بولتن فرهنگی هنری/مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 8 مرداد 99
لادن حیدری از پیگیری های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای افزایش تسهیلات به صنوف آسیب دیده از کرونا خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : شعار سال صاحب خبران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

لادن حیدری، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره پرداخت تسهیلات کرونایی به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه، بیان کرد: در مجموع 13 هزار پرونده تقاضای دریافت تسهلات کرونایی تشکیل و از 464 میلیارد تومان مبلغ وام برای پرداخت به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه فقط 27 میلیارد تومان، پرداخت شده است.

وی با بیان این مطلب که پرونده متقاضیان در بانک ها در انتظار رسیدگی است، افزود: برخی بانک ها در انتظار ابلاغ دستور العمل هستند، تعدادی نیز تضامین را به درستی رعایت نمی کنند و مجموعه ای از موانع دیگر، موجب تاخیر در پرداخت تسهیلات شده است. وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تسریع و رفع این موانع تاکید کردند تا مدیریت بانک مرکزی و همچینن مدیران بانک ها برای پرداخت سریع تر تسهیلات، تعامل بهتری داشته باشند.

حیدری با تاکید براین نکته که تفاوتی بین مبلغ تسهیلات دولتی به آسیب دیدگان صنوف مختلف از کرونا وجود ندارد درباره تدبیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای افزایش تسهیلات به صنوف نشر، افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلاش است تا از ظرفیت های مختلف در نهاد ها و یا از محل منابع دیگر، غیر از تسهیلات کرونایی برای رسته های مختلف فرهنگ، هنر و رسانه از جمله ناشران استفاده کند. معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به جد، پیگیر این موضوع است. روز گذشته نیز در جلسه نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یکی از بانک های عامل، موضوع پیگیر شد و بعد از حصول نتیجه اطلاع رسانی دقیق تری خواهد شد.

معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اشاره به اینکه اکثر بانک های کشور در جریان پرداخت تسهیلات کرونایی به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه درگیر هستند، ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بانک مرکزی درباره مشکلات متقاضیان و همچنین دلایل بانک ها در رد تقاضا ی مراجعان ارائه شده است. امیدواریم به زودی این مسائل مرتفع شود.

حیدری گفت: سقفی برای هیچ یک از رسته های فرهنگ، هنر و رسانه از جمله ناشران برای برخورداری از تسهیلات کرونایی، تعیین نشده است. به عبارت دیگر، هر ناشری که به عنوان شخص حقیقی بدون کد کارگاهی بنگاهی و یا با کد کارگاهی و بنگاهی تامین اجتماعی در سامانه کارا، ثبت نام کرده باشد از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بانک معرفی شده است.

وی درباره نگرانی فعالان حوزه نشر درباره نمایشگاه مجازی کتاب و پیشنهاد صنف برای هدایت بودجه این نمایشگاه به کانال های حمایتی دیگر به ویژه کتاب فروشی ها، بیان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای حمایت بهتر از فعالان صنوف مختلف نشر از جمله ناشران و کتاب فروشان همچنین اهل قلم، مسلما همه فرضیات را در نظر دارد و بررسی می کند.

حیدری با اشاره به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر تصمیم گیری ها، ادامه داد: شیوع ویروس کرونا و توجه به فضای مجازی، ترس هایی در دل فعالان حوزه نشر درباره آینده ایجاد کرده ست که البته به آن ها حق می دهیم. به همین دلیل ما همه مراحل برگزاری نمایشگاه مجازی با مشورت صنف پیش خواهیم برد.

وی یادآور شد: آیین نامه جدید برای نمایشگاه مجازی کتاب در حال بررسی و تدوین است. پیشنهادات برای تدوین این آئین نامه مختلف است و بعد از نهایی شدن حتما اطلاع رسانی خواهد شد.

لادن حیدری، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره پرداخت تسهیلات کرونایی به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه، بیان کرد: در مجموع 13 هزار پرونده تقاضای دریافت تسهلات کرونایی تشکیل و از 464 میلیارد تومان مبلغ وام برای پرداخت به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه فقط 27 میلیارد تومان، پرداخت شده است.

وی با بیان این مطلب که پرونده متقاضیان در بانک ها در انتظار رسیدگی است، افزود: برخی بانک ها در انتظار ابلاغ دستور العمل هستند، تعدادی نیز تضامین را به درستی رعایت نمی کنند و مجموعه ای از موانع دیگر، موجب تاخیر در پرداخت تسهیلات شده است. وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تسریع و رفع این موانع تاکید کردند تا مدیریت بانک مرکزی و همچینن مدیران بانک ها برای پرداخت سریع تر تسهیلات، تعامل بهتری داشته باشند.

حیدری با تاکید براین نکته که تفاوتی بین مبلغ تسهیلات دولتی به آسیب دیدگان صنوف مختلف از کرونا وجود ندارد درباره تدبیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای افزایش تسهیلات به صنوف نشر، افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلاش است تا از ظرفیت های مختلف در نهاد ها و یا از محل منابع دیگر، غیر از تسهیلات کرونایی برای رسته های مختلف فرهنگ، هنر و رسانه از جمله ناشران استفاده کند. معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به جد، پیگیر این موضوع است. روز گذشته نیز در جلسه نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یکی از بانک های عامل، موضوع پیگیر شد و بعد از حصول نتیجه اطلاع رسانی دقیق تری خواهد شد.

معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اشاره به اینکه اکثر بانک های کشور در جریان پرداخت تسهیلات کرونایی به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه درگیر هستند، ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بانک مرکزی درباره مشکلات متقاضیان و همچنین دلایل بانک ها در رد تقاضا ی مراجعان ارائه شده است. امیدواریم به زودی این مسائل مرتفع شود.

حیدری گفت: سقفی برای هیچ یک از رسته های فرهنگ، هنر و رسانه از جمله ناشران برای برخورداری از تسهیلات کرونایی، تعیین نشده است. به عبارت دیگر، هر ناشری که به عنوان شخص حقیقی بدون کد کارگاهی بنگاهی و یا با کد کارگاهی و بنگاهی تامین اجتماعی در سامانه کارا، ثبت نام کرده باشد از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بانک معرفی شده است.

وی درباره نگرانی فعالان حوزه نشر درباره نمایشگاه مجازی کتاب و پیشنهاد صنف برای هدایت بودجه این نمایشگاه به کانال های حمایتی دیگر به ویژه کتاب فروشی ها، بیان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای حمایت بهتر از فعالان صنوف مختلف نشر از جمله ناشران و کتاب فروشان همچنین اهل قلم، مسلما همه فرضیات را در نظر دارد و بررسی می کند.

حیدری با اشاره به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر تصمیم گیری ها، ادامه داد: شیوع ویروس کرونا و توجه به فضای مجازی، ترس هایی در دل فعالان حوزه نشر درباره آینده ایجاد کرده ست که البته به آن ها حق می دهیم. به همین دلیل ما همه مراحل برگزاری نمایشگاه مجازی با مشورت صنف پیش خواهیم برد.

وی یادآور شد: آیین نامه جدید برای نمایشگاه مجازی کتاب در حال بررسی و تدوین است. پیشنهادات برای تدوین این آئین نامه مختلف است و بعد از نهایی شدن حتما اطلاع رسانی خواهد شد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
صالحی با اشاره به اینکه شهدای منا از جایگاه خاصی برخوردا هستند، گفت: اگر حج را قله ی عبادات بدانیم در این ایام حالت احرام اوج عبادت است، به دنبال آن در زمان احرام اوج عبادات در منا است، شهدای منا شهدایی هستند که در این نقطه اوج عبادت به معبود الهی پیوستند، همچنین شهدای منا در اوج مظلومیت در غربت به شهادت رسیدند و اتفاقات پس از شهادت آنها بسیار مظلومانه بود.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پنجمین هفته از طرح ملی سه شنبه های تکریم ، بعداظهر امروز با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک ارتباط زنده تصویری با خانواده شهیده اغول بی بی قورچانی از شهدای منا استان گلستان در منزل این بانوی شهید برگزار شد.

سید عباس صالحی در این ارتباط زنده تصویری با اشاره به اینکه شهدای منا جایگاه خاصی دارند، اظهار داشت: این شهدا از یک سو مهاجر الی الله بودند، این شهدا از خانه خود حرکت کردند و به سمت بیت الله و خانه رسول خدا رفتند که خداوند خود اجر زیادی برای این امر قائل است، از سوی دیگر این شهدا در اوج عبادت شهید شدند.

وی ادامه داد: اگر حج را قله ی عبادات بدانیم در این ایام حالت احرام اوج عبادت است، به دنبال آن در زمان احرام اوج عبادات در منا است، شهدای منا شهدایی هستند که در این نقطه اوج عبادت به معبود الهی پیوستند، همچنین شهدای منا در اوج مظلومیت در غربت به شهادت رسیدند و اتفاقات پس از شهادت آنها بسیار مظلومانه بود، اگر شهدا قله ای دارند که بسیار بلند و غیرقابل تصور است شهدای منا ترکیبی از این ویژگی ها را دارند که به آنها جایگاه خاصی می دهد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: در این فاجعه ما بیش از 460شهید داریم که 80شهید اهل تسنن و 49شهید برای همین استان گلستان است، یاد همه ی شهدای منا به ویژه شهدای استان گلستان و به خصوص این شهیده والامقام را گرامی می داریم. امیدواریم بتوانیم راه شهدا که راه اخلاص و معنویت است را ادامه دهیم.

در بخشی از این ارتباط زنده تصویری حجت الاسلام والمسلمین حبیب رضا ارزانی دبیر ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد نیز ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار منا ابراز داشت: بر خانواده این شهیدان شرایط سختی گذشته است، به رسم ادب باید حضورا خدمت شما می رسیدیم اما متاسفانه شرایط امروز کشور این امکان را فراهم نکرد.

وی ادامه داد: حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهتمام ایشان به تکریم خانواده های شهدا ستودنی است، در این طرح خانواده هایی که در تهران حضور دارند به صورت حضوری دیدار و خانواده سایر شهدا که در استان ها هستند به صورت ارتباط زنده تصویری مراسم تکریم آنها برگزار خواهیم شد.

حجت الاسلام والمسلمین ارزانی خاطرنشان کرد: باتوجه به نزدیکی به ایام سالگرد فاجعه منا جناب آقای صالحی خواستار ارتباط با یک خانواده شهید از میان شهدای منا بودند و از این رو امروز در خدمت این خانواده بزرگوار هستیم.

علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت نیز در بخشی از این ارتباط زنده تصویری ضمن عرض تسلیت به تمام خانواده های شهدای منا، گفت: تحمل این مصیبت برای خانواده هایی که عزیزان خود را برای یک حج با شکوه راهی سفر کردند بسیار سخت است، ما به عنوان کارگزاران حج و زیارت وظیفه خود می دانیم که حقوق خانواده شهدای منا را پیگیری کنیم، در این میان از توجه همه ی مسئولین به خانواده شهدا به ویژه شهدای منا تشکر می کنم.

در بخش دیگری از این ارتباط زنده تصویری عادله کشمیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان با اشاره به داغ شهدای منا تصریح کرد: این داغ جانسوز از سال 1394 همچنان بر دل مردم ایران هست و عربستان سعودی به جای رسم مهمان نوازی متاسفانه مهمان کشی را به راه انداخت و عزیزانی که برای وصال خانه یار رفته بودند به خود یار رسیدند. از این رو امیدوارم خداوند این شهدا را از ما قبول و در نهایت تقرب الهی قرار دهد.

خجم لی امام جمعه اهل سنت نگین شهر در بخشی از این ارتباط زنده تصویری نیز گفت: از تمام مسئولین به خصوص رهبر معظم انقلاب که توجه ویژه ای به شهدای منا دارند تشکر می کنیم، برادران اهل سنت پای به پای دیگر اقوام برادران اهل تشییع با یک وحدت ستودنی در حفظ آرمان های نظام و انقلاب تلاش کرده و تا به امروز در این مسیر 650شهید را خدمت کشور کرده و از این پس نیز در جهت حفظ آرمان های کشور و اهداف رهبر معظم انقلاب از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند بود.

همچنین ایل محمد قوچانی همسر شهیده قوچانی نیز در بخش پایانی این ارتباط خاطرنشان کرد: از همت مسئولین که در این شرایط سخت کرونایی برای این ارتباط زحمت کشیدند بسیار تشکر و قدردانی دارم، خداوند به رهبر معظم انقلاب و همه ی مسئولین عمر با عزت بدهد، در واقعه منا من بیش از ده روز در عربستان بودم اما از همسرم خبری نبود، پس از آن مجبور شدم به کشور بازگردم و بعد از چندین ماه به ما اعلام کردند که جنازه همسرم در منا شناسایی شده است و این تسلی دل خانواده ما بود و این به موجب سخنان رهبری و پیگیری مسئولین صورت گرفت.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: شهید براهویی مطلق و شهدای نظیر او شهید وحدت به شمار می روند، شهید وحدت هستند چون نشان دادن برای حفظ آرمان های نظام و انقلاب در کنار اهل تشییع گام به گام جلو آمدند و در این مسیر جان خود را فدا کردند.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پنجمین هفته از طرح ملی سه شنبه های تکریم ، بعداظهر امروز با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک ارتباط زنده تصویری با خانواده شهید کریم براهویی مطلق از استان سیستان و بلوچستان در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برگزار شد.

سید عباس صالحی در این ارتباط زنده تصویری ضمن ادای احترام به شهدای استان سیستان و بلوچستان به خصوص شهدای اهل تسنن و خاصه شهید براهویی مطلق، اظهار داشت: بی تردید در انقلاب اسلامی مجموعه های مختلفی دخیل بودند، اما شهدا قشری جدا از همه گروه ها هستند که امروز از آنها خاطراتی زیبایی به جا مانده است، اقوام و مذاهب مختلفی در این غرور آفرینی سهیم بودند و آمار 11هزار شهید اهل تسنن بیانگر همین موضوع است، همانطور که در این چهل سال شهدای اهل تشییع را داریم شهدای اهل تسنن نیز پا به پای حاکمیت و کشور در میدان مبارزه به پیش آمدند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: اگر در اقصی نقاط این سرزمین احساس امنیت می کنیم مدیون زحمات شهدا هستیم. حتی حضرت ابراهیم(ع) زمانی که به منطقه مکه مکرمه قدم می گذارند درخواست جدی ایشان این است که این مکان یک منطقه امن تا قیامت باشد. این امر بیانگر این است که موضوع امنیت بسیار مهم و جدی است.

صالحی یادآور شد: شهید براهویی مطلق و شهدای نظیر او شهید وحدت به شمار می روند، شهید وحدت هستند چون نشان دادن برای حفظ آرمان های نظام و انقلاب در کنار اهل تشییع گام به گام جلو آمدند و در این مسیر جان خود را فدا کردند.

وی افزود: سخن فرزند شهید مبنی براینکه هیچگاه نتوانستیم در مورد پدر خود از مادر سوال کنیم زیرا شرایط روحی ایشان مساعد نبود نشان می دهد که چه شرایط سختی بر این مادر گذشته است که حتی روابط بین مادر و فرزند برای شناختن پدر برقرار نشده است و از این رو همه ی ما مدیون این مادر هستیم که با این سختی چهار فرزند خود را تربیت و بزرگ کردند.

حجت الاسلام والمسلمین حبیب رضا ارزانی دبیر ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور نیز در بخشی از این ارتباط زنده تصویری با آرزوی سلامتی برای خانواده شهید براهویی مطلق تصریح کرد: پنج هفته از طرح ملی سه شنبه های تکریم را پشت سر می گذاریم و این حداقل کاری است که می توانیم در رابطه با خانواده شهدا انجام دهیم، اگر امروز در کشور ثبات و امنیت داریم مدیون خون شهدا هستیم و این طرح تنها برای گرامی داشت یاد و خاطره شهدا و احترام به خانواده شهدا است.

وی بیان کرد: شهدا با خدا معامله کردند و حتما جایگاه آنها والا است و ما نیازمند تکریم آنها هستیم، این طرح همزمان با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی برگزار می شود و امید است آغاز حرکتی برای برنامه های دیگر باشد.

حسین مسگرانی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان نیز در این ارتباط زنده تصویری گفت: طرح ملی سه شنبه های تکریم کار بسیار ارزشمندی بود که کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور راه اندازی کرده است، همه ما مدیون شهدا هستیم و امنیت امروز استان را مدیون شهدایی چون براهویی مطلق بوده و امید است با برگزاری این برنامه ها بتوانیم قدردانی هرچند ناقابل را از خانواده شهدا داشته باشیم.

در بخش دیگری از این ارتباط زنده تصویری محسن براهویی مطلق فرزند آن شهید با ذکر خاطراتی از پدر، خاطرنشان کرد: از همه ی جوانان و هم نسلی های خود خواستارم راه شهدا را ادامه دهند.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در حاشیه جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی، از تلاش های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشاور او در برگزاری انتخابات اتحادیه واحد قرآنی تجلیل به عمل آمد.

به گزارش ایکنا، در بخشی از چهل و نهمین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی که بعدازظهر امروز هفتم مردادماه برگزار شد، لوح تقدیر از سوی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز مهدی محمدی، مشاور وزیر و دبیر هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی به دلیل اهتمام در برگزاری انتخابات اتحادیه واحد کشوری اهدا شد.

در بخشی از لوح تقدیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: به یقین فصل جدید، همدلی میان ظرفیت ها و ظرایف قرآنی مردمی و شکل گیری آفاق روشن در توسعه فرهنگ قرآنی را نوید می دهد، لذا در این مجال بایسته است تا از جملگی تدابیر و اهتمام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تحقق این دستاورد، حق شناسی به عمل آید .

یادآور می شود، چهل و نهمین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی از ساعت 14 امروز هفتم مردادماه به منظور بررسی دستورهایی همچون پیش نویس سند راهبردی توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآن در نظام سلامت ، گزارش توزیع اعتبارات سال 98 صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی و قرائت گزارش آخرین وضعیت نهایی سازی ادغام اتحادیه های مردم نهاد قرآنی کشور برگزار شد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت کم وکیف برگزاری مراسم "اربعین حسینی(ع) امسال" و احتمالات پیشِ رو را تشریح کرد.

حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم درباره پیش بینی نحوه برگزاری مراسم اربعین حسینی(ع) در سال جاری با توجه به شیوع ویروس کرونا اظهار کرد: درباره مراسم اربعین دولت عراق به عنوان کشور میزبان هنوز پاسخ نهایی را نداده است، اگر دولت عراق اجازه برگزاری مراسم اربعین را اعلام کند، نوبت ستاد ملی مقابله با کروناست که نظرش را اعلام کند.

وی ادامه داد: اگر ستاد مقابله با کرونا نیز نظر مثبت خود را اعلام کند، آمادگی این را داریم که با رعایت پروتکل های بهداشتی، برنامه اربعین را در چارچوبی که مجوز داده می شود ترتیب دهیم و خدمتگزار زائران باشیم؛ به طور قطع اگر مردم دستورالعمل هایی را که برای زیارت اعتاب مقدسه داده می شود رعایت کنند، بیشتر از وضعیت کنونی، حرم ها بازگشایی می شوند؛ گاهی اوقات وقتی یک زائر وارد حرم می شود تمایل دارد ساعت ها در حرم بماند اما در شرایط کرونا این امر امکان پذیر نیست.

نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت تصریح کرد: اگر یک فرد به خواندن یک زیارتنامه و دو رکعت نماز اکتفا کند، حتی داخل حرم هم می توان در شبانه روز پذیرای چند صد نفر یا بیشتر بود و این امر درباره حرمین شریفین نیز صدق می کند؛ مسافران مترو با ماسک و یا بدون ماسک کنار یکدیگر قرار دارند اما اگر فاصله اجتماعی رعایت شود، حتی در مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) نیز می توان حضور یافت البته در این شرایط هم باید ضوابطی که اعلام می شود، به صورت دقیق رعایت شود چرا که در غیر این صورت سایر زائران از زیارت محروم می شوند.

وی درباره برگزاری مراسم سوگواری در ایام ماه محرم نیز گفت: عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) نباید تعطیل شود همان طور که مقام معظم رهبری درباره لیالی قدر این مسئله را بیان کردند و مراسم احیا تعطیل نشد و خوشبختانه کسی آسیب ندید؛ مردم متدین به این مسئله توجه دارند که اگر توصیه ها و شیوه های بهداشتی رعایت نشود، مسئول هستند و چنانچه ناقل باشند و فردی را مبتلا کنند، روز قیامت باید درباره آن پاسخگو باشند.

حجت الاسلام والمسلمین نواب خاطرنشان کرد: بنابراین عزاداریهای ایام محرم را هم می توان با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار کرد؛ از ازدحام برای دریافت غذاهای نذری باید جلوگیری کرد و توزیع غذا را در چند نقطه پراکنده انجام داد و تأکید داشت که افراد با فاصله از یکدیگر بایستند.

وی در پایان یادآور شد: به لطف خدا در کشور ما مردم راهکارها و پیشنهادهای خوبی دارند و امیدواریم در این زمینه نیز پیشنهادات خوبی مطرح شود.

انتهای پیام/+

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
مدیر اجرایی ستاد مرکزی اربعین حسینی با اشاره به انتشار کلیپی درباره لغو اربعین امسال، گفت: خبر تعطیلی اربعین 99 صحت ندارد و تاکنون لغو اربعین حسینی از سوی ایران و عراق مطرح نشده است.

به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، در روزهای اخیر کلیپی مبنی بر لغو اربعین حسینی امسال در شبکه های اجتماعی منتشر شده و در آن مجری رسانه ملی خبر تعطیلی اربعین 99 را اعلام می کند که این کلیپ موجب ناراحتی جمعی از مشتاقان زیارت پیاده روی اربعین شده است.

بر همین اساس امید کوثری، مدیر اجرایی ستاد مرکزی اربعین حسینی در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس کلیپ منتشر شده در فضای مجازی درباره تعطیلی اربعین را ساختگی عنوان کرد و گفت: خبر تعطیلی اربعین 99 صحت ندارد و تاکنون لغو اربعین حسینی از سوی ایران و عراق مطرح نشده است.

وی با بیان اینکه تصمیم گیری درباره برپایی یا عدم برپایی پیاده روی اربعین هنوز زود است، افزود: مردم اخبار اربعین را باید از طریق رسانه های رسمی و ستاد مرکزی اربعین دنبال کنند. ما امیدواریم با مهیا شدن شرایط و رفع کرونا شاهد برپایی باشکوه اربعین حسینی باشیم.

به گزارش فارس، امسال به دلیل شیوع کرونا برنامه های فرهنگی و مذهبی تحت تأثیر قرار گرفته اند تا جایی که حتی عربستان حج تمتع برای سایر کشورها را لغو کرد و حج تمتع امسال فقط برای ساکنان عربستان برگزار می شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر برگزاری مراسم عزاداری محرم با رعایت شیوه نامه های بهداشتی تاکید کرد.

به گزارش خبرنگار حوزه سلامت گروه علمی فرهنگی هنری خبرگزاری صدا و سیما ، دکتر سعید نمکی در نخستین نشست هم اندیشی روش های صحیح برگزاری مراسم محرم، افزود: پس از شیوه کرونا در کنار همدلی ایجاد شده در کشور؛ روحانیت و بخصوص رهبر معظم انقلاب بر رعایت اصول بهداشتی برای مقابله با کرونا تاکید و حمایت کردند.
وی با اشاره به اینکه محرم، مراسم مهم مذهبی و بزرگداشت آن ضروری است، خاطرنشان کرد: امسال برگزاری این مراسم بگونه ای خواهد بود که همانند شب های قدر، الگویی بین المللی شود.
نخستین نشست هم اندیشی درباره روش های صحیح برگزاری عزاداری محرم با حضور حجت الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، حجت الاسلام خاموشی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، حجت الاسلام علی اکبری رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه و همچنین تنی چند از معاونان این وزارتخانه در محل وزارت بهداشت برگزار شده است.
در این جلسه درباره روش های مناسب عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) با توجه به شرایط ویژه همه گیری جهانی (پاندمی) کرونا بحث و تبادل نظر می شود.

در سخت ترین مراحل مدیریت بیماری کرونا قرار داریم
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: در سخت ترین مراحل کنترل و مدیریت بیماری کرونا قرار داریم.
دکتر سعید نمکی در نشست هم اندیشی برگزاری مراسم محرم که بعدازظهر امروز در دفتر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار شد، افزود: در پنج شش ماه گذشته که از شیوع بیماری کرونا در جهان می گذرد کشور ما در سخت ترین مراحل مدیریت آن قرار دارد.
وی گفت: با تلاش ها و تحمل سختی های کارکنان نظام سلامت (پزشکان و پرستاران) در تلاشیم که با شیوع این بیماری مقابله کنیم.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: یکی از جلوه های زیبای مدیریت بیماری کرونا در کشور ایجاد همدلی، همگانی و وفاق عمومی بود.
دکتر نمکی گفت: موضع گیری های ناب و به موقع روحانیت و در رأس آن ها مقام معظم رهبری در رعایت اصول بهداشتی به منظور پیشگیری از شیوع کرونا به گونه ای بود که توانستیم یک الگو به جامعه بین المللی ارائه کنیم.
وی با اشاره به برگزاری مراسم شب های قدر با رعایت دستورالعمل های بهداشتی افزود: براساس گزارش های تصویری این مراسم باشکوه با رعایت دقیق شیوه نامه های بهداشتی برگزار شد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: ایرانیان از کودکی در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) بزرگ شده اند.
دکتر نمکی اضافه کرد: کودکان ما در دامان مادرانی که عزاداری سیدالشهدا (ع) را گرامی می داشته اند پرورش یافته اند و ما با تلاش مادرانمان به گونه ای تربیت شده ایم که حتی نوشیدن جرعه ای آب، ما را به یاد تشنگی امام حسین (ع) و یارانش در کربلا می اندازد.
وی با یادآوری ضرورت برگزاری مراسم عزاداری محرم و بزرگداشت ایثارگری امام حسین (ع) و یارانش گفت: برگزاری نشست امروز به منظور هم اندیشی و دریافت پیشنهاد های مناسب برای برگزاری این مراسم به گونه ای درخور، اما با رعایت شیوه نامه های بهداشتی است تا هیچ یک از عزاداران به بیماری مبتلا نشوند.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: شرایط جهان گیری شیوع کرونا در 150 سال گذشته جهان سابقه نداشته است و از آنجا که امسال در شرایط ویژه ای قرار داریم باید برای برگزاری مراسم عزاداری های محرم، شیوه های مناسب با شرایط موجود در نظر بگیریم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
در نشست شورای برنامه ریزی و هماهنگی بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت به حفظ ارز زائران حج امسال برای سال آینده با موافقت هیأت دولت و همچنین اطلاع رسانی مناسب برای پرداخت قسط دوم هزینه حج تمتع اشاره شد.

به گزارش خبرگزاری فارس، نشست شورای برنامه ریزی و هماهنگی بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت امروز به ریاست حجت الاسلام سید عبدالفتاح نواب، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت تشکیل شد.

در این جلسه علیرضا رشیدیان، رئیس سازمان حج و زیارت گفت: با موافقت هیأت دولت، ارز اختصاص یافته برای زائران حج 99 به صورت سپرده برای حج سال آینده باقی خواهد ماند.

رشیدیان گفت: با توجه به موافقت دولت هزینه ارزی زائرانی که امسال ثبت نام کرده و وجه آن را به صورت کامل واریز کنند، برای حج آینده افزایش نخواهد یافت.

دراین جلسه قربان میرزایی، سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع سازمان حج و زیارت با بیان اینکه وجه دریافتی از مرحله اول ثبت نام زائران امسال برای خرید دو سوم دلار مورد نیاز تهیه و به حساب بانک مرکزی واریز شده است، گفت: مبلغ ریالی برای خرید باقیمانده هزینه ارزی از محل دریافت مرحله دوم وجه ثبت نام زائران تامین خواهد شد.

اکبر رضایی سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت هم در این رابطه خاطر نشان کرد: برای دریافت مرحله دوم وجه ثبت نام در روزهای آینده اطلاع رسانی انجام خواهد شد و زائران برای واریز این مبلغ آمادگی داشته باشند.

در ادامه این جلسه، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت خواستار اطلاع رسانی به زائران، مدیران و روحانیون کاروان ها در این خصوص شد و اقدامات و پیگیری های انجام شده را در جهت حفظ حقوق زائر دانست.

نماینده ولی فقیه درامور حج و زیارت همچنین در آغاز این جلسه با اشاره به اینکه ششم ذیحجه یادآور سالروز حج خونین است، اظهار داشت: درسال 66 جمع زیادی از ضیوف الرحمان که میهمان پروردگار در سرزمین امن الهی بودند بدست عربستان به شهادت رسیدند.

وی همچنین با گرامیداشت سالروز شهادت امام باقر(ع) گفت: امام باقر و فرزند بزرگوارشان امام صادق(علیهما السلام) احیاگر راه و روش پیامبر(ص) بودند و جهان اسلام بدلیل برخورداری از دانش این بزرگواران، مفتخر به داشتن فقه بسیار غنی و پرباری است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
ربانی، با اشاره به ابعاد بین المللی کنگره بین المللی امام سجاد(ع) گفت: بین المللی سازی پیام اهل بیت(ع) ظرفیت مشترکی است که می تواند در دستور کار شورای سیاست گذاری این کنگره و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار بگیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

خبرگزاری شبستان ، گروه مسجد و کانون های مساجد به نقل از ستاد ارتباطات رسانه ای (فهما) ، هم اندیشی مجازی پیرامون ویژه برنامه های بین المللی کنگره امام سجاد(ع)، صبح امروز سه شنبه 7 مرداد با حضور نماینده ولی فقیه در هرمزگان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس ستاد فهمای کشور، دبیر کنگره و رایزنان فرهنگی کشورهایی نظیر الجزایر، لبنان، ژاپن، عراق، ترکمنستان، سوریه، تایلند، هند و عمان برگزار شد.

محمدعلی ربانی طی سخنانی اظهارکرد: دوره معاصر همراه با چند ویژگی بود از جمله آشفتگی های ذهنی و روحی و بی عدالتی برجسته ای که در جوامع مختلف ایجاد شد، بنابراین در چنین شرایطی پرداختن به معارف اهل بیت(ع) و به ویژه امام سجاد(ع) و آموزه های آن حضرت می تواند کارساز باشد و از سوی دیگر تبدیل به گفتمانی برای تعامل میان جمهوری اسلامی ایران و به ویژه پیروان ادیان قرار گیرد. در واقع شکل گیری گفت وگوی های درون دینی با بهره گیری از معارف آن حضرت اقدامی موثر در شرایط کنونی به شمار می رود.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو افزود: در شبه قاره و به ویژه هند با تکثر ادیان و اقوام مختلف هستیم، در چنین فضایی می توان صحیفه سجادیه را محوری برای کار مشترک با پیروان ادیان در این کشور قرار داد، کشوری که علاوه بر هندوها، مسلمانان شیعه و سنی مذهب فراوانی با گرایشات عرفانی و مذهبی مختلف حضور دارند.

وی تصریح کرد: بین المللی سازی پیام اهل بیت و صحیفه سجادیه از سوی شورای سیاست گذاری کنگره با همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رویکردی ضروری است، شاید یکی از نواقص کار ما در گذشته این بود که معارف اهل بیت را ویژه گفتمان قالب جامعه شیعیان عرضه می کردیم اما شرایط امروز دنیا ما را ملزم می کند که بتوانیم این معارف را در حد استانداردهای بین المللی تعریف کنیم؛ در نتیجه پی ریزی یک کار علمی و پژوهشی و از سوی دیگر تطبیق معارف و نیازهای بشر امروز می تواند در قالب کار پژوهشی، میان نهادهای دانشگاهی ایران و سایر کشورها ذیل برگزاری این کنگره ارایه شود.

ربانی در ادامه بهره گیری از زبان هنر را از جمله ابزار موثر در معرفی صحیفه سجادیه و اساسا معارف اهل بیت برشمرد و افزود: این رویکرد سبب می شود تا از سرمایه بزرگی که از اهل بیت عصمت و طهارت به دست ما رسیده است استفاده داشته باشیم و صحیفه را به مخاطبین امروز در عرصه های بین الملل منتقل کنیم. شبه قاره هند پایگاه تشیع است بنابراین می توانیم از این ظریت برای انتقال معارف استفاده کنیم.
پایان پیام/ 9

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه ابن سینا درباره سه دستاورد اصلی این مرکز در یک سال گذشته توضیحاتی ارائه داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش ایسنا، دکتر رامین قهرمان زاده با تبریک نزدیک شدن به چهلمین سالگرد تاسیس جهاد دانشگاهی در نشست خبری پژوهشگاه ابن سینا درباره ی این مرکز و پژوهشکده های آن گفت: محوریت اصلی فعالیت های پژوهشگاه ابن سینا بیوتکنولوژی است. سه پژوهشکده در این پژوهشگاه مشغول فعالیت های پژوهشی هستند. پژوهشکده اول در زمینه تحقیقات جنین شناسی و تولیدمثل در شاخه های انسانی و حیوانات مزرعه ای فعالیت می کند. پژوهشکده دوم در حوزه نانوتکنولوژی فعال است. نانوتکنولوژی از علوم به روزی است که در یک دهه گذشته اقدامات زیادی در آن انجام شده است. پژوهشکده آنتی بادی منوکلونال نیز سومین پژوهشکده این پژوهشگاه است که تحقیقات آن در حوزه پایه ترکیبات دارویی انجام می شود.

وی با بیان این که حدود 40 نفر عضو هیئت علمی تمام وقت در این سه پژوهشکده مشغول فعالیت هستند، افزود: در کنار آن ها تعداد زیادی پژوهشگر و عضو هیئت علمی نیمه وقت نیز فعالیت می کنند. در سال گذشته، یکی از مهم ترین طرح ها، راه اندازی مزرعه تولید جنین های آزمایشگاهی بود. بیش از 10 سال است که در این زمینه، تحقیقات آزمایشگاهی انجام شده و در سال های اخیر روند تاسیس شرکت دانش بنیان و تجاری سازی این طرح مدنظر قرار گرفته و با استقبال بی نظیری در صنعت دامپروری روبه رو شده است.

معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه ابن سینا با اشاره به تفاهم نامه همکاری این مرکز با سازمان اوقاف گفت: طی یک بازبینی توسط ریاست سازمان اوقاف، تصمیم گرفته شد که دانش فنی توسط این سازمان از مرکز خریداری شود. پس از صحبت های مختلف و ارزش گذاری بر روی دانش فنی، مقرر شد یک شرکت دانش بنیان مشترکی که درواقع اولین همکاری بین سازمان اوقاف و مرکز جهاد دانشگاهی بود تاسیس شود.

قهرمان زاده با اعلام این خبر که مزرعه ای در زمین 420 هکتاری سازمان اوقاف با ظرفیت هزار راس گاو در حال راه اندازی است، گفت: مقرر شده است که سالانه 50 هزار جنین در این مرکز برای رفع نیاز وارداتی استفاده شود.

وی درباره یکی دیگر از دستاوردهای محققان پژوهشگاه ابن سینا در یک سال گذشته گفت: از طرح های ارزشمندی که محققان این پژوهشگاه بیش از 10 سال است بر روی آن تحقیق می کنند، بانک سلول های بنیادی خون قاعدگی است. در چند سال گذشته سلول درمانی انقلاب شگرفی را در حوزه درمان ایجاد کرده است. سلول بنیادی، قدرت تکثیر بالا و قابلیت تبدیل به بافت های مختلف را دارد. منابع مختلفی همچون خون بند ناف، مغز استخوان، بافت چربی و خون قاعدگی وجود دارند که هر کدام از این منابع محدودیت هایی از جمله سختی استحصال سلول ها، دردناک بودن و داشتن عوارض را دارا هستند.

قهرمان زاده درباره ویژگی های منابع سلول های بنیادی بیان کرد: خون بند ناف فقط یک بار و هنگام تولد قابل استحصال است. استحصال سلول بنیادی از مغز استخوان نیز دردناک است و عوارض جانبی به همراه دارد. اما سلول های بنیادی خون قاعدگی هم قابلیت احیا و تکثیر را دارد و هم ماهانه قابل دسترس است و عوارض جانبی ندارد. در حال حاضر نتایج تحقیقات برای خانم هایی که مشکل ذخیره تخم داری دارند، امیدوارانه بوده و فاز سوم بالینی در حال اجرا است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه ابن سینا افزود: روند کار به این شکل است که پس از هماهنگی پزشک مورد نظر با بیمار و ثبت سیکل بیمار، وی به مرکز فراخوانده می شود و نمونه از او گرفته می شود. در ادامه آلودگی های میکروبی و قارچی نمونه بررسی و نمونه تحت شرایط خاصی به اتاق تمیز انتقال داده می شود. در آن جا، سلول های تک هسته ای بنیادی تمایز داده و مراحل تکثیر و رشد این سلول ها طی می شود.

قهرمان زاده درباره یکی دیگر از دستاوردهای تحقیقاتی این مرکز که به شیوع کووید-19 مربوط است، گفت: یکی دیگر از طرح های تحقیقاتی دیگر این مجموعه، تولید مواد اولیه و در ادامه تولید خود کیت سرولوژی کووید-19 است. با توجه به شیوع این ویروس در ماه های گذشته، پژوهشگران پژوهشگاه ابن سینا با تلاش های شبانه روزی از اوایل سال جدید شروع به فعالیت کردند و موفق شدند ماده ی اولیه این کیت را که به طور کل وارداتی بود تولید کنند.

به گفته ی معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه ابن سینا، این نهاد، اولین مرکزی است که توانست ماده ی اولیه این کیت را تهیه کند.

قهرمان زاده در پایان خاطرنشان کرد: در ادامه تمام مراحل تهیه ی این کیت در این پژوهشگاه انجام شده و در حال حاضر پیگیر اخد مجوزهای لازم هستیم و در صورت اخذ مجوزها خط تولید این کیت راه اندازی خواهد شد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

فهیمه پناه آذر روزنامه نگار

بعد از 5 ماه تعطیلی تماشاخانه ها و بازگشایی برخی از سالن های نمایشی، بالاخره خانه تئاتر دست به کار شد و بیانیه ای را صادر کرد. در این بیانیه که به نظر بعد از دیدار مدیران خانه تئاتری با مدیر مرکز هنرهای نمایشی صادر شده، در 5بند انتقادات و پیشنهادهایی مطرح شده است. هر چند شهرام گیل آبادی، مدیر خانه تئاتر می گوید: مرکز هنرهای نمایشی حدتوانی دارد و متأسفانه با توجه به بودجه ای که دارد می تواند برنامه ریزی داشته باشد، در این میان دولتمردان سکوت کرده اند و صدای تئاتری ها به جایی نمی رسد.

چرا دیر جلسه را برگزار کردیم
به گزارش همشهری، خانه تئاتر در 2روز گذشته از قادر آشنا، مدیر مرکز هنرهای نمایشی نیز دعوت کرد تا درباره شرایط و مشکلات معیشتی هنرمندان صحبت کند. شهرام گیل آبادی، مدیر خانه تئاتر درباره آنچه در این جلسه مطرح شده، عنوان می کند که این یک جلسه بررسی چند ماه اخیر بوده و البته یادآور می شود که به نظر هیچ اتفاقی از سوی دولت و مرکز هنرهای نمایشی نخواهد افتاد. گیل آبادی در پاسخ به این سؤال که چرا این جلسه بعد از 5 ماه برگزار شده است، به همشهری می گوید: در این مدت جلسات متعددی را با سیاستگذاران و مدیران دولتی داشتیم و در این میان هماهنگی های زیادی هم با مرکز هنرهای نمایشی داشتیم تا اطلاعاتمان دقیق و مبسوط باشد. جلسه ای که با مدیر مرکز هنرهای نمایشی برگزار کردیم، جلسه بررسی ماه های اخیر بوده و اینکه در آینده چه باید کنیم.

مرکز توانی ندارد
وی در ادامه با توضیح این مطلب که به نظر هیچ اتفاقی از سوی مرکز هنرهای نمایشی نخواهد افتاد، می گوید: مرکز نیز اندازه و حد توانی دارد و به اندازه بودجه خود برنامه ریزی می کند. هم اکنون به 2دسته پاسخگوست؛ اول اجراهایی که روی صحنه بوده و به خاطر شیوع ویروس کرونا نیمه کاره ماندند و دسته دوم گروه هایی هستند که اجراهایی دارند که قرار شده مرکز 50درصد کمک هزینه را ابتدا بپردازد و 50درصد کمک هزینه بعد از پایان اجرا ارائه شود و باید بگویم که کمک هزینه با حمایت مادی برای ویروس کرونا متفاوت است. البته دسته سومی هستند که قرار بوده اجرا بروند اما برنامه ای تدوین نشده و فقط بازبینی شدند؛ هیچ فکری برای آنها نشده است. گیل آبادی اضافه می کند: هم اکنون درباره 700گروه صحبت می کنیم که در چند ماه تعطیلی اخیر به خاطر ویروس کرونا کار نکردند و حالا سه ماهه دوم تعطیلات تمام می شود و با صحبت های وزیر بهداشت هنوز درگیر کرونا هستیم و این فعالیت های نیمه کاره ادامه دارد و گروه های بیشتری امسال و حتی سال آینده درگیر هستند. هیچ اتفاقی به لحاظ حمایتی نیفتاده است.

تئاتر با سینما، موسیقی و تجسمی فرق دارد
این مدیر می گوید: شرایط برای هنرمندان تئاتر به شکلی است که دیگر هنرها در این ایام تا حدی توانستند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. سینما با اکران آنلاین و راهکاری چون دی وی دی و... تجسمی با برگزاری نمایشگاه ها و محفل هایی که وجود دارد یا موسیقی با اجراهای آنلاین و آلبوم و... اما تئاتر چه وضعیتی دارد؛ هنری که با مخاطبانش نفس به نفس است و با شرط حضور مخاطب اجرا دارد. متأسفانه صدای هنرمندان تئاتر به جایی نمی رسد و مرکز هم واقعا توانایی به لحاظ مادی ندارد. به گفته گیل آبادی وقتی از پروتکل های بهداشتی صحبت می شود، باید پروتکل های حمایتی نیز اعلام شود.

صدایی در 5 بند

در این بیانیه که از سوی خانه تئاتر منتشر شده، در بند اول از مسئولان خواسته شده که نگاه صدقه دادن به هنرمندان را نداشته باشند و با محترم شمردن حق شهروندی آنان جدا از هنرمند بودن، نسبت به تأمین معیشت آنان بودجه مکفی و در شأن را تخصیص دهند. در بند دوم نیز عنوان شده که با توجه به طولانی بودن این بیماری (کرونا)، سند چشم انداز کاری هنرمندان با تشکیل شوراهای راهبردی در تمام استان های کشور تنظیم، مکتوب و اعلام شود. بند سوم به نظام حمایتی پرداخته است؛ نظام حمایتی روشن از گروه هایی که در طول این 6 ماه از اجرای آثارشان بازمانده یا در حال آماده سازی بوده و یا در نوبت اجرا به سر می بردند. همچنین خانه تئاتر در بند چهارم از مطالباتش آورده است: تمام شاخه های اجرایی اعم از تئاتر بزرگسال، کودک و نوجوان، عروسکی، خیابانی، آزاد، دانشجویی در سرتاسر ایران باید به طور یکسان از امکانات و مزایای مدنی مانند بیمه و حمایت های معنوی بهره مند شوند. در بند آخر نیز به رعایت پروتکل های بهداشتی اشاره شده و اینکه اجرای آنلاین در رأس سیاستگذاری ها قرار بگیرد و موانع نظارتی و پشتیبانی های حقوقی، مادی و معنوی برای احقاق حق هنرمندان در فروش آنلاین باید به فوریت درنظر گرفته شود.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

یک استاد تئاتر دانشگاه عقیده دارد: نیاز همه هنرمندان این است که با مخاطب خود در ارتباط باشند و این امر برای اهالی تئاتر یک اولویت است؛ کار هنر، اثرگذاری و ماهیت تئاتر زنده بودن در حال و هوا و موقعیتی است که برای بیننده در سالن ایجاد می کند و به این ترتیب تئاتر آنلاین در بهترین شرایط به نوعی از سینما تبدیل می شود.
به گزارش ایرنا، یکی از پیامدهای ملموس کرونا در ماه های گذشته گسترش بیش از پیش نقش و جایگاه فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات در زندگی بشر است. جایگاهی که شاید پیشتر مقاومت هایی نسبت به آن صورت می گرفت و بعضا تلاش می شد تا نادیده گرفته شود.
نگاهی به برجستگی و کاربرد اینترنت در این زمان کوتاه چندماهه در ایران، نشان از این نوع مواجهه جدید و اجباری دارد. در این زمان شاهد بودیم که فضای نت چگونه به فضایی انحصاری و پرتوان تبدیل شد که ارتباطات را در شکل سالم تر و امن تری توسعه داد؛ به صورتی که حتی هنرها و عرضه کنندگان و متقاضیان آن نیز به این سمت رفتند. پس از اکران آنلاین فیلم های سینمایی (حتی فیلم هایی که پیش از فضای نت، پرده سینما را تجربه نکرده بودند) حالا نوبت به اکران آنلاین تئاتر رسیده است.تئاتر آنلاین فضایی است که قطعا از سوی برخی نوعی تهدید تلقی شده و با آن مخالفت می شود و از طرفی، برخی آن را مسیر محتوم بشر در دنیای مدرن دیده و امکان مخالفت با آن را متصور نیستند.
نکته ای که در این میان، مخالفت مخالفان را نسبت به تئاتر آنلاین منطقی و توجیه پذیر می سازد، ماهیت منحصربه فرد تئاتر در میان تمامی هنرهای نمایشی است. در حقیقت ذات و اصالت تئاتر در حضور فیزیکی و تماس مخاطب و بازیگر است که معنا و مفهوم می یابد و بدون هرکدام از این عناصر، خلا چیزی وجود دارد که خود ماهیت بخش است. نکته ای که شاید در سایر موارد نیز از اهمیت برخوردار باشد، همچنان که حضور تماشاگران در یک کنسرت موسیقی بخشی از ماهیت این اجرا است اما موسیقی بدون کنسرت هم امکان تداوم و حضور دارد.
تئاتر اما بدون مخاطب بخشی از چیزی را از دست می دهد که قرار است با آن خلق شود و شکل بگیرد. بر این اساس باید انتقاد منتقدان نسبت به تغییر اشکال تئاتر را فارغ از صرف یک مقاومت در برابر فناوری های نوین در نظر گرفت و به ماهیت و ذات این هنر نمایشی توجه کرد.

البته که اکثریت قریب به اتفاق این مخالفان هم در این نقطه با هم اشتراک دارند که بهره گیری از فناوری ها در هنری بالذات سنتی، چارۀ این روزهای ماست و شیوع یک اپیدمی همه ما را ناچار به بهره گیری از فضاهای جدیدی همچون تئاتر آنلاین ساخته است.

تئاتر، نمایش انسان زنده است با تمام عواطف اش

حسین باستانی استاد دانشگاه و هنرمند تئاتر در گفت وگو با ایرنا و در اشاره به تئاتر آنلاین، پذیرش و نارسائی های آن در شرایط امروز جامعه بیان کرد: فضای تئاتر مدیومی طراحی شده برای اجرای رودررو در فضای زنده و با حضور تماشاگر بود تا احساسات دو طرف به یکدیگر منتقل شود. ماهیت تئاتر همین است، اگر این ماهیت را از آن بگیریم، شبیه سینما می شود که قرار است در آن تصویر ببینیم و نه انسان زنده با تمام احساسات و عواطف روی صحنه.

وی افزود: این مسئله (اجرای آن لاین) ضربه ای را به تئاتر وارد می سازد چرا که ماهیت اصلی را از آن می گیرد و کم کم به شکل و فرم یک اجرای تلویزیونی و سینمایی بدل می شود و خطرش همین است که کم کم تئاتر را از دست می دهیم و به سمتی می رویم که بیشتر فیلم ببینیم.

نکته دیگر این است که شکل، ساخت و ساختار اجرایی در تئاتر با مدیوم سینما بسیار متفاوت است در نتیجه در بحث نمایش آنلاین تئاتر، مباحثی پیش خواهد آمد که ممکن است ماهیت آن را متاثر سازد؛ مسائلی مانند این که حالا کارگردان فکر می کند که صحنه و چینش بازیگران باید اهمیت داشته باشد یا چینش دوربین و زاویه نگاه آن؟ و ممکن است عناصری که مربوط به سینماست را بیشتر مدنظر قرار دهند. این موارد با هم ادغام می شوند و تئاتر آنلاین مجازی را شکل می دهد.

این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: من مخالف این جریان نیستم و اتفاقا فکر می کنم برای این که تئاتر را زنده نگه داریم، مجبور هستیم که در این شرایط کاری انجام بدهیم. آن هم در شرایطی که تمرین و اجرا برای بازیگر و مخاطب تئاتر خطراتی را در پی دارد؛ بنابراین ناچار هستیم کاری کنیم چرا که تعطیلی هم بزرگترین ضربه خواهد بود.

وی افزود: امیدوارم این شیوۀ تئاتر آنلاین و اجرای این شیوه باعث شود که مخاطب جذب شوند و از آن استقبال کنند.

هنرمند، به مخاطب خود نیاز دارد

باستانی در اشاره به هم سطح نبودن امکانات و شرایط تهران و شهرستاها در بحث نمایش، گفت: این ضعف ما است که باید آن را درست کرده و فضایی را ایجاد کنیم که کارهای شهرستان هم مانند تهران ارائه شوند. این موضوع اصلا خوب نیست که شهرستان ها فرصت یا امکانات کمی برای ارائۀ آثارشان داشته باشند؛ متولیان باید برای ایم مساله اقدامی کنند، چرا که پس از برطرف شدن مساله کرونا ما دوباره به شکل و سیاق و مشکلات قبل باز می گردیم.

نیاز همه هنرمندان این است که با مخاطب خود در ارتباط باشند و برای تئاتر اولویت این موضوع از همه بیشتر است؛ همچنان که یک نقاش در نمایشگاه خود حاضر می شود تا با مخاطبش ارتباط بگیرد (تاثیر بگذارد و تاثیر بگیرد)؛ این نفس ارتباط مهم است، وگرنه نقاش می تواند صرفا آثارش را برای نمایش در نمایشگاه قرار دهد، بدون این که خودش حضور داشته باشد. در نتیجه باید توجه داشته باشیم که کار هنر، اثرگذاری و ماهیت تئاتر زنده بودن در حال و هوا و موقعیتی است که برای بیننده در سالن ایجاد می کند.وی افزود: تئاتر آنلاین بدون ارتباط با مخاطب است، بدون ماهیت ذاتی تئاتر که بر واکنش نشان دادن و تاثیرگذاری توامان بیننده و بازیگر بر یکدیگر و فضایی که عوض می شود و شرایطی که تغییر می کند، مبتنی است. برای تمام کسانی که تئاترهایشان این روزها از طریق اینترنت اکران می شود، این شیوه خوشایند نیست چرا که وقتی ماهیت چیزی را از آن بگیرید و تغییرش بدهید، دیگر آن چیز اصالت ندارد.

در تئاتر آوانگارد، مواجهه و واکنش شما به عنوان مخاطب، در قبال صحنه پردازی و نور و ... خودِ تئاتر است؛ یعنی تئاتر آوانگارد بر اساس مخاطب خلق می شود و نه بازیگر، چیزی که در تئاتر اینترنتی از دست می رود و جایگزینی هم ندارد. به همین دلیل ما در تئاتر آنلاین به جز جبر شرایط حاضر، برای آینده و رو به جلو حرکت نخواهیم کرد و بهترین شکل تئاتر اینترنتی نوعی دیگر از سینما می شود.

این استاد دانشگاه در ادامه و در اشاره به راه کاری که می توان برای خروج از این وضعیت و بهبود شرایط تئاتر به کار بست، تصریح کرد: تا برنامه ریزی بلندمدت جامعی در بدنه تئاتر ما شکل نگیرد و پیاده نشود، این کاروان لنگ، همچنان لنگان لنگان خواهد رفت. تئاتر شهرستان و تئاترهایی که خارج از پایتخت انجام می شوند، کمبود دارند و امکانات هنرمندان در شهرستان در مقایسه با تهران کمتر است، همچنان که بودجه ای کمتر به آنان تعلق می گیرد (یا حتی نمی گیرد)، ضمن این که محدودیت ها در خارج از پایتخت برجسته تر است.

سالن های خصوصی تئاتر که در شهرستان ها داریم بسیار کم و یا انگشت شمار هستند و همه اینها به این موضوع بازمی گردد که ما برای شهرستان هایمان برنامه و بودجه نداریم؛ البته برای تهران هم نداریم. با این حال چون بچه های تئاتری دوست دارند این جریان زندگی روی صحنه ادامه یابد و زنده باشد، با چنگ و دندان آن را حفظ می کنند و در شهرستان تنها کمیت فرق دارد اما آنها هم با جان و دل کار می کنند اما توجه کافی نمی شود.

وی افزود: راه این است که برنامه ریزی و تقسیم عادلانۀ منابعی که برای تئاتر کشور وجود دارد، صورت گیرد و دولت به هر طریق ممکن به گروه های تئاتری کمک و از آنان حمایت کند؛ تئاتر نیازمند کمک است و در دنیا همه دولت ها از آن حمایت می کنند چرا که تئاتر یک مقوله فرهنگ ساز است. اما متاسفانه در اینجا به دلیل نبود دیدگاه آینده نگر و بلندمدت برای این هنر به نظر می رسد که بود و نبودش مهم نیست.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
شهید خبر: به عقیده کارشناسان، اینستاگرام به ترویج مصرف گرایی و مدگرایی بویژه در بین نوجوانان و جوانان منجر شده است.

این روزها اینستاگرام پر شده از صفحات خوش رنگ و لعابی که ممکن است تماشای هر کدام از آنها، ساعت ها وقت شما را بگیرد؛ از صفحات سلبریتی ها گرفته تا بلاگرهایی که در زمینه های مختلف فعالیت می کنند. اینستاگرام به عنوان پرمخاطب ترین شبکه مجازی در سراسر دنیا، تأثیر قابل توجهی بر فرهنگ جوامع داشته و به آرامی در حال تغییر سبک زندگی در بین افراد سطوح مختلف جامعه است. جلوه های بصری در اینستاگرام یکی از دلایل اصلی محبوبیت این شبکه اجتماعی است و روزانه اطلاعات زیادی در قالب عکس و ویدئو در این فضا مبادله می شود؛ از اطلاعات خصوصی افراد مشهور و عادی گرفته تا آموزش خانه داری، آشپزی، خودآرایی، دیزاین مو و ناخن، مدل های لباس و... و. فعالیت در این شبکه اجتماعی اما باعث تغییراتی در سبک زندگی جامعه امروزی شده که در این گزارش تلاش کرده ایم به بخش هایی از آن بپردازیم.

به گزارش وطن امروز ، این روزها افراد زیادی با عنوان بلاگر، کسب وکاری برای خود راه انداخته اند و از طریق خدمات ریز و درشتی که به مخاطبان ارائه می دهند یا تبلیغات برای اسپانسرهای خرد و کلان، درآمدزایی می کنند. البته در کنار این بلاگرها، هستند افرادی که به واسطه داشتن حامی مالی، فعالیت خود را توسعه داده اند. با یک جست وجوی ساده در اینترنت براحتی می توان با موضوعاتی که در اینستاگرام بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، آشنا شد. در این میان بیوتی بلاگر ها و صفحات مد و استایل جایگاه ویژه ای دارند و گاهی اوقات تعداد دنبال کنندگان این صفحات به چند میلیون نفر هم می رسد. فرقی نمی کند شما وارد کدام یک از این صفحات شوید؛ با یک بار کلیک روی موضوع، صفحه جست وجوی شما در مراحل بعدی پیشنهادهای مشابه و جذاب تری برای تان ارائه خواهد کرد و شاید کم کم با دیدن این صفحات شما هم به فکر تغییر مد و استایل خود بیفتید؛ استایل هایی که با فرهنگ ایرانی- اسلامی قرابتی ندارد و بیشتر سبک زندگی غربی از دریچه اینستاگرام را ترویج می کند؛ آن هم بدون هیچ نظارت و پیگیری جدی! استفاده از مدل های بی حجاب با تقلید از فرهنگ اروپایی و غربی در فضای اینستاگرام چه در حوزه مد و لباس و چه در حوزه آرایش و زیبایی، این روزها دیگر عادی شده و صاحبان برندهای مختلف برای توسعه کسب وکار خود به این روش رو آورده اند؛ موضوعی که باعث جابه جایی نظام ارزشی در جامعه شده و بتدریج در حال تغییر فرهنگ جامعه است.

* فرار از قانون برای ولنگاری بیشتر

الهه عبدی از طراحانی است که در اینستاگرام فعالیت دارد. او تئاتر خوانده اما 2 سالی می شود کار طراحی لباس انجام می دهد. الهه پیش از این در تهران مشغول فعالیت بود، حالا اما برای توسعه کسب وکارش به کاشان آمده است؛ شهری که به گفته خودش در زمینه مد پایدار موفقیت های زیادی برای برند او به همراه داشته است. او این روزها با استفاده از الیاف طبیعی و رنگرزی سنتی کاشان لباس هایی ترکیبی از سنت ایران و افغانستان را با برند خودش تولید کرده و از طریق صفحه ای که در اینستاگرام دارد، به نقاط مختلف کشور ارسال می کند. عبدی در گفت وگو با وطن امروز می گوید: برای تولید لباس های سنتی از خانم های مهاجر افغان کمک می گیرم؛ به این صورت که لباس ساده ای را که تولید کرده ایم به آنها می دهم و آنها با سلیقه شخصی خودشان طرح رنگ را انتخاب کرده و گلدوزی می کنند .

این طراح لباس از مدل های خانم با حجاب های نامتعارف برای تبلیغاتش استفاده می کند و با انتشار عکس های مختلف آنها در اینستاگرام به دنبال جذب مشتری است. او فعلا فقط فروش اینترنتی دارد اما با همراهی گروهی از همکارانش یکی از تیمچه های قدیمی کاشان را مرمت کرده اند تا استودیوی محل کار و فروش حضوری هم داشته باشند و این درحالی است که وی تاکنون برای ثبت برند لباس خود اقدام نکرده است. عبدی در این باره توضیح می هد: در فضای مجازی هر چه تبلیغات بیشتر و پررنگ تر باشد فروش هم بالاتر می رود و کارها بیشتر دیده می شود. برند ما از اول روی پای خودش ایستاده؛ آن را ثبت نکردم، چون به نظرم ضرورتی برای این کار وجود نداشت. راستش را بخواهید نگران پروسه اداری هم بودم، چون با فعالیتی که در فضای مجازی دارم، قطعا برای ثبت برند با مشکلاتی مواجه می شوم .

* نابسامانی حوزه مد و لباس

فعالیت غیرقانونی در حوزه مد و لباس با برندهایی که صاحبان شان ناشناخته هستند در کنار عرضه پوشاک قاچاق در فضای مجازی و نبود نظارت جدی در این حوزه، موضوعی است که اعتراض دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور را هم برانگیخته است. کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور سال 1385 با مصوبه مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و برای اینکه این کارگروه در ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی موفق عمل کند، سازمان ها و نهادهای مختلفی از جمله وزارت آموزش وپرورش، صداوسیما، وزارت صنعت، معدن و تجارت، اتاق اصناف و... موظف شدند برای رسیدن به این هدف، همکاری های لازم داشته باشند. دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اما از کم کاری هایی که در این حوزه وجود دارد می گوید و اینکه در سال های گذشته همکاری قابل توجهی در این بخش ها شکل نگرفته است.

سیده مرضیه شفاپور در این باره در گفت وگو با وطن امروز تأکید می کند: مد و لباس حوزه ای است که از همه طرف مورد هجمه قرار می گیرد و کسی هم حمایتی از آن نمی کند. پوشش و لباس جزو نیازهای اصلی انسان محسوب می شود اما یک بعد فرهنگی هم دارد که بسیار حائز اهمیت است . او با تأکید بر اینکه در حال حاضر نابسامانی های زیادی در این حوزه وجود دارد و این موضوع به فعالیت در فضای مجازی هم کشیده شده، خاطرنشان می کند: افراد مختلفی به عنوان بلاگر در حوزه مد و لباس فعالیت می کنند که شامل طراحان لباس، مدل ها و... هستند. البته من اسم اینها را بلاگر نمی گذارم! این افراد تاثیرگذاران فضای مجازی هستند که فارغ از اینکه مورد وثوق ما باشند یا نه، در این فضا فعالیت می کنند و تاثیرگذاری زیادی هم در جامعه دارند. حالا اینکه بتوانیم از ظرفیت این تاثیرگذاران فضای مجازی در چارچوب قانون بهره گرفته و از این ظرفیت در راستای توسعه و ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی استفاده کنیم، بستگی به توان خودمان دارد .

* درآمدهای چند ده میلیونی از فروش برهنگی!

به نظر می رسد اصطلاح تأثیرگذاران فضای مجازی مناسب ترین تعبیر برای فعالان این حوزه باشد، زیرا ارائه تصویری از زندگی روزمره کاربران در کنار استفاده از سبک مد و استایل های جدید، باعث شده انتظارات مردم از سبک زندگی خود و آنچه در زندگی به آن دسترسی دارند افزایش یابد. به عقیده کارشناسان، اینستاگرام به ترویج مصرف گرایی و مدگرایی بویژه در بین نوجوانان و جوانان منجر شده و نسل جوان به دلیل زمان زیادی که در فضای مجازی سپری می کنند، بیشترین تأثیرپذیری را از سبک زندگی در اینستاگرام دارند. مردم اما از چرخه مالی ای که در زیر پوسته اینستاگرام برای این بلاگرها وجود دارد خبر ندارند. مریم مدلی است که 100هزار دنبال کننده و ماهانه بیش از 100 میلیون درآمد دارد. او می گوید بخشی از درآمدش حاصل مدل شدن برای برندهایی است که لباس شان را از طریق اینستاگرام عرضه می کنند و بخشی دیگر نیز محصول تبلیغاتی است که می گیرد و منتشر می کند. به یکی از این بلاگرها در دایرکت پیام می دهم و قیمت تبلیغات را می پرسم: استوری: 1 میلیون، پست: 2 میلیون .

آنها اما درآمدشان برای عرضه چیست؟ لباس ها و استایل های پوششی که جز هنجارشکنی و قبح زدایی کارکرد دیگری ندارند. غرق شدن در سبک و سیاق زندگی مجازی و تأثیر انواع اطلاعات، تصاویر و محتوای غربی هنجارشکنانه و نامتعارف، باعث شده نسل جوان از زندگی واقعی فاصله بگیرد و حالا فعالیت آزاد صفحات مد و استایل هم امکان دسترسی آسان به پوشاک و مدهای نامتعارف را فراهم کرده است؛ موضوعی که شفاپور هم به آن اشاره می کند و با تأکید بر مشکلات مختلفی که در حوزه مد و لباس وجود دارد، قاچاق پوشاک و هجمه های فرهنگی را که از این طریق به کشور وارد می شود، یکی از آسیب های بزرگ این بخش عنوان کرده و می گوید: از یک طرف عرضه پوشاک قاچاق در سایت های اینترنتی و فضای مجازی مشکلات زیادی به وجود آورده و از طرف دیگر بسیاری از برندها و طراحان لباس فکر می کنند اگر تحت نظارت کارگروه ساماندهی مد و لباس قرار بگیرند دچار محدودیت می شوند اما وقتی داریم می گوییم قانونمند شوید، منظورمان ایجاد محدودیت نیست .

شفاپور تصریح می کند: باید این را به خاطر داشته باشیم که فعالیت های حوزه مد و لباس در فضای مجازی با جدیت دنبال می شود و اگر برندهایی به صورت غیرقانونی فعالیت داشته باشند، دیر یا زود توسط مراجع قانونی پیگیری شده و صفحات آنها مسدود می شود؛ پس بهتر است صاحبان برندها و طراحان به دنبال گرفتن مجوزهای لازم باشند. البته باید ابتدا مزایای فعالیت در بستر قانون برای فعالان این حوزه تشریح شود، برای همین به دنبال گرفتن مجوزهای لازم برای تشکیل جلسه با تأثیرگذاران این حوزه در بخش های مختلف هستیم. در گذشته هم در جشنواره های مختلف از برخی برندهایی که در فضای مجازی فعالیت غیرقانونی داشتند برای حضور در مراسم های رسمی دعوت کردیم و اکثر آنها بعد از حضور در فضای حقیقی به دنبال گرفتن مجوزهای لازم بودند . این کار مزایای زیادی هم برای صاحبان برندها دارد؛ برای مثال مالکیت معنوی آثارشان ثبت شده و کد شیما دریافت می کنند، علاوه بر این از مالیات هم معاف شده و می توانند در کنار فعالیت در فضای مجازی، در فضای حقیقی و رویدادهای مهم ملی و بین المللی هم حضور داشته باشند.

* چرخه بزرگ اقتصادی صنعت مد و لباس

عکاسی مدلینگ یکی دیگر از موضوعاتی است که در این حوزه مورد توجه قرار گرفته و کاربران عادی در کنار فعالان این حوزه به انتشار عکس های مختلف می پردازند و به نظر می رسد این روزها اینستاگرام همه را به مدل تبدیل کرده است و البته برای بعضی ها سود خوبی هم دارد!

پژمان یکی از عکاسانی است که در زمینه عکاسی مدلینگ فعالیت دارد. او در گفت وگو با وطن امروز می گوید: تعرفه عکاس های مدلینگ متفاوت است، از 10 هزار تومان داریم تا 100 و 150 هزار تومان. بعضی ها برای صفحه شخصی شان عکس می گیرند و بعضی ها هم برای کسب وکاری که دارند. گاهی با سالن های زیبایی برای عکاسی از مدل های عروس به صورت پروژه ای قرارداد می بندیم که هزینه مدل بر عهده خودشان است.

او نمونه کارها را در صفحه شخصی اینستاگرامش که بیش از 110 هزار دنبال کننده دارد هم منتشر کرده و درباره اینکه بیشتر عکس ها برخلاف قوانین و فرهنگ جامعه هستند، توضیح می دهد: بالاخره ما هم از این راه درآمد کسب می کنیم، تا به حال هم مشکلی پیش نیامده و کسی هم معترض نشده است . او البته می گوید جزو کم درآمدهاست و افرادی که استودیو و امکانات خوبی دارند، درآمدهای بالایی از عکاسی مدلینگ کسب می کنند.

با وجود بی قیدی ای که این عکاس به آن معترف است، اردیبهشت ماه امسال بود که معاون اجتماعی پلیس فتای ناجا با تأکید بر ناهنجاری های برخی کاربران در فضای مجازی، اعلام کرد: کشف حجاب در فضای مجازی به علت اینکه در زیرمجموعه ناهنجاری ها قرار می گیرد، تخلف محسوب می شود . بر اساس تأکید این مقام انتظامی، در فضای مجازی هیچ تفاوتی میان افراد پرطرفدار و افرادی که فالوئرهای کمتری دارند، وجود ندارد. هر شخصی که در فضای مجازی مرتکب تخلف شود و موارد فوق را رعایت نکند به عنوان مجرم شناخته خواهد شد.

طراح ها و مزون دارها ، سرمایه گذاران ، استایلیت ها ، مدل ها ، استودیوها و عکاس های مدلینگ و حتی مانکن های خیابانی حالا یک صنعت اقتصادی یکپارچه و زنجیره ای پرسود را تشکیل می دهند که درآمد خود را از ایجاد ناهنجاری و قبح شکنی در جامعه کسب می کنند و اینستاگرام بستری است که آنها با دیده شدن در آن کار خود را توسعه می دهند.

منبع: روزنامه وطن امروز

لینک خبر :‌ شهید نیوز
منصور بهرام بیگی می گوید: موسیقی مقامی در کل خاورمیانه ارتباط تنگاتنگی با شعر و ادبیات دارد. حتی موسیقی آذری و عرب و ترکمن نیز ازاین موضوع مستثنی نیستند. به طور کلی موسیقی مقامی مانند موسیقی غربی نیست. در موسیقی غربی شعر و ادبیات از موسیقی جدا می شوند و در دو رشته جداگانه بررسی و تحلیل می شوند، اما در موسیقی مقامی اینگونه نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاحب خبران

به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی نواحی مختلف ایران با وجود تنوع بسیار دچار کاستی های بسیار است. یکی از مشکلات مهمی که در این زمینه وجود دارد مهجور ماندن سازهایی ست که در استان ها و شهرهای مختلف ایران کاربرد داشته اند و بخشی از موسیقی هر منطقه به حساب می آمده اند. درحال حاضر برخی از سازها که اتفاقا قدمت بسیار دارند به دلیل هجوم انواع سبک ها و ایجاد المان ها و ظواهر پرزرق و برق توسط نسل های جدید مورد بی اعتنایی قرار گرفته اند و مورد توجه نیستند.

