
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در متن توئیت سیدعباس صالحی آمده است:
کرونا تصویر تنهایی و مرگ را در آینه زندگی آورد. امروز با جوان شاداب، سختکوش و دلداده اهل بیت(ع) روح الله_رجایی هم وداع کردیم.
دل مان برای نگاه و نفس گرم او در رسانه و هیأت و حرم تنگ می شود.
هاشم شیرازیان در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان اظهارکرد: عصر فردا؛ سه شنبه 31 تیرماه، همزمان با سالروز شهادت نهمین اختر آسمان امامت و ولایت، امام محمد تقی (علیه السلام) طرح ملی سه شنبه های تکریم در این استان آغاز می شود.
مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد خراسان شمالی، تکریم و قدردانی از مادر شهیدان فیروز حمیدی زاده از شهدای مدافع حرم و نریمان حمیدی زاده از شهدای دفاع مقدس و نیز خواهر شهید عقیل حمیدی پور را از اهم برنامه های این مراسم نام برد.
وی افزود: این برنامه با حضور آیت الله یعقوبی نماینده ولی فقیه در استان، حضور مجازی دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز حجت الاسلام ارزانی رییس ستاد هماهنگی کانون های مساجد کشور در دفتر نماینده ولی فقیه برگزار می شود.
گفتنی است؛ طرح سه شنبه های تکریم به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و با هدف شناسایی و تکریم خانواده معظم شهداو ایثارگران و نیز الگو سازی برای جوانان و نوجوانان، در قالب تکریم چهره های ماندگار، نخبگان و نوجوانان ممتاز در عرصه های فرهنگی و هنری، اجتماعی، دینی و علمی محله و نیز تقویت سرمایه های اجتماعی، الگوسازی برای نمازگزاران با رویکرد تربیتی و اصلاح سبک زندگی، شبکه سازی و جریان سازی در عرصه های فرهنگی و ارتقاء فرهنگ عمومی محله، رونق بخشی به نماز جماعت تدوین و اجرا می شود.
پایان پیام/ 71
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی ظهر امروز در این وبینار ضمن تشکر از جامعه قرآنی که قدم به قدم در مسئولیت خود به پیش آمدند، اظهار داشت: توصیه ای که قرآن کریم به وحدت اجتماعی می کند امروز در جامعه قرآنی به شکل قوی تری در حال شکل گیری است.
وی ادامه داد: در حال حاضر هم اساسنامه و هم انتخابات پیش رو افق خوبی را در فرا راه جریان تشکل های مردمی قرآنی ایجاد می کند و امید است در یک فضای منسجم، جریان قرآنی هم در حوزه انس با الفاظ و کلمات مقدس و هم روح و معانی روح بخش قرآنی با جامعه ایرانی و بلکه جامعه جهانی ارتباط قوی تری برقرار کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: در خصوص انتخابات پیش رو چند نکته حائز اهمیت است، ابتدا باید به قوانین موجود برای انتخابات توجه کرد، خوشبختانه قوانین و مقرراتی که می تواند این انتخابات را برگزار کند فراهم شده است و هراندازه در نظم برگزاری ستادی و استانی کوشا باشیم می توانیم آینده را در فضای اطمینان به پیش ببریم.
صالحی یادآور شد: در قرآن کریم نیز یکی از خصایصی که خداوند مطرح می کند نظم بخشی است، بنابراین اگر جامعه قرآنی بخواهد به این ویژگی قرآنی اهتمام داشته باشد باید نظم را برقرار کند، از این رو از ادارات کل و ستادهای انتخاباتی و همچنین نماینده سازمان تبلیغات اسلامی دقت کافی را در این راستا داشته باشند.
وی افزود: در وهله بعد باید به مشارکت حداکثری در انتخابات دقت کرد، حضور بیشتر اعضا در این انتخابات به مثابه پشتوانه ای برای این حرکت است، بنابراین در این فاصله کوتاه تا انتخابات باید مشارکت را بالا برد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: نکته سوم که نباید از آن غافل شد رقابت در کنار اخوت است، برادری و اخوت در این انتخابات باید وجود داشته باشد، مسیری که در فضای انتخابات است براساس اخوت خواهد بود و تا پایان هم بر همین منوال ادامه خواهد داشت، در این مسیر کسانی هستند که به مسئولیت می رسند و باید در آینده پاسخگوی انتظارات باشند و در طرف دیگر عده ای قرار دارند که از رسیدن به مسئولیت باز می مانند و این افراد هم باید به مسئولین منتخب کمک کنند.
گفتنی است انتخابات اعضای هیات مدیره اتحادیه کشوری موسسات و تشکل های قرآن و عترت جمعه (سوم مردادماه 1399) در سراسر ادارات کل استانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا عادل روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه برای راه اندازی طرح شمیم به تمام مراکز اوقاف به صورت رسمی ابلاغ شده است، افزود: استفاده از ظرفیت اماکن مذهبی و امامزادگان در قالب اجرای کارآفرینی و ایجاد اشتغال یکی از مسایل مهم و مورد توجه مقام عظمای ولایت نیز هست که امسال را سال جهش تولید نام گذاری کرده اند.
وی اضافه کرد: به همین منظور با سازمان هایی همانند سازمان فنی و حرفهای و دیگر نهادهایی که در بحث آموزش، اشتغال خانگی و کارهای فردی تجربه دارند تبادل نظر و هماهنگی های لازم به انجام رسیده است تا بتوانیم هرچه سریعتر موضوع آموزش در مکان های مذهبی را راه اندازی کنیم.
معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف همچنین با اشاره به انجام فازهای بعدی برای آموزش دیدگان آینده در قالب حمایت از آن ها گفت: با توجه به برنامه ریزی انجام گرفته در فاز بعدی حمایت از افراد آموزش دیده ایجاد نمایشگاه و بازاریابی از دیگر اقدامات جدی ما خواهد بود.
عادل در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص دیگر اقدامات حوزه فرهنگی اوقاف گفت: از ابتدای امسال تاکنون بیش از 500 هزار بسته اهدایی در قالب 260 هزار بسته معیشتی شامل مایحتاج عمومی و مابقی به صورت بسته های بهداشتی به ارزش تقریب 300 هزار تومان بین نیازمندان به خصوص خانواده های حاشیه نشین توزیع شده است.
مدیرکل بقاع متبرکه و اماکن مذهبی سازمان اوقاف نیز پیش تر از شناسایی 250 هزار خانواده نیازمند و آسیب دیده در قالب توزیع بسته های معیشتی در بین این خانواده ها به مناسبت دهه کرامت خبر داده بود.
به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، ثبت نام حج تمتع برای حضور زائران در مناسک حج امسال از اسفندماه سال گذشته آغاز شد و پس از شیوع کرونا و عدم اطلاع رسانی دقیق سعودی ها از برپایی یا عدم برپایی حج تمتع سال جاری در زمان مقرر، عملیات ثبت نام کاروان ها ادامه داشت.
به طوری که ایران تا آخرین لحظه در حال برنامه ریزی به منظور اعزام زائران خانه خدا به حج تمتع سال جاری بود که در نهایت عربستان از عدم پذیرش زائران خانه خدا از سایر کشورها و لغو حج تمتع خبر داد و مقرر شد حج امسال فقط برای ساکنان عربستان برپا شود.
با تعطیلی حج تمتع برای سایر کشورها، بر اساس قراردادهای منعقد شده با طرف سعودی و توافقات صورت گرفته، قراردادهای حج امسال به قوت خود باقی است و برای سال آینده مورد استفاده قرار می گیرد.
البته علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت در نشست خبری به برگزاری جلسه شورای عالی حج برای تعیین تکلیف افرادی که در حج امسال ثبت نام و هزینه ها را پرداخت کرده بودند، اشاره کرد و مقرر شد تا با هماهنگی صورت گرفته با دولت، افرادی که هزینه حج را پرداختند دیگر مشمول افزایش هزینه حج سال آینده نشوند.
با این وجود، همچنان جلسه شورای عالی حج برگزار نشده و به صورت قطعی تصمیم در این زمینه اعلام نشده است.
اکنون بر اساس اعلام سازمان حج و زیارت، با توجه به اینکه برخی متقاضیان در فاصله زمانی اعلام رسمی تعطیلی حج امسال تاکنون فرایند ثبت نام خود را تکمیل کرده اند، نام نویسی در کاروان های حج تمتع 1400 به منظور برنامه ریزی و تطبیق امور با فرایندهای حج سال آینده در ابعاد اجرایی و مالی متناسب با شرایط و توافقات آینده با کشور میزبان متوقف شد.
به گزارش فارس، قبل از اعلام رسمی عربستان مبنی بر تعطیلی حج امسال، بیش از 95 درصد کاروان ها تکمیل شده بود که سازمان حج و زیارت برای تکمیل 5 درصد باقیمانده امکان ثبت نام از مشمولان را با همان قیمت حج امسال فراهم کرد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، با اوج گیری کرونا در روزهای اخیر، با دستور ستاد مبارزه با کرونا برپایی نماز جماعت نه تنها در مساجد، بلکه امامزاده ها هم از هفته گذشته ممنوع شد.
بر همین اساس، از چهارشنبه هفته گذشته در امامزاده ها دیگر نماز جماعت برپا نمی شود و حتی شبستان ها و تربتخانه های بسیاری از امامزاده ها همچون امامزاده معصوم (ع)، امامزاده عبدالله (ع) خیابان جی، امامزاده حسن (ع)، امامزاده صالح (ع)، امامزاده زید (ع)، بقعه طرشتی برای جلوگیری از شیوع کرونا بسته شدند؛ به طوری که در بیشتر امامزاده ها فقط فضای باز و آرامستان ها باز بودند که از امروز با توجه به فراگیری کرونا و افزایش مبتلایان به این ویروس در تهران، برخی از امامزاده های استان تهران همچون امامزاده پنج تن(ع)، امامزاده علی اکبر (ع) جنوب غرب تهران، امامزاده اسماعیل (ع)، امامزاده علی اکبر (ع) چیذر و امامزاده عینعلی و زینعلی (ع) بسته شدند.
این تصمیم به منظور حفظ سلامت زائران و اهالی محل از سوی تولیت امامزاده ها و توجه به دستور ستاد مبارزه با کرونا اتخاذ شده است.
با وجود بسته شدن برخی از امامزاده های استان تهران، مراسم عزاداری شهادت امام جواد (ع) به صورت مجازی بدون حضور جمعیت در امامزاده ها برپا می شود.
به گزارش فارس، امامزاده ها اواخر سال گذشته تعطیل و پس از ماه رمضان با رعایت نکات بهداشتی به روی زائران باز شدند، اما اکنون با اوج گیری کرونا ، نه تنها شبستان و تربتخانه بلکه درهای ورودی برخی امامزاده ها نیز بسته شده است.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، نشست ستاد پیگیری های ویژه محرم صبح امروز با حضور نمایندگان دستگاه ها و نهادهای مختلف در مجموعه سرچشمه با میزبانی سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
ایجاد هماهنگی بین سازمان ها و نهادهای مرتبط با برگزاری مراسم های آئینی محرم و صفر، سازماندهی و نظارت فوق العاده بر اجرای پروتکل های بهداشتی برای پیشگیری از شیوع بیماری کرونا در اجرای مراسم های آئینی محرم و صفر و همچنین تسهیل، ترغیب و تقویت کنشگران مردمی در اجرای مراسم های آئینی محرم و صفر با توجه به حساسیت و نگرانی های پیش آمده در ارتباط با بیماری کرونا از اهداف برگزاری این ستاد بود.
در این نشست در خصوص نحوه برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهداء و چگونگی فعالیت هیئت های مذهبی تصمیمات لازم اتخاذ و مقرر شد هیئت های مذهبی و مساجد در ایام ماه محرم مطابق با پروتکل های تعیین شده توسط ستاد ملی مبارزه با کرونا فعالیت داشته باشند.
سازمان تبیلغات اسلامی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیش از این جلسه با برگزاری جلسات متعدد در سطوح مختلف به صورت مشترک مسئولیت نگارش دستورالعمل های بهداشتی عزاداری ایام محرم و صفر را برعهده گرفته بودند.
در جلسه ستاد ملی محرم 1442 هجری قمری که با ریاست حجت الاسلام محمد قمی همراه بود، مسئولان نهادهایی نظیر معاون سازماندهی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه، معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه، معاون امور فرهنگی کمیته امداد امام خمینی (ره)، معاون فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی، معاون تبلیغ و آموزش های کاربردی مرکز مدیریت حوزه های علمیه، معاون فرهنگی و تبلیغی شورای سیاست گذاری حوزه علمیه خواهران، معاون فرهنگی هنری سازمان بسیج مستضعفین، جانشین قرارگاه ثارالله سپاه، معاون فرهنگی سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، معاون سیما سازمان صداوسیما، رئیس سازمان علمی و فرهنگی و مشاور و معاون تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی، نماینده ولی فقیه در هلال احمر، قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون درمان وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، قائم مقام معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت اطلاعات، رئیس سازمان امور اجتماعی وزارت کشور، رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، معاون منابع انسانی و امور فرهنگی قوه قضائیه، معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی، مدیرعامل بنیاد علوی، معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، مدیر بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیا، معاون فرهنگی و معارف قرآن و عترت آستان مقدس حضرت معصومه (س)، معاونت فرهنگی و امور زائران آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، رئیس گروه فرهنگی مجلس شورای اسلامی، ریاست سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، نماینده ولی فقیه در ارتش، نماینده ولی فقیه در سپاه، رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی و رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد حضور داشتند.
استقرار مراکز بهداشتی در ایام محرم
غلامی معاون اماکن عمومی وزارت بهداشت در این جلسه گفت: هماهنگی لازم برای استقرار مراکز بهداشتی در ماه محرم در نظر گرفته شده تا عموم عزادارن با رعایت پروتکل های بهداشتی بتوانند به عزاداری سیدالشهدا (ع) بپردازند.
وی ادامه داد: وزارت بهداشت برای هر سه وضعیت سفید، هشدار و وضعیت قرمز در ماه محرم پیش بینی هایی صورت گرفته است. استفاده از ماسک و جلوگیری از تجمعات آسیب زا و رعایت پروتکل های بهداشتی و رعایت فاصله گذاری اجتماعی موقلات مهمی است که باید عموم مردم رعایت کنند.
فرهنگ سازی برای رعایت پروتکل های بهداشتی در هیئت های مذهبی
حجت الاسلام محمد حسنی نماینده عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با بیان اینکه باید فرهنگ سازی رعایت پروتکل های بهداشتی در اولویت هیئت های عزاداری قرار گیرد، گفت: مداحان و مسئولان هیئت ها با توجه به اینکه از اعتبار زیادی برخوردارند باید در این مقوله فعال تر شوند.
وی در ادامه پیشنهاد داد که خیمه های صوتی را در سطح شهر داشته باشیم و نوای یا حسین (ع) در نقاط مختلف شهر طنین انداز شود. همچنین می توان با استفاده از الگوهایی که در مناسبات قبل استفاده کردیم، در ساعتی از روز به صورت جمعی زیارت عاشورا را قرائت کنیم و یا پرچم عزای سیدالشهدا (ع) را بر سر درِ منازل نصب کنیم. ارتش این آمادگی را دارد تا در فضای حقیقی و مجازی خدماتی را در ماه محرم ارائه دهد.
با رعایت پروتکل ها، فرصت از بیگانگان سودجو گرفته می شود
حجت الاسلام یزدی نماینده شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در این جلسه با تأکید بر اینکه رعایت پروتکل های بهداشتی در عزاداری سیدالشهدا (ع) فرصت را از بیگانگان خواهد گرفت، افزود: شاید در این جلسه اغلب از مخاطبان هیئت ها و حسینیه ها سخن به میان آید در حالی که مخاطبانی هستند که که از حضور در هیئت ها بی نصیب اند و رسانه ملی می تواند برنامه مدونی در ماه محرم و صفر داشته باشد.
وی همچنین گفت: امکانات بهداشتی به اندازه کافی در اختیار هیأت های مذهبی قرار نگرفته است. بنابراین سازمان تبلیغات و دستگاه های دیگر می توانند این امکان را فراهم کنند تا هیئت ها از وسایل و تجهیزات بهداشتی بهره مند شوند. حتی سازمان تبلیغات برای ارائه مجوز هم می تواند این نکات را لحاظ کند که هیئت حتماً باید از وسایل بهداشتی لازم برخوردار باشد.
پیشنهادات اجرایی برای محرمی تر شدن چهره کشور داریم
جواد شیخ اکبری مدیر شبکه قرآن و دبیر شورای معارف سیما در جلسه نشست ستاد ملی پیگیری های ویژه محرم که صبح امروز در مجموعه سرچشمه برگزار شد، با بیان اینکه محرم امسال با همه سختی ها و موانع پیش رو بر اساس سنت الهی برگزار خواهد شد، گفت: برای همگرایی و اتحاد بیشتر باید در حوزه محتوا و پویش به یک شعار واحد برسیم.
وی با تأکید بر اینکه اگر فعالیت ها منسجم تر باشد اقدامات مؤثرتری متصور است، گفت: ما در رسانه ملی به پیشنهادات اجرایی رسیده ایم که می تواند چهره کشور را محرمی تر کند.
شیخ اکبری گفت: با توجه به اینکه امسال آخرین محرم قرن چهاردهم است. ما می توانیم نگاه تمدنی به محرم قرن دیگر داشته باشیم.
وی به فعالیت های مجازی هیئت ها در ماه محرم امسال اشاره کرد و گفت: باید بسترهای معتبری در حوزه فضای مجازی در نظر بگیریم که این بستر در صدا و سیما وجود دارد.
انتهای پیام/
حجت الاسلام محمدعلی اخویان ، مدیر آموزش بعثه مقام معظم رهبری در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس با اشاره به برگزاری برنامه های فرهنگی مختلف در ایام حج تمتع، اظهار داشت: با وجود لغو حج تمتع برای زائران کشورمان، برنامه هایی به منظور تبیین فرهنگ حج از سوی بعثه مقام معظم رهبری پیش بینی شده که این برنامه ها از 31 تیر تا 17 مرداد اجرایی می شود.
وی از برپایی مراسم عزاداری شهادت جواد الائمه (ع) خبر داد و افزود: سه شنبه 31 تیرماه همزمان با سالروز شهادت امام محمدتقی (ع) برنامه عزاداری آن حضرت با سخنرانی آقایان رفیعی و رستم نژاد درباره جایگاه امام جواد (ع) و مداحی حیدرزاده به صورت مجازی از ساعت 18 تا 19 برگزار می شود.
حجت الاسلام اخویان به برگزاری برنامه های فرهنگی متنوع همزمان با دهه اول ماه ذی الحجه به صورت مجازی اشاره کرد و گفت: چهارشنبه اول مرداد در نخستین روز ذی الحجه همزمان با سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، برنامه ای با موضوع حج و خانواده با حضور معصومه ظهیری، معاون فرهنگی تبلیغی حوزه های علمیه خواهران و حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور، مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور برگزار می شود.
وی افزود: در این برنامه به شاخص های زندگی معنوی و زندگی موفق در قرآن و همچنین سبک زندگی علوی و فاطمی اشاره خواهد شد و آقای شالبافان به مولودی خوانی و مدح امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) خواهد پرداخت.
مدیر آموزش بعثه مقام معظم رهبری برپایی همایش سراسری روحانیون فرهنگی را از دیگر برنامه های دهه اول ذی الحجه عنوان کرد و گفت: پنج شنبه دوم مرداد نیز همایش سراسری روحانیون فرهنگی با موضوع حج و خادمان فرهنگی برگزار می شود.
حجت الاسلام اخویان با بیان اینکه در پنجمین روز از ماه ذی الحجه نیز برنامه تجلیل از خانواده معظم شهدا در نظر گرفته شده است که در این مراسم از خانواده دو شهید تقدیر به عمل می آید، افزود: در ایام برپایی حج، با توجه به اینکه اعزامی به عربستان نداریم، دیدار با خانواده شهدای حج و به ویژه منا را در دستور کار قرار دادیم که این برنامه از 5 تا 10 ذی الحجه پیش بینی شده است.
وی با اشاره به شهادت امام باقر (ع) همزمان با 7 ذی الحجه ، خاطر نشان کرد: مراسم عزاداری به مناسبت شهادت امام باقر (ع) با موضوع حج و اهل بیت (ع) دوشنبه ششم مرداد به صورت مجازی برگزار می شود.
حجت الاسلام اخویان با بیان اینکه در روز عرفه نیز برنامه ای پیش بینی شده است، گفت: علاوه بر برنامه روز عرفه، 10 مرداد همزمان با روز عید قربان تجلیل از خادمان ضیوف الرحمن در نظر گرفته شده است که در این مراسم نیز نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت به ایراد سخنرانی می پردازد.
مدیر آموزش بعثه مقام معظم رهبری با اشاره به ولادت امام علی النقی (ع) در روز پانزدهم ذی الحجه نیز خاطرنشان کرد: همزمان با شب میلاد امام هادی (ع) نیز سه شنبه 14 مرداد جشن میلاد آن حضرت با موضوع تبیین اقدامات امام هادی (ع) و جایگاه حج به صورت مجازی برپا خواهد شد. در روز عید غدیر همزمان با 17 مرداد نیز محفلی به همین مناسبت برگزار می شود.
به گزارش فارس، تمام برنامه های فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری در ماه ذی الحجه به دلیل جلوگیری از شیوع کرونا به صورت مجازی برگزار می شود که علاقه مندان می توانند برای استفاده از این محافل که از 31 تیر تا 17 مرداد از ساعت 18 تا 19 پیش بینی شده است، به اینجا و اینجا مراجعه کنند.
انتهای پیام/
ساسان پیروز، نائب رئیس هیأت مدیره انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر درباره این آسیب ها، گفت: دلیل خودنمایی بیشتر معضلات کنونی بر هنرمندان این است که از گذشته های دور در ایران، به بدنه فرهنگ و هنر کم لطفی شده و با بی تدبیری های پیاپی در سیاستگذاری و برنامه ریزی های فرهنگی مقطعی، تئاتر ما روزبه روز نحیف تر و آسیب پذیرتر شده است. در واقع می توانیم بگوییم که از انواع فشارهای اقتصادی گرفته تا فشارهای ممیزی و سانسور و نادیده گرفتن نیازهای اولیه این هنر برای توسعه و رونق بیشتر، عملا نیروی انسانی را در این حوزه فرسوده کرده و انگیزه ادامه فعالیت را از بین برده و روز به روز بدنه و اکوسیستم فرهنگی و هنری در تولید تئاتر را تضعیف کرده است.
او درباره فعالان عرصه هنر، توضیح داد: به طور کلی، اگر بروکراسی دولتی و بخش اداری تئاتر را کنار بگذاریم، می توان گفت فعالان اصلی در فضای تئاتر به 3 دسته تقسیم می شوند که سرمایه های اصلی هنرهای نمایشی در ایران هستند و سالیان سال است که با فداکاری و کوشش شخصی و در هر شرایطی، تئاتر را در کشور زنده نگه داشته اند و اگر فضای تئاتر رشد کمی یا کیفی خاصی داشته یا حتی مثلا در مقاطعی موفقیت های بین المللی پیدا کرده، بیش از هر نهاد دولتی یا شبه دولتی، مدیون زحمات همین 3 گروه است.
پیروز با اشاره به نقش جریان سازی تئاتر در جوامع، بیان کرد: در واقع اگر جریان تئاتر در چند دهه گذشته را بررسی کنیم، بیش از آنکه سیاست گذاری های کلی در توسعه و رشد تئاتر ما نقش موثر و بلند مدتی داشته باشد، در وهله اول و پیش از هر چیز، این فداکاری و شور و اشتیاق خود هنرمندان تئاتر - از نویسنده و کارگردان و بازیگر و طراح تا تک تک افراد فعال در پشت صحنه نمایش ها بوده که در هر شرایطی چراغ تئاتر ما را روشن نگه داشته و به شکل خودجوش حرکت رو به آینده تئاتر ما را برنامه ریزی و هدایت کرده است.
به گفته این روزنامه نگار پیشکسوت، بخش دیگری که در سال های اخیر در حوزه نمایش اهمیت قابل توجهی پیدا کرده، سالن های تئاتر هستند. او در این باره توضیح داد: گسترش تئاتر خصوصی، البته شاید شکل دلخواه و انتخاب اول هنرمندان تئاتر نبوده است و در واقع می شود گفت واکنشی بوده به ناکارآمدی مدل تئاتر دولتی در ایران. به عبارتی، به دلیل موانع و محدودیت های حاکم بر مدل تئاتر دولتی، اهالی هنر به تدریج به این نتیجه رسیدند که اگر بتوانند مستقل تر از بخش دولتی عمل کنند، از امکان رشد و توسعه بیشتری برخوردار خواهند شد و اگر از چارچوب محدود بودجه و سالن های انگشت شمار و زیرساخت های محدود دولتی خارج شوند، توان و فرصت و امکان رشد بیشتری پیدا می کنند. به تبع این موضوع، سالن های خصوصی هم به تدریج رشد کردند، توانستند مخاطبان بسیاری به خود جلب کنند و همچنین باعث اشتغال زایی و خلق آثار ارزشمندی شدند. البته شاید توسعه این سالن های خصوصی با خودش آسیب هایی هم به همراه آورده باشد، اما به هر حال، این سالن ها با سرمایه و انگیزه های شخصی و بدون کمک قابل توجهی از سوی دستگاه های دولتی، تلاش داشته اند که به گسترش فضای تئاتر کشور کمک کنند و به خصوص برای بخشی از اهالی تئاتر، امکان و فرصت تولید آثار بیشتر و متنوع تری را فراهم کردند. بنابر این با همه نقدهای احتمالی به سالن های خصوصی، نمی توان تاثیر مثبت آنها بر فضای تئاتر را نادیده گرفت. و جای تاسف است که امروز با خطر ورشکستگی کامل و تعطیلی همیشگی این سالن ها مواجه هستیم.
نائب رئیس هیأت مدیره انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر، با اشاره به تلاش های رسانه ها در پیشبرد هنر، گفت: بخش سوم این مثلث اما، اهل رسانه و منتقدان و روزنامه نگاران حوزه تئاتر هستند که در تمام سال ها، پابه پای رشد و توسعه تئاتر و هنرمندان، در تلاش بودند پل ارتباطی بین اهل هنر و جامعه فراهم کنند. این قشر، معمولا راجع به خودشان صحبت نمی کنند و در تمام تلاش های خود، می خواهند توجه جامعه و مردم را به سمت هنر و هنرمندان جلب کنند یا اینکه صدای رسای اهل هنر باشند تا بتوانند مطالبات آنها را گوش مردم و مسئولین برسانند. باید توجه داشته باشیم که این قشر که کمتر از همه مورد توجه قرار می گیرند، در مقاطع مختلف و بسیار بیش از سایر حوزه های فرهنگی، دچار بحران های بسیاری بوده اند و هر بار فشارهای قابل توجه و نامتعارفی را متحمل شده اند و روزبه روز و بیش از دیگران تضعیف شده اند. به عنوان مثال، می توانیم از دوره هایی صحبت کنیم که اهالی رسانه، با تعطیلی گسترده رسانه های خود در کشمکش های سیاسی مواجه شدند. روزنامه نگارهای بسیاری شغل خود را از دست دادند. همچنین بسیاری از اهالی رسانه، به دلیل بحران های معیشتی، ناچار شدند که شغل دیگری انتخاب کنند و دیگر نتوانستند شغل خود را در این حوزه به دست بیاورند. و البته برخی هم در واکنش به عدم امنیت شغلی خود و تضعیف رسانه های مستقل داخلی، برای همیشه از ایران مهاجرت کردند. چنین بحران هایی، اثرات بلند مدتی بر حرفه و کار فعالان رسانه ای در ایران داشته که خود جای بررسی جداگانه و مفصلی دارد.
روزنامه نگارانی که تریبون ندارند
به گفته پیروز، ناامنی موجود در حوزه روزنامه نگاری، نسبت به ناامنی کلی بر فضای فرهنگ و هنر، شدت بیشتری دارد و برهمین اساس، این قشر آسیب پذیری بالاتری هم دارند؛ قشری که از تریبون ها به نفع خودشان استفاده نمی کنند و ترجیح می دهند که خودشان سوژه نباشند و اگر می توانند اقدامی کنند، در جهت بهبود شرایط دیگران باشد.
او درباره شرایط روزنامه نگاران در ایام کرونا، بیان کرد: در همین مدت و بعد از شیوع بیماری کرونا هم می بینید که در تمام خبرها، اطلاع رسانی کمتری راجع به آسیب ها و مشکلات این قشر شده است. طبیعی است که با توجه به تعطیلی سالن های تئاتر، افرادی که حتی با مبالغ اندک و حق التحریر و با دستمزدهای غیرثابت، به واسطه نوشتن از تئاتر روزگار خود را می گذراند، با مشکلات بسیاری روبه رو شده و مانند تمام اهالی تئاتر، درآمد آنها هم یا قطع شده و یا به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
به گفته این منتقد و روزنامه نگار، متاسفانه در این بخش، باز هم مثل همیشه صدایی که از طرف دستگاه های دولتی شنیده می شود هم نشان دهنده نادیده گرفتن این قشر در اکوسیستم تئاتر و فرهنگ و هنر است. او با اشاره به تلاش های خانه تئاتر برای اهالی رسانه، مطرح کرد: البته خوشبختانه خانه تئاتر در این دوره، ثابت کرد که نویسندگان، روزنامه نگاران و منتقدان را هم جزو خانواده تئاتر می شناسد و اگر توانست با پیگیری هایی که کرده، از موانعی عبور کند و کمکی برای اهالی تئاتر تامین کند، برخی از اعضای منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر هم از این کمک ها بهره مند شدند، اما حقیقت این است که مشکلات اساسی قشر روزنامه نگاران و منتقدان فرهنگ و هنر بسیار فراتر از اعضای منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر است. چرا که بسیاری از فعالان این عرصه، در خانه تئاتر و نهادهای دیگر عضو نیستند و از همین کمک های استثنایی خانه تئاتر نیز بی بهره مانده اند. متاسفانه بخشی از مشکلات این گروه در شرایط کنونی، همان چالش هایی است که سایر اهالی تئاتر دارند. از بیکاری اجباری و قطع همان درآمدهای اندک شان از حدود 5 تا 6 ماه پیش تا کنون گرفته تا ادامه تعطیلی تئاترها و سالن ها و بی بهره بودن شان از حق بیمه بیکاری و حتی بیمه های درمانی. هرچند که خانه تئاتر تلاش های قابل توجهی برای برطرف کردن این مشکلات کرده اما متاسفانه آشفتگی در سیستم تصمیم گیری و مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر، تلاش ها را بی نتیجه باقی می گذارد و امیدها را به ناامیدی تبدیل می کند. مدام حرف ها و وعده های زیبا شنیده می شود اما در عمل آنچه که اتفاق می افتد بسیار اندک است و کفاف نیاز اهالی تئاتر را نمی دهد.
خطر از بین رفتن روزنامه نگاری حرفه ای
پیروز، با این توضیح و شرح حال ، در مورد روزهای پس از کرونا بیان کرد: لازم است که یک هشدار جدی در مورد اتفاقی بدهم که اثرات درازمدتی برای تئاتر به دنبال خواهد داشت. به عبارتی این خطر وجود دارد که اگر امروز اقدام عاجلی نکنیم، حتی بعد از عبور بحران کرونا هم با آسیب های دامنه دارتر این بحران مواجه باشیم. و این خطر، خطر از دست رفتن سرمایه های انسانی ما در حوزه تئاتر است که به آسانی جایگزین نخواهند شد. به این تجربه قبلی اشاره کردم که در دوره هایی بی مهری و برخوردهای نادرستی که با رسانه ها شد، چطور باعث شد بخشی از نیروهای فعال و با تجربه حوزه رسانه و روزنامه نگارهای تئاتری از دست رفتند و در سال های بعد دیگر جایگزینی برای بسیاری از آنها پیدا نشد. این موضوع، خود آسیب های پی در پی بعدی را در ادامه آورده و به تدریج موجب تضعیف نهاد رسانه در حوزه فرهنگ و هنر شده و–گذشته از تلاش ارزشمند جوان هایی که در سال های اخیر وارد این حرفه شده اند و هنوز در حال تلاش هستند که چراغ روزنامه نگاری حرفه ای را روشن نگه دارند- می بینیم که رسانه های رسمی ما کارکرد درست خود را به دلیل نبود بخشی از نیروهای حرفه ای باسابقه خود از دست دادند. این موضوع رسانه ها را روز به روز ضعیف تر کرده و آسیب های آن در روابط هنرمندان با جامعه نمایان است و باعث کمرنگ شدن شکل حرفه ای اطلاع رسانی و روزنامه نگاری و حتی از بین رفتن بسترهای مناسب و حرفه ای برای رشد یا ادامه کار منتقدان حرفه ای در تئاتر شده است. در این شرایط، شبکه های اجتماعی به صورت غیرحرفه ای این خلأ را پر کردند و از روزنامه نگاری حرفه ای و بی طرف، به سوی روابط عمومی تبلیغاتی حرکت کردیم.
به گفته نائب رئیس هیأت مدیره انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر، این روزها و فراتر از صحبت هایی که در مورد بی کاری هنرمندان و مشکلات معیشتی یا تعطیلی موقت تئاترها می شود، این اتفاق، یعنی از دست رفتن سرمایه های انسانی ما، دوباره در حال تکرار شدن است؛ چه در مورد روزنامه نگاران، چه در مورد سالن های تئاتر و چه در مورد هنرمندان. عمق پنهان بحرانی که امروز در آن قرار گرفتیم، در سال های آینده تئاتر خود را نمایان می کند، چرا که در این 6 ماه، به شکل وسیع در حال از دست دادن سرمایه های خود هستیم و با توجه به اینکه ممکن است این بحران تا چندین ماه دیگر نیز ادامه پیدا کند، باید متوجه باشیم که اگر امروز فکری برای حمایت و نگهداشت نیروهای انسانی حوزه تئاتر نکنیم، این موضوع اثرات بلند مدتی بر تئاتر ما خواهد گذاشت که تا سال ها بعد از عبور از بحران کرونا ادامه پیدا می کند.
این روزنامه نگار حوزه فرهنگ و هنر، درباره از دست رفتن سرمایه ها در تئاتر، بیان کرد: تعطیلی سالن های تئاتر، سرمایه ای که ایجاد شده و امکان تولید تئاتر را فراهم کرده بود، از بین برده و به دست آوردن دوباره این سرمایه، سال ها به طول می انجامد. همینطور هنرمندانی که در این سال ها به طور حرفه ای به تئاتر می پرداختند، در این تعطیلی طولانی مدت ممکن است به سمت حرفه های دیگر سوق داده شوند و پس از تجربه این ناامنی شغلی طولانی مدت، دوباره بازگرداندن آنها کار دشواری خواهد بود، به دلیل اینکه بضاعت مالی تئاتر هم کششی برای آنها ندارد و ممیزی و بوروکراسی فرساینده و بحران اقتصادی حاکم بر تئاتر هم انگیزه چندانی باقی نمی گذارد. و همینطور هم برای فعالان رسانه ای حوزه تئاتر، تجربه یک دوره یکساله ناامنی شغلی و بیکاری و بحران، قطعا موجب ریزش بخش دیگری از این بدنه حامی تئاتر خواهد شد و گروه وسیعی از آنها ناچار می شوند برای گذران زندگی خودشان، به سمت مشاغل یا حوزه های دیگر بروند. این موضوع یعنی خسارت طولانی مدت به بدنه تئاتر، چرا که این افراد سال ها زحمت کشیده اند، با همدیگر پیوندهایی را برقرار کرده اند، کسب تجربه کرده اند و با پیچ و خم های تئاتر آشنا شده اند تا در این حوزه جای خود را پیدا کنند.
پیروز در پایان این گفت وگو، با تاکید بر معضلات اهالی هنر، گفت: بنابر این، اگر امروز متوجه آسیب های بلند مدت تر این بحران نباشیم و از آنها پیشگیری نکنیم، سال ها زمان می خواهیم که نیروهای باانگیزه و حرفه ای امروز را دوباره به سمت تئاتر بازگردانیم. به همین دلیل به باور من، فراتر از آنکه بخواهیم مشکلات بخشی از اهل تئاتر را نسبت به دیگران برجسته کنیم، نیازمند این هستیم که یک راهکار جامعی پیدا کنیم. راهکاری که در آن، هنرمندان، سالن ها و فعالان جنبی تئاتر مانند روزنامه نگاران و منتقدان تئاتر را به شکل یک بدنه و یک اکوسیستم ببیند و سعی کند که این خانواده را محافظت و نگهداری و دلگرم کند تا پس از عبور از کرونا، بتوانند در کنار هم و در پیوند با هم، دوباره چراغ تئاتر را روشن کنند.
تهران (پانا) - نمایش بچه به کارگردانی افسانه ماهیان که قرار بود از روز چهارشنبه اول مرداد ماه در تالار چهارسو میزبان تماشاگران باشد، با تصمیم گروه اجرایی و موافقت مدیر مجموعه تئاتر شهر به صحنه نمی رود.
به گزارش تئاتر شهر، نمایش بچه به نویسندگی نغمه ثمینی و کارگردانی افسانه ماهیان که قرار بود از روز چهارشنبه اول مرداد ماه بعد از پنج ماه توقف در تالار چهارسو پیش روی مخاطبان قرار گیرد، با تصمیم گروه اجرایی نمایش به صحنه نخواهد رفت.
گروه اجرایی نمایش بچه اعلام کرده با وجود همکاری مجموعه تئاتر شهر برای به صحنه بردن این اثر نمایشی در چارچوب رعایت حداکثری شیوه نامه های بهداشتی، فعلا تصمیم بر این است تا با توجه به شرایط پیش آمده در افزایش واگیری و شیوع ویروس کرونا ، حفظ سلامت گروه، تماشاگران و نگرانی هایی که در این زمینه وجود دارد، این نمایش اجرا نشود.
نمایش بچه به نویسندگی نغمه ثمینی، کارگردانی افسانه ماهیان و بازی فاطمه معتمدآریا، سعید چنگیزیان و شیوا فلاحی از بیست و هفتم بهمن ماه سال 1398 در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت اما به دلیل شیوع ویروس کرونا روز دوم اسفند ماه سال گذشته موقتا به اجرای خود پایان داد. این در حالی است که طبق برنامه ریزی هایی که صورت گرفت، این اثر نمایشی قرار بود از روز چهارشنبه اول مرداد ماه سال 1399 بعد از پنج ماه توقف در اجرا، بار دیگر میزبان مخاطبان تئاتر در تالار چهارسو باشد.
مدیریت مجموعه تئاتر شهر نیز چندی پیش با انتشار شیوه نامه اجرایی و بهداشتی بازگشایی تالارهای نمایشی مجموعه تئاتر شهر پیرو دستور العمل ابلاغی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از انتشار اطلاعیه ستاد ملی مبارزه با کرونا ، هرگونه اجرای عمومی آثار نمایشی در این مجموعه با حضور تماشاگران و هنرمندان را منوط به اجرای دقیق این شیوه نامه دانست.
این شیوه نامه مبتنی بر چند فصل تنظیم شده که طی آن ضمن بیان جزییاتی از پروتکل های بهداشتی موارد مربوط به حضور تماشاگران – هنرمندان - کارکنان و سایر مراجعه کنندگان به واحدهای مختلف ، نحوه برنامه ریزی اجراهای کنونی و نمایش های آینده تالارهای مختلف تئاتر شهر، شرایط پذیرش مخاطبان برای تماشای آثار نمایشی و پیش بینی برای ارائه خدمات مناسب تر مورد توجه قرار گرفته است.
شنبه 28 تیر، خبری درباره به جریان افتادن سند ملی موسیقی در رسانه ها بازنشر شد. براساس این خبر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است با همکاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادها و دستگاه های مرتبط به طریق مقتضی، سند ملی موسیقی را با رعایت چارچوب تدوین اسناد ملی حوزه فرهنگ تدوین کند.
به گزارش ایسنا، این اتفاق در حالی رخ داد که شش سال از نخستین روزی که بسته پیشنهادی سند موسیقی کشور روی میز مدیران وقت و بزرگان موسیقی کشور گذاشته شد، می گذرد و در تمام این سال ها وعده ها به نتیجه نرسیده است.
اکنون در شرایطی که اذهان اهالی فرهنگ و هنر به شدت درگیر دست و پنجه نرم کردن با شرایط به وجود آمده به واسطه شیوع ویروس کروناست، با ابلاغ معاون اول رییس جمهور این پرونده بار دیگر باز می شود تا شاید فضایی جدید و امیدبخش پیش روی اهالی موسیقی قرار گیرد.
ایسنا در این راستا گفت وگویی داشته است با حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی.
او درباره اینکه چرا تدوین سند ملی موسیقی شش سال به طول انجامیده است، گفت: سندها از زمانی که برای کارشناسی می روند و تا زمانی که قرار است به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسند، همانند لوایح مجلس در نوبت می ماند؛ البته تاکنون چند بار در چند جا و کارگروه هایی مانند خانه موسیقی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری روی این سند کار کارشناسی صورت گرفته است و اکنون منتظریم که شورای هنر، آن را در دستور کار قرار دهد و تصویب کند.
نوربخش درباره اینکه به نظر او آیا این بار این سند به تصویب خواهد رسید، پاسخ داد: تصویب این سند تا اکنون جدی بوده است ولی به دلیل اینکه نظرهای مختلفی درباره آن وجود داشته، کار آن به تعویق افتاده است. اکنون هم که پس از چند سال شورای هنر دوباره راه اندازی شده است، حتما اراده ای وجود داشته و امیدواریم این سند را در دستور کار قرار دهند.
او درباره سند موسیقی توضیح داد: ما در زمینه موسیقی تا به حال سند و قوانین مشخصی نداشته ایم. تنها وظایفی در دستورالعمل وزارت ارشاد داشته ایم که مبنای عمل هم آن بوده است. خیلی از اختلاف سلیقه ها در بین مسوولان، مشکلات و موانع در موسیقی کشور مبنای قانونی ندارد و لطمه آن فقط به بدنه جامعه هنری وارد شده است از دلایل آن نبودن چنین سندی بوده است؛ مثلا بارها دیده ایم که در شهرهایی مانند مشهد اجازه برگزاری کنسرت نداده اند؛ چون مسوولان آنجا با برگزاری کنسرت مخالف بوده اند. ولی وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی که بالاترین نهاد قانون گذاری و تصمیم گیری فرهنگی کشور است، سندی را تدوین کند، همه نهادها باید از آن تمکین کنند و دیگر کسی نمی تواند بگوید که مثلا برگزاری کنسرت را قبول دارد یا ندارد. در نتیجه خیلی از مشکلات و موانع برداشته می شود.
اشتراک گذاری در:
مهدی صفی آبادی روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به شعار تئاتر برای همه اظهارداشت: توسعه تئاتر با شعار تئاتر برای همه سرلوحه تئاتر در ایران قرار گرفته و ضروری است که با ابتکاری نو و حضور همه هنرمندان این رشته هنری گام های مفیدی برای ترویج فرهنگ هنری تئاتر برداریم.
وی هدف از اجراهای دکه های تئاتر را فرهنگ سازی بومی و آشنایی فرهنگ اقوام در بین کودکان عنوان کرد و افزود: همه اقشار جامعه با سطح درآمدهای مختلف می توانند از این محیط کاملا فرهنگی استفاده کنند.
مدیر موسسه نغمه نمایش گستر باران با اشاره به ارائه بسته های فرهنگی در زمینه معرفی محصولات بومی گفت: بسته های فرهنگی دیگری از جمله ارائه عروسک های محلی و بومی استان و کشور مثل لطفطه و لطیفه و آیناز و تاراز در کنار دکه های تئاتر ارائه می شود تا کودکان با شخصیت های اصیل ایرانی و بومی آشنا شوند.
وی افزود: کتاب های داستان کودک نیز با موضوع محلی و بومی، ارائه بسته های آموزشی و تفریحی نقاشی و معرفی غذاهای سنتی از دیگر خدمات این حرکت کاملا بومی و فرهنگی است.
صفی آبادی خاطر نشان کرد: دسترسی همه شهروندان استان در نقاط حاشیه ای و مراکز شهری به دیدن تئاتری باکیفیت با کمترین هزینه از دیگر اهداف دکه های تئاتر است تا این بسته فرهنگی در سبد همه خانوارها گنجاند شود.
مدیر موسسه نغمه نمایش گستر باران گفت: این حرکت فرهنگی برای گسترش فعالیت خود نیاز به حمایت مالی از سوی ادارات و موسسه ها دارد لذا از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان درخواست ارائه معرفی نامه به موسسات بانکی داریم تا بتوانیم بخشی از هزینه های این حرکت فرهنگی را از این طریق تامین کنیم.
وی با بیان اینکه تئاتر برای مردم کشور ما بیگانه است، افزود: عموم مردم و خانواده ها به دلیل هزینه های بالای دیدن یک اجرا در سالن های کم نمایش شهری، از این بسته هنری و فرهنگی محروم هستند که با قرار دادن دکه های تئاتر در سطح شهر نیاز فرهنگی مخاطبانتامین می شود.
صفی آبادی بیان کرد: با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سالن های نمایش این حرکت هنری و فرهنگی با رعایت کامل طرح فاصله گذاری اجتماعی، امکان ایمن بودن از شیوع ویروس را در اختیار عموم مردم و علاقه مندان به هنر نمایش قرار می دهد.
وی با اشاره به جذب گروه های نمایشی برای دکه های تئاتر اظهارداشت: هنرمندان عرصه نمایش با مراجعه به موسسه می توانند بدون پرداخت هزینه قراردادی را با عنوان همکاری داشته باشند؛ این طرح می تواند علاوه بر ایجاد اشتغال باعث کسب درآمد برای هنرمندان تئاتر باشد.
مدیر موسسه نمایش نغمه گستر باران گفت: شروع این حرکت هنری با استقبال مردمی در نقاط مختلف کشور روبرو شد و توانستیم در مسیر شناسایی و معرفی بیشتر تئاتر و تحقق شعار آن در شرایط کنونی قرار گیریم.
وی دکه سیار نمایش را طرحی در راستای جذب مخاطب دانست و ادامه داد: برای تکامل به ظهور رسیدن این رشته هنری در جذب بیشترین مخاطب در بخش های مختلف، دکه سیار نمایش به عنوان یک پروژه استانی طراحی و ساماندهی شده است.
صفی آبادی گفت: امیدواریم فعالان این نوع هنر نمایشی با تمام شرایط و امکانات لازم برای اجرای آثار نمایشی خود در قید و بند سالن های نمایشی نباشند تا در مناطق حاشیه و مرکز شهرها این حرکت را پیاده کنند و به همه شهروندان دسترسی به دیدن یک نمایش را بدهند.
اجرای خیابانی تئاتر نوعی از هنرهای نمایشی است که از متن اقشار مختلف اجتماع برخاسته و با توجه به انگیزه های بروز و ظهور آن، همواره کارکردهای مختلفی داشته است.
خالقان و بازیگران این عرصه با زبان هنری خود بایدها و نبایدهای فرهنگی و بومی را به فراخور مردم منطقه بیان می کنند.
در تئاتر خیابانی بازیگر به دور از تمامی عناصر دست و پاگیر صحنه ای در تلاش است تا مخاطب خود را نسبت به موضوعی خاص به هیجان و گاه به تفکر و تعمق در آن مساله وا دارد.
سرویس تئاتر هنرآنلاین ، نمایش "درد و داد" نوشته رسول بانگین با دراماتورژی و کارگردانی کامبیز نیک آمیز از فردا اول مردادماه ساعت 21:15 در سالن شماره 1 خانه نمایش مهرگان روی صحنه می رود و بازیگران این نمایش علیرضا حنیفی، مریم قریشی، فاطمه زمانی، آرام سلیمانی، محمد قائم مقامی و علی پیله ور هستند.
کامبیز نیک آمیز در گفت وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره روند شکل گیری نمایش "درد و داد" گفت: مرداد ماه سال گذشته نمایش "برادرها می میرند" نوشته رسول یانگین را در تماشاخانه ماه حوزه هنری روی صحنه آوردم. "درد و داد" همان نمایش است که من تغییرات اساسی با اجازه نویسنده اثر در آن ایجاد کردم. پس از اجرای نمایش "برادرها می میرند" تهیه کننده ای نسبت به آن ابراز علاقه کرد و خواست تا آن را مجدد روی صحنه آورم و من نیز پذیرفتم. اما مدت کوتاهی مانده به اجرای نمایش "درد و داد" به دلیل اینکه از کست بازیگران مورد نظر او در نمایش استفاده نکردم همکاری خود را با نمایش متوقف کرد و اکنون نمایش را با هزینه شخصی خودم روی صحنه می آورم. متاسفانه فشار مالی به گروه های نمایشی پای افراد غیرحرفه ای را به تئاتر باز کرده است.
او با بیان اینکه اتفاقات نمایش "درد و داد" نسبت به نمایش "برادرها می میرند" واقعی تر است، عنوان کرد: نمایش "درد و داد" با 20 درصد تغییر نسبت به نمایش "برادرها می میرند" به صحنه می آید و اتفاقات آن به واقعیت نزدیک تر است. این نمایش یک حقیقت بعد از جنگ است.
این بازیگر تئاتر داستان نمایش "درد و داد" را اینگونه توضیح داد: زنی که باردار است، همسر رزمنده اش در جنگ شهید می شود و زن با برادر شهید ازدواج می کند اما هفت سال بعد رزمنده به خانه بازمی گردد...
او درباره فضای اجرایی نمایش گفت: این نمایش تراژدی فضایی واقع گرایانه و رئال دارد و داستان نمایش در حیاط خانه روایت می شود.
کامبیز نیک آمیز با بیان اینکه قرار بر این بود تا این نمایش را در فروردین ماه به صحنه آورد اما به دلیل تعطیلی فعالیت های فرهنگی هنری به دلیل شیوع ویروس کرونا، اجرای آن به مردادماه موکول شد، درباره اجرای این نمایش در شرایط کنونی گفت: من اصلاً به حضور گسترده تماشاگر فکر نمی کنم و در صورتی که در هر اجرا تنها یک مخاطب داشته باشم هم گله ای ندارم. من جزء کسانی هستم که به روشن بودن چراغ تئاتر می اندیشم؛ زیرا در صورتی که این ویروس مدت ها با ما بماند و اجرای نمایش ها تعطیل شود، تئاتر برچیده خواهد شد. زمانی که میکائیل شهرستانی در این شرایط نمایش خود را به صحنه می آورد پس ما نیز باید از او پیروی کنیم.
او درباره پیشکسوتانی که در پی شرایط ایجاد شده از اجرای نمایش خود امتناع کردند، یادآور شد: من به شخصه برای پیشکسوتان احترام بسیاری قائل هستم و به نظرم در صورتی که پای حمایت و اختصاص بودجه به نمایش آن ها در همین شرایط به میان آید، آن ها نیز در همین وضعیت اثر خود را به صحنه خواهند آورد اما از آنجا که حمایتی در کار نیست با قرار دادن استوری در صفحات مجازی خود و نشر اخباری مبنی بر در خانه بمانیم از اجرای نمایش خود امتناع می کنند.
این کارگردان درباره انتخاب خانه نمایش مهرگان به منظور اجرای نمایش خود، گفت: مدیریت این مجموعه؛ آقای مهدی علی نژاد و خانم سارا داروفروش با دلسوزی، همواره حامی هنرمندان تئاتر هستند. ضمن اینکه اطمینان دارم پروتکل های بهداشتی در این مجموعه به نحو احسن رعایت می شود. اجرا در سالن های دولتی کار آسانی نیست چرا که آن ها به گروه هایی که بازیگر شناخته شده دارند و یا عزیز دردانه هستند نوبت اجرا می دهند.
او در پایان صحبت های خود تصریح کرد: در این شرایط از مسئولان و هنرمندان تئاتر درخواست داریم تا به منظور تبلیغات آثار نمایشی روی صحنه همراه باشند. صفحات تبلیغاتی اینستاگرام در این شرایط با درخواست مبالغ بسیار بالا تنها سعی در جبران بیکاری چند ماهه خود دارند. صحبت هایی مبنی بر حمایتی از سوی اداره کل هنرهای نمایشی شده است اما با وجود اینکه اداره کل هنرهای نمایشی از سال گذشته بدهی هایی به گروه های نمایشی دارد، بعید می دانم این اتفاق بیفتد. با این حال ترجیح ام بر این است تا ما کار خود را ادامه دهیم.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: مشاورهنری: مریم قریشی، دراماتورژ: کامبیز نیک آمیز، مدیرتولید و برنامه ریز: مینا ترکمن، مدیر اجرایی: پریناز آبلی، دستیار کارگردان: آیلار باقری و نازنین بهادر، منشی صحنه: شهناز نوری آذر دریانی، موسیقی و اتاق فرمان: سیامک خانقلی، طراح و اجرای گریم: فرزانه جدید، طراح صحنه و دکور : پوریا توکل خواه، مدیر صحنه: مهران شکری مقدم و طراح پوستر، بروشور و عکاس: مینا قانع.
علاقندان به تماشای این نمایش می توانند بلیت آن را از سایت تیوال تهیه کنند.
به گزارش فرهیختگان ، وقتی تمام تکیه و امید خوانندگان و تهیه کنندگان موسیقی به کنسرت ها معطوف شود آن وقت ورود یک ویروس غریبه می تواند چنان ضربه ای بزند که پس از گذشت چهارماه از ورود این ویروس، نوازندگان و خوانندگانی باشند که برای تهیه مایحتاج زندگی به مشکلات جدی بر بخورند. میزان فروش نسخه فیزیکی آلبوم ها که قبل از کرونا نزدیک به صفر شده بود در اطراف همان عدد می چرخد و اوضاعش بدتر شده است. تک آهنگ ها هم که بیشتر با موضوع مقابله با کرونا و امیدبخشی به جامعه بود. کنسرت های خارج از ایران هم که تعطیل بودند و تنها می ماند کنسرت های آنلاین. در دو هفته گذشته قرار بود برگزاری کنسرت ها با حضور تماشاگر و رعایت فاصله اجتماعی از سر گرفته شود که با شدت گرفتن قدرت کرونا تمام کنسرت ها لغو شد و تهیه کنندگان هم به دلیل نبود شفافیت مالی و ارقامی، تمایلی به برگزاری کنسرت های آنلاین ندارند.
نادر رجب پور، رئیس مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری در گفت وگو با فرهیختگان با بیان اینکه ارتزاق اصلی خانواده موسیقی از برگزاری کنسرت است، گفت: درآمد مالی افراد و گروه ها از اسفندماه سال گذشته تاکنون به صفر رسیده است و هنرمندان موسیقی در وضعیت معیشتی خطرناکی هستند. واقعیت این است که دولت و مسئولان باید به طور کلی فکری به حال اهالی هنر بکنند. شاید من نباید این حرف را بزنم اما ما هنرمندانی داریم که برای تهیه نان شب شان هم درمانده اند. اگر بخواهیم آماری از گردش مالی سال 99 بدهیم باید بگویم نزدیک به صفر.
