
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صبح امروز سیدعباس صالحی در جلسه 743 شورای فرهنگ عمومی کشور با دستور جلسه پیامدها و تحولات فرهنگی و اجتماعی ناشی از شیوع ویروس کرونا با تاکید بر این مطلب و تبریک ایام دهه کرامت، افزود: بر این اساس شورای فرهنگ عمومی کشور پیش نویس "ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی- برنامه مقابله با ابعاد بیماری کرونا کووید 19 را تهیه و تدوین کرده که می تواند با همفکری و مشارکت دستگاه های مختلف عضو، نقش تعیین کننده ای در مسائل بهداشتی و درمانی به ویژه پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از شیوع کرونا داشته باشد.
صالحی گفت: در ابتدای شیوع ویروس کرونا به دلیل ناشناخته بودن آن تصور می شد مقطع کوتاهی را با آن درگیر هستیم و پیش بینی ها این بود که نهایت تا خرداد سال جاری با این ویروس مواجه باشیم ولی با توجه به روند پیش رونده این ویروس در سراسر جهان پیش بینی می شود حداقل تا پایان سال با این ویروس در مقابله باشیم.
وی با اشاره به اینکه سراسر جهان با این ویروس درگیر هستند ادامه داد: ممکن است این ویروس در داخل کشور و سراسر جهان با فراز و فرودهایی مواجه باشد که شیوع آن پیامدهای مختلفی دارد.
رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور در عین حال تصریح کرد: این ویروس دارای پیامدهای بهداشتی و فرهنگی اجتماعی است که شورای فرهنگ عمومی کشور می تواند در هر دو زاویه در آن نقش داشته و کمک کننده باشد.
وی تاکید کرد: به عنوان مثال این شورا در بخش پیشگیری و فرهنگ عمومی آن می تواند به موضوعات و دغدغه های بهداشتی در این زمینه کمک کننده باشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: شیوع کرونا اتفاقی است که در حوزه های مختلف زندگی تاثیر گذاشته و این تاثیر در حوزه های فرهنگی و اجتماعی نمود بیشتری دارد.
وی در عین حال تصریح کرد: بنابراین شورای فرهنگ عمومی کشور می تواند هم با پیگیری و درمان این بیماری نسبت و ارتباط برقرار کند و هم با پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن ارتباط و نسبت برقرار می کند.
صالحی با اشاره به تدوین پیش نویس سند "ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی- برنامه مقابله با ابعاد بیماری کرونا کووید 19" گفت: در بسیاری از موضوعات سندهای مختلفی داریم که اکثرا دائمی هستند ولی امیدواریم این سند دائمی نباشد؛ اما در حال حاضر نیاز یک ساله به آن داریم زیرا از لحاظ موضوعات داخلی، بین المللی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ورزشی، سیاسی و ... تمام کشور را درگیر خود کرده است.
وی تصریح کرد: با پیش نویس این سند مقدماتی آماده شده که در حال آماده شدن است و امیدوارم به سمتی حرکت کنیم که از طریق آن با ترسیم وظایف عمومی و تقسیم نهادی به مسیر مناسبی در حرکت باشیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: شورای فرهنگ عمومی برای پیشگیری و درمان مسئولیت قابل توجهی دارد و هم در مرکز و هم در استان ها و شهرستان ها دارای شبکه وسیعی از ظرفیت ها است که می توان در این زمینه از آن بهره برد.
وی با تقدیر از زحمات کادر درمان افزود: این عزیزان مجاهدان عرصه سلامت هستند و ما از طریق شورای فرهنگ عمومی می توانیم کمک های خوبی در زمینه پیامدهای فرهنگی اجتماعی ناشی از این بیماری داشته باشیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ما تدوین سند "ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی- برنامه مقابله با ابعاد بیماری کرونا کووید 19 تقسیم کار خوبی بین دستگاه ها صورت می گیرد و همانطوری که مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود فرمودند که " کارآمدی نظام و ویژگی خاص مردم در کرونا نشان داده شد " ، باید از این کارآمدی به عنوان یک تابلوی طلایی صیانت کنیم.
در ابتدای این جلسه سیدمحمدرضا موالی زاده دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با اشاره به برخی مناسبات تقویمی روزهای گذشته گفت: امروز همزمان با آزاد سازی شهر مهران است و حضرت امام (ره) در این مورد مانند آزادی خرمشهر فرمودند: "مهران را هم خدا آزاد کرد."
وی با اشاره به دستور جلسه ادامه داد: در ابتدای هفته جاری از ده سند شورای فرهنگ عمومی کشور با حضور معاون اول رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد.
موالی زاده تصریح کرد: در این شورا اسناد بسیاری تدوین می شود و به صورت 19 سرفصل به دستگاه ها و سایر استان ها برای گفتمان سازی مشترک و واحد در سراسر کشور ابلاغ شده تا به عنوان مبنای کار در نظر گرفته شود.
وی ادامه داد: از جمله این اسناد می توان به ترویج کتاب و کتابخوانی، ترویج ورزش همگان، کار و مهارت آموزی، فرهنگ توانمند سازی مددجویان، فرهنگ مصرف بهینه آب، ارتقای فرهنگ مراسم راهپیمایی اربعین، ارتقای فرهنگ سلامت، ارتقای فرهنگ زیارت و گردشگری مذهبی و ارتقای فرهنگ حفاظت از محیط زیست اشاره کرد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با اشاره به تدوین پیش نویس سند "ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی- برنامه مقابله با ابعاد بیماری کرونا کووید 19 گفت: برای مقابله با این ویروس این پیش نویس تدوین شده و امیدواریم با همکاری دستگاه های مختلف به نتایج خوبی دست یابیم.
در این جلسه سخنگوی وزارت بهداشت گزارشی از مجموعه اقدامات این وزارتخانه و روند شیوع ویروس کرونا ارائه کرد.
سیما لاری گفت: بیشترین فوتی نیمه اسفند ماه سال گذشته 158 نفر بود که روز گذشته این رکورد شکسته شد.
سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به تاثیرات همه گیری کووید 19 بر سلامت روان و پیامدهای اجتماعی آن در ایران افزود: در این زمینه سامانه اطلاع رسانی تلفنی 4030 راه اندازی شد. شروع فعالیت آن از هشتم اسفند 98 است. فعالیت 300 نفر روانشناس در بخش خدمات روانشناختی سامانه از اواخر اسفند 98، خدمات رسانی به دو شیوه مشاوره تلفنی توسط روانشناسان منتخب و خدمات روانشناختی از طریق پیامدهای کوتاه صوتی از جمله فعالیت های این سامانه است.
وی در ادامه به نظام شبکه مراقبت های بهداشتی اولیه هم اشاره کرد و گفت: استفاده از ظرفیت موجود شبکه بهداشت با بیش از 2000 کارشناس سلامت روان با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در مراکز خدمات جامع سلامت، تهیه بیش از 30 عنوان متون آموزشی برای مداخله و به کار گیری در زیرساخت موجود و در حوزه های مختلف متناسب با نیاز گروهای مخاطب و ... از جمله این اقدامات در این حوزه است.
لاری در بخش دیگری گزارش آماری از واکنش های روانشناختی به دنبال همه گیری کووید 19 در سایر کشورها ارائه کرد.
وی گفت: این ویروس گروهای آسیب پذیر در برابر پیامدهای روانشناختی هم دارد که شامل زنان، دانش آموزان، افراد دارای وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیف، افراد داری حمایت اجتماعی پایین تر، افراد دارای تاب آوری کمتر، افراد دارای سابقه تعارضات بین فردی، نزدیکان افراد مبتلا به کووید 19 و افرادی که اخبار نگران کننده را بیش از حد مروز می کنند؛ می شود.
سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ادامه داد: گروه های جمعیتی مورد توجه در حوزه سلامت روان در همه گیری کووید 19 شامل جمعیت عمومی، افراد مبتلا به بیماری کووید 19، خانواده های فوت شدگان کووید 19، کادر درمان بیمارستان ها و مبتلایان به اختلالات شدید روانپزشکی می شود.
وی با اشاره به پیامدهای روانشناختی کوتاه مدت در میان مبتلایان به کووید 19 افزود: افسردگی، ناامیدی، تحریک پذیری و بیقراری، مشکلات خواب، اضطراب و علائم وسواسی از جمله این پیامدها به شمار می آید.
لاری در ادامه گزارش خود به تدابیر اتخاذ شده برای جلوگیری از بروز همه گیری کووید 19 در مراکز بستری روانپزشکی و مراکز نگهداری بهزیستی هم اشاره کرد.
در بخش دیگری از این جلسه رئیسی معاون وزارت بهداشت با اشاره به پیامدهای این بیماری از جمله خشونت های خانگی، طلاق، خودکشی و ... گفت: در ابتدا خشونت های خانگی در ایتالیا زیاد بود به گونه ای که مجبور شدند هتل هایی را برای افراد در نظر بگیرند تا ایمن از این خشونت ها باشند.
وی با اشاره به این آمار در کشورهای آمریکایی و اروپایی افزود: در آمریکا یک سوم مرگ و میرها مربوط به خانه سالمندان بود و ایتالیا، فرانسه، آلمان و بلژیک 42 تا 57 درصد مرگ و میرهای ناشی از کرونا مربوط به خانه سالمندان بود اما در کشور ما کمتر از یک و چهار دهم درصد بوده است و این به فرهنگ غنی کشورمان مرتبط می شود. در ایران اکثر سالمندان با خانواده های خود زندگی می کنند و مراقبت های ویژه از آن ها منجر به این شد که این آمار نسبت به دیگر کشورها کمتر باشد.
رئیسی ادامه داد: برای آینده باید برنامه ریزی داشته باشیم و مراقبت های لازم را داشته باشیم. بنابراین رعایت دستورالعمل های بهداشتی به ویژه استفاده از ماسک، فاصله گذاری اجتماعی و ... ضروری است.
وی در پایان تاکید کرد: همه وزارتخانه ها باید برای گروه های آسیب پذیر خود برنامه داشته باشند.
در این جلسه برخی از اعضای حاضر به ارائه نظرات و پیشنهادهای خود پرداختند.
به گزارش ایسنا، در پیام سیدعباس صالحی آمده است: دانشجویان ارجمند، خواهران و برادران، دختران و پسران فرهنگ دوست و شاعرم
بی شک، یکی از شیرین ترین و به یادماندنی ترین دوره های زندگی هر فردی، دوران دانشجویی و تحصیلات دانشگاهی است. از سویی دیگر، شعر همزاد ایرانیان است و هنر ملی ما، یعنی شعر ، همواره بستری نیکو برای ابراز اندیشه ها و عواطف پاک انسانی و الهی مردم این سرزمین بوده است.
دانشجویان ما موصوف به صفات ارزشمندی چون آزاداندیشی، آرمان خواهی، عدالت طلبی و دین مداری هستند و در همه دوران، میراث عظیم تمدن ایرانی – اسلامی ما با شعر شناخته می شود.
امید دارم که دانشجویان عزیز ما با درک و غنیمت دانستن این دو گوهر ناب، یعنی شعر و شاعری و دوران حضور در دانشگاه، در همراهی همیشگی خود با جامعه، لحظه های درخشانی را در تلفیق اندیشه و عاطفه برآورند و آینده را هر چه بیش، درخشان تر سازند.
آرزومند پیروزی و سربلندی یکایک عزیزان
سیدعباس صالحی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
این پیام را سعید بیابانکی در مراسم پایانی نخستین دوره جشنواره ملی شعر دانشجویی که به صورت مجازی در حال برگزاری است خواند.
انتهای پیام
غلامرضا مهدوی در گفت وگو با ایسنا، در رابطه با عملکرد مجتمع شورای حل اختلاف فرهنگ و رسانه که در مرداد ماه سال 98 افتتاح شد، اظهار کرد: این شعبه از شورای حل اختلاف رسما افتتاح شده و افراد و شخصیت های فرهنگی اعم از هنرمندان و افراد رسانه ای در آنجا مشغول هستند.
وی افزود: در مجتمع شورای حل اختلاف فرهنگ و رسانه که مجتمع دادسرایی ما هست هم پرونده ارجاع می شود و همچنین افراد دیگر مانند خانواده های رسانه ای ها و هنرمندان همگی می توانند پرونده های خود را در این مجتمع، بدون اینکه پای آنها به مراجع قضایی باز شود، مطرح کنند.
رئیس شوراهای حل اختلاف استان تهران در خصوص آمار و تعداد پرونده های رسیدگی شده در این مجتمع گفت: این مجتمع در گذشته خیلی فعالیت نداشت، بنده نیز مدت کمی است که شوراهای حل اختلاف استان تهران را تحویل گرفته ام، ولی سعی کردیم که فعالیت این مجتمع را بیشتر کنیم.
مهدوی در مورد تعدا پرونده ها بیان کرد: آنطور که شنیده ام شاید حدود 100 فقره پرونده در این مدت به این مجتمع ارجاع شده که این تعداد هم تا حدودی حل و فصل شده و البته تعداد آن کم است.
وی خاطرنشان کرد: بنا را بر این داریم که این مجتمع را فعال تر کنیم تا ان شاءالله پرونده های بیشتری به آن ارجاع شده و حل و فصل شود.
رئیس شورای حل اختلاف تهران در رابطه با بیشترین موضوعاتی که به مجتمع شورای حل اختلاف فرهنگ و رسانه ارجاع می شود، بیان کرد: موضوعات متفاوت است. چه بسا اینکه اختلافاتی که بین این عزیزان است و یا موضوعاتی بین اصحاب فرهنگ و رسانه با ارگان ها وجود دارد و مسایل بین خودشان و یا مسایل خانوادگی آنها باشد که سعی می شود آبروداری نیز شود.
مهدوی گفت: همچنین هرگونه مسائلی که این افراد از لحاظ رسانه داشته باشند می توانند مانند موضوعات مالی می تواند در این مجتمع قابل طرح باشد.
به گزارش ایسنا، مجتمع شماره 35 شورای حل اختلاف تهران (ویژه فرهنگ، هنر و رسانه) روز سه شنبه 15 مرداد 1398 با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه و مظفری رییس شوراهای حل اختلاف کل کشور افتتاح شد.
غلامحسین اسماعیلی در مراسم افتتاح این مجتمع، اظهار کرد: به دلیل اینکه اخیرا با جامعه رسانه ای کشور به عنوان سخنگوی قوه قضاییه پیوندی ایجاد شده اگر برای من هم اتفاق افتاد من را هم به اعتبار رسانه ای کشور در شورای حل اختلاف فرهنگ و رسانه بیاورید.
وی با بیان اینکه در جمع پزشکی کشور گفتم امیدوارم روزی نان من و شما آجر شود، گفت: امیدواریم مردم از لحاظ سلامت پزشکی و حقوقی به گونه ای باشد که نیازشان به جامعه قضایی و پزشکی کشور مرتفع شود و مراجعه آنها به این دو جامعه به حداقل برسد.
سخنگوی دستگاه در خصوص برنامه های تحولی دستگاه قضا در خصوص رسانه ها اظهار کرد: در عناوین و برنامه های مختلفی که در سند تحول قوه قضائیه مورد عنایت ریاست دستگاه قضا است، توسعه ارتباطات قوه قضاییه با جامعه رسانه ای، هنری و فرهنگی کشور و گسترده تر از آن با جامعه نخبگان و فراتر از آن کل شهروندان است.
اسماعیلی افزود: ما عهده دار خدمت به مردم هستیم تا ارتباطات در حوزه های مختلف گسترش یابد و در این راه گام برمی داریم.
اسماعیلی گفت: در دوره تحول بنا داریم که نقدپذیری را تحمل کنیم، سعه صدر داشته باشیم و در برابر انتقادات و بی مهری ها تحمل داشته باشیم.
وی تاکید کرد: ما معتقد به حضور عناصر کارآمد در حوزه حل اختلاف رسانه ها هستیم و به دنبال این هستیم که شوراهای حل اختلاف به سمت حداکثری صلح و سازش بروند که تاسیس این مجتمع با همین رویکرد اتفاق افتاده است.
انتهای پیام
صراط:
بنا به اعلام پایگاه اطلاع رسانی حج، در این نشست که امروز به ریاست حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده، ولی فقیه در امور حج و زیارت تشکیل شد، رییس سازمان حج و زیارت با اشاره به دیدار خود با آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور تصریح کرد: شورای عالی حج بعنوان بالاترین مرجع تصمیم گیری دراین حوزه تشکیل و موضع جمهوری اسلامی ایران درباره تعطیلی حج اعلام خواهد شد.
به گزارش میزان، شیدیان افزود: دراین جلسه همچنین وضعیت قسط اول هزینه حج، که زائران پرداختند و برای خرید ارز به مبلغ دویست میلیون دلار به حساب بانک مرکزی واریز شده است و همچنین نحوه تامین باقیمانده مبلغ ریالی مورد نیاز برای صد میلیون دلار دیگر روشن خواهد شد.
برپایه این گزارش، در این جلسه نماینده، ولی فقیه در امور حج و زیارت تصریح کرد: شرایط پیش آمده باید مدیریت و فرآیند دقیقی برای وضعیت آینده طراحی و به زائران اطلاع رسانی شود.
حجت الاسلام والمسلمین نواب همچنین خواستار ارائه راهکار های مناسب و قابل اجرا برای طرح و بررسی در شورایعالی حج شد و افزود: معاونین بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت طرح ها و برنامه های خود درخصوص تعامل و هم افزایی بیشتر بین سازمان حج و بعثه و مواردی از قبیل بازسازی و آموزش نیروی انسانی، نحوه رفع آسیب های شناسایی شده و نقاط ضعف، آموزش زائران و... را در جلسه آینده شورای برنامه ریزی ارائه کنند.
این جلسه با بیان پیگیری ها و اقدامات انجام شده درزمینه حج هوشمند ادامه یافت و مسئولان سازمان حج و بعثه لزوم ساماندهی نرم افزار های مورد استفاده دربخش های مختلف این مجموعه را یادآور شدند و تاکید کردند: اقدامات دراین خصوص باید متمرکز و بانک های اطلاعاتی تقویت شود و برای اصلاح فرآیند ها و استفاده از نرم افزار های مناسب با استفاده از افراد خبره و صاحب نظر نقشه راه تهیه شود.
درپایان این جلسه اکبر رضایی سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت نیز از وضعیت قرارداد ها و تفاهم های صورت گرفته با طرف های سعودی در حوزه های مسکن، تغذیه و تدارکات و حمل و نقل برای حج 99 گزارش داد و گفت: با توجه به اینکه عربستان مراسم حج را لغو کرد خسارت و زیانی متوجه سازمان حج نخواهد شد و البته مواردی را که با سیاست ها و برنامه های ما همخوانی دارد مجددا بررسی و در صورت لزوم برای حج آینده حفظ خواهیم کرد.
پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نتایج موج دوم دیدگاه مردم در خصوص کرونا را منتشر کرده است. موج اول در فروردین ماه و فقط در مناطق شهری و موج دوم در خرداد ماه و در کل کشور انجام شده است.
می کوشم که چند یافته مهم ولی جالب این نظرسنجی را نقل و تحلیل کنم. نتایج و تحلیل بخشی از یافته ها بسیار مهم است. نتایج موج دوم به تفکیک شهر و روستا است که در موارد مقایسه فقط شهرها را در نظر گرفته ام.
از افراد ساکن شهرها در دو مقطع درباره مدت زمان درگیری با کرونا پرسیده شده است.
توزیع فراوانی پاسخگویان براساس پیش بینی مدت زمان ادامه درگیری با کرونا
(افراد ساکن در شهرها)
مدت زمان درصد فراوانی خرداد 1399 درصد فراوانی فروردین 1399
دو هفته 6/2 7/2
یک ماه 3/3 0/11
دو ماه 7/3 1/14
سه ماه 5/8 3/18
شش ماه 9/10 1/14
یک سال 0/18 7/14
بیشتر از یک سال 9/40 1/11
بی پاسخ 0/12 1/14
جمع کل 0/100 0/100
نتایج بسیار واضح است. مردم به طور بسیار معناداری در خرداد ماه نسبت به فروردین به این نتیجه رسیده اند که کرونا ماندنی است. اکنون حدود 60 درصد گمان می کنند که حداقل یک سال و چه بسا بیشتر با کرونا درگیر هستیم، ولی در فروردین این رقم حدود 25 درصد بود. بنابراین مردم پذیرفته اند که کرونا رفتنی نیست، حداقل در کوتاه مدت همچنان باید میزبان کرونا باشند و خود را با الزامات آن هماهنگ کنند. به نظرم این نگاه نسبت به پایداری طولانی مدت کرونا موجب شده است که مردم نسبت به ادامه اقدامات پیشگیرانه و بهداشتی و احتیاطی سختگیری نکنند.
نظر پاسخگویان در خصوص اقدامات و برنامه های پیشنهادی
برای ادامه روند کنترل کرونا (افراد ساکن در شهرها)
اقدامات و برنامه های پیشنهادی درصد موافقت در خرداد 1399 درصد موافقت در فروردین 1399
مدارس و دانشگاه ها تا کنترل کامل کرونا بسته باشد 1/66 7/81
کافه ها و رستوران ها بسته باشند 0/50 2/82
اماکن دینی مثل حرم و امامزاده ها بازگشایی شوند 6/28 8/18
نمازهای جمعه برگزار شوند 1/25 9/15
خانه نشینی را ادامه دهیم تا کرونا به صورت کامل کنترل شود 2/61 3/91
این نگرش نه فقط محصول عادی شدن کرونا برای مردم است، بلکه خطر ابتلا به کرونا را در خرداد ماه نسبت به فروردین کمتر ارزیابی می کنند.
نظر پاسخگویان براساس احساس نگرانی از مبتلا شدن خود یا اعضای خانواده
(افراد ساکن در شهرها)
میزان نگرانی درصد فراوانی خرداد 1399 درصد فراوانی فروردین 1399
خیلی زیاد 7/29 6/37
زیاد 3/20 7/23
تا حدی 8/20 1/18
کم 6/10 2/10
خیلی کم 0/18 5/9
بی پاسخ 6/0 0/1
جمع کل 0/100 0/100
به نظر می رسد که افزایش مبتلایان و شلوغ شدن بیمارستان ها در برخی استان ها از جمله تهران ناشی از آسان گیری است که در فهم عمومی نسبت به خطرات این بیماری به وجود آمده است. باید پذیرفت که قدری حساسیت زدایی نسبت به این ویروس طبیعی است. چون مردم را نمی توان برای همیشه با رفتار ویژه ای که با آن درگیر هستند، عادت داد. عوارض اجرای محدودیت ها نیز سنگین است. برای نمونه، به جدول زیر نگاه کنید.
توزیع فراوانی پاسخگویان براساس مسائل و مشکلات پیش آمده در روزهای کرونایی
مسائل و مشکلات فراوانی درصد فراوانی
ترس و نگرانی از بیماری 1227 1/58
کاهش درآمد 1201 9/56
مشکل در پرداخت قسط 889 1/42
وسواسی شدن 855 5/40
از دست دادن شغل 508 0/24
افسردگی 533 2/25
تأخیر در پرداخت اجاره خانه یا مغازه 572 1/27
دعوا و اختلاف بین اعضای خانواده 395 7/18
کافی است که گفته شود، تعداد مستأجران کشور در سال 1395، حدود 31 درصد بوده که 27 درصد مردم نگران پرداخت اجاره هستند، یعنی حدود 90 درصد مستأجران چنین نگرانی را دارند. از این رو باید فکری به حال تأمین آن کنند و این ممکن نیست، مگر کار و حضور بیشتر در جامعه. به نظر می رسد هر گونه برنامه ریزی برای مقابله با کرونا باید به نحوی در چارچوب نگاه مردم یا معطوف به اصلاح این نگاه صورت گیرد.
*روزنامه نگار
منبع: ایران
به گزارش ایسن به نقل از کمیته ارتباطات و فضای مجازی دهه کرامت: وبینار مشترک حجت الاسلام و المسلمین حبیب رضا ارزانی رئیس شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت و اعضای این شورا امروز دوشنبه 9 تیر ماه با حضور مجازی تنی چند از رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از کشورهای مختلف، برگزار شد.
بر پایه این گزارش، حجت الاسلام سید کاظم موسوی متقی در این وبینار طی سخنانی ضمن گرامیداشت دهه کرامت اظهار کرد: روز گذشته مصادف با پنجم ذی القعده روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه بود، هر ساله در این ایام شاهد برپایی برنامه های مختلفی هستیم اما امسال با شیوع ویروس کرونا، عموما امکان برگزاری برنامه های نجمعی فراهم نبود، هرچند که برخی استان ها با هماهنگی لازم با سازمان و البته با دانشکده علوم پزشکی استان توانستند با رعایت فاصله اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برنامه هایی را در صحن و سرای امام زادگان برگزار کنند. این برنامه نیز ذیل ابلاغیه ای بود که به تمامی استانها و شهرستان ها از سوی سازمان اوقاف ارسال شد که طی آن اشاره شده بود باید این هماهنگی با دانشکده علوم پزشکی صورت پذیرد. در این راستا تکریم از خدام بقاع متبرکه و هیات امنا در برخی استانها برگزار شد، البته این برنامه در شب ولادت علی بن موسی الرضا(ع) با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می شود.
مدیر کل امور فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه ادامه داد: از سوی دیگر با توجه به اینکه امسال شرایط برگزاری برنامه های حضوری عموما فراهم نیست، بسیاری از فعالیت های ما در بستر فضای مجازی رونق یافتند که از جمله آنها می توان به برنامه شمیم کرامت اشاره داشت که حرکتی مردمی با همکاری ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور و بسیج محسوب می شود؛ همچنین در حوزه فضای مجازی شبکه شمیم نیز راه اندازی شد که به عنوان پشتیبان برنامه های بقاع متبرکه در فضای مجازی فعالیت داشته و حدود 160 هزار مخاطب دارد.
در ادامه این وبینار جواد محمدی فاز نماینده آستان قدس رضوی در شورای هماهنگی دهه کرامت، با اشاره به برنامه های آستان قدس رضوی در دهه کرامت گفت: فعالیت های آستان مقدس، در چهار گستره حرم مطهر، مشهدالرضا، در گستره ملی و در گستره بین المللی برگزار می شود.
ادامه داد: در سطح شهر مقدس مشهد، کل برنامه های فرهنگی و تبلیغی ما در قالب دو برنامه محوری متمرکز شده است که از جمله این برنامه ها می توان به جشن شکوه رضوان اشاره داشت، که بعد از اقامه نماز مغرب و عشا با هماهنگی های انجام شده در صحن جامع رضوی و با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می شود.
وی ادامه داد: همچنین برنامه میثاق با امام رضا(ع) با حضور فعالان اقتصادی، برنامه زیر سایه خورشید در گستره کشوری، وبینارهای متعدد علمی و فرهنگی در کنار افتتاح پروژه های مختلف عمرانی، اقتصادی و خدمت رسانی بخشی از برنامه های محوری آستان قدس رضوی را در دهه کرامت تشکیل می دهند.
محمدی فاز با اشاره به همکاری شهرداری های استان خراسان رضوی در آذین بندی و تبلیغات شهری در دهه کرامت، گفت: از سوی دیگر بخشی از فعالیت ها به حضور کاروان های گروه سرود در سطح محلات بر می گردد.
نماینده آستان قدس رضوی در شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت افزود: امسال حضور و فعالیت در سطح بین المللی با توجه به شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا فراهم بود اما با هماهنگی های مختلفی که انجام شد و همچنین رایزنی با نمایندگان جامعه المصطفی وبینارهای متعددی برپا شد که از جمله آنها می توان به برگزاری وبینارهایی با مضووع کرامت انسان، وبینارهای بین المذاهب ، وبینارهای بین الادیان اشاره داشت.
در ادامه این وبینار سید علی موسوی زاده رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عمان، اظهار کرد: می توان گفت همه برنامه ها به دلیل شیوع کرونا در عمان لغو شده است، با این وجود فعالیت های متعددی در سطح فضای مجازی برگزار می شود که از جمله آنها می توان به سخنرانی های متعدد اشاره داشت.
وی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به ارادت مردم عمان به علی بن موسی الرضا(ع) و سفر شیعیان و ارادتمندان حضرت به مشهدالرضا در سال های گذشته ادامه داد: امسال اما شرایط این سفر به دلیل شیوع کرونا فراهم نبود؛ اما فعالیت های مجازی به ویژه در پیام رسان واتس اپ میان مسلمانان رواج فراوانی داشته و بسیاری از گفت وگوهای دینی در این فضا انجام می شود.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، با اعلام سعودی ها مبنی بر عدم پذیرش زائران حج از سایر کشورها و برپایی مناسک حج با حضور حدود 10 هزار زائر مشتاق از عربستان، وضعیت حج تمتع مشخص شد و دیگر زائران ایرانی امکان تشرف به حج تمتع را ندارند.
با این وجود برخی از زائران خانه خدا که سال ها در انتظار این سفر نورانی بودند، باز هم باید یک سال دیگر انتظار بکشند تا بتوانند قدم در سرزمین وحی گذاشته و حج ابراهیمی را به جا آورند. برخی نیز که قسط اول هزینه حج را پرداخت کردند، نگران از هزینه های حج منتظر اعلام مسؤولان بودند تا اینکه به گفته علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت افرادی که با پرداخت 25 میلیون تومان ثبت نام خود را قطعی کرده اند در لیست سفر به حج تمتع برای سال آینده قرار می گیرند. همچنین افرادی که به هر دلیل امکان تشرف به حج سال آینده را ندارند، می توانند هزینه های پرداختی را با مراجعه به مدیر کاروان دریافت کنند.
البته مسؤولان حج و زیارت تأکید دارند که زائران پول حج را پس نگیرند تا بتوانند با هزینه امسال به حج سال آینده مشرف شوند و مشمول افزایش هزینه حج سال 1400 نشوند.
به همین دلیل با توجه به عدم تکمیل ظرفیت و باقی ماندن بیش از 5 درصد ظرفیت کاروان ها در برخی استان ها، همچنان امکان نام نویسی از متقاضیان حج تمتع سال آینده وجود دارد و افراد می توانند با پرداخت این هزینه برای سفر به سال آینده خود را آماده کنند.
افراد علاقه مند به تشرف به حج تمتع سال آینده می توانند با مراجعه به سامانه رزرو و همچنین تکمیل اطلاعات خود، در کاروان های باقی مانده ثبت نام به عمل آوردند. پس از تکمیل ظرفیت دیگر امکان ثبت نام وجود ندارد و در صورت افزایش سهمیه از سوی سعودی ها برای سال آینده، ثبت نام جدید از اواخر امسال با نرخ جدید انجام خواهد شد.
این روند قرار است تا در جلسه شورای عالی حج با حضور معاون اول رئیس جمهور هم مطرح شود تا دولت نیز موافقت خود برای این اقدام را اعلام کند، چرا که اکنون یک هزار و 800 میلیارد تومان یا به عبارتی 200 میلیون دلار از هزینه حج زائران به حساب بانک مرکزی واریز شده است.
به گزارش فارس، در صورت عدم انصراف زائران کاروان ها و توجیه آن ها توسط مدیران، ترکیب کاروان ها برای سال آینده به شکل کنونی خواهد بود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، امسال شیوع کرونا ، حج تمتع را برای مسلمانان جهان لغو کرد و فقط مشتاقان این سفر در عربستان امکان تشرف به این سفر معنوی را دارند.
نگرانی از تعطیلی اربعین پس از قرنطینه کربلا و نجف
لغو حج تمتع موجب نگرانی بسیاری از مشتاقان و عاشقان سفر اربعین حسینی شده است، تا جایی که بسیاری از زائران که در ایام اربعین مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی می کردند، اکنون که حدود 100 روز تا اربعین حسینی باقی مانده است، بیش از گذشته نگران تعطیلی حماسه اربعین هستند.
این نگرانی با توجه به شیوع روز افزون کرونا در منطقه و به ویژه عراق که موجب قرنطینه و اعمال حکومت نظامی در شهرهای کربلا و نجف شده است، بیش از روزهای گذشته حس می شود. اما همچنان برخی عاشقان حسینی امیدوارند که با مهار کرونا و مدیریت صحیح، سفر به اربعین 99 برقرار شود و میلیون ها زائر به عتبات مشرف شوند.
آمادگی ایران برای اعزام زائران به حماسه اربعین
بر همین اساس نیز دستگاه های مربوطه نیز جلساتی برگزار و زوایای مختلف برپایی یا عدم برپایی حماسه اربعین را تبیین کردند و سناریوهای متنوعی در این زمینه پیش بینی شده است تا در صورت آمادگی عراق برای استقبال از زائران اربعین با هر شرایطی، امکانات لازم فراهم شده و زائران به این سفر معنوی مشرف شوند.
البته طرف عراقی همچنان تمایلی به برگزاری جلسات و مذاکرات درباره برپایی حماسه اربعین نشان نداده، تا جایی که جلسه ای نیز برای تفاهم نامه اربعین برپا نشده که البته به گفته مسؤولان مربوطه هنوز برای برگزاری نشست و امضای تفاهم نامه زمان باقی است.
تصمیم جدیدی برای وضعیت اربعین نگرفتیم/ در صورت عدم موافقت عراق، اعزامی نداریم
احمد محمدی فر، دبیر ستاد مرکزی اربعین حسینی نیز در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس با اشاره به وضعیت برپایی حماسه اربعین حسینی، اظهار داشت: هنوز برپایی یا عدم برپایی حماسه اربعین مشخص نیست و هیچ تصمیم جدیدی در این زمینه اتخاذ نشده است.
وی با بیان اینکه طرف عراقی باید تصمیم نهایی برای برگزاری حماسه اربعین را ابلاغ کند، افزود: در صورت عدم پذیرش عراق برای حضور زائران، اعزامی نیز نخواهیم داشت، اما تاکنون هیچ اطلاعیه ای درباره اربعین از سوی کشور میزبان صادر نشده است.
برپایی اربعین وابسته به وضعیت کرونا است
علیرضا رشیدیان، رئیس سازمان حج و زیارت نیز در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت درباره وضعیت اربعین، گفت: برپایی اربعین بستگی به وضعیت کرونا دارد و با توجه به نامشخص بودن زمان مهار کرونا ، برپایی یا عدم برپایی پیاده روی اربعین نیز مشخص نیست.
وی با بیان اینکه هنوز نتیجه قطعی درباره اربعین نگرفتیم، ادامه داد: پروتکل های بهداشتی برای برقراری سفر به عتبات تدوین شده است و امیدواریم تا زمان برپایی حماسه اربعین به نتایج خوبی در این زمینه برسیم و با رعایت نکات بهداشتی زائران به این سفر مشرف شوند.
استقرار موکب های ایرانی در عراق همزمان با پیاده روی اربعین/حماسه عظیم اربعین در ایران برگزار می شود
همچنین حجت الاسلام سیدعبدالفتاح نواب، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با بیان اینکه ثبت نام موکب های اربعین در حال انجام است و پیش بینی شده بخشی از موکب های ایرانی در عراق مستقر شوند، به لزوم استفاده از فضای مجازی در حماسه اربعین اشاره کرد و گفت: در صورت عدم برپایی پیاده روی اربعین برای ایرانیان، این حماسه عظیم در کشور برپا خواهد شد.
احتمال اعزام تیم پزشکی به عراق برای ارزیابی وضعیت کرونا
البته شنیده ها حاکی از آن است که مسؤولان کشورمان همچنان درصدد مذاکره با طرف عراقی برای برقراری سفر به عتبات و برگزاری حماسه اربعین هستند و قرار است تیم پزشکی ایرانی برای درمان و بررسی وضعیت کرونا در عراق به این کشور سفر کند. اما هنوز کم و کیف این اقدام مشخص نیست.
به گزارش فارس، 17 مهر امسال اربعین حسینی است و حدود 100 روز تا برپایی حماسه اربعین حسینی بیشتر باقی نمانده است، اما هنوز زائران تکلیف خود را نمی دانند و طرف عراقی هم به دلیل شیوع کرونا و نامشخص بودن زمان مهار آن درباره برپایی یا عدم برپایی پیاده روی اربعین و پذیرش زائران خارجی اظهارنظر نکرده است.
انتهای پیام/
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز ، شعر و ادبیات فارسی یکی از مولفه های هویتی ایرانی است که بخش بزرگی از فرهنگ ایرانی-اسلامی کشورمان در آن وجود دارد. تاریخ و فرهنگی که با بیت بیت شعر و غزل های شاعرانی ایرانی عجین شده و گنیجنه ای سِتُرگ برای ایران به بار آورده است. این روزها شاید بتوان ردی از این عطر دل انگیز در بین حال و هوای فرهنگ ایران پیدا کرد اما نه؛ هرچه دیده می شود حکایت از دوری و بی مهری به این عرصه پر بها دارد. جای دوری نرویم، منظور شعر و ترانه این روزهای موسیقی ایران است که شاید بتوان با جرئت گفت از نظر محتوا جایگاه مناسبی ندارد. چنین نکته ای را شاید بتوان از جایزه سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر دریافت. آنجا که جایزه موسیقی مردمی به گروهی رسید که قطعه ماه پیشونی آن سر و صدای زیادی به پا کرد. به بهانه روز بزرگداشت صائب تبریزی از شاعران دوران صفویه است که در سبک هندی غزل سرایی می کرده و به شاه سبک هندی شهرت دارد.
*تنزل سلیقه موسیقی ایرانی ها!
عده ای چنین اتفاقی را به تنزل سطح سلیقه مردم ربط می دهند که البته تا حدودی درست است؛ اما از منظری دیگر این معضل به بدنه موسیقی ایران نیز مربوط می شود. جایی که باید برای مخاطب خود احترام قائل شده و از اشعاری زیبا و دارای مفهوم برای مخاطبان خود استفاده کند؛ اما آنچه از برآیند موسیقی ایران به دست می آید، نشان می دهد سطح سلیقه مردم در چند سال اخیر دستخوش افت جدی شده است. مثال این موضوع هم از نظر گذشت که بیان شد چه اتفاقی در سی و ششمین جشنواره فجر افتاد.
اما جایی هم که از اشعار ادبیات کهن ایران در موسیقی استفاده می شود گویا باز هم با سلیقه معیار ادبی و موسیقی ایرانی فاصله دارد. کیوان پهلوان نویسنده، پژوهشگر و موسیقی شناس در این خصوص گفته: جدیدا از خوانندگان موسیقی پاپ می بینیم با ریتم و ملودی دیسکویی شعر زیبای مولانا را می خوانند و می گویند موسیقی عرفانی است. واقعا تاسف آور است.
*سرطان موسیقی ایران
گویا موسیقی ایران در فرم و محتوا نیاز به بازبینی جدی دارد و باید تجدید نظر اساسی در آن صورت بگیرد. حال و هوای بد موسیقی ایرانی گاهی خودش را با اخباری بروز می دهد، مثل خبر اینکه یکی از خواننده های ایرانی با سرقتی ادبی بسیاری از شاعران ایرانی را به صدا درآورد. یکی از دلایل اصلی که شاهد هستیم این روزها موسیقی ایران دچار مسائل مختلفی در محتوا شده، بی توجهی به اشعار و مضامینی است که در اشعار شاعران قدیمی ایران وجود دارد. قاسم افشارخواننده موفق دهه70 ایران طی اظهار نظری درباره حال و روز شعر در ترانه های موسیقی پاپ گفته است: به اعتقاد من شعر یا ترانه های ما دچار بیماری سرطان شده اند و متأسفانه محتوای اشعار و ملودی ها بسیار ضعیف است.
*وادادگی شخصیتی با موسیقی
چنین نکته ای وقتی عیان و مهم می شود که بدانیم طی تحقیق انجام شده در سال1388، محتوی 70 شعر در آلبوم های 10 خواننده مورد بررسی قرار گرفت، نتیجه جالب بود. 45.83 درصد مفاهیم (231مورد) مربوط به جنسیت و 54.16 درصد (273 مورد) مربوط به انفعال جوانان بود. از بین مفاهیم مطرح شده در محتوای اشعار موسیقی پاپ بیشترین درصد مربوط به وصف یار و دیدار عاشقانه 17.58 درصد (48 مورد) بود. خرده فرهنگ جوانان برگرفته از موسیقی پاپ نشان از انفعال، بی ارادگی و وادادگی جوانان دارد. این نتایج قدیمی است اما باید آینه عبرت باشد زیرا اگر به درستی در آن مداقه نشود نتایج بدی برای ایران و به ویژه نسل جوان به وجود خواهد آورد.
موسیقی ایران امروز بیش از پیش به شعر استخوان دار احتیاج دارد تا با کاسه ای پر بر قلب مخاطبان لبریز شود. زیرا آنچه از تنزل سطح شعر و موسیقی عاید مخاطبان می شود چیزی جز ضرر و وادادگی روحی و عاطفی نیست. همان طور که در نتایج تحقیقی انجام شده آمده این نکته به خوبی عیان است که باید محتوای خوب با چارچوبی صحیح و به روز برای مخاطبان فراهم شود. تنزل موسیقی و شعر، مستقیما روی مخاطبان تاثیر گذاشته و حتی منجر به تنزل سلیقه فرهنگی آن ها شده است.
در پایان باید یادآوری کرد که نقش حاکمیت در شکل دادن به سلیقه مخاطب نیز نباید از نظر دور بماند. ترویج خواننده های جوان پاپ که محتوای سطحی را می خوانند و میدان و تریبون دادن به آنها در محافل گوناگون سبب می شود کسانی که در حوزه موسیقی پرمغز فعالیت می کنند انگیزه های خود را از دست بدهند. در واقع سیاست گذار با حمایت و برنامه ریزی می تواند زمینه رشد موسیقی فاخر و ارزشمند را فراهم کند و نسل جوان موسیقی را نیز به آن سمت سوق دهد.
انتهای پیام/
با گذشت 10روز از آغاز تابستان و اجازه فعالیت دوباره سالن های موسیقی بعد از 4 ماه تعطیلی، بالاخره 2گروه پاپ برای برگزاری کنسرت های خود اقدام کردند. فرزاد فرزین و امید حاجیلی آغازگر کنسرت های خود بعد از روزهای تعطیلی بودند؛ هرچند گویا قرار نیست این مهمان ناخوانده دست از سر مردم بردارد و با رفتنش زندگی مردم به روال عادی بازگردد. برگزاری کنسرت ها با رعایت پروتکل های بهداشتی شاید بتواند در روحیه خسته مردم تأثیر بگذارد، اما نکته دیگر قیمت بلیت های کنسرت است که به طور حتم اجازه حضور بخش زیادی از مردم را در سالن های کنسرت نمی دهد. بلیت هایی که برخلاف گفته مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد که قرار بود در این 2 ماه فعالیت افزایش نداشته باشند، گران شدند. نخستین کنسرت موسیقی پاپ قرار است 25تیر ماه به خوانندگی فرزاد فرزین در سالن وزارت کشور برگزار شود که قیمت بلیت های این کنسرت از حداقل 70 هزار تومان شروع شده و تا سقف 265هزار تومان ادامه دارد. کنسرت دوم نیز به خوانندگی امید حاجیلی دوم مرداد ماه در 2 نوبت در سالن وزارت کشور برگزار خواهد شد. بلیت ها در شرایطی به فروش می رسد که براساس اعلام سامانه های فروش اینترنتی، بعد از خرید بلیت، 2عدد صندلی قبل و بعد جهت حفظ فاصله اجتماعی غیرفعال خواهد شد ضمن اینکه همراه داشتن ماسک و دستکش حین ورود به سالن اجرا الزامی است. اما نکته قابل تامل افزایش قیمت بلیت هاست که پس از اعلام ظرفیت مجاز 50 درصدی برای سالن های اجرا؛ برگزارکنندگان کنسرت ها تصمیم به افزایش قیمت بلیت گرفته اند و این در حالی است که مدیر مرکز موسیقی در گفت وگویی با همشهری عنوان کرده بود: با توجه به وضعیت موجود و همچنین اوضاع اقتصادی تلاش مان این است که تسهیلات لازم برای مخاطبان ایجاد شود. با توجه به اینکه کنسرت ها در 2 ماه پیش رو(تیر و مرداد) اجازه فعالیت دارند و ایام محرم و صفر فعالیتی وجود ندارد. در این 2 ماه افزایش قیمت بلیت نخواهیم داشت. اما این افزایش قیمت دیده می شود؛ باید دید دفتر مرکز موسیقی چه تمهیداتی را درنظر می گیرد؟ آیا مخاطبان باید خسارت های ناشی از تعطیلی کنسرت ها و بلیت فروشی برای 50درصد صندلی را به دوش بکشند؟
***
البته با توجه به انتقاداتی که وارد شد در ساعات پایانی روز گذشته سایت های فروش بلیت، بلیت فروشی را کنسل کردند و به جای فروش بلیت از واژه به زودی در صفحه فروش بلیت کنسرت ها استفاده کردند.
با آغاز شیوع کرونا در ایران برای مدتی طولانی کلیه فعالیت های فرهنگی هنری تعطیل شده بود تا اینکه با رفع محدودیت ها رایزنی ها با ستاد ملی کرونا برای بازگشایی اجرای کنسرت ها شروع شد. با موافقت این ستاد قرار شد برگزاری کنسرت ها از یکم تیر آغاز شود.
پیشتر اعلام شده بود که در پی از سرگیری فعالیت های فرهنگی و هنری، سالن ها و آموزشگاه ها موظف به رعایت پذیرش 50 درصد از ظرفیت خود، رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی و استفاده هنرجویان از دستکش و ماسک هستند. در نتیجه با وجود پذیرش 50 درصدی، بخشی از درآمد کنسرت ها و سالن ها پایین خواهد آمد؛ به همین دلیل مدیرکل دفتر موسیقی در پی مصاحبه ای درباره افزایش قیمت بلیط ها عنوان کرده بود که توافق شد سالن ها برای اجاره بهای خود نسبت به سال گذشته تا 50 درصد تخفیف قائل شوند و هیچ گونه افزایش قیمت بلیط نداشته باشند تا مردم در شرایطی که هم بیماری کرونا هست و هم در مضیقه اقتصادی هستند، برای حضور در کنسرت انگیزه داشته باشند.
اما پس از فراخوان بنیاد رودکی به گروه های هنری برای از سرگیری کنسرت ها، چهار خواننده از جمله فرزاد فرزین، امید حاجیلی، مهدی احمدوند و محسن ابراهیم زاده وارد سایت بلیط فروشی ایران کنسرت شدند که قیمت بلیط هر اجرا از 70 هزار تومان آغاز و تا سقف 265 هزار تومان ادامه داشت؛ این در حالی بود که مدیرکل دفتر موسیقی از افزایش پیدا نکردن قیمت بلیط ها خبر داده بود.
با این حال تا اواسط ظهر روز دوشنبه (9 تیر ماه) امکان خرید بلیط دو کنسرت فرزاد فرزین و امید حاجیلی وجود داشت، ولی کنسرت فرزاد فرزین به طور کلی از صفحه ایران کنسرت برداشته شد و اجرای حاجیلی نیز به لیست رویدادهای به زودی پیوست.
در همین راستا تصمیم گرفتیم درباره این اتفاقات صحبتی با مدیر سایت ایران کنسرت داشته باشیم تا علت موضوع را جویا شویم.