علاوه بر برگزاری جشنواره های معدود در استان ها و شهرهای مختلف که برخی به دلیل عدم حمایت های مادی و معنوی تعطیل می شوند، یکی دیگر از مسائلی که به فراموشی موسیقی مناطق مختلف و سازهای مرتبط با آنها منجر می شود، عدم شناخت علاقمندان موسیقی نسبت به آنهاست. دلیل این عدم شناخت کمبود منابع مکتوب است. از طرفی نحوه آموزش سینه به سینه عامل دیگری است که نگارش و تالیف کتب آموزشی را با چالش مواجه کرده است. استادان و پیشکسوتان موسیقی نواحی همچنان به شیوه سینه به سینه هنرجویان و علاقمندان پس از خود را آموزش می دهند و بسیاری از آنها به آموزش های آکادمیک اعتقادی ندارند و شاید همین موضوع دلیلی بر آن است که موسیقی نواحی مختلف در دیگر مناطق غیربومی مورد توجه نباشد. در این میان برخی فعالان موسیقی نواحی تلاش دارند با ضبط و ثبت آثار گذشتگان و نگارش و تالیف کتاب های مختلف درباره سازها و مقام ها، مشکلات مذکور را مرتفع کنند.

منصور بهرام بیگی (نوازنده، آهنگساز و سرپرست گروه موسیقی هاوار) علاوه بر فعالیت های اجرایی دغدغه آموزش نیز دارد. او در گفتگوی پیش رو درباره آموزش موسیقی مقامی و مولفه ها و مقولات مهم آن توضیح داد و از تالیف و نشر کتابی گفت که به یکی از سازهای قدیمی و پرقدمت مناطق کردنشین اختصاص دارد.

باتوجه به اینکه اهل و ساکن بوکان هستید چرا این شهر که برخی آن را پایتخت فرهنگی منطقه کردستان می دانند، جشنواره ای با محوریت موسیقی برگزار نمی کند؟

تقریبا ده سال پیش که من در فرهنگ و ارشاد عراق در اربیل بودم و پس از بازگشت طی همکاری با سازمان جوانان و اداره فرهنگ و ارشاد و بچه های موسیقی برنامه ای را پایه ریزی کردیم که طی آن قصد داشتیم صرفا به موسیقی پاپ که هدفش بیشتر آن مصرف گرایی و سرگرمی دارد نپردازیم، بلکه با آن حرکت کنیم تا به این ترتیب علاقمندان پس از شناخت انتخاب کنند و سپس به هر سبکی که دوست دارند، بپردازند در همین راستا دو دوره فستیوال سازهای بادی مقامی و کوبه ای به میزبانی بوکان برگزار کردیم. یک دوره از این رویداد به شمال غرب و غرب و جنوب غرب کشور اختصاص داشت و دوره دیگر به صورت کشوری برگزار شد. طی این اتفاق هر دوره از جشنواره سه روز بود و ما کل اساتید و پیشکسوتان و نوازندگان موسیقی نواحی را از تمام استان ها دعوت کردیم و در خدمتشان بودیم. حال از آن رویداد آرشیوی بزرگ در اختیار داریم. این رویداد در سال های 1391 و 1392 برگزار شد و البته متاسفانه به دلیل مسائل مالی دوره های بعدی آن برگزار نشد.

با توجه به تنوع موسیقی منطقه کردستان، این استان در حوزه جشنواره ها چه وضعیتی دارد و ارشاد تا چه حد از آنها حمایت می کند؟

متاسفانه ارشاد به لحاظ مالی از جشنواره ها و گروه ها حمایت نمی کند. وزارت ارشاد در مناطق ما حتی در گذشته که ادارات دیگر بودجه داشتند و کمک می کردند، نیز از موسیقی و جشنواره ها حمایت نمی کرد و متاسفانه حداقل بودجه را در اختیار داشته اند.

جشنواره پس از منحل شدن چه بازخوردهایی داشت و آرشیو به جامانده از آن چه سرنوشتی پیدا کرد؟

پس از جشنواره آثار کل نوازنده های کوبه ای جمع آوری و به صورت نت درآمد و سال گذشته کتاب آن توسط انتشارات عارف در تهران منتشر شد. این اثر مکتوب آموزش ضرب به شیوه مقامی کردستان نام دارد.

در زمینه تالیف و نگارش آثار مکتوب چه فعالیت هایی داشته اید؟ زیرا در این بخش با کاستی های بسیار مواجه بود ایم.

اتفاقا در این زمینه نیز فعال هستم و دو کتاب در زمینه آموزش ساز نرمه نای به رشته تحریر درآورده ام که یکی از آنها به دوره ابتدایی و دیگری به دوره مقدماتی اختصاص دارد. نگارش و تالیف جلد سوم این مجموعه نیز انشالله در فصل پاییز امسال به پایان خواهد رسید. این کتاب درباره موسیقی کردی همراه با معرفی مقام ها و نت هاست اما هنوز درباره اینکه تویط کدام ناشر منتشر شود را تصمیم نگرفته ایم. این کتاب فعلا در حال ویراستاری است و این مرحله نیز تا یک ماه دیگر به پایان خواهد رسید.

چرا در زمینه آموزش موسیقی مقامی در شق آکادمیک با مشکل مواجه بوده ایم؟

موسیقی مقامی نه فقط در کردستان بلکه در کل خاورمیانه ارتباط تنگاتنگی با شعر و ادبیات دارد. حتی موسیقی آذری و عرب و ترکمن نیز ازاین موضوع مستثنی نیستند. به طور کلی موسیقی مقامی مانند موسیقی غربی نیست. در موسیقی غربی شعر و ادبیات از موسیقی جدا می شوند و در دو رشته جداگانه بررسی و تحلیل می شوند. در موسیقی مقامی همیشه اوزان، قالب شعری و متون به اضافه ملودی گردانی و کوک و فاصله و پرده بندی موسیقی باهم بررسی می شوند. اتفاقا یکی از دلایلی که نسل جدید آنطور که باید با موسیقی مقامی ارتباط نمی گیرد همین مبحث دانش شعر و موسیقی است. حال ما تنوع های موجود را نیز مدنظر داشته باشید. به طور مثال ما با اینکه کرد هستیم اما لهجه های بسیاری داریم. یادگیری گویش اورامان برای من مانند این است که بروم و انگلیسی یاد بگیرم. در زبان آذری نیز این تفاوت ها وجود دارد. مثلا آن زبان ترکی که در شهر زنجان مرسوم است در باکو و جلفا به شکل دیگری است.

خودتان در زمینه آموزش نسل های پس از خود چه فعالیت هایی دارید؟

پس از برگزاری دو دوره جشنواره و چاپ کتاب آموزش ضرب به شیوه مقامی کردستان و کتاب های آموزشی نرمه نای حدودا در چهار شهر بوکان، سقز، سنندج و کامیاران شروع به تدریس در آموزشگاه موسیقی کردیم. طی این روند شاگردانی داشته ام که نسل اول آنها توسط خودم آموزش دیده اند و حال نسل دوم هنرجویانم نیز در زمینه تدریس فعال هستند. پس از آموزش نسل اول به فعالیت های آکادمیک و دانشگاهی و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی مشغولم. حال نسل سوم ما در آموزشگاه فعال است و در زمینه آموزش مقدماتی و آموزش نت و چاپ کتاب فعالیت می کند. علاوه بر اینها اقدام به تاسیس کارگاه سازسازی کرده ام که آن نیز هم اسم گروه مان است و هاوار نام دارد. هاوار در زبان کردی معنی فریاد است.

متد آموزش شما در زمینه موسیقی مقامی چیست؟

می توان گفت شیوه آموزش ما تاحدودی با شیوه های مرسوم دیگر آموزشگاه ها متفاوت است. ما در نحوه آموزش موسیقی مقامی به هنرجویان شعر و موسیقی را به عنوان دو مقوله وابسته به هم مدنظر داریم زیرا این دو مبحث به نوعی در هم تنیده شده اند. لذا نام گذاری فرم های موسیقی بر اساس اشعار است و آن قالب های ادبی در موسیقی مقامی فقط قالب های اوزان شعر عروضی در موسیقی دستگاهی کشورمان نیست. موسیقی دستگاهی بر اساس قالب عروضی تنظیم و تدوین شده است. یعنی شاعران ایران حدود از قرن سوم، چهارم به بعد از آن نوع شعر هجایی برای بیان موضوعات جدی پرهیز کرده اند. حال دلیل این اتفاق هرچه بوده در حوزه تخصص من نیست، اما به هرحال بر اساس اسناد موجود می توان گفت شاعران فارسی زبان از قرن چهارم به بعد از شعر عروضی بیشتر برای بیان مسائل جدی و موضوعات تعلیمی و توصیفی، همچین مضامین عارفانه استفاده کرده اند. اما به طور کلی در موسیقی مقامی منطقه زاگرس اشعارهجایی، شش، هفت، هشت و ده هجایی مورد توجه است. این ویژگی در حوزه ادبیات گوران که آن را به منطقه هورامان می شناسند اهمیت بیشتری دارد. اگر از شرق به غرب یعنی از هورامان (استان کرمانشاه) به سمت عراق کروک برویم و از سمت سنندج به سوی سلیمانیه برویم، متوجه خواهیم شد شاعران منطقه بیشتر با وزن ده هجایی به سرایش شعر پرداخته اند. شاعران منطقه آذربایجان غربی و قسمتی از ترکیه تا جنوب ارمنستان نیز از اوزان هجایی ِ شش هجایی، هفت هجایی و هشت هجایی استفاده می کنند که در میان کردها و آذری ها نیز کاربرد داشته است. البته در مناطق مذکور اشعاری با اوزان عروضی نیز سروده شده اما شاعران این مناطق خیلیی دیرتر از شاعران فارسی زبان به آن روی آورده اند. به طور کلی ادبیات در موسیقی مقامی دارای اهمیت بسیار است و ما نیز در آموزشگاه جزییات این مقولات را به هنرجویان آموزش می دهیم. برخی از ریتم ها در موسیقی مقامی با متن و شعر ارتباط دارند و برخی دیگر با رقص مرتبطند که البته آن رقصی که در موسیقی مقامی هست جنبه طرب ندارد و کاملا جدی است.

یعنی جنبه آیینی دارد؟

به طور کلی کل موسیقی مقامی ما آیینی است. البته آیین نه صرفا به معنای مذهب و دین، بلکه معنای آداب و رسوم، که البته مقوله عرفان نیز بخشی از آن است.

و رقص هایی که گفتید در کجای این مبحث قرار دارند؟

آن رقص ها تحت عنوان هله په رکی به عنوان رقص های رزمی و بزمی و آیینی شناخته می شوند و همانطور که گفتم جدی هستند. بخش دیگر آموزش ما در آموزشگاه به استانداردهای موسیقی اختصاص دارد که در همه دنیا مرسوم است و تدریس می شود. مثلا اینکه هنرجو باید برای یادگیری فواصل را بشناسد و نت خوانی بلد باشند تا در ادامه با درک شعر و موسیقی مقام ها را روایت کنند. در نهایت اگر آن شخص نتواند به این نقطه برسد کار مثبتی انجام نداده است. البته رسیدن به این درجه پس از درک و انجام مسائل فنی و تمرینات بسیار امکان پذیر خواهد بود و پس از طی این مراحل شخص می تواند یکی از راویان خوب موسیقی مقامی باشد که با شیوه و نگاه و منظر خودش به مقام مورد نظرش می پردازد.

یعنی نوازنده و مقام خوان باید مقام را مال خود کند؟

آن شخص در نهایت باید روایت خودش را داشته باشد. به عنوان مثال در ساز تنبور زنده یاد سیدخلیل عالی نژاد و آقای علی اکبر مرادی را داریم که مقام های موجود را به شیوه و حس و حال خودشان روایت کرده اند.

یکی از دلایل جذابیت موسیقی مقامی همین نحوه روایت هاست؛ زیرا هر نوازنده مقام ها را از فیلتر ذهنی و احساس و اعتقادی خود عبور می دهد و روایتی جدید را رقم می زند.

دقیقا همینطور است. این اتفاق دلیل دیگری نیز دارد. مردمانی که در مقاطع مختلف تاریخی روایت های ایجاد شده توسط حاکمیت ها را نپذیرفته اند و نخواسته اند در آن روند حضور داشته باشند و خودشان با متد و روش خودشان به راویت پرداخته اند. مثلا اگر صد سال گذشته موسیقی ایران را مرور کنیم، خواهیم دید که اگر موسیقی دستگاهی ایران نتوانسته روایتی از موسیقی بلوچستان یا کردستان داشته باشد، مردم این مناطق خودشان فرم های دیگری ساخته اند و آن را بر اساس فرهنگ و آداب قوم خود تکمیل کرده اند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
قانون 10 درصد کنسرت ها ؛ عنوانی که حتی یادآوری آن برای اهالی حوزه موسیقی چندان خوشایند نیست. به گفته آنها این قانون در صورتی که ادامه پیدا می کرد، می توانست حرفه شان را مختل و حتی باعث ورشکستگی عده زیادی شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاحب خبران بانی فیلم روزنامه نصف جهان فکر اقتصادی

به گزارش ایسنا، اردیبهشت سال گذشته بود که خبر تصویب این قانون رسانه ای شد و فریاد عده زیادی از اهالی و فعالان حوزه موسیقی را درآورد. قرار بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 10 درصد از بهای بلیت کنسرت ها را در تهران و کلان شهرها به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند. در همان زمان خانه موسیقی متنی را در اعتراض به این قانون منتشر کرد و آن را غیرکارشناسی خواند و از وزیر ارشاد خواست که به هر شکل ممکن برای جلوگیری از اجحاف به حقوق هنرمندان و فعالان موسیقی اقدامات لازم صورت بگیرد.

همچنین همزمان بسیاری از اهالی موسیقی نیز به این قانون اعتراض کردند که مهمترین نمود آن نامه ای سرگشاده با حدود 2000 امضا از هنرمندان حوزه موسیقی کشور بود.

علی ترابی که در آن زمان مدیر وقت دفتر موسیقی بود، در مصاحبه با ایسنا این قانون را غیرکارشناسانه خواند و اینگونه عنوان کرد که شاید بهتر بود این قانون به سراغ ژانرها و بخش های خاصی از موسیقی می رفت . بر اساس برخی ادعاهای مطرح شد در آن زمان، حتی در نهایت همین قانون بود که به استعفای ترابی منجر و بلافاصله محمد الهیاری جایگزین او شد.

همانند مدیر وقت دفتر موسیقی، برخی از هنرمندان یا مسؤولان هم بودند که در آن زمان این گونه عنوان کردند که اگر بنا بر تصویب چنین قانونی بود، باید آن را تنها برای موسیقی پاپ در نظر می گرفتند؛ چراکه آنها درآمد بیشتری از برگزاری کنسرت به دست می آورند ولی هنرمندان موسیقی نواحی یا ایرانی آنقدر جامعه آماری بالایی در تعداد تماشاچیان ندارند که بخواهند 10 درصد از درآمد خود را نیز به دولت بدهند.

با این حال نظر اکثریت اهالی موسیقی بر این بود که در نهایت تصویب چنین قانونی به ضرر فرهنگ و هنر کشور تمام می شود چراکه می تواند کنسرت رفتن را به امری لاکچری و پولدار مآبانه تبدیل کند؛ قیمت بلیط ها از آنچه که بود بالاتر می رفت و عده خیلی کمتری توانایی کنسرت رفتن داشتند.

مهر ماه سال قبل بود که حمیدرضا نوربخش رییس خانه موسیقی به ایسنا اعلام کرد که باتوجه به پیگیری هایی که از سمت مجلس و وزارت ارشاد داشتند، قرار شده بود وزارت ارشاد از سازمان برنامه و بودجه بخواهد که این قانون را از الحاقیه بودجه دولت حذف کند ولی هنوز الحاقیه به تصویب نرسیده است.

وجود این قانون در آن برهه زمانی که ماه صفر هم در حال اتمام و قرار بود کنسرت ها دوباره از سر گرفته شوند، هنرمندانی که 10 درصد از درآمد خود را به دولت پرداخت نکرده بودند را برای برگزاری دوباره کنسرت با مشکل مواجه می کرد.در نتیجه قرار شد که تا نتیجه گیری نهایی، دفتر موسیقی در دادن مجوز کنسرت ها سختگیری نکند.

تلاش ها برای لغو این قانون کماکان ادامه داشت تا اینکه انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران در آبان ماه، با نگارش نامه ای به رئیس سازمان برنامه و بودجه به قانون 10 درصد کنسرت ها انتقاد و عنوان کرد این طرح به شکلی حیات و موجودیت هنر موسیقی بویژه بخش غیرتجاری آن را هدف گرفته که جای هیچگونه توجیهی برای ادامه اجرای آن باقی نمی گذارد. لذا خواهشمندیم بنا بر اختیارات و وظایف سازمان محترم برنامه و بودجه کشور و مصلحت فرهنگ و هنر این مرز و بوم مقرر فرمایید تا این مصوبه از لایحه بودجه کشور حذف شود.

پس از انتشار این نامه انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران به نوبخت، الهیاری در تماسی که ایسنا با او داشت، درباره آخرین وضعیت لغو قانون 10 درصد کنسرت ها اعلام کرد که ظاهرا در مجموع تبصره های قانون بودجه سال 99 در سازمان مدیریت، این تبصره منبع درآمدی دیده نشده است.

و در نهایت دهم تیر ماه امسال بود که خانه موسیقی با انتشار خبری اعلام کرد، قانون اخذ 10 درصد از درآمد حاصل از کنسرت ها که سال گذشته نگرانی هنرمندان و فعالان حوزه موسیقی را موجب شده بود، با پیگیری های صنفی لغو شد.

خانه موسیقی در ادامه بیانیه ای که در راستای لغوکلی این قانون منتشر کرده بود، نوشت: با موافقت مسئولان وزارت ارشاد، به ویژه همکاری آقای اللهیاری مدیرکل دفتر موسیقی، سال گذشته، به منظور حمایت از هنرمندان و به حداقل رساندن آسیب های احتمالی اجرای این قانون در وهله نخست برای موسیقی های سنتی، کلاسیک و نواحی لغو شد.

خوشبختانه با پیگیری های مستمر و اقدامات انجام شده، بالاخره این قانون به طور کلی برای همه انواع موسیقی از بودجه سال جاری حذف شد.

اما روز گذشته محمد الهیاری مدیر کل دفتر موسیقی در پی متن مصاحبه ای که حجم بالایی از آن در حمایت از جشنواره ملی موسیقی جوان انجام و برای رسانه ها ارسال شده است، بار دیگر قانون واریز 10 درصد درآمد بلیت فروشی کنسرت ها را یادآوری و اعلام کرده است: تمام وجوهی که در هشت کلان شهر و تهران از شرکت های موسیقی اخذ شد به حساب خزانه رفت. در قانون پیش بینی شده بود این وجوه صرف فعالیت ها یا پروژه های نیمه کاره فرهنگی هنری در شهرستان های کم برخوردار شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

مهناز اصغری

قسمت چهارم | تئاتر؛ تاریخ همواره گواه این مطلب است که بشر بارها بر اتفاقات غلبه کرده و از پس تمام حوادث غیرقابل پیش بینی و گاها ناگوار نیز برآمده است در دوران پساکرونا، انسان دیگر آن موجود اجتماعی ماقبل کرونا نخواهد بود. بیماری کرونا در کنار سایر آسیب هایی که بر زندگی انسان وارد کرده، باعث ایجاد شکاف عمیق در زندگی اجتماعی و حتی فرهنگی بشری شده است. تئاتر شاخه ای از هنرهای نمایشی است که به بازکردن داستان ها در برابر مخاطبان یا تماشاگران می پردازد. درواقع در تعریف دقیق، تئاتر به بیان مشکلات مردم و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه به زبان نمایش می پردازد.

در چند شماره قبل، به بررسی زوایای مختلف هنری در دوران کرونا پرداختیم و با هنرمندان حوزه سینما، نقاشی و عکاسی به گفتگو نشستیم و اینبار به سراغ هنرمندان عرصه تئاتر می رویم.

صباغ: ما اصلا چیزی به نام تئاتر آنلاین نداریم چرا که خاصیت تئاتر در اجرای زنده آن است و این خاصیت است که تئاتر را از دیگر هنرها متمایز می کند. وقتی این وجه تمایز را از تئاتر بگیرید، اسم آن دیگر تاتر نیست

تئاتر هنر انفرادی نیست و نیازمند ارتباط زنده با مخاطب است

سروش طاهری نویسنده، کارگردان و بازیگر مطرح تئاتر که در سال های گذشته جزو موفق ترین افراد فعال در این حوزه بوده و اکنون نیز دانشجوی دکتری رشته پژوهش هنر است. او به عنوان پرکارترین بازیگر تئاتر کشور در سال 98معرفی شد و در این سال ها نیز با اجرای بیش از 75 نمایش، قریب به 46 جایزه بازیگری گرفته است.

طاهری می گوید: تئاتر به جهت اینکه هنر انفرادی نیست، به لحاظ ساختاری نیازمند ارتباط زنده با مخاطب است، در نتیجه در دوران کرونا بیشترین آسیب ممکن را در میان هنرها دیده است. در این میان، عده ای با اجرای تئاترهای آنلاین به دنبال رمق از دست رفته این هنر در روزهای کنونی هستند و به یکباره در یک تصمیم شتاب زده تصمیم به تشکیل تئاترهای آنلاین گرفتند. من در آنها شرکت نکردم. نه به صرف تفکرات زنده بودن هنر تئاتر. بلکه برای اینکه اساس تئاتر، در ارتباط با مخاطب است و به طور نمونه در یک نمایش کمدی وقتی مخاطب می خندد، بازیگر بیشتر راغب به خنداندن می شود.

او ادامه می دهد: به نظر من هیچ کدام از فضاهای تئاترهای مجازی و غیره امکان احیا تئاتر را ندارند و دولتمردان باید به صورت جدی به فکر این باشند که اگر چنین اتفاقی تکرار شود، معیشت هنرمندان به چه سمتی می رود. از آنجایی که این هنر به عنوان یک شغل در کشور تعریف نشده است، هیچ پایه ریزی اقتصادی صحیحی برای آن انیشیده نشده است و متاسفانه یک هنرمند تاتر نمی تواند به اینکار به عنوان یک شغل نگاه کند و هنر را در کنار کار دیگری باید داشته باشد.

تئاتر برای هیچکس مهم نیست

این بازیگر برجسته مشهدی می افزاید: من به عنوان نفر دوم کنکور دکتری و شاگرد دوم ورودی 91 دانشگاه تهران در مقطع فوق لیسانس بودم و در این سال ها بیش از 75 اجرا داشتم. سال گذشته نیز با 7 نمایش اجرای عمومی به عنوان پرکارترین بازیگر تئاتر کشور معرفی شدم. اما درآمد من برای یک سال فقط 12 میلیون تومان بود و این رقم برای یک سال کار حرفه ای واقعا فاجعه است. سوال این است که با این مبلغ کدام بخش از هزینه های زندگی را تامین کنم؟ در این بین تهیه کننده های دو نمایش هم پول قرارداد من را ندادند. هرچند خانه تئاتر جایی برای شکایت دارد اما آن هم قدرتی ندارد و من باید دو میلیون تومان هزینه برای گرفتن چهارونیم میلیون بستانکاری خودم از تهیه کنندگان کنم که واقعا منطقی نیست.

طاهری: سال گذشته نیز با 7 نمایش اجرای عمومی به عنوان پرکارترین بازیگر تئاتر کشور معرفی شدم. اما درآمد من برای یک سال فقط 12 میلیون تومان بود و این رقم برای یک سال کار حرفه ای واقعا فاجعه است

وی با بیان این نکته که تئاتر برای هیچکس مهم نیست، ادامه می دهد: مردم اصلا ضرورت تئاتر را نمی دانند. در صورتی که تنها هنری است که به مردم فلسفه می آموزد. هنوز نود درصد مردم تئاتر را به درستی نمی شناسند و همان باورهای غلط از تئاتر کلاسیک را به خاطرمی آورند. در این بین حتی گاهی هنرمندان سینما و تلوزیون برای اینکه خودشان را روشنفکر جلوه بدهند، تئاتر کار می کنند. تئاتر نیازمند راهکار بسیار جدی و فوری است که متاسفانه همه از مدیرکل محترم مرکز هنرهای نمایشی گرفته تا بچه های خانه تئاتر دغدغه آن را دارند. اما هیچکدام قدرت لازم را ندارند، چرا که زیرساخت های ما مشکل دارد.

تئاتر دو وجه آموزندگی و سرگرم کنندگی توام دارد

این کارگردان موفق در رابطه با راهکاری برای زنده نگه داشتن تئاتر در روزهای اپیدمی مطرح می کند: من نه نیروی اجرایی هستم و نه نیروی سیاستگذار. اما به نظر من می شود با رعایت فاصله گذاری مناسب در سالن ها و رعایت پروتکل ها به مسیر ادامه داد. در ایران حدود 20 هزار هنرمند ثبت شده داریم که در بهترین حالت 10 هزار نفر آنها شغلی جز اینکار ندارند و باید راهکاری اندیشیده شود.

وی در ارتباط با نقش تئاتر در عبور از بحران کنونی بیان می کند: تئاتر صیقل روح است چرا که در تئاتر ما مشکلات را به مردم نشان می دهیم و آنها می توانند دچار تذکیه نفس یا کاتارسیست شوند. ما به مردم می گوییم که در چنین شرایطی چه اتفاقاتی می تواند بیفتد و مراقب باشند دچار آن نشوند. تئاتر دو وجه آموزندگی و سرگرم کنندگی توام دارد. تئاتر صرفا روایت نیست. یک دیالکتیک دارد. در تئاتر تزی مطرح می شود که یا آنتی تز را خودش می دهد و یا مخاطب آنتی تز را تجویز می کند. این تز و آنتی تز منجر به نتیجه می شود. تئاتر باعث می شود آدم ها فلسفیدن را بیاموزند و به دنبال چرایی پدیده ها باشند و بتوانند خود را از دل معضلات نجات دهند. هیچ هنری در دنیا چنین قدرتی ندارد. تئاتر زنده و مستقیم است و مخاطب آن بیشترین تاثیر را می گیرد. در نتیجه این هنر نمی تواند خاموش شود، چون تنها هنری است که بیش از 2500 سال است که بوده و به دنبال این است که چرایی و چگونه زندگی کردن را به شما آموزش دهد و ربطی به جوامع و مرزها ندارد. زندگی و انسانیت و عشق را می آموزد تا در چهارچوب قواعد و قوانین از زندگی لذت ببریم اما با همه این شرایط، این هنر مظلوم واقع شده و کسی توجهی به آن ندارد.

نیاز تئاتر به حفظ حلقه اتصال هنر و مخاطب

احسان روحی بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر است که در کنار تحصیل و زندگی روزمره هیچگاه از تئاتر دور نمانده و به گفته خودش از ده سالگی به این حرفه روی آورده است. او در سالهای اخیر به در این حوزه خوش درخشیده است و حرف برای گفتن بسیار دارد.

روحی می گوید: همیشه تاثیرپذیری هنر بخصوص تئاتر و سینما، در جنبش های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دیده شده است. بخش عمده شرایط کرونا و مشکلات آن به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن و غافلگیری آن بود که هیچ سخت افزار برای مقابله با آن وجود نداشت و زمینه سازی از قبل نشده بود.

وی در ارتباط با بهبود حال تئاتر در اوضاع کنونی بیان می کند: برای بهبود شرایط کنونی فکر میکنم اجراهای آنلاین یا اکران فیلم تئاتر در سالن های سینما پیشنهاد خوبی باشد. اما آنقدر همه چیز غیرقابل پیش بینی است، که هیچ مسئولی توان به عهده گرفتن این مسئولیت را ندارد. به همین خاطر کمتر می بینیم که تصمیم قاطع و قابل عملی گرفته شود.

این نویسنده مطرح تاکید می کند: اساسا قرار نیست تئاتر آنلاین، جای تئاتر زنده را بگیرد. چراکه ما در شرایطی هستیم که باید به دنبال راهکارهای کوتاه مدت باشیم تا تئاتر، جایگاه و حیات خود را حفظ کند. کاری که بتواند حداقل حلقه اتصال هنر و مخاطب باشد.

لزوم احیا تئاتر در شرایط کنونی

احسان روحی با گلایه مندی ادامه می دهد: مسئولین درجه اهمیت حفظ و احیای تئاتر را آنقدر نمی بینند که دغدغه آن را داشته باشند. چیزی که در این بین مانع این اتفاقات می شود، عدم اولویت بندی مدیران هنری، برای احیا تئاتر در شرایط کرونایی است. در تمام این مدت که من ایده های زیادی برای اجرای تئاتر در دوران کرونا دادم، حتی یک مسئول با من تماس نگرفت و نگفت ایده هایت را بیاور تا در مورد آن حرف بزنیم. بی شک برای بهبود شرایط، باید افراد متخصص و مربوطه دور هم جمع شوند، همفکری کنند و با بررسی شرایط، نقایص رفع شود و در نهایت در قالب یک پروپوزال به ستاد ملی کرونا اعلام شود.

وی در ارتباط با امنیت شغلی هنرمندان تئاتر مطرح می کند: 70 درصد از هنرمندان ما اگر در تئاتر ماندگار شدند به این دلیل بوده که درآمدی غیر از این حرفه داشتند. از معایب این اتفاق این است که هنرمند نمی تواند تمرکز کافی روی هنرش داشته باشد. ما در سالهای مختلف شاهد این بودیم که هنرمندان موفقی به جهت عدم تامین اقتصادی در این حرفه ماندگار نشدند.

جایگاه هنر در بزنگاه تاریخ

این کارگردان در ارتباط با جایگاه تئاتر در بحران های تاریخی بیان می کند: هنر، همیشه در بزنگاه های تاریخی، آثار نویسنده های بزرگ را به همراه داشته و حتی در جنبش های بعد نیز تاثیرگذار بوده است. هنر یا حتی هنرهای اعتراضی در سبک های مختلف مثل اکسپرسیونیسم، چه در نقاشی و چه در آثار تجسمی و سینما، همیشه تاثیرگذاری خود را داشته و بیانگر بخش های تاریک جامعه بوده است. در حال حاضر نیز چنین آثاری را داریم، اما مهمترین چیزی که می تواند این اتفاق را تبدیل به جریانی برای تاثیرگذاری بیشتر و دیده شدن یک اثر نمایشی کند، تبلیغات و فرهنگسازی است که مسئولین باید به آن اهتمام ورزند. هرچند که کاش زمان را میشد حذف کنیم، اما بی شک تاریخ ثبت شده ای از کرونا باقی خواهد ماند.

روحی: چیزی که در این بین مانع این اتفاقات می شود، عدم اولویت بندی مدیران هنری، برای احیا تئاتر در شرایط کرونایی است. در تمام این مدت که من ایده های زیادی برای اجرای تئاتر در دوران کرونا دادم، حتی یک مسئول با من تماس نگرفت و نگفت ایده هایت را بیاور تا در مورد آن حرف بزنیم

روحی ادامه می دهد: در این بزنگاه تاریخی می شود آثار و تاثیرگذاری آنها در تاریخ را به عنوان یک سوژه آموزشی ثبت کرد. ما در چنین شرایطی باید فرهنگ را حفظ کنیم. همانطور که در برهه تاریخی مثل جنگ این کار را انجام دادیم. به طور نمونه، تاثیراتی که جنگ جهانی اول و دوم در آثار هنری داشتند، در تاریخ ماندگارشده است.

این هنرمند در انتهای صحبت های خود می گوید: هنر می تواند بر تاریخ دوران کرونا هم تاثیر داشته باشد و بی شک، در گذر از دوران اپیدمی، آثار زیادی خواهیم داشت که با زبان تئاتر و دیگر هنرها از کرونا بگویند. در این میان می شود تاریخ دوران کرونا را به عنوان اشلی برای مدیریت شرایط بحرانی مشابه مورد بررسی قرار داد. کرونا به ما یاد داد پلن های متفاوتی برای رویارویی با شرایط مختلف داشته باشیم. چراکه این شرایط ممکن است به شکل دیگری، مجدد اتفاق افتد و این موضوع باید تجربه برای ما شود.

بچه ها رغبت خود را برای حضور در عرصه تئاتر از دست داده اند
کیوان صباغ، نویسنده، کارگردان، بازیگر تئاتر و مدرس دانشگاه است و با هنرنمایی های ارزشمند خود در این عرصه، بارها برای خطه خراسان مقام آفرینی کرده است و یکی از برجسته ترین هنرمندان خراسان و علی الخصوص مشهد است.

او می گوید: با شرایط کنونی، بچه های فعال در این رشته رغبت خود را برای حضور در عرصه تئاتر از دست داده اند و بی شک از سرگیری دوباره فعالیت های تئاتر نیاز به تجدید قوا و روحیه بخشی بین اهالی این هنر را دارد. در این مدت، بخشی از اهالی تئاتر کلا کناره گیری کردند و فکر هم نمی کنم دیگر به تئاتر برگردند. اما آن بخشی همیشه سرسخت تر از بقیه بوده اند، همچنان مصمم به کار خود ادامه می دهند. بدون تردید وقتی زمان کنونی بگذرد و تماشاچی مثل قبل در سالن بنشیند، روحیه بچه ها التیام پیدا خواهد کرد.
صباغ با اشاره به اینکه در شرایط کنونی تولیدات آثار تئاتر با شدت بسیار کمتری نسبت به گذشته در جریان است، گفت: خیلی ها به امید اینکه بتوانند در تیر و مرداد اجرا داشته باشند، کارهایی تولید کردند و خود من هم دو نمایش را بعد از ایام عید که شرایط مساعدتر شده بود، تولید کردم. اما مجددا فعالیت ها لغو شد و نتوانستیم اجرا داشته باشیم.

دلتنگی صحنه بچه ها را بیشتر از مسائل اقتصادی آزار می دهد

این کارگردان تئاتر در رابطه با شرایط اقتصادی حاکم بر فضای تئاتر اذعان داشت: بی شک وضعیت اقتصادی تئاتر از کرونا تاثیر گرفته است، چراکه اجراها به تعویق افتاده و عملا تکلیف مشخص نیست. هرچند فعالیت در این حرفه تا قبل از کرونا هم از لحاظ اقتصادی چشمگیر نبود که حالا به خطر افتاده باشد. در واقع دلتنگی صحنه بچه ها را بیشتر از مسائل اقتصادی آزار می دهد. درواقع بچه های تئاتر در ایران واقعا چشم داشت اقتصادی به این حرفه ندارند و دنبال منافع اقتصادی نیستند و هرگز کیسه ای برای اقتصاد تئاتر ندوخته بودند. چرا که مبلغی که بازیگر بعد از دوماه تمرین و اجرا می گیرد هزینه رفت و آمد او در این مدت هم نیست. اما طبیعتا زمانی می توانند توقع اقتصادی به وجود بیاید که فروش و قرارداد و تهیه کننده و تماشاچی درکار باشد. در این بین جالب است که هیچ حمایتی هم از هنرمنئدان عرصه تئاتر صورت نگرفت و همه چیز در حد شعار بود. شرایط به وجودآمده کنونی می تواند برای هنرمندان تاتر تلنگری باشد که این حرفه را رها کنند و به کار دیگری که بتوانند از آن درآمدزایی داشته باشند، بپردازند.

او در رابطه با تئاتر آنلاین بیان کرد: ما اصلا چیزی به نام تئاتر آنلاین نداریم چرا که خاصیت تئاتر در اجرای زنده آن است و این خاصیت است که تئاتر را از دیگر هنرها متمایز می کند. وقتی این وجه تمایز را از تئاتر بگیرید، اسم آن دیگر تاتر نیست. تئاتر آنلاین چه تفاوتی با فیلم تئاتر برای ببننده دارد؟ و در واقع خیلی از کارگردانان حاضر نیستند از کارشان فیلم تئاتر بگیرند و این موضوع را خلاف رسالت تئاتر می دانند.

وی در پایانبندی صحبت های خود بیان می کند: تئاتر به عنوان یک صنعت در حال حاضر هیچ کاری نمی تواند بکند، اما پس از این دوران، تاثیری که بر مخاطب و کادر درمانی خط مقدم مبارزه می تواند بگذارد را، هیچ مدیایی نمی تواند داشته باشد. لذا در حال حاضر باید کسانی که دغدغه تئاتر دارند به فکر آینده باشند و بنویسند.

لینک خبر :‌ روزنامه صبح امروز
برنامه امروز تئاتر با اجرای حسین سحرخیز، به چالش با مسائل روز تئاتر کشور می پردازد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : روزنامه خراسان

حسین سحرخیز، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در گفت وگو با خبرنگار کیهان گفت: برنامه رادیویی امروز تئاتر شنبه شب ها ساعت 21 به مدت یک ساعت از شبکه رادیویی نمایش پخش می شود.
وی افزود: برنامه امروز تئاتر همان طور که از اسمش مشخص است به مسائل روز تئاتر می پردازد. محتوای برنامه، چالشی است و در آن با حضور هنرمندان و مدیران عرصه تئاتر، مسائل را به چالش می کشیم. موضوعات نیز تنها به تئاتر تهران محدود نمی شود بلکه این برنامه، تئاتر در سرتاسر ایران را پوشش می دهد. ازجمله مهم ترین موضوعاتی که تا به حال در برنامه امروز تئاتر به آنها پرداخته ایم، می توان به مسئله کرونا و تعطیلی سالن های تئاتر و بعدا مسئله بازگشایی تالارهای نمایشی و همچنین مسئله جشنواره بین المللی تئاتر فجر که قرار است امسال برگزار شود اشاره کرد.
سحرخیز ادامه داد: پیشنهاددهنده، نویسنده و مجری- کارشناس برنامه خودم هستم و تاکنون شش برنامه پخش شده است. غیر از قسمت اول که برنامه به صورت تولیدی به آنتن رفت، بقیه قسمت ها به طور زنده و مستقیم پخش می شود.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

بانوان این سرزمین اسلامی کرامت و ارزششان به حدی است که باید با دژ و قلعه ای به نام حجاب آن را پاسداری کنند و با الگوپذیری از حضرت زهرای مرضیه و زینب کبری سلام الله علیهما در سنگرهای خدمت به جامعه اسلامی قدم بردارند، نمونه بارز این زنان مومن و با ایمان را امروز در سنگر مبارزه با ویروس منحوس کرونا در بیمارستان ها و در قامت پزشک، پرستار، بهیار و... می توان ملاحظه کرد.
بعد از پیروزی انقلاب و به ثمر رسیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی، حجاب به عنوان یک معیار اصیل اسلامی مورد هجمه دشمنان قرار گرفت و در طول این چهل و یک سال، دشمنان نظام اسلامی با حربه ها و شیوه های گوناگون به دنبال کمرنگ کردن حجاب بوده و افراد مختلفی را اجیر کرده و برنامه های متعددی پیاده کردند تا شاید بتوانند به این پوشش اسلامی ضربه وارد کنند، گرچه در مواردی توانستند بدحجابی را در میان برخی اقشار اشاعه دهند اما در نگاه کلی باید اعتراف کرد که همیشه تیرشان به سنگ خورده و برنامه هایشان نقش برآب شده است، چون حجاب اسلامی همیشه زیبنده زن ایرانی بوده و بدحجابی و بدپوشی به عنوان یک ضد ارزش شناخته
شده است.
نقش مردم و مسئولین
در رابطه با حجاب
کارشناسان فرهنگی معتقدند فرهنگ حجاب و عفاف باید درون خانواده ها و سپس در جامعه نهادینه گردد.
خانم دکتر زهره الهیان نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: در حوزه فرهنگ دستگاه های متعددی متولی بحث حجاب هستند و قاعدتاً برنامه های کلان فرهنگی در این زمینه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت می گیرد و مجلس به ویژه کمیسیون فرهنگی نقش مؤثری را در بحث قانون گذاری و نظارت دارند.
وی در ادامه همین بحث می افزاید: متأسفانه در حوزه حجاب و عفاف در طول سالیان گذشته با وجود برنامه ریزی های صورت گرفته عملکرد قابل قبولی نداشتیم و این مقوله مورد غفلت واقع شده است، مقوله فرهنگ در همه دولت ها مظلوم واقع شده و از این جهت نیازمند یک بازبینی جدی و عارضه یابی در ارتباط با پوشش و حجاب اسلامی هستیم.
این عضو فراکسیون زنان مجلس تصریح می کند: در این زمینه هم دستگاه های دولتی و هم بخش مردمی و خصوصی تأثیرات خاص خود را دارند و می توانند نقش مهمی در بحث مبارزه با بدحجابی ایفا کنند.
الهیان با اشاره به نقش نظارت در حوزه حجاب می گوید: به لحاظ نظارت و عمل به قانون کوتاهی هایی را در دستگاه های اجرایی شاهد هستیم که باید با اهرم نظارتی مجلس این امرپیگیری شود و در حوزه سامان دهی مد و لباس کمیسیون فرهنگی مجلس باید توجه ویژه ای داشته باشد، چرا که متأسفانه به دلیل غفلت های صورت گرفته، فرهنگ غربی اثرات خود را در پوشش و لباس به جا گذاشته و در این زمینه باید اذعان کرد مسئولین مربوطه غافل هستند.
وی با تاکید بر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه حجاب تصریح می کند: در ارتباط با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و راهکارهایی که جهت اجرایی شدن فرهنگ عفاف وحجاب داریم، مصوبه جامعی در این زمینه وجود دارد و وظایف خاصی برای دستگاه های مختلف مربوطه تعریف شده است، اما متأسفانه تابه حال اجرایی نشده و دستگاه های ذی ربط به وظایفشان عمل نکرده اند.
رئیس کمیته حقوق بشر مجلس شورای اسلامی ضمن اشاره به اهمیت پیگیری اهرم های نظارتی مجلس می گوید: دستگاه های مربوطه باید گزارش عملکردشان را با پیگیری از سوی اهرم های نظارتی مجلس ارائه کنند و نسبت به کوتاهی هایی که صورت گرفته واکنش لازم نشان داده شود.
الهیان در باره امر به معروف و نهی از منکر در جامعه تاکید می کند: امر به معروف و نهی از منکر نیاز به آموزش و فرهنگ سازی دارد که اینک در این زمینه مؤسسات، ان جی او ها و تشکل های مردمی می توانند نقش بسیار مؤثری را ایفا کنند تا هم در راستای نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف، هم آموزش نوجوانان و دختران و هم در زمینه امر به معروف و نهی از منکر با رویکرد ایجابی بتوانند گامی در مسیر نهادینه کردن امر حجاب و عفاف در جامعه بردارند که این نوع سازمان های مردمی باید حمایت بشوند.
وی تصریح می کند: بدون شک در حوزه حجاب و عفاف باید به سمت فرهنگ سازی برویم و این امر را باید از دوران کودکی با کتاب ها و متون آموزشی در مدارس و برنامه های مشخص که رویکرد آن فرهنگی باشد آغاز کنیم و با ظرافت ها و شیوه های هنری به کودکان، ضرورت پوشش صحیح و متناسب با ارزش و شئون جامعه اسلامی را آموزش
دهیم.
اهمیت ارائه الگوی مناسب
در ترویج فرهنگ حجاب
ترویج الگوی مناسب در حوزه حجاب و عفاف از اهمیت بالایی برخوردار است و در این زمینه نهادهای فرهنگی وظیفه خطیری بر عهده دارند.
لاله افتخاری، دکترای علوم قرآنی و فعال در حوزه زنان در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: مسئولیت کلان عفاف و حجاب با وزیر کشور است اما بین تمام دستگاه ها تقسیم کار صورت گرفته و هر سه قوه باید پاسخگو باشند، از طرفی شورای عالی انقلاب فرهنگی هم ناظر بر این امر است. همچنین قانون گذاری در این حوزه بر عهده مجلس شورای اسلامی است و کمیسیون فرهنگی مجلس در کنار مسئولین اجرایی باید کلیه فعالیت هایشان را در این حوزه گزارش کنند. اما عمده ترین فعالیتی که می تواند در این بخش مؤثر باشد ارائه الگوهای مفید و مناسب از سوی دستگاه های اجرایی است.
افتخاری با اشاره به قوانین موجود درباره حجاب می گوید: در مجلس هفتم قانون مد و لباس را تصویب کردیم که به گفته صاحب نظران پیشرفته ترین قانون در حوزه حجاب و عفاف بود که البته قانون خوب باید مجری خوب هم داشته باشد، متأسفانه این قانون مجری خوب نداشته و اگر هم داشته مقطعی بوده و عمدتاً سلیقه ای برخورد شده است و مجلس باید بر این قانون نظارت کند تا اگر فردی از آن تخطی کرد برخورد کند.
وی تاکید می کند: افراد گاهاً به خاطر این که نمی توانند لباس مناسب پیدا کنند از همین لباس های موجود در بازار تهیه می کنند، لباس هایی که با هویت ایرانی اسلامی ما هماهنگی ندارد. در برخورد با تولیدکنندگان این نوع لباس ها هیچ اقدامی صورت نگرفته است به طوری که عمده لباس های موجود در بازار را لباس هایی تشکیل داده که هیچ شباهتی به لباس های ایرانی- اسلامی ندارد.
وی با تاکید بر نقش حمایت بر عملکرد تولیدکنندگان پوشاک ایرانی اسلامی می گوید: در واقع باید از طریق طرح های تشویقی حمایت شوند، به عنوان مثال با معافیت های مالیاتی و یا مزایای ویژه آنها را حمایت کنند و همچنین از طراحان لباس های ایرانی اسلامی هم حمایت های لازم را در جهت ترویج این فرهنگ انجام دهند.
افتخاری ادامه می دهد: در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی همه دستگاه ها، نهادها و سازمان ها دیده شده اند که مثلا یکی از آنها نیروی انتظامی است. البته گاهی ممکن است برخی در برخورد با این موارد سلیقه ای عمل کنند اما در حالت کلی باید افراد و نهادها و مسئولینی که در این حوزه کوتاهی داشته اند مورد بازخواست قرار گیرند. این که در جامعه افرادی با امربه معروف و نهی از منکر سعی دارند به نظم عمومی جامعه کمک کنند از وظایف شرعی است و باید اجرا شود و همه موظف هستند که به آن عمل کنند.
این دکترای علوم قرآنی درباره ضرورت اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی می گوید: هر چه که مصداق معروف باشد باید به آن امر کرد و هر جا که مصداق منکر باشد باید دلسوزی نموده و افراد را از آن نهی کرد. البته مقدم بر نهی از منکر، امر به معروف است که این وظیفه شرعی در تمامی حوزه ها مصداق پیدا می کند، ازجمله گران فروشی، احتکار و... باید مدنظر قرار گیرد و باید در مقابل هر آنچه که به مردم آسیب می زند نهی از منکر را اجرا کرد.
افتخاری تصریح می کند: فرد مسلمان نمی تواند نسبت به دیگران بی تفاوت باشد و همه باید خود را از یک خانواده ببینند، و در سود و زیان و سلامت و بیماری، و در هدایت و ضلالت خود را مسئول و موظف بدانند.
وی در پایان تصریح می کند: حجاب بخشی از عفاف و کاملاً موافق با فطرت انسان است. همه ادیان به آن اشاره دارند و همگان باید بدانند رعایت حجاب سبب تحکیم بنیان خانواده و آرامش و سلامت بانوان است و امیدواریم حجاب آن چنانکه هست به خانواده ها معرفی شود تا مردم بتوانند از زیبایی ها و برکاتش بهره مند گردند.
ضرورت تقویت هویت ایرانی- اسلامی
با توجه به فعالیت های گسترده غرب در زمینه منحرف ساختن فرهنگ ایرانی - اسلامی، ضرورت تقویت بنیان های فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب بیش از پیش احساس می شود.
دکتر فاطمه محمدبیگی نماینده مردم قزوین در مجلس یازدهم و دبیر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: در مدت چهار سال دبیری بنیاد عفاف و حجاب استان قزوین همچنین بیش از
10 سال فعالیت ویژه در حوزه زنان و خانواده تلاش داشتیم راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و نهادینه کردن آن را مورد توجه
قرار دهیم.
وی می افزاید: متاسفانه گویا مسئولیت کنترل مسائل فرهنگی و اخلاقی در جامعه به طور ویژه متولی مشخصی ندارد! در قوانینی که صراحتاً در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان شده، باید در جامعه برای ترویج فرهنگ حجاب و عفاف فعالیت هایی صورت گیرد که نهادهای مختلفی در این حوزه وظایفی دارند و در متن این قانون ذکر شده است. از طرف دیگر دستگاه های مختلف وظایفی در این حوزه دارند، به عنوان مثال در تشریح وظایف صداوسیما تأکید شده در فیلم ها و سریال ها و در مخاطب سنجی های خود طوری برنامه ریزی کنند که فرهنگ زندگی عفیفانه و پوشش متین و فرهنگ اسلامی، کنترل نگاه و رفتار، کنترل پوشش و در واقع مسائل مربوط به محرم و نامحرم ترویج شود.
وی در ادامه می افزاید: وزارت ارشاد به طور ویژه مسئول مد و لباس است، برای سامان دهی مد و لباس ایرانی- اسلامی کارگروهی وجود دارد که پیش از این فعال تر بود اما امروز عملاً شاهد تعطیلی آن هستیم و حدود دو سالی است که از این کارگروه صدایی شنیده نمی شود!
عضو هیئت رئیسه فراکسیون گام دوم انقلاب مجلس شورای اسلامی ضمن تاکید بر اهمیت جذابیت و تنوع در طراحی لباس می گوید: طراحان داخلی باید برای پسران و دختران نوجوان و جوان لباس های مناسب و به روز طراحی کنند اما به دلیل نقصان توجه در این بخش، مصرف کننده ناگزیر به سمت مدهای خارجی گرایش پیدا می کند.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تهران- ایرنا- مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیگیری گروه فرهنگی ایرنا درباره گلایه کارگردان نمایش افسانه پری دریایی نسبت به عدم پرداخت کمک هزینه 50 درصدی طبق وعده مرکز هنرهای نمایشی همزمان با آغاز اجرای این گروه نمایشی، گفت: مساله عدم پرداخت غیرممکن است؛ اگر باشد برخورد می کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : بانی فیلم

هم زمان با پشت سر گذاشتن نخستین تجربه اکران آنلاین نمایش به نمایشنامه نویسی و کارگردانی همزمان با اجرای زنده و صحنه ای آن در تالار هنر به عنوان یکی از تالارهای اقماری اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سالنی مختص تئاتر کودک و نوجوان، گلایه هایی از سوی رضا بیات کارگردان این اثر مبنی بر عدم اختصاص کمک هزینه اجرایی اثر مطابق وعده های پیشین قادر آشنا به عنوان مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ایرنا عنوان شد.

داستان از آن جا آغاز می شد که پیش از این مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نخستین بار در گفت وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) به این نکته اشاره کرده بود که گروه های نمایشی که از ابتدای تیرماه 1399 در تعامل با مدیران تماشاخانه ها اثر خود را برای اجرای عمومی مهیا کنند؛ با این شرط که اثرشان در اسفندماه 1398 در تقویم اجرایی سالن مذکور قرار گرفته و به سبب شیوع کرونا اجرای آن ها نیمه تمام باقی مانده باشد؛ در صورت حضور مجدد و از سرگیری اجرای خود براساس قرارداد منعقدشده پیرامون اختصاص کمک هزینه اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک مشوق در گام نخست، 50 درصد این کمک هزینه در اولین شب اجرا به شکل نقد در اختیار گروه نمایشی قرار می گیرد.

همچنین در راستای این سیاست تشویقی مقرر شده بود که هم زمان با به پایان رسیدن اجرای آن اثر نمایشی و طی نامه نگاری مدیر تالار با اداره کل هنرهای نمایشی، 50 درصد باقی مانده از مبلغ کمک هزینه در فاصله کمتر از یک روز از پایان نمایش به گروه اختصاص گیرد. تا به واسطه این مشوق ها در فصل جدید اجراها شاهد بدهی اداره کل هنرهای نمایشی در زمینه کمک هزینه ها به گروه های نمایشی طرف قرارداد نباشیم.

اما رضا بیات در گفت وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) از عدم اختصاص این کمک هزینه به گروه نمایشی افسانه پری دریایی علیرغم نامه نگاری ها سخن گفته بود.

بیات در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در مورد اینکه آیا 50 درصد از کمک هزینه اجرایی وعده داده شده از سوی اداره کل هنرهای نمایشی، در شب اول اجرای افسانه پری دریایی به گروه تعلق گرفته است یا خیر گفت: این مبلغ نه به ما و نه به گروه بعد از ما که به فاصله کمتر از دو ساعت اجرای خود را به صحنه می برد تعلق نگرفته است.

اگر گروه هایی این مبلغ را دریافت کرده اند که خوشا به سعادتشان اما با پیگیری های صورت گرفته از سوی ما تنها اطلاعی که به ما دادند برگزاری جلسه ای طی دو هفته آینده است که بناست تا به واسطه این جلسه مشخص شود که آیا کمک هزینه ای به گروه نمایشی ما تعلق خواهد گرفت یا نه! تئاتر کلاً هنر مظلوم و مهجوری است و در این میان تئاتر کودک و نوجوان مظلومتر و مهجورتر است.

بیات با تاکید بر آنکه تئاتر کودک نسبت به تئاتر بزرگسال تولیدش به دلیل طراحی دکور و لباس و گریمی که نیازمند استفاده است پرهزینه تر است گفت: کمتر شاهد شکل و نگاه حمایتی از سوی مسئولان در حوزه تئاتر کودک و نوجوان بوده ایم. حتی در حوزه بلیت آثار تئاتر کودک و نوجوان نیز این اختلاف را نسبت به آثار بزرگسال داریم. مبلغ بلیت آثار تئاتر کودک و نوجوان به مراتب کمتر از تئاتر بزرگسال است.

بعد از این گفت وگو خبرنگار فرهنگی ایرنا برای پیگیری موضوع با قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن مطرح کردن این گلایه خواستار توضیح وی شد.

آشنا با رد این مساله نسبت به عدم وجود آن ابراز اطمینان کرد و دراین میان تأکید کرد که اگر چنین مسئله ای از سوی همکاران او صورت گرفته باشد بی تردید با آن برخورد خواهد کرد.

وی همچنین در این گفت وگو یادآور شد که با همراهی و حمایت سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و در تعامل با سیدمحمدمجتبی حسینی معاون هنری وزارتخانه، مبلغ مشخص شده برای حمایت از گروه هایی که در فصل مجدد اجرای آثار نمایشی به صحنه می روند از پیش مشخص، معین و تخصیص داده شده و در این راستا به زعم آشنا امکان ندارد تا مبلغ کمک هزینه در دو قسط 50 درصدی در شب اول و شب پایانی اجرا به گروه های نمایشی پرداخت نشود و یا نشده باشد.

مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که گروه تئاتر افسانه پری دریایی از عدم دریافت 50 درصد کمک هزینه اجرای عمومی طبق صحبت ها و وعده های مرکز هنرهای نمایشی برای گروه هایی که با فصل جدید اجراهای آثار نمایشی همراه شدند نیز گلایه داشتند، تصریح کرد:

این که می گویم غیرممکن است با قطعیت می گویم؛ چراکه منابع آن تامین شده و حرفی را که زده ام بر آن استوار هستم. به محض اجرا وقتی مدیر سالن اعلام کرد که نمایشی اجرای خود را آغاز کرده ما 50 درصد کمک هزینه را به آنها پرداخت می کنیم. این را قول می دهم که اگر از سوی ما اشتباهی صورت گرفته با آن برخورد خواهد شد اما یقین دارم که این دغدغه را به گونه ای به مجموعه خود منتقل کرده ایم که در شرایط کنونی کارها در شرایطی اجرایی خود را آغاز می کنند که در همان روز نخست 50 درصد کمک هزینه خود را دریافت کنند.

آَشنا با اشاره به آنکه از میان آثاری که تابه حال و بعد از باز شدن سالن های نمایش اجرا رفته اند اولین بار است که می شنوم گروهی کمک هزینه خود را دریافت نکرده است گفت: نکته مهم آن است که ما به مدیران تالارها اطلاع دادیم به محض پایان اجرا به ما اطلاع دهند تا 50 درصد باقی مانده کمک هزینه را نیز در فاصله یک روز به گروه تحویل دهیم.

وی ادامه داد: با وجود تمام تنگناها و مشکلات مالی موجود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شخص وزیر و معاونت امور هنری وزارتخانه برای تامین کمک هزینه ها همراهی کردند و این قولی ست که داده و اجرایی می کنیم. هنرمندان از این بابت نگرانی نداشته باشند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
نخستین جلسه کارگروه های تخصصی موسسه هنرمندان پیشکسوت با حضور تعدادی از هنرمندان عضو و مدیرعامل این موسسه برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موسسه هنرمندان پیشکسوت، اولین نشست کارگروه های تخصصی هنرهای تجسمی و خوشنویسی موسسه هنرمندان پیشکسوت با حضور تعدادی از هنرمندان عضو و مدیر عامل این موسسه برگزار شد.

در این جلسه هنرمندانی همچون عباس مشهدی زاده، احمد عبدالهی نیا، رضا بانگیز، علی قلم سیاه، احمد عربانی، مهرزمان فخار منفرد، محمدحسین عطارچیان، قربانعلی اجلی، داوود رواسانی، بیژن بیژنی، حمید ساسانی و اکبر ساعتچی حضور داشتند.

در ابتدای این جلسه محبوبه اسپیدکار دبیر کارگروه های تخصصی موسسه هنرمندان پیشکسوت با ارائه توضیحاتی درباره چگونگی شکل گیری و فعالیت کارگروه های تخصصی هنرمندان پیشکسوت گفت: بر اساس بند 2 از ماده 17 اساسنامه موسسه هنرمندان پیشکسوت راه اندازی و فعالیت کارگروه های تخصصی در رشته های گوناگون از وظایف موسسه است که این موضوع از چندی پیش در دست انجام بود.

وی درباره مهم ترین اهداف تشکیل این کارگروه ها اظهار کرد: معرفی هنرمندان در راستای کمک به بالندگی فرهنگی و اجتماعی جامعه، هم افزایی و انتقال تجربه و اندوخته های هنرمندان پیشکسوت، شناسایی، حفظ و ثبت تجارب هنرمندان و استفاده از توان علمی و هنری از جمله اهداف تشکیل کارگروه هاست.

دبیر کارگروه های تخصصی موسسه هنرمندان پیشکسوت عنوان کرد: این کارگروه ها در 8 رشته تشکیل می شود و در هر کارگروه از 4 تا 8 نفر از هنرمندان پیشکسوت در هر رشته به همراه دبیر کارگروه که نماینده موسسه خواهد بود وظیفه برگزاری جلسات و پیگیری مصوبات را برعهده دارد، حضور خواهند داشت. رئیس کارگروه هم از میان هنرمندان عضو کارگروه توسط مدیرعامل موسسه انتخاب خواهد شد. مصوبات کارگروه نیز بعد از تائید و تصویب در هیئت مدیره لازم الاجرا خواهد بود.

در ادامه این جلسه هنرمندان پیشکسوت هر کدام نظرات خود را درباره فعالیت های کارگروه ها بیان و بر توجه بیشتر به حل مشکلات هنرمندان پیشکسوت تاکید کردند.

تلاش برای واسپاری امور به صنوف و اصحاب فرهنگ و هنر

در بخش پایانی جلسه نیز سید محمد طباطبائی مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت: تشکیل کارگروه های تخصصی اگرچه از الزامات اساسنامه موسسه است اما باید از پیگیری های سرکار خانم اسپیدکار در این حوزه تشکر کنیم.

وی اظهار کرد: یکی از مهمترین رویکردهای عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی واسپاری امور به صنوف و اصحاب فرهنگ و هنر بوده است چنان که در دوره حضور وی در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این امر در نمایشگاه کتاب تهران به خوبی اجرا شد. تشکیل کارگروه های تخصصی در موسسه هم در واقع در همین راستا و با هدف واسپاری امور به هنرمندان پیشکسوت مورد تاکید است.

طباطبائی یادآور شد: پی ریزی و پایه گذاری های خوبی در این سال ها در موسسه هنرمندان پیشکسوت انجام شده و حالا با خیال آسوده و اطمینان خاطر پیگیر اموری همچون کارگروه های تخصصی هستیم.

مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت ادامه داد: در ذیل اهداف تعیین شده برای کارگروه ها بنا داریم اموری همچون تشکیل بانک اطلاعات هنرمندان پیشکسوت با هدف آرشیوسازی، برگزاری جلسات گفتگو میان هنرمندان پیشکسوت به صورت حضوری و مجازی با هدف انتقال تجربه، برگزاری جلسات دیدار و گفتگو میان هنرمندان پیشکسوت و هنرمندان جوان با هدف توجه به ارتباط بین نسلی، برنامه ریزی برای حضور هنرمندان پیشکسوت در استان ها و شهرستان ها و مواردی از این دست را مورد توجه قرار دهیم.

وی متذکر شد: کارگروه های تخصصی در واقع نقش تصمیم سازی را در موسسه دارند و امیدواریم بتوانیم از این مسیر شاهد مشارکت هنرمندان پیشکسوت در مدیریت امور موسسه باشیم.

کارگروه های تخصصی در 8 رشته تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی، خوشنویسی، معماری، هنرهای سنتی، شعر و ادبیات داستانی و موسیقی تشکیل می شود. دیگر کارگروه های تخصصی هنرمندان پیشکسوت هم به زودی آغاز به کار خواهند کرد.

کد خبر 4985449

علیرضا سعیدی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
انجمن بازیگران خانه تآتر "مکرراً و موکداً خواستار اختصاص بیمه بیکاری برای این قشر شریف و تامین کمک های مناسب اضطراری ایام کرونا، ازجمله وام های کم بهره جهت حرفه های خسارت دیده و کمک های بلاعوض، برای خانواده تئاتر کشور است."
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش ایسنا،انجمن بازیگران خانه تئاتر در بخش های از بیانیه ای که برای روزگار کرونایی منتشر کرده،آورده است:"بروز پدیده کرونا نه فقط مردم میهن ما، بلکه کل جهان را دچار بزرگترین مصیبت طبیعی معاصر کرد. در این موقعیت، اداره کشور بزرگ ایران درایت و توان ویژه، و البته شکیبایی بزرگی در برابر خواسته های بی شمار مصیبت زدگان می طلبد، که به نظر می رسد در حوزه مدیریت امروز کشور بسیار کمیاب است."
انجمن بازیگران خانه تآتر در این بیانیه اعلام کرده است که قصد گلایه ندارد و "بلکه هدفش نورافکندن به قشر فراموش شده هنرمندان تآتر در بحبوبه بلای کرونا است" و در ادامه آورده است:" آنان که همواره ناامنی حرفه ای ناسزاواری را گذرانده و در این ایام، به دلیل نوع ویژه حرفه شان، حتی از همان آب باریکه ممکن سایر اقشار زحمتکش جامعه هم برخوردار نبوده اند.
اواخر فرودین 99 نامه ای با امضای 4500 نفر از اهالی تآتر برای وزیر ارشاد ارسال و در آن حداقل خواسته های این خانواده ذکر شد ولی متاسفانه تا این لحظه اغلب درخواست های ناچیز ما بی جواب مانده و فراموش شده است."

این انجمن صنفی با تاکید مجدد بر خواسته هایش نوشته است:"چیزی حدود فقط 3000 هزار بازیگر حرفه ای در تئاتر مشغول فعالیت هستند که از این میان 1200 نفر عضو انجمن بازیگران خانه تئاتر تهران هستند و اگر کل جماعت حرفه ای تئاتر در سراسر ایران را در نظر بگیریم چیزی بالغ بر ده هزار نفر می شوند؛ کسانی که به طور عمده معیشتشان از راه تئاتر می گذرد؛ هنرمندانی که با وقوع مصیبت کرونا همچون بسیاری از اقشار این سامان، زندگی شان دچار آسیب شدید شده است.
متاسفانه سازوکار تعریف شده برای حرفه های تئاتری چنان نبوده است که امکان برخورداری ایشان از بیمه بیکاری و کمک های سازمان یافته در شرایط اضطراری فراهم شود.
بازگشایی نصف و نیمه تماشاخانه ها نیز تنها به روشن نگاه داشتن چراغ تئاتر انجامیده، و نه تنها رونقی برای تئاتری جماعت همراه نداشته، بلکه حتا تولید واقعی تئاتر را هم دامن نزده است.
انجمن بازیگران خانه تآتر مکرراً و موکداً خواستار اختصاص بیمه بیکاری برای این قشر شریف، و تامین کمک های مناسب اضطراری ایام کرونا، ازجمله وام های کم بهره جهت حرفه های خسارت دیده و کمک های بلاعوض، برای خانواده تآتر کشور است."

در پایان این بیانیه اظهار امیدوای شده است که" مدیران فرهنگی و اقتصادی با درک حال تئاتر و اجابت خواسته های ناچیز ما، همچنان باب تعامل و گفتگو را باز نگاه دارند، تا این، پایانی برای نامه نگاری و بیانیه نویسی نباشد."
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
کپی شدن یک ایده ناب بدون رعایت هیچ حق و حقوق قانونی، برای مولف اتفاقی بسیار ناراحت کننده است که در ایران به کرّات رخ می دهد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

شاید خود ما هم گاهی یک فیلم و آلبوم موسیقی ایرانی را که زحمت و هزینه زیادی برایش شده به سادگی کپی کردیم بی آنکه فکر کنیم این کار تا چه حد غیراخلاقی است. نوشتن یک کتاب، سرودن شعر، داشتن یک وب سایت و تمام موارد این چنینی می تواند تحت حمایت قانون قرار گیرد و منافع مالی و غیرمالی (معنوی) فراوانی برای پدید آورندگان خود داشته باشد. در این مقاله به بررسی مفهوم کپی رایت و حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری که یکی از انواع حقوق مالکیت فکری است، می پردازیم. با بخش حقوقی مجله دلتا همراه باشید.

کپی رایت یا حق مؤلف، به عنوان اصطلاح حقوقی، بیان کننده حقوقی است که پدیدآورندگان نسبت به آثار ادبی و هنری خود دارند. آثار مورد حمایت کپی رایت شامل کتاب، موسیقی، نقاشی، مجسمه، فیلم، برنامه های کامپیوتری، پایگاه های داده، تبلیغات و نقشه هاست.

پدیدآورنده اثر مشمول حمایت کپی رایت و دارای حقوقی است. این حقوق به دو دسته مادی و معنوی تقسیم می شوند. حقوق مادی حق استفاده مادی و بهره برداری مادی و مالی را به صاحب اثر می دهد و پدید آورنده می تواند این حقوق را انتقال بدهد و از منافع مالی آن بهره مند شود. حقوق معنوی از منافع غیرمالی پدیدآورنده حمایت می کند و غیرقابل انتقال است. پدید آورنده می تواند حقوق مادی را به دیگران اعطا یا بهره برداری های زیر از اثر خود را ممنوع کند:

از جمله حقوق معنوی هم می توان به این نکته اشاره کرد: ادعای پدیدآوردن (خلق) اثر و مخالفت با تغییرات در کار یا اثر که می تواند به شهرت پدیدآورنده لطمه وارد کند. در قانون حمایت حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان در ماده 3، حقوق پدیدآورنده را شامل حق انحصاری نشر و پخش و عرضه و اجرای اثر و بهره برداری مادی و معنوی از نام و اثر او می داند.

مطابق ماده 22 قانون مزبور، پدیدآورنده زمانی از حمایت قانون بهره مند می شود که اثر برای نخستین بار در ایران چاپ یا پخش یا نشر یا اجرا شده باشد. باتوجه به این نکته که ایران به کنوانسیون بِرن برای حمایت از آثار ادبی و هنری نپیوسته است، نه ما از تولیدکنندهای اثر ادبی و هنری خارجی حمایت می کنیم و نه در خارج از کشور از تولیدکننده محتوای ایرانی بابت ثبت در ایران حمایتی می شود. ثبت اثر در ایران از شرایط حمایت قانونی به شمار نمی آید. مطابق ماده ی 21 قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، پدیدآورندگان می توانند اثر و نام و عنوان و نشانۀ ویژه اثر خود را در مراکزی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باتعیین نوع آثار آگهی می کنند، به ثبت برسانند.