اگر اردیبهشت سال گذشته و براساس قانون بودجه سال جاری، اهالی موسیقی مکلف شدند 10 درصد بهای بلیت اجراهای صحنه ای در تهران و کلانشهرها را به حساب درآمدهای عمومی، نزد خزانه داری کل کشور واریز کنند تا برای ساماندهی اصحاب فرهنگ و هنر شهرستان های غیرمراکز استان هزینه شود، امسال اما اصلا بلیتی فروخته نشد که بخواهد افزایشی هم داشته باشد. شاید کنسرت گذاران راضی بودند امسال کنسرت داشتند و 10درصد را هم می دادند. البته تلاش های ما برای یافتن اطلاعاتی از درآمد تهیه کنندگان در قبال برگزاری کنسرت های بهار 98 به نتیجه نرسید و سعی کردیم به آمار6 ماهه نخست دفتر موسیقی در مهرماه 98 اکتفا کنیم. البته با توجه به اینکه مجوز اجرای صحنه ای موسیقی در استان ها را ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می کنند و در تهران نیز مجوز اجرای صحنه ای موسیقی در سالن های کمتر از 500 نفر ظرفیت را اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران صادر می کند، آمار اجراهای صحنه ای در استان ها و سالن های کمتر از 500 نفر ظرفیت تهران در این آمار لحاظ نشده و فقط مجوزهای اجراهای صحنه ای که دفتر موسیقی صادر کرده در آمار آمده است که همین خلأ هم می تواند در شفاف نبودن درآمدها موثر باشد. در نیمسال نخست سال گذشته 270 عنوان اجرای صحنه ای با 520 اجرا از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفتند. از بین 270 عنوان اجرای صحنه ای در 6 ماه نخست سال قبل، 135 عنوان موسیقی پاپ، 52 عنوان موسیقی سنتی، 47 عنوان موسیقی کلاسیک، 19 عنوان موسیقی تلفیقی و 17 عنوان موسیقی نواحی بوده است. در نیمه نخست سال 97، 273 عنوان اجرای صحنه ای موسیقی با 548 اجرا از دفتر موسیقی مجوز گرفته بودند.
آمارهای کنسرت های آنلاین
تنها فعالیت جمعی موسیقی از زمان کرونا تا الان، کنسرت های آنلاین بوده که هنوز آمار دقیقی از آن منتشر نشده است. نه کسی از گردش مالی اش خبر دارد و نه تعداد رسمی و دقیق بینندگانش قابل محاسبه است. اداره کل فرهنگی شهرداری تهران در پاسخ به این پرسش که برگزاری کنسرت های آنلاین به چه شکلی صورت می گیرد و شما چه صرفه ای از این بابت دارید؟ توضیح داده که البته ما دستمزدی هم به گروه ها پرداخت کردیم چون باید فضای کسالت بار منزل ماندن را تلطیف می کردیم. به همین دلیل هزینه ای که باید صرف ایجاد نشاط اجتماعی میدانی می شد، در این بخش صرف شد.البته بعدها امیر حسین بی ریا، مدیر برگزاری کنسرت های آنلاین اعلام کرد که در 15 شب اجرای پیاپی کنسرت های آنلاین در برج میلاد تهران در مجموع بازدید بیش از 43 میلیون بازدیدکننده وجود داشتند. این اداره درباره میزان مخاطبان کنسرت های آنلاین با استناد به آمار فنی ارسال شده خودشان، مخاطب حدود 30 تا 35 نفری را عنوان کرده اند. عددی که واکنش های زیادی را برانگیخت که اغلب شان منفی بودند. البته اواخر فروردین سال جاری و براساس آماری که تسنیم منتشر کرد؛ معلوم شد که کنسرت های علی زندوکیلی با مجموع 9 میلیون و 456 هزار و 893 بازدید رکورددار کنسرت های آنلاین بوده است.
کنسرت گروه لیان به سرپرستی محسن شریفیان با مجموع 9 میلیون و 344 هزار و 723 بازدید در رده دوم قرار داشته است. البته کنسرت گروه لیان بازپخش هم داشته که در هنگام بازپخش هم دو میلیون و 923 هزار و 629 بازدیدکننده داشته است. کنسرت روزبه بمانی با بیش از هشت میلیون بازدید کننده و کنسرت مهدی جهانی با بیش از هفت میلیون بازدید کننده؛ از پربیننده های کنسرت آنلاین بوده اند. براساس آماری که روابط عمومی معاونت هنری در اختیار فرهیختگان قرار داده است تعداد کنسرت های آنلاین تهران از ابتدای سال تا نیمه اردیبهشت 28 مورد و در هفت استان دیگر تا 50 اجرا بوده است. به جز تهران، استان های آذربایجان شرقی، بوشهر، هرمزگان، کرمانشاه، یزد، کرمان و جزیره قشم هم میزبان کنسرت های آنلاین بوده اند. 78 کنسرت آنلاین و رایگان تاکنون برگزار شده که البته کسی از رقم های ردوبدل شده بین هنرمندان و شهرداری و وزارت ارشاد خبر دقیقی ندارد. این کنسرت ها برای کوتاه مدت در حکم آرامبخش عمل کردند، اما مگر 78 کنسرت و گروه موسیقی، چه درصدی از کل جامعه موسیقی است؟ چند نفر توانسته اند برای یک بار نانی را سر سفره شان ببرند؟
سرنوشت موسیقی در سال 99؟
فعلا که دوباره محدودیت ها برگشته و کنسرت های 50 درصدی هم تعطیل شدند. کنسرت هایی که بلیت فروشی شان به دلیل افزایش بدون مجوز تعطیل شدند. اما قرار است چه اتفاقی در حوزه موسیقی و اصلا به طور کلی برای فرهنگ و هنر بیفتد؟ وضعیت موسیقی کمی بهتر از تئاتر است و بدتر از سینما و کتاب. قرار است برگزاری کنسرت های آنلاین تبدیل به یک رویه شود؟ چه تعداد خواننده یا گروه های موسیقی می توانند از این راه امرارمعاش کنند؟ وام های دولت برای جبران خسارات ناشی از کرونا قرار است کی پرداخت شود و برای ادامه سال چه برنامه هایی وجود دارد؟ اگر قرار است کمکی شود شفاف و سریع گفته و عمل شود. موسیقی در سال 99 بی صدا و البته غمگین است.
* نویسنده: سیدمهدی موسوی تبار، روزنامه نگار
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در آستانه ششمین ماه از ورود و شیوع ویروس کرونا به کشور، وضعیت و مشیت این روزهای اهالی تئاتر واکاوی شد
به گزارش روزنامه اینترنتی فراز، باید اعتراف کرد ویروس کرونا دیگر برای همیشه چهره هنر را در سراسر جهان تغییر داده است؛ چهره ای زخمی که هنوز در تلاش است حیات و بقا را با تمام توان فریاد کند. با این حال مانند اکثر نقاط جهان از لحاظ میزان شیوع، دنیای هنر نیز با ضرر میلیاردی اش، در وضعیت قرمز قرار دارد. در این میان، وضعیت دنیای تئاتر بحرانی تر از همیشه است؛ هنری که در شرایط عادی هم اقتصاد شکننده ای داشت و حال حتی بعد از بازگشایی از اول تیر جاری، احوالاتش بین خشنودی و نگرانی در نوسان است.
فصل فاصله ها بر صحنه نمایش...!
یکی از بخش هایی که بیشترین آسیب را از دوران تعطیلی اجباری کشید،تماشاخانه های خصوصی بود؛ سالن هایی با اجاره های قابل توجه که در غیاب درآمدزایی از نمایش، به مالکان زمین بدهکار شده و خواستار کمک فوری اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان نماینده دولت در حوزه تئاتر شده بودند. در اسفند 98 ، بیش از 16 تماشاخانه که حتی عضویت در کانون تماشاخانه های ایران را دارا بودند، تعطیل شدند. در همان روزها، در گفتگویی که در ایلنا منتشر شد، از ضرر بیش از 2 میلیارد و 600 میلیون تومانی لغو اجرا در 16 تماشاخانه خصوصی تهران تنها در ماه اسفند نوشته شد. همچنین بسیاری از تماشاخانه های بزرگ از جمله نوفل لوشاتو اعلام کردند که در آستانه ورشکستگی قرار دارد. در این شرایط اهالی تئاتر در حالی از اداره کل هنرهای نمایشی تقاضای کمک داشتند که طلب های بسیاری از آن ها از سال 97 هنوز وصول نشده بود! حال در آستانه پنج ماهگی این بحران ها و در سایه وعده ها برای امداد به معیشت هنرمندان نمایشی، حدود 25 هزار نفر از اهالی تئاتر بیکار شده اند!
تئاتر آنلاین؛ هجرت سانسور نمایش به فضای مجازی!
این روزها اهالی تئاتر نیز در تلاش هستند تجربه سینمای آنلاین را در تئاتر دنبال کنند. جرقه این روند از فعالیت هنرمندان تئاتر در فضای مجازی زده شد؛ خیلی ها شروع به برگزاری نشست های آسیب شناسی به صورت لایو در اینستاگرام کردند، برخی دست به اجراهای زنده تئاتری زدند و عده ای دیگر فیلمِ تئاترهای قدیمی شان را به صورت آنلاین پخش کردند. اما حتی این کورسوی امید با همان جایگاه لرزانش برای اهالی تئاتر افاقه نکرد. چرا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور بیانیه ای، از اعمال محدودیت هایی جدید برای هنرمندان تمام حوزه ها خبر داد. این اطلاعیه، خبر از دستورالعملی می داد که در آن قرار بود معاونت ها و ادارات کل وزارت ارشاد، همچون فضای حقیقی و البته در غیاب این فعالیت ها، بر عملکرد هنرمندان در فضای مجازی نظارت و حتی برای تولید و عرضه در بستر آنلاین مجوز صادر کنند و شبهه افزایش سخت گیری ها و اعمال سانسورهای جدید را برای هنرمندان ایجاد کرد!
بازگشایی تماشاخانه ها؛ صحنه هنوز هم خالیست!
قطعا سینما و کنسرت بیش از تئاتر برای بازگشایی آماده بودند و از آن هر چند کم اما درآمدزایی نیز داشتند، چرا که در این بازگشایی چیزی که از قبل تهیه و تولید شده بود ارائه شد. اما در نمایش ، روند متفاوتی حاکم است؛ تئاتر زمانی را برای تمرین می خواهد که حتی نحوه انجام این کار نیز پروتکل های خاص خود را می طلبد. با تمام این اوصاف باز هم بسیاری از گروه های نمایشی تصمیم گرفتند تمریناتشان را شروع کنند، نمایش هایی که آماده بود شرایط اجرا را فراهم کرده اند و البته نمایش هایی هم حتی با انگیزه فراوان گروه های مختلف جوان و باتجربه تئاتری تصمیم گرفتند نمایش هایی را برای روی صحنه رفتن آماده کنند اما این انگیزه گویا در روح و روان مردم خیلی به چشم نمی خورد. از سوی دیگر نمی توان در شرایط فعلی از مردمی که ترس و لرز رعایت اصول قرنطینه را در این روزهای زندگی شان دارند و مجددا در شرایط فعلی تصمیم دارند کمتر از قبل از منزل خارج شوند خواست تا سالن های تئاتر را خالی نکنند اما مگر می شود؟! مگر می توان نمایشی را روی صحنه برد که تعداد بازیگرانش بیش از تعداد تماشاگرانش باشد؟
در همین رابطه، بهزاد مرتضوی ، مدیر روابط عمومی خانه تئاتر به فراز می گوید: علیرغم اعلام ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر آغاز به کار تماشاخانه ها از یکم تیرماه، بسیاری از تماشاخانه ها تصمیم به بازگشایی ندارند، چون نمایش برای اجرا به زمان نیاز دارد و نمی تواند بلافاصله روی صحنه برود! طبق شنیده های ما در تئاتر شهر، تنها دو سالن قشقایی و چهارسو آغار به کار خواهند کرد. خود من تماشاخانه جوانمرد را که مدیرش هستم بنا به دلایل بسیار باز نخواهم کرد .
مرتضوی درباره علل آماده نبودن بستر تئاتر برای بازگشایی ادامه می دهد: تصور می کنم این بازگشایی، اگر همراه با رعایت پروتکل ها باشد که ضرورت هم دارد، از نظر اقتصادی صرفه ای ندارد. کما اینکه بدنه تئاتر رسمی کشور را هم تماشاگرانی تامین می کنند که از قشر فرهیخته و فرهنگی جامعه اند و دست بر قضا از سایر طبقه های اجتماع و مردم، کرونا را جدی تر می گیرند. برای همین وقتی مشتری تئاتر قشری است که به سلامت خود اهمیت می دهد، وجوه مسئله از دو سمت بغرنج می شود؛ یکی از منظر اقتصادی این سوال را پیش می آورد که آیا تمرین و اجرای یک اثر در چنین شرایطی صرفه دارد؟ و دیگر اینکه آیا تماشاگر به وضعیت بهداشتی سالن اعتماد می کند که بیاید و تئاتر تو را ببیند؟
مدیر تماشاخانه جوانمرد درباره تمهید سالن ها و تماشاخانه ها برای گروه های تئاتر ادامه می دهد: سالن ها نهایت کاری که می توانند برای گروه ها انجام دهند این است که 20 درصد از فروش را که مقرر است از آن ها بگیرند، ببخشند .
مرتضوی در برآوردی درباره میزان ضرر سالن های نمایش تنها در تهران می گوید: از اسفند تا اوایل تیر، تنها در تهران طی این چند ماه به طور میانگین 440 نمایش از اجرا بازماند. حال در نظر بگیرد هر نمایش به طور متوسط 10 نفر عوامل دارد، یعنی به طور میانگین 4 هزار و 400 نفر بیکار در این چند ماه داشتیم. جدا از گروه، سالن های نمایش نیز خود تعدادی پرسنل دارند، کسانی هستند که از قبل تئاتر روزگار می گذرانند از باجه بلیت تا دکور و دوخت لباس و ... تمام این مجموعه و تعداد تنها در تهران چهار ماه بیکار و بدون درآمد بودند .
امید هنوز بر صحنه نمایش اجرا می شود
حال که تمام حوزه ها با آنلاین و مجازی شدن سعی در نجات خود دارند، نمایش به عنوان هنری که باید نفس به نفس همراه با تماشاگر اجرا شود تکلیفش چیست؟! در محافل دولتی که برای جبران خسارت تشکیل می شود حتی نامی هم از تئاتر نمی برند. در این شرایط بسیاری می گویند این هنر بهتر است با همان اندک درآمدی که می تواند از نمایش آنلاین داشته باشد، صورت خود را سرخ نگاه دارد. عده ای نیز چشم امید به تلویزیون دارند تا با پوشش فیلم تئاتر ها به صورت گسترده، حامی باشد اما این نیز با رسالت تئاتر که زنده بودن است مغایر است. گویی این حوزه کماکان باید برای توسعه زیرساخت هایش بکوشد تا با موج تازه کرونا، بر تعداد بیکاران این حوزه افزوده نشود...
لینک کوتاه کپی لینک
تابناک/سعید خاکسار، در انتقاد و واکنش به صحبت های سیاوش طهمورث سخنانی را مطرح کرد و باور داشت که نباید همه هنرمندان را با یک چوب زد زیرا آن چیزی که او با نام تئاتر آزاد روی صحنه می برد به هیچ عنوان مبتذل نیست.
مهسا بهادری: در سال های اخیر یک سبکی از تئاتر بیش از پیش مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته است که نام آن تئاتر آزاد است. تئاتری که برای خنداندن مخاطب خود به هر روشی دست می اندازد. این سبک از تئاتر به سبب آنکه هیچ گونه حمایت مالی ندارد و تنها می تواند از طریق فروش گیشه هزینه های خود را تامین کند سعی می کند بالاترین میزان مخاطب را به خود جذب کند. تئاتری با هدف سرگرمی و خنداندن مخاطب که بسیاری از اهالی تئاتر و منتقدان باور دارند که نمی توان نام آن را تئاتر گذاشت بلکه به این برنامه ها که هدفشان خنداندن مردم به هر روشی است فقط نمایش می گویند. در گفت و گویی که با سیاوش طهمورث انجام دادیم، این بازیگر پیشکسوت تئاتر، تئاتر آزاد و تئاتر عامه پسند را تنها یک ابتذال دانست که در پی آن است تا سلیقه مردم را تغییر دهد.
اما سعید خاکسار که خود یکی از بنیان گذاران تئاتر آزاد است، باور دارد که شاید تئاتر آزادی که امروز روی صحنه می رود مبتذل باشد اما چیزی که او روی صحنه می برد با چیزی که تعداد دیگری روی صحنه می برند بسیار متفاوت است. در رابطه با همین موضوع با این نویسنده و کارگردان تئاتر گفتگو کردیم که در ادمه می خوانید.
خاکسار، که فعالیت خودش را صدا و سیما آغاز کرد و با هنرمندانی چون پوران درخشنده و داوود میرباقری همکاری داشت، نمایش هایی چون ترس و شادی عباس ماشین شور ، پول و عشق و نمایش کاکاسیاه که پیتر بروک به تماشای آن نشسته را روی صحنه برده است.
ریشه تئاتر آزاد در چیست؟
بسیاری معتقدند ریشه تئاتر آزاد در سیاه بازی است. اما این که بگوییم ریشه تئاتر آزاد در سیاه بازی است یک موضوع کاملا اشتباه است.ریشه تئاتر آزاد در نمایش کمدی است، یعنی تماشاگر در آن حضور پیدا می کند تا تفریح کند و سرگرم شود به این سبک از تئاتر، تئاتر آزاد گفته می شود و من هم با آقای طهمورث موافق هستم اما موضوعی که وجود دارد این است که نمی توان همه را با یک چوب زد هرچند که تعدادی از تئاترهایی که در حال حاضر روی صحنه می روند بسیار ضعیفند، اما من که کار تئاتر آزاد انجام می دهم تمام تلاشم را کرده ام که در تئاترهایم این کم و کاستی ها وجود نداشته باشد.
تئاتر آزاد در تفکر اقتصاد جامعه امروزی یک ترس، هیجان و رخوتی ایجاد می کند که زمانی که می گوییم تئاتر آزاد، این معنا تداعی نمی شود و کلمه تئاتر آزاد مصداق ناپسندی است چرا که کلمه تئاتر همراه کلمه آزاد می آید.
چرا می گویند تئاتر آزاد؟
چون از صفر تا صد روی پای خودش ایستاده و با فروش گیشه تامین می شود، تنها کاری که وزارت ارشاد برای بچه های تئاتر آزاد انجام می دهد، خواندن متون نمایشی، بازدید و دادن مصوبه اجرای نمایش به آنها است و غیر از این مورد هیچ گونه حمایت دیگری از آنها نمی شود. به طور مثال هیچ گونه کمک هزینه مالی دریافت نمی کنند و حقوق بازیگران نیز از میزان فروش گیشه پرداخت می شود.
یک موضوعی بسیار آزاردهنده است و آن هم این است که چرا هنرمندی مانند داریوش اسدزاده، که یک عمر برای تئاتر زحمت کشیده است پس از فوتش، همسرش با معضل بی خانمانی روبه رو شود؟
این تئاتری که همه هزینه هایش با فروش گیشه تامین می شود و کارکنانش چه پشت صحنه و چه روی صحنه از هیچ کجا حقوق نمی گیرند و شریان های زندگیشان ازهمین راه تامین می شود نامش تئاترآزاد است.
تئاتر حرفه ای چیست و به چه تئاتری حرفه ای می گوییم؟
به عقیده من حرفه در معنای لغوی آن یعنی شغل و اگر گروهی صرفا شغلشان رفتن روی صحنه باشد و کارشان تئاتر باشد و بدانند که برای اجرا راس یک ساعتی روی صحنه بروند، یعنی شغلشان این است.
اما آن کسی که فرضا شغلش رستوران داری است و دوسال یکبار برای دل خودش یک نمایشی را در بلک باکس ها روی صحنه می برد، دیگر نمی توانیم نامش را تئاتر بگذاریم. درگذشته در خیابان لاله زار تئاترهای عامه پسند اجرا می شد که همیشه هم طرفدار داشت اما با تغییر یافتن آنجا این تئاترها به مکان های دیگری منتقل شدند در اصل تئاتر عامه پسند یکی از نیازهایی است که باید در جامعه وجود داشته باشد اما اینکه به ابتذال کشیده شود درست نیست.
در حال حاضر تئاتر عامه پسند در جامعه رواج پیدا کرده است.
تئاتری که عامه پسند باشد از تئاترهایی که گنده گو است و به صورت گل درشت صحبت می کند پیشی گرفته است. این سبک از تئاترها درست مقابل تئاتری است که ما به آن می گوییم تئاتر روشنفکرانه ای که تماشاگر آن توده مردم نیستند و تعداد خاصی از مردم سمت آن می روند. به اعتقاد من، تئاتر مردمی، همان تئاتری است که در جشنواره های تئاتر فجر از شهرستان ها و با بیان ساده می آیند.
در حال حاضر اقشار کم درآمد به تئاتر نمی روند، یک قشر متوسط است که آن هم برای فراهم کردن سرگرمی خودش به تئاتر می رود و در جامعه ما هیچ یک از افراد زمانی که دور هم جمع شده اند نمی گویند که ما امشب به تئاتر برویم تا یک چیزی یاد بگیریم. همه می گویند به تئاتر برویم تا سرگرم باشیم. حالا وظیفه من به عنوان هنرمند در پاسخ به این قشر از مردم که قرار است برای سرگرمیشان هم یک هزینه ای پرداخت کنند چه باید باشد؟
قشر عامه و توده مردم هیچگاه دنبال این موضوع نیستند که حرف های متفکرانه و خاص بشنوند بلکه می خواهند تئاتر بروند تا تفریح کنند و این چنین برنامه هایی که برای سرگرم کردن مخاطب است، دیگر نامش تئاتر نیست بلکه نمایش است. در حال حاضر تئاتر مقداری آلوده شده است. خیلی از این تئاترها تماشاچیان زیادی دارند و جیبشان هم سرشار از اسکناس است و مردم هم می خندند و زمانی که از آنها می پرسیم تئاتر چگونه بود می گویند خوب بود، خندیدیم در صورتی که نه چیزی یاد گرفته اند و نه چیزی به آنها اضافه شده است.
شما نسبت به اینکه گفته می شود تئاتر آزاد مبتذل است، انتقاد داشتید.
بله، البته حق هم دارند که به تئاترهای آزاد حال حاضر بگویند مبتذل چرا که بسیاری از تئاترهایی که امروز با نام تئاتر آزاد روی صحنه می روند بسیار مورد دار است، شوخی فیزیکی دارد، شوخی اروتیک دارد اما با همین شوخی ها و با همین شکل اگر تماشاگر جوابگو نباشد از آن لذت نبرد این سبک و روش ادامه پیدا نمی کند چرا که در واقع این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
در حال حاضر هرچیزی روی صحنه می رود تا مخاطب را جذب کند و پول در بیاورد و در انتها تمام اینها به نام تئاتر تمام می شود.
خود من هم با این موضوع به شدت مشکل دارم و معتقدم هیچ یک از تئاترهایی که با نام تئاتر آزاد روی صحنه رفتند، تئاتر نبودند. من خودم تئاتر آزاد را روی صحنه می بردم واصلا مانند این تئاترها نبود، زمانی که مخاطب پای آن می نشست با یک محتوا و قصه روبه رو بود و برای هر لحظه آن زحمت کشیده می شد. به شدت مخالف این موضوع هستم که به هر قیمتی مخاطب را به سالن آورد.
شما یکی از بانیان تئاتر آزاد بودید.
بله، من یکی از بانیان تئاتر آزاد بودم و درگذشته زمانی که ما تئاتر کار می کردیم دو سالن بیشتر وجود نداشت، یکی تالار رودکی بود و دیگری سالن تئاترشهر و هیچ یک از این بلک باکس ها یا سالن های متفرقه وجود نداشتند و ما باید برای یک ماه اجرا یکسال توی صف می ماندیم و از آنجایی که حرفه ما این بود و خرج زندگیمان از این راه می گذشت بسیار برای ما سخت می شد. به همین جهت بسیاری از سالن های سینمایی را من تئاتر کردم تئاترهایی که هنوز هم دایر است. مثل تئاتر پردیس زندگی و یا سینما تئاتر پیام و این را هم می دانستیم که همان کاری را که می خواهیم در تئاتر شهر روی صحنه ببریم می توانیم همینجا هم روی صحنه ببریم تا دوام و قوام بیشتری داشته باشد و اگر قرار بود تئاتر در تالار وحدت یک ماه روی صحنه برود در اینجا یکسال روی صحنه می رفت و من در این میان حتی تئاتری هم داشتم که سه سال روی صحنه بود و در گفت و گوهایی که مردم با من داشتند نشان می داد که از این سبک تئاتر استقبال می کنند، بسیاری از افراد به من گفتند ما با دیدن این سبک از نمایش ها عشقمان به تئاتر زیاد شد.
ما باید به فضای فرهنگی خودمان برگردیم؟
فضایی که در قصه های اساطیری موجود است و تا امروز به طور موازی با ما همراه بوده است. تئاترهای قلمبه گو با رویکرد فقط روشنفکرانه، نه به همان اندازه بلکه بیشر از نمایش هایی که صرفاً سرگرم کننده هستند خطرناک هستند. زیرا تئاتری که همه چیز دان است از توده مردم هم گریزان است و بیشتر به متون خارجی روی می آورد در حالیکه این همه قصه و سرگذشت در اطراف ما وجود دارد و هیچ بهره ای از آن بدست نمی آید. به راستی این اندیشه از کجا نطفه می گیرد؟ و با این شرایط تئاتر ملی چگونه باید رشد کند؟
دلیل آن هم این است که من در تئاتر دارای یک اخلاق هستم و اعتقاد دارم که تئاتر نباید پوچ باشد و صرفا تماشاچی را بخنداند. من برای نمایشنامه هایم زمان می گذاشتم و بسیار به آن می پرداختم.
بحث نمایشنامه ها و اُفت کمی و کیفی آنها چه می شود که یکی از بزرگ ترین معضلات حال حاضر است.
بله، موضوعی که مطرح می شود این است که اگر یک نفر بخواهد کارگردان شود و فیلم بسازد اما هیچ پیشینه ای نداشته باشد به او اجازه می دهند؟ خیر. پس چرا در حال حاضر هرکسی به وزارت ارشاد برود و سه صفحه متن ارائه بدهد آن را می پذیرند؟
بسیاری از تماشاچیان ما بودند که می گفتند ما چند دوره کلاس های تئاتر و نویسندگی را طی کرده ایم اما چیزی یاد نگرفته ایم، می خواهیم با شما دوره آموزشی سپری کنیم. همین افراد دو سال پیش از من کار یاد گرفتند و بعد برای خودشان یک سالن اجاره کردند و تئاتر اجرا کردند و به شان و معرفت مردم هم توهین می کنند و می گویند ما تئاتری هستیم.
نباید یک قانون و فرمولی باشد که این موضوعات را بررسی کند؟ همین چیزهایی که روی صحنه می روند تئاتر نیستند، بلکه یک سرگرمی است. و آن دسته از عزیزانی که در این رشته فعالیت دارند و این موضوعات نیز برایشان اهمیت دارد و نمی خواهند صرفا پول در بیاورند نیز، به گونه ای آسیب می بینند و دچار مشکل می شوند.
هنرمند باید جهان بینی داشته باشد و هنرمندی که فاقد جهان بینی باشد در یک بیابان بی آب و علف سرگردان است نه تنها در تئاتر بلکه در سینما هم اینگونه است. برای قشر متوسط باید تئاترعامه پسند ایجاد کرد، اما با رعایت مفاهیم انسانی و قواعد اساسی اخلاق.
قصه اصلی تئاتر آزاد از کجا می آید؟
روزانه بسیار اتفاق در پیرامون ما رخ می دهد و ما نمایشنامه نویسی نداریم که از همین قصه ها نمایشنامه بنویسد. من خودم بارها گفته ام که حاضرم یک نمایش خوب را 200میلیون تومان بخرم، اما متاسفانه هیچ نمایشنامه خوبی نیست، به این دلیل که کسی برای نوشتن نمایشنامه وقت نمی گذارد. چون بازدهی ندارد.
بازدهی در فی البداهه گفتن و بی جهت روی صحنه رفتن در یک بی جهتی است. به این منظور که هیچ جهتی روی صحنه دیده نمی شود. ما در تئاترهای امروز نیاز اصلی شخصیت اصلی داستان را نمی بینیم. و مشکل این است که این اتفاق گریبان تمام تئاترها را گرفته است و هرچه تئاتر گنده گوتر و برای اکثریت نافهم تر باشد، برای توده روشنفکر عزیزتر است و این درد است.
ما باید یادبگیریم و تلاش کنیم که به فضای فرهنگی خودمان باز گردیم، این وضعیت فضای فرهنگی ما نیست. فضای فرهنگی ما همین قصه هایی است که از گذشته تا امروز برای ما باقی مانده است. مخاطبی که در سالن تئاتر می نشیند 50 درصد نیاز به شنیدن حقیقت دارد.
متاسفانه مفاهیمی که در تئاتر آزاد کنونی رواج پیدا می کند بیشتر رواج بی اخلاقی است.
بله، رواج بی اخلاقی است و من متاسفانه نمی دانم که چرا برخی از مردم ما به این بی اخلاقی ها بها می دهند. در واقع چرا به این شرایط اعتراض نمی کنند؟ هرچند که اعتراض هم می کنند بی پاسخ می مانند.
ما کمدینی داشتیم که یک تنه روی صحنه ایستاده و شروع به تکه پرانی کرده و اینگونه وقت خانواده ها را گرفته و آنها را خندانده است و فرهنگ و هنر بی اخلاق شده است.
جدای از مردم نقش هنرمند چیست؟ شما به عنوان یکی از پیشکسوتان در این نوع از تئاتر نباید پا به عرصه بگذارید و اعتراض کنید؟
ما بارها نسبت به این موضوع اعتراض کردیم و حتی گفته ایم زمانی که شما می خواهید به این تئاترها اجازه دهید که روی صحنه بروند، یک هیاتی هم از جانب ما حاضر شود تا ببیند آیا واقعا ارزش های انسانی در این نمایش وجود دارد؟ یا فقط می خواهند با بیهوده گویی وقت مردم را بگیرند و جیبشان را خالی کنند؟
در این میان یک موضوعی بسیار آزاردهنده است و آن هم این است که چرا هنرمندی مانند داریوش اسدزاده که یک عمر برای تئاتر زحمت کشیده است پس از فوتش، همسرش با معضل بی خانمانی روبه رو شود؟
چرا نباید بودجه ای برای هنرمندان در نظر گرفته شود که خانواده هایشان در آرامش زندگی کنند؟ به هرحال این آدم برای اعتلای فرهنگ و هنر کشور زحمت کشیده است.
از ابتدای شیوع کوید 19 تا کنون، وزارت ارشاد دائم گفته است که مسئله بیمه ها حل می شود اما حل نشده است. من پس از چهل سال هنوز بیمه ندارم و آن هایی که دارند هم از ابتدای بهار 99پیگیری هایشان بی نتیجه مانده است.
اینگونه می شود که چون دخل و خرج جور در نمی آید عده ای می روند روی صحنه تا فقط پول دربیاورند و دیگر هیچ چیز برایشان اهمیت ندارد.
خود شما که تئاتر را می شناسید و قصه را هم می شناسید چرا نمایشنامه نمی نویسید؟ چرا از عرصه کنار کشیدید؟
متاسفانه چون تئاتر آزاد دیده نمی شود و خیلی از جاهای آن مسموم است آن را از تئاتر جدا می کنیم در صورتی که هرجایی که قصه ای روی صحنه برود می شود تئاتر. من دلم می خواهد نمایش روی صحنه بیاورم اما روی صحنه بردن نمایش در یک ماه جواب نیاز من را نمی دهد. من هم دوست دارم در تئاتر باشم اما فرصتم محدود است.
به نظر من 50درصد تئاتر با مخاطب آن جا می افتد و اگر که ما بگوییم که یک چیزی را تمرین می کنیم و بدون هیچ گونه حس و زیبایی روی صحنه ببریم و تنها یک ماه روی صحنه بماند به دل من نمی چسبد. حداقل کاش قانونی باشد و بگویند اگر در مدت یک ماه فروش نکرد از صحنه پایین بیاید.
متاسفانه چون تئاتر آزاد دیده نمی شود و خیلی از جاهای آن مسموم است آن را از تئاتر جدا می کنیم در صورتی که هرجایی که قصه ای روی صحنه برود می شود تئاتر.
البته بودند تئاترهای غیرآزادی که فروش می کردند اما بنا به دلایلی از صحنه پایین آمدند، مانند تئاترهای آقای مرزبان که یا به نوعی جلوی تئاترهایش را گرفتند یا دیگر نتوانسته روی صحنه برود. اینکه من بیشتر اصرار داشتم در تئاتر آزاد بمانم به این دلیل بوده است که زمان بیشتری سالن در اختیار من بوده است.
من بلدم چگونه تئاتری درست کنم که روشنفکر و عامه پسند هر دو باهم بنشینند و از تئاتر لذت ببرند. اگر به من اجازه دهند که تئاتر را سه ماه روی صحنه ببرم چرا نیایم؟ اما آنطور که باید و شاید بها داده نمی شود. یک مشکل اساسی دیگر اینکه اگر تئاترها فروش نکند ما پاسخگوی دستمزد عوامل و بازیگران نیستیم چون هیچ حمایت مالی نداریم.
نکته دیگر که وجود دارد این است که سعید خاکسار را از بچه های تئاتر آزاد امروز جدا کنید. تئاتری که من روی صحنه می بردم با تئاتری که امروز با نام تئاتر آزاد روی صحنه می رود بسیار متفاوت است.
مقصر اصلی این ابتذال در تئاتر آزاد کیست؟
ناواردان و نابلدان آن را به ابتذال می کشند به این خاطر که این نابلدان برای آنکه به بازدهی بیشتر برسند به هر راه و روشی چنگ می اندازند و عزت و اعتبار تئاتر را زیر سوال می برند و آن را تبدیل به مضحکه گویی می کنند و به نظر بنده نام این تئاتر نیست.
موضوع دیگر اینکه در عرصه نگاه دولت، تئاتر چندن اهمیتی ندارد البته برای تبلیغات مهم است و بودجه اندکی هم برای خالی نبودن عریضه به آن اختصاص داده اند که متاسفانه در همان آستانه کار به باد می رود. و چیزی برای احیای فرهنگ نمی ماند. خب در این بی توجهی و سهل انگاری ما چگونه از عده ای انتظار داریم که از ترس نان شب و دوران پیری بازنشستگی دست از کار بکشند در حالی که هم تماشگر نیاز به خنده دارد و هم بازیگرش نیاز به استقبال.
آن هم درست در شرایطی که صاحبان اندیشه و کار بلد یکی بعد ازدیگری میدان را رها کردند و با غم عزلت ، خو گرفتند. در این صورت هنر آموزِ دیروز هم تکیه بر جای استاد می زند. در واقع یک اشتباه بزرگ تبدیل به اشتباه دسته جمعی می شود و در پایان معدل یک جامه در روشن نگاه داشتن فرهنگ خودش، خاموش می ماند.
تئاتر هرکجا که اجرا می شود مهم نیست، مهم این است که زیبایی و خصوصیت خود را داشته باشد و از اصل ماجرا جدا نشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها تب اخبار مرتبط با کرونا ویروس داغ است. در این میان بخش های مختلف هنری نیز از این میدان غافل نشده اند و نمایشگاه ها و رویدادهای مختلف با موضوع کرونا برگزار می کنند. یکی از این نمایشگاه ها که در حوزه هنرهای تجسمی برگزار شده است مسابقه بین المللی ما کرونا را شکست می دهیم است که به همت وزارت بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز و با همکاری نهادهای مختلفی مانند اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، بنیاد فرهنگی روایت فتح اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، بنیاد احسان، ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزار شد.
سیدمسعود شجاعی طباطبایی (دبیر مسابقه بین المللی کارتون ما کرونا را شکست می دهیم ) در این خصوص گفت: ایران نخستین کشوری بود که درخصوص کرونا یک کار فرهنگی هنری در عرصه بین المللی انجام داد. بعد از اعلام فراخوان بیش از 4200 اثر از هنرمندان 88 کشور دنیا ازجمله ترکیه، چین، هندوستان و اندونزی، برزیل، روسیه، صربستان، اوکراین در این مسابقه شرکت کردند. درحال حاضر نیز نمایشگاه مجازی کارتون های مسابقه ما کرونا را شکست می دهیم در قالب 2200 اثر در سایت ایران کارتون به نمایش گذاشته شده.
او ادامه داد: کتاب نمایشگاه در 310 صفحه با مقدمه وزیر بهداشت به چاپ رسیده است و 388 اثر از آثار این مسابقه در این کتاب چاپ شده است. منتظر مشخص شدن شرایط برگزاری مراسم و معرفی برگزیدگان هستیم. از آنجا که وزارت بهداشت یکی از حامیان این مسابقه است، قرار است برنامه های مراسم پایانی و برپایی نمایشگاه ازسوی آنها اطلاع رسانی شود چون قرار است وزیر بهداشت در مراسم پایانی حضور داشته باشد. البته باتوجه به شرایط موجود این احتمال وجود دارد که مراسم اختتامیه به صورت آنلاین از طریق شبکه های فضای مجازی برگزار شود. هنوز زمان برگزاری اختتامیه مشخص نیست.
شجاعی طباطبایی با اشاره به بازخورد این مسابقه در عرصه بین الملل گفت: با توجه به آنکه تعداد زیادی از شرکت کنندگان در این مسابقه هنرمندان خارجی بودند بازخوردهای بسیار خوبی در عرصه بین الملل را شاهد بودیم. اعضای فدراسیون جهانی کاریکاتوریست های اروپا به شکل جدی در این مسابقه حضور داشتند حتی رئیس و معاون فدراسیون نیز آثاری برای شرکت در این مسابقه ارسال کرده بودند. دعا العدل که حدود دو سال قبل به عنوان بهترین کارتونیست جهان عرب معرفی شده بود، بهترین کارتونیست اروپا در سال 2019 و بهترین کاریکاتوریست آمریکای لاتین نیز در این مسابقه حضور داشتند که حضور این افراد نشان از اهمیت این مسابقه در عرصه بین المللی دارد. البته برخی از رسانه های وابسته به رژیم صهیونیستی، عنوان کردند که برگزارکننده این مسابقه همان برگزارکننده مسابقه هولوکاست است. هرچند سایت ایران کارتون طی سال های گذشته چندین مسابقه با موضوع رژیم صهیونیستی برگزار کرده است اما آنها سعی کردند تا مسابقه ما کرونا را شکست می دهیم را به موضوعات دیگری ارتباط دهند که از قضا همین اتفاق نیز تبدیل به نوعی تبلیغ برای این مسابقه شد.
دبیر مسابقه بین المللی ما کرونا را شکست می دهیم درباره برگزیدگان این مسابقه گفت: به سه نفر برگزیده اول، دوم و سوم که درمیان آنها هنرمند ایرانی نیز وجود دارد جوایز 1500، 1000 و 500 یورو به همراه تندیس و لوح تقدیر اهدا خواهد شد.
او در پاسخ به این سوال که آیا وزارت بهداشت که یکی از حامیان این مسابقه کاریکاتور است، تاکنون پیشنهادی برای استفاده از طرح های ارائه شده در این مسابقه برای استفاده در سطح جامعه و بیمارستان ها و... داده است یا خیر، گفت: تاکنون چنین پیشنهادی ارائه نشده اما ما به شدت پیگیر هستیم تا بتوانیم آثاری که در این مسابقه تولید و خلق شده اند را در معرض دید عموم قرار دهیم و در معابر و سطح شهر به نمایش بگذاریم. آثار این مسابقه در چهار بخش ارائه شده اند که از آن جمله می توان به بخش توصیه های بهداشتی اشاره کرد. به نظر می رسد آثاری که در این حوزه خلق شده، می تواند در سطح جامعه مورد استفاده قرار گیرد. به طور مثال رعایت فاصله اجتماعی و زدن ماسک ازجمله موضوعاتی است که مورد توجه هنرمندان قرار گرفته و آن را در قالب طنز و کارتون به نمایش گذاشته اند.
این کاریکاتوریست با اشاره به اینکه کاریکاتور یک زبان بسیار زیبا و دلنشین است، یادآور شد: کاریکاتور یک زبان بین المللی است و طنزی که در خود دارد می تواند بهترین هنر برای پرداختن به موضوع کرونا در جامعه باشد. این روزها عموم مردم به دلیل مسائل و مشکلاتی که با آن روبرو هستند و بیماری کرونا با سختی های بسیاری همراه شده اند، از این رو ا گر بتوانیم از کاریکاتور برای القای مفاهیم مرتبط با ویروس کرونا استفاده کنیم، خواهیم توانست از ابعاد نصیحت گونه و تحکمی بکاهیم و با نگاهی هنری و طناز موضوعاتی مانند فاصله گذاری اجتماعی را به نمایش بگذاریم. شوخی هایی که در این میان با موضوعات مختلف و با محوریت ویروس کرونا انجام می شود می تواند اثر گذارتر باشد.
شجاعی طباطبایی با تشریح سایر بخش های مسابقه بین المللی ما کرونا را شکست می دهیم ، تصریح کرد: یکی از بخش های این مسابقه با موضوع مدافعان سلامت که شامل کادر پزشکی پرستاری و کادر فنی می شود مورد توجه هنرمندان قرار گرفت؛ چنانکه هر یک از هنرمندان باتوجه به جغرافیا و متناسب با فرهنگی که در آن زندگی می کند یک اثر خلق کرد. به طور مثال هنرمند اروپایی یا آمریکایی مدافعان سلامت را با توجه به نمادپردازی به قهرمانان فیلم ها و کارتون ها ازجمله سوپرمن و شخصیت های این چنینی به تصویر کشیده اند. هنرمندانی کشورهای آسیای میانه و آسیای دور و حتی در کشورهای عربی و مسلمان این نمادپردازی را با استفاده از تصاویر قدیسین و فرشتگان نشان داده اند. هنرمندان ایرانی نیز که حدود 439 نفر می شدند بیشترین مقایسه صورت گرفته را در این بخش با رزمندگان دوران جنگ و آتش نشانان انجام داده اند در عین حال بحث فرشتگان نیز از نظر آنها دور نمانده.
او ادامه داد: طرح موضوعات سیاسی با محوریت شیوع ویروس کرونا یکی دیگر از بخش های این مسابقه بود و شیطنت های برخی از کشورها در این خصوص مورد توجه برخی از هنرمندان قرار گرفت. روحیه بخشی و این مهم که دنیا بعد از اتمام ویروس کرونا می تواند به زیبایی های سابق خود بازگردد یکی دیگر از بخش های مسابقه بین المللی ما کرونا را شکست می دهیم بود که آثار زیبایی در این خصوص خلق شد.
وطن امروز نوشت: یکی از نکات قابل توجه برپایی کنسرت های آنلاین توسط هنرمندان مختلف، تنوع ژانرهای موسیقایی این هنرمندان است اما همگی، کنسرت های آنلاین خود را در این شرایط سخت کرونایی به خاطر حفظ روحیه مخاطبان شان برگزار کردند. البته ناگفته نماند با اوج گیری مجدد شیوع ویروس کرونا، دیگر خبری از برگزاری کنسرت آنلاین نبود تا اینکه سالار عقیلی، حاضر شد در این شرایط سخت به عنوان سردمدار موج جدید برگزاری کنسرت های آنلاین، پیشقدم شود و جمعه سوم مردادماه کنسرت آنلاین خود را از طریق اپلیکیشن های رسمی کشور برگزار می کند.
***
تعطیلی کنسرت ها 2 پیامد منفی برای اهالی موسیقی داشته است؛ یکی بیکاری بسیاری از نوازنده ها و عوامل فنی کنسرت ها در این ایام است که امیدواریم وعده های وزارت ارشاد درباره بهبود وضعیت معیشتی هنرمندان بیکار شده بزودی محقق شود و دیگری بعد روانی قضیه است، چراکه برپایی کنسرت ها موجب نشاط علاقه مندان به موسیقی می شود.
در این باره بسیاری از خواننده های مطرح بیکار ننشسته و تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کردند و با هدف تزریق نشاط به جامعه از همان اواخر اسفندماه در صفحه های شخصی شان در فضای مجازی به تنهایی برای مخاطبان شان برنامه اجرا کردند که بشدت هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، زیرا این عده از خوانندگان کاملا دلی و در ارتباطی صمیمی و بی واسطه با مخاطبان شان آهنگ های درخواستی آنها را برای شان اجرا کردند تا تحمل قرنطینه های خانگی و این اوضاع سخت کرونایی را برای مردم ساده تر کنند.
البته این اتفاق در سایر کشورهای دنیا هم اتفاق افتاد و بسیاری از خوانندگان و نوازندگان تصمیم گرفتند به صورت خودجوش برای مخاطبان خود در فضای مجازی برنامه اجرا کنند. سالار عقیلی خواننده مطرح موسیقی قرار است جدیدترین کنسرت آنلاین کشور را برگزار کند. در ادامه گفت و گو با این هنرمند از نظرتان می گذرد.
* سالار عقیلی این روزها در دوران سخت کرونا چه حال و هوایی دارد؟
مسلما بنده هم همانند همه مردم نازنین کشورم، روزهای سختی را سپری می کنم، به هر حال دوران سخت کرونا که به خانه نشینی و قرنطینه خانگی بسیاری از اهالی موسیقی انجامیده است، موضوع خوشایندی محسوب نمی شود اما به نظرم باید در هر شرایط بهترین بهره را براساس امکانات ببریم.
* اگر اشتباه نکنم چیزی حدود 7 ماهی می شود که شما در تهران کنسرتی برگزار نکرده اید.
بله، تقریبا 7 ماه می شود که در تهران روی استیج نرفته ام که البته بخش عمده ای از آن به اوضاع کرونایی کشور مرتبط است.
* از آنجا که شما از آن دست هنرمندانی هستید که همیشه ارتباط خوبی با مردم برقرار کرده اید، به طور حتم این 7 ماه خیلی به شما سخت گذشته است.
دقیقا همین طور است، البته هنرمندان واقعی بدون همراهی مردم کارشان سخت خواهد بود و چه بسا عزلت و خانه نشینی طولانی مدت بسیاری از هنرمندان را به لحاظ روحی پژمرده می کند، زیرا هنرمند به عشق مردمش نفس می کشد و آثار هنری را خلق می کند.
* شما به همین دلایل در این مدت به رغم خانه نشینی ارتباط خود با مردم را قطع نکرده اید.
بنده طی این مدت سعی کرده ام از طریق صفحه شخصی خود و با اجرای زنده چند قطعه آهنگ خاطره انگیز، ارتباطی بی واسطه با مردم داشته باشم، زیرا معتقدم در این روزهای نفسگیر کرونایی که شرایط سختی را سپری می کنیم، همدلی و وحدت مهم ترین نیاز جامعه است و کوچک ترین وظیفه هنرمند این است که در این روزها با تکیه بر هنرش در کنار مردمش باشد تا بتواند در افزایش روحیه مردم در این اوضاع نقش بسزایی ایفا کند.
* آقای عقیلی! همان طور که اشاره کردید، این روزها حس همدلی مهم ترین نیاز اقشار مختلف جامعه است و از آنجا که شما به عنوان هنرمندی که بیشترین آثار ملی و میهنی را در تاریخ موسیقی کشور برای مردم خلق کرده اید و اغلب آنان به آثاری خاطره انگیز برای مردم بدل شده است، به نظر می رسد شنیدن این آثار این روزها بیش از همیشه حال مردم را خوب کند.
به هر حال مردم همیشه با لطف و محبت شان بنده را شرمنده کرده اند و من هم همیشه سعی کرده ام هر اثری که می خوانم با جان و دل بخوانم و تولید آثار ملی- میهنی هم از این قاعده مستثنا نبوده است. در مجموع همیشه تمام تلاش خود را کرده ام که این آثار را با حس عمیق عشق به وطن و مردم کشورم بخوانم تا بیشتر این تاثیر را بر هر ایرانی بگذارد که با لطف خدا و عنایت مردم همه آثار ملی ام، لحظات غرورآفرین و امیدبخشی را برای ملت رقم زده است.
* درباره کنسرت آنلاین که آخر همین هفته در تالار وحدت برگزار می کنید، توضیح می دهید؟
در راستای همان دغدغه هایی که به اهمیت تزریق روحیه و امید به مردم در این شرایط کرونایی مرتبط می شود، تصمیم گرفتم جمعه همین هفته کنسرت آنلاینی را برگزار کنم تا برای میلیون ها ایرانی قطعات خاطره انگیزی را اجرا کنم.
در این کنسرت، تا آنجا که زمان و شرایط فراهم باشد قطعات مختلفی را که مردم دوست دارند برای شان اجرا می کنم و امیدوارم مردم با شنیدن این قطعات تا حدودی حال و احوال شان مساعد شود و با روحیه بالا این روزهای سخت را پشت سر بگذارند.
* با توجه به اینکه طی روزهای اخیر وضعیت شیوع کرونا خطرناک تر شده است، تصمیم گیری برای اینکه کنسرت آنلاین برگزار کنید سخت نبود؟
به جرأت می توان گفت مردم در شرایط سخت چشم امیدشان به هنرمندان سرزمین شان دوخته می شود، به همین دلیل به همراه عوامل برپایی این کنسرت تصمیم گرفتم در این شرایط خاص با رعایت همه نکات بهداشتی به عشق وطنم و با آرزوی سلامتی و شادی مردم روی صحنه بروم.
* شما در ایام کرونا یک اثر مشترک هم منتشر کردید که این قطعه مورد توجه خیلی ها قرار گرفت.
قطعه همدم با همکاری پرویز پرستویی و فاضل جمشیدی عزیز در راستای پویش مشاهنر و برای همدلی و همراهی با مردمی که این روزها در قرنطینه خانگی به سر می برند، منتشر شد.
این اثر با شعری از علیرضا بهرامی، ملودی از فاضل جمشیدی و با تنظیم ارکستر محسن غلامی، از موسیقیدان های مقیم مازندران ساخته شد. همچنین نوازندگانی همچون علیرضا احمدی، حسین رودگر، رویا باقرزاده و ارکستر زهی در تولید این قطعه همکاری داشته اند. درباره این اثر مشترک باید بگویم ابتدای این قطعه با شعرخوانی و دکلمه زیبا و تأثیرگذار جناب پرویز پرستویی همراه است که روی بیت هایی از اشعار مولانا، حکایت امید، صبر، وحدت و شادی را روایت می کند.
* و سخن پایانی...
به هموطنان عزیزم می خواهم بگویم مطمئن باشید با رعایت نکات بهداشتی و حفظ همدلی از پس این روزهای کرونایی برخواهیم آمد و دوباره در کنار هم و به عشق ایران عزیزمان، وطنم... را در کنسرت ها همخوانی می کنیم. همچنین اجرای پیش رو را به طور ویژه و با تمام وجود به جهادگران کادر درمانی کشور تقدیم می کنم و برای همه هموطنانم آرزوی سلامتی می کنم.
قائم مقام انجمن خوشنویسان ایران با اعلام آمادگی این انجمن برای همکاری با وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در ثبت خطوط ایرانی گفت: باید بدون فوت وقت خطوط تعلیق، نستلیق و شکسته را در میراث جهانی سازمان یونسکو ثبت کنیم.
اوایل تیرماه امسال بود که خبر ثبت هنر خوشنویسی به عنوان میراث ناملموس ترکیه در رسانه های ایران سر و صدا راه انداخت تا صاحبنظران و مسئولان راهکارها و شیوه های مواجهه با آن را اعلام کنند. رقابت بر سر هنر خوشنویسی میان ایران و ترکیه به سالیان دور بر می گردد؛ اما این امر برای ثبت جهانی این هنر در میراث ناملموس یونسکو، رنگ و بویی جدی به خود گرفته است.
قائم مقام انجمن خوشنویسان ایران در گفت وگو با ایرنا گفت: متولیان باید بدون فوت وقت، خطوط تعلیق، نستعلیق و شکسته که به خطوط فارسی معروف هستند را به نام ایران ثبت کنند. باید مسئولانه، سریع و جدی با این موضوع برخورد کنیم.
این خوشنویس پیشکسوت درباره ادعای کشور ترکیه مبنی بر ثبت خوشنویسی اسلامی به نام خود عنوان کرد: خوشنویسی میراث ماندگار ایران زمین است. قبل از سده نهم، دولت عثمانی وجود نداشته است و بعد از آن با حضور استاد نابغه خوشنویسی ایران میرعماد قزوینی در استانبول، خوشنویسی آنجا رونق می گیرد.
وی افزود: بعدها خود میرعماد و شاگردانش از هند تا مصر حضور پیدا کرده و خوشنویسی را آموزش می دهند. یعنی عملا خوشنویسی از ایران به دولت عثمانی وارد می شود. در حال حاضر درست است که ترکیه در حوزه خوشنویسی و نستعلیق بسیار فعال است و این فعالیت در استانبول قدمت 500 ساله دارد؛ ترکیه نمی تواند این فعالیت را به هنر خوشنویسی در جهان اسلام تعمیم دهد. زیرا اصلا قابل پذیرش نیست.
ما متولیان فرهنگی کشور کوتاهی کردیم
وی افزود: هر کشوری سعی می کند این میراث ماندگار را به نام خود ثبت کند از این رو دولت عثمانی هم تلاش های زیادی کرده است؛ به طور مثال در کتاب های آن کشور یا سیستم آموزشی، میرعماد قزوینی ایرانی را میرعماد استانبولی معرفی کرده اند یا نستعلیق را با نام تعلیق معرفی می کنندیا جشنواره های بزرگ با سرمایه های عظیم برپا می کنند که نشانگر یک برنامه ریزی دقیق و آینده نگری است. دولت عثمانی حتی در بحث مولوی هم مدعی بود. البته طبیعی است خیلی از کشورها تلاش دارند این سرمایه ها را به نام خود ثبت کنند، ما یعنی متولیان فرهنگی کشور کوتاهی کردیم.
صندوق آبادی با بیان اینکه هرکس به اندازه خود در حفظ این میراث ماندگار که خاستگاه واقعی آن ایران است سهیم می باشد گفت: متاسفانه نتوانستیم توجه ویژه به این هنر داشته باشیم و در سهم خواهی آن از رقبا عقب نمانیم. مهمترین کاری که الان می توان انجام اتحاد و یکپارچگی است. متولیان باید بدون فوت وقت، خط تعلیق، نستعلیق و شکسته که به خطوط فارسی معروف هستند را به نام ایران ثبت کنند. باید مسئولانه، سریع و جدی با این موضوع برخورد کنیم و آنچه را متعلق به ایران است از چنگ رقبا درآوریم.