محمد حسین توتونچیان گفت: سوءتفاهمی درباره افزایش قیمت بلیط بین وزارت ارشاد و یکی از تهیه کننده ها رخ داده بود؛ به این صورت که وزارت ارشاد تاییدیه افزایش قیمت بلیط را برای بعد از محرم و صفر صادر کرده بود؛ اما تهیه کننده ها فکر کرده بودند این تاییدیه برای زمان حاضر است. به همین دلیل بلیط فروشی کنسرت ها را از روی سایت برداشت تا تصمیم گیری نهایی صورت بگیرد و بعد فروش مجدد بلیط ها را با قیمت قبل از عید آغاز کنیم.
او همچنین در پاسخ به برگشت پول افرادی که اقدام به خرید بلیط کرده بودند، گفت که هزینه بلیط آنها به حسابشان واریز خواهد شد.
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، پس از گذشت چند روز از سروصدای رسانه ای در اعتراض به پیش فروش بلیت کنسرت های موسیقی بالاخره این ماجرا به نقطه لغو پیش فروش بلیت رسید. قیمت بلیت کنسرت هایی که مربوط به خوانندگانی چون امید حاجیلی، فرزاد فرزین و محسن ابرهیم زاده بود تا ارقامی حدود 265 هزار تومان هم رسیده بود.
به نظر کاهش 50 درصدی ظرفیت بلیت فروشی و عدم کاهش اجاره بهای سالن ها دست مایه توجیه این خوانندگان قرار گرفته بود تا به یک باره و بنابر تصمیم هایی شخصی نرخ بلیت ها را تا سقف دو برابر نیز افزایش دهند.
اما پس از عقب نشینی خوانندگان پاپ و حذف سامانه پیش فروش بلیت کنسرت هایشان، در اتفاقی عجیب تر حسن ریوندی از برپایی کنسرت خنده خبر داد. اگر تا حالا بلیت 265 هزار تومانی برای اجرای موسیقی مورد اعتراض بود، حالا برای این شو که کنسرت نامیده شده، قرار است بلیت هایی تا سقف 300 هزار تومان به فروش برسد.
جالب اینجاست که حتی قابلیت خرید صندلی برای این کنسرت که قرار است ماه آینده برپا شود، هم وجود دارد!
مشخص نیست نحوه قیمت گذاری بلیت ها، کسب مجوز، اجاره سالن ها و غیره به چه نحو است و نقش دفتر موسیقی وزارت ارشاد در این بین چیست؟ تاکنون هیچ واکنشی نسبت به مسئولان مربوطه دولتی در ارتباط با حواشی این چند روز اخیر دیده و شنیده نشده است.
انتهای پیام /4143/
به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، ژیلا آل رشاد بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت هنری خود را سال 1378 آغاز کرده و دارای کارشناسی ارشد بازیگری از دانشگاه تربیت مدرس است.
این بازیگر تبریزی در این دو دهه علاوه بر فعالیت مستمر در عرصه تئاتر به عنوان بازیگر و کارگردان، جوایز گوناگونی را از جشنواره های مختلف ازجمله جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بین المللی تئاتر آنکارا و جشنواره بین المللی تئاتر دانشجویی دریافت کرده است. بازی در نمایش جان و جو به کارگردانی محمدرضا چرختاب که زمستان سال 1398 در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه رفت از آخرین کارهای او در عرصه تئاتر است.
آل رشاد همچنین در چندین مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی نیز ایفای نقش کرده است. او سال گذشته در سریال ترور خاموش نقش یکی از مأموران مبارزه با قاچاق و توزیع مواد مخدر به نام سمیه اشراقی را بازی کرد. آل رشاد در کنار بازیگرانی چون سعید راد، حمیدرضا عطایی و جلال فاطمی گروه امنیتی ترور خاموش را تشکیل می دادند و به دنبال شناسایی عوامل اصلی یک باند مخوف بین المللی تولید مواد مخدر صنعتی بودند.
فصل فراموش فریبا به کارگردانی عباس رافعی هم که در سی و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد یکی از تجارب سینمایی این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است.
ژیلا آل رشاد در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره فعالیت این روزهای خود گفت: من هم مثل بسیاری از بازیگران تئاتر سعی کردم در این مدتی که فعالیت های هنری تعطیل بود، تمرین های مربوط به بیان و آمادگی بدنی را درخانه دنبال کنم و در کنار آن مطالعات مربوط به تئاتر را هم داشته باشم. اگر خدا بخواهد می خواهم نمایشی را روی صحنه ببرم که فعلاً در مراحل اولیه و اتود زدن است. برای بازی در یک فیلم سینمایی هم قرارداد بسته ام که ان شاالله جزئیات آن به زودی از طرف سازندگان اعلام می شود.
محدودیت کرونایی فقط برای سینما و تئاتر نباشد!
وی اظهارکرد: شیوع ویروس کرونا شرایط سختی رادر همه جای دنیا به وجود آورده و روی همه صنوف تأثیر گذاشته است. نمی توانم هنر و تئاتر را از این فضا جدا کنیم. باید این محدودیت ها را بپذیریم، اما از طرف دیگر اگر قرار است محدودیتی باشد باید در همه بخش های جامعه اتفاق بیفتد و نه فقط برای تئاتر و سینما. این روزها وقتی بیرون می روم، می بینم که همه در رفت و آمد هستند، بازارها باز شده و رستوران ها و کافه ها مشغول به کار هستند و در خیلی از اماکن و فعالیت ها هم پروتکل های بهداشتی رعایت نمی شود.
آل رشاد افزود: تئاتر پیش از این هم اقتصاد کم بنیه ای داشت و الان در این شرایط کرونایی، وضعیتش بدتر شده است.شنیده ام که تعدادی از سالن های خصوصی به خاطر مشکلات مالی در آستانه تعطیل شدن هستند. هنرمندان تئاتر هم که در این چهار ماه کار نکردند به شدت در مضیقه اند.
اگر قرار است محدودیتی باشد باید در همه بخش های جامعه اتفاق بیفتد و نه فقط برای تئاتر و سینما!
وی تصریح کرد:این درحالی است که بسیاری از برنامه های تلویزیونی مدت زیادی است که تولید خودشان را شروع کرده اند و کارهای سینمایی هم کلید خورده است، اما در تئاتر چندروزی است که شاهد آغاز اجراها آن هم به صورت محدود هستیم.
سختی فاصله گذاری اجتماعی در تئاتر
این بازیگر و کارگردان تئاتر ادامه داد: ایجاد فاصله گذاری اجتماعی در تئاتر به عنوان یک هنر زنده و دوطرفه، خیلی مشکل است. ازسوی دیگر وقتی می گویند پنجاه درصد تماشاگران حق ورود به سالن را داشته باشند، طبیعی است که باعث ضعیف ترشدن اقتصاد تئاتر می شود. در شرایط عادی هم معمولاً سالن ها پر نمی شد.کارهای معدودی بود که فروش قابل توجهی داشت. هنر تئاتر آن طور که باید برای مردم اولویت ندارد و در سبد فرهنگی آنها قرار نگرفته است.
وی اظهار کرد: در این شرایط کرونایی، مردم رغبت ندارند که در چنین فضاهایی باشند. البته متأسفانه همانطور که اشاره کردم شما می بینید که در اتوبوس یا مترو این فاصله گذاری اجتماعی واقعاً رعایت نمی شود و از این نظر هم تئاتر مظلوم واقع شده است. به نظر من یک حمایت جامع لازم است تا دوباره تئاتر را زنده کند. این وقفه چند ماهه به تئاتر ضربه زد و امیدوارم به مرور زمان تئاتر حداقل به شرایط قبلی خود برگردد.
آل رشاد با اشاره به این که اجرای تئاتر در فضاهای روباز هم تا اندازه ای می تواند به جذب مخاطب در شرایط فعلی کمک کند افزود: تئاتر روباز یک قدمت تاریخی دارد. برخی مکان های عمومی این قابلیت را دارد که به عنوان صحنه نمایش مورد استفاده قرار بگیرد و تماشاگران هم راحت تر بتوانند از نمایش ها بهره ببرند. شرایط آب و هوایی هم در بیشتر نقاط کشور حداقل تا نیمه های پاییز این اجازه را می دهد که برخی نمایش ها را به این شکل روی صحنه ببریم.
تئاتر، اقتصاد کم بنیه ای داشت و در این شرایط کرونایی، وضعیتش بدتر شده است
وی عنوان کرد: البته هر نمایشی در این سالن ها قابل اجرا نیست و هر نمایش سالن خاص خودش را می طلبد. در بحث صدا، نور و تغییر میزانسن ها مشکلاتی را خواهیم داشت اما از آن مهم تر موضوع استقبال مخاطبان است. در شرایط فعلی تماشاگر رغبتی به خرید بلیت و تئاتر دیدن ندارد.
تئاتر آنلاین خوب است اما جای نمایش روی صحنه را نمی گیرد
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره اجرای تئاتر به صورت آنلاین در فضای مجازی هم گفت: من تئاتر آنلاین را نمی پسندم چرا که بحث زنده بودن تئاتر و ارتباط دو طرفه بازیگر و تماشاگران بسیار مهم است؛ اصلاً تئاتر با همین ارتباط زنده است. من به عنوان بازیگرِتئاتر دوست دارم روی صحنه باشم و نگاه و واکنش تماشاگر را حس کنم.
آل رشاد در ادامه افزود: تئاتر آنلاین می تواند یک مدیوم جدید و جداگانه در کنار دیگر مدیوم های تصویری باشد؛ از این نظر خیلی هم خوب است تا مردمی که به هر دلیلی شرایط دیدن نمایش ها از نزدیک را ندارند، حداقل از این طریق با تئاتر در ارتباط باشند.با این حال، لذت تئاتر به صورت کلاسیک و روی صحنه هم برای بازیگر و هم تماشاگر چند برابر است؛ چراکه بازی در تئاتر در لحظه اتفاق می افتد، مثل جلوی دوربین نیست که کات بدهیم و دوباره کار را از نو بگیریم.
انتهای پیام/4104/
خبرگزاری میزان - تئاتر و عرصه هنر های نمایشی پس از چهار ماه تعطیلی بار دیگر شاهد روی صحنه رفتن آثار هنرمندان است، این هنر یکم تیر ماه با روی صحنه رفتن چهار اثر نمایشی به صورت رسمی بازگشایی شد.
تاکنون هشت نمایش یازده جریحه روح ، است ، آگوست در اوسیج کانتی ، ابر شلوارپوش ، پسر ، کابوس های مرد مشکوک ، پنهان خانه پنج در و و همیشه پاییز برای اجرای صحنه ای پس از آغاز فعالیت سالن های تئاتر اعلام حضور کرده اند، که از این میان چراغ صحنه با اجرای چهار نمایش در اولین روز فعالیت رسمی سالن های تئاتر کشور روشن می شود.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار تئاتر طی هفته جاری اینجا کلیک کنید
اهدای جایزۀ ویژۀ سپهبد شهید سلیمانی در جشنوارۀ تئاتر مقاومت
حمید نیلی دبیر هفدهمین جشنوارۀ سراسری تئاتر مقاومت با اعلام این خبر گفت: با توجه به اهمیت موضوع مقاومت و ضرورت ترویج سیره و روش چهرۀ محبوب فرهنگ پایداری ایران و سیدالشهدای جبهۀ مقاومت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، در نظر داریم تا در آیین پایانی و اختتامیۀ جشنوارۀ امسال، با اهدای جایزۀ حاج قاسم سلیمانی، از یک اثر برجسته و برگزیده تقدیر به عمل آوریم.
مدیر عامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس افزود: تصمیم داریم این جایزه را برای دوره های بعدی جشنوارۀ تئاتر مقاومت نیز نهادینه و تثبیت کنیم و پس از این، در پایان هر دوره از جشنواره، این جایزۀ ویژه به یک اثر برگزیده تعلق گیرد، تا به نوعی ادای دین، تعلق خاطر و همبستگی جامعۀ متعهد و فرهیختۀ تئاتر کشور با این سردار آسمانی ابدی شود.
نیلی استقبال از جشنواره را بیش از انتظار ارزیابی کرد و گفت: با توجه به درخواست های مکرر هنرمندان و اهالی شریف تئاتر کشور، تصمیم گرفتیم مهلت ارسال آثار را در سه بخش صحنه ای، خیابانی و محیطی و دانشجویی تمدید کنیم.
نیلی افزود: خوشبختانه آثار رسیده از نظر کمّی، نویدبخش پویایی و زنده بودن جریان تئاتر مقاومت در سراسر کشور است و امیدواریم تا پس از ارزیابی های مقدماتی و اولیه، از بعد کیفی نیز به نتایج قابل قبولی دست یابیم.
هفدهمین جشنوارۀ سراسری تئاتر مقاومت به همت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح، آذرماه سال جاری با دبیری حمید نیلی برگزار خواهد شد.
سریال طنز ازدواج به سبک بابا بزرگ به آنتن می رود
ازدواج به سبک بابا بزرگ سریال طنز هفت قسمتی است که به سفارش شبکه سلامت در اداره کل هنرهای نمایشی تولید شده است ، همزمان از رادیو سلامت ، از رادیو نمایش نیز پخش می شود.
سمیرا شکوهی نویسنده ازدواج به سبک بابا بزرگ درباره داستان این نمایش توضیح داد: در این سریال مهرداد جوان 22 ساله ایست که به دختر همسایه ی جدیدشان علاقه مند می شود و پدربزرگ او سعی میکند به او یاری برساند تا به خواسته ی خود برسد در حالی که پدرو مادر مهرداد مخالف ازدواج زودهنگام او هستند.
وی ادامه داد: البته اصل ماجرا فقط همین نیست و پدربزرگ سعی می کند باروش های قدیمی کار مهرداد راپیش ببرد، اما پایان ماجرا اتفاقی دیگر رخ می دهد.
مجموعه رادیویی ازدواج به سبک بابا بزرگ به نویسندگی سمیرا شکوهی، کارگردانی رضا عمرانی، تهیه کنندگی فرشاد آذرنیا، افکتوری نازنین حسن پور، صدابرداری مجید آیینه و با هنرمندی حمیدیزدانی، شمسی صادقی و محمدآقامحمدی، مهرداد مهماندوست، راضیه مومیوند، معصومه عزیزمحمدی، کامیارمحبی، مسعودزنوزی راد، بهادر ابراهیمی، شیوارفیعیان و فریبا طاهری تا پایان هفته هر روز ساعت 21:30 از رادیو سلامت پخش می شود و رادیو نمایش آن را ساعت 6:15 دقیقه صبح به روی آنتن می برد.
شرایط اضطراری تئاتر در زمان کرونا ویروس
شرایط اضطراری تئاتر در زمان کرونا ویروس عنوان مقاله ای از دیوید کارناوالی است که به زبان فرانسه منتشر شد و هنرمند و پژوهشگر مهابادی ، ابراهیم ابراهیمی آنرا ترجمه کرده و در اختیار ایران تئاتر قرار داده است.
در این دوره از رکود اجباری در فعالیت های بشری ، ما همچنان می گوییم که فرهنگ و بویژه تئاتر نباید بمیرد .برای این منظور نیز ظاهرا ، متخصصان تئاتر دست به اسلحه برده اند ، تا تحت تأثیر آرمانهای والایشان برای انتشار "روح هنر" به افرادی که در خانه هایشان محبوس شده اند - و ظاهراً تشنه ی تئاتر هستند - کمک کنند ودر تلاشند که راهی برای نجات این فصل پر فراز و نشیب بیابند. ما می توانیم کارهای زیادی را بصورت آنلاین انجام دهیم ، در وبسایت ها و رسانه های مجازی ، نویسندگان به نوشتن خود ادامه می دهند ، کارگردان ها کارگردانی می کنند و بازیگران نیز مشغول بازی کردن هستند. به عبارت دیگر ، ما هرگز دست از خلاقیت و ابداع دوباره در کارمان بر نخواهیم داشت.ما هرگز در ایجاد تغییر و تحول در خلاقیت و مهارتمان متوقف نخواهیم شد. از طرف دیگر ، هیچ مشکلی برای بحث در مورد روشها ، و همچنین در مورد معنای ابداعات جدید در این حرفه وجود ندارد. در آینده ای نزدیک برای مدتی مورد حمله ی مونولوگ ها و طرح هایی قرار خواهیم گرفتیم که از بدبختی انزوایمان خبر می دهند ، به زودی در متونی در مورد پاندمی و پایان جهانی که آنجا را می شناختیم غرق خواهیم شد.
ما به زودی نمایش های پسا اکسپرسیونیستی را در مورد فریاد افردی کار خواهیم کرد که از درد و رنج خود بیگانگانی شان دیوانه شده و زار می زنند و در نهایت نظریه پردازان از تئاتر پسا آخرالزمانی سخن خواهند گفت. (اعتراف می کنم که در واقعیت ما قبل از آنها در این موردصحبت می کنیم). اگر چنین دیدگاه هایی نسبت به بحران وجود داشته باشند ، به نظر من روشن است که فرهنگ به طور کلی و به ویژه تئاتر به سیستم های انگل جهان واقعی تنزل خواهند یافت.و این ، ظاهراً ، از توانایی استعاره ای اثار به شدت خواهد کاست : بایدکمی از موقعیت فعلی فاصله بگیریم تا از جریان حوادث دور نشویم و به این ترتیب بتوانیم جهتی را برا رهبری کردن مسیری که حوادث در پیش گرفته اند بدست آوریم.
انتهای پیام/
صاف نیوز: برای دیدن تئاتر باید خود را آماده کرد،بعد به تماشای آن نشست.این از ویژگی های این پدیده است.
هر هنری مخاطبان خاص خود را دارد که تئاتر نیز از آن مستثنا نیست،کسانی که هنر را با پوست و استخوان درک کرده و به آن عشق می ورزند،گروهی نخبه که هنر شناسند و منتقد این هدیه الهی.
از گذشته های دور، مردم به تماشای نمایش های مختلف در سراسر جهان می نشستند و می نشینند و از دیدن آنها لذت می بردند.عده ای از آنان فقط می بینند و ابراز احساسات کرده،اما گروهی دیگر به روح و جسم تئاتر می اندیشند و با آن زندگی می کنند.
در عرصه هنر نمایش در ایران، همواره تماشاگران خاص تئاتر وجود داشته و دارد که هم از دیدن نمایش لذت می برند و هم از فکر کردن به آن.این مخاطبان باعث رونق سالن ها و افزایش کیفیت نمایش ها می شوند.
این مخاطبان فرهیخته با نقد نمایش ، موجب می شدند و می شوند که هم تماشاگران بیشتری به سالن ها بیایند و هم اهالی تئاتر نقد آنان را شنیده و به کار ببندند تا در آینده نمایش بهتری روی صحنه ببرند.
مهم ترین ویژگی مخاطبان خاص تئاتر این است که خود را ملزم می دانند تمام نمایش هایی که در سالن های مختلف روی صحنه می روند را به تماشا بنشینند،از تئاتر دانشجویی گرفته تا حرفه ای.
این مهم به صاحبان سالن های نمایش اعتماد به نفس می دهد که همواره و برای هر نمایشی مخاطب خواهند داشت.این باعث می شود تا آنان روی این مخاطبان خاص حساب ویژه ای باز کرده و با توجه به آمار تماشاچیان ثابت برای آینده برنامه ریزی کنند.
در گذشته ای نه چندان دور،هر سالنی نمایش های خاص خود را روی صحنه می آورد.به طور مثال وقتی مخاطب به سالن اصلی تئاتر شهر می رفت می دانست قرار است چه نوع تئاتری را ببیند یا در تالار مولوی به دیدن چه نمایشی بنشیند.
متاسفانه این اصل دیگر اجرا نشده و یا کمتر به آن بها می دهند.گاهی دیده شده نمایشی که در حد تئاتر دانشجویی هم نیست در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه می رود یا برعکس.تنها تئاتری که تکلیفش با خودش معلوم است،نمایش های موسوم به لاله زاری است که تماشاچیان خاص خود را دارد.نمایش هایی که اکثرا مورد اقبال مخاطبان قرار می گیرند.
پیش از انقلاب و تا اواخر دهه شصت، بیشتر تماشاچیان تئاتر را مخاطبان خاص این هنر تشکیل می دادند.این گروه از تماشاچیان به گونه ای عضوی از گروه های تئاتری بودند. زمانی که بیشتر تماشاچیان تئاتر را مخاطبان خاص تشکیل می دادند،اتفاق های خاصی که روی صحنه یا پشت صحنه می افتاد کمتر رسانه ای می شد.برای همین تئاتر از گزند بهانه جویان گزک به دست آسوده بود.
متاسفانه امروزه کوچک ترین اتفاقی که در سالن های نمایش می افتد،توسط مخاطبان غیر حرفه ای سریعا رسانه ای شده و موجب زیر تیغ رفتن تئاتر می شود.
امروزه نیز مخاطبان خاص تئاتر در سالن ها حضور دارند،اما تعدادشان نسبت به گذشته بسیار کمتر است.
کلاس هنرهای نمایشی از اواسط دهه هفتاد بهم ریخت و دیگر سنگ روی سنگ بند نشد.سالن اصلی تئاتر شهر به واسطه اجرای نمایش های ضعیف و تا حدودی سخیف، اصالت خود را از دست داد.به دلیل آشفتگی ای که در عرصه تئاتر به وجود آمد و کسی نیز به فکر چاره نبود،مخاطبان خاص تئاتر کم کم از سالن های نمایش فاصله گرفته و قهر کردند.
اگر امروز هر نمایشی با هرکیفیتی روی صحنه می رود و کمیت بر کیفیت پیشی گرفته،یکی از دلایل مهمش نبودن مخاطبان خاص تئاتر در سالن های نمایش است.
امروز کمتر نمایشی روی صحنه می رود که در آن حرف های رکیک وجود نداشته باشد.
خوب است سالن های نمایش همواره پر باشند،اما به چه قیمتی؟به قیمت از بین رفتن حیثیت تئاتر؟!
باید آستین ها را بالا زد و طرحی نو در انداخت و دوباره پای مخاطبان خاص تئاتر را به سالن های نمایش باز کرد.
مخاطب فرهیخته تئاتر حلقه مفقوده این روزهای سالن های نمایش است.
سیدرضااورنگ
منبع: @nasrodinmolla
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، علاوه بر همه مشکلاتی که شیوع ویروس کرونا در کشور در عرصه های مختلف به وجود آورده از تعطیلی چندین ماهه برخی مشاغل تا ادامه این بحران ها در مسائل برنامه ریزی کلان کشوری تا عرصه های فرهنگ و هنر ، یکی دیگر از این مسائل بحران برپایی جشنواره ها و فستیوال های مختلف در عرصه فرهنگی و تئاتر است.
برخی از کشورهای دنیا به دلیل پاندمی کرونا از الان تا یک یا دو سال آینده را برای کارناوال ها و فستیوال هایشان تعطیل اعلام کردند اما برخی دیگر در این عرصه راه سخت تری را پیش گرفتند و به زمان موکول کردند تا ببیند شرایط به چه صورتی می شود.
در حال حاضر ایران نیز جزو کشورهایی است که ویروس کرونا در همه شهرهای آن نفوذ کرده و با توجه به اینکه جشنواره های مختلف تئاتری نیز در سراسر کشور برگزار می شود، در این عرصه مشکلاتی را فراهم کرده است از جمله مهمترین جشنواره های تئاتری که از سوی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر ساله برگزار می شد و هنرمندان استانی زیادی خود را برای حضور در آن آماده می کردند می توان به جشنواره بین المللی تئاتر فجر، تئاتر خیابانی مریوان، کودک و نوجوان همدان، فتح خرمشهر و ... اشاره کرد.
بسیاری از هنرمندان استانی هزینه های تئاتری خود را سالانه از حضور در این جشنواره ها تأمین می کنند که متأسفانه از اسفند سال گذشته این جشنواره ها نیز لغو شده و مشخص نیست که به چه صورتی قرار است برگزار شوند.
حال از شرایط برپایی جشنواره فجر که بگذریم و قادر آشنامدیر کل هنرهای نمایشی اذعان کرده تلاششان بر برپایی آن با شرایط خاص امسال است.
مدتی پیش اداره کل هنرهای نمایشی در یک اطلاعیه اعلام کرد که به دلیل کرونا دو جشنواره نمایش خیابانی مریوان و کودک و نوجوان همدان در سال 99 برگزار نمی شود که واکنش های مختلفی را در بر داشت. در این اطلاعیه ذکر شد که: به اطلاع هنرمندان، اهالی رسانه، خانواده ها و مخاطبان تئاتر که هر سال در دو شهر همدان و مریوان پیگیر دو رویداد پراهمیت تئاتری بودند می رساند که با توجه به شرایط مرتبط با شیوع ویروس کرونا و پس از مشورت با ستاد ملی مبارزه با کرونا، مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای موثر دو استان، جشنواره های کودک و نوجوان همدان و تئاتر خیابانی مریوان امسال به نحوی که در دوره های پیشین برگزار می شد امکان برگزاری ندارد.
در بند نخست این بیانیه آمده: چون فصل برگزاری این دو رویداد در پاییز سال جاری براساس پیش بینی های ستاد ملی کرونا محتمل بر شیوع مجدد این بیماری است از این رو با توجه به اهمیت سلامت هنرمندان و مخاطبان به خصوص در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان و مشورت با نهادهای استانی امکان برگزاری دو جشنواره به شیوه پیشین وجود ندارد. با در نظر گرفتن موارد فوق، برنامه های جایگزین اداره کل هنرهای نمایشی برای این دو رویداد با محوریت حمایت از اجرای عمومی آثار این دو حوزه به زودی اطلاع رسانی می شود.
پس از یک روز از انتشار این اطلاعیه ، عبیدالله رستمی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان در رسانه ها مطرح کرد که بحثی که در این میان مطرح است مساله عدم حمایت اداره کل هنرهای نمایشی از این 2 جشنواره نیست، بلکه بحث بر سر این است که این جشنواره ها از سابقه بسیار خوبی به لحاظ اجرایی برخوردار هستند و جشنواره تئاتر خیابانی مریوان در حوزه تئاتر خیابانی به یک برند ملی و بین المللی تبدیل شده است اما با توجه به شرایط فعلی که کشور در آن قرار دارد قاعده اصلی این است که همه ما نگران سلامت جامعه باشیم و پروتکل های بهداشتی و دستورهای ستاد کرونای استان و وزارت کشور را حتماً مدنظر قرار دهیم.
وی همچنین عنوان کرد که اگر قرار باشد جشنواره با ترس و هراس برگزار شود قاعدتاً از مسیر اصلی خود دور خواهد شد اما این به معنای حذف جشنواره نیست بلکه به دنبال آن هستیم که یک شکل و فرمی را بنا به ضرورت زمان و مکانی که در آن قرار داریم، طراحی کنیم. در هفته آینده جلسه ای با مدیرکل هنرهای نمایشی خواهیم داشت و در این جلسه شکل اجرای جشنواره و نحوه حمایت از گروه ها و چگونگی اجراها را برنامه ریزی و اطلاع رسانی خواهیم کرد.ما به دنبال حذف هیچ فعالیت فرهنگی نیستیم اما باید به فکر ایده و طرح نویی باشیم که در عین همخوان بودن با کلیت جشنواره به سلامت هنرمندان و مخاطبان آسیبی وارد نکند.
پس از این همه اذهان بدین سمت رفت که قرار است جشنواره ها با شیوه متفاوت تری به اجرا در بیایند و خود قادر آشنا مدیر کل هنرهای نمایشی نیز در گفت وگوهایش با خبرنگار فارس تصریح کرد که اداره کل مطرح نکرده جشنواره ها برگزار نمی شوند بلکه قرار است با شیوه متفاوت تری از سبک قدیم برگزار شود.
حال پس از گذشت چند ماه و بازگشایی سالن های تئاتر از ابتدای تیر ماه هنوز خبری از برپایی نحوه جشنواره ها در دست نیست.
شنیده ها حاکی از این است که به زودی قرار است هر دو جشنواره تئاتر خیابانی مریوان و کودک و نوجوان همدان با فراخوان تازه ای منتشر شوند یعنی با شیوه ای متفاوت تر از شکل سنتی همیشگی به دلیل شرایط خاص فعلی کرونایی فراخوان داده شوند.
احتمال دارد این جشنواره ها به صورت غیر بین المللی و البته بدون حضور تماشاگر و برپایی افتتاحیه و اختتامیه به اجرا در بیایند و البته این می تواند به لحاظ تأمین گروه ها و همینطور هنرمندان فعال هرساله اتفاق خوبی هم باشد و در صورت رعایت کردن پروتکل ها مردم هم بتوانند از تماشای این نمایش ها لذت ببرند.
حال سوال دیگر این است که نوع برپایی این جشنواره ها در چه استان ها و به چه صورتی برگزار می شود و آیا قرار است از هنرمندان استان های دیگر نیز دعوت بشود یا خیر و تأکید در برپایی هر یک از این جشنواره ها به چه صورت خواهد بود.
انتظار می رود تکلیف سایر جشنواره ها از جمله تئاتر فتح خرمشهر و تئاتر عروسکی و نحوه حمایت دولت و حمایت استان ها نیز به زودی مشخص شود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان ، نشست خبری یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران پیش از ظهر امروز دوشنبه 9 تیرماه با حضور هادی مظفری، مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی، هیربد همت آزاد دبیر این دوسالانه، منیژه آرمین، فرزاد فرجی در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
در ابتدای مراسم پوستر یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران اثر فرهود با حضور هادی مظفری، منیژه آرمین و هیربد همت آزاد بر صحنه رونمایی شد.
در ابتدای این نشست هادی مظفری ، مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی گفت: قرار بود دوسالانه ملی سرامیک ایران اسفندماه سال گذشته برگزار شود اما به دلیل شیوع کرونا امکان پذیر نشد، در گذشته برگزاری بینال ها یکی از مطالبات جامعه هنری بود ضمن آنکه خواست انجمن ها باید باشد .
مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی با اشاره به علل تعویق یا عدم برگزاری بینال های تجسمی در سالهای گذشته اظهار کرد: در بین جامعه هنری اما و اگرهایی مبنی بر مخالفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با برگزاری این بینال ها مطرح بود که هیچکدام صحت ندارد. باور ما این است که دولت نباید دوسالانه برگزار کند و باید این مهم به انجمن های تخصصی اعطا شود. دلایل به تعویق افتادن را مطالعه کردیم و بخشی از آن را در تغییرات انجمن ها یافتیم که دوره های آن دو ساله است و این فاصله آمادگی در انجمن از جمله تامین بودجه و برنامه ریزی را مخدوش می کند و با اینکه انجمن برنامه هایی برگزاری را ریخته است اما با تغییرات دوسالانه ها در برگزاری مختل می شدند؛ با این وجود ما تلاش می کنیم تا بینال ها را برگزار کنیم.
هادی مظفری خاطر نشان کرد: برگزاری بینال عکاسی و نقاشی در سال 1400 اعلام شده است؛ ضمن آنکه در سال 99 نیز بینال مجسمه و سفال و سرامیک را برگزار می کنیم.
مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی درباره رویه برگزاری بینال ها گفت: ارتباط بینال ها با نهاد حاکمیتی همواره برقرار بوده و مدیر مرکز هنرهای تجسمی یا به عنوان رییس شورای سیاست گذاری بینال فعال می شد یا در قالب مدیریت و برنامه ریزی بینال از طریق معرفی رییس افتخاری توسط مدیرکل مرکز تجسمی در بینال حضور داشت؛ بینال ها متعلق به تمام جامعه هنری است نه بخشی از آن؛ مرکز تجسمی از بینال هایی که تمام بخش های هنری را در بر بگیرد حتما حمایت می کند.
وی درباره خرید آثار دوسالانه سرامیک از سوی مرکز هنرهای تجسمی توضیح داد: برنامه پیش بینی شده ای برای اینکه چه تعداد اثر خریداری شود وجود ندارد؛ چراکه در شرایط بد مالی قرار داریم ممکن است بعد از نمایش آثار به فراخور و حتا در صورت ایحاد شرایط مناسب برای مرکز این امکان برای خرید ایجاد شود.
مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی اظهار کرد: با شرایط پیش آمده در چهار ماه گذشته برای هنرمندان در ایام کرونا، امروز جامعه به لحاظ نشاط و بهبود فضای اجتماعی نیاز به برنامه های فرهنگی دارد و آفرینش آثار هنری در دوران کرونا نیازمند عرصه این آثار هستیم. سال سخت اما پر از رویدادی پیش رو داریم.
پایان پیام/ 32
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، از ابتدای تیر ماه، رئیس جمهور دستور بازگشایی سالن های سینما و کنسرت را صادر کرد. البته اجرا در سالن های کنسرت، به شرط حضور 50 درصدی تماشاگران و رعایت کامل پروتکل های بهداشتی انجام می شود.
در مدت قرنطینه خواننده های بسیاری کنسرت آنلاین خود را اجرا کردند؛ برخی در برج میلاد بدون حضور تماشاگر و برخی دیگر به صورت اینترنتی اجرا های خود را برگزار کردند. حالا پس از وقفه چهار ماهه، اولین کنسرت در حضور تماشاگران بعد از وقفه چهار ماهه در سالن وزارت کشور اجرا می شود.
بیشتر بخوانید
کنسرت آنلاین تنها راه فعالیت اهالی موسیقی!
فرزاد فرزین ، خواننده مشهور پاپ، در روز چهارشنبه 25 تیر ماه 1399، در دو سانس ساعت 19 و ساعت 22 کنسرت خود را اجرا می کند. نکته عجیب افزایش ناگهانی قیمت بلیت کنسرت هاست. قیمت ها از 70 هزار تومان برای نقاط کور و بدون دید تماشاگر تا 265 هزار تومان متغیر است!
بلیت کنسرت امید حاجیلی، دیگر خواننده پاپ نیز از 70 هزار تومان تا 265 هزار تومان قیمت گذاری شده است. این طور که از شواهد پیداست قرار است این قیمت همیشگی باشد. همچنین، در هنگام خرید بلیت قید شده که دو صندلی قبل و بعد جهت حفظ فاصله اجتماعی غیر فعال است.
البته با توجه به قانونی که پیشتر وضع شد، ده درصد از سود ناخالص یعنی 10 درصد از بهای بلیت تمام صندلی های یک اجرا، چه به فروش رسیده باشد و چه نرسیده باشد، باید به عنوان مالیات به ارشاد داده شود.
گرانی بلیت کنسرت ها دلایل متعددی دارد؛ مثلاً توقف چهار ماهه اجرای کنسرت به دلیل بیماری کرونا، امکان فروش بلیت برای 50 درصد ظرفیت سالن و ...؛ ولی دلایل هرچه باشد ضررش را نباید مخاطب هنردوست پرداخت کند. حال باید دید که مسئولیت نظارت بر قیمت های بلیت کنسرت با کیست؟ آیا تهیه کنندگان موسیقی می توانند خود قیمت ها را افزایش دهند؟ آیا مخاطبان با وجود قیمت بالا از کنسرت استقبال می کنند؟
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار مهر ، پس از واکنش های تندی که درباره میزان قیمت بلیت کنسرت امید حاجیلی و سه خواننده دیگر از جمله فرزاد فرزین، محسن ابراهیم زاده و مهدی احمدوند در فضای رسانه ای و مجازی کشور صورت گرفت، ابتدا بلیت فروشی کنسرت امید حاجیلی به بخش به زودی سامانه انتقال و بلیت فروشی کنسرت فرزاد فرزین، مهدی احمدوند و محسن ابراهیم زاده نیز که در بخش به زودی سامانه قرار داشت به طور کامل حذف شد.
از نکات عجیب برگزاری اولین کنسرت های دوران کرونایی افزایش فاحش قیمت بلیت ها نسبت به سال قبل بود. که بر این اساس برای اولین کنسرت قیمت بلیت از 70 هزار تومان برای قسمت های با دید نامناسب تماشاگر آغاز می شد و تا مبلغ 265 هزار تومان نیز ادامه پیدا می کرد. این در حالی است که در برخی از اخبار و نقل قول ها گفته شده بود که صنف تهیه کنندگان موسیقی از این افزایش قیمت آگاهی داشته و موضوع یاد شده مربوط به روزهای گذشته نیست.
در همین حال محسن رجب پور مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیه کنندگان آثار شنیداری در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن ارائه توضیحاتی درباره اتفاقات و حاشیه های پیش آمده پس از شروع بلیت فروشی کنسرت ها بیان کرد: طی هفته های گذشته جلساتی میان صنف تهیه کنندگان موسیقی، مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد، برگزارکنندگان کنسرت ها و نمایندگان سالن های برگزاری کنسرت برگزار شد که طی آن توافقی انجام گرفت تا با توجه به کاهش 50 درصدی ظرفیت بلیت فروشی، از میزان اجاره بهای سالن ها به همان میزان کسر شود تا در پی ماجرای کرونا هیچ گونه افزایش قیمتی از بابت بلیت ها نداشته باشیم.
رجب پور ادامه داد: البته این نکته را مدنظر داشته باشیم که با توجه به اوضاع بسیار بد اقتصادی و افزایش همه قیمت ها، برای تهیه کنندگان و برگزارکنندگان کنسرت ها، برگزاری کنسرت توجیه اقتصادی ندارد. کما اینکه در حوزه تبلیغات از پیج های اینستاگرامی گرفته تا بیلبوردها ما شاهد افزایش بسیار زیاد تعرفه ها هستیم که همین روند نیز ماجرا را تحت الشعاع قرار داده است.
وی بیان کرد: همان طور که توضیح دادم ما در جلسات یاد شده به شرط اینکه از میزان اجاره بهای سالن ها کم شود، هیچ گونه توافقی برای افزایش قیمت بلیت ها نداشتیم. چرا که تصمیم بر این بود برای شکسته شدن فضای رخوت انگیز و سکوت حاکم بر موسیقی کشور و صدالبته به راه افتادن چرخه اقتصادی حوزه موسیقی که موجب بیکاری بسیاری از فعالان این عرصه شده، به موضوع افزایش قیمت بلیت در زمان دیگری توجه شود.
این مدیر صنف افزود: در این زمینه دوستان نظرات موافق و مخالف خود را نیز اعلام کردند اما نهایتاً نتیجه این شد که فعلاً در روزهای کرونایی افزایش قیمتی وجود نداشته باشد. این شرایط در حالی بود که وقتی دوستان انتقادات و گلایه های به حق خود را درباره شرایط برگزاری کنسرت، به مدیر دفتر موسیقی ارشاد اعلام کردند، ایشان نیز موافق برخی از این گله مندی ها بود و وعده داد تا پس از دوران کرونا و ایام محرم و صفر درباره ماجرای افزایش قیمت بلیت ها جلسات دیگری برگزار شود. شرایطی که گویا برای برخی دوستان سوءتفاهم ایجاد کرد و برخی فکر کردند که موضوع افزایش قیمت ها باید از همین حالا شروع شود!
مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار موسیقی در بخش پایانی صحبت های خود گفت: ما به عنوان صنف اعتقاد داریم که گردش چرخ اقتصاد موسیقی در این روزها متوقف شده و تقریباً به صفر رسیده است. به طوری که بسیاری از افراد فعال در این حوزه بیکار شده و در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته اند. بنابراین ما در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدیم که با وجود مشکلات فراوانی که در این زمینه پیش روی تهیه کنندگان و برگزارکنندگان کنسرت قرار گرفته فعلاً افزایش قیمتی در زمینه بلیت ها نداشته و این موضوع را در وقت دیگری بررسی خواهیم کرد.
کد خبر 4961561
علیرضا سعیدی
سیده مرضیه شفاپور (دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس) در نشستی خبری به تشریح جزئیات اولین نمایشگاه تخصصی محصولات عفاف و حجاب پرداخت.
به گزارش ایلنا، نشست خبری اولین نمایشگاه تخصصی محصولات عفاف و حجاب پیش از ظهر امروز (دوشنبه 9تیرماه) در معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
سیده مرضیه شفاپور (دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس) در این نشست با تشریح جزئیات این نمایشگاه گفت: طبق برنامه که در کارنامه کارگروه ساماندهی مد و لباس پیش بینی کردیم، یکی از رویدادهای مهم اولین نمایشگاه تخصصی عرضه محصولات عفاف و حجاب است. با توجه به اینکه در تقویم و رویداد ملی خودمان هفته ای را به نام عفاف و حجاب داریم، این برنامه را برای آن مناسبت خاص برنامه ریزی کردیم.
شفاپور یادآور شد: معمولا هر سال در نمایشگاه قرآن، بخشی جنبی برای عفاف و حجاب اختصاص می یافت که علیرغم برگزاری خوبش، چندان خاصیت یک نمایشگاه تخصصی را نداشت. چون به صورت جنبی دیده می شد و از سویی، تنها محلی بود برای اینکه مردم برای خرید مایحتاج شان در این زمینه مراجعه کنند. اما ما با دید تخصصی تر به این مقوله نگاه کردیم و شورای سیاست گذاری را تشکیل دادیم.
او با اشاره به تقویم این رویداد گفت: از اسفند سال گذشته برنامه ریزی لازم را برای برگزاری این نمایشگاه آغاز و اواخر اردیبهشت فراخوانی برای ارائه آثار طراحان در زمینه عفاف و حجاب منتشر کردیم. چون اولین نمایشگاه تخصصی بود، تعداد آثار رسیده به دبیرخانه حدود 500 طرح بود که از میان آنها دست به گزینش زدیم؛ چون بسیاری از آثار نگاه بازاری داشتند و فاقد وجهه ای بودند که در فراخوان بر آن تاکید داشتیم.
دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس خاطرنشان کرد: در نهایت حدود 200 طرح بسیار خوب از میان آثار رسیده به دبیرخانه نمایشگاه انتخاب شد.
شفاپور با اشاره به اینکه اولین نمایشگاه تخصصی محصولات عفاف و حجاب در سه بخش بخش رقابتی، عرضه محصولات و علمی ترویجی برگزار می شود، تشریح کرد: در بخش علمی ترویجی، نگاهی تخصصی به آموزش داریم؛ در همین راستا پذیرای مقالات و پایان نامه هایی بودیم که در حوزه حجاب نوشته شده و راهکارهایی از سوی دست اندرکاران شان ارائه شده بود؛ که از میان این آثار رسیده به دبیرخانه نمایشگاه، بهترین را انتخاب و مورد حمایت مالی قرار خواهیم داد.
او ادامه داد: در بخش رقابتی، طراحان طرح هایی را در زمینه چادر و لباس های پوشیده و لباس اجتماع طراحی کردند که مورد ارزیابی داوران قرار خواهد گرفت و بهترین های این بخش هم معرفی می شوند.
شفاپور با اشاره به برنامه های بخش جنبی نمایشگاه، از مسابقه ایده تا اجرا یاد کرد و گفت: برای شرکت در این بخش 20 گروه اعلام آمادگی کرده بودند که 15 گروه واجد شرایط اعلام شدند. این گروه ها که هر کدام سه عضو دارند قرار است در مسابقه شرکت کرده و طراحی و برش و دوخت را انجام دهند تا در نهایت یک گروه برگزیده معرفی شود.
او تجلیل از پیشکسوتانی که در حوزه عفاف و حجاب کار کرده اند و رونمایی از آخرین دستاوردهای عفاف و حجاب را از دیگر برنامه های اولین نمایشگاه تخصصی محصولات عفاف و حجاب عنوان کرد.
دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس همچنین یادآور شد: با توجه به شرایط کشور، علاوه بر بخش های اصلی و جنبی، مسابقه طراحی ماسک را هم برای کرونا برگزار و نفرات اول تا سوم را انتخاب کردیم که در نمایشگاه معرفی و تجلیل می شوند.
شفاپور با اشاره به زمان بندی برپایی نمایشگاه گفت: با نامه نگاری هایی که با ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت داشتیم، تاکنون مشکلی در راستای برگزاری نمایشگاه پیش نیامده اما قطعا طبق دستورالعمل هایی که به ما ابلاغ می شود عمل خواهیم کرد. حتی اگر شرایطی پیش بیاید که امکان برگزاری نمایشگاه به شکل فیزیکی مقدور نباشد، تدابیر لازم را برای برگزاری نمایشگاه مجازی اندیشیده ایم.
یادآور می شود، کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور همزمان با هفته عفاف و حجاب و مشارکت جمعی از هنرمندان و فعالان این عرصه، به منظور دستیابی به سبک زندگی اسلامی و فعال سازی همه ظرفیت های موجود حوزه طراحی و تولید، برای ایجاد جهش در تولید کشور اولین نمایشگاه تخصصی عفاف و حجاب را از 18 تا 24 تیر ماه برگزار می کند.
این نمایشگاه همه روزه از ساعت 4 بعد از ظهر الی 10 شب در شبستان 1 و 2 مصلی امام خمینی تهران میزبان علاقه مندان است.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان ، نشست خبری یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران پیش از ظهر امروز دوشنبه 9 تیرماه با حضور هادی مظفری، مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی، هیربد همت آزاد دبیر این دوسالانه، منیژه آرمین، فرزاد فرجی در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران به دبیری هیربد همت آزاد 9 آبان به مدت یک ماه در فرهنگسرای نیاوران برگزار می شود. کورش آریش ، دبیر اجرایی این رویداد است.
در این نشست عبادرضا اسلامی ، رئیس فرهنگسرای نیاوران درباره تعامل با دوسالانه ملی سرامیک ایران گفت: اینقدر آقای همت آزاد سختکوش بود باعث ایجاد انگیزه برای ما شد و از او خواهش کردم که اینجا را به عنوان پایگاه جدی هنرمندان سرامیک مدنظر قرار دهد.
وی با بیان اینکه فرهنگسرای نیاوران با رویکرد بین المللی کار خود را ادامه می دهد اظهار کرد: در نظر داریم ارتباط با هنرمندان تجسمی را گسترش دهیم، در همین راستا از حضور مهمان های خارجی نیز که در کار خود تبحر دارند و مورد توجه هنرمندان داخلی هستند، نیز استقبال می کنیم.
در ادامه این نشست آرزو زرگر ، دبیر کمیته پژوهش یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران نیز با بیان اینکه بخش پژوهش در این بینال پر رنگ دیده شده است، گفت: به خاطر کرونا رخوتی در بین هنرمندان ایجاد شده است و بخش پژوهشی می خواهد که این رخوت را از هنرمندان دور کند، در همین راستا سلسله نشست ها و گفت و گوهای هنری درباره سرامیک توسط هنرمندان سرامیست برگزار می شود و از طریق فضای مجازی منتشر می شود.
پایان پیام/ 32
موسیقی فارس_سهنداینانلو: در پی اعتراضات به افزایش فاحش قیمت بلیت کنسرت، مرجع فروش بلیت “ایران کنسرت” سامانه فروش را موقتا مسدود کرد.