مطابق قانون اصلاح ماده 12 قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورندگان موضوع این قانون که پس از فوت پدیدآورنده با وصایت یا وراثت منتقل می شود، از تاریخ مرگ پدیدآورنده پنجاه سال است و اگر وارثی نباشد یا بر اثر وصایت به دیگری منتقل نشود، برای همان مدت و به منظور استفاده عمومی در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار می گیرد. یعنی مطابق این ماده، مدت حمایت از حقوق مادی پدیدآورنده، مدت عمر وی و پنجاه سال پس از مرگ وی است. البته این مدت، استثنائاتی نیز دارد (مانند آثار عکاسی که طبق ماده 16 قانون حمایت مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، مدت حمایت سی سال از تاریخ نشر یا عرضه اثر عکاسی است). حقوق معنوی پدیدآورنده، محدود به زمان نیست و همواره مورد حمایت قانون است.

پاسخ به چند پرسش ملکی

شاکی و شرایط شکایت کردن

دانستنی های حقوقی

با درخواست طلاق مرد در دوران عقد، تکلیف مهریه چیست؟

حکم آسیب رساندن به دزد

لینک خبر :‌ پیام دلتا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : 55آنلاین

بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی نوشت: بالاخره پس از حملات متعدد به دفتر موسیقی وزارت ارشاد، کنسرت خنده حسن ریوندی امروز کنسل شد.

جالب اینجاست که در اطلاعیه لغو برنامه، عبارت کنسرت خنده به جُنگ خنده تغییر عنوان پیدا کرده تا دردسرهای این فشارها برای کنسلی در شرایط وحستناک کرونا، از دفتر موسیقی سلب شود!

لینک خبر :‌ خبر فوری
خانه تئاتر در بیانیه ای به عدم توجه به تئاتر اعتراض کرد.

به گزارش ایلنا، ششم مردادماه 1399، هیأت مدیره و مدیرعامل خانه تئاتر با قادر آشنا، مدیر اداره کل هنرهای نمایشی جلسه ای فوق العاده برگزار کردند. هیأت مدیره خانه تئاتر، در این جلسه 3 ساعته، ضمن استماعِ گزارش درباره گروه ها ی متضرر شده در اثر بیماری کرونا توسط اتابک نادری، مسئول بررسی شرایط و ضرر و زیان های گروه ها و سالن های تئاتر، بیانیه خود را در مطالبه گری از اوضاعِ بسیار بدِ معیشتی جامعه بزرگ تئاتر ایران بدین شرح صادر می کند:

بی شک خسارت های ناشی از شیوعِ ویروسِ کرونا مختصِ همگان بوده و جامعه تئاتر خود را تافته ی جدا بافته از دیگران نمی داند. اما در شرایطی که تقریباً همه ی حِرَف و صنوف (با سختی ها و ناآرامی ها و با وجود سوداگرانی که در این شرایط بحرانی و مرگبار دست از اختلاس و تضییع حقوقِ ملت بر نمی دارند) به کار و فعالیت مشغول شده اند، سکوت و بی توجهی دولت مردان به تئاتر به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. چگونه می شود که دولت برای همه ی امور و مشاغل، خود را مؤظف به برنامه ریزی بداند اما از سرنوشت و آینده ی کاری خانواده ی فرهیخته ی تئاتر غافل باشد؟

خانه ی تئاتر، ضمن همیاری و همکاری با اداره کل هنرهای نمایشی و دیگر نهادها و سازمان هایی که بتوانند بخشی از مشکلات زیربنایی و ساختاریِ تئاترِ کشور را برطرف کنند، از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مطالبات به حق و مشروعِ هنرمندانِ تئاتر را خواستار است:

1- مسؤلان از نگاه صدقه دادن به هنرمندانِ والای تئاتر در سرتاسر ایران دست برداشته و با محترم شمردن حقِ شهروندی آنان جدا از هنرمند بودن، نسبت به تأمینِ معیشت آنان بودجه ی مکفی و در شأن را تخصیص دهند.

2- باتوجه به گزارشات وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با ویروس کرونا مبنی بر طولانی بودن دوران این بیماری، سندِ چشم اندازِ کاری هنرمندان را با تشکیل شوراهای راهبردی در تمام استان های کشور تنظیم، مکتوب و اعلام نماید.

3- تعریف نظامِ حمایتی روشن از گروه هایی که در طول این شش ماه از اجرای آثارشان بازمانده، یا در حال آماده سازی بوده و یا در نوبت اجرا به سر می بردند الزامی است. خانه تئاتر برای اجراهای آینده ی تئاتر در کشور، درکنار پروتکل های بهداشتی، خواستار اعلام روشن پروتکل های حمایتی است.

4- تمام شاخه های اجرایی اعم از تئاتر بزرگسال، کودک و نوجوان، عروسکی، خیابانی، آزاد، دانشجویی در سرتاسر ایران باید به طور یکسان از امکانات و مزایای مدنی مانند: بیمه و حمایت های معنوی بهره مند شوند.

5- با تاکید بر رعایت پروتکل های بهداشتی و توجه جدی به حفظ سلامت کارکنانِ تئاترها، اجراکنندگان و تماشاگران، اجرای باشکوه نمایش ها چه به صورت زنده و چه به صورت آنلاین در رأسِ سیاستگذاری کاری قرار گیرد و موانع نظارتی و پشتیبانی های حقوقی، مادی و معنوی برای احقاق حقِ هنرمندان در فروش آنلاین باید به فوریت در نظر گرفته شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
امیرحسین شفیعی، کارگردان تئاتر مدیر تماشاخانه سرو معتقد است هر اتفاق تازه و تصمیمی درمورد نحوه نمایش ها باید در نهایت به نفع تئاتر باشد و کسانی که ظرفیت هنری و تئاتری دارد باید در این شرایط فعالیت کند و برای نیاز فرهنگی مخاطبان قدمی بردارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

در گفت وگو با خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ؛ درمورد شرایط بحرانی ای که بر جامعه و فضای فرهنگی سایه افکنده گفت: کرونا شرایطی بحرانی را برای فعالیت در عرصه فرهنگ و هنر به وجود آورده است. آن هم در شرایطی که جایگاه مردم در هنرهای نمایش بسیار مهم است و بدون مخاطب اساسا هنرهای نمایشی شکل نمی گیرند و همانطور که می بینیم نتیجه این بحران تعطیلی تمام نمایش ها، سالن های تئاتر و حتی سالن های سینما است.

او با اشاره به پیشرفت فضای مجازی و امکان استفاده از آن برای پیشبرد اهدافی که این روزها امکان انجام شان وجود ندارد هم گفت: از طرف دیگر فضای دیجیتال و پیشرفت چشم گیر آن در سال های اخیر موجب شکل گیری بخش های جدیدش شده است که نمونه اش نمایش آنلاین است که هم در مورد آثار سینمایی و هم درمورد نمایش های تئاتر کاربرد دارد و از طریق سایت ها پلت فرم ها این امکان فراهم شده است. به همین دلیل فضای مجازی می تواند راهی باشد برای برطرف کردن نیازهای هنرمندان این عرصه چرا که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر روحی نیازمند به کار کردن و اجرای آثارشان هستند.

شفیعی معتقد است: هنرمند هم مانند هر آدم دیگری احتیاج به ایجاد درآمد دارد و یکی از راه هایی که این نیاز را تا حدودی برطرف می کند فضای مجازی و نمایش های آنلاین است و از طرفی موجب می شود مردم هم به نیازهای فرهنگی خود برسند و از تولیدهای هنری بهره مند شوند. درست است که تئاتر با مخاطب تعریف می شود اما نمی شود در چنین شرایطی دست از تولید کشید و اتفاقا باید فعالیت داشت.

او با اشاره به چند نمایش که به صورت آنلاین برای مخاطبان در دسترس قرار گرفته اند، گفت: فکر می کنم قضاوت کردن در این شرایط کار غلطی است و نباید به کسانی مواقف فعالیت در این فضا هستند ایراد گرفت چون وضعیت خوبی برای انتقاد نیست. همان طور که می بینیم بعضی از افراد تئاتری چون آرین رضایی نمایش خانم آنلاین را با بازی نسیم ادبی و آقای شادی را با حضور افشین هاشمی دارد و در واقع مشغول به کار است.

مدیر تماشاخانه سرو در آخر به جشنواره هایی که این روزها توسط نهادهای دولتی و با فرخوان های متعدد برگزار می شود هم گفت: موضوع دیگر که این روزها بیش از گذشته شاهدش هستیم، جشنواره های مجازی است که نهادهای مختلف به هر بهانه ای برگزار می کنند و باید دید نفع آن در چیست؟ اگر جشنواره های مجازی که متولی آن نهادهای دولتی هستند، نفع اقتصادی برای خانواده تئاتر نداشته باشند و کمکی به ادامه مسیر تولید آثار هنری نکنند، کاری فرمایشی ست و در راستای پر کردن برنامه و فقط اجرای دستورالعمل هایی است که کمکی به تئاتر نمی کند. امیدوارم این جشنواره های مجازی با تخصیص کمک هزینه تولید آثار و هموار کردن شرایط هنرمندان بتوانند قدم مثبتی بردارند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
تهران- ایرناپلاس- ناشران بیش از مطالبه کمک از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از این وزارتخانه درخواست همراهی دارند تا بتوانند در تلویزیون تبلیغ ارزانی داشته باشند تا در این اوضاع کرونایی که مشکلات اقتصادی برای این بخش نیز به همراه داشته است، دامنه فعالیت و چرخ زندگی آنها تداوم داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران اصلاحات پرس

ناشران دوران سختی را می گذرانند، افزایش قیمت کاغد و زینک، بیماری کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه کتاب تهران به شکل فیزیکی بسیاری از آنها را ضعیف کرده است و چه بسا تعدادی از ناشران در این دوران اعلام ورشکستگی کنند.
یکی از اقدامات حمایتی که چند سالی است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بهبود شرایط ناشران و تقویت منابع کتابخانه ها انجام می دهد، خریداری کتاب از آنهاست.

براساس اعلام معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جلسه 620 و 621 هیأت انتخاب و خرید کتاب این وزارتخانه در مجموع خرید 700 عنوان کتاب در 80 هزار نسخه به مبلغ 32 میلیارد و 894 میلیون و 250 هزار ریال به تصویب رسید.

فعالیت این هیات به استناد بند (12) ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ماده 3 آیین نامه شیوه پرداخت یارانه در حوزه نشر و مطبوعات مصوب سال 1388 هیات دولت، با هدف مجموعه سازی بخشی از کتابخانه های کشور و به منظور توسعه کتابخوانی در حوزه فرهنگ عمومی و همچنین حمایت از انتشار کتاب های مناسب بر مبنای آیین نامه انتخاب و خرید کتاب مصوب سوم بهمن ماه 1394 انجام می شود.
ناشران باید کتاب های خود را برای هیاتی که مدیرکل امور چاپ و نشر، ریاست آن را برعهده دارد، بفرستند و آثار در چهار گروه دین، علوم اجتماعی و انسانی و دانش عمومی، کودک و نوجوان، و هنر و ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد. بعد از تایید، خریداری کتاب انجام می شود.
امسال این خرید با در نظر گرفتن پروتکل های بهداشتی و گروه بندی ناشران انجام خواهدشد.

خرید ارشاد از ناشران، تاثیر چندانی ندارد
خرید کتاب از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد تا چه اندازه می تواند موجب بهبود شرایط ناشران شود؟
رضا یکرنگیان، مدیر انتشارات خجسته دراین باره به خبرنگار ایرناپلاس می گوید: خرید وزارت فرهنگ و ارشاد تاثیر دارد، اما شاید 50 یا 100 نسخه از کتابی خریداری و چند ماه بعد وجه آن را پرداخت کنند، این روند نمی تواند تاثیر آنچنانی بر ادامه فعالیت و حل مشکلات نشر داشته باشد، اما در کل اقدام مثبتی است.

سرعت تغییر قیمت کاغذ باعث شده که ناشران، کتاب ها را در تیراژ پایین چاپ کنند تا بتوانند از پس هزینه های چاپ مجدد آن برآیند. یکرنگیان با بیان اینکه تاخیر در پرداخت وزارت فرهنگ و ارشاد برای کتاب هایی که از ناشران خریداری می کند، باعث کم اثر شدن این فعالیت می شود، گفت: هزینه پرداختی اگر به صورت نقد یا با فاصله کم اتفاق بیفتد، برفعالیت ناشر تاثیر بهتری خواهد داشت.

باید بدنه نشر تقویت شود
نخستین سالی نیست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ناشران کتاب خریداری می کند، اما کرونا اوضاع ناشران را از همیشه بدتر کرده است. در چنین شرایطی چه اقدامی می تواند به روی پا ماندن ناشران کمک کند؟
یکرنگیان توضیح می دهد: از بودجه، توان و تصمیم گیری های وزارت فرهنگ و ارشاد اطلاع ندارم، اما در دیگر کشورها نیز اقداماتی برای روی پا نگه داشتن ناشران انجام می شود. با وام دادن به ناشران موافق نیستم، ناشر اگر می توانست فروش داشته باشد، به وام نیازی نداشت. همچنین با کمک هایی که حالت تکدی گری دارد نیز مخالفم، باید بدنه نشر تقویت شود.

به گفته این ناشر، آنچه اهمیت بالایی دارد، همراهی وزارت فرهنگ و ارشاد با ناشران است.
او ادامه می دهد: وضعیت بد مختص نشر نیست؛ بخش های دیگر فرهنگ نیز درگیرند و دولت باید چاره ای بیندیشد؛ به طور نمونه مسئولان جلسه ای با اتحادیه ناشران و کتابفروشان داشته باشند تا برای این وضعیت چاره ای بیندیشند.

وزارت ارشاد در حد توان کمک می کند
فقط حوزه کتاب و نشر نیست که شرایط سختی را می گذراند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فقط متولی این بخش نیست، بنابراین محدودیت در بودجه ای که برای ناشران در نظر گرفته می شود، منطقی به نظر می رسد.
مصطفی مقسمی؛ مدیر فروش نشر هوپا با بیان اینکه خرید وزارت فرهنگ و ارشاد می تواند کمکی برای ناشران باشد، به خبرنگار ایرناپلاس می گوید: وقتی در افق کلان تری نگاه می کنیم، می بینیم علاجی برای مشکلات ناشران نیست. مشکلات ناشران با رقم های خیلی بالاتر قابل حل است و چیزی که به ناشران تعلق می گیرد، محدودیت دارد زیرا وزارت ارشاد نیز به طور حتم برای این برنامه بودجه ای در نظر گرفته است که نمی تواند از آن فراتر رود؛ در واقع در حد توان سعی کرد به ناشران کمک کند.

به گفته مدیر فروش انتشارات هوپا، پرداخت وزارت ارشاد به ناشران به شکل های مختلفی انجام می شود؛ گاهی دو ماه و گاهی، زمانی 8 یا 9 ماهه برای این پرداخت لازم است آن هم در حالی که شرکت های پخش نیز بعد از همین مدت، هزینه کتاب ها را به ناشران پرداخت می کنند.
وی می افزاید: امسال انتظار بر این است که پرداخت به ناشرانی که درگیر چگونگی پرداخت حقوق پرسنل خود هستند، با تاخیر انجام نشود.

قیمت تبلیغات در رسانه ها با اقتصاد نشر همخوانی ندارد
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چه صورت می تواند به ناشران کمک کند، تا آنها دوران سخت رکود بازار و گرانی کاغذ را بگذرانند؛ در حالی که کمک جنبه تکدی گری پیدا نکند و برای این وزارتخانه هم ممکن باشد؟
مقسمی در این زمینه می گوید: وزارت ارشاد می تواند فعالیت هایی انجام دهد تا فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور، تعریف و تبلیغ شود. در صداوسیما فقط یک برنامه مناسب درباره کتاب به نام کتاب باز شبکه نسیم پخش می شود. این در حالی است که این رسانه ساعات شب، بینندگان زیادی دارد و تبلیغات به گران ترین قیمت انجام می شود.
وی ادامه می دهد: وضعیت اقتصادی و سود نشر قابل مقایسه با سود تولید نوشابه یا سس نیست؛ قیمت تبلیغات در صداوسیما و دیگر رسانه ها با اقتصاد نشر همخوانی ندارد؛ وزارت فرهنگ و ارشاد می تواند برای این حوزه بستر مناسبی در نظر بگیرد.

به گفته این ناشر، تهیه کتاب برای کتابخانه ها مساله دیگری است که باید به آن توجه شود زیرا میان کتاب هایی که مسئولان کتابخانه ها از این نشر درخواست می کنند و کتاب های خریداری شده، تفاوت وجود دارد.
وی درباره یکی از اقداماتی که در راستای همیاری، دولت می تواند انجام دهد، می افزاید: در محدوده مرزداران، شهرداری منطقه تصمیم گرفت برای مشخص شدن مکان کتابفروشی ها تابلوهای نارنجی رنگی در نظر بگیرد؛ اگر دیگر مناطق تهران نیز اینگونه عمل کنند، توجه بیشتری نسبت به کتابفروشی ها جلب خواهد شد. با چنین اقداماتی، زمینه فعالیت برای ناشران و دیگر فعالان این حوزه ساخته می شود تا آنها بتوانند با آرامش بیشتری، روی کار خود متمرکز شوند.

خریداری کتاب از ناشران به وسیله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تنها یک راهی است که می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد؛ هرچند امکان دارد برخی از دوره ها، پرداخت در خرید این بخش با تاخیر انجام شده باشد.
در مجموع این اقدام با نگاه مثبت ناشران مثبت همراه است. اما تبلیغ و توسعه فرهنگ کتابخوانی در دیگر رسانه ها بویژه صداوسیما از دیگر فعالیت هایی است که با درنظر گرفتن محدودیت های بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد، می تواند تاثیر خوبی بر فعالیت ناشران داشته باشد و به شکل غیرمستقیم به آنها کمک کند.
گزارش از آیدین پورخامنه

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
داوود دهخدا: دلالان محموله های کاغذ را در مقادیر بسیار زیاد، وارد و بعد از تقسیم به بسته های کوچک در بازار توزیع می کنند. دولت اگر بخواهد پایان دادن به این وضعیت کار سختی نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

آیا واردات کاغذ در سیطره تعدادی دلال سودجو است؟ به اعتقاد رئیس اتحادیه تهیه کنندگان فتوکپی، اوزالید و پلی کپی تهران، پاسخ دادن به این سوال کار چندان سختی نیست. برای یافتن پاسخ سوال با گسترش نیوز همراه باشید.

راه حلی برای پایان دادن به بساط دلالان

تمام یا بیشتر کالاها و اقلام مورداستفاده در صنف فتوکپی (و در راس آنها کاغذ)، وارداتی است. داوود دهخدا، رئیس اتحادیه تهیه کنندگان فتوکپی، اوزالید و پلی کپی تهران ضمن بیان این مطلب اظهارکرد: کاغذ، کالایی حجیم است و حداکثر موجودی آن در مغازه ها و واحدهای ما 20 هزار برگه است. این در حالی است که 500 هزار یا یک میلیون بسته کاغذ را به قیمت هر بسته 55 تا 65 تومان در بازار آزاد به فروش می رسانند. موجودی چه تعداد از واحدهای صنفی باید جمع شود تا چنین عدد بزرگی به دست آید؟ محموله کاغذ در مقادیر بسیار زیاد وارد می شود و بعد از تقسیم به بسته های 50، 10 و 5 هزار تایی در بازار توزیع می شود. اگر عزم جدی وجود داشته باشد تشخیص و ردگیری این موضوع کار سختی نیست. در چنین شرایطی، سیاست بگیروببند آن هم در سطح مغازه ها، بی معنا و بی فایده است. دولت با کار میدانی می تواند فهرستی از صنوف و سازمان هایی که به کاغذ نیاز دارند تهیه کند و به این وضعیت پایان دهد .

صنوف خدماتی بیشتر آسیب دیده اند

داوود دهخدا در ادامه از نادیده گرفته شدن واحدهای صنفی خدمات محور سخن گفت و اظهار کرد: در بحث حمایت از صنوف تولیدی ، حداقل عکسی به یادگار گرفته می شود اما صنوف خدماتی حتی در این عکس هم حضور ندارند. ادعا نمی کنم که شعار حمایت از تولیدکنندگان عملی شده است ولی حداقل درباره آنها سخن گفته می شود. این در حالی است که با استناد به دلایل مختلف معتقدم که صنوف خدماتی، به مراتب، بیشتر آسیب دیده اند. به عنوان مثال بحران صنف ما مدت ها قبل از قضیه کرونا شروع شده است. سال گذشته تعطیلات مستمر مدارس (به واسطه آلودگی هوا)، عرصه را بر اعضای صنف تنگ کرده بود. نخستین صنفی که باید از آن حمایت می شد صنف ما بود چون سابقه دورکاری در این صنف به 15 سال قبل برمی گردد .

همه صنوف را یکسان دانستند

وی در تشریح بیشتر این موضوع به خبرنگار گسترش نیوز گفت: 15 سال است که شرکت ها و سازمان ها، مدارس و... سفارشات خود را از طریق ایمیل برای ما ارسال و ما کارهای مشتریان را بعد از گرفتن پرینت برای آنها ارسال می کنیم. وقتی مدت هاست که بخش عمده کار ما از نوع دورکاری بوده است این همه تعطیلی اجباری به بهانه کرونا چه معنایی دارد؟ چگونه است که کرونا در فروشگاهای بزرگ زنجیره ای حضور ندارد؟ همین الان دستورالعمل ساده ای مثل الزام به استفاده از ماسک در فروشگاه های بزرگ رعایت نمی شود ولی به آسانی به فعالیت خود ادامه می دهند! این در حالی است که صنوفی مثل صنف ما از مدت ها قبل فرهنگ دورکاری را تمرین کرده بودند و فناوری و فضای مجازی را ابزار و مکمل کار خود می دانستند. متاسفانه هنگام تصمیم گیری، به این واقعیت توجه نشد. مدام بر آموزش مجازی تاکید کردند اما توجه نداشتند که دانش آموز برای انجام اموری مثل اسکن یا پرینت گرفتن، به همکاران صنفی ما نیاز پیدا می کند. همه صنوف به یک چوب رانده شدند. در این میان به صنوف مرتبط با فناوری دیجیتال هم ظلم شد. به عنوان مثال به جای آنکه نقش صنوفی مثل صنف فناوران رایانه برجسته شود به کار انها هم پایان دادند .

دهخدا در ارتباط با کم و کیف اختصاص تسهیلات به واحدهای صنفی و تولیدی گفت: تاکنون هیچ صنفی از تسهیلات وعده داده شده، بهره مند نشده است. حتی در ارتباط با موضوعی مثل مالیات، مساعدت نشد و تفاهمی به دست نیامد .

لینک خبر :‌ پایگاه خبری گسترش نیوز
محسن جوادی، در پیام تسلیت برای درگذشت بدرالزمان قریب، خدمات این چهره ماندگار در حوزه زبان و ادبیات را فراموش نشدنی دانست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی با صدور پیام، درگذشت دکتر بدرالزمان قریب، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی را تسلیت گفت.

متن پیام معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
خبر درگذشت دکتر بدرالزمان قریب تلخ و خلاء وجود پرخیر و برکت ایشان برای حوزه زبان شناسی جبران نشدنی است. آثار زنده یاد قریب در حوزه زبان شناسی همواره مرجع تحقیق و پژوهش معتبر خواهد ماند و خدمات این چهره ماندگار در حوزه زبان و ادبیات هرگز فراموش نخواهد شد. اینجانب ضمن عرض تسلیت به خاندان محترم قریب و نیز اهالی فرهنگ از درگاه الهی برای ایشان مغفرت مسئلت می کنم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی با صدور پیام، درگذشت دکتر بدرالزمان قریب، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی را تسلیت گفت.

متن پیام معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
خبر درگذشت دکتر بدرالزمان قریب تلخ و خلاء وجود پرخیر و برکت ایشان برای حوزه زبان شناسی جبران نشدنی است. آثار زنده یاد قریب در حوزه زبان شناسی همواره مرجع تحقیق و پژوهش معتبر خواهد ماند و خدمات این چهره ماندگار در حوزه زبان و ادبیات هرگز فراموش نخواهد شد. اینجانب ضمن عرض تسلیت به خاندان محترم قریب و نیز اهالی فرهنگ از درگاه الهی برای ایشان مغفرت مسئلت می کنم.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران درباره میزان مشارکت تهران و شهرستانی ها در طرح بهارانه کتاب 99 توضیحاتی داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاحب خبران منجیل خبر

آزاده نظر بلند، معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره نحوه تسویه با کتابفروشان تهران و شهرستانی اظهار داشت: ما روز گذشته با کتابفروشان شهر تهران تسویه طرح بهارانه 99 را انجام دادیم و تسویه کتابفروشی های شهرستانی حاضر در این طرح دو هفته پس از اتمام طرح انجام شده بود.

نظربند با بیان اینکه این طرح با شعار بهار کتاب همزمان با بهار دل ها از 20 اردیبهشت همزمان با ولادت امام حسن مجتبی (ع) آغاز و تا 30 اردیبهشت ماه در سراسر کشور اجرا شد، ابراز داشت: با پایان طرح فصلی بهارانه کتاب 99 ، 304 هزار و 255 نسخه کتاب به مبلغ 117 میلیارد و 488 میلیون و 710 هزار و 574 ریال توسط 108 هزار و 258 نفر خریداری شد. سهم تهرانی ها 18 میلیارد و 438 میلیون و 504 هزار و 812 ریال و سهم شهرستانی ها 99 میلیارد و 50 میلیون و 205 هزار و 763 ریال بوده است.

بر اساس گزارش فارس، در این طرح کتاب های عمومی، کودک و نوجوان و کتاب های دانشگاهی با یارانه 20 درصدی در حدود 700 کتابفروشی از سراسر کشور عرضه شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
محمد یراقچی تاکید کرد: خرید مجازی در دوره کرونا کمک خوبی برای اهالی نشر است ولی باید کوتاه مدت باشد زیرا دوره ای دارد که از آن گذر خواهیم کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

محمد یراقچی رییس کمیسیون کتابفروشان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، درباره برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب گفت: خرید مجازی در دوره کرونا کمک خوبی برای اهالی نشر به شمار می آید ولی باید کوتاه مدت باشد زیرا هیچ چیز جای خرید کتاب به صورت سینه به سینه و حضوری را پر نمی کند.

وی با بیان این نکته که دوران کرونا گذرا است و بازار کتاب پس از آن به شرایط عادی برمی گردد، ادامه داد: پرورت ارتباط مستقیم حین فروش، درباره کتاب بیشتر صدق می کند زیرا نیاز به توضیح دارد و گاهی فروشنده برای اینکه از میان چند کتاب یک یا دو کتاب را به مخاطب بفروشد باید درباره ویژگی ها و نقاط ضعف و قوت آن با مشتری صحبت کند.

یراقچی با بیان اینکه نمایشگاه نباید فقط محلی برای فروش کتاب باشد، عنوان کرد: اگرچه در طول سال ها برپایی و برگزاری نمایشگاه های کتاب بیشتر با هداف تجاری بوده است؛ برگزار نشدن امسالِ نمایشگاه فرصتی است تا دست اندرکاران این حوزه به بُعدهای مختلف آن توجه کنند.

وی همچنین درباره چگونگی منتفع شدن کتابفروشی ها از یارانه های کتاب نیز توضیح داد: به نظرم باید زمینه ای ایجاد شود که مردم به کتاب فروشی ها بروند؛ زیرا خیلی بهتر از هر نمایشگاهی است. از سوی دیگر؛ معتقدم که نمایشگاه کتاب تهران نیز باید از حالت بازاری خارج شود و بیشتر نمایشگاهی باشد تا دست اندرکاران نشر در آن برنامه ریزی یکساله خود را انجام دهند؛ زیرا این اقدام کاربردی تر خواهد بود.

یراقچی تاکید کرد: کتاب فروشان این روزها وضعیت وخیمی دارند و نفس آن ها به دلیل تخفیف های غیرمتعارف از سوی ناشران، فروش مجازی کتاب، عرضه کتاب توسط دستفروشان و کتاب های قاچاق به شماره افتاده است و باید برای نجات آن ها نیز راهکاری اندیشیده شود.

وی با اشاره به تاخیری که در پرداخت معوقات طرح بهاره کتاب به وجود آمد، گفت: ما در دومین ماه فصل تابستان قرار داریم و منتظر پرداخت هزینه هایی که از جیب کرده ایم هستیم؛ اما عملا اقدامی نشده است و در چنین شرایطی بخش زیادی از فعالان این حوزه محکوم به فنا هستند و نباید فراموش کنیم که اگر کتاب فروشی ها تعطیل شوند، بخش مهمی از مکان های فرهنگی ما از بین می روند.

محمد یراقچی رییس کمیسیون کتابفروشان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، درباره برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب گفت: خرید مجازی در دوره کرونا کمک خوبی برای اهالی نشر به شمار می آید ولی باید کوتاه مدت باشد زیرا هیچ چیز جای خرید کتاب به صورت سینه به سینه و حضوری را پر نمی کند.

وی با بیان این نکته که دوران کرونا گذرا است و بازار کتاب پس از آن به شرایط عادی برمی گردد، ادامه داد: پرورت ارتباط مستقیم حین فروش، درباره کتاب بیشتر صدق می کند زیرا نیاز به توضیح دارد و گاهی فروشنده برای اینکه از میان چند کتاب یک یا دو کتاب را به مخاطب بفروشد باید درباره ویژگی ها و نقاط ضعف و قوت آن با مشتری صحبت کند.

یراقچی با بیان اینکه نمایشگاه نباید فقط محلی برای فروش کتاب باشد، عنوان کرد: اگرچه در طول سال ها برپایی و برگزاری نمایشگاه های کتاب بیشتر با هداف تجاری بوده است؛ برگزار نشدن امسالِ نمایشگاه فرصتی است تا دست اندرکاران این حوزه به بُعدهای مختلف آن توجه کنند.

وی همچنین درباره چگونگی منتفع شدن کتابفروشی ها از یارانه های کتاب نیز توضیح داد: به نظرم باید زمینه ای ایجاد شود که مردم به کتاب فروشی ها بروند؛ زیرا خیلی بهتر از هر نمایشگاهی است. از سوی دیگر؛ معتقدم که نمایشگاه کتاب تهران نیز باید از حالت بازاری خارج شود و بیشتر نمایشگاهی باشد تا دست اندرکاران نشر در آن برنامه ریزی یکساله خود را انجام دهند؛ زیرا این اقدام کاربردی تر خواهد بود.

یراقچی تاکید کرد: کتاب فروشان این روزها وضعیت وخیمی دارند و نفس آن ها به دلیل تخفیف های غیرمتعارف از سوی ناشران، فروش مجازی کتاب، عرضه کتاب توسط دستفروشان و کتاب های قاچاق به شماره افتاده است و باید برای نجات آن ها نیز راهکاری اندیشیده شود.

وی با اشاره به تاخیری که در پرداخت معوقات طرح بهاره کتاب به وجود آمد، گفت: ما در دومین ماه فصل تابستان قرار داریم و منتظر پرداخت هزینه هایی که از جیب کرده ایم هستیم؛ اما عملا اقدامی نشده است و در چنین شرایطی بخش زیادی از فعالان این حوزه محکوم به فنا هستند و نباید فراموش کنیم که اگر کتاب فروشی ها تعطیل شوند، بخش مهمی از مکان های فرهنگی ما از بین می روند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
طرح تابستانه کتاب 99 توسط موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار خواهد شد.

به گزارش ایلنا، در راستای تحقق بخشی از برنامه های معاونت امور فرهنگی در حمایت از ناشران و کتابفروشان کشور، طرح تابستانه کتاب 99 توسط موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار خواهد شد.

طبق برنامه ریزی صورت گرفته، این طرح از روز شنبه 18 مرداد مصادف با عید سعیدغدیرخم آغاز می شود و تا روز پنج شنبه 30 مرداد ادامه خواهد یافت.

بر این اساس، کلیه کتابفروشی های سراسر کشور از تاریخ انتشار این فراخوان (8 مرداد 99) می توانند با مراجعه به سایت اینترنتی tarh.ketab.ir نسبت به ثبت نام در طرح تابستانه کتاب 99 اقدام نمایند.

لازم به ذکر است کتابفروشی های مشارکت کننده در طرح های قبلی، برای تایید شرکت در تابستانه کتاب 99 نیاز به ثبت نام مجدد ندارند و کافی است با مراجعه به پنل کاربری خود شرایط شرکت در طرح را تایید و اطلاعات خود را کنترل و ویرایش نمایند.

تمام مطالبات کتابفروشان عضو طرح بهارانه کتاب99 پرداخت شده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و هوشنگ مرادی کرمانی در پیام هایی درگذشت بدرالزمان قریب را تسلیت گفتند.

به گزارش ایسنا، اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در پیام خود نوشته است: بانوی دانشمند، نابغه نادره، سرکار خانم دکتر بدرالزمان قریب، سغدی شناس برجسته و چهره ماندگار، جان علوی را از بند تنِ خاکی رها کرد و به سرای باقی شتافت. او با عشق وصف ناپذیر به ایران در سراسر حیات خود تلاش کرد تا در سایه دانش از زبان سغدی و مانوی رمزگشایی کند و به جنبه های تاریک ایران باستان بپردازد و بر گوشه ای از پیشینه این آب و خاک پرتو بیافکند.

اینجانب این ضایعه را به همه زبان شناسان و زبان پژوهان تسلیت عرض کرده و برای آن بانوی گرانمایه از خداوند رحمان طلب آرامش می کنم. باشد که در جهان ابدی قرین خوبان مسکن و مأوی گیرد.

همچنین در پیام هوشنگ مرادی کرمانی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نویسنده کودک و نوجوان آمده است: خبر درگذشت زنده یاد سرکار خانم دکتر بدرالزمان قریب مایه تأسف بسیار شد. من هم در غم این دوست و همکار دانشمند و مهربانمان به عزا نشسته ام. روح لطیف و شاعرانه اش شاد و خداوند بزرگ او را غرق رحمت کند.

به جامعه علمی و فرهنگی کشور و خانواده و دوستان و شاگردان ایشان تسلیت می گویم و برای شان صبر و شکیبایی آرزومندم.

بدرالزمان قریب، زبان شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی زاده 1308 در تهران بود و مدرک دکتری زبان های باستانی خود را از دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا دریافت کرده بود.

برخی از آثار دکتر بدرالزمان قریب عبارت اند از: تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی؛ زبان های خاموش، یوهان فریدریش (ترجمه، با همکاری یداللّٰه ثمره)؛ وسنتره جاتکه، داستان تولد بودا به روایت سُغدی؛ فرهنگ سُغدی (سُغدی فارسی انگلیسی)؛ تاریخچۀ گویش شناسی در ایران؛ مطالعات سُغدی؛ پژوهش های ایرانی باستان و میانه.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
دیگر با دلار 25 هزار تومانی نمی توان برای انتشار کتاب به انتشاراتی ها نزدیک شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : صاحب خبران

محمدرضا سهرابی نژاد، شاعر و نویسنده در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره انتشار کتاب جدیدش گفت:فعلا کتاب جدیدی منتشر نکردم، دیگر با دلار 25 هزار تومانی اصلا نمی توان برای انتشار کتاب به انتشاراتی ها نزدیک شد وضعیت نشر بسیار خراب است.

بیشتر بخوانید:

او افزود: فقط تعداد محدودی از ناشران هستند که با هزینه های بسیار یا با تیراژ های حدود 30 جلد، کتاب منتشر می کنند.

این نویسنده عنوان کرد: وضعیت نشر تاحدی خراب است که دیگر کسی رغبت نمی کند کتاب تهیه کند از سوی دیگر ناشری هم رغبت ندارد کتاب منتشر کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تهران- ایرنا- کتابفروشی های عضو طرح بهارانه کتاب99 در شهر تهران مطالبات خود را دریافت کردند.

به گزارش روابط عمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، با کتابفروشی های عضو طرح بهارانه کتاب99 در شهر تهران تسویه حساب شد.

در طرح فصلی بهارانه کتاب 99، 304 هزار و 255 نسخه کتاب، به مبلغ 117میلیارد و 488میلیون و 710هزار و 574ریال توسط 108 هزار و 258نفر خریداری شد.

685 کتاب فروشی از سراسر کشور، در بهارانه کتاب 99 فعالیت داشتند که از این تعداد، 149 کتاب فروشی در شهرستان ها و 536 کتاب فروشی در مراکز استان ها در این طرح شرکت کردند. بین 31 استان شرکت کننده در طرح بهارانه کتاب99، استان تهران با 109 کتاب فروشی در صدر قرار دارد و پس از آن، استان اصفهان با 80 کتاب فروشی، خراسان رضوی با 70 کتاب فروشی در رده های بعدی قرار گرفته اند. همچنین قم با 57 کتابفروشی، فارس با 45 کتابفروشی و کردستان با 38 کتابفروشی در این طرح شرکت کرده اند.

در این طرح، استان تهران توانست با 46هزار و 651 نسخه کتاب در صدر پرفروش ترین استان بر اساس کتاب قرار بگیرد و استان خراسان رضوی با فروش 34 هزار و 626 نسخه کتاب رتبه دوم پرفروش ترین استان ها براساس تعداد کتاب را به خود اختصاص داد. همچنین، استان اصفهان با فروش 33 هزار و 419نسخه کتاب، رتبه سوم طرح بهارانه کتاب99 در این بخش را از آن خود کرد. همچنین، استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی پرفروش ترین استان ها بر اساس مبلغ فروش در سیزدهمین دوره طرح توزیع یارانه کتاب از طریق کتابفروشی ها شناخته شدند.
طرح بهارانه کتاب 99 با شعار بهار کتاب همزمان با بهار دل ها از 20 اردیبهشت همزمان با ولادت امام حسن مجتبی(ع) آغاز و تا 30 اردیبهشت ماه در سراسر کشور اجرا شد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1394 برای هدفمندکردن یارانه نشر طرح های فصلی فروش کتاب را آغاز کرد؛ در این طرح ها کتابفروشی ها می توانند روی فروش کتاب به خریداران تخفیف بدهند و مبلغ تخفیف داده شده را از وزارت خانه دریافت کنند. در این طرح ها که با نام طرح های فروش فصلی مشهور شده اند، کتابفروشی هایی که شرایط لازم را داشته باشند، پس از ثبت نام، می توانند کتاب های خود را که با شرایط تعیین شده مطابقت داشته باشند به خریداران بفروشند. یازدهمین دوره طرح فصلی فروش کتاب تابستان و دوازدهمین دوره پاییز 98 برگزار شد.

درباره اجرای طرح تابستانه کتاب99 به زودی اطلاع رسانی خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
محمد میرکیانی گفت:ناشران نوپا در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به ظاهر، زرق و برق و تصویرگری کتاب هایشان بیشتر از کیفیت اهمیت می دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : صاحب خبران

محمد میرکیانی نویسنده کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره ناهمخوانی میان کمیت و کیفیت در آثار کودک و نوجوان گفت:بخش مهمی از ناهمخوانی که میان کیفیت و کمیت آثار کودک و نوجوان دیده می شود به حضور ناشران نوپا در عرضه ادبیات کودک و نوجوان بازمی گردد. ناشرانی که به ظواهر و زرق و برق و تصویرگری کتاب هایشان بیشتر از کیفیت آن ها اهمیت می دهند.

بیشتر بخوانید

او افزود:ناشران نوپای کودک و نوجوان عمدتا کتاب های ترجمه ای را در این حوزه منتشر می کنند و فضای بازار را با آثار ترجمه ای پُرکرده اند. ممکن است تعداد آثار منتشر شده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بالا باشد، اما از لحاظ کیفی اینگونه نیست. بخش دیگری از ناهمخوانی میان کمیت و کیفیت آثار کودک و نوجوان به نویسندگان جوان بازمی گردد که در این عرصه فعالیت می کنند و هم به ناشران نوپایی که دانش کافی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان ندارند.

این نویسنده کودک و نوجوان ادامه داد:ناشران نوپای حوزه کودک و نوجوان سعی می کنند بیشتر کتاب هایی را منتشر کنند که برایشان درآمدزا باشد تا اینکه اثری موثر و سازنده باشد که تولید فکر می کند. نویسندگان جوان حوزه کودک و نوجوان عمدتا مطالعه می کنند و دانش آن ها در زمینه های زندگی، ادبیات جهان، ادبیات کهن و مردم شناسی ضعیف است؛ برای همین آثارشان موج آفرین نیست.

میرکیانی بیان کرد:آثار نویسندگان جوان حوزه کودک و نوجوان مانند نویسندگان جوان این حوزه در دهه شصت نیست. دهه شصت جزء دوره هایی بود که کیفیت آثار نویسندگان جوان آن دوره در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ثبیت شده بود؛ نویسندگان موج آفرینی بودند که بر کار نویسندگان دوره های پس از خودشان اثرگذاشتند و اهل مطالعه بودند و آثار مکتوب را مطالعه می کردند و در اینترنت مطالعه نمی کردند و ارتباط نویسندگان دهه شصت با مطبوعات کودک و نوجوان خوب بود.

او تصریح کرد:آثار نویسندگان جوان حوزه کودک و نوجوان در دهه شصت پیش از انتشار در کتاب در مجلات کودک و نوجوان منتشر می شد چه این داستان ها داستان کوتاه بود یا داستان های بلندی که ادامه دار بودند؛ این داستان ها در مجلات کودک و نوجوان صیقل می خورد و ویرایش و پیرایش می شد، بسیاری از ناشران از طریق همین مجلات با نویسندگان کودک و نوجوان آشنا می شدند.

این نویسنده کودک و نوجوان اظهار کرد: خودم از 16 سالگی در زمینه ادبیات مطالعه داشتم، چون در آن زمان کارگر حروف چینی یک چاپخانه بودم دوشنبه بود که وارد رادیو شدم نگارش قصه ظهر جمعه در همان هفته درست چهار روز پس از ورودم به رادیو برعهده من بود، چون مطالعات گسترده ای در زمینه ادبیات داشتم اما نویسندگان جوان امروز خیلی اهل مطالعه نیستند و آثارشان در شورا ها خیلی بررسی نمی شود.

میرکیانی بیان کرد:وقتی داستان ها در مجلات خاص کودک و نوجوان منتشر می شد نویسندگان پیش از ما آثار ما نویسندگان جوان را می خواندند، اما الان داستان بلافاصله پس از نگارش به ناشر تحویل داده می شود بسیاری از این آثار خریداری ندارند و تنها کپی از آثار منتشر شده در اینترنت هستند. انتشار این آثار برایشان سودی هم ندارد، چون هم عمر این دسته از آثار کوتاه است هم موجی در ادبیات کودک و نوجوان ایجاد نمی کند.

او ادامه داد: اینکه امروز کتاب کودک و نوجوان مخاطب دارد هم خوب و هم بد است از این نظر خوب است که خانواده ها هنوز هم به آثار کودک و نوجوان اعتماد دارند و از این جهت بد است که به مخاطب سیری کاذب می دهد. ادبیاتی که به مخاطبش سیری کاذب می دهد، اما تاثیرگذار و موج آفرین نیست و در خلق و خوی مخاطبش تاثیر نمی گذارد مانند غذایی است که فرد می خورد، اما ویتامینی به بدنش وارد نمی کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
از همان نخستین اکران مسخره باز در جشنواره سی وهفتم فجر و حواشی مراسم اختتامیه، نامش به عنوان یک اثر غیرعادی بر سر زبان ها افتاد؛ ساخته یک کارگردان تئاتری که فارغ از این که چگونه کیفیتش را ارزیابی کنیم، واقعا با تولیدات متداول در سینمای ایران فرق می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - مسخره باز ، اثر همایون غنی زاده، به عنوان نخستین تجربه سینمایی یکی از کارگردان های جوان و نامدار تئاتر، پس از واکنش های گوناگونی که در جشنواره و در زمان اکرانش برانگیخت، حالا به شبکه خانگی آمده و شاید گذر زمان و سرجمع شدن نظرات مردم و منتقدان، باعث شود بتوانیم این فیلم را با پرهیز از جانبداری فضاهای هیجانی زودگذری که بخش مهمی از آن ها بخاطر رفتارهای خاص کارگردان مسخره باز بود، مورد بررسی قرار دهیم. آن چه در بازخوردهای فیلم بیش از هر چیز دیگر خودنمایی می کند، نوسان فاحش نظرات و جبهه بندی مخاطبان در دو طیف هواداران دلداده و منتقد خشمگین مسخره باز است؛ به طوری که اساسا کمتر کسی درباره این فیلم نظر متعادلی دارد و مردم و منتقدان معمولا یا از تماشای چنین اثری ذوق زده اند یا کل اثر را سوهان روح و نوعی شعبده بازی از سوی کارگردانش تلقی می کنند. با این همه، نگاه منصفانه ایجاب می کند که مسخره باز را دقیقا چیزی بین عالی و افتضاح قلمداد کنیم؛ اثری که در اوضاع کنونی سینمای ایران مهم و متفاوت است، اما شاهکار نیست.

حواشی

با وجود این که مسخره باز به لحاظ قانونی فیلم یک کارگردان فیلم اولی محسوب می شد، از همان ابتدا روشن بود که توقع سازندگانش بسیار زیاد است و حتی قرار گرفتن این اثر در بخش سودای سیمرغ جشنواره و اختصاص یافتن دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و بهترین فیلم هنر و تجربه هم نتوانست عوامل مسخره باز را راضی کند. در اختتامیه جشواره سی وهفتم، همایون غنی زاده با برخورد چندگانه و عجیب خودش در مرکز توجه قرار گرفت و کام اکثر مردم، هنرمندان و داوران را تلخ کرد. غنی زاده در ابتدا و پس از اعلام اختصاص یافتن سیمرغ بهترین فیلم اول که با عنوان سیمرغ نگاه نو به مسخره باز اختصاص یافت، در حالی که مشخص نبود به چه چیزی معترض است، در اقدامی که تقلید از حرکت تاریخی مارلون براندو در اسکار را یادآوری می کرد، یک مهاجر افغان را به جای خودش به روی سن فرستاد و در بیانیه ای اعلام کرد که این سیمرغ را نمی پذیرد؛ زیرا موافق این نیست که فیلمش نگاهی نو به جشنواره عرضه کرده باشد!

رفتار دوگانه همایون غنی زاده، در هنگام اهدای سیمرغ بهترین فیلم هنر و تجربه هم، با حضور این فیلمساز بر روی سن، ادامه یافت؛ جایی که او با تفرعن هرچه بیشتر و لحنی کنایه آمیز اعلام کرد که سیمرغ نگاه نو را دوست نداشته است. این رفتار غنی زاده که با وجود توجه ویژه داوران جشنواره به مسخره باز که از نامزدی این فیلم در هشت رشته و اختصاص یافتن چهار سیمرغ بلورین بخش نگاه نو، هنر و تجربه، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای علی نصیریان و بهترین جلوه های ویژه بصری برای جواد مطوری، کاملا روشن بود، واکنش های منفی اهالی رسانه و منتقدان را برانگیخت. فردای آن شب، برخی رسانه ها از رفتار غنی زاده با عبارت مسخره باز ی یاد کردند و مهزاد دانش (منتقد سینما و عضو هیئت داوران سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر) هم در صفحه شخصی خود واکنش تندی به این رفتار غنی زاده نشان داد. این حواشی کم و بیش در زمان اکران هم ادامه داشت و تا همین امروز هم در قالب نارضایی کارگردان فیلم از انتشار نسخه مخدوش مسخره باز در شبکه خانگی برقرار بوده است.

آغاز کوبنده، ادامه خنثی

چندان بی راه نخواهد بود اگر مهم ترین خصیصه مسخره باز را خلاقیت و ساختار فرم بدیعش بدانیم که در نیم ساعت ابتدایی فیلم با کات های پرشمار و روایت منحصربفردش در فضای تکراری و ملال آور سینمای ایران، چشم مخاطب را خیره می کند. این فیلم روایت داستان یک آرایشگاه (بخوانید سلمانی) را بر عهده دارد که یک پیرمرد فرتوت به نام کاظم خان (علی نصیریان) و دو شاگردش به نام های دانش (صابر ابر) و شاپور (بابک حمیدیان)، در آن کار می کنند. دانش که کودکی بی سرپرست بوده، عاشق بازیگری است و شاپور فردی سیاست زده و زندان کشیده معرفی می شود؛ درحالی که کاظم خان پیرمردی با دستان لرزان است که پس از تجربه یک شکست عاطفی به سبک کازابلانکا، ضمن مباهات به جواز کسبش، انحصار اصلاح صورت مردم را در اختیار دارد.

فیلم با همین سه نفر بعلاوه رضا کیانیان (در نقش مفتش کیانی) و البته هدیه تهرانی (در نقش هما) آن قدر پتانسیل دارد که از فرط هجوم ایده ها در حال منفجر شدن است؛ ایده هایی که هرکدامشان می توانستند یک فیلم مستقل را به رستگاری برسانند، اما در ادامه و با سهل انگاری فیلمساز، یکی پس از دیگری ذبح می شوند و به بار نمی نشینند. از سوی دیگر، فیلمساز ترجیح می دهد به جای نفوذ به عمق شخصیت ها، هر کدام را با تکرار یک برچسب گل درشت، از جنس وسواس، به باد بدهد. بدین ترتیب، هرچقدر به سمت پایان اثر می رویم، از صلابت و چشمگیر بودن آن کاسته می شود و کار به جایی می رسد که مخاطب، برای یک بازه حدودا بیست دقیقه ای، می تواند به پایان رسیدن فیلم را انتظار داشته باشد. مسخره باز که با خلاقیت های حیرت انگیزش در دقایق ابتدایی مخاطب را حسابی به وجد می آورد، به وضوح درصدد نمایش گونه ای از اضمحلال، با یک ژست سیاسی و اجتماعی است؛ در حالی که برای تحقق این هدف، انگار راهی جز تکرار چندباره عناصر الحاق شده به کاراکترها نمی شناسد و تصمیم می گیرد کار را آن قدر ادامه دهد که آن ها را در ویژگی هایی که برایشان تعریف کرده، غرق کند و بدین طریقه به دریافتی هنری از مفهوم اضمحلال دست یابد. این روش، علی رغم آن که رویکردی قابل اعتنا و مهم به نظر می رسد که ممکن است در عرصه تئاتر بسیار جذاب و کارآمد باشد، در سینما مخاطب را پس می زند و فیلم را از نفس می اندازد.

صحنه پردازی به سبک تئاتر

یکی از نقاط قوت غیرقابل انکار مسخره باز طراحی صحنه خیره کننده آن و همراه شدنش با برخی حرکات خاص دوربین و جلوه های بصری جذاب و باکیفیت است است. تک لوکیشن فوق العاده ای که با دقت طراحی شده و عناصر مختلفش، از پنکه سقفی و آویز ماهی گرفته تا کمدها و تابلو و مهم تر از همه چاه، چشم نواز و فکرشده به نظر می رسد. با این همه، طراحی صحنه عالی، الزاما به فضاسازی نمی انجامد و جست وخیزهای بی منطق دوربینی که لحظه ای از لای پره های پنکه به درون چاه می خزد و لحظه ای دیگر از درون کمد به محل پرواز هواپیما می جهد، پتانسیل صحنه را هم هدر می دهد. ترکیب جلوه های بصری حیرت انگیز و انتخاب موسیقی های کلاسیک قدرتمند، فضایی برای ادای دین به تاریخ سینمای ایران و جهان را در اختیار غنی زاده قرار می دهد؛ با این حال، بازسازی های طولانی و فیک صحنه های برخی فیلم های مهم تاریخ، گاهی از فرط طولانی بودن، مخاطب را آزار می دهد. تدوین چیره دستانه هایده صفی یاری هم، با هدایت نامناسب کارگردان و عدم تبعیت از قواعد متناسب با منطق درام در زمان بندی کات ها، بی اعتبار می شود.

بازی های درخشان

در عرصه بازیگری، علی نصیریان موفق شده با کوله باری از تجربه، نقشی ماندگار و کاملا متفاوت را خلق کند. این بازیگر باسابقه و کارکشته سینمای ایران، با ارائه پرظرافت یک کاراکتر شکست خورده و هدر شده، اجرایی متفاوت و درجه از خود نشان می دهد که با فضای فیلم کاملا هم خوانی دارد. این در حالی است که صابر ابر همچنان از روزهای اوجش فاصله دارد و اگر اتمسفر خاص حاکم بر فیلم به کمکش نمی آمد، بازی او در نقش دانش حتی نمی توانست متوسط هم لقب بگیرد. با این حال، متفاوت بودن ساختار فیلم باعث شده تا تکراری بودن حالات چهره و نحوه بیان و لحن افسرده صابر ابر زیاد به چشم نیاید. حضور تبلیغاتی علی مصفا هم از موارد ناامیدکننده تیم بازیگران به شمار می رود که ظاهرا، فقط به واسطه تهیه کننده بودنش، خواسته ردپایی از خود در فیلم به جای بگذارد. حضور هدیه تهرانی که هنوز هم نشانه های بارزی از آن سوپراستار محبوب سال های قبل سینمای ایران را با خود همراه دارد، با فضای فانتزی فیلم و لزوم دست نیافتی و رویایی جلوه کردن کاراکتر هما که معشوقه رویایی و تخیلی دانش است، همگرایی قابل ملاحظه ای دارد و به دل مخاطب می نشیند. بابک حمیدیان هم اجرای تروتمیز و سطح بالایی از خود ارائه می دهد. بازی استوار و درخشان او تسلط چشمگیر بر بازی چهره که در سکانس های فریاد کشیدن پشت تلفن و بازجویی هویداست، روزهای اوج این بازیگر در آثاری مانند بغض و قدمگاه را یادآوری می کند و جزو بهترین اجراهای مسخره باز است.

تحلیل بینابینی

مسخره باز نه یک فیلم سخیف و به دردنخور است که صرفا به دنبال نمایش داشته ها و تجربیات فیلمساز در عرصه تئاتر باشد و نه آن قدر فیلم مهمی است که یک شاهکار لقب بگیرد. این فیلم به وضوح ثابت می کند که ذهن همایون غنی زاده پر از ایده های ناب و بکر است که سینمای ایران به آن ها نیاز دارد؛ اما شیوه پرداخت سینمایی و به کار گیری کنترل شده و به اندازه این ایده ها، چیزی است که طبیعتا در نخستین ساخته سینمایی یک فیلمساز جوان برآمده از تئاتر میسر نخواهد بود.

غنی زاده موفق می شود با تکیه بر خلاقیت های بصری که ریشه در ذهن پرتکاپو و سرحال او دارد، مسخره باز را به نتیجه ای آبرومند برساند و در فضای کم ریسک و تقلیدی سیطره فیلم های رئال و اجتماعی سینمای ایران، از مخاطب نمره قبولی بگیرد؛ هرچند که در بیست دقیقه پایانی، آن رویکرد هنری برآمده از تئاتر، جای خودش را به نوعی افراط در به کار بردن تکنیک و فوران ظرفیت های خاص مدیوم سینما، به شکل یک تابلوی تکه دوزی شده از ایده های مختلف و سرشار از جلوه های ویژه سینمایی می دهد. ظاهرا فیلمساز قسم خورده تا از هر تکنیکی که سینما امکانش را دارد، استفاده کند و بدین ترتیب پایان بندی فیلم به سونامی جنون آمیز و سیاه مشق گونه ای از همه قابلیت های پرده نقره ای به شمار می رود. ترکیبی شلخته و بی برنامه، از پیرشدن دفعی دانش و شاپور گرفته تا تیراندازی و زلزله و عروسی زیر آب که حاصل فکر کارگردانی تئاتری است که در نخستین تجربه سینمایی اش، مثل علاءالدین در مواجهه با غول چراغ جادو، مرعوب این مدیوم جدید شده و دلش نمی آید از خیر کوچکترین ظرفیت های سینما هم بگذرد.

در مجموع، مسخره باز از جهت خلق یک جهان فانتزی و تلاش برای تولید یک اثر متفاوت، اثری قابل احترام و مترقی است که ادای دینش به تاریخ سینما را چاشنی روایت یک اضحملال دسته جمعی می کند و علاوه بر سرگرم کردن مخاطب، به دام ابتذال هم نمی افتد. در مقابل اما، اشتباه نابخشودنی فیلم این است که تکنیک را با فرم اشتباه می گیرد و فکر می کند بمباران مخاطب با انبوه تکنیک های سینمایی در یک فیلم، می تواند نقص فقدان فرم خلاقانه را پوشش دهد.

لینک خبر :‌ شهرآٰرا نیوز
امروز کرونا در کلیه محاسبات و رفتار های اجتماعی فاکتور اصلی و اول، برای انتخاب روش های ابداعی و کم هزینه است؛ سازمان مالیاتی هم با داشتن جمع کثیری از کارشناسان حتما میتوانست به راه حل هایی بیشتر از تعویق ماه مالیاتی برسد و میزان مراجعه حضوری شهروندان از جمله مودیان هنری و سینمایی را کاهش دهد.

اقتصاد24 - "خانه سینما" طبق روال سال های اخیر، با ایجاد سامانه تنظیم و ارسال اظهارنامه مالیاتی، شرایط انجام این تکلیف قانونی را برای سینماگران در خانه سینما فراهم ساخته تا در مهلت مقرر شده-پایان مرداد ماه- جهت انجام آن مراجعه کنند. درباره این اتفاق، که باعث تجمع سینماگران در محیط کوچک خانه سینما شده و علی رغم رعایت اصول بهداشتی، احتمال ابتلای آن ها را ایجاد کرده با فرشته طائرپور، مشاور مالیاتی "خانه سینما" گفتگو کردیم.

وی در پاسخ به سئوال در این باره گفت: متاسفانه از یکسو هشدار های دولت در مورد افزایش خطر ابتلای شهروندان به کرونا و لزوم در خانه ماندن مردم جدی تر شده و از سوی دیگر ادارات مختلف در سازمان امور مالیاتی -اعم از حوزه ها و هیئت های حل اختلاف- از اردیبهشت ماه تاکنون، بدون وقفه دایر بوده و محل تردد و تجمع کارمندان سازمان مالیاتی و مراجعین صنوف مختلفی بوده که مطلع شده اند فقط تا پایان مرداد ماه برای انجام تکلیف قانونی شان مهلت دارند. حتی آمار ابتلای کارمندان خود سازمان در این ادارات و فوت تعدادی از آن ها نیز باعث نشده که سازمان امور مالیاتی مانند بسیاری از مراکز بخش خصوصی - که به شدت با آسیب و زیان های ناشی از کرونا مواجه هستند- تعطیل شوند. در نتیجه تنها کاری که از دست "خانه سینما" در این شرایط اجباری برآمده، ایجاد فضایی مختص اهالی سینما بوده که لااقل آن ها را از مراجعه به کافی نت های عمومی معاف سازد.
متاسفانه معافیت مالیاتی هنرمندان بموجب قانون، با عدم رعایت شرط ارائه اظهارنامه در موعد مقرر، منتفی شده و مودی مشمول پرداخت مالیات، به تشخیص ممیزان حوزه ها می شود. به عبارتی دیگر معافیت هنرمندان (سینماگران، ناشران و اهالی موسیقی و تئاتر و هنر های تجسمی) معافیت شکننده و متزلزلی است که با یک خطای مودی در ندادن اظهارنامه، به سرعت و به کلی باطل می شود. درنتیجه سال به سال بر تعداد هنرمندانی که قرار بوده از معافیت مالیاتی به عنوان تنها دستاورد اجتماعی شان بهره مند شوند، اما نشده اند، افزوده شده و آمار مراجعه آن ها به سامانه ارائه اظهارنامه افزایش یافته است. پیش بینی می شود امسال در خانه سینما حدود 1500 مراجعه کننده داشته باشیم که قانونا معاف هستند، اما باید خطر کرونا را ندیده گرفته و برای ارائه اظهارنامه شان مراجعه کنند تا معافیت شان منتفی نشود!

چرا امسال این مهلت از یک ماه به زمان بیشتری افزایش پیدا نکرده؟

ظاهرا سازمان امور مالیاتی، درخواست این تمهیل را داشته، اما با آن موافقت نشده؛ شاید آقایان در مراجع تصمیم گیری تصور کرده اند پولی که از این طریق به خزانه دولت واریز می شود آنقدر گره گشای مشکلاتشان است که امکان صرفنظر کردن از آن وجود ندارد؛ لذا بحث جان مردم و نیازشان به دارو و تخت بیمارستان را در درجه دوم اهمیت قرار داده اند. تنها مساعدتی که کرده اند این بوده که ماه مالیاتی را امسال از خرداد یا تیر بخاطر اوج اپیدمی، به مرداد ماه موکول کرده اند. اما آمار روزانه مبتلایان و فوت شدگان نشان می دهد که اوضاع در مرداد ماه نه تنها بهتر از خرداد و تیر نیست بلکه بمراتب بحرانی تر هم شده. در نتیجه و متاسفانه سازمان امور مالیاتی که خود تاکنون، تعداد نگران کننده ای از مبتلایان و فوت شدگان داشته، بدون تعطیلی همچنان به کار مشغول است.

به نظر شما چه راه حلی برای کاهش خطر وجود داشته که سازمان مالیاتی به آن توجه نکرده؟

ببینید صنعت سینما، صنعت بسیار گرانی است و چندهزار فعال در 33 شاخه تخصصی آماده کار دارد، آمار تولیدات سینمایی و سریال های خانگی نشان می دهد که اکثر این نیرو ها عملا امکان کار در هر سال را ندارند؛ با شیوع کرونا و تعطیلی سینما در تولید و نمایش، آن اقلیتی هم که کار داشته اند بیکار شده اند بی آنکه حمایتی جبرانی داشته باشند. اما سینما چکار کرد؟ بررسی کرد و با ابتکار "اکران آنلاین" به مقابله با این بحران تحمیلی رفت و شرایطی را ایجاد کرد که لااقل فیلم های تولید شده، برای مردم بی آنکه از خانه خارج شوند قابل تماشا باشد. یعنی امروز با خرید یک بلیط 15 هزار تومانی کل اعضای یک خانواده یا جمع های دوستانه می توانند به مدت 8 ساعت امکان تماشای آن فیلم را داشته باشند. این یعنی تطبیق دادن خود با شرایط قهری. بنظر من سازمان امور مالیاتی هم می توانست مانند سینمای ایران، فکر کند در این شرایط بی سابقه و بحرانی، باید به راهکار های ابتکاری و منطبق با واقعیت ها دست یافت و پایبندی به رسم و عادت های گذشته را موقتا هم که شده کنار گذاشت.
امروز کرونا در کلیه محاسبات و رفتار های اجتماعی فاکتور اصلی و اول، برای انتخاب روش های ابداعی و کم هزینه است؛ سازمان مالیاتی هم با داشتن جمع کثیری از کارشناسان حتما می توانست به راه حل هایی بیشتر از تعویق ماه مالیاتی برسد و میزان مراجعه حضوری شهروندان از جمله مودیان هنری و سینمایی را کاهش دهد.

باتوجه به دشواری های سیستماتیک ورود به سامانه الکترونیکی سازمان مالیاتی و ادامه کار جهت تنظیم و ارسال اظهارنامه، در عمل بسیاری از مودیان امکان انجام این تکلیف را در خانه و با کامپیوتر های شخصی شان نداشته و ناچار از مراجعه به مکان های عمومی هستند، توقع می رفت سازمان مالیاتی و یا هرنهاد قانونگذار و مسئولی در این زمینه، به ابتکار عمل هایی دست بزند که در آن، درک مشفقانه تری از احوال جانی و مالی مردم دیده شود.

می توانید مثال بزنید؟

من کارشناس روزآمد کردن روش های اخذ مالیات نیستم، اما بعنوان کسی که بیش از بیست سال است در جلسات کارشناسی سینما با سازمان مالیاتی شرکت می کند و بخاطر نمایندگی صنف در هیئت های حل اختلاف مالیاتی، از نزدیک شاهد وضعیت حوزه ها و هیئت های حل اختلاف بوده، پیشنهاد های پرسش گونه ای به ذهنم می رسد که بیشتر مربوط به مودیان سینمایی و هنری می شود. مثلا:

*همانطور که دولت با یک تصمیم واقع بینانه، یارانه اشخاصی که درآمد ماهیانه شان بیش از یک رقم خاص بود را حذف کرد و بار تعهدات خود را سبک کرد، آیا نمی شد در مورد مالیات هم اعلام می کرد کلیه افرادی که درآمد ماهیانه شان در حد همان رقم و یا کمتر بوده از مالیات و دادن اظهارنامه معاف هستند؟

* وقتی کلیه فعالیت های هنری و چند فعالیت دیگر، بموجب بند ل ماده 139 از پرداخت مالیات معاف هستند، آیا دولت نمی توانست اعلام کند که با توجه به شرایط خاص فعلی، مودیانِ معاف امسال مکلف به ارائه اظهارنامه نیستند؟

* آیا وقتی تنظیم و ارسال اظهارنامه -بخودی خود- موانع و مشکلات متعدد دارد، بهتر نبود شرط گرفتن صورتحساب و تراز بانکی -که مودی را ناچار به مراجعه به بانک نیز می کند- امسال به مفاد اظهارنامه اضافه نمی شد و چالش جدیدی را برای مودیان ایجاد نمی کرد؟

* آیا نمی شد اعلام کرد کلیه مودیان معاف از مالیات (اعم از هنری و غیرهنری) که طی سه سال قبل، به تکلیف قانونی خود در ارائه اظهارنامه عمل کرده اند، امسال از تسلیم اظهارنامه معاف هستند و می توانند اظهارنامه سال 99 خود را همراه با اظهارنامه سال بعدشان ارائه کنند؟

* آیا نمی شد اعلام کرد فقط آن دسته از هنرمندانی که درآمدشان در سال 98، بموجب قرارداد های منعقده و دریافتی های مستند، بیش از 200 میلیون تومان بوده مکلف به ارائه اظهارنامه هستند؟

* آیا نمی شد اعلام کرد کلیه هنرمندانی که در سال 98 هیچ فعالیت و درآمدی نداشته اند، از ارائه اظهارنامه معاف هستند؟

این ها پیشنهادات فی البداهه و احتمالا خامی هستند که به ذهن من می رسند، یقینا کارشناسان سازمان مالیاتی بهتر از من می توانند راه حل های مناسبی ارائه کنند که باعث شود لااقل گروه هایی از مودیان، از حضور در جمع های بیش از ده نفر در محیط های اجتماعی معاف باشند.

حرف دیگری ندارید؟

چرا یک حرف دیگر هم دارم که خطاب به سازمان صدا و سیماست. تعداد زیادی از پرونده هایی که به هیئت های حل اختلاف مالیاتی می انجامند مربوط به کسانی است که تحت قرارداد با صدا و سیما فیلمی، سریالی یا برنامه ای را ساخته اند. در تمام این پرونده ها، صدا و سیما رقمی را که برای تولید آن اثر به تهیه کننده متعهد شده، بعنوان پرداختی خود به حوزه مالیاتی اعلام می کند؛ درحالیکه معمولا دریافت مبلغ قرارداد توسط تهیه کننده، طی چند سال صورت می گیرد و حتی گاهی نیمه کاره می ماند. تهیه کننده اثر، منطقا موقع تنظیم و ارائه اظهارنامه، رقم دریافت شده در هرسال خود را از محل آن قرارداد، در اظهارنامه قید می کند که عملا با رقمی که صدا و سیما بعنوان رقم کل قرارداد اعلام کرده تفاوت دارد. این تفاوت به تشخیص کتمان درآمد از سوی ممیز مالیاتی منجر شده و معافیت مودی را لغو کرده و او را مشمول پرداخت مالیاتی سنگین می کند. در واقع سازمان که براساس اعلام تعهداتش از مراکزی بودجه می گیرد، بی آنکه این بودجه را هزینه کرده باشد و به تولید کنندگان پرداخته باشد، بار سنگینی از مالیات را بموجب یک پرداخت و وعده ای محقق نشده، بر دوش سازنده اثر می گذارد. گاهی کارشناس حوزه مالیاتی استعلام می کند و سازمان ناچار از اعلام رقم واقعی پرداختی که صورت گرفته می شود، اما حاضر نیست که این رقم را روی سامانه خود اصلاح کند و در نتیجه سازمان امور مالیاتی که تا این رقم روی سایت مربوطه قرارنگیرد آنرا نمی پذیرد، دستش برای رفع تعرض یا تعدیل مالیات تهیه کنندگانی که با صدا و سیما کار کرده اند بسته می ماند.