در حال حاضر عمان در حوزه نگارگری مسابقاتی برگزار می کند، آرام آرام آثاری را می خرد و ایرانی ها هم در آن مسابقات شرکت می کنند. در نتیجه چند سال دیگر با تکیه به همین فعالیت ها می تواند مدعی شود نگارگری متعلق به آنهاست. بنابراین باید در ثبت این هنرها خیلی فوری اقدام کنیم تا بعدا پشیمان نشویم. ضمن احترام به فعالیت های ترکیه و هنرمندانی که آنجا در حوزه خوشنویسی اسلامی کار می کنند، باید بگویم آنچه حق و سهم ایرانیان است باید محفوظ بماند. مدیون گذشتگان هستیم و باید میراث دار آنها باشیم و از فرهنگ و تمدنی که به ما رسیده مواظبت کنیم.
وی گفت: البته انجمن تاکنون همکاری های خوبی با وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داشته است؛ به طور مثال از سال گذشته موضوع گنجینه زنده بشری در خط نستعلیق را دنبال کردیم که در نهایت نام استاد غلامحسین امیرخانی در فهرست میراث ناملموس ثبت شد. همچنین برای ثبت شیوه نستعلیق میرعماد کارهایی انجام شده اما این اقدامات را باید خیلی سریع و بدون تعارف های اداری به سرانجام برسانیم. انجمن خوشنویسان ایران آمادگی لازم را برای همکاری تنگاتنگ با میراث فرهنگی و کمیسیون ملی یونسکو دارد.
شیوع کرونا مانع شروع فعالیت های کمیته پژوهش شد
این استاد خوشنویسی درباره اقدام انجمن برای انجام فعالیت های پژوهشی در حوزه خوشنویسی گفت: کتاب های زیادی در حوزه پژوهش خوشنویسی توسط پژوهشگران تالیف شده است. هرچند قبول دارم انجمن در بخش پژوهش آنطور که باید فعالیت نداشته است. به همین دلیل کمیته پژوهش را بنا کرده و از پژوهشگران برتر که خود صاحب تالیف هستند برای حضور و فعالیت در این کمیته دعوت کرده ایم تا این کار را به صورت علمی دنبال شود. متاسفانه کرونا مانع از شروع فعالیت های کمیته پژوهش شد.
صندوق آبادی درباره شرایط فعلی جامعه و به طبع مشکلات هنرهای تجسمی نیز گفت: در حال حاضر تمام هنرها و در کل مجموعه کشور گرفتار کرونا هستند. بنده به نمایندگی از جامعه هنری از تمام کادر درمان تشکر می کنم و امیدوارم مردم با همدلی و همکاری با خادمان سلامت در کاهش سریعتر این بیماری نقش مهمی ایفا کنند.
وی در خصوص برگزاری دوره های آموزشی خود در انجمن خوشنویسان ایران توضیح داد: کلاس هابه صورت مجازی برگزار می شود البته به دلیل شرایط فعلی با ریزش 15 تا 20 درصدی شاگردان هم مواجه شده ایم زیرا فضای حقیقی قابل مقایسه با فضای مجازی نیست. در کلاس حضوری، تمام مطالب و حتی انتقال انرژی از استاد به شاگرد و بالعکس قابل لمس است. زیبایی و حس مثبتی که در فضای کلاس حضوری حاکم است در فضای مجازی وجود ندارد. ما در کلاس های آنلاین پیام می گذاریم، بعضی وقت ها از نحوه نوشتن با توضیح دقیق فیلم می گیریم و قطعا این روش هیچوقت جای فضای حقیقی را نخواهد گرفت اما به هرحال در شرایط فعلی، بهترین روش همین است.
صندوق آبادی افزود: برای برگزاری دو نمایشگاه در سال جدید برنامه ریزی کرده بودم. همچنین قرار بود چند کارگاه آموزشی و برنامه تخصصی خوشنویسی با همکاری فرهنگستان هنر انجام دهیم که به دلیل کرونا لغو شد.
دوسالانه خوشنویسی برگزار نخواهند شد
قائم مقام انجمن خوشنویسان درباره چرایی برگزار نشدن دوسالانه خوشنویسی در سال جاری گفت: در جلساتی که ویژه این رویداد برگزار شد، بر تعطیلی برنامه هایی که باعث تجمع می شوند تاکید کردند. از طرفی به دلیل مشکلات پیش آمده دیگر برای جشنواره ها امکانات و بودجه اختصاص نمی دهند. بنابر این دلایل خیلی از جشنواره ها را تحت تاثیر قرار داده و تاجایی که من خبردار شدم، احتمالا جشنواره ملی امام رضا (ع) برگزار شود زیرا فراخوان آن پیش تر منتشر شده اما دوسالانه خوشنویسی و دیگر جشنواره ها برگزار نخواهند شد.
وی درباره اختصاص بودجه این دوسالانه به انجمن خوشنویسان توضیح داد: طی صحبت هایی که داشتیم، قرار شد در صورتی که اعتباری به این رویداد اختصاص داده شود، آن بخش که اعتبار ملی است را به انجمن خوشنویسان اختصاص دهند تا ما بتوانیم آن را به دست هنرمندانی که به دلیل کرونا در زندگی و حرفه خود با مشکل مواجه شده اند برسانیم. بخش اعتبارات استانی هم برای تجهیز زیرساخت های خوشنویسی در استان قزوین صرف شود.
صندوق آبادی ادامه داد: برای ثبت نام در سامانه آسیب دیدگان کرونا هم، از طریق هماهنگی که با 340 شعبه انجمن داشتیم. از مجموع کسانی که مدرس یا هنرمندان شاخص بوده و در ایام قرنطینه متضرر شدند 1409 نفر شناسایی و تمام مشخصات این عزیزان بر اساس فرمی که وزارت کار مشخص کرده بود تهیه شد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم آنها را تایید کرد. برای رسیدگی به این وضعیت جلساتی برگزار شد و در نهایت یک جلسه هم در خدمت معاون اول رئیس جمهور بودیم.
وی افزود: آخرین جلسه درباره این موضوع هم با رئیس سازمان برنامه و بودجه انجام و قرار شد کمک و تمهیداتی را به خوشنویسان اختصاص دهند و حتی کسانی که بیمه نیستند هم ماه اول بیمه بیکاری را دریافت می کنند. همچنین وعده داده شد وام های کم بهره با سود 4 درصدی در اختیار انجمن ها قرار بگیرد؛ زیرا نزدیک به 200 شعبه انجمن خوشنویسان در فضاهای اجاره ای فعالیت دارند. خود انجمن هم بسیار متضرر شده است. ما این مشکلات را مطرح کردیم، آنها هم پذیرفتند و امیدواریم عملی شود.
اشتراک گذاری در:
این شاعر، نویسنده و منتقد پس از بهبودی از کرونا، در گفت وگویی کوتاه با ایسنا، در متن مکتوبی که از قبل آماده کرده بود، اظهار کرد: نخست باید تشکر کنم از مراقبت شبانه روزی ناستین و دخترم پوپک که کمک کردند به این سرای فانی برگردم. دیگر از دکتر ابوالقاسم مختاری که آگاهانه و بیشتر دوستانه در معالجه من کوشید. از دوستم دولت آبادی و همچنین همایون ایزدی که دائم پیگیر احوال من بودند و دوستان فراوان دیگر که بعدها خبردار شدند و مرا رهین منت خود کردند. همدلی شان را در روزهای درد و کابوس فراموش نمی کنم. همین طور باید یاد کنم از دکتر امید روحانی و البته گفت وگوهای تصویری با پسرم. در پایان سپاس و ستایش بی پایان دارم از عدم توجه کامل مسئولان فرهنگی به وضع هنرمندان معاصر. از طبعم توقع از هیچ کس و هیچ جا نداشته ام (ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم)؛ اما در یک جامعه مدنی آن ها وظایف بدون مرزبندی نسبت به اهل فرهنگ و هنر دارند که انجام آن شجاعت اخلاقی خاصی می طلبد.
مجابی سپس درباره کرونا اظهار کرد: من درباره این کرونا هم مقاله نوشته ام و هم حدود 50 شعر سروده ام. نظر من درباره کرونا این است که این بیماری یک بلای جهانگیر است و حالاحالا دست از سر ما بر نمی دارد و همدلی جهانیان را می طلبد. امیدوارم با توجه به این همه قربانی که می گیرد، ما را به مرحله دیگری از توجه به جامعه برساند، نه فقط در ایران که در جاهای دیگر تا بتوانیم در دوران پساکرونا با اخلاقیات بهتر و حفظ شأن انسانی بیشتر، زندگی خود را تغییر بدهیم. وضعی که فعلا در دنیا وجود دارد بر اثر سرمایه داری مهاجم، کثیف و بی اخلاق بوده، و نه در شأن انسان است و نه جامعه جهانی. امیدم این است به رغم مسائلی که در یکی دو سال آینده تحمل خواهیم کرد، بتوانیم ارزیابی تازه ای از وضع جامعه و انسان معاصر داشته باشیم.
انتهای پیام
امیرحسین بختیاری مدیر انتشارات ایرانشناسی درباره انتشار کتاب های حوزه گردشگری به خبرنگار مهر گفت: همیشه سعی کردیم کارهایی را انجام دهیم که در نوع خودش یک نوآوری به حساب بیاید به عنوان مثال وقتی نقشه های گردشگری را چاپ کردیم اولین مجموعه ای بودیم که نقشه ها را به صورت اطلس و نقشه منتشر کردیم. البته هنوز برخی افراد تفاوت نقشه و اطلس را نمی دانند ولی در زمان خودش کار پرفروشی بود و هنوز هم بازخوردهای خوبی از آن می گیریم کار دیگر آبشارهای ایران بود که به چاپ پنجم رسید. فکرش را نمی کردیم که آنقدر از آن استقبال شود. مجموعه راهنماهای میدانی یا Field Guides کتاب هایی بودند که همراه مسافر می رود و شعارش هم آگاهانه سفر کردن است. این کتاب ها هم با استقبال خوبی مواجه شد.
پاسخ به نیاز و پرسش گردشگران در کتاب ها
وی گفت: از آنجا که من و تیم انتشارات ایرانشناسی اهل سفر هستیم همیشه به این فکر می کردیم که گردشگر چه چیزی درباره این منطقه می خواهد بداند. شاید همین موضوع باعث شده تا این کتاب ها موفق شوند. چون در واقع ما خودمان را جای مخاطب گذاشتیم و از آنجا که معتقدیم ارزش مخاطب ما بسیار بالاست به خودمان این اجازه را ندادیم کتابی منتشر کنیم که حداقل پشتوانه علمی را هم نداشته باشد. هر کتاب را متخصص همان رشته نوشته است مثل کتاب پروانه های ایران که توسط علیرضا نادری نوشته شد. در زمان انتشار برخی انتقاد می کردند که چرا قطع آن کوچک است زمانی که با این سوال مواجه می شوم تصور می کنم مخاطب منتقد من از نظر وزنی کتاب را می سنجد در صورتی که معتقدیم مطالب خودش گویای این است که کتاب در چه سایزی منتشر شود. مخاطبان می خواستند این کتاب در قطع رحلی منتشر شود.
مدیر انتشارات ایرانشناسی با اشاره به اینکه چاپ کتاب با کاغذهای بالکی نمی تواند رنگ گیاه را به طبیعت نزدیک کند به همین دلیل مجبور هستیم از کاغذهای گلاسه به دلیل شفافیت رنگ آنها استفاده کنیم گفت: ما باید بدانیم رسالت کتاب چیست در راهنمای گردشگری میدانی اصلاً قرار نیست که کتاب ما را به همان گونه از پروانه و یا حشرات برساند. چون الان با توجه به گسترش علم خیلی از گونه ها از طریق ازمایشگاه تشخیص داده می شوند پس این موضوع در فیلد گاید ارزشی ندارد ما تاریخچه خوبی در معرفی نداریم اگر هم کتابی باشد در سطح دانشگاهی است و مردم متوجه آن ها نمی شوند بعد اگر گونه ای از بین برود جامعه متخصص خرده می گیرد که چرا این گونه از بین رفت. اینها وظیفه من به عنوان ناشر و آن متخصص است که اطلاع رسانی کنیم و به مردم آگاهی دهیم. اگر ما به مردم اهمیت آن گونه ها را بفهمانیم حتماً با آن درست برخورد می کنند. هدف ما از انتشار راهنماهای میدانی این بود که وقتی افراد به منطقه ای سفر می کنند نسبت به دور و اطراف خودشان شناخت بیشتری داشته باشند تا از سفرشان بیشتر لذت ببرند. یا اینکه در کتاب ها سعی کردیم فرهنگسازی کنیم که مارمولک سمی نیست و یا مهره مار وجود ندارد و یا اینکه هیچ ماری مهاجم نیست مگر اینکه خطری را احساس کند. HAND BOOKS را هم منتشر کردیم با این هدف که اگر اطلاعات بیشتری لازم است در این کتاب ها می توان پیدا کرد ولی به اندازه یک صفحه و اگر اطلاعات بیشتری می خواهند در کتاب های بزرگ تر این موضوع تشریح می شود. بنابراین سعی شد مردم را بیشتر به دانستن این موضوعات مشتاق کنیم. کتاب طبیعت گردی با گیاهان ایران یکی دیگر از پرفروش ترین کتاب های ماست که به چاپ چهارم رسید در این کتاب حدود 700 گونه گیاه که طبیعت گردها بیشتر با آن مواجه می شوند معرفی شده است.
بختیاری درباره فعالیت در حوزه تولیدات مجازی نیز توضیح داد: در حوزه تولیدات مجازی شروع به کار کرده ایم در این راه هم معضلات زیادی داریم از جمله اینکه حمایت نمی شویم اصلاً حمایت نمی خواهیم اما حداقل ارزش کار ما را پایین نیاورند و کپی نکنند. مشکلات ما بیشتر در حوزه هزینه ها و دسترسی به اینترنت است. مخاطب ما به جاده و بیابان می رود و همه جا اینترنت ندارد. از آنجا که احترام به ایده در ایران وجود ندارد فعلاً تا زمانی که از آن رونمایی نکرده ایم درباره این تولیدات اطلاع رسانی نمی کنیم.
وی گفت: نمی توان گفت که این فعالیت مجازی یک راهنمای جامع است هر کسی ادعا کند که راهنمای جامع منتشر کرده صحیح نیست چون به عنوان مثال ما در کتاب آبشارهای ایران کمتر از 300 آبشار را معرفی کرده ایم کتاب آن حدود 320 صفحه شد این اطلاعات و حجم فقط درباره تعداد محدودی آبشار بود. پس کتاب کامل باید چند جلد باشد تا بتواند جامع باشد و یا اپلیکیشن چه حجم اطلاعات داشته باشد جامع خواهد بود؟
بلبشوی بازار کتاب های گردشگری
بختیاری با انتقاد از بازار بی نظم کتابهای گردشگری نیز گفت: متأسفانه اکنون اگر کتابی پرفروش باشد؛ دوباره آن را تکرار کرده و منتشر می کنند در واقع به کار، حرفه ای نگاه نمی شود شاید باید وزارت فرهنگ و ارشاد نظارت می کرد. ما که در این حوزه کار می کنیم باید نگاهمان را تغییر دهیم. سیاست مان در انتشارات ایران شناسی این است که اگر کاری انجام شده، آن را تکرار نکنیم یا حداقل نگاهمان فرق کند. اگر هر کدام از کتاب های ما را کنار مشابه آن بگذارید می بینید که تکراری نیستندد به عنوان مثال اگر اطلس منتشر کرده ایم و مشابه آن هم وجود داشته ما سعی کردیم در آن اطلس برای هر موضوعی یک عکس هم بگذاریم و چیزی اضافه کنیم که در اطلس های دیگر وجود ندارد.
وی درباره اینکه گردشگران هنگام سفر کمتر با خودشان نقشه و کتاب های سنگین گردشگری می برند چون می توانند از طریق فضای مجازی به همه آنها دست پیدا کنند گفت: در اینکه گوگل مپ و اینترنت در کار ما تأثیر گذاشته شکی وجود ندارد اما همیشه کتاب سرجای خودش هست. وقتی ما قبلاً فرهنگ استفاده از نقشه را نداشته ایم نباید نگران از دست دادن آن هم باشیم. وقتی کتاب قارچ های سمی را منتشر کردیم می دانستم که ممکن است مخاطبی نداشته باشد اما گفتم شاید کسی از آن استفاده کند. دوسال پیش به دلیل بارش های زیاد باران رویش قارچ های سمی زیاد شد و مسمومیت های زیادی را نیز به همراه داشت آن زمان از وزارت بهداشت یک نفر یک نسخه از این کتاب را خرید. هر چند که فقط یک نسخه خریدند اما خوشحال بودم که فهمیدند چنین کتابی وجود دارد.
تب داغ سفرنویسی
مدیر انتشارات ایرانشناسی درباره فعالیت در حوزه سفرنویسی هم گفت: اواخر تابستان مجموعه جدیدی از سفرنامه منتشر خواهد شد. سفرنامه نویسی اتفاقی است که در جهان افتاده است ما در گذشته سفرنامه های تاریخی داشتیم. آنها در یک چهارچوبی نوشته می شدند آن نگاه با ایدئولوژی و طرز فکر من امروزی فرق می کرد. نگاه آنها متفاوت بود اما سفرنامه های امروزی مانند این است که ما با هم درباره یک سفر گپ می زنیم. تکنیک های سفرنویسی متفاوت است و هر کدام مخاطب خودش را دارد. از آنها حتی می توان به عنوان راهنما نیز استفاده کرد هر کسی به شیوه خودش راهنمایی کرده است. این مدل سفرنامه نویسی ها کلیشه ها را از بین برده است. دیگر کلیشه هایی از این نوع که استان چقدر جمعیت دارد و چه جاذبه هایی را می توان دید ممکن است به کار نیاید. اما الان با اشتراک گذاشتن خاطره یا تجربه سفر مخاطب را هم در تجربه خودمان سهیم می کنیم.
وی گفت: زمانی می توانم بگویم کارم را در انتشارات ایرانشناسی کرده ام که کتاب زنبورها و مگس های ایران را نوشته باشم. هر سال یا هر دوباره درباره سیاست های انتشارات برنامه ریزی می کنیم و همیشه ایده های جدید به ما می رسد هیچ وقت کمبود ایده نداریم.
کد خبر 4978109
فاطیما کریمی
به گزارش خبرگزاری مهر ، روابط عمومی موسسه نمایشگاه فرهنگی ایران با صدور پیامی درگذشت روح الله رجایی سردبیر روزنامه جام جم را تسلیت گفت.
در پیام مذکور آمده است:
إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
مشیت الهی بر آن بود که روح الله رجایی دیده بر این جهان فانی ببندد و عازم سفر ابدی شود. مصیبتی ناگهانی که برای عموم اهالی فرهنگ و رسانه سخت و سنگین است.
روابط عمومی موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران، درگذشت این نویسنده، مستندنگار و روزنامه نگار محجوب و متعهد را به خانواده، دوستان و همکارانش تسلیت گفته و از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن فقید سعید مسئلت می کند.
کد خبر 4978834
صادق وفایی
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سال گذشته و شب دیدار رهبر انقلاب با شاعران، مطالبه ای توجه همه خصوصاً صداوسیمایی ها را جلب کرد. وقتی معظم له در کنار همه اتفاقات حوزه فرهنگ، ادب، شعر و هنر انتقاداتی به وضعیت زبانی ترانه های صداوسیما، زبان فارسی و مجریان تلویزیونی داشتند. ایشان با انتقاد از ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانه ها و پخشِ آن ها از صداوسیما فرمودند: زبان فارسی قرن های متمادی است که عمدتاً به وسیله شاعران بزرگ حفظ شده و این گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بی مبالاتی آن را به دست فلان ترانه سرای بی هنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیت المال در صداوسیما و دستگاه های دولتی و غیردولتی پخش شود.
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری فرمودند: راجع به زبان فارسی بنده در حقیقت نگرانم. من از صداوسیما گله مندم؛ به جای اینکه زبان صحیح و معیار و صیقل خورده ی کاملاً درست را ترویج کند، زبان بی هویت را ترویج می کند، زبان بی هویتی که گاهی غلط و بدتر از همه پُر از تعبیرات فرنگی و خارجی است. وقتی یک مجری یک تعبیر فرنگی از یک مترجم یا نویسنده را در صداوسیما تکرار می کند، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضرّ می شود. ما داریم مفت زبان خودمان را آلوده می کنیم.
از همان روز واکنش های اهالی فرهنگ و هنر نسبت به این فرمایشِ حکیمانه رهبر انقلاب شروع شد جایی که شهرام شکیبا با روایت آن روز به خبرنگار خبرگزاری تسنیم ، گفت: فکر می کنم که جدی ترین دغدغه ای است که هر انسانِ عمیقی امکان دارد راجع به زبان فارسی داشته باشد و طبیعتاً انسان های عمیق دغدغه هایشان همین قدر جدی است. اما یک نکته ای وجود دارد، الان در صداوسیما مجریان که کاره ای نیستند. الان در صداوسیما بازیگرانند که کار اجرا انجام می دهند و اینجا دیگر بحث سواد مطرح نیست، دیگر بحث فارسی دانستن مطرح نیست، فقط یک شمایل و چهره مطرح است که آدم ها دیده باشند و بشناسند.
در همان روزها عبدالعلی علی عسکری رئیس سازمان صداوسیما هم دستور داد از زبان فارسی اصیل صیانت شود. او در این دستور به ابلاغیه چند ماه پیش خود برای ارزیابی روزانه مجریان و برنامه های تلویزیونی از منظر رعایت زبان فارسی اشاره کرد. در این میان برخی از مدیران تلویزیون مثل حمید شاه آبادی معاون صدا برای مجریان و عواملشان ممنوعیت استفاده از واژگان پرتکرار غیرفارسی را قرار دادند و مدیر شبکه کودک در این راستا بر اختصاص جریمه هم تأکید کرد.
همان روزها برای پیگیری بیشتر سراغ غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در زمینه احیاء و توسعه فرهنگ و زبان فارسی رفتیم و او در گفت وگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت: صداوسیما آئینه زبان فارسی است. اگر در آن به زبان فارسی بی مبالاتی شود این اتفاق در جامعه تسری پیدا می کند، مثلاً استفاده از واژه های بیگانه به جای فارسی مانند جواز استفاده بی حساب از واژه های بیگانه است. صداوسیما را همگان صداوسیمای ملت ایران می دانند. حتماً عیبی در صداوسیما باشد یعنی عیب در ملت ایران است. اگر زبان صداوسیما عیب داشته باشد این عیب دامنگیر همه می شود بنابراین حساسیت مقام معظم رهبری کاملاً حساسیت بجایی است و صداوسیما هم امیدواریم این تذکر را جدی گرفته باشد. ناگفته نماند نشانه هایی هم دیده می شود که مدیران مربوطه در رسانه ملی سعی می کنند بیش از گذشته مواظب زبان فارسی باشند.
وی در خصوص قدم های اولیه صداوسیما برای اعتلای زبانِ فارسی، تصریح کرد: قدم اولیه ای که صداوسیما با همکاری فرهنگستان برداشته ساماندهی معادل های واژگان فارسی است که به 700 کلمه فارسی می رسد. در برابر کلماتی که معادل خارجی شان تاکنون در برنامه های تلویزیونی زیاد استفاده می شد، معادل های فارسی آن را در اختیار صداوسیما قرار داده ایم که به مجریان واگذار شود. این کار نوعی اتمام حجت با مجریان تلویزیونی است و امیدواریم آن ها هم در این راستا کارکرد بهتری داشته باشند.
در این مدت بنا بر گفته رئیس ستاد حفظ و ترویج زبان و ادب فارسی تلویزیون، نشست مشترک فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شده و امروز هم تشکیل جلسه داد. در این جلسه که در محل فرهنگستان زبان فارسی برگزار شد، غلامعلی حدادعادل به عنوان رئیس فرهنگستان، گفت: رسانه ملی امروز نسبت به زبان فارسی حساس تر عمل می کند. بنابراین در جذب و بکارگیری مجریان هم نسبت به دانش زبان فارسی ایشان باید حساسیت داشته باشد. صداوسیما باید برنامه ای 5 ساله برای تبیین جایگاه زبان و ادبیات فارسی تولید کند. برای برنامه ریزی یک حرکت جامع بلندمدت نیاز به ایجاد ساختار متناسب برای زبان فارسی در رسانه ملی است تا بتوان دقیق و جامع در همه بخش های رسانه ملی، حرکت هایی کرد.
بعد از این جلسه به سراغ مسعود احمدی افزادی رئیس ستاد حفظ و ترویج زبان و ادب فارسی که مسئولیت شبکه آموزش را نیز برعهده دارد رفتیم. او در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم از آخرین کارهای رسانه ملی در جهت گسترش این فرهنگ غنی صحبت کرد. احمدی افزادی گفت: حوزه زبان و ادبیات فارسی محدود به سیما نیست و باید با تمام بخش ها ارتباط داشته باشد. به همین منظور برای این ارتباط، سه سطح –معاونت سیما و شبکه ها- فراسیما شامل شبکه های رادیویی، برون مرزی، استان ها، بازرگانی و در سطح فراسازمانی تعریف شده است.
وی افزود: برنامه هایی همچون "مشاعره"، "نقل"، "شب ایرانی"، "قند پهلو"، "پارسی بان" و... در زمینه ادبیات و زبان فارسی تدارک دیده شده است. همه شبکه های سیما با توجه به ساختار برنامه ها و نوع فعالیتشان در سه سطح همکاری تعریف شده اند: شبکه های محور سه شامل شبکه های نمایش، مستند، سلامت، تماشا، قرآن و مرکز پویانمایی صبا، شبکه های محور دو شامل شبکه های تهران، نسیم، امید، نهال، جام جم، افق، شبکه چهار، شبکه های محور یک شامل شبکه یک، دو و سه.
احمدی افزادی از طراحی مسابقه بزرگ و مردمی در حوزه زبان و ادبیات فارسی خبر داد و افزود: طرح مسابقه بزرگ زبان فارسی تصویب شده که در ساختار جمعیتی و مردمی ساخته و به محض تأمین اعتبار لازم در این زمینه مراحل تولید این کار آغاز خواهد شد. با راه اندازی شورای مجریان سیما و برگزاری نشست های مستمر و هدفمند به مسئولیت معاونت سیما به زودی شاهد ساماندهی دوباره کمّی و کیفی این حوزه پر اهمیت خواهیم بود.
او درباره برنامه مطالبه گرانه زبان فارسی "پارسی بان" تأکید کرد: این برنامه به گونه ای شهربان زبان فارسی یا به قولی "در شهر" زبان فارسی است. کار گزارشی و تولیدی است که در شبکه آموزش روی آنتن خواهد رفت. در این برنامه اسامی غلطی که کاربردهای اشتباهی در شهر پیدا کرده اند و در سازمان ها و مؤسسات هم استفاده می شود یا انگلیسی اند و یا به فرهنگ و جامعه ما ربطی ندارند اما مأنوس شده اند را مورد بررسی قرار می دهیم. این برنامه برای احیای واژگان فارسی روشنگری می کند و با استفاده نادرست از کلمات خارجی و فرسایش زبان فارسی به نوعی مقابله دارد.
رئیس ستاد حفظ و ترویج زبان و ادب فارسی سیما درباره اضافه شدن بخشی به برنامه های زنده و پربیننده تلویزیون درباره زبان فارسی، تأکید کرد: خوشبختانه شبکه های مختلف در این زمینه کار جدی کرده اند و همه برنامه های پرمخاطب و زنده شبکه های سیما در تابستان بخش خاصی را برای زبان فارسی خواهند داشت. مثل "یک روز تازه" و "به خانه برمی گردیم" شبکه پنج، "سلام صبح بخیر" شبکه سه و "صبح بخیر ایران" شبکه سه، "صبحی دیگر" شبکه آموزش، "انتهای الوند" شبکه دو و برنامه "طلوع" شبکه چهار؛ این ها برنامه هایی اند که به صورت زنده ارائه می شوند و مخاطبین خودشان را دارند. از این به بعد در تابستان بخش های غنی با آیتم های مربوط به زبان فارسی خواهند داشت.
وی در خصوص ساخت پویانمایی برای زبان فارسی ویژه کودکان گفت: مجموعه چندین قسمتی تحت عنوان زبان فارسی در قالب انیمیشن و پویانمایی آماده می شود که به زودی آماده پخش شود.
* اما ماجرای استفاده از اسامی خارجی در آگهی های بازرگانی جدی است؛ جایی که حدادعادل هم به عنوان رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به این استفاده از واژه ها در آگهی های بازرگانی انتقاد دارد و از صاحبان کالا که عناوین و اسامی خارجی روی کالاها و محصولاتشان می گذارند گلایه کرد. او اعتقاد دارد که باید عدم تبلیغ این کالاها در یک بازه زمانی معقول تا اصلاح نام و عنوانشان در دستور کار تلویزیونی ها قرار بگیرد. به گونه ای در پَسِ نمایش تجمل و اشرافی گری در تبلیغات تلویزیون، این ایراد به صورت ملموس دیده می شود؛ تا جایی که برخی از کارشناسان در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفته اند اشتباه نکنید، این ها اسامی کالاهای خارجی تبلیغ شده در شبکه های انگلیسی زبان نیست، بلکه آگهی کالاهای ایرانی در صداوسیمای خودمان است. آنها خواستار پاسداشت زبان فارسی شده اند.
احمدی افزادی در واکنش به این انتقادها و مسائل، در آگهی های بازرگانی توضیح داد: من خبر دارم سازمان بازرگانی صداوسیما بخشنامه ای در رابطه با پاسداشت زبان فارسی و رعایت هنجارهای زبان فارسی به همه شرکت های طرف قراردادش ابلاغ و آنها را مکلف کرده در یک بازه زمانی برای استفاده حداکثری از زبان فارسی اقدام کنند. البته کار دشواری است و بخش عمده ای از این ایراد به مجوزهای اداره ثبت و وزارت ارشاد هم برمی گردد. وقتی ارشاد به اسامی خارجی محصولات ایرانی مجوز می دهد که صرفاً صنایع خوراکی هم نیستند و خودروهای ایرانی هم وجود دارند با نام انگلیسی عرضه شده اند. سازمان بازرگانی آیین نامه اش را ابلاغ کرده و پیرو تأکید رئیس سازمان صداوسیما، طرف قرارداد بازرگانی که هزاران شرکت کوچک و بزرگ اند حتی عمدتاً بخش های خصوصی، با جدیت این بخش هم دنبال می شود. البته می دانید که نماینده بازرگانی سازمان صداوسیما در جلسات با فرهنگستان شرکت می کنند و تعامل خوبی هم در این زمینه وجود دارد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار ایلنا، هر سال روز ادبیات کودک و نوجوان موعد بازگشت دغدغه های اهالی فرهنگ در باب این ژانر مهم و دوران ساز ادبی است. اما آنچه از پیِ نشست ها و همایش ها برآمده، نه چندان است که گامی باشد در خور اهمیت این دغدغه. چه بسا که بیش و پیش از هر قدمی، بازگشت به خود و آغاز فرآیند آسیب شناسی ضرروی می نماید. در باب ادبیات کودک و نوجوان و مسائل مبتلا به آن با محمد میرکیانی (نویسنده ادبیات کودک و نوجوان) گفتگو کردیم. علیرضا میرکیانی دارای آثار متعددی است که می توان از جمله مهمترین آنها به مجموعه شاید فردا نباشه و قصه های کمال اشاره کرد.
میرکیانی بااشاره به ظرفیت بالای موجود در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما برای قصه پردازی در حوزه کودکان گفت: داستان های کودکان ظرفیت های بالایی برای طرح مفاهیم دینی و ارزشی و اخلاقی و اجتماعی دارند. منتها نکته اینتسن که بسیار مهم است نویسندگان خلاق و توانمند ما با شناخت کامل از حوزه روانشناسی و درک کودکان و تسلط و اشرافی که بر ادبیات داستانی دارند می توانند مفاهیم را مفاهیم قابل نیاز و قابل درک برای گرو سنی کودک و نوجوان را بنویسند و خلق کنند.منتها نکته مهم اینکه هر موضوعی از نظر روانشناسی باید متناسب با هضم و درک هر گروه سنی تعریف و تولید شود و به رشته تحریر دربیاید. بنابر این محدودیتی نداریم مگر موضوعی که متناسب درک آن گروه سنی نباشد.تنوع و تکثر در فضاها زیبانویسی توجه به شخصیت های جذاب توجه به فضاهای جذاب و دوست داشتنی برای این گروه سنی از نکته های مهم و کلیدی برای نگارش داستان در رده سنی کودکان است.
وی در ادامه با طرح مقایسه میان درون مایه هایی که فرهنگ های دیگر وارد داستان های کودکان می کنند و آنچه در گنجینه فرهنگی اسلامی و ایرانی وجود دارد، افزود: ادبیات عامیانه و کهن از پایه های پایداری فرهنگی در برابر فرهنگ بیگانه هستند در حقیقت شناسنامه هر ملتی را می شود در ادبیات کهن و عامیانه آن سرزمین جستجو کرد به ویژه ادبیات کهن ما که در دنیا بی نظیر است. بخش قابل توجهی از آثاری که نویسندگان کودک و نوجوان برای این گروه سنی خلق می کنند از ادبیات کهن و عامیانه است. منتها باید مدنظر داشت آثاری را به کودکان و نوجوانان معرفی کرد که جذابیت داستانی وبه زبان و نثر در آن رعات شده باشد. همینطور کتاب از نظر آماده سازی تصویرگری و عنوان و بخش بندی مورد توجه قرار گرفته باشد که در کودکان و نوجوانان دلزدگی ایجاد نکند. برخی از داستانهای غربی دارای کشش های عمومی هستند و درحقیقت نمایی از جاذبه دارند ولی در اصل جاذبه داستانی ندارند و خیلی زود فراموش می شوند و نمی توانند در شخصیت کودکان ما تأثیر جاودان بگذارند و آنها را به راهی درست و صحیح رهنمون کنند ولی در کوتاه مدت به فکر و اندیشه کودکان ما آسیب می زنند و مانع حرکت های اصیل و حرکت های سازنده در زندگی این گروه سنی می شوند بنابراین به نظرم باید یک توجه ویژه داشت و آثار خوبی را که در حوزه ادبیات کهن و عامیانه برای کودکان و نوجوانان خلق می شود از بین آثار نویسندگان شناخته شده در ین عرصه انتخاب کرده که باعث علاقمندی کودکان و نوجوانان ما به ادبیات کهن و عامیانه شود.
این نویسنده حوزه ادبیات کودک در ادامه با اشاره به نحوه پردازش قصه برای کودکانی که هنوز تجریه آموزش رسمی در مدارس را ندارند نیز گفت: داستان هایی که برای گروه نی دو تا شش سال نوشته می شود مرز بسیار گسترده ای دارد. بچه ها از سن دوسالگی هرچه پیش می رود توجهشان به پیرامون بیشتر می شود. برای کودک دوساله تا چهار ساله از ابتدا شناخت صداها رنگها گرما و سرما روز و شب خستگی آرامش داشتن خواب و بیداری خیلی مهم است و نکاتی است که برای این گروه سنی خیلی اهمیت دارد.اما از چهار سالگی تا شش سال از نظر مفهوم و درک این گروه سنی باید مفاهیم یک مقدار سنگین تر و جذاب تری پرداخت مثل شکل ها و حجم ها اندازه ها و شناخت حیوانات و فصل ها از نکاتی است که برای این سن میشه مطرح کرد منتها باید توجه کرد که اینها نکته های ساختاری هستند .یعنی درون هر ساختاری می شود یک نکته اخلاقی و تربیتی را هم مطرح کرد که قابل فهم و ارزیابی رأی گروه سنی دو تا شش سال باشد . البته نوشتن برای گروه سنی دوسال کمتر صورت می گیرد و معمولاً کتابهای تصویری هستند که حجم بالای نود درصد تصویر را دارند و متن ندارند که بچه ها با نگاه کردن به آثار با تصاویر محض به مفاهیمی که نویسنده یا هنر مند در پی خلق کردن آن هستند متوجه می شوند. حتی آثار تصویری و پویا نمایی ها و انیمیشن هایی که برای گروه سنی دو تا چهار سال خلق می شود_البته متاسفانه در ایران از این آثار بسیار کم داریم_ آثار ساده با شخصیت های ساده با حجم بالای تصویر و با بیان روایی کمتر هستنداما در سن چهار تا شش سال گفتار گفتگو و حرکت را بیشتر می بینیم متن بیشتری نسبت به رده سنی دو تا چهار سال دید می شود اما متن بسیار کم و قابل درک و فهم است.
میرکیانی در ادامه و در پاسخ به پرسش از نحوه معرفی و پرداخت قهرمانان در ادبیات کودک خاطرنشان کرد: برای گروه سنی چهار تا شش سال متنی مناسب است که حتماً قهرمان سازی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان یکی از برنامه ریزی های کوتاه مدت میان مدت و دراز مدت در عرصه فرهنگ کشورهای غربی است. آن ها برای اینکه نشان بدهند تاریخ و گذشته دارند و برای فرزندانشان و دنیا الگو دارند دست به قهرمان سازی می زنند معمولاً قهرمان سازی لز گروه های سنی پنج یا شش سالگی شروع می شود تا دوره نوجوانی منتها اینها شدت و ضعف دارد نسبت به نوع قهرمانها متفاوت هستند. برای گروه های سنی پایین تر قهرمانها یا کاراکترهایی با شخصیت ها یا عناصر شخصیتی ساده هستند و هرچه سن بالاتر می رود قهرمانهایی پیچیده و چند لایه خلق می شوند. جاذبه قهرمان ها یا انسانهای برتر و فرازمینی و متفاوت این است که به سادگی کودکان و نوجوانان ما تلاش می کنند خودشان را در جایگاه آنها قرار دهند. یعنی قهرمانها کارهای متفاوتی انجام می دهند که برای مخاطب جذاب است و نسبت به آنها مخاطبان این آثار احساس دلبستگی می کنند. از گروه های سنی کودک تقریباً از پنج و شش سالگی با تعریف قهرمانهای ساده می شود علاقمندی و دلبستگی کودکان را به قهرمان های بومی ایجاد کرد. منتها سن هرچه بالاتر می رود نوع و شناخت کودکان و نوجوانان از زندگی گسترش پیدا می کند و و دوست دارند قهرمان های بزرگتر و توانمندتر یا انسانهای برتر و فرا زمینی تر را ببینند .بنابر این شکل ساختن قهرمان یا قهرمان سازی برای گروه های سنی متناسب با درک آنها توان شناخت آنها از عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی و بومی هر کشور است. بنابراین شناخت ما اولاً از ویژگی های یک قهرمان که یک قهرمان چی هست و چه کاری کاری می تواند انجام دهد قهرمان چه تأثیر مثبتی بر زندگی می تواند بگذارد و قهرمانان چه جاذبه های شخصیتی و کاراکتری باید داشته باشند، بسیار مهم است.
او در پایان با اشاره به عنصر جذابیت و تأمل ان در کنار ارزش های فرهنگی گفت: یکی از علاقه مندی های نوجوانان در این گروه سنی علاقه به داستان های ماجرایی است. داستان های دفاع مقدس را اگر از نظر ساختاری بخواهیم تقسیم بندی کنیم جزء داستانهای مجرایی است که می تواند مورد توجه و علاقه نوجوانان قرار بگیرد. بخش قابل توجهی از این داستانها برای نوجوانان قابل طرح است که باید انتخاب درست صورت بگیرد. اگر انتخاب درست از از ماجراهای دفاع مقدس صورت بگیردو این داستانها در یک ساختار جذاب مطرح شوند قطعاً مورد توجه و علاقه نوجوانان قرار می گیرند. البته طرح موضوع دفاع مقدس برای گروه سنی کودک محدودتر است و برای گروه سنی نوجوان گسترده تر و بیشتر است. مهم این است که آن داستان و ماجرایی که انتخاب می کنیم برای تبدیل شدن به یک داستان جذاب, قابل درک و قابل هضم برای گروه سنی نوجوان باشد. ما متاسفانه زندگی نامه بسیار داریم ولی داستان کم داریم غالب این داستانها با اینکه از نظر محتوایی جذاب و قابل قبول هستند ولی از نظر داستانی جذاب نیستند و نمی توانند بر مخاطب تأثیر بگذارند. هر داستانی را که ما برای گروه سنی کودک و نوجوان می نویسیم باید در گام اول یک اثر داستانی و هنری باشد. در یک اثر هنری در وحله اول مخاب از اثر لذت مطاله و لذت کتاب خواندن را می برد. ما باید مدنظر داشته باشیم که آثاری را که برای گروه سنی کودک و نوجوان در ارتباط با دوران دفاع مقدس و زندگی افتخارآمیز شهدا دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم می نویسیم؛ اثری داستانی جذاب و قابل قبول باشد اگر به ساختارهای هنری کتاب توجه نکنیم قطعاً این آثار نمی توانند مورد اقبل کودکان و نوجوانان قرار بگیرند.انتخاب یک موضوع خوب,پرداخت خوب, تناسب فهم مخاطب نسبت به موضوع ,حجم قابل قبول, یعنی اگر یک داستانی در حد یک داستان کوتاه قابل طرح است آن را بی دلیل تبدیل به یک رمان نکنیم.
یک داستان بیست صفحه ای, به عنوان یک داستان کوتاه ممکن است برمخاطب تأثیر بگذارد. بی دلیل داستان بیست صفحه ای را تبدیل به داستان صدو بیست صفحه ای نکنیم چون جاذبه خودش را از دست می دهد.اگر به طور طبیعی همه این عناصر درست به کار گرفته شوند فطعا ما می توانیم آثار جذاب و قابل قبولی را برای گروه سنی کودکان و نوجوانان در ارتباط با دفاع مقدس تولید کنیم و در اختیار آنها قرار بدیم. ولی متاسفانه غالباً آنچه که عرضه می شود بیشتر تحت تأثیر موضوع است. این آثاری که چاپ می شوند موضوع جذابی دارند ولی از نظر هنری جذاب نیست و در عین اینکه بسیاری از این آثار نویسندگانشان حسن نیت دارند و از روی علاقه و دلبستگی و اعتقاد این آثار را نوشتند اما به دلیل اینکه ساختار جذاب هنری ندارند نمی توانند موج ایجاد کنند و بر مخاطب تایر بگذارند و این آثار مکتوب هم قطعاً اثری ماندگار نخواهند داشت.
حجت الإسلام والمسلمین دکتر باقری تصریح کرد: بیش از 95 ناشر آثار خود را به جشنواره ارسال کردند که این مسئله با وجود محدویت هایی که بوده است، نشان می دهد جشنواره جایگاه خود را یافته است و از رشد خوبی برخوردار بوده است.
وی در بیان روند انتخاب اثر در این جشنواره توضیح داد: به محض دریافت آثار، هر اثر در طبقه بندی مربوط به خود قرار گرفت و ارزیابی اولیه شروع شد؛ پس از انتخاب آثار در ارزیابی اولیه، آثار به دست داوران و سپس هیئت علمی رسید. در نهایت، پس از بررسی های به عمل آمده 150 اثر برای ارزیابی انتخاب شد.
باقری با بیان این که داوران این دوره، متشکل از افراد حقیقی و حقوقی هستند، افزود: بیش از 55 نفر از اساتید دانشگاه و حوزۀ علمیه و 12 مؤسسۀ تحقیقاتی و علمی و حوزوی و دانشگاهی جشنواره را در ارزیابی آثار یاری کردند.
دبیر علمی دوازدهمین جشنوارۀ کتاب سال رضوی اضافه کرد: امسال بنا بود آثار مورد نقد و بررسی قرار گیرد که در ابتدا برای برخی آثار جلسات نقد و بررسی و کنفرانس برگزار شد و پس از مدتی با روبه روشدن با شرایط کرونایی قادر به ادامۀ جلسات نشدیم و امیدواریم در آینده این امکان فراهم شود.
باقری نوآوری و تازگی موضوع، پرداخت علمی، رعایت آداب و اخلاق پژوهش، بهره مندی از منابع معتبر، و کاربست آرایه های هنری، فنّی و مانند آن را از مهم ترین معیارهای سنجش آثار در دستِ کم 6 مرحلۀ انتخاب اثر عنوان کرد و گفت: با پیروی از رهنمودهای مقام معظّم رهبری که تأکیدی ویژه به حوزه های شعر ، داستان و کودک و نوجوان دارند، هیئت داوران اهتمام ویژه ای به این محورها داشت و افراد بیشتری را در این حوزه مورد تشویق قرار داده است.
وی در پایان بیان کرد: برخلاف دوره های پیشین که کفّۀ تاریخ و سیرۀ رضوی سنگین تر بود، در این دوره شاهد اقبالی مناسب به سایر حوزه ها در موضوع اصلیِ امام رضا علیه السلام و خاندان مکرّم آن حضرت و نیز موضوع جانبیِ گفتمان تمدّن نوین اسلامی بودیم و با توجه به دستور مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و صدور بیانیۀ گام دوم انقلاب، این موضوع را نیز به محورهای این دوره از جشنواره اضافه کردیم.
جمعه سوم مرداد، آخرین روزِ کاری کتابفروشی نشر دف خواهد بود. مدیر این کتابفروشی و نشر معتقد است: می توان تعطیلی کتابفروشی ها را به مثابه ورود به یک دوره پرمخاطره و نامطلوب گرفت؛ ولی این روند موقت است. از اخبار و حساسیت هایی که مردم و روزنامه نگاران و رسانه ها نسبت به تعطیلی های این چنینی پیدا کرده اند، می فهمیم موج حمایت اجتماعی و روزهایی بهتر در راه است.
به گزارش ایرنا، چهارسال و هشت ماه نشانی زیر پل سیدخندان، حدفاصل خیابان شریعتی و سهروردی، شماره 64 برای اهالی فکر و فرهنگ و قلم، جایی نام آشنا بود؛ کتابفروشی نشر دف که پنجشنبه پنجم آذر 1394 افتتاح شد و حالا خبر رسیده جمعه سوم مرداد؛ یعنی چند روز دیگر، برای همیشه تعطیل خواهد شد. مدیر نشر دف در گفت وگو با ایرنا درباره صحت و سقم این خبر، آن را قطعی خواند و گفت: مِلکِ کتابفروشی استیجاری و مدتی در معرض فروش بود، گران شدن ناگهانی املاک در خیز حبابی اخیر، سبب شد یک مشتری دست به نقد که پیشتر فضای کتابفروشی را دیده و پسندیده بود، قدم پیش بگذارد و آن را بخرد. البته مالک بر عادت مألوف، ابتدا پیشنهاد خرید را به خود ما داد، ولی سازوکار مالی کتاب، واجد چنین توش و توانی نیست. ما پنج سال از این فضا برای انجام کار و عرضه کتاب و محصولات فرهنگی استفاده کردیم. عمرمان اینجا سر آمده؛ همین.
حمیدرضا شعبانی اگرچه تاکید کرد همین حالا هم در تکاپوی فضای جدید برای کتابفروشی است، گفت: اگر فرصت بیشتری به ما می دادند، حتی ممکن بود فقط جابه جا بشویم و تعطیل هم نکنیم. ولی شرایط بسیار دشوار و بخت ما برای احیای یک کتابفروشی با مختصات آنچه داشتیم، تقویت نشده است.
او در پاسخ به پرسشی مبنی بر چرایی تعطیلی چند کتابفروشی دیگر، اظهار داشت: در اضطراب و اضطرار روزانه کسب و کارهای کوچک تا متوسط که نشر و کتابفروشی هم جزء آن ها قرار می گیرد، مجموعه ای از علت ها دست به دست هم داده اند. آن ها را به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم می کنم. دلایل اصلی مربوط به سیاست های کلی، رویه بنیان های اقتصادی و به خصوص آن چیزهایی است که سال ها مردم و کارشناسان در قالب نقدها و گله مندی ها مطرح می کنند: نظام مسلط پولی/بانکی، فقدان شفافیت مالی در دستگاه های حاکمیتی و فقدان عزم و اراده کافی برای تغییرات علمی و بنیادین، بی توجهی به ارزش خدمات انسانی و تولید ملی از جمله دلایل اصلی اند.
دلایل فرعی هم موکول به مردم و صنوف است که اغلب با نگاه به مشکلات عمده مدیریتی، خود را فارغ از مسئولیت اصلاح و پرورش عادت های خوب خود می دانند. همچنین در انجام کارهای صنفی و جمعی، فاقد مهارت و دانش کافی نسبت به حقوق یکدیگر هستیم. دانش و مهارتی که سبب شود تولید و عرضه موفق محصول را یک چرخه کامل شغلی ببینیم و هر یک از اعضا، خود را موظف بداند از حقوق سایر بخش های این چرخه محافظت کند.
وی ادامه داد: از طرفی مردم هم باید به عادت درست خریدن دست یابند. آن ها نباید کتاب را با تخفیف بخرند، زیرا هر خرید با تخفیف دست کم یک نفر را از چرخه تولید و توزیع کتاب های با محتوا خارج می کند. مردم ما باید بدانند قیمت کتاب در ایران پایین تر از سطح جهانی است. در حالی که سایر نقاط دنیا به کتاب اهمیت بیشتری می دهند و هزینه آن را تمام و کمال می پردازند. اکراه در پرداخت مبلغ پشت جلد، بالاخره موجب حذف تعدادی از افراد درستکار این صنعت و صنف می شود. دغل کاران همیشه راه های ماندن و سودجویی را حتی از مسیرهای غیرقانونی می یابند.
مدیر نشر دف درباره اهمیت کتابفروشی های محلی در بخش خصوصی گفت و نسبت شان با کتابفروشی های رنجیره ای را چنین برشمرد: کتابفروشی های کوچک محلی در وجودشان چیزی دارند که هیچ فروشگاه یا مال عظیم الجثه ای توان رقابت با آن ها را ندارد؛ آن ها با مردم محله خود رابطه ای برقرار می کنند که از عهده فروشگاه های بزرگ زنجیره ای با آن سروشکل هیجان انگیز و معماری های مسحورکننده خارج است.
وی افزود: نوع رابطه ای که صاحبان و کارکنان این کتابفروشی ها با مردم برقرار می کنند، سبب می شود حضور و وجودشان ضامن تقویت بنیان های فرهنگی و معنوی جامعه و ایجاد فضایی امن و صمیمی در هر محله از هر شهر و هر کشور دنیا باشند. این سرمایه ها مثل جنگل های کره زمین به دلیل سهل انگاری های ما در معرض آسیب و نابودی جدی هستند.
ما اغلب قدر چیزهایی را که داریم تا زمان از دست دادن شان نمی دانیم. مردم و دولت ها باید در حفظ این سرمایه ها با تمام توان بکوشند. نگهداری از آن ها نوعی سرمایه گذاری برای نسل بعد در ارتقای شاخص های توسعه است.
اینکه آیا می توان خلوتی کتابفروشی ها و تعطیلیِ ناگزیر آنها، ازجمله دف را نشانه ای از اضمحلال فرهنگ دانست آن هم در سرزمینی که نه در سده های گذشته، که در همین چند دهه پیش، کتابفروشی هایش مملو از جمعیت بود، برای کتاب ها صف می کشیدند، پیش خرید می کردند و چنان می شد که کتاب ها به چاپ های متعدد می رسیدند، موضوع پرسش دیگری بود که او پاسخ داد: می توان تعطیلی کتابفروشی ها را به مثابه ورود به یک دوره پرمخاطره و نامطلوب گرفت. ولی فکر می کنم این روند موقتی باشد. از اخبار و حساسیت هایی که مردم و روزنامه نگاران و رسانه ها نسبت به تعطیلی های این چنینی پیدا کرده اید، می فهمم موج حمایت اجتماعی و روزهایی بسیار بهتر از این در راه است.
گاهی اگر مردم خودشان راه خود را حتی به زبان امروزی، در ساختن هشتگ ها و ترندهای فضای مجازی بیابند، نیازی به تصمیمات با تأخیر دولت ها نخواهند داشت و چه بسا این دولت ها باشند که باید برای جا نماندن از اراده جمعی، راه های پیروی از مردم را بیاموزند. با این نیروی فوق العاده ای که برای گفت وگو در مورد هر مسئله ای در جامعه شکل گرفته، حقیقتا آینده را روشن می بینم.
این روزهای آخر نشر دف، کتاب های کتابفروشی اش را با تخفیف ده درصدی عرضه خواهد کرد و حالا فقط باید امید داشت، این ناشر بتواند جایی دیگر پیدا و کتابفروشی اش را دوباره احیا کند تا این چراغ به شکلی و نحوی دیگر روشن بماند.
اشتراک گذاری در:
مهر : کتابفروشی نشر دف که از سال 94 در محدوده سیدخندان آغاز به فعالیت کرده بود، از روز شنبه چهار مرداد تعطیل می شود. خاموش شدن چراغ این کتاب فروشی طی متنی در صفحات این کتاب فروشی در شبکه های اجتماعی به اطلاع عموم رسید. در متن منتشر شده توسط مسوولان این کتاب فروشی آمده است: سال های اخیر و با وجود زنجیره ای از وقایع تلخ پشت سر هم، کاری سخت و طاقت فرسا بود. در دوره ای که بنیان ها در مقیاس ملی متزلزل و نیازمند بازشناخت و بازتعریف اند، کسب وکارهای فرهنگی نیز مخاطرات بود و نبود بیشتری را تحمل می کنند. متاسفیم که به اطلاعتان برسانیم این کتاب فروشی، 4 مرداد تعطیل خواهد شد و در این روزهای باقی مانده کتاب ها را برای سبک شدن هرچه بیشتر بار جابه جایی، با 10 درصد تخفیف عرضه می کند.
ابراهیم حیدری دبیر چهارمین دوره جام باشگاه های کتابخوانی در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره این دوره از جام باشگاه های کتابخوانی گفت: درحال حاضر چهارمین دوره جام باشگاه های کتابخوانی را برگزار می کنیم در این چهار سال 22 هزار باشگاه کتابخوانی با بیش از 330 هزار عضو زیر نظر بیش از 20 هزار تسهیلگر در هزار و 520 شهر و روستا فعالیت کردند باشگاه های کتابخوانی در هزار و 500 روستا و 320 شهر تشکیل شده است.
او افزود: باشگاه های کتابخوانی در مدارس، مساجد، پایگاه های بسیج روستا ها و مجتمع های مسکونی تشکیل شده است و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به تمام اعضای باشگاه های کتابخوانی تا سقف 60 هزار تومان برای خرید کتاب می دهد، کتاب ها را تهیه می کنند و در مکان های مختلف در چهار بخش بهترین باشگاه کتابخوانی، بهترین نامه، بهترین فیلم و بهترین نویسنده از دید بچه ها باهم رقابت می کنند تا در سال 98 رقابت های جام باشگاه های کتابخوانی برگزار شود.