به گزارش موسیقی فارس، از اواخر فروردین زمزمه هایی مبنی بر برگزاری مجدد کنسرت ها شنیده می شد اما تا به امروز چنین اتفاقی روی نداده و هیچ کنسرتی (به جز یک مورد در جزیره کیش) در کشور برگزار نشده است. این در حالی است که به گفته رییس جمهور قرار بود از روز اول تیرماه 1399 تمامی مشاغل روند بازگشایی را از سر بگیرند و طبعا این فرآیند شامل فعالین حوزه موسیقی نیز می شد. اما تا دو روز قبل خبری از برگزاری کنسرت یا رویدادی با محوریت موسیقی نبود تا این که وبسایت بلیت فروشی “ایران کنسرت” سامانه فروش را (که برای بیش از چهار ماه مسدود بود) مجددا باز کرد و بلیت کنسرت امید حاجیلی برای تاریخ دوم مرداد ماه در دسترس متقاضیان قرار گرفت. اما آن چه اعتراض ناظران عرصه موسیقی را موجب شد قیمت های عجیب و غریبی بود که برای این کنسرت در نظر گرفته شده بود. افزایش بیش از چهل درصدی قیمت بلیت کنسرت ها دقیقا همان مساله ای بود که در ماه های اخیر مسئولین امر بارها وعده جلوگیری از وقوع آن را داده بودند اما با کمال تعجب بلیت فروشی با قیمت های جدید تا ظهر امروز نیز ادامه داشت و تعداد قابل توجهی از صندلی ها (به روایت سایت ایران کنسرت) نیز پر شده بود. تا این که اعتراضات به نحوه قیمت گذاری بالا گرفت و نهایتا لینک فروش بلیت کنسرت امید حاجیلی نیز از دسترس خارج شد و به بخش “به زودی” در سایت “ایران کنسرت” منتقل شد. البته به جز کنسرت حاجیلی، سه برنامه (کنسرت فرزاد فرزین، محسن ابراهیم زاده و مهدی احمدوند) دیگر نیز در بخش “به زودی” قرار داشت که پس از بسته شدن درگاه فروش بلیت کنسرت دوم مرداد، آن سه مورد نیز به کل از روی پیشخوان فروش حذف شدند.
ظهر امروز و پس از این اتفاقات غیرمنتظره و شک برانگیز خبرگزاری مهر سراغ محسن رجب پور (رییس مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیه کنندگان آثار شنیداری) رفت تا از چند و چون داستان مطلع شود. البته خبرنگار مهر دست روی نقطه صحیحی گذاشته بود چرا که رجب پور یکی از اصلی ترین اعضای جلساتی بود که برای بازگشایی مجدد سالن های کنسرت تشکیل می شد و بارها تاکید کرده بود که ما مخالف افزایش بهای بلیت کنسرت ها هستیم. ولی در کمال ناباوری رجب پور در گفتگو با مهر ادعا کرد که ” برخی دوستان در پی سوءتفاهم قیمتها را افزایش داده اند.” وی در بخش دیگری از گفتگو توجیهاتی برای این افزایش قیمت ارائه کرد که در تناقض با وعده های پیشین خودش و سایر دست اندرکاران برگزاری کنسرت ، مبنی بر “عدم افزایش قیمت بلیت کنسرت ها” بود.
رجب پور در توجیه این اتفاق به مهر گفت: در این زمینه دوستان نظرات موافق و مخالف خود را نیز اعلام کردند اما نهایتاً نتیجه این شد که فعلاً در روزهای کرونایی افزایش قیمتی وجود نداشته باشد. این شرایط در حالی بود که وقتی دوستان انتقادات و گلایه های به حق خود را درباره شرایط برگزاری کنسرت، به مدیر دفتر موسیقی ارشاد اعلام کردند، ایشان نیز موافق برخی از این گله مندی ها بود و وعده داد تا پس از دوران کرونا و ایام محرم و صفر درباره ماجرای افزایش قیمت بلیت ها جلسات دیگری برگزار شود. شرایطی که گویا برای برخی دوستان سوءتفاهم ایجاد کرد و برخی فکر کردند که موضوع افزایش قیمت ها باید از همین حالا شروع شود!
حال سئوال اصلی اینجاست که منظور رجب پور از “برخی دوستان” چه کسانی است؟! مگر کسی به جز تهیه کنندگان و شرکت های برگزار کننده کنسرت طرف قرارداد با سالن هاست؟ مگر این فعالین اقتصادی تحت نظر رییس (محسن رجب پور) مجمع صنفی تولیدکنندگان و تهیه کنندگان آثار شنیداری نیستند؟ چطور ممکن است “برخی دوستان” بدون هماهنگی با مسئولین امر دست به افزایش یک شبه و سرسام آور قیمت بلیت ها بزنند؟ این مساله از دو حالت خارج نیست؛ نخست آن که رجب پور حقیقت را گفته و واقعا برخی از شرکت ها سَر خود اقدام به قیمت گذاری کرده اند که در این صورت صلاحیت رییس مجمع زیر سئوال می رود، چرا که وظیفه این مجموعه صنفی نظارت و مدیریت فعالین این حوزه بوده و باید در قبال عملکرد زیرمجموعه های خود نیز پاسخگو باشد و حالت دوم نیز امکان طرح روایت غیرواقعی این تهیه کننده موسیقی از روند غیرشفاف قیمت گذاری ها است.
اختصاصی موسیقی فارس
هادی مظفری ، مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مهمترین برنامه های مرکز هنرهای تجسمی در ایام دهه کرامت به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان گفت: مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری بنیاد امام رضا(ع) برنامه ای دارد که روز10 تیر برگزار می شود در این مراسم مجموعه نمایشنامه های رضوی، آلبوم آواهای رضوی ایران زمین و کتاب منتخب آثار جشنواره عکس رضوی درتالار رودکی رونمایی می شود.
وی با بیان اینکه چهار یا پنج رویداد حوزه جشنواره های امام رضا(ع) با حمایت مادی و معنوی مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود، خاطر نشان کرد: امسال ما جشنواره عکس هشت را با موضوع امام رضا(ع) برای سومین سال برگزار می کنیم که داوری آثار در دهه کرامت انجام شد و آثار و نمایشگاه در تهران، مشهد و مترو تهران به نمایش در می آید
مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این سئوال که در نمایشگاه جشنواره عکس هشت چه تعداد اثر به نمایش در می آید؟ گفت: تا کنون 5 هزار اثر به دبیرخانه جشنواره عکس هشت رسیده است که پس از داوری به نمایش درخواهد آمد.
پایان پیام/ 32
به گزارش سینماپرس ، محمد الهیاری در گفت وگو با میزان، پیرامون بازگشایی سالن های کنسرت پس از تعطیلات کرونایی گفت: همانطور که مستحضر هستید ستاد ملی مبارزه با کرونا مصوب کرد که سالن های برگزاری کنسرت می توانند از ابتدایی تیر ماه با پنجاه درصد ظرفیت مخاطب آغاز به کار نمایند. وی درباره نوع نظارت دفتر موسیقی بر برگزاری کنسرت ها ادامه داد: دفتر موسیقی بخش نامه ای را به سالن های بزرگ تهران که بالای 1200 نفر ظرفیت دارند و از دفتر موسیقی مجوز می گیرند و همین طور سالن های زیر مجموعه معاونت هنری شامل تالار وحدت، تالار رودکی و بنیاد نیاوران ارسال کرده است، علاوه بر آن دفتر موسیقی نامه ای را به ادارات کل ارشاد استان ها مبنی بر لازم الاجرا بودن بندهای پانزده گانه پروتکل های بهداشتی ارسال کرده است.
مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد پیرامون اجرای کنسرت در شهرستانها اضافه کرد: شروع به کار سالن های برگزاری کنسرت در هر استان مشروط به تاییدیه ستاد مبارزه با کرونا همان استان خواهد بود و با توجه به وضعیت شیوع بیماری کرونا بازگشایی ها صورت می گیرد.
وی درباره چگونگی برگزاری کنسرت در شهر تهران افزود: در شهر تهران بنا بر مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا تاریخ بازگشایی ها اول تیر ماه اعلام شد، البته این بازگشایی صرفا با فروش پنجاه درصد ظرفیت سالن امکان پذیر است، به طور مثال اگر سالن برج میلاد 1600 نفر ظرفیت دارد می تواند با ظرفیت حداکثر هشتصد نفر میزبان مخاطبان در کنسرت ها باشد.
اله یاری در مورد توقف اجراهای موسیقی در شهریور ماه اذعان کرد: در همین راستا نحوه پر شدن سالن ها نیز با سایت های بلیت فروشی و مدیریت سالن ها در میان گذاشته شد، تا همین لحظه دست کم پنج اجرای صحنه ای برای تیر و مرداد ماه درخواست اجرا داده اند، همانطور که می دانیم انتهای مرداد ماه مصادف با آغاز ماه محرم خواهد بود و اجراها حداکثر تا پایان مرداد ماه روی صحنه خواهند رفت.
وی درباره آغاز به کار کنسرت ها بعد از ماه صفر ادامه داد: نیمه دوم سال برای اجراهای صحنه ای از آبان ماه و بعد از اتمام ماه صفر و با ارزیابی ستاد ملی مبارزه با کرونا آغاز خواهد گردید، در آن زمان این ستاد وضعیت سلامت کشور را بررسی خواهد کرد و همه ما بدون شک تابع مصوبات این ستاد خواهیم بود.
مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد با تصریح شرایط برای اجرای آثار موسیقیایی تاکید کرد: نکته حائز اهمیت درباره بازگشایی سالن های کنسرت این است که قرار شد تمامی سالن ها قیمت اجاره خود را تا پنجاه درصد کاهش دهند، همین طور شرکت ها دستمزد هنرمندان خود را تا پنجاه درصد کاهش خواهند داد، همین طور مقرر شد تا هزینه بلیت کنسرت ها تا پایان تابستان ماه امسال تغییر پیدا نکند، این اتفاق بدان جهت است که مردم در شرایط اقتصادی حاضر رغبت حضور در سالن ها را داشته باشند.
وی درباره احتمال گران شدن بلیت کنسرت ها افزود: قیمت بلیت کنسرت ها تا پایان مرداد ماه که زمان برگزاری کنسرت ها قبل از ماه محرم است هیچ تغییری نخواهد کرد و ما شاهد هیچگونه گران شدن قیمت بلیتها نخواهیم بود، مهر و آبان سال جاری بار دیگر با شرکت های برگزاری کنسرت ها و ستاد ملی کرونا جلسه خواهیم داشت تا شرایط تازه اجرا را به بحث و نظر بگذاریم.
اله یاری درباره نحوه رعایت پروتکل های بهداشتی طی برگزاری کنسرت ها اضافه کرد: بخشی از پروتکل ها مربوط به استفاده ماسک توسط مخاطبان است، طبیعی است که تمامی مخاطبان برای ورود به سالن کنسرت باید ماسک داشته باشند، تمامی سالن ها بعد از هر اجرا ضدعفونی خواهد شد و فاصله زمانی بین هر اجرا دست کم دو ساعت خواهد بود.
وی در همین رابطه اذعان کرد: به همین منوال تمرین صدا و یا همان ساندچک گروه ها دو ساعت قبل از کنسرت صورت می گیرد تا به بهانه این اقدام از ازدحام احتمالی مردم پشت درب های سالن جلوگیری شود. تست تب و اکسیژن در تمامی ورودی ها حضور خواهد داشت تا به صورت حداقلی این تست ها از مخاطبان و با حضور کارشناسان گرفته شود.
رییس دفتر موسیقی وزارت ارشاد با تاکید بر حفظ جان مخاطبین موسیقی خاطرنشان کرد: همین طور فاصله بین صندلی ها در تمامی کنسرت ها رعایت می شود، بدون شک سلامتی مردم اولویت اول ماست و به هیچ وجه نمی خواهیم با حضورشان در سالن سلامتشان به خطر بیفتد.
بلیت فروشی کنسرت امید حاجیلی و فرزاد فرزین خواننده پاپ که به تازگی اجرای صحنه ای را تدارک دیده بودند، متوقف شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، با آغاز بلیت فروشی کنسرت امید حاجیلی، بسیاری پس از مراجعه به سایت فروش بلیت کنسرت و توجه به قیمت بلیت ها، بیش از هر زمان دیگری انگشت به دهان ماندند. چراکه قیمت بلیت ها گران تر از همیشه شده بود. در میان این قیمت ها رقم هایی، چون 265 هزار تومان نیز مشاهده می شد. این درحالی است که علاقه مندان به هنر اول، نسبت به قیمت بلیت کنسرت ها پیش از شیوع کرونا هم گلایه های فراوانی داشتند. صحبت ذوق فراوان علاقه مندان به موسیقی برای آغاز کنسرت ها بود اما قیمت بلیت ها حسابی ذوق این علاقه مندان را کور کرد.
پس از این که فشار های فراوان رسانه ای نسبت به قیمت بلیت کنسرت حاجیلی شکل گرفت، وی تصمیم گرفت بلیت فروشی اجرای اخیرش را متوقف کند. گفته می شود، این خواننده پاپ در تلاش است با پیگیری قیمت گذاری بلیت کنسرت ها در مجمع تهیه کنندگان کنسرت، پس از قیمت گذاری مناسب تر، اجرای زنده خود را روی صحنه ببرد. فرزاد فرزین هم بلیت فروشی کنسرتش را آغاز کرده بود و قیمت بلیت هایش مشابه قیمت بلیت کنسرت حاجیلی است. این خواننده هم بلیت فروشی را متوقف کرده است.
سوال اینجاست که چرا حاجیلی، بلیت کنسرتش را با قیمت های نجومی به فروش رساند؟ برخی علت این گرانی را شیوه برگزاری کنسرت در دوران کرونا دانستند؛ طبق پروتکل هایی که از طرف دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری اجرای صحنه ای منتشر شد، باید میان هر یک از حاضران در سالن، دو صندلی خالی باشد. صندلی هایی خالی که سود حاصل از برگزاری اجرای صحنه ای را به حداقل می رساند. ظاهرا خوانندگانی که در این دوران کنسرت برگزار می کنند برای بازگشت سود صندلی های خالی بلیت های قابل فروش را با قیمت بالاتری نسبت به استاندارد قیمت بلیت به فروش می رسانند.
نکته قابل تامل دیگر هزینه اجاره سالن هاست. شنیده ها حاکی از آن است که اجاره سالن ها متناسب با پروتکل های جدید کاهش پیدا نکرده است. ظاهرا مسئولان سالن ها هم نتوانستند تناسبی میان سود و هزینه های سالن ایجاد کنند و متناسب با شرایط فعلی هزینه اجاره سالن ها را کاهش دهند. مشکلی که در سالن های سینمایی هم دیده می شود و موجب افزایش قیمت بلیت سینما ها شده است.
به نظر می رسد، با وجود برنامه ریزی های مختلف از سوی فعالان فرهنگی به ویژه دفتر موسیقی، معاونت هنری و وزارت ارشاد، همچنان امکان برگزاری کنسرت به طوری که صنعت کنسرت گذاری نیز حفظ شود، به وجود نیامده است. باید پذیرفت که همچنان شرایط برای برگزاری کنسرت فراهم نیست و باید تا شکست ویروس کرونا، از بسیاری فعالیت های هنری مانند برگزاری اجرای صحنه ای صرف نظر کرد.
بلیت فروشی کنسرت امید حاجیلی و فرزاد فرزین خواننده پاپ که به تازگی اجرای صحنه ای را تدارک دیده بودند، متوقف شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، با آغاز بلیت فروشی کنسرت امید حاجیلی، بسیاری پس از مراجعه به سایت فروش بلیت کنسرت و توجه به قیمت بلیت ها، بیش از هر زمان دیگری انگشت به دهان ماندند. چراکه قیمت بلیت ها گران تر از همیشه شده بود. در میان این قیمت ها رقم هایی، چون 265 هزار تومان نیز مشاهده می شد. این درحالی است که علاقه مندان به هنر اول، نسبت به قیمت بلیت کنسرت ها پیش از شیوع کرونا هم گلایه های فراوانی داشتند. صحبت ذوق فراوان علاقه مندان به موسیقی برای آغاز کنسرت ها بود اما قیمت بلیت ها حسابی ذوق این علاقه مندان را کور کرد.
پس از این که فشار های فراوان رسانه ای نسبت به قیمت بلیت کنسرت حاجیلی شکل گرفت، وی تصمیم گرفت بلیت فروشی اجرای اخیرش را متوقف کند. گفته می شود، این خواننده پاپ در تلاش است با پیگیری قیمت گذاری بلیت کنسرت ها در مجمع تهیه کنندگان کنسرت، پس از قیمت گذاری مناسب تر، اجرای زنده خود را روی صحنه ببرد. فرزاد فرزین هم بلیت فروشی کنسرتش را آغاز کرده بود و قیمت بلیت هایش مشابه قیمت بلیت کنسرت حاجیلی است. این خواننده هم بلیت فروشی را متوقف کرده است.
سوال اینجاست که چرا حاجیلی، بلیت کنسرتش را با قیمت های نجومی به فروش رساند؟ برخی علت این گرانی را شیوه برگزاری کنسرت در دوران کرونا دانستند؛ طبق پروتکل هایی که از طرف دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری اجرای صحنه ای منتشر شد، باید میان هر یک از حاضران در سالن، دو صندلی خالی باشد. صندلی هایی خالی که سود حاصل از برگزاری اجرای صحنه ای را به حداقل می رساند. ظاهرا خوانندگانی که در این دوران کنسرت برگزار می کنند برای بازگشت سود صندلی های خالی بلیت های قابل فروش را با قیمت بالاتری نسبت به استاندارد قیمت بلیت به فروش می رسانند.
نکته قابل تامل دیگر هزینه اجاره سالن هاست. شنیده ها حاکی از آن است که اجاره سالن ها متناسب با پروتکل های جدید کاهش پیدا نکرده است. ظاهرا مسئولان سالن ها هم نتوانستند تناسبی میان سود و هزینه های سالن ایجاد کنند و متناسب با شرایط فعلی هزینه اجاره سالن ها را کاهش دهند. مشکلی که در سالن های سینمایی هم دیده می شود و موجب افزایش قیمت بلیت سینما ها شده است.
به نظر می رسد، با وجود برنامه ریزی های مختلف از سوی فعالان فرهنگی به ویژه دفتر موسیقی، معاونت هنری و وزارت ارشاد، همچنان امکان برگزاری کنسرت به طوری که صنعت کنسرت گذاری نیز حفظ شود، به وجود نیامده است. باید پذیرفت که همچنان شرایط برای برگزاری کنسرت فراهم نیست و باید تا شکست ویروس کرونا، از بسیاری فعالیت های هنری مانند برگزاری اجرای صحنه ای صرف نظر کرد.
گروه فرهنگی تیتریک ، با انتشار اطلاعیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بازگشایی سالن های تئاتر، سینما و کنسرت های موسیقی بسیاری از هنرمندان و گروه های نمایشی برای اجرای مجدد نمایش های خود برنامه ریزی کردند و برخی گروه ها که اجراهایشان به دلیل شیوع بیماری لغو شده بود، تصمیم به اجرای نمایش گرفتند. درست است که گروه های نمایشی با رعایت پروتکل های بهداشتی به اجرا می روند، اما سلامت هنرمندان و تماشاگران مهم تر از هر چیز دیگری است. با این وجود تماشاخانه ها با ضدعفونی کردن محل نمایش و تب سنجی در هنگام ورود تماشاگران مراقب سلامت افراد حاضر در سالن ها هستند.
حال با توجه به بازگشایی سالن ها موضوع دیگری ذهن گروه های نمایشی را به خود مشغول می کند، آیا بازگشایی سالن ها سبب جبران خسارت های وارده می شود؟ آیا تماشاگران برای تماشای نمایش ها به سالن ها می آیند؟
در حاضر چند گروه نمایشی اجرای خود را آغاز کرده و گروه های دیگر نیز برای اجرا ها برنامه ریزی می کنند با این وجود باید دید اجرای مجدد نمایش ها در شرایط وجود بیماری با چه رویکردی پیش می رود. در همین روزها به یکی از سالن های تئاتر رفتیم تا از روند کار , ضدعفونی سالن و رعایت پروتکل های بهداشتی اطلاعاتی کسب کنیم,در ادامه این گزارش نظر چند تن از تماشاگران را که این روز ها در سالن های تئاتر به اجرای نمایش نشستند را نیز می خوانیم.
در زمان ورود به سالن نمایش تغییراتی احساس می شد, این تغییرات به سالن نمایش یا تغییرات دکور و راهرو و... مربوط نبود بلکه فضای دیگری را حس می کردیم که شاید پیش از این در سالن های تئاتر ندیده بودیم.حس عجیبی که بعد از مدت ها ورود به سالن نمایش را داشتیم و قابل وصف نبود با این حال افرادی در راهرو و خارج از راهرو ها با فاصله از یکدیگر حضور داشتند که انتظار شروع نمایش را می کشیدند. قبل از اجرای نمایش , سالن , دکور و صندلی ها ضدعفونی شده و فضا را برای حضور مخاطبان آماده می کردند البته ضدعفونی سالن بعد از اتمام نمایش هم انجام می شد . مخاطبان با رعایت فاصله و با تب سنجی وارد سالن نمایش شده و با فاصله از یکدیگر می نشستند. این موضوع نشان داد که سالن ها تلاش خود را به کاربسته تا پروتکل های بهداشتی را رعایت و اطمینان تماشاگران و گروه های نمایشی را جلب کنند.
درست است که تعداد تماشاگران نسبت به قبل از شیوع بیماری کرونا کمتر شده اما در این روزها حضور تماشاگران در سالن های تئاتر اتفاق بسیار خوبی است که می تواند نوید بخش افزایش تعداد تماشاگران در روزهای آتی و رونق دوباره سالن های تئاتر باشد. شاید بتوان گفت بازگشایی سالن های نمایشی تا حدودی خسارت های وارده به گروه ها را جبران می کند اما باید حمایتی بالاتر از گروه ها وجود داشته باشد تا دلگرمی بیشتری برای ادامه اجراها پیدا کنند.
تئاتر دوستان در روزهای بازگشایی سالن های تئاتر نشان دادند که از تئاتر حمایت می کنند و هنوز هم برای تماشای نمایش ها به سالن ها می آیند. از یکی از تماشاگران حاضر در سالن درخصوص اجرای مجدد نمایش ها پرسیدیم که پاسخ داد: به نظر من رعایت پروتکل های بهداشتی به طور کامل اتفاق افتاده و همین سبب اطمینان تماشاگران می شود. من تا اعلام پایان بیماری کرونا قصد تماشای هیچ نمایشی را نداشتم اما یکی از دوستانم که به تماشای نمایش آمده بود از رعایت پروتکل های بهداشتی و ضدعفونی سالن ها گفت به همین دلیل اطمینان من برای حضور در سالن نمایشی بیشتر شد. من تماشای تئاتر را دوست دارم به همین علت اطمینان کرده و به سالن آمدم.
نظر یکی دیگر از تماشاگران را جویا شدیم که پاسخ داد: قبل از شیوع بیماری کرونا , هفته ای دو بار به تماشای نمایش ها می نشستم و حضور در سالن های نمایش برای من بسیار سرگرم کننده و جذاب بود اما با آغاز دوران قرنطینه فیلمِ تئاترها جایگزین سالن های نمایشی شدند و در خانه تئاتر تماشا می کردم اما حس و حال تماشای یک تئاتر واقعی را نداشتم. با خبر آغاز مجدد اجراها بسیار خوشحال شدم , به نظر من این روش بهترین روش برای کمک به گروه های نمایشی و همینطور تئاتر دوستان است. برای من رعایت بهداشت و ضدعفونی محل بسیار مهم است و زمانی که از سالم بودن محیط و فضای نمایش مطمئن شدم , بلیت تهیه کرده و برای تماشای نمایش آمدم. البته تعداد تماشاگران بسیار کمتر شده اما روشی که پیش گرفته شده سبب جلب اطمینان مردم و حضور دوباره آن ها در سالن ها می شود.امیدوارم به زودی این بیماری نابود شود و جریان زندگی به حالت عادی خود بازگردد.
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزار کتاب ایران (ایبنا)، مراسم اهدای جوایز دومین دوره جایزه ادبی بهمن با حضور شماری از نویسندگان کتاب و با رعایت پروتکل های اجتماعی ایام کرونا، در لایو اینستاگرام خانه کتاب نشر دف برگزار شد.
20 داستان کوتاه از بیست شرکت کننده، در دومین کتاب این مجموعه با عنوان آدم های بدی که ما هستیم از سوی نشر دف به چاپ رسیده، و از روز چهارشنبه (4 تیرماه) در کتابفروشی های سراسر کشور عرضه شده است.
دبیر جلسه فرزانه کرم پور، نویسنده و بنیانگذار جایزه ادبی بهمن، از افزایش 100 درصدی شرکت کنندگان نسبت به دوره پیش خبر داد. شرکت کنندگانی از جوانان 9 ساله تا 80 ساله بود و آثار خود را از شهرهای مختلف ایران، و حتی از خارج کشور ارسال کرده اند.
حمیدرضا شعبانی، مدیر نشر و کتابفروشی دف، گزارش سلسله ای از وقایع و مشکلات تاریخی پیش آمده در سال گذشته و امسال را که منجر به تعویق چاپ کتاب و برگزاری مراسم در ماه تیر شد را برای نویسندگان حاضر یادآوری و ارائه کرد. او همچنین از تمام شرکت کنندگان و قدرت قلم نویسندگی آنها، حتی نویسندگانی که در یک رقابت فشرده داستان هایشان به مرحله چاپ نرسید، قدردانی کرد.
در ادامه مراسم، به 20 نویسنده برگزیده و داستان اولی، نسخه های کتاب چاپ شده اهدا شد و نفرات اول تا سوم، ضمن دریافت جوایز نقدی، لوح تقدیر خود را به شرح زیر دریافت کردند:
1- محسن مرادی نفر اول (برنده لوح طلا) برای داستان حذف شده تَه این جاده... (که البته در ممیزی چاپ حذف و داستان معدنچی ها جایگزین آن شد)
2- غلامرضا فولادوندی نفر دوم (برنده لوح نقره) برای داستان چرا فاطی خودش را کشت؟ (این داستان نیز در مرحله مجوز حذف و داستان محلول ضد موش جایگزین آن شد)
3- حدیث ناظری نفر سوم (برنده لوح برنز) برای داستان خدا لعنت کند فتاح را
همچنین متولیان جایزه ادبی بهمن از مژگان خاکی، یکی از بیست نویسنده برگزیده یاد کردند که نام کتاب از نام داستان او گرفته شده است.
مهلت ارسال داستان برای شرکت در دوره سوم جایزه ادبی بهمن، به نشانی دبیرخانه، حداکثر تا پایان شهریورماه سال جاری اعلام شده است و شرکت کنندگان ادوار قبل که داستان هایشان تا کنون چاپ نشده است هم می توانند در دور جدید شرکت کنند.
به گزارش خبرگزار کتاب ایران (ایبنا)، مراسم اهدای جوایز دومین دوره جایزه ادبی بهمن با حضور شماری از نویسندگان کتاب و با رعایت پروتکل های اجتماعی ایام کرونا، در لایو اینستاگرام خانه کتاب نشر دف برگزار شد.
20 داستان کوتاه از بیست شرکت کننده، در دومین کتاب این مجموعه با عنوان آدم های بدی که ما هستیم از سوی نشر دف به چاپ رسیده، و از روز چهارشنبه (4 تیرماه) در کتابفروشی های سراسر کشور عرضه شده است.
دبیر جلسه فرزانه کرم پور، نویسنده و بنیانگذار جایزه ادبی بهمن، از افزایش 100 درصدی شرکت کنندگان نسبت به دوره پیش خبر داد. شرکت کنندگانی از جوانان 9 ساله تا 80 ساله بود و آثار خود را از شهرهای مختلف ایران، و حتی از خارج کشور ارسال کرده اند.
حمیدرضا شعبانی، مدیر نشر و کتابفروشی دف، گزارش سلسله ای از وقایع و مشکلات تاریخی پیش آمده در سال گذشته و امسال را که منجر به تعویق چاپ کتاب و برگزاری مراسم در ماه تیر شد را برای نویسندگان حاضر یادآوری و ارائه کرد. او همچنین از تمام شرکت کنندگان و قدرت قلم نویسندگی آنها، حتی نویسندگانی که در یک رقابت فشرده داستان هایشان به مرحله چاپ نرسید، قدردانی کرد.
در ادامه مراسم، به 20 نویسنده برگزیده و داستان اولی، نسخه های کتاب چاپ شده اهدا شد و نفرات اول تا سوم، ضمن دریافت جوایز نقدی، لوح تقدیر خود را به شرح زیر دریافت کردند:
1- محسن مرادی نفر اول (برنده لوح طلا) برای داستان حذف شده تَه این جاده... (که البته در ممیزی چاپ حذف و داستان معدنچی ها جایگزین آن شد)
2- غلامرضا فولادوندی نفر دوم (برنده لوح نقره) برای داستان چرا فاطی خودش را کشت؟ (این داستان نیز در مرحله مجوز حذف و داستان محلول ضد موش جایگزین آن شد)
3- حدیث ناظری نفر سوم (برنده لوح برنز) برای داستان خدا لعنت کند فتاح را
همچنین متولیان جایزه ادبی بهمن از مژگان خاکی، یکی از بیست نویسنده برگزیده یاد کردند که نام کتاب از نام داستان او گرفته شده است.
مهلت ارسال داستان برای شرکت در دوره سوم جایزه ادبی بهمن، به نشانی دبیرخانه، حداکثر تا پایان شهریورماه سال جاری اعلام شده است و شرکت کنندگان ادوار قبل که داستان هایشان تا کنون چاپ نشده است هم می توانند در دور جدید شرکت کنند.
خبرگزار کتاب ایران (ایبنا)،
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم نگاهی به زندگی و کارنامه گلعلی بابایی پژوهشگر و نویسنده حوزه دفاع مقدس داشته است که این روایت در ادامه از نظرتان می گذرد.
یک زندگی ساده، خیلی ساده. درست مثل زندگی همین حالایش. از روستای برار در چالوس شروع شده، هفتم مهر سال 1339. بعد هم آمده تهران. تهران سال 1348 با همان کوچه و پس کوچه های خاکی امامزاده عبدا... و سپس محله جی. سال ها درس خواندن و کار کردن همزمان، بعدتر هم پیوستن به انقلاب. آمد و شد به مسجد جواد الائمه و گذشتن و گذشتن از سال ها تا رسیدن به زمستان 1361. همان زمستانی که پای گلعلی بابایی را به جبهه باز کرد.
او اولین بار 15 ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و چنان دلش گیر کرد که تا پایان جنگ به مدت 55 ماه در مناطق عملیاتی ماند. چند بار هم مجروح شد، اما کوتاه نیامد و دل نکند از میدان. پس از پایان جنگ تحمیلی در سال 1369 همراه تعدادی از پیشکسوتان جنگ، گروه تفحص شهدا را در لشکر27 محمد رسول ا... تشکیل داد. احتمالا افراد خیلی کمی می دانستند او در روزهای جنگ، زیر آتش گلوله و خمپاره، دفتر روزانه اش را از خودش جدا نمی کند و هر روز می نویسد آنچه را پیرامونش اتفاق می افتد.
دفترهایی که شده بودند هفت جلد قطور و بعدتر در قالب دو کتاب به نام های نقطه رهایی و غربت هور چاپ شدند. همین اتفاق ساده روزانه نویسی کم کم او را به نوشتن از دفاع مقدس واداشت و وارد کارهای پژوهشی این عرصه شد. اول با زندگینامه نویسی شروع کرد و بعد رسید به نوشتن از یگان های نظامی و عملیات.
چند اثر از 38 اثر شاخص
انتشار همپای صاعقه در آبان 1379 نام او را سر زبان ها انداخت. او کتاب را با همکاری حسین بهزاد و بعدتر هم جلد دومش را با نام ضربت متقابل به تنهایی نوشت. همپای صاعقه، کتابی تاریخی و شرحی مستند از نحوه تشکیل لشکر 27 محمد رسول ا... بود که مورد توجه رهبری هم قرار گرفت و بر آن تقریظ نوشتند و او را با شوخی شیرینی آقای گل خطاب کردند.
در ادامه مسیر، رهبری بر کتاب های دیگری از این نویسنده هم تقریظ نوشتند. پس از این دو کتاب بابایی و بهزاد به توصیه سردار شهید حسین همدانی، مجموعه روایت انصار را شروع کرده و دو کتاب به نام های از الوند تا قراویز و بهار 82 را منتشر کردند.
بابایی هرچند درگیر کارهای مطبوعاتی شد، اما هرگز نوشتن جدی برای دفاع مقدس را فراموش نکرد. سرلشکر محمدعلی جعفری در نیمه دوم سال 1388 خاطرات خود را از کودکی تا مقطع آزادسازی خرمشهر برای او و بهزاد روایت کرد تا این دو نویسنده همکار، کتاب کالک های خاکی را بنویسند.
بعدتر هم در پاییز 1391، وقتی سردار محققی، فرمانده گردان حبیب بن مظاهر در سه سال پایانی جنگ، به گلعلی پیشنهاد کرد تاریخچه این گردان را بنویسد، او با کمال میل پذیرفت و دو کتاب گردان نهم و حبیب؛ تولدی دیگر را نوشت. کتاب سوم و پایانی کارنامه عملیاتی این گردان خواهد بود.
پس از شهادت سردار حسین همدانی، گلعلی بابایی برای ادای دین به این شهید، طی تلاشی شبانه روزی، کتاب پیغام ماهی ها را-که سرگذشت نامه شهید همدانی است- به چهلم شهید رساند. این کتاب، پنجمین شماره از مجموعه بیست وهفت در 27 محسوب می شود. این کتاب دربرگیرنده روایت دست اول سردار شهید حسین همدانی از ولادت تا مقطع تودیع وی از فرماندهی تیپ 32 انصارالحسین (ع) در پاییز 1364 است. پیش از این کتاب، همکار و همراه همیشگی گلعلی یعنی حسین بهزاد بخشی از زندگی شهید همدانی را در کتاب مهتاب خیّن روایت کرده بود که در این کتاب از آرشیو آن استفاده شده است.
مردی از وسط میدان جنگ
بابایی در سال های فعالیت خود تاکنون 38 کتاب در حوزه دفاع مقدس منتشر کرده است، از آثار زندگینامه ای تا گردان نویسی های درخشانی که سندهای تاریخی مهم و جالبی محسوب می شوند از شیوه اداره جنگی هشت ساله که بر ایران تحمیل شد و مردانه از رزمنده های وطنی شکست خورد.
بابایی هنوز هم می نویسد، هنوز هم مشغول است و مسیرش را ادامه می دهد. او را می توان در زمره مردانی دانست که همه این سال ها تلاش کردند قهرمان ایران معاصر، رزمنده هایی که پای ایران ایستادند، فراموش نشوند.
خیلی ها از این راه و مسیر نوشته اند، اما نوشته های گلعلی بابایی بوی جنگ می دهد، بوی کلمه های مردی که ایستادن مقابل دشمن را با تمام وجود خود درک کرده است. مردی که واقعا گل است؛ گلی که در کنار بوی تند باروت زنده مانده و به امروز رسیده تا به کاغذها جان بدهد...
جایزه ها
کتاب های همپای صاعقه، ضربت متقابل، آن سه مرد، بهار 82، ماه همراه بچه هاست، تا آوردگاه الهاله، قلمی به رنگ خاک، شراره های خورشید پیغام ماهی ها و گردان نهم در جشنواره های مختلف ادبی، به عنوان کتاب های برتر شناخته شده اند.
تقریظ های رهبری
همپای صاعقه، ضربت متقابل، از الوند تا قراویز، ققنوس فاتح، کالک های خاکی و گردان نهم مورد تقریظ، تفقد و توجه مقام رهبری قرار گرفتند. وقتی تقریظ رهبر انقلاب بر همپای صاعقه منتشر شد این کتاب از هشت سال مهجوربودن درآمد و ناگهان ناشران مختلفی برای چاپ این کتاب در تیراژ گسترده، اعلام آمادگی کردند.
گفتگو با مرد روایت های دفاع مقدس
حالا بعد از یک عمر فعالیت هنری، شناخت نامه ای درباره این پژوهشگر منتشر شده که مطالعه آن نشان می دهد بابایی چه مسیر پرفراز و نشیبی را با آرامش و صبوری طی کرده تا اسناد مربوط به هشت سال جنگ تحمیلی، پربارتر و قطورتر شود؛ هر چند خودش هیچ ادعایی ندارد و معتقد است تنها کاری را انجام داده که به عنوان یک ماموریت مهم بر دوش خود احساس می کرده است. با او درباره این مسیر و همچنین آثار ارزشمندی که منتشر کرده است، گفت وگو کردیم.
برای خودم یادداشت می کردم
- همه چیز از تصمیم ساده من برای ثبت وقایع شروع شد؛ نه فکری در ذهن داشتم و نه آینده را پیش بینی می کردم. فقط می خواستم روزگارم، دیده ها و شنیده هایم را در جبهه ثبت کنم. شروع کردم به نوشتن، چه وقتی پشت جبهه بودم، چه در خط مقدم، چه شب های عملیات. فرقی نداشت کجا بودم و چه اتفاقاتی در جریان بود. هر آنچه می توانست خاطره باشد را برای خودم یادداشت می کردم با تاریخ و ساعت وقوع رویدادها.
- وقتی جنگ تمام شد، من کلی خاطره ثبت شده داشتم که برای دل خودم و یادآوری روزهای جنگ نوشته بودمشان، نه برای تبدیل شدن به کتاب یا هر چیز دیگری، اما سرنوشت چنین مقدر کرد که بعد از جنگ در حوزه هنری دفتر ادبیات و هنر تاسیس شود و مرتضی سرهنگی و هدایت ا... بهبودی و همکارانشان آستین بالا بزنند برای گردآوری خاطرات هشت سال دفاع مقدس.
آغاز راه از نقطه رهایی
- وقتی دفتر ادبیات فراخوان داد، عده ای خاطراتشان را به صورت شفاهی تعریف کردند و من هم دفترچه هایم را تحویل دادم. دفترچه ها تازگی و جذابیت داشت و خیلی زود این روزنوشت ها به شکل کتاب منتشر شدند؛ کتاب نقطه رهایی . این نقطه آغاز راهی بود که من در آن گام برداشتم.
- بعد از آن در لشکر 28 مشغول شدم و کارم فرهنگی بود. مسیری که به نقطه رهایی آغاز شده بود را ادامه دادم. ثبت وقایع برایم اهمیت پیدا کرد، چون خاطرات من در واقع مشاهدات یک نفر از جنگ بود. در جنگ مردان بزرگی بودند مانند شهید همت، متوسلیان، کریمی، نوری و خیلی های دیگر که باید درباره آنها می نوشتیم. خلأیی احساس کردم و اینجا بود که تاریخ نگاری دفاع مقدس اتفاق افتاد باز هم بی آنکه به دنبال رقم زدن اتفاق مهم یا بزرگی باشم.
چقدر خوب است بدانیم همت چطور همت شد
- بعد از انتشار کتاب هایی مانند همپای صاعقه، ضربت متقابل، شراره خورشید و کتاب های دیگر تا این آخری که کوهستان آتش نام دارد و در حال انتشار است، به این نتیجه رسیدم که باید از کلی نویسی فاصله بگیریم و کمی جزئی تر به جنگ و آدم ها و اتفاقاتش نگاه کنیم. چقدر خوب است که بدانیم همت چطور همت شد یا متوسلیان یا دیگران. این شد که نگارش زندگینامه شهدا اهمیت پیدا کرد و درباره فرماندهان جنگ نوشتم.
- ماحصل سال های زندگی من بعد از سال های جنگ، حدود 38 کتاب است که اگر چه زبان ساده و نثر داستان گونه دارند اما تاریخ را شرح می دهند و مستند هستند. بخش های زیادی از روی نوارهای جلسات پیاده شده اند، از اظهاراتی که از بی سیم ها ضبط شده اند و مو لای درزشان نمی رود. این مجموعه، گنجینه زندگی من است و از انجامشان احساس رضایت می کنم، چون ادای دین است به کسانی که در جنگ حضور داشتند و نیز ماموریت من است. شاید اصل ماجرا همان باشد که آقای قرایی در این شناخت نامه نوشته است: داستان ممانعت فرمانده گردان حبیب بن مظاهر برای حضور من در عملیات خیبر و آن دست ردی که به سینه ام زد تا برگردم و ماموریتم را به انجام برسانم.
قرایی از تبار حبیب می گوید
از تبار حبیب، روایت روزهای جهاد نویسنده ای است که یک روز در خط مقدم جبهه های نبرد پیش رو بود و حالا در خاکریز کتاب، علمداری می کند. به این مناسبت با حسین قرایی، نویسنده از تبار حبیب گفت وگو کرده ایم تا شخصیت بابایی را بهتر بشناسیم.
- گلعلی بابایی از کسانی است که در حوزه مستندنگاری طرح نویی در انداخته است. او به همراه حسین بهزاد از کسانی هستند که در حقیقت ژانر لشکرنویسی را جدی گرفتند. نثر گلعلی بابایی با بسیاری از نویسنده های این حوزه تفاوت دارد و از جهات بسیاری متمایز است. شاید گاهی زبان نوشته های بابایی به علت استفاده از تعابیر و اصطلاحات مربوط به ادوات جنگی، پیچیده و غامض باشد، اما نثر او و سبک نوشتاری منحصر به فردش در حوزه ادبیات پایداری بسیار قابل تامل و حائز اهمیت است.
- بابایی کتابی در همین ژانر مستندنگاری و زندگی نامه نویسی (زندگی نامه -مستند) دارد با عنوان ماه همراه بچه هاست . این کتاب درباره شهیدمحمدابراهیم همت است و در این کتاب می توان تمایز بابایی در سبک نوشتاری را به وضوح بررسی کرد. کتابی با فضای بدیع در مستند پرتره شخصیت بزرگی مثل شهید همت که بیان خاطرات و تاریخ زندگی این شهید بزرگوار با زبانی بسیار هنرمندانه در آن روی داده است.
به این الگوها نپرداختیم
- اگر ادبیات معاصر را به صورت یک بازه زمانی 99 ساله از 1300 تا 1399 ببینیم، تحقیقا باید گفت کمتر در جهت ضریب دهی رسانه ای به این دوستان ،گامی برداشته شده است. ما الگوها و اسوه های این چنینی را کمتر می شناسیم و کمتر به آنها می پردازیم...نه تنها در حوزه ادبیات و نشر، بلکه باید پرسید در حوزه سینما و رسانه های تصویری چه کرده ایم؟ به اعتقاد من، امروز باید از دستگاه های دولتی مطالبه کرد که بدانیم در این سال ها چند مستند پرتره درباره چهره ای مثل قیصر امین پور کار کرده اند؟ می خواهم بگویم وقتی می بینیم درمورد امثال گلعلی بابایی، سبک نویسندگی و سیره زندگی او اثری وجود ندارد، خودم مجبورم شش ماه وقت بگذارم و این کتاب جمع و جور را در حوزه تاریخ شفاهی ایشان کار کنم.
اگر مسؤولان تقریبا کاری نکنند، ما راحت تریم!
اگر مسؤولان در جهت حمایت حداکثری در نشر و ضریب دادن به تولیدات این چنینی کمک کنند،کار بزرگی انجام داده اند. درحقیقت اگر مسؤولان تقریبا کاری نکنند، ما راحت تریم! گاهی وقت ها بودجه هایی به طرح های تاریخ شفاهی اختصاص داده می شود که در نهایت به گونه ای دیگر خرج می شود، اما اگر مسؤولی بنای کارکردن در این حوزه را داشته باشد، بهترین جای فعالیت در این حوزه، آموزش و پرورش، حوزه هنری و وزارت ارشاد است.
- واقعا باید پرسید وزارت ارشاد در این عرصه چه کرده است؟ ما امروز می توانیم در استان های مان حداقل 10 چهره برجسته در حوزه های مختلف معرفی کنیم. اداره های کل ارشاد در سطح استان ها می توانند در این خصوص کارهای جدی کنند. البته جوان ها در این عرصه خودشان کار خود را می کنند. من برای نوشتن این مجموعه تاریخ شفاهی از کسی حمایتی نگرفتم.خودم مصاحبه کردم، خودم هزینه طرح جلد می دهم و ... و نتیجه اش این شده که امروز کتاب های تاریخ شفاهی من به 12 عدد رسیده است. اما می خواهم بگویم خود ما هم کم کار شده ایم. کار کردن در این عرصه، مستلزم همت جدی و دلسوزی نسبت به ادبیات و زبان فارسی است.
انتهای پیام/
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ تولیدات فرهنگی برای کودکان نیازمند فعالیت هایی متناسب با شاخص های روانی و فرهنگی آن ها است. طفل در دوران کودکی شخصیتش شکل می گیرد و هر گونه اسباب بازی، کتاب و ... می تواند در شکل گیری شخصیت او تاثیرگذار باشد. با بررسی برنامه های تلویزیون، تولیدات شبکه های خانگی برای کودکان، کتب و دیگر برنامه ها شاهد بی توجهی یا کم توجهی به این مسئله هستیم. این در حالی است که امروزه در جامعه ما کودکان به سهولت در فضای مجازی رها شده و اطلاعات متعدد از این فضا دریافت می کنند. این روزها نیز عکسی در فضای مجازی منتشر شده که نشان از آموزش خودکشی در کتاب کودکان دارد و به نظر می رسد مطالب موجود در کتاب کودکان آنطور که باید رصد نمی شود.
توجه همه جانبه به کودکان/ انتشار کتب آسیب زا برای کودک ممنوع
مونیکا نادی، فعال حقوق کودک، گفت: کودکان گروهی از جامعه با آسیب پذیری بیشتر محسوب می شوند. این خصلت باید باعث شود تا در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، قانون گذاری توجه بیشتری به بچه ها شود.
او افزود: بدین ترتیب زمینه یک حمایت همه جانبه فراهم می شود. همین حمایت همه جانبه سبب شده تا زمینه رشد دیدگاه های فرهنگی جامعه نسبت به کودکان متناسب با حقوق اساسی آنها به وجود آید.
این فعال حقوق کودک بیان کرد: پیمان نامه جهانی کودک به عنوان سند مادر در حقوق کودک به حساب می آید و بر اساس اصول و حقوق تدوین شده است. از جمله حقوق اساسی رعایت مصالح عالی کودکان در اولویت تمامی تصمیم گیری ها است. در تمامی تصمیمات باید مصلحت کودک مورد توجه قرار گیرد. از جمله این امور انتشار کتاب برای کودک باید در راستای حق رشد کودک و حفظ منافع و مصلحت او باشد و افزوده ای برای او به همراه داشته و حمایتی برای کودک به حساب آید.
نادی افزود: کتاب های فراوانی بدون رعایت نکات و اصول اساسی کودکان مجوز انتشار می گیرند و باعث می شود تا کتابی آسیب زا در اختیار کودک قرار بگیرد.
این فعال حقوق کودک گفت: این کتاب ها زندگی او را تحت تاثیر و رشد او را در معرض خطر قرار دهد.
نادی اظهار کرد: پس همان قدر که کودک حق دارد به کتاب ها و منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشد باید به منابع مناسب کتب نیز دسترسی داشته باشد.
او افزود: در واقع صدور مجوز نشر برای کتاب کودک بر طبق آئین نامه باید کارشناسی شود و کتاب توسط کارشناسان و کارگروه ها تحت مطالعه و بررسی قرار گرفته و آن را با معیارهای آئین نامه تطبیق دهند و اگر خلاف موازین آئین نامه نباشد مجوز اخذ کند.
نادی اظهار کرد: این هیات بعضا کار خودش را به شکل مناسب انجام نمی دهد. کتاب های فراوان بدون در نظر گرفتن مصالح عالی کودک منتشر شده که مغایر با حقوق کودک است. از سوی دیگر هم آئین نامه و دایره شمول آن نیز نیازمند بازنگری زمانی است.