منبع: ایسنا

لینک خبر :‌ اقتصاد 24
جبار آذین که بهانه نقد فیلم پسرکشی با کافه هنر رادیو ایران مصاحبه می کرد صحبت هایی انتقادی درباره وضعیت بیمارگونه سینمای ایران مطرح کرد.

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: به گزارش شبکه رادیویی ایران، برنامه روز گذشته کافه هنر به نقد و بررسی فیلم سینمایی پسرکشی اختصاص یافت. در این برنامه که سه شنبه هفتم مرداد از طریق رادیو ایران پخش شد، جبار آذین منتقد و مدرس سینما و همچنین محمد هادی کریمی کارگردان این فیلم سینمایی صحبت هایی را مطرح کردند.
جبار آذین منتقد و مدرس سینما در ابتدای صحبت های خود به وضعیت بیمارگونه سینمای ایران اشاره کرد و گفت: باید قدری به عقب برگردیم، چون نمی شود درباره فیلم ایرانی حرف زد، ولی از سینمای ایران نگفت. چرا که سینمای ایران بیمار است و در این بیماری نامدیریت های سینمایی، مناسبات ناسالم، یکه تازی باند های مافیا و پولشویی نقش های اصلی را ایفا می کنند.
منتقد سینمای ایران در ادامه افزود: این اوضاع نادرست سبب شده تا گروه از هنرمندان حرفه ای و درجه یک نتوانند در سینما فعالیت کنند و در عوض عده ای با استفاده از رانت و باند و رفاقت و سیاست در سینما به حیف و میل بیت المال مشغول باشند. بدیهی است که محصول سینمای بیمار نمی تواند فیلم های سالم داشته باشد.
وی در ادامه گفت: هشتاد درصد فیلم های ایران اساسا سینما نیستند و آن تعداد اندک باقیمانده هم مشکلات خود و کشمکش با سلیقه ها و مافیای سینما را در تولید و اکران را تحمل می کنند. در این حال و هواست که سینماگران متفاوت اندیش مانند محمد هادی کریمی به رغم معضلات موجود همچنان کم و بیش فیلم می سازند.
منتقد سینمای ایران در خصوص پسرکشی گفت: ششمین ساخته کریمی که در اکران منتظر مخاطبان قرار دارد، فیلمی خانوادگی و اجتماعی است که به شیوه معمایی راوی داستانی تلخ در خصوص یک باور غلط و خرافی است. فیلم تلاش دارد به نقد اجتماعی و فرهنگی این باور بپردازد.
وی با اشاره به بی اعتنایی صورت گرفته نسبت به پسرکشی در ایام جشنواره فیلم فجر افزود: این فیلم سوژه ای قابل تامل و پرداختی مناسب دارد و باعث می شود مخاطب سینما از تماشای آثار بازاری و تکراری اندکی دل آسوده شود. پسرکشی در پردازش شخصیت ها و روایت پخته حوادث خود، به دلیل کم کاری در نگارش فیلمنامه و کش دار بودن برخی صحنه ها با کاستی روبروست، ولی کارگردانی جمع و جور و بازی های مناسب این اتفاق را جبران کرده است.
جبار آذین گفت: نقد یک باور غلط خانوادگی و اجتماعی مهم ترین گزاره ای است که می توان به خاطر آن تماشای این فیلم را به دیگران پیشنهاد داد.

• کریمی: به خاطر برجسته شدن فیلم نام آن را پسرکشی گذاشتیم

محمد هادی کریمی کارگردان فیلم پسرکشی که در چند روز اخیر به صورت اکران آنلاین در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است، گفت: اکران آنلاین در ایران به خاطر بحران کرونا و تعطیلی قبلی سالن های سینما شایع شد، اما در جهان این اتفاق جدیدی نیست و شرکت های مختلفی به این کار مشغولند و اتفاقا درآمد بالایی هم داشته اند.
کارگردان فیلم پسرکشی درباره انتخاب اسم فیلم گفت: به خاطر برجسته شدن و پر رنگ شدن فیلم این اسم را انتخاب کردیم. در انتهای فیلم هم مخاطب متوجه می شود که اگر پسرکشی هم رخ می دهد علت آن ستیز با دختر هست. یعنی وقتی این باور بسیار غلط و ضد انسانی و ضد دینی ستیز با زنان و دختران در برخی جوامع شدت می گیرد، باعث آن می شود که فرزند پسر به شکل ناخودآگاه امتیازاتی را دارا شود.
کریمی در ادامه افزود: در فیلم ما این قضیه با حذف دختر و نادیده گرفتن این جنسیت اتفاق می افتد و البته در داستان فیلم چنین می گذرد که این ضدیت با دختران از خود زنان آغاز می شود و از جانب آن ها رخ می دهد. در این جامعه زنان هستند که انگار به حذف یکدیگر بلند شدند و باور غلطی را دامن می زنند.

برنامه کافه هنر به تهیه کنندگی زهره سربازی و با اجرای شهاب شهرزاد از شنبه تا چهارشنبه هر هفته از ساعت 16 و از رادیو ایران پخش می شود

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

مسعود میر

این حرف ها دیگر گفتن و نوشتن ندارد. مگر کسی هست که او را از بر نباشد؟ مگر چند نفر مثل او هستند که برای رفاقت و ناموس و عشق و قاچاق و غیرت و وطن و فقر و لوطی گری و زخم، یک فیلم ساخته باشند؟ اصلا هستند چنین آدم هایی؟ پس نوشتن از مسعود خان فیلمساز، به گمانم برای من و خیلی های دیگر مثل من که هنوز برای آن خنده ته خطی قیصر حین کاردی کردن هم محلی نامرد، اشک و لبخند ترکیبی بار می زنیم چندان مناسبتی ندارد. برای ما مسعود کیمیایی یک صدای نامیراست؛ یک اعتراض بلند، یک بغض تصویری و یک دمت گرم سینمایی. کیمیایی را سال هاست با بالا و پایین رفتن شاخص کیفیت روی نمودار فیلمسازی اش قضاوت کرده اند، اما اگر این دو دوتا چهارتای سلیقه را کنار بگذاریم با مردی مواجه می شویم که عیارش بالاست. گذشته را بی خیال، من از کیمیایی به عنوان شهروندی می نویسم که همین چند ماه پیش نشان داد بدون اینستاگرام و لایو و شیرجه زدن های هدفمند در دریای مجازی، کنار مردم می ایستد. و هنوز خیلی قبل از اینکه در همین صنف سینما، کسی به مخیله اش خطور کند که به خاطر شرایط تلخ روزگار، اعتراضی هرچند سمبلیک بروز دهد، بی هیچ ادا و اطواری پیه حملات دشمنان و تندروها را به جان خرید و گفت: دوست ندارم حالا که حال مردم خوب نیست فیلم من تنور جشنواره ای را گرم کند. از کیمیایی به عنوان شهروندی یاد می کنم که همیشه در تمام فیلم هایش، حتی آنها که برایشان تب نکردیم، چند خشاب دیالوگ و حرف دل ردیف کرد تا برایشان لرز کنیم و یادمان بماند که یک فیلم از مسعودکیمیایی دیده ایم. نوشته های اینچنینی را باید با سلامت باشید و برایمان بمانید و تبریک مکتوب به پایان برد، اما می خواهم خامی و شجاعت را با هم روی کاغذ ممزوج کنم و بنویسم اگر مسعود کیمیایی همین فردا دیگر، پاشنه رفتن و نبودن را وربکشد بازهم تا همیشه ماندگار است و فراموش ناشدنی.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
تهیه کننده فیلم سینمایی لاله از احتمال مشخص شدن تاریخ دقیق اکران لاله تا چند روز آینده خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاف نیوز

تورج منصوری تهیه کننده فیلم سینمایی لاله در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درمورد زمان اکران این فیلم توضیح داد: از نظر ما همه چیز آماده است و مشکلی برای اکران وجود ندارد و فیلم سینمایی لاله در بهترین و اولین فرصت اکران خواهد شد.

وی تاکید کرد: ما منتظر هستیم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم نهایی را بگیرند.

تهیه کننده فرار مرگبار ضمن اشاره به فیلم سینمایی لاله که برای پرده عریض سینما طراحی شده است نه اکران آنلاین، ادامه داد: فکر می کنم تا حدود 10 روز دیگر وضعیت و زمان اکران لاله روشن تر می شود. حقیقت این است که این فیلم واقعا برای تماشا در سینما ساخته شده است. اگر لاله به صورت آنلاین اکران را تجربه کند، احتمال لطمه خوردن آن بیشتر می شود.

او ادامه داد: هر فیلمی مالکی دارد و او تصمیم می گیرد که فیلم را چگونه نمایش دهد که از هر جنبه ای به سود اثر باشد. ما هم سعی می کنیم بهترین تصمیم را برای اثرمان بگیریم. بعید می دانم بیش از این اکران لاله به درازا کشیده شود و هرچه سریع تر تاریخ اکران قطعی خواهد شد.

منصوری در پاسخ به این که آیا لاله از لحاظ مضمون هنوز مشکلی دارد که اکران آن به تعویق افتاده است، بیان کرد: فیلم سینمایی لاله مطلقا هیچ مشکل مضمونی و محتوایی ندارد. فیلم پروانه نمایش دارد و ما همه شرایط را محیا کرده ایم و به زودی مخاطبان می توانند این اثر را روی پرده سینما ببینند.

فاطمه رستمی

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری صبا
محمد رضا مصباح طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: همواره و در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی دریکی دو دهه اخیر، عملکرد کمیسیون فرهنگی مجلس در برابر آنچه در فرهنگ و هنر کشور می گذرد، موردنقد قرارگرفته و گاه با چالش هایی روبه رو بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا ، محمد رضا مصباح طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: همواره و در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی دریکی دو دهه اخیر، عملکرد کمیسیون فرهنگی مجلس در برابر آنچه در فرهنگ و هنر کشور می گذرد، موردنقد قرارگرفته و گاه با چالش هایی روبه رو بوده است.

گذشته از این که معمولا تشکیل این کمیسیون با حداقل مشارکت از سوی نمایندگان روبه رو شده و صدای مظلومیت فرهنگ، در مجلس هم به گوش رسیده، باید به این نکته مهم توجه کرد که اتفاقا مجلس می تواند در این حوزه، تصمیم گیری های مهم و جریان سازی را داشته باشد اگر به این قائل باشیم که مجلسیان، هر دو طیف مخاطب و هنرمندان را نمایندگی می کنند.

آنچه تاکنون از نقش کمیسیون فرهنگی دیده شده، بیشتر ایفای نقش سلبی در رخدادهای مختلف بوده است و این چیزی مترادف نقشی است که سیاسیون در تقابل با عرصه فرهنگ انجام می دهند که البته در جای خود لازم است و ایرادی به آن وارد نیست.

مسئله مهم این است که کمیسیون فرهنگی می تواند نقش ایجابی مهم تری در پیشبرد امور فرهنگی ایفا کند و لازمه ورود به این بخش و ایفای نقش مثبت و سازنده، تعامل و گفت وگوست و البته زدودن انگاره های منفی در هر دو سو، چه از سوی نمایندگان نسبت به هنرمندان و چه بالعکس، چراکه با هر منطق و رویکردی که بخواهیم ارزیابی کنیم، چه نمایندگان مجلس و چه هنرمندان، نماینده ملت (از طیف ها و طبقات مختلف) هستند و اگر این دو طیف به یکدیگر نزدیک شوند، دیگر نه جای این گلایه می ماند که فلان نماینده ورودی به هنر ندارد (چنانچه در سال های گذشته چنین اتفاقی رخ داده) و نه شاهد قضاوت های یک طرفه از این سو خواهیم بود.

در هفته های گذشته شاهد این موضوع بودیم که یک مقام سیاسی در دیدار با یک طیف خاص از هنرمندان سینما به ایراد رهنمود پرداخت و یک تهیه کننده مجرب سینما هم فرسنگ ها دور از او، سوا لاتی بی پاسخ را مطرح ساخت و دست آخر هم هیچ ارتباطی رقم نخورد که نخورد! و این پرسش را در اذهان ایجاد کرد که آیا واقعا این قدر بین افراد و طیف ها مرز وجود دارد که مجالی برای مفاهمه و اصولا حرف زدن عادی و شنیدن حرف یکدیگر به وجود نمی آید؟!

بر اساس قانون، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، به عنوان یکی از کمیسیون های تخصصی مجلس برای انجام وظایف محوله در محدوده فرهنگ و هنر، ارشاد و تبلیغات، صداوسیما و ارتباطات جمعی، تربیت بدنی، جوانان، زنان و خانواده تشکیل می شود. این کمیسیون در مجلس یازدهم با حضور 13 نماینده تشکیل شده که نصرالله پژمان فر، سید رضا تقوی، مرتضی آقاتهرانی، بیژن نوباوه و سیدنظام الدین موسوی در آن حاضر هستند و هیچ کس نسبت به برخورداری اعضای کمیسیون از دغدغه و تعهد فرهنگی تردیدی ندارد.

مسئله این است که اعضای کمیسیون فرهنگی باید خود را از خانواده فرهنگ و هنر بدانند و به جای رفتار سلبی و مشکل زا (سوءتفاهم زا) و نشستن در اتاق های دربسته، اتفاقا به میان مردم و هنرمندان بیایند و حرف های آن ها را بشنوند. باور کنیم که بسیاری از مشکلات فرهنگی که به دلیل مسائل سیاسی/جناحی به وجود آمده با همین تعاملات و مذاکرات از بین خواهد رفت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
ژوبین صفاری
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

شاید اگر به چند دهه قبل بازگردیم بافت اجتماعی ایران تفاوت‫های بسیاری با امروز داشت.

روزگاری فیلم‫هایی چون هامون و یا سگ کشی جزو فیلم‫های پرفروش سال می‫شدند و خیابان انقلاب تهران مملو از مشتاقانی بود که به دنبال کتاب‫های جدید فروشگاه‫ها را رج می‫زدند.

هر‫چند به قطعیت نمی‫توان گفت مردم در دهه 70 و 80 از درک عمیق تری نسبت به مسائل برخوردار بودند چرا که معیار دقیقی برای سنجش آن وجود ندارد. با این همه اما این روزها در خبرها آمده است که وزارت ارشاد پروانه ساخت فیلم به یک فعال فضای مجازی داده است. شخصی که در مصاحبه‫اش در مبتذل‫ترین شکل ممکن می‫گوید هنرمندان حرف مفت زیاد می‫زنند و به زودی جایزه‫ها را درو خواهم کرد.

بی‫تردید با دیدگاه مداراگرایانه، ساخت فیلم توسط این افراد نه تنها مانعی ندارد که اگر بدون رانت و با سرمایه بخش خصوصی انجام شود، به اقتصاد سینما هم کمک خواهد کرد. اما مشکل از آنجاست که طی این سال ها بسیاری از بزرگان سینما و یا حتی جوانان مستعد در عرصه سینما به دلایل نامعلوم نتوانستند فیلم بسازند. بنابراین بلامانع بودن فیلم ساختن، در شرایطی قابل توجیه است که این فضا برای همه یکسان باشد.

اما غرض اصلی از این نوشتار پرداختن به فیلم ساختن یا نساختن یک فرد نیست. بلکه روندی است که انگار طی سال‫های گذشته مردم را به سمت نوعی سطحی نگری سوق داده است.

این روند نه تنها در عرصه سینما که در موسیقی و حتی سایر حوزه ها از جمله سیاست، اقتصاد و جامعه نیز رخ ‫نمایی کرده است. به بیان دیگر جامعه ایران دچار یک معظل بزرگ، آن هم اطلاعات زدگی بیش از حد به وسعت یک اقیانوس و به عمق یک بند انگشت شده است. شاید فضای مجازی به عنوان یکی از متهمان اصلی این مشکل (‫که البته مقصر بودن آن محل تردید و بحث است) توانسته به عنوان آیینه‫ای تقریبا تمام‫نما، از این نوع سطحی نگری در جامعه باشد.

بررسی دلایل این روند البته در جای خود و به طور تخصصی قابل بررسی است. اما اگر بخواهیم نشانه‫ های آن را جست‫و‫جو کنیم در عرصه ‫های مختلف از جمله سیاست، اقتصاد و فرهنگ بی‫شمارند. از این روست که شاید برخی از اهالی سیاست هم دقیقا بر همین نقطه ضعف سوار بر جریان افکار عمومی می‫شود و البته تصمیم‫هایی می‫گیرد که در بلند مدت اثرات سوء خواهد داشت.

اظهار نظرهای برخی سیاسیون، تصمیم‫های یک شبه اقتصادی و باز کردن فضا برای حضور لمپن‫ها در عرصه فرهنگ و هنر‫، نمونه بارز این نوع از سطحی‫نگری است که از بالا به پایین تزریق می‫شود. غافل از اینکه کور کردن روزنه‫های تفکر در جامعه خواسته یا ناخواسته که از اتفاق از مجرای فرهنگ صورت می‫گیرد؛ دیر یا زود گریبان همان سیاست‫گذاران ذی‫نفع را خواهد گرفت. در‫واقع جامعه سطح‫نگر نمی‫تواند به صورت بلند‫مدت روندها را نظاره و تحلیل کند. این جامعه به شدت کوتاه مدتی می شود همان گونه که همایون کاتوزیان در نظریه ای آن را بسط داده است. در این جامعه تحولات سریع رخ می‫دهد اما هیچ گاه به عمق نمی‫رود.

تردیدی نیست که ریشه این اعوجاج جمعی، در سیاست‫گذاری غلط فرهنگی است. سیاست‫گذاری به معنای محدود کردن فضا برای بروز اندیشه های متنوع نیست. از اتفاق یکی از پیامدهای محدودیت در عرصه فرهنگ و البته سیاست همین سطحی‫نگری است.

در‫نهایت اما باید گفت ارائه راهکار نسبت به تغییر مسیر از این معضل باید از مجرای کارشناسان و صاحب‫ نظران علوم انسانی عبور کند و شاید یکی از دلایل بروز چنین مشکلاتی به حاشیه راندن عالمان علوم انسانی باشد که البته بسیاری از آن‫ها خود قربانی سطحی‫ نگری در سپهر سیاست شده ‫اند. قربانیانی که شاید چاره کار دست آن‫ها باشد هرچند که زیر سایه سنگین سطحی‫ نگری جمعی صدایشان شنیده نشود.

منبع: ابتکار

لینک خبر :‌ قلم نیوز
سید امیر سیدزاده با تأکید بر اینکه پولشویی همچنان در سینمای ایران وجود دارد، از سازمان بازرسی کل کشور و قوه قضاییه خواست که به معضل پولشویی در سینما رسیدگی کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاحب خبران

سید امیر سیدزاده تهیه کننده سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: بر خلاف نظر اکثریت دوستانم معتقدم پدیده پولشویی در سینمای ایران به شدت رخنه کرده و هم در بخش خصوصی و هم بخش دولتی این مشکل وجود دارد.

سیدزاده تصریح کرد: وقتی سریالی در شبکه نمایش خانگی ساخته می شود که باید بیش از 60 یا 70 میلیارد تومان بفروشد تا به بازگشت سرمایه برسد و همه از جمله سرمایه گذارها می دانند قطعاً این اتفاق رخ نمی دهد مگر می شود به وجود پدیده پولشویی شک نکرد؟ در این شرایط اقتصادی کسی که با پولش چنین کاری می کند که احتمال شکستش بسیار بالاست قطعاً هدفی دیگر غیر از موفقیت در فروش دارد.

او افزود: مفسدان اقتصادی و افرادی که پول کثیف به سینما می آورند به اقتصاد و سرمایه کشور لطمه می زنند و در تلویزیون هم به شکل دیگری شاهد نابودی سرمایه کشور هستیم. تلویزیون باید نسبت به ساخت سریال های بی کیفیتی که هیچ مخاطبی ندارد پاسخگو باشد و بگوید که چرا بودجه هایش را برای ساخت سریال های ضعیفی چون سرباز ، دوپینگ ، کامیون و... هدر می دهد. تلویزیون برای ساخت سریال ها هزینه بسیاری صرف می کند و این سریال ها از کمترین کیفیت هم برخوردار نیستند و باید این رسانه درباره هدر دادن پول بیت المال پاسخگو باشد.

این تهیه کننده تصریح کرد: اقدامات قوه قضاییه در چند ماه اخیر میمون و ارزش مند است اما ما هنوز آثار ملموسی از مبارزه با فساد ندیدیم و امیدواریم مبارزه با فساد با جدیتی دو چندان ادامه پیدا کند و این بدعت خطرناک که از سریال شهرزاد در عرصه فیلم و سریال سازی گذاشته شد با قاطعیت قوه قضاییه نابود و عاملانش مجازات شوند.

تهیه کننده فیلم سینمایی مادر قلب اتمی در ادامه تأکید کرد: در حال حاضر که سینماها تعطیل هستند چطور یک تهیه کننده حاضر می شود 8 تا 9 میلیارد تومان برای ساخت فیلمش هزینه کند؟ چرا برخی تهیه کننده ها در هر شرایطی فیلم می سازند و ترسی از عدم بازگشت سرمایه ندارند؟ فیلمی که با 9 میلیارد تومان ساخته می شود باید در شرایط عادی حدود 30 میلیارد فروش داشته باشد، در حال حاضر که همه می دانند چنین اتفاقی ممکن نیست و در شرایطی که سینماها به فعالیت خود ادامه می دادند نیز این اتفاق برای 1 یا 2 فیلم در طول سال رخ می داد، پس چرا هنوز برخی بدون هیچ ترسی فیلم می سازند؟

سیدزاده اظهار داشت: انتظار ما این است که این مسائل با جدیت پیگیری شوند. از سازمان بازرسی کل کشور و قوه قضاییه می خواهیم به این مسأله ورود کنند تا بیشتر از این به سینما که تنها جنازه ای از آن باقی مانده بی حرمتی نشود. بخش خصوصی در شرایطی که این وضعیت ادامه دار باشد بدون شک محکوم به شکست است و بخش فاسدی که فعالیت می کند بدون هیچ دلسوزی و دغدغه ای برای فرهنگ و هنر کشور آسیب هایی جدی به فرهنگ ما خواهد زد.

او در پایان اظهاراتش گفت: صاحبان پول های کثیف برای توجیه فروش مناسب آثارشان دست به هر کاری می زنند، در کار کارگردان دخالت کرده و بازیگر انتخاب می کنند و در آثارشان بی اخلاقی را ترویج می دهند و همه چیز را قربانی پول می کنند. باید نهادهای فرهنگی، سازمان بازرسی کل کشور و قوه قضاییه برابر این اتفاق شوم بایستند و با جدیت با آن برخورد کنند تا مسیر سلامتی در سینمای ما برای سریال و فیلمسازی فراهم شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
سینماپرس: دبیر سیزدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی بیان کرد که هنوز مشخص نیست چهاردهمین دوره این جشن چگونه برگزار می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاحب خبران خبرگزاری مهر صاف نیوز

به گزارش سینماپرس ، جعفر گودرزی عضو هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران و دبیر سیزدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان به مهر، گفت: تا امروز مشخص نشده است که چهاردهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران چگونه و چه زمانی برگزار می شود، البته هنوز جلسه ای در این مورد برگزار نشده است. در تلاش هستیم تا به زودی جلسه هیات مدیره برگزار شود و تصمیم نهایی برای این دوره از جشن گرفته شود.

وی تاکید کرد: البته با توجه به شرایط کنونی مشخص نیست که بتوان چنین جشن هایی را برگزار کرد یا نه، البته این دوره از جشن مانند دوره های قبل در مهرماه برگزار می شود و مشخص نیست شرایط شیوع بیماری کرونا در این دوره چگونه باشد.

دبیر سیزدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان توضیح داد: اگر شرایط عادی نباشد باید دید با چه پروتکل هایی می توان این جشن را برگزار کرد.

وی بیان کرد: البته با توجه به اینکه می گویند با آغاز 6 ماه دوم سال، موج جدید کرونا شروع می شود هیچ تصمیم گیری قطعی نمی توان در این رابطه گرفت.

این منتقد سینما در پاسخ به این پرسش که احتمال برگزاری این جشن به صورت آنلاین وجود دارد یا خیر، گفت: علاقه ای به برگزاری آنلاین این جشن ندارم، اما اگر شرایط به گونه ای باشد که نتوان این جشن را برگزار کرد، راهی برای برگزاری این جشن پیدا می کنیم.

گودرزی در پایان با اشاره به ثبت صنوف سینمایی در وزارت کار گفت: انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان سینمای ایران مدتی است که ثبت وزارت کار شده و به تازگی نیز توانسته است شناسه ملی را دریافت کند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
محمد میرعلایی گفت: کرونا هیچ تاثیری بر ساخت سریال حضرت موسی (ع) ندارد و اگر شرایط فراهم شود ما با رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا پروژه را کلید می زنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : میزان سینما پرس ادیان نیوز تیتر ۱ صاحب خبران

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، محمد میرعلایی تهیه کننده سریال موسی (ع) در گفت وگویی پیرامون آخرین وضعیت جسمانی جمال شورجه کارگردان و تهیه کننده پیشکسوت سینما و تلویزیون اظهار داشت: خدا را شکر وضعیت جمال شورجه نسبت به گذشته بسیار بهتر است، وی مراحل تازه درمانی را آغاز کرده و فیزیوتراپی روی وی به خوبی جواب مثبت داده است.

وی در همین راستا ادامه داد: در حال حاضر حرکات عضلانی شورجه نسبت به گذشته رشد قابل توجهی داشته و از لحاظ روحی نیز به خوبی پیشرفت کرده است، به صورت جسته گریخته به دفتر کار خود رفته و مراحل پیش از پیش تولید سریال موسی (ع) را پیگیری و مدیریت می کند.

تهیه کننده سریال موسی (ع) درباره پیشرفت مراحل ساخت این پروژه اذعان کرد: گروه سازنده این پروژه برای کلید زدن پروژه آمادگی کامل را دارند، منتها باید شرایط به صورت کامل برای تولید سریال موسی (ع) آماده شود تا ما این اثر را کلید بزنیم. این پروژه هنوز به صورت رسمی وارد مرحله پیش تولید هم نشده و امیدواریم این اتفاق به زودی میسر شود.

وی تاثیر بیماری کرونا بر تولید سریال موسی (ع) را اینگونه توصیف کرد: کرونا هیچ تاثیری بر ساخت سریال حضرت موسی (ع) ندارد و اگر شرایط فراهم شود ما با رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا پروژه را کلید می زنیم.

میرعلایی در همین رابطه تاکید کرد: از نظر من می توان کرونا را کنترل کرد، ما نمی توانیم زندگی را متوقف کنیم، تنها نیاز داریم تا با رعایت اصول بهداشتی به راحتی کارمان را انجام دهیم، از نظر من ادامه تولیدات کار درستی است، زیرا به هیچ وجه نباید فعالیت ها متوقف شوند.

وی با حمایت از ادامه روند تولیدات صدا و سیما اظهار داشت: به عنوان مثال صدا و سیما نمی تواند تولید پروژه های خود را متوقف کند، زیرا در این صورت ممکن است شش ماه بعد هیچ برنامه ای را برای پخش نداشته باشد، از سویی می دانیم که مردم از لحاظ روحی به تلویزیون نیازمند هستند و ما باید در شرایطی که کرونا مشکلات فراوانی ایجاد کرده اتفاقا تولیدات بهتر و منسجم تری داشته باشیم.

این تهیه کننده سینما و تلویزیون درباره بازگشایی سینما ها خاطرنشان کرد: از نظر من این بازگشایی باید با برنامه ریزی بهتری صورت می گرفت، سینما ها باید بیشتر رعایت و از سویی جامعه نیز مکلف است تا با رعایت اصول بهداشتی شرایط را برای اتمام این بیماری در کشور فراهم نماید. اگر بخواهیم واقع بینانه به این مقوله نگاه کنیم باید از طریق یک برنامه ریزی بلند مدت و درست جامعه را از لحاظ روحی برای بازگشت به سینما آماده کنیم، این اتفاق به یکباره رخ نخواهد داد.

منبع: میزان

انتهای پیام/ 341

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
سینما جریان | اکران آنلاین فیلم هفت و نیم ساخته نوید محمودی یک هفته به تاخیر افتاد.

هفت و نیم به کارگردانی ، نویسندگی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی که قرار بود از هشتم مرداد به صورت آنلاین اکران شود به تاخیر افتاد و این فیلم سه شنبه 14 مردادماه ساعت 20:00 از فیلیمو و نماوا نمایش داده خواهد شد.
هفت و نیم که محصول مشترک ایران و افغانستان است که در فستیوال بین المللی فیلم بوسان سال گذشته افتتاح شده و مورد استقبال منتقدان آسیایی قرار گرفته است فیلم ماجرای زندگی هفت دختر افغانی و ایرانی را در هفت اپیزود به صورت سکانس پلان روایت می کند و قصه دخترانی است که جمعه شب مراسم عروسی آنها برگزار شود اما هر کدام از آنها به نوعی درگیر مسئله ای هستند .
گفتنی است، نوید محمودی غزال طلایی هشتمین جشنواره جهانی فیلم پارسی را برای فیلم ” هفت و نیم” دریافت کرد.
بازیگران هفت و نیم به ترتیب قصه ها عبارتند از:
قصه شبانه: ندا جبرائیلی، شادی مختاری، آتیه جاوید
قصه نگار: هستی مهدوی، محمدرضا غفاری
قصه ناهید: آناهیتا افشار، علی رضا کمالی نژاد
قصه فرشته: فرشته حسینی ، حسین مهری، رویا جاویدنیا ، هانیه قاسمی
قصه نیلوفر: شیدا خلیق ،علی رضا استادی
قصه شکر: متین حیدری نیا ، روژان تقی زاده
قصه راحیل: افسانه کمالی، زهرا بهروز منش ، مهسا همتی، محیا صدرزاده ، آرمیتا فروزنده ، فاطمه صادقی.
عوامل فیلم هفت و نیم عبارتند از: نویسنده و کارگردان: نوید محمودی، تهیه کننده: جمشید محمودی، مدیر فیلمبرداری : مهران ممدوح ،دستیار اول فیلمبردار : امیر پرچمی، دستیاران کارگردان : مهرداد نژاد و نوشین شکری، برنامه ریز : نوشین شکری، تدوین : نیما جعفری جوزانی، مدیرصدابرداری : سعید بجنوری، طراح و ترکیب صدا : حسین قورچیان، آهنگساز: سهند مهدی زاده، طراح صحنه: مهدی موسوی ، طراح لباس : شبنم اصغری ، منشی صحنه : زهرا تحقیقی، عکاس: نوشین جعفری، جلوه های ویژه بصری: علیرضا قادری اقدم، طراح گریم : محمد رضا قومی، مجری گریم : نیلوفر گوهر دوست، مدیر تولید : علیرضا باقربیگی، مجری طرح : آسمان پرواز فیلم، مشاور تهیه کننده :ارشاد محمودی، طراح پوستر: محمد موحدیان، مدیر روابط عمومی : سپیده حیدر آبادی ،مدیر تدارکات : برزو تقی نژاد.

لینک خبر :‌ سینما جریان
یک کارگردان پیشکسوت می گوید سال هاست نتوانسته فیلم بسازد و دلیل اصلی آن دستمزد بالای برخی بازیگران است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

منوچهر مصیری کارگردان پیشکسوت سینما در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا اظهار کرد: وضعیت در سینما به اندازه ای حاد شده که امکان کار کردن برای فیلمسازانی چون من پایین آمده و دلیل اصلی این مساله هم دستمزد بسیار بالای بازیگران است.

کارگردان فیلم مکافات افزود: دستمزد بازیگران در سینما به اندازه ای بالا رفته که اگر من بخواهم فیلمی سینمایی را جلوی دوربین برم برای بازیگرانش باید هفت یا هشت میلیارد هزینه کنم! این اتفاق درحالیست که عده ای زیادی پشت دوربین به شدت کار می کنند تا عده ای آقا یا خام جلوی دوربین پول درو کنند. اینکه من کار نمی کنم، اتفاقی خوشایند نیست که از آن راضی باشم، زیرا هر فیلمسازی آرزو دارد دائم در حال فیلمسازی باشد و شرایط نامساعد موجود باعث شده به واسطه بیکاری به بیماری مبتلا شوم.

این فیلمساز با اشاره به اینکه در همه جای دنیا باب است کارگردان هم اندازه بازیگر نخست دستمزد دریافت کند، بیان کرد: این اتفاق در ایران هیچگاه رخ نمی دهد. برای برطرف شدن معضل موجود پیشنهادم این است که بازیگران در سود و زیان فیلم ها شریک شوند، یعنی هنرپیشه ای که دستمزد میلیاردی می گیرد به نحوی در سود و زیان کار شریک باشد، البته می دانم این راهکار به لحاظ سینمایی غلط است ولی برای رهایی از مشکلی بزرگ به نظرم این بهترین کار ممکن در زمان حال است.

مصیری با بیان اینکه 9 سال از ساخت آخرین فیلمش می گذرد، اظهار کرد: نزدیک به یک دهه است که فرصت فیلمسازی برای من فراهم نشده است، اما این به این معنا نیست که بیکار باشم. برای مثال سال گذشته مستندی با عنوان تهران و هوای تازه ساختم که در آن به دغدغه های محیط زیستی توجه می شد.

وی در پایان گفت: تصمیم داشتم در شبکه نمایش خانگی کاری را جلوی دوربین برم که متاسفانه به دلیل ندادن مجوز ساخت، در این حوزه نیز با محدودیت مواجه شدم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری صبا
بیتا منصوری معتقد است با ورود پول های کثیف به سینما هزینه تولید چند برابر شده و دیگر تهیه کننده های مستقل امکان کار و تولید اثر ندارند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : صاحب خبران

بیتا منصوری تهیه کننده سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: وضعیت اقتصادی در سینمای ما شرایطی را به وجود آورده که فقط نهادهای دولتی یا سازمان هایی مثل اوج می توانند فیلم بسازند و برای تهیه کننده های مستقل فضای کار وجود ندارد.

منصوری خاطرنشان کرد: با ورود پول های بادآورده و اصطلاحاً کثیف هزینه های ساخت فیلم چند برابر شد و دستمزدها به حدی افزایش پیدا کرد که دیگر تهیه کننده های مستقل امکان کار ندارند. در این شرایط اقتصادی بد که هر روز قیمت ارز دچار نوسان های شدید می شود تهیه کننده های مستقل امکان کار ندارند و در این شرایط، فضا برای کار کردن تهیه کننده هایی فراهم می شود که با پولشویی و پول های کثیف وارد سینما شده اند.

این تهیه کننده در ادامه تصریح کرد: سینمای ما مدت هاست که در شرایط اقتصادی بسیار بدی وجود دارد و تعطیلی سینماها به دلیل شیوع ویروس کرونا این شرایط را به مراتب بدتر کرد و دیگر کمتر تهیه کننده ای که با پول خودش می خواهد در این سینما فیلم بسازد توان فیلمسازی دارد و عجیب است که در این بین افرادی هستند که بدون توجه به وضعیت موجود و عدم موفقیت در گیشه همچنان فیلم می سازند و به فروش توجهی ندارند.

او افزود: پول های کثیف به لحاظ حرفه ای و فرهنگی آسیب های جدی به سینما زده است. به لحاظ حرفه ای دستمزدها و به طور کل هزینه تولید را بالا برده اند و به لحاظ فرهنگی از آنجا که افراد وارد شده به سینما دغدغه فرهنگ و هنر ندارند در فیلم هایشان مضامینی می بینیم که به واقعاً آسیب زننده است. چند وقت پیش فردی برای همکاری به دفتر ما مراجعه کرد و وقتی جویای منبع پول شدیم متوجه شدیم که پول از جایی تأمین می شود که مربوط به یک کار بی ربط به سینما می شود. این افراد با دغدغه های دیگری وارد این عرصه می شوند و وقتی از دوستانمان که با این افراد کار کرده اند دلیل همکاری شان را می پرسیم تأکید دارند که بازار کار ایجاد کرده اند اما واقعاً این بازار کار آسیبی جدی به سینما می زند و نباید به این بهانه اجازه ورود هر تفکری به سینما را بدهیم.

تهیه کننده فیلم سینمایی رخ دیوانه در پایان گفت: در یک سال اخیر شاهد پیگیری هایی از سوی قوه قضاییه بودیم اما واقعاً هیچ اتفاق ملموسی در حوزه ورود پول های کثیف در سینمای ما رخ نداده و می بینیم همچنان در سینما و به خصوص شبکه نمایش خانگی آثاری تولید می شوند که منبع پولی شان مشکوک است و به نظر به همان پول هایی مربوط می شوند که افرادی برایشان دادگاهی می شوند. این افراد اگر چه امروز حضور فیزیکی در تولیدات ندارند اما می بینیم که قدرت و پولشان همچنان کار می کند و در تولیدات سینمای ما حضور دارد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
کرامتی معتقد است متر و معیار تلویزیون را این روزها دقیقه ها تعیین می کنند و به همین دلیل اوضاع خوبی ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : روزنامه مردم سالاری

سرویس سینمایی هنرآنلاین : مسعود کرامتی بازیگر و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره فعالیت های اخیر خود و دلیل کم کاری اش گفت: سال گذشته در فیلم "اورکا" به کارگردانی سحر مصیبی حضور داشتم و این تنها کار من بود.

او توضیح داد: متأسفانه تلویزیون اوضاع خوبی ندارد به همین دلیل نمی شود در آنجا کار کرد، چرا که متر و معیارش را دقیقه ها تعیین می کنند. همچنین شیوه برخوردی که مدیریت سازمان صداوسیما پیش گرفته، بزرگ ترین لطمه را به تلویزیون و بعد هم به کارگردان ها زده است. تلویزیون امروز پوزیشن حقیرانه ای به کارگردانان داده است، از این جهت که دیگر کیفیت آثار اهمیتی ندارد و تنها کمیت است که حرف اول را می زند.

او ادامه داد: از سوی دیگر به شکل ناجوانمردانه ای تمام مسئولیت به گردن کارگردان می افتد و کسی نمی گوید که او چه فشار و چه کمبودهایی را باید تحمل کند. کارگردانی در تلویزیون جدای برخی از کارها که من خبر ندارم امروز خیلی جذاب نیست و تحقیرآمیز شده است و هر کاری که بد می شود درنهایت مسئولیت آن بر عهده کارگردان است. در سینما نیز مسائل اقتصادی حاکم بر جامعه تاثیرگذاشته است و همان سیستم تلویزیون و مناسبات مریض و بیمار آن در سینما نیز به نوعی سایه گسترانده و حاکمیت یافته است. بر اساس همین دلایل چند سالی است که بیشتر بازی می کنم و کارگردانی را با این شرایط کنار گذاشته ام.

بازیگر "سفر به چزابه" درباره وضعیت سینما در سال آینده با توجه به شیوع ویروس کرونا بیان کرد: تحلیل من بر اساس شرایط حاکم بر جامعه است و فکر نمی کنم شاهد رشد در سینما باشیم. در مورد مدیریت کرونا فکر می کنم ما تنها کشوری هستیم که مدیریت بی سر و سامانی داریم. انگار مدیران و دولت به عنوان متولی اصلی نمی خواهند کار خاصی انجام دهند، غیر از صادر کردن یکسری پروتکل های بهداشتی که به زعم خودشان به شکل بیانیه صادر می کنند و برای اجرای آن نیز انگار کسی مسئولش نیست و برای مردم به شکل نصیحت بوده و درواقع فرمانی است که ضمانت اجرایی ندارد. بر همین اساس اوضاع خراب شده و تقصیر هم به گردن مردم می افتد در حالی که در هیچ کجای دنیا مراقبت این گونه نیست.

کرامتی ادامه داد: در این ماجرا مظلوم ترین صنوف، صنف تئاتری ها و اهالی سینما هستند که کسی هم نیست اعتراض کند و اگر هم اعتراض کنند آن قدر مسائل بزرگ تر وجود دارد که این اعتراضات دیده نمی شود. اولین جایی هم که تعطیل می شود سالن های سینما و تئاتر است و عده زیادی هم در این شرایط مشغول کار هستند که همراه با استرس است و کسی هم برای آن پاسخ نمی دهد. بنابراین نباید حس کنیم تافته جدابافته هستیم و نباید انتظار اتفاقات مثبتی را در این عرصه داشته باشیم. این ها ربطی به مدیریت فرهنگی ما ندارد و مثل مدیریت در عرصه های دیگراست که می گویند خودتان جلو بروید. دولت رسماً اعلام کرده است نمی توانیم تعطیل، قرنطینه و یا مدیریت همراه با نظارت داشته باشیم. بنابراین مردم هم چاره ای ندارند و از سر درد معاش بیرون زده اند و با این شرایط زندگی می کنند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
وقتی قانون کار حاکم بر روابط سینماگران شود، بر اساس قوانین چه نتایجی برای سینماگران خواهد داشت؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

به گزارش خبرنگار ایلنا، مهدی کوهیان (حقوق دان حوزه هنر و رسانه) درباره نتایجی که تصویب اساسنامه جدید خانه سینما برای قبول شمول قانون کار بر قراردادهای سینماگران به دنبال دارد، با اشاره به این اساسنامه تشریح کرد: مقرر است مجمع عمومی خانه سینما برای تصویب اساسنامه جدید این نهاد صنفی تشکیل شود؛ با توجه به اینکه بنیان اساسنامه جدید قبول شمول قانون کار بر قراردادهای سینماگران و پذیرش روابط کارگر و کارفرما بر اساس این قانون است، تصویب کنندگان این اساسنامه باید در جریان نکاتی قرار بگیرند که حداقل دانسته به چنین تغییر بزرگی در روابط حقوقی همکاران خود رای دهند.

او با اشاره به نتایج این اساسنامه برای سفارش دهندگان مانند تهیه کنندگان، مدیران هنری، مراکز فیلمسازی و... گفت: طبق قانون، ارسال لیست بیمه مطابق با قانون تامین اجتماعی و پرداخت حقوق و دستمزد مطابق با قانون کار و تامین اجتماعی خواهد بود.

این حقوقدان حوزه هنر همچنین رعایت کلیه محدودیت ها و الزامات قانون کار در تولید آثار همچون محدودیت زمان کار، مرخصی و ... و همین طور کسر مالیات از عوامل تولید و کارکنان مطابق با ماده 85 قانون م.م و پرداخت به اداره مالیات را از دیگر مواردی برشمرد که در صورت تصویب اساسنامه جدید اعضا ملزم به رعایت آن هستند.

کوهیان همچنین با اشاره به عدم امکان رجوع به داوری در حل اختلافات، یادآور شد: باتوجه به اینکه قانون کار از قواعد آمره است، نمی توان برخلاف آن توافق کرد. بنابراین مطابق با ماده 175 قانون کار، حل اختلاف بین کارگر و کارفرما در صلاحیت هیئت های تشخیص و حل اختلاف اداره کار محل است.

او همچنین برخی از نتایج این اساسنامه جدید را طبق قانون برای سفارش گیرندگان مانند عوامل هنری، فنی و خدماتی شاغل در سینما برشمرد و گفت: لغو دریافت بیمه تامین اجتماعی صندوق اعتباری هنر به جهت الزام سفارش دهنده مبنی بر پرداخت حق بیمه ازجمله مفاد قانونی منطبق با اساسنامه جدید است.

این حقوقدان لغو معافیت مالیاتی به جهت دریافت حقوق و دستمزد مطابق قانون کار (ماده 3 دستورالعمل اجرایی اصلاح شده موضوع ماده (12) آیین نامه تبصره (3) ماده (139) اصلاحی ق.م.م را مورد دیگر خواند و گفت: مشمولین فصل مالیات بردرآمد حقوق موضوع قانون مالیات های مستقیم نسبت به درآمدهای حاصله مشمول معافیت بند (ل) ماده 139 اصلاحی این قانون نخواهند بود.

کوهیان عدم امکان رجوع به داوری در حل اختلافات و تغییر مرجع حمایت از دولت به سفارش دهنده به جهت شمول قانون کار بر روابط حقوقی را از دیگر نتایجی خواند که اساسنامه جدید برای سفارش دهندگان سینمایی به دنبال خواهد داشت.

او خاطرنشان کرد: در حالی که شما نمی توانید به نویسنده ای بگویید از هشت صبح تا 2 ظهر بنویس، نیم ساعت وقت استراحت و غذاست و باز هم تا ساعت پنج بعدازظهر بنویس. این کار در فرهنگ و هنر شدنی نیست.

کوهیان با اشاره به اینکه فیلمنامه نویس سریال گاهی مجبور است شبانه روز بنویسد و حتی برای چند روز ممکن است فرصت دوش گرفتن پیدا نکند یا خواب و خوراکش به هم بخورد، گفت: او برای مدتی مجبور است با یک برنامه فشرده کار کند، اما بعد از اتمام این دوره، برای مدتی استراحت می کند. آیا آن مدتی که استراحت می کند بیکار است؟ نه. بنابراین شغل هنرمند این گونه تعریف نمی شود.

وی یادآور شد: هنرمند باید بر اساس ذوق بنویسد و خلق اثر کند. ممکن است یک نقاش در یک سال یک اثر هنری داشته باشد که یک هفته هم روی آن کار کرده باشد، اما به این هنرمند در ایامی که فکر می کند، می بیند یا تجربه می کند، بیکار نمی گوییم.

این حقوقدان ادامه داد: منظورم این است که ما در فرهنگ و هنر نیاز به بازتعریف برخی مفاهیم داریم؛ مثل بیکاری، مالیات، ساعت کار، امنیت شعلی، بهداشت محیط کار، امنیت کار و... این مفاهیم، پرونده هایی بوده است که خود من درگیرشان بوده ام.

وی با طرح این پرسش که چگونه می توان بیکاری هنرمند را تعریف کرد؟ گفت: بیکاری هنرمند با قانون کار قابل تعریف نیست. قانون کار تعریفی در این زمینه دارد که می گوید شاغل چه کسی است، ساعت کارش چقدر است و یک ساختار خشک برای کارخانه ها و کارگاه هایی نوشته شده است که به شکل روتین کار می کنند. اما این موضوع را نمی توانید در فرهنگ و هنر تعریف کنید.

کوهیان در پایان اظهار امیدواری کرد که فصل جدید روابط حقوقی حاکم بر قراردادهای هنری هرچه باشد متوقف کننده تولید و اشتغال نباشد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
در این سینما کارگردانی داریم که تا اواخر دهه 80 بوتیک داشته، کارگردانی داریم آژانس حمل بار داشته و... . بدون هیچ سابقه ای در دنیای سینما و تلویزیون یک باره وارد شدند و هنوز هم هستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

به گزارش فرهیختگان ، متن مصاحبه حجت قاسم زاده اصل، کارگردان سینما با فرهیختگان در واکنش به صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای یک شاخ اینستاگرامی (محمدامین کریم پور) به شرح ذیل است:

طوری گفته می شود و آنچنان شگفت زده به نظر می آییم که انگار اولین بار است چنین اتفاقی افتاده است. در این سینما کارگردانی داریم که تا اواخر دهه 80 بوتیک داشته، کارگردانی داریم آژانس حمل بار داشته و... . بدون هیچ سابقه ای در دنیای سینما و تلویزیون یک باره وارد شدند و هنوز هم هستند. نکته اینجاست که معمولا پشت ورود چنین افرادی همیشه کسانی بوده اند که ژست فرزند سینما بودن و دغدغه صنفی داشتن می گیرند.قضیه آقای محمدامین کریم پور همه ما را داخل وضعیت تناقض آمیز قرار داده است. از طرفی می گوییم همه باید بتوانند فیلم بسازند و اینکه شورایی بیاید به عده ای پروانه ساخت بدهد و به بقیه ندهد، درست نیست و معنی ندارد، از طرف دیگر می بینیم که به اصطلاح یک شاخ اینستاگرامی آمده و مجوز کارگردانی گرفته و عده ای اعتراض می کنند که چرا به او چنین مجوزی داده شده است. این یک پارادوکس اخلاقی است که داخل آن گیر افتاده ایم. از یک سو منتقد فیلترینگی مثل پروانه ساخت هستیم و آن را یک نوع ممیزی می دانیم و از سوی دیگر گمان می کنیم شخصی که چنین مجوزی را گرفته، این حقش نیست. نه فیلم نساختن آقای کریم پور باعث اعتلای سینمای ایران می شود، نه فیلم ساختنش باعث ابتذال و قهقرای این سینما خواهد شد. این تناقض سازمان سینمایی در برخورد با قضایاست که اینچنین بحرانی ایجاد می کند. ما دیده ایم که در سال های پیشین خیلی از همکاران سینمایی مان به خاطر فعالیت هایی بسیار کمتر از اینها که این آقا در اینستاگرام انجام داده، ممنوع الکار شده اند. اصلا منظورم این نیست که این کارها بد یا خوب است، یا آقای کریم پور کار نکند، شخصا مشکلی ندارم هرکسی هرطوری که راحت است و آسیب به جامعه نمی زند مدل زیستی اش را انتخاب کند، (چه چیزی بهتر از آزادی کردار و افکار آدم ها) فقط برای چرایی وجود چنین تناقضاتی جوابی ندارم، بلکه بیشتر سوال دارم.

آنچه می بینیم نتیجه برخورد کج ومعوج سازمان سینمایی با قضایاست. چندسال پیش فردی آمد و با پولی که مادرش داده بود فیلمی ساخت و رفت و البته دیگر در سینما باقی نماند و اثری از او نیست، برای او هم یکی از جا افتاده ترین سینماگران ایران تهیه کننده کارش شد. اگر تهیه کننده ها را دروازه ورودی این سینما بدانیم عامل معیوب شدن بسیاری از ساختار های سینمایی ما بعضی از تهیه کننده هایمان هستند. خیلی از این تهیه کننده های مطرح الان را که سال ها پیش وارد سینما شده اند و مورد وثوق ساختارهای موجود هم هستند، در نظر بگیریم، اینها الان سد راه هرنوع تحولی در سینما شده اند، جوانانی که می خواهند کار اول شان را بسازند را هل می دهند به سمت ساخت فیلم های کمدی. ژانرکشی را همین تهیه کنندگان قدیمی انجام دادند، نه کارگردانانی که مجبور به ساخت فیلم هایی شدند که هیچ چیزی به تاریخ سینمای ایران اضافه نکرد، اما تاریخ ابتذال را چاق تر و پروارتر کرد. چه خوش مان بیاید، چه بدمان بیاید الان پول حرف اول و آخر را می زند، شرایط اصلا عادلانه نیست. آدم هایی داریم که تا قبل از سال 90 هیچ حضوری در هیچ جای هنر این کشور نداشتند، اما الان سالی یکی، دو فیلم یا سریال می سازند. وقتی ساختا رها غلط هستند همه چیز را از چشم سازمان سینمایی نبینیم و نخواهیم حلقه ممیزی تنگ تر شود.

آقای محسن شمس ، پژوهشگر سینمای ایران، کاری سترگ انجام داده تحت عنوان مطالعات محتوایی سینمای ایران ، طبق تحقیقات ایشان، از سال 1359 تا سال 1398 تعداد 819 نفر فیلم سینمایی ساخته اند. 354 نفر از این تعداد فقط یک فیلم ساخته اند، 145 نفر دو فیلم و 69 نفر سه فیلم و به فیلم چهارم نرسیده اند! با دیدن و آگاهی از این آمار از دیدن موردی مثل محمدامین کریم پور جا نمی خوریم. از این موارد درهمین سال های اخیر زیاد داشتیم. فقط درمورد کریم پور چون یک چهره اینستاگرامی است، توجهات بیشتری به سمتش جلب شد (که اتفاقا بیشتر به نفعش هست تا به ضررش) این موارد امنیت شغلی عوامل سینما را از بین می برد و قاعده هر که پول دارد، می تواند فیلم بسازد را حاکم خواهد کرد. الان افراد زیادی دربین جوان ها داریم که فیلم کوتاه ساختند و حتی به جشنواره ها رفته اند و جایزه هم گرفتند، اما فیلم بلند نمی توانند بسازند، چون سرمایه برایشان فراهم نمی شود. همین پارسال و امسال دومورد را شاهد بودیم که تهیه کنندگان به نام سینمای ایران پول های کلان گرفتند و اجازه دادند کسانی فیلمساز شوند. مورد کریم پور می شود سومی. من نه محمدامین کریم پور را می شناسم و نه با شنیدن خبر اینکه او کارگردان می شود، جاخوردم. از این دست افراد طی این سال ها زیاد بودند و صرفا همین یکی بود که جلب توجه کرد. ایشان یک حرفی هم زد که هنرمندها حرف مفت زیاد می زنند و بیشتر باعث شد رویش حساسیت باشد، ولی به هرحال او اولین نفر نیست. او پول دارد و می خواهد فیلمش را بسازد و مطمئن باشید که می سازد. مگر افراد دیگر نساختند؟ فقط این مورد نشان می دهد که وجود نهادی به نام شورای پروانه ساخت کارکرد و لزومی ندارد و این شورا نتوانسته از شأن کارگردان بودن در سینمای ایران صیانت کند. این می تواند تلنگر خوبی باشد که تایید صلاحیت فنی و توانایی تکنیکال متقاضیان کارگردانی در سینما باید به کانون کارگردانان سینمای ایران واگذار شود. اعضای شورا می گویند که این آقا فیلمنامه خوبی نوشته است. ما آن را نخوانده ایم و نمی توانیم قضاوت کنیم و از طرفی این جمله هم خیلی بزرگ منشانه است که صبر کنیم تا فیلمش را بسازد و ببینیم چه از آب در می آید. مشکل عمده تر برخورد دوگانه سازمان سینمایی با قضایاست؛ مثلا همین که چطور به دلیل مواردی کوچک تر از این، همکاران ما ممنوع الکار شده اند، اما حالا ارشاد این طور سفت و سخت پشت مجوزش درمورد کریم پور می ایستد. امیدوارم فیلمی که وی قرار است بسازد، فیلم خوبی از آب در بیاید و به تاریخ سینمای ایران چیزکی اضافه کند.

اخبار مرتبط:

لینک خبر :‌ فرهیختگان
صدور پروانه ساخت سینمایی برای محمدامین کریم پور خبر شوکه کننده ای بود که به شکلی پررنگ، تمام داغ دل های گذشته را دوباره زنده کرد و به علاوه، توانست به نمادی از نتیجه نوع مدیریت دولتی در سینما طی سال های اخیر تبدیل شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : روزنامه جوان آنلاین شعار سال

به گزارش فرهیختگان ، طی روزهای اخیر صدور پروانه ساخت برای یک فیلم اولی بسیار جنجال به پا کرد. این فیلم اولی محمدامین کریم پور، یکی از اینفلوئنسرهای مجازی و طبق تعبیر مشهور در این روزها، یک شاخ اینستاگرامی است. این شاخ اینستاگرامی حالا پروانه ساخت فیلم سینمایی گرفته و نامش در کتاب کارگردانان سینمای ایران، درکنار کهکشانی از اسامی درخشان، از عباس کیارستمی تا رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا و از بهرام بیضایی تا اصغر فرهادی و حمید نعمت الله قرار می گیرد.بحث درمورد این فعال مجازی که حالا می خواهد کارگردان شود، موضوعات دیگری را هم پیش خواهد کشید که عمدتا به اینستاگرام مربوط می شوند. شاید طرح این مباحث مجال و مقال جداگانه ای بطلبد، اما در اینجا باید هرچند گذرا، قبل از بحث صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی توسط وزارت ارشاد، به این پرسش اشاره کرد که چرا افرادی مثل او با اداهای خیلی سطح پایین در فضای مجازی، بیشترین دنبال کننده ها را دارند؟ در سال های اخیر کلیپ های هزل اینستاگرامی با کمترین کیفیت ممکن، به واقع بسیار بیشتر از آنچه قابلیت واقعی شان باشد موردتوجه قرار گرفته اند؛ اما به راستی کدام خلأ باعث می شود تا این حد به چنین کلیپ هایی توجه شود؟ احتمالا این جای خالی طنز آیتمی در تلویزیون ایران است که به مبتذل ترین شکل ممکن در اینستاگرام پر می شود.

اگر خوب بگردیم، نهایتا به این نکته خواهیم رسید که کم کاری ها یا رفتارهای غلط در سینما و تلویزیون ایران بخش عمده ای از اسباب ایجاد وضع موجود را فراهم کرده اند و حالا چیزی که معلول این کم کاری ها و خطاها بوده و خودش می تواند علت فجایع فرهنگی هولناک تر از این، در آینده باشد، در موردی مثل محمدامین کریم پور نمادی برای یک اعتراض فراگیر و فروخفته قدیمی می شود.چنین اتفاقی همان طور که توقع می رفت، حجم گسترده ای از واکنش های منفی را در فضای اجتماعی و رسانه ای ایران برانگیخت. دفاع تمام قد بهمن حبشی، مدیرکل نظارت بر تولید فیلم و عضو شورای پروانه ساخت، از تصمیم وزارت ارشاد درخصوص صدور مجوز کارگردانی سینما برای یک شاخ مجازی، به طور سرراست تر و مستقیم تر مشخص کرد که مسئول ایجاد چنین وضعی کدام نهاد و چه کسانی هستند. یک روز از اظهارنظر حبشی نگذشته بود که محمدمهدی طباطبایی نژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و رئیس شورای عالی اکران هم از این تصمیم دفاع کرد و گفت که پروانه ساخت محمدامین کریم پور، با اکثریت قاطع آرا در شورای پروانه ساخت صادر شده است.

سینما، نخواب!

در ابتدای همین هفته روزنامه فرهیختگان پرونده ای درباره بیکاری عوامل سینما بر اثر شیوع کرونا و آسیب های مالی ناشی از آن منتشر کرد. در این پرونده به وضع عوامل پشت صحنه سینما پرداخته شد، نه چهره های مشهورتر. کسانی که در نشست خبری فیلم ها جلوی خبرنگاران نمی نشینند و معمولا رسانه ای با آنها گفت وگو نمی کند. حالا عمده آسیب های مالی ناشی از کرونا هم متوجه همین گروه شده است. در مصاحبه های این پرونده مشخص شد که کار تولید در این ایام چندان متوقف نشده اما بیکاری عوامل سینما و مشکلات مالی شان پابرجاست. یک دستیار کارگردان باسابقه اما جوان سینمای ایران، در گفت وگوی منتشرشده اش در همین پرونده می گفت اخیرا کار را به عوامل غیرحرفه ای خارج از صنوف سینمایی می سپارند و استدلال می کرد وقتی کیفیت فنی در سینمای ایران اهمیتش را از دست داده باشد، حامیان مالی پروژه ها به راحتی می توانند کار را به افراد غیرحرفه ای، حتی مثلا آشنایان و بستگان شان بسپارند؛ چون خروجی کار به لحاظ کیفی هرچه باشد، کسی قرار نیست به جایی جواب پس بدهد. این دستیار کارگردان گفت که اتفاقا در ایام کرونا صدور پروانه ساخت فیلم های سینمایی بیشتر شده است. دانش اقباشاوی که رئیس انجمن دستیاران کارگردان در خانه سینماست، در یکی دیگر از گفت وگوهای این پرونده صراحتا می گفت دولت قصد دارد به هر ترتیب نگذارد تولید در سینمای ایران متوقف شود و از برخورد دستگا ه اجرایی با پاندمی ویروس کرونا انتقاد می کرد.

می شود نتیجه گرفت حالا که کرونا آمده و خیلی از حرفه ای های سینما علاقه ای به کلیدزدن پروژه های سینمایی و به خطر انداختن جان عوامل ندارند، وزارت ارشاد برای نخوابیدن روند تولید در سینمای ایران و عادی نگه داشتن وضعیت، خیلی راحت تر به کسانی پروانه ساخت می دهد که در شرایط عادی ممکن بود به سدهای مختلفی دراین خصوص بر بخورند.

یک روز بعد از جنجال های اعطای پروانه ساخت برای محمدامین کریم پور بود که محمدرضا لطفی، منتقد و کارگردان سینما، راجع به شورای پروانه ساخت و فعالیت هایش در دوران کرونا نوشت: در جلسه قبل تر (شورای پروانه ساخت) 6 پروانه ساخت و در جلسه آخر هشت پروانه ساخت فیلم صادر شده است. رقمی که هرگز در روزهای عادی هم به این تعداد نمی رسید و بارها جلسات شورا به دلایل مختلف تشکیل نمی شد. اما حالا چه اتفاقی افتاده است؟ غیر از این است که همه خوب می دانیم تعداد زیادی از این پروانه های صادرشده در شرایط فعلی به مرحله تولید نمی رسند؟ غیر از این است که می خواهیم تظاهر به زنده بودن سینما و چرخش پرشور چرخ سینما کنیم و همه چیز را عادی جلوه دهیم؟ واقع بینانه نگاه کنیم. کمتر از یک ماه دیگر محرم است و بعدتر هم فصول سرد سال که مسئولان بهداشتی مدام هشدار تشدید بیماری کرونا در آن روزها را می دهند، پس عملا اکران 99 تمام شده است و تازه وضعیت اکران بهار سال آینده هم چندان روشن نیست. هیچ فکر کرده ایم که این حجم از تولیدات سال گذشته و حتی فیلم های جامانده از سال های قبل تر و این فیلم هایی که شش تا و هشت تا پروانه ساخت هایش صادر می شود، کجا، کی و چطور قرار است اکران شوند؟

لطفی در پایان این متن نوشت: ظاهرا دوستان با علم به احتمال بالای 90 درصد برگزارنشدن جشنواره فجر 39، عملا از حالا ماموریت خود را تمام شده می دانند و موضوع حجم فیلم های اکران نشده را هم معضل گروه بعدی قلمداد می کنند. پس بدین شکل تنها می خواهند بگویند که سینما پرشور و نشاط و زنده است.

اظهارنظر عوامل مختلف سینما درباره نوع برخورد سازمان سینمایی با پدیده کرونا، در تمام موارد تقریبا به یک نتیجه گیری می رسد. اما این حاتم بخشی ها در مورد پروانه ساخت، منجر به این نشده که مشکلات مالی عوامل سینما برطرف شود.آن دسته از عوامل غیرحرفه ای فیلم ها که سهیل برخورداری، دستیار کارگردان، می گفت وارد پروژه های اخیر شده اند تا دیروز در حد دستیاران شاخه های مختلف بودند؛ یعنی دستیار گریم دستیار صدا، دستیار تصویربردار و... اما حالا این خبر که صندلی کارگردانی هم به یک اینفلوئنسر داده می شود، رسما به وضعیت موجود سینمای ایران چهره ای آخرالزمانی می دهد. پیش از این مشاهده شده بود که بعضی از سلبریتی ها کتاب شعر یا داستان منتشر می کنند و همین ها هم واکنش های منفی بسیاری را برانگیخته بود. عنوان شاعر، نویسنده و فیلمساز؛ چیزهایی نیستند که جامعه ما دم دستی شدن شان را به راحتی بپذیرد و آن دسته از نظریه های رادیکال فردگرایانه که آزادی عمل مطلق را در هر زمینه ای حق همه می دانند، نتوانستند جامعه را قانع کنند که یک سلبریتی کتاب شعری بسیار ضعیف منتشر کند و انتظام و سلسله مراتب بازار ادب را به هم بریزد؛ همان طور که درباره عنوان کارگردانی سینما هم چنین چیزی از فیلتر افکار عمومی ایران عبور نخواهد کرد.

داغ بر دل نشسته!

شاید تصور شود به کمک جمعیت انبوه کسانی که دنبال کننده این سلبریتی ها و شاخ های مجازی هستند، می شود در جهت ایجاد مشروعیت اجتماعی برای این افراد تلاش کرد اما قابل کتمان نیست که تعداد مخالفان این وضعیت در جامعه ما می تواند بسیار بیشتر از این دنبال کننده های سرگرمی جو باشد؛ چنان که آخرین آمارها نشان می داد 51 درصد از جوانان بین 18 تا 30 ساله ایرانی، اصلا اینستاگرام ندارند. به علاوه، از دیرباز این دغدغه وجود داشته که نباید اجازه داده شود هرم فرهنگی اجتماع سروته شود. اینکه تعیین کننده سبک زندگی و لیدرهای فرهنگی کدام گروه از جامعه باشند، نکته مهمی است. بدیهی است افراد نخبه تر سزاوار چنین جایگاهی هستند، نه شیفتگان شاخ های مجازی.

صدور پروانه ساخت سینمایی برای محمدامین کریم پور خبر شوکه کننده ای بود که به شکلی پررنگ، تمام داغ دل های گذشته را دوباره زنده کرد و به علاوه، توانست به نمادی از نتیجه نوع مدیریت دولتی در سینما طی سال های اخیر تبدیل شود. اینکه برای زنده نمایی از وضعیت سینما، پروانه ساخت تا این حد راحت و به هرکسی که از راه رسید اعطا شود، اینکه کیفیت هنری و فنی کارها تا چه حد در نظر مدیران دولتی کم اهمیت است و صرفا به کمیت و پرکردن بیلان ها فکر می شود، اینکه دولت نه تنها به وظیفه اش درخصوص زیرساخت های فرهنگی، یعنی کشف و تربیت استعدادها توجه کافی نکرده، بلکه اجازه داده است عنوان کارگردانی در سینمای ایران خریدنی شود، همه مسائلی هستند که در مورد محمدامین کریم پور در بالاترین درجه نمود پیدا کردند و باعث شدند او به مجسمه وضع موجود در وسط میدان اعتراض ها تبدیل شود.صدور این پروانه ساخت، گذشته از همه بحث های دیگر، دلخوری های قدیمی خیلی از علاقه مندان به فیلمسازی در سینمای ایران را هم تازه کرد. سال های سال است عنوان می شود دیگر معیارها برای ورود به سینمای ایران شایسته سالارانه نیست و همین قدری به ساختار فیلمسازی کشور آسیب زده که بیم فروپاشی آن در دوره های بعد می رود. اینکه یک نفر بتواند با پول عنوان کارگردانی در سینمای ایران را بخرد، به کل حیثیت چنین عنوانی صدمه می زند؛ اما مهم تر از آن، اینکه کسی بدون پول، هرقدر هم بااستعداد و حتی نابغه، نتواند این عنوان را کسب کند، دیگر یک فاجعه تمام عیار است.

شرایط دریافت پروانه ساخت برای فیلم های اول

20 اردیبهشت 1394 بود که وزارت ارشاد بیانیه ای داد و شرایط دریافت پروانه ساخت فیلم های اول را چنین بیان کرد:
طبق مصوبه شانزدهم اردیبهشت 94 شورای صدور پروانه ساخت سازمان سینمایی در سال جاری، به منظور تسهیل در امور متقاضیان، بررسی صلاحیت کارگردانان اول در دومرحله انجام می گیرد.

در مرحله اول، فیلمسازان متقاضی می توانند درخواست خود را همراه با مدارک مربوطه، شخصا به دبیرخانه شورای پروانه ساخت ارائه کنند.
تایید صلاحیت کارگردانی برای کارگردانان اول، با کسب حداقل 60 امتیاز، براساس جدول زیر صورت می گیرد:
نمونه کار 50 امتیاز، تحصیلات سینمایی و مرتبط 10 امتیاز، دستیار کارگردانی سینمایی 15 امتیاز، جوایز و حضور در جشنواره ها 10 امتیاز، دیگر فعالیت های فرهنگی و هنری در سینما تا 15 امتیاز.

در مرحله دوم، پس از تایید صلاحیت کارگردانی فیلم اول، تهیه کنندگان حرفه ای متقاضی تولید اثر با کارگردانان اول، حداکثر سه ماه پس از صدور مجوز کارگردانی می توانند درخواست خود را به دبیرخانه شورای پروانه ساخت ارسال کنند.
کارگردانان اول با ارائه حداقل سه نمونه کار و سوابق مندرج در جدول ارزیابی، می توانند متقاضی صدور مجوز کارگردانی شوند.
شروط نمونه کارهای ارائه شده:
الف) دربین نمونه آثار ارائه شده، حداقل یک فیلم نمایشی، با مدت زمان حداقل 10دقیقه الزامی است.
ب) ارائه شناسنامه کامل فیلم اعم از: سال تولید، مدت زمان فیلم، سرمایه گذار، عوامل تولید و...
ج) متقاضیان تهیه کنندگی اول نمی توانند تهیه کننده کارگردانان اول باشند.
د) تقاضای صدور پروانه جدید برای کارگردانان اول، پس از صدور پروانه نمایش و ارزیابی آن توسط شورای پروانه ساخت، قابل بررسی است.