حیدری ادامه داد: قرار بود طبق جدول زمانبندی در اسفند ماه اختتامیه آن برگزار شود که باتوجه به شیوع ویروس کرونا در کشور اختتامیه به سال 99 موکول شد باتوجه به استمرار شرایط شیوع ویروس کرونا و سیاست های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر انتقال فعالیت های فرهنگی به فضای مجازی قرار است مراسم اختتامیه روز چهارشنبه اول مرداد ماه ساعت 21 به مدت نیم ساعت تا 45 دقیقه ازطریق شبکه های مجازی از جمله آپارات پخش شود. در این مراسم برگزیدگان جام باشگاه های کتابخوانی معرفی خواهند شد.
بیشتر بخوانید
او بیان کرد: نزدیک به 7 هزارباشگاه کتابخوانی در سال 98 تاسیس شد مجموع فعالیت ها در تمام باشگاه های کتابخوانی انجام می شود شاید در دو، سه ماه اخیر که شرایط کشور خوب نبود فعالیت باشگاه های کتابخوانی با سرعت کمتری ادامه داشت. در سال جاری فعالیت های باشگاه های کتابخوانی را به سمت فضای مجازی هدایت می کنیم تا هم فرصت کتابخوانی از دست نرود هم بچه ها بتوانند از تخفیف کتاب بهره مند شوند. برای استفاده از فضای مجازی کتاب ها را به صورت صوتی منتشر می کنیم و در دسترس بچه ها در فضای مجازی قرار می دهیم.
دبیر جام باشگاه های کتابخوانی اظهار کرد: امسال با جدیت بیشتری جام باشگاه های کتابخوانی را برگزار می کنیم اگر شرایط کشور مهیا بود باشگاه های کتابخوانی به صورت حضوری به فعالیت هایشان ادامه می دهند در غیر اینصورت با شرکت های استارتاپی صحبت کردیم تا کتاب ها را به صورت الکترونیکی در اختیار بچه ها قرار دهیم تا هم بچه ها از کتاب بهره مند شوند و هم از کنار هم بودن لذت ببرند.
انتهای پیام/
به گزارش فرهیختگان ، شاید در این ایام کرونایی با خیلی مسائل مواجه شدیم که تا قبل از آمدن این بیماری، اصلا به آنها هم فکر نمی کردیم. اینکه برای مدت طولانی دوستان مان را نبینیم، رفت و آمد نداشته باشیم ودر قرنطینه باشیم. همه اینها باعث شد تا سبک زندگی مان را عوض کنیم. سرگرمی هایمان را تغییر دهیم. برخی فیلم دیدن را شروع کردند و برخی دیگر هم کتاب خواندن را برای خودشان به عنوان یک سرگرمی انتخاب کردند. در این گزارش به سراغ آمار و ارقام فصل بهار رفتیم تا بدانیم آمار چاپ کتاب به نسبت سال گذشته چه تغییراتی داشته است. البته یک نکته را باید درنظر بگیریم که ویروس کرونا، در همه مشاغل تاثیرگذار بوده است و حوزه نشر هم از این قاعده مستنثی نیست. ناشران همیشه در اسفند و فروردین ماه کتاب ها را به تعداد زیاد منتشر می کنند تا این کتاب ها به نمایشگاه برسد، اما امسال این اتفاق نیفتاد و کرونا همه چیز را به هم زد برای همین ناشران مشکلات زیادی را داشتند. آمار و ارقام سه ماهه اول امسال نه امیدوارکننده است و نه خیلی جای ناامیدی می گذارد.
آینده کتاب در سال 99
در سه ماهه اول سال 1399، نسبت به مدت مشابه سال قبل، تنها نیم درصد افزایش تولید کتاب داشته ایم در حالی که متوسط قیمت کل کتاب در بهار 1399، نسبت به مدت مشابه آن در سال 98، تقریبا 31 درصد افزایش قیمت را نشان می دهد. یعنی در سه ماهه اول سال 98، قیمت یک کتاب به طور متوسط تقریبا 32 هزار تومان بوده در حالی که طی سه ماهه اول سال 1399 قیمت متوسط کتاب 42هزار تومان بوده است. نکته مهم این است که قیمت متوسط کتاب در سال 1392 یعنی ابتدای کار دولت یازدهم، 10 هزار تومان بوده است اما قیمت متوسط کتاب در سه ماهه اول سال 99، به 42 هزار تومان رسیده است و مطمئنا در آینده با توجه به شرایطی که در کشور وجود دارد این مقدار بیشتر می شود. نکته بعدی در مورد تعداد عناوین کتاب هاست که مساله بسیار مهمی است. در سه ماهه اول امسال تنها نیم درصد افزایش داشته ایم که این مساله می تواند برای آینده نشر نگران کننده باشد. ناشرانی که امسال نمایشگاه کتاب را نداشتند و برای همین شاید نتوانستند آن طور که باید و شاید فروشی داشته باشند.
سختی ها و ضررهای سنگین
البته توئیت های وزیر ارشاد نشان از این دارد که امیدی در حوزه نشر وجود دارد. سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد در پیامی که در توئیترش منتشر کرد، نوشت: بهار امسال 15هزار و 548 کتاب منتشر شد. بهار پارسال 15 هزار و 476 کتاب نشر یافت. در شرایط سخت اقتصادی و کرونایی، همت ناشران فرهنگ گستر ستودنی است. در برخی حوزه ها چون؛ هنر، علوم طبیعی و ریاضی، دین به ترتیب: 23، 45، 50 درصد افزایش و در برخی حوزه ها چون کمک آموزشی و ادبیات، 36 و 2 درصد کاهش داشته ایم.
وزیر ارشاد امیدوار است به ادامه کار نشر در این اوضاع کرونایی اما وقتی با ناشران صحبت می کنیم سختی های کارشان را چند برابر می دانند. علیرضا رئیس دانا، مدیر نشر نگاه درباره اینکه نمایشگاه کتاب برگزار نمی شود و سختی های آن برای ناشران می گوید: در حال حاضر با وجود شیوع ویروس کرونا ناشران بسیار دغدغه مند بوده و نگرانی های دوچندانی دارند. برخی ها کتاب را زیر چاپ برده و آماده نمایشگاه شده بودند. از این رو تاخیر در برپایی نمایشگاه زیان بسیاری برای آنها خواهد داشت. اگر می شد در آبان نمایشگاه را برگزار کنیم، اتفاق خوبی بود اما حالا که حرف از برگزار نشدن نمایشگاه است، باید چاره دیگری برای حوزه نشر داشته باشیم.
از طرف دیگر، محمد حقی، مدیر انتشارات کتابستان معرفت درباره سختی های این روزهای حوزه نشر می گوید: کرونا تقریبا در روزهای اخیر تمام چرخه نشر اعم از فروشگاه ها، مراکز پخش و مراکز تولید را که شامل ناشران، چاپخانه داران و صحافی ها هم می شود، درگیر کرده و درآمد همه یک سوم کم شده است. در واقع این مساله سه ماهه می تواند گریبان دست اندرکاران نشر را بگیرد. این در حالی است که ما اگر درآمد حاصل از نشر را 2 هزار و 100 میلیارد تومان در نظر بگیریم، حدودا با ضرر 700 میلیارد تومانی روبه رو هستیم که به بدنه نشر تحمیل شده است، اما یک متصدی نداریم که این خسارت را جبران کند. در راستای جبران خسارت ها باید روابط انسانی اولویت باشد. مثلا اگر بنده به فروشگاهی کتاب می دهم، می توانم برای تسویه به او فرصت بدهم. چاپخانه دار می تواند به بنده فرجه دهد و این زنجیره انسانی می تواند ادامه دار باشد، چراکه رقم ضرر، سنگین است.
با همه این مشکلات باید وزارت ارشاد غیر از بحث آمار فکر جدی ای برای اوضاع نشر داشته باشد که ضرر این موضوع بیشتر از این برای ناشران نشود و بتوانند در چرخه نشر باقی بمانند و اوضاع شان مثل کتابفروشی ها نشود که روزبه روز در حال تعطیل شدن هستند و از پس هزینه های کتابفروشی شان بر نمی آیند و به ناچار تعطیل می کنند.
* نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامه نگار
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی درباره برنامه های حمایتی معاونت امور فرهنگی در پی برگزار نشدن سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران گفت: این برنامه شامل بخش های مختلف نشر می شود. برای حمایت از کتابفروشی ها طرح فصلی تابستانه کتاب (در مردادماه) و پاییزۀ کتاب ( همزمان با هفته کتاب در آبان ماه) با افزایش 50 درصدی اعتبارات اجرا خواهد شد.
وی ادامه داد: با هماهنگی های به عمل آمده تلاش خواهد شد تا حداکثر سه هفته پس از برگزاری طرح های حمایتی از کتاب فروشی ها، تسویه حساب با کتاب فروشی های مجری انجام شود.
جوادی با تاکید بر استمرار خرید کتاب از ناشران برای تقویت کتابخانه های عمومی و تخصصی در راستای حمایت از ناشران گفت: دومین حلقۀ مورد حمایت معاونت امور فرهنگی تسویه حساب سریع با ناشران است. با برنامه ریزی های به عمل آمده تا حداکثر یک ماه پس از تحویل کتاب به انبار و تکمیل مدارک، تسویه سازی با ناشران انجام خواهد شد. در همین راستا پرداخت بدهی های خرید کتاب در چهار ماه گذشته در تهران و استان ها از مرداد ماه آغاز می شود.
معاون امور فرهنگی از حمایت این معاونت از ناشران تازه کاری که نخستین آثار آنها در ایام کرونا منتشر شده خبر داد و گفت: این گروه از ناشران که فروش آثار آنها مقارن با ایام کرونا بوده است بر حسب کیفیت آثار چاپ شده و میزان تولید مورد حمایت قرار خواهند گرفت.
جوادی به برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب به صورت جامع و فراگیر ( شامل همه حوزه های نشر ) اشاره کرد و گفت: امکان برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی فراگیر در دست بررسی است و تا حد اکثر یک ماه آینده جزئیات آن اعلام خواهد شد.
معاون امور فرهنگی تاکید کرد: این اقدام به منظور تقویت نقدینگی نشر کشور و توزیع عادلانه یارانه نشر انجام می شود و در تلاش هستیم تا حامی های دولتی و خصوصی در برگزاری این نمایشگاه حضور داشته باشند.
وی ادامه داد: از همین رو در موسسۀ نمایشگاه های فرهنگی ایران و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران جلساتی با این موضوع برگزار شده است. خوشبختانه با تلاش های خستگی ناپذیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نگاه ویژۀ آقای دکتر نوبخت اعتباراتی برای این منظور در نظر گرفته شده است. این اقدامات برای توزیع عادلانه یارانه نشر و جلوگیری از آسیب رسیدن به کتاب فروشی های کشور و ایجاد فرصتی برای مراکز دانشگاهی، حوزوی، آموزش و پرورش و کتابخانه های عمومی و تخصصی و موسسات فرهنگی برای تجهیز منابع کتابخانه ای است.
جوادی درباره دیگر اقدامات معاونت امور فرهنگی برای حمایت از ناشران و کتابفروشان به دلیل برگزار نشدن نمایشگاه کتاب تهران گفت: یکی دیگر از برنامه های حمایتی تسریع در توزیع کاغذ دولتی به ناشران متقاضی و تسهل در فرایند آن خواهد بود.
معاون امور فرهنگی با تاکید بر تحقق شعار ایران تهران نیست در برنامه های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از ناشران و کتابفروشان استانی اعلام کرد: اعتبار خرید کتاب استانی در مراکز استان ها تا سقف 30 درصد افزایش خواهد یافت و صورتحساب های ارسالی ظرف یک ماه تسویه خواهند شد.
جوادی ادامه داد: از دیگر برنامه های حمایتی ، تمدید تفاهم نامه با شرکت پست جمهوری اسلامی ایران برای ارسال محموله های فرهنگی(کتاب) است. این برنامه در بهار شروع و مورد استقبال قرار گرفت که قرار شده است برای تابستان و پاییز تمدید شود.
وی اصلی ترین برنامه معاونت امور فرهنگی برای حمایت از ناشران را که در آستانه نهایی شدن است، ایجاد فرصت های مناسب برای دریافت تسهیلات ویژه اعلام کرد و گفت: این اقدام با همکاری چند سازمان و بنگاه اقتصادی دولتی و خصوصی در حال انجام است و به زودی جزئیات آن اعلام خواهد شد. همچنین با هماهنگی های انجام شده با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دنبال صدور کارت اعتباری خرید فرهنگی هستیم.
جوادی در پایان از آمادگی معاونت امور فرهنگی برای دریافت پیشنهادات فعالان حوزه کتاب خبر داد و گفت: معاونت امور فرهنگی از پیشنهادات فعالان حوزه کتاب و رسته های متنوع این حوزه استقبال می کند و در تلاش است تا امکانات بیشتری در این حوزه به اهالی نشر و کتاب ارائه دهد.
بر اساس این گزارش، بر اساس اعلام صریح دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تکلیف همگانی در پیشگیری از شیوع ویروس کرونا و در راستای مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، توصیه های وزارت بهداشت مبنی بر ضرورت رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پرهیز از برگزاری هرگونه تجمع در سطح کشور و همچنین نبود چشم انداز روشن در امکان برگزاری نمایشگاه در ماه های آتی، شورای سیاست گذاری برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در سال جاری را منتفی دانست.
انتهای پیام/4028/
مرتضی شایسته در گفت وگو با خبرگزاری میزان، پیرامون انصراف مجدد فیلم سینمایی شنای پروانه از چرخه اکران گفت: طی جلسه امروز شورای صنفی نمایش با سازندگان این اثر، رسول صدرعاملی درخواست توقف اکران فیلم سینمایی شنای پروانه را داشت که شورا نیز با این درخواست موافقت کرد.
وی درباره زمان مجدد اکران فیلم سینمایی شنای پروانه اظهار کرد: به امید خدا این فیلم در شرایطی بهتر بار دیگر به چرخه اکران باز خواهد گشت، پیش بینی ما و سازندگان آن اکران نوروزی سال 1400 است. این فیلم تنها امروز روی پرده نقره ای خواهد رفت و اکرانش از فردا متوقف می شود.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید
دبیر شورای صنفی نمایش دلیل اکران مجدد این فیلم را اینگونه تصریح کرد: گروه تولید و پخش شنای پروانه آن را در زمانی سخت به چرخه اکران وارد کردند و توانستند با عمل باعث حضور مخاطبان در سینما شوند، از نظر شورای صنفی این اقدام بسیار ویژه و پسندیده بوده و به همین دلیل این فیلم مستحق اکران در زمانی بهتر است.
شایسته با اشاره به حضور آثار جدید در چرخه اکران سینمای سال 99 خاطرنشان کرد: فیلم های زیادی برای اکران درخواست داده اند، ما نوید این را می دهیم که سینما ها به زودی شاهد اکران آثار بسیار خوبی خواهند بود و مخاطبان می توانند بار دیگر آثاری با کیفیت در سینما تماشا کنند.
انتهای پیام/
به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، راه آهن جمهوری اسلامی ایران به منظور گرامی داشت یاد و خاطره شهدا و ایثارگران گران قدر هشت سال دفاع مقدس و به ویژه شهدای عزیز راه آهن، مسابقه طراحی لوح و بنای یادبود شهدا و ایثارگران را برگزار می کند که هنرمندان فرصت دارند تا 20 مرداد ماه 1399 آثار خود را به دبیرخانه مسابقه ارسال کنند.
علاقه مندان برای اطلاع دقیق از قوانین شرکت، ثبت نام و ارسال عکس می توانند به پایگاه اینترنتی مسابقه به نشانی www.rai.ir، بخش isargaran.rai.ir مراجعه و ثبت نام به عمل آورند.
در ادامه حمید بهمنی نویسنده و کارگردان سینما از داوران این مسابقه در گفت وگویی درخصوص اهمیت و لزوم توجه به تهیه و تولید آثار فرهنگی در زمینه شهدا و ایثارگران در دوران جنگ و هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: نمی توان بحث از ایران و ایرانی کرد اما به مقوله شهدای دوران جنگ و جبهه بی توجه بود؛ چراکه شهدا رکن اصلی مملکت و انقلاب جمهوری اسلامی ایران هستند و ماهیت و تایید جمهوری اسلامی با شهداست و اگر شهدا نباشد، جمهوری اسلامی وجود ندارد.
وی افزود: با این توصیفات، ماهیت حضور شهدا می تواند به عنوان رکن قابل توجهی در حوزه فرهنگ و هنر مورد توجه قرار گیرد.
کارگردان فیلم گام های شیدایی در ادامه گفت: فعالیت های فرهنگی در این زمینه نیز به نوع نگاه، سلیقه و پژوهش در این حوزه بستگی دارند. با توجه به اتفاقاتی که در این سال ها در رسانه ها و سایت های مختلف افتاده، نگاه های منحرفی شکل گرفته که موجب شده تا بسیاری از جوانان از این جریان، فاصله بگیرند.
این سینماگر درخصوص وظیفه نهادهای فرهنگی جهت رفع این انحرافات ادامه داد: نهادهای ذی ربط به دلیل فراوان بودن دایره مخاطبان خود باید در حوزه تبلیغات و اطلاع رسانی درباره شهدا و ایثارگران فعال تر باشند، به طور مثال در حوزه نویسندگی، نقاشی، مجسمه سازی و... هر اندازه هنرمندان فعال تر باشند، اقدامات تاثیرگذارتری شکل خواهد گرفت.
وی خاطرنشان کرد: اما مهم این است که یاد شهدا را در هر زمان و مکان زنده نگه داریم، چراکه شهدا، ذکر و تشویق خداوند هستند، کسانی که خودشان را برای حکومت الله و حکومتی که خداوند به آن سفارش کرده، فدا کردند و حتی اگر تمام زندگی خود را در راه شهدا خرج کنیم، نیز کم است.
بهمنی با بیان اینکه شهدا برای نهادها و کل جامعه یک رکن اساسی محسوب می شوند، گفت: تمامی فعالیت های جامعه به ویژه مسائل فرهنگی و هنری باید بیش از پیش به این رکن توجه داشته باشند چراکه یاد شهدا و فعالیت در این حوزه موجب برکت و خیر در زندگی مردم و حوزه های مختلف جامعه خواهد شد.
کارگردان فیلم گلوگاه شیطان در ادامه اشاره کرد: ایران اسلامی ماهیت خود را از شهدا دارد، نمی توان فعالیت های فرهنگی در حوزه های ساخت فیلم و سریال، کتاب، موسیقی، تئاتر و... داشت اما یادی از شهدا نکرد.
به گفته بهمنی، حوزه فرهنگ و هنر نیز باید در این جریان تاثیرگذار، فعالیت بیشتری داشته باشد و نهادهای ذی ربط باید فعالیت خود را در حوزه جنگ و دفاع مقدس گسترش بدهند و لازم است که هنرمندان ما با شهدا عجین شوند و از این جهت دین خود را به شهدا ادا کنند.
این کارگردان با بیان اینکه اگر شهدا نبودند، فرهنگ، هنر و هنرمندی هم نبود، خاطرنشان کرد: متاسفم برای برخی از هنرمندانی که در حوزه فرهنگ و هنر مشغول فعالیت بوده اما به شهدای دوران جنگ بی توجه هستند و خودشان هم می دانند که اگر شهدا نبودند، هنرمندی هم نبود و این ناشکری است چراکه یقینا یاد شهدا می تواند موجب آرامش و خوشبختی در جهان و نجات بشریت بوده و می تواند نسخه مناسبی برای فعالیت های فرهنگی و هنری باشد.
بهمنی در پایان گفت: اگر اقدام فرهنگی شرکت راه آهن، فصلی و در حد یک گزارش و فعالیت گذرا نباشد، قطعا تاثیرگذار و مثبت است وگرنه بهتر است که اجرایی نشود چراکه، زمانی این کار ارزشمند خواهد بود که تداوم داشته باشد و استلزام فعالیت فرهنگی شرکت راه آهن نیز بر این امر است.
انتهای پیام/ 121
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی / نسیم اسدپور
مدتی است که سریال های شبکه نمایش خانگی تبدیل به اصلی ترین دغدغه حوزه فرهنگی کشور شده است، یکی می نویسد؛ سریال های شبکه نمایش خانگی سریال بچه پولدارهاست و دیگری می گوید هنوز تکلیف متولی بودن و نظارت بر شبکه نمایش خانگی روی هوا مانده است.
سریال سازی از قدیم تاکنون جذاب ترین نوعِ تولیدات بوده است، هنوز هم مردان کوهستان و اوشین، آینه عبرت، و بعدها قصه های جزیره و سریال های دوست داشتنی دیگر از خاطرمان نرفته اند، سریال های ساده ای که از یک یا دو شبکه محدود پخش می شدند اما ماندگار شدند، دقیقا برعکس آن چه امروز شاهدش هستیم، سریال هایی فراوان از شبکه های مختلف تلویزیونی و خانگی بدون آن که بتوانند رونقی به زندگی مان ببخشند.
سریال هایی با فیلمنامه های ضعیف در رسانه ملی و سریال های با فیلمنامه های ترکیه ای و زرق و برق و تجملات فراوان در شبکه نمایش خانگی! تمامی این کمبودها و نقص ها در حالی صورت می گیرد که حال مردم کشورمان به خاطر وضعیت اقتصادی نامناسب و به تازگی ورود ویروسی مرگ بار خوب نیست اما جالب است که محتوا و تغذیه فرهنگی هم که در دسترسشان قرار می گیرد این گونه با زندگی اجتماعی و شخصی شان فاصله دارد! مگر چند درصد از مردم هستند که می توانند و توانش را دارند که ماشینی میلیاردی سوار شوند، همان چیزی که در سریالی مانند دل شاهدش بودیم!
رونق بخشیدن به زندگی های سخت و شادی ارمغان آوردن به لحظه های هم میهنان پیکش، حداقل نمک بر زخم نپاشید!
مدتی قبل بود که روزنامه همشهری در گزارشی خبر داد که با توقف صدور مجوز سریال های خانگی در وزارت ارشاد بزودی صدور مجوز ها در اختیار صدا و سیما قرار می گیرد. این خبر در اوایل تیرماه منتشر شد و هنوز اما خبر قطعی در رسانه ها منتشر نشده است.
با این حال همه منتظرند تا تصمیم گیری در این رابطه نهایی شود و تکلیف همگان مشخص گردد، در واقع سبک زندگی کاملا ترکیه ای ارائه شده در این سریال ها، به تصویر کشیدن زندگی لاکچری دور از دسترس برای مردم، عشق های مثلثی و ... بسیار موارد دیگر قطعا آن چیزی نیست که مناسب سبک زندگی ایرانی- اسلامی باشد، به خصوص در چنین شرایط اجتماعی و اقتصادی! مگر این که واقعا تولیدکنندگان و سازندگان این فیلم یا واقعا از حال و روز مردم کشورشان بی خبرند که این بدان معنا است که هنرمند واقعی نیستند و از دغدغه های اصلی مردم دور هستند و یا دوست دارند این فاصله از نظر سبک زندگی را کم کنند و آرام آرام در بین مردم سبک زندگی مد نظر خود را جا بیندازند!
جالب است وقتی همین بینندگان انتقادی به یکی از فیلم های منوچهر هادی، یکی از پرکارترین کارگردانان شبکه نمایش خانگی می کنند، در جواب انتقادی که یا درست است و یا نادرست می گوید؛ شما صد هزار تومان می دهید اشتراک نماوا و فیلیمو می گیرید و هزارتا فیلم می بینید دیگر نمی توانید بگویید محبورم ببینم. کسی خوشش نیاید می تواند نبیند.
این طرز فکر کارگردانی است که باید از مردم بگوید، زندگی شان و دغدغه هایشان! آقای منوچهر هادی شاید اطلاع ندارند مردم گاهی همین صد هزار تومان هم برایشان صد هزار تومان است و مانند کارکترهای فیلم هایشان نه تنها باغ و ویلا و ماشین میلیاردی ندارند بلکه در خرید کفش برای فرزندانشان در مانده اند! اما انگار برخی از دوستان مانند برخی از مسئولین! خبر ندارند در مملکتشان چه می گذرد؟ شاید هم برای کسانی فیلم می سازند که هرگز با چنین مشکلاتی مواجه نیستند.
با این حال مردم در این شرایط پول می دهند تا فیلم ببینند، کمی از روزمرگی و مشکلاتش فرار کنند، بنابراین حق دارند تا نسبت به آن چه می بینند توقعاتی داشته باشند. اما واقعیت این است که این نوع برخورد با منتقدان به خوبی یکی از معضلات دیگرِ شبکه نمایش خانگی و سیستم آن را بروز می دهد! این که هر چه بسازی و به خورد مردم بدهی، کسی نمی تواند صدایش دربیاید، به راحتی می گویند نبین!
اما در پایان این سوال پیش می آید که آیا واگذاری این شبکه به صدا و سیما کار درستی است، صدا و سیمایی که خودش در ساخت و تولید آثار فاخر و یا حتی مناسب یک پایش می لنگد، و جدیدا بخاطر عملکرد ضعیفش در بسیاری از حوزه ها مورد انتقاد جدی قرار دارد.
به هر حال وزارت ارشاد ثابت کرد که نه می تواند و نه اصلا دلش می خواهد تا هیچ گونه نظارت کمی و کیفی در این رابطه داشته باشد، امید است که برای این سیستم نو، که می تواند فرصت مناسبی در اختیار هنرمندان واقعی قرار دهد فکری جدی و جدید شود!
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، فضای سلبریتی زده فضای مجازی و ورود چهره های مشهور و به ویژه هنرمندان به هر اتفاق و سوژه ای که در جامعه اتفاق می افتد، بارها مورد نقد قرار گرفته است.
این انتقادات به ویژه بیشتر متوجه جهت گیری های غیرمنطقی و عمدتاً سیاسی است که طیف زیادی از سلبریتی ها بارها در صفحات مجازی خودشان اعلام و منتشر می کنند. مصداق این اتفاق ناخوشابند نیز در ارتباط با هشتگ اعدام_نکنید رخ داد که همچنان تأثیرات منفی آن در فضای خبری و افکار عمومی دیده می شود. هرچند برخی هنرمندان این چنین واکنش های عجولانه و همیشگی را نمی پسندند و چنین رویه ای را به نفع هنر و سینما هم نمی دانند.
پُز اپوزیسون دارند؛ اما در عمل خلافشان را انجام می دهند
عباس رافعی، تهیه کننده و کارگردان سینمای ایران دراین باره به خبرنگار خبرگزاری آنا گفت: سلبریتی ها همیشه تمایل به دیده شدن دارند و به اصطلاح خود را در هر ماجرایی دخالت می دهند و اظهار نظر می کنند.
وی ادامه داد: این اظهارنظرها نه فقط به خاطر دلسوزی برای آن سوژه و ماجراست، بلکه انگار واکنشی است برای اینکه بگویند ما هم هستیم، زنده ایم و اظهار نظر می کنیم. وقتی پای حرف این دوستان بنشینیم اتفاقاً خواهیم داد که نسبت به موضوع اتفاق افتاده، ناآگاه و بیگانه هستند.
کارگردان فصل فراموشی فریبا عنوان کرد: برای من عجیب است این دسته از سلبریتی ها مدام در صفحات مجازی دم از مستقل بودن و به قولی شعار و پُز اپوزیسون می زنند ولی برای پروژه هایی که اتفاقاً با سوژه اطلاعاتی و امنیتی و نهادهای فیلمسازی مرتبط است، سر و دست می شکنند.
با انگیزه های مالی این نظرات را منتشر می کنند تا مدام در معرض انتخاب باشند
رافعی بیان کرد: احساس می کنم این دسته از هنرمندان ما با انگیزه های مالی مدام این نظرات را منتشر می کنند. می خواهند با فعالیت های مجازی در چشم باشند تا بیشتر در معرض انتخاب قرار بگیرند. یک جور حرف می زنند اما اتفاقا در فیلم و سریالی بازی می کنند که خلاف حرفشان است. کاش لااقل حرف و عملتان یکی باشد.
این فیلمساز سینمای ایران تصریح کرد: اصلاً این سلبریتی ها تحلیل سیاسی ندارد و شایستگی هم ندارند که راجع به این چنین موضوعاتی اظهارنظر کنند چون خودشان خلافش را عمل می کنند.
عباس رافعی خاطرنشان ساخت:در همین سینما فریاد استقلال طلبی سر می دهند؛ اما می بینید خودشان در تنگ گردن دایره سینما نقش دارند. برای آن افراد و حتی نهادهای دولتی که به این دسته از سلبریتی ها پر و بال می دهند متأسفم!
انتهای پیام /4143/پ
صادق یاری تهیه کننده فیلم سینمایی پسرکشی ساخته محمدهادی کریمی که چندی پیش اکران آنلاین خود را شروع کرده است در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درباره شرایط اکران آنلاین و قاچاق فیلم ها در شبکه های ماهواره ای و کانال های تلگرامی گفت: از اول هم ما می دانستیم که این معضل در اکران آنلاین وجود دارد اما شرایط کرونایی حاکم بر سینما چاره دیگری برای ما باقی نگذاشته بود.
وی ادامه داد: تا جایی که من خبر دارم فیلیمو در تلاش است تا شکایتی را از شبکه های ماهواره ای انجام دهد و از طریق قوانین بین المللی برای جلوگیری از این اقدام ناشایست ورود کند اما با توجه به قوانین داخلی ما به نظر می رسد که این کار خیلی دشوار باشد.
این تهیه کننده سینما با بیان اینکه تنها راه نجات از این وضعیت درک و حمایت مردم از فیلم ها است، عنوان کرد: هدف اول ما هم از اکران سریع فیلم در بسترهای آنلاین این بود که مخاطبان و مردم بتوانند فیلم را ببینند و در این شرایط بحرانی کمکی کرده باشیم. مردم حتما باید این نکته را در نظر بگیرند که تولید یک فیلم چندین نفر را درگیر و مشغول به کار می کند و حمایت آنها می تواند یک چرخه را زنده نگه دارد.
وی همچنین تاکید کرد: به نظر من با شرایطی که کرونا برای سینما به وجود آورده است حتی امید چندانی نیست که شرایط در آینده بتواند بهتر شود زیرا فیلم ها باید مدت های طولانی برای اکران را در انتظار بنشینند. اکران آنلاین در شرایط فعلی تنها راه چاره برای برون رفت از سختی است و فکر می کنم با حمایت دولت و همه نهادهای مرتبط می تواند تا اندازه ای التیام بخش باشد.
یاری که علاوه بر فیلم پسرکشی تهیه کنندگی سریال کرگدن را نیز در شبکه نمایش خانگی برعهده داشته است در پایان درباره عملی شدن حمایت های دولتی و وام های بانکی برای فیلمسازان متضرر شده تاکید کرد: قول هایی از طرف سازمان سینمایی مبنی بر حمایت های دولتی داده شده است که درحال طی کردن روند آن هستیم و امیدوارم که به وقوع بپیوندد. قطعا با این شرایط ما ضرر خواهیم کرد و سرمایه ما بازنخواهد گشت اما من امید دارم که این ضرر با درایت مدیران به حداقل ممکن برسد.
پسرکشی فیلمی به کارگردانی محمدهادی کریمی و تهیه کنندگی صادق یاری در بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
امید پویانفر
انتهای پیام/
به گزارش فرهیختگان ، آمار و ارقام بهار 99 نشان می دهد فرهنگ رسمی مانند سینما، کتاب و موسیقی از ویروس کرونا ضربه مهلک خورده اند. این روند احتمالا تا پایان سال ادامه دارد. مسئولان فکری به حال مصرف غیررسمی فرهنگ کرده اند؟ فرهیختگان به طور جداگانه تاثیر کرونا را بر سه حوزه اصلی فرهنگ یعنی سینما، کتاب و موسیقی مورد بررسی قرار داده است که در ادامه می آید:
نسبت کرونا و سینما (اینجا)
نسبت کرونا و سینما پر از جزئیات متناقض است؛ از طرفی به دلیل لزوم قرنطینه سراسری فروش فیلم ها در سالن های سینما به شدت افت کرد و کم کم حتی به صفر رسید و از طرف دیگر غیر از رونقی که تماشای آنلاین فیلم ها پیدا کرد، به طور کل فیلم دیدن مردم دنیا چندین و چندبرابر بیشتر شد. تاثیر شاخص و قابل توجهی که این پاندمی روی سینمای ایران گذاشت، به راه افتادن سیستم اکران دیجیتال بود. سینمای ایران در بهار 1399 حدود حداقل 40 درصد از فروش خود را از دست داد و البته توانست مقداری از این ضرر را توسط شیوه نوپای اکران دیجیتال جبران کند.متوسط فروش فیلم ها در بهار سال گذشته مقداری کمتر از 6 میلیارد بود و در اکران آنلاین امسال مقداری بیشتر از یک میلیارد و 100میلیون تومان. در اکران گیشه ای یک سوم از فروش فیلم ها به صاحبان آنها می رسد؛ یعنی متوسط عایدی هر فیلم در بهار پارسال، مقداری کمتر از دو میلیارد تومان بود، اما در اکران اینترنتی، حداقل 70درصد فروش در vod ها به فیلمساز می رسد؛ یعنی حدود 800 میلیون تومان متوسط عایدی فیلم های اکران آنلاین در بهار امسال بود.
وقتی تمام تکیه و امید خوانندگان و تهیه کنندگان موسیقی به کنسرت ها معطوف شود آن وقت ورود یک ویروس غریبه می تواند چنان ضربه ای بزند که پس از گذشت چهارماه از ورود این ویروس، نوازندگان و خوانندگانی باشند که برای تهیه مایحتاج زندگی به مشکلات جدی بر بخورند. میزان فروش نسخه فیزیکی آلبوم ها که قبل از کرونا نزدیک به صفر شده بود در اطراف همان عدد می چرخد و اوضاعش بدتر شده است. تک آهنگ ها هم که بیشتر با موضوع مقابله با کرونا و امیدبخشی به جامعه بود. کنسرت های خارج از ایران هم که تعطیل بودند و تنها می ماند کنسرت های آنلاین. در دو هفته گذشته قرار بود برگزاری کنسرت ها با حضور تماشاگر و رعایت فاصله اجتماعی از سر گرفته شود که با شدت گرفتن قدرت کرونا تمام کنسرت ها لغو شد و تهیه کنندگان هم به دلیل نبود شفافیت مالی و ارقامی، تمایلی به برگزاری کنسرت های آنلاین ندارند. تنها فعالیت جمعی موسیقی از زمان کرونا تا الان، کنسرت های آنلاین بوده که هنوز آمار دقیقی از آن منتشر نشده است. نه کسی از گردش مالی اش خبر دارد و نه تعداد رسمی و دقیق بینندگانش قابل محاسبه است. قرار است چه اتفاقی در حوزه موسیقی و اصلا به طور کلی برای فرهنگ و هنر بیفتد؟ وضعیت موسیقی کمی بهتر از تئاتر است و بدتر از سینما و کتاب.
به گزارش فرهیختگان ، نسبت کرونا و سینما پر از جزئیات متناقض است؛ از طرفی به دلیل لزوم قرنطینه سراسری فروش فیلم ها در سالن های سینما به شدت افت کرد و کم کم حتی به صفر رسید و از طرف دیگر غیر از رونقی که تماشای آنلاین فیلم ها پیدا کرد، به طور کل فیلم دیدن مردم دنیا چندین و چندبرابر بیشتر شد. تاثیر شاخص و قابل توجهی که این پاندمی روی سینمای ایران گذاشت، به راه افتادن سیستم اکران دیجیتال بود. پیش از این در جاهای دیگر دنیا هم اکران های دیجیتال وجود داشت که معروف ترین مورد آن مرد ایرلندی ساخته مارتین اسکورسیزی بود؛ فیلمی که نمایش پرده ای محدودی هم داشت، اما ارائه آن به طور جدی در فضای دیجیتال صورت گرفت. نتفلیکس و رقیب تازه اش دیزنی پلاس در استریم های دیجیتال بر سر مخاطبان کودک و نوجوان رقابت می کردند و فیلم توگو از یک طرف و انیمیشن کلاوس ازسوی دیگر که اولی را دیزنی پلاس و دومی را نتفلیکس ساخته و به صورت دیجیتال پخش کردند، نمونه های دیگر این مورد بودند. اما دوران کرونا چیز دیگری بود. با شیوع این ویروس خیلی از فیلم هایی که قرار بود روی پرده اکران شوند، یک به یک از چرخه عادی نمایش انصراف دادند و روی استریم ظاهر شدند. برای ساخت این فیلم ها هزینه شده بود و سرمایه را نمی شد خواباند.
خیلی از فیلم ها مثل میوه می مانند. باید تا قبل از فاسد شدن مصرف شوند. به اینها اصطلاحا فیلم های تاریخ مصرف دار می گویند که بیشترشان کارهای پرخرج سرگرمی ساز و گیشه ای هستند. چنین آثاری به سرعت به سمت اکران دیجیتال سرازیر شدند، چون زمان هرچه پیش می رفت، چشم انداز بازگشایی سالن های سینما بیشتر تار می شد. اما در ایران ماجرا مقداری فرق می کرد. مسئولان دولتی وزارت ارشاد اصرار ویژه ای روی حفظ چرخه اکران پرده ای داشتند. اساسا فیلم دیدن پرده ای در ایران اندام نحیفی دارد و با چنین ضربه ای ممکن بود از نفس بیفتد. واقعیت این است که در آمریکا هم 20 تا 30 درصد از سود تجاری یک فیلم بابت بلیت فروشی در گیشه ها به دست می آید. اما اکران پرده ای از آن جهت مهم است که می شود توسط آن بازار مخاطبان را مهندسی کرد. در ایران این مهندسی طی سال های اخیر شکل تصنعی و محفلی شدیدی پیدا کرده بود، طوری که تنها افراد محدودی را با یک سبک و درونمایه بخصوص از فیلمسازی درون خودش راه می داد. همین شد که وقتی فیلم خروج به صورت دیجیتال نمایش داده شد، ذوق فراوانی در بین بسیاری از اهالی سینما به وجود آمد، چون چنین چیزی را راه برون رفت از چنگال این مهندسی ادامه دار و فضای بسته اش می دانستند. به هرحال غیر از خروج، فیلم های مهم زیادی به صورت دیجیتال نمایش داده نشدند. اکثر آثاری که طی این مدت در استریم های ایرانی قرار گرفتند، از شانس های ویژه و طلایی برای اکران پرده ای برخوردار نبودند؛ اما از آن طرف نگاه کنیم به اینکه تقریبا صاحبان تمام فیلم های مهم دیگری که در گیشه شانس بالایی داشتند، میل چندانی به اکران پرده ای لااقل در این شرایط نداشتند.
محمد مهدی طباطبایی نژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و رئیس شورای عالی اکران، نوزدهم فروردین ماه 1399 در گفت وگو با فرهیختگان گفت: خیلی ها احتمال می دهند فضای استقبال مردم از سینماها بعد از ماجرای کرونا همانند چین شود. در چین چندروزی بعد از اینکه سالن های سینما باز شد و حتی برای خانواده ها رایگان شد، ولی بازهم از طرف مردم استقبالی صورت نگرفت؛ اما آن چیزی که جامعه شناسان ما تحلیل کرده و گزارشی که دوستان ما جمع آوری کرده اند، تحلیلی متفاوت از این است. مردم ما به دلیل این مدتی که در خانه بوده اند و فعالیت و حضور جمعی بیرون از خانه نداشته اند، رفتارشان طور دیگری است. احتمالا یکی از جاهایی که از این آژیر سفید بهره مند می شود، سینماست.
او در ادامه با بیان اینکه چین هم دو فیلمی را که شانس اول و دوم فروش در سال آینده اش بودند، اینترنتی پخش کرد (تا مردم را برای قطع زنجیره کرونا در خانه نگه دارد)، تصمیم گیری مدیران اجرایی ایران را طور دیگری توصیف کرد. طباطبایی نژاد گفت: چین هم برنامه ریزی درستی نداشت، یعنی با دو فیلم پرفروش سینماها را باز نکرد که به مردم علامت بدهد اتفاق خوبی افتاده است. شما وضعیت روانی جامعه ما را در نظر بگیرید؛ مردم ما که چندماه در خانه مانده اند، وقتی بیرون بیایند و بدانند وضعیت ایمن است و بخواهند فعالیت اجتماعی انجام دهند، به کجا می روند؟ باید به پارک، رستوران و سینما بروند. سینما در دسترس ترین است و کافی است مردم مطمئن شوند که ایمن است و آژیر سفید زده شده. معتقدم با یک استقبال گسترده در سینماها مواجه خواهیم شد. باید حتما فیلم های خوب موردعلاقه مخاطب را در لیست داشته باشیم که خانواده ها و دوستان بتوانند در کنار هم به سینما بروند.
اما همه دیدیم که تهیه کنندگان شنای پروانه و خوب، بد، جلف2 از اکران در تیرماه فراری بودند. برای انصراف فیلم ها از اکران پرده ای، جریمه تعیین شد و شاید سه، چهار ماه پیش از این و در ترافیک شلوغ اکران ایران، کسی در تخیلش نمی گنجید که یک روز به صاحبان فیلم ها بگویند اگر اثرتان را از پرده پایین بیاورید، جریمه خواهید شد.
شنای پروانه و خوب، بد، جلف 2 از فیلم های اکران نوروز 99 بودند. سرنوشت این فیلم ها روی پرده چندان موفق نبود و پیش بینی های طباطبایی نژاد درمورد چگونگی مهندسی مخاطبان ایرانی در دوران پساکرونا درست از آب درنیامد، اما تهیه کننده پسرکشی که یکی دیگر از فیلم های اکران نوروز 99 بود، در همان ایام به فرهیختگان گفت که اگر اکران آنلاین خروج موفق از آب دربیاید، ما هم در آینده همین شیوه را پی خواهیم گرفت. صادق یاری در بیست ودوم فروردین ماه با یک پیش بینی متفاوت از رفتار مردم، نسبت به طباطبایی نژاد گفت: ببینید، سینما به هرحال یک جای مسقف است و حتی بعد از لغو قرنطینه سراسری، حضور مردم در چنین مکانی نمی تواند مثل سابق باشد. دلواپسی های مردم به این راحتی ها برطرف نمی شود و آن اطمینان و اعتماد به فضاهای عمومی آسان برنمی گردد. احساس من این است که برگشتن به شرایط سابق زمان می برد. حالا ما فضایی به نام VOD و بستری به عنوان دیجیتال داریم که ازطریق آن می شود فیلم ها را نمایش داد. باید دید آیا چنین فضایی ظرفیت این را دارد که باعث بازگشت سرمایه تهیه کنندگان شود؟ اگر این تصور محقق شود، اتفاقا این فضای خوبی است که در اختیار ما قرار می گیرد و ایده نویی به حساب می آید.
حالا که فصل بهار پایان یافته است، صادق یاری فیلمش را به صورت آنلاین اکران کرده که می شود نتیجه گرفت او اکران دیجیتال را در این سه ماه موفق ارزیابی کرده است. حالا دیگر نمی شود استارت نمایش فیلم ها در استریم ها را یک معادل دیجیتال برای گروه هنر و تجربه دانست. هرچند فیلمسازانی که در فضاهای اینچنینی فعالیت می کنند هم چندان به اکران هنر و تجربه با شرایط خاصش علاقه ندارند و می خواهند آثارشان در یک فضای عمومی تر عرضه شود.
عباس امینی، کارگردان فیلم کشتارگاه که در فصل بهار به صورت دیجیتال اکران شد، وقتی با فرهیختگان گفت وگو می کرد، ابتدا درباره تجربه اش از این شیوه عرضه فیلم گفت: رضایت ما از این شیوه اکران کامل بود، چون با این وضعیت سینما فکر نمی کردیم بتوانیم امسال اکران خوبی داشته باشیم. حداقل اینکه فیلم دیده شد. البته به لحاظ اقتصادی راضی نبودیم، چون به خاطر کپی هایی که در لحظه های اول انتشار اتفاق افتاد و فیلم قاچاقی بیرون آمد، لطمه های زیادی خوردیم. و در میانه های صحبتش گفت: اگر این سال ها این اتفاقات اکران و بازیگران چهره نبود، فیلم های قبلی من هم (که بازیگران چهره نداشتند و در ایران نمایش داده نشدند) به راحتی می توانستند اکران شوند و تماشاگر خاص خود را داشتند. همان طور که در سال های قبل، فیلم های مجید مجیدی یا فیلمسازان دیگری که با بازیگران نوجوان (و ناشناخته) کار می کردند، اکران و دیده می شدند. آن زمان فضا فرق می کرد و اقتصاد سینما متفاوت بود. الان سینمادارها و حلقه های اکران تصمیم گیری می کنند.
علی سرتیپی، کسی که نوک پیکان انتقادات درخصوص مهندسی اکران سینمای ایران به سمت اوست، چند وقت پیش در بخشی از گفت وگویش با روزنامه فرهیختگان در این باره گفت: آقا، مافیای چی؟ واقعیتش این است که ما یک سری سالن کم داشتیم و فیلم هم زیاد. من نه خوشم می آید به یک فیلم نفروش سانس بدهم و نه خوشم می آید سانس های یک فیلم پرفروش را بگیرم. این یک اصل طبیعی است. ما هم همیشه فکر می کنیم که وقتی یک فیلمی را ساختیم باید حتما در سینما اکران شود و حتما در بهترین شرایط باشد. مثل آن ضرب المثل که می گفت سوسک از دیوار بالا می رفت، مادرش می گفت قربان دست وپای بلوریت. همه فیلم هایمان را هم می گوییم مثل فرزندان مان دوست داریم. ما فکر می کنیم بهترین فیلم دنیا را ساخته ایم که هر وقت نمی فروشد هزار تا دلیل می آوریم که سینمادار فلان کرد، بهمان کرد، مافیا کرد، لابی کرد و... .
فصل بهار در حالی سپری شد که موازی با کشاکش بین سازمان سینمایی و مهندسان قدرتمند اکران از یک سو و فیلمسازان آثار بفروش و شانس های طلایی گیشه ازسوی دیگر، اکران دیجیتال یک سری فیلم های دیگر که شاید جزء بفروش ها نبودند، ادامه داشت و شیب صعودی ملایم اما موثری را طی می کرد. این روند اگر همچنان ادامه پیدا کند، ممکن است روی نوع تولید فیلم ها هم موثر باشد. مثلا درحال حاضر مهندسی اکران در سینمای ایران اجازه نمی دهد هیچ فیلمی بدون حضور چهره های مشهور بازیگری در گیشه موفق باشد. استفاده نکردن از چهره های مشهور گاه می تواند هزینه تولید یک فیلم را تا دوسوم پایین تر بیاورد. طبعا فضای اکران دیجیتال می تواند از مهندسی خودجوش فضای تضارب بین مخاطبان و فیلمسازان پیروی کند نه نظم فعلی؛ و آثار سینمایی، اگر احساس شود که بستر متفاوتی برای عرضه آن وجود دارد، به سمت نوع دیگری از تجربه ها خواهند رفت. البته این هنوز مسلم نیست که اکران دیجیتال هم مثل اکران پرده ای در فضای انحصار نیفتد، اما به هرحال این فقط ابتدای یک راه نیازموده است که امکان دارد ظرفیت های قابل توجهی را در آینده سینمای ایران ایجاد کند؛ به شرط اینکه از ایجاد انحراف در ادامه مسیر آن با جدیت جلوگیری شود.
سینمای ایران در بهار 1399
22 خرداد 1399 بود که حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی، تعداد مخاطبان دو فیلم خروج و طلا که بر بستر آنلاین اکران شده بودند را درمجموع بیش از 281 هزار و 560 بلیت فروخته شده اعلام کرد که باتوجه به معیارهای تعیین تعداد تماشاگر در شبکه نمایش خانگی و درنظرگرفتن 5.2 تماشاگر به ازای هر بلیت، درمجموع برآورد می شود بیش از 700 هزار تماشاگر این دو اثر را به کمک طرح اکران آنلاین تماشا کرده اند. انتظامی آمار فروش این دو فیلم را روی هم رفته بیش از چهار میلیارد و 200 میلیون تومان اعلام کرد. انتقادی که از این شیوه اعلام آمار صورت گرفت، تجمیعی بودن آن و به علاوه عدم دسترسی دقیق به این داده ها برای پژوهشگران بود.
علاوه بر حسین انتظامی، روابط عمومی دو پلتفرم نماوا و فیلیمو آمار فروش سایر اکران های آنلاین سینمای ایران در بهار امسال را چنین اعلام کردند.
زیرنظر و مهمانخانه ماه نو که بعد از خروج و طلا به طرح اکران آنلاین پیوستند، با پشت سر گذاشتن 30روز از نمایش، بیش از 155 هزار و 86 بلیت فروش داشته اند. این میزان فروش درحالی رقم خورده که مجموع فروش مهمانخانه ماه نو برابر 11 هزار و 364 بلیت و مجموع فروش زیرنظر برابر 143 هزار و 722 بلیت است.همچنین این دو فیلم روی هم رفته بیش از دو میلیارد و 300میلیون تومان فروش را پشت سر گذاشتند و باتوجه به معیارهای تعیین تعداد تماشاگر در شبکه نمایش خانگی و درنظر گرفتن 2/5 تماشاگر به ازای هر بلیت، درمجموع برآورد می شود بیش از 380 هزار تماشاگر این دو اثر را به کمک طرح اکران آنلاین تماشا کرده اند.
به علاوه، از مجموع 90 هزار و 42 بلیت فروخته شده 37 هزار و 498 بلیت به فیلم کشتارگاه، 29 هزار و 889 بلیت به تیغ و ترمه و 22 هزار و 655 بلیت به بهت اختصاص دارد. این سه فیلم روی هم رفته بیش از یک میلیارد و 350 میلیون تومان فروش را پشت سر گذاشتند.با این حساب هفت فیلم اکران آنلاین در بهار 1399، درمجموع هفت میلیارد و 850 میلیون تومان فروش داشتند. البته از شانزدهم خردادماه فیلم حکایت دریا هم به چرخه اکران آنلاین اضافه شد که هنوز برای برآورد فروش آن زود است.
از ابتدای سال 1398 تا پایان خردادماه، درمجموع 19 فیلم روی پرده سینماها رفتند که این تعداد فیلم در مدت سه ماه، از مجموع اکران شان 113 میلیارد و 26میلیون و 997 هزار و 547 تومان فروختند. به طور کل سینمای ایران در سال98 شاهد حضور 74 فیلم بر روی پرده ها بود که مجموعا درآمدی بالغ بر 298 میلیارد تومان داشتند و به عبارتی سهم فصل بهار از کل فروش سینمای ایران، با اینکه ازلحاظ زمانی تنها یک چهارم سال را شامل می شود، حدود 38 درصد بود.
این نسبت در بهار 97، مقداری بیش از 35 درصد نسبت به کل فروش سالانه سینمای ایران بود و اگر روند گیشه ها در چند سال اخیر را با هم مقایسه کنیم، سهم فصل بهار مرتب درحال بیشتر شدن است. با این حساب، سینمای ایران در بهار 1399 حدود حداقل 40 درصد از فروش خود را از دست داد و البته توانست مقداری از این ضرر را توسط شیوه نوپای اکران دیجیتال جبران کند.متوسط فروش فیلم ها در بهار سال گذشته مقداری کمتر از 6 میلیارد بود و در اکران آنلاین امسال مقداری بیشتر از یک میلیارد و 100میلیون تومان. در اکران گیشه ای یک سوم از فروش فیلم ها به صاحبان آنها می رسد؛ یعنی متوسط عایدی هر فیلم در بهار پارسال، مقداری کمتر از دو میلیارد تومان بود، اما در اکران اینترنتی، حداقل 70درصد فروش در vod ها به فیلمساز می رسد؛ یعنی حدود 800 میلیون تومان متوسط عایدی فیلم های اکران آنلاین در بهار امسال بود.
باید توجه کرد از میان این هفت فیلم، تنها فیلم خروج بود که پیش از ساخته شدنش و هنگام نمایش در جشنواره جنجال های فراوانی را برانگیخت و 6 فیلم باقیمانده بهار 99، چندان شانس های ویژه ای برای فروش در گیشه نداشتند. با این وصف اکران آنلاین تا همین جای کار مسیر را با شیب مثبت و امیدوارکننده ای طی کرده است.
* نویسنده: میلاد جلیل زاده، روزنامه نگار
کارگردان فیلم های سینمایی شاخ کرگدن و مجانی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: متأسفانه صنوف سینمایی به واسطه ندانم کاری های برخی مدیران خانه سینما امروزه هویت خود را به صورت کامل از دست داده اند؛ بزرگترین ضربه ای که بر پیکره صنوف سینمایی وارد شد ثبت اجباری صنوف در ذیل وزارت کار و کارگری شناخته شدن انجمن ها و کانون های زیرمجموعه خانه سینما بود.
وی سپس با بیان اینکه ثبت صنوف در ذیل وزارت کار هویت اصناف سینمایی را زیر سوأل برده است تصریح کرد: کسانی که صنوف را مجبور به ثبت در ذیل وزارت کار کردند منافع اهالی سینما را در نظر نداشتند و قطعاً منافع شخصی شان باعث شده تا دست به چنین اقدام عجیبی بزنند! تمامی اهالی سینمای کشور هنرمند هستند و اگر قرار است در ذیل وزارتخانه ای باشند آن وزارتخانه فقط باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد و بس!
این سینماگر خاطرنشان کرد: اکثریت اهالی سینما به صورت جدی با این موضوع ثبت شدن در ذیل وزارت کار مخالف هستند اما متأسفانه گوش شنوایی برای شنیدن حرف های برحق آن ها وجود ندارد و همه مدیران سینمایی چشم خود را روی این حرکت نادرست بسته اند.
محسنی نسب تأکید کرد: بنده معتقدم باید هرچه سریع تر سایر اصناف سینمایی نیز با اتحاد و یکپارچگی دست در دست هم دهند و خود را از خانه سینما که تنها عنوان خانه سینماگران را با خود به یدک می کشد اما دغدغه ای برای رفع بحران های به وجود آمده در زندگی هنرمندان سینما ندارد جدا کنند.
کارگردان فیلم های سینمایی شیرهای جوان و یاس های وحشی در بخش دیگری از این گفتگو یادآور شد: سال ها قبل زمانی که خانه سینما در زمان مدیریت آقای شمقدری در سازمان سینمایی بسته شد ما در کانون کارگردانان سینمای ایران با یک تلاش دسته جمعی رفراندومی برگزار کردیم و یک صنف واحد جدا از خانه سینما تشکیل دادیم که برای آن صنف از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز هم گرفتیم.
وی ادامه داد: تمامی مراحل قانونی این کار انجام شده بود و قرار بود ما مدارک را ثبت کنیم اما متأسفانه در همان روزها آقای کاسه ساز که مدارک نزد ایشان مانده بود فوت شدند و بعد از آن هم ما پیگیر این اتفاق نشدیم اما اگر تمایلی از سوی کارگردانان سینما وجود داشته باشد می توان مدارک را مجدداً از وزارت ارشاد گرفت و کانون کارگردانان را از زیر سلطه خانه سینما خارج کرد.
وی در پایان این گفتگو افزود: اهالی سینما امروزه بیش از هر زمان دیگری نیازمند رسیدگی جدی و فوری برای رفع بحران معیشتی، بیکاری، امنیت شغلی و... خود هستند؛ متأسفانه تجربه به ما ثابت کرده که متولیان سینما و مدیران فرهنگی دغدغه ای برای رفع این بحران ها ندارند و به همین علت است که بایستی خود اصناف هرچه سریع تر تدبیری اتخاذ کنند و با بازیابی هویت صنفی شان دست به اقدامات مناسب رفاهی برای اعضای شان بزنند.
سعید خانی در گفت وگویی با ایسنا توضیح داد: مدتی است که ما در انجمن تهیه کنندگان مستقل که یکی از تشکل های تهیه کنندگی سینما است متوجه شده ایم که متاسفانه تهیه کنندگان سینما به دلیل عدم آگاهی، تمام حقوق فیلم های خود را به پلتفرم های اینترنتی واگذار می کنند، به این ترتیب حق پخش خارجی را از دست می دهند و متاسفانه حتی پیش آمده که مورد سوء استفاده هم قرار گرفته اند. براین اساس کارگروهی تشکیل دادیم تا به ویژه در مورد VODهای خارج از کشور اطلاعاتی را به همکاران خود بدهیم که وقتی می خواهند حقوق فیلم خود را برای نمایش به این پلتفرم ها واگذار کنند فقط حق پخش داخلی را واگذار کنند و بدانند که از حق پخش خارجی می توانند درآمد مجزا کسب کنند.
او افزود: در این راستا جلساتی مختلف با شرکت هایی که در این زمینه کار می کردند، برگزار شد و در نهایت با یک شرکت دانش بنیان به توافق رسیدیم که با توجه به ارتباط هایی که دارد اطلاعات و پنل هایی را در اختیار تهیه کنندگان می دهد تا مثلا آمار مختلفی درباره نمایش فیلم و میزان کلیک شدن ان داشته باشند.
خانی گفت: مسئله دیگر این است که برخی از دوستان تهیه کننده در سال های گذشته که هنوز VOD وجود نداشت، فیلم های خود را به شبکه نمایش خانگی واگذار کردند تا در قالب دی وی دی عرضه شود، اما این آثار بدون اطلاع و هماهنگی در VODها به نمایش در آمده بدون اینکه مالک نفع ببرد. بنابراین، کارگروه تشکیل شده بیشتر هدفش بر افزایش آگاهی تهیه کنندگان در زمینه نمایش خانگی و پلتفرم های VOD است.
در این رابطه روابط عمومی انحمن تهیه کنندگان مستقل هم در خبری اعلام کرده است: باهدف حمایت وصیانت از حقوق تهیه کنندگان، تفاهم نامه انتشار فیلم وسریال و نشر محتوای دیجیتال بین انجمن تهیه کنندگان مستقل و موسسه نواکامکار ماندگار منعقد شده است.
در این اطلاعیه آمده است: در پی ورود شرکتهای متعدد برای دریافت حقوق دیجیتالی آثار سینمای ایران، واختلافات متعدد پیش آمده انجمن تهیه کنندگان "کمیته فضای مجازی" با عضویت مرتضی شایسته، منصور لشکری قوچانی، سعیدخانی، محسن جاهد و امیرشروین را تشکیل داد. این کمیته طی جلسات متعددی با شرکتهایی که با پلتفرم یوتیوب ودیگر پلتفرم های فضای مجازی نشر محتوی در خارج از کشور همکاری داشتند ، برگزار کرد و پس از بررسی وجمع بندی توانایی شرکتهای موجود، تصمیم به انعقاد قرارداد با یک شرکت منتخب گرفت تا تهیه کنندگان بتوانند با آن شرکت قرارداد منعقد کنند.
براساس تصمیم کمیته فضای مجازی قرارداد بین تهیه کنندگان وصاحبان آثار و مدیران این شرکت بصورت استاندارد وکارشناسی تهیه وتنظیم شده و قرارداد تیپ از سوی شرکت لازم الاجراست
در بررسی های انجام شده کمیته فضای مجازی انجمن، موسسه نواکامکار ماندگار که موسسه ای دانش بنیان با رویکرد فرهنگی دیجیتال است به عنوان شرکت نمونه برگزیده شد و در پی این گزینش ، بررسی قرارداد تیپ توسط بهمن کامیار مسئول کمیته حقوقی انجمن تفاهم نامه برای امضا آماده شد.
این تفاهم نامه روز شنبه گذشته، 29 تیرماه با حضور اعضای کمیته فضای مجازی انجمن وبرخی از اعضا هیئت مدیره به امضای سیدغلامرضا موسوی رییس انجمن واحسان رزازی مدیرعامل وعلیرضا جعفری نایب رییس موسسه نواکامکار ماندگار رسید.
بر اساس این تفاهمنامه تهیه کنندگان می توانند محتوای صوتی و تصویری آثارشان را شامل فیلم سینمایی، مستند، سریال و... را با بهترین شرایط امنیتی و باز نشر در فضای مجازی انتشار دهند.
سیدغلامرضا موسوی - رییس انجمن تهیه کنندگان مستقل - امضای این تفاهم نامه را گامی در جهت شفاف سازی و نمونه ای برای انعقاد قرارداد با حفظ حقوق مادی و معنوی تهیه کنندگان دانست بخصوص که ناظر انجمن به عنوان امضا سوم (ناظر )بر اجرای قرارداد نظارت تام وتمام دارد.
به گفته وی این تفاهم نامه احتمال هرگونه خطا را برطرف کرده و امید است که با نظارت بر قراردادها، امکان هرگونه تضییع حقوق تهیه کنندگان از بین برود.
روابط عمومی انجمن اعلام کرده است: برای عقد قرارداد برای نشر در فضای مجازی یوتیوب و دیگر پلتفرم های فضای مجازی خارج از کشور می توانند با مسئول هماهنگی انجمن امیر شروین و یا با موسسه طرف قرارداد واقع در پردیس دانشکده فنی دانشگاه تهران ساختمان کتابخانه قلمچی تماس بگیرند.
انتهای پیام
مرتضی شایسته، دبیر شورای صنفی نمایش، اعلام کرد: امروز، 30 تیرماه شورای صنفی جلسه ای فوق العاده با حضور آقای صدرعاملی - تهیه کننده شنای پروانه - داشت و ایشان درخواست توقف اکران این فیلم را مطرح کردند که اعضای شورا نیز با این درخواست موافقت کردند.
او ابراز امیدواری کرد که شنای پروانه در زمانی دیگر مثلا بعد از دهه اول محرم یا عید نوروز اکران شود.
شایسته همچنین از رسول صدرعاملی، محمد صادق رنج کشان و علی سرتیپی (تهیه کنده، سرمایه گذار و پخش کننده فیلم) هم تشکر کرد که این فیلم را در شرایط سختی در اختیار سینما ها قرار دادند.
او در پایان خاطرنشان کرد: اکران فیلم های دیگر روی پرده سینما ها همچنان در سراسر کشور ادامه دارد و فیلم های خوب دیگری هم در نوبت اکران هستند.
به این ترتیب اکران شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت از چهارشنبه اول مردادماه در سینما ها متوقف می شود.
مرتضی شایسته، دبیر شورای صنفی نمایش، اعلام کرد: امروز، 30 تیرماه شورای صنفی جلسه ای فوق العاده با حضور آقای صدرعاملی - تهیه کننده شنای پروانه - داشت و ایشان درخواست توقف اکران این فیلم را مطرح کردند که اعضای شورا نیز با این درخواست موافقت کردند.
او ابراز امیدواری کرد که شنای پروانه در زمانی دیگر مثلا بعد از دهه اول محرم یا عید نوروز اکران شود.
شایسته همچنین از رسول صدرعاملی، محمد صادق رنج کشان و علی سرتیپی (تهیه کنده، سرمایه گذار و پخش کننده فیلم) هم تشکر کرد که این فیلم را در شرایط سختی در اختیار سینما ها قرار دادند.
او در پایان خاطرنشان کرد: اکران فیلم های دیگر روی پرده سینما ها همچنان در سراسر کشور ادامه دارد و فیلم های خوب دیگری هم در نوبت اکران هستند.
به این ترتیب اکران شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت از چهارشنبه اول مردادماه در سینما ها متوقف می شود.
[پولاد امین] فرزاد موتمن یکی از رنگارنگ ترین کارنامه ها را در میان کارگردانان سینمای ایران دارد. از فیلم کوچک پست مدرنیستی هفت پرده تا درام های جنایی- کارآگاهی باج خور و آخرین بار کی سحر رو دیدی ؛ از فیلم آرام شب های روشن تا تجربه فرمی صداها ؛ از جعبه موسیقی تا سایه روشن ؛ از درام اجتماعی عبوس خداحافظی طولانی تا کمدی های شوخ و شنگی چون چشم و گوش بسته و پوپک و مش ماشالله . در میان این کارنامه پربرگ و متنوع، اما خودش می گوید عاشق فیلم سراسر شب است. فیلمی که حالا دو سال می شود پشت خط اکران مانده است. سراسر شب ، فانتزی ترین فیلمی است که در سینمای عبوس و عمیقا بی تخیل ایران ساخته شده است. این توصیف شماری از کسانی است که این فیلم را دیده اند. فرزاد موتمن هم این توصیف را قبول دارد و می گوید اکران نشدن فیلم اتفاقا به همین متفاوت بودنش برمی گردد: در سینمای ما این قاعده شده که هر فیلمی که کمی خلاف قاعده باشد، باید حذف شود. حتی می بینیم که جشنواره فجر هم این رویه را پی گرفته و در سال های اخیر به فیلم های متفاوتی چون سراسر شب ، روسی یا بی وزنی توجهی نشان نداده است. فرزاد موتمن بعد از این گلایه ها به شهروند می گوید که شنیده سراسر شب به زودی اکران خواهد شد. می توان حدس زد که در اوضاع و احوال این روزها شاید این خوشحال کننده ترین خبر برای فرزاد موتمن باشد .
واقعا بعد از چند سال قرار است سراسر شب اکران شود؟
اولش قرار بود سراسر شب اردیبهشت ماه در گروه سینماهای آزاد به نمایش درآید، ولی خوردیم به قضیه کرونا و این اتفاق نیفتاد. تا همین اواخر که تهیه کننده فیلم نامه ای فرستاد به سازمان سینمایی و تقاضا کرد فیلم دوباره در برنامه اکران قرار گیرد. چند روز پیش که با رئیس سازمان سینمایی صحبت می کردم گفت با این درخواست موافقت شده است. در این میان البته اوج گیری دوباره کرونا و افزایش آمار ابتلای مردم باعث شده که دچار تردید شویم که آیا اکران فیلم در این شرایط تصمیم درستی است یا نه. به این دلیل عجالتا تصمیم بر این شده که فعلا فیلم به صورت آنلاین اکران شود و قراردادش هم بسته شده است .
یعنی سراسر شب قطعا اکران خواهد شد یا هنوز مشخص نیست و درحال سبک سنگین کردن هستید؟
نه، این تصمیم گرفته شده، فقط تاریخ دقیق اکران معلوم نشده است که فکر می کنم در روزهای آینده مشخص شود .
تا آنجا که از خودتان شنیده ایم، سراسر شب را خیلی دوست دارید. پس چرا نمایش عمومی این فیلم این قدر طول کشیده؟
واقعیتش این است که بروکراسی اکران یا آن چیزی که به آن می گویند مافیای اکران، تاکنون مانع از اکران این فیلم شده است. یعنی رسما فیلم را بلاک کرده و نگذاشته اند روی پرده بیاید. به این شکل که چندین و چند بار زمان نمایش فیلم را تغییر داده و به تعویق انداخته اند .
دلیلش را نمی دانید؟ به هرحال قطعا با شما که نباید مشکل شخصی داشته باشند .
نه، دلیلش این است که ته دل شان می گویند چرا این فیلم شبیه فیلم های ما نیست. یعنی دلیلش این است که این آقایان تاکنون به عمرشان فیلمی مانند سراسر شب ندیده اند.
یعنی منظورتان این است که سازمان دهندگان اکران عقیده دارند که کل سینمای ایران باید با سلیقه آنها کار کنند؟
دقیقا ماجرا به همین سادگی و البته مسخرگی است. این دوستان عقیده دارند که اگر چیزی را متوجه نشوند، بقیه مردم هم متوجه نخواهند شد و فیلمی که اینها نفهمند، بقیه مردم هم آن را نخواهند فهمید و از آن استقبال نخواهند کرد .
می بینید که سینمای ایران عملا تک رنگ شده است. ما یک سینمای کمدی داریم که مال این آقایان است و یک جور به خصوصی از درام های پرخاشگر در سال های اخیر که آن هم محصول مشترک آقایان و سازمان سینمایی است. این تمام سینمای ایران است و البته همان چیزی است که اداره کنندگان سینما می خواهند. در این سینما هیچ ریسکی نباید انجام شود و هر تجربه جدیدی که ورای تجربیات کم شمار آقایان باشد، جایی ندارد. چون بیشترشان هم آدم هایی هستند که نمی توان آنها را سینمادوست واقعی به شمار آورد و کار اصلی شان هم ساخت وساز و معدن و تجارت سنگ و جواهر است و نه سینما. اینها از سر اتفاق وارد سینما شده اند، سلیقه تربیت شده ای هم ندارند و اغلب شان حتی در حد دو سه کلمه هم نمی توانند درباره سینما حرف بزنند. ولی متأسفانه همین آدم ها و همین سلیقه های محدود در سینمای ایران تصمیم می گیرند و نتیجه این روند هم همین فیلم هایی است که می بینیم .
البته ظاهرا شما با برگ برنده ای که در دست دارید، در این سینمای تک رنگ از دور خارج و مثل خیلی ها اوت نشده اید. این برگ برنده هم چیزی نیست مگر کارنامه بسیار بسیار متنوع شما که هر نوع فیلمی را در آن می توان یافت و حتی در فیلم هایی مانند چشم وگوش بسته و پوپک و مش ماشالله محصولات مورد نظر آقایان را ارایه داده اید و این باعث شده حتی در همین ساختار فعلی هم بیکار یا کم کار نشوید .
بله، هرازگاهی کمدی می سازم و این دوستان را می نشانم سر جاهاشان. بارها گفته ام که اگر بخواهم از این کارها بکنم و از این فیلم ها بسازم، قطعا بهتر از آنها می توانم .
برگردیم سراغ سراسر شب؛ ظاهرا بارها گفته اید که فیلم محبوب تان است .
درواقع می توانم بگویم که این فیلم اصلی ترین فیلمی است که در زندگی ام ساخته ام .
چگونه؟
ببینید، بیشتر چیزهایی که من در سینما دوست دارم در این فیلم هست. در حقیقت سراسر شب رادیکال ترین و متفاوت ترین فیلم کارنامه من است. بارها گفته ام که یک فیلمساز مولف نیستم و بیشتر کارگر سینما هستم که فیلمی را که به من می دهند می سازم. در مورد سراسر شب اما این فیلم را فیلمی تألیفی می دانم که خودم فیلمنامه اش را نوشته ام و هم اینکه به طورکلی با دیگر فیلم های من تفاوت دارد. یک فیلم خاص که اگر قرار باشد آیندگان مرا با یک فیلم به یاد داشته باشند، ترجیح می دهم آن یک فیلم سراسر شب باشد .
شما کارگردان چندان کم کاری نیستید و با این کارنامه متنوعی هم که دارید، می توانم بپرسم چرا این قدر دیر سراغ ساخت فیلم محبوب تان رفتید؟
باید صبر می کردم کمی پخته تر شوم. این را واقعا جدی و از ته قلبم می گویم. 20 سال پیش اصلا جرأت ساخت فیلمی مانند سراسر شب را نداشتم. فکرش را هم نمی توانستم بکنم .
شوخی که نمی کنید؟ بسیاری از سینماگران جاه طلبانه ترین فیلم هاشان را در جوانی یا پیش از میانسالی ساخته اند .
نه واقعا دلیلش همین پختگی بود. برای ساخت هر چیزی باید آن اعتماد به نفس لازم برای آدم به وجود بیاید. من این اعتماد به نفس را نداشتم و البته برای فیلم اولم هم این موضوع صادق بود. یعنی من نخستین فیلمم را هم دیر ساختم، در حوالی چهل ویک سالگی و تا قبل از آن اعتماد به نفسم در حد ساخت فیلم های کوتاه و مستند بود. تا اینکه در حوالی چهل سالگی این اعتماد به نفس به وجود آمد و احساس کردم می توانم فیلم بلند صددقیقه ای بسازم .
این کمبود اعتماد به نفس می توانست مسیر حرفه ای و کاری شما را عوض کند .
به هرحال همه مان سرنوشتی داریم و برای بعضی قرار شده آن اتفاق خوب زندگی در میانسالی رخ دهد .
با این اوصاف، سراسر شب باید مدت ها در ذهن شما زندگی کرده باشد، تا آن لحظه که حس کرده اید وقتش رسیده .
بله دقیقا. ایده اصلی سراسر شب سال 90 به وجود آمد و من از آن سال شروع کردم به کار روی این ایده و حتی نوشتن دیالوگ هایش- تا حدی که اتاقم پر از یادداشت درباره سراسر شب بود. اما تا سال 96 هیچ کاری روی آنها نکردم، یعنی 6 سال طول کشید تا بتوانم عزمم را جزم کنم و نوشتن فیلمنامه را آغاز کنم. تا بالاخره ساختمش. البته آن قدر اذیتم کردند که شاید دیگر جرأت ساخت چنین فیلمی را نداشته باشم یا حداقل بروم در جای دیگری چنین فیلمی بسازم .
با توجه به اهمیتی که سراسر شب برایتان دارد، دلشوره اکرانش را ندارید؟ هراس از اینکه مخاطب از فیلم استقبال نکند؟ به خصوص که سلیقه تماشاگران در سال های اخیر با فیلم های خاصی تربیت شده و کمتر به آثار متفاوت روی خوش نشان می دهند .
هیچ فیلمی نمی تواند با تمام تماشاگران ارتباط بگیرد. حتی فیلم های اسپیلبرگ. اسپیلبرگ فیلم هایش خیلی می فروشد و در نتیجه می شود گفت تماشاگران وسیعی در تمام دنیا دارد. اما حتی در مورد او هم سلایقی هستند که فیلم هایش را نمی پسندند. من خودم یکی از آنها هستم که نمی توانم فیلم های او را به جز فیلم های اولیه اش مانند شوگرلند اکسپرس و برخورد نزدیک از نوع سوم تحمل کنم. حتی یادم است که سر ژوراسیک پارک خوابم برد و آن فیلم برایم مثل والیوم عمل کرد. این چیزها را گفتم تا بگویم که امید من برای سراسر شب به همین سلیقه های متفاوت است. سلیقه هایی مانند خودم که سر ژوراسیک پارک خواب مان می گیرد. این جور سلایق سراسر شب را خواهند دید و لذت خواهند برد. منظورم این است که اگر به فیلم فرصتش را بدهند می تواند تماشاگران خودش را پیدا کند .
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، جهانگیر الماسی بازیگر شناخته شده و پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون است.
الماسی به عنوان یکی از بازیگران پرکار سینما و تلویزیون در سال های دهه شصت و هفتاد، پیش از خروج هم با ایفای نقش در فیلم هایی همچون ریشه در خون ، تنوره دیو ، شبح کژدم ، بانی چاو ، نار ونی ، افسانه آه ، دیگه چه خبر؟! ، آوار و پشت پرده مه و سریال هایی مانند هزاردستان ، گوهر کمال ، جوانی ، پس از باران ، در چشم باد و طفلان مسلم چهره ای آشنا برای مخاطبان بود.
فیلم سینمایی خروج به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا آخرین فیلمی است که این بازیگر 65ساله در آن بازی داشت و اخیراً اکران خودرا به صورت آنلاین به پایان برد. وی در این فیلم ایفاگر نقش میکائیل یکی از روستاییان معترضی است که محور اصلی داستان فیلم را تشکیل می دهند.
جهانگیر الماسی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با تأکید بر این که متأسفانه ساحت و سطح بازیگری در کشور ما افت کرده است افزود:درحالی که سینمای دنیا به سمت تولیداتی همچون ژانر علمی تخیلی و انیمیشن های جذاب می رود، بخش عمده ای از سینمای ما را کمدی های بی مایه و سطحی فراگرفته است.
سینمایی که در شأن مردم ما نیست
الماسی اظهار کرد: اکنون سینمای علمی تخیلی یا همان ساینس فیکشن الان دارد نقش اصلی را در تولیدات درجه یک سینمای دنیا ایفا می کند چراکه بشریت در حال ورود به ساحت تازه ای از معرفت و اندیشه است. ما هنوز در پی این هستیم که با رقصاندن شخصیت های اصلی یک فیلم مخاطبان را بخندانیم یا روی سر بازیگر آب بریزیم که بخندند. این وضعیت سخیفی است! این در حد لیاقت مردم انقلابی ما نیست! این مال مردمی که در پایان قرن بیستم به امید یک رؤیای بهتر برای زندگی انقلاب کرده اند، نیست. نمی توانیم این گونه با ابعاد فرهنگی انقلاب اسلامی برخورد کنیم. این توهین به انقلاب اسلامی است که محصول سینمایی آن رقص بازیگران مرد باشد.
این بازیگر سینما و تلویزیون عنوان کرد: بخشی از این وضعیت به این باز می گردد که برخی از مدیران فرهنگی ما، فقط تا نوک دماغ شان را می بینند. عزیز من! بایستی بارها زمین بخوری،شکست را تجربه کنی، بارها برخیزی تا موفق شوی.
وی افزود: آن قدری که ما برای سخیف کردن سینمای ایران، سرمایه گذاری و انرژی می بینیم برای تجربه کردن عرصه های معرفتی تازه، حرکتی نمی بینیم. شما تولیدات سینمایی پس از انقلاب را در اداور مختلف با هم مقایسه کنید؟آن تولیداتی که برخی از آقایان متوسط الحال به آنها علاقه مندند چه حجمی از سینمای ما را تشکیل می دهد؟ آن وقت چند فیلم در عرصه جدی شعور بشری ساخته شده است؟ من فکر می کنم در مجموع 12 فیلم نشود! این اسمش سرمایه گذاری است؟
سینما ی ما حتی تابع نظام سرمایه داری هم نیست
الماسی عنوان کرد: در دهه 60 و ابتدای دهه 70 گروهی از فیلمسازان و هنرمندانی که همراه با انقلاب به این سینما آمده بودند، حرکتی را آغاز کردند که خیلی زود با واکنش یک جریان ضدفرهنگی مواجه شد و سر همه آنها را بریدندو به حاشیه بردند. آن هم به خاطر اینکه منافع یک عده ای را که نگاه بازاری داشتند به خطر انداخت .
بازیگر سریال هزاردستان افزود: اخیراً یک گروه فیلم سازی من را به دفتری دعوت کرده بودند. آنجا صحبت بود، گفتم معیار و ضابطه شما برای دعوت از یک بازیگر و قرارداد بستن با او برای حضور دیگر در یک فیلم چیست؟ گفتند: هیچ، می نشینیم اگر خوشمان آمد، می گوییم مثلاً دستمزدش این قدر است! یعنی از نگاه ما بازیگر خوبی است و باید 700 میلیون تومان پول می گیرد!
وی تصریح کرد: این حتی نظام سرمایه داری هم نیست. ای کاش که کاپیتالیستی بود! این کاپیتالیسم جعلی و دروغی است.بالاخره در قمارخانه های لاس وگاس هم شما شاید به یک فکر هوشمند، به یک پیش بینی یا اصولی پایبند هستی تا بتوانی موفق باشی؛ این وضعیتی که بر سینمای ما حاکم است در آن حد هم نیست چون مدام در آن تقلب می شود.
بازیگر فیلم سینمایی شبح کژدم در ادامه گفت: یک آقای دیگری آمده بود و خودش را با چند تهیه کننده محترم و باسابقه قیاس می کرد؛ می گفت من تهیه کننده ام او هم تهیه کننده است! پرسیدم کار شما قبل از اینکه وارد حوزه سینما و تهیه کنندگی بشوید چه بوده؟ با یک لحن خاصی گفت حالا مگر مهم است؟ شما فکر کن ما در کار پوست بودیم! گفتم پوست یعنی چی؟ گفت پوست دیگه!صادرات از ایران به افغانستان، از افغانستان به ایران.
وقتی سخیف ترین روش های سرمایه داری ارزش می شود
الماسی عنوان کرد: ما سینما را در این سطح پایین آورده ایم الان دوران تعالی فکر است و کشورهایی مثل ژاپن و آمریکا دیگر کالا نمی فروشند، بلکه فکر و اندیشه می فروشند.
بازیگر فیلم سینمایی خروج افزود:متأسفانه برای برخی در فرهنگ سینمایی و بازیگری، دست یازیدن به سخیف ترین روش های مورد علاقه دنیای سرمایه داری به یک ارزش تبدیل شده است.
وی ادامه داد: فیلم های ما سرشار از بازیگرانی است که نشانه هایی از فرهنگ مصرفی غرب، از عینک و کت و شلوار و کفش و مد لباس و شیوه های آرایش گرفته تا اتومبیل های آخرین مدل را تبلیغ می کنند. اصلاً گویا اینها انتخاب شده اند برای تبلیغ مصرف تولیدات دنیای سرمایه داری وابسته به امپریالیسم بین الملل. من واژه دیگری به جای عبارت امپریالیسم بین الملل نیافتم و علاقه مند هم نیستم که از وازگان مارکسیستی استفاده کنم اما چاره ای ندارم.
الماسی اظهار کرد: چرا ما اجازه دادیم سینمای ما مبلّغ این گونه تفکر باشد؟ آیا این همان سینمایی است که امیر نادری در آن سازدهنی را ساخته. این همان سینمایی است که در 20 سال اول انقلاب همه بچه های مؤمن و مخلص از فرج الله سلحشور تا ابراهیم حاتمی کیا، از کمال تبریزی تا مجید مجیدی و جعفری جوزانی در آن کار می کردند.افتخارشان این بوده که فیلمی بسازند که در آن عدالت و شعور انسانی محوریت داشته باشد.
بازیگر نقش فرّخ در سریال پس از باران گفت: در ادامه چه اتفاقی افتاد؟ چه کسی این فضا را تبلیغ کرد و رواج داد؟ ما به کجا رسیدیم که به نام هنر و بازیگری جوان ایرانی را که ذاتاً دارای جلوه های بصری ویژه ای هستند به عنوان نمادهای مانکنی بزک کنیم. مصرف کالاهایی مارک و گران قیمت را تبلیغ کنیم که هیچ نسبتی با این انقلاب و این مردم ندارد و قیمت هایش هم در مخیله مردم عادی نمی گنجد. چه کسانی این کارها را می کنند. کسانی که بچه هایشان آن طرف آب، با پول این مردم خوشگذرانی می کنند.
به مجلس جدید امیدوارم
وی تصریح کرد:البته من به مجلس یازدهم امیدوارم که بتواند برای اصلاح این وضعیت اقدام کند.
الماسی افزود: به نظرمن برای اینکه بتوانی به شکلی مؤثر کار کنی باید آن را بفهمی. مسئله ما اینجاست که بازیگران جوان ما از این نکته غافل هستندکه وقتی در این مناسبات قرار می گیرند دیگر از مطالعه و ارتقای سطح کاری خودشان غافل می شوند؛ درکشان از زندگی و روابط انسانی و جریان مناسبات تولید فیلم عوض می شود.
این بازیگر سینما و تلویزیون عنوان کرد: در همان سینمای هالیوود من آدم های باشرفی را می شناسم، فیلم سازان باشرف، چه کارگردان، چه تهیه کننده که مقصودشان حراست از ساحت پاک انسانی و انسانیت است اما در همین کشور خودمان هنرمندانی هستند که کارشان، لباس پوشیدن شان، رفتارشان، تولیداتشان، که می سازند، کارهایی که می سازند، مبلغ جریان منحطی است که دیگر جایی در جامعه جهانی ندارد.
الماسی تصریح کرد: الحمدلله ما به مدد خون شهدا و بچه هایی پاکی که از بین ما رفتند، یک جاهایی خودمان را توانسته ایم حفظ کنیم، هویت و شناسنامه مان را با خودمان نگه داریم. با سلحشوری و یاد و تلاش فرزندان این آب و خاک، الان هم ساحت سینما همین است و نیاز به همین سلحشوری داریم.خوود این کرونا ثابت کرد عزیز من! مگر ما در عرصه خاک چقدر وقت داریم؟ بیا تا قدر یکدیگر بدانیم! که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم!
انتهای پیام/4104/
با وجود عدم تعطیلی سالن های سینما، کمتر تهیه کننده ای ریسک اکران فیلمش را در این مقطع به جان می خرد و با این ترتیب تصور می شود در آینده نزدیک اساساً فیلم تازه ای برای اکران عمومی نباشد و سالن های سینما چاره ای جز تعطیلی یا اکران بسیار طولانی همین فیلم های کنونی نداشته باشند. آیا راهی برای عبور از این وضعیت وجود دارد یا سالن های سینما عملاً در مسیر تعطیلی قرار دارند؟ گزینه هایی قابل ارائه است.
به گزارش تابناک ؛ سالن های سینمای ایران پس از چهار ماه تعطیلی متاثر از شیوع کرونا ، جزو آخرین مجموعه های بودند که مجوز بازگشایی با 50 درصد ظرفیت را یافتند. این تصمیم مصادف با شروع اوج گیری مجدد شیوع کرونا در ایران و افزایش تعداد قربانیان این ویروس مرگ آفرین در ایران شد. با وجود آنکه فیلم هایی، چون شنای پروانه و خوب بد جلف 2: ارتش سری به عنوان دو فیلمی که پیش بینی فروش چند ده میلیاردی درباره آن ها می شد، برای بازگرداندن مخاطب در سالن های سینما اکران شدند؛ اما نتیجه چیزی دور از انتظار سالن داران و مطابق با پیش بینی کارشناسان بود.
طبیعی بود که فیلم های سینمایی با این شرایط ادامه ندهند و همین اتفاق نیز رخ داد. رسول صدرعاملی تهیه کننده اولین فیلم سینمایی شنای پروانه خبر داد که اکران این فیلم به احترام کادر درمانی بیمارستان های درگیر با کرونا، متوقف می شود و در این زمینه گفت: طبق مذاکراتی که امروز در وزارت ارشاد با آقای طباطبایی نژاد و اعضای شورای صنفی نمایش داشتم، توقف اکران را مطرح کردیم که مدیران نیز ضمن تشکر از اینکه فیلم را برای بازگشایی سینما ها ارائه دادیم، با این درخواست موافقت کردند ؛ تصمیمی که در ابتدا با مقاومت شورای صنفی نمایش همراه شد، اما اکنون این تصمیم تایید شده است.
پس از این اقدام که واکنشی به عدم تحقق وعده های داده شده درباره تبلیغات برای این فیلم و همچنین فروش بسیار پایین این اثر متاثر از شرایط کرونا بود، این پرسش مطرح شد که اگر دیگر فیلم های روی پرده به پایان دوره اکران برسند، به خصوص در ماه های محرم و صفر که در سال های عادی نیز مخاطب سینما به شدت کاهش می یابد، فیلمی متقاضی اکران خواهد بود؟ به نظر می رسد پاسخ به این پرسش منفی است، چرا که بازگشت هر فیلمی با هر میزان سرمایه در گیشه سینما در این مقطع تقریباً غیرممکن است و بنابراین اکران فیلم نوعی خودکشی اقتصادی است.
با این اوصاف چنین پرسشی پیش می آید که آیا در آینده نزدیک و با طولانی شدنِ زمان اکران فیلم های سینماییِ روی پرده، سالن داران فیلمی برای اکران نخواهند داشت و مقاومتی که در مقابل تعطیلی سالن های سینما در این مقطع شاهدش هستیم، در آن دوره زمانی اجتناب ناپذیر خواهد شد؟
شواهد نشان می دهد اگر صاحبان فیلم های سینمایی تازه متقاضی اکران روی پرده نشوند، پاسخ این پرسش مثبت خواهد بود و سالن های سینما به کل تعطیل خواهند شد، اما آیا راهکاری برای روشن نگه داشتن چراغ های سینما پیش روی سالن داران وجود دارد؟
شاید تنها گزینه بهره برداری از فیلم های کهنه برای اکران باشد؛ فیلم هایی که در زمان مناسب و در شرایط عادی فرصت اکران عمومی نمی گرفتند و شماری از آن ها بیش از سه سال در انتظار اکران عمومی هستند، اما ترجیح سالن داران، فیلم های دیگری بوده و آن ها را کنار گذاشته اند. این می تواند یک فرصت طلایی برای این گروه از فیلم ها باشد که دست کم درآمد حداقلی از اکران عمومی داشته باشند و سپس آثارشان را راهی شبکه نمایش خانگی کنند. اگر سازمان سینمایی مزایای جذابی برای اکران فیلم ها در این مقطع ایجاد کند، احتمالاً در این زمینه شاهد استقبال گروهی از فیلمسازان خواهیم بود.
محسن علی اکبری تهیه کننده سینما، با تحلیل اکران فیلم های خارجی در سینما های کشو،ر در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: به شخصه از ابتدا با نمایش فیلم های خارجی در یک یا دو سینما موافق بودم؛ چون ما نمی توانیم چشممان را روی پیشرفت فیلمسازی در جهان ببندیم و توقع داشته باشیم، فیلمسازان جوان ما و دانشجو های رشته سینما خودشان را به روز نکنند. پس نیازمند اکران فیلم های خارجی هستیم؛ البته نه به جهت درآمدزایی. اکران آثاری که بحث تکنیک و محتوا محوری در آن مطرح است، می تواند کلاس درسی برای جوانان ما باشد.
او درباره اکران گسترده فیلم های خارجی با هدف درآمدزایی، بیان کرد: موافق این موضوع نیستم؛ چون تولیدات خودمان به اندازه کافی پشت در اکران مانده اند. زمانی که سینما در طول سال فعال بود، حدود پنجاه فیلم پشت در اکران می ماند و به فیلم سوزی می رسیدیم، چه برسد به الان.
علی اکبری در پایان عنوان کرد: اگر ما به اندازه کشور همسایه یعنی ترکیه که به لحاظ فرهنگی و تعداد جمعیت به ما نزدیک است، حدود چهار هزار سالن داشته باشیم، می توانیم تعداد قابل توجه تری از فیلم های خارجی را اکران کنیم؛ ولی وقتی برای چهارصد سالن که حدود نیمی از آنها غیرفعال است، چنین قصدی داشته باشیم؛ برای اکران تولیدات خودمان هم به مشکل بر می خوریم چه برسد به فیلم های خارجی.
انتهای پیام/
سرویس سینمایی هنرآنلاین : شاهد احمدلو کارگردان و بازیگر این روزها دو فیلم "سینما خر" و "مورچه خوار" را آماده اکران دارد.
او در گفت وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره فعالیت های اخیر خود بیان کرد: این روزها همه ما در شرایطی قرار داریم که نمی توان تصمیم درستی برای آن بگیریم. هر دو فیلم من آماده هستند و به زودی نیز پروانه نمایش می گیرند، اما فعلاً برنامه ای برای اکران آن ها نداریم و تنها مشغول کار روی طرح هایی هستم که دارم تا بتوانم یکی از آن ها را تبدیل به فیلمنامه کنم.
او ادامه داد: فیلم "سینما خر" در دو جشنواره معتبر بین المللی حضور داشت و قرار بود این مسیر را طی کند که متأسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا مسدود شد و فعلاً دست نگه داشته و منتظر هستیم. درباره فیلم "مورچه خوار" نیز فیلم آماده است و با تصمیم تهیه کننده متناسب با شرایط آن را به زودی اکران می کنیم.
کارگردان "موش" همچنین در پاسخ به این سؤال که ارزیابی اش از بهبود شرایط به چه شکل است، توضیح داد: کرونا یک پدیده منفی تازه به دوران رسیده است که عواقب بدی دارد و باید برای آن پیشگیری و درمان داشت. در این شرایط نیاز است تصمیمات درستی گرفته شود. متأسفانه الان همه چیز به هم پیچیده شده و این کار را کمی مشکل کرده است.
احمدلو با اشاره به این که در شرایط حال حاضر اکران آنلاین می تواند به وضعیت سینما کمک کند، اظهار کرد: هر کاری ساز و کار خودش را می خواهد. از آنجایی که ما آمادگی برای اکران آنلاین نداشتیم و برایش برنامه ریزی نیز نکرده بودیم با نقص هایی روبرو شدیم که به مرور حل می شوند. اکران آنلاین به تدریج مخاطبان خود را یافته و وضعیت بهتری پیدا می کند. به هر حال هر جایی فرهنگ، آداب و رسوم خودش را دارد. ما نمی توانیم پلتفرم های خود را با پلتفرم های دنیا مقایسه کنیم چون بسیاری از خصوصیات ما با آن ها متفاوت است. از سوی دیگر کرونا همه چیز را به هم گره زده و همان طور که اشاره کردم نیازمند زمان هستیم، شاید دورخیزی برای انجام این کارها نداشتیم اما اگر به درستی فرهنگ سازی شود اکران آنلاین برای رسیدن به شرایط مناسب، شیوه بدی نیست و بسیاری از فیلم هایی که در صف اکران مانده اند یا جایی در اکران عمومی ندارند، اگر حمایت درستی شوند می توانند از این طریق اکران شوند و مورد توجه قرار گیرند که البته این بستگی به اقبال مخاطبان فیلم نیز می تواند داشته باشد.
حسین سلطان محمدی، منتقد سینما و تلویزیون، در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از آنجا که آثار تولید شده در شبکه نمایش خانگی را از تلویزیون و در واقع قاب کوچک می بینیم ممکن است ارائه مجوز ساخت این آثار از سوی رسانه ملی را منطقی دانست. به لحاظ حرفه ای و تخصصی شاید این اتفاق مثبت باشد اما بسیاری به این اتفاق انتقاد دارد و برخی هم به دلایلی دیگر موافق ارائه مجوز از سوی صداوسیما هستند.
سلطان محمدی خاطرنشان کرد: استدلال موافقان این اتفاق مبنی بر اینکه تلویزیون از این طریق می تواند مانع ورود پول های کثیف به شبکه نمایش خانگی شود، بسیار عجیب است چراکه تلویزیون هیچ قدرت و امکانی بیشتر از وزارت ارشاد نسبت به مقابله با ورود پول های مشکوک ندارد و همین شائبه در برخی برنامه ها و تولیدات تلویزیون نیز وجود دارد.
او افزود: به طور کل این مسأله که تهیه کننده باید بررسی کند اسپانسر برنامه یا سریال پولی که آورده را از کجا فراهم کرده در هیچ کجای دنیا مطرح نیست و معمولاً تهیه کننده ها تلاش می کنند تا بودجه تولید اثرشان را فراهم کنند و مسئول بررسی این مسأله قوه قضائیه است. نگاه تلویزیون به شبکه نمایش خانگی حتی می تواند نگاهی برای درآمدزایی باشد، به هر حال این به اثبات رسیده که این رسانه به لحاظ مالی سودآور است و حتی ممکن است تلویزیون نیز چنین نگاهی به شبکه نمایش خانگی داشته باشد اما همین موضوع نیز محل بحث و پرسش است که چطور شبکه نمایش خانگی با این حجم از قاچاق آثار و پخش آن ها در شبکه های ماهواره ای می توانند پرفروش و سودآور باشند.
این منتقد تصریح کرد: من منکر وجود پول های کثیف در شبکه نمایش خانگی نمی شوم و حتی به نظر می رسد شائبه ها و هیاهوها منطقی باشد اما قطعاً عوامل تولید فیلم و سریال نیستند که باید درباره مبدأ و منشأ پول شفاف سازی کنند.
سلطان محمدی در ادامه گفت: از طرفی مخالفان صدور مجوزها از سوی سازمان صداوسیما نیز به سخت گیری های این سازمان در ممیزی اشاره دارند اما این مخالفت نیز چندان منطقی نیست. سریالی مثل آخر خط را که این روزها از تلویزیون پخش می شود، ببینید، این سریال به لحاظ ممیزی صحنه ها و موقعیت هایی دارد که می تواند با سخت گیری سانسور شود اما می بینیم که روی آنتن می رود. به نظر من اتفاقاً تلویزیون به دلیل نیازی که به پر کردن آنتن دارد نسبت به وزارت ارشاد در بسیاری مواقع سخت گیری کمتری دارد.
او افزود: سازمان سینمایی هنوز به صورت رسمی اعلام نکرده که اختیار صدور مجوز سریال های شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما سپرده شده و هنوز همه حرف ها بر اساس پیش فرض ها و احتمالات زده می شود. متأسفانه اکثر کسانی که به پول های مشکوک و کثیف در سینما اعتراض می کنند از اینکه پول به خودشان نرسیده ناراحت هستند و به همین دلیل به جای درخواست از ارگان های مربوطه مثل قوه قضائیه از همکاران خود انتقاد می کنند.
سلطان محمدی در پایان گفت: تلویزیون شبکه های بسیاری دارد که می توانند سریال پخش کنند، از این شبکه ها نمی توان سریال را حذف کرد چرا که مخاطبان تلویزیون در این شرایط به حداقل می رسد. تلویزیون با شرایطی که در حال حاضر فراهم شده می تواند میزان تولیدات خود به صورت تأمین برنامه را که در خارج از تلویزیون ساخته می شوند بیشتر کند و تلویزیون می تواند سریال های بیشتری برای ساخت به گروه های تولید سفارش دهد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، هاشم میرزاخانی با اشاره به سالن های سینما گفت: سینما به عنوان یک مدیون مستقل تعریف خاص خود و فلفسه وجودی خودش را دارد و تماشای فیلم در سالن های سینما یک تعریف خاص دارد که هرجایی ممکن نیست. فقط سالن تاریک سینماست که امکان تماشای فیلم روی پرده عریض و کیفیت بالا را می دهد تا شما قصه را دنبال کنید و از تماشای آن لذت ببرید.
او در ادامه گفت: در کنار سینما، تلویزیون همیشه حضور داشته و هر کدام از این مدیون جایگاه خودشان را دارند. ممکن است حتی کسی در خانه سینمای کوچکی راه انداخته باشد فیلم ها را تماشا کند که باز هم کیفیت سالن های سینما را ندارد و باید فیلم ها را با کیفیت پایین تر پس از پایان اکران شان، از طریق شبکه نمایش خانگی و یا خرید سخت افزاری فیلم تماشا کند. هرچند لذت تماشای فیلم در سینما و با دیگران را نمی شود با چیز دیگری عوض کرد.
میرزاخانی درمورد شرایط بحرانی کنونی گفت: در ایام اضطرار چه باید کرد؟ عده زیادی بیکار هستند و خانه نشین شده اند؛ حالا اوقات فراغت خود را چگونه بگذرانند؟ اینجاست که موضوع اکران آنلاین و بحث های پیرامون آن مطرح می شود. تحلیل های مختلفی هم در مورد این اتفاق صورت گرفته است. به عنوان فردی که سابقه خدمت در بخش های مختلف وزارت خانه و پخش و اکران و سینماداری را داشته باید بگویم که جمع بندی من این است: تولید فیلم های سینمایی در سال بیشتر از ظرفیت اکران ماست. یعنی چند برابر ظرفیت اکران سینماهاست. اگر بتوانیم یک بخش را سوق بدهیم به این سمت شاید بخشی از تهیه کنندگان که معمولا فیلم هاشان در صف اکران منتظر می ماند و نوبت اکران نمی گیرند، راضی شوند و از طرفی فضا هم برای نمایش آثار پرفروش که شانس خوبی برای دیده شدن دارند، باز شوند
این مدیر سینمایی معتقد است: سینماماشین، اکران آنلاین و نمایش های خانگی و امکان های این چنینی هیچوقت جای سینما را نمی گیرند و مخاطبان در شرایطی که تمام این راه ها برای تماشای فیلم وجود داشته، باز هم طرفداران سینما، سالن های تاریک و تماشای فیلم روی پرده عریض را انتخاب کرده اند.
میرزاخانی درباره قیمت بلیت سینماها و هزینه تماشای فیلم در شبکه نمایش خانگی به صورت آنلاین گفت: نمی توان منکر تاثیر قیمت بلیت های سینما هم شد. در حالی که شما می توانید با پرداخت مبلغی به مدت هشت ساعت فیلمی را در شبکه نمایش خانگی و به صورت آنلاین در اختیار داشته باشید و همراه تعداد زیادی پای اثر بنشینید. اقشار کم درآمد می توانند از این طرح استفاده کنند.
او درباره دسترسی به فیلم ها در شبکه نمایش خانگی گفت: باید در یک تفاهم درست فیلم وارد چرخه نمایش شود. یعنی زنجیره اکران و نمایش به درستی پیش برود؛ ابتدا فیلم در جشنواره نمایش داده شود، سپس اکران ویژه، بعد از این دو اکران عمومی، پس از آن نوبت به VOD و تلویزیون و حالا نمایش آنلاین هم باید به عنوان یک راه نمایش به این چرخه افزوده شود. در این صورت اکران آنلاین بدل به ابزاری برای رشد و ارتقای سینما خواهد شد. کافی است که این چرخه منظم باشد و این موضوع نیاز به کارشناسی دارد.
هاشم میرزاخانی درمورد معایب طرح اکران آنلاین هم گفت: تضمینی وجود ندارد که فیلمی پرفروش پس از ورود به نمایش خانگی دزدیده نشود و بلافاصله سر از اینترنت در نیاورد. چطور پس از سرمایه گذاری روی فیلم می توان با چنین پدیده ای مقابله کرد؟ این وظیفه فیلمساز نیست و باید بستر طوری باشد که آثار سرقت نشوند.
این مدیر سینمایی در انتها به هزینه ساخت سینما اشاره کرد و گفت: وقتی در پردیس ملت هفت سالن جدید را افتتاح کردیم، به ازای هر صندلی بین 15تا 20 میلیون تومان هزینه برای ساخت هر سالن هزینه شد. یعنی برای سالن های سینمایی هزینه ای میلیاردی شده و باید با توجه به این موضوع به فکر اکران فیلم ها بود؛ کما اینکه کمپانی سونی پیکچرز اعلام کرده هر کمپانی و تهیه کننده ای که فیلمش را به شبکه نمایش خانگی بدهد، فیلم های بعدی آنها را اکران نخواهد کرد و آنها را مجبور کرده دست نگه دارند. این یک زنجیره است و باید تمام جوانب آن را در نظر گرفت و سپس در مورد تصمیم گیری کرد.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا ، چندی پیش سازمان سینمایی مصوبه ای را در کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما به تصویب رساند که شامل کمک هزینه 60 میلیلون تومانی برای تبلیغات آثاری می شد که شیوع ویروس کرونا باعث توقف اکران آنها در اسفندماه شده بود. به همین منظور گفتگویی با عبدالله اسفندیاری تهیه کننده فیلم نرگس مست به کارگردانی جلال الدین دری که اکران آنلاین خود را از 25 تیر آغاز کرده است انجام دادیم و پیگیر مصوبه حمایتی سازمان سینمایی شدیم که وی گفت: آنطور که به ما اعلام کردند قرار شد که 60 میلیون تومان هزینه تبلیغاتی به ما تعلق گیرد که تا امروز که من با شما صحبت می کنم هیچ پولی از سازمان سینمایی و دولت به دست ما نرسیده است.
وی ادامه داد: من همان زمان که فیلم یک هفته در بهمن ماه اکران شد حدود 100 میلیون تومان هزینه تبلیغاتی انجام دادم که به دلیل شیوع ویروس کرونا و بسته شدن سینماها همه آن هزینه بی ثمر شد. اگر سازمان سینمایی همین کمک را هم به فیلم ما بکند بازهم ضرر ما در تبلیغات جبران نخواهد اما هیچ پولی به ما پرداخت نشده است.
این تهیه کننده سینما با تاکید بر اینکه اکران آنلاین آلترناتیو شرایط کرونایی است، بیان کرد: بالاخره اکران آنلاین یکی از راه هایی است که می تواند فیلم را به دست مخاطب برساند و باعث شود تا تلاش گروه فیلمساز به ثمر بنشیند. این چند روز هم که فیلم ما اکران آنلاین خود را شروع کرده است خوشبختانه بازخوردها و رضایت مردم کاملا مشهود است و من خوشحالم که مورد استقبال قرار گرفته است.
اسفندیاری که سابقه تهیه فیلم هایی همچون خواب لیلا و ستاره ها را نیز در کارنامه دارد درباره وضعیت فعلی سینما و مشکلاتی که کرونا برای هنر هفتم پدید آورده است، اظهار کرد: واقعا سینما هم در راستای شرایط اقتصادی حاکم بر کشور اصلا وضعیت مناسبی ندارد و آنقدر مسائل مهمی در سطح کلان مطرح شده که دیگر سینما در اولویت چندم همه قرار گرفته است. ما هم مثل مردم امیدواریم که هرچه زودتر دوباره شرایط به حالت عادی بازگردد و سینما هم وضعیت بهتری پیدا کند.
وی در پایان با اشاره به محتوای فیلم نرگس مست که درباره موسیقی سنتی و ادبیات کهن ایران است، تصریح کرد: ویترین ادبیات ما موسیقی سنتی به شمار می رود و در فرهنگ سرزمین ما نیز جایگاه والایی را از قدیم الایام دارا بوده است. من به همه مخاطبان شعر، موسیقی و ادبیات توصیه می کنم که فیلم نرگس مست را از دست ندهند چراکه سعی داشته تا به این موضوع به نحو دیگری بپردازد.
بازیگران اصلی این فیلم سعید پورصمیمی، میترا حجار، مهدی پاکدل ، هومن برق نورد، سیامک صفری، امیرحسین مدرس، متین ستوده، نگار عابدی، بهنام قربانی،مژگان اخلاقی، هستی فرحی و مهدی فرجوند بوده اند.
امید پویانفر
انتهیا پیام/
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، سریال سازی در کشور ما محدود به دو رسانه تلویزیون و شبکه نمایش خانگی می شود و بین این دو رسانه تفاوت های بسیاری وجود دارد و مخاطبان هر کدام نیز می توانند از اقشار مختلف جامعه باشند. بسیاری بر این عقیده اند اگر کیفیت آثار تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در یک سطح باشد قطعاً میزان مخاطبان این رسانه کاهش پیدا می کند اما برخی این تعامل را مثبت ارزیابی کرده و موضوعاتی مثل نظارت بر محتوا و دستمزدها را مطرح کرده اند.
به هر حال باید پذیرفت هر تغییری می تواند اتفاقات مثبتی در پی داشته باشد اما در سریال سازی همیشه مهم ترین مسأله جلب رضایت مخاطب بوده که باید ببینیم تلویزیون با نگاهی که به سریال سازی دارد آیا صدور مجوز از سوی صداوسیما برای شبکه نمایش خانگی به طور کل اتفاق مثبتی است یا خیر.
قطعاً ریزش مخاطب از شبکه نمایش خانگی و تلویزیون می تواند خطرات فرهنگی بسیاری برای ما داشته باشد و نیاز است که پیش از این اتفاق، مشکلاتی که می توان پیش بینی کرد را با دقت از پیش رو برداشت و به حل آن ها فکر کرد.
در گفت وگو با دو سینماگر این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می خوانید:
صداوسیما تفاوت های سریال سازی در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون را می فهمد
کاظم معصومی کارگردان سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ، اظهار داشت: سریال سازی در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون به لحاظ زیبایی شناسی و قواعد دراماتیک قطعاً تفاوتی با هم ندارند و در هر دو اثر لازم است که فیلمساز مخاطب را با قواعد دراماتیک درگیر اثر کند اما به لحاظ حرفه ای برای ساخت تفاوت هایی در مسائلی مثل امور اداری وجود دارد.
معصومی خاطرنشان کرد: تفاوت ها همانطور که اشاره کردم به مسائلی غیر از قواعد دراماتیک مثل پوشش بازیگران مربوط می شود. در بسیاری از آثار سینمایی ما پوششی وجود دارد که این پوشش از تلویزیون قابل پخش نیست و با وجود اینکه این فیلم ها ممکن است محتوای بسیار خوبی داشته باشند تلویزیون نمی تواند آن ها را پخش کند. به نظر من وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از یک سوی بام و صداوسیما از سوی دیگر بام افتاده اند. وزارت ارشاد بدون توجه به قوانین حاکم فضا را به شکلی باز گذاشته که پوشش ها به شکلی است که امکان پخش فیلم ها از تلویزیون وجود ندارد و تلویزیون نیز به قدری سخت گیری های بیهوده دارد که در تولید مشکلات بسیاری برای فیلمسازان ایجاد کرده. بارها شده که ما در خیابان صحنه ای را فیلمبرداری کرده ایم و سردر مغازه ای در تصویر بوده و تلویزیون در پخش برای ما مشکل ایجاد کرده است.
او افزود: منظور من از باز بودن فضا در وزارت ارشاد مربوط به نشانه های ظاهری است وگرنه به نظر من هرچقدر که دست فیلمنامه نویسان برای پرداختن به موضوعات مختلف باز باشد شاهد اتفاقات بهتر هستیم و این کاملاً به نفع نظام جمهوری اسلامی است. به عنوان مثال می توان به موضوع فساد اشاره کرد، اگر دست فیلمسازان و اهالی فرهنگ باز بود می توانستند به این موضوع بپردازند اما متأسفانه وزارت ارشاد با سختگیری بی مورد این اجازه را نداد و این اتفاق کاملاً به نفع مفسدان اقتصادی رخ داد. نگرش خفقان آور ضد قانون اساسی است و باید دست فیلمنامه نویس ها باز باشد تا بتوانند به موضوعات مختلف بپردازند. شکی نیست که این وضعیت به نفع کشور و نظام جمهوری اسلامی است.
کارگردان مجموعه تلویزیون روزهای بی قراری در ادامه تأکید کرد: آزادی هایی که در وزارت ارشاد شاهد بودیم به ظواهر مربوط می شود؛ به عنوان مثال بازیگران در فیلم های شبکه نمایش خانگی به جای گریم، آرایش می شدند، قطعاً باید جلوی این آزادی ها گرفته شود. آزادی که منجر شود فیلمساز برای جذب مخاطب به جذابیت های ظاهری بازیگر تکیه کند بی ارزش است؛ فیلمساز باید با قواعد درام مخاطب را مجذوب خود کند. امروز در سینما شاهد انواع رقص و... در فیلم های طنز هستیم و این ها تفاوتی با سینمای پیش از انقلاب ندارند، فقط دیگر خبری از کاباره نیست و در واقع ما کاباره را به خانه ها برده ایم.
این کارگردان تصریح کرد: جلوی ساخت بسیاری از فیلمنامه های من در وزارت ارشاد به بهانه سیاه نمایی گرفته شده و یا اصلاحاتی بر آن ها اعمال شده که من هیچ گاه زیر بار این اصلاحات نرفتم. وزارت ارشاد طی این سال ها نسبت به بسیاری از فیلمسازان قصور زیادی کرده و حق خیلی از افراد ضایع شده است. تلویزیون هم از سمت دیگر بام افتاده و سخت گیری های اشتباه و بی مورد بسیاری در آن دیده می شود.
معصومی در پایان گفت: به نظر من قطعاً تفاوت هایی بین سریال سازی در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون وجود دارد که صداوسیما نیز این تفاوت ها را می فهمد و به آن ها توجه می کند. در تلویزیون ما سریال های بسیار خوبی مثل سربداران داریم که شبکه نمایش خانگی و وزارت ارشاد هیچ گاه نتوانسته اند اثری با این کیفیت بسازند اما کار ضعیف هم در تلویزیون ما بسیار زیاد است. من در تلویزیون کار ضعیف دیده ام اما به نظر من در این رسانه هیچ گاه اثری مبتذل ساخته نشده است اما در سینما آثار مبتذل بسیاری می توان نام برد. به نظر من برای قضاوت درباره عملکرد تلویزیون در شبکه نمایش خانگی نیاز به زمان داریم، باید ببینیم که چه کسانی در شورای صدور پروانه ساخت حضور دارند و آیا باز هم در این حوزه مافیایی شکل می گیرد یا خیر؟ با توجه به اینکه صدور مجوزها به سیما فیلم داده نشده تلویزیون این تفاوت ها را درک کرده و مورد نظر قرار داده است.
امیر پوررحمانی: سریال های شبکه نمایش خانگی به لحاظ کیفی ضعیف تر و به لحاظ محتوایی بهتر خواهند شد
امیر پوررحمانی، تهیه کننده تلویزیون، در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا اظهار داشت: صدور مجوزهای شبکه نمایش خانگی توسط صداوسیما رقابت بین دو رسانه را از بین می برد و در این صورت طبیعی است که شاهد افت کیفیت در شبکه نمایش خانگی باشیم.
پوررحمانی تصریح کرد: اما از آنجا که هر تغییری می تواند اتفاقات مثبتی نیز با خود به همراه داشته باشد کنترل سریال های شبکه نمایش خانگی به لحاظ محتوایی می تواند اتفاق مثبتی در این رسانه باشد. در تولیدات اخیر شبکه نمایش خانگی شاهد افت کیفیت سریال ها بودیم و فیلمنامه ها بسیار ضعیف و بی جهت کش دار شده بودند و محتوای آثار نیز دچار اشکالاتی بود که به نظر من اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارتی بر محتواها داشت این اتفاق رخ نمی داد و همچنان رقابت بین دو رسانه وجود داشت.
او افزود: همیشه محدود شدن، مشکلاتی به وجود می آورد، می شد به جای اینکه صدور مجوزها کاملاً به تلویزیون سپرده شود، بین صداوسیما و وزارت ارشاد تعاملی ایجاد شود که نمایندگانی از تلویزیون بر تولیدات نظارت داشته باشند اما به لحاظ اجرایی شبکه نمایش خانگی در اختیار وزارت ارشاد باشد. به نظر من با وجود اینکه تلویزیون قصد دارد تفاوت هایی بین آثار تولیدی خود و شبکه نمایش خانگی قائل شود، در نهایت به دلیل حاکم بودن یک نگاه و نظر تولیدات شبکه نمایش خانگی به سمت ضعیف تر شدن می روند.
این تهیه کننده در ادامه اظهار داشت: قطعاً به لحاظ کیفی آثار دچار افت خواهند شد ولی معتقدم به لحاظ محتوایی شاهد وضعیت بهتری در شبکه نمایش خانگی خواهیم بود. ممکن است تلویزیون تصمیم داشته باشد که سریال های شبکه نمایش خانگی را پس از مدتی پخش کند، در این صورت از همان ابتدا نگاه خود را در آثار غالب می کند و طبیعتاً دیگر شاهد درام های عاشقانه که پرطرفدار هستند اما به شدت تکراری شده اند نخواهیم بود و به لحاظ بصری تفاوت های بسیاری به وجود می آید که بدون شک مخاطبان از دیدن سریال های شبکه نمایش خانگی صرف نظر می کنند.
تهیه کننده مجموعه تلویزیونی آسمان همیشه ابری است تأکید کرد: یکی از نکات مثبت در این اتفاق می تواند کنترل دستمزدها باشد. در شبکه نمایش خانگی متأسفانه کنترلی روی دستمزدها نبود و این باعث شده بود که هزینه تولید در سینما و تلویزیون به مراتب بیشتر شود. اگر تلویزیون در این حوزه نظارت کند قطعاً اتفاقات مثبت بسیاری را شاهد خواهیم بود.
پوررحمانی در پایان گفت: بهتر بود شبکه نمایش خانگی مثل کانون فکر کودکان و نوجوانان با شورایی متشکل از نمایندگانی از صداوسیما، نماینده ای از معاونت فرهنگی مجلس شورای اسلامی و نمایندگانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدیریت اجرایی وزارت ارشاد به فعالیت خود ادامه دهد. اگر از همان ابتدا بر تولیدات و تصویب فیلمنامه ها نظارت بود این اتفاق رخ نمی داد.
خبرگزاری میزان - بازگشایی سینما ها از ابتدای تیر ماه جاری با اکران هشت فیلم آغاز شد، این اقدام تصمیم تازه ای بعد از نزدیک به پنج ماه تعطیلی مداوم سالن های سینما بعد از شیوع بیماری کرونا بود، تصمیمی که موافقان و مخالفان بسیاری داشت، اما همچنان بعد از گذشت نزدیک به یک ماه در مسیر خود حرکت می کند.
در این میان آثار متفاوتی توانستند وارد چرخه اکران شوند، برخی از سینماگران آشتی دوباره مخاطبان با سالن های سینما را منوط به اکران آثار مطرح و جذاب می دانستند، در این میان و از بین هشت فیلم اکران شده در چرخه اکران سال 99 تنها دو فیلم از مجموعه تولیدات تازه و حاضر در جشنواره فیلم فجر سال گذشته بودند.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید
خوب بد جلف:ارتش سری به کارگردانی پیمان قاسمخانی و فیلم سینمایی شنای پروانه ساخته محمد کارت از جمله آثار نسبتا موفق سینما ها بعد از بازگشایی بودند، آثاری که توانستند پس از نزدیک به یک ماه اکران به فروشی معادل 3 میلیارد تومان دست پیدا کنند.
در این، اما سایر آثار اکران شده وضعیت خوبی را در گیشه تجربه نکردند، این آثار نتوانستند به صورت جمعی به مبلغی معادل نیم میلیارد تومان هم دست پیدا کنند، البته فیلم تازه اکران شده زن ها فرشته اند 2 توانست در اولین هفته از اکران رقم قابل توجهی را به خود اختصاص دهد.
فیلم سینمایی عطر داغ ساخته علی ابراهیمی دیگر فیلم چرخه اکران در سال 99 و بعد از بازگشایی سینما ها بود، فیلمی که با حضور چهره های گوناگون سینمایی زمان را مناسب دید تا با نبود رقیبانی ویژه در چرخه اکران فروش خوبی را تجربه کند.
عطر داغ ، اما نتوانست در گیشه موفق باشد و بعد از یک ماه تنها به فروشی معادل 22 میلیون تومان دست یافت، رقمی که البته بخشی از آن مربوط به فروش فیلم پیش از بسته شدن سالن های سینما می شد، این فیلم با این فروش در ماه نخست اکران در سال جدید در رتبه پنجم جدول فروش ایستاد.
فیلم سینمایی عطر داغ، داستان دختری به نام مریم است که مجبور می شود شبی بیرون از خانه بماند. بیرون ماندن او یکسری اتفاقات برای او و خانواده اش در پی دارد که...
مهرداد صدیقیان، شهرام حقیقت دوست، بهاره کیان افشار، سیما تیرانداز، خاطره اسدی، شیوا مکی نیان، احسان امانی از جمله بازیگرانی هستند که در عطر داغ به ایفای نقش پرداخته اند و تهیه کنندگی آن را نیز امیرشهاب رضویان بر عهده داشته است.
فیلم سینمایی عطر داغ نخستین تجربه سینمایی ابراهیمی محسوب میشود، کارگردانی که سابقه چندانی در سینما نداشته و اکثریت فعالیت وی به پشت صحنه سینما بر می گردد، حال باید دید با شکست احتمالی فیلم اولش تا چه زمان به خود امکان ساخت دومین اثر سینمای اش را خواهد داد.
عطر داغ شاید می توانست در شرایطی بهتر و به دور از بیماری کرونا با وجود بازیگران نسبتا شناخته شده خود به فروشی خوب دست پیدا کند، اما کارگردان تصمیم گرفت تا این فیلم را در شرایط کنونی اکران نماید، ریسکی که بدون شک برای این فیلم به خوبی عمل نکرده است.
انتهای پیام/
حمید خرمی / فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری از ابعاد گوناگونی قابل بحث است الا وجه سینمایی! این فیلم فاقد بن مایه سینمایی و منطق روایی است اما از سر رجزخوانی سلبریتی هایی همچون برادران قاسم خانی ، شوخی های آن ها رنگ پرده را می بیند و ظاهراً هیچ چیزی هم جلودارشان نیست. این فیلم، بی تعارف درصدد احمق پنداشتن انسان ایرانی است و آشکارا این نکته را می گوید که ما کمدی کاران، ذهن شما را خنثی می کنیم تا خودتان به خودتان و کشور و سیاست های خودتان بخندید!
فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری تماماً یک کمدی پُست مدرن است که مؤلفه برجسته آن التقاط و شکستن روایت و فقدان منطق قلمداد می شود. اثری که در قالب مؤلفه های پست مدرن، نه دستورالعمل است و نه وحی منزل، زیرا اصولاً پست مدرنیسمی که خودش هیچ قید و قاعده ای را برنمی تابد طبعاً نمی تواند وضع کننده قاعده و قانون باشد. پست مدرنیسم نه یک مکتب است و نه یک مسلک. حتی نحله اندیشگی منسجم و یکپارچه هم نیست. نه مارینتی فوتوریست ها را دارد که برایش آیه نازل کند و نه آندره برتون سورئالیست ها را و نه حتی گرین برگ مدرنیست ها را. هر کس به شکلی آن را تعریف کرده و ویژگی هایی برای آن قائل شده است.
پدید آورندگان فیلم سینمایی خوب بد جلف سال هاست که مدل طنزی را به ایران معرفی کردند که هیچی از آن اثبات نمی شود و فقط می شود چیزی را مسخره کرد. درواقع هیچ حرف ثبوتی نمی توان زد، و صرفاً میان دو پرانتز غافلگیری، انبوهی از جلف بازی ها و متلک های اروتیک و سیاسی را می توان پرتاب کرد و همه چیز را در مضحکه خلاصه کرد. لذا ساخت این گونه فیلم ها نه منطق روایی می خواهد و نه استدلال فیلم نامه ای و نه تعلیق پرکشش، زیرا اساساً حلقه علت و معلول می شکند و هر اتفاقی می تواند در این دنیای ناساخته فیلم بیفتد و هر چیزی می تواند دنبال چیز دیگری قرار بگیرد و غافلگیری کرد. بنابراین تا صدسال هم می توان چنین فیلم هایی ساخت!
استدلال مدیران وقت سیما هم برای ساخته شدن مجموعه طنزهایی همچون پاورچین و شب های برره و... که برادران قاسم خانی پای ثابت نگارش آن بودند، همین بود که مخاطب ایرانی که یک روز کاری اش را با دردسرهای مختلفی سرکرده، شباهنگام موقع بازگشت به منزل صرفاً در یک خلسه قرین طنز فرو برود و خستگی هایش خنثی بشود! آن موقع مردم چنین مدل طنزی را نمی فهمیدند اما این سریال ها، مخاطب خود را ایجاد می کرد، همان مخاطبان دختر و پسری که صرفاً مجذوب سلبریتی سریال شده اند و در مراسم امضا و یا کف سالن سینما، جیغ کشان به استقبال آن ها می رفتند و می روند!
این همه در حالی است که پدید آورندگان فیلم سینمایی خوب بد جلف به دلیل فقدان پشتوانه ادبی و نمایشی ماقبل سینما، هیچ گاه از عهده فیلم نامه و قواعد ژانر برنیامده و این مهم در کارنامه حرفه ایشان به وضوح قابل مشاهده می باشد. به همین سبب است که جنسی از طنز گزنده، با پایان باز و بلاتکلیف را در آثار خود کنجانده و ترجیح دادند سلبریتی آثار خودشان بشوند و بالاخص در این اثر اخیر، طی یک رجز سینمایی خود را ارتشی جلف معرفی نمایند که فقط برای شوخی و لودگی آمده اند. به گونه ای که بنا بر ادعای ایشان در این فیلم، هیچ دری به روی سلبریتی جماعت بسته نیست و حتی نیروهای امنیتی هم مجذوب سلبریتی ها همچون برادران قاسم خانی شده اند!
فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری دارای افتتاحیه مثلاً پرشوری است که اثر را در همان ابتدای امر شبیه تیتراژهای بازرگانی می سازد. از این جهت قرار معارفه گروه در رستوران گذاشته شده و سام و پژمان به عنوان بازیگران اصلی فیلم، پس از مدت ها یکدیگر را می بینند و از همان لحظات آغازین، مجادلات کلامی همیشگی شان را آغاز می کنند و تا ادعای مسئول ارشاد که می گوید بعضی فیلم ها برای ما ارزش راهبردی دارد همراه می شود و ...؛ دیالوگ هایی که با چاشنی اروتیک همراه شده و همگی تداعی گر این است که مخاطب خسته، مجذوب جادوی مذموم پوپولیسم رسانه ای ویژه ای شده است که به غلط کمدی خوانده می شود و از این جهت است که فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری صراحتاً می گوید ما بلدیم مردم را چگونه سرکار بگذاریم!
جالب آن است که که فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری به این سبک اعتراف نموده و بالاخص در دیالوگی از فیلم، وقتی رمز فروش تگزاس 2 را بیان می کند که زن خارجی بدون روسری را می آورند و یا چگونگی تولید انبوه و پرشتاب فیلم های سینمایی آبدوغ خیاری در شمال ایران، فیلم برداری در لوکیشن های خارج از کشور، استفاده از زنان بدحجاب با آرایش های غلیظ برای جذب مخاطب بیشتر و یا روندهای مرسوم و متعارف در سطح کلان مدیریتی سینمای و اشاره به لابی برخی فیلم سازان با مدیران سینمایی و سوءاستفاده های آن ها از بند پ و ...همگی این موارد که در فیلم اشاره می شود رسماً اعلام این است که برخی سینماگران، مردم را سرکار گذاشته اند!
بنابراین می توان چنین ادعا نمود که فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری هیچ حرف جدی ندارد و اساساً نمی تواند حرف جدی هم بزند و از این جهت به پستوی خود طنز خوانده ای پناه برده است. پستویی خودساخته که نه ادونچری از جنس معمایی است و نه بازسازی تاریخ سینما و شوخی با خود سینما، و نه حتی مانند جیمز باند ، پلیسی است، و نه حتی موقعیت های کمیک یا سیتکام دارد.
خوب بد جلف 2 در فضای فیلم های دهه 50 هالیوود سیر می کند؛ فیلم هایی که جنگ سرد را به سینما کشانده بود برای تحقق سیاست های ایالات متحده در از بین بردن نفوذ کمونیسم و تضعیف روحیه مردم در شوروی. فیلم هایی که نیروهای ارشد شوروی را احمق، فاسد و ساده لوح بازنمایی می کرد و دراین بین مأمور سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا با استفاده از این حماقت مأموریتش را به راحتی به پایان می رساند. الگویی که توسط کارگردان اثر به اجرا گذاشته شده و در این راستا یک گروه جاسوسی آمریکا در پوشش گروه فیلم سازی وارد ایران شده و می خواهند کیک زرد تولید شده در ایران را نابود کرده و از دستیابی ایران به بمب هسته ای ! جلوگیری کنند و در این راستا همه فعالیت های خود را به راحتی و بدون هیچ مزاحمتی انجام می دهند و درنهایت مأموران امنیتی، توسط طالبان که در باغ لواسان هستند، این محموله را از دست می دهند!
پس اگر چه خوب بد جلف 1 با احساب مقداری اغماض، نوعی کمدی-وسترن محسوب می شد؛ اما این سری جدید اساساً ضد ژانر حرکت کرده و در برابر هر نوع طبقه بندی مقاومت می کند. زیرا سازندگان اثر نوعی نگاه کاسبکارانه را برگزیده و معیشت خویش را بر هر امر دیگری مقدم می دانند و از این جهت برای وقت مخاطبان خود ارزش قایل نبوده و سعی می کنند تا ضعف قصه و فیلم نامه خود را پشت همان شوخی های فواره ای و نیش دار پنهان سازند تا فیلم در همان مضحکه خلاصه بشود.
البته سوای نظر از اشکالات فرمی ، وقتی به مضمون و محتوی فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری هم توجه نماییم، خواهیم یافت که از اسم تا رسم فیلم، مقایسه ای است با فیلم خوب بد زشت ( The Good, the Bad and the Ugly ) که در سال 1966 میلادی توسط سرجیو لئونه ( Sergio Leone ) تولید شد. فیلمی در ژانر وسترن اسپاگتی ( Spaghetti Western ) که نوع فیلم محبوب آمریکایی ها است و قهرمان جمعی معرفی می کند و پیامش این است که پیچیدگی های سیاست بر بلاهت غلبه می کند.
در این فیلم کاراکتر خوب و کاراکتر زشت باهم کار می کنند و با شگرد خاصی به گول زدن کلانترهای مناطق خاص و پول درآوردن از این راه می پرداختند. اما کاراکتر بد یک آدم کش حرفه ای است که به خاطر پول حاضر است هر کاری انجام بدهد و دنبال گنجی است که در جنگ های داخلی آمریکا به دست سریازی به نام کارسون مخفی شده است؛ و اکنون خوب و زشت از این گنج خبر ندارند و ازقضا با بد همکار هستند و بد دارد سعی می کند که مقاصد خودش را با کمک آن دو پیش ببرد.
بر این اساس فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری با پیروری از منطق سرجیو لئونه و در یک این همانی خاص که ظاهراً همین گره داستانی موردتوجه اش قرار گرفته است، سه گروه را معرفی می کند: یک گروه خوب که نماینده نظام هستند و از منظر فیلم ساز، ممکن است گول بخورند! دوم، گروه بد که جاسوسان آمریکایی اند که به سادگی گول نمی خورند! و سوم، جلف هایی که نماینده مردم هستند، قشری به مثابه بُلهاء که به سادگی گول می خورند!
اینگونه است که در فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری شخصیت پژمان جمشیدی که نماینده جلف های فیلم و یا به تعبیر دقیق بخوانیم جامعه می باشد؛ از خود بلاهتی را به نمایش می گذارد که بر پیچیدگی ها غلبه می کند و درنهایت از منظر اثر همین ابلهان هم پیروز نمی شوند!
این در حالی است که در فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری حاکمیت جمهوری اسلامی با نازی ها مقایسه می شود و از این جهت با پیروری از منطق سرجیو لئونه می تواند واجد این پیام باشد که سیاست های ایران همانند عاقبت هیتلر چیزی جُز شکست و نابودی نخواهد بود!
بنابر ادعای مورخان پیروز در جنگ؛ نازی ها اولین گروه بودند که به فکر ساخت بمب هسته ای افتادند ولی موفق نشدند و آمریکا آن را دزدید و حال در فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری ادعا می شود که طالبان صنعت هسته ای ما را سرقت کرد و در آخر میان جنگ ایران با جاسوسان آمریکایی که ترامپ هم وارد ماجرا شده، روس های چچنی فناوری هسته ای جمهوری اسلامی را می دزدند !
پس اگر این متلک سیاسی را کمدین جحود و سیاسی کاری همانند ساشا بَرِون ( Sacha Baron Cohen ) مطرح می کرد، شاید موضوعی طبیعی می بود. اما وقتی فیلم ساز ایرانی به طرح آن می پردازد و به صراحت چنین موضوعی را بیان می کند و ... باید یا بر بی سوادی متولیان فرهنگی و سینمایی کشور در شوراهای اقماری وزارت ارشاد اعتراف نمود و یا می بایست بر گُستره و میزان توانمندی جریان نفوذ تا عمق جان دستگاه های نظارتی اذعان داشت!
پُرواضح است که کمدی در جهان، یک فضای جدی اتفاق می افتد و بن مایه جدی دارد. اما در ایران فضایش جدی نیست و همان اندک جدیت را هم به هزل می گیرد. و ازاین جهت هویت ارتش سری پوچ و بی مایه است، و صدالبته علت این بی مایگی نیز در فقدان ادبیاتِ ماقبل نمایش کمدی مثل رمان و نمایشنامه و...است، زیرا سینمای تولیدکننده خوب بد جلف 2 مشق کمدی صامت را انجام نداده است و ترجیح می دهد به جای طراحی شخصیت و موقعیت کمدی، راحت ترین گزینه را انتخاب نموده و به سراغ دیالوگ نویسی هایی از جنس متلک سیاسی و جنسی برود. دیالوگ هایی که هیچ حدومرزی را از برای کلام نمی شناسد و هر لفظ قبیح و یا حتی مستهجنی را که بر قلم وِل می شود را بر زبان کاراکترها جاری می سازد. توجّه به علم فیزیولوژی، مخالفت با قراردادهای اخلاقی و باورهای مذهبی، سخن گفتن از زشتی ها و فجایع با جزییات، شکستن حرمت کاذب کلمات و مفاهیم، عشق به عنوان یک نیاز جسمانی، فقدان زیبایی ها و عشق و محبت، نادیده گرفتن جنبه متعالی روح و... از وجوه پست مدرنیسمی امثال فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری است.
اگر کمدی، جدی نباشد چه ایرادی به تمام رفتارهای کمیک شخصیت وارد است؟ مثلاً چه ایرادی به مسخره بازی های پژمان جمشیدی و سام درخشانی درون جهان ساخته نشده خوب، بد، جلف وجود دارد؟ وقتی جهان فیلم جدی نیست، کاراکترها هر کاری انجام دهند قبول است، چون خودشان دلیل و منطق خوشان هستند! فیلم فقط می گوید که چنین شد و شما هم قبول کنید که چنین است و ابداً سؤال نپرسید که چگونه و چه طور چنین شد!
پژمان جمشیدی که نماینده جلف ها است، حتی قهرمان (ولو تصادفی) هم نیست؛ و سؤال اساسی این است که سینمای ایران وقتی از خودش نمی تواند قهرمان بسازد، چگونه می خواهد از چهره ورزشی، قهرمان بسازد!؟ مثلاً بروز قهرمان دوران ( position man ) از دستاوردهای ژانر وسترن است که چندان در ایران به آن توجه نشده است؛ بازیگران این نوع از ژانرها، بادوام هستند و جامع همه خوبی ها. در دهه 30 وقتی کمیک استریپِ وسترن وارد فیکشن شد، وسترنرهای معروفی مانند تام میکس ایجاد شدند؛ او دویست فیلم و با یک کاراکتر ثابت بازی کرد و حدود سی سال، کودکان با فیلم هایش بزرگ شدند و به نوعی انسان آرمانی خود را در تراز این فیلم ها می دیدند.
پس اگر در کمدی های وسترن خارجی، فرد ترسو و جبرگرایی داشتیم که اتفاقی و تصادفی، در مسیر قهرمان شدن قرار می گرفت، اما بچه بد سینما یعنی پژمان جمشیدی در خوب بد جلف 2 همین اندک شمایل قهرمان تصادفی را هم ندارد!
در پایان جالب آن است که بدانیم فیلم سینمایی خوب بد جلف 2: ارتش سری ؛ عنصر هنرمند را سفیر آزادی و صلح می داند و طبق دیالوگ فیلم قبلی، هنرمندان و بازیگران سرمایه اصلی و فرهنگی این مملکت اند که منظورش همان دو بازیگر اصلی فیلم یعنی سام درخشانی و پژمان جمشیدی است. حال آنکه در واقع پتانسیل قهرمان بودن پژمان جمشیدی را از سطح ملی، به یک جوان ژیگول تنزل داده است و به نوعی رسماً اعتراف می کند که سینمای ایران قدرتی در ثابت نگه داشتن یک شخصیت در یک موضوع حتی ورزشی هم ندارد چه برسد به اینکه بازی او ادامه یابد و هویت تاریخی نسل بعد از خود باشد!
ساعات اولیه روز دوشنبه (امروز) مطلبی توسط برخی سایت ها و فضای مجازی منتشر شد که از تصمیمبرای تبدیل خانۀ شخصی به موزه خبر می داد.
یکی از نزدیکان خانوادۀ کشاورز ساعتی پیش در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا ضمن تکذیب این خبر، گفت: اساسا در تصمیم دختر و خانوادۀ وی موضوع موزه شدن خانه مطرح نیست چراکه قرار است خانۀ فعلی به همان شکلی که بوده است حفظ شود.
وی افزود: چون این خانه در یک برج (در شهرک غرب است) امکان موزه شدن ندارد و به عنوان یک منزل شخصی قرار است به همان صورتی که بوده حفظ شود؛ البته هنوز تصمیم قطعی در این باره گرفته نشده است.
این فرد تصریح کرد: دختر زنده یاد کشاورز دنبال این است که بتوانند هر آن چیزی که به صورت آرشیو صوتی، تصویری و مصاحبه ای از وجود دارد را گردآوردی کند.
وی افزود: بر این اساس آنها به صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کرده و در مراجعاتی که صورت گرفته هیچ درخواست کمک و همکاری از سوی خانواده وی مطرح نشده چراکه آنها درصدد هستند که تا حد ممکن خود این آرشیو را تکمیل کرده و بدینوسیله رشتۀ این کار از دستشان خارج نشود.
(زادهٔ 26 فروردین 1309) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود. او در محله سیچان اصفهان زاده شد. او فرزند دوم خانواده بود. خاندان وی اصالتاً از گرجی تبارانی بودند که در زمان شاه عباس به ایران آمده و مسلمان شدند. نام خانوادگی پیشین او، اصلانی بوده است؛ خاندانی که اکنون بخش قابل توجهی از جمعیت گرجیان اصفهان و فریدون شهر را تشکیل می دهند.
یک بار ازدواج نمود که در سال 1352 این ازدواج به جدایی انجامید و پس از آن دیگر ازدواج نکرد. نتیجه این ازدواج دختر وی به نام نلی است که در بلژیک زندگی و نقاشی تدریس می کند.
با فیلم سازان نامداری چون همکاری کرده است و با بازیگرانی غیرایرانی چون همبازی بوده است.
برای نخستین بار در سال 1343 با فیلم شب قوزی ساخته بازیگری سینما را نیز تجربه کرد و تا سال 1387 (خورشیدی) در 47 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است. از جمله کارهای قابل توجه او می توان به رگبار، خشت و آینه، برزخی ها، کمال الملک، مردی که موش شد، کفش های میرزا نوروز، مادر، جستجو در جزیره، ناصرالدین شاه آکتور سینما، دلشدگان، آقای بخشدار، زیر درختان زیتون، روز واقعه، و کمیته مجازات اشاره کرد.
وی در سال 1347 به تلویزیون رفت و کارگردانی هنری قسمت هایی از سریال خانهٔ قمر خانم را به عهده گرفت. از آثار ماندگار وی می توان به مجموعه های تلویزیونی دایی جان ناپلئون، آتش بدون دود، هزاردستان (در نقش شعبان استخوانی) ، سربداران (در نقش خواجه قشیری) ، افسانه سلطان و شبان (در نقش خواب گزار اعظم)، پدرسالار، و گرگ ها اشاره کرد.
از ، در کنار به سبب تأثیرشان در فیلم های ایرانی، به عنوان پنج بازیگر مرد ماندگار تاریخ تئاتر، سینما و تلویزیون ایران یاد می شود.
این هنرمند 25 خرداد 1399 در تهران و بر اثر نارسایی کلیه در سن 90 سالگی درگذشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، در روزهایی که به علت شیوع بیماری کویید-19 حضور در مراکز و محافلی که تردد داشته باشد خطرناک محسوب شده است، سینما جزو اماکن امنی است که با رعایت مفاد بهداشتی حضور در آن و تماشای فیلم امکان پذیر شده است.
اما ترس از ابتلا از یک سو و کمبود فیلم های ایرانی در حال پخش باعث شده است تا سینماها به فکر اکران فیلم های خارجی باشند. از این رو برخی از سینماها مانند مگامال، ایران مال، کورورش و... اقدام به اکران فیلم هایی مانند جوکر، 1917، کانجرینگ و حتی درون ستاره ای کریستوفر نولان کردند تا به این بهانه بتوانند مخاطب را به سینماها بیاورند.
اما این موضوع موافقان و مخالفانی دارد که هر کدام برای خود دلایلی را می گویند. از میان این جماعت علی آشتیانی به عنوان اصلی ترین چهره شناخته می شود؛ سینماگری که مدت زمانی مسئول اصلی اکران فیلم های خارجی در ایران در نهاد مؤسسه رسانه های تصویری متعلق به سازمان سینمایی بود. این نهاد سال گذشته لغو فعالیت شد و دیگر وجود خارجی ندارد. علی آشتیانی هم به ادامه فعالیت خود در زمینه پخش فیلم پرداخته است.
مخاطب ایرانی حق دارد که فیلم خارجی را در سینما تماشا کند
آشتیانی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم نظر خود را در این زمینه اینگونه بیان کرد: موافقان اکران فیلم های خارجی در سینما سینماداران اند که خصوصاً در این روزها که کمتر مخاطب به سینما می رود برای فروش و روشن نگه داشتن چراغ سینما آن را اکران می کنند. در طرف مقابل و مخالفان آن تهیه کنندگان اند که اکران فیلم های خود را در خطر می بینند. اما به نظرم هر دو طرف حق دارند.
علت این است هر دو طرف منافعی دارند که نگران آن اند. سینمادار در این گرانی از پس هزینه های خود به سختی برمی آید و مخاطب ایرانی نیز دوست دارد مانند کشورهای دیگر فیلم خارجی را تماشا کند. تهیه کننده نیز فیلم خود را که با هزینه فراوان تولید شده است در عرصه رقابت با چیزی می بیند که برای حضور آن در ایران هزینه زیادی نشده است و اکران آن با کیفیت خیلی خاص و جذابیت ویژه مانند رقیب بزرگی برای آن شده است که شکست را برای خود روشن می بیند.
شخصاً معتقدم سالن ها و مخاطب ما این حق را دارند که فیلم های روز دنیا را ببینند، مثل همه جای دنیا، این جزو حقوق مخاطب است. به اندازه ای که مخاطب ایرانی فیلم من را می بیند، دوست دارد فیلم خارجی را هم ببینند.
خرید رایت رقابت را در سینما برابر می کند
اما در عین حال باید به تهیه کنندگان هم حق داد که از اکران فیلم های خارجی به صورتی که رایت اصلی آن ها خریداری نشده باشد و با قیمت بسیار پایین وارد سینما شده باشد و به عنوان رقیب در کنار اثر ایرانی که با هزینه زیاد ساخته شده است، قرار گرفته باشند، ناراحت باشند و احساس خطر کنند. در مقام تشبیه مانند آن می مانند که یک بوکسور در رینگ مبارزه در مقابل حریفی قرار بگیرد که تازه نفس و بدون مشکل آمده است و او را در گوشه رینگ انداخته باشد.
آشتیانی در ادامه بیان کرد که این سخن به معنای انکار اکران فیلم خارجی نیست همان طور که در بخش قبلی هم قصد اکران بی چون و چرای فیلم خارجی را ندارم، بلکه راه درست این است که فیلم های خارجی از مسیر درست خرید رایت و پخش وارد سینمای ایران شود تا حداقل در رقابت نسبتاً برابر قرار بگیرد.
در دوره ای که مسئولیت داشتم این اتفاق رخ می داد و ما فیلم های خارجی را با رایت خریداری می کردیم و برای اکران به سینماها می دادیم. همه چیز از باب پروانه نمایش و مالکیت فیلم هم روشن بود. در سینما هم تلاش می کردیم تا حقوق فیلم ایرانی رعایت شود و از نظر سانس اولویت با فیلم ایرانی باشد. بنابراین هم حقوق مخاطب حفظ می شد و هم حقوق سینمای ایران و به قول معروف نه سیخ می سوخت و نه کباب.
این تهیه کننده سینما اشاره کرد که حضور فیلم خارجی در سینمای ایران باعث می شود که در این رقابت توقع برای مخاطب ایرانی ایجاد شود و در نتیجه فیلمساز ایرانی نیز به بالا بردن کیفیت کار خود فکر کند.
آشتیانی در پاسخ به اینکه چرا همین چند فیلم نیز با تأخیر اکران می شوند پاسخ داد اولاً خرید رایت فیلم ها به صورت همزمان با اکران جهانی بسیار گران قیمت است دوم آنکه خرید رایت بعد از اکران جهانی هم پروسه کوتاه مدتی ندارد و روال آن خود یک تا دو ماه زمان می برد. البته به این نکته هم باید توجه کرد که اگر رایت فیلم خریداری نشده باشد و ما اکران کنیم می تواند دردسرهای زیادی ایجاد کند. البته در دوران تحریم نه می توان خرید و نه می توان کاری کرد؛ بلکه بسیاری از رایت ها از طریق واسطه ها خریداری می شود.
خرید رایت از واسطه ها امکان پذیر است
در دوره ای که مسئولیت این بخش را داشتم حتی گاهی در تحویل فیلم ها به ایران مشکل بر سر راه ما سبز می شد و ما مجبور بودیم به یکی از دوستانمان که در دبی بود بگوییم تا فیلم را از آنجا برای ما به ایران بیاورد. در هر حال اگر در حال حاضر فیلم های خارجی در سینماهای ما بدون رایت باشند، مسئولین ارشاد باید به آن پاسخ بدهند.
در آن زمان ما فیلم ها را از دوبی و لبنان و در اصل از منطقه خلیج فارس خریداری می کردیم، اما آخرین اخبار ی که من دارم می گوید که حتی کمپانی های خارجی گفته اند که عبارت غیر از ایران قید شده است بنابراین کار ما مشکل تر هم شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا سازمان صداوسیما که در روز تعداد زیادی فیلم تولید می کند رایت فیلم ها را خریداری کرده است یا خیر و چگونه؟ اینگونه جواب داد که بله، این سازمان در صورتی که فیلم ها را بدون رایت نمایش دهد با برخورد جدی کمپانی روبرو خواهد شد. همان طور که یکبار این اتفاق افتاد و منجر به پرداخت و زیان مالی بسیار زیادی شد. اما اینکه چگونه خریداری می شود هم ارشاد و هم صداوسیما با حضور در بازارهای فیلم جهانی فیلم ها را از واسطه ها خریداری می کنند و مثلاً در یک نوبت 500 فیلم خریداری و برای پخش به سازمان صداوسیما داده می شود.
در ادامه این گزارش با مدیر یکی از پردیس های سینمایی که اکران برخی از فیلم های خارجی مانند 1917 و کانجرینگ را بر پرده سینمای خود دارد گفت وگو کردیم.
آیا فیلم های خارجی در حال اکران رایت دارند؟!
این سینمادار درباره رایت فیلم های مذکور بیان کرد که ما از اینکه فیلم رایت دارد یا خیر بی خبریم زیرا متولی اکران فیلم های خارجی در سینما دفاتر پخش اند. در نظام نامه جدید اکران قید شده است که دفاتر پخشی که در سال موفق به توزیع چند فیلم بشوند این امتیاز را دارند که فیلم خارجی را برای نمایش به سینماها بدهند.
این مطلب منجر به واکنش خبرنگار تسنیم شد که مگر اکران فیلم های خارجی توسط خود سینماها قابلیت ندارد که باید یکی از دفاتر پخش آن را به سینماها بدهد؟ که وی در پاسخ بیان کرد که ما نیز به این سازوکار ایراد داریم و به نظرم می رسد که می توان فیلم ها را خود سینما اکران کند و نیازی به اینکه دفتر پخش فیلم را به ما بدهد نیست. شیوه تقسیم هزینه نیز 50 درصد برای طرفین است.
در حال حاضر اکران فیلم های خارجی در سینماها قابل قبول است البته نه به اندازه فیلم های ایرانی اما در فروش تا حدودی به سینمای ما کمک کرده است.
وی در پایان اشاره کرد که در دوره ای که نهاد رسانه های تصویری این مهم را برعهده داشت هزینه طرف ما به صندوق اعتباری هنر واریز می شد اما در حال حاضر دفتر پخش آن را می گیرند. فیلم های در حال اکران نیز با زبان اصلی و زیرنویس فارسی است که طبیعتاً دفاتر پخش برای آن زحمت خاصی نمی کشند و هزینه دوبله پرداخت نمی کنند.
به نظر می رسد که دفاتر پخش احتمالاً به دلیل خرید رایت متولی توزیع و اکران فیلم های خارجی اند. اما سؤال مهم تر این است که آیا VODها نیز از رایت فیلم های خارجی برخوردارند یا خیر؟ اگر صداوسیما می تواند رایت فیلم ها و سریال های خارجی را بخرد چرا این کار برای ارشاد باید دچار مشکلات عدیده باشد؟
حقیقت ماجرای رایت فیلم های خارجی و نمایش آن در ایران چه مشکل اساسی دارد که اینقدر سردرگم و بی سروسامان است؟
دفاتر پخش مسئول اکران فیلم های خارجی و تبعات آن اند
در این خصوص فرجی مدیر نظارت بر عرضه و پخش فیلم های سینمایی گفت که مسئولیت پروسه اکران فیلم های خارجی و خرید رایت را به خود دفاتر پخش سپردیم. به تمام دفاتر پخش ابلاغ کردیم که باید رایت فیلم های خارجی خریداری شده باشد و در صورتی که اثبات شود که فیلم های مذکور بدون رایت اند با آنان برخورد خواهیم کرد.
نکته جالب در صحبت های فرجی عدم جدیت سازمان سینمایی برای پیگیری رایت فیلم ها است؛ امری که باید خود سازمان سینمایی عهده دار آن باشد تا به عنوان کاری مهم و جدی پیگیر آن باشد، به خود دفاتر پخش سپرده شده است! آیا خرید رایت فیلم های خارجی که در حال حاضر بسیار مشکل است واقعاً محقق شده است یا بدون رایت و با یک کلیک ساده و دانلود رخ داده است؟ در این صورت آیا امکان چنین کار ساده ای توسط سینمادار ممکن نیست؟
لازم است متذکر شویم در صورتی که فیلم های مذکور بدون رایت باشند قبل از برخورد سازمان سینمایی با دفاتر پخش مراجع حقوقی بین المللی با اموال بلوکه شده مردم ایران سروکار پیدا خواهند کرد.
انتهای پیام/
این سریال که در پنج فصل تهیه شده و ساخت آن بیش از سه سال (2014 تا 2017) به طول انجامیده، در بیش از 500 قسمت، داستان طغرل، پدر عثمان، یکی از بنیان گذاران امپراتوری عثمانی را روایت می کند که در نبرد با مغولان و صلیبیون، پیروز شده و امپراتوری عثمانی را بنا می نهد. شبکه نت فلیکس چندی است که نمایش این سریال بسیار طولانی را با زیرنویس انگلیسی آغاز کرده و آن را تاکنون در بیش از 60 کشور دنیا نمایش داده که در نوع خود رکوردی قابل اعتنا محسوب می شود.
سریال رستاخیز طغرل یکی دیگر از تلاش های مکرر ترکیه و رسانه های این کشور برای نسبت دادن تمدن اسلامی به تاریخ آن و امپراتوری عثمانی و به وجود آوردن وجهه پیشگامی برای عثمانی در ایجاد تمدن اسلامی به شمار رفته و مانند دیگر آثار تصویری و سینمایی ترکیه درباره تاریخ تمدن اسلامی، سرشار از افسانه پردازی و جعل تاریخ است.
طغرل نماد یک سردار شجاع نشان داده شده که مقابل ظلم و ستم می ایستد و تمامی سرمایه جانی و مالی و خانوادگی خود را بر سر این راه گذاشته و تا پای مرگ هم پیش می رود، اما هیچ گاه از آرمان هایش دست نمی کشد. در این سریال شخصیتی محوری وجود دارد به نام ابن عربی که بر اساس آنچه نمایش داده شده، همان ابن عربی معروف، عارف و دانشمند اندلسی است؛ صاحب کتاب های فصوص الحکم و فتوحات مکیه که فصلی نوین در عرفان اسلامی را تعریف کرد و بر جای گذارد. ابن عربی در این سریال نماد پشتیبانی معنوی از طغرل به شمار رفته که در بزنگاه هایی سر رسیده و با نفوذ معنوی خود، گره های بسیاری را می گشاید.
تقریبا در تمامی فصول و سکانس هایی که ابن عربی حضور می یابد، یا داستانی از قرآن را برای مخاطبانش و قهرمانان سریال بازگو می کند و یا به رفتار و سیره ای از پیامبر اسلام (ص) تمسک جسته تا رخدادی را بازگو نماید. این رفتارها با زندگی و حوادثی که بر سر طغرل و قهرمانان داستان می آید، شبیه سازی شده تا به نوعی از طغرل شخصیتی معنوی تصویر گردد که راه اسلام و رسول اکرم (ص) را با همان جدیت دنبال می کند! مناسک اسلامی نیز در این سریال حضوری پررنگ داشته و برخی از این مناسک بسیار طولانی به تصویر کشیده شده که گاه سکانس کامل 10 دقیقه ای را شامل می شوند و در مقابل، برخلاف سریال های معمول ترکی، هیچ صحنه غیراخلاقی در آن به چشم نمی خورد!
این برای نخستین بار نیست که ترکیه یا عربستان و یا دیگر کشورهای مدعی اسلام و تمدن اسلامی با ساخت فیلم و سریال، دست به تحریف و تصاحب یک سویه تاریخ تمدن اسلامی و بازسازی آن می زنند. برخی از این کشورها مانند ترکیه حتی شبکه های اختصاصی برای روایت جعلی از تاریخ تمدن اسلامی تاسیس کرده و برای ساخت فیلم ها و سریال های مربوطه از برخی کارگردانان هالیوودی مانند جان میلیوس دعوت به عمل آوردند.
اما در مقابل، علی رغم همه تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر شناساندن واقعیات و گوشه های پنهان تاریخ تمدن اسلامی، متاسفانه رسانه ها در ایران به خصوص رسانه ملی هنوز در این مورد، خاموش و ساکتند و همچنان در اغلب موارد به تولید سریال های تکراری با قصه های خسته کننده مشغول هستند!
با گفت و گو می توان بحران ها را مدیریت کرد. چرا جنگ می کنیم؟ چون نمی توانیم گفت وگو کنیم. هرجا که بتوانید گفت وگو کنید، کاهش مرگ و بحران خواهید داشت. شهرهای ما در تمام شرایط به گفت وگو نیاز دارند و این نیاز شبیه نفس کشیدن است و اگر گفت وگویی نباشد، شهر مرده است ؛ این بخشی از اصلی ترین مطالبی بود که در نشست مجازی تهران امید دارد مطرح شد.
به گزارش همشهری، مفهوم گفت وگو در شرایط بحرانی موضوع چهل ویکمین گفت وگوی اجتماعی تهران امید دارد بود. کرونا و شرایط بحرانی که ایجاد کرده، بهانه برگزاری این نشست شد و الهام فخاری، رئیس شورای اسلامی استان تهران و عضو شورای شهر تهران، نشست را با چند سؤال آغاز کرد. محمدحسین بوچانی، رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران و محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این نشست ضمن پاسخ به سؤال های مطرح شده مطالبی را در باب اهمیت گفت وگو و تعامل مطرح کردند. در این بین شاه مطلب ارائه شده به اعتقاد کارشناسان غلبه بر کرونا با گفت وگوی صادقانه بود.
کنترل و بازگشت به شرایط عادی از طریق مشارکت مردم
فخاری نشست تهران امید دارد را با چند سؤال آغاز کرد: آیا در بحران، گفت وگو همچنان کارساز و معتبر است؟ بعضی ها می پرسند که با توجه به تعریف بحران که یک پیشامد یا رویدادی ناگهانی، پرفشار، دگرگون کننده، خطرناک و ناپایدارکننده برای فرد یا گروه جامعه است، گفت وگو چگونه ممکن است؟ آیا گفت وگو همیشه باید در فضایی آرام و شرایط باثبات معنادار باشد؟ آیا گفت وگو نیازمند پیش فرض ها و پیش نیازهایی است که موجب آرامش، ثبات و پایداری است؟ یا اینکه گفت وگو در بحران می تواند یکی از کنش ها یا واکنش های اساسی برای چاره جویی و مدیریت بحران باشد و ما را به سوی شرایط باثبات سوق دهد؟
بوچانی معتقد است که زیستن همیشه با بحران همراه است: در لحظه بحران، افراد متناسب با میزان دانش، درک، شنیده ها و گفت وگوهایی که در قبل از آن انجام داده اند، تصمیم می گیرند. واقعیت این است که زیستن همواره با بحران همراه بوده است و هر بار بحران حالت و بعد خاصی را به نمایش گذاشته است. ما نیازمند گفت وگو در زمان بحران هستیم. نیازمند شنیدن، صحبت کردن، ایجاد سرمایه اجتماعی و گفت وگو هستیم تا بتوانیم به حل مسئله دست پیدا کنیم. به عنوان نمونه در بحران کرونا، بازگشایی شهرها مستلزم گفت وگویی صادقانه، مسئولانه و بدون ملاحظات سیاسی بود.
فخاری از بوچانی پرسید: برخی باور دارند که اگر همه آن چیزی را که رخ داده است، با همگان مطرح کنید، موجب ایجاد ناآرامی و به هم ریختگی اجتماعی می شوید، آیا شما با این گزاره موافق هستید؟ جواب بوچانی این بود: مطالعات نشان می دهد در زمان بحران ضمن اینکه ملزم به گفت وگو با شهروندان هستید، بزرگ ترین راه حل کنترل و بازگشت شرایط، مشارکت مردم است، بنابراین نیاز دارید شرایط به وجود آمده را با آنان در میان بگذارید. در زمان بحران ساختارهای اجرایی با محدودیت های گوناگون مواجهند و این ظرفیت شهروندی است که می تواند راهگشا باشد. درواقع شهروندان باید به مسئولان اعتماد کنند تا بحران را بتوان کنترل کرد. درواقع بدون مشارکت مردم کنترل بحران ها خوابی است که تعبیری ندارد.
فخاری با توجه به این صحبت بوچانی که گفت وگو زمینه ساز اعتماد است، این موضوع را مطرح کرد که آیا می توانیم بگوییم در بحران، گفت وگو یک کنش بایسته و لازم است؟ خدادی این بحث را ادامه داد: 2 لایه در زمان بحران وجود دارد؛ اول برداشت از موضوع است که بسیاری از وقت ها جای حقیقت می نشیند و دوم قرائت موضوع. در بحران عنصر زمان هم تعیین کننده است. در بحران نیازمند قرائت موضوع هستیم؛ چراکه تبدیل به اجماع می شود و اجماع شراکت را پدید می آورد و تمام این موارد کمک می کند تا بتوانیم از بحران عبور کنیم. ناگفته نماند که شراکت نیازمند یک قرائت واحد است. در این شراکت اگر داده ها و اطلاعات به میزانی که تبادل سریعی داشته باشد، صحیح باشد و گفتمان بستر شراکت به درستی فراهم شود، منجر به تقسیم کار می شود. پیچیده ترین آزمون جهان کرونا بود و ما در این موضوع با جهان قابل مقایسه بودیم. با گفت وگویی که با مردم رخ داد، بستر ارتباطی منجر به ایجاد اثر و اطلاعات باورپذیر منجر به اقناع شد و نتیجه این بود که مردم برای حل بحران شریک شدند و در نهایت کاهش تلفات کرونا را شاهد بودیم. اگر امروز با افزایش میزان تلفات روبه رو هستیم، شراکت ما دچار اختلال شده است؛ لذا نسبت گفت وگو با بحران لازم و ملزوم است.
گفت وگو همگانی شده است
فخاری پرسید: برخی معتقدند برای مدیریت بحران فرماندهی واحد لازم است و گفت وگو معمولا با تکثر و چندصدایی به ذهن متبادر می شود، آیا فرماندهی واحد به همراه گفت وگو می تواند باشد؟ ، خدادی جواب داد: هنگام جراحی یک نفر هد جراحان است اما با مشاوره از سایر پزشکان تصمیم نهایی را می گیرد. اداره یک بحران نیز چنین است زیرا زوایای پنهان بسیاری وجود دارد که باید پیدا شود. آن چیزی باعث قدرت و غلبه بر بحران می شود که ایجاد مفاهمه، فراهم کردن بستر تبادل و شریک سازی را فراهم آورد.
از نظر بوچانی فضای مجازی جنس و ساختار گفت وگو را تغییر داده است، گفت وگوها بی حد و مرز شده اند و از ساختار سازمانی بالای هرمی به فرایند همگاهی تبدیل شده است. او که بحران ها را آزمون تاب آوری مدیریت ها و ساختارهای اجرایی و آزمون نحوه گفت و شنود با شهروندان می داند، گفت: هرچقدر گفت وگو صادقانه و مسئولانه باشد، میزان تاب آوری شهری بیشتر می شود و زمانی که معکوس می شود، تاب آوری شهری فرومی ریزد. گفت وگو انتقال پیام اطمینان بخش در دوره بحران است اما نوع بحران ها مدام به لحاظ ابعاد، شکل و اثربخشی در حال تغییر است. در حادثه پلاسکو دریافتیم که فرهنگ ایمنی و مدیریت بحران بعد فراموش شده شهروندی و مدیریتی ماست. باید بپذیریم که دنیای کنونی مملو از بحران هاست و این تصور را که بحران نوعی خشم است، دور بریزیم و قبول کنیم که روند طبیعت چنین است. از طرفی فراموش نکنید که فقدان گفت وگو - و یا گفت وگوی ناسازگار و ناشایست در زمان بحران و حتی زمانی که با بحران جدی مواجه نیستیم- قطعا بحران را پیچیده تر و یا خود بحران تولید می کند. تا مادامی که واقعیت جامعه را به مردم منعکس نمی کنیم و حقیقت جامعه را با صراحت به مردم نمی گوییم، دچار انحراف ساختاری می شویم و بحران بزرگ تری را شکل می دهیم. تأکیدمان بر این است در بحران های اجتماعی باید مردم را متقاعد کرد که منافع عمومی حفظ می شود چرا که در غیراین صورت، عدم صداقت سبب برخورد و عکس العمل تند خواهد شد.
سؤال بعدی فخاری این بود: آیا طرح مسئله و آگاه کردن از مسائل و مشکلات، و داده(دیتا)پراکنی به تنهایی گفت وگو را به انجام می رساند؟ یا گفت و گو یا گفت وشنید کاری پیچیده تر از خبررسانی است؟ بوچانی به این سؤال جواب داد: گفت وگو هنگامی به انجام می رسد که پیش نیازهایی شناختی و عاطفی تنظیم شود؛ هنگامی که مطلبی صادقانه گفته می شود و راهکارهای حل مسئله را با مردم به اشتراک می گذارید. همانگونه که تاریخ اداره کشورمان نشان داده است گفت وگوی بهنگام و درست می تواند بحران را مهار و مدیریت کند یا گاهی بی توجهی به گفت وگو (گفت و شنید) بحران ساز باشد.
در ادامه این نشست فخاری موضوع دیگری را مطرح کرد: چهار رکن یا چهار گامگاه در مدیریت بحران باید بازشناسی شود که شامل کاهش آسیب، آمادگی، واکنش و بازسازی و برگشت به شرایط پایدار و باثبات است. آیا می توانیم بگوییم که در همه این چهار رکن، گفت وگو یکی از کنش های اساسی است و با این پیش فرض، آیا گفت وگو در هر مرحله، ماهیت متفاوتی پیدا می کند؟
خدادی گفت و گو را راه بقای بشر می داند: چرا جنگ می کنیم؟ چون نمی توانیم گفت وگو کنیم. چرا آدم ها کشته می شوند؟ زیرا نمی توانند گفت وگو کنند. هرجا که بتوانید گفت وگو کنید کاهش مرگ و بحران خواهید داشت. علت جنگ ها این است که قدرت ها در گفت وگو بازنده هستند و مجبور می شوند از قوه قهریه استفاده کنند و این بر می گردد به این نکته که فرهنگ گفت وگو فرهنگ غالب بر جهان نیست. دلیل این اتفاق عدم مهارت در گفت وگوست و این الزام را ایجاد می کند تا خود مهارت گفت وگو در جامعه آموزش داده شود. از طرفی ساختار جامعه برای برقراری گفت وگو برای تمام اقشار و دستگاه ها باید پذیرفته و در قوانین جاری شود تا فضای مونولوگ را در کشور داشته باشیم. جامعه ای رو به جلو حرکت خواهد کرد و می تواند از منابع خود حداکثر بهره برداری را بکند که راه گفت وگو را بداند.
الهام فخاری، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران:
بین جامعه ای که در آن گفت وگو جریان دارد با جامعه ای که گفت وگو در آن دچار بحران است، چه تفاوت هایی وجود دارد؟ آیا گفت وگو تنها در شکل بیان آواها معنا پیدا می کند یا می تواند گونه های دیگری را هم شامل شود؟ در کدام سطوح گفت وگو معناداراست؟ آیا گفت وگو تنها انتقال اطلاعات است یا ماهیت پیچیده تری دارد؟ گفت وگو کاری پیچیده ولی بایسته، دارای روش ها و ابزارهایی برای زنده ماندن و جلوگیری از آسیب هاست و گفت وگو در شرایط کنونی که به دلیل فاصله فیزیکی ناچار به دور ماندن از یکدیگر هستیم، مهم ترین راه برای پایداری در شرایط سخت و ایجاد و نگهداشت ارتباط است. باید بر راستگویی، درستگویی، بهنگام گویی و مهارت شنیدن پافشاری کرد. از طرفی آموزش گفت و گو راهی برای کمک به کاهش آسیب ها، فراهم سازی زمینه رشد و بالندگی، پیشگیری از جنگ ها و فراهم سازی زندگی بهتر برای آیندگان به حساب می آید.
محمدحسین بوچانی، رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران:
گفت وگو راه حل فربه شدن زیستگاه انسانی است. به قول مولانا آدمی فربه شود از راه گوش. در دنیای کنونی گفت وگو تنها بیان واژه ها نیست و سکوت یا انتقال تصویر، طراحی یک شهر و ... نیز می تواند نوعی گفت وگو باشد. طرح دیدگاه تهران شهری برای همه در چارچوب دیدگاه ارتباطی به هدف می رسد. شهرهای ما در تمام شرایط به گفت و گو نیاز دارند و این نیاز شبیه نفس کشیدن است و اگر گفت وگویی نباشد، شهر مرده است. افرادی که گفت وگو را تضعیف می کنند، تخریب تمدن را نشانه می روند، فرهنگ را خنجر می زنند، شکوفایی شهرها را نابود می کنند و مانع پیشرفت پایدار هستند و کسانی که گفت و گو را ترویج می دهند، باور دارند که گفت وگو، ژن بنیادین توسعه انسان است. گفت وگوی مومنانه در هر حال راه حلی برای بهار شدن جامعه شهری و زیستن است و بدون آن، بحران پشت بحران خواهیم داشت.
محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
اگر انسان دغدغه انسان داشته باشد و فداکاری را در خود به عنوان رسالت انسانی معنا کند، تمام مسیرها به راحتی طی می شود.
در این رابطه رسانه مهم ترین ابزاری است که می تواند این بستر را فراهم کند. هرچه در طبل گفت وگو بکوبیم، منافع حداکثری را برای همگان و به سود بهبود شرایط زندگی درشهر رقم خواهیم زد.
به گزارش خبرگزاری مهم در پیام محمد خُدادی آمده است:
انا لله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت زنده یاد روح الله رجایی، روزنامه نگار جوان، متعهد کاربلد و دغدغه مند و سردبیر شایسته روزنامه جام جم موجب تاسف و تالم بسیار شد.
اینجانب درگذشت این فعال رسانه ای بااخلاق را به خانواده گرامیاش و جامعه رسانه ای کشور، به ویژه همکاران وی در روزنامه جام جم تسلیت می گویم و برای خانواده عزیز او، بازماندگان، دوستان و همکارانش، صبر و اجر مسئلت دارم.
زنده یاد روح الله رجایی، دانش آموخته مقطع دکترای رشته علوم ارتباطات بود که از سال 1380 روزنامه نگاری را به صورت حرفه ای آغاز کرد.
وی که سابقه حضور در رسانه های مختلفی را نیز در کارنامه خود داشت صبح امروز پس از تحمل یک دوره کوتاه بیماری، به دلیل ابتلای به ویروس کرونا درگذشت.
کد خبر 4978735
محمدجواد محرابی روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، با بیان اینکه از این تعداد 284 رسانه چاپی و 101 رسانه برخط است، افزود: آمار رسانه های دارای مجوز استان از هفت مطبوعات تا سال 1370 به 25 مطبوعات تا پایان سال 1379 افزایش یافت ضمن اینکه تا پایان سال 1390 با گسترش مراکز رسانه ای، علمی، تخصصی، فرهنگی و آموزشی در این استان تعداد رسانه های دارای مجوز قم به 75 رسانه رسید.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب به ویژه در سال های اخیر رسانه های استان رشد کمی و کیفی چشمگیری داشته اند.
وی ، سابقه مطبوعات قم را حدود یکصد سال عنوان کرد و گفت: برخی مطبوعات فعلی استان مانند نشریه مکتب اسلام بیش از 55 سال سابقه انتشار دارد.
محرابی ادامه داد: هم اکنون 6 روزنامه، 16 هفته نامه، 4 دوهفته نامه، 19 ماهنامه، 8 دوماهنامه، 90 فصلنامه، 138 دوفصلنامه، 3 سالنامه از استان دارای مجوز فعالیت می باشند.
وی با بیان اینکه 3 خبرگزاری و 62 پایگاه خبری از قم مجوز فعالیت گرفته اند گفت: از 34 مجوز فعالیت خبرگزاری درکشور، دفتر مرکزی 3 خبرگزاری درقم است ضمن اینکه 20 خبرگزاری و 25 روزنامه سراسری نیز در قم دارای دفتر نمایندگی هستند.
وی ادامه داد: جایگاه ویژه قم به عنوان خاستگاه انقلاب و ام القرای جهان تشیع، وجود مراجع عظام تقلید، حوزه علمیه، ظرفیت های مهم فرهنگی همچون حرم حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران و همچنین رفت و آمد گسترده مقامات کشوری به این استان باعث شده تا اخبار قم همواره دارای اهمیت بسیار زیادی باشد.
معاون مطبوعات و تبلیغات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم، با تاکید بر اینکه با توجه به جایگاه قم، بسیاری از اخبار این استان ملی و بین المللی است تصریح کرد: 87 کانون رسانه درقم، به زبان های انگلیسی، عربی، فرانسوی،روسی، استانبولی، اردو، اسپانیایی و آلمانی به تولید محتوا مشغول هستند ضمن اینکه برخی پایگاه های خبری از جمله خبرگزاری اهل بیت(ع) در حال انتشار اخبار پیرامون اهل بیت(ع) به 25 زبان است.
کلثوم سلحشور در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خصوص برگزاری اولین جشنواره مجازی مد و لباس اسلامی با محوریت طراحی و دوخت چادر اربعین و مانتوی عبایی، اظهار کرد: برگزاری این جشنواره ها اقدامی شایسته تقدیر است چراکه تنوع در طراحی لباس های اسلامی نیاز جامعه امروز است و متأسفانه بانوان محجبه برای تهیه البسه موردنیاز خود با مشکل مواجه هستند.
رئیس هیئت مدیره انجمن طراحان لباس اسلامی بابل به 13 سال سابقه فعالیت در بخش طراحی لباس اسلامی اشاره کرد و افزود: در قالب یک گروه سه نفره متشکل از زهرا فلاح طراح، زهرا اصغری سوزن دوز و خودم به عنوان الگوساز و دوزنده، با ارائه طرح و رنگ جدیدی از مانتو عبایی در این جشنواره شرکت کردیم.
وی که در دانشگاه های مختلف استان مازندران در رشته مد و لباس فعالیت داشته، گفت: مانتو عبایی که برای جشنواره مجازی مد و لباس اسلامی ارسال کردند بلند و باحجاب و به رنگ سبز و طوسی طراحی شده است که دلیل این انتخاب هم خوانی رنگ سبز با فضای طبیعی استان مازندران و در کنارش مقدس بودن رنگ سبز در دین اسلام بود، همچنین ایده سوزن دوزی آن از کلون درب خانه نیما یوشیج پدر شعر نو که دارای فلسفه مربوط به خودش است، گرفته شد.
سلحشور یادآور شد: در مرحله طراحی این مانتو به گذشته مازندران توجه شده و از سیاه دوزی طبرستان البته به صورت مدرنیته الهام گرفتیم و از رنگ پرچم ایران استفاده کردیم، به طرح میچکا هم توجه شد، در کنار مانتو شال دست دوز طوسی با لبه سبزرنگ به علاوه یک ماسک که دستمال گردن دارد و سوزن دوزی شده، به طوری که اگر شال کنار برود، حجاب گردن حفظ خواهد شد نیز ارائه شده است.
این طراح با اشاره به دوخت یک دستکش دست دوز سیاه دوزی شده مشکی رنگ، گفت: طراحی این پک کامل حجاب در گروه ما که از قبل باهم در کارهای دیگر هماهنگ بودیم دو روزبه طول انجامید و شنبه تحویل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بابل شد، هزینه انجام این طرح حدود 600 هزار تومان برآورد شد.
وی اضافه کرد: برگزاری این دست جشنواره ها کار خوبی است، که باید منتظر نتیجه بمانیم، کارگروهی با رعایت زمان بندی مناسب نتیجه خوبی خواهد داشت، با توجه به اینکه استان مازندران بیشترین فارغ التحصیل را در بخش طراحی مد و لباس دارد توقع می رود از این ظرفیت بیشتر استفاده شود.
سلحشور عنوان کرد: درخواست ما از مسئولان میدان دادن به طراحان مد و لباس استان است، تا ایده و نقش دوزی های خود را به میدان آورده و با برگزاری شوی لباس عفاف و حجاب، استفاده از ظرفیت کارخانه نساجی قائم شهر و امضای طراحان پوشاک باحجاب را به تولید انبوه رسانده و وارد بازار کنند.
رئیس هیئت مدیره انجمن طراحان لباس اسلامی بابل متذکر شد: هر چه که در بازار فراوان شود مد می شود، تا گذشته مانتوی کوتاه مد بود ولی امسال با فراوانی پیراهن و مانتو عبایی این دو لباس مد شدند، پس ما می توانیم غرب گرایی 40 ساله را با همکاری همه نهادها ظرف مدت پنج سال از بین ببریم.
وی تأکید کرد: اگر مسئولان به طراحان عفاف و حجاب اختیار و بودجه بدهند، دیگر خبری از بالاپوش های جلف در بازار نخواهد بود از حجم واردات پارچه و لباس کاسته خواهد شد و پوشاک اسلامی حرفی برای گفتن خواهد داشت.
سلحشور در پایان تأکید کرد: اختیار طراحی و ایده پردازی برای تولید باید در چندین نقطه مازندران به طراحان داده شود، به تازگی طرح استفاده از پارچه های دورریز شلوارهای جین را برای تولید مانتوی دکمه دار استارت زدیم که امیدواریم حمایت شود.
پایان پیام/ 286
به گزارش خبرگزاری مهر ، شورای اسلامی شهر تبریز بر آن است تا یکی از سالن های موجود در محوطه پارک جدید باغشمال (پادگان سابق) به سالنی مناسب برای اجرای تئاتر و اکران فیلم تبدیل شود.
امضا کنندگان این نامه، شامل پیشکسوتان، تحصیل کردگان و فعالان دغدغه مند تئاتر و سینمای استان آذربایجان شرقی، ضمن تقدیر و تشکر از این تصمیم بخردانه پیشنهاد کرده اند با توجه به کمبود شدید فضای اجرای تئاتر در شهر تبریز و نبود پردیس سینمایی استاندارد و نیز وجود فضای بسیار مناسب در پارک مذکور، در اقدامی درخشان و ستایش برانگیز، مجموعه جدید سینما تئاتر شهر تبریز، در قالب بنایی متفاوت و با معماری متناسب با پیشینه هنر تبریز، در این پارک طراحی و اجرا شود.
امضا کنندگان نامه این اقدام بسیار مؤثر و چشمگیر را برگ زرینی در کارنامه شورای پنجم و به ویژه کمیسیون فرهنگی اجتماعی آن دانسته و افزوده اند این اتفاق مهم تا قرن ها در یاد و خاطره این شهر باقی خواهد ماند.
کد خبر 4979075
استان قزوین با توجه به ظرفیت های اقتصادی، صنعتی، گردشگری و کشاورزی، پتانسیل و توانمندی زیادی در عرصه اطلاع رسانی دارد و طی سال های اخیر تعداد رسانه های استان اعم از پایگاه های خبری، مطبوعات و خبرگزاری ها رشد چشمگیری داشته است.
هم اینک 56 نشریه محلی، 55 نمایندگی نشریات سراسری و 20 خبرگزاری و پایگاه خبری در سطح استان فعالیت دارند و حدود 400 نفر در استان به فعالیت های رسانه ای شامل خبرنگاری، صفحه بندی نشریات، توزیع، چاپ و ... مشغول هستند.
پس از شیوع بیماری کرونا از اسفندماه سال 98 و به دنبال آن اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، بسیاری از مشاغل و حرفه های مختلف از نظر اقتصادی دچار آسیب شدند که مطبوعات و رسانه های چاپی استان هم در این گروه قرار داشتند.
بعد از فروکش کردن موج اول بیماری کرونا با توجه به دستورالعمل های ابلاغی ستاد ملی و استانی مقابله با کرونا حضور در برنامه ها، بازدیدها و مراسم ها می بایست با تعداد اندکی از خبرنگاران و رسانه ها صورت می گرفت که همین موضوع موجب ایجاد شائبه در ذهن برخی مطبوعات استان مبنی بر فراموشی و نادیده گرفتن آنها شد.
شورای اطلاع رسانی استان برای رفع این شائبه و جلوگیری از هرگونه سوء برداشت در این خصوص تشکیل جلسه داد و با حضور یک نماینده از نشریات محلی استان، مدیر خانه مطبوعات، نماینده اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر کل روابط عمومی استانداری و سایر دستگاه های مرتبط به بررسی موضوع پرداخت.
مدیر کل روابط عمومی استانداری قزوین در این خصوص گفت: در سال جهش تولید به نقش رسانه ها در تحقق شعار سال باور داریم و می دانیم اگر رسانه ها نباشند هیچ نمودی از عملکرد مسوولان را در سطح جامعه شاهد نخواهیم بود.
سید حسین بی نیاز گفت: ما برای تحقق شعار سال به رسانه ها و مطبوعات استان احتیاج داریم و دوست داریم تمامی بازدیدها و جلسات استان با حضور حداکثری رسانه ها همراه باشد.
وی اضافه کرد: امیدواریم در سال جهش تولید، وفاق، همدلی و مشارکت تمامی اصحاب رسانه استان را شاهد باشیم آنچنانکه در حوزه کرونا این اتفاق افتاد و کمیته اطلاع رسانی استان با مشارکت رسانه ها توانست گام های بلندی را در این زمینه بردارد.
بی نیاز افزود: ما اعتقاد داریم که رسانه های استان می توانند برای ارتقای نشاط اجتماعی در سطح جامعه گام بردارند بنابراین استفاده حداکثری از ظرفیت آنها در دستور کار ما قرار دارد.
وی اضافه کرد: ما می خواهیم این شائبه را از ذهن اصحاب رسانه استان رفع کنیم که ممیزی کردن رسانه ها و ترجیح دادن یک رسانه نسبت به رسانه های دیگر در استان وجود ندارد و ما به همه رسانه ها به یک چشم نگاه می کنیم.
بی نیاز گفت: درب روابط عمومی استانداری قزوین به روی همه رسانه ها با هر فکر، سلیقه و گرایش سیاسی باز است و با صدای بلند اعلام می کنیم رویکرد ما حمایت از تمامی رسانه ها است.
وی اضافه کرد: قبل از شیوع کرونا در دهه فجر هیچ مشکلی در دعوت از رسانه ها نداشتیم و همه آنها به برنامه های خبری اعم از افتتاحیه های دهه فجر، هفته دولت و بازدیدهای صنعتی دعوت بودند.
مدیر کل روابط عمومی استانداری قزوین گفت: بعد از شیوع بیماری کرونا و خاص شدن شرایط، طبق دستورالعمل ستاد مقابله با کرونا می بایست جلسات با نفرات محدودتری برگزار شود و دستورهای بهداشتی برای همه از رسانه ها، مسوولان و مدیران اجرا گردد.
وی گفت: در سفر مسوولان کشوری به استان نیز تاکید شد که حداقل مدیران، رسانه ها و کارشناسان حضور داشته باشند تا از شیوع بیشتر ویروس کرونا در سطح جامعه جلوگیری به عمل آید.
این مسوول گفت: انتظار داریم تعامل ما و اصحاب مطبوعات استان دوسویه باشد و بتوانیم با تعیین سازوکاری از این شرایط سخت هم عبور کنیم.
وی با بیان اینکه باید همه بپذیریم که شرایط جامعه از نظر کرونا خاص است، اضافه کرد: وقتی موج کرونا بازگشته و میزان تلفات و بیماران در جامعه افزایش یافته و تخت های بیمارستان در حال پرشدن است باید همه بهوش باشیم و به سهم خود در رعایت موازین تعریف شده همراهی و همکاری کنیم، هرچند ممکن است که از نظر اقتصادی نیز به ضرر ما باشد.
بی نیاز گفت: با متهم کردن همدیگر نه تنها سودی نمی بریم بلکه ضرر دوسویه می شود و برای حل مشکلات نیز گامی برداشته نخواهد شد.
وی افزود: ما دوست داریم یک اتفاق اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در استان با حداکثر پوشش رسانه ای منعکس شود اما باید در این شرایط خاص بپذیریم که امکان آن وجود ندارد و باید همه به این موضوع باور داشته باشیم.
مدیر کل دفتر امور اقتصادی استانداری قزوین که مسوولیت هماهنگی برنامه های اقتصادی استان را برعهده دارد، در این خصوص گفت: متاسفانه محدودیت های کرونایی موجب حضور تعداد کمتری از میهمانان در برنامه های خبری شده است و این موضوع نباید ذهنیت منفی را برای برخی از اصحاب رسانه ایجاد کند.
حسین زکی زاده افزود: ما سه نوع بازدید شامل سفر مقامات کشوری به استان، بازدیدهای عمومی و افتتاح ها در مناسبت ها مانند دهه فجر و بازدیدهای صنعتی داریم که می توان تمامی اصحاب رسانه استان را در بازدیدهای دارای افتتاح رسمی دعوت کرد به شرطی که از نظر ستاد استانی مقابله با کرونا و دستورهای بهداشتی محدودیتی وجود نداشته باشد.
وی اضافه کرد: رسانه های استان باید دقت داشته باشند که در سفرهای مقامات کشوری به استان، دستورهای مربوط به تعداد میهمانان و دعوت از دستگاه ها و رسانه ها از سوی وزارتخانه تعیین و سیاستگذاری می شود و استان در این خصوص تصمیم گیر نیست.
این مسوول گفت: البته در بازدیدهای صنعتی نیز به دلیل شیوع کرونا و یا محدودیت مکان و فضا مشکلاتی پیش آمده است و واحدهای صنعتی گلایه دارند که تعداد کمتری از رسانه ها حضور یابند.
وی افزود:ما باید غیر از رسانه ها خود دستگاه ها را نیز در بازدیدها ساماندهی کنیم چون اگر جمعیت زیادی در این بازدیدها حضور یابند دیگر جلسه، بازدهی لازم را نخواهد داشت و ما این کار را از کارشناسان اداره خود شروع کرده ایم.
زکی زاده گفت: می توان این مشکل را با تقسیم بندی رسانه ها با نگاه به نشریات تخصصی و ضریب انتشار بالاتر مطبوعات برای حضور در بازدیدها حل کرد و خانه مطبوعات، اداره ارشاد و روابط عمومی استانداری باید در این زمینه تصمیم گیری کنند.
مدیر خانه مطبوعات استان قزوین در این خصوص گفت:رسانه های استان، از ابتدای شیوع کرونا فعالیت های خوب و چشمگیری در کنار مسوولان داشتند و در راستای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم نهایت تلاش خود را به کار گرفتند.
هادی درزی رامندی افزود: البته مطبوعات استان در این مدت به دلیل ممنوعیت فعالیت از انتهای اسفند تا 21 فروردین ماه چاپی نداشتند ولی خبرگزاری ها و پایگاه های خبری استان به خوبی پای کار بودند و توانستند بخشی از دغدغه ها و نگرانی های مردم را در خصوص این بیماری ناشناخته و مرموز پاسخ دهند.
وی اضافه کرد: رسانه های استان به ویژه مطبوعات استان بعد از شیوع کرونا به شدت از نظر اقتصادی آسیب دیدند و متاسفانه رعایت پروتکل های بهداشتی در محدودیت دعوت از رسانه ها برای پوشش خبری موجب ایجاد ذهنیت منفی در آنها شد.
درزی رامندی گفت: امیدواریم با تعیین سازوکاری بتوانیم هم تعدادی از نمایندگان مطبوعات استان را در هر بازدید به همراه داشته و هم دستورها و موازین بهداشتی ستاد مقابله با کرونا را رعایت کنیم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در این خصوص اظهار داشت: براساس برآوردهایی که از شروع بیماری کرونا تا اواخر خردادماه سال جاری انجام شده، تقریبا 300 میلیارد ریال به مشاغل و صفوف فرهنگی، هنری و رسانه ای استان قزوین خسارت وارد شده است.
محمدحسین اسماعیلی افزود: گزارش این برآورد خسارت ها هم برای مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم برای ستاد مقابله با کرونا در استانداری قزوین ارسال شده و پیگیری های بسیاری به منظور ارائه تسهیلات به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه انجام شده است.
اسماعیلی گفت: البته اتفاقات خوبی در این زمینه از جمله بخشودگی سه ماه بیمه اعضای صندوق هنر صورت گرفت و تسهیلاتی برای اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در نظرگرفته شد تا از طریق سامانه ویژه ای در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این ثبت نام ها انجام شود.
وی اضافه کرد: در این راستا، رسانه های دارای کد کارگاهی و بیمه و هنرمندان خویش فرما و یا فاقد بیمه باید در سامانه کارا ثبت نام کنند تا از تسهیلات در نظرگرفته شده بهره مند شوند.
حسین کوثری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس ، موضوع داستان این کتاب را رابطه موجر و مستاجر عنوان کرد، که در آن موجر قصد تخلیه ملک قبل از پایان مدت قرارداد اجاره را دارد؛ دلیل او اما، درست کردن کباب، توسط مستاجر آن هم بدون اطلاع!
وی گفت: برخی از مردم بنا به دلایلی نیازمند به اجاره نشینی هستند و در وضعیت فعلی که هزینه های زندگی و اجاره مسکن فشار مضاعفی بر دوش افرادی که دارای شغل ثابتی نیستند، وارد می کند، باید بیشتر مراقب حال آنها باشیم.
کوثری با بیان اینکه داستان دود کباب، طنز تلخ است، گفت: متاسفانه برخی افراد سودجو در نبود قانون کپی رایت این داستان را که برای شرکت در مسابقه کتاب ارسال شده بود، قبل از انتشار کتاب بدون اجازه با برداشتی تحت عنوان پرونده ای که اشک قاضی را درآورد به صورت خلاصه در روزنامه چاپ کردند.
این نویسنده فعال استان فارس همچنین از انتشار کتاب چهارم خود با عنوان حیف شد که زنم مرد در آینده نزدیک خبر داد.
حسین کوثری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس ، موضوع داستان این کتاب را رابطه موجر و مستاجر عنوان کرد، که در آن موجر قصد تخلیه ملک قبل از پایان مدت قرارداد اجاره را دارد؛ دلیل او اما، درست کردن کباب، توسط مستاجر آن هم بدون اطلاع!
وی گفت: برخی از مردم بنا به دلایلی نیازمند به اجاره نشینی هستند و در وضعیت فعلی که هزینه های زندگی و اجاره مسکن فشار مضاعفی بر دوش افرادی که دارای شغل ثابتی نیستند، وارد می کند، باید بیشتر مراقب حال آنها باشیم.
کوثری با بیان اینکه داستان دود کباب، طنز تلخ است، گفت: متاسفانه برخی افراد سودجو در نبود قانون کپی رایت این داستان را که برای شرکت در مسابقه کتاب ارسال شده بود، قبل از انتشار کتاب بدون اجازه با برداشتی تحت عنوان پرونده ای که اشک قاضی را درآورد به صورت خلاصه در روزنامه چاپ کردند.
این نویسنده فعال استان فارس همچنین از انتشار کتاب چهارم خود با عنوان حیف شد که زنم مرد در آینده نزدیک خبر داد.
حسین کوثری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس ، موضوع داستان این کتاب را رابطه موجر و مستاجر عنوان کرد، که در آن موجر قصد تخلیه ملک قبل از پایان مدت قرارداد اجاره را دارد؛ دلیل او اما، درست کردن کباب، توسط مستاجر آن هم بدون اطلاع!
وی گفت: برخی از مردم بنا به دلایلی نیازمند به اجاره نشینی هستند و در وضعیت فعلی که هزینه های زندگی و اجاره مسکن فشار مضاعفی بر دوش افرادی که دارای شغل ثابتی نیستند، وارد می کند، باید بیشتر مراقب حال آنها باشیم.
کوثری با بیان اینکه داستان دود کباب، طنز تلخ است، گفت: متاسفانه برخی افراد سودجو در نبود قانون کپی رایت این داستان را که برای شرکت در مسابقه کتاب ارسال شده بود، قبل از انتشار کتاب بدون اجازه با برداشتی تحت عنوان پرونده ای که اشک قاضی را درآورد به صورت خلاصه در روزنامه چاپ کردند.
این نویسنده فعال استان فارس همچنین از انتشار کتاب چهارم خود با عنوان حیف شد که زنم مرد در آینده نزدیک خبر داد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس
خبرگزاری کتاب ایران
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جمعی از دانشجویان انقلابی دانشگاه های اصفهان، متشکل از فعالان فرهنگی، سیاسی و نخبگان علمی در نامه ای به عباس رضایی، استاندار این استان درباره لغو جلسه با دانشجویان از سوی برخی مدیران کل اصفهان سوالاتی را مطرح کردند.
در این نامه آمده است:
جمعی از دانشجویان انقلابی دانشگاه های استان اصفهان؛ متشکل از فعالین فرهنگی، سیاسی و نخبگان علمی، براساس تکلیف انقلابی و اسلامی، در راستای تحقق منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر مطرح شدن موضوعات مطالبه گری بر پایه عدالتخواهی، رفع فساد و ایجاد تمدن اسلامی در حال برنامه ریزی و اقدام می باشند. این مجموعه از ابتدای سال، جلسات مطالبه گری با سازمان ها و ادارات مختلف همچون گمرک، مجموعه دادستانی استان اصفهان، نمایندگان مجلس استان اصفهان ودیگرمجموعه های دولتی (با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی وحداقل حضور افراد) جهت ارتباط، تعامل همراه با ارائه راهکار وپیشنهاد در شرایط امروز برگزار نموده است، ولی متأسفانه برخی ادارات که در خط مقدم مشکلات و مسائل امروز مردم می باشند از جمله اداره صمت، اداره مالیات وامور دارایی، اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی روز قبل از برگزاری جلسه به بهانه رعایت پروتکل های بهداشتی و یا ابلاغیه جنابعالی مبنی بر ممنوعیت برگزاری جلسه، جلسات را لغو کردند.
سؤال اساسی این جاست که آیا همه جلسات آقایان به اصطلاح مدیر به بهانه کرونا لغو شده است؟!
آیا رعایت پروتکل های بهداشتی در ادارات استان قابلیت اجرا ندارد؟! قطعاً این علت های واهی دلیلی به جز عدم روحیه پاسخ گویی آقایان مسئول ندارد!
عدم نظارت بر بازار، بلاتکلیفی صنایع کوچک، شیوه اخذ مالیات از مجموعه ها، عدم نظارت بر حوزه های پوشش، مد و لباس و... همه در پیچ و خم ضعف و بی عملی ادارات کل استان گیر کرده است؛ و همه این ها سبب گشته وضعیت معیشت مردم با مشکلات جدی روبرو شود.
آیا تفاوت قیمت یک محصول در فروشگاه ها به خاطر تحریم های ظالمانه وکروناست یا به خاطر بی کفایتی مسئول نظارت بر بازار است؟!
در پایان امید می رود با دستور جنابعالی به مدیران، مسیر تعامل آنان با جریان دانشجویان هموار گردد. در غیر این صورت بر اساس ویژگی های جنبشی و دانشجویی، مطالبه گری خود را با قوت ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است، قبلاً اعلام شده که با توجه به شیوع ویروس کرونا و رعایت مسائل بهداشتی صرفاً نمایندگان تشکل های دانشجویی به تعداد 10 نفر حضور خواهند یافت و جلسات بصورت محدود و با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی برگزار می شود.
[مهتاب جودکی] موزه هنرهای معاصر آبادان، ساختمانی متروکه و ویران است. دیگر هیچ کدام از آثار بر دیوارها نیست و ساختمان پاتوق معتادان شده است. سال هاست گنجینه موزه آبادان را به ساختمان موزه هنرهای معاصر اهواز برده اند اما همین چند روز پیش، به این موزه دستبرد زده شد. دست دزدها به گنجینه نرسید اما دو سال است که آثار ارزشمند در سالنی بدون تهویه رها شده و اکنون در گرمای 52 درجه اهواز درحال پوسیدن است.
موزه های هنرهای معاصر آبادان و اهواز بلاتکلیف اند. موزه آبادان سه سال پیش نونوار شده بود اما اکنون مدت هاست میزبان هیچ اثر نمایشگاهی نبوده، قفل در را شکسته، پنجره ها را از جا درآورده اند و هر آنچه بردنی بود از لامپ و کولر و میز و صندلی برده اند. موزه اهواز هم دست بهره برداری داده شده که در آن مراسم عروسی برگزار می کند و سالن هایش به نمایشگاه گل و گیاه اختصاص دارد. موزه آبادان که حالا دزدان دیوارهایش را تخریب کرده اند، سال 82 در زمان افتتاح جور دیگری بود. 100 تابلو از هنرمندان برجسته بر دیوارهایش نشسته بود؛ پرویز کلانتری، جعفر روح بخش، هانیبال الخاص و ... همین در و دیوار به هم ریخته امروزی، روزگاری انبار اکسسوار یکی از فیلم های احمدرضا درویش بود اما رفته رفته اتفاقات دیگری در موزه رقم خورد؛ یک بار نمایشگاه مبل شد، یک بار محل توزیع مرغ و رب گوجه فرنگی.
وضع ملال آوری است. جلیل هاجری، کارتونیستی که در دهه70 در موزه هنرهای معاصر آبادان فعالیت داشته با حسرت از وضع موزه هنرهای معاصر آبادان می گوید: این برهم ریختگی وضع موزه، به دلیل مدیریت بدون برنامه و ضعیف آن است. موزه را مدتی به منطقه آزاد اروند سپردند اما باز هم عملکرد مناسبی نداشت؛ گاهی باز بود، گاهی بسته. چند نمایشگاه هم برگزار شد اما نصفه و نیمه و مبهم. او دهه70، در زمان افتتاح این موزه، در نمایشگاه این موزه شرکت کرد: آن زمان مسابقه و همایش هنرهای تجسمی در این موزه برگزار شد. گنجینه ای از آثار نفیس هنرمندان مطرح کشور و هنرمندان خارجی در موزه هنرهای معاصر آبادان نگهداری می شد. به گفته او پس از مدتی این گنجینه را به دلیل ناکارآمدی مدیران به موزه اهواز بردند و دیگر هیچ خبری از آنها نشد. دوران رکود را گذراندیم و زحمت کشیدیم تا دیگر شبیه متروکه نباشد. همه چیز خوب بود تا اینکه سال های 93 و 94 مدیر جدید آمد. هاجری از دوران مدیریت احمد نشان یاد می کند؛ فرزند خسرو نشان، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان خوزستان.
موزه را به چشم سالن می دیدند
سال 1393 اداره ارشاد خوزستان تفاهم نامه ای با احمد نشان نوشت و موزه هنرهای معاصر آبادان به او سپرده شد. در این سال ها اطلاع چندانی از عملکرد او در دست نیست و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اروند می گوید از مفاد تفاهم نامه اطلاعی ندارد و اصلا مشخص نیست در آن چه مواردی ذکر شده است. نشان، آبان سال پیش موزه را به حال خود رها کرد و بدون آنکه فهرستی از اموال موجود و کلیدها به اداره ارشاد تحویل دهد ساختمان را گذاشت و رفت. او به شهروند می گوید: هفت، هشت ماه است در این موزه نیستم. قبل از آنکه بیایم، ساختمان موزه شبیه همین وضع تخریب شده امروزش بود. سختی کشیدیم، از کارشناسان و مشاوران مطرح کمک گرفتیم و ساختمان را استاندارد کردیم. آن ساختمان به بهترین بنای موزه ای تبدیل شده بود. هنرمندانی از ایتالیا برای بهبود وضع آن مشاوره دادند. بازسازی اش کردیم و نمایشگاه های خارجی، مثل نمایشگاه بیژن بصیری برگزار کردیم که از معماران برجسته ایتالیاست. من به عنوان رئیس موزه، یک سال مسئول دفتر نمایندگی فرهنگی کشورهای اکو بودم، اما درنهایت با ناهماهنگی هایی که وجود داشت، دیگر نمی خواستم آنجا بمانم. چهار ماه بدون حقوق مانده بودم و قبول نمی کردند شخص دیگری بیاید. با مدیر ارشاد اروند دچار مشکل شده بودیم و دیدگاه های غیرحرفه ای شان را به ما تحمیل می کردند. او ادامه می دهد: تعریف شان از موزه فقط سالن است نه موزه. موزه اهواز را ببینید که نمایشگاه گل و مدارس در آن برگزار کردند. در آبادان هم همین را از ما می خواستند. موزه را سالن نمایشگاهی می بینند، اما ما داشتیم زیرساخت های نمایشگاهی را آماده می کردیم تا گنجینه را از اهواز به ساختمان موزه در آبادان بیاوریم. حتی قرار بود گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران را بیاوریم، اما هیچ کدام نشد. به گفته او، آثار موزه آبادان 74 عدد بود و قرار بود 17 اثر از آنها برای نمایشگاه موزه به آبادان برگردانده شود.
سارقان دستگیر شدند
رضا مردانی، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اروند اما به شهروند می گوید نبود نگهبان باعث شده از موزه دزدی شود: این موزه در پارک بزرگ بازسازی قرار دارد و خود پارک هم نگهبان ندارد. موزه هم نگهبان نداشته و همین، کار را برای سارقان آسان می کند. اسفند گذشته و هنگام شیوع کرونا از موزه سرقت شد. اموال سرقت شده کابل و سیم برق، کولر و از این دست وسایل است. سارقان چهار نفر بودند و دستگیر شدند. دادگاه اول شان تیرماه برگزار شد و دادگاه دیگری در شهریورماه خواهند داشت. ساختمان موزه هم متعلق به شهرداری است و آسیب های واردشده به آن بر اثر ورود دزدان باید مورد بررسی شهرداری و اداره حقوقی اش قرار گیرد که این طور نشده و نیازمند تعامل هستیم. تصاویر منتشر شده از موزه، تخریب گسترده ای نشان می دهد، اما مردانی می گوید این تخریب ها در ساختمان اصلی موزه رخ نداده و ساختمان شماره 2 تخریب شده؛ ساختمانی که محل برگزاری نمایشگاه بود.
با اینکه منابع مختلف می گویند گنجینه آبادان در موزه اهواز نگهداری می شود، مردانی می گوید این آثار در تالاری که زیر نظر وزارت ارشاد است، نگهداری می شود. به گفته او، بعد از این اتفاقات، فراخوانی به موسسات فرهنگی و هنری داده شده تا برای در دست گرفتن موزه و تعمیر آن پای کار بیایند. تاکنون سه موسسه داوطلب شده اند و قرار است تا آخر هفته آینده وضع موزه آبادان مشخص و به دست موسسه ای معتبر سپرده شود. تجربه قبلی عاملی شد تا حالا قرارداد و تفاهم نامه ای دقیق نوشته و تضمین های گوناگون از موسسه ای که مسئولیت را می پذیرد، گرفته شود. ما نمی دانیم چطور با احمد نشان تفاهم نامه نوشته شد و چه بندهایی داشت، اما از او هم شکایت خواهیم کرد و باید پاسخگوی اتفاقاتی که افتاده باشد. باید زمانی که می خواست موزه را رها کند به ما اطلاع می داد. ما همچنین تعیین خسارت کرده ایم و این خسارت هم باید پرداخت شود. درحال حاضر نبود لیست از اموال موزه ازجمله مواردی است که هیچ پاسخ دقیقی برایش وجود ندارد و مردانی هم نمی تواند به صراحت از اموال موزه در طول سالیان گذشته صحبت کند.
این درحالی است که موزه اهواز هم در وضع نامناسبی به سر می برد. موزه پیش از این به مالک شخصی داده شده و قرار بود آن را به تالار عروسی تبدیل کند تا وضعیتش فروردین ماه مشخص شود و حالا بعد از گذشت بیش از سه ماه همچنان وضعیتش نامشخص است. محمد جوروند، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان هم در پاسخ به شهروند درباره وضع موزه اهواز تنها به گفتن اینکه در میهمانی خانوادگی است و نمی تواند پاسخگو باشد، اکتفا کرد. محمد عدیلی پور، رئیس انجمن هنرهای تجسمی خوزستان هم درباره وضع موزه هنرهای معاصر اهواز به شهروند می گوید: موزه را به سالن عروسی تبدیل کردند. کافه تریای موزه را با مجوز ارشاد گازکشی و تبدیل به رستوران کردند. بعد، اعتراضات باعث شد تابلو را پایین بیاورند. الان هم نزدیک به دو سال است درِ موزه بسته است و هیچ برنامه ای ندارند. دو سال است برق این موزه قطع است، کولر ندارد و در تمام این مدت، در گرمای تند اهواز، آثار ارزشمند گنجینه رها شده است. چند وقت پیش هم دزد به موزه زد، اما خوشبختانه دستش به گنجینه نرسید. به گفته او، خلاف ادعای مدیر فعلی موزه، این مجموعه کارشناس موزه ای ندارد و فقط یک نگهبان دارد. قرارداد واگذاری موزه اهواز هفت ساله است و هیچ اقدام قضائی برای پس گرفتن آن جواب نمی دهد. دو سال دیگر از این قرارداد که بدون ضمانت بانکی است و حتی بدون اجاره باقی مانده است. موزه به کسی واگذار شده که نه در زمان عقد قرارداد در ایران بوده، نه حالا در ایران است. امضاهای پای قرارداد اسم ندارد. سراسر تخلف است و این تخلف تا دو سال دیگر ادامه دارد.
گزارش ویدئویی| آرزوهای بازیگران تئاتر برای حضور در آوانسن چه زمانی برآورده می شود؟ (خبرگزاری تسنیم )
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان ، تئاتر در ایران از پیشینه طولانی مدت برخوردار بوده و با ترویج فرهنگ و هنر در عمق جامعه نقش مهمی را در تربیت و پرورش قشر نوجوانان و جوانان در کشور دارد.
در همین راستا در استان زنجان هنرمندانی در حال فعالیت در این عرصه هستند و همواره از مسئولان هنری استان انتظار حمایت دارند ولی متاسفانه توجه به هنر و همینطور توجه به رشته تئاتر و بازیگری در استان همیشه از نگاه مسئولان غافل مانده و فقط در حد شعار از آن ها حمایت می شود.
حال در این روزها به خاطر عدم حمایت مسئولان، هنرمندان زنجانی با چالش ها و مسائل اساسی مواجه هستند که یکی از این مشکلات مهم، عدم وجود سالن نمایشی و پلاتوی اختصاصی در استان است که علی رغم کلنگ زنی چندین ساله برای ساخت این پروژه همچنان این ساختمان در حال خاک خوردن است.
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان در سال 85 اقدام به احداث بزرگ ترین سالن تخصصی تئاتر کرده که از همان روز های نخست کلنگ زنی با مشکلات عدیده ای مواجه بوده و با توجه به اینکه این پروژه بیش از 14 سال است که کلنگ زنی شده ولی همچنان ناتمام مانده و دوست داران تئاتر سال هاست که چشم انتظار تکمیل این پروژه هستند. البته لازم به ذکر است که باید همچنان این هنرمندان منتظر تکمیل این پروژه بمانند چراکه تکمیل این پروژه به بودجه کلان ملی نیاز دارد و طبیعی است که مسئولان فعلی استان توان پرداخت این مبلغ را ندارند.
حال سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا با وجود فعالیت هنرمندان عرصه تئاتر در استان، هنوز زنجان فاقد سالن نمایشی مجهز است؟ چرا بعد از گذشت 14 سال تاکنون اقدامی کارگشا برای تکمیل کردن سالن نیمه کاره تئاتر استان انجام نشده است؟ این پروژه ی سرگردان چه زمانی به اتمام خواهد رسید؟
علی محمدی، معاون سابق هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان در گفت وگو با تسنیم با ابراز تاسف نسبت به نیمه کاره ماندن این پروژه اظهار داشت: تاکنون برای اسکلت طراحی شده این پروژه، 3 میلیارد تومان از محل اعتبارات استانی هزینه شده و متاسفانه تاکنون پیشرفتی جز ساخت دو پلاتوی غیر استاندارد نداشته است.
وی بودجه مورد نیاز برای تکمیل این پروژه عظیم را بالغ بر بیش از 18 میلیاردتومان برآورد کرد و افزود: علاوه بر این مبلغ، تجهیز سالن نمایشی تئاتر به بودجه ای دیگر نیازمند است که خود دغدغه بزرگی محسوب می شود.
وی همچنین بیان کرد: علی رغم اینکه این پروژه ملی استانی تعریف شده اما متاسفانه در سال های اخیر به علت نوسانات قیمت ارز و وضعیت اعتبار دولتی، تکمیل این پروژه تبدیل به رویا شده است.
با تمام آنچه گفته شد، تئاتر نمایشی استان زنجان در وضعیت مناسبی قرار ندارد و در طول چند سال اخیر هیچ تلاشی برای تکمیل این سالن های نیمه کاره و دو پلاتوی غیر استاندارد نشده و مسئولان هیچ پاسخی قانع کننده ای برای علت نا تمام ماندن این پروژه عظیم ندارند و فقط تنها پاسخ آن ها کمبود اعتبارات و بودجه دولتی است. به هرحال امیدواریم این پروژه که امروزه به عنوان اصلی ترین دغدغه هنرمندان استانی محسوب می شود هرچه سریعتر و با تدبیر مسئولان عملیات ساخت آن از سر گرفته شود ولی احساس می شود امید داشتن به تکمیل این پروژه کار بیهوده ای است.
گزارش از حدیث انتا
انتهای پیام/ش
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، در نشست فرشید فلاح که معاون امور فرهنگی و رسانه ای و سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان دامغان حضور داشتند مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان در گفت و گو با نادعلی زاده. بر تجلیل و. تکریم پیشکسوتان تعزیه تاکید کرد و گفت: باید تلاش کنیم تا این هنر با قدمت به صورت اصولی و با رعایت آیین و اصول آن، به نسل های بعد منتقل شود.
وی، ترکیب هنرها در تعزیه و گستردگی جغرافیایی اجرای آن را از جمله ویژگی های این هنر اسلامی ایرانی دانست و اظهار داشت: موجب خوشحالی است که استاد نادعلی زاده تعزیه را بصورت علمی دنبال کرده اند و به جرات می توان گفت در ایران هیچ کس در مقام و مرتبه ایشان در جایگاه حوزه تعزیه قرار ندارد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان تصریح کرد: در هنر تعزیه، شعر، موسیقی و نمایش به کمک هم می آیند و هنری ناب و قابل توجه ارائه می کنند. این هنر در بیشتر نقاط ایران به خصوص کرمان و دامغان سابقه اجرا داشته و همچنان اجرا می شود که این گستردگی جغرافیایی نشان از مورد اقبال بودن آن است.
ملک الشعرای تعزیه ایران نیز در این نشست گفت: تعزیه خیلی غریب است اما به ظاهر زرق و برقی دارد، خود را هنرمند این حوزه نمی دانم چون بایدهای عرصه علم و فرهنگ و هنر خیلی بالاست کسی که اهل هنر باشد آن را درک می کند.
استاد نادعلی زاده دراین دیدار بخشی از نسخه تعزیه شهادت امام حسین (امام خوانی) را که سروده خودش بود اجرا کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقات خوب که طی ماه های اخیر رخ داده، برگزاری نخستین دوره جشنواره تکنوازان تنبور به دبیری سعید صفری است که باتوجه به بحران بیماری کرونا، قرار است به صورت مجازی برگزار شود. این رویداد که با همکاری انجمن موسیقی تهران، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، انجمن موسیقی شهرستان قدس و هم نوازان روچیار و آلابرز ، توسط آموزشگاه های موسیقی دیلغم و عرفان برگزار می شود، اواخر خردادماه امسال طی انتشار فراخوان از متقاضیان رده های سنی الف (12 تا 17 سال)، ب (18 تا 22 سال)، ج (23 تا 29 سال) و بخش ویژه (رده سنی زیر 12 سال) دعوت به عمل آورده است.
سیدنادر اجاق، هوشنگ امیریان، سیدوحید شاه ابراهیمی، سعید صفری، کوروش قزوینه، فرخ حقیقی و فرزاد بازگیر اعضای هیئت انتخاب هستند و عبدالرضا رهنما، سیدآرش شهریاری، سیدمحمد ذوالنوری، حیدر کاکی، مریم قره سو و شهرام صارمی نیز اعضای هیئت داوران این جشنواره را تشکیل می دهند.
سعید صفری درباره جزییات برگزاری جشنواره تکنوازان تنبور و وضعیت موسیقی در منطقه کرمانشاه و صحنه با ایلنا گفتگو کرد. او درباره دلایل عدم برگزاری جشنواره خنیاگران مهر که قرار بود آبان ماه سال گذشته برگزار شود نیز توضیحاتی ارائه کرد.
جشنواره تکنوازان تنبور که نخستین دوره آن بزودی برگزار می شود، در چه مرحله ای قرار دارد؟
دو ماه پیش استارت کار زده شد و اعضای هیئت داوران انتخاب شدند و با همراهی آنها به وضع سیاست گذاری ها و قوانین مربوطه پرداختیم و سپس فراخوان جشنواره را منتشر کردیم و پس از آن متقاضیان به ارسال آثارشان بر اساس شرایط و قوانین جشنواره پرداختند. بیستم تیرماه نیز مهلت ارسال به پایان رسید و طی چند روز گذشته نیز بازبینی آثار آغاز شده و تا یکی دو روز آینده این مرحله نیز به پایان می رسد و راه یافتگان به مرحله بعد خواهند رفت و آثارشان مورد ارزیابی داوران قرار خواهد گرفت.
بخشی از سرعت عمل مان در زمینه انتخاب و ارزیابی آثار به این دلیل است که جشنواره به صورت مجازی برگزار می شود. طبیعتا اگر قرار بود متقاضیان به صورت حضوری در جشنواره حضور یابند، آمادگی های دیگری نیز لازم بود و زمان بیشتری می طلبید
باتوجه به تاریخ انتشار فراخوان در 22 خردادماه، به نظر می رسد در جمع آوری آثار و انتخاب ها سرعت عمل به خرج داده اید.
بله همینطور است. بخشی از این سرعت عمل به این دلیل است که جشنواره به صورت مجازی برگزار می شود. طبیعتا اگر قرار بود متقاضیان به صورت حضوری در جشنواره حضور یابند، آمادگی های دیگری نیز لازم بود و زمان بیشتری می طلبید. ما آثار را به صورت مجازی و از طریق شبکه های مجازی برای اعضای هیئت بازبینی ارسال کردیم و آنها نیز بر اساس فایل های تصویری ارسال شده به بررسی و انتخاب پرداختند. در ادامه نیز دیگر بخش های جشنواره به صورت مجازی دنبال می شود و برگزار خواهند شد.
برگزاری مجازی جشنواره برای متقاضیان چه مزایایی دارد؟
متقاضیان برای ارائه آثار و حضورشان در جشنواره از اجرایشان فیلم می گیرند. آنها این فرصت را دارند که برای اجرا تمرین بیشتری کنند و حتی اجرای نهایشان را به صورت چندباره ضبط کنند تا به آن فضایی که مدنظرشان است نزدیک تر شوند. همه اینها باعث می شود نسبت به اجرای صحنه ای استرس کمتری داشته باشند.
از ماه پیش تاکنون چه تعداد متقاضی برای حضور در جشنواره اقدام به ارسال آثارشان کردند و چند اثر به مرحله بعد راه یافته است؟
تعدادی از آثار ارسال شده خارج از رده بندی سنی بودند و تعدادی از متقاضیان، مدراکشان را به صورت ناقص برای ما ارسال کرده بودند و در میان آثار ارسال شده نیز برخی فایل ها مشکل داشت؛ با احتساب همه این ها باید بگویم 117 اثر به صورت قطعی در جشنواره پذیرفته شده اند.
قرار بود در آبان ماه جشنواره خنیاگران مهر را برگزار کنیم که بروز حوادثی که در آن مقطع رخ داد، مانع این اتفاق شد. پس از آن، کمی بعد با شیوع بیماری کرونا مواجه شدیم و مجموع این اتفاقات باعث شد به برگزاری جشنواره تکنوازان تنبور بیاندیشیم. از همان زمان، برگزاری برنامه های مجازی تا حدودی باب شده بود و ما نیز بر همین اساس استارت کار را زدیم و به تعامل با استادان پرداختیم و آنها نیز لطف داشتند و از پیشنهاد ما استقبال کردند.
یکی از نکات جالب توجه در جشنواره تکنوازان تنبور نحوه انتخاب داواران این رویداد است. حضور استادانی چون سیدآرش شهریاری، عبدالرضا رهنما، سید محمد ذوالنوری، حیدر کاکی و مریم قره سو در نخستین دوره اتفاقی مغتنم است. آنها تا چه حد از پیشنهاد شما استقبال کردند؟
من و دیگر همکارانم از چند ماه قبل یعنی در ابتدای شیوع بیماری کرونا و ایام نوروز با استادان رایزنی کردیم و صحبت های نهایی را نیز انجام دادیم. البته قرار بود در آبان ماه جشنواره خنیاگران مهر را برگزار کنیم که بروز حوادثی که در آن مقطع رخ داد، مانع این اتفاق شد. پس از آن، کمی بعد با شیوع بیماری کرونا مواجه شدیم و مجموع این اتفاقات باعث شد به برگزاری جشنواره تکنوازان تنبور بیاندیشیم. از همان زمان، برگزاری برنامه های مجازی تا حدودی باب شده بود و ما نیز بر همین اساس استارت کار را زدیم و به تعامل با استادان پرداختیم و آنها نیز لطف داشتند و از پیشنهاد ما برای حضور در بخش داوری استقبال کردند.
برای برگزاری بهتر جشنواره تا چه حد از نظرات و دیدگاه های اساتید بهره بردید؟
استادان مذکور حتی در نحوه سیاست گذاری های جشنواره، چگونگی بارم بندی داوری ها، چگونگی انتخاب ها و معیارها و اساس کار به ما کمک کردند. بخصوص استادان سیدآرش شهریاری و عبدالرضا رهنما در این زمینه ها بسیار با ما همراه بودند و برای سیاست گذاری های کلی جشنواره بیشترین زحمت را کشیدند و از آنها سپاسگزارم.
به هرحال حضور افراد مطرح و کاربلد به عنوان داور در جشنواره ها موضوعی بسیار مهم است و می توان گفت ارزش و عیار هر جشنواره را به نوعی داورانش تعیین می کنند.
بله درست است و اگر دقت کرده باشید، متوجه خواهید شد داوران، استادان برجسته ای هستند که در زمینه موسیقی مقامی و ساز تنبور شناخته شده و مطرحند. خانم مریم قره سو و آقای شهرام صارمی نیز از چهره های علمی و هنری به شمار می آیند و رزومه های وزین و مشخصی دارند و از این جهت به جمع استادان تنبور اضافه شده اند تا کم و کیف کار را بالا ببرند. در مجموع تلاشمان این بوده تیم کاملی از داوران داشته باشیم.
جشنواره تکنوازان تنبور منطقه خاصی را مدنظر ندارد و استادان حاضر در جشنواره با اینکه اهل مناطق مختلف کرمانشاه هستند، اما نگاهی ملی به تنبور دارند و این اتفاق باعث شده آن نگاه ها و حساسیت هایی که همیشه نسبت به تنبور صحنه و گوران وجود داشته، مرتفع شود.
موضوعی که همواره در موسیقی غرب کشور و استان کرمانشاه مطرح بوده، دسته بندی تنبورنوازان به دو منطقه صحنه و گوران است. با توجه به اینکه جشنواره تکنوازان تنبور در منطقه صحنه برگزار می شود، بر موسیقی کدام منطقه تاکید دارد؟
جشنواره تکنوازان تنبور منطقه خاصی را مدنظر ندارد. به هرحال چه منطقه صحنه و چه گوران، و حتی مناطق دیگری که جدیدا به موسیقی مقامی و تنبور می پردازند، هرکدام دارای فرهنگ های نوازندگی خاص خودشان هستند و این موضوع قابل کتمان نیست. به طور کلی حساسیت هایی که همواره در دسته بندی مناطق وجود دارد، در جشنواره تکنوازان تنبور مورد توجه نیست. در این زمینه و درباره نحوه بارم بندیها نیز با داوران صحبت کردیم و قرار شد نگاه منطقه ای را به طور کامل کنار بگذاریم. از طرفی، اساتید چه در بخش بازبینی و چه در بخش دواری از هر دو منطقه انتخاب شده اند تا در این زمینه نیز مشکلی ایجاد نشود. موضوع دیگر این است که استادان حاضر در جشنواره با اینکه اهل مناطق مختلف کرمانشاه هستند، اما نگاهی ملی به تنبور دارند و این اتفاق باعث شده آن نگاه ها و حساسیت هایی که همیشه نسبت به تنبور صحنه و گوران وجود داشته، مرتفع شود.
جشنواره ای داشتیم که تنبورنوازان استان کرمانشاه نام داشت. این رویداد با کیفیت بسیار بالایی برگزار شد و حتی استاد کیخسرو پورناظری نیز به عنوان داور در آن حضور یافت. قرار بر این بود در سا ل های بعد به صورت ملی برگزار شود که این اتفاق نیفتاد.
آیا در سال های گذشته جشنواره هایی با محوریت موسیقی مقامی در شهر صحنه برگزار شده است؟ در این زمینه چه وضعیتی داریم؟
ما در سال 1381 جشنواره ای داشتیم که تنبورنوازان استان کرمانشاه نام داشت و خودم طراح و برنامه ریز آن بودم. این رویداد با کیفیت بسیار بالایی برگزار شد و حتی استاد کیخسرو پورناظری نیز به عنوان داور در آن حضور یافت. قرار بر این بود که جشنواره تنبورنوازان استان کرمانشاه در سالهای بعد به صورت ملی برگزار شود؛ زیرا منطقه صحنه نسبت به دیگر مناطق و شهرهای همجوار از لحاظ امکانات کمی و کیفی، وضعیت بهتری دارد. شهر صحنه علاوه بر مکان های اقامتی مناسب، سالنی با کیفیت در منطقه چهار باغ دارد که همه اینها شرایط را برای برگزاری جشنواره و رویدادهای هنری مهیا می کند.
در ادامه، جشنواره تنبورنوازان استان کرمانشاه چه سرنوشتی پیدا کرد؟
متاسفانه آن جشنواره دچار حاشیه های همیشگی شد و تداوم نیافت و دوره های بعدی اش برگزار نشد. البته بعدها رویداد دیگری شکل گرفت که شب موسیقی صحنه نام دارد.
جشنواره شب موسیقی صحنه در چه مقاطعی برگزار شده و حال چه وضعیتی دارد؟
این جشنواره از سال 1385 شکل گرفت و خدا را شکر تاکنون پنج دوره آن برگزار شده است. این جشنواره سالانه نیست و به صورت روتین، هر دو سال یا دو سال و نیم یک بار برگزار می شود. زمان و چگونگی برگزاری این رویداد بستگی به شرایط دارد.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه و اداره ارشاد شهرستان صحنه تا چه حد از شما و همکارانتان برای برگزاری جشنواره تکنوازان تنبور حمایت کردند؟
ما می خواستیم جشنواره تکنوازان تنبور را از سوی شهر صحنه برگزار کنیم و خودم در این زمینه شخصا با ریاست اداره ارشاد صحبت کردم و آنها نیز نامه درخواست ما را به اداره ارشاد کرمانشاه ارسال کردند و تاکنون نیز پاسخی مبنی بر مثبت یا منفی بودن نظرشان، دریافت نکرده ایم! در مورد جشنواره خنیاگران مهر نیز این اتفاق رخ داد و مسئولان ارشاد برای برگزاری اولین دوره آن که آبان ماه گذشته بود، هیچ پاسخ یا پیامی به ما ندادند و نگفتند آیا این رویداد برگزار شود یا لغو شده است. لذا با توجه به این اتفاقات و واکنش هایی که با آنها مواجهیم، استنباط مان این است تفکری وجود دارد که فعلا در شرایط فعلی اجازه فعالیت های فرهنگی و هنری در شهر تاریخی و پرقدمت صحنه را به ما نمی دهد! به طور کلی استقبالی از سوی مسئولان شهر (چه در ارشاد و شهرداری و چه در شورای شهر و فرمانداری و دیگر نهادهای ذیربط) برای برگزاری فرهنگی و هنری وجود ندارد.
همه اینها در حالی است که صحنه یکی از قطب های مهم تنبور و موسیقی مقامی کشور است، به اضافه اینکه بر اساس قدمت تاریخی و شرایط جغرافیایی و اقلیمی و هنری، دارای پتانسیل های خوبی در زمینه گردشگری است. لذا برگزاری جشنواره ها مقدمه خوبی برای جذب مسافران و گردشگران ایرانی و خارجی به این منطقه است.
همینطور است. اتفاقا پیش از برگزاری جشنواره خنیاگران مهر به بخش گردشگری نیز ورود کردیم و برای برگزاری نمایشگاه و استقرار چادرهای اقامتی و دیگر موارد، با اداره میراث فرهنگی هماهنگی های لازم صورت گرفته بود، اما علی رغم همه برنامه ریزی ها و با وجود آنکه برای برگزاری جشنواره تا دقیقه نود تلاش کردیم، متاسفانه برگزار نشد.
زمان برگزاری جشنواره خنیاگران مهر با توجه به اتفاقاتی که در آبان ماه سال گذشته و پس از آن رخ داد به تعویق افتاد. سپس تصمیم بر این شد جشنواره را در بهمن ماه برگزار کنیم که از این مقطع به بعد اداره ارشاد و فرمانداری صحنه، همچنین اداره ارشاد استان کرمانشاه از ما حمایت نکردند.
با این حساب آیا می توان گفت جشنواره خنیاگران مهر دیگر برگزار نمی شود؟
زمان برگزاری جشنواره خنیاگران مهر با وجه به اتفاقاتی که در آبان ماه سال گذشته رخ داد به تعویق افتاد و تصمیم گرفتیم آن را در آذرماه برگزار کنیم که با حادثه شهادت سردار سلیمانی مواجه شدیم و پس از آن نیز هواپیمای اوکراینی حامل هم وطنان ایرانی سقوط کرد. سپس تصمیم بر این شد جشنواره را در بهمن ماه برگزار کنیم. از این مقطع به بعد اداره ارشاد و فرمانداری صحنه، همچنین اداره ارشاد استان کرمانشاه باید جشنواره را مورد حمایت قرار می دادند. آنها باید دیگر نهادها را برای برگزاری رویدادی که از قبل برای آن برنامه ریزی شده مجاب می کردند که نکردند. سپس زمزمه شیوع کرونا بود و کمی بعد این بیماری شیوع پیدا کرد و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داد. در همان مقطع از مسئولان ارشاد خواستیم بیانه ای را صادر کنند و بابت اتفاقات رخ داده و عدم برگزاری جشنواره از هنرمندان و گروه های متعددی که متقاضی حضور بودند عذرخواهی کنند و به آنها درباره لغو یا تاریخ بعدی برگزاری جشنواره توضیح دهند که این کار را نیز نکردند. همانطور که گفتم اراده و تفکری وجود دارد و بر همین اساس گویا مسئولان شهر، فعلا برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری را لازم نمی بییند.
طی این سال ها هنرمندان بسیاری از صحنه مهاجرت کرده اند و برای ادامه فعالیت به پایتخت رفته اند و خواه ناخواه امکان استفاده از توانایی ها و پتانسیل های آنها وجود ندارد. برخی گروه ها دیگر نیستند و بیشتر در تهران فعالیت می کنند و اغراق نیست اگر بگوییم شهر صحنه گروه موسیقی ثابت ندارد.
به طور کلی با توجه به روحیه هنردوست مردم صحنه و تعدد تنبورنوازان این شهر، عدم حمایت مسئولان از هنر و هنرمندان و در ادامه، عدم برگزاری رویدادهای فرهنگی وهنری، چه آسیب هایی را در پی خواهد داشت؟
بی شک نابسامانی ها و عدم وجود برنامه های مشخص و مدون هنری و فرهنگی به کوچ هنرمندان شهر خواهد انجامید که اتفاق بد و ناخوش آیندی است. طی این سال ها هنرمندان بسیاری از صحنه مهاجرت کرده اند و برای ادامه فعالیت به پایتخت رفته اند و خواه ناخواه امکان استفاده از توانایی ها و پتانسیل های آنها وجود ندارد. برخی گروه ها دیگر نیستند و بیشتر در تهران فعالیت می کنند و اغراق نیست اگر بگوییم شهر صحنه گروه موسیقی ثابت ندارد. البته هنرهای دیگر نیز در شهر صحنه وضعیت خوبی ندارند اما از آنجا که در زمینه موسیقی پتانسیل های بالایی وجود دارد، هنرمندان این عرصه با مشکلات و دشواری های بیشتری برای فعالیت مواجهند.
برگزاری جشنواره مجازی مخاطبان زیادی ندارد، با این حال در شرایط و وضعیت فعلی اصطلاحا چرخ هنر را به حرکت وامی دارد.
برای برگزاری دوره های بعدی جشنواره تکنوازان تنبور برنامه ای بلندمدت دارید؟
اگر خداوند یاری کند و عمر و توانی باشد قصد داریم دوره های بعدی را نیز برگزار کنیم. از طرفی برگزاری جشنواره به صورت مجازی علاوه بر مزایا، محدودیت هایی نیز دارد که یکی از آنها خلاء مخاطب است؛ در حالی که یکی از اهداف جشنواره ها ارتباط و تعامل با مخاطبان است. بخصوص اینکه مردم ما به سرگرمی های بیشتر نیاز دارند. واقعیت این است که برگزاری جشنواره مجازی مخاطبان زیادی ندارد، اما با این حال در شرایط و وضعیت فعلی اصطلاحا چرخ هنر را به حرکت وامی دارد. در حال حاضر شرایط به گونه ای است که جشنواره با سابقه ای چون موسیقی جوان نیز به صورت مجازی برگزار خواهد شد و چاره ای جز این روند وجود ندارد و حتی دیگر کشورها نیز فعلا با این شیوه به برگزاری رویدادهای هنری شان می پردازند. لذا ما نیز این دوره را به صورت مجازی برگزار می کنیم و پس از آنکه پرونده دور اول جشنواره بسته شد، بلافاصله برای برگزاری دوره بعد برنامه ریزی خواهیم کرد تا به این ترتیب دومین دوره با کیفیت بسیار بالاتر و سیاست گذاری های بهتر برگزار شود. به هرحال جشنواره تکنوازان تنبور نخسین دوره خود را تجربه می کند و قطعا کاستی هایی نیز دارد و تلاشمان این است که آن کاستی ها و کمبودها را طی مشورت با هنرمندان و جامعه تنبورنوازان و تعامل با اساتید مناطق مختلف، جبران کنیم تا به این ترتیب جشنواره ای پایدار داشته باشیم و در سطح ملی برگزار شود و طیف گسترده ای از هنرمندان مناطق مختلف کشور را مخاطب خودش قرار دهد.
پایگاه خبری گلدشت کرمان/ موزه مطبوعات کرمان سرنوشت غم انگیزی پیدا کرده است. گویا شبیه سرنوشت مطبوعات این منطقه که بعد از گذشت صد و ده سال هنوز هم به قدر کافی و متناسب با ظرفیت های این استان، توانایی لازم را ندارند، و اکنون با وجود کرونا، حجم خطرها بیشتر هم شده است.
دیروز یک شنبه بیست و نهم تیرماه نود ونه که به اتفاق سایر اعضای هیات مدیره ی جدید خانه مطبوعات به دیدار جناب دکتر فدایی نائل شدم، بار دیگر موضوع تعطیلی طولانی موزه مطبوعات پیش آمد.
بی پرده می گویم داغ دلم تازه شد. این گنجینه که روزنی به تلاش های مطبوعاتی استان است بر اثر کم کاری میراث فرهنگی به محاق تعطیلی افتاده است. در این دیدار البته استاندار قول دادند: در اولین فرصت با مدیرکل میراث فرهنگی استان، احیای موزه مطبوعات را پیگیری خواهیم کرد . امیدوارم این اولین فرصت ، به طول نیانجامد.
در مورد موزه مطبوعات استان کرمان بارها مطلب نوشته ام و تکرار این مطالب خودم را خسته می کند. اما دریغم می آید حالا که دوباره دکتر فدائی پیش قدم شده اند، در این باره چیزی نگویم.
موزه مطبوعات استان کرمان قریب پانزده سال پیش در حالی تاسیس شد که در سراسر ایران هنوز چنین موزه ای راه اندازی نشده بود؛ در تهران مقدمات این کار چند سال بعد فراهم شد. در آن زمان که آقای مهندس فردوسی پیشکسوت مطبوعات استان، ریاست خانه مطبوعات را برعهده داشت مبدع ایده ی تاسیس این موزه بود که با کمک میراث و با مرارت زیادی این اتفاق را رقم زد. تفصیل بیشتر ماجرا را پیشتر گفته ام.
اما در این یادداشت می خواهم از بی پناهی این موزه در ادامه ی فعالیت اش گلایه کنم و تاکید کنم که اداره میراث فرهنگی به وعده هایش عمل نکرده است. هم در زمان آقای فعالی و هم پیش از ایشان، این همکاری برغم وعده های داده شده، صورت نگرفته است. این در حالی است که این سرمایه ی عظیم فرهنگی و مطبوعاتی استان در حال نابودی است.
تاسف دیگرم، از این بابت است که این موزه در طول این همه سال، از فرصت افزایش و تحول کیفی و کمی در آثار خود، بی بهره مانده و از نظر اطلاع رسانی و جذب مخاطب نیز به طور کلی به وادی فراموشی رفته است.
سال پیش هم که جناب دکتر فدائی از این موزه ی تعطیل بازدید کردند و به همراه آقای فعالی که تازه به کرمان آمده بود، قول راه اندازی را دادند، اما عملا هیچ اتفاقی رخ نداد. حالا دوباره امیدمان را بسته ایم به این وعده ی تازه ی جناب استاندار، که بلکه این بار، کاری کارستان بکنند. منتظر می مانیم؛ تا تقدیر این موزه چه باشد!
یادداشت محمد لطیف کار(رئیس خانه مطبوعات شمال کرمان) منتشر شده در هفته نامه استقامت / شماره 697
پایگاه خبری گلدشت کرمان با مجوز رسمی شماره 78104 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
محمد لطیف کار موزه مطبوعات کرمان
به گزارش روز دوشنبه ایرنا از اداره کل اوقاف و امور خیریه، باباجان رییسی افزود: این طرح به منظور حمایت از مستاجران آسیبدیده ناشی از کرونا و حمایت از آنها اجرایی شده است.
وی، به اتمام قرارداد برخی از مستاجران و یا نزدیک بودن به زمان اتمام قراداد آنها اشاره کرد و گفت: در راستای اجرای مصوبات هیات وزیران مبنی بر تمدید قرارداد مستاجران، قرار داد مستاجران موقوفات نیز تمدید شد.
وی اظهار داشت: در استان چهارمحال و بختیاری یکهزار و 300 موقوفه با سه هزار و 360 رقبه ثبت شده که بیشتر رقبه های تجاری در استان مشمول تمدید قرارداد تا پایان سال شدند.
به گزارش ایرنا، ویروس کرونا که باعث بیماری" کووید 19" شده است، در بیشتر کشورهای جهان سرایت کرده است و سازمان بهداشت جهانی را برآن داشته است تا وضعیت فوق العاده اعلام کند.
شست وشوی دست ها با آب و صابون، رعایت بهداشت فردی، خودداری از دست دادن های مکرر و منع سفر و اجتماعات از جمله نکاتی است که پزشکان متخصص برای پیشگیری از شیوع این ویروس توصیه می کنند.
معاون فرهنگی اوقاف و امور خیریه چهارمحال وبختیاری با اشاره به اجرای طرح "پیوند آسمانی"در استان همزمان با سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) گفت: 100 جهیزیه از محل درآمد موقوفات استان به زوج های جوان اعطا می شود.
حجت الاسلام علی مهرابی روز دوشنبه در جلسه بزرگداشت سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و همچنین برگزاری هشتمین سال اجرای طرح پیوند آسمانی افزود: امسال با توجه به شرایط خاص جامعه و شیوع ویروس کرونا امکان برگزاری جشن ویژه وجود ندارد.
وی با تاکید بر اینکه اهداء جهیزیه به زوج های جوان در اولویت برنامه ها قرار دارد، گفت: سه موقوفه در استان با نیت تامین جهیزیه برای زوج های جوان وجود دارد که امسال همزمان با عید سعید فطر با کمک خیران و همچنین از محل درآمد موقوفات 100 سری جهیزیه تامین خواهد شد.
به گفته وی، این طرح با هدف اجرای امینانه نیت واقفان و حمایت و ترویج فرهنگ ازدواج آسان اجرا می شود که امسال شعار هر "امامزاده یک جهیزیه" مدنظر است تا هیات امناء و خیران برای شرکت در این طرح ترغیب شوند.
محرابی افزود: سال گذشته از محل موقوفات و کمک خیران برای 30 زوج از در استان جهیزیه تهیه شد.
وی با تاکید بر اینکه این طرح در ساجاری در راستای رزمایش مومنانه و مواسات اجرا می شود، گفت: خانواده ها درصورتی که وسایل نو بدون استفاده در منزل دارند، این وسایل را در اختیار هیات امنای بقاء متبرکه و موقوفات استان قرار دهند.
معاون فرهنگی اوقاف و امور خیریه چهارمحال و بختیاری با اشاره به اینکه یکی از سیاست های اوقاف و امور خیریه ترویج موقوفات با نیت جدید و ایجاد وقف های مشارکتی است، گفت: با ایجاد وقف های جدید با موضوع پیوند آسمانی و ازدواج آسان همیار خانواده ها نیازمند باشیم.
به گزارش ایرنا، سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، یکم ذی الحجه با عنوان روز ازدواج نامگذاری شده که طرح پیوند آسمانی از سوی اوقاف نیز از 1 ذی الحجه آغاز و تا 18 ذی الحجه همزمان با عید غدیر خم ادامه خواهد داشت.
تاکنون بیش از یک هزار و 700 موقوفه به همراه 3 هزار و 660 رقبه درآمدزا در چهارمحال و بختیاری به ثبت رسیده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گرگان، حجت الاسلام روح الله سلیمانی فرد عصر امروز (دوشنبه 30 تیر) در مراسم انعقاد تفاهم همکاری با اداره کل فنی و حرفه ای گلستان اظهار کرد: با توجه به تحریم ها و جنگ اقتصادی باید هم افزایی بیشتری در دستگاه های اجرایی به وجود بیاید.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه گلستان ادامه داد: با شعار منویات مقام معظم رهبری و جهش تولید محقق نمی شود و باید گام های عملی در اجرای تحقق منویات مقام معظم رهبری برداشته شود.
حجت الاسلام سلیمانی فرد بیان کرد: امیدواریم تفاهم نامه اداره کل اوقاف و امور خیریه استان با اداره کل فنی و حرفه ای گلستان منجر به آن شود که از یک سو بتوانیم از آموزش فنی و حرفه ای و مهارت آموزان حمایت کنیم و از سویی دیگر زمینه ای برای ایجاد وقف در حوزه حمایت از مهارت آموزی در جامعه گام برداریم.
وی افزود: اوقاف با توجه به نیات واقفان می تواند از نظر سخت افزاری و تامین کارگاه های آموزشی در جای جای استان به اداره کل فنی و حرفه ای استان گلستان کمک کند.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه گلستان تاکید کرد: امیدواریم شرایطی به وجود بیاید که واقفان نیز در حوزه مهارت حمایت کنند و از سویی دیگر با این تفاهم نامه امیدواریم بتوانیم از ظرفیت مجموعه فنی و حرفه ای استان گلستان برای مهارت آموزی خدام مساجد، اماکن متبرکه استان و هیئت امنا بهره ببریم.
حجت الاسلام سلیمانی فرد افزود: در تفاهم نامه تاکید شده که با رعایت موازین شرعی بخش هایی از مساجد و بقاع متبرکه را به منظور راه اندازی کارگاه ها و ایجاد اشتغال برای جوانان در نظر گرفته شود.
وی گفت: اوقاف آمادگی دارد که از طرح های دانش بنیان، طرح های گردشگری و کشاورزی حمایت کند و در این راستا تفاهم نامه های خوبی نیز با بخش های مختلف مثل جهاد کشاورزی، پارک علم و فناوری و میراث فرهنگی و گردشگری منعقد شده است.
گفتنی است، از اهداف این تفاهم نامه ایجاد فرهنگ و هدایت واقفین اصحاب وقف و بقاع متبرکه و خانواده کارکنان به عرصه مهارت آموزی، اشتغال جوانان حمایت از جوانان مهارت آموخته جویای کار، ترویج فرهنگ سنت حسنه وقف در میان فعالان عرصه مهارت آموزی و نخبگان مهارتی است، مدت این تفاهم نامه دو سال در نظر گرفته شده است.
پایان پیام/ 587
خبرگزاری فارس از شهرری: مراسم بزرگداشت شهدای 30 تیر روز گذشته در حالی با حضور حسن خلیل آبادی و محمد جواد حق شناس از اعضای شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش و جمعی از مسؤولان شهرستانی بر سر مزار این شهدا در بقعه ابن بابویه شهرری برگزار شد که مزار این مردان دلاور بدون هیچ توجهی در گوشه ای از خاک این آرامستان دفن شده اند.
قیام تاریخی 30 تیر، در سال 1331 پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت و در حمایت از دکتر مصدق شکل گرفت و این قیام موجب شهادت شمار زیادی از مردم در سرتاسر کشور شد که آمار دقیقی در دسترس نیست.
25 تن از شهدای این حادثه تاریخی در آرامستان ابن بابویه شهرری دفن شده اند و باتوجه به اینکه 30 تیر یک روز تاریخی و مهم در کشورمان است، شهدای گرانقدر این روز باید مزار در شأنی داشته باشند اما آن طور که باید قدر تاریخ به جا آورده نمی شود و بیشترسنگ یادبودها در این آرامستان شکسته شده و یا از بین رفته است لذا انتظار می رود از میراث فرهنگی و حافظه تاریخی کشور بهتر محافظت شود و قدردان مبارزان و فداکاران وطن باشیم.
شورای شهر تهران نسبت به بازپیرایی آرمستان های ری اهتمام داشته باشد
حسن خلیل آبادی عضو شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش در این مراسم گفت: یکی از مراتب برجسته تاریخ نهضت ملی جمهوری اسلامی ایران که در آن روز همه مردم بدون جهت گیری سیاسی خاصی به میدان آمده و از دولت ملی حمایت کردند و حکومت شاهنشاهی را مجبور کردند مجدداً دولت مصدق را بپذیرد و دولت مردمی را به روی کار بازگرداند.
وی افزود: ملت ایران با هوشمندی، اتحاد و یکپارچگی دربرابر ظلم ایستادند و پس از آن در ادامه که استعمار و استبداد به دنبال تفرقه در جامعه بودند و منجر به کودتای 28مرداد و ثبت این روز در تاریخ شد.
رئیس شورای اسلامی شهرستان ری با اشاره به اینکه 25شهید این روز در شهرری دفن شده اند، خاطرنشان کرد: امیدواریم شهدایی که ما یادشان را گرامی داشتیم و باعث اتحاد شدند الگویی باشند تا ما اتحاد وهمبستگی را از دست ندهیم.
خلیل آبادی تصریح کرد: در شورای شهر تهران طی 2سال بودجه ای را برای آرامستان های تهران در نظر گرفتیم که کمکی به اوقاف در این زمینه باشد اما براساس گفته های مسؤولان اوقاف این بودجه تاکنون پرداخت نشده است که باید این موضوع پیگیری شود.
وی با اشاره به هویت مذهبی شهرستان ری بیان کرد: تهران به خصوص شهرستان ری به خاطر وجود اماکن مقدس و متبرکه مذهبی بخشی از هویت شهر تهران و شهرستان ری محسوب می شود.
عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران در پایان تأکید کرد: شورای شهر برای حفظ و بازپیرایی این آرامستان ها وحراست آن ها از جمله بهشت زهرا(س) که آرامستان بین المللی با چندصد هکتار و وجود چند هزار شهید و شخصیت معروف مانند برگی از تاریخ است باید تلاش کند تا به خوبی از آن ها نگهداری شود.
اهمیت حفظ و حراست سنگ های قدیمی آرامستان ابن بابویه/ شهرداری و اوقاف اهتمام بیشتری داشته باشد
محمدجواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش نیز در این مراسم اظهار کرد: در تاریخ معاصر ایران، سی تیر یکی از قله های تاریخ کشور ما به حساب می آید و ارزش این روز همانند 15 خرداد 1342، 22 بهمن 1357، شهریور 1320 ، سوم اسفند 1299 و 14 مرداد 1285 است که این روزها قله های تاریخ کشور ما به شمار می روند.
وی با اشاره به اینکه در طول صد سال حدود یک تا پنج قله تاریخی می توانیم داشته باشیم، یادآور شد: سی تیر به عنوان روز مبارزه با استبداد، استعمار، جهل و خرافه ماندگار شد که با حضور یکپارچه صدها هزار نفر از مردم شهرهای بزرگ و کوچک شکل گرفت تا جلوی استبداد محمدرضا پهلوی را بگیرد.
عضو شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش با اشاره به اینکه در روز سی تیر یگانگی مرجعیت ملی و مذهبی رقم خورد و تبدیل به پیروزی شد، بیان کرد: همین مکانی که حضور داریم به اندازه 10ها کشوری که امروز ادعای کشورداری می کنند تاریخ دارد و با نگاهی به سوابق کشورهای همسایه می بینیم که بسیاری از آنها به اندازه این آرامستان تاریخ ندارند.
حق شناس با تأکید براینکه باید قدر این سرمایه ها را بدانیم، اضافه کرد: از شهرداری و اداره اوقاف شهرستان ری می خواهم نسبت به مراقبت از این سرمایه ها اهتمام داشته باشند و شرایطی فراهم شود که این مجموعه ارزشمند تاریخی به عنوان مقصدهای مهم گردشگری تاریخی، میراثی و ملی ما در این شهر شناخته شود و زیارتگاه و محل حضور کسانی باشد که به دنبال هویت، فرهنگ و تاریخ هستند.
وی در رابطه با همسطح سازی قبور این آرامستان گفت: تک تک این مقبره ها یک تاریخ است و بزرگانی در اینجا آرمیده اند که بیش از هزار سال تاریخ این شهر را حفظ کرده اند و پیشنهاد دارم سنگهای قدیمی تر برای مراقبت بیشتر با شیشه های محافظ پوشانده شود زیرا مشاهده شده که بسیاری از امثال این سنگ ها زینت بخش یکی از موزه های بزرگ جهان شده است و تکه ای از سنگ های همین مقبره ها را روزانه بابت تماشای آن به دلار پول می گیرند که همین سنگ ها اکنون زیر پای من و شما است و باید با جدیت مراقبت کنیم تا فردا افسوس نخوریم.
شهردار منطقه 20: بابت فضای نامناسب مزار شهدا شرمنده ام
فرهاد افشار شهردار منطقه 20 تهران نیز در ادامه با بیان اینکه شهدا حافظه زنده تاریخ ایران هستند گفت: قطعا تاریخ معاصر ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است لذا باید تلاش کنیم جوانان را با تاریخ کشور آشنا کنیم تا این تهاجم فرهنگی که جوانان و نوجوانان را دربرگرفته است، اصلاح شود.
وی در رابطه با وضعیت نامناسب سنگ مزار شهدای سی تیر گفت: بابت فضای موجود در این محل من شرمنده هستم و باید در این زمینه کار شاخصی انجام شود.
شهردار منطقه 20 ادامه داد: امروز یکی از دغدغه های مدیران شهری بحث هویت و اقتصاد شهری است و تلاش می کنند به نحوی عمل کنند که هم هویت شهر را بیان کنند و هم اینکه به واسطه این هویت دهی بتوانند اقتصاد پویا برای این شهر رقم بزنند.
افشار با اشاره به ظرفیت های تاریخی و فرهنگی شهرری تصریح کرد: در ری انباشتی از آیتم های هویت بخش تاریخی و اسلامی داریم اما آن طور که شایسته است به این شهر باستانی پرداخته نشده و با توجه به پیشینه ای که ری از ابتدای تاریخ و در امتداد جاده ابریشم و در بحث جایگاهی که به واسطه ورود اسلام به ایران داشته، باید با برنامه ریزی مناسب بتوانیم نسبت به کل ری و این محل که قسمتی از تاریخ ری است و شهدای بزرگی آرمیده اند ادا کنیم.
اوقاف: طرح تسطیح در حال اجرا است
حجت الاسلام مرتضی صادقی رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ری نیز در پایان مراسم بیان کرد: سنگ قبور در بقعه شیخ صدوق در حال همسطح سازی است و این طرح از ابتدای درب ورودی آستان شروع شده و ادامه دارد تا همه سنگ قبور آرامستان مرتب شود.
وی افزود: عده ای تصور کرده بودند که سنگ های قدیمی جمع آوری شده است که باید بگویم طبق مدیریت آستان و مدیریت فنی تمامی سنگ های قدیمی و حتی سنگ های ناخوانا سرجای خود هستند و همه پس از همسطح سازی مجدداً در محل خود نصب می شوند.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ری ادامه دارد: فضای کنونی در شأن شهدای گرامی نیست و در حال تسطیح هستیم تا این طرحی که شروع شده به محل مزار شهدای سی تیر برسد و حق اسم شهدای عزیز به جا آورده شود.
حجت الاسلام صادقی با اشاره به طرح همسطح سازی آستان امامزاده عبدالله(ع) گفت: مزار شهدای 16 آذر در بقعه امامزاده عبدالله نیز پس از اجرای این طرح تسطیح می شود که البته زمان بر و هزینه بر است که اکنون فقط از بودجه در گردش بقاع متبر صرف هزینه های تسطیح این دو آستان می شود.
به گزارش فارس، در گوشه و کنار شهر تاریخی و کهن ری ده ها مزار مشاهیر و بزرگان زیادی در کنار قبور پاک و مطهر شهدا همچنین آثار تاریخی وجود دارد که هریک از آن ها می تواند به مقصد گردشگری و پاتوقی فرهنگی در این دوران تبدیل شود اما با بی توجهی و بی مهری خاک غفلت می خورند و به مرور زمان در حال نابودی هستند.
در همین دو آستان شیخ صدوق(ره) و امامزاده عبدالله(ع) قبر مردان و زنانی وجود دارد که جوانان ما و خیلی ها نام آن ها را نشنیده اند و با اندک برنامه ریزی و توجه مدیران فرهنگی با بودجه های کلان در اختیار می توان از زندگی، سیره و محل دفن این بزرگان بهره اجتماعی و فرهنگی بسیار مناسبی برد.
انتهای پیام/67062/گ1/س
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردستان ، مساجد به عنوان مهم ترین بناها در هر شهر و روستا همواره نقش های متعددی در زندگی قشرهای مردم داشته اند و این بناها چون بزرگ ترین ساختمان ها بوده اند در آغاز نیازی به داشتن نشانی ویژه ای نداشته و نگاه هر فرد عبوری را به سوی خود جلب می کردند اما پس از گسترش شهرها نخست با افزایش درگاه ها و نهادن توق بر بلندترین جای آن و سپس با ساختن میل برج مناره در کنار و نزدیک آن ساکنان شهر را به عبادتگاه راهنمایی می کرده اند.
مسجد خسرو در شهرستان اردستان مسجدی است که سه طبقه دارد و ساخت آن مربوط به سال 1135 هجری قمری است که این مسجد شامل مجموعه ای از آب انبار و شبستان مهتابی و زیبایی است که از بناهای اواخر عصر سلجوقیان در این شهرستان محسوب می شود.
این مسجد در سال 1364 به شماره 1694 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است؛ این مسجد به صورت روباز و در سه طبقه به عنوان یک شاهکار معماری عصر صفوی محسوب می شود که گنبد زیبای مسجد توجه هر بیننده ای را به خود معطوف می کند که با تو جه به عدم تعمیرات لازم بخشی از آن در حال تخریب است که نیازمند یاری و همت مسئولان است.
مهدی مشتاقی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: مسجد خسرو که در محله راهمیان اردستان واقع شده توسط خسرو نامی در سال 1255 هجری قمری ساخته شده که شامل مسجد، میدان و آب انبار است؛ مسجد خسرو در سه طبقه ساخته شده که در زیر صحن شمالی آن شبستان زمستانی قرار دارد ولی کتیبه و خطوط تاریخی ندارد.
این نویسنده اردستانی گفت: طول مسجد در حدود 18.5 متر و عرض آن 9 متر و در طبقه دوم آن سه ایوان موجود است که ایوان های غربی و شرقی کوچکتر از ایوان های وسطی هستند و طول این ایوان وسطی 12 متر و عرض آن شش و نیم متر و قسمتی از آن به شکل مربعی با اضلاع شش و نیم متر در شش و نیم متر است که برای آنکه بنای مربع شکل را به دایره تبدیل کند با استفاده از هشت گوشواره بزرگ و بعد 16 گوشواره کوچک زمینه مربع را به دایره تبدیل و گنبد را بر فراز آن نهاده اند.
وی با بیان اینکه ارتفاع گنبد مسجد خسرو در حدود 10 متر و صحن جلو ایوانها به شکل ذوزنقه است ابراز داشت: مسجد دارای دو درب، یکی از طرف شمال شرقی و دیگری از طرف شمال غربی برای ورود به صحن دوم است و ساختمان مسجد آجری و خشتی و گنبد یک پوسته زیبا با سه کنج های تزئینی جلوه خاصی به آن داده است.
مشتاقی بیان کرد: جای جای این مسجد احکام و مسائل شرعی به خط نسخ با مرکب نوشته اند و در یک موضع از جرزها تاریخ 1244 نیز دیده شده است؛ در جنب این مسجد زیبا آب انباری شکیل وجود دارد که اهالی محل از آن استفاده می کرده اند که توسط میراث فرهنگی نیز مرمت شده است.
مهدی مشهدی نیز در گفت وگو با خبرنگار تسنیم ضمن اشاره به ویژگی های منحصر به فرد مسجد خسرو اظهار داشت: مسجد خسرو راهمیان که به عصر سلجوقی بر می گردد یک بنای فوق العاده و ارزشمند شهرستان اردستان و جزء بناهایی است که بنده شخصا به آن خیلی علاقه دارم.
رئیس میراث فرهنگی شهرستان اردستان گفت: یکی از هیئت امنای این مسجد که عضو شورای شهر هم هستند مساعدتی داشتند تا به صورت تفاهمی این کار صورت گیرد و مقاوم سازی برای این اثر ارزشمند انجام شود که در همین رابطه کارشناس معمار از اصفهان هم بنا را دیدند و دستور کار می دادند و هیئت امنا هم دستور کار را پسندیدند.
وی ابراز داشت: مقرر شد تا این کار به صورت مشارکتی انجام شود اما هیئت امنا به یکباره موضوع را قبول نکردند و معتقد هستند که میراث فرهنگی باید به تنهایی آن را تعمیر و بازسازی کند که میراث فرهنگی با توجه به اینکه این مکان میراثی ارزشمند است قبول داریم اما الان با توجه به اعتبارات موجود کفاف این بنا را نمی دهد.
مشهدی بیان کرد: مالکیت این بنا با اوقاف است و اوقاف هم آن را مختص به امام جمعه و امور مساجد می داند و حاضر به همکاری نیستند که باید اوقاف هم در این رابطه موضوع را کمک کند و با توجه به احادیث و روایات تعمیر مساجد توصیه شده اما افراد حاضر به انجام این کار نیستند.
رئیس میراث فرهنگی شهرستان اردستان تاکید کرد: میراث فرهنگی این آمادگی را دارد که در صورت کمک هیئت امنا این اداره مصالح را آماده کند و با توجه به اینکه مسجد آسیب چندانی نبیند بهتر است که مقاوم سازی شود تا بعد از کرونا مراسم ها را پرشور در این مکان انجام دهیم.
وی تصریح کرد: با شهرداری و فرمانداری شهرستان اردستان در حال رایزنی هستیم تا کوچه های اطراف این بنای ارزشمند توسط کف فرش های آجری پوشیده شود تا از پوشش آسفالت خارج شود و دیگر آسیبی به بنا نخواهیم داشت و باید یک نماسازی برای این اثر ارزشمند انجام شود.
منصور عالیشان نیز در گفت وگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: این بنای ارزشمند در 12 سال پیش در قسمت دیوار جنوبی آن با نظارت یک معمار از شهر اردستان کار نماکاری و مقاوم سازی آن آغاز شد اما با توجه به نظارتی از سوی یک معمار از اصفهان که آن را تایید نکرد کار متوقف شد و از آن سال تا کنون به حال خود رها شده است.
وی افزود: در زمان چهار فرماندار پیگیری های زیادی انجام شده تا این بنا سر و سامانی بگیرد که همه وعده و وعیدها رویایی بیش نبود و هیچکدام محقق نشد و میراث فرهنگی پیشنهاد داده تا کار به صورت مشارکتی انجام شود که این کار با توجه به وضعیت موجود و اوضاع اقتصادی مردم کسی حاضر به کمک نیستند.
عضو هیئت امنای مسجد خسرو اردستان گفت: مبلغی از افراد خیر دریافت شده که مربوط به مخارج مسجد بوده و برای مرمت و بازسازی کم است و با توجه به اینکه در این محل افرادی که از نظر وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نیست به عنوان همسایه های مسجد در این مکان ساکن هستند و نمی توانند به این مسجد کمک کنند.
عالیشان ضمن اشاره به وضعیت اقتصادی نامطلوب در شرایط فعلی تاکید کرد: با توجه به وضعیت اقتصادی و در شرایط موجود برای این مسجد هیچ کاری نمی توان کرد و باید از طریق میراث فرهنگی این کار انجام شود و ما هم به عنوان هیئت امنا آنها را حمایت خواهیم کرد.
وی تصریح کرد: این مسجد که یکی از مساجد زیبای شهرستان اردستان است طبق گفته مورخان و قدیمی ها حدود 400 سال قدمت دارد و مربوط به اواخر دوران سلجوقی و اوایل دوران صفوی است که نیازمند کمک از سوی مسئولان بوده و در حال حاضر باید در ابتدا برآورد هزینه توسط کارشناس خبره صورت بگیرد و بعد به ترمیم آن اقدام کنیم.
گزارش از حمید فرخی
انتهای پیام/802/ش
حجت الاسلام مختار کرمی روز سه شنبه در جمع خبرنگاران افزود: برگزاری هر گونه تجمع از راه های انتقال ویروس کرونا است و از این رو تصمیم ستاد بسته ماندن مساجد و محل های تجمع تا اطلاع ثانوی کمان به قوت خود باقی است.
وی تصریح کرد: اولویت نخست ما سلامت جامعه و پیشگیری از شیوع بیماری در مساجد است و در این راستا تمام مصوبات ستاد ملی و استانی کرونا اجرایی می شود.
حجت الاسلام کرمی با بیان اینکه کلیه هیأت های امنای اماکن مقدسه اعم از مساجد، امامزاده ها، حسینیه ها به عنوان هسته همیاران مبارزه با کرونا تعیین شده اند، اظهار داشت: از همه اعضای هیأت های امنای مساجد زنجان درخواست می شود با هماهنگی ائمه جماعات در شبکه های اجتماعی نسبت به هشدارهای لازم مبنی بر رعایت پروتکل های بهداشتی توسط افراد اهتمام ورزند.
وی افزود: همچنین هیأت امنای مساجد می توانند در این مدت نسبت به ضدعفونی کردن داخل، محوطه اطراف مسجد، سرویس های بهداشتی و معابر آن اقدام کنند.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان استان زنجان با بیان اینکه حدود یک هزارو 500 مسجد و بقعه متبرکه در این استان وجود دارد، اظهار داشت: از عموم شهروندان استان تقاضا داریم نسبت به رعایت پروتکل ها و عمل به توصیه های بهداشتی اهتمام و جدیت بیشتری داشته باشند.
منبع: ایرنا
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، حجت الاسلام والمسلیمن دکتر حبیب رضا ارزانی در آئین افتتاحیه دومین رویداد ملی فهما که به صورت مجازی با حضور مدیران مسئول کانون های فرهنگی هنری مساجد استان اصفهان برگزار شد، گفت: ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور از 2 سال گذشته با راه اندازی زیست بوم مجازی بچه های مسجد برنامه ریزی های لازم برای فعالیت کانون ها بر بستر فضای مجازی را فراهم کرده است.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور به اهمیت فعالیت در فضای مجازی اشاره کرد و افزود: ثبت کانون در سامانه بچه های مسجد به منزله آغاز فعالیت کانون در فضای مجازی است و با شیوع ویروس کرونا اهمیت این موضوع بیشتر برای همه مجموعه های فرهنگی مشخص شد.
وی به فعالیت های فرهنگی در مساجد بدون دریافت اعتبارات ریالی اشاره و تصریح کرد: وظیفه ما بسترسازی برای کمک به مساجد است و در نظام اسلامی همه باید به مساجد کمک کنند چرا که مسجد یک مکان مقدس است که خدمات آن برای عموم جامعه قابل لمس است.
حجت الاسلام ارزانی به موفقیت 98درصدی نخستین رویداد ملی فهما اشاره کرد و گفت: در این رویداد ملی بزرگ، تمام کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور حضور داشتند.
وی با بیان اینکه اهالی مسجد در صف مقدم جنگ نرم فعالیت می کنند، اظهار داشت: مدل فعالیتی کانون ها و مساجد، فعالیت خالصانه در دل مسجد است اما ثبت برنامه ها در سامانه بچه های مسجد به معنای اشتراک گذاری برنامه ها با سایر کانون ها و مجموعه های فرهنگی کشور است.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به اهمیت اتحاد و همدلی کانون ها و پایگاه های بسیج اشاره کرد و ادامه داد: در دومین رویداد ملی فهما فعالیت کانون های فرهنگی هنری مساجد در 3 عرصه شبستان نوآور، شبستان فرهنگ و شبستان هنر است که این شبستان ها در دل خود 12 رواق مختلف را جای داده اند.
وی افزود: یکی از موضوعات مهم در دستور کار ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور، ثبت رسمی کانون ها در سال جاری است که این موضوع می تواند در جذب اعتبارات برای کانون ها نیز تاثیر بالایی داشته باشد.
دکتر ارزانی همچنین به برگزاری موفق طرح ملی سه شنبه های تکریم اشاره کرد و گفت: خوشبختانه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تمام قوا از این طرح که بر تکریم خانواده های معظم شهدا تاکید دارد، حمایت کرده است و هر سه شنبه یا به صورت مجازی یا حقیقی از خانواده های شهدا از استان های مختلف کشور بازدید کرده اند.
رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در پایان به تصویب فعالیت مهدهای فهما اشاره کرد و افزود: پیش از این در برخی مساجد، مهدهای کودک فعالت داشته اند اما با تاییدیه سازمان بهزیستی کشور نبوده است که خوشبختانه این موضوع امروز مورد تایید قرار گرفته است و به زودی دستورالعمل فعالیت مهدهای فهما صادر خواهد شد.
پایان پیام/ 557
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اهواز، محمد یاقوت پور شامگاه (دوشنبه 30 تیر) در جلسه کنفرانس اینترنتی مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی کشور و مدیر عامل انجمن هنرهای نمایشی کشور با حضور روسای انجمن های هنرهای نمایشی استان های کشور، به ذکر موارد و دغدغه های تئاتر کشور پرداخت و اظهار کرد: مشکل اصلی فعالان تئاتر کشور وضعیت معیشت آنان است.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی خوزستان افزود: از آنجایی که هنرمندان تئاتر همانند نیروهای روزمزد حقوق ثابت ندارند، با تعطیلی های کرونایی در پنج ماهه اخیر دچار مشکلات زیادی شده اند که می طلبد مبحث حمایت از اجراهای نمایشی لغو شده و همچنین پرداخت وام به اعضای هسته مرکزی گروه های نمایشی تسریع شود.
وی اضافه کرد: معمولا حمایت های مالی از هنرمندان تئاتر علاوه بر حمایت و درآمد حاصله از تولیدات واجراهای عمومی در مقاطع دیگری از جمله در برگزاری رویدادها نیز یا به واسطه پرداخت حق ورودی گروه ها به جشنواره ها و یا به واسطه جوایز جشنواره ای و یا حتی پرداخت حق الزحمه به ستاد اجرایی که عموما همان هنرمندان شهر میزبان هستند صورت می گرفت و امور معیشتی هنرمندان از این طریق تامین می شد که با تعطیلی اجراهای نمایشی و همچنین تعطیلی تمام رویدادها و جشنواره های تئاتری در ماه های اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا در حال حاضر معیشت قشر عظیمی از هنرمندان فرهیخته و البته صاحب رای و نظر تئاتری متاسفانه دچار مشکل شده است.
یاقوت پور پیشنهاد داد: با توجه به رخوت و خمودگی و کسالت این روزهای جامعه به دلیل بیماری کرونا و با توجه به ظرفیت بالای هنر متعالی نمایش در روحیه بخشی و ایجاد طراوت و پویایی در عموم جامعه توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هیات دولت، اولویت و پتانسیل هنر متعالی نمایش تشریح و مطرح شود که همچون گذشته ارگان ها و ادارات و وزارتخانه ها در راستای حمایت از استمرار تولیدات و اجراهای نمایشی و همچنین برگزاری رویدادهای نمایشی که اکنون و در این شرایط خاص لازمه نشاط عمومی جامعه است با حفظ پروتکل های بهداشتی گام بردارند .
وی همچنین به بحث ترک تشریفات در واگذاری تالارهای نمایشی به انجمن های هنرهای نمایشی اشاره کرد و اذعان داشت: این موضوع پیش از این در جلسه اسفندماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مطرح شد ه بود.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی خوزستان با اشاره به ظرفیت مجموعه تالار آفتاب اهواز تصریح کرد: مجموعه تالار آفتاب اهواز در حال حاضر دارای یک سالن اصلی و دو پلاتو است که با تلاش پیشکسوتان تئاتر و حمایت شهرداری اهواز و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، چهار پلاتوی تخصصی نمایش در مجاورت آن در حال احداث است.
وی اضافه کرد: این مجموعه ظرفیت تبدیل شدن به تئاتر شهر را دارد از این رو درخواست داریم که از سوی مرکز نیز در وزارتخانه جهت تخصیص بودجه عمرانی و همچنین حمایت مرکز هنرهای نمایشی تسهیلی در بالابردن تابلوی تئاتر شهر اهواز صورت پذیرد .
یاقوت پور ابراز کرد: با توجه به عدم تحقق تفاهم نامه های مالی مربوط به سال های 97 و 98 از سوی مرکز و عدم حمایت مالی از انجمن های استانی و بدهکار بودن انجمن ها به گروه های نمایشی استان ها درخواست تحقق این امر را داریم.
وی همچنین درخواست کرد: انعقاد تفاهم نامه سال 99 که در جلسات اخیر شورای مشورتی با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین در اردیبهشت ماه با جناب آشنا مطرح و مصوب شد، تسریع شود و حمایت از استان ها با توجه به تعدد فعالیت ها و رویدادها و تعداد گروه های فعال نمایشی صورت بپذیرد.
پایان پیام/ 72
خبرگزاری فارس سمنان- گروه فرهنگی : یکی از مصوبات سفر دور نخست کاروان دولت تدبیر و امید به استان سمنان که خیلی از اهالی فرهنگ و هنر را خرسند کرد، احداث تالار بزرگ مرکزی سمنان بود؛ مصوبه ای که البته تا امروز فقط روی کاغذ عملیاتی شده است.
مرکز استان سمنان فاقد سالن همایشی در سطح ملی و بین المللی بوده و این امر، استان ممتاز سمنان را برای برگزاری بسیاری از رویدادهای مهم ملی و بین المللی در عرصه فرهنگ و هنر در محرومیت نگه داشته است.
هیأت دولت حجت الاسلام حسن روحانی در سفر اول خود به استان سمنان، با احداث تالار بزرگ مرکزی در سمنان موافقت کرد؛ پروژه ای که پیش بینی می شد مشکل مهمی را در عرصه فرهنگ و هنر استان از میان بردارد اما بعد از گذشت چندین سال از تأیید این مصوبه، هیچ اقدام عملی ای در استان صورت نپذیرفته است.
تأخیر خودخواسته!
مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان از تعیین زمین محل احداث تالار بزرگ مرکزی سمنان خبر داده بود؛ اما مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان معتقد است هیچ اقدامی برای این پروژه صورت نپذیرفته و این امر البته سبب نارضایتی اهالی فرهنگ و هنر شده است.
احداث تالار مرکزی سمنان در طول سال های گذشته به تعویق افتاده است؛ در حالی که بنا به گفته مدیرکل دفتر امور طرح های عمرانی وزارت ارشاد در نشست هماهنگی ساخت تالار مرکزی سمنان، 15 تالار مرکزی در استان های مختلف با پیشرفت فیزیکی 80 تا 100 درصد در دست ساخت است و سمنان نیز قرار بود یکی از همین استان ها باشد.
در حالی در سمنان حتی مسأله زمین احداث تالار مرکزی نیز حل نشده است که مسؤولان ارشد استان، عامل اصلی این عقب ماندگی را بی توجهی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان در پیگیری مصوبه و جذب منابع لازم می دانند.
به هرحال، در طول سالیان گذشته در این زمینه وعده های مکرری به مردم استان سمنان داده شده که بازخوانی این سخنان و وعده ها خالی از لطف نخواهد بود.
سال 1396 : زمین خوبی در اختیار اداره کل ارشاد سمنان قرار گرفته است
مسعود معمار، مدیرکل وقت دفتر امور طرح های عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست هماهنگی ساخت تالار بزرگ مرکزی سمنان که با حضور معاون وقت امور عمرانی استاندار سمنان و مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان برگزار شد، اظهار کرد: 15 تالار مرکزی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان های مختلف در حال ساخت است.
او نبود سالن مجهز و شایسته استانی را از مشکلات و نیازهای اساسی سمنان دانست و گفت: پروژه بزرگ تالار مرکزی سمنان با کاربری فرهنگی و به صورت کاملاً تخصصی ساخته خواهد شد. معمار افزود: با حمایت مستقیم و مساعدت مسؤولان استانی، زمین خوبی و در مکانی مناسب برای ساخت این پروژه در اختیار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قرار گرفته است و با طی مراحل قانونی به زودی به صورت رسمی واگذار خواهد شد.
سال 1397 : پیشرفت فقط 2 درصدی مصوبه دولت!
نادر مالکی، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سمنان گفت: تالار مرکزی سمنان فقط دو درصد پیشرفت داشته و اداره متولی باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر تخصیص اعتبار باشد.
سال 1397 : درخواست اعتبار 700 میلیونی برای صدور پروانه ساختمانی
احمد همتی، نماینده وقت مردم شهرستان های سمنان، مهدی شهر و سرخه در مجلس هم خواستار تخصیص اعتبار 700 میلیون تومانی به منظور صدور پروانه ساختمانی پروژه تالار مرکزی سمنان شد.
سال 1398 : 40 میلیارد تومانی که معلوم نیست کجاست!
احمد همتی، نماینده وقت مردم سمنان در مجلس بیان کرد: احداث پروژه تالار بزرگ سمنان یکی از مهم ترین اولویت های بخش گردشگری است که سال گذشته 20 میلیارد تومان برای آن اختصاص یافت؛ همچنین در سال جاری نیز 20 میلیارد تومان دیگر به این طرح اختصاص می یابد.
سال 1398 : جانمایی زمین در دستور کار قرار دارد
عباس دانایی، فرماندار سمنان هم از جذب اعتبار 40 میلیارد تومانی برای احداث تالار مرکزی سمنان خبر داد و گفته بود: جانمایی زمین برای ساخت تالار مرکزی در دستور کار قرار دارد.
او در نشست پیگیری پروژه های عمرانی سمنان در سالن جلسات فرمانداری این شهرستان بیان کرد: به معنی واقعی کلمه، برای جذب اعتبار این طرح در سال های گذشته اقدام نشده است.
سال 1398 : هنوز موافقت نامه ای برای جذب اعتبارات مبادله نشده است
علی اصغر فضیلت، مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان اعلام کرد: هنوز هیچ موافقت نامه ای برای جذب اعتبارات تالار مرکزی سمنان مبادله نشده است.
او تأکید کرد: تا زمانی که موافقت نامه مبادله نشود، مقدمات طی شدن جذب اعتبار نیز فراهم نخواهد شد.
فضیلت متذکر شد: این اداره کل هیچ کوتاهی نکرده، بلکه ده ها بار مراجعه شده و به صورت مکرر مکاتبه شده است و اسناد این امر نیز موجود است.
سال 1398 : اعتبارات میلیاردی با سهل انگاری ارشاد از دست رفت
منوچهر فخری، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار سمنان اظهار کرد: رئیس جمهوری در جریان سفر استانی به سمنان، اعتباراتی برای پروژه احداث تالار بزرگ مرکزی سمنان اختصاص داد.
وی ادامه داد: سال 95 حدود 19 میلیارد تومان و سال 96 بیش از 21 میلیارد تومان اعتبار برای احداث پروژه مجتمع فرهنگی و هنری تالار بزرگ سمنان اختصاص یافت.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار سمنان با تأکید بر اینکه این اعتبارات در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، تصریح کرد: این وزارتخانه 40 میلیارد تومان در مجموع باید در سمنان هزینه می کرد که متأسفانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان سهل انگاری کرد و هیچ اقدامی در این مورد انجام نداد.
فخری با اشاره به اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این اعتبار را جای دیگر هزینه کرده است، گفت: سال 97 برای این طرح یک میلیارد تومان برای مطالعات گذاشتند و متأسفانه این رقم را هم جذب نکردند و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان حتی نتوانسته زمین این پروژه را مشخص کند.
وی با بیان اینکه استاندار سمنان دو بار به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بابت تعیین تکلیف این پروژه نامه نوشته است، تصریح کرد: تلاش شده تا اعتبار از دست رفته، برگردد و در استان هزینه شود.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار سمنان با تأکید بر اینکه برگشت اعتبار قابل انجام است، اظهار کرد: اعتبار این طرح را می توانند برگشت بزنند و به استان سمنان منتقل کنند.
سال 1398 : اعتبار مطالعات تالار مرکزی سمنان اختصاص یافت
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه دیدار با نماینده ولی فقیه در استان سمنان در پاسخ به پرسشی در ارتباط با سرانجام تالار مرکزی سمنان که سال ها بدون پیگیری باقی مانده است، گفت: این مسأله بر اساس مجموعه اطلاعاتی که تا الآن ارائه شده، با تأخیرها و مشکلاتی همراه است که امیدواریم با پیگیری های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تلاش استاندار سمنان سرعت بهتری پیدا کند.
سیدعباس صالحی گفت: مشکل کلی که در پروژه های عمرانی وجود دارد، این است که پروژه های نیمه تمام زیادی مانده و با توجه به منابعی که سازمان برنامه و بودجه اختصاص می دهد، بار آن ها سنگینی می کند و در تخصیص ها، جابجایی های اتفاق می افتد به سمت پروژه هایی که بالای 70 تا 80 درصد پیشرفت فیزیکی دارند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: این اقدام انجام می شود؛ با این اولویت که پروژه های دارای پیشرفت فیزیکی بالا تکمیل شوند و این مشکل درباره تالار مرکزی سمنان نیز در سال 96 وجود داشت.
صالحی بیان کرد: این طرح با پیگیری های صورت گرفته دوباره در سال های 97 و 98 به جریان انداخته شد؛ با این نگاه که این پروژه که به تازگی می خواهد آغاز شود، بر اساس نیازهای استان و بنا به سابقه تاریخی و فرهنگی این استان موردنیاز بوده و سمنان امروز اقتضائاتی دارد که باید به آن توجه شود.
وی گفت: اهمیت استان سمنان آن قدر زیاد است که بتوان به این مسأله به عنوان یک امر جدی نگاه کرد و امسال هم رقمی برای پروژه تالار مرکزی سمنان در نظر گرفته شده است و امیدواریم هر چه سریع تر کارهای مطالعاتی آن انجام شود و بتوانیم برای سال آینده به شکل جدی تر این کار را به سرانجام برسانیم.
سال 1399 : مشکل زمین ساخت تالار مرکزی سمنان حل شد
منوچهر فخری، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار سمنان در جلسه مشترک بررسی آخرین وضعیت جذب اعتبارات تخصیص یافته تملک دارایی های سرمایه ای استان سمنان گفت: با گزارشی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در نشست امروز داد، مشکل زمین ساخت تالار مرکزی سمنان حل شد و به هیچ عنوان اجازه داده نشود که اعتبار این طرح همانند سال های گذشته به دیگر استان های کشور برود.
وی ادامه داد: تالار مرکزی سمنان حق مردم است و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان موظف به پیگیری امور در ساخت این طرح مهم فرهنگی است.
سال 1399 : آغاز مراحل طراحی احداث ساختمان تالار مرکزی سمنان
فرشید فلاح لاله زاری، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان هم به تازگی از انتخاب مشاور و آغاز مراحل طراحی احداث ساختمان تالار مرکزی سمنان خبر داده و اظهار کرده است: پس از انجام مراحل طراحی و نقشه های مربوطه فعالیت اجرایی، ساخت این تالار امسال آغاز می شود.
فلاح گفت: این پروژه در قالب طرح های ملی و با زیربنای 12 هزار مترمربع احداث می شود. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان با بیان اینکه زمین موردنیاز احداث تالار مرکزی سمنان به وسعت 10 هزار مترمربع در ضلع جنوبی بوستان کومش تأمین و واگذار شده است، افزود: این پروژه مشتمل بر فضاهای آموزشی، فرهنگی، اداری، نمایشگاه، خدماتی و ... بوده و در طراحی آن استفاده از ویژگی های فرهنگی و تاریخی سمنان مورد تأکید است.
تعلل را کنار بگذارید
به هر تقدیر، سال ها از مصوبه دولت مبنی بر احداث تالار مرکزی سمنان می گذرد و تا امروز حتی مطالعات احداث این تالار نیز انجام نشده و مردم از مسؤولان عالی استان و متولیان امر می خواهند تعلل را در این بخش کنار بگذارند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرده بود که مطالعات احداث تالار مرکزی سمنان در سال 1398 انجام شود که تا امروز حتی در این بخش نیز اقدام جدی ای صورت نگرفته است.
مردم و اهالی فرهنگ و هنر انتظار دارند این مصوبه دولت تدبیر و امید تا پایان عمر همین دولت، به مرحله عملیاتی برسد.
به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان، مخاطبان خبرگزاری فارس با ورود به سامانه فارس من که مطالبات و مشکلات مردمی را در سراسر کشور پیگیری می کند، با سوژه عملیات احداث ساختمان تالار بزرگ مرکزی سمنان چه زمانی آغاز می شود؟ خواستار پیگیری این مسأله شده اند.
انتهای پیام/74009/ج/و
روزنامه ایران

روزنامه شهروند


روزنامه آرمان ملی

روزنامه فرصت امروز

روزنامه آسیا

روزنامه اطلاعات