به گفته او رعایت حقوق کودک نیازمند رصد مطالب درج شده برای کودک در کتاب هاست. اگر این ساز و کار درست اجرا شود شاهد ترجمه کتاب های مغایر نیستم اما این اتفاق تاکنون آنطور که باید رخ نداده است.
شکل قصه ها باید تغییر کند
مهدی نغمه گو، روانشناس کودک نیز درباره کم و کیف محتوای محصولات فرهنگی برای کودک گفت: اغلب زیرساخت قصه ها برای دوران گذشته بوده و این گونه داستان ها برای کودکان امروز پذیرفته نیست. برای مثال شنگول و منگول، کدو قلقله زن، بز بز قندی و ... نیز برای کودک امروز پذیرفته نیست. برای مثال برای کودک امروز چگونگی پاره کردن شکم گرگ سوال برانگیز است.
به گفته او بسیاری از داستان های امروز در یک برهه ای از تاریخ مطرح شده که فقط برای آن دوره مناسب بوده است. اینکه همچنان همان قصه ها مطرح شود تبعات متعدد به دنبال دارد.
این روانشناس کودک تاکید کرد: برای مثال شاید مطرح کردن خودکشی در برهه تاریخی گذشته به اندازه امروز تبعات نداشت. باید محتوای قصه ها تغییر کند.
نغمه گو با بیان اینکه می توان زیرساخت های قصه را به شکل امروزی مطرح کرد، گفت: برای مثال می توان راهکارهایی همچون سرمایه گذاری و اقدامات مطابق با شرایط روز را به کودک آموزش داد.
او با بیان اینکه انتشار و پخش اخبار روز جامعه برای کودک نیز تبعات فراوان به دنبال دارد، اظهار کرد: برای مثال وقتی یک کودک قصه رومینا را بشنود چه تصویراتی برای شان بروز می کند؟ قصه های واقعی آسیب زا هستند. در واقع باید در تربیت کودک اولویت ها مورد توجه قرار بگیرد.
چه باید کرد؟
کم توجهی یا بی توجهی نهادهای مسئول در پرداختن به خوراک فرهنگی برای کودکان و رهاشدگی کودکان در فضای مجازی نگرانی های متعددی برای آینده افراد و جامعه به دنبال دارد. در این شرایط می طلبد تا خانواده ها، نهادهای مسئول و آموزش و پرورش به عنوان خانه دوم کودک در پرورش مناسب تاثیرگذار باشند. از سوی دیگر انتظار می رود تا رسانه ملی نیز به شکل مناسب در چگونگی پخش برنامه برای کودکان و چگونگی در اختیار گذاشتن فضای مجازی، خانواده ها را آگاه کنند.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل کانون، مصطفی رحماندوست در این نشست با ابراز خرسندی از شکل گیری دوباره این جایزه در کانون گفت: انتخاب کتاب سال در کانون قدمتی به اندازه عمر این مجموعه دارد و همواره از آغاز فعالیت کانون، کتاب های منتشر شده در طول سال در کمیته ای بررسی و برترین ها انتخاب و به مراکز و کتاب خانه ها راه می یافت.
وی ادامه داد کمی بعدتر این رویداد به شکل دوسالانه برگزار و تعداد جایزه های بیشتری در بخش های مختلف به پدیدآورندگان اهدا می شد تا این که از جشنواره کتاب کودک و نوجوان فرزندی به نام فهرست کتاب های مناسب متولد شد و سازمان های فرهنگی دولتی و انجمن های غیر دولتی هر سال اقدام به انتشار فهرستی از کتاب های مناسب می کردند.
دبیر جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان اضافه کرد: اما متاسفانه در چهار سال اخیر این چراغ خاموش شد و امروز بسیار خوشحالیم که دوباره این رویداد به شکلی تازه تر قرار است در کانون - که مجموعه ای مورد اعتماد خانواده هاست - برگزارشود و اطمینان داریم که نویسندگان، شاعران، ناشران، کودکان و نوجوانان و... نیز از این اتفاق خرسند خواهند شد.
رحمان دوست در ادامه این نشست رسانه ای به بیان مراحل و چگونگی برگزاری این رویداد پرداخت و افزود: هر ماه کتاب هایی که به دبیرخانه می رسد از سوی هیات انتخاب بررسی و برترین ها برای داوری انتخاب می شود و در نهایت هیات داوران یک کتاب را به عنوان برتر ماه معرفی می کنند در حال حاضر 1370 عنوان به دبیرخانه رویداد ارسال شده است که امیدواریم این تعداد با مراجعه حضوری و ثبت در سامانه رویداد به تدریج افزایش پیدا کند.
آثار فارسی زبانان جهان بررسی می شود
او افزود تمام نویسندگان فارسی زبان در جغرافیای فارسی زبانان هم می توانند در این جایزه شرکت و آثار خود را به دبیرخانه رویداد ارسال کنند.
وی ادامه داد در پایان هر فصل از میان کتاب های برگزیده هر ماه کتاب فصل و در پایان هر سال از میان کتاب های فصل، کتاب سال انتخاب می شود که به ترتیب جایزه مرغک سیمین و زرین دریافت می کنند.
اهدای جایزه خلاقیت در هر ماه به یک فرد برای خلاقیت در حوزه تالیف یا نشر و اهدای جایزه مهدی آذریزدی به کتاب بازنویسی منتخب از دیگر خبرهایی بود که رحماندوست در این نشست رسانه ای به آن اشاره کرد.
شاعر کودک و نوجوان با بیان این که کتاب های تمام رشته ها در هیات انتخاب مورد بررسی قرار می گیرد، یادآور شد امسال این جایزه تنها به کتاب های شعر و داستان (ترجمه و تالیف) کودک و نوجوان اهدا می شود اما فهرستی از کتاب های مناسب برای آگاهی مخاطبان و خرید برای کتاب خانه ها و مراکز فرهنگی هنری کانون از سوی دبیرخانه جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان منتشر می شود.
کتاب های برگزیده در قفسه کتاب خانه های کانون
به گفته ی وی تعدادی از کتاب های منتخب این رویداد - پیش از اعلام اسامی برگزیدگان - از سوی کانون خریداری و به کتاب خانه های کانون در سراسر کشور ارسال شده است.
رحماندوست با اشاره به این که این رویداد می تواند به خانواده ها و مخاطبان در انتخاب کتاب، هم به نویسندگان برای نوشتن کتاب های بهتر و هم به ناشران و مسوولان کمک کند، اظهار امیدواری کرد این رویداد موجب تشویق و حرکت به سوی تولید کتاب های بهتر شود.
دبیر جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان کانون در عین حال از اهدای هولوگرام در سه سطح عالی، خوب و متوسط به منتخبان و برگزیدگان این رویداد خبر داد و گفت ناشران می توانند این هولوگرام را بر روی کتاب های خود ثبت کنند.
اعلام برگزیدگان فصل بهار، نیمه مرداد؛ تابستان، نیمه آبان
دبیر جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان هم چنین ابراز داشت با توجه به شیوع بیماری کرونا جایزه فصل بهار سال 1399 را نتوانستیم در موعد مقرر اهدا کنیم، تلاش می کنیم کتاب فصل بهار تا نیمه ی مرداد و کتاب فصل تابستان نیز تا نیمه آبان معرفی شود.
رحماندوست جایزه ویژه ناشران و تصویرگران را نیز از دیگر بخش های این رویداد عنوان کرد و گفت: کتاب هایی که تصویرگری شاخصی داشته باشند یا ناشرانی که گرچه به نقطه ی آرمانی نرسیده اما تلاش شان را در حوزه کتاب کودک و نوجوان انجام داده اند، می توانند نامزد دریافت این جایزه شوند.
فرصتی طلایی برای چاپ اولی ها
وی هم چنین از اهدای جایزه فرصت طلایی برای نویسندگان و شاعرانی که تاکنون اثری از آن ها منتشر نشده است در این رویداد خبر داد و گفت: کسانی که برای اولین بار دست به قلم شده اند، اگر اثرشان شاخص باشد می توانند این جایزه را از آن خود کنند این در حالی است که نویسندگان با تجربه نیز اگر اثری دارند که تاکنون منتشر نشده می توانند در این بخش شرکت کنند.
پرواز مداد پرنده، باردیگر در کانون
رحماندوست جایزه مداد پرنده - که در کانون سابقه طولانی دارد - را دیگر جایزه ای عنوان کرد که در رویداد کتاب ماه و سال کودک و نوجوان به نویسندگان و شاعرانی که در سال های اخیر در این حوزه پرکار بوده اند - با انتخاب شورای سیاست گذاری - اهدا خواهد شد.
دبیر جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان در پایان ضمن قدردانی از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به خاطر توجه ویژه ای که به حوزه نشر و کتاب دارد اظهار امیدواری کرد با برگزاری این رویداد بتوانیم به تمامی دست اندرکاران حوزه نشر کودک و نوجوان کمک کنیم و دیگر شاهد شمارگان 500 نسخه در کتاب های این حوزه نباشیم.
نخستین نشست رسانه ای مجازی جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان با حضور معاون فرهنگی، مدیران کل روابط عمومی و اموربین الملل، آفرینش های فرهنگی و نظارت بر انتشارات کانون روز 9 تیر 1399 در کتاب خانه ی مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، هادی جعفری نژاد، رییس امور فرهنگ سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه پس از کرونا شاهد تغییرات عمیقی در حوزه نشر خواهیم بود، تأکید کرد: تصور می کنم با وجود خسارت های وارده به مؤلفان و پدیدآورندگان، ناشران و توزیع کنندگان، این عرصه تحولاتی خواهد داشت و این موضوع نتایج خوبی را در درازمدت برای صنعت نشر به وجود خواهد آورد. ما پس از کرونا به سمت بهترشدن بازار عرضه کتاب خواهیم رفت و مخاطبان نیز به تبع آن، انتخاب های هوشمندانه و بهتری خواهند داشت.
نشست مساله کرونا و اقتصاد نشر از سلسله پیش نشست های همایش ملی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی کرونا با حضور مجتبی تبریزنیا (مدیر اطلاع رسانی خانه کتاب) و هادی جعفری نژاد (رییس امور فرهنگ سازمان برنامه و بودجه) و با دبیری مصطفی اسدزاده (پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) یکشنبه 8 تیر 99 برگزار شد.
در بخش اول این برنامه هادی جعفری نژاد ابتدا با هدف ارائه تصویری کلی از فضای کسب وکارها، به نتایج یک پژوهش انجام شده توسط مرکز آمار ایران تحت عنوان تأثیر کرونا بر کسب وکارهای ایرانی اشاره و سپس با اتخاذ رویکرد فرصت محور به وضعیت صنعت نشر پرداخت. او در مورد این پژوهش گفت: دو پیمایش توسط مرکز آمار انجام شده که اولی در اسفندماه و دیگری در اردیبهشت بوده که در پیمایش دوم همان سوالات پیمایش اول برای مقایسه وضعیت پس از دوماه تکرار شده است که موضوعاتی از قبیل میزان فعالیت کسب وکارهای اقتصادی ، بیشترین تأثیر کرونا بر حوزه های مختلف ، تعدیل نیروی کار ، دورکاری ، اشتغال نیروی جدید ، افزایش ساعت کاری ، تغییر تولید ، پرداخت و حقوق و دستمزد ، مهم ترین راهکار مواجهه با مشکلات مالی و ... را پوشش می دهد. مطابق این پیمایش، بیشترین تأثیر کرونا بر بخش فروش بوده که تا 50% کاهش را نشان می دهد و مهم ترین راهکار مواجهه با مشکلات مالی، فروش اینترنتی با میزان 22% اعلام شده است. طبق این تحقیق، 65% مردم از وضعیت آینده در صورت ادامه ویروس کرونا، ارزیابی منفی کرده اند.
رییس امور فرهنگ سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه صنعت چاپ و نشر به 3 حوزه پدیدآوری ، انتشارات و تولید و عرضه و فروش قابل تقسیم است، با توضیح درباره فرصت ها و تهدیدهای هر بخش تصریح کرد: هر سه حوزه متأثر از عوامل درونی و بیرونی ست. کرونا به عنوان یک عامل بیرونی بر هر سه حوزه تأثیر گذاشته است. در حوزه پدیدآوری، بحث محتوا نخستین مؤلفه در عرضه و صنعت نشر است. پدیدآوری اعم از تألیف، ترجمه و تدوین یک آرامش و فرصتی می خواهد که مؤلف و یا مترجم بتواند بدون مشغله کار خود را تولید کند. لذا کرونا و ایام قرنطینه فرصتی استثنایی را برای این گروه فراهم کرد. بنابراین دراین حوزه می توان گفت نه تنها آسیبی به پدیدآورندگان وارد نشد، بلکه فرصتی فراهم شد تا از آن بهره ببرند و بتوانند محتواهای خوبی تولید کنند.
درباره حوزه انتشارات و تولید نیز می توان گفت، به هرحال در شرایط موجود انتشار کتاب با دشواری هایی مواجه شده و در شرایط کلی حدود 70% کاهش داشته است، اما به یمن وجود تکنولوژی های جدید و وسایل ارتباطی می توان با اتخاذ تدابیر حرفه ای، کاری کرد که عوامل اجرایی و نیروهای متخصص به امور انتشارات کمترین آسیب و خطر را ببینند. شورای علمی انتشارات، حروف چینی، صفحه آرایی، طراحی جلد و ... و در نهایت مدیریت انتشارات، این امکان را فراهم می کند که به صورت مجازی و از طریق دورکاری هم این کارها را انجام داد.
او با توضیح درباره ظرفیت کتاب های الکترونیک در این حوزه ادامه داد: علاوه بر تولید نسخ فیزیکی کتاب، تولید الکترونیکی کتاب هم قابل چشم پوشی نیست. کرونا این فرصت را فراهم کرد که بیشتر به کتاب الکترونیک توجه کنیم. با روش نشر الکترونیک، امکان انتشار بیشتری وجود دارد اما صرف نظر از مزایای کتاب الکترونیکی، باتوجه به امکان یادداشت برداری و نشانه گذاری، هنوز کتاب کاغذی و مطالعه آن برای مخاطبان، حتی در کشورهای پیشرفته، جذاب تر بوده و بیشتر مورد استقبال است. ازسوی دیگر، کاهش مراجعه حضوری به کتابفروشی ها، به چرخه توزیع و عرضه کتاب، لطمه می زند. به طورکلی تولید کتاب کاغذی به عنوان مهم ترین دغدغه ناشران در شرایط موجود، دارای موانع جدی و نیازمند حمایت های دولتی ست. پیشنهاد ما این است که ما به عنوان تأمین کننده منابع، مبلغ خرید کتاب را بیشتر و سریع تر در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد قرار دهیم و این وزارتخانه نیز، به جای دادن یارانه مستقیم به اهالی نشر، فرآیند خرید کتاب را بیشتر و سریع تر و پرداخت آن را به موقع انجام دهد. موضوع دیگری که به این وزارتخانه پیشنهاد کردیم این بود که به امر کتابفروشی هم از طریق خرید کتاب از ناشر و هم از طریق فروش فصلی کتاب کمک کند.
جعفری نژاد حوزه عرضه و فروش را با دو وضعیت متفاوت مواجه دانست و خاطرنشان کرد: ما از یک طرف افزایش میل به خواندن در میان مخاطبان را داریم و از طرف دیگر، عدم امکان مراجعه به کتابفروشی ها به دلیل محدودیت ها و خودمراقبتی ها. بنابراین در قرنطینه بودن، وجه مشترک معضل و فرصتی ست که نتیجه آن، بستگی به تدابیر ما دارد. این معضل ناشی از روش سنتی خرید کتاب است. اگر ما نتوانیم معضل عدم مراجعه حضوری را حل کنیم، این فرصت را از دست خواهیم داد. راه حل جایگزین علاوه بر کتاب های الکترونیکی، این است که بتوان کتاب های فیزیکی را از طریق عدم مراجعه حضوری برای مردم فراهم کنیم. در دنیا تدابیری برای آن اندیشیده شده که سایت آمازون ازجمله آن هاست. بنابراین فروش الکترونیکی کتاب کاغذی، راه حل آن است. طراحی پرتال های جمعی برای عرضه کتاب با حضور ناشران کتاب ، امکان تبلیغات وسیع در فضای مجازی و دادن تخفیف های ویژه توسط ناشران و برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب ازجمله راهکارهایی ست که می توان در حوزه عرضه و فروش پی گرفت.
جعفری نژاد در پایان با بیان اینکه پس از کرونا شاهد تغییرات عمیقی در حوزه نشر خواهیم بود، تأکید کرد: تصور می کنم با وجود خسارت های وارده به مؤلفان و پدیدآورندگان، ناشران و توزیع کنندگان، این عرصه تحولاتی خواهد داشت و این موضوع نتایج خوبی را در درازمدت برای صنعت نشر به وجود خواهد آورد. ما پس از کرونا به سمت بهترشدن بازار عرضه کتاب خواهیم رفت و مخاطبان نیز به تبع آن، انتخاب های هوشمندانه و بهتری خواهند داشت.
در بخش بعدی این برنامه، مجتبی تبریزنیا با اشاره به آمارهای حوزه نشر گفت: برآیند کلی آمارها نشان می دهد که وخامت اوضاع نشر مربوط به دوران کرونا نیست و ما قبل از کرونا هم درگیر آن بودیم. ما در سال های پس از انقلاب از نظر شمارگان و تعداد عناوین، عمدتاً شاهد افزایش بودیم هرچند در سال های اخیر، به خصوص در دوران تحریم ها (اوایل سال های 90) با کاهش عناوین در این سال ها مواجه شدیم. در این سال ها وضعیت نشر اوضاع خوبی نداشته است. ما در حوزه نشر همواره این نگرانی ها را داشته ایم و پدیده کرونا اتفاقی بود که تأثیر فشارها را دوچندان کرد. ما اگر اقتصاد نشر را متشکل از سه حلقه ناشران، کتابفروشی ها و توزیع کنندگان بدانیم، فعالیت هرسه بخش در اواخر سال 98 و اوایل سال 99 اوج کاهش را داشته اند. به گونه ای که انبارهای توزیع کنندگان پر شد و خالی نشد.
او با بیان اینکه هنوز ارزیابی درست و دقیقی نمی توانیم از دوران کرونا داشته باشیم، ادامه داد: ما فعلاً در مرحله عبور از این دوران هستیم و کسی نمی تواند آن را برآورد و میزان تبعات آن را ارزیابی کند. اما آنچه که اتفاق افتاد این بود که کرونا بحث های چندساله درباره روی کردن به عرضه دیجیتال را تحقق بخشید. این تغییر شکل عرضه از چاپی به الکترونیک، تغییری ست که شاید به اجبار اتفاق می افتد و کرونا آزمون خوبی بود که باعث شد این شرایط را فراهم و تحقق آن را تسریع ببخشد.
گزارش از: فریبا رضایی
خبرگزاری میزان - طبق اعلام پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، جلسه شورای اقتصاد صبح امروز (دوشنبه) به ریاست اسحاق جهانگیری برگزار شد.
جهانگیری در این نشست با اشاره به اهمیت موضوع تأمین کاغذ برای رفع نیاز های داخلی بر تسریع در اجرای مصوبه پیشین شورای اقتصاد به منظور احداث کارخانه تولید کاغذ از باگاس نیشکر در منطقه محروم شادگان تأکید کرد و گفت: در حال حاضر با توجه به حذف ارز دولتی برای واردات کاغذ، فشار فراوانی بر صنعت چاپ و نشر و مطبوعات کشور وارد شده که باید با فراهم کردن شرایط تولید داخلی علاوه بر جلوگیری از خروج سالانه میلیون ها دلار ارز از کشور، برای واردات کاغذ مانع از هدر رفت مواد اولیه باگاس در خوزستان شد که سالانه شاهد آتش گرفتن آن ها و ایجاد مشکلات زیست محیطی در منطقه هستیم.
وی با اشاره به وضعیت سرمایه گذاری در کشور با توجه به محدودیت های فعلی اظهار داشت: باید از اقدامات و افزایش سرمایه گذاری های شرکت های دولتی و عمومی از منابع داخلی برای توسعه کشور حمایت کرد.
معاون اول رییس جمهور ضمن تأکید بر تجهیز دانشگاه های کشور به تجهیزات آزمایشگاهی نوین، از سازمان برنامه و بودجه خواست تا به منظور پیشبرد طرح های مربوط به بهینه سازی مصرف سوخت و از رده خارج کردن خودرو های فرسوده، راهکار عملیاتی تهیه و ظرف یک ماه آینده به شورای اقتصاد ارائه کند. تولید کاغذ در داخل کشور از اولویت های دولت است.
در این جلسه که وزرای نیرو، نفت، علوم، تحقیقات و فناوری و سرپرست وزارت صنعت معدن و تجارت، رییس سازمان برنامه و بودجه و معاون علمی و فناوری رییس جمهور حضور داشتند با درخواست وزارت نیرو در خصوص سرمایه گذاری از محل منابع داخلی شرکت توانیر برای اجرای طرح تأمین زیرساخت صادرات برق به شهر زرنج افغانستان و بندر گوآدر پاکستان و نیز واگذاری کار به شرکت خارجی و خرید کالا و تجهیزات برای اجرای پروژه مدرنیزاسیون (بازتوانی)، نیروگاه بخار رامین اهواز موافقت شد.
شورای اقتصاد همچنین با سرمایه گذاری از محل منابع داخلی سازمان آب و برق خوزستان برای ترمیم و بهسازی سد و نیروگاه مسجد سلیمان و توسعه نیروگاه دز و نیز سرمایه گذاری از محل منابع داخلی شرکت مادر تخصصی نیروی برق حرارتی به منظور احداث نیروگاه سیکل ترکیبی موافقت کرد.
در این جلسه علاوه بر موافقت با طرح خرید تجهیزات آزمایشگاهی دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از تسهیلات خارجی (فاینانس) با اصلاحیه مصوبه مربوط به طرح کمک به جایگزینی و اسقاط یک میلیون دستگاه بخاری مرسوم (گازی و نفتی) با بخاری های گازسوز دودکش دار راندمان بالا (هرمتیک هوشمند) موافقت شد.
شورای اقتصاد با موضوع افزایش سقف زمانی جداول واگذاری و بازپرداخت طرح توسعه یکپارچه میدان های مشترک نفتی غرب کارون و احداث خطوط لوله انتقال نفت خام و پایانه های صادراتی در بنادر بهرگان و جاسک و طرح توسعه جامع و یکپارچه اجرا و تکمیل فاز های 11 تا 24 پارس جنوبی و خطوط لوله سراسری (6، 9 و 11 انتقال گاز) موافقت کرد.
اصلاح مجوز ماده 87 قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت در خصوص طرح نگهداشت و پشتیبانی انبار ها و مخازن و ساختمان های اداری و تأسیسات پخش (مربوط به شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های (نفتی ایران) و نیز موافقت با درخواست ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) به منظور احداث کارخانه تولید کاغذ در منطقه محروم شادگان از دیگر مصوبات امروز شورای اقتصاد بود.
بیشتر بخوانید: تاکید جهانگیری بر تبعیت همه دستگاه ها و موسسات فرهنگی از سیاستگذاری های وزارت فرهنگ و ارشاد
انتهای پیام /
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، سیامک محبوب، کارشناس مطالعات، پژوهشگر و مدیرکل برنامه ریزی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در برنامه گفتگوی فرهنگی در رابطه با قاچاق کتاب گفت: در حال حاضر برای مردم هیچ تفاوتی نمی کند که از قاچاقچی کتاب بخرند یا از کتاب فروش چون کیفیت کتابی که از قاچاقچی می خرند تفاوت زیادی با دیگر کتاب ها ندارد و چه بسا برای آنها به صرفه هم باشد.
وی افزود: ما مسئولان راه حل هایی پیدا نکردیم که کتاب را ارزانتر و بهتر و البته نه به صورتی که ناشر ضرر کند در اختیار مردم قرار دهیم.
این کارشناس مطالعات معتقد است که مفهوم قاچاق کتاب ابهام دارد و این فضای مبهم، مدیریت حوزه کتاب را مختل کرده است.
محبوب در رابطه با علت نامگذاری پدیده قاچاق کتاب گفت: ما که حق مولف را در قوانین کشورمان داریم پس هدف از این نامگذاری یا تلاش برای ایجاد تمایز زبانی و جلب کردن توجه ها به این سمت بوده یا به خاطر اینکه نمی توانیم مشکل حق مولف را در کشورمان حل کنیم فقط به این بخش از قضیه پرداخته ایم.
وی با بیان اینکه سهم قاچاق کتاب از کل بازار چهار هزار میلیارد تومانی بازنشر سهم خیلی زیاد و عجیبی نیست گفت: وقتی کلمه قاچاق کتاب را در اینترنت جستجو می کنیم تصاویر دست فروشان نمایش داده می شود اما آیا قاچاقچیان کتاب یا کسانی که ما به دنبالشان هستیم دست فروشان هستند؟!
مدیرکل برنامه ریزی نهاد کتابخانه های عمومی کشور با بیان اینکه دست فروشی کتاب جرم نیست تصریح کرد: ما با نسبت دادن قاچاق به این دست فروشان فقط زندگی این قشر را مختل کرده ایم و اینگونه رفتارها هیچ کمکی به رفع این مشکل نخواهد کرد.
محبوب معتقد است که بحث اخلاق برعکس حوزه فرهنگ اما در حوزه کتاب خیلی جواب نمی دهد چون ناشر ما حیطه کاری اش را فقط مرز ایران می داند و کتاب را بدون توجه به حقوق مولف منتشر می کند و منتفع می شود اما جالب تر اینکه همان ناشر وقتی پای نفع خودش به میان می آید مخالفت و از آسیبهای فرهنگی صحبت می کند.
وی با بیان اینکه حق مولف فقط در سطح قانون باقیمانده و به سطح اخلاق ارتقا پیدا نکرده است افزود: دلیلش هم این است که دقیقاً همان کسی که می خواهد امر اخلاقی کند خودش در سطح کلان تر دچار بی اخلاقی می شود و در حقیقت، بدنه نشر نتوانسته این حوزه را به سمت اخلاقی ارتقا دهد.
وی به برخی توجیهاتِ ظاهراً عقلانی درباره دانلود و کپی که عده ای مطرح می کنند اشاره کرد و گفت: مثلاً اینکه استاد دانشگاهی که از دانشگاه حقوق می گیرد موظف به تولید مقاله و کتاب است و حالا این استاد که با پول مردم در انتشارت دانشگاه کتاب چاپ می کند پس کپی کتابی هم اشکالی ندارد. یعنی مردم که یک بار پول این کتاب را از قبل داده اند چرا باید دو بار پول بدهند؟
انتهای پیام/4028/
به گزارش ایسنا، بنابر اعلام کتاب وب، دلایل مختلفی چون نبود وقت و گرانی کتاب و سختی دسترسی و ... باعث شده که در روزگار امروز کمتر سراغ کتاب و کتاب خوانی برویم. گرچه به وجود آمدن کتاب های الکترونیکی و صوتی کمی توانسته وضعیت حوزه کتاب را بهبود ببخشد اما گرفتن کتاب در دست و ورق زدن آن حسی دیگر دارد که می تواند خود باعث جذب خواننده شود.
بنابراین ما در حوزه کتاب امروزه با دو مشکل عمده روبه رو هستیم. اولین و مهم ترین مشکل در این حوزه مسئله اقتصادی و مادی می باشد. وضعیت اقتصادی و معیشت مردم به سمتی رفته است که سبد ضروریات آن ها روزبه روز کوچک تر می شود و موارد بسیاری چون تفریح و علم و ... از آن حذف می شود. در این وضعیت این چنینی به نظر فردی که درگیر تأمین غذای شبانه روز خود است دیگر توان فکر کردن خرید یک کتاب را نخواهد داشت.
مشکل دوم دسترسی راحت به کتاب می باشد. این مشکل در شهرهای کوچک تر بیشتر نمود دارد. اصولاً شهرهای کوچک تنها دارای فروشگاه های لوازم تحریر می باشد و کتاب هایی به جز کتاب های کمک درسی برای فروش ندارند. در شهرهای بزرگ نیز تجمع کتاب فروشی های بزرگ و مطرح در نقاط خاصی از شهر است که رفتن و رسیدن به آنجا یعنی تحمل ترافیک و هوای آلوده شهری است که البته در کنار این موارد، این دسترسی ها هزینه های خاص خودش را دارد. این دو مشکل باعث شده که سال ها صنعت نشر ایران با مشکلات جدی و عدیده روبه رو شود.
کتاب وب، یک فروشگاه اینترنتی جامع
ناشرها برای فرار از ورشکستگی و ترغیب مردم برای خرید کتاب دو راه حل را انتخاب کردند. اول این که سعی کردند روی خط سیر علاقه مردم حرکت کنند. این اتفاق در ابتدا جذاب و مفید بود اما رفته رفته با تغییر جهت علاقه مردم به رمان هایی مانند رمان های فارسی 98 و دوست داشتن داستان های نه چندان مفید ناشرها را مجبور به نشر برخی از این رمان ها کرد که درنهایت تبعات بدی به همراه داشت.
راه حل دوم ناشران این بود که از دنیای اینترنت و تکنولوژی کمک بگیرند. ازاین رو سعی کردند کتاب ها را به فرم الکترونیکی و صوتی دربیاورند و به جز این هر ناشر به شکل اختصاصی سعی کرد برای خود فروشگاه اینترنتی مجزا داشته باشد؛ اما این فروشگاه ها نیز به سبب وابسته بودن و تبلیغاتی که تنها برای کتاب های خود داشت، نتوانست محبوبیت خوبی در بین مردم و خریداران پیدا کنند. البته نداشتن امکانات جانبی خاصی نیز مزید بر این علت شد تا راه حل های ناشران به بن بستی عجیب بخورد.
کتاب وب باهدف کمک به صنعت نشر و فرهنگ جامعه و با داشتن دیدی بی طرفانه نسبت به تمام نشرها و کتاب ها توانست اعتماد مخاطبان را به خود جلب کند. نکته حائز اهمیت در این فروشگاه این است که خوانندگان کتاب و کسانی که مشتاق کتاب هستند می توانند نظرات و تجربیات خود را درباره کتاب ها به اشتراک بگذارند و این تجربیات بزرگ ترین سرمایه کتاب وب محسوب می شود؛ زیرا دیگران می توانند بر اساس آن ها کتاب موردعلاقه خود را پیدا کنند و از خرید خود راضی باشند؛ اما این تمام اتفاقاتی نیست که در کتاب وب می افتد.
تخفیف بیشتر و ارسال رایگان
همان طور که در بالا گفته شد، یکی از مشکلات اصلی امروز مسئله معیشت و مسائل مادی است؛ بنابراین اگر فروشنده ای به واقع دلش برای فرهنگ و صنعت نشر بسوزد سعی می کند سود کمتری از فروش کتاب ها داشته باشد تا بتواند جمعیت بیشتری را پوشش دهد. این کاری است که کتاب وب انجام می دهد. بیشتر کتاب ها و سایر محصولات مانند بازی های فکری از تخفیف های خوبی برخوردار هستند. علاوه بر این کتاب وب امکان ارسال رایگان را برای مشتریان خود فراهم کرده است تا بار مالی کمتری به آن ها تحمیل شود. تمام این موارد نشان می دهد چه برای خرید بازی فکری یا حتی خرید اسباب بازی نیز می توان از این سایت فروشگاهی استفاده کرد.
درنهایت می توان گفت که کتاب وب با ایجاد یک فضای جامع چه در عرصه کتاب و چه در عرصه محصولات فکری و اسباب بازی توانسته سهم خوبی از بازار این محصولات را به خود اختصاص دهد؛ اما فارغ از این مسائل امکان خرید کتاب با تخفیف ما را بیشتر به شعار این سایت ما آب حیات می فروشیم جذب می کند. آب مایعی حیاتی است که به سبب نیاز بالای ما به آن قیمت نسبتاً ارزان تری دارد. کتاب وب به خوبی دانسته است که نیاز ما به کتاب درست به اندازه نیاز ما به آب است، ازاین رو از امکاناتی چون تخفیف ها و ارسال رایگان استفاده کرده است تاکسی از این نیازها جا نماند.
انتهای رپرتاژ آگهی
ایرنا نوشت: طرح گرنت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (حمایت از ترجمه و انتشار کتاب های ایرانی با موضوعات ادبیات داستانی و غیرداستانی معاصر، هنر، اسلام و ایران شناسی و کودک و نوجوان در بازارهای جهانی) که نزدیک به چهار سال از عمر آن می گذرد را می توان یکی از طرح های موفق دولت یازدهم در حوزه فرهنگ دانست.
این طرح با هدف حمایت از ناشران خارجی برای ترجمه و نشر آثار ایرانی به زبان های خارجی در کشورهای مختلف، از طریق مبادلات کپی رایت (حق تکثیر) بین ناشران خارجی و صاحبان آثار در ایران، راه اندازی شد. در سال اول اجرای آن به اشتباه به جای حمایت از ناشران خارجی، از ناشران ایرانی حمایت شد که کتاب های خود را به زبان های خارجی به ویژه انگلیسی، ترجمه و در ایران چاپ می کردند.
در دو سال اخیر با بازنگری در رویکرد و روند اجرا، شورای برنامه ریزی طرح گرنت در وزارت فرهنگ تشکیل و نقشه راه با تدوین و تصویب دستورالعمل و شیوه نامه اجرایی ترسیم و مقرر شد، تقاضاهای تسلیمی از طرف ناشران خارجی در گروه های کارشناسی دبیرخانه گرنت بررسی و برای تصمیم گیری در خصوص رد یا تایید تقاضاها موضوع به شورای برنامه ریزی ارجاع شود.
اگر چه این طرح در سال های ابتدایی با نواقص و مشکلاتی روبرو بود و گاه منجر به این شد که بسیاری ناشران نسبت به کم بودن میزان پرداختی آن واکنش نشان بدهند و از دریافت آن منصرف شوند، حالا توانسته تا حدودی جای خود را در بازارهای بین المللی باز کند. امروز ناشرانی از کشورهای مختلف جهان گرنت ایران را دریافت می کنند تا کتاب های ایرانی را در کشور خود ترجمه و منتشر کنند، گرنت ایران رفته رفته پیمودن مسیر صحیح را در بازارهای جهانی در پیش گرفته است.
خانه ام کجاست نوشته رضا دالوند، چه کسی آقای صورتی را می شناسد؟ نوشته مژگان کلهر، افسانه پیاز از فاطمه الزهرا امامی، وسط راهروی تاریک نوشته مهدی رجبی، هرس نوشته نسیم مرعشی، بی کتابی از محمدرضا شرفی خبوشان، نردبانی رو به آسمان اثر یوسف قوجق، زیبا صدایم کن اثر فرهاد حسن زاده، حتی یک دقیقه هم کافی است نوشته آتوسا صالحی، پرنده گیج نوشته کامبیز کاکاوند، شوخی نوشته مرجان کشاورزی، دوست مردم شهر نوشته مهدخت کشکولی، تن تن و سندباد نوشته محمدمیرکیانی، سفید سفید تنها بود و شاخ ها در باد، ریشه ها در خاک اثر مصطفی رحماندوست از جمله کتاب هایی است که از ابتدای راه اندازی این طرح از حمایت در نشر بین المللی بهره برده اند.
دبیر طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی (گرنت) گفت: در راستای تأکید برنامه ششم توسعه بر بسترسازی برای حضور بین المللی در عرصه های فرهنگی و در راستای سیاست های کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور فرهنگی در حوزه دیپلماسی فرهنگی، دبیرخانه طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی را از سال 1394 در اداره کل مجامع، تشکل ها و فعالیت های فرهنگی با هدف تقویت صنعت نشر ایران در حوزه بین الملل و گسترش زبان و ادبیات فارسی دایر کرده است.
علی فریدونی ادامه داد: دامنه حمایت دبیرخانه مذکور، شامل کتاب هایی می شود که در داخل کشور و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است و موضوعات مورد حمایت شامل ا دبیات (داستانی و غیر داستانی)، هنر، ایران شناسی، کودک و نوجوان و برگزیدگان جوایز ادبی معتبر جمهوری اسلامی ایران می شود.
وی درباره نحوه اجرای این طرح عنوان کرد: از معیارهای ارزیابی می توان به اعتبار ناشران خارجی، صحت ترجمه، برنامه های ناشر خارجی در توزیع کتاب و گرافیک اشاره کرد. ثبت نام و داوری طرح گرنت از ابتدای آبان 97 به صورت الکترونیک انجام و از طریق سامانه bookgrant.ir انجام می شود. طبق آیین نامه سال 97، تمام کمک هزینه به ناشر یا نماینده قانونی وی پس از ترجمه، انتشار و ارسال پنج نسخه از کتاب به دبیرخانه از طریق مؤسسه نمایشگاه های فرهنگی پرداخت می شود.
ناشرانی از کشورهای الجزایر، ایتالیا، انگلستان، سوئیس، آمریکای لاتین، اسپانیا، تایلند، تایوان، ترکیه، دانمارک، ژاپن، فلسطین، فرانسه، کره، سوئد، چین، انگلیس، ایتالیا، مصر، تونس، آلمان، صربستان، آذربایجان و قزاقستان کتاب هایی به زبان های عربی، ایتالیایی، انگلیسی، اسپانیایی، آلمانی، استانبولی، تای، چینی، ژاپنی، عربی، فرانسوی و کره ای کتاب هایی از ایران را ترجمه و در دست انتشار دارند.
تداوم فعالیت دبیرخانه طرح گرنت در دوران قرنطینه
مدیر اجرایی طرح گرنت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: فعالیت های دبیرخانه این طرح در دوران تعطیلی فعالیت های فرهنگی کشور به دلیل شیوع ویروس کرونا همچنان ادامه داشت. در شرایطی که مقابله با ویروس کرونا بسیاری از فعالیت های فرهنگی و هنری را تقلیل داد یا تعطیل کرد، در راستای انتقال ادبیات ایران در بازارهای جهانی، طرح گرنت به منظور تشویق ناشران به ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی به صورت الکترونیکی در نشانی به فعالیت خود در پذیرش و بررسی و داوری درخواست ها ادامه داد.
بر این اساس، تمام ناشران خارجی که تمایل به ترجمه آثار ایرانی دارند، می توانند مبلغ حمایتی تا یکهزار یورو برای کتاب کودک و حداکثر سه هزار یورو برای کتاب بزرگسال بر اساس معیارهای داوری، همچون توانایی ناشر خارجی در توزیع کتاب، ضریب اثر زبان مقصد و توانایی مترجم در یافت کنند. با توجه به شرایط پیش رو در تعطیلی نمایشگاه های کتاب خارج از کشور (پاریس و بلونیا)، این طرح می تواند به عنوان پل ارتباطی در حوزه نشر بین الملل ایفای نقش کند.
فریدونی تصریح کرد: علاقه مندان، آژانس های ادبی و ناشران می توانند از طریق سامانه این طرح درخواست های خود را ارائه کنند و زمینه ساز ورود کتاب های ایرانی در بازارهای جهانی باشند. این سامانه در سال جدید درخواست هایی از چند کشور دریافت کرده که در مرحله داوری و بررسی کارشناسی است.
ایرنا نوشت: طرح گرنت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (حمایت از ترجمه و انتشار کتاب های ایرانی با موضوعات ادبیات داستانی و غیرداستانی معاصر، هنر، اسلام و ایران شناسی و کودک و نوجوان در بازارهای جهانی) که نزدیک به چهار سال از عمر آن می گذرد را می توان یکی از طرح های موفق دولت یازدهم در حوزه فرهنگ دانست.
این طرح با هدف حمایت از ناشران خارجی برای ترجمه و نشر آثار ایرانی به زبان های خارجی در کشورهای مختلف، از طریق مبادلات کپی رایت (حق تکثیر) بین ناشران خارجی و صاحبان آثار در ایران، راه اندازی شد. در سال اول اجرای آن به اشتباه به جای حمایت از ناشران خارجی، از ناشران ایرانی حمایت شد که کتاب های خود را به زبان های خارجی به ویژه انگلیسی، ترجمه و در ایران چاپ می کردند.
در دو سال اخیر با بازنگری در رویکرد و روند اجرا، شورای برنامه ریزی طرح گرنت در وزارت فرهنگ تشکیل و نقشه راه با تدوین و تصویب دستورالعمل و شیوه نامه اجرایی ترسیم و مقرر شد، تقاضاهای تسلیمی از طرف ناشران خارجی در گروه های کارشناسی دبیرخانه گرنت بررسی و برای تصمیم گیری در خصوص رد یا تایید تقاضاها موضوع به شورای برنامه ریزی ارجاع شود.
اگر چه این طرح در سال های ابتدایی با نواقص و مشکلاتی روبرو بود و گاه منجر به این شد که بسیاری ناشران نسبت به کم بودن میزان پرداختی آن واکنش نشان بدهند و از دریافت آن منصرف شوند، حالا توانسته تا حدودی جای خود را در بازارهای بین المللی باز کند. امروز ناشرانی از کشورهای مختلف جهان گرنت ایران را دریافت می کنند تا کتاب های ایرانی را در کشور خود ترجمه و منتشر کنند، گرنت ایران رفته رفته پیمودن مسیر صحیح را در بازارهای جهانی در پیش گرفته است.
خانه ام کجاست نوشته رضا دالوند، چه کسی آقای صورتی را می شناسد؟ نوشته مژگان کلهر، افسانه پیاز از فاطمه الزهرا امامی، وسط راهروی تاریک نوشته مهدی رجبی، هرس نوشته نسیم مرعشی، بی کتابی از محمدرضا شرفی خبوشان، نردبانی رو به آسمان اثر یوسف قوجق، زیبا صدایم کن اثر فرهاد حسن زاده، حتی یک دقیقه هم کافی است نوشته آتوسا صالحی، پرنده گیج نوشته کامبیز کاکاوند، شوخی نوشته مرجان کشاورزی، دوست مردم شهر نوشته مهدخت کشکولی، تن تن و سندباد نوشته محمدمیرکیانی، سفید سفید تنها بود و شاخ ها در باد، ریشه ها در خاک اثر مصطفی رحماندوست از جمله کتاب هایی است که از ابتدای راه اندازی این طرح از حمایت در نشر بین المللی بهره برده اند.
دبیر طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی (گرنت) گفت: در راستای تأکید برنامه ششم توسعه بر بسترسازی برای حضور بین المللی در عرصه های فرهنگی و در راستای سیاست های کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور فرهنگی در حوزه دیپلماسی فرهنگی، دبیرخانه طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی را از سال 1394 در اداره کل مجامع، تشکل ها و فعالیت های فرهنگی با هدف تقویت صنعت نشر ایران در حوزه بین الملل و گسترش زبان و ادبیات فارسی دایر کرده است.
علی فریدونی ادامه داد: دامنه حمایت دبیرخانه مذکور، شامل کتاب هایی می شود که در داخل کشور و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است و موضوعات مورد حمایت شامل ا دبیات (داستانی و غیر داستانی)، هنر، ایران شناسی، کودک و نوجوان و برگزیدگان جوایز ادبی معتبر جمهوری اسلامی ایران می شود.
وی درباره نحوه اجرای این طرح عنوان کرد: از معیارهای ارزیابی می توان به اعتبار ناشران خارجی، صحت ترجمه، برنامه های ناشر خارجی در توزیع کتاب و گرافیک اشاره کرد. ثبت نام و داوری طرح گرنت از ابتدای آبان 97 به صورت الکترونیک انجام و از طریق سامانه bookgrant.ir انجام می شود. طبق آیین نامه سال 97، تمام کمک هزینه به ناشر یا نماینده قانونی وی پس از ترجمه، انتشار و ارسال پنج نسخه از کتاب به دبیرخانه از طریق مؤسسه نمایشگاه های فرهنگی پرداخت می شود.
ناشرانی از کشورهای الجزایر، ایتالیا، انگلستان، سوئیس، آمریکای لاتین، اسپانیا، تایلند، تایوان، ترکیه، دانمارک، ژاپن، فلسطین، فرانسه، کره، سوئد، چین، انگلیس، ایتالیا، مصر، تونس، آلمان، صربستان، آذربایجان و قزاقستان کتاب هایی به زبان های عربی، ایتالیایی، انگلیسی، اسپانیایی، آلمانی، استانبولی، تای، چینی، ژاپنی، عربی، فرانسوی و کره ای کتاب هایی از ایران را ترجمه و در دست انتشار دارند.
تداوم فعالیت دبیرخانه طرح گرنت در دوران قرنطینه
مدیر اجرایی طرح گرنت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: فعالیت های دبیرخانه این طرح در دوران تعطیلی فعالیت های فرهنگی کشور به دلیل شیوع ویروس کرونا همچنان ادامه داشت. در شرایطی که مقابله با ویروس کرونا بسیاری از فعالیت های فرهنگی و هنری را تقلیل داد یا تعطیل کرد، در راستای انتقال ادبیات ایران در بازارهای جهانی، طرح گرنت به منظور تشویق ناشران به ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی به صورت الکترونیکی در نشانی به فعالیت خود در پذیرش و بررسی و داوری درخواست ها ادامه داد.
بر این اساس، تمام ناشران خارجی که تمایل به ترجمه آثار ایرانی دارند، می توانند مبلغ حمایتی تا یکهزار یورو برای کتاب کودک و حداکثر سه هزار یورو برای کتاب بزرگسال بر اساس معیارهای داوری، همچون توانایی ناشر خارجی در توزیع کتاب، ضریب اثر زبان مقصد و توانایی مترجم در یافت کنند. با توجه به شرایط پیش رو در تعطیلی نمایشگاه های کتاب خارج از کشور (پاریس و بلونیا)، این طرح می تواند به عنوان پل ارتباطی در حوزه نشر بین الملل ایفای نقش کند.
فریدونی تصریح کرد: علاقه مندان، آژانس های ادبی و ناشران می توانند از طریق سامانه این طرح درخواست های خود را ارائه کنند و زمینه ساز ورود کتاب های ایرانی در بازارهای جهانی باشند. این سامانه در سال جدید درخواست هایی از چند کشور دریافت کرده که در مرحله داوری و بررسی کارشناسی است.
ایرنا
خانه ام کجاست
چه کسی آقای صورتی را می شناسد؟
افسانه پیاز
وسط راهروی
تاریک
هرس
بی کتابی
نردبانی رو به آسمان
زیبا صدایم کن
حتی یک دقیقه هم کافی است
پرنده گیج
شوخی
دوست مردم شهر
تن تن و سندباد
سفید سفید تنها بود
شاخ ها در باد، ریشه ها در خاک
علی فریدونی
دبیات (داستانی و غیر داستانی)، هنر، ایران شناسی، کودک و نوجوان و برگزیدگان جوایز ادبی
تداوم فعالیت دبیرخانه طرح گرنت در دوران قرنطینه
نشانی
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مدتی است برآن شدیم در راستای ارتقای دانش و آگاهی دست اندرکاران و پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان به بررسی ادبیات کودک و نوجوان سایر کشورها بپردازیم. در این راستا تصمیم گرفتیم در این گزارش به ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه بپردازیم که در همسایگی کشور ماست و مراودات فرهنگی زیادی هم با کشور ما دارد.
ادبیات مدرن کودک و نوجوان ایران و ترکیه شباهت های زیادی با هم دارند و به لحاظ تاریخی ظهور هر دوی آن ها تقریبا همزمان بوده، البته پیش از شروع ادبیات مدرن کودکان در ایران قصه ها و آموزه های عامیانه متعددی مانند ماه پیشانی وجود داشته که تعدادی از آن ها به زبان ترکی ترجمه شده است. همچنین به جز آثار صمد بهرنگی که در ترکیه خوانندگان فراوانی دارد و تجدید چاپ های متعددی از آثارش شده، چند کتاب از علی اشرف درویشیان و آثاری از هوشنگ مرادی کرمانی مانند مربای شیرین ، قصه های مجید ، تنور و خمره و به تازگی هم کتاب هایی از نویسندگان دیگر مانند مژگان شیخی به زبان ترکیه ای ترجمه و در آن جا منتشر شده. با این حال هنوز هم میزان توجه به ادبیات بزرگسال ایران در ترکیه بیشتر از ادبیات کودکان است.
اما باید دید که ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه از چه زمانی شکل گرفته و چه شباهت ها و تفاوت هایی با ادبیات کودک و نوجوان در ایران دارد، سیستم آموزشی کودکان در آن جا چگونه است، تا چه اندازه ادبیات کودک مدرن ایران به ترکیه معرفی شده و پرسش هایی از این دست. براین اساس به سراغ تعدادی از نویسندگان، پژوهشگران و اساتید دانشگاه رفتیم، اما اطلاعات آن ها از ادبیات کودک و نوجوان ترکیه در حدی نبود که بتوانیم پاسخ قانع کننده ای برای پرسش ها ی مان بیابیم. تااینکه بالاخره حسین بکایی، از نویسندگان و پژوهشگران ایرانی کتاب کودک و نوجوان که مدتی است در ترکیه سکونت دارد، به پرسش های مان پاسخ داد.
حسین بکایی
برهه های زمانی در ادبیات کودک ترکیه
بکایی درباره تاریخچه شکل گیری ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه به ایبنا می گوید: برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید ببینیم در ترکیه کودکی در چه سنی تعریف می شود. بطورکلی در ترکیه افرادی که بین دو تا 12 سال یعنی سن نوجوانی هستند، کودک محسوب می شوند. ادبیات کودک در ترکیه براساس مقاله هایی که دیدم به چند برهه زمانی تقسیم می شود، نخست دوره پیشااسلام است و تعدادی شخصیت، افسانه و حکایت از این دوره در دست است که تعدادشان حدود سه یا چهارتاست و بیشتر شامل متل و افسانه های
برخلاف ایران که اگر یک انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، یا انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک داشته باشیم فکر می کنیم کافی است و همه باید زیر پرچم آن انجمن بروند. در ترکیه چنین نیست و هرچند نفر نویسنده یا ناشر می توانند جمع شوند و انجمن خودشان را درست کنند و اسمش را بگذارند انجمن نویسندگان ترکیه و براین اساس انجمن های متعددی را تحت این عنوان ها در کشور ترکیه می بینیم که امروزه تعدادشان کم نیست و فعالیت هایی هم از سوی آن ها در حال انجام است
عامیانه است که کارکردهای متفاوتی دارند اما با نگاه امروزی آن را جزء آثار کودک تصور می کنند. برهه زمانی دوم، دوره اسلامی است. در این دوره متون آموزشی مورد نظر است که به کودک آموزش داده می شود یا در آن ها درباره آموزش کودکان صحبت شده است و قسمت اعظم این متون، در حوزه زبان و ادبیات فارسی تولید شده اند، مثل قابوس نامه قابوس بن وشمگیر که در اینجا به حاکم کوهستان شناخته می شود به علاوه گلستان سعدی و حکایت های مولوی . البته تعدادی از نویسندگان ترک هم در این دوره قرار می گیرند اما به طورکلی این آثار، کتاب های آموزشی هستند و در اینجا منظور از کودک پسر است نه دختر و بحث های اخلاقی و آموزشی مطرح می شود.
شکل گیری نگاه جدید در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه
او در ادامه به زمان شکل گیری نگاه جدید در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه اشاره می کند و می گوید: این نگاه از زمان ورود نگاه هیومنیستی و انسانی به ترکیه پیدا می شود، یعنی زمانی که جامعه در آغاز قرن نوزدهم از شکل سنتی به سوی مدرنیسم می رود. همانطور که می دانیم انقلاب فرانسه در سال 1789 شکل گرفت و قانون اساسی امریکا در سال 1794 و حدودا سی یا چهل سال بعد از آن موج های انقلاب و دموکراسی به عثمانی می رسد و آینده به شکلی متفاوت معنا می یابد و توسعه انسانی و فکری و علمی در جامعه مهم می شود. یعنی اینکه همه افراد جامعه، دانش بیاموزند و تخصص بیابند و دراین زمان اولین نیاز دولت به رعیت متخصص است که مورد توجه قرار می گیرد. بعد از آن حدودا در سال 1840 در زمان سلطان عبدالمجید فرمان آموزش عمومی صادر می شود و مقاله ها و نوشته هایی برای آموزش عمومی تولید می شود. سپس با فاصله کمی از آن شاهد همان اتفاق هایی هستیم که در ذهن ایرانی ها شکل می گیرد.
بعد از آن، دوره تنظیمات و دوره مشروطیت شکل می گیرد و حاصل آن ها این است که ادبیات از بند اشراف خارج می شود و در بند مردم می آید. این دوره از حدود 1210 هجری شمسی شروع می شود و در 1290 هجری شمسی به اوج می رسد. و ما در آن دوره شاهد تولید ادبیات برای مردم هستیم که مخاطب آن لزوما طبقه اشراف نیستند. در این دوران دو جریان شکل می گیرد و آموزش و آینده و مردم مهم می شوند و کم کم کودک وکار برای کودک اهمیت می یابد ولی همچنان بحث آموزشی و اخلاقی مطرح است دقیقا مانند بحث هایی که در ایران داریم.
تشکیل نظام آموزشی کارآمد در ترکیه
سپس چالش های اجتماعی و آشفتگی های سیاسی که نهایتا منجر به تشکیل جمهوری در ترکیه می شود، سبب ایجاد اتفاق های مهمی در همه ارکان کشور می شود از جمله اینکه اساس، در جمهوری ترکیه انسان و بحث حقوقی است. از این زمان به بعد، عملا نگاه به سوی شرق برمی گردد به نگاه به سوی غرب. و مقالاتی که قبل از آن پر از واژه های عربی با ساخت فارسی بود بعد از آن پر از واژه های ترکی و فرانسوی می شود. زیرا جمهوری ترکیه براساس نژاد و زبان ترکی شکل می گیرد و با واژه های بیگانه مخصوصا واژه های عثمانی درگیر می شود و فرهنگستان زبان و ادب ترکیه شروع به تمیز کردن زبان از واژه های بیگانه می کند مانند مسیری که در ایران در فرهنگستان زبان و ادب فارسی حدودا در سال 1310 طی می شود اما ادامه نمی یابد. ولی در ترکیه این مسیر تداوم می یابد و در ذهن ها جا می افتد. و برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد که تغییر خط یا فشار روی زبان ترکی سبب شده ترک ها از ریشه های شان منفک شوند و اتفاق های نامطلوبی بیفتد، اما اتفاق های خیلی خوبی در جهت های مختلف
همزمان با تولد ترکیه مدرن در سال 2000 سیستم آموزش و پرورش به معنای واقعی پوست انداخت و امروزه کالج های متعددی را می بینیم که مانند یک هلدینگ هستند و عملا کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند
افتاده و این امکان را به ترک ها داد تا بتوانند نسلی بسیار متفاوت بار بیاورند و نظام آموزشی متفاوتی را تاسیس کنند که بروندهی خیلی خوبی دارد.حاصلش این است که می بینیم کودک پیشادبستان با کودکی که به مدرسه رفته تغییرات اساسی و چشمگیری در حرف زدن، فکر کردن، رفتار و کردارش دیده می شود.
من این مساله را به عنوان کسی بیان می کنم که در این زمینه تخصص دارد و تغییرات را مشاهده و بررسی کرده است.
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب ایران
جهش در ادبیات کودک و نوجوان
به گفته بکایی، ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه، بعد از پشت سر گذاشتن این فراز و نشیب ها در سال 1979 که ایران درگیر شور و هیجان انقلاب است، دچار جهش می شود. زیرا سال 1979 در جهان به نام سال کودک نامگذاری شد که ما به دلیل مصادف شدن با شور و حال انقلاب متوجه آن نشدیم و این جهش در دهه 60 در ایران شکل گرفت. اما ترک ها آن را دیدند و همان زمان بود که جهشی در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه شکل گرفت. این جهش در ترکیه به همراه اتفاقاتی که در دهه 1980 بعد از کودتای خونینی که در ترکیه رخ می دهد و پیدا شدن شکل جدید ترکیه امروزی، سبب رشد و بالندگی ادبیات کودک در این دوره می شود. در این دوره ادبیات ترکیه ضمن تاکید روی حفظ ویژگی ملی اش، نگاهش به سوی غرب است و عملا بسیار در برابر غرب، تاثیرپذیر است؛ ضمن اینکه نگران هویت و ملیت خودش هم هست.
وفور انجمن های متعدد مرتبط با ادبیات کودک در ترکیه
این نویسنده و پژوهشگر همچنین به شکل گیری نهادهای مدنی در زمینه ادبیات کودک اشاره می کند و می افزاید: شکل گرفتن این نهادها نیازمند این است که جامعه دموکرات شود و هرچه جامعه و حکومت و نظام حقوقی تر می شود و اقتدارش از اقتدار فردی و نظامی فاصله می گیرد و به سمت رای مردم و نظام قانون مند می رود فضا برای شکل گرفتن نهادهای مدنی بازتر می شود. در نتیجه در دهه 1970 چنین تشکل هایی چندان دیده نمی شوند و به دلیل تنوع فکر و اتفاق هایی که در حوزه سیاسی و روشنفکری در ترکیه رخ می دهد خیلی مردم حاضر نیستند در جایی دور هم جمع شوند. و در زمانه ای که در ایران در دهه 40 و 50 دوره آرامش وجود دارد در ترکیه سال های ناآرامی سپری می شود.
او در ادامه می افزاید: بعد از انقلاب اسلامی 57 که همه چیز در ایران زیرورو می شود، در ترکیه کودتای نظامی دیده می شود که عملا اجازه نمی دهد دو نفر به راحتی کنار هم باشند ولی با عبور از حکومت نظامی و دولت ملی به آرامی نهادهای ادبیات کودک مانند ibby، شورای کتاب کودک، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن ناشران کتاب کودک و نوجوان و اتحادیه ها شکل می گیرند. البته برخلاف ایران که اگر یک انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، یا انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک داشته باشیم فکر می کنیم کافی است و همه باید زیر پرچم آن انجمن بروند.
در ترکیه چنین نیست و هرچند نفر نویسنده یا ناشر می توانند جمع شوند و انجمن خودشان را درست کنند و اسمش را بگذارند انجمن نویسندگان ترکیه و براین اساس انجمن های متعددی را تحت
دولت در ترکیه، دولتی حقوقی است و فضا برای انجام بسیاری از کارها و تعاملات بازتر است و امکان برقراری ارتباط با دنیای بیرون ترکیه بیشتر و فراوان تر است. به علاوه بازار بسیار آشفته ای که در حوزه فروش کتاب چه در داخل چه در خارج از کشور داریم در ترکیه دیده نمی شود و اینجا فضای بهتری وجود دارد.
این عنوان ها در کشور ترکیه می بینیم که امروزه تعدادشان کم نیست و فعالیت هایی هم از سوی آن ها در حال انجام است.
سیستم آموزش و پرورش در ترکیه پوست انداخته است
بکایی درباره سیستم آموزش و پرورش در ترکیه و میزان توجه به ادبیات کودک و نوجوان در مداس نیز توضیح می دهد: همزمان با تولد ترکیه مدرن در سال 2000 سیستم آموزش و پرورش به معنای واقعی پوست انداخت و امروزه کالج های متعددی را می بینیم که مانند یک هلدینگ هستند و عملا کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند. مثلا کالج دوغا حدود 40 شعبه در ترکیه دارد با ساختمان های بسیار مدرن و نگاه مدرن به انسان و فعالیت های مختلفی انجام می دهد. مثلا هم کار بیمه می کند، هم آموزش و پرورش، هم فروش لوازم خانگی و ... مثلا در بخش آموزش و پرورش، این کالج با ناشران وارد گفت وگو می شود و آن ها کتاب هایی که چاپ کردند را برای مسئولان کتابخانه ها، مدیران و معلمان عرضه می کنند و آن ها کتاب ها را می خوانند و بررسی و تایید می کنند و به این ترتیب اجازه می دهند کتاب های ادبیات کودک و نوجوان وارد سیستم آموزش و پرورش شود و برنامه کتابخوانی به این شکل برای بچه ها در کالج ها یا آموزشگاه های خصوصی (غیرانتفاعی) شکل می گیرد و این همان سیستم فروش کتاب کودک است.
گسترش فضای دیجیتال در حوزه کتاب کودک
بکایی در ادامه سخنانش به وضعیت کتاب کودک و نوجوان دیجیتال در ترکیه و گرایش ناشران به این حوزه و مقایسه بازار کتاب کودک و نوجوان ایران و ترکیه می پردازد و می گوید: از سال 2000 همزمان با تولد ترکیه مدرن، با پیدایش دنیای دیجیتال و دنیای مدرن در صنعت نشر روبه رو می شویم. دنیای دیجیتال امکانات متفاوتی را به ترکیه عرضه می کند مانند تبدیل سیستم چاپ قدیم به سیستم چاپ جدید، امکان فروش اینترنتی، امکان فروش نسخ غیرکاغذی کتاب ها و ... و از جایی که ترکیه مانند ایران مشکلاتی مانند تحریم ها، بی پولی ها و بیگانه ستازی ها را نداشت، همه چیز به سرعت مدرن شد. مثلا در سال 2014 که کتاب من به زبان ترکی ترجمه شد و از سوی یکی از ناشران معتبر و خوب ترکیه منتشر شد، ناشر به من گفت که این آخرین دوره نشر کاغذی من است و از آن به بعد در حوزه نشر دیجیتال کار می کرد.
این نویسنده و پژوهشگر می فزاید: نکته قابل توجه این است که ناشران کتاب هایی که منتشر می کنند می توانند به صورت بین المللی عرضه کنند چه برای افراد ترک زبان در دنیا چه برای علاقه مندان به ادبیات ترک. مساله اصلی این است که ارتباط بانکی وجود دارد یعنی اینکه شما به راحتی پول می دهید و پول می گیرید و کار می کنید و به راحتی می توانید کتاب را به دلار یا یورو خرید و فروش کنید. در ترکیه از هرجایی کتاب سفارش دهید به راحتی سه یا چهار روزه به دست شما می رسد و برخلاف ایران که همه چیز امنیتی و تحت کنترل دولت است و روابط حاکم است، فضای تجارت کاملا باز است. اینجا برای انتشار کتاب باید از ارشاد باندرول گرفت ولی نه به معنای سانسوری که در ایران وجود دارد، اما حتما باید کپی رایت داشته باشید. و این موضوعات در زمینه ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه صادق است.
نمایشگاه کتاب ترکیه/ عکس از ملیسا معمار
فضای باز تجاری و تعاملات فرهنگی
اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود
در ترکیه
بکایی همچنین نشر کودک و نوجوان ایران را با ترکیه مقایسه کرده و می گوید: هر ساله نمایشگاه بین المللی کتابی در ترکیه برگزار می شود و من معمولا در آن شرکت می کنم و می بینم یک یا دو سالن به کتاب کودک و نوجوان اختصاص داده می شود و ناشران بسیار معتبر و بزرگی در آن به عرضه و فروش کتاب می پردازند و فکر می کنم تعداد ناشران فعال و درجه یکی که در حوزه کودکان و نوجوان حضور دارند، از ناشران فعال ایرانی بیشتر باشد. از سویی اگر ناشری در نمایشگاه حضور نداردف به دلیل عدم تمایل شخصی اش است و ناشران مانند ایران برای حضور در نمایشگاه تلاش خیلی زیادی نمی کنند. همچنین حمایت چشمگیری از سوی دولت از کتاب کودک و نوجوان دیده نمی شود، به جز طرح گرنت تدا که کاری مثل گرنت در ایران انجام می دهد و به نظر می رسد ارائه خدماتش راحت تر از طرح گرنت در ایران باشد و گیروگرفتاری های گرنت را ندارد. از سویی کیفیت کتاب، کیفیت چاپ و روش عرضه و تیراژ کتاب کودک و نوجوان در ترکیه از ایران خیلی جلوتر است زیرا بیشتر از تکنولوژی استفاده می کنند و گیر و گرفت های سیاسی شان کمتر است. دولت در ترکیه، دولتی حقوقی است و فضا برای انجام بسیاری از کارها و تعاملات بازتر است و امکان برقراری ارتباط با دنیای بیرون ترکیه بیشتر و فراوان تر است. به علاوه بازار بسیار آشفته ای که در حوزه فروش کتاب چه در داخل چه در خارج از کشور داریم در ترکیه دیده نمی شود و اینجا فضای بهتری وجود دارد.
ایرانی ها ادبیات را بهتر می فهمند و عمل می کنند
آن گونه که بکایی می گوید، به لحاظ قدرت ادبی، تا چند سال پیش، ایرانی ها در تصویرگری کتاب کودک و متن جلوتر بودند اما الان می توان گفت در متن اگر عقب نمانده باشیم، برابریم و در تصویرسازی هنوز جلوتریم و در این باره توضیح می دهد: این به معنای رقابت نیست به معنای مقایسه است یعنی ما ادبیات را بهتر می فهمیم و بهتر عمل می کنیم. براین اساس کتاب کودک ایران در ترکیه بازار دارد. مردم ترکیه کتاب کودک ایران را می پسندند و هنوز نگاه مثبتی به ما دارند درحالی که ما نسبت به کتاب کودک ترکیه چنین نگاهی نداریم و این نگاه از بالا به پایین که در ایران نسبت به کتاب کودک در ترکیه وجود دارد، در ترکیه دیده نمی شود، یعنی همان غرور کاذبی که ما ایرانی ها داریم، اینجا وجود ندارد.
ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی مدال ادبیات کودک ایران در ترکیه است
وی درباره فضای فکری حاکم بر ادبیات ترکیه نیز توضیح می دهد: آلودگی روشنفکری در ترکیه به سوی نگاه چپ است که به شدت دیده می شود. روشنفکری در ترکیه از دهه 1950 به نگاه چپ و کمونیستی آلوده شد و هنوز هم ادامه دارد و کمتر کسی را می توان دید که روشنفکر باشد و این آلودگی را نداشته باشد و این نگاه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان هم بازتاب دارد و بیشتر روی موج چپ حرکت کرده اند هرچند که نسل جدید خیلی موج چپ را نمی فهمد و درک نمی کند و نمی خواهد بفهمد. به همین دلیل است که می بینیم در ترکیه کمتر کسی پیدا می شود که صمد بهرنگی را نشناسد و کتاب ماهی سیاه کوچولو را نخوانده باشد. این کتاب صمد بهرنگی مدال ادبیات کودک ایران در ترکیه است.
اهمیت زبان فارسی در ترکیه
بکایی معتقد است اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات
زمینه کار و پتانسیل لازم برای برقرای ارتباط در ترکیه وجود دارد اما چون متولی ندارد، زمینه و بستر لازم فراهم نشده است
فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود. به همین دلیل گستره زبان فارسی در اکادمی های اینجا زیاد است و نگاه به زبان فارسی هم در بخش تاریخ و هم در بخش زبان، نگاهی مثبت است.
بی توجهی به پل های ارتباطی برای تبادل فرهنگ و ادبیات بین ایران و ترکیه
وی در ادامه می افزاید: از سویی کردهای ترکیه هم به دلیل اینکه با لهجه ای از زبان فارسی حرف می زنند به راحتی با این زبان ارتباط برقرار می کنند و زبان و ادبیات فارسی جزء گزینش های راحت دانشگاه شان محسوب می شود و با انتخاب این رشته مدارک عالی در رشته زبان و ادبیات فارسی می گیرند. مثلا چند وقت پیش که به کتابخانه محله مان رفته بودم، کتابدارش دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی بود، یا صاحب دکه روزنامه فروشی را می شناسم که همسرش در این رشته تحصیل کرده است. از سویی تعداد افرادی که برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی از ترکیه به ایران می آیند و مدرک زبان و ادبیات فارسی می گیرند نیز کم نیست و این افراد می توانند پل های ارتباطی باشند برای انتقال فرهنگ و ادبیات ایران به ترکیه اما متاسفانه از این ظرفیت و پتانسیل موجود به خوبی استفاده نمی شود و من بارها به این موضوع اشاره کرده ام اما در کشور ما کسی توجه نمی کند.
ادبیات کودک و نوجوان مدرن ایران به ترکیه معرفی نشده است
بکایی معتقد است ادبیات کودک و نوجوان مدرن ایران به ترکیه معرفی نشده است و آن ها خیلی از ادبیات مدرن ما اطلاع ندارند و می گوید: برای انتقال و معرفی ادبیات مدرن کودک و نوجوان ایران به ترکیه نیاز است بستری فراهم شود. به طورکلی ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه روی سه موج حرکت می کند؛ نخست موج صمد بهرنگی است که براساس آن تعدادی از کتاب های هوشنگ مرادی کرمانی و افرادی که با شورای کتاب کودک کار می کردند راهشان در ترکیه باز شده اما ادامه دار نبوده است. دوم موج اسلامی بوده و ناشرانی که فضای اسلامی داشتند با نشرهای دولتی در ایران مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارتباط گرفتند اما فضا خیلی بسته بوده و عمومیت و گستردگی نداشته است. سوم هم مسیر فعالیت های فردی است که برخی از ناشران ایرانی آمده اند و کپی رایت تعدادی از کتاب ها را فروخته و رفته اند و حرکتی همه گیر و جمعی نبوده است و این مسیری بوده که ادبیات کودک و نوجوان ایران در ترکیه طی کرده.براین اساس می توان گفت زمینه کار و پتانسیل لازم برای برقرای ارتباط در ترکیه وجود دارد اما چون متولی ندارد، زمینه و بستر لازم فراهم نشده است.
گزارش قبلی ایبنا با همین موضوع:
اغلب کتاب های کودک در افغانستان تداعی کننده کتاب های زرد در ایران است
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مدتی است برآن شدیم در راستای ارتقای دانش و آگاهی دست اندرکاران و پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان به بررسی ادبیات کودک و نوجوان سایر کشورها بپردازیم. در این راستا تصمیم گرفتیم در این گزارش به ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه بپردازیم که در همسایگی کشور ماست و مراودات فرهنگی زیادی هم با کشور ما دارد.
ادبیات مدرن کودک و نوجوان ایران و ترکیه شباهت های زیادی با هم دارند و به لحاظ تاریخی ظهور هر دوی آن ها تقریبا همزمان بوده، البته پیش از شروع ادبیات مدرن کودکان در ایران قصه ها و آموزه های عامیانه متعددی مانند ماه پیشانی وجود داشته که تعدادی از آن ها به زبان ترکی ترجمه شده است. همچنین به جز آثار صمد بهرنگی که در ترکیه خوانندگان فراوانی دارد و تجدید چاپ های متعددی از آثارش شده، چند کتاب از علی اشرف درویشیان و آثاری از هوشنگ مرادی کرمانی مانند مربای شیرین ، قصه های مجید ، تنور و خمره و به تازگی هم کتاب هایی از نویسندگان دیگر مانند مژگان شیخی به زبان ترکیه ای ترجمه و در آن جا منتشر شده. با این حال هنوز هم میزان توجه به ادبیات بزرگسال ایران در ترکیه بیشتر از ادبیات کودکان است.
اما باید دید که ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه از چه زمانی شکل گرفته و چه شباهت ها و تفاوت هایی با ادبیات کودک و نوجوان در ایران دارد، سیستم آموزشی کودکان در آن جا چگونه است، تا چه اندازه ادبیات کودک مدرن ایران به ترکیه معرفی شده و پرسش هایی از این دست. براین اساس به سراغ تعدادی از نویسندگان، پژوهشگران و اساتید دانشگاه رفتیم، اما اطلاعات آن ها از ادبیات کودک و نوجوان ترکیه در حدی نبود که بتوانیم پاسخ قانع کننده ای برای پرسش ها ی مان بیابیم. تااینکه بالاخره حسین بکایی، از نویسندگان و پژوهشگران ایرانی کتاب کودک و نوجوان که مدتی است در ترکیه سکونت دارد، به پرسش های مان پاسخ داد.
حسین بکایی
برهه های زمانی در ادبیات کودک ترکیه
بکایی درباره تاریخچه شکل گیری ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه به ایبنا می گوید: برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید ببینیم در ترکیه کودکی در چه سنی تعریف می شود. بطورکلی در ترکیه افرادی که بین دو تا 12 سال یعنی سن نوجوانی هستند، کودک محسوب می شوند. ادبیات کودک در ترکیه براساس مقاله هایی که دیدم به چند برهه زمانی تقسیم می شود، نخست دوره پیشااسلام است و تعدادی شخصیت، افسانه و حکایت از این دوره در دست است که تعدادشان حدود سه یا چهارتاست و بیشتر شامل متل و افسانه های
برخلاف ایران که اگر یک انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، یا انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک داشته باشیم فکر می کنیم کافی است و همه باید زیر پرچم آن انجمن بروند. در ترکیه چنین نیست و هرچند نفر نویسنده یا ناشر می توانند جمع شوند و انجمن خودشان را درست کنند و اسمش را بگذارند انجمن نویسندگان ترکیه و براین اساس انجمن های متعددی را تحت این عنوان ها در کشور ترکیه می بینیم که امروزه تعدادشان کم نیست و فعالیت هایی هم از سوی آن ها در حال انجام است
عامیانه است که کارکردهای متفاوتی دارند اما با نگاه امروزی آن را جزء آثار کودک تصور می کنند. برهه زمانی دوم، دوره اسلامی است. در این دوره متون آموزشی مورد نظر است که به کودک آموزش داده می شود یا در آن ها درباره آموزش کودکان صحبت شده است و قسمت اعظم این متون، در حوزه زبان و ادبیات فارسی تولید شده اند، مثل قابوس نامه قابوس بن وشمگیر که در اینجا به حاکم کوهستان شناخته می شود به علاوه گلستان سعدی و حکایت های مولوی . البته تعدادی از نویسندگان ترک هم در این دوره قرار می گیرند اما به طورکلی این آثار، کتاب های آموزشی هستند و در اینجا منظور از کودک پسر است نه دختر و بحث های اخلاقی و آموزشی مطرح می شود.
شکل گیری نگاه جدید در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه
او در ادامه به زمان شکل گیری نگاه جدید در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه اشاره می کند و می گوید: این نگاه از زمان ورود نگاه هیومنیستی و انسانی به ترکیه پیدا می شود، یعنی زمانی که جامعه در آغاز قرن نوزدهم از شکل سنتی به سوی مدرنیسم می رود. همانطور که می دانیم انقلاب فرانسه در سال 1789 شکل گرفت و قانون اساسی امریکا در سال 1794 و حدودا سی یا چهل سال بعد از آن موج های انقلاب و دموکراسی به عثمانی می رسد و آینده به شکلی متفاوت معنا می یابد و توسعه انسانی و فکری و علمی در جامعه مهم می شود. یعنی اینکه همه افراد جامعه، دانش بیاموزند و تخصص بیابند و دراین زمان اولین نیاز دولت به رعیت متخصص است که مورد توجه قرار می گیرد. بعد از آن حدودا در سال 1840 در زمان سلطان عبدالمجید فرمان آموزش عمومی صادر می شود و مقاله ها و نوشته هایی برای آموزش عمومی تولید می شود. سپس با فاصله کمی از آن شاهد همان اتفاق هایی هستیم که در ذهن ایرانی ها شکل می گیرد.
بعد از آن، دوره تنظیمات و دوره مشروطیت شکل می گیرد و حاصل آن ها این است که ادبیات از بند اشراف خارج می شود و در بند مردم می آید. این دوره از حدود 1210 هجری شمسی شروع می شود و در 1290 هجری شمسی به اوج می رسد. و ما در آن دوره شاهد تولید ادبیات برای مردم هستیم که مخاطب آن لزوما طبقه اشراف نیستند. در این دوران دو جریان شکل می گیرد و آموزش و آینده و مردم مهم می شوند و کم کم کودک وکار برای کودک اهمیت می یابد ولی همچنان بحث آموزشی و اخلاقی مطرح است دقیقا مانند بحث هایی که در ایران داریم.
تشکیل نظام آموزشی کارآمد در ترکیه
سپس چالش های اجتماعی و آشفتگی های سیاسی که نهایتا منجر به تشکیل جمهوری در ترکیه می شود، سبب ایجاد اتفاق های مهمی در همه ارکان کشور می شود از جمله اینکه اساس، در جمهوری ترکیه انسان و بحث حقوقی است. از این زمان به بعد، عملا نگاه به سوی شرق برمی گردد به نگاه به سوی غرب. و مقالاتی که قبل از آن پر از واژه های عربی با ساخت فارسی بود بعد از آن پر از واژه های ترکی و فرانسوی می شود. زیرا جمهوری ترکیه براساس نژاد و زبان ترکی شکل می گیرد و با واژه های بیگانه مخصوصا واژه های عثمانی درگیر می شود و فرهنگستان زبان و ادب ترکیه شروع به تمیز کردن زبان از واژه های بیگانه می کند مانند مسیری که در ایران در فرهنگستان زبان و ادب فارسی حدودا در سال 1310 طی می شود اما ادامه نمی یابد. ولی در ترکیه این مسیر تداوم می یابد و در ذهن ها جا می افتد. و برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد که تغییر خط یا فشار روی زبان ترکی سبب شده ترک ها از ریشه های شان منفک شوند و اتفاق های نامطلوبی بیفتد، اما اتفاق های خیلی خوبی در جهت های مختلف
همزمان با تولد ترکیه مدرن در سال 2000 سیستم آموزش و پرورش به معنای واقعی پوست انداخت و امروزه کالج های متعددی را می بینیم که مانند یک هلدینگ هستند و عملا کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند
افتاده و این امکان را به ترک ها داد تا بتوانند نسلی بسیار متفاوت بار بیاورند و نظام آموزشی متفاوتی را تاسیس کنند که بروندهی خیلی خوبی دارد.حاصلش این است که می بینیم کودک پیشادبستان با کودکی که به مدرسه رفته تغییرات اساسی و چشمگیری در حرف زدن، فکر کردن، رفتار و کردارش دیده می شود.
من این مساله را به عنوان کسی بیان می کنم که در این زمینه تخصص دارد و تغییرات را مشاهده و بررسی کرده است.
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب ایران
جهش در ادبیات کودک و نوجوان
به گفته بکایی، ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه، بعد از پشت سر گذاشتن این فراز و نشیب ها در سال 1979 که ایران درگیر شور و هیجان انقلاب است، دچار جهش می شود. زیرا سال 1979 در جهان به نام سال کودک نامگذاری شد که ما به دلیل مصادف شدن با شور و حال انقلاب متوجه آن نشدیم و این جهش در دهه 60 در ایران شکل گرفت. اما ترک ها آن را دیدند و همان زمان بود که جهشی در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه شکل گرفت. این جهش در ترکیه به همراه اتفاقاتی که در دهه 1980 بعد از کودتای خونینی که در ترکیه رخ می دهد و پیدا شدن شکل جدید ترکیه امروزی، سبب رشد و بالندگی ادبیات کودک در این دوره می شود. در این دوره ادبیات ترکیه ضمن تاکید روی حفظ ویژگی ملی اش، نگاهش به سوی غرب است و عملا بسیار در برابر غرب، تاثیرپذیر است؛ ضمن اینکه نگران هویت و ملیت خودش هم هست.
وفور انجمن های متعدد مرتبط با ادبیات کودک در ترکیه
این نویسنده و پژوهشگر همچنین به شکل گیری نهادهای مدنی در زمینه ادبیات کودک اشاره می کند و می افزاید: شکل گرفتن این نهادها نیازمند این است که جامعه دموکرات شود و هرچه جامعه و حکومت و نظام حقوقی تر می شود و اقتدارش از اقتدار فردی و نظامی فاصله می گیرد و به سمت رای مردم و نظام قانون مند می رود فضا برای شکل گرفتن نهادهای مدنی بازتر می شود. در نتیجه در دهه 1970 چنین تشکل هایی چندان دیده نمی شوند و به دلیل تنوع فکر و اتفاق هایی که در حوزه سیاسی و روشنفکری در ترکیه رخ می دهد خیلی مردم حاضر نیستند در جایی دور هم جمع شوند. و در زمانه ای که در ایران در دهه 40 و 50 دوره آرامش وجود دارد در ترکیه سال های ناآرامی سپری می شود.
او در ادامه می افزاید: بعد از انقلاب اسلامی 57 که همه چیز در ایران زیرورو می شود، در ترکیه کودتای نظامی دیده می شود که عملا اجازه نمی دهد دو نفر به راحتی کنار هم باشند ولی با عبور از حکومت نظامی و دولت ملی به آرامی نهادهای ادبیات کودک مانند ibby، شورای کتاب کودک، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن ناشران کتاب کودک و نوجوان و اتحادیه ها شکل می گیرند. البته برخلاف ایران که اگر یک انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، یا انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک داشته باشیم فکر می کنیم کافی است و همه باید زیر پرچم آن انجمن بروند.
در ترکیه چنین نیست و هرچند نفر نویسنده یا ناشر می توانند جمع شوند و انجمن خودشان را درست کنند و اسمش را بگذارند انجمن نویسندگان ترکیه و براین اساس انجمن های متعددی را تحت
دولت در ترکیه، دولتی حقوقی است و فضا برای انجام بسیاری از کارها و تعاملات بازتر است و امکان برقراری ارتباط با دنیای بیرون ترکیه بیشتر و فراوان تر است. به علاوه بازار بسیار آشفته ای که در حوزه فروش کتاب چه در داخل چه در خارج از کشور داریم در ترکیه دیده نمی شود و اینجا فضای بهتری وجود دارد.
این عنوان ها در کشور ترکیه می بینیم که امروزه تعدادشان کم نیست و فعالیت هایی هم از سوی آن ها در حال انجام است.
سیستم آموزش و پرورش در ترکیه پوست انداخته است
بکایی درباره سیستم آموزش و پرورش در ترکیه و میزان توجه به ادبیات کودک و نوجوان در مداس نیز توضیح می دهد: همزمان با تولد ترکیه مدرن در سال 2000 سیستم آموزش و پرورش به معنای واقعی پوست انداخت و امروزه کالج های متعددی را می بینیم که مانند یک هلدینگ هستند و عملا کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند. مثلا کالج دوغا حدود 40 شعبه در ترکیه دارد با ساختمان های بسیار مدرن و نگاه مدرن به انسان و فعالیت های مختلفی انجام می دهد. مثلا هم کار بیمه می کند، هم آموزش و پرورش، هم فروش لوازم خانگی و ... مثلا در بخش آموزش و پرورش، این کالج با ناشران وارد گفت وگو می شود و آن ها کتاب هایی که چاپ کردند را برای مسئولان کتابخانه ها، مدیران و معلمان عرضه می کنند و آن ها کتاب ها را می خوانند و بررسی و تایید می کنند و به این ترتیب اجازه می دهند کتاب های ادبیات کودک و نوجوان وارد سیستم آموزش و پرورش شود و برنامه کتابخوانی به این شکل برای بچه ها در کالج ها یا آموزشگاه های خصوصی (غیرانتفاعی) شکل می گیرد و این همان سیستم فروش کتاب کودک است.
گسترش فضای دیجیتال در حوزه کتاب کودک
بکایی در ادامه سخنانش به وضعیت کتاب کودک و نوجوان دیجیتال در ترکیه و گرایش ناشران به این حوزه و مقایسه بازار کتاب کودک و نوجوان ایران و ترکیه می پردازد و می گوید: از سال 2000 همزمان با تولد ترکیه مدرن، با پیدایش دنیای دیجیتال و دنیای مدرن در صنعت نشر روبه رو می شویم. دنیای دیجیتال امکانات متفاوتی را به ترکیه عرضه می کند مانند تبدیل سیستم چاپ قدیم به سیستم چاپ جدید، امکان فروش اینترنتی، امکان فروش نسخ غیرکاغذی کتاب ها و ... و از جایی که ترکیه مانند ایران مشکلاتی مانند تحریم ها، بی پولی ها و بیگانه ستازی ها را نداشت، همه چیز به سرعت مدرن شد. مثلا در سال 2014 که کتاب من به زبان ترکی ترجمه شد و از سوی یکی از ناشران معتبر و خوب ترکیه منتشر شد، ناشر به من گفت که این آخرین دوره نشر کاغذی من است و از آن به بعد در حوزه نشر دیجیتال کار می کرد.
این نویسنده و پژوهشگر می فزاید: نکته قابل توجه این است که ناشران کتاب هایی که منتشر می کنند می توانند به صورت بین المللی عرضه کنند چه برای افراد ترک زبان در دنیا چه برای علاقه مندان به ادبیات ترک. مساله اصلی این است که ارتباط بانکی وجود دارد یعنی اینکه شما به راحتی پول می دهید و پول می گیرید و کار می کنید و به راحتی می توانید کتاب را به دلار یا یورو خرید و فروش کنید. در ترکیه از هرجایی کتاب سفارش دهید به راحتی سه یا چهار روزه به دست شما می رسد و برخلاف ایران که همه چیز امنیتی و تحت کنترل دولت است و روابط حاکم است، فضای تجارت کاملا باز است. اینجا برای انتشار کتاب باید از ارشاد باندرول گرفت ولی نه به معنای سانسوری که در ایران وجود دارد، اما حتما باید کپی رایت داشته باشید. و این موضوعات در زمینه ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه صادق است.
نمایشگاه کتاب ترکیه/ عکس از ملیسا معمار
فضای باز تجاری و تعاملات فرهنگی
اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود
در ترکیه
بکایی همچنین نشر کودک و نوجوان ایران را با ترکیه مقایسه کرده و می گوید: هر ساله نمایشگاه بین المللی کتابی در ترکیه برگزار می شود و من معمولا در آن شرکت می کنم و می بینم یک یا دو سالن به کتاب کودک و نوجوان اختصاص داده می شود و ناشران بسیار معتبر و بزرگی در آن به عرضه و فروش کتاب می پردازند و فکر می کنم تعداد ناشران فعال و درجه یکی که در حوزه کودکان و نوجوان حضور دارند، از ناشران فعال ایرانی بیشتر باشد. از سویی اگر ناشری در نمایشگاه حضور نداردف به دلیل عدم تمایل شخصی اش است و ناشران مانند ایران برای حضور در نمایشگاه تلاش خیلی زیادی نمی کنند. همچنین حمایت چشمگیری از سوی دولت از کتاب کودک و نوجوان دیده نمی شود، به جز طرح گرنت تدا که کاری مثل گرنت در ایران انجام می دهد و به نظر می رسد ارائه خدماتش راحت تر از طرح گرنت در ایران باشد و گیروگرفتاری های گرنت را ندارد. از سویی کیفیت کتاب، کیفیت چاپ و روش عرضه و تیراژ کتاب کودک و نوجوان در ترکیه از ایران خیلی جلوتر است زیرا بیشتر از تکنولوژی استفاده می کنند و گیر و گرفت های سیاسی شان کمتر است. دولت در ترکیه، دولتی حقوقی است و فضا برای انجام بسیاری از کارها و تعاملات بازتر است و امکان برقراری ارتباط با دنیای بیرون ترکیه بیشتر و فراوان تر است. به علاوه بازار بسیار آشفته ای که در حوزه فروش کتاب چه در داخل چه در خارج از کشور داریم در ترکیه دیده نمی شود و اینجا فضای بهتری وجود دارد.
ایرانی ها ادبیات را بهتر می فهمند و عمل می کنند
آن گونه که بکایی می گوید، به لحاظ قدرت ادبی، تا چند سال پیش، ایرانی ها در تصویرگری کتاب کودک و متن جلوتر بودند اما الان می توان گفت در متن اگر عقب نمانده باشیم، برابریم و در تصویرسازی هنوز جلوتریم و در این باره توضیح می دهد: این به معنای رقابت نیست به معنای مقایسه است یعنی ما ادبیات را بهتر می فهمیم و بهتر عمل می کنیم. براین اساس کتاب کودک ایران در ترکیه بازار دارد. مردم ترکیه کتاب کودک ایران را می پسندند و هنوز نگاه مثبتی به ما دارند درحالی که ما نسبت به کتاب کودک ترکیه چنین نگاهی نداریم و این نگاه از بالا به پایین که در ایران نسبت به کتاب کودک در ترکیه وجود دارد، در ترکیه دیده نمی شود، یعنی همان غرور کاذبی که ما ایرانی ها داریم، اینجا وجود ندارد.
ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی مدال ادبیات کودک ایران در ترکیه است
وی درباره فضای فکری حاکم بر ادبیات ترکیه نیز توضیح می دهد: آلودگی روشنفکری در ترکیه به سوی نگاه چپ است که به شدت دیده می شود. روشنفکری در ترکیه از دهه 1950 به نگاه چپ و کمونیستی آلوده شد و هنوز هم ادامه دارد و کمتر کسی را می توان دید که روشنفکر باشد و این آلودگی را نداشته باشد و این نگاه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان هم بازتاب دارد و بیشتر روی موج چپ حرکت کرده اند هرچند که نسل جدید خیلی موج چپ را نمی فهمد و درک نمی کند و نمی خواهد بفهمد. به همین دلیل است که می بینیم در ترکیه کمتر کسی پیدا می شود که صمد بهرنگی را نشناسد و کتاب ماهی سیاه کوچولو را نخوانده باشد. این کتاب صمد بهرنگی مدال ادبیات کودک ایران در ترکیه است.
اهمیت زبان فارسی در ترکیه
بکایی معتقد است اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات
زمینه کار و پتانسیل لازم برای برقرای ارتباط در ترکیه وجود دارد اما چون متولی ندارد، زمینه و بستر لازم فراهم نشده است
فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود. به همین دلیل گستره زبان فارسی در اکادمی های اینجا زیاد است و نگاه به زبان فارسی هم در بخش تاریخ و هم در بخش زبان، نگاهی مثبت است.
بی توجهی به پل های ارتباطی برای تبادل فرهنگ و ادبیات بین ایران و ترکیه
وی در ادامه می افزاید: از سویی کردهای ترکیه هم به دلیل اینکه با لهجه ای از زبان فارسی حرف می زنند به راحتی با این زبان ارتباط برقرار می کنند و زبان و ادبیات فارسی جزء گزینش های راحت دانشگاه شان محسوب می شود و با انتخاب این رشته مدارک عالی در رشته زبان و ادبیات فارسی می گیرند. مثلا چند وقت پیش که به کتابخانه محله مان رفته بودم، کتابدارش دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی بود، یا صاحب دکه روزنامه فروشی را می شناسم که همسرش در این رشته تحصیل کرده است. از سویی تعداد افرادی که برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی از ترکیه به ایران می آیند و مدرک زبان و ادبیات فارسی می گیرند نیز کم نیست و این افراد می توانند پل های ارتباطی باشند برای انتقال فرهنگ و ادبیات ایران به ترکیه اما متاسفانه از این ظرفیت و پتانسیل موجود به خوبی استفاده نمی شود و من بارها به این موضوع اشاره کرده ام اما در کشور ما کسی توجه نمی کند.
ادبیات کودک و نوجوان مدرن ایران به ترکیه معرفی نشده است
بکایی معتقد است ادبیات کودک و نوجوان مدرن ایران به ترکیه معرفی نشده است و آن ها خیلی از ادبیات مدرن ما اطلاع ندارند و می گوید: برای انتقال و معرفی ادبیات مدرن کودک و نوجوان ایران به ترکیه نیاز است بستری فراهم شود. به طورکلی ادبیات کودک و نوجوان در ترکیه روی سه موج حرکت می کند؛ نخست موج صمد بهرنگی است که براساس آن تعدادی از کتاب های هوشنگ مرادی کرمانی و افرادی که با شورای کتاب کودک کار می کردند راهشان در ترکیه باز شده اما ادامه دار نبوده است. دوم موج اسلامی بوده و ناشرانی که فضای اسلامی داشتند با نشرهای دولتی در ایران مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارتباط گرفتند اما فضا خیلی بسته بوده و عمومیت و گستردگی نداشته است. سوم هم مسیر فعالیت های فردی است که برخی از ناشران ایرانی آمده اند و کپی رایت تعدادی از کتاب ها را فروخته و رفته اند و حرکتی همه گیر و جمعی نبوده است و این مسیری بوده که ادبیات کودک و نوجوان ایران در ترکیه طی کرده.براین اساس می توان گفت زمینه کار و پتانسیل لازم برای برقرای ارتباط در ترکیه وجود دارد اما چون متولی ندارد، زمینه و بستر لازم فراهم نشده است.
گزارش قبلی ایبنا با همین موضوع:
اغلب کتاب های کودک در افغانستان تداعی کننده کتاب های زرد در ایران است
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،
خبرگزاری کتاب ایران
حسین بکایی
حسین بکایی
حسین بکایی
برهه های زمانی در ادبیات کودک ترکیه
ایبنا
برخلاف ایران که اگر یک انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، یا انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک داشته باشیم فکر می کنیم کافی است و همه باید زیر پرچم آن انجمن بروند. در ترکیه چنین نیست و هرچند نفر نویسنده یا ناشر می توانند جمع شوند و انجمن خودشان را درست کنند و اسمش را بگذارند انجمن نویسندگان ترکیه و براین اساس انجمن های متعددی را تحت این عنوان ها در کشور ترکیه می بینیم که امروزه تعدادشان کم نیست و فعالیت هایی هم از سوی آن ها در حال انجام است
برخلاف ایران که اگر یک انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، یا انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک داشته باشیم فکر می کنیم کافی است و همه باید زیر پرچم آن انجمن بروند. در ترکیه چنین نیست و هرچند نفر نویسنده یا ناشر می توانند جمع شوند و انجمن خودشان را درست کنند و اسمش را بگذارند انجمن نویسندگان ترکیه و براین اساس انجمن های متعددی را تحت این عنوان ها در کشور ترکیه می بینیم که امروزه تعدادشان کم نیست و فعالیت هایی هم از سوی آن ها در حال انجام است
شکل گیری نگاه جدید در ادبیات کودک و نوجوان ترکیه
تشکیل نظام آموزشی کارآمد در ترکیه
همزمان با تولد ترکیه مدرن در سال 2000 سیستم آموزش و پرورش به معنای واقعی پوست انداخت و امروزه کالج های متعددی را می بینیم که مانند یک هلدینگ هستند و عملا کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند
همزمان با تولد ترکیه مدرن در سال 2000 سیستم آموزش و پرورش به معنای واقعی پوست انداخت و امروزه کالج های متعددی را می بینیم که مانند یک هلدینگ هستند و عملا کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب ایران
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب ایران
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب ایران
جهش در ادبیات کودک و نوجوان
وفور انجمن های متعدد مرتبط با ادبیات کودک در ترکیه
دولت در ترکیه، دولتی حقوقی است و فضا برای انجام بسیاری از کارها و تعاملات بازتر است و امکان برقراری ارتباط با دنیای بیرون ترکیه بیشتر و فراوان تر است. به علاوه بازار بسیار آشفته ای که در حوزه فروش کتاب چه در داخل چه در خارج از کشور داریم در ترکیه دیده نمی شود و اینجا فضای بهتری وجود دارد.
دولت در ترکیه، دولتی حقوقی است و فضا برای انجام بسیاری از کارها و تعاملات بازتر است و امکان برقراری ارتباط با دنیای بیرون ترکیه بیشتر و فراوان تر است. به علاوه بازار بسیار آشفته ای که در حوزه فروش کتاب چه در داخل چه در خارج از کشور داریم در ترکیه دیده نمی شود و اینجا فضای بهتری وجود دارد.
سیستم آموزش و پرورش در ترکیه پوست انداخته است
گسترش فضای دیجیتال در حوزه کتاب کودک
نمایشگاه کتاب ترکیه/ عکس از ملیسا معمار
نمایشگاه کتاب ترکیه/ عکس از ملیسا معمار
نمایشگاه کتاب ترکیه/ عکس از ملیسا معمار
فضای باز تجاری و تعاملات فرهنگی
اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود
در ترکیه
اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود
اهمیت زبان فارسی در ترکیه مثل اهمیت زبان عربی در ایران است و دراین باره می گوید: در ایران کمتر دانشگاهی را می توان یافت که زبان عربی در آن آموزش داده نشود و هرکسی که زبان و ادبیات فارسی می خواند، حتما باید چند واحد زبان عربی هم بگذراند برای درک متون. در اینجا هم هرکسی در دانشگاه زبان و ادبیات ترکی می خواند باید حتما چند واحد زبان فارسی هم پاس کند تا بتواند متون را متوجه شود
ایرانی ها ادبیات را بهتر می فهمند و عمل می کنند
ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی مدال ادبیات کودک ایران در ترکیه است
اهمیت زبان فارسی در ترکیه
زمینه کار و پتانسیل لازم برای برقرای ارتباط در ترکیه وجود دارد اما چون متولی ندارد، زمینه و بستر لازم فراهم نشده است
زمینه کار و پتانسیل لازم برای برقرای ارتباط در ترکیه وجود دارد اما چون متولی ندارد، زمینه و بستر لازم فراهم نشده است
بی توجهی به پل های ارتباطی برای تبادل فرهنگ و ادبیات بین ایران و ترکیه
ادبیات کودک و نوجوان مدرن ایران به ترکیه معرفی نشده است
اغلب کتاب های کودک در افغانستان تداعی کننده کتاب های زرد در ایران است
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: سعید تشکری یکی از نویسندگانی است که سال ها در حوزه ادبیات دینی و به طور مشخص آثار رضوی فعالیت دارد. او امسال به عنوان یکی از 5 خادم فرهنگ رضوی معرفی شد که بناست در هفته کرامت تجلیل شوند. به جز آثاری که طی سال های گذشته از او منتشر شده اند، کتاب های موقف ، اوسنه گوهرشاد ، به صرف عصرانه و آبی ها آثار متاخر این نویسنده در زمینه ادبیات رضوی هستند.
گفتگو با تشکری به بهانه انتخابش به عنوان خادم فرهنگ رضوی، به جستجوی دغدغه های او در زمینه نویسندگی رضوی و انتقادات او از رواج گونه توریستی در این ادبیات انجامید. تشکری معتقد است این روزها نویسندگان اصلی رها شده و به نویسندگان توریستی توجه می شود که کارشان نه کشف و خلق اثر جدید که تکرار آثار قدیمی و نوشتن از روی دست دیگران است.
این نویسنده همچنین معتقد است به دلیل عدم حمایت مناسب از نویسندگان و این که جایگاه معنوی نویسنده با تولید اثر حفظ نمی شود، نویسندگان ما از نظر ادبی، یتیم هستند. بنابراین گپ و گفتی که با این نویسنده داشتیم، فقط به موضوع ادبیات رضوی محدود نمی شود و موضوعات دیگری را هم شامل می شود.
مشروح متن این گفتگو در ادامه می آید:
* آقای تشکری شما به عنوان یکی از پنج خادم فرهنگ رضوی معرفی شدید. کمی ریشه های این انتخاب و معرفی را جستجو کنیم؟
فکر می کنم برای این کار باید کمی گذشته را کندوکاو کنیم و به دورانی برویم که سعید تشکری در برهه ای ایستاده که نه جشنواره هنری امام رضا (ع) هست، نه چیزی در این باره گفته می شود و نه کسی شجاعت این را دارد که در زمینه ادبیات دینی کار کند؛ روزگاری که با آثاری روبرو بودیم که درباره زندگی امام رضا (ع) بودند اما چیزی به اسم ادبیات در آن ها وجود نداشت. در واقع رونویسی یا بازنویسی منابع یا منبعی همیشگی بودند.
* و شما با چه دغدغه ای از آن دوران به زمانه فعلی رسیدید؟
همیشه فکر می کنم باید با آثارم جاهای خالی ادبیات را پر کنم. فکر هم می کنم که این دغدغه، وظیفه هم هنرمندی است. البته این دغدغه وقتی در آدم ها شکل می گیرد که، مطالعات خودشان را درباره موضوعات موردعلاقه شان به تکامل برسانند. یعنی پیش از ورود به حوزه موردنظر، باید به ساحتی قائل بوده و آثار ماقبلِ خودتان را در آن ساخت مطالعه کرده باشید. من مدتی را در رادیو کار می کردم و می دیدم در برنامه هایی که برای اعیاد یا مناسبت های مختلف نوشته می شدند، یک منابع اقتباس همیشگی و تکراری وجود دارد. در نتیجه شاهد بودم که اثر جدیدی به وجود نمی آمد. این، توصیف همان گذشته ای است که گفتم در آن ایستاده بودم؛ سال های حدوداً 71 تا 73
* و آن موقع...
یک قصه نویس بودم. در صفحه ادبیات روزنامه قدس مسئولیت داشتم و قصه هایی درباره امام رضا (ع) می نوشتم. زمانی رسید که دیدم این قصه ها با بازخورد خوب از طرف مخاطبان روبرو شدند. همان موقع بود که احساس کردم آن جای خالی را که می خواهم در آن کار کنم، پیدا کرده ام. خب، آن موقع نمایشنامه نویس هم بودم و نمایشنامه هفت دریا شبنم را نوشته بودم که مربوط به آدمی در محیط جغرافیایی امام رضا (ع) بود. این نمایشنامه توسط 108 گروه تئاتری در کشور اجرا شد و همین مساله برایم خیلی عجیب بود. هفت دریا شبنم در شهر مشهد هم دوبار توسط دوستان مشهدی به جشنواره فجر رفت. بعد از آن هم، نمایشنامه دیده بیدار را نوشتم. به این ترتیب این ماجرا داشت کم کم شکل خود را پیدا می کرد و هنوز هم کسی من را با نام نمایشنامه نویس رضوی خطاب نمی کرد. می گفتند سعید تشکری درام نویسی است که مسائل روز را با نگاه دینی می بیند. این اتفاق هم در رادیو می افتاد هم در کارهای تلویزیونی و هم قصه هایی که می نوشتم.
اما این میان، سهم قابل توجهی را سید مهدی شجاعی مدیر انتشارات نیستان داشت...
* که شما را تشویق کرد؟
که زنگ زد و گفت ما یک رمان از زندگی امام رضا (ع) می خواهیم. نتیجه این تماس تلفنی، رمان ولادت شد. خب این ناشر پیش تر رمان بار باران را هم از من چاپ کرده بود که اثر کوچک تری نسبت به ولادت بود. بار باران برنده جایزه کتاب سال رضوی و برنده اولین دوره جایزه شهید غنی پور شد. یادم هست که آن سال که این رمان برنده جایزه شهید غنی پور شد، رقبای قدرتمندی مثل هوشنگ مرادی کرمانی، حبیب احمدزاده، راضیه تجار و ... داشت. در نتیجه به خودم بالیدم که با حضور چنین رقبایی، بار باران برنده شده است.
خب، این اتفاق مثل جویی بود که آب در آن روان شده است. پس از چاپ ولادت هم انتشارات نیستان با پیشنهاد آقای شجاعی، رمان پاریس پاریس ام را چاپ کرد که درباره کشف حجاب از منظر مشهد و حرم امام رضا (ع) بود. نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم، نقش آقای شجاعی در این کشف است که بدون هیچ اغراقی، آن را بزرگترین نقش می دانم. به نظرم با چاپ ولادت سید مهدی شجاعی، من را کامل شده پیدا کرد.
* از آن به بعد بود که جریان ادبی رضوی شروع شد؟
به نوعی بله. ولی در این سال ها که آغاز جشنواره های رضوی را داشتیم، نویسندگانی به این راه آمدند اما مسیری که من داشتم، همان راهِ پر کردن جاهای خالی بود. رمان هایی که پس از آن، در انتشارات هایی مثل سوره مهر، نیستان یا آستان قدس رضوی چاپ شدند، به نوعی فرزندان ولادت بودند. نکته ای که می خواهم بگویم این است که بیشتر از آن که به ماجراهای شعاری قضیه فکر کنم، به ادبیات فکر می کردم.
* یک ادبیات پایتخت گریز؟
بله. این که ادبیاتم، شهری باشد اما تهرانی نباشد و مشهد را به جغرافیای غیرتهرانی ادبیات ایران وارد کنم. چون تا پیش از آن، می دیدم که اقلیم ادبیات شهری کشور ما، تهران بود و دغدغه ای که داشتم باید وارد جغرافیای فکری ما می شد. افراد زیادی بودند که می گفتند ما وقتی می خواهیم به مشهد بیاییم، رمان ولادت را می خوانیم. چون در این رمان، همان مسیری را داریم که امام رضا (ع) طی کرده است؛ البته با شخصیت های دیگر.
* شخصیت هایی که با تخیل خودتان ساختید.
شاید استفاده از لفظ تخیل صحیح نباشد. باید بگویم که من برای آدم هایی که وجود داشتند، قبل و بعد گذاشتم. دغدغه ام هم این بود که باید بتوانیم ادبیات تولید کنید، وگرنه در تیتر تاریخ باقی می مانیم. من تاریخ خصوصی مردمی را می نویسم که عاشق امام رضا (ع) و مشهد اند.
* آقای تشکری در این سال های فعالیت به عنوان یک نویسنده مشهدی، مواقعی پیش نیامد که نگران باشید به شما، عنوانِ نویسنده شهرستانی بچسبانند؟ در واقع برچسب اش را.
خب من این فضا را شکاندم. این کار هم با همکاری و پشتیبانی انتشارات نیستان انجام شد. ولی خب به هرحال یک عنوان است دیگر! مثلاً می گویند سعید تشکری، نویسنده خراسانی است. بعضی از همکاران ما از این اسم فرار می کنند ولی من اصلاً فرار نمی کنم. من این اقلیم را باور دارم و باور داشتم که باید وارد ادبیات می شد. خوشحال هم هستم که این کار را کردم.
ببینید، نویسندگان شهرستانی ما دو گروه هستند. اول آن هایی که در شهرستان زندگی کرده اند و سپس به تهران مهاجرت کرده اند. این گروه پس از مهاجرت تهرانی شده و از گذشته شان فراری اند. اما گروه دوم، رویه ای خلاف رویه گروه اول دارند. من عضو گروه دوم هستم و مشخصاً نویسنده ای خراسانی هستم. این مشخصه را در آثارم می توان دید و سعی کرده ام اقلیم خراسان را وارد ادبیات کشورم کنم. اصلاً هم از این مساله گریزان نیستم و معتقدم اقلیم های متفاوت شهری هستند که ایران بزرگ را می سازنند. تهران که تمام ایران نیست! و معتقدم کسی که تهران باشد، به خاطر تهرانی بودنش سهم بزرگی در ادبیات ما ندارد. مثلاً اگر هوشنگ مرادی کرمانی را از ادبیات مان بگیریم، آیا او را از ادبیات کرمان گرفته ایم یا ادبیات ایران؟
* مشخص است که از ادبیات ایران.
خب، پس او آمده و ادبیات کرمان را وارد ادبیات ایران کرده است. همین کار را داستایوفسکی با شهر مسکو یا ویکتور هوگو با شهر پاریس کرده است. این ها نویسندگانی هستند که یک شهر یا یک اقلیم را به جمهوری ادبیات آورده اند.
* به خود ادبیات رضوی برسیم؛ فی نفسه!
در حال حاضر، توریست های این نوع ادبیات زیاد شده اند. متاسفانه مثل موارد دیگرمان که اصلی ها را کنار می گذاریم و به فرعی ها می پردازیم، در زمینه ادبیات رضوی هم نویسندگان اصلی را کنار گذاشته و به نویسندگان توریستی می پردازیم. سید مهدی شجاعی به حق، کسی است که به ادبیات دینی ما شاخصه داده و امروز خیلی ها یعنی همان توریستی ها سعی می کنند مثل او بنویسند. در حالی که آن جریان سازی و حسی که به خاطر انتشار یک اثر وجود داشته، فقط به آن فرد و اثرش، آن هم در زمان خودش ربط دارد. می خواهم بگویم نگین بدلی نمی تواند با نسخه اصلی برابری کند. بنابراین نباید خیالمان راحت باشد که ادبیات رضوی وارد دنیای ادبیات شده و دیگر تمام است. چون دوباره نویسی و بهره برداری از قبلی ها دوباره منجر به تولید آثار تکراری شده و می شود. بنابراین مدتی است که با همان شکل قبلی ادبیات رضوی روبرو هستیم. فقط داشته هایمان بیشتر از گذشته شده است.
* ممکن است برای مخاطب یک سوال پیش بیاید و بگوید خب رمان ولادت هم ناشی از سفارشی بوده که سیدمهدی شجاعی به آقای تشکری داده است. با این حساب، نمی شود آن کار شما را سفارشی محسوب کرد؟
وقتی بحث سفارش پیش می آید، مساله به من نویسنده، ناشر یا دستگاه دولتی برمی گردد. سفارش یک ناشر را می توان به طور دلی یا به خاطر پول و مسائل دیگر قبول کرد. ناشرانی که سفارش یک کار را با آگاهی به یک نویسنده می دهند، تعداد کمی دارند. اما تعداد ناشران یا ارگان هایی که کار سفارشی را به معنای معمولش انجام می دهند، زیاد است. این ها همان هایی هستند که کارهای ماقبل خود را نخوانده اند. ببینید، مسیری که یک نویسنده طی کرده تا نویسنده شود، پر از مرارت و سختی بوده اما اصلاً به این مسیر توجه نمی شود. زمانی بود که وقتی می خواستم کتابی مثل ولادت را چاپ کنم، باید خیلی ها را قانع می کردم که آقا این کار آینده دارد و شما را به خدا قسم چاپش کنید! خیلی از نویسندگان، آن مرارت ها را کشیده اند ولی امروز کسی توجهی به آن مرارت ها ندارد. قطعاً آن آثاری که نویسندگان مرارت کشیده خلق می کنند و کرده اند، در جایگاه اصالت باقی می ماند چون در حال کشف هستند نه تکرار. یعنی از روی دست خودشان نمی نویسند. اما آن بخش توریستی نویسندگی نمی تواند کشف کند و از روی دست می نویسد.
* یعنی می گویید آقای شجاعی چون از گذشته شما خبر داشت و می دانست اندوخته ای درباره موضوع مورد نظرش دارید، از شما خواست ولادت را بنویسید؟
بله. دقیقاً. اصلاً حرف من همین است. همان طور که گفتم، آقای شجاعی دست به کشف زد. اون مسیر من را دیده بود و این مساله را کشف کرد که رمانی مثل ولادت می تواند متولد شود. بار باران را دفعه اول، نیستان چاپ نکرد. بلکه ویراست جدیدش را این ناشر چاپ کرد و پیش تر توسط ناشر دیگری چاپ شده بود.
در مجموع، نگاه سید مهدی شجاعی باعث رقم خوردن دو اتفاق شده است؛ هم نویسندگان واقعی را کشف کرده و هم نویسندگان جوان را. چون ما نیازمند نسلی هستیم که تربیت شود و راه را، یعنی همان مسیر مرارت را ادامه بدهد. متاسفانه ما چنین نگاهی را کم داریم.
* نگاه سید مهدی شجاعی را؟
بله. الان انتشارات نیستان دارد وظایفی را انجام می دهد که به عهده اش نیست.
* این وظیفه به عهده کیست؟
همان موسساتی که برای چنین کارهایی تاسیس شده اند ولی به وظیفه شان عمل نمی کنند. انتشارات نیستان، آثاری مثل آثار دانشگاهی چاپ می کند. یعنی انگار نویسنده دارد جهان ادبیات را متکثر می کند. وقتی نیستان از نویسنده ای، یک اثر می خواهد با اثرش با رویکرد منتقدانه روبرو می شود. این را هم فراموش نکنیم که بسیاری از چیزهایی که باید به حق به نویسندگان ادبیات دینی در انتشارات نیستان تعلق بگیرد، در رقابت ها، جشنواره ها و خیلی رویدادها نادیده گرفته می شود.
* شما در صحبت های خود به نویسنده دینی واقعی اشاره کردید. از نظر شما این نویسنده واقعی کیست؟
در این بحث، ما دو گروه نویسنده داریم؛ نویسندگان پاره وقت و تمام وقت. نویسندگان پاره وقت کسانی هستند که گه گاهی کتاب می نویسند و پنج شش سال یک بار کتابی منتشر می کنند. من در بحث خودم با این گروه کاری ندارم. اما نویسنده تمام وقت کسی است که هر روز روی معدن ادبیات کار می کند و وظیفه و مشخصه اش، نویسنده بودن است. این ها نویسنده واقعی هستند و به نظرم باید حمایت شوند و خانه یا انجمنی داشته باشند.
* این حمایت چه طور است؟ توسط چه کسی باید انجام شود؟ انتشاراتی مثل نیستان یا...
نهادهای زیربط باید کار کشف را انجام بدهند. نه این که کشف را یکی دیگر انجام بدهد، بعد نهادها بیایند بهره برداری کنند. مثلاً نویسنده ای هست که ناشر 10 کتابش را چاپ کرده و حالا نهادی می آید به او می گوید یکی هم برای ما بنویس! این کار، اسمش حمایت نیست. باید ادبیات، مساله اصلی باشد. در زمینه ادبیات رضوی هم، باید ادبیاتِ رضوی در مرکز توجه باشد. در انتشارات نیستان متر و میزانی وجود دارد که مساله اش ادبیات است؛ با گرایش دینی، اجتماعی یا هر گرایش دیگری.
نویسندگان باید با این حمایت ها، از اردوگاه های مختلف با هم در ارتباط باشند. من به عنوان نویسنده، این پشیبانی و حمایت را نمی بینم چون نهادها خیلی زود از کار حمایت خسته می شوند. به خاطر همین هم می گویم گونه توریستی ادبیات رضوی یا ادبیات دینی در حال رشد است. چون از حمایت از نویسنده خسته می شوند و این خستگی چه اجحاف بزرگی است! چون نویسنده هرچه جلوتر می رود، پخته تر می شود و آرامش بیشتری نیاز دارد.
* منظورتان از آرامش این است که دغدغه مالی نداشته باشد؟
نه. اصلاً بحثم به مسائل مالی و اقتصادی ارتباطی ندارد. من معتقدم در شرایط کنونی، نویسندگان ما یتیم ادبی اند. مساله ام این است که جایگاه معنوی نویسنده با تولید آثار ادبی اش حفظ شود. این حفظ شدن مساله مورد نظر من است. وگرنه پول که نمی تواند نویسنده تربیت کند. هیچ وقت هم نشده که با پول نویسنده فاخر تولید کنیم.
* پس این مشکل را در ادبیات رضوی هم می بینید!
فکر می کنم در حوزه ادبیات رضوی، نباید این ادبیات را از ادبیات ملی مان جدا کنیم. یعنی به آن به عنوان یک انگ یا فضای فرصت طلبانه نگاه نکنیم. ما همان طور که ادبیات شهری و روستایی داریم، ادبیات رضوی هم داریم. همان طور که ادبیات عاشورایی داریم و در طول سال، تولیداتی دارد. آیا می گوییم که این گونه ادبی، فقط برای شیعه هاست؟ نه. به هرحال ما ادبیات عاشورایی، مهدوی یا علوی داریم و اعتقاد داریم نویسندگانی می توانند در این زمینه ها دست به تولید اثر بزنند که صاحبِ زمینه، آن ها را بطلبد. در حوزه ادبیات رضوی هم همین طور است.
شاخه یک اثر ادبی، فقط چاپ آن اثر نیست. بلکه استقبال مردمی هم هست. شما وقتی می توانید در حوزه ادبیات رضوی کار کنید که درجه نوشتاری مقبول و صداقت داشته باشید. یعنی کسی باید درباره حضرت رضا (ع) داستان بنویسد که خلوص داشته باشد و من سعی کردم این گونه باشم.
* پس می گویید یک سلوک عرفانی درونی و تکنیک برای این کار لازم است.
بله. و سوم این که نویسنده در فضای اجتماعی نفس کشیده باشد و مردم را بشناسد. یعنی بداند امام رضا (ع) تکیه گاه مردم است.
کد خبر 4961174
صادق وفایی
خبرگزاری تسنیم - حمید روشن ضمیر
طی روزهای اخیر فراخوان حضور ایران در نمایشگاه بین المللی فرانکفورت در سال جاری میلادی منتشر شد. این فراخوان به ناشران ایرانی که تمایل دارند در بخش فیزیکی و مجازی این رویداد حضور داشته باشند راهکارهایی را ارائه می دهد که شاید مهمترین و متقن ترین آن تولید محتوا برای حضور در بخش مجازی این نمایشگاه در سال جاری است. همانطور که مدتی قبل نیز از پیگیری اخبار بر می آمد این نمایشگاه به عنوان بزرگترین و مهمترین رویداد نشر جهان پس از مواجهه شدن با انصراف بخشی از مهمترین ناشران جهان از شرکت در این رویداد در سال جاری که از تبعات فراگیر شدن ویروس کرونا به شمار می رفت و پس از بررسی همه جوانب تصمیم به برگزاری به صورت محدود گرفت که بر اساس آن با تغییراتی در سال های برگزاری این رویداد تعداد افراد و غرفه ها و نیز فاصله آنها از همدیگر مشمول تغییراتی شده و بخش ویژه ای نیز برای حضور ناشران در فضای مجازی در نظر گرفته شده است. این در حالی است که مقامات محلی و کشوری در جمهوری فدرال آلمان پروتکل های بهداشتی خود برای برگزاری رویدادهای نمایشگاهی در این کشور را به شکلی تنطیم کرده اند که برنامه های جمعی با اجرا در فضای باز کماکان خارج از دستور برگزاری قرار دارند و برنامه های نمایشگاهی نیز با پروتکل های محدود در دستور اجرا قرار دارند. نکته مهم در این تصمیمات استفاده از خرد جمعی و منطق علمی و تجاری و نیز دستورالعمل های بهداشتی برای تدوین آنها بوده که در نهایت مقامات این نمایشگاه و کشور را امیدوارکرده در عین مقابله با تبعات کرونا بتوانند رونق اقتصادی حاصل از این نمایشگاه ها را نیز لحاظ کنند.
در مقابل نگاهی به وضعیت رویدادهای اینچنینی در کشور خود می اندازیم. موسسه برگزار کننده نمایشگاه کتاب و دستگاه های اجرایی آن در حدود پنج ماه پس از اعلام تعویق برگزاری نمایشگاه کتاب عملا برنامه ای جامع و یا تصمیم گیری استراتژیکی برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و حضور در رویدادهای بین المللی نشر ایران نگرفته اند و در معدود گفتگوهای خبری خود این مساله را منوط به تصمیم گیری ستاد ملی کرونا کرده اند که گویا مشغله های آن این روزها بسیار بیشتر از رسیدگی به چنین اتفاقاتی است که اقتصاد بخش قابل توجهی از اصنافی از ایران را در گرو خود دارد.
مقاومت و یا انفعال و سستی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل برگزاری رویدادی بزرگ در فضای مجازی برای کمک به رونق صنعت نشر در کنار نامشخص بودن وضعیت حمایت های دولتی از آسیب دیدگان از کرونا در بخش فرهنگ را نیز باید به این مساله افزود
از سوی دیگر تاکنون یک نظر خواهی جامع از صنف نشر و فعالان در رویدادهای ملی و نمایشگاهی کتاب به منظور تعیین تکلیف این رویداد نیز صورت نگرفته است و تنها شنیده های حاکی از آن است که پیشنهاد برگزاری این رویداد به صورت چند پاره مطرح شده است.
این اتفاقات در کنار هم نشان از نبود هر نوع نگاه و برنامه استراتژیک در حوزه اقتصاد فرهنگی و جامعه شناسی فعالیت فرهنگی، مخطاب شناسی فعالیت های فرهنگی و در یک نگاه کلی فعالیت اجرایی و سیاست گذاری فرهنگی در دستگاه های دولتی و خصوصی در کشور ما دارد. دستگاه های فرهنگی در کشور ما همانند ستاد مدیریت بحران در ایران که در مواقع بحرانی همانند سیل سال گذشته به دلیل عملکرد ناقصش در کشور خود منشا بحران بود، در حال حاضر منشا بحران در حوززه نشر شده اند. در وضعیتی که ناشران ایرانی در پنج ماهه گذشته در بیشترین مضیقه مالی و فشار برای تولید اثر و فروش آن بوده اند و در شرایطی که وضعیت تخصیص ارز برای واردات کاغذ در سال جاری هنوز مشخص نیست و وضعیت عدم بخشودگی مالیاتی و موضوعاتی از این دست را نیز باید به آن افزود، دستگاه مجری نمایشگاه کتاب فراخوان حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت را صادر می کند.
آیا بهتر نبود تصمیم گیرندگان و سیاستگذاران بخش کتاب در این مقطع به جای صرف وقت برای چنین تصمیم هایی و تدارک برنامه برای این اتفاق مکانیسم ها و شیوه های برنامه ریزی این رویداد که منجر به مدیرت بحرانی به بزرگی همه گیری کرونا شده و نیز برنامه اجرایی برای برگزاری این رویداد را دقیق تر مطالعه و سعی در اصلاح رویه های خود در کشور می گرفتند؟
به تصریح بسیاری از فعالان نشر در ایران در صورت تداوم وضعیت موجود و تدارک ندیدن برنامه ای حمایتی و خاص در این زمینه برای نشر ایران، بخش زیادی از بدنه نشر ایران طی سال جاری از صحنه این فعالیت محو خواهند شد. در چنین شرایطی اقدام عاجل برنامه ریزی کوتاه و بلند مدت برای مدیریت این بحران است.شاید در این راه بهتر این باشد که به جای صرف وقت برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت حداقل برای سال جاری، برای تعیین تکلیف وضعیت نمایشگاه کتاب تهران و نظر خواهی جامع از ناشران درباره این اتفاق و شکل و سیاق آن و نیز انتظارات آنها و تعیین تکلیف مقدورات موجود برای حمایت از آنها وقت صرف کرد.
خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ-حسن گل محمدی، محمود دولت آبادی رمان زوال کلنل را سال 1359 به رشته تحریر درآورده و در سال های بعد همواره آن را تصحیح نموده تا آنکه سال 1387 نشر چشمه برای اخذ مجوز چاپ آن را به ارشاد فرستاده است. با توجه به مطالبی که در این رمان مطرح شده، اخذ مجوز چاپ برای آن تاکنون میسر نشده است. در سال هایی که دولت آبادی این رمان را می نوشت جنگ ایران و عراق، فضای متشنج انقلابی و برخورد با گروه های سیاسی مختلف ادامه داشت. به همین دلیل شرایط انقلابی و اجتماعی و درگیری های جناحی و اوضاع و احوال سال های اول انقلاب نویسنده را سخت تحت تأثیر قرار داده و در نوشته های او انعکاس یافته است.
رمان زوال کلنل سرگذشت افسری از ارتش رژیم گذشته است که زندگی او وخانواده اش در مقطع انقلاب سال 1357 مرور می شود. کلنل پس از پی بردن به روابط غیرمشروع همسرش او را به قتل می رساند و مدتی را در زندان به سر می برد. پنج فرزند او نیز در شرایط انقلابی هرکدام وارد گروه های مختلف سیاسی می شوند و بهای سنگینی برای فعالیت های خود می پردازند. البته رمان از روایت زندگی کلنل و خانواده اش فراتر می رود و به نقد تضادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه آن روز ایران می پردازد. طولانی شدن اخذ مجوز این کتاب موجب بحث و بررسی های فراوانی در جامعه فرهنگی، مطبوعات و جناح های سیاسی شده و موجب اعلام نظر مسئولان وزارت ارشاد در مقاطع تاریخی مختلف می شود.
نویسنده نیز در مصاحبه ها و اظهارنظرهای خود موجب مطرح شدن مکرر این عدم اخذ مجوز شده و همواره موضوع را به روز نگه می دارد که شاید مسئولان بر اثر فشار و جو اجتماعی با انتشار کتابش موافقت کنند. موضوع عدم صدور مجوز کلنل حتی به سخنرانی های نمایندگان مجلس هنگام پیشنهاد عباس صالحی برای پست وزارت ارشاد کشیده می شود و یکی از نمایندگان که شاید از محتوای رمان مطلع نبود، از عدم مجوز آن انتقاد به عمل می آورد و آن را ضعف عملکرد وزارت ارشاد تلقی می کند.
هرچند که دسترسی به اصل کتاب دولت آبادی به زبان فارسی و با انشای خود نویسنده مقدور نیست، راقم این سطور از روی نسخه ترجمه شده به زبان انگلیسی که به قلم تام پتردیل TOM PATTERDALE است و انتشارات MELVILLE HOUSE آن را منتشر کرده، به نقد و بررسی آن نشسته است.
فضای انقلابی ای که در آن، وقایع این رمان اتفاق افتاده، مرگ، شکنجه، خیانت و سیاهی را تداعی می کند که شاید جامعه انقلابی آن روز به این سیاهی ای که دولت آبادی آن را نشان داده است، نبوده باشد. دولت آبادی در برخورد با انقلاب ایران رفتار ثابتی نداشته است. از مخالفت و معاضدت با رژیم تا سلبریتی کنار سفره افطاری رئیس جمهور، شکل عوض کرده و با این نوع رفتارها زندگی خود در ایران را سپری می کند. او هنگامی که در خارج از کشور حضور پیدا می کند مثل یک معاند و معارض با نظام و ارزش های آن صحبت می کند و هنگام بازگشت به داخل کشور، چهره عوض می کند. این دوگانگی شخصیتی باعث شده که بسیاری از روشنفکران، منتقدان و آنهایی که رفتار او را رصد می کنند، نمی دانند دولت آبادی را شخصیتی مخالف رژیم تلقی کنند یا موافق آن. حضور او در کنفرانس برلین و ستاد انتخاباتی جریان سبز در سال 1388 نمونه این دوگانگی رفتاری اش است. این تضاد شخصیتی حتی برای اهالی فرهنگ و ادب نیز شبهه آفریده و موجبات نفوذ و چاپ آثارش در کتاب های درسی ادبیات مدارس و دانشگاه ها را فراهم ساخته است. بعضی از صاحبان جراید که نان این گونه رفتارها را می خورند مثل مجله بخارا از این دوگانگی بهره برداری خود را انجام می دهند و در بسیاری از محافل و جلسات فرهنگی حضور را پر رنگ می کنند و برای این نویسنده ویژه نامه ها نشر می دهند. ویژه نامه دولت آبادی در بخارا و ویژه نامه هنر و ادبیات در آمریکا.
عطاالله مهاجرانی وزیر اسبق ارشاد در رابطه با کلنل نوشته است: کلنل مانند رمان بوف کور صادق هدایت نیست که در حقیقت برای روشنفکران و نخبگان نوشته شده است، که نمونه اعلای آن رمان بزرگ اولیس جیمز جویس است که همچنان رازی سر به مهر و قلعه ای فتح نشدنی برای عموم باقی مانده است. کلنل روایت مردی است که در یک جامعه سیاسی و امنیتی زندگی می کند. در حقیقت نامش زندگی نیست، مردن تدریجی است.
کلنل که یک سرهنگ متمرد از رفتن به جنگ ظفار در زمان رژیم گذشته است، در روند زندگی اسفبار خود سرانجام دیوانه می شود و دست به خودکشی می زند. یکی از شخصیت هایی که در این رمان فدا می شود، همسر سرهنگ است که به اتهام لکه دار کردن آبروی خانواده و ارتباط نامشروع به دست سرهنگ کشته می شود. علت این کار و چگونگی فرایند و ریزکاری های زندگی همسر سرهنگ در رمان مشخص نیست و خواننده به انگیزه کارهای او پی نمی برد.
رمان زوال کلنل در یک شب بارانی و در فضایی ناامید کننده و تلخ شروع می شود. شبی که زنگ در خانه سرهنگ به صدا در می آید، کلنل عکس بچه هایش را روبرویش گذاشته تا آنها را ببیند و فراموش شان نکند. محمدتقی اسم پسر دوم سرهنگ است که او را به علت تعلق خاطر به محمدتقی پسیان، این اسم را برای او انتخاب کرده است. محمدتقی عضو گروه چپ فداییان خلق است که در جریان انقلاب کشته می شود. امیر فرزند ارشد کلنل است که عضو حزب کمونیست توده و در رژیم گذشته زندانی سیاسی بوده و پس از عنوان شدن جاسوسی و خیانت حزب توده، در زیر زمین خانه خود را زندانی کرده است. کوچک ترین پسر کلنل، مسعود طرفدار انقلاب بود و داوطلبانه به جبهه جنگ ایران و عراق رفت و شهید شد. پروانه دختر کوچک سرهنگ طرفدار گروه مجاهدین خلق بود که به علت فعالیت هایش اعدام شد. فرزانه دختر بزرگ کلنل همسر فردی به نام قربانی است که دارای اعتقادات مذهبی و حزب اللهی است. کلنل در حالیکه به بچه هایش و سرنوشت آنها فکر می کرد، به درب منزلش می کوبند و او به دنبال پیدا کردن کلید است که برود و در را باز کند. دو نفر جوان نظامی پشت در بودند. از روی سن آنها به یاد بچه هایش می افتد. اولین اظهارنظر کلنل که حرف دل دولت آبادی است، این است که جوانان سخت وارد فرآیندهای انقلابی شده اند و انجام این کار چیزی نیست جز مشتی اصول و عقاید سطحی و ایدئولوژی جعلی...
او مأمورین پشت در را حیوانات وحشی می نامد. آنها کلنل را به اداره آگاهی می برند. پسر بزرگش امیر در زیرزمین منزل خودش را مخفی کرده است. در زمان شاه هم زندانی سیاسی بود. امیر در زیرزمین روز به روز آب می رفت و کلنل نمی توانست برای او کاری کند. مرگ، همه برادرهایش را با خود برده بود. سرهنگ خودش را از اینکه بسیاری از مسائل را برای روشن شد ذهن فرزندانش به آنها گفه، سرزنش می کند. امیر در زیرزمین روی ساخت مجسمه امیرکبیر کار می کرد و این مایه امیدواری کلنل بود. کلنل را که بردند تا جسد دخترش پروانه را تحویل بگیرد. مراسم شستشو و تدفین جسد دختر کلنل پر از مطالب و مباحث خسته کننده و اضافه ای است که فقط صفحات کتاب را زیاد کرده است. کلنل دو مأمور امنیتی را که برای نظارت بر تدفین دخترش آمده بودند، با جسد تنها می گذارد تا برای کندن قبر و شستن جسد کسی را پیدا کند. هنگام رفتن سرهنگ تا برگشتنش ذهن او به جاهای مختلف می رود و حوادث گوناگونی برایش تداعی می شود. کلنل از یک طرف شعاری می دهد که آدم لیبرالی است و دوست دارد هر یک از فرزندانش کاملاً مستقل و عقاید و ارزش های خودشان را داشته باشند و شخصاً برای زندگی شان تصمیم بگیرند ولی از طرف دیگر ناراحت است که یکی از آنها می خواهد برود به جبهه جنگ. این موضوع یک تضاد فکری است که در سرتاسر کتاب وجود دارد. دولت آبادی به صراحت می توانست از زبان کلنل بگوید که مخالف جنگ است و پسرش را از رفتن به جبهه منع کند. وقتی این کار را نکرده، توصیه هایش بی خود است. این نشان از آن دارد که فرزندان او به حرف هایش گوش نمی دادند و این مسأله ای معمولی در دوران جنگ در خانواده ها بود. بسیاری از افراد بدون موافقت خانواده هایشان و فقط به اعتقاد خود به جبهه ها می رفتند.
از طرفی دیگر دولت آبادی آن چنان محیط آن زمان را توصیف می کند که گویی همه از هم می ترسند و همه در یک حالت ترس و بی امنیتی نسبت به هم زندگی می کنند و اضطراب بخشی از زندگی روزمره افراد شده است. این داستان در یک جغرافیای پر از باران (رشت) و در طول یک شبانه روز اتفاق افتاده است. اطناب کلام حین آمدن و بردن بیل و کلنگ به قبرستان بسیار زیاد است و این نه تنها یکی از ضعف های این رمان، که یکی از اشکالات عمده نوشته های دولت آبادی است. به طور مثال می توان رمان سه هزار صفحه ای کلیدر را که خواندن آن خسته کننده است با حذف قسمت های غیرضرور به یک کتاب هزار صفحه ای شسته رفته و جذاب درآورد.
بحث و بررسی شرایط زندگی امیر در زیرزمین هنگامی که کلنل برای بردن بیل و کلنگ به منزل دخترش و خانه خودشان می رود، معلوم نیست چه ضرورتی داشته تا رشته ذهنی خواننده را مختل و آن را به موضوعات انتزاعی معطوف کند. کلنل شاهد پرپر شدن زندگی فرزندانش بود که هر یک به راهی رفته بودند و در این روند زندگی، وجود خودش هم کم کم تحلیل رفت و نابود شد. این گونه موضوعات برای بسیاری از افراد در آن زمان اتفاق افتاده بود. انقلاب از این گونه مسائل بسیار دارد. این اتفاقات به علت نحوه بزرگ کردن و تربیت شدن فرزندان کلنل بود و اختیاراتی ک شخص او به آنها داده بود، یعنی همان تفکر لیبرالی که در زندگی او وجود داشت. این موضوع برمی گردد به روش تربیتی خود سرهنگ که او اختیار نداشت در مسائل زندگیش تصمیم بگیرد و نمی خواست فرزندانش مثل خودش باشند.
ماجرای شکنجه شدن امیر در زندان که کلنل آن را تعریف می کند، چندان به واقعیت نزدیک نیست. البته ممکن است از این سخت تر هم کسی را شکنجه کرده باشند ولی دولت آبادی در بیان وقایع آنقدر از این صحنه به آن صحنه می رود که خواننده روال داستان را گم می کند. داستان در برخی قسمت ها در بیان شکنجه های امیر حالت تخیلی می گیرد و خواننده را به عالم غیرواقع و غیرقابل باور می برد و همین به حقیقی بودن وقایع لطمه وارد می کند. از آن گذشته معلوم نیست این شکنجه ها در رژیم گذشته اتفاق افتاده یا زمان انقلاب.
در حالی که وقایع کلنل در رشت اتفاق افتاده ولی ماجراهای امیر در تهران رخ می دهد. این تغییر جغرافیای داستان برای خواننده نامشخص است. مسائل مربوط به محاکمه و رفتار با امیر در رژیم گذشته را دولت آبادی با مسائل و وقایع انقلاب 57 درهم آمیخته و آن را در قالب داستان بیان کرده ک خواننده نمی داند او دارد مسائل دوران انقلاب را بازگو می کند یا داستانی تخیلی می سازد که بیشتر به هذیان یا کابوس نزدیک است. دولت آبادی از زبان امیر به خواهرش فرزانه درد و دل می کند و می گوید: من در خانه خودم غریبه ام، تراژدی کل کشور یکسان است. ما همه بیگانه ایم، غریبه هایی در دستان خودمان، این غم انگیز است. امیر که از اعضای حزب توده بود و پس از چندی از زندان در سال 57 آزاد شد، به علت گرفتاری های بعدی حزب و موضوع جاسوسی آنها و دستگیری، زندان و اعدام عده ای از اعضا، اینک در زیرزمین کلنل در کابوس تنهایی به سر می برد. او به خواهرش می گوید: من خواستم از حق و حقوق کشورم دفاع کنم، کشورم را دوست دارم ولی چون دیگر از طرف حزبم نمی توانم صحبت کنم و نمی توانم از آن دفاع کنم، در سرزمین خودم بیگانه شده ام و دیگر چیزی نیستم.
این گفت وگوی بین پسر و دختر کلنل درست تصورات و اندیشه های دولت آبادی درباره حزب توده و توده ای ها است. من تعجب می کنم که پس از این همه ماجراها، کتاب ها، مصاحبه ها و گفت وگوهایی که در داخل و خارج از کشور توسط اعضا و عوامل حزب توده برای روشنگری و اطلاع رسانی، که آنها بازیچه دست کشور شوروی بودند، منتشر شده، چرا هنوز دولت آبادی برای حزب توده و اعمال توده ای ها قداست قائل است و آن را خدمت به کشور می داند. درست است که این نویسنده اعتقاد به تفکرات چپ و حزب توده دارد، ولی اکنون که بسیاری از مسائل روشن شده است، چرا ذهن دولت آبادی در هشتاد سالگی هنوز در سیاهی و تاریکی مسائل و جریان های تاریخ کشورمان قرار دارد؟ این موضوع چیزی جز یک تصور و ذهن بسته دگماتیک نیست که از ایدئولوژی چپ رسوب کرده در تفکرات دولت آبادی، نشأت می گیرد.
هنوز کلنل در راه مرده شورخانه است. این تفکرات و خیالات در زمان عبور از مسیر خانه تا مرده شور خانه با بیل و کلنگی که کلنل بر دوش دارد تا برسد و قبر دختر کوچکش را که به علت هواداری مجاهدین خلق با اندیشه های چپ اعدام شده است، بکند، به ذهن او خطور می کند. هنوز آن دو مأمور اطلاعاتی در قبرستان هستند. هنوز هوا بارانی است و به شدت می بارد و هنوز کلنل مواظب است که در مسیر پایش نلغزد و به چاله ای سقوط نکند. در حالی که ذهنش لغزیده و به چاه خاطرات سقوط کرده است.
کلنل که برای شستن دخترش باید محرمی با خود می برد، نتوانست از فرزانه دختر دیگرش تقاضا کند که با او به مرده شورخانه برود، ولی ناگهان مشاهده کرد که همسرش را که کشته بود، دم در مرده شورخانه ایستاده تا به او کمک کند و دخترش را غسل دهند. فروز، همسر کلنل در کفن بلند و سفید، مانند بالی ابریشمی که روی زمین کشیده می شد، بدون آنکه با کلنل حرف بزند، با او به داخل مرده شورخانه می رود، جایی که پروانه روی تخت سنگی خوابیده بود. سرانجام کلنل دست به کار کندن قبر شد. در این هنگام تفکرات ایدئولوژیک دولت آبادی در ذهن کلنل نفوذ می کند و او می گوید: ما بذر بی اعتمادی، شک و تسلیم را کاشته ایم که به جنگلی از پوچی و بدبینی تبدیل شده است. جنگلی که در آن هرگز جرأت نمی کنید حتی اسم خدا، حقیقت و انسانیت را به زبان بیاورید. ما مجبور می شویم که قبر فرزندانمان را خودمان بکنیم. بالاخره کلنل دخترش را دفن می کند و بدون آنکه سنگ قبری روی آن بگذارد به خانه برمی گردد.
کلنل پس از آنکه به خانه برگشت به کالبدشکافی شخصیت امیر پرداخت و اینکه چرا او در جامعه وازده شد. امیر که دانشجوی دانشگاه بود به علت بسته شدن دانشگاه ها از تحصیل وامانده و به دلیل گرایش هایش به جریان های چپ و حزب توده از پست معلمی هم اخراجش کرده اند. همین موضوع باعث شد تا امیر فکر کند او توسط جامعه طرد شده است. این تصور او را به مرحله انزوا، گوشه گیری و افسردگی کشاند بطوریکه از آن به بعد، نه روزنامه ای خواند، نه به رادیو گوش کرد و نه به خرید کتابی رغبت نشان داد و نه از خانه بیرون رفت. ماندن طولانی مدت در زیرزمین خانه از امیر موجودی بی هویت ساخت که نه تنها گذشته اش را فراموش کرد، بلکه خود، خانواده و هویتش را نیز به یاد نمی آورد.
دولت آبادی از زبان کلنل حرف های خودش و برداشت هایش از مسائل اول انقلاب را بیان می کند. در رابطه با چگونگی امیر پسر کلنل از شغل معلمی به علت وابستگی به حزب توده اینگونه سخن می گوید و تصویری از اجتماع آن روزها به ما نشان می دهد: صداهای وحشتناکی از افراد ساده لوح می شنویم که چهارستون بدنمان را می لرزاند. سرود طنین اندازی که می گوید بکشید، همه را بکشید، فرزندانتان مار هستند، خواهران و مادران شما مار هستند. کله آنها را له کنید. اگر کسی جرأت خندیدن را به خود داد، دندان هایش را خرد کنید. خندیدن مانند خیانت است. حالا دیگر گریه و زاری قانون روز است، شما مجازید به خاطر بی گناهی، حماقت و پیمان شکنی خود گریه و زاری کنید و به جماعت در حال گریه ملحق شوید. هنگامی که مردم نسل های بعدی در مورد ما قضاوت کنند، آنها خواهند گفت: پدران ما، مردمی بودند که به خودشان دروغ گفتند، آنها دروغ های خود را باور کردند و خودشان را قربانی دروغ هایشان ساختند...
امیر که عضو حزب توده و در رژیم شاه زندانی بود، وقتی که سال 57 در زندان ها باز شد، او سعی کرد از طریق حزب وابسته اش وارد اجتماع شود ولی با مسائلی که برای حزب پیش آمد، نتوانست کاری بکند، بنابراین سکوت اختیار کرد و عزلت گزید و از همه چیز دست کشید. دولت آبادی این معلول ها را می نویسد ولی دنبال علت آنها نیست. او واقعاً نمی داند که جوانان کشورمان را حزب توده و جریان های چپ به این روز انداختند. این حزب چندین نسل ایرانی را نابود کرد، هنوز هم بسیاری از طرفدارانشان از جمله افرادی چون دولت آبادی و سایه سنگ دوستی و عشق به حزب را آشکارا و پنهان به سینه می کوبند. آنها از جفاهایی که بر حزب و اعضای آن شده است، نوحه سرایی می کنند ولی از اینکه این حزب و بزرگانش وابسته به سیستم استعماری کشور شوروی بودند و اهدافشان جاسوسی و خرابکاری در آن زمان ایران بود، حرفی نمی زنند. چرا دولت آبادی جرأت و شهامت ابراز این خیانت های حزب را ندارد؟
به درستی که آنها باعث نابودی چندین نسل در ایران شدند، از جمله امیر پسر کلنل. حزب توده اندیشه هایس مسموم کننده و ماموریتش خدمت به اجنبی بود نه چیز دیگری. در این باره دولت آبادی سکوت می کند، حتی یک کلمه اشاره به علت اصلی و اساسی این ماجراها که ذهن کلنل او را آشوب کرده است، نمی کند.
من در اینجا قصد دفاع یا طرفداری از هیچ حررکت و عملکردی را که در جامعه ما در آن زمان صورت گرفته، ندارم. شاید بسیاری از حرف هایی که دولت آبادی در این رمان می زند، تاحدودی واقعیت داشته باشد ولی موضوع به این حد اغراق آمیز و سیاه که او به تصویر می کشد، نبود. گذشته از آن هر انقلابی در دوران اولیه خود از این گونه مسائل را با خود دارد. یک نویسنده واقع بین غیروابسته به جناح ها، دلایل علت و معمولی وقایع اتفاقیه را پیدا کرده و آن را تحلیل می کند، نه اینکه از عملکرد یک حزب و آن هم حزب توده که جوانان ما را به بیراهه کشاند و ضربه سنگینی به آنها زد، این گونه دفاع کند. دولت آبادی به علت وابستگی به جریان چپ، از این رویکرد به رویدادهای اوایل انقلاب اشاره دارد و یک پررنگ بینی یک طرفه در دفاع از تصورات ایدئولوژیک خود ارائه می دهد. این طرز نوشتن و این نوع حساسیت ها در تمامی آثار دولت آبادی وجود دارد. از داستان های اولیه او گرفته تا داستان های جدید و آخرینش.
همسر امیر که نوراقدس نام دارد، او هم بازداشت بود و از سرنوشتش خبری نیست. امیر با یکی از مأموران امنیتی که با او رفت و آمد دارد، روزی که به منزلشان آمده بود و در زیرزمین شب را به سر برد، زیاد صحبت کرد. درصدد بود که از سرنوشت همسرش اطلاع پیدا کند. تصورات زیادی از شکنجه زنش در زندان، در ذهن امیر تداعی می شد و در این اندیشه بود که بداند سرنوشت همسرش به کجا کشیده شده است. بنابراین هنگامی که بین امیر و مأمور اطلاعاتی که برای بازجویی پیش امیر آمده بود، تفاهم و اختلاطی صورت می گیرد، هر دو به زندگی های گذشته خود برمی گردند، به دوران معلمی خودشان و دوران اختناق زمان شاده و دوره انقلاب و سخت گیری ها و درگیری های آن. تمامی بحث های روابط بین فرزندان و کلنل، بحث و گفت وگوهای امیر با مأمور اطلاعاتی و صداهای درگیری در بیرون منزل، همه را کلنل از پشت پنجره شیشه ای یخ بسته زیرزمین نظاره می کرد و زوال زندگی و مرگ تدریجی خود و فرزندانش را در بحبوحه انقلاب می دید و سرنوشت هرکدام از آنها در جلوی چشمانش تکرار می شدند. نحوه زندگی، زوال او و خانواده اش، مرگ فرزندانش که هر یک به گروهی وابسته بودند، کشتن همسرش و خاطرات گوناگونی که داشت همه از جلوی چشمانش رژه می رفتند. کلنل تحلیل می رفت، نابود می شد و زوال هستی خود را مشاهده می کرد. گاهی اوقات به دوران گذشته برمی گشت و یادگارها و خاطراتش را به یاد می .رد و از زندگی، مرگ و تشییع جنازه فرزندانش و ریاکاری های که از او خواسته بودند تا هنگام برگزاری مراسم آنها انجام دهد، زجر می کشید.
امیر در جست وجوی همسرش از زبان مرد اطلاعاتی شنید که او را آزاد کردند ولی پس از آزادی خودش را کشته است. وقتی جسدش پیدا شد از روی موهایش قابل تشخیص بود. همه اعضای بدنش متورم، سیاه و متعفن شده بود. از آن پس امیر از پا درآمد و از درون تهی شد و دیگر انگیزه ای برای ادامه زندگی نداشت.
از این پس کلنل به دنیای درون خود و مسائلی که در دوران انقلاب برای او و فرزندانش پیش آمده بود، فرو می رود و حوادثی را عنوان می کند که بیشتر تخیلی و هذیان گونه اند تا رویدادهای واقعی. اغلب این حوادث، چگونگی مردن فرزندانش، تشییع جنازه آنها و دفنشان در گورستان را نشان می دهد و چون همه فرزندانش به گروهی و دسته ای وابسته بودند، انواع و اقسام تصورات خیالی و مباحث ایدئولوژیک در ذهن کلنل که ساخته و پرداخته قلم دولت آبادی است، گذر می کنند و به روی کاغذ می آیند و کلنل را سیل حوادث با خود می برد، به گروه ها، دسته ها، خیابان ها و در میان جمعیت های طرفدار هر گروه و دسته.
آنچه در روند پیشروی رمان مهم است، این است که کلنل بیشتر توجه، گرایش و صحبت هایش با امیر است و کارهای او. چرا این گونه است؟ امیر چه نقشی در تصورات ذهنی کلنل دارد؟ برای اینکه امیر وابسته به حزب توده بود و پس از شکست این حزب، امیر خود را در زیرزمین خانه زندانی کرد و کلنل کار و رفتار او را زیرنظر داشت. این موضوع نشان از تعلق خاطر نویسنده به این حزب اجنبی پرست دارد. دولت آبادی وقوع انقلاب 57 را نتیجه سرخوردگی جامعه از رویدادهای سال 32 می داند چون پس از آن فاجعه (او کودتای آن سال را صرفاً فاجعه می داند.) همه دچار حس بدبینی شده و توانایی خود را از دست داده اند. این ماجرا هنگامی به پایان می رسد که نسل هایی که احساس مسئولیت می کردند، از این شکست خسته شدند و مسئولیت اجتماعی را به نسل های جدید واگذار کردند. نسل های جدید نسبت به نسل های قبلی نه معقول تر بودند و نه واقع بین تر. وقتی که این نسل هم طرد شد و فروپاشید، انقلاب از بطن این فروپاشی متولد شد.
این تحلیل دولت آبادی از وقوع انقلاب 57 تحلیلی ایدئولوژیک و در چارچوب تفکرات حزب توده است که دولت آبادی سعی می کند، آن را با عناوین مختلف به وقوع انقلاب بچسباند، ولی آنقدر گرایش این مونتاژکاری ضعیف و بی دلیل است که نمی تواند در ذهن خواننده تصوری ایجاد کند و فوری فرو می ریزد. دولت آبادی نویسنده ای از نسل سوخته و سرگردان است که جسارت و شهامت اقرار واقعیت ها را ندارد. شاید دلیل این امر غم نان و بیشتر غم جان باشد که شاملوی بزرگ آن را در شعر خود بیان کرد.
در مراحل پایانی رمان، مباحث و نوشته های کلنل با مسائل و درگیری های کلنل محمدتقی خان پسیان در قیام خراسان قاطی می شود و مطابی نظیر آنچه که دولت ایران کلنل پسیان پیشنهاد کرد که حقوق دو ساله خود را بردارد و به اروپا برود و او قبول نکرد، وارد رمان می شود. کلنل دولت آبادی به کلنل محمدتقی خان پسیان که قیام کرد تعلق خاطر داشت و عکسی از او را در خانه نگه داشته بود، این دو موضوع در آخر رمان باهم خلط می شوند و مباحثی مطرح می شود که بر مبنای آن زندگی کلنل دولت آبادی در غبار حوادث کلنل پسیان محو می شود.
سرانجام پس از گفت وگوهای مختلف کلنل با امیر و دیگران، او تصمیم می گیرد که از خانه بیرون برود و به جمعیت بپیوندد. حضور او در میان مردم انقلابی بیشتر حالت سمبلیک و نقبی به تاریخ دارد، از محمدتقی پسیان (کلنل پسیان) گرفته با زخم گلوی او و رگ بریده دست امیرکبیر و پای زخمی ستارخان و پیکر نحیف مصدق که دور شانه هایش پتویی پیچیده شده بود و اشاراتی از مرگ دکتر ارانی مؤسس حزب توده در زندان و جنایت های حجاج بن یوسف و انسان خوران دوره صفویه تا هدایای تقدیمی به حزب الله لبنان.
در صفحات پایانی رمان، دولت آبادی چون تخصص اش تئاتر و نمایشنامه نویسی است، کتاب را مثل یک صحنه تئاتر با حضور مجازی همه افراد تاریخ که به نظر او مسبب انقلاب 57 بوده اند، از حیدر عمواوغلی گرفته تا شیخ محمد خیابانی و میرزا کوچک خان جنگلی به پایان می برد و حرف آخر خود را که از روی وصیت نامه پسرش امیر که قبلاً آن را نوشته و روی میز کنار عکس ها گذاشته بود، می خواند: اگر آیندگان بخواهند در مورد گذشته قضاوت کنند، آنها می گویند اجداد ما مردمان قدرتمند و تأثیرگذاری بودند که قربانی دروغ بزرگ شدند که شدیداً آن را باور داشته و لحظه ای که به آن باورها شک کردند، سرهایشان از بدن جدا شد. آنگاه کلنل با شمشیر براق خود در حالی که همه چراغ های خانه را روشن کرده بود، آن را روی رگ های گردن خود کشید و کار را تمام کرد...
دولت آبادی در رمان زوال کلنل روایت خود از انقلاب ایران را که شدیداً از ایدئولوژی چپ او نشأت گرفته بیان کرده است. روایتی که نه تاریخ است و نه داستان واقعی، روایتی گنگ و مه آلود که از داخل آن نمی توان به واقعیت آن دوران پی برد. روایتی که به آن می توان گفت: هیاهویی برای هیچ.
کد خبر 4961621
محمد آسیابانی
مهدی اسماعیلی در گفت وگو با خبرگزاری میزان، پیرامون آخرین وضعیت برگزاری نمایشگاه کتاب تهران گفت: در حال حاضر شورای سیاست گذاری نمایشگاه کتاب تهران همچنان منتظر تاییدیه ستاد ملی مبارزه با کرونا برای برگزاری این دوره از نمایشگاه کتاب تهران است. حال باید دید که این ستاد چه زمانی را برای برگزاری نمایشگاه کتاب اعلام می کند.
وی با اشاره به تنظیم شیوه نامه اجرایی این دوره از نمایشگاه افزود: طی شیوه نامه ای که ما برنامه ریزی خود را در آن برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به ستاد ملی مبارزه با کرونا ارسال کرده ایم، منتظریم تا این ستاد بهترین زمان برگزاری نمایشگاه کتاب را برای ما مشخص نماید.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین خبرها از نمایشگاه کتاب تهران اینجا کلیک کنید
این مسئول نمایشگاه کتاب در همین راستا اذعان کرد: بدون شک دلخواه ما برگزاری نمایشگاه کتاب تهران خواهد بود اما از سویی باید سلامت جامعه در صدر امور قرار گیرد، به همین دلیل ما همچنان در انتظار جوابیه ستاد ملی مبارزه با کرونا خواهیم ماند زیرا باید این رویداد بزرگ فرهنگی با امنیت کامل برگزار شود تا مخاطبان بتوانند با خیال راحت و اطمینان خاطر در آن حضور یابند.
معاون اجرایی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با اعلام آمادگی تیم اجرایی این نمایشگاه برای برگزاری دوره پیش رو اظهار کرد: برنامه ریزی ها و همچنین تمامی پیش بینی ها برای برگزاری هر چه بهتر و امن تر نمایشگاه کتاب تهران انجام شده و شورای سیاست گذاری تا حد امکان تمامی امکانات خود برای برگزاری ایمن این دوره از نمایشگاه را به میدان آورده است.
وی در همین راستا ادامه داد: مصلی امام خمینی (ره) تهران نیز به عنوان میزبان این دوره از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران آمادگی کامل خود برای میزبانی را اعلام کرده و شورای سیاست گذاری نیز نسبت به رفع مشکلات سالهای گذشته تصمیم گیری های لازم را انجام داده است.
اسماعیلی با اعلام آمادگی ناشران و رغبت اهالی نشر برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران خاطرنشان کرد: بدون شک نمایشگاه کتاب تهران به عنوان سال نو دوستداران کتاب به حساب می آید، تمامی ناشران علاقمند هستند تا این رویداد در سال جاری برگزار شود و بسیاری از آنها نیز پیشتر از این هم آمادگی خود برای حضور در این دوره از نمایشگاه کتاب تهران را اعلام کرده اند، اما باید دید در ادامه چه اتفاقاتی حاصل می شود و آیا وضعیت سلامت جامعه به ما اجازه برگزاری نمایشگاه در حالتی استاندارد را می دهد یا خیر.
انتهای پیام/
کاوه علی نقی مدیر پخش کتاب آبان در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با اشاره به تبعات فروش اینترنتی کتاب با قیمت های غیرمتعارف در سایت های اینترنتی گفت: فروشگاه های اینترنتی با تخفیف های بالایی که در سایت های خود ارائه می دهند، مشکلات زیادی را در بازار ایجاد کرده اند؛ از جمله اینکه مخاطب را به فروش کتاب با قیمت هایی پایین عادت داده اند و این موضوع اصلا خوب نیست.
وی با بیان اینکه اهالی نشر مشکلی با تاسیس فروشگاه اینترنتی کتاب ندارند، ادامه داد: مشکل اصلی اینجا است که هیچ چارچوب و قانونی برای این سایت ها وجود ندارد و متاسفانه این فروشگاه ها زیرنظر هیچ اتحادیه ای نیستند تا بتوانند بر فعالیت آن ها نظارت داشته باشند. این مساله، یکی از چالش های بزرگ این بخش به شمار می آید.
علی نقی افزود: باید شرایطی پیش بینی شود که فروشگاه های اینترنتی کتاب در تهران زیر نظر اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران قرار گیرند و فعالیت هایشان را در چارچوب قوانین اتحادیه ادامه دهند؛ زیرا جنس کتاب، روند فروش و بازار کتاب با کالاهای دیگر متفاوت است.
وی با اشاره به لزوم قاعده مندشدن فعالیت این فروشگاه ها عنوان کرد: این فروشگاه ها مثل کتاب فروشان، نباید تخفیف بدهند و اگر می خواهند تخفیف بدهند، باید از اتحادیه ناشران و کتابفروشان مجوز بگیرند که طبق قانون اتاق اصناف این تخفیف ها معمولا به صورت فصلی است؛ نه اینکه هر زمانی که خودشان خواستند تخفیف های نامتعارف بدهند.
علی نقی با بیان اینکه قرار گرفتن فروشگاه های اینترنتی کتاب در یک نظم و قاعده مشخص، مانع از وارد شدن صدمه ای به فعالیت دیگر حلقه های زنجیره نشر می شود، گفت: زمانی که فعالیت آن ها چارچوب قانونی داشته باشد، دیگر موزع و کتاب فروش مخالفتی با فعالیت آن ها ندارد ولی متاسفانه هیچ چارچوبی نیست و هر میزانی که تخفیف را بالا می برند، نمی توان به هیچ نهاد و مرجعی شکایت کرد.
ردپای کتاب های قاچاق در سایت های اینترنتی
مدیر پخش آبان با اشاره به مشکل دیگر برخی فروشگاه های اینترنتی کتاب گفت: یکی از مشکلات جدی برخی این فروشگاه ها که معتقدم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای آن قوانین جدیدی وضع کند، مساله صحت و اصالت کتاب هاست. الان سایت هایی هستند که کتاب های کمیاب یا پرفروش را به وسیله دستگاه های چاپ دیجیتال با قیمت خیلی پایین، حتی در یک یا دو نسخه چاپ می کنند و به دست مصرف کننده می رسانند.
وی افزود: در این میان متاسفانه مصرف کننده نمی تواند تشخیص دهد که این کتاب اصل است یا بدون مجوز توسط دستگاه های دیجیتال چاپ شده. معتقدم این موضوع باید به صورت جدی دنبال شود.
علی نقی با اشاره به قیمت پایین این نوع کتاب ها توضیح داد: از آنجایی که این کتاب ها مستقیم به دست مصرف کننده می رسد، هیچ دستگاه و سازمانی نمی تواند روی این موضوع نظارت داشته باشد و به همین دلیل معتقدم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به این موضوع رسیدگی کند.
وی با بیان اینکه این کتاب ها به موزعان و کتاب فروشان ضربه جدی وارد می کند، گفت: دستگاه های دیجیتال که در بساط فروشگا ه های اینترنتی ظاهر شده اند؛ نه تنها به موزع و کتاب فروش؛ بلکه به ناشر هم صدمه می زنند؛ زیرا وقتی کتاب به صورت قاچاق توسط افراد سودجو منتشر می شود و به دست مشتری می رسد، ناشر بازار خود را از دست می دهد.
علی نقی درباره راه های برخورد با این موضوع نیز عنوان کرد: الان برای چاپ با دستگاه های چاپ افست باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داشت؛ اما برای حوزه چاپ دیجیتال هیچ مجوزی برای تولید کتاب نیاز نیست و نظارتی هم بر آن نمی شود. این دستگاه ها همین حالا در میدان انقلاب این کار به شکل گسترده برای چاپ کتاب به کار گرفته می شوند.
باید فروش اینترنتی کتاب زیرنظر اتحادیه باشد
علی نقی همچنین درباره فروش اینترنتی کتاب تخفیف دار در سایت ناشران گفت: متاسفانه برخی ناشران احساس می کنند که موزعان و کتاب فروشان در حق شان اجحاف می کنند و توقع دارند حالا که کتاب فروشی نمی تواند همه عناوین و شمارگان کتاب های آن ها را بفروشد، حق دارند با ارائه تخفیف به فروش کتاب روی سایت هایشان بپردازند.
وی یادآور شد: البته این موضوع دلیل موجهی نیست؛ زیرا این محدودیت ها در توزیع و بازار فروش، در همه کشورهای دنیا وجود دارد اما هیچ ناشری به صورت مستقیم کتاب فروشی نمی کند. ناشران در کشورهای توسعه یافته، به جای فروش کتاب روی سایت هاشان، برای معرفی و بازاریابی کتاب های خود روند تبلیغاتی دارند تا مصرف کننده را به خرید کتاب ها ترغیب کنند.
مدیر پخش آبان با بیان اینکه کتاب فروش همیشه تلاش می کند کتاب مورد نظر مشتری خود را به دست او برساند، عنوان کرد: کتاب فروش در هر نقطه ای از ایران برای حفظ مشتری مداری حتی اگر کتابی را نداشته باشد، قول تهیه آن را به مشتری می دهد و کتاب را اگر در فروشگاهش نداشته باشد، به ناشر سفارش می دهد. اگر قرار باشد هر کتاب فروشی همه کتاب های ناشران را در دل خود جای دهد، یک فروشگاه چندین هزار متری هم پاسخگوی فعالیت های او نیست.
تخفیف کتاب کسی را کتاب خوان نمی کند
علی نقی با اشاره به فروش کتاب با تخفیف های بالا در وب سایت ناشران گفت: در اینجا اتحادیه ناشران و کتاب فروشان باید وارد شود، زیرا تداوم فروش های این چنینی، زنجیره فروش کتاب توسط ناشر، موزع و کتابفروش را به هم می ریزد و در طولانی مدت، آسیب های جدی به بازار کتاب وارد می کند که نباید از آن غافل شد.
وی با رد این توجیه که عرضه کتاب ارزان باعث کتاب خوان شدن جامعه می شود، تاکید کرد: فروش کتاب با تخفیف های بالا برای آن هایی که کتاب نمی خوانند، هیچ فرقی نمی کند. مثال جالبی وجود دارد که کسی که مسواک نمی زند اگر آن مسواک را با تخفیف 30 یا 50 درصدی هم به او بفروشیم باز هم مسواک نمی زند و به تخفیف کاری ندارد. در اینجا هم کسی که کتاب نمی خواند با تخفیف کاری ندارد؛ زیرا اهل کتاب نیست و فرد کتاب خوان کتاب هر قیمتی که داشته باشد آن را خریداری کرده و می خواند.
علی نقی با بیان اینکه تخفیفی که ناشران می دهند به علت فروش نرفتن کتاب هایشان نیست، درباره راهکار پیشنهادی خود برای حل این معضل افزود: جواز نشر را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ناشران می دهد و جواز کسب از سوی اتحادیه صادر می شود. کسی که جواز نشر می گیرد، می تواند بگوید من کتاب تولید می کنم اما نمی خواهم زیرنظر اتحادیه باشم. در این شرایط، هر تصمیمی ممکن است از سوی او اتخاذ شود.
ناشران مجوز انتشار دارند؛ نه مجوز فروش!
وی تاکید کرد: در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تاکید کند جواز نشری که به شخص حقیقی داده می شود فقط برای نشر کتاب است و او اجازه فروش را ندارد و برای فروش کتاب باید از اتحادیه جواز کسب بگیرد. فکر می کنم اگر این مساله محقق شود بخش زیادی از این مشکلات حل می شود.
علی نقی درباره تبعات و دستاوردهای اجرایی شدن این پیشنهاد گفت: اگر این اتفاق رخ بدهد، بخش زیادی از مسائل کنترل می شود و هر ناشری که می خواهد فروش کتاب داشته باشد موظف شود از اتحادیه جواز فروش بگیرد باید در چارچوب قوانین اتحادیه فعالیت کند.
وی با بیان اینکه فروش اینترنتی کتاب زیر نظر اتحادیه نیست، یادآور شد: کتاب از کالاهای دیگر ضربه پذیرتر است و به فرهنگ کشور برمی گردد و به نظرم سایت های فروش کتاب هم باید زیرنظر اتحادیه فعالیت خود را انجام دهند و تخفیف ها را هم بر اساس قوانین موجود اعمال کنند.
علی نقی در پایان با اشاره به سرنوشت موزعان در این شرایط نیز گفت: اگر کار به این صورت ادامه پیدا کند، موزعان و کتاب فروشی های شهرستان ها به مشکلات اساسی برخورد می کنند؛ زیرا در چرخه دسترسی به کتاب در کل کشور اختلال ایجاد می شود؛ چراکه موزع فقط در تهران کتاب پخش نمی کند؛ بلکه در کل کشور این کار را انجام می دهد.
کاوه علی نقی مدیر پخش کتاب آبان در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با اشاره به تبعات فروش اینترنتی کتاب با قیمت های غیرمتعارف در سایت های اینترنتی گفت: فروشگاه های اینترنتی با تخفیف های بالایی که در سایت های خود ارائه می دهند، مشکلات زیادی را در بازار ایجاد کرده اند؛ از جمله اینکه مخاطب را به فروش کتاب با قیمت هایی پایین عادت داده اند و این موضوع اصلا خوب نیست.
وی با بیان اینکه اهالی نشر مشکلی با تاسیس فروشگاه اینترنتی کتاب ندارند، ادامه داد: مشکل اصلی اینجا است که هیچ چارچوب و قانونی برای این سایت ها وجود ندارد و متاسفانه این فروشگاه ها زیرنظر هیچ اتحادیه ای نیستند تا بتوانند بر فعالیت آن ها نظارت داشته باشند. این مساله، یکی از چالش های بزرگ این بخش به شمار می آید.
علی نقی افزود: باید شرایطی پیش بینی شود که فروشگاه های اینترنتی کتاب در تهران زیر نظر اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران قرار گیرند و فعالیت هایشان را در چارچوب قوانین اتحادیه ادامه دهند؛ زیرا جنس کتاب، روند فروش و بازار کتاب با کالاهای دیگر متفاوت است.
وی با اشاره به لزوم قاعده مندشدن فعالیت این فروشگاه ها عنوان کرد: این فروشگاه ها مثل کتاب فروشان، نباید تخفیف بدهند و اگر می خواهند تخفیف بدهند، باید از اتحادیه ناشران و کتابفروشان مجوز بگیرند که طبق قانون اتاق اصناف این تخفیف ها معمولا به صورت فصلی است؛ نه اینکه هر زمانی که خودشان خواستند تخفیف های نامتعارف بدهند.
علی نقی با بیان اینکه قرار گرفتن فروشگاه های اینترنتی کتاب در یک نظم و قاعده مشخص، مانع از وارد شدن صدمه ای به فعالیت دیگر حلقه های زنجیره نشر می شود، گفت: زمانی که فعالیت آن ها چارچوب قانونی داشته باشد، دیگر موزع و کتاب فروش مخالفتی با فعالیت آن ها ندارد ولی متاسفانه هیچ چارچوبی نیست و هر میزانی که تخفیف را بالا می برند، نمی توان به هیچ نهاد و مرجعی شکایت کرد.
ردپای کتاب های قاچاق در سایت های اینترنتی
مدیر پخش آبان با اشاره به مشکل دیگر برخی فروشگاه های اینترنتی کتاب گفت: یکی از مشکلات جدی برخی این فروشگاه ها که معتقدم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای آن قوانین جدیدی وضع کند، مساله صحت و اصالت کتاب هاست. الان سایت هایی هستند که کتاب های کمیاب یا پرفروش را به وسیله دستگاه های چاپ دیجیتال با قیمت خیلی پایین، حتی در یک یا دو نسخه چاپ می کنند و به دست مصرف کننده می رسانند.
وی افزود: در این میان متاسفانه مصرف کننده نمی تواند تشخیص دهد که این کتاب اصل است یا بدون مجوز توسط دستگاه های دیجیتال چاپ شده. معتقدم این موضوع باید به صورت جدی دنبال شود.
علی نقی با اشاره به قیمت پایین این نوع کتاب ها توضیح داد: از آنجایی که این کتاب ها مستقیم به دست مصرف کننده می رسد، هیچ دستگاه و سازمانی نمی تواند روی این موضوع نظارت داشته باشد و به همین دلیل معتقدم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به این موضوع رسیدگی کند.
وی با بیان اینکه این کتاب ها به موزعان و کتاب فروشان ضربه جدی وارد می کند، گفت: دستگاه های دیجیتال که در بساط فروشگا ه های اینترنتی ظاهر شده اند؛ نه تنها به موزع و کتاب فروش؛ بلکه به ناشر هم صدمه می زنند؛ زیرا وقتی کتاب به صورت قاچاق توسط افراد سودجو منتشر می شود و به دست مشتری می رسد، ناشر بازار خود را از دست می دهد.
علی نقی درباره راه های برخورد با این موضوع نیز عنوان کرد: الان برای چاپ با دستگاه های چاپ افست باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داشت؛ اما برای حوزه چاپ دیجیتال هیچ مجوزی برای تولید کتاب نیاز نیست و نظارتی هم بر آن نمی شود. این دستگاه ها همین حالا در میدان انقلاب این کار به شکل گسترده برای چاپ کتاب به کار گرفته می شوند.
باید فروش اینترنتی کتاب زیرنظر اتحادیه باشد
علی نقی همچنین درباره فروش اینترنتی کتاب تخفیف دار در سایت ناشران گفت: متاسفانه برخی ناشران احساس می کنند که موزعان و کتاب فروشان در حق شان اجحاف می کنند و توقع دارند حالا که کتاب فروشی نمی تواند همه عناوین و شمارگان کتاب های آن ها را بفروشد، حق دارند با ارائه تخفیف به فروش کتاب روی سایت هایشان بپردازند.
وی یادآور شد: البته این موضوع دلیل موجهی نیست؛ زیرا این محدودیت ها در توزیع و بازار فروش، در همه کشورهای دنیا وجود دارد اما هیچ ناشری به صورت مستقیم کتاب فروشی نمی کند. ناشران در کشورهای توسعه یافته، به جای فروش کتاب روی سایت هاشان، برای معرفی و بازاریابی کتاب های خود روند تبلیغاتی دارند تا مصرف کننده را به خرید کتاب ها ترغیب کنند.
مدیر پخش آبان با بیان اینکه کتاب فروش همیشه تلاش می کند کتاب مورد نظر مشتری خود را به دست او برساند، عنوان کرد: کتاب فروش در هر نقطه ای از ایران برای حفظ مشتری مداری حتی اگر کتابی را نداشته باشد، قول تهیه آن را به مشتری می دهد و کتاب را اگر در فروشگاهش نداشته باشد، به ناشر سفارش می دهد. اگر قرار باشد هر کتاب فروشی همه کتاب های ناشران را در دل خود جای دهد، یک فروشگاه چندین هزار متری هم پاسخگوی فعالیت های او نیست.
تخفیف کتاب کسی را کتاب خوان نمی کند
علی نقی با اشاره به فروش کتاب با تخفیف های بالا در وب سایت ناشران گفت: در اینجا اتحادیه ناشران و کتاب فروشان باید وارد شود، زیرا تداوم فروش های این چنینی، زنجیره فروش کتاب توسط ناشر، موزع و کتابفروش را به هم می ریزد و در طولانی مدت، آسیب های جدی به بازار کتاب وارد می کند که نباید از آن غافل شد.
وی با رد این توجیه که عرضه کتاب ارزان باعث کتاب خوان شدن جامعه می شود، تاکید کرد: فروش کتاب با تخفیف های بالا برای آن هایی که کتاب نمی خوانند، هیچ فرقی نمی کند. مثال جالبی وجود دارد که کسی که مسواک نمی زند اگر آن مسواک را با تخفیف 30 یا 50 درصدی هم به او بفروشیم باز هم مسواک نمی زند و به تخفیف کاری ندارد. در اینجا هم کسی که کتاب نمی خواند با تخفیف کاری ندارد؛ زیرا اهل کتاب نیست و فرد کتاب خوان کتاب هر قیمتی که داشته باشد آن را خریداری کرده و می خواند.
علی نقی با بیان اینکه تخفیفی که ناشران می دهند به علت فروش نرفتن کتاب هایشان نیست، درباره راهکار پیشنهادی خود برای حل این معضل افزود: جواز نشر را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ناشران می دهد و جواز کسب از سوی اتحادیه صادر می شود. کسی که جواز نشر می گیرد، می تواند بگوید من کتاب تولید می کنم اما نمی خواهم زیرنظر اتحادیه باشم. در این شرایط، هر تصمیمی ممکن است از سوی او اتخاذ شود.
ناشران مجوز انتشار دارند؛ نه مجوز فروش!
وی تاکید کرد: در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تاکید کند جواز نشری که به شخص حقیقی داده می شود فقط برای نشر کتاب است و او اجازه فروش را ندارد و برای فروش کتاب باید از اتحادیه جواز کسب بگیرد. فکر می کنم اگر این مساله محقق شود بخش زیادی از این مشکلات حل می شود.
علی نقی درباره تبعات و دستاوردهای اجرایی شدن این پیشنهاد گفت: اگر این اتفاق رخ بدهد، بخش زیادی از مسائل کنترل می شود و هر ناشری که می خواهد فروش کتاب داشته باشد موظف شود از اتحادیه جواز فروش بگیرد باید در چارچوب قوانین اتحادیه فعالیت کند.
وی با بیان اینکه فروش اینترنتی کتاب زیر نظر اتحادیه نیست، یادآور شد: کتاب از کالاهای دیگر ضربه پذیرتر است و به فرهنگ کشور برمی گردد و به نظرم سایت های فروش کتاب هم باید زیرنظر اتحادیه فعالیت خود را انجام دهند و تخفیف ها را هم بر اساس قوانین موجود اعمال کنند.
علی نقی در پایان با اشاره به سرنوشت موزعان در این شرایط نیز گفت: اگر کار به این صورت ادامه پیدا کند، موزعان و کتاب فروشی های شهرستان ها به مشکلات اساسی برخورد می کنند؛ زیرا در چرخه دسترسی به کتاب در کل کشور اختلال ایجاد می شود؛ چراکه موزع فقط در تهران کتاب پخش نمی کند؛ بلکه در کل کشور این کار را انجام می دهد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
خبرگزاری کتاب ایران
ردپای کتاب های قاچاق در سایت های اینترنتی
باید فروش اینترنتی کتاب زیرنظر اتحادیه باشد
تخفیف کتاب کسی را کتاب خوان نمی کند
ناشران مجوز انتشار دارند؛ نه مجوز فروش!
همه گیری بیماری کووید-19 سبب رکود بسیاری از کسب وکارها شد. علاوه بر اینکه در ماه های نخست، مردم بیشترِ پول خود را برای خرید کالاهایی که نیازهای روزانه را رفع کند، صرف می کردند، تعطیلی و قرنطینه در ماه های آخر سال 98 و ابتدای سال 99 موجب آسیب در روند تولید شد. دولت برای حمایت و پشتیبانی از صاحبان کسب وکارهای به شدت آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا، سامانه بنگاه های آسیب دیده را راه اندازی کرد.
براین اساس، همه صاحبان واحدهای کسب وکار خصوصی و تعاونی مشمول طرح -کارفرمایی و خویش فرمایی- که در رسته های سیزده گانه مصوب فعال بوده و دارای کد بیمه در سازمان تأمین اجتماعی هستند و اشتغال موجود را حفظ کرده اند، مشمول این تسهیلات هستند.
مشمولان دریافت تسهیلات، کارگاه هایی که در سال گذشته فعال بودند و همچنان فعال باشند و همه شاغلان به جز آنهایی که از بیمه بیکاری بهره مندند، در نظر گرفته شده اند و فقط یک بار و حداکثر تا پایان تیرماه سال 99 می توانند از تسهیلات بهره مند شوند. تسهیلات در نظر گرفته شده، با نرخ سود 12 درصد، مدت بازپرداخت –با احتساب دوره تنفس 24 ماه از ابتدای مهر سال جاری در نظر گرفته شده است.
میزان تسهیلات قابل پرداخت به واحد کسب وکار 120 میلیون ریال برای هر واحد کسب وکار در رسته های یاد شده که مشغول فعالیت باشد به ازای هر شاغل –دارای پرونده بیمه تأمین اجتماعی- 70 درصد فقط برای پرداخت هزینه دستمزد و 30 درصد برای سایر هزینه های عملیاتی مرتبط و 160 میلیون ریال برای هر واحد کسب وکار در رسته های یاد شده است که براساس مصوبه های ستاد مقابله با کرونا تعطیل شده اند.
در این بین، ناشران با توجه به رکود شدید بازار و نیز تعطیلی نمایشگاه کتاب، شاید بیشتر از دیگران به حمایت و تسهیلات نیاز دارند.
بهتر بود از ناشران کتاب می خریدند
برخی از ناشران موفق به ثبت نام در این سامانه شده اند و برخی هنوز نتوانسته اند از این سامانه استفاده کنند. انتشارات نگاه یکی از ناشرانی است که از این تسهیلات استفاده کرده است. علیرضا رئیس دانا، مدیر این انتشارات در این باره به خبرنگار ایرناپلاس گفت: این تسهیلات با وام کم بهره برای مشاغل در نظر گرفته شده است تا از اخراج کارمندان جلوگیری شود. تا اوایل خرداد به راحتی می توانستیم ثبت نام کنیم، اما این روزها کار دشوار شده، زیرا تعداد مراجعه کنندگان بیشتر شده است.
به گفته رئیس دانا، اعطای وام های به این شیوه خوب است، اما نمی تواند چاره کار ناشران باشد، زیرا به زودی موعد بازپرداختش فرا می رسد.
او پیشنهاد داد: یک راه حل این بود که وزارت فرهنگ و ارشاد یا متولیان به فراخور هر ناشر، از چاپ اول هر کتاب حدود 200 یا 300 نسخه و از چاپ دوم 50 یا 100 نسخه بخرند و به کتابخانه های عمومی بدهند. زیرا چند ماه به دلیل شیوع بیماری تعطیل بودیم و نتوانستیم فروش داشته باشم. البته بیان شده در فضای مجازی بفروشید؛ این امکان خیلی خوب است، اما مردم ایران هنوز عادت نکرده اند در فضای مجازی کتاب بخرند. آنها از سوپرمارکت تلفنی خرید می کنند، اما هنوز کتاب را تلفنی نمی خرند. هرچند روزهای گذشته روزهای خوبی برای مطالعه بود و بیشتر مردم زمان زیادی برای مطالعه داشتند؛ تفریحات دیگر مانند سینما و تئاتر تعطیل بود، اما مردم اقبال کمی به مطالعه نشان دادند.
هر راهی را امتحان خواهم کرد
احمد یزدانجو، مدیر انتشارات یاس در مشهد به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در این انتشارات دو فروشگاه و یک دفتر داریم. به همین دلیل در ثبت نام در سامانه کارا مشکل داشتیم. اجازه ورود نیافتیم، زیرا نمی توانستیم برخی از کارگاه های خود را اضافه کنیم و هنوز به نتیجه نرسیده ایم. قرار است از نیروهای جوان تر کمک بگیریم تا بتوانیم در این سامانه ثبت نام کنیم.
وی افزود: پرسنل فعال در این انتشارات بیمه هستند، دفتر نشر کد جداگانه دارد و برای هر کارگاه یک کد دریافت شده است. شماره تلفنی از ارشاد داده اند تا برای رفع مشکلات از آن راه پیگیری کنیم. البته با در نظر گرفتن تعداد متقاضیان و وسعتی که کسب وکارهای مختلف نیاز دارند، شاید موفق به انجام آن نشوم، اما آنقدر فشار اقتصادی روی نشر زیاد است که هر راهی را امتحان خواهم کرد.
یزدانجو افزود: باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از ناشران افرادی مسن هستند و شاید نتوانند از این امکانات استفاده کنند. طبیعی است حجم مراجعه به سایت خیلی بالا باشد، به همین دلیل نمی دانم در کل موفق خواهم شد یا نه.
ممکن است رابطه کارمند و کارفرما خراب شود
صالح رامسری، مدیر انتشارات معین از این وام استفاده نکرده است. او آثار ناشی از این روند را دلیل تصمیمش اعلام کرد و به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ممکن است اعطای این وام برای عده ای مفید باشد، اما من اقدامی برای دریافت آن نکردم.
اگر فرض را بر این بگیریم که با اعطای 12 میلیون تومان به هر کارمند، در کل 150 میلیون تومان به انتشارات معین تعلق بگیرد، باید دید که با این رقم چه کاری می توان برای انتشارات انجام داد. در حالی که کارمند من نیز از اینکه این وام را دریافت کردم، با خبر است. آیا باید بخشی از وام را به کارمندم بدهم یا همه آن را به آنها بسپارم؟ در این صورت پرداخت وام به چه صورت خواهد بود، زیرا من در برابر آن تعهد داده ام؟
این مدیر نشر با اشاره به نکته ای مهم ادامه داد: اگر برای پرداخت وام بخواهم از حقوق کارمند کم کنم، برایش چند ماه سخت خواهد بود، زیرا مگر کارمند چقدر می گیرد که از آن کم کنیم؟ در حالی که فعلاً با توجه به اینکه حقوق، عیدی و بیمه آنها را پرداخت می کنم، رابطه خوبی میان ما برقرار است.
باید توجه داشت که کارمند امروزی مانند کارمندان سابق نیست و توقع زیادی دارد. کافی است همکار ما 100 هزار تومان بیشتر حقوق بدهد، به آنجا می رود و البته احتیاج او را به این کار وادار می کند، اما به این مسأله فکر نمی کند که کار را در کدام موسسه یاد گرفته است.
پیش بینی زیرساخت ها برای تعداد بالای مراجعان
میلاد عبدی، یکی از کارشناس های سامانه کارا درباره مشکلات مطرح شده توسط ناشران به خبرنگار ایرناپلاس گفت: افرادی که ابتدا ثبت نام کردند با افرادی که بعد از آنها اقدام کردند، شرایط متفاوتی نداشتند. از ابتدا بحث زیرساخت های اینترنتی و ورود متقاضیان برای ثبت نام بررسی شده بود. متوجه بودیم که امکان درخواست زیادی برای سامانه وجود خواهد داشت. با توجه به پیشینه و سوابقی که داشتیم، مشکل های احتمالی را پیش بینی کرده بودیم.
او درباره مشکل هایی که در راستای استعلام از تأمین اجتماعی شکل گرفته بود، توضیح داد: مسائل و مشکل هایی در ثبت نام ها ایجاد شده بود. از جمله در استعلام هایی که در سامانه تأمین اجتماعی گرفته شده بود و بازده ماهانه داشتند؛ برای همین برخی توانسته بودند ثبت نام کنند و برخی نه. آنهایی که توانسته بودند ثبت نام کنند، این استعلام ها را به درستی پشت سر گذاشته بودند و برخی به دلیل نواقص نتوانسته بودند ثبت نام کنند.
با توجه به شرایطی که فراهم شد، متقاضیان را راهنمایی کردیم تا بتوانند مشکل خود را رفع کنند و دیگران نیز در حال بررسی هستند. با توجه به رسته هایی که از تأمین اجتماعی گرفته شد، به افرادی که واجد دریافت تسهیلات بودند، پیام فرستاده شد.
دیگر مشکل برخی ناشران بیمه نبودن کارمندانشان است. عبدی درباره این مشکل بیان کرد: این موضوع در دست بررسی است و اگر مورد تأیید ستاد ملی مبارزه با کرونا قرار گیرد، این افراد نیز می توانند تسهیلات دریافت کنند. این روند برای ما گامی است برای تأمین اشتغال تا افرادی که از کرونا آسیب دیده اند، تا نیروهای خود را تعدیل نکنند و بیکاری در جامعه بیشتر نشود.
با توجه به این موضوع، برای به دست آوردن فهرست افرادی که عضو سازمان تأمین اجتماعی نیستند، سامانه ای نداشتیم تا بتوانیم از اشتغال و فعال بودن آنها مطلع شویم. برای همین، این افراد در حال بررسی هستند. می خواهیم برای این افراد برنامه ای در نظر بگیریم که اشتغال آنها را احراز کنیم، این موضوع در حال بررسی است و اطلاع رسانی خواهد شد.
در نظر گرفتن سامانه ای برای کمک به مشاغل آسیب دیده از کرونا، اقدامی مثبت برای جبران خسارات خواهد بود. شیوه فعالیت ناشران و نیازهای آنها به طور کامل مشخص است، زیرا برگزار نشدن نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به فروش آنها لطمه بزرگی وارد کرده است، اما شاید امکان رسیدگی تخصصی به هر شغل و ارائه راهکار مناسب با آن در این حجم از خسارت که به همه مشاغل وارد شده است، فعلاً ممکن نباشد.
گزارش از آیدین پورخامنه
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، فصل نامه ملک نامه وابسته به کتابخانه و موزه ملی ملک، با رویکرد فرهنگ، هنر و تمدن اسلامی ایرانی با دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به منظور بازتاب دستاوردهای پژوهشی پژوهشگران و علاقه مندان به مسائل علوم انسانی و هنر در گستره هایی همچون تاریخ، باستان شناسی، ادبیات، دین و تاریخ علم همچون پزشکی سنتی، نجوم، با اولویت و بر پایه متن های کهن نسخه های خطی، چاپ سنگی، سندهای تاریخی و آثار موزه ای مانند سکه، تمبر، فرش، نگارگری، نقاشی و خوش نویسی موجود در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک، آمادگی خود را برای دریافت و نشر نوشتارها و مقاله های پژوهشگران و اندیشمندان اعلام می کند.
هدف اصلی این فصل نامه، انتشار پژوهش های مرتبط با نسخه های خطی و گنجینه آثار تاریخی به ویژه در کتابخانه و موزه ملی ملک، همچنین زمینه سازی تبادل نظر و تضارب آرای اندیشمندان و پژوهشگران در این گستره های موضوعی است تا از این راه بستر تولید و گسترش علم و دانش در گستره علوم انسانی و هنر فراهم آید. انتشار فصل نامه ملک نامه بیش تر بر پایه نیت های حاج حسین آقا ملک بنیان گذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک در وقف نامه در سه محور تعظیم و تکریم شعائر اسلامیه ، سعادت مملکت ایران و خدمت به جامعه و ترقی معارف انجام می پذیرد.
استادان و اعضای هیات های علمی دانشگاه ها، اندیشمندان، پژوهشگران، دانشجویان و دوستداران فرهنگ و هنر اسلام ی ایرانی که به همکاری در نشر نوشتار و مقاله در فصل نامه ملک نامه تمایل دارند، نوشتارها و مقاله هایشان را می توانند به ایمیل فصل نامه به نشانی (maleknameh@gmail.com) بفرستند یا برای هماهنگی ها و دریافت آگاهی های بیش تر با شماره تلفن 66700988-021 (داخلی 111) در ساعت های اداری تماس بگیرند.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام حمیدرضا ارباب سلیمانی امروز (دوشنبه نهم تیر) در نشست نگاه اجمالی به آثار تالیفی با موضوع امام رضا در پنج سال اخیر که در سرای اهل قلم برگزار شد، گفت: برخی آثار خوب تبلیغ نمی شوند و مغفول می مانند و از طرفی برخی از آثار که بازاری هستند، تجدید چاپ می شوند. سال قبل خانه کتاب زحمت کشید و جشنواره میراث مکتوب رضوی را برگزار کرد که در آن آثار 40 سال مورد بررسی قرار گرفت. معتقدم که حداقل باید جشنواره دوسالانه طراحی کنیم تا کتاب هایی که با محوریت فرهنگ رضوی برای کودک و نوجوان تولید می شود، بررسی شود و حتی بتوانیم به نویسندگان سفارش کار نیز دهیم.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور فرهنگی و دینی با اشاره به اینکه 78 عنوان اثر با محوریت فرهنگ رضوی برای کودکان و نوجوان از سال 94 تاکنون به چاپ رسیده است، بیان کرد: بین کتاب هایی که در این حوزه برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است، نسبت به گروه سنی بزرگسال فاصله زیادی وجود دارد. بالغ بر 14 هزار مهد کودک تحت پوشش بهزیستی هستند، برای این مراکز نمی شود کاری درخور این گروه سنی طراحی کرد؟ حدود 14 میلیون دانش آموز داریم و همه اینها فرصت هایی هستند که نیاز به برنامه ریزی دارند.
وی اظهار داشت: تعداد 472 عنوان کتاب با محوریت فرهنگ رضوی در حوزه بزرگسال از سال 94 تاکنون به چاپ رسیده است. هرچند بعضی از کتاب ها کیفیت پایینی داشته و آنچنان تناسبی با موضوع نداشته است اما در کنار آنها آثار فاخری هم پدید آمدند؛ به عنوان مثال یک مجموعه سه جلدی خوب از سوی دانشگاه امام صادق در مورد امام رضا (ع) به چاپ رسیده است. این دانشگاه همچنین مجموعه دوجلدی فاخر در مورد امام صادق منتشر کرده است. در بین کتاب هایی که در این حوزه به چاپ رسیدند هم کتاب های فاخر وجود دارد و هم کتاب های ضعیف؛ جایی نیاز است که آنها را رصد کند و تذکر دهد که نیاز ما چیست. بعد از 40 سال نباید شاهد چاپ آثار ضعیف باشیم.
حجت الاسلام سلیمانی در مورد تولید کتاب الکترونیک با موضوع امام رضا (ع) خاطرنشان کرد: برای نابینایان اطلاع ندارم که چه آثاری با موضوع فرهنگ رضوی تولید شده است زیرا چند سالی است که از ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد خارج شده ام. احساس ام این است که بنیاد امام رضا چون متولی قانونی است از ظرفیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب برای تولید کتاب های الکترونیک برای نابینایان استفاده کند. در مورد حوزه فضای مجازی نیز باید گفت که امروز ورود به فضای مجازی مستحب نیست بلکه واجب است. قبلا برخی از آثار در فضای مجازی منتشر می شد و امروز با توجه به محدودیت هایی که کرونا ایجاد کرده است، قطعا باید آثار را در فضای مجازی هم منتشر کنیم. امسال به دلیل شیوع کرونا اختتامیه جشنواره امام رضا را نمی شود برگزار کرد. مردم جهان می خواهند این آثار را ببینند و ما می توانیم از ویترین فضای مجازی استفاده کنیم.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور فرهنگی و دینی خاطرنشان کرد: در سال های گذشته چندین عنوان کتاب از سوی آستان مقدس حضرت معصومه با عناوین روزهای دهه کرامت به چاپ رسید که مورد استقبال واقع شد. برای چنین کارهایی باید قبل از رسیدن به دهه کرامت نامگذاری های روزها مشخص شود و سفارش تولید آثار با توجه به این اسامی داده شود تا در دهه کرامت آثار تولید شده باشند و بتوان آنها را عرضه کرد؛ این کار از طریق شورای هماهنگی دهه کرامت و ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد دنبال می شود.
وی بیان کرد: 124 هزار پیامبر داریم. از نگاه قرآن حرف تمامی آنها به مردم این بود که ما مزدی از شما نمی خواهیم، فقط به حرف ما گوش دهید، سخن ما مطابق با فطرت شماست و ما برای نجات و هدایت شما آمدیم. از بین آنها یک پیامبر است که می گوید مزد می خواهم و آن حضرت محمد (ص) است. خدا می فرماید ای پیامبر ما بگو من هیچ مزدی برای رسالت ام نمی خواهم مگر دوستی اهل بیت. محبت ویژگی درونی است و مودت بروز این محبت است.
حجت الاسلام سلیمانی ادامه داد: پیامبر اکرم (ص) که آن قدر اذیت و آزار دیدند، می فرمایند که هیچ مزدی جز دوستی با اهل بیت نمی خواهم. این دوستی جز با اطاعت میسر نمی شود و اگر اتفاق بیفتد، ما پیامبر را شاد کردیم. در قرآن کریم آمده است این اجری که از شما خواستم سودش به شما بر می گردد. اگر این حقیقت را دریابیم که پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت برای نجات ما از گرداب دنیا آمدند و می خواستند ما را به نور هدایت کنند، حال ما بهتر می شد.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور فرهنگی و دینی با اشاره به روایتی از امام رضا (ع) بیان کرد: از امام رضا (ع) سوال شد از نگاه شما بهترین بنده خدا کیست. حضرت رضا (ع) پنج ویژگی را برشمردند و فرمودند وقتی کار خوبی انجام می دهد، احساس خرسندی و شادی می کند، دوم اینکه اگر کار بدی از او سر زند، بلافاصله استغفار می کند، موقعی که به او عطا و محبتی می شود، سپاسگزار است، چهارم اینکه موقعی که در آزمایش های سخت قرار می گیرد، صبور است و موقعی که دیگران کاری می کنند که او غضبناک می شود، می بخشد. انشاءالله بتوانیم این درس ها را در زندگی خود عملی کنیم. در بخشی از زیارت نامه امام رضا می خوانیم من می دانم که رسول تو و جانشینان رسول تو در نزد تو روزی می خورند و زنده اند. اگر سلامی از نزدیک یا دور به من داری جواب می دهم.
پایان پیام/ 31
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چهارمین جلسه کارگروه دائمی شورای پاسداشت زبان فارسی با دستور جلسه ارائه گزارش اعضای کارگروه از اقدامات دستگاه های متبوع خود در مورد بند2 مصوبات جلسه مورخ 27/08/98 برگزار شد.
در ابتدای این جلسه محمود شالویی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور پاسداشت زبان فارسی گفت: متاسفانه در بخش های مختلف اعم از سینما، تئاتر، موسیقی، کتاب و ... شاهد استفاده از واژگان بیگانه هستیم.
وی ادامه داد: سه دستگاه به ترتیب سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، شهرداری تهران و سازمان نظارت بر اماکن نیروی انتظامی تلاش های زیادی برای مقابله با واژگان خارجی داشته اند، همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز دستور دادند نماینده ای از معاونت حقوقی دولت در کنار کارگروه دائمی شورای پاسداشت زبان فارسی قرار بگیرند تا در مورد مسائل حقوقی نظرات کارشناسی را ارائه کنند.
شالویی یادآور شد: خوشبختانه با اداره کل موسیقی، هنرهای نمایشی و... هماهنگ کردیم تا در کارهای هنری از واژه های فارسی استفاده کنند، همچنین با مسئول سازمان سینمایی نیز جلساتی داشته ایم و مقرر شد از این پس نام های ایرانی برای فیلم ها در نظر گرفته شود و در دیالوگ ها از واژگان خارجی استفاده نکنند.
مشاور وزیر در امور پاسداشت زبان فارسی تاکید کرد: در مورد تلویزیون و عملکرد آنها ایرادات زیادی وجود دارد، متاسفانه شاهد هستیم در بسیاری از فیلم ها و تبلیغات صدا و سیما رعایت زبان و ادبیات فارسی وجود ندارد، یکی از راه کارها برای جلوگیری از وجود شرکت های تبلیغاتی با نام های غیرایرانی این است که هر دستگاهی در اولین مراجعه ارباب رجوع برای نامگذاری از ثبت هرگونه نام خارجی ممانعت کند.
شالویی در مورد قانون منع استفاده از اسامی خارجی توضیح داد: برای تطبیق درست اسامی دولت و مجلس قانون را تصویب و فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را به عنوان مرجع تشخیص قرار دادند.
وی افزود: متاسفانه کلاس های ادبیات، انشاء، املاء و زبان فارسی خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد و این در حالی است که اشتیاق به زبان فارسی را باید از کودکی در دانش آموزان نهادینه کرد، عملکرد ضعیف در این بخش باعث شده است که دانش آموزان نسبت به یادگیری زبان های دیگر اشتیاق نشان بدهند.
در ادامه این جلسه حبیب الهی مشاور معاونت پژوهش، برنامه ریزی و نظارت صدا و سیما بیان کرد: باتوجه به اهمیت زبان و ادبیات فارسی ضرورت انتخاب واژه های فارسی در تبلیغات اجباری است و چنانچه تبلیغاتی خارج از این قاعده عمل کند از پخش آن معذور خواهیم بود.
وی ادامه داد: در سازمان صدا و سیما با همکاری فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درخواست نامه به نام فارسی یار تعبیه شده است تا گویندگان، مجریان، بازیگران و ... برای استفاده بهینه از واژگان فارسی از آن استفاده کنند، همچنین تفاهم نامه ای با فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی تنظیم و به امضا رسیده است تا زبان و ادبیات فارسی بیشتر در مجموعه صدا و سیما مورد توجه قرار بگیرد.
پارسامهر نماینده سازمان ثبت احوال کشور نیز در ادامه این جلسه با اشاره به اینکه سالیانه یک و نیم میلیون شناسنامه از سوی این سازمان صادر می شود، گفت: این آمار به این معناست که ما سالیانه یک و نیم میلیون نام در کشور ثبت می کنیم، براساس آمارها بیشترین اسامی ثبتی ایرانی اسلامی و محلی قبیله ای است، در این میان در برخی نام ها شاهد الگوهای نامفهوم و خارجی هستیم.
وی افزود: باید با نام گذاری درست فرهنگ ایرانی را به فرزندان خود منتقل کنیم، این اتفاق روند پایداری در انتقال فرهنگ ایرانی به نسل های آینده را خواهد داشت، البته اگر یک نام به ترتیبی با اسامی ایرانی پیوند داشته باشد به عنوان یک نام ایرانی می پذیریم، زیرا بسیاری از نام های محلی و باستانی با نام های خارجی مشترک است، با این وجود ثبت سالانه 1200 نام جدید در سازمان ثبت احوال کار را بسیار دشوار کرده است.
تهیه کننده فیلم های سینمایی خداحافظ رفیق و شب به خیر فرمانده در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: آنچه مهم است و باید توجه شود این است که آثار فرهنگی که ناهنجاری را با خود به یدک می کشند به شکل اتفاقی پدید نیامده اند، به شکل اتفاقی فیلمی بر ضد دستگاه قضا ساخته نشده تا اصول غیرقابل انکار دینی و انسانی و اخلاقی را زیر سوأل ببرد و احدی هم راجع به این فیلم ها حرفی نزند!
وی ادامه داد: متأسفانه این اتفاقات تلخ در سینما در تمام مسائل اجتماعی افتاده است و تنها مختص به دستگاه قضا نمی شود! ارزش خانواده اینک به پایین ترین سطح خود رسیده، اخلاقیات به صورت کامل در سینما نابود شده، همین مسائل باعث می شود که بنده نوعی همین امروز با افرادی برخورد می کنم که ضد ارزش ها را ارزش می دانند و ارزش ها را تقبیح می کنند.
سیدزاده خاطرنشان کرد: این مسائل به شکل اتفاقی رخ نمی دهد؛ یک سری برنامه هایی است که در حال حاضر به بار نشسته و مدیران فرهنگی اتفاقی دچار اشتباه نشده اند! بنده با اعتقاد می گویم که قوانین و آیین نامه های موجود ارشاد ما را بس است و کفایت می کند اما کسی که از قوانین و آیین نامه ها و فرمایشات سطح عالی رهبری پیروی و اطلاعت کند وجود ندارد. در دستگاه های فرهنگی کشور حرکت به سمتی رفته که کسی اعتقاد به عملی شدن این حرف ها ندارد. الفاظ خوب به کار می برند اما در عمل کار دیگر می کنند. دستورالعمل و بخشنامه برای انجام کارهای شایسته و نیکو امضا شده اما برخی افراد ظاهرالصلاح پشت پرده نمی گذارند به این بخشنامه ها عمل شود.
این سینماگر تصریح کرد: باعث شرم است که رفتارهای غلط برخی مدیران و مسئولان باعث شده تا ارزش ها امروزه به فعلی قبیح و زشت بدل شوند؛ مسأله نفوذ دشمنان که مقام معظم رهبری سال ها است از آن یاد می کنند در حال حاضر به صورت کامل در سینمای ایران به بار نشسته و اگر می خواهیم جلوی این تخریب فرهنگی و نفوذ بیشتر را بگیریم باید هرچه سریع تر فکری اساسی کنیم، باید اندیشه کنیم، باید کاری کنیم کسانی که روی صندلی های مدیریتی کشور می نشینند معتقد باشند، به خدا و پیامبر خدا ایمان داشته باشند، به ارزش ها و آرمان های انقلاب پربرکت اسلامی پایبند باشند.
وی متذکر شد: بنده به صراحت اعلام می کنم که الآن این گونه نیست؛ ما نباید سر خودمان و خانواده شهدا کلاه بگذاریم. باید فساد در سینما را سرنگون کرد و جلوی ناهنجاری ها ایستاد. این آقایانی که یقه دیپلماتیک دارند و روی پیشانی شان پینه بسته اگر کمی دغدغه انقلاب و دین و اخلاق و اسلام و انسانیت را داشتند وضعیت سینما این گونه نمی شد.
سیدزاده در خاتمه اظهاراتش گفت: مردم باید آگاه باشند، مردم باید با فکر قدم بردارند، اگر در انتخابات می خواهند شرکت کنند باید رأی به فردی بدهند که متعهد باشد. نتیجه حضور نفوذی هاست که این وضعیت حادث شد و فقط توسط خود ملت می توان این وضعیت بغرنج را درست کرد. حضرت آقا مگر چقدر می توانند دل بسوزانند؟ البته این ها عددی نیستند که بتوانند جلوی حرکت عظیم انقلاب اسلامی را بگیرند، باید این ریگ ها را از سر راه برداشت و دور انداخت.
کارگردان فیلم های سینمایی راز پرواز و زیر سایه کنار در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بزرگترین انتظار بنده از اعضای محترم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی این است که زبان فرهنگ و هنر و سینما را درک کنند و درک لازم از حوزه فرهنگ و هنر مبادرت به قانون گذاری، ریل گذاری و برنامه ریزی برای تمامی ارکان فرهنگی و هنری کشور نمایند.
این فیلمساز خاطرنشان کرد: نمایندگانی که در کمیسیون فرهنگی مجلس حضور پیدا می کنند باید با حوزه فرهنگ آشنایی داشته باشند و اساساً هنر را جدی بگیرند که من امیدوارم هنر در مجلس پیش رو جدی گرفته شود؛ متأسفانه گاهی اوقات دیده شده که برخی افراد با دید شوخی و طنز به مقوله بسیار مهم فرهنگ و هنر نگاه می کنند که کاری بسیار غلط است.
افشار تأکید کرد: امروزه سینمای ایران سرشار از فیلم های پوچ، بی ارزش و مبتذل شده، آثاری که متأسفانه کمتر نشانی از فرهنگ و هنر در آن ها دیده می شود؛ من امیدوارم اعضای محترم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تدبیری هوشمندانه راهکاری اندیشه کنند تا از سینمای ارزشی حمایت شود و هنر از ابتذال فعلی نجات پیدا کند.
وی با بیان اینکه درک اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از فرهنگ و هنر می تواند اتوماتیک وار باعث رشد، ارتقا و تعالی تمامی ارکان فرهنگی و هنری و به ویژه سینما شود اظهار داشت: بنده به عنوان یک سینماگر امیدوارم سینمای کشورمان هرچه زودتر از این اوضاع وخیمی که این روزها با آن دست به گریبان است نجات پیدا کند و ما بتوانیم شاهد تولیدات ارزنده، اخلاق مدارانه و اندیشه ورز در سینمای کشورمان باشیم.
با اشاره به لزوم پاسداشت رشادت های مبارزان با بیماری کرونا به ایرنا، گفت: تفاوتی میان رزمندگان دفاع مقدس و رزمندگان حوزه سلامت نیست. در دوران جنگ تحمیلی موضوع مرزهای جغرافیایی و آرمان های ملت بود و امروز، سلامت مردم مرز و خط مقدم جبهه است.
نایب رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: کادر درمانی کشور در حالی با احساس مسئولیت وارد کارزار مبارزه با کرونا شد که مشکلات متعددی داشت؛ اما این موارد سبب نشد از ایثارگری و جانفشانی دست بردارند.
باقرزاده با اشاره به لزوم تکریم خانواده شهدای سلامت و پاسداشت ایثارگری های کادر درمان، تصریح کرد: هنوز مبارزه با کرونا تمام نشده و زمان دقیقی هم برای پایان این مبارزه وجود ندارد. در این بین، فضای فکری و رسانه ای جامعه باید خود را موظف به تکریم رزمندگان این جبهه بداند و روحیه ایثارگری و نوع دوستی و از همه مهمتر مسئولیت پذیری این افراد را منعکس کند.
نهادینه شدن روحیه مسئولیت پذیری می تواند بخش زیادی از مشکلات و مسائل کشور را حل کند خاصه در شرایطی که کشور تحت تحریم های ظالمانه ای قرار دارد. این روحیه را می توان با انعکاس مسئولیت پذیری پزشکان، پرستاران و در مجموع کادر درمانی و خدماتی بیمارستان ها و تکریم و تقدیر از آنان به خوبی نهادینه کرد.
باقرزاده، سینما را یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی دانست و اظهار داشت: سینما با قابلیت های منحصربفردی که دارد می تواند فرهنگ را به معنای عام آن، به خوبی اشاعه دهد؛ بنابراین اهمیت حضور فعال سینما در جبهه مبارزه با کرونا، یک ضرورت انکارناپذیر است.
نایب رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: گرچه در حوزه فرهنگ، توجیه اقتصادی معنایی ندارد اما سینما برای ادامه حیات خود ناگزیر نگاه اقتصادی است. در چنین شرایطی باید نهادهای ذی ربط حمایت جدی از آثار تولیدشده با موضوع مقابله با کرونا داشته باشند؛ این حمایت ها چه در بخش تولید و چه حتی در اکران باید ادامه داشته باشد تا به موفقیت منتج شود.
نماینده مردم بابلسر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: سینما باید مانند زمان دفاع مقدس، تا خط مقدم مبارزه با کرونا پیش برود و ابعاد مختلف این مبارزه را به تصویر بکشد تا مخاطب به خوبی در جریان ایثارگری ها و نقش آفرینی رزمندگان این جبهه قرار بگیرد.
باقرزاده اختصاص بخش ویژه جشنواره بین المللی فیلم مقاومت به موضوع کرونا را اقدامی تحسین برانگیز توصیف و خاطرنشان کرد: این اقدام نه تنها به لحاظ فرهنگی، بسیار مطلوب است بلکه می تواند حرکتی جریان ساز باشد.
خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی فیلیمو و نماوا و با گذشت دو هفته از آخرین فیلم اکران شده بر پرده نمایش آنلاین، یک فیلم سینمایی و یک مستند در صف اکران اینترنتی قرار گرفتند.
این مستند که جایی برای فرشته ها نیست نام دارد، اولین مستندی است که در سرویس های وی اودی در کنار فیلم های اکران آنلاین قرار گرفته است.
مستند برگزیده جشنواره فیلم فجر 98 که آخرین ساخته سام کلانتری و به تهیه کنندگی مشترک محمد شکیبانیا و محسن شاه محمدمیراب است، روز چهارشنبه 11 تیرماه از ساعت هشت شب در فیلیمو و نماوا به اکران اینترنتی درخواهد آمد.
در معرفی این فیلم که پرجایزه ترین مستند سال 98 است و علاوه بر جشنواره فیلم فجر در جشنواره فیلم حقیقت و جشنواره های بین المللی هم جایزه برده است آمده: درباره تیم ملی هاکی دختران ایران و ماجرا هایی است که در زندگی شان دارند. این فیلم روایت امیدها، ترس ها و آرزو های این دختران است و ماجرای رفتنشان به مسابقات آسیایی را نیز نشان می دهد. می توان گفت با درامی درباره این تیم و اتفاقات دختران آن مواجه هستیم.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید
همچنین پسرکشی آخرین ساخته محمدهادی کریمی و به تهیه کنندگی صادق یاری تازه ترین فیلم متقاضی اکران آنلاین است که از روز یکشنبه 15 تیرماه در ساعت 8 شب در دو سرویس وی اودی فیلیمو و نماوا اکران خواهد شد.
پسرکشی با بازی ژاله صامتی، آرمان درویش، بهاره کیان افشار، نسیم ادبی و گروهی دیگر از بازیگران در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر سال 98 برای اولین بار به اکران درآمد و به زودی با نمایش اینترنتی در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. نویسندگی این فیلم اجتماعی که روایتی معماگونه به همراه دارد را مجید برزگر به همراه آرمان خوانساریان برعهده داشته اند و در معرفی آن آمده است: داستان پسرکشی در دو دهه 40 و 70 می گذرد و روایتی معمایی از پیچیدگی های روابط خانواده ای است که به خاطر یک باور غلط، دهه ها دچار بحران هستند.
اکران آنلاین فیلم های سینمایی با شیوع بیماری کرونا و تعطیلی سینما ها آغاز شد و مهمترین فیلم های اجتماعی و طنز به کمک سرویس های وی اودی به نمایش درآمدند. همچنین این شیوه اکران با وجود بازگشایی سینما ها ادامه دار خواهد بود.
انتهای پیام/
این عکاس در مصاحبه با ایسنا ادامه می دهد: با شیوع کرونا کلیه مشاغل آسیب دیدند و ما هم جدا از این امر نبودیم. آخرین کاری که قرار بود انجام بدهم، پروژه سینمایی یک فیلمساز جوان بود که قرار بود بهمن ماه کار فیلمبرداری را شروع کنیم که متأسفانه به خاطر مشکل خانوادگی فیلمساز، حتی به پیش تولید هم نرسید و در این میان کرونا هم مزید بر علت شد.
تنها کار ممکن رسیدگی به کارهای عقب افتاده بود
نیک ذات اضافه می کند: به طور کلی با شیوع کرونا و تعطیل شدن پروژه ها، تنها کاری که می توانستیم انجام بدهیم، رسیدگی به کارهای عقب مانده مان بود. در این مدت روی دو کتابی که هنوز به چاپ نرسیده بودند، به صورت همزمان کار کردم. یکی از آنها بخشی از عکاسی اش مانده بود و کتابی دیگر عکاسی اش با نگاتیو واسلاید انجام شده بود که باید اسکن می شد که در این فرصت توانستم نگاتیوهای دو کتابم را که بخش هایی با نگاتیو و اسلاید عکاسی شده بود را اسکن کنم. فرصت خیلی خوبی بود و سال ها بود که این فرصت به دست نمی آمد؛ زیرا هر بار که می خواهیم یک فیلم سینمایی کار کنیم حداقل چهار ماه از عمرمان می رود، سوددهی مالی آن برای یک ماه تا یک ماه و نیم بیشتر نیست و حتی وقت نمی کنیم به کارهای شخصی خود برسیم.
او در توضیح بیشتر فعالیت های خود در دوران کرونا می گوید: دو برنامه آنلاین داشتم که در صفحه اینستاگرام کتابته که مردم را به کتاب خواندن تشویق می کند، اجرا شد؛ به صورتی که برای افتتاح برنامه به نگارش ادبی یکی از عکس های من پرداختند که بیننده ها نیز به صورت همزمان نظرات خود را اعلام می کردند و به طور کلی مسابقه ای برای نگارش درباره عکاسی برگزار شد.
همچنین یک گفت وگو در ارتباط با نور در سینما و عکاسی داشتم. از طرفی باتوجه به شرایط حاضر در این مدت برای کلاس های آنلاینی که قصد برگزاری داشتم برنامه ریزی کردم؛ زیرا سینما در شرایط نرمال و عادی هم، از آنجایی که بودجه ساخت فیلم ها از طریق سازمان های دولتی تأمین می شود این حرفه را وابسته به اعتبارات دولتی و فاقد استقلال مادی کرده است. در نتیجه، تهیه کننده نیز هویت حقوقی خود را از دست می دهد و تبدیل به یک شخصیت حقیقی می شود؛ مثلا مانند یک فیلمبردار و یا یک بازیگر. به این معنا که برای تولید، دست در جیب خود نمی کند و در قبال دستمزد فیلمی را تولید می کند.
لایحه بودجه در اسفند ماه در مجلس تصویب می شود که حدود سه ماه تا خرداد طول می کشد تا بودجه ها به امور مالی ارگانها، نهادها و وزارتخانه های مربوطه واریز شود. بعد از آن هم فیلمنامه ها برای عوامل اصلی و فیلم برداران ارسال می شود که ممکن است در نهایت از بین آنها یک یا دو تا را کار کنیم که خود این امر باعث می شود شرایط اقتصادی برای ما سخت شود؛ زیرا انجمن فیلم برداران حدود 100 فیلم بردار دارد که اگر در سال 80 فیلم ساخته شود، و هر فیلم بردار یک پروژه داشته باشد، 20 نفر از همکارانم بیکار می مانند. البته در حقیقت ممکن است برخی از فیلم بردارها دو یا سه پروژه را انجام دهند که در این حالت حدود 40 یا 50 فیلم بردار در سال بیکار خواهند ماند.
در این شرایط خبری از بازگشت بودجه فیلم ها نیست
این فیلمبردار سینما اظهار می کند که در شرایط عادی آغاز یک پروژه سینمایی از مرداد یا شهریور خواهد بود ولی اکنون که شب تار است و فیلم هایی که پارسال تولید شده هنوز اکران نشده اند و تازه در تیر ماه روی پرده خواهند رفت. پس طبیعتا بودجه ای هم بازنگشته است؛ البته اگر بودجه هم بازمی گشت خیلی فرقی نمی کرد؛ چون برخی از تهیه کنندگان سود شان در تولید است نه در اکران فیلم . همانطور که اشاره کردم، از آنجا که بودجه های آنها اصولا از سازمان های دولتی تأمین می شود، تهیه کننده خیلی نگران نیست که فیلم اکران شود. اما اگر فیلم اکران شود به نفع همه عوامل سینما است؛ زیرا پول وارد چرخه سینما می شود نه یک حساب شخصی.
او ادامه می دهد: سال خوبی را برای حرفه خودم پیش بینی نمی کنم، زیرا سینما با تامین بودجه و حضور مردم چرخش می چرخد، که فعلا نه بودجه ای وجود دارد ونه تماشاگری؛ البته خیلی از حرفه ها فعالیت خود را از سر گرفته اند و تولید برخی از فیلم ها که قبل از همه گیری کرونا پیش تولیدشان را آغاز کرده بودند شروع شده است اما در کل، حرفه ما همچنان لنگان لنگان جلو می رود و هیچ آینده مشخصی ندارد؛ به همین دلیل در این مدت بیشتر بر دوره فیلم های آفلاین تمرکز می کنم که بتوانم از طریق شبکه های اینترنتی، آموزش عکاسی و سینما را برای فروش بگذارم.
دولت حمایتی نکرده است
نیک ذات با اشاره به جمله بالا می گوید: هیچ حمایت آنچنانی و یا مالی مستقیم دولتی اتفاق نیفتاده و تنها اطلاعات ما را تحت عنوان حمایت ثبت کردند. خانه سینما نیز از طریق صندوق اعتباری هنرمندان سه ماه دفترچه های بیمه تامیین اجتماعی و اخیرا نیز بیمه تکمیلی را تا پایان تابستان تمدید اعتبار کرده اند؛ البته بخشی از خانواده سینما شاید هدیه های نوروزی دریافت کرده باشند ولی سینما یک حالت هرمی وار دارد که رأس قله آن تهیه کننده و برخی بازیگران با دستمزد بسیار بالا هستند که بیشترین دریافتی را دارند ولی اقشار زیادی در سینما با مشکلات مالی رو به رو هستند و هیچ حمایت خاصی از آنها صورت نمی گیرد و در این مدت هر حرفی زده شده، در حد شعار در مقابل تلویزیون بوده است.
در این مدت عکاسی کردید؟ پاسخ می دهد: تا حدودی، ولی در حد عکاسی خیابانی. با توجه به اینکه در ایران حمایتی از هنرمندان صورت نمی گیرد و همیشه بعد از مرگ هنرمند در حد یک آهنگ حزن انگیز با تصاویر آهسته از صداوسیما و یک پیامک از سوی خانه سینما بوده است؛ به همین دلیل باید از خود و خانوده مان در این شرایط که همه چیز مجهول است حفاظت کنیم.
قطعا من هم خیلی دوست داشتم بروم رشت و یا مراکز درمانی در خط مقدم و از این شرایط اسفناک عکاسی کنم ولی این ویروس یک موضوع ناشناخته بود و نمی دانستیم چگونه باید از خودمان محافظت کنیم. از طرفی نمی دانستم اگر بروم آنجا به بیماری مبتلا می شوم و اگر بشوم چه اتفاقی برای خانواده ام خواهد افتاد؟
او درباره تصاویری که به ثبت رسانده است، می گوید: وقتی که به خیابان و یا بازار می رفتم عکس هایی را در اوج کرونا با موبایلم می گرفتم. در هر صورت ما عکاس هستیم و نمی توانیم به این ماجرا بی تفاوت باشیم.
از این عکاس سوال می کنیم که فضا را به چه صورت دیده است؟ عنوان می کند: از آنجایی که حرفه من سینما است با دیدن شرایط، به یاد فیلم های آخر زمانی افتادم و صحنه های آن فیلم ها جلوی چشمم نقش می بست. آدم احساس می کرد اتفاقی که افتاده قبلا پیش گویی شده و اکنون به واقعیت پیوسته است.
اضافه می کند: در این مدت شکل روابط انسانی خیلی عوض شد. ارزش ها ضدارزش شدند. قبلا مدام فضای مجازی را نقد می کردیم، ولی با فاصله هایی که از هم گرفتیم، دنیای واقعی به فضای مجازی تبدیل شد. در این مدت دیگر نمی توانستیم دوستان و نزدیکان خود را ببوسیم، در آغوش بگیریم و یا با آنها دست بدهیم و مدام باید فاصله را رعایت می کردیم. اماکن متبرکه را با الکل ضد عفونی کردیم و اماکنی که قرار بود آرامش بخش روح و روان باشند عامل انتشار ویروس شدند. در سبد خرید خانواده کالاهای جدیدی مانند ماسک، دستکش، الکل اضافه شدند و کمی تفکر احتکار؛ البته در این مدت فاصله فیزیکی را رعایت کردیم اما برای کم کردن فاصله فکری مان اتفاقی نیفتاد؛ به این منظور که تغییراتی در نوع تفکرمان ایجاد نشد. همه می گفتیم کره زمین حالش خوب نیست، خود من می گفتم فکر کنم طبیعت در حال تربیت کردن عنصر سرکش خود یعنی انسان است چون بیش از حد مجازش از طبیعت استفاده کرده است. ما به این مسائل فکر می کردیم و گمان می کردیم که با شرایط حاضر، شاید تا مدت ها جنگی رخ ندهد و مشکلات سیاسی تا مدتی نادیده گرفته شود و انسانیت به آدم بازگردد ، ولی متأسفانه دیدیم که تنها مدت کوتاهی در خلسه رفتیم و به قول فریدون مشیری گرگ درون حاکم شد و دوباره همه چیز به حالت قبلی بازگشت. من در این مدت نتیجه گرفتم که بشر در نهایت کاپیتالیست، سرمایه خواه و قدرت طلب است. در هر نوع ایدئولوژی و فرهنگی که بزرگ شده باشد همین است و تنها عنوان تغییر می کند؛ به همین دلیل در نهایت همان موجود خودخواه و تمامیت خواه است و با تمام مشکلات و مسائلی که برایش پیش آمده باز هم به خودش فکر می کند.
او ادامه می دهد: مثلا یک سیاستمدار می گوید که من ماسک نمی زنم که سوژه عکاسان نشوم گرچه باید الگو باشد. بازار تهمت سیاستمداران و توهم توطئه، فضا را به نفع خود اشغال کرد.
در پایان از او درباره اثرات چنین بحرانی در عکاسی سوال می کنیم؟ می گوید: عکاسی هنر تألیف انفرادی است و وابسته به کسی نیست. عکاس است و دوربینش. اصولا حرفه هایی مانند سینما که جمعی تر هستند بیشتر ضربه می خورند. شبکه مجازی قبلا خودش را به عکاسی تحمیل کرده بود؛ یعنی به جای دیوار گالری ها آثار در فضای مجازی نمایش داده می شد که البته در این دوران امکان دیده شدن آثار عکاسی در فضای مجازی بیشتر و فعالیت گالری ها از قبل کمتر شد. کرونا برای نمایش گذاشتن یا خروجی عکس ها تأثیرات مثبت داشته است. از همین دوران کرونایی آماری را در یک وبسایت امریکایی می خواندم که از 1000 عکاس و فیلم بردار سوال کرده بود که آیا کرونا تأثیری در کار آنها داشته است که شغل خود را عوض کنند، در پاسخ گفتند حرفه مان تا پایان تابستان تعطیل است اما در پاسخ به این پرسش که آیا شغلتان را رها می کنید، 83 درصد پاسخ منفی داده بودند. این امر نشان می دهد که این حرفه ادامه پیدا خواهد کرد؛ چون حرفه به روز و همچنین نیاز جهان است.
او ادامه می دهد: شاید تکنولوژی عکاسی در حال تغییر باشد ولی همچنان ادامه خواهد داشت. تنها روند کار در بخش خرید و فروش عکس تغییر خواهد کرد که باز بخشی که مربوط به رسانه ها و فضای مجازی است همچنان فعالیت خواهد داشت، مگر اینکه عامل دیگری تأثیر غیرمستقیم بگذارد؛ مثلا بخشی از عکاسان که از محصولات، هتل ها و یا مکان های توریستی عکاسی می کنند. با آمدن چنین ویروس همه گیری در سطح جهان، تولید دچار رکود می شود، امکان سفر کردن از بین می رود و همه نوع تلاش و فعالیت در جهان متوقف می شود، در نتیجه موضوعی برای عکاسی و کسب درآمد عکاسان وجود ندارد.
ساعد نیک ذات در پایان تاکید کرد: اگر داستان هبوط را در باره آغاز زندگی بشر، باور داشته باشیم ، به نظرم بشر در این شرایط بسیار دشوار، راه خود را باز خواهد یافت. چون تاریخ گواه این حرف من است.
انتهای پیام
این دبیرخانه طی تماسی با ایسنا اعلام کرد: رضا رویگری از هر فردی در سینما طلب کار است، رونوشت قراردادش را برای این شورا ارسال کند و این شورا در اولین فرصت، طلب ایشان را اگر در حوزه سینما باشد، از تهیه کننده مربوطه مطالبه خواهد کرد و به این هنرمند تقدیم می کند.
رضا رویگری در گفت وگو با ایسنا با گله مندی از پرداخت نشدن دستمزدهایش گفت: نمی شود که بازیگر و عوامل کار کنند و مزایای مالی اش به شخص دیگری برسد. بازیگر هم در همین جامعه زندگی می کند. من الان ماهی پنج میلیون و سیصد هزار تومان اجاره می دهم چطور باید این مبلغ را پرداخت کنم؟ طلب هایم را نمی توانم بگیرم.
این بازیگر با یادآوری اینکه چند سالی می شود که بیمار است و هر نقشی را نمی تواند بپذیرد، اظهار کرد: نزدیک به 500 میلیون تومان از این و آن و از کارهای تلویزیونی و سینمایی طلب دارم که نمی توانم بگیرم. کار کرده ام و پولم را نداده اند. درست نیست من با این شرایط بروم کار کنم و پولم را هم ندهند.
انتهای پیام
به گزارش سینماپرس اهم اظهارات شرکت کنندگان در میز رسانه شصت و هفتمین قسمت برنامه سینمایی هفت در ذیل این مطلب گردآوری شده است.
منتظری در ابتدای این برنامه در پاسخ به سوأل پژمان کریمی در خصوص دلیل عدم استقبال مردم از سینماها پس از بازگشایی اظهار داشت: سازمان سینمایی مانند بسیاری از کارهای دیگرش در این زمینه نیز اهمال کاری های بسیاری انجام داد؛ بدیهی است که مردم از کرونا می ترسند و با توجه به آمار صعودی که از میزان مبتلایان و درگذشتگان این ویروس مرگبار شاهد هستیم قطعاً میزان ترس از کرونا بیشتر هم خواهد شد. نکته اینجا است که حتی بسیاری از تهیه کنندگان سینما هم مخالف بازگشایی سالن های سینما بودند. مسئولان باید بررسی کنند ببینند چرا تهیه کننده ای که سرمایه اش را برای تولید فیلمی صرف کرده و بی تردید درصدد برداشت از سرمایه اش است مخالف بازگشایی سالن های سینما است؟
وی ادامه داد: متأسفانه در سازمان سینمایی مدیریت و نظارت جدی وجود ندارد. سازمان سینمایی با اندکی تدبیر می توانست دست دوستی با سازمان صدا و سیما بدهد و از رسانه ملی درخواست آن را داشته باشد که برای بازگشایی سالن های سینما تبلیغ کند. سازمان سینمایی می توانست با انجام تدابیری به تمامی افراد علاقمند برای حضور در سالن های سینما ماسک رایگان و... در نظر بگیرد و این مسائل را از طریق رسانه ملی تبلیغ کند تا مردم بتوانند مجدداً با طیب خاطر به سالن های سینما بازگردند.
مرادی در این رابطه گفت: بیش از 4 ماه سالن های سینما تعطیل بودند و شرایط نرمال نیست، چرا مردم باید حمله کنند که فیلم ببینند؟ فیلم جدیدی هم بعد از بازگشایی سالن ها وجود نداشت.
منتظری در پاسخ به این اظهارات گفت: همانطور که مردم تا پاساژها باز شد به آنجا هجوم بردند اگر سینما را خانه خود می دانستند و به آن علاقه داشتند از سینماها هم استقبال می کردند. البته وقتی آمارها نشان از آن دارد که ما در بهترین شرایط ممکن از جمعیت بیش از 80 میلیون نفری کشورمان سالانه تنها حدود 2-3 میلیون نفر به سینما می روند، بدیهی است که کسی در این وانفسا از سینما استقبال نخواهد کرد. همه این ها به دلیل فقدان مدیریت صحیح در سینمای کشور است. مخاطب فیلم خوب می خواهد اما از آنجا که مدیر سینمایی دغدغه ندارد که مردم به سینما بروند فیلم خوبی هم ساخته نمی شود!
وی افزود: از سوی دیگر با افزایش نرخ بلیت های سینما بدیهی است که هر کسی هم نمی تواند به سینما برود. ای کاش مدیران سینمایی اگر واقعاً تمایل به حضور مردم در سالن های سینما دارند یک یارانه ای را در نظر بگیرند تا مردم از قبل آن یارانه بتوانند راحت تر و با صرف هزینه کمتر به سینما بروند. یکی از پیشنهاداتی که بنده در این خصوص ارائه می دهم آن است که سازمان سینمایی بودجه های زائد خود مانند گروه هنر و تجربه، مسافرت های خارجی مدیران و سینماگران به جشنواره های خارجی و... را حذف کند و از محل هزینه آن ها به مردم یارانه بدهد به نحوی که مثلاً اگر قیمت بلیت سینماها حتی به 40 هزار تومان هم رسید مردم بیش از 15 هزار تومان از جیب شان برای حضور در سینما صرف نکنند تا در این وانفسای اقتصادی بخش بزرگتری از مردم بتوانند به سینماها بروند.
سپس مرادی با بیان اینکه ما با توجه به امکانات و بضاعت سینمای مان سینمای خوبی داریم اظهار داشت: مگر مدیران فیلم ها را مشخص می کنند که شما از آن ها انتظار تولید فیلم خوب دارید؟ در همین سینما حداقل سالی 10-12 فیلم خوب تولید می شود. وقتی شما می گویید همه فیلم ها بد است یعنی فیلمی مثل خروج هم بد است؟
منتظری تأکید کرد: بنده باز هم تکرار می کنم ما در سینمای ایران فقدان مدیریت کارآمد داریم؛ بله این مدیران سینمایی هستند که برای سینما خط مشی تعیین می کنند. آن ها هستند که در سینما ریل گذاری می کنند و زمینه را برای تولید فیلم های خوب یا بد مهیا می کنند. بی تردید سالی 10-12 فیلم خوب دردی از سینمای ما درمان نمی کند در حالی که اکثر فیلم ها سرشار از لودگی و ابتذال مفرط هستند. ای کاش حداقل شاهد تولید فیلم های ضداخلاقی نباشیم که به وفور هستیم!
منتظری سپس در پاسخ به پرسش کریمی مبنی بر چگونگی ارزیابی قیمت بلیت اظهار داشت: بدیهی است در شرایطی که تمامی قیمت ها در سراسر کشور افزایش پیدا کرده باید قیمت بلیت سینماها نیز افزایش پیدا کند تا هزینه سالن داران و دست اندرکاران سینماها تأمین شود اما همانطور که پیش از این اشاره کردم بحث سر این است که دولت باید یارانه ای را برای قشر ضعیف و متوسط جامعه اختصاص بدهد تا آن ها بتوانند راحت تر به سینما بروند. بی شک تهیه بلیت 20 هزار تومانی سینما برای هر خانواده ای آسان نیست! شما حساب کنید چطور یک خانواده 4 نفره با این درآمد اندک می تواند به سینما بروند. سازمان سینمایی باید حمایت جدی از یارانه ای شدن قیمت بلیت های سینما داشته باشد به نحوی که هم مردم بیش از این از سینماها دور نشوند و هم در حق سینماداران اجحاف نشود.
مرادی گفت: آنچه به عنوان افزایش قیمت بلیت از آن یادمی شود در واقع 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده ای است که قبلاً سینمادارها تقبل می کردند و حالا قرار است مردم آن را پرداخت کنند.
منتظری سپس در خصوص 2 فیلم سینمایی شنای پروانه و خوب، بد، جلف2 که بعد از انصراف از اکران مجدداً اکران در زمان بازگشایی سینماها را پذیرفتند گفت: متأسفانه این دلیل هم به دلیل فقدان قدرت از سوی مدیران سینمایی است. این چه وضعیتی است که تهیه کننده، سینمادار و... هرکس هرطور دوست دارد باید ساز خود را بزند؟ پس مدیریت سینما چه می کند؟ وقتی مشخص می شود فلان فیلم باید از فلان تاریخ اکران شود هیچ کس نباید جرأت و جسارت آن را داشته باشد که علیرغم نظر مدیران سینمایی زیر آن بزند. بنده این را یک نمایش و بازی می دانم. این نوع مسائل تماماً بر گردن مدیران سازمان سینمایی است که قدرت نظارت و هدایت جدی ندارند.
مرادی گفت: این هم یک نوع تبلیغ است و سینما نیاز به تبلیغ دارد.
منتظری در پاسخ به وی اظهار داشت: این تبلیغ است اما تبلیغی مبتذل! چرا باید فلان تهیه کننده اجازه این را به خود بدهد تا برای سازمان سینمایی قدرت نمایی کند؟ سازمان سینمایی در این میان چه می کند و جایگاهش چیست؟
جهانی خبر- جبارآذین - "شنای پروانه" صرفنظرازکیفیت آن، چشمه ای دیگر ازچشم بندی ها و معرکه گیری ها و بازیهای مافیا و سرمایه دارها با انسان ها وزندگی وفرهنگ وادبیات پایین شهری ها و شنا دراستخرپارتی سینمای بیمار ایران است.نمایشنامه های مشهور "زن نیک سچوان" که حکایت یک سرمایه داراست که درکارخانه،کارگران رابه شدت استثمارمی کند وبعد درمقابل خانه اعیانی خودمیان فقرا،سکه پخش می کند و"استثناوقاعده" که روایت کارانسانی وخلاف قاعده یک کارگردر برابرستم های ارباب خوداست که به دلیل محبت به ارباب ظالم، توسط او کشته می شود!ازآثارمانای "برتولت برشت" را به یادآورید تاباورتان شودکه گربه برای رضای خدا موش نمی گیردوسرمایه دارهابدون دلیل زندگی فقرا رابه تصویرنمی کشند!این فیلم تلخ فقیروپایین شهری نواز! که فیلمفارسی گونه، گوشه ای اززندگی پایین شهری هارادستمایه بازارگرمی و کاسبی خود ساخته است، محصول مشترک سرمایه میلیاردی گنجکشان ،حمایت تمام قد مافیا،تجربه وهدایت ونظارت صدرعاملی و داوودنژاد است.چگونه می شود،باور کردکه میلیاردر هاواشراف،چی چی زاده ها؛ازآقازاده ها گرفته تاخانم زاده ها و فلان زاده ها و ژن خوکی ها که مراقبت و تغذیه سگ های چندین میلیونی خارجی شان درماه به طور متوسط سی میلیون تومان است و آن وقت درآمد اغلب زحمتکشان و آسیب پذیرهای جامعه،اندکی بیش ازیک میلیون تومان،ومافیا که خون سینما و سینماگران مستقل وسلامت اندیش رابه شیشه کرده است،دلسوز وحامی و دوستدار پایین شهری هاوزحمتکشان وسینما باشند!
لطفاپیداکنیدمحمد کارت را!
جهان بامن برقص؛فیلم به نسبت خوب روی پرده!
جهان بامن برقص ساخته سینمایی سروش صحت،نسبت به دوفیلم اکران،قابل تامل وتحمل تراست ودرمضمون وساختاروپرداخت،حرف هایی برای گفتن دارد.این فیلم قبل ازورودکروناروی پرده خودنمایی کرده واکنون در دوران حاکمیت کرونا به رقص خود درسینما ادامه می دهد. جلف بازی درسینما!
فصل جدید فیلم نازل وبازاری خوب وبدوجلف که صرفا برای کاسبی در گیشه ساخته شده،با شرکت عده ای از بازیگران شهره به طنازی، باشوخی و خنده ولودگی و قلقلک جناب کرونا راهی پرده سینماهاشده است.ساخته گیشه ای قاسم خانی که درمضمون و ساختار تکراری است،درساخت وپرداخت مضامین خود،شباهت هایی به کاراکتر "جلف" فیلم دارد و برخلاف فیلم به نسبت خوب جهان بامن برقص و فیلم بد ومردم فریب شنای پروانه، جلف وپیش پاافتاده وسطحی است.
مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش با اشاره به برگزار نشدن جلسه این هفته شورا در گفت و گو با حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: جلسه این هفته برگزار نمی شود و به یکشنبه هفته آینده موکول شده است.
او درباره معرفی فیلم های جدید افزود: از دفاتر پخش مجاز خواستیم که اگر متقاضی اکران فیلم های خود هستند تا روز شنبه هفته آینده به ما اعلام کنند.
دبیر شورای صنفی نمایش عنوان کرد: پس از معرفی فیلم ها و انتخاب آن ها پنج فیلم از دو هفته آینده جایگزین می شود یعنی از 28 تیر در کنار دو فیلم شنای پروانه و خوب، بد، جلف؛ ارتش سری به سینما ها می آیند.
شایسته گفت: سه هفته اکران اول این دو فیلم که پس از بازگشایی سینما ها اولین فیلم های اکران شده در دوران کرونا بودند محاسبه نمی شود.
انتهای پیام/
[نیره خادمی] سینمای ایران پس از انقلاب، در ابتدا معناگرا، فیلمنامه سالار و کارگردان سالار بود اما از دهه70 به بعد با چرخشی 180درجه، ستاره سالار شد. در دهه60، بازیگر ستیزی برخی مدیران، فیلمنامه و کارگردان را به سطح نخست اهمیت آورده بود؛ این رویه از تفکرات رادیکال تبعیت می کرد اما نتیجه اش دهه درخشان فیلم سازی ایران بود. باشو غریبه کوچک، کلوزآپ، ناخدا خورشید، اجاره نشین ها، هامون، بایسیکل ران، مادر، کمال الملک و چند اثر مهم دیگر همان سال ها تولید و ماندگار شدند. سال پایانی دهه60، سال تغییر سرنوشت سینمای ایران بود. سینمای آن زمان حضور درخشان خسرو شکیبایی و اکبر عبدی را تجربه کرده بود اما با آمدن نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب با فیلم عروس روی پرده سینماها، فضا کاملا تغییر کرد. تا همین حالا هم ظاهر بازیگر تقریبا حرف اول را برای جذب مخاطب می زند البته به علاوه میزان قدرتمندی پرسوناژی که بازیگر از خود به جای گذاشته و عبور فیلم و بازیگر از خطوط قرمز رسمی. چه بسا از نظر منتقدی چون هوشنگ گلمکانی، در سینمای حال حاضر ایران عبور از خطوط قرمز می تواند فاکتور مهم تری برای موفقیت فیلم ها باشد .
چهره ها همیشه نجات دهنده نیستند
هوشنگ گلمکانی در نشست مجازی خانه هنرمندان که با حضور رضا کیانیان و علیرضا شجاع نوری برای بررسی میزان تأثیر بازیگران بر فروش یا ماندگاری فیلم ها به میزبانی کیوان کثیریان برگزار شد، ابتدا از تاریخچه ستاره سازی در سینما و مدل های موثر فروش فیلم ها سخن گفت. در تاریخ سینما، اغلب بازیگرها، ستاره فیلم ها و مهم ترین عامل موفقیت آنها بودند، بعضی وقت ها هم کارگردان ها ستاره بودند مثلا هیچکاک مدت ها ستاره فیلم هایش بود و در ایران هم ساموئل خاچیکیان چنین جایگاهی داشت. در حالت عادی، بازیگرها جلوه بیرونی فیلم و مهم ترین عامل موفقیت شان هستند. سرمایه گذار هم همان ابتدای کار، از بازیگر می پرسد، بعد از آن سراغ قصه، فضا و فیلمنامه می رود. البته تغییراتی هم ایجاد شده است، زمانی سینمای بدنه برای انبوه تماشاگر و پر کردن صندلی های سینما فیلم می ساخت اما در 20 سال اخیر با گسترش اینترنت شکل های نمایش تغییر کرده است. دیگر پرکردن صندلی ها مطرح نیست و با اشکال متنوع عرضه، فیلم ها با نگرش