واضح است که کریم پور نه دستیار کارگردان بوده، نه جوایز سینمایی برده و در جشنواره ها حضور داشته و نه دیگر فعالیت های فرهنگی و هنری در سینما را در کارنامه دارد. بااین حال او 60 امتیاز برای پروانه ساخت فیلم اول لازم دارد، یعنی امتیاز نمونه کار (50 امتیاز) و امتیاز مدرک تحصیلی (10 امتیاز) را کاملا احتیاج دارد.

حالا نه امکان راستی آزمایی درباره نمونه کارهای او برای منتقدانش وجود دارد و نه کسی جز اعضای شورای پروانه ساخت امکان این را داشته که مدرک تحصیلی اش را بررسی کند. حتی اگر این موارد هم منع قانونی نداشته باشند، مساله اصلی اینجاست که شأن فعالیت سینمایی تا این حد پایین آمده و وزارت ارشاد از آن صیانت لازم را نکرده است. درحال حاضر می شود پرسید که خاصیت و کارکرد پروانه ساخت چیست که حتی کسی مثل کریم پور می تواند راحت آن را دریافت کند؟ این درحالی است که افراد بااستعداد اما بی بهره از امکانات مالی، امکان ساخت فیلم سینمایی را ندارند. در یکی از بندهای قانون اخذ پروانه ساخت آمده که متقاضیان تهیه کنندگی اول نمی توانند تهیه کننده کارگردانان اول باشند و این می تواند راه را برای کاسبی تهیه کننده هایی هموار کند که از علاقه مندان به عنوان کارگردانی پول می گیرند و قبول می کنند مقدمات قانونی برای تولید کارشان را فراهم کنند. مدافعان و منتقدان وضع موجود تقریبا همگی می دانند مورد محمدامین کریم پور تنها به این جهت که حداعلای یک ضعف ساختاری عمده را نشان می دهد، تا این اندازه مورد توجه قرار گرفته وگرنه چنین اتفاقاتی پیش از این هم رخ داده اند. منوچهر هادی، کارگردان فیلم هایی مثل من سالوادور نیستم و رحمان1400 که به دلیل ابتذال در نوروز 1398 اکران آن توقیف شد، از ورود کریم پور به وادی کارگردانی استقبال کرد و درباره اش نوشت (اشتباهات نگارشی مربوط به نویسنده متن است و برای حفظ امانت در نقل قول، عینا منعکس می شوند): محمدامین عزیز خیلی خوش اومدی به سینما. هیچ کس حق نداره به ورود تو معترض باشه؛ نه تو نه هیچ کس دیگه، چه فوتبالیست چه خواننده چه موزیسین چه چهره فعال اینستاگرامی... کسی که فیلمنامه ای رو انتخاب میکنه و اون فیلمنامه مجوز میگیره و خودش مدرک سینما داره و سرمایه یک فیلم سینمایی رو تامین میکنه و تهیه کنند ه کارش خود نویسنده و کارگردان سینماست (جناب رضا کریمی) و در شورای پروانه ساختی که جناب فریدون جیرانی در اون حضور داره و ایشان روتایید میکنه کافی است و درنهایت کسی که به این مرحله میرسه در سینمای ایران باید بهش اسکار داد. ایشالله فیلم خوبی خواهد شد و تو هم فیلمساز خوبی. هر کمکی از من خواستی محمدامین عزیز در خدمتم.

دفاع منوچهر هادی از کریم پور دستمایه جدیدی برای منتقدان او فراهم کرد؛ چه اینکه آنها به سبک فیلمسازی هادی هم انتقاداتی جدی داشتند.

این شاخ از کجا درآمد؟

محمدامین کریم پور کیست؟ او متولد هفتم مرداد 1373 در تهران است. طبق چیزی که خودش سال 1395 در مصاحبه اش با شبکه ویدئویی تی وی پلاس به عنوان یک شاخ مجازی گفت، لیسانس رشته برق الکترونیک از دانشگاه علمی- کاربردی دارد. حالا بهمن حبشی، مدیرکل نظارت بر تولید فیلم و عضو شورای پروانه ساخت می گوید که کریم پور فوق لیسانس سینما دارد. این ادعا البته از هیچ منبع دیگری تایید نشده و بر فرض صحت، نشان می دهد که کریم پور صرفا در مقطع فوق لیسانس این رشته را تحصیل کرده است و هیچ سابقه سینمایی دیگری ندارد. کریم پور حتی می گوید که دنبال فعالیت ورزشی بوده و در فضای نمایشی اینستاگرام هم به طور اتفاقی قرار گرفته است. طبیعتا در جست وجو راجع به جزئیات زندگی فردی مثل محمدامین کریم پور، به چیزی شبیه زندگی نامه متعارف هنرمندان برنمی خوریم. او حتی در ابتدای این مصاحبه با تی وی پلاس، وقتی با درخواست ارائه بیوگرافی اش مواجه می شود، معنی واژه بیوگرافی را نمی داند و مجری برایش توضیح می دهد که معنی این پرسش چیست. به هرحال کریم پور می گوید: بچه اکباتان هستم. و درباره مشهور شدنش چنین توضیح می دهد که فعالیت طنز و هنری را از دوران دبیرستان با فیسبوک شروع کردم و از همان اول پنج هزار فرند (دوست فیسبوکی) خوب داشتم، عکس می گذاشتم و فعالیت می کردم تا اینکه معروف شدم. او اضافه می کند: من هیچ وقت به درآمد و پول درآوردن از این راه فکر نمی کردم و کلا در فکر فوتبال بودم و هرروز می رفتم یک جا تست می دادم تا بتوانم فوتبالیست بشوم. حالا مشخص می شود که ظاهرا کارگردان سینما شدن، عملی تر و ممکن تر و آسان تر از فوتبالیست شدن، حتی در دسته سه است. البته به شرط اینکه فرد موردنظر، برای این کار پول کافی داشته باشد...

محمدامین کریم پور چون نتوانست فوتبالیست شود، سراغ کار های نمایشی و هنری آمد، در مردادماه 96 با همکاری عرفان علیرضایی، کارگردانی یک نمایش کمدی به نام این سه تا گرامی را انجام داد که در تالار اریکه ایرانیان روی صحنه رفت. یک تئاتر آزاد با فضایی به شدت مبتذل که در 28 اجرا بیش از 500 میلیون تومان فروش داشت ولی 6 اجرای آخر آن به دلیل لغو مجوز از وزارت ارشاد انجام نشد.

کریم پور در سال 1397 در فیلمی به نام سرکوفت به کارگردانی کریم رجبی بازی کرد. فیلمی که در یک دورهمی غیرحرفه ای ساخته شد و اگر بتوان روی تئاتر آزاد، عنوان تئاتر را گذاشت، به آن هم می شود عنوان فیلم را داد.محمدامین کریم پور خارج از اینستاگرام فرد مطرحی نیست و فعالیت های چشمگیری، چه مثبت و چه منفی ندارد. او البته اخیرا بسیاری از پست های اینستاگرامی اش را حذف کرده و این می تواند با تصمیمش برای کارگردان شدن مرتبط باشد. کار هایی که کریم پور برای تبلیغ فروشگاه افق کوروش ساخته، از صفحه او حذف نشده اند و باید در ادامه مشخص شود که آیا سرمایه گذار فیلم او هم شرکت گلرنگ رسانه است و آیا پردیس سینمایی کوروش، فیلم محمدامین کریم پور را درصورت ساخته شدن، از رانت اکران بهره مند می کند یا نه.

به هرحال پس از انتشار خبر صدور این پروانه ساخت جنجالی، کریم پور پاسخگوی هیچ کدام از رسانه هایی که قصد داشتند با رویکرد انتقادی از او پرسشگری کنند، نبود و تنها با سایت سلام سینما که در جایگاه دوستانه ای مقابل او ایستاد، گفت وگو کرد. مجری سلام سینما در این مصاحبه تصویری از کریم پور می پرسد نظرش راجع به این واکنش های منفی برای مجوز کارگردانی او چیست، کریم پور پاسخ می دهد هنرمند ها حرف مفت زیاد می زنند (قهقهه تمسخرآمیز خبرنگار و کریم پور به طور همزمان...) انتشار این مصاحبه که قبل و بعد از آن جمله توهین آمیز هم چیزی به جز لودگی های کریم پور و تشویق و تحسین های مجری سلام سینما نداشت، بر آتش خشم کسانی که منتقد این پروانه ساخت بودند، هیزم دوباره ریخت. اما بهمن حبشی، مدیرکل نظارت بر تولید فیلم و عضو شورای پروانه ساخت، در واکنش به انتقادات فراوانی که نسبت به صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای کریم پور صورت گرفت، می گوید: اخذ مجوز کارگردانی فیلم اول نیازمند امتیازاتی است؛ تمام سوابق متقاضیان بررسی می شود و با تایید شورا مجوز اعطا می شود. درمورد آقای محمدامین کریم پور هم تمام سوابق ایشان بررسی شد. مدرک تحصیلی ایشان فوق لیسانس سینما بود و تمام فیلم های کوتاه ایشان موردبررسی قرار گرفت. به این ترتیب صلاحیت سنجی انجام شد و امتیاز لازم برای کارگردانی فیلم اول را گرفتند. در مبحث فیلمنامه، اشکالاتی به فیلمنامه ایشان گرفته شد. آقای دکتر اربابی به عنوان ناظر، جلسات متعددی گذاشتند. آقای رضا کریمی (تهیه کننده فیلم کریم پور) فیلمنامه را بازنویسی کردند و اصلاحات را انجام دادند و بعد از اینکه اصلاحات انجام شد، دیروز گزارش نماینده شورا به شورا اعلام و عنوان شد که تایید این فیلمنامه بلامانع است. این که می گویند ایشان شاخ اینستاگرام است، دلیل نمی شود که ممنوعیت قضایی و کاری برای کسی تلقی شود. مردم حق دارند هرگونه تصمیمی برای خود بگیرند مگر اینکه جرمی واقع شده باشد. صلاحیت ایشان در یک جلسه بررسی شد و رای آورد. من که آقای امین کریم پور را نمی شناسم و تا دیشب نمی دانستم ایشان در اینستاگرام است. نمونه کار ایشان بررسی شد و رای صادر شد. یک نمونه هم نبود، چهار نمونه بود. یک کار در جنوب داشت که کار باارزشی بود و خوب ساخته شده بود. فردی مثل آقای جیرانی هم در آن جلسه بود و صلاحیت ایشان کاملا بررسی شد.

گذشته از اینکه بسیاری از نمونه کار های محمدامین کریم پور را مردم ایران در اینستاگرام دیده اند و حبشی درباره چیزی صحبت نمی کند که دیگران از آن نسبت به او کمتر اطلاع داشته باشند، بحث امتیاز هایی که یک فیلم اولی برای کارگردانی باید دریافت کند هم در این فقره بسیار مبهم و پر از نکات شبهه برانگیز است. یک فیلم اولی باید لااقل 60 امتیاز براساس جدولی به خصوص کسب کند تا بتواند پروانه ساخت بگیرد و این روال قانونی کار است. در طول سال های گذشته، علاقه مندان به دریافت مجوز کارگردانی با انواع و اقسام مسیر ها و دست انداز ها مواجه شده اند. از دریافت توصیه نامه گرفته تا ساخت فیلم کوتاه و دستیاری کارگردان ها، همه و همه موانعی بوده که معاونت سینمایی و سازمان سینمایی پیش پای فیلمسازان قرار می داد تا اصطلاحا از ورودی حوزه فیلم اولی بکاهد و این بخش کنترل شود. به علاوه، صیانت از شأن و منزلت سینماگران در بخش هایی مانند کارگردانی، تهیه کنندگی و بازیگری، توسط سخت گیری های فنی و کیفی، از وظایف وزارت ارشاد است. صدور پروانه ساخت تنها براساس نمونه کار، یک روش پر از حفره و شبهه است که امکان تقلب در آن توسط متقاضی بسیار بالاست. چه کسی بر روند تولید این نمونه کار ها نظارت داشته تا بفهمد که واقعا توسط فردی که ادعا می شود ساخته شده اند و چطور می شود مطمئن بود که با اتکا به پول، سفارش ساخت این نمونه کار ها به عوامل حرفه ای سپرده نشده است؟ از طرف دیگر چطور ممکن است وقتی امکان راستی آزمایی از ادعای مسئولان پروانه ساخت به هیچ وجه وجود ندارد، آنها توقع داشته باشند که با یکی-دو مصاحبه تمام آتش ها بخوابد؟ فیلم های محمدامین کریم پور کجا هستند که هیچ کس به جز اعضای شورای پروانه ساخت، آنها را ندیده و حتی خود کریم پور که در اینستاگرام تا این حد فعال است، هیچ وقت نخواسته یکی از فیلم های کوتاهش را در صفحه خود به اشتراک بگذارد؟

چیزی ندیده اند

محمود اربابی، حسین بلخاری، فریدون جیرانی و اکبر نبوی، کسانی هستند که از میان اعضای شورای پروانه ساخت با آنها تماس گرفتیم تا درباره این پروانه ساخت جنجالی صحبت کنند. آنها به طور علنی گفتند که مصاحبه در این خصوص برای اعضای شورای پروانه ساخت ممنوع شده است. حتی از طرف بعضی از آنها برخورد هایی تند و بسیار عصبی در قبال این پرسش صورت گرفت که نشان می داد جو به وجودآمده، آنها را به شدت کلافه کرده است. تنها کسی که غیر از بهمن حبشی در این باره صحبت کرد، محمدمهدی طباطبایی نژاد بود که در گفت وگویی کوتاه به فارس گفت رای به این پروانه ساخت با اکثریت قاطع آرا صادر شده است. این گفت وگو با این جمله طباطبایی نژاد درباره حواشی این اینفلوئنسر اینستاگرامی تمام می شود که می گوید: من که چیزی ندیده ام!

آقای کریم پور چگونه مجوز کارگردانی دریافت کرده است؟

همان طور که تا امروز بقیه کارگردانان مجوز ساخت دریافت کرده اند.

یعنی تمام شرایط لازم را داشته؟

ایشان کارشناسی ارشد سینما دارد. چهار نمونه فیلم کوتاه به شورا ارائه داده است که هفت نفر از اعضای شورا به آن رای مثبت داده اند.

هفت نفر بوده اند؟ آقای نبوی گفتند مدتی است به شورا نمی آیند؛ درست است؟

آقای نبوی کلا یک جلسه به شورا آمده است. ببینید! یک کارگردان متقاضی دریافت مجوز از شورا شده است. شورا هم با اکثریت قاطع آرا، کار وی را قبول کرده است.

آیا حواشی مربوط به فعالیت کریم پور در اینستاگرام تاثیری در نظر شورا نداشته است؟

خودم دیشب فهمیدم او در اینستاگرام هم فعال است! من اطلاع نداشتم اصلا ایشان چه کسی است. من امروز صبح صفحه ایشان در اینستاگرام را دیدم چون اصولا ما به این مسائل کاری نداریم.

منظورتان این است استعلام درباره فرد وظیفه شورا نیست؛ بله؟

چنین وظیفه ای نداریم. اگر کسی مجرم باشد، حراست به ما اعلام می کند. او منع قانونی نداشته است.

آیا امکان دارد این حواشی در نظر شورا تاثیر بگذارد؟

خیر! جرمی واقع نشده است.

به هرحال برخی فیلمسازان حواشی خاصی دارند؛ یک نفر هم اهل رقص باشد؛ ایرادی ندارد؟!

شاید اینی که شما می گویید، تهمت باشد.

ویدئوهایش به وفور درفضای مجازی منتشر شده است؛ ندیده اید؟!

من که چیزی ندیده ام.

در پی واکنش های متعددی که به صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای یک شاخ اینستاگرامی ایجاد شد، ما هم درباره این پروانه ساخت جنجالی، با مهدی نادری و حجت قاسم زاده اصل گفت وگو کردیم. آنها نظری برخلاف منوچهر هادی دارند.

مهدی نادری که 11 سال پیش با فیلم اولش بدرود بغداد بسیار درخشید و تا مراسم اسکار هم پیش رفت، مدت ها نتوانست فیلم بسازد تا اینکه در سال 1397 سامورایی در برلین از او اکران شد. او حالا می گوید سامورایی در برلین فیلم شخصی خودش نبوده و شرایط او را مجبور کرده است که برای بقا در سینما، چنین کاری بسازد. اتفاقا چیزی که نادری را مجبور کرد از بدرود بغداد به سمت سامورایی در برلین بیاید، همان وضعیت معیوب ساختاری در سینمای ایران است و همین وضعیت است که در صدور پروانه ساخت برای یک شاخ اینستاگرامی، به شدیدترین شکل ممکن نمادینه می شود و در کانون انتقادها قرار می گیرد.

حجت قاسم زاده اصل هم با تله فیلم های درخشانی که ساخت، توجه خیلی از علاقه مندان سینما را به خود جلب کرد. او یک قصه گوی به شدت مبتکر است که بعد از 23 سال کار در تلویزیون، به تازگی در مراحل پیش تولید اولین فیلم سینمایی اش قرار دارد.

گفت وگو با کسانی مثل نادری و قاسم زاده که مدت زمانی بیشتری از سن کریم پور در سینما فعالیت کرده اند و بارها قابلیت هایشان را نشان داده اند، از این جهت به فهم وضعیت موجود کمک خواهد کرد که ببینیم اگر به واقع استعداد و توانایی هنری، ملاک تعیین موقعیت افراد در سینمای ایران بود، کار برای چنین افرادی تا به این اندازه مشکل نمی شد. در گفت وگو با این دو نفر راجع به راهکارهای برون رفت از وضعیت موجود هم پیشنهادهای قابل توجهی ارائه شده است.

مهدی نادری: سرمایه سالاری و توانایی لابی گری معیارهای امروز سینمای ایران برای ورود عوامل شده اند

مهم ترین مساله ای که درخصوص ورود افراد به سینمای ایران شاهد بودیم و هستیم؛ عدم شایسته سالاری در سینمای ایران است. مدیران سینمایی از یک جایی به بعد به دنبال پرحجم کردن تولیدات سینما بودند و محصول چنین تفکری این شد که ما شاهد ورود افرادی هستیم که شاید فقط در حد روابط عمومی یک اثر باشند اما حالا کارگردان شده اند. این مورد اخیر که جنجال هم به پا شده، نتیجه چنین بی دقتی هایی در سینماست.

یک فیلمساز وقتی وارد عرصه سینما می شود، بیشتر به خود هنر سینما فکر می کند و شاید در برقراری ارتباط برای ایجاد زمینه حرف ها ضعف هایی داشته باشد که البته این ضعف محتوایی نیست و بیشتر ضعف های اجرایی است. دولت و نهادهای صنفی موظفند برای تولید فیلم اول و استعدادهای اول اقدام کنند. وقتی کانال های شناسایی و حمایت از استعدادهای اول در سینمای ایران فعال باشد، قطعا استعدادهایی همچون محمد کارت و سعید روستایی در سینما ظهور می کنند و موفق خواهند شد. اینهایی که گفتم بچه های استخوان خردکرده فیلم کوتاه هستند و محصول فعالیت مستمر و موفق در سینمای کوتاه. البته که سینماگر نیاز به کشف دارد اما باید بتواند خودش را هم ثابت کند. اینجاست که کارکرد جاهایی مثل انجمن سینمای جوان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سازمان سینمایی مشخص می شود. اگرچه اینجا هم به خاطر سرمایه های محدودی که این سازمان ها دارند، ممکن است همان پولتیک سینمایی غالب شود و منابع به دست کسانی بیفتد که اهل لابی و پیگیری هستند و این وسط فیلمسازان جوان بااستعداد دیده نشوند اما این هم راه خودش را دارد. در اینجا سازمان هایی مثل انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش می توانند از بین کسانی که فیلم اول و دوم خودشان را ساخته اند و ارتباط خوبی با جوان ترها دارند، کمک بگیرند. سازمان سینمایی می تواند از جریان فیلمسازان جوان سینمای ایران کمک بگیرد تا استعدادها را شناسایی و معرفی کند. ممکن است یک جوانی جمع گریز و روابط عمومی بالایی نداشته باشد اما بتواند فیلمساز خوبی باشد. هربار که استثنایی اتفاق افتاده و فیلمساز توانسته خودش را معرفی کند، اتفاق مبارکی در فیلم اولی ها رخ داده است.شما نگاه کنید جشنواره فیلم کن برای مرور سینمای ایران یکی از مغفول ترین آثار سینمای ایران را نشان می دهد. شطرنج باد یکی از مهم ترین آثار سینمای ایران است و محمدرضا اصلانی در 28 سالگی این فیلم را ساخته اما این جای تعجب دارد که چرا این گونه سینمایی و چرا فیلمسازی مثل اصلانی هیچ گاه دیده نشد و فیلمسازی او ادامه پیدا نکرد. آقای اصلانی هنوز جوان است و در فریم به فریم فیلم هایش پختگی دارد. اصلانی شناخته شد ولی هیچ گاه حمایت نشد.

اتفاق دیگری که در این چند سال سینمای ایران افتاده، سرمایه سالاری است. طبیعی است که سرمایه گذاران سینما به بازگشت پول و سرمایه شان فکر کنند. محصول چنین شرایطی، گونه ای از سینمای سرگرمی است که این روزها شاهدش هستیم. تولیدکنندگان این شکل از سینما معمولا از کلیشه ها پیروی می کنند و سراغ اتفاق جدید نمی روند. شاید نوآوری ها از دید صاحبان سرمایه در حد طراحی لباس و لوکیشن ها باشد نه در معنا و محتوای یک اثر. سینمایی با چنین مختصاتی طبیعی است که آدم های هنری و کارگردان هایش را هم مبتنی بر همین ارزش های بازگشت سرمایه انتخاب کند.

اتفاقا به خاطر همین وضعیت است که ما در این چند سال، پروژه هایی دیدیم که بازیگرانش هیچ ربطی به نقش ندارند ولی به خاطر اینکه این بازیگر فالوورهای بیشتری در اینستاگرام دارد، برای فیلم انتخاب شد. بالاخره آن سرمایه گذاری که پول گذاشته، دوست دارد سرمایه به جیبش بازگردد و ضرر نکند اما نتیجه اش چیزی نیست جز همان عدم تنوع در محصولات سینمایی. اگر به صورت ریشه ای تر به این مساله نگاه کنیم، بخش مهمی از یک شکل شدن محصولات سینمایی، به زیرساخت های سینمایی ما هم بازمی گردد. تعداد سالن های روشن سینمایی کم هستند و همین محدودیت در محل های اکران سینمایی محدودیت مخاطب را به همراه دارد.حالا در چنین وضعیتی که به لحاظ زیرساختی دچار مشکل است چه باید کرد؟ راه حلش این است که با کشورهای دیگری که در حوزه زیرساخت سینمایی و اکران قوی هستند، تولید مشترک داشته باشیم. اگر پیوند سینمایی ما با کشورهای دیگر درگیر شود، فیلم های ما در سبد اکران آنها هم قرار خواهد گرفت. ما هنوز سینمای بین المللی نداریم و همچنان بزرگ ترین سینماگر ما ملی است. ما در جشنواره ها از داخل کشور خودمان یک تصویر سینمایی به آنها نشان می دهیم و این سینمای ملی است، درحالی که باید با مضامین مشترک جهانی درگیر شد.از سینمای بدنه و سینمای تجاری که بیرون بیاییم، ساختار سینمایی ما در بخش های دیگر هم ایراد دارد. وقتی کسی می خواهد به سمت جهانی شدن برود، با او برخوردهای سلبی می شود. جنجالی که سر پذیرفته شدن خانم آبیار در آکادمی اسکار شد، نامه ای که نوشتند تا فیلم محمد رسول الله مجیدی در جشنواره مونترال پذیرفته نشود و امثال اینها برخوردهای سلبی هستند. با بدرود بغداد هم چنین کارهایی کردند. من موافق برخوردهای سلبی ازسوی اهالی سینما نیستم و به نظرم این درست نیست که عده ای جمع شوند برای اینکه کسی فیلم نسازد. مشکلات باید به صورت زیرساختی حل شود تا کار به اینجا نرسد. دامن زدن به چنین حاشیه های سینمایی ریشه در بی عدالتی یا ناشایسته سالاری دارد که حالا هم در سینما شاهدش هستیم.

حجت قاسم زاده اصل: کریم پور اولین نفری نیست که با پول وارد سینمای ایران شد و آخرین نفر هم نخواهد بود

طوری گفته می شود و آنچنان شگفت زده به نظر می آییم که انگار اولین بار است چنین اتفاقی افتاده است. در این سینما کارگردانی داریم که تا اواخر دهه 80 بوتیک داشته، کارگردانی داریم آژانس حمل بار داشته و... . بدون هیچ سابقه ای در دنیای سینما و تلویزیون یک باره وارد شدند و هنوز هم هستند. نکته اینجاست که معمولا پشت ورود چنین افرادی همیشه کسانی بوده اند که ژست فرزند سینما بودن و دغدغه صنفی داشتن می گیرند.قضیه آقای محمدامین کریم پور همه ما را داخل وضعیت تناقض آمیز قرار داده است. از طرفی می گوییم همه باید بتوانند فیلم بسازند و اینکه شورایی بیاید به عده ای پروانه ساخت بدهد و به بقیه ندهد، درست نیست و معنی ندارد، از طرف دیگر می بینیم که به اصطلاح یک شاخ اینستاگرامی آمده و مجوز کارگردانی گرفته و عده ای اعتراض می کنند که چرا به او چنین مجوزی داده شده است. این یک پارادوکس اخلاقی است که داخل آن گیر افتاده ایم. از یک سو منتقد فیلترینگی مثل پروانه ساخت هستیم و آن را یک نوع ممیزی می دانیم و از سوی دیگر گمان می کنیم شخصی که چنین مجوزی را گرفته، این حقش نیست. نه فیلم نساختن آقای کریم پور باعث اعتلای سینمای ایران می شود، نه فیلم ساختنش باعث ابتذال و قهقرای این سینما خواهد شد. این تناقض سازمان سینمایی در برخورد با قضایاست که اینچنین بحرانی ایجاد می کند. ما دیده ایم که در سال های پیشین خیلی از همکاران سینمایی مان به خاطر فعالیت هایی بسیار کمتر از اینها که این آقا در اینستاگرام انجام داده، ممنوع الکار شده اند. اصلا منظورم این نیست که این کارها بد یا خوب است، یا آقای کریم پور کار نکند، شخصا مشکلی ندارم هرکسی هرطوری که راحت است و آسیب به جامعه نمی زند مدل زیستی اش را انتخاب کند، (چه چیزی بهتر از آزادی کردار و افکار آدم ها) فقط برای چرایی وجود چنین تناقضاتی جوابی ندارم، بلکه بیشتر سوال دارم.

آنچه می بینیم نتیجه برخورد کج ومعوج سازمان سینمایی با قضایاست. چندسال پیش فردی آمد و با پولی که مادرش داده بود فیلمی ساخت و رفت و البته دیگر در سینما باقی نماند و اثری از او نیست، برای او هم یکی از جا افتاده ترین سینماگران ایران تهیه کننده کارش شد. اگر تهیه کننده ها را دروازه ورودی این سینما بدانیم عامل معیوب شدن بسیاری از ساختار های سینمایی ما بعضی از تهیه کننده هایمان هستند. خیلی از این تهیه کننده های مطرح الان را که سال ها پیش وارد سینما شده اند و مورد وثوق ساختارهای موجود هم هستند، در نظر بگیریم، اینها الان سد راه هرنوع تحولی در سینما شده اند، جوانانی که می خواهند کار اول شان را بسازند را هل می دهند به سمت ساخت فیلم های کمدی. ژانرکشی را همین تهیه کنندگان قدیمی انجام دادند، نه کارگردانانی که مجبور به ساخت فیلم هایی شدند که هیچ چیزی به تاریخ سینمای ایران اضافه نکرد، اما تاریخ ابتذال را چاق تر و پروارتر کرد. چه خوش مان بیاید، چه بدمان بیاید الان پول حرف اول و آخر را می زند، شرایط اصلا عادلانه نیست. آدم هایی داریم که تا قبل از سال 90 هیچ حضوری در هیچ جای هنر این کشور نداشتند، اما الان سالی یکی، دو فیلم یا سریال می سازند. وقتی ساختا رها غلط هستند همه چیز را از چشم سازمان سینمایی نبینیم و نخواهیم حلقه ممیزی تنگ تر شود.

آقای محسن شمس ، پژوهشگر سینمای ایران، کاری سترگ انجام داده تحت عنوان مطالعات محتوایی سینمای ایران ، طبق تحقیقات ایشان، از سال 1359 تا سال 1398 تعداد 819 نفر فیلم سینمایی ساخته اند. 354 نفر از این تعداد فقط یک فیلم ساخته اند، 145 نفر دو فیلم و 69 نفر سه فیلم و به فیلم چهارم نرسیده اند! با دیدن و آگاهی از این آمار از دیدن موردی مثل محمدامین کریم پور جا نمی خوریم. از این موارد درهمین سال های اخیر زیاد داشتیم. فقط درمورد کریم پور چون یک چهره اینستاگرامی است، توجهات بیشتری به سمتش جلب شد (که اتفاقا بیشتر به نفعش هست تا به ضررش) این موارد امنیت شغلی عوامل سینما را از بین می برد و قاعده هر که پول دارد، می تواند فیلم بسازد را حاکم خواهد کرد. الان افراد زیادی دربین جوان ها داریم که فیلم کوتاه ساختند و حتی به جشنواره ها رفته اند و جایزه هم گرفتند، اما فیلم بلند نمی توانند بسازند، چون سرمایه برایشان فراهم نمی شود. همین پارسال و امسال دومورد را شاهد بودیم که تهیه کنندگان به نام سینمای ایران پول های کلان گرفتند و اجازه دادند کسانی فیلمساز شوند. مورد کریم پور می شود سومی. من نه محمدامین کریم پور را می شناسم و نه با شنیدن خبر اینکه او کارگردان می شود، جاخوردم. از این دست افراد طی این سال ها زیاد بودند و صرفا همین یکی بود که جلب توجه کرد. ایشان یک حرفی هم زد که هنرمندها حرف مفت زیاد می زنند و بیشتر باعث شد رویش حساسیت باشد، ولی به هرحال او اولین نفر نیست. او پول دارد و می خواهد فیلمش را بسازد و مطمئن باشید که می سازد. مگر افراد دیگر نساختند؟ فقط این مورد نشان می دهد که وجود نهادی به نام شورای پروانه ساخت کارکرد و لزومی ندارد و این شورا نتوانسته از شأن کارگردان بودن در سینمای ایران صیانت کند. این می تواند تلنگر خوبی باشد که تایید صلاحیت فنی و توانایی تکنیکال متقاضیان کارگردانی در سینما باید به کانون کارگردانان سینمای ایران واگذار شود. اعضای شورا می گویند که این آقا فیلمنامه خوبی نوشته است. ما آن را نخوانده ایم و نمی توانیم قضاوت کنیم و از طرفی این جمله هم خیلی بزرگ منشانه است که صبر کنیم تا فیلمش را بسازد و ببینیم چه از آب در می آید. مشکل عمده تر برخورد دوگانه سازمان سینمایی با قضایاست؛ مثلا همین که چطور به دلیل مواردی کوچک تر از این، همکاران ما ممنوع الکار شده اند، اما حالا ارشاد این طور سفت و سخت پشت مجوزش درمورد کریم پور می ایستد. امیدوارم فیلمی که وی قرار است بسازد، فیلم خوبی از آب در بیاید و به تاریخ سینمای ایران چیزکی اضافه کند.

* نویسنده: میلاد جلیل زاده، روزنامه نگار

لینک خبر :‌ فرهیختگان
دنیای اقتصاد : رشد چشمگیر بورس در یک سال اخیر، نگاه بسیاری از صاحبان صنایع را به این منبع عظیم مالی جلب کرده است. صنعت سینما در کشورمان نیز از این موضوع مستثنی نبوده و همین موجب شده در برهه های مختلف دست اندرکاران و تهیه کنندگان سینما گرد هم بیایند تا راه های ورود به این بازار را بررسی کنند. جدیدترین این نشست ها به دیدار برخی اعضای اکت انجمن کارفرمایی تهیه کنندگان با سازمان بورس برمی گردد که در آن مقرر شد با ارتباط و همفکری این دو نهاد روش های عملیاتی برای تحقق ورود صنعت سینما به بورس بررسی و شناسایی شود. البته چنین تصمیماتی بی سابقه نبوده و به پیش از تب تند بورس بازی بین مردم بازمی گردد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : 55آنلاین

اسفند ماه سال 96 بود که نخستین سخنان ورود سینما به بازار سرمایه به صورت جدی مطرح شد. در جلسه ای که با حضور مسوولان وقت وزارت ارشاد، بنیاد سینمایی فارابی و صندوق اعتباری هنر با سازمان بورس و اوراق بهادار انجام گرفت، پیشنهاد شد صنعت سینما به منظور بهره گیری از ظرفیت های بازار سرمایه، با راه اندازی صندوق های جسورانه به بورس متصل شود. دقیقا یک سال بعد رئیس جدید صندوق اعتباری هنر با عنوان کردن پیگیری طرح صندوق جسورانه سرمایه گذاری سینما در بورس که در زمان رئیس قبلی مطرح شده بود قول داد که از ابتدای سال 98 این صندوق به عنوان بورس سینما با سرمایه ابتدایی 20 میلیارد تومان راه اندازی شود. وی با اشاره به حمایت سازمان سینمایی از این صندوق گفته بود: زمانی که این صندوق به بورس عرضه شود همه کسانی که در بورس کد دارند و می توانند سهام بخرند، می توانند واحد های این صندوق را بخرند و هرکدام از این واحد ها مشخص است که در کدام فیلم سرمایه گذاری شده است. سازمان بورس نیز از این صندوق حمایت کرده است. اما با وجود این قول ها نه تنها سال 98 بلکه هم اکنون که سال 99 نیز یک فصل را پشت سر گذاشته اثری از این صندوق به چشم نمی خورد؛ تا جایی که انجمن کارفرمایی تهیه کنندگان در اقدامی مستقل به فکر افتاده برای ورود به بورس رایزنی کند. با این حال آنچه در اغلب نشست هایی که تاکنون برگزار شده دیده می شود، گفت وگوهایی کلی درباره اهمیت پیوستن به بورس و ثمرات آن بوده و آنچه کمتر به آن پرداخته شده، ارائه نقشه راهی عملی و دقیق از آنچه قرار است اتفاق بیفتد است. طبق آنچه از گزارش های حاصله از این نشست ها برمی آید دست اندرکاران صنعت سینما تاکنون به ذکر مزایای ورود به این بازار بسنده کرده و با حلواحلوا کردن تنها مشغول شیرین کردن دهان خود هستند، این در حالی است که بیم آن می رود آن قدر این موضوع به تعویق بیفتد که با سپری شدن دوران طلایی بازار سرمایه و از صرافت افتادن سرمایه گذاران برای ورود به بورس، این فرصت تاریخی برای همیشه برای سینمای کشورمان ازدست برود.

پیوند صنعت سینما به بورس از راه های مختلفی ممکن است صورت بگیرد که یکی از آنها همان طور که پیش از این مسوولان صندوق اعتباری هنر پیشنهاد داده بودند تشکیل نوعی صندوق سرمایه گذاری مشترک است که به این صورت عمل می کند: پول از سرمایه گذارانی که قصد مشارکت دارند، گردآوری و مبالغ مورد نظر در کسب و کارهای نوپای کوچک و متوسط که پتانسیل رشد بالایی دارند سرمایه گذاری شود. در واقع این صندوق ها، نوعی سبد دارایی را تشکیل می دهند. از آنجا که تامین مالی استارت آپ ها هزینه بر است و اشخاص حقیقی قادر به مشارکت حداکثری نیستند، معمولا سرمایه گذاران خطرپذیر را اشخاص حقوقی تشکیل می دهند. این اشخاص حقوقی شامل شرکت یا صندوق هایی هستند که سرمایه خود را از افراد و نهادهای بانکی، بیمه ای، بازنشستگی و... تامین کرده اند.راه دیگر ورود سینما به بورس از طریق ثبت شرکتی مرتبط با سرمایه گذاری سینمایی است که پس از طی مراحل قانونی باید به سهامی عام تبدیل شود. پس از طی این مراحل این شرکت می تواند از طریق عرضه اولیه و همچنین پذیره نویسی با شرایط مشخص قانونی به جمع آوری سرمایه از سهامداران حقیقی و حقوقی بپردازد.

گذشته از ورود سرمایه های خرد مردم که می تواند در مجموع به سرمایه ای هنگفت برای تولید آثار عظیم سینمایی تبدیل شود، جذب منابع مالی برای صنعت از طریق بورس مزایای زیادی دارد که در دیگر بازارها کمتر مشاهده می شود. وارد شدن به بورس برای شرکت هایی که الزامات لازم برای انجام این کار را دارند، مزیت های متعددی دارد؛ مزیت هایی که در نهایت منجر به افزایش شفافیت، کارآیی و همچنین بهبود عملکرد جاری آنها خواهد شد. بورس اوراق بهادار به عنوان بازوی اصلی بازار سرمایه علاوه بر تجهیز، جذب و هدایت منابع مالی و هدایت به سمت فعالیت های مولد و اشتغال زا، نقش تامین مالی بنگاه ها و موسسات اقتصادی را نیز بر عهده دارد. پذیرش شرکت های جدید در بورس ضمن اینکه به توسعه بازار سرمایه و ارتقای جایگاه آن در اقتصاد ملی کمک می کند، در عین حال فواید متعددی هم برای شرکت های پذیرفته شده دارد که از آن جمله می توان به استفاده از معافیت های مالیاتی، به روزرسانی ارزش واقعی شرکت، کسب وجهه، اعتبار و اعتماد عمومی، افزایش اعتبار داخلی و خارجی و تامین مالی، سهولت در استفاده از تسهیلات بانکی و سایر ابزارهای تامین مالی اشاره کرد. از همه اینها گذشته باید پاسخگویی به سرمایه گذاران را افزود. بدیهی است وقتی اثری سینمایی با سرمایه سهامداران تهیه شود بخش زیادی از سود و ضرر پروژه متوجه آنها خواهد شد و به دلیل مطالبه گری آنها، دست اندرکاران ساخت فیلم مجبورند در نهایت پاسخگو باشند و همین احتمالا در درازمدت به رشد اقتصاد سینمای ایران کمک کند؛ البته این خطر نیز وجود دارد که فیلم های هنری و غیرتجاری بیش از پیش به حاشیه رانده شوند.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
عبارت هنر اعتراضی این روز ها از گوشه و کنار به گوش می رسد و به طور عادی این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که مختصات این هنر چیست و چقدر این عبارت در عرصه هنر دارای اصالت است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: فرامرز قریبیان بازیگر پیشکسوت سینما که پس از بازی در فیلم خروج و برخوردی که با آن فیلم شد از سینما خداحافظی کرده بود، حالا عنوان کرده اگر مسعود کیمیایی فیلمی اعتراضی بسازد، حاضر است در آن بازی کند. عبارت هنر اعتراضی این روز ها یکی از چالش برانگیزترین عباراتی است که می توان در هنر آن را جست و جو کرد. به بهانه سخنان قریبیان و برای بررسی بهتر این عبارت گفت وگویی با امیررضا مافی، استاد دانشگاه و منتقد سینما داشته ایم و در آن به مرز هنر اعتراض با سیاه نمایی پرداخته ایم.

سراغ تعریف هنر اعتراضی برویم، به چه چیزی هنر اعتراضی می گویند و چقدر می توان ردپای آن را در هنر مشاهده کرد؟

ردپای هنر اعتراضی در شاخه های مختلف هنر از جمله سینما دیده می شود. به طور کلی هنر اعتراضی به مناسبات و شرایط موجود نقد دارد و منتقد وضع جاری است. به تعبیر دیگر اگر هنرمند در اثر هنری اش به امر اجتماعی بپردازد و علیه آن چیزی که بر حق نمی داند شورش کند و اعتراض نماید، هنر معترض (Protestart) انجام داده است. هنرمند در هنر اعتراضی سعی دارد مخاطبانش را که با او هم نظر هستند با خود همراه کند و در واقع حرف دل آن ها را بزند.

در ایران از چه زمانی می توان ردپای هنر اعتراضی را دید؟

هنر اعتراضی به چند صورت خود را نشان می دهد، از جمله اعتراض مستقیم که هنرمند مسئله مورد انتقاد خود را به صورت صریح و واضح بیان می کند و اعتراض غیرمستقیم و در لفافه که در آن اعتراض به صورت غیرمستقیم و با گوشه و کنایه بیان می شود. در ایران می توان نوع دوم یعنی هنر اعتراض غیرمستقیم را در تاریخ بعد از حمله مغول مشاهده کرد که صنایع ادبی استعاره و کنایه وارد ادبیات شد.

در سینما چطور؟ می توان تاریخ مشخصی برای ورود هنر اعتراض به سینمای ایران در نظر گرفت؟

در سینمای ایران می توان با موج روشنفکری سینما یا همان تعبیر موج نو که شخصاً با آن تعبیر زیاد موافق نیستم، ردپای هنر اعتراضی را دید. شاید یکی از مهم ترین پایه گذاران هنر اعتراضی در سینما همان فیلم قیصر مسعود کیمیایی باشد؛ فیلمی که به شرایط حاکم اعتراض دارد. فیلم گاو داریوش مهرجویی نیز به نوعی فیلم اعتراضی است یا از آن مهم تر دیگر فیلم مهرجویی یعنی دایره مینا فیلمی اعتراضی است. فیلم های آژانس شیشه ای حاتمی کیا، سنتوری مهرجویی و عصبانی نیستم یا اغلب کار های سینمایی تهمینه میلانی، اعتراضی است، حتی در نمونه های اخیر آن فیلم خورشید ساخته مجید مجیدی نیز رگه هایی از فیلم اعتراضی را دارد.

فرق بین هنر اعتراضی و سیاه نمایی چیست؟ بسیاری از هنرمندان شاید معتقد به هنر اعتراضی باشند، اما خروجی آثارشان سیاه نمایی است!

سیاه نمایی ازجمله واژه هایی است که بد تعریف شده و بعضی اوقات برای انکار رقیب سیاسی از این واژه استفاده شده است. در حالی که اگر تصویری از جامعه است که منصفانه نباشد و آن تصویر تلخی بیش از حد نیز باشد، مصداق سیاه نمایی می شود. در مقام نظر، هنر اعتراضی شرایط را نقد می کند ولی سیاه نمایی نمایانگر وجهه ای غیرمنصفانه است. برای مثال در ایران زنان موقعیت اجتماعی خوبی دارند، حال اگر در سینما زنان ایرانی دائماً آسیب دیده نشان داده شوند و با این تصویر جامعه را به این باور که زنان موقعیت خوبی ندارند، سوق دهند، سیاه نمایی شده است. از طرف دیگر ارائه تصویری از ایران که در آن همه چیز در برهوت است و پیشرفت های شهری و امکانات نادیده گرفته شود، اگر بر اساس منطق داستان نباشد، سیاه نمایی است. به نظرم تبصره ای که مرز میان اعتراض و سیاه نمایی را مشخص می کند، خارج نشدن از دایره انصاف است. اگرچه ذات هنر نیز، چون برگرفته از ذوق و احساسات است نه منطق و تحلیل، خود چندان منصف نیست و هنرمند بر اساس ایدئولوژی و جهان بینی خود عمل می کند.

چرا هنرمندان دوست دارند وجهه اعتراضی داشته باشند و معترض بودن در میان خیلی ها ارزش به حساب می آید؟

به هر حال آلترناتیو بودن و مخالف جریان اصلی بودن یکی از نماد های روشنفکری است. روشنفکر منتقد وضع موجود است و موافقان وضعیت موجود خارج از دایره روشفکری قرار می گیرند. بعد از جنگ جهانی دوم، روشنفکر ها با استفاده از انگاره های چپ و به کارگیری متدولوژی چپ، از حاکمان سیاسی فاصله گرفتند. جریان روشنفکری با ورود به دنیای هنر، هنر اعتراضی را دامن می زند.

آیا کسانی که در هنر مسلک روشنفکری را دنبال می کنند، واقعاً روشنفکر محسوب می شوند؟

روشنفکر بودن نیازمند سواد و دانش است. با این ابزار است که روشنفکر بر وضع موجود اشراف پیدا می کند و به آن اعتراض می کند. این اعتراض دارای ریشه های قوی علمی و فرهنگی است. خیلی وقت ها در حیطه هنر، هنرمند قیافه روشنفکری به خود می گیرد و هنر اعتراضی ارائه می دهد، اما واجد شرایط لازم آن نیست. او اعتراض می کند، چون پز روشنفکری را دوست دارد.

این را هم در نظر داشته باشیم که اگر هنر اعتراضی وجود نداشته باشد، دولت ها کار خودشان را انجام می دهند و اثرپذیر نخواهند بود. این هنر اعتراضی است که دولت را وادار به اصلاح و بی واسطه امر اجتماعی را که میان مردم است به طبقه حاکم منتقل می کند.

به نظرتان چقدر هنر اعتراضی در جامعه ما دارای اصالت است؟

بسیاری از هنرمندانی که فکر می کنند هنر اعتراضی دارند، در عمل ادای معترض بودن را درمی آورند، در حالی که وقتی دولت بخواهد به هنرمندان پول بدهد، همان ها در صف می ایستند تا پول بگیرند. باید بین هنرمند بودن و هنر فهم بودن تفاوت قائل شویم. برای هنر فهم بودن باید خیلی خواند، باید حُر بود و سلوکی را طی کرد. متأسفانه هنرمندان ما مثل سیاستمداران ما اینستاگرامی شده اند، انتهای هنر اعتراضی شان پست گذاشتن در اینستاگرام است که اگر به آن اعتراض شود، همان پست را هم حذف می کنند.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
بی بی سی از امضای یک بیانیه از سوی تعدادی از اهالی فرهنگ و حقوق در حمایت از سرکرده یک گروه انحرافی در ایران خبر داد، اما تاکنون برخی از افرادی که نامشان در پای این بیانیه آمده، آن را تأیید نکرده اند. جالب این است که این بیانیه ابتدا در بی بی سی منتشر شد و سپس در برخی تارنماهای خبری داخلی قرار گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

تارنمای شبکه انگلیسی بی بی سی فارسی، گزارشی از اعلام حمایت جمعی از سینماگران ایرانی از سرکرده جمعیت موسوم به امام علی که در پوشش فعالیت خیریه به نفوذ و تبلیغ علیه انقلاب اسلامی مشغول است، منتشر کرد. بیانیه ای که به ادعای بی بی سی از سوی 500 نفر از اهالی سینما و رشته های هنری دیگر و همچنین برخی از حقوقدانان امضا شده است. این درحالی است که تعدادی از افرادی که نامشان به عنوان امضا کننده این بیانیه آمده، آن را تکذیب کرده و حتی از چنین بیانیه ای اظهار بی خبری کرده اند و برخی دیگر نیز امضای خود را تأیید نکرده اند!
به طور مثال، کامران شیردل که نامش در بین امضا کنندگان قرار گرفته، در مصاحبه با سایت مشرق با تکذیب امضای این بیانیه حتی نسبت به وجود گروه موسوم به امام علی و سرکرده آن اظهار بی اطلاعی کرده است. در زمانی که بی بی سی فارسی این گزارش را منتشر کرد، یکی از فعالان حوزه موسیقی نیز که نامش محفوظ است در تماس با مشرق، ضمن تکذیب امضاء بیانیه، گفت که در حال مطالعه این بیانیه است و هنوز آن را امضاء نکرده است. وی تأکید کرد هرگز از توهین های رئیس این جمعیت به مقدسات حمایت نخواهم کرد. در میان اهالی سینما، چند چهره دیگر نیز از چنین بیانیه ای ابراز بی اطلاعی کردند.
همچنین اخباری مبنی بر متولی گری خانه سینما در تولید این بیانیه و جمع آوری امضا منتشر شده بود که همایون اسعدیان رئیس هیئت مدیره خانه سینما در مصاحبه با فارس، آن را تکذیب کرد.
خبرنگار کیهان نیز در تماس با برخی از هنرمندان بی حاشیه ای که نامشان در پای این بیانیه آمده است، مطلع شد که امضای آنها جعل شده است!
شناسایی متولیان این بیانیه و جعل امضای هنرمندان - که به خودی خود یک جرم محسوب می شود- و ارسال آن به یک رسانه ضدایرانی و وابسته به دولت انگلیس، می تواند در دستور کار دستگاه های قضایی و امنیتی قرار بگیرد.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
محمدحسین فرحبخش از اقدام وزارت ارشاد برای پرداخت بدهی سینماداران به پخش کنندگان سینما تشکر کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : خبر آنلاین صاحب خبران

محمد حسین فرحبخش سینمادار، تهیه کننده و کارگردان سینما درباره پرداخت بدهی سینماداران به پخش کنندگان سینما، در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: در کل نگه داشتن پول پخش کنندگان توسط سینماداران اشتباه است. البته کرونا باعث شد حدود چهار ماه سینما ها بسته باشند؛ زمانی هم که باز شدند، شرایطشان با بسته بودن فرقی نکرد و فروش نداشتند. سینماداران در این مدت پول کارگر و دیگر عوامل مشغول در سینما ها را پرداخت کردند و همین باعث مشکلاتی برای آنها شد؛ از جمله اینکه نتوانستند پول پخش کنندگان را بدهند. اینکه وزارت ارشاد در جهت رفع این مشکل و بازگرداندن پول پخش کنندگان قدم برداشت، تحسین برانگیز است.

او افزود: بالاخره تهیه کننده ها و پخش کنندگان هم مشکلات خاص خودشان را دارند و باید بدهی خود را بپردازند. کار ارزنده ارشاد باعث شد تا مشکل این همکاران نیزمرتفع شود.

این تهیه کننده ادامه داد: سمفا یکی از مهمترین کار هایی است که در چهل سال سینمای ایران رخ داد؛ چون قرار است از این طریق مشکل بازپرداخت پول حاصل از درآمد فروش فیلم ها از سوی سینمادارن به پخش کنندگان و تهیه کنندگان رفع شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : اصفهان امروز آنلاین صاحب خبران

فرارو- امیر سیدزاده که در پایتخت6 نخستین تجربه بازیگری خود را پشت سرگذاشت گرچه شاید در حوزه بازیگری نامی تازه است، اما از آن دسته از تهیه کنندگان سینما است که معمولاً تهیه کنندگی آثار کارگردانان فیلم اولی را به عهده می گیرد. آثاری که به گفته خودش به خاطر سختی ها و پیچیدگی هایی که دارند، کمتر تهیه کننده ای ریسک حضور در آن پروژه ها را می پذیرد.

مادر قلب اتمی ، پاسیو ، شماره 17 سهیلا ، آمین خواهم گفت و زندگی جای دیگری است از جمله فیلم هایی هستند که نام سیدزاده به عنوان تهیه کننده در آن ها ثبت شده است سیدزاده سال گذشته نیز با فیلم تعارض (ریست) به کارگردانی محمدرضا لطفی، کارگردان جوان سینمای ایران در بخش نگاه نوی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

سیدزاده در گفتگو با فرارو درباره حضور اینفلوئنسر ها در حوزه بازیگری گفت: نفس این که کسی کارگردان باشد ایرادی ندارد، اما باید شرایط کارگردانی را داشته باشد و از مسیر قانونی وارد عرصه شود. این مسیر یک فرایند تعریف شده ای را دارد که این فرآیند تعریف شده هم باید در ضوابط وزارت ارشاد باشد هم در کانون کارگردانان و هم آن عضوی که این فرد را به عنوان کارگردان کارگردان می پذیرد.

وی افزود: قبلاً روال صدور مجوز ساخت این طوری بود که اگر می خواستند کارگردان را تجدید صلاحیت بکنند بر اساس معیار هایی مشخص نمره هایی به او می دادند می گفتند فیلم کوتاه چه ساخته است، دستیار کارگردانی کرده است یا خیر، تجربه پشت دوربین دارد، تجربه جلوی دوربین چه دارد، فرد امتیازاتی را می آورد که اگر به اتفاق آرای اعضای شورای پروانه ساخت یا هر نهاد دیگری که مسئولش بود به حد نصاب می رسید مجوز کارگردانی می گرفت و یک روال طبیعی بود. بعد از مدتی این آمد زیر نظر کانون کارگردانان که کارگردان اولی را فقط کانون کارگردانان تأیید صلاحیت می کرد و اعلام نظر می کرد. به نظر من دوران خوبی بود بعد آمدند این امتیاز را از کانون کارگردانان گرفتند دادند دست ارشاد و دوباره همان روال قبلی شد تا الان هم ادامه داشت. البته دو سالی هست ورودی به حیطه کارگردانی بچه بازی شده است.

او ادامه داد: ظاهراً دیگر هیچ قانونی جز قانون سرمایه بر این بخش حاکم نیست. هر کس پول دارد می رود حرکت فرهنگی می کند حتی در قالب کلیپ های سطحی رقص. بعد می گویند به این افراد هم مجوز کارگردانی بدهیم. در توجیه قضیه هم می گویند که ما بررسی کردیم. دو سه فیلم کوتاه ساخته بود و سابقه داشت و خودشان می دانند همه توجیهات شان بیهوده است. اصل قضیه چیز دیگری است و این ها نمی خواهند بپذیرند که یک کار خلاف قانون کرده اند و این کار خلاف قانون، خودش را نشان داده است چرا که اهالی هنر نسبت به این قضیه عکس العمل نشان دادند.

سیدزاده اظهار کرد: من خودم شخصاً تحت هیچ شرایطی با توجه به بررسی هایی که کردم با مجوز دادن به این آقا موافق نیستم و نخواهم بود. به چند دلیل، چون فرآیند قانونی را طی نکرده است. دلیل دوم این است که آقایان می گویند ما نمی توانیم بگوییم این آقا صلاحیت دارد یا نه، اتفاقاً اشتباه شما همین است. شما هستید که باید بگویید این صلاحیت دارد یا نه، یکی از صلاحیت ها سابقه و فعالیت کاری و رزومه اخلاقی طرف است. مگر می شود کسی بیاید در فضای اینستاگرام مطابق با عرف و فرهنگ جامعه ما کار نکند اصلا مسائل دینی را کنار بگذارید مطابق با عرف و فرهنگ جامعه ما نباشد و بعد بگوییم به ما ربطی ندارد این مسائل مگر می شود. کسی هنجارشکنی کند بعد ما بگوییم به ما ربطی ندارد. مگر می شود کسی کلیپ رقص دختر و پسر در اینستاگرامش بگذارد ما بگوییم به ما ربطی ندارد این چه مزخرفاتی است که آقایان مسئول فرهنگی تحویل می دهند حتماً ربط دارد حالا که شما می گویید به ما ربط ندارد به اهالی هنر ربط دارد. حالا ببینید عکس العمل ها را؛ ربط دارد که سرتان آوار شده است.

وی افزود: درست است که وضعیت فرهنگی ما مبتذل و بی قانون شده است، اما دیگر نباید آنقدر بی دروپیکر باشد که هر کاری شما کردید اهالی هنر هم ساکت بنشینند و هیچ عکس العملی نشان ندهند. این نمی شود. من خودم با این قضیه مخالفم و امیدوارم که این پروانه کارگردانی نقض شود و به جد می گویم این پروانه کارگردانی لغو خواهد شد.

این تهیه کننده سینما اضافه کرد: آن هایی که از این کار حمایت می کنند ببینید چند درصد هستند. آیا به یک درصد می رسند؟ نمی رسند. عمده این است که نفس قضیه خطا و اشتباه بوده به دلایلی که برشمردم آن هایی هم که از این قضیه طرف داری می کنند و می گویند عرصه باید باز باشد و جا برای کسی تنگ نمی شود این ها همه درست و قبول، اما اولاً ببینید این موافقان چند نفر هستند؟ و معیارهایشان چیست؟ معیار هایی است که کاملاً غیرقانونی است، کاملاً براساس هنجارشکنی و مسائل غیراخلاقی است. چه کسانی حامی این قضیه هستند؟ بروید مانیفست کسانی که حامی این پروانه کارگردانی هستند را بررسی کنید ببینید گذشته شان چه بوده چه پشتوانه هنری دارند. ببینید کجای این هنر مملکت ایستادند؛ بنابراین آقایان فرهنگی باید این اشتباه را بپذیرند و این پروانه باید لغو بشود و اگر لغو نشود تبعاتش حالا حالا ها دامن گیر این آقایان خواهد بود.

لینک خبر :‌ فرارو
شب گذشته وب سایت بی بی سی فارسی در خبری مدعی شد، 500نفر از اهالی فرهنگ و هنر ایران طی بیانیه ای خواستار آزادی شارمین میمندی نژاد شده اند، در حالی که در ایران بسیاری از سینماگران از این موضوع بی اطلاع هستند.

خبرگزاری فارس- گروه سینما: شب گذشته وب سایت بی بی سی فارسی در خبری مدعی شد، 500نفر از اهالی فرهنگ و هنر ایران طی بیانیه ای خواستار آزادی شارمین میمندی نژاد شده اند.

میمندی نژاد موسس جمعیت امام علی(ع) است که چندی پیش توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد.

اما انتشار این بیانیه با چند ابهام مواجه است.

نکته اول این است که ظاهرا این بیانیه مستقیما به بی بی سی ارائه شده است. یعنی آن هایی که آن را تنظیم کرده اند ترجیح داده اند بیانیه شان مستقیما از بستر یک رسانه خارجی و آن هم یکی از مساله دارترین رسانه های فارسی زبان منتشر شود. رسانه ای که در مسائلی مثل تحریم کشورمان همواره در صف مقدم حضور دارد.

اما نکته بعدی درباره افرادی است که آن را تنظیم کرده اند. آیا حاضرند از بیانیه ای که نوشته اند دفاع کنند؟ آیا آن ها خودجوش و مستقل این کار را کرده اند؟ اصولا وقتی خواهان آزادی فوری متهمی می شویم باید از اتهامات او باخبر و درباره بی گناهی اش مطمئن باشیم؛ یعنی صادرکنندگان بیانیه، ادله کافی برای این مورد دارند؟

اما امضا کنندگان؛ طبق ادعای بی بی سی 500نفر این بیانیه را امضا کرده اند اما تنها اسامی چند نفر منتشر شده. طبق پیگیری برخی رسانه ها لااقل یکی از همین چندنفر امضا و حتی اطلاع از چنین بیانیه ای را تکذیب کرده است و گفته حتی نام میمندی نژاد را تاکنون نشنیده است.

در سال های اخیر اتفاقات مشابه زیادی رخ داده که بعدا برخی امضا بیانیه را تکذیب و برخی هم گفته اند از جزئیات مطلع نبوده اند. آیا وقت آن نرسیده که دستگاه های متولی فرهنگی در این زمینه آگاه سازی کنند و اهالی فرهنگ و هنر بدانند که وجود اسم شان پای یک بیانیه دارای بار حقوقی است؟ برای اطلاع از موضع خانه سینما درباره بیانیه فوق با همایون اسعدیان ، رییس هیات مدیره خانه سینما گفت وگویی انجام داده ایم که درادامه می خوانید:

**آقای اسعدیان خانه سینما در جریان این بیانیه بوده است؟

-اصلا! معمولا این نوع بیانیه ها در چندسال گذشته کم نبوده است. این بیانیه ها توسط هنرمندان صنوف مختلف سینما و حتی بعضا هنرمندانی خارج از سینما امضا شده است؛ فقط محدود به سینما نیست و هنرمندانی از تئاتر، هنرهای تجسمی، موسیقی و... هم حضور دارند. معمولا چندنفر متن این بیانیه ها را تنظیم می کنند و در اختیار دیگران قرار می دهند؛ حالا یکی امضا می کند و یکی نه.

*خانه سینما در چنین بیانیه هایی مشارکت نمی کند؟

-خانه سینما درجریان هیچ کدام از این ها نیست. اگر اعضای صنوف بیانیه ای را امضا کنند کاملا شخصی است و به خودشان مربوط است.

*آیا خانه سینما درباره بیانیه اخیر موضعی دارد؟

-این را باید هیات مدیره خانه سینما درباره اش تصمیم گیری کند. اگر لازم به موضع گیری باشد در جلسه هیات مدیره بررسی و درباره اش تصمیم گرفته خواهد شد. متاسفانه برخی در فضای مجازی اصرار دارند هر چیزی را به خانه سینما منتسب و آن را وارد حاشیه کنند.

*به شخص شما از جایگاه یک سینماگر برای امضای این بیانیه مراجعه شده بود؟

-خیر در این مورد مراجعه نشده است. البته تا وقتی که در هیات مدیره خانه سینما هستم معمولا به چنین مسائلی ورود نمی کنم.

*با توجه شرایط جامعه و آسیب های اقتصادی کرونا به سینما، شخصا به عنوان یک سینماگر فکر می کنید اولویت برای تنظیم بیانیه چه موضوعاتی است؟

-تولید و اشتغال! این نظر شخصی من است. بعید می دانم تا پایان سال اکران قابل قبولی داشته باشیم. مسائل جامعه جو روانی نامناسبی برای مخاطبان ایجاد کرده و طبعا آن ها با ناامن روانی به سینما اقبالی نخواهند داشت. اگر نگران اهالی سینما هستیم باید نگران تولید باشیم. سازمان سینمایی هم باید به فراهم شدن شرایط تولید با رعایت پروتکل های بهداشتی کمک کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
شماری از هنرمندان به رهگیری هواپیمای ماهان توسط آمریکا در آسمان سوریه واکنش نشان دادند؛ برخی خواستار حرکت مقابل به مثل بودند و برخی این حرکت را ماحصل دشمنی دیرینه آمریکایی ها با ملت ایران عنوان کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : صبح الوند

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ پرواز 1152 هواپیمایی ماهان که روز پنجشنبه دوم مرداد از ایران به سمت لبنان در حرکت بود، در آسمان سوریه از سوی دو جنگنده آمریکایی تهدید و ناچار به کاهش ناگهانی ارتفاع شد.

خلبان هواپیمای مذکور مجبور می شود هواپیمای مسافربری را در فرودگاه دمشق سوریه فرود بیاورد و بعد از آرام شدن اوضاع مسیر خود را به سمت فرودگاه بیروت ادامه دهد. در این واقعه امکان به خطر افتادن جان انسان های غیر نظامی و بی گناه زیادی وجود داشت بنابراین با توجه به این موضوع عمومی با تعدادی از هنرمندان به مصاحبه پرداختیم.

اگر قانون شکنی شده؛ باید شکایت کنیم

حمید رضا پگاه ، بازیگر سینما و تلویزیون در واکنش به این خبر گفت: من به لحاظ قانونی درباره این اتفاق خیلی مطلع نیستم، ولی فکر می کنم باید در هر جایی که قانون شکنی شده، پیگیری بشود. بخش بین المللی یا سازمان هوایی که دقیقا نمیدانم اسم ان چه می شود، اما در آنجا از لحاظ قانونی باید پیگیری کنند که همچین اتفاقی دیگر نیفتد. از نظر من ایران باید برای حق خودش، همین اتفاق را از لحاظ قانونی پیگیری کند و در این مورد از سوی هر فردی که این خلاف انجام شده، مجازات قانونی بشود.

این بازیگر سینما و تلویزیون افزود: من روال این کار و اینکه چطور باید سازمان هواپیمایی جهان برخورد کند، نمی دانم ولی ایران باید واکنش نشان بدهد. ما باید بابت حق خودمان پیگیر باشیم، چون فکر می کنم تنها راه همین است که وقتی کار بی قانونی انجام می شود، به شکل قانونی هم پیگیر حق شد.

جعفر دهقان ، هنرپیشه سینما و تلویزیون ضمن اشاره به شهادت 290 سرنشین هواپیمای مسافربری 655 ایران ایر توسط نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در 12 تیر 1367، گفت: آمریکایی ها برای اولین بار نیست که این کار را انجام می دهند. سال های پیش هواپیمای مسافربری ما را که مقصدش دوبی بود، مورد حمله قرار داد که در خلیج فارس افتاد و عده ی زیادی مسافر شهید شدند. به نظرم هدف این کاری که آمریکا برای چندمین بار انجام می دهد، این است که ایران تابع حرف های آنها باشد.

کینه آمریکایی ها تمامی ندارد

دهقان ادامه داد: من خیلی اطلاعات ندارم، زیاد اهل سیاست نیستم اما فکر می کنم این یک خصومتی است که آمریکایی ها با ایرانی ها دارند که روز به روز هم شدیدتر می شود. قبلا جنگنده هایشان قصد تعرض به هواپیمای مسافربری ما را داشتند و بابت آن به فرمانده شان هم جایزه دادند و تشویق شان کردند، بعد از آن هم شهید کردن سپهبد قاسم سلیمانی و امروز هم که جنگنده هایشان کنار هواپیمای مسافربری ما قرار گرفت که اگر خلبان ما خبره و حرفه ای نبود معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد. من خیلی اطلاع ندارم ولی شاید جنگنده هایشان قصد داشتند با قرار گرفتن در پشت هواپیمای مسافربری ما، پدافند هوایی سوریه هواپیمای ما را هدف قرار بدهد و در نتیجه بگویند ایران این همه مدت از سوریه دفاع کرد اما حالا سوریه هواپیمای ایران را نابود کرد.

قطعا این عمل بی جواب نمی ماند

وی افزود: من اهل سیاست نیستم و زیاد وارد این بخش نمی شوم اما همینقدر می دانم که آمریکا این خصومت و دشمنی را از اول انقلاب تا الان با ما داشته است و فکر نمی کنم که این خصومت آخرین بار آنها باشد و هر بار هم دست یک شیطنت تازه می زنند. بالاخره، روزهای آخر دوره ترامپ هم هست و او آن نتیجه ای را که می خواست، بدست نیاورد و ترامپ نتوانست عکس یادگاری با مسئولین نظامی ایران بگیرد در نتیجه با روش های مختلف به ایران فشار وارد می کند. این اتفاق اخیر هم، یک کار غیر انسانی است. آمریکا از کشتن انسان ها برای مقاصد شوم خودشان استفاده می کند و برای آنها جان انسان ها مهم نیست، برایشان اصلا مهم نیست که این هواپیما، مسافربری باشد یا نباشد، جان آدم ها در خطر می افتد یا نه. به هر حال حس می کنم که اینطور نیست که این عملکرد آنها، بی جواب بماند. قطعاً این عمل آنها بی جواب نخواهد ماند.

این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: ایران هم کشوری است که اهل هرج و مرج نیست در نتیجه ما می توانیم از لحاظ قانونی پیگیری کنیم، هر چند که سازمان های بین الملل حق را به آنها می دهند اما فقط شکایت می کنیم. در نتیجه ما فقط این شکایت را بیان می کنیم اما هیچ تنبیه و اقدامی علیه آمریکا صورت نمی گیرد. اما با این حساب باید از راه های دیپلماتیک و قانونی بازخورد نشان بدهیم که دیگر این اتفاق نیفتد که هر چند می دانم امریکا بعد از این باز هم اتفاقات شوم دیگری را رقم می زند. ایران این قضیه را هم بی پاسخ نخواهد گذاشت، انشالله به همین زودی ها خواهیم شنید که این اتفاق جواب نمانده است. زمانی که سردار سلیمانی را شهید کردند، یک هفته هم نکشید که از طرف ما پایگاه های آمریکایی مورد اصابت موشک قرار گرفت. بنابراین حالا هم این اتفاق اخیر، 100% بدون جواب نخواهد ماند.

آمریکایی ها متاسفانه دست بردار نیستند

در ادامه با محمود پاک نیت ، هنرمند عرصه سینما و تلویزیون مصاحبه کردیم. وی با اشاره به خطرناک بودن این عمل آمریکا، گفت: گاهی اتفاقی می افتد که دست خود فرد نیست و گاهی هم از پیش تعیین شده است. در این اتفاق اخیر امریکا می دانست که این هواپیما، هواپیمای مسافربری است. کاری که انها انجام دادند، کار بسیار خطرناکی بوده است و شاید به قول شما، تمام مسافرانی که در هواپیما بودند آسیب می دیدند و از بین می رفتند.

وی افزود: به هر حال امریکایی ها دست از سر ما برنمی دارد و متاسفانه دست بردار هم نیستند. نمی دانم که باید با آنها مقابله کرد یا باید سکوت کرد، زیرا اینکه چه روشی را برای این مسئله باید پیش گرفت، دولتمردان بررسی می کنند.

پرویز شیخ طادی کارگردان، فیلمنامه نویس و نویسنده در ابتدا نسبت به نظرات غیرتخصصی هنرمندان ایرانی انتقاد کرد و گفت: این سوال نظامی است و وقتی این سوال را از من بپرسید، ما هنرمندان به خود حق می دهیم که در هر چیزی دخالت کنیم. من به شما به عنوان خبرنگار، پیشنهاد می کنم در مورد هر مسئله ای از جمله سیاسی و... از بازیگران سوال نکنید چون عادت می کنند که در مورد هر مسئله ای موضع بگیرند و در مورد هر چیزی نظر بدهند، چرا که وقتی شما مدام در مورد هر موضوعی از آنها سوال می کنید، فکر می کنند باید در هر موضوعی اطلاعات داشته باشند و پاسخ بدهند ولی قطعا نمی توانند این کار را انجام بدهند چون دسترسی به اطلاعات محرمانه ندارند و نباید هم داشته باشند. ببینید الان بازیگران در مورد هر چیزی نظرات عجیب غریب می دهند. اما به قول شما، موضوعات عمومی را باید عمومی مطرح کنید. در واقع مراقب شکل مطرح کردن این سوالات باشید. در واقع خیلی پیچیده و تخصصی سوال نکنید، مثل همین سوالی که الان از من پرسیدید، به همین صورت ساده از آنها بپرسید ولی از آنها نخواهید که بخواهند نظر تخصصی بدهند، چون دچار توهم می شوند.

شیخ طادی در واکنش و پاسخ به اقدام آمریکا نسبت به مردم غیر نظامی و مسافر هواپیمای ماهان بیان کرد: در این مورد اخیر من اگر جای مقامات ایرانی باشم، تلافی می کنم ولی قطعا در مورد اینکه چه شیوه تلافی را پیشنهاد و نظر بدهم، نمی توانم صحبت کنم. من این را می دانم که هر قدمی که به جلو گذاشته شود، قطعا از طرف مقابل هم قدم به جلو گذاشته می شود و این جمله در واقع بحث تجربه زندگی است، من اگر جای مقامات بودم، کوچکترین مورد را مقابله به مثل می کردم.

پرویز فلاح پور ، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ضمن اطلاع کلی از این واقعه اظهار داشت: در این مورد چیزهایی شنیدم اما نه به طور کامل و با جزئیات. به هر حال اگر این طور باشد که این جنگنده ها، هواپیمای مسافربری ایران را به هر دلیل ترسانده باشد و خلبان در پیشرو جنگنده ها قرار گرفته باشد و مسافران ترسیده باشند، کار درستی نیست. به هر حال این اتفاق در هر قسمت از دنیا که رخ بدهد، درست نیست. بر فرض مثال حتی اگر برای مسافربری آمریکا اتفاق می افتاد، باز هم همه ناراحت می شدند چرا که ممکن بود اتفاق بدتری پیش می آمد.

این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: من شنیدم که ایران شکایت کرده است. در پاسخ به این حادثه در حد همین شکایت هم کار مفیدی بوده است. چون آگاه شدن کشورهای دیگر هم کفایت می کند اما اگر کار بهتر و بیشتری هم بتوان انجام داد، قطعا مفیدتر است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

سینماسینما ، جهانگیر میرشاه ولد

1- من دنبال کننده هیچ کدام از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی نیستم. در واقع نام محمد امین کریم پور را همین چند روز اخیر که مجوز کارگردانی از سازمان سینمایی اخذ کرده شنیده ام. آن هم در اعتراض های دوستان سینمایی. این را گفتم که مشخص شود قصدم حمایت از هیچ اینفلوئنسری نیست.
2- هر سینماگری کارش را از یک جا شروع می کند. سینما فن است. کارگردانها و بازیگران بسیاری را هم در ایران و هم در جهان می شناسیم که در حوزه سینما تحصیل نکرده اند و کار خود را به صورت تجربی در کنار سینماگران دیگر یا بر اساس استعداد ذاتی آغاز کرده اند. برخی موفق شده اند و بعضی دیگر، از این قطار خیلی زود پیاده شده اند. این سینماست که تصمیم می گیرد چه کسی را نگهدارد.
3- از سینما چه انتظاری داریم؟ به نظر من سینما از اساس کارش سرگرم کردن است. سینما مسئولیت اجتماعی ندارد. بستر پرداختن به معضلات اجتماعی در مدیوم سینما فراهم است اما این بدان معنی نیست که وظیفه سینما یا سینماگر، الزاما پرداختن به هر آن چیزی باشد که در متن جامعه می گذرد. اگر سینماگری دغدغه های اجتماعی از هر نوع داشته باشد، می تواند از این بستر استفاده کرده و توجه جامعه را به آنچه می خواهد بگوید، جلب کند. وظیفه سینما از سینماگر جداست و اگر کارگردان، منتقد، نویسنده یا بازیگری فکر می کند فیلمی که به هر شکلی، از جامعه اش منفک است، ارزش پرداختن ندارد، ماهیت سینما را درست نشناخته است.
نباید تصور کرد که سینماگری که کارش صرفاً خنداندن مخاطب است، چیزی کمتر از سینماگری دارد که انگشت روی معضلات و سیاهی های جامعه می گذارد. هر دو بر اساس دغدغه ها، روحیات، افکار و نگرش خود از این مدیوم استفاده می کنند و آن چه که معیار و مقیاس مقایسه است، توانایی های فنی و استفاده صحیح از اصول و قواعد فیلمسازی است.
4- مخاطب را نمی توان و نباید نادیده گرفت. بررسی آمار فروش فیلم های سینمای یک دهه اخیر نشان می دهد اتفاقا اغلب فیلمهایی که در گیشه فروش بالایی داشته اند، از ضعف های بنیادی در فیلمنامه و ساختار رنج برده اند. اینکه چرا ذائقه مخاطب چنین شده، مقالی جدا می طلبد و جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی در کنار سینماشناسان و منتقدان حرفه ای باید دلایلش را کندوکاو کنند. اما با واقعیت نمی توان روبرو نشد. معیار مخاطب عام، تبعیت فیلم از اصول و قواعد صحیح فیلمنامه نویسی و فیلمسازی نیست.
5- سینما صنعت است و طبیعی است که سرمایه گذار این بازار، به فکر ارائه محصولی باشد که خریدار داشته باشد. حتی اگر به زعم ما مواد تشکیل دهنده اش، از کیفیت بالایی برخوردار نباشد. کم نبوده اند بازیگرانی که صرفاً به دلیل شهرت در زمینه ای دیگر از هنر یا ورزش، توسط این صنعت شکار شده و سرمایه گذار، بختش را آزموده است. برخی چون فردین که از کشتی به سینما آمد، یا محمدرضا گلزار که شهرت اولیه اش در نوازندگی ویولن بود، در این صنعت ماندگار شدند و بسیاری نیز چسب لازم برای اتصال دائمی به سینما را نداشته اند و همان ابتدا جدا شده اند. این دیگر توانایی ذاتی و آموزش های حرفه ای و همسویی با جریان سینماست که ماندگاری را تضمین می کند. بگذاریم کسانی که از این دایره بیرونند، بخت خود را بیازمایند. سینما برای همه جا دارد و اگر کسی بدون توانایی های لازم پای در آن بگذارد، خودبخود محو می شود.
6- جای بیضایی بزرگ در این سینما خالیست. تقوایی نباید برای فیلمسازی در این مملکت مشکلی داشته باشد. بسیاری دیگر از بزرگان این سینما خانه نشین شده اند. همه اینها صحیح است. اما مشکل جای دیگری است. آنقدر از این بستر و مدیوم، خواسته های نامعقول داشته ایم که دیگر تن نحیفش یارای کشیدن بار توقعات ما را ندارد. سینما ایدئولوژی نیست. ابزار تبلیغاتی حکومتها نیست. و وقتی همه چیزش را در این مسیر بخواهیم، تلفات زیادی خواهد داد.
7- مشکل از محمد امین و محمدامین ها نیست. مشکل از سرمایه گذاری که اسپانسری چنین افرادی را بر عهده می گیرد نیست. این معضل ریشه در جایی دارد که شرط تصویب فیلمنامه و تایید کارگردانی، تنها بیرون نزدن آن از خطوط قرمز تعیین شده از سوی نهاد تصمیم گیرنده است و بعد از ساخت نیز هنگام صدور پروانه نمایش هیچکدام از معیارها و استانداردهای سینما که در آکادمی تدریس می شود، لحاظ نشده و فیلمها از نظر کیفی مورد واکاوی قرار نمی گیرند. شاید اگر معیار صدور پروانه های ساخت و نمایش، رعایت اصول ساده فیلمنامه نویسی و فیلمسازی و تایید آن از سوی متخصصان این فن باشد، شاهد بروز و ورود افرادی از این دست نباشیم.

لینک خبر :‌ سینما سینما
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : قلم نیوز تدبیر شرق

محمدامین کریم پور یکی از اینفلوئنسر های اینستاگرامی است که مجوز کارگردانی را به دست آورد.

به گزارش فرارو، سازمان سینمایی برای این چهره معروف فضای مجازی مجوز کارگردانی را صادر کرد. کریم پور که پیش تر کلیپ های کوتاه و تبلیغاتی زردی را در اینستاگرام می ساخت طبق مجوز اعضای شورای پروانه، فیلم نامه حکم تجدیدنظر را به نویسندگی و تهیه کنندگی رضا کریمی کارگردانی خواهد کرد. بلافاصله پس از انتشار اخبار دریافت مجوز کارگردانی، محمد کریم پور کلیپ های فان ش را از صفحه اینستاگرامی خود حذف کرد.

محمدامین کریم پور جزء اولین اینفلوئنسر های اینستاگرامی است که با ساختن ویدیو های کوتاه در سال های اخیر دنبال کنندگان و طرفداران زیادی پیداکرده است. کریم پور از چهره های پرمخاطب اینستاگرام است که یکی از موفق ترین فعالان این عرصه به شمار می رود. او با درآمدی چند ده میلیون تومانی در ماه که بخاطر تبلیغاتش بدست می آورد از پردرآمدترین اینفلوئنسر های اینستاگرامی است که در سال های اخیر محبوبیت زیادی را بین نوجوانان و جوانان به دست آورده است. کریم پور اکنون به دنبال ورود به دنیای رسمی هنر و کارگردانی فیلم های معتبر سینمایی است.

مدتی است که برخی از چهره های پرمخاطب اینستاگرام و شبکه های اجتماعی مثل ممد لمینت و مستر تستر به بازیگری در فیلم های سینمایی و تلویزیونی روی آورده اند، اما کارگردانی این فرد برای اولین بار است که مطرح می شود. باوجوداینکه کریم پور سابقه دستیاری در سینما را در کارنامه خود دارد، اما صدور مجوز کارگردانی برای او با انتقادات زیادی همراه شده است. شاید همین محبوبیت و داشتن فالوور های میلیونی این گونه افراد برخی از تهیه کنندگان را مجاب به همکاری می کنند.

پاسخ توهین آمیز محمدامین کریم پور به منتقدانش
کریم پور در یک مصاحبه کوتاه تصویری در واکنش به پاسخ خبرنگار بخاطر انتقاد برخی هنرمندان با لحنی توهین آمیز گفته بود که: هنرمندان حرف مفت زیاد می زنند. مگر تلویزیون ارث پدری هنرمندان است؟ .

سکوت اعضای شورای پروانه ساخت
واکنش اعضای شورای پروانه ساخت و مدیران سازمان سینمایی به اعتراضات برخی هنرمندان و فعالان حوزه هنر چیزی جز سکوت نبوده است. ابهامات و سؤالات زیادی درباره صدور مجوز کارگردانی برای این چهره اینستاگرامی مطرح شده که هنوز پاسخی از سوی سازمان سینمایی دریافت نشده است. سؤالی که اکثر منتقدان مطرح می کنند این است که چه زمانی مجوز کارگردانی کریم پور صادرشده و چرا قبل از آن اطلاع رسانی نشده است؟

سؤال دیگری که در بین هنرمندان مطرح شده این است که چرا کریمی فیلم خود را به چهره پرحاشیه و بدون سابقه ای، چون کریم پور سپرده است؟ هنوز دلایل انتخاب این شاخ اینستاگرامی کم تجربه به عنوان کارگردان توسط رضا کریمی مشخص نشده است، اما گمان می رود تعداد بالای فالوور های این فرد انگیزه اصلی آقای کریمی باشد.

کنایه منتقدان به صدور مجوز کارگردانی برای محمدامین کریم پور
صالح دلدم در کانال ستاره سینما نوشت: برای رعایت اعتدال به پلنگ های اینستاگرام هم مجوز کارگردانی بدهید . کنایه دیگر منتقدان را بشنوید که می گویند: درحالی که مناسبت های سینمایی ایران در دولت بی تدبیری و ناامیدی به سمتی رفته که بسیاری از هنرمندان با دانش خانه نشین شده اند، شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی به یک فرد موسوم به اینفلوئنسر اینستاگرام که به تبلیغات در فضای مجازی و اشتراک گذاری ویدیو و عکس می پردازد، مجوز کارگردانی می دهد .

بیوگرافی محمد امین کریم پور
محمدامین کریم پور متولد 7 مرداد 1373 در تهران یکی از اینفلوئنسر های معروف اینستاگرامی است که در رشته برق الکترونیک از دانشگاه علمی کاربردی فارغ تحصیل شد. کریم پور در محله اکباتان تهران زندگی می کند. کریم پور فعالیت خود را از فیسبوک شروع کرد و اکنون با 4 میلیون و 800 هزار نفر فالووری یکی از پردرآمدترین فعالان اینستاگرام است.

کریم پور در تئاتر نیز قلا فعالیت داشته، و نمایش طنز به نام این سه نفر او در تالار اریکه ایرانیان از پرفروش ترین تئاتر های تهران شد.

تنها فعالیت هنری جدی این اینفلونسر اینستاگرامی بازی در فیلم ویدئویی به نام سرکوفت است.

مصاحبه احسان علیخانی با محمدامین کریم پور
احسان علیخانی در برنامه ماه عسل محمدامین کریم پور را دعوت و با وی مصاحبه کرد. کریم پور نیز به دنبال فیلتر صفحه اینستاگرامی خود، در مصاحبه با احسان علیخانی در حالی که اشک می ریخت از مسئولین می خواست که صفحه اش را رفع فیلتر کنند.

سخن آخر
کریم پور یکی از موفق ترین چهره های اینستاگرام است که مخاطبان زیادی دارد. قطعاً جلب نظر شورای پروانه ساخت برای این جوان معروف و جویای نام کار سختی هم نبوده است چراکه سینمای امروز ایران، به زعم برخی از منتقدین سینما یک سینمای تجاری است و کمدین های کار نابلدی در صدر ساخت و فروش آثار سینمایی قرارگرفته اند. به نظر می رسد برای این شورا رعایت خط قرمز ها مقدم بر کیفیت و محتواست. شاید دلایل شکست آثار سینمایی ایران در برابر سینمای جهان نیز همین باشد..

لینک خبر :‌ فرارو
ما همیشه شاهد حضور عده ای از این چهره های مشهور در فضای مجازی هستیم. البته این مسئله خیلی عجیب نیست و تقریبا در همه دنیا مردم شاهد اظهارنظرهای سلبریتی ها در بسیاری از زمینه ها هستند، اما باتوجه به قدرت تأثیرگذاری آن ها، باید دید چه زمانی حضور این چهره های مشهور و محبوب برای مردم مفید است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش شهرآرانیوز، حضور سلبریتی ها در جریان وقایع و اتفاقات مهم اجتماعی در کشور ما همیشه پدیده بحث برانگیزی بوده است. برخی معتقدند حضور سلبریتی ها و اظهارنظرشان در همه موضوع های اجتماعی و حتی سیاسی -که در بسیاری از مواقع این نظرها با هم متفاوت، متناقض یا با دانش و آگاهی اندک همراه است- به این دلیل این قدر پررنگ شده است که در جامعه ما فضایی برای بیان اظهارنظرهای جدی سیاسی و اجتماعی وجود ندارد. بنابراین مردم تحلیل های خودشان را در فضایی پیگیری می کنند که در اختیار چهره های مشهور است. عده ای هم بر این باورند که سلبریتی هایی که کم کار شده اند با دست آویزشدن به فضای مجازی قصد ادامه حیات در اذهان را دارند. هدف و نیت هرچه که باشد، ما همیشه شاهد حضور عده ای از این چهره های مشهور در فضای مجازی هستیم. البته این مسئله خیلی عجیب نیست و تقریبا در همه دنیا مردم شاهد اظهارنظرهای سلبریتی ها در بسیاری از زمینه ها هستند. اما باتوجه به قدرت تأثیرگذاری آن ها باید دید چه زمانی حضور این چهره های مشهور و محبوب برای مردم مفید است.

حضور کم رنگ سلبریتی و کمدین های ایرانی در شرایط کرونا

همین امروز صبح بود که علی نصیریان، بازیگر پیش کسوت سینما و تلویزیون، در گفت وگویی از مردم درخواست کرد ماسک بزنند: از مردم عزیزمان می خواهم تا با رعایت فاصله های اجتماعی و استفاده از ماسک که این روزها بارها و بارها تذکر داده می شود، به بهترشدن شرایط کشورمان کمک کنند.
این روزها خیلی ها این درخواست را دارند، اما نام علی نصیریان و خاطرات فیلم هایی که در ذهن مخاطبان زنده می کند، انگار اثر دیگری روی ذهن طرف دارانش می گذارد. همین باعث شد فکر کنیم چقدر حضور این افراد در جامعه مضطرب این روزها می تواند دل گرم کننده باشد. 24تیرماه هم پرویز پرستویی پستی با این متن در صفحه اینستاگرامش گذاشته بود: انتخاب با شماست که فاصله مرگ و زندگی را ببینید. من ماسک می زنم برای سلامتی تو، تو ماسک بزن برای سلامتی ما. که با واکنش مثبت کاربرانش روبه رو شد.
یا 20تیرماه سیدجواد رضویان تصویری انیمیشنی و جالب در صفحه اینستاگرامی اش منتشر کرد و از مردم خواست تا به هیچ عنوان بدون ماسک از خانه خارج نشوند و در ادامه برای مردم دعا کرد: به نام پروردگار یکتا. دوستان نازنینم این روز ها حتما ماسک بزنید. با شنیدن خیلی خبر ها، به گوشم ماسک می زنم که نشنوم. با دیدن خیلی تصاویر بر چشمم ماسک می زنم که نبینم. مراقب سلامتی تان باشید و حتما ماسک بزنید. تنتان از بلا دور، دلتان به امید پرنور. ایران تا ابد سربلند و جاویدان. این پست هم اظهارنظرهایی دریافت کرد که نشان دهنده دل گرمی مردم بود.

وقتی ستاره های هالیوود برای تبلیغ مردم به ماسک زدن ویدئو می سازند

اگر در فضای مجازی باشید، به زحمت می توانید مطالب مهم دیگری از این دست بیابید، به جز خبر ابتلای چند بازیگر به بیماری کرونا. این درحالی است که مردم انتظار دارند حضور سلبریتی ها و چهره های محبوبشان بیشر در زمان هایی باشد که آن ها را دل گرم کند. این موضوع وقتی جدی تر به نظر می رسد که می بینیم در آن طرف دنیا ستارگان هالیوود عضو کمپینی شده اند تا مردم را به ماسک زدن تشویق کنند. آن طور که در خبرها آمده است، بازیگران نامداری مثل رابرت دنیرو، مورگان فریمن، جیمی فاکس و رزی پرز در این کارزار تبلیغاتی شرکت کرده اند.
در این کارزار تبلیغاتی ویدئوهایی کوتاه (30ثانیه ای) با حضور چهره های سرشناس برای تشویق مردم به ماسک زدن ساخته شده است که گفته می شود کاترین بیگلو، کارگردان برنده جایزه اسکار، در ساخت این ویدئوها همکاری دارد.
شاید این مطلب را بشود پیوند زد به صحبت یکی از شهروندان که می گفت: این همه بازیگر کمدی خوب داریم که در فیلم ها غوغا می کنند، چرا نمی آیند در این شرایط مردم را بخندانند. آن ها که هر کدام صفحه اینستاگرام دارند و در خیلی مواقع هم نظر می دهند. پس حالا کجایند؟

می شود کارهای خلاقانه ای ارائه داد

شاید این ایده خیلی خوبی باشد که در چنین شرایطی کمدین های مطرح کشور با حضور در فضای مجازی بخواهند مردم را شاد کنند و در این بین طرف دارانشان را به ماسک زدن و رعایت مسائل بهداشتی دعوت کنند. همچنان که علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی ، کمدین شهرمان، دراین باره معتقد است، می شود برای چنین اقدامی برنامه ریزی کرد و کارهای خلاقانه ای ارائه داد که مردم در حین شادشدن درباره خطرات استفاده نکردن از ماسک و... آگاه شوند.
او می گوید: البته من شاید خیلی نتوانم نظر بدهم، زیرا خودم بیشتر درگیر نوشتن و ساخت سریال جدیدم هستم. تعدادی دیگر از هنرمندان هم به همین ترتیب شاید مشغول باشند، اما بسیاری از هنرمندان هم ممکن است وقت این کار را داشته باشند. بنابراین به نظر من با یک برنامه ریزی می شود کارهای جدی ارائه داد و در عین حال مردم را هم در این شرایط دل گرم کرد.

لینک خبر :‌ شهرآٰرا نیوز
مسلم آقاجانزاده، تهیه کننده برنامه بچه محله درباره انتقادات وارد شده به موسیقی های پخش شده در این برنامه معتقد است که اگر کودکان به موسیقی اصیل و فولکلوریک ایرانی گوش ندهند به سمت ابتذال کشیده می شوند و وظیفه برنامه کودک این است که کودک را با فرهنگ خود آشنا کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : افکار نیوز صاحب خبران پیک نکا تابناک گیلان

مهسا بهادری : حدود دو دهه است که کودکان با برنامه ای که شخصیت اصلی آن داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ است رشد کردند و از دیدن آن موضوعات فراوانی را آموختند، برنامه ای که هرچند گاهی مورد توجه مدیران قرار نمی گیرد و بودجه چندانی را هم شامل نمی شود اما همچنان در تلاش است تا با بهترین روش اصلی ترین نکات زندگی را به کودکان آموزش دهد. در سال های اخیر موانع زیادی سر راه این برنامه قرار گرفت اما موفق نشد تا ضبط برنامه را متوقف کند، اما متاسفانه ویروس کووید 19 که چند ماهی است گریبان تمام جهان را گرفته، حدود دو هفته است که گریبان برنامه بچه محل را هم گرفته و عوامل این سریال با شیوع موج دوم کرونا و برای حفظ سلامتی خود، حدود دوهفته ضبط این برنامه را متوقف کردند، اما قرار است این برنامه بار دیگر از عید قربان مهمان خانه ها شود. به همین بهانه گفت وگویی با مسلم آقاجانزاده، تهیه کننده این سریال کودک داشتیم که در ادامه می خوانید.

مدتی است که برنامه بچه محل روی آنتن شبکه دو سیما نمی رود و شایعاتی مبنی بر متوقف شدن ضبط ادامه این برنامه منتشر شده است. شما چه قدر این موضوع را تایید می کنید؟

با شیوع موج دوم کرونا ما حدود دو هفته ضبط برنامه را متوقف کردیم. به این خاطر که برای سلامتی همکاران احساس خطر کردیم. قسمت های جدید فصل دوم از جمعه به مناسبت عید قربان تا محرم، روی آنتن شبکه دو سیما می رود.

فصل سومی هم در کار است؟

بله، فصل سوم 30قسمت است که بعد از محرم و صفر پخش خواهد شد.

در یک سلسله انتقاداتی که نسبت به فصل اول برنامه وارد شد، نکته ای وجود داشت و آن هم این بود که چرا این محله مسجدی ندارد؟

محله مسجد دارد، یک سری از قسمت ها را به تناسب فضا ساخته ایم و یک سری دیگر را نقاشی کرده ایم. از پنج سال پیش محله مسجد داشت منتهی چون فضای کار طنز بود، نمی توانستیم خیلی وارد فضای مسجد شویم. چون تمام شخصیت های ما طنز است و این موضوع ممکن بود حرمت مسجد را زیر سوال ببرد. قرار بود از ابتدا فرهنگسرا بسازیم چون یک ایده ای پشت آن بود و به خاطر کرونا این ایده اصلی کاملا به هم ریخت، قرار بود یک شو نمایشی اجرا شود که در آن فرهنگسرا محور داستان بود.

یعنی فضایی برای ورود کودکان در نظر گرفته شده بود؟

بله، یک سالن 150 نفره بسیار مدرن ساخته شده است تا بچه ها بتوانند آنجا حضور پیدا کنند. اما به خاطر کرونا ما دیگر نمی توانیم بچه ها را بیاوریم و به طور کلی فرمت همه چیز به هم ریخته است. به یک سری از برنامه های دیگر اجازه دادند که تماشاچیان خود را داشته باشند و به روند سابقشان ادامه بدهند اما ما چون کارمان کودک است و سلامتی بچه ها بسیار مهم تر است، سازمان به هیچ عنوان به ما مجوز حضور کودکان با جمعیت بالا را نداد. در حد 10 نفر می توانیم مهمان بیاوریم ولی بیشتر نه. به همین دلیل آن پروژه کاملا کنسل شده است.

یک نکته دیگر اینکه به خاطرانتقادات یک روحانی را به برنامه آوردید یا این موضوع از قبل طراحی شده بود؟

قبل از این انتقادات، متن فصل دوم نوشته شده بود و ما حتی بخش هایی از فیلمبرداری را نیز آغاز کرده بودیم اما زمان پخش قسمت های جدید مصادف شد با انتقادات. چیزی که وجود دارد این است که این موضوع ایده ما بود، همین روحانی، عید هم در برنامه ما حضور داشت و در مورد یک سری موضوعات صحبت می کرد. ایشان بارها به مناسبت های مختلف به برنامه دعوت شده است.

هیچ کس نمی گوید وا مصیبتا که یک کودک ساسی مانکن گوش می دهد و او هم می گوید اول اینستاگرام بعد درس و مشق و از الفاظ بسیار زشت و ناجور استفاده می کند و بسیاری از کودکان ما این آهنگ را گوش می کنند و این تهاجم فرهنگی است، اگر موسیقی فولکوریک اصیل و شاد ایرانی را گوش کنند بهتر است یا یک آهنگ شیش و هشت مبتذل؟ اگر کودک موسیقی اصیل خود را گوش ندهد قطعا موسیقی مبتذل ساسی مانکن را گوش می دهد

یک انتقادی که وارد می شود این است که موسیقی برنامه زیاد است؛ شما تا چه اندازه با این موضوع موافقید؟

اگر کسی دنبال کننده این برنامه باشد می داند که سری های قبلی ما حداقل 8موسیقی پخش می کردیم و در این فصل چون ساختار کار ما نمایشی است، در هر قسمت بیشتر از 3موسیقی استفاده نمی کنیم و تعداد بسیار کمتر شده است چون ساختار برنامه تغییر کرده است.

در بین موسیقی هایی که در برنامه اجرا می شود آهنگ محلی نیز وجود دارد، که البته به این موضوع هم بسیار انتقاد شده بود.

من نمی دانم از آهنگ محلی ایرانی چه توقعی دارند؟ اگر کسی فرهنگ موسیقی فولکلوریک را بداند، در جریان است که این سبک موسیقی را یا برای عزا می ساختند یا برای عروسی و من در کار طنز کودکانه نمی توانم از موسیقی عزا استفاده کنم.

ما از موسیقی فولکلوریک، شاد و اصیل ایرانی استفاده می کنیم تا نسل جدیدمان هم با آن آشنا شود، موسیقی مازندرانی، لُری، رَشتی، تُرکی، کُردی و دیگر اقوام اساسا موسیقی های شادی است و همه به این موضوع ایراد می گیرند و می گویند وا مصیبتا، اما هیچ کس نمی گوید وا مصیبتا که یک کودک ساسی مانکن گوش می دهد و او هم می گوید اول اینستاگرام بعد درس و مشق و از الفاظ بسیار زشت و ناجور استفاده می کند.

متاسفانه بسیاری از کودکان ما این آهنگ را گوش می کنند و این تهاجم فرهنگی است، اگر موسیقی فولکلوریک اصیل و شاد ایرانی را گوش کنند بهتر است یا یک آهنگ شیش و هشت مبتذل؟ اگر کودک موسیقی اصیل خود را گوش ندهد قطعا موسیقی مبتذل ساسی مانکن را گوش می دهد.

اتفاقا این موضوع جای تقدیر دارد چرا که یک کودک هم اصالتش را درک می کند و هم با فرهنگ کشورش آشنا می شود.

بله، آن کودکی که اهل مازندران است یا کُرد و تُرک است، چرا نباید به زبان اصیل خودش افتخار کند؟ اگر ما کاری نکنیم که آن کودک به اصالتش افتخار کند، بعد نتیجه اش می شود یک کودکی که خانواده سعی دارند زبان و اصالتش را از او بگیرند و با اصرار با او فارسی صحبت کنند در صورتی که زبان فارسی را به مرور و در مدرسه باید یاد بگیرد.

به یک کودک گیلک می گوییم بلدی گیلکی صحبت کنی؟ می گوید نه! چرا این اتفاق می افتد؟ چون هیچ کس او را تشویق نکرده که لهجه تو قشنگ ترین لهجه است. حتی برای ترویج این موضوع، پدرعموپورنگ را تُرک در نظر گرفتیم تا نشان دهیم چه قدر انسان فرهیخته و با شخصیتی است و به هیچ عنوان هدف چیز دیگری نبوده و این موضوع درمورد بقیه شخصیت ها نیز صدق می کند.

در یک نظر سنجی این برنامه با 20درصد مخاطب جایگاه هشتم را به خود اختصاص داد، آمار کمی نیست؟

آن نظرسنجی که انجام شده است از افراد بالای پانزده سال بوده و ما بین بزرگسالان 20درصد مخاطب داشتیم که رقم نسبتا خوبی است، البته قطعا یک بزرگسال برنامه متناسب با سنش را که در زمان مناسبی پخش می شود نگاه می کند، برنامه ما 7عصر پخش می شود و یک بخشی از بزرگسالان سرکار هستند.

یک اشکالی وجود دارد، آن هم این است که مقایسه برنامه کودک با سریال و برنامه بزرگسال کار اشتباهی است، هیچ وقت مخاطبان تئاتر را با سینما مقایسه نمی کنیم چون تفاوت زیادی وجود دارد و این موضوع درباره برنامه کودک و برنامه بزرگسال نیز صدق می کند.

بله، دقیقا مشکل همینجاست. ما اگر یک قیاس درست انجام دهیم متوجه می شویم که در میان بزرگسالان ما 20درصد مخاطب داریم، اما قطعا حدود 60درصد هم مخاطب کودک داریم. در نظرسنجی های گذشته، آمار و ارقامی موجود است که نشان می دهد ما در نظرسنجی کودک هیچ وقت پایین تر از 70درصد نیامدیم و مشخص است با نظرسنجی از بزرگسالان پر بیینده ترین برنامه تلویزیون چه چیز می تواند باشد، بعضی از برنامه ها 50درصد بیننده دارند اما اگر واقعا تعداد بیینده های کودک و بزرگسال برنامه را روی هم قرار دهیم، به 60درصد نمی رسد؟ خود این موضوع بسیار جای ابهام دارد. مخصوصا در قسمت های جدید که محمد بحرانی و حامد آهنگی را آوردیم که قصه ها و فضاهای جذابی را برای مخاطب ایجاد کردند.

امسال سال جهش تولید است و ما نمی توانیم در برنامه کودک به بچه ها جهش تولید را توضیح دهیم به جای آن یک شخصیتی را مانند داداش جان در داستان قرار می دهم که مخترع است و اهالی محل هرچیزی که احتیاج دارند را در درون خودشان حل می کنند و به محله های دیگر نمی روند و این به کودک آموزش می دهد که خلاق باشد، خودش فکر کند، مشکلش را حل کند و آن را بسازد بدون اینکه بخواهد از جای دیگر کمک بگیرد و این یعنی جهش تولید. یعنی هرچیزی که در کشور داری با اتکا به نیروهای خودت آن را فراهم کن و کودک هم این موضوع را به خوبی درک می کند

با اینکه قصه های جذاب و بازیگران خوبی دارید اما اساسا این برنامه آنچنان به چشم نمی آید.

بله، متاسفانه مشکل همینجاست، چون ما اسممان کودک است، نه کسی درباره ما چیزی می نویسد و نه آنطور که باید و شاید به ما پرداخته می شود. و در نهایت می آیند نام چند برنامه با مجری های محبوب را می گویند و در آخر آمار روی این چند برنامه تغییر می کند. چرا این اتفاق می افتد، نکته اول اینکه بیشتر مخاطبانشان بزرگسال هستند و نظرسنجی هم از آنها صورت می گیرد، نکته دوم اینکه این برنامه ها شب پخش می شوند و مدیران آن زمان خانه هستند و برنامه را می بینند. اما خیلی ها به من می گویند که این برنامه را با خانواده می بینیم مخصوصا سری آخر برنامه.

و با وجود این شرایط باز هم شما به کار خود ادامه می دهید؟

بله، عده ای به ما می گویند چرا ادامه می دهید جان و سلامتی بازیگران مهم تر است. اما وظیفه یک هنرمند این است که در شرایط بحرانی و شرایطی که مردم نیاز به تفریح و شادی دارند، کار کند، مانند کادر پزشکی، کادر نظامی و بسیاری از مشاغل که نمی توانند در این شرایط کارشان را تعطیل کنند، ما هم نمی توانیم چون یک مسئولیت سنگین فرهنگی روی دوشمان است. اگر همه هنرمندان بخواهند به این فکر کنند که کرونا است و ما می نشینیم خانه، پس اوضاع فرهنگی ما چه می شود؟ این میان مردم ما چه گناهی کردند؟ در خانه نشسته اند و حوصله شان سر می رود و بخاطر مشکلاتی که دارند و اوضاع اقتصادی اعصاب والدین به هم ریخته است و به تناسب اعصاب بچه ها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.

یک موضوعی خیلی مطرح می شود و آن هم این است که چرا باید روابط عاشقانه پدر و مادر عموپونگ به این صراحت در برنامه کودک نشان داده شود؟

اتفاقا یک شخصیت طنز خیلی بامزه ای درآمده است که یک پیرمرد و پیرزن علاقه خودشان را به هم ابراز می کنند و بحثی که درآن وجود دارد بحث دوست داشتن میان اعضای خانواده است. در برخی از خانواده های ما این موضوع وجود دارد که والدین از ابراز احساسات به یکدیگر مقابل فرزندانشان خجالت می کشند و این محبت را ابراز نمی کنند و کودک هم یاد نمی گیرد. حتی در آموزه های دینی ما هم این موضوع مطرح شده است که به اعضای خانواده خود محبت کنید و ما این موضوع را در فضای طنز و به صورت غیرمستقیم نشان می دهیم که چه ایرادی دارد افراد خانواده به هم محبت کنند؟ این موضوع غیرمستقیم آموزش داده می شود؛ مانند جهش تولید، امسال سال جهش تولید است و ما نمی توانیم در برنامه کودک به بچه ها جهش تولید را توضیح دهیم به جای آن یک شخصیتی را مانند داداش جان در داستان قرار می دهم که مخترع است و اهالی محل هرچیزی که احتیاج دارند را در درون خودشان حل می کنند و به محله های دیگر نمی روند و این به کودک آموزش می دهد که خلاق باشد، خودش فکر کند، مشکلش را حل کند و آن را بسازد بدون اینکه بخواهد از جای دیگر کمک بگیرد و این یعنی جهش تولید. یعنی هرچیزی که در کشور داری با اتکا به نیروهای خودت آن را فراهم کن و کودک هم این موضوع را به خوبی درک می کند.

دوران کودکی ما شخصیت های مخترع ما پروفسور بالتازار بود که در آن فضای طنز کودکانه نشان می داد که اگر چیزی نیاز داری خودت آن را بساز. در برنامه ما هم داداش جان، حکم پروفسور بالتازار را دارد.

چون کار من کودک است باید دستمزد کمتر بدهم؟ من می توانم به بازیگرم بگویم نصفه خرج کند؟ یا چون مثلا کار کودک انجام می دهند نصفه غذا بخورند، یا نصفه رفت و آمد کنند؟ بازیگر همان بازیگر است و خوشبختانه این موضوع را مردم می بینند و هرکجا که پای مردم در میان است برنامه ما هم رتبه می آورد، اما متاسفانه چون کار کودک می کنیم بین مدیران اول نیستیم.

و برای ساخت این برنامه مشکل بودجه دارید؟

بودجه ای که ما می گیریم نصف برنامه بزرگسال و سریال است. هزینه ساخت برنامه ای که من می سازم چه تفاوتی با سریال بزرگسال دارد که بودجه ما نصف است؟ من هم همان لوکیشن را دارم، همان بازیگر را دارم، همان میزان باید پول لامپ بدهم هزینه گریمور بدهم. اتفاقا گریموری که در این کار با ما همکاری می کند، شهرام خلج است که یکی از بهترین گریمورهای سینما است یا کسی که کار موسیقی این برنامه را می دهد، برای احسان خواجه امیری و محمد علیزاده هم موسیقی می سازد، همین آدم برای من هم موسیقی می سازد، فرقش چیست؟ من برای افزایش کیفیت کار سعی کردم بهترین ها را جذب کنم.

چون کار من کودک است باید دستمزد کمتر بدهم؟ من می توانم به بازیگرم بگویم نصفه خرج کند؟ یا چون مثلا کار کودک انجام می دهند نصفه غذا بخورند، یا نصفه رفت و آمد کنند؟ بازیگر همان بازیگر است و خوشبختانه این موضوع را مردم می بینند و هرکجا که پای مردم در میان است برنامه ما هم رتبه می آورد، اما متاسفانه چون کار کودک می کنیم بین مدیران اول نیستیم.

258245

کد خبر 1415294

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
فهرست فیلم های هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم "ونیز" با حضور سه فیلم از سینمای ایران در بخش رقابتی و افق ها اعلام شد.

به گزارش ایسنا، فیلم خورشید جدیدترین ساخته مجید مجیدی یکی از فیلم های بخش رقابتی جشنواره ونیز خواهد بود که برای کسب جایزه شیر طلایی این رویداد سینمایی رقابت خواهد کرد و دو فیلم جنایت بی دقت به کارگردانی شهرام مکری و دشت خاموش از احمد بهرامی نیز نمایندگان سینمای ایران در بخش افق های جشنواره ونیز هستند.

هفتاد و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز اولین رویداد مهم سینمایی که پس از بحران جهانی کرونا به صورت فیزیکی از تاریخ 2 تا 12 سپتامبر (12 تا 22 شهریور 1399) برگزار می شود و فیلم ایتالیایی روابط ساخته دنیله لوکه تی افتتاحگر جشنواره خواهد بود.

امسال کیت بلانشت بازیگر استرالیایی برنده اسکار رئیس هیات داوران بخش رقابتی این رویداد سینمایی است و در کنار آن ورونیکا فرانز کارگردان و فیلمنامه نویس اتریشی، جوانا هاگ کارگردان و فیلمنامه نویس انگلیسی، نیکولا لاجیویا نویسنده ایتالیایی، کریستین پتزولد فیلمساز آلمانی، کریستی پوییو کارگردان رومانیایی و لودیواین سانیه بازیگر فرانسوی دیگر اعضای تیم داوری بخش رقابتی ونیز 77 را تشکیل می دهند که مسئولیت انتخاب برنده شیر طلای بهترین فیلم، شیر نقره ای جایزه بزرگ هیات داوران، شیر نقره ای بهترین کارگردانی، جوایز بهترین بازیگر مرد و زن جشنواره، جایزه هیات داوران و جایزه مارچلو ماستریانی (ویژه بهترین بازیگر نوظهور مرد یا زن) را بر عهده دارند.

طبق اعلام پیشین، تیلدا سوئینتن بازیگر اسکاتلندی برنده اسکار و آن هوی کارگردان سرشناس هنگ کنگی، دریافت کنندگان جایزه افتخاری شیر طلای هفتاد و هفتمین جشنواره ونیز خواهند بود.

در فیلم خورشید به کارگردانی مجید مجیدی و نویسندگی مشترک مجیدی و نیما جاویدی که اولین نمایش خود را در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر تجربه کرد و سیمرغ بهترین فیلم و فیلم نامه را گرفت؛ جواد عزتی, علی نصیریان, طناز طباطبایی, روح الله زمانی, ابوالفضل شیرزاد, شمیلا شیرزاد, علی غابشی, مانی غفوری, محمدمهدی موسوی و صفر محمدی بازی کرده اند و در خلاصه داستان این فیلم آمده است: علی کودک دوازده ساله ای است که همراه دوستانش با دزدی قطعات و کار در یک انبار لاستیک ، زندگیشان را می گذرانند تا اینکه با پیشنهاد جدیدی از سوی خلافکاران محل مواجه می شوند.

بابک کریمی، راضیه منصوری، ابوالفضل خانی، محمد ساربان، عادل یراقی، محمد بهرازنیا و بهزاد دورانی بازیگران فیلم جدید و 139 دقیقه ای شهرام مُکری با عنوان جنایت بی دقت هستند. در خلاصه داستان این فیلم که پخش بین المللی آن را نسرین میرشب برعهده دارد،آمده است: فیلم مضمونی مرتبط با سینما دارد و درباره تماشاگرانی است که قبل از شروع اکران فیلمی درباره ان حرف می زنند و با شروع ماجراها بر پرده سینما، داستان آنها و قصه فیلم با هم یکی میشود.

"دشت خاموش " دومین فیلم احمد بهرامی با بازی علی باقری، فرخ نعمتی، مهدیه نساج، مجید فرهنگ و تورج الوند است. فیلم داستان لطف الله مردی تنهاست که به عنوان پیشکار در یک کوره آجرپزی کار میکند و رابط میان صاحب کوره و کارگران است. صاحب کوره روزی همه کارگران را جمع کرده و خبری را به آنها می دهد که زندگی همه کارگران را دچار دگرگونی میکند.
سایر عوامل این فیلم به تهیه کنندگی سعید بشیری عبارتند از: نویسنده فیلمنامه: احمد بهرامی، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، تدوین: سحر یاوری، موزیک: فواد قهرمانی، صدابردار: هادی رضویان،پخش بین المللی فیلم " دشت خاموش" به عهده پرشیا فیلم به مدیریت علی قاسمی ست.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
ژانر پلیسی_ جنایی جز آن دسته از موضوعات داغی است که اگر به خوبی به آن پرداخته شود می تواند مخاطبان زیادی را پای رسانه بکشاند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

ایسکانیوز - گروه فرهنگی - مجید فاضلی: نوع ژانرهایی که در رسانه به نمایش درمی آیند تا نگاه مخاطب را به محصول تولید شده جلب کنند از اهمیت زیادی برخوردار هستند. زیرا منجر به این می شوند تا هم مخاطبان زیادی جذب شوند و هم منافع اقتصادی زیادی نصیب تولید کننده اثر شود. از این رو می بینیم ژانرهایی چون کمدی در سینما و تلویزیون دارای مخاطبان زیادی هستند به طوری که وقتی به میزارن فروش فیلم ها در سینما نگاه می کنیم متوجه می شویم این ژانر در سینما دارای مخاطبان زیادی است. اما سال های اخیر ژانر پلیسی_جنایی حرف های زیادی برای گفتن داشته است و در آخرین اثر تولید شده از این قِسم، شاهد سریال گاندو از شبکه سوم سیما بودیم که با استقبال بسیاری همراه بود.

*کمدی و جذب مخاطب

سریالی که پرونده جیسون رضاییان (جاسوس آمریکا در ایران) را روایت می کرد و درکنار آن شبکه جاسوسی پیچیده ای را نشان داد. این نکته قابل اهمیت است که ژانر پلیسی_جنایی در سال های اخیر مورد توجه قرار نگرفته است. حتی با نگاهی به تاریخ نمایش سریال ها در صداوسیما متوجه می شویم با اینکه تولیدات خوبی در این زمینه انجام شده اما هنوز جای کار زیادی احساس می شود. زیرا جامعه امروز ما پر شده از اخباری که هر کدام نشان گر گوشه ای از پرونده های ریز و درشت فساد است و تک تک آن ها می تواند سوژه خوبی برای ساختن سریال های پلیسی و جنایی باشد اما گویا نویسندگان و فیلمسازان سینما و تلویزیون علاقه ای به این موضوع ندارند.

سید ابراهیم عامریان تهییه کننده سینما در این باره گفت: مردم در ایران برای دو ساعتی که به سینما می روند بیشتر ترجیح می دهند فیلم کمدی یا اجتماعی خاص ببینند. ژانر پلیسی و جنایی با توجه به تجربه ای که دارم در سینما جواب نمی دهد و مردم در خانه بیشتر دوست دارند چنین فیلم ها وسریال هایی ببینند.

از این رو می بینیم برخی سینماگران ایرانی با به میان کشاندن موضوعات مبتذل و شوخی های نامتعارف، سعی در جلب نگاه مخاطب و فروش زیاد دارند. ناگفته پیدا است با چنین رفتارها و کارهایی ذائقه مخاطب نیز به جای پرورش با سقوط مواجه می شود تا جایی که به طور مثال در عرصه موسیقی شاهد چنین اتفاقی بودیم. یعنی در جشنواره موسیقی فجر 1396 آهنگی که از سوی مردم به عنوان موسیقی محبوب شناخته شد نه دارای محتوای خوبی بود و نه مفهوم جالبی داشت.

*آقازده خوب هم داریم

موضوع اصلی را نباید از یاد برد؛ یعنی ژانر پلیسی و جنایی که زیاد به آن توجه نمی شود. اما سریال آقازاده که در بخش شبکه خانگی منتشر شده گویا حرف های زیادی برای گفتن دارد. این سریال در قسمت های ابتدایی خود نشان داده ذیل موضوع پرستو روایتگر داستان دو قشر از طبقه ای است که مردم به خوبی از آن یاد نمی کنند. زیرا هر وقت نام آقازده بر زبان رانده می شود جوانی در ذهن تجلی می یابد که از رانت پدر خود استفاده کرده و حالا به قدرت مالی و اقتصادی قابل توجهی رسیده و از این فرصت برای دست یافتن به امیال شخصی خود استفاده می کند. هرچند چنین موضوعی در واقعیت بارها اتفاق افتاده و مردم نیز مکرر خبر چنین واقعه ای را شنیده اند.

اما سریال آقازاده که به نویسندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی روانه بازار شده به نکات مهمی از قشر پُر برخوردار ایران می پردازد که وقتی با نگاه دقیق تری به آن توجه می شود نکات زیادی به دست می آید. یکی از آن نکات این است که صرفا آقازاده ها همیشه بد نیستند، بلکه افرادی هم در این قشر پیدا می شوند که برای مبارزه با فساد سر از پا نمی شناسند.

این سریال اگر با روندی که شروع کرده به کار خود ادامه دهد، می تواند مانند سریال گاندو که موفق بود و اثرات خوبی هم به همراه داشت، راهگشای موضوعات و مسائل مختلفی در عرصه سینما و تلویزیون باشد. مسائلی که با توجه به جامعه امروزشاید مردم بیشتر تشنه شنیدن از آن ها باشند تا اینکه وقت گران بهای خود را صرف کمدی هایی کنند که منجر به سقوط سطح سلیقه هنری و سینمایی آن ها می شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : شعار سال

شفقنا رسانه- در یک سال اخیر شاهد حضور چهره های اینستاگرامی در تلویزیون و سینما بودیم. چهره هایی که اغلب به دلیل داشتن دنبال کننده های بالا و ساختن کلیپ های کوتاه طنز، تصمیم گرفتند تا راه بازیگری و کارگردانی را در پیش بگیرند. با این حال چنین رویه ای تا چه حد می تواند برای رسانه ای چون سینما و تلویزیون آسیب زا باشد؟ احسان شاه قاسمی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که مطالعات زیادی درباره سلبریتی ها در اینستاگرام انجام داده و بر این عقیده است؛ معنای امروزی سلبریتی به کسی اطلاق می شود که اهمیت زندگی شخصی اش و میزان عکس های به نمایش گذاشته اش در شبکه های اجتماعی بیشتر از دستاوردهای او باشد، ضمن انتقاد به حضور چهره های اینستاگرامی در تلویزیون و سینما معتقد است نمی توان با صرف چهره بودن افراد در شبکه های اجتماعی، این ادعا را مطرح کنیم که توانایی جذب و سوق دادن دنبال کننده هایشان به سمت سینما یا تلویزیون را دارند.

احسان شاه قاسمی استادیار ارتباطات دانشگاه تهران و پژوهشگر مطالعات شهرت و سلبریتی ها در بیان ارزیابی خود از حضور چهره های اینستاگرامی در تلویزیون و سینما به شفقنا رسانه می گوید: نمی توان با صرف چهره بودن افراد در شبکه های اجتماعی این ادعا را مطرح کنیم که توانایی جذب و سوق دادن دنبال کننده هایشان به سمت سینما را دارند. من معتقدم که سلبریتی ها معمولاً در حال فریبکاری هستند. البته استثناهایی چون مهران مدیری با طنز های حرفه ایشان قاعده را نقض نمی کند. به عبارتی اگرچه مخاطب تلویزیون نیستم ولی بیننده برنامه های طنز مهران مدیری هستم. چون این کارگردان طنز قدرتمندی دارد. از طرفی بحث نقد حرفه ای است و نباید هدفمان از طنز صرفاً لودگی و سرگرم کردن مردم باشد. ولی با کمال تاسف بسیاری از طنزپردازان تلویزیون از طنز شناختی ندارند. اینکه با چه روابط و رانتی وارد تلویزیون شده و در این حوزه فعالیت می کنند، مشخص نیست.

او ادامه می دهد: نتیجه چنین رویکردی این می شود که چنین افرادی چون زبانشان توانایی خنداندن مردم را ندارد، مجبورند که در بیان موضوعات اغراق کنند، حرکات عجیب غریب و سبک انجام دهند و... . به همین دلیل صداوسیمای ما نیازمند طنزپردازان جدید و خبره است. اینکه مردم برخی از طنزپردازان صداوسیما را دوست دارند، صرفاً به دلیل حرفه ای یا طناز بودنشان نیست بلکه مردم گزینه دیگری برای انتخاب ندارند. یا اینکه رامبد جوان طنزپردازی می کند دلیلش به نبود گزینه های طنزپرداز حرفه ای و قوی در تلویزیون برمی گردد. در کشور به لحاظ مهارت در خنداندن دیگران افراد زیادی داریم ولی تلویزیون یک حلقه بسته از افراد را تعیین کرده و به مخاطب قالب می کند. بنابراین اگر بخواهیم افراد ضعیف وارد این حوزه نشوند و برای پوشاندن ضعف در عملکردشان اظهارنظرهای عجیب غریب نکنند، باید این حلقه بسته شکسته شود.

این پژوهشگر مطالعات شهرت و سلبریتی ها با تاکید بر اینکه ما نیازمند افرادی جدید هستیم که طنزشان ارزشمند و آمیخته به انتقاد باشد، می گوید: این افراد اگر جرات انتقاد سیاسی را ندارند حداقل می توانند به نقد اجتماعی و فرهنگی روی بیاورند. جامعه ای که چند میلیون نفر از آن فالوئر افرادی هنجارشکن با رفتارهای بیمارگونه باشد، بیمار و نیازمند نقد است.

او با اشاره به ورود برخی چهره های اینستاگرامی به عرصه کارگردانی می گوید: باید افراد طنزپرداز حرفه ای را در این شبکه های اجتماعی پیدا و این استعدادها را کشف کرد ولی دقت داشته باشید که لودگی با طنزپردازی فرق دارد و جای تلویزیون لودگی نیست.

اگرچه شاه قاسمی معتقد است که باید به همه فرصت داد تا استعداد خود را در معرض قضاوت مخاطب قرار دهند با این حال تاکید دارد که صداوسیما جای آزمون و خطا نیست. او تاکید می کند: افراد علاقمند به کارگردانی، سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و ... می توانند با هزینه شخصی خود فیلم درست کنند و در معرض دید همه قرار دهند ولی برای صداوسیما قضیه فرق دارد. چون صداوسیما جای آزمون و خطا نیست بلکه جایست که پول مردم برایش هزینه می شود.

شاه قاسمی با اشاره به محبوبیت برخی چهره های فرهنگی در جامعه، می گوید: اگرچه این افراد بنابر دلایل سیاسی ممنوع التصویر هستند ولی با این حال حضور این افراد در تلویزیون و فعالیتشان خیلی ارزشمندتر از تن دادن به نمایش افراد لوده و بی دانش است. متاسفانه سیاست صداوسیما و مشاوران آن ها حرفه ای نیست و اطلاعی از جامعه و علایق آن ندارند. کوتاهی و عدم آگاهی این افراد سبب شده تا صداوسیما از تهدیدی غافل شود که ریشه های فرهنگی جامعه را نشانه گرفته و فقط تهدیدات سیاسی را خط قرمز خود بداند. بنابراین معتقدم که راه حل جذب مخاطب برای صداوسیما بازگشت به سرمایه های فرهنگی است نه تکیه به بی استعدادی و لودگی.

این استادیار ارتباطات دانشگاه تهران می گوید: افرادی که متقاضی مجوز ساخت فیلم اول خود هستند باید مدرک کارگردانی داشته باشند. البته من خیلی معتقد به پروسه مجوز نیستم از طرفی الان به راحتی می توان از طریق کلاس های آنلاین انواع مهارت های لازم را آموزش دید و فیلم های کوتاه و یا حتی بلند ساخت.

انتهای پیام

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

شفقنا رسانه- در یک سال اخیر شاهد حضور چهره های اینستاگرامی در تلویزیون و سینما بودیم. چهره هایی که اغلب به دلیل داشتن دنبال کننده های بالا و ساختن کلیپ های کوتاه طنز، تصمیم گرفتند تا راه بازیگری و کارگردانی را در پیش بگیرند. با این حال چنین رویه ای تا چه حد می تواند برای رسانه ای چون سینما و تلویزیون آسیب زا باشد؟ احسان شاه قاسمی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که مطالعات زیادی درباره سلبریتی ها در اینستاگرام انجام داده و بر این عقیده است؛ معنای امروزی سلبریتی به کسی اطلاق می شود که اهمیت زندگی شخصی اش و میزان عکس های به نمایش گذاشته اش در شبکه های اجتماعی بیشتر از دستاوردهای او باشد، ضمن انتقاد به حضور چهره های اینستاگرامی در تلویزیون و سینما معتقد است نمی توان با صرف چهره بودن افراد در شبکه های اجتماعی، این ادعا را مطرح کنیم که توانایی جذب و سوق دادن دنبال کننده هایشان به سمت سینما یا تلویزیون را دارند.

احسان شاه قاسمی استادیار ارتباطات دانشگاه تهران و پژوهشگر مطالعات شهرت و سلبریتی ها در بیان ارزیابی خود از حضور چهره های اینستاگرامی در تلویزیون و سینما به شفقنا رسانه می گوید: نمی توان با صرف چهره بودن افراد در شبکه های اجتماعی این ادعا را مطرح کنیم که توانایی جذب و سوق دادن دنبال کننده هایشان به سمت سینما را دارند. من معتقدم که سلبریتی ها معمولاً در حال فریبکاری هستند. البته استثناهایی چون مهران مدیری با طنز های حرفه ایشان قاعده را نقض نمی کند. به عبارتی اگرچه مخاطب تلویزیون نیستم ولی بیننده برنامه های طنز مهران مدیری هستم. چون این کارگردان طنز قدرتمندی دارد. از طرفی بحث نقد حرفه ای است و نباید هدفمان از طنز صرفاً لودگی و سرگرم کردن مردم باشد. ولی با کمال تاسف بسیاری از طنزپردازان تلویزیون از طنز شناختی ندارند. اینکه با چه روابط و رانتی وارد تلویزیون شده و در این حوزه فعالیت می کنند، مشخص نیست.

او ادامه می دهد: نتیجه چنین رویکردی این می شود که چنین افرادی چون زبانشان توانایی خنداندن مردم را ندارد، مجبورند که در بیان موضوعات اغراق کنند، حرکات عجیب غریب و سبک انجام دهند و... . به همین دلیل صداوسیمای ما نیازمند طنزپردازان جدید و خبره است. اینکه مردم برخی از طنزپردازان صداوسیما را دوست دارند، صرفاً به دلیل حرفه ای یا طناز بودنشان نیست بلکه مردم گزینه دیگری برای انتخاب ندارند. یا اینکه رامبد جوان طنزپردازی می کند دلیلش به نبود گزینه های طنزپرداز حرفه ای و قوی در تلویزیون برمی گردد. در کشور به لحاظ مهارت در خنداندن دیگران افراد زیادی داریم ولی تلویزیون یک حلقه بسته از افراد را تعیین کرده و به مخاطب قالب می کند. بنابراین اگر بخواهیم افراد ضعیف وارد این حوزه نشوند و برای پوشاندن ضعف در عملکردشان اظهارنظرهای عجیب غریب نکنند، باید این حلقه بسته شکسته شود.

این پژوهشگر مطالعات شهرت و سلبریتی ها با تاکید بر اینکه ما نیازمند افرادی جدید هستیم که طنزشان ارزشمند و آمیخته به انتقاد باشد، می گوید: این افراد اگر جرات انتقاد سیاسی را ندارند حداقل می توانند به نقد اجتماعی و فرهنگی روی بیاورند. جامعه ای که چند میلیون نفر از آن فالوئر افرادی هنجارشکن با رفتارهای بیمارگونه باشد، بیمار و نیازمند نقد است.

او با اشاره به ورود برخی چهره های اینستاگرامی به عرصه کارگردانی می گوید: باید افراد طنزپرداز حرفه ای را در این شبکه های اجتماعی پیدا و این استعدادها را کشف کرد ولی دقت داشته باشید که لودگی با طنزپردازی فرق دارد و جای تلویزیون لودگی نیست.

اگرچه شاه قاسمی معتقد است که باید به همه فرصت داد تا استعداد خود را در معرض قضاوت مخاطب قرار دهند با این حال تاکید دارد که صداوسیما جای آزمون و خطا نیست. او تاکید می کند: افراد علاقمند به کارگردانی، سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و ... می توانند با هزینه شخصی خود فیلم درست کنند و در معرض دید همه قرار دهند ولی برای صداوسیما قضیه فرق دارد. چون صداوسیما جای آزمون و خطا نیست بلکه جایست که پول مردم برایش هزینه می شود.

شاه قاسمی با اشاره به محبوبیت برخی چهره های فرهنگی در جامعه، می گوید: اگرچه این افراد بنابر دلایل سیاسی ممنوع التصویر هستند ولی با این حال حضور این افراد در تلویزیون و فعالیتشان خیلی ارزشمندتر از تن دادن به نمایش افراد لوده و بی دانش است. متاسفانه سیاست صداوسیما و مشاوران آن ها حرفه ای نیست و اطلاعی از جامعه و علایق آن ندارند. کوتاهی و عدم آگاهی این افراد سبب شده تا صداوسیما از تهدیدی غافل شود که ریشه های فرهنگی جامعه را نشانه گرفته و فقط تهدیدات سیاسی را خط قرمز خود بداند. بنابراین معتقدم که راه حل جذب مخاطب برای صداوسیما بازگشت به سرمایه های فرهنگی است نه تکیه به بی استعدادی و لودگی.

این استادیار ارتباطات دانشگاه تهران می گوید: افرادی که متقاضی مجوز ساخت فیلم اول خود هستند باید مدرک کارگردانی داشته باشند. البته من خیلی معتقد به پروسه مجوز نیستم از طرفی الان به راحتی می توان از طریق کلاس های آنلاین انواع مهارت های لازم را آموزش دید و فیلم های کوتاه و یا حتی بلند ساخت.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک خبر :‌ شفقنا
سریال های شبکه نمایش خانگی در سال های اخیر یکی از پرطرفدارترین آثار نمایشی بوده اند که در بسیاری مواقع منتقدان و کارشناسان سینمایی نیز به بالا بودن کیفیت برخی آثار تأکید داشتند اما در ماه های اخیر شرایط کمی متفاوت تر شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در ماه های اخیر با نگاهی به نقدها و مطالب منتشر شده در رسانه ها درباره کیفیت سریال های شبکه نمایش خانگی می توان به این نتیجه رسید که بسیاری از منتقدان به پایین آمدن کیفیت سریال های اخیر تأکید دارند و اظهارات مخاطبان در فضای مجازی نیز نشان از اتفاق نظر مخاطبان و منتقدان درباره افت کیفی آثار شبکه نمایش خانگی دارد.

تکراری بودن قصه ها، شخصیت های سطحی، المان های تصویری مشابه، بازیگران تکراری در نقش های یکسان، ریتم کند و... از نکاتی است که اکثر منتقدان و مخاطبان به آن ها اشاره داشته اند و به نظر می رسد سریال سازی در این رسانه مسیر خوبی در پیش ندارد و اگر این روند ادامه پیدا کند احتمالاً میزان مخاطبان شبکه نمایش خانگی به مرور کم تر از قبل خواهد شد.

نقاط ضعف سریال های شبکه نمایش خانگی و دلایل افت کیفی سریال ها در این رسانه را در گفت وگو با چند منتقد مورد نقد و بررسی قرار دادیم که در ادامه می خوانید:

امیر رضا نوری پرتو: سطح سریال سازی ما از سطح سلیقه مردم بسیار عقب است

امیر رضا نوری پرتو منتقد سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: همان نگاه و تفکری که امروز سینمای ما را به حوزه تهیه، تولید و فیلمنامه نویسی که در خدمت جذب سرمایه و اسپانسر است، نابود کرده، در شبکه نمایش خانگی نیز به شکل آسیب زننده ای وجود دارد.

نوری پرتو تصریح کرد: شاهد شکل معیوبی از پروسه تولید در شبکه نمایش خانگی هستیم و اندیشه حاکم برای تولید در نگارش فیلمنامه ها نیز رخنه کرده و می بینیم که آثار حتی در فیلمنامه هم تأثیر گرفته از پروسه معیوب سرمایه محور هستند.

این منتقد در ادامه گفت: هر شخص می تواند با رقم اندکی اشتراک ماهانه یکی از VODها را داشته باشد و به همین دلیل سریال های شبکه نمایش خانگی مخاطبان بسیاری دارند، بنا بر این تولیدکننده ها سعی دارند به هر بهانه مخاطب را حفظ کنند ولی این نکته را در نظر نمی گیرند که مخاطب امروز با سریال های روز دنیا در ارتباط است و حتی خانواده ها هم این روزها دور هم جمع شده و سریال های روز دنیا را بدون سانسور با بهترین کیفیت می بینند. مخاطب امروز سریال های شبکه نمایش خانگی مخاطب سال های گذشته که تنها منبع خارجی اش شبکه های جم و فارسی وان بودند، نیست.

او افزود: ما به جای اینکه خود را به سطح سریال سازی های روز دنیا برسانیم و کارگردانی و تفکر سنتی تولید را کنار بگذاریم فکر می کنیم هنوز چیدن افراد مطرح در کنار هم می تواند به جذب مخاطب کمک کند. شاید در دوران کرونا و وضعیتی که اکثر افراد زمان بسیاری را در خانه می گذرانند این سریال ها بتوانند مخاطب جذب کنند اما در دراز مدت استفاده از این نشانه ها و ابزارها برای جلب نظر مخاطب تکراری و ملال آور می شود که چیزی جز دلزدگی برای مخاطب ندارد. سریال هایی که امروز می بینیم قصه های خوبی ندارند و مشخص است که گروه تولید با عجله سعی داشته اند که کار را خیلی زود بسازند و به پخش برسانند.

این منتقد از دیگر دلایل موفقیت برخی سریال های آمریکایی و اروپایی گفت و اظهار داشت: در کشورهایی که می بینیم سریال های موفقی می سازند، آثار بارها در مرحله نگارش بازنویسی شده، پس از ساخت توسط سازندگان بارها بازبینی می شوند، پیش از پخش منتقدان این سریال ها را دیده و درباره نقاط قوت و ضعف شان نظر می دهند و بر اساس همین رویه که در خدمت بالا رفتن کیفیت سریال برای مخاطب است، سریال ها موفق و پربیننده می شوند و می بینیم که از سراسر دنیا مخاطب دارند. در کشور ما اینگونه نیست، یک نفر تصمیم می گیرد که سریال بسازد، سرمایه گذار پیدا می کند با چند بازیگر مطرح وارد مذاکره می شود و با این تفکر کاسب کارانه و بازاری به سمت تولید می رود. حتی کسانی که سفارش دهنده هستند هم تخصصی ندارند و معمولاً وقتی می بینند اثری موفق شده به تولیدکنندگان در شروع کار تأکید می کنند که می خواهیم این اثر، سریالی باشد شبیه فلان سریال موفق. در این شرایط طبیعی است که هر فیلمنامه نویسی با شبکه نمایش خانگی کار نکند یا اگر هم کار می کند با اعمال سلیقه سرمایه گذارها دست به نگارش بزند.

نوری پرتو در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در شبکه نمایش خانگی به جای رقابت کیفی شاهد رقابت کمی هستیم. رقابت بر سر اینکه چه کسی می تواند فلان بازیگر یا فلان فیلمبردار خوب را در پروژه اش بیاورد و دیگری نمی تواند یا فلانی در سال توانسته چند سریال بسازد. قاعده فیلمنامه نویسی برای سریال این است که کلیت اثر حاوی چند پیرنگ و خط قصه باشد و هر قسمت یک نقطه اوج داشته باشد و این نکاتی است که در سریال های ما به هیچ وجه دیده نمی شود و در سریالی مثل دل بخشی از قسمت ها تبدیل به کلیپ فیلم های عروسی می شود. زمانی مخاطب سریال های ما هیچ ابزار و منبعی برای مقایسه کیفیت سریال ها نداشت اما امروز با توجه به سطح سواد و سلیقه مخاطب که از دسترسی به آثار روز دنیا حاصل شده نمی توان او را فریب داد. متأسفانه امروز سطح سریال سازی ما از سلیقه مردم عقب تر است.

این منتقد در پایان اظهار داشت: اینکه در کشور ما صنعت سریال سازی به وجود آمده به خودی خود اتفاق خوب و مثبتی است. شبکه نمایش خانگی می تواند سینمای ایران را به لحاظ کمی و کیفی دچار تحول کند اما تفکر که در سینما وجود دارد با رنگ و لعاب ظاهری تازه در سریال سازی نیز رسوخ کرده و می بینیم که هیچ رقابتی برای بهتر شدن کیفیت آثار وجود ندارد. با صدور مجوزهای شبکه نمایش خانگی در تلویزیون این رقابت کم رنگ تر شده و صداوسیما به جای بالا بردن کیفیت آثار خود سعی دارد شبکه نمایش خانگی را هم سطح خود کند و این رقابت را به این شکل از بین ببرد.

حسین گیتی: سریال های شبکه نمایش خانگی مملوء از شخصیت های تکراری و اضافی است

حسین گیتی منتقد سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: یکی از مشکلات اصلی ما در سریال سازی عدم درک دقیق تفاوت های ماهوی بین سریال و فیلم سینمایی است. فیلم اثری است که در بیان موجز عمل می کند و به همین دلیل تفاو ت های بسیاری در قاب بندی و مونتاژ وجود دارد که باید به آن ها توجه شود.

گیتی خاطرنشان کرد: سریال را می توان نوعی از سینما دانست و اولین بار هم در همان سال های نخستین به وجود آمدن سینما، سریال ها در سالن ها به شکل دنباله دار نمایش داده می شدند و کم کم این گونه سینمایی با همین ویژگی به تلویزیون آمد و از همان ابتدا با توجه به اینکه ارتباط مخاطب با اثر در هر قسمت در بخشی از داستان قطع می شود داستان سرایی در سریال باید جذاب تر و شیرین تر باشد تا مخاطب وادار به دیدن اثر شود.

او افزود: مخاطبان سریال معمولاً از عوام مردم هستند و به همین دلیل در بسیاری مواقع افرادی که وارد حوزه سریال سازی می شوند احتیاط بسیاری برای بیان مضامین و حرف ها دارند اما در ایران توجه چندانی به این موضوع نمی شود و حتی سازندگان آثار توجهی به مسائل پژوهشی ندارند. موضوعات سریال های ما در شبکه نمایش خانگی تکراری و یک دست شده اند که تنوعی در آن ها دیده نمی شود.

این منتقد در ادامه اظهار داشت: سریال های امروز ما در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون مدام قصه هایی تکراری را با شخصیت هایی تکراری اما در رنگ و لعابی متفاوت روایت می کنند. سریال هایی که قرار است عامه مردم ببینند در کنار جذابیت و خلاقیت باید مشخصاتی داشته باشند که انسان سازی کنند ولی متأسفانه سریال های ما چنین ویژگی هایی ندارند.

گیتی تصریح کرد: سریال های اخیری که در شبکه نمایش خانگی می بینیم مملوء از شخصیت های اضافی هستند که پردازش درستی روی آن ها نشده است. سریال ها، قهرمان و کاراکتر محوری ندارند. اگر سریالی توانست شخصیتی خلق کند که ما با آن ارتباط برقرار کنیم، (فرقی ندارد که او را دوست داشته باشیم یا خیر فقط به آن حسی داشته باشیم) می توان تا حدی سریال را در شخصیت پردازی موفق دانست اما متأسفانه نه فیلمنامه نویس های ما و نه بازیگران تلاشی برای رسیدن به این مسأله مهم ندارند و همه آثار به نوعی از روی دست هم کپی شده و نقش ها یکسان است. ما در سریال های مختلف بازیگران را در نقش های تکراری شان می بینیم که در سریال های دیگر هم همان را بازی کرده اند.

این منتقد اظهار داشت: حتی بازیگری مثل علی نصیریان هم خود را تکرار می کند. در بسیاری از سریال ها می بینیم که فیلمنامه نویس بر اساس شخصیت بازیگر نقش را نوشته و اصلاً نقش و شخصیت نوشته شده که بازیگر مشخصی آن را بازی کند. به نظر می رسد نویسنده ها، کارگردان ها و بازیگران کمی خسته به نظر می رسند و کسی حوصله وقت گذاشتن ندارد و همه می خواهند خیلی زود به پول برسند و از آنجا که هر فرد پولدار و زرنگی توانسته تهیه کننده شود به راحتی اعمال سلیقه می کند و سلیقه اش در اثر اعمال شده و اثر بدون ساختاری منسجم پخش می شود. این اتفاق باعث می شود کم کم اعتماد مردم که با آثاری خوب جلب شده از بین برود و مخاطبان شبکه نمایش خانگی مثل تلویزیون ریزش کنند.

گیتی در پایان تصریح کرد: متأسفانه سریال ها ایده مرکزی ندارند و این یکی دیگر از ایرادهای اصلی درباره سریال های ما به حساب می آید. مشخص نیست سریال چه موضوع و قصه ای را می خواهد دنبال کند و همه چیز با یک سری حوادث پیش می رود و روابط علت و معلولی در آثار از دست رفته است. مشکلات بسیاری در سریال های شبکه نمایش خانگی و تلویزیون وجود دارد که باید به آن ها توجه شود و در غیر این صورت نباید انتظار داشت که میزان مخاطبان بیشتر شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
تسویه حساب با پخش کننده های سینما با کمک وام صندوق اعتباری هنر صورت می گیرد در حالی که باید خود سینماداران از طریق فروش فیلم ها به دفاتر پخش بدهی خود را می دادند. سخنگوی انجمن سینماداران در این باره گفت وگو کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : سینما پرس صاحب خبران

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، با انتشار خبر دیروز سازمان سینمایی مبنی بر اعطای وام 4 درصدی صندوق اعتباری هنرمندان به سینماداران برای پرداخت بدهی و مطالبات دفاتر پخش، این سؤال ایجاد شده است که ماحصل فروش فیلم های سال قبل به دفاتر پخش چه شده است که باید برای تسویه حساب میان سینماداران و دفاتر پخش صندوق اعتباری و پرداخت وام، وارد عمل شود؟

میزان فروش فیلم ها در سال گذشته نیز آن قدر بوده است که نباید در پرداخت این بدهی به دفاتر پخش تأخیر رخ داده باشد. خصوصاً آنکه تسویه حساب باید تا پایان سال صورت بگیرد؛ اما بسیاری از دفاتر پخش هنوز از نگرفتن مطالبات خود به رسانه ها می گویند.

در این خصوص با سخنگوی انجمن سینماداران گفت وگوی کوتاهی داشتیم و از وی در این باره سؤال کردیم.

صابری که خود مدیر سینما قدس است در این خصوص بیان کرد: با توجه به گسترش ویروس کرونا سینما مدت زمان بسیار طلایی خود را یعنی ایام تعطیلات نوروز را از دست داد و با تعطیلی آن در ضرر و زیان جدی قرار گرفت.

با بازگشایی سینماها از چهارم تیرماه انتظار ما این بود که با اکران دو فیلم سینمایی شنای پروانه و ارتش سری بتوانیم گیشه خوبی داشته باشیم. اما متأسفانه با توجه به عدم تبلیغات درست و جدی صداوسیما و شهرداری تهران، حتی اطلاع رسانی هم انجام شد که مردم بدانند سینماها بازگشایی شده است و بنابراین این دو فیلم رسماً در فروش دچار شکست شدند.

فیلم خوب بد جلف 2 که بعد از پایان جشنواره فیلم فجر تنها سه روز بالای یک میلیارد فروش داشت در این مدت 800 میلیون فروش کرد. تمام تلاش ما این بود که سینماها را با فضایی کاملاً بهداشتی همراه کنیم تا برای حضور مردم در آنجا مشکلی وجود نداشته باشد. اما به دلایلی که گفته شد مردم چندان به سینماها نیامدند و ما نیز فروش خوبی را تجربه نکردیم و روز به روز تعداد مخاطبین ما کمتر می شود. بنابراین در پرداخت هزینه های ثابت سینما نیز دچار مشکل شدیم.

این سؤال نیز قابل پرسش است که با احتساب تعطیلی سینماها از بعد جشنواره فیلم فجر و عدم فروش سینماها تنها در یک ماه آخر سال چگونه تسویه حساب سال قبل صورت نگرفته است؟ آیا عدم فروش یک ماهه آخر سال عاملی برای عدم پرداختی مطالبات دفاتر پخش بوده است؟ میزان فروش سینماهای کشور در سال قبل نزدیک به 300 میلیارد تومان بوده است. نیمی از این رقم نصیب سینماداران شده است و از نیمی دیگر 10 درصد سهم دفاتر پخش است که هنوز اعلام وصول نشده است. به گفته معاون نظارت و ارزشیابی رقمی نزدیک به 16 میلیارد تومان سهم پخش کنندگان است که باید تسویه شود.

با این حساب آیا کرونا و کمبود فروش در روزهای بعد از آن می تواند علت مناسبی برای عدم پرداخت به دفاتر پخش باشد؟ در اینکه هزینه های سینماها در این چهارماه باید صورت می گرفته است شکی نیست؛ حتی تعدیل نیروی سینماداران نیز مایه ناراحتی و افسوس است. اما چرا باید این هزینه ها از جیب دفاتر پخش صورت بگیرد؟

اقدام سازمان سینمایی برای کمک به سینماداران جهت تسویه حساب با دفاتر پخش کار خوب و مناسبی است اما به نظر می رسد که بهتر این است که نسبت به سینماداران از طرف سازمان سینمایی بررسی کاملی صورت بگیرد تا روشن شود که چرا سینماداران در پرداخت خود به دفاتر پخش تا این قدر تعلل کردند تا پول ها صرف هزینه های جاری سینما بشود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز سه شنبه در ارتباط ویدئو کنفرانسی با مدیران کل استانها به تبیین اولویت های شورای اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی پرداخت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، محمد خدادی در این ارتباط تصویری سیاست ها و اولویت های کاری شورای اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی را برای مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها تشریح کرد.

فرشید فلاح مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان نیز در این ارتباط تصویری حضور داشت و در جریان سیاستها و اولویتهای شورای اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی قرار گرفت.

در این برنامه مباحث مورد نظر در خصوص فعالیت های شورای اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

شورای اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی در استان سمنان به ریاست معاون سیاسی امنیتی استانداری و دبیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان با هدف سیاست گذاری و تبیین اولویت های اطلاع رسانی برای مقابله با جنگ اقتصادی دشمنان تشکیل می شود و در تلاش است تا با همکاری رسانه ها و فعالان رسانه ای با تبیین اهداف دشمنان در این جنگ، روح امید و نشاط را در مردم ایجاد کند .

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در چهل و نهمین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی از مسئولان کمیسیون پژوهش قرآنی در نظام سلامت به خاطر دقت نظر در نگارش چشم انداز قدردانی شد؛ این قدردانی به خاطر دوری از نگاه پراگماتیستی به قرآن بود که پذیرش مفاهیم قرآنی را با اصول علمی پیوند می زند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش ایکنا، چهل و نهمین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی بعدازظهر امروز هفتم مردادماه با حضور برخی اعضا برگزار شد. در این جلسه به منظور رعایت پروتکل های بهداشتی، برخی از اعضا به صورت مجازی در جلسه حضور یافتند.

بخش زیادی از این جلسه به پیش دستورها اختصاص یافت. در ابتدا محمدعلی خواجه پیری، رئیس کمیته تخصیص اعتبار صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی گزارشی از جزئیات توزیع 13 میلیارد تومان اعتبار قرآنی دریافت شده در سال گذشته که امسال توزیع شده است را قرائت کرد.

از جمله نقدهایی که به این گزارش وارد شد، می توان به شفاهی بودن آن و منتشر نشدن جزئیات توزیع بودجه به صورت مکتوب و کلی و غیرشفاف بودن آن اشاره کرد. همچنین کاهش بودجه از رقم های هزار میلیاردی در گذشته به 13 میلیارد در سال جاری نیز مورد نقد اعضا قرار گرفت. اختصاص بودجه طرح ملی حفظ به مباحث زیرساختی، 10 سال بعد از مطالبه مقام معظم رهبری و نیز تقسیم بخشی از بودجه بخش مردمی به صورت مساوی (هر موسسه یک میلیون تومان) بخش دیگری از نقدهای مطرح شده به این گزارش بود.

در بخش دیگری از این جلسه، مهدی محمدی، دبیر هیئت رسیدگی به مراکز فرهنگی و مشاور وزیر ارشاد به ارائه گزارشی در مورد روند ادغام و برگزاری انتخابات پرداخت.

محمدی در این بخش گفت: تنها مرجع صدور مجوز اتحادیه ها، تشکل ها، انجمن ها و خانه هایی که در حوزه فرهنگ و هنر و قرآن زیر نظر وزارت ارشاد می توانند فعالیت کنند، دبیرخانه هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی است. سابق بر این، دو اتحادیه قرآنی مشغول کار بودند. سال گذشته توافق سه جانبه ای بین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی مبنی بر ادغام این دو اتحادیه صورت گرفت .

وی افزود: بلافاصله این امر به وزارت ارشاد و دبیرخانه هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی واگذار شد. مهم ترین توصیه ای که وزیر ارشاد داشت، این بود که مشکلات جامعه قرآنی و دو اتحادیه حتی المقدور از سوی خود مدیران عامل و روسای هیئت مدیره حل شود و از ظرفیت ها و اختیارات قانونی خودمان استفاده نکنیم و لذا کوچکترین دخالت حاکمیتی در این قضیه نداشتیم. همان موقع اساس نامه ای به ما ابلاغ شد که البته ایراداتی به آن وارد بود و از همین رو، یکی از موارد اختلافی بین دو اتحادیه همین اساس نامه بود.

وی اظهار کرد: از مهرماه سال گذشته تا کنون، فرایند کار حل اختلاف دو اتحادیه آغاز شد و تا سوم مرداد که روز انتخابات بود، ادامه داشت. در این یازده ماه حدود 40 جلسه برگزار شد تا در نهایت اساس نامه مورد تأیید قرار بگیرد. در جلسات آخر به دو نتیجه رسیدیم؛ اولین نتیجه این بود که ابتدا یک مجمع عمومی در تهران تشکیل شود که به دلیل ویروس کرونا نتوانستیم مجمع را متمرکز برگزار کنیم. نتیجه دوم این بود که اعضای هیئت مدیره فعلی که عضو جلسات هم بودند، یک اتحادیه سومی را به ثبت شرکت ها معرفی کنیم تا شرایط بهداشتی به قبل برگردد و بتوانیم مجمع عمومی را برگزار کنیم. از آنجایی که شخص وزیر معتقد به شرکت حداکثری موسسات در انتخابات هیئت مدیره کشوری بود، اعلام کرد انتخابات به صورت غیرمتمرکز برگزار شود. حسب دستور ایشان در استان ها برگزار شد.

دبیر هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی تصریح کرد: روز سوم مرداد، انتخابات بی حاشیه ای برگزار شد. 66 نفر نامزد هیئت مدیره بودند که 15 نفر به عنوان عضو اصلی هیئت مدیره انتخاب شدند. در روز انتخابات، دو امر مبارک و مهم اتفاق افتاد که یکی از آنها انتخابات و دیگری انحلال دو اتحادیه قرآنی بود. از دوستان دو اتحادیه خواستیم صورت جلسه انحلال را تهیه و به استان ها ارسال کنند؛ یعنی دوستانی که رأی می دادند، ابتدا به انحلال رأی می دادند و در ادامه در انتخابات اتحادیه کشوری شرکت کردند. در روز انتخابات، مهمانان ویژه ای نیز داشتیم که باعث دلگرمی همه ما بود. در حال حاضر انحلال انجام شده و ان شاءالله همین اتحادیه کشوری انتخابات استانی را برگزار خواهند کرد. تا کنون غیر از یک مورد که آرا مورد شمارش مجدد قرار می گیرد، هیچ حاشیه دیگری وجود نداشته است.

در ادامه حجت الاسلام والمسلمین سعیدرضا عاملی، رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز در سخنانی بیان کرد: از دوستان دو اتحادیه که ادغام را انجام دادند، قدردانی می کنم. بحث ادغام، جامعه قرآنی را بسیار آزار داد و لذا تلفیق این دو اتحادیه کار مبارکی بود. انتخابات نیز به خوبی برگزار شد و بحث ثبت و لغو دو اتحادیه قبلی و اختصاص امکانات آنها به اتحادیه مدغم مورد پیگیری قرار بگیرد.

در ادامه این جلسه به خاطر حمایت هایی که از روند ادغام از سوی وزارت ارشاد و هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی به عمل آمده بود، تقدیر شد. در این بخش، لوح تقدیر به سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مهدی محمدی، دبیر هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی اهدا شد.

در ادامه و با وجود سپری شدن زمان زیادی از آغاز جلسه، نوبت به دستور جلسات اصلی رسید. در این بخش ابتدا سیماسادات لاری، معاون فرهنگی و دانشجویی وزیر بهداشت گزارشی از فعالیت های کمیسیون توسعه فعالیت های پژوهش آموزش عالی قرآنی در حوزه سلامت ارائه کرد.

وی با اشاره به اینکه سند مذکور چهارمین سند شورای توسعه فرهنگ قرآنی است، افزود: زحمات زیادی برای تهیه این سند صرف شده و حاصل کار سند جامع و مانعی شده است. امیدواریم سند به تصویب برسد تا با سیاستگذاری و برنامه ریزی مناسب، بتوانیم بهره برداری حداکثری از آموزه های ناب اسلامی در عرصه سلامت داشته باشیم.

همچنین محمد علامه، دبیر کمیسیون توسعه فعالیت های پژوهش و آموزش عالی در نظام سلامت نیز به بیان برخی اصول و اهداف و چشم اندازهای این سند پرداخت و گفت: این کار یک کار میان رشته ای و تأسیسی است. در این مرحله نگاه ما بر این است که بنیان های علمی و بسترسازی علمی شکل بگیرد منتها اشاره ای هم داشته ایم که می خواهیم به سمت نگاه کل نگر و فراگیر به ابعاد انسان حرکت کنیم.

وی افزود: بحث تبلیغی و ترویجی که مورد نقد برخی اعضا قرار گرفت، یکی از موضوعات مورد بحث در جلسات قبلی شکل گیری کمیسیون در وزارت بهداشت بوده است. در حوزه تبلیغ و ترویج و آموزش عمومی، مرکز قرآن و عترت که وظیفه هدایت و راهبری فعالیت های قرآنی دانشگاهی ما را بر عهده دارد، باید با سندهای دیگر هماهنگ شود، با این وجود، بند حمایت از تولید و ترویج محتوا در نظر گرفته شده است. در مورد بحث بین الملل نیز که نقدهایی مطرح شد، پنج بار کلمه بین الملل استفاده شده است.

رضا سلامت پناه، معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز به بیان برخی موارد پرداخت و با تأکید بر اینکه گستره مخاطب سند نظام سلامت بسیار محدود است، گفت: برخلاف سایر اسناد که گستره وسیعی از مخاطبان داشته اند، در این سند اما مخاطب بیشتر وزرات بهداشت است. بر همین اساس، وقتی خود وزارت بهداشت برای خود الزام و مأموریت ملی تعریف کرده و به شورا آورده است تا به لحاظ حقوقی تصویب کند، به نظرم به این راضی باشیم و اجازه بدهیم وزارت بهداشت کار خود را انجام دهد.

وی با بیان اینکه سند نظام سلامت از حیث منطق علمی، ضعف دارد، افزود: برای رفع این موضوع جلسات متعددی با دوستان داشتیم و آن را مورد بازنگری قرار دادیم.

همچنین حجت الاسلام والمسلمین حمید محمدی، دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز در این بخش با بیان اینکه تقریباً بیشتر اشکالات وارده به این سند در بازنگری برطرف شده است، گفت: در حضور وزیر بهداشت، بیش از 20 ایراد را وارد دانستیم و این ایرادات با برگزاری چندین جلسه تقریباً برطرف شد. لذا از این حیث، سند وضعیت خوبی دارد.

در ادامه این بخش از چهل و نهمین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی، حجت الاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی، رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی از دست اندرکاران نگارش سند توسعه پژوهش و آموزش عالی در نظام سلامت قدردانی کرد و گفت: این سند 12 صفحه بوده که پس از بازنگری چندباره کمتر شده است. نکته ظریفی که در سند وجود دارد، همان مطلب چشم انداز است. نگاه پراگماتیستی به قرآن نگاه بسیار خطرناکی است که در میان علما و روشنفکران ما هم پررنگ است. این نگاه آموزه های علمی و تجربی را یک طرف و آموزه های قرآنی را طرف دیگر می گذارند و بعد می گوید قرآن همین را گفته که علم تأکید کرده است؛ خطری که این موضوع دارد این است که آموزه های الهی و قرآنی را در معرض خطاپذیری قرار می دهد. قوانین علمی خطا پذیر هستند و یک قانون جدید، قانون قبلی را باطل می کند. وقتی ما آموزه قرآنی را با آموزه علمی اثبات می کنیم، قرآن را در معرض خطاپذیری قرار می دهیم.

وی افزود: در چشم انداز سند نوشته شده است که شکل گیری بنیان های علمی جهت استفاده روش مند از آموزه های قرآنی، یعنی از قرآن می خواهد بیاموزد. خواهش من این است که در چشم انداز عبارت الهام و استفاده روش مند نوشته شود. دکتر موسوی موحد آزمایش های زیادی در علوم تجربه با الهام از آموزه های قرآنی انجام داده است. این مسیر دیگری برای علم تعریف می کند و بسیار مهم است. با یکی از نویسندگان خارجی مصاحبه شده بود و اعلام کرده بود ایران باید برای الهام گیری از آموزه های قرآنی مرجعیت داشته باشد. خدای متعال بایسته های هستی را هم در تکریم و هم در تشریع که قانون قطعی هستی است را در قرآن به ما گفته است. ما باید از قرآن الهام بگیریم تا بتوانیم مسیر بعدی را درست برویم. لذا این دقتی که در چشم انداز سند مورد توجه بوده، شایان تشکر و قدردانی بوده است.

عاملی بیان کرد: این توقع از وزارت بهداشت و درمان هست که این مسیر را در حوزه پژوهش ها، آزمایش ها و مطالعات راهبردی دخالت داد. یعنی سند مسیر جدیدی برای مطالعاتی که در وزارت بهداشت صورت می گیرد، ایجاد کند و حتی مراکز تحقیقاتی خاص و ویژه با الهام از قرآن و تعالیم اهل بیت(ع) تشکیل دهد. لذا پیشنهاد می دهم این سند را مصوب تلقی کنند با این ملاحظه که نکات بیان شده در جلسه اعمال شود و مجدد برای همه اعضای شورا ارسال شود تا اگر ملاحظه ای وجود نداشت، کلیات و جزئیات مصوب تلقی شود.

در ادامه، این پیشنهاد رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی به رأی گذاشته شد که مورد تأیید اکثر اعضا قرار گرفت.

بر اساس گزارش ایکنا در ادامه این جلسه به موضوع شرایط عضویت دستگاه ها در کمیسیون ها و شورای توسعه به بحث گذاشته شد. در این بخش، پیشنهاد شد اعضا آیین نامه نگارش یافته را مطالعه کنند تا در صورت نداشتن ملاحظه خاصی، تصویب شده تلقی شود. در ادامه برخی اعضا به بیان برخی تذکرات پرداختند که عمده آنها به شرح زیر است:

- از تعدد دستگاه ها در شورا برای استفاده از امکانات و بودجه ها ممانعت شود.

- اکثر دستگاه ها به خاطر استفاده از بودجه و امکانات درخواست عضویت می دهند.

- لزوم داشتن نگاه انقباضی به تعداد اعضای شورا و ...

همچنین در ادامه این جلسه به بحث شوراهای استانی پرداخته شد. حجت الاسلام والمسلمین حمید محمدی با اشاره به اینکه نقدهایی در مورد تشکیل نشدن این شوراها صورت گرفته است، به تشریح روند این شوراها از ابتدا تا کنون پرداخت.

وی افزود: در نهایت مصوب کردیم شوراهای استانی باشد، اما زیر نظر شورای فرهنگ عمومی فعالیت داشته باشد. قرار شد آیین نامه ای در این زمینه نوشته شود که البته هنوز به دست ما نرسیده است.

در ادامه عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در سخنانی با اشاره به اینکه معاونت دو سال و نیم است که بر این موضوع پافشاری دارد، گفت: این پافشاری به علت مصوبه بودن این موضوع در جلسه چهاردهم شورای توسعه فرهنگ قرآنی است. اینکه شورای فرهنگ عمومی باشد و شورای توسعه فرهنگ قرآنی استان ها ذیل شورای فرهنگ عمومی فعالیت کند. در جلسه چهاردهم، دبیرخانه شورا مخالف این موضوع بوده است. در دوره گذشته بین رئیس سابق شورای توسعه فرهنگ قرآنی و وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی توافقی شکل گرفت و به وزارت کشور و استانداری ها ابلاغ شده است.

وی ادامه داد: مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی همین چیزی است که ما بر روی آن تأکید داریم. یعنی شورای فرهنگ عمومی در سطح استان ها فعالیت داشته باشد و دستورهای متعدد قرآنی را در یکایک جلسات خود پیگیری کند. یعنی شورای توسعه فرهنگ قرآنی مستقل نباشد و هر چه باشد در شورای فرهنگ عمومی باشد. دو سال و نیم است به اسم مصوبه در استان ها عمل شده است و اتفاقاً بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ما بر این باور هستیم طبق قانون عمل کرده ایم و اکثر قریب به اتفاق اعضا بر مصوبه جلسه چهاردهم تأکید کردند، اما صورت جلسه با دقت کافی منعکس نشد و لذا نامه ای به رئیس شورای توسعه نگارش یافت و قرار شد در دستور کار شورا قرار بگیرد.

معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: با توجه به توضیحات بالا تقاضای ما این است که مانند دو جلسه چهاردهم و چهل و پنجم، اولاً بر توسعه تشکیلاتی نداشتن تأکید شود و شورای فرهنگ عمومی استان ها کماکان دستورات قرآنی و غیر قرآنی را همزمان بررسی کنند. اگر در مواردی لازم شد کار گروهی معین شود تا مهمان خاصی از قرآنیان برجسته دعوت کنند. چیزی که در استان ها در حال حاضر انجام می شود و تاکنون مشکلی با آن نداشته ایم.

در ادامه هر کدام از اعضا نظرات خود در مورد این دستور را بیان کردند. از جمله این نظرات ارائه پیشنهاد عضویت سه نفر از فعالان قرآنی استان در شورای فرهنگ عمومی، تهیه یک پیشنهاد مشترک بین شورای توسعه و وزارت ارشاد برای رسیدن به یک شکل واحد و تشکیل شورای توسعه فرهنگی قرآنی استانی در برخی استان های خاص بود.

در نهایت و پس از طرح مباحث گوناگون مقرر شد تا گفت وگوها در این زمینه برای رسیدن به یک طرح مشترک ادامه داشته باشد و تا آن زمان مباحث قرآنی استان ها در شورای فرهنگ عمومی پیگیر شود.

بر اساس گزارش ایکنا با توجه به حضور نداشتن مسئولان وزارت علوم در این جلسه، دستور جلسه مربوط به آنها وصول نشد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

نصف جهان: نوازنده برجسته ساز قیچک که هشتمین نسل از خانواده ای بود که همه شان قیچک می نواختند، در فقر و در خانه ای استیجاری و با پای قطع شده از دیابت رفت. خب همانطور که انتظار می رفت، سیل پیام های تسلیت از مدیران و هنرمندان سرازیر شد؛ اما او زندگی سختی از سر گذراند؛ مثل خیلی دیگر از هنرمندان موسیقی نواحی ایران که هنوز هم در گوشه و کنار این سرزمین به حیات خویش در رنج ادامه می دهند.

اگر از پیشینه اش بخواهید، اینکه استاد بخشوک زنگشاهی معروف به رسول بخش در سال 1320 در بخش آشار از توابع شهرستان مهرستان در استان سیستان و بلوچستان متولد شد و از همان زمان کودکی در جوار پدر و پدربزرگ خود هنر نواختن ساز قیچک را آموخت و در 14 سالگی رسماً در مجالس مختلف کار نوازندگی را آغاز کرد و در سال 1382 مفتخر به کسب مدرک دکترای افتخاری نواختن ساز قیچک از کشور انگلستان شد. فرانسه هم به او دکترای افتخاری داده بود و از آن طرف مردمان بیش از هفت کشور دنیا از هنرنمایی او و خلق آهنگ های رازآلودش به وجد آمده بودند، مردم بلوچ نیز او و سازش را به عنوان بخشی از خاطره موسیقایی خود برای همیشه در دل خواهند داشت؛ اما حالا او مرده و سرود آن منطقه غریب تر از قبل شده است. همین چند سال پیش بود که در آیین گشایش دومین گردهمایی گنجینه های از یاد رفته هنر ایران او مورد تقدیر قرار گرفت و دوباره بعد از آن بود که فراموش شد.

رسول زنگشاهی یکی دو سال قبل گفته بود: اگر همه فرانسه را به من دهید، سازم را به شما نمی دهم. او تا آخرین روزهای حیاتش به این عهد خود وفادار ماند و با تمام مشکلات مالی ساز خود را نفروخت و کسی این مسئله را قدر ندانست؛ همانطور که ندیدند، سال ها قبل فرانسه می خواست به او و تمام خانواده اش اقامت این کشور را بدهد و او قبول نکرد و گفت: برای من هیچ کجا ایران نمی شود و حتی از اینکه به دلیل بیماری دیابتش ناچار شد از سیستان به خاش برود که آب و هوایی مطلوب تر دارد، غمگین بود.

او روزهای سختی گذراند، دو سال پیش بود که به بیمارستانی در زاهدان رفت و همسرش بارها التماس کرد که او را به تهران بیاورند -که نیاوردند- یا به مشهد منتقلش کنند -که نکردند- و او در حالی از این بیمارستان مرخص شد که نیمی از بدنش خشک شده بود.

زنگشاهی در تمامِ این سال ها دو قیچک داشت که با یکی بیش از دیگری می نواخت. سازی که از پدرش به ارث برده بود و خودش تزیینش کرده بود و جانش به جان آن وصل بود. نواختن ساز در خانواده شان موروثی بود. همین حالا هم دو پسرش ندیم و سهیل قیچک می نوازند و می گویند سهیل نوازنده قابلی است و با این سن و سال کمش، چند اجرای خارجی هم داشته است. خود زنگشاهی اما می گفت: هشت نسل ما همه ساز می نواختند و من هم از 14 سالگی، ساز دستم گرفتم.

پهلوان رسول بخش ، قدیمی ترین نوازنده طایفه زنگشاهی است که در این سال ها در کنار نوازندگی، این ساز را به بسیاری نیز آموزش می داد. گاهی نیز در عروسی ها می نواخت و از همین راه زندگی اش را تأمین می کرد. در این سال ها اما شرایط بدتر از قبل شده بود، خواننده هایی که با او می خواندند، فوت کرده بودند و تازه عروس و دامادهای بلوچستان، هم مثل خیلی های دیگر ترجیح می دادند از همین موسیقی های روز استفاده کنند تا پهلوان برایشان بنوازد و اصلاً چه کسی برای ساز تنها پول می دهد؟ در سالن های پرطمطراق کنسرت هم چندان استقبالی از سازِ تنها نمی شود، چه برسد به بلوچستان و عروسی هایش؛ پس پهلوان مانده بود و 130 هزارتومان عایدی که وزارت ارشاد برایش می ریخت.

استاد زنگشاهی صاحب 22 فرزند شد که دو تا از آنها (از همسرِ سومش شمسی خاتون ) به راه موسیقی آمدند؛ هر چند موسیقی آنان با پدر خیلی تفاوت دارد. آنها حالا دارند قیچک را با ارگ می نوازند و کسب وکارشان هم از پدر بهتر است. خود زنگشاهی تعریف می کرد: سهیل به من می گوید تو مگر چه جایگاهی داری که راه تو را بروم؟

همه روزها هم برای زنگشاهی بد نبود؛ آوازه اش در جهان پیچید و به موسیقیدانانی از فرانسه هم قیچک آموخت و چند سال قبل هم در جشنواره موسیقی فجر تجلیل شد و سه سکه تمام بهار آزادی گرفت!

او چند سال قبل دیابت گرفت. می شد مثل میلیون ها آدم دیگری که دچار این بیماری می شوند، درمان شود؛ اما منطقه او محروم تر از آن بود که چنین اتفاقی رخ دهد. پایش را قطع کردند و او پول نداشت که پای مصنوعی بخرد و یک چوب گذاشت به جای پایش. به همین آسانی. بعد وعده آمد پشت وعده.گفتند وام قرض الحسنه به او می دهند (که ندادند) بارها گفت برایش سرپناهی فراهم کنند (که نکردند) لااقل این 130 هزار تومان را بیشتر کنند (این را هم نکردند). دوستانش برای معاون هنری وقت نامه نوشتند، برای مقاماتِ بالاتر؛ نتیجه؟ هیچ.

او یک بار هم سکته مغزی کرد؛ همسرش (شمسی خاتون) در همان زمان گفت: قبل تر که یک پا نداشت؛ حالا هم یک بخش هایی از بدنش خشک شده است. ما خیلی تلاش کردیم او را ببریم بیمارستانِ بهتری؛ اما نشد. پولش را نداشتیم. پنج ماه است که مستمری اش را نداده اند...

همان زمان ها بود که در فضای مجازی کمپینی برای کمکِ مالی به او شکل گرفت و درباره اش نوشتند: رسول بخش زنگشاهی از برجسته ترین قیچک نوازان ایران و دارنده دکترای افتخاری هنری از دانشگاه سوربن فرانسه به علت سکته مغزی در بیمارستان بستری است و در انتظار حمایت های لازم...

لینک خبر :‌ روزنامه نصف جهان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

رضا شریعتی /

درحالیکه در چند روز گذشته موضوع وقفی بودن کوه دماوند به طور کامل از سوی سازمان اوقاف و سازمان ثبت اسناد تکذیب شد اما مسوولان سازمان جنگل ها نظر دیگری در این باره دارند. در همین رابطه سید محسن موسوی تاکامی، مدیرکل اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران- ساری به خبرشمال می گوید: ببینید قله دماوند یازده پلاک ثبتی دارد دو پلاک 68 و 69 از نوک قله تا دامنه چیزی حدود 2 هزار و 400 هکتار وقفی است. خود ثبت اعلام کرد این پلاک ها موقوفه است حالا اینکه در رسانه ها ثبت این موضوع را تکذیب می کند
زبانی است.
وی افزود: دلیلش این است زمانی که برای کاداست اقدام کردیم برای این دو پلاک سند صادر نشد و همکاران زارع (مدیرکل ثبت اسناد و املاک مازندران) صورت جلسه را امضا کردندکه اینجا موقوفه است.
مدیرکل اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران- ساری ادامه داد: دیروز سعادتیان معاون ثبت این موضوع را تکذیب کرد در حالیکه آنچه مکتوب و به ما گفتند این است که این دو پلاک موقوفه است.
* قله دماوند هویت مازندران است
عباس علی زارع تیله نویی، مدیرکل ثبت اسناد و املاک مازندران در این رابطه به خبرشمال می گوید: از آنجا که ماده 3 قانون حد نکار کاداست به ثبت و ماده 9 به دستگاه های دولتی تکلیف کرده تا تمام مستثنیات و اطلاعات توصیفی املاک متعلق به خود یا تحت اداره خود از جمله مشخصات ثبتی، کاربری، نام بهره برداری و نقشه های مختصات جغرافیایی املاک مذکور را با رعایت جنبه های امنیتی در اختیار سازمان ثبت اسناد و املاک کشور جهت تهیه نقشه های کاداستر قرار دهند، در راستای اجرای قانون حدنگار (کاداستر) و شناسایی نقاط حساسی که احتمال سوءاستفاده در جهت ویلاسازی در آنها وجود داشت، تثبیت مالکیت قله دماوند مورد توجه قرار گرفت و کار تثبیت و همچنین صدور سند مالکیت قله دماوند، کوهپایه ها و اراضی ملی اطراف این قله به مساحت 18 هزار هکتار انجام شد.
زارع افزود: همچنین نسبت به تثبیت مالکیت و صدور اسناد کاداستری برای اراضی ساحلی در غرب استان از رامسر تا نور به مساحت 840 هکتار اقدام شده است.
مدیرکل ثبت اسناد و املاک مازندران با بیان اینکه با پیگیری های رییس سازمان ثبت اسناد و املاک و مسوولان استانی کار کاداست و اجرای قوانین ماده سه و ماده نه را پیگیری کردیم و اقدامات خوبی در حوزه کاداست انجام شد، ادامه داد: با توجه به اینکه 90 درصد اراضی در شهر رینه لاریجان آمل، ملی است، ثبت این اراضی در دستور کار اداره کل ثبت اسناد و املاک مازندران قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه وجود قله دماوند موجب شده این کار در اولویت کاری این اداره کل قرار بگیرد، تصریح کرد: یکی از ویژگی های اجرای طرح کاداستر این است که اگر در محل، املاکی با یکدیگر تداخل داشته باشد، خود را نشان می دهد.
مدیرکل ثبت اسناد و املاک مازندران خاطرنشان کرد: تثبیت اراضی حدود 10 پلاک ثبتی در اطراف قله دماوند، انجام شده است و آن چیزی که در خصوص وقف اراضی دماوند و مراتع آن بیان شده به طور قطع درست نیست چرا که این اراضی ملی است و انفال قابلیت وقف شدن ندارد.
زارع افزود: دو پلاک 68 و 69 مربوط به روستا و مرتع ملار است که بخشی از آن در گذشته به نام بنیاد پهلوی ثبت و به تملک درآمده بود اما پس از استرداد بخشی از این مرتع که حدود 4 هزار و 800 مترمربع در قریه و مرتع ملار، است بر اساس قوانین موجود، وقف شده که ربطی به انفال و اراضی ملی دماوند ندارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در قانون فقهی نیز آمده است که وقف باید از سوی مالک صورت بگیرد، در حالیکه انفال جزو مالکیت دولت است و شخص نمی تواند آن را وقف کند، خاطرنشان کرد: تثبیت اراضی ملی و طبیعی کار بسیار مهمی است و دست دلالان و زمین خواران نسبت به عرصه های ملی کوتاه می شود.
مدیرکل ثبت اسناد و املاک مازندران با بیان اینکه قله دماوند هویت مازندران است، اظهار کرد: املاک وقفی در حوزه دماوند نیست و مربوط به روستای ملار است.

* مظلوم تر از اوقاف گیر نیاوردند
حجت الاسلام ابراهیم حیدری، مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران در گفتگو با خبرشمال با اشاره به فضا سازی های چند روز گذشته علیه سازمان اوقاف اظهار کرد: مطمئن باشید دستی دارد برای تخریب وجه وقف در کشور اقداماتی انجام می دهد شما مسئله آق مشهد را ببینید یک وقفی که بالغ بر 200 سال قدمت دارد چرا به یکباره در رسانه ها اینطور مورد هجمه قرار می گیرد یا موضوع دماوند را ببینید که چطور خبر کذب منتشر می شود.
وی با بیان اینکه آق مشهد انفال نیست، اظهار کرد: این زمین ها پنج هزار و یکصد هزار هکتار است و جنگل هیرکانی نیست جنگل دست کاشت است.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران با بیان اینکه جنگل های آق مشهد سابقه ثبتی دارد، اظهار کرد: عرصه وقف است و عیان وقف نیست، مراقبت از درختان و حفاظت از آن ها بر عهده منابع طبیعی و سازمان جنگل ها است.
این مسوول با انتقاد از گزارش پخش شده در صدا و سیما اظهار کرد: خبرنگار محترم در جنگل های هیرکانی فیلم گرفته و پخش کرده در حالیکه جنگل های آق مشهد هیرکانی نیست و دست کاشت است.
حجت الاسلام حیدری با بیان اینکه مظلوم تر از اوقاف گیر نیاوردند، اظهار کرد: در خصوص دماوند این قله وقف نیست و موقوفه ملار مربوط به قریه و مراتع ملار بوده که پیشینه
90 ساله دارد.
وی با اظهار اینکه این موقوفه به تملک پهلوی اول درآمده بود و در سال 1332 در دادگاه به وقفیت برگشت، ادامه داد: در سال 74 نیز در شعبه 29 دیوان عالی کشور وقفیت پلاک 68 و69 اصلی بخش لاریجان 7 محرز شد و در سال 84 نیز پس از طی تشریفات قانونی ثبت املاک، پلاک های فوق را به نام موقوفه بر اساس قوانین موضوعه کشور تثبیت کرده است.
حیدری با اظهار اینکه این موقوفه مربوط به یک قریه و مراتع آن در اطراف کوه دماوند است، تاکید کرد به هیچ وجه این وقف شامل قله دماوند نمی شود.
حجت الاسلام حیدری با تاکید براینکه هیچ مستندی مبنی بر وقفی بودن قله دماوند وجود ندارد، یادآور شد: پیشینه وقف ملار به سال 1341 قمری و بیش از 90 سال پیش برمی گردد و وقف نامه آن مربوط به سال 1302 است و عده ای بدون تحقیق و اطلاعات کامل، موضوع وقف قله دماوند را مطرح می کنند.
مدیرکل اوقاف مازندران با اظهار اینکه اوقاف متولی دفاع از اموال وقفی است با تکذیب وقفی بودن قله دماوند گفت: محدوده ملار وقف محسوب می شود و هدف تخریب کنندگان و سودجویان این است که با تخریب اوقاف، پوکه و مواد معدنی موجود در آن را برداشت کنند.

لینک خبر :‌ روزنامه خبر شمال
امام جمعه بروجن در خصوص افزایش ناهنجاری و معضلات فرهنگی در سطح استان گفت: هنوز عزم راسخی برای مبارزه با ناهنجاری ها و معضلات فرهنگی در بین مسؤولان، فعالین فرهنگی ایجاد نشده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

حجت الاسلام علیرضا هراتی مطلق امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در شهرکرد گفت: از مهم ترین عوامل نابسامانی اوضاع فرهنگی جامعه عدم حضور مسؤولان و فعالان فرهنگی در مراکز تجمعات عمومی همانند پارک ها و تفرجگاه ها است که متاسفانه جولانگاه هنجارشکنان شده است.

امام جمعه شهرستان بروجن ادامه داد: متاسفانه در همین مراکز تفریحی که توده های مردم در آن ها جمع می شوند اداره ارشاد، سازمان تبلیغات و روحانیون نتوانسته اند اقدام موثر و برنامه ای برای ترویج فرهنگ صحیح داشته باشند و دشمنان از این عدم حضور کمال استفاده را در جهت ترویج ولنگاری و فرهنگ غلط می برند.

در زمینه فرهنگ با کسی تعارف نداریم

وی خاطرنشان کرد: فعالان فرهنگی و مذهبی از پارک ها و مراکز تفریحی غافل بوده اند و در خصوص غفلت در زمینه فرهنگ با کسی تعارف نداریم.

هراتی مطلق با اشاره به برنامه های فرهنگی که در مراکز تفریحی سایر استان ها صورت می گیرد، گفت: باید بپذیریم که این غفلت فعالیت در مراکز تفریحی و گردشگری از اولین عوامل نابسامانی اوضاع فرهنگی استان است.

وی با اشاره به لزوم داشتن جدیت و اتحاد همه دستگاه ها و مردم متدین در مبارزه با معضلات فرهنگی اظهار داشت: متاسفانه هنوز عزم راسخی برای مبارزه با ناهنجاری ها و معضلات فرهنگی در بین مسؤولان، فعالان فرهنگی و مؤمنین ایجاد نشده است.

امام جمعه بروجن اظهار داشت: در استانی همانند قم عملا توانسته اند تا حدودی با بدحجابی و هنجارشکنی مبارزه کنند اما متاسفانه قانون امر به معروف و نهی از منکر به درستی در استان ما اجرا نمی شود.

انتقاد از عدم برخورد دادستان ها با هنجارشکنان

وی با اشاره به رواج بدحجابی و دیگر معضلات فرهنگی در چهارمحال و بختیاری گفت: دادستان ها کجای میدان قرار دارند، باید به نیروی انتظامی دستور جمع آوری جدی هنجارشکنان را در سطح شهرها بدهند.

هراتی مطلق اضافه کرد: بنده بارها شاهد سگ گردانی و شکایت های مردم در خصوص این هنجارشکنی بوده ام که انتظار ما از دستگاه قضایی و انتظامی مبارزه عملی و موثر با رواج این موضوع و رفع ناراحتی به حق مردم است.

انتهای پیام/68033

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
کم کاری فرهنگی در مقابله با بدحجابی و سکوت نهادهای متولی عفاف در برابر هنجارشکنان پوشش های اسلامی و محجبه را کیمیا کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از شبکه اطلاع رسانی مرصادنیوز، هر سال که روبرو جلوتر می رویم در این شبیخون فرهنگی دشمن، بدحجابی شکل و شمایل وقیحانه تری به خود می گیرد؛ از شنل های کوتاهی که جای مانتو را گرفته تا پوشش های تنگی که به مراتب جذاب تر از برهنگی است.

ویترین های رنگارنگ مغازه های لباس فروشی این پوشش های زننده را با قیمت های بسیار نازل و اغواکننده به مشتریان عرضه می کنند و در مقابل پوشش های محجبه روز به روز با سیر صعودی قیمت ها مواجه می شوند و برخی ها که قدرت خرید ندارند از آنها صرف نظر می کنند.

در این میان عده ای هم با برنامه ریزی دقیق مدل هایی از لباس را تبدیل به الگو می کنند که هیچ سنخیتی با عرف و فرهنگ مردم ندارد؛ البته بخشی از این لباس ها به شکل قاچاق وارد کشور ما می شود و بخشی دیگر توسط تولیدکنندگان داخلی کپی برداری و تولید می شود.

این مدل ها به مغازه ها و بازار فروش راه می یابند و کم کم به مد روز تبدیل می شوند و جای پوشش اصیل این دیار را می گیرند و این طور می شود که حالا پوشش محجبه و اسلامی در بازار کیمیا می شود.

آنچه در قانون قید شده است مسئولیت 26 نهاد در رابطه با قانون گسترش حجاب و عفاف است، اما وضعیت نگران کننده بدحجابی در جامعه نشان از نوعی قصور در برخورد با عرضه کنندگان این البسه و البته سکوت متولیان در برابر هنجارشکنان است.

در کرمانشاه هم متاسفانه وضعیت مناسبی در حوزه حجاب به ویژه عرضه ملزومات و البسه محجبه وجود ندارد.

با برخوردهای قهری نمی توان با بدحجابی برخورد کرد

حجت الاسلام احمدی، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مرصاد اظهار داشت: اسلام و آیات قرآن بر روی لزوم رعایت عفاف و حجاب تاکید دارد و میان زنان و مردان برای رعایت آن تفاوت قائل نشده است.

وی افزود: در چند سال اخیر تهاجم فرهنگی به جوامع اسلامی به ویژه ایران به عنوان پرچمدار اسلام از سوی استکبار جهانی طراحی شده که هدف از آن فاصله گذاری بین اعضای خانواده بوده است.

مدیر کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه خاطرنشان کرد: این شبیخون فرهنگی از طریق سایت ها، ماهواره ها و ابزارهای که آنها در دست دارند به منظور فروپاشی و افزایش فاصله میان خانواده ها انجام شده است.

حجت اسلام احمدی بیان کرد: بسیاری از خانواده ها از نظر اخلاقی با یکدیگر تفاوت رتبه ای دارند که یکی از عوامل آن تلاش استکبار جهانی به منظور فروپاشی خانواده ها است که اصل آن به عدم رعایت عفاف و حجاب بر می گردد.

وی گفت: متاسفانه در جامعه ما امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شده و مردم نسبت به هم بی تفاوت شده اند.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه عنوان کرد: مقام معظم رهبری در پاسخ به سخنان یکی از مسئولان مبنی بر اینکه ما مسئول بهشت بردن مردم نیستیم فرمودند اتّفاقاً ما مسئول به بهشت بردن مردم هستیم.

حجت الاسلام احمدی عنوان کرد: باید جامعه را به گونه ای قرار دهیم که هر کس می خواهد نفس بکشد راحت نفس بکشد.

این کارشناس مذهبی بیان داشت: به وسیله بدحجابی امنیت از جامعه رخت برمی بندد و عقاید جوانان تضعیف می شود.

حجت الاسلام احمدی خاطرنشان کرد: از نظر حقوقی و اجتماعی قوانینی داریم که وقتی فرد وارد اجتماع می شود اجتماع تنها مختص به وی نیست بلکه در آن یک مطالبه عمومی وجود دارد.

وی گفت: با دستگیری و برخوردهای قهری نمی توان با بدحجابی برخورد کرد زیرا مردم ما فهیم هستند اما با آنها تفاوت زبان داریم و هنوز نتوانسته ایم وجوب حجاب را برای آنها تبیین کنیم و به چرایی های حجاب پاسخ دهیم.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه گفت: هنوز نتوانسته ایم پاسخ دهیم که چرا باید در جامعه با حجاب حضور یابیم و حجاب چه پیامدهای روحی و روانی را به دنبال دارد در واقع اگر این تفاوتها تفهیم شود و الگوهای رفتاری مناسب به جامعه القا شود می توانیم شاهد کاهش موارد بدحجابی باشیم.

بسیاری از بدحجابان متوجه پیامدهای بدحجابی خود در جامعه نیستند

حجت الاسلام احمدی افزود: بسیاری از بدحجابان متوجه پیامدهای بدحجابی خود در جامعه نیستند بر همین مبنا باید دستگاه های فرهنگی نظیر صدا و سیما، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، فرهنگ و ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی و آموزش و پرورش وارد عمل شوند که متاسفانه تاکنون با یکدیگر جلسه ای به منظور پرداختن به مشکلات بدحجابی با این نگاه که مردم از خود ما هستند برگزار نشده است.

وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری قبلا فرمودند که عده ای از نظر حجاب مشکل دارند اما دل آنها در گرو این جبهه است، گفت: متاسفانه شماری از این افراد در راهپیمایی ها، مراسمات و مناسبت های مختلف مذهبی حضور می یابند اما هنوز زمینه ای فراهم نشده که دستگاه های متولی، آموزش های اجتماعی را به آنها ارائه دهند اگر چنین اقداماتی انجام شود آنگاه می توانیم مطالبه گر باشیم.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه با تاکید بر اینکه بسیاری از آمارهای ارائه شده با واقعیت مطابقت ندارد، افزود: آمار بالای عفاف و حجاب امروز در جامعه ظهور و بروز نکرده است.

حجت الاسلام احمدی تصریح کرد: تا زمانی که دستگاه های متولی پای کار نیایند این موضوع بدحجابی حل نخواهد شد .

وی عنوان کرد: ایران اسلامی از نظر وضعیت حجاب از جوامع مسلمان عقب نیست، بلکه ایران از نظر حجاب وضع بهتری نسبت به دیگر جوامع اسلامی دارد اما تا آنچه که مورد نظر اسلام و امام زمان(عج) است فاصله بسیار است.

بر اساس این گزارش، بی حجابی و بد حجابی با توجه به دغدغه های مقام معظم رهبری و فرمایشات ایشان مبنی بر کم کاری فرهنگی در این حوزه در حال تبدیل شدن به یک آسیب جدی است و نهادهایی که بستر رواج پوشاک اسلامی را در جامعه فراهم نمی کنند و همچنین نهادهایی که در برابر هنجارشکنان سکوت می کنند باید پاسخگوی عواقب آن باشند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد معتقد است که فروش کتاب با تخفیف، نه تنها سودی برای کتابفروشان ندارد؛ بلکه خیانت بە هم صنفی های این رسته شغلی است و سبب می شود که کتابفروشی ها از رونق بیفتند و کم کم با خطر تعطیلی مواجه شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : شعار سال

پیمان علیپور، مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی ، با بیان اینکه بی گمان فعالیت در پیشه کتابفروشی در شهر مهاباد به دلیل تاریخچه درخشان این شهرستان در حوزه تأسیس کتابخانه و کتابفروشی آسان نیست، افزود: ایدە تاسیس کتابخانە در شهر مهاباد بە دوران صفویە و بە روزگار زمامداری بوداق سلطان در این شهر برمی گردد. در سال 1089 هجری قمری بە فرمان حاکم وقت، کتابخانەای نفیس و ارزشمند در مرکز علمی مسجد سور (سور در زبان کوردی بە معنی سرخ است) تاسیس می شود کە بر اساس وقف نامە مربوط بە آن کتابخانه، استفادە از کتاب های آن برای عموم زنان و مردان آزاد بودە است.

وی افزود: از آن دوره بە بعد سنت تاسیس کتابخانە در شهر مهاباد پا می گیرد و شاهد ایجاد کتابخانەهای متعدد شخصی و همچنین دیگر مراکز دینی و فرهنگی هستیم. اما در اواخر سال 1327 هجری شمسی بە ابتکار روانشاد حاج محمد خلیل موفقی نخستین کتابفروشی مدرن در این شهر ایجاد و باعث نقطە عطفی در تاریخ کتاب و کتابخوانی شهرستان مهاباد می شود.

علیپور در ادامه درباره نحوه ورود خود به حرفه کتابفروشی گفت: چند سال پس از فارغ التحصیلی از مقطع کارشناسی ارشد رشتە فلسفه اخلاق، ایدە تاسیس کتابفروشی بە ذهنم متبادر شد و کتابفروشی آگورا در 1396/05/01 با آگاهی کامل از این سابقە تاریخی تاسیس شد، بە امید آنکە هم بتواند هم میراث دا ر خوبی برای این گذشتە فرهنگی باشد و هم بتواند بە ارتقا کیفیت حرفه کتابفروشی در این شهر کمک کند. آگورا واژەای یونانی است بە معنای مرکز شهر کە سقراط فیلسوف پرآوزاە برای نخستین بار در آگورا با مردم بە بحث و گفتگو و تبادل اندیشە پرداخت.

وی اظهار کرد: کتابفروشی ما در حوزه کتاب های تاریخی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، هنری، ادبی، و همچنین کتاب های کُردی فعالیت می کند. همچنین در این راستا در چند سالە گذشتە تلاش خود را برروی دو محور متمرکز کردە ایم؛ از سویی جلب اعتماد خوانندگان سنتی و قدیمی شهرستان از طریق تامین و ارائە کتاب هایی کە مورد علاقە آن هاست از ناشرین معتبر، نویسندگان سرشناس و مترجمان چیرە دست و سوی دیگر ایجاد نسل جدیدی از کتابخوان ها و توسعه فرهنگ کتابخوانی و مطالعە در مهاباد آن هم از طریق ارائە عناوین جدید کتاب و معرفی نویسندگان بە روز بە مخاطبین بودە است.

عرضه کتاب های کپی ، خیانت در حق نویسندگان است
وی افزود: هدف اصلی ما در این کتابفروشی برخوردی کاملا حرفەای با فعالیت کتابفروشی است. به طور قطع حرفه کتابفروشی پلی بین ناشران، نویسنده گان، مترجمان و خوانندگان است و بر این اساس کتابفروشی خود را ملزم بە تهیە کتاب فقط از ناشرین معتبر کردە و از ارائە کتاب های افست و کپی کە متاسفانە در سطح کتابفروشان شهرستانی بە امری عادی تبدیل شدە است، جدا خودداری کردەایم.

علیپور ادامه داد: همچنین ما در در تلاش هستیم امر اخلاقی را بە حرفە کتابفروشی دوچندان پیوند دهیم و بر این اساس بیش از پیش خود را ملزم بە رعایت اصول اخلاقی در این حوزە کردەایم. بر این اساس در تلاش هستیم کتاب هایی از مترجمین چیرە دست، با سابقە، معتبر، نویسندگان پژوهشگر و سرشناس ارائە دهیم و برای این مهم مجموعه کتاب های ارائە شدە در این کتابفروشی کاملا دستچین شدە و با وسواس شدید از لحاظ محتوا و ترجمه تهیە می شود. از سوی دیگر ما در 4 سال گذشتە علی رغم تورم شدید و چندین برابر شدن قیمت کتاب ها بە هیچ عنوان افزایش قیمت نداده ایم و کتاب ها را با همان قیمت درج شدە در پشت جلد کتاب ها و بدون لیبل ارائە دادە ایم.

مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد گفت: یکی از اقدامات مبتکرانە کتابفروشی ما کە در چند سال گذشتە کە مورد استقبال جامعه فرهنگی مهاباد بودە تلاش برای تهیە کتاب های چاپ چندین سال گذشتە و ارائە آنها با همان قیمت درج شدە در پشت جلد کتاب ها است کە این کار در چند سال گذشتە کمک شایانی بە افزایش سرانە مطالعە در شهرستان مهاباد کردە است. بە کمک ناشرینی همچون امیرکبیر، سخن، علم، علمی و فرهنگی کە قیمت کتاب های چاپ چند سال گذشتە خود را افزایش ندادە اند، توانستە ایم بە افراد بسیاری کە بە خاطر گرانی کتاب از کتابخوانی محروم بودە اند، کتاب ارائە دهیم.

وی بیان کرد: هم زمان با شیوع ویروس کرونا در اوایل اسفند ماه 1398، کتابفروشی ما هم شیوە کاری خود را از فروش حضوری بە فروش مجازی و ارسال رایگان تغییر داد. بر همین اساس روزانە کتابها در صفحە اینستاگرام کتابفروشی معرفی می شد و همشهریان مهابادی کتاب های مورد علاقە خود را سفارش می دادند و در جلوی منزل و با ارسال رایگان بە آنها تحویل دادە می شد کە خوشبختانە استقبال خوبی از آن شد.

رضایتمندی خوانندگان به جای گردش مالی کتابفروشی ها
وی افزود: برای اینکه بتوانیم خوانندگان جدید را که در 3 سال گذشته به دلیل افزایش شدید قیمت کتاب از مطالعه و خرید آثار جدید دور شده اند، جذب کنیم باید تلاشی جدی و همگانی در رفع مشکلات و موانع صورت بگیرد.

علیپور گفت: رضایتمندی خوانندگان به جای گردش مالی کتابفروشی ها در اولویت و سرلوحه فعالیت قرار گیرد و باید گفت کە سعادت کتابفروشی آگورا نە در حجم فروش کتاب بلکە در رضایتمندی خوانندگان و آیندگان است.

مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد با بیان اینکه پرداخت بە موانع و مشکلات پیش از آنکە باعث حل آنها شود در این شرایط باعث آزردە شدن خاطرمان می شود، افزود: همین بحث نمایشگاە کتاب است کە هر سال دقیقا یک ماە باعث نابودی کتابفروشی ها می شود چون کتاب را با تخفیف ارائە می دهند ولی آیا متولیان نمایشگاە کتاب هیچ وقت حاضر نیستند دست از سود کلانی کە برپایی نمایشگاه نسیبشان می کند بردارند.

وی گفت: همچنین فروش اینترنتی با تخفیف از سوی ناشران این روزها همە گیر شدە و کمر کتابفروشی ها را شکستە است و ناشر بە عنوان تولید کنندە حق ندارد تک فروشی کند، آنهم با همان تخفیفی کە بە کتابفروش ها کتاب می دهد و حتی من در سفرم به تهران می دیدم که بعضی ناشران با تخفیف 20 درصد و 30 درصد ارسال رایگان هم دارند که این یعنی دور زدن حرفە کتابفروشی، یعنی مسئولین امر این را نمی بینند؟! مسئولان باید برای یک بار هم شدە معلوم کنند کە کتابفروشی یک شغل واقعی است یا شغل کاذب!! کە با انواع ترفند های تخفیف سعی در دورزدن آن دارند.

علیپور ادامه داد: در کتابفروشی آگورا معتقد هستیم که افزایش قیمت کتاب خیانت بە خوانندگان و جامعە کتابخوان است و پدیدە تخفیف خیانت بە هم صنف و خیانت بە کتابفروشان است و وقتی در کتاب که بە عنوان یک کالا قیمت آن روی خود محصول درج شدە، وقتی حرف از تخفیف بە میان می آید معلوم می شود که یک عمل غیر اخلاقی رخ دادە است.

وی در پایان گفت: مفهوم تخفیف همیشە این فکر را بە ذهن متبادر می کند کە ناحقی و زیادە خواهی در میان بودە است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تلاش کند کە ناشران با مناسب ترین قیمت، کتاب های خود را قیمت گذاری کنند و نظارت مستمر بر کتابفروشی ها داشتە باشند کە کتاب را بە قیمت دلخواه خود ارائە ندهند.

پیمان علیپور، مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی ، با بیان اینکه بی گمان فعالیت در پیشه کتابفروشی در شهر مهاباد به دلیل تاریخچه درخشان این شهرستان در حوزه تأسیس کتابخانه و کتابفروشی آسان نیست، افزود: ایدە تاسیس کتابخانە در شهر مهاباد بە دوران صفویە و بە روزگار زمامداری بوداق سلطان در این شهر برمی گردد. در سال 1089 هجری قمری بە فرمان حاکم وقت، کتابخانەای نفیس و ارزشمند در مرکز علمی مسجد سور (سور در زبان کوردی بە معنی سرخ است) تاسیس می شود کە بر اساس وقف نامە مربوط بە آن کتابخانه، استفادە از کتاب های آن برای عموم زنان و مردان آزاد بودە است.

وی افزود: از آن دوره بە بعد سنت تاسیس کتابخانە در شهر مهاباد پا می گیرد و شاهد ایجاد کتابخانەهای متعدد شخصی و همچنین دیگر مراکز دینی و فرهنگی هستیم. اما در اواخر سال 1327 هجری شمسی بە ابتکار روانشاد حاج محمد خلیل موفقی نخستین کتابفروشی مدرن در این شهر ایجاد و باعث نقطە عطفی در تاریخ کتاب و کتابخوانی شهرستان مهاباد می شود.

علیپور در ادامه درباره نحوه ورود خود به حرفه کتابفروشی گفت: چند سال پس از فارغ التحصیلی از مقطع کارشناسی ارشد رشتە فلسفه اخلاق، ایدە تاسیس کتابفروشی بە ذهنم متبادر شد و کتابفروشی آگورا در 1396/05/01 با آگاهی کامل از این سابقە تاریخی تاسیس شد، بە امید آنکە هم بتواند هم میراث دا ر خوبی برای این گذشتە فرهنگی باشد و هم بتواند بە ارتقا کیفیت حرفه کتابفروشی در این شهر کمک کند. آگورا واژەای یونانی است بە معنای مرکز شهر کە سقراط فیلسوف پرآوزاە برای نخستین بار در آگورا با مردم بە بحث و گفتگو و تبادل اندیشە پرداخت.

وی اظهار کرد: کتابفروشی ما در حوزه کتاب های تاریخی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، هنری، ادبی، و همچنین کتاب های کُردی فعالیت می کند. همچنین در این راستا در چند سالە گذشتە تلاش خود را برروی دو محور متمرکز کردە ایم؛ از سویی جلب اعتماد خوانندگان سنتی و قدیمی شهرستان از طریق تامین و ارائە کتاب هایی کە مورد علاقە آن هاست از ناشرین معتبر، نویسندگان سرشناس و مترجمان چیرە دست و سوی دیگر ایجاد نسل جدیدی از کتابخوان ها و توسعه فرهنگ کتابخوانی و مطالعە در مهاباد آن هم از طریق ارائە عناوین جدید کتاب و معرفی نویسندگان بە روز بە مخاطبین بودە است.

عرضه کتاب های کپی ، خیانت در حق نویسندگان است
وی افزود: هدف اصلی ما در این کتابفروشی برخوردی کاملا حرفەای با فعالیت کتابفروشی است. به طور قطع حرفه کتابفروشی پلی بین ناشران، نویسنده گان، مترجمان و خوانندگان است و بر این اساس کتابفروشی خود را ملزم بە تهیە کتاب فقط از ناشرین معتبر کردە و از ارائە کتاب های افست و کپی کە متاسفانە در سطح کتابفروشان شهرستانی بە امری عادی تبدیل شدە است، جدا خودداری کردەایم.

علیپور ادامه داد: همچنین ما در در تلاش هستیم امر اخلاقی را بە حرفە کتابفروشی دوچندان پیوند دهیم و بر این اساس بیش از پیش خود را ملزم بە رعایت اصول اخلاقی در این حوزە کردەایم. بر این اساس در تلاش هستیم کتاب هایی از مترجمین چیرە دست، با سابقە، معتبر، نویسندگان پژوهشگر و سرشناس ارائە دهیم و برای این مهم مجموعه کتاب های ارائە شدە در این کتابفروشی کاملا دستچین شدە و با وسواس شدید از لحاظ محتوا و ترجمه تهیە می شود. از سوی دیگر ما در 4 سال گذشتە علی رغم تورم شدید و چندین برابر شدن قیمت کتاب ها بە هیچ عنوان افزایش قیمت نداده ایم و کتاب ها را با همان قیمت درج شدە در پشت جلد کتاب ها و بدون لیبل ارائە دادە ایم.

مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد گفت: یکی از اقدامات مبتکرانە کتابفروشی ما کە در چند سال گذشتە کە مورد استقبال جامعه فرهنگی مهاباد بودە تلاش برای تهیە کتاب های چاپ چندین سال گذشتە و ارائە آنها با همان قیمت درج شدە در پشت جلد کتاب ها است کە این کار در چند سال گذشتە کمک شایانی بە افزایش سرانە مطالعە در شهرستان مهاباد کردە است. بە کمک ناشرینی همچون امیرکبیر، سخن، علم، علمی و فرهنگی کە قیمت کتاب های چاپ چند سال گذشتە خود را افزایش ندادە اند، توانستە ایم بە افراد بسیاری کە بە خاطر گرانی کتاب از کتابخوانی محروم بودە اند، کتاب ارائە دهیم.

وی بیان کرد: هم زمان با شیوع ویروس کرونا در اوایل اسفند ماه 1398، کتابفروشی ما هم شیوە کاری خود را از فروش حضوری بە فروش مجازی و ارسال رایگان تغییر داد. بر همین اساس روزانە کتابها در صفحە اینستاگرام کتابفروشی معرفی می شد و همشهریان مهابادی کتاب های مورد علاقە خود را سفارش می دادند و در جلوی منزل و با ارسال رایگان بە آنها تحویل دادە می شد کە خوشبختانە استقبال خوبی از آن شد.

رضایتمندی خوانندگان به جای گردش مالی کتابفروشی ها
وی افزود: برای اینکه بتوانیم خوانندگان جدید را که در 3 سال گذشته به دلیل افزایش شدید قیمت کتاب از مطالعه و خرید آثار جدید دور شده اند، جذب کنیم باید تلاشی جدی و همگانی در رفع مشکلات و موانع صورت بگیرد.

علیپور گفت: رضایتمندی خوانندگان به جای گردش مالی کتابفروشی ها در اولویت و سرلوحه فعالیت قرار گیرد و باید گفت کە سعادت کتابفروشی آگورا نە در حجم فروش کتاب بلکە در رضایتمندی خوانندگان و آیندگان است.

مدیر کتابفروشی آگورا مهاباد با بیان اینکه پرداخت بە موانع و مشکلات پیش از آنکە باعث حل آنها شود در این شرایط باعث آزردە شدن خاطرمان می شود، افزود: همین بحث نمایشگاە کتاب است کە هر سال دقیقا یک ماە باعث نابودی کتابفروشی ها می شود چون کتاب را با تخفیف ارائە می دهند ولی آیا متولیان نمایشگاە کتاب هیچ وقت حاضر نیستند دست از سود کلانی کە برپایی نمایشگاه نسیبشان می کند بردارند.

وی گفت: همچنین فروش اینترنتی با تخفیف از سوی ناشران این روزها همە گیر شدە و کمر کتابفروشی ها را شکستە است و ناشر بە عنوان تولید کنندە حق ندارد تک فروشی کند، آنهم با همان تخفیفی کە بە کتابفروش ها کتاب می دهد و حتی من در سفرم به تهران می دیدم که بعضی ناشران با تخفیف 20 درصد و 30 درصد ارسال رایگان هم دارند که این یعنی دور زدن حرفە کتابفروشی، یعنی مسئولین امر این را نمی بینند؟! مسئولان باید برای یک بار هم شدە معلوم کنند کە کتابفروشی یک شغل واقعی است یا شغل کاذب!! کە با انواع ترفند های تخفیف سعی در دورزدن آن دارند.

علیپور ادامه داد: در کتابفروشی آگورا معتقد هستیم که افزایش قیمت کتاب خیانت بە خوانندگان و جامعە کتابخوان است و پدیدە تخفیف خیانت بە هم صنف و خیانت بە کتابفروشان است و وقتی در کتاب که بە عنوان یک کالا قیمت آن روی خود محصول درج شدە، وقتی حرف از تخفیف بە میان می آید معلوم می شود که یک عمل غیر اخلاقی رخ دادە است.

وی در پایان گفت: مفهوم تخفیف همیشە این فکر را بە ذهن متبادر می کند کە ناحقی و زیادە خواهی در میان بودە است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تلاش کند کە ناشران با مناسب ترین قیمت، کتاب های خود را قیمت گذاری کنند و نظارت مستمر بر کتابفروشی ها داشتە باشند کە کتاب را بە قیمت دلخواه خود ارائە ندهند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی
خبرگزاری کتاب ایران

عرضه کتاب های کپی
،
خیانت در حق نویسندگان است

رضایتمندی خوانندگان به جای گردش مالی کتابفروشی ها

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
کرمانشاه- ایرنا- مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه با اشاره به تدوین برنامه های فرهنگی و هنری استان در سال 99 گفت : اجرای کامل این برنامه ها در مجموع 6 میلیارد تومان اعتبار لازم دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : تابناک کرمانشاه باشگاه خبرنگاران جوان صاحب خبران

بهرام فاضلی زاد روز سه شنبه در جلسه شورای برنامه ریزی اداره کل فرهنگ و ارشاد که با حضور دکتر محمد رشیدی نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی برگزار شد، افزود: بودجه اداره کل ارشاد در سال 98، حدود 760 میلیون تومان بوده است یعنی سرانه اعتبار فرهنگی برای هر نفر در استان کرمانشاه حدود 330 تومان است که بسیار ناچیز است.

وی افزود: کل بودجه فرهنگی از کل بودجه کشور 45 صدم درصد یعنی کمتر از نیم درصد است که از این نیم درصد 16 دستگاه فرهنگی بهره مند می شوند که یکی از آنها وزارت فرهنگ و ارشاد است و این در حالی است که وزارت فرهنگ و ادارات کل استان ها باید پاسخگوی تمام مطالبات حوزه فرهنگ و رسانه در کشور باشد.

این مقام مسوول اظهار داشت: برای اجرای برنامه های فرهنگی و هنری در سال جاری علاوه بر تامین اعتبار باید شرایط جامعه هم از نظر شیوع ویروس کرونا عادی شده باشد.

وی انجام فعالیت های فرهنگی بدون داشتن راهبردی را غیرممکن دانست و گفت: تاکتیک های کوتاه مدت در این حوزه جوابگو نیست و ما هم براساس منطقه ای که در آن زندگی می کنیم و دارای تنوع قومیتی، مذهبی و غیره است، با شناخت دقیق و عمیق از منطقه و سلایق مخاطب، برنامه های خود را تدوین کردیم.

فاضلی زاد افزود: براساس همین راهبرد از شهریور 98 تا آذر ماه یعنی کمتر از سه ماه در یک بازدید میدانی در 13 شهرستان با حدود 650 نفر از اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه دیدار و نظرات کارشناسی آنها را در زمینه های مختلف شنیدیم که منجر به اصلاح برخی از امور شد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه با اشاره به برگزاری کارگاه های سواد رسانه ای در سال 98 برای بیشتر شهرستان ها گفت: در همین سال جشنواره تئاتر مرصاد و هرسین را داشتیم که در هر جشنواره حدود 300 نفر به مدت سه شبانه روز در شهرستان های اسلام آبادغرب و هرسین اقامت داشتند که از نظر رونق اقتصادی این شهرستان ها بسیار ارزشمند بود.

وی با اشاره به مشکلات مالکیتی که سینما استقلال کرمانشاه دارد، گفت: سینما استقلال ظرفیت بزرگی برای کرمانشاه است که اگر تامین اعتبار لازم صورت بگیرد می تواند به یک مجتمع بزرگ فرهنگی و تجاری تبدیل شود و اشتغال خوبی ایجاد کند.

فاضلی زاد در پایان از رشیدی خواست باتوجه به ظرفیت های زیاد فرهنگی و هنری موجود در استان مانند انجمن گرافیک، خوشنویسی، موسیقی و تئاتر توجه ویژه ای به بودجه اداره کل ارشاد داشته باشد تا اهداف تعریف شده برای سال 99 محقق شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی از ثبت 213 درخواست تسهیلات کرونا توسط بنگاه ها و صنوف فرهنگی ، هنری و رسانه ای در استان خبر داد .

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی، سید علی زمزم با بیان این که شیوع ویروس کرونا، موجب آسیب کسب و کارهای متعددی از جمله فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانه ای شده است، خاطرنشان کرد: از این رو با تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا تسهیلاتی از طریق ثبت نام در سامانه کارااعطا می گردد.

وی با اشاره به این که تا 6 مردادماه جاری، 213 درخواست برای این تسهیلات ارائه شده است، ادامه داد: این درخواست ها شامل 315 نفر اشتغال می باشد.

زمزم مبلغ تسهیلات درخواست های ثبت شده را 3 میلیارد و 804 میلیون تومان عنوان کرد و گفت: تاکنون یک میلیارد و 69 میلیون تومان توسط بانک ها پرداخت شده است.

گفتنی است از پرونده های ثبت شده، 48 مورد صنوف فرهنگی و هنری دارای بیمه، 72 مورد صنوف دارای بیمه خویش فرما یا عضو صندوق هنرمندان و 93 مورد متعلق به فعالین فرهنگی، هنری ، رسانه ای و قرآنی فاقد بیمه است.

شایان ذکر است متقاضیان دریافت این تسهیلات تا 15 مردادماه جهت ثبت نام در سامانه کارا با تارنمای kara.mcls.gov.ir/Home/Main_header مهلت دارند.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
معاون اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، درباره روند رسیدگی به پرونده موزه هنر های معاصر اهواز و بازگرداندن آن به هنرمندان توضیح داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

ناصر آریایی نیا معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان، درباره آخرین وضعیت پرونده بازگرداندن موزه هنر های معاصر اهواز به هنرمندان خوزستانی، به خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: هنوز اتفاق خاصی برای پرونده بازپس گیری موزه هنرهای معاصر اهواز از دست پیمانکار غیرمتعهد به وزارت ارشاد نیفتاده است. متاسفانه با شیوع کرونا رسیدگی به این موضوع با اخلال مواجه شد.

بیشتر بخوانید

ورود دستگاه قضا به پرونده موزه هنر های معاصر اهواز

وی با بیان اینکه ما از ابتدا چند بار به آن شخص تذکر داده و در نهایت چند بار هم به دادگاه شکایت کردیم، ادامه داد: هم دستگاه قضا و هم وزرات ارشاد وارد جریان موزه هنرهای معاصر اهواز شده اند. قطعاً پرونده بازگرداندن موزه هنر های معاصر اهواز به هنرمندان، در این چند سال پیشرفت داشته؛ اما به هر حال رسیدگی به این کار یک پروسه زمان بر است. با این وجود امیدواریم در سال 99 تکلیف این پرونده مشخص و طبق شکایت ارشاد، فرد خاطی محکوم شود.

وی در پاسخ به اینکه وضعیت فعلی موزه و گنجینه آن چگونه است، اظهار کرد: در حال حاضر موزه تعطیل است. آثار گنجینه هم هنگام تحویل به پیمانکار صورت جلسه شده اند. الان نمی توانم با قطعیت بگویم که چیزی از گنجینه کم شده است یا خیر؛ این قطعیت مستلزم این است که نماینده و یا بازرس ما به موزه برود و آثار گنجینه را با صورت جلسه اول مقایسه کند.

گفتنی است مشکل موزه هنرهای معاصر اهواز از قراردادی 7 ساله نشأت می گیرد که در دوران مدیر کل قبلی ارشاد استان خوزستان با یک پیمانکار منعقد شد. این قرارداد بند هایی دارد که هر دو طرف موظف به انجام آن هستند؛ اما متأسفانه پس از مدتی، پیمانکار به تعهدات خود عمل نکرد و کاربری آن مجموعه (موزه هنر های معاصر اهواز) را تغییر داد. در حال حاضر این عدم وفاداری به تعهد محل دعوای ماست.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
فریبا طلاوردی از هنرمندان و مدرسان حوزه مد و لباس در استان خوزستان می گوید امکانات آموزشی شهرهای مختلف به ویژه در بحث تأمین سخت افزار آموزشی، قابل مقایسه با تهران نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : کیمیا نیوز

سرویس مد و لباس هنرآنلاین: فریبا طلاوردی طراح پیشکسوت لباس، مدرس دانشگاه، رئیس انجمن اساتید حق التدریس استان خوزستان و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی اساتید حق التدریس کشور، درباره شرایط حاکم بر حوزه مد و لباس در استان خوزستان به خبرنگار هنرآنلاین، گفت: با توجه به اینکه عرصه طراحی مد و لباس، عرصه ای هزینه بر است، همواره شاهد آن بوده ام که بسیاری از افراد، علی رغم استعداد ذاتی بسیار، نتوانسته اند به حضور خود در این حوزه ادامه دهند و چه بسا این جریان در شهرهایی به جز تهران، بارزتر بوده است.

او افزود: بااین همه، نظر به حضور کارشناسان استانی حوزه مد و لباس در ادارات کل ارشاد استان ها، همواره تلاش کرده ایم که انتقادات و پیشنهادات خود را در تمامی زمینه ها به این بخش منتقل کنیم که متأسفانه در بسیاری از موارد راه به جایی نبرده ایم و چه بسا به دلیل اهمال و سهل انگاری ها، هیچ گونه ترتیب اثری به خواسته به حق افراد داده نشده است.

طلاوردی بر لزوم ایجاد کارگروه های مختلف در ذیل بخش کارشناسانی مد و لباس استان ها اشاره و تصریح کرد: در ارتباط با تمامی موضوعات مرتبط با حوزه مد و لباس از طراحی و دوخت گرفته تا آموزش، تولید و توزیع محصولات و برپایی همایش ها و نمایشگاه ها، معضلات و کمبودهای بسیاری در استان خوزستان وجود دارد که لازم است به منظور رفع این موانع، کارشناسان باسواد، باتجربه و پیگیر در ادارات کل ارشاد استان ها در قالبی کارگروهی، به منظور رفع نارسایی ها و به نمایندگی از جامعه فعال، تلاش های لازم را به کار بندند.

این فعال حوزه مد و لباس تصریح کرد: به طور مثال یکی از مهم ترین مطالبات هنرمندان حوزه مد و لباس در سراسر کشور و ازجمله استان خوزستان به مسئله بیمه این افراد بازمی گردد که با توجه به شرایط اقتصادی موجود، معتقد هستم که بیمه هنرمندان عرصه مد و لباس سراسر کشور باید در اولویت امور دولتمردان قرار گیرد.

او اذعان داشت: در بحث آموزش نیز با توجه به اینکه هم در تهران و هم اهواز به امر تدریس در حوزه مد و لباس مشغول هستم، باید این نکته را بگویم که امکانات آموزشی شهرهای مختلف به ویژه در بحث تأمین سخت افزار آموزشی، قابل مقایسه با تهران نیست و لازم است با نظارت بهتر، نواقص و کمبودها در این زمینه رفع شده و شاهد ایجاد عدالت در روند آموزش باشیم.

این مدیر مؤسسه طراحی مد و لباس در استان خوزستان که در زمینه طراحی و برپایی نمایشگاه در زمینه لباس اقوام ایرانی نیز فعالیت داشته است در خاتمه بر لزوم حمایت از چاپ و نشر کتب تألیفی هنرمندان سراسر کشور اشاره کرد و گفت: به طور مثال از مدت ها پیش، در انتظار حمایت ارشاد از چاپ و نشر کتابی هستم که با عنوان "الگوسازی به روش مولر" با موضوع همسوسازی الگوهای رایج مولر با سایز و آناتومی اندام مردم قاره آسیا و به ویژه ایران به رشته تحریر درآورده ام و تاکنون حمایتی از این جریان نشده است.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران توضیحاتی را درباره پرونده جنگل های آق مشهد ارائه کرد و گفت: قبل از تصویب نامه ملی شدن جنگل ها و مراتع کشور، مالکیت خصوصی اشخاص نسبت به آنها رسمیت داشته که مالکین وقت با تصرفات مالکانه خود آن اراضی را احیاء و مورد بهره برداری قرار می دادند که آقامشهد از جمله آنهاست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : صاحب خبران

حجت الاسلام ابراهیم حیدری جناسمی مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران در گفت وگو با خبرنگار ایلنا درباره پرونده جنگل های آق مشهد ساری و ماجرای واگذاری 5600 هکتار از جنگل های ساری با عنوان وقف به یک شخص، گفت: وسعت محدوده آق مشهد 5600 هکتار است که وقف نامه این منطقه موجود است. مردم این منطقه اعتقاد به وقف داشته و دارند و وقفیات را انجام می دهند، الا تعداد محدود و آنهم بخاطر مشکلات مالی و000

وی در پاسخ به این سوال که براساس ماده 57 قانون مدنی واقف باید مالک باشد و طبق ماده 141 قانون مدنی زیرفصل احکام اسباب تملک در اراضی موات و مباحه صرفا با احیا تملک می شود، تردیدی نیست که جنگل و مراتع که انسان دخالتی در ایجاد آن نداشته اراضی موات و... نیست، پس چگونه زمین های آق مشهد موقوفه محسوب می شوند؟ گفت: قبل از تصویب نامه ملی شدن جنگل ها و مراتع کشور، مالکیت خصوصی اشخاص نسبت به آنها رسمیت داشته که مالکین وقت با تصرفات مالکانه خود آن اراضی را احیاء و مورد بهره برداری قرار می دادند که آقامشهد از جمله آنهاست.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران در پاسخ به این سوال که اینجا جنگل هیرکانی بوده است، پس چگونه امکان وقف وجود دارد؟ تصریح کرد: مساحت قابل توجهی از جنگل های منطقه با کاشت درخت در اراضی مزروعی اهالی بوجود آمده که حتی وجود قبرستان و پایه های خانه های قدیمی و... موید این موضوع است. حال چطور می گویند برای جنگل های هیرکانی بوده است؟ در حالی که اشجار مذکور بالاصاله نیست بلکه بالعرض است، اینجا درختان کاج کاشته شده است.

حجت الاسلام ابراهیم حیدری ادامه داد: مدیر وقت در دهه 80 منابع طبیعی هم این موقوفه را قبول کرده بود و پذیرفته بود که عرصه این محدوده وقف است، دادگاه هم حکم داده بود که اعیان نیز محدوده وقفی است، اما منابع طبیعی با شرکت های مختلف قرارداد داشت و از این منطقه بدون اذن متولی درخت برداشت می کرده است.

وی با اشاره به شکایت سازمان منابع طبیعی گفت: تشریفات قانونی و قضایی پرونده با دقت طی شده و وقفیت اراضی محرز گردیده است که اعاده دادرسی از سوی منابع طبیعی نیز رد و پذیرفته نشد. هر موقوفه شخصیت حقوقی مستقل دارد که حسب مورد اوقاف و یا متولی آن را اداره می کند، این موقوفه متولی دارد و ایشان که یک معلم بازنشسته است و هیچ نفعی از عواید موقوفه نمی برد، بلکه تاکنون نسبت به انجام وظائف قانونی و شرعی خود اقدام کرده است. متولی همچنین حکم بازداشت مدیرکل منابع طبیعی وقت را به دلیل قطع درختان و برداشت از جنگل اخذ کرد.

حجت الاسلام ابراهیم حیدری با بیان اینکه منطقه آق مشهد یک موقوفه غیرمتصرفی است، درباره مستندات این موقوفه گفت: متن وقفنامه این موقوفه در سال 860 ه.ق بر بارگاه مطهر امام زاده حارث بن الموسی الکاظم (ع) حکاکی شده و بازنویسی مورخ رمضان المبارک 1218 هجری قمری مصادف با 27 تیرماه 1326 نیز در دادگاه شهرستان ساری و همچنین از سوی علمای اعلام عصر تصدیق شده است. موقوفه سابقه ثبتی دارد از جمله صورت مجلس تحدید حدود در دهه 30 و دهه 40 که تاییدیه نماینده جنگل داری وقت را نیز به همراه داشته است.

وی ادامه داد: اسناد اجاره نامه عادی، رسمی با اشخاص حقیقی و حقوقی مانند راه آهن شمال در طول نیم قرن (برابر مقررات) که موید بر عمل به وقف می باشد. براساس وقفنامه 6 دانگ اراضی قریه آق مشهد پلاک 55 اصلی بخش سه حوزه ثبت ساری مشتمل بر محلات گلیج خیل و کمر خیل اعم از اراضی خشکه، آبی و مراتع و انهار و اشجار مثمر وقف و عواید آن جهت عزاداری سید الشهدا (ع) و هزینه تعمیرات بقعه متبرکه حارث بن موسی الکاظم (ع) آق مشهد اختصاص یافته است. برابر اسناد مسلم اشجار قابل توجهی از مساحت پلاک مرقوم (هیرکانی) نبوده و در سنوات گذشته تحت کشت و زرع و دامپروری قرار داشته است. مستندات آن نیز سیاهه دامداران مستاجر موقوفه و قبوض پرداختی تحت عنوان اجاره مراتع است که همگی موید سوابق احیای موقوفه در قریه مذکور است.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران یادآور شد: متاسفانه سازمان منابع طبیعی در مورخ 17 مرداد سال 1380 با اقدامی شتابزده ناشی از استنباط ناثواب از قانون حفظ و حراست از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی مصوب 71/07/12 و در مغایرت آشکار با مواد تبصره 6 ماده واحده قانون الحاق دو و تبصره به قانون ابطال اسناد، نسبت به درج آگهی رقبات آب و اراضی موقوفه برای ثبت در منابع طبیعی اقدام کردند.

حجت الاسلام حیدری تصریح کرد: از تاریخ صدور آگاهی صدرالذکر متولی و متصدی وقت موقوفه و شورای اسلامی روستا با تمسک با ساز و کارهای مندرج در قانون و به دور از هرگونه جنجال رسانه ای و تشویش اذهان عمومی نسبت به آگهی تشخیص اراضی ملی اعتراض کرده و وصول هیات تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع ماده 56 مستقر در اداره منابع طبیعی با دعوت از اعضای هیات رسیدگی برخلاف اصول و موازین ابتدایی رسیدگی از جمله اصل تناظر قبل از موعد رسیدگی در تاریخ 11 شهریور 82 اقدام به صدور نظریه علیه موقوفه کردند که پس از طی تشریفات قضایی النهایه شعبه سوم دیوان عالی کشور نیز حکم وقفیت این موقوفه ابرام شد و درسال گذشته ماده 477 هم اعتراض سازمان منابع طبیعی رد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان ری، در خصوص فرد معروف به سلطان قبر گفت: استعلام برای شناسایی هویت فرد خاطی در خصوص خرید و فروش قبر انجام شده و مردم نیز برای شکایت باید به دادسرا مراجعه کنند.

غلامرضا نوفرستی در گفت وگو با خبرنگار فارس در شهر ری، در رابطه با ماجرای فرد معروف به سلطان قبر و اخراج وی از اداره اوقاف شهرستان ری اظهار کرد: پس از انعکاس خبر سلطان فروش قبر در رسانه ها، از ادارات مربوطه اقدام به استعلام کردیم اما به دلیل نبود شاکی در این مورد، تاکنون پرونده قضایی برای این موضوع تشکیل نشده است.

وی با بیان اینکه شاکیان باید به دادگستری مراجعه کنند تا پرونده قضایی تشکیل شود، افزود: با توجه به اظهارات رئیس اداره اوقاف شهرستان ری در خصوص اخراج فرد خاطی، باید مدت فعالیت این شخص، میزان مبالغ دریافتی و تمام جزئیات مشخص شود.

دادستان شهرستان ری ادامه داد: استعلامات لازم در خصوص شناسایی هویت، فعالیت و سمت این شخص از ادارات مربوطه انجام شده، اما بخش مهم این پرونده مربوط به شکایت شاکیان است که میزان مبالغ پرداختی را اعلام کنند تا تحقیقات به صورت جدی و با دقت انجام شود.

نوفرستی تصریح کرد: هویت شخص هنوز مشخص نشده اما طبق تحقیقات فعلی، نام خانوادگی این فرد امیری است؛ ضمن آنکه باید توجه داشت که این گونه افراد با نام های گوناگون اقدام به چنین فعالیت هایی می کنند، لذا همکاری مردم در این موضوع بسیار قابل اهمیت خواهد بود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: از مردم درخواست می کنیم که اگر در خصوص فرد خاطی که تحت این عناوین برای فروش قبر در مکان های اعلام شده اقدام به دریافت مبالغی را داشته به دادستانی ری اعلام کنند.

به گزارش فارس، حجت الاسلام علامه مدیر آستان ابن بابویه شهرری روز گذشته در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها از مافیای فروش قبر در تهران پرده برداری کرده و حجت الاسلام صادقی رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ری نیز در مصاحبه ای دیگر از اخراج فرد واسطه گر فروش قبور از آستان شیخ صدوق (ره) خبر داده بود که در این رابطه، سعی داشتیم با این مسؤولان در رابطه با موضوع مطرح شده مصاحبه کنیم که هیچکدام پاسخگو نبودند.

انتهای پیام/67062/م/س/ح

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

خبر وقف قله دماوند، بعد از داستان موقوفه ای که اختیار پنج هزارو 600 هکتار از جنگل های هیرکانی را به یک شخص واگذار می کرد، دومین شک بزرگ هفته گذشته برای دلسوزان و حامیان عرصه های طبیعی و انفال بود؛ خبری که با تأیید و تکذیب های زیادی همراه بود؛ اما گویا واقعیت دارد.

به گزارش شرق؛ دو پلاک ثبتی منتهی به قله دماوند وقف نامه ای دارند که اداره ثبت اسناد و املاک آمل آن را در اختیار اداره کل منابع طبیعی این شهر قرار نداده است تا کارشناسان منابع طبیعی بدانند وقف به چه دلیل و از سوی چه کسی انجام شده است. حتی کارشناسان منابع طبیعی نمی دانند که آیا واحد های سنتی موجود در وقف نامه ها مثل کیله و... درست تبدیل به هکتار شده اند یا نه. فقط آنچه مسلم است، این است که سند دو مرتع منتهی به قله که گویا معدنی هم در داخل آن است، به نام اوقاف به ثبت رسیده است.

بهزاد غلامحسین زاده، کارشناس مسئول اداره منابع طبیعی آمل، اداره ثبت اسناد و املاک این شهرستان را مقصر بروز این مشکل می داند و خواستار رونمایی از سند موقوفه ای است که مدیریت بخشی از بلندترین قله کشور را به اوقاف منتقل می کند.

قله دماوند وقف شده است؛ وقفی حیرت آور که با واکنش حقوق دانان هم مواجه شده و بسیاری بر این باورند که طبق قانون، چنین وقفی از درجه اعتبار ساقط است؛ اما چه شخص یا اشخاصی بخشی از قله دماوند را وقف کرده اند. وقف با چه هدفی انجام شده است و چرا باید انفالی که متعلق به عموم است، در اختیار اداره اوقاف قرار گیرد که کار عام المنفعه انجام دهد. آیا ملی باقی ماندن این مراتع، با اهداف واقف فاصله دارد. این ها سؤالاتی است که پاسخش را کارشناسان منابع طبیعی هم نمی دانند؛ چون اساسا وقف نامه را ندیده اند.

صدور سند به نام اوقاف برای 2 پلاک ثبتی
بهزاد غلامحسین زاده، کارشناس مسئول اداره کل منابع طبیعی آمل، درباره داستان وقفی اعلام شدن قله دماوند و تکذیب های متعاقب آن می گوید: اگر از قله دماوند تا ارتفاع هزارو 700 متر پایین بیاییم، دو بخش و 9 پلاک ثبتی را براساس نقشه ها شاهد هستیم. برخلاف گفته رسانه ها که در این محدوده 11 مرتع وجود دارد، باید بگویم که هشت مرتع در این منطقه وجود دارد.

او اضافه می کند: از جنوب اگر در جهت عقربه های ساعت در محدوده قله تا هزارو 700 متر پایین از آن حرکت کنیم، مراتع رینه کوه، ولارود، داغ و برف بن، چمه بن، عالمیان، دماوند کوه، اصطلخ سر، ملار علیا و سفلی را شاهد هستیم که 9 پلاک ثبتی می شود. پایین تر از این ارتفاع هم مراتع دیگری داریم؛ اما بحث فعلی بر سر محدوده قله تا هزارو 700 متر پایین آن است که پلاک های ثبتی موقوفه در آن واقع شده است.

محدوده شامل 9 پلاک ثبتی و دو بخش است. داغ و برف بن چمه بن عالمیان و دماوند کوه مربوط به بخش هشت حوزه دلارستاق و مابقی مراتع مربوط به بخش هفت لاریجان است. غلامحسین زاده بیان می کند: دو مرتع ملار علیا و سفلی که سند موقوفه دارند، دو پلاک ثبتی را شامل می شوند. ملار علیا و سفلی پلاک 68 و 69 و روستای ملار (پلاک 67) که مربوط به بخش هفت لاریجان محسوب می شود، سند موقوفه دارند.

وسعت منطقه وقفی بعد از کسر مساحت حدود 65 هکتار روستای ملارد دوهزارو 380 هکتار است. ارتفاع این پلاک ها بالای 2400 تا 2500 متر است؛ به همین دلیل براساس مصوبه ای که بهره برداری معادن در ارتفاعات بالا را ممنوع می کرد، استخراج پوکه معدنی در این منطقه حدود چهار تا پنج سال قبل ممنوع شد.

اعمال مقررات برای منطقه مورد مناقشه در دهه 40
کارشناس مسئول اداره کل منابع طبیعی آمل می گوید: روستا های آن محدوده در سال 47 و 48 یعنی قبل از انقلاب توسط منابع طبیعی اعمال مقررات می شود. اشخاص به این تصمیم دولت اعتراض می کنند و بعد کمیسیون ماده 56 به منطقه اعزام می شود. از منطقه بازدید می کنند و دستور می دهند نقشه بردار اداره ثبت با ارائه طریق نماینده منابع طبیعی، از محدوده اراضی زراعی روستا نقشه برداری کنند. این نقشه برداری آن موقع صورت می گیرد و براساس نقشه جدید، رأی صادر می کنند که چه میزانی از عرصه مستثنیات قانونی است.

او اضافه می کند: این اتفاقات اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 رخ می دهد. در سال 75 بنده به عنوان نقشه بردار و به اتفاق آقای بهشتی، کارشناس ممیزی، براساس نقشه اوایل دهه 50 و تحدید حدود ثبتی، اقدام به نقشه برداری آن محدوده کردیم تا وضعیت اراضی ملی مشخص شود. در نهایت اداره منابع طبیعی اعمال ماده 13 و 39 می کند و به اداره ثبت، درخواست صدور سند ارائه می کند. در آن مقطع محدوده مورد بحث جزء حوزه ثبتی آمل بود.

غلامحسین زاده بیان می کند: درخواست ما در سال 75 برای صدور سند بدون پاسخ می ماند و اداره ثبت اعلام می کند که این منطقه وقف است. همان موقع پیگیر موضوع شدیم که وقف نامه را به ما بدهید تا میزان وقف مشخص شود. در هر صورت بدانیم موقف چه کسی است، مالکیت چگونه است و چه میزانی از منطقه وقف شده است؛ اما این درخواست ما از ناحیه اداره ثبت بدون پاسخ می ماند.

ارائه سند به منابع طبیعی مشکلات را حل می کرد
کارشناس مسئول اداره کل منابع طبیعی آمل می گوید: اگرچه همه اوقاف را مقصر می دانند؛ اما اگر اداره ثبت، اسناد را به ما ارائه می کرد، اختلافات امروز پیش نمی آمد. اگر این سازمان همه اسنادی را که ما می خواستیم، می داد و مستندات منابع طبیعی را منظور می کرد یا همین موضوعی را که ما خواستیم بدانیم، موقف چه کسی است، میزان وقف چقدر است و اصلا مالکیت آن چقدر است، مد نظر قرار می داد، چنین مشکلاتی پیش نمی آمد.

او ادامه می دهد: سازمان ثبت وقتی ما اقدام به تعیین حدود کردیم و نقشه ها تهیه شد، به ما سند نداد؛ اما بعد از 10 سال آن محدوده به نام اوقاف سند خورده است. آن موقع که ما درخواست کردیم، صرف اینکه یک وقف نامه ای داخل پرونده است، به ما اعلام کردند که اینجا وقف است. ما می گوییم اگر وقف است، باید در یک نامه اداری به ما جواب بدهید و وقف نامه را برای ما اسال کنید.

غلامحسین زاده عنوان می کند: کاری که منابع طبیعی در تفکیک انفال و کاداستر انجام می دهد، این است که دو نامه به مراجع ذی ربط می زند. یک نامه به اداره ثبت ارسال می شود که تقاضای ثبت را به ما بدهد و نامه دیگر به جهاد کشاورزی و امور اراضی فعلی فرستاده می شود که وضعیت نسق زراعی منطقه را مشخص کنیم تا اگر اشخاص نسق زراعی دارند، به آن ها برگردد و حقوق اشخاص حفظ شود.

او اضافه می کند: چرا وقتی ما به اداره ثبت نامه زدیم که قصد اعمال مقررات داریم، به ما اعلام نکرد که یکی از مالکان اداره اوقاف است. در مستندات اولیه چنین چیزی وجود ندارد. منابع طبیعی اعمال مقررات کرد، تفکیک اموال کردیم. نقشه برداری انجام شد و پس از ارسال نقشه به ما اعلام شد که دو پلاک ثبتی وقف است.

کارشناس مسئول اداره کل منابع طبیعی آمل بیان می کند: ما می گوییم چقدر از اراضی وقف است، اطلاعات ندارند. وقف نامه را هم نشان نمی دهند. همین الان هم که می گویند اراضی موقوفه تا قله دماوند نرفته است، باید سندش را به ما نشان بدهند. چرا اوقاف سند را نشان نمی دهد؟ چرا اداره ثبت وقف نامه را ارائه نمی کند؟ مگر یک نسخه پیش نویس سند وجود ندارد؟ چرا از ثبت نمی خواهیم که این وقف نامه را نشان دهد؟

اراضی وقفی تا قله می رود
غلامحسین زاده به این پرسش که آیا منطقه وقفی تا قله ادامه دارد، این گونه پاسخ می دهد: پلاک ثبتی وقفی تا قله ادامه دارد. بعد از روستای امیرآباد یک فرعی است که به سمت قله و روستای ملاش می رود. این روستا بن بست است و زیر قله دماوند است. اراضی مورد بحث تا قله ادامه پیدا می کند، در ضلع شمالی واقع شده که تا قله می رود.

به گفته او در حال حاضر مدیریت مراتع منطقه و صدور پروانه چرا توسط منابع طبیعی انجام می شود؛ اما اوقاف هر وقت بخواهد به خاطر سند مالکیت می تواند مدیریت را خودش برعهده بگیرد. به ویژه بحث فعال کردن معدن ها را می تواند پیگیری کند.

کارشناس مسئول اداره کل منابع طبیعی آمل تأکید می کند: سازمان اوقاف الان سند دارد. ما باید وقف نامه را داشته باشیم که اظهارنظر کنیم. باید از وقف نامه رونمایی شود. اعتقاد دارم اگر اصل وقف نامه را ارائه دهند، چه بسا در میزان محاسبه حق مالکیت اوقاف اشتباهی صورت گرفته باشد.

او اضافه می کند: در وقف نامه ها واحد های قدیمی مثل من و خروار ، کیله و... وجود دارد که در معادل سازی آن به هکتار ممکن است اشتباهی رخ داده باشد. احتمالا اینجا هم اشتباه شده است که تا قله را به نام اوقاف سند داده اند. به اعتقاد غلامحسین زاده هر جا زمین ها وقفی اعلام می شود، مردم ازخرید و فروش زمین ها احراز می کنند؛ اما اوقاف می تواند اجازه برداشت پوکه های معدنی موجود در موقوفه را که تا کنون منابع طبیعی مانع برداشت آن شده بود، صادر کند و آن را تبدیل به احسن کند.

او می گوید: معدن در محدوده اراضی وقفی قرار دارد و تاکنون به دلیل قرارگرفتن این معدن در ارتفاع بالا، دادستان جلوی بهره برداری آن را گرفته بود. جالب این است که مالک معدن، یک معدن جایگزین دیگر را از منابع طبیعی دریافت کرده بود.

لینک خبر :‌ فرارو
دنیای اقتصاد : با گذشت چند روز از ماجرای وقف بخشی از کوه دماوند و درخواست سازمان محیط زیست و سازمان امور جنگل ها از قوه قضائیه برای ورود به این پرونده، روز گذشته سخنگوی قوه قضائیه درواکنش به این ماجرا آن را فضاسازی خلاف واقع توصیف کرد. غلامحسین اسماعیلی دریک نشست خبری گفت: در ماه گذشته سند رسمی و کاداستری قله دماوند با مساحت هزار و 81 هکتار از منابع طبیعی و از این قله و کوه سرافراز توسط سازمان ثبت اسناد صادر و تحویل دولت شد و به نمایندگی دولت به منابع طبیعی تحویل شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

به گزارش ایرنا اسماعیلی افزود: کسانی که دنبال فضاسازی بودند متاسفانه با یک خبر غلط این موضوع را اعلام کردند که بخشی از دماوند در قالب وقف به دیگران واگذار شده در حالی که سند به نام دولت صادر شده و سند هم کاداستری و دقیق است و تحویل منابع طبیعی شده است. وی با بیان اینکه سندی که برای دماوند صادر شده مشمول کوهپایه ها هم می شود، گفت: بعد از 45 کیلومتر از دماوند، مرتعی وجود دارد که در زمان پهلوی سند صادر شده بود، اما با اعتراض مرتع داران باطل شد و مرتع داران این زمین را وقف کردند و قبل از کاداستر برای این قسمت سند وقفی صادر شده بود و مقرر شده که هیات عالی نظارت ثبت ورود کند زیرا سند سنتی است.

ازسوی دیگر به گزارش میزان، سید صادق سعادتیان معاون امور املاک و کاداستر سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با تاکید دوباره مبنی بر اینکه اراضی قله دماوند وقف نشده است و پلاک ثبتی های که این روز ها در مورد آن سخن گفته می شود در منطقه ملار و با فاصله دورتری از اراضی دماوند است، از تشکیل کارگروهی متشکل از اداره منابع طبیعی و ثبت اسناد مازندران و با دعوت از سازمان اوقاف به منظور رسیدگی به این موضوع خبر داد. وی افزود: یال مربوط به منطقه یخ کر یا همان یال جنوب شرقی قله دماوند هم به نام وقف در سامانه کاداستر سازمان ثبت اسناد تثبیت نشده است.

با این حال داور نامدار مدیرکل دفتر حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست روز گذشته درگفت وگو با ایسنا دراین خصوص گفت: محدوده ای که در حال حاضر مورد اختلاف سازمان اوقاف و سازمان جنگل ها است، ارتفاعی بیش از 4هزار متر دارد و تاکنون هیچ مرجعی نتوانسته برای این منطقه سند مالکیت بگیرد. وی افزود:چنانچه اختلافات بین مالکیت بخشی از کوه دماوند حل نشود سازمان جنگل ها می تواند به اعتبار اینکه بخشی از این عرصه در محدوده اثر طبیعی ملی دماوند است، اقدامات قانونی لازم را انجام دهد.

ازسوی دیگر ابراهیم حیدری جناسمی، مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران در گفت وگو با ایلنا درباره پرونده جنگل های آق مشهد ساری و ماجرای واگذاری 5600 هکتار از جنگل های ساری با عنوان وقف به یک شخص، گفت: وسعت محدوده آق مشهد 5600 هکتار است که وقف نامه این منطقه موجود است. قبل از تصویب نامه ملی شدن جنگل ها و مراتع کشور، مالکیت خصوصی اشخاص نسبت به آنها رسمیت داشته که مالکین وقت با تصرفات مالکانه خود آن اراضی را احیا و مورد بهره برداری قرار می دادند که آق مشهد از جمله آنهاست.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
حجت الاسلام مجیدی گفت: برای مرمت و حفظ بقعه متبرکه امامزاده حسین (ع) قزوین اعتباری بالغ بر 14 و نیم میلیارد تومان نیاز است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از قزوین به نقل از روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان قزوین، حجت الاسلام مصطفی مجیدی بیان کرد: شکاف هایی بر گنبد و ضلع شرقی بقعه امامزاده حسین (ع) ایجاد شده و احتمال ریزش و تخریب این بنای مذهبی و تاریخی وجود دارد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قزوین ادامه داد: اداره کل اوقاف و امور خیریه وظیفه نگهداری از بقعه و تأمین امکانات اولیه برای رفاه زائران نظیر سرویس بهداشتی و زائر سرا را بر عهده دارد.

وی عنوان کرد: برای مرمت و حفظ این بقعه متبرکه اعتباری بالغ بر 14 و نیم میلیارد تومان نیاز است و این در حالی است که موضوع مرمت بقعه به صورت جدی جایگاهی از سوی استان نداشته است .

حجت الاسلام مجیدی با اشاره به آغاز مرمت تربت خانه امام زاده حسین(ع) از اول ماه ذی الحجه اظهارکرد: طی 2 سال آینده با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان این بنای تاریخی و مذهبی مرمت و بازسازی می شود .

وی با بیان اینکه مجموعه بقاع متبرکه زیر نظر سازمان اوقاف و امور خیریه اداره می شود، گفت: این اداره پیرو نظرات فنی که در سال های گذشته مبنی بر احتمال ریزش بنای امامزاده حسین (ع) اعلام شده بود، طرح مطالعاتی را با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی آغاز کرد و پس از 2 سال کار روی این طرح تمام مجوزهای لازم اخذ شد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قزوین یادآور شد: بر این اساس طرح مرمت و تأمین اعتبار در مرحله اول با مبلغ 10 میلیارد ریال آغاز شده است و میراث فرهنگی و مجموعه اوقاف حافظان مطمئنی برای این فضای زیارتی و تاریخی خواهند بود .

پایان پیام/ 293

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام زین العابدینی گفت: امسال مراسم دعای عرفه فقط در بقاع متبرکه شاخص همدان و با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی برگزار می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : باشگاه خبرنگاران جوان

حجت الاسلام رضا حاجی زین العابدینی در گفت و گو با خبرنگار شبستان در همدان گفت: بر اساس تصمیمات اتخاذ شده و به منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، مراسم معنوی دعای عرفه در بقاع متبرکه شاخص استان همدان با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی و رعایت فاصله اجتماعی برگزار می شود.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان همدان افزود: به منظور پیشگیری از شیوع کرونا و جلوگیری از تجمع افراد، درب اکثر امام زاده های استان همدان در روز عرفه بسته است.

وی ادامه داد: دعای عرفه فقط در بقاع متبرکه ای که فضای باز و مناسب دارند و در استان شاخص هستند از جمله امامزاده عبدا...، شاهزاده حسین و امامزاده خضر برگزار می شود.

روز عرفه در فرهنگ اسلامی جایگاهی ویژه همچون شب های قدر دارد که در آن درهای رحمت الهی به صورت خاص و عام برای تمام بندگان گشوده می شود و هر کسی می تواند از انوار رحمت الهی بهره جوید.

در این روز اعمالی همچون غسل، زیارت امام حسین(ع)، قرائت دعای عرفه، اقامه دو رکعت نماز بعد از نماز عصر و قبل از دعای عرفه سفارش شده است.

پایان پیام/ 89

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام والمسلمین ارزانی، با اشاره به اهمیت معرفی سیره ائمه اطهار(ع) و به ویژه امام سجاد(ع)، گفت: برای انسان معاصر صحیفه سجادیه الگویی جامع در راستای زیست مومنانه و خدامحور است.

خبرگزاری شبستان ، گروه مسجد و کانون های مساجد به نقل از ستاد ارتباطات رسانه ای (فهما) ، هم اندیشی مجازی پیرامون ویژه برنامه های بین المللی کنگره امام سجاد(ع)، صبح امروز سه شنبه 7 مرداد با حضور نماینده ولی فقیه در هرمزگان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس ستاد فهمای کشور، دبیر کنگره و رایزنان فرهنگی کشورهایی نظیر الجزایر، لبنان، ژاپن، عراق، ترکمنستان، سوریه، تایلند، هند و عمان برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب رضا ارزانی در این نشست طی سخنانی با بیان اینکه استان هرمزگان سال های سال است که میزبان برگزاری کنگره بین المللی امام سجاد(ع) است، اظهار کرد: امیدوارم برگزاری این کنگره بتواند سیره و شخصیت امام سجاد(ع) و از سوی دیگر صحیفه سجادیه را به زیبایی معرفی کند.

مشاور وزیر و رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در ادامه افزود: زندگی امام سجاد(ع) بهترین الگوی برای زندگی امروز بشری است که به دنبال یک دوست استاندارد، ایده آل و دست یافتنی است؛ چراکه امروز همه تلاش می کنند که مدل و اسوه ای را به عنوان الگو داشته باشند تا بتوانند با آن نمونه سازی کرده و خویش را به سمت آن قله حرت دهند، در این راستا بهترین مدل برای زیست مومنانه وجود نازنین امام سجاد(ع) و اهل بیت(ع) است.

وی افزود: اگر به دنبال یک مدل جامع زیست خدامحور و مومنانه هستیم می توانیم از صحیفه سجادیه به عنوان برترین کتاب در این حوزه یاد کنیم، کتابی که به ظاهر مربوط به عصر ما نیست و بیش از حدود هزار و سیصد سال از صدور این فرمایشات می گذرد اما گویی برای امروز و فردا و فرداها صادر شده است و این هویت ارزشمندی است که میان مسلمانان وجود دارد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور ادامه داد: امیدواریم برگزاری این وبینارها فرصتی برای معرفی بهتر سیره ائمه اطهار(ع) در سطح بین المللی را فراهم کند.
پایان پیام/ 9

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
فرزند نجیب مایل هروی در واکنش به خبر اعطای تابعیت ایرانی به این ادیب افغان می گوید: تا زمانی که شناسنامه ایشان صادر نشود ما چیزی را تایید نمی کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : فرارو خلیج فارس صاحب خبران 55آنلاین

به گزارش ایسنا، در پی انتشار اخباری درباره مشکلات اقامت و مسائل مربوط به نجیب مایل هروی _ که البته گفته می شود تمایلی به تغییر تابعیت خود نداشته و همین مسائلی را پیش آورده است _ و خودسوزی پسرش، شهاب مایل هروی در واکنش به مشکلات اقامتی او، در تازه ترین خبر، محمدتقی هاشمی، مدیر کل امور اتباع خارجی استانداری خراسان رضوی گفته که "ایران به نجیب مایل هروی شاعر و نویسنده برجسته افغان تابعیت داده است."

به گفته او، "اعطای تابعیت ایران به این پژوهشگر افغان مقیم ایران پنجم مرداد با تلاش و همکاری تمامی وزارتخانه های مرتبط صورت گرفته است. نجیب مایل هروی پس از خواندن سوگندنامه و انجام آزمون تابعیت، مراحل قانونی این فرآیند را طی کرده و اسناد تابعیتی او نیز در ماه های آینده صادر خواهد شد."

همچنین به گفته این مقام مسئول، "علاوه بر آن مسائل مرتبط با سند مالکیت آپارتمان و بیمه بازنشستگی هروی نیز مورد پیگیری قرار گرفته است."

اما شهاب مایل هروی، فرزند نجیب مایل هروی که در این باره به ایسنا گفت: 40 سال است این حرف ها زده می شود. زمانی که شناسنامه پدرم صادر و سند مالکیت آپارتمان به نام او زده شد، ما این موضوع را تایید و اعلام عمومی خواهیم کرد.

او با تایید این که آزمون تابعیت از پدرش گرفته شده است، بیان کرد: پدرم یکسری فرم را پر کرد؛ اما خیلی از این وعده ها داده شده که هنوز عملی نشده است.

نجیب مایل هروی متولد سال 1329 شهر هرات است. او دوره دبستان و دبیرستان (تحصیلات ابتدایی و متوسطه) را در شهر کابل به پایان رساند و در سال 1350 وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد. از سال 1357 تا 1360 نیز به فهرست برداری در کتابخانه آستان قدس رضوی مشغول بود. پس از آن، شروع به کارهای تحقیقاتی برای تهران کرد. اما زمانی که بنیاد پژوهش های اسلامی تأسیس شد، در سال 1365 به این بنیاد پیوست و به پژوهش در زمینه نسخه شناسی پرداخت.

در بهمن ماه 1397 ، اخباری مبنی بر مشکلات اقامتی نجیب مایل هروی منتشر شد که در آن زمان خبری مبنی بر دادن قول های مساعدی برای اقامت 10 ساله نجیب مایل هروی داده شد. فرزند او در آن زمان با تأکید بر این که مهر اقامت بر پاسپورت او نخورده است، گفت: آقای پژمان فر - نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی - به من پیامک فرستاد و گفت با دستور آقای محمدجواد ظریف - وزیر خارجه - مبنی بر اقامت 10 ساله نجیب مایل هروی در کمیسیون ویژه اقامت مجلس شورای اسلامی موافقت شده است. همچنین در هیئت دولت تصمیمات دیگری هم درباره پدرم گرفته است که یکی از آن ها اهدای مسکن بود. با مساعدت های آقای عباس آخوندی - وزیر سابق راه و شهرسازی - این موضوع در هیئت وزیران تصویب شده است، اما از این موضوع خبری نشد.

خرداد امسال (1399) شهاب مایل هروی در اعتراض به مشکلات اقامت پدرش در برابر نمایندگی وزارت خارجه ایران در مشهد خودسوزی کرد که واکنش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در پی داشت. این وزارتخانه در بیانیه ای اعلام کرد: با پیگیری این وزارتخانه و اقدامات موثر وزارت کشور، وزارت امور خارجه، و نهادهای مرتبط موضوع پذیرش تابعیت مایل هروی تایید شده است و آخرین مراحل اداری و قانونی خود را پشت سر می گذارد. یک بار دیگر مراحل اداری آن طی شده بود که با عدم موافقت خانواده متوقف شد.

در ادامه این اطلاعیه عنوان شده بود: با پیشنهاد مشترک وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر مسکن و شهرسازی و با موافقت هیات دولت، به پاس خدمات ارزشمند استاد نجیب مایل هروی به فرهنگ و تمدن ایران یک واحد مسکونی در مشهد مقدس در اختیار ایشان قرار گرفته است و پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ رسمی پذیرش تابعیت، سند این واحد مسکونی به نام ایشان به ثبت می رسد.

سند واحد مسکونی هنوز به نام ایشان نیست، هرچند واحد مسکونی در اختیار ایشان است که این موضوع بر اساس قوانین کشور است که ثبت سند متوقف بر تابعیت بوده ولی با پذیرش تابعیت از سوی ایشان و اقدامات اداری یادشده، این مشکل برطرف می شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : تابناک گیلان

ماه بانو صالح نژاد /

اشاره: جشنواره فجر گذشته را انگار بیش از سینما سپهر ساری یا حتی فیلم سازان، میهمان آذر محمودی بودم؛ رییس انجمن سینمای جوانان ساری که مدام نگاه نگرانش به همه جزییات بود و یک لحظه بی کار نمی نشست. مدیری که با جست وجوی نامش در مرورگرها می فهمید نه رزومه کاری کم دارد و نه البته بدخواه، شبیه تمام مدیران مطالبه گر و دغدغه مند و زنان موفق مازنی. به بهانه نوشتن از وضعیت سینمای جوان و برگزاری جشنواره ها، صدای گرمش را می شنوم. به همراه مصاحبه با آذر محمودی، از شرایط فعلی و برنامه ریزی آینده هنر هفتم در استان مازندران و زمزمه ها و اخبار به گوش رسیده می نویسم.
*انجمن کهنه کار
سینمای جوانان
برای نوشتن از احوال سینمای استان چه بهتر از گفت وگو با رییس یکی از کهنه کارترین و اصلی ترین تشکلات مستقل سینمایی مازندران؟
ماه هاست حضور در فضاهای عمومی یا به طور کلی ممنوع است و یا شرایط ویژه می طلبد و سینما هم تصویر ذهنی مشترک همه ما از یک فضای عمومی اجتماعی ست. از محمودی درباره اوضاع و احوال روزهای قرنطینه در سینمای جوان می پرسم؛
سینمای جوان پیش از شیوع ویروس کرونا فعالیت های مختلفی در راستای آموزش علاقه مندان و همچنین در زمینه تولید داشت. این فعالیت ها به دستور ستاد ملی مقابله با کرونا تا ابتدای اردیبهشت ماه کاملا متوقف شدند. شرایط برخورد اولیه با کروناویروس بسیار پیچیده و شوک کننده بود و همه در انتظار پایان این مشکل بودیم. اما با طولانی شدن شیوع بیماری سازمان ها، ادارات و اشغال به روش های گوناگون و با رعایت پروتکل های بهداشتی دوباره فعال شدند.
ما از ابتدای اردیبهشت ماه تصمیم گرفتیم کلاس های آموزشی سینمایی را به صورت مجازی تشکیل بدهیم که با مخالفت خود هنرجویان مواجه شدیم. آن ها معتقد بودند یادگیری مهارت های هنری سینمایی با شرکت در کلاس های مجازی ممکن نیست. با احترام به نظر مخاطبان و هنرجویان، کلاس های مجازی را ادامه دادیم اما به صورت تمرین و تکرار یادگیری های قبلی آن ها. با این راهکار مطمئن می شویم در دوره قرنطینه چیزی از یادشان نمی رود و پس از پایان گرفتن شیوع کرونا، ماهرتر از پیش آماده بازگشت به کلاس ها هستند. همچنین تحلیل پروژه های بچه ها و تمرینات آنان را جزو برنامه های کلاس آنلاین قرار دادیم و بدین ترتیب فعالیت در بخش آموزش متوقف نشد.
در بخش تولید اما، کارهای جوانان به دو گروه تقسیم می شوند؛ بخشی از تولیدات هنری حاصل فعالیت فردی و بخشی دیگر حاصل کار گروهی هستند. کارهای فردی عموما تجربه گرا هستند و فضای شخصی انگیزه، تکنیک و افکار فرد را به تصویر می کشند. در شرایط قرنطینه کارهای گروهی مجبور به توقف شدند اما کارهای فردی ادامه داشتند و حتی می توانند رشد کنند، مثل فیلم نامه نویسی که در فردیت و خلوت گسترده تر می شود.
در مجموع می بینیم که بعضی از آثار مراحل پیش تولید را تکمیل کرده اند و آماده تولید شدند، تولیدات عقب افتاده اصلاح و آماده تر شده اند و منتظر بهبود اوضاع برای ادامه در بخش تولید هستیم. با همه این مشکلات، من این دوران را ضربه به سینمای جوان نمی دانم و با اضافه کردن زمان دوماهه به ترم های آموزشی، همه چیز تحت کنترل و مدیریت است. کلاس های آموزشی در جلسات حضوری اخیر به دو سانس تقسیم شدند تا فاصله فیزیکی رعایت شود و از ورود افراد بدون ماسک جلوگیری کردیم. با رعایت این پروتکل ها، نه تنها این آموزش به هنرجویان داده شد که شرایط را جدی بگیرند، که خوشبختانه هیچ مورد بیماری و سرایتی نداشتیم.

*به یاد آوردن فردا
تا این جا تنها از گذشته و این دوران سخت پشت سر گذاشته مان شنیدم و نوشتم. از محمودی درباره برنامه های آینده سینمای جوان می پرسم؛ از اکران ها، نمایشگاه ها و جشنواره های پیش رو. برایم می گوید از این که چقدر همه چیز به شرایط سلامت و بهداشت مردم بستگی دارد؛
از برنامه هایی که در آینده خواهیم داشت، باید با شرط بهبود شرایط سلامت مردم بگویم، چراکه در صورت در خطر بودن جان همشهریان و مخاطبان، برنامه های حضوری قطعا متوقف خواهند شد.
در هفته دفاع مقدس، اکران فیلم هایی با موضوع مرتبط را خواهیم داشت که در کنار آن از سازندگان این آثار تقدیر خواهد شد.
چهارمین المپیاد فیلم سازی نوجوانان را هم در پیش داریم که ما با 8فیلم و 2 ایده در آن شرکت کردیم. این جشنواره که توسط بنیاد سینمایی فارابی و با مشارکت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می شود، در اصفهان برگزار خواهد شد. ما در کنار شرکت در این جشنواره، برنامه برگزاری کارگاه های خلاقیت دوروزه را هم خواهیم داشت که هنرجویان بتوانند با ذهن آزاد و جوان خودشان و بدون هیچ محدودیتی تولید ایده و اثر کنند.
انجمن سینمای جوانان ایران، سی وهفتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران را برگزار می کند که ما آثارمان را بارگذاری و آماده بررسی کردیم تا آبان ماه در صورت بهبود اوضاع سلامت کشور، برنامه حضوری برگزار شود.
شصت وپنجمین جشنواره منطقه ای سینمای جوان دُرنا که قرار بود تیرماه در شهر ارومیه و با حضور هنرمندان استان های گلستان، مازندران، گیلان و چند استان دیگر برگزار شود، به تعویق افتاده که ما 2اثر در آن داریم.
از محمودی درباره برگزاری جشنواره وارش می پرسم. توضیح می دهد که جشنواره وارش توسط خود اداره کل فرهنگ و ارشاد استان برگزار می شود و انجمن سینمای جوان تنها با این جشنواره همکاری می کند. می گوید تا امروز خبری و حتی زمزمه ای از برگزاری وارش به گوشش نخورده و از آن جا که دوسالانه برگزار می شود، احتمال دارد که تا پایان این شرایط از آن حرفی به میان نیاید.

*وارش شادی
وارش، یکی از جشنواره های بسیار معتبر و باارزش استان است که نامش را میان صحبت های محمودی از جشنواره های دیگر به یاد آوردم. جشنواره ای بین المللی که وقفه ای چهار ساله اگرچه باعث فراموشی اش شده بود، احیای دوباره آن نزدیک به 7 ماه طول کشید و نتیجه بخش بود؛ 3 هزار و 300 اثر به بخش بین الملل و ملی ارسال شده، نمایش آثار در نگارخانه ها، کارگاه های تخصصی و مراسم آیینی، میهمان هایی که در شرایط معمول پا به مراسم استانی نمی گذارند و در مجموع خاطره ای ماندگار برای تمام هنرمندان و هنردوستان.
با جست وجو درباره آینده وارش، که دلم نمی خواهد باز هم وقفه چندساله تجربه کند، با اخبار خوش مواجه می شوم؛ مکاتبه علی کریمی فیروزجایی، عضو هیات رییسه و نماینده مردم شهرستان بابل با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اخذ دستور از این وزیر جهت تعیین تکلیف برگزاری دوره ای و منظم جشنواره بین المللی فیلم وارش و اختصاص بودجه سالانه به آن از طریق بودجه سازمان سینمایی کشور در ردیف ملی. به نظر می رشد کریمی با این اقدام، آینده جشنواره وارش را تضمین کرده است. نامه تقاضایش را به چشم می بینم که پیشنهاد داده شده در بودجه سالانه سازمان سینمایی کشور، ردیف بودجه ملی به این امر مهم، اشاره به وارش، تصویب و تخصیص داده شود. امضای عباس صالحی زیر نامه می درخشد که دستور مساعدت و تصویب داده است.
شاید اگر هریک از نماینده های ما در مجلس شورای اسلامی، با همین صراحت و با همین پیگیری به سراغ مسوولان مربوطه برای حل و فصل مشکلات و دغدغه های مردم حوزه انتخابیه و کشورشان می رفتند، احوال ما به و شادی هامان بیش از این ها بود. باید بنویسم که به عنوان نویسنده ای از شمال کشور و دانشجوی سابق ساکن بابل می دانم تحقق و ادامه برنامه های فرهنگی چقدر برای دانشجویان و جوانان این شهر و استان ما آرزو و دلخوشی ست و کریمی فیروزجایی را برای این قدم برداشته اش، تحسین می کنم.

*مسوولیت مسوولان چیست
در پایان صحبت هایم با آذر محمودی، از او می خواهم دغدغه هایش در زمینه کار را با من به اشتراک بگذارد تا با افتخار، قلم دل گفته هایش باشم. او هم مثل همه ما از کارشکنی ها و بی مسوولیتی ها خسته است؛
دولت به تمام نهادها و ادارات دستور داده تا ساختمان های بلااستفاده شان را واگذار کنند و بگذارند کسانی که نیاز دارند از آن فضا بهره برداری کنند. با این حال هنوز هم ادارات، موانعی ایجاد می کنند و حاضر به همکاری نیستند. نگه داشتن ساختمان های خالی در حال فرو ریختن و تخریب آن ها را به استفاده ما از آن فضا و آموزش جوانان استان ترجیح می دهند.
گرچه من این مساله را با استاندار مطرح کردم و ایشان در نهایت دغدغه مندی پیگیر همکاری مسوولین استانی با انجمن سینمای جوان شدند، باز هم اقدامات بازدارنده ای از سوی ادارات، مانع سکونت انجمن سینمای جوان در ساختمان های خالی آن ها می شود. ما امروز در مکان استیجاری ساکن هستیم که می توانیم با جابه جایی به ساختمان های امانی دولتی، این سرمایه که به پرداخت اجاره هدر می رود را خرج آموزش و حمایت از جوانان استان کنیم.
انجمن ما تمامی منابع مالی اش را از پایتخت تهیه می کند و در استان و برای مردم ساری خرج می کند، با این حال همکاری ادارات دولتی از ما دریغ می شود. اگر ما به سازمان های مرتبط با جوانان کمک کنیم تا امور جوانان بهتر شود، قطعا این همه آسیب اجتماعی، زیست محیطی و روانی به جوانان وارد نشده و انرژی آن ها صرف امور شایسته تر می شود. جوان ساروی شرایط و روحیه مبارزه با مشکلات و ارایه راهکار بهینه سازی و نجات شهرش را دارد، اما حمایت ندارد.
حرف های محمودی به دلم می نشیند و البته که کمی هم دلم را برای این شهر می سوزاند. شهری که پر از قابلیت ها و زیبایی هاست و اما دارد می سوزد در آتش خودخواهی و ظلم عده ای نامسوول. نگوییم که نمی شود کاری کرد؛ کریمی فیروزجایی جشنواره ای پرهزینه که سال ها نیاز به وقفه برای برگزاری داشت را صاحب بودجه ملی کرد، چون خواست.
این استان و این شهر، پر است از نویسندگان و هنرمندان و فیلم سازان و هزاران توانا، اما کسی را ندارد که این توانایی ها را بخواهد. نمایندگان مجلس، مسوولان ادارات و سازمان ها و هرکدام از ما در هر نقطه از دارایی و مسوولیت که هستیم، اگر بخواهیم می شویم یک نجات و یک باران در گرمای سوزان این تابستان و اگر هم قصد شر کنیم، آتش می شویم بر این شهر بارانی.
پ.ن. در این میانه، تو آتشی یا باران؟

لینک خبر :‌ روزنامه خبر شمال
رشیدیان گفت: به عنوان کارگزاران حج موظف هستیم حقوق خانواده شهدای منا را پیگیری کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گرگان، علیرضا رشیدیان عصر امروز (سه شنبه 7 مرداد) در دیدار با خانواده شهید منا اغول بی بی قورچائی در گنبدکاووس اظهار کرد: به نمایندگی همکاران نسبت به خانواده شهدای منا و حرم الله تسلیت می گویم و امیدوارم خداوند به خانواده های این شهدا صبر عطا کند.

رئیس سازمان حج و زیارت بیان کرد: این شهدا با لباس سفید و احرام به لقا الله پیوستند و به عنوان کارگزاران حج موظف هستیم حقوق خانواده شهدای منا را پیگیری کنیم.

رشیدیان بیان کرد: از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که دیدار با خانواده شهدا جضور می یابند تشکر می کنم و انتظار داریم که مسئولان نسبت به دیدار با خانواده شهدا به ویژه شهدای منا اهتمام داشته باشند تا صبر و تسلی خاطر برای این خانواده ها باشد.

وی بیان کرد: با توجه به شیوع ویروس کرونا این دیدار به صورت مجازی برگزار شد.

رئیس سازمان حج و زیارت ابراز داشت: امسال با توجه به شیوع ویروس کرونا توفیق زیارت حرم امن الهی و انجام فرایض حج و زیارت قبور ائمه اطهار (علیه السلام) و مراسم عرفه و منا و زیارت شهدای که در مکه مکرمه به خاک سپرده شدند را از دست دادیم.

گفتنی است، این دیدار با حضور مسئولان ارشد شهرستان آزادشهر و به صورت ارتباط مجازی با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

پایان پیام/ 587

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام ارزانی گفت: به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس در سه شنبه های هر هفته نسبت به تکریم خانواده شهدا اقدام می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گرگان، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب رضا ارزانی عصر امروز (سه شنبه 7 مرداد) در دیدار با خانواده شهید منا اغول بی بی قورچائی که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: رسم ادب این بود از نزدیک خدمت خانواده شهدای منا می رسیدیم ولی با توجه به شیوع کرونا به صورت مجازی این ارتباط با خانواده شهیده قورچائی برقرار شد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور ادامه داد: در سه شنبه های هر هفته نسبت به تکریم خانواده شهدا به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس اقدام می شود و این دیدارها در تهران به صورت حضوری و در شهرستان ها به صورت مجازی برگزار می شود.

حجت الاسلام ارزانی با بیان اینکه دیدار با خانواده شهید منا اغول بی بی قورجائی در پنجمین هفته این دیدارها رقم خورده است، گفت: در هفته گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کردند که با توجه به سالروز فاجعه منا در این هفته خدمت یکی از خانواده های شهدای منا برسیم و امروز خرسند هستیم در خدمت خانواده شهید قورچائی هستیم.

وی یادآور شد: از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان استان گلستان که زمینه این دیدار را فراهم کردند تشکر می کنیم.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور خاطرنشان کرد: استان گلستان پایتحت وحدت اسلامی است و در آستانه عید قربان قرار داریم و یاد و خاطره شهدای منا را گرامی می داریم.

پایان پیام/ 587

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
خلیج فارس: مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر می گوید: میانگین جذب اعتبارات در سال گذشته 16 درصد بوده و امسال هم که وضعیت نقدینگی دولت بدتر شده و با این اوصاف، بتوانیم 4 پروژه اصلی مان را تا پایان دولت به سرانجام برسانیم، قدم بزرگی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ سایت های دیگر : ندای استان

به گزارش خلیج فارس؛ فاطمه کرمپور در نشست خبری که به میزبانی خبرگزاری ایرنا برگزار شد، اظهار کرد: برای هفته دولت افتتاح سالن اجتماعات آبدان، نگارخانه شهرهای دیر و خورموج را خواهیم داشت.

برای دهه فحر دو پروژه داریم

وی ادامه داد: درخصوص فضاهای فرهنگی و هنری، تلاش داریم تا دهه فجر مجتمع فرهنگی شهید شاهینی برازجان را پس از 9 سال کلنگ زنی و پلاتوری برازجان به بهره برداری برسد که امیدواریم تخصیص اعتبارات انجام شود.

کرمپور درباره پروژه های زمین مانده و بعضا رها شده حوزه فرهنگ و هنر استان به تالار مرکزی بوشهر اشاره کرد و گفت: این پروژه همزمان با استان های دیگر در دولت نهم کلید خورد ولی طی حدود 16 سال فقط ده درصد پیشرفت فیزیکی دارد و چون اعتبار آن ملی است و رقم بالایی را طلب می کند، رها شده است. ضمن اینکه اولویت کشور هم تکمیل پروژه های مشابه با پیشرفت 80 و 90 درصد است.

تکمیل مجتمع فرهنگی عسلویه نیازمند 40 میلیاردتومان

وی درباره مجتمع فرهنگی عسلویه هم که ده سال از کلنگ زنی آن می گذرد هم اظهار داشت: پروژه از ملی به استانی مبدل شده تا امکان تزریق اعتبارات بهتری به آن فراهم باشد و طی این مدت 60 درصد پیشرقت داشته است. این پروژه از سفر ریاست جمهوری 7 میلیاردتومان و در اعتبارات امسال 10 میلیارد اعتبار دارد و مناقصه آن در همین ماه برگزار و پیمانکارش تعیین می شود.

به گفته کرمپور، تکمیل این پروژه بیش از 40 میلیاردتومان اعتبار می خواهد و امید می رود تا پایان همین دولت به عنوان یکی از بزرگترین فضاهای فرهنگی جنوب کشور به بهره برداری برسد.

وی ناتمام ماندن نگارخانه بوشهر در مجاور اداره کل ارشاد را نیز به دلیل تامین نشدن مابقی اعتبارات دانست و گفت: با وضعیت بودجه ای که بر دولت حاکم است، پروژه هایی که در هفته دولت، دهه فجر و مجتمع فرهنگی عسلویه داریم به سرانجام برسد، قدم بزرگی برداشته شده است.

تفاهم نامه وزارت ارشاد و استان به کجا رسید؟

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسش خلیج فارس درباره اینکه تفاهم نامه وزیر ارشاد و استاندار که قرار بود طی سه سال پروژه ها و حمایت هایی از فرهنگ و هنر استان شود به کجا رسید، تصریح کرد: واقعیت این است که پس از دو سال از این تفاهم نامه، درخصوص تخصیص اعتبار برای حمایت از فعالیت های فرهنگی، هنری، قرآنی و... استان نتوانسته تعهداتش را عملی کند، هرچند وزارت ارشاد هم با وجود کمبود اعتبارات، به تناسب بودجه ای که داشته در این زمینه تعهداتش را عمل کرده است.

کرمپور افزود: با این حال در زمینه پروژه های فرهنگی و هنری انصافا استان به تعهداتش بیشتر عمل کرده و حتی برای تکمیل برخی پروژه ها مثل تالار لیان بوشهر بیش از تعهد کمک کرده است. اما در زمینه بخش حمایت های مالی از فعالیت های این حوزه، تخصیص اعتبار مناسبی نداشته ایم.

استقبال کم از تسهیلات کرونایی

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی بوشهر درباره حمایت از فعالیت های فرهنگی و هنری پس از شیوع کرونا گفت: شیوع ویروس کرونا 20 میلیاردتومان به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه استان خسارت وارد کرده ولی مبلغ وام های تقاضا شده کمتر از 3 میلیاردتومان است و استقبال از این تسهیلات کم بوده است.

کرمپور اضافه کرد: مشروط کردن برخورد سلیقه ای برخی بانک ها برای اختصاص این تسهیلات، مهلت کم بازپرداخت و همچنین مبهم بودن بازگشت کسب و کارها به روال قبل که امکان پرداخت اقساط را فراهم کند، از دلایل استقبال کم از این تسهیلات ارزیابی می شود.

وی با بیان اینکه رویکرد اداره کل ارشاد بوشهر باتوجه به شیوع ویروس کرونا برگزاری رویدادهای فرهنگی هنری در بستر فضای مجازی است گفت: به نظر می رسد آموزشگاهها و کسب و کارهای مرتبط با این حوزه باید زمینه آموزش های مجازی خود را تقویت کنند تا بخشی از بحران کرونا قابل جبران باشد.

ارتقا برخی شاخص ها به روایت مدیرکل ارشاد بوشهر

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر در بخش ابتدایی این نشست به بهبود برخی شاخص های این حوزه در دولت کنونی اشاره کرد و گفت: 62 نشریه در استان چاپ می شود که این آمار نسبت به سال 92 و شروع دولت کنونی، از رشد 103 درصدی برخوردار است، طوری که اکنون دو روزنامه، 35 هفته نامه، چهار دو هفته نامه، پنج ماهنامه، 10 فصلنامه، سه فصلنامه و 2 سالنامه فعال است.

کرم پور اضافه کرد: همچنین در این مدت تعداد پایگاه های خبری استان بوشهر از 2 به 61 پایگاه افزایش یافته است.

وی با اشاره به کاهش زمان دادن مجوز برای راه اندازی نشریه و شفافت در دسترسی به اطلاعات، یادآور شد: تا سال 92 هیچ نشریه الکترونیکی در استان بوشهر وجود نداشت و آمارها درباره یارانه ها و آگهی های اختصاص یافته محرمانه بود، اما امروز پنج نشریه الکترونیک دارای مجوز دراستان فعال هستند و فرایند صدور مجوز کوتاه و شفاف تر شده است.

وی افزایش شمار موسسه های قرآنی به 47 مورد، افزایش 20 درصدی جشنواره های قرآن و عترت، افزایش 300 درصدی ویژه برنامه های ماه مبارک رمضان، افزایش 57 درصدی جلسه های شورای فرهنگ عمومی، برگزاری 10 جلسه شورای پژوهشی، تدوین سند جامع فرهنگی استان بعنوان نخستین استان کشور را از جمله اقدام های این اداره کل در دولت تدبیر و امید ذکر کرد.

لینک خبر :‌ خلیج فارس
نماینده مردم چالوس، نوشهر و کلاردشت در مجلس شورای اسلامی گفت: خانه مطبوعات استان مازندران نسبت به شناسایی مشکلات و دغدغه های اهالی رسانه استان مازندران اقدام و جهت رفع آن تلاش کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

به گزارش خبرگزاری موج مازندران ، محمد علی محسنی بندپی در نشست با اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات استان مازندران اظهار داشت: خانه باید تلاش کند تا همواره اتحاد و همدلی در بین اهالی رسانه استان مازندران قرار بگیرد و این دوره فعالیت شما همیشه به نیکی در اذهان یاد شود.

وی ادامه داد: باید تلاش کنید هیچ وقت و در هیچ شرایطی وحدتی که ایجاد می کنید از بین نرود و توسعه رسانه ای استان را در سایه وحدت دنبال کنید و قطعا درخشش رسانه های مازندران در کشور دور از انتظار نخواهد بود.

محسنی بیان داشت: در جهت مشکلات حوزه رسانه استان مازندران با حضور هیات مدیره خانه مطبوعات استان مازندران نزد معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهیم رفت تا بتوانیم از رسانه های مازندران به خوبی دفاع کرده و در جهت رشد و توسعه آنها امتیازاتی دریافت نماییم.

نماینده مردم چالوس ، نوشهر و کلاردشت در مجلس شورای اسلامی بیان داشت: در بحث بیمه نیز یکی از دغدغه های به حق رسانه بوده که تلاش خواهیم کرد در این زمینه با رئیس سازمان تامین اجتماعی کشور ملاقاتی داشته و مشکلاتی که وجود دارد و به نظر من نگاه به قانون باید اصلاح شود مشکل حوزه بیمه خبرنگاران رفع شود.

وی گفت: با تمام وجود در کنار اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات استان مازندران هستم و در هر زمانی احساس کردید در هر کجا نیاز به حضور و یا تماس بنده برای رفع مشکل بوده دریغ نکنید و من را همراه خود بدانید.

گفتنی است در این جلسه اعضای هیات مدیره به تشریح برنامه های خانه مطبوعات پرداختند و سیده فریبا حسینی بعنوان نماینده منطقه 5 خانه مطبوعات استان مازندران معرفی شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری موج

روزنامه وطن امروز


روزنامه آسیا


روزنامه جوان


روزنامه آرمان ملی


روزنامه فرصت امروز


روزنامه قدس


روزنامه ایران


روزنامه کیهان


روزنامه فرهیختگان