بولتن خبری 22 مرداد- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس در تشریح بررسی های جلسه امروز عصر کمیسیون متبوع خود از حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این جلسه خبر داد.

مجید نصیرایی در گفت وگو با ایسنا، در خصوص جلسه امروز عصر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: امروز عصر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه کمیسیون حضور پیدا کرد و گزارشی از عملکرد خود ارائه کردند، همچنین اعضای کمیسیون دغدغه ها، گلایه ها و مباحث خود را در حوزه فرهنگ و ارشاد مطرح کردند، وزیر نیز دلیل بخشی از مشکلات حوزه کاری خود را مسئله اعتبار و منابع عنوان کرد.

سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به جلساتی که پیشتر کمیسیون فرهنگی با وزرای ورزش و جوانان و میراث فرهنگی وگردشگری برگزار کرده گفت: تلاش ما در کمیسیون تا به امروز بر این بوده که یک فضای تعاملی را با وزرا پیش ببریم، ما بیشتر تاکنون تلاش داشتیم از نگاه وزرا در حوزه کاری خود نسبت به مباحث فرهنگی کشور آگاه شویم و این موضوع را بررسی کنیم که آنها مسائل حوزه کاری خود را چگونه پیش می برند.

وی اضافه کرد: البته از هفته آینده سوالاتی که از وزرا در دستور کار کمیسیون مطرح است بررسی می شود که وزرا باید در کمیسیون حاضر شوند و به سوالات پاسخ دهند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
عضو هیات رئیسه مجلس تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را قرائت کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، روح الله متفکر آزاد در نشست علنی امروز (چهارشنبه، 22 مردادماه) مجلس شورای اسلامی، تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را قرائت کرد که به شرح زیر است:

- تذکر ابراهیم رضایی نماینده دشتستان به وزیر کشور؛ لزوم برخورد با عوامل هتک حرمت و حمله به جوان مومن در مترو به جرم نماز خواندن.

- تذکر حبیب الله دهمرده نماینده زابل، زهک و هیرمند به وزیر آموزش و پرورش؛ لزوم انجام اقدام کارشناسی در خصوص کنکور.

- تذکر علیرضا پاک فطرت نماینده شیراز به وزیر نیرو؛ لزوم افزایش نظارت در ادارات برق شیراز.

- تذکر محسن فتحی نماینده سنندج به وزیر جهاد کشاورزی؛ لزوم تسریع در پرداخت مطالبات گندمکاران استان.

- تذکر روح الله متفکر آزاد نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر به همراه 36 نفر به رئیس جمهور؛ لزوم اجرای بند الف ماده 7 قانون جامع حمایت از معلولان در رابطه با مجوز سه درصدی برای استخدام معلولان.

- تذکر صدیف بدری نماینده اردبیل به وزیر بهداشت؛ چرا تامین داروی بیماران کرونایی در اردبیل صورت نمی گیرد.

- تذکر مالک شریعتی نماینده تهران به وزیر نفت؛ لزوم تسریع در صدور کارت های سوخت تعهد شده و ضرورت ارائه گزارش سالیانه به مجلس.

- تذکر محمد مولوی نماینده آبادان به وزیر آموزش و پرورش؛ تسریع در پرداخت سرانه آموزشی در آستانه شروع سال تحصیلی.

- تذکر علیرضا نظری نماینده خمین به وزیر آموزش و پرورش؛ لزوم رسیدگی به وضعیت نامطلوب حقوق و مزایای نیروهای خدماتی آموزش و پرورش و لزوم توجه به مسئله بیکاری جوانان و مهارت آموزی جهت اشتغال زایی.

- تذکر جعفر قادری نماینده شیراز به وزیر نفت: لزوم تأمین مواد اولیه پتروشیمی برای واحدهای تولیدی داخلی.

- تذکر محمدحسن آصفری نماینده اراک به وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ارتباطات، کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی: لزوم انتقال سوابق بیمه عشایری به سازمان تأمین اجتماعی، لزوم ایجاد فیبر نوری در شهرستان های اراک، خنداب و کمیجان، لزوم پرداخت اضافه کار دهیاران و بهیاران پاره وقت روستاها، جلوگیری از قطع بیمه قالیبافان در روستاها و لزوم توجه به مشکل کتابداران و جذاب آنان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

- تذکر فاطمه مقصودی نماینده بروجرد به وزیر راه؛ لزوم تسریع در احداث راه آهن بروجرد و اتصال به شبکه ریلی کشور

- تذکر جبار کوچکی نژاد نماینده رشت به وزیر جهاد کشاورزی؛ چرا خسارت های وارد شده به شالیزارهای گیلان پرداخت نمی شود.

- تذکر جلال محمودزاده نماینده مهاباد به وزیر ارتباطات؛ لزوم رسیدگیبه وضعیت آنتن دهی در روستاهای منطقه، تذکر به وزیر نیرو؛ لزوم تسریع در دفع فاضلاب شهرستان خلیفان، تذکر به وزیر راه؛ درباره لزوم تسریع در بهسازی جاده های روستایی و همچنین ضرورت اختصاص اعتبار برای پروژه های راهسازی، تذکر به وزیر تعاون؛ علت عدم توجه به معیشت مردم و افزایش قیمت مسکن و خودرو و لزوم تسریع در احداث بیمارستان تامین اجتماعی مهاباد.

- تذکر زهره الهیان و 12 نفر از نمایندگان به رئیس جمهور؛ چرایی عدم تعویق کنکور با توجه به عدم رعایت پروتکل های بهداشتی.

- تذکر احسان ارکانی نماینده نیشابور به وزیر علوم؛ لزوم رسیدگی به مخالفت ستاد آمایش وزارت علوم با ایجاد مقطع کارشناسی رشته مهندسی پزشکی دانشگاه نیشابور در سال جاری و لزوم معرفی زمین ارزان قیمت و تامین زمین طرح های مسکن ملی در نیشابور و علت عدم اقدام جدی به منظور پیش بینی ساز و کار لازم برای پوشش خطرات افزایش سالانه 10 درصدی نرخ ارز در بودجه سنواتی چیست.

تذکر نصرالله پژمانفر نماینده مشهد وکلات به وزیر نیرو؛ لزوم پاسخگویی در خصوص رویکرد و اقدامات انجام شده در حوزه آسیب های وارد شده به کشور در اثر وقوع سیل./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
پاییز و زمستان هرسال کشور میزبان کلکسیونی از جشنواره های ملی فرهنگی و هنری است، اما امسال با تداوم روند ابتلای کرونا شیوه برپایی این جشنواره ها در هاله ای از ابهام قرار گرفته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

خبرگزاری شبستان ، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : جهانی را تصور کنید که در آن بیماری های واگیردار، سبک زندگی انسان ها را با تغییرات اساسی مواجه کرده است. این تصویر تا دیروز مربوط به فیلم های علمی تخیلی و آخرالزمانی بود اما امروز به هیچ وجه دور از ذهن به نظر نمی رسد. کرونا، ویروسی ناشناخته و پیچیده دامن گیر جهان شده و مشخص نیست چه زمانی از زندگی ما رخت می بندد.

همه گیری کرونا توانایی جامعه بشری در مقابله با بحران های جهانی ناشی از بیماری های واگیردار ناشناخته را به چالش کشید. کشورهایی که تا دیروز داعیه بهره مندی از آزمایشگاه های پیشرفته و رصد لحظه به لحظه بیماری های جهانی را داشتند امروز خود بیشترین آمار ابتلا به کرونا را ثبت می کنند. از همه این ها ملموس تر، تاثیر این بحران گسترده بر اقتصاد کشورهاست. وقتی اقتصادهای بزرگ دنیا در پی طولانی شدن کرونا، با مشکلات عدیده مالی مواجه می شوند باید دانست که تاب آوری اقتصاد جهانی در مواجهه با چنین بحران هایی تا چه اندازه اندک است.

بنابراین از همین امروز باید این تصور ساده انگارانه را که جهان پس از کرونا(اگر واقعیت بیرونی پیدا کند) جهانی عاری از مشکلات این چنینی خواهد بود را به کناری نهاد و برای آینده ای آماده شد که در آن با چالش های بنیادین رو برو هستیم.

در ایران خودمان در شرایطی که کشور با تحریم های گسترده و ضعف های بنیادین اقتصادی روبروست، همه گیری کرونا تقریبا همه بخش های کشور را تحت تاثیر قرار داده و دولت که توانایی حمایت حداکثری از کسب و کارهای آسیب دیده را ندارد لاجرم باید کجدار و مریز عمل کند.

از جمله بخش های کشور که در اثر کرونا با چالش های جدی روبرو شده، عرصه فرهنگ و هنر است که اکنون چند ماهی می شود با مشکلات ناشی از کرونا دست و پنجه نرم می کند. بسیاری از برنامه های فرهنگی هنری لغو و برگزاری آن ها به زمانی دیگر موکول شده است. برخی نیز ترجیح داده اند برنامه هایشان را به صورت آنلاین برپا کنند تا با تاخیر مواجه نشوند.

اما آن چه بخش فرهنگ و هنر را از منظر آسیب های ناشی از کرونا نسبت به سایر بخش های کشور متمایز می کند، دامنه گسترده مخاطبان آن است. عرصه فرهنگ و هنر علاوه بر فعالان این بخش، مخاطبانی به وسعت کشور دارد. تصور کنید که تولید فیلم و سریال در کشور متوقف شود، یا گالری های هنری امکان برپایی نمایشگاه را از دست بدهند. در این شرایط تنها اهالی فرهنگ و هنر متضرر نمی شوند بلکه ارتزاق فرهنگی طیف گسترده ای از مخاطبان و علاقه مندان به این حوزه با دشواری مواجه می شود.

در میان برنامه های عرصه فرهنگ و هنر کشور، آن ها که هر ساله در سطح ملی برپا می شوند از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این برنامه ها که معمولا در قالب جشنواره برپا می شوند، در واقع محمل اصلی گردهمایی فعالان یک بخش و علاقه مندان به آن حوزه هستند. به طور مثال جشنواره های فیلم، تئاتر، هنرهای تجسمی، موسیقی و مد و لباس فجر از جمله این گردهمایی هاست که هر ساله به کانون معرفی تولیدات برتر و استعدادهای هر حوزه بدل می شود.

اما در کنار جشنواره هایی که هر ساله به مناسبت دهه فجر در کشور برپا می شود، جشنواره های مهم و تاثیرگذار دیگری هم هستند که معمولا نهادها و موسسات زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عهده دار برپایی آن هاست. در این زمینه نیز می توان به جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره سینماحقیقت و جشنواره موسیقی جوان اشاره کرد. این جشنواره ها علیرغم این که گستردگی و شمول جشنواره های فجر را ندارد اما هر یک در جایگاه خود معتبر و پرمخاطب هستند.

آن ها که فعالیت شان به نوعی با جشنواره های فرهنگی هنری کشور مرتبط است به خوبی از جایگاه تاثیرگذار آن ها نزد جوانان سراسر کشور با خبرند. وقتی یک جوان برای تولید فیلم کوتاه همه سرمایه خود را می فروشد و با همه وجود می کوشد به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه یابد باید به اهمیت این رخداد هنری پی برد. صف های طولانی علاقه مندان به جشنواره فیلم فجر که در سرمای بهمن ماه مقابل سینماهای نمایش دهنده فیلم های جشنواره شکل می گیرد، مثال دیگری از نقش پررنگ رخدادهای فرهنگی هنری برای جوانان این مرز و بوم است.

نگاهی به جدول سالانه رخدادهای مهم فرهنگی هنری کشور، نمایانگر تمرکز برپایی این جشنواره ها در نیمه دوم سال است. علاوه بر جشنواره های فجر که غالبا حول و حوش بهمن ماه برنامه ریزی می شود، جشنواره هایی چون فیلم کوتاه و سینماحقیقت میهمان پاییز هستند. در این شرایط پرسش مهم پیش روی معاونت ها و موسسات زیرمجموعه وزارت ارشاد، چگونگی برپایی این رخدادها خواهد بود.

تجربه چند ماه گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تعامل با مردم از طریق فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هنوز گام های نخستین خود را طی می کند. مشارکت مخاطبان در بسیاری از برنامه های فرهنگی این ماه ها که به صورت آنلاین برپا شده، فاصله معناداری با اجرای زنده این برنامه ها در گذشته دارد. موضوع دیگر تدوین قوانین تازه برای ارائه اثر در فضای مجازی است؛ به طوری که هنرمند(تولید کننده اثر) بتواند در شرایط نابسامان اقتصاد فرهنگ و هنر، اثر خود را با خیالی آسوده تر عرضه کند . به طور مثال در ماه های اخیر اکران انلاین فیلم های سینمایی در پلتفرم های اینترنتی فرصت ها و تهدیدهایی را پیش روی سینمای ایران قرار داده است. از سویی سینماها تعطیل است و سینماگران لاجرم به اکران آنلاین می اندیشند و از سوی دیگر تنها ساعتی پس از اکران اینترنتی اثر، نسخه باکیفیت فیلم قابل دستیابی است.

حال پرسش این است که در شرایط موجود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی رسمی فرهنگ و هنر کشور و برگزارکننده مهم ترین جشنواره های فرهنگ و هنر کشور چگونه می تواند در ماه های آینده این رویدادها را به بهترین شکل ممکن برگزار کند؛ موضوعی که سیدعباس صالحی نیز در روزهای گذشته به آن پرداخته است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه از سناریوهایی سخن گفته که معاونت ها و سازمان های تابعه ارشاد برای جشنواره های پیش رو طراحی کرده اند. حال باید منتظر ماند و دید این سناریوها چه مولفه ها و لوازمی دارند؟

پایان پیام/ 14

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: در نشست امروز با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد مقرر شد تلاش جدی برای افزایش بودجه حوزه فرهنگ در بودجه 1400 داشته باشیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

غلامرضا منتظری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، در تشریح دستور کار عصر امروز ( سه شنبه، 21 مردادماه ) کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست امروز خبر داد و گفت: از برنامه های ثابت کمیسیون نشست با وزارتخانه ها، نهادها و سازمان هایی است که در قبال آنها مسئولیت دارد و به همین منظور سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست امروز حاضر و گزارش عملکرد این وزارتخانه را در بخش های مختلف هنری، ادبی، سینمایی، کتابخانه ها و مطبوعات به شکل کلی و مختصر ارائه کرد.

نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه حوزه فرهنگ در بحث اختصاص بودجه مظلوم مانده است، افزود: در نشست امروز مقرر شد تلاش جدی برای ارتقای بودجه و اعتبار حوزه فرهنگ در بودجه 1400 داشته باشیم زیرا ماموریت و امکانات نقش آفرینی این حوزه هیچ انطباقی وجود ندارد.

وی ادامه داد: در گزارش وزیر آمده بود که درصد بسیار ناچیزی از منابع به حوزه فرهنگ اختصاص پیدا کرده است بنابراین مقرر شد در سال 1400 تعییراتی را در حوزه منابع و بودجه ای داشته باشیم و این مهم را با جدیت پیگیری کنیم.

نماینده مردم گرگان و آق قلا یادآور ادامه داد: همچنین در نشست امروز مقرر شد نشست های تخصصی را با معاونت های حوزه فرهنگ داشته باشیم و دغدغه ها و مشکلات این حوزه را بررسی کنیم زیرا این نشست ها نگاه کمیسیون را عمق می بخشد و از سویی پیوند معناداری میان بخش قانونی و نظارتی بخش اجرایی را برقرار می کند.

منتظری یادآور شد: در نشست امروز مقرر شد بر اساس جدول زمانی به نقش نظارتی کمیسیون در حوزه فرهنگ و ارشاد توجه جدی تری نسبت به گذشته داشته باشیم./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه شهید محسن حججی این افتخار را داشت که نماد شهدای مدافع حرم شود، گفت: شهدای مدافع حرم در بین شهدای تاریخ انقلاب اسلامی ویژگی های خاص خود را دارند، از یک سو شهادت آنها در غربت رقم خورده و از سوی دیگر به دور از هرگونه جو اجتماعی وارد عرصه جهاد شدند.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ادامه برگزاری سلسله نشست های طرح ملی سه شنبه های تکریم با حضور سید عباس صالحی از خانواده شهید حججی تجلیل شد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این ارتباط زنده تصویری با اشاره به چهلمین سالگرد دفاع مقدس اظهار داشت: در طول انقلاب اسلامی در دفاع مقدس و در ادامه راه اگرچه نقطه به نقطه ایران یاد شهدا پا برجاست اما اصفهان انگشتری این کالبد و نجف آباد نگین این انگشتر است، در این شهرستان تعداد خانواده های چند شهیدی و 2هزار شهید این شهرستان دین ما به شهدا به ویژه این منطقه را بیشتر می کند.

وی ادامه داد: شهادت با تاریخ تشیع پیوند خورده است، انقلاب اسلامی هم تاریخش با شهادت پیوند داشته و وقتی برگ های این تاریخ را ورق می زنیم شهدای مدافعان حرم را نیز می بینیم، از شهید سلیمانی نقل می شود وقتی جهاد در این مسیر آغاز شد وی نام مدافعان حرم را برای این جهاد بزرگ انتخاب کردند و بر همین اساس فضای مدافعان حرم با این نگاه شکل گرفت که حرم حضرت زینب(س) می تواند حرم امن جدید باشد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: در طول این چندسال اخیر برای دفاع از حرم شخصیت های زیادی را داشته ایم که نقش زیادی در تاریخ معاصر و منطقه داشته اند، اگر مدافعان حرم نبودند جریان تند تکفیری مسیری را طی می کرد که معلوم نبود علاوه بر سوریه به حرم های دیگر نیز بروند، اتفاقات سامرا و نزدیکی به کربلا با نفوذ داعش در عراق نشان می داد جریان تکفیر برنامه ریزی بلندی برای منطقه داشت.

صالحی یادآور شد: یکی دیگر از دستاوردهای مبارزه و شهادت در مسیر دفاع از حرم جلوگیری از تجزیه منطقه بود، به نظر می آید جریان استکبار جهانی بعد از ایجاد رژیم اشغالگر اسرائیل در 1948 به دنبال ایجاد یک غده سرطانی دیگر برای برهم زدن جغرافیای خاورمیانه بود، اگر مدافعان حرم نبودند اتفاقاتی می ا فتاد که پیامدهای آن تا سال ها و حتی قرن ها وجود داشت، همانطور که اگر شهدا در دفاع از کشور در جنگ تحمیلی نمی جنگیدند معلوم نبود چه اتفاقاتی در این کشور رقم می خورد.

وی افزود: در ارتباطی که با خانواده شهدا برقرار می کنیم ما بیش از خانواده شهدا از این ارتباط بهره می بریم، در این ارتباط ما به دنبال رزق خود هستیم پس ارتباط و اتصال با این شخصیت ها نشان می دهد که باور به حیات در شهدا وجود دارد و اگر ما با شهدا ارتباط برقرار کنیم قطعا از رزق الهی بهره مند می شویم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: شهدای مدافع حرم در بین شهدای تاریخ انقلاب اسلامی ویژگی های خاص خود را دارند، شهادت یک ویژگی است که نصیب هرکسی نمی شود و اگر این شهادت در غربت رقم بخورد آن شهید جایگاه ویژه ای خواهد داشت، همه شهدا ارزشمندی خود را دارند، در دوره دفاع مقدس هزاران شهید و خانواده در یک موج اجتماعی قرار داشتند. در جو اجتماعی قالب همراه شدن آسان تر است اما شهدای مدافع حرم این جو اجتماعی را در فرسنگ ها دور از واقعه نداشتند.

صالحی تصریح کرد: شهید محسن حججی این افتخار را داشت که نماد شهدای مدافع حرم شود، اینکه فردی این فضا را پیدا می کند که نماد جمعی از شهدا شود قطعا رازی در آن وجود دارد، روز شهادت ایشان به عنوان روز مدافعان حرم نامیده شده است و این به مثابه این است که در زندگی شخصی ایشان اتفاقاتی رقم خورده است که وی در چنین نقطه نمادینی قرار می گیرد.

وی با اشاره به وصیت نامه شهید حججی گفت: روح شهید در وصیت نامه اش متجلی است، در بخشی از این وصیت گفته بود مقداری حق الناس دارم، مبلغ یک میلیون به مادر بزرگ پدری خود بدهکارم، همچنین در بخش دیگری می گوید مبلغ 32هزار تومان و چند سربند به بسیج امیرآباد بدهکارم، توجه به همین نکات ریز ایشان را به اوج می رساند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: تربیت خانوادگی نیز در زندگی چنین شهدایی بسیار مهم است. همانطور که خود شهید نیز از پدر و مادر خود به عنوان الگوهای زندگی اش یاد می کند.

صالحی در پاسخ به درخواست پدر شهید حججی مبنی بر انتخاب شهرستان نجف آباد به عنوان پایتخت کتاب ایران گفت: از حجت الاسلام معتمدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان خواستارم زیرساخت های جدید برای نشر نجف آباد را آما ده و با ارتباط با شهرد اری و فرمانداری این شهرستان مسیر را برای موفقیت در داوری های پایتخت کتاب فراهم کنند.

در بخش دیگری از این ارتباط زنده تصویری حجت الاسلام والمسلمین حبیب رضا ارزانی دبیر ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد با اشاره به هفتمین هفته از برگزاری طرح ملی سه شنبه های تکریم ، گفت: کمتر شهیدی را داریم که در پیش چشمه همه عزیز شود. اخلاص این شهید جایگاه این شهید جوان را بالا برد. مقام معظم رهبری در وصف این شهید فرمودند کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که این جور خدای متعال او را در چشم همه عزیز کرده باشد .

وی ادامه داد: خداوند را شاکریم که در چهلمین سالگرد پاسداشت دفاع مقدس، طرح ملی سه شنبه های تکریم کلید خورده و در حال تبدیل شدن به یک سنت در مساجد است که هر سه شنبه وظیفه بدانیم که محضر خانواده شهدا برسیم، این در واقع وظیفه ماست و کمترین کاری است که در برابر این بزرگواران می توانیم انجام دهیم.

وی با ذکر خاطره حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سر مزار شهید حججی خاطرنشان کرد: برای ما مایه افتخار است که در چهلمین سالگرد بزرگداشت دفاع مقدس میزبان خانواده شهید حججی هستیم، خانواده شهدا به ما نیاز ندارند اما وظیفه ما است یاد و خاطره آنها را زنده نگه داریم و این کمترین کاری است که ما می توانیم در قبال این عزیزان انجام دهیم.

حجت الاسلام معتمدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان در بخش دیگری از این ارتباط زنده تصویری با گرامیداشت سالگرد شهادت شهید محسن حججی، تصریح کرد: استان اصفهان با تقدیم 24هزار شهید توانسته حماسه مثال زدنی را خلق کند، در این استان 3خانواده با شش شهید، 3خانواده با 5شهید و 54خانواده با 3شهید را داشته ایم.

وی ادامه داد: در این استان تعداد زیادی از شهدا جامعه روحانیت است، در استان اصفهان تلاش ما برای ترویج فرهنگ شهادت و مقاومت است، امروز باید از شهدا راه هدایت را بخواهیم و مسئولین و مردم باید این مسیر را ادامه دهند. سه شنبه های تکریم طرح ملی خوبی است که سایر وزارتخانه و دستگاه ها باید از آن الگو بگیرند.

در بخش دیگری از این ارتباط زنده تصویری حجت الاسلام مصطفی حسناتی امام جمعه نجف آباد اصفهان با تشکر از برپایی طرح ملی سه شنبه های تکریم گفت: این طرح همانند سایر طرح های قرآنی و فرهنگی حیات تازه ای را برای جامعه فراهم کرده است، خداوند در قرآن کریم در مورد شهدا می فرمایند مبادا زبان بگشایید و بگویید شهید مرده است .

وی افزود: خانواده شهدا را هیچگاه نباید فراموش کرد، قطعا این افراد بر سر سفره رزق حلال نشسته و در دامن مادران پاک پرورش یافته اند، امیدواریم با الگو از خانواده شهدا که در راس آنها امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) هستند این برنامه جدی و باانگیزه برگزار و بتوانیم گوشه ای از عظمت شهدا را نشان و ادامه دهنده راه آنها باشیم.

محمدرضا حججی پدر شهید حججی نیز در این ارتباط زنده تصویری با ذکر یاد و خاطره شهدای به ویژه شهدای مدافعان حرم اظهار کرد: به گفته رهبر معظم انقلاب شهید محسن حججی بلندگوی شهدا شد، پس از شهادت فرزندم بسیاری از مردم متوجه شدند که نجف آباد بیش از 2هزار شهید دارد، پس از این شهادت خیلی از مسئولین به این شهرستان پای گذاشته و از نزدیک مشکلات و دغدغه های مردم را جویا شدند.

در بخش دیگری از این ارتباط زنده تصویری مادر شهید محسن حججی با ذکر خاطره ای از فرزند خود گفت: در زمان حیات فرزندم بسیار به مقبره شهدا نجف آباد سر می زدیم و متاسفانه یادمان شهدا در آن زمان بسته بود و او همیشه از من می پرسید چرا این مکان را باز نمی کنند، پس از شها دت محسن این مکان با پیکر خودش بازگشایی و مردم با حضور در این مکان مقدس و توسل به شهدا حاجات خود را می گیرند.

در پایان این ارتباط زنده تصویری لوح تقدیری که از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تجلیل از خانواده شهید حججی ارسال شده بود توسط حجت الاسلام معتمدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان تقدیم خانواده این شهید مدافع حرم شد.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: وزیر ارشاد عنوان کرد که اعتبارات وزارت ارشاد در بودجه اندک است و همین بودجه اندک هم به طور کامل تاکنون تخصیص نیافته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : راه دانا

زهره سادات لاجوردی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به نشست عصر امروز کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: در این جلسه سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در کمیسیون گزارشی را از اقدامات انجام شده توسط این وزارتخانه ارائه کرد.

وی افزود : این جلسه بیشتر جنبه معارفه داشت و گزارش ارائه شده توسط وزیر نیز به صورت کلی بود.

عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار داشت: البته در ارائه این گزارش وزیر ارشاد از بودجه کم این وزارتخانه گله مند بود و عنوان کرد که همین بودجه کم هم به طور کامل به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تخصیص نیافته است.

لاجوردی خاطرنشان کرد: در جلسه صبح امروز هم موضوع جمعیت و تعالی خانواده در کمیسیون مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
نشست هم اندیشی نخبگان تبلیغی در سازمان اوقاف و امور خیریه با هدف چگونگی برگزاری مراسم محرم 99 برگزار و بر تقویت برگزاری روضه های خانگی تأکید شد.

به گزارش خبرگزاری مهر ، نشست هم اندیشی نخبگان تبلیغی با هدف چگونگی برگزاری مراسم محرم 99 برگزار شد.

در ابتدای این نشست، حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه گزارشی در خصوص فعالیت های مختلف این سازمان، ارائه داد.

در ادامه حجت الاسلام غلامرضا عادل معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه اظهار کرد: پیشنهادات بزرگواران در جلسات قبل مورد استفاده قرار گرفت و در اجرای برنامه های سازمان اوقاف راهگشا بود.

وی با اشاره به فرصت ویژه ماه محرم برای تبیین معارف اسلام و اهل بیت (علیهم السلام)، افزود: با توجه به شرایط خاص امسال، باید متناسب با این شرایط برای برگزاری مراسم محرم برنامه ریزی شود.

معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف با اشاره به تاکید ستاد ملی مقابله با کرونا برای برگزاری مراسم های مذهبی در فضای باز، گفت: هیئات مذهبی می توانند از ظرفیت فضای باز امامزادگان استفاده کنند.

حجت الاسلام عادل با بیان اینکه نیات بسیاری از واقفین در خصوص عزاداری سیدالشهدا (ع) است، تصریح کرد: با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری و شرایط خاص جامعه، با استفاده از مجوزهای شرعی، نیاتی که مربوط به اطعام عزاداران یا تعزیه داری است را به سوی تأمین بسته ارزاق برای نیازمندان سوق داده ایم.

وی با اشاره به اینکه درون بسته های ارزاق اهدایی به نیازمندان، پیوست بهداشتی و فرهنگی نیز وجود دارد، افزود: طی هماهنگی که با صدا و سیما داشتیم، سه برنامه در شبکه های سراسری خواهیم داشت؛ همچنین برنامه هایی که در بقاع متبرکه برگزار می شود از طریق شبکه های استانی پخش خواهند شد.

معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف با اشاره به طراحی برنامه برای حضور فعال در فضای مجازی در ایام محرم، خاطرنشان کرد: یک هزار مُبلغ برای تبلیغ در این ایام، به روستاهای محروم و کم برخوردار اعزام خواهند شد.

در ادامه این نشست، حجت الاسلام سیدمحمدرضا آقامیری مدیر موقوفات حوزه های علمیه کشور یکی از رویکردهای مهم سازمان اوقاف و امور خیریه را حمایت از حوزه های علمیه بر اساس نیات واقفین دانست و با اشاره به مورد توجه قرار گرفتن وضعیت معیشتی طلاب، تاکید کرد: حمایت از متولیان موقوفات حوزه های علمیه یکی دیگر از برنامه های سازمان اوقاف و امور خیریه است.

پس از صحبت های حجت الاسلام آقامیری، حجت الاسلام والمسلمین محمد نوروزپور؛ مدیرکل بقاع متبرکه و اماکن مذهبی سازمان اوقاف و رضا معممی مقدم مدیرکل امور اجتماعی و مشارکت های این سازمان، گزارشی را در خصوص فعالیت های مختلف اجتماعی در بقاع متبرکه، فعالیت مراکز افق بقاع متبرکه، اجرای طرح ویژه های مختلف در طول سال و همچنین فعالیت بقاع متبرکه در ایام شیوع ویروس کرونا را ارائه دادند.

در ادامه این نشست، حجت الاسلام سیدحمید میرباقری؛ استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه محرم 99 بهترین فرصت برای احیای روضه های خانگی است، تصریح کرد: امسال باید چهره شهرها به طور مضاعف رنگ و بوی محرم پیدا کند.

پس از صحبت های حجت الاسلام میرباقری، حجت الاسلام مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار بر لزوم تشکیل شبکه ارتباطی مُبلغین با سازمان اوقاف و امور خیریه تاکید کرد.

حجت الاسلام ناصر رفیعی؛ استاد حوزه و دانشگاه نیز با تاکید بر انتقال پیام های اجتماعی واقعه کربلا در محرم 99، گفت: بحث امید از بحث های کلیدی است که امسال در منبرها باید مطرح شود و مورد استفاده قرار گیرد.

در بخشی از این نشست، حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی کارشناس مسائل دینی با اشاره به اینکه فعالیت های سازمان اوقاف بسیار امیدوارکننده است، بر احیای برگزاری روضه های خانگی تاکید کرد و گفت: روضه های خانگی یک امر آسمانی و الهی است؛ خانه ای که در آن روضه امام حسین (ع) خوانده شود، غرفه ای از غرفه های بهشت است.

در ادامه نشست، حجت الاسلام علیرضا پناهیان؛ استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در 14 خرداد ماه سال جاری، خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی در آن سخنرانی شان، موضوع تحول را مطرح کردند.

وی با اشاره به اینکه تحول در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیز پی ریزی شده است، تصریح کرد: زمانی که مردم متوجه شوند، یک عده به دنبال تحول هستند، امیدوار خواهند شد؛ سازمان اوقاف و امور خیریه تحرک پیدا کرده و تحول نیز امکان پذیر است.

پس از صحبت های حجت الاسلام پناهیان، حجت الاسلام سیدمصطفی میرلوحی کارشناس مسائل دینی نیز با تاکید بر برگزاری روضه های خانگی، گفت: با توجه به شرایط به وجود آمده، باید برگزاری مجالس در فضای روباز و امامزادگان تقویت شود.

در ادامه نشست، حجت الاسلام علی سرلک استاد دانشگاه و کارشناس خانواده با تاکید بر اینکه سازمان اوقاف و امور خیریه باید مسئله محور جلو برود، بر توجه به شأن تبلیغی مُبلغان تاکید کرد.

پس از صحبت های حجت الاسلام سرلک، حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق کارشناس مسائل دینی نیز با اشاره به اینکه این جلسه از جلسات امیدآفرین با سازمان اوقاف و امور خیریه بود، بر تبیین موضوع وقف در کتب درسی و دروس دانشگاهی تاکید کرد.

در ادامه دیگر حاضرین در جلسه از جمله حجت الاسلام نجم الدین طبسی، حجت الاسلام مصطفی کرمی و حجت الاسلام احسان بی آزار تهرانی به بیان پیشنهادات خود پرداختند.

کد خبر 4996863

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تهران - ایرنا - رئیس کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین با بیان اینکه برنامه های مختلفی درارتباط با مراسم اربعین حسینی با توجه به شیوع ویروس کرونا برای این ستاد ارسال شده است، گفت: بیش از دو هزار پیام برای داخل و خارج از کشور برای استفاده در فضای مجازی و رسانه ای در موسم اربعین در حال آماده شدن است.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت، حجت الاسلام حمید احمدی روز چهارشنبه در نشست شورای معاونین و مدیران بعثه که با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت برگزار شد، اظهار داشت: به رغم احتمال لغو آیین ملکوتی اربعین به دلیل شیوع ویروس کرونا، برنامه ها در حوزهای فرهنگی، آموزشی، تبلیغات و تعامل دستگاهها در داخل و بین الملل طراحی و با همکاری دستگاههای مختلف درحال انجام است.

وی با اشاره به همکاری در تولیدات رادیوهای اربعین، معارف، فرهنگ، جوان و نمایش، همچنین تولیدات نمایشی، روایت گری، برگزاری انواع مسابقات و کتابخوانی و توجه به کودکان ونوجوانان، افزود: تلاش داریم امسال قرائت زیارت اربعین را به خانه ها ببریم.

درادامه این جلسه حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت بر لزوم استفاده از فضای رسانه ای و مجازی در ایام اربعین برای انتقال رنگ و بوی این مراسم معنوی تاکید کرد و خواستار تلاش برای عملی شدن طرح هر خانه یک حسینیه شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
با توجه به افشاگری هایی که پرویز فتاح درباره املاک تصرفی بنیاد مستضعفان داشته است حالا واکنش های زیادی به این ادعاها صورت گرفته است. از آن جمله توئیت علی قلهکی را در خبر زیر می توانید بخوانید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

شعار سال : پرویز فتاح گفته بنیاد مستضعفان، از "محمد خاتمی"، "احمدی نژاد"، "حداد عادل"، "تشخیص مصلحت نظام"، "مرکز پژوهش ها" و "نهادهای نظامی" ملک طلب دارد!
این فقط بنیاد است، حالا ببینید سازمان اوقاف، چقدر ملک تصرف شده از ارگان ها و مجموعه های مختلف دولتی و غیردولتی، طلب دارد!

پایگاه تحلییلی خبری شعار سال برگرفته از فضای مجازی

لینک خبر :‌ شعار سال
حجاج و کارگزاران حج و زیارت استان تهران هم با اهدا نذورات و دام قربانی خود به مومنان و اقشار و گروه های نیازمند به پویش نذر مهربانی پیوستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجو

به گزارش روابط عمومی سازمان حج و زیارت ، پیش از این حجاج و کارگزاران حج در سطح کشور در قالب این پویش حدود 14 میلیارد ریال کمک نقدی و گوشت سه هزار و 332 راس دام سبک و سنگین و نیز 57 میلیون ریال کمک غیر نقدی خود را اهدا کرده و یک زندانی غیر عمد را نیز آزاد کردند.
در تداوم این پویش که در قالب طرح مواسات و همدلی ؛ لبیک عملی به بیانات مقام معظم رهبری به اجرا در آمده ، حجاج تهرانی و کارگزاران و حج و زیارت این استان 110 راس گوسفند را نذر مهربانی کرده و گوشت آن را در میان مومنان قرار دادند.
طبخ و توزیع 6 هزار پرس غذای گرم، طبخ و توزیع یک هزار قرص نان در مناطق محروم زابل و زهک، تهیه و توزیع بیش از 940 بسته حمایتی و غذایی (شامل حبوبات،ماکارونی،رب،برنج،روغن، تخم مرغ ،لبنیات و خرما و مواد شوینده و ضد عفونی و ....)به ارزش هر بسته حمایتی350 تا 470 هزار تومان بخشی دیگر از نذوراتی است که آنان در قالب این طرح هدیه کردند.
از دیگر هدایای حجاج تهرانی کمک به تهیه جهیزیه سه زوج بی بضاعت، پرداخت 40 میلیون تومان توسط زائران سنوات قبل حج امسال برای درمان یک فرد معلول، پرداخت کمک هزینه درمان یک بیمار ناشنوا، واریز کمک های نقدی زائرین به کمیته امداد امام خمینی(ره) و مانند آن می باشد.

لینک خبر :‌ سازمان حج و زیارت
پرویز فتاح در برنامه نگاه یک سیمای جمهوری اسلامی، با نام بردن از افراد مختلف در طیف های سیاسی گوناگون، چنان غوغایی به پا کرد که تیتر نخست بسیاری از رسانه ها تبدیل شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از صراط نیوز، پرویز فتاح در برنامه نگاه یک سیمای جمهوری اسلامی، با نام بردن از افراد مختلف در طیف های سیاسی گوناگون، چنان غوغایی به پا کرد که تیتر نخست بسیاری از رسانه ها تبدیل شد. رئیس بنیاد مستضعفان با برشماری اسامی نهاد هایی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام، سپاه پاسداران، مرکز پژوهش های مجلس و ارتش و همچنین افرادی مثل خاتمی، حداد عادل، مرحوم رفسنجانی، احمدی نژاد و ابتکار، درخواست داشت تا املاک متعلق به بیت المال را به بنیاد بازگردانند.

فارغ از اینکه انگیزه پرویز فتاح از افشای این ویژه خواری ها و حاتم بخشی ها، آن هم در سال پایانی دولت و نزدیک شدن به انتخابات 1400 چه بوده است، واقعیت تاسف برانگیز در این خصوص، بهره مندی افراد منتسب به نحله های گوناگون سیاسی از مواهبی است که می بایست خرج مستضعفان و رفع محرومیت از قشر آسیب پذیر جامعه می شده است!

جالب آنکه با وجود دارا بودن دوجین(!) نهاد و سازمان همچون کمیته امداد و اوقاف و ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان و... در کشور، هنوز باید خیرین مدرسه ساز و بیمارستان ساز، کلاس درس و درمانگاه احداث کنند؛ صاحبخانه خوب هوای مستاجر ناتوانش را داشته باشد؛ در هنگامه سیل و زلزله و بیماری، کمک های خیریه مردم باید یاری گر آسیب دیدگان باشد و در کلام هنوز این همه فقیر و در راه مانده در ایران وجود داشته باشد! سوال اینجاست که کارکرد این نهاد های عریض و طویل، همانگونه که از مسمایشان بر می آید، چیست و چرا رئیس یکی از این نهاد ها پس از گذشت سالها، اکنون در جلوی دوربین رسانه ملی بیاد اموالی افتاده که بسیار پیشتر باید با رفع تصرف، صرف رسیدگی به معیشت مستضعفین می شد؟!

تعجب آور اینکه بر سر این خوان کرم عریض و طویل پهن شده به نام مستضعفان، نام کامجویان و سیاسیونی کهنه کار از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به چشم می خورد که به بهانه فعالیت فرهنگی یا تعلیم و تربیت، به رتق و فتق تشکیلاتشان مشغولند و از بد روزگار آنقدر از نفوذ و قدرت نیز برخوردارند که نه تنها حاضر به تخلیه و واگذاری مایملک مستضعفین نیستند بلکه رئیس بنیاد را مجبور می کنند تا با طرح گلایه در تلویزیون، ملت را در جریان این حق خوری آشکار قرار دهد تا مگر با فشار افکار عمومی بتواند اموال را بازپس بگیرد!

انتظار می رود تا سایر نهاد ها به تاسی از بنیاد مستضعفان، به صورت شفاف و بی ملاحظه، لیست تمامی اموال و امکاناتی را که احیاناً در دست گروه یا افراد خاص قرار دارند را در اختیار رسانه ها قرار دهند تا با آگاهی مردم از آنها، مطالبه عمومی برای بازپس گیری بیت المال، بیش از پیش شدت گیرد.

لینک خبر :‌ دیار میرزا
نمایش دنیای شگفت انگیز اِکو و تاکو توسط گروهی از هنرمندان همدانی و به طراحی و کارگردانی امید انصاری در مجموعه تالار هنر تهران روی صحنه است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : تابناک همدان

به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، در حالی که با شیوع کرونا ، بسیاری از مشاغل و فعالیت های فرهنگی و هنری تعطیل بوده و یا با روند کندی در حال اجراست اما نمایش دنیای شگفت انگیز اِکو و تاکو توسط گروهی از هنرمندان همدانی و به طراحی و کارگردانی امید انصاری از 19 مردادماه در مجموعه تالار هنر تهران روی صحنه است.

در همین رابطه امید انصاری در گفت وگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه نمایش دنیای شگفت انگیز اِکو و تاکو حاصل تجربه بیش از 15 سال فعالیت بنده در حوزه تئاتر است اظهار کرد: در این نمایش خلاق، از چند تکنیک بسیار خاص از جمله تکنیک های بازیگری، عروسک، سایه و مدیا استفاده شده و به عبارتی تلفیق چهار سبک در یک نمایش است.

وی گفت: در این کار و در مدت زمان 45 دقیقه 15 تصویر بسیار زیبا و جذاب نمایش داده می شود و به نوعی به مخاطب اجازه نمی دهد که حتی ثانیه ای از داستان فاصله گرفته و یا احساس خستگی کند.

* این نمایش به نوعی جنبه بین المللی دارد

انصاری ادامه داد: نمایش دنیای شگفت انگیز اِکو و تاکو اگرچه متناسب 6 سال به بالاست اما مخاطبان دو تا سه سال هم قادر به درک بسیاری از صحنه ها و پیام های آن دارند.

وی گفت: در تمام مدت زمان این نمایش بدون دیالوگ، اجرای موسیقی را شاهد هستیم و به نوعی جنبه بین المللی دارد به طوری که هر انسانی از هر نقطه از دنیا می تواند با دیدن و ارتباط برقرار کردن، از آن لذت ببرد.

کارگردان این نمایش با اشاره به تفاوت آن با دیگر آثار حوزه تئاتر کودک افزود: در این کار ما شاهد تکنیک های جدیدی هستیم به طوری که کودک با دیدن این نمایش خودش به دنبال پاسخ سوالات ایجاد شده در ذهنش است و با تفکرات، دقت و ذهن خلاقی که دارد در پی ابهامات کار می گردد و این امر نکته مهمی در ایجاد جذابیت بیشتر این اثر شده است.

وی گفت: متاسفانه خیلی از نمایش هایی که در سال های اخیر به روی صحنه می روند به نوعی لقمه آماده بوده و با اضافه کردن چاشنی رقص، ساز و آواز به نوعی کلیشه ای شده و شاید کمتر ذهن مخاطب را درگیر پیامدهای خود می کند بنابراین همه چیز را به زبان آوردن و گفتن تا مخاطب متوجه پیام بشود، شاید برای بچه های امروزی چندان مناسب نباشد.

انصاری در مورد عوامل این نمایش گفت: در این کار شیما شادمانی(نویسنده)، آرش اسکندرلو(آهنگساز)، امیرمحمد انصافی(دستیار کارگردان)، محسن سپه دوست(طراح حرکات فوم)، سعید باغبانی نیر، زهرا مریدی، امیرمحمد انصافی (مشاوران کارگردان) و خسرو انصافی (مشاور هنری) هستند ضمن اینکه هوتن آزادی، نرگس صفامنش، راشین رضایی، آرزو صدری، عرفان فروتن، زهره قاسمی و میثم میثاقی هم بازیگران ما را تشکیل می دهند.

* شرایط برای اجرا و تماشای تئاتر مهیا نیست و تماشاچی نداریم

وی با تاکید بر اینکه تولید و اجرای این نمایش از سال گذشته شروع شد و به نوعی اجرای الان ما، ورژِن سوم و جدید این کار است اظهار کرد: در اجرای اول قرار بود که این نمایش از 15 بهمن تا اواخر اسفندماه سال گذشته در تالار هنر به روی صحنه برود که متاسفانه با شیوع این ویروس، اجرای ما هم تعطیل شد که این امر خسارت فراوانی از جمله از دست دادن تماشاچیان و هزینه های تبلیغات و... را به روی دست ما گذاشت.

این کارگردان همدانی افزود: پس از به روزرسانی و ویرایش کار نهایتاً مجدداً از 19 مردادماه تا 19 شهریور مجوز اجرا ما داده شد ولی متاسفانه باز هم به خاطر شرایط موجود و با وجود اینکه در مجموعه تالار هنر پروتکل های بهداشتی در حد بسیار مطلوبی رعایت می شود اما شاهد حضور تعداد کثیری از تماشاچیان نیستیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از تصمیمات مسئولان هنری وزارت ارشاد و انجمن هنرهای نمایشی در خصوص اجرای نمایش ها اظهار کرد: علیرغم اینکه همه گروه ما و مجوعه تالار هنر نهایت تلاش خود را به منظور رعایت مسایل بهداشتی و پروتکل های آن دارند اما به شخصه معتقدم هنوز شرایط برای اجرا و تماشای تئاتر مهیا نیست.

* با ریسک بسیار بالایی در حال کار هستیم

انصاری گفت: این امر هم برای عوامل و بازیگرانی که از نقاط مختلف شهر و با صرف هزینه های فراوان خود را به اجرا می رسانند و هم برای اندک تماشاچیان ما وجود دارد و در واقع ما با ریسک بسیار بالایی در حال کار هستیم.

وی ادامه داد: اینکه وزارت ارشاد یا انجمن هنرهای نمایشی اعلام می کند، هنرمندان تئاتر مشغول فعالیت، تولید و اجرای آثار هستند، بدین صورت و با تحمل و رنج حداکثری ناشی از خطرات شیوع ویروس است و این در حالی است که نه تنها هیچ تبصره ای در بحث مالی لحاظ نشده بلکه حتی با وجود تورم همچنان با مبلغ قرارداد سال گذشته در حال کار هستیم.

این کارگردان در پایان با تاکید بر اینکه حال تئاتر خوب نیست افزود: مسئولان فرهنگی به این فکر هستند که گزارش تداوم فعالیت های هنری را داشته باشند حتی اگر هنرمندان با سختی و استرس فراوان مشغول کار باشند و هیچ انگیزه و سرمایه ای هم برای تولیدات بعدی خود نداشته باشند.

انتهای پیام / 89041

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تهران- ایرنا- خواننده و مدرس آواز ایرانی خواننده سالاری، انحصارطلبی و تبعیض بین شاگردان را از سوی اساتید بزرگ ترین علل فقدان آوازخوان تمام عیار در موسیقی امروز ایران می داند و عرضه آواز را در ایران به باغی تشبیه می کند که گل های کمی دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

مدتی است در عرصه آواز موسیقی ایران شاهد ظهور چهره های پرفروغ نیستیم و بهترین خواندگان حال حاضر موسیقی ایران در خوشبینانه ترین حالت از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کنند. برای یافتن علت این امر سراغ یکی از مدرسان آواز ایران؛ رفتیم. ویآوازخوان، مدرس آواز و پژوهشگر و پایه گذار برنامه های تخصصی آموزشی آیین آواز و شب آواز ایرانی و مدتی است تدریس شیوه و تکنیک های استاد زنده یاد را شروع کرده است. ظلی یکی از بهترین و خوش صداترین و تواناترین آوازخوانان دورۀ پهلوی اول بود که آثار مشهوری از او با پیانوی به یادگار مانده است.

چرا مدت هاست یکیاجدیدی ظهور نمی کند؟

در سال های اول پس از پیروزی انقلاب کسانی به عنوان هنرمند موسیقی و خواننده و آهنگساز نشسته بودند که انگار از اساس منتظر رسیدن چنین توپ باارزشی زیر پای خودشان بودند و بعدها به مرور دیدیم تلاش می کنند از این توپ برای خود و فرقۀ بی بدیلی که در موسیقی و آواز ساخته بودند گل بسازند که ساختند و تا توانستند از این آب ماهی گرفتند.

ماجرا چه بود؟

کسانی که از حدود سال های آخر دهه 1340 و ابتدای دهه 1350 در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی یا گرد جمع شدند، به زعم خودشان هدفی جز احیای موسیقی دورۀ قاجار نداشتند. آن ها نام این هدف را بازگشت به خویشتن گذاشته بودند. هرچند دو طیف سیاسی مطرح آن دوران را شامل می شدند.

تا اینجا معضلی وجود نداشت، بعدها چه شد؟

تا اینجای کار هیچ ایرادی ندارد و هر کسی می تواند با هر سلیقه و فکر و نظری در هر زمینه ای مثل هنر موسیقی و آواز به فعالیت مشغول شود. اما کار به اینجا ختم نشد. دوستان نه تنها هدف شان بازگشت و رجوع به گذشتۀ موسیقایی بود که این هم هیچ اشکالی ندارد و ما همیشه روی ریشه های مان زنده و شاداب می مانیم که به گواهی تاریخ، می خواستند اثر و نام و نشانی از دیگر سلیقه های موسیقایی و آوازی باقی نمانَد.

مشکل از کجا شروع شد؟

مشکل دقیقاً از جایی شروع می شود که ندانسته و بی حساب و کتاب و بدون در نظر گرفتن جنبه های مختلف و گوناگون یک مسئله بخواهیم فکر خود را پیش بریم و به هدف خاص خود برسیم. در یک کلام کاری که دوستان شروع کردند از سر بی اطلاعی بود. مثلاً من تقریباً مطمئنم آن ها نمی دانستند حرکتی که در پیش گرفته بودند به نابودی موسیقی و آواز ما خواهد انجامید. البته آن ها مقصر صددرصد نبودند و ما نیز دنبال مقصر نمی گردیم. بخش مهمی از این رخداد غم انگیز یعنی رکود موسیقی و آواز ملی ما به سبب وقوع حوادث سیاسی و اجتماعی بود و البته شاید بخش مهمتر آن که فنی و تخصصی و مربوط به جامعه موسیقی بود سررشته اش در دست این دوستان قرار داشت.

چگونه ممکن است؟ مگر آن ها چه اهرم هایی در دست داشتند و اصلاً چه کردند که به قول شما به شرایط امروز رسیدیم؟

مثالی می زنم؛ مگر موسیقی پاپ در ایران بعد از انقلاب تا دو دهه ممنوع نبود؟ مگر رفع محدودیت و ممنوعیت برای خوانندگان پاپ از نوروز 1377 با ورود و معرفی بدل های خوانندگان پاپ خارج نشین توسط صدا و سیما صورت نگرفت و در ادامه نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آلبوم ها و کنسرت های این بدل کارها مجوز نداد؟ دیدیم در ادامه بسیاری خوانندگان جوان نورسیده و مستعد پشت درهای صدا و سیما و وزارت ارشاد ماندند. اما خیلی از همین افراد بیکار ننشستند و به شکل زیرزمینی اثر تولید کردند و از طریق اینترنت و بلوتوث گوشی های موبایل دهه 1380 صدای خود را به مردم رساندند. خود ما اولین بار صداهای و بسیاری خوانندگان مشهور این سال ها به این صورت شنیدیم.

پس مشکل اصلی نبود پویایی موسیقی سنتی بوده؟

اگر موسیقی سنتی ما هم پویا بود و به طور طبیعی در مسیر خود و روی ریل قرار داشت، حداکثر استعدادهای این موسیقی به تدریج از زیرِ زمین به روی آن می آمدند. یعنی حتی اگر به آن ها مجوز هم داده نمی شد باید خودشان کار تولید و منتشر می کردند. همچنان که در سال 1388 تا حدی این اتفاق افتاد و در کوران آن حوادث، تعدادی خوانندگان سنتی آثاری را مخفیانه تولید و روانۀ فضای مجازی کردند. پس یک جای کار ایراد دارد که اصلاً کسی به جز این سال ها که عرضۀ معدودی آواز و تصنیف از طریق فضای مجازی و فارغ از مسیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما به راه افتاده در تمام آن سه دهه و اندی به فکر تولید و انتشار نبود. در واقع موسیقی آوازی ما به جز مناسبات قانونی و رسانه ای این دو نهاد از درون تهی شده و فاقد اعتماد به نفس بود.

چرا و چگونه؟

وقتی هنرمندان موسیقی و آواز به دو دستۀ خانه نشین و فعال و باقی مانده توی گود تقسیم شدند، باقی مانده ها فقط به تولید آثار جدید فکر نکردند. بلکه بعضاً در فکر نابودی و به پستو راندن کامل موسیقی دانان قبل از انقلاب نیز بودند. یعنی سر کلاس های شان حدود نیمی از زمان را صرف آموزش درس به شاگردان می کردند و نیمی دیگر یا بیشتر از آن را هم به تخطئه کار هنرمندان و خوانندگان موسیقی قبل از انقلاب می پرداختند.

مثلاً دوست خواننده ای که شاگرد یکی از استادان مشهور ردیف بوده می گوید همان سال های 1358 و بعد که به کلاس ایشان رفته بودم روزی جوان تازه واردی به کلاس آمد و وقتی نوبت به تست صدای او رسید و خواند، چون صدایش متأثر از ایرج و گلپا (اکبر گلپایگانی) بود استاد با عتاب به او گفت چه کسی به تو گفته می توانی خواننده شوی؟ برو و دیگر این جور جاها پیدایت نشود. خود من هم در دهه های بعدی عین این جمله را از زبان استادان دیگری در موقعیت های مشابه به طور مستقیم و غیرمستقیم خطاب به کسانی که اینگونه می خواندند دیده یا از زبان راویانی که آنجا حاضر بودند شنیده ام.

تلویحی به تبعیض اشاره دارید؟

درواقع این عزیزان به جای اینکه فقط سرشان به کار خودشان که آموختن، آموزاندن، اجرا و تولید اثر در موسیقی و آواز باشد گرم باشد، شاید بیش از این ها متوجه این بودند که چه کسی باید بخواند و چه کسی نباید بخواند. به این ترتیب وقتی کسانی مثل ظهور می کردند که برتری ها و توانایی های آشکاری در تکنیک و اجرای تصنیف و آواز داشتند، هنرشان از جانب این گروه تقریباً نادیده گرفته شد. مدام در کلاس ها و مصاحبه ها یا سخنرانی ها و مجامع عمومی نادیده گرفته و بعضاً حتی تحقیر هم شدند. چرا؟ فقط چون سلیقه آن ها با ما جور نبود. من بارها در همین جمع ها و محفل های موسیقایی و آوازی شنیدم که افتخاری اگر تکنیک خوبی می داشت یا مثلاً اگر فقط یک صدای صرف نبود چنین و چنان می کرد. در حالی که تکنیک افتخاری و ایرج ها و بسطامی ها (ایرج بسطامی) حتی بین آوازخوانان تاریخ 115 سالۀ ضبط موسیقی ایرانی زبانزد و منحصر به فرد است. یعنی حتی متأسفانه این عزیزان حالا یا از روی ناآگاهی یا خدای ناکرده دور از خیرخواهی چنین مطالبی را بر زبان می راندند. وقتی هنری به بزرگی آواز را از گذشتۀ خود دور نگه دارید و تاریخ را از روزی که دوست دارید بنویسید و منتشر کنید و از آن بدتر نمادهای زنده و فعال این هنر مثل ایرج خواجه امیری و افتخاری و خدابیامرز بسطامی را (تا روزی که زنده بود) کوچک بشمارید می خواهید برای این هنر اتفاق های خوبی هم بیفتد؟

آیا در آواز ایران خواننده سالاری داریم؟

به نظرم این بحث ها را برای توجیه کارهایی که می کردند به راه انداختند. استادی مثل از چند دهه قبل معتقد بود صدای خواننده فقط بخشی از صدای ارکستر است. به نظرم این نگاه صددرصد غلط است و به هیچ وجه درباره موسیقی ایرانی که آوازمحور و خواننده محور است صدق نمی کند. علیزاده عادت داشت مثلاً برای موسیقی فیلم هایش تعدادی از مطرح ترین نام های آوازی آن سال ها را در استودیو جمع می کرد و چند تحریر یا به قول خودش آوا از آن ها ضبط می کرد. بعد هم اسم همگی را توی یک کادر در تیتراژ فیلم و کاور آلبوم می آورد و تمام.

به تدریج دیدیم نام آهنگسازها و سرپرستان گروه بالای اسم خواننده آمد. حتی دیدیم تصویر آهنگساز در صفحه اول طرح جلد آلبوم و عکس خواننده هم در صفحه دوم آن قرار گرفت. حالا چه کسی و با چه زبانی می تواند به این دوستان حالی کند که این کار، خواننده زدایی است و خواننده زدایی که چند دهه است به اسم مبارزه با خواننده سالاری دارد از سوی بقیه اهالی موسیقی ایرانی علیه خوانندگان صورت می گیرد این هنر را به این حال و روز دچار کرده است.

همه ما کنسرت ها و اجراهای بی کلام را دیده ایم که چگونه حوصلۀ بیشتر مخاطبان موقع تماشای آن ها سر می رود. درست وقتی خواننده شروع به خواندن می کند همه به وجد می آیند و گاه شروع به هم خوانی با او می کنند. خب این طبیعت موسیقی و فرهنگ ماست.

مگر کسی می تواند بدون هزینۀ سنگین، این فرهنگ را تغییر دهد؟ مگر تکنوازی سازهای ایرانی چه ایرادی داشت که یک شبه تصمیم گرفتید به کلی خواننده را از موسیقی ایرانی حذف کنید؟ مگر (حسن) سوپراستارهای رادیو نبودند که مردم هر روز و هر شب دقایقی را پای شنیدن ساز آن ها می گذراندند؟ حالا چطور؟ کدام هنرمند تکنوازی را می شناسیم که بتواند آنگونه دل مردم را ببرد؟ تقریباً هیچ کس.

اوضاع آینده و دست کم آیندۀ نزدیک را چطور می بینید؟

با اینکه در بسیاری کلاس های آواز همچنان تقلید است که ترویج می شود؛ خوشبختانه فضای مجازی در دهه 1390 کار خود را کرده، یعنی هم باعث بازشنیدن آثار آوازخوانان پیش از انقلاب شده و هم صداهای شاداب و تازه ای در حال معرفی شدن هستند. اینگونه می توان به آینده امیدوار بود.

برای همین شما هم شیوۀ آوازی استاد زنده یاد را رسماً آغاز کردید.

صدای ظلی بر خلاف صدا و شیوۀ مرسوم و رایج، صدایی است برانگیزاننده و راهبر هنرجویان مستعد و تشنۀ آموختن آواز صحیح. صدا و شیوۀ ظلی به سرچشمۀ آواز ایرانی وصل است. بنابراین رهرو این شیوه می تواند با تکیه زدن بر این صدا و شیوه به سرچشمه وصل شود.

شرطش هم این است که یک بار دیگر از این سوی بام نیفتیم. در آواز، کسی را بت نسازیم. فقط حواس مان به تکنیک ها باشد و آن ها را به کمک معلم آواز به رنگ امکانات و حنجره و صدای خودمان دربیاوریم. به نظرم با این اتفاق های هرچند کوچک می توان به آینده و به قول شما آیندۀ نزدیک دلخوش و امیدوار باد. به امید باروری هنر موسیقی و آواز ملی مان در این دیار.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
اسامی راه یافتگان و نحوه برگزاری مرحله نهایی چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان با پایان داوری مرحله نخست اعلام شد.

اعتمادآنلاین| دبیرخانه چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان پس از پایان کار کمیته های تخصصی داوری مرحله مقدماتی و بررسی بیش از 2400 اثر ارسالی در سه بخش موسیقی دستگاهی ، نواحی و کلاسیک اسامی 857 نوازنده و خواننده را برای اجرا در مرحله نهایی اعلام کرد.

نحوه برگزاری و رپرتوار مرحله نهایی از سوی دبیرخانه جشنواره اعلام شده و شرکت کنندگان می بایست طبق دستورالعمل های مندرج در فراخوانِ مکمل، آثار خود را حداکثر تا 30 شهریور از طریق سامانه بامک ارسال کنند.

لازم است شرکت کنندگان برای اطلاع از جزئیات و نحوه برگزاری مرحله نهایی فایل پیوست را به دقت مطالعه کنند.

چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی و مشارکت استادان موسیقی کشور توسط انجمن موسیقی ایران و با حمایت دفتر موسیقی، معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تابستان سال جاری برگزار خواهد شد.

برای مشاهده اسامی راه یافتگان و نحوه برگزاری چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان اینجا را کلیک کنید.

منبع: مهر

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد: تفاهم نامه ای برای توسعه نوآوری در هنرهای نمایشی و رونق اقتصادی در این حوزه میان مدیرکل هنرهای نمایشی و دبیر ستاد توسعه فناوری های نرم و هویت ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به امضا رسید.

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر گروه علمی فرهنگی و هنری خبرگزاری صدا و سیما ، این تفاهم نامه به امضای آقایان قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی و سیدمحمدحسین سجادی نیری دبیر ستاد توسعه فناوری های نرم و هویت ساز رسید.
موضوع این تفاهم نامه گسترش و تحول در شیوه تولید و ارائه برنامه های جشنواره های تئاتر به ویژه سی ونهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر از طریق رسانه های برخط بود و محورهای مشترک همکاری پنج گانه آن به این شرح است:
1- ایجاد کارگروه مشترک برای بررسی ظرفیت ها، مزیت ها و امکانات علمی و هنری و فناورانه
2- مشارکت در پیاده سازی نتایج بررسی ها با اتکا به توان علمی و فناوری داخلی
3- افزایش سهم فناوری های نوین در ارائه و بهره برداری از محصولات جشنواره ها
4- ایجاد زمینه های اقتصادی نو بر پایه تحولات فناورانه برای محصولات نمایشی در جشنواره ها
5- ایجاد زمینه برای تسهیل در بهره برداری مخاطبان
6- پیاده سازی طرح توسعه فناوری فرهنگی در جشنواره های سال 1399
آقایان رضا بصیرت مدیر عامل انجمن هنرهای نمایشی، سیدمجید پرهیز مشاور مدیرکل هنرهای نمایشی، محسن امیری مسئول بررسی و پیگیری فعالیت های نمایشی در فضای مجازی و حامد شاطری کارشناس ارشد حوزه فناوری نرم و هویت ساز دیگر حاضران در این نشست بودند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

روزنامه جام جم : همان موقع ها که تلویزیون چند شبکه بیشتر نداشت، در کنار چند فیلمی که روی آنتن همان شبکه ها می رفت، کار هایی با عنوان تله تئاتر یا نمایش های تلویزیونی بودند که برای خودشان حال وهوای ویژه ای داشتند. ترکیب دنیای نمایش با قاب تلویزیون اتفاقی بود که آن روز ها طرفداران خودش را داشت و تا مدت ها خیلی ها راس ساعت معینی برای تماشایشان، حتما خود را به یک تلویزیون می رساندند. این قصه ادامه داشت تا این که رفته رفته پای تله تئاتر ها از تلویزیون بریده شد و برنامه های دیگری جای آن ها را پرکردند. اتفاقی که انتقادات زیادی را به همراه داشت و همه این ها باعث شد تا بار دیگر بحث بازگشت این فضا به تلویزیون مطرح شود. این بار هم شبکه چهار که پیشکسوت پخش تله تئاترهاست مسؤولیت بازگرداندن این بخش را به عهده گرفته است. موضوعی که باعث شد تا ما هم کم وکیف آن را از دست اندرکاران این ماجرا جویا شویم.

چرا از تله تئاتر اینقدر خاطره داریم؟

دهه 60 و 70 را می توان پرکارترین زمان حضور تله تئاتر ها در تلویزیون درنظرگرفت. سال هایی که نمایش های تلویزیونی جایگاه ویژه ای داشتند. تئاتر هایی که یا به صورت نمایشنامه روی صحنه تئاتر اجرا و توسط دوربین های تلویزیونی ضبط می شدند یا این که در استودیو های تلویزیون ضبط و سپس پخش می شدند. اغلب آن نسلی ها حتما نمایش دو مرغابی در مه را به خاطر دارند که اولین بار در سال 1364 از تلویزیون پخش شد و بعد ها بار ها و بار ها تکرار آن در شبکه های مختلف نمایش داده شد. نمایشی که در آن مرحوم حسین پناهی به عنوان نویسنده حضور داشت، رسول نجفیان کارگردان آن بود و با حضور حسین پناهی و مینا هوشیدری، زندگی زن و شوهری روستایی که به تهران کوچ کرده اند را روایت می کرد که به دلیل روحیات خاص روستایی شان نمی توانستند با محیط شهری خود را سازگار کنند.

باجناق ها دیگر نمایش آن سال ها بود که در سال 1366 از تلویزیون پخش شد. نمایشی تک قسمتی براساس نوشته علی بهروزنسب که به کارگردانی داریوش مودبیان و با حضور بازیگرانی همچون اکبر عبدی، رسول نجفیان، آزاده پورمختار، سوسن مقصودلو، حسین هری و داریوش مودبیان ساخته شد و با لحن و زبانی طنزآمیز، روابط دو باجناق که در یک محله زندگی می کردند را به تصویر کشید. شاید جالب باشد که بدانید یکی از اولین آثار تصویری ساخته شده درباره دفاع مقدس، تله تئاتری دوقسمتی به نام دام است که در سال 1359 به کارگردانی جواد انصافی ساخته شد. در همان سال ها تله تئاتری با نام سنگر نیز به کارگردانی بهزاد فراهانی از تلویزیون پخش شد.

تله موش ، نکراسوف ، اسکندر مقدونی ، معمای یک قتل ، کالیگولا ، بازپرس و ... هم بخش دیگری از این کار ها هستند. بعد از آن هم از سال 78 بود که مسؤولیت تولید تله تئاتر ها به شبکه چهار واگذار شد.

جالب است بدانید که تله تئاتر ها جزو کار های کم هزینه ای هستند که تولید آن ها هم راحت تر است، اما از سوی دیگر قدرت بالایی برای جذب مخاطب دارند. به همین دلیل احیای دوباره این فضا می تواند تاثیر بسزایی در جلب بینندگان تلویزیون داشته باشد. حال باید ببینیم که این بار قرار است چه اتفاقی در زمینه نمایش های تلویزیونی بیفتد.

شبکه 4، خانه تله تئاتر است

محمدامین نوروزی، مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار، بانی اصلی راه اندازی مجدد تله تئاتر ها در این شبکه است. او که از زمان شروع فعالیتش در این سمت، هر از چندگاهی صحبت هایی را مبنی بر بازگرداندن این فضا به تلویزیون مطرح می کرد. اتفاقی که گویا بالاخره تا حدی جامه عمل پوشیده و قرار است به زودی شاهد بازگشت آن باشیم. آخرین وضعیت این تصمیم سوالی بود که نوروزی در پاسخ به آن به ما گفت: این روز ها تولید متن در این مسیر شروع شده است. ما در حال تلاشیم تا کار های تک قسمتی را تولید کنیم که درباره شخصیت های مختلف هستند. یکی از سوژه ها در این راه به شخصیت های تاریخ انقلاب برمی گردد. البته این به معنای پرتره ساختن نیست و سعی مان این است که در قالب تله تئاتر به آن ها بپردازیم. با این حال در حوزه سیاستگذاری کلان به دنبال آن هستیم تا بتوانیم کار هایی را پیرامون شخصیت های فرهنگی، هنری، علمی، دفاع مقدسی و... تولید کنیم.

این که احیای دوباره تله تئاتر ها این بار با چه رویکردی قرار است اتفاق بیفتد موضوعی بود که او درباره اش بیان کرد: با توجه به شرایط روز و کرونا که دیگر نمایشی امکان رفتن روی صحنه را ندارد، نه تنها احیای این ماجرا یک فرصت است بلکه ضرورتی است که باید اتفاق بیفتد. چون تئاتری ها نیاز دارند که از نظر فکری و حتی معیشتی مشغول کار باشند و تله تئاتر ها بهترین گزینه برای این موضوع است. در این روز ها رفتن به سمت آن که بدنه نمایشی را به تله تئاتر مشغول کنیم و مخاطبان گسترده تری را در تلویزیون برای آن تعریف کنیم، همانطور که گفتم یک ضرورت است. اختصاص بخشی از تولیدات تله تئاتری به جشنواره تئاتر فجر هم احتمال دیگری است که در این جلسات مطرح شده و باید دیدکه قرار است چطور به آن پرداخته شود.

نوروزی معتقد است تله تئاتر خیلی مهجور واقع شده و با بضاعتی که در این شبکه وجود دارد، قرار است در حد امکان به آن بپردازند. او افزود: این به آن معنا نیست که اگر اثری خوب بود، آن را تنها برای همین شبکه نگه داریم و امکان بازپخش آن در شبکه های دیگر هم وجود دارد. با این حال شبکه چهار به دلیل سابقه ای که در این زمینه دارد، خانه چنین فضایی است، البته شبکه های دیگر در این سال ها نشان دادند که تمایل چندانی به تولیدات این شکلی ندارند. به همین خاطر پایگاه این تولیدات خواسته و ناخواسته شبکه چهار شده است.

حمایت از این جریان تازه نفس هم ماجرای دیگری است که نمی شود از آن گذشت، موضوعی که مدیر فرهنگ و ادب شبکه چهار هم درباره آن بیان کرد: با هر کسی که صحبت می کنیم همه می گویند چقدر خوب است این اتفاق بیفتد. در این مقطع ما به دنبال آن هستیم که تا تقریبا اوایل پاییز چند کار تولید کرده باشیم و با سختی در حال انجام اقداماتی هستیم که ادامه آن به شکل گسترده تر به حمایت ویژه ای نیاز دارد. ما در حد خود به اندازه 15، 20 کار می توانیم تولید کنیم، اما زمانی که تولیدات بیشتر شود، افراد دیگر هم درگیر می شوند.

تشکیل شورای سیاستگذاری تله تئاتر با محوریت شبکه چهار هم از موارد دیگری بود که نوروزی از مطرح شدن صحبت آن در جلساتی که در این زمینه داشتند، خبر داد.

قرار نیست فله ای کار کنیم!

سیروس همتی از هنرمندانی است که از اوایل دهه 70 وارد دنیای نمایش ها شد و تا امروز کار های مختلفی را بازی و هدایت کرده است. او که این روز ها مثل خیلی از همکارانش منتظر آرام ترشدن شرایط برای ادامه فعالیت هایش است، نمایشنامه ایست، تردست را در راه انتشار دارد. سابقه او در این فضا باعث شد تا گپ و گفتی درباره بازگشت تله تئاتر ها به تلویزیون با او داشته باشیم.همتی می گوید: ما از تله تئاتر های دهه 60 و 70 خاطرات زیادی داریم. زمانی که پای تلویزیون می نشستیم تا در ساعت مشخصی از شبکه چهار و گاهی شبکه دو تله تئاتر تلویزیونی ببینیم.

یکی دیگر از مواردی که خیلی از هنرمندان تئاتری به آن اشاره کردند؛ وجود یک شورا برای انتخاب کار هایی است که متقاضی نمایش اند. او مصداق این تصمیم گیری را در رادیو مثال زد و گفت: زمانی در رادیو نمایش اتفاق خوبی افتاد و آن هم این بود که آقای شاه آبادی چند نفر را -که متخصص نمایش های رادیویی هستند -به عنوان شورای عالی این بخش انتخاب کردند. او در این فضا خود و دوستانش را کنار کشید و مسوولیت نمایش ها را به عهده این متخصصان گذاشت.

اگر تلویزیون هم این کار را انجام دهد تا گروهی آثار موجود را بررسی کنند، اتفاق خوبی آن هم در روز های کرونایی رخ می دهد. کنار هم قرار گرفتن تجربه نسل های مختلف هم از موضوعاتی بود که همتی هم درباره آن بیان کرد: نکته دیگر این است که باید در بین تله تئاتر ها حواسمان به گروه های مختلف باشد یعنی لازم است در سیاستگذاری ها هم این اعمال شود که گروه و هنرمندان تازه کار، قدیمی و میانه در کنار همه باشند نه این که تنها قدیمی تر ها یا چهره های خاصی را ببینیم. در بحث محتوا و موضوعاتی که می شود در تله تئاتر ها سراغ آن ها رفت هم نظرات زیادی وجود دارد. این بازیگر معتقد است که کار هایی باید به تلویزیون بیاید که به یک فضای ذهنی خاص و شخصی مربوط نباشد. او عنوان کرد: تلویزیون رسانه ای است که میلیون ها بیننده دارد. به همین دلیل به خصوص در این فضا قرار نیست فله ای کار کنیم و باید به شکلی پیش رفت که موضوعات انتخاب شده با دغدغه مردم ارتباط مستقیمی داشته باشد.

راه نجات از وضعیت اسفبار این روز ها

ایرج راد رئیس هیات مدیره خانه تئاتر هم در گفت و گویی که مدتی پیش داشت، درباره احیای این فضا گفته بود: پیشنهاد تولید تله تئاتر را از سال ها قبل دنبال کردیم و بار ها این مساله را با مدیران و مسوولان صداوسیما مطرح کرده ایم و ارتباطی به شرایط کرونا ندارد، چون اگر هفته ای یک تئاتر تلویزیونی از شبکه های مختلف سیما پخش شود علاوه بر تأثیرات به سزایی که بر گسترش تئاتر و ارتباط با تماشاگران تلویزیون می گذارد، می تواند برای هنرمندان تئاتر هم اشتغال زا باشد و آن ها را از این وضعیت اسف باری که با آن روبه رو هستند، تا اندازه ای نجات دهد.

او افزود: در شرایط امروز که امکان اجرای تئاتر صحنه ای تقریباً به صفر رسیده است بهترین موقعیت برای تولید تئاتر و پخش آن از طریق مدیوم های تصویری است تا تئاتر بتواند ارتباط خود را با تماشاگرش حفظ کند. اگر تلویزیون در این زمینه حمایت های لازم را انجام دهد می تواند بهترین موقعیت و فرصت را هنرمندان و علاقه مندان به تئاتر به وجود بیاورد. راد در آخر هم از رایزنی برای برای تولید تله تئاتر از سال های قبل با مدیران مختلف سازمان گفت.

فرصتی برای تئاتری ها در روز های کرونایی

تا اسم تئاتر می آید، حسین مسافرآستانه یکی از پرسابقه ترین هایی است که خیلی ها در این فضا به یادش می افتند. او سال های سال است که به قول تئاتری ها خاک صحنه خورده است و دبیری جشنواره تئاتر فجر را هم به عهده دارد. این هنرمند در طول احیای تله تئاتر ها یکی از اعضای ثابت ماجراست که جلسات زیادی را در این باره با شبکه چهار داشته است.

او درباره پیامد های زنده شدن دوباره تئاتر های تلویزیونی بیان کرد: بعد از این همه مدت تعطیلی تله تئاتر در تلویزیون که همیشه هم جایش خالی بوده، من خیلی خوشحال هستم که این موضوع بار دیگر با حضور مدیران جدید شبکه چهار از سر گرفته می شود. اتفاقی که نقش مهمی در میزان تولیدات و ارتباط مخاطبان با تئاتر خواهد داشت. همچنین تله تئاتر به عنوان یک رسانه مجزا می تواند بسیاری از محتوا های ارزشمند تئاتری که تاثیرگذار هستند و می توانند نقش مهمی را در فرهنگ اجتماعی ایفا کنند را منعکس کند. ضمن همه اینها، احیای تله تئاتر ها برای اهالی این حوزه فرصتی را ایجاد می کند که اثرشان را برای مخاطبان هر چه بیشتری عرضه کنند، چون دنیای هنر های نمایشی همیشه با محدودیت پذیرش تماشاگر روبه روست و این اتفاق می تواند نقش موثری داشته باشد.

این که به چه شکل قرار است به تله تئاتر ها پرداخته شود هم سوالی بود که مسافرآستانه با اشاره به صحبت هایی که با نوروزی داشتند، گفت: صحبتی که ما با شبکه چهار داشتیم به تولید تله تئاتر های جدید برمی گشت، کار هایی که ویژه تلویزیون بوده و نگاه تازه ای به تئاتر داشته باشد. به طور کلی در تئاتر به دلیل بحث همان مخاطبانی که از آن گفتم، امکان پرداخت فراگیر به بعضی از موضوعات وجود ندارد، اما همین مسائل می توانند در بخش تله تئاتر به صورت گسترده به بینندگان عرضه شود.
به گفته او تا الان آثار زیادی مورد ارزیابی قرار گرفته و از بین آن ها چندین مورد که حتی در تئاتر ها هم مغفول بودند، انتخاب شدند. موضوعات ارزشمندی که می توانند نقش مهمی را در زیرساخت فرهنگی ایفا کنند. معرفی شهدای شاخص یکی از این موارد است، کسانی که زندگی آن ها سراسر عبرت و تاثیرگذاری است. او معتقد است که معرفی این شخصیت ها می تواند الگو های موثری برای نسل جوانمان در زمینه تعهد به اعتقادات، وطن و... باشد.

بازشدن پای جشنواره تئاتر فجر به تلویزیون هم موضع دیگری بود که دبیر این رویداد درباره اش گفت: تلویزیون به خصوص در دورانی که ما درگیر ویروس منحوس کرونا هستیم و از هر تجمعی منع شدیم، می تواند کمک بسیار موثری در معرفی آثاری که به جشنواره فجر می آیند باشد. این جشنواره به تعبیر من جشن خانواده تئاتر در انقلاب است؛ بنابراین اهمیت زیادی دارد. حال چقدر خوب است که آثار منتخب آن در معرض دید مخاطبانی از سراسر کشور قرار بگیرد. در واقع این جشنواره به رغم همه محدودیت هایی که امسال از نظر فیزیکی برای برگزاریش وجود دارد، از طریق این رسانه و دیگر فضا ها می تواند به یک جشنواره سراسری در کل کشور تبدیل شود. با این وجود امکان پخش همه کار ها از تلویزیون ممکن نیست، اما از نظر انعکاس خلاصه رویدادها، تلویزیون می تواند نقش حیاتی را ایفا کند. ضمن آن که بعضی از این آثار قابلیت ارائه دارند مواردی که ویژه فجر هستند و پخش آن از تلویزیون جالب خواهد بود.

شورای سیاست گذاری تله تئاتر هم از مواردی بود که بحث آن دوباره مطرح شده است، جریانی که هنرمندان معتقدند می تواند کمک خوبی برای این حوزه باشد. مسافرآستانه هم با بیان آن که این موضوعی است که بعد از دوره ای در تلویزیون به فراموشی سپرده شده، عنوان کرد: داشتن شورای سیاستگذاری تله تئاتر که براساس اهداف و برنامه هایی دست به انتخاب آثار بزند، قطعا می تواند نقش مهمی را هم برای تلویزیون و هم برای تبلیغ فرهنگ نمایشی کشور ایجاد کند. همچنین بحث شورای سیاستگذاری ضریب اطمینان بیشتر در تولید محتوای ارزشمند را هم تضمین می کند.

لینک خبر :‌ برترین ها
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : هنر آنلاین

سرویس فرهنگ

در دوران بحران ویروس کرونا، موضوعی که بیشتر از هر مسئله دیگری رویدادهای هنری را تحت شعاع قرار داده این است که امکان برگزاری جشنواره ها به صورت حضوری وجود ندارد. در این بین جشنواره ملی موسیقی جوان در بیش از یک دهه گذشته نقش مهمی در معرفی نوازنده های جوان داشته است. امسل نیز چهاردهمین دوره این جشنواره در سه بخش موسیقی دستگاهی ایران، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی ایران از ماه گذشته با حضور بیش از 2400 شرکت کننده و 100 نفر داور آغاز به کار کرده و داوری در مرحله اول به پایان رسیده است و تصمیم بر این شد که مرحله دوم نیز مانند مرحله اول به صورت غیرحضوری برگزار شود.

به گزارش روزنامه صبح امروز و به نقل از هنر آنلاین، هرچند اجرای آنلاین، کیفیت و حس و انرژی اجرای صحنه ای را ندارد ولی با این حال تعطیل نشدن جشنواره در چنین شرایطی می تواند اتفاق بسیار مثبتی باشد و انگیزه جوانان را برای فعالیت بالا ببرد. در ادامه گزارش، نظر تعدادی از داوران این دوره از جشنواره ملی موسیقی جوان را درباره کیفیت آثار، پارامترهای داوری و... می خوانید.

تعداد زیادی از شرکت کنندگان، نوازندگی شان در سطح راه یابی به جشنواره نبود

حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده و عضو شوراهای تخصصی، هیئت انتخاب و داور جشنواره ملی موسیقی جوان در خصوص بازبینی آثار این دوره می گوید: اولین موردی که به محض شنیدن آثار تصمیم می گیریم این است که آیا آثار ارسالی در سطح جشنواره هستند یا خیر. معمولاً تعداد نوازندگان برجسته سه تار در سنین پایین کم اند. از بین افرادی که در جشنواره شرکت کرده اند، تعداد زیادی نوازندگی شان در سطح راه یابی به جشنواره نبودند. البته خوشحالیم که تعداد زیادی به ساز سه تار علاقه مندند، اما احساس می کنم به خاطر شرایط موجود به دلیل بیماری کرونا راهنمای کمتری داشته اند و کیفیت آثار در این دوره در بخش سه تار کمی پایین بود.

حیدر کاکی نوازنده تنبور، تار و سه تا و عضو هیئت داوران بخش تنبور درباره این جشنواره بیان می کند: جشنواره ملی موسیقی جوان قطعاً از مؤثرترین جشنواره هایی بوده که در تاریخ موسیقی ایران اتفاق افتاده است. این جشنواره، در همه این سال ها جشنواره بسیار پرباری بوده است و پشتوانه علمی و پژوهشی دارد. به نظرم سطح جشنواره بسیار بالاست. تکنیک های اجرایی، اصالت مقام ها و بیان موسیقایی قطعات، پارامترهایی هستند که در این بخش مورد ارزیابی قرار می گیرند.

بر روی چگونگی آفرینش آثار تمرکز کردیم

آرش شهریاری آهنگساز و نوازنده تار و تنبور و دیگر داور بخش تنبور درباره بازبینی آثار اظهار می کند: وقتی معیار بر اساس شیوه و سبک و سیاق اجرای قدما باشد جوان ها با آن شیوه آشناتر می شوند. نکاتی که در اصالت و صحت قطعات به لحاظ سنت موسیقایی وجود دارد و آنچه درواقع به سنت اجرایی قدما برمی گردد، در بازبینی آثار بسیار تأثیرگذار است. تکنیک اجرایی بنا بر توانایی های فردی هر شرکت کننده و با توجه به سن و سال آن ها نیز یکی دیگر از ملاک های داوران برای امتیازدهی بود. در داوری تنها صدای سازشان را می شنیدیم و بر اساس اجرا نظر می دادیم.

سیامک آقایی مدرس، پژوهشگر و نوازنده سنتور درباره بازبینی آثار مرحله اول بخش سنتور این دوره جشنواره ابراز می کند: داوری بر اساس مقولاتی اعم از سونوریته، کوک، تکنیک نوازندگی، ریتم، زمان بندی، بیان موسیقایی و صحت رپرتوار انجام شد. البته شرکت کنندگان با توجه به شرایط موجود، بد نیست به سمت امکانات گوشی همراه و فضای مجازی بروند و با شیوه های مختلفِ ارتباطی آشنا شوند. درست است که چیزهایی مثل دیدار حضوری را از دست داده ایم، اما با به خدمت گرفتن این امکانات می توانند این اجبار را به نحوی تبدیل به توفیق اجباری کنند تا در شرایط حاضر بتوانیم بیشترین استفاده را از این شرایط ببریم.

پویا سرایی آهنگساز، نوازنده سنتور و رهبر ارکستر درباره نحوه بازبینی آثار مطرح می کند: بیشتر بر روی چگونگی آفرینش آثار تمرکز کردیم و برای داوران بسط و گسترش ایده ای نوازندگان مهم بود و اجرای خوب در مراحل بعدی اهمیت قرار داشت. البته کیفیت دلخواهی که هم بر اساس سنت و هم نوآوری باشد را در میان آثار شرکت کنندگان کمتر شنیدیم و بیشتر آثار رسیده به جشنواره بسط ایده هایی بود که در برخی از قطعات خوب نبود

اهمیت کوک ساز در نوازندگی

پریچهر خواجه نوازنده قانون درباره داوری آثار در بخش ساز قانون و بازبینی آثار توضیح می دهد: یکی دو سال است که داوران محترم، تصویر نوازنده ها را نمی بینند و فقط صدای ضبط شده را می شنوند که به نظرم اتفاق بسیار خوبی است، زیرا احیاناً اگر برای کسی سوء تفاهمی مبنی بر این که داورها جناحی و برحسب سلیقه عمل می کنند پیش آمده باشد، با اجرای چنین قانونی از بین می رود

ایمران حیدری نوازنده ساز عاشیقی و داور بخش موسیقی آذربایجان درباره پارامترهای داوری آثار اذعان می کند: اولین چیزی که در نوازندگی اهمیت دارد، کوک ساز است. وقتی ساز ناکوک باشد همه چیز تحت شعاع قرار می گیرد. پارامترهایی مثل کوک ساز، ریتم و سونوریته هم در داوری ها اهمیت زیادی دارد. بعضی از نوازنده ها خوب ساز می زدنند ولی کارشان فضای خوبی نداشت.

آذین موحد نوازنده فلوت، پژوهشگر و استاد دانشگاه و داور بخش ساز فلوت درباره شرکت کنندگان می گوید: حضور در جشنواره نیازمند این است که فرد قابلیت های مافوق استاندارد داشته باشد. فکر می کنم انتخاب رپرتوار در مرحله اول نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. افرادی که تصمیم می گیرند در این مسابقه شرکت کنند اشخاصی هستند که به دلیل نحوه انتخاب رپرتوار این اطمینان را در خودشان دارند که مافوق استاندارد سن خودشان بودند. به هر حال نخبگی و قابلیت های خاص تری داشتند که بتوانند در مسابقه شرکت کنند. در ارتباط با ساز فلوت، بخش عمده ای از شرکت کنندگان سطح بسیار بالایی داشتند و این جای خوشحالی داشت

خودآزمایی نوازندگان

مجید سینکی نوازنده، دیگر داور بخش فلوت درباره آثار مرحله اول تصریح می کند: واقعیت این است که انتخاب نوع قطعات سطح نوازندگی را بالا برده است. اما گاهی حس می کنم نوازنده ها به محض این که می بینند قطعه درآمده، آن را رها می کنند و قطعه به سطح عالی و پختگی خود نرسیده است. مجموع ویژگی هایی که یک نوازنده را می سازد؛ نحوه مواجه شرکت کنندگان با قطعه و درکشان نسبت به اجرای موسیقی و فضای قطعه چگونه است، مورد بررسی قرار می گیرد

علی اصغر شاه زیدی خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی و عضو هیئت انتخاب آثار بخش آواز دستگاهی عنوان می کند: مسلماً این جشنواره به نوازنده ها کمک می کند، چون یک خودآزمایی محسوب می شود. به هر حال با توجه به عشق و شوق این که در جشنواره اول شوند باعث می شود کار بیشتری انجام بدهند.

محمدرضا فیاض آهنگساز، مدرس دانشگاه، منتقد، نوازنده سنتور و از داوران جشنواره ابراز می کند: من درباره مؤلفه های ذهنی خودم صحبت می کنم. طبیعتاً بخش قابل توجهی از پارامتر تکنیکال را در بدو امر مورد توجه قرار دادم. بعد بستر سنتی که نوازنده به آن تکیه داده است و این که در درون آن آبشخور فکری چه نوشیده و از آنچه چیزی برآورده است را تعقیب کردم.

کریم قربانی نوازنده ویولنسل درباره بازبینی آثار این دوره جشنواره بیان می کند: آیتم هایی برای داوران از قبل تعیین شده بود که باید آثار را بر اساس آن آیتم ها بازبینی می کردیم. این آیتم ها شامل مواردی چون موزیکالیته، سونوریته، حفظ ریتم و زیبانوازی بود. همچنین توانایی شخص در اجرا هم برای داوران بسیار اهمیت داشت.

تنگاتنگ بودن رقابت ها

پدرام فلسفی آهنگساز و نوازنده گیتار و از دیگر داوران جشنواره ملی موسیقی جوان مطرح می کند: توصیه من به برگزیدگان این است که تا حد امکان قطعه ای را برای خودشان انتخاب کنند که سطح تکنیک و موزیکالیته شان را به هیئت داوران نشان بدهد. یعنی طوری باشد که متوجه شویم آن قطعه برای شرکت کننده بهترین قطعه ای است که نشان دهنده توانایی شان بر روی ساز است. اگر صرفاً بخواهند قطعات ساده ای را انتخاب کنند که بتوانند آن ها را خوب بزنند، نشان دهنده تلاش آن ها نخواهد بود

جابر اطاعتی آهنگساز و نوازنده ویولن و داور موسیقی آذربایجان درباره آثار شرکت کنندگان این دوره جشنواره می گوید: نکته حائز اهمیت این دوره جشنواره تنگاتنگ بودن رقابت ها در مرحله اول بود. اعتقاد دارم موسیقی یک سلاح برنده فرهنگی است و رقابت جوان ها با یکدیگر بسیار خوب بود.

عزیز تنها نوازنده و پژوهشگر موسیقی و داور بخش شرق و جنوب خراسان درباره کیفیت آثار این دوره از جشنواره توضیح می دهد: در مرحله اول اجراها خوب بودند. ما حتی نوازنده هایی را هم داشتیم که در دوره های قبل اول و دوم شده بودند ولی امسال از مرحله اول بالا نیامدند. این مسئله نشان می دهد که شرکت کنندگان امسال با انگیزه بیشتری کار کرده بودند. حالا باید مرحله دوم را ببینیم که چه اتفاقی می افتد.

کاهش کیفیت و اصالت اجراها نسبت به سال گذشته

فرج علیپور خواننده و نوازنده کمانچه و از داوران جشنواره درباره ملاک ها و معیارهای ارزیابی آثار بخش موسیقی لری اذعان می کند: به نظرم اجراها در مقایسه با سال گذشته کیفیت و اصالت لازم را نداشت. بعضی از قطعات اصلاً لری نبودند، ولی در عوض بعضی از نوازنده ها هم خوب کار کرده بودند. سازهای سُرنا و کمانچه، سازهای سختی هستند و ژوست نواختن آن ها کار سختی است. بالاخره سال های سال کار کرده ایم و از این مشکلات آگاهیم.

کامبیز گنجه ای نوازنده تنبک و عضو هیئت داوران بخش موسیقی دستگاهی درباره ملاک های بازبینی آثار می گوید: بچه ها در ابتدای کار خوب هستند ولی وقتی می خواهند تکنیک بزنند تمپوی آن ها تند و کند می شود. داوران لحاظ کرده اند که تمپو مشخص باشد و بالا و پایین نشود، ولی بعضی از شرکت کنندگان به این مسئله توجه نکرده اند. اشکال دیگر این بود که برخی مترونوم گذاشته بودند، در حالی که چنین چیزی از آن ها نخواسته بودیم.

لینک خبر :‌ روزنامه صبح امروز
سینماپرس: سیدمحمدحسین نواب می گوید: هنر تئاتر از صدقه سر تعزیه در حوزه علمیه جایگاه محترمی دارد و گره خوردن تعزیه با قصه عاشورا، باعث بقای هنرهای اجرایی در فرهنگ شیعی شده است به اعتقاد او، چیزی به نام فرم تئاتر دینی نداریم، اما بعضی فرم ها تاب و توان محتوای دینی را ندارند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری کار ایران

به گزارش سینماپرس ، بخش مهمی از سانسورها و حذف هنر و هنرمند، برداشت هایی است که از مغایرت آن با دین و مظاهرش می شود. اما نگاه دین و به طور خاص حوزه علمیه به هنر نمایش چگونه است؟ آیا می توان آیین ها و مناسک دینی را هم نوعی از هنر نمایش دانست؟ سانسور از نظر دین، تا کجا می تواند پیش بیاید؟ اینها سوالاتی است که در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین نواب دکترای فلسفه هنر، مدیر مدرسه اسلامی هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی مطرح کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

نگاه دین به طور عام و حوزه علمیه به طور خاص به هنر نمایش چگونه است؟

تئاتر و پرفورمنس تاریخ بلندی دارد و این تاریخ همیشه با ادیان گره خورده و دین ها با پرفورمنس ها همیشه رابطه نزدیکی داشته اند. بسیاری از قصه هایی که از حضرت ابراهیم(ع) در قرآن داریم، در واقع یک پرفورمنس است. وقتی که حضرت ابراهیم(ع) می آید و به گروهی که دارند ماه و ستاره ها را می پرستند، می گوید من هم ماه می پرستم و یا به آن کسانی که خورشید می پرستند، می گوید من هم دارم خورشید می پرستم؛ ابراهیم(ع) هم می داند به قول ما، نمایش بازی می کند. این در حالی است که جایگاه ابراهیم(ع) جایگاه فوق العاده ویژه ای است. با این همه وقتی قرآن از حضرت ابراهیم(ع) به آن جایگاه و به آن بلندمرتبگی صحبت می کند، نمایش او را به تصویر می کشد و بعد خطاب به پرستندگان افلاک می فرماید هذا اکبر ؛ یعنی خدا بزرگ تر است و این را می پرستیم.

حضرت ابراهیم(ع) با آن جایگاهش، به عنوان یک بازیگر نمایش در قرآن مطرح می شود. چرا؟ چون هدف، هدایت انسان هاست و نمایشی که بتواند انسان ها را هدایت کند، برای قرآن یک کار مقدس است، یک کار دینی است و من فکر نمی کنم از رفتارهای حضرت ابراهیم(ع)، کاری نمایشی تر داشته باشیم

همه می دانیم که حضرت ابراهیم(ع) ماه نمی پرستیده؛ حضرت ابراهیم(ع) آن جا یک نمایش بازی می کند، نمایشی که حاصلش پداکوژی است، تربیت حاصلش است؛ همانطوری که ارسطو می گوید نمایش حاصلش باید کاتارسیس باشد، حضرت ابراهیم(ع) هم دارد نمایشی را اجرا می کند که تربیت حاصل شود. یا جایی که تبر را می گذارد روی دوش بت بزرگ، خودش می داند که بت بزرگ توانایی چنین کاری را ندارد، ولی دارد یک نمایشی بازی می کند که همه را به فکر فرو ببرد که مگر می شود بت بزرگ این کار را کرده باشد؟ ما چطور بت بزرگی را می پرستیم که نمی تواند از خودش دفاع کند؟ حضرت ابراهیم(ع) با آن جایگاهش، به عنوان یک بازیگر نمایش در قرآن مطرح می شود. چرا؟ چون هدف، هدایت انسان هاست و نمایشی که بتواند انسان ها را هدایت کند، برای قرآن یک کار مقدس است، یک کار دینی است و من فکر نمی کنم از رفتارهای حضرت ابراهیم(ع)، کاری نمایشی تر داشته باشیم؛ چه آن جایی که تبر را روی دوش بت بزرگ می گذارد، چه آن جایی که جلوی مردم می ایستد و می گوید من این خورشید را می پرستم، از این نمایشی تر نمی توانیم منظورمان را بگوییم. نمایش یک قرارداد است بین من و مخاطبم که: من دارم نمایش بازی می کنم، من واقعیت نیستم. می خواستم نتیجه بگیرم که ادیان با نمایش و تئاتر گره خورده اند. همانطور که وقتی خطیبی روی منبر خطبه می خواند، یک پرفورمنس اجرا می کند که درست است به آن تئاتر نمی گویند، ولی بالاخره شکلی از اجراست و جزو هنرهای اجرایی محسوب می شود. در پیشینه ادیان و خصوصا اسلام، این چیز جدیدی نیست و اسلام همیشه از هر ابزاری برای هدایت انسان استفاده کرده است. برای اسلام، انسان و هدایت او موضوعیت دارد. حالا این ابزار یک موقعی تئاتر است، یک موقعی شعر است، یک موقعی ادبیات است و فرقی برایش نمی کند، مهم، هدایت است.

هنر تئاتر از صدقه سر تعزیه در حوزه علمیه جایگاه محترمی دارد و گره خوردن تعزیه با قصه عاشورا، باعث تزئین و بقای هنرهای اجرایی در فرهنگ شیعی شده است.

شاید در این سال ها بازخوردهایی جدی از سوی حوزه علمیه نسبت به تئاتر نداشته ایم؛ با این وجود تصور می کنید نگاه حوزه نسبت به هنر نمایش با آن چه که امروز از تئاتر می شناسیم، چطور است؟

من فکر می کنم هنر تئاتر از صدقه سر تعزیه در حوزه علمیه جایگاه محترمی دارد، چون از هر حوزوی درباره یک هنر اجرایی مقدس بپرسی، اسم تعزیه را می برد. گره خوردن تعزیه با قصه عاشورا، باعث تزئین و بقای هنرهای اجرایی در فرهنگ شیعی شده است. ذاتا حوزوی ها و حوزه علمیه قم به تئاتر بدبین بودند. البته یک نکته دیگری هم هست که تئاتر نتوانسته با مخاطب خودش؛ چه مخاطب متدین و چه مخاطب غیرمتدین خیلی ارتباط برقرار کند. الان هنر تئاتر ما به تبع تئاتر در دنیا، به یک هنر نخبگانی خاص با یک دایره مخاطب بسیار اندک تبدیل شده است. این ربطی به نگاه حوزه و متدینین ندارد، این یک کلی است که متوجه تئاتر است. تئاتر ارتباط خودش را با جامعه از دست داده و باید ارتباطش را با جامعه احیاء کند و طبیعتا وقتی این اتفاق بیافتد، طبقه متدین هم استقبال می کنند و فضا برای رشد تئاتر در فضاهای دینی هم بازمی شود. بنابراین مساله تئاتر مساله کلی تری است و مساله آن دین داری نیست. دین داری با تئاتر قابل جمع است و به شدت قابل توجه هم هست، چون دین داران دغدغه کانتکست و محتوا دارند. تئاتر از هنرهایی است که به شدت کانتکست در آن جا دارد و پیداست و نیازی به تفسیرهای چندلایه ندارد. به راحتی تئاتر با دین امکان گره خوردن دارد و به خاطر همین من فکر می کنم خیلی سریع این ارتباط برقرار می شود. تئاتر باید آغوش خودش را باز کند و از این بسته بودن خود را نجات دهد.

نمی توانم بگویم ما یک فرمی داریم به نام فرم تئاتر دینی ، اما بعضی فرم ها تاب و توان محتوای دینی را ندارد.

در چند سال اخیر تلاش زیادی از سوی مسئولان برای جا انداختن تئاتر مردمی شده و در کنارش تئاتر دینی هم مورد توجه قرار گرفته است. تئاتر دینی محدود به مضمون است یا در ساختار و ریختش هم باید ویژگی های خاصی داشته باشد؟

نمی توانم بگویم ما یک فرمی داریم به نام فرم تئاتر دینی ، ولی این که تئاتر دینی تابعی از محتوای دینی است، قابل انکار نیست. ولی آیا این محتوا قابلیت این را دارد که در هر فرمی اجرا شود؟ من می گویم نه، این قابلیت را ندارد و فرم و محتوا یک چیزی هستند نسبت به هم، دو متغیرند که نسبت به هم کاملا باید سازگاری داشته باشند. بعضی فرم ها تاب و توان محتوای دینی را ندارد، ولی این معنایش این نیست که ما فرم های دینی داریم. نه، فرم های تئاتر همین فرم هایی است که وجود دارد. همانطور در طول تاریخ ما تئاترهای دینی متفاوتی می بینیم که فرم هایش با بقیه تئاترها تفاوتی ندارد.

آیین ها و مناسک دینی پرفورمنس و اجرا هستند.

اساسا به نظر شما می شود به طور کلی آیین ها و مناسک دینی را نوعی از هنر نمایش دانست؟

طبیعتا بله، این ها پرفورمنس هستند. تئاتر نیستند، ولی پرفورمنس و اجرا هستند. من به عنوان یک مبلغ دین وقتی می روم بالای منبر، دارم می روم خودم را برای یک اجرا آماده کنم. من خطیب هستم و اجرایی را برعهده می گیرم، همانطور که در کلیسای پروتستان وقتی کشیش موعظه می کند، دارد در واقع اجرایی را پیاده می کند.

شما خیلی تاکید دارید روی کلمه نمایش به عنوان یک پرفورمنس و نه تئاتر. فکر می کنید بین آن چیزی که ما امروز از هنر نمایش می شناسیم که پرفورمنس و اجرا هم می تواند یکی از گونه هایش باشد و همین آیین ها، از نظر ساختاری، می توان مرز مشخصی قائل شد؟

بله، طبیعتا بخشی از اجراها، اجراهایی ایدئولوژیک و از سر عقیده است برای تبلیغ دین. این یک دسته است، یک دسته هم نه، برای سرگرم کردن مردم است. من فکر می کنم اینها در اهداف با همدیگر اختلاف دارند.

ما قائل به حیطه های دقیق سانسور هستیم و می گوییم وزارت ارشاد به عنوان یک سازمان تنظیم مقررات باید قوانین را وضع کند، ولی تصور من این است که وزارت ارشاد جای خوبی برای اجرای مقررات نیست. قواعد کلی و موازین کلی و اصول کلی سانسور را باید ابلاغ کند و اصناف باید آن ها را پیاده کنند؛ صنفی که پاسخگوی حکومت و مردم باشد.

در چند سال اخیر شاهد اوج گرفتن سانسور در تئاتر بوده ایم. جدای از آن دسته وارد سانسوری که بر اساس قانون وضع می شود، گاهی سانسورها ناشی از رای ناظر مبنی بر مغایرت اجرا -یا برداشت های این چنین از اجرا- با امور دینی می شود.

ما یک جامعه سنتی هستیم با قواعد مشخص. چه مسلمان باشیم و چه نباشیم، شرقی هستیم و قواعد مشخصی هم داریم و خروج از قواعد اجتماعی ما به مصلحت هیچ کسی نیست. اصلا مردم اجازه نمی دهند و هیچ کسی هم این را نمی پسندد. از یکسو یک جامعه مسلمان متدین هم هستیم، یعنی دین داری مان نسبت به بقیه، دین داری پررنگ تری است و این هم یکسری اصول را به ما دیکته می کند و به خاطر همین باید بالاخره یکسری چیزها رعایت شود. این باعث می شود ممیزی امر قابل قبولی باشد و اصل سانسور همانطور که در فلسفه یونان هم بوده و افلاطون هم قبولش داشته، اصل پذیرفته شده ای است اما ما قائل به حیطه های دقیق سانسور هستیم و می گوییم وزارت ارشاد به عنوان یک سازمان تنظیم مقررات باید قوانین را وضع کند، ولی تصور من این است که وزارت ارشاد جای خوبی برای اجرای مقررات نیست. قواعد کلی و موازین کلی و اصول کلی سانسور را باید ابلاغ کند و اصناف باید آن ها را پیاده کنند؛ صنفی که پاسخگوی حکومت و مردم باشد. صنفی که درست بوده و قابلیت پاسخگویی داشته باشد تا اگر تخطی کرد، بشود آن را محاکمه کرد، چنین صنفی است که می تواند بهترین گزینه برای اجرای قوانین و مقررات باشد و سانسور را هم باید به دست او سپرد. همانطور که این سانسور در برخی از کشورها دست هیات منصفه ها است. هیات منصفه یک جمع نخبگانی مردمی از کسانی است که پاسخگو هستند.

ما یک جامعه سنتی هستیم، و چیزی با سنت های ما نباید تداخل داشته باشد. از طرفی یک جامعه دین دار هستیم و با اصول دینی ما هم نباید تداخل داشته باشد. اما بیش از این هم نباید سانسور جلو بیاید.

جدای از مساله وجاهت اصل سانسور، مشکل کنونی این است که ظاهرا دیگر حد و مرز مشخصی برای آن وجود ندارد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به عنوان سازمان تنظیم مقررات همه حد و مرزها را خیلی دقیق و ریز مشخص کند. ما یک جامعه سنتی هستیم، و چیزی با سنت های ما نباید تداخل داشته باشد. از طرفی یک جامعه دین دار هستیم و با اصول دینی ما هم نباید تداخل داشته باشد. اما بیش از این هم نباید سانسور جلو بیاید. باید یکسری اصول مشخصی باشد. البته یک موقعی اصول مشخص هم دست تصمیم گیرنده را باز می گذارد، مثلا در یک تئاتر بازیگر اجازه داشته باشد سیگار بکشد و در تئاتری دیگر نه. اینجا با مقوله فرهنگ و مواردی انسانی روبرو هستیم، نه با امور مهندسی و خط کشی شده غیرقابل گذشت. یک جاهایی مصلحت اندیشی می گوید تئاتری می خواهد قبح سیگار را نشان دهد، پس یعنی هر چقدر می خواهد، می تواند سیگار بکشد. هنر اگر بخواهد به آسیب های اجتماعی بپردازد باید آن آسیب ها را نشان دهد؛ نمی شود بگویی آسیب را نشان نده اما از ضررهایش بگو.

*ایلنا

لینک خبر :‌ سینما پرس
مدیرکل اداره هنر های تجسمی وزارت ارشاد از پیشرفت 91 درصدی مرمت موزه هنر های معاصر خبر داد.

به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، صبح امروز جمعی از اهالی رسانه به همراه هادی مظفری مدیرکل اداره هنر های تجسمی ارشاد، احسان آقایی رئیس موزه هنرهای معاصر و مجید حبیبی نژاد مهندس کنترل پروژه از بخش گنجینه موزه هنر های معاصر تهران بازدید کردند.

هادی مظفری در خصوص بازسازی موزه هنر های معاصر تهران گفت: آخرین وعده ای که برای پایان بازسازی موره هنر های معاصر تهران داده بودیم، شهریورماه بود. خوشبختانه با تلاش شبانه روزی همکاران، به این مهم نزدیک شده ایم و در حال حاضر شاهد پیشرفت 91 درصدی روند بازسازی موزه هنرهای معاصر هستیم.

وی افزود: همانطور که می دانید پروژه بازسازی موزه هنر های معاصر تهران از اردیبهشت 97 کلید خورد؛ به مرور که پیش رفتیم اهمیت جزئیات کار هم بیشتر شد. بنابراین اگر تأخیری در زمان بندی مراحل مرمت و بازسازی موزه پیش آمد، نه از روی خلف وعده، که به دلیل حساسیت بالای کار بود. به طور مثال جابه جایی آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر، ظرف دو ، سه هفته هم می توانست انجام شود؛ اما برای دقت بیشتر در 2 یا 3 ماه آن را به انجام رساندیم؛ چرا که این حساسیت به نفع حفظ گنجینه و معماری مجموعه بوده است.

مدیر کل اداره هنر های تجسمی ارشاد اظهار کرد: مرمت موزه هنرهای معاصر در 12 جبهه اصلی شروع شد؛ فاز اول 130 جبهه فرعی و فاز دوم هم 80 جبهه فرعی داشت. در فاز دوم مرمت موزه، با پیشرفت 80 درصدی و در کل با پیشرفت 91 درصدی مواجه بودیم. 9 درصد باقی مانده کار هم به انتقال آثار و انجام تست های نهایی مربوط می شود. مجموع ریل ها و ماشین های ایلی گنجینه تعویض و از 86 به 106 ریل افزایش یافت.

وی ادامه داد: در مرمت ساختمان های مهم و فرهنگی دقت باید به قدری زیاد باشد تا کسی که قبلاً موزه را دیده، احساس نکند کل موزه تغییر پیدا کرده است. ما این امر را در نظر گرفتیم و الان گویا کاری انجام نشده؛ اما به واقع خیلی کارها انجام شده و به چشم نمی آید. ریل هایی که نصب شده اند، هیچگونه ارتعاشی نخواهند داشت؛ یعنی اثری که روی آن قرار بگیرد با کمترین ارتعاش ایستا و پایا خواهد بود. بالابردن ضریب امنیت موزه و آثار تاریخی از دیگر نکاتی بود که در مرمت موزه به آن توجه کردیم.

مظفری خاطرنشان کرد: موزه هنر های معاصر تهران آخرین جایی بود که در اسفندماه تعطیل شد و پس از شروع مجدد کار، همکاران ما به جای 8 ساعت، تمام وقت روی آن کار کردند.

در ادامه حبیبی نژاد مسئول کنترل پروژه مرمت موزه هنرهای معاصر، مراحل بازسازی گنجینه را تشریح کرد و گفت: همانطور که می دانید بعد از 40 سال گنجینه موزه هنرهای معاصر باز شد. ابنیه گنجینه دچار فرسودگی شده بود؛ تأسیسات مکانیکال و الکتریکال هم لازم بود، نوسازی شوند. از طرفی طبق آیین نامه نگهداری از موزه ها، همه آثار باید در یک دما و رطوبت استاندارد باشند؛ یعنی دمای هوا باید 18 درجه و رطوبت مناسب باشد. به همین دلیل یک دستگاه هوارسان 7000 فوت مکعب در دقیقه اینجا تعبیه کردیم.

وی افزود: یکسری چیزها به ابنیه اضافه شد؛ دیوار ها نم گرفته بودند و در اتاق مرمت تغییرات کوچک داشتیم. در حال حاضر 3 گنجینه داریم که در گنجینه اول آثار اصلی شامل تابلو ها نگهداری خواهد شد. گنجینه شماره 2 برای آثار کاغذی و گنجینه شماره سه هم ویژه مجسمه هاست. ظرفیت گنجینه افزایش پیدا کرد و تعداد قفسه ها به 106 رسید که 13 قفسه ریلی متحرک و مابقی ثابت هستند.

حبیبی نژاد اظهار کرد: بهسازی کف، نورپردازی دیوار ها و ابنیه از دیگر مراحل بازسازی موزه هنرهای معاصر است. سعی کردیم اصالت موزه حفظ شود؛ به همین دلیل گرانیت هایی که قبلاً وجود داشتند را استفاده کردیم و روی همه آن ها هیدیم سیلکات کشیده شد. جالب است بدانید که کل ریل ها و ماشین ها توسط مهندسان ایرانی کار شده اند.

وی ادامه داد: قسمتی که قبلاً راهرو بود، به اسم فضای مشترک خدمات نمایشگاهی تغییر پیدا کرد. کار هایی که در این قسمت انجام شد، شامل بهسازی دیوار ها و تاسیسات بود. 1500 متر لوله و 1000 متر کابل برق به کار رفت. قفل های درونی گنجینه هم امنیتی شدند. با توجه به وجود مجسمه های خاص در موزه، مدیران موزه هنرهای معاصر خواستند بخشی با عنوان گنجینه شماره سه تعبیه و تبدیل به قسمت مجسمه ها شود؛ به این منظور قفسه هایی که از زمان افتتاح موزه وجود داشتند، نگهداری و دوباره در این بخش نصب شدند.

آقایی رئیس موزه هنرهای معاصر هم گفت: بعد از محرم و صفر آماده بازگشایی موزه هستیم؛ البته در این مورد هم تابع اعلام نظر ستاد ملی مقابله با کرونا خواهیم بود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مدیر کل هنرهای تجسمی ضمن اعلام انجام شدن 91درصدی مرمت موزه ساختن ساختمان های جدید را شرط افزایش تعداد آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر اعلام کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری موج، تور بازدید رسانه ای از مراحل پایانی مرمت موزه هنرهای معاصر تهران پیش از ظهر امروز و با حضور هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی، احسان آقایی رییس موزه و مجید حبیبی نژاد پیمان کار برگذار شد.

هادی مظفری در بخش ابتدایی این برنامه توضیحات مختصری در مورد نحوه انتقال آثار گنجینه و مراحل مرمت موزه ارائه کرد و گفت: در دو فاز مرمت را شروع کردیم و اکنون در کل پروژه پیشرفت 91 درصدی کرده ایم که درصد کم باقی مانده به انتقال آثار به گنجینه و انجام برخی تست های نهایی بر می گردد.

وی افزود: در گنجینه، مجموعه ریل ها و ماشینری تعویض شده و تعداد 86 ریل به 106 ریل افزایش پیدا کرده است.

مظفری با اشاره به تلاش دست اندرکاران برای تسریع امور مرمت گفت: موزه هنرهای معاصر از آخرین مراکزی بود که پیش از نوروز و در روزهای آخر اسفندماه تعطیل شد و از نیمه فروردین هم به طور تمام وقت امور مرمت را پیگیری کرد.

در ادامه مجید حبیبی نژاد: به سازی و مرمت گنجینه کار ویژه ای بود چرا که بعد از چهل سال بنای موزه برای مرمت باز می شد و وضعیت عجیبی داشت به عنوان مثال کانال دور تا دور گنجینه پر شده بود. با توجه به نیاز گنجینه تاسیسات مکانیکی و الکتریکی به صورت اختصاصی طراحی شد چرا که براساس استانداردهای جهانی، دمای هوا و رطوبت باید در اندازه خاصی و مثلاً

دمای هفده درجه باشد. به همین منظور هوارسان با ظرفیت هفت هزار فوت در دقیقه به صورت اختصاصی برای اینجا تهیه و تعبیه شده است.

وی افزود: دیوارهای نم گرفته ترمیم شده است. نه فضای مختلف گنجینه ترمیم شده و یک بخش مرمت به آن اضافه شده است. بخش هایی به عنوان سالن غذاخوری، محل استراحت حفاظت فیزیکی طراحی و اجرا شده است.گنجینه اصلی به بخش های آثار چاپی، کاغذی و گنجینه مجسمه ها تقسیم شده است. ضمن به سازی کف و نورپردازی تلاش کرده ایم که اصالت موزه حفظ شود و به این منظور ما موزه را به اصالت اول برگردانده ایم. برای کف از همان موزائیک های بتون گرانیتی قبلی استفاده کرده ایم و پس از ساب زدن آنها با لایه لیتیوم سیلیکات پوشانده ایم تا طرح اولیه آن حفظ شود.

وی افزود: هواسازها و سیستم الکتریکی به صورت اتومات و کامپیوتری کنترلی می شود و خبر خوب اینکه کلیه این ریل ها و ماشینری توسط مهندسین ایرانی تولید شده است.

هادی مظفری هم تاکید کرد: در مرمت آثار فرهنگی و ساختمان های با ارزش باید دقت شود که چیزی به آنها ملحق نشود و بعد از مرمت این احساس نشود که تغییر اساسی کرده است.

حبیبی نژاد ادامه داد: از نکات ویژه این مرمت افزودن حفاظت آتش نشانی سیستم یکپارچه اتفاق حریق به همه فضاها است. در عین حالی که راهروی سابق به فضای مشترک خدمات نمایشگاهی تغییر کرده و فضای دیگری به عنوان اتاق مرمت آماده شده است.

وی با بیان اینکه بسیاری از کارهای انجام شده نمود ظاهری ندارد گفت: استفاده از 1500 متر لوله و 1000 متر کابل برق در همین فضا نشانگر بزرگی کار است. ضمن اینکه کلیه درهای ورودی امنیتی شده اند و امکان تعریف سطح دسترسی برای افراد محدود وجود دارد.

مظفری در ادامه گفت: با توجه به حجم آثار گنجینه مجزایی به مجسمه اختصاص یافته است و سالن سابق خدمات نمایشگاهی به این امر تعلق گرفته است. قفسه های این سالن از زمان افتتاح موزه حفظ شده و به همان صورت در این بخش نصب شده است.

وی در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری موج در مورد پیش بینی فضا برای افزایش تعداد آثار گنجینه گفت: واقعیت این است که فضای موزه در ابتدا برای هفتصد اثر طراحی شده اما در حال حاضر در گنجینه موزه سه هزار و دویست اثر وجود دارد که همین تفکیک بخشها به آثار چاپی، کاغذی و مجسمه برای مدیریت آنها است.

مدیر هنرهای تجسمی ارشاد ادامه داد: تلاش می کنیم بعد از اتمام مرمت بر تعداد آثار اضافه کنیم اما اصولاً چنین امری به صورت کلان، نیازمند ساختمان سازی و ساختن موزه شماره 2 است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری موج
اینستاگرام را باز می کنم؛ اولین استوری از یک طراح لباس مربوط به معرفی دختر تازه محجبه شده ای ست که در پیجش لباس های حجاب را تبلیغ می کند و نظر مخاطبان را راجع به استایلش می پرسد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- طهورا میرزایی زاده، اینستاگرام را باز می کنم؛ اولین استوری از یک طراح لباس مربوط به معرفی دختر تازه محجبه شده ای ست که در پیجش لباس های حجاب را تبلیغ می کند و نظر مخاطبان را راجع به استایلش می پرسد. استوری بعد شاید مربوط به معرفی پیج لایف استایل فلان آرایشگر معروف است که جدیدا تصمیم گرفته به قهرش با روسری خاتمه دهد و حالا روسری اش را کامل جلو می کشد. اینجا عده ای خوشحالند از انتخاب خانم آرایشگر و از او می خواهند از مدل لباس های روزمره اش عکس بگذراد تا ایده بگیرند و جواب می گیرند که چند لباس هم برای فروش طراحی کرده است و به زودی به اشتراک می گذراد! حالا استوری بعدی از یک حجاب استایل دیگر که عکس مدل لباس های لبنانی را گذاشته و می گوید اگر ایران بودند مصداق خودنمایی می شدند و با فالورانش به این نتیجه می رسند که اگر از مهمانی ها شروع کنیم می توانیم بعدا به خیابان ها هم بیاییم! و صد ها مدل لباس از طراحان که با دیدن تعدادی از آن ها به یاد استایل های ترکیه و مالزی و.. میافتیم؛ و مزون های حجابی که در رقابت دنیای مد هر روز دست به خلاقیت می زنند و هربار یک تزئین جدید به لباس ها و حتی چادر ها اضافه می کنند و به این صورت چادر را هم از سادگی و پوشیدگی اولیه اش دور می کنند.
از کدام مد حرف می زنیم؟
اینجا صحبت از مد اسلامی ست؛ که یک صنعت جهانی است و از آمریکا گرفته تا کشور های اسلامی در حال رشد است و بلاگر ها و مزون ها تحت عنوان حجاب استایل آن را در سراسر دنیا تبلیغ می کنند. گره خوردن حجاب با مد، آن را به یک استایل تبدیل می کند که در پی آن باید آنقدر تغییر و تنوع ایجاد شود که در اکثر مواقع مفهوم حجاب نادیده گرفته می شود. حالا که حجاب یک استایل شد باید به دنبال زینت بخشی به آن باشیم؛ اکسسوری های حجاب تولید کنیم و چادر ها را گلدوزی و سنگ کاری کنیم. بعد رو می آوریم به پیراهن های بلند اندامی و غیر اندامی که کم کم آن ها هم کوتاه تر می شوند و به تونیک های آزاد و دامن های گشاد تبدیل می شوند و شاید مرحله بعد شلوار های گشاد جای آن را بگیرند.. که در نهایت همان ها هم تنگ و تنگ تر می شوند ... در تمام حالات، ویژگی مشترک آن ها این است که موی سر پوشیده شده و قسمتی از بدن هم دیده نمی شود، اما آیا همه آن ها مفهوم حجاب را منتقل می کنند؟

ماریا محمود یک زن مسلمان و عضو سابق پارلمان مالزی است. او مد را در مالزی به تصویر می کشد و می گوید: لباس اسلامی در مالزی مد شده است و دختران لباس های قشنگی می پوشند. اما جوانان نمی دانند چه کاری انجام می دهند! این لباس ها را می پوشند، چون زیبا هستند و اگر در مالزی دقت کنید خانم ها لباسی می پوشند که در آن تمام قسمت های بدن پیداست و اینجور لباس ها جسم آن ها را نمی پوشاند. آن ها فلسفه پوشش و عفاف را نمی دانند و می گویند اسلام فقط گفته است خودتان را بپوشانید، اما آن ها دانش کافی ندارند ...

همانطور که می بینید در کشوری اسلامی مانند مالزی نیز افرادی به مد شدن انواع پوشش به عنوان حجاب و پیشروی با مد در ظاهرگرایی انتقاد دارند. انتقادی که امروز به روند حجاب استایل در ایران نیز وارد است. وقتی نظرات افراد را درباره این استایل ها می پرسیم، پاسخ هایی از این قبیل از طرف خانم ها مطرح می شود که: بعضی از این لباس ها در عین بلندی جذب اند یا این مدل ها یک جلب توجه پوشیده است و یک آقا نیز می گوید: نمایش حجاب شیک فقط نشان از تفکر سطحی و ناقص است. انگار همین که فقط یک چیز تن آدم را بپوشاند معنی حجاب را برای بعضی ها می دهد.

طراحی یک لباس اسلامی قواعد خودش را دارد و ما به سراغ اساتید طراحی لباس رفتیم تا از زبان آن ها این قواعد را بشنویم. مریم مونسی، مدیر گروه مدو لباس دانشگاه الزهرا، چنین می گوید: طراحی لباس برای جامعه باید مطابق با قوانین دینی و مذهبی باشد که شامل پوشاندن کل بدن (به جز گردی صورت و دست ها تا مچ)، به نمایش نگذاشتن برجستگی های بدن، تمایز زنانگی و مردانگی و عدم تبرج و خودنمایی ست. باید دین را در ذهن طراحان نهادینه کنیم تا در این چارچوب رفتار کنند. پس با این نگاه نمی توان گفت صرفا با پوشاندن موی سر دیگر به هر شکلی می توان لباس پوشید و آن را به عنوان حجاب تبلیغ کرد و نمی توان با عنوان حجاب میل به دیده شدن و تحسین شدن را ارضا کرد.

اما بازار جذاب اینستاگرام به سمت و سویی دیگر می رود.. طراحان حجاب استایل بدون توجه به عرف جامعه ایران، سبک پوشش خود و برداشت خود از حجاب را ترویج می دهند و به عنوان طراح لباس اسلامی نیز شناخته می شوند. ولی عموما نه حدود شرعی در آن ها به طور کامل رعایت شده و نه توجهی به ضوابط حجاب شده است که عدم جلب توجه و خودنمایی را شامل می شود. در این بین افرادی هم پیدا می شوند که تا روسری های خود را محکم می بندند کالکشن لباسی هم ارائه می دهند که تقریبا هیچ چیز از معیار های اسلامی را ندارد.

عرف یک جامعه هم مسئله ایست که در طراحی لباس باید به آن اهمیت داد، مونسی در این باره می گوید: انسان ها باید متناسب با دوره زمانی خود لباس بپوشند و کار طراح لباس زمانی پررنگ می شود که باید مطابق با امر دینی و مبانی فرم و رنگ با توجه به عرف زمانه به طراحی لباس بپردازد. او طراحی لباس را متاثر از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و عرف جامعه می داند. پس یک طراح لباس باید نماد های زیبایی و مصادیق زینت و جلب توجه را با توجه به شهر ها و قومیت های مختلف بشناسد و متناسب با پوشش زنان در بستر های فرهنگی به طراحی لباس بپردازد. با توجه به این مسئله پوشش می تواند با رعایت چهارچوب های دینی و ارزشی جامعه تغییر کند؛ و به این صورت مد را می توان شیوه پوشش متداول در جامعه دانست که در دین هم به آن سفارش شده است. اما مدگرایی به صورت افراطی و گراییدن به تجمل و ظاهرگرایی اصلا پسندیده نیست. همانطور که در بسیاری از طراحی های این طراحان لباس نیز مشاهده می شود، پوشش هایی غیرمتعارف که گاهی برگرفته از روند مد جهانی اسلامی است و حتی مانتو های جلو باز نیز در بین آن ها دیده می شود.

تبدیل حجاب به یک استایل؛ عرف اشتباهی ست که تمام انواع پوشش را زیر پرچم حجاب جمع می کند. بعضی از این طرح ها صرفا شاید پوشیدگی بیشتری داشته باشند، ولی کیلومتر ها با حجاب فاصله دارند و ما شاهد آن هستیم که تعدادی از جوانان چادری به دلیل این تفکر غلط، از چادر به این محصولات روی آورده اند و به مخاطبان خود در فضای مجازی می گویند پوشیدگی برایم مهم تر از چادر سرکردن است! ، اما باید جلوی غالب شدن این عرف اشتباه را گرفت و به گفته مونسی طراحی های زیبا و متنوع منطبق بر معیار های اسلامی برای سطوح مختلف اعتقادی طراحی کرد تا هم نیاز افرادی که می خواهند تازه به حجاب روی بیاورند برطرف شود هم افرادی که محجبه یا چادری هستند.
آزاد، در تبلیغ و ترویج سبک پوشش!
عرصه برای این طراحان حجاب استایل کاملا باز است. آنقدری پول و ارتباط دارند که مزون می زنند؛ نام طراح لباس اسلامی روی خود می گذارند و به برنامه های تلویزیونی دعوت می شوند و در راستای ترویج سبک پوشش خود ایونت و رویداد برگزار می کنند.

ربابه غزالی، استاد طراحی لباس دانشگاه الزهرا، می گوید: بسیاری از طراحان و مزون های حجاب یا تحصیلات دانشگاهی برای طراحی لباس ندارند و یا صرفا یک طراح آورده اند و بعضا کار های کپی با تغییرات جزئی هم می زنند که وقتی مدل های آن ها را در کلاس با دانشجویان بررسی می کنیم علمی و مورد پسند نیستند، اما با استفاده از پول و ارتباطات مزون و برند خود را دارند.

در این راستا به سراغ کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت ارشاد رفتیم تا نحوه نظارت بر کار مزون ها را جویا شویم. مرضیه شفاپور، دبیر این کارگروه می گوید: ما بیشتر سر و کارمان با مزون های تحت پوشش است و به جرات می توانم بگویم افرادی که به کپی کاری روی آورده اند تحت پوشش ما نیستند و از ما مجوز ندارند. همچنین این طرح ها هیچ وقت مورد حمایت کارگروه قرار نمی گیرد و کد شیما و مالکیت معنوی دریافت نمی کند. این کد برای طراحان مهم است، زیرا می توانند رویداد برگزار کرده و در نمایشگاه ها و سطح کشور و بین الملل آثارشان را ارائه دهند. ، اما طراحان مشهور اینستاگرامی بدون داشتن مجوز فعالیت نیز رویداد های خود را برگزار می کنند و حتی با نام خودشان مجوز آن را از وزارت ارشاد می گیرند و نمایشگاه مد و لباس اسلامی برگزار می کنند.

شفاپور توضیح می دهد که این رویداد ها قبل از تصمیم گیری جدید کارگروه گرفته شده است؛ تصمیمی مبنی بر اینکه رویداد ها باید تحت پوشش موسسه های هنری دارای مجوز برگزار شوند. اما آیا وجود چنین تصمیمی باز هم تاثیری در اصل ماجرا دارد؟ این طراحان چه با نام خود چه تحت پوشش یک موسسه، رویداد برگزار می کنند، به کار خود ادامه می دهند و نظارتی بر طراحی و تولیدات آن ها نیست.

ساماندهی منفعل
علاوه بر این شاهد مزون های حجابی نیز هستیم که در جهت پیشروی با مد، زرق و برق زیادی به لباس ها و چادر ها اضافه می کنند و به تجمل گرایی و ظاهرگرایی دامن می زنند. خانم غزالی در اینباره می گوید: لباس های اجتماع ما چادر و مانتو هستند می توان آن ها را زیبا و منطبق بر معیار های اسلامی طراحی و تولید کرد و این زیبایی صرفا استفاده از نگین ها و سنگ کاری روی لباس و چادر نیست بلکه زیبایی در طراحی لباس در تناسب است (تناسب فرم و رنگ). می شود زیبایی را در مسیر حجاب به کار برد و فرد را به خودنمایی سوق نداد.

این مزون ها از کارگروه مد و لباس کشور مجوز دارند و برای نوآوری های خود کد شیما نیز دریافت می کنند، اما تا چه اندازه عدم تبرج و خودنمایی در طرح های آنان رعایت شده است و چرا باید محصولی تولید شود که با سادگی حجاب در تضاد است؟ شفاپور در اینباره می گوید: این طرح ها به خاستگاه جامعه بازمی گردد. بعضی از جوانان و نوجوانان که به دنیال حجاب کامل اند، اما می خواهد از سادگی بیرون بیاید و به دنبال طرح های منجق دوزی شده و .. هستند. اما بسیار موافق این مسئله هستم که حجابی که تعریف می کنیم باید تمام قوانین شرعی را رعایت کند، ولی جوانان ما این زرق و برق را می پسندند. باید فرهنگ زیبایی و ساده پوشی را رواج دهیم.

سوالی که اینجا مطرح می شود این است که مگر فرهنگ سازی در زمینه پوشش دقیقا یکی از وظایف کارگروه مد و لباس نیست؟ پس تا به حال در این زمینه چه کاری انجام شده است؟ وی در جواب می گوید: کارگروه در ترویج فرهنگ ساده پوشی و حجاب و عفاف گاهی از طرح های ساده در بستر مسابقات و فراخوان ها حمایت می کند. با فراهم کردن بستر مناسب می شود ذائقه مخاطبان را هم با خود در ساده پوشی همراه کنیم. لباس هایی که در عین سادگی زیبایی و راحتی خود را دارند.

غزالی استاد طراح لباس ایرانی-اسلامی، اما عقیده دیگری دارد و می گوید: با تلاش های زیاد توانستیم 2 واحد درس عفاف و حجاب را وارد دروس طراحی لباس کنیم که درحال حاضر خودم آن را تدریس می کنم. از هر قشری سرکلاس حضور دارند و نسبت به طرح های ایرانی_اسلامی استقبال نشان می دهند؛ و بعضی از دانشجویان درباره پوشاک مشاغل و اجتماع ایده های خوبی هم دارند. اما طرح های ایرانی-اسلامی مورد حمایت قرار نمی گیرند و بیشتر افراد غیر متبحر مورد توجه اند. در حالی که ما وقت و هزینه بیشتری صرف می کنیم، ولی توانایی راه اندازی مزون نداریم؛ و این به تفکر داورانی برمی گردد که بر طرح ها نظارت کرده و آن ها را انتخاب می کنند. مهم است این تفکر در جهت ترویج عفاف و حجاب باشد یا تشویق به تزئینات و خودنمایی.

شفاپور معتقد است: هر تلاشی در جهت فرهنگ سازی نیاز به بودجه زیادی دارد و سازمان ها و دیگر وزارت خانه هایی که بازوی کمکی ما در قانون ساماندهی مد هستند باید به کمک ما بیایند. به جرات می توانم بگویم هیچ یک وظایفی که برعهده دارند را اجرا نمی کنند.

قانون ساماندهی مد و لباس از ترویج سبک پوشش ایرانی-اسلامی می گوید و چندین نهاد ازجمله وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان صدا و سیما، وزارت بازرگانی و وزارت صنعت و معدن و... را برای این کار فرا می خواند تا در کارگروه مد و لباس گرد هم جمع شوند و در این مسیر، جریان ساز عمل کنند. وزارت ارشاد باید به ساماندهی فرهنگی و هنری طراحان بپردازد و آن ها را به سمت طراحی های مناسب سوق دهد. از معیار های اسلامی بودن، همین دامن نزدن به تجمل و ظاهرگرایی ست و توجه به اینکه چه تولیداتی تحت عنوان حجاب به بانوان ارائه می شود که می بینیم یا روی این مزون ها و برند ها نظارتی نیست یا اینکه از تولیداتی که با سادگی حجاب در تضاد هستند نیز حمایت می شود. از طرف دیگر صدا و سیما هم به تبلیغ همین گروه طراحان و مزون داران می پردازد چرا که طبق قانون باید از طراحان اسلامی حمایت کند و آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم این است که آشفته بازار مد و لباس، هنوز هیچ سامانی نگرفته است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو
تهران - ایرنا - مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعلام خبر پایان مرمت بخش گنجینه در چارچوب نوسازی و مرمت موزه هنرهای معاصر تهران و برای افتتاح در هفته های آتی آماده خواهیم شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

صبح دیروز سه شنبه 20 مردادماه، روند مرمت موزه هنرهای معاصر تهران . در حاشیه این برنامه، گزارشی از کلیات این بازسازی و نوسازی، به ایرنا داد و گفت: دو سال است کار مرمت موزه شروع شده و آخرین مرحله را به اطلاع عموم مردم می رسانیم. کار مرمت گنجینه که شاید سخت ترین و دشوارترین مرحله باشد، انجام شد و به پایان رسید. بر این اساس، روند فیزیکی مرمت به پیشرفتِ 91 درصدی رسید و بعد از این آثار به گنجینه اصلی منتقل خواهد شد. خوشحالیم امروز پایان مرمت بخش گنجینه را اعلام کنیم و برای افتتاح در هفته های آتی آماده خواهیم شد.

مظفری، درباره مرمت موزه اظهار کرد: موزه در 12 جبهه اصلی و در دو فاز شامل 130 جبهه فرعی در فاز اول و 80 جبهه فرعی در فاز دوم مرمت شد. ازجمله کارهایی که صورت گرفت این بود که تاسیسات گنجینه نسبت به گذشته تغییر کرد و از امروز انحصاری و اختصاصی مدیریت می شود.

به این ترتیب همچنین فضاها بیشتر شد و بخش مرمت به موزه اضافه شد، هواسازها جدا شدند، شیشه ها دوجداره شدند، سقف و بام سبک سازی شد، ریل ها کاملا تعویض شدند و از 86 ریل به 106 ریل افزایش یافت و همه بخش های موزه عایق شد. در مجموع پس از چهل سال، نیاز بود بازنگری کلی در بخش های تاسیسات، الکتریکال و مکانیکال انجام شود.

مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ظرایف و دقایق امر مرمت خاطرنشان ساخت: مرمت موزه کار سختی است، چون آثار موجود، در آن قرار دارد. شاید اگر خالی از آثار ارزشمند گنجینه ای بود، کار بنّایی و معماری راحت تر پیش می رفت اما با وجود آنها، کار بسیار دشوارتر بود. ازاین رو، بازسازی و نوسازی موزه هنرهای معاصر تهران و هر بنای صاحب و واجدِ ارزش های معماری، نسبت به سایر بناها تفاوت دارد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سیدمحمدحسین نواب می گوید: هنر تئاتر از صدقه سر تعزیه در حوزه علمیه جایگاه محترمی دارد و گره خوردن تعزیه با قصه عاشورا، باعث بقای هنرهای اجرایی در فرهنگ شیعی شده است به اعتقاد او، چیزی به نام فرم تئاتر دینی نداریم، اما بعضی فرم ها تاب و توان محتوای دینی را ندارند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : سینما پرس

به گزارش خبرنگار ایلنا، بخش مهمی از سانسورها و حذف هنر و هنرمند، برداشت هایی است که از مغایرت آن با دین و مظاهرش می شود. اما نگاه دین و به طور خاص حوزه علمیه به هنر نمایش چگونه است؟ آیا می توان آیین ها و مناسک دینی را هم نوعی از هنر نمایش دانست؟ سانسور از نظر دین، تا کجا می تواند پیش بیاید؟ اینها سوالاتی است که در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین نواب دکترای فلسفه هنر، مدیر مدرسه اسلامی هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی مطرح کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

نگاه دین به طور عام و حوزه علمیه به طور خاص به هنر نمایش چگونه است؟

تئاتر و پرفورمنس تاریخ بلندی دارد و این تاریخ همیشه با ادیان گره خورده و دین ها با پرفورمنس ها همیشه رابطه نزدیکی داشته اند. بسیاری از قصه هایی که از حضرت ابراهیم(ع) در قرآن داریم، در واقع یک پرفورمنس است. وقتی که حضرت ابراهیم(ع) می آید و به گروهی که دارند ماه و ستاره ها را می پرستند، می گوید من هم ماه می پرستم و یا به آن کسانی که خورشید می پرستند، می گوید من هم دارم خورشید می پرستم؛ ابراهیم(ع) هم می داند به قول ما، نمایش بازی می کند. این در حالی است که جایگاه ابراهیم(ع) جایگاه فوق العاده ویژه ای است. با این همه وقتی قرآن از حضرت ابراهیم(ع) به آن جایگاه و به آن بلندمرتبگی صحبت می کند، نمایش او را به تصویر می کشد و بعد خطاب به پرستندگان افلاک می فرماید هذا اکبر ؛ یعنی خدا بزرگ تر است و این را می پرستیم.

حضرت ابراهیم(ع) با آن جایگاهش، به عنوان یک بازیگر نمایش در قرآن مطرح می شود. چرا؟ چون هدف، هدایت انسان هاست و نمایشی که بتواند انسان ها را هدایت کند، برای قرآن یک کار مقدس است، یک کار دینی است و من فکر نمی کنم از رفتارهای حضرت ابراهیم(ع)، کاری نمایشی تر داشته باشیم

همه می دانیم که حضرت ابراهیم(ع) ماه نمی پرستیده؛ حضرت ابراهیم(ع) آن جا یک نمایش بازی می کند، نمایشی که حاصلش پداکوژی است، تربیت حاصلش است؛ همانطوری که ارسطو می گوید نمایش حاصلش باید کاتارسیس باشد، حضرت ابراهیم(ع) هم دارد نمایشی را اجرا می کند که تربیت حاصل شود. یا جایی که تبر را می گذارد روی دوش بت بزرگ، خودش می داند که بت بزرگ توانایی چنین کاری را ندارد، ولی دارد یک نمایشی بازی می کند که همه را به فکر فرو ببرد که مگر می شود بت بزرگ این کار را کرده باشد؟ ما چطور بت بزرگی را می پرستیم که نمی تواند از خودش دفاع کند؟ حضرت ابراهیم(ع) با آن جایگاهش، به عنوان یک بازیگر نمایش در قرآن مطرح می شود. چرا؟ چون هدف، هدایت انسان هاست و نمایشی که بتواند انسان ها را هدایت کند، برای قرآن یک کار مقدس است، یک کار دینی است و من فکر نمی کنم از رفتارهای حضرت ابراهیم(ع)، کاری نمایشی تر داشته باشیم؛ چه آن جایی که تبر را روی دوش بت بزرگ می گذارد، چه آن جایی که جلوی مردم می ایستد و می گوید من این خورشید را می پرستم، از این نمایشی تر نمی توانیم منظورمان را بگوییم. نمایش یک قرارداد است بین من و مخاطبم که: من دارم نمایش بازی می کنم، من واقعیت نیستم. می خواستم نتیجه بگیرم که ادیان با نمایش و تئاتر گره خورده اند. همانطور که وقتی خطیبی روی منبر خطبه می خواند، یک پرفورمنس اجرا می کند که درست است به آن تئاتر نمی گویند، ولی بالاخره شکلی از اجراست و جزو هنرهای اجرایی محسوب می شود. در پیشینه ادیان و خصوصا اسلام، این چیز جدیدی نیست و اسلام همیشه از هر ابزاری برای هدایت انسان استفاده کرده است. برای اسلام، انسان و هدایت او موضوعیت دارد. حالا این ابزار یک موقعی تئاتر است، یک موقعی شعر است، یک موقعی ادبیات است و فرقی برایش نمی کند، مهم، هدایت است.

هنر تئاتر از صدقه سر تعزیه در حوزه علمیه جایگاه محترمی دارد و گره خوردن تعزیه با قصه عاشورا، باعث تزئین و بقای هنرهای اجرایی در فرهنگ شیعی شده است.

شاید در این سال ها بازخوردهایی جدی از سوی حوزه علمیه نسبت به تئاتر نداشته ایم؛ با این وجود تصور می کنید نگاه حوزه نسبت به هنر نمایش با آن چه که امروز از تئاتر می شناسیم، چطور است؟

من فکر می کنم هنر تئاتر از صدقه سر تعزیه در حوزه علمیه جایگاه محترمی دارد، چون از هر حوزوی درباره یک هنر اجرایی مقدس بپرسی، اسم تعزیه را می برد. گره خوردن تعزیه با قصه عاشورا، باعث تزئین و بقای هنرهای اجرایی در فرهنگ شیعی شده است. ذاتا حوزوی ها و حوزه علمیه قم به تئاتر بدبین بودند. البته یک نکته دیگری هم هست که تئاتر نتوانسته با مخاطب خودش؛ چه مخاطب متدین و چه مخاطب غیرمتدین خیلی ارتباط برقرار کند. الان هنر تئاتر ما به تبع تئاتر در دنیا، به یک هنر نخبگانی خاص با یک دایره مخاطب بسیار اندک تبدیل شده است. این ربطی به نگاه حوزه و متدینین ندارد، این یک کلی است که متوجه تئاتر است. تئاتر ارتباط خودش را با جامعه از دست داده و باید ارتباطش را با جامعه احیاء کند و طبیعتا وقتی این اتفاق بیافتد، طبقه متدین هم استقبال می کنند و فضا برای رشد تئاتر در فضاهای دینی هم بازمی شود. بنابراین مساله تئاتر مساله کلی تری است و مساله آن دین داری نیست. دین داری با تئاتر قابل جمع است و به شدت قابل توجه هم هست، چون دین داران دغدغه کانتکست و محتوا دارند. تئاتر از هنرهایی است که به شدت کانتکست در آن جا دارد و پیداست و نیازی به تفسیرهای چندلایه ندارد. به راحتی تئاتر با دین امکان گره خوردن دارد و به خاطر همین من فکر می کنم خیلی سریع این ارتباط برقرار می شود. تئاتر باید آغوش خودش را باز کند و از این بسته بودن خود را نجات دهد.

نمی توانم بگویم ما یک فرمی داریم به نام فرم تئاتر دینی ، اما بعضی فرم ها تاب و توان محتوای دینی را ندارد.

در چند سال اخیر تلاش زیادی از سوی مسئولان برای جا انداختن تئاتر مردمی شده و در کنارش تئاتر دینی هم مورد توجه قرار گرفته است. تئاتر دینی محدود به مضمون است یا در ساختار و ریختش هم باید ویژگی های خاصی داشته باشد؟

نمی توانم بگویم ما یک فرمی داریم به نام فرم تئاتر دینی ، ولی این که تئاتر دینی تابعی از محتوای دینی است، قابل انکار نیست. ولی آیا این محتوا قابلیت این را دارد که در هر فرمی اجرا شود؟ من می گویم نه، این قابلیت را ندارد و فرم و محتوا یک چیزی هستند نسبت به هم، دو متغیرند که نسبت به هم کاملا باید سازگاری داشته باشند. بعضی فرم ها تاب و توان محتوای دینی را ندارد، ولی این معنایش این نیست که ما فرم های دینی داریم. نه، فرم های تئاتر همین فرم هایی است که وجود دارد. همانطور در طول تاریخ ما تئاترهای دینی متفاوتی می بینیم که فرم هایش با بقیه تئاترها تفاوتی ندارد.

آیین ها و مناسک دینی پرفورمنس و اجرا هستند.

اساسا به نظر شما می شود به طور کلی آیین ها و مناسک دینی را نوعی از هنر نمایش دانست؟

طبیعتا بله، این ها پرفورمنس هستند. تئاتر نیستند، ولی پرفورمنس و اجرا هستند. من به عنوان یک مبلغ دین وقتی می روم بالای منبر، دارم می روم خودم را برای یک اجرا آماده کنم. من خطیب هستم و اجرایی را برعهده می گیرم، همانطور که در کلیسای پروتستان وقتی کشیش موعظه می کند، دارد در واقع اجرایی را پیاده می کند.

شما خیلی تاکید دارید روی کلمه نمایش به عنوان یک پرفورمنس و نه تئاتر. فکر می کنید بین آن چیزی که ما امروز از هنر نمایش می شناسیم که پرفورمنس و اجرا هم می تواند یکی از گونه هایش باشد و همین آیین ها، از نظر ساختاری، می توان مرز مشخصی قائل شد؟

بله، طبیعتا بخشی از اجراها، اجراهایی ایدئولوژیک و از سر عقیده است برای تبلیغ دین. این یک دسته است، یک دسته هم نه، برای سرگرم کردن مردم است. من فکر می کنم اینها در اهداف با همدیگر اختلاف دارند.

ما قائل به حیطه های دقیق سانسور هستیم و می گوییم وزارت ارشاد به عنوان یک سازمان تنظیم مقررات باید قوانین را وضع کند، ولی تصور من این است که وزارت ارشاد جای خوبی برای اجرای مقررات نیست. قواعد کلی و موازین کلی و اصول کلی سانسور را باید ابلاغ کند و اصناف باید آن ها را پیاده کنند؛ صنفی که پاسخگوی حکومت و مردم باشد.

در چند سال اخیر شاهد اوج گرفتن سانسور در تئاتر بوده ایم. جدای از آن دسته وارد سانسوری که بر اساس قانون وضع می شود، گاهی سانسورها ناشی از رای ناظر مبنی بر مغایرت اجرا -یا برداشت های این چنین از اجرا- با امور دینی می شود.

ما یک جامعه سنتی هستیم با قواعد مشخص. چه مسلمان باشیم و چه نباشیم، شرقی هستیم و قواعد مشخصی هم داریم و خروج از قواعد اجتماعی ما به مصلحت هیچ کسی نیست. اصلا مردم اجازه نمی دهند و هیچ کسی هم این را نمی پسندد. از یکسو یک جامعه مسلمان متدین هم هستیم، یعنی دین داری مان نسبت به بقیه، دین داری پررنگ تری است و این هم یکسری اصول را به ما دیکته می کند و به خاطر همین باید بالاخره یکسری چیزها رعایت شود. این باعث می شود ممیزی امر قابل قبولی باشد و اصل سانسور همانطور که در فلسفه یونان هم بوده و افلاطون هم قبولش داشته، اصل پذیرفته شده ای است اما ما قائل به حیطه های دقیق سانسور هستیم و می گوییم وزارت ارشاد به عنوان یک سازمان تنظیم مقررات باید قوانین را وضع کند، ولی تصور من این است که وزارت ارشاد جای خوبی برای اجرای مقررات نیست. قواعد کلی و موازین کلی و اصول کلی سانسور را باید ابلاغ کند و اصناف باید آن ها را پیاده کنند؛ صنفی که پاسخگوی حکومت و مردم باشد. صنفی که درست بوده و قابلیت پاسخگویی داشته باشد تا اگر تخطی کرد، بشود آن را محاکمه کرد، چنین صنفی است که می تواند بهترین گزینه برای اجرای قوانین و مقررات باشد و سانسور را هم باید به دست او سپرد. همانطور که این سانسور در برخی از کشورها دست هیات منصفه ها است. هیات منصفه یک جمع نخبگانی مردمی از کسانی است که پاسخگو هستند.

ما یک جامعه سنتی هستیم، و چیزی با سنت های ما نباید تداخل داشته باشد. از طرفی یک جامعه دین دار هستیم و با اصول دینی ما هم نباید تداخل داشته باشد. اما بیش از این هم نباید سانسور جلو بیاید.

جدای از مساله وجاهت اصل سانسور، مشکل کنونی این است که ظاهرا دیگر حد و مرز مشخصی برای آن وجود ندارد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به عنوان سازمان تنظیم مقررات همه حد و مرزها را خیلی دقیق و ریز مشخص کند. ما یک جامعه سنتی هستیم، و چیزی با سنت های ما نباید تداخل داشته باشد. از طرفی یک جامعه دین دار هستیم و با اصول دینی ما هم نباید تداخل داشته باشد. اما بیش از این هم نباید سانسور جلو بیاید. باید یکسری اصول مشخصی باشد. البته یک موقعی اصول مشخص هم دست تصمیم گیرنده را باز می گذارد، مثلا در یک تئاتر بازیگر اجازه داشته باشد سیگار بکشد و در تئاتری دیگر نه. اینجا با مقوله فرهنگ و مواردی انسانی روبرو هستیم، نه با امور مهندسی و خط کشی شده غیرقابل گذشت. یک جاهایی مصلحت اندیشی می گوید تئاتری می خواهد قبح سیگار را نشان دهد، پس یعنی هر چقدر می خواهد، می تواند سیگار بکشد. هنر اگر بخواهد به آسیب های اجتماعی بپردازد باید آن آسیب ها را نشان دهد؛ نمی شود بگویی آسیب را نشان نده اما از ضررهایش بگو.

گفتگو: سبا حیدرخانی

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
ضرورت همراهی متقابل انجمن ها و هنرمندان در شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : کیمیا نیوز

سرویس مد و لباس هنرآنلاین: در مطالعات راهبردی متأثر از عملکرد انجمن ها، هیچ تهدیدی وجود ندارد و اتفاقاً استعداد فرصت هم در درون آن نهفته است. تنها نیاز به شخص کارآزموده ای است که تهدید را به فرصت تبدیل کند.

به واقع ما چند انجمن در کشور داریم که هدف گذاری آن ها بر اساس ساماندهی عرصه مد و لباس کشور باشد؟ بسیار اندک و انگشت شمار. این گونه است که جامعه ما در این عرصه تک صدا می شود. یعنی فقط حاکمیت مسئولیت پیدا می کند.

چند دانشکده هنر در کشور وجود دارد که به شکل تخصصی تنها در این زمینه فعالیت کند؟ چند استاد دانشگاه وجود دارد که به پدیده مد به صورت علمی نگاه کند و تولیدی داشته باشد که با فرهنگ ملی و دینی ما سازگار باشد و با عرضه آن ها به بازار تولیدکنندگان مثلاً پوشاک و پس از آن مصرف، چرخه اقتصادی بازار را به حرکت درآورد؟ خروجی ها و فارغ التحصیلان این دانشگاه ها چه کاره می شوند؟ چند دانشجوی فارغ التحصیل از این دانشکده ها به دنبال ثبت انجمن در این زمینه هستند تا هم از لحاظ نظری و تئوریک در این زمینه بحث کنند و هم به لحاظ عملی برآورد کنند که مثلاً در فلان خرده فرهنگ یا فلان قومیت کدام نوع از پوشش برای فلان قشر مناسب است.

حال آنکه وضعیت به گونه ای است که همه ما انتظار داریم که حاکمیت باید به موضوع مد و لباس ورود پیدا کند و انواع خاصی از لباس را تشویق و ترغیب کند. یعنی آنکه موضوع پوشش باید به نهادهای متولی خاصی مانند وزارت ارشاد و غیره وصل باشد.

از سویی دیگر صدا و سیما به عنوان رسانه ملی نیز تنها یک دستگاه مولد با هزار و یک عامل محدودکننده و الزام آور است که باید بتواند با وجود این فشارهای متعدد و متکثر خودش را نگه دارد و برای حفظ خود هم ناچار است در بسیاری موارد کوتاه بیاید. به همین خاطر است که وقتی تولیدات صدا و سیما را با دهه های قبل مقایسه می کنیم می بینیم که در این زمینه نتوانسته است خوراک مناسبی را برای ابعاد فرهنگی و هنری اقشار مختلف جامعه تأمین کند.

به هر روی باید یک بسیج ملی در کشور برای تشکیل و تشویق انجمن ها شکل بگیرد. باید به خصوص با پیشگامی دانشجویان دغدغه مند این حوزه، با استفاده از مدل های آموزش هرمی، تأسیس و گسترش این انجمن ها در فرهنگ عمومی ما جا بیفتد و ساخت، پرداخت و تقویت انجمن ها در کشور به یک فرهنگ تبدیل شود.

اگر ما بخواهیم در داخل کشور انقلابی در عرصه های مختلف راه بیندازیم، چاره ای جز این نداریم. هرگز نمی توان امید داشت که جریاناتی همچون مد و لباس با سیاست گذاری های حاکمیتی و از بالا به پایین حل شود؛ هرچند می دانیم که برای کارهای بزرگ، باید هزینه های بزرگ پرداخت و به ثمر رسیدن بحث مد ایرانی اسلامی هم بسیار زمان بر و هزینه بر است و هم از این اصل و قاعده مستثنا نیست.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
خبرگزاری میزان- آیین نامه جشنواره موسیقی فجر، پس از دو دوره برگزاری جشنواره براساس آیین نامه فعلی، با نظر و پیشنهاد شورای ارزیابی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر تغییر کرد و اصلاح شد و از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شد.

تاریخ انتشار: 12:57 - 21 مرداد 1399

- کد خبر: 645797

خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی دفتر موسیقی، شورای ارزیابی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر پس از تشکیل هفت جلسه، پیشنهاد لحاظ کردن شورای سیاستگذاری جشنواره به منظور بررسی و تصویب راهبرد ها و برنامه های اجرایی و هنری کلی جشنواره در ارکان جشنواره را ارائه کرد. همچنین این شورا وظیفه تعیین دبیر را نیز برعهده دارد.

بر این اساس، شورای پیشنهاد دبیر که تنها وظیفه پیشنهاد دبیر جشنواره را داشت، براساس تغییر آیین نامه از ارکان جشنواره حذف شد و شورای سیاستگذاری که بررسی و تصویب راهبردها، تعیین رویکرد های کلان، تصویب کلیات فراخوان، انتخاب دبیر جشنواره و ... را برعهده دارد، به ارکان جشنواره افزوده شد.

بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از وزارت ارشاد اسلامی اینجا کلیک کنید

آیین نامه جشنواره موسقی فجر پس از تغییر و اصلاح، مبنای برگزاری سی و ششمین جشنواره موسقی فجر است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
دوازدهمین نشست گفتمان موسیقی دفاع مقدس با حضور سه تن از اهالی موسیقی و شعر و به همت سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : منجیل خبر شهید نیوز

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، دوازدهمین جلسه از سلسله نشست های گفتمان موسیقی دفاع مقدس، با همت سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس و خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

در این نشست بابک رضایی مدیرعامل اسبق انجمن موسیقی ایران، کامران شرفشاهی شاعر و مصطفی محدثی خراسانی شاعر و منتقد ادبی حضور داشتند.

در این نشست هر کدام از حاضران به بررسی و تحلیل روندِ موسیقی دفاع مقدس از گذشته تا به امروز پرداختند. در ادامه متن صحبت های هر کدام از حاضران در این جلسه را می خوانید:

ارتباط موسیقی دفاع مقدس با دنیای امروز

محدثی خراسانی: امروز که حدود 40 سال از دوران دفاع مقدس فاصله گرفته ایم، هنوز هم طنینی از موسیقی دفاع مقدس در ذهنمان مانده است. حال می خواهیم به این مقوله بپردازیم که آیا ارتباطِ موسیقی دفاع مقدس با دنیای امروزمان حفظ شده است یا خیر.

گویا دولت می خواهد اندیشه های حوزه دفاع مقدس را کم رنگ کند

بابک رضایی: در دوره ای هستیم که رسانه ها خیلی به مسائل فرهنگی و هنری حساس نیستند و پرسشگری شان را انجام نمی دهند. خوشحالم که در نشستی حاضرم که یک طرف آن سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس است و یک طرفش هم خبرگزاری تسنیم قرار دارد. این اتفاق نشان می دهد که خبرگزاری تسنیم می خواهد به رسالت پرسشگری اش عمل کند.

سال 1386 طرح برگزاری جشنواره موسیقی دفاع مقدس را ارائه کردم و یکی دو سال طول کشید تا این طرح عملی شد. در نهایت سال 1387 با این طرح موافقت و با دبیریِ آقای میرزمانی برگزار شد.

آخرین دوره جشنواره موسیقی دفاع مقدس سال 1392 برگزار شد و پس از آن هم که دیگر به فراموشی سپرده شد. گویا تفکری در دولت وجود دارد که می خواهد اندیشه های حوزه مقاومت را کم رنگ کند.

با این حال هنوز می بینیم که حساسیت نسبت به جبهه مقاومت، در سخنان مقام معظم رهبری موجود است. موسیقی مقاومت فریاد آزادی خواهی ملت است. موسیقی بین المللی ترین و گویاترین زبان بشری است. بیان مفاهیمِ مدنظرمان، با واژگانی محدود که مفاهیم محدود در فرهنگ های مختلف دارند، امکان پذیر نیست. اما با زبان موسیقی می توان بدون واسطه این ارتباط را برقرار کرد.

موسیقی بهترین راه برای مقابله با هجمه های فرهنگی است / با موسیقی خودمان می توان به فرهنگ غرب هم حمله کرد

بابک رضایی: تمام فعالیت های هنری ما در حوزه پدافندی است؛ یعنی بر این باوریم که هجمه های غرب بر فرهنگ ما وجود دارد و می خواهیم با فعالیت هایمان در مقابل این هجمه ها بایستیم.

در بخش های سینما و تئاتر ما فقط می توانیم موضعِ پدافندی داشته باشیم. یعنی از این هنرها در راه مقابله با هجمه های فرهنگیِ غرب استفاده کنیم. به هر حال سینما و تئاتر هنرهایی هستند که ریشه های غربی دارند و به نوعی هنرهای وارداتی به ایران هستند.

در حوزه موسیقی اما نه تنها می توانیم دفاع تمام قد داشته باشیم، بلکه می توانیم حمله هم بکنیم. با اینکه تمام انواع موسیقی در غرب وجود دارد و ما هم این انواع موسیقی را داریم، با این حال موسیقی خودمان که در داخل تولید می شود، همچنان مخاطبان بیشتری در داخل کشور دارد. اگر موسیقی خودمان را به خوبی بشناسیم، حتما می توانیم در آن موفق باشیم.

سینما و تئاتر هنرهای وارداتی به کشور ما هستند. برخی می گویند، تعزیه یک نوع تئاتر بوده و از قدیم بوده است، من مخالفم. تعزیه دقیقا موسیقی است.

مبنای تعزیه موسیقی است. اینکه حرکتی وجود دارد در این کار خب بخش نمایش است؛ اما بنیان این اتفاق موسیقی است. هر کدام از کسانی که نقش های مختلف را در تعزیه می خوانند باید با دستگاه های موسیقی آشنا باشند.

موسیقی در غرب به نقطعه پایان رسیده است

بابک رضایی: امرز موسیقی در غرب به نقطه پایانی خودش رسیده است. موسیقیِ غرب به جایی رسیده که بیشتر افکتیو است. وقتی راوی شانکار با موسیقی هندی به غرب معرفی می شود، برای سال های بسیاری موسیقی غرب را تحت تاثیر قرار می دهد.

حال تصور کنید که موسیقی ما با این عمق و با این همه داشته ها، با مدیریتی مناسب به دیگر نقاط جهان معرفی شود.

متاسفانه مدیران حوزه فرهنگ و هنر شناخت کافی به حوزه موسیقی ندارند و به دنبال کارهای بزرگ نیستند.

موسیقی اولین هنری بود که در انقلاب حضور داشت و پابه پای انقلاب پیش آمد. فاصله بین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بسیار اندک است و باز هم شاهد بودیم که موسیقی وارد میدان شد و اتفاق هایی که می بایست را رقم زد.

اختلاس، تبعیض و اختلاف طبقاتی در اندیشه انقلاب پذیرفتنی نیست

محدثی خراسانی: دفاع مقدس تنها یک جنگ بر سرِ خاک و سرزمین نبود. دفاع مقدس ما برسر اختلاف عقیدتی و تفکری بود. امروز در جامعه با دفاع به صورت فیزیکی هم مواجهیم که شاهد حضور پررنگ مدافعان حرم هستیم.

از سوی دیگر شاهد هستیم که مباحثی مانند اختلاس، تبعیض، اختلاف طبقاتی و دیگر مسائل در جامعه وجود دارد که همه اینها در اندیشه انقلاب نپذیرفتنی هستند.

مدیریت فرهنگی در ایران پویا و هوشمند نیست / تهدیدهای امروز و فرصت سوزی های دیروز

کامران شرفشاهی: ما در سرزمینی هستیم که همواره مورد سوءظن بوده است. غربی ها نام جغرافیای ما را قلب زمین گذاشته اند. این نامگذاری به دلیل موقعیت استراتژیک این سرزمین است. همه اینها ایجاب می کند که همچنان رویحه سلحشوری را در ملت زنده نگه داریم. این مسئله به مدیریت فرهنگی در جامعه ما برمی گردد که مدیریت پویا، هوشمند و فعالی نبوده است.

ما در منظری قرار گرفته ایم که می توانیم چند دهه گذشته را بررسی کنیم و آن را ارزیابی کنیم. این بررسی ها نشان می دهد که مدیران گذشته فرصت سوزی های بسیاری کرده اند. امروز با تهدیدهایی مواجهیم که حاصل همان فرصت سوزی هاست.

حماسه دفاع مقدس با شعر شروع شد و شعر نخستین هنری بود که وارد سنگرها شد و برزبان مردم نشست و به همراه یار توامانش موسیقی به میان مردم آمد.

شوبرت می گوید که موسیقی در قلب شعر نهفته است و کار آهنگساز این است که موسیقیِ درونِ شعر را استخراج می کند.

با گذر زمان، عرصه های فرهنگ و هنر به کسانی سپرده شد که یا متوجه اهمیت این عرصه نبودند یا اینکه دانشِ درستی برای پرداختن به آن را نداشتند. ماجرا مانند اتفاقی بود که در جنگ اُحد شکل گرفت و برخی از سربازان تنگه اُحد را رها کردند به گمان اینکه به پیروزی رسیده اند و همین مسئله موجب هجوم دشمن شد.

به مرور زمان ذائقه ی مردم تغییر کرد، اما به روز شدن با ذائقه مردم انجام نشد. آهنگسازان به کارهای سری سازی دچار شدند. مردم معمولا از کارهای نو و نگاه نو استقبال می کنند. مجموع این کمکاری ها موجب شد که رفته رفته برخی گفتند که دوره سرود به پایان رسیده است. در حالی که اینگونه نبوده است. سرود مانند ققنوسی است که می تواند از زیر همان خاکستر بیرون بیاید و همچنان به حیات تاثیرگذارش ادامه دهد.

همه اینها نشانگر این است که ما باید با رویکردی تازه، رجعتِ دوباره ای به عرصه موسیقی دفاع مقدس داشته باشیم.

اکنون با کمترین توان ممکن به موسیقی دفاع مقدس می پردازیم

محدثی خراسانی: اوایل انقلاب تنها دو شبکه تلویزیونی داشتیم و خبری از شبکه های اجتماعی هم نبود. در عین حال همین شبکه های تلویزیونی به پخش موسیقی های مربوط به دفاع مقدس می پرداختند و تقریبا رقیبی برای این موسیقی وجود نداشت.

در ادامه شبکه های تلویزیونی بیشتر شد، شبکه های اجتماعی هم روی کار آمدند و شبکه های ماهواره ای هم هجومشان را همه جانبه کردند.

ما در زمان اوایل انقلاب با تمام توان به موسیقی دفاع مقدس می پرداختیم اما الان با کمترین توان به این موسیقی می پردازیم.

مافیایی که موسیقی را به انحراف برد

بابک رضایی: دوران اوایل انقلاب به گونه ای بود که ذهن هنرمندان به سمت جلو می رفت، اما رفته رفته این روند از بین رفت.

مافیایی در موسیقی ایران شکل گرفت که این مافیا با برنامه ریزی و با هوشمندی، گوش موسیقایی مردم را برای موسیقی منحرف غربی تربیت کرد. این کار از مهدهای کودک آغاز شد.

سرود را حذف کردند و گروه های سرود در مدارس از بین رفت. از طرف دیگر با روابطی که داشتند، فلان خواننده موسیقی پاپ را در تیتراژ فلان سریال تلویزیونیِ پربیننده، به مردم معرفی کردند. حاصل می شود اینکه کنسرت های موسیقی پاپ پر از تماشاگر است و کنسرت های موسیقی ایرانی کمترین مخاطب را دارد. این مافیا همچنان در ایران کار می کند.

این مافیا برای هر کدام از بخش های موسیقی این کشور، برنامه های بسیاری داشت و دارد.

تشکیلاتی در حال حاضر با عناوین مذهبی هست، که خروجی شان هم مشخص است و میلیاردها تومان هم از بودجه مملکت هزینه می کنند.

مجموع تمام این اتفاق ها باعث شده که امروز به سمت ناکجاآبادی برویم که هیچ آینده ای نمی توان برایش متصور شد.

مدیریت موسیقی در سطح کلان کشور باید به این تفکر و تعقل برسد که جایگاه این موسیقی در بین مردم و در میان جامعه است. برخی از مسئولان کنونی همچنان در اندیشه تولید آثار فاخر با هزینه های کلان هستند. یعنی معتقدند که باید پول هنگفتی به فلان هنرمند بدهیم تا کاری انجام شود. در حالی که همان پول را باید خرج کرد و زمینه های تولید آثار بیشتر از سوی هنرمندان مختلف را فراهم کرد.

تا زمانی که مسئولان و تصمیم گیرندگان کسانی باشند که زمان جنگ و دفاع مقدس را درک نکرده باشند، اوضاع همین است.

جشنواره موسیقی فجر؛ رخدادی تخصصی یا جشنی برای انقلاب

بابک رضایی: من کارمند رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم. شش سال سابقه مدیریت در وزارت ارشاد دارم. سال 1385 رئیس انجمن موسیقی ایران شدم. در اولین جلسه شورای سیاستگذاری جشنواره موسیقی فجر، وقتی حاضر شدم؛ گفتم که این جشنواره یا رخدادی تخصصی در حوزه موسیقی است یا جشنی برای پیروزی انقلاب اسلامی است.

گفتند بخش دوم است. گفتم پس بخش پاپ کجاست؟ موسیقی پاپ هم باید در این جشنواره باشد. آن سال بخش موسیقی پاپ وارد جشنواره نشد، اما سال بعد بخش موسیقی پاپ وارد جشنواره موسیقی فجر شد.

ریو گلسرخی چه کسی بود؟

بابک رضایی: سال 1396 شخصی در جشنواره و در بخش موسیقی پاپ بود که نامش ریوِ گلسرخی بود. این شخص را نه قبل از آن و نه بعد از آن، کسی نامش را در موسیقی پاپ نشنید.

سال 1392 افتتاحیه جشنواره موسیقی مقاومت را با آقای حسینی به عنوان وزیر ارشاد شروع کردم و وقتی به اختتامیه رسیدیم آقای جنتی وزیر ارشاد شده بود که به اختتامیه هم نیامد.

آن سال در جشنواره موسیقی مقاومت، موسیقی نظامی را هم وارد جشنواره کردیم. افتتاح روزانه جشنواره با مارش های نظامیِ گروه های مختلف بود. سالن اصلی برج میلاد اجراهای اصلی را میزبانی می کرد و سالن های کوچک برج میلاد به دیگر ژانرهای موسیقی و اجراهای کوچک اختصاص داشت و فضای باز برج میلاد را هم به برگزاری جُنگ هایی اختصاص داده بودیم.

به موسیقی دفاع مقدس خیانت شد

کامران شرفشاهی: معتقدم که به موسیقی دفاع مقدس خیانت شد و همچنان هم این خیانت تداوم دارد. این کار حالت زیرکانه ای داشت. اگر بخواهید قورباغه را بپزید، اگر یکباره به داخل آب داغ بیاندازیدش، می پرد و فرار می کند. اما اگر آرام آرام آب را گرم کنید، قورباغه اسیرِ آب می شود. همین بلا را هم سرِ ما آوردند.

روزگاری شاهد برگزاری کنگره های شعر دفاع مقدس بودیم که متاسفانه الان دیگر آن کنگره ها از بین رفته است. رفته رفته فضای کار در صدا و سیما، از کارهای گروهی به ترویج تکخوانی رفت.

صدا و سیما نتوانست میراث دفاع مقدس را به نسل معاصر منتقل کند. توجه مردم به سمت فضای مجازی جلب شده است. امروز شاهدیم که آنچه می بایست از صدا و سیما بشنوند را در فضای مجازی جستجو می کنند.

مافیای موسیقی محسن یگانه را تحت تاثیر قرار داد / حاج قاسم جبهه فرهنگی کیست

بابک رضایی: محسن یگانه و امیرتاجیک هر کدام آثاری درباره فلسطین دارند.

محسن یگانه فرزند شهید است و آهنگی که با موضوع فلسطین خوانده، بسیار شنیدنی است. یگانه اثر شنیدنیِ دیگری هم دارد که برای پدرِ شهیدش خوانده و عنوانش عصر جمعه است. متاسفانه جریان مافیای موسیقی کاری کرد که محسن یگانه از این فضاها دور شود.

وقتی تمام استکبار با تمام توانش، در مقابل محور مقاومت قد عَلَم کرده است، باید تولیداتی به زبان عربی داشته باشیم که در جبهه مقاومت استفاده کنیم و تاثیرگذار باشد.

آیا جبهه مقاومت ما به بخش فرهنگی نیاز ندارد؟ حاج قاسمِ جبهه مقاومت در بخش فرهنگ کیست؟ این همه به مردم افغانستان خدمت کردم، به راحتی با چند حرکت فرهنگی، بسیاری از مردم افغانستان را برعلیه ما شوراندند.

وظیفه بخش فرهنگی است که بتواند در این حوزه فعال باشد و در میان بخش فرهنگ، موسیقی تاثیرگذارترین است.

----------------------------------
تهیه و تنظیم: یاسر یگانه
------------------------------

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
شقایق فرشته: طبیعتاً شرایطی که در پی شیوع ویروس کرونا بر جامعه حاکم است در برگزاری مراسم شبیه خوانی و تعزیه در این ایام بی تاثیر نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : ساوالان خبر

سرویس تئاتر هنرآنلاین : حدود یک هفته به ایام محرم و صفر و عزاداری سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) باقی است و این روزها گروه های تعزیه و شبیه خوان در تدارک برگزاری مراسم و مجالس این ایام هستند با این تفاوت که امسال ویروس کرونا بر تمامی فعالیت های اجتماعی سایه انداخته و بی شک برپایی مجالس تعزیه نیز مستثنا از شرایطی که این ویروس منحوس در کشور ایجاد کرده، نخواهند بود. اما حسنی که اجرای این مراسم و مجالس نسبت به دیگر گونه های نمایشی دارد در این است که برپایی این هنر در فضای باز و با خطر کمتری نسبت به اجرا در فضاهای بسته روبرو است و انتظار می رود تا با اندیشیدن تمهیداتی به منظور کنترل جمعیتی که به تماشای این مراسم می آیند و رعایت پروتکل های بهداشتی شاهد برگزاری آن در این ایام باشیم. به این بهانه گفت وگویی یا سیدمحسن هاشمی، احمد عزیزی و علیرضا سعیدی از هنرمندان تعزیه خوان کشور و فعالیت هایشان در روزهای کرونایی داشته ایم که در ادامه می خوانید:

برپایی مجالس تعزیه امسال کنسل شد

سیدمحسن هاشمی عضو هیئت مدیره انجمن تعزیه ایرانیان و از هنرمندان عرصه شبیه خوانی در گفت وگو با هنرآنلاین درباره برنامه ریزی به منظور اجرای مراسم شبیه خوانی در ایام محرم و صفر در شرایط کنونی در پی شیوع ویروس کرونا گفت: طبیعتاً امسال نه تنها مجالس تعزیه و شبیه خوانی بلکه برگزاری سایر مراسم ها دچار محدودیت هایی است و جامعه حرفه ای شبیه خوان غالباً با کنسل شدن مراسم های تعزیه مواجه شده اند.

او در ادامه افزود: سال جاری من در تهران، کرج، قزوین، اصفهان، استان مرکزی و ... مجالس تعزیه ای داشته ام که متاسفانه با اینکه هماهنگی های آن انجام شده بود اما کنسل شدند. در صورتی که این امکان وجود داشت با رعایت دستورالعمل ها و پروتکل های بهداشتی این مجالس برگزار شوند اما متاسفانه از بیخ و بن کنسل شدند. شاید دلیل این قضیه این باشد که برگزارکنندگان در کنترل مردم ناتوان هستند و هیئت امنای حسینیه ها و تکایا این امکان را ندارند که عنان اختیار را در برابر سیل هجوم جمعیت در دست گیرند.

هاشمی با بیان اینکه در ایام محرم و صفر مراسم و مجالس تعزیه با استقبال بیشتری نسبت به دیگر مراسم های عزاداری این ایام مواجه است، اظهار کرد: با شرایط موجود ما هم پیگیری چندانی نداشتیم. برخی از دوستان برگزارکننده مراسم نیز از ما خواستند تا تضمین دهیم که طی برگزاری مجالس مشکلی پیش نیاید اما ورود و خروج مردم به منظور تماشای مجالس در دست ما نیست و مراسم شبیه خوانی در سالن های تئاتر برپا نمی شود تا ظرفیتی برای آن در نظر گرفته شود.

او همچنین اضافه کرد: البته تصور دیگر من این است که یکی از دلایلی که باعث شده تا سیل عظیمی از مراسم های تعزیه کنسل شوند، بحث اقتصادی این مجالس است چراکه در شرایط کنونی مردم در وضعیت مالی مساعدی به سر نمی برند و برگزاری اینگونه مراسم متکی به جیب مردم کوچه و بازار است و هیچ حمایت دولتی و حکومتی از آن نمی شود. در شرایطی که مردم دچار مشکلات اقتصادی هستند طبیعی است که تمایلی برای برپایی این مراسم ها نداشته باشند و این مسئله نیز مزید بر علت است.

سیدمحسن هاشمی درباره حمایت صداوسیما به منظور پخش مراسم شبیه خوانی در این ایام اظهار کرد: با یک گل بهار نمی شود. تکلیف صداوسیما با تعزیه مشخص است. با اینکه ما مدعی آن هستیم که در جهان اسلامی زندگی می کنیم اما صداوسیما دور تعزیه را خط قرمز کشیده است. تاکنون گاهی سه یا چهار دقیقه از مجالس شبیه خوانی از تلویزیون پخش شده، اما پخش کامل یک مراسم در تاریخ صداوسیمای مملکت یافت نمی شود. صداوسیما تنها از نمایش چند دقیقه تعزیه به منظور تولید یک سریال استفاده ابزاری می کند.

او درباره ضبط مراسم تعزیه در حوزه هنری و پخش آن از شبکه 4 سیما تصریح کرد: پیشنهاد ضبط مجالس را با خود من نیز ارائه کرده اند اما خروجی دو یا سه ساعت فیلمبرداری، پخش پنج تا ده دقیقه از مراسم است. تلویزیون برای هر چیزی سرمایه گذاری می کند اما به تعزیه توجهی ندارد.

هاشمی همچنین عنوان کرد: نمی دانم این چه عداوت و دشمنی است که صداوسیما در حق تعزیه می کند در صورتی که ما حاضر به آن هستیم تا فیلترها را رعایت کنیم.

عضو هیئت مدیره انجمن تعزیه ایرانیان با بیان اینکه از اساسی ترین مسائلی که تعزیه خوان ها با آن روبرو هستند نبود تکیه اختصاصی به این منظور است، گفت: ما همواره ادعا داریم در صورتی که در تهران با این حجم از جمعیت که پایتخت کشور است حتی یک تکیه اختصاصی برای برگزاری مراسم تعزیه نداریم. به اعتقاد من اجرای مراسم تعزیه در گوشه کنار خیابان ها و چهارراه ها و ... یک عیب و ننگ برای مسئولان فرهنگی و میراثی ماست.

او همچنین اضافه کرد: قدم نخست برای مسئولان این است که یک تکیه مناسب برای برپایی مجالس شبیه خوانی در نظر بگیرند چراکه تعزیه نیاز به ظرفی دارد که بتوان با آن شبیه خوانی را به خورد مردم دهیم. ما تکایایی در نیاروان و منطقه دولاب و غیره داریم اما استفاده ای از آن ها نمی شود.

سیدمحسن هاشمی درباره فعالیت های خود در ایام محرم و صفر گفت: قرار است با همکاری و حمایت کانون کهربای تعزیه و فرهنگسرای اخلاق، عصرها و شب های ماه محرم و صفر اجرای آنلاین مراسم شبیه خوانی داشته باشیم. به اعتقاد من از مهمترین ابزار تعزیه مستمع است که با مراسم همدلی کند اما اجرای آنلاین از هیچ بهتر است.

برگزاری مراسم در فضاهای باز نسبت به مکان های بسته و سرپوشیده امن تر است

احمد عزیزی هنرمند عرصه تعزیه نیز در گفت وگو با هنرآنلاین درباره فعالیت های خود در ایام محرم و صفر گفت: امسال براساس دستور مقامات جمهوری اسلامی ایران قرار است مراسم عزاداری این ایام در سراسر کشور با اجرای دستورالعمل های بهداشتی برگزار شود و از این رو ما نیز بنا به پیشنهاد بنیاد رودکی قرار است 10 شب پس از اذان مغرب و عشا در پهنه فرهنگی رودکی با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی اجرای مراسم تعزیه و شبیه خوانی داشته باشیم.

او ضمن اشاره به اینکه با توجه به شرایطی که به دلیل شیوع ویروس کرونا در کشور حاکم است، بی شک اجرای مراسم در فضاهای باز نسبت به مکان های بسته و سرپوشیده امن تر است، عنوان کرد: قرار است تا در پهنه رودکی چیدمان صندلی ها به فاصله یک متر و نیم از هم باشد. دستورالعمل های بهداشتی به جدیت از سوی گروه تعزیه رعایت خواهد شد و خوشبختانه مردم نیز پروتکل های بهداشتی را به خوبی رعایت می کنند؛ بنابراین خطری مخاطبان و گروه نمایش را تهدید نخواهد کرد.

عزیزی در ادامه افزود: سال های گذشته نیز اکثر مراسم های شبیه خوانی در مکان های باز برگزار می شد اما امسال رویکرد مسئولان در برگزاری اینگونه مراسم این بوده تا همه مراسم ها در فضای باز و بیرونی برپا شوند. ما باید خودمان را با شرایط زمان وفق دهیم و با در نظر گرفتن وضعیت موجود به کارمان ادامه دهیم. در این راستا گروه های نمایشی نیز باید بنا بر شرایط، آثار نمایشی را اجرا کنند که امکان اجرای آن در فضاهای بیرونی میسر باشد.

این هنرمند تعزیه همچنین یادآور شد: سال های سال است که انتظار ما از مسئولان و مدیران فرهنگی این است تا تکایا و سالن های مسقفی را در اختیار گروه های تعزیه قرار دهند اما متاسفانه تاکنون این توجه صورت نگرفته است؛ هرچند که فضاهای بسته اکنون برای مان کارایی ندارد و اینگونه فضاها مناسب شرایطی است که از این ویروس خلاص شده باشیم.

او ضمن تشکر از تمام دست اندرکارانی که در شرایط موجود امکان اجرای مراسم تعزیه را فراهم کردند، گفت: از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون هنری، مدیرکل هنرهای نمایشی و مدیرعامل بنیاد رودکی بابت فراهم کردن شرایط اجرای تعزیه در این ایام بسیار سپاسگزارم.

احمد عزیزی ضمن اشاره به اینکه حوزه هنری قصد دارد تعدادی مراسم تعزیه را ضبط و اقدام به پخش آن ها از شبکه چهار سیما کند، اظهار کرد: به همت کوروش زارعی مدیر هنرهای نمایشی حوزه هنری و محسن میرزاعلی مدیر دفتر تعزیه و آئین های نمایشی حوزه هنری، چندین قسمت تعزیه تاکنون با بهترین کیفیت ضبط شده است و قرار است در ایام محرم و صفر از شبکه چهار سیما پخش شود. همچنین برنامه مستندی در خصوص تعزیه و تعزیه خوان ها نیز با اجرای داوود فتحعلی بیگی از شبکه دو سیما در این ایام پخش خواهد شد.

او درباره پخش مراسم شبیه خوانی از صداوسیما که تاکنون از سوی مسئولان این سازمان به آن توجه ای نشده است، تصریح کرد: قرار بر این است تا با رعایت شئونات امامان و مقدسین مذهبی مراسم های تعزیه به صورت اصیل ضبط و پخش شود. از آنجا که امسال مراسم ها عزاداری نسبت به گذشته محدودتر خواهد بود، پخش تعزیه از صداوسیما جنبه عمومی در سراسر کشور دارد و اتفاق بسیار خوبی است و جذابیت خاص خود را خواهد داشت.

سرپرست گروه تعزیه حضرت سیدالشهدا (ع) در پایان صحبت هایش گفت: امیدوارم طبق وعده ای که داده شده مراسم تعزیه خوانی از صدا و سیما پخش شود تا مردم از هنر سنتی تعزیه لذت ببرند. برخی از مردم هنوز آشنایی با این گونه نمایشی که تلفیقی از موسیقی، ادبیات و شعر و هنر نمایش است، ندارند و پخش این مراسم ها از تلویزیون ضمن اینکه موجبات آشنایی آن ها را فراهم می کند جنبه دینی و مذهبی هم در این ایام خواهد داشت. تاکنون در کشورهای بسیاری اجرای تعزیه داشته ام که بزرگان هنرهای نمایشی آن کشورها به تماشا آمده اند و بسیار تحت تاثیر این هنر ایرانی قرار گرفته اند.

میزان اجرای مراسم تعزیه خوانی به نسبت سال های گذشته کمتر شده است

علیرضا سعیدی دیگر هنرمند تعزیه خوان در گفت وگو با هنرآنلاین درباره برگزاری مراسم تعزیه در ایام محرم سال جاری با توجه به شرایط موجود گفت: طبیعتاً شرایطی که درپی شیوع ویروس کرونا بر جامعه حاکم است در برگزاری مراسم شبیه خوانی و تعزیه این ایام بی تاثیر نیست و این مجالس همچون دیگر برنامه های رایح و جاری، تحت تاثیر شیوع این ویروس است اما این مسئله به این معنی نیست که مراسم تعزیه برگزار نخواهد شد.

او در ادامه اضافه کرد: مراسم تعزیه متقابلاً همچون دیگر فعالیت ها، طبق موازین و در چارچوب های پروتکل های بهداشتی در ایام محرم و صفر برگزار خواهد شد اما میزان اجراها به نسبت سال های گذشته کمتر شده است.

سعیدی همچنین افزود: دهه اول محرم و صفر در فرهنگسرای خاوران و شهرستان اراک، دهه دوم در نهاوند، دهه سوم در کرج، دهه چهارم در شهر سمنان، دهه پنج در قزوین و دهه ششم در خوانسار اجرای مراسم تعزیه و شبیه خوانی خواهم داشت. سال های گذشته در 20 منطقه تهران مراسم تعزیه برگزار می شد اما امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا مجالس تنها در 5 منطقه برپا می شوند.

این تعزیه خوان با بیان اینکه این روزها مشغول ضبط مراسم تعزیه در حوزه هنری به منظور پخش از شبکه 4 سیما هستم، اظهار کرد: درست است که ضبط مراسم تعزیه بدون تماشاگر که از ارکان اصلی این هنر است، انجام می شود اما به اعتقاد من در این شرایط اقدام خوبی است. قصد ندارم قصاص پیش از واقعه کنم اما در سنوات گذشته نیز مجالسی به منظور پخش از صداوسیما ضبط شده اند اما هرگز پخش نشده اند. امسال نیز پیشنهادی به این منظور داشته ایم و به دلیل علاقه ای که به تعزیه دارم آن را پذیرفته ام و امیدوارم از رسانه ملی پخش شود.

او همچنین افزود: به منظور ضبط این مجالس مشکلات و ریسک بالایی را متحمل شده ایم و همکاران ما در این شرایط از شهرستان ها به تهران آمده اند و امید داریم که مراسم ها از صداوسیما پخش شوند هرچند که قول داده اند این کار انجام می شود و ما نیز همه ضوابط و چارچوب های رسانه ملی به جهت تاریخی، هنری، شکل و شمایل لباس ها و مدت زمان مراسم را در اجرای مجالس در نظر گرفتیم و سعی داشتیم تا آنچه مدنظر است را جامه عمل پوشانده به امید اینکه مجالس پخش شود.

این شبیه خوان در ادامه اضافه کرد: با توجه به اینکه امسال قرار است مردم بیشتر از طریق تلویزیون پای مراسم های عزاداری بنشینند، امیدواریم این مجالس که با زحمت و مشکلات بسیاری آماده شده پخش شوند.

سعیدی ضمن اشاره به اینکه تعزیه از امتیازات ویژه ای نسبت به دیگر گونه های نمایشی برخوردار است، تصریح کرد: مجالس تعزیه نیاز به صحنه و تشکیلات آنچنانی ندارد و هنری اپیک است و همچون نمایش خیابانی و میدانی هرچند که تمایز بسیاری دارند اما از جهت شکل ظاهری در فضای باز اجرا می شوند.

او همچنین گفت: تعزیه هنری ایرانی است که در یونسکو به ثبت رسیده و امکان آن وجود دارد تا بر این هنر در ایام کرونایی که بسیاری از فعالیت های فرهنگی هنری نیمه تعطیل است، سرمایه گذاری شود چراکه شبیه خوانی هنری تاثیرگذار است و این امر بر همگان پوشیده نیست و نیازمند عنایت و توجه بیشتر متولیان فرهنگی است.

علیرضا سعیدی در پایان صحبت هایش گفت: بارها تجربه آن را داشته ام که مسئولان و مقامات مرجع نگاه منفی به هنر تعزیه داشته اند اما زمانی که از آن ها دعوت شد تا از نزدیک به تماشای مجالس بنشینند رویکرد آنها تغییر کرد. تقاضای من از مسئولان این است تا با حمایت خود از این هنر نمایش ایرانی اجازه ندهند، تعزیه به دست فراموشی سپرده شود. ما علاقمند هستیم تا در اجرای مجالس شبیه خوانی پذیرای مسئولان باشیم و با تبادل نظر با آن ها مشکلات، ایرادها و ابهامات را رفع کنیم تا بتوانیم این هنر را زنده نگاه داریم و در جامعه به نمایش بگذاریم، چراکه بابت آن زحمات بسیاری کشیده ایم و حیف است به فراموشی سپرده شود. تعزیه متعلق به امام حسین (ع) است و با دیگر مراسم های عزاداری تفاوتی ندارد و نگاه قهرآمیز به آن زیبنده نیست هرچند که برخی از مسئولان نگاه مثبتی به آن دارند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
مدیر نشر نگاه معتقد است در صورت حذف کاغذ دولتی و یارانه های دولت در زمینه کتاب و نشر، صنعت کتاب و مشاغل مرتبط با آن تعطیل می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران هانا خبر

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: حال بازار نشر تا پیش از شیوع ویروس کرونا خوب نبود و حالا با گذشت چندماه از آمدن این ویروس و تاثیرگذاری اش در مناسبات اجتماعی و اقتصادی، صنعت نشر کشور در حال فرو رفتن به یک اغمای عمیق است. در این زمینه یکی از عناصری که باعث سرپا ماندن این صنعت می شود، به زعم بسیاری از ناشران، یارانه ها و حمایت های دولت است.

یکی از موارد حمایت دولتی از صنعت نشر کشور هم، کاغذ یارانه ای است. در پرونده ای که قصد داریم برای بررسی فعلی وضعیت ناشران خصوصی و فعال بازار نشر کشور باز کنیم، مساله کاغذ یارانه ای و لزوم بود یا نبودش را در این شرایط بررسی می کنیم.

اولین گفتگوی پرونده مذکور با علیرضا رئیس دانا مدیر موسسه انتشاراتی نگاه است که وضعیت فعلی بازار نشر را خطرناک می داند.

رئیس دانا در گفتگویی که با او داشتیم، گفت: بازار نشر اصلا حال خوبی ندارد و طبیعی است که اگر وضعیت به همین منوال پیش برود، مردم به سمت خرید کتاب نیایند. فکر کنید قیمت کتابی، در حال حاضر 100 هزار تومان است. اگر قیمت کاغذ، آزاد و بدون یارانه دولتی حساب شود، همین کتاب را باید با قیمت 700 هزار تومان خرید. یا مثلا کتاب 4 جلدی که الان 500 هزار تومان قیمت دارد، 2 میلیون تومان قیمت خواهد خورد.

وی افزود: در حال حاضر، هر بند کاغذ 300 هزار تومان است. اگر این بها به یک میلیون تومان برسد، ناشران باید چه کنند؟ مشخص است که باید کار را تعطیل کنند. در نتیجه هم کار کتاب می خوابد هم کار چاپخانه. وقتی هم این کارها بخوابد، یعنی کار نویسنده، مترجم، ویراستار، کارگر چاپخانه، صحافی، لیتوگرافی، توزیع کننده و همه مشاغل دیگری که مرتبط با کتاب هستند، می خوابد.

این ناشر در ادامه گفت: لیتوگرافی ها که همین الان هم تعطیل محسوب می شوند اما با از بین رفتن یارانه ها، مطمئنا میخ آخر به تابوت شان کوبیده خواهد شد. گرافیست ها در حال حاضر تقریبا بی کار هستند و مشخص است که با این رویه نویسنده ها و مترجمان هم بی کار می شوند. در کنار این مشاغل، ما کتابفروشان زیادی در کشور داریم که حتما صدمه خواهند خورد. به بیان ساده، در صورتی که یارانه ها حذف شوند، همه به مشکل برمی خورند. بنابراین به نظرم واجب است که دولت از این مساله حمایت کند و مقوله حساسی است که احیا و نجاتش از خیلی مسائل دیگر واجب تر است.

کد خبر 4996672

صادق وفایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
کرونا انگار آمد تا خیلی چیز ها را تغییر بدهد، کتاب فروشی ها با آن همه قفسه و امکانات و دم ودستگاه، فروششان را اینترنتی کردند تا دل کتاب خوان ها را به دست بیاورند؛ اما در این چند ماه خرید و فروش اینترنتی چه وضعیتی داشته است؟ کتاب فروشان توانسته اند مشتریان خود را به خرید اینترنتی ترغیب کنند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

امیری- به گزارش شهرآرانیوز- این روز ها اگر به برخی کتاب فروشی های مهم شهر سر بزنید، ممکن است تعدادی از کتاب فروش ها یا افراد راهنمایی که پیش از این شما را برای خرید و پیداکردن کتاب مدنظرتان راهنمایی می کردند نبینید. حالا با کم شدن مشتری ها، با یکی دو نفر هم کار راه می افتد. قفسه های کتاب هم پروپیمان باقی مانده است و اندک مشتری های حاضر هم با نگرانی کتاب ها را ورق می زنند و همه این ها متضاد تصویری است که پیش از این از شوروشوق سیال در کتاب فروشی ها می دیدیم.

کرونا انگار آمد تا روال کاری خیلی چیز ها را تغییر بدهد، در کتاب فروشی ها با وجود آن همه قفسه کتاب و امکانات و دم ودستگاه برای ارائه و فروش کتاب، فروش را به سمت اینترنتی سوق داد تا کتاب خوان هایی که به دلیل شرایط کرونا نمی خواهند در مواقع غیرضروری از خانه بیرون بزنند، بتوانند کتاب های خود را تهیه کنند.

در حقیقت صاحبان و متولیان کتاب فروشی ها سعی می کنند با فراهم کردن امکاناتی برای فروش آنلاین، مشتریان خود را حفظ کنند و بازار خرید و فروش کتاب را رونق دهند. امکان خرید اینترنتی کتاب پیش از کرونا هم وجود داشت، اما باتوجه به شرایط موجود این امکان می تواند یک راه حیاتی باشد برای ادامه فعالیت کتاب فروشی ها و ناشران. تا جایی که خبر داریم، تعدادی از ناشران و کتاب فروشی های بزرگ که فروش اینترنتی نداشتند، اکنون این امکان را مهیا کرده اند، اما به ظاهر اشکالاتی در کار وجود دارد که باعث شده است حال بازار کتاب همچنان کم جان باشد.

بخشی از این ماجرا برمی گردد به حس وحال خاصی که هنگام خرید کتاب و تورق کردن آن ها در خود کتاب فروشی ها به افراد دست می دهد. آن ها می گویند خرید کتاب و تورق آن در کتاب فروشی برای خودش حال وهوایی دارد که در فروش اینترنتی نیست.

تا کم شدن کرونا صب می کنم
یکی از کتاب خوان های حرفه ای در زمینه ادبیات داستانی دراین باره می گوید: ترجیح می دهم در هر شرایطی کتاب را حضوری تهیه کنم تا بتوانم پیش از خرید، همه جوانب آن را در نظر بگیرم و حتی صفحاتش را بررسی کنم. او می گوید تابه حال علاقه ای به خرید اینترنتی نداشته و در این شرایط هم نتوانسته است به صورت آنلاین کتاب بخرد، نهایت صبر می کند کمی اوضاع کرونا کم رنگ شود تا بتواند باز هم بیشتر به کتاب فروشی های مورد علاقه اش سر بزند.

در کنار این ها، عده ای هم هستند که در شرایط کنونی ترجیح می دهند به جای حضور در کتاب فروشی ها، خرید آنلاین را تجربه کنند. یکی از این افراد با اظهار خرسندی از نحوه دریافت کتاب هایی که پردیس کتاب برایش فرستاده است، می گوید: همان طور که از این کتاب فروشی سرشناس انتظار داشتم، کتاب های درخواستی ام در بسته بندی مناسب برایم فرستاده شده است. ترجیح می دهم در این شرایط به همین شیوه کتاب های مورد نیازم را تهیه کنم تا مجبور نباشم به این دلیل از خانه بیرون بروم.

یکی دیگر از افرادی که آنلاین کتاب تهیه کرده است نیز با اظهار رضایت از این امکان می گوید: من فکر می کنم خرید اینترنتی امکان خیلی خوبی برای مشتریان است، اما به شرطی که تخفیفاتی برای آن درنظر گرفته شود.
یکی از کتاب خوان های حرفه ای هم از انتشارات یا کتابفروشی ها درخواست می کند با گذاشتن طرح های تخفیفی، امکان تهیه کتاب ها را به صورت اینترنتی بیشتر فراهم کنند.

چطور خرید و فروش اینترنتی کتاب رونق می گیرد؟
خرید و فروش اینترنتی کتاب نه تن ها می تواند مسکنی باشد برای درد این روز های بازار کتاب که می شود از آن به عنوان مسیری دیگر برای آشتی و آشنایی مردم با کتاب خوانی در هر شرایطی استفاده کرد. اما به طبع آن چیزی که می تواند دلیلی باشد برای جایگزین کردن این مسیر به جای حضور و لذت در دست گرفتن کتاب پیش از خرید، مزایایی است که خریدار را به این سمت ترغیب می کند. ارائه طرح های تخفیفی در فروش اینترنتی یکی از این مزیت هاست. برخی مشتری ها معتقدند وجود طرح های تخفیفی فصلی یا مناسبتی از دلایلی است که می تواند آن ها را به خرید آنلاین ترغیب کند.

آیا خرید و فروش آنلاین رونق دارد؟
با همه شرایطی که این روز ها برای خرید و فروش آنلاین کتاب فراهم شده است، رونق چندانی در آن وجود ندارد. وقتی با یکی از ناشران مشهدی گفتگو می کنیم، می گوید: خرید اینترنتی تا حد زیادی به فرهنگ عمومی افراد برمی گردد. یک نفر ممکن است وسیله ای را اینترنتی بخرد، اما یک نفر دیگر حتما باید برود به آن فروشگاه، کالا را از نزدیک ببیند، آن را بررسی کند، بعد بخرد. در خرید کتاب به صورت اینترنتی هم همین ماجراست، یعنی فضایی وجود دارد که افراد به کتاب فروشی می آیند، کتاب را در دست می گیرند، آن را تورق می کنند، اگر نویسنده یا مترجم را نمی شناسند، بخش هایی از کتاب را مطالعه می کنند تا ببینند زبان نویسنده یا مترجم را می پسندند یا نه. اما این امکان در خرید اینترنتی وجود دارد و یکی از چیز هایی است که باعث می شود از خرید اینترنتی کتاب چندان استقبال نشود.

به عقیده مدیر انتشارات سپیده باوران، شاید مسئولان یا متولیان بتوانند با اختصاص دادن تخفیف هایی ویژه خرید اینترنتی یا تبلیغات در رسانه ها به ویژه در صداوسیما در آشناکردن افراد با این شیوه خرید یاری رسان باشند. عابس قدسی می گوید: مثلا در همین طرح تابستانه می شود 10 درصد بیشتر تخفیف بدهند. در این صورت افراد بیشتری جذب خرید اینترنتی می شوند و می توانند این گونه خرید را تجربه و در شرایط کرونا راحت تر کتاب های مورد نیاز خود را تهیه کنند.

او ادامه می دهد: خود ما در اوج اول کرونا فروش در فضای مجازی را تجربه کردیم و بازخورد خوبی هم داشتیم، الان هم که سایت فروش را فعال کرده ایم. به نظر من خرید اینترنتی در کنار کاستی هایی که نسبت به حضور در کتاب فروشی دارد، دارای نقاط قوتی هم هست از جمله اینکه افراد می توانند ساعت ها بدون خستگی پای اینترنت بنشینند و کتاب های مدنظرشان را بررسی کنند و قیمت ها را بسنجند، درحالی که ممکن است در مراجعه حضوری نتوانند این قدر وقت بگذارند و خسته شوند.

ارسال هدیه ای کوچک در کنار کتاب
آن طور که قدسی می گوید: به هر حال در چنین شرایطی خرید و فروش اینترنتی برای مشتریان کار را آسان و خیالشان را از شیوع بیماری کرونا تا حدی راحت می کند، اما کسانی که این امکان را فراهم می کنند، باید بنشینند ببینند چطور می توانند این قصه را جذاب کنند؛ تخفیف بگذارند، خلاقیتی به خرج دهند و کاری کنند تا مشتری ها به خرید اینترنتی کتاب تشویق شوند.

وقتی با برخی مشتری ها و کتاب خوان ها هم دراین باره صحبت می کنیم، پیشنهاد هایی دارند که مطرح کردنشان خالی از لطف نیست. یکی از مشتریان کتاب فروشی ها می گوید: من اگر جای کتاب فروش ها بودم، در ازای خرید تعداد یا مبلغ مشخصی کتاب، یک هدیه کوچک هم برای خریدار می فرستادم. در کتاب فروشی ها هدایای کوچک زیادی وجود دارد از جمله نشان کتاب که هزینه شان هم زیاد نیست. اما وقتی به عنوان هدیه دست خریدار می رسد، تأثیر زیادی روی ادامه رفتار او می گذارد.

یکی دیگر از کتاب خوان ها تخفیف ویژه خرید اینترنتی را مهم ترین و بهترین هدیه بیان می کند و می گوید: هر سایتی برای خرید کتاب تخفیف اختصاص دهد، در صورتی که کتاب های مدنظرم موجود باشد، خرید می کنم. به نظر من در چنین شرایط اقتصادی ای، تخفیف ویژه خرید اینترنتی، تنها راه موجود برای جذب مخاطبان برای خرید اینترنتی است.

لینک خبر :‌ شهرآٰرا نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی خبرگزاری کتاب ایران اتحاد خبر

معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با اشاره به استقبال خوب از طرح تابستانه کتاب 99، گفت: تا صبح امروز چهارشنبه (21 مرداد) و چهار روز بعد از آغاز طرح، جمعا 150 هزار و 977 جلد کتاب با ارزش 5 میلیارد و 700 میلیون تومان فروش رفته است.

چهاردهمین دوره طرح توزیع یارانه کتاب از طریق کتابفروشی ها با عنوان تابستانه کتاب99، از شنبه گذشته (18 مرداد) همزمان با عید غدیرخم و با شعار کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم کار خود را آغاز کرد. در این طرح، تهران با 91 کتابفروشی، اصفهان با 72 کتابفروشی، خراسان رضوی با 69 کتابفروشی، قم با 57 کتابفروشی پیشتاز سایر استان ها در میزان مشارکت کتابفروشی ها هستند.

در طرح های فروش فصلی که با نام کتابفروشی هایی که شرایط لازم را داشته باشند، پس از ثبت نام، می توانند کتاب های خود را که با درصدی تخفیف و در قبال ثبت نام کد ملی افراد بفروشند و میزان تخفیف اعمال شده را از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کنند.

آزاده نظربلند معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، درباره فروش قابل توجه کتابفروشی ها در طرح تابستانه کتاب 99 گفت: تا امروز روند فروش بسیار خوب بوده است، کتابفروشی ها هنوز یارانه دارند و پیش بینی این است تا زمانی که اعتبار یارانه ها در کتابفروشی ها باقی می ماند، روند فروش خوب باشد و زمانی که رو به پایان می رود و سقف اعتبار اختصاص داده شده پر می شود، فروش هم کمتر شود و این شیب ملایم تر بالا برود. این هم اقتضای کار است، چون ما محدودیت یارانه اختصاصی را در همه طرح ها داریم.

نظربلند ادامه داد: فروش طرح تابستانه که از شنبه گذشته (18 مرداد) آغاز شد تا صبح امروز، چهارشنبه (21 مرداد) جمعا به 150 هزار و 977 جلد کتاب با ارزش 5 میلیارد و 700 میلیون تومان رسید. معمولاً در همه طرح ها، یارانه ها زودتر از زمان اختصاص داده شده به پایان می رسند، اما ما زمان طرح را برای کتابفروشی هایی که در زمان طولانی تری می توانند اعتبار خود را استفاده کنند، بیشتر در نظر می گیریم. این موضوع ربطی به شهرهای بزرگ یا کوچک ندارد، حتی در شهرهای کوچک، برخی کتابفروشی ها هر قدر یارانه دریافت کنند، باز هم کم است.

وی افزود: این نکته به بافت فرهنگی، سطح مطالعه، تلاش و تبلیغ طرح برای آشنایی مخاطبان کتاب و غیره بستگی دارد؛ اما به صورت کلی، کتابفروشی هایی داریم که یارانه هایشان را به سرعت مصرف می کنند و حتی گاهی پایان اعتبارشان، به یک هفته هم نمی رسد اما برخی کتابفروشی ها زمان می برد تا یارانه ای که به آن ها اختصاص داده شده یا حتی بخشی از آن را استفاده کنند.
معاون کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران، با بیان این که فروش طرح های فصلی در همه کشور یکدست نیست ادامه داد: در برخی شهرها فروش کتاب بسیار رونق دارد و در برخی شهرها این آمار کمتر است، در برخی شهرها کتابفروشی های زیادی داریم اما در برخی استان ها ممکن است تنها 2 یا 4 کتابفروشی عضو طرح شده باشند. بافت فرهنگی و اجتماعی، عادت به مطالعه، ویژگی های جمعیتی، از عواملی هستند که در فروش کتاب تاثیرگذارند و شرایط طرح فصلی را در شهرهای مختلف متفاوت می کنند.

سیستم یکپارچه خانه کتاب، جزئیات طرح را مشخص می کند

معاون سابق فناوری خانه کتاب درباره شفافیت آمار فروش کتاب، گفت: طرح های تابستانه 10 تا 15 روز ادامه دارند و فروش در یک سیستم یکپارچه، ثبت می شود و خانه کتاب به همه جزئیات دسترسی دارد. علت این که آمار فروش در طرح های مختلف فصلی را با تفکیک موضوعات در دسترس داریم، این است که در طول مدت طرح ها از سیستم یکپارچه خانه کتاب برای فروش استفاده می شود اما در طول سال عملاً امکان این کار فراهم نیست چون هر کتابفروشی سیستم های مالی خود را دارد و از آن سیستم استفاده می کند.

نظربلند ادامه داد: از سوی دیگر استفاده از نرم افزارهای مالی مختلف که شامل بیش از 20 نرم افزار گوناگون است قاعدتاً به سیستم فروش کتابفروشی نیز متصل است، این فرصت را برای استفاده از داده های فروش در طول سال فراهم نمی کند، در نتیجه سیستم فروش یکپارچه، با توجه به تنوع نرم افزارهای حسابداری که در کتابفروشی ها مستقر هستند و با در نظر گرفتن گستره کار کتابفروشی ها، فروش یکپارچه برای کتابفروشان مفهومی ندارد. کتابفروشی ها در دوره طرح های فصلی سیستم یکپارچه دارند و در غیر از زمان طرح نیز چون یارانه ای دریافت نمی کنند، نمی توانیم آن ها را ملزم کنیم در سیستم فروشی که ما می گوییم آمار خود را اعلام کند چون نمی خواهیم کار کتابفروشان را زیاد کنیم.

شفافیت در یارانه نمایشگاه های کتاب، طرحی که به نتیجه نهایی نرسیده
وی با اشاره به طرحی برای نمایشگاه های کتاب در سراسر کشور، گفت: ما در خانه کتاب سابق، طرحی داشتیم برای یکپارچه سازی فروش در نمایشگاه های کتاب که سیستم یکپارچه کتابفروشی ها در طرح های فصلی را اجرا کنیم که بتواند به شفافیت مالی کمک کند. زمانی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یارانه ای را به نشر اختصاص می دهد، چه محل مصرف آن کتابفروشی باشد، چه نمایشگاه، سیستمی برای فروش وجود داشته باشد که میزان داد و ستد مالی ثبت شود و در حقیقت فروش کتاب، قابل شناسایی و قابل پیگیری باشد. ما در پنل کتابفروشی ها در طرح های حمایتی این شفافیت را داریم که فروش چقدر بوده، مبلغ کتاب چقدر بوده و چه مقدار یارانه استفاده شده است اما نمایشگاه های کتاب این شفافیت را نداشتند که وقتی یارانه دریافت می کنند، به چه شکلی استفاده می شود آیا واقعا صرف خرید کتاب می شود یا نقد می شود؟
نظربلند اضافه کرد: همه می دانیم جایی که یارانه باشد امکان فساد نیز وجود دارد هر چقدر شفافیت بیشتر شود راه های تخلف نیز محدود می شود. ما بیشتر به دنبال آن بودیم که سیستم فروشی شبیه به سیستم فروش طرح های فصلی داشته باشیم و این سیستم را در نمایشگاه کتاب نیز پیاده کنیم. این کار نیز تا مرحله زیادی جلو رفت و چند مرحله آزمایشی برگزار شد اما با آغاز سال 99 هنوز نمایشگاه فیزیکی برگزار نشده است که بتوانیم این پروژه را ادامه بدهیم و آن را به انتها برسانیم و نتیجه نهایی را بگیریم.

تاکید بر تعامل بیشتر با جامعه جهانی نشر
معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، درباره طرح های آینده این معاونت گفت: در این معاونت، رویکردهای تازه ای را داریم که معاونت فناوری جزئی از آن به حساب می آید، اکنون کارها بسیار بیشتر شده اند. نکته دیگر هم تغییر رویکرد و معادلات در موسسه جدید است که نگاه ها با گذشته متفاوت شده است.

وی افزود: می خواهیم تعامل بیشتری با جامعه جهانی نشر داشته باشیم، قرار است سامانه جامع نشر ایران را به زودی راه اندازی کنیم که مرجع نشر بین الملل باشد و بتوان از آن به عنوان سیستم آماردهی موثق و معتبر جهانی استفاده کرد. از سوی دیگر نیز اضافه شدن سامانه نقد کتاب به سامانه های خانه کتاب را در دست داریم تاکتاب ها به صورت حرفه ای معرفی شوند. چندین برنامه دیگر نیز تعریف شده که در این زمان کوتاهی که در اختیار داریم بتوانیم آن را پیش ببریم و به اهدافمان نزدیک شویم.
نظربلند با بیان این که در موسسه خانه کتاب سابق در طول سال ها فعالیت، روند خوبی برای توسعه کتاب و کتابخوانی شکل گرفته بود، افزود: این روند باید ادامه پیدا کند، نمونه آن همین طرح های حمایتی نظیر طرح های فصلی کتاب است یا کارهایی که در زمینه اهل قلم انجام شده است. کارهای خوب باید ادامه پیدا کند، کارهای مثبت را با تمام قوا ادامه خواهیم داد و در فعالیت های جدید هم همه تلاش می کنیم هر چه سریع تر برنامه ها را به عرصه عمل برسانیم.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
منصور شادکام، از تولید 32 عنوان کتاب صوتی جدید و توزیع آن ها 15 کتابخانه ویژه نابینایان از سوی شرکت سامسونگ خبر داد و از بی توجهی برخی ناشران به مسئولیت اجتماعی در قبال گروه های ویژه گلایه کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

منصور شادکام، قائم مقام انجمن نابینایان کشور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره همکاری این انجمن با شرکت سامسونگ برای تولید کتاّ ب صوتی، بیان کرد: شرکت سامسونگ در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی و به دنبال عقد تفاهم نامه همکاری با انجمن، 32 عنوان کتاب صوتی جدید تولید و در اختیار جامعه نابینایان قرار داده است.

وی افزود: از این 32 عنوان کتاب صوتی، پنج عنوان ویژه بزرگسال و مابقی برای کودک و نوجوان تولید شده است. کتاب ها، صرفا برای استفاده نابینایان و کم بینایان در 15 کتابخانه ویژه این افراد که از سال 1391، جریان ساخت و تجهیز آن ها نیز از سوی این شرکت پیگیری شده، در سراسر کشور توزیع شده است.

شادکام با اشاره به نحوه انتخاب کتاب ها برای صوتی شدن، افزود: شرکت سامسونگ در انتخاب کتاب برای تولید نسخه گویا، دخالتی نداشته و همه این کتاب ها فقط با نظر انجمن انتخاب و از سوی این شرکت به نسخه گویا تبدیل شده است. نخستین کتاب ها در سال 1393 با گویندگان داوطلب در استودیو های اجاره شده از سوی سامسونگ تولید شد. با احتساب کتاب های جدید در مجموع نزدیک به 900 عنوان کتاب صوتی ویژه کودک و نوجوان در کتابخانه ویژه نابینایان در دسترس اعضا قرار دارد؛ در حوزه جوانان و دانشجویان نیز نزدیک به 5000 عنوان کتاب صوتی در کتابخانه های ویژه نابینایان وجود دارد.

شادکام، همکاری ناشران در جریان تولید کتاب های صوتی را بسیار با اهمیت و پررنگ دانست و ادامه داد: در جریان تولید کتاب های صوتی، همکاران برخی ناشران، بسیار قابل توجه بود از جمله انتشارات افق که 18 عنوان از آخرین فهرست تولیدات سامسونگ را به خود اختصاص داده است، البته این کتاب ها با رضایت کتبی ناشر و نویسنده به نسخه گویا تبدیل شده است. همکاری مابقی ناشران نیز براساس همین اصل شکل گرفته است؛ بنابراین کتابخانه ها حق کپی این کتاب ها را ندارند.

قائم مقام انجمن نابینایان کشور با انتقاد از بی توجهی برخی ناشران نسبت به مسئولیت اجتماعی در قبال افراد نابینا و کم بینا، بیان کرد: در حالی که از ناشران همکار در تولید کتاب های صوتی بسیار سپاسگزاریم از ناشران بی توجه به این مقوله نیز گلایه مند هستیم. باید توجه داشته باشیم تولید کتاب صوتی به دلیل قیمت بسیار گران کتاب های بریل برای نابینایان از اهمیت زیادی برخوردار است. امید واریم سایر شرکت های ایرانی و ناشران نیز به مسئولیت اجتماعی خود توجه داشته باشند. اگر از سوی نهاد های متولی، برای شرکت ها و ناشرانی که به مسئولیت اجتماعی خود توجه دارند، امتیاز هایی در نظر گرفته شود می توان بیش از گذشته به گروه های ویژه خدمات ارائه کرد.

قائم مقام انجمن نابینایان کشور درباره همکاری های آتی انجمن نابینایان کشور با شرکت سامسونگ بیان کرد: تامین و تجهیز 15 کتابخانه ویژه نابینایان از جمله خرید ماشین تایپ و هارد به زودی عملیاتی می شود.

شادکام با اشاره به فعالیت های پیشین سامسونگ در حوزه کتاب و کتابخوانی، گفت: برگزاری طرح خورجین کتاب در سال 1391 ازجمله اقدامات و ابتکارات شرکت سامسونگ برای عمل به مسئولیت اجتماعی است. در قالب این طرح، کتاب در اختیار نابینایان مناطق مختلف کشور قرار می گرفت و بعد از مدتی جمع آوری می شد. با توجه به این اقدام با تشکیل کارگروه 4 نفره تصمیم گرفته شد تا ایده ایجاد کتابخانه ویژه نابینایان کودک و نوجوان در استان های کم برخوردار طرح شود که البته مورد توجه شرکت سامسونگ قرار گرفت.

وی ادامه داد: هدف اصلی از شکل گیری و طرح ایده تاسیس کتابخانه، وجود تنها 40 عنوان کتاب بریل برای کودک و نوجوان آن هم در کتابخانه شهر های بزرگ بود. از سال 1391 که نخستین کتابخانه در شهر زنجان ایجاد شد تا به حال 15 کتابخانه در 15 استان کشور تاسیس و تجهیز شده است. در جریان این اقدام، اداره کل بهزیستی استان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مراکز استان ها، اداره کل کتابخانه های عمومی استان و اداره کل آموزش و پرورش استثنائی در جلسه مشترک درباره محل و تامین منابع کتابخانه تصمیم گرفته می شد. تامین تجهیزات مورد نیاز از جمله ماشین تایپ بریل، لوح و قلم، عصا، تلویزیون 55 اینچ نیز برعهده شرکت سامسونگ بود.

منصور شادکام، قائم مقام انجمن نابینایان کشور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره همکاری این انجمن با شرکت سامسونگ برای تولید کتاّ ب صوتی، بیان کرد: شرکت سامسونگ در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی و به دنبال عقد تفاهم نامه همکاری با انجمن، 32 عنوان کتاب صوتی جدید تولید و در اختیار جامعه نابینایان قرار داده است.

وی افزود: از این 32 عنوان کتاب صوتی، پنج عنوان ویژه بزرگسال و مابقی برای کودک و نوجوان تولید شده است. کتاب ها، صرفا برای استفاده نابینایان و کم بینایان در 15 کتابخانه ویژه این افراد که از سال 1391، جریان ساخت و تجهیز آن ها نیز از سوی این شرکت پیگیری شده، در سراسر کشور توزیع شده است.

شادکام با اشاره به نحوه انتخاب کتاب ها برای صوتی شدن، افزود: شرکت سامسونگ در انتخاب کتاب برای تولید نسخه گویا، دخالتی نداشته و همه این کتاب ها فقط با نظر انجمن انتخاب و از سوی این شرکت به نسخه گویا تبدیل شده است. نخستین کتاب ها در سال 1393 با گویندگان داوطلب در استودیو های اجاره شده از سوی سامسونگ تولید شد. با احتساب کتاب های جدید در مجموع نزدیک به 900 عنوان کتاب صوتی ویژه کودک و نوجوان در کتابخانه ویژه نابینایان در دسترس اعضا قرار دارد؛ در حوزه جوانان و دانشجویان نیز نزدیک به 5000 عنوان کتاب صوتی در کتابخانه های ویژه نابینایان وجود دارد.

شادکام، همکاری ناشران در جریان تولید کتاب های صوتی را بسیار با اهمیت و پررنگ دانست و ادامه داد: در جریان تولید کتاب های صوتی، همکاران برخی ناشران، بسیار قابل توجه بود از جمله انتشارات افق که 18 عنوان از آخرین فهرست تولیدات سامسونگ را به خود اختصاص داده است، البته این کتاب ها با رضایت کتبی ناشر و نویسنده به نسخه گویا تبدیل شده است. همکاری مابقی ناشران نیز براساس همین اصل شکل گرفته است؛ بنابراین کتابخانه ها حق کپی این کتاب ها را ندارند.

قائم مقام انجمن نابینایان کشور با انتقاد از بی توجهی برخی ناشران نسبت به مسئولیت اجتماعی در قبال افراد نابینا و کم بینا، بیان کرد: در حالی که از ناشران همکار در تولید کتاب های صوتی بسیار سپاسگزاریم از ناشران بی توجه به این مقوله نیز گلایه مند هستیم. باید توجه داشته باشیم تولید کتاب صوتی به دلیل قیمت بسیار گران کتاب های بریل برای نابینایان از اهمیت زیادی برخوردار است. امید واریم سایر شرکت های ایرانی و ناشران نیز به مسئولیت اجتماعی خود توجه داشته باشند. اگر از سوی نهاد های متولی، برای شرکت ها و ناشرانی که به مسئولیت اجتماعی خود توجه دارند، امتیاز هایی در نظر گرفته شود می توان بیش از گذشته به گروه های ویژه خدمات ارائه کرد.

قائم مقام انجمن نابینایان کشور درباره همکاری های آتی انجمن نابینایان کشور با شرکت سامسونگ بیان کرد: تامین و تجهیز 15 کتابخانه ویژه نابینایان از جمله خرید ماشین تایپ و هارد به زودی عملیاتی می شود.

شادکام با اشاره به فعالیت های پیشین سامسونگ در حوزه کتاب و کتابخوانی، گفت: برگزاری طرح خورجین کتاب در سال 1391 ازجمله اقدامات و ابتکارات شرکت سامسونگ برای عمل به مسئولیت اجتماعی است. در قالب این طرح، کتاب در اختیار نابینایان مناطق مختلف کشور قرار می گرفت و بعد از مدتی جمع آوری می شد. با توجه به این اقدام با تشکیل کارگروه 4 نفره تصمیم گرفته شد تا ایده ایجاد کتابخانه ویژه نابینایان کودک و نوجوان در استان های کم برخوردار طرح شود که البته مورد توجه شرکت سامسونگ قرار گرفت.

وی ادامه داد: هدف اصلی از شکل گیری و طرح ایده تاسیس کتابخانه، وجود تنها 40 عنوان کتاب بریل برای کودک و نوجوان آن هم در کتابخانه شهر های بزرگ بود. از سال 1391 که نخستین کتابخانه در شهر زنجان ایجاد شد تا به حال 15 کتابخانه در 15 استان کشور تاسیس و تجهیز شده است. در جریان این اقدام، اداره کل بهزیستی استان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مراکز استان ها، اداره کل کتابخانه های عمومی استان و اداره کل آموزش و پرورش استثنائی در جلسه مشترک درباره محل و تامین منابع کتابخانه تصمیم گرفته می شد. تامین تجهیزات مورد نیاز از جمله ماشین تایپ بریل، لوح و قلم، عصا، تلویزیون 55 اینچ نیز برعهده شرکت سامسونگ بود.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
حسین میرزایی رئیس دبیرخانه جشنواره بین المللی فارابی می گوید با اینکه نیمی از 5 هزار و 704 اثر رسیده به دبیرخانه یازدهمین دوره فارابی کتاب بوده اما به دلیل کیفیت پایین آثار تنها چهار کتاب به عنوان برگزیده شناخته شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) غلامرضا غفاری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صبح امروز در نشست خبری یازدهمین دوره جشنواره بین المللی فارابی طی سخنانی با اشاره به اینکه جشنواره فارابی از گذشته و قدمت خوبی برخوردار است گفت: مجموعه دبیرخانه با تلاش و سخت کوشی که داشته امروز توانسته به رغم همه سختی ها و مشکلات ناشی از شیوع بیماری کووید 19 این کار را به سرانجام نیک برساند و در روزهای پیش رو اختتامیه را به صورت مجازی خواهیم داشت.

او ضمن تقدیر از اصحاب رسانه برای پوشش دهی این جشنواره افزود: فلسفه برگزاری این جشنواره در درجه نخست این است که از عالمان، معرفت و حوزه علم بویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی و اسلامی تقدیر شود، این تقدیر هم البته محدود به برگزیدگان جشنواره نیست و به همه فعالان این حوزه حتی در خارج از کشور تعلق دارد.

این مقام مسئول با اشاره به بخش بین المللی جشنواره فارابی یادآور شد: در این جشنواره نیز حضور فعالان خارجی را داریم. از سوی دیگر در زمانه ای که در آن قرار داریم و در روزگاری که پر تغییر شناخته می شود و از حجم بالایی از سیالیت برخوردار است نیاز به علوم انسانی و اجتماعی بیش از هر دوره ای احساس می شود چون مسائل و موضوعات مبتلا به در این روزگار نیازمند حضور علوم انسانی و اجتماعی و عالمان آن است. با استفاده از این علوم است که می توانیم از مشکلات عبور کنیم و برای نیازها پاسخ های مناسبی را پیدا کرد.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به اینکه بحث پیشرفت و تعالی جامعه همواره مد نظر سیاست گذاران در عرصه های مختلف بوده است افزود: در جامعه ایران نیز در سده اخیر همواره رسیدن به وضعیت مطلوب و پیشرفت و تعالی و توسعه مد نظر عالمان و سیاست گذاران حوزه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده است با این وجود باید بپذیریم که با وجود علوم انسانی لاغر و ضعیف نمی توان به پیشرفت دسترسی یافت.

غفاری تاکید کرد: جوامعی توانستند دگرگونی های بیشتری پیدا کنند که از پشتوانه های تحقیقاتی و داشته های وسیع در حوزه علوم انسانی و اجتماعی برخودار هستند چون این علوم به نوعی در جهت و مسیری که جوامع باید برای توسعه پایدار برخودار باشند نقش اساسی دارند.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با بیان اینکه وقتی ما رسالت علوم انسانی و اجتماعی را نگاه می کنیم می بینیم این علوم متعهد به بهبود زندگی هستند عنوان کرد: این علوم تلاش دارند کیفیت زندگی در شئون مختلف ارتقا پیدا کند و بر همین مبناست که در بین پژوهش ها و مطالعات در این جشنواره هر دو وجه نظری و سیاستی و به عبارتی نقش کاربردی پژوهش ها همواره مد نظر بوده است.

غفاری ادامه داد: بحث بر سر این بوده است که ما مسیری را طی کنیم که علوم انسانی و اسلامی در عرصه های وسیع و گسترده ای که دارند بتوانند پاسخگوی نیازهای روز باشند و مساله مداری و توجه به مسائل و مشکلات در زندگی روزمره در جوامع ما نقش کلیدی دارد.

او یادآور شد: برای اینکه به این مهم برسیم طبعا عبور از کلیشه ها و آنچه که حتی در گذشته و بر مبنای شرایط تولید شده، لازم است و باید بازآرایی و تولید دانش و پژوهش های مرتبط با مسائل روز جامعه و مشکلات آن مورد توجه قرار گیرد. بر همین مبنا جشنواره فارابی با توجه به گستره بین المللی آن می تواند این امکان را برای نقش آفرینی بیشتر عالمان علوم انسانی و اسلامی فراهم کند. امروزه با توجه به تغییرات پرشتابی که وجود دارد و یک مساله اجتناب ناپذیر است برای فائق آمدن به مشکلات نیازمند تلاش بیشتر عالمان است.

غفاری گفت: باید اجتماعات و انجمن های علمی تشکیل و فعال تر شود تا به تولید پاردایم ها و گفتمان تازه برای عبور از مشکلات کمک کند. همچنین برای این که این حرکت و تلاش خودش را به صورت عملی نشان دهد نیاز به رویدادها و بسترهایی است که به نوعی بتوانیم تلاش ها و فعالیت ها را در عرصه علوم اجتماعی و انسانی انجام دهیم. فارابی بخشی از این بستر است و بخشی از داشته های ما در حوزه علوم انسانی و اسلامی به این جشنواره می رسد و مورد ارزیابی قرار می گیرد.

او در پایان افزود: این جشنواره می تواند به شناخت آسیب ها و خلاءها در این حوزه کمک می کند تا در نهایت پژوهش ها و تحقیقات به حوزه عمل برای حل مشکلات در زندگی روزمره نزدیک شود.

5 هزار و 704 اثر به دبیرخانه داخلی رسید
حسین میرزایی نیز در این نشست با اشاره به چهار بخش کتاب، رساله دکتری، پایان نامه کارشناسی ارشد و تحقیقات در یازدهمین دوره جشنواره فارابی گفت: 5 هزار و 704 اثر در بخش داخلی به دبیرخانه رسیده که از این تعداد 4231 اثر به صورت حقیقی به ثبت رسیده است که حدود 70 درصد آثار می شود. 30 درصد آثار شامل 1805 اثر نیز به صورت حقوقی در این جشنواره شرکت کردند بدین معنی که دانشگاه، ناشر، مرکز پژوهشی، انجمن علمی و ... آثار را در دبیرخانه به ثبت رسانده اند.

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه دو هزار و 885 کتاب به یازدهمین دوره جشنواره رسیده افزود: این تعداد کتاب 48 درصد آثار رسیده را تشکیل می دهد که نشان می دهد نیمی از آثار دریافتی به دبیرخانه در قالب کتاب در سامانه به ثبت رسیده است. همچنین 533 اثر مشتمل بر پژوهش های اختتام یافته بوده که 9 درصد کل آثار بوده است. هزار و 196 رساله دکتری نیز در این دوره ثبت شده که این میزان 20 درصد کل آثار است و در نهایت هزار و 422 پایان نامه کارشناسی ارشد به دبیرخانه رسیده که 23 درصد کل آثار است.

به گفته میرزایی، از بین آثار واصله به دبیرخانه 70 درصد آثار متعلق به مردان و 30 درصد به بانوان محقق اختصاص داشته است. از سوی دیگر چون در جشنواره فارابی تا 35 سال، رده سنی جوان است تعداد آثار در این در سنی دو هزار و 55 اثر است که 34 درصد آثار این جشنواره می شود. در بخش بزرگ سال نیز سه هزار و 981 اثر بوده که شامل 66 درصد بوده است.

رئیس دبیرخانه جشنواره بین المللی فارابی در ادامه با بیان اینکه در این دوره جشنواره 15 گروه علمی داشتیم توضیح داد: داوری ها در فارابی در 5 مرحله ارزیابی صورت می گیرد و حداقل هایی برای معرفی آثار به عنوان تقدیر و برگزیده شدن در آیین نامه وجود دارد به همین دلیل است که در برخی از گروه ها هیچ برگزیده ای نداریم. در بخش داخلی با داوری هایی که صورت گرفته ما از 19 اثر شایسته تقدیر و برگزیده تجلیل می کنیم که با توجه به اینکه دو اثر متعلق به یک نقر هستند 20 برگزیده خواهیم داشت. همچنین در بخش داخلی از این تعداد اثر، 11 اثر به بخش بزرگسال و 8 اثر به بخش جوان اختصاص دارد.

آثار فاخر علوم انسانی در حوزه کتاب اندک است
میرزایی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از کیفیت پایین کتاب های رسیده به دبیرخانه جشنواره عنوان کرد: از نکات قابل تامل در این دوره این است که نیمی از آثار واصله کتاب بوده و از این میان چهارکتاب فقط حائز صلاحیت علمی شدند و این نشانه مهمی است که باید به آن پرداخته شود. متاسفانه آثار واصله به دبیرخانه نشان می دهد که تالیفات نیازمند توجه و تامل جدی است. آثار فاخر علوم انسانی در حوزه کتاب اندک است و از این تعداد پرشمارکتاب به لحاظ کیفیت نشان می دهد که کتاب ها درجه فاخر بودن را ندارند. در بخش تحقیقات نیز همین مساله دیده می شود و تحقیقات شایسته ای در این دوره نداشتیم.

به گفته او، آثار موفق در این دوره رساله های دکتری بودند که در این دوره 15 اثر برگزیده متعلق به رساله دکتری است. این نشان می دهد که تاکنون رساله های دکتری مهمترین و جدی ترین پژوهش های کشور هستند و ویژگی های ارزشمند یک تحقیق را دارند و به همین دلیل باید حمایت ویژه ای در این زمینه صورت گیرد چون ما هر چه بتوانیم دانشجویان را در مقطع دکتری به لحاظ پژوهشی حمایت کنیم می توانیم خروجی آن را ببینیم.

دبیر یازدهمین دوره جشنواره بین الملل فارابی گفت: در بخش بین اللمل 332 اثر به دبیرخانه جشنواره رسیده که از این میان با ارزیابی های صورت گرفته در بخش ایران شناسی و اسلام شناسی از هفت محقق بین المللی خارجی تقدیر می کنیم. البته اگر اثری به زبان انگلیسی در داخل هم نوشته شده باشد ما در بخش داخلی آن را بررسی می کنیم و بخش بین الملل متعلق به نویسندگان خارجی است. آثار برگزیده بین المللی متعلق به کشورهایی چون ژاپن، اندونزی، گرجستان، لبنان، کانادا، آمریکا و انگلستان است و در این دوره، از هفت برگزیده، دو نفر زن و 5 نفر مرد تقدیر می شود.

میرزایی درباره بخش جنبی جشنواره نیز به سنت سال های گذشته توضیحاتی ارائه کرد و افزود: در این دوره از دو پیشکسوت علوم انسانی تقدیر به عمل می آید که یک نفر خانم است و برای اولین بار است که در جشنواره فارابی چنین اتفاقی رخ می دهد. همچنین از شخصیت های پیشرو علوم انسانی که درگذشته اند، از دو شخصیت مرحوم تجلیل می شود. علاوه بر این از یک مترجم برتر که طی سال های گذشته اثرگذار بوده تجلیل می شود.

به گفته او، از یک انجمن علمی برتر در یازدهمین دوره تجلیل می شود که به پیشنهاد کمیسیون های علمی است. از سوی دیگر از یک مجله و نشریه برتر و نظریه پرداز برتر علمی هم در اختتامیه تقدیر به عمل می آید. بر این اساس، در مجموع از 34 اثر متعلق به 35 نفر در بخش داخلی، بین المللی و جنبی جشنواره فارابی تقدیر به عمل می آید.

میرزایی در ادامه این نشست در پاسخ به سوال خبرنگار ایبنا مبنی بر بیشترین فراوانی اثار رسیده گفت: در این دوره 679 اثر در بخش علوم تربیتی به دبیرخانه جشنواره رسیده که 11 درصد آثار را شامل می شود و بیشترین فراوانی را دارد.

ایبنا برای آسیب شناسی وارد میدان شود
او همچنین در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ایبنا مبنی بر علت پایین بودن کیفیت کتاب های تالیفی در حوزه علوم انسانی عنوان کرد: ما در این حوزه حاضر به کار مشترک با خبرگزاری ایبنا هستیم که آسیب شناسی لازم را در این باره انجام دهد. از این منظر ایبنا مانند بسیاری از کارهایی که پیش از این انجام داده می تواند پیشرو باشد. به هر حال آنچه که قابل اعتناست این است که کیفیت کتاب ها به لحاظ محتوایی در چند سال اخیر یک رکورد و افولی داشته و این بررسی ضرورت سیاست گذاری توسط وزارتخانه های مرتبطی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم، تحقیقات، فناوری و ... را می طلبد و این وظیفه ای است که باید توسط سیاست های ارتقایی دنبال شود.

میرزایی در پایان گفت: اختتامیه جشنواره فارابی روز دوشنبه 27 مرداد ساعت 10 تا 12 برگزار می شود. تلاش کردیم از خرداد ماه اختتامیه را برگزار کنیم اما به دلیل شیوع کرونا این کار به تاخیر افتاد و امیدوار بودیم بتوانیم جشنواره را به صورت حضوری برگزار کنیم اما باز به دلیل شیوع کرونا چنین امکانی صورت نگرفت و با یادداشت رئیس جمهوری قرار شد اختتامیه به صورت مجازی حضوری با حداقل نفرات اختتامیه برگزار شود. برگزیدگان خارجی هم به صورت وبینار در این جشنواره حضور پیدا می کنند و جوایز آن ها از طریق سفارتخانه ها به دست برگزیدگان خواهد رسید.

690 مورد داوری در بخش داخلی و خارجی
عبدالامیر نبوی نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه تلاش شده در این دوره از جشنواره از ظرفیت های دانشگاه های غیر از تهران و دانشگاه آزاد اسلامی استفاده کنیم گفت: در این دوره 479 داور در داخل و خارج از کشور داشتیم و در این دوره مستقیما از کمک علمی و مشارکت 574 نفر استفاده کرده است. البته در بخش خارجی نیز تعداد زیادی اثر به دبیرخانه رسیده است.

او ادامه داد: 690 مورد داوری در این جشنواره در بخش داخلی و خارجی صورت گرفته است. تلاش دبیرخانه فارابی رعایت کیفیت و اتقان علمی آثار بوده و به همین دلیل تمام حساسیت علمی همکاران در گروه های علمی رعایت شد و آثار مورد بحث های فراوان قرار گرفت تا ذره ای از معیارهای علمی کوتاه نیایم.

نبوی گفت: تلاش کردیم از همکاری انجمن ها و کمیته های علمی استفاده کنیم و در کمیته ها دست کم یک عضو خانم وجود داشت و در برخی از کمیته ها این تعداد بیشتر بوده که ظرفیت علمی خوبی برای کمک به اتقان داوری ها بوده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) غلامرضا غفاری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صبح امروز در نشست خبری یازدهمین دوره جشنواره بین المللی فارابی طی سخنانی با اشاره به اینکه جشنواره فارابی از گذشته و قدمت خوبی برخوردار است گفت: مجموعه دبیرخانه با تلاش و سخت کوشی که داشته امروز توانسته به رغم همه سختی ها و مشکلات ناشی از شیوع بیماری کووید 19 این کار را به سرانجام نیک برساند و در روزهای پیش رو اختتامیه را به صورت مجازی خواهیم داشت.

او ضمن تقدیر از اصحاب رسانه برای پوشش دهی این جشنواره افزود: فلسفه برگزاری این جشنواره در درجه نخست این است که از عالمان، معرفت و حوزه علم بویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی و اسلامی تقدیر شود، این تقدیر هم البته محدود به برگزیدگان جشنواره نیست و به همه فعالان این حوزه حتی در خارج از کشور تعلق دارد.

این مقام مسئول با اشاره به بخش بین المللی جشنواره فارابی یادآور شد: در این جشنواره نیز حضور فعالان خارجی را داریم. از سوی دیگر در زمانه ای که در آن قرار داریم و در روزگاری که پر تغییر شناخته می شود و از حجم بالایی از سیالیت برخوردار است نیاز به علوم انسانی و اجتماعی بیش از هر دوره ای احساس می شود چون مسائل و موضوعات مبتلا به در این روزگار نیازمند حضور علوم انسانی و اجتماعی و عالمان آن است. با استفاده از این علوم است که می توانیم از مشکلات عبور کنیم و برای نیازها پاسخ های مناسبی را پیدا کرد.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به اینکه بحث پیشرفت و تعالی جامعه همواره مد نظر سیاست گذاران در عرصه های مختلف بوده است افزود: در جامعه ایران نیز در سده اخیر همواره رسیدن به وضعیت مطلوب و پیشرفت و تعالی و توسعه مد نظر عالمان و سیاست گذاران حوزه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده است با این وجود باید بپذیریم که با وجود علوم انسانی لاغر و ضعیف نمی توان به پیشرفت دسترسی یافت.

غفاری تاکید کرد: جوامعی توانستند دگرگونی های بیشتری پیدا کنند که از پشتوانه های تحقیقاتی و داشته های وسیع در حوزه علوم انسانی و اجتماعی برخودار هستند چون این علوم به نوعی در جهت و مسیری که جوامع باید برای توسعه پایدار برخودار باشند نقش اساسی دارند.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با بیان اینکه وقتی ما رسالت علوم انسانی و اجتماعی را نگاه می کنیم می بینیم این علوم متعهد به بهبود زندگی هستند عنوان کرد: این علوم تلاش دارند کیفیت زندگی در شئون مختلف ارتقا پیدا کند و بر همین مبناست که در بین پژوهش ها و مطالعات در این جشنواره هر دو وجه نظری و سیاستی و به عبارتی نقش کاربردی پژوهش ها همواره مد نظر بوده است.

غفاری ادامه داد: بحث بر سر این بوده است که ما مسیری را طی کنیم که علوم انسانی و اسلامی در عرصه های وسیع و گسترده ای که دارند بتوانند پاسخگوی نیازهای روز باشند و مساله مداری و توجه به مسائل و مشکلات در زندگی روزمره در جوامع ما نقش کلیدی دارد.

او یادآور شد: برای اینکه به این مهم برسیم طبعا عبور از کلیشه ها و آنچه که حتی در گذشته و بر مبنای شرایط تولید شده، لازم است و باید بازآرایی و تولید دانش و پژوهش های مرتبط با مسائل روز جامعه و مشکلات آن مورد توجه قرار گیرد. بر همین مبنا جشنواره فارابی با توجه به گستره بین المللی آن می تواند این امکان را برای نقش آفرینی بیشتر عالمان علوم انسانی و اسلامی فراهم کند. امروزه با توجه به تغییرات پرشتابی که وجود دارد و یک مساله اجتناب ناپذیر است برای فائق آمدن به مشکلات نیازمند تلاش بیشتر عالمان است.

غفاری گفت: باید اجتماعات و انجمن های علمی تشکیل و فعال تر شود تا به تولید پاردایم ها و گفتمان تازه برای عبور از مشکلات کمک کند. همچنین برای این که این حرکت و تلاش خودش را به صورت عملی نشان دهد نیاز به رویدادها و بسترهایی است که به نوعی بتوانیم تلاش ها و فعالیت ها را در عرصه علوم اجتماعی و انسانی انجام دهیم. فارابی بخشی از این بستر است و بخشی از داشته های ما در حوزه علوم انسانی و اسلامی به این جشنواره می رسد و مورد ارزیابی قرار می گیرد.

او در پایان افزود: این جشنواره می تواند به شناخت آسیب ها و خلاءها در این حوزه کمک می کند تا در نهایت پژوهش ها و تحقیقات به حوزه عمل برای حل مشکلات در زندگی روزمره نزدیک شود.

5 هزار و 704 اثر به دبیرخانه داخلی رسید
حسین میرزایی نیز در این نشست با اشاره به چهار بخش کتاب، رساله دکتری، پایان نامه کارشناسی ارشد و تحقیقات در یازدهمین دوره جشنواره فارابی گفت: 5 هزار و 704 اثر در بخش داخلی به دبیرخانه رسیده که از این تعداد 4231 اثر به صورت حقیقی به ثبت رسیده است که حدود 70 درصد آثار می شود. 30 درصد آثار شامل 1805 اثر نیز به صورت حقوقی در این جشنواره شرکت کردند بدین معنی که دانشگاه، ناشر، مرکز پژوهشی، انجمن علمی و ... آثار را در دبیرخانه به ثبت رسانده اند.

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه دو هزار و 885 کتاب به یازدهمین دوره جشنواره رسیده افزود: این تعداد کتاب 48 درصد آثار رسیده را تشکیل می دهد که نشان می دهد نیمی از آثار دریافتی به دبیرخانه در قالب کتاب در سامانه به ثبت رسیده است. همچنین 533 اثر مشتمل بر پژوهش های اختتام یافته بوده که 9 درصد کل آثار بوده است. هزار و 196 رساله دکتری نیز در این دوره ثبت شده که این میزان 20 درصد کل آثار است و در نهایت هزار و 422 پایان نامه کارشناسی ارشد به دبیرخانه رسیده که 23 درصد کل آثار است.

به گفته میرزایی، از بین آثار واصله به دبیرخانه 70 درصد آثار متعلق به مردان و 30 درصد به بانوان محقق اختصاص داشته است. از سوی دیگر چون در جشنواره فارابی تا 35 سال، رده سنی جوان است تعداد آثار در این در سنی دو هزار و 55 اثر است که 34 درصد آثار این جشنواره می شود. در بخش بزرگ سال نیز سه هزار و 981 اثر بوده که شامل 66 درصد بوده است.

رئیس دبیرخانه جشنواره بین المللی فارابی در ادامه با بیان اینکه در این دوره جشنواره 15 گروه علمی داشتیم توضیح داد: داوری ها در فارابی در 5 مرحله ارزیابی صورت می گیرد و حداقل هایی برای معرفی آثار به عنوان تقدیر و برگزیده شدن در آیین نامه وجود دارد به همین دلیل است که در برخی از گروه ها هیچ برگزیده ای نداریم. در بخش داخلی با داوری هایی که صورت گرفته ما از 19 اثر شایسته تقدیر و برگزیده تجلیل می کنیم که با توجه به اینکه دو اثر متعلق به یک نقر هستند 20 برگزیده خواهیم داشت. همچنین در بخش داخلی از این تعداد اثر، 11 اثر به بخش بزرگسال و 8 اثر به بخش جوان اختصاص دارد.

آثار فاخر علوم انسانی در حوزه کتاب اندک است
میرزایی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از کیفیت پایین کتاب های رسیده به دبیرخانه جشنواره عنوان کرد: از نکات قابل تامل در این دوره این است که نیمی از آثار واصله کتاب بوده و از این میان چهارکتاب فقط حائز صلاحیت علمی شدند و این نشانه مهمی است که باید به آن پرداخته شود. متاسفانه آثار واصله به دبیرخانه نشان می دهد که تالیفات نیازمند توجه و تامل جدی است. آثار فاخر علوم انسانی در حوزه کتاب اندک است و از این تعداد پرشمارکتاب به لحاظ کیفیت نشان می دهد که کتاب ها درجه فاخر بودن را ندارند. در بخش تحقیقات نیز همین مساله دیده می شود و تحقیقات شایسته ای در این دوره نداشتیم.

به گفته او، آثار موفق در این دوره رساله های دکتری بودند که در این دوره 15 اثر برگزیده متعلق به رساله دکتری است. این نشان می دهد که تاکنون رساله های دکتری مهمترین و جدی ترین پژوهش های کشور هستند و ویژگی های ارزشمند یک تحقیق را دارند و به همین دلیل باید حمایت ویژه ای در این زمینه صورت گیرد چون ما هر چه بتوانیم دانشجویان را در مقطع دکتری به لحاظ پژوهشی حمایت کنیم می توانیم خروجی آن را ببینیم.

دبیر یازدهمین دوره جشنواره بین الملل فارابی گفت: در بخش بین اللمل 332 اثر به دبیرخانه جشنواره رسیده که از این میان با ارزیابی های صورت گرفته در بخش ایران شناسی و اسلام شناسی از هفت محقق بین المللی خارجی تقدیر می کنیم. البته اگر اثری به زبان انگلیسی در داخل هم نوشته شده باشد ما در بخش داخلی آن را بررسی می کنیم و بخش بین الملل متعلق به نویسندگان خارجی است. آثار برگزیده بین المللی متعلق به کشورهایی چون ژاپن، اندونزی، گرجستان، لبنان، کانادا، آمریکا و انگلستان است و در این دوره، از هفت برگزیده، دو نفر زن و 5 نفر مرد تقدیر می شود.

میرزایی درباره بخش جنبی جشنواره نیز به سنت سال های گذشته توضیحاتی ارائه کرد و افزود: در این دوره از دو پیشکسوت علوم انسانی تقدیر به عمل می آید که یک نفر خانم است و برای اولین بار است که در جشنواره فارابی چنین اتفاقی رخ می دهد. همچنین از شخصیت های پیشرو علوم انسانی که درگذشته اند، از دو شخصیت مرحوم تجلیل می شود. علاوه بر این از یک مترجم برتر که طی سال های گذشته اثرگذار بوده تجلیل می شود.

به گفته او، از یک انجمن علمی برتر در یازدهمین دوره تجلیل می شود که به پیشنهاد کمیسیون های علمی است. از سوی دیگر از یک مجله و نشریه برتر و نظریه پرداز برتر علمی هم در اختتامیه تقدیر به عمل می آید. بر این اساس، در مجموع از 34 اثر متعلق به 35 نفر در بخش داخلی، بین المللی و جنبی جشنواره فارابی تقدیر به عمل می آید.

میرزایی در ادامه این نشست در پاسخ به سوال خبرنگار ایبنا مبنی بر بیشترین فراوانی اثار رسیده گفت: در این دوره 679 اثر در بخش علوم تربیتی به دبیرخانه جشنواره رسیده که 11 درصد آثار را شامل می شود و بیشترین فراوانی را دارد.

ایبنا برای آسیب شناسی وارد میدان شود
او همچنین در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ایبنا مبنی بر علت پایین بودن کیفیت کتاب های تالیفی در حوزه علوم انسانی عنوان کرد: ما در این حوزه حاضر به کار مشترک با خبرگزاری ایبنا هستیم که آسیب شناسی لازم را در این باره انجام دهد. از این منظر ایبنا مانند بسیاری از کارهایی که پیش از این انجام داده می تواند پیشرو باشد. به هر حال آنچه که قابل اعتناست این است که کیفیت کتاب ها به لحاظ محتوایی در چند سال اخیر یک رکورد و افولی داشته و این بررسی ضرورت سیاست گذاری توسط وزارتخانه های مرتبطی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم، تحقیقات، فناوری و ... را می طلبد و این وظیفه ای است که باید توسط سیاست های ارتقایی دنبال شود.

میرزایی در پایان گفت: اختتامیه جشنواره فارابی روز دوشنبه 27 مرداد ساعت 10 تا 12 برگزار می شود. تلاش کردیم از خرداد ماه اختتامیه را برگزار کنیم اما به دلیل شیوع کرونا این کار به تاخیر افتاد و امیدوار بودیم بتوانیم جشنواره را به صورت حضوری برگزار کنیم اما باز به دلیل شیوع کرونا چنین امکانی صورت نگرفت و با یادداشت رئیس جمهوری قرار شد اختتامیه به صورت مجازی حضوری با حداقل نفرات اختتامیه برگزار شود. برگزیدگان خارجی هم به صورت وبینار در این جشنواره حضور پیدا می کنند و جوایز آن ها از طریق سفارتخانه ها به دست برگزیدگان خواهد رسید.

690 مورد داوری در بخش داخلی و خارجی
عبدالامیر نبوی نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه تلاش شده در این دوره از جشنواره از ظرفیت های دانشگاه های غیر از تهران و دانشگاه آزاد اسلامی استفاده کنیم گفت: در این دوره 479 داور در داخل و خارج از کشور داشتیم و در این دوره مستقیما از کمک علمی و مشارکت 574 نفر استفاده کرده است. البته در بخش خارجی نیز تعداد زیادی اثر به دبیرخانه رسیده است.

او ادامه داد: 690 مورد داوری در این جشنواره در بخش داخلی و خارجی صورت گرفته است. تلاش دبیرخانه فارابی رعایت کیفیت و اتقان علمی آثار بوده و به همین دلیل تمام حساسیت علمی همکاران در گروه های علمی رعایت شد و آثار مورد بحث های فراوان قرار گرفت تا ذره ای از معیارهای علمی کوتاه نیایم.

نبوی گفت: تلاش کردیم از همکاری انجمن ها و کمیته های علمی استفاده کنیم و در کمیته ها دست کم یک عضو خانم وجود داشت و در برخی از کمیته ها این تعداد بیشتر بوده که ظرفیت علمی خوبی برای کمک به اتقان داوری ها بوده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران

5 هزار و 704 اثر به دبیرخانه داخلی رسید

آثار فاخر علوم انسانی در حوزه کتاب اندک است

ایبنا برای آسیب شناسی وارد میدان شود

690 مورد داوری در بخش داخلی و خارجی

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران- ایرناپلاس- با توجه به نیاز جامعه نشر برای محدودکردن مواردی مانند ترجمه های سطحی و کتابسازی، شکل گیری سامانه ای برای نقد کتاب از هر نظر ضروری به نظر می رسد، این در حالی است که برای جلوگیری از انحراف این سامانه، باید اقدامات لازم انجام شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش ایرناپلاس، اکنون خوب یاد گرفته اند که چگونه از امکانات الکترونیکی و دیجیتالی برای رونق فضای فرهنگ و هنر استفاده کنند. سامانه نقد کتاب نیز در حال راه اندازی است و خانه کتاب و ادبیات ایران آن را رونمایی می کند. ایوب دهقانکار مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ضمن اعلام این خبر، وضعیت نابسامان بازار کاغذ را یادآور شده و بر لزوم توجه بیشتر به فضای مجازی و نشر الکترونیک تاکید کرد.

پیش از این نقدهای کتاب در روزنامه ها و مجلات منتشر می شد اما با تغییر شرایط اجتماعی، مورد نقد قرار گرفتن کتاب ها کمتر اتفاق می افتد و کتابسازی و ترجمه های سطحی گسترش یافته است. نقد کتاب محدود به جلسه های نقد با حضور چند مهمان شده بود، و بعد از شیوع کرونا همان جلسه های محدود نیز تعطیل شدند. اما آیا این سامانه می تواند جان تازه ای برای نشر ایران باشد؟

آزاده نظربلند، معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در توضیح چگونگی فعالیت این سامانه به ایرناپلاس گفت: در حال حاضر فقط ظرف این سامانه تهیه شده و مهم مظروف است که باید درباره آن تحقیق و بررسی شود تا بتواند اساسی پیش رود.

از مشورت صاحب نظران استفاده می شود
معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، هدف از تاسیس سامانه نقد کتاب را ایجاد فضایی برای تعامل بیشتر و نقد و بررسی در حوزه کتاب بیان کرد. با فعالیت سامانه نقد کتاب، کتاب هایی که در حوزه های مختلف منتشر می شود، توسط اهل فن و اساتید دانشگاهی مورد نقد و بررسی قرار خواهند گرفت. خانه کتاب و ادبیات ایرن بستری برای این نقدها فراهم می کند.

نظربلند با بیان اینکه نقد، معیار و محک برای کتاب های منتشر شده است، توضیح داد: این روند می تواند به چرخه تولید کتاب کمک کند زیرا نقد یک معیار و محکی برای کتاب های منتشر شده است. وقتی نقد کتاب رواج یابد، می توان با آن کتاب های اصیل را تشخیص داد. اینکه چه راهی را پیش بگیریم و روی چه موضوع هایی تمرکز کنیم، در حال بررسی است تا روی رشته هایی که در جامعه نیاز به تمرکز بیشتر دارند، متمرکز شویم. برای ایجاد شرایط مناسب، خانه کتاب و ادبیات ایران در نظر دارد، با اساتید و اهل فن مشورت کند تا با کمک آنها این اتفاق در صنعت نشر شکل بگیرد.

همه فعالیت های فرهنگی نیاز به حمایت دارند
جریان نقد در جامعه ادبی می تواند از چند وجه تاثیرگذار باشد، نخست اینکه نویسندگان می دانند کتابشان توسط افرادی دقیق و تیزبین مورد بررسی قرار خواهد گرفت، پس پیش از انتشار کتاب، درباره آنچه منتشر خواهد شد، بیشتر دقت می کنند. همچنین کتاب هایی با ترجمه های سطحی حتی ترجمه هایی که از اینترنت، کمک گرفته است، کمتر دیده خواهند شد، کتابسازی کمتر شده و به نوعی همه مسئول عملکر خود خواهندبود.

محمد حسینی، نویسنده و از مدیران کتابفروشی چهل کلاغ، با تاکید بر اینکه همه فعالیت های فرهنگی در ایران، نیازمند حمایت است به ایرناپلاس گفت: در بیشتر کشورها، کارفرمایان و صاحبان سرمایه می توانند از حرکت فرهنگی حمایت کنند، در صورتی که این کار صادقانه و برای حفظ منافع ملی انجام شود، فرد را از پرداخت مالیات معاف خواهند کرد. این در صورتی است که در کشور ما چنین روندی شکل نگرفته است و حتی برای عکس آن تلاش می شود.

به گفته حسینی، وجود بازخورد در جامعه، و ارائه نظرهای درست، سالم و صادقانه در هر جامعه ضروری و موجب پیشرفت آن جامعه است.
او ادامه داد: در کشور ما ثبات اقتصادی وجود ندارد و نمی توان از افرادی توقع داشت، نقد بنویسند در حالی که هیچ درآمدی برای آن در نظر گرفته نشده است. نویسندگان در روزنامه و مجله با مشکلات متفاوتی مواجه هستند و نمی توانند نقد کنند.

او با یادآوری عملکرد سابق مجموعه هایی که تلاش هایی برای نقد صادقانه داشتند اما نتوانستند چنین فعالیتی در زمان طولانی داشته باشند، بیان کرد: ممکن است افرادی هم باشند که در این سامانه اقداماتی برای سود شخصی خود انجام دهند، پس باید سازوکاری برای جلوگیری از این اتفاق در نظر گرفته شود، اما در کل موافق هستم، وجود بازخورد در جامعه ادبی خوب است و هر نوع حمایت فرهنگی کار درستی است و امیدوارم این دوستان بتوانند از عهده کار برآیند.

همه چیز در سایه امنیت اتفاق می افتد
حسینی با تاکید به وجود امنیت و آزادی برای شکل گیری نقد صادقانه در جامعه ادبی، توضیح داد: همه چیز در سایه امنیت وآزادی اتفاق می افتد، امنیت اجتماعی، شغلی و اقتصادی، همه ضروری است. خارج از امنیت، اتفاقی نخواهد افتاد، در نبود امنیت می توان تئاتر آن را بازی کرد اما اصل نیست.
او با یادآوری سال هایی که در ایران تعداد بیشتری روزنامه منتشر می شد و خوانندگانی دائمی داشت، گفت: بعضی روزها 6 یا هفت روزنامه می خریدم و همه را می خواندم. مردم تا چند سال پیش، دوست داشتند مطالعه کنند. روزنامه ها توان مالی داشتند و می توانستند از خبرنگار خود حمایت کنند. در همه روزنامه ها صفحه ای به کتاب اختصاص داده شده بود.

نقد همیشه خوب است و تاسیس سامانه نقد کتاب، می تواند از اتفاق های مثبت در شرایط رکود بازار نشر و همه گیری بیماری کووید-19 باشد اما باید برای جلوگیری از انحراف از اهداف و سوءاستفاده شخصی، پیشگیری های لازم انجام شود. همچنین لازم است شرایط اجتماعی برای رونق نقد کتاب شکل بگیرد تا افرادی حاضر به صرف زمان و تخصص خود برای ارائه نقدهای صادقانه باشند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر کتاب فروشی به نشر گفت: امیدواریم طرح های فصلی و باقی برنامه های حمایتی وزارت ارشاد به خوبی پیش برود؛ باید با این مسکن ها دوران کرونا را بگذرانیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران ایلام بیدار

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، بعد از اعلام لغو نمایشگاه بین المللی کتاب تهران یکی از برنامه های حمایتی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد از ناشران و کتاب فروشان برگزاری دو طرح فصلی کتاب با افزایش اعتبار نسبت به دوره های قبل و تسویه حساب زودهنگام با کتاب فروشی ها عنوان شد.

در همین راستا طرح تابستانه آغاز شد و حالا سه روز از اجرای طرح تابستانه کتاب 99 با شعار کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم می گذرد.

شروع طرح تابستانه کتاب و رونق نسبی بازار کتاب

میثم رشیدی مهرآبادی، مدیر کتاب فروشی به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره برگزاری این دوره از طرح فصلی کتاب گفت: روزهای اخیر و در موج دوم شیوع کرونا خیابان انقلاب و اساساً راسته کتاب فروشی های این خیابان از نظر حضور و تردد مردم بسیار کم رنگ شده و این به دلیل رعایت مردم برای مبارزه با ویروس کرونا است. این حضور کم مردم روی فروش کتاب بسیار تاثیرگذار بوده است.

وی با اشاره به اینکه ما امید داشتیم که با فروکش کردن موج ویروس کرونا دوباره به کتاب فروشی ها و بازار کتاب رونق برگردد اما کاملا این گونه نشد؛ اظهار کرد: شروع طرح تابستانه کتاب و پایین آمدن جان باختگان ناشی از کرونا یک رونق نسبی را در این چند روز رقم زده است که هم به صورت حضوری و آنلاین خرید می کنند.

هیچ برنامه ای جای نمایشگاه کتاب را نمی گیرد

مدیر کتاب فروشی به نشر با اشاره به لغو برگزاری نمایشگاه کتاب سال 1399 ابراز کرد: صدمه ای را که لغو نمایشگاه کتاب تهران به ناشران زد هیچ اقدام دیگری نمی تواند جبران کند. اما همین که وزارت ارشاد و تشکیلات مرتبط با کتاب در این وزراتخانه کمک کنند تا ناشران بتوانند این بحران را راحت تر بگذرانند، امیدوارکننده است. اگر تلاش های وزارت ارشاد مبتنی بر قول و قرارهایی که اعلام کرده است پیش برود بسیار امیدوارکننده است.

رشیدی مهرآبادی بیان کرد: در همین چند وقت اخیر ما با افزایش قیمت چندباره کاغذ روبه رو بودیم و این معضل برای ناشران آزاردهنده است. حل مشکل کاغذ به تنهایی می تواند خیلی از کمبودها را جبران کند. حل این مشکل خیلی به منابع مالی هم نیاز ندارد و به سیاست گذاری ها و تغییر در ریل گذاری ها مربوط می شود. درعین حال می تواند به پایین آمدن دغدغه های ناشران، انتشار بیشتر و کاهش قیمت کتاب منجر شود و در این ایام به اوضاع کتاب کمک کند.

برنامه های حمایتی وزارت ارشاد مسکنی برای عبور از بحران کرونا

وی در پایان با تأکید بر اینکه همه این اقدامات نمی تواند جای خالی نمایشگاه کتاب را بگیرد، خاطرنشان کرد: امیدواریم طرح های فصلی و باقی برنامه های حمایتی وزارت ارشاد به خوبی پیش برود؛ چاره ای نیست و باید با همین مسکن ها این دوران را بگذرانیم و تلاش کنیم تبعات منفی کرونا بر بازار کتاب کمتر شود.

انتهای پیام/4028/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
یک ناشر گفت: این روزها صنعت نشر کشورمان در یک توقف و خلسه عمیق به سر می برد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

جواد نعمتی شاعر و مدیر مسئول انتشارات افرود، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره ورود ناشران کمک آموزشی به نشر عمومی گفت: تمام سیاست های کلان و غیر کلان در حوزه فرهنگ روی کار ناشرانی تاثیر می گذارد که می خواهند به فعالیتشان در حوزه نشر ادامه دهند و خود را نجات دهند. این سیاست ها روی عملکرد این دسته از ناشران تاثیر می گذارد.

او افزود: حتی اگر سیاست کلان در حوزه فرهنگ در حد لایحه باشد، هم روی صنعت نشر تاثیر می گذارد. از گذشته تا الان ناشرانی هستند که هم در حوزه کمک آموزشی و هم نشر عمومی فعالیت می کنند. دو سال پیش که بحث برداشتن کنکور پیش آمد و تنها قرار بر این بود که کنکور حذف شود، بسیاری از ناشران کمک آموزشی به این فکر افتادند که به فعالیت در حوزه نشر عمومی وارد شوند؛ چون ناشران کمک آموزشی قدرت پخش بالایی دارند. اگر به حوزه ادبیات کودک و نوجوان وارد شوند، روی کار ناشر دیگری تاثیر نمی گذارند بلکه می توانند به نشر کمک کند.

مدیر مسئول انتشارات افرود ادامه داد: برخی ناشران کودک و نوجوان به صورت اسمی زیرمجموعه ناشر دیگری هستند. ناشران کمک آموزشی که قدرت پخش بالایی دارند، با ورودشان به نشر عمومی و حوزه کودک و نوجوان به صنعت نشر کمک می کنند. الان نشر هوپا که حرف اول را در حوزه کودک و نوجوان می زند یا انتشارات پرتقال از همین انتشاراتی های کمک آموزشی هستند که به حوزه نشر کودک و نوجوان وارد شدند. ناشران قدرتمند حوزه کودک و نوجوان از همین دست از ناشران هستند.

نعمتی بیان کرد: صنعت نشر همیشه به بقای خود فکر می کند؛ حتی یک اتفاق کوچک می تواند روی فعالیت های صنعت نشر تاثیر بگذارد. همه ناشران به فکر راه فرار از خسارت دیدن هستند. بسیاری از اتفاقات از جمله شیوع کرونا روی صنعت نشر تاثیر مستقیم می گذارد. تنها در چند ماهه اول امسال ناشران متوجه شدند نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار نمی شود. در خرید اینترنتی کتاب جلو بودیم اما الان صنعت نشر در یک توقف و خلسه به سرمی برد.

او تصریح کرد: تمام تلاش های ناشران در طول سال در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به ثمر می نشیند. این نمایشگاه امسال برگزار نشد. از طرف دیگر نمایشگاه های استانی کتاب که از شهریور ماه هر سال آغاز می شد و تا پایان سال ادامه داشت، امسال هم برگزار نمی شود. این مسائل یک وضعیت نابسامان را در صنعت نشر ایجاد کرده است. صنعت نشر برخلاف مشاغل دیگر سالانه فعالیت می کند. تاثیر شیوع کرونا بر برخی مشاغل موقتی است اما شیوع این بیماری در کشور باعث شد امسال یک سال کاری ناشران از دست برود.

نعمتی اظهار کرد: بسیاری از ناشران را می شناسم که به دلیل تاثیرات شیوع بیماری کرونا بر کارشان و اینکه نمی توانند در این شرایط فعالیت کنند، دفتر کارشان را تحویل دادند. ناشران زیادی در کشور وجود دارند اما بسیاری از ناشران فعال نیستند. حتی درگیر شغل دوم هم هستند. در این بین ناشرانی که درگیر نشر هستند، به خصوص ناشرانی که تازه پاگرفتند با مشکل دادن اجاره بهای دفتر نشرشان مواجه شدند و به دلیل اینکه نمی توانند فعلا در این حوزه فعالیت کنند دفترشان را تحویل دادند. برخی از ناشران هم که تنها سه کارمند در دفترشان داشتند الان با یک کارمند به فعالیشان ادامه می دهند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تاکنون هیچ مجوزی درباره برگزاری نمایشگاه کتاب فیزیکی یا مجازی در سال جاری صادر نشده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، در پی انتشار فراخوان هایی مبنی بر برگزاری نمایشگاه های کتاب به صورت فیزیکی و مجازی، به اطلاع جامعه نشر کشور می رساند طی استعلام به عمل آمده از معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، تاکنون هیچ مجوزی درباره برگزاری نمایشگاه کتاب اعم از فیزیکی یا مجازی در سال جاری صادر نشده است.
لذا شایسته است ناشران محترم در مواجهه با فراخوان های منتشر شده در فضای مجازی و سایر رسانه ها جانب احتیاط را رعایت کنند.

بدیهی است چنانچه مجوزی از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (به عنوان تنها مرجع صدور مجوز برگزاری نمایشگاه کتاب در کشور) صادر شود، مراتب به نحو مقتضی از طریق سایت رسمی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران اطلاع رسانی خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، در پی انتشار فراخوان هایی مبنی بر برگزاری نمایشگاه های کتاب به صورت فیزیکی و مجازی، به اطلاع جامعه نشر کشور می رساند طی استعلام به عمل آمده از معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، تاکنون هیچ مجوزی درباره برگزاری نمایشگاه کتاب اعم از فیزیکی یا مجازی در سال جاری صادر نشده است.
لذا شایسته است ناشران محترم در مواجهه با فراخوان های منتشر شده در فضای مجازی و سایر رسانه ها جانب احتیاط را رعایت کنند.

بدیهی است چنانچه مجوزی از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (به عنوان تنها مرجع صدور مجوز برگزاری نمایشگاه کتاب در کشور) صادر شود، مراتب به نحو مقتضی از طریق سایت رسمی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران اطلاع رسانی خواهد شد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تازه ترین جلسه انجمن مجازی داستان سروناز ویژه اعضای داستان نویس، با حضور 50 نفر از اعضای نوجوان دختر و پسر، مربیان و رابطان ادبی کانون فارس برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فارس، طیبه شجاعی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان که به عنوان میهمان در هشتمین نشست ادبی مجازی انجمن سروناز حضور داشت از گره داستانی، هنجارشکنی، نماد و سمبل ها در داستان سخن گفت و داستان را، جواهر درخشان ساخته و پرداخته ی ذهن و قلم نویسنده دانست.

به گفته ی شجاعی، ایجاد گره داستانی در اولین جمله داستان که با نظر نویسنده و فکر شده طراحی و آورده می شود، خواننده را مشتاق می کند تا چرایی و چگونگی ایجاد گره و باز شدن آن از سوی نویسنده را دنبال کند.

او درباره هنجارشکنی و به تصویرکشیدن وجوه مهم در داستان که دیگران از آن غافل هستند هم توضیح داد و گفت: نویسنده داستان با هنجارشکنی، وجهی را دیده و به تصویر کشیده است که بقیه ندیده اند و این نقطه قوت یک نویسنده است.

این نویسنده کودک و نوجوان در ادامه گفت: داستان های کودکان هم با همه ی سادگی مانند داستان های بزرگ سالان چند لایه دارد و کودک بر اساس هوش و ذکاوت خود، لایه های پنهان آن را کشف می کند.

کارشناس آفرینش های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان، از بازنویسی داستان هم گفت. به عقیده ی او، ذهن نویسنده در زمان نوشتن داستان، همچون چشمه ای زلال در حال جوشیدن است اما وقتی نویسنده داستانش را می خواند، زوایای پنهان، زیبایی ها و نواقص داستان برای او مشخص می شود.

او داستان را به سنگ طلای تازه استخراج شده از معدن تشبیه کرد و گفت: داستان، از معدن ذهن نویسنده سرچشمه می گیرد و برای عرضه به مخاطب به طراحی زیبا و چکش کاری نیاز دارد. برای دست یابی به این هدف، لازم است داستان را دوباره و چندباره خواند تا به نقاط قوت و ضعف آن دست یافت؛ پس از آن، داستان، جواهر درخشان ساخته و پرداخته ی ذهن و قلم نویسنده می شود.

شجاعی در ادامه با اعضا و مربیان درباره ی نحوه انتخاب اسم داستان، موسیقی ملایم در داستان، فضا و شخصیت های داستانی صحبت کرد.

او در رابطه با مرگ مؤلف هم گفت: در نظریه مرگ مولف، هیچ نویسنده ای حق همراهی با نوشته اش را ندارد. نویسنده با تمام کردن داستان و ارائه ی آن به مخاطب، دیگر مرده و آن چه که باید کامل و گویای همه چیز باشد همان داستان است.

طرح و نقشه داستان، داستان های ارزشی، نوشتن هدف مند، سوژه یابی، فضای ساده و صمیمی داستان از دیگر محورهای گفتگوی این نویسنده کودک و نوجوان با اعضای انجمن ادبی سروناز در کانون فارس بود.

این نشست مجازی با نقد و بررسی آثار اعضا پایان یافت.

لینک خبر :‌ کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری فارس

معاون اقتصاد و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در بازدید از دبیرخانه سی و هشتمین جشنواره مسابقات فرهنگی هنری دانش آموزان برگزیده سراسر کشور گفت: مسابقات فرهنگی هنری دانش آموزان سراسر کشور امسال به دل خانه ها در دورترین نقاط کشور راه یافته است .

به گزارش روابط عمومی سی و هشتمین دوره مسابقات فرهنگی هنری دانش آموزان سراسر کشور حسین صفری معاون اقتصاد و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با اشاره به اهمیت برگزاری این مسابقات در شرایط کنونی گفت: در شرایطی که اکثر فعالیت های نمایشگاهی و جشنواره های بزرگتر حتی در سطح ملی و بین المللی متوقف شده است و اجرای آنها به تعویق افتاده است اما با تدبیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش ،مسابقات فرهنگی هنری دانش آموزان سراسر کشور تعطیل نشده وبه صورت مجازی و غیر حضوری در حال برگزاری است که بسیار قابل تقدیر است .

وی با اشاره به اینکه این حرکت و اتفاق ارزشمند باید تقویت شده و در حوزه های دیگر نیز جاری گردد، اظهار داشت : موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران آماده تعامل و همکاری جدی با وزارت آموزش و پرورش در این حوزه است و امیدواریم بتوانیم با حمایت از دانش آموزان برگزیده ، تسهیلاتی را نیز برای آنان فراهم آوریم .

صفری فراهم نمودن زیرساخت های اجرایی این جشنواره را کاری بسیار مهم و دشوار خواند و افزود : قطعا تجربه اولین ها خارج از ایراد نیست اما می توان با تسلط بر کار ایرادات را در حین اجرا مرتفع نمود .

این مقام مسئول با تاکید بر اینکه ما باید تلاش کنیم دانش آموزان در بعد از این جشنواره رها نشوند ، تصریح کرد: اگرچه جرقه اصلی در این مسابقات زده می شود اما باید با برنامه ریزی لازم این استعدادها را در مسیر درست قرار دهیم که این یک عزم همگانی را می طلبد و آموزش و پرورش به تنهایی نمی تواند شرایط آموزش های تخصصی تر را برای آنها فراهم آورد .

وی تغییرات فرهنگی در جامعه را بسیار زیاد و پیچیده دانست و گفت :

اگرچه نسل جدید از شرایط بهتری نسبت به گذشته برخوردار است اما نباید فراموش کنیم مرکز اصلی شکوفایی استعداد فرزندان ، خانه و مدرسه است و اگر این دو محور اصلی مورد غفلت قرار نگیرد ، قطعا با جامعه ای پویاتر در آینده روبرو خواهیم بود .

لینک خبر :‌ وزارت آموزش و پرورش
نشر بی رویه کتاب های ترجمه در حوزه ادبیات موجب شده برخی ناشران و مترجمان نه تنها کار فرهنگی انجام ندهند بلکه به این حوزه ضربه بزنند و با ترجمه نادرست اشاعه دهنده فکر و اندیشه غلط باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران

سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: پیشینه ترجمه در ایران به روزگار هخامنشیان (559–321 ق. م) می رسد که ارتباطات گسترده با سرزمین های دیگر ترجمه را امری مهم ساخته بود. کار ترجمه در ایران با کتاب های درسی دارالفنون رونق گرفت و بر اساس احیا صنعت چاپ و اعزام محصلان به خارج از کشور توسعه یافت.

در ایران سه دوره به داشتن نهضت ترجمه شهرت دارد، نخستین نهضت در روزگار ساسانیان به ویژه در دوره پادشاهی خسرو انوشیروان (531 -571 م) با تاسیس جندی شاپور، به وجود آمد که علوم یونانی، رومی و هندی و ... به زبان پهلوی ترجمه شدند. دومین نهضت ترجمه در اواخر سده دوم هجری قمری، با تاسیس بیت الحکمه (دار الترجمه) که مرکز تجمع ادیبان، دانشمندان و مترجمان بود، به نهایت شکوفایی خود رسید و آثار بسیاری در طب، کیمیا و سایر علوم یونانی به عربی برگردانده شد. در اواسط دوره قاجار بود که سومین نهضت ترجمه در ایران به دنبال شکست های ایران از روسیه، با ورود هیات های نظامی و علمی خارجی به ویژه فرانسوی به ایران آغاز شد تا آن جا که عباس میرزا چاپ خانه ای در تبریز ساخت و با تاسیس دارالفنون در دوره ناصرالدین شاه، نهضت ترجمه به بالاترین درجه رشد و تکامل خود تا آن زمان رسید.

این نوشتار کوتاه مقدمه ای بود درباره ورود ترجمه به ایران. اما هدف اصلی این گزارش پرداختن به کتاب های ترجمه در عرصه ادبیات است که در دنیای امروز نقش مهمی ایفا می کند.

"ارزیابی کتاب های ترجمه حوزه ادبیات" موضوعی بود که در گفت وگو با 10 تن از مترجمان این عرصه به آن پرداختیم. چرا که در روزگاری به سر می بریم که شاهد قاچاق کتاب، کتاب سازی، ترجمه های موازی و نشر متونی پر از اشتباه هستیم.

همه اذعان داریم که اندیشه از راه ترجمه وارد می شود و در آگاهی بخشی جامعه نیز تاثیر به سزایی دارد. اما به دلیل این که ایران به قانون کپی رایت نپیوسته است و اهرم قانونی در این زمینه اجرا نمی شود کتاب هایی با بدترین کیفیت منتشر می شوند.

درباره مبحث کپی رایت که مسئله روشن است. اما سئوال این جاست چرا امتیاز گرفتن و راه اندازی انتشارات سهل شده؟ و موجب شده ناشران سودجو برای حیات خود دست به کتاب سازی و چاپ متون پرفروش بزنند تا سهمی از چرخه به اصصلاح "کتاب بفروش" داشته باشند. البته ناگفته نماند که متاسفانه گاهی ناشران خوب نیز در این میان نقش دارند و می خواهند از قافله فلان کتاب عقب نمانند. همه ما از وضعیت قیمت دلار و ارز خارجی، مشکلات ناشران به دلیل تحریم، قیمت کاغذ و شرایط بد اقتصادی آگاهی داریم. اما آیا با وجود مشکلات عدیده یک ناشر باید به خود حق بدهد کتاب بد منتشر کند؟

اصلا چرا هر فردی می تواند مترجم باشد؟ به طور کلی مترجم حرفه ای، تن به ترجمه هر اثری با هر شرایط نمی دهد این است که با انبوهی اسم جعلی و ناشناس در عرصه ترجمه متون ادبی روبروییم. ترجمه هایی که گویا در حال مطالعه کتاب فارسی هستیم و نشانی از فضا و لحن نویسنده که بیشتر آن ها معروف هستند دیده نمی شود و ربطی به واقعیت اصلی کتاب ترجمه شده ندارند. ما به عنوان خواننده این حق را داریم که بدانیم اصل کتاب چه می گوید.

مخاطب حق و حقوقی برای خرید کتاب دارد و نباید سر او را کلاه گذاشت. البته ناگفته نماند برخی مخاطبان ناآگاه نیز با خرید کتاب با هر ترجمه و ناشری به این بازار آشفته دامن می زنند، چرا که می خواهند پول کم تری بپردازند و یا فقط اسم کتابی را شنیدن که معروف شده است و بدون در نظر گرفتن ترجمه و عنوان ناشر آن را تهیه می کنند.

در این موضوع که نباید مانع رشد یکدیگر باشیم حرفی نیست و حرفه هایی این عرصه لازم است دست نسل جوان را بگیرند و می توان به نسل آینده نیز امیدوار بود چون دنیا پر از کتاب های ترجمه نشده است اما کدام مترجم و چه اثری؟ چرا که بیشتر ناشران و مترجمان نه تنها کار فرهنگی انجام نمی دهند بلکه به این حوزه ضربه می زنند و با ترجمه نادرست اشاعه دهنده فکر و اندیشه غلط می شوند. آثاری که ترجمه آن ها هیچ تاثیری در بدنه ادبیات ندارد. البته ناشرانی نیز هستند که با شناخت فضای رمان و داستان جهان، هم چنان بدون حاشیه به کار و فعالیت خود ادامه می دهند.

بحث ترجمه های موازی نیز از چند حالت خارج نیست که دو روی آن مهم تر است یا دو مترجم به شکل اتفاقی و بدون اطلاع اثری را دست می گیرند و یا برخی افراد به اصطلاح مترجم متوجه می شوند یک شخص حرفه ای این عرصه، ترجمه اثری را آغاز کرده است و چون می دانند آن مترجم انتخاب درستی دارد به سراغ آن کتاب می روند و جالب است کتاب آن ها زودتر نیز چاپ می شود! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و متولیان امر ترجمه می توانند با ایجاد زیر ساخت و کارگروه هایی جلوی ترجمه هایی کپی، موازی و بی کیفیت را بگیرند.

حال و احوال مردم امروز جامعه به دلایل مختلف از جمله اپیدمی ویروس کرونا خوب نیست. زمانی که سوژه "ارزیابی کتاب های ترجمه حوزه ادبیات" دنبال می شد بارها از زبان اهالی ادبیات شنیدیم، گفتن این سخنان در این روزها چه تاثیر و اهمیتی دارد؟ وقتی به دلیل شرایط بد اقتصادی مردم از تهیه مایحتاج روزمره خود عاجز هستند کتاب کجای زندگی آن ها قرار دارد؟ و یا حتی اوضاع را آنقدر آشفته تفسیر می کردند که می گفتند مردم فقط کتاب بخرند و بخوانند، ایرادی ندارد ترجمه بد هم خوانده شود!

در ادامه سخنان جمعی از مترجمان حرفه ای حوزه ادبیات را درباره مشکلات این حوزه مرور می کنیم.

در گذر زمان مردم سره را از ناسره باز می شناسند

غلامرضا امامی نویسنده، مترجم و پژوهشگر، به بهره بردن برخی ناشران از این که ایران به کپی رایت، این پیمان جهانی نپیوسته است اشاره کرد و گفت: آن ها کتاب ها را به مترجمانی گمنام در ازای دستمزدی اندک می سپارند. کتاب ها را بی ویرایش فنی و مفهومی عرضه می کنند و این چنین است که مردم گیج می شوند و نمی دانند به چه مترجم و ناشری اعتماد کنند. البته اعتقاد دارم که در گذر زمان مردم سره را از ناسره باز می شناسند.

او تاکید کرد هرگز به ترجمه های موازی اعتقادی ندارد و گفت: روا نمی دارم که مثلا آثار همینگوی، فاکنر، جبران خلیل جبران و دیگر نویسندگان که توسط مترجمانی شایسته ترجمه شده بار دیگر ترجمه شوند. کتاب در دنیا فراوان است. می توان کتاب های تازه ای را به فارسی برگرداند. از سوی دیگر بر این باور هستم کتاب ها را بهتر است از زبان اصلی ترجمه کرد. مثلا اگر کتابی از اومبرتو اکو نویسنده ایتالیایی ترجمه می شود از زبان اصلی باشد نه زبان واسطه. کتاب هایی از این نویسنده به روسی و انگلیسی ترجمه شده و مترجمان بر این مبنا آن را به فارسی برگرداندند که گاه نام کتاب نیز غلط است. مترجم علاوه بر آشنایی عمیق با زبان اصلی باید بر زبان فارسی نیز چیره باشد. وقتی مجموعه جبران خلیل جبران در زبان اصلی به عربی موجود است از چه روی از زبان انگلیسی یا فرانسه یا زبان های واسطه دیگر به فارسی برگردانده شود.

ناشرانی فقط درصدد هستند زندگی خود را بگذرانند

مهدی غبرایی مترجم، با تاکید بر این که سال ها کتاب هایم در ارشاد می مانند، اظهار داشت: کتاب ها معطل شدند ولی برای این که به ترجمه آن لطمه نخورد چند سال صبر کردم. کتابی داشتم 14 سال و اثر دیگری 10 سال بعد اجازه نشر پیدا کردند. بدون این که دلیل آن گفته شود فقط ناروا نگه شان داشتند در صورتی که کتاب های افرادی ناشناس بلافاصله مجوز گرفتند. دو سال پیش کتابی را از موراکامی ترجمه کردم که هنوز در ارشاد است. در این مدت ترجمه ای پر غلط از این اثر منتشر شده است. مقصر این جریان در وهله نخست وزارتخانه مربوط است که کتاب های من و امثال مرا سانسور می کند و آثار مترجمان گم نام را که هیچ تعهدی نسبت به کلام، زبان و زبان اصلی ندارند، اجازه نشر می دهد. این مترجمان جوان هم تقصیری ندارند و فله ایی تن به سانسور می دهند. آن ها به دلیل فشارهای اقتصادی این کار را می کنند.

او با بیان این که ناشرانی فقط درصدد هستند زندگی خود را بگذرانند، ادامه داد: آن ها نیز مشکلات خود را دارند و برای این که مجوزشان باطل نشود مجبورند حتما چند کتاب را در سال نشر دهند و این طور است که هر کتابی با هر ترجمه ای روانه بازار کتاب می شود. آثاری که ایرادهای بسیار فجیع دارند، از درک زبان و نثر اصلی کتاب تا دستور زبان فارسی و ساختار جملات. این ناشران سراغ من و امثال من نمی آیند چون می دانند هر اثری را ترجمه نمی کنیم. از همه این ها بگذریم مخاطب فقط اسم کتابی را شنیده که معروف شده بدون توجه به ناشر و مترجم آن را می خرد و به این بازار اشتباه دامن می زند. چرا باید از موراکامی 50 ترجمه وجود داشته باشد در حالی که وزراتخانه فقط به فکر ممیزی است و درصدد نیست بداند این ها ترجمه واقعی هستند یا از روی دست هم کپی کاری شدند.

به هر شخصی مجوز نشر ندهند

لیلی گلستان مترجم، در مورد مبحث کتاب سازی در حوزه ادبیات ترجمه توضیح داد: این به ناشر مربوط است که چقدر فرهنگش بالا باشد و کتاب هایی با ترجمه و یا محتوای نازل چاپ نکند. فقط اشکال از ناشر است. نباید به هر شخصی مجوز نشر بدهند.

او کتاب های ترجمه شده را در آگاهی بخشی جامعه بسیار موثر دانست و افزود: در گستره ادبیات، نویسنده های مختلف را می شناسیم و در حیطه هایی چون اقتصاد، سیاست، علوم و هنر بسیار شناخت پیدا می کنیم و ترجمه خوب باعث ارتقای فرهنگ مان می شود.

مترجم، ناشر و خواننده اضلاع یک مثلث هستند

موسی بیدج شاعر، نویسنده و مترجم، با این توضیح که ترجمه یا حتی تالیف یک صنعت است ولی در کشور ما هنوز به عنوان صنعت به آن نگاه نمی شود، گفت: در صنعت یک کالایی تولید می شود سپس باید برای آن بازاریابی کرد. این اتفاق اگر به صورت سلامت رخ دهد باعث می شود غنایی در کار مترجم، ناشر و خواننده بوجود آید. این ها اضلاع یک مثلث هستند که باید به طور سلامت با هم پیش بروند. اما وقتی این اتفاق کمتر می افتد یک مسابقه ناصحیح صورت می گیرد، یعنی نوعی کج تابی در آن است به این عنوان که اگر بازار کتابی بسیار به روز است یا پرفروش خواهد شد برخی ناشران و مترجمان به سمت آن می روند.

او با بیان این که 50 درصد ناشران غیرفرهنگی و 50 درصد فرهنگی و تجاری هستند، توضیح داد: به ناشر حق می دهم که بخواهد به فکر سرمایه اش باشد. اما درست آن است که از راه صحیح وارد شویم چون حق من خواننده است. البته که شاهدیم یک کتاب توسط چند مترجم و یا حتی یک اثر توسط 10 مترجم، ترجمه می شود به این صورت که هر کدام یک فصل را دست گرفته و سر هم می کنند که این آثار بیشتر در ارتباط با متون روزمره، ژورنالیستی و خاطرات بزرگان است یا این که کتابی که جایزه گرفته باشد. در زمینه ادبیات این ضربه بیشتر است برای این که ادبیات با آهستگی به وجود می آید اگر بخواهیم کتابی را که به تازگی جایزه گرفته ترجمه کنیم و آن را به 10 مترجم بدهیم کلی ضرر است. از آن جایی که وضعیت اقتصادی در کشورمان حالت خوبی ندارد، برای بسیاری از ناشران و حتی مترجمان این اتفاق افتاده است که برای گذران زندگی از این راه سراغ کتابی که ظاهرا پرفروش شده می روند. به عنوان نمونه یک کتاب از جبران خلیل جبران با پنج عنوان منتشر شده و این کلاه گذاشتن سر خواننده است.

از کپی رایت برای آثار ادبی و داستانی دفاع می کنم

شیوا مقانلو نویسنده و مترجم، نظارت دستگاه های دولتی را مسئله ای دانست که می تواند از موازی کاری جلوگیری کند و افزود: نظارت دستگاه های دولتی و ارشاد می تواند وارد بحث بررسی ترجمه های موازی شود و با سپردن این مهم به گروه های حرفه ای حتی، در خارج از وزارتخانه، تا حدی از دوباره کاری یا کپی کاری جلوگیری کند. پیشنهاد همیشگی من این است که زیرساخت های فنی و کارگروه های خبره وجود داشته باشند برای بررسی ابتدایی ترجمه ها و تشخیص این که از روی چیزی کپی شده یا خیر. این قضیه سویه دیگری هم دارد و آن هم ترجمه های بدی است که در بازار موجود هستند و حتی کپی رایت هم دارند! در درجه نخست، حق مخاطب فارسی زبان است که یک کتاب را با ترجمه خوب بخواند.

او با تاکید بر این که اگر ترجمه اول کتابی ضعیفی باشد ایرادی ندارد که ترجمه دیگری از آن هم به بازار کتاب بیاید، تصریح کرد: وجه دیگر این مساله، بحث کپی رایت است. من در کل از طرف داران کپی رایت برای کتاب هستم و همیشه در صحبت هایم از کپی رایت برای آثار ادبی و داستانی دفاع می کنم و معتقدم اگر ناشری کپی رایت کتابی را بخرد و ترجمه خوبی هم از آن ارائه دهد، باید از برگردان مجددش حذر کرد. وقتی ناشر ایرانی به اثر جهانی احترام می گذارد و با صرف هزینه اثری را می خرد، خوب است بقیه هم در داخل ایران به کار او احترام بگذارند. اما این جا پاشنه آشیلی وجود دارد که باعث می شود خود کپی رایت به یک آسیب جدی و مشکل بزرگ تبدیل شود! این اواخر ناشرانی را می بینیم که به صرف داشتن وضعیت مالی خوب یا امکان مبادلات ارزی، برای خرید کپی رایت کتاب اقدام کرده، کتابی را خریده و ترجمه کرده اند ولی ترجمه بسیار بدی به بازار ارائه شده است! یعنی ترجمه آنقدر ایراد دارد که منِ طرف دار کپی رایت صددرصد موافقم ترجمه دیگری از آن صورت بگیرد.

کتاب ها رصد و ارزیابی شوند

مجتبی ویسی شاعر و مترجم، به موضوع کتاب سازی در عرصه ترجمه اشاره کرد و گفت: این جریان از یک بُعد به تعداد زیاد ناشران برمی گردد که پشت سر هم بوجود می آیند؛ ناشرانی که صرفا هدف اقتصادی دارند و این روند را به عنوان منبع اقتصادی پویا می بینند.

او از عرصه نقد و نقادی برای رسیدن به کتاب های خوب و مناسب نام برد و ادامه داد: برای پیدا کردن آثار شایسته در حوزه ترجمه نیاز داریم منتقدان فعالی داشته باشیم. نقدی که در آن جانب داری نباشد و بدون حب و بغض کتاب ها رصد، ردیابی و ارزیابی شوند. در حال حاضر فقدان جامعه منتقد را احساس می کنم. اگر این حوزه فعال شود و مو را از ماست بکشد مخاطبان با کتاب های خوب از سوی منتقدانی که به آن ها اعتماد دارند آشنا می شوند. نبود نقد خلایی است که در سال های اخیر در حوزه ترجمه مشهود است.

ویسی پیوستن به کپی رایت را بسیار مهم دانست و اضافه کرد: اگر نمی خواهیم به این قانون جهانی بپیوندیم حداقل در کشور خودمان یک سری قانون و قوانین وضع شود که کمتر شاهد دوباره کاری باشیم. محل و مکانی که مورد قبول همه باشد بوجود آید تا نظم و انضباطی در حوزه ترجمه برقرار شود و شاهد پویایی این عرصه باشیم.

داشتن یک نظم و انسجام در عرصه ترجمه

گیتا گرکانی نویسنده و مترجم، با بیان این که وقتی می بینیم فردی دو سال است به عرصه ترجمه وارد شده ولی 50 کتاب منتشر کرده به طور حتم متقلب است، ادامه داد: خودم جزو افراد پر کار در عرصه ترجمه بودم و خیلی زمان صرف می کردم در نهایت دو تا سه کتاب در سال ترجمه می شد. وقتی شخصی می گوید 200 عنوان کتاب دارد و کار کلاسیک در تعداد صفحات بالا را که فقط بیست سال باید برای آن عمر صرف شود نیز جزو رزومه اوست باید مطمئن باشیم کارش نادرست است. اشخاصی که بسیار سالم و درست کار می کنند بیشتر دچار مشکل می شوند اصولا کارهای خوب در ارشاد می مانند و کارهای بد زودتر مجوز نشر می گیرند. چاره این کار داشتن یک نظم و انسجام است. باید امکان اعتراض داشته باشیم اعتراضی که شنیده شود وقتی به حق است. مترجمانی که صادقانه کار می کنند بدانند باقی چه کاری را دست گرفتند تا وقت خود را بیهوده هدر ندهند. خوش بختانه در حال حاضر فیپا همراه با مجوز ارائه می شود؛ قبلا که فیپا را زودتر می دانند و قابل مشاهده بود بسیاری نگاه می کردند و در نهایت با ترجمه ای دیگر اثری که مدت ها برای ترجمه آن وقت صرف کردیم، منتشر می شد.

او با این توضیح که گذاشتن برخی کتاب ها کنار هم سرگرم کننده است چون فقط یک (را) تغییر کرده، افزود: چاره این کار داشتن یک نظم و انسجام است. در مقطعی خانه ترجمه یک کاری را در حوزه ادبیات کودک انجام داده بود و مترجمان این حوزه جمع می شدند و همه می دانستند بقیه چه می کنند. عملا کسی سراغ کار دیگری نمی رفت. هر چند در حوزه بزرگ سال آن زمان هم چنین چیزی نداشتیم.

گرکانی با تاکید بر این که کتاب را با حفظ لحن، فضا و ریتم به زبان دیگری برگردانیم، تصریح کرد: متاسفانه برخی آثار به نحوی ترجمه می شوند که انگار آن نویسنده می خواسته کتاب را به فارسی بنویسد. نباید اصطلاحات و ضرب المثل های غربی را به معادل فارسی برگردانیم. گویی نویسنده ایرانی نوشته است بعد مخاطب با توهمی درباره نویسنده روبرو می شود که اصلا هیچ ربطی به واقعیت ندارد.

کتاب های جدی فروش خوبی ندارند

اصغر علی کرمی مترجم، با این توضیح که باید به بسیاری از کتاب هایی که در بازار موجود است نگاهی دوباره شود، ادامه داد: بی دقتی در دنیای کتاب چه ترجمه و چه تالیف آفتی است که شاهد آن هستیم. چاپ یازدهم کتابی را خریدم که پر از غلط املایی است. گاهی این اتفاق برای زودتر منتشر کردن کتاب توسط ناشری صورت می گیرد که اتفاق بسیار بدی است و موجب شده حساسیت ها نسبت به کتاب کم شود. در دهه 60 اگر کتابی با غلط املایی منتشر می شد صفحه نخست آن ورقی می گذاشتند که صحیح لغات ذکر شده بود تازه آن زمان که کتاب با سختی منتشر می شد. الان شرایط برای چاپ و نشر کتاب بسیار راحت شده ولی هم چنان کتاب هایی پر غلط منتشر می شوند.

او کتاب سازی در عرصه ترجمه را با وضعیت فروش کتاب مرتبط دانست و تصریح کرد: در هر دوره ادبیات هر شخص و هر چیزی تعیین کننده بودند که تولید چه باشد؟ مثلا شاعران در دوره سلاطین برای گرفتن صله، مدلی که آن ها دوست داشتن شعر می گفتند. الان بحث صله نیست، ولی در بازار حرفه ای باید کتابی منتشر شود که مخاطب بخرد چون مخاطب سخت کتاب می خرد. کتاب هایی در بازار نشر موجود است بی هیچ محتوایی ولی 50 ترجمه و ناشر مختلف هم آن را نشر دادند و هم چنان فروش می روند. اما متاسفانه کتاب های جدی فروش خوبی ندارند. کتاب سازی و کتاب بازی غیر جدی در مقوله ادبیات به دلیل شرایط سخت ناشران است و تا حدی می توان به آن ها حق داد که چند رمان پرفروش زرد را هم منتشر کنند. گاهی ناشران مستقل و تازه با همین روش جان می گیرند.

با افرادی که کتاب قاچاق چاپ می کنند قانونی برخورد شود

ارسلان فصیحی مترجم، تنها راه جلوگیری از دزدی در عرصه ترجمه را قانون کپی رایت دانست و تصریح کرد: حتی برای ثابت کردن این دزدی ها نمی توان اقدامی انجام داد چون وارد مباحث عجیب و غریبی می شویم که راه به جایی نمی برد و نتیجه ای هم ندارد. باید با افرادی که مستقیم کتاب قاچاق چاپ می کنند قانونی برخورد شود که البته در سال های اخیر چند انبار قاچاق را گرفتند. اما راه حل اصولی پیوستن ایران به کنوانسیون برن در موضوع کپی رایت است. زمانی که دولتی یا کشوری قانون کپی رایت داشته باشد آن قانون جلوی ترجمه های مجدد و بی کیفیت را می گیرد. برای این که صاحب اصلی اثر و صاحب کپی رایت تا جایی که می تواند با ناشر و مترجم معتبری که به کارش اطمینان دارند کار می کند و سعی دارد به نوعی در قراردادها پیش بینی کند کتاب با بهترین کیفیت و کم ترین حذف و اضافه به زبان مقصد منتقل و چاپ شود.

او با تاکید بر این که مترجم واقعی در حرفه اش ماندگار است، ادامه داد: معمولا افرادی که از روی دست دیگران می نویسند و فقط برای سودجویی وارد این عرصه شدند و مترجم نیستند الک می شوند. دوره ای هستند و بعد خبری از آن ها نمی شود. فرد علاقه مندی که واقعا حرفه اش ترجمه است حرفه ای می ماند. همین الان مترجمان خوب در نسل جوان هستند که به تدریج نیز تجربه و علم آن ها بیشتر می شود. به هر حال ترجمه های خوب ادامه پیدا می کنند. همیشه کیفیت زاییده کمیت است زیرا در کمیت زیاد کیفیت خوب پدید می آید.

کتاب هایی که چالشی برای مخاطب ندارند

سهیل سمی مترجم، نیز اظهار داشت: دلیل این که کتابی ترجمه می شود و ظرف یک سال نزدیک به 150 بار تجدید چاپ می خورد، اما به لحاظ محتوایی هیچ ارزشی ندارند این است که ساده خوانده می شود و هیچ چالشی برای خواننده ندارد چون کتاب اصیلی نیست. مخاطبان چنین آثاری هم نسبت به ترجمه آگاهی یا خودآگاهی ندارد و فقط می خواهند یک کتابی را بخوانند.

او با بیان این که تعامل دو طرفه پول محور شدن در صنعت چاپ و فرهنگ و از آن طرف خیل عظیم افرادی که در کتاب در پی یک مطلب آماده هستند به ترجمه صدمه زیادی وارد کرده است، افزود: هر کتابی که در مدت یک سال به عدد بالایی در چاپ می رسد می توان گفت درباره آن کتاب سازی صورت گرفته است. گاهی همین آثاری که در مدت کمی بارها تجدید چاپ می شوند را عینا ناشر دیگری منتشر می کند با همان کلمات. هیچ متولی وجود ندارد به این موضوع مهم رسیدگی جدی کند. امروزه فرهنگ حکم کلاس انشا را در دوران تحصیل پیدا کرده است که به آن اهمیتی داده نمی شد؛ در حالی که حیاتی بود. به همین ترتیب تمایلی هم وجود ندارد برای این که با جریان کتاب سازی برخورد جدی صورت بگیرد.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
مهرزاد دانش از برگزاری جشنواره ملی چاپ و نشر در شش ماهه دوم امسال خبر داد، مسابقه نشان شیرازه امسال نیز در ذیل این جشنواره برگزار خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

مهرزاد دانش مدیرکل دفتر چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با اشاره به برنامه های این دفتر برای جشنواره ملی چاپ عنوان کرد: همان گونه که سال قبل در نشست خبری جشنواره وعده داده شد، با هدف افزودن صبغه فرهنگی و هنری به جشنواره امسال، یک آئین نامه جدید با دریافت نظرات کارشناسان اهل فن تدوین و تنظیم کردیم.

وی ادامه داد: طبق این آئین نامه و دستورالعمل اجرایی، نام جشنواره به جشنواره ملی چاپ و نشر تغییر پیدا می کند که در دو کاربرد کلی شکل می گیرد؛ کاربرد اول آن بخش چاپ و بسته بندی است که در حوزه های فنی صنعتی، زبان فارسی، آرایه های طراحی و زیبایی شناسانه بصری و نکات محتوایی مسابقات محصولات چاپی برگزار می شود که با حضور کارشناسان زبده هر بخش داوری بخش های رقابتی انجام می شود.

دانش با اشاره به جنبه دیگر این بخش جشنواره توضیح داد: همچنین در این بخش تکریم و بزرگداشت اصحاب چاپ را نیز در حوزه های کارآفرین نمونه، صادرکننده نمونه و پیشکسوت نمونه خواهیم داشت.

وی درباره کاربرد دوم جشنواره نیز گفت: این بخش مربوط به حوزه نشر است که در واقع همان جشن نشان شیرازه است که تاکنون سه دوره آن در خانه کتاب برگزار شده و امسال به دنبال تغییرات ناشی از ادغام سه موسسه وابسته به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تشخیص معاونت فرهنگی و هماهنگی با مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران قرار شده ذیل جشنواره ملی چاپ و نشر در معاونت امور فرهنگی و توسط دفتر چاپ و نشر برگزار شود.

دانش در این زمینه یادآور شد: البته به دلیل صیقل خوردگی و جاافتادن برنامه وزین نشان شیرازه، تغییر زیادی در آن ندادیم و با حفظ همان صبغه و هویت و همان نام و ساختار به عنوان بخش دوم جشنواره ملی چاپ و نشر برگزار می شود که نکته هایی مانند برترین طراحی کتاب، برترین مدیر هنری نشر، برترین ناشر حامی طراحی کتاب و برترین طراحی جلد و متن و قلم در آن لحاظ می شود.

وی تاکید کرد: تلاش کردیم در ساختار جدید علاوه بر حفظ جایگاه صنعتی چاپ در رشته های فنی، جنبه های فرهنگی و هنری را نیز به هویت و پیکره جشنواره اضافه کنیم و در کنار همه این ها، بحث نشر و کتاب را نیز از ارکان اساسی این رویداد قرار دهیم.

دانش همچنین درباره زمان برگزاری جشنواره توضیح داد: درباره زمان و نحوه اجرا چند نکته را مدنظر قرار دادیم؛ در سال های گذشته ما در روز ملی صنعت چاپ یعنی 11 شهریور این جشنواره را برگزار می کردیم اما امسال این روز مصادف با ایام سوگواری امام حسین (ع) است که این فضا تناسبی با برگزاری جشن ندارد.

به گفته وی، از سوی دیگر به دنبال شیوع کرونا و لزوم پرهیز از هرگونه ازدحام و اجتماع متراکم روند برگزاری عین شیوه های قبلی امکان پذیر نیست، از سوی دیگر بازه زمانی ما تا 11 شهریور خیلی کمتر از این است که مراحل برگزاری جشنواره را برنامه ریزی کرد.

دانش همچنین درباره آغاز زمان فعالیت های جشنواره گفت: به همین دلیل تلاش داریم بعد از تصویب نهایی آئین نامه و تامین اعتبارات لازم این کار را به شش ماهه دوم سال موکول کنیم و اگر تا آن زمان مخاطرات کرونا ادامه داشته باشد نوع برگزاری جشنواره با توجه به پروتکل های بهداشتی تغییر می کند و مراسم اختتامیه نیز به صورت حضوری نیست و به دنبال شیوه های جایگزین برای اهدای جایزه به برگزیدگان هستیم.

وی در پایان درباره زمان شروع فعالیت ها در این زمینه گفت: برای کارهای اجرایی جشنواره ملی چاپ و نشر بعد از تصویب نهایی و ابلاغ متن مصوب آئین نامه از سوی حوزه وزارتی، رایزنی های خود را برای انتخاب اعضای شورای سیاست گذاری آغاز می کنیم و بقیه مناسبات توسط اعضای شورا تصمیم گیری خواهد شد.

مهرزاد دانش مدیرکل دفتر چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با اشاره به برنامه های این دفتر برای جشنواره ملی چاپ عنوان کرد: همان گونه که سال قبل در نشست خبری جشنواره وعده داده شد، با هدف افزودن صبغه فرهنگی و هنری به جشنواره امسال، یک آئین نامه جدید با دریافت نظرات کارشناسان اهل فن تدوین و تنظیم کردیم.

وی ادامه داد: طبق این آئین نامه و دستورالعمل اجرایی، نام جشنواره به جشنواره ملی چاپ و نشر تغییر پیدا می کند که در دو کاربرد کلی شکل می گیرد؛ کاربرد اول آن بخش چاپ و بسته بندی است که در حوزه های فنی صنعتی، زبان فارسی، آرایه های طراحی و زیبایی شناسانه بصری و نکات محتوایی مسابقات محصولات چاپی برگزار می شود که با حضور کارشناسان زبده هر بخش داوری بخش های رقابتی انجام می شود.

دانش با اشاره به جنبه دیگر این بخش جشنواره توضیح داد: همچنین در این بخش تکریم و بزرگداشت اصحاب چاپ را نیز در حوزه های کارآفرین نمونه، صادرکننده نمونه و پیشکسوت نمونه خواهیم داشت.

وی درباره کاربرد دوم جشنواره نیز گفت: این بخش مربوط به حوزه نشر است که در واقع همان جشن نشان شیرازه است که تاکنون سه دوره آن در خانه کتاب برگزار شده و امسال به دنبال تغییرات ناشی از ادغام سه موسسه وابسته به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تشخیص معاونت فرهنگی و هماهنگی با مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران قرار شده ذیل جشنواره ملی چاپ و نشر در معاونت امور فرهنگی و توسط دفتر چاپ و نشر برگزار شود.

دانش در این زمینه یادآور شد: البته به دلیل صیقل خوردگی و جاافتادن برنامه وزین نشان شیرازه، تغییر زیادی در آن ندادیم و با حفظ همان صبغه و هویت و همان نام و ساختار به عنوان بخش دوم جشنواره ملی چاپ و نشر برگزار می شود که نکته هایی مانند برترین طراحی کتاب، برترین مدیر هنری نشر، برترین ناشر حامی طراحی کتاب و برترین طراحی جلد و متن و قلم در آن لحاظ می شود.

وی تاکید کرد: تلاش کردیم در ساختار جدید علاوه بر حفظ جایگاه صنعتی چاپ در رشته های فنی، جنبه های فرهنگی و هنری را نیز به هویت و پیکره جشنواره اضافه کنیم و در کنار همه این ها، بحث نشر و کتاب را نیز از ارکان اساسی این رویداد قرار دهیم.

دانش همچنین درباره زمان برگزاری جشنواره توضیح داد: درباره زمان و نحوه اجرا چند نکته را مدنظر قرار دادیم؛ در سال های گذشته ما در روز ملی صنعت چاپ یعنی 11 شهریور این جشنواره را برگزار می کردیم اما امسال این روز مصادف با ایام سوگواری امام حسین (ع) است که این فضا تناسبی با برگزاری جشن ندارد.

به گفته وی، از سوی دیگر به دنبال شیوع کرونا و لزوم پرهیز از هرگونه ازدحام و اجتماع متراکم روند برگزاری عین شیوه های قبلی امکان پذیر نیست، از سوی دیگر بازه زمانی ما تا 11 شهریور خیلی کمتر از این است که مراحل برگزاری جشنواره را برنامه ریزی کرد.

دانش همچنین درباره آغاز زمان فعالیت های جشنواره گفت: به همین دلیل تلاش داریم بعد از تصویب نهایی آئین نامه و تامین اعتبارات لازم این کار را به شش ماهه دوم سال موکول کنیم و اگر تا آن زمان مخاطرات کرونا ادامه داشته باشد نوع برگزاری جشنواره با توجه به پروتکل های بهداشتی تغییر می کند و مراسم اختتامیه نیز به صورت حضوری نیست و به دنبال شیوه های جایگزین برای اهدای جایزه به برگزیدگان هستیم.

وی در پایان درباره زمان شروع فعالیت ها در این زمینه گفت: برای کارهای اجرایی جشنواره ملی چاپ و نشر بعد از تصویب نهایی و ابلاغ متن مصوب آئین نامه از سوی حوزه وزارتی، رایزنی های خود را برای انتخاب اعضای شورای سیاست گذاری آغاز می کنیم و بقیه مناسبات توسط اعضای شورا تصمیم گیری خواهد شد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
دبیر شورای صنفی نمایش درباره اکران چند فیلم قدیمی در برخی پردیس های سینمایی در تهران توضیحاتی را ارائه کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش خبرنگار سینمایی صبا ، فیلم های درباره الی ، جدایی نادر از سیمین و فروشنده از 20 مرداد در چند پردیس سینمایی به اکران درآمده اند. این فیلم ها در حالی نمایش داده شده اند که در دو روز گذشته تنها چند عدد بلیت فروخته شده در مقابل نام آنها در سامانه سمفا به ثبت رسیده است و همچنین این سوال نیز مطرح است که چرا در آخرین مصوبات شورای صنفی نمایش که یکشنبه همین هفته برگزار شد اشاره ای به این اکران ها نشده است.

مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش درباره این موضوع به خبرنگار صبا گفت: این نمایش ها شامل همه سینما نمی شود و تنها چند پردیس بزرگ که تعداد سالن بیشتری دارند این اجازه را دارند که فیلم های دارای پروانه نمایش را که قبلا اکران شده اند دوباره نمایش دهند.

وی در پاسخ به اینکه چرا این موضوع در مصوبات شورای صنفی نمایش بیان نشده است، عنوان کرد: ما یک بخشنامه کلی داریم که این مورد در آن گفته شده است و هیچ مشکلی بابت اکران این فیلم ها نداریم.

شایسته در پایان توضیح داد: به هر حال سینمادار هم به دنبال این است که بتواند در این وضعیت به سالن های خود رونق بیشتری بدهد از این جهت ان شاالله مشکلی برای هیچ فیلمی به وجود نخواهد آمد.

امید پویانفر

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری صبا
سینماپرس: عبدالله باکیده کارگردان سینما با توجه به گسترش ویروس کرونا که منجر به تعطیلی برخی سالن های سینما و عدم استقبال مردم از سینماها شده در خصوص وضعیت اکران آنلاین گفت: دیگر مدت ها است آب از سر سینما و سینماگران گذشته است؛ بنده معتقدم با اقداماتی مانند اکران آنلاین هیچ چیز درست نخواهد شد؛ امروز مخاطب سینما به طور کلی از دست رفته است و شرایط مناسبی برای تولید و عرضه فیلم مهیا نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : هشدار نیوز

کارگردان فیلم های سینمایی صلیب طلایی و پوتین در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: مسئولان باید از همان زمان شیوع ویروس کرونا تدبیر و چاره اندیشه طولانی مدتی برای چگونگی مقابله با این ویروس منحوس می کردند؛ آن ها وظیفه داشتند با دعوت از کارشناسان و صاحب نظران و متخصصان سینمایی تدبیری فوری برای برون رفت از این بحران جدی اندیشه کنند اما افسوس که چنین اتفاقی رخ نداد.

باکیده سپس با بیان اینکه تقلید از سایر کشورهای غربی برای سینمای ما هیچ راه چاره ای نیست اظهار داشت: اگر ما می بینیم فیلم ها به صورت آنلاین در سراسر دنیا اکران می شوند و موفق هم عمل می کنند به دلیل آن است که قوانین سخت گیرانه ای راجع به کپی رایت دارند و از سوی دیگر کمپانی های قوی و باسابقه ای پشت فیلم ها ایستاده اند که سطح برد کلانی در تمامی قاره های جهان دارند.

این سینماگر در همین راستا خاطرنشان کرد: اما متأسفانه ما حتی از یک اکران ساده آنلاین در کشورمان هم عاجز مانده ایم و اکران آنلاین در کشورمان به شدت شکست خورده است!؛ متأسفانه طی همین مدت گذشته شاهد بودیم که فیلم هایی که به صورت آنلاین اکران شدند حتی نتوانستند پول تولیدشان را دربیاورند و تماماً برای تهیه کنندگانی که پشت کارها ایستاده بودند ضرر داشتند.

وی تصریح کرد: اقتصاد سینما در کشور ما مدت ها است فلج شده و وقتی کار تولید نمی شود اوضاع بدتر می شود؛ عوامل وابسته به سینما همه در انزوای مالی و کمبود درآمد قرار گرفته اند و فشار اقتصادی در حال نابودی زندگی های خانوادگی شان است. من همیشه زمانی که کاری را شروع می کنم به خودم می گویم بالای 100 نفر با من همکاری می کنند و برای خانواده شان نان می برند اما وقتی الآن کار نیست آن ها باید چه کنند؟

این فیلمساز متذکر شد: آقای مدیر و مسئول بروید آمار بگیرید ببینید اهالی سینما الآن چه می کنند؟ حتی یک بازیگر درجه 3 نمی تواند برود کار دیگری بکند چون بین مردم شناخته شده است. شرم آور است که بعد از حدود 100 سال از حضور سینما در ایران و بیش از 40 سال گذشت از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز این فقر اقتصادی و بیکاری در جامعه فرهنگی و هنری وجود دارد.

باکیده تصریح کرد: اگر بی تدبیری ها ادامه پیدا کند، نگاهی که جامعه به هنرمندان دارد و حالتی که به هنرمندان نگاه می کند همه از بین می رود، قداست هنر از بین می رود. هنرمند هم سعه صدرش تمام می شود و ابهتش می افتد و به سمت هر کاری می رود. پس بیایید تا دیر نشده در این روزهای کرونایی برای اهالی سینما تدبیری اندیشه کنید؛ سوأل بنده این است خسارت اهالی سینما را چه کسانی جز مدیران فرهنگی باید پرداخت کنند؟ زودتر دست به کار شوید و تدبیری برای تأمین خسارت اهالی سینما و نحوه اکران آثار سینمایی اندیشه نمایید.

لینک خبر :‌ سینما پرس
خبرگزاری میزان- آثار چرخه اکران آنلاین به امید فروش پا به این مدیوم می گذارند اما در کمتر از یک روز به دلیل نبود هیچ قانون بازدارنده ای در پدیده کپی رایت سر از فضای مجازی و شبکه های ماهواره ای در می آورند و به نوعی سرمایه تولید اثر به راحتی از بین می رفت، همین قاچاق سریع السیر فیلم های چرخه اکران آنلاین باعث شد تا برخی از کارگردانان از اکران آنلاین فیلمشان منصرف شوند.

تاریخ انتشار: 11:30 - 22 مرداد 1399

- کد خبر: 646018
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : آی سی تی نیوز

خبرگزاری میزان - بعد از شیوع بیماری کرونا و بسته تمامی سالنهای سینما در اسفند ماه سال گذشته نه تنها سینمای ایران بلکه سینمای سراسر جهان تحت الشعاع این بیماری قرار گرفت، تمامی سالنها تعطیل شدند و از سویی چرخ تولیدات نیز متوقف شد.

اکثریت کارشناسان ضرر وارد شده بر سینمای جهان را میلیاردها دلار تخمین زدند، کرونا باعث شد تا بسیاری از آثار محبوب سینما در سال جدید به تعویق بیفتند، از سویی این بیماری بهترین زمان اکران در سینمای ایران یعنی اکران نوروزی را هم نابود کرد.

***نبود قانون کپی رایت باعث قاچاق فیلم شده است

امیر غفارمنش در گفت وگو با خبرگزاری میزان، درباره چرخه اکران آنلاین در سینماهای کشور و قاچاق آثار گفت: از نظر من تکنولوژی باید به داد سینمای امروز برسد، باید بستری مناسب و امن برای پخش آثار در اینترنت ایجاد کنیم، این اتفاق علاوه بر موفقیت سینما خدمتی به جامعه پزشکی هم خواهد بود، جامعه ای که طی ماه های گذشته ایثار فراوانی کرده است.

وی در همین راستا ادامه داد: نبود قانون کپی رایت به عنوان قانونی منسجم و قاطع باعث شده تا هرکسی جرات کپی فیلمها را به خودش بدهد، سینمای امروز ما نیازمند تغییری اساسی در سیستم پخش است، از نظر من می توان راهی پیدا کرد که سینماگران هم بدون ترس از قاچاق اثرشان راهی چرخه اکران آنلاین شوند.

در ابتدا بنا به تصور کوتاه مدت بودن تعطیلات اهالی سینما امیدوارانه به آینده نگاه می کردند اما نزدیک به چهار ماه درگیر این بحران تازه بودند، در این میان اتفاق تازه ای در سینمای کشور افتاد، چرخه اکران آنلاین به سینما راه یافت تا بتواند همچون نسخه های موفق خارجی در ایام قرنطینه گلیم خود را از آب بیرون بکشد.

فیلم سینمایی خروج ساخته ابراهیم حاتمی کیا نخستین فیلم چرخه اکران آنلاین بود، پس از این فیلم بسیاری از آثار راهی این چرخه شدند اما قاچاق سریع و نبود کپی رایت به راحتی توانست یکی از پتانسیل های خوب سینمای کشور را به راحتی رو به نابودی بکشاند.

بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید

***فیلم بهت به دلیل نبود قانون کپی رایت نابود شد

عباس رافعی در گفت وگو با خبرگزاری میزان، پیرامون اکران آنلاین فیلم سینمایی بهت گفت: به هیچ وجه از اکران آنلاین فیلم بهت راضی نیستم، این فیلم در همان روز اول اکران آنلاین به سرعت قاچاق شد و در همان شب از شبکه های ماهواره ای به پخش رسید.

وی در همین راستا ادامه داد: متاسفانه فیلم سینمایی بهت به دلیل نبود قانون کپی رایت و همچنین عدم نظارت صحیح برای جلوگیری از قاچاق فیلم حیف شد، این فیلم می توانست اتفاقات بسیار بهتری را تجربه کند منتها با قاچاقش در همان لحظات اول ورشکست شد.

کارگردان فیلم فصل فراموشی فریبا نبود قانون کپی رایت را معضلی بزرگ در سینما دانست و اظهار کرد: به دلیل نبود قانون کپی رایت شبکه های ماهواره ای به راحتی می توانند اثر را بدون هیچ ترسی پخش کنند و از سرانجام کار هم هیچ ترسی ندارند، این شبکه ها به راحتی فیلم قاچاق می کنند و هیچکس هم با آنها برخورد نمی کند.

وی در همین رابطه تاکید کرد: برای موفقیت در اکران آنلاین باید پلتفرم های اکران آنلاین امنیت خود را تقویت کنند، در حال حاضر هر فرد می تواند به راحتی فیلم چرخه اکران آنلاین را دانلود کند، بدون شک با این وضعیت شکست چرخه اکران آنلاین قطعی است.

آثار چرخه اکران آنلاین به امید فروش پا به این مدیوم می گذارند اما در کمتر از یک روز به دلیل نبود هیچ قانون بازدارنده ای در پدیده کپی رایت سر از فضای مجازی و شبکه های ماهواره ای در می آورند و به نوعی سرمایه تولید اثر به راحتی از بین می رفت، همین قاچاق سریع السیر فیلم های چرخه اکران آنلاین باعث شد تا برخی از کارگردانان از اکران آنلاین فیلمشان منصرف شوند.

البته در این میان همچنان برخی از فیلمسازان بر ادامه اکران آنلاین اصرار داشتند، نکته آنجاست که متاسفانه نبود هیچ قانون منسجمی و عملگرایی در زمینه رعایت کپی رایت باعث شده تا سودجویان به راحتی بتوانند محصولات سینمای کشور را به مرز نابودی بکشانند.

***نیازمند وضع قوانین سختگیرانه کپی رایت هستیم

سیروس الوند در گفت وگو با خبرگزاری میزان ، پیرامون پدیده قاچاق فیلم طی ماه های اخیر گفت: ما نیازمند آن هستیم که مقابل قاچاق فیلم بایستیم، البته پلیس فتا برخورد های قابل توجه و خوبی با قاچاق فیلم انجام داده است، اما به شدت نیازمند وضع قوانینی سختگیرانه در مقوله کپی رایت هستیم تا کسی جرات قاچاق فیلم را به خودش ندهد. این بحث قاچاق فیلم سال ها پیش هم یکبار پررنگ شد، اما بعد از برخورد قاطع با متخلفان این پدیده از بین رفت، در وضعیت فعلی هم ما نیازمند چنین برخورد هایی هستیم تا دیگر شاهد قاچاق فیلم نباشیم.

وی با اشاره به پخش همزمان فیلم های چرخه اکران آنلاین در شبکه های ماهواره ی خارج از کشور افزود: شبکه های ماهواره ای خلاف اینکه همیشه خودشان را حامی هنرمندان و سینما اعلام می کنند، اما به راحتی فیلم هایی که در حال اکران هستند را به نمایش می گذارند، آن ها فکر نمی کنند که این اقدامشان چه بلایی سر آن اثر خواهد آورد.

کارگردان فیلم پرتغال خونی در همین راستا اظهار کرد: بدون شک پخش فیلم های سینمایی ایرانی در حال اکران از شبکه های ماهواره اقدامی ناشایست و غیر قانونی است و امیدوارم راهی برای برخورد جدی با این شبکه ها هم پیدا شود. تاکنون برخوردهای خوبی با قاچاق داخل کشور رخ داده اما باید دنبال راهکاری درست برای مقابله به این شبکه ها باشیم.

کارگردان فیلم سینمایی زن دوم پخش غیرمجاز فیلم های ایرانی از شبکه های ماهواره ای ویران کننده خواند و افزود: شبکه های ماهواره ای با پخش فیلم ها به صورت قاچاق هزینه حداقل 3 میلیاردی تولید یک فیلم و همین طور زحمت 70 یا 80 نفر را نابود کرده و با خاک یکسان می کنند، متاسفانه فعلا کاری نمی توان کرد، زیرا دستمان به آن ها نمی رسد، اما امیدوارم کمی انسانیت داشته باشند و فیلم ها را به این شکل پخش نکنند.

***راهکار موفقی در مقابله با قاچاق فیلم نداریم

پوریا رحیمی سام در گفت وگو با خبرگزاری میزان، اکران آنلاین سینما را عجیب خواند و گفت: از نظر من کارگردانانی که آثارشان را اکران آنلاین می کنند، ریسک بزرگی انجام می دهند، زیرا اکران آنلاین یک هندوانه کاملاً در بسته است و مشخص نیست چه آینده ای در انتظارش است.

وی برخورد مناسب با عوامل قاچاق آثار سینمایی را لازم دانست و افزود: متاسفانه ریسک بزرگی که درباره اکران آنلاین آثار سینمایی وجود دارد، نبود راهکار مستند و استانداردی برای مقابله با قاچاق این آثار است، بسیاری از شبکه های خارجی مثل نت فلیکس سالهاست که آثار را آنلاین اکران می کنند و اتفاقا بسیار هم موفق بوده اند اما به دلیل عدم قانون کپی رایت در کشور کمی این نوع از اکران برای سینما سخت خواهد بود.

سینمای جهان تجربه بسیار موفقی در عرصه اکران اینترنتی و آنلاین داشته و در وضعیت فعلی پاندمی کرونا بسیاری از شبکه های پخش اینترنتی به بالاترین سود خود در سالهای گذشته دست یافته اند، این استقبال به حدی بوده که آثار مطرحی همچون نگهبانان قدیمی توانستند رکورددار فروش شوند.

اما در نقطه مقابل چرخه اکران آنلاین در کشور نه تنها نتوانست دوام بیاورد بلکه تنها به اکران آثاری ختم شد که در شرایط عادی هم امیدی به اکران در سینماها نداشتند. آثاری که شاید در شرایط عادی سینما هم با نقد منتقدان روبرو می شدند و حال شانس نداشته خود را در شبکه های اینترنتی جستجو می کنند.

***اکران آنلاین بدون رعایت کپی رایت شکست خواهد خورد

پوران درخشنده در گفت وگو با خبرگزاری میزان، با تاکید بر ایجاد قوانینی محکم برای رعایت قانون کپی رایت گفت: سینمای اکران آنلاین نیازمند مراقبت است، مهمترین چیزی که باید در اکران آنلاین به آن توجه کرد بحث کپی رایت است، اکران آنلاین بدون پیگیری درست بحث کپی رایت در طولانی مدت به شکست می انجامد، ما باید قوانین سختی را در بحث کپی رایت لحاظ کنیم تا قانون شکنان به راحتی نتوانند از کنار آن بگذرند.

وی با توصیف نیاز امروز مخاطب سینمای ایران افزود: اکران آنلاین آثار سینمایی نیاز امروز مردم ایران است، مخاطب ایرانی طی دو ماه گذشته انواع و اقسام فیلمها را دیده است، پس با تماشای اینترنتی آثار سینمایی اخت پیدا کرده است، پس در صورت برنامه ریزی مناسب به خوبی می توانیم مخاطب فراوانی را برای تماشای آنلاین آثار سینمایی کشور به وجود آوریم.

کارگردان فیلم بچه های ابدی لزوم فرهنگ سازی در عرصه رعایت کپی رایت را لازم دانست و افزود: البته بحث کپی رایت و رعایت آن نیازمند یک فرهنگسازی بزرگ است، در حال حاضر تمامی آثار هالیوود و خارجی به سرعت در کشور پخش می شود، این نشان می دهد که جامعه باید برای رعایت حق کپی رعایت آموزش داده شود، در ابتدا به امر ما باید بستری ایمن و همچنین آسان را برای تماشای آثار اینترنتی به وجود بیاوریم، بستری ارزان که مخاطب را به هیچ وجه نیازمند دانلود غیرقانونی اثر نکند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان

انتخابات پانزدهمین دوره هیات مدیره خانه سینما در حالی برگزار شد که تعدادی از صنوف سینمایی به واسطه عدم ثبت در وزارت کار و نداشتن کد شناسه ملی از مشارکت در این انتخابات محروم ماندند.
به گزارش مهر، عصر روز دوشنبه 20 مردادماه انتخابات پانزدهمین دوره هیأت مدیره خانه سینما در شرایطی متفاوت از دوره های قبل و در محوطه آزاد بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد، تا محمدعلی نجفی، علیرضا نجف زاده، آتیلا پسیانی، سید علی قائم مقامی، روانبخش صادقی، بهمن اردلان و پژمان مظاهری پور به عنوان اعضای جدید هیأت مدیره و کامران ملکی به عنوان بازرس این نهاد صنفی معرفی شوند.
پیش از این قرار بود که این انتخابات همراه با برگزاری مجمع عمومی خانه سینما و با ارائه گزارش هیأت مدیره چهاردهم از دوران مسئولیت خود برگزار شود. اما به دلیل شیوع ویروس کرونا و مخالفت ستاد ملی مقابله با کرونا با گردهم آمدن تعداد بالای نمایندگان صنوف سینمایی در یک محل، برگزاری مجمع عمومی عملاً منتفی شد و انتخابات هیأت مدیره خانه سینما هم به جای سالن سربسته در فضای آزاد برگزار شد. از طرف دیگر تعدادی از صنوف سینمایی به دلیل نداشتن کد شناسه ملی که به واسطه ثبت رسمی در وزارت کار می توانستند برای صدور آن درخواست ارائه دهند، نه توانستند کاندیدایی برای حضور در هیأت مدیره خانه سینما داشته باشند و نه شرایط قانونی برای مشارکت در انتخابات را داشتند.

همین شرایط هم باعث شد به رغم برگزاری به ظاهر کم حاشیه این انتخابات و معرفی اعضای جدید هیأت مدیره، حرف وحدیث ها در محافل سینمایی درباره صحت قانونی برگزاری اینگونه انتخابات هیأت مدیره، همچنان ادامه داشته باشد.

از سوی دیگر حاشیه های مرتبط با لزوم دریافت کد شناسه ملی که عامل اصلی محرومیت بخش قابل توجهی از اصناف سینمایی از مشارکت در این انتخابات شده بود، حرف وحدیث هایی را درباره نماینده یکی از صنوف حاضر در انتخابات به وجود آورد که روز گذشته رمضانعلی حیدری خلیلی از مدیران سازمان سینمایی در گفتگویی با خبرنگار مهر به تشریح شرایط قانونی تأیید انتخابات پرداخت و تأکید کرد که در صورت تأیید عدم صدور شناسه ملی برای هر یک از صنوف سینمایی، حضور احتمالی نماینده آن ها در هیأت مدیره خانه سینما لغو خواهد شد.

در مجموع تعدادی از صنوف نسبت به برگزاری این انتخابات اعتراض کردند و در مقابل تعدادی نیز موافق برگزاری این انتخابات بودند و با مشارکت در آن توانستند نمایندگان خود را راهی هیأت مدیره خانه سینما کنند. در این گزارش تلاش کرده ایم در قالب دو روایت متفاوت به بازخوانی آنچه در این انتخابات رقم خورد بپردازیم؛ روایت دو فعال صنفی که به رغم مخالفت ها در یک نکته اشتراک نظر داشتند و آن لزوم پایبندی به قانون و اساسنامه خانه سینما است.

گفتگوی خبرنگار مهر با نماینده یک صنف معترض به انتخابات و نماینده یک صنف حاضر در این انتخابات را در ادامه می خوانید؛

با منتخبان مشکلی نداریم اما این انتخابات یک تخلف بزرگ است

مهدی بزرگمهر دبیر کانون آهنگسازان سینمای ایران که در اعتراض به شرایط برگزاری انتخابات این دوره خانه سینما را به صورت رسمی تحریم کرده بود، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره برگزاری این انتخابات گفت: ما پیش از این اعلام کرده بودیم که این انتخابات غیرقانونی است و برگزاری آن یک تخلف بزرگ در خانه سینما به شمار می رود و باید دید چه توجیهی برای برگزاری این انتخابات وجود داشته است. آیا هیأت مدیره جدید می خواهد همان سیاست های سابق و ایدئولوژی هایی که 10 سال پیش منسوخ شده را همچنان به خانه سینما تحمیل کند؟

دبیر کانون آهنگسازان سینمای ایران: به صراحت می گویم که 4 یا 5 نفر هستند که سال ها بر خانه سینما سلطه دارند و در هر چیز ورود پیدا می کنند و خانه سینما را به عنوان یک شرکت خصوصی می دانند و بر اساس آن برای خانه آئین نامه هایی را آماده می کنندوی بیان کرد: پیش از این مشکلاتی را با خانه سینما و هیأت مدیره پیشین داشتیم که متأسفانه به آن توجه نشد، این مشکلات به دلیل اجرا نشدن اساسنامه خانه سینما بود. در واقع اساسنامه را برای این نوشته اند که سلیقه های شخصی در آن نباشد و هرکسی که روی کار آمد بر اساس سلیقه شخصی خانه سینما را اداره نکند و باید همه چیز بر اساس اساسنامه دنبال شود. تاکید می کنم که وظیفه منتخبان این است که اساسنامه خانه سینما را اجرا کنند، نه اینکه قانون جدیدی را اعمال کنند.

دبیر کانون آهنگسازان سینمای ایران توضیح داد: به صراحت می گویم که 4 یا 5 نفر هستند که سال ها بر خانه سینما سلطه دارند و در هر چیز ورود پیدا می کنند و خانه سینما را به عنوان یک شرکت خصوصی می دانند و بر اساس آن برای خانه آئین نامه هایی را آماده می کنند.

بزرگمهر تاکید کرد: درباره انتخابات دوره پانزدهم باید بگویم که هیچ پایه و اساس قانونی برای برگزاری این انتخابات وجود ندارد. البته این را باید بگویم تمام کسانی که در انتخابات رأی آورده اند هنرمندان بزرگی هستند و بی شک باعث افتخار ما هستند. در این انتخابات با شخص کار نداریم چرا که اکثر این افراد هنرمندان موجهی هستند، به عنوان مثال کامران ملکی به عنوان بازرس این دوره از هیأت مدیره انتخاب شده است که یکی از امین ترین و متعهدترین افراد در خانه سینما هست، از دیگر افراد قابل احترام در این هیأت مدیره حضور محمدعلی نجفی است که جزو هنرمندان فرهیخته سینمای ایران به شمار می رود.
وی ادامه داد: مساله این است که ما باید صبر کنیم و ببینیم فشارهای وارده اجازه کار به هیأت مدیره جدید خانه سینما را می دهد یا خیر. در واقع این فشارها از سوی همان 4 یا 5 نفری است که طی سال های گذشته به خانه سینما فشار وارد می کردند.

این هنرمند توضیح داد: باید دید هیأت مدیره جدید چه واکنشی نسبت به اعتراض هایی که به انتخابات وارد شده، نشان می دهند. همچنین چگونه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند انتخاباتی را قانونی بداند که 12 صنف از صنوف خانه سینما در این انتخابات حضور نداشته اند و هیچ نامزدی معرفی نکرده اند؟

اگر خانه سینما سالم و شفاف باشد سینمای ایران نیز سالم و شفاف می شود. زمانی که صنوف سینمایی قدرت اختیار داشته باشد این سینما نیز سالم می شود و نسبت به مسائل مختلف می تواند پاسخگو باشددبیر کانون آهنگسازان سینمای ایران گفت: اینها همه سوالاتی است که شورای مرکزی کانون آهنگسازان سینمای ایران مشغول بررسی آن است و منتظر هستیم که ببینیم چه پاسخ هایی می شنویم تا در نهایت به صورت رسمی نظر خود را درباره این انتخابات بیان کنیم.

وی تاکید کرد: کانون آهنگسازان سینمای ایران پیش از این طی بیانیه ای اعتراض خود را نسبت به برگزاری انتخابات ارائه کرد و باید بگویم که در حال حاضر هیچ موضعی نسبت به انتخابات فعلی نداریم و صبر می کنیم ببینیم چه پاسخ و توجیهی برای این انتخابات ارائه می شود.

بزرگمهر توضیح داد: تاکید می کنم که ما با اعضای هیأت مدیره جدید هیچ مشکلی نداریم و تنها اعتراض ما درباره نحوه برگزاری این انتخابات است. انتخاباتی که برگزار شد غیرقانونی است. باید دید هیأت مدیره جدید به تخلف هیأت مدیره قبلی رسیدگی می کند یا خیر و نسبت به توهین هایی که به 12 صنفی که در انتخابات حضور نداشته اند وارد شده است، پاسخی خواهد داشت یا خیر.

بزرگمهر در پایان تأکید کرد: بر این باورم که اگر خانه سینما سالم و شفاف باشد سینمای ایران نیز سالم و شفاف می شود. زمانی که صنوف سینمایی قدرت اختیار داشته باشد این سینما نیز سالم می شود و نسبت به مسائل مختلف می تواند پاسخگو باشد.

با شکل برگزاری موافق نبودیم اما انتخابات باید برگزار می شد

سعید پوراسماعیلی رئیس هیات مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران از نمایندگان صنوف حاضر در انتخابات هیأت مدیره خانه سینما است. پوراسماعیلی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره شرایط برگزاری این انتخابات، با تأکید بر اینکه موافق برگزاری این انتخابات بوده است، گفت: واقعیت این است که ما با برگزاری این انتخابات مخالفتی نداشتم اما از نحوه برگزاری آن چندان راضی نیستم. در واقع باید بگویم که شکل برگزاری این انتخابات به گونه ای که در سالن برگزار نشد، به نظرم مشکلاتی را ایجاد کرد که از آن جمله می توان به این مساله اشاره کرد که فرصت ارائه گزارش هیأت مدیره و استماع آن از سوی اعضای مجمع عمومی و صحبت کردن درباره این عملکرد به وجود نیامد که این امر اولین مساله بود.

وی در عین حال افزود: ما پذیرفتیم که این شرایط در قالب ارسال گزارش به رؤسای صنوف اتفاق بیافتد که انجام شد، به این معنا که گزارش بازرس، خزانه دار و هیأت مدیره برای رؤسای صنوف ارسال شد. اما فضای گفتگو و نقد این عملکرد به وجود نیامد که می توانست تجربه درستی در انتخاب هیأت مدیره بعدی و یک گام به جلو بودن باشد.
پوراسماعیلی در ادامه توضیح داد: نکته دوم این بود که انتخابات در بیرون از سالن برگزار می شد و در فضای بیرون می توانست مدیریت بهتری داشته باشد، به عنوان مثال انگار قرار بود در کوتاه ترین زمان ممکن این مجمع عمومی برگزار شود و تمام! مثلاً در این عجله برگزاری، مشکل عدم معرفی نامزدها به وجود آمد. در واقع 13 نامزد و 2 بازرس معرفی شده بودند که حق طبیعی آنها بود که درباره برنامه های خود صحبت کنند که این امر صورت نگرفت. در واقع اگر شرایط مناسب بود رأی دهندگان با شناخت بهتری نسبت به نامزدها رأی می دادند، چرا که قطعاً رأی دهندگان همه نامزدها را نمی شناختند.

رئیس هیأت مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران: نزدیک یک سال و نیم است که جلسات هیأت مدیره تقریباً هر فصل با تمام رؤسای صنوف برگزار شده و از رؤسای صنوف خواهش شده در یک بازه زمانی چند ماهه ثبت شوند و کد شناسه ملی را دریافت کنند تا بتوان مجمع عمومی خانه سینما را برگزار کرد. در این فاصله اکثر صنوف شناسه خود را دریافت کرده اند و یک عده نیز موفق به دریافت کد نشده انداین فعال صنفی تأکید کرد: این فرصت از رأی دهندگان و نامزدها گرفته شد و این بزرگ ترین نقد من به برگزاری این انتخابات بود. البته این مساله را هم به نماینده سازمان سینمایی حاضر در مجمع، و هم به وکیل خانه سینما و هم به رئیس جلسه اعتراض کردم و گفتم این چیزی نیست که به رأی مجمع بگذارید و برای آن رأی گیری کنید، بلکه حق طبیعی هر نامزد، و قانون هر انتخاباتی است، که نامزد و رأی دهنده همدیگر را بشناسند. رأی دهنده باید نظرات نامزد و برنامه های او را برای حضور در هیأت مدیره بداند و بر آن اساس رأی بدهد اما به شکل غریبی هر سه نفر اصرار داشتند که فقط باید سریع تر رأی گیری انجام شود.

پور اسماعیلی بیان کرد: شائبه ای شکل گرفته بود که از قبل ائتلافی شکل گرفته و لیست مورد نظر برای انتخابات آماده شده و تنها قرار است در مجمع رای ها را بدهند و بروند، این شائبه با نحوه برگزاری انتخابات تقویت شد و گویا همه چیز مهیا بوده که فقط مجمعی برگزار شود و به لیست رأی بدهیم و برویم. البته من با اصل شکل گیری ائتلاف مخالفتی ندارم می توانست ائتلاف شکل بگیرد اما این امر شناسنامه دار شکل گیرد، خطر این گونه حرکت ها این است که به عنوان مثال چهار نفر یک تیم درست می کنیم و دیگران را با خود هماهنگ می کنیم تا چند نفر را بالا ببریم. بعد انتظار داریم که این تیم از ما حمایت کند. در نتیجه صنوف تقسیم می شوند به صنوفی که نمایندگان آنها در هیأت مدیره هستند و صنوفی که نماینده آنها در هیأت مدیره نیستند، و به نظر می آید که ما اعضای هیأت مدیره، فقط نماینده صنف و گروه ائتلاف خود هستیم و نماینده همه صنوف نیستیم.

وی توضیح داد: درست این است که یک ائتلاف تشکیل داده شود و بگوییم پیشنهاد می دهیم که این هفت عضو در هیأت مدیره حضور داشته باشند چرا که می خواهیم این موضوعات و موارد و برنامه ها را در مدتی که به عنوان هیأت مدیره هستیم اجرا کنیم. این نوع ائتلاف ها می تواند پاسخگو باشد چرا که می توانست در این ترکیب افرادی که سابقه فعالیت صنفی داشته اند حضور داشته باشند، در غیر این صورت می تواند نتیجه این شود که افرادی در هیأت مدیره خانه سینما قرار بگیرند که اصلاً سابقه فعالیت صنفی حتی در صنف خود نداشته اند.

پوراسماعیلی درباره صنوفی که کد شناسه ملی دریافت نکرده و به همین خاطر در انتخابات حضور پیدا نکرده بودند، توضیح داد: نزدیک یک سال و نیم است که جلسات هیأت مدیره تقریباً هر فصل با تمام رؤسای صنوف برگزار شده و از رؤسای صنوف خواهش شده در یک بازه زمانی چند ماهه ثبت شوند و کد شناسه ملی را دریافت کنند تا بتوان مجمع عمومی خانه سینما را برگزار کرد. در این فاصله اکثر صنوف شناسه خود را دریافت کرده اند و یک عده نیز موفق به دریافت کد نشده اند، دوباره فرصت های مختلفی داده شده که باز هم برخی از صنوف نتوانستند کد شناسه ملی خود را دریافت کنند.

رئیس هیأت مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران تأکید کرد: این مباحث نباید به تمام اعتبار خانه سینما لطمه بزند و نباید مانع از تشکیل مجمع عمومی خانه سینما و انتخابات هیأت مدیره ای که هم اعتبار زمانی آن گذشته و هم خسته است و بارها اعلام کرده که می خواهد برود و مسئولیت ها را به هیأت مدیره جدید واگذار کند تا نیروهای تازه نفس بیایند و برنامه های جدیدی را اجرا کنند، بشود. در واقع نمی شود بیش از این صبر کرد که عین 31 صنف خانه سینما شناسه خود را بگیرند و بعد مجمع و انتخابات برگزار شود. در نتیجه در آخرین جلسه ای که با رؤسای صنوف برگزار شد توافق شد که مجمع عمومی برگزار شود و حتی 2 تا از صنوفی که هنوز شناسه نگرفته اند مشخصاً اعلام کردند که ما رأی به برگزاری مجمع می دهیم. به دلیل اینکه الان ما چند صنف شناسه نداریم و فکر می کنیم موضوع صنف من نیست بلکه موضوع خود خانه سینما است و اولویت بزرگ تر شکل گیری هیئت مدیره و اعتبار خانه سینما است. هر چند امیدوارم پس از ثبت سایر صنوف، و اصلاحات اساسنامه خانه سینما، در مجمع عمومی فوق العاده، انتخابات مجدداً با حضور همه صنوف و بر اساس اساسنامه جدید برگزار شود.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
هراز چندگاهی خبر می رسد یک بازیگر سینما و تلویزیون کشف حجاب کرده است، اما وقتی نام او را می شنوی هیچکدام از نقش هایش را به خاطر نمی آوری!

پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: طی سال های اخیر هر از چندگاهی در اخبار رسانه های زرد و حاشیه ای و یا در فضای مجازی خبر کشف حجاب یک بازیگر منتشر می شود، اما وقتی نام او را می شنوید، چیزی از نقش هایی که ایفا کرده به خاطر نمی آورید!
**قصه از کجا شروع شد؟
داستان این مهاجرت ها از مرداد سال 1387 آغاز شد که گلشیفته فراهانی به دنبال ایفای نقش در یک فیلم هالیوودی و برای حضور بر فرش قرمز آن به آمریکا رفت. اما او در این مراسم بدون حجاب و با لباس شب ظاهر شد. این درحالی بود که او به تازگی در فیلم درخشان میم مثل مادر ایفای نقش کرده بود و بسیاری از مردم او را به واسطه حضور در این اثر به کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور می شناختند.
اما این بازیگر بعد از اکران خصوصی فیلم، در مصاحبه ای با روزنامه آمریکایی دیلی نیوز اعلام کرد که دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارد.

ابتذال های گلشیفته فراهانی به کشف حجاب ختم نشد و بعد از مدتی مدل برای عکاس یک مجله برهنه شد و تصاویرش در شبکه های اجتماعی و مجازی دست به دست چرخید، او که با سودای حضور در فیلم های هالیوودی قید وطن خود را زده بود، در ادامه تنها توانست در چند فیلم متوسط نقش های دست چندم و کوتاهی به دست بیاورد که هیچکدام نه تنها در عرصه بین الملل حرفی برای گفتن نداشت، بلکه حتی به چشم مخاطبان او در کشورش هم نیامد.
اما این بازیگر که همه شهرت خود را مدیون فضای فرهنگی داخل ایران بود، مدتی هم پس از خروج از کشور ژست های مبارزه با اختناقی گرفت که اساسا به او نمی آمد. حالا هم که در مدار فراموشی قرار گرفته، همچنان خود را از تک و تا نمی اندازد و برای نجات خود از نسیان، گاهی تلاش می کند با انتشار عکس های برهنه اش افکار عمومی را به خود جلب کند تا به یاد بیاورند او هنوز هست!
سقوط گلشیفته فراهانی در گرداب فراموشی و دست و پا زدن های او درحالی است که این بازیگر در ایران شناخته شده بود و از جمله هنرپیشه های مشهور به حساب می آمد، اما بد نیست بدانیم که بازیگران دست چندم دیگری هم بودند که با همین رویا و سودا از کشور مهاجرت کردند تا بیشتر دیده شوند، در حالی که امروز هیچکس آنها را به یاد نمی آورد.
**محفل هایی برای ترویج و عادی سازی برهنگی
بعد از حضور گلشیفته فراهانی در خارج از کشور، این مسیر توسط عده ای دیگر از بازیگران زن نیز ادامه یافت و همواره عده ای سودجو در کنار چنین افرادی حضور داشته و دارند که آنها را با سودای شهرت و ثروت بیشتر به خارج از کشور فرا می خوانند. در حالی که شهرت این افراد از قِبل حضور در کشور خودشان و آثاری متعلق به سرزمینشان به دست آمده و می توان گفت برای خارجی ها و خارج نشینان خیلی جذابیتی ندارد.

اما همان طور که گفته شد، دام گستران، پیش از این از مواردی چون تئاترهای زیرزمینی و یا موسسات آموزش رقص به سبک غربی ها، طعمه های خود را جذب می کردند ولی این روزها داستان دیگری در جریان است، برخی بازیگران زن سینمای ایران با اغوای دشمنان این سرزمین، طعمه هایی می شوند در راستای تغییر فرهنگ زنان و دختران این سرزمین تا بی حجابی و برهنگی را فریاد بزنند و تصور کنند با این کار بیشتر دیده شده اند.
**جم و سودای زندگی در هالیوود
شبکه تلویزیونی جم با هدف تغییر سبک زندگی ایرانیان راه اندازی شد و در همان ابتدای راه نیز با پخش سریال های ترکیه ای که بیشتر مضامین آنها عشق های چند ضلعی و خیانت بود، مسیر خود را به وضوح برای مخاطبانش روشن کرد. این شبکه در ادامه تلاش کرد با اغوای زنان بازیگر ایران، آنها را جذب کند و از آنها در آثار خود بهره ببرد.

آثاری که به بهانه عدم آزادی در ایران ساخته شدند و همگی آنها از سطح کیفی بسیار نازلی برخوردار بودند که از جمله آنها می توان به مهدی مظلومی اشاره کرد. او کارگردانی بود که طنزهای پرطرفدای نظیر کمربندها را ببندیم در ایران ساخت اما همین بازیگر با پول های بادآورده جم و حضور بازیگران ایرانی و البته آزادی در نگارش قصه و به تصویرکشیدن بی بندوباری ها، نتوانست اثر قابل توجهی در سراب جم بسازد.

**سرخوردگان بی بازگشت!
در میانه دهه 90 بود که اخبار خروج بازیگران زن از ایران بیشتر شد. هر از چندگاهی خبر پیوستن یکی از بازیگران به این شبکه منتشر می شد. البته افرادی که حاضر شدند وطنشان را رها کرده و به جم پیوندند، بیشتر از جمله بازیگرانی بود که یا طی سالهای فعالیتشان تنها نقش های دست چندم بازی کرده بودند و حالا در آستانه فراموشی بودند و یا زنان و دخترانی بودند که تازه در ابتدای راه قرار داشتند و با وعده و وعید و میل به دیده شدن، راهی دیار غربت شدند.
** چکامه چمن ماه و شهرتی که ناکام ماند
در سال 94، این بازیگر که بیشتر نقش های فرعی در چند فیلم سینمایی را برعهده داشت، با انتشار عکس بدون حجاب و نامتعارف در شبکه های مجازی روشن کرد صحبت هایی که درباره خروج او از ایران شنیده می شد، چندان دور از واقعیت نیست تا اینکه به فاصله کوتاهی عکس هایی از حضور او مقابل دوبین در ترکیه منتشر شد و سپس تیزرهای فیلم تلویزیونی آبی عشق انتشار پیدا کرد. اوتوپیا و ماگنولیا از دیگر کارهایی هستند که چمن ماه در آن ها بازی کرده است که هر دو از لحاظ سطح کیفی حتی از تله فیلم های درجه ج هم پایین تر هستند.

او این روزها و درحالی که دیگر رمقی برای جم نمانده و همه بازیگرانی که به این شبکه پیوسته بودند، آن را ترک کرده اند همچنان در ترکیه به سر می برد.

**رابعه اسکویی و مهاجرتی که نیمه تمام ماند
رابعه اسکویی از جمله بازیگران محبوب سینما و تلویزیون بود که علی رغم کم کاری هایش، مخاطبان او را دوست داشتند و خبر مهاجرت و پیوستن او به شبکه جم هوادارانش را شوکه کرد.
او بعد از مهاجرت، در فیلم تلویزیونی پیاده روهای خالی به کارگردانی مهدی مظلومی ایفای نقش کرد و پس از مدتی از مهاجرت پشیمان شد و به ایران بازگشت.

او پس از بازگشت به ایران در مصاحبه ای گفت: من زمانی تصمیم به رفتن گرفتم که حدودا دوسال بود که هیچ فیلمنامه ای در ایران به من پیشنهاد نمیشد، هم برایم جای تعجب داشت و هم شرایط زندگی به خاطر این مورد برایم سخت شده بود. زمانی که تصمیم به رفتن گرفتم فکر کردم با رفتنم میتوانم یک کار فرهنگی جدید با معیارهایی که در ذهنم بود در خارج از ایران داشته باشم. وقتی رفتم دو کار هم تولید شد ولی بعد از مدتی متوجه شدم این شرایطی که در خارج از ایران است به هیچ وجه با معیارهای من سازگار نیست و من ربطی به اینجا و شرایطش ندارم چون من درایران رابعه اسکویی هستم نه دراینجا و از رفتنم پشیمان شدم، قطع همکاری خود را اعلام کردم و تصمیم گرفتم با هر شرایطی شده به کشورم برگردم.

**صدف طاهریان و از چاله به چاه افتادن
صدف طاهریان را هم می توان جزو نخستین گروه بازیگران مهاجر ایرانی به جم دانست. او تقریبا همزمان با اسکویی از ایران خارج شد و پس از خروج از ایران در مصاحبه ای اعلام کرد که برخی موسسات و شرکت های سینمایی و حتی برخی کارگردانان و تهیه کنندگان برای بازی دادن او در فیلم های خود از وی درخواست های شرم آور می کردند.

او که به خیال بیشتر دیده شدن و رهایی از فساد، ایران را ترک کرد مدتی پس از حضور در خارج از کشور، گفت فکر می کردم ترکیه فرق دارد ولی اشتباه می کردم. هرجا برای کار مراجعه کردم پیشنهادی غیر اخلاقی داده می شود اینجا نمی توانم به شغل بازیگری ادامه بدهم. از شنیدن پیشنهادهای غیر اخلاقی خسته شده ام. اینجا کسی را نمی شناسم. اعتماد به نفسم را از دست داده ام. سه بار در کلاسهای زبان ترکی شرکت کردم ولی موفق نشدم زبانشان را یاد بگیرم. دیگر اعتماد به نفس ندارم. اینجا خانوادم خرجی ام را می دهند و اسپانسر مبلغ کمی می دهد.
او حالا مدتی است که به عنوان مدل یکی از شرکت های آرایشی و بهداشتی فعالیت می کند و برای بیشتر دیده شدن دست به هر کاری می زند!

**خروج بازیگری که هیچ کس او را نمی شناخت!

در ادامه جریان خروج بازیگران از ایران، در خبرها آمد که یکی از بازیگران یتیم خانه ایران تازه ترین ساخته ابوالقاسم طالبی هم راهی ترکیه شد! نام این بازیگر بهارک صالح نیا بود که بسیاری او را نمی شناختند. او در سودای توجه و دیده شدن، پس از خروج از ایران و رسیدن به ترکیه، خود را استعداد کشف نشده ای در ایران نامید و دلیل سفرش را رسیدن به رویاهایش عنوان کرد!

صالح نیا درباره کشف حجاب خود گفت: یک کشف دیر هنگام استعدادیست که تا امروز آنطور که باید دیده نشده!

**مهاجرت پردیس افکاری از ترس فراموشی
پردیس افکاری از تئاتر وارد سینما و تلویزیون شده بود و در سال های اخیر در فیلم هایی شیرین قناری بود و گیرنده ایفای نقش کرده بود. مسیر بازیگری افکاری در سینما با افت و خیزهایی همراه بود، از جمله اینکه او به مدت 14 سال از سال 1374 تا 1388 در هیچ فیلمی حاضر نشد.

هنوز مدتی از رفتن او به ترکیه نگذشته بود که نسبت به رفتنش ابراز پشیمانی کرد و در حالی که شبکه جم نیز دست به تعدیل نیروی گسترده زده بود، بعد از ناامیدی از جم از کمیساریای عالی سازمان ملل در ترکیه تقاضای پناهندگی کردند.
**فراموشی نقطه اشتراک
اسامی که در بالا به آنها اشاره شد، تنها تعداد انگشت شماری بودند که شاید نام آنها برای مخاطب آشنا بود، در کنار آنها زنان بازیگر دیگری هم بودند که زمان حضورشان در ایران کسی آنها را نمی شناخت، با رویای شهرت جلای وطن کردند و در حالی به برهنگی تن داده اند که حتی امروز دیگر کسی نام آنها را به خاطر نمی آورد.
از جمله آنها می توان به بهناز سلیمانی، مینا لاکانی، ساناز زرین مهر، ملیسا مهربان، سهیلا عزیزی، حنانه شهشهانی، ساناز طاری، شقایق نوروزی، فائزه علوی، سمیرا سیاح، سارا باهنر، شبنم طلوعی، سپیده ذاکری و ... اشاره کرد.

**مهاجرت زنان بازیگر و تکمیل پروژه نفوذ
امروزه دیگر بر همه عیان است که هر شبکه تلویزیونی که تاسیس می شود، قطعا در لابه لای اهدافی که برای راه اندازی آن ذکر می شود به موضوع فرهنگ و تاثیر بر آن نیز می پردازد. همان طور که مجموعه شبکه جم با حدود 19 کانال، تمام تلاش خود را به کار بست تا دست به تغییرات فرهنگی عمیق در جامعه ایرانی بزند و در این مسیر بر ارزش ها و اهداف خود نیز اصرار و پافشاری داشته و دارد.

این اقدامات و برنامه ریزی های ضد فرهنگی که صورت می گیرد، با جذب بازیگران داخل ایران تلاش می کند تا پروژه نفوذ را از طریق بازیگران تکمیل کند. در این میان زنان هنرپیشه ای که در ایران توفیق چندانی به دست نیاورده اند، با رویای آینده طلایی وطن خود را ترک می کنند. آنها پس از مدتی دیگر به کار هیچکس نمی آیند و در حالی که نه راه پس دارند و نه راه پیش علی رغم تمام تلاشی که برای بیشتر دیده شدن خود کرده اند و در این مسیر تن به ذلت های بسیاری داده اند، به فراموشی سپرده می شوند.

ح

لینک خبر :‌ هم اندیشی
امیرحسین حیدری (مدیرعامل شرکت پخش نمایش گستران ) در یادداشتی به رییس سازمان سینمایی پیشنهاداتی را برای بهبود وضعیت سینماها در شرایط کنونی ارائه داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش خبرنگار ایلنا، امیرحسین حیدری (مدیرعامل شرکت پخش نمایش گستران ) طی یادداشتی به حسین انتظامی (رییس سازمان سینمایی) پیشنهاداتی را برای بهبود وضعیت سینماها در شرایط کنونی ارائه داد.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

جناب آقای انتظامی

ریاست محترم سازمان سینمایی

فرصت و توفیق دیدار شما در این مدت حضور حضرتعالی در سازمان سینمایی برای بنده فراهم نشده ولی به گواه دوستان مطبوعاتی همگی از شما و خصایص خوب شما به نیکی یاد می کنند. از این رو موجب شد تا این چند سطر را با شما در میان بگذارم. البته قبل از هر چیز از تلاش های شما و همکاران در سازمان سینمایی به خصوص در این ایام قدردانی کرده و خدا قوت می گویم.

- بزرگترین گله و به نظر بنده ایراد اساسی در ساختار مدیریت سازمان سینمایی عدم استفاده و مشورت با جوانان شاغل در این عرصه می باشد که بسیارند جوانانی که در حوزه های مختلف سینمایی جزو نخبه ها و افراد تاثیرگذار صنف خود می باشند. جناب انتظامی چهل سال پیشکسوتان و ریش سفیدهای صنوف مختلف به سازمان و دفتر ریاست رفت و آمد داشتند، لطفا "چهار روز هم با جوانان وقت بگذارنید و نظرات ایشان را جویا شوید که قطعا" شما بیشتر از این مهم منتفع می شوید.

-عدم آشنایی با مارکتینگ و تبلیغات در سینما در این روزها به وضوح خود را نشان می دهد، سینماهایی که سال ها فقط مصرف کننده بودند و فروش خود را کاملا"وابسته به پتانسیل فروش و تبلیغاتی که یک فیلم سینمایی می توانست داشته باشد کرده اند در این ایام کاملا" ورشکسته یا در مرز ورشکستگی هستند. بسیاری از پردیس ها و سینماهای ما قابلیت کسب درآمدهای جانبی که از تبلیغات می تواند کسب کنند را دارند که متاسفانه از این پتانسیل استفاده نکرده و به مشکلاتی که امروز گریبان سینمادارها را گرفته رسیده ایم که حتی قادر نیستند سهم پخش و تهیه کننده از فروش فیلم ها را پرداخت کنند. جناب رئیس سینماداری امروزه یک علم محسوب می شود و لازمه آن آشنایی با اصول مارکتینگ است. متاسفانه غالب سینماگران ما بر این باورند که همچنان با روش سنتی و متداول قدیم بدون صرف وقت و هزینه می توان موفق بود.

-اکران آنلاین در دوران کرونا تجربه ای جدید بود که به این شکل در هیچ جای دنیا انجام نشده است. همانطور که مستحضرید اکران آنلاین یا اجاره فیلم در پلتفرمهای بین المللی بصورت موردی و در مقاطعی از سال صورت میگیرد که این نمونه انجام شده در ایران منحصر به فرد است و میتواند در صورت اجرای درست به الگوی مناسبی تبدیل گردد که متاسفانه عدم رعایت کپی رایت باعث ایجاد ضررهای هنگفت مالی شده است. آقای انتظامی عزیز برای مبارزه با قاچاق فیلم ها می بایست همتی مضاعف کرد؛ دیگر زمان مانور و حمله به چند دستفروش در پشت شهرداری و ریختن فیلم های آنها در گونی گذشته و می بایست به شکلی جدی و به روز و با مشورت افراد آگاه به حوزه دیجیتال و آی تی این معضل برطرف گردد که البته قبل از همه اینها به رسمیت شناختن قانون کپی رایت لازمه مبارزه با قاچاق فیلم است. در اینصورت حتما" می توان به اکران فیلم های خارجی هم بصورت جدی فکر کرد.

-سمفا؛ کار بسیار خوب و بزرگی که در دوره مدیریت حضرتعالی شکل گرفت و می تواند در دراز مدت تاثیر بسیار مثبتی در اقتصاد و مناسبات سینما داشته باشد که متاسفانه دوران کرونا مانع توسعه و بهره مندی از همه مزایای آن شده و البته کوتاه آمدن شما از مهمترین ویژگی سمفا که تقسیم فروش فیلم در لحظه می باشد جای سؤال دارد که امیدوارم فقط در این ایام بدین گونه باشد و بر اساس آنچه که طراحی شده پیش برود.

-هم افزایی بیشتر مجموعه هایی که زیر نظر وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هستند قطعا" می تواند کمک بزرگی به بهبود شرایط سینما در دوران کرونا و پساکرونا کند. انجمن سینمای جوان، فیلمخانه، موزه سینما حتما" می توانند به سینماداران و سینماگران در زمینه جذب مخاطب کمک های فراوانی کنند و از پتانسیل بالای آنها استفاده کرد. انجمن عریض و طویل سینمای جوان در شهرها و استان های مختلف می تواند با ساخت فیلم های کوتاه و تبلیغاتی جهت تشویق و ترغیب مردم به رفتن به سینمای شهرشان بسیار مفیدتر از همیشه باشد، فیلمخانه با ترمیم و اکران فیلم های ماندگار تاریخ سینمای ایران (قبل و بعد انقلاب) حتما" کمک بزرگی هم به سینما و هم به اکران خواهد کرد. موزه سینما با ساخت تبلیغات جذاب و فعالیت بیشتر در فضای مجازی و معرفی سینماگران مطرح کشور قطعا" می تواند مردم را مجدد به سینما علاقمند کند و بسیارند طرح هایی که دوستان جوان من بهتر و جذاب تر می توانند برای شما مطرح و اجرا کنند.

جناب رئیس به شما اطمینان می دهم که علاقمندان به سینما و کشور در بین جوانان فعال در صنوف مختلف سینمایی بسیارند که با اندکی توجه و گوش سپردن به حرف ها و ایده های آنها می توانید تا سال ها بهره فراوانی برده و البته یادگاری خوبی از خود به جای بگذارید. در صورت لزوم و نیاز می توانم لیستی بلند بالا از دوستان و همکاران جوان و خلاق در صنوف مختلف سینما در اختیار حضرتعالی بگذارم.

با آرزوی توفیق روز افزون برای شما و خدا قوت مجدد.

با احترام

امیرحسین حیدری

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی با اشاره به ادامه تشریفات قانونی انتخابات خانه سینما در ارشاد، تأکید کرد اگر صنفی کد شناسه ملی نداشته باشد، نماینده اش از هیات مدیره حذف می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : اعتماد آنلاین اقتصاد 24 بانی فیلم سینما سینما فرهنگ وهنر

رمضانعلی حیدری خلیلی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان امور سینمایی، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره خبرهای غیررسمی مبنی بر اینکه انجمن صنفی کارگردانان سینمای ایران کد شناسه ملی برای حضور در انتخابات روز گذشته هیات مدیره خانه سینما نداشته است، گفت: در واقع اطلاع دقیقی ندارم که این انجمن کد شناسه ملی دریافت کرده است یا خیر، اما این را باید بگویم که مساله این است که صورت جلسه مجمع دیروز خانه سینما، با مستنداتی که گویای شرایط قانونی هیات مدیره خانه سینما باشد، باید تحویل آقای محمدی دبیر هیات رسیدگی به امور مراکز فرهنگی وزارت ارشاد شود. این هیات مستندات مورد نظر را بررسی می کند، اگر همه چیز کامل بود، انتخابات و منتخبان تایید می شوند و بر اساس این تایید در اداره ثبت شرکت ها ثبت و دیگر مراحل آن انجام می شود.

وی بیان کرد: تاکید می کنم که مراحل قانونی مجمع روز گذشته هم هنوز به پایان نرسیده است. باید تشریفات قانونی مورد نظر انجام شود. باید متن صورت جلسه و کسانی که به عنوان نماینده صنوف در این مجمع حضور و حق رأی داشته اند و نیز شرایط نامزدهایی که می توانستند رای بگیرند، بررسی شود. زمانی که هیات مورد نظر ببینند که همه چیز به صورت قانونی و درست انجام شده باید مهر تایید به مجمع و انتخابات بزند و طی یک نامه رسمی به اداره کل ثبت شرکت ها، نتایج ثبت شود و از آن لحظه به بعد همه چیز رسمیت خواهد داشت.

معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان امور سینمایی توضیح داد: بر اساس قانون تنها صنوفی می توانستند در انتخابات شرکت کنند که کد شناسه ملی داشته باشند و اگر صنفی این کد را نداشته و در انتخابات شرکت کرده باشد، این حضور تایید نمی شود، در واقع همه چیز بستگی به مستندات دارد. در این مورد هم هنوز تشریفات انجام نشده و تازه خان اول رد شده است؛ خان دوم تأیید انتخابات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

خلیلی در پایان تأکید کرد: نمایندگانی که کد شناسه ملی دارند حضورشان در هیات مدیره تایید می شود اما نماینده صنفی که کد شناسه نداشته است، از هیأت مدیره کنار گذاشته می شود.

کد خبر 4995980

نیوشا روزبان

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
انتخابات خانه سینما دیروز عصر در حالی برگزار شد که کمتر از نصف صنوف سینمایی در آن شرکت کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : شفاف

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، دیروز انتخابات هیأت مدیره خانه سینما در حالی برگزار شد که از میان 20 صنف سینمایی که به گفته اسعدیان 14 تای آن شناسه دارند و می توانند شرکت کنند، تنها 8 صنف به عنوان اعضای هیأت مدیره انتخاب شدند.

انتخابات خانه سینما همواره با حاشیه ها و مسائل فراوانی همراه بوده است و شاید کمتر انتخاباتی را سراغ داشته باشیم که در آن حواشی وجود نداشته باشد.

امسال نیز روز جمعه خبر اعتراض صنف آهنگسازان نیز منتشر شد که در بیانیه خود گفته بودند که در این انتخابات شرکت نمی کنند و علت اصلی عدم حضور را اینگونه بیان کردند:

کانون آهنگسازان در صورتی در مجمع عمومی حضور می یابد که همه صنوف حق رأی و معرفی کاندید برای هیأت مدیره داشته باشند. در غیر این صورت از تأیید هرگونه تجمع و نتیجۀ انتخاباتِ یک طرفه و امضای صورتجلسه خودداری خواهد کرد. خانه سینما یک شرکت خصوصی و موروثی نیست، بلکه متعلق به تمامی صنوف و اهالی سینما است و هرگونه تصمیم فردی، نقل قول های بی اعتبار و غیر قانونی خلاف اساسنامه از طرف هر فرد، مقام یا مسئولی باشد، قابل پیگرد قانونی است.

این مسأله دقیقاً اشاره دارد به صحبت هایی که اسعدیان با ایسنا داشته است. او گفته است که صنوفی می توانند در انتخابات خانه سینما شرکت کنند که شناسه خود را از وزارت کار دریافت کرده باشند. همان طور که می دانیم یکی از مسائل اساسی صنوف سینمایی این است که چرا باید جزو صنوف کارگری باشند و در عین حال دیگر صنوف مانند کارگردانان جزو صنف کارفرمایی تلقی شوند.

اوج این گلگی آنجا بود که اتحادیه صنف دفاتر پخش نیز جزو کارفرمایان قرار گرفتند. این روند باعث شد تا برخی از این صنوف همچنان معترض باقی بمانند و در نتیجه وقتی خانه سینما شرط اصلی را برای انتخابات مسأله شناسه کارگری معرفی می کند اختلافات بالا گرفت و برخی از صنوف حاضر به شرکت نمی شوند و یکی از انتخابات تاریخ خانه سینما با کمترین صنوف شکل می گیرد.

طبق گفته وی در حال حاضر خانه سینما 31 صنف دارد و از این میان 20 صنف شناسه از وزارت کار دارند و از این میان تنها 14 صنف شرکت کرده اند، یعنی کمتر از نصف صنوف در این انتخابات حضور داشته اند. وی در بخش دیگری از این مصاحبه درباره احتمال مخدوش بودن این انتخابات گفته است که تمام این روال طبق صورتجلسه ای است که با وزارت ارشاد امضا شده و بخش حقوقی این وزارتخانه تأکید کرده برای اینکه خللی در مسیر حقوقی ثبت و فعالیت خانه سینما ایجاد نشود، صنوفی می توانند کاندیدا شوند و رأی دهند که حتماً شناسه دریافت کرده باشند.

بنابراین در نتیجه گیری این گزارش می توان اضافه کرد که روش وزارت ارشاد نیز برای انتخابات خانه سینما قابل نقد است. چگونه یک انتخابات با حضور کمتر از نصف صنوف می تواند برگزار شود؟

سؤال اساسی در پایان این است که چرا ملاک حضور در انتخابات باید حتماً شناسه کارگری از وزارت کار باشد؟ آیا فعالیت حرفه ای صنوف در تمام سال های کاری آنان شناسه مکفی و قابل اعتمادی نیست؟

اسامی هیأت مدیره جدید خانه سینما به شرح زیر است:

علیرضا نجف زاده ( از انجمن صنفی برنامه ریزان و دستیاران کارگردان) ، روانبخش صادقی ( ازانجمن صنفی انیمیشن)، پژمان مظاهری پور ( از انجمن صنفی کارگردانان مستند)، محمدعلی نجفی (از انجمن صنفی کارگردانان)، بهمن اردلان ( از انجمن صنفی صدابرداران و صداگذاران)، آتیلا پسیانی ( از انجمن صنفی بازیگران)، علی قائم مقامی ( از انجمن صنفی مدیران تولید).

در میان لیست اسامی انتخاب شده کامران ملکی، روانبخش صادقی و علی قائم مقامی در هیأت مدیره قبلی هم بودند و مجدداً انتخاب شدند.
اعضای علی البدل: علی نیک رفتار و مرتضی شایسته

بازرس اصلی: کامران ملکی ( از انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی)

بازرس علی البدل: مسعود شریفی کیا.

همچنان منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما است و طبق اساسنامه تا یک ماه آینده که هیأت مدیره تصمیم گیری کند مدیریت خانه سینما بر عهده او باقی خواهد ماند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
عبدالله علیمراد گفت: برپایی جشنواره سینمایی به شکل مجازی و آنلاین، خود یک تجربه متفاوت است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : سینما جریان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تابناک اصفهان

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، عبدالله علیمراد کارگردان صاحب نام جان بخشی و انیمیشن که دوره گذشته به عنوان منتور (مربی) در سومین المیپاد فیلمسازی نوجوانان حضور داشت، گفت: جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان و المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران امسال قرار است به صورت آنلاین برگزار شود که به عنوان یک فیلمساز، برگزاری آن را با این شیوه، بجا می دانم.

او افزود: در عصری که همه چیز دیجیتال شده است، برپایی جشنواره سینمایی به شکل مجازی و آنلاین، خود یک تجربه متفاوت است.

خالق قصه های بازار گفت: کودکان و نوجوانان امروز به خاطر آشنایی و ارتباط روزمره با شبکه های اجتماعی که در دسترس شان است، اجتماعی تر از نسل های قبلی اند.

او همچنین اظهار داشت: من به این نکته شگفت انگیز رسیده ام که حتی آنها بهتر از نسل ما و نسل جوانی که الان سینما در دستان آنها است، به مفهوم کار تیمی رسیده اند.

منتور سومین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ادامه داد: برگزاری این نوع المیپادها در دوره ای که کودکان و نوجوانان از دریچه ای متفاوت با دنیای فیلم ها روبه رو می شوند، این قدرت را دارد که بتواند آینده آنها را بسازد. به طور مثال سال گذشته، در کلاس ها چند نوجوان حضور داشتند که هم فیلمنامه نوشته بودند و هم تمام فیلمنامه ها را خوانده بودند و این المیپاد توانست، مسیر زندگی آنها را تغییر دهد.

علیمراد در پایان گفت: در این المپیادها، این امکان وجود دارد که نوجوانان را به سمت فرهنگسازی سوق دهیم و برای یک فیلمساز در وهله اول باید این اقدام، در اولویت قرار گیرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
سینماپرس: سید رضا صافی فیلمنامه نویس و کارگردان سینما گفت: باید حوزه دفاع مقدس به عنوان یک جریان بالنده تلقی شده و حداقل سالیانه یک فیلم با استانداردهای بین المللی در این حوزه تولید کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری دفاع مقدس خلیج فارس

به گزارش سینماپرس ، سید رضا صافی از سال 1364 به صورت آماتور با ورود به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انجمن سینمای جوان، آشنایی اولیه را با فیلم و سینما پیدا کرد و از همان سال تا اوایل دهه 70 به ساخت فیلم های کوتاه پرداخت. آثاری که در جشنواره های مختلف ملی و بین المللی نیز مقام های درخشانی را کسب کرده است.

فیلم هشت میلیمتری خانه شیشه ای به کارگردانی وی اولین افتخار تاریخ سینمای استان بوشهر در عرصه بین المللی است. این فیلم در سال 1992 میلادی (1371) در جشنواره بین المللی اَبِنسی در کشور اتریش دیپلم افتخار این جشنواره معتبر را از آن خود کرد.

صافی پس از آن از طریق صدا و سیمای بوشهر چندین فیلم کوتاه و بلند مستند و داستانی و چند مجموعه تلویزیونی را تولید کرده که همگی در جشنواره های سینمایی و تلویزیونی حائز مقام و افتخارات متعدد شده اند.

وی از اواسط دهه 70 تا اواخر دهه 80 با شبکه های مختلف صدا و سیما همکاری داشته و در سال 1389 اولین فیلم بلند سینمایی خود را تحت عنوان بالابان تولید کرد که در سال بعد با درجه کیفی الف (برترین رتبه کیفیت در سینمای ایران) از سازمان سینمایی کشور مجوز اکران عمومی دریافت کرد.

صافی در سال 1394 دومین فیلم سینمایی خود را با عنوان پینوکیو، عامو سردار و رئیسعلی تهیه کرد. این فیلم علاوه بر مرور برخی حوادث تاریخ ضد استعماری جنوب و تجلیل از شخصیت رئیسعلی دلواری، نگاهی طنز و توأم با فانتزی به جهان یک نوجوان جنوبی دارد. پینوکیو در سال های 94 و 95 موفق به کسب برترین مقام های ملی و بین المللیِ سینمای کودک در سطح کشور شد و پس از اکران عمومی در سینماهای سراسر ایران، در تابستان سال جاری وارد شبکه نمایش خانگی و فضای اینترنت (V.O.D) شد.

ایده اولین فیلم موزیکال با یک لطیفه بوشهری

سیدرضا صافی در گفت وگو با خبرنگار مهر با اشاره به صنعت فیلم سازی کشور بیان کرد: صنعت سینما علاوه بر اینکه به شدت گران، سخت و دشوار است؛ هم در عرصه تولید و حواشیِ گریزناپذیر آن و هم در مرحله پخش و اکران، مشکلات متعددی را به دوش سازنده خود تحمیل می کند

وی با اشاره به ایده ساخت فیلم تخم مرغ جنگی در سال 1384، گفت: ایده فیلم تخم مرغ جنگی بر اساس یک لطیفه رایج بوشهری که در زمان جنگ بر سر زبان ها افتاده بود، شروع شد و در ابتدا نیز قرار بر تولید آن به صورت یک نماهنگ بود ولی در نهایت به صورت یک فیلم داستانی 30 دقیقه ایِ موزیکال تولید شد.

صافی افزود: بنا بر گفته استاد خسرو سینائی، این فیلم اولین فیلم سینمای جنگ ایران است که با محوریت زندگی و در مدح آن ساخته شده است . نکته جالب اینجاست که این فیلم موفق ترین کار من از لحاظ بازخورد و جذب مخاطبین بوده است.

وی بیان کرد: جالب تر اینکه همچنان و تا همین امروز که بیش از 14 سال از تولید آن می گذرد، به شکل مستمر در جشنواره های دفاع مقدس در حال پخش شدن است و همچنان با همان قوت اولیه با مخاطبین خود در سراسر کشور ارتباط بسیار خوبی برقرار می کند.

این کارگردان سینما اضافه کرد: شاهد مدعای بنده استاد پرویز پرستویی و دکتر حبیب احمدزاده هستند که در جریان مستقیم برگزاری این جشنواره ها تا کنون صدها بار این فیلم را با مخاطبین کودک و نوجوان به تماشا نشسته اند.

از یک فیلم تاریخی حماسی تا یک اثر طنز کودکانه

صافی با اشاره به تولید فیلم پینوکیو، عامو سردار و رئیس علی بیان کرد: پس از دریافت مجوز اکران فیلم بالابان از سوی سازمان سینمایی و بازخورد مثبت آن، یکی از مسئولین وقت وزارت ارشاد به من پیشنهاد داد که در رابطه با شهید رئیس علی دلواری یک کار جدی و حماسی تولید کنم؛ به گونه ای که بعد از گذشت سال ها از سریال دلیران تنگستان مجدداً یک فیلم مدرن و باشکوه خاطره آن حماسه را زنده کند.

وی ادامه داد: این پیشنهاد جنبه غیر رسمی و دوستانه داشت و متأسفانه هیچ گونه حمایتی هم پشت آن نبود! ولی به هر جهت این پیشنهاد از یکسو و علاقه و تعلّق خاطرم به فرهنگ و تاریخ بوشهر از سوی دیگر، باعث شد تا تحقیق در زمینه تاریخ مبارزات ضد استعماریِ جنوب را به صورت گسترده ای به انجام برسانم. به دنبال آن پس از اندک زمانی دست نوشته ها و طرح اولیه روی کاغذ شروع به شکل گرفتن کرد.

فیلمساز بوشهری در پاسخ به این سوال که چگونه از یک فیلم تاریخی حماسی به یک اثر طنز کودکانه رسیدید افزود: با توجه به عدم حمایت مالی و هزینه های سنگینِ تولید یک فیلم تاریخی که به آن اشاره کردم، به همراه نویسنده مشترک این پروژه سرکار خانم مریم رنجبر به اتخاذ تصمیم جدیدی رسیدیم! قرار بر این شد که با توجه به محدودیت مالی، استراتژی جدیدی طرّاحی کنیم تا بدون اینکه به کیفیت اثر لطمه ای وارد شود، بتوانیم فیلمی را با مضمون تاریخ قیام دلیران تنگستان تهیه کنیم. در همین راستا بود که به سناریوی جدید رسیدیم. در پینوکیو... عمده ماجرا در زمان حال و امروز می گذرد و تنها ارجاعاتی مختصر به قیام دلیران تنگستان داریم.

وی افزود: با این رویکرد علاوه بر اینکه مشکل مالیِ حاصل از تولید یک فیلم تاریخی را برطرف کردیم، می توانستیم پُلی بسازیم تا کودکان امروزه را به تاریخ گذشته پر افتخار خود متصل کند و اینچنین بود که پینوکیو، عامو سردار و رئیس علی قدم به صفحات سفید کاغذهای یادداشتمان نهاد.

قهرمان سازی در سینمای دفاع مقدس

سازنده اولین فیلم موزیکال دفاع مقدس در رابطه با قهرمان سازی در سینمای دفاع مقدس بیان کرد: فارغ از ژانر و گونه اثر، اگر فیلم برای مخاطب عام تولید می شود، قطعاً باید قهرمان داشته باشد. البته منظور از قهرمان سوپرمن یا اَبَرمرد نیست! قهرمان به معنای شکست ناپذیر و افسانه ای هم نیست.

صافی افزود: قهرمان در تعریف درام کسی است که ممکن است در مسیر قصه مثل یک انسان معمولی دچار خبط و اشتباه بشود و حتی ضعف های یک انسان کاملاً عادّی را هم داشته باشد، ولی تلاش او منجر به تحول می گردد و در فراز و فرود روایت دراماتیک، مخاطب در کنار او و همراه با او به تحول و دیگرگونگی می رسد.

وی یادآور شد: در یک کلام، قهرمان کسی است که در طول مدت زمان فیلم، مخاطب را وادار می کند که با او هم ذات پنداری کند! بر اساس این نگاه، طبیعتاً فیلم و سینما بدون قهرمان نه تنها 90 دقیقه و 100 دقیقه یا بیشتر، که حتی ربع ساعت هم دوام نمی آورد و بیننده سالن سینما را ترک می کند.

صافی ادامه داد: در دو دهه اخیر، فیلم ها تمایلی به داستان گوئی ندارند. البته به نظر بنده این عدم تمایل ریشه در عدم توان فیلمساز دارد! خلق یک قهرمان و پرورش و توسعه قصه ای که بر مبنای رشد و تحول قهرمان باشد، اصولاً کار بسیار دشوار و شاقّی است و نیاز به صرف زمان و انرژی بسیار دارد.

فیلمنامه نویس بوشهری با اشاره به پیگیری آسیب شناسیِ کارشناسان و منتقدین سینما در طی سال های اخیر گفت: امروزه همه دردمندان سینما از منتقدین و اساتیدِ فن گرفته تا مسئولین و حتی خودِ فیلمسازها، همه یک صدا می گویند: مشکل ما در سینما عدم وجود قصه است. طبیعتاً قصه بدون وجود قهرمان ممکن نیست!

وی با بیان این نکته که سینما باید الگوسازی را از طریق قهرمان پروری انجام دهد، افزود: در مباحث اجتماعی، تربیتی، جامعه شناسی و روانشناسی به الگو نیاز است! یک جامعه پویا به قهرمان نیاز دارد و چه ابزاری بهتر از سینما که بتواند برای همه اقشار در تمام سنین الگوسازی کند.

دفاع مقدس یک ژانر سینمایی نیست

صافی با اشاره به این نکته مهم که دفاع مقدس یک ژانر سینمایی نیست اظهار داشت: ابتدا باید مرز بین فیلم جنگی را با فیلم دفاع مقدس مشخص کنیم. فیلم جنگی دقیقاً یک ژانر و گونه سینمایی است که همانگونه که از نام آن پیداست، متکی به عنصر جنگ و حضور فیزیکی جنگ و ادوات جنگی بر روی پرده سینماست.

وی گفت: دفاع مقدس یک رویکرد است! یک اثر سینمایی می تواند خانوادگی، اجتماعی، سیاسی یا حتی کُمدی باشد ولی در عین حال مبتنی بر رویکرد دفاع مقدس طراحی و اجرا شود! مانند فیلم آزانس شیشه ای که یک فیلم در ژانر اجتماعی است ولی با رویکرد دفاع مقدس نوشته و کار شده است.

این کارگردان سینما با اشاره به جریان سازی فیلم دفاع مقدس افزود: با توجه به جایگاه جنگ هشت ساله تحمیلی در تاریخ معاصر جهان، برای جریان سازی فرهنگی به شدت لازم است که حوزه دفاع مقدس به عنوان یک جریان بالنده و مستمر تلقی گردیده و در همین راستا، برای پی ریزی و استمرار یک جریانِ مستقلِ سینمایی که متکی به تک جرقّه های شاخص ولی گاه و بیگاه و ناپیوسته نباشد، حداقل سالیانه یک فیلم با استانداردهای بین المللی در این حوزه تولید کنیم.

وی خاطرنشان کرد: طبیعتاً پی ریزی و تداوم چنین جریانی یک عزم جدّی، ملی و حاکمیتی را می طلبد که فارغ از دسته بندی های سیاسی و بازی های احزاب، در دولتهای مختلف پیگیری گردد و منحصر به یک سلیقه خاص سیاسی نباشد.

صافی با اشاره به آسیب شناسی فیلم دفاع مقدس تصریح کرد: متأسفانه ما به صورت علمی داشته های خود را ثبت و ضبط نمی کنیم در حالی که امروزه ثبت تجربیات و انتقال آن به فیلمسازان جوان و ایجاد یک منبع علمی و قابل استناد در حوزه دفاع مقدس به شدّت الزامی است.

لینک خبر :‌ سینما پرس
شرکت پخش فیلمیران، سه فیلم از آثار اصغر فرهادی را در چند سینما به نمایش درآورده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : روزنامه شهروند برترین ها بازار آریا خبرداغ

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا ، درباره الی ، جدایی نادر از سیمین و فروشنده هر سه به کارگردانی اصغر فرهادی از دیروز 20 مرداد به صورت محدود در چند پردیس سینمایی تهران در برنامه اکران قرار گرفته است.

این نمایش در پردیس های سینمایی کورش و هروی سنتر اتفاق افتاده که بخشی از سهام آن ها متعلق به شرکت فیلمیران ، توزیع کننده همین فیلم هاست.

جالب اینجاست که از نمایش این دو فیلم استقبال چندانی هم صورت نگرفته و دو فیلم جدایی نادر از سیمین و فروشنده روز گذشته، هرکدام یک بلیت فروخته اند.

نمایش این آثار در حالی است که در خروجی جلسه روز یکشنبه شورای صنفی نمایش، نامی از این 3 فیلم منتشر نشده است. روشن نیست آیا این نمایش با مصوبه شورا بوده است، یا خیر.

همچنین مشخص نشده است که دلیل این اکران مجدد چیست و آیا هدف این است که تشویق هایی برای حضور بیشتر مردم در دوران رکود اقتصادی سینماها اتفاق بیفتد؟

مصطفی قاسمیان

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری صبا
نشست آنلاین رئیس سازمان سینمایی با اهالی رسانه به مناسبت روز خبرنگار برگزار شد
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: یکشنبه 19 مردادماه نشست آنلاین و اینستاگرامی رئیس سازمان سینمایی با اهالی رسانه به مناسبت روز خبرنگار برگزار شد؛ این مراسم به دلیل شرایط این روز های جهان به صورت مجازی برگزار شد واهالی رسانه سوالات خود را به صورت شفاهی (تلفنی) و یا مکتوب مطرح کردند و به عکس نشست های خبری دیگر با افزودن مکرر زمان پاسخگویی، فرصت به همه متقاضیان رسید، حتی فعالان فضای مجازی و ادمین های تلگرامی حوزه سینما.

نظم جلسه با یک برنامه ریزی درست و طرح یک قرارداد که هر فرد یا خبرگزاری می تواند یک سوال داشته باشد تا انتها حفظ شد و سوالات اهالی رسانه به نوبت خوانده و پرسیده شد؛ انتظامی هم در پاسخ به سوالات، شفاف و با ریتمی تند و بدون تکرار و ارائه گزارش های ملال آور مرسوم، پاسخ خبرنگاران را داد.

مراسم به صورت زنده و مستقیم از صفحات اینستاگرامی سازمان سینمایی و روابط عمومی آن و همچنین سایت سازمان در دسترس بود و این ارتباط از پشیبانی مناسبی بر خوردار بود به طوری که مشکل خاصی در صدا و تصویر تا پایان مراسم پیش نیامد و ارتباط با مخاطب نیز به طورهمزمان برقرار بود.

این ابتکار می تواند هرماه تکرار شود و پاسخ مناسب و به روزی برای برخی خبرسازی های کاذب و جعلی نیز باشد و البته الگویی برای سایر بخش های وزارت ارشاد و دستگاه های مختلف کشور.

منبع: صبح سینما

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
کامبوزیا پرتوی آخرین وضعیت جسمانی خود و اکران و تولید فیلم هایش با نامهای کامیون و کولکاپیس را تشریح کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبر آنلاین دنیای اقتصاد سینما پرس اعتماد آنلاین افکار نیوز

کامبوزیا پرتوی نویسنده، تهیه کننده و کارگردان سینما درباره آخرین وضعیت جشمانی خود در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: خوشبختانه روز به روز وضعیت جسمانی و روحی ام بهتر می شود و تقریبا به حالت عادی برگشته ام.

این کارگردان با اشاره به اکران کامیون بیان کرد: به علت شرایط کنونی سینما و نبود استقبال مخاطب ترجیح می دهم در زمان بهتری فیلم را اکران کنم و اولویت ما اکران عمومی است، اما اگر بنا به هر دلیل این اتفاق نیفتد اکران آنلاین را در برنامه ریزی قرار می دهیم.

پرتوی در پایان درباره تولید کولکاپیس عنوان کرد: فیلمنامه این اثر که به قلم خودم است آماده شده و به دنبال جذب سرمایه برای تولید آن هستیم.

گفتنی است فیلم سینمایی کامیون به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی کامبوزیا پرتوی در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در شش بخش بهترین فیلمنامه، فیلم، کارگردانی، بازیگر نقش اول مرد، تدوین و چهره پردازی کاندیدای دریافت جایزه شد که در نهایت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد.

در کامیون سعید آقاخانی، نیکی کریمی، رامین راستاد، شایسته ایرانی، تروسکا جولا، نسرین مرادی و یعقوب پرسا بازی کرده اند.
انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی از موسسات تابعه سازمان سینمایی در دوازده ماه سال98 منتشر شد.

به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، اطلاعات گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی بر اساس حمایت از تحقیق،نگارش و تقویت متن فیلم نامه،حمایت از تولید فیلم سینمایی و سریال،حمایت از مشارکت در تولید فیلم سینمایی، حمایت از تولید آثار سینمایی فاخر،حمایت از ارتقای فرهنگی و هم اندیشی فیلم سازان با اندیشمندان حوزه و دانشگاه و بازدید آنها از مراکز و دستاوردهای مهم کشور، کمک به انجام ارزشیابی و نظارت بر تولید و نمایش آثار سینمایی، حمایت از برگزاری سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر و اجرای طرح سیمرغ ها و پروانه ها،حمایت از برگزاری سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر،کمک به برگزاری سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان و برگزاری هم زمان در استان ها، حمایت از تولید مشترک فیلم سینمایی با دیگر کشورها، حمایت از آماده سازی و بازاریابی و عرضه فرهنگی و تجاری آثار و اعزام سینماگران به مجامع بین المللی و ..... تنظیم شده است.

گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی در دوازده ماه سال 98 را اینجا ببینید.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : روزنامه جوان آنلاین

صبح سینما نوشت :مدتی است که اظهارات پیمان مندنی پور تاجر و فعال اقتصادی 30 ساله که هم اکنون در زندان به سر می برد مبنی بر شکایت از جواد نوروزبیگی تهیه کننده سینما در کانال های سینمایی در حال انتشار است

جواد نوروز بیگی ضمن تکذیب ادعاهای این فرد با ارائه مدارکی به صبح سینما؛بیان داشت که مندنی پور در قراردادهای پروژه ها دست برده است و پرونده در مرحله کارشناسی و رسیدگی است و هفته آینده نیز ادامه دارد

تهیه کننده شوق پرواز ادامه داد:من نه روحانی را دیدم نه داماد او را و نه پسرش را؛یک ریال هم برای او خرج نکردم و ستادی هم برای او تشکیل ندادم؛این ها همه توهمات این فرد است

نوروزبیگی در ادامه اظهار داشت:متاسفم برای همکارانم که صحبت های یک فرد داخل زندان را معتبرتر از من می دانند و سریعا چنین ادعاهایی را منتشر می کنند

لینک خبر :‌ سینما سینما
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : 55آنلاین روزنامه خبر شمال

[ نیره خادمی ] همه کسانی که خسرو سینایی را می شناسند، بر چند وجهی بودن شخصیت فرهنگی او اتفاق نظر دارند. معتقدند با انسانی شریف و تلاشگر روبه رو بوده اند که در زندگی همیشه زیبایی را پیدا می کرد و حالا جز آن نگاه محترم پشت لنزهای دوربین آنچه از او باقی مانده، فرهنگی است به درازای تمام سال های زندگی اش. می گویند این فرهنگ نیاز به شناساندن و ماندگاری دارد و گرچه او با آثارش تا ابد در میان همه هست، اما شاید بهتر باشد که مدیریت شهری تهران و ساری به فکر نام گذاری خیابان هایی به نامش باشند.
عصر دوشنبه به مناسبت هفتمین روز درگذشت این کارگردان صاحب سبک ایرانی مراسم بزرگداشت مجازی با حضور گیزلاوارگا سینایی، فرح اصولی و چند نفر دیگر از هنرمندان برای او در خانه هنرمندان برگزار شد؛ خانه ای که به گفته گیزلاوارگا، همسر خسرو سینایی گویی که خانه دوم سینایی بود و او از ساختن آن بسیار خوشحال بود، به ویژه اینکه در مجاورت خانه پدری اش قرار داشت. همه قرار و دیدارهایش در خانه هنرمندان بود؛ خانه ای که حالا برای تمام اعضای خانواده مثل یک یادبود است. گیزلاوارگا می گوید کرونا که تمام شد، دوباره به یاد خسرو به آنجا خواهند رفت. همیشه دلش می خواست راحت و آزاد کار کند و بیشتر فیلم هایش هم خودساخته بود. هنر همیشه در زندگی ما جریان داشت؛ من، فرح اصولی و سینایی سه هنرمند بودیم که همیشه با حساسیت زیادی درباره کار هم نظر می دادیم، درباره تمام سناریو و داستان هایش با هم حرف می زدیم.

فرهنگ، سنت و طبیعت ایران را
دوست داشت
فرح اصولی که بیش از چهار دهه زندگی مشترک را با سینایی تجربه کرده است، از مردی صحبت می کند که ایران را به شکل غمخوارانه و دلسوزانه ای دوست داشت: بخشی از فضای کار من در نقاشی در سکوتی مطلق می گذرد و او این را به خوبی فهمید و در فیلمی که دراین باره ساخت نشان داد. می گفت خیلی جالب است که یک جا می نشینی و فقط مچ دستانت برای نقاشی تکان می خورد. دوست داشت از یکی دیگر از مجموعه های نقاشی ام فیلم بسازد، اما به علت مشغله های من نشد و من این شانس را از دست دادم. او یک انسان هنرمند چند وجهی و تجربه گرا بود و برای کار مجموعه ای از عوامل را به کار می گرفت. علاقه زیادی به ادبیات، مجسمه سازی، نقاشی، ویدیو آرت و موسیقی داشت. اگر در یک کاری موفق می شد، هرگز روی آن نمی ایستاد و می رفت سراغ مسیرها و تجربه های دیگر. نگاهی شاعرانه و متفاوت داشت و در کارهایش به تصویر و نور اهمیت زیادی می داد. خیلی زیاد سفر رفته بود، تقریبا همه نقاط ایران را دیده بود و تمام فرهنگ ها، سنت ها و طبیعت این کشور برایش جذابیت داشت. حتی یک سالی که در وین زندگی کرد، واقعا عذاب می کشید و با نگاه به آسمان وین به پهنای صورت اشک می ریخت و هرگز بعد از زندگی در وین دیگر نتوانست در کشوری زندگی کند.

مسأله او، پیدا کردن زیبایی یک چهره بود
برای نسل ما پیدا کردن یک مشغله ذهنی نیست، بلکه عملکردی است. یافتن از ابتدا برایش مسأله بود و می گفت پیدامی کنم و می خواست ذات زیبایی و هستی را در افراد کشف کند. محمدرضا اصلانی از نگاه خسرو سینایی به زندگی، هنر و کار و تلاش هایش گفت و اینکه همیشه به جای جست وجوکردن، پیدا می کرد. در فیلم هایش نقادی، ارزش گذاری یا آسیب شناسی نمی کند و با وجه دیگر جهان مواجه بود. مسأله برای او پیدا کردن زیبایی یک چهره بود. این درس بزرگی است که من از او گرفتم. در نگاه سینایی یک فقیر فقط یک فقیر یا یک معتاد فقط یک معتاد نیست، بلکه یک مبارز اجتماع است و علیه رنج هایی که کشیده اعتراض می کند. زن سرخپوش را یک علاف نمی بیند و آن زن را یک خیال در درون شهر می بیند. انسان را با شأن او می دید، نه با ضعفش و مهم است که میراث او را از این منظر ببینیم. زندگی او هم زیبا بود و در صورتی که می توانست پزشک باشد، کاری پرخطر و کم آینده را انتخاب کرد.

بر اساس های فیلمسازی فیلم نمی ساخت
علی لقمانی که در کارهای زیادی به عنوان فیلمبردار با خسرو سینایی همکاری داشته است، درباره شیوه مواجهه او برای ساخت یک اثر صحبت کرد. هیچ وقت مقهور این نبود که داستانی یا مستند می سازد، پس باید عوامل چنین لیست یا چنان لیستی داشته باشد. نگاهش این بود که مثلا آن پروژه خاص چه نیازهایی دارد تا به کار گیرد. ممکن بود فیلم داستانی بدون گریم کار کنیم یا یک فیلم کوتاه یا مستند با گریم های پیچیده و اساسی. نگاه نمی کرد که دنبال عادت های فیلمسازی برود و براساس آنچه نیاز داشت تصمیم گیری می کرد.

فاصله میان سینمای آرمانی و سینمای موجود
صحبت کردن از خسرو سینایی، هنرمند چند وجهی که تا به حال بیش از 100 فیلم داستانی، مستند و کوتاه ساخته است، برای همایون امامی، مستندساز و پژوهشگر سینما هم کار چندان ساده ای نیست، به ویژه اینکه هر روز خبر می رسد که استاد یا هنرمندی در گوشه ای از دنیا رفته است. او که تجربه صحبت هایی طولانی با خسرو سینایی را برای نوشتن کتاب یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی در کارنامه خود دارد و درواقع از دوستان نزدیک او است، می گوید: سینایی بیشتر از آنکه سینماگر، هنرمند و شاعر باشد، انسانی شریف بود و همیشه در کمال جسارت اعتقادش را مطرح می کرد. یک بار با او از سینمای آرمانی خودم صحبت کردم، گفت یادت نرود که میان سینمای آرمانی تو، سینمایی که هست، باتلاقی زشت و متعفن وجود دارد و برای رسیدن به سینمای آرمانی ات باید حتما از آن لجن زار بگذری. هنر تو این است، تا جایی که می توانی کمتر آلوده شوی. سینایی بیش از 30 فیلم برای انجمن اولیا و مربیان ساخته است و همیشه از آنها به نیکی یاد می کرد و می گفت آنجا فهمیدم باید چه مسیری را در سینما بروم. هیچ وقت حاضر نبود مسیر رفته را دوباره برگردد. هر کس جای او بود وقتی می دید عروس آتش آن همه گل کرده است، عروس آتش 2 و 3 را هم می ساخت، اما سینایی همیشه به دنبال مسیرهای آزموده نشده بود، به دنبال کشف افق های تازه بود، به همین دلیل سینمای مستند و داستانی او پویا و زنده ماند. او از 17 طرحی صحبت کرد که خسرو سینایی برای ساخت مستندهای شخصیت نگار درباره نقاشان ایرانی به مرکز سینمای مستند و تجربی ارایه کرده بود، اما اصلا به آن توجه نشد: چه کسی تاوان این نساختن ها را می دهد. او که مشتاق بود و می توانست بسازد. وقتی دیگران تعریف می کنند که او با چه شرایط و امکاناتی فیلم می ساخت، آدم بغض می کند، اما متاسفم آدم هایی مثل سینایی، بیضایی و تقوایی نمی توانند فیلم بسازند و در مقابل کسانی فیلم می سازند که این کاره نیستند. سینایی یک سرمایه جهانی است که نمی توانید او را در چارچوب ناسیونالیستی تعریف کنید، اگرچه نگاه ایرانی است، اما همیشه مسأله جهان را مطرح می کند.

ساخت پارک های شادی برای بچه های محروم
حبیب احمدزاده، نویسنده که در نوشتن فیلمنامه گفت وگو با سایه سینایی را همراهی کرده بود، از پارک های شادی گفت که سینایی برای بچه های مناطق محروم ساخته بود و حالا بسیاری از بچه ها نام او را در ذهن خود حک کرده اند. در برخی مناطق محروم برای اولین بار فیلم برای آنها پخش می شد و نقد فیلم انجام می دادند و مهم نبود بچه ها چه نقدی به فیلم می کردند و تنها مهم بود که بچه ها جلوی آقای سینایی احساس بزرگی کنند. جشنواره های یک روزه زیادی از سوی او برگزار شد و بعد تصمیم به ایجاد پارک های شادی گرفت و حالا همیشه در ذهن بچه های مناطق محروم هست. مهم ترین خصلت او گوش سپردن به دیگران برای گفت وگو و مصالحه بود و می گفت چه کاری می توانیم انجام دهیم که فرزندان مان زندگی بهتری داشته باشند.

وسواسی که در گفتن داشت
مهرداد اسکویی که سال ها شاگرد خسرو سینایی بوده، از مردی حرف می زند که هنگام رنج ها و فقدان ها با تمام احساساتش در کنار او بوده و با او همدلی کرده است. پدرم که فوت کرد تماس گرفت و گفت مهرداد من هم پدرم را از دست داده ام و می دانم که خیلی سخت است. پدر همسرم هم که فوت کرد، باز تماس گرفت و گفت که خوشحال باشید آن طور که دوست داشته زندگی کرده است. سینایی در اوج بزرگی فروتن بود، می دانست در کجای تاریخ قدم می زند. در گفتن وسواس داشت و هیچ گاه از خواندن خسته نمی شد. با وجود غصه ای که برای ساخته نشدن فیلم هایش داشت، می گفت از همه کارهایی که به سرانجام رسانده، لذت برده و مثل یک بچه بازی کرده است. سخت و عاشقانه زندگی کرد. می گفت ای کاش پشتیبانی بود تا فیلم هایم را بسازم. قطار زمستانی در کاسه ذهن او به جهان خاطره ها رفت و ای کاش آخرین فیلمنامه اش می توانست به جهان ما بیاید. او معتقد است که پویایی فکری این هنرمند صاحب سبک ایرانی حاصل تمدنی است که از تربیتش می آید. آجر به آجر خود را ساخت، تربیت داشت و خود نیز خود را تربیت کرد. اسکویی درنهایت از مسئولان شهری ساری و تهران خواست که خیابانی را به نام خسرو سینایی نام گذاری کنند تا همیشه نامش در فرهنگ ایرانی حفظ شود، اگرچه با فیلم هایش همیشه در میان ما است. از خانواده و مسئولان می خواهم اگر یک برگ از تفکرات او مانده است، حتما آن را چاپ کنند تا در اختیار همه قرار بگیرد و تلاش کنند همه داشته های او در یک خانه جمع شود تا به ادامه تفکرات هنرمندان او کمک کند.

طوماری که امضا شده برای او فرستادند
در کوچه های عشق و عروس آتش از نخستین تجربه های حمید فرخ نژاد در بازیگری است؛ تجربه هایی که او همراه با خسرو سینایی به دست آورد. کسی که سال ها دستیار سینایی، کارگردان خوش فکر و کهنه کار بود، برای بازی در مهم ترین فیلم هایش انتخاب شد. فرخ نژاد می گوید تحقیقاتی که با او درباره قتل های ناموسی برای ساخت فیلم عروس آتش انجام داده اند، همان سال ها جایزه بهترین پژوهش سال را دریافت کرده است. دوست نداشت بازی بازیگر به خط داستانی لطمه بزند. درباره نقش منفی می گفت که نمی خواهم نقش منفی کامل باشد، بلکه باید مشخص باشد که این نقش منفی به واسطه شرایط به شخص تحمیل شده و او را به قهرمان منفی تبدیل کرده است. می گفت به جای نزدیک کردن واقعیت به خود، خود را به واقعیت نزدیک کنیم. عروس آتش برای آن زمان و با حساسیت های قومی که هنوز نیز همچنان وجود دارد، کار خطرناکی بود، اما به قدری نگاه او درست، محترم و اصلاح گر بود که کسی نتوانست به آن خرده بگیرد و حتی شیوخ آن منطقه برایش طوماری فرستاده بودند مبنی بر وجود چنین سنت هایی که قصد اصلاح آن را دارند.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
تهیه کننده سینما تأکید کرد: دولت در وضعیت کنونی کرونایی، نباید مدام در پی فیلمسازی و حتی به فکر برپایی جشنواره ها باشد بلکه اگر پولی دارد در اختیار کسانی بگذارد که بیکارند و نیاز به رفع مشکلات معیشتی دارند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : سینما پرس

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، در شرایط کرونایی و کسادی رو به تعطیلی مراکز هنری، همچنان برخی هنرمندان در تلاشند با رعایت پروتکل های بهداشتی، کمی این فضا را گرم نگه دارند. در همین راستا حمایت ها و برنامه های وزارت ارشاد از هنرمندان محل بحث و نقد قرار گرفته است. گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا قصد دارد در قالب پرونده ای ضمن گفتگو با اهالی فرهنگ و هنر، عملکرد وزارت ارشاد در این زمینه را ارزیابی کند.

داریوش بابائیان، تهیه کننده و سینمادار در این باره به خبرنگار آنا گفت: از بهمن تا الان، سینما به طور کلی تعطیل است؛ در این چندوقتی هم که سالن ها باز شده، هیچ استقبالی به خود نمی بیند. حتی خود من هم نمی توانم به خاطر کرونا، زن و فرزندم را به سینما بیاورم. پس بهتر است که سینما کاملاً تعطیل باشد تا هزینه ای هم وارد نشود.

فیلم های اخیر روی پرده همگی شکست خورده اند

وی افزود: سازمان سینمایی به عنوان متولی این بخش از آن روز تا الان یک ریال به ما به عنوان دفاتر سینمایی نداده تا مثلاً خرج هزینه های جاری کنیم. حمایت های چند میلیونی از فیلم های متقاضی اکران نیز رقم عجیبی نیست چون سینما و فیلمساز این قدر بدهکار است که این رقم های ناچیز کمکی به او نمی کند.

تهیه کننده چهار اصفهانی در بغداد با تأکید بر هزینه های چندمیلیاردی برای ساخت فیلم های روز سینما خاطرنشان ساخت: فیلمی که چندمیلیارد برای ساختش هزینه کرده، چطور می تواند حتی با کمک دویست میلیون تومانی در اکران، سرمایه اش را برگرداند؟

بابائیان اینگونه نیز اعتقاد داشت: فیلم های اخیر روی پرده همه شکست خورده اند. با این بحث ها هیچ اتفاقی نخواهد افتاد چون مدیریت صحیحی وجود ندارد.

وی ادامه داد: گفته اند فروش مثلاً متعلق به سینمادار و یا صاحب فیلم باشد؛ اما اگر سینمایی در یک روز چند بلیت و نهایتاض 100 هزار تومان بفروشد، چطور؟ این رقم چندهزار تومانی کمکی به حال او می کند؟

با این وضعیت فقط با تلنبار شدن فیلم ها روبرو می شویم

تهیه کننده یک فراری از بگبو پیشنهاد داد؛ لااقل می توانستند از ابتدا سینما را رایگان کنند اما به سینمادار و فیلمساز سوبسید درست و حسابی بدهند که حداقل هزینه هایش را بگیرد و سینمادار نیز هزینه های جاری اش را دریافت کند.

بابائیان اینگونه با اشاره به ستاد مقابله با کرونا در وزارت ارشاد یادآور شد: این ستاد اگر می خواهد در سینما همچنان باز باشد، باید برایش نیز هزینه کند.

به گفته این سینماگر؛ درحال حاضر با ساخت فیلم های جدید به سمتی خواهیم رفت که فقط با تلنبار شدن فیلم ها روبرو می شویم درحالی که وضعیت اکرانشان حالا حالاها مشخص نیست.

بابائیان در خاتمه تصریح کرد: متأسفانه دلسوزی در این بین نداریم. همکاران سینماگر و البته دولت در وضعیت کنونی کرونایی نباید مدام در پی فیلمسازی و حتی به فکر برپایی جشنواره ها باشد بلکه اگر پولی دارد در اختیار کسانی بگذارد که بیکارند و نیاز به رفع مشکلات معیشتی دارند.

انتهای پیام /4143/پ

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
شهرام مسلخی قصد دارد فیلم سینمایی یقه سفیدها را با نگاهی منتقدانه بسازد.

شهرام مسلخی تهیه کننده و کارگردان سینما، درباره جدیدترین فعالیت هنری خود در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: منتظر دریافت پروانه ساخت فیلمنامه ای با نام یقه سفیدها هستم و از آنجا که شرایط تولید این فیلم تقریباً آماده است، بلافاصله پس از دریافت پروانه ساخت، مراحل تولید را آغاز می کنیم.

او با اشاره به برخی جزئیات این فیلم بیان کرد: نویسندگی فیلمنامه برعهده فرزاد گودرزی است و بازنویسی آن را مهدی علی میرزایی انجام داده است. تهیه کنندگی و کارگردانی را خودم پیش می برم. سرمایه گذاران هم رضا درودی و فرهاد گودرزی هستند.

این کارگردان درباره موضوع یقه سفیدها اظهار کرد: همانطور که از نام این فیلم پیداست، به یکسری نقد های اجتماعی در فضای طنز می پردازد.

مسلخی در پایان در خصوص اکران سینما یی یا آنلاین پدران عنوان کرد: تمایلی به اکران آنلاین نداریم؛ چون با توجه به شرایط قاچاق فیلم نوعی خودزنی است. به شخصه امیدوارم تا پایان سال مشکلات برطرف شود تا دوباره بتوانیم در کنار هم در سالن سینما پدران را ببینیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
صابری گفت: در بحران کرونا کار های کمی در سینما تولید شد؛ پیشنهاد من به همکاران و دوستان هنرمندم این است که با هنرشان درمانگر باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : بولتن نیوز بانی فیلم

نرگس صابری کارگردان و بازیگر تئاتر، در خصوص جدیدترین اثر هنری خود در گفت و گو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: با حضور 80 بازیگر خانم نمایشی ویژه بانوان آماده اجرا داشتم، اما به دلیل شرایط قرنطینه اجرای آن میسر نشد. این نمایش قرار بود فروردین 99 در اصفهان و تهران روی صحنه برود. همه بازیگران این نمایش سابقه تئاتر فیزیکال و پرفورمنس را دارند. همچنین چندین مربی پرفورمنس آرت در مقام طراح حرکت با گروه ما همکاری می کنند.

صابری در خصوص موضوع این نمایش بیان کرد: نمایش درباره روح یک زن بود که از عالم ذر به زمین می آید، ملت های مختلف را می بیند که با طراحی فرم های مدرن و حرکت های موزون نمایشی با شخصیت آدم ها آشنا می شود. این روح به کره خاکی سفر می کند و در آخر از این عالم خاکی نشانه های جنگ و... را می بیند.

صابری در خصوص اجرای نمایش خود گفت: با وجود شرایط فعلی هم نگران سلامت اعضای گروه و دهم نگران سلامت تماشاگران هستیم. فکر نمی کنم که نمایش صرفا برای تفریح باشد، ولی می دانم که می توان اجرای این نمایش را برای زمان دیگری در نظر گرفت. ما هزینه های بسیاری برای نمایش متحمل شدیم و اگر اقتصادی به داستان نگاه کنیم، ضربه ای جبران ناپذیر خوردیم، اما فعلا تمرین ها و اجرای آن را به دوران پساکرونایی موکول می کنیم.

او ادامه داد: من صاحب یک آموزشگاه هنری هستم و کنار آمدن با مشکلات مالی متعدد برای من ساده تر بود، زیرا در ایام قرنطینه آموزش های مجازی را داشتم. بازیگری حرفه ای است که احساس می شود باید حضوری و لحظه به لحظه با اساتید همراه بود. با این وجود ما توانستیم در آموزش های مجازی خوب عمل کنیم، ولی می دانم که اوضاع اقتصادی هنرمندان در این تعطیلی های پیاپی سینما و تئاتر اصلا خوب نیست.

صابری با اشاره به اینکه معتقد است همه نوع تئاتری باید داشته باشیم, گفت: گاهی برخی نمایش ها را به دلیل نداشتن دیالوگ یا گا هی نمایش های بدون حرکت , پرفورمنس ها و نمایش های تک پرسوناژ را جزو تئاتر دسته بندی نمی کنیم. در طول تاریخ همیشه در لحظه بروز یک مدل یا سبک و ساختار جدید یکسری با آن موافق و یکسری مخالف هستند. پیش از این ها ما فیلم تئاتر تماشا می کردیم، درست است که حس تماشای زنده تئاتر را ندارد، اما به نظرمن فیلم تئاتر و تئاتر آنلاین شیوه هایی است که باید در تئاتر باشد تا در شرایطی مثل الان چراغ تئاتر را روشن نگه دارد.

وی افزود:گویی چیزی که در اجتماع واجب نیست، تئاتر و سینما است. ما فراموش کردیم که اگر فیلم نبود در همان دوران قرنطینه دچار افسردگی و معضلات جدی روانی می شدیم. در بحران کرونا کار های کمی در سینما تولید شد، چطور می توان انتظار داشت که بعد از این بحران سینمای خوب و قوی داشته باشیم. در حالی که بسیاری از هنرمندان متضرر شدند. پیشنهاد من به همکاران و دوستان هنرمندم این است که با هنرمان درمانگر باشیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مهدی فخوری با اشاره به عدم استقبال مردم از فیلم های سینمایی تأکید کرد که از اوایل مرداد ماه سینمای اریکه ایرانیان به همین دلیل تعطیل است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : ربیع

مهدی فخوری مدیر سینما اریکه ایرانیان در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: سینماها امروز با معضلات فراوانی مواجه هستند و تعطیلی سالن های سینما به دلیل شیوع ویروس کرونا باعث شده وضعیت به مراتب بدتر شود. از طرفی مردم پس از بازگشایی سینماها استقبال چندانی از فیلم ها نداشتند و ما مجبور شدیم سینما اریکه ایرانیان را تعطیل کنیم.

فخوری تصریح کرد: سینمای ما از اول تا آخر تیرماه تنها 12 یا 13 میلیون تومان فروش داشت که به اندازه حقوق کارکنان سینما هم درآمد نداشتیم. با وجود اینکه ما پروتکل های بهداشتی را با دقت و وسواس رعایت کردیم مردم هنوز ترجیح می دهند به سینماها نیایند که البته به طور قطع مردم درباره این موضوع حق دارند.

مدیر سینما اریکه ایرانیان گفت: تا جایی که من اطلاع دارم سازمان سینمایی قرار است به دفاتر پخش وامی برای حمایت از آنها در این شرایط پرداخت کند اما به نظر من سینمادارها در این شرایط بسیار بیشتر از دفاتر پخش ضرر کردند و باید حمایت های بیشتری برای آن ها در نظر گرفت. سینما اریکه ایرانیان با همه پخش کننده ها مبالغ فروش فیلم هایی که اکرانشان به پایان رسیده را تسویه کرده است و تنها فیلم هایی تسویه نشده اند که همچنان اکرانشان ادامه دارد و این امری طبیعی است.

او افزود: به عنوان مثال فیلم سینمایی مطرب در سینمای اریکه ایرانیان حدود 400 میلیون تومان فروش داشت که ما همه این مبلغ را به پخش کننده پرداخت کردیم. تا جایی که اطلاع دارم سینماهای آزادی، کورش، ایران مال و ملت نیز بدهی خود را تسویه کرده اند و فکر می کنم اگر صاحبان آثار به درآمد خود از فروش فیلمشان نرسیده اند این مشکل از سوی پخش کننده ها ناشی می شود و آن ها هستند که بدهی های خود را تسویه نکرده اند.

فخوری در پایان اظهار داشت: متأسفانه معضل تعطیلی سینماها هر روز بیشتر احساس می شود و کارکنان سینماها مدت های طولانی است که بیکار هستند و امیدوارم حمایتی صورت گیرد تا بتوانیم با کمترین آسیب از این شرایط سخت بیرون بیاییم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
نعلبندی می گوید از آنجایی که سابقه فیلمسازی مستند را در کارنامه دارد می داند که در مستندسازی بخش زیاد آنچه فیلم را شکل می دهد روی میز تدوین است و همین به او کمک کرد تا در تدوین به فیلمنامه اکتفا نکند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

سرویس سینمایی هنرآنلاین : فیلم "پرو" ساخته بهزاد نعلبندی این روزها در گروه هنر و تجربه در حال اکران است. این فیلم یک روز از زندگی سه شخصیت را به تصویر می کشد که در نقاط مختلف تهران زندگی می کنند. آن ها برای تهیه لباسی برای عروسی از خانه خارج می شوند ولی بدون آنکه بدانند بر زندگی هم تاثیر می گذارند و موجبات تغییر مسیر زندگی یکدیگر می شوند.

نعلبندی در گفت وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره این فیلم گفت: "پرو" در حال اکران است و پیشنهاد خوبی است برای کسانی که می خواهند فیلم ارزان بسازند، کسانی که در شهرستان ها هستند و می خواهند وارد عرصه فیلمسازی شوند و تصورشان این است که باید برای ساخت فیلم هزینه های گزاف داشته باشند و به دنبال سرمایه هستند. درواقع پیشنهاد خوبی است تا بدانند که می توانند فیلم ارزان بسازند. من ابتدا فیلمنامه کوتاه شخصیت رضا را نوشتم و متوجه شدم چندان به درد جشنواره های فیلم کوتاه نمی خورد. از آنجایی که مدت زمان فیلم طولانی است و فیلم کوتاه نیز بازخوردش در جشنواره ها دیده می شود و جشنواره های فیلم کوتاه نیز فیلم های بالای 15 دقیقه را عمدتاً قبول نمی کنند، احساس کردم فیلمنامه از بین می رود، درنتیجه دو شخصیت دیگر به فیلمنامه اضافه کردم تا فیلم بلند بسازم و یک سال نیز وقت صرف نگارش فیلمنامه کردم و سه شخصیت از سه طبقه مختلف در تهران که همدیگر را نمی شناسند اما روی هم تأثیر می گذارند در فیلمنامه شکل گرفت.

او در پاسخ به این سؤال که چرا قصه رضا را به تنهایی تبدیل به فیلم بلند نکرد، بیان کرد: باید قصه توانایی تبدیل شدن به فیلم بلند را داشته باشد. با آب بستن هر کاری می شود کرد، اما فیلم تا این اندازه پتانسیل داشت و با اضافه کردن اصل اتفاق هم ضایع می شد. به همه زوایا نگاه کردم، خیلی ها گفتند با قصه رضا فیلم را پیش ببرم، اما تا همین اندازه جذابیت داشت. هرکدام از قصه ها می توانست فیلم بلند باشد، اما جذابیت در کنار هم بودن است که یک پیام مشترک را هم صدایی می کند و شاید اگر قرار بود الان فیلم را بسازم با توجه به شرایط شاید نمی ساختم.

نعلبندی در ادامه با ذکر خاطره ای بیان کرد: سال ها پیش سر کلاس های ادبیات داستانی شاگرد استاد دولت آبادی بودم و تصور این بود که کتاب "کلیدر" او بسیار طولانی است. او به ما گفته بود که هر سؤالی دارید می توانید بپرسید و من از او پرسیدم اگر الان "کلیدر" را می نوشتی همین اندازه طولانی بود و او در پاسخ گفت: اصلاً بپرس آیا "کلیدر" را می نوشتم یا نه. حال نکته اینجاست که "پرو" باید این گونه ساخته می شد و به همین شیوه چون تجربه تصوراتم روی پرده سینماست که دیده می شود. الان که می بینم متوجه نقاط قوت و ضعف خود می شوم، اما برای تکامل یافتن باید این مسیر را طی می کردم و نمی توانستم یک دفعه وارد این جریان شوم. من در حال طی کردن مسیرم هستم و هر فیلمسازی در هر مقطعی فیلمی می سازد که دستاوردی برایش به همراه دارد.

این کارگردان در ادامه درباره نقش نبود پول و ایجاد خلاقیت در فیلمسازی نیز توضیح داد: قطعاً همین طور است و شاید اگر پول ساخت فیلم بود، بسیاری از سکانس ها این گونه نمی شد. مثلاً سکانس هایی که در مسجد اتفاق می افتد را من زمانی که می نوشتم به این فکر کردم که چون پول ندارم باید از لوکیشن هایی استفاده کنم که نیازی به اجاره آن ها نباشد، بنابراین در هنگام نگارش ایده مسجد به ذهنم رسید. من فیلم مستند انیمیشن"کاغذپاره ها" را با بودجه ای نصف "پرو" ساختم که اگر بگویم واقعاً شوخی سینمایی است تا بودجه سینمایی؛ درواقع من خودم را با شرایط وفق دادم و به سمتی رفتم که پول گزافی نخواهد. البته نباید رفاقت دوستانم را از یاد ببرم، چرا که هیچ کدام از دوستانم در این کار دستمزدی دریافت نکردند و دلی پیش آمدند. من به فیلمسازان جوان نیز پیشنهاد می کنم که برای ساخت فیلم از رفقایشان کمک بگیرند تا فیلم جمع شود. این تنها در سینمای ما دیده نمی شود جیم جارموش هم زمانی که فیلم اولش را می ساخت به همین شکل پیش رفت. درواقع در همه جای دنیا این گونه فیلم می سازند تا بگویند سینما را آموخته و بلد هستند.

او در پاسخ به این سؤال که تا چه اندازه آنچه در فیلم دیده می شود وابسته به تدوین است، گفت: من کارهای زیادی در زندگی انجام دادم از نقاشی و مجسمه سازی گرفته تا بازیگری تئاتر. زمانی که سر صحنه می روم با استوری برد می روم و می دانم چه می خواهم شاید پلان ها را تکرار کنم، اما نماهای متعدد نمی گیرم چون می دانم که در هر پلان چه می خواهم و آن را برای تدوین نمی گذارم. بنابراین از این جهت دستم باز است، اما زمان فیلمبرداری اگر حس کنم زوایای متعدد بهتر است، قطعاً آن را فیلم برداری خواهم کرد. به لحاظ فرم اما سه قصه هم زمان این فرصت را در اختیار من گذاشت تا با جابه جا کردن قصه ها فرم فیلم را تغییر دهم. مثلاً از خودم می پرسیدم اگر فیلم با قصه سپیده یا مینو شروع شود چه اتفاقی می افتد. از آنجایی که سابقه فیلمسازی مستند را در کارنامه دارم می دانم که در مستندسازی بخش زیاد آنچه فیلم را شکل می دهد روی میز تدوین است و همین به من کمک کرد تا در تدوین به فیلمنامه اکتفا نکنم. در مستند ما اصطلاحی داریم به نام فیلمنامه تدوین که فیلم روی میز تغییر می یابد. فرم فیلم در تدوین شکل گرفت و به پنج فصل تقسیم شد که کاملاً در راستای تولید یک لباس است. اول خرید پارچه، طراحی و مراحل بعدی؛ درواقع فیلم را این گونه تقسیم کردم و روی قصه هم به خوبی نشست و همین امر نیز به من کمک کرد تا فرم فیلم تازه باشد. اتفاقی که در فیلم های دیگر من چنین فرمی را ندیده ام. مدعی ابداع نیستم اما فرم بهتری را توانستم روایت کنم که از سینمای مستند و تدوین مستند می آید که بسیار هم زمان بر بود و حدود دو تا سه سال برای تدوین فیلم زمان صرف شد.

نعلبندی همچنین درباره وضعیت اکران فیلم و بازخوردهایی که دریافت کرده است، اظهار کرد: قصد گله و شکایت ندارم و شرایط برای همه نه تنها در ایران که کل جهان به همین شکل است و متأسفانه با شیوع ویروس کرونا 90 درصد سینمای جهان نابود شده است و ضربه وحشتناکی به سینما زده است. درست است که می گویند نتفلیکس، آمازون و تلویزیون ها از این شرایط سود بردند، اما سینما در حال نابودی است و در این شرایط همین که چراغ سینما روشن است و فیلم روی پرده دیده می شود خوب است. من با امید زنده ام و فکر می کنم همین شرایط هم از بی سینمایی بهتر است. این شرایط می گذرد و در تاریخ سینمای ایران همه ثبت می شود. کسی مسبب این اتفاقات نیست و نمی شود روی مخاطب فشار آورد. من در اکثر اکران ها حضور دارم چون اگر فضا ناامن باشد خودم در صف اول قرار دارم و دوست دارم بدانم که تماشاگر درباره فیلم چه نظری دارد.

او درباره انیمیشن "کاغذپاره ها" و حضورهای جهانی اش نیز گفت: خوشبختانه اتفاقات خوبی را پشت سر می گذارد و به زودی در چند جشنواره دیگر نیز حضور خواهیم داشت. اتفاقات خوبی رخ داده و اگر شرایط تغییر کند و به شرایط عادی برگردیم فیلم را مهر یا آبان اکران می کنم.

کارگردان" پرو" درباره سایر فعالیت های خود نیز توضیح داد: مشغول تولید یک فیلم جدید هستم که قرار بود تابستان آن را کلید بزنم و با شیوع کرونا و تعطیلی جشنواره ها این روند از اوایل اسفندماه آغاز شد. یک مستند انیمیشن با تکنیک استاپ موشن است که بسیار بزرگ تر از پروژه کاغذ پاره هاست و وقایع آن در سال 1288 در تبریز و مشروطه می گذرد. این انیمیشن 400 عروسک دارد که بخش اعظمی از آن ها ساخته شده است و فیلمنامه نیز کاملاً آماده است و از آنجایی که قصد دارم فرم جدیدی کار کنم نیازمند زمان است و فکر می کنم تا حدودی خوب پیش رفته است.

او در پایان از مخاطبان خود دعوت کرد تا به تماشای فیلم "پرو" در سینماهای هنر و تجربه بنشینند و آن را به سایرین نیز پیشنهاد دهند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
فیلم مستند داستانی شهر سوخته از شنبه 25 مرداد در سینما های هنروتجربه اکران می شود.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی فیلم، مستند داستانی شهر سوخته به کارگردانی ناصر پویش از روز شنبه 25 مرداد در سینما های هنروتجربه اکران می شود.

این فیلم درباره منطقه شهر سوخته زابل است. شهری که یکی از بلندترین تمدن های دوران سپیده دم تاریخ را داشته است. کاوش هایی که در چندین دهه اخیر در این شهر صورت گرفته بسیاری از یافته های باستان شناسان و تاریخ نویسان را دگرگون کرده است و این فیلم تلاش دارد تا بخشی از این یافته ها را به تصویر بکشد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: همزمان با کاوش باستان شناسی در شهر سوخته صدایی از اعماق خاک شنیده می شود. فیلم در حالی که همراه با باستان شناسان به روایت گزارشی و لحظه به لحظه از کاوش ها می پردازد، موازی با آن به جست وجوی صدا در اعماق خاک و به اعماق تاریخ می رود تا با مردم کهنسال شهر سوخته همراه شود ...

ناصر پویش با نام اصلی ناصر منصور افشاری تاکنون فیلمنامه و کتاب های سینمایی متعددی تالیف و چندین فیلم کوتاه از جمله پاسخ ، کودک و شمشیر ، خاک گرم و تله فیلم شبیه شیدایی را کارگردانی کرده است. پویش سابقه نگارش فیلمنامه زنان+مردان را با عباس کیارستمی دارد و تاکنون چندین فیلمنامه، چون سونات شرقی ، چهل و چهار ، گنجشک های خیابان، ولی عصر ، شیخ اشراق و ... را به رشته تحریر در آورده است.

پویش تحقیق و نگارش فیلمنامه شهر سوخته را از سال 1383 آغاز کرد و پس از صرف یک سال پژوهش و نگارش فیلمنامه کار متوقف شد، اما دوباره در سال 1396 این فیلم با سرمایه شخصی ساخته و آماده نمایش شد.

مستند داستانی شهر سوخته پیش از این در دانشگاه استنفورد به نمایش درآمده است.

پویش در این باره توضیح می دهد: در دانشگاه استنفورد به من گفتند هیات کارشناسی ما فیلم را دیده و پسندیده اند. بعد از نمایش پرانرژی فیلم و جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه استنفورد آمریکا به من خبر دادند بهرام بیضایی سلام رساندند و خسته نباشید گفتند و حتی تمایل داشتند فیلم را دوباره ببینند که متاسفانه با تمرین های ایشان در نمایش داش آکل مصادف شد. در تیم هیات داوران این دانشگاه استاد بیضایی و خانم مژده شمسایی حضور داشتند و آقای بیضایی گفته بودند برای نمایش فیلم شهر سوخته اصلاً شک نکنید.

عوامل این مستند داستانی عبارتند از: تحقیق، نگارش و کارگردانی: ناصر پویش، تدوین: ناصر پویش، افروز خانبلوکی، فیلمبردار: معین نجاری، صدابردار: امید کریم، دستیار کارگردان و دستیار تهیه: رضا وفایی نژاد، آهنگساز و نوازنده: حبیب الله آتش گر، موسیقی پایان فیلم: محمد مهدی قوام، طراحی و ساخت سفال و مجسمه های تاریخی: محمد رحیمی، میلاد رحیمی، تصحیح رنگ: مرتضی مشهودی، صداگذاری و ترکیب: ناصر منصوری، میکس نهایی: عرفان ابراهیمی، دوخت جامه های تاریخی: صغری ذکایی، عکس: حامد غلامی، دستیار تحقیق: آیسا پویش، ساخت بنا های تاریخی: محمود لکزایی، رضا لکزایی، هادی لکزایی، مهدی لکزایی، محمدرضا لکزایی، سجاد لکزایی، طراح پوستر: مهدی فدوی، روابط عمومی: ساقی سلیمانی، با حضور: منصور سجادی، روح الله شیرازی، انریکو اسکالونه، جورجو وینچنتی، مریم رمضانی، بازیگران: ناهید نارویی، حسین خواجه، حسین محمدقاسمی، شقایق بارانی، خسرو لطفی نسب، محمد رحیمی، فرشته میر، جمشید رشیدپور، شهلا جهان تیغ، شبنم جهان تیغ، فتانه عیسی زیی، محمود لکزایی، حمیدرضا پودینه، بازیگران نوجوان و خردسال: نجمه میر، بهار لکزایی، یاسین لکزایی، یزدان لکزایی، محمد جواد لکزایی، شقایق لکزایی، تهیه کننده و سرمایه گذار: ناصر افشاری.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو
یک قهرمان جدیدترین فیلم اصغر فرهادی با بودجه دولت فرانسه ساخته می شود فیلم های غیرفارسی فرهادی معمولا به سفارش حامیان مالی اش ته مایه امید دارند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش فرهیختگان ، عموما اصغر فرهادی را به عنوان مشهورترین چهره حال حاضر سینمای ایران در سطح دنیا می شناسند که اگر این تلقی درست باشد، حداقل این طور معنا می دهد که سینمای ایران در معرفی کامل خود به جهان کم کاری های جدی داشته و در ضمن، خود را محدود به مجاری خاصی برای عرضه و دیده شدن کرده است؛ یعنی یک نوع بخصوص از سینما که اصطلاحا جشنواره پسند و در سطح دنیا هم شامل تمام مخاطبان نمی شود. گذشته از این حرف ها، اصغر فرهادی فیلمساز قابل توجهی است که لااقل تا جدایی نادر از سیمین تمام آثار او سرشار از خلاقیت های بدیع هستند و از کلیشه های غالب سینمای ایران پیروی نمی کنند. او پس از ستایشی که توسط جشنواره های خارجی دریافت کرد، در نسبت با دیگر همکاران و همتایان ایرانی اش، از یک دوپینگ موثر برای قرار گرفتن در کانون توجهات داخلی برخوردار شد و این درحالی بود که برعکس، کیفیت فیلم هایش از همین جا به بعد درحال پایین آمدن بود. گذشته که بعضی از منتقدان پایان بندی آن را با پایان بندی فیلم های عامه پسند هندوستان مقایسه کردند، شروع افول فرهادی بود و پس از آن نوبت به فروشنده و همه می دانند رسید که هرکدام به نوعی نه تنها تکرار درجه پایینی از مولفه های پیشین فرهادی را در خود داشتند بلکه حتی نسبت به آثار اول و دوم او هم ضعیف تر بودند. اما اینها مانع از آن نشد که اصغر فرهادی برای گذشته، نخل طلای بهترین بازیگر نقش اول زن و برای فروشنده نخل طلای بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه نخل طلای نویسندگی، از جشنواره کن برنده شود. اما فروشنده یک شانس استثنایی دیگر هم آورد و پس از اعلام ممنوعیت ورود اتباع چند کشور به خاک آمریکا که ایران هم جزوشان بود، هالیوود که طی سه چهار سال گذشته نشان داده تمام قد علیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده موضع منفی دارد، برای اعلام انزجار از یک رفتار او، به این فیلم اسکار بهترین اثر غیرانگلیسی زبان را داد. حتی کسانی که در ایران از این جایزه بسیار خوشحال بودند هم دلیل دریافت آن را معیار های فنی و زیبایی شناختی نمی دانستند و اعتراف می کردند که جریان، سیاسی است؛ اما در ادامه استدلال می کردند که جایزه به هر دلیلی به ایران رسیده، حالا باید خوشحال بود.

این استدلال به یک دلیل روشن نمی توانست درست باشد و آن هم این بود که فیلم فرهادی به ایران تعلق نداشت. درحقیقت آخرین فیلم اصغر فرهادی که به کشور ایران تعلق داشت و بدون مناقشه درمورد مالکیت ایران بر آن، می شد به عنوان نماینده این کشور در مجامع جهانی حضور پیدا کند، جدایی نادر از سیمین بود. فروشنده (که فرانسوی ها به آن مشتری می گویند و کسی که فیلم را دیده باشد، تصدیق می کند عنوان مشتری برای پیرمردی که مشتری یک روسپی بوده، بی مسما نیست) درحقیقت متعلق به کشور فرانسه است؛ هرچند در ایران فیلمبرداری شده و اکثر عوامل آن ایرانی اند. فیلم فروشنده در سال 2017 در کنار دو فیلم زندگی من به عنوان کدوسبز و در رختخواب کنار ویکتوریا به عنوان نماینده فرانسه به جشنواره هابیت هندوستان فرستاده شد. این فیلم تولید کمپانی Arte France Cin ma و شرکت ممنتو است و در تمام بانک های اطلاعات سینمایی فرانسوی و انگلیسی زبان، کشور مبدا آن فرانسه عنوان شده است. موضوعی که درباره فیلم جدید فرهادی یعنی یک قهرمان به آن اشاره خواهد شد، یعنی دریافت بودجه تولید فیلم از مرکز ملی فیلم فرانسه تحت عنوان تبصره کمک به سینما های جهان در قوانین این مرکز، به کمپانی Arte France Cin ma که تهیه کننده فروشنده بود هم مربوط می شود، چون شاخه تخصصی فعالیت این کمپانی کمک به سینما های جهان است. این نکته برای کسانی که جوایز فیلم فروشنده را جزء افتخارات سینمای ایران می دانند، می تواند جای تامل داشته باشد؛ چه اینکه حتی ملیت ایرانی فرهادی هم در اینجا نمی تواند به سینمای ایران افتخاری ببخشد، چون ادعای اصلی دولت فرانسه، هنگامی که از چنین فیلمسازانی حمایت می کند، استثنایابی از کشور های توسعه نیافته است تا هنرمندانی که در بستر ضعیف فرهنگی خودشان نمی توانند فعالیت کنند، به لطف فرهنگ دوستی مالیات دهندگان فرانسوی کشف و دیده شوند.

کمپانی هایی که از چهار فیلم اخیر فرهادی حمایت کرده اند، خصوصی نیستند و بودجه فیلم ها را از دولت فرانسه دریافت می کنند. آنها واسطه هایی هستند که طبق قانون باید وجود داشته باشند تا پروژه ها را برای دریافت بودجه به دولت ارائه کنند. این پروژه ها باید توسط یک تهیه کننده فرانسوی که دارای پروانه رسمی تهیه کنندگی است و همیار آن تهیه کننده که متعلق به کشور اصطلاحا جهان سومی است، ارائه شوند. ازاین رو نام اصغر فرهادی هم در فهرست گروه تولید این فیلم قرار دارد. به عبارتی چند درصد از سرمایه فیلم (حداقل تا حدود 20درصد) باید توسط سرمایه گذار غیرفرانسوی تامین شود. در این مورد اخبار و اسنادی راجع به کمک مالی و سرمایه گذاری شیخه میاسه، یکی از شاهزاده های قطری منتشر شده است. به رغم تمام این موارد در بعضی منابع ایرانی و بانک های اطلاعات سینمایی ایران، تنها نام اصغر فرهادی به عنوان تهیه کننده فروشنده آورده شده است و این فیلم در میان اعتراضاتی که به مالکیت غیرایرانی اش شده بود، از سوی هیات انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار، به جشن آکادمی فرستاده شد. جا دارد اینجا به این نکته اشاره شود که بسیاری از آنچه با عنوان موفقیت های بین المللی اصغر فرهادی یا سایر فیلمسازان ایرانی در رسانه های ایران مطرح می شوند، به طور کل مصرف داخلی دارند و به لحاظ اصولی محل مناقشات فراوانی هستند. مثلا شرکت کردن فیلم های ایرانی در بخش های جنبی جشنواره هایی مثل ونیز یا کن، بار ها با شکوه و آب و تاب فراوان در رسانه های داخل ایران بازتاب پیدا کرده؛ درحالی که بعضی اخبار دیگر مثل بازی گلشیفته فراهانی در یک فیلم بسیار ضعیف اسرائیلی یا فرستاده شدن فیلم اسکارگرفته اصغر فرهادی به یک جشنواره هندی به عنوان نماینده اول فرانسه، اصلا در رسانه های داخلی پوشش داده نمی شوند. این بحث جای تفصیل بیشتری دارد اما موضوع جداگانه ای است که باید در مجالی دیگر به آن پرداخته شود.

به هرحال اصغر فرهادی هشتمین فیلمش یعنی همه می دانند را در اسپانیا جلوی دوربین برد و این بار به ناکامی های پیاپی دچار شد. او از جشنواره کن بدون حتی یک جایزه بیرون آمد و فیلمش از طرف اسپانیا به عنوان نماینده این کشور به اسکار فرستاده نشد. اصولا فیلم فرهادی حتی اولویت هفتم اسپانیا برای ارسال به مراسم اسکار نبود. این فیلم اصغر فرهادی با هزینه ای بیش از 12 میلیون دلار ساخته شد و برای بازگرداندن سرمایه اولیه اش حداقل باید 24 میلیون دلار می فروخت. اما در مجموع فروش آن کمتر از 10 میلیون دلار، یعنی بیش از دو میلیون دلار کمتر از هزینه تولید فیلم بود و لااقل 14 میلیون دلار از خسارت آن توسط وزارت فرهنگ فرانسه و سرمایه گذار قطری پرداخت شد. حالا دوباره خبر رسیده که اصغر فرهادی می خواهد در ایران و این بار در شهر شیراز فیلم بسازد. فیلمی به نام یک قهرمان اما تهیه کننده و سرمایه گذار این فیلم چه شخص یا کمپانی یا نهادی است و مالکیت آن به چه کشوری تعلق دارد؟

یک قهرمان از بخش خصوصی سینمای ایران یا همان وزارت فرهنگ فرانسه!

به تازگی از سوی مرکز ملی سینما و انیمیشن فرانسه Centre national du cin ma et de l'image anim e که با نام اختصاری (CNC) شناخته می شود، فهرست 13 فیلمی که قرار است با حمایت این مرکز در کشور های دیگر ساخته شوند، اعلام شده است و نام پروژه جدید اصغر فرهادی هم در میان آنهاست. به این ترتیب او بعد از گذشته ، فروشنده و همه می دانند ، حالا چهارمین فیلمش را با وزارت فرهنگ فرانسه و با بودجه بخش کمک به سینما های جهان می سازد.

کارگردانان کشور های گوناگون هر ساله می توانند پروژه های خود را به همراه سناریوی فیلم هایشان با نسخه ای به زبان های فرانسه یا انگلیسی، به بخش کمک به سینما های جهان ارائه کنند تا درصورت پذیرفته شدن، از کمک مالی این مرکز بهره مند شوند.این پروژه های سینمایی حتما باید از طریق یک کمپانی فرانسوی به مرکز ملی سینما ارائه شوند تا بودجه این مرکز، به عنوان ضامن اجرایی تولید فیلم، در اختیار آن کمپانی قرار بگیرد. یک قهرمان پروژه جدید اصغر فرهادی از طرف کمپانی ممنتو، به مرکز ملی سینمای فرانسه معرفی شده است که این اتفاق درمورد سه فیلم قبلی او هم افتاده بود و با طی شدن همین روند، بودجه ساخت را از وزارت فرهنگ فرانسه دریافت کرد.

این بودجه تنها در اختیار فیلمسازان کشور هایی که از جانب فرانسه به عنوان کمتر توسعه یافته شناخته می شوند، قرار می گیرد و اکثرشان جزء مستعمرات فرانسه بوده اند؛ هرچند اسپانیا هم بار ها توسط میانبر های مختلف، با اینکه در فهرست مشمولان این بودجه قرار ندارد، توانسته آن را دریافت کند که همه می دانند یک نمونه از آن است.

کمیسیونی که تخصیص دهنده این بودجه است، هر سال دو یا سه بار تشکیل جلسه می دهد تا سناریو های رسیده را مطالعه و در نهایت، 10 تا 15 پروژه سینمایی حائز شرایط دریافت کمک مالی این مرکز را معرفی کند.پیش از این، غیر از اصغر فرهادی، بعضی دیگر از کارگردانان سینمای ایران ازجمله محسن مخملباف، عباس کیارستمی و رفیع پیتز از کمک های مالی مرکز ملی سینمای فرانسه استفاده کرده بودند.کمیته بررسی پروژه های سینمایی مرکز ملی سینما شامل دو بخش است که یک بخش مربوط به فیلم های اول و دوم و دیگری مربوط به پروژه کارگردانانی است که حرفه ای تر هستند. در اعلامیه های مربوط به مرکز ملی فیلم فرانسه اشاره شده که مطالعه این فیلمنامه ها در مسیر اعطای بودجه به آنها، جنبه محتوایی هم دارد. این خصوصا درمورد فیلمسازان شناخته شده تر واضح به نظر می رسد چون مطالعه فیلمنامه های آنها چندان نمی تواند جنبه کیفی داشته باشد.در کمیسیون اول هفت کارشناس پروژه های رسیده را مورد مطالعه قرار می دهند و در کمیسیون دوم، 6 کارشناس مسئولیت بررسی فیلمنامه ها را برعهده دارند.امسال 13 پروژه سینمایی از کشور های تایلند، اسپانیا، اوکراین، مراکش، آرژانتین، اسلواکی، گرجستان و ایران در این مرکز پذیرفته شده اند.فیلمسازان بعضی کشور ها می توانند نهایتا تا 50درصد از این مرکز کمک دریافت کنند و فهرست کشور هایی که شرکت های فرانسوی درصورت استخدام یک فیلمساز از آنها و اقدام به تولید مشارکتی، می توانند 80درصد از بودجه برآوردشده را از مرکز ملی فیلم فرانسه دریافت کنند، در جدولی به پیوست آمده است. در اکثر این کشور ها تابه حال حتی یک فیلم کوتاه هم ساخته نشده و خیلی از آنها جزایری از مستعمرات فرانسه هستند که جمعیتی زیر صد یا حتی 50 هزار نفر دارند.

نکته قابل توجه درباره فیلمسازی اصغر فرهادی، از جدایی نادر از سیمین به بعد، این است که او تمام پروژه هایش را با بودجه دولتی، البته دولتی غیر از ایران، جلوی دوربین برده است. به طور کل بحث درباره اینکه سینمای ایران باید تماما خصوصی شود و یا اینکه سینمای استراتژیک مانع رشد سینمای ایران است، بار ها از جانب بسیاری از عوامل سینما، اهالی مطبوعات و حتی مدیران سینمایی ایران شنیده شده است و این طیف اتفاقا نه هوادار مراکزی ازقبیل دفتر پویافیلم و شکوفافیلم و هدایت فیلم، بلکه هوادار سینمای کسانی ازقبیل کیارستمی و اصغر فرهادی هستند. این سوال واضح هنوز پاسخی نیافته است که چنین فیلمسازانی بدون بودجه دولتی چطور می توانند فیلم بسازند و اگر قاعده سینما کاملا خصوصی و بازاری باشد، کدام سرمایه گذاری حاضر است روی چنین آثاری سرمایه گذاری کند؟

اگر پاسخ این سوال تابه حال همین سرمایه گذاران خارجی بوده که باید گفت آنها هم از بودجه دولتی تامین می شوند و اطلاعات آن به طور مشخص در پرتال های کشور های حمایت کننده آمده است. به علاوه، فیلم های استراتژیک که هرقدر هم کم تعدادتر می شوند، همچنان عنوان می شود که تا به صفر نرسیدن شان سینمای ایران ساختار صحیحی پیدا نمی کند، درحالی چنین اتهاماتی دریافت می کنند که فیلمسازان موردتایید همین جریان منتقد، یا به عبارتی کسانی که آنها را به عنوان جریان مستقل قرار گرفته در مقابل سینمای استراتژیک وطنی تعریف می کنند، تامین سرمایه فیلمسازی شان از دو حال خارج نبوده است؛ یا وقتی در داخل ایران فیلم می ساختند با پول دولتی بوده و یا خودشان تحت عناوین مصرح استراتژیک، از کشور های دیگری بودجه دریافت کرده اند. به این نکته هم می شود توجه کرد که دولت هایی مثل دولت فرانسه، برای اعطای بودجه یک فیلم ابتدا باید فیلمنامه آن را بخوانند و تایید کنند و بعد از ساخت هم تحت عنوان صدور ویزا برای فیلم، آثار باید از فیلترینگ وزارت فرهنگ فرانسه عبور کند. وجود این ساختار های مسلم و بدیهی، بار ها توسط فیلمسازان، اهالی مطبوعات و بعضی مدیران سینمایی ایران زیر سوال رفته است.

ماموریت مرکز ملی فیلم فرانسه

مرکز ملی سینما و انیمیشن فرانسه که نهاد اجرایی سینما در این کشور است، هم اکنون 6 ماموریت اصلی دارد که در مواد قانونی به آنها اشاره شده است.

1- تعیین مقررات سینما

مقررات سینما که شامل اعطای مجوز های عملیاتی (پروانه ساخت و پروانه نمایش) به شرکت های تولید یا توزیع فیلم است. همچنین این مرکز بر برنامه نویسی سینما ها (جدول اکران)، قیمت بلیت و اعلامیه های درآمد، کنترل و نظارت دارد.

2-پشتیبانی از اقتصاد سینما، سمعی و بصری و اقتصاد چندرسانه ای

CNC پشتیبانی مالی اعطاشده توسط وزارت فرهنگ به صنعت فیلم را متمرکز و مدیریت می کند. این کمک برای ساخت فیلم های تاییدشده سینمایی و تلویزیونی و همچنین ایجاد و نوسازی سالن های سینما استفاده می شود.

3-ترویج سینما و سمعی و بصری و توزیع آنها در بین همه مخاطبان

CNC این وظیفه را توسط برگزاری جشنواره های ملی و بین المللی فیلم (مانند جشنواره کن)، تدریس سینما در مدارس و همچنین تهیه مستند های خلاق برای توزیع غیرتجاری انجام می دهد.

4-حمایت و انتشار میراث سینمایی

اداره میراث سینمایی، جمع آوری، حفظ، حراست، پردازش فیزیکی میراث فیلم را تقویت می کند.

5-اقدامات اروپایی و بین المللی

CNC سیاست های چندجانبه اروپایی و بین المللی را در بخش فیلم و سایر تولیدات سمعی و بصری تعریف و پیاده سازی می کند. این مرکز مسئول نظارت بر کلیه موارد فنی و حقوقی است که تاثیر بسزایی در بخش سمعی و بصری دارند. این نظارت و حمایت شامل سینمای کشور های درحال توسعه هم می شود. گفتنی است تاسیس بخش حمایت از فیلمسازی در کشور های دیگر در مرکز ملی سینمای فرانسه، سال 2011 از طرف دولت و تحت نظارت وزارت امورخارجه فرانسه ابلاغ شد.

6-کمیسیون طبقه بندی

CNC و به ویژه کمیسیون طبقه بندی آن، نظرات خود را درمورد صدور ویزا برای استفاده از آثار سینمایی صادر می کند. نظرات این کمیسیون سپس به وزیر فرهنگ ارسال می شود و او تنها شخصی است که مجاز به صدور ویزاست. این ویزا ها که معادل پروانه نمایش در کشور خودمان هستند شامل مواردی بیشتر مثل آگاهی بخشی به بینندگان درمورد محتوای آثار هم می شوند و ممکن است برای بعضی فیلم ها محدودیت سنی و یا اخطار برای بینندگان قرار بدهند.

فهرست کشورهایی که شرکت های فرانسوی درصورت استخدام یک فیلمساز از آنها و اقدام به تولید مشارکتی می توانند 80 درصد از بودجه برآورد شده را از مرکز ملی فیلم فرانسه دریافت کنند

پرو، فیلیپین، جمهوری دومینیکن، رواندا، سنت کیتس و نویس، سنت وینسنت و گرنادین، سنت لوسیا، سلیمان، سالوادور، ساموآ، سائوتومه، سنگال، سیشل، سیرالئون، سومالی، سودان، سودان جنوبی، سری لانکا، سورینام، سوازیلند، سوریه، تاجیکستان، تانزانیا، چاد، فلسطین سرزمین، تایلند، تیمور، توگو، تونگا، تونس، ترکمنستان، تووالو، اروگوئه، وانواتو، ونزوئلا، ویتنام، یمن، زامبیا، زیمبابوه، گینه بیسائو، گینه استوایی، گویان، هائیتی، هندوراس، عراق، ایران، جامائیکا، اردن، قزاقستان، کنیا، قرقیزستان، کیریباتی، کوزوو، لائوس، لسوتو، لبنان، لیبریا، لیبی، ماداگاسکار، مالاوی، مالدیو، مالی، مراکش،موریس، موریتانی، میکرونزی، مولدووا، مغولستان، مونته نگرو، موزامبیک، نامیبیا، نائورو، نپال، نیکاراگوئه، نیجریه، نیجر، اوگاندا، ازبکستان، پاکستان، پالائو، پاپوآ گینهٔ نو، پاراگوئه نو، افغانستان، آفریقای جنوبی، الجزایر، آنگولا، آنتیگوا و باربودا، ارمنستان، آذربایجان، بنگلادش، بلیز، بنین، بوتان، بلاروس، برمه، بولیوی، بوتسوانا، بورکینا، بروندی، کامبوج، کامرون، کیپ ورد،شیلی، کلمبیا، کومور، کنگو، کنگو (جمهوری دموکراتیک)، کره شمالی، کاستاریکا، ساحل عاج، کوبا، جیبوتی، دومینیکا، مصر، اکوادور، اریتره، اتیوپی، فیجی، گابن، گامبیا، غنا، گرانادا، گواتمالا، گینه کوناکری

* نویسنده: میلاد جلیل زاده، روزنامه نگار

لینک خبر :‌ فرهیختگان
ششمین مسابقه عکاسان سینمای ایران بدون هیچ گونه مراسمی برگزار می شود.

به گزارش صبا ، روابط عمومی انجمن صنفی عکاسان سینما در اطلاعیه ای اعلام کرد: در پی شیوع بیماری کرونا و نزدیک شدن به زمان برگزاری مسابقه عکس عکاسان سینما به رسم هر سال ما را بر آن داشت تا برگزاری این دوره از مسابقه عکس سینما به صورت غیرحضوری و فقط با ارسال آثار و فرم مربوطه به دبیرخانه ششمین مسابقه عکس سینما صورت پذیرد.

در این دوره، مراسم جشن عکاسان سینما برگزار نخواهد شد و اعلام عکاس برگزیده و اهدای تندیس مسابقه عکس از طریق سایت های خبری، نشریات و شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی خواهد شد.

در متن فراخوان ششمین جشن عکاسان سینمای ایران آمده است: برپایی مسابقه با هدف ارتقا سطح دانش فنی، هنری و تجربی هنرمندان و مورد نقد و قضاوت قرار گرفتن از سوی سایرین و به آگاهی رسیدن در زمینه جایگاه خود در بین دیگران، برگزار می شود. عکس، عکاس و عکاسی همواره دغدغه و مسئله مان بوده و خواهد بود.

خودباوری، اعتماد بنفس، ایمان و اعتقاد به راهی که شروع کرده ایم، از بزرگترین دستاورهای این مسابقه است. کمی و کاستی ها در بهترین شرایط نیز همواره جلوه می کند، اما با همین حداقل ها نیز می توان شرایطی فراهم سازیم تا ارزش، شان و جایگاه مان حفظ شود.

1- شرکت در ششمین مسابقه عکس سینمای ایران برای تمامی عکاسان سینما امکان پذیر است.

تبصره: عکس فیلم هایی که توسط عکاسان غیر عضو انجمن عکاسان سینما عکاسی شده و گواهی فعالیت موقت از سوی انجمن عکاسان برای ایشان صادر نگردیده است، پذیرفته نخواهد شد .

2- آثار ارسالی می بایست از فیلم های سینمایی تولید یا اکران شده در فاصله زمانی 1 فروردین 98 تا 29 اسفند 98 باشند. آثاری که در دوره های قبل ارسال شده باشند، پذیرفته نخواهد شد.

3- آثار ارسالی می بایست به صورت مجموعه عکس از هر فیلم سینمایی به صورت پنج عکس صحنه و سه عکس پشت صحنه باشد.

تبصره: هر عکاس می تواند با هر تعداد مجموعه عکس در مسابقه شرکت کند. الویت بندی عکس ها و مجموعه ها به عهده صاحبان آثار بوده و می بایست حتما توسط ایشان مشخص گردد.

حداقل رزولوشن فایل ها JPG مجموعه عکس ها به صورت فول کادر و فقط با فرمت 6 مگا پیکسل و 300 دی پی آی باشند. مجموعه ها به صورت جداگانه با ذکر مشخصات عکاس و فیلم روی لوح فشرده تحویل گرفته خواهد شد. نیازی به چاپ عکس ها نیست.

5- ادیت عکس ها تا جایی که اصالت آن را از بین نبرد بلامانع است. ترکیب و کولاژ پذیرفته نمی شود.

6- شرکت کنندگان با ارسال آثار خود اعلام می دارند که عکس های ارسالی متعلق به ایشان بوده و مسئولیت اخلاقی و حقوقی ناشی از این امر به عهده فرستنده آثار است و مسئولیتی از این بابت متوجه برگزارکننده نیست. اما در صورت وقوع چنین امری، هر گونه عنوان، جایزه و امتیازی که به ارسال کننده تعلق گرفته باشد از وی پس گرفته خواهد شد.

7- از آنجا که فقط یک تندیس شایستگی به یک عکاس تعلق می گیرد، لذا فیلم هایی که دارای چند عکاس است، با یکدیگر توافق کرده فقط یک نفر را به عنوان عکاس آن فیلم انتخاب کنند. در نهایت از هر فیلم فقط یک عکاس مجاز به ارسال عکس های آن فیلم است.

10- حق استفاده از آثار پذیرفته شده برای برگزارکننده برای امور نمایشگاهی، تبلیغاتی و انتشاراتی و چاپ کتاب با رعایت حقوق معنوی برای عکاس محفوظ است.

11- فایل های دریافتی که فاقد فرم تکمیل شده شرکت در ششمین مسابقه عکس سینمای ایران باشند، پذیرفته نخواهند شد.

12- شرکت کنندگان می بایست اطلاعات هر مجموعه شامل خلاصه داستان فیلم (در حد دو سطر) سال ساخت، تهیه کننده ،کارگردان، بازیگران اصلی، فیلمبردار، طراح صحنه و لباس و طراح چهره پردازی را در فرم مربوط به ثبت نام ذکر کنند.

13- ارسال آثار به منزله پذیرش همه مقررات مسابقه بوده و تصمیم گیری در خصوص موارد پیش بینی نشده به عهده برگزار کننده و مورد قبول شرکت کننده است.

14- مهلت ارسال آثار از روز دوشنبه 20 مرداد ماه 1399 تا روز دوشنبه 10 شهریور ماه 1399 است و غیر قابل تمدید خواهد بود.

همچنین برای دریافت آثار همان گونه که ذکر شد، آثار روی لوح فشرده با مشخصات ذکر شده به همراه فرم تکمیل شده شرکت در ششمین مسابقه عکس سینمای ایران، درون پاکت در بسته که نام شرکت کننده روی آن نوشته شده است تحویل میز کانتر اطلاعات ساختمان شماره یک خانه سینما به آدرس خیابان بهار، خیابان سمنان، شماره 29 داده شود.

در صورت نیاز به توضیحات بیشتر با شماره تلفن 09107893638 شیربانی تماس گرفته شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری صبا
جبار آذین اداره امور فرهنگی را تحت سیطره گروه ها و جریان های خاص سیاسی و اقتصادی دانست که به تبع آن آثار تولیدی در حوزه فرهنگ و هنر نیز به جای آداب و سنن اجتماعی از سلیقه مدیران و مسئولان تبعیت می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: آنچه امروز به جای فرهنگ در جامعه ما رشد و نمو دارد فرهنگ ایرانی اسلامی نیست چرا که در بخش مدیریت و اداره امور فرهنگی تمامی ارکان قدرت و بودجه ها به صورت ملوک الطوایفی و قبیله ای تحت سیطره برخی گروه ها و جریان های سیاسی و اقتصادی است که به تبع آن آنچه که در آثار دیده می شود به جای آداب و سنن اجتماعی از سلیقه مدیران و مسئولان تبعیت می کند.

آذین تصریح کرد: با اینکه فضای فرهنگی و امکانات برای تولید آثار ارزشمند و پر مخاطب در عرصه های سینما، تئاتر و تلویزیون بسیار زیاد است این انحصار اجازه دسترسی عموم هنرمندان به امکانات را نمی دهد و از طرفی باعث شده اکثر تولیدات نمایشی ما از واقعیات جامعه، آرزوها و اهداف مردم فاصله بگیرد.

این منتقد در ادامه اظهار داشت: در کنار این معضلات، مسائل دیگری نیز وجود دارد که مشکلات را دو چندان کرده و یکی از اصلی ترین مسائل حضور افرادی در بخش های مدیریتی است که با مدیریت عرصه های فرهنگی آشنایی ندارند و دغدغه ای هم برای اعتلای فرهنگ و هنر در این افراد دیده نمی شود. فرهنگ جامعه ما به دلیل قبیله ای بودن امکان تولید آثار هنری و مدیریت از مردم فاصله گرفته و مردم زندگی خود را در آثار ایرانی نمی بینند.

او افزود: از طرفی آنچه که تولید می شود برای مخاطب ایرانی که با آثار روز دنیا در ارتباط است، در حد استانداردهای جهانی نیست و به لحاظ مضمونی نیز نمی تواند توجه مخاطبان ایرانی را به خود جلب کند. در واقع 80 درصد تولیدات سینمایی ما اساساً سینما نیستند، زبان سینما، زبان تصویر، آموزش، سرگرمی و جذابیت است اما تولیدات ما به نازل ترین شکل ممکن از سینما استفاده کرده اند و صاحبان آثار تنها به سودآوری در گیشه فکر می کنند.

آذین در ادامه نامتخصص بودن مدیران صداوسیما را نیز دلیل ضعف آثار این رسانه در سال های اخیر دانست و گفت: راهکار اساسی برای رسیدن به وضعیتی ایده آل در هنر کشور و در نتیجه اعتلای فرهنگ، ملی و مردمی شدن هنر است چرا که اکنون مشکل اصلی از ملی و مردمی نبودن هنر در کشور نشأت می گیرد و در واقع به جای این ویژگی مهم فرهنگ و هنر در کشور ما سلیقه ای و سطحی است که از نظرات مدیران نشأت می گیرد.

این منتقد تأکید کرد: در اولین قدم، سینما باید در کشور ما دارای تعریف قانونی و اجتماعی شود و به سمت صنعتی شدن پیش برود و با زندگی مردم هماهنگ باشد. مدیران باید به یاری هنرمندان بیایند و فضای کار را برای هنرمندانی فراهم کنند که دارای تجربه و تخصص هستند. اگر قرار باشد چرخه تولید در سینما همچنان بر مدار رفاقت، سیاست و تجارت ادامه پیدا کند هیچ اتفاق مبارکی رخ نخواهد داد و بیش از پیش به سمت نابودی قدم برمی داریم.

آذین در پایان تصریح کرد: لازم است مدیران از هنرمندان طراز اول کشور حمایت کنند و برای خواسته های مردم فضاسازی مناسب فرهنگی صورت گیرد تا شاهد از بین رفتن این فضای هرج و مرج، سطحی و بازاری باشیم که به جای نشاط، امید، آموزش و سرگرمی به مسائل بازاری، نازل و گیشه ای توجه دارد که مورد پسند هیچکس نیست.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
به طور قطع جنبه ای از تولید آثار نمایشی سرگرم کننده بودن این آثار است ولی با توجه به تولیدات بسیاری که در سینما، تلویزیون، شبکه نمایش خانگی و فضای مجازی صورت می گیرد همچنان از آمار و ارقامی که مطرح می شود مشخص است که میزان مخاطبان آثار نمایشی ما بسیار اندک است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، بدون شک یکی از دلایل اصلی کم بودن مخاطبان تولیدات نمایشی ما در رقابت قرار گرفتن این آثار با تولیدات روز دنیا است. امروز مخاطبان آثار نمایشی اعم از فیلم ها و سریال ها به راحتی به آثار روز دنیا دسترسی دارند و قطعاً نیاز است که کیفیت آثار ما نیز در رقابت با این آثار ارتقا پیدا کند.

به طور قطع مسائل و مشکلات بسیاری برای دستیابی به کیفیت مطلوب در سینما، تلویزیون، شبکه نمایش خانگی و تولیدات فضای مجازی ما وجود دارد که نیاز به بررسی و آسیب شناسی دارند.

در گفت وگو با دو سینماگر این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می خوانید:

امیر پورکیان: دشمن اصلی سینمای ایران را در خارج از سینما جستجو نکنید / فقط یک معجزه شبکه نمایش خانگی را نجات می دهد

امیر پورکیان تهیه کننده و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: متأسفانه بارها شاهد بودیم اثری که مورد استقبال مردم قرار گرفته حساسیت هایی روی آن به وجود آمده که همین اثر پرمخاطب و پرفروش که اتفاقاً هیچ ایرادی به لحاظ مضمونی ندارد را با اخبار کذب و حاشیه سازی متوقف کرده و به راهی می برند که دیده نشود و می بینیم آثاری بی کیفیت که مربوط به گروهی خاص می شود را با جو رسانه ای به عنوان اثری پرمخاطب معرفی می کنند.

پورکیان تصریح کرد: تلویزیون هم دیگر توجهی به تزریق اندیشه ندارد و به لحاظ سرگرم کننده بودن نیز دیگر کارکرد خود را از دست داده است. در سال های اخیر شبکه نمایش خانگی به عنوان رسانه ای که می توانست اثر پرمخاطب خلق کند را هم به سمتی برده اند که دیگر امیدی به این رسانه وجود ندارد. گروه هایی در سینما و تلویزیون قدرت را در دست دارند که سعی می کنند با آمارهای دروغ به پرفروش بودن آثارشان تأکید کنند اما حقیقت چیز دیگری است؛ به عنوان مثال اگر اثری بسیار پر مخاطب است اما در دایره این قدرت جایی ندارد را بایکوت کرده و به تبلیغ فروش آثار خود تکیه می کنند در حالیکه اگر میزان مخاطب همان اثر را با اثر بایکوت شده مقایسه کنید متوجه می شوید که اینگونه نیست و به واقعیت امر پی می برید.

او افزود: متأسفانه رسانه های ما هم به دنبال حقیقت نیستند و در خدمت انحصارگران قرار گرفته و آثار آن ها را پر رنگ می کنند. بارها خبری کذب که در یک رسانه منتشر شده را دیده ام که به تبعیت از آن همه رسانه های دیگر هم همان خبر را منتشر کرده اند اما یک رسانه هم در این بین پیدا نمی شود که صحت و سقم خبر یا فریبی که در مطلب منتشر شده مطرح شده است را پیگیری کند. طبیعتاً این وضعیت به هنرمندانی که دغدغه دارند اجازه کار نمی دهد.

کارگردان سریال ممنوعه در ادامه اظهار داشت: دشمن اصلی سینمای ایران را نباید در خارج از سینما جستجو کرد، اتفاقاً کسانی که بیشترین ضربه را به سینما زده اند افرادی از درون خود سینما هستند. جوانان با استعداد توسط نظرتنگ ها و افراد بی اخلاق کنار گذاشته می شوند؛ چرا امروز خبری از جوان بااستعدادی چون علی احمدزاده نیست؟ امثال او بسیار زیاد هستند که متأسفانه جلوی فعالیتشان به روش های مختلف گرفته شده است. در شوراهای صدور مجوز در سازمان سینمایی شاهد وضعیتی هستیم که فضا را کاملاً انحصاری کرده اند و می بینیم اتفاقاً افرادی که در شورا هستند چند مجوز گرفته اند. این در حالی است که بسیاری از افراد مدت هاست تلاششان برای دریافت مجوز نتیجه نداده و همچنان در تلاش هستند.

این کارگردان در ادامه اظهاراتش تصریح کرد: تبعیض و انحصار در صدور مجوزها به قدری پر رنگ بود که رئیس سازمان سینمایی هم نتوانست نسبت به آن بی تفاوت باشد. آقای انتظامی اقدام درستی در تغییر اعضای شوراها داشت اما به نظرم این اقدام خیلی دیر صورت گرفت و در واقع به نوعی نوشدارو پس از مرگ سهراب بود. آقای انتظامی تأکید داشتند که اتفاقاتی خلاف آیین نامه در شوراهای صدور مجوز رخ داده اما پرسشی که من از رئیس سازمان سینمایی دارم این است که چرا اینقدر دیر متوجه این تخلف شدید؟

پورکیان افزود: متأسفانه سینمای ما و شبکه نمایش خانگی دیگر رو به نابودی هستند و جانی در بدن ندارند؛ تنها یک معجزه می تواند سینما و شبکه نمایش خانگی را نجات دهد و آن این است که در رسانه هایی مثل شبکه نمایش خانگی از آثار با کیفیت، فیلمنامه های با ارزش و دغدغه مند حمایت شود و افراد کاربلد اثر تولید کنند. مردم دیگر از فیلم ها و سریال هایی که به ظاهر در کنارشان است اما در باطن علیه آن ها ساخته شده اند فریب نمی خورند و برای جذب نظر مردم باید با آن ها رو راست بود و آثاری تولید کرد که واقعاً دغدغه های مردم را مطرح کند.

جبار آذین: آثار هنری ما به جای آداب و سنن اجتماعی از سلیقه مدیران تبعیت می کنند / تولیدات نمایشی ما از واقعیات جامعه فاصله دارند

جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: آنچه امروز به جای فرهنگ در جامعه ما رشد و نمو دارد فرهنگ ایرانی اسلامی نیست چرا که در بخش مدیریت و اداره امور فرهنگی تمامی ارکان قدرت و بودجه ها به صورت ملوک الطوایفی و قبیله ای تحت سیطره برخی گروه ها و جریان های سیاسی و اقتصادی است که به تبع آن آنچه که در آثار دیده می شود به جای آداب و سنن اجتماعی از سلیقه مدیران و مسئولان تبعیت می کند.

آذین تصریح کرد: با اینکه فضای فرهنگی و امکانات برای تولید آثار ارزشمند و پر مخاطب در عرصه های سینما، تئاتر و تلویزیون بسیار زیاد است این انحصار اجازه دسترسی عموم هنرمندان به امکانات را نمی دهد و از طرفی باعث شده اکثر تولیدات نمایشی ما از واقعیات جامعه، آرزوها و اهداف مردم فاصله بگیرد.

این منتقد در ادامه اظهار داشت: در کنار این معضلات، مسائل دیگری نیز وجود دارد که مشکلات را دو چندان کرده و یکی از اصلی ترین مسائل حضور افرادی در بخش های مدیریتی است که با مدیریت عرصه های فرهنگی آشنایی ندارند و دغدغه ای هم برای اعتلای فرهنگ و هنر در این افراد دیده نمی شود. فرهنگ جامعه ما به دلیل قبیله ای بودن امکان تولید آثار هنری و مدیریت از مردم فاصله گرفته و مردم زندگی خود را در آثار ایرانی نمی بینند.

او افزود: از طرفی آنچه که تولید می شود برای مخاطب ایرانی که با آثار روز دنیا در ارتباط است، در حد استانداردهای جهانی نیست و به لحاظ مضمونی نیز نمی تواند توجه مخاطبان ایرانی را به خود جلب کند. در واقع 80 درصد تولیدات سینمایی ما اساساً سینما نیستند، زبان سینما، زبان تصویر، آموزش، سرگرمی و جذابیت است اما تولیدات ما به نازل ترین شکل ممکن از سینما استفاده کرده اند و صاحبان آثار تنها به سودآوری در گیشه فکر می کنند.

آذین در ادامه نامتخصص بودن مدیران صداوسیما را نیز دلیل ضعف آثار این رسانه در سال های اخیر دانست و گفت: راهکار اساسی برای رسیدن به وضعیتی ایده آل در هنر کشور و در نتیجه اعتلای فرهنگ، ملی و مردمی شدن هنر است چرا که اکنون مشکل اصلی از ملی و مردمی نبودن هنر در کشور نشأت می گیرد و در واقع به جای این ویژگی مهم فرهنگ و هنر در کشور ما سلیقه ای و سطحی است که از نظرات مدیران نشأت می گیرد.

این منتقد تأکید کرد: در اولین قدم، سینما باید در کشور ما دارای تعریف قانونی و اجتماعی شود و به سمت صنعتی شدن پیش برود و با زندگی مردم هماهنگ باشد. مدیران باید به یاری هنرمندان بیایند و فضای کار را برای هنرمندانی فراهم کنند که دارای تجربه و تخصص هستند. اگر قرار باشد چرخه تولید در سینما همچنان بر مدار رفاقت، سیاست و تجارت ادامه پیدا کند هیچ اتفاق مبارکی رخ نخواهد داد و بیش از پیش به سمت نابودی قدم برمی داریم.

آذین در پایان تصریح کرد: لازم است مدیران از هنرمندان طراز اول کشور حمایت کنند و برای خواسته های مردم فضاسازی مناسب فرهنگی صورت گیرد تا شاهد از بین رفتن این فضای هرج و مرج، سطحی و بازاری باشیم که به جای نشاط، امید، آموزش و سرگرمی به مسائل بازاری، نازل و گیشه ای توجه دارد که مورد پسند هیچکس نیست.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
یک تهیه کننده قدیمی سینما با بیان اینکه وزارت ارشاد در قبال باندبازی های سینما، بیخیال است گفت: جشنواره های سینمایی در ایران، رانتی اداره می شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : تابناک گیلان شعار سال فرهنگ سدید

روزنامه فرهیختگان نوشت: سازمان سینمایی هفته پیش لیست ناقصی از گواهی مالکیت بیش از هزار فیلم سینمایی و درصد سهام مالکان آنها منتشر کرد. اسامی زیادی در این لیست نبودند و البته همین مساله محل جنجال زیادی شد، ولی از میان مالکان بخش خصوصی سینما، نام داریوش بابائیان بسیار تکرار شده بود.

داریوش بابائیان از تهیه کنندگان قدیمی سینماست. او طی سال ها فعالیت حرفه ای در سینمای ایران، علاوه بر تولید فیلم، دفتر پخش و سالن سینما هم دارد. بابائیان درطول یک دهه گذشته، بیشتر به سمت سینمای کمدی معطوف شده و این، تقریبا برخلاف دوره هایی است که آثار اجتماعی و کودک می ساخت و آن آثار با استقبال خوبی مواجه می شدند. بنابر اتفاق های عجیبی که طی ماه های اخیر در سینمای ایران نمایان شده، با او به گفت وگو نشستیم و فارغ از سینمای او، از جریانات روز سینمای ایران هم پرسیدیم که وی در رویه ای انتقادی و صریح، مسائلی را مطرح کرد؛ از کاهلی مدیریت های سینمایی طی دوره های گذشته تا رانتخواری های آشکاری که درحال بلعیدن تمام سیستم های سینمایی کشور است. گفت وگوی صریح با او را از دست ندهید.

سوال: شما جزء تهیه کنندگانی هستید که طی سال ها، تولیدات متنوعی در سینمای ایران داشتید؛ چه در سینمای اجتماعی، چه در عرصه کمدی و چه فیلم کودک. درحال حاضر هم با وجود اینکه فیلم می سازید، اما فیلم های شما رنگ و بوی آثار قبلی تان را ندارد و به اصطلاح صدا نمی کند. فیلم های این سال هایتان با هزینه های اندک تولید می شوند، به صورت چراغ خاموش در مدت زمانی کوتاه نمایش داده شده و پایین می آیند. با این قبیل فیلم ها نه خبری از معرفی بازیگران چهره به سینمای ایران است که شما در برهه ای انجام می دادید و نه کارنامه شما تکاپوی محتوایی قبل را به خود می بیند. چرا به این روزگار رسیدید؟

ما یکی از دفاتری هستیم که در سال هایی که سینمای ایران جان چندانی نداشت، آن را زنده کردیم. زمانی که تولید سالیانه کشور، تنها چند فیلم محدود بود، ما با تولید فیلم هایی که با مردم ارتباط داشت و مردم آنها را دوست داشتند و ما هم دوست داشتیم مردم فیلم ببینند، وارد کار شدیم. یکی قرمز می ساخت، یکی فیلم تجاری خوب می ساخت، ما هم ازجمله فیلم هایی که آن موقع ساختیم شما فرشته اید ، افسانه مه پلنگ و کاکلی بود. با این کار، تعداد تولیدات سالیانه به 14، 15 فیلم رسید.

در ادامه و طی دهه 70، همین گروهی که سینما را بعد از انقلاب راه اندازی کرده بودند، تولیدات شان را بیشتر کردند. فیلم هایی ساخته شد که خیلی سروصدا کرد و بین مردم جایگاه خود را یافت. مردم در تهران و شهرستان ها سینما می رفتند به دلیل اینکه اقتصاد داخلی خودشان هم به نسبت خوب بود.

در دهه 80، سینما عضو گرفت و آدم های دیگری وارد آن شدند و تعداد تهیه کنندگان بیشتر شد. دفاتر ما فیلم هایی تولید کرد که خوب فروخت و حتی در اوایل دهه 90 هم اوضاع به همین ترتیب پیش رفت. حالا چرا مردم از فیلم های ما استقبال می کردند؟ چون ما از دل آنها بودیم و از جیب مان پول می گذاشتیم که فیلم بسازیم و آن فیلم باید درآمدزایی می کرد تا بتوانیم فیلم بعدی را بسازیم، چون فعالیت ما در بخش خصوصی بود.

متاسفانه از اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90، یک سری آدم با پولشویی وارد گردونه سینما شدند و نسبت همه چیز را تغییر دادند. مثلا من زمانی که زهرعسل را می ساختم (1381)، دستمزد محمدرضا گلزار هفت میلیون تومان بود، شهاب حسینی چهارمیلیون تومان گرفت، به مهناز افشار حدود 12 میلیون تومان دادیم. ولی با ورود آن آدم ها، دستمزدها یک مرتبه به 100 میلیون و 200 میلیون تومان رسید که این روند با تداوم در دهه 90، میلیاردی شد. سینما را دگرگون کردند و دولت هم مواد اولیه، اجاره و ادواتش را گران کرد و به این ترتیب صنعت سینما را اتوماتیک وار به نابودی کشاندند. در این زمان، اکران سینما، باندبازی شد. وقتی باندبازی باشد و فیلمی بیاید و 40 میلیارد بفروشد، تنها همان گروهی که پول آنچنانی آوردند و آن را توزیع کردند، می توانند اکران کنند و نمی گذارند شمایی که دوسه میلیارد خرج کرده ای، تعداد زیادی سینما در اختیار داشته باشی.

و این طور می شود که امثال من نمی توانیم آن مبالغ را در سینما بریزیم. حتی اگر از جیب خودمان بگذاریم یا سرمایه گذار هم بیاوریم، باید بتوانیم برگشت سرمایه داشته باشیم که باتوجه به این باندبازی ها نمی توانیم. متاسفانه هرکاری کردیم با کمک وزارت ارشاد، جلوی این روال را بگیریم، نتوانستیم. وزارت ارشاد واقعا بی خیال بود و مدیران کوتاه مدت و بعضا کوته فکری داشت. حتی برخی از این مدیران خودشان دوست داشتند این آدم ها باشند. اینها به ریشه سینما لطمه زدند.

و بسیاری از فیلم هایی که این گونه تولید شدند، باوجود تعداد سالن های زیاد و اکران طولانی مدت شکست خوردند.

دقیقا. نباید فکر کنیم با این بودجه ها و آن حمایت های مافیایی در اکران، فیلم های عالی و خوبی ساخته و نمایش داده شد. مثلا همین فیلم ما همه با هم هستیم را درنظر بگیرید. یک جوانی می آید و با پولشویی، 27 میلیارد را به سینما می آورد و می دهد دست یکی دو نفر از حرفه ای ها. اینها فیلم می سازند و از تمام بازیگران چهره استفاده می کنند. وقتی فیلم را تماشا می کنی، می بینی که گلزار از این ساختمان می رود به آن ساختمان. از این گوشه دوربین می رود آن طرف دوربین. نقشی ندارد؛ هم بازیگران مان را از بین می برند، هم فیلم را از بین می برند و هم سلیقه مخاطب را نابود می کنند، به طوری که مخاطبان طی سه روز نخست نمایش فیلم به سینماها هجوم می آورند تا ببینند این چه فیلمی است که این همه هنرپیشه بزرگ دارد. فیلم در سه روز اول، 6 میلیارد می فروشد و طی دوماه، چهارمیلیارد دیگر هم می فروشد و این طور با 10 میلیارد فروش، به زمین می خورد. خب، برگردان این فیلم سه میلیارد تومان است که این مبلغ هم صرف تبلیغات اثر شده. به این ترتیب 27 میلیارد تومان صرف شده، برای طرف مهم نیست.

وقتی فیلم هایی از این دست می آید، تهیه کنندگان خصوصی مثل من چگونه می توانند با آنها رقابت کنند؟ در چنین شرایطی ما با بودجه زیر دومیلیارد، فیلم هایی می سازیم تنها برای اینکه حضور داشته باشیم و بازهم اگر بخواهیم چهره های جدید بیاوریم، می بینیم که نمی توانیم با آن فیلم ها رقابت کنیم.

این قبیل اتفاق ها حتی سبب خانه نشین شدن بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان قدیمی هم شد.

بله. فیلمسازی در ایران خیلی مشکل است به دلیل اینکه دیدگاه های مردم شناسی در آن، جایگاه و پایگاه مهمی دارد. اگر امروز می بینیم که یک نوع سینمای دیگر جایگزین سینمای تجاری قبل شده، ما باید با همان شرایط برویم جلو؛ من هم رفتم. من وقتی مردن به وقت شهریور یا به خاطر پونه را می سازم، یعنی آمده ام و روی این ریل حرکت کرده ام که خدارا شکر این آثار فروختند. اما اینکه حالا بخواهیم یک هنرپیشه ای بیاوریم و چندمیلیارد به او بدهیم، به این ریسکش نمی ارزد که تو هم ورشکست شوی، دفترت را ببندی و بروی کنار اساتیدی مثل آقای نوراللهی یا آقای مزینانی. آقای نوراللهی، فیلم های شاخصی مثل شاید وقتی دیگر و کفش های میرزانوروز ساخت. آقای مزینانی فیلم عقاب ها را ساخته که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ماست یا با آقای مهدی فخیم زاده، همسر را ساخت که غوغا کرد. خواستگاری را با هادی اسلامی خدابیامرز ساخت که کلی سود برایش به همراه داشت. ولی این آدم های بزرگ، امروز مشکلات مالی دارند، دفترشان را بسته اند و رفته اند در خانه نشسته اند. سازمان سینمایی و وزارت ارشاد اصلا نمی گویند این آدم ها که اینقدر برای سینمای ایران زحمت کشیده اند، الان کجا هستند و چه کار می کنند؟

یک وقتی است که شما خیلی راحت می روی تجارت می کنی و پول درمی آوری و جایگاه هم داری، چون می گویند برای اینکه پول دربیاوری، حمالی کرده ای. سینما قمار است و مثل سکه ای است که می رود بالا و می افتد، می شود یک اشتباه کوچولو که حکم یک اشتباه بزرگ را برای ما دارد. بنابراین وقتی دولتمردان و آنهایی که در راس سازمان سینمایی هستند، به فکر بروبچه های حرفه ای نیستند، من بابائیان هم به اینجایی می رسم که فیلمی بسازم تا تنها کرکره دفترم بالا باشد و اینکه حواسم جمع باشد تا نابود نشوم و نروم کنار دست همکارانی که از این چرخه دور شده اند. فکر می کنید الان چند دفتر حرفه ای سینما باز است؟ یک هدایت فیلم است، فیلمیران باز است، دفتر آقای حبیب اسماعیلی باز است، دفتر آقای ساداتیان باز است، دفتر آقای مسافرچی باز است، ما باز هستیم، 6، 7 دفتر بیشتر نیستیم و بقیه دفاتر تعطیل شده اند.

وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هم به مانند ایام کرونا، هیچ برنامه ای برای این آدم های حذف شده و شرایط بغرنج سینما نداشت.

این مساله طوری شد که ارشاد در سیستم فکری خودش کاری انجام نداد که این تهیه کننده یا کارگردان باید با یک شرایط حساب شده برود و فیلم بسازد. به جای این کار، آنها آمدند و گفتند هرکسی می خواهد فیلم تهیه کند، برود پول بیاورد و هرکسی هم که می خواهد کارگردان شود، برود و دو تا نمونه کار بیاورد. پروانه ساخت هم خیلی راحت و اوورت صادر شد که طی این مدت دیدیم چه اعتراضی به صدور بی حساب وکتاب پروانه های ساخت شده.

گله من به عنوان یک تهیه کننده قدیمی این است که هیچ آدمی در سراسر جهان نمی دانست کرونا می آید و جهان را می گیرد. وزارت ارشاد، مدیران سینما و تهیه کنندگان باید به دستور ارشاد یک جلسه مهمی تشکیل می دادند و می گفتند بنشینید و فکری به حال سینما کنید. سینما را بدون هیچ برنامه ای تعطیل کرده و بعد هم باز کردند. حالا حدود 180 فیلم آماده نمایش دارند که اینها باید مدیریت اکران شوند، ولی ارشاد دارد طی مسابقه ای ماراتن وار، همین طور پروانه ساخت می دهد تا بروند و تولید کنند. خب اگر بسازند تنها با این هدف که جشنواره فجر امسال شان پر شود، این هجمه 120 فیلم امسال، روی آن 180 فیلم قبلی فشار می آورد و به 300 فیلم اکران نشده می رسد. خب ارشاد می خواهد این فیلم ها را کجا اکران کند؟ سرمایه چه کسانی را می خواهید نابود کنید؟ در آن شرایط کدام سرمایه گذار می تواند به سرمایه اش برسد؟

همین الان فیلم های شنای پروانه و خوب، بد، جلف 2 ، هیچ کدام شان نفروخته اند. خب اینها توقع دارند و 180 توقع دیگر هم پشت سر اینهاست. به جای اینکه تعطیل کنند، باید بگویند فعلا نسازید تا ببینیم در آینده چه پیش می آید. درحال حاضر، هم بودجه درحال ازبین رفتن است و هم آینده اکران ها خدشه دار می شود. این خیلی مهم است که یک شورایی داشته باشیم، که نداشتیم و نتیجه اش این شد که در این روزگار کرونا، تعدادی دیگر از دفاتر بسته شدند و رفتند کنار. من خیلی دلم می خواهد فیلم هایی نظیر مزاحم و بازنده و فیلم های مردم پسند دیگر بسازم، اما هیچ حمایتی را پشت سر خودم نمی بینم. دو سال پیش فیلمی ساخته ام به نام دلبر با حضور اکبر عبدی، اما الان مانده ایم که با آن چه کار کنیم؛ اگر الان اکران کنیم که نابود می شود، بعدا نمایش دهیم که کهنه می شود. فیلم مورچه خوار را داریم که درباره شاخ های مجازی است که بحث این روزهاست، اما نمی شود اکران شود. کله پوک ها را داریم و فیلم های دیگری که نمی توانیم هیچ اقدامی روی آنها کنیم.

سینما به خاطر پولشویی، چه در تولید و چه در توزیع، واقعا از چرخه اصلی خودش دور شده؛ یعنی یک فردی که 100 میلیارد و بیشتر از جایی به زندگی اش آمده، می آید و ریشه ای در سینما پیدا می کند و فیلمی با 10 میلیارد می سازد و می گوید من اگر پولی گیرم آمده، رفتم و کار فرهنگی هم کرده ام. یا می گوید من اگر قرار است مالیات بدهم، مالیاتم را با ساخت این فیلم ها داده ام. یکی مثل آقای امامی که سینما را از نظر اقتصادی به هم ریخت، الان کجاست؟ فقط آمدند یک تشنجی در سینما درست کردند و الان خودشان هم گرفتار هستند. نه اینکه ما خوشحال باشیم، ولی اینکه بدعتی را در سینما گذاشته اند، ناراحت کننده است. ما همین الان کارگردانی داریم که در سال، چهارمیلیارد تومان دستمزد می گیرد؛ یک سریال می سازد دومیلیارد تومان می گیرد که مثلا 30 قسمت است و برای هر قسمت، 65 میلیون تومان می گیرد که می شود دو میلیارد تومان، دوتا فیلم هم ساخته که برای هر فیلم، یک میلیارد تومان می گیرد و می آید می گوید من پرفروشم. وقتی یک کارگردان در یک سال چهار میلیارد تومان می گیرد و فلان بازیگر، چهار فیلم بازی می کند و پنج میلیارد تومان می گیرد، پس آن دفتر چه کاره است؟ تازه روزی که قرار است اکران فیلم باشد، آن موقع است که می گویند بودجه کجا رفت و چه کار کردید.

شما الان در شرایطی دارید از پولشویی در سینما انتقاد می کنید که در روزگار نه چندان دور، از فعالیت بابک زنجانی در سینما دفاع می کردید. خب این آدم هم یکی است مثل کسانی که الان شما با ورودشان در سینما به عنوان سرمایه گذار موافق نیستید.

من همین الان هم از بابک زنجانی دفاع می کنم. من درمورد بابک زنجانی ، حرف خودش را می زنم که او سرباز دولت بود. در دوره تحریم به ایران خیلی خدمت کرد. بودجه آورد و محصولات دولت را برایشان فروخت و درصدی پورسانت گرفت. اتفاقا بابک زنجانی چرا الان هست؟ چون می خواهد برود و پول ها را بیاورد. ولی از همین بلبشویی که درست کرده اند که تو خوبی و تو بدی ، ترس و وحشت دارد. می ترسد بیرون بیاید چون کار های مثبتی انجام داد. مگر کارآفرینی بابک زنجانی کم بوده؟ من از او بی دلیل دفاع نمی کنم ولی ایشان با کار کردن، اقتصاد یک سری هلدینگ ها را راه انداخت، بانکداری کرد، هواپیمایی که الان در ایران درحال پرواز به داخل و خارج از کشور است را چه کسی وارد کرد؟ همان بودجه هایی است که از آن درآمد های سنگین حاصل از فعالیت مشخص خودش به دست آورد، خرید کرد و آورد داخل ایران. نمی خواهم بگویم ایشان در خارج از کشور پولی ندارند یا سودی از فعالیت هایش نکرد، نه، ولی خدمات بسیاری هم انجام داد.

من نمی خواهم حرف سیاسی بزنم ولی اگر بابک زنجانی جزء دارودسته ای بود که اسمش باید مدام آورده می شد، در دوره ای که رئیس قوه قضائیه و... عوض شدند، باز باید اسم این آدم را بیشتر می بردند ولی می دانند که او در دوره خودش، کار کرد. همین الان که تحریم هستیم، خیلی از دولتمردان دوست دارند بابک زنجانی هایی داشتند که بتوانند کارشان را انجام دهند ولی تحریم آن دوره در ادامه به نفع ایران شد چون تولید داخلی راه افتاد و به همین دلیل امروز ما کمتر به بابک زنجانی ها نیاز داریم.

این آدم وقتی در سینما هم وارد شد، من با ایشان نشست داشتم. آدمی نبود که به خاطر سودجویی به سینما آمده باشد. وقتی دفترش را راه انداخت و آمد با هومن سیدی و علی عطشانی ، چند فیلم ساخت، تمام بزرگان سینما و آنهایی که در تولید و کارگردانی، ادعایی داشتند برای او فیلمنامه می آوردند؛ چه حزب اللهی و انقلابی و چه غیرانقلابی اش. من یک بار در دفترش دیدم که حدود 50 فیلمنامه از اکثر آدم ها رسیده و همه هجوم آورده بودند که با او کار کنند. زنجانی اگر می ماند، جزء فعالان خوب بود اما یک گروهی وقتی دوره دولت عوض می شود، می آیند و زیرپای گروه دیگر را خالی می کنند تا امثال اینها سرشان زیر آب برود. دفاع نیست ولی کسی که کار کرده را باید بگوییم و قدر کار کردن و مثبت بودنش را بدانیم.

الان خیلی ها در دولت هستند که دارند کار می کنند و هیچ اقدام مثبتی هم انجام نداده اند. من اصلا نمی خواهم بین آقای محمد امامی و بابک زنجانی مقایسه کنم ولی یک جا هایی آدم دردش می گیرد چون من به چشم خودم این خدمات را دیدم و مثلا در نقش نگار حضور فیزیکی داشتم.

البته این نظری که شما دارید مخالفان زیادی دارد و بعضی از فیلمسازان با همین نگاه حضور سرمایه گذاران دیگر را توجیه می کنند. ما الان سرمایه گذاران زیادی را داریم که حضورشان، شائبه های بسیاری را درموردشان به وجود آورده. با این وجود، اصلا چه دلیلی دارد که اینها بیایند و در سینما سرمایه گذاری کنند؟

بله، خیلی از این آدم ها اصلا هیچ دلیلی نداشته که به سینما بیایند. مثلا دلیلی نداشت که آقای علیجانی بیاید یا آقای امامی که الان دو دفتر پخش بزرگ سینمایی دارد با پول های ایشان کار می کند. اینها دلیلی نداشت به سینما بیایند. آقای رنجکشان را نمی شناسم؛ دارد به سینما پول تزریق می کند و می گویند آژانس هواپیمایی و هتل دارد ولی نکته منفی هم از او نشنیده ام. دارد با سن بالا فیلم تولید می کند اما ایشان هم دارد به سینما و تولید فیلم در ایران لطمه می زند چون می آید و به یک بازیگر می گوید در فیلم های من بازی کن و اگر فلان تهیه کننده ای خواست با حضور تو فیلم بسازد، با من طرف است. بیاید 5/1میلیارد تا دو میلیارد به من بدهد، بعد تو برو برایش بازی کن و بیا، پولت پیش من محفوظ است. یعنی این قدر برایشان مهم است که یک بازیگر در اختیارشان باشد یا حتی کنار فلان بازیگر راه بروند.

یعنی بپذیریم که این تعداد سرمایه گذاران زیرک که در تمام زندگی شان، مو را از ماست کشیده اند، از این قبیل فعالیت ها، هیچ عایدی نداشته باشند؟

ندارند. مثلا تئاتری که داشت چرخه اقتصادی خودش را انجام می داد، گرفتنش توسط آقای رنجکشان، چه ارزش مالی می تواند برایش داشته باشد؟ یا مگر می شود بپذیریم که این آدم با آن ثروت، دنبال سود ریالی تئاتر باشد. اینها به عشق فیلم و سینما دارند ورود می کنند یا عشق این را دارند که چند نفر از این بازیگران مشهور، کنارشان راه بروند. من خودم آدم هایی را سراغ دارم که زندگی شان را برای کنار یک بازیگر بودن، باخته اند. همین الان هم هستند. طرف می آید می گوید من 80 میلیون دارم یا سه میلیارد دارم و می خواهم سرمایه گذاری کنم. من می گویم آقا ما سرمایه گذار نمی خواهیم. اخیرا یک قراردادی بستم که طرف همان روز دو میلیارد تومان به حساب من ریخت، بعد دیدم این آقا با آن تفکر کارگردان، یکی نیست و مقاصد دیگری دارد، خیلی راحت قرارداد را کنسل کردم و پولش را برگرداندم.

پس آن حرفی که شما می گویید سرمایه ای در سینما وارد نمی شود، وارد می شود اما سالمش وارد نمی شود.

بله، سالمش وارد نمی شود. من اگر از یک آدمی دفاع کردم، نکات مثبتش را به چشم دیده ام.

خب، این نکات مثبت را کسانی که مثلا با آقای امامی کار کرده اند هم می گویند.

بودجه آقای زنجانی در دفتر و زندگی من نیامده. اصلا برای من فیلم نساخته یا به من نداده اما شما کارکردش را در جامعه ببینید مثلا هواپیما ها و هتل هایش که با این پول ها راه انداخته شد و الان مردم ایران دارند از این امکانات استفاده می کنند. ای کاش آدم هایی مثل ایشان خوشفکر داشتیم که هم اقتصاد را می شناختند و هم فعالیت اقتصادی انجام می دادند و هم به نفع مملکت شان یک جا هایی را آباد می کردند.

در برابر این نظر شما، یک نظر دیگر وجود دارد که معتقد است کسی که قصد پولشویی دارد، هیچ وقت به سینما نمی آید تا انگشت نما شده و دیگران را نسبت به فعالیت های ناسالم خود حساس کند.

پس این دوستانی که آمدند، برای چه آمدند؟ تعدادشان، به اندازه این اسم های محدودی که رسانه ای شده هم نیست بلکه خیلی هستند. من متاسفم که همکارانی داریم که در سال، هشت پروانه ساخت می گیرند. در حالی که طبق قانون اگر شرکت داشته باشد، تنها مجاز است دو پروانه بگیرد؛ اینها همه اش مساله است. ولی شما می بینید هر هفته ای که اسامی پروانه ساخت ها بیرون می آید، آقای نوروزبیگی در لیست است. حالا آن طرف قضیه چه کسانی هستند که همکاری می کنند، ما که می دانیم. اینها مدام پروانه ساخت می گیرند با سرمایه گذاران متفاوت و سرمایه های زیاد. خب اینکه سینما نمی شود که ما بخواهیم در آن رقابت کنیم و به همین دلیل، همیشه آن عقب می مانیم.

یعنی می خواهید بگویید دست دولتی ها با این سرمایه گذاران و تهیه کنندگان در یک کاسه است؟

شورای صنفی نمی تواند باشد چون مسائل مربوط به اکران را پیگیری می کند. حتما یک دایره ای است که پروانه ساخت می دهند. شما باید ببینید چرا خارج از ضابطه و خارج از رسم و آیین نامه و... می آیند به جای یک پروانه ساخت، به کسی که دفتر ندارد، در طول سال، مثلا پنج پروانه می دهند؟ دفتر هدایت فیلم یکی از دفاتر قدیمی سینمای ایران است که الان به سختی اداره می شود. ولی من خوشحالم که کار کردم و 148 عنوان فیلم سینمایی، تلویزیونی و سریال ساخته ام.

خب ، بخشی از انتقاد های شما متوجه مدیریت های سینمایی طی دوره های مختلف است. ما تا یادمان می آید شما تهیه کنندگان از مدیران سینمایی دهه 60 تا امروز گله داشتید و آنها را به ریل گذاری هایی در مسیر سینمای گلخانه ای، سینمای رانتی و... متهم کرده اید. یعنی از نگاه شما هیچ گاه مدیریت دولتی سینما خوب نبوده که الان بخواهید آن را با دوره فلان مدیر مقایسه کنید و طبق آن، از بغرنج بودن شرایط انتقاد کنید.

اوضاع در دوره سیف الله داد خدابیامرز خیلی خوب بود یا مثلا من دوره آقای شمقدری را خیلی دوست دارم. در دوره شمقدری، سینما داشت یک جانی پیدا می کرد با یک شرایط خوب. یعنی دولت، دولتی بود که به سینما اهمیت می داد. بعد از آن، همه آمدیم از دولت روحانی حمایت کردیم تا روی کار بیاید. هر کسی از سینماگران بگوید حمایت نکردیم، دروغ می گوید اما بدترین دولت، همین دولت بوده. مگر دوره مهاجرانی بد بود؟ خیلی خوب بود؛ شاید دوره انوار یا نجفی بد بود و ما را اذیت کردند و کار در سینما مشکل شد اما ما کار کردیم.

هیچ کدام از این مدیریت ها حرف گوش ندادند که یک آیین نامه منتشر کنند که این آیین نامه یک حرف درست بزند که اگر ما در جشنواره مان که 80 فیلم داریم، بیاییم و این فیلم ها را بریزیم در گردونه ای که همه باشند و فرآیند انتخابی برای آنها لحاظ نشود. نباید این طور باشد که همان 20 فیلم انتخاب شده را بها دهند. اگر انتخاب شصتم را در جشنواره بگذارند، شاید تدوین آن فیلم از تدوین تمام آن آثار بهتر باشد و درنتیجه حق آن تدوین ضایع می شود یا شاید یک بازیگر در فلان فیلم از رده خارج بازی کرده باشد که از تمام بازیگران فیلم های مهم آن سال شاخص تر باشد.

متاسفانه جشنواره به دلیل اینکه آدم ها در آن سال به سال عوض می شوند و پایه و اساس ندارد، رانتی اداره می شود. در پایان هم یک فیلمی را که می خواستند در راس بیاورند، انتخاب می کنند یا می گویند فلان فیلم، انتخاب مردم است و بزرگش می کنند. یک فیلم را به خاطر اینکه آن داور پارسال به آن بها داده، حالا برای اینکه این به آن بها بدهد، چهار جایزه می دهند. اصلا انتخاب ها، انتخاب های درستی نیست. ما در خیلی از کشورها، نوعی از جشنواره ها را داریم که از میان 30، 40 تولید داخلی شان، همه را نمایش می دهند که از داخل آنها، یک چیز هایی بیرون می آید اما اینجا قبل از آغاز جشنواره، انتخاب ها صورت گرفته است.

و مدیران این جشنواره ها هم در یک دایره بسته، مدام پاسکاری می شوند. یکی جشنواره فجر داخلی را می گیرد، یکی جهانی فجر را می گیرد، یکی کودک را می گیرد، یکی سینما حقیقت را و...

الان چیزی حدود 20 سال است که هر وزیر، معاون و دبیر جشنواره ای که روی کار می آید، ما یک آدم هایی را داریم که پشت قضیه، تصمیم گیری های ماجرا را انجام می دهند.

چه کسانی مثلا؟

مثلا ما آقای رضاداد را داشته ایم که همیشه، همه جا بوده است. همیشه پشت قضیه است و همه حرف ها را می زند. من در جشنواره کودک اصفهان، به عینه چیزهایی دیدم. مثلا چند سال پیش، من فیلم حقه باز دم دراز را داشتم. بعد دیدم خانم مرضیه برومند که در هر دوره، رئیس هیات داوران است، 5 تا داور انتخاب کرده است. یک روز دیدم کاندیداها را اعلام کردند و خبری از فیلم ما نیست. به یکی از داوران گفتم این فیلم ما را که کاندید نکردید، کجایش مشکل داشت؟ گفت من فیلم تان را ندیدم و دیر رسیدم و از دوستان پرسیدم که چطور بود. از یک خانم دیگر که داور بود هم پرسیدم و او هم گفت ندیدم. از خانم برومند پرسیدم که او هم جواب مستقیمی به ما نداد. بعد ما فهمیدیم که اینها شوخی است. خانم برومند از زبان بالایی ها و همان دوستانی که همیشه هستند، گفته که این و این و این باید باشند و فلان کار اول می شود و این جایزه برای فلان فیلم باشد و... که اصلا صدای ما درآمد که این چه نوع جشنواره ای است.

در آن دوره، کل نامزدها در اختیار سه فیلم بود و یک باندبازی که تقسیم جوایز کنند و 10، 12 فیلم دیگر کودک که شامل فیلم آقای سیدجواد هاشمی هم می شد، از دایره بیرون ماندند. ما اعتراض کردیم که چرا شماها فیلم ها را ندیده، داوری کردید و قضیه لو رفت. در این سینما، خانم برومندها هستند؛ رابطه و رانت خواری و انتخاب و حالا این اول شود که در اکران بفروشد و اینها هست. خب این از جشنواره مان، آن از فارابی مان، آن از سازمان سینمایی مان، خب همه جا می لنگد به دلیل اینکه یک وزیری که می آید، مسیر درست را نمی رود. من شاید معاونت های زیادی را دیده ام اما یکی از معاونت هایی که خوب دیدم، همین دوره آقای انتظامی بود که حدود 2 سال است روی کار آمده و طی 7، 8 ماه اول مدام کار کرد که یک سری کار را با برنامه ریزی جلو ببرد که آن هم به کرونا خورد و همه چیز به روال قبل برگشت.

شما یک مدت با شورای صنفی نمایش هم سر ناسازگاری داشتید و به دلیل آنچه مافیا در این شورا خوانده بودید، حتی از آنها شکایت هم کردید.

بله، همین چند سال پیش بود که همین مساله رانت، دلیل آن بود. گفتند شما فیلم تان را در 4 هفته ای که قرارداد بسته ای، اگر نفروخت، در هفته دوم بردار و ببر در سالن دیگر چون ما می خواهیم فیلم آقای فلانی را نمایش دهیم که شکایت من حتی به محکومیت آقای اسعدیان هم رسید و ایشان از من عذرخواهی کرد.

آخر این صدمه است به کلیت سینما. عذرخواهی به چه درد اصلاح امور سینما می خورد؟

دقیقا، ببینید من یک روزی فیلمی داشتم به نام مردن به وقت شهریور . خیلی برای این فیلم برنامه داشتیم. گروه ها علنا می گفتند فیلمتان را نگذارید تا ما فیلم های خودمان را نمایش دهیم. بالاخره قرار شد گروه آزادی فیلم ما را بگذارد. شما فکر کنید 6 شهریور بود که گفتند این فیلم را یک هفته نمایش می دهیم. چون قرار است حضرت محمد (ص) را اکران کنیم که اگر خوب فروختید، دو هفته اول، فیلم شما نمایش داده می شود و بعد فیلم مجیدی را می گذاریم اما اگر خوب نفروختید، همان هفته اول فیلم را برمی داریم. فیلم ما آمد و در هفته اول جا نیفتاد و در کل ایران 65 میلیون تومان فروش کرد. بعد فیلم را برداشتند و به سالن کوچک تر بردند. بعد تیزرهای مان شروع شد و فیلم ما روی غلتک افتاد که آقای مهندس مسچی به من گفت چه کار کردی که فیلم این طور در برابر فیلم مجیدی فروخت. مردن به وقت شهریور در سال 96، یک میلیارد و 400 میلیون تومان فروخت که اصلا فکرش را هم نمی کردیم چون فروش خوبی بود.

یعنی این آدم هایی که نام بردید و اهل رابطه و رانت هستند، وقتی در خانه سینما اسکان داده شدند، به همان فعالیت هایشان ادامه می دهند؟

اصلا خانه سینما که همه چیزش لو رفته و ریخته به هم. الان جلسات متعددی که تشکیل می دهند و می گویند ما می خواهیم برویم، به همین دلیل است. حاشیه هایی که از عیدی های امسال و سال های گذشته رقم خورد و کارت هایی که دادند و پول هایی که ندادند و می گویند ذخیره کرده ایم که در دوران کرونا خردخرد بدهیم، همه اش مساله است. کسی که می خواهد کار سالم کند، کار سالم می کند ولی کسی که هر جایی بخواهد دستی در غیرحلال ببرد، هر جا برود و هر کاری کند حتی به خودش هم خیانت می کند.

با این دل پری که از رانت خواری دارید، اگر از شما بپرسیم رانت خوارترین آدمی که طی تمام این سال ها فعالیت حرفه ای تان در سینما به او برخورده اید چه فردی بود، نام چه کسی را می آورید؟

خیلی ها بوده اند. جواب شما را به این شکل می دهم: کسی که فکر کنید سه، چهار دوره معاونت ها و مدیرکل ها عوض می شوند اما همچنان در شوراها و در راس امور سازمان سینمایی و همه تصمیم گیری ها و لیست شورا حضور دارد. همه اش هم برای پول و مقام است چون نه فیلمسازی می کند، نه اجازه می دهد همسرش دیگر کار کند و نه... چون می گوید خوب است، خودش می آید.

و چگونه می شود با این آدم ها برخورد کرد؟ شما پیش تر گفتید که رئیس جدید سازمان سینمایی از بیرون سینما آمد و 7، 8 ماه واقعا کار کرد. خب چنین آدمی که نمی داند چه کسی در این سینما رانت خوار است و چه کسی نیست پس چرا حاشیه امن این آدم ها در این دوره به خطر نیفتاد و همچنان مشغول فعالیت هستند؟

وقتی که وارد این منصب می شود، اگر وارد باشد که کارش را انجام می دهد اما اگر ناوارد باشد، می آید دو تا کارمند پیدا می کند که برایش توضیح دهند. خب اگر آن آدم با این کارمند خوب بوده باشد، تعریفش را می کند و اگر هم با او بد باشد که دشمنی می کند. همان جا خط فکری این آدم شکل می گیرد.

با توجه به وضعیتی که این روزها بر سینما وارد آمده، چه تحلیلی راجع به آینده سینما طی ماه های باقی مانده از سال دارید؟

من در زمانی که کرونا اوج پیدا کرد و سینما تعطیل شد، خیلی گفتم که سینماها را باز نکنید چون سینماها جان نمی گیرند. سینما مشکل دارد و باید دوره سلامت جامعه، کنار مردم باشد. چه اجباری است که در این فضای آلوده، کسی، زن و بچه اش را ببرد سینما؟ الان یک سری جوان به سینما می روند که وقتی به آنها می گویند با فاصله از هم بنشینید، آنها هم زده می شوند و دیگر نمی روند. سینماروی واقعی، الان سینما نمی رود ولی متاسفانه حرف گوش نکردند و در جلسه ای که یک تعدادی از ما موافق بودند و یک تعدادی مخالف، سینماها را باز کردند و این باز شدن سینماها، ضربه بیشتری به آن زد. همین که دیدید چه اتفاقی افتاد و الان که دوره پیک دوم کروناست، مردم بریده اند و دیگر به این راحتی ها به سینما اعتماد نمی کنند که بروند و فیلم ببینند. در سینما یا تالار سربسته به خاطر اینکه کولر آبی وجود ندارد و ارکاندیشن است، هوا را می کشد و به ازای یک فرد آلوده، با برگشت هوا، 480 نفر آلوده می شوند. این وحشتناک است.

من خودم درحال حاضر مدیریت چندین سالن سینمایی را برعهده دارم مثل سینمای نجف آباد، میرزاکوچک خوان رشت، فرهنگ اصفهان. در این دوران، تعدیل نیرو هم داشتم؛ ضرر کرده و پول از جیب داده ام و حتی یک ریال هم تا امروز نگرفته ام ولی دارم می بینم که باز بودن و هزینه کردن، بیشتر از درآمد آن است. مثلا سینما میرزاکوچک خان رشت در تیرماه امسال، 6 میلیون و 300 هزار تومان فروش داشت. حالا 4 پرسنل داریم که 12 میلیون تومان حقوق شان است. آب و برق و گاز و فلان هم داریم که می شود بالای 20 میلیون تومان خرج ماهیانه. ما باید 50، 60 میلیون تومان می فروختیم تا این هزینه ها سرشکن شود. بنابراین وقتی بسته باشد تا زمانی که یک اتفاق خوبی بیفتد، بهتر است. در شرایط کنونی، فیلم تهیه کننده و سرمایه گذار هم نابود می شود. قرار است درآمدزایی شود و مردم هم این آثار را ببینند. من الان برای فیلمی 2 میلیارد و 800 میلیون تومان هزینه کرده ام وقتی در این شرایط آن را نمایش دهم و 200 میلیون تومان بفروشد چه می شود؟ خیلی سخت است.

و صحبت پایانی شما؟

من همیشه گفته ام ای کاش مسئولان وقتی روی کار می آیند، بدانند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. این شوراهای تولید و توزیع را بگذارند کنار و تجربه را بکشند وسط. بگویند فلان آدمی که در این شوراها نبوده ولی تجربه دارد و الان در خانه نشسته، اگر بیاید چه کارهایی می تواند انجام دهد. از باتجربه های سینمادار، تهیه کننده و کارگردان استفاده کنند. باور کنید سینما رشد خودش را پیدا می کند. بها دادن به جوان ها صددرصد عالی است ولی نه این طور که همین طور در یک روز به آنها پروانه ساخت بدهند که بروند و فیلم بسازند و بعد فیلم نفروشد و بودجه نابود شود. بدانند که این آدم چند تا دستیاری کرده و چند فیلم را کنار کارگردان مشاوره گرفته و چند اثر کوتاه ساخته است. این کارها اگر قانونی جلو برود، اصل قضیه پیدا می شود.

لینک خبر :‌ الف
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی همچنین یادآور شد: خانم حکمت روال دریافت تسهیلات از بنیاد را خوب می دانند و آثار این تهیه کننده و کارگردان بارها مورد حمایت فارابی قرار گرفته است. به عنوان نمونه به هنگام ساخت فیلم شهر موش های2 با تهیه کنندگی مشترک آقای علی سرتیپی، با دریافت رایگان رایت فرهنگی فیلم شهر موش های 1 قرارداد مشارکت به مبلغ 293 میلیون تومانی منعقد و مبلغ 190 میلیون تومان وجه نقد دریافت و91 میلیون تومان تجهیزات فیلمبرداری استفاده کردند. همچنین در اواسط کار نیز به دلیل مشکلات مالی تولید همین فیلم، تسهیلات موقت 300 میلیون تومانی هم دریافت کردند که تاکنون اسناد و مدارک لازم را جهت انجام امور اداری قرارداد مشارکت ارائه نکرده و بنیاد از این بابت پیگیر موضوع است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : انصاف نیوز ایلام بیدار

انتشار گزارش بنیاد سینمایی فارابی، انتقاد منیژه حکمت فیلمساز باسابقه سینمای ایران را در پی داشت؛ انتقادی که پیش تر نیز در جریان انتشار گزارش عملکرد این بنیاد در سال 97 نیز مطرح شده و واکنش مدیرعامل این بنیاد را در پی داشت و اکنون این کنش و واکنش قابلیت بازخوانی دارد.

اعتمادآنلاین در آبان سال 97 نوشت: خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر این که سه فیلمساز سرشناس، صدرعاملی، جلیلوند و پناهنده در شورای اجتماعی بنیاد سینمایی فارابی حضور دارند و به بررسی فیلمنامه همکاران خود می پردازند.

شنیده ها حاکی از این است که فیلمنامه هر فیلمی که متقاضی دریافت وام و حمایت از بنیاد سینمایی فارابی باشد توسط این سه فیلمساز خوانده شده و در موارد بسیاری نیز مردود شده است.

در مواردی هم نویسنده اثر را مجبور به بازنویسی و اعمال نظرات اصلاحی کرده اند، نظراتی که معمولا هم ناظر بر تغییرات محتوایی اثر و هم در جهت خنثی سازی ابعاد اجتماعی آن بوده است.

انتشار این خبر در فضای مجازی سوالات بسیاری را به وجود آورد، خبرنگار اعتمادآنلاین برای پیگیری صحت و سقم این مسئله با وجود تلاش برای تماس با این سه کارگردان و ابراهیم داروغه زاده، موفق به صحبت با آن ها نشد؛ اما منیژه حکمت کارگردان و تهیه کننده سینما نسبت به این موضوع ابراز تاسف می کند.

حکمت در گفت وگو با اعتمادآنلاین می گوید: متاسفانه من هم از این موضوع مطلع هستم. ببینید امروز به کجا رسیده ایم که هنرمندانی داریم که هم روشنفکر هستند و هم سانسورچی . یعنی به نوعی کارمند دولت هستند.اما فیلم هم می سازند.

این کارگردان سینما این سوال را مطرح می کند که اصلا چرا فارابی به افرادی وام می دهد و به عده ای دیگر نمی دهد. برای من هم این موضوع سوال است

حکمت تاکید می کند: به عنوان کارگردان فیلم جاده قدیم هیچ پولی دریافت نکرده ام و سوال اصلی این است که چه کسانی چرا و چگونه از فارابی پول می گیرند.

در واکنش به اظهارات حکمت، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با ارسال جوابیه ای ضمن رد اظهارات وارد شده از سوی منیژه حکمت، جزئیاتی از تسهیلات دریافت شده توسط خود این کارگردان از بنیاد فارابی را در اختیار اعتمادآنلاین قرار داد.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با انتقاد از برخی اظهارنظرها درباره ممیزی آثار در این بنیاد تاکید کرد: برخی اظهارات شگفت انگیز است، چرا که بنیاد فارابی در امر تولید نقش مشورتی دارد و اتهام زنی برخی از سینماگران به همکارانشان که در شوراهای مشورتی بنیاد سینمایی فارابی حضور دارند، اخلاقی نیست.

علیرضا تابش در پاسخ به برخی مسائل مطرح شده از سوی منیژه حکمت کارگردان و تهیه کننده در گفت وگوی اخیر وی با اعتمادآنلاین اظهار کرد: بنیاد سینمایی فارابی در همه این سال ها نقش ممیزی نداشته و ندارد و شوراهای تشکیل شده در این نهاد سینمایی، نقش مشورتی دارند.

وی یادآور شد: از سال های گذشته فیلمسازان متعددی به عنوان اعضای کارگروه های مختلف با هدف تقویت متن و ارتقای فیلمنامه های ارائه شده به بنیاد فارابی، به همکاران خود مشاوره داده اند و اتهام زنی به همکاران سینمایی از سوی خانم حکمت به عنوان سانسورچی، دور از انصاف و رفتار حرفه ای است.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تاکید کرد: این نهاد سینمایی به عنوان یک کمپانی فیلمسازی از آثاری با رویکردهای فرهنگی اجتماعی مشخصی، حمایت می کند و به همین دلیل شوراهایی در بنیاد سینمایی فارابی با حضور کارشناسان و اهالی سینما شکل گرفته و در هیچ دوره ای فارابی نقش ممیزی نداشته و ندارد.

تابش افزود: استفاده از اهالی سینما در شوراهای تخصصی فیلمنامه، فقط متعلق به فارابی نیست و نخواهد بود بلکه دیگر نهادهای سینمایی مشابه نیز از وجود اهالی خبره سینما در شوراهای تخصصی خویش بهره می برند.

تابش تصریح کرد: فیلمنامه هایی که پروانه ساخت از معاونت ارزشیابی و نظارت بر آثار سینمایی دریافت می کنند می توانند درخواست خود را برای جلب مشارکت فارابی به معاونت فرهنگی این بنیاد ارائه دهند و در نهایت پس از بررسی های کیفی، مشارکت یا عدم مشارکت فارابی در یک پروژه پیشنهادی بر اساس چارچوب نظر مشورتی اهالی فن و کارشناسان فرهنگی و اقتصادی مشخص می شود.

وی درباره ابهام مطرح شده از سوی کارگردان فیلم جاده قدیم درباره اینکه عده ای چرا و چگونه از فارابی پول می گیرند، گفت: خانم حکمت روال دریافت تسهیلات از بنیاد را خوب می دانند و آثار این تهیه کننده و کارگردان بارها مورد حمایت فارابی قرار گرفته است.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی همچنین یادآور شد: به عنوان نمونه به هنگام ساخت فیلم شهر موش های2 با تهیه کنندگی مشترک آقای علی سرتیپی، با دریافت رایگان رایت فرهنگی فیلم شهر موش های 1 قرارداد مشارکت به مبلغ 293 میلیون تومانی منعقد و مبلغ 190 میلیون تومان وجه نقد دریافت و91 میلیون تومان تجهیزات فیلمبرداری استفاده کردند. همچنین در اواسط کار نیز به دلیل مشکلات مالی تولید همین فیلم، تسهیلات موقت 300 میلیون تومانی هم دریافت کردند که تاکنون اسناد و مدارک لازم را جهت انجام امور اداری قرارداد مشارکت ارائه نکرده و بنیاد از این بابت پیگیر موضوع است.

تابش تصریح کرد: در دیگر آثار این تهیه کننده و کارگردان سینما نیز بنیاد فارابی همراهی داشته است. برای ساخت فیلم های زندان زنان در سال 1379 مبلغ 35 میلیون تومان و سه زن در سال 1385 مبلغ 86 میلیون تومان و لالایی در سال 1386 مبلغ 65 میلیون و دو فیلم دیگر که با آقای علی سرتیپی مشترکاً تهیه کننده بودند توده در سال 1393 مبلغ 100 میلیون تومان و خماری در سال 1394 مبلغ 350 میلیون تومان بنیاد سینمایی فارابی به این تهیه کننده خوب سینمای ایران تسهیلات پرداخت کرده است.

تابش افزود: سال گذشته در جریان تولید فیلم جاده قدیم نیز با عنایت رییس سازمان سینمایی و پیگیری های بنیاد سینمایی فارابی، موسسه ای وابسته به صندوق اعتباری هنر در فیلم مذکور به میزان 20 درصد مشارکت کرد.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در پایان تاکید کرد: به برکت شفاف سازی حمایت ها ، هنرمندان، افکار عمومی، رسانه ها و مدیران می توانند در فضایی اخلاقی، آرام و به دور از هیجانات رایج در این باره گفت وگو و اظهارنظر کنند اما اتهام زنی زیبنده اصحاب هنر یا رسانه نیست.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
تهران – ایرنا - معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی مرکز ملی فضای مجازی گفت: مرکز ملی فضای مجازی در تلاش برای هماهنگی و برنامه ریزی همه جانبه جهت استفاده از تمام ظرفیت های این فضا برای تکریم و بزرگداشت شعائر دینی در ماه های محرم و صفر است.

ماه محرم امسال با شیوع کرونا در کشور و لزوم رعایت پروتکل های بهداشتی، برخی محدودیت ها در مراسم های عزاداری سیدالشهداء (ع) همراه شده است.

امیرخوراکیان روز سه شنبه در گفت وگو با ایرنا با اشاره به موضوع تقابل و دوگانگی دو مساله انجام عزاداری و رعایت سلامت عزاداران اباعبدلله (ع) با توجه به شرایط امروز کشور گفت: مرکز ملی فضای مجازی در راستای تحقق توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر بهره گیری همراه با ابتکار از ظرفیت های فضای مجازی برای جبران محدودیت های مراسم بزرگداشت ایام سوگواری محرم، در تلاش است تا از همه توانایی و ظرفیت های کشور در فضای مجازی برای پیش بینی و اجرای تدابیر لازم استفاده نماید.

معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی مرکز ملی فضای مجازی تصریح کرد: مرکز ملی فضای مجازی به صورت مستمر به ویژه در دهه اول ماه محرم، رصد کامل و جامعی از وضعیت بازنمایی موضوعات مربوط به عزاداری حضرت سیدالشهداء (ع) در فضای مجازی انجام و براساس آن گزارشی به فعالان فضای مجازی ارائه خواهد کرد. این گزارش علاوه بر شناخت و بررسی تهدیدات موجود، برنامه های مورد استقبال مردم را در فضای مجازی جهت معرفی الگوها و حمایت از بازنشر نمونه های برتر شناسایی می کند.

وی با اشاره به محورهای پیشنهادی تعیین شده از سوی مرکز ملی فضای مجازی جهت ارائه به دستگاه های دولتی و حاکمیتی افزود: قرن هاست مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء (ع) به صورت یک برنامه غیررسمی و مردمی برگزار می شود. بنابراین تمامی نهادها و سازمان های فعال در حوزه سلامت و مذهب ضمن توجه به این موضوع باید سعی کنند در ارائه هر گونه توصیه و دستورالعملی از مدل رسمی و حکومتی پرهیز کنند. ایجاد فضایی تعاملی میان هیئات و دسته جات عزاداری برای ارائه و اجرای این دستورالعمل ها به عنوان موضوعی حائز اهمیت باید مورد توجه تمامی نهادها و سازمان های فعال در حوزه سلامت و مذهب قرار گیرد.

معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی مرکز ملی فضای مجازی با اشاره به بندهایی از محورهای جمع بندی شده در یکصدونهمین جلسه کمیسیون ارتقاء تولید محتوای این مرکز که با حضور دستگاه های ذی ربط و بخش خصوصی برگزار شد، گفت: سازمان تبلیغات اسلامی با راه اندازی سامانه ای برای قرارگرفتن تولیدات مذهبی هیات ها و اشخاص با رویکرد ماه محرم، امکان دسترسی آسان به محتوای مطلوب را برای سایر فعالان فضای مجازی فراهم می کند. همچنین مرکز ملی فضای مجازی، هماهنگی های لازم به منظور اطلاع رسانی در خصوص این بانک محتوایی و همچنین سرویس های فعال در این حوزه را توسط سازمان صداوسیما انجام خواهد داد.
خوراکیان همچنین افزود: مرکز رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی قم نیز طرح فراخوان ایده های عاشورایی در فضای مجازی را با در نظر گرفتن تدابیر و پیش بینی های لازم در خصوص اطلاع رسانی گسترده و تخصیص جوایز معنوی ارزنده پیگیری خواهد کرد.
معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی مرکز ملی فضای مجازی تصریح کرد: وزرات ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز همه امکانات خود را برای تأمین نیازهای زیرساختی، پهنای باند، ارتباطات و شبکه سایت های مذهبی فعال فضای مجازی در ایام محرم و صفر به کار خواهد گرفت.

خوراکیان افزود: آستان قدس رضوی نیز آرشیو جامع و تولیدات خود را در این رابطه در اختیار فعالان فضای مجازی قرار خواهد داد. همچنین تولیدکنندگان برنامه با موضوع محرم می توانند از فضای حرم مطهر رضوی برای برنامه سازی استفاده کنند.

وی در خاتمه گفت: همه ظرفیت های بخش خصوصی و سرویس های محتوایی کشور در فضای مجازی به ویژه vod هانیز در این امر مشارکت فعال و گسترده خواهند داشت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
امسال هم در آستانه روز خبرنگار رئیس جمهور از هدیه اینترنت رایگان به خبرنگاران خبر داد؛ اما این بار هم فقدان ساز و کار مناسب برای اختصاص هدایا، حاشیه ساز شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : منجیل خبر نسیم آنلاین خبرنامه دانشجویان ایران یزد فردا

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ سال گذشته و در آستانه روز خبرنگار رئیس جمهور اعلام کرد که به خبرنگاران "بسته اینترنت رایگان" هدیه می دهد و مسئولیت اهدای این هدایا را به وزارت ارتباطات واسپاری کرد.

از نحوه مواجهه وزیر جوان با این درخواست مشخص شد که اقدام مذکور چندان پیش بینی شده نبوده و از آن تصمیمات ناگهانی است که شاید خود رئیس جمهور هم تا دقایقی قبل از اعلامش نسبت به آن بی اطلاع بوده است.

به هر حال این فرآیند از طرف وزارت ارتباطات آغاز شد و نسبت به ثبت نام خبرنگاران در سامانه ICTGifts اقدام شد، سامانه ای که اگر الان به آن مراجعه کنید عنوان سامانه ثبت نام هدیه های مناسبتی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را به خود گرفته است.

خبرنگاران اطلاعات خود را در این سامانه درج کردند و قرار بود به گفته وزیر ارتباطات، استعلامات لازم از وزارت ارشاد صورت بگیرد؛ جهرمی سال گذشته در جمع خبرنگاران گفته بود: کسانی که فعالیت خبری دارند، می توانند در این سامانه ثبت نام کنند و برای این کار با وزارت ارشاد هماهنگی انجام می دهیم تا خبرنگارانی که در شمول هستند، ثبت نام کنند و به آنان تعلق بگیرد زیرا تعدادی که در وزارت ارشاد ثبت شده حدود 6500 نفر هستند ولی آماری که فعالیت خبری می کنند حدود 2 برابر این است. بعد از ثبت نام و تأیید وزارت ارشاد، این را به صورت آنلاین فعال می کنیم البته این اینترنت برای موبایل است و به روی خط هایی که اعلام می کنند فعال می شود تا به صورت رایگان استفاده کنند.

اما هیچوقت اطلاعاتی از استعلام وزارت ارتباطات و لیستی که معاونت مطبوعاتی به این وزارتخانه داده است منتشر نشد تا خبرنگاران بدانند آیا نامشان در این لیست هست یا نه! همچنین مشخص شد حتی افرادی که هیچ فعالیتی در حوزه خبر نداشتند با ثبت نام در سامانه مذکور، هدیه خبرنگاری دریافت کرده اند!!

امسال هم رئیس جمهور اینترنت رایگان را برای خبرنگاران به عنوان هدیه انتخاب کرد و مانند سال قبل مسئولیت واسپاری را به وزارت ارتباطات سپرد. اما امسال دیگر خبر از ثبت نام مجدد در سامانه ICTGifts نبود.

وزیر جوان، اطلاعات سال گذشته را ملاک عمل قرار داد؛ بی توجه به اینکه چقدر اطلاعات دریافتی از سامانه مذکور در سال گذشته می تواند اطمینان بخش باشد باید به این موضوع هم توجه می شد که در حرفه خبرنگاری که کمترین امنیت شغلی را دارد چه تغییر و تحولاتی برای افراد پیش آمده و آیا مجموعه ای، خبرنگار تازه ای اضافه نکرده یا خبرنگاری از این حرفه خداحافظی نکرده است؟

با این روالی که در پیش گرفته شده گویا خبرنگارانی که سال گذشته به هر دلیل قادر به ثبت نام در سامانه معرفی شده نبودند و یا از سال 98 به بعد وارد حرفه خبرنگاری شده اند، قادر به استفاده از هدیه اینترنت رایگان نخواهند بود؟!

حاشیه هدیه خبرنگاران امسال تنها به این موضوع خلاصه نشده و نحوه اعطای هدایا هم حاشیه ساز شد؛ آذری جهرمی برای اعطای هدیه، اپراتور رایتل را انتخاب کرد و تمام خبرنگاران موظف به استفاده از سیم کارت این اپراتو می شوند. این درحالی است که بسیاری از خبرنگاران از دو سیمکارت برای امور شخصی و کاری خود استفاده می کنند و حالا برای استفاده از اینترنت هم باید یک سیمکارت دیگر به مجموعه سیمکارتهای خود اضافه کنند.

دلیل این اقدام از جانب وزارت ارتباطات، فقدان بسته های اینترنت یکساله در اپراتورهای دیگر عنوان شد اما بعد از آن در یک اقدام قابل تحسین و بدون هیاهو و جنجال، همراه اول به خبرنگارانی که سال گذشته در سامانه مذکور ثبت نام کرده بودند، 200 گیگ اینترنت رایگان هدیه داد.

این اقدام همراه اول شاید واکنشی به سخنان سید جمال هادیان طبایی زواره ، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات بود که درباره استفاده از اپراتور رایتل گفته بود: همراه اول و ایرانسل بسته های سالانه را حذف کرده اند، فقط رایتل بسته سالانه ارائه می کند، به همین دلیل است که امسال اپراتور رایتل، اهدای هدیه روز خبرنگار را بر عهده گرفته است.

اما این اقدام همراه اول هم دردی از جاماندگان اینترنت دوا نمیکند و آنها همچنان در انتظار لیستی هستند که نامشان را برای دریافت هدیه خبرنگاری به وزارت ارتباطات و همراه اول اعلام کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

فاطمه کریمخان، روزنامه نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

مدتی پیش دوستی از دانشجویان دانشگاه صدا و سیما تعریف می کرد که یکی از اساتید دانشگاه مدل ارتباط بومی خودشان را سر کلاس تدریس می کنند که شامل دسته بندی ارتباطات به ارتباطات لاکپشتی و خرگوشی و غیره است؛ از تعریف دوستم احساس کردم استاد محترم احتمالاً با دانشجویان سر شوخی داشته و از موضوع رد شدم؛ اما واقعیت این است که خلق واژگان تازه در جهت باز کردن فضا برای تکرار ادعاهای کهنه به زبانی جدید کم کم به رویه تبدیل می شود و این چیزی است که باید جدی گرفته شود!

به نظر می رسد آقای محمدرضا نوروزپور، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا، در یادداشتی با عنوان روزنامه نگاری توسعه محور، نیاز امروز دست به چنین روشی زده اند، تا از خلال لفظ های تازه، حرف هایی را علیه روزنامه نگاری و روزنامه نگاران تکرار کنند که ابداً تازگی ندارد.

می گویند چیزی به نام روزنامه نگاری انتقادی رواج یافته است که نوعی روزنامه نگاری عصبانی، بی اخلاق، بدزبان و ناسزاگواست که بیشتر ریشه در کنش های هیستیریک سیاسی امنیتی برای ازپای درآوردن و نابودکردن و له کردن رقیب سیاسی به هر قیمتی دارد ، آنچه اینجا آقای نوروزپور به آن روزنامه نگاری انتقادی می گوید، همان بولتن نویسی قدیمی خودمان است، مساله این است که بولتن نویس ها دیگر خفیه نویس نیستند و صدقه سر دسترسی به انواع و اقسام یارانه، بخش عمده ای از فضای رسمی روزنامه نگاری کشور را اشغال کرده اند، اسم فحش آزاد بودن را گذاشته اند روزنامه نگاری و احدی در زمین و آسمان متعرضشان نیست؛ اما مساله یادداشت آقای نوروزپور به نظر چیز دیگری هم هست، آنجا که می گویند: متأسفانه باور غلطی در میان روزنامه نگاران ما پدید آمده و اینکه روزنامه نگار خوب روزنامه نگار منتقد وضع موجود است یا اینکه مثلاً روزنامه نگاری بهترین روزنامه نگار است که حتماً سوت بزند، افشاگری کند، به زوایای تاریک و زشت جامعه نور بتاباند یا بهتر پاچه سیاستمداران یا اصحاب قدرت را بگیرد. نوع سانتیمانتالی آن هم این است که اشک مخاطب را با نشان دادن تصاویری از بدبختی ها و مشکلات پایان ناپذیر بشری که حتی در توسعه یافته ترین کشورهای جهان هم می توان با کنکاش نمونه هایی از آن ها یافت سرازیر کند و قلب آن ها را بفشارد. اولاً اینجا باید به آقای نوروزپور یاددآوری کرد آن موجودی که پاچه دیگران را می گیرد سگ است نه روزنامه نگار، از بحث عبارات که بگذریم لازم است تاکید کنم که نه تنها روزنامه نگار خوب، بلکه انسان خوب هم انسان منتقد است، کسی که به هر آنچه دارد رضایت می دهد و نقدی به چیزی وارد نمی کند، مرده است! و اگر قرار نیست روزنامه نگار بر زوایای تاریک زندگی امروز نور بتاباند و طلب شفافیت کند، پس قرار است چه کاری انجام دهد؟ قطعاً روزنامه نگاری با گرفتن اینتراکشن در شبکه های مجازی فاصله دارد، و طبعاً آقای نوروزپور باید متوجه باشد که وقتی روزنامه نگاران را با اینستاگرامرها در یک ردیف قرار می دهند خیلی بیش از استفاده از لفظ پاچه گرفتن به این گروه شغلی توهین می کنند. اگر روزنامه نگاران چیزی می نویسند که اشک آور است، مقصر روزنامه نگاران نیستند، بلکه مقصر کسانی هستند که موجبات وجود این وضعیت اشک آور را چنان به فراوانی ایجاد کردند که به هر طرف نگاه می کنیم اشک در چشمانمان حلقه می زند.

نوشته اند دولت گرفتار است، مشکلات زیاد است، و انتقاد روزنامه نگاران غوز بالای غوز، و ضد توسعه ، و در ادامه پرسیده اند که در کشوری که شعار سال آن جهش تولید است، چه کسی وظیفه دارد به سیاستمداران، سیاستگذاران و قانونگذاران مسیر درست جهش تولید را نشان دهد؟ چه کسی باید به قانونگذاران و نمایندگان مجلس یادآوری کند، فشار بیاورد که با قوانین ضدتوسعه ای موجود جهش تولید یا اساساً ممکن نیست یا سال ها به طول می انجامد؟ چه کسی باید به مردم یاد دهد که اگر می خواهند کشوری توسعه یافته داشته باشند، چه تغییرات و اصلاحاتی را در سبک زندگی خود پدید آورند؟ چه کسی وظیفه دارد مردم را به عنوان اصلی ترین سرمایه های یک کشور با برنامه توسعه ای کشور همسو و همراه کند؟ چه کسی وظیفه دارد کارگزاران را در مسیر درستی که اتخاذ کرده اند تشویق کند و به آن ها اعتمادبه نفس دهد؟ چه کسی مسئول ایجاد همبستگی ملی و افزایش سطح اعتماد به نفس توده های مردم است؟ چه کسی وظیفه دارد سرمایه اجتماعی و سرمایه ملی خلق کند؟ برای روزنامه نگارانی که هنوز فکر می کنند فقط باید سوت بزنند، افشاگری کنند، انتقاد کنند و ... قطعاً این موارد نمی تواند وظیفه باشد.

مسیر درست جهت تولید را باید کارشناسان اقتصادی و اندیشکده هایی که مسئول هستند ارائه دهند نه روزنامه نگاران، روزنامه نگاران گروه فشار نیستند که به مجلس فشار بیاورند کدام سیاست را تغییر دهد یا کجا به خطا نرود، کما این که آنجا که علیه طرح های فساد آوری مانند رانت قیر رایگان یا انتصاب های مساله دار نوشتند هم کسی وقعی به نظرشان ننهاده. روزنامه نگاران همین طور مسوول تربیت عمومی و تغییر سبک زندگی مردم نیستند، اولاً مردم صغیر نیستند که نیاز داشته باشند کسی سبک زندگی هماهنگ با بحران را به آنها بیاموزد، بحران سبک زندگی خودش را به مردم تحمیل می کند بدون این که روزنامه نگاران جایگاه معلمان اخلاق و وزارت تبلیغات را اشغال کنند، در ثانی حتی اگر نیاز به تبلیغات در این زمینه وجود داشته باشد، باز هم مخاطب این حرف روزنامه نگاران نیستند، دولت دستگاه تبلیغاتی عظیمی در اختیار دارد که بخشی از آن وزارت ارشاد و نظارت بر فرهنگ سازی است، بخش عظیمی از کار صدا و سیما اصولاً خبر نیست، و اگر مسوولیت فرهنگ سازی باید به عهده کسی قرار بگیرد حتماً صدا و سیما مقدمتر است تا روزنامه نگاران؛ در نظام های دموکراتیک این مردم نیستند که باید با برنامه های توسعه ای کشور همراه شوند، بلکه این برنامه های توسعه ای است که باید با مردم و خواسته آن ها همراه باشد، اما حتی به فرض این که خواسته آقای نوروزپور درست باشد، باز هم دستگاه تبلیغاتی کشور جای درست تری برای طرح این خواسته های تبلیغاتی است تا جامعه روزنامه نگاری. مسوول ایجاد همبستگی ملی و افزایش سطح اعتماد به نفس مردم مسوولان هستند، نه روزنامه نگاران، وقتی هر روز کوس رسوایی و فساد در یکی از دستگاه های کشور به صدا در می آید و در عالی ترین جایگاه ها مسوولان وقت و فعلی دست به افشاگری علیه یکدیگر می زنند، و رسانه ها هم مانند باقی مردم به تماشای این وضعیت نشسته اند، روزنامه نگاران دقیقاً باید چه کنند که رضایت آقای نوروزپور را فراهم کند؟ خلق و صیانت از سرمایه اجتماعی و ملی به عهده روزنامه نگاران نیست، بلکه به عهده سیاست گذاران و دولت است، راه آن هم پایان توده خواندن مردم است و اعتماد به آرای عمومی، شفافیت و صراحت با مردم، چیزی که دولت نشان داده نمی تواند آن طور که باید و شاید تضمینش کند.

نوشته اند در کشورهای پیشرفته شاید نزدیک به یک قرن روزنامه نگاری همسو با توسعه حاکم بوده است. ، کاش نمونه هایی از این همسویی برای ما روزنامه نگاران ناآگاه و پاچه گیر مطرح کنند که یاد بگیریم چطور می توان مثلاً با سیاستی که ختم به ساخت سد گوتوند می شود، یا در خصوصی سازی چنان نتایجی را به بار می آورد همراه بود! در دوران پهلوی هم عده ای تصور می کردند روشنفکران مانع اصلی توسعه هستند و می خواستند همه روشنفکران را ده سال به زندان بیاندازند، و برنامه های توسعه را پیش ببرند و بعد آنها را از زندان در بیاورند و مملکت را توسعه یافته تحویل دهند، دیدیم حاصل آن بند و بست و توسعه از بالا به پایین به کجا رسید!

می گویند به روزنامه نگاری اروپا نگاه کنید. بزرگ ترین رمان نویس ها و دانشمندان علوم انسانی روزنامه نگار بوده اند. عمدتاً سواد و درک و جهان بینی آن ها از سیاستمداران بیشتر بوده است و اساساً سیاستمداران خط فکری و جهت اصلی تصمیم گیری های خود را در حوزه قانونگذاری و سیاستگذاری و اجرا از روزنامه ها و روزنامه نگاران زبده می گرفته اند. احتمالاً یکی از این نوسندگان سیاستمدار مارلو است، خوب است یک جوال دوز به خودتان بزنید و از خودتان بپرسید آیا اصلاً هرگز ظرفیت تحمل چنان روشنفکری را چه در رسانه چه در سیاست ایران داریم که انتظار داریم مارلوها در مطبوعات ایران ظهور کنند؟ و آیا اصلاً این سیستم به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن در جامعه روزنامه نگاری، تماس های تلفنی تهدید آمیز روزانه، احضارهای مکرر، بازداشت ها، و احکام قضایی آنچنانی در کنار تعطیلی مدام روزنامه ها و رسانه ها، اقتصاد ضعیف، سیاست حمایت یارانه ای از بولتن نویس های همسو، ایجاد خبرگزاری و روزنامه به مثابه روابط عمومی، و کنترل رسانه ها با کم و زیاد کردن تبلیغات دولتی و نیمه دولتی، اجازه ظهور چنین اندیشمندانی را در عرصه رسانه می دهد یا نه؛ و در درجه بعدی، گیرم که مارلویی هم ظهور کرد، کدام دولتمرد ایرانی ظرفیت و امکان بهره بردن از چنان روشنفکری را دارد؟

نوشته اند انتقاد کردن همیشه راحت ترین راه است لابد در ایرنا چنین است، چون بعید می دانم هیچ روزنامه نگار ایرانی دیگری، درهیچ رسانه ای از هر طیفی، چنین گزاره ای را بپذیرد! دلایل خلاف بودن این گزاره چنان اظهر من الشمس است که نیازی به اطاله کلام نیست!

روزنامه نگاران مسوول واحد آموزش دانشگاه هایی که مدیران ایرانی از آن ها مدارک درسی گرفته اند نیستند، شاید بتوانند جایی فشاری اخلاقی به مدیران یا مردم بیاورند و رگی را بجنباند اما روزنامه نگاران نیستند که باید مسیر توسعه را در ذهن قانون گذاران بکاراند و اصولاً صحبت کردن از ایده کاشت در ارتباطات آنقدر قدیمی است که بعید است حتی در کلاس های نظریه کلاسیک ارتباطات هم این روزها به آن اشاره ای بشود؛ واقعیت این است که در یک کشور جهان سومی اگر مدیران و قانون گذاران نمی دانند که مسیر توسعه باید از کدام راه بگذرد، صلاحیت ادامه تصدی شغلشان را هم ندارند.

از فحوای کلام آقای نوروزپور به نظر می رسد روزنامه نگاری مطلوب مورد نظر ایشان گونه ای از روزنامه نگاری است که به روزنامه نگاری راه حل گرا مشهور است، چنان که از اسمش پیداست روزنامه نگاری راه حل گرا متمرکز بر شناخت مساله، و ارائه راه حل بر مبنای تجربه های دیگران است، نمونه اش چیست؟ در ایران مشکل اعتماد عمومی، فقر، آسیب های اجتماعی و سرمایه اجتماعی وجود دارد، راه حل به توصیه جامعه شناسان و همین تجربه کشورهای توسعه یافته تقویت ظرفیت نهادهای مدنی و کمک به رشد آنها و حمایت از ظرفیت چانه زنی آنهاست، نهادهای مدنی در ایران در بسیاری اوقات مورد سوءظن هستند، نوشتن از این ها هم سخت است! به قول آقای نوروز پور، لایک و ریت نمی آورد، چه می آورد؟ به فرض که رسانه ای پیدا شد و گزارشی راه حل گرا در مورد بحرانی مثل بحران سرمایه اجتماعی در ایران منتشر کرد، روزنامه نگار و مدیر رسانه باید منتظر تهدید، احضار، بازداشت و اتهام اقدام علیه امنیت ملی باشد! اگر آقای نوروزپور مایل نیست این حقیقت را بپذیرید، بسیاری از روزنامه نگاران با این حقیقت به صورت روزانه زندگی می کنند!

سال هاست که هرجا انتقادی مطرح شده، دهان منتقدان را دوختند و گفتند منتقد باید راه حل ارائه دهد، هیچ منتقدی ملزم به ارائه راه حل نیست، برای این که بدانید فیلمی بد است، لازم نیست فیلم ساز باشید، برای این که بدانید رمانی خسته کننده است لازم نیست نویسنده قدری باشید، برای این که بدانید کشوری بد اداره می شود لازم نیست بتوانید بگویید رییس جمهور باید چه کند، و تازه حتی اگر بتوانید چنین حرفی را بزنید، چنان که بسیاری از همین روزنامه نگارن و متخصصان می توانند، در نهایت کسی گوش شنوا به آن چه می گویید ندارد!

اوضاع روزنامه نگاری ایران نه که بد باشد، فاجعه بار است، چیزی به نام روزنامه نگاری مستقل و متعهد به اخلاق روزنامه نگاری چنان کم یاب شده که به سختی می توان از آن حرف زد، اما این وضعیت حاصل تنبلی روزنامه نگاران نیست، بلکه حاصل دخالت سیستماتیک در نهاد روزنامه نگاری ایران تا مرز نابودی کامل آن است. متاسفانه آن کسی که ته چاه می ماند، چاه کن است. اگر روزنامه نگاری ایران آن چیزی نیست که روزنامه نگاری در مسیر توسعه باید باشد، علت این است که کسانی آن را به این روز در آورده اند و حالا می خواهند با فرافکنی از زیر بار مسوولیت خود شانه خالی کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ انصاف نیوز
پیش کسوت حرفه خبرنگاری محله کوهسنگی از فراز و نشیب های شغلش می گوید
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

نجمه موسوی زاده | شهرآرانیوز؛ خبرنگاری از آن دست شغل هایی است که اگر به آن علاقه نداشته باشی واقعا تحمل کردنی نیست. خبرنگاری جزو مشاغل سخت محسوب می شود، چون یک خبرنگار خیلی از مسائل را می بیند و می شنود و تحمل می کند، از گریه کارگر و حضور کودکان کار گرفته تا وعده وعید های عملیاتی نشده. خبرنگار تحمل می کند، اما نه اینکه دم نزد، او برای گره گشایی هر یک از مسائل و مشکلات جامعه با قلمش می نویسد تا شاید از این طریق دردی را دوا کند، اما بابت هر کلمه ای که می نویسد باید پاسخ گو باشد.

خبرنگاری یعنی مسئولیت پذیری درباره تک تک واژه ها، یعنی هر واژه بار حقوقی دارد و پیگیری شدنی است، این حرفه جزو پراسترس ترین شغل ها در دنیا به شمار می رود که ساعت کاری مشخصی ندارد. به عبارتی خبرنگاری را می توان آرزوی فتح دنیا با حداقل حقوق کارگری دانست و در آخر همه این ها خبرنگاری یعنی علاقه و عشق به مردم. در این گزارش هم زمان با هفته خبرنگار با علیرضا صنعت نگار یکی از پیش کسوتان این حرفه که ساکن محله کوهسنگی است و خاطراتی به درازای 24 سال گذر عمر دارد گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.

ورود به عرصه رسانه
علیرضا صنعت نگار متولد 1341 است و سال 59 بعد از گرفتن دیپلم و هم زمان با جنگ تحمیلی به سربازی می رود. دو سال بعد که خدمتش تمام می شود به دلیل انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، مشغول به کار می شود هر چند پدرش شغل آزاد داشته، اما او به عنوان ویراستار در روزنامه خراسان مشغول می شود. سال اولی که ویراستاری می کرد معلم روستا نیز بوده و به سختی ساعت 6 صبح به روستا می رفته و ظهر به دفتر روزنامه برای ویرایش اخبار می آمده است. یک سال که می گذرد مدیران روزنامه به دلیل کمبود نیرو تصمیم به جذب خبرنگار می گیرند. او نیز که در این مدت علاقه مند به حرفه خبرنگاری شده بود و تا حدودی با زیر و بم کار آشنایی داشت به عنوان خبرنگار از سال 64 کار خود را آغاز می کند.
قبل از اینکه وارد حرفه خبرنگاری شود دست به قلم نبوده و هیچ آموزش خاصی ندیده و هر چه در این حرفه یاد گرفته تجربی بوده است. می گوید: در اوج جنگ تحمیلی تهیه اخبار با شرایط فعلی بسیار متفاوت بود از کمبود امکانات گرفته تا انتشار خبر؛ برای تهیه هر گزارش یک خبرنگار باید وقت بسیار زیادی می گذاشت و آن موقع که اصول و فنون خبرنویسی مانند الان نبود ناچار بودند از ضبط های بزرگ و نوار کاست برای ضبط صدا استفاده کرده و سپس مطالب را روی کاغذ پیاده و تنظیم کنند که این پروسه زمان زیادی می برد.

با توجه به اینکه در دهه 60 خلاصه نویسی و استفاده از سبک های خبری مانند هرم وارونه و ... وجود نداشت تمام مطلب کامل چاپ می شد تا اینکه سبک و سیاق خبرنویسی تغییر کرد و از طرفی صنعت نگار با گذشت مدت زمان کمی و با مطالعه کتاب های این حوزه شیوه های تهیه اخبار را یاد گرفته و ضبط را کنار گذاشت و با تندنویسی به یکی از خبرنگاران پیگیر روزنامه تبدیل شد.

نخستین خبری را که تهیه کرده است به خاطر دارد. خبر مربوط به سخنرانی آیت ا... شیرازی امام جمعه مشهد در خطبه های نماز جمعه بود: آن زمان روزنامه خراسان روز های جمعه منتشر می شد و شنبه ها چاپ نداشت. زمانی که نماز تمام شد با ضبط به خانه بازگشتم و مطلب را برای چاپ در روز یکشنبه آماده کردم بعد از مدتی پنجشنبه ها به عنوان روز تعطیل بچه های خبرنگار اعلام شد و از آن به بعد بود که تمام روز های تعطیل و جمعه ها را سر کار بودیم تا روز بعد روزنامه دردسترس مردم باشد.

آن زمان روزنامه خراسان تنها روزنامه استان بود. هشت صفحه داشت که در سرویس های مختلف مانند گزارش، اقتصاد، سیاست، جامعه و ... خلاصه می شد. کار روزنامه تعطیلی نداشت و کاری بس سنگین و دشوار بود، چون هم تعداد خبرنگاران کمتر بود و هم از طرفی دستگاه های چاپ امروزی وجود نداشت: در دهه 60 و 70 برای تهیه خبر باید حضوری می رفتیم و امکان ویدئو کنفرانس یا استفاده از اینترنت نبود و تنها تلکس موجود خبرگزاری جمهوری اسلامی بود و هیچ رسانه و خبرگزاری دیگری وجود نداشت، همچنین مصاحبه تلفنی کمتر انجام می شد و خبرنگار پیگیری ها را بیشتر حضوری انجام می داد.

صنعت نگار از روز هایی برایمان می گوید که افراد تحریریه روزنامه خراسان به تعداد انگشتان دو دست نمی رسید و آن ها برای تهیه گزارش با موتورسیکلت راهی خیابان های شهر می شدند تا اخبار دست اول را تهیه کرده و در روزنامه چاپ کنند: روزنامه از جایگاه بسیار خوبی برخوردار بود به طوری که مردم با ما در ارتباط بودند و نیمی از اخبار را همین مردم به ما اطلاع می دادند به عنوان مثال تماس می گرفتند که در فلان خیابان تصادف شده یا یک نفر با موتورسیکلت هلندی آمده است و... همین تماس ها باعث می شد تا خودمان را برای تهیه خبر به محل برسانیم.

اول که وارد کار رسانه می شود هم زمان با زمان جنگ تحمیلی بوده به همین دلیل باید زمان اعزام نیرو ها به جبهه برای تهیه خبر می رفت و از طرفی فضای کشور به گونه ای بود که یک رسانه نباید روحیه مردم را تضعیف می کرد، ولی باید رشادت ها و اقداماتی را که برای پاسداری از میهن انجام می شد به اطلاع عموم می رسانید به همین دلیل مصاحبه با خانواده شهدا، مصاحبه با خانواده رزمندگان و اطلاع رسانی از طریق گفتگو با دست اندرکاران جنگ را انجام می داد: شرایط آن موقع کشور به شکلی بود که خبرنگار می دانست چه مطلبی را باید بنویسد و چه مطلبی را سانسور کند نه به این معنا که واقعیت ها را بیان نکند بلکه اصل خبر نویسی را رعایت می کرد یعنی از نشر آنچه باعث تشویش و نگرانی جامعه می شد، پرهیز می کرد و تلاش داشت تا در آن شرایط به مردم امید دهد.

نوشتن وصیت نامه
در طول بیش از دو دهه سابقه خبرنگاری در روزنامه خراسان به عنوان خبرنگار ارشد این رسانه با شخصیت های مختلف داخلی و خارجی گفتگو کرده است و با سفر به چند کشور خارجی، توانسته تا حد زیادی به داشته های خبری خود بیفزاید. البته در کنار این موقعیت خاطرات زیادی دارد، خاطراتی از جنس وقایع تلخ و شیرین که تا امروز نیز همراه اوست از همسفر شدن با رؤسای جمهور دوره های گذشته به اقصی نقاط استان تا جماعتی که به واسطه ارتکاب جرم به دلیل فقر در فرهنگ و معیشت مجازات شدند؛ از اعزام به افغانستان پس از خروج نیرو های شوروی سابق برای تهیه خبر و گزارش تا حضور در نمایشگاه های اختصاصی استان در دیگر کشور ها و ... صنعت نگار چند خاطره را که بیشتر در ذهن او مانده است برایمان نقل می کند: زمانی ستاد مبارزه با مواد مخدر در خیابان کفایی بود و برای تهیه گزارش همراه عکاس روزنامه می رفتیم و با قاچاقچیان مصاحبه می کردیم و درباره علت جرم و چرایی آن می پرسیدیم و بعد از مصاحبه به دفتر روزنامه بازمی گشتیم. یک روز که برای مصاحبه رفته بودم یکی از افراد که حکم مجازات او آمده بود از من خواست تا به جای مصاحبه برای او وصیت نامه بنویسم زمانی که درخواستش را شنیدم بسیار جا خوردم، اما قبول کردم، نوشتن وصیت نامه تمام شد، اما فکر و ذهن من درگیر شده بود و تا چند روز بعد حرف های او را در ذهنم مرور می کردم.

چون آن زمان روزنامه خراسان دردسترس مردم بوده و بسیاری از گزارش ها و پیگیری ها از طریق همین ارتباطات مردمی دنبال می شد مراجعه کننده ها به دفتر روزنامه نیز زیاد بود و مشکلات خود را با خبرنگاران در میان می گذاشتند. در حقیقت مردم هر جا می رفتند اگر مشکلشان برطرف نمی شد آخرین گزینه آن ها روزنامه خراسان بود و در عین درماندگی به دفتر روزنامه مراجعه می کردند تا شاید گرهی از مشکلشان باز شود. یکی از خاطرات صنعت نگار به همین موضوع بازمی گردد: یک روز پشت میز کار خود نشسته و در حال نوشتن خبری بودم که پیرمردی مقابل من نشست و خودش را معرفی کرد که راننده تاکسی است و مشکلات اقتصادی زیادی دارد.

به اینجا که می رسد مکث می کند انگار که دوباره خاطره همان روز برایش زنده شده و از مقابل چشمانش رژه می رود، بغضش را فرو می خورد و پی حرفش را این گونه می گیرد: پیرمرد از سختی های زندگی اش می گفت و از درآمدی که کفاف نمی دهد، گزارشی در این رابطه تهیه کردم و نوشتم تا شاید اثری در زندگی او داشته باشد، اما با شنیدن داستان زندگی او و مشکلاتش، همچنین دیدن اشکی که روی گونه های یک مرد ریخته بود، تا چند روز فکرم درگیر بود و تصویر او از جلو چشمانم محو نمی شد.

سوژه خبری که فراموش نمی شود
صنعت نگار هنوز هم بعد از گذشت این همه سال، چهره آن پیرمرد را به یاد دارد. مانند بسیاری از خبرنگاران که سوژه های خبری خود را با گذر زمان فراموش نمی کنند افرادی که چشم امیدشان به قلم خبرنگاران است تا گره از کار آن ها بازکنند، اما گاهی همین قلم هم نمی تواند کاری از پیش ببرد.

سفر به خارج از کشور و تهیه گزارش یکی دیگر از تجربه های خبرنگاری اوست: حدود 10 روز بعد از اینکه ارتش شوروی سابق کشور افغانستان را ترک کرد یک گروه از بچه های خبرنگار برای تهیه خبر به هرات رفتند من نیز از روزنامه خراسان یک هفته برای تهیه خبر و گزارش میدانی به همراه مرحوم حسن اسلامی، عکاس دوست داشتنی روزنامه، راهی این کشور شدم با وجود سختی و مشقتی که برای تهیه خبر داشتیم، اما جزو خاطرات خوب من به شمار می رود، مردم این کشور بسیار مهربان و مهمان نواز بودند.

با افراد زیادی گفتگو کرده است از شخصیت های سیاسی و اجتماعی چهره گرفته تا مردم عادی؛ او که در برنامه های خبری مانند سخنرانی مقام معظم رهبری و رئیس جمهور های مختلف حضور داشته و همچنین در بازدید و جلسات کمیساریا و سفرای خارجی بوده است، خاطرنشان می کند: تمام اخبار برای خبرنگار جذاب است، اما رسالت خبرنگار چیز دیگری است او نباید به اخبار بال و پر بدهد، باید واقعیت ها را همان طور که هست بازگو کند یعنی به دنبال بازخورد مناسب خبر خود باشد.

یکی دیگر از خاطرات او مربوط به کودکی است که در مدرسه تنبیه شده بود: تماسی از سوی والدین کودک با روزنامه گرفته شد و خبر تنبیه فرزندشان در مدرسه را دادند و بسیار شاکی بودند، مابه محل مدرسه رفتیم و موضوع را کدخدامنشی حل کردیم، اما گزارش را نیز در روزنامه به نوعی منتشر کردیم که این کار ها تکرار نشود.

توانایی و قلم یک خبرنگار را بسیار اثربخش می داند و نگاه خبرنگار به موضوع را امری مهم بیان می کند و می گوید: دید و نظر خبرنگار بسیار مهم است، او می تواند افکار عمومی را در جهت مثبت مدیریت کند مانند اطلاع رسانی ها و آگاهی بخشی هایی که برای شیوع بیماری کرونا انجام شد.

همچنین یکی از مشکلات امروز جامعه خبرنگاری را نبود سواد رسانه ای می داند. اینکه به دلیل زیاد شدن پایگاه ها و کانال های خبری تعداد افرادی که به آن ها خبرنگار گفته می شود زیاد شده با وجودی که برخی از این افراد حداقل سواد رسانه ای یا اطلاعات کافی را ندارند: خبرنگاری و کار خبر نیاز به خلاقیت در تهیه و تنظیم خبر و اطلاعات عمومی دارد در غیر این صورت خبرنگار در رویارویی با متولیان جامعه قادر به احقاق حقوق شهروندان نخواهد بود و نمی توان به صرف علاقه وارد این حرفه شد بلکه باید علاوه بر علاقه خبرنگار برای بالا بردن دانش و آگاهی خود درباره موضوعات مختلف تلاش کند.

استرس همراه خبرنگار
صنعت نگار با بیان اینکه وقتی خودتان را به عنوان خبرنگار معرفی می کنید از بیرون برای افراد جذاب است، اما چالش های آن و سختی هایی که کار خبرنگاری را دارد شاید بسیاری درک نکنند، می گوید: استرس شغلی یکی از مصائب اصلی این حرفه است و خبرنگار بابت هر مطلبی که می نویسد بار حقوقی به دوش دارد و باید در قبال آن پاسخ گو باشد بنابراین استرس همواره با خبرنگاران همراه است، چون نمی تواند در مقابل موضوعات جامعه سکوت کند و دم نزند.

او با نقل خاطره ای در این رابطه بیان می کند: به خاطر دارم برای نوشتن برخی اخبار شب تا صبح خواب به چشمانم نمی آمد و با فکر اینکه روز بعد ممکن است چه واکنشی به این خبر از سوی مسئولان وجود داشته باشد، فکرم درگیر بود، چون آن زمان هیچ کس حامی خبرنگار نبود که بخواهد از او دفاع کند و اگر اتفاقی رخ می داد تمام بار مسئولیت آن بر دوش فردی که خبر را تهیه کرده بود قرار داشت.

تهدید شدن خبرنگار یک چیز معمولی برای اوست به طوری که جزئی از کارش محسوب می شود: نگاه خبرنگار به جامعه باید منتقدانه و در عین حال منصفانه باشد به نظر من خبرنگار پل ارتباطی میان جامعه و حاکمیت است، از یک سو مطالبات و نیاز های جامعه را اطلاع رسانی می کند و در مقابل، دیدگاه های مدیران و مسئولان را در اختیار عموم قرار می دهد. وظیفه ای که اگر به خوبی، سریع و شفاف انجام شود گره گشای بسیاری از چالش ها و نارسایی ها خواهد بود.

او ادامه می دهد: دغدغه های یک خبرنگار جدای از دغدغه های مردم نیست و همین شیوه رفتار، قداست حرفه خبرنگاری را چند برابر کرده است و با وجود مسائل و مشکلاتی که خبرنگار در حرفه خود متحمل می شود مانند اینکه ساعت کاری مشخصی ندارد و همین موضوع در زندگی شخصی و خانواده تأثیر می گذارد و از طرفی تمام روز های تعطیل مثل عاشورا یا روز سیزده فروردین و ... را باید سرکار حاضر باشد تا روز بعد روزنامه در اختیار مردم باشد، باز هم تمام این مشکلات شخصی و... را به جان می خرد، چون علاقه مند به حل مشکلات و دغدغه های مردم است.

صنعت نگار بیان می کند: کار خبرنگار در گذشته بسیار سخت تر بود، چون امکانات کم بود حقوق و دستمزد نیز بسیار کم بود زمانی که مشغول به کار شدم ماهانه 3 هزار تومان حقوق می گرفتم و باید با این مبلغ زندگی را اداره می کردم شاید بتوان گفت حداقل حقوق و نبود امنیت شغلی یکی از اصلی ترین چالش های این حرفه است.

جایگاه روزنامه
با ورود فضای مجازی و پایگاه های خبری که با سرعت بیشتری اخبار را بارگذاری می کنند تعداد خواننده های روزنامه ها و مشترکان کاهش پیدا کرده است زمانی که در ارتباط با این موضوع از او سؤال می کنیم، جواب می دهد: نشریات کاغذی و فضای مجازی هر کدام ویژگی و خصوصیات خاص خود را دارد با این حال به سبب گرفتاری ها و مشکلات عدیده که زاییده زندگی ماشینی محسوب می شود نمودار رغبت عمومی به سمت کانال ها و پایگاه های اطلاع رسانی مجازی میل کرده است البته لازم است خوانندگان قدیمی روزنامه ها را از این امر مستثنا کرد.

وی با اشاره به اینکه در کشور های پیشرفته هنوز هم برخی روزنامه ها تا 3 میلیون تیراژ دارند، بیان می کند: روزنامه سند است و سال ها بعد نیز به عنوان مدرک باقی می ماند، در صورتی که خبر در فضای مجازی شاید سال بعد از آن مدرکی وجود نداشته باشد، از طرفی افرادی که قدیمی ترند هنوز روزنامه می خوانند، من نیز روزنامه را ترجیح می دهم. شما الان می توانید اولین روزنامه خراسان که چاپ شده را ببینید پس روزنامه از جایگاه و ارزش بالاتری نسبت به شبکه های خبری برخوردار است هرچند تعداد مشترکان آن ها کم شده باشد.

حرفه ای که از آن نمی توان دل کند
علاقه خبرنگاران به این حرفه باعث می شود تا خیلی راحت از کنار مسائل عبور نکنند به عنوان مثال به خاطر دارم ساعت کاری ام تمام شده بود و تقریبا هفت شب بود که به خانه بازمی گشتم در مسیر موضوعی را دیدم که برای تهیه خبر مناسب بود همان موقع دوباره به روزنامه بازگشتم و مطلب را تنظیم و برای چاپ فرستادم.

بار ها در 23 سال سابقه کاری اش به او پیشنهاد های مختلف کاری داده می شود، اما رسالت و علاقه او به این حرفه باعث می شود تا شغل های دیگر را قبول نکند: خبرنگاری که با این حرفه انس می گیرد بعد از یک مدت دیگر نمی تواند از کارش دل بکند و تمام سختی ها و مشکلات را به جان می خرد و پاداش او همان لبخندی است که با پیگیری یک گزارش بر روی لبان مردم نقش می بندد و همان باز کردن گرهی از مشکلات همشهریان و هم وطنانش است.

با وجود علاقه ای که به حرفه خبرنگاری دارد و بعد از بازنشستگی نیز به صورت خبرنگار آزاد فعالیت می کند، اما می گوید اگر به عقب بازگردد این حرفه را انتخاب نخواهد کرد: خبرنگاری حرفه ای با جایگاه اجتماعی بالاست، اما استرس شغلی آن به اندازه ای زیاد است که گاهی برخی افراد را دچار بیماری می کند و همین استرس مداوم شاید دلیلی باشد که اگر به سال ها قبل بازگردم شاید مانند پدرم شغل آزاد را برگزینم یا در حرفه دیگری مشغول به کار شوم.

صنعت نگار در ارتباط با اینکه اگر امروز نیز در روزنامه مشغول به کار بود چه سوژه ای را انتخاب می کرد، بیان می کند: سوژه برای تهیه خبر و گزارش بسیار زیاد است و این سوژه به نگاه خبرنگار بازمی گردد، اما اگر قرار بود مطلبی بنویسم به مشکلات روز می پرداختم.

نباید نگاه درآمدزایی داشت
وی توصیه اش به تازه کاران عرصه رسانه این است: خبرنگاران جوان هم اگر با هدف کسب درآمد زیاد وارد این حرفه می شوند بهتر است تا دیر نشده مسیر زندگی خود را تغییر دهند، زیرا این حرفه برای آنان درآمدزا نخواهد بود، اما اگر به حل مشکلات مردم علاقه دارند این هدف را در این شغل می توانند دنبال کنند.

بیشتر سرویس اقتصادی کار کرده است و سپس گزارش های اجتماعی مانند حوزه خانواده و کودک. صنعت نگار یکی از شیرین ترین مطالبی را که نوشته است مربوط به گزارش روان شناسی رنگ ها می داند که برای خودش نیز جالب بوده است.
صنعت نگار حدود 24 سال در حرفه خبرنگاری فعالیت رسمی داشته و به سبب سخت و زیان آور بودن این حرفه، سال 88 و در سن 47 سالگی بازنشسته شده و عملا ارتباط کاری او با روزنامه خراسان به طور کامل قطع شده، ولی از سال 89 تاکنون به عنوان خبرنگار آزاد فعالیت می کند.

لینک خبر :‌ شهرآٰرا نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

گروه فرهنگ و هنر – هنوز یک هفته نمی گذرد که از سختی های خبرنگاری گفتیم. از اینکه تبریک نمی خواهیم. گفتیم خبرنگار حامی ندارد. از بسته شدن روزنامه شهروند نوشتیم و حالا خبر توقیف یک روزنامه را می شنویم...
هر سال در روز خبرنگار پیام های تبریکی است که از سوی مسئولان برای خبرنگاران فرستاده می شود. مصاحبه های گوناگونی صورت می گیرد و وعده های حمایت بسیاری داده می شود. وعده هایی که دیگر خبرنگاران می دانند که قرار نیست هیچ کدام شان محقق شود.
تعطیلی یک روزنامه
حدودا یک هفته پیش از روز خبرنگار، خبرهایی مبنی بر بسته شدن روزنامه شهروند از دل تحریریه این روزنامه شنیده می شد. گویا مسئولان این روزنامه تصمیم بر آن گرفتند تا انتشار نسخه کاغذی را متوقف کرده و شهروند را به صورت آنلاین منتشر کنند. رامیز قلی نژاد که به تازگی جای خود را در مدیریت روزنامه شهروند به اسماعیل رمضانی داده است، در گفت وگویی درباره آنلاین منتشر شدن این روزنامه گفت: روزنامه شهروند ، روزنامه ای کامل اجتماعی و بدون گرایش های تند سیاسی بود؛ اما دوستان در دوره مدیریت جدید هلال احمر از ابتدا این موضوع را مطرح می کردند که اصلا چرا هلال احمر باید روزنامه داشته باشد؟ در مراحل بعدی نیز نکات دیگری از قبیل اینکه میزان هزینه های روزنامه در طول سال زیاد و حدود 10 میلیارد است و باید برای این موضوع راهکاری اندیشیده شود را مطرح کردند. البته با اصلاحاتی که در این مدت انجام دادیم، متوجه شدم اصلا اینچنین نیست و ما سالانه حدود 5 میلیارد تومان هزینه داریم که نصف این مبلغ را از هلال احمر دریافت می کنیم.
او ادامه داد: در ابتدا تصور ما این بود که صرفاً قرار است شیوه انتشار تغییر کند. در نتیجه با توجه به اینکه کاغذ در وضعیت خوبی قرار ندارد و با در نظر گرفتن فراگیری کرونا، با آنلاین شدن روزنامه شهروند همراهی کردم. اما بعد متوجه شدم که منظور از آنلاین شدن، تغییر در شیوه انتشار نیست، بلکه تغییر روزنامه شهروند به یک پایگاه خبری است که بیشتر اخبار مربوط به هلال احمر را منعکس کند. بنابراین معنی این اقدام این بود که ما یک رسانه تاثیرگذار را در حوزه اجتماعی از دست بدهیم و تعدادی از دوستانی که در روزنامه فعالیت می کنند نیز باید از کار بی کار شوند.
قلی نژاد با بیان اینکه در این دوره توانستیم هزینه ها را حدود 30 درصد کاهش بدهیم، درباره نیروهایی که در دوران مدیریتش تعدیل شدند نیز توضیح داد: در مجموع اصلاً باور ندارم که تمام کارهایی که در حوزه تعدیل نیرو صورت گرفت، اقدامات درستی بوده است. ممکن است این تصمیمات با اشتباهاتی نیز همراه بوده باشد. همچنین تلاش کردم در این مدت میزان درآمد روزنامه از آگهی ها افزایش پیدا کند و درنهایت درآمدها در حوزه آگهی حدود 3 برابر افزایش پیدا کرد. از نظر محتوایی نیز در روزنامه تغییراتی ایجاد شد و بیشتر به سمت موضوعات و معضلات اجتماعی تغییر کرد.
قلی نژاد خاطرنشان کرد: به هر حال دوستان باور داشتند که این روزنامه نباید ادامه پیدا کند و من واقعاً منتقد این اقدام بودم، چراکه باور داشتم که روزنامه شهروند رسانه تاثیرگذاری در حوزه اجتماعی است و این اقدام می تواند منجر به بی کار شدن تعدادی از روزنامه نگاران شود. الان که از روزنامه بیرون آمده ام نیز امیدوارم تدبیری اتخاذ شود که این افراد آسیب نبینند. در حکم آقای رمضانی که جایگزین بنده شده و دوباره سرپرستی روزنامه را برعهده گرفته اند، تاکید شده است که در کمتر از یک ماه شهروند باید به صورت آنلاین منتشر شود.
پس از این مصاحبه، 33 عضو از تحریریه روزنامه شهروند در نامه ای به رئیس و هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران خواستار واکنش به تعطیلی کاغذی این روزنامه شدند. در بخشی از این نامه آمده است که ما، اعضای تحریریه روزنامه شهروند، هرچه در توان داشتیم به کار بستیم تا شهروند را، در مقام رسانه ای که در اندیشه رفع فقر و نابرابری است، زنده نگه داریم. اما برآیند تمامی اتفاقات و اظهارنظرهای مسئولان هلال احمر به ما نشان داد که اراده ای بر حفظ این رسانه از سوی آنان وجود ندارد.
در بخش پایانی این نامه نیز عنوان شده است که مرگ یک رسانه فقط به بیکاریِ روزنامه نگاران نخواهد انجامید. حذف صدای یک رسانه، آثار عمیقی بر جامعه و قدرت گرفتن رسانه های غیررسمی خواهد داشت که این را کارشناسان بارها هشدار داده اند .
حالا نامه ای منتشر شده که نشان می دهد مسئولان این روزنامه در پی نامه برخی از اعضای تحریریه از خبرنگارانش می خواهد تا به صورت کتبی اعلام کنند که حاضرند در روزنامه کار کنند یا خیر و کیست که نداند چنین تعهدنامه هایی به معنی سلب حق اعتراض است؟!
توقیف یک روزنامه
از سوی دیگر روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه روزنامه جهان صنعت توقیف شده است. گویا دلیل این توقیف، انتشار گزارشی در صفحه جامعه این روزنامه با عنوان به آماری دولتی اعتماد نیست است. این گزارش در گفت وگو با محمدرضا محبوب فر منتشر شده که او به عنوان یکی از اعضای ستاد مقابله با کرونا معرفی شده است. محمدرضا سعدی، مدیرمسئول روزنامه جهان صنعت دراین باره گفت: روز یکشنبه (19 مردادماه) گزارشی در صفحه 14 درباره کرونا کار شد که منجر به توقیف روزنامه توسط هیئت نظارت بر مطبوعات شد. حکم هنوز نیامده است و این موضوع به صورت تلفنی به ما اعلام شد. به ما گفته شد که طبق مواد 4،8 و 11 از ماده 6 قانون مطبوعات و ماده یک ستاد ملی کرونا روزنامه توقیف است. در این مطلب با آقای محمدرضا محبوب فر گفت وگو کرده بودیم. به هر حال این هم عیدی مطبوعات و خبرنگاران بوده است.
روز گذشته، کیانوش جهان پور، مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت، در واکنش به این گفت وگو طی توئیتی، فرد مصاحبه شونده را شیرین عقل خوانده و عضویت او در ستاد ملی مقابله با کرونا را تکذیب کرده است. حال اینکه در روزهای گذشته رسانه های دیگری نیز با محبوب فر تحت همین عنوان گفت وگو کرده بودند. گرچه گفته می شود محبوب فر، دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری است اما باشگاه خبرنگاران با فردی با همین نام تحت عنوان عضو انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ملی ایران گفت وگو کرده است. در این میان این پرسش مطرح می شود که در صورتی که این فرد چنین سمتی ندارد، چرا وزارت بهداشت و نهادهای مرتبط پیش از این درباره مصاحبه های این فرد با رسانه های دیگر واکنشی نشان ندادند؟ آیا درمورد مصاحبه افراد پیرامون موضوع مهمی مانند سلامت، وزارتخانه مذکور نباید حساسیت بیشتری نشان بدهد؟ البته بدون شک رسانه ها نیز باید پیش از هر گفت وگویی درباره سمت فرد مصاحبه شونده اعتبارسنجی کنند اما این دوگانگی چیزی از مسئولیت دو طرف در مورد موضوعی که با سلامت مردم گره خورده کم نمی کند.
به هر حال روز خبرنگار امسال هم گذشت و ما باز دوباره و دوباره دانستیم که ما خبرنگاران تنهاییم و شعارهای حمایت از ما همیشه در حد همان شعارها باقی خواهند ماند.

ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:

لینک خبر :‌ روزنامه ابتکار
بی بی سی فارسی که طی هفته های اخیر بارها به خاطر غرض ورزی و اشتباهاتش مورد انتقاد قرار گرفته، این بار نیز به شکلی غیرحرفه ای، اقدام به تحریف سخنان آیات عظام درباره عزاداری در ماه محرم نمود!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : شهدای ایران

رو در روی هم قرار دادن عزاداری محرم با بهداشت و مقابله با کرونا، یکی از راهبردهای شبکه ها و رسانه های فارسی زبان بیگانه است. این درحالی است که رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم رعایت دستورالعمل های بهداشتی در محرم، حجت را بر همه تمام کردند و این توصیه، با استقبال هیئت ها و مداحان و آیات عظام مواجه شد. با این حال، بی بی سی فارسی همچنان در پی تحریف واقعیت است و این بار به تقطیع و تلخیص سخنان آیات عظام درباره برگزاری عزاداری در ماه محرم پرداخته است. این رسانه انگلیسی، در صفحه مجازی خودش، صحبت های کارشناسان و مسئولان عرصه بهداشت را کنار سخنان برخی از آیات عظام و مداحان اهل بیت قرار داد تا این گونه به مخاطب خودش القا کند که این دو گروه، دو طیف متضاد هستند و چهره های مذهبی و هیئتی، با دستورات بهداشتی مقابله می کنند! در این میان، بی بی سی فارسی برای القای این پیام، به بازتاب سخنان آیت الله علم الهدی و آیت الله مکارم شیرازی درباره برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای کربلا پرداخته، اما به شکلی کاملاً غیرحرفه ای و البته غیراخلاقی، بخش هایی از بیانات ایشان در تأکید بر لزوم رعایت پروتکل های بهداشتی را سانسور کرده است، و فقط بخشی که به بزرگداشت محرم اشاره شده را برجسته کرده است! این نوع خبرسازی، آن قدر آشکار است که هر کس به متن اصلی سخنان مراجعه کند، می بیند که آنچه بی بی سی فارسی از سخنان این دو چهره دینی بازتاب داده، کاملاً در تعارض با بیانات ایشان است. چون آنها، در بیانات خودشان هم بر لزوم بزرگداشت و تقدس آئین های عاشورایی پرداخته اند و هم بر رعایت دستورات بهداشتی، اما بی بی سی فقط بخش اول از صحبت های آنها را به نمایش گذاشته است!
گفتنی است، تلویزیون بی بی سی فارسی چند روز پیش نیز بدون ارائه هیچ سندی و با استفاده از یک کارشناس قلابی و بدون نام و نشان، مدعی شد که آمار مبتلایان به کرونا در ایران 20 برابر آمار رسمی است! برخی از کاربران فضای مجازی در واکنش به این ادعا، بی بی سی فارسی را دست انداختند و نوشتند که اگر آمار این رسانه انگلیسی واقعی باشد، الان باید تعداد مرگ و میر ناشی از کرونا در ایران از تعداد شهدای جنگ تحمیلی آن هم طی هشت سال هم بالاتر رفته بود!
بی بی سی فارسی برای توجیه گاف خود، فردی را به عنوان منبع خبر و یکی از اعضای ستاد ملی کرونا معرفی کرد که فرد مذکور نه تنها عضو این ستاد نیست، بلکه هیچ ارتباطی هم با حوزه پزشکی و بهداشتی ندارد!

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تهران- ایرنا- معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار ایجاد جریان رسانه ای هدفمند برای پوشش برنامه های ماه محرم و مقابله با جریان تقابلی دشمن در این زمینه شد.

امروز (سه شنبه) در نشست ستاد ملی پیگیری های ویژه محرم، گفت: تلاش های کادر درمان، سندی بر اثبات ماهیت فداکاری جمهوری اسلامی و آنچه ما با آن مواجه ایم یک جریان تقابلی محسوب می شود که همیشه در مقابل نظام بوده است.
وی با بیان این که همواره چهار لایه در برابر نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، گفت: یکی از اثبات ناکارآمدی نظام، سوء مدیریت، فساد و چهارم تبعیض که این چهار لایه در هر مناسبتی به نظام وارد می شود.
مدیرعامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی، افزود: در پنج کشور اتاق خبرهای 24 ساعته وجود دارد که وظیفه آنها تولید اطلاعات از مواد اولیه داخل کشور و تبدیل آن به فرآورده های متعدد خبری است تا باورپذیر شوند و آن را به کشور برگردانند.

به گفته وی آنها معتقدند هر اقدام مثبتی که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام داده باید به دوگانگی تبدیل و به ضعف و تقابل منتهی شده و حتی اگر نتیجه آن مثبت بوده باید به نتیجه منفی تبدیل شود.
خدادی اضافه کرد: موجی که به نظام و وزارت بهداشت وارد شد در واقع اثبات کرد ما با دو جریان کرونا و لایه های تقابلی دشمن جنگیده ایم، بنابراین به عنوان مجموعه رسانه های کشور وظیفه خود دانستیم پشت سر وزارت بهداشت حرکت کنیم.

این فعال رسانه ای ادامه داد: در جریان محرم و اربعین هر سال شاهد یک جریان تقابلی هستیم که بستر را برای دوگانه سازی فراهم می کند و امثال این فضا کاملاً باز است، یعنی هر جا قرائت واحد از موضوع داشتیم به اجماع تبدیل شده و خروجی آن با موفقیت همراه بوده است.

به عنوان مثال برای مقابله با شیوع ویروس کرونا در سیزده به در بدون اعلام جریمه از مردم خواستیم بیرون نیایند و در این نمونه ها موفق بودیم. در ماه محرم نیز به یک قرائت واحد نیاز داریم که آن نیز به یک منبع واحد نیاز دارد، این منبع باید از مرجع خود صادر شده و استمرار داشته باشد یعنی باید استمرار اطلاعات داشته باشیم و ستاد ویژه محرم باید یک سخنگو داشته باشد.

معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صدور اطلاعیه های مستمر بر مبنای اطلاعات دسته بندی و تنظیم شده را خواستار شد و افزود: وقتی یک دستورالعمل 15 صفحه ای را منتشر می کنیم خوراکی برای کسی می شود که از آن سو استفاده می کند، چون قسمتی از آن را منتشر و از ارائه بقیه آن خودداری می کند.
خدادی با اشاره به جریان های تقابلی ماه محرم افزود: مجموعه جریان های سیاسی معاند از هم اکنون کار خود را شروع کرده اند و قرار است در زمینه هایی مانند شبهات یعنی اطلاعات دوپهلو، ابهامات یا اطلاعات ناقص، القائات یعنی جریان هایی که از بیرون به داخل القا می شود و شایعات فعالیت کنند.
خدادی افزود: نوع پوشش این مناسبت ها نیاز به هماهنگی دارد و ما یک شیوه نامه تنظیم کرده ایم و بیش از همه نیاز به این داریم که جریان رسانه ای برای پوشش اینده به صورت هدفمند باشد و آماده پاسخگویی باشیم. یعنی خنثی سازی جریان القایی را به صورت آنلاین داشته باشیم.

در نشست پیگیری های ستاد ملی محرم در جمع خبرنگاران، حجج اسلام سید سعید عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، محمد جواد حاج علی اکبری رئیس شورای ائمه جمعه، رستمی نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها، مصطفی جلالی معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و محمد خدادی حاضر بودند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
خدادی: ما در مورد موشک هم اشتباه کردیم و همین ماجرا هم به دلیل ضعف اطلاع رسانی بود. یک، اینکه ما فکر می کنیم اطلاع رسانی تخصص نیست، دو اینکه فکر می کنیم اگر تکذیب کنیم، کار تمام می شود؛ اینها اشتباه است. علاوه بر این ما بلد نیستیم که چگونه ابعاد موضوع را باز کنیم و این کار خطیر را می دهیم به دست کسی که نمی تواند مساله را به زبان ساده و قابل فهم بیان کند. در مواجهه ای که با این گونه اخبار داریم، نحوه بیان ما نقص دارد، زمان بیان ما نقص دارد و می گذاریم هر کس، هر چه که خواست بگوید، بعد حرف خودمان را می زنیم. ببینید شایعه به دلیل نداشتن اطلاعات شکل می گیرد؛ شبهه از اطلاعات دوپهلو، ابهام از اطلاعات ناقص.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

کلیدملی : مرگ 23 پناهجوی افغان در هریرود و مرگ سه مهاجر افغان در یزد در بهار سال جاری به عرصه تاخت و تاز دو قطب رسانه ها بدل شد. از یک سو تیر اتهام می بارید و از سویی دیگر سپر تکذیبیه بالا گرفته می شد. اما این دوقطبی صرفا در مورد مرگ دلخراش همسایگان ما مطرح نشد، حضور افغانستانی ها در ایران سابقه بسیاری دارد؛ حالا نسل سوم و چهارم مهاجران افغانستانی در ایران زندگی می کنند در ایران به دنیا آمده اند و حتی یک بار هم به افغانستان سفر نکرده اند، اما آنها نیز هنوز در اقلیت مهاجران دسته بندی می شوند و هنوز هم برای دریافت شناسنامه، به رغم قانون مصوب دولت، دست و پا می زنند. ماجرای خودسوزی پسر استاد مایل هروی در ماه های گذشته و اعطای تابعیت ایرانی به این استادی که بیش از 40 سال ساکن این خاک بوده است، پس از قتل جورج فلوید در امریکا، این سوال را برای مخاطبان و کاربران شبکه های اجتماعی به وجود آورد که هرکدام از ما در مواجهه با همسایگان افغانی، چقدر تبعیض به خرج می دهیم و چه نگاهی به آنها داریم. محمد خدادی نه تنها در قالب مسوولیت فعلی اش، بلکه به پشتوانه سوابق قبلی اش نیز در گفت وگو با اعتماد به بررسی وضعیت پوشش رسانه ای مسائل افغانستان در ایران می پردازد. خدادی که در دفتر معاونت مطبوعاتی پذیرای پرسش های اعتماد است، برای پاسخگویی نه تنها به سوابقش در مدیریت بخش فرهنگی، تبلیغی، پشتیبانی و ستادی در ستاد مرکزی سپاه پاسداران و ستاد کل نیروهای مسلح، بلکه به مسوولیت هایش در دفتر ایرنا در دهلی نو و هم مدیریت کل اخبار بین الملل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران استناد می کند و می گوید: متهم ردیف اول جریان اطلاع رسانی بود. خدادی اما به رغم تمام انتقادهایی که به نوع پوشش رسانه ای ایران دارد، وضعیت عملکرد دولت را در قبال حضور افغانستانی ها قابل قبول می داند، البته نه با نمره 18 یا 19، علت اصلی این نمره قبولی به زعم خدادی، جریان رسانه ای سومی است که تلاش دارد با انتشار اخبار منفی دید ایرانی ها و افغانستانی ها را نسبت به هم مخدوش کند، اما این اخبار چندان منطبق بر واقعیت نیستند. معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی می گوید: ما بر اساس تقاضا عرضه نمی کنیم، عرضه می کنیم و می گوییم که خب حالا تقاضا شود. اگر قرار بود بر اساس تقاضا روزنامه منتشر کنیم، آن وقت می گفتیم که خب، مثلا دو میلیون افغانی ساکن تهران داریم، اگر 10 درصد، حتی یک درصد آنها روزنامه ای مختص مسائل افغانستانی ها بخرند، می شود تیراژ بالاترین روزنامه ما. ما فقط بنگاه داریم.

* شما تجربه کار رسانه ای در پاکستان و هندوستان را دارید و با فضای رسانه ای آنجا به عنوان یک خبرنگار آشنا هستید. اخیرا نیز در مقام معاونت مطبوعاتی کشور، میزبان هیات رسانه ای افغانستان بودید. از آن زمانی که شما چه به عنوان یک خبرنگار و چه به عنوان دیپلمات در پاکستان و هندوستان زندگی و کار می کردید تاکنون، رویکرد رسانه های ایران، هندوستان و پاکستان را نسبت به بازنمایی روابط فی مابین با افغانستان چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این بازنمایی طی سال های گذشته تغییر کرده است؟

اولا باید این پیش فرض را در نظر داشته باشیم که افغانستان و پاکستان همواره قربانی قدرت های بزرگ بوده اند؛ قدرت هایی که خواسته اند به نوعی از این کشورها به عنوان یک خاک و یک سرزمین استفاده یک جانبه ببرند. به همین دلیل است که در دولت افغانستان، رخدادها چندان از خاستگاه مردمی نبوده است. بهره برداری از این سرزمین و از این مردم برای منافع کشورهای دیگر بوده است، چه آن زمان که شوروی سابق به افغانستان حمله کرد، چه زمان حضور طالبان و چه زمان حمله امریکا به افغانستان. نه به عنوان یک ایرانی، بلکه به عنوان فردی که در منطقه زندگی کرده است می گویم که ایران هیچ وقت این نگاه را به افغانستان نداشته است. این ادعا قابل اثبات هم هست. البته در این رابطه فراز و نشیب نیز داشته ایم، اما ما تنها کشوری هستیم که 16 دیپلمات ما را در این کشور کشتند، اما یک موشک به افغانستان شلیک نکردیم و وارد جنگ با افغانستان نشدیم. چنین اقدامی در دنیا بی سابقه بود. این مساله بازمی گردد به عمق استراتژیک ما نسبت به افغانستان. کافی است کوچک ترین پرس و جویی از اطرافیان خود داشته باشید تا ببینید هر ایرانی با یک افغانستانی رفاقت دارد و اقلا شماره یک افغانستانی در گوشی همراه هر ایرانی پیدا می شود. در بسیاری از موارد افغانستانی ها بیش از ایرانی ها قابل اعتماد هستند، کلید خانه ها و مراکز تجاری به دست افغانستانی ها سپرده می شود. از طرفی دیگر می توان ردی از این ارتباط فرهنگی و قومی را در پاکستان و هندوستان نیز دید. خاطرم هست در پاکستان، رییس هواپیمایی این کشور آقایی بود به نام آقای کرمانی. چنین روابطی مبنی بر اعتماد را میان مردم این منطقه می توان دید.

* این فضا را در پاکستان و هندوستان نسبت به افغانستان چگونه ارزیابی می کنید؟

این مساله کمی نسبت به ایران متفاوت است و قرابت تاریخی افغانستانی ها با پاکستانی ها مثلا در نوع ارتباط پشتون ها و پیشاوری ها ظرافت های خاص خود را دارد. در پاکستان نیز شرایط متفاوت است و آن مرزی که ما در ذهن داریم، میان مردم وجود ندارد. برای این مساله باید رابطه مردم با مردم و رابطه حکومت با حکومت را جدا کنیم. در هند نیز شرایط به همین شکل است. چهار سال در هند زندگی کردم، میان مردم آنجا صحبتی از هندو یا مسلمان بودن نیست. چنین تفاوت هایی میان مردم دیده و حس نمی شود. خاطرم هست در یکی از خانه ها، یک سو همسایه سیک داشتیم، سویی دیگر همسایه مسیحی و هندو و هیچ مشکلی در همسایگی دیده نمی شد. ببینید در هندوستان عاشورا تعطیل رسمی است، نخست وزیر هندوستان به مناسبت این روز پیام منتشر می کند. در پاکستان سرود ملی جز یک واژه اردو، بقیه تماما به فارسی است. ما در منطقه ای با این ظرفیت و طبیعت زندگی می کنیم و این ویژگی ها که گفتم به عقبه فرهنگی ما باز می گردد و قبال تغییر و دگرگونی نیست. می توان این تصویر را مخدوش کرد، اما نمی توان آن را از بین برد. اختلاف اقوام مختلف در این منطقه با یکدیگر نیز شبیه دعوای خواهر و برادر است. چنین ظرفیتی در منطقه ما از طبیعت و فطرت است، نه از انتخاب. برای ذات است و به عقبه فرهنگی باز می گردد و قابل تغییر نیست. می توان تصویر آن را تغییر داد، اما این رابطه، شبیه رابطه خواهر و برادری است. خواهر و برادر قهر می کنند اما قهر آنها بسیار متفاوت از قهر دو افراد عادی است. طبیعتا در دو سه دهه گذشته توجه اسراییلی ها، امریکایی ها و غربی ها به دلیل معادلات ژئوپولتیک منطقه، به آسیای غربی و خاورمیانه جلب شده است. این توجه هم با هدف منافع اقتصادی، استفاده از این بازار و دسترسی به منابع بالا رفته است. جنگ در افغانستان به این دلیل صورت گرفت که شوروی می خواست به آب های گرم دسترسی پیدا کند. غربی ها چنین نمی خواستند، نهایت خواسته آنها اقتصاد است. در این میان اما افرادی که در این منطقه زندگی می کنند، قربانی هستند. ما رفتار خود را در مورد افغانستان در امتحان های زیادی ثابت کرده ایم. البته این رفتار در برهه هایی بالا و پایین داشته است اما با این حال ما امتحان خود را پس داده ایم. برای مثال افغانستانی ها بسیار راحت تر از هندوستان به امکانات پزشکی ایران دسترسی دارند، نظافت امکانات ما بالاتر است، تجهیزات بهتری داریم و از لحاظ زبانی و بعد مسافت نیز به نفع افغانستانی هاست. منتها ما در روابط مان با افغانستان، به مرور زمان با مانعی برخورد کردیم و آن موادمخدر بود. هندوستان مثل ما مسیر قاچاق موادمخدر به اروپا نیست. ما مجبوریم به این دلیل محدودیت هایی ایجاد کنیم. از طرفی دیگر جریان تروریستی در افغانستان فعال است و ما هم امنیت داریم؛ این می شود مانع دوم. مانع سوم شرایطی است که با مدل های مختلف به ما تحمیل کرده اند. همین ناآرامی و بی ثباتی و هرج و مرجی که امریکا در افغانستان ایجاد کرده هزینه اینها گردن ما بوده است، اما ما چنین هزینه هایی را گردن افغانستان نینداخته ایم. هندوستان به مردم خود نیز سرویس نمی دهد، چه برسد به مهاجران افغانی! با این حال خدمات بهداشتی برای افغانستانی ها در ایران با سوبسیدهای درمانی حساب می شود.

* این جریان رسانه ای سوم که پیش تر به آن اشاره کرده بودید، صرفا منحصر به روابط ایران و افغانستان است و ردپای آن را نمی توان مثلا در روابط بین افغانستان و هند یافت؟

به موازات جریان های سیاسی امنیتی، جریان جدیدی رسانه ای داریم که در مورد افغانستان در دو لبه کار می کند. در لایه اول به این سو می گویند که چرا پول تان را خرج افغانی ها می کنید و در لایه دوم به آن سو می گویند که اینها پدر شما را در می آورند. با معاون وزیر خارجه افغانستان صحبت می کردم و به او می گفتم که ما در ایران به مخالفان شما ظرفیت تصویری نداده ایم، تاکنون مجوز نداده ایم که علیه شما بنویسند، اما شما چنین اجازه ای می دهید. شما چهار میلیون افغانی در ایران دارید. چهار میلیون ضریب خطایش چقدر می شود؟ اصلا ایرانی باشند، ما جرم و جنایت افغانستانی ها را هم در ایران پررنگ نکردیم. بله این رابطه بین ما و عراق هم بود و شاهد جریان رسانه ای سوم بودیم و عین همین ماکت بود. از یک سو به عراقی ها می گفتند که ایرانی ها به عراق سفر و مزاحمت اخلاقی ایجاد می کنند، از آن سو هم به ایرانی ها می گفتند که عراقی های به ایران سفر می کنند و مزاحمت اخلاقی به وجود می آورند. اینکه کسی برای کشور دیگری رسانه ایجاد و هزینه کند چه منظوری می تواند داشته باشد؟

* این بخش از صحبت های شما جای تامل دارد، اما یک سوی دیگری نیز هست. برای مثال بعد از جریان اعتراضی که به قتل جورج فلوید در فضای مجازی رخ داد، کاربران فارسی زبان شروع کردند و از نگاه های تبعیض آمیز به اتباع افغانستانی نوشتند و تلاش کردند نشان دهند که چگونه می توان این نگاه ها را زدود. اما این کنش ها به فضای رسانه های کشور راه نیافت. این در حالی است که از سوی دیگر، بعد از نشر خبر مرگ افغانی ها در افغان کشی، عموما اولین خبری که از مراجع رسمی منتشر می شود، تکذیبیه است. با این حال افکار عمومی تاثیر می گیرند و از مرگ یا مفقود شدن افغانستانی ها در ایران متاثر می شوند.

در این دو حادثه مقصر و متهم ردیف اول جریان اطلاع رسانی بود. ما در ساز و کار اطلاع رسانی دچار دو بحران هستیم. یک اینکه جریان اطلاع رسانی به عنوان تخصص در کشور ما به رسمیت شناخته نشده است و ما هنوز در مواجهه با اخبار، صادقانه و واقع بینانه افکار عمومی را مدیریت نمی کنیم. حالا چه برسد به اینکه خطا نکرده باشی و به یک تکذیبیه بسنده کنی و فکر کنی که همه این تکذیبیه را می پذیرند. حالا وای به حال اینکه افرادی باشند که با ذره بین دنبال ما باشند و فضای آنها، فضای ایجاد شک، تردید و شبهه باشد. سوال من از رسانه های فارسی زبان که خارج از ایران نشسته اند، این است که آیا آنها هیچ نقطه مثبتی در ایران نمی بینند؟ هیچ روشنی و هیچ شکوفایی نمی بینند؟ من در جریان شیوع کرونا توییت کردم که شما با حکومت ایران مشکل دارید، درست، اما مردم ایران را رها کنید و اینقدر مردم ایران را مضطرب نکنید. من انتظار ندارم که عربستان با هزینه خود رسانه بسازد و از دولت ایران حمایت کند. اما ما هم باید عرضه داشته باشیم و از پس خودمان بربیاییم. انتظار ندارم که ایرانی هایی که آنجا کار می کنند، برای ما کار کنند. انتخاب کرده اند که برای آنها کار کنند، خودشان می دانند و اعتقادات شان. اما در جریان کار حرفه ای اقلا خودمان بفهمیم که در چه شرایطی قرار داریم. چه کسی گفته است که ما در این کشور فساد، تبعیض، سوءمدیریت و ناکارآمدی نداریم؟ چه کسی گفته است که ما در کشور مشکل نداریم؟ مگر می شود جامعه ای در دنیا باشد که این چهار لایه در آن نباشد؟ تا بشر زنده است، فساد، تبعیض، سوءمدیریت و ناکارآمدی هم هست. ما باید کفه ترازو را ببینیم، ببینیم که آیا فساد در ایران سنگینی می کند یا در کشورهای دیگر.

بله این قیاس هم مسائلی را روشن خواهد کرد، اما طی یک سال گذشته اتفاق هایی در کشور، مثل گران شدن بنزین و سقوط هواپیمای اوکراینی رخ داد که در وهله اول، عدم اطلاع رسانی صحیح اعتماد مردم و دولت را بسیار خدشه دار کرد.

بله؛ ما در مورد موشک هم اشتباه کردیم و همین ماجرا هم به دلیل ضعف اطلاع رسانی بود. یک، اینکه ما فکر می کنیم اطلاع رسانی تخصص نیست، دو اینکه فکر می کنیم اگر تکذیب کنیم، کار تمام می شود؛ اینها اشتباه است. علاوه بر این ما بلد نیستیم که چگونه ابعاد موضوع را باز کنیم و این کار خطیر را می دهیم به دست کسی که نمی تواند مساله را به زبان ساده و قابل فهم بیان کند. در مواجهه ای که با این گونه اخبار داریم، نحوه بیان ما نقص دارد، زمان بیان ما نقص دارد و می گذاریم هر کس، هر چه که خواست بگوید، بعد حرف خودمان را می زنیم. ببینید شایعه به دلیل نداشتن اطلاعات شکل می گیرد؛ شبهه از اطلاعات دوپهلو، ابهام از اطلاعات ناقص. وقتی مخاطبان را اقناع نکنیم، طبیعی است که بعدا شاهد انتشار شایعه و اخبار کذب باشیم.

بله ولی در برخی موارد، مثل زیست افغانستانی ها در ایران، مشکلات و چالش های شان، اقلا در رسانه های رسمی چیزی جز چنین تکذیبیه هایی نمی بینیم...

ببینید ما آماج حملات و تکرار حملات و سوژه حملات به صورت گسترده هستیم. حالا که مساله اول کشور مبارزه با کروناست اما این مساله نیز بی تاثیر نیست که رسانه های ما در تاثیرگذاری چندان توانا نیستند.

* علت این ناتوانی را احیانا از خط قرمزها نمی دانید؟

خیر، نداشتن مهارت در تولید اطلاعات علت اصلی است. رسانه های ما استاد پوشش هستند، نه استاد سوژه پردازی.

* فکر نمی کنید که در برخی سوژه پردازی ها به آزادی بیان نیز نیاز داریم؟

من باورم این است که در ایران محدودیت بیان نیست. چرا نیست؟ چون فقط در یک لایه امنیتی، محدودیت داریم. در سوژه پردازی در مورد سیل که محدودیت نداریم. با این حال بگردید و ببینید که چند نفر رفتند و عکس گرفتند. در مورد مسائل اجتماعی که محدودیت نداریم؛ وقتی که داستان گورخواب ها مطرح شد، چه کسی جلوی خبرنگار و رسانه را گرفت؟ در حوزه اجتماعی که بدتر از گورخواب نداریم. چند نفر بازداشت شدند سر این موضوع؟ چند روزنامه توقیف شد و چند نفر زندان رفتند؟ ما حس آزادی بیان را به پرستیژ تبدیل کرده ایم، والا از طرف من معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد و از طرف من این صحبت را بشنوید که در یک سال گذشته، قبل از چاپ یک مطلب، هیچ حقی را برای کنترل رسانه ها پیش از انتشار به خود نداده ایم. به هیچ رسانه ای نمی توانیم بگوییم این را بنویس یا آن را ننویس. ببینید به چند رسانه در سال گذشته ابلاغ کردیم که مطلبی حذف شود یا خیر.

* بله اما نظارت های بعد از چاپ و ابلاغیه ها که قطع نشده است...

بله، به این دلیل که انتشار برخی از مطالب حتی در امریکا و اسراییل و عربستان هم می تواند از لحاظ حقوقی مشکل ایجاد کند. ما فقط توصیه می کنیم و توصیه مان هم مثل توصیه پلیس است. اگر لازم باشد در جلسه ها به عنوان روزنامه نگار با مسوولان رسانه ها صحبت می کنم، اما چیزی ابلاغ نمی کنم. ابلاغ برای من معنی ندارد، قانونا هم نمی توانم ابلاغ کنم. به چه کسی می توانیم بگوییم چه چیزی را بنویس و چه چیزی را ننویس؟ اگر در روزنامه ننویسد، در توییتر خودش که می نویسد، توییتر را می توان بست؟ اصلا ببندید چه می شود؟ ما با دنیای جدیدی مواجه هستیم که هیچ ربطی به گذشته ندارد. دنیای متفاوتی است؛ بعد اینکه جریان اطلاعات به محل نشر اطلاعات نیست، به موضوع بستگی دارد. در دنیای جدید، گوینده اطلاعات فقط یک نفر نیست، همه می گویند. ببینید رسانه های فارسی زبان خارج از ایران لااقل 20 سال در مورد حاج قاسم سلیمانی تبلیغ منفی کردند و در مورد حضور ایران در سوریه و لبنان نوشتند. در این 20 سال مردم هم آنها را دیدند و هم حاج قاسم را. اما واکنش به شهادت قاسم سلیمانی تقاضای دولت از مردم نبود. مردم به دستور حکومت به خیابان نیامدند. با فرمان نیامدند با انتخاب آمدند. کسی هست که در دنیا نسبت به واکنش مردم به شهادت حاج قاسم شوکه نباشد؟ من فکر کنم که به روح حاج قاسم هم شوک وارد شده باشد و اگر خودش زنده بود، این حجم از حضور مردم باورش نمی شد. این بحث اقناع است، اینکه خبر به تنهایی قدرت ندارد. واقعیت به خبر می چربد. در کوتاه مدتی می توان انسانی را اغوا کرد، اما دلیل نمی شود چون حرفی را آن رسانه ها بگویند، حتما مردم باور کنند. این قدرت اقناع است و اگر محتوا با واقعیت نسبت داشته باشد، شراکت و باورپذیری می آورد. اعتراض هم طبیعی است.

* شما به اقناع اشاره کردید، اما در مورد حضور افغانستانی ها در ایران، از لایه های مختلف حکومتی می شنویم که با حضور افغانستانی های در ایران مخالف هستند، می گویند که کارگران افغانی شغل جوانان ایرانی را می برند، همین لایحه اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی هنوز هم دست انداز دارند، فکر نمی کنید در لایه ای خود مسوولان هم باید اقناع شوند؟

من فکر نمی کنم کسی به افغانستانی ها به این چشم نگاه کند. این مساله در یک لایه فردی است و در یک لایه دیگر حکومتی و باید ببینیم جو غالب چیست. در مورد حضور افغانستانی ها در ایران هم با جرم و جنایت مواجهیم و هم سرمایه آنها. اگر افغانی ها برای لایه حکومتی سرمایه ای نداشتند، حتما تاکنون حضور آنها ملغی شده بود.

بسیار خب آقای خدادی، اگر در لایه حکومتی هم پذیرفته شده است که حضور افغانستانی ها در ایران می تواند به منزله یک سرمایه لحاظ شود، چرا نوع اطلاع رسانی و پوشش خبری حضور آنها در ایران به مرحله اقناع دو سویه نمی رسد؟ اگر این اقناع صورت بگیرد مثلا مردم همسایه به جای اینکه هزینه کنند و با قاچاقچی وارد کشور شوند، از مجاری قانونی می آیند و همین نحوه ورودشان هم برای کشور تولید هزینه و اعتبار می کند.

توجه داشته باشید که در موضوع افغانستان ما با چند لایه مواجهیم؛ تروریسم، گروگان گیری، مواد مخدر. اما به این نکته هم دقت کنید که برای همکاری ملزوماتی مورد نیاز است. یک زمانی هست که می گوییم دو کشور در دو سوی مرز با هم هماهنگ هستند، اما همین حالا و به دلیل شیوع کرونا، پاسگاه های مرزی در سمت افغانستان جمع شده اند. خب در این حالت چه همکاری می توان کرد؟ از طرفی دیگر از مرز سیستان و بلوچستان موادمخدر وارد می شود و پدر مردم را در می آورد، قتل و جنایت هم هست، نمی توان فقط یک سو را دید و این مسائل را ندید.

* اما در برخی از این مسائل نیز خود ایرانی ها حضور دارند؛ برای مثال و به رغم تمام سختگیری ها، افغانستانی ها با مشارکت ایرانی های قاچاق بر و افغان کش، به صورت غیرقانونی وارد کشور می شوند و تخمین زده می شود که تعداد آنها سالانه به 400 تا 500 هزار افغانستانی هم برسد. بالاخره تعاملی هم در این میان وجود دارد و افغانستانی ها با مشارکت ایرانی ها وارد کشور می شوند.

دلیلش این است که آن سو یاری نداریم. به مراسم سالانه اربعین نگاه کنید، هر سال چند میلیون نفر را جابه جا می کنیم، چرا؟ چون آن سوی مرز عراق هماهنگ است اما برای افغانستان چنین نیست. بخشی دست طالبان است، بخشی دست نیروهای امریکایی و بخش هایی هم مشخص نیست دست کدام نیرو است؟ علی رغم این مشکلات، ما آموزش رایگان برای 450 هزار کودک افغانی فراهم کرده ایم، در دوره شیوع کرونا تمام سوبسیدها برای آنها نیز تامین می شد، اما برای اتباع عمانی دلاری بود. ما آنها را به رسمیت شناخته ایم، به آنها هویت داده ایم و هویت شان را تقویت کرده ایم. دلیل هم این است که آنها مردم خوبی هستند، اگر جامعه ما از حضور افغانستانی ها احساس خوبی نداشت، چنین نمی شد. ما از زندگی مشترک با افغانستانی ها نتیجه های خوبی گرفته ایم.

* اما آیا ایرانی ها از نحوه برخورد حکومت با افغانستانی ها اقناع شده اند؟ اقناع شده اند که این زیست مشترک با کمترین تبعیض نسبت به آنها جاری است؟

کسی نمی تواند پاسخ این سوال را بدهد.

*بسیار خب، اگر نگاه کلی داشته باشیم یا یک نظرسنجی عمومی باشد، فکر می کنید وزنه به کدام سمت سنگینی می کند؟ رفتار با تبعیض یا بدون تبعیض؟

به نظر من مردم چنین فکری ندارند چون اگر این فکر را داشتند، واکنش نشان می دادند.

دقیقا؛ واکنش نشان دادند، هم نسبت به کشته شدن افغانستانی ها در ایران، هم نسبت به وضعیت آموزشی کودکان افغانستانی در ایران، هم نسبت به زنانی که طبق قانون باید بتوانند برای کودکان خود شناسنامه بگیرند اما هنوز بعد از چند ماه از تصویب قانون با اما و اگرهای ادارات شهرستان ها مواجهند.

بله، می دانم. اما جامعه ما آنقدری که فکر می کنید به این مسائل واکنش نشان نمی دهد. اگر به آنها بود که ظرف شش ماه این حکومت را تمام کرده بودند. اگر به آن نگاه بیرونی بود، آنها هر شش ماه یک بار فاتحه این حکومت را می خوانند، هر چه هم که ما بگوییم، آنها عکس نشان می دهند، ما بگوییم 5 هزار کشته داشتیم آنها می گویند، 50 هزارتا بودند، ما بگوییم 20 نفر، آنها می گویند 2 نفر.

*منظور من واکنش خود مردمی است که داخل ایران زندگی می کنند نه لزوما رسانه های فارسی زبان خارج از کشور...

این مساله فقط در مورد ما صادق نیست، البته که کمتر کشوری مثل ما چنین در معرض هجوم رسانه های خارجی قرار دارد. از طرفی دیگر هم، آنقدر که ما رسانه داریم، کشورهای دیگر رسانه ندارند. اما بالاخره در این مدت چند اتفاقی رخ داد که از دست ما در رفت و آن شبکه های اجتماعی هستند. در این موارد، شبکه های اجتماعی جایی اغواگری می کنند و جایی ضد خود تبدیل می شوند، منظور خود شبکه ها نیست، منظورم محتوای الغایی آنهاست. قبول دارم که ما در بحث اطلاع رسانی نواقصی داریم، اما کشورهای دیگر هم از شبکه های اجتماعی عقب مانده اند. امریکا را ببینید، بالاترین تجهیزات اطلاع رسانی را دارد اما نتوانست مردم را در مورد قتل جورج فلوید اقناع کند، در صورتی که باید اقناع می کرد. پس این طور نیست که اگر بالاترین دانش و تجهیزات را هم که داشته باشید بتوانید بر موضوعی غلبه کنید. خود رفتار اگر درست باشد، مردم قانع می شوند. در مورد عملکرد ما هم هر جایی که درست رفتار کردیم مردم قانع شدند. مثلا در مورد کرونا مردم به دولت، به زیرساخت ها به کادر بهداشت و درمان نمره قبولی می دهند. کسی هست که بگوید در ایران در این دوران نان و آب مردم تامین نشد؟ ماسک مردم تامین نشد؟

بله، حداقل ها تامین شدند اما انتقادهای بسیار زیادی هم نسبت به عملکرد دولت در دوران شیوع کرونا، خصوصا درمورد نحوه انتشار آمار روزانه و پروتکل های سختگیرانه وجود دارد.

طبیعی است؛ نباید کم باشد چون کرونا موضوع کمی نیست. اگر به 40 واحد انتقاد شود و 60 واحد باقی پذیرفته شود یعنی نمره قبولی. در شیوع کرونا، هم غافلگیری طبیعی بود و هم فشار سنگین روی دولت. دولت اما توانست در کمترین زمان ممکن بیشترین سرویس را ارایه دهد، جنازه ای در کوچه نماند، ماسک، شوینده و کالاهای اساسی تامین شدند. بعضی از ابعاد این همه گیری ناشناخته است، من هم نمی دانم چه باید کرد؛ در کل دنیا هم نمی دانند. همه بر اساس حدس و گمان پیش می روند. شما باید در هر موضوعی معدل بگیرید، اگر معدل نمره قابل قبول باشد، رفوزه نخواهید شد.

* قبولی با نمره 12 یا قبولی با 18 و 19؟

در کرونا نمی توان 18 گرفت؛ اگر خودت بخواهی به کار خودت نمره بدهی، می شود مثل عربستان، نمره قبولی بالایی هم می دهی، باید ببینی چه کسی به چه کسی نمره می دهد. نه فرانسه، نه ایتالیا، نه سوئد و نه امریکا در کرونا نمره 18 نگرفته اند. چرا ما باید انتظار نمره 18 داشته باشیم؟ انتظارش هم نیست. کرونا غافلگیرکننده است و انتظاری از 18 گرفتن دولت هم نداریم.

شما بارها به اقناع اشاره کردید اما یک توانایی دیگر رسانه، جریان سازی است. در مورد حضور افغانستانی ها در ایران، توییتر فارسی توانست این جریان سازی را ایجاد کند، به کاربران کمک کند تا یک بار دیگر رفتارشان را نسبت به هم زیستان افغان شان بازنگری کنند. اما چرا این جریان سازی را در خبرگزاری های رسمی دولت نمی بینیم؟ آیا رسانه های ما توانسته اند با جریان سازی، نگاه امنیتی به حضور افغانستانی ها در ایران را تعدیل و آن را به نگاه انسانی بدل کنند؟

رسانه های ما متاسفانه دو بحران دارند، یک، بحران مهارت است؛ رسانه های ما تولید اطلاعات نمی کنند. رسانه های ما در تولید اطلاعات، بیشتر دنبال نقل اطلاعات هستند. مشکل دوم رسانه های ما، تمرکزشان بر پوشش رخدادهاست، رسانه های ما سوژه یابی نمی کنند و به همین دلیل، پرداختن به اخبار خارجی از جمله افغانستان از دغدغه های رسانه های ما نیست. زمانی که در پاکستان مشغول کار بودم، به مدت 20 روز، زلزله بم تیتر اول روزنامه های پاکستان بود، آنها به مسائل منطقه هم اهمیت می دادند، اما برای روزنامه های ما، اولویت فقط مسائلی است که در تهران رخ می دهد. به همین دلیل سوژه پردازی در ایران قالب محدودی به خود گرفته است. رسانه های ما می خواهند در کوتاه ترین زمان، با حداقل هزینه کار را ببندند. چرا دیگر سرمقاله های روزنامه های ما خواندنی نیستند؟ در حالی که در گذشته، آقای مهاجرانی در روزنامه اطلاعات سرمقاله می نوشتند و یک هفته می شد آن سرمقاله را خواند؟ یک اینکه روزنامه های ما تخصصی کار نمی کنند، دو اینکه سطح ورودشان به مسائل به اندازه بند انگشت است. پرداختن تخصصی به مسائل را روزنامه های ما دنبال نمی کنند. ما اصولا خبرنگار تخصصی نداریم، خبرنگاری که روی سوژه خاصی متمرکز شود و مسائل آن را دنبال کند. همین حالا بسیاری از رسانه های تراز اول دنیا خبرنگار متخصص در امور ایران دارند. تصور رسانه داران ما این است که تمام بخش های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی را در روزنامه های خود منتشر کنند و به تمام مسائل با عمقی سطحی بپردازند. این می شود اقیانوسی به اندازه یک بند انگشت، نه می توان در آن راه رفت، نه می توان در آن شنا کرد، نه می توان در آن کشتی راند و نه حتی ماهی گرفت، حتی در آن نمی توان هندوانه ای انداخت. نه اینکه رسانه های ما چنین چیزی را نخواهند، آنها نقشه راه ندارند. علاوه بر آن، اشکالی که ما در جریان رسانه ای در کشور داریم، در عرضه و تقاضاست. ما بر اساس تقاضا عرضه نمی کنیم، عرضه می کنیم و می گوییم که خوب حالا تقاضا شود. اگر قرار بود بر اساس تقاضا روزنامه منتشر کنیم، آن وقت می گفتیم که خب، مثلا دو میلیون افغانی ساکن تهران داریم، اگر 10 درصد، حتی یک درصد آنها روزنامه ای مختص مسائل افغانستانی ها بخرند، می شود تیراژ بالاترین روزنامه ما. ما فقط بنگاه داریم، از داشتن چیزی لذت می بریم نه از استفاده کردن از آن. لذت می بریم که رسانه داشته باشیم، نه اینکه از وجود آن استفاده کنیم.

اگر بخواهید درصد بگیرید، چند درصد از رسانه های کشور را اثرگذار می دانید؟

اگر کار حرفه ای کنند، اثرگذار خواهند بود. اثرگذاری ارتباطی با آزادی بیان ندارد. قبول که در برخی موارد ما مشکلاتی با آزادی بیان داریم، اما در بسیاری از کشورهای دنیا هم در طرح مسائل امنیتی آزادی بیانی نیست.

این سوال را در مقام فعلی شما، بلکه با توجه به سابقه شما به عنوان یک دیپلمات طرح می شود. برخی از مسائل امنیتی نیستند، امنیتی می شوند. برای مثال ساختن یک بیمارستان در مرز برای جذب گردشگر افغانستانی مساله امنیتی نیست، اما همین مساله نیز پیگیری نمی شود. مسوول اینجاست که اگر شخصی سلامت خود را مدیون این مرز باشد، آن وقت در اقدامات خرابکارانه خود نیز تعلل می کند، یا اگر وابستگی اقتصادی باشد، مثلا تاجران درجه یک افغانستان در ایران حضور داشته باشند، آن وقت به قول شما خرابکاری کمتری در آن مقصد صورت می گیرد. چقدر حکومت ایران می تواند با تمرکز بر گردشگری سلامت رابطه خود را با افغانستان تنظیم کند؟

گردشگری سلامت ایران برای کل همسایگان ظرفیت دارد، حتی برای اروپایی ها هم ظرفیت دارد. مشکل اول مصائبی است که به دلیل تحریم های بین المللی داریم، پول به راحتی وارد کشور نمی شود، نه فقط پول، خریدن زیرساخت ها، کالا و سایر مسائل به راحتی گذشته نیست. دوم اینکه همچنان مشکلات امنیتی داریم. اگر بخواهید در مرز ایران و افغانستان بیمارستان بسازید، اول باید چند گارد محافظتی به کار بگیرید تا شبانه بیمارستان تخریب نشود. این چند مساله باعث شده است که عملا هر گونه فعالیت و احداث هر زیرساختی در این مرز تحت الشعاع قرار بگیرد. در فضای عادی که می توان برای این مسائل برنامه ریخت. کدام آدم عاقلی هست که چنین چیزی را نخواهد؟ یا امنیت نیست یا نمی گذارند امنیت در این منطقه تامین شود.

بالاخره در همین منطقه سالانه چند هزار افغانستانی به صورت غیرقانونی وارد کشور می شوند، در حالی که می توان همین افراد را با سازوکار قانونی وارد کرد و این هزینه به خزانه دولت واریز شود.

اگر بخواهید برای این رقم بستر قانونی فراهم کنید، به تجهیزات نیاز دارید که تجهیزات کمی نیست.

آنها نیز کم هزینه نمی کنند، هر نفر اقلا پنج یا شش میلیون تومان به افغان کش می دهد، از محل همین درآمد می توان آن مسیر را هم توسعه داد.

ببینید کشور ما همزمان با مسائل بسیار زیادی مواجه است؛ در 30 جبهه می جنگد و این مسائل تمرکز زیادی می خواهد. حالا هدف دشمن، ایجاد هرج و مرج در ایران است و نه تغییر رژیم، حالا شما در این وضعیت به من معاون مطبوعاتی بگویید که چرا مهارت روزنامه نگاری را تقویت نکرده اید؟ در این وضعیت که نمی شود. در مرز نیز ماجرا همین است، درگیری مرزی داریم، کمبود زیرساخت داریم، به موازات آن شرایط تحریم را داریم، به موازات آن بحران معیشت و کالای اساسی داریم. بالاخره باید تمرکزی باشد تا بتوان چنین طرح هایی را اجرا کرد، اما فعلا، خیر، نیست.

خدادی: کمتر کشوری مثل ما چنین در معرض هجوم رسانه های خارجی قرار دارد. از طرفی دیگر هم، آنقدر که ما رسانه داریم، کشورهای دیگر رسانه ندارند. اما بالاخره در این مدت چند اتفاقی رخ داد که از دست ما در رفت و آن شبکه های اجتماعی هستند. در این موارد، شبکه های اجتماعی جایی اغواگری می کنند و جایی ضد خود تبدیل می شوند، منظور خود شبکه ها نیست، منظورم محتوای الغایی آنهاست. قبول دارم که ما در بحث اطلاع رسانی نواقصی داریم، اما کشورهای دیگر هم از شبکه های اجتماعی عقب مانده اند. امریکا را ببینید، بالاترین تجهیزات اطلاع رسانی را دارد اما نتوانست مردم را در مورد قتل جورج فلوید اقناع کند، در صورتی که باید اقناع می کرد.

لینک خبر :‌ هفته نامه کلید ملی
یک حقوقدان نوشت: پیشنهاد می شود دولت تشریفات و آیین رسیدگی مناسبی برای هیات نظارت تصویب کند تا رسانه ها بتوانند از عدالت و انصاف کافی در حفظ امنیت خود استفاده کنند. توقیف رسانه ها نه تنها کمکی به فضای رسانه ای کشور نمی کند بلکه از اسباب گسترده تر شدن آشفتگی های فضای ملی رسانه ای است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : جماران

اعتمادآنلاین| کامبیز نوروزی، حقوقدان در یادداشتی درباره حقوق مطبوعات نوشت: بعد از 36 سال از عمر قانون مطبوعات ایران موضوع توقیف رسانه های هنوز از بحث انگیزترین موضوعات حقوق رسانه ها در ایران بوده است. اصلاحیه سال 79 قانون مطبوعات اختیارات هیات نظارت بر مطبوعات برای توقیف رسانه ها را به شدت افزایش داد تا هیات بتواند به تشخیص خود و بدون هر تشریفاتی رسانه ای را توقیف کند. براساس تبصره ماده 12 در صورت تخلف رسانه از یکی از بندهای دوازده گانه ماده 6 قانون مطبوعات، به استثنای بندهای 3 و 4، هیات نظارت بر مطبوعات می تواند نشریه را توقیف کند. همچنین هیات نظارت می تواند در صورت تخلف نشریه از چند بند ماده 7 نیز دستور توقیف نشریه را بدهد. علاوه بر اینها، تعطیلی نشریه حداکثر تا یک سال، یکی از مجازات هایی است که دادگاه ها می توانند طبق ماده 35 به آن رای بدهند. یکی دیگر از مواردی که ممکن است یک نشریه توقیف شود مربوط است به تبصره 2 ماده 5 که براساس آن رسانه ها موظف به رعایت مصوبات شورای عالی امنیت ملی اند و عدم رعایت این مصوبات موجب حداکثر 2 ماه توقیف است. از نکات مهم قابل ذکر در مورد این تبصره این است که مصوبات شورای عالی امنیت ملی یعنی آن چیزی که در جلسه رسمی شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسیده است ولی معمولا رویه این بوده که نظرات و تصمیمات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را ملاک دانسته اند. روشن است که تصمیمات شورای عالی امنیت ملی متفاوت از نظرات دبیرخانه این شوراست. ماده 6 قانون مطبوعات، در 12بند حدود رسانه ها را بیان کرده است. عبارات این بندها اغلب بسیار مبهم، کشدار و نامشخصند. قانون باید روشن و صریح و مشخص باشد. این ابهام دست مجریان را باز می گذارد تا هرزمان که مایل بودند، با تفسیر و نگاه خود به فوریت و سرعت با توقیف مانع از انتشار رسانه بشوند.

گرایش قانونگذار و نظام اجرایی کشور، به آن است که بتوانند به سهولت مانع از انتشار یک نشریه شوند. این مقررات و این شیوه اجرایی حداقل با سه حق اساسی رسانه ها در تضاد است که عبارتند از حق انتشار آزاد، حق استمرار انتشار و حق امنیت حرفه ای. اما در مورد مقررات توقیف رسانه ها توسط هیات نظارت مطبوعات و شیوه اجرای آن چند نقد بنیادین حقوقی وجود دارد که دو موردش را می خوانیم. نخست اینکه اختیارات هیات نظارت برای توقیف مطبوعات تماما در زمره مواردی است که رسانه ای مرتکب یکی از عنوان های ماده 6 بشود که همگی عنوان های مجرمانه اند مانند اشاعه فحشا و تشویق افراد به اقدام علیه امنیت ملی، توهین، نشر اکاذیب، افترا و... از طرفی تشخیص جرم فقط در صلاحیت مرجع قضایی است و بس. تا زمانی که در مرجع قضایی صالح جرمی تشخیص داده نشده است، نمی توان کسی را از حقش محروم کرد. هیات نظارت بر مطبوعات مطلقا مرجع قضایی نیست و حضور یک قاضی به نمایندگی از قوه قضاییه شأن قضایی به هیات نمی دهد. با این حال هیات نظارت بر مطبوعات بدون آنکه صلاحیت قضایی برای تشخیص جرم داشته باشد، می تواند رسانه را مثلا به ادعای نشر اکاذیب یا گزارش خلاف واقع یا افترا یا.... توقیف کند. به عبارت خلاصه در حالی که هنوز جرمی تشخیص داده نشده است، رسانه از حق انتشار محروم می شود. چنین مقرراتی خلاف آشکار اصول حقوق اساسی ملت است. دوم آنکه در تصمیمات هیات نظارت بر مطبوعات برای توقیف یک رسانه، ذینفع یعنی صاحب امتیاز و مدیر مسوول از یکی از مهم ترین حق های اساسی ملت یعنی حق دفاع محروم است. هیات نظارت بدون حضور آنها پرونده را می بیند، تصمیمش را می گیرد و اجرا می کند. این در حالی است که حتی در کوچک ترین مسائل قضایی، افراد حق دفاع دارند. این نقص بزرگی است. هیات نظارت برای توقیف یک نشریه، آیین رسیدگی ندارد. درست است که قانون در این مورد ساکت است اما اگر دولت که وزیر ارشاد آن رییس هیات نظارت و مسوول عملکرد هیات نظارت است (تبصره 5 ماده 10) توجه و دغدغه می داشت می توانست برای تصمیم هیات نظارت بر مطبوعات در خصوص توقیف تصویب نامه آیین رسیدگی بگذارد و در آن تشریفاتی از جمله امکان دفاع برای صاحبان امتیاز و مدیران مسوول مقرر کند تا رسانه ها بتوانند از حقوق خود دفاع کنند. نکته جالب این است که در تبصره ماده 12 هیات نظارت موظف به توقیف نیست، بلکه با توجه به کلمه می تواند در این تبصره، این هیات مختار به توقیف یا عدم توقیف است. پیشنهاد می شود دولت این نقص قدیمی را جبران کند و تشریفات و آیین رسیدگی مناسبی برای هیات نظارت تصویب کند تا رسانه ها بتوانند از عدالت و انصاف کافی در حفظ امنیت خود استفاده کنند. توقیف رسانه ها نه تنها کمکی به فضای رسانه ای کشور نمی کند بلکه از اسباب گسترده تر شدن آشفتگی های فضای ملی رسانه ای است.

منبع: روزنامه اعتماد

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ارزانی، طی ارتباط زنده تصویری با خانواده شهید مدافع حرم محسن حججی گفت: طرح ملی سه شنبه های تکریم در حال تبدیل شدن به یک سنت در مساجد کشور است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری آنا بلاغ مازندران

به گزارش ایسنا به نقل از ستاد ارتباطات رسانه ای (فهما)،هفتمین هفته از اجرای طرح ملی سه شنبه های تکریم، به عطر دیدار با خانواده شهید مدافع محسن حججی آغشته شد؛ این دیدار در محل یادمان شهدای شهرستان نجف آباد و با برقراری ارتباط زنده تصویری با دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب رضا ارزانی مشاور وزیر و رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور، محمدرضا سوقندی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور ایثارگران برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر ارزانی که طی ارتباط زنده تصویری با خانواده شهید محسن حججی سخن می گفت، با اشاره به اینکه هفتمین هفته از اجرای طرح ملی سه شنبه های تکریم را شاهد هستیم، اظهار کرد: این هفته مصادف با ایام شهادت آن شهید بزرگوار شد که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در وصف اش فرمودند : ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده به خاطر شهادت این جوان. شهید خیلی هستند؛ همه ی شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند لکن یک خصوصیتی در این جوان وجود داشته -خداوند هیچ وقت کارش بدون حکمت نیست- اخلاص این جوان و آن نیت پاک این جوان و به موقع حرکت کردن این جوان و نیاز جامعه به این جور شهادتی، این موجب شده که خدای متعال، نام این جوان شما را، شهید شما را، بلند کرد؛ بلندمرتبه کرد. کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که این جور خدای متعال او را در چشم همه عزیز کرده باشد. خداوند جوان شما را عزیز کرد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور ادامه داد: این اخلاص شهید حججی بود که او را بالا برد، به یاد می آورم که سال 1396 بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد وزارت خانه شده بود و دیدار با خانواده شهید حججی را جزو اولین برنامه های خود قرار داده و درمحل یادمان شهدای نجف آباد حضور یافت؛ سیل خروشان جمعیت موج می زد و مردم برای زیارت مضجع شریف این شهید بزرگوار آمده بودند.

وی ادامه داد: خداوند را شاکریم که در چهلمین سالگرد پاسداشت دفاع مقدس، طرح ملی سه شنبه های تکریم کلید خورده و در حال تبدیل شدن به یک سنت در مساجد است که هر سه شنبه وظیفه بدانیم که محضر خانواده شهدا برسیم، این در واقع وظیفه ماست و کمترین کاری است که در برابر این بزرگواران می توانیم انجام دهیم.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ارزانی با اشاره به جایگاه شهید و شهادت و ارتباط آن با عاقبت بخیری، گفت: شهدا برای رسیدن به قرب الهی شهادت را انتخاب کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

به گزارش خبرنگارخبرگزاری بسیج هرمزگان ، محفل صحیفه خوانی(از سری برنامه های جانبی دهمین کنگره بین المللی امام سجاد علیه السلام) با موضوع شهادت جلوه اعظم عاقبت بخیری با محوریت دعای یازدهم و هفتمین هفته از اجرای طرح ملی به همت کانون فرهنگی هنری فاطمه الزهرا(س) شهرستان رودان و با برقراری ارتباط زنده تصویری در بستر فضای مجازی و همزمان در جوار حرم مطهر حضرت معصومه(س) و منزل خانواده معظم شهیدان سید زین الدین و سید جمال نبوی در استان سمنان برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب ارزانی در این ویژه برنامه به نفسیر دعای یازدهم صحیفه سجادیه پرداخت و اظهار کرد: امام سجاد(ع) در این فراز به سه جایگاه و مرتبه دعا ازجمله ذکر، شکر و اطاعت اشاره می فرمایند.

وی با بیان اینکه ذکر در قلب، شکر با زبان و اطاعت توسط اعضا و جوارح صورت می پذیرد، افزود: ذکری که شرافت دارد، ذکر معبود بی همتاست و شکر با رستگاری رابطه مستقیم دارد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با پرداختن به تفسیر آخرین فراز این دعا، گفت: آن حضرت می فرماید خدایا پایان کار ما را توبه مقبوله قرار بده و این توبه ای است که با ندامت و پشیمانی همراه است و پس از آن معصیتی صورت نمی گیرد و این عاقبت بخیری است.

وی با اشاره به ویژگی کسانی که عاقبت بخیر می شوند، عنوان کرد: افرادی عاقبت بخیر شدند که راه رسیدن به قرب الهی را طی کردند و این ها کسانی هستند که در همه حال، جایگاه ویژه ای دارند که عالی ترین آن شهادت است که می تواند به وصال معبود نایل شود.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به معرفی طرح ملی سه شنبه های تکریم پرداخت و بیان کرد: این طرح ویژه اعضای کانون های فرهنگی هنری مساجد و به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس است.

وی افزود: تمام تلاش دست اندرکاران اجرای طرح این است که اعضای کانون های مساجد به ویژه جوانان روزهای سه شنبه هر هفته در محضر خانواده های معظم شهدا حضور یابند و با آرمان های والای شهیدان تجدید پیمان کنند.

رضا کمالی زرکانی ، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نیز در این ویژه برنامه گفت: استان هرمزگان در آستانه میزبانی از رخداد مهم فرهنگی معنوی کنگره بین المللی امام سجاد(ع) است که برگزاری محافل صحیفه خوانی که هر شب به نیت از یک شهید برگزار می شود از برنامه های جانبی آن است.

وی با بیان اینکه امام سجاد(ع)، اسوه مقاومت شعار کنگره امسال است، افزود: برپایی محافل صحیفه خوانی در بستر فضای مجازی جوانان را با معارف الهی امام سجاد(ع) آشنا می کند.

فرشید فلاح لاله زاری ، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان نیز ضمن قدردانی از اجرای طرح ملی سه شنبه های تکریم توسط کانون های فرهنگی هنری مساجگفت: خانواده معظم شهدا جایگاه ویژه ای نزد مردم ایران اسلامی دارند و اجرای این طرح توسط بچه های مسجد بسیار با اهمیت است.

در ابتدای این محفل، حاج حسن اسدالهی از مداحان حرم مطهر حضرت معصومه(س) از کنار مضجع شریف کریمه اهل بیت با صوتی خوش فرازهایی از دعای پنجم صحیفه سجادیه را قرائت خواهد کرد .

در پایان این ویژه برنامه که با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری و کارکنان این مجموعه در منزل خانواده معظم شهیدان سید زین الدین و سید جمال نبوی برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین دکتر ارزانی رئیس ستاد هماهنگی کانون های مساجد کشور در ارتباطی تصویری و زنده از این خانواده قدردانی کرد.

اضافه می شود؛ ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در شرایط کنونی که کرونا جهان را تحت تاثیر قرارداده است با بهره گیری از بستر فضای مجازی، برنامه های متنوعی را برای آحاد مردم به ویژه نوجوانان و جوانان عضو کانون های فرهنگی هنری تدارک دیده که شاخص ترین آنها طرح ملی سه شنبه های تکریم است.

گفتنی است؛ کنگره بین المللی امام سجاد(ع) از 9 سال پیش همه ساله به همت ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد هرمزگان و با همکاری ادارات و نهادها، موسسه فرهنگی اندیشه های اسلامی سجادیه و ستاد هماهنگی کانون های مساجد کشور 25 محرم همزمان سالروز شهادت سید الساجدین امام سجاد(ع) و با حضور اندیشمندان مسلمان و سایر ادیان در بندرعباس برگزار می شود

لینک خبر :‌ بسیج
یک کارشناس رسانه نوشت : نشریه ای که از سرمقاله، یادداشت، گزارش، خبر تولیدی، تیتر و عکس مبتنی بر اصول روزنامه نگاری تهی است و هزینه و زمانی برای زیبایی صفحات آن هم صرف نمی شود انتظار نیست بیشتر از همان 100 نسخه منتشر شود .
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری فارس

به گزارش گلستان ما ؛ ایرج رمضانی کارشناس رسانه استان گلستان : در همین راستا نشریات محلی وظیفه سنگین تری دارند به این دلیل که باید در حوزه بومی تمام اوضاع اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی را را رصد کرده و به فراخور، پیگیر رشد، ارتقای و اصلاح آن باشند، اگر رسانه های محلی بتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند، آن وقت نقش صدای مردم بودن خود را به بهترین وجه ایفا کرده اند.

نگاهی گذرا به نشریات محلی گلستان با دارا بودن حدود 70 نشریه مکتوب (بدون در نظر گرفتن نشریات دانشگاهی) از آینده روشنی برای ما حکایت نمی کند، این رسانه ها که در بدیهی ترین تعریف باید صدای مردم باشند متاسفانه به تریبون دستگاه های دولتی مبدل شده اند.

فارغ از تعداد بسیار اندکی نشریه که مطالب تولیدی دارند اما اغلب به جز کپی برداری مطلق از خبرگزاری ها و اخبار روابط عمومی، حرفی برای گفتن ندارند و اگر بدانید همین کپی برداری را هم به صورت حرفه ای انجام نداده و اصول روزنامه نگاری را رعایت نمی کنند، اوضاع بغرنج تری راتصور خواهید کرد. لذا با این مسیری که حوزه اطلاع رسانی نشریات در پیش گرفته است هیچگاه باعث رشد، توسعه و آگاهی نخواهد شد.

بررسی ها حاکی از آن است برخی نشریات صرفا برای ممانعت از لغو مجوز و دریافت یارانه دولتی که همه آنها کم و بیش از آن بهره مند هستند، مبادرت به انتشار می کنند. تا زمانی که این روند در حوزه روزنامه نگاری وجود دارد و به نشریه با عنوان محل درآمد و چاپ به هر قیمتی نگاه می کنند سیر نزولی این جایگاه همچنان ادامه خواهد داشت.

ناگفته پیداست رسانه هایی که بارها عوامل آن از نبود درآمد و به صرفه نبودن نگهداری نشریه گله مندند اما در اقدامی عجیب هشت و یا 16 صفحه ای چاپ می کنند و در این 16 صفحه یک گزارش تولیدی ندارند پس هدفی جز دلایل فوق باقی نمی ماند. این عمل زمانی غم انگیز تر می شود که بدانید حتی تعداد انگشت شمار روزنامه نگارانی هم که صاحب رسانه هستند و باید الگوی دیگران باشند هم گوی سبقت را در کپی برداری از دیگران ربوده اند.

اینکه برخی با شان و جایگاه خبرنگار چه کرده اند که روزنامه نگاران این قدر حد خود را به اندازه روابط عمومی ادارات پایین کشیده اند نیاز به واکاوی و تحلیل عمیق دارد و بد نیست در کنار همه نقدهایی که روزنامه نگاران دارند سوزنی هم به خود بزنند و دستاوردهای خودرا نیز ارزیابی کنند.

این خودارزیابی را مردم جامعه در صورت نارضایتی، باسکوت و گاهی با نخواندن و نخریدن و گاهی هم در گپ وگفت های دوستانه نشان می دهند.

عدم مطالعه گردانندگان نشریه در حوزه های عمومی و تخصصی، صفحه آرایی های ضعیف، نبود خط مشی و سیاستگذاری در رسانه متبوع، ناآگاهی برخی مدیران مسوول در حوزه روزنامه نگاری، عدم خلاقیت، دولتی بودن مطبوعات، تیترفروشی، عدم بکارگیری عکاس خبری و مهمتر از همه نداشتن تحلیل رویدادها و ضعف گزارش نویسی در نشریات به خوبی مشهود است.

نشریه ای که از سرمقاله، یادداشت، گزارش، خبر تولیدی، تیتر و عکس مبتنی بر اصول روزنامه نگاری تهی است و هزینه و زمانی برای زیبایی صفحات آن هم صرف نمی شود انتظار نیست بیشتر از همان 100 نسخه منتشر شود که اگر بشود به تمام درختانی که برای آن قطع شده اند و به تعداد جمعیت این سرزمین که در یارانه آن سهم دارند، مدیون است.

اگر انتظار داشته باشیم که رسانه های سراسری برای استان ها دغدغه داشته باشند توقع بیهوده ای است چرا که آنها وظایف و رسالت ملی خود را دارند ولی رسانه های محلی بر ضعف و کاستی های منطقه خود به خوبی آگاه هستند و وظیفه مسلم آنهاست که از مراجع مختلف مطالبات استان خود را پیگیری کنند.

روزنامه نگار با ویژگی ذاتی خود که منتقد بودن است و اساسی ترین رسالت خبرنگاری است باید قلم را به طرف کسانی نشانه بگیرد که در مسئولیت های حساس و تاثیرگذار و بیشتر از هر شخص یا نهاد دیگری جوانب زندگی مردم را در اختیار دارند و با چشمان ریزبین و قدرت تجزیه و تحلیل چراغ راه و راهنمای آنان بوده، نه اینکه مسوول پوشش خطاها و لغزش های ایشان باشند.

البته واضح و مبرهن است که روزنامه نگاران در بدترین شرایط مالی و معیشتی و شغلی قرار دارند و با وجود سختی حرفه، اغلب آنها فاقد بیمه، مسکن و حتی شغل دیگری هستند و با کمترین درآمد که حتی قادر به حرکت چرخ زندگی آنها نیست فعالیت می کنند ولی هیچ کدام از این عوامل دلیل بر این نیست که این عمل صرفا برای رفع تکلیف و در پایین ترین سطح کیفیت به سرانجام برسد.

آری باید بپذیریم که صدای مردم بودن سخت است و ممکن است تاوان و تبعاتی داشته باشد که از تحمل و توان خیلی از افراد خارج است اما چه بخواهیم و یا نخواهیم کسی که حرفه خبرنگاری را بر می گزیند باید خود را در سطح آسیب های این حرفه بالا ببرد وگرنه خیلی زود از این قطار پیاده می شود و یا متاسفانه در لباس خبرنگار اما بدور از شان و جایگاه آن در همان سطح باقی می ماند.

امید است این فعالان خستگی ناپذیر وبی ادعای حوزه اطلاع رسانی با وجود همه سختی ها همچنان در کنار مردم جامعه خود محکم و استوار بر بلندای آگاهی و رشد گام برداشته و در راستای اهداف و رسالت مطبوعاتی خویش ایفای نقش کنند.

انتهای پیام /

لینک خبر :‌ گلستان ما
گروه استان ها- برنامه تجلیل از خبرنگاران به صورت مجازی اما بدون امکان مشارکت خبرنگاران و بیان نظرات آنها در حالی به پایان رسید که مدیران و مسئولان تنها به دادن چند قول و عملی کردن تصمیماتی برای رفع مشکلات بسنده کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان ، وبینار گرامیداشت روز خبرنگار پیش از ظهر امروز به صورت مجازی از صفحۀ رسمی خانه مطبوعات اصفهان در حالی برگزار شد که مشکلات و مسائل همیشه همراه خبرنگاران در چند سال پیاپی دوباره مطرح شد.

اما نکته قابل توجه این نشست مجازی، برگزاری یک طرفه برنامه به نام تجلیل از خبرنگاران و به کام انعکاس خبری مسئولان بود که تنها مسائل و مشکلات خبرنگاران و همیشگی مجددا بازگو شد بدون اینکه خبرنگاران در این برنامه بتوانند مشارکت داشته باشند و نظرات خود را بیان کنند.

این نشست در سالن اجتماعات استانداری اصفهان با حضور مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان، رئیس علوم پزشکی اصفهان، رئیس خانه مطبوعات و رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان، معاون سیاسی، امنیتی استاندار و چند تن از مدیران و مسئولان مربوطه برگزار شد اما خبرنگاران در حالی به حضور در این جلسه برخط دعوت شدند که بخش نظرات بر روی آنها مسدود بود و عملا امکان بحث دوطرفه را سلب کرده بود مثل همه روزهای سال باز مسئولان گفتند و خبرنگاران شنیدند.

هرچند نماینده تشکل ها و یکی دو پیشکسوت عرصه خبر هم در جلسه حضور رسمی داشتند ولی سوال اینجاست چرا آنها که روزشان و یادشان گرامی داشته شد چرا مجال حتی یک کامنت و نظر در حین جلسه را نیافتند!

مشکلات خبرنگاران از کسی پوشیده نیست اما سوال اینجاست که چرا هرسال این مشکلات مجددا مطرح و برطرف نمی شود. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در این نشست با اعتقاد به این امر قول تشکیل شورای راهبردی اصحاب رسانه را داد و در خصوص بیمه آنها گفت: در خصوص بیمه اصحاب رسانه از طرف ما محدودیتی وجود ندارد و آمادگی کامل برای بیمه خبرنگاران را داریم. حجت الاسلام رمضانعلی معتمدی همچنین قرار شد که پیشنهاد راه اندازی بانک عاملی برای حمایت از خبرنگاران در کنار صندوق حمایت از هنرمندان را به وزراتخانه ارائه دهد.

حیدر قاسمی، معاون سیاسی و امنیتی استاندار اصفهان به عنوان جانشین استاندار اصفهان با اذعان به اهمیت خبر و رسانه اظهار داشت: جامعه بی خبر منزوی و ایستا است بنابراین رسالت خبرنگاران به عنوان رابط بین پیام گیرنده و دهنده ارزشمند است و هر تحولی که رخ می دهد، مرهون افرادی است که این پیام ها را انتقال می دهند.

او معتقد است که البته خبرنگاری فراتر از یک شغل است و یک فعالیت افتخار آمیز و ایثارگرانه است و آنها نقش مهمی در ترویج عقلانیت و تبیین واقعیت ها دارند. قاسمی از خبرنگاران خواست تا کارگزاران را از فضای محدود خودشان خارج کنند و در واقع با هدایت و جهت گیری درست، مسئولان را از برخورد های عوامانه و فضای تارعنکبوتی سازمانی دور کنند. او در پایان نیز قول پیگیری مطالبات همیشگی خبرنگاران را از کانال های مربوطه داد.

به گزارش تسنیم، بار دیگر برنامه ای برای تجلیل از زحمات خبرنگاران و بررسی مشکلات و مسائل آنها برگزار شد که تنها به بیان آنها و قول هایی از سوی مدیران بسنده شد. امسال اما شرایط کرونا بهانه ای را به دست مسئولان داد تا به صورت مجازی با عنوان تجلیل از خبرنگاران اما بدون حضور آنها و حتی امکان مشارکت در این برنامه با بیان نقطه نظرات آنها برگزار کنند و درآخر با چند قول برای رفع مشکلات خبرنگاران و درخواست برای پوشش خبری آن به پایان رسید.

انتهای پیام/169/ ز

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

کبنا ؛ شغل خبرنگاری در فهرست پر استرس ترین و مهمترین مشاغل جهان قرار دارد. اما متاسفانه این شغل در کشورهای جهان سوم کم اهمیت انگاشته می شود. هر چند در سال 86 شغل خبرنگاری در رده مشاغل سخت و زیانبار شناخته شد، با این حال در سالهای گذشته این موضوع با مقاومت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مواجه بوده است. خبرنگاری شغلی طاقت فرسا و پراسترس است، هر چند عشق و امید و انگیزه های درونی خبرنگار را به دل حوادث مختلف می کشاند، اما این شغل ایجاد استرس، تغییر حالات روحی، روانی، جسمانی، رفتاری و عاطفی را به دنبال دارد و علائمی همچون احساس خستگی زیاد، افزایش فشار خون، تنش، احساس ناامنیتی ،تغییر رفتار های فردی وغیره را به همراه دارد.
نامشخص بودن ساعات کاری، ساعات طولانی کار، نداشتن ضمانت شغلی و عدم حمایت، مشکلاتی از قبیل تضاد نقشی و فشار ناشی از نقش از عواملی است که در طولانی مدت مشکلات زیادی را برای خبرنگاران به بار می آورد.
از مشکلات، آسیب ها و پیامدهای دیگر این شغل به ویژه در شهرستان ها و استان های کوچک تر شامل، کم انگاری شغل خبرنگاری، نگاه منفی به شغل خبرنگاری، درآمد پایین رسانه ها، انتظاراتی همچونِ همیاری و همراهی رسانه ها از طرف نهادهای حکومتی و دور شدن از رسالت خبرنگاری مبنی بر نگاه منتقدانه، بیرون آمدن قارچ گونه ی رسانه هایی که رسالت های غیرخبری دارند و فضای رسانه ای را از حرفه ای بودن دور می کنند، سیاست زدگی رسانه ها، همراهی با سیاسیون، کمبود آموزش های به روز و جدید در حوزه ی خبر است.
متاسفانه با وجود این آسیب ها، و انتظاراتی که صرفا مسئولان نهادهای دولتی و حکومتی از خبرنگار و رسانه دارند مبنی بر اینکه نقش روابط عمومی سازمان را بازی کنند و بجز گفتن از نقاط و نکات مثبت کار دیگری نکنند، طلبکار بودن و گلایه کردن از رسانه ها، شکایت کردن و تهدیدهای رسمی و غیررسمی، تهدیدها و فشارهای مسئولان در استان کهگیلویه و بویراحمد باب شده است، و غالبا در جلسات و نشست ها از رسانه ها خواسته می شود از انتقاد بپرهیزند و نقاط مثبت سازمان را ببینند. در واقع مسئولان می خواهند سلاح خبرنگار را کند کنند، در حالی که اگر حرکت مثبتی از سوی مسئولان مشاهده شود، از چشم هیچ رسانه ای دور نخواهد ماند و مردم نیز قدردان خواهند بود.
متاسفانه جامعه ی دولتی استان کهگیلویه و بویراحمد برای جبران برخی کمبودها و ضعف ها، انتظار تعریف و تمجید رسانه ها را دارند، بجای آنکه رسانه را در کنار خود ببینند در مقابل خود می بینند. از طرفی رهبران دینی و امامان ما بارها بر مذمت تعریف و تمجید تاکید کرده اند که این نوع نگاه از طرف مسئولان ما به فراموشی سپرده شده است.
متاسفانه شکایت کردن از اهالی رسانه در استان باب شده، و به دلایل مختلف و با کوچکترین انتقادی پای خبرنگار به دادگاه ها و مراجع قضایی کشیده می شود که این نشان از کم بودن آستانه تحمل مسئولان دارد. اینکه در طول یک سال، یک خبرنگار بیش از 30بار به مراجع قضایی کشانده شود، نشاندهنده عدم قبول انتقادات دارد و متاسفانه بسیاری از مواقع دیده شده که این شکایت ها فقط به دلیل افشاگری یک تخلف صورت گرفته است. حال این خبرنگار بجای آنکه به مسائل مهم جامعه بپردازد باید تمام وقت خود را در راهروهای دادگاه ها و در حضور مسئول قضایی صرف کند. برخی از مسئولان در گفت و گو با رسانه ها صرفا با کلی گویی، و بدون وارد شدن به جزئیات هیچ حرفی از مشکلات نمی آورند و اعتقاد دارند همه چیز خوب و عالی و در حال پیشرفت است و همه مردم و خبرنگاران باید از وی متشکر و ممنون باشند، این مسئولان انتظار انتقاد تند و تیز رسانه ها را باید داشته باشند. در حالی که مسئول مورد نظر هیچ پاسخ درستی در ازای سوال خبرنگار ندارد، اما انتظار همکاری و همیاری خبرنگار را دارد.
اما طی سالهای گذشته مسئولان در نهادهای دولتی و حکومتی عموما در روز خبرنگار بر حمایت از رسانه ها تاکید کرده اند که به آن اشاره می شود. در سال 94- استاندار همدان: بدون هماهنگی با استانداری حق شکایت ندارند . سال 95- استاندار آذربایجان شرقی: هیچ اداره دولتی در آذربایجان شرقی حق شکایت از رسانه ها را ندارد. استاندار کردستان: ادارات و سازمان های دولتی حق شکایت از رسانه ها و خبرنگاران را ندارند. سال 96- استاندار خراسان شمالی: شکایت قضایی از اصحاب رسانه ممنوع!. استاندار ایلام: شکایت از رسانه ها ممنوع. استاندار کرمانشاه: دستگاه های اجرایی حق شکایت از رسانه ها را ندارند. استانداری قزوین نهادها را ملزم کرد از رسانه شکایت نکنند.
سال 97- استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به نقش رسانه ها در توسعه گفت: هیچ مدیر دولتی حق شکایت از رسانه ها را ندارد. 98- سال گذشته سرپرست مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران از پس گیری تمامی دعاوی حقوقی مدیریت شهری علیه رسانه ها به دستور شهردار تهران خبر داد. علی ربیعی سخنگوی دولت نیز اعلام کرد که دستگاههای دولتی حق ندارند از خبرنگاران شکایت کنند.
طی روزهای اخیر نیز، بسیاری از مسئولان طرح شکایت از رسانه ها را منع کردند.
فرماندار خرمشهر: هیچ مسئولی حق شکایت از خبرنگاران را در رابطه با خبر ندارد مگر اینکه رضایت من را به عنوان فرماندار گرفته باشد. استاندار گلستان:هیچ دستگاهی حق شکایت از خبرنگار را ندارد. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان گفت: دستگاه های اجرایی در این استان حق شکایت از خبرنگاران را ندارند. شکایت از اصحاب رسانه ابتدا باید در شورای اطلاع رسانی لرستان بررسی شود. فرماندار الیگودرز:هیچ مدیری حق شکایت از خبرنگاران را ندارد.
اگر واقعا نشر خلاف واقعی صورت بگیرد، بهترین راه نوشتن جوابیه است؛ بر اساس ماده 23 قانون مطبوعات در صورت نشر هر نوع مطلب خلاف واقع معترض می تواند جوابیه خود را به همان نشریه ارسال و نشریه موظف به درج آن بی کم و کاست می باشد. از طرفی دادن جوابیه متقابل حق نشریه محسوب می شود.این نکته خالی از لطف نیست که اگر جوابیه ها به رسانه ها دیده شود، گاها بدون دلیل قانع کننده هستند و بر اساس واقعیت نوشته نشده اند، و به دلیل اینکه در حوصله نمی گنجد رسانه ها معمولا چشم بر روی این موضوع می بندند، و قضاوت ها نسبت به جوابیه را بر عهده مخاطبان می گذارند. همچنین شکایت از نشریه تنها زمانی مقدور است که بر اساس تبصره 3 همان ماده (23) نشریه از درج جوابیه امتناع ورزد که در این صورت نیز دادگاه صالحه تنها نشریه را به الزام به درج پاسخ مجبور می کند. اما طفره رفتن از دادن جوابیه و روی آوردن به شکایت کردن، نشان از نداشتن پاسخ و فرار از پاسخگویی دارد.
یکی از مشکلات اهالی رسانه تحت تاثیر مشکلات موجود آستانه پایین تحمل مدیران است. لذا درخواست اغلب خبرنگاران این استان از مسئولان و استاندار کهگیلویه و بویراحمد این است که به جمع استانداران و مسئولانی بپیوندند که از رسانه ها حمایت کرده اند و تلاش کرده اند باب شکایت کردن از رسانه را بردارند، تا شاهد پویایی و پیشرفت استان کهگیلویه و بویراحمد در سایه نقد رسانه ها باشیم.

................................
سیده زهرا حسینی فر

لینک خبر :‌ کبنا نیوز
شورای فرهنگی عمومی استان کرمانشاه حدود 8 ماهی است که هیچ جلسه ای برگزار نکرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛به نقل از شبکه اطلاع رسانی مرصادنیوز , فرهنگ، دژ مستحکم حفظ هویت، اصالت ها و نیروی حفظ کننده و پیش برنده یک ملت در دنیای پرتلاطم کنونی است و در اهمیت آن همین بس که مقام معظم رهبری فرمودند: فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند .

از این رو صیانت از فرهنگ، وظیفه ای همگانی است ولی وظیفه مسوولان سنگین تر است، دفاع از مرزهای فرهنگی همانند دفاع از مرزهای سرزمینی بلکه مقدم بر آن است، زیرا در صورت سقوط و انحطاط فرهنگی،چه بسا در هنگامه خطر، گزینه تسلیم به راحتی جایگزین مقاومت و دفاع سرزمینی شود.

برای همین منظور شورایی مثل فرهنگ عمومی آسیب های فرهنگی را مرتب رصد می کند؛ شورایی که کارکردهای آن شناخت و تجزیه و تحلیل و ارزیابی از وضع فرهنگ عمومی استان، پیش بینی و رصد موضوعات اجتماعی و فرهنگی فراگیر استان، تهیه و تدوین طرح های عملیاتی و کاربردی برای بهبود شاخص های فرهنگی و اصلاح و ارتقاء فرهنگ عمومی، اتخاذ شیوه های تشویقی در استان به منظور شکوفایی فرهنگ عمومی در ابعاد مختلف، نظارت و پیگیری مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصمیمات شورای فرهنگ عمومی کشور در استان است.

با توجه به اینکه استان کرمانشاه هم یکی از استانهایی است که با چالش های فرهنگی و آسیب های اجتماعی بسیاری مواجه است، لذا اهمیت فعالیت این شورا نیز بیشتر است.

شورای فرهنگ عمومی کرمانشاه در 8 ماه اخیر جلسه ای برگزار نکرده!

حجت الاسلام احمدی، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مرصاد اظهار داشت: انتقادات به جلسه شورای فرهنگ عمومی به مزاج عده ای خوش نمی آید در حالی که این سخنان به منظور پیشبرد اهداف نظام و انقلاب است.

وی افزود: متاسفانه سخنانی از سوی مسئولان امر مبنی بر نداشتن ظرفیت برای برگزاری جلسه عنوان می شود در حالی که می توانند این جلسات را در سالن های بزرگ استانداری و دیگر ادارات برگزار کنند.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه تصریح کرد: طی هشت ماه اخیر جلسه ای از سوی شورای فرهنگ عمومی برگزار نشده است آیا به این معناست که وضعیت فرهنگی استان نیازی به برگزاری این جلسات ندارد؟

حجت الاسلام احمدی خاطرنشان کرد: با ادامه این روال از نظر فرهنگی به مردم مدیون خواهیم شد زیرا شورای فرهنگ عمومی باید جلسات و مصوباتی داشته باشد که منافع آن به مردم برگردد.

حجت الاسلام احمدی گفت: این شورا باید مصوباتی درباره رفتارهای اجتماعی، آسیب های اجتماعی و آموزش به مردم داشته باشد نه مصوباتی مربوط به نصب بیلبوردها و تابلوهای شهرداری که غیر مرتبط با این شورا است.

وی افزود: همچنین کرمانشاه 2020 یکی از مصوبات این شورا بود که با موضوع آسیب های اجتماعی و پیشبرد در زندگی مردم ارتباطی ندارد با این حال با وجود برگزاری جلسات متعدد درباره آن پس از شیوع کرونا رها شد.

حجت الاسلام احمدی خاطرنشان کرد: جلسات شورای فرهنگ عمومی استان باید بر مبنای اساسنامه پیش رود و باید در صدد تغییر رفتار های اجتماعی مردم باشد.

وی افزود: گام دوم انقلاب با محوریت جوانان برای پیگیری امور از جمله موضوعاتی است که باید در این شورا مورد توجه قرار گیرد.

مصوبات مهم شورای فرهنگی استان چه بوده است؟!

مصطفی تاجدینی، مسئول دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مرصاد اظهار داشت: شورای فرهنگ عمومی استان با هدف شناخت و اطلاع از وضعیت فرهنگ عمومی، اصلاح و ارتقای آن، نظارت و پیگیری مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی کشور زیر نظر شورای فرهنگ عمومی کشور تشکیل شده است.

وی افزود: این شورا یکی از زیرمجموعه های شورای عالی انقلاب فرهنگی است و آیین نامه آن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور است.

تاجدینی گفت: ریاست شورای فرهنگ عمومی در استان بر عهده بالاترین شخص یعنی نماینده ولی فقیه در استان و نایب رئیس این شورا هم استاندار است، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دبیر آن است.

وی با بیان اینکه دبیرخانه این شورا در محل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، عنوان کرد: اعضای شورا هم مسئولان عالی رتبه شامل روسای دانشگاه، مدیرکل آموزش و پرورش، فرماندهان انتظامی، سپاه، اطلاعات، مدیرکل صدا و سیما و سه نفر از شخصیت های علمی و فرهنگی برجسته استان هستند و شمار آنها به 30 نفر از مسئولان فرهنگی، سیاسی و انتظامی استان می رسد.

مسئول دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان کرمانشاه گفت: از سال گذشته و از روی کار آمدن مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه چهار جلسه شورای فرهنگ عمومی به ریاست آیت الله علما و با حضور استاندار برگزار شده است.

وی عنوان کرد: در این جلسات 11 مصوبه مهم داشته ایم که از جمله آن می توان به نامگذاری پنجم مرداد، سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد به عنوان روز ملی کرمانشاه اشاره کرد که به شورای فرهنگ عمومی کشور منعکس شد تا در تقویم ملی درج شود همچنین یکی دیگر از مصوبات ایجاد پارک مشاهیر و مفاخر استان کرمانشاه در یکی از نقاط شهر است و حداقل تندیس 15 نفر از مفاخر استان در آن نصب خواهد شد.

تاجدینی خاطرنشان کرد: مقرر شد شهرداری نسبت به ایجاد این پارک و نصب تندیس مفاخر اقدام کند اما تاکنون به طور کامل اجرا نشده است.

این مسئول بیان کرد: تشکیل کارگروه علمی- مشورتی اگرچه در آیین نامه شورا آمده بود اما در جلسات استانی تشکیل نشده بود که در نهایت با حضور آیت الله محمدی عراقی تصویب شد.

وی عنوان کرد: شورای فرهنگ عمومی دو کارگاه علمی- مشورتی تخصصی در اداره کل فرهنگ و ارشاد تشکیل داده که یکی کارگاه علمی-مشورتی تخصصی با حضور اساتید دانشگاه رازی است و تاکنون 9 جلسه داشته و مصوبات خوبی در راستای فرهنگ ترافیک شهری صادر کرده است همچنین کارگروه علمی- مشورتی اقشار نیز که دبیر آن مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی است جلسات و مصوباتی داشته است.

تاجدینی گفت: بر اساس قانون شورای فرهنگ عمومی از جایگاه بالایی برخوردار است بنابراین اثرگذاری فراوانی دارد همچنین این شوراها زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بر اساس قانون اساسی آن هم از جایگاه بالایی برخوردار است بنابراین مصوبات شورای فرهنگ عمومی به تبع شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکم قانون است.

مسئول دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان کرمانشاه تصریح کرد: این شورا اگر در مقوله های اجتماعی و فرهنگی مصوبه داشته باشد همه دستگاه های عضو شورا ملزم به رعایت و اجرای آن هستند.

وی گفت: همکاری اعضای شورای فرهنگ عمومی رضایت بخش نیست هر چند بر اساس آیین نامه اعضا مکلف به حضور در جلسات بودند اما تا پیش از روی کار آمدن مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسات نماینده می فرستادند.

تاجدینی افزود: طی یک سال اخیر مصوبات حاکی از همکاری بهتر اعضا شورای فرهنگ عمومی دارد اما هنوز آن گونه که شایسته است برگزار نمی شود.

بر اساس این گزارش، با توجه به اهمیت موضوع جنگ فرهنگی و مسائل و مشکلات فراوان فرهنگی در استان کرمانشاه ضرورت دارد جلسات این شورا به صورت منظم تری برگزار شود و برای مشکلات فرهنگی چاره اندیشی کنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
ایسنا/بوشهر فیلمنامه نویس و کارگردان بوشهری با اشاره به صنعت فیلم سازی کشور می گوید: صنعت سینما علاوه بر اینکه به شدت گران، سخت و دشوار است؛ هم در عرصۀ تولید و حواشیِ گریزناپذیر آن و هم در مرحلۀ پخش و اکران، مشکلات متعددی را به دوش سازنده تحمیل می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

سید رضا صافی معتقد است با توجه به جایگاه جنگ هشت سالۀ تحمیلی در تاریخ معاصر جهان، برای جریان سازی فرهنگی به شدت لازم است که حوزۀ دفاع مقدس به عنوان یک جریان بالنده تلقی گردیده و حداقل سالیانه یک فیلم با استانداردهای بین المللی در این حوزه تولید کنیم.

تخم مرغ جنگی بر اساس یک جوک بوشهری ساخته شد

وی درباره ایدۀ ساخت فیلم "تخم مرغ جنگی" در سال 1384، گفت: ایدۀ این فیلم بر اساس یک لطیفۀ رایج بوشهری که در زمان جنگ بر سر زبان ها افتاده بود، شروع شد و در ابتدا نیز قرار بر تولید آن به صورت یک نماهنگ بود؛ ولی در نهایت به شکل یک فیلم داستانی 30 دقیقه ایِ موزیکال تولید شد که بنا بر گفتۀ استاد خسرو سینائی این فیلم اولین فیلم سینمای جنگ ایران است که با محوریت زندگی و در مدح آن ساخته شده است . نکتۀ جالب اینجاست که این فیلم موفق ترین کار من از لحاظ بازخورد و جذب مخاطبین بوده است. و جالب تر اینکه همچنان و تا همین امروز که بیش از 14 سال از تولید آن می گذرد، به شکل مستمر در جشنواره های دفاع مقدس -به خصوص جشنوارۀ دانش آموزی فیلم دفاع مقدس- در حال پخش است و همچنان با همان قوّت اولیه با مخاطبین خود در سراسر کشور ارتباط بسیار خوبی برقرار می کند. شاهد مدّعای بنده استاد پرویز پرستوئی و دکتر حبیب احمدزاده هستند که در جریان مستقیم برگزاری این جشنواره ها تا کنون صدها بار این فیلم را با مخاطبین کودک و نوجوان به تماشا نشسته اند.

زنده کردن خاطرۀ یک حماسه

صافی با اشاره به تولید فیلم "پینوکیو، عامو سردار و رئیس علی" بیان کرد: پس از دریافت مجوز اکران فیلم "بالابان" از سوی سازمان سینمائی و بازخورد مثبت آن، یکی از مسئولین وقت وزارت ارشاد به من پیشنهاد داد که در رابطه با شهید رئیس علی دلواری یک کار جدّی و حماسی تولید کنم؛ به گونه ای که بعد از گذشت سال ها از سریال دلیران تنگستان مجدداً یک فیلم مدرن و باشکوه خاطرۀ آن حماسه را زنده کند. البته این پیشنهاد جنبۀ غیر رسمی و دوستانه داشت و متاسفانه هیچگونه حمایتی هم پشت آن نبود. ولی به هر جهت این پیشنهاد از یک سو و علاقه و تعلّق خاطرم به فرهنگ و تاریخ بوشهر از سوی دیگر، باعث شد تا تحقیق در زمینۀ تاریخ مبارزات ضد استعماریِ جنوب را به صورت گسترده ای به انجام برسانم. به دنبال آن پس از اندک زمانی دست نوشته ها و طرح اولیه روی کاغذ شروع به شکل گرفتن کرد.

وی در پاسخ به این که چگونه از یک فیلم تاریخیِ حماسی به یک اثر طنز کودکانه رسیدید، افزود: با توجه به عدم حمایت مالی و هزینه های سنگینِ تولید یک فیلم تاریخی که به آن اشاره کردم، به همراه نویسندۀ مشترک این پروژه سرکار خانم "مریم رنجبر" به اتخاذ تصمیم جدیدی رسیدیم و قرار بر این شد که با توجه به محدودیت مالی، استراتژی جدیدی طرّاحی کنیم تا بدون اینکه به کیفیت اثر لطمه ای وارد شود، بتوانیم فیلمی را با مضمون تاریخ قیام دلیران تنگستان تهیه کنیم. در همین راستا بود که به سناریوی جدید رسیدیم. در پینوکیو... عمدۀ ماجرا در زمان حال و امروز می گذرد و تنها ارجاعاتی مختصر به قیام دلیران تنگستان داریم. با این رویکرد علاوه بر اینکه مشکل مالیِ حاصل از تولید یک فیلم تاریخی را برطرف کردیم، می توانستیم پُلی بسازیم تا کودکان امروزه را به تاریخ گذشتۀ پر افتخار خود متصل کند. و اینچنین بود که پینوکیو، عامو سردار و رئیس علی قدم به صفحات سفید کاغذهای یادداشتمان نهاد...

فیلم و سینما بدون قهرمان دوام نمی آورد

سازندۀ اولین فیلم موزیکال دفاع مقدّس در رابطه با قهرمان سازی در سینمای دفاع مقدس بیان کرد: فارغ از ژانر و گونۀ اثر، اگر فیلم برای مخاطب عام تولید می شود، قطعاً باید قهرمان داشته باشد. البته منظور از قهرمان سوپرمن یا اَبَرمرد نیست؛ قهرمان به معنای شکست ناپذیر و افسانه ای هم نیست. قهرمان در تعریف درام کسی است که ممکن است در مسیر قصه مثل یک انسان معمولی دچار خبط و اشتباه بشود و حتی ضعف های یک انسان کاملاً عادّی را هم داشته باشد، ولی تلاش او منجر به تحول می گردد و در فراز و فرود روایت دراماتیک، مخاطب در کنار او و همراه با او به تحول و دیگرگونگی می رسد.

صافی افزود: در یک کلام، قهرمان کسی است که در طول مدت زمان فیلم، مخاطب را وادار می کند که با او همذات پنداری کند. بر اساس این نگاه، طبیعتاً فیلم و سینما بدون قهرمان نه تنها 90 دقیقه و 100 دقیقه یا بیشتر، که حتی ربع ساعت هم دوام نمی آورد و بیننده سالن سینما را ترک می کند!

وی یادآور شد: در دو دهۀ اخیر، فیلم ها تمایلی به داستان گوئی ندارند. البته به نظر بنده این عدم تمایل ریشه در عدم توان فیلمساز دارد. خلق یک قهرمان و پرورش و توسعۀ قصه ای که بر مبنای رشد و تحول قهرمان باشد، اصولاً کار بسیار دشوار و شاقی است و نیاز به صرف زمان و انرژی بسیار دارد.

صافی با اشاره به پیگیری آسیب شناسیِ کارشناسان و منتقدین سینما در طی سال های اخیر گفت: امروزه همۀ دردمندان سینما از منتقدین و اساتیدِ فن گرفته تا مسئولین و حتی خودِ فیلمسازها، همه یکصدا می گویند: مشکل ما در سینما عدم وجود قصه استٌ، خب طبیعتاً قصه بدون وجود قهرمان ممکن نیست.

این فیلمنامه نویس بوشهری با بیان این که سینما باید الگوسازی را از طریق قهرمان پروری انجام دهد، افزود: در مباحث اجتماعی، تربیتی، جامعه شناسی و روانشناسی به الگو نیاز است. یک جامعۀ پویا به قهرمان نیاز دارد و چه ابزاری بهتر از سینما که بتواند برای همۀ اقشار در تمام سنین الگوسازی کند.

دفاع مقدس یک ژانر سینمائی نیست

وی با اشاره به این نکتۀ مهم که دفاع مقدس یک ژانر سینمائی نیست اظهار کرد: ابتدا باید مرز بین فیلم جنگی را با فیلم دفاع مقدس مشخص کنیم. فیلم جنگی دقیقاً یک ژانر و گونۀ سینمائی است که همانگونه که از نام آن پیداست، متکی به عنصر جنگ و حضور فیزیکی جنگ و ادوات جنگی بر روی پردۀ سینماست. اما دفاع مقدس یک رویکرد است، یک اثر سینمائی می تواند خانوادگی، اجتماعی، سیاسی یا حتی کُمدی باشد ولی در عین حال مبتنی بر رویکرد دفاع مقدس طراحی و اجراء شود، مانند فیلم آژانس شیشه ای که یک فیلم در ژانر اجتماعی است ولی با رویکرد دفاع مقدس نوشته و کار شده است.

این هنرمند با اشاره به جریان سازی فیلم دفاع مقدس افزود: با توجه به جایگاه جنگ هشت سالۀ تحمیلی در تاریخ معاصر جهان، برای جریان سازی فرهنگی به شدت لازم است که حوزۀ دفاع مقدس به عنوان یک جریان بالنده و مستمر تلقی گردیده و در همین راستا، برای پی ریزی و استمرار یک جریانِ مستقلِ سینمائی که متکی به تک جرقّه های شاخص ولی گاه و بیگاه و ناپیوسته نباشد، حداقل سالیانه یک فیلم با استانداردهای بین المللی در این حوزه تولید کنیم. البته طبیعتاً پی ریزی و تداوم چنین جریانی یک عزم جدّی، ملی و حاکمیتی را می طلبد که فارغ از دسته بندی های سیاسی و بازی های احزاب، در دولت های مختلف پیگیری گردد و منحصر به یک سلیقۀ خاص سیاسی نباشد.

صافی با اشاره به آسیب شناسی فیلم دفاع مقدس تصریح کرد: متأسفانه ما به صورت علمی داشته های خود را ثبت و ضبط نمی کنیم در حالی که امروزه ثبت تجربیات و انتقال آن به فیلمسازان جوان و ایجاد یک منبع علمی و قابل استناد در حوزۀ دفاع مقدس به شدّت الزامی است.

اولین افتخار سینمای بوشهر در جهان

به گزارش ایسنا، سید رضا صافی از سال 1364 به صورت آماتور با ورود به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انجمن سینمای جوان، آشنایی اولیه را با فیلم و سینما پیدا کرد و از همان سال تا اوایل دهه 70 به ساخت فیلم های کوتاه پرداخت. آثاری که در جشنواره های مختلف ملی و بین المللی نیز مقام های درخشانی را کسب کرده است. فیلم هشت میلیمتری خانۀ شیشه ای به کارگردانی وی اولین افتخار تاریخ سینمای استان بوشهر در عرصۀ بین المللی است. این فیلم در سال 1992 میلادی (1371) در جشنوارۀ بین المللی اَبِنسی در کشور اتریش دیپلم افتخار این جشنوارۀ معتبر را از آن خود کرد.

صافی پس از آن از طریق صدا و سیمای بوشهر چندین فیلم کوتاه و بلند مستند و داستانی و چند مجموعۀ تلویزیونی را تولید کرده که همگی در جشنواره های سینمائی و تلویزیونی حائز مقام و افتخارات متعدد گردیده اند.

وی از اواسط دهه 70 تا اواخر دهه 80 با شبکه های مختلف صدا و سیما همکاری داشته و در سال 1389 اولین فیلم بلند سینمائی خود را تحت عنوان "بالابان" تولید نمود که در سال بعد با درجۀ کیفی الف (برترین رتبۀ کیفیت در سینمای ایران) از سازمان سینمائی کشور مجوز اکران عمومی دریافت کرد.

این هنرمند بوشهری در سال 1394 دومین فیلم سینمایی خود را با عنوان "پینوکیو، عامو سردار و رئیس علی" تهیه کرد. این فیلم علاوه بر مرور برخی حوادث تاریخ ضد استعماری جنوب و تجلیل از شخصیت رئیس علی دلواری، نگاهی طنز و توأم با فانتزی به جهان یک نوجوان جنوبی دارد. پینوکیو در سال های 94 و 95 موفق به کسب برترین مقام های ملی و بین المللیِ سینمای کودک در سطح کشور شد و پس از اکران عمومی در سینماهای سراسر ایران، در تابستان سال جاری وارد شبکۀ نمایش خانگی و فضای اینترنت (V.O.D) گردید.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
نبود خلاقیت در واحد رسانه اداره کل، عدم برخورد با مدیران بی تفاوت به امر اطلاع رسانی، نگاه غیر حرفه ای عده ای به مقوله خبرنگاری، ورود افرادی با اهداف کاسبکارانه و اقتصادی به رسانه ها و ... از آفت های رسانه در استان گلستان است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : راه دانا

به گزارش گلستان ما ؛ مراسم تجلیل از خبرنگاران استان گلستان تحت تاثیر تبعات بیماری کرونا به شکل متفاوتی برگزار شد، تعدادی در استانداری گرد هم آمدند و سایرین نیز از طریق ویدئو کنفرانس در این مراسم شرکت داشتند.

با وجود تفاوت های ظاهری در نحوه اجرای مراسم، تنها چیزی که در این سال ها تغییر نکرده بود، اعتراضات دامنه دار، مزمن و لایتناهی خبرنگاران بود که همه ساله به مثابه سال های قبل تکرار شد و قطعاً سال های بعد ( با همین مدیر کل و یا با مدیر کل جدید ) باز هم با همین سبک و سیاق تکرار خواهند شد.

نا گفته نماند اعتراضات خبرنگاران در سایر استان ها هم به همین منوال دیده و شنیده شد. اینکه خبرنگاری شغل محسوب نمی شود و دارای هیچ حقوق و مزایایی نیست، حمایت مالی برخی مدیران ارشد از کانال های تلگرامی و اینستاگرامی و نادیده گرفتن خبرنگاران، دعوت از مدیران کانال ها به برخی ادارات ، وحشت مدیران از انجام مصاحبه و نشست خبری، عدم دعوت یا اجازه حضور در دفترکاری بسیاری مدیران و مسئولان، دعوت های فرمایشی و گزینشی، عدم برگزاری جشنواره مطبوعات، نشست های تخصصی و کارگاه های آموزشی ، نا مشخص بودن تعداد و میزان وام ها، بیمه مبهم خبرنگاران، وجود خبرنگار نماها در بدنه رسانه ها، نا مشخص بودن نقش و جایگاه خانه مطبوعات و بسیاری دیگر از مسایل مشابه از جمله مشکلات خبرنگاران سراسر کشور است که در روز خبرنگار پرونده آنها باز شده و بعد از گرد گیری دوباره تا سال بعد به کمد بایگانی بازگردانده می شود!

قصد واکاوی مشکلات خبرنگاران استان در این مقال نیست چرا که هیچ کس را یارای باز کردن این کلاف سردرگم نیست! اما آنچه که در استان ما بیشتر از سایر استان ها مشهود و معلوم است نگاه غیر حرفه ای عده ای به مقوله مطبوعات است.

بدین معنا که برخی افراد ( قصد توهین به شخص یا خبرنگار خاصی را ندارم) که از قضا دست به قلم نیستند، بدون داشتن هیچ پیشینه و زمینه ای در امر رسانه، با کمترین علاقه، تنها به دلیل بیکاری و به سفارش اطرافیان وارد این حوزه شده اند! ماحصل ورود این افراد، انتشار متن ها و یادداشت هایی است که علاوه بر داشتن اغلاط املایی فراوان، دارای ایرادات ویرایشی و نگارشی متعدد نیز است. قضاوت در خصوص محتوی آثار این چنینی را بر عهده مخاطبان و خوانندگان می گذاریم!

بدون تعارف کیفیت مطالب در این سال ها فدای کمیت شده است و البته این مشکل تنها مربوط به استان ما نیست. بیکاری گسترده در کشور و عدم نیاز به تخصص و مدرک خاص ( به زعم عده ای) افراد بسیاری را به این حوزه کشانده است که همین افزایش بی رویه خبرنگار نماها، برنامه ریزی و تلاش برای ساماندهی خبرنگاران واقعی و حرفه ای را مختل ساخته است.

وجود چندین هزار خبرنگار در سطح کشور که با الفبای نگارش و رسانه بیگانه هستند، موید گفتار فوق است. اینان تنها دغدغه ای که ندارند یاد گرفتن و دانش افزایی است. اساتید مطبوعات کشور با 50 سال سابقه در امر رسانه و مطبوعات با اکراه و شک و تردید خود را فعال عرصه رسانه و صاحب نظر در امر رسانه می نامند اما ما در اطراف خود افرادی را می شناسیم که تعداد دست نوشته ها یشان کمتر از تعداد انشاهای یک دانش آموز دبیرستانی است ولی خود را خبرنگار و فعال عرصه رسانه و ... می نامند!

بپذیریم خبرنگاری با خبر نویسی سال های نوری تفاوت دارد. اینکه فایل صوتی را از گفتار به نوشتار تبدیل کنیم و در فلان سایت و نشریه منتشر کنیم، ملاک فعالیت رسانه ای نیست. این مدل خبرنگاری یا خبر نویسی بیشتر آدمی را یاد کارمندانی می اندازد که هنگام بازگشت از اداره به خانه، سر راه چند مسافر هم سوار می کنند تا پول سیگار و یا بنزین شان تامین شود.

متاسفانه دنیای رسانه هم امروزه گرفتار این سطحی نگری شده و افراد بدون هیچ سابقه ای و با هر سطح سوادی می توانند وارد عرصه خبر شوند و در بخش بیوگرافی صفحه اینستاگرام خود را نویسنده، روزنامه نگار، خبرنگار، ژورنالیست، عکاس خبری، فعال عرصه رسانه و ... بنامند!

عده ای نیز در تنها به امید جذب آگهی و یارانه وزارت ارشاد، پای در این وادی گذاشته که قطعاً تنها دغدغه این جماعت توزیع عادلانه آگهی ها و پرداخت به موقع یارانه است و دغدغه دیگری ندارند! چنین نگاه سطحی به رسانه، نتیجه ای جز انتشار آگهی نامه ندارد!

نکته دیگری که باعث درجا زدن رسانه ها در استان شده ، نقش کمرنگ یا به عبارتی منفعل واحد رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است. به راستی این دوستان در سال های به جز اعلام وصول و امورات جاری اداری، چه خلاقیتی از خود نشان داده اند؟! چرا در این سال ها هیچگاه تلاشی برای رتبه بندی خبرنگاران از سوی دوستان انجام نشده است؟!

چرا برگزاری جشنواره مطبوعات در این استان در هر دهه یک بار انجام می شود؟! چرا در سال هیچ جلسه ای با مدیران مسئول سایت ها و نشریات و خبرنگاران به صورت تخصصی برگزار نمی کنند؟! چرا اعتراضات صنفی فقط و فقط در روز خبرنگار باید به گوش مدیر کل برسد؟! چرا هیچ برنامه برای ای ارتقاء کیفیت تولید محتوای رسانه ها در این مجموعه طراحی نمی شود؟! به نظر می رسد رسانه ای نبودن این افراد عامل اصلی این عقب ماندگی است!

قصد حمایت از مدیرکل اداره ارشاد را ندارم و قطعاً بخشی از تقصیرات متوجه شخص ایشان است ولی بپذیریم همه کاسه کوزه ها را سر ایشان شکستن هم از مصادیق بی انصافی است. اگر مسئول هر واحد وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد، هیچگاه مدیر مجموعه در مقابل دیدگان صد ها نفر زیر سوال نخواهد رفت و سرخ و سفید نخواهد شد!

آیا مدیر کل باید شعر بند تنبانی حسین ضمیری را از پیش می خواند و بررسی می کرد؟! شعری آب دوغ خیاری که شاعر مجبور شده بود، قبل از اجرا کپی شعرش را به همراه تفسیرش بین مدعوین توزیع کند! آیا مراسمی که یک سال برای برگزاری آن فرصت است باید به همین صحبت های اعتراضی و سخنرانی خلاصه شود؟! آیا نباید از این فرصت استفاده برد و تنها به سخنرانی و تجلیل از عده ای که علت تجلیل شدن شان هم برای ما عیان نشد، بسنده کرد؟! آیا به ادعای آن خبرنگار جوان، دعوت در دقیقه 90 توهین به افراد نیست؟! مگر می خواهیم تاکسی تلفنی خبر کنیم که دقیقه آخر زنگ می زنیم؟!

نبود خلاقیت و روزمرگی در واحد رسانه اداره کل و به تبع آن در ادارات شهرستان ها، از دیگر مشکلات رسانه های استان است. ما حصل این رویکرد، خالی شدن کیوسک های مطبوعاتی از نشریات استان و بی مخاطب ماندن پایگاه های خبری استان است.

امروزه در حالی که بیش از 90 درصد استان ها دارای روزنامه هستند، در این استان هیچ کس جرات حرکت در این مسیر را ندارد و جزو معدود استان هایی هستیم که روزنامه در آنها منتشر نمی شود! دردمندانه کار با تغییر یکی دو نفر هم پیش نمی رود و اگر بنابر تغییرات هم باشد، باید با اتوبوسرانی هماهنگ کرد!

مشکل دیگر رسانه ها در این استان سیاست زده، عدم اقتدار استانداران( از واژه استانداران استفاده شد چون استاندار فعلی به تازگی سکان مدیریت را بر عهده گرفته و این مشکل ریشه دار است) در برخورد با مدیرانی است که نسبت به اطلاع رسانی و برگزاری نشست های خبری و دعوت از خبرنگاران به اندازه پر کاهی ارزش قائل نیستند.

اگر مدیران موظف به برگزاری نشست خبری ماهانه باشند یا مدیران روابط عمومی مجبور به اطلاع رسانه ای روزانه، هفتگی ، ماهانه، فصلی و سالانه باشند، قطعاً علاوه بر تحول در رسانه ها، شاهد پیشرفت توسعه استان و شناسایی مدیران ناکارامد هم خواهیم بود.

این درحالی است که برخی مدیران به ویژه در شهرستان ها اصلاً واژه خبرنگار در قاموس شان نمی گنجد و به همان فتو نیوز در تلگرام و اینستاگرام قانع هستند و پول های آنچنانی نیز در این حوزه بریز و بپاش می کنند!

در پایان ضمن ادای احترام به زحمتکشان این حوزه باید بپذیریم جایگاه و نقش افراد در این حوزه باید شناسایی، تفکیک، رمز گشایی و در نهایت ساماندهی شوند. افرادی که تنها موزع نشریات هستند یا افرادی که تا بحال یک خط از آنها در رسانه ها منتشر نشده ولی مدیر رسانه و خبرگزاری هستند ،

افرادی که تنها در صدد جذب آگهی و کسب در آمد هستند و خبرنگارانی که به معنا یاخص کلمه تولید محتوی می کنند باید طبقه بندی شوند و در یک سامانه جامع شرحی هر چند مختصر از فعالیت های روزانه، هفتگی، ماهانه و حتی سالیانه آنها درج و ثبت شود و کیفیت و میزان این فعالیت ها در اعطای امتیازات، دعوت ها ، تجلیل ها، وام ها و ... لحاظ شود. البته اگر عزیزان ارشاد حال و حوصله این ساماندهی را داشته باشند و تا روز خبرنگار سال بعد دستکم روی یگ برگه کاغذ A4 با خط کش چند ستون کشیده باشند!

نویسنده : م. صادقیان

والسلام من التبع الهدی

انتهای پیام /

لینک خبر :‌ گلستان ما
کتاب فروشی ارک یکی از قدیمی ترین کتاب فروشی های تبریز است که به تازگی 40 سالگی اش را تمام کرده است. فضای کتاب فروشی چندان بزرگ نیست، اما همین فضای کم، مملو از کتاب است، به طوری که حتی تصورش را هم نمی توان کرد جا برای یک کتاب دیگر پیدا شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان شرقی، مسعود ملازاده؛ مدیر کتاب فروشی ارک تبریز، این شغل را از پدر خود به یادگار دارد و علیرغم تمام سختی ها همچنان به این حرفه پایبند مانده است. دقایقی را پای صحبت های این کتاب فروش قدیمی می نشینم تا با گوشه ای از فعالیت های کتاب فروشی ارک در گذر زمان آشنا شوم.

کتاب فروشی های امروز چه تفاوتی با کتاب فروشی های 40 سال قبل دارند؟
من از سال 63 مدیریت کتاب فروشی ارک را برعهده دارم و طی این مدت فرازوفرودهای زیادی دیده ام. به نظر من شرایط امروز کتاب فروشی ها به هیچ وجه با چند دهه پیش قابل مقایسه نیست. آن زمان بازار کتاب رونق داشت، آنقدر مشتری به کتاب فروشی می آمد که فرصت انجام دادن کار دیگری را نداشتیم. آن موقع هم جوان ها کتابخوان بودند، هم کتاب ارزان بود و هم کتاب های خوب تولید می شد. در کل فعالیت های فرهنگی در تبریز زیاد بود. قبلا احترام به همکار و پیشکسوت وجود داشت، کتاب ابهت داشت، قدرت خرید مردم بالا بود و رقابت سالم بین صنف کتاب فروشان مدام جریان داشت.

منظورتان از رقابت سالم چیست؟
آن زمان تمام کتاب فروشان سعی داشتند تازه های نشر را قبل از دیگران خریداری کنند، خود ما هر یک هفته یا دو هفته به تهران می رفتیم و سعی می کردیم اولین کتاب فروشی باشیم که کتابی را به تبریز می آوریم، سایر کتاب فروشان هم همین کار را می کردند، با این حال علیرغم رقابتی که داشتیم، خیلی وقت ها پیش می آمد که اگر کتابی را که مشتری می خواست و در کتاب فروشی ما موجود نبود به سایر همکاران ارجاع می دادیم و می گفتیم فلان کتاب فروشی دارد، حتی برای راحتی مشتری بارها شده بود که خودمان رفته از همکاران می گرفتیم و تحویل مشتری می دادیم، اما الان وقتی مشتری سراغ کتابی را می گیرد، کسی به همکاران معرفی نمی کند.

حال و هوای کتاب فروشی ارک 40 سال قبل چطور بود و الان چطور است؟

آن زمان مشتری های ما آدم های خاص و موثری در جامعه بودند، هر روز می آمدند اینجا در گوشه ای می نشستند و در مورد مسائل روز و مشکلات مردم صحبت می کردند. حتی وقتی کسی برای خرید کتاب مراجعه می کرد، به او مشاوره می دادند، اما حالا همه آن ها یا از دنیا رفته اند یا آنقدر پیر شده اند که نمی توانند جایی بروند. بدتر اینکه نسل های بعدی و جوان، هرگز نتوانستند راه این افراد را ادامه دهند.

ما هر روز 8 صبح مغازه را باز می کردیم، نزدیک عید نوروز هم که می شد، وقتی 8 صبح می آمدیم، می دیدیم عده ای صف بسته و منتظرند تا کتاب فروشی را باز کنیم و کتاب، تقویم و ... بخرند. این باعث می شد با انگیزه سر کار بیاییم. اما الان ساعت 10 صبح که مغازه را باز می کنیم، اولین مشتری حدود ساعت 12 ظهر می آید و شرایط طوری شده که دست و دلمان سرد شده است. الان نه سودی داریم و نه پس اندازی. فقط تمام تلاش مان را می کنیم که کتاب فروشی را سرپا نگه داریم!

مهم ترین مشکل کتاب فروشی های امروز را در چه می بینید؟

به نظر من فضای مجازی و کتاب های صوتی، بزرگترین ضربه را به ما زده اند. فضای مجازی کاری کرده که فرزندان با پدر و مادر خود بیگانه شده اند، همه سرها در گوشی است و جایی برای کتاب خواندن باقی نگذاشته است. اما در مورد کتاب صوتی باید بگویم، این کتاب ها به خودی خود بد نیستند، اما به نظر من کتاب چاپی لطف دیگری دارد، حتی بوی کتاب هم جذاب است، گرچه به نظر من بوی کتاب های قدیمی هم با کتاب های الان بسیار فرق دارد.

نظرتان راجع به کتاب فروشی های لوکس و بزرگ تبریز چیست؟

واقعیت این است که بعضی از کتاب فروشی های بزرگ، مغازه های کوچک را به حساب نمی آورند. فکر می کنند فقط خودشان در شهر تک افتاده اند و همه چیز مال آن ها است، درحالی که ما در همین مغازه های کوچک و قدیمی مان کتاب هایی داریم که شاید آن ها حتی اسمش را هم نشنیده اند.

کتابفروشی های بزرگ تبریز بیشتر در مناطق متوسط به بالای شهر هستند، برای همین هزینه شان بالا است، از اجاره مغازه بگیر تا دستمزد کارمندان، پرداخت مالیات و هزینه های جانبی دیگر. به همین دلیل مجبور به فروش لوازم دیگر در کتابفروشی می شوند و در کنار کتاب و لوازم تحریر، کالاهای زینتی، فانتزی و کادویی مثل تیشرتی که عکس فلان نویسنده را دارد و ... را عرضه می کنند. این ویترین برای مشتری بسیار جذاب است و افراد می توانند ساعت ها آنجا قدم بزنند، وقت بگذرانند و چیزی هم بخرند، ولی اصل مطلب این است که تیشرت و گلدان هیچ مناسبتی با کتاب فروشی ندارد.

من وجود کتاب فروشی های بزرگ را خوب می دانم به شرطی که برخی اصول را رعایت کنند. به عنوان مثال به خاطر تأمین هزینه ها تخفیف های غیر متعارف می دهند آن هم بدون مناسبت، حتی از قیمت خرید کتاب هم پایین تر می فروشند تا فقط چک هایشان را پاس کنند و این تخفیف ها علاوه بر اینکه آسیب جدی به صنف ما وارد می کند، کتابخوانان را به تخفیف گرفتن عادت می دهد. مگر کتاب چقدر سود دارد که تخفیف بدهیم؟!

حال کتاب فروشی ارک حالا چطور است؟

ما تا چند سال قبل کلی کتاب جدید می آوردیم و دکور مغازه را هر سال عوض می کردیم، الان بودجه ای برای تغییر دکوراسیون نداریم. در حال حاضر اگر اشتباه کنیم و مثلا کتاب های تازه چاپ شده را دیر بیاوریم، مشتری را از دست می دهیم، علاوه بر این دیگر مثل سابق از هر کتاب چندین جلد نمی خریم و نمی توانیم بیشتر از پنج نسخه از کتاب های جدید بخریم.

طی سال ها فعالیت در حوزه کتاب، بارها کسادی داشته ایم، اما مقطعی بوده. مثلا فروش ما در تابستان ها که مردم به خاطر گرمای هوا کمتر از خانه بیرون می آمدند،کم می شد، اما کسادی به معنای امسال را هرگز تجربه نکرده بودیم. اکنون یک عده به خاطر بیماری کرونا بیرون نمی آیند، از طرفی تورم و گرانی بیداد می کند و خیلی ها نمی توانند کتاب بخرند.

خود ما در کنار کتاب فروشی، انتشارات ارک را هم داشتیم که برادرم مدیریت آن را برعهده داشت، اما او هم دیگر نتوانست با شرایط کنار بیاید و مجبور به تعطیل کردن انتشارات شد. قبلا به طور متوسط حدود 50 نفر مراجعه کننده در روز داشتیم، الان شاید حدود 10 تا 15 نفر در روز به مغازه بیایند، آن هم اکثرا افرادی هستند که از کتاب فروشی های بزرگ واقع در آبرسان شروع می کنند و وقتی از پیدا کردن کتاب در کتاب فروشی های دیگر ناامید می شوند، سراغ ما می آیند.

مشتری هایتان بیشتر از چه قشری هستند؟

در اینجا همین الان هم مشتری های وفادار داریم که پای ثابت کتاب فروشی هستند، در اصل نصف مشتری های کتاب فروشی من افراد ثابت و آشنایان قدیمی هستند که با شلوغی و تجملات کاری ندارند. مشتری جدید هم کموبیش می آید.

چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضع کتاب فروشی های تبریز دارید؟

از دیدگاه من علاوه بر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، باید سایر ارگان ها مثل شهرداری نیز از ما حمایت کنند. به عنوان مثال اداره کل مالیات و دارایی می تواند همین مالیات کم کتابفروشی ها را هم از ما نگیرد، چون مالیات ما رقم چندان قابل توجهی برای آن ها نیست، اما برای ما همین هم زیاد است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان شرقی، مسعود ملازاده؛ مدیر کتاب فروشی ارک تبریز، این شغل را از پدر خود به یادگار دارد و علیرغم تمام سختی ها همچنان به این حرفه پایبند مانده است. دقایقی را پای صحبت های این کتاب فروش قدیمی می نشینم تا با گوشه ای از فعالیت های کتاب فروشی ارک در گذر زمان آشنا شوم.

کتاب فروشی های امروز چه تفاوتی با کتاب فروشی های 40 سال قبل دارند؟
من از سال 63 مدیریت کتاب فروشی ارک را برعهده دارم و طی این مدت فرازوفرودهای زیادی دیده ام. به نظر من شرایط امروز کتاب فروشی ها به هیچ وجه با چند دهه پیش قابل مقایسه نیست. آن زمان بازار کتاب رونق داشت، آنقدر مشتری به کتاب فروشی می آمد که فرصت انجام دادن کار دیگری را نداشتیم. آن موقع هم جوان ها کتابخوان بودند، هم کتاب ارزان بود و هم کتاب های خوب تولید می شد. در کل فعالیت های فرهنگی در تبریز زیاد بود. قبلا احترام به همکار و پیشکسوت وجود داشت، کتاب ابهت داشت، قدرت خرید مردم بالا بود و رقابت سالم بین صنف کتاب فروشان مدام جریان داشت.

منظورتان از رقابت سالم چیست؟
آن زمان تمام کتاب فروشان سعی داشتند تازه های نشر را قبل از دیگران خریداری کنند، خود ما هر یک هفته یا دو هفته به تهران می رفتیم و سعی می کردیم اولین کتاب فروشی باشیم که کتابی را به تبریز می آوریم، سایر کتاب فروشان هم همین کار را می کردند، با این حال علیرغم رقابتی که داشتیم، خیلی وقت ها پیش می آمد که اگر کتابی را که مشتری می خواست و در کتاب فروشی ما موجود نبود به سایر همکاران ارجاع می دادیم و می گفتیم فلان کتاب فروشی دارد، حتی برای راحتی مشتری بارها شده بود که خودمان رفته از همکاران می گرفتیم و تحویل مشتری می دادیم، اما الان وقتی مشتری سراغ کتابی را می گیرد، کسی به همکاران معرفی نمی کند.

حال و هوای کتاب فروشی ارک 40 سال قبل چطور بود و الان چطور است؟

آن زمان مشتری های ما آدم های خاص و موثری در جامعه بودند، هر روز می آمدند اینجا در گوشه ای می نشستند و در مورد مسائل روز و مشکلات مردم صحبت می کردند. حتی وقتی کسی برای خرید کتاب مراجعه می کرد، به او مشاوره می دادند، اما حالا همه آن ها یا از دنیا رفته اند یا آنقدر پیر شده اند که نمی توانند جایی بروند. بدتر اینکه نسل های بعدی و جوان، هرگز نتوانستند راه این افراد را ادامه دهند.

ما هر روز 8 صبح مغازه را باز می کردیم، نزدیک عید نوروز هم که می شد، وقتی 8 صبح می آمدیم، می دیدیم عده ای صف بسته و منتظرند تا کتاب فروشی را باز کنیم و کتاب، تقویم و ... بخرند. این باعث می شد با انگیزه سر کار بیاییم. اما الان ساعت 10 صبح که مغازه را باز می کنیم، اولین مشتری حدود ساعت 12 ظهر می آید و شرایط طوری شده که دست و دلمان سرد شده است. الان نه سودی داریم و نه پس اندازی. فقط تمام تلاش مان را می کنیم که کتاب فروشی را سرپا نگه داریم!

مهم ترین مشکل کتاب فروشی های امروز را در چه می بینید؟

به نظر من فضای مجازی و کتاب های صوتی، بزرگترین ضربه را به ما زده اند. فضای مجازی کاری کرده که فرزندان با پدر و مادر خود بیگانه شده اند، همه سرها در گوشی است و جایی برای کتاب خواندن باقی نگذاشته است. اما در مورد کتاب صوتی باید بگویم، این کتاب ها به خودی خود بد نیستند، اما به نظر من کتاب چاپی لطف دیگری دارد، حتی بوی کتاب هم جذاب است، گرچه به نظر من بوی کتاب های قدیمی هم با کتاب های الان بسیار فرق دارد.

نظرتان راجع به کتاب فروشی های لوکس و بزرگ تبریز چیست؟

واقعیت این است که بعضی از کتاب فروشی های بزرگ، مغازه های کوچک را به حساب نمی آورند. فکر می کنند فقط خودشان در شهر تک افتاده اند و همه چیز مال آن ها است، درحالی که ما در همین مغازه های کوچک و قدیمی مان کتاب هایی داریم که شاید آن ها حتی اسمش را هم نشنیده اند.

کتابفروشی های بزرگ تبریز بیشتر در مناطق متوسط به بالای شهر هستند، برای همین هزینه شان بالا است، از اجاره مغازه بگیر تا دستمزد کارمندان، پرداخت مالیات و هزینه های جانبی دیگر. به همین دلیل مجبور به فروش لوازم دیگر در کتابفروشی می شوند و در کنار کتاب و لوازم تحریر، کالاهای زینتی، فانتزی و کادویی مثل تیشرتی که عکس فلان نویسنده را دارد و ... را عرضه می کنند. این ویترین برای مشتری بسیار جذاب است و افراد می توانند ساعت ها آنجا قدم بزنند، وقت بگذرانند و چیزی هم بخرند، ولی اصل مطلب این است که تیشرت و گلدان هیچ مناسبتی با کتاب فروشی ندارد.

من وجود کتاب فروشی های بزرگ را خوب می دانم به شرطی که برخی اصول را رعایت کنند. به عنوان مثال به خاطر تأمین هزینه ها تخفیف های غیر متعارف می دهند آن هم بدون مناسبت، حتی از قیمت خرید کتاب هم پایین تر می فروشند تا فقط چک هایشان را پاس کنند و این تخفیف ها علاوه بر اینکه آسیب جدی به صنف ما وارد می کند، کتابخوانان را به تخفیف گرفتن عادت می دهد. مگر کتاب چقدر سود دارد که تخفیف بدهیم؟!

حال کتاب فروشی ارک حالا چطور است؟

ما تا چند سال قبل کلی کتاب جدید می آوردیم و دکور مغازه را هر سال عوض می کردیم، الان بودجه ای برای تغییر دکوراسیون نداریم. در حال حاضر اگر اشتباه کنیم و مثلا کتاب های تازه چاپ شده را دیر بیاوریم، مشتری را از دست می دهیم، علاوه بر این دیگر مثل سابق از هر کتاب چندین جلد نمی خریم و نمی توانیم بیشتر از پنج نسخه از کتاب های جدید بخریم.

طی سال ها فعالیت در حوزه کتاب، بارها کسادی داشته ایم، اما مقطعی بوده. مثلا فروش ما در تابستان ها که مردم به خاطر گرمای هوا کمتر از خانه بیرون می آمدند،کم می شد، اما کسادی به معنای امسال را هرگز تجربه نکرده بودیم. اکنون یک عده به خاطر بیماری کرونا بیرون نمی آیند، از طرفی تورم و گرانی بیداد می کند و خیلی ها نمی توانند کتاب بخرند.

خود ما در کنار کتاب فروشی، انتشارات ارک را هم داشتیم که برادرم مدیریت آن را برعهده داشت، اما او هم دیگر نتوانست با شرایط کنار بیاید و مجبور به تعطیل کردن انتشارات شد. قبلا به طور متوسط حدود 50 نفر مراجعه کننده در روز داشتیم، الان شاید حدود 10 تا 15 نفر در روز به مغازه بیایند، آن هم اکثرا افرادی هستند که از کتاب فروشی های بزرگ واقع در آبرسان شروع می کنند و وقتی از پیدا کردن کتاب در کتاب فروشی های دیگر ناامید می شوند، سراغ ما می آیند.

مشتری هایتان بیشتر از چه قشری هستند؟

در اینجا همین الان هم مشتری های وفادار داریم که پای ثابت کتاب فروشی هستند، در اصل نصف مشتری های کتاب فروشی من افراد ثابت و آشنایان قدیمی هستند که با شلوغی و تجملات کاری ندارند. مشتری جدید هم کموبیش می آید.

چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضع کتاب فروشی های تبریز دارید؟

از دیدگاه من علاوه بر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، باید سایر ارگان ها مثل شهرداری نیز از ما حمایت کنند. به عنوان مثال اداره کل مالیات و دارایی می تواند همین مالیات کم کتابفروشی ها را هم از ما نگیرد، چون مالیات ما رقم چندان قابل توجهی برای آن ها نیست، اما برای ما همین هم زیاد است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان شرقی،
خبرگزاری کتاب ایران

کتاب فروشی های امروز چه تفاوتی با کتاب فروشی های 40 سال قبل دارند؟
کتاب فروشی های امروز چه تفاوتی با کتاب فروشی های 40 سال قبل دارند؟

منظورتان از رقابت سالم چیست؟
منظورتان از رقابت سالم چیست؟

حال و هوای کتاب فروشی ارک 40 سال قبل چطور بود و الان چطور است؟

حال و هوای کتاب فروشی ارک 40 سال قبل چطور بود و الان چطور است؟
حال و هوای کتاب فروشی ارک 40 سال قبل چطور بود و الان چطور است؟

آن زمان مشتری های ما آدم های خاص و موثری در جامعه بودند، هر روز می آمدند اینجا در گوشه ای می نشستند و در مورد مسائل روز و مشکلات مردم صحبت می کردند. حتی وقتی کسی برای خرید کتاب مراجعه می کرد، به او مشاوره می دادند، اما حالا همه آن ها یا از دنیا رفته اند یا آنقدر پیر شده اند که نمی توانند جایی بروند. بدتر اینکه نسل های بعدی و جوان، هرگز نتوانستند راه این افراد را ادامه دهند.

ما هر روز 8 صبح مغازه را باز می کردیم، نزدیک عید نوروز هم که می شد، وقتی 8 صبح می آمدیم، می دیدیم عده ای صف بسته و منتظرند تا کتاب فروشی را باز کنیم و کتاب، تقویم و ... بخرند. این باعث می شد با انگیزه سر کار بیاییم. اما الان ساعت 10 صبح که مغازه را باز می کنیم، اولین مشتری حدود ساعت 12 ظهر می آید و شرایط طوری شده که دست و دلمان سرد شده است. الان نه سودی داریم و نه پس اندازی. فقط تمام تلاش مان را می کنیم که کتاب فروشی را سرپا نگه داریم!

مهم ترین مشکل کتاب فروشی های امروز را در چه می بینید؟

مهم ترین مشکل کتاب فروشی های امروز را در چه می بینید؟
مهم ترین مشکل کتاب فروشی های امروز را در چه می بینید؟

به نظر من فضای مجازی و کتاب های صوتی، بزرگترین ضربه را به ما زده اند. فضای مجازی کاری کرده که فرزندان با پدر و مادر خود بیگانه شده اند، همه سرها در گوشی است و جایی برای کتاب خواندن باقی نگذاشته است. اما در مورد کتاب صوتی باید بگویم، این کتاب ها به خودی خود بد نیستند، اما به نظر من کتاب چاپی لطف دیگری دارد، حتی بوی کتاب هم جذاب است، گرچه به نظر من بوی کتاب های قدیمی هم با کتاب های الان بسیار فرق دارد.

نظرتان راجع به کتاب فروشی های لوکس و بزرگ تبریز چیست؟

نظرتان راجع به کتاب فروشی های لوکس و بزرگ تبریز چیست؟
نظرتان راجع به کتاب فروشی های لوکس و بزرگ تبریز چیست؟

واقعیت این است که بعضی از کتاب فروشی های بزرگ، مغازه های کوچک را به حساب نمی آورند. فکر می کنند فقط خودشان در شهر تک افتاده اند و همه چیز مال آن ها است، درحالی که ما در همین مغازه های کوچک و قدیمی مان کتاب هایی داریم که شاید آن ها حتی اسمش را هم نشنیده اند.

کتابفروشی های بزرگ تبریز بیشتر در مناطق متوسط به بالای شهر هستند، برای همین هزینه شان بالا است، از اجاره مغازه بگیر تا دستمزد کارمندان، پرداخت مالیات و هزینه های جانبی دیگر. به همین دلیل مجبور به فروش لوازم دیگر در کتابفروشی می شوند و در کنار کتاب و لوازم تحریر، کالاهای زینتی، فانتزی و کادویی مثل تیشرتی که عکس فلان نویسنده را دارد و ... را عرضه می کنند. این ویترین برای مشتری بسیار جذاب است و افراد می توانند ساعت ها آنجا قدم بزنند، وقت بگذرانند و چیزی هم بخرند، ولی اصل مطلب این است که تیشرت و گلدان هیچ مناسبتی با کتاب فروشی ندارد.

من وجود کتاب فروشی های بزرگ را خوب می دانم به شرطی که برخی اصول را رعایت کنند. به عنوان مثال به خاطر تأمین هزینه ها تخفیف های غیر متعارف می دهند آن هم بدون مناسبت، حتی از قیمت خرید کتاب هم پایین تر می فروشند تا فقط چک هایشان را پاس کنند و این تخفیف ها علاوه بر اینکه آسیب جدی به صنف ما وارد می کند، کتابخوانان را به تخفیف گرفتن عادت می دهد. مگر کتاب چقدر سود دارد که تخفیف بدهیم؟!

حال کتاب فروشی ارک حالا چطور است؟

حال کتاب فروشی ارک حالا چطور است؟
حال کتاب فروشی ارک حالا چطور است؟

ما تا چند سال قبل کلی کتاب جدید می آوردیم و دکور مغازه را هر سال عوض می کردیم، الان بودجه ای برای تغییر دکوراسیون نداریم. در حال حاضر اگر اشتباه کنیم و مثلا کتاب های تازه چاپ شده را دیر بیاوریم، مشتری را از دست می دهیم، علاوه بر این دیگر مثل سابق از هر کتاب چندین جلد نمی خریم و نمی توانیم بیشتر از پنج نسخه از کتاب های جدید بخریم.

طی سال ها فعالیت در حوزه کتاب، بارها کسادی داشته ایم، اما مقطعی بوده. مثلا فروش ما در تابستان ها که مردم به خاطر گرمای هوا کمتر از خانه بیرون می آمدند،کم می شد، اما کسادی به معنای امسال را هرگز تجربه نکرده بودیم. اکنون یک عده به خاطر بیماری کرونا بیرون نمی آیند، از طرفی تورم و گرانی بیداد می کند و خیلی ها نمی توانند کتاب بخرند.

خود ما در کنار کتاب فروشی، انتشارات ارک را هم داشتیم که برادرم مدیریت آن را برعهده داشت، اما او هم دیگر نتوانست با شرایط کنار بیاید و مجبور به تعطیل کردن انتشارات شد. قبلا به طور متوسط حدود 50 نفر مراجعه کننده در روز داشتیم، الان شاید حدود 10 تا 15 نفر در روز به مغازه بیایند، آن هم اکثرا افرادی هستند که از کتاب فروشی های بزرگ واقع در آبرسان شروع می کنند و وقتی از پیدا کردن کتاب در کتاب فروشی های دیگر ناامید می شوند، سراغ ما می آیند.

مشتری هایتان بیشتر از چه قشری هستند؟

مشتری هایتان بیشتر از چه قشری هستند؟
مشتری هایتان بیشتر از چه قشری هستند؟

در اینجا همین الان هم مشتری های وفادار داریم که پای ثابت کتاب فروشی هستند، در اصل نصف مشتری های کتاب فروشی من افراد ثابت و آشنایان قدیمی هستند که با شلوغی و تجملات کاری ندارند. مشتری جدید هم کموبیش می آید.

چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضع کتاب فروشی های تبریز دارید؟

چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضع کتاب فروشی های تبریز دارید؟
چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضع کتاب فروشی های تبریز دارید؟

از دیدگاه من علاوه بر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، باید سایر ارگان ها مثل شهرداری نیز از ما حمایت کنند. به عنوان مثال اداره کل مالیات و دارایی می تواند همین مالیات کم کتابفروشی ها را هم از ما نگیرد، چون مالیات ما رقم چندان قابل توجهی برای آن ها نیست، اما برای ما همین هم زیاد است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
قانون مطبوعات پس از تصویب لایحه قانونی مطبوعات در 20 مرداد ماه 1358، بارها تغییر کرده و اصلاح شده است اما امروز با وجود پیشرفت های سریع در حوزه رسانه، نیاز به اصلاح و بازنگری در این قانون بیشتر احساس می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، قانون مطبوعات ایران، شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 20 مرداد 1358، برای اولین بار در نظام جدید و تحت عنوان لایحه قانونی مطبوعات تغییر کرد؛ در این لایحه مطبوعات تعریف، ویژگی متقاضیان انتشار نشریات مشخص و جرایم این مسیر هم تبیین شد.

گرچه به دلیل شرایط موجود در ابتدای انقلاب در این لایحه مشکلاتی هم وجود داشت اما تنها با نگاهی کلی به مواد و تبصره های آن می توان مواردی را به چشم دید که شاید امروز برای اهالی رسانه آرمانی به نظر برسد و از مهمترین آن ها ماده 29 این لایحه است.

در ماده 29 لایحه قانونی مطبوعات آمده است: هر مقام دولتی که برای چاپ مطلب یا مقاله ای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا مبادرت به سانسور و کنترل نشریات کند علاوه بر انفصال ابد از مشاغل دولتی به حبس جنحه ای از شش ماه تا دو سال محکوم می شود.

جرم شناختن سانسور در قانون مطبوعات

جرم شناختن سانسور ، برای مطبوعاتی که سالیان سال تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در خفقان و استبداد و در میان اندک مطبوعاتی که در نوشته های خود هدفی جز تملغ و چاپلوسی پهلوی و سفارتخانه های بیگانگان نداشتند، قلم می زدند، گام بلند و ارزشمندی بود.

منصور گلناری ، در گفت وگو با خبرنگار فارس در اصفهان، درخصوص رعایت آزادی بیان برای مطبوعات امروز کشور، اظهار داشت: در خود قانون اشاراتی به مسأله سانسور و آزادی بیان شده است و در این زمینه نسبتاً قوانین خوبی وجود دارد که طبق آن مطبوعات در انتشار مطالب به جز موارد خاص آزاد هستند اما این باید به خوبی هم اجرا شود و صرفاً وجود یک قانون خوب مشکلات را حل نمی کند.

مدیر اسبق خانه مطبوعات اصفهان ادامه داد: مجری قانون هم باید قانون شناس باشد و بتواند به خوبی آن را اجرا کند، در این زمینه بیشترین مشکل امروز برداشت های غلط از قانون و عدم اجرای درست قانون است و قانون مطبوعات در خصوص آزادی بیان گویا صحبت کرده است.

روزنامه نگاران ضعف اطلاعات قانونی دارند

وی با بیان اینکه رسانه های ایران بستر لازم برای آزادی را در اختیار دارند، افزود: اما اینکه برخی نسبت به آن گلایه مند هستند علل مختلف دارد که یکی از آن این است که روزنامه نگاران ما ضعف اطلاعات قانونی دارند؛ روزنامه نگاران به حقوق خودشان آگاه نیستند و نمی دانند که می توانند مطالب خود را به چه شکل بنویسند که دچار مشکل نشوند.

گلناری ادامه داد: یکی دیگر از علل گلایه از آزادی بیان مسأله استقلال مالی است؛ هنگامی که یک روزنامه نگار بداند که اگر انتقاد تندی از یک سازمان داشته باشد پس از آن برای تأمین معاش خود دچار مشکل خواهد شد، قلم خود را کند خواهد کرد و چه بسا به سمت مجیزگویی نیز حرکت خواهد کرد.

آزادی بیان در ایران

مدیر اسبق خانه مطبوعات بیان داشت: وضعیت فعلی مطبوعات ما از نظر نقد سازنده و چالش برانگیز اصلا مناسب نیست و دلیل آن ضعف قانون و فشارهای حکومت نیست؛ برخی آدرس غلط می دهند که در جمهوری اسلامی ایران آزادی بیان وجود ندارد، از نظر من حتی بیش از اندازه آزادی به برخی داده اند .

وی تصریح کرد: مشکل این که بسیاری از افراد قلم خود را کند کرده اند به خود روزنامه نگاران و مدیران رسانه برمی گردد؛ یک مدیر رسانه باید به معنای واقعی کلمه دغدغه مند باشد؛ بسیاری از مدیران رسانه های ما با هدف داشتن تریبون برای فعالیت های تبلیغاتی مجوز کار گرفته اند و دغدغه دیگری ندارند.

گلناری اضافه کرد: اگر افرادی که مجوز انتشار گرفته اند را بررسی کنیم متوجه می شویم که اکثر آن ها وابسته جریان فکری، افراد و مسؤولان خاص هستند در این موارد نیز مشکل به اجرای قانون برمی گردد، مجوزها به راحتی به افراد داده می شود، باید بسترهایی فراهم شود که افراد و نشریات قوی شروع به کار کند.

لزوم توجه نمایندگان مجلس به اصلاح قانون مطبوعات

مدیر اسبق خانه مطبوعات اصفهان درخصوص راه حل موجود، گفت: امیدواریم که در مجلس فعلی، نمایندگان پس از فارغ شدن از مشکلات اقتصادی به این مسائل و مشکلات نیز بپردازند زیرا زیربنای همه مسائل فرهنگ است.

وی خاطرنشان کرد: اصل قانون مطبوعاتی که امروز در کشور در حال اجرا است مربوط به پیش از انقلاب اسلامی است و بعد از انقلاب نیز بارها به آن اصلاحیه هایی خورده و موادی اضافه شده است اما هنوز هم قانونی که بتواند جواب گوی مسائل رسانه های امروز باشد، وجود ندارد.

گلناری ادامه داد: مخصوصاً در خصوص فضای مجازی که این قانون تقریباً سکوت کرده است، در گذشته هم می گفتیم که این قانون برای مطبوعات هم به روز و پاسخگو نیست، امروز که دیگر عمدتاً عرصه در اختیار و فضای مجازی است و به شدت در این زمینه ضعف قانونی داریم.

ضعف قانون درخصوص فضای مجازی

مدیر اسبق خانه مطبوعات اظهار داشت: در خصوص فضای مجازی یکسری بخشنامه، دستورالعمل و... از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات وجود دارد که عمدتاً توصیه نامه و شیوه نامه است و به شکل قانون نیست.

وی بیان داشت: فضای مجازی که امروز این چنین افسار گسیخته است و در دیگر کشورها به اندازه کشور ما باز نیست و از جهات مختلف کنترل می شود باید در سطح مجلس شورای اسلامی بررسی شود و قوانین مرتبط تصویب شود.

گلناری تصریح کرد: نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به این موضوع اهتمام کافی نداشته اند، این قانون عمدتاً در ارتباط با رسانه های نوشتاری طراحی شده است که برای همان هم به روز نیست و باید هر چه سریع تر نسبت به آن بازنگری انجام شود و اصلاحاتی نیاز دارد.

آفت وابستگی مالی مطبوعات کشور

مدیر اسبق خانه مطبوعات اصفهان با بیان اینکه یک رسانه مکتوب اگر بخواهد استقلال خود را حفظ کند، باید از نظر امکانات به ویژه کاغذ، مستقل باشد، افزود: قدم اول رفع وابستگی است؛ آفات فراوانی برای رسانه ای که حتی در کاغذ خود هم نیازمند باشد، وجود دارد.

وی ادامه داد: رسانه ها قطعاً ممکن است که در برخورد با کسانی که کاغذ، مواد و... توزیع می کنند، دست و دلشان بلرزد و از سوی دیگر رسانه ای که نسبا به آن افراد منتقد است از بسته های حمایتی، کاغذ و... محروم شود.

گلناری خاطرنشان کرد: گلایه ای که بسیاری از رسانه ها در توزیع عادلانه یارانه ها از طریق وزارت خانه دارند نیز نشان می دهد که باید در امر توزیع دقت بیشتری وجود داشته باشد.

مدیر اسبق خانه مطبوعات اصفهان با اشاره به آن که اصل این کار مشکل دارد، گفت: یک رسانه به ویژه رسانه مکتوب که وابستگی لجستیکی زیادی دارد از همان ابتدا باید هدف استقلال داشته باشد اگر روزنامه ای از نظر درآمد وابسته به ارگانی شد از نظر فکری هم وابسته خواهد شد و خودش پیش از آن که کسی مطالبش را سانسور کند، مجبور به سانسور قلم خود می شود.

وی پیرامون گرانی کاغذ در سال 97 اظهار داشت: مسأله ای که در سال 97 در خصوص کاغذ نیز رخ داد ضربه سنگینی به مطبوعات کشور وارد کرد و بسیاری از آن ها نتوانستند دوباره روی پای خود بایستند و دیگر چاپ نمی شوند.

گلناری تصریح کرد: از حدود 5 هزار نشریه ای که منتشر می شد، 2 هزار مورد با مشکل شدید مواجه شدند و حتی امروز هفته نامه های گذشته به صورت ماهیانه یا بیشتر منتشر می شوند و این زیبنده کشوری که ادعای فرهنگ دارد نیست؛ بهتر بود که مسؤولان ذی ربط این موارد را پیش بینی می کردند.

قانون مطبوعات پس از تصویب لایحه قانونی مطبوعات در 20 مرداد ماه 1358، بارها تغییر کرده و اصلاح شده است اما به نظر می رسد امروز با وجود پیشرفت های سریع در حوزه رسانه، به ویژه در زمان پسا کرونا که روند کار بسیاری از رسانه ها به ویژه رسانه های مکتوبی که سالیان متمادی به چاپ فیزیکی می رسیدند تغییر کرد، نیاز به اصلاح و بازنگری در این قانون بیشتر احساس می شود.

انتهای پیام/63119/ص20/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
بجنورد-معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان شمالی گفت: بیشترین اثر و آسیب کرونا به فعالان فرهنگی وارد شد زیرا به علت رعایت پروتکل های بهداشتی، تمام فضاهای فرهنگی تعطیل شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرنگار مهر ، رضا رضایی ظهر امروز در بازدید از دفتر خبرگزاری مهر خراسان شمالی اظهار کرد: اداره فرهنگ و ارشاد رسانه ها را جدای از خود نمیبیند .

معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان شمالی ادامه داد: معتقدیم اگر توسعه ای در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی رخ دهد، بر پایه رسانه اتفاق خواهد افتاد.

وی افزود: اگر رسانه در شفاف سازی، جریان سازی و آگاه سازی موفق عمل نکند به توسعه و برنامه محوری نخواهیم رسید.

رضایی عنوان کرد: با همکاری و استفاده از رسانه ها باید بتوانیم استان را توسعه دهیم.

این مسئول در انتها گفت: بیشترین اثر و آسیب کرونا به فعالان فرهنگی وارد شد زیرا به علت رعایت پروتکل های بهداشتی، تمام فضاهای فرهنگی تعطیل شدند.

کد خبر 4996344

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

سیر تا پیاز نشست پرحاشیه خبرنگاران با فرماندار ویژه لارستان:

زینب دلام/ آفتاب لارستان : مراسم تجلیل از خبرنگاران و فعالان رسانه ای لارستان صبح روز سه شنبه، 21 مرداد، با حضور اصحاب رسانه شهرستان و فرماندار ویژه لارستان، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری ویژه لارستان، سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان، رئیس شورای اسلامی شهر لار، شهردار لار و شهرداران و اعضای شوراهای بخش های مختلف لارستان در سالن شهید امامی فرمانداری ویژه لارستان برگزار شد.

رئیس شورای اسلامی شهر لار: سلامت فکری و فرهنگی هر جامعه ای مرهون تلاش های شبانه روزی اصحاب رسانه است

به گزارش آفتاب لارستان، در ابتدای این مراسم، رئیس شورای شهر لار به نمایندگی از شهرداران و روسای شوراهای شهرهای منطقه لارستان در سخنانی کوتاه با تبریک روز خبرنگار اظهار کرد: شما خبرنگاران خیلی برای ما زحمت می کشید، خبرها را صادقانه انتقال می دهید و امیدواریم در سال پیش رو با از بین رفتن ویروس منحوس کرونا بتوانید خبرهای خوب و خوشی را از تریبون ها منتشر کنید.

سید عبدالمهدی میرپور افزود: سلامت فکری و فرهنگی هر جامعه ای مرهون تلاش های شبانه روزی شماست.

سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان: در بخش های منطقه لارستان هیچ رسانه رسمی و مجوزداری نداریم

در ادامه این مراسم، سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان گفت: مدتی است که با همکاری فعالان حوزه رسانه و مسئولان شهرستان موضوع رسانه ها را پیگیری می کنیم تا بتوانیم آمار رسانه های دارای مجوزمان را بالا ببریم.

مجید حجتی خاطرنشان کرد: در بخش های منطقه لارستان هیچ رسانه رسمی و مجوزداری نداریم، از همه فعالان رسانه در بخش ها می خواهم که تلاش کنند رسانه ها را به ثبت برسانند تا ظرفیت رسمی رسانه ها را هم بالا ببریم.

پدیده انفجار اطلاعات از شاخصه های مهم عصر حاضر است

وی تصریح کرد: پدیده انفجار اطلاعات از شاخصه های مهم عصر حاضر است، تمام کشورهای جهان با این پدیده مواجه اند، چه توسعه نیافته و چه پیشرفته.

سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان اظهار کرد: سرعت انتقال اخبار و اطلاعات بسیار بالاست، خبر انفجار مهیب بیروت به همان سرعت به دست ما می رسد که خبر زلزله خنج و بیرم را دریافت می کنیم؛ بنابراین، رسانه و قلم که منبع تولید خبر هستند اهمیت فراوانی دارند.

اگر رسانه های حرفه ای و قدرتمند در جامعه افزایش یابند، جریان اطلاعات مسیر درست خود را طی می کند

حجتی گفت: به هر میزان، رسانه های حرفه ای و قدرتمند در جامعه افزایش یابد، جریان اطلاعات مسیر درست خود را طی می کند و آشفتگی اخبار، مهم شدن خبرهای کم اهمیت و نیز وقوع جریان های پیش بینی نشده اجتماعی را شاهد نخواهیم بود.

به قدرتمند شدن و افزایش رسانه های رسمی و مجوزدار همت گماریم

وی خاطرنشان کرد: از آنجایی که رسالت رسانه آگاه سازی نسبت به مسائل امروز و رویدادهای فردای جامعه است؛ بنابراین همگان (مدیران، نهادهای خصوصی و اقتصادی، مردم و اهالی رسانه) باید به قدرتمند شدن و نیز افزایش رسانه های رسمی و مجوزدار همت گماریم.

وظیفه مدیران، حمایت تمام قد از حوزه رسانه های رسمی است

سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان افزود: وظیفه مدیران، حمایت تمام قد از حوزه رسانه های رسمی است؛ همچنین، مدیران باید در جهت حرفه ای شدن رسانه ها بسترهای لازم را فراهم کنند.

نهادهای خصوصی و اقتصادی، تبلیغات در رسانه های رسمی را جدی بگیرند

مجید حجتی تصریح کرد: نهادهای خصوصی و اقتصادی باید حوزه تبلیغات را در رسانه های رسمی جدی بگیرند، این یک قانون اجتماعی است که هر قدر اقتصاد این نوع رسانه ها از سوی مردم و بخش های خصوصی تامین شود رسانه ها مستقل تر و مردمی تر خواهند شد.

وی افزود: قطعا بنرهای تبلیغاتی شهری بسیار مورد توجه نهادهای اقتصادی است اما اگر این نهادها بخشی از تبلیغات خود را در اختیار رسانه های رسمی قرار دهند با یک تیر دو نشان زده اند، هم خود را نمایانده اند و هم به حرفه ای تر شدن جریان رسانه ای و اطلاعات کمک شایانی کرده اند، این یعنی یک اقدام هوشمندانه و پسندیده.

سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان تاکید کرد: مردم رسانه های رسمی و مجوزدار را بخوانند و ببینند.

اصحاب رسانه به حرفه ای شدن بیندیشند

حجتی خطاب به رسانه ها گفت: رسانه ها باید در جهت افزایش تخصص و فن خود تلاش کنند، خبرنگاران و عکاسان در همه حال به حرفه ای تر شدن بیندیشند.

رسانه منشا یک جریان درست و مثبت باشد

وی افزود: خبرنگار حرفه ای باید آن طور که خود مثبتش می خواهد بنویسد و تصویر تهیه کند نه آنگونه که مدیران و حتی مردم گاهی به اشتباه می خواهند؛ یعنی رسانه باید منشا یک جریان درست و مثبت باشد.

کنجکاوی لازمه تهیه خبر و گزارش است

سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان خاطرنشان کرد: کنجکاوی نیز لازمه تهیه ی خبر و گزارش است، اگر خبرنگار کنجکاو و جستجوگر نباشد همان را می بیند که همگان شاهدند.

در ادامه ی این مراسم که به بهانه روز خبرنگار و تجلیل از فعالان حوزه رسانه شهرستان تشکیل شده بود، هر یک از خبرنگاران و اصحاب رسانه به بیان دیدگاه های خود پرداختند:

کمبود تولیدکننده خبر داریم

ابوالحسن مویدی ، مدیر مسئول سایت میلاد لارستان اظهار کرد: وضعیت رسانه، وضعیت بسیار سختی شده است، در برخی از روزها، برای روزنامه مان گرفتار کمبود خبر هستیم، خبر نیست؛ بنابراین، از جاهای مختلف خبر می گیریم و به سختی خبر را تامین می کنیم.

وی افزود: کمبود تولیدکننده مطالب داریم، ما حاضریم کسانی با ما همکاری کنند، مطالب جالب، جذاب و به درد بخور را تهیه کنند، حتی هزینه دهیم اما تولیدکننده ها اندک اند.

مسئولان پاسخگو نیستند

مدیر مسئول سایت میلاد لارستان تصریح کرد: مشکل دیگری که در رسانه داریم این است که ما برای خودمان می نویسیم و مسئولان هم برای خودشان کار می کنند، ما می نویسیم فلان اداره برای این مشکل چه کار کردی؟ مدیر آن هیچ جوابی نمی دهد. بعد از مدتی، هیچ خبری نمی شود، دوباره می نویسیم که چرا این موضوع را پیگیری نکردید یا این مشکل را حل نکردید باز هم جواب نمی دهد.

مویدی افزود: این یک معضل است که مسئولان ادارات پاسخ درستی به نشریات نمی دهند و طبیعتا در این صورت، تعامل خوبی شکل نخواهد گرفت.

سیاوش ستاری از خبر صدای صحرا نیز از تهدید برخی از مسئولان به ویژه در بحث فوتی ها و آمار مبتلایان کرونا و ضرورت ایجاد سامانه ای متمرکز برای خبرنگاران لارستانی و برچیده شدن گروه های خبری واتساپی که خبرها را از رسانه های رسمی کپی می کنند صحبت کرد.

حمید منشی ، مدیر مسئول سایت آفتاب لارستان نیز اظهار کرد: نشست امروز کاملا صنفی است، ما یک سری گلایه ها و انتقادات داریم که به نیت اصلاح امور است.

همه افرادی که در حوزه رسانه، تولید محتوا می کنند صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته اند

وی تصریح کرد: الآن دغدغه بزرگ اصحاب رسانه به ویژه مدیران مسئول رسانه های دارای مجوز در این منطقه بسیار زیاد است، همه افرادی که در حوزه رسانه، تولید محتوا می کنند و تحریریه و نویسنده و عکاس دارند به حق و به جد صورت خودشان را با سیلی سرخ نگه داشته اند.

تعطیلی رسانه ها و نشریات در این شرایط اصلا تعجب آور نیست!

مدیر مسئول سایت آفتاب لارستان خاطرنشان کرد: در این شرایط، اگر یک رسانه و نشریه تعطیل شود اصلا تعجب آور نیست، هزینه ها بالا رفته است و متاسفانه هیچ گونه حمایت واقعی در این حوزه را شاهد نیستیم.

منشی اظهار کرد: من دغدغه تولید محتوا دارم، یک رسانه دارای مجوز دارم و نسبت به مخاطب خودم متعهد هستم، چه حمایتی از ما می شود؟ غیر از عتاب هایی که ما را در تنگنا قرار می دهد!

هیچ اراده ای برای مدیریت رسانه های بدون مجوز وجود ندارد

وی تصریح کرد: به موازات این رسانه های دارای مجوز، تعداد زیادی رسانه بدون مجوز در فضای مجازی وجود دارد، با مخاطبان غالبا فیک و چون محتوایی تولید نمی کنند، هزینه ای ندارند و درآمدزایی هم می کنند و گویا هیچ اراده ای برای مدیریت این وضع وجود ندارد!

سردبیر سایت آفتاب لارستان اظهار کرد: وقتی می گوییم مثلا یک فروشگاه مواد غذایی باید مجوز بگیرد و نسبت به سلامت جسمی جامعه نگرانیم و دغدغه داریم، باید نسبت به رسانه ها که خوراک فکری جامعه را فراهم می کنند نیز همین حساسیت و چه بسا بیشتر داشته باشیم.

در دولت تدبیر و امید مجوز گرفتن برای رسانه ها بسیار راحت شده است

حمید منشی تصریح کرد: خوشبختانه در دولت تدبیر و امید مجوز گرفتن برای رسانه ها بسیار راحت شده است و حداکثر زمان انتظار برای دریافت مجوز شاید چند ماه طول بکشد، در حالی که در دوره ای، دوستان ما در همین شهر 15 سال در نوبت اخذ مجوز بودند.

وی خاطرنشان کرد: یکی از ارکان فعالیت در رسانه، مسئولیت پذیری است و ما می بینیم که عده ای به این مسئولیت پذیری تن نمی دهند و می خواهند بدون اینکه مجوزی داشته باشند از رسانه دیگری کپی کنند، فقط آگهی و تبلیغات بگیرند و فقط کاسبی کنند و این رسالت خبر و خبرنگاری نیست.

مدیر مسئول سایت آفتاب لارستان با اشاره به اینکه بعد از دو دهه انتظار، رویای من این بود که نشریه ای مطلوب با صاحب امتیازی و مدیر مسئولی خودم داشته باشم گفت: این اتفاق در دولت تدبیر و امید افتاد و مجوز به من داده شد اما فقط توانستم سه شماره منتشر کنم و به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد.

اگر سایت آفتاب لارستان تعطیل شد اصلا نباید تعجب کرد

منشی اظهار کرد: من در اینجا دردمندانه عرض می کنم که اگر سایت آفتاب لارستان هم اعلام تعطیلی و خداحافظی کرد همه کسانی که در این نشست حضور دارند و همچنین شخص فرماندار اصلا نباید تعجب کنند و فکر می کنم که این موضوع هم قریب الوقوع است.

آقای فرماندار کارنامه شما در حمایت از رسانه ها، کارنامه قابل دفاعی نیست

وی خطاب به فرماندار گفت: کارنامه شما در حمایت از رسانه ها، کارنامه قابل دفاعی نیست، این را خیلی شفاف می گویم به عنوان کسی که با شما همفکر است و از شما حمایت کرده است و البته باز هم حمایت می کند.

سردبیر سایت آفتاب لارستان تصریح کرد: از اسفندماه تا الآن که درگیر کرونا هستیم، به جرات می گویم که در شبانه روز، چهار ساعت هم استراحت نمی کنیم، دغدغه ما اطلاع رسانی اخبار حوزه کرونا بوده است اما دریغ از یک نشست مطبوعاتی توسط آقای فرماندار به عنوان مسئول ستاد مبارزه با کرونا!

بار اطلاع رسانی جامعه را رسانه ها متحمل می شوند

حمید منشی افزود: حوزه تولید محتوای فرمانداری ویژه و ستاد مبارزه با کرونا چه بوده است به غیر از اینکه هرازگاهی بیانیه هایی کوتاه را با غلط های متعدد نگارشی منتشر می کنید؟!

وی خاطرنشان کرد: بار اطلاع رسانی جامعه را رسانه ها متحمل می شوند و این رسانه ها به جای اینکه حمایت شوند مورد عتاب قرار می گیرند!

کارنامه فرمانداران گذشته در تعامل با رسانه ها از کارنامه جنابعالی موفق تر است

مدیر مسئول سایت آفتاب لارستان تصریح کرد: از تمام حمایت و تعامل شما با رسانه ها همین مراسم نشست با خبرنگاران به مناسبت 17 مرداد باقی مانده که این هم میراث فرمانداران گذشته است و من فکر می کنم در یک رویکرد تعاملی نمره فرمانداران گذشته از کارنامه جنابعالی بیشتر باشد.

در ادامه این مراسم، کریمی خشنود از شهر بنارویه، حمید جهان از خبرگزاری ایرنا، صمد کامجو از سایت صحبت نیوز ، صداقت از بیرم و حبیب آسوده از لار به بیان دیدگاه ها و نقطه نظرات خود پرداختند.

فرماندار ویژه لارستان: اقتدار را در صدای بالا و برخوردهای تحکمی نمی بینم

معاون استاندار و فرماندار ویژه لارستان در این مراسم گفت: من آدمی نیستم که اقتدار را در صدای بالا و برخوردهای تحکمی ببینم.

دموکراتیک حرف می زنیم اما دیکتاتوری عمل می کنیم

جلیل حسنی اظهار کرد: یکی از اشکالات اساسی ما این است که دموکراتیک حرف می زنیم و می خواهیم دیکتاتوری عمل کنیم.

وی تصریح کرد: در بحث کرونا، بسیاری از مردم از جمله اصحاب رسانه به من فشار آوردند که شهر باید تعطیل شود و در دوره ای هم زمان با کشور تعطیل کردیم اما دیدیم که مردم بعد از اتمام تعطیلات با ولع زیاد وارد شهر شدند و بسیاری از مشکلاتی که برای ما پیش آمد بعد از اتمام آن تعطیلات بود.

معاون استاندار و فرماندار ویژه لارستان افزود: من از نظر فکری، تجربی و اعتقادی به این موضوع ایراد داشتم و می گفتم ما باید الزاما در کنار این ویروس زندگی کنیم، به گونه ای که هم با آن مقابله شود و هم کسب و کار و فعالیت مردم تعطیل نشود.

هیچ وقت فعالیت هایم را با دیگر شهرستان ها مقایسه نکرده ام

حسنی خاطرنشان کرد: هیچ وقت فعالیت ها و اقدامات خودم را در چارچوب سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با هیچ یک از شهرستان ها مقایسه نکرده ام و کارنامه بسیار قابل دفاعی هم در همه موضوعات دارم.

نه برای آفرین به اینجا آمده ام و نه نفرین

وی افزود: نه برای آفرین به اینجا آمده ام و نه نفرین. در سال 95 و 97 شهرستان ما در جشنواره شهید رجایی اول شد، هر کسی که خواست در این زمینه تابلو بزند جلویش را گرفتم چون یکی از مشکلات اصلی شهرستان را توجه به فضای تبلیغاتی می بینم.

اگر یک سال پیش درصدد ساماندهی رسانه های بدون مجوز بودید، الآن به نتیجه رسیده بودید

فرماندار ویژه لارستان در مورد ساماندهی رسانه های بدون مجوز در شهرستان گفت: من از بی قانونی حمایت نکردم اما اگر آقای حجتی و آقای منشی سال گذشته درصدد ساماندهی رسانه های بدون مجوز بودند، الآن به نتیجه رسیده بودند، شما یک ماه پیش شروع کردید و در مدت یک ماه می خواهید که برخورد شود، چه بسا که برخی از این رسانه ها به نوع عملکردی که دارند ناآگاه باشند.

مشکلات مالی رسانه ها را قبول دارم اما چه کار می توانم بکنم

وی با اشاره به مشکلات مالی ای که رسانه ها با آن درگیر هستند گفت: مشکلات مالی را قبول دارم اما چه کار می توانیم بکنیم، من هنوز برای شش ماه اول سال هیچ اعتباری نگرفته ام و در هزینه های جاری مشکل داریم.

گاهی اوقات از اعتبار و آبروی شخصی خودم گذاشتم تا برخی از کارها پیگیری قضایی نشود

معاون استاندار و فرماندار ویژه لارستان در مورد حمایت از اصحاب رسانه اظهار کرد: من از اعتبار و آبروی شخصی خودم گذاشتم تا برخی از کارها پیگیری قضایی نشود؛ بنابراین، به غیر از حوزه مالی که مشکل کشور است در حوزه حمایتی، معنوی به یاد نمی آورم که با خبرنگاری کمترین تنشی داشته باشم و همیشه هم به آن ها احترام می گذارم.

منشی اصلاح طلب حسود بشین سر جات اینقدر بی خود منم منم نزن

فرماندار منفعل محافظه کار نمیخوایم نمیخوایم

واقعا تاسف خوردم. فکر نمی کردم مشکلات رسانه ها اینقدر زیاد باشد. تعطیلی رسانه ها خیلی بیشتر از حتی تعطیلی تجارت و بازار برای یک جامعه مشکل ساز است. لطفا تا دیر نشده هوای همین یکی دو رسانه را داشته باشیم. با خودمان صادق باشیم غیر از این بنده های خدا چه کسی حاضر است وقت خود را برای این قبیل کارها صرف کند؟!

واقعا حرف های خبرنگارها از زبان آقای منشی مطرح شد. کل اطلاع رسانی فرماندار به خبرهای روابط عمومی شان خلاصه شده و ظاهرا ایشون از برگزاری نشست خبری و پاسخگویی به رسانه ها فراری اند. آقای نجیب زاده واقعا در این مورد از ایشون خیلی جلوتر بودن

لینک خبر :‌ آفتاب لارستان
مشهد- ایرنا- اقتصاد ناشران کتاب مانند هر کسب و کار دیگری بسته به وضعیت معیشتی مردم دارد و شیوع کرونا که اقتصاد و سلامت مردم را توامان نشانه گرفت نشر خراسان رضوی را نیز فقیر کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران قدس آنلاین

ناشرانی که در تاخت و تاز فضای مجازی و توسعه نشر الکترونیک و همچنین کاهش سرانه کتابخوانی کمی کمر خم کرده بودند با شیوع ویروس کرونا کاملا خم شدند و نتوانستند در برابر لطمات این ویروس قامت راست کنند.

فروش کتاب نیز مانند بسیاری از کسب و کارهای دیگر در بحبوحه شیوع کرونا به شدت آسیب دید و کالایی که قبلا سعی می شد با برگزاری نمایشگاه و طرحهای فصلی فروش و اختصاص یارانه دولت جایی در سبد خرید خانوار داشته باشد دیگر در این سبد جایی برایش باقی نماند.

رییس اتحادیه صنف کتاب، نوشت افزار و صحاف مشهد درباره وضعیت فروش کتاب در ماه های اخیر به خبرنگار ایرنا گفت: در نتیجه شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای ارتباطی و تعطیلی اجباری صنوف، فروش کتاب در مشهد بسیار کاهش یافت و این مساله باعث ابطال پروانه 10 درصد از صنوف زیر پوشش این اتحادیه شد.

سیدجواد سیدعباسیان افزود: 900 واحد صنفی زیر پوشش این اتحادیه در مشهد جواز کسب دارند که پروانه 10 درصد از این تعداد ابطال شده و 150 پروانه جدید کسب نیز برای متقاضیان صادر شده است.

وی ادامه داد: از مجموع واحدهای دارای پروانه کسب زیر پوشش اتحادیه صنف کتاب، نوشت افزار و صحاف، 150 واحد کتابفروشی، 50 واحد صحاف و 700 واحد نوشت افزار هستند.

رییس اتحادیه صنف کتاب، نوشت افزار و صحاف مشهد پیش بینی کرد با توجه به تداوم شیوع کرونا فروش فعالان صنف کتاب و نوشت افزار بعد از مهرماه امسال کمتر شده و میزان ابطال پروانه در این صنف بیشتر شود.

سیدعباسیان افزود: هنوز بازار کتاب و نوشت افزار راکد است و این صنف یک بیستم از میزان فروش سال گذشته را نیز نداشته است و به طور قطع فروش کتاب و نوشت افزار پس از مهرماه نیز مطلوب نخواهد بود و اگر بعد از مهرماه صنوف یک سوم میزان فروش پارسال خود را نیز داشته باشند خرسند خواهند بود.

وی ادامه داد: شاید فکر کنید امید این صنف بعد از مهرماه باید به فروش کتاب درسی باشد اما با توجه به اینکه مدارس خود توزیع کتاب درسی را برعهده گرفته اند و حتی در کنار عرضه کتاب، نوشت افزار نیز می فروشند، شانس این صنف برای کسب حداقل درآمد در سال جاری نیز از بین رفته است.

رییس اتحادیه صنف کتاب، نوشت افزار و صحاف مشهد گفت: در کنار این موضوع، عرضه نوشت افزار توسط فروشگاه های زنجیره ای، فروشگاه های وابسته به شهرداری، مدارس غیرانتفاعی و عدم برپایی نمایشگاه کتاب این صنف را ضعیف و ضعیف تر کرده است.

یک ناشر و رییس اتحادیه ناشران خراسان رضوی هم وضعیت نشر در این استان را خوب ندانست و گفت: مشکلات ناشی از شیوع کرونا و کم شدن تقاضا و همچنین وضعیت نابسامان اقتصادی بر روی نشر نیز تاثیر گذاشته است.

مهدی نصیرزاده افزود: از سوی دیگر کتاب جزء کالاهای اساسی مورد نیاز خانوارها نیست و زمانی که مردم دچار مشکلات و گرفتاریهای اقتصادی باشند و این مسائل فکر و ذهنشان را به خود مشغول کند سراغ خواندن کتاب نمی روند لذا بخش نشر نیز به عنوان یک حوزه تفننی در نظر گرفته می شود و نباید انتظار داشت در وضعیت دشوار اقتصادی مردم به سمت خرید کتاب سوق پیدا کنند.

وی اضافه کرد: فراوانی اطلاعات در فضای مجازی بر روی کتاب خواندن تاثیر گذاشته است و مردم بیشتر راغب به خواندن مطالب کوتاه در فضای مجازی هستند تا این که کتاب بخوانند.

رییس اتحادیه ناشران خراسان رضوی گفت: هرچند مطالعه مطالب در فضای مجازی به شدت بین مردم گسترش یافته است، با این حال امکان مطالعه برخی کتابها به ویژه کتابهای حجیم در فضای مجازی میسر نیست و فرد ترجیح می دهد کتاب را بخرد تا این که آن را در فضای مجازی مطالعه کند.

نصیرزاده شاهرگ حیاتی ناشران را کتابفروشان دانست و افزود: زمانی که فروش کتاب کاهش می یابد وضعیت اقتصادی ناشران نیز دچار مشکل می شود به ویژه آن که شیوع کرونا و کاهش فعالیتهای صنفی نیز این وضعیت را تشدید کرده است.

وی اضافه کرد: در چهار ماهه گذشته تاکنون که شیوع ویروس کرونا کشور را تحت تاثیر قرار داده است، برخی ناشران فعالیتی نداشتند زیرا کتابفروشی ها برای اینکه بتوانند چکهایشان را پرداخت کنند خیلی با احتیاط سفارش چاپ به ناشر می دادند لذا در این مدت کتاب کمتری توسط ناشران استان به چاپ رسید و برخی از کتابفروشی ها نیز کانالهایی در فضای مجازی ایجاد و فروش کتاب اینترنتی را آغاز کردند.

رییس اتحادیه ناشران خراسان رضوی درباره تامین کاغذ ناشران در ایام شیوع کرونا گفت: یارانه کاغذ از طریق سامانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت متمرکز به ناشران پرداخت می شود و ناشران دارای پروانه معتبر می توانند از آن بهره مند شوند و تاکنون هر ناشری که در سامانه ثبت نام کرده کاغذ دولتی خود را دریافت کرده است.

نصیرزاده افزود: ممکن است برخی ناشران تقاضای خود از کاغذ را کامل نگرفته باشند و این، به میزان فعالیت ناشر در ادوار گذشته و مجوزهای نشر کتابی که گرفته است دارد.

وی با اشاره به وجود هزار موسسه انتشاراتی در خراسان رضوی ادامه داد: پارسال 300 تا 400 مورد از این موسسات فعال بودند و آمار موسسات فعال امسال نیز چندان تغییری نسبت به سال گذشته ندارد.

رییس اتحادیه ناشران خراسان رضوی پیشنهاد داد در این وضعیت اقتصادی که در آن قرار داریم مردم بخشی از درآمد خود را به خرید کتاب اختصاص دهند زیرا شرایط کنونی زیست فرهنگی و اجتماعی جامعه را تحت تاثیر قرار داده است.

رییس هیات مدیره شرکت تعاونی ناشران خراسان رضوی نیز در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: به دلیل مشکلات ناشی از کرونا و کاهش فروش کتاب، در چهار ماهه ابتدای امسال تیراژ انتشارات کتاب در استان حدود 50 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش یافت.

حسین معینی افزود: کاغذ یارانه ای که از طریق سامانه به ناشر اختصاص می یابد هرچند که یارانه دولت را دارد اما قیمت آن نسبت به سالهای 91 و 92 سه برابر افزایش یافته و قیمت تمام شده نشر کتاب را بالا برده است.

وی اضافه کرد: قیمت اقلام مورد نیاز چاپ کتاب شامل مرکب، سلفون، گلاسه یا عملیات آن شامل تالیف، حروف چینی، لیتوگرافی و صحافی نسبت به سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته و با در نظر گرفتن افزایش حقوق کارگران در مجموع هزینه چاپ و نشر کتاب در سال جاری رشد چشمگیری نسبت به سال گذشته یافته است.

رییس هیات مدیره شرکت تعاونی ناشران خراسان رضوی گفت: ناشر می داند که فروش کتاب کم است و در شرایط کنونی اقتصادی و کاهش وسع خرید مردم، کتاب جزء اقلام ضروری زندگی مردم نیست لذا کمترین سود را در فروش کتاب برای خود در نظر می گیرد.

معینی افزود: به عقیده من فردی که کتاب چاپ می کند، به دنبال منفعت و کسب سود نیست و فقط افرادی که عاشق کتاب هستند در این حوزه فعالیت می کنند.

وی ادامه داد: ناشران قشر ضعیفی هستند و اکثر آنها مشکل معیشتی دارند و شیوع کرونا نیز وضعیت آنها را بدتر کرده است و رقم تسهیلاتی که دولت برای کسب و کارهای متضرر از کرونا اختصاص داده یعنی 160 میلیون ریال به ازای هر کارگر کم است.

او با اشاره به عضویت 106 شرکت انتشاراتی در شرکت تعاونی ناشران خراسان رضوی پیشنهاد کرد ارز دولتی به واردات برخی از کالاهای مورد نظر برای چاپ کتاب اختصاص یابد تا هزینه نشر کاهش پیدا کند.

مدیر انتشارات طنین قلم به عنوان یکی از فعالان عرضه نشر در مشهد هم درباره مشکلات این حوزه گفت: نشر در جامعه ما رشدی قوی نداشته و هم اینک نیز این حوزه با مشقت فعالیت می کند و شیوع کرونا و مشکلات ناشی از آن تقریبا نشر را ویران کرده است.

فریده سلطانی افزود: بزرگترین امتیاز برای یک ناشر عرضه کتاب و خوانش آن است اما از زمان شیوع کرونا سفارش کار به ناشر و عرضه کتاب به شدت کاهش یافته است و از سوی دیگر برگزاری نمایشگاه های کتاب به ویژه نمایشگاه کتاب تهران به عنوان بزرگترین رویداد سالانه برای عرضه کتاب لغو شد و ناشران بزرگترین امتیاز خود را از دست دادند.

وی ادامه داد: اگر برپایی نمایشگاه های کتاب لغو شده است حداقل دولت برای حمایت از ناشران، یارانه ای که به برپایی نمایشگاه اختصاص می داد را به ناشران بدهد و میزان خرید کتاب از آنان را افزایش دهد.

مدیر انتشارات طنین قلم با بیان این که صحبتهایی از برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب شده است گفت: این نمایشگاه در 10 سال آینده جوابگو است زیرا هنوز مردم به خرید کتاب از طریق فضای مجازی عادت ندارند و نمی توان در شرایط کنونی به موفقیت آمیز بودن نمایشگاه مجازی امید داشت.

سلطانی افزود: در شرایط فعلی ناشران نه عرضه کتاب دارند و نه می توانند کتاب خود را به عرضه بگذارند و نه حمایت زیادی از سوی دولت می شوند و فرآیند دریافت تسهیلات اختصاص یافته دولت به کسب و کارهای متضرر از کرونا نیز آنچنان پرپیچ و خم است که آدم را از گرفتن آن پشیمان می کنند.

وی ادامه داد: حمایت از نشر فقط معطوف به پایتخت می شود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودجه ای برای حمایت از ناشران استانی اختصاص نمی دهد.

با وجود همه مشکلات ناشران، معاون امور فرهنگی و رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی می گوید: طی تیرماه امسال 421 عنوان کتاب در این استان منتشر شده و 415 عنوان کتاب برای اخذ مجوز انتشار به دبیرخانه مربوطه در این اداره کل رسیده است.

افشین تحفه گر افزود: این در حالی است که طی سه ماهه نخست امسال 339 عنوان کتاب با شمارگان 607 هزار و 365 جلد در خراسان رضوی منتشر شد.

وی اضافه کرد: در راستای رونق و جهش تولید طی تیرماه امسال مجوز چاپ و صادرات پنج میلیون و 400 هزار کیلوگرم فرآورده های چاپی و بسته بندی به ارزش چهار هزار و 341 میلیارد و 650 میلیون ریال از خراسان رضوی صادر شد.

مدیر انتشارات طنین قلم در گفت و گو با خبرنگار ایرنا مدعی شد که اگر در شرایط کرونا آمار نشر مطلوب بوده است به این خاطر است که امکان کتاب سازی وجود دارد.

سلطانی افزود: کتاب سازی به این معناست که برخی از ناشران کتابی که قبلا برند شده و ناشر دیگری با سرمایه گذاری آن را برند کرده است را به راحتی با تغییر نام مترجم یا تغییر شکل آن به عنوان کتابی جدید با همان محتوا تولید و چاپ می کنند.

وی در مورد طرحهای فصلی فروش کتاب مانند طرح تابستانه هم گفت: این طرحها گرچه به فروش کتاب کمک می کند اما مدت زمان آن کوتاه است و فروش کتاب در آن چشمگیر نیست.

مدیر انتشارات طنین قلم حمایت نهادی از ناشران را خواستار شد و گفت: جامعه نشر در کشور به شدت ضعیف شده، خوانش کتاب کاهش یافته است و باید فکر جدیدی برای کمک به بخش نشر شود.

سلطانی افزود: خود من هفت ماه است که هیچ سفارشی در حوزه نشر نداشته ام و هرچند مسوولان می گویند نشر در چند ماه گذشته با وجود شیوع کرونا چشمگیر بوده اما اگر هم رشدی در نشر کتاب بوده مربوط به حوزه هنر و جغرافیا بوده است و در حوزه نشر ادبی هیچ رشدی وجود نداشته است.

وی با اشاره به خرید کتاب به عنوان یک بخش حمایتی از سوی وزارتخانه ادامه داد: میزان خرید کتاب از ناشران توسط کمیته خرید کتاب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در دو سال اخیر کاهش زیادی یافته است و مسوولان استانی می گویند کتاب را به تهران بفرستید که آنجا کتاب را بخرند اما من قادر به این کار نبودم.

رییس گروه فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی نیز در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: صدور مجوز برای نشر کتاب در سال جاری که از طریق ثبت درخواست ناشران در سامانه وزارتخانه انجام می گیرد تغییری نسبت به سال گذشته نداشته هرچند فروش کتاب در این مدت کم شده است.

فاطمه حسینی افزود: سهمیه کاغذ یارانه ای ناشران نیز از طریق سامانه وزارتخانه برقرار است و دولت بسته به تیراژ کتابی که توسط ناشر چاپ می شود کاغذ اختصاص می دهد.

وی با اشاره به برنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر خرید کتاب از ناشران ادامه داد: خرید کتاب از ناشران به دو صورت استانی و کشوری انجام می گیرد که زمان فعالیت کمیته خرید کتاب در استان نیمه دوم شهریور ماه یا نیمه اول مهرماه است.

رییس گروه فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی گفت: پارسال کمیته خرید کتاب خراسان رضوی 700 میلیون ریال و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک میلیارد ریال از ناشران استان کتاب خرید کردند.

حسینی افزود: امسال هنوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای خرید کتاب از ناشران استان خراسان رضوی اقدام نکرده است و کمیته خرید کتاب استان نیز چند ماه دیگر اقدام به خرید کتاب از ناشران خواهد کرد.

طبق آخرین اعلام سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تاکنون 331 هزار و 189 نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده اند و شمار جان باختگان این بیماری به 18 هزار و 800 تن رسیده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
طرح تابستانه کتاب با وجود برخی کاستی ها، علاقه مندان به کتابخوانی را به کتابفروشی ها کشیده و سبب رونق بخشی به این حوزه با اهمیت فرهنگی کشور شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲ سایت های دیگر : وارش

خبرگزاری فارس - اردبیل؛ حامد قادری: یکی از شاخصه های توسعه ای سازمان ملل در برنامه هزاره و در آرمان های توسعه ای کتاب بوده و می توان گفت موضوع مطالعه جزو شاخصه های توسعه جوامع است.

توسعه و ترویج کتابخوانی در دهه های 1970 و 1980 (1360-1350) مورد توجه یونسکو قرار گرفت و اکنون از موضوع ها و دغدغه های بزرگ کشورهای در حال توسعه بوده پژوهش های یونسکو جایگاه مهم کتابخوانی و اهمیت آن را برای توسعه اقتصادی کشورها روشن ساخته است.

به منظور افزایش اهمیت به کتاب و کتابخوانی باید نسبت به تثبیت کردن عادت خواندن کتاب در تمامی افراد، طرز فکرها و اندیشه ها اقدام نمود تا با عمومی کردن شور، علاقه و هیجان در افراد، مطالعه کتاب در جامعه ادامه داشته باشد.

ولی متاسفانه فرهنگ مطالعه در تمامی گروه های جامعه همراه با رشد نبوده است و هنوز تعدادی از افراد از خواندن کتاب سرباز می زنند، به همین دلیل باید برای ارتقای فرهنگ مطالعه باید کوشش بسیاری کرد.

در حال حاضر باید تلاش شود تا تمامی سدهایی که در ارتباط با کتاب و کتابخوانی به وجود آمده برداشته شود و با همت و پشتکار زیاد به منظور احیای کتابخوانی، قدم برداشته شود.

طرح تابستانه کتاب بسیاری از مردم را نسبت به خرید و مطالعه کتاب ترغیب کرده است که این موضوع با توجه به شرایط شیوع ویروس کرونا در کشور می تواند بسیار مهم بوده و فرصت بسیار مناسبی باشد تا دست اندرکاران فرهنگی نسبت به ترویج و توسعه حوزه کتاب و کتابخوانی اهتمام ویژه ای داشته باشند.

کتاب بخوانیم، ایمن بمانیم

محمدپور معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس اظهار کرد: طرح های فصلی کتاب یکی از سیاست های تشویقی و ترویجی در حوزه کتاب و کتابخوانی محسوب می شود.

وی به اهمیت بالای این طرح اشاره کرد و افزود: طرح های فصلی کتاب در راستای حمایت از اهالی فرهنگی و صاحبان مشاغل فرهنگی از قبیل نویسندگان، چاپخانه داران و کتابفروشی ها به شکل مستمر در هر فصل برگزار می شود و تاثیرات مطلوبی را نیز شاهد هستیم.

محمدپور اذعان کرد: طرح تابستانه کتاب از 18 مردادماه شروع شده و تا 30 همین ماه ادامه خواهد داشت که با توجه به شرایط کرونا یی این طرح با شعار کتاب خوانیم و ایمن بمانیم در حال برگزاری است و امیدواریم مردم با خرید کتاب و مطالعه آن در خانه بمانند.

تخفیف 20 درصدی به خریداران کتاب در طرح تابستانه

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل به تخفیفات طرح تابستانه اشاره کرد و یادآور شد: برای هر فرد خریدار کتاب 20 درصد تخفیف با سقف خرید 150 هزار تومان در نظر گرفته شده است و علاقمندان به کتاب می توانند کتاب های مورد علاقه خود را از کتابفروشی های معرفی شده در سطح استان تهیه کنند.

وی ضمن بیان این که کتاب های دانشگاهی و درسی شامل این طرح نمی شود، گفت: تنها بخشی از کتاب های دانشگاهی عمومی در راستای حمایت از دانشجویان در این طرح وجود دارد و بقیه کتاب های خارج درسی موجود در بازار شامل این طرح می شود.

جای خالی برخی از شهرستان های اردبیل در طرح تابستانه کتاب

یاسر محمدپور با اشاره به این که طرح تابستانه کتاب فقط در 3 شهرستان اردبیل، پارس آباد و مشگین شهر برگزار می شود، تصریح کرد: قبل از آغاز طرح به کلیه کتابفروشی های مجاز استان شرایط ثبت نام در طرح تابستانه کتاب را اعلام کردیم که از جمله این شرایط داشتن زیرساخت های کامپیوتری بود و همچنین کتابفروشی هایی می توانستند در این طرح ثبت نام کنند که حداقل 60 درصد فضای کتابفروشی خود را به کتاب اختصاص داده باشند و در حقیقت فروشندگان لوازم التحریر مجاز به شرکت در این طرح نبودند.

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل بیان کرد: برگزاری طرح های فصلی کتاب ضمن هویت بخشی به حوزه کتابخوانی، موجب بهبود اقتصاد فرهنگی شده و چرخه تولید کتاب را به راه می اندازد.

وی گفت: خوشبختانه هر 13 کتابفروشی مشارکت کننده در طرح تابستانه کتاب، در صفحات مجازی فعال هستند و مردم عزیز در شرایط کرونا یی می توانند بدون مراجعه به کتابفروشی، کتاب مورد علاقه خود را از طریق صفحه مجازی تهیه کنند.

یخ کتابفروشی ها آب شد!

حجت اعلایی، مدیر نمایشگاه دایمی کتاب شریعی نیز در گفت وگو با خبرنگار فارس در اردبیل، اظهار کرد: طرح تابستانه کتاب باعث شده است تا مردم حضور چشمگیری در کتابفروشی ها داشته باشند و این موضوع بسیار حائز اهمیت بوده و در واقع یخ کتابفروشی ها آب شده است.

وی افزود: در این طرح برای هر کتابفروشی 5 میلیون تومان در نظر گرفته شده است که از نظر من این مبلغ بسیار پایین است و خریداران را اقناع نمی کند.

اعلایی تصریح کرد: در حال حاضر سهمیه تخفیف 5 میلیون تومانی کتابفروشی دکتر شریعتی به پایان رسیده اما با توجه بالا بودن میزان تقاضا همچنان اقدام به ارائه تخفیف 20 درصدی کرده ایم.

سقف خرید 150 هزار تومانی در طرح تابستانه کافی نیست

وی به تخفیف مصوب طرح تابستانه کتاب اشاره کرد و گفت: هر فرد می تواند با ارایه کد ملی خود فقط تا سقف 150 هزار تومان خرید کند و این میزان خرید شامل 30 هزار تومان تخفیف است که بالا بودن قیمت کتاب سبب شده هر فرد یک یا حداکثر دو کتاب خریداری کند.

مدیر نمایشگاه دایمی کتاب شریعی اذعان کرد: امیدواریم در طرح های آینده ضمن افزایش تخفیف، میزان سقف خرید نیز افزایش یابد تا شاهد حضور پررنگ تر مردم در کتابفروشی ها باشیم.

به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، اهمیت کتاب و مطالعه آن از جمله مسائل فرهنگی کشور است که بخش های دولتی در قبال آن مسئولیت دارند و باید با قدرت و دانایی زیاد بر مسائل فرهنگی اشرافیت داشته و آن را حل نمایند.

همچنین مسؤولین دولتی باید از افراد متفکر و اهل قلم بخواهند تا در این مورد، مطالعه و پژوهش انجام دهند و نتایج پژوهش شان را در دسترس عموم قرار دهند تا سبب فرهنگ سازی در جامعه شود. همچنین برگزاری طرح ها و نمایشگاه های همواره تخفیف کتاب در کشور ما مطلوب ارزیابی می شود و باید شاهد افزایش کمیت و کیفیت این طرح ها باشیم.

-انتهای پیام/3463/818/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
مسئول اتحادیه کتاب فروشان شاهرود، درباره برگزاری طرح های فصلی به خبرنگار ایبنا گفت: در شرایط فعلی وضعیت کتاب خوب است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان ، طرح تابستانه کتاب99 ازجمله برنامه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عاملیت خانه کتاب برای ارتقاء سرانه مطالعه، حمایت از کتاب فروشی ها، رونق بازار کتاب و دسترسی مردم به کتاب با قیمت مناسب است.

امروزه پیشرفت فرهنگی هر کشوری با میزان مطالعه شهروندانش سنجیده می شود، اما ایران که دنیا در برابر دانشمندان و نویسندگان فرزانه اش مانند ابوعلی سینا، سعدی و حافظ و فردوسی سر تعظیم فرود می آورد، به لحاظ کتاب خوانی وضعیت مناسبی ندارد. کاهش سرانه مطالعه در کشور و دغدغه رهبر معظم انقلاب نسبت به ضعف فرهنگ کتاب خوانی، متولیان را بر آن داشت تا در قالب ارائه مشوق هایی نسبت به ترویج این فرهنگ اقدام کنند.

هرچند زمان زیادی از اجرای طرح تابستانه کتاب یا طرح های مشابه آن در فصول دیگر سال نمی گذرد، اما از دیدگاه متولیان و دغدغه مندان حوزه کتاب نقدهایی نیز بر آن وارد است که در گفت وگوی ایبنا با برخی از اهالی کتاب استان سمنان، با این دغدغه ها آشنا خواهید شد.

دوره بازپرداخت یارانه کتاب کاهش یابد
فتح الله حبیبی؛ مدیر کتاب فروشی دانشجو یکی از مشارکت کننده ها در طرح تابستانه کتاب99 است. وی با اشاره به این که عرضه کتاب های پرفروش و حمایت از کتاب فروشی ها می تواند کمکی در جهت ارائه خدمات بهتر به مردم باشد، به خبرنگار ایبنا گفت: چنانچه دوره بازپرداخت یارانه کتاب که در حال حاضر حدود 4 تا 6 ماه به طول می انجامد کاهش یابد، یقینا کتاب فروشی های بیشتری در این طرح شرکت می کنند و استقبال مردم هم بیشتر می شود.

حبیبی افزود چندان منطقی نیست که ما کتاب ها را به صورت نقدی از ناشران خریداری کنیم و با تخفیف اعلام شده هم در اختیار مشتری قرار دهیم، اما پول و سرمایه خودمان را 6 ماه بعد بگیریم!

این کتاب فروش دامغانی اظهار کرد: خیلی ها با دیدن قیمت کتاب از خرید آن منصرف می شوند. این روزها بازار خرید و فروش کتاب های دست دوم پُررونق است و این خود معضل بزرگی برای جامعه علمی و فرهنگی این دیار است و البته شاید مهمترین عامل آن گرانی بیش از حد کاغذ و افزایش بی رویه قیمت کتاب ها باشد.

وی ادامه داد: دقیقا پس از اتمام کلاس های آموزشی و تعطیلی مراکز علمی و فرهنگی، بسیاری از مردم به دنبال فروش کتاب های درسی و غیردرسی و تبدیل آن به وجه نقد یا سایر کتاب ها هستند. این آفت به حدی در حال فراگیری است که متقابلا عده ای به دلیل عدم تمکن مالی و بالاجبار، کتاب های خود را به صورت دست دوم تهیه می کنند و یا امانت می گیرند، درصورتی که پیش از این بسیاری از مردم کتاب می خواندند و یا حتی کتابخانه شخصی داشتند.

عاشقان کتاب خوانی بهانه ای برای کتاب نخریدن ندارند
علیرضا مزجی؛ مسئول اتحادیه کتاب فروشان شاهرود، درباره برگزاری طرح های فصلی به خبرنگار ایبنا گفت: در شرایط فعلی وضعیت کتاب خوب است؛ کسی که اهل مطالعه باشد کتاب مورد علاقه اش را می خرد و می خواند. عاشقان کتاب و کتاب خوانی هیچ وقت بهانه ای برای کتاب نخریدن ندارند.

مزجی افزود: مسلما طرح تابستانه کتاب در رونق و ترویج فرهنگ کتابخوانی بی تأثیر نیست، اما نوسان قیمت ها حتی در حوزه کتاب نیز ورود کرده و هر بار که کتاب سفارش می دهیم با مشاهده قیمت ها شاهد افزایش قیمت پشت جلد هستیم که این موضوع علاوه بر کاهش تعداد کتاب های موجود در کتاب فروشی در خرید مشتری هم تأثیر منفی می گذارد.

مسئول اتحادیه کتاب فروشان شاهرود بیان کرد: پس از شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و دانشگاه ها بر کاهش فروش کتاب نیز تأثیر به سزایی گذاشت و نباید انکار کنیم که قشر دانشجو کتاب نمی خوانند و اهل فرهنگ و مطالعه نیستند.

پاییزه کتاب موثرتر از تابستانه کتاب
بابک مداح؛ مسئول شهرکتاب دامغان نیز به خبرنگار ایبنا گفت: ابتدای شروع طرح تابستانه کتاب99 ثبت نام کردیم و با توجه به شرایط فعلی، فروش کتاب تا این لحظه رضایت بخش بود.

وی ادامه داد: فروش کتاب و محصولات فرهنگی با شیوع کرونا کاهش پیدا کرد، اما معمولا استقبال از طرح پاییزه کتاب به این دلیل که دانشجویان در شهرستان هستند، دوچندان است.

مسئول شهر کتاب دامغان با اشاره به نقش و تأثیر تبلیغات در فضای شهری، جراید، صدا و سیما و فضای مجازی، اظهار کرد: متأسفانه علی رغم گذشت چندین ماهه از افتتاح شهرکتاب در دامغان، تعدادی از شهروندان هیچ اطلاعی از وجود چنین مکان فرهنگی در دامغان ندارند.

مداح همچنین گفت: با توجه به فروش کتاب های متعدد از آغاز طرح تابستانه کتاب، اما فروش رمان همچنان در صدر آمار فروش شهر کتاب قرار دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان ، طرح تابستانه کتاب99 ازجمله برنامه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عاملیت خانه کتاب برای ارتقاء سرانه مطالعه، حمایت از کتاب فروشی ها، رونق بازار کتاب و دسترسی مردم به کتاب با قیمت مناسب است.

امروزه پیشرفت فرهنگی هر کشوری با میزان مطالعه شهروندانش سنجیده می شود، اما ایران که دنیا در برابر دانشمندان و نویسندگان فرزانه اش مانند ابوعلی سینا، سعدی و حافظ و فردوسی سر تعظیم فرود می آورد، به لحاظ کتاب خوانی وضعیت مناسبی ندارد. کاهش سرانه مطالعه در کشور و دغدغه رهبر معظم انقلاب نسبت به ضعف فرهنگ کتاب خوانی، متولیان را بر آن داشت تا در قالب ارائه مشوق هایی نسبت به ترویج این فرهنگ اقدام کنند.

هرچند زمان زیادی از اجرای طرح تابستانه کتاب یا طرح های مشابه آن در فصول دیگر سال نمی گذرد، اما از دیدگاه متولیان و دغدغه مندان حوزه کتاب نقدهایی نیز بر آن وارد است که در گفت وگوی ایبنا با برخی از اهالی کتاب استان سمنان، با این دغدغه ها آشنا خواهید شد.

دوره بازپرداخت یارانه کتاب کاهش یابد
فتح الله حبیبی؛ مدیر کتاب فروشی دانشجو یکی از مشارکت کننده ها در طرح تابستانه کتاب99 است. وی با اشاره به این که عرضه کتاب های پرفروش و حمایت از کتاب فروشی ها می تواند کمکی در جهت ارائه خدمات بهتر به مردم باشد، به خبرنگار ایبنا گفت: چنانچه دوره بازپرداخت یارانه کتاب که در حال حاضر حدود 4 تا 6 ماه به طول می انجامد کاهش یابد، یقینا کتاب فروشی های بیشتری در این طرح شرکت می کنند و استقبال مردم هم بیشتر می شود.

حبیبی افزود چندان منطقی نیست که ما کتاب ها را به صورت نقدی از ناشران خریداری کنیم و با تخفیف اعلام شده هم در اختیار مشتری قرار دهیم، اما پول و سرمایه خودمان را 6 ماه بعد بگیریم!

این کتاب فروش دامغانی اظهار کرد: خیلی ها با دیدن قیمت کتاب از خرید آن منصرف می شوند. این روزها بازار خرید و فروش کتاب های دست دوم پُررونق است و این خود معضل بزرگی برای جامعه علمی و فرهنگی این دیار است و البته شاید مهمترین عامل آن گرانی بیش از حد کاغذ و افزایش بی رویه قیمت کتاب ها باشد.

وی ادامه داد: دقیقا پس از اتمام کلاس های آموزشی و تعطیلی مراکز علمی و فرهنگی، بسیاری از مردم به دنبال فروش کتاب های درسی و غیردرسی و تبدیل آن به وجه نقد یا سایر کتاب ها هستند. این آفت به حدی در حال فراگیری است که متقابلا عده ای به دلیل عدم تمکن مالی و بالاجبار، کتاب های خود را به صورت دست دوم تهیه می کنند و یا امانت می گیرند، درصورتی که پیش از این بسیاری از مردم کتاب می خواندند و یا حتی کتابخانه شخصی داشتند.

عاشقان کتاب خوانی بهانه ای برای کتاب نخریدن ندارند
علیرضا مزجی؛ مسئول اتحادیه کتاب فروشان شاهرود، درباره برگزاری طرح های فصلی به خبرنگار ایبنا گفت: در شرایط فعلی وضعیت کتاب خوب است؛ کسی که اهل مطالعه باشد کتاب مورد علاقه اش را می خرد و می خواند. عاشقان کتاب و کتاب خوانی هیچ وقت بهانه ای برای کتاب نخریدن ندارند.

مزجی افزود: مسلما طرح تابستانه کتاب در رونق و ترویج فرهنگ کتابخوانی بی تأثیر نیست، اما نوسان قیمت ها حتی در حوزه کتاب نیز ورود کرده و هر بار که کتاب سفارش می دهیم با مشاهده قیمت ها شاهد افزایش قیمت پشت جلد هستیم که این موضوع علاوه بر کاهش تعداد کتاب های موجود در کتاب فروشی در خرید مشتری هم تأثیر منفی می گذارد.

مسئول اتحادیه کتاب فروشان شاهرود بیان کرد: پس از شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و دانشگاه ها بر کاهش فروش کتاب نیز تأثیر به سزایی گذاشت و نباید انکار کنیم که قشر دانشجو کتاب نمی خوانند و اهل فرهنگ و مطالعه نیستند.

پاییزه کتاب موثرتر از تابستانه کتاب
بابک مداح؛ مسئول شهرکتاب دامغان نیز به خبرنگار ایبنا گفت: ابتدای شروع طرح تابستانه کتاب99 ثبت نام کردیم و با توجه به شرایط فعلی، فروش کتاب تا این لحظه رضایت بخش بود.

وی ادامه داد: فروش کتاب و محصولات فرهنگی با شیوع کرونا کاهش پیدا کرد، اما معمولا استقبال از طرح پاییزه کتاب به این دلیل که دانشجویان در شهرستان هستند، دوچندان است.

مسئول شهر کتاب دامغان با اشاره به نقش و تأثیر تبلیغات در فضای شهری، جراید، صدا و سیما و فضای مجازی، اظهار کرد: متأسفانه علی رغم گذشت چندین ماهه از افتتاح شهرکتاب در دامغان، تعدادی از شهروندان هیچ اطلاعی از وجود چنین مکان فرهنگی در دامغان ندارند.

مداح همچنین گفت: با توجه به فروش کتاب های متعدد از آغاز طرح تابستانه کتاب، اما فروش رمان همچنان در صدر آمار فروش شهر کتاب قرار دارد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان
خبرگزاری کتاب ایران

دوره بازپرداخت یارانه کتاب کاهش یابد
دوره بازپرداخت یارانه کتاب کاهش یابد

عاشقان کتاب خوانی بهانه ای برای کتاب نخریدن ندارند
عاشقان کتاب خوانی بهانه ای برای کتاب نخریدن ندارند

پاییزه کتاب موثرتر از تابستانه کتاب
پاییزه کتاب موثرتر از تابستانه کتاب

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
علی حاج باقریان؛ مدیر کتابفروشی دارالصادقین قم، می گوید: علاقه به کتاب را نکته مهمی در این شغل برشمرد و افزود: اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید، شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آنچنانی بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم ، یکی از عناصر مهم فرهنگی قم، کتاب است عنصری که از سالیان دور نقش اساسی در فرهنگ و اقتصاد این شهر بازی کرده است. این موضوع آنقدر اهمیت دارد که برخی لقب شهر هزار کتابخانه را به آن داده اند. کتابفروشی ها اما با همه مشکلاتی که با آن ها دست وپنجه نرم می کنند، همچنان در نقاط مختلف شهر به فعالیت خود ادامه می دهند. با وجود توسعه کتابفروشی ها و افتتاح مجموعه های بزرگ، کتابفروشی های قدیمی و کوچک همچنان نفس می کشند؛ گرچه به سختی و کندی.

سراغ یکی از قدیمی ترین کتابفروش های شهر قم رفتم، اما او را در کتابفروشی همیشگی پیدا نکردم. بعد از پرس وجو از چند کتابفروشی، این کتاب فروش پیشکسوت که بیش از چهار دهه از عمر خود را صرف این حرفه کرده را در جای دیگری یافتم، در یک کتابفروشی جدید و جمع وجور که در زیرزمین پاساژی واقع شده بود. ساعتی با هم درباره اوضاع نشر و کتاب فروشی از دیروز تا امروز گپ زدیم.

علی حاج باقریان با نگاهی به چند دهه قبل
در گذشته اوضاع اقتصادی مردم بهتر بود. الان کتاب در رتبه آخر انتخاب خانواده قرار گرفته است. خیلی خودمانی عرض کنم، تا شکم کسی سیر نباشد کتاب نمی خرد.
از شروع کار در حوزه کتاب گفت: از اول کتاب فروش نبودیم، در ابتدا به استخدام کتابخانه آیت الله مرعشی درآمدم و بعد مرا به بخش انتشارات منتقل کردند، به عبارتی از همان ابتدا در انبار کتاب چاپ و نشر و در نهایت به عنوان مسئول کتاب فروشی انتشارات فعالیت داشتم. تقریبا 37 سال به صورت مستقیم کارمند کتاب فروشی کتابخانه آیت الله مرعشی بودم و 9 سال بعد از بازنشستگی هم در کتاب فروشی فعالیت کردم. اما یک خواسته کوچک داشتم که دوستان موافقت نکردند و بعد از 37 سال از آنجا بیرون آمدم و یک کتاب فروشی جدید راه انداختم که هشت ماه است در آن کار می کنم.

وی درباره کتاب فروشی آیت الله مرعشی، بیان کرد: یکی از خصوصیات کتاب فروشی آیت الله مرعشی این بود که هر کتابی را نمی فروخت و بیشتر کتاب های مربوط به نَسَب، فهرست، رجال، تراجم و این اواخر کتاب های متفرقه مثل میراث مکتوب هم برای فروش عرضه می کرد. در آن مغازه ما 10 رمان هم نداشتیم. بیشتر فهارس کتابخانه ها و نسب ها را در اختیار داشتیم. کتاب های فقهی نسبت به فهارس کمتر بود، اما تعداد تراجم ها بیشتر بود.

مدیر کتابفروشی دارالصادقین قم ادامه داد: این کتاب ها مشتری های خودش را داشت، چراکه به جز من در قم کسی این کتاب ها را نمی آورد. همین الان هم فهارس را در کتاب فروشی جدیدم دارم. در آن جا با حمایت انتشارات کتابخانه
اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آن چنانی بود. با ناشر کاری ندارم اما شغل کتابفروشی خیلی بتواند گل کند می تواند اضافه از خرج زندگی مالکش را صاحب یک ماشین خانه ای شوید.
مرعشی در راستای ثبت مکتوب تاریخ و فرهنگ قم و همچنین شناساندن شهر قم کتاب هایی از قبیل تاریخ قم، قحطی بزرگ قم، فرهنگ قمی، سیاحت نامه قم، انوار مشعشع را چاپ کردیم و تحفه الفاطمین را با همکاری مرکز قم پژوهی به چاپ رساندیم.

حاج باقریان فعالیت کتاب فروشی در زمان گذشته را خیلی بهتر از امروز ارزیابی کرد و گفت: در گذشته اوضاع اقتصادی مردم بهتر بود. الان کتاب در رتبه آخر انتخاب خانواده قرار گرفته است. خیلی خودمانی عرض کنم، تا شکم کسی سیر نباشد، کتاب نمی خرد. البته یکسری کتاب خوان اند و همیشه کتاب می خرند و یکسری هم کتاب باز. کتاب خوان همیشه کتاب می خرد، اما کتاب بازها کتاب ها را جمع می کنند که بعدا آن ها را بفروشند و به سود برسد.

این کتاب فروش قدیم قُمی در ادامه سخنانش بیان کرد: علاوه بر اینکه اوضاع کرونا و مسائل اقتصادی کتاب فروشی های قدیمی و سنتی را با مشکل مواجه کرده، امروزه دست زیاد شده و هر جایی که دست زیاد شود، کاسبی کمتر می شود. یک زمانی در قم از سه راه موزه (ابتدای خیابان شبستان) تا سر چهارراه، پنج تا شش کتاب فروشی بود؛ کتاب فروشی هایی نظیر دارالعلم، دارالفکر، حاج اسدالله طباطبایی و یکی دو تای دیگر که یک طرف خیابان بودند و کتاب فروشی آقای مرعشی و بصیرتی سمت دیگر خیابان. همه این کتاب فروشی های قدیمی هستند و فرزندانشان آن ها را اداره می کنند، بجز کتاب فروشی بصیرتی حاج اسدالله طباطبایی که دیگر وجود ندارد. الان ببینید پاساژ قدس و مجتمع ناشران
کنید. کتاب فروشی معاش آدم را تأمین می کند لذا خیلی ها به این حداقل راضی اند و شغلی هم ندارند و به این شغل روی می آورند. اگر رعایت کنند شغل پاکی است.
و خیابان های قم چه خبر است.

وی علاقه به کتاب را نکته مهمی در این شغل برشمرد و افزود: اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید، شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آنچنانی بود. با ناشر کاری ندارم، اما شغل کتاب فروشی خیلی بتواند گل کند، می تواند اضافه از خرج زندگی، مالکش را صاحب یک ماشین یا خانه ای کند.

حاج باقریان گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی و کرونا و قیمت تمام شده کاغذ، فیلم، زینک و گرفتاری های دیگر، اوضاع ناشران هم بد شده است، البته پیش از این وضعشان خوب بود. قدیم یک کتاب را 2 هزار تومان می زدند، اما در سال سه بار چاپ می خورد، اما همین میراث مکتوب را الان تهران 10 عدد می زند و به صورت سفارشی چاپ می کند.

مدیر کتابفروشی دارالصادقین، در ادامه نرخ جمعیت کتابخوان ها را نسبت به کتابفروشی ها کمتر دانست و اظهار کرد: زیاد شدن دست، خوبی ها و محاسنی دارد که یکسری از بغل این شغل زندگی شان تأمین می شود و نان می خورند، اما عیب آن این است که به همه نمی رسد. از طرفی با توجه به عدم رشد جمعیت کتابخوان ها، نرخ رشد کتاب فروشی ها در 30 سال گذشته نسبت به کتابخوان ها بیشتر بوده است.

وی علت افزایش بی رویه کتاب فروشی ها را بیکاری دانست و ادامه داد: کسانی هستند که اصلا شغل مرتبط با کتاب نداشتند و وارد این شغل شدند، نه قبلا کتاب می شناختند و نه حالا.
قدیم ها حمایت می کرد و در کتاب مثلاً درج می شد این کتاب با حمایت وزارت ارشاد چاپ شده است. اگر 50 تومان بود می شد 35 تومان. اگر حمایت کنند قیمت پایین می آید و مردم، طلبه ها، دانشجوها، استاد دانشگاه و کتاب خوان ها هم کتاب می خرند.
هرچه شناخت شما از کتاب بیشتر باشد در کتاب فروشی موفق تر و بهتر می توانید کاسبی کنید. کتاب فروشی معاش آدم را تأمین می کند، لذا خیلی ها به این حداقل راضی اند و شغلی هم ندارند و به این شغل روی می آورند. اگر رعایت کنند، شغل پاکی است.

حاج باقریان همچنین گفت: امروز یک بند کاغذ 420 هزار تومان است، 16 صفحه کتاب 120 هزار تومان آب می خورد. اگر یک کتاب هزار و 500 صفحه ای را چاپ کنید، برای شما 90 هزار تومان درمی آید. خب، شما بفرمایید چند بفروشیم؟ چقدر سود کنیم؟ اوضاع خیلی سخت شده است. دولت باید حمایت کند. قدیم ها حمایت می کرد و در کتاب مثلا درج می شد این کتاب با حمایت وزارت ارشاد چاپ شده است. اگر 50 تومان بود می شد 35 تومان. اگر حمایت کنند قیمت پایین می آید و مردم، طلبه ها، دانشجوها، استاد دانشگاه و کتاب خوان ها هم کتاب می خرند. چیزی که ارزان باشد همه می خواهند. دوجلدی میراث مکتوب 120 هزار تومان شده است؛ نه برای من صرف دارد نه برای خریدار.

این فعال حوزه نشر و کتاب، با توجه به وجود حوزه های علمیه در قم و نیاز آن ها به کتاب های درسی، سرمایه گذاری در این زمینه را سودآور ندانست و تصریح کرد: به دو دلیل سرمایه گذاری در این زمینه با مشکل جدی مواجه می شود؛ اول این که خود حوزه های علمیه خواهران و برادران انتشاراتی زده اند، دوم این که برنامه ثابتی برای کتاب ها ندارند. مثلاً کتاب سیوطی را چاپ می کنند و جزو متون درسی آن هاست و سال دیگر یک کتاب دیگر را به عنوان کتاب درسی معرفی می کنند. اگر کسی وارد این
ناشرها به کتاب فروشی تبدیل شده اند و با این شیوه دنبال مسکن هستند. اگر مثلاً قرار باشد ناشر کتابی را تک فروشی کند مناسب است آن را به چهار تا کتاب فروشی بسپارند و دنبال تک فروشی نباشند.
موضوع شد و کتاب چاپ کرد، خیلی از کتاب ها روی دستش می ماند.

وی با پیشنهاد راهکاری در این زمینه، گفت: راهکار این است که ناشر کتابش را به کتاب فروشی بدهد نه این که خودش هم چاپ کند و هم در فروشگاه تک فروشی راه بیندازد. به عنوان مثال، نشر سخن به ما 30 درصد می دهد، اما خودش 20 درصد تخفیف به مشتری، یا میراث مکتوب همایش می گیرد و به همه کتابش را با 20 درصد تخفیف می فروشد، آن وقت همان را به ما 30 درصد می دهد. مشخص است که برای ما سودی ندارد. حالا شما ببینید منِ کتاب فروش این کتاب را با چه قیمتی باید بخرم و بفروشم.

مدیر کتابفروشی دارالصادقین با انتقاد از تبدیل شدن ناشر به کتاب فروش، افزود: ناشرها به کتاب فروشی تبدیل شده اند و با این شیوه دنبال مسکن هستند. اگر مثلا قرار باشد ناشر کتابی را تک فروشی کند، مناسب است آن را به چهار کتاب فروشی بسپارد و دنبال تک فروشی نباشد.

حاج باقریان در پایان درباره برپایی نمایشگاه های استانی، بیان کرد: نمایشگاه های استانی هم ضرر دارد و هم سود. سودش این است که ناشرهای مختلف داخلی و خارجی می آیند و مخاطب هم کتاب ها را می بیند. به هر دلیلی اگر توان خرید نداشته باشد، بعد از تعطیلی نمایشگاه برای پیدا کردن کتاب های موردنظرش به کتاب فروشی ها مراجعه می کند. به نظرم اگر به کتاب فروشی ها و حتی دست دوم فروشی های قم که معروف هستند در نمایشگاه غرفه بدهند، خوب است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم ، یکی از عناصر مهم فرهنگی قم، کتاب است عنصری که از سالیان دور نقش اساسی در فرهنگ و اقتصاد این شهر بازی کرده است. این موضوع آنقدر اهمیت دارد که برخی لقب شهر هزار کتابخانه را به آن داده اند. کتابفروشی ها اما با همه مشکلاتی که با آن ها دست وپنجه نرم می کنند، همچنان در نقاط مختلف شهر به فعالیت خود ادامه می دهند. با وجود توسعه کتابفروشی ها و افتتاح مجموعه های بزرگ، کتابفروشی های قدیمی و کوچک همچنان نفس می کشند؛ گرچه به سختی و کندی.

سراغ یکی از قدیمی ترین کتابفروش های شهر قم رفتم، اما او را در کتابفروشی همیشگی پیدا نکردم. بعد از پرس وجو از چند کتابفروشی، این کتاب فروش پیشکسوت که بیش از چهار دهه از عمر خود را صرف این حرفه کرده را در جای دیگری یافتم، در یک کتابفروشی جدید و جمع وجور که در زیرزمین پاساژی واقع شده بود. ساعتی با هم درباره اوضاع نشر و کتاب فروشی از دیروز تا امروز گپ زدیم.

علی حاج باقریان با نگاهی به چند دهه قبل
در گذشته اوضاع اقتصادی مردم بهتر بود. الان کتاب در رتبه آخر انتخاب خانواده قرار گرفته است. خیلی خودمانی عرض کنم، تا شکم کسی سیر نباشد کتاب نمی خرد.
از شروع کار در حوزه کتاب گفت: از اول کتاب فروش نبودیم، در ابتدا به استخدام کتابخانه آیت الله مرعشی درآمدم و بعد مرا به بخش انتشارات منتقل کردند، به عبارتی از همان ابتدا در انبار کتاب چاپ و نشر و در نهایت به عنوان مسئول کتاب فروشی انتشارات فعالیت داشتم. تقریبا 37 سال به صورت مستقیم کارمند کتاب فروشی کتابخانه آیت الله مرعشی بودم و 9 سال بعد از بازنشستگی هم در کتاب فروشی فعالیت کردم. اما یک خواسته کوچک داشتم که دوستان موافقت نکردند و بعد از 37 سال از آنجا بیرون آمدم و یک کتاب فروشی جدید راه انداختم که هشت ماه است در آن کار می کنم.

وی درباره کتاب فروشی آیت الله مرعشی، بیان کرد: یکی از خصوصیات کتاب فروشی آیت الله مرعشی این بود که هر کتابی را نمی فروخت و بیشتر کتاب های مربوط به نَسَب، فهرست، رجال، تراجم و این اواخر کتاب های متفرقه مثل میراث مکتوب هم برای فروش عرضه می کرد. در آن مغازه ما 10 رمان هم نداشتیم. بیشتر فهارس کتابخانه ها و نسب ها را در اختیار داشتیم. کتاب های فقهی نسبت به فهارس کمتر بود، اما تعداد تراجم ها بیشتر بود.

مدیر کتابفروشی دارالصادقین قم ادامه داد: این کتاب ها مشتری های خودش را داشت، چراکه به جز من در قم کسی این کتاب ها را نمی آورد. همین الان هم فهارس را در کتاب فروشی جدیدم دارم. در آن جا با حمایت انتشارات کتابخانه
اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آن چنانی بود. با ناشر کاری ندارم اما شغل کتابفروشی خیلی بتواند گل کند می تواند اضافه از خرج زندگی مالکش را صاحب یک ماشین خانه ای شوید.
مرعشی در راستای ثبت مکتوب تاریخ و فرهنگ قم و همچنین شناساندن شهر قم کتاب هایی از قبیل تاریخ قم، قحطی بزرگ قم، فرهنگ قمی، سیاحت نامه قم، انوار مشعشع را چاپ کردیم و تحفه الفاطمین را با همکاری مرکز قم پژوهی به چاپ رساندیم.

حاج باقریان فعالیت کتاب فروشی در زمان گذشته را خیلی بهتر از امروز ارزیابی کرد و گفت: در گذشته اوضاع اقتصادی مردم بهتر بود. الان کتاب در رتبه آخر انتخاب خانواده قرار گرفته است. خیلی خودمانی عرض کنم، تا شکم کسی سیر نباشد، کتاب نمی خرد. البته یکسری کتاب خوان اند و همیشه کتاب می خرند و یکسری هم کتاب باز. کتاب خوان همیشه کتاب می خرد، اما کتاب بازها کتاب ها را جمع می کنند که بعدا آن ها را بفروشند و به سود برسد.

این کتاب فروش قدیم قُمی در ادامه سخنانش بیان کرد: علاوه بر اینکه اوضاع کرونا و مسائل اقتصادی کتاب فروشی های قدیمی و سنتی را با مشکل مواجه کرده، امروزه دست زیاد شده و هر جایی که دست زیاد شود، کاسبی کمتر می شود. یک زمانی در قم از سه راه موزه (ابتدای خیابان شبستان) تا سر چهارراه، پنج تا شش کتاب فروشی بود؛ کتاب فروشی هایی نظیر دارالعلم، دارالفکر، حاج اسدالله طباطبایی و یکی دو تای دیگر که یک طرف خیابان بودند و کتاب فروشی آقای مرعشی و بصیرتی سمت دیگر خیابان. همه این کتاب فروشی های قدیمی هستند و فرزندانشان آن ها را اداره می کنند، بجز کتاب فروشی بصیرتی حاج اسدالله طباطبایی که دیگر وجود ندارد. الان ببینید پاساژ قدس و مجتمع ناشران
کنید. کتاب فروشی معاش آدم را تأمین می کند لذا خیلی ها به این حداقل راضی اند و شغلی هم ندارند و به این شغل روی می آورند. اگر رعایت کنند شغل پاکی است.
و خیابان های قم چه خبر است.

وی علاقه به کتاب را نکته مهمی در این شغل برشمرد و افزود: اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید، شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آنچنانی بود. با ناشر کاری ندارم، اما شغل کتاب فروشی خیلی بتواند گل کند، می تواند اضافه از خرج زندگی، مالکش را صاحب یک ماشین یا خانه ای کند.

حاج باقریان گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی و کرونا و قیمت تمام شده کاغذ، فیلم، زینک و گرفتاری های دیگر، اوضاع ناشران هم بد شده است، البته پیش از این وضعشان خوب بود. قدیم یک کتاب را 2 هزار تومان می زدند، اما در سال سه بار چاپ می خورد، اما همین میراث مکتوب را الان تهران 10 عدد می زند و به صورت سفارشی چاپ می کند.

مدیر کتابفروشی دارالصادقین، در ادامه نرخ جمعیت کتابخوان ها را نسبت به کتابفروشی ها کمتر دانست و اظهار کرد: زیاد شدن دست، خوبی ها و محاسنی دارد که یکسری از بغل این شغل زندگی شان تأمین می شود و نان می خورند، اما عیب آن این است که به همه نمی رسد. از طرفی با توجه به عدم رشد جمعیت کتابخوان ها، نرخ رشد کتاب فروشی ها در 30 سال گذشته نسبت به کتابخوان ها بیشتر بوده است.

وی علت افزایش بی رویه کتاب فروشی ها را بیکاری دانست و ادامه داد: کسانی هستند که اصلا شغل مرتبط با کتاب نداشتند و وارد این شغل شدند، نه قبلا کتاب می شناختند و نه حالا.
قدیم ها حمایت می کرد و در کتاب مثلاً درج می شد این کتاب با حمایت وزارت ارشاد چاپ شده است. اگر 50 تومان بود می شد 35 تومان. اگر حمایت کنند قیمت پایین می آید و مردم، طلبه ها، دانشجوها، استاد دانشگاه و کتاب خوان ها هم کتاب می خرند.
هرچه شناخت شما از کتاب بیشتر باشد در کتاب فروشی موفق تر و بهتر می توانید کاسبی کنید. کتاب فروشی معاش آدم را تأمین می کند، لذا خیلی ها به این حداقل راضی اند و شغلی هم ندارند و به این شغل روی می آورند. اگر رعایت کنند، شغل پاکی است.

حاج باقریان همچنین گفت: امروز یک بند کاغذ 420 هزار تومان است، 16 صفحه کتاب 120 هزار تومان آب می خورد. اگر یک کتاب هزار و 500 صفحه ای را چاپ کنید، برای شما 90 هزار تومان درمی آید. خب، شما بفرمایید چند بفروشیم؟ چقدر سود کنیم؟ اوضاع خیلی سخت شده است. دولت باید حمایت کند. قدیم ها حمایت می کرد و در کتاب مثلا درج می شد این کتاب با حمایت وزارت ارشاد چاپ شده است. اگر 50 تومان بود می شد 35 تومان. اگر حمایت کنند قیمت پایین می آید و مردم، طلبه ها، دانشجوها، استاد دانشگاه و کتاب خوان ها هم کتاب می خرند. چیزی که ارزان باشد همه می خواهند. دوجلدی میراث مکتوب 120 هزار تومان شده است؛ نه برای من صرف دارد نه برای خریدار.

این فعال حوزه نشر و کتاب، با توجه به وجود حوزه های علمیه در قم و نیاز آن ها به کتاب های درسی، سرمایه گذاری در این زمینه را سودآور ندانست و تصریح کرد: به دو دلیل سرمایه گذاری در این زمینه با مشکل جدی مواجه می شود؛ اول این که خود حوزه های علمیه خواهران و برادران انتشاراتی زده اند، دوم این که برنامه ثابتی برای کتاب ها ندارند. مثلاً کتاب سیوطی را چاپ می کنند و جزو متون درسی آن هاست و سال دیگر یک کتاب دیگر را به عنوان کتاب درسی معرفی می کنند. اگر کسی وارد این
ناشرها به کتاب فروشی تبدیل شده اند و با این شیوه دنبال مسکن هستند. اگر مثلاً قرار باشد ناشر کتابی را تک فروشی کند مناسب است آن را به چهار تا کتاب فروشی بسپارند و دنبال تک فروشی نباشند.
موضوع شد و کتاب چاپ کرد، خیلی از کتاب ها روی دستش می ماند.

وی با پیشنهاد راهکاری در این زمینه، گفت: راهکار این است که ناشر کتابش را به کتاب فروشی بدهد نه این که خودش هم چاپ کند و هم در فروشگاه تک فروشی راه بیندازد. به عنوان مثال، نشر سخن به ما 30 درصد می دهد، اما خودش 20 درصد تخفیف به مشتری، یا میراث مکتوب همایش می گیرد و به همه کتابش را با 20 درصد تخفیف می فروشد، آن وقت همان را به ما 30 درصد می دهد. مشخص است که برای ما سودی ندارد. حالا شما ببینید منِ کتاب فروش این کتاب را با چه قیمتی باید بخرم و بفروشم.

مدیر کتابفروشی دارالصادقین با انتقاد از تبدیل شدن ناشر به کتاب فروش، افزود: ناشرها به کتاب فروشی تبدیل شده اند و با این شیوه دنبال مسکن هستند. اگر مثلا قرار باشد ناشر کتابی را تک فروشی کند، مناسب است آن را به چهار کتاب فروشی بسپارد و دنبال تک فروشی نباشد.

حاج باقریان در پایان درباره برپایی نمایشگاه های استانی، بیان کرد: نمایشگاه های استانی هم ضرر دارد و هم سود. سودش این است که ناشرهای مختلف داخلی و خارجی می آیند و مخاطب هم کتاب ها را می بیند. به هر دلیلی اگر توان خرید نداشته باشد، بعد از تعطیلی نمایشگاه برای پیدا کردن کتاب های موردنظرش به کتاب فروشی ها مراجعه می کند. به نظرم اگر به کتاب فروشی ها و حتی دست دوم فروشی های قم که معروف هستند در نمایشگاه غرفه بدهند، خوب است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در
خبرگزاری کتاب ایران
قم
،

در گذشته اوضاع اقتصادی مردم بهتر بود. الان کتاب در رتبه آخر انتخاب خانواده قرار گرفته است. خیلی خودمانی عرض کنم، تا شکم کسی سیر نباشد کتاب نمی خرد.

در گذشته اوضاع اقتصادی مردم بهتر بود. الان کتاب در رتبه آخر انتخاب خانواده قرار گرفته است. خیلی خودمانی عرض کنم، تا شکم کسی سیر نباشد کتاب نمی خرد.

اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آن چنانی بود. با ناشر کاری ندارم اما شغل کتابفروشی خیلی بتواند گل کند می تواند اضافه از خرج زندگی مالکش را صاحب یک ماشین خانه ای شوید.

اگر به کتاب فروشی علاقه نداشته باشید شکست می خورید. نباید به فکر درآمد آن چنانی بود. با ناشر کاری ندارم اما شغل کتابفروشی خیلی بتواند گل کند می تواند اضافه از خرج زندگی مالکش را صاحب یک ماشین خانه ای شوید.

کنید. کتاب فروشی معاش آدم را تأمین می کند لذا خیلی ها به این حداقل راضی اند و شغلی هم ندارند و به این شغل روی می آورند. اگر رعایت کنند شغل پاکی است.

کنید. کتاب فروشی معاش آدم را تأمین می کند لذا خیلی ها به این حداقل راضی اند و شغلی هم ندارند و به این شغل روی می آورند. اگر رعایت کنند شغل پاکی است.

قدیم ها حمایت می کرد و در کتاب مثلاً درج می شد این کتاب با حمایت وزارت ارشاد چاپ شده است. اگر 50 تومان بود می شد 35 تومان. اگر حمایت کنند قیمت پایین می آید و مردم، طلبه ها، دانشجوها، استاد دانشگاه و کتاب خوان ها هم کتاب می خرند.

قدیم ها حمایت می کرد و در کتاب مثلاً درج می شد این کتاب با حمایت وزارت ارشاد چاپ شده است. اگر 50 تومان بود می شد 35 تومان. اگر حمایت کنند قیمت پایین می آید و مردم، طلبه ها، دانشجوها، استاد دانشگاه و کتاب خوان ها هم کتاب می خرند.

ناشرها به کتاب فروشی تبدیل شده اند و با این شیوه دنبال مسکن هستند. اگر مثلاً قرار باشد ناشر کتابی را تک فروشی کند مناسب است آن را به چهار تا کتاب فروشی بسپارند و دنبال تک فروشی نباشند.

ناشرها به کتاب فروشی تبدیل شده اند و با این شیوه دنبال مسکن هستند. اگر مثلاً قرار باشد ناشر کتابی را تک فروشی کند مناسب است آن را به چهار تا کتاب فروشی بسپارند و دنبال تک فروشی نباشند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

دشتستان بزرگ : پایگاه خبری تحلیلی دشتستان بزرگ در روزهای سه شنبه به معرفی هنرمندان این شهرستان پرداخته و با انجام مصاحبه و یا ارائه مطالبی، در راستای شناساندن این هنرمندان تلاش دارد.

این هفته شما را دعوت می کنیم به خواندن زندگی نامه و کارنامه یکی از گرافیست های برجسته در دشتستان که خواندن آن خالی از لطف نیست.

1٫ لطفا خود را معرفی کنید(بیوگرافی کامل)
سلام، محمد امین تفکری هستم، متولد اسفندماه 1369 (برازجان)- لیسانس مهندسی مکانیک.

2٫ فعالیت هنری خود را چگونه آغاز کردید؟
من فعالیت هنری خودم رو از سال 82 در مقطع راهنمایی زیر نظر استاد رهسپار در کلاسهای تابستانی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کردم، از سال 92 نیز با شاگردی در محضر استاد کوهکن و استاد تارخ، هنر را بصورت جدی شروع کردم، در نهایت افتخار شاگردی استاد علی بحرینی را پیداکرده و تا کنون از تجربیات و کمک های ایشان بهره می برم.

3٫ در کدام زمینه و کدام گروه هنری فعالیت می کنید؟
در زمینه طراحی و هم اکنون با افتخار عضو گروه هنرهای تجسمی هشت می باشم.

4٫ شنیده ایم که گروه هنری هشت منحل می شود، دلیل انحلال چیست؟ شما موافق هستید؟ بعد از آن چگونه فعالیت می کنید؟
من به شخصه دوست ندارم گروه هشت منحل شده و اعضای گروه هشت پراکنده شوند اما با برنامه ریزی و بررسی این مساله می شود گروه را در قالبی جدید و با نگرشی متفاوت و بروز شده ادامه داد، چون از نظر من این گروه کمک زیادی به هنرمندان جوان و نوپای شهرستان و استان کرده که موجب دیده شدن و در نهایت پیشرفت هنرمندان استان می شود.
اما اگر روزی تصمیم به انحلال گروه گرفته شد بدون شک من و بقیه اعصای گروه مسیر هنری خودمان را ادامه داده و از هنر دست بر نمی داریم .

5٫ اعضای گروه هشت نقاط مشترکی هم دارند؟ همگی حرفه ای بوده یا آماتور؟
بله اعضا گروه هشت نقاط مشترک زیادی دارند و همین مساله مهمترین دلیل برای پابرجایی گروه طی این سالها می باشد، گروه هر سال پویاتر و باکیفیت تر از سالهای قبل ادامه می دهد و اما در خصوص آماتور و حرفه ای بودن افراد باید خاطرنشان کنم که گروه هشت متشکل از هنرمندان جوان شهرستان و استان می باشد که شامل هنرمندان حرفه ای و آماتور است، به همین دلیل گروه به دو بخش اعضای اصلی و اعضای میهمان تقسیم می شود که اعضای اصلی دارای سابقه و تجربه هنری بیشتری بوده و اعضای میهمان عمدتا افراد نو ظهور و استعدادهای نوپای استان و شهرستان هستند و رسالت گروه هشت شناساندن این هنرمندان به استان و ایجاد انگیزه بیشتر برای این هنرمندان جوان هست.

6٫ در نمایشگاه های سالانه هم شرکت دارید؟ کیفیت آثار راه یافته به نمایشگاه چطور است؟
بله من هر سال در نمایشگاه گروه هنری هشت شرکت می کنم و بعد از فراخوان نمایشگاه و ارسال آثار هنرمندان و هنرجوهای شهرستان و استان همه آثار داوری شده و در نهایت آثار منتخب در نمایشگاه هشت به نمایش گذاشته می شود، کیفیت آثار هنرمندان بدلیل رقابتی که بین اعضا گروه وجود دارد هر سال بهتر از قبل بوده و مسلما آثار ضعیف به نمایشگاه راه پیدا نمی کند.

7٫ برنامه خاصی برای نمایشگاه های پیش رو دارید؟

هنوز نشست اعضای اصلی هشت برای نحوه برگذاری نمایشگاه امسال برگذار نشده که سین برنامه های امسال مشخص و تبیین شود ولی خود من امسال با اثری جدید و با سبکی متفاوت قصد شرکت در نمایشگاه را دارم، و امیدوارم مورد استقبال جامعه هنری و مردم شهرم قرار بگیرد.

8٫ چه افتخاراتی را در سال های اخیر کسب کرده اید؟ فعالیت در گروه هشت نیز برای شما موثر بوده است؟
آخرین افتخار شخصی من کسب مقام اول جشنواره (کرونا را شکست می دهیم) در بخش طراحی و نقاشی بود که بتازگی برگذار شد، به طور کل بله بدون شک گروه هشت و خصوصا جناب طحانیان کمک بسیار زیادی در موفقیت من داشته و حضور در جو گروه هشت همواره اعضای گروه را به سمت پویایی بیشتر می برد.

9٫ برگزاری نمایشگاه گروه هنری هشت چگونه بوده و استقبال مردم از هنر را چگونه ارزیابی می کنید؟
نمایشگاه هشت متشکل از هنرمندان جوانی بوده که بخاطر علاقه شدیدشان به هنر بر روی پاهایشان ایستاده و هر سال با کارهای جدید و با کیفیت تر از سالهای قبل تحسین اساتید و مخاطبین عام را به دنبال داشته و مهمتر از همه هر سال با معرفی هنرمندان جدید و با استعداد کمک بسیار زیادی به هنر تجسمی استان می کند پس گروه هنری هشت از نظر موفقیت نمره قابل قبولی دریافت می کند.
استقبال مردم طی این سالها از نمایشگاه این گروه، بهتر از قبل شده و مردم آشنایی بهتری با هنر تجسمی پیدا کرده اند و درک افراد از هنر و سطح انتظارشان از هنر بالا رفته است.

10٫ کپی برداری در آثار هنری چه مفهومی دارد؟
کپی از آثار هنری یک کار رایج در تمام دنیا هست بصورتی که اساتید بزرگ ایران و جهان هم چنین کاری را برای پیشرفت و مطالعه در هنر انجام داده اند و این کار برای موفقیت و خلق اثری منحصر به فرد لازمه هنرمند است ولی آثار کپی بدون شک جایگاهی در نمایشگاه و جشنواره ها ندارند و هر هنرمند باید با، تجربه ای که از طریق شاگردی و تمرین بدست آورده با سبک و امضای هنری خودش وارد نمایشگاه و جشنواره شود و با این کار تحسین اهالی هنر را بدست آورد، چون اثر هر هنرمند در رزومه هنری او ثبت شده و قابل پاک شدن نیست پس چه بهتر که آثارش حرفی برای گفتن داشته باشد.

11٫ بزرگترین آرزو و هدف شما در دنیای هنر چیست؟

بزرگترین آرزوی من در هنر، طی کردن پله های رشد و موفقیت در سبک خودم می باشد تا جایی که بتوانم آثار جدید و متفاوتی را خلق کنم.

12٫ رقابت در هنر را چگونه می بینید؟
رقابت هنری در استان بسیار ضعیف هست، در واقع افراد دارای سبک های خاص و منحصر به فرد کم هستند و 90 درصد هنرجوها به سبکی خاص (رئالیسم) علاقه نشان می دهند که متاسفانه این سبک جایگاه بالایی در هنر امروز (جشنواره های داخلی و خارجی) ندارد و تنها دلیل این ضعف مربیان هنر هستند که بدلیل نداشتن مطالعه جامع در هنر، هنرمندانی با افکار باز و دید وسیع را به جامعه معرفی نمی کنند.
امروزه هنر در دنیا معنی دیگری دارد که در ایران و خصوصا در استان ما به آن پرداخته نمی شود و همه این موارد موجب از بین رفتن رقابت و پیشرفت هنرمندان استان شده است.

13٫ خلق آثار به زمان، علاقه و یا روحیه خاصی نیاز دارد؟
بله همه این موارد در کیفیت کار اساتید بزرگ دنیا هم تاثیر داشته و می توان گفت هر چه حال و روحیه هنرمند خوش تر کیفیت آثار خلق شده نیز بهتر است.

14٫ بهترین اثر هنری شما چه نام دارد؟
14-من بشخصه آخرین آثار هنری خودم را بهترین آنها می دانم چون با درس گرفتن از اشتباهات قبل و کمک گرفتن از اساتیدم خلق شده اما به طور کل اثر چارلی چاپلین خودم را بهترین اثر هنری خودم می دانم.

15٫ اخلاق، منش و رفتار یک هنرمند واقعی را چگونه می بینید؟
یک هنرمند باید دارای منش و اخلاق منحصر بفرد باشد چون بدون شک خواسته یا ناخواسته الگوی خیلی از افراد جامعه می شود و مهمتر از همه یک هنرمند باید همیشه پا به پای مردم جامعه و در کنار آنها باشد نه در مقابل آنها.

16٫ بدترین و بهترین خاطرات هنری خود را بیان کنید.
من هیچ خاطره بد هنری ندارم و همه خاطراتم شیرین و زیباست و شیرین ترین آنها آشنایی با همسرم در همین فضا و جو هنری می باشد.

17٫ تفاوت بین هنرمند و هنرجو را در چه می بینید؟ یک هنرجو چگونه می تواند تبدیل به یک هنرمند توانمند شود؟
یک هنرجو با کسب تجربه از اساتید، تمرین و سیر مطالعاتی خود در هنر تبدیل به یک هنرمند می شود چه بسا هنرمند نماهای زیادی هستند که بواسطه در دست داشتن رسانه و یا دوستان سیاسی قدرتمند نام هنرمند را به یدک می کشند ولی تنها توصیه من به هنرجوها این بوده که فقط و فقط با تمرین و ممارست و مطالعه و کسب تجربه از اساتید مختلف تبدیل به یک هنرمند واقعی شوند و هیچ وقت یادگیری را کنار نگذارند و دل خوش به به و چه چه اطرافیان در فضای مجازی نباشند و با تعریف و تمجید آنها، خود را بهترین ندانند.

18٫ چه هنرمندانی را به عنوان الگوی خود در نظر دارید؟ بهترین دوستان هنری خود را نام ببرید.
من الگوهای هنری زیادی در سبک کاری خودم دارم چون بواسطه وجود فضای مجازی می توان با اساتید زیادی آشنا شد و از آنها آموخت، از بین همه این هنرمندان آقایان الیور سین و الکساندر دانچنکو و لی کیلاست را بیشتر از بقیه دنبال می کنم و در بین اساتید ایرانی آثار آقای مهدی راحمی را شدیدا دوست دارم.
البته بهترین دوستان هنری من اعضای گروه هشت هستند.

19٫ چه انتظاراتی از مسئولین دارید؟ به نظر شما مسئولین و یا اداره ارشاد دین و وظیفه خود نسبت به هنر را انجام داده یا خیر؟ دلیل آن را چه می دانید؟

ما هنرمندان تجسمی متاسفانه افراد مطالبه گری نیستیم و همین امر موجب ضعیف شدن این قشر هنری شده و همه ما هنرمندان تجسمی در حال حاضر هیچ مطالبه ای نداریم بجز داشتن یک نگارخانه در مرکز شهر.
نگارخانه ابتدایی ترین نیاز هر هنرمند بوده که در همه جا بدون درخواست هنرمندان احداث می شود ولی در شهر ما داشتن نگارخانه به یک آرزو تبدیل شده و امیدوارم راه کاری برای این خواسته هنرمندان پیدا شود
و ما آنقدر از نگارخانه گفته ایم که دیگر به خواسته های دیگرمان فکر هم نمی کنیم.

20٫ چه توصیه ای برای هنرمندان و دوستان هنری خود دارید؟

توصیه من به دوستان هنرمندم این است که مطالعه خودشان را بالاتر برده چون هنر یک علم می باشد و هر علمی نیازمند مطالعه و تحقیق دارد و تنها با تکیه بر تجربه هنری نمی توان یک هنرمند واقعی و آگاه بود و علاوه بر مطالعه هنری، مطالعات جامعه شناسی خودشان را نیز بالا ببرند چون یک هنرمند باید آگاه به اتفاقات اطراف خود بوده و همواره دوشادوش مردم گام بردارد و به اشتباه در مسیر گروه و یا جریانی خاص قرار نگیرد.

21 سخن پایانی:
امیدوارم روزی برسد که هیچ هنرمندی نیاز مالی نداشته باشد
همه ما میدانیم که هنرمندان هیچ منبع درآمدی جز ارائه هنرشان ندارند و کاش مسئولین این را باور داشته باشند که هنر و فرهنگ دو جزء جدایی ناپذیر هستند و برای داشتن فرهنگی غنی نیازمند هنر و هنرمند است پس باید به این قشر خاص نگاه ویژه ای داشته باشند تا آنها بدون دغدغه مالی به خلق آثار هنری و تربیت افرادی آگاه و فرهیخته بپردازند.

22 . اولین کلمه ای که با شنیدن و یا خواندن کلمات زیر به ذهن شما رسیده را مطرح کنید.(یک یا دو کلمه)

1٫ هنر: عشق

2٫ گروه هنری هشت: رفاقت

3٫ مخاطب: محرک هنرمند

4٫ برازجان: وطن

5٫ حمایت مسئولین: نیاز هنر

6٫ حماقت در هنر: نابودی هنرمند

7٫ سرقت آثار هنری: رذالت

8٫ برند هنری: آرزو

9٫ نقش رسانه در معرفی هنر: ترویج فرهنگ

10٫ استاد: علی بحرینی

11٫ فرهنگ و ارشاد: یار و همراه هنرمندان

12٫ تندیس: یادگاری های هنرمند

13٫ تامین هزینه در هنر: برابری هنرمند با بی پولی

14٫ تفریح: خوشی زندگی

15: فضای مجازی: مفید و جذاب

16٫ کرونا: ماسک

17٫ کودکی: خاطرات شیرین

18٫ نقد آثار هنری: لازمه هنرمند

19٫ پایان هشت: سکوت

20٫ نمایشگاه: معرفی هنر و هنرمند

21٫ ابوالقاسم طحانیان: دوست و آثار

22٫ پایگاه خبری دشتستان بزرگ: صدای هنرمندان دشتستان

لینک خبر :‌ دشستان بزرگ
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مهاباد گفت: عوامل تهیه فیلم بین المللی راز سلیمانی باید برای فعالیت در مهاباد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز بگیرند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

جوانبخت رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مهاباد در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد ، اظهار داشت: از طریق فضای مجازی متوجه شدیم عوامل تهیه فیلم در مهاباد برای تهیه فیلمی بین المللی اقدام به فعالیت کردند.

جوانبخت افزود: این عوامل با پخش ابلاغیه در فضای مجازی برای تهیه فیلمی به نام راز سلیمانی که از آن به عنوان بزرگترین پروژه سینمای کردی یاد کرده بودند برای جذب بازیگر تلاش می کردند.

او ادامه داد: با پیگیری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مهاباد متوجه شدیم عوامل تهیه این فیلم مجوز معتبری برای فعالیت در این شهرستان دریافت نکردند به همین دلیل کار تا اطلاع ثانوی و گرفتن مجوز معتبر متوقف شد.

بیشتر بخوانید

جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره تائورمینای ایتالیا به هنرمند مهابادی رسید

اکران سینمایی مولان در چین تایید شد

بیداری به مرحله فنی رسید/ روایت خوابی که در آن فرو رفته ایم

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مهاباد تصریح کرد: هر گونه فعالیت هنری مبنی بر فیلم سازی، تئاتر، نمایش نامه خوانی و غیره در این شهرستان باید با مجوز معتبر و تایید این اداره صورت گیرد.

انتهای پیام/ه

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان از تمدید ثبت نام تسهیلات کرونا ویژه کسب و کارهای فرهنگی،هنری و رسانه ای تا پایان مردادماه خبر داد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان،محمد جوروند با اعلام این خبر گفت: کسب و کارهای فرهنگی،هنری و رسانه ای دارای کد بیمه تامین اجتماعی،اعضای صندوق اعتباری هنر و افرادی که در ثبت نام با مشکل مواجه شده اند و توسط این اداره کل به سامانه کارا معرفی شده اند می توانند تا پایان مردادماه با مراجعه به این سامانه نسبت به ثبت نام و درخواست تسهیلات اقدام کنند.

وی افزود: تاکنون 547 فقره پرونده برای 872 شاغل در بخش فرهنگ و هنر ثبت نهایی شده و متقاضیان برای دریافت 113/63 میلیارد ریال تسهیلات به بانک های استان معرفی شده اند.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
گروه استان ها- مدیرکل اوقاف و امورخیریه گلستان گفت: 10 هزار بسته معیشتی از محل درآمد موقوفات استان در دهه نخست ماه محرم بین خانواده های نیازمند توزیع می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : دنیای اقتصاد

حجت الاسلام روح الله سلیمانی فرد در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در گرگان اظهار داشت: گرامیداشت و سوگواری ایام محرم امسال شرایط خاصی دارد و بعد از دوران طاغوت پهلوی برای نخستین بار است که به علت پیشگیری از گسترش کرونا، مجبور هستیم برخی مراسمات را با محدودیت برگزار کنیم.

وی افزود: در استان موقوفات متعددی برای گرامیداشت ایام محرم و اطعام عزاداران حسینی داریم که امسال باید با در نظر گرفتن نیت واقف، به گونه دیگری اقدام کنیم.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان ادامه داد: پیشنهاد ما به مرکز این بود که با توجه به اجتناب های بهداشتی، بخشی از درآمد موقوفات تعزیه داری را به تولید اقلام بهداشتی و توزیع در اماکن متبرکه اختصاص دهیم. بخشی از درآمد موقوفات برای اطعام عزاداران نیز صرف تهیه بسته های معیشتی خواهد شد.

وی گفت: برای همین بنا شد تا قرارگاهی با محوریت گروه های مردمی و هیئت ها داشته باشیم. نخستین قرارگاه در آستان مقدس امامزاده عبدالله گرگان تشکیل و اقدامات تولید ماسک آغاز شده است.

سلیمانی فرد افزود: در روزهای آینده قرارگاه مردمی با همکاری سپاه و بسیج تشکیل می شود تا درباره توزیع اقلام معیشتی و بسته های بهداشتی اقدامات لازم انجام شود.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان گفت: توزیع این بسته های معیشتی در دهه نخست ماه محرم امسال انجام خواهد شد.

انتهای پیام/581/ح

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
مدیرکل اوقاف و امور خیریه سیستان و بلوچستان گفت: سازمان اوقاف 30 هزار پرس غذا در چند روز اخیر بین نیازمندان این استان توزیع کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

حجت الاسلام محسن مومنی مقدم مدیرکل اوقاف و امور خیریه سیستان و بلوچستان در گفت وگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زاهدان ، اظهارداشت: سازمان اوقاف از محل درآمد موقوفات عام و درمانی در راستای کمرنگ شدن مشکلات فعلی جامعه و جلوگیری از شیوع ویروس کرونا نسبت به توزیع غذاها بین نیازمندان اقدام کرده است.

او توزیع 800 بسته معیشتی و 10 تن آرد را از دیگر اقدامات اوقاف و امور خیریه سیستان و بلوچستان با همکاری خیران در زمان شیوع کرونا عنوان کرد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه سیستان و بلوچستان از راه اندازی 2 کارگاه تولید مواد ماسک در استان خبر داد و گفت: تاکنون در این کارگاه ها افزون بر 100 هزار عدد ماسک تولید و بین نیازمندان توزیع شده است.

او افزود: کمک به اقشار آسیب دیده و نیازمند یک وظیفه شرعی و اخلاقی است که امسال با تاکید رهبر معظم انقلاب بر مواسات اجتماعی و کمک مومنانه این طرح پررنگ تر از سال های گذشته اجرایی شد.

حجت الاسلام مومنی مقدم از خیران خواست این نهاد را در تداوم کمک های مومنانه به اقشار آسیب پذیر از شیوع کرونا یاری کنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
ایسنا/اصفهان برنامۀ گرامیداشت روز خبرنگار در اصفهان که مزیّن به 10 سخنرانی بود با تقدیر از مدیران تشکل های مطبوعاتی این استان پایان یافت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : روزنامه جوان آنلاین

امیر احمد زندآور ، رئیس خانه مطبوعات اصفهان در وبینار گرامیداشت روز خبرنگار که صبح امروز (سه شنبه_ 21 مردادماه) از صفحۀ رسمی خانه مطبوعات اصفهان پخش شد، با تبریک روز خبرنگار و گرامیداشت یاد و خاطرۀ شهید صارمی، گفت: انجمن صنفی روزنامه نگاران، انجمن صنفی عکاسان، بسیج رسانه و خانه مطبوعات چهار تشکل مطبوعاتی اصفهان است که روی هم رفته نزدیک به 1500 نفر به صورت رسمی و غیررسمی در این مجموعه ها فعالیت دارند و سازوکار هر کدام مشخص است؛ برای مثال انجمن صنفی زیرمجموعه وزارت کار و خانه مطبوعات زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

وی با تشکر از همیاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با خانه مطبوعات، اظهار کرد: هر سال که پیش می رویم، می بینیم مشکلات خبرنگاران همچون بیمه، امنیت شغلی و ... لاینحل مانده و باید مسئولان تلاش کنند تا مقداری از این مشکلات کاهش یابد.

زندآور، بحث مسکن خبرنگاران را در قالب یک خبر خوب خطاب به اهالی رسانه اعلام کرد و گفت: قطعه زمینی در بهارستان و اصفهان برای مسکن خبرنگاران در نظر گرفته شده که اکنون در حال تغییر کاربری آن هستیم و هماهنگی های لازم آن با شهرداری انجام شده است.

مدیر خانه مطبوعات اصفهان افزود: در سفر هفته گذشته وزیر راه و شهرسازی به اصفهان، مذاکراتی در خصوص مسکن خبرنگاران با وی انجام شد و آقای اسلامی پیشنهاد کرد که این ایده را در قالب مسکن ملی دنبال کنیم و قول پیگیری آن را هم در سطح کشور دادند.

وی یادآور شد: تشکل های مطبوعاتی اصفهان با همیاری یکدیگر هدایایی را تدارک دیده اند که از اول هفته آینده به خبرنگاران اعطا خواهد شد، هر چند رقم ها ناچیز است، اما خواستیم یادی از عزیزانی که در این مسیر تلاش داشته اند، بکنیم.

زندآور با تشکر از استانداری اصفهان که بانی برگزاری این مراسم بود، خاطرنشان کرد: هفت نفر از اعضای جامعه مطبوعاتی اصفهان به کرونا مبتلا شدند که خوشبختانه امروز حال آنها از قبل هم عالی تر است.

عبدالحسین جعفری ، رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان دومین سخنران این نشست، گفت: امروز از قشری صحبت می کنیم که در این ایام تنها با تبریک های مجازی از آنها یاد می شود و به هیچ وجه مورد توجه مسئولان قرار نگرفته اند حال آنکه به خاطر رسالتشان در کانون بحران ها حضور دارند و نقش بزرگی در رفع ناامیدی مردم ایفا می کنند.

وی ادامه داد: گاهی صحبت از مطالبه هدیه و ... توسط خبرنگاران می شود، اما باید گفت که این قشر با مناعت طبعی که دارند در تلاش برای جلب ترحم مسئولان نیستند. آنها هم مثل خیلی های دیگر می توانستند در قرنطینه بمانند و به مسئولیت شان فکر نکنند و روی تخت بیمارستان نیفتند اما همه چیز را پس زدند و برای مسئولیت شان جلو آمدند.

جعفری برای شفای تمام بیماران از جمله استاندار اصفهان که گفته می شد به دلیل کسالت در جلسه امروز حضور نیافته دعا کرد و یادآور شد و یادآور شد: متاسفانه به انجمن صنفی به چشم یک زیرمجموعه وزارت کار نگاه می کنند که این تلقی نادرستی است. قانون می گوید امور هر صنف مربوط به انجمن صنفی است و ما نباید اجازه بدهیم که حقی از کسی ضایع شود.

در این لحظه صدا و سیمای رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان قطع شد و زمانی به حالت عادی برگشت که ابتدای سخنرانی طاهره چنگیز ، رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.

چنگیز با تشکر از همۀ خبرنگارانی که برای تهیه خوراک فکری سالم برای جامعه تلاش می کنند به تلاش همکارانش در بحث بهداشت و درمان اشاره کرد و گفت: جادوی واژه های دلگرم کننده خبرنگاران در مورد کادر درمان به مراتب بیشتر از پاداش های مادی به این عزیزان انرژی می دهد.

رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از خبرنگاران خواست حواسشان به اثربخشی سلاح واژه ها باشد، آن را درست به کار گیرند و همچنین ابراز امیدواری کرد که هیچ خبرنگاری به استفاده از خدمات درمانی نیاز پیدا نکند.

رضا صفری، مدیر سازمان بسیج رسانه اصفهان دیگر سخنران این نشست نیز صحبت را با تبریک روز خبرنگار به رسولان آگاهی شروع کرد و گفت: خبرنگاران تکالیف خود را به نحو احسن در صف مقدم آگاهی بخشی انجام می دهند و سرمایه اجتماعی ایجاد می کنند که به استانداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد می دهم، روی این بحث تامل کنند.

وی ادامه داد: وقتی واحدهای تولیدی دچار عارضه می شوند ستاد بحران تشکیل می شود و همه جوانب کار را مورد بررسی قرار می دهد، اما در حال حاضر که رسانه ها با مشکلاتی مثل تعطیلی و خبرنگاران با بیکاری روبرو شده اند هیچ ستادی برای آنها تشکیل نشده و باید جای خالی این ستاد را با تقویت شورای اطلاع رسانی به واسطۀ دعوت از نمایندگان تشکل های مطبوعاتی مثل بسیج رسانه برای حضور در جلسات، پر کرد.

صفری پیشنهاد داد که بانکی مختص فرهنگ و هنر ایجاد شود تا پشتیبان مادی این قشر باشد، چراکه فرهنگ و هنر بنیان یک جامعه را شکل می دهند.

رئیس سازمان بسیج رسانه اصفهان بر توجه به بحث آموزش خبرنگاران نیز تاکید کرد و گفت: باید کمک کنیم تا نهضت آموزش و مهارت افزایی و تخصصی شدن رسانه ها در دستور کار خانه مطبوعات و سایر تشکل ها قرار گیرد و به ویژه بحث خبرنگاری بحران دنبال شود.

وی، از مسئولان خواست رسیدگی به مشکلات معیشتی خبرنگاران را نیز در اولویت قرار بدهند، چراکه خبرنگاران بدون دغدغه معیشتی بهتر می توانند به رسالت آگاهی بخشی، تنویر افکار عمومی و تولید سرمایه اجتماعی عمل کنند.

صفری همچنین درخواست کرد که برای عملیاتی کردن دستورالعمل های حوزۀ رسانه رهبر معظم انقلاب، در گام دوم کمیته ای ویژه تشکیل شود و سیاست گذاری ها بر اساس این دستور العمل ها باشد.

محمدرضا شریف رئیس هیات مدیره انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی اصفهان که دقایقی در این مراسم اجازۀ صحبت داشت، گفت: عکاسان خبری مانند کارگران روزمزدی هستند که در دفتر منتظر می نشینند تا یک نفر تماس بگیرد و بگوید برای عکاسی به فلان نقطه بروید. وزیر از بیمه کرونا صحبت می کند در حالیکه 80 درصد خبرنگاران اصفهان بیمه عادی هم ندارند و میزان حقوق و دستمزد ناچیز ما را هم که همه می دانند. خلاصه بگویم اگر یک پراید می خریدیم و در قامت راننده کار می کردیم چهار برابر بیشتر از عکاسی خبری درآمد داشتیم.

وی، خواستار ساماندهی کلاس های آموزش خبرنگاری و عکاسی و توجه به تربیت اخلاقی این نیروهای تازه کار شد و به ساده بودن فرایند حذف نیرو در رسانه ها انتقاد کرد.

شریف یادآور شد که طی این مدت به بیماری کرونا مبتلا شده و در بیمارستان و ... هیچ رسیدگی ویژه ای به خبرنگارانِ مبتلا نشده است.

فرید موسوی ، رئیس انجمن ورزشی نویسان اصفهان هم سخنش را با اظهار تاسف از کم اطلاعی مدیر خانه مطبوعات استان اصفهان شروع کرد و گفت: انجمن ورزشی نویسان استان اصفهان بعد از خانه مطبوعات دومین تشکل رسمی مطبوعاتی استان با 16 سال سابقه کار است، اما چون سیاسی نویس نیست و مدیران را به چالش نمی کشد، کسی به آن توجه نمی کند.

وی با گلایه ادامه داد: گفته شده که تاکنون هیچ یک از جامعه مطبوعات استان اصفهان بر اثر کرونا از دست نرفته و من لازم می دانم با تمام احترام از آقای پاکروان-مدیر کل روابط عمومی تربیت بدنی استان اصفهان یاد کنم که گوینده و خبرنگار ورزشی بود و ما او را به خاطر کرونا از دست دادیم.

موسوی، خاطرنشان کرد: در کشوری مثل سوئد که همسر من اقدام به کسب مجوز ماهنامه ایران ما کرده و این مجوز ظرف یک هفته و نه مثل ایران چهار سال صادر شده، به خبرنگار به چشم یک وزیر نگاه می کنند، در حالیکه من با 37 سال سابقۀ ورزشی نویسی و همچنین بسیاری از همکاران دیگرم هنوز بیمه نیستیم.

رئیس انجمن ورزشی نویسان از استاندار اصفهان تقاضا کرد مشکل بیمه را حل کند و از مدیران خواست حرمت خبرنگار را با پذیرفتن درخواست ملاقات او رعایت کنند.

موسوی همچنین ادعا کرد که 35 نفر از ورزشی نویسان اصفهان به کرونا مبتلا شده اند و در بستر بیماری هستند.

رضا صالحی پژوه ، رئیس هیأت مدیره خانه مطبوعات اصفهان دیگر سخنران این نشست نیز برگزاری جشن روز خبرنگار سال گذشته در کاخ چهلستون، شرف یابی مقامات کشوری، برگزاری یک دوره کلاس آموزشی مقدماتی و برپایی یازدهمین جشنواره مطبوعات استان اصفهان را از جمله اقدامات خانه مطبوعات اصفهان برای اهالی رسانه عنوان کرد و گفت: جای تاسف دارد که تنها هشت سازمان برای انجام این اقدامات پشتیبان خانه مطبوعات بودند.

وی انتشار خبر امیدبخش را زمانی موثر دانست که یک بستر امن برای خبرنگار فراهم شده باشد و نسبت به فشارهایی که به شکل غیرقانونی، اما مکرر برای جلوگیری از نشر اخبار می شود، انتقاد کرد.

صالحی پژوه در بخش دیگری از سخنان خود پرسید: امروز کدام رسانه اصفهان مطالبه گر است؟ فقط چند کانال تلگرامی در این زمینه کار می کنند و مدیران نیز تلاش می کنند تلاش هایشان بر مبنای مطالب این کانال ها باشد نه بر اساس مسئولیت سازمانی شان.

رئیس هیأت مدیره خانه مطبوعات اصفهان پایان سخنان خود را به تشکر از مدیر خانه مطبوعات اصفهان اختصاص داد که به جهت عضویت همزمان در شورای اسلامی شهر اصفهان پیگیر مطالبات اهالی رسانه است.

حجت الاسلام رمضانعلی معتمدی ، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان نیز در مراسم گرامیداشت روز خبرنگار گفت: دستگاه های اجرایی باید پاسخگوی خبرنگاران که صدای مردم هستند باشند و نباید در اتاق هایشان را به روی خبرنگاران ببندند. روابط عمومی ها باید تسهیلگر ارتباط مدیران با خبرنگاران باشند و خبرنگاران نیز وظایف و حد و مرز خود را می دانند که چطور کار کنند تا بدون حاشیه امید را به جامعه تزریق کنند.

وی ادامه داد: نمی دانم چرا مشکلات خبرنگاران برطرف نمی شود که هر سال روز خبرنگار باید این مسائل را بشنویم و بعد هم غصه بخوریم. پیشنهاد می دهم شورای راهبری اصحاب رسانه تشکیل شود و خانه مطبوعات مسئولیت آن را بپذیرد. نمایندگان اصحاب رسانه هم در طول سال در این شورا حضور داشته باشند تا مشکلات بررسی و راهکارهایی برای آن در نظر گرفته شده یا پیشنهاداتی برای حل آن به قانونگذار داده شود.

معتمدی با اشاره به اینکه خبرنگاران در سخت ترین شرایط کار می کنند و همیشه در صف اول حوادث حضور دارند، اظهار کرد: ما هیچ محدودیتی برای بیمه خبرنگاران نداریم و متعجب می شوم وقتی می شنوم رئیس انجمن ورزشی نویسان اصفهان می گوید بیمه نیستم. نمی دانم مشکل چه بوده؟ یک وقت بیمه نیست، یک وقت ما شرایط بیمه شدن را نداریم و یک وقت ما برای بیمه شدن اقدام نمی کنیم که باید به این مسائل توجه کرد.

وی افزود: در حال حاضر خبرنگاران و عکاسان می توانند به راحتی با ثبت نام در سامانه جامعه رسانه کشور به صندوق اعتباری هنر معرفی و بیمه شوند.

مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان از پیشنهاد تشکیل یک بانک ویژه فرهنگ و هنر نیز استقبال کرد و از خبرنگاران خواست دعا کنند ویروس کرونا از بین برود و جامعه به آرامش برسد تا مراسمی که در شأن آنهاست، برایشان برگزار شود.

قدرت الله نوروزی، شهردار اصفهان نیز در این مراسم گفت: در ماه های اخیر با تلاش مجدانه خبرنگاران شاهد اتفاقات خوبی در کشور بودیم و دوست داشتم امروز اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان یا خانه مطبوعات مرامنامه اخلاقی انجمن روزنامه نگاران حرفه ای جهان را به عنوان هدیه به ما و خبرنگاران تقدیم می کرد تا الگویی برای همه رفتارها باشد.

وی افزود: خوشحالم که نزدیک به 26 نشست خبری در سال 98 برای مجموعه مدیریت شهری برگزار کرده ایم و ملاقات های خصوصی با خبرنگاران هم کم نداشته ایم.

شهردار اصفهان خاطرنشان کرد: انقلاب عمرانی ای که اکنون در این شرایط سخت در حال انجام است با تلاش خبرنگاران دیده می شود، انعکاس برنامۀ هر یکشنبه یک افتتاح که گاه با چند افتتاح و شروع عملیات جدید همراه است با زحمت تک تک شماست که قدردان آن هستم.

نوروزی گفت: همین جا یادی می کنم از روزنامه نگار معروف مصری محمد حسنین هیکل که در راه آزادی تلاش می کرد و متعهد به بیان حقیقت و انعکاس درست اخبار بود. او الگوی خوبی برای تذکار رسالت خبرنگار است.

وی قول داد که برای تثبیت جایگاه خبرنگاران هر اقدامی که در حیطۀ اختیار شهرداری است در طبق اخلاص بگذارد تا نهاد رسانه به یک نهاد قدرتمند و توانمند برای کشف و بیان حقیقت تبدیل شود.

شهردار اصفهان توضیح داد که وقتی می خواهد بفهمد چند بار در مناطق کم برخورداری مثل زینبیه حضور داشته، در اخبار خبرنگاران جستجو می کند و این نشان می دهد که خبرنگاران کار خود را خوب انجام داده اند و تلاش مدیریت شهری برای ایجاد عدالت فضایی و توزیع عدالت اجتماعی را به خوبی منعکس کرده اند.

نوروزی تصریح کرد که ما از مقابل حاشیه سازان مانند یک نجیب زاده بی اعتنا عبور خواهیم کرد و منفعت عمومی را بر منفعت اقلیت ترجیح خواهیم داد.

وی ابراز امیدواری کرد تا زمانی که قبای شهرداری اصفهان را بر دوش دارد بتواند زمینه را برای تهیه مسکن خبرنگارانِ بی مسکن فراهم کند.

حیدر قاسمی، معاون سیاسی امنیتی استانداری اصفهان که به نمایندگی از استاندار اصفهان در این نشست حضور داشت با تبریک روز خبرنگار، عید غدیر، میلاد امام کاظم (ع) و ابراز ارادت به شهدای عرصه رسانه و خبر سخنش را آغاز کرد و گفت: هدف از برگزاری این نشست گرامیداشت و بزرگداشت روز خبرنگار بود و همه با طرح موضوعات و اقداماتی که در جهت حل آن باید صورت بگیرد موافقیم.

وی ادامه داد: جامعه بی خبر جامعه ای ایستاست و نقش خبرنگاران به عنوان حلقه اتصال بین پیام گیرنده و پیام دهنده ارزشمند است.

قاسمی، خبرنگاری را فراتر از یک شغل بلکه یک فعالیت ایثارگرانه و افتخار آمیز دانست که نمی توان به چشم یک شغل به آن نگاه و یا آن را با شرایط یک شغل مقایسه کرد، چراکه ارزش و اهمیت خبرنگاری بیش از این است.

معاون سیاسی و امنیتی استاندار اصفهان خاطرنشان کرد که امروز جامعه ما بیش از هر روز نیازمند فضای تحمل و مداراست که اگر این مدارا ترویج شود بهتر می توانیم امورات را دنبال کنیم.

وی شکل گیری فضای اعتماد بین مدیران و خبرنگاران را برای انتقال درست پیام بین گوینده و نویسنده ضروری دانست و با تاکید بر پرهیز از دخالت حدس و گمان و پیش داوری در خبر، ادامه داد: خبرنگاران باید تلاش کنند مدیران را از فضای تار عنکبوتی سازمان خود خارج و به امور بااهمیت، نه امور نازل و مسائل کوچک و کم اهمیت هدایت کنند.

قاسمی همچنین با اشاره به نزدیک بودن هفته دولت خواستار ترویج فضای اعتماد و امید در جامعه شد.

اهدای لوح تقدیر به مسئولان تشکل های رسانه ای استان اصفهان پایان بخش برنامۀ گرامیداشت روز خبرنگار بود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : کمال آنلاین

آمل- مهدی غلامی /

با حمایت و هدایت اداره اوقاف وامورخیریه شهرستان آمل، جمعی از روحانیون آملی در اقدامی ارزشمند در قالب قرارگاه فرهنگی سلمان فارسی با اهدای شاخه های گل از واحدهای کسبی این شهر که در کسب و کار خود شیوه نامه های بهداشتی را رعایت و اقدام های حمایتی از شهروندان داشتند، قدردانی کردند.
رییس اداره اوقاف وامورخیریه شهرستان آمل در این خصوص به خبرنگار خبرشمال گفت: در این طرح 20 روحانی در قالب قرارگاه فرهنگی سلمان فارسی به مناسبت عیدغدیر تعداد 2هزار شاخه گل بین بازاریان وکسبه های شهرستان امل توزیع کردند.
حجت الاسلام محمدهادی بهرامی افزود: تلاش های خالصانه و همراهی همیشگی اصناف و بازاریان در بحران کرونا قابل تقدیر بوده است.
وی اضافه کرد: اصناف در آغاز شیوع بیماری کرونا برای تعطیلی واحدهای صنفی به صورت خودجوش اقدام کردند و در پویش مواسات نیز برای مساعدت، کمک و پشتیبانی از کادر درمانی شهرستان پیشقدم شدند.
رییس اداره اوقاف وامورخیریه آمل با بیان اینکه با همراهی و همدلی خالصانه همه اقشار می توان زنجیره انتقال کرونا را متوقف وقطع کرد، گفت: روحانیون قرارگاه فرهنگی سلمان فارسی باهمکاری اداره اوقاف و امورخیریه آمل به واسطه بستن داوطلبانه برخی واحدهای کسبی برای کاهش ابتلا بیماری کرونا در دو خیابان پرتردد امام خمینی و امام رضا(ع ) از تعهد اجتماعی و پایبندی به اصول و ارزش های دینی و انسانی در بحرانها کنار مردم حضور داشتند، تشکر کردند.
این اقدام روحانیون قرارگاه فرهنگی سلمان فارسی و اداره اوقاف و امورخیریه آمل به استقبال خوب و واکنش مثبت متصدیان واحدهای صنفی شهرستان مواجه شد.

لینک خبر :‌ روزنامه خبر شمال
ایسنا/اردبیل مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل گفت: 72 مسجد در شهر اردبیل به آزادی زندانیان جرایم غیرعمد در قالب طرح هر مسجد آزادی یک زندانی کمک می کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

حجت الاسلام سیدمهدی ستوده 21 مرداد در نشست عقد تفاهمنامه همکاری میان ستاد دیه و اوقاف و امور خیریه استان اردبیل اظهار کرد: با بهره گیری از ظرفیت ماه محرم و صفر سعی بر این است تا به آزادی زندانیان جرایم غیرعمد کمک شود تا این زندانیان از حبس آزاد شده و به آغوش خانواده های خود بازگردند.
وی با تاکید بر وقف جمعی و بهره گیری از برنامه ها و پویش های خیریه برای کمک به آزادسازی زندانیان جرایم غیر عمد و مالی خاطرنشان کرد: برنامه ریزی و هدایت در راستای جذب مشارکت های مردمی، راه اندازی کمپین و اطلاع رسانی از طریق رسانه ها در دستور کار قرار گرفته است.
مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل گفت: تلاش می کنیم در طول ماه های محرم و صفر در جذب بخشی از نذورات مردم خیر و حسینی اردبیل برای کمک به آزادسازی زندانیان جرایم غیر عمد و مالی اقدام موثر و تاثیرگذار را انجام دهیم.
ستوده به اجرای طرح هرمسجد آزادی یک زندانی اشاره کرد و افزود: طرح هر مسجد آزادی یک زندانی به نیت شهدای کربلا با همکاری هیئت امنای محلات شش گانه اردبیل در 72 مسجد مرکز استان اردبیل برگزار خواهد شد.
ستوده سنت حسنه وقف و ترویج این امر در جامعه را یادآور شد و بیان کرد: باید وقف را به یک فرهنگ و عمل دینی در جامعه تبدیل کرده و به تقویت این امر خداپسندانه کمک کنیم.
وی اظهار کرد: می توان با توسعه فعالیت ها و تعیین اهداف از ظرفیت های وقف در راستای کمک به زندانیان و خانواده های آنها بهره گرفته و به این امر نیک کمر همت بست.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
سمنان- استاندار سمنان بابیان اینکه آئین های خاص عزاداری ازجمله نخل گردانی و دسته روی در استان لغو شد، گفت: با متولیان مراسم عزاداری که نکات بهداشتی را رعایت نکنند برخورد جدی می شود.

به گزارش خبرنگار مهر ، علیرضا آشناگر بعدازظهر سه شنبه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا استان سمنان به میزبانی استانداری ضمن بیان اینکه دسته روی، نخل گردانی و آئین های ویژه که در روزهای خاص ماه های محرم و صفر با حضور قابل توجه اقشار مردم همه ساله در استان سمنان برگزار می شد، در سال جاری به دلیل شیوع کرونا ویروس انجام نمی شود، اظهار داشت: چنانچه در انجام مراسم عزاداری در ماه های محرم و صفر امسال، در یک یا چند حسینیه یا مسجد دستورالعمل های بهداشتی برای مقابله با شیوع کرونا ویروس رعایت نشود، بر طبق قانون و ضمانت اجرای در نظر گرفته شده با متولیان امر برگزاری مراسم برخورد می شود.

وی با تأکید بر لزوم برگزاری مراسم عزاداری در فضای باز بیان کرد: اداره کل اوقاف و امور خیریه و اداره کل تبلیغات استان نسبت به ممانعت از عزاداری در این اماکن مقدس برای جلوگیری از شیوع کرونا ویروس اقدام کنند.

روند شیوع کرونا در استان سمنان شدت گرفت

استاندار سمنان با اشاره به اینکه امسال محرمی متفاوت در دیار حسینی استان سمنان رقم می خورد، افزود: دانشگاه های علوم پزشکی استان آمادگی خود را برای درمان افراد مبتلابه کرونا حفظ کنند.

آشناگر بابیان اینکه مردم مسلمان ایران و استان سمنان علاقه مند به اهل بیت (ع) هستند و آحاد جامعه همواره در آئین عزاداری امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان با شور و شوق خاصی شرکت می کنند، خاطرنشان کرد: آحاد مردم استان با رعایت دستورالعمل های بهداشتی به استقبال محرم و صفر می روند.

وی با تأکید بر اینکه اگر روند شیوع کرونا ویروس در استان سمنان جدی گرفته نشود در آینده نزدیک شاهد افزایش تلفات و تعداد ابتلاء خواهیم بود، اعلام کرد: دستورالعمل هایی که ویژه محرم و صفر تدوین شده است ماهیتی ترویجی و اجباری دارد که آحاد مردم و مسئولان اجرای آن را در دستور کار قرار دهند.

آشناگر هدف از تدوین دستورالعمل های بهداشتی در محرم و صفر امسال را جلوگیری از شیوع کرونا ویروس دانست و گفت: روند شیوع کرونا ویروس در هفته های گذشته در استان سمنان شدت گرفته و نیاز است برنامه های ویژه ای برای جلوگیری از تشدید این روند در ماه های محرم و صفر امسال اتخاذ شود.

کد خبر 4996353

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

اسکان نیوز - الهه موسوی: علیرغم رای قطعی شعبه 24 دیوانعالی کشور به نفع "منابع طبیعی" در سال 1383، دیوانعالی در سال 1392 اینبار رای به نفع متولی موقوفه یعنی حسینعلی خادمی صادر کرده است. در این حال اداره کل منابع طبیعی مازندران-ساری که می توانست از رای مذکور به نفع منابع ملی و برای اثبات مالکیت خود استفاده کند، در دفاعیات خود، هیچ اشاره ای به این رای نداشته است. این جریان باعث پدیدآمدن ماجرای وقف جنگل های آقمشهد به زیان "منابع ملی" بود که در هفته های اخیر خبرساز شد.

حال پرسش اینجاست که پشت پرده مخفی کردن رای قطعی دیوانعالی کشور که در سال 83 و به نفع منابع طبیعی صادر شد چه کسانی بوده و چه اهدافی داشته اند؟ آیا معامله ای در پشت درهای بسته صورت گرفته تا با قربانی کردن جنگل ها و منابع ملی، موضوع خاتمه یابد؟!

الهام فریدونی رییس سابق اداره ممیزی اداره کل منابع طبیعی مازندران-ساری در اینباره به اسکان گفت: اخیراً شاهد آن بوده ایم که در خصوص جنگل های "آق مشهد"، رأیی از سوی دیوانعالی کشور صادر شد که با ابطال آگهی تشخیص(28588-17/5/1380) ملی شدن جنگل های آق مشهد، نه تنها ناقض قوانین و مقررات جاری، نظرات فقهی و استفتائات رهبری در باب وقف ناپذیر بودن جنگل ها و مراتع بود، بلکه همچنین اسباب نگرانی مردم در خصوص ابهامات حادث شده بر مالکیت منابع ملی و عمومی را رقم زده است.

او افزود: اما مسئله ای که جای بسی شگفتی دارد و باید به جد مورد بررسی و مداقه مسئولین، دستگاه های نظارتی و افکار عمومی قرار گرفته و به آن پاسخی درخور داده شود این است که "چگونه چنین رأیی از سوی دیوانعالی کشور صادر می شود؛ در حالی که قبلاً و در سال 1383 از سوی شعبه 24 دیوانعالی کشور رأی قطعی به نفع منابع طبیعی، با رد فرجام خواهی دو خواهان مدعی وقف، یعنی متولی موقوفه آق مشهد(حسینعلی خادمی) و اداره اوقاف صادرشده بود؟!

فریدونی تاکید کرد: چرا با وجود چنین رأی حقوقی شفاف و محکمی که نه به طور شکلی، بلکه به نحو ماهوی در باب مالکیت سازمان جنگل ها حکم صادر شده است، به متولی موقوفه اجازه طرح مجدد شکایت و درخواست ابطال تشخیص منابع ملی داده شده است؟!

رییس سابق اداره ممیزی اداره کل منابع طبیعی مازندران-ساری در ادامه با اشاره به اینکه این رای می توانست جریان پرونده را به نفع منابع طبیعی تغییر دهد گفت: سوال دیگری که پاسخش را باید به طور شفاف یافت این است که چرا "تشکیلات منابع طبیعی" این رأی را در اختیار نداشته و یا اگر در اختیار داشته، به چه سبب در دفاعیات خود هیچ اشاره ای به این رأی نکرده است؟! رأیی که هر کارشناس حقوقی، با اندک معلومات و تجربه ای می تواند اذعان کند که به سادگی می توانست جریان پرونده را به نفع منابع ملی عوض کند.

فریدونی یادآوری کرد: متولی موقوفه در مصاحبه های اخیر خود با رسانه ها در پاسخ به دغدغه های مردم نسبت به رأی صادره دیوانعالی، نیت پیگیری های قضایی خویش را حفاظت از جنگل های آق مشهد و جلوگیری از قطع و بهره برداری اعلام کرده؛ اما دادخواست وی در سال 1382 و مطالبه "بهره مالکانه" از قراردادهای طرح های جنگلداری، کذب اظهارات و نگاه انتفاعی ایشان به قطع و بهره برداری جنگل را نشان می دهد که با شرح اجمالی پروسه قضایی موضوع روشن می شود.

او گفت: در سال 1382 متولی موقوفه با دو خواسته ی مطالبه ی بهره ی مالکانه و الزام منابع طبیعی به انجام تبصره 3 دستور العمل شماره 74- 62 مورخ 21 اسفند 1378 هیئت وزیران از اداره منابع طبیعی شکایت میکند؛ در این شکایت سازمان اوقاف و امور خیریه در کنار متولی بعنوان وارد ثالث با خواسته ی تحویل موقوفه توسط منابع طبیعی و پرداخت عواید معوقه وقف در دعوی فوق ورود یافته که هر دو خواهان در دفاعیات خود با این مدعا که "منابع طبیعی با انعقاد قرارداد با راه آهن شمال و صنایع چوب و کاغذ مازندران و شرکت ملی نفت، 29 درصد بهره مالکانه دریافت می کند، حتی یک ریال به موقوفه نمی پردازد و با استناد به اصل 45 قانون اساسی و قانون ملی شدن جنگل های کشور از پرداخت حقوق موقوفه خودداری می کند"،

از دادگاه تقاضا نموده اند تا اداره منابع طبیعی را مکلف کند موقوفه را در اختیار متولی یا سازمان اوقاف قرار دهد و تقاضای صدور رأی بر محکومیت منابع طبیعی را نموده اند؛ لیکن شعبه 16 دادگاه عمومی حقوقی ساری به موجب آگهی( 46184 -/24/11/1349) ملی شدن جنگل های آق مشهد که از سوی هیئت تعیین تکلیف اراضی اختلافی قطعیت یافته و نیز تبصره 6 الحاقی قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه مصوب 1380 که ناسخ ماده 10 آیین نامه قانون ابطال مصوب سال 1363 و ماده 10 آیین نامه مصوب سال 1378 و ناقض توافق نامه شماره 1/11093 مورخ 27 آذر 1379 رئیس سازمان جنگل ها و سرپرست سازمان اوقاف می باشد، با موجه دانستن و مقرون به واقع بودن دفاعیات نمایندگان منابع طبیعی، دعوای خواهان ها را غیر وارد دانسته، حکم به بطلان دعاوی مطرح شده صادر و اعلام می نماید؛

این رأی عیناً در شعبه 6 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران نیز به نفع منابع طبیعی تأیید و قطعی میگردد، و علیرغم فرجام خواهی متولی و اداره اوقاف در شعبه 24 دیوان عالی کشور، رأی مذکور در آن مرجع به نفع منابع طبیعی تأیید و ابرام می شود.

رییس سابق اداره ممیزی اداره کل منابع طبیعی مازندران-ساری همچنین تاکید کرد: آنچه غیر قابل باور می نماید این است که با وجود رأی به قطعیت رسیده شعبه 16 که به جرأت می توان گفت یکی از محکم ترین و جالب ترین آرای صادره به نفع سازمان جنگل هاست که می تواند تا سالیان سال به عنوان یک نمونه آموزنده برای جنگل بانان مورد استفاده قرار گیرد و به طور حتم و قطع، بر اساس دفاع درست و متقن همکاران دلسوز منابع طبیعی به دست آمده است، چگونه مخفی و مستور می ماند؛ به طوری که یکبار دیگر متولی موقوفه آق مشهد، اقدام به اعتراض علیه منابع طبیعی می کند و این بار بدون هیچ مانع و دفاع مؤثری از سوی منابع طبیعی، رأی به نفع خواهان ها یعنی آقای حسینعلی خادمی و اداره اوقاف صادر می شود؟!

فریدونی همچنین گفت: مسئول حقوقی وقت منابع طبیعی در اعتراض به نظر هیأت کارشناسی در سال 1390 ، خارج از موعد قانونی و به نحو بسیار ضعیف و غیر مؤثری ورود کرده که متأسفانه همین نظریه، مبنای اصلی اعلام نظر قاضی شده است. جای بسیار تأسف است در حالی که سند عرصه ملی پلاک 55 به مساحت 5096 هکتار آنهم در سال1382 صادره شده بود، در دفاعیات منابع طبیعی نه تنها به آن اشاره نمی شود، بلکه با این ادعا که نداشتن سند، نافی ادعای مالکیت دولت نیست به گونه ای القا می شود که منابع طبیعی، سند مالکیت عرصه مورد ادعای اوقاف را ندارد.

او در ادامه افزود: چگونه است که سازمان اوقاف، هر جا که تحت فشار افکارعمومی و رسانه ها یا پیگیری های مجدانه سازمان جنگل ها قرار می گیرد، مدعی می شود که آق مشهد و امثال آن موقوفه غیرمتصرفی است و متولی خاص دارد؛ ولی وقتی پای عمل می رسد و این پیگیری ها از سوی متولی صورت می پذیرد، به عنوان وارد ثالث در پرونده، علیه منابع طبیعی ورود کرده و مطالبه گری می کند؟!

او در انتها افزود: صدور رأی اخیر دیوانعالی کشور به نفع متولی، موجبات نگرانی مردم را رقم زده و هفته هاست مسئولین در این خصوص اظهارنظر می کنند؛ بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به وجود رأی قبلی دیوان به نفع سازمان جنگل ها داشته باشند! چرا تاکنون به چنین رأیی به عنوان بدیهی ترین مستند اشاره نشده است؟!
فریدونی تاکید کرد که شایسته است مسئولین در خصوص دلایل صدور رأی مجدد دیوان با وجود رأی قطعی شعبه 24 دیوانعالی کشور نظر خود را اعلام کنند.
مخفی کردن 17 ساله یک رای

محمد داسمه وکیل دادگستری نیز در اینباره به اسکان گفت: در سال های 82 و 83 متولی موقوفه "آق مشهد" و اداره اوقاف در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور ادعایشان غیر وارد تشخیص و دعوایشان محکوم به بطلان شده است.

او افزود: آرا قطعی که قاطع دعوی بوده و اسباب موجهه این آرا علیه متولی موقوفه آق مشهد و اداره اوقاف تبصره 6 قانون الحاق دو تبصره به ماده واحده قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه مصوب سال 80 مجلس شورای اسلامی بوده و کاملا مشخص می کند موقوفه در عرصه های جنگلی، مراتع و بیشه ها ( اراضی ملی) دیگر امکان پذیر نیست.

داسمه گفت: این رای بنا به دلایل نامعلومی قریب به 17 سال است مکتوم و مخفی شد و متاسفانه وقتی متولی موقوفه و اداره اوقاف، علی رغم اینکه قبلا به صورت ماهوی محکوم شده بودند، طرح مجدد کردند، اداره منابع طبیعی نه در دفاعیاتشان به دفاع مناسب یعنی قانون الحاق 2 تبصره به ماده واحده قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه و تبصره 6 آن استناد نکردند و نه به وجود آرای قطعی از دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور علیه متولی موقوفه و اداره اوقاف استناد نکردند و تصاویر آرا را در کمال تعجب روی پرونده نگذاشتند.

این وکیل دادگستری تاکید کرد: امروز این آرا را به مقام بلندپایه قوه قضائیه ارائه کردیم و بستر برای نقض آرای خادمی، کاملا مهیا شد.

لینک خبر :‌ اسکان
رییس اداره اوقاف و امور خیریه بابل از اهدای 420 بسته معیشتی در قالب تبرکات علوی در این شهرستان خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز مازندران ، حسن برزگر از تهیه و توزیع 420 بسته معیشتی از محل موقوفات شهرستان بابل بین نیازمندان خبر داد و افزود: ارزش ریالی هر سبد 300 هزار تومان می باشد که با همراهی مرکز نیکوکاری رسانه شهرستان بابل به نیازمندان محلات هدف در شهرستان اهدا شد.

رییس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان بابل گفت: این بسته ها در قالب تبرکات علوی از محل موقوفات تهیه و بین نیازمندان توزیع شده است.

بیشتر بخوانید: توزیع 100 هزار بسته معیشتی در مازندران
برزگر با تاکید بر اینکه اوقاف با تمام امکانات و ظرفیت ها در کنار مردم خواهد بود، خاطرنشان کرد: اوقاف بابل تا از بین رفتن ویروس منحوس کرونا برای خدمت رسانی به قشرهای آسیب پذیر در کنار مردم است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
مشهد- ایرنا- رییس اداره اوقاف و امور خیریه قوچان گفت: هم زمان با اجرای مرحله دوم رزمایش همدلی و مواسات، هزار بسته معیشتی با عنوان "تبرکات علوی" در میان نیازمندان این شهرستان توزیع می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۲

سید عبدالحمید رحمانی حسینی شامگاه سه شنبه در حاشیه برگزاری مراسم توزیع بسته های معیشتی در گفت و گو خبرنگاران افزود: این بسته ها شامل برنج، گوشت گوساله و مرغ، رب، سویا و ماکارونی به ارزش هر بسته سه میلیون ریال است.

وی ادامه داد: این برنامه، ششمین مرحله توزیع سبد کالا و اقلام بهداشتی اداره اوقاف و امور خیریه در شهرستان قوچان است که از طریق موقوفات، خیرین و اداره کل اوقاف استان تهیه شده است.

رییس اداره اوقاف و امور خیریه قوچان با اشاره به توزیع 150 دست لباس و 150 بسته غذایی در مرحله اول و ابتدای امسال گفت: در مرحله دوم با عنوان "ضیافت همدلی" 300 بسته غذایی به ارزش هر بسته سه میلیون ریال در بین محرومان شهرستان توزیع شد.

رحمانی افزود: در مرحله سوم و چهارم این طرح 400 بسته غذایی به ارزش هزار و 200 میلیون ریال در میان نیازمندان توزیع شده است.

وی ادامه داد: تاکنون 250 بسته بهداشتی شامل ماسک، ماده ضدعفونی کننده دست، ماده ضدعفونی کننده سطوح و دستکش به ارزش 175 میلیون ریال نیز در این طرح توزیع شده است.

مسوول اعزام مبلغ اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی نیز در این مراسم در جمع خبرنگاران گفت: از ابتدای شیوع ویروس کرونا در کشور و با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اجرای رزمایش همدلی و مساوات، اداره کل اوقاف و امور خیریه استان در تمام شهرستان ها در 6 مرحله این طرح را اجرا کرده است

سید علی امیر فخری افزود: در این طرح که از طریق بقاع متبرکه و موقوفات منطبق خیرین اجرا شده است تاکنون بیش از 60 هزار بسته مواد غذایی به ارزش 120 میلیارد ریال جمع آوری و در میان نیازمندان تمامی شهرستان های خراسان رضوی توزیع شده است.

وی در خصوص برنامه های اجرایی این اداره کل در ایام محرم نیز اظهار کرد: با توجه به وضعیت شیوع ویروس کرونا ستاد ملی این بیماری الزام به برگزاری مراسم در فضای بازکرده است که بقاع متبرکه چنین فضایی را دارا هستند.

مسوول اعزام مبلغ اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی گفت: چون ظرفیت بقاع متبرکه برای فضای باز کم است برنامه ها را به سمت و سو فضای مجازی هدایت خواهیم کرد.

امیر فخری افزود: از فضای مجازی همچون ایام تابستان و اوقات فراغت برای ماه محرم نیز بهره گیری خواهد شد چون حضور مردم همچون سال های گذشته نخواهد بود و باید فضای تبلیغی به سمت فضای مجازی برده شود.

شهرستان قوچان در فاصله 137 کیلومتری شمال غربی مشهد قرار دارد.

طبق آخرین اعلام سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تاکنون 331 هزار و 189 نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده اند و شمار جان باختگان این بیماری به 18 هزار و 800 تن رسیده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
حجت الاسلام ارزانی گفت: طبق توافق اولیه با پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان به زودی تفاهم نامه ای برای حمایت از فعالیت های مردمی و فرهنگی کانون های مساجد منعقد خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری تسنیم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اردبیل ، حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی امروز (21 مردادماه) در ارتباط مجازی با مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل در محل ستاد گفت: برنامه ها و فعالیت های کانون های مساجد استان اردبیل در رویداد ملی فهما در کشور بسیار ممتاز بود و حتی در زمان اجرایی اولیه طرح جزو استان اول بود.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور تصریح کرد: 535 کانون فرهنگی هنری مساجد استان اردبیل از لحاظ رتبه بندی امتیازهای جزو برترین های کشور هستند و از این فعالیت های فرهنگی استان اردبیل سپاسگزارم.

وی اظهار داشت: امیدواریم استان اردبیل در دومین دوره رویداد ملی فهما نیز همچون رویداد اول بتواند بالاترین امتیازها را کسب کند.

حجت الاسلام ارزانی عنوان کرد: برای دومین دوره رویداد ملی فهما 3 شبستان با 12 رواق تعریف شده است تا فعالیت های فرهنگی و هنری کانون های مساجد بهتر ارزیابی و ساماندهی شود.

مشاور وزیر ارشاد یادآور شد: دومین دوره این رویداد از سال آینده همزمان با هفته وحدت آغاز و سال 1401 استان برتر در زمینه پایتخت فرهنگ و هنر مساجد فهما ایران معرفی خواهد شد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور افزود: طبق توافق اولیه با پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان به زودی تفاهم نامه ای برای حمایت از فعالیت های مردمی و فرهنگی کانون های مساجد منعقد خواهد شد.

حجت الاسلام ارزانی بیان کرد: امیدواریم با این توافق بتوانیم حمایت جدی از فعالیت های فرهنگی و هنری کانون های مساجد در سراسر کشور صورت گیرد.

پایان پیام/ 365

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
رییس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور از برگزیده شدن استان خراسان شمالی به عنوان یکی از استان های هشت گانه برتر رویداد ملی فهما در بخش فضای مجازی و رسانه خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

حجت السلام و المسلمین دکتر حبیب الله ارزانی ، با اعلام برگزیده شدن استان خراسان شمالی در حوزه فضای مجازی و رسانه ، درمیان استان های هشت گناه و شاخص نخستین رویداد ملی فهما از فعالیت های و تلاش های فعالان کانون های این استان در حضور حضرت آیت الله یعقوبی ، نماینده ولی فقیه تقدیر کرد.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و که به صورت ارتباط مجازی در نشستی صمیمانه در قالب طرح ملی سه شنبه های تکریم سخن می گفت دیگر شاخصه های انتخاب استان های برتر فهما را ارتقاء فعالیت های هنری و ادبی کانون ها ، ارتقا فعالیت های ادبی و هنری کانون ها ، شبکه سازی و ساماندهی ، ارتقاء فرهنگ کتاب و کتابخوانی ، غنی سازی اوقات فراغت ، پاسداشت مناسبت های ملی و مذهبی و نیز خلاقیت و نوآوری اعلام کرد.

دکتر ارزانی در توضیحی تکمیلی افزود: این انتخاب پس از داوری آثار ثبت شده در سایت بچه های مسجد توسط کانون های سراسر کشور در زمینه های مختلف همایش ها و برنامه ها، کارگاه های آموزشی، طرح های ملی و استانی و ثبت ایده ها و عملکرد خلاقانه کانون ها صورت گرفته است. رییس ستادهماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور به آغاز دومین دوره رویداد ملی فهما اشاره کرد و گفت: : دومین دوره این رویداد از نیمه دوم سال 1400 بعد از محرم و صفر و همزمان با هفته وحدت آغاز می شود و کانون ها تا پایان سال فرصت دارند تا در محورهای تعیین شده با یکدیگر به رقابت بپردازند و در پایان سال پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران برای سال 1401 بر این اساس تعیین شود.

دکتر ارزانی در خصوص نحوه اجرای دومین دوره فهما نیز اضافه کرد: مدل کنونی در سه شبستان و 12 رواق تعریف شده و نزدیک به 90 درصد شاخص ها شناسایی شده اند و در حال بارگذاری در سامانه هستند و بچه های مسجد از سه ماه آینده، ورود و حضور آزمایشی در این فضا را تجربه می کنند.

وی در ادامه مطلب فوق و در تکمیل توضیحات خود گفت: تا نیمه اول سال آینده بچه های مسجد با این مدل به طور کامل آشنا می شوند، حداقل این مدل را برای پنج سال آینده خواهیم داشت و موارد لازم هم به طور تکمیلی و اصلاحی به آن به عنوان یک مدل تخصصی ماندگار در حوزه فعالیت کانون های مساجد اضافه شود.

حجت الاسلام دکتر ارزانی در پایان با بیان اینکه پایتخت بعدی فرهنگ و هنر مساجد ایران در سال 1401 انتخاب می شود و اینطور نیست که هر سال پایتخت تغییر کند، تصریح کرد: در این باره به تناسب امتیازات کسب شده، یک استان می تواند مجددا به پایتختی فرهنگ و هنر مساجد ایران انتخاب شود و به استان ها و شهرستان های محروم ضریب داده می شود تا رقابت سالم و عادلانه باشد و همه استان ها امکان رسیدن به مقام این پایتختی را داشته باشند.

لینک خبر :‌ نسیم امروز
مدیر ستاد هماهنگی کانون های مساجد خراسان رضوی گفت: با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی، برنامه های ماه محرم در همه کانون های مساجد این استان با مدت زمان محدود برگزار می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

محمد ابدالی تکلو در گفت وگو با خبرنگار فارس در خلیل آباد با اشاره به اینکه با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی، برنامه های ماه محرم در همه کانون های مساجد این استان با مدت زمان محدود برگزار می شود، اظهار کرد: در شهرهایی که از طرف ستاد مقابله با کرونا خراسان رضوی قرمز و نارنجی اعلام شده، حتما پروتکل های بهداشتی رعایت می شود.

مدیر ستاد هماهنگی کانون های مساجد خراسان رضوی با بیان اینکه ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور از سال 72 کار خودش را شروع کرده است، افزود: در حال حاضر در کشور 25 هزار کانون فرهنگی هنری امور مساجد فعال داریم که از این تعداد، یک هزار و 818 کانون فرهنگی هنری مسجد در خراسان رضوی فعال هستند.

وی با بیان اینکه 95 هزار نفر عضو ثابت کانون های مساجد این استان هستند، ادامه داد: در ایام مقابله با ویروس کرونا اعضای کانون مساجد خراسان رضوی در کنار برنامه های کمک های مومنانه بودند و همراه با پایگاه های مقاومت بسیج کمک رسانی داشته اند.

ابدالی تکلو از اجرای طرح سه شنبه های تکریم در خراسان رضوی خبر داد و گفت: با تدوین این طرح از طرف مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس کانون های فرهنگی و هنری مساجد، این طرح در کشور اجرا می شود.

مدیر ستاد هماهنگی کانون های مساجد خراسان رضوی با بیان اینکه در این طرح خانواده های معظم شهدا، فعالین برتر ورزشی، خیرین، دانش آموزان برتر و ممتاز و افراد تاثیرگذار محلات برای تکریم وجود دارند، اضافه کرد: کانون های فرهنگی هنری به عنوان مجموعه ای فعال در مساجد می توانند نقش مهمی در جهش تولید داشته و به دلیل گستردگی در سراسر کشور و اثرگذاری در بین اقشار مختلف جامعه می توانند مؤلفه های مختلف جهش تولید را در سطحی وسیع برای گروه های مختلف تبیین کنند.

انتهای پیام/ 70053

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

روزنامه سایه



روزنامه فرصت امروز


روزنامه ایران


روزنامه اطلاعات


روزنامه مردم سالاری


روزنامه افکار




روزنامه آسیا


روزنامه ابتکار



روزنامه رویداد امروز


روزنامه کیهان