسیایی کره جنوبی است که ورزش، بهانه ای برای وارد شدن به زندگی این دختران شده است.
این فیلم، پُرجایزه ترین مستند سینمایی سال 1398 است که سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و چهار جایزه از جشنواره بین المللی سینماحقیقت، از جمله جایزه ویژه تماشاگران این جشنواره را کسب کرده است.
از عوامل اصلی این مستند که سام کلانتری را در ساخت آن همراهی کردند، می توان به مهران کاشانی (همکار پژوهشگر)، رضا تیموری (فیلمبردار)، شاهین پورداداشی (صدابردار)، هایده صفی یاری (تدوینگر)، انسیه ملکی (صداگذار)، حبیب خزایی فر (آهنگساز) و محسن مرادی (مدیر تولید) اشاره کرد. محمد شکیبانیا و محسن شاه محمدمیراب هم تهیه کنندگان فیلم هستند.
جایی برای فرشته ها نیست محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و موسسه فرهنگی هنری تنجرین است.
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، برخی سالن های سینمایی کشور از جمله در پایتخت همچنان برای زنده ماندن دست و پا می زنند. با این حال با تعدادی از فیلم های جدید، قدیمی و جمعی از فیلم های خارجی باز مانده اند.
در این بین جالب است که اندکی از سینماها دوباره روی به فیلم هایی آورده اند که بارها دیده شده اند و حتی یکی مثل آینه بغل نه تنها در سینما و شبکه نمایش خانگی بلکه به دفعات نیز از تلویزیون به پخش رسیده است.
با این حال این فیلم در تک سالن هایی به اکرانش چندین باره اش در سینما ادامه می دهد و به نظر همچنان هم برخی حاضرند در این شرایط کرونایی پای تماشای این فیلم های تکراری بنشینند.
سید امیر پروین حسینی، تهیه کننده سینما که آینه بغل را سال 96 ساخت و به اکران درآورد، در این باره گفت: البته خود من نیز از این اتفاق خبر نداشتم. از ابتدا قرارداد ما برای اکران با فیلمیران بود و احتمالاً در این شرایط سوت و کوری سینماها تمایل داشته اند آن را در سانس هایی روی پرده سینما ببرند.
وی افزود: البته این قرارداد دائمی است و هر درآمدی هم ولو اندک در پی داشته باشد، به صاحبان فیلم نیز تعلق می گیرد.
برخی تولیدات باز هم مخاطبش را جذب می کند
این تهیه کننده در عین حال تأکید کرد: من اعتقاد دارم که برخی فیلم ها مثل همین آینه بغل جنس خاصی دارند و همیشه نیز مشتری و مخاطبان خودش را خواهد داشت. حتی اگر به دفعات از کانال های مختلفی پخش شده باشد.
پروین حسینی همچنین گفت: در سابقه فیلم و سریال سازی من تولیداتی مثل ساخت ایران وجود دارد. سریالی که از هر کانالی که شما فکرش را بکنید به نمایش درآمده است از تلویزیون خودمان گرفته تا شبکه های ماهواره ای ولی هنوز هم مخاطب آن را دنبال می کند.
وی این چنین گفت: ذات برخی فیلم های مخاطب پسند، بسته به کیفیت و ساخت آنان همین است که با وجود تکرار و بارها دیده شدن، ولی بازهم مخاطبش را جذب می کند.
انتهای پیام /4143/پ
اقتصاد24 - امیرعباس ربیعی کارگردان فیلم سینمایی لباس شخصی درباره آخرین وضعیت این فیلم گفت: فیلم لباس شخصی در جشنواره سال گذشته با استقبال خوبی از سوی منتقدان روبرو شد و امیدوار هستیم در اکران هم با اقبال مخاطبین و مردم روبرو شود. بیشتر بخوانید: پردرآمدترین بازیگر مرد سینما معرفی شد
وی ضمن تکذیب اخبار ضد و نقیض درخصوص توقیف فیلم توسط نهادهای بالادستی گفت: بحث توقیف لباس شخصی به هیچ عنوان مطرح نیست و تا جایی که من خبر دارم این فیلم بدون هیچ مشکلی برای مردم به نمایش درخواهد آمد.
ربیعی در ادامه افزود: یکی از دغدغه های من ساخت فیلمی درخصوص حزب توده بود که لباس شخصی نیز تلاش بر بیان حقایق و واقعیت ها و ارائه روایت صادقانه و منصفانه از ماجرای این حزب بود.
وی به تاکید رهبری به ساخت آثار مستند و سینمایی درخصوص حزب توده اشاره کرد و گفت: در دیداری که همراه تعدادی از فیلمسازان جوان با رهبری داشتیم وقتی ایشان را در جریان ساخت فیلم سینمایی درخصوص حزب توده قرار دادم ایشان به اهمیت موضوع حزب توده اشاره کردند و اینکه این حزب در ظاهر خودشان را همراه نظام نشان می دادند ولی در باطن هدف نفوذ در بدنه اصلی نظام را داشتند.
ربیعی اظهار داشت: از دوستان مستندساز هم شنیدم که رهبری یک بار دیگر در دیدار مستندسازان هم نسبت به تحریف تاریخ توسط اعضای حزب توده هشدار داده اند و بر ضرورت ساخت آثاری برای جلوگیری از اینچنین تحریف های تاریخی تاکید کرده اند. این یعنی حزب توده خیلی از حافطه تاریخی مردم را نشانه گرفته اند و تلاش می کنند واقعیت ها را وارونه جلوه دهند و اهمیت ساخت آثاری از جنس مستند، کتاب یا فیلم های سینمایی برای بیان حقایق و واقعیتها می تواند تاثیرگذار باشد.
وی در ادامه به مطالبه رهبری درخصوص تحریف حزب توده اشاره کرد و افزود: رهبر انقلاب در دیدار فیلمسازان جوان هم به اهمیت ارائه روایت های صحیح تاریخی برای جلوگیری از تحریف واقعیت ها تاکید جدی داشتند و ایشان در آن جلسه از بعضی کتاب های تاریخی مثال می زدند که در سال های اخیر نوشته شده و سعی در تحریف تاریخ دارند. یادم هست که ایشان خاطره ای در خصوص حزب توده تعریف کردند، درباره اینکه خیلی از اعضای حزب توده در سیاست کارکشته بودند و حتی برای هر کدام از مسئولان انقلاب یک نفر را بصورت ثابت گذاشته بودند که با ما ارتباط بگیرند، یعنی برای من یک نفر را گذاشته بودند، برای آقای هاشمی یک نفر را و برای شهید بهشتی یکی دیگر را.
کارگردان لباس شخصی در پایان این گفت وگو خاطر نشان کرد: امیدواریم ساخت فیلم هایی از جنس لباس شخصی ادامه داشته باشد و به نوعی ما معبر را باز کردیم تا همسنگران جبهه فرهنگی انقلاب نیز به ساخت چنین موضوعاتی با اهمیتی درخصوص روشنگری مردم در باره تاریخ جمهوری اسلامی روی بیاورند.
منبع: فارس
به گزارش ایسنا، از همان زمانی که فیلم شنای پروانه پس از سه هفته اکران نتوانست تعداد تماشاگر قابل قبولی را به سینما بکشاند، واضح و مبرهن بود که هر فیلم دیگری هم بیاید وضع همین است و سینماها یا باید تعطیل شوند یا با تعداد کم مخاطب کجدار و مریز طی کنند.
اما در ادامه اکران چند فیلم جدیدی که در هفته های گدشته مصوب شدند، اخیرا در بعضی سینماها چند فیلم کمدی و اجتماعی که در زمان خود پرفروش بودند روی پرده آمده اند تا شاید این ها جذب مخاطب کنند؛ فیلم هایی مثل فروشنده و جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی، نهنگ عنبر سامان مقدم، ورود آقایان ممنوع رامبد جوان و آینه بغل منوچهر هادی.
طبق اطلاعات سامانه مدیریت فروش و اکران (سمفا) هر کدام از این فیلم ها تا به حال یکی دو بلیت بیشتر نفروخته اند ضمن اینکه هنوز بعضی از آن ها در شبکه های ماهواره ای در حال پخش هستند و خیلی راحت در دسترس قرار دارند.
در این باره مرتضی شایسته - دبیر شورای صنفی نمایش - به ایسنا می گوید: اکران این فیلم ها که باید حتما پروانه نمایش هم می داشتند، با تصمیم و هماهنگی شورای صنفی نمایش اتفاق افتاده و جزو اکران دوم سینماها هستند تا کمکی به جذب مخاطب شود.
او همچنین با اشاره به اینکه سینماها در دهه اول محرم تعطیل هستند، گفت: تعطیلی امسال چند روز بیشتر از سال های قبل است که آن هم بخاطر شرایط کرونا است.
شایسته تاکید کرد: تا پیش از ماه محرم فیلم جدیدی به اکران اضافه نمی شود.
او درباره اکران فیلم های خارجی که تعدادشان هم بیشتر شده است، گفت: شورای صنفی در این باره تاکید داشته فیلم هایی که حق کپی رایت دارند می توانند اکران شوند و آنچه الان در بعضی سینماها نمایش داده می شود با اطلاع شورا نیست.
در مورد فیلم های خارجی این نکته قابل توجه است که رقم فروش آن ها در جایی ذکر نشده است و مشخص نیست چه تعداد مخاطب علاقه مند تماشای این فیلم ها هستند.
با این حال براساس آمار سمفا، دو فیلم قتل عمد و تا ابد که یک هفته از آغاز اکران آن ها می گذرد، تاکنون موفق به فروش 279 و 1559 بلیت شده اند و نمایش فیلم های قدیمی به امید کشاندن مردم به سینما اکرانی عجیب را رقم زده که البته تا به اینجا خروجی مثبتی برای سینماداران نداشته است.
نکته مهم درباره وضعیت سینماها این است که تبلیغات کافی برای فیلم ها و حتی اطلاع مردم از باز بودن سینماها که به رعایت پروتکل های بهداشتی هم تاکید دارند، انجام نمی شود و این مسئله بویژه همراهی نکردن تلویزیون مورد انتقاد سینماداران است.
انتهای پیام
به گزارش ایرناپلاس، هنوز تعداد سالن های سینما در کشور کم است و از این نظر ضعف وجود دارد اما در چند سال اخیر با رویکرد ویژه بخش های ذیربط در دولت، تعداد سالن ها رشد چشمگیری داشته است.
رمضان علی حیدری خلیلی معاون سازمان امور سینمایی کشور مهرماه سال گذشته درباره ساخت سالن های سینمایی به ایرنا گفته است: پیش از فعالیت دولت تدبیر و امید تعداد سالن های سینمایی کشور 318 عدد بود که اکنون به 596 سالن رسیده که این نشان از افزایش چشمگیر تعداد سالن های سینما در سراسر کشور است .
وی همچنین تعداد تماشاگران سالن های سینمایی کشور را در سال 1392 بیش از 7 میلیون 800 هزار نفر برشمرد و گفت: با فعالیت های نمایندگان دولت تدبیر و امید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه سازمان امور سینمایی در سال گذشته(1397) تعداد تماشاگران سالن های سینمایی ایران به 28 میلیون و 545 هزار نفر افزایش یافت که شاهد رشد 266 درصدی بودیم.
البته پیشرفت در مسیر این سالن سازی ها تنها به این اعداد و ارقام ختم نشده است. بلکه توجه به توسعه سالن سازی سینما، یکی از اولویت های مهم دولت است. دغدغه فیلم دیدن و سینما ساختن برای شهرهای محروم و فاقد سینما از همان ابتدا مورد توجه قرار گرفت که البته طرح ساخت پردیس سینمایی امید این ادعا را تایید می کند. این طرح که از برنامه های ابتکاری دولت شناخته می شود، با محوریت توجه به شهرهای فاقد سینما، تاکنون در شهرهای زیادی اجرا شده است.
در همین رابطه از ، درباره روند سالن سازی و بازسازی سالن های سینما پرسیدیم و همچنین با که در حال حاضر سینمای نارسیس را در دست ساخت دارد، درباره دلایل و انگیزه اش برای ساخت سالن های سینما و اهمیت این ماجرا به گفت وگو پرداختیم.
استقبال از سینما در بخش خصوصی افزایش پیدا کرده است
مجید مسچی مدیرعامل موسسه سینما شهر درباره مشارکت بخش خصوصی در سینماسازی و استقبال از آن در دولت یازدهم و دوازدهم به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در سال های اخیر استقبال از ساخت سینما به خصوص در مجتمع های تجاری افزایش یافته که عمدتا توسط بخش خصوصی بوده است. با توجه به رونق اقتصادی سینما در این سال ها به جز سال 99 و مشکلات ناشی از کرونا، این روند رو به افزایش است. این سینماها فقط در تهران نیست و بسیاری از شهرهای کشور نیز در این امر فعال بوده اند.
وی درخصوص نگرش دولت تدبیر و امید در زمینه سالن سازی سینماها و اقداماتی که برای افزایش سالن های سینما شکل گرفته است، بیان کرد: افزایش ظرفیت های نمایشی به طور عمده از طریق ساخت سینمای جدید، بازسازی سینماهای قدیمی، افزایش سالن های نمایش و تبدیل سالن مجتمع های فرهنگی به سالن سینما صورت پذیرفته است.
این آمار بیانگر افزایش ظرفیت های نمایشی سینمای کشور است؛ در سال 1392 در مجموع 16 سالن اضافه شده که 10 سالن سینمای جدید است. در سال 1393 نیز 24 سالن اضافه شده که 15 سالن جدید است. در سال 1394 نیز 69 سالن اضافه شده که 13 سالن سینمای جدید است. سال 1395 در مجموع 25 سالن اضافه شد که 8 سالن جدید است. تعداد سالن های اضافه شده در سال 1396 به 95 سالن رسید که 70 سالن سینمای جدید است. در سال 9713 نیز 65 سالن اضافه شد که 39 سالن سینمای جدید است و در سال 98 در مجموع 46 سالن اضافه شده که 24 سالن سینمای جدید است.
به گفته مسچی، در حال حاضر 403 سالن در دست ساخت است که 58 سالن آماده افتتاح بوده و 47 سالن نیز در مراحل پایانی ساخت قرار دارد. همچنین 307 سالن در مراحل اولیه کار هستند که به تدریج تکمیل خواهند شد. سینماهای جدید در حال ساخت در استان های تهران، خراسان رضوی، مازندران، آذربایجان شرقی، بوشهر، خوزستان، فارس، قم، لرستان، آذربایجان غربی، اصفهان، سمنان، کرمانشاه، گیلان، یزد و البرز است که پروژه های سینمای امید نیز به این موارد اضافه می شود.
چگونه سالن سازی جلوی فیلم سوزی را می گیرد؟
اما حبیب اسماعیلی بازیگر با سابقه و تهیه کننده درباره دلایل سالن سازی سینماها و تاثیر این اتفاق در مسیر رشد و ترقی سینمای کشور به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در حال حاضر بسیاری از سینماهای ما نسبت به زمان خود فرسوده شده اند. برخی سینماهای قدیمی، فرسوده و تعطیل شدند و البته در مقابل آن تعدادی سینما و پردیس های جدید به خصوص در مکان های تجاری ساخته شدند. اگر ما به سال گذشته و چند سال پیش برگردیم متوجه خواهیم شد که همیشه در 6 ماهه دوم سال با مقوله فیلم سوزی مواجه می شدیم که بیشتر فیلم ها پشت ترافیک اکران می ماندند و همه دم از این می زدند که سالن نداریم. چرا فیلمی که دو سه سال از اخذ پروانه نمایش آن گذشته هنوز رنگ اکران را ندیده؟ ... همه این مساله ها و اعتراض ها به کمبود سالن ها برمی گردد. ما اگر سالن های بیشتری داشتیم این سالن دارهای سینما بودند که باید دنبال فیلم ها بگردند اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.
یک کار انقلابی برای حل همیشگی کمبود سالن های سینما
این تهیه کننده، فعال شدن چرخه اکران و متضرر نشدن فیلم های سینمایی را از نتایج اصلی سالن سازی دانست و گفت: اگر در یک جدول، 60 تا 70 فیلم اکران شده در سال را ببینند متوجه می شوید که غیر از چند اثر بالای فهرست که به سود رسیده اند، بقیه تقریبا نوعی ضرر کرده اند. یعنی اگر فیلمی 100 یا 200 میلیون تومان و در مجموع زیر یک میلیار تومان فروخته باشد، با توجه به هزینه های تولید، رقم قابل توجهی نیست. این دلایل نشان می دهد اگر سینماهای بیشتری وجود داشته باشند چنین مشکلاتی پیش نمی آید و سینما پویاتر می شود.
برخی از فیلم ها بعد از یکی دو هفته جا باز می کند اما بسیاری وقت ها این اتفاق می افتد که فیلمی را اکران می کنند که بعد از دو هفته فروش نمی کند و آن را پایین می آورند. فیلم های پرفروش وقتی می آیند عملا همه سالن ها را در اختیار خود می گیرند و سینمادارها مجبور می شوند به فیلم های پرفروش دو تا چند سانس فوق العاده بدهند.
اسماعیلی درباره راهکارهای پیشنهادی خود برای حل این مشکل چنین گفت: بارها گفته ام که مسئولان بیایند و با یک کار انقلابی، برای یکی دو سال بیشتر جشنواره ها را تعطیل کنند، البته نگفتم برای همیشه. چون در سال حدود 70 تا 80 جشنواره ریز و درشت برگزار می شود که هر کدام در زمان خود هزینه میلیاردی دارد. فیلم هایی که به اسم فیلم های فاخر ساخته می شوند و هزینه هایشان بازنمی گردد را برای دو سال نسازند و کل این هزینه ها را برای مجتمع سازی و سالن سازی در نقاط مختلف تهران و شهرستان ها اختصاص دهند تا فیلم هایی که ساخته می شوند به مشکل اکران نخورند.
گامی که ماندگار شود
از این تهیه کننده درباره انگیزه اش برای ساخت سالن سینمایی نارسیس پرسیدیم که گفت: الان متاسفانه اگر بخواهند در جایی سالن سازی کنند به پراکندگی سالن ها توجه نمی کنند. مثلا وقتی نگاه می کنیم می بینیم که در غرب تهران سالن های خیلی خوبی ساخته شده یا در مرکز شهر هم سالن هایی داریم اما در شرق تهران نداریم. متوجه شدم اگر بخواهم در حوزه سالن سازی سینما کاری کنم باید به سراغ این منطقه بروم، یعنی منطقه ای که سینما نداشته باشد تا قدمی که برمی دارم ماندنی شود. با مجتمع تجاری نارسیس در تهرانپارس صحبت کردیم و به توافق رسیدیم و از سال گذشته ساخت این سالن سینمایی را آغاز کردیم. خوشبختانه در حال حاضر سالن آماده است و مردم آن منطقه هر روز به آنجا مراجعه می کنند که سالن کی افتتاح می شود و از اینکه دیگر برای دیدن فیلم مجبور نیستند به غرب یا مرکز شهر بروند، خوشحال هستند.
صداوسیما و شهرداری کمک کنند
وی در پایان درباره اهمیت حمایت، کمک دولت و دیگر ارگان ها به ساخت مراکز فرهنگی نیز افزود: برگشت سرمایه در این قضایا بسیار مهم است. مساله مهم حمایت دولت و ارگان هایی است که باید به کسانی که در این راه قدم می گذارند کمک کنند؛ کمک ها به نوعی باشد که افرادی که می خواهند به سمت کارهای فرهنگی بروند تشویق شوند. ارگان هایی مانند صداوسیما و شهرداری باید کمک کنند، حال نه اینکه کمک هایشان مالی باشد بلکه از جنبه اطلاع رسانی و تبلیغات کمک کرده و آگاهی بخشی کنند که حداقل چنین مکان هایی وجود دارد.
باید با رعایت کردن پروتکل های بهداشتی زندگیمان را بر اساس کرونا جلو ببریم و کمک کنیم چرخه اقتصادی حرکت کند. عده ای اعتراض کردند که چرا سینماها باز شده، اما باید تلاش کنیم چراغ آن را روشن نگه داریم چون بسیاری از مردم درآمدشان وابسته به سینماست.
گزارش از هنگامه ملکی
پژمان موسوی
توقیف روزنامه جهان صنعت، هفته گذشته را به نقطه عطفی در تاریخ روزنامه نگاری ایران بدل کرد؛ رویدادی که برخلاف معمول، سخنگوی قوه قضائیه ایران صراحتا از آن و سایر اقدامات مشابه تبری جست و هیئت نظارت بر مطبوعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با افتخار از آن دفاع کرد. در اینکه حتما می شد گفت وگویی را که منجر به توقیف روزنامه شد، با دقت بیشتری منتشر کرد و ادعاهای آن را بررسی کارشناسانه تری کرد، شکی نیست و از این جهت می توان از منظر حرفه ای به همکارانمان انتقاد کرد، اما این یک طرف ماجراست و توقیف سراسیمه و ناگهانی روزنامه جهان صنعت طرف دیگر ماجرا. این یادداشت البته در پی واکاوی ابعاد دقیق این توقیف و چرایی و چگونگی آن نیست؛ اگرچه به باور کارشناسان، این توقیف و استنادات آن به قانون، ایرادهای جدی حقوقی دارد و نمی توان به آسانی از کنار آن گذشت اما این یادداشت می کوشد از منظری دیگر به آن نگاه کند؛ از منظر جایگاه و کارکرد هیئت نظارت بر مطبوعات.
هیئت نظارت بر مطبوعات به موجب مواد 10 و 11 قانون مطبوعات شکل گرفته و دبیرخانه این هیئت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر است؛ این یعنی وزارت ارشاد، همواره و در همه حال نقشی اساسی و تعیین کننده در ترکیب آن دارد، نقشی که فراتر از حق رأی تک تک اعضای آن است. در جلسه ای هم که به منظور تصمیم گیری درباره توقیف جهان صنعت تشکیل شده بود، با توجه به معرفی نشدن نماینده مجلس جدید در ترکیب این هیئت، دولت و نمایندگان آن دست بالا را حتی در جایگاه تعداد رأی در اختیار داشتند و همه این مقدمات، یعنی دولت و نماینده آن، یعنی وزارت ارشاد با این توقیف موافق بوده و قاطعانه هم از آن دفاع کرده اند. حتی بعد از این توقیف و در روزهای منتهی به امروز هم، وزیر ارشاد یا معاون مطبوعاتی او درباره همه چیز صحبت کردند و توییت زدند، جز توقیف این روزنامه و حتی در حد دلجویی از خبرنگاران و کارکنان بی کار شده این روزنامه هم اظهار نظری نکردند تا از این رهگذر یکی از نقاط عطف مطبوعاتی، در تاریخ روزنامه نگاری ایران ثبت شود.
البته شاید توقع از هیئت نظارت در این مورد مشخص زیاد باشد؛ چرا که تنها فردی که می تواند و باید که از حقوق روزنامه و روزنامه نگارانش در این جلسه دفاع می کرد و بر تناسب جرم و مجازات تأکید می کرد، نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات بود که طنز ماجرا اینجاست که او هم یکی دیگر از معاونان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و بسیار دور از فضای مطبوعات و تحریریه ها.
اگر بخواهیم تصور کنیم ریاست هیئت با وزیر ارشاد است یا نماینده تام الاختیار او، دبیری هیئت با فردی است که منصوب وزیر ارشاد است و نماینده مدیران مسئول هم یکی دیگر از معاونان وزیر ارشاد است و هم زمان رئیس سازمان سینمایی! همین ترکیب صددرصد دولتی و حاکمیتی هم هست که اجازه هرگونه دفاع از مطبوعات مستقل و روزنامه نگاران را در ترکیب این هیئت نمی دهد و تنها یک صدا را از این هیئت مخابره می کند؛ توقیف و تعطیل! در واقع این یک ایراد ساختاری است و امیدی هم به اصلاحش نیست؛ چرا که تنها مقطعی که می شد امیدوار بود وزیر ارشاد اجازه کاندیداتوری معاون و دستیار ارشدش را در انتخابات هیئت نظارت بر مطبوعات و بهره برداری از موقعیتش ندهد، همین دوره بود که نه تنها این اتفاق نیفتاد که او با حمایت های پیدا و پنهان کاندیدا و در نهایت هم به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات انتخاب شد.
از همین رو، تا زمانی که ساختار اصلاح نشود و نماینده واقعی اهالی مطبوعات در این هیئت مستقر نباشد، در عمل نمی توان به اصلاح سازوکارها امید چندانی داشت؛ هر چند از اساس هم نقش محدودکننده این هیئت زیر سؤال است و نباید نقش این هیئت، تنها به صدور دستور توقیف محدود بماند.
پژمان موسوی
توقیف روزنامه جهان صنعت، هفته گذشته را به نقطه عطفی در تاریخ روزنامه نگاری ایران بدل کرد؛ رویدادی که برخلاف معمول، سخنگوی قوه قضائیه ایران صراحتا از آن و سایر اقدامات مشابه تبری جست و هیئت نظارت بر مطبوعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با افتخار از آن دفاع کرد. در اینکه حتما می شد گفت وگویی را که منجر به توقیف روزنامه شد، با دقت بیشتری منتشر کرد و ادعاهای آن را بررسی کارشناسانه تری کرد، شکی نیست و از این جهت می توان از منظر حرفه ای به همکارانمان انتقاد کرد، اما این یک طرف ماجراست و توقیف سراسیمه و ناگهانی روزنامه جهان صنعت طرف دیگر ماجرا. این یادداشت البته در پی واکاوی ابعاد دقیق این توقیف و چرایی و چگونگی آن نیست؛ اگرچه به باور کارشناسان، این توقیف و استنادات آن به قانون، ایرادهای جدی حقوقی دارد و نمی توان به آسانی از کنار آن گذشت اما این یادداشت می کوشد از منظری دیگر به آن نگاه کند؛ از منظر جایگاه و کارکرد هیئت نظارت بر مطبوعات.
هیئت نظارت بر مطبوعات به موجب مواد 10 و 11 قانون مطبوعات شکل گرفته و دبیرخانه این هیئت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر است؛ این یعنی وزارت ارشاد، همواره و در همه حال نقشی اساسی و تعیین کننده در ترکیب آن دارد، نقشی که فراتر از حق رأی تک تک اعضای آن است. در جلسه ای هم که به منظور تصمیم گیری درباره توقیف جهان صنعت تشکیل شده بود، با توجه به معرفی نشدن نماینده مجلس جدید در ترکیب این هیئت، دولت و نمایندگان آن دست بالا را حتی در جایگاه تعداد رأی در اختیار داشتند و همه این مقدمات، یعنی دولت و نماینده آن، یعنی وزارت ارشاد با این توقیف موافق بوده و قاطعانه هم از آن دفاع کرده اند. حتی بعد از این توقیف و در روزهای منتهی به امروز هم، وزیر ارشاد یا معاون مطبوعاتی او درباره همه چیز صحبت کردند و توییت زدند، جز توقیف این روزنامه و حتی در حد دلجویی از خبرنگاران و کارکنان بی کار شده این روزنامه هم اظهار نظری نکردند تا از این رهگذر یکی از نقاط عطف مطبوعاتی، در تاریخ روزنامه نگاری ایران ثبت شود.
البته شاید توقع از هیئت نظارت در این مورد مشخص زیاد باشد؛ چرا که تنها فردی که می تواند و باید که از حقوق روزنامه و روزنامه نگارانش در این جلسه دفاع می کرد و بر تناسب جرم و مجازات تأکید می کرد، نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات بود که طنز ماجرا اینجاست که او هم یکی دیگر از معاونان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و بسیار دور از فضای مطبوعات و تحریریه ها.
اگر بخواهیم تصور کنیم ریاست هیئت با وزیر ارشاد است یا نماینده تام الاختیار او، دبیری هیئت با فردی است که منصوب وزیر ارشاد است و نماینده مدیران مسئول هم یکی دیگر از معاونان وزیر ارشاد است و هم زمان رئیس سازمان سینمایی! همین ترکیب صددرصد دولتی و حاکمیتی هم هست که اجازه هرگونه دفاع از مطبوعات مستقل و روزنامه نگاران را در ترکیب این هیئت نمی دهد و تنها یک صدا را از این هیئت مخابره می کند؛ توقیف و تعطیل! در واقع این یک ایراد ساختاری است و امیدی هم به اصلاحش نیست؛ چرا که تنها مقطعی که می شد امیدوار بود وزیر ارشاد اجازه کاندیداتوری معاون و دستیار ارشدش را در انتخابات هیئت نظارت بر مطبوعات و بهره برداری از موقعیتش ندهد، همین دوره بود که نه تنها این اتفاق نیفتاد که او با حمایت های پیدا و پنهان کاندیدا و در نهایت هم به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات انتخاب شد.
از همین رو، تا زمانی که ساختار اصلاح نشود و نماینده واقعی اهالی مطبوعات در این هیئت مستقر نباشد، در عمل نمی توان به اصلاح سازوکارها امید چندانی داشت؛ هر چند از اساس هم نقش محدودکننده این هیئت زیر سؤال است و نباید نقش این هیئت، تنها به صدور دستور توقیف محدود بماند.
این روزها نقل مجلس اصحاب رسانه، حرف از خدمات ارائه شده به خبرنگاران توسط دو اپراتور فعال کشور است.
سال 1398 نهاد ریاست جمهوری با اعلام تبریک روز خبرنگار با اهدای بسته دیتا به میزان حجم 120 گیگ بصورت یکساله، به نوعی هدیه ای را تقدیم خبرنگاران کرد و با اعلام یک سامانه برای ثبت نام خبرنگاران و ارسال لیست به وزارت ارشاد، تاییدیه خبرنگان را از طریق ارسال پیامک به آنها اعلام کرد و هر خبرنگار از طرف اپراتور مورد فعالیت خود، این بسته را دریافت و فعال نمود.
امسال هم رئیس جمهور برای قدردانی از اصحاب رسانه با اعلام به وزیر ارتباطات این قول را داد تا میزان حجم ارائه شده سال قبل هم امسال به خبرنگاران اختصاص یابد، بعد از مدتی خبرنگاران با پیامکی مواجه شدند که این بسته فقط از طریق اپراتور رایتل فعال می شود و باید خبرنگاران از سیم کارت رایتل استفاده کنند.
تعدادی از خبرنگارن با رجوع به این اپراتور و تهیه سیم کارت بسته هدیه را فعال و از خدمات آن بهره مند شدند و عده ای هم به دنبال این موضوع بودند تا بتوانند متوجه شوند چرا فقط رایتل؟
در بین این پرسش های متعدد، مردم عادی که هیچ، اصحاب رسانه هم نتوانستند دلیل این تغییر را دریابند، که سخنگوی وزارت ارتباطات اعلام کرد: به جهت حذف بسته های سالیانه اپراتورهای همراه اول و ایرانسل، اقدام به تهیه این بسته ها از اپراتور رایتل کرده اند.
قسمت جالب ماجرا اینجاست که دو اپراتور همراه اول و ایرانسل با اعلام یک بیانیه، اعتراض خود را اعلام کردند و گفتند هیچگونه مذاکره ای با آنها در این زمینه نشده و در صورت عدم تصحیح این امر خودشان برای خبرنگاران، طبق لیست سال گذشته بسته های هده ای را اختصاص خواهند داد و بعد از این بیانیه اقدام به شارژ بسته دیتا به میزان 200گیگ از طرف همراه اول صورت گرفت.
حال سوال اینجاست که اپراتور همراه اول و ایرانسل چرا در زمان اعتراض های متعدد اصحاب رسانه برای حذف بسته ها و قیمت بالای این بسته ها، پاسخگو نبودند؟
آیا این خبرنگارن همان افرادی نیستند که در هر روزنامه، خبرگزاری و پایگاه های خبری اعتراض مردم را به گوش شما می رساندند؟
آیا شما همان اپراتورهایی نیستید که بدون اطلاع قبلی به مشترکان و بدون احترام به حق و حقوق آنان اقدام به گرانفروشی کردید؟
حال چه اتفاق افتاده که بسته 120 گیگ هدیه روز خبرنگار را به میزان 200 گیگ شارژ می کنید؟
نتیجه این سوال ها چیزی جز ترس اپراتور همراه اول و ایرانسل نیست، ترس از دست دادن مشترک هایی که در آن اپراتورها بودند و حالا باید به اپراتور رایتل کوچ کنند.
آقایان ایرانسل آیا در دنیای دیجیتال امروز گستردگی فضای مجازی، ارسال هدیه پیامک رایگان به میزان 500 عدد در یک روز مناسب مشترکان شما است؟بهتر نیست به جای این هدایای بی ارزش به فکر حرکتی برای جذب بهتر مشترک باشید.
آقایان همراه اول بهتر نیست شما هم به جای بسنده کردن به مدار فیروزه ای و حذف و اضافه جوایز آن بدون اطلاع به مشترک به فکر راهکار مناسب تری برای جذب مخاطب باشید، دیگر تبلیغ های متعدد در فضای شهر و استادیوم ها مناسب نیست، زیرا مردم فقط خدمات می خواهند.
وقتی اپراتور رایتل تماس داخل شبکه خود را به شکل رایگان در اختیار مشترکان خود قرار می دهد و اولین اپراتوری نام می گیرد که مبادرت به این عمل کرده، میشود از این حرکت به عنوان احترام به حقوق مشترک نام برد.
آقایان همراه اول و ایرانسل، زمانی که شما در حال پرداخت جریمه های شکل گرفت به جهت گرانفروشی بودید، اپراتور رایتل در صدد این بود تا خدمات بهتری را به مشترکان ارائه کند در این زمان رایتل مشغول این بود که در هر جمعه از طریق اپلیکیشن رایتل من، به مشترکان خود هدیه ای را تقدیم کند، البته نه به شکل 500 پیامک رایگان ایرانسل، نه به شکل امتیاز مدار فیروزه ای .
رایتل هدیه جمعه های خود را به حجم دیتا تخصیص داده و با این هدیه به مشترکان خود، قسمتی از چرخه اقتصادی آنها را پوشش میدهد، حتی به مقدار اندک.
آقایان همراه اول و ایرانسل، به خودتان بیایید، ما همان خبرنگاران سال قبل هستیم، اگر نگران خبرنگاران هستید، پاسخ آنها را هم بدهید، اگر نگران اصحاب رسانه هستید، برای خبرنگاران جدید سامانه ای را معرفی کنید و شما با وزارت ارشاد در ارتباط باشید.
تمام آنچه میخواستم بگویم این نبود...
حامد بنائی
55 آنلاین :
در شرایطی که مطبوعات کشور ( به ویژه روزنامه های غیر دولتی ) روزگار به سختی می گذرانند و سعی دارند با تحمل مشکلات و ناملایمات گوناگون ، به حیات خود ادامه داده و وظایف خطیر خود را در زمینه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به جامعه انجام دهند ، متاسفانه روزنامه جهان صنعت پس از سال ها انتشار ، با حکم هیات محترم نظارت بر مطبوعات و به دلیل انتشار مطالبی به نقل از یکی از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا ( به نام دکتر محمد رضا محبوب فر) توقیف شد و از ادامه حیات بازماند.
دکتر محمد رضا محبوب فر در همه رسانه ها به عنوان عضو ستاد ملی مقابله با کرونا شناخته و معرفی شده و از ایشان با همین عنوان ، مصاحبه ها و مطالب متعددی در رسانه های مختلف منتشر شده و هیچگاه این جایگاه و عنوان ، از سوی ستاد مذکور تکذیب نشده است.
بدیهی است که راهکار عقلایی و منطقی برای جلوگیری از انتشار مطالب به نقل از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا ، این است که ستاد مذکور به اعضای خود ابلاغ نماید که مصاحبه با رسانه ها منوط به کسب اجازه از این ستاد است ، نه اینکه رسانه ها به جرم انتشار مصاحبه با یکی از اعضای ستاد مذکور با حکم توقف فعالیت و عدم حیات مواجه شوند.
صدور حکم توقف فعالیت روزنامه جهان صنعت به دلیل انتشار مصاحبه با یکی از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا ، از سوی هیات محترم نظارت بر مطبوعات، آنهم بدون فرصت دادن به مدیریت آن رسانه برای بیان توضیحات و دفاع از خود ، علاوه بر تعطیلی رسانه و محروم کردن مخاطبان آن ، موجب بیکار شدن بخشی از فعالان و شاغلین جامعه خبری و رسانه ای کشور و افزایش دغدغه امنیت شغلی خبرنگاران شده است. درد آور تر اینکه این اتفاق در ایامی که به عنوان روز خبرنگار در تقویم کشور نامگذاری شده صورت گرفته است.
از این رو از هیات محترم نظارت بر مطبوعات به ویژه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مسئول دبیرخانه هیات و همچنین نماینده مدیران مسئول رسانه ها در این هیات ، انتظار دارد قبل از صدور حکم توقف انتشار یک رسانه ، با دعوت از مدیر مسئول آن رسانه و ضمن استماع توضیحات و دلایل انتشار مطلب مورد نظر ، فرصت دفاع را به ایشان داده و در نهایت قضاوت را به دستگاه قضائی بسپارند.
انجمن مدیران روزنامه های غیر دولتی
کواکبیان با انتقاد از توقیف روزنامه جهان صنعت:
امیدوارم هیات نظارت بر مطبوعات
هر چه سریع تر تجدیدنظر کند
مصطفی کواکبیان رئیس هیات مدیره خانه مطبوعات کشور در گفت وگو با خبرگزاری شفقنا با اشاره به توقیف روزنامه جهان صنعت به دلیل انتشار مصاحبه ای درباره کرونا با عنوان به آمار دولتی اعتمادی نیست می گوید: رسانه های ما همیشه از منافع ملی و مصالح عمومی کشور حمایت کرده اند با این حال همواره دچار مشکلاتی شده اند. به عنوان مثال دو روز پیش روزنامه جهان صنعت توقیف شد. من معتقدم شاید مطلب چاپ شده این روزنامه و استناد به این آمار، نادرست باشد ولی نباید چنین مجازاتی توسط هیات نظارت بر مطبوعات برای این روزنامه درنظر گرفته و حکم به توقیف داده شود. باید درنظر گرفت که با این کار حداقل 40 خبرنگار در هفته خبرنگار کارشان تعطیل می شود.
موسس انجمن مدیران روزنامه های غیر دولتی گفت: بحث توقیف باید آخرین راه حل باشد نه اینکه هیات نظارت بر مطبوعات بدون رای قوه قضاییه حکم به توقیف دهد. البته پیگیر حل این مشکل هستیم و با دوستان معاونت مطبوعاتی گفت وگوهایی انجام دادیم تا هرچه سریعتر این مسئله پیگیری و حل شود.
مشروح گفت وگوی شفقنا با مصطفی کواکبیان درباره وضعیت مطبوعات در روزهای آینده منتشر می شود.
انتقاد انجمن مدیران روزنامه های غیر دولتی
از توقیف جهان صنعت
انجمن مدیران روزنامه های غیر دولتی، با صدور بیانیه ای درباره توقیف روزنامه جهان صنعت، از صدور حکم توقیف این روزنامه انتقاد کرد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین در این بیانیه آمده است: در شرایطی که مطبوعات کشور (به ویژه روزنامه های غیر دولتی) روزگار به سختی می گذرانند و سعی دارند با تحمل مشکلات و ناملایمات گوناگون، به حیات خود ادامه داده و وظایف خطیر خود را در زمینه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به جامعه انجام دهند، متاسفانه روزنامه جهان صنعت پس از سال ها انتشار، با حکم هیات محترم نظارت بر مطبوعات و به دلیل انتشار مطالبی به نقل از یکی از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا (به نام دکتر محمدرضا محبوب فر) توقیف شد و از ادامه حیات بازماند.
دکتر محمدرضا محبوب فر در همه رسانه ها به عنوان عضو ستاد ملی مقابله با کرونا شناخته و معرفی شده و از ایشان با همین عنوان، مصاحبه ها و مطالب متعددی در رسانه های مختلف منتشر شده و هیچگاه این جایگاه و عنوان، از سوی ستاد مذکور تکذیب نشده است.
بدیهی است که راهکار عقلایی و منطقی برای جلوگیری از انتشار مطالب به نقل از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، این است که ستاد مذکور به اعضای خود ابلاغ نماید که مصاحبه با رسانه ها منوط به کسب اجازه از این ستاد است، نه اینکه رسانه ها به جرم انتشار مصاحبه با یکی از اعضای ستاد مذکور با حکم توقف فعالیت و عدم حیات مواجه شوند.
صدور حکم توقف فعالیت روزنامه جهان صنعت به دلیل انتشار مصاحبه با یکی از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، از سوی هیات محترم نظارت بر مطبوعات، آنهم بدون فرصت دادن به مدیریت آن رسانه برای بیان توضیحات و دفاع از خود، علاوه بر تعطیلی رسانه و محروم کردن مخاطبان آن، موجب بیکار شدن بخشی از فعالان و شاغلین جامعه خبری و رسانه ای کشور و افزایش دغدغه امنیت شغلی خبرنگاران شده است. درد آور تر اینکه این اتفاق در ایامی که به عنوان روز خبرنگار در تقویم کشور نامگذاری شده صورت گرفته است.
از این رو از هیات محترم نظارت بر مطبوعات به ویژه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مسئول دبیرخانه هیات و همچنین نماینده مدیران مسئول رسانه ها در این هیات، انتظار دارد قبل از صدور حکم توقف انتشار یک رسانه، با دعوت از مدیر مسئول آن رسانه و ضمن استماع توضیحات و دلایل انتشار مطلب مورد نظر، فرصت دفاع را به ایشان داده و در نهایت قضاوت را به دستگاه قضائی بسپارند.
لطفا نظر خود را درباره این مطلب بیان نمایید
با وجود عبور از ششمین ماه شیوع کرونا در ایران، هنوز کمک موثری به رسانه ها به ویژه رسانه های خصوصی برای تداوم حیات شان از سوی متولیان امر صورت نپذیرفته و این شرایط رسانه ها را با دشواری های فراوانی برای بقا مواجه نموده است، به گونه ای که حتی برخی رسانه های متصل به منابع دولتی نیز ناچار به تعدیل شده اند که تنش هایی را نیز در فضای رسانه ای در پی داشته است. آیا این وضعیت تداوم خواهد یافت و رسانه ها به ویژه بخش خصوصی به حال خود رها خواهند شد تا از میان بروند یا اوضاع دستخوش تغییر خواهد شد؟
به گزارش تابناک ؛ با توجه به تشدید دشواری فعالیت مطبوعات متاثر از فضای کسب و کار، شاید اکنون برای اجرای پیش بینی که تابناک در طول سال نود و هشت درباره سال جاری بارها انجام داد و راهکارهایی نیز برای آن مورد اشاره قرار گرفت، دیر شده باشد. در شش ماه اخیر و گزارش های متعددی از تعدیل روزنامه نگاران حکایت داشته که بر اساس آن، از ابتدای اسفندماه تا امروز دست کم سی خبرنگار، عکاس، ویراستار و دیگر عوامل فنی رسانه ها، مشمول تعدیل و کوچک سازی رسانه ها برای تداوم حداقلی حیات رسانه شده و شغل خود را از دست داده اند.
سیدعباس صالحی در واپسین روزهای فروردین سال جاری، در نامه های جداگانه به معاون اول رئیس جمهور، رئیس دفتر رئیس جمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون اقتصادی رئیس جمهور با اعلام خسارات وارده به بخش فرهنگ و هنر ایران، خسارات وارده به حوزه رسانه ای و تولید محتوای دیجیتال را بیش از 278 میلیارد تومان اعلام کرده بوده که از آن زمان تاکنون، بی شک این خسارت چندین برابر شده و فشار شدیدی بر گرده رسانه ها قرار گرفته که تبعاتش برای عرصه به مراتب دیرپاتر از ویروس کرونا خواهد بود و تا رونق وسیع اقتصاد، این بحران در فضای رسانه های محسوس خواهد بود.
چندی پیش، معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به تابناک اعلام کرده بود، 35 میلیارد تومان برای پرداخت حق بیمه اهالی فرهنگ و هنر در نظر گرفته شده که 7.5 میلیارد تومانِ آن پرداخت شده و مابقی در مرحله تخصیص است. همچنین از میزان 513 میلیارد تومان درخواست جبران خسارت کرونا، 41 میلیارد و 600 میلیون تومان تسهیلات (وام) به اهالی فرهنگ پرداخته شده است. با این حال تا به اینجا یا برخی رسانه ها مشمول دریافت کمک نشده اند و اگر رسانه ای نیز این کمک ها را دریافته کرده تابناک نمی تواند مستقل تایید کند این کمک ها موثر و رافع فشار شدید بر رسانه ها نیست.
درآمد رسانه ها از آگهی به عنوان یکی از اصلی ترین منابع درآمدی این حوزه، به واسطه رویکرد انقباضی در بخش های دولتی و خصوصی، به شدت کاهش یافته و تبلیغات مرسوم رنگ باخته است. بخش وسیعی از آگهی های برندهای مختلف در رسانه ها طی شش ماه اخیر نیز وصول نشده و بسیاری از رسانه ها از آگهی دهندگان طلب های میلیاردی دارند که وصول شان در این شرایط دشوار شده است. همین وضعیت فشار را بر رسانه ها که در این ایام معمولاً با ریزش مخاطب مواجه بوده اند، دو چندان ساخته و مدیریت مالی رسانه ها را به امری پیچیده تبدیل نموده است.
جامعه رسانه ای ایران اکنون بیش از آنکه در پی عدد و رقم و خواندن آمارهای رنگارنگ مسئولین باشد، به دنبال حمایت های موثر دست کم تا سطحی است که بتواند از بحران عبور کند. اگر این تاخیر در ارائه گسترده حمایت موثر و واقعی که ضامن حفظ حیات رسانه های خصوصی است، تداوم داشته باشد، به جز رسانه های دولتی و متکی به نهادها، رسانه ای در بخش خصوصی نمی ماند. شاید برای برخی این اتفاق چندان هم ناخوشایند نباشد؛ اما بی شک سپهر رسانه ای کشور و تصمیم گیرانی که منافع ملی را با نگاه بلندمدت می نگرد، تبعات مرگ رسانه های غیردولتی را درک می کنند.
پایگاه خبری گلدشت کرمان/ شنیده ایم:
شنیده ایم روزنامه جهان صنعت در پی انتشار یک مصاحبه توقیف شده است؛ هرچند علت توقیف از سوی هیات نظارت اعلام نشده است اما برخی معتقدند دلیل این توقیف متهم کردن دولت به پنهان کاری در مورد آمار کرونا بوده است.
شنیده ها حاکی است این روزنامه در مصاحبه با فردی که وی را عضو ستاد مقابله با کرونا و اپیدمیولوژیست معرفی کرده مدعی شده است: یک ماه قبل از اعلام رسمی ظهور کرونا در ایران، اولین بیمار مبتلا مشاهده شد ولی آن زمان دولت به دلایل سیاسی و امنیتی پنهانکاری کرده و بعد از آن هم به مهندسی آمار مبتلایان و قربانیان کرونا پرداخته است.
در همین شماره در خبری دیگر، گزارش شده که عده ای از زندانیان در زندان اوین تهران به کرونا مبتلا شده اند.
پایگاه خبری گلدشت کرمان با مجوز رسمی شماره 78104 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
توقیف روزنامه "جهان صنعت" دولت شنیده ایم کرونا
به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان ، ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور به منظور تقویت رویکرد مسجد محور و گسترش ابعاد فعالیت نوجوانان و جوانان در سطح کانون های فرهنگی هنری اقدام به برگزاری رویداد ملی فهما (فرهنگ و هنر مساجد ایران) کرد و بعد از گذشت یکسال از برگزاری نخستین دوره این رویداد ملی؛ در آستانه عید غدیر خم، استان قم به عنوان پایتخت فهما (پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران اسلامی) معرفی شد.
پیرامون اثرگذاری معرفی پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران در الگوسازی برای کانون های فرهنگی هنری مساجد و تقویت فعالیت های آنها با حجت الاسلام غلامعلی قدیریان ، مدیر ستاد هماهنگی کانون های مساجد استان تهران گفت گویی ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
برگزاری رویداد ملی فهما در الگو برداری و فعال سازی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور چقدر می تواند اثر بخش باشد؟
اجرای رویداد ملی فهما برای کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور این ارمغان را به دنبال داشت که فرصت شفافیت در ارزیابی و احقاق حقوق کانون های مساجد فعال در عرصه فرهنگ و هنر با محوریت مساجد در سراسر محلات کشور را فراهم کرد و با برگزاری این رویداد ملی دیگر همانند گذشته خبری از ممتازین همیشگی و دائمی نبود، بلکه ارزیابی سامانه ای در رویداد ملی فهما به این سمت و سو حرکت کرد که عدالت اجرا شود و کانون های فرهنگی هنری که مستعد بودند و توانایی داشتند، معرفی شوند و در عین حال این استعداد و توانایی خودشان را به منصه ظهور و بروز برسانند و فعالیت اثرگذاری در جامعه و پیرامون خود و استانشان نشان دهند. از طرفی کانون های فرهنگی هنری مساجد توانستند در رویداد ملی فهما به مقام و جایگاه خوبی دست یابند.
انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران چند پیامد به دنبال دارد، اول اینکه کانون های فرهنگی هنری مساجد در سراسر کشور و ستادهای استانی می دانند که با توجه به وسعت استانشان حائز رتبه برتر و دوم و سوم نمی شوند، بلکه آن چیزی که آنها را رتبه برتر می کند و جزو استان های برتر قرارشان می دهد، میزان عملکرد و کیفیت و کمیت اجرای برنامه های آنها است.
دوم اینکه این ارزیابی حس رقابت سالم و مقدسی را بین کانون های مساجد کشور ایجاد کرد و کانون ها فعال شدند و احساس کردند که با ثبت و ضبط برنامه هایشان و سازماندهی کردن و تشکیلات دهی کانون هایشان می توانند، این رتبه و جایگاه را به دست آورند، لذا رویداد ملی فهما و انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران یک ظرفیت مطلوب در میان کانون های مساجد دیگر به وجود آورد.
چه معیارهایی زمینه انتخاب استان قم به عنوان پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران را فراهم کرد؟
انتخاب استان قم به عنوان استان برتر به این جهت بود که امتیاز کانون های مساجد این استان در رویداد ملی فهما نسبت به دیگر استان ها بیشتر بود و از طرفی نیز در هشت رشته ای که اعلام شده بود، توانستند رتبه ها و امتیازات قابل قبول کسب کنند.
استان قم به لحاظ جایگاه مقدس و نیز به دلیل جایگاه مرجعیت، فقاهت، علم و پژوهش و با توجه به اینکه افراد زیادی از مستعدین حوزه فرهنگ را در خود قرار داده است، شایستگی آن را دارد که اولین پایتخت فرهنگ و هنر کشور در سال های 99 و1400 باشد و می تواند علاوه بر فعالیت هایی که انجام می دهد، الگویی برای دیگر استان ها در سال های آینده داشته باشد تا کانون های مساجد سراسر کشور از فعالیت های فرهنگی و هنری استان قم در حوزه مساجد الگوبرداری کنند و شاهد رشد و شکوفایی فعالیت های کانون های مساجد سراسر کشور باشیم.
انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران در معرفی نیروهای مستعد مسجدی چقدر می تواند اثرگذار باشد؟
به طور قطع برگزاری رویداد ملی فهما و انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران در سازماندهی فعالان فرهنگ و هنر با محوریت مساجد در کشور بسیار مهم بوده است، به این معنا که رویداد ملی فهما بستر مناسبی شد، برای سازماندهی و تشکیلات سازی بچه های مسجد تا اولا توانایی خودشان را بشناسند و در همان حوزه فعالیت کنند و در محله پیرامون کانون اثرگذاری بیشتری داشته باشند.
از سال 96 تاکنون بحث ساختارسازی کانون های مساجد رونق گرفت و ساختار کانون های مساجد قابل قبول و منظم شده است . از طرفی اساسنامه کانون های مساجد توسط رئیس جمهوری ابلاغ شد و این تشیکلات مورد تایید شورای سیاستگذاری کانون های مساجد قرار گرفت و توسط مشاور وزیر ارشاد و رئیس ستاد هماهنگی کانون های مساجد کشور ابلاغ شد. اکنون نیز رویداد ملی فهما در حوزه نرم افزار، محتوا و بعد از آن در محور ساختار، حرف خود را به کرسی نشانده و تشکیلات سازی و ساختارسازی انجام دهد.
در تلاش هستیم که در آینده در دومین رویداد ملی فهما کانون های مساجد در حوزه مسجد در سه شبستان (فرهنگ، هنر و فناوری) و 12 رواق فعالیت کنند و در این 12 رواق فعالیت کانون های مساجد به سمت تخصصی شدن حرکت کند. این موجب می شود که فعالیت کانون های مساجد به سمت تخصصی و حرفه ای شدن سوق یابد و در حوزه های دیگر نیز به صورت عام فعالیت کنند.
استان تهران در نخستین رویداد ملی فهما به عنوان استان منتخب در شاخص کتاب و کتابخوانی معرفی شد، فعالیت های شاخصی که از سوی کانون های مساجد این استان در حوزه یاد شده انجام شده در چه محورهایی بوده است؟
استان تهران با توجه به فعالیت های قابل توجهی که در حوزه فرهنگی، هنری، فناورانه و همدلی از خود نشان داد، توانست در حوزه کتاب و کتابخوانی رتبه اول در سطح کشور را کسب کند.
البته فعالیت های شاخصی نیز در حوزه کتاب و کتابخوانی از سوی کانون های فرهنگی هنری مساجد استان تهران انجام شده است که دلیلی بر معرفی این استان در شاخص مورد نظر بود.با معرفی استان تهران به عنوان استان برتر در حوزه کتاب و کتابخوانی وظیفه ما نسبت به قبل سنگین تر شد. ما درصدد هستیم که در دو بخش آموزش و نشر در حوزه کتاب و کتابخوانی فعالیت هایمان را گسترش دهیم.
رویکردها و برنامه های ستاد هماهنگی کانون های مساجد استان تهران در حوزه کتاب و کتابخوانی برای آینده چیست؟
در حال حاضر در این زمینه برنامه ریزی ها را انجام داده و به همه استان ها اعلام کرده ایم که آثار پژوهش های بچه های مسجد و اعضای کانون های مساجد شان را برای ستاد هماهنگی کانون های مساجد استان تهرن ارسال کنند. بنا داریم طی فراخوانی این آثار را جمع آوری کنیم تا آنها در گروه داوری قرار گیرند و در هفته کتاب اقدام به برگزاری کتاب سال بچه های مسجد خواهیم کرد، تا افراد برگزیده در این حوزه معرفی شوند.
از این پس همایش سالانه کتاب سال بچه های مسجد در دستور کار ما قرار می گیرد و افراد برگزیده و نویسندگان سال بچه های مسجد معرفی و تقدیر می شوند.
پایان پیام/ 40
براساس منابع موجود بنای این مسجد به تاریخ 1132 قمری حدود 300 سال پیش برمی گردد که زیربنای اولیه آن 26 متر مربع بوده ، و در سال 1372 هجری قمری نیز مابقی مسجد ساخته شده و به شکل امروز درآمده است.
به گزارش ایرنا، این مسجد نزد مردم شاهرود از اهمیت بالایی برخوردار بوده و محبوب است. افرادی از هر قشر با هر تفکر و گرایشی برای یک بار هم که شده حتی برای ادای نذر سری به آن زده اند. سادگی از در و دیوارش پیداست.
عصر هر پنجشنبه بانوان بسیاری برای برگزاری آیین روضه خوانی در آن اجتماع و در پایان تکه های کوچک نان دورچین سینی رویی قدیمی می شود که در سمت دیگر آن سطل ماستی قرار گرفته تا بین پا منبری ها تقسیم شود. غروب تاسوعای هر سال هم با همین نان و ماست از سوگواران اباعبدالله (ع) پذیرایی می شود.
این مکان در غروب تاسوعا هم به بانوان اختصاص پیدا می کند به طوری که کمتر بانوی شاهرودی را می توان یافت که شب عاشورای اینجا را تجربه نکرده باشد.
این مکان در بافت تاریخی شهر هم جوار تکیه زنجیری ها در بافت سنتی چهار سوق قرار دارد که برای رفتن به آن جا باید شیب تند کوچه ای باریک را به سمت در سبز رنگ بلند آن طی کرد. ساختمانی متشکل از خشت خام که طول آن 27 و عرض آن 17 قدم است. مسجدی با 14 ستون که پیشینه اش به سال 1132 هجری قمری باز می گردد و 240 سال بعد بازسازی شد و به شکل امروزی اش درآمد.
در روزهای گذشته مطالبی از سوی برخی رسانه ها و فضای مجازی شهرستان شاهرود پیرامون مقاوم سازی مسجد امام حسن عسگری (ع) منتشر شد. مطالبی که بیانگر وجود 2 نوع طرز فکر متفاوت اما با یک هدف است. برخی بر این باورند که مرمت باید به گونه ای باشد که خللی در بافت تاریخی سازه ایجاد نشود و برخی دیگر نیز می گویند می توان ظاهر تاریخی را حفظ کرد اما با استفاده از روش های بروز به استحکام بنا پرداخت. با وجود این اما همه در یک عقیده مشترکند و آن حفظ این بنای ارزشمند و تاریخی است.
رییس هیات امنای مسجد امام حسن عسگری (ع) در گفت و گو با ایرنا با بیان این که بعد از تحویل گرفتن مسجد از هیات امنای قبلی در آذر 98 نخستین نشست رسمی با امام جمعه و رییس اداره اوقاف و امور خیریه شاهرود در راستای ساماندهی وضعیت ایمنی مسجد برگزار شد، افزود: در این نشست مقرر شد تا مرمت سقف مسجد به منظور مقاوم سازی و حفظ جان نمازگزاران به سرعت و با نظارت کارشناسان عمرانی اوقاف و با رعایت حفظ ظاهر تاریخی مسجد انجام شود.
محمد جواد قهابی با اشاره به نامه درخواست اعزام کارشناسان فنی به اداره اوقاف و امور خیریه در تاریخ 20 آذر 98 به منظور جلوگیری از هدر رفت هزینه، افزود: در پاسخ به این نامه سه کارشناس مجرب دادگستری معرفی شدند و نظر خود را نیز اعلام کردند اما با شیوع کرونا مواجه شدیم.
وی ادامه داد: ششم اسفند پارسال در نامه ای خطاب به دادستان شاهرود درباره خطرات احتمالی ریزش سقف به دلیل نبود ستون و آسیب موریانه و بازی با جان مردم به ویژه مردمی که از این محل رفت و آمد می کنند، نگرانی خود را اعلام کردیم.
قهابی به نامه اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شاهرود خطاب به هایت امنای مسجد در تاریخ 16 دی پارسال نیز اشاره کرد و گفت: محتوای نامه از تخریب مسجد خبر می داد اما چنین چیزی صحت ندارد و ما فقط نگران جان مردم هستیم و تاکنون یک آجر هم جابجا نکرده ایم.
وی اضافه کرد: تیرماه امسال نشستی را با حضور امام جمعه شاهرود، رییس اداره اوقاف و امور خیریه، کارشناسان فنی، امام جماعت مسجد و اعضای هیات امنا تشکیل دادیم و به تشریح فنی وضعیت کنونی مسجد پرداختیم.
رییس هیات امنای مسجد یادآور شد: در این نشست مصوب شد با احترام به میراث معنوی و حفظ عناصر فرهنگی و مدنظر قرار دادن مطالبات اداره میراث فرهنگی، چون این بنا در بافت تاریخی شهر قرار دارد با مقاوم سازی بنای بیرونی مسجد حفظ و مرمت شود.
وی افزود: همچنین با توجه به مطالعات و مشاهدات و معاینه فنی وضع موجود سازه مسجد به دلیل مقاومت کم و نبود یکپارچگی و انسجام لازم در دیواره ها، خطرات سقف طاق ضربی موجود، آسیب پذیر بودن سازه در برابر بارهای جانبی به منظور حفظ امنیت جانی مردم ، مقرر شد از داخل بنا سازه ای کامل با محاسبات علمی روز شامل ستون ها و سقف جدید اجرا شود.
قهابی با بیان اینکه پس از اجرای کامل سازه و سقف جدید با رعایت اصول معماری ایرانی اسلامی، معماری داخلی و نازک کاری انجام می شود، اضافه کرد: به منظور رعایت قوانین فنی و ایمنی مقرر شد پیش از تخریب سقف موجود پروانه تعمیراتی از شهرداری و بیمه کامل حوادث ساختمانی دریافت شود.
وی ادامه داد: به پیشنهاد رییس اداره اوقاف به منظور جذب اعتبارات مصوب این طرح به عنوان طرح نیمه تمام به فرمانداری معرفی شود.
قهابی به زمان تحویل گرفتن مسجد از هیات امنای قبلی هم اشاره کرد و گفت: پس از تحویل قالیچه های صادراتی و عتیقه که متعلق به دوره صفوی است مشخص شد که به دلیل نبود نظارت و توجه کافی، بیشتر این قالیچه ها دچار بیدزدگی شده و پودر گشته اند.
وی تأکید کرد: این کار بدون تردید خیانت در امانت بیت المال به شمار می رود و به دادگستری برای فرستادن کارشناس رسمی و تهیه گزارش و برآورد خسارت درخواست دادیم که تا کنون هیچ جوابی دریافت نکرده ایم.
امام جماعت مسجد نیز در گفت و گو با ایرنا با تأکید بر اینکه هیچ یک از اعضای هیات امنای قدیم و جدید قصد تخریب مسجد را نداشتند، افزود: تنها تفاوت اختلاف سلیقه آن ها در نحوه مقاوم سازی بوده است.
حجت الاسلام محمد تقی بذرکار ابراز کرد: تخریب مسجد جدا از بار حقوقی بار شرعی هم دارد و جایز نیست چرا که تا مسجد برقرار است و نماز اقامه می شود هیچ کس اجازه تخریب ندارد.
رییس اداره اوقاف و امور خیریه شاهرود نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تخریب مسجد امام حسن عسگری (ع) را شایعه ای منتشر شده در فضای مجازی دانست و گفت: در حفظ بناها و آثار تاریخی اداره میراث فرهنگی به طور جدی نظارت دارد که شکل تاریخی مسجد حفظ شود چون فرقی ندارد بنای مذهبی باشد و یا بقعه و کاروان سرا بلکه اداره میراث فرهنگی اجازه تخطی به کسی نمی دهد.
حجت الاسلام رضا حاجی حسینی یادآور شد: مسجد امام حسن عسگری (ع) در سامانه جامع اداره اوقاف و امور خیریه به ثبت رسیده است و به همین دلیل ما موظفیم از آن حفاظت کنیم.
وی با بیان اینکه هیات امنای قبلی 2 تا از ستون های مسجد را حذف و در یک مرحله مقاوم سازی انجام دادند، ابراز داشت: بنا ممکن است فشارهای عمودی و افقی را تحمل کند اما تحمل فشار های جانبی را ندارد.
رییس اداره اوقاف و امور خیریه شاهرود تأکید کرد: کنار هم قرار دادن مسجد با منارجنبان اصفهان که در فضای مجازی مطرح شد یک مقایسه نادرست است چرا که خطر جانی هزاران نفر از عزاداران و نمازگزارانی که زیر سقف مسجد برای دعا می نشینند بسیار زیاد است و حفظ جان مردم برای ما در اولویت است.
وی اضافه کرد: چرا زمانی که هیات امنای قبلی 2 ستون مسجد را حذف کردند کسی معترض نشد و این کارها هم در ادامه همان مقاوم سازی پیشین انجام می شود و همه نگرانی از این بابت است که مقاوم سازی اصولی و کافی نبوده است.
حاجی حسینی اظهار داشت: به هیات امنای مسجد نیز تاکید شده است همه اقدامات عمرانی در راستای مقاوم سازی مسجد زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی انجام شود.
اما رییس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان شاهرود در گفت و گو با ایرنا، با بیان اینکه مسوولیت حفاظت از این بنا به دلیل قرار نداشتن در فهرست آثار تاریخی کشور بر عهده این اداره نیست، افزود: مسوولیت این کار را اداره اوقاف و امور خیریه بر عهده دارد و اداره میراث فرهنگی فقط به دلیل اینکه مسجد در بافت تاریخی قرار گرفته است می تواند بر حفظ ظاهر تاریخی آن نظارت کند.
حمیدرضا حسنی همچنین هفته گذشته در یادداشتی در پاسخ به مطالب مطرح شده در فضای مجازی نوشت: بنای ارزشمند مسجد امام حسن(ع) در دهه های گذشته با دخل و تصرف بسیار و انجام تغییرات کالبدی توسط هیات امنای وقت از فهرست بناهای با قابلیت ثبت در فهرست آثار ملی خارج شد ولی به لحاظ نمای آجری زیبا و تزئینات فاخر در کنار باورهای مذهبی و آیینی شهروندان و محبان اهل بیت(ع) واجد ارزش بوده و در زمره بناهای ارزشمند در بافت تاریخی شاهرود به شمار می رود.
در پایان اما همچنان یک پرسش در ذهن باقی است. توجه به بافت تاریخی به معنای توجه به هویت یک شهر است. اگر بناهای تاریخی را به موقع دریابیم و با مرمت و بازسازی های اصولی آنان را از گزند بلایای طبیعی و یا دخل و تصرف های انسانی دور کنیم، شاید هیچ گاه با وضعیت یک بام و 2 هوای بناهایی چون مسجد امام حسن عسگری (ع) رو به رو نشویم. بنایی که از تاریخ فقط ظاهرش را به یادگار دارد.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از سنندج ،محسن فتحی نماینده مردم شهرستان های سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی در دیدار با مدیرکل و کارکنان کتابخانه های عمومی استان کردستان، حمایت از نهاد کتابخانه های عمومی را ضروری دانست و گفت: ارتقای سرانه مطالعه که از ملزومات توسعه فرهنگی است با حمایت از نهاد کتابخانه های عمومی میسر می شود.
او افزود: این مجموعه فرهنگی با ترویج فرهنگ مطالعه نقش بسیار مهمی را در ارتقای آگاهی و بصیرت جامعه و در نتیجه توسعه کشور ایفا می کند.
فتحی با اشاره به مشکلات و دغدغه های نهاد کتابخانه های عمومی در زمینه اعتبارات و حق و حقوق کارکنان و کتابداران یادآور شد: رفع موانع قانونی و ارتقای سطح حقوقی این مجموعه فرهنگی از اولویت های فرهنگی در مجلس یازدهم است.
نماینده مردم شهرستان سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه وضعیت موجود در شان نهاد فرهنگی کتابخانه های عمومی و نیرو های آن نیست، افزود: در این دوره بیشتر نمایندگان مجلس توجه ویژه ای به این مقوله دارند و به عنوان یکی از این نمایندگان قول می دهم مشکلات این حوزه حل شود.
فتحی از کتاب به عنوان یکی از ارکان مهم در حوزه فرهنگ نام برد و گفت: اگر می خواهیم سرانه مطالعه کشور را افزایش دهیم و به توسعه فرهنگی برسیم باید از نهاد کتابخانه های عمومی حمایت کنیم.
عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی با اشاره به نامگذاری کردستان از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان استانی فرهنگی، تاکید کرد: در این راستا از کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درخواست شده است که به صورت ویژه به استان کردستان توجه شود.
50 هزارنفرعضو فعال کتابخانه های عمومی استان کردستان هستند
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کردستان نیزدر این دیدار گفت: در حال حاضر 80 باب کتابخانه عمومی در کردستان فعال است که 50 باب نهادی و بقیه مشارکتی است.
محمد مخدومی تعداد اعضای فعال کتابخانه های عمومی استان کردستان را 50 هزار نفر اعلام کرد و افزود: هم اکنون بیش از 800 هزار نسخه کتاب با موضوعات مختلف و متنوع در کتابخانه های عمومی موجود است و در دسترس علاقمندان قرار دارد.
او با اشاره به کمبود سرانه فضای مطالعه در استان کردستان، اضافه کرد: شاخص سرانه فضای مطالعه در استان 1.3 متر مربع به ازای هر یکصد نفر از جمعیت است که در مقایسه با میانگین کشوری در سطح پایینی قرار دارد.
مخدومی با اشاره به نقش مهم کتابخانه های عمومی در توسعه فرهنگی، کشور یادآور شد: کتاب و کتابخوانی از ارکان مهم در حوزه فرهنگی بوده و نیل به توسعه فرهنگی در گروه حمایت از متولیان حوزه کتاب است.
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کردستان با بیان اینکه این نهاد فرهنگی با مشکلات و دغدغه های زیادی به ویژه در زمینه اعتبارات مواجه است، تاکید کرد: امیدواریم با حمایت نمایندگان مجلس شورای اسلامی مشکلات و موانع موجود در این نهاد رفع شود.
انتهای پیام/م
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، کانون های فرهنگی هنری مساجد در راستای تقویت فعالیت های هنری در مساجد باید گام های اساسی بردارند و با بکارگیری ظرفیت های موثر، اقدامات ماندگار برای جامعه بسازند.
فعالیت های هنری یکی از ظرفیت های مناسب برای انتقال مفاهیم هستند که در میان رشته های هنری، تئاتر و نمایش از قابلیت و شاخصه های خاصی برخوردار بوده که مورد اقبال و توجه مردم در رده های مختلف است.
کانون های فرهنگی و هنری مساجد در این زمینه استعداد و ظرفیت هایی دارند و به واسطه هنر قادر به جذب اعضای جدید برای فعالیت های کانون و حضور نسل جوان و نوجوان به مسجد هستند که باید این توانایی ها حمایت و رشد پیدا کند.
فعالیت های نمایشی یکی از جلوه های هنری است که بسیاری از مردم به این عرصه علاقه مند و از آن استقبال می کنند، و وجود چنین ظرفیتی در مساجد، در جذب افراد و همچنین انتقال مفاهیم و البته رفع نیاز هنری یک منطقه مثل روستاها و مناطق محروم کارآمد است.
*فعالیت 100 گروه نمایشی در کانون های مساجد استان اصفهان
مدیرستاد کانون های فرهنگی و هنری مساجد استان اصفهان گفت: نزدیک به یکصد گروه نمایشی در کانون های مساجد این استان فعالیت می کنند که نیمی از آن ها فعالیت حرفه ای و همراه با برگزاری فعالیت های آموزشی دارند.
حجت الاسلام محمدرضا نیستانی افزود: حمایت از فعالیت های هنری کانون های مساجد در گذشته انجام شده و سال پیش جشنواره تئاتر بچه های مسجد برای انجام فعالیت رقابتی بین این دسته از گروه های هنری با مشارکت حوزه هنری اصفهان برگزار شد.
وی با اشاره به اثر گذاری تئاتر، گفت: زنده بودن تئاتر در مقایسه با فیلم در اثرگذاری آن موثر است و مخاطبان نیز توجه خود را معطوف به تماشای این فعالیت هنری به صورت زنده می کنند.
مدیرستاد کانون های فرهنگی و هنری مساجد استان اصفهان با اشاره به اینکه توانمندسازی اعضای گروه های نمایشی در دستور کار است، تصریح کرد: دوره مربی گری سرود در سال های گذشته برگزار شده و در صورت حمایت و درخواست کانون های مساجد دوره آموزشی نیز برای گروه های تئاتر برگزار خواهیم کرد.
وی اضافه کرد: در برخی از کانون های فرهنگی و هنری مساجد با همکاری ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن های نمایشی شهرستان ها، فعالیت آموزشی در این حوزه انجام می شود و این وضعیت به توانمندی و ارائه تولیدات فاخر منجر خواهد شد.
حجت الاسلام نیستانی آموزش هنرمندان گروه های تئاتر را در اثر گذاری زیادی در انتقال مفاهیم اصلی اسلامی و انقلابی مهم بیان کرد و گفت: زبان هنر رسا و بسیار مورد اقبال و توجه است که باید از این حرکت ها حمایت کرد.
وی یادآورشد: اجرای یک نمایش صحنه ای در کانون فرهنگی و هنری روستایی ویا مناطق فاقد امکانات نمایشی، در تامین نیاز جوانان و نوجوانان آن منطقه به تماشای هنرهای نمایشی کمک می کند.
* تقویت فعالیت های گروه های نمایشی مورد توجه حوزه هنری است
مدیرخانه تئاتر حوزه هنری اصفهان گفت: تقویت فعالیت های گروه های نمایشی به عنوان یکی از عرصه های مهم هنری و موثر مورد توجه حوزه هنری است.
جواد ایزدوست با اشاره به فعالیت تئاتر مساجد، افزود: تئاتر مساجد از گذشته وجود داشته و نقش موثری هم در انتقال مفاهیم ارزشی و انقلابی و همچنین اوقات فراغت عموم مردم داشته است و افراد با مراجعه به مساجد از فعالیت های هنری مثل نمایش استفاده کرده اند.
وی ادامه داد: تقویت ظرفیت تئاتر مساجد جز برنامه های هنری است که با مشارکت نهادهای متولی در این حوزه انجام می شود و با توجه به همکاری کانون های مساجد و توجه این حوزه به هنرهای نمایشی در آینده شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود.
ایزدوست با بیان اینکه گروه های هنری کانون های مساجد باید به دنبال پیشرفت باشند، خاطرنشان کرد: برگزاری جشنواره ها و دوره های آموزشی به تقویت کار هنری این مراکز کمک می کند و باید بستر برای تعامل بیش از گذشته فراهم شود.
وی اضافه کرد: شناسایی استعدادهای نمایشی در مناطق مختلف استان اصفهان و کمک به رشد آن ها جز سیاست ها و اهداف کلی حوزه هنری است که به همکاری بین بخشی نیز نیاز دارد.
*بهره گیری از ظرفیت مساجد برای تولید محتواهای نمایشی
یک نویسنده و کارگردان تئاتر گفت: بهره گیری از ظرفیت مساجد برای تولید محتواهای نمایشی موثر و در گذشته نیز چنین فضایی وجود داشته است.
محمدرضا رهبری ادامه داد: مساجد کارکرد زیادی دارند که انجام فعالیت های هنری مثل نمایش یکی از قابلیت های این مراکز برای عرضه سرفصل های آموزشی در قالب هنر است.
وی با بیان اینکه تئاتر یک رسانه محسوب می شود، خاطرنشان کرد: با تقویت این عرصه در مساجد مفاهیم اسلامی و ارزشی به مردم عرضه می شود و بسیاری از افراد جامعه که دسترسی به تماشا تولیدات نمایشی ندارند می توانند با مراجعه به کانون های مساجد از این قابلیت استفاده کنند.
این فعال هنری یادآورشد: اجرای تئاتر در بیرون از مسجد نیز با فعالیت جوانان مسجدی اقدامی موثر و مورد توجه است که افراد عضو کانون ها علاوه بر تربیت و آموزش هنرمند، فعالیت های خود را در بیرون نیز اجرا کنند.
* حمایت از فعالیت های هنری کانون های مساجد
اعضای گروه های نمایشی کانون های فرهنگی و هنری مساجد با تمام همت و اراده خود پای به عرصه فعالیت گذاشته اند اما زیرساخت ها مثل کمبود امکانات مانعی برای فعالیت های آن ها به شمار می رود که به حمایت مسئولان محلی و همچنین ستاد کانون های مساجد کشور نیاز دارند تا با تخصیص اعتبار به این حوزه تجهیزات و امکانات آن ها افزایش و به استانداردهای لازم برسند.
پایان پیام/ 128
به گزارش پایگاه خبری اتحاد آنلاین ، علی خادمی روز جمعه به اظهار داشت: این استان 235 خبرنگار و فعال رسانه ای دارد که حدود 60 تن آنان نتوانسته اند مشمول دریافت بسته 120 گیگابایت اینترنت رایگان یکساله تخصیصی از سوی رییس جمهوری نشده اند.
وی افزود: جاماندگان از هدیه رییس جمهوری، افرادی هستند که به تازگی وارد عرصه خبر شده، شماره خط همراهشان تغییر کرده و یا کسانی هستند که در سال قبل، به هر دلیلی از دریافت هدیه مناسبتی رییس جمهوری بازمانده بودند.
وی اضافه کرد: اختصاص هدیه امسال رییس جمهوری بر مبنای لیستی صورت گرفته است که سال گذشته برای ثبت نام خبرنگاران اعلام شده بود و کسانی که پارسال به هر علتی در سایت مزبور ثبت نام نام نکرده بودند، امسال هم از این هدیه محروم شده اند.
خادمی تاکید کرد: در شرایطی که شمار قابل توجهی از خبرنگاران استان امسال از دریافت هدیه اینترنت یک ساله رییس جمهوری بی نصیب مانده اند، عده ای دیگر با وجود خارج شدن از عرصه خبر، این هدیه را دریافت کرده اند.
عضو شورای مرکزی خانه مطبوعات کشور اظهار داشت: خانه مطبوعات خراسان شمالی تلاش کرده است ضمن تماس با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، به عنوان متولی اختصاص هدیه رییس جمهوری به خبرنگاران، این مشکل را برای چاره اندیشی با وی در میان بگذارد.
خادمی افزود: البته از طریق مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز پیگیر هستیم تا این مشکل را، که موجب محرومیت شمار زیادی از همکاران رسانه ای از این بسته اینترنتی شده، برطرف سازیم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این باره گفت: برای دادن هدیه اینترنت رایگان یک ساله به خبرنگاران، هیچ هماهنگی با ادارات کل ارشاد استان ها انجام نشده است.
حسین فرخنده افزود: به هر حال ما نیز از طریق مرکز و وزارتخانه پیگیر هستیم تا خبرنگارانی که استحقاق دریافت این هدیه را داشته ولی جا مانده اند، از آن بهره مند شوند.
بسته 120 گیگابایت اینترنت رایگان یکساله در حالی امسال به خبرنگاران تعلق گرفته است که هیچ سازوکاری برای ثبت نام افرادی که سال گذشته به هر علتی موفق به دریافت این بسته نشده بودند، دیده نشده است.
علاوه بر بسته اینترنت 120 گیگابایتی رییس جمهوری به خبرنگاران که امسال از طریق اپراتور رایتل فعال شد، اپراتور همراه اول هم یک بسته 200 گیگابایتی اینترنت به آنان هدیه داد که از قضا، لیست همراه اول برای دادن این هدیه نیز بر اساس ثبت نام شدگان پارسال بسته شده بود و بر این اساس خبرنگاران بی نصیب از بسته رییس جمهوری، از این بسته همراه اول هم بی نصیب ماندند.
استان خراسان شمالی 235 فعال رسانه ای دارد که بیشتر آنها در رسانه های مکتوب و خبرگزاری ها فعالیت می کنند.
منبع ایرنا
'); d.write('
به گزارش ایمنا، حجت الاسلام مهدی طاهری با اشاره به چهل و سومین دوره مسابقات قرآن کریم استان اظهار داشت: امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا، دستور اعمل برگزاری بر اساس رعایت کامل پروتکل های بهداشتی خواهد بود.
وی افزود: علاوه بر این به تمام افرادی که برای مسابقه در محل حضور دارند، پک بهداشتی شامل ماسک، مواد ضد عفونی کننده و ... تحویل داده می شود و برای جلوگیری از تجمع متسابقین در ساعت های مقرر شده و در دو گروه خواهران و برادران در دو روز 26 و 25 مرداد ماه شرکت خواهند کرد.
رئیس اداره قرآنی اداره کل اوقاف و امور خیریه اصفهان خاطر نشان کرد: حدود 360 نفر به این مرحله استانی راه یافته اند و ساعات حضور بین شهرستان ها تقسیم شده و حتی در همین راستا اختتامیه و افتتاحیه مسابقات نیز حذف شده است.
وی در خصوص رشته های فعلی مسابقات قرآنی به تفکیک خواهران و برداران گفت: برادران در 9 رشته حفظ کل، حفظ 20 جز ،10 جز و 5 جز، قرائت تحقیق، قرائت ترتیل، اذان، دعا خوانی و تواشیح شرکت می کنند و خواهران نیز در همه این رشته ها به جز اذان و تواشیح حضور خواهند داشت.
حجت الاسلام طاهری یادآور شد: به هر رشته ای 5 داور اختصاص داده شده و نمره نهایی بر اساس هر رشته روز بعد اعلام می شود. روز برگزاری مسابقات در 25 مرداد ماه برای برادران و 26 مرداد ویژه خواهران در دانشگاه علوم و قرآنی امام صادق (ع) واقع در دولت آباد برگزار می شود.
کد خبر 438754
به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی رسالت خطیری است که خبرنگاران برای انجام آن تلاش می کنند و سختی ها و چالش های حوزه کاری خود را تنها به خاطر به سرانجام رساندن رسالت خویش به جان می خرند و این فداکاری موجب تعالی، پیشرفت و توسعه جوامع می شود.
مشکلات عدیده خبرنگاران بر کسی پوشیده نیست؛ خبرنگارانی که هر روز به مشکلات عدیده مردم می پردازند، با کمبودهای بسیاری مواجه هستند؛ کمبودهایی که تنها در یک روز آن هم به مناسبت روز خبرنگار گفته می شود؛ مسوولانی که یک سال گوینده هستند تنها در این روز به مشکلات این قشر گوش می دهند در حالی که اقدام مهمی برای رفع مشکلات آن ها توسط مسوولین صورت نمی گیرد.
کانال های غیر مجاز خبری
ناهید ابراهیمی خبرنگار خبرگزاری ایرنا در گفت وگو با فارس، اظهار داشت: یکی از مشکلات عدیده خبرگزاری های رسمی و شناسنامه دار بیشتر حضور کانال های غیر مجاز خبری و تخریب مدیران و هجمه تهمت به آن ها، که موجب بدبینی نسبت به خبرنگاران و خدشه دار کردن جایگاه آن ها می شود.
وی افزود: نداشتن بیمه، عدم استفاده از تسهیلات کم بهره در شرایط خاص برای خبرنگاران، عدم معرفی خبرنگاران برتر و پیشکسوت به منظور حفظ جایگاه آنان از جمله مشکلاتی است که خبرنگاران با آن دست و پنجه نرم می کنند.
این خبرنگار، تصریح کرد: یک روز مختص به روز خبرنگار است ولی آن طور که باید بشود از خبرنگاران تجلیلی صورت نمی گیرد که امید است در سال های آینده مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
مسکن یکی از مطالبات خبرنگاران است
مجتبی قیطاسی خبرنگار تابناک نیز در گفت وگو با فارس مطرح کرد: نقش مهم خبرنگاران در آگاهی بخشی به افکار عمومی بی بدلیل است به طوری که توانسته اند لایه های پنهان خام فروشی، احتکار و موانع تولید را به اطلاع مردم و مسوولین برسانند.
وی افزود: امنیت شغلی، مسکن و معیشت یکی از مهم ترین مطالبات خبرنگاران دردمندی است که ان شاالله هر چه سریع تر این مشکلات توسط مسوولین مربوطه برای همیشه حل و فصل شود.
هزینه هر خبر بیشتر از دریافتی آن است
یکی دیگر از خبرنگاران ایرنا در گفت وگو با فارس، مطرح کرد: برای گرفتن یک خبر، خبرنگار هزینه ای که خرج می کند بیشتر از درآمد و دریافتی حاصل از آن است.
وی افزود: ای کاش نهادها و مسوولین همکاری بیشتری را با رسانه ها در خصوص موضوع وسیله ایاب و ذهاب داشته باشند؛ چرا که تمام هدف یک خبرنگار تهیه خبر است.
عدم همکاری مدیران و مسوولین
کبری هواسی خبرنگار خبرگزاری فارس نیز بیان کرد: مسوولین و مدیران کل در گزارش عملکرد، دقیق عمل نمی کنند آن ها می خواهند تنها عملکرد مثبت آن ها را بنویسیم تا مورد تشویق نهادهای برتر واقع شوند.
وی افزود: هر ساله با فرا رسیدن روز خبرنگار وعده و وعیدهایی جهت رفع برخی مشکلات خبرنگاران از سوی مسوولان داده می شود اما تاکنون این وعده ها عملی نشده است.
هواسی ادامه داد: بخشی از وظیفه هر خبرنگار این است که به بیان نقاط ضعف مسوولان بپردازد اما متاسفانه این امر به مذاق برخی مسوولان خوش نمی آید و همین امر سبب می شود که در جهت ساکت کردن خبرنگاران تلاش کنند.
عدم پاسخگویی مدیران
پژمان مهدوی مدیر پایگاه اطلاع رسانی تیتر آخر، گفت: مهم ترین دغدغه خبرنگاران فقدان پاسخگویی مدیران به اهالی رسانه است که دلایل مختلفی دارد، اگر مسوولان به نمایندگان افکار عمومی پاسخگو نباشند و چشم ناظر مردمی را نادیده قلمداد کنند سبب فساد می شود.
وی افزود:متاسفانه این رویه طی سال های اخیر در بین بخش عمده ای از مدیران باب شده که استمرار آن بسیار خطرناک است اینکه مدیر به راحتی از پاسخگویی به خبرنگاران سر باز زند.
مدیر مسول پایگاه اطلاع رسانی تیر آخر در پایان گفت: از مسوولان ارشد استان انتظار است، ابتدا خود و سپس مدیران زیرمجموعه را در استان رهنمون به پاسخگویی به خبرنگاران کنند تا هم مردم در جریان امور قرار گرفته و هم اینکه چشم ناظر مردمی همواره بر روی مدیران باز بماند.
اهالی رسانه مشکل بیمه ندارند
یونس قیطانی معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در ایلام، گفت: حل مشکلات خبرنگاران در محدوده توان استانی نیست؛ اهالی رسانه مشکل بیمه ندارند و فرآیند خاصی برای برخورداری از بیمه از طریق صندوق اعتباری هنر وجود دارد؛ مشکل نوع بیمه پرسنل پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی است که برای حل این مشکل و برخورداری از بیمه ارزان خبرنگاری مکاتبه و رایزنی شده و بستگی به رایزنی سازمان تامین اجتماعی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.
وی افزود: استفاده از ابزارهای جدید و پتانسیل فضای مجازی در کنار تولید محتوای رسانه ای، ارتقا سواد رسانه ای و روی آوردن به تحلیل، گزارش و... به جای پرداختن صرفا به خبر، می تواند دریچه جدیدی برای تثبیت و ارتقا اهالی رسانه باشد.
معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام، تصریح کرد: رسانه های استان کم کم باید بپذیرند میزان یارانه های رسانه ای و ضوابط برخورداری از آن روز به روز سخت تر می شود و عدم حمایت بخش خصوصی قدرتمند و فقدان آن در استان، سختکوشی بیشتری را از سوی خانواده رسانه استان می طلبد.
انتهای پیام/ 970813
احمدرضا احسانی روز جمعه در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: نمایشگاه سراسری کتاب را در سال جاری با مساعد شدن شرایط و فروکش کردن بیماری کرونا در مهرماه برگزار می کنیم و بن تخفیف اختصاص یافته به مردم ارائه می شود.
وی اضافه کرد: توانست بخشی از نیاز مردم به این کالای فرهنگی را فراهم کند به طوری که 2 برابر پیشبینی های صورت گرفته در این رویداد کتاب به فروش رفت.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان تاکید کرد: نمایشگاه کتاب سال قبل 765 میلیون تومان فروش داشت و همه را شگفت زده کرد که مهمترین دلیل آن ارائه کتاب با تخفیف های ویژه، تنوع موضوع، حضور ناشران برجسته و تامین نیاز همه سلیقه ها و گروه های سنی بود.
احسانی گفت: برپایی موفق نمایشگاه کتاب در سال قبل موجب شد 30 درصد بن کتاب استان همدان افزایش یابد و این به نفع مردم فرهنگ دوست همدان است.
وی با بیان اینکه از سال 97 تحریمها تاثیر بسیاری بر نرخ کاغذ گذاشته افزود: کاغذ مورد استفاده در چاپ کتاب وارداتی است هر چند بخشی از کاغذ مورد نیاز روزنامه از بازیافت تامین می شود اما نشر کتاب وابسته به کاغذ وارداتی است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان خاطرنشان کرد: ارز دولتی اختصاص یافته به کاغذ مشمول چاپخانه ها برای انتشار کتاب نمی شود و فقط مختص روزنامه و کاغذ رول است و همین موضوع یکی از دلایل مقرون به صرفه نبودن چاپ و نشر کتاب محسوب می شود.
احسانی تاکید کرد: مصرف کننده به دنبال کالای ارزان است و در حال حاضر قیمت کتاب موجب شده این کالای فرهنگی حضور کمرنگی در سبد اقتصادی خانواده ها داشته باشد.
به گفته وی علاوه بر گرانی کتاب برخی عوامل مانند رونق و ترویج کتابهای الکترونیکی و صوتی موجب شده ذائقه مردم از کتابهای کاغذی به فضای مجازی تغییر کند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان بیان کرد: در مجموع تمام این عوامل دست به دست هم داده اند تا کتاب مانند گذشته مشتری و خواهان نداشته باشد که این اوضاع ناشران و کتابفروشان را معترض کرده است.
وی با اشاره به برگزاری نمایشگاه های غیر رسمی و دوره ای در گوشه و کنار شهر گفت: در این فضاها کتاب با تخفیف های 50 تا 60 درصدی به فروش می رسد که بیشتر آن ها چاپ سالهای قبل هستند برخی دیگر هم به شیوه زیراکس منتشر شده اند که هنگام مطالعه به چشم آسیب می رساند.
احسانی گفت: با همه این مشکلات در 6 ماه دوم سال گذشته میزان فروش کتاب در همدان افزایش یافت که دلیل آن اختصاص 90 میلیون تومان بن تخفیف اختصاص یافته به کتابفروشی ها بود که بسیار مورد استقبال دوستداران کتاب قرار گرفت.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان ابراز امیدواری کرد: با برپایی نمایشگاه سراسری کتاب در سال جاری بتوانیم به بخشی از تقاضای مردم پاسخ دهیم و حضور این کالای فرهنگی را در سبد خانواده ها پررنگ کنیم.
استاد شیرمحمد اسپندار در سال 1310 هجری خورشیدی در بمپور بلوچستان متولد شد. در نوجوانی برای پیدا کردن کار به پاکستان رفت و در سال 1337 پس از کسب تجربه در زمینه موسیقی به ایران بازگشت.
زندگی استاد اسپندار نیز با دشواری هایی که خیلی از هنرمندان نواحی با آن رو به رو بوده اند، سپری شده است. چند سال پیش منطقه بمپور گرفتار سیل شد و آب خانه ی او را با خودش برد. مجبور شد، دو سالی را در چادر سر کند تا خانه ای برایش دست وپا کنند. کشاورزی و گله داری هم تنها راه امرار معاش او بود؛ چون تنها ماهی 180 هزار تومان حقوق می گرفت.
او یک نوازنده معمولی نیست؛ مردی است که موفق به کسب دکتری افتخاری موسیقی سنتی از کشور فرانسه شده و تنها کسی است که می تواند ساز دونلی را بنوازد.
دونلی زدن به این معنا است که هنرمند بتواند دو نی را همزمان در دهان بگذارد و بنوازد. دونلی، ساز محلی منطقه سیستان است و شیرمحمد اسپندار هم با نگاه کردن از روی دست یک نفر دیگر، نواختن را یاد گرفت؛ اما همان یک نفر هم چند سال پیش از دنیا رفت و اکنون تنها شیرمحمد مانده است به عنوان دونلی نواز ایران.
این هنرمند به گوشه و کنار دنیا سفر کرده و در اروپا هم ساز زده است. تندیس او و نخستین دونلی در موزه تهران به یادگار گذاشته شده است.
شیوه نوازندگی شیر محمد اسپندار در پنجمین اجلاس کمیته ثبت میراث ناملموس در فهرست میراث معنوی کشور ثبت ملی شده است.
در این بخش میتوانید به تماشای هنرنمایی این هنرمند بنشینید:
الله بخش، پسر استاد اسپندار در تماسی که خبرنگار ایسنا با او داشت، درباره وضعیت جسمانی پدرش می گوید: پدرم حدود دو سال است که به علت مشکلات بینایی و داخلی و کهولت سن در بستر بیماری به سر می برد و تحت درمان است. چند وقتی بود که پدرم حال جسمانی خوبی نداشت و در بیمارستان بستری بود ولی به علت مشکلات و شرایطی که جامعه به خاطر ویروس کرونا با آن درگیر است، ترجیح دادیم او را در منزل بستری کنیم. البته اکنون حالش بهتر است.
از او درباره وضعیت بیمه پدرش سوال می کنیم. پاسخ می دهد: پدرم از طرف موسسه هنرمندان پیشکسوت بیمه است ولی به این صورت که باید مبلغی را پرداخت کند تا از بیمه استفاده کند؛ به همین دلیل از سال 60 از طرف خودم تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی است. از طرفی از سمت وزارت ارشاد نیز تا به حال بیمه درمانی دریافت نکرده است.
فرزند استاد اسپندار ادامه می دهد: تا به حال چندین بار شده است که از طرف موسسه هنرمندان پیشکسوت و یا وزارت فرهنگ و ارشاد با ما تماس گرفته و پیشنهاد داده اند که اگر کمک خواستیم آماده هستند ولی ترجیح داده ایم خودمان هزینه های درمان پدر را به هر طریقی که شده تأمین کنیم و پیش خودمان باشد.
او در پایان با بیان اینکه در شهر ایرانشهر واقع در مرکز بلوچستان زندگی می کنند، درباره فعالیت موسیقی سال های اخیر پدرش عنوان می کند: از آنجایی که پدر در سال های اخیر بیمار بوده توانایی فعالیت موسیقی نداشته ولی تا چند سال پیش کسانی که علاقه داشتند نزد پدرم می آمدند و با او برنامه اجرا می کردند اما اینکه بخواهد به خارج از شهر یا کشور برای برگزاری کنسرت برود از لحاظ جسمانی امکانش وجود نداشته است.
انتهای پیام
کبنا ؛ شهریار کریمی موسیقی دان و خواننده کهگیلویه و بویراحمد و ایران در گفت و گو با کبنا نیوز از لزوم احیای موسیقی محلی و حمایت از هنرمندان می گوید. کریمی در موسیقی، مسیر علم و تجربه را طی کرده. معتقد است باید سلیقه موسیقایی مان را تقویت کنیم، و موسیقی اصیل گوش دهیم. کریمی تجربیات جالبی در کارش داشته، او از چگونگی شروع به خواندن، و همینطور خجالت و کم رویی اش در کلاس آواز می گوید. در این گفت و گو، این موسیقی دان و خواننده کهگیلویه و بویراحمدی را بیشتر بشناسید و با ارزشمندی موسیقی لری آشنا شوید.
شروعی با انصراف از رشته ی تئاتر
از سال 1379 به طور رسمی وارد فضای هنری شدم و با دوست عزیزم آقای روحانی مقدم در تئاتر تاریکی پرهمهمه با کارگردانی مرحوم افشاریان عزیز شروع کردم که من در آنجا نقش یک سیاهی لشکر را داشتم در فضای رسمی و حرفه ای تئاتر شروع کردم.
سال 79 در کنکور هنر رشته ی بازیگری تئاتر بوشهر قبول شدم، اما اولویت اولم موسیقی بود، به خاطر همین هم به طور غیررسمی موسیقی را دنبال می کردم. تقریباً ترم سه بودم که به دلیل اینکه علاقه ای به تئاتر نداشتم و می دانستم نمی توانم در این فضا رشد کنم انصراف دادم و در کلاس های رسمی آزاد موسیقی در شیراز شروع به کار کردم و تا سال 87 چندین آموزشگاه را تجربه کردم و بطور رسمی با خواننده های فولکلور استان کهگیلویه و بویراحمد همچون آقا سهراب، میرزا ایرج، آقای رضوانی، آقای اسفندیار احمدی فعالیت داشتم و مکان هایی که اجرا داشتند، بنده به عنوان نوازنده کمانچه فعالیت می کردم. هرچه تجربه دارم، مدیون موسیقی این دوستان عزیز مخصوصاً فولکلوریک یا موسیقی محلی هستم.
در بخش محلی و موسیقی اصیل استان کهگیلویه و بویراحمد، مدیون آقاسهراب شفیعی و میرزا ایرج موسوی هستم که این ها یک نسل قبل از ما فعالیت می کردند و موسیقی اصیل کهگیلویه و بویراحمد را احیا کردند.
همسری که آینده را می دید
یک شب در جمع دوستان هنرمند بودیم که همسرم به من گفت؛ آواز بخوان، به او گفتم جلوی این هنرمندان بزرگ نمی توانم بخوانم. به هرحال با هر خجالتی که بود، در جمع دوستان خواندم، چون هم استرس داشتم و هم کمرو بودم و چون فقط نوازنده بودم اعتماد بنفس ضعیفی در آوازخواندن داشتم. ولی همان بار اول که آواز خواندم با اقبال گرم دوستان روبرو شدم. آوازی که خواندم، تصنیف آروم جونوم، گل مهربونوم، بردی خیالم، ای خدا، تش زدی به جونوم را ساختم. آوازی بود که بعدتر در اولین آلبوم رسمی ام به عنوان آلبوم وار آوردم، که در سال 90 منتشر شد. این را همیشه برای خودم می خواندم و در آن جمع دوستانه هم خواندم، هم شعر و بیتش قشنگ بود، و ملودی اش را اولین بار استاد فرود گرگین پور از ایل قشقایی ها ساخته بود. اما من با یک تنظیم کوچک تغییری در آن ایجاد کردم. دوستان گفتند صدای خیلی خوبی داری، همسرم از من خواست که دوره های خوانندگی را در اصفهان بگذرانم.
خجالت و کم رویی به وسعت انتظار در کلاس های درس
سال 87 برای دوره خوانندگی به اصفهان رفتم و بخاطر کم رویی و خجالتی که داشتم بعد از یکسال توانستم بخوانم. سال 88 نزد استاد عسکری دوره خوانندگی را گذراندم که از شاگردهای خوب و بنام محمدرضا شجریان بود. من بخاطر کم رویی نمی خواندم و منتظر می ماندم تا هنرجویان از کلاس بروند و بعد بخوانم. استاد عسکری به من گفت اینطور نمی شود، باید بخوانی. می خواهی بخوان و نمی خواهی دیگر کلاس نیا. اصل و اساس آواز و خوانندگی این هست که کم رویی را کنار بگذاری و اعتماد به نفس داشته باشی. اینطور شد که شروع کردم به خواندن. استاد صدایم را تأیید کرد و گفتند: صدایت خوب است، و ادامه بده .
15 شهریور سال 88 در کلاس استاد عسکری در اصفهان حضور پیدا کردم و چهارسال ردیف های آوازی ایران را با هر مشقت و مشکلاتی که بود در آن کلاس گذراندم. هفته ای یک روز با اتوبوس به اصفهان می رفتم و تا ساعت یک شب به یاسوج برمی گشتم.
در همان سالها برای دانشگاه نام نویسی کردم. دانشجوی ورودی سال 90 رشته کاردانی موسیقی تهران بودم و در آنجا با اساتید خوبی همچون استاد مجید درخشانی، استاد کیوان صادقی، استاد هوشنگ ظریف، علی اکبر شکارچی آشنا شدم. این ها را می گویم که عده ای از جوانها بدانند من یک شبه به اینجا نرسیدیم که یک آواز را روی صحنه بخوانم.
آواز خواندن در منزل استاد وقتی همه خوابند
خاطره شیرینی از اولین آلبومم دارم که برایتان می گویم. استاد سید همت هاشمی رییس انجمن موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد گل سرسبد و استاد بزرگ موسیقی استان و استاد مسلم موسیقی منطقه جنوب هستند و به گردن همه اهالی موسیقی استان حق دارد، قبل از اینکه آواز رسمی در آلبوم وار را با حمایت ایشان بخوانم، با بنده تماسی گرفت و گفت که شنیدم که دوسه سالی هست کلاس آواز می روی، چرا بی خبر؟! گفتم خواستم به جایی برسم و بعد شما از من تست بگیرید . گفت من راغبم همین الان که ساعت 12 و 30 دقیقه شب هست خانه ی من بیایی . من همان ساعت به منزل استاد هاشمی رفتم و گفت آواز بخوان. گفتم خانواده شما خواب هستند . گفت بخوان. خواندم و گفت نمی دانستم که آواز می خوانی و صدایت خیلی خوب است . گفت یک پیشنهاد بهت می دهم . گفتم چه پیشنهادی ؟ گفت پیشنهاد می دهم که یک آلبوم موسیقی باهم منتشر کنیم، و خوانندگی کن . گفتم بنده آواز لری نخواندم هرچه خوانده ام فارسی بوده . گفت جنس صدایت جدید هست، و استارت آلبوم را همان شب زد .
سال 90 بود که با استاد حمید توفیقی بروجانی از آهنگسازان خوب و بنام عرصه موسیقی صحبت هایی کردیم، و
ما مخلص مردم هستیم، گفته ام و بازهم می گویم، اگر مردم را از دست دادیم هیچ نداریم. ما به واسطه ی مردم به اینجا رسیدیم و اگر مردم را هم از دست بدهیم دیگر هیچ نداریم.
اینگونه ضبط آلبوم وار شروع شد، که با تنظیم ایشان در سال 91 انتشار پیدا کرد.
بازی صنعت و پولی که هنرمند را به بن بست می کشاند
بعد از آلبوم وار، من و گروهم در بیش از 50 جشنواره مختلف کشور شرکت کردیم و مقام های برتر صحنه ای را کسب کردیم. چندین اجرا و کنسرت با اساتیدی همچون درخشانی، علی اکبر شکارچی، کیوان صادق و هوشنگ ظریف برگزار کردیم. دومین آلبوم من هم چندروز پیش انتشار پیدا کرد. بعد از آلبوم وار، تصانیف کهگیلویه و بویراحمد را جمع آوری کردم و محصول آن 5 آلبوم شد که تا کنون به بازار نیامده است.
دومین آلبوم من بنام درای با تنظیم میرزا مسعود موسوی انجام شد، نوازندگان این آلبوم آقایان سامان جعفری نوازنده نی، پژمان سعیدی نوازنده تمبک، محمود بیضایی نوازنده سنتور و میرزا مسعود موسوی نوازنده تار، سه تار، هور و آکاردئون بودند. درای به معنی وسیله ای برای برخی از احشام عشایر هست. متاسفانه آلبوم درای را نتوانستم به بازار عرضه کنم، چون برای انتشار باید تیراژ آلبوم به 10 هزار نسخه می رسید که حدود 50 میلیون تومان هزینه می برد، قبل از آن هم هزینه ای برای ساخت و تنظیم پرداخت کرده بودیم و دیگر نتوانستم که چنین هزینه هایی را پرداخت کنم. این آلبوم 5 سال پیش آماده بود و بخاطر اینکه هزینه ای نداشتم، نتوانستم، منتشر کنم . آلبومی که چند روز گذشته انتشار دادم به صورت محدود و فقط برای دوستانم، تعدادی سی دی منتشر کردم، متاسفانه الان هیچ استودیویی در کشور به دلیل بضاعت مالی این آلبوم را ندارد و هم استانی های عزیز هم از این آلبوم بهره مند نشدند. اگر همتی برای انتشار آلبوم صورت می گرفت، می شد این تصور شیرین را پروراند که همه مردم هم زبانم یک درای در خانه هایشان داشتند، ولی به مشکل خوردیم و متاسفانه برای آلبوم های بعدی من هم همین اتفاق خواهد افتاد.
سه آلبوم دیگر در دست میکس هستند که به زودی منتشر می شود. چهار آلبوم دیگر به نام های کرنا، مهربونی و.. داریم که به زودی وارد سیستم فضای مجازی می شود.
هزینه های آلبوم را خودم تقبل کردم و تنها مشکل انتشار این آلبوم هاست. از آقای کمالوندی مدیرکل اسبق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که تحول عجیبی برای هنرمندان به وجود آورد و ارزش و اهمیت خاصی به آن ها داد تشکر می کنم. اما از مسئولان می خواهم هنرمندان را حمایت کنند، هنرمند هرچه دارد پای آموزش گذاشته است، وقتی به خروجی کار خود می رسد، باز هم باید هزینه کند تا به گوش مردم برسد، هنرمندی که پول نداشته باشد چطور می تواند آلبوم و کلیپش را به دست مردم برساند . از تمام مسئولان خواهش می کنم که حداقل این مطلب را می خوانند به داد هنرمندان برسند، از فیلم ساز و عکاس و موسیقیدان گرفته تا افرادی که در هنرهای تجسمی و هنرهای دستی فعالیت می کنند.
اگر مردم حمایت نکنند، هنرمند به بن بست می رسد وقتی که هنرمند فکرش کار نکند، نمی تواند خلاقیت داشته باشد و نمی تواند، کارهای خوبی را ارائه دهد.
موسیقی والا؛ عِرق به فرهنگ و ایل و ریشه
ما دوست داریم که این فرهنگ را در استان خودمان هم داشته باشیم، همچون استان های لرستان، کردستان و چهارمحال بختیاری که از هنرمندان محلی خود حمایت می کنند. متاسفانه جای خالی حامی های دلسوز احساس می شود. تمام اسپانسرهایی که در اختیار هنرمندان هستند از دل ایل و تبارشان بیرون می آید. مهم نیست که این فرد وضع مالیش خوب باشد. یکی از هنرمندان چهارمحال بختیاری می گفت که یک آلبوم منتشر کردم و هزینه این آلبوم را سوپری های محله جمع آوری کردند. اینکه افراد درک عمیقی از هنر و اثرگذاری هنر داشته باشند مهم هست، مهم نیست که بنده پیش فلان مدیرکل بروم و آن مدیر اسپانسر شود، مهم این است که فضا و جامعه ای که در آن هستم به این تفکر برسد. هنرمندی که زندگیش را برای موسیقی گذاشته است، می خواهد هنرش را برای مردم و ارتقای فرهنگ بسازد و تلاش کند، هنرمندی که سال ها از زن و بچه گذشته، برای اینکه هنر والا و ارزشمندی را به جامعه ی خود ارائه کند، دانش و بینشش را بالا برده، بخاطر عِرق به فرهنگ و ایل و ریشه اش، خواسته یک کار در شأن و شخصیت مردم خود ارائه کند.
هنرمندان دستشان بسته است / هنر محلی را حمایت کنید
ما مخلص مردم هستیم، گفته ام و بازهم می گویم، اگر مردم را از دست دادیم هیچ نداریم. ما به واسطه ی مردم به اینجا رسیدیم و اگر مردم را هم از دست بدهیم دیگر هیچ نداریم. آن هایی که دستشان به دهنشان می رسد، اگر می توانند به داد هنرمندان برسند، تا به بن بست نرسند که اگر به بن بست برسند، دیگر فاتحه ما خوانده است و موسیقی ما به دست کسانی می افتد که به لحاظ شعری و ملودیک هیچ اطلاعات آکادمیک و حرفه ای و اصالت شعری ندارند، این ها پیشواز و سردمدار می شوند و این برای فرهنگ و جامعه ما وضعیت خوبی را رقم نمی زنند. هرکسی باید در کار خودش فعالیت کند. من با کار حرفه ای در سمینارها، شبکه های تلویزیونی، همایش ها حضور پیدا کنم و آن دوستان هنرمندی که در فضاهای خانوادگی و دوستانه ای که نیاز به شادی هست حضور پیدا کنند. آن ها هم زحمت کشیدند. آن هنرمندانی که بسیاری از مردم آن ها را دوست دارند و در مراسم های شادی زحمت می کشند به گردن مردم حق دارند، اما شرایط فعالیت آن ها با فعالیت هنرمندان متفاوت است. امیدوارم که دست اندرکارهایی که دستشان می رسد، واقعاً حمایت کنند تا بتوانیم آثار و آفرینش های هنرمندان را به دست مردم برسانیم. غیر از این چیزی نمی خواهیم.
من یک موزیسین هستم و زندگیم را در موسیقی گذاشته ام باید با فراغ بال قدم بردارم، صبح که بیدار می شوم دغدغه ام فقط خلق موسیقی و آواز باشد.
امیدوارم که دست اندرکارهایی که دستشان می رسد، واقعاً حمایت کنند تا بتوانیم آثار و آفرینش های هنرمندان را به دست مردم برسانیم. غیر از این چیزی نمی خواهیم.
اما متاسفانه اینقدر مشکلات هست که موسیقی دغدغه آخر من شده است . وقتی دغدغه آخری موسیقی باشد کیفیت کار پایین می آید. امیدوارم که این آلبوم را به خوبی و خوشی منتشر کنم و امیدوارم فردی تماس بگیرد و بگوید که آقای کریمی ما هم در این کار سهیم هستیم و می خواهیم برای آلبوم های دیگر حمایت کنیم.
از یک طرف مسئولان به موزیسین اهمیت نمی دهند، و از طرفی مردم به فرهنگ، موسیقی محلی و آداب محلی اهمیت نمی دهند. چه اقدامی باید صورت بگیرد که مردم و مسئولان دغدغه هنر را داشته باشند؟ چه راهکاری می دهید که مسئولان به جای پشت میزنشینی این دغدغه را بین مردم ترویج دهند؟
من احساس می کنم متولی احیا و ترویج آداب و فرهنگ محلی اداره فرهنگ و ارشاد و اداره میراث فرهنگی است، ما از شرکت نفت یا اداره امور دارایی انتظار نداریم، اما برخی مواقع از دل برخی از سازمان ها حمایت هایی صورت می گیرد که اصلاً فکرش را هم نمی کنید که بودجه یا ردیفی برای آن ها درنظر گرفته شده باشد، برخی مواقع می بینید که بعضی از مدیران آنقدر هنر دوست هستند، با اینکه رشته تحصیلی و سازمان و محل کار او به هنر نمی خورد، اما در ترویج و احیای هنر سهیم می شود و مشارکت می کند. اداره فرهنگ ارشاد و میراث فرهنگی متولی است، مثلاً در برخی از رسانه ها یک هنرمندی کار موسیقی انجام می دهد، روابط عمومی های ادارات اگر فعال باشند، یکی از وظایف تبلیغاتی شان این است که با آن هنرمند تماس بگیرند و فعالیت های هنرمند را به صورت بسته های فرهنگی به مهمان ها و توریست ها ارائه دهند. با این اقدام خود به خود موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد معرفی می شود، اما اگر فرهنگ و ارشاد و میراث فرهنگی اقدامی نکنند، در سمینارها هنرمندان را دعوت نکنند، موسیقی باید از چه مجرا و کانالی به گوش مردم برسد؟ بنابراین سلیقه شنیداری مردم ضعیف می شود و مردم خودشان را با آهنگ های تتلو سرگرم می کنند. آن درک و دریافتی که باید از طریق موسیقی فاخر ما دریافت شود، وقتی موسیقی نیست که گوش دهد، آن گوش به موسیقی سطح پایین عادت می کند و این روی فرهنگ جامعه اثرگذار است و پیامدهای منفی ای دارد که اصلاً دیگر نمی توان به آن کمک کرد.
یک بار به یکی از اساتید گفتم، بیاییم، ساختار شکنی کنیم، و به ریتم های امروزی تر وارد شویم، اما استادم در مخالفت با این حرف گفت ما باید کار خودمان را انجام دهیم، سطح موسیقی مردم پایین باشد، باید این سطح مردم، بالا بیاید. نه ما پایین بیایم. ما یک رسالت و اصالتی داریم و باید حتماً سلیقه شنیداری مردم بالا بیاید . اگر ما که به لحاظ حرفه ای سال های سال زحمت کشیدیم و دوستانی که در این عرصه هستند میدان را خالی کنیم قطعاً موسیقی های مبتذل جای موسیقی های خوب و فاخر را می گیرد.
دوستانی که حرفه ای و اصیل کار می کنند باید میدان دار باشند، باید همیشه حرفی برای گفتن داشته باشند، باید با اقتدار و کارهای سطح بالا وارد میدان شوند که سلیقه موسیقیایی مردم حرفه ای شود و بالا برود، اگر غیر از این باشد موسیقی مبتذل جایگزین موسیقی فاخر و حرفه ای ما می شود و هیچ وقت نمی توان وضعیت را بهبود داد، متاسفانه الان هم تقریباً این اتفاق افتاده است.
چرا کسی دغدغه موسیقی کهگیلویه و بویراحمد را ندارد و دغدغه فرهنگی که گذشتگان داشتند کم فروغ و کم اهمیت شده؟
بخش عظیمی از این فضا که همه گریبان گیرش شده اند، مشکلات اقتصادی و روز مرگی انسان هاست. روزمرگی ها در بی تفاوتی دخیل است، شاید فردی بی تفاوت نباشد اما دغدغه زندگیش نانی برای خانواده باشد و الان هم آنقدر شرایط اقتصادی و مالی زندگی سخت شده که نمی تواند آن عرق و علاقه به موسیقی وطنی را حفظ کند. ترجیح می دهد به جای فکر کردن به موسیقی، به کارگری و بدبختی هایش فکر کند و در فضای زندگی خودش فرو برود. خیلی ها هستند که سلیقه هنری سطح بالایی دارند، اما آنقدر درآمدشان ضعیف هست که به راحتی ذهنشان تسخیر شده. آن آدم نمی تواند علاقه اش را در جامعه نشان دهد.
آن بخشی که در کهگیلویه و بویراحمد درآمد خوبی دارند با تشکیل یک انجمن، سازمان مردم نهاد یا تیم، می توانند دغدغه هنرمندان لر، حتی لر تهران نشین را برطرف کند. این تیم می تواند هنرمندان را زیرمجموعه خودش قرار دهد، صندوقی برای هنرمندان قرار دهد که هنرمند با فروش اثرش، پولی را که به صورت تسهیلات گرفته به صندوق انجمن برگرداند. این پول شخصی خرج نمی شود، بلکه به هنرمند برای ارائه هنرش کمک می کند. این باعث می شود که دغدغه ای که سال های سال هنرمندان استان کهگیلویه و بویراحمد را به شرایط بسیار بدی رسانده، برطرف شود.
انجمن موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد نمی تواند این اقدام را انجام دهد؟
بودجه ای بسیار محدودی از طرف وزارت ارشاد برای جشنواره و سمینار و.. برای یکسال به استان داده می شود. این بودجه کم فایده ای ندارد.
شاید در سال 10 کار هنری داشته باشیم و حدود یک میلیارد شود، این هزینه را هیچ اداره ای قبول نمی کند، اما اگر سازمان مردم نهادی تشکیل شود و افرادی که وضع مالی خوبی دارند بانی این انجمن باشند همه ی مشکلات هنرمندان برطرف می شود.
اگر این صندوق تشکیل شود موسیقی، هنر، فیلم سازی و.. استان جان دوباره می گیرد، چون هنرمند دیگر دغدغه ای ندارد و کارش را ادامه می دهد. این موضوع نیاز به حامی دارد.
موسیقی کهگیلویه و بویراحمد چه جایگاهی دارد؟
خدا را شکر نسبت به 10 سال گذشته هم مخاطبین حرفه ای موسیقی در استان بیشتر شده، و هم به لحاظ فعالیت های موسیقی نسبت به ده سال گذشته وضعیت خوبی داریم. الان در استان استودیوی حرفه ای، نوازنده های حرفه ای و آهنگ سازهای حرفه ای داریم، ما از هر جهت بی نیازیم و رشد 90 درصدی داشتیم
بخش عظیمی از این فضا که همه گریبان گیرش شده اند، مشکلات اقتصادی و روز مرگی انسان هاست. روزمرگی ها در بی تفاوتی دخیل است، شاید فردی بی تفاوت نباشد اما دغدغه زندگیش نانی برای خانواده باشد و الان هم آنقدر شرایط اقتصادی و مالی زندگی سخت شده که نمی تواند آن عرق و علاقه به موسیقی وطنی را حفظ کند. ترجیح می دهد به جای فکر کردن به موسیقی، به کارگری و بدبختی هایش فکر کند و در فضای زندگی خودش فرو برود.
اما چون پوششی نداشتیم احساس می شود که رشدی نداشتیم. 10 سال پیش ملودی داشتیم که توسط بختیاری ها خوانده می شد، بخاطر اینکه در استان کهگیلویه و بویراحمد نوازنده، خواننده، آهنگ ساز و استودیو نداشتیم، ملودی های ما مثلاً در چهارمحال و بختیاری و به نام این استان ضبط می شد.
آیا این اتفاق افتاده است؟
بله، خیلی از ملودی های استان کهگیلویه و بویراحمد به همین دلیل به نام استان های دیگر نوشته شد، به دلیل اینکه سال های خیلی زیاد متخصص در حوزه موسیقی نداشتیم، این باعث شد که شهرهای همسایه ملودی به گوششان می خورد، می رفتند و بنام خود ضبط می کردند.
انصافاً تنها آقای اسدپور در آلبوم خود اشاره به استان کهگیلویه و بویراحمد می کردند، ایشان فرد قدردانی بود و اینکار را کردند. همه لر هستیم اما بحث تخصصی این هست که آیا نسبت به چندسال پیش رشدی داشته یا خیر. قبلاً چون متخصص نداشتیم بخشی از ملودی استان کهگیلویه و بویراحمد توسط دوستان در چهارمحال بختیاری ساخته می شد.
جامعه هنرمندان حرفه ای استان کهگیلویه و بویراحمد از هنرجویان استقبال می کند؟
در آموزشگاه کیان بانگ مهر، هنرجویانی داریم که به مرحله اجرا رسیدند و حتی کنسرت اجرا کردند. سال 90 آموزشگاه موسیقی را تأسیس کردم، با 10 نفر شروع کردم. الان هنرجویان پا به پای ما بالا می آیند، هم ساز و هم آواز خوب می خوانند. آدرس آموزشگاه ما میدان عقاب، خیابان ستارخان. آموزشگاه موسیقی کیان بانگ مهر هست. افتخار ما این هست، که در سال، 10 هنرجو تربیت کنیم.
استقبال جوانان به موسیقی محلی چطورهست؟
خیلی زیاد هست. در گذشته مدرس خانم نداشتیم و حتی اجازه به بانوان نمی دادیم که به آموزشگاه بروند. به همین خاطر مدرس خانم نداریم. ولی از 10 سال پیش تا الان این اجازه را می دهیم که بانوان نیز به کلاس موسیقی بروند. بنابراین باید 15 سال بگذرد تا آن خانم مدرس شود، این نقطه ی خوبی است که مردم ما سطح فرهنگشان بالا آمده، سطح شنیداری و درک و دریافتشان از موسیقی بالا آمده که اول موسیقی بعد زبان را یاد بگیرند. دغدغه شان موسیقی شده است.
همین همایش ها و جشنواره ها در فضای مجازی باعث شده که خانواده ها استقبال خوبی از موسیقی داشته باشند.
اداره ارشاد در چه زمانی در اوج حمایت از هنرمندان بود؟
بی نظیرترین زمان، زمان آقای کمالوندی بود. البته بخاطر وضعیت کرونا می توانم بگویم آقای پیرسبزی چون هنرمند بوده و در بدنه موسیقی بوده و تمام زندگیش با بچه های موسیقی بوده از آقای کمالوندی هم بهتر حمایت می کنند و فکر می کنم با راهکارهای سید همت هاشمی می تواند دوران طلایی به وجود بیاورد.
چیکار کنیم که موسیقی محلی استان کهگیلویه و بویراحمد بهتر از گذشته شود؟
احساس می کنم اگر بخواهیم موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد هم بهتر و هم بکرتر شود باید یک فیدبک به گذشته داشته باشیم
ما باید به گذشته برگردیم چون هر گیاهی شناسنامه اش و عصاره اصالتش و ریشه اش در گذشته اش هست و ما باید حتماً به گذشته برگردیم. اگر بخواهیم یک پیشینه و معرفی خوبی دررابطه با موسیقی داشته باشیم باید به گذشته برگردیم. در تمام مناطق یک سری ملودی های اصیل وجود دارد که با روزمرگی های تمام آن دیار سروکار داشته، باید آن ها را کشف و ضبط کنیم و با متد امروزی ساخته و تنظیم شود. اگر این اتفاق بیفتد چون استان کهگیلویه و بویراحمد موسیقی بکری هست هنوز آنچنان پوشش داده نشده خیلی از مناطق هستند که هنوز موسیقی شان را کسی کشف نکرده است. ما وظیفه داریم این اصالت را اجرا کنیم.
با متد، متناسب با زمان و موقعیت امروزی ارائه شود. اگر یک قطعه را می خواهیم بسازیم باید به گستره ی عامه پسندی آن دقت کنیم و حتی در ساختن یک قطعه، آن کودک ده ساله را هم باید درنظر بگیریم. باید طوری سازهایمان را رنگ آمیزی کنیم که با تمام ذائقه ها سازگاری داشته باشد.
و اینکه اگر به این تحقیق و پژوهش ادامه دهیم خیلی از کسانی که نمی توانند وارد شهر شوند یا مشکلات اقتصادی دارند و فقیر هستند و کارشان باعث می شود نتوانند به شهر بیایند. هنرمند می تواند کسانی را کشف کند که هم به جامعه هنری ما بتوانند کمک کنند و هم می تواند شخص را از آن دغدغه نجات دهد.
وقتی یک فرزند روستایی یا عشایری را کشف کنم و رایگان آموزش دهم تا راهکار ملودی قدیمی را اصلاح کند و ادامه دهد، خوشحال می شوم، چون اگر این اقدام را نکنم، فرزندانمان دنبال تتلو و موسیقی مبتذل می رود. پس من می توانم موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد را با یک ترفند امروزی برای موسیقی ایرانی و محلی بسازم. درغیر این صورت یواش یواش موسیقی ایرانی کمرنگ و از بین می رود. حتماً باید روی فکر و ایده های کودکان و نوجوانان کار کنیم. و به بهترین شکل آموزش دهیم. تا حافظ نغمه های اصیل و میراث فرهنگی ما باشند. و گر نه در آینده هیچ یار یاری نخواهیم داشت و به فراموشی سپرده می شود و نسلشان منقرض می شود.
برای اینکار باید مسئولان هم پای کار بیایند؟
بله، وقتی خواستیم به دورترین نقطه کهگیلویه و بویراحمد برویم باید با یک امکاناتی آنجا بروم باید اداره میراث فرهنگی و اداره ارشاد حامی باشند. ما باید حمایت شویم تا اینکار را انجام دهیم هرچند برخی مواقع حمایت نمی شویم و اینکار را انجام می دهیم تا موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد به فراموشی سپرده نشود.
در پایان می خواهم بگویم؛ دغدغه هنرمندان دغدغه مالی است و باید حتماً حمایت شوند، اگر حمایت نشوند هیچ خلاقیتی از هنرمندان خلق نمی شود.
یا تسهیلات می گیریم یا از دوستان قرض می گیریم و آن سخت کوشی قبلی را نداریم چون آنقدر بحث هزینه وسط بوده که تنها فکرمان این هست قرض هامان را بدهیم. اما به راحتی می شود با سیستم خوبی برطرف شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از زاهدان، حسین مسگرانی در آیین گرامیداشت روز خبرنگار و اختتامیه ششمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری بیان داشت: تقدیر می کنم از هیات مدیره خانه مطبوعات که در دور گذشته فعالیت داشتند و نیز برای هیات مدیره جدید خانه مطبوعات آرزوی موفقیت می کنم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان تصریح کرد: امیدوارم خانه مطبوعات به جایگاهی برسد که تمام سازمان ها و نهادهای اجرایی، اصحاب رسانه را از خودشان بدانند.
مسگرانی ادامه داد: رسانه های سیستان و بلوچستان در دوران کرونا این افتخار را پیدا کردند که با دست خالی در حوزه تولید محتوا عملکرد خوبی داشته باشند و سیستان و بلوچستان جزء استانهای پیشرو در عرصه اطلاع رسانی بوده است.
وی افزود: ارتباط خوبی بین شورای اطلاع رسانی با رسانه ها وجود دارد اما این مقدار کافی نیست.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان خاطرنشان نمود: با توجه به مشکلاتی که اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه دارند در سطح ملی یک توافق نامه اولیه بین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر مسکن و شهرسازی شکل گرفته که واجدین شرایط این قشر از جامعه صاحب مسکن شوند.
مسگرانی گفت: خانه مطبوعات استان در اسرع وقت اسامی متقاضیان واجد شرایط مسکن را اعلام کند.
پایان پیام/ 291
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی نگارگری آیات به صورت زنده تلویزیونی از شبکه استانی گلستان در ساعت 22 روز پنج شنبه 23 مرداد ماه برگزار و پخش شد .
در این آیین عبدالهادی فقهی زاده معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به صورت تلفنی مهمان مراسم بود ضمن قدردانی از عوامل برپایی این رویداد هنری و قرآنی، گفت: در نخستین دوره به میزبانی استان اصفهان در سال 95 تعداد 160 اثر به جشنواره رسید و امسال در دومین دوره به میزبانی استان گلستان شاهد رشد چشمگیری با حضور بیش از 350 اثر بوده ایم.
وی با اشاره به اینکه این جشنواره در راستای اهداف، سیاست ها و راهبردهای منشور توسعه فعالیت های قرآنی کشور است ، افزود: جشنواره های ملی آیات گفتمان فرهنگ قرآنی را تقویت می کند.
فقهی زاده با قدردانی ویژه از محمدرضا عباسپور دبیر هنری جشنواره به پاس جدیت و پیگیری و نیز تاکید بر نقش نماز به عنوان جلوه ای از ارتباط آدمی با خداوند که از بخش های ویژه این رویداد ارزشمند است، گفت: نقش هنر در تقویت و ایجاد گفتمان قرآنی در جامعه موثر است و ما در معاونت قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه ای ویژه ای به این مهم داریم.
به گزارش گلستان ما، عادله کشمیری ظهر امروز در جمع خبرنگاران اظهار کرد: خبرنگاران باید توسط مدیران مسوول بیمه شوند و اگر فردی در این زمینه بیمه نشود باید پیگیر مسئله باشد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان با بیان اینکه سال های متعددی است نسبت به بیمه افرادی که خبرنگار نیستند اما از این حق استفاده می کنند اعتراض می شود، خاطرنشان کرد: چندین بار صحبت هایی با مرحوم نیک نیا انجام شد ایشان قول دادند اگر اسمی به وی اعلام شود که غیرقانونی باشد حتما اقدام می کند ما هم موضوع را اعلام کردیم اما تاکنون اسمی داده نشده است.
وی در خصوص مشکلات ثبت خانه مطبوعات گلستان، افزود: به اشتباه شرکتی با سهامی خاص با عنوان خانه مطبوعات ثبت شده که نفرات قبل حاضر نیستند اعلام انحلال کنند اما نامه ای کتبی به مدیرکل دادگستری داده ام جلسات مختلفی داشته ایم که چرا اقدام نمی شود.
کشمیری مشکل حاضر در ثبت خانه مطبوعات را در اداره ثبت شرکت ها دانست و عنوان کرد: با وجود اینکه مشکلات فراوانی داشته ایم اما رسانه ها را بازوان خود دیده ایم به همین جهت 3میلیارد تومان در گلستان پول آگهی به رسانه ها داده شده است.
انتهای پیام/
نایب رییس کمیسیون فرهنگی: / وابستگی رسانه ها به یارانه مطبوعاتی وزارت ارشاد سم مهلک است (گلستان ما )
به گزارش گلستان ما، غلامرضا منتظری ظهر امروز در مراسم روز خبرنگار که در هتل جهانگردی برگزار شد، اظهار کرد: وقتی صحبت از خبر و خبرنگار می شود اولین پرسش کارکردهای خبرنگاران است.
نماینده مردم گرگان و آق قلا با بیان اینکه خبرنگار به ماندن رخدادها کمک می کند، خاطرنشان کرد: خبرنگاران دیدبانان جامعه و وجدان بیدار اجتماع هستند که امکان تصمیم هوشمندانه و اثربخش را به ما نشان می دهد.
وی افزود: از ویژگی های خبرنگاران ارتقای سطح دانش و بینش است خبرنگاران افسران افزایش دانش و بینش هستند.
منتظری شرط موفقیت در خبرنگاری را توجه به رابطه عرضه و تقاضا دانست و ابراز کرد: عرصه ما تولید است زمانی که مورد اقبال قرار نگیرد وابسته خواهیم بود.
نایب رییس کمیسیون فرهنگی تصریح کرد: وابستگی به یارانه مطبوعات سم مهلکی برای رسانه ها است، خانه مطبوعات و اداره فرهنگ و ارشاد نیازمند تیم تخصصی برای برقراری رابطه عرضه و تقاضا است.
وی افزود: وابستگی به چتر حمایتی وزارت ارشاد مانند خام فروشی نفت است به همین جهت خبرنگار زمانی موفق است خام فروشی مطلب نکند.
منتظری عنوان کرد: مدام گلایه می شود چرا یارانه ها کم است اما باید تولیدات بیشتر و اثر گذار داشت تا یارانه های حمایتی افزایش پیدا کند.
نماینده مردم گرگان و آق قلا اظهار کرد: به آموزش های آغازین نباید بسنده کرد چرا که قلمرو مجهولات در عرصه خبر بر معلومات پیشی می گیرد تا زمانی کشش نباشد کوشش برای خواندن بوجود نمی آید.
وی با بیان اینکه توزیع یارنه های مطبوعاتی بر اساس ترحم و سیاست زدگی خیانت به بیت المال است، بیان کرد: تا زمانی که نظام نامه مطبوعاتی مشخص نباشد اوضاع همین خواهد بود.
منتظری گفت: نباید مشکل یک خبرنگار یک سال ادامه پیدا کند باید در دوهفته جواب داده شود در خصوص عدم ثبت خانه مطبوعات گلستان نیز امکان ندارد راه حل نباشد اگر نیاز باشد برای ثبت خانه مطبوعات گلستان ما در مقیاس ملی نیز ورود پیدا می کنیم.
انتهای پیام/
حجت الاسلام عیسی برداری که امروز از سمت خود استعفا داده است در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: نزدیک 3.5 سال است به خواسته نماینده ولی فقیه در استان و بزرگان چون بومی این شهرستان هستم مسئولیت امام جمعه تکاب را برعهده گرفته ام و در این مدت تمام تلاش ام را برای حل مشکلات و دغدغه های مردم به کار بستم.
وی با بیان اینکه تکاب از محرومیت و عقب ماندگی زیادی رنج می برد افزود: تربیون نماز جمعه در این شهرستان تنها تکیه مردم و بیان دغدغه های آنها بود اما در این مدت متأسفانه بیان مطالبات از این تربیون هیچ تأثیری در حل مشکلات این منطقه نداشته است.
حجت الاسلام برداری با بیان اینکه جاده های مواصلاتی نامناسب، عدم پرداخت حق دولتی معادن، بیکاری بالا، فقر و محرومیت از مهمترین مطالبات و مشکلات این منطقه است گفت: متأسفانه بیان مطالبات در تکاب آب در هاون کوبیدن است و گوش شنوایی از سوی مسئولان شهرستان و استان برای حل این مشکلات وجود ندارد.
وی با بیان اینکه بعد از 3.5 سال تلاش احساس کردم اگر به جای بنده فرد جدیدی بیاید شاید بتواند با روش جدیدی مسئولان را نسبت به دغدغه ها و مطالبات مردم این شهرستان جلب کند، افزود: در این مدت تلاش کردم فاصله عدم توسعه یافتگی تکاب نسبت به سایر شهرها را کمتر کنم اما هیچ اقدام عملی از سوی مسئولان در این زمینه صورت نگرفته و نمی گیرد.
حجت الاسلام برداری از مردم به عنوان پایه های اصلی نظام جمهوری اسلامی یاد کرد و گفت: این فقر و محرومیت شایسته مردم تکاب نیست امیدوارم دولت در ماه های باقی مانده فعالیت کمی به دغدغه ها و مطالبات این منطقه نیز توجه کند.
وی با بیان اینکه همواره از تربیون نماز جمعه ضمن انتقاد از عملکرد دولت دغدغه و مشکلات مردم را مطرح کردم افزود: در یک سال باقی مانده فعالیت دولت شاید با رفتن من شائبه داشتن مشکل شخصی من با مسئولان نیز از بین برود و تکاب بتواند مسیر توسعه را سریع تر طی کند.
امام جمعه مستعفی تکاب همچنین اضافه کرد: از دیگر دلایل رسیدگی به امور شخصی، ادامه تحصیلات حوزوی است و امیدوارم امام جمعه جدید با انرژی بهتر و فکر جدیدی بتواند زمینه ساز حل مشکلات این منطقه را فراهم کند.
حجت الاسلام عیسی برادری افزود: در مدتی که به عنوان امام جمعه در خدمت اهالی تکاب بودم، همواره تلاش کردم که از این تریبون مقدس، مطالبات، درخواست ها و مشکلات مردم را اعلام کنم اما احساس می کنم به این مطالبات توجه مناسبی نمی شود و تلاش های ما نیز به سرانجام نمی رسد.
حجت الاسلام عیسی برادری، با 40 سال سن دارای تحصیلات سطح سه حوزه علمیه است و معاون فرهنگی و اجتماعی اداره کل اوقاف و امور خیریه آذربایجان غربی، ریاست اداره های اوقاف و امور خیریه ارومیه و تکاب را در کارنامه کاری خود دارد.
حجت الاسلام برادری از فروردین سال 1396 امامت جمعه تکاب را بر عهده داشت.
تکاب از شهرهای جنوبی آذربایجان غربی بوده و با وجود دو معدن طلا، 59 معدن سنگ، یک اثر تاریخی ثبت شده جهانی، فرش ثبت شده جهانی هنوز از کوچک ترین زیرساخت های توسعه ای محروم است.
بنا به اعلام شورای سیاست گذاری ائمه جمعه آذربایجان غربی، حجت الاسلام "عیسی برادری" امام جمعه تکاب استعفا داده است.
این شورا روز پنجشنبه با تأیید این خبر، آورده است: این استعفا به دلایل شخصی و در راستای ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم بوده و به تأیید نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان غربی نیز رسیده است.
کد خبر 4997968
حمیدرضا بهگو در گفت وگو با خبرنگار فارس در همدان از هزینه 120 میلیون ریالی اداره اوقاف شهرستان بهار به منظور مبارزه با بیماری کرونا خبر داد و اظهار کرد: همزمان با شیوع و گسترش بیماری کرونا از محل نیات موقوفات شهرستان بهار در حفظ سلامت نیازمندان و آسیب دیدگان هزینه هایی شد.
وی بیان کرد: از محل موقوفات شهرستان بهار قریب به یک تن برنج تهیه و با همکاری دیگر نهادها 6 هزار بسته غذای گرم همزمان با عید غدیرخم در میان آسیب دیدگان کرونا توزیع شد.
رئیس اوقاف و امور خیریه شهرستان همدان با تاکید به اینکه شهرستان بهار با نیات خیر واقفین همواره در حل مشکلات مردم پیشگام بوده است گفت: از ابتدای سال تاکنون از محل موقوفات 10 میلیون ریال به نیازمندان به ویژه زنان بی سرپرست کمک نقدی شده است.
وی با بیان اینکه همزمان با آغاز سال نو نیز به ارزش یکصد میلیون ریال سبد کالا بین نیازمندان شهرستان توزیع شد تاکید کرد: این هزینه ها از محل درآمد موقوفات شهرستان بهار است که در همان شهرستان هزینه می شود.
بهگو خاطرنشان کرد: مهمترین موقوفات موجود در این شهرستان موقوفه ی زبیده خانم (لالجین)، حسین خان امیر فرزند زبیده خانم (روستای مارهموار(راه هموار))، آسیه ایزدی(حسین آباد لتگاه)، حاج خداکرم (روستای خلیل کرد)، حاج میرزامحمدعلی کوثر(روستای اختاچی) و امیرتومان و حاج رستم در روستای گنج تپه است.
انتهای پیام/89026/
هفت پشت او چون خودش بخشی بوده اند، نوازنده دوتار و خواننده و هفت عدد مقدس رسیدن به کشف و شهود درون است همان اتفاقی که برای سهراب محمدی در یک صبح بهاری در مزرعه پدری افتاد و ادراک و احساس، عقل و دل او یکی شد تا دستانش این نغمه وحدت را به سیم دوتاری برساند که میراث پدرانش بود.
مردی که زخم های تارش دنیا را درنوردید و حتی در اروپا طنین انداز شد و فقدان او نه فقط خراسانی ها، بلکه دنیا را متاثر و متاسف کرد و پیام های تسلیت برای رفتن این آخرین بخشی خودبند از سوی بزرگان موسیقی ایران و دنیا سیلی شد از ابراز احساسات هنردوستان.
خاطره شکسته شدن دوتارش توسط پدر آن هم در خانوده ای که پشت در پشت با موسیقی و دوتار و خواندن انس و الفت داشته اند حتی در آخرین سال های عمر اشک به دیدگانش می آورد.
اما همین اتفاق سبب شد تا سهراب که هنوز کودکی بیش نبود، عزم خود را جزم کند و قله های موسیقی مقامی را با صلابت زیر پا بگذارد.
اردیبهشت 97 بود که از او تجلیل شد و به همین بهانه نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را، که معادل مدرک دکتری است، دریافت کرد و از سردیس او نیز رونمایی شد.
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی خاطراتی درباره بخشی سهراب محمدی نقل کرده و از اولین تلاش هایش برای ورود به عرصه موسیقی گفته است.
او در نوشتاری از سهراب محمدی نقل کرده است که چگونه پدرش انگشت های چاق و کوتاهش را برای نواختن دوتار با نمد می بست و با چکش روی مفاصل آن می کوبید تا به اصطلاح نرم شوند و او را آخرین فرد از نسل بخشی های خودبند کرمانج های شمال خراسان می داند.
این پژوهشگر موسیقی در عین حال در مورد صفت خودبند نیز می گوید: بخشی های شمال خراسان سه گروه بودند.
گروهی بخشی زبانگیر هستند که بیشتر بخشی ها را شامل می شود و این گروه هیچ تولیدی ندارند و فقط آنچه از استاد فراگرفته اند را تکرار می کنند.
دسته دوم که بخشی های لال یا لال بخشی نامیده می شوند، کسانی هستند که خوب می نوازند اما نمی توانند خوانندگی کند اما دسته سوم بخشی های خودبند هستند.
وی در مورد این افراد می گوید: این گروه که در رتبه ای برتر از 2 گروه قبلی قرار دارند اصل و قلب ماجرایند که هم آهنگ می سازند، هم شعر می گویند و هم دوتار می نوازند و برخی حتی با ساز خود درمانگری می کنند.
جاوید می افزاید: در واقع کسی که مولف، مصنف و تولیدکننده اصلی است و خودش نوازنده و خواننده محسوب می شود، بخشی خودبند است و می تواند برای هر موضوع و اتفاقی که در جامعه صورت می گیرد در لحظه شعر بگوید.
وی سهراب محمدی را از این دسته از بخشی ها دانسته و می گوید: دیگر کسی از بخشی های خودبند نمانده است و اگر در تمام شمال خراسان جست وجو کنید، دیگر بخشی خودبندی نداریم حتی در بین جوان ها و به همین دلیل جایگاه سهراب محمدی بالاتر از بقیه بخشی هاست.
جاوید به تقسیم بندی بخشی ها به سه گروه ترکمن، ترک و کرمانج اشاره کرده و اظهار می دارد: سهراب محمدی جزو بخشی های خودبند کرمانج محسوب می شود که طایفه آنان در دوران صفویه به شمال خراسان کوچانده شدند و گستره زیستی آنها از منطقه راز و جرگلان شروع می شود و بجنورد، شیروان، قوچان و کلات نادر و سرخس را دربر می گیرد.
به گفته محققان و پژوهشگران موسیقی واژه بخشی از پاکی در زبان ترکی مغولی، به معنی مردان مذهبی که می توانند دستورهای مذهبی را از روی کتاب بخوانند و بنویسند و به مردم ابلاغ کنند گرفته شده است.
اگر چه بیشتر بخشی های کنونی سواد ندارند اما حافظه بسیار خوبی دارند.
هوشنگ جاوید در این مورد نیز می گوید: بخشی های باسواد معتقدند بخشی یعنی فردی که خداوند بخشی از هنرش را به او بخشیده است.
به گفته پژوهشگران موسیقی اقوام، بخشی ها شاهدخوانی، منظومه خوانی و دیوان خوانی انجام می دادند و همچنین مراسم سور را اداره می کردند و در مثنوی و غزل و بحر طویل حافظه بسیار قدرتمندی داشتند.
گفته می شود برخی از بخشی ها از چهار تا 24 کتاب را از حفظ بودند و در حدود 300 تا 400 آهنگ را می دانستند و اجرا می کردند.
در عین حال به گفته خود سهراب محمدی پدران او پشت در پشت بخشی بودند، سینه به سینه این هنر را به فرزندان خود انتقال دادند و اکنون نیز فرزندان سهراب بخشی، همه نشانه هایی از این هنر را دارند اما یک پسر او به جد راه پدر را دنبال کرده است.
به گفته خود استاد سهراب، او از ابتدای نوجوانی دوتار می نواخت و مهارت خود را نزد پدر آموخته تا راوی حماسه ها، غم ها و شادی های اقوام کرمانج باشد.
سهراب محمدی، این بخشی نامدار خراسان شمالی دیرزمانی نیز با رادیو کرمانج مشهد همکاری می کرد و به گفته خود او آغاز این همکاری به زمانی بازمی گردد که برق مشهد با کارخانه برق زغال سنگی تامین و شب های مشهد با فانوس هایی که به تیرهای چراغ آویزان می کردند روشن می شد که وی ترانه لیاره را در همان زمان و در 20 سالگی با همراهی دوتارش خوانده است و او تا آخرین روز عمر خود با واحد شعر و موسیقی صداوسیما همکاری داشت.
پس از انقلاب فعالیت های او گسترده تر شد و از او بیش از 40 سرود انقلابی کردی در تاریخ موسیقی ایران ثبت شده است و اوج کارهای خود را مربوط به دوران دفاع مقدس می داند که 4 فرزندش در جبهه ها حضور داشتند و او غم دوری و نگرانی هایش را با دوتارش در میان می گذاشت و برای پسرانش از پیروزی حق بر باطل می سرود.
اجراهای او درجشنواره هایی چون موسیقی فجر ، موسیقی نواحی ، سرنانوازان ، پیران چنگی در دوره های مختلف فعالیتش با حمایت و تشویق مردم و مسوولان فرهنگی کشور و استان مواجه شد چرا که خوانندگی و نوازندگی او در مسیر خدمت به فرهنگ کرمانج و مردم بود.
استاد محمدی در خانه فرهنگ ملل در پاریس هم اجرای برنامه داشت و در نوروز 86 در شهرهای پاریس و لیون اجراهای زیبایی داشت که با خوانش شعری از مرحوم علی مهرو تشویق ایرانیان مقیم فرانسه و مردم پاریس و لیون را برانگیخت و نوای ساز او چنان بر دلها نشست که با تشویق خاص فرانسوی ها همراه شد.
او معتقد بود ارزش هنر بخشی ها با پیروزی انقلاب اسلامی کشف شد و مورد احترام قرار گرفت و نام هنرمندانی چون روشن گل افروز، یگانه، حاج قربان سلیمانی، سلطان رضابخشی، علی بخشی و عبداله مهرو و نیز خود او برجسته شد و درخشید.
گفته می شود سهراب محمدی بدون وضو دست به دوتار خود نمی زد، حرمت ساز را حفظ می کرد و هرگز برای هنرنمایی خود نرخ نمی گذاشت و برای مردم حرمت قایل و چشم و دلش پاک بود.
شغل اصلی استاد محمدی، کشاورزی بود. او دارای سه دختر و 5 پسر است که همه فرزندان او در نوازندگی دوتار دستی دارند اما پسر میانی او رضا بیش از دیگر فرزندانش پا جای پای پدر گذاشته است و یکی از عروسانش نیز به زیبایی دوتار می نوازد.
او که خود سازنده دوتار نیز بود، آثار فاخری، چون شاره جان، آهنگ طوفان، شهید، لیاره، گُلامِن و ده ها اثر معروف دیگر را آفریده و به گنجینه ماندگار موسیقی مقامی خراسان هدیه کرده است.
موزیک ویدوئوی گنجینه، یکی دیگر از آثاری است که این هنرمند در آن دوتار نواخت و آواز خواند که در سال گذشته در مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره تولیدات مراکز صداوسیما در بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی مورد استقبال قرار گرفت.
سهراب محمدی در ایجاد وحدت و دوستی و همکاری بین تمام بخشی های خراسان چه ترک و چه تات و ترکمن تلاش وافری داشت و خدمات این نخبه موسیقی مقامی کرمانج های خراسان بر کسی پوشیده نیست.
سهراب محمدی، این رکن رکین موسیقی مقامی و تنها دارنده درجه یک هنری در این نوع موسیقی، عاقبت روز چهارشنبه، 22 مرداد 1399، در 82 سالگی تار خود را برزمین نهاد و دیده از دنیا فروبست، اما راه و روش و هنر او توسط فرزندان و شاگردانش مهجور نخواهد ماند.
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی کشور ، سردار سیدعلی آقازاده دافساری ، نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی با حضور در اداره کل کتابخانه های عمومی استان گیلان با پریسا کرمی، مدیرکل این مجموعه دیدار و در خصوص وضعیت کتابخانه های عمومی استان، نیازها و مشکلات کتابخانه های عمومی با وی بحث و تبادل نظر کرد.
کتاب ابزار قدرتمند برای کنترل و رفع ناهنجاری های اجتماعی است
نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی در این دیدار ضمن اشاره به اهمیت جایگاه کتاب و کتابخوانی در تامین امنیت اجتماعی در جامعه، کتاب را ابزار قدرتمندی برای کنترل و رفع ناهنجاری های اجتماعی عنوان کرد.
سردار سیدعلی آقازاده با بیان اینکه نارسایی ها، کمبودها و مشکلات در حوزه کتاب و کتابخوانی دغدغه جدی همه دلسوزان کشور است، گفت: کتابداران کتابخانه های عمومی و مجموعه کتابخانه ها به عنوان خط مقدم ارتباط فرهنگی نظام با جامعه دارای جایگاه ارزشمندی هستند و می توانند در رفع بسیاری از از این مشکلات به خوبی عمل کنند.
حمایت جدی از کتابخانه های عمومی زمینه ساز توسعه فرهنگی است
وی حمایت جدی از کتابخانه های عمومی را زمینه ساز توسعه فرهنگی عنوان کرد و گفت: در برخی از مناطق کمتر توسعه یافته استان مشکلات در حوزه فرهنگی و اجتماعی ریشه در عدم وجود بسترهای مناسب برای مطالعه دارد که می بایست با ایجاد زیرساخت های مناسب فرهنگی، خصوصا کتابخانه های مناسب، این نقیصه در این مناطق رفع شود.
سردار آقازاده همچنین تعامل و همپوشانی دستگاه ها برای توسعه جایگاه کشور در حوزه کتاب و کتابخوانی را وظیفه ای بر دوش همه مسئولان، دلسوزان این حوزه، مردم و رسانه ها عنوان کرد و گفت: بنده به عنوان نماینده مردم در جایگاه قانونگذاری، برای هر نوع کمک به حل مشکلات نهاد کتابخانه های عمومی آمادگی کامل دارم.
وی نهاد کتابخانه های عمومی را مایه افتخار جامعه و دارای هویت سازمانی دانست و بر لزوم رفع موانع قانونی در حوزه اعتبارات این مجموعه تاکید کرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی همچنین محرومیت زدایی فرهنگی و خدمت در حوزه های اجتماعی جامعه را وظیفه نهاد کتابخانه های عمومی دانست و گفت: برای رسیدن به اهداف مهم، مجلس در کنار مجموعه نهاد کتابخانه های عمومی ایستاده است.
کتابخانه مرکزی رشت، نگین فرهنگی استان گیلان است
نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی به پیشرفت فیزیکی کتابخانه مرکزی شهر رشت نیز اشاره کرد و گفت: این کتابخانه به عنوان نگین فرهنگی استان گیلان می بایست با امکانات کامل تکمیل شود و به بهره برداری برسد.
سردار سیدعلی آقازاده همچنین در خصوص تعلل برخی از شهرداری های استان در پرداخت سهم نیم درصدی کتابخانه های عمومی، گفت: کم کاری و تعلل شهرداری ها در پرداخت حق قانونی کتابخانه ها به هیچ وجه قابل پذیرش نبوده و دستگاه های نظارتی در کنار مجلس ملزم به ورود به این موضوع مهم هستند.
کرمی: رفع مشکلات مجموعه کتابخانه های عمومی، مهم ترین خواسته کتابداران از نمایندگان مردم است
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان گیلان نیز در ابتدای این نشست ضمن ارائه گزارش از وضعیت کتابخانه های عمومی استان گیلان، با بیان اینکه استان گیلان دارای 100 باب کتابخانه عمومی نهادی، مشارکتی و مستقل است به اقدامات فرهنگی این مجموعه در سراسر استان گیلان اشاره کرد.
پریسا کرمی برگزاری محافل ادبی، کارگاه های آموزشی ویژه کودکان، نوجوانان، افراد بزرگسال، مادران و گروه های خاص، نشست های کتابخوانی، رونمایی و نقد کتاب و نیز برگزاری جشنواره ها و پویش های متعدد کتابخوانی را از برنامه های مهم مجموعه کتابخانه های عمومی برشمرد و گفت: همه این تلاش ها برای رشد آگاهی های اجتماعی و کاهش آسیب ها و ناهنجاری ها در جامعه صورت می گیرد و چنانچه حمایت های مسئولان از مجموعه پررنگ تر از گذشته باشد، این فعالیت ها گسترش یافته و تاثیر جدی تری بر روی جامعه خواهد داشت.
کرمی با اشاره به برخی مشکلات در مسیر اعتلای کتاب و کتابخوانی در استان تعلل برخی از شهرداری ها در پرداخت حق قانونی کتابخانه ها و نیز مشکلات مالی و اعتباری در تکمیل پروژه های نیمه تمام را از مهم ترین دغدغه های این مجموعه برشمرد.
وی در پایان این نشست با دعوت از نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی جهت حضور در نشست ویژه نمایندگان گیلان با دبیرکل و مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی کشور، رفع موانع قانونی و مشکلات مجموعه کتابخانه های عمومی را از مهم ترین خواسته های کتابداران و کارکنان نهاد از نمایندگان مردم دانست.
پایان پیام/ 31
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، در تقویم رسمی برای اکثر مشاغل روزی به عنوان بزرگداشت در نظر گرفته شده است که در این روز به صورت نمادین از فعالان آن حوزه تقدیر و تشکر به عمل آید. 17 مرداد ماه نیز در تقویم به عنوان روز خبرنگار ثبت شده است.
در شهر آبادان برخی از سازمان ها و دستگاه های اجرایی، که حجم و تعداد اخبارشان به مراتب بالاتر است، هر ساله از اصحاب رسانه تجلیل می کنند.
در همه رخدادهای این منطقه معمولا برخی خبرنگاران هستند که در صف اول اطلاع رسانی قرار دارند. بطور مثال در ایام اربعین حسینی و حضور در مرز شلمچه، حوادث طبیعی همچون سیل، طوفان و گرد و غبار، حضور مسئولان عالی رتبه کشور در شهرستان، و همچنین انعکاس مشکلات شهری تنها بخشی از فعالیت های مستمر صف اولی های رسانه های آبادان محسوب می شود که عمدتا خبرگزاری ها هستند.
روال دستگاه های اجرایی، هر ساله از گذشته تا به امروز به این شکل بوده که سازمان منطقه آزاد اروند از همه اصحاب رسانه اروندنشین تجلیل به عمل می آورد و در مقابل، دستگاه های اجرایی آبادان و خرمشهر نیز به صورت اختصاصی تقدیر می کردند. به عنوان مثال، نیروی انتظامی آبادان، از خبرنگارانی تجلیل می کند که اخبار این حوزه را طی یک سال گذشته پوشش داده باشند.
اما امسال در آبادان مقرر شده است که طی یک مراسم مشترک، آئین تجلیل انجام شود که به طور حتم، اقدامی غیر اصولی بشمار می آید. زیرا ممکن است از حالت تخصصی خارج شود، در حالی که باید تلاش گردد تا خبرنگاران وارد حوزه تخصصی شوند و برگزاری مراسم مشترک با اصل موضوع در تضاد است.
مراسم روز خبرنگار در سازمان منطقه آزاد اروند در حالی برگزار شد که از 110 نفر تجلیل به عمل آمد که باعث تعجب شد. البته روابط عمومی این سازمان فقط برگزار کننده بود و بدون شک اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند به عنوان متولی امر، باید یک چارچوب مناسب را محیا می کرد.
یکی از شهرهایی که آئین روز خبرنگار را امسال به شکلی مناسب و حرفه ای برگزار کرد، خرمشهر بود. اما در آبادان تاکنون به صورت رسمی از خبرنگاران تجلیل نشده است، البته امام جمعه این شهر در همان روز خبرنگار، ضمن تجلیل از اصحاب رسانه پای درد و دل های این قشر از جامعه نشست و وعده پیگیری مشکلات مطرح شده را داد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند باید به عنوان حامی اصلی رسانه ها و بازوی رسانه ای، یک چارچوب مشخص را ایجاد کند و به وظیفه ذاتی خود به شیوه بهتری عمل نماید.
اصحاب رسانه به ویژه خبرگزاری ها که جریان ساز اصلی رسانه هستند عملکرد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند را زیر ذره بین دارند. در حالی که روز خبرنگار را پشت سر گذاشته ایم اما در آبادان شرایط متفاوت است و انتظار می رود اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند اکنون مشخص کند دقیقا چه نقشی در منطقه دارد.
مشخص نیست در آئین روز خبرنگار که مقرر شده است به صورت مشترک برگزار شود، مجددا یک لیست بلند بالای 110 نفره داده می شود یا اینکه به صورت حرفه ای فقط از افرادی که واقعا خروجی خبر دارند تجلیل خواهد شد. اگر فقط 5 نفر اخبار نیروی انتظامی آبادان را طی یک سال اخیر پوشش داده اند، در این مراسم مشترک فقط از همین 5 نفر تجلیل به عمل خواهد آمد یا اینکه به دلیل مشترک بودن، از 50 نفر تجلیل می شود؟
در همه شهرها آئین روز خبرنگار را دستگاه های اجرایی به صورت مجزا برگزار می کنند و به غیر از تجلیل، از تعامل بهتر و اثربخش آن سازمان، هم اندیشی می کنند.
به عنوان مثال، همیشه در مراسم های دانشکده علوم پزشکی که دارای زیرمجموعه های مختلف و مهم است، اصحاب رسانه نظرات خود را به منظور انعکاس بیشتر اخبار اعلام می کنند، یا پتروشیمی آبادان با راه اندازی برخی واحدها به صورت بومی طی ماه های اخیر، حرف های زیادی برای گفتن دارد و قطعا انعکاس این دستاوردهای مهم در بُعد ملی بازتاب گسترده ای خواهد داشت. اما آیا در نشست مشترک می توان آن ها را مطرح کرد؟
امید است مسئولین مربوطه برای برگزاری روز خبرنگار، در مسیر اشتباهی قرار نگیرند و روزی که متعلق به خبرنگار است، فقط برای خبرنگار باشد و فقط بر اساس رضایت وی از او تجلیل صورت گیرد.
گزارش: محمود نواصر
به گزارش خبرگزاری کردپرس، متن پیام محسن جوادی، معاون وزیر ارشاد به شرح زیر است:
به نام خدا
توجه به زبان های بومی و منطقه ای در جهان کنونی که خرده فرهنگ ها در خطر فراموشی قرار دارند و به دلیل سیطرۀ تکنولوژی هر روز به عقب رانده می شود، یکی از اقداماتی است که جای بسی تقدیر و تشکر دارد. کودکان در مقام آیندگان این مرز و بوم نباید هویت خود را در این جهان پر هیاهو از یاد ببرند و هر کوششی در این راه می تواند به پشتوانه فرهنگی این کشور تبدیل شود.
توجه به ادبیات کودک و بومی یکی از مقوله هایی است که این روزها به واسطۀ جهانی شدن بشدت نیاز به توجه دارد زیرا که منجر به تحکیم بسیاری از مقوله های فرهنگی می شود. برگزاری جشنوارۀ منطقه ای شعر کُردی نیز از اقداماتی است که خوشبختانه در چند دورۀ گذشته توانسته است برای خود جایگاهی فراهم کند و امیدوارم در آینده نیز به روند خود ادامه دهد.
این جشنواره حاصل تلاش های مسئولان و اصحاب فرهنگ استان ایلام بویژه شهرستان ایوان است که از آنها برای تداوم و برگزاری این جشنواره در شرایط کرونایی تشکر فراوان دارم.
دکتر محسن جوادی
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
23 مرداد 1399
سمیرا منشادی | شهرآرانیوز؛ همه اهالی مطبوعات با عباس امیریان، اولین خبرنگار بازنشسته ایرنا در خراسان، آشنایی دارند و او را بار ها در آفیش های خبری دیده اند. حالا من مقابلش نشسته ام و می خواهم از این 40 سالی بپرسم که همه ما مطبوعاتی ها خوب می دانیم هر روزش چه سختی هایی دارد.
امیریان بعد از 32 سال کار خبری از ایرنا بازشسته شده و بسیاری از خبرنگاران امروز کار خبری شان را با او شروع کرده اند و در حال حاضر اسم و رسمی دارند. او در این سال ها با روزنامه قدس کار کرده و جزو اولین خبرنگاران قدس بوده و در سال های بعد با روزنامه خراسان هم همکاری داشته است. از سال 1370 تا 1397 مدیر روابط عمومی سازمان نظام مهندسی بوده و دو سال هم به عنوان مشاور رسانه ای رئیس سازمان نظام مهندسی فعالیت کرده است. بعد از بازنشستگی هم خبر را رها نکرده و در حال حاضر به عنوان مشاور رسانه ای بیمارستان ناظران و... در حال فعالیت است. بی شک تاب آوردن در محیط خبر آن هم برای این مدت طولانی جز صداقت در عمل و نوشتن ممکن نیست. به بهانه روز خبرنگار پای صحبت های این موسپید کرده خبر نشستیم.
زاده قوچان بزرگ شده مشهد
امیریان متولد 1328 قوچان است و دوره ابتدایی را هم در این شهر به پایان رسانده و بعد از آن بوده که به همراه خانواده عزم مشهد می کند. از دوران کودکی اش علاقه ای خاص به روزنامه و خواندن صفحه حوادثش داشته و این علاقه با یک جرقه به فعل تبدیل می شود. او می گوید: در مدرسه یک مجسمه درست کردم. مورد توجه اولیای مدرسه قرار گرفت و زمینه مصاحبه ام را با روزنامه ای فراهم کردند. هنگامی که مصاحبه ام چاپ شد همه آن را از دکه قوچان خریدم و خودم در بین خانواده و دوستان توزیع کردم.
بنا به رسم آن سال ها که درست کردن کاغذدیواری مرسوم بوده او و گروهشان در مشهد اول تا سوم بوده اند.
حضوری پرشور در انقلاب
در سال های دبیرستان حوادث روزنامه ها را می خوانده و روی آن ها تحلیل می نوشته که این امر او را بیشتر از قبل با مطبوعات و خبر آشنا می کند. امیریان می گوید: نوشتن را بدون اینکه دوره ای گذرانده باشم شروع کردم و برای روزنامه آفتاب شرق، خراسان، هفته نامه هوشیار و... تحلیل حوادث می نوشتم.
او که جوانی اش با انقلاب گره خورده نوشتنش در این دوران سمت آزادی و حقانیت را می گیرد. امیریان از آن دوران تعریف می کند: در دوران انقلاب با شهید هاشمی نژاد دوستی عمیقی داشتم، شهید هر جا برای سخنرانی می رفت همراهش بودم. بعضی جا ها اجازه نمی دانند ضبط صوتم را ببرم. شهید آن را در عبایش می گذاشت و به همه می گفت این پسر با من است و اجازه دارد در کنارم باشد. او همچنین در مسجد کرامت که مقام معظم رهبری سخنرانی داشتند حضور داشت و اعلامیه ها را از آن ها می گرفت و توزیع می کرد.
انقلاب و شروع کار ایرنا
در آن زمان که به مسجد کرامت رفت و آمد داشته شخصیت های برجسته انقلابی آن زمان تشویقش می کردند که خبر را ادامه بدهد. او هم انگیزه می گیرد که کارش را ادامه دهد. این پیش کسوت خبرنگاری می گوید: قبل از انقلاب خبرنگار زیادی در مشهد نبود، بیشتر روزنامه ها هم بخش اجتماعی شان پررنگ بود و بعد از انقلاب بخش سیاسی وارد مطبوعات شد.
امیریان در سال 59 به خبرگزاری ایرنا می رود. او در این باره توضیح می دهد: اسم سابق ایرنا پارس بود که بعد از انقلاب با گذراندن مصوبه ای به جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) تغییر نام پیدا کرد. با سابقه ای که از قبل داشتم دوستان پیشنهاد دادند برای کار خبری اقدام کنم. بعداز گذراندن دوره های خبری، استخدام ایرنا تهران شدم.
از آنجایی که او به شهرش عرق داشته به مشهد برمی گردد.
جلسه هیئت دولت رجایی
به گفته امیریان آن زمان مشهد پایگاه رفت و آمد بزرگان کشور بوده است. گواه این صحبتش هم برگزاری دومین جلسه هیئت دولت شهید رجایی در مشهد است. امیریان در این روز خاطره انگیز در کنار شهید رجایی از فرودگاه تا حرم رضوی بوده است. او تعریف می کند: جمعیت زیادی برای استقبال از شهید رجایی آمده بودند. موقع ناهار سفره پهن شد. با فاصله چند نفر کنار شهید رجایی نشستم متوجه شدیم شهید رجایی خودش را از سفره کنار کشید. مرحوم آیت ا... طبسی و چند نفر از هیئت دولت او را به سرسفره دعوت کردند. بعد از اصرار های زیاد شهید رجایی گفت: سرظهر است مردم به خاطر ما در بیرون تشنه و گرسنه ایستاده اند چطور می توانم بر سر این سفره رنگارنگ بنشینم. بلافاصله خادمان غذا ها را جمع کردند.
شهید رجایی با کاسه ای ماست و چند لقمه نان خودش را سیر می کند.
شهید بهشتی متین و باوقار
امیریان با شهید بهشتی نیز همراه بوده و خاطره ها زیادی از او دارد. این خبرنگار باسابقه روزی را به یاد می آورد که به همراه شهید بهشتی در اوایل انقلاب به پادگان لشکر 77 برای سخنرانی همراه می شود. اما همه چیز آن طور که باید پیش نمی رود. او می گوید: آن زمان بنی صدر تحریکات زیادی علیه شهید بهشتی انجام می داد. در پادگان هم عده ای از سربازان تحت تأثیر بنی صدر بودند و شعار می دادند. همراه شهید به جایگاهی که برای سخنرانی تهیه شده بود رفتم و گوشه ای نزدیک به تریبون نشستم. سربازان شعار می دادند و اجازه سخنرانی نمی دادند. شهید با وقار و متانت خاصی ایستاده بود. متوجه شدم زیر لب حرف می زند. فکر کردم ذکر می گوید، اما هنگامی که جلوتر رفتم دیدم زمزمه می کند، درود بر شما
با گفتن این خاطره ها بغض و اشک راه صدای امیریان را می بندد و نمی تواند ادامه بدهد.
شناسایی سخت یک همکار
امیریان یکی از سخت ترین کار ها را در طول مدت خبرنگاری اش انجام داده و آن هم شناسایی پیکر بی جان دوست و همکارش شهید صارمی است. او درباره این خاطره تلخ توضیح می دهد: او داوطلب اعزام به افغانستان شده بود و قبل از اینکه شهید به مزار شریف برود، 20 روز در مشهد ماند تا مرز باز شود. عصر ها که کار خبر سبک می شد با هم حرف می زدیم. او قد بلندی داشت و دندان های جلوی او بلندتر از سایر دندان هایش بود، بسیار آرام، متین و کم حرف بود. بعد از اینکه به آنجا رفت آپاندیسش عود کرد، به همین دلیل برای جراحی به مشهد برگشت، اما تهران از او خواست که به محل خدمتش برگردد.
او برگشت و همانجا هم مجبور شد که بدون امکانات عمل آپاندیس را انجام دهد. بعد هم که آن حادثه تلخ رخ داد. پس از آن حادثه تلخ اجساد را به مشهد منتقل کردند. جمع زیادی از مسئولان و دیپلمات ها برای شناسایی آمده بودند. جلو رفتم و از قد بلند و دندان های جلوی بلندی که شهید صارمی داشت او را شناسایی کردم.
این سخت ترین لحظه ها برای این خبرنگار بوده که همکار و دوستش را شناسایی کند. بعد از آن پیکر شهید صارمی به شهر زادگاهش فرستاده می شود.
اعدام سارقان و دندان مصنوعی
در میان این همه سفر برخی سفر ها شاید با همراهی مسئولی نبوده، اما خاطره آن روز ها برایش باقی مانده است. خاطره ای تلخ مانند سفری که برای زلزله منجیل می روند. در آنجا سه سارق با قطع دست بانوان دفن شده در زیر آوار، طلا ها را به سرقت می بردند و سگ های زنده یاب سبب برملا شدن نقشه شان می شوند. نیرو های مردمی و پلیس سارقان را دستگیر می کنند.
او از خاطرات شیرین و خنده دار هم تعریف می کند. از روزی که برای تهیه گزارشی همراه گروهی از تهران و سازمان بین الملل به زیرکوه قائن می روند. او درباره آن اقامت به یادماندنی اش می گوید: گزارش را گرفتیم و می خواستیم برگردیم، اما بالگرد گفت اجازه پرواز در شب را ندارد. خانه پیرمردی ماندیم. پیرمرد صاحبخانه تمام شب بالا سرمان راه می رفت و حرف می زد. صبح از او پرسیدم چرا دیشب نخوابیدی؟ گفت یک نفر آب لیوان دندان مصنوعی ام را خورده و دندان هایم در دهانم جا نمی گیرد.
ناگفته پیداست که حال و روز آن ها چطور بوده است. تا 48 ساعت حتی آب از گلویشان پایین نرفته و زمانی که به قائن برگشتند فرماندار هزینه دندان مصنوعی آن پیرمرد را قبول کرده است.
به جای رحمتی وزیر
اگر یادتان باشد احمدی نژاد هیئت دولت را به مشهد آورد. در این جلسه به خبرنگاران می گویند برای صرف شام بروند و بعد سخن گوی دولت خبر مصوبات را به آن ها اعلام خواهد کرد. امیریان به گوشه ای می رود تا به دفتر ایرنا خبر بدهد که آفیش 2 تا 3 ساعت دیگر ادامه دارد، اما محافظان او را با رحمتی وزیر راه و ترابری اشتباه می گیرند و هدایتش می کنند به تالار آینه. او گیت های بازرسی را پشت سر می گذارد و محافظان مرحوم آیت ا... طبسی هم، چون او را می شناختند تصور کرده بودند که او تنها خبرنگاری است که اجازه ورود دارد. وارد تالار می شود و می بیند احمدی نژاد و هیئت دولتش نشسته اند. احمدی نژاد به آن ها می گوید اولین مصوبه باید تأسیس صندوق مهر حضرت رضا (ع) برای تسهیلات وام ازدواج جوانان باشد. چندین بار احمدی نژاد نگاهش می کند و امیریان که اوضاع را مساعد نمی بیند به خارج از تالار می آید.
او تعریف می کند: حالا محافظان اجازه نمی دانند بیرون بیایم می گفتند الان جلسه شروع می شود و باید در جلسه حضور داشته باشید. گفتم تلفن مهمی دارم و برمی گردم. خبرم را برای تهران تلفنی خواندم. رفتم مهمان سرا دیدم آشوبی به راه افتاده بین خبرنگاران که خبر مصوبه هیئت دولت روی سایت ایرناست. از من پرسیدند می دانی چه کسی خبر را داده؟ گفتم نه. بالأخره احمدی نژاد در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت ما مصوبه را ساعت 7 تصویب کردیم و خبر ساعت 6 و 45 دقیقه روی سایت رفته؛ بنابراین یک نفر از هیئت دولت خبر را به خبرنگار داده است. هر کس متوجه شود چه کسی خبر را اعلام کرده دو سکه جایزه دارد.
امیریان برای اینکه از گمان بد جلوگیری کند هنگام بازگشت احمدی نژاد حقیقت را به او می گوید و تأکید می کند هیچ کس خبر را به او نداده است.
صندوق حمایتی برای ایرنایی ها
فعالیت های این پیش کسوت عرصه خبر با کار های خیری گره خورده است. هم در زمان فعالیتش در ایرنا و هم در حال حاضر. به عنوان مثال می توان به راه اندازی صندوقی برای رفع مشکل ایرنایی ها اشاره کرد. او در این باره توضیح می دهد: دبیر سرویس شهرستان هایمان دچار سرطان معده شد. به دیدنش رفتم و گفتم چرا او را برای درمان به خارج از کشور نمی برید؟ خانواده اش گفتند به دلیل هزینه های زیاد و اینکه بلد نیستیم از چه طریق اقدام کنیم. بعد از این دیدار با یکی از دوستانم که او نیز چنین بیماری ای داشت و برای درمان به خارج از کشور رفته بود، تماس گرفتم و موضوع را گفتم. او هزینه های همکارم را قبول کرد. از سویی با مسئول شهرستان ها موضوع را در میان گذاشتم. با همفکری هم نامه ای به 28 دفتر ایرنا زدیم و موضوع را گفتیم مبلغ درخور توجهی جمع شد. سردبیر شهرستان ها برای درمان رفت هر چند درمان ناموفق بود، اما از آن زمان تا سالی که بازنشست شدم آن صندوق بود و هر فردی که نیاز داشت از آن استفاده می کرد.
سفر های خاطره انگیز
هر خبرنگاری دوست دارد که با عالی ترین مقام های کشوری اش مصاحبه کند یا در سفر ها کنارشان باشد، اما این مهم برای همه مهیا نمی شود. این در حالی است که امیریان در مدت زمان کاری اش بار ها همراه مسئولان کشوری بوده و خاطره های زیادی از این همراهی ها دارد. او می گوید: در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری همواره همراهشان بودم و پوشش کامل خبری از سفرشان داشتم. در زمان ریاست جمهوری مرحوم آیت ا... هاشمی رفسجانی هم این سفر ها ادامه داشت و در زمان زلزله منجیل و زنجان چندین روز همسفرشان بودم. مرحوم آیت ا... رفسجانی مرا به اسم فامیل می شناختند.
اتحاد خبرنگاران در تهیه خبر
امیریان می گوید: در آن روز ها تعداد خبرنگاران بسیار انگشت شمار بود به همین دلیل رقابت زیاد نبود و بیشتر هماهنگی بینمان وجود داشت. به عنوان مثال همه در یک زمان شروع به نوشتن خبرمان می کردیم یا اگر جلسه دیر شروع می شد در اقدامی هماهنگ نشست خبری را ترک می کردیم. ،
اما این روز ها فضایی متفاوت بر حضور خبرنگاران حاکم است. امیریان در این باره می گوید: فضا رقابتی شده است، خبرنگاران اشتباه های زیادی در تنظیم خبر دارند و متأسفانه دیگر رسانه ها هم همان اشتباه را کپی و منتشر می کنند.
آفت این روز های خبر
امیریان به آفت هایی که این روز ها خبرنگاران به آن مبتلا شده اند، اشاره می کند و می گوید: یکی از آفت های خبرنگاران این دوره تهیه خبر به صورت تلفنی است. خبرنگار بار ها با فلان مدیر مصاحبه گرفته، اما چهره اش را نمی شناسد به تبع مدیر هم او را نمی شناسد. اگر هم خبری باشد، چون او را نمی شناسد به خبرنگار نمی دهد. در تمام این سال ها حتی برای یک خط مصاحبه گفت وگوی حضوری داشته ام به همین دلیل ارتباط خوبی با مدیران دارم و بهترین خبر ها را به من می دهند.
امیریان این مشکل را حتی متوجه برخی سردبیر ها هم می داند و ادامه می دهد: برخی سردبیر ها خودشان را در اتاقشان حبس کرده اند و با هیچ مدیر و مسئولی ارتباط ندارند. به نظرم این هم درست نیست.
او تأکید دارد که خبرنگار باید در جامعه حضور داشته باشد نه اینکه پشت میز بنشیند و اخبار را در سایت ها جست وجو کند.
خبرنگاری، یعنی واقعیت نویسی
این خبرنگار پیش کسوت رمز ماندگاری در حوزه خبر را صداقت می داند و توضیح می دهد: یک خبرنگار باید سالم باشد حتی سلامت روحی هم در این کار مهم است. در درجه دوم واقعیت نویسی است. خبرنگار باید آنچه می بیند بدون کم و کاست انعکاس بدهد و از سویی مطالبه گر باشد. ،
اما نکته ای دیگر که این پیش کسوت خبرنگاری را بسیار در این روز ها آزرده است، هدیه دادن به خبرنگار است. او که به شدت از این موضوع شاکی است، می گوید: معتقدم که خبرنگار ارزش و شأن خاصی دارد و اوست که می تواند مسئولان کشوری را به باد پرسش بگیرد. خبرنگار باید برای خود، شأن و منزلتی قائل باشد. با گرفتن هدیه از مسئولان بی شک انتظار ها و توقع های آن مسئول را هم باید برآورده کند و اعمال نظر او را در خبرش بپذیرید.
او بار ها تکرار می کند با گرفتن هدیه، خبرنگار نه تن ها شأن خودش که شأن و جایگاه رسانه اش را هم زیر سؤال می برد.
آموزش رکن مهم خبر
امیریان نکته دیگری که در زمینه خبرنگاری مطرح می کند آموزش است. او در این زمینه توضیح می دهد: آن سال ها که کار خبر را شروع کردم استادان برجسته برای آموزش خبرنگاران می آمدند. خبرنگاران زبده ای را هم پرورش می دادند که شم خبری خوبی داشتند. در حال حاضر فردی که به دنبال کاری می گردد، رسانه به او می گوید مدتی می آیی افتخاری کار کنی؟ آن فرد هم قبول می کند. هر چند او کار خبر را یاد می گیرد، اما در یک جلسه نمی تواند مسئولی را به چالش بکشد که هیچ، سؤال هم نمی تواند بپرسد. متأسفانه خبرنگاران یک دور خبر خودشان را نمی خوانند، حتی مطالب یا اخبار رسانه های دیگر را گوش نمی دهند یا مطالعه نمی کنند.
امیریان می گوید: این روز ها مردم بیشتر سابقه خبر را می خوانند و مطالبه می کنند در حالی که خبرنگاران ما سابقه اخبار را ندارند.
تکذیب، شکایت و تأیید خبر
آن طور که فکر می کنید کار خبری بدون دردسر نیست. اینکه خبر یا گزارشت را بنویسی و بروی، یا دائم در سفر های استانی و کشوری با مسئولان همراه باشی. امیریان از این دست گرفتاری های خبری هم در طول مدت خدمتش کم نداشته است. او تعریف می کند: درباره قتل های زنجیره ای بانوان که به خاطر دزدی طلایشان بود خبری را چاپ کردم. دادستان وقت خبر را تکذیب کرد. با آشنایانی که داشتم و مدارکی که جمع آوری کردم توانستم حقانیت خبرم را ثابت کنم.
نمونه دیگری که برایمان تعریف می کند کار به دادگاه و دادسرا هم کشیده است. او می گوید: برای تهیه خبر به سبزوار رفته بودم. چون در آن نشست نمی توانستم ضبط صوتم را ببرم، از قبل آن را در مکانی پنهان کردم. بعد از اینکه خبرم منتشر شد، نماینده شهرشان و سخنران خبر را تکذیب کردند و کار به شکایت کشید. صدای ضبط شده را به دادگاه ارائه کردم. گفتند تقلید صداست.
او برای اینکه کارش را پیگیری کند به دفتر ایرنای تهران می رود و رئیس خبرگزاری با وزیر ارشاد تماس می گیرد و موضوع را در میان می گذارد. رئیس خبرگزاری ضمن تأیید صداقت امیریان از وزیر می خواهد که کاری انجام بدهد. وزیر نیز مشاور حقوقی خودش را وکیل امیریان می کند. او در ادامه تعریف می کند: چند ماه درگیر بودم تا بالأخره حقانیت کارم ثابت شد.
بگذریم که نماینده مجلس از او عذرخواهی می کند و امیریان هم از شکایت کردن صرف نظر می کند، اما به گفته خودش مدت ها دچار خودسانسوری شده بود.
حوادث، اجتماعی و اقتصادی
امیریان کارش را با تحلیل حوادث شروع می کند و در ادامه راه خبری سرویس های دیگر خبری را انتخاب می کند. او در این رابطه می گوید: با سرویس حوادث وارد عالم خبر شدم، با اجتماعی کارم را ادامه دادم و خودم را به دنیای خبر معرفی کردم و در دوره بازنشستگی با سرویس اقتصادی موفقیتم را کامل کردم.
او در پایان می گوید: در کار خبری مصاحبه کردن را دوست دارم. بعد گزارش نویسی و تدوین خبر را. چیدمان خبر را به خوبی می شناسم و شم خبری خوبی دارم.
به گزارش هنرآنلاین ، سیدمجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و محمد جواد فدایی استاندار کرمان در جلسه ای درباره فعالیت های هنری گفتگو کردند. در این جلسه که محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی، احمد صدری دبیر سیزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، محمدرضا علیزاده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان و سورج یاسایی رییس انجمن موسیقی کرمان حضور داشتند، قرار شد سیزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران سال جاری در کرمان برگزار شود و استانداری و نهادهای کرمان در برگزاری جشنواره مشارکت کنند.
همچنین در این جلسه با اشاره به مرمت آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان با همکاری معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حمایت استانداری کرمان در سال گذشته، مقرر شد کتاب آثار موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان تا پایان سال تدوین و منتشر و نمایشگاهی از آثار موزه برگزار شود.
در این جلسه همچنین درباره پیگیری طرح خانه موزه های مشاهیر کرمان با حمایت استانداری کرمان و تولید و ساخت اپرای عروسکی خواجوی کرمانی گفتگو شد.
سینما دیلی: سعید سهیلی با انتشار یادداشتی با انتقاد از مسئولین شهر مشهد از اینکه نتوانسته در خدمت هنرمندان خراسانی در فیلمش باشد ابراز تاسف کرد.
او نوشت: هنرمندان ... هنرجویان ... هنردوستان ... مردم خوب مشهد ، من فیلمسازیم را از مشهد آغاز کردم ... با مردی شبیه باران ، از آن هنگام بیست و چهار سال میگذرد ، پس از ساخت آن فیلم پشت دستم را داغ کردم که دیگر در شهر خودم فیلم نسازم ، بس که آزار دیدم ... بس که سختی کشیدم ، سالها رفت و فکر کردم همه چی عوض شده ، همه چی رو فراموش کردم و گفتم دوباره برمیگردم ... با گشت ارشاد 3 و به عشق مردم شهرم ، تصمیم داشتم از خیل هنرمندان خراسانی استفاده کنم ، همانها که اگر آب ببینند شناگران خوبیند ، اما دریغ که نشد ، نه که نشد ... نخواستند که بشود ، کسانی که قول همکاری دادند و زیرش زدند ، بهانه پشت بهانه ، آری همه چی عوض شده ... جز تفکر مسؤلین این شهر ، پس دوباره دستم را داغ کردم ... داغ کردم وهمچنان شرمنده هنرمندان خوب شهرم
همزمان با فیلمبرداری گشت ارشاد3 اخباری درباره پرداختن این فیلم به حواشی کنسرت ها در مشهد منتشر شده بود. خبری که از سوی سازندگان تایید و تکذیب نشد. اگر صحبت های سعید سهیلی به معنای این است اجازه ساخت گشت ارشاد3 در مشهد داده نشده باید در انتظار توضیحات مسئولان فرهنگی این شهر و مدیران سازمان سینمایی درباره این تصمیم بود. هنوز مشخص نیست آیا عامل فیلمبرداری نشدن گشت سه در مشهد مخالفت مضمونی با این فیلم بوده یا دلایل دیگر وجود داشته است.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، حجت الاسلام ابراهیم حیدری جناسمی در جمع خبرنگاران با اشاره به اهمیت رعایت نکات بهداشتی جهت جلوگیری از انتقال ویروس کرونا ، اظهار کرد: مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود بر ضرورت توجه به پروتکل های ابلاغی ستاد مقابله با ویروس کرونا تاکید کردند و از همین رو اوقاف و امور خیریه مازندران تابع تصمیمات ستاد استانی مقابله با کرونا است.
وی با بیان اینکه با دستور ستاد مقابله با ویروس کرونا درب بقاع متبرکه و آستان مقدس امامزادگان مازندران بسته است، افزود: بر اساس اعلام ستاد مقابله با کرونا برپایی نمازهای جماعت در آستان مقدس امامزادگان مازندران ممنوع بوده و هیأت امنای بقاع متبرکه موظف به اجرای کامل دستورات و مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا هستند.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران با اشاره به مراسمات عزاداری ماه محرم و ضرورت اجرای کامل و جامع پروتکل های بهداشتی خاطرنشان کرد: عزاداری ایام محرم بر اساس تصمیمات ستاد مقابله با کرونا در بقاع متبرکه و آستان مقدس امامزادگان مازندران برگزار خواهد شد.
حیدری بیان کرد: عزاداری ایام محرم در بقاع متبرکه و آستان مقدس امامزادگان مازندران در فضای باز محوطه امامزادگان و با رعایت کامل و جامع فاصله گذاری و اجرای پروتکل های بهداشتی برگزار خواهد شد و تصمیم گیری های بیشتر در این زمینه منوط به تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا است.
انتهای پیام/86031/غ
سرویس اقتصادی خبرگزاری فارس؛ شیراز| فاطمه فرهادی کارآفرین برتر کشوری از شهرستان داراب که مدیریت تولیدی کیف مدل دارابی را دارد، در گفتگویی تفصیلی با خبرنگار فارس گفت: تنها راه نجات اقتصاد کشور، ایجاد اشتغال و حمایت از تولیدات داخلی و جلوگیری از واردات کالاهای خارجی به کشور است تا تولیدکنندگان که در هر زمینه ای سرمایه گذاری می کند، از کسب وکار خود ناامید نشوند. مشروح این گفتگوی تفصیلی در ادامه می آید:
فارس: چطور به این شاخه وارد شدید و چه پیشرفت، مشکلات و حمایت هایی در این زمینه داشتید ؟
از دوران کودکی یک علاقه خیلی خاصی به رشته کیف دوزی داشتم. بعد از ازدواجم تصمیم گرفتم که از اداره فنی حرفه ای گواهینامه مهارت در این زمینه بگیرم و با پشتکار همسرم در سال 1390، دونفری کارگاهی راه اندازی کردیم.
من کارم را به عنوان مشاغل خانگی، از خانه شروع کردم و با سلیقه شخصی خودم کار می کردم و هم اکنون، برای 33 نفر از بانوان شهرستان اشتغال ایجاد کرده و محصولات خود را هم در غرفه ها در سطح شهرستان، هم استان و هم با توسعه کار، توانستیم علاوه بر توزیع در کشور، صادرات هم داشته باشیم و 300 نفر را هم در محیط کار واقعی به صورت رایگان آموزش دادیم و مدرک فنی حرفه ای گرفتیم؛ شکر خدا کارها خوب پیش می رود.
من اولین تولیدکننده بودم که با حمایت همسر و فرزندم تصمیم گرفتم برای کمک به سلامت هم وطنان عزیزمان خط تولیدی خود ررا از کیف، به ماسک دوزی و باند دوزی به صورت رایگان و جهادی تغییر دهم
من اولین تولیدکننده بودم که با حمایت همسر و فرزندم تصمیم گرفتم برای کمک به سلامت هم وطنان عزیزمان خط تولیدی خود را از تولیدی کیف، به ماسک دوزی و باند دوزی به صورت رایگان و جهادی تغییر دهم.
در این طی این دوره سختی و مشکلات زیادی سر راهم بود؛ این طور این نبود که در طول زمانی که تولیدی را راه اندازی کردم، مشکلات و سختی ها وجود نداشته باشد، وجود داشت، ولی شکر خدا از مشکلات اصلا نترسیدم، مشکلات به من یاد داد که با کار بهتر، در کارم پیشرفت کنم. چون علاقه خیلی خاصی داشتم، مشکلاتی که برایم پیش می آمد، برایم آسان و پیش پاافتاده بود.
فارس: چه مشکلاتی سد راه تولیدکنندگان است؟
از مسئولان خواهش دارم که تسهیلات با بهره کم در اختیار تولیدکنندگان قرار بدهند؛ چون با تجربه ای که در طول این مدت خودم کسب کردم، تنها راه نجات اقتصاد کشور، ایجاد اشتغال و حمایت از تولیدات داخلی و جلوگیری از واردات کالاهای خارجی به کشور است
از مسئولان خواهش دارم که تسهیلات با بهره کم در اختیار تولیدکنندگان قرار بدهند؛ چون با تجربه ای که در طول این مدت خودم کسب کردم، تنها راه نجات اقتصاد کشور، ایجاد اشتغال و حمایت از تولیدات داخلی و جلوگیری از واردات کالاهای خارجی به کشور است تا تولیدکنندگان که در هر زمینه ای سرمایه گذاری می کند، از کسب وکار خود ناامید نشوند.
یکی دیگر از مشکلات تولیدی ها، بحث مالیات و هزینه هایی مثل پروانه کسب و بیمه هاست و ثابت نبودن قیمت مواد اولیه که واقع کمر تولیدکننده را شکانده است، در این مورد، هرروز با افزایش قیمت و کمبود مواد اولیه در بازار مواجه هستیم.
روند بسیار طولانی و بروکراسی سخت اداری برای گرفتن مجوز کار است و خواهشم از مسئولان ادارات این است که اگر کسی برای کارهای تولیدی مجوز خواست، سنگ اندازی نکنند و همچنین مسئولان اداره ارشاد، راهکارهای سریع معرفی کنند و اگر کسی نیت واقعی برای کار داشت واقعا حمایت شود.
فارس: چه درخواستی از مسئولین دارید؟
به عنوان یک کارآفرین از هم وطنان تقاضا دارم که اگر می خواهند جلوی بیکاری در سطح کشور گرفته شده و به اقتصاد کشور کمک کنند، تنها راه، حمایت و استفاده از کالاهای داخلی است؛ پس از کالاهای خارجی به هیچ عنوان استفاده نکنند تا ما بتونیم ایجاد اشتغال در سطح کشور داشته باشیم
به عنوان یک کارآفرین از هم وطنان تقاضا دارم که اگر می خواهند جلوی بیکاری در سطح کشور گرفته شده و به اقتصاد کشور کمک کنند، تنها راه، حمایت و استفاده از کالاهای داخلی است؛ پس از کالاهای خارجی به هیچ عنوان استفاده نکنند تا ما بتوانیم ایجاد اشتغال در سطح کشور داشته باشیم.
با تقدیر و تشکر از مسئولانی که در این مدت هم با ارائه راهکارهای خوبشان و هم بازدیدها از تولیدی ها، باعث شدند که کار تولیدی ها بهتر شود، تقاضا دارم همان طور که تاکنون از تولیدی ها حمایت کردند، باز هم در هر زمینه ای پشت همه واحدهای تولیدی باشند تا در سال جهش تولید با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب رونق خوبی در تولیدات داخل داشته باشیم.
من خواهش می کنم اگر بازهم بتوانند تسهیلات با سود خیلی کم درآمد در اختیار تولیدی ها بگذارند؛ چراکه اگر تسهیلات با سود کم در اختیار من قرار دهند، می توانم در آینده ای نه چندان دور، ظرفیت ایجاد اشتغال کارگاهم در سطح شهرستان را چندین برابر کنم و حتی در شهرستان های هم جوار می توانیم شعبه های دیگر از تولیدی کیف داشته باشم.
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز اداره ارشاد شهرستان داراب از روز اول کار برای گرفتن مجوز با ما همکاری خوبی داشتند و راهکارهای خیلی خوبی پیش پای ما گذاشتند.
فارس: چه توصیه ای به زنان خانه دار دارید؟
به عنوان کارآفرین کشوری به بانوان خانه دار توصیه می کنم که از مشکلات اقتصادی نهراسند.
من هم زنی خانه دار هستم و به خودم افتخار می کنم که توانستم یک سری مشکلات خانواده ام را حل کنم و برای چندین زن خانه دار دیگر هم ایجاد اشتغال کنم؛ چراکه معتقدم در این وضعیت اقتصادی که کشورمان به آن مبتلا شده، کمک کردن بانوان به دخل وخرج خانواده، واقعا مثل جهاد است که یک جهاد بزرگ هم در جنگ اقتصادی است.
فارس: چطور به سمت تولید ماسک رفتید؟
برای سلامتی همشهریانمان، از زمان شیوع بیماری ویروس کرونا به کشور، وظیفه انسانی خود دانشتم که کاری انجام دهم. پس خط تولید خود را از کیف به تولید ماسک تغییر دادم و بلافاصله برای تامین نیاز شهرستان به صورت فی سبیل الله 24 هزار عدد ماسک تولید کردم و 500 عدد گان هم با همکاری نماینده شهرستان داراب و فرمانده سپاه ناحیه داراب تولید کردیم.
از آنجاکه می خواستم خط تولید کیف هم تعطیل نشود و کسب درآمد خانم های همکار تعطیل نشود، با توجه به تعطیلی مدارس و وضعیت اقتصادی خاص جامعه، تصمیم گرفتیم ماسک تولید کنیم و هم اکنون علاوه بر جهرم و دیگر شهرهای استان فارس، به تهران، سیستان وبلوچستان، کرمانشاه، بندر عباس عرضه ماسک داریم و خوشحالم که جنس با کیفیت تولید می کنم که از همه جای کشور، سفارش دارم.
فارس: سخنی ناگفته اگر دارید مطرح کنید؟
از همکاری نماینده مردم داراب در مجلس شورای اسلامی، اداره کل و اداره ارشاد شهرستان داراب، معاون استاندار، فرماندار و فرمانده سپاه داراب، معاون امور بانوان استانداری فارس معاون امور و مسئول امور بانوان فرمانداری شهرستان داراب که من را حمایت کردند تا توانستم عنوان کارآفرین برتر کشوری را کسب کنم، تقدیر و تشکر می کنم که توانستم بین 110 نفر، مقام برتر کشوری بین کارآفرینان را در کشور کسب کنم که هم باعث افتخار استان و هم شهرستان داراب است و امیدوارم با حمایت مسئولان، در سال های بعد هم از کارآفرینان برتر باشم.
انتهای پیام/م
ایران مراسم نیوز : مدیرعامل نمایشگاه بین المللی تبریز گفت: 60 نمایشگاه سراسری با ملاحظات کرونایی در نمایشگاه بین المللی تبریز برگزار می شود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی ایران مراسم نیوز،حبیب ماهوتی عصر امروز در نشست خبری با خبرنگاران، با اشاره به اینکه تا پایان سال 98 به جز یک نمایشگاه در اسفندماه بقیه نمایشگاه ها برگزار شد، اظهار داشت: برای سال 99 هم درخواست مجوز برگزاری 62 نمایشگاه از کارگروه توسعه صادرات دریافت کردیم که به جز دو مورد برای 60 نمایشگاه مجوز برگزاری دریافت کردیم.
وی با اشاره به اینکه بعد از کرونا اولین نمایشگاه کشور را برگزار کردیم، افزود: پروتکل نمایشگاه ها را برای اولین بار در ایران ما در فروردین تدوین و رعایت کردیم که این روند را برای کمک به اقتصاد در ایام کرونا تداوم می بخشیم.
مدیرعامل نمایشگاه بین المللی تبریز خاطرنشان کرد: برای رعایت پروتکل ها و برگزاری نمایشگاه، فاصله غرفه ها را افزایش دادیم تا تجمع صورت نگیرد و مردم راحت تر از این نمایشگاه با پروتکل ها استفاده کنیم.
وی با بیان اینکه تلاش می کنیم نمایشگاه ها را تخصصی برگزار کنیم تا کیفیت، خلاءهای کمیت را جبران کند، ابراز داشت: بیش از 7 میلیارد فقط در اسفند ماه به دلیل تعطیلی نمایشگاه ضرر کردیم. ضمن اینکه در فروردین نمایشگاه داشتیم که در خرداد برگزار کردیم. از طرفی هم شرکت کنندگان خارجی هم حضور نیافتند و لطمات ارزی وارد شد. افزایش فاصله هم فروش غرفه را کاهش داده اما در مجموع عدد مشخصی برای خسارت به نمایشگاه استخراج نشده است.
درخواست از قوه قضائیه برای برطرف کردن مشکل معارضان زمین نمایشگاه بین المللی البرزحضور قطار پنج ستاره نور در سیزدهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری تهرانبرگزاری نمایشگاه بین المللی معماری با حضور 220 شرکت داخلی و خارجیچرا نمایشگاه بین المللی کتاب در ارومیه برگزار نشد؟افتتاح هفدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تبریز با حضور وزیر ارشاد به روایت تصویر
ماهوتی گفت: از نظر ریالی خسارت زیادی داریم ولی با عدم تعطیلی طولانی، وجهه را حفظ کردیم که ضرر مالی در برابر وجهه ما ارزشی ندارد.
وی با اشاره به اینکه به احتمال زیاد پس از تعطیلی نمایشگاه کتاب تهران، نمایشگاه کتاب تبریز هم برگزار نشود، ابراز داشت: برای جبران این خلاء دومین نمایشگاه کتاب های آموزشی و کمک آموزشی از 11 الی 17 شهریور برگزار می شود تا نیاز کتابی استان و منطقه با کمبود مواجه نشود.
مدیرعامل نمایشگاه بین المللی تبریز، از برگزاری نمایشگاه های متعدد از جمله قطعات یدکی، لوازم خانگی، صنعت حمل و نقل، فلزات گرانبها و جواهرات و... اضافه کرد: از 15 اسفند نمایشگاه به دلیل کرونا تعطیل شد ولی به دلیل عدم برگزاری نمایشگاه کسی را تعدیل نکردیم.
وی در مورد تصمیمات ستاد کرونا برای تعطیلی یا عدم تعطیلی نمایشگاه بین المللی تبریز، توضیح داد: تمام نمایشگاه ها با مجوز ستاد کرونا برگزار شده است. نمایشگاه بین المللی هیچ فرقی با بازار و پاساژها ندارد که آنها باز باشد و ما تعطیل کنیم با این فرق که ما بازاری با تمام تهویه ها و سقف بلند و تمامی ضدعفونی ها و ماسک است که فقط در یک نمایشگاه جهیزیه که اخیراً برگزار شد، 250 میلیون تومان برای مواد ضد عفونی هزینه و غربالگری کردیم که این اتفاق در بازار و پاساژ و... رخ نمی دهد.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان ، بیان کرد: خوزستان پتانسیل بالایی در بالقوه کردن فعالیت باشگاه های کتاب خوانی دارد. از بین 1820 دبیرخانه شهری و روستایی کشوری، از استان خوزستان، اهواز و رامهرمز توانستند در رتبه های برتر جام قرار گیرند و در بخش رقابتی باشگاه ها، این استان موفق به کسب پنج مقام کشوری در بخش نامه به نویسنده، باشگاه برگزیده و کانون مساجد فعال شد.
وی در تشریح فعالیت باشگاه های کتاب خوانی خوزستان، افزود: خوزستان با ثبت 1300 باشگاه کتاب خوانی کودک و نوجوان، توانست فعالیت های بسیار گسترده، متنوع و چشمگیر در شهر و روستا اجرا کند. اعضای هر باشگاه تقریبی بین 8 تا 15 نفر هستند و تسهیل گران فعال و داوطلب تعدادشان به 500 نفر می رسد. تعداد تسهیل گران خانم نسبت به آقا عموما بیشتر است. دوره های آموزش تسهیل گری در بیشتر شهرستان های استان برگزار شد و بازخورد این حرکت ها عملکرد مثبت و درخور توجه باشگاه ها بوده است.
حیدرپور با اشاره به نمونه ای از فعالیت های تأثیرگذار در استان گفت: برگزاری نخستین جشنواره نقاشی صلح جهانی ویژه کودکان و نوجوانان باشگاه های کتاب خوانی خوزستان یکی از این برنامه ها بود که با حضور سه سفیر صلح از کشورهای نروژ و فرانسه، آبان ماه 98 به مدت پنج روز متوالی در اهواز به اجرا درآمد. آثار خلق شده برای شرکت در نمایشگاه های صلح دنیا انتخاب شدند. این پنج روز توانست زمینه ای برای معرفی باشگاه های کتاب خوانی فعال در سطح استان ایجادکند.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان، ادامه داد: خانواده های زیادی به محل اجرای کارگاه مراجعه کردند و تسهیل گران حاضر اطلاعات لازم را به خانواده ها دادند. فضای مناسبی برای بهره وری حداکثری جهت تبلیغ و ترویج کتاب خوانی و فعالیت باشگاه ها فراهم شد.
وی ضمن تقدیر از مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای ارائه ابتکار عمل و حمایت از تسهیل گران، اظهار کرد: اصولا فعالیت در باشگاه ها داوطلبانه است و تسهیل گران عموما قشری دلسوز و دغدغه مند هستند که در تأمین هزینه های برگزاری باشگاه ها و حمایت از کودکان دچار مشکل می شوند، اما براساس برنامه ریزی دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی ما شاهد اختصاص بُن کتاب در نمایشگاه کتاب 98 استان ها بودیم.
حیدرپور افزود: در این نوع قدردانی ها، ارزش مالی موضوع اهمیتی ندارد مهم این است که تسهیل گر احساس کند کارش دیده شده و واجد ارزش است. آن بُن کتاب ها هرچند کمک کوچکی بود، اما انگیزه مضاعفی برای تسهیل گران ایجاد کرد و امیدواریم شاهد تداوم این طرح ها باشیم.
این فعال فرهنگی با تأکید بر اینکه عملکرد باشگاه های کتاب خوانی نیاز به بازنگری مجدد دارد، گفت: با توجه به تجربه چهار دوره فعالیت باشگاه ها، جهت جلوگیری از تکرار و یکنواخت شدن عملکرد باشگاه ها، حفظ پویایی و حضور حداکثری اعضا در بخش های رقابتی، نیاز به اهتمام جدی تری در این بخش ها احساس می شود.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان با اشاره به آسیب های بخش رقابتی باشگاه ها، تصریح کرد: صِرف رقابتی بودن فعالیت باشگاه های کتاب خوانی نمی تواند یا نتوانسته بستری مناسب برای بروز خلاقیت ها و نوآوری کودکان ایجاد کند. زمانی که آثار بخش های رقابتی باشگاه ها برای بررسی به دبیرخانه ارسال می شوند، در بررسی آثار گاهی پیش آمده که تسهیل گر از زبان کودک به نویسنده نامه می نویسد؛ در بخش فیلم نیز تسهیل گر جمله ها را به کودک دیکته می کند و این بزرگ ترین ضربه به کشف قابلیت های کودکان در بخش رقابتی است.
وی اضافه کرد: در شرایطی که دبیرخانه های استانی باشگاه های کتاب خوانی کودک و نوجوان به یک هویت مستقل نرسیدند و همین فعالیت های کم وبیش متکی بر حمایت های دولتی نیز جا نیفتاده است، کمی زود است درباره استقلال و رواج فعالیت باشگاه های کتاب خوانی مستقل از حمایت های دولتی نظر دهیم.
حیدرپور ادامه داد: وقتی دبیرخانه های استانی حتی یک مکان مستقل در حد یک اتاق در اختیار ندارند و در چارت سازمانی به حساب نمی آیند، واضح است که عملکرد دبیرخانه ها کمتر دیده می شود. اما برخلاف همه این تنگنا ها، نمی توان منکر اهمیت، تأثیرگذاری و شوق آفرینی باشگاه های کتاب خوانی کودک و نوجوان در کشور شد.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان در پایان از تلاش بعضی از تسهیل گران که باجان و دل در تمام مسیر، فراتر از یک تسهیل گر رفتار کرده و پابه پای مسئول دبیرخانه استانی باشگاه های کتاب خوانی در همه شرایط و با مشکلاتی که در مسیر بوده همراه شدند، قدردانی کرد.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان ، بیان کرد: خوزستان پتانسیل بالایی در بالقوه کردن فعالیت باشگاه های کتاب خوانی دارد. از بین 1820 دبیرخانه شهری و روستایی کشوری، از استان خوزستان، اهواز و رامهرمز توانستند در رتبه های برتر جام قرار گیرند و در بخش رقابتی باشگاه ها، این استان موفق به کسب پنج مقام کشوری در بخش نامه به نویسنده، باشگاه برگزیده و کانون مساجد فعال شد.
وی در تشریح فعالیت باشگاه های کتاب خوانی خوزستان، افزود: خوزستان با ثبت 1300 باشگاه کتاب خوانی کودک و نوجوان، توانست فعالیت های بسیار گسترده، متنوع و چشمگیر در شهر و روستا اجرا کند. اعضای هر باشگاه تقریبی بین 8 تا 15 نفر هستند و تسهیل گران فعال و داوطلب تعدادشان به 500 نفر می رسد. تعداد تسهیل گران خانم نسبت به آقا عموما بیشتر است. دوره های آموزش تسهیل گری در بیشتر شهرستان های استان برگزار شد و بازخورد این حرکت ها عملکرد مثبت و درخور توجه باشگاه ها بوده است.
حیدرپور با اشاره به نمونه ای از فعالیت های تأثیرگذار در استان گفت: برگزاری نخستین جشنواره نقاشی صلح جهانی ویژه کودکان و نوجوانان باشگاه های کتاب خوانی خوزستان یکی از این برنامه ها بود که با حضور سه سفیر صلح از کشورهای نروژ و فرانسه، آبان ماه 98 به مدت پنج روز متوالی در اهواز به اجرا درآمد. آثار خلق شده برای شرکت در نمایشگاه های صلح دنیا انتخاب شدند. این پنج روز توانست زمینه ای برای معرفی باشگاه های کتاب خوانی فعال در سطح استان ایجادکند.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان، ادامه داد: خانواده های زیادی به محل اجرای کارگاه مراجعه کردند و تسهیل گران حاضر اطلاعات لازم را به خانواده ها دادند. فضای مناسبی برای بهره وری حداکثری جهت تبلیغ و ترویج کتاب خوانی و فعالیت باشگاه ها فراهم شد.
وی ضمن تقدیر از مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای ارائه ابتکار عمل و حمایت از تسهیل گران، اظهار کرد: اصولا فعالیت در باشگاه ها داوطلبانه است و تسهیل گران عموما قشری دلسوز و دغدغه مند هستند که در تأمین هزینه های برگزاری باشگاه ها و حمایت از کودکان دچار مشکل می شوند، اما براساس برنامه ریزی دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی ما شاهد اختصاص بُن کتاب در نمایشگاه کتاب 98 استان ها بودیم.
حیدرپور افزود: در این نوع قدردانی ها، ارزش مالی موضوع اهمیتی ندارد مهم این است که تسهیل گر احساس کند کارش دیده شده و واجد ارزش است. آن بُن کتاب ها هرچند کمک کوچکی بود، اما انگیزه مضاعفی برای تسهیل گران ایجاد کرد و امیدواریم شاهد تداوم این طرح ها باشیم.
این فعال فرهنگی با تأکید بر اینکه عملکرد باشگاه های کتاب خوانی نیاز به بازنگری مجدد دارد، گفت: با توجه به تجربه چهار دوره فعالیت باشگاه ها، جهت جلوگیری از تکرار و یکنواخت شدن عملکرد باشگاه ها، حفظ پویایی و حضور حداکثری اعضا در بخش های رقابتی، نیاز به اهتمام جدی تری در این بخش ها احساس می شود.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان با اشاره به آسیب های بخش رقابتی باشگاه ها، تصریح کرد: صِرف رقابتی بودن فعالیت باشگاه های کتاب خوانی نمی تواند یا نتوانسته بستری مناسب برای بروز خلاقیت ها و نوآوری کودکان ایجاد کند. زمانی که آثار بخش های رقابتی باشگاه ها برای بررسی به دبیرخانه ارسال می شوند، در بررسی آثار گاهی پیش آمده که تسهیل گر از زبان کودک به نویسنده نامه می نویسد؛ در بخش فیلم نیز تسهیل گر جمله ها را به کودک دیکته می کند و این بزرگ ترین ضربه به کشف قابلیت های کودکان در بخش رقابتی است.
وی اضافه کرد: در شرایطی که دبیرخانه های استانی باشگاه های کتاب خوانی کودک و نوجوان به یک هویت مستقل نرسیدند و همین فعالیت های کم وبیش متکی بر حمایت های دولتی نیز جا نیفتاده است، کمی زود است درباره استقلال و رواج فعالیت باشگاه های کتاب خوانی مستقل از حمایت های دولتی نظر دهیم.
حیدرپور ادامه داد: وقتی دبیرخانه های استانی حتی یک مکان مستقل در حد یک اتاق در اختیار ندارند و در چارت سازمانی به حساب نمی آیند، واضح است که عملکرد دبیرخانه ها کمتر دیده می شود. اما برخلاف همه این تنگنا ها، نمی توان منکر اهمیت، تأثیرگذاری و شوق آفرینی باشگاه های کتاب خوانی کودک و نوجوان در کشور شد.
مسئول دبیرخانه جام باشگاه های کتاب خوانی خوزستان در پایان از تلاش بعضی از تسهیل گران که باجان و دل در تمام مسیر، فراتر از یک تسهیل گر رفتار کرده و پابه پای مسئول دبیرخانه استانی باشگاه های کتاب خوانی در همه شرایط و با مشکلاتی که در مسیر بوده همراه شدند، قدردانی کرد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان
خبرگزاری کتاب ایران
پرویز اشرافی؛ رئیس گروه امور فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی ، اظهار کرد: برای جبران خسارت، سامانه کارا معرفی شده تا آسیب دیدگان به این سامانه مراجعه و با ثبت نام، تسهیلات درنظر گرفته شده را دریافت کنند.
وی ادامه داد: همچنین تمهیداتی اتخاذ شده که با هماهنگی استانداری آذربایجان غربی، چهار بانک وام قرض الحسنه به ناشران پرداخت کنند که از این میان تنها یک بانک اعلام آمادگی کرده است.
اشرافی گفت: اثرگذاری شیوع بیماری کرونا در جوامع و اقشار مختلف همچنان ادامه دارد، ولی می توان با رعایت پروتکل های بهداشتی و تغییر وضعیت به سفید، زمینه کاهش مشکلات اقتصادی بخش های مختلف را فراهم کرد.
رئیس گروه امور فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی، بیان کرد: کرونا فعالیت ناشران استانی را همچون دیگر صنف ها با مشکلاتی مواجه کرد که البته این مشکلات بسیار بیشتر از دیگر صنف ها بود. شرایط کرونا اجازه نداد ناشران مانند گذشته موفق به دریافت سفارش، چاپ و خرید کتاب شده و مثل به روال سابق فعالیت کنند.
پرویز اشرافی؛ رئیس گروه امور فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی ، اظهار کرد: برای جبران خسارت، سامانه کارا معرفی شده تا آسیب دیدگان به این سامانه مراجعه و با ثبت نام، تسهیلات درنظر گرفته شده را دریافت کنند.
وی ادامه داد: همچنین تمهیداتی اتخاذ شده که با هماهنگی استانداری آذربایجان غربی، چهار بانک وام قرض الحسنه به ناشران پرداخت کنند که از این میان تنها یک بانک اعلام آمادگی کرده است.
اشرافی گفت: اثرگذاری شیوع بیماری کرونا در جوامع و اقشار مختلف همچنان ادامه دارد، ولی می توان با رعایت پروتکل های بهداشتی و تغییر وضعیت به سفید، زمینه کاهش مشکلات اقتصادی بخش های مختلف را فراهم کرد.
رئیس گروه امور فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی، بیان کرد: کرونا فعالیت ناشران استانی را همچون دیگر صنف ها با مشکلاتی مواجه کرد که البته این مشکلات بسیار بیشتر از دیگر صنف ها بود. شرایط کرونا اجازه نداد ناشران مانند گذشته موفق به دریافت سفارش، چاپ و خرید کتاب شده و مثل به روال سابق فعالیت کنند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی
خبرگزاری کتاب ایران
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، استان قم از کتابفروشی های زیادی برخوردار است و این قلب های تپنده کتاب از عناصر مهم فرهنگی اقتصادی این استان به شمار می روند. این استان با مشارکت 70 کتاب فروشی در طرح تابستانه کتاب 99 در رتبه چهارم کشور قرار دارد و از ظر آمار با استقبال خوبی نیز مواجه شده است. برای اطلاع از چند وچون اجرای طرح تابستانه کتاب که با شعار کتاب بخوانیم ایمن بمانیم روزهای میانی خود را سپری می کند به کتاب فروشی ها رفتم و نظر کتاب فروشان را درباره آن جویا شدم.
تبلیغات درباره تابستانه ضعیف بود
مهدی نجفی؛ مسئول بازرگانی انتشارات کتاب جمکران ، اطلاع رسانی در این دوره از طرح حمایتی را ضعیف ارزیابی کرد و با انتقاد از این موضوع گفت: ما مراجعانی داشته ایم که از طرح خبری نداشتند و خودمان به آن ها اطلاع داده ایم که طرح تابستانه درحال برگزاری است.
وی افزود: رسانه هر چیز کاذبی را که حتی از نظر علمی مضر بودنش ثابت شده، تبلیغ می کند اما در مورد کتاب که از جانب مقام معظم رهبری و بزرگان تاکید فراوانی بر آن شده است، هیچ سرمایه گذاری در تبلیغات صورت نمی گیرد.
نجفی اظهار کرد: در هفته گذشته هر وقت من پیچ رادیو را باز کردم درمورد بورس صحبت می شد. یک روز می گویند خوب است و روز بعد توصیه می کنند حباب دارد و همین طور مرتب راجع به این موضوع صحبت می شود، اما درباره کتاب و به ویژه طرح تابستانه اطلاع رسانی نشده است. مسلما وقتی کسی اطلاع نداشته باشد، به فکر خرید کتاب هم نخواهد افتاد.
این فعال حوزه کتاب گفت: فروش کتاب عملا به صفر گرایش پیدا می کند، شاید موضوعاتی مثل طرح فصلی بتواند به این موضوع به ویژه در فروش مجازی کمک کند. در مجموع فروش مجازی ما قبل از خیلی خوب بوده، اگر در فصل آینده فروش مجازی پررنگ تر دیده شود، کمک شایانی خواهد کرد.
با فروش غیرحضوری اوضاع بهتر شده است
توحید اطهری؛ متصدی فروش کتاب فروشی اندیشه سازان قم، وضعیت اجرای طرح تابستانه را خیلی خوب ارزیابی نکرد، اما فروش غیرحضوری را تأثیرگذار دانست و اظهار کرد: فروش کتاب با وضعیت ویروس کرونا، مثل دوره های قبل نیست. دوره های قبل با این که فروش مجازی نداشتیم، مشتری داشتیم اما اکنون چون بخش فروش غیرحضوری راه افتاده، اوضاع بهتر شده است.
وی افزود: فکر می کنم هیچ کس از مبلغ اعتباری که اختصاص داده می شود راضی نیست، چون خیلی پایین است و همان روزهای ابتدایی تمام می شود. برای تمدید، مشارکت 50 درصدی را پیشنهاد داده اند که با توجه به خرید کتاب ها با تخفیف 20 درصد این موضوع غیرعادی به نظر می رسد. فکر نمی کنم کسی در طرح مشارکت 50 درصدی شرکت کند.
اطهری با اشاره به برخی مشکلات طرح، گفت: خیلی از کتاب ها که ما چندین سال است می فروشیم، در سایت خانه کتاب موجود نیست؛ این یکی از مشکلات است. مورد دوم، درباره اعتبار است که واقعا کفاف نمی دهد. این دوره ظاهرا اعتبار را هم تمدید نمی کنند، درصورتی که دوره های قبل تماس می گرفتیم و مبلغی را اختصاص می دادند.
طرح های فصلی خیلی بهتر از نمایشگاه های استانی است
مصطفی بکا؛ مدیر انتشارات نگاران قلم ، طرح های فصلی را خیلی بهتر از نمایشگاه های کتاب استانی توصیف کرد: نمایشگاه به چند ناشر محدود می شود و همه کتاب ها موجود نیست، اما در طرح فصلی چون همه کتاب فروشی ها مشارکت می کنند، کتاب های مختلف وجود دارد و تعداد بیشتری کتاب در دسترس مخاطب قرار می گیرد.
وی نکته بعدی را ضعف تبلیغات عنوان کرد و افزود: تبلیغات خیلی در این موضوع مؤثر است. من تبلیغات را ضعیف دیدم و این باعث می شود که همه پیام طرح تابستانه کتاب را دریافت نکنند و در جریان این مسأله نباشد.
فروش مجازی، هم کتاب خوانی را تقویت می کند و هم فروش را
شکراللهی؛ مسئول بازرگانی انتشارات شهید کاظمی که در این کتاب فروشی به همه مشتری ها به صورت رایگان ماسک اهدا می کند، بیان کرد: اضافه شدن امکان فروش مجازی در طرح تابستانه کتاب 99 خیلی تأثیر دارد، چون مخاطب به خاطر مسائل و مشکلات کرونا و رعایت پروتکل های بهداشتی، دچار محدودیت شده است.
وی ادامه داد: فروش مجازی، هم بحث کتاب خوانی را تقویت می کند و هم فروش کتاب را رونق داده است. پیشنهاد می کنم این فضا در مراحل بعد تقویت شود و امکانات آن توسعه یابد.
شکراللهی، با پیشنهاد راه اندازی نمایشگاه مجازی، گفت: کتاب فروشی ها زیرساخت این موضوع را به صورت کامل و گسترده ندارند، اگر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، امکانی را برای کتاب فروشی ها ایجاد کند که بتوانند در فضای مجازی این کار را انجام دهند، اتفاق خوبی خواهد افتاد.
مسئول بازرگانی انتشارات شهید کاظمی درباره اعتبار فروش هم توضیح داد: خانه کتاب باید درباره نحوه تخصیص اعتبار به کتاب فروشی ها تجدیدنظر کند. بهترین آیتم برای اختصاص اعتبار به کتاب فروشی ها، رصد کردن و برآورد فروش کتاب در کتاب فروشی است. این موضوع برای اختصاص اعتبار واقعی و دقیق تر است.
از فروش غیرحضوری استقبال نشد
فیروزه غلامی؛ مسئول فروش کتاب فروشی ارمغان طوبی از دیگر فعالان طرح های فصلی فروش کتاب، در این باره به خبرنگار ایبنا گفت: در فضای مجازی آن گونه استقبال به عمل نیامد و فروش غیرحضوری نسبت به فروش حضوری ما کمتر است. یکی از دلایل این است که مخاطب می خواهد کتاب را از نزدیک ببیند، ورق بزند و انتخاب کند؛ در فروش غیرحضوری این امکان وجود ندارد.
وی افزود: احتمالا اعتبار فروش بیشتری نیاز پیدا خواهیم کرد. خیلی از کتاب ها را که می خواهیم در پنل ثبت کنیم، بارکد آن ها ثبت نمی شود، شاید یکی از دلایل آن عدم ثبت از طرف ناشران یا عدم وصول کتاب باشد. این مشکل باعث نارضایتی مخاطب و مشتری می شود. لذا فقط تخفیف فروشگاه را به آن ها اختصاص می دهیم. اگر این مشکل در سایت خانه کتاب حل شود، به نظرم اتفاق خوبی خواهد افتاد.
جذب مشتری، رونق کتاب و کمک به کتاب فروشی
حسین کاشانیان؛ مدیر کتاب فروشی کتابسرای هنر و معماری قم نیز بیان کرد: طرح از جهت جذب مشتری، رونق کتاب و کمک به کتاب فروشی خیلی عالی است. خیلی از همکاران که مشکلات اداری داشتند، برای استفاده از طرح قبل از آغاز، طرح مشکلاتشان را حل کردند که بتوانند در طرح مشارکت داشته باشند.
وی ادامه داد: ویژگی فروش مجازی خیلی مهم است و این که در طرح آپشن های مختلفی ایجاد شود، مؤثر خواهد بود. البته چون کتاب فروشی ما تخصصی است، خیلی به ما کمک نکرده چون مخاطب باید بیاید کتاب را ببیند، چک کند و بعد تهیه کند، اما همکاران از این گزینه ابراز رضایت داشتند.
کاشانیان، یکی از مشکلات تمام کتاب فروشی ها را قیمت کتاب ها برشمرد و توضیح داد: برخی کتاب ها را می فروشیم، اما وقتی مجدد می خواهیم شارژ کنیم، قیمت کتاب افزایش پیدا کرده است. این خیلی کتاب فروش را اذیت می کند.
مدیر کتاب فروشی کتابسرای هنر و معماری قم در پایان گفت: یک مشکل دیگر هم هست؛ ناشر به نحوی کتاب فروشی را دور می زند. به این صورت که ناشر خودش 30 درصد روی کتاب تخفیف گذاشته و با ارسال پیک رایگان به تمام کشور هم خدمات می دهد، با این شرایط کتاب فروشی توان رقابت با ناشر را از دست می دهد. این که ناشر تبدیل به کتاب فروشی شده از معضلاتی است که کتاب فروشی ها با آن دست به گریبان هستند. به عبارتی با این شیوه، ناشر کتاب فروش را دور می زند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، استان قم از کتابفروشی های زیادی برخوردار است و این قلب های تپنده کتاب از عناصر مهم فرهنگی اقتصادی این استان به شمار می روند. این استان با مشارکت 70 کتاب فروشی در طرح تابستانه کتاب 99 در رتبه چهارم کشور قرار دارد و از ظر آمار با استقبال خوبی نیز مواجه شده است. برای اطلاع از چند وچون اجرای طرح تابستانه کتاب که با شعار کتاب بخوانیم ایمن بمانیم روزهای میانی خود را سپری می کند به کتاب فروشی ها رفتم و نظر کتاب فروشان را درباره آن جویا شدم.
تبلیغات درباره تابستانه ضعیف بود
مهدی نجفی؛ مسئول بازرگانی انتشارات کتاب جمکران ، اطلاع رسانی در این دوره از طرح حمایتی را ضعیف ارزیابی کرد و با انتقاد از این موضوع گفت: ما مراجعانی داشته ایم که از طرح خبری نداشتند و خودمان به آن ها اطلاع داده ایم که طرح تابستانه درحال برگزاری است.
وی افزود: رسانه هر چیز کاذبی را که حتی از نظر علمی مضر بودنش ثابت شده، تبلیغ می کند اما در مورد کتاب که از جانب مقام معظم رهبری و بزرگان تاکید فراوانی بر آن شده است، هیچ سرمایه گذاری در تبلیغات صورت نمی گیرد.
نجفی اظهار کرد: در هفته گذشته هر وقت من پیچ رادیو را باز کردم درمورد بورس صحبت می شد. یک روز می گویند خوب است و روز بعد توصیه می کنند حباب دارد و همین طور مرتب راجع به این موضوع صحبت می شود، اما درباره کتاب و به ویژه طرح تابستانه اطلاع رسانی نشده است. مسلما وقتی کسی اطلاع نداشته باشد، به فکر خرید کتاب هم نخواهد افتاد.
این فعال حوزه کتاب گفت: فروش کتاب عملا به صفر گرایش پیدا می کند، شاید موضوعاتی مثل طرح فصلی بتواند به این موضوع به ویژه در فروش مجازی کمک کند. در مجموع فروش مجازی ما قبل از خیلی خوب بوده، اگر در فصل آینده فروش مجازی پررنگ تر دیده شود، کمک شایانی خواهد کرد.
با فروش غیرحضوری اوضاع بهتر شده است
توحید اطهری؛ متصدی فروش کتاب فروشی اندیشه سازان قم، وضعیت اجرای طرح تابستانه را خیلی خوب ارزیابی نکرد، اما فروش غیرحضوری را تأثیرگذار دانست و اظهار کرد: فروش کتاب با وضعیت ویروس کرونا، مثل دوره های قبل نیست. دوره های قبل با این که فروش مجازی نداشتیم، مشتری داشتیم اما اکنون چون بخش فروش غیرحضوری راه افتاده، اوضاع بهتر شده است.
وی افزود: فکر می کنم هیچ کس از مبلغ اعتباری که اختصاص داده می شود راضی نیست، چون خیلی پایین است و همان روزهای ابتدایی تمام می شود. برای تمدید، مشارکت 50 درصدی را پیشنهاد داده اند که با توجه به خرید کتاب ها با تخفیف 20 درصد این موضوع غیرعادی به نظر می رسد. فکر نمی کنم کسی در طرح مشارکت 50 درصدی شرکت کند.
اطهری با اشاره به برخی مشکلات طرح، گفت: خیلی از کتاب ها که ما چندین سال است می فروشیم، در سایت خانه کتاب موجود نیست؛ این یکی از مشکلات است. مورد دوم، درباره اعتبار است که واقعا کفاف نمی دهد. این دوره ظاهرا اعتبار را هم تمدید نمی کنند، درصورتی که دوره های قبل تماس می گرفتیم و مبلغی را اختصاص می دادند.
طرح های فصلی خیلی بهتر از نمایشگاه های استانی است
مصطفی بکا؛ مدیر انتشارات نگاران قلم ، طرح های فصلی را خیلی بهتر از نمایشگاه های کتاب استانی توصیف کرد: نمایشگاه به چند ناشر محدود می شود و همه کتاب ها موجود نیست، اما در طرح فصلی چون همه کتاب فروشی ها مشارکت می کنند، کتاب های مختلف وجود دارد و تعداد بیشتری کتاب در دسترس مخاطب قرار می گیرد.
وی نکته بعدی را ضعف تبلیغات عنوان کرد و افزود: تبلیغات خیلی در این موضوع مؤثر است. من تبلیغات را ضعیف دیدم و این باعث می شود که همه پیام طرح تابستانه کتاب را دریافت نکنند و در جریان این مسأله نباشد.
فروش مجازی، هم کتاب خوانی را تقویت می کند و هم فروش را
شکراللهی؛ مسئول بازرگانی انتشارات شهید کاظمی که در این کتاب فروشی به همه مشتری ها به صورت رایگان ماسک اهدا می کند، بیان کرد: اضافه شدن امکان فروش مجازی در طرح تابستانه کتاب 99 خیلی تأثیر دارد، چون مخاطب به خاطر مسائل و مشکلات کرونا و رعایت پروتکل های بهداشتی، دچار محدودیت شده است.
وی ادامه داد: فروش مجازی، هم بحث کتاب خوانی را تقویت می کند و هم فروش کتاب را رونق داده است. پیشنهاد می کنم این فضا در مراحل بعد تقویت شود و امکانات آن توسعه یابد.
شکراللهی، با پیشنهاد راه اندازی نمایشگاه مجازی، گفت: کتاب فروشی ها زیرساخت این موضوع را به صورت کامل و گسترده ندارند، اگر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، امکانی را برای کتاب فروشی ها ایجاد کند که بتوانند در فضای مجازی این کار را انجام دهند، اتفاق خوبی خواهد افتاد.
مسئول بازرگانی انتشارات شهید کاظمی درباره اعتبار فروش هم توضیح داد: خانه کتاب باید درباره نحوه تخصیص اعتبار به کتاب فروشی ها تجدیدنظر کند. بهترین آیتم برای اختصاص اعتبار به کتاب فروشی ها، رصد کردن و برآورد فروش کتاب در کتاب فروشی است. این موضوع برای اختصاص اعتبار واقعی و دقیق تر است.
از فروش غیرحضوری استقبال نشد
فیروزه غلامی؛ مسئول فروش کتاب فروشی ارمغان طوبی از دیگر فعالان طرح های فصلی فروش کتاب، در این باره به خبرنگار ایبنا گفت: در فضای مجازی آن گونه استقبال به عمل نیامد و فروش غیرحضوری نسبت به فروش حضوری ما کمتر است. یکی از دلایل این است که مخاطب می خواهد کتاب را از نزدیک ببیند، ورق بزند و انتخاب کند؛ در فروش غیرحضوری این امکان وجود ندارد.
وی افزود: احتمالا اعتبار فروش بیشتری نیاز پیدا خواهیم کرد. خیلی از کتاب ها را که می خواهیم در پنل ثبت کنیم، بارکد آن ها ثبت نمی شود، شاید یکی از دلایل آن عدم ثبت از طرف ناشران یا عدم وصول کتاب باشد. این مشکل باعث نارضایتی مخاطب و مشتری می شود. لذا فقط تخفیف فروشگاه را به آن ها اختصاص می دهیم. اگر این مشکل در سایت خانه کتاب حل شود، به نظرم اتفاق خوبی خواهد افتاد.
جذب مشتری، رونق کتاب و کمک به کتاب فروشی
حسین کاشانیان؛ مدیر کتاب فروشی کتابسرای هنر و معماری قم نیز بیان کرد: طرح از جهت جذب مشتری، رونق کتاب و کمک به کتاب فروشی خیلی عالی است. خیلی از همکاران که مشکلات اداری داشتند، برای استفاده از طرح قبل از آغاز، طرح مشکلاتشان را حل کردند که بتوانند در طرح مشارکت داشته باشند.
وی ادامه داد: ویژگی فروش مجازی خیلی مهم است و این که در طرح آپشن های مختلفی ایجاد شود، مؤثر خواهد بود. البته چون کتاب فروشی ما تخصصی است، خیلی به ما کمک نکرده چون مخاطب باید بیاید کتاب را ببیند، چک کند و بعد تهیه کند، اما همکاران از این گزینه ابراز رضایت داشتند.
کاشانیان، یکی از مشکلات تمام کتاب فروشی ها را قیمت کتاب ها برشمرد و توضیح داد: برخی کتاب ها را می فروشیم، اما وقتی مجدد می خواهیم شارژ کنیم، قیمت کتاب افزایش پیدا کرده است. این خیلی کتاب فروش را اذیت می کند.
مدیر کتاب فروشی کتابسرای هنر و معماری قم در پایان گفت: یک مشکل دیگر هم هست؛ ناشر به نحوی کتاب فروشی را دور می زند. به این صورت که ناشر خودش 30 درصد روی کتاب تخفیف گذاشته و با ارسال پیک رایگان به تمام کشور هم خدمات می دهد، با این شرایط کتاب فروشی توان رقابت با ناشر را از دست می دهد. این که ناشر تبدیل به کتاب فروشی شده از معضلاتی است که کتاب فروشی ها با آن دست به گریبان هستند. به عبارتی با این شیوه، ناشر کتاب فروش را دور می زند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم،
خبرگزاری کتاب ایران
تبلیغات درباره تابستانه ضعیف بود
تبلیغات درباره تابستانه ضعیف بود
با فروش غیرحضوری اوضاع بهتر شده است
با فروش غیرحضوری اوضاع بهتر شده است
طرح های فصلی خیلی بهتر از نمایشگاه های استانی است
طرح های فصلی خیلی بهتر از نمایشگاه های استانی است
فروش مجازی، هم کتاب خوانی را تقویت می کند و هم فروش را
فروش مجازی، هم کتاب خوانی را تقویت می کند و هم فروش را
از فروش غیرحضوری استقبال نشد
از فروش غیرحضوری استقبال نشد
خبرنگار ایبنا
جذب مشتری، رونق کتاب و کمک به کتاب فروشی
جذب مشتری، رونق کتاب و کمک به کتاب فروشی
اقتصاد24 - قدرت اله طمیمیان، معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری سازمان منطقه آزاد اروند در مورد فعالیت های فرهنگی و اجتماعی این سازمان به خبرنگار اقتصاد24 گفت: معاونت فرهنگی، اجتماعی و گردشگری اجتماعی مناطق آزاد اروند حوزه بسیار گسترده ای دارد و بخش عمده ای از مسئولیت های اجتماعی سازمان در این معاونت خلاصه و پیگیری می شود.
طمیمیان توضیح داد: یک بخش فعالیت در حوزه بهداشت و درمان است که در مدیریت حوزه بهداشت و محیط زیست پیگیری می شود. بخش دیگر مدیریت آموزش و توسعه کسب و کارهاست. در حوزه گردشگری نیز، معاونت گردشگری و صنایع دستی و میراث فرهنگی عهده دار این مسئولیت است و در حوزه فرهنگ مدیریت توسعه فرهنگی و هنری و اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی به ایفای نقش می پردازد و در حوزه ورزش مدیر توسعه ورزشی و اجتماعی و اداره کل ورزش جوانان فعالیت می کنند. بخش دیگر این معاونت حوزه صنایع خلاق است که در همه این حوزه ها فعالیت های مهمی در حال برنامه ریزی و اجراست.
وی افزود: در حوزه فرهنگی از ابتدای سال 99 به دلیل شیوع ویروس کرونا مباحث و فعالیت های فرهنگی را به سمت استفاده بیشتر از فضای مجازی و فرصتی که به واسطه آن وجود دارد بردیم و برنامه های خاص بهداشتی را از این طریق اجرا کردیم و پیام های دانشکده علوم پزشکی آبادان را به اطلاع مردم منطقه می رساندیم.
بیشتر بخوانید: تغییر وظایف فرهنگی با شیوع کرونا ویروس در اروند معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند خاطرنشان کرد: یکسری برنامه ها هم برای ترغیب و تشویق مردم و برای اوقات فراغت مردم در این دوران در نظر گرفته شد. مدیریت فرهنگی ما وارد بحث جهادی شد و مردم جهادی که قصد فعالیت داوطلبانه در حوزه مبارزه با کرونا را داشتند مانند ضدعفونی معابر، توزیع ماسک و توزیع مواد ضدعفونی ورود کرد و بعضا نیرو های جهادی را با کمک دفاتر سپاه و امام جمعه و... سامان دهی کرد.
طمیمیان گفت: اتفاق مهمی که در این مدت افتاد، تفاهم نامه ای بود که اخیرا با وزارت ارشاد داشتیم که به موجب آن دکتر مرتضی بانک دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تفاهم کردند که اداره کل ارشاد اسلامی مناطق آزاد تشکیل و کلیه اختیارات اداره کل استانی به اداره کل مناطق آزاد منتقل شود و اداره کل مناطق آزاد و اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی مستقل شوند به همین انتظار داریم سرعت عمل بیشتری در تصمیم گیری و چابک سازی در اجرا در حوزه فرهنگ و هنر را شاهد باشیم.
بیشتر بخوانید: واگذاری اختیارات استانی وزارت ارشاد به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مناطق آزاد
اقتصاد هنر و اقتصاد فرهنگ مورد توجه ویژه منطقه آزاد اروند
معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند افزود: ما از سال گذشته برنامه ریزی های خوبی برای اقتصاد هنر و اقتصاد فرهنگ داشتیم، اما متاسفانه ویروس کرونا باعث شد به موقع به هدفمان در این حوزه نرسیم، اما در تلاشیم با این وجود به این هدف برسیم.
وی بیان کرد: بحث توجه به جوامع محلی و هنرمندان بومی هم از مهمترین برنامه های ماست که در حال برنامه ریزی برای آن هستیم. امسال جشنواره های خوبی در حوزه فرهنگ برگزار شدو برنامه سال فرهنگی را با اتفاق آراء کلیه نهاد های فرهنگی در منطقه برنامه ریزی کردیم و نظر دوستان را در پنج جلسه گرفتیم و برنامه فرهنگی سال منطقه با یک اجماع نظری از نهاد های مختلف منطقه انجام خواهد شد.
طمیمیان افزود: برنامه داریم که موسسات فرهنگی و هنری و همچنین هنرمندان بومی را از لحاظ مالی توانمند کنیم و کار فرهنگی و هنری منطقه را به خود اهالی هنر بسپاریم که هم مجری قضیه باشند و اگر منافع مالی قرار هست اتفاق بیفتد برای خود اهالی و هنرمندان منطقه باشد.
وی تاکید کرد: دلیل توجه ما به بحث اقتصاد در حوزه فرهنگ و هنر این است که یکی از ویژگی های منطقه آزاد اروند نزدیکی مباحث اقتصادی به حوزه فرهنگ است و با آمیزه ای از اقتصاد و فرهنگ و هنر می توانیم در همین مسیر شاهد شکوفایی فرهنگ و هنر منطقه باشیم.
معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند در پایان خاطرنشان کرد: سازمان منطقه آزاد اروند در زمینه زیرساخت ها و اماکن فرهنگی و هنری هم از سال های گذشته اتفاقات خوبی انجام داده است چه در بازسازی و چه در ترمیم و تعمیر اماکن فرهنگی چرا که آبادان و خرمشهر آسیب های جدی از جنگ دیده اند و برخی اماکن موجود در منطقه نیاز به توجه به تعمیر و ترمیم دارد.
[ نیره خادمی ] پیر جنگی خراسان، آخرین بازمانده نسل بخشی های خود بند خراسان شمالی صبح دیروز در هشتادودو سالگی از دنیا رفت و دیگر هیچ جایگزینی برای سهراب محمدی بخشی مهربان و کم توقع، حماسه خوان و منظومه خوان کرمانج های خراسان وجود ندارد. شاره جان و سه گانه عِوض خان از آخرین آثار شاخص این هنرمند کهنه کار دو تار خراسان شمالی است که در سه، چهار سال گذشته با وجود احوال ناخوشی که داشت در خانه اش، به وسیله مجتبی ابوالقاسم پور از آهنگسازان خراسان شمالی، ضبط و منتشر شد.
بیش از 40 اثر انقلابی و حماسی دارد
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی درباره شخصیت هنری سهراب محمدی از اصلی ترین بخشی های کرمانج شمال خراسان به شهروند می گوید: سهراب محمدی آخرین بازمانده بخشی گری خود بند بود که با درگذشت او این مکتب به طور کامل رو به زوال رفت. جایگاه او در کرمانج های شمال خراسان در حماسه خوانی، مناظره خوانی، شاهدخوانی، داستان پردازی و موسیقی خوانی بسیار بالا است. نزدیک به 40 اثر ماندگار حماسی و انقلابی در طول جنگ و انقلاب ساخت و این از مهم ترین بخش های کاری او بود. به گفته او سه نوع بخشی گری در خراسان شمالی وجود دارد؛ بخشی گری لال گیری، زبان گیری و خود بند که هر کدام تعاریفی دارند: بخشی لال گیری به شخصی گفته می شود که فقط دو تار می زند و زبان گیری درواقع بخشی است که هم دو تار می زند و هم می خواند اما نه بیشتر از آنچه از استاد یاد گرفته است. گونه سوم بخشی های خود بند است به این معنا که هم دو تار می نوازند، هم آهنگ می سازند و هم ترانه می سرایند یعنی همه کارها را خودش انجام می دهند؛ این نوع بخشی ها در گذشته زیاد بودند اما در قرن جدید تعداد آنها بسیار کاهش یافت. نخستین حضور او پس از انقلاب در مجامع رسمی سال 1374 در جشنواره موسیقی حماسی اتفاق افتاد که از سوی حوزه هنری برگزار شد: نخستین اجرای رسمی ملی اش آنجا بود و بعد در جشنواره های کار و آیینی زیادی اجرا کرد. جز موسیقی بخشی خراسان به موسیقی مذهبی، پیشخوانی، چاوش خوانی و نوحه خوانی هم مسلط بود. سهراب محمدی در چند سال نخستین انقلاب به علت تحریم موسیقی به زمین و کشاورزی روی آورده بود، برای کسب روزی گندم می کاشت و درو می کرد، بعدها از سوی اداره ارشاد مستمری برایش در نظر گرفته شد اما باز هم بیشترین درآمد خود را از کشاورزی تأمین می کرد. بهترین جانشین حال حاضر او رضا محمدی فرزند او است که خیلی خوب دو تار می زند و در بخشی گری تمام مطالب را به خوبی از پدر یاد گرفته است. امیدوارم جانشین خوبی برای او باشد چون هیچ کس دیگری را به تبحر او در شمال خراسان و حتی در میان میانسالان هم نداریم .
دو تارش را به پسرش هدیه کرد
طوفان، شهید، لیاره، گُلا مِن، الله مزار، هرایی، شاه ختایی، جعفر قلی، شاره جان و عوض خانی مهم ترین آثار این هنرمند کهنه کار خراسان است به اضافه موزیک ویدیو گنجینه که در مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره تولیدات مراکز صداوسیما در بجنورد مورد استقبال قرار گرفت. در سال 1317 در شهرستان مانه و سملقان به دنیا آمده بود و پدر و اجداد او در زمان حیات در زمینه های هنرهای دستی، سرودن شعر کرمانجی و موسیقی فعالیت داشتند، حالا هم سه دختر و پنج پسر دارد که همه درس آموخته مکتب پدر هستند. بخشی، سهراب محمدی هم خود امید داشت که پسرش رضا جایگزین خوبی برای او باشد و حتی در مراسمی که در دو سال گذشته برایش برگزار شد، دو تارش را به او هدیه کرد تا مهر تأییدی باشد بر این خواسته اش. عیسی قلی پور معروف به عیسی بخشی از بیست سالگی سهراب محمدی را می شناسد و در اجراهای زیادی با او همراه بوده است. او به شهروند می گوید هیچ وقت درخواستی نداشت و همیشه از همه چیز راضی بود. من در بجنورد بودم و او در آشخانه و همیشه از هم دور بودیم جز مواقعی که برنامه و اجرا داشتیم. اما همیشه آثار معنادار می ساخت، آثاری که خواندن آن از هر کسی بر نمی آید. مهم ترین شاگرد او پسرش رضا بود. در جشنواره یکی دو سال پیش دو تارش را تحویل پسرش داد و گفت تو راه من را ادامه بده. خدا او را بیامرزد؛ از آدمیزاد هیچ چیز نمی ماند جز هنرش .
این روزها کمتر کسی مایل به یادگیری بخشی گری است
حاج سهراب بخشی نوازندگی دوتار را از دَه سالگی همراه با خواندن شعرهای محلی شروع و بیش از 60 سال آن را دنبال کرد و به نشان درجه یک هنری کشوری رسید. از ابتدای راه اندازی رادیو کرمانجی با صداوسیمای مرکز خراسان همکاری کرد و اردیبهشت 97 مورد تقدیر وزیر و استادان فرهنگ و هنر اسلامی قرار گرفت. معتقد بود، اگر کسی پیدا شود و به حیات موسیقی حماسی فکر یا در این زمینه تلاش کند باز هم ماندنش در این عرصه، خیلی مشکل است. حمید ضیایی، رئیس ارشاد قوچان هم به شهروند می گوید ما هنرمند چیره دستی را از دست دادیم که بارها در جشنواره های استانی حضور داشت. بااخلاق بود و هر وقت به منزل ایشان می رفتیم با روی گشاده از ما پذیرایی می کرد. بیشترین تأثیرگذاری او در شناساندن و اشاعه موسیقی خراسان شمالی در داخل و خارج از مرزهای ایران بود. هیچ وقت انتظار کمک از کسی نداشت. خبر از دست دادن چنین هنرمندی برای آرمان حمیدی، عضو هیأت رئیسه انجمن موسیقی خراسان شمالی هم ناراحت کننده و نگران کننده است چرا که همه می دانند این روزها دیگر کمتر کسی میل به یادگیری بخشی گری با چنین ویژگی هایی دارد و درگذشت چنین فردی یعنی از دست دادن یک فرهنگ. او به شهروند می گوید از دو سال پیش که در بستر بیماری بود، دیگر کمتر او را می دیدیم. او هم مثل بسیاری از بخشی ها و موسیقیدانان نواحی، عاشیق ها و بخشی ها دغدغه از بین رفتن این نوع موسیقی را داشت، اینکه آیا کسی هست که این سیر و سلوک را ادامه دهد؟ درحال حاضر افراد زیادی به یادگیری موسیقی نواحی یا دو تارنوازی روی آورده اند اما نه بخشی گری. پیدا کردن جایگزین برای بخشی گری و این شیوه از موسیقی سخت است. شاید سخت بشود کسی را در این زمینه پیدا کرد که حتی خود بتواند ساز خود را بسازد در صورتی که بخشی گری و این گونه راویان و تربیت آنان باید از سوی نهادها مورد حمایت قرار گیرد.
بخشی محمدی خود معتقد بود که منشأ اشعارحماسی، غارت در زمان احمد شاه است و افسانه های بسیاری در این زمینه، مانند جعفر قلی و شاه خطا وجود دارد که هنوز هم گاهی بخشی ها آن را می خوانند. نخستین بار خانم فوزیه مجد، پژوهشگر موسیقی نواحی ایرانی او را به جامعه هنری معرفی کرده بود و بعدها مورد استقبال بسیاری از فعالان این حوزه قرار گرفت. به دنبال درگذشت این هنرمند کرمانجی بسیاری از مسئولان مانند سیدمحمد مجتبی حسینی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمدعلی شجاعی، استاندار خراسان شمالی متن های تسلیتی برای این فقدان منتشر کردند .
حجت الاسلام عباس دانشی امروز چهارشنبه 22 مردادماه در آئین اختتامیه نخستین جشنواره کتاب سال استان مرکزی اظهار کرد: انتخاب کتاب سال یکی از حقوق جامعه فرهیخته و ارزشمند نویسندگان، پژوهشگران و فعالان حوزه تالیف، تصنیف و ترجمه و اساتید علم، فرهنگ و ادب استان مرکزی است که تا آثار جامعه علمی و فرهنگی به خوبی دیده شود و نقش موثری در معرفی فعالان فرهنگ و علم دارد.
وی هدفگذاری برای برگزاری رویدادهایی که در استان مرکزی برگزار نشده است را از اولویت های استان برشمرد و افزود: برگزاری نخستین جشنواره کتاب سال استان مرکزی از سال گذشته در این استان پایه گذاری شد و مبنای آن کتاب های منتشر شده از سال 93 تا 97 در نظر گرفته شد که در 9 رشته دین، ادبیات، علوم اجتماعی، تاریخ و جغرافیا، هنر و معماری، فلسفه، روانشناسی، کودک و نوجوان، دفاع مقدس و استان شناسی هدفگذاری و فراخوان آن اعلام شد.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی از ارسال 131 اثر به دبیرخانه جشنواره نخستین دوره انتخاب کتاب سال استان مرکزی خبر داد و افزود: آثار رسیده توسط 39 داور از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه و شخصیت های فرهنگی و علمی مورد بررسی دقیق و داوری قرار گرفت و نهایتا 18 عنوان کتاب که از 100 امتیاز حداقل 70 امتیاز کسب کردند به مرحله نیمه نهایی راه یافتند و در پایان 9 اثر در نشست تخصصی داوران به عنوان آثار برگزیده و 6 اثر تشویقی برگزیده شد.
وی بیان کرد: براساس آئین نامه کتاب سال استانی، بدیع بودن موضوع کتاب، رعایت استانداردها در ساختار، فصل بندی، نگارش، دستور زبان، گزینش واژگان، رعایت استاندارها در ذکر منابع و ماخذ، بالابودن عیار علمی، بهره مندی از قدرت تحلیل، پاکیزگی و آراستگی کتاب از نظر حروف چینی و صفحه آرایی و چاپ، رعایت استانداردهای تصحیح، تصنیف و ترجمه در خصوص آثار ترجمه شده و تصحیح شده از مبانی مدنظر داوران بود.
حجت الاسلام دانشی تصریح کرد: امیدواریم این جشنواره بنیانی برای استمرار فعالیت های فرهنگی و علمی استان مرکزی در سال های آینده باشد. اگر نمایشگاه کتاب استان بزرگترین رویداد فرهنگی استان است قطعا جشنواره کتاب سال استان بزرگترین رویداد علمی و انتشاراتی است.
وی تاکید کرد: برگزاری جشنواره ها و رویدادهای بزرگ فرهنگی مطالبه بحق اهالی فرهنگ و هنر استان مرکزی است و نباید تعطیل شود و باید در موعد مقرر برگزار شود. در برخی استان های کشور شاهد برپایی چندین دوره جشنواره کتاب سال هستیم اما در استان مرکزی این فرصت ها از دست رفته بود و حتی برخی جشنواره ها بنیان نهاده نشده است.
این مقام مسئول در اداره کل ارشاد استان مرکزی در ادامه اظهار کرد: در استان مرکزی 46 ناشر فعال و 58 کتابفروشی وجود دارد که بر این اساس رتبه این استان در حوزه انتشارات و کتابفروشی خوب نیست و به نظر می رسد، نزدیکی استان به مراکز مهم نشر در قم و تهران یکی از دلایل پایین بودن این رتبه است و حتی پدیدآورندگان کتاب، آثار خود را در تهران و قم منتشر می کنند که انتظار می رود، پدیدآوردندگان آثار علمی، فرهنگی و اجتماعی استان، آثار خود را در همین استان که ظرفیت چاپ خوبی در اختیار دارد، به چاپ برسانند تا مورد حمایت اداره کل فرهنگ ارشاد اسلامی استان قرار گیرند.
وی همچنین گفت: در سال جاری طراحی و برنامه ریزی لازم برای برگزاری نمایشگاه بزرگ کودک در استان در دستور کار اداره کل ارشاد اسلامی استان مرکزی قرار گرفته بود و رایزنی هایی برای تحقق این مهم با وزارت ارشاد صورت گرفته بود که متاسفانه شرایط کرونایی اجازه انجام این رویداد فرهنگی را نداد و امیدواریم بتوانیم نمایشگاه ملی کتاب کودک و نوجوان را به میزبانی استان مرکزی برگزار کنیم و همه ساله این کار بزرگ فرهنگی در استان برپا شود.
در این آئین برگزیدگان کتاب سال استان مرکزی به شرح ذیل معرفی و تقدیر شدند:
برگزیدگان:
حوزه کودک و نوجوان: مهدی رجبی نویسنده کتاب نامه های نیلی
حوزه تاریخ و جغرافیا: اسداله عبدلی آشتیانی نویسنده کتاب سیاق
حوزه تاریخ و جغرافیا: محسن معصومی، محمد امامی و زهرا صفری نویسندگان کتاب جاورسیان نامه
حوزه ادبیات(نثر معاصر): پاییز رحیمی نویسنده کتاب اینهمه گنجشک
حوزه کلیات هنر: عرفان قادری مترجم کتاب فلسفه هنر رایانه ای
حوزه زیست شناسی: میترا نوری نویسنده کتاب گرده شناسی فلور گرده نهاندانگان
ایران
حوزه فلسفه و روانشناسی: سعید موسوی پور و فرزانه غریبی نویسندگان کتاب ریاضیات برای ککودکان کم توان ذهنی
حوزه کلیات(نسخ خطی): صادق حضرتی آشتیانی نویسنده کتاب فهرست نسخه های خطی کتابخانه حجت الاسلام سید کاظم میریحیی
حوزه ادبیات(نثر معاصر): فریده شمس نویسنده کتاب عزیزخان
بخش شایسته تقدیر:
حوزه تاریخ و جغرافیا: غلامرضا مهدوی راونجی مترجم کتاب زبده التواریخ
حوزه تاریخ و جغرافیا: عبداله متولی نویسنده کتاب مبانی، چارچوب و الگوهای سفارتی و مکاتباتی در ایران عصر صفوی
حوزه هنرهای نمایشی: اسماعیل مجللی نویسنده کتاب سیری در چگونگی شکل گیری تعزیه و تعزیه خوانی
حوزه زبان فارسی: علی اکبر کمالی نهاد و حکیمه خوش نظر نویسندگان کتاب کاربرد فناوری در آموزش زبان و ادبیات فارسی
حوزه دین: علی حسن بگی نویسنده کتاب درآمدی بر فرایند فهم حدیث
حوزه دین: محمداسماعیل فدائی کزازی، غلامرضا فدایی و مهدی سلیمانی آشتیانی نویسندگان کتاب عقد اللآلی
انتهای پیام
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان آمل، حجت الاسلام محمدهادی بهرامی امشب در نشست خبری با خبرنگاران و اصحاب رسانه به مناسبت هفته خبرنگار، اظهار کرد: خبرنگاران امروز در خط مقدم اطلاع رسانی جامعه قرار دارند و موجب آگاهی مردم هستند.
وی با بیان اینکه به دلیل شیوع ویروس کرونا از اسفند ماه گذشته تاکنون محرم متفاوت را شاهد هستیم، افزود: تاکنون منتظر پروتکل و دستورالعمل بهداشتی محرم بودیم و تصمیمات شورای فرهنگ عمومی و ستاد پیشگیری کرونا بسیار مهم است.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان آمل با اعلام اینکه این شهرستان دارای طوایف متعدد است که در برگزاری مراسم های محرم بسیار اثرگذارند، تصریح کرد: هیأت امنای مساجد زیر مجموعه اداره اوقاف و امور خیریه موظف به رعایت پروتکل هستند البته برخی اعضای هیأت امنای مساجد و اماکن متبرکه معتقدند که در محرم هیچ مراسمی نخواهیم داشت ولی برخی دیگر اعلام کردند که با جدیت مراسم ها را پیگیری می کنیم.
این مسؤول با بیان اینکه شیعیان ایران و جهان از گذشته تاکنون زنده به محرم و صفر هستند امام امت هم اعلام کردند که اسلام با محرم و صفر زنده است، متذکر شد: ولی با بروز و شیوع ویروس کرونا زندگی روزمره مردم وارد مدار دیگری شده است و از لحاظ ذهنی، فکری و روحیه دچار تنش شدند.
بهرامی با اشاره به اینکه در بحث معنویات باید فکری به حال غذای روح کنیم، ادامه داد: کرونا نه تنها افراد زیادی به کام مرگ برده است ولی افراد زیادی را به افسردگی وا داشت و مشکلات فراوان اقتصادی و روحی را منجر شد.
وی با اعلام اینکه در وقف اجرای نیت واقف مهم است، بیان کرد: برگزاری مراسم های عزاداری محرم با رعایت کامل شرایط بهداشتی و پروتکل بلامانع است، گفت: مراسم محرم باید در فضای باز مساجد، تکایا و حیاط امامزادگان با رعایت فاصله گذاری اجتماعی به همراه زدن ماسک و دستکش برگزار شود.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه آمل با اشاره به اینکه هیأت امنا و مسؤولان مساجد و اماکن مذهبی موظف هستند قبل و بعد برگزاری مراسم ضدعفونی با مواد استاندارد را در فضای باز محل برگزاری مناسبت محرم انجام دهند.
این مسؤول با اعلام اینکه اطعام دهی و پذیرایی در محرم ممنوع است، گفت: علم گردانی و برگزاری مراسم دسته روی ممنوع شده و هر اقدامی که باعث ایجاد ازدحام و بروز جمعیت در خیابان ها و معابر شود ممنوع است.
بهرامی با اشاره به اینکه حتی برگزاری برخی مناسبت های خاص همانند مراسم شیرخوارگان برگزار نمی شود، ادامه داد: هزینه اطعام دهی محرم با تهیه سبد کالا بین خانواده های نیازمند و مستمند مناطق مختلف توزیع می شود.
وی با اعلام اینکه خبرنگاران قلم به دست دارند و می توانند فرهنگ سازی کنند تا در شرایط کرونا یی به جای انجام اطعام دهی سبد کالا برای استفاده نیازمندان تهیه شود، افزود: برگزاری نماز جماعت بسیار محدود در کمترین زمان خواهد بود و به همراه آن مداحی و سخنرانی در کمتر از دو ساعت برگزار شود.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه آمل با اشاره به اینکه در راستای برگزاری امور خیر، شورای خیریه اوقاف و امور خیریه آمل در کمتر از یک ماه گذشته تشکیل شده است، بیان کرد: در این مدت زمان کوتاه 35 جهیزیه برای زوج های جوان به میزان 140 میلیون ریال برای هر زوج در نظر گرفته شد.
این مسؤول با اشاره به ارزش 4 میلیارد و 900 هزار ریالی 35 جهیزیه زوج های نیازمند، گفت: جهیزیه نیازمندان جمعه هفته جاری توزیع می شود.
بهرامی با اعلام توزیع 500 بسته بهداشتی برای بیماران صعب العلاج توسط شورای خیریه اوقاف آمل، متذکر شد: این بسته های بهداشتی به ارزش 500 میلیون ریال خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه دهیاران و شورای اسلامی در روستاها برای برگزاری مراسم محرم مکلف به همکاری با هیأت امنا با رعایت پروتکل بهداشتی هستند، گفت: در شهرستان آمل آستان 99 امامزاده وجود دارد که آستان 60 امامزاده با حضور زائران همراه بوده و 39 بقعه امامزاده با توجه به قرار داشتن در منطقه کوهستانی و صعب العبور با تعداد کم زائران همراه هستند.
انتهای پیام/86012/ع
به گزارش خبرنگار جوان آنلاین از اصفهان ،خانم شهزادبهادری کارشناس حوزه خبر در یاداشتی انتقادی در نشست خبری بزرگان و پیشکسوتان عرصه خبر با استاندارو سایر مدیران نوشت؛ وبینار روز خبرنگار با عنوان نشست آنلاین با حضور استاندار ،مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی،مدیر عامل و رییس انجمن صنفی و خانه مطبوعات و مدیران تشکلهای مطبوعاتی استان، شهردار ،روابط عمومی شهرداری و استانداری در 21 مرداد ماه برگزار گردید ؛
بدون تعارف فاجعه بار ترین برنامه به مناسبت گرامی داشت روز خبرنگار و تیر خلاص بر قلب خبرنگاران و فعالان رسانه ایی بود که خود را تا کنون دلخوش حمایت این عزیزان کرده بودند.
وبیناری که با همه تبلیغات در فضای مجازی ، صرفا لایو زنده یک طرفه بود و قسمت پیام ها مسدود!
برنامه ایی که در ابتدا ، بعد از سلام و علیک استاد عبدالحسین جعفری پیشکسوت رسانه استان اصفهان و رییس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان، صدایش کاملا قطع شد و زمان تشکر پایانی وصل گردید!
بدون هیچ عذر خواهی یا اشاره ایی به ایجاد اشکال در صدا !! ( گناه عمدی و سهوی بودن هم گردن برگزار کننده!)
وبیناری که وبینار نبود و باز برنامه ایی وَبال گردن خبرنگاران ،که فکر کردند استاندار گرامی میخواهد صدایشان را بشنود اما صندلی ایشان خالی ،و زحمت بر گردن معاون سیاسی امنیتی جناب قاسمی افتاد و اعلام شد کسالت دارند !!
وبیناری که وبینار نبود اما چشم مان به جمال مدیر کل تازه نفس فرهنگ و ارشاد اسلامی روشن شد که راه دیگران را در پیش گرفتند و با حرفهای تکراری ما را با روز خودمان و وظایف مان آشنا کردند!!! و متوجه شدیم آبی از این دیگ برای رسانه داغ نخواهد شد!
وبیناری که وبینار نبود اما نماینده یکی از تشکل هایمان گفت، رسانه هایمان وامدار! مسئولان هستند و سواد رسانه ایی ندارند و کل مطالبه گری استان را در زحمات دو کانال تلگرامی خلاصه کردند!!
وبیناری که وبینار نبود ،هیچ !!
اما نماینده ایی از خانم دکتر چنگیز رییس علوم پزشکی اصفهان نپرسید در این 6 ماه کرونایی، برای خبرنگاران که گام به گام در کنار تیم سلامت جانشان را به خطر انداختند و حتی بیمار شدند چه کردید؟و چرا حتی از ارسال یک بسته ناقابل اقلام اولیه بهداشتی برایشان غافل بودید؟؟
وبیناری که حضور استاندار را خبر داد اما حضور نداشت ،
ما به جایش کامنت پرسش ها بسته بود تا بزرگان و متفکران رسانه از خجالت زحماتی که برای خبرنگاران کشیده اند!!! در آیند و از یکدیگر به نحو شایسته تقدیر کنند!! و خبرنگاران با مردمک های گشاد شده با عنوان گرامیداشت روز خبرنگار، بیش از از 3 ساعت آن را دنبال تا شاید از آن مطلب به درد بخوری تنظیم کنند !
این بزرگان فراموش کردند بگویند:یاداشت ها و نقد و گزارش بسیاری از خبرنگاران روی میزشان خروارها خاک گرفته چرا که بعضی مدیران مسئول روزنامه ها، نگران از دست دادن چندر غازی از درآمد آگهی شان هستند.
هر نقدی مساوی با کارت قرمز روابط عمومی مربوطه و بایکوت کردن خبرنگار از مصاحبه های اختصاصی و نشست های خبری است.
بزرگان مطبوعات، یادشان رفت بگویند،اگر سازمانی خبرنگاران را حمایت میکند جزء رسالت و مسولیت های اداری و اجتماعی اوست و مِنتی بر رسانه نیست، چرا که آنها بدون رسانه صدایی برای شنیده شدن ندارند.
یادشان رفت بگویند نبود روابط عمومی متخصص بزرگترین معضل خبرنگاران است و گاه بعضی با گستاخی تا تنزل هویت و شان رسانه پیش میروند .
در تاریخ 20 مرداد تقدیر نامه خبرنگاران در کاور پلاستکی با کارت 50 هزارتومانی تحویل داده شده!در صورتیکه هزینه رفت و آمد خب نگار با منت تجلی بسیار بیش از این مبلغ بوده است.
یادشان رفت بگویند بزرگترین معضل نبود قوانین کار آمد جهت حمایت از خبرنگار است و سانسور به هر بهانه ایی روح خبرنگار را سوهان میکشد.
بزرگان مطبوعات ،یادشان رفت بگویند رسانه ها ،قوی ترین آمران امر به معروف، مدیران هستند و برای وادار کردن آنها به شفاف سازی و پاسخگویی مدیران، نیاز به حمایت واقعی قانونی دارند.
یادشان رفت بپرسند؛ اگر خبرنگاری ،(اختلاس ،رانت و فسادی..) را خواست افشا کند کدامین قانون و مسئول حمایتش میکند؟
حقوق و بیمه و امنیت کاری پیشکش
خیلی زشت شد!
می گفتید عزیزان تا خبرنگاران را جمع می کردیم تا در تجلیل و شادی هایتان شریک شوند !
این همه زحمت!
این همه بار سختی را
چگونه بر دوش کشیدید؟
امروز با تجلیل این عزیزان از خود ، احساس کردم کودکانی هستیم که در شب عید لباس ژنده بر تن داریم و والدین مان لباس نو خریده و می خواهند به مهمانی بروند! بدون اینکه از ما بپرسند نان خشکی برای سیر شدن در سفره داریم یا نه!
و تیر خلاص با احترام از همه بزرگان و تشکلها میخواهم یکبار هم که شده برای گرامیداشت روزخبرنگار زحمت نکشند. آنوقت خواهیم دید صاحبان قلم چگونه تمام مدیران را وادار به پاسخگویی و تکریم شایسته خبرنگاران خواهند کرد.
در این آیین که با توجه به شیوع کرونا به صورت مجازی و با حضور محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، وحیده عسگری خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در بخش موضوعی جهش تولید برگزیده شد.
با اعلام اسامی نفرات برگزیده، در بخش اصلی، محور خبر رتبه نخست نداشت و ساره نوری از خبرگزاری مهر و معصومه امین زاده از خبرگزاری ایلنا به ترتیب رتبه های دوم و سوم را کسب کردند.
در محور گزارش خبری و تحلیلی مریم آقانوری از فردیس نیوز رتبه نخست را از آن خود کرد و خدیجه ستارزاده از همشهری و محمدحسن سیفی از دنیای هوادار به ترتیب رتبه های دوم و سوم را به دست آوردند.
محور عکس خبری و غیرخبری شرکت کنندگان رتبه نخست نداشت و رتبه های دوم و سوم به ترتیب به میلاد فروزان از دیوان نیوز و پوپک خواجه امیری از همشهری رسید.
محور مصاحبه نیز رتبه نخست نداشت و فرزاد عسگری از همشهری و نسترن کیوان پور از هزار و یک شهر به ترتیب رتبه های دوم و سوم را از آن خود کردند.
همچنین محور مقاله، یادداشت و سرمقاله در بخش اصلی و خانواده و سبک زندگی در بخش موضوعی رتبه نخست نداشت و مصطفی فراغت از هزار و یک شهر و زیبا عراکی از دنیای هوادار به ترتیب رتبه های دوم و سوم را کسب کردند.
در محور تیتر حمیدرضا رضایی از آفتاب البرز، نادر رضی از دنیای هوادار و طیبه جواهری از فارس به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به دست آوردند.
در محور طراحی و کاریکاتور و طراحی و صفحه آرایی رتبه نخست به احمد شاهومند از دنیای هوادار رسید و رتبه دوم را آمنه قادری ترکاشوند از آرمان میهن کسب کرد.
در محور طنز مکتوب وحید حاج سعیدی از سپهر ایرانیان رتبه نخست را از آن خود کرد. این بخش رتبه های دوم و سوم نداشت.
در بخش موضوعی و محور رونق تولید (حمایت از کالای ایرانی) زهرا اشرف زاده از روزنامه همشهری، در محور جهش تولید رضا تواضعی از دنیای هوادار و وحیده عسگری از خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) و در محور توسعه استان البرز امیرحسین رحیمی از رادیو کوهنورد و فرزانه اسحقی از صیحه رتبه های برتر را از آن خود کردند.
همچنین در محورهای حقوق شهروندی، دین و معنویت، آب و محیط زیست، چالش ها و آسیب های اجتماعی به ترتیب مهدی صالحی از دنیای هوادار، زهره رزمی آذر از تارا نیوز، منصور جمشیدی از خبر فردیس و نیوشا فتحی زاده از خبرگزاری مهر حائز رتبه برتر شدند.
در موضوع نظام سلامت با محوریت ویروس کرونا نیز زهرا (منیژه) غزنویان و نسرین حق شناس هر دو از هزار و یک شهر رتبه های برتر را از آن خود کردند و موضوع نشاط اجتماعی نیز اثر برگزیده نداشت.
چهارمین جشنواره مطبوعات البرز در 2 بخش اصلی و موضوعی با همکاری خانه مطبوعات و رسانه های این استان و با ارسال افزون بر 400 اثر برگزار شد.
بخش های اصلی جشنواره شامل مقاله، یادداشت و سرمقاله، عکس (خبری، غیرخبری)، خبر، گزارش(خبری، تحلیلی)، مصاحبه، تیتر، طراحی و صفحه آرایی، طنز مکتوب، طرح و کاریکاتور بود.
بخش های موضوعی نیز شامل رونق تولید(حمایت از کالای ایرانی)، جهش تولید، توسعه استان البرز، حقوق شهروندی، دین و معنویت، نشاط اجتماعی، خانواده و سبک زندگی، آب و محیط زیست، چالش ها و آسیب های اجتماعی (طلاق، حاشیه نشینی، اعتیاد، فساد اداری، بیکاری و فقر) و نظام سلامت با محوریت ویروس کرونا بود.
هدف از برگزاری این جشنواره ارتقای کیفی خبر و اطلاع رسانی در استان، گسترش فرهنگ مطالعه و روزنامه خوانی، شناسایی نقاط قوت و ضعف رسانه های استان و نیز توسعه ظرفیت های موجود مطبوعات عنوان شده بود.
اختتامیه سومین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری البرز سوم شهریور 1395 برگزار شده بود.
از مجموع 218 رسانه دارای مجوز که دفتر مرکزی آنها در استان البرز واقع شده، 137 رسانه شامل هفت روزنامه، 32 هفته نامه، 18 دوهفته نامه، 41 ماهنامه، 6 دوماهنامه، 28 فصلنامه و پنج دوفصلنامه به صورت چاپی منتشر می شوند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، دکتر محمد باقر نوبخت معاون رییس جمهوری و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در سفر 2روزه خود به استان مازندران که از عصر امروز چهارشنبه 22 مردادماه آغازشد، از عملیات اجرایی تالار مرکزی شهر ساری که با پیشرفت فیزیکی حدود 90 درصدی در دست اجرا است و معطل دریافت اعتبار تکمیلی 450 میلیارد ریالی است، بازدید کرد.
بازدید معاون رییس جمهوری و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی از این پروژه نیمه کاره که تاکنون به دلیل عدم اختصاص اعتبار تکمیلی چندین بار از برنامه زمانبندی افتتاحیه عقب ماند، امید را در بین اهالی فرهنگ و هنر مازندران که فاقد سالن استاندارد برای برگزاری رویدادهای فرهنگی مرکز استان هستند، را برای تدبیر جهت تکمیل این پروژه افزایش داده است.
در سال 1386 کلنگ مجموعه ای فرهنگی هنری در ساری به زمین خورد که قرار بود طی 2 تا سه سال به مرحله بهره برداری برسد و اهالی فرهنگ و هنر مرکز استان مازندران را از وجود یک فضای حرفه ای برای فعالیت های فرهنگی مختلف بهره مند کند.
این مجموعه که در آن یک سالن یکهزار نفره، یک سالن 200 نفره ویژه کودکان، یک سالن 400 نفره، محیط کارگاهی و تمرینی، سالن همایش و نگارخانه، کتابخانه، فضای خدماتی و رفاهی و مجتمع اداری پیش بینی شده بود چند سالی است که در پیشرفت حدود 90 درصدی متوقف مانده و با وجود وعده های متعدد مدیران فرهنگ و ارشاد و استانداران مختلف طی یک دهه اخیر هنوز به بهره برداری نرسیده است.
با توجه به اینکه تنها 10درصد از عملیات اجرایی ساختمان این مجموعه باقی مانده و ساختمان اداری آن نیز به طور کامل تکمیل شده است، اما برخی مسائل اعتباری سبب شد تا این پروژه بر خلاف چند پروژه مشابه در استان های دیگر در مراحل پایانی متوقف بماند.
براساس اظهار مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران برای تکمیل این پروژه دحدود 450 میلیارد ریال اعتبار مورد نیاز است و مهمترین مشکل در تاخیر تکمیل این پروژه نیز تامین اعتبار اعلام شده است.
تکمیل مجموعه فرهنگی هنری و تالار مرکزی شهر ساری طی سال های اخیر به یکی از مطالبات جدی اصحاب فرهنگ و هنر مرکز استان و حتی شهرستان های همسایه و سایر نقاط مازندران تبدیل شده است.
برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری در فضاهای غیراستانداردی مانند سینما سپهر ساری یا سالن ورزشی سید رسول حسینی سبب شده که کیفیت برگزاری در بسیاری از این برنامه ها پایین بیاید که هم نارضایتی عوامل اجرایی و هنرمندان را در پی داشته و هم سبب شده بسیاری از مخاطبان از این وضعیت ناراضی باشند.
همزمان با سفر دو روزه دکتر نوبخت به استان مازندران که سومین سفر ایشان در دولت یازدهم و دوازدهم به این خطه شمال کشور نیز محسوب می شود، علاوه بر افتتاح کارخانه کمپوست شهرستان تنکابن با ظرفیت 200 تن در روز، تست آزمایشی نیروگاه زباله سوز نوشهر با ظرفیت 200 تن انجام می شود.
کلنگ زنی 2 هزار واحد مسکونی ویژه محرومان براساس تفاهمنامه بین بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام (ره)، اهداء 200 سری جهیزیه در بین نوعروسان تحت پوشش کمیته امام خمینی (ره) استان مازندران ، بازدید از چند پروژه عمرانی زیرساختی و شرکت در نشست شورای برنامه ریزی این استان از دیگر برنامه های این سفر دو روزه اعلام شده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از خراسان رضوی ، طرح تابستانه کتاب، امسال در حالی برگزار شد که هم مردم و هم کتاب فروشان برای التیام دردها و مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا، بیش از پیش نیازمند حمایت و توجه بودند؛ حمایتی که هم کتاب را راحت تر به دست مشتاقانش برساند و هم روح حیاتی بر کالبد نیمه جان کتاب فروشان دمیده بدمد.
خراسان رضوی امسال هم مانند سال های گذشته، حضور پررنگی در طرح تابستانه کتاب داشت، به طوری که به گفته افشین تحفه گر؛ معاون فرهنگی و رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، 54 کتاب فروشی در سطح استان، در این طرح شرکت کرده اند و مطابق با اطلاعات مندرج در سامانه طرح کتاب، استان خراسان رضوی توانسته در بخش میزان فروش، هم براساس تعداد کتاب ها و هم مبلغ فروش، جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است.
کتاب آبان در مشهد یکی از 10 کتاب فروشی پرفروش این طرح بوده که در طی سال های برگزاری طرح های فصلی کتاب، همیشه در آن حضور داشته و شاهد استقبال خوب مردم نیز بوده است.
این کتاب فروشی به علت حضور در فضای مجازی، در شرایطی که ویروس کرونا تأثیر مخربی بر تمامی صنوف، به ویژه کتاب فروشان گذاشته، توانست فروش خود را کنترل کرده و اوضاع خوبی داشته باشد. کتاب آبان امسال نیز توانست به خوبی بدرخشد و در صدر طرح تابستانه کتاب خراسان رضوی، به لحاظ فروش قرار گیرد و حتی با اعمال تخفیفی از سوی خود، مشتریان را مهمان خرید کتاب با 30 درصد تخفیف کند.
امید خواجوی؛ مدیر این کتاب فروشی در گفت وگو با خبرنگار ایبنا ضمن اشاره به استقبال بسیار خوب مردم از طرح تابستانه کتاب، بیان کرد: ما در این طرح نیز مانند طرح های گذشته، شاهد استقبال بسیار خوبی بودیم، به گونه ای که در همان ابتدای کار اعتبار طرحمان به اتمام رسید و درخواست ما برای اعتبار بیشتر، به علت بودجه محدود متولیان، بی نتیجه ماند.
به عقیده مدیر کتاب آبان برپایی طرح های فصلی کتاب اقدامی بسیار موثر است که می تواند جان تازه ای به صنعت نشر و کتاب فروشان بدهد، اما ناهمخوانی میزان اعتبار اختصاص داده شده به هر کتاب فروشی با مدت زمان اجرای طرح، از مشکلات اصلی آن به حساب می آید.
خواجوی ادامه داد: ما در زمان اجرای طرح های فصلی کتاب، در همان روزهای ابتدایی اعتبارمان تمام می شود و مجبور می شویم به خاطر مشتری، خودمان در ادامه طرح به ارائه کتاب با تخفیف بپردازیم، به همین جهت پیشنهاد می شود که یا تعداد روزهای برگزاری هر طرح فصلی کم شود و یا اعتبار افزایش یابد.
وی همچنین گفت: نوع اجرا و برگزاری طرح های فصلی کتاب، به لحاظ بازه زمانی میان هر طرح بسیار خوب بوده اما انتظار می رفت حال که نمایشگاه کتاب برگزار نمی شود، اعتبار بیشتری به کتاب فروشان اختصاص یابد.
تابستانه کتاب جان دوباره ای به ما بخشید
سعید حبیب زاده؛ مدیر کتاب فروشی کتاب کوچه که پیش از این نیز سه نوبت در طرح های فصلی شرکت کرده بود، به خبرنگار ایبنا در مورد میزان استقبال از طرح تابستانه بیان کرد: ما در کتاب کوچه شاهد استقبال خوبی در طرح تابستانه کتاب بودیم، چراکه اوج گیری مجدد کرونا باعث اُفت فروش ما شده بود و این طرح توانست جان دوباره ای به کتاب فروشی ببخشد.
وی افزود: این طرح ها برای کتاب فروشی های تازه تأسیسی مثل ما فرصت بسیار خوبی است تا بیشتر شناخته شویم و رونق بیشتری را شاهد باشیم. نقدی که من به اجرای این طرح ها دارم، اطلاع رسانی ضعیف است؛ درحالی که رسانه ها و شهرداری ها باید در این زمینه هم افزایی داشته و تبلیغات گسترده ای در جای، جای شهر داشته باشند.
حبیب زاده در پایان گفت: برای ما تاکنون میزان اعتبار اختصاص یافته مناسب بود و نکته حائز اهمیت دیگر، خوش قولی متولیان امر در پرداخت اعتبارات در موعد مقرر بود.
طرح تابستانه کتاب99 که با شعار کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم از 18 مردادماه آغاز و تا 30 مرداد ادامه خواهد داشت. سقف مجاز خرید برای هر خریدار 150 هزار تومان است. در این طرح به منظور رعایت پروتکل های بهداشتی در شرایط شیوع و گسترش ویروس کرونا و رعایت فاصله گذاری اجتماعی، خریدهای غیرحضوری نیز با ثبت اطلاعات مربوطه در پنل از سوی کتاب فروشی ها فراهم شده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از خراسان رضوی ، طرح تابستانه کتاب، امسال در حالی برگزار شد که هم مردم و هم کتاب فروشان برای التیام دردها و مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا، بیش از پیش نیازمند حمایت و توجه بودند؛ حمایتی که هم کتاب را راحت تر به دست مشتاقانش برساند و هم روح حیاتی بر کالبد نیمه جان کتاب فروشان دمیده بدمد.
خراسان رضوی امسال هم مانند سال های گذشته، حضور پررنگی در طرح تابستانه کتاب داشت، به طوری که به گفته افشین تحفه گر؛ معاون فرهنگی و رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، 54 کتاب فروشی در سطح استان، در این طرح شرکت کرده اند و مطابق با اطلاعات مندرج در سامانه طرح کتاب، استان خراسان رضوی توانسته در بخش میزان فروش، هم براساس تعداد کتاب ها و هم مبلغ فروش، جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است.
کتاب آبان در مشهد یکی از 10 کتاب فروشی پرفروش این طرح بوده که در طی سال های برگزاری طرح های فصلی کتاب، همیشه در آن حضور داشته و شاهد استقبال خوب مردم نیز بوده است.
این کتاب فروشی به علت حضور در فضای مجازی، در شرایطی که ویروس کرونا تأثیر مخربی بر تمامی صنوف، به ویژه کتاب فروشان گذاشته، توانست فروش خود را کنترل کرده و اوضاع خوبی داشته باشد. کتاب آبان امسال نیز توانست به خوبی بدرخشد و در صدر طرح تابستانه کتاب خراسان رضوی، به لحاظ فروش قرار گیرد و حتی با اعمال تخفیفی از سوی خود، مشتریان را مهمان خرید کتاب با 30 درصد تخفیف کند.
امید خواجوی؛ مدیر این کتاب فروشی در گفت وگو با خبرنگار ایبنا ضمن اشاره به استقبال بسیار خوب مردم از طرح تابستانه کتاب، بیان کرد: ما در این طرح نیز مانند طرح های گذشته، شاهد استقبال بسیار خوبی بودیم، به گونه ای که در همان ابتدای کار اعتبار طرحمان به اتمام رسید و درخواست ما برای اعتبار بیشتر، به علت بودجه محدود متولیان، بی نتیجه ماند.
به عقیده مدیر کتاب آبان برپایی طرح های فصلی کتاب اقدامی بسیار موثر است که می تواند جان تازه ای به صنعت نشر و کتاب فروشان بدهد، اما ناهمخوانی میزان اعتبار اختصاص داده شده به هر کتاب فروشی با مدت زمان اجرای طرح، از مشکلات اصلی آن به حساب می آید.
خواجوی ادامه داد: ما در زمان اجرای طرح های فصلی کتاب، در همان روزهای ابتدایی اعتبارمان تمام می شود و مجبور می شویم به خاطر مشتری، خودمان در ادامه طرح به ارائه کتاب با تخفیف بپردازیم، به همین جهت پیشنهاد می شود که یا تعداد روزهای برگزاری هر طرح فصلی کم شود و یا اعتبار افزایش یابد.
وی همچنین گفت: نوع اجرا و برگزاری طرح های فصلی کتاب، به لحاظ بازه زمانی میان هر طرح بسیار خوب بوده اما انتظار می رفت حال که نمایشگاه کتاب برگزار نمی شود، اعتبار بیشتری به کتاب فروشان اختصاص یابد.
تابستانه کتاب جان دوباره ای به ما بخشید
سعید حبیب زاده؛ مدیر کتاب فروشی کتاب کوچه که پیش از این نیز سه نوبت در طرح های فصلی شرکت کرده بود، به خبرنگار ایبنا در مورد میزان استقبال از طرح تابستانه بیان کرد: ما در کتاب کوچه شاهد استقبال خوبی در طرح تابستانه کتاب بودیم، چراکه اوج گیری مجدد کرونا باعث اُفت فروش ما شده بود و این طرح توانست جان دوباره ای به کتاب فروشی ببخشد.
وی افزود: این طرح ها برای کتاب فروشی های تازه تأسیسی مثل ما فرصت بسیار خوبی است تا بیشتر شناخته شویم و رونق بیشتری را شاهد باشیم. نقدی که من به اجرای این طرح ها دارم، اطلاع رسانی ضعیف است؛ درحالی که رسانه ها و شهرداری ها باید در این زمینه هم افزایی داشته و تبلیغات گسترده ای در جای، جای شهر داشته باشند.
حبیب زاده در پایان گفت: برای ما تاکنون میزان اعتبار اختصاص یافته مناسب بود و نکته حائز اهمیت دیگر، خوش قولی متولیان امر در پرداخت اعتبارات در موعد مقرر بود.
طرح تابستانه کتاب99 که با شعار کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم از 18 مردادماه آغاز و تا 30 مرداد ادامه خواهد داشت. سقف مجاز خرید برای هر خریدار 150 هزار تومان است. در این طرح به منظور رعایت پروتکل های بهداشتی در شرایط شیوع و گسترش ویروس کرونا و رعایت فاصله گذاری اجتماعی، خریدهای غیرحضوری نیز با ثبت اطلاعات مربوطه در پنل از سوی کتاب فروشی ها فراهم شده است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از خراسان رضوی
خبرگزاری کتاب ایران
ایبنا
تابستانه کتاب جان دوباره ای به ما بخشید
تابستانه کتاب جان دوباره ای به ما بخشید
ایبنا
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از بندرعباس، حجت الاسلام و المسلمین حبیب رضا ارزانی در ارتباط تصویری زنده با مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان، مدیر و کارکنان ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد هرمزگان ضمن تبریک این موفقیت، اظهار کرد: ستاد هماهنگی کانون های مساجد هرمزگان با برخورداری از مدیری توانمند و همکاری پرتلاش، همگرا و همدل از ستادهای های ویژه و خوب است.
وی در پاسخ به مطالبه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان مبنی بر ارتقای سطح بندی ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد این استان از درجه یک به درجه دو، گفت: این موضوع را در نشست شورای برنامه ریزی ستاد مطرح خواهم کرد.
رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با بیان اینکه اعضای کانون ها ولی نعمت ما هستند و همواره قدردان این عزیزان هستیم، افزود: همه مدیران کانون های فرهنگی هنری مساجد اهل سنت و شیعه در استان هرمزگان شبانه روز خالصانه برای توسعه فرهنگ و هنر تلاش می کنند.
وی با اشاره به اینکه هرمزگان در روزهای آغازین رویداد ملی فهما در رتبه های اول تا سوم بود و به نظر می رسید که به عنوان پایتخت فهما انتخاب شود، تصریح کرد: این ظرفیت در بین کانون های فرهنگی هنری مساجد این استان وجود دارد که در سال 1401 به عنوان پایتخت فهمای کشور برگزیده شود.
حجت الاسلام و المسلمین ارزانی با بیان اینکه کانون های مساجد می توانند در توسعه فرهنگ و هنر استان نقش بسزایی داسته باشند، گفت: پتانسیل و ظرفیت کانون های فرهنگی هنری مساجد عالی و بالاست که می توان از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده کرد.
وی با اشاره به عنایت ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به برنامه های کانون های فرهنگی هنری مساجد، افزود: طرح ملی سه شنبه های تکریم از 7 هفته پیش آغاز شده و هر هفته وزیر علی رغم برنامه های مختلف، در این برنامه شرکت می کند.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه از کنگره بین المللی امام سجاد(ع) به عنوان برند بسیار ارزشمند یاد کرد و گفت: در حوزه اجرای این رخداد بسیار خوب کار شده است و در حوزه عرضه نیز باید به گونه ای کار شود تا به عنوان برند در سطح جهان اسلام و حتی جهان معنویت مطرح شود.
وی افزود: ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کنگره بین المللی امام سجاد(ع) را جدای از خود نمی داند هرچند این رخداد مهم محصول استان هرمزگان است و همه باید تلاش کنیم تا پرچم امام سجاد(ع) بالا برود.
رئیس ستاد فهمای کشور اضافه کرد: هم اکنون در حال رایزنی جهت برگزاری آیین اختتامیه دهمین کنگره بین المللی امام سجاد(ع) در تهران می باشیم و درصدد هستیم تا از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس شورای اسلامی به عنوان سخنران در این آیین دعوت کنیم.
دکتر ارزانی در بخش دیگری از سخنان خود از آغاز دومین دوره این رویداد از نیمه دوم سال 1400 بعد از محرم و صفر و همزمان با هفته وحدت خبرداد و اظهار کرد: کانون ها تا پایان سال فرصت دارند تا در محورهای تعیین شده با یکدیگر به رقابت بپردازند و در پایان سال پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران برای سال 1401 بر این اساس تعیین شود .
وی به تشریح نحوه اجرای دومین دوره فهما پرداخت و گفت: مدل کنونی در سه شبستان و 12 رواق تعریف شده و نزدیک به 90 درصد شاخص ها شناسایی شده و در حال بارگذاری در سامانه است.
رضا کمالی زرکانی ، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نیز با اشاره به نقش و جایگاه شبکه سازی در دنیای کنونی، گفت: کانون های فرهنگی هنری مساجد یکی از مدل های موفق شبکه سازی در دنیاست.
وی با بیان اینکه اهمیت شبکه عظیم کانون های فرهنگی هنری مساجد در آینده برای همگان روشن خواهد شد، افزود: در درجه بندی ستادهای استانی از زمانی که تعداد کانون های هرمزگان 200 باب بود تا امروز که از هزار و 54 باب فراتر رفته است، هرمزگان در درجه دوم قرار دارد و ارتقای به درجه یک می تواند انگیزه بیشتری در بین اعضای کانون ها ایجاد کند.
حجت الاسلام احمد پهلوانی ، مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد هرمزگان نیز گزارشی از عملکرد کانون ها در نخستین رویداد ملی فهما را ارائه کرد و گفت: از مجموع هزار و 54 کانون این استان بیش از 70 درصد در مناطق روستایی قرار دارند.
پایان پیام/ 88
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت، حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی امروز(چهارشنبه، 22 مرداد) در ارتباط تصویری با فیروز فاضلی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان و حجت الاسلام محمدعلی رضوانی نژاد مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری استان، کسب مقام برتر گیلان در رویداد ملی فهما در رشته اوقات فراغت را تبریک گفت.
مشاور وزیر و رییس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با اشاره به فعالیت های مطلوب و موثر کانون های مساجد گیلان به ویژه در حوزه اوقات فراغت افزود: برنامه ها و فعالیت های کانون های مساجد این استان در رویداد ملی فهما در کشور بسیار ممتاز بوده و در زمان اجرای اولیه طرح، استان اول بود.
وی با قدردانی از فعالیت های فرهنگی کانون های مساجد گیلان گفت: 46 کانون فرهنگی و هنری این استان در رویداد ملی فهما مقام های اول تا پنجم را کسب کردند.
حجت الاسلام ارزانی بر حمایت از کانون های برتر در نخستین دوره رویداد ملی فهما تاکید و تصریح کرد: یک هزار و 600 کانون از 25 هزار کانون کشور در این رویداد برگزیده شدند که مورد حمایت ویژه قرار می گیرند.
وی از حمایت ویژه از کانون های مساجد گیلان به جهت کسب رتبه برتر کشوری خبر داد و افزود: 25 میلیارد تومان تهسیلات به کانون های برگزیده این رویداد ملی اختصاص یافته است که شرایط دریافت آن طی روزهای آینده اعلام خواهد شد.
مشاورز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به شهرستان شفت که مجری طرح سفیران اجتماعی و یاریگران زندگی در گیلان هستند اعلام کرد: کانون های فرهنگی و هنری شهرستان شفت نیز امسال در قالب این طرح ها مورد حمایت قرار می گیرند.
وی با بیان اینکه دومین دوره این رویداد ملی همزمان با هفته وحدت سال 1400 آغاز می شود تصریح کرد: سال 1401 استان برتر انتخاب و به عنوان پایتخت فرهنگ و هنر مساجد فهما ایران معرفی می شود.
حجت الاسلام ارزانی ابراز امیدواری کرد مجموعه اقدامات انجام شده در این رویداد و انعقاد تقاهم نامه با دستگاه ها و سازمان های مختلف منجر به حمایت جدی از فعالیت های فرهنگی و هنری کانون های مساجد در سراسر کشور شود.
پایان پیام/ 84
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدعلی سرخیلی فعال فرهنگی ساکن جزیره قشم پیرامون اکران فیلم های جشنواره مردمی فیلم عمار در جزیره قشم در سخنانی گفت: نحوه آشنایی ما با جشنواره مردمی فیلم عمار به این صورت بود که حدود پنج سال گذشته تعدادی از آثار این جشنواره فیلم به دست ما رسید و آنها را تماشا کردیم. سپس در یک نوبت این فیلم ها را در سطح مدارس و حوزه های علمیه جزیره قشم اکران کردیم.
وی افزود: در سال های بعد به دلیل مشغله های کاری و فعالیت نفرات جایگزین، ارتباط کمتری با جشنواره عمار داشتم تا امسال که یکسری از فیلم ها توسط آقای بهنیا رابط استان هرمزگان به دستم رسید. وقتی متوجه بالا رفتن کیفیت فیلم ها و اثربخشی آنها به خصوص در بخش داستانی شدم وظیفه خودم دیدم که مجدداً کار اکران فیلم ها را در جزیره قشم پیگیری کنم.
این فعال فرهنگی ساکن جزیره قشم ادامه داد: بر همین اساس مجدداً از طریق نهادهای مختلف از جمله سپاه، منطقه آزاد کیش و سازمان تبلیغات اسلامی کار اکران فیلم های جشنواره مردمی فیلم عمار را پیگیری کردم. این تلاش های من همزمان با شیوع بیماری کرونا در کشور و جهان شد که این موضوع مشکل بزرگ و مهمی برای اکران کار ما بود، زیرا هیچ مقام و مسئولیحاضر به همکاری در برگزاری چنین برنامه های اکران فیلمی نبودند.
سرخیلی خاطرنشان کرد: با توجه به تمامی برنامه ریزی ها و جلسه هایی که در سازمان تبلیغات اسلامی برگزار کردیم و هماهنگی هایی که با دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار در تهران انجام دادیم، شیوع بیماری کرونا در کشور کار ما را در مسیر اکران این فیلم ها در جزیره قشم با مشکل روبرو کرده بود. بنابراین به ناچار به اکران خانگی روی آوردیم. اکران فیلم ها در خانه ها آغاز شد ولی چگونگی برگزاری این اکران های فیلم در منازل خیلی برای ما راضی کننده نبود. به همین دلیل به دنبال برگزاری برنامه های اکران در خارج از منازل بودیم.
وی یادآور شد: در نهایت شاهد اجرای طرحی آزمایشی با عنوان از عید قربان تا غدیر در همین محدوده زمانی و در معاونت فرهنگی و گردشگری منطقه آزاد قشم بودیم که در منطقه ساحلی به صورت اتوسینما برگزار شد. در قالب این طرح قرار بود هرشب یک فیلم سینمایی برای مردم اکران شود. ما هم که دیدیم اکران فیلم های سینمایی فرصت بسیار مناسبی برای نمایش فیلم های جشنواره عمار است؛ با آقای شیخ زاده معاون گردشگری قشم صحبت کردیم تا فیلم های این جشنواره قبل از اکران فیلم های سینمایی پخش شوند.
سرخیلی عنوان کرد: بعد از برگزاری جلسه و انجام توافق با آقای شیخ زاده موفق شدیم فیلم های داستانی در موضوع سبک زندگی از جمله مادر ، تک فرزندی ، کارتابل ، سر ساعت 8 ، بدهی ، برادری و چشمهایت را ببند که بیشتر این فیلم ها بین 2 تا 10 دقیقه زمان داشت را به صورت پیش اکران و قبل از نمایش فیلم های سینمایی، پخش کنیم.
وی اظهار داشت: در قالب طرح اتوسینما هرشب تعداد 40 خودرو، یعنی 40 خانواده در این اکران فیلم ها حضور داشتند و بیشترین اقشاری که به تماشای فیلم ها نشستند خانواده ها و جوانان بودند.
سرخیلی خاطرنشان کرد: در قالب این طرح حدود 10 تا 15 دقیقه از این سینمای 2 ساعته در اختیار ما و فیلم های جشنواره بود و باقی زمان هم فیلم های سینمایی پخش شده است. البته ما پیگیر این هستیم که بتوانیم در آینده سهم فیلم های جشنواره را در این سینما بیشتر کنیم تا بتوانیم فیلم های بلندتر و حتی مستند را هم در این اتوسینما اکران کنیم.
وی در پایان سخنان خود، گفت: سازوکار اتوسینما به این شکل است که فیلم را بر روی یک ویدئو پروژکتور بزرگ می اندازند و صدای فیلم هم توسط یک موج رادیویی مشخص از رادیوی ماشین ها پخش می شود. در اتوسینما خط کشی هایی انجام شده که ماشین ها مرتب و با فاصله مناسب در کنار هم قرار می گیرند و با خانواده به تماشای فیلم ها می پردازند.
انتهای پیام/
شفقناقم- با شیوع ویروس کرونا در جهان و ایران بسیاری از مشاغل دچار آسیب شدند یکی از مشاغلی که چرخه تولید آن با مشکلات زیادی روبرو شد صنعت نشر و چاپ کتاب است، در کشور ما پایین بودن سرانه مطالعه خود مسبب پایین بودن فروش کتاب بوده و این روزها کرونا جوهر کتاب را خشکاند.
شهر قم به سبب وجود مراکز و موسسات دینی و از سوی دیگر مراجع معظم تقلید، بخش عظیمی از ناشران حوزه دین در این شهر هستند؛ ناشران بزرگی مانند انصاریان، جامعه مدرسین، ادیان و مذاهب، صدرا و... .
اگر مسیر خیابان آیت الله مرعشی(ارم) به سمت خیابان شهدا(صفائیه) را پیاده طی کنید، مغازه ها و پاساژهایی را می بینید که دفتر انتشاراتی های مهم در سطح کشور هستند. بسیاری از ناشران هم در مجتمع ناشران واقع در میدان روح الله مقیم هستند که در این روزهای کرونایی حال و روز خوبی ندارند.
در مدت زمانی که از شیوع کرونا می گذرد، خبر تعطیلی برخی ناشران بزرگ همچون دارالفکر را به سبب وضعیت عارض شده بر کشور شنیدیم. خبرنگار شفقنا برای جویاشدن حال ناشران به سراغ برخی از آنها رفته و پای صحبت آنها نشسته است.
انتشاراتی های سنتی در حال نابودی هستند
مهدی محمدی شجاعی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا با اشاره به وضعیت چاپ و نشر در کشور اظهار داشت: وضعیت چاپ و نشر سال هاست که در کشو ما حال و روز خوبی ندارد و کرونا مزید برعلت شده و آخرین تلاش خود را می کند تا بیشترین ضربه را به حوزه چاپ و نشر کتاب و کتابخوانی بزند. متاسفانه برخی از انتشاراتی که سنتی کار می کردند و نتوانستند خود را با سیستم های جدید به روز کنند در حال از بین رفتن هستند مثل کتابخانه طهوری که یکی از ناشران قدیمی و موفق ما بود که در اواخر بهمن ماه بسته شد و خورشید اول اسفند 98 را ندید و امسال هم متاسفانه تعطیل شدن دارالفکر خبر ناگواری برای ما بود زیرا ناشران خوب، قدیمی و با ریشه ما یکی پس از دیگری به کار خود پایان می دهند.
مدیر انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به کاهش تیراژ کتاب در انتشارات ادیان عنوان کرد: تیراژ ما قبلا روی2000 بوده است اما در حال حاضر با توجه به شرایط در ابتدا بازار خود را پیدا می کنیم سپس اقدام به چاپ در تیراژ مشخص می کنیم زیرا متاسفانه روز به روز شاهد آن هستیم که سرمایه ما ارزش خود را از دست می دهد.
او فضای مجازی را فرصتی برای فروش و تبلیغات دانست و گفت: رویکرد انتشارات ادیان این است که به سمت دیجیتال نرود و کتاب ها به همان صورت قبل در چاپخانه های معتبر استان قم چاپ شود تا دوام و قوام این کتاب ها ماندگار شود البته بخش فروش مجازی و ارسال رایگان برای انتشارات ادیان فعال است و فضای مجازی کمک خوبی برای عرضه کتاب به ما کرده است همچنین از فضای تلگرام و اینستاگرام برای تبلیغات نیز بهره برده ایم.
محمدی شجاعی ابراز داشت: خوشبختانه در سال گذشته در بدترین شرایط 35 هزار کتاب را روانه بازار کردیم اما متاسفانه 11 هزار جلد کتاب بالغ بر 450 میلیون تومان برای نمایشگاه آماده کرده بودیم که نمایشگاه برگزار نشد، در حال حاضر کتاب هایی همچون فضائل ایمانی و اخلاقی و مبانی فکری سلفیه جدید و سلفیه جهادی برای اول مهر در حال چاپ است.
او در خصوص برنامه های پساکرونای انتشارات ادیان گفت: ورود به فعالیت های فضای مجازی شروع برنامه های ما در پساکرونا بوده است زیرا پس از شروع کرونا برخی از مراکز پخش بزرگ همچون ققنوس، چشمه، فرهنگ و گسترش هم نتوانستند کتاب بگیرند به همین خاطر ما از طریق فضای مجازی و تبلیغات کتاب های خود را روانه بازار کردیم و خوشبختانه استقبال خوبی نیز شد.
این ناشر فعال، فعالیت در حوزه بین المللی را گامی دیگر در پساکرونا دانست و گفت: در پساکرونا نگاه ما به کشورهای فارسی زبان است و اکنون برای دو کتابفروشی در کشور افغانستان منابعی برای ارسال در حال چاپ است.
محمدی شجاعی، انتظار از متولیان و مسئولین فرهنگی را اشتباه دانست و گفت: واقعیت امر این است که اگر همه کتاب فروشی ها و ناشران چشم و امیدشان به یک مجموعه باشد بار زیادی را روی دوش آن مجموعه تحمیل می کنند و این اشتباه است، در ایام بحران باید تمام ناشران و کتاب فروشی ها همفکری و تولید دانش کنند و با خلاقیتِ شیوه های جدید بتوانند کتاب را عرضه کنند.
او با اشاره به اهمیت افزایش زیر ساخت های فرهنگی و مطالعه در کشور بیان کرد: امروزه به خاطر مشکلات تورم، قشر فرهیخته دغدغه معیشت و خانواده دارند اما با این جود اگر ما بتوانیم فرهنگ را از سبد خانواده خود حذف نکنیم آینده درخشانی خواهیم داشت،
خسارت میلیاردی کرونا به انتشارات جامعه مدرسین
محمد کردی، مدیرعامل انتشارات جامعه مدرسین با اشاره به روزهای اول شیوع کرونا گفت: از زمان شیوع کرونا چاپ و نشر ما به مدت 2 ماه تعطیل شد و حقوق 70 کارگر و کارمند ما به مدت 3 ماه عقب افتاد؛ در برآورد اولیه حدود یک میلیارد و 500 هزار تومان به ما خسارت وارد شده است. تیراژ کارهای ما از دو هزار به 300 و بعضا به 50 نیز رسیده است و در واقع 70 درصد کاهش چاپ داشتیم.
او با اشاره به اینکه برگزار نشدن نمایشگاه کتاب موجب خسارت های زیادی به انتشارات شد بیان کرد: ما برای نمایشگاه کتاب تهران و همچنین نمایشگاه کتاب استان برنامه هایی در پیش رو داشتیم که متاسفانه برگزار نشد، در حال حاضر نیز باید تابع بازار باشیم و کم و بیش کار را ادامه دهیم.
مدیرعامل انتشارات جامعه مدرسین در خصوص فعالیت در فضای مجازی ابراز داشت: انتشارات جامعه مدرسین فروش الکترونیکی از طریق سایت را نیز دارد که متقاضیان می توانند از طریق آن خرید کنند.
کردی تصریح کرد: مسئولین و متولیان فرهنگی با دادن کاغذهای یارانه ای می توانند اندکی به حل مشکلات ما کمک کنند زیرا مجموعه انتشارات ما تحقیقاتی است که خود کار تحقیقاتی نیز برای ما هزینه بر است.
برقراری مالیات دردی بر دردهای ناشران افزوده است
حمید خرمی رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشی های استان قم در خصوص وضعیت ناشران استان در ایام کرونا اظهار داشت: متاسفانه در طی این چند ماه که از شیوع کرونا می گذرد مشکلات زیادی برای ناشران به وجود آمد و ناشران و کتابفروشی ها خود به خود به سمت فروش الکترونیکی رفتند و کسانی که نتوانستند خود را با این وضعیت سازگار کنند دوام نیافته و تعطیل شدند.
او با اشاره به وضعیت اقتصادی اقشار جامعه عنوان کرد: به دلیل مشکلات اقتصادی و راکد شدن کار، مردم توانایی خرید کتاب را ندارند و آن را از سبد کالای خود حذف کرده اند و اگر بتوانند در اولویت آخر قرار می دهند.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشی های استان قم بیان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد که متولی بخش کتاب و کتابخوانی است، وعده های خود را عملی کند. تسهیلات کم بهره و بدون بهره و یارانه کاغذ پرداخت شود که خود مسکنی برای ادامه بقای آنان است درحالیکه تعداد اندکی از همکاران در حال حاضر برای دریافت تسهیلات به بانک معرفی شدند.
او خاطرنشان کرد: استان قم دارای 1300 ناشر و 200 کتابفروشی است که شمار تیراژ بسیار کاهش پیدا کرده است و اکثر ناشران به سمت چاپ دیجیتال رفته اند.
خرمی تصریح کرد: متاسفانه در این بحران سازمان امور مالیاتی به بهانه های مختلف برای ناشران و کتابفروشی ها مالیات قرار داده و با این کار کتابفروشی ها و ناشران را تحت فشار قرار می دهند در حالی که از سال 80 ناشران و از سال 93 کتاب فروشی ها معاف از مالیات شدند.
انتهای پیام
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
شفقناقم- با شیوع ویروس کرونا در جهان و ایران بسیاری از مشاغل دچار آسیب شدند یکی از مشاغلی که چرخه تولید آن با مشکلات زیادی روبرو شد صنعت نشر و چاپ کتاب است، در کشور ما پایین بودن سرانه مطالعه خود مسبب پایین بودن فروش کتاب بوده و این روزها کرونا جوهر کتاب را خشکاند.
شهر قم به سبب وجود مراکز و موسسات دینی و از سوی دیگر مراجع معظم تقلید، بخش عظیمی از ناشران حوزه دین در این شهر هستند؛ ناشران بزرگی مانند انصاریان، جامعه مدرسین، ادیان و مذاهب، صدرا و... .
اگر مسیر خیابان آیت الله مرعشی(ارم) به سمت خیابان شهدا(صفائیه) را پیاده طی کنید، مغازه ها و پاساژهایی را می بینید که دفتر انتشاراتی های مهم در سطح کشور هستند. بسیاری از ناشران هم در مجتمع ناشران واقع در میدان روح الله مقیم هستند که در این روزهای کرونایی حال و روز خوبی ندارند.
در مدت زمانی که از شیوع کرونا می گذرد، خبر تعطیلی برخی ناشران بزرگ همچون دارالفکر را به سبب وضعیت عارض شده بر کشور شنیدیم. خبرنگار شفقنا برای جویاشدن حال ناشران به سراغ برخی از آنها رفته و پای صحبت آنها نشسته است.
انتشاراتی های سنتی در حال نابودی هستند
مهدی محمدی شجاعی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا با اشاره به وضعیت چاپ و نشر در کشور اظهار داشت: وضعیت چاپ و نشر سال هاست که در کشو ما حال و روز خوبی ندارد و کرونا مزید برعلت شده و آخرین تلاش خود را می کند تا بیشترین ضربه را به حوزه چاپ و نشر کتاب و کتابخوانی بزند. متاسفانه برخی از انتشاراتی که سنتی کار می کردند و نتوانستند خود را با سیستم های جدید به روز کنند در حال از بین رفتن هستند مثل کتابخانه طهوری که یکی از ناشران قدیمی و موفق ما بود که در اواخر بهمن ماه بسته شد و خورشید اول اسفند 98 را ندید و امسال هم متاسفانه تعطیل شدن دارالفکر خبر ناگواری برای ما بود زیرا ناشران خوب، قدیمی و با ریشه ما یکی پس از دیگری به کار خود پایان می دهند.
مدیر انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به کاهش تیراژ کتاب در انتشارات ادیان عنوان کرد: تیراژ ما قبلا روی2000 بوده است اما در حال حاضر با توجه به شرایط در ابتدا بازار خود را پیدا می کنیم سپس اقدام به چاپ در تیراژ مشخص می کنیم زیرا متاسفانه روز به روز شاهد آن هستیم که سرمایه ما ارزش خود را از دست می دهد.
او فضای مجازی را فرصتی برای فروش و تبلیغات دانست و گفت: رویکرد انتشارات ادیان این است که به سمت دیجیتال نرود و کتاب ها به همان صورت قبل در چاپخانه های معتبر استان قم چاپ شود تا دوام و قوام این کتاب ها ماندگار شود البته بخش فروش مجازی و ارسال رایگان برای انتشارات ادیان فعال است و فضای مجازی کمک خوبی برای عرضه کتاب به ما کرده است همچنین از فضای تلگرام و اینستاگرام برای تبلیغات نیز بهره برده ایم.
محمدی شجاعی ابراز داشت: خوشبختانه در سال گذشته در بدترین شرایط 35 هزار کتاب را روانه بازار کردیم اما متاسفانه 11 هزار جلد کتاب بالغ بر 450 میلیون تومان برای نمایشگاه آماده کرده بودیم که نمایشگاه برگزار نشد، در حال حاضر کتاب هایی همچون فضائل ایمانی و اخلاقی و مبانی فکری سلفیه جدید و سلفیه جهادی برای اول مهر در حال چاپ است.
او در خصوص برنامه های پساکرونای انتشارات ادیان گفت: ورود به فعالیت های فضای مجازی شروع برنامه های ما در پساکرونا بوده است زیرا پس از شروع کرونا برخی از مراکز پخش بزرگ همچون ققنوس، چشمه، فرهنگ و گسترش هم نتوانستند کتاب بگیرند به همین خاطر ما از طریق فضای مجازی و تبلیغات کتاب های خود را روانه بازار کردیم و خوشبختانه استقبال خوبی نیز شد.
این ناشر فعال، فعالیت در حوزه بین المللی را گامی دیگر در پساکرونا دانست و گفت: در پساکرونا نگاه ما به کشورهای فارسی زبان است و اکنون برای دو کتابفروشی در کشور افغانستان منابعی برای ارسال در حال چاپ است.
محمدی شجاعی، انتظار از متولیان و مسئولین فرهنگی را اشتباه دانست و گفت: واقعیت امر این است که اگر همه کتاب فروشی ها و ناشران چشم و امیدشان به یک مجموعه باشد بار زیادی را روی دوش آن مجموعه تحمیل می کنند و این اشتباه است، در ایام بحران باید تمام ناشران و کتاب فروشی ها همفکری و تولید دانش کنند و با خلاقیتِ شیوه های جدید بتوانند کتاب را عرضه کنند.
او با اشاره به اهمیت افزایش زیر ساخت های فرهنگی و مطالعه در کشور بیان کرد: امروزه به خاطر مشکلات تورم، قشر فرهیخته دغدغه معیشت و خانواده دارند اما با این جود اگر ما بتوانیم فرهنگ را از سبد خانواده خود حذف نکنیم آینده درخشانی خواهیم داشت،
خسارت میلیاردی کرونا به انتشارات جامعه مدرسین
محمد کردی، مدیرعامل انتشارات جامعه مدرسین با اشاره به روزهای اول شیوع کرونا گفت: از زمان شیوع کرونا چاپ و نشر ما به مدت 2 ماه تعطیل شد و حقوق 70 کارگر و کارمند ما به مدت 3 ماه عقب افتاد؛ در برآورد اولیه حدود یک میلیارد و 500 هزار تومان به ما خسارت وارد شده است. تیراژ کارهای ما از دو هزار به 300 و بعضا به 50 نیز رسیده است و در واقع 70 درصد کاهش چاپ داشتیم.
او با اشاره به اینکه برگزار نشدن نمایشگاه کتاب موجب خسارت های زیادی به انتشارات شد بیان کرد: ما برای نمایشگاه کتاب تهران و همچنین نمایشگاه کتاب استان برنامه هایی در پیش رو داشتیم که متاسفانه برگزار نشد، در حال حاضر نیز باید تابع بازار باشیم و کم و بیش کار را ادامه دهیم.
مدیرعامل انتشارات جامعه مدرسین در خصوص فعالیت در فضای مجازی ابراز داشت: انتشارات جامعه مدرسین فروش الکترونیکی از طریق سایت را نیز دارد که متقاضیان می توانند از طریق آن خرید کنند.
کردی تصریح کرد: مسئولین و متولیان فرهنگی با دادن کاغذهای یارانه ای می توانند اندکی به حل مشکلات ما کمک کنند زیرا مجموعه انتشارات ما تحقیقاتی است که خود کار تحقیقاتی نیز برای ما هزینه بر است.
برقراری مالیات دردی بر دردهای ناشران افزوده است
حمید خرمی رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشی های استان قم در خصوص وضعیت ناشران استان در ایام کرونا اظهار داشت: متاسفانه در طی این چند ماه که از شیوع کرونا می گذرد مشکلات زیادی برای ناشران به وجود آمد و ناشران و کتابفروشی ها خود به خود به سمت فروش الکترونیکی رفتند و کسانی که نتوانستند خود را با این وضعیت سازگار کنند دوام نیافته و تعطیل شدند.
او با اشاره به وضعیت اقتصادی اقشار جامعه عنوان کرد: به دلیل مشکلات اقتصادی و راکد شدن کار، مردم توانایی خرید کتاب را ندارند و آن را از سبد کالای خود حذف کرده اند و اگر بتوانند در اولویت آخر قرار می دهند.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشی های استان قم بیان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد که متولی بخش کتاب و کتابخوانی است، وعده های خود را عملی کند. تسهیلات کم بهره و بدون بهره و یارانه کاغذ پرداخت شود که خود مسکنی برای ادامه بقای آنان است درحالیکه تعداد اندکی از همکاران در حال حاضر برای دریافت تسهیلات به بانک معرفی شدند.
او خاطرنشان کرد: استان قم دارای 1300 ناشر و 200 کتابفروشی است که شمار تیراژ بسیار کاهش پیدا کرده است و اکثر ناشران به سمت چاپ دیجیتال رفته اند.
خرمی تصریح کرد: متاسفانه در این بحران سازمان امور مالیاتی به بهانه های مختلف برای ناشران و کتابفروشی ها مالیات قرار داده و با این کار کتابفروشی ها و ناشران را تحت فشار قرار می دهند در حالی که از سال 80 ناشران و از سال 93 کتاب فروشی ها معاف از مالیات شدند.
انتهای پیام
fa.shafaqna.com
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
روزنامه جوان


روزنامه مردم سالاری


روزنامه کیهان

روزنامه آسیا

روزنامه عصر ایرانیان

روزنامه رویداد امروز

روزنامه صاحب قلم

روزنامه راه مردم

روزنامه فرصت امروز

روزنامه شرق

روزنامه ایران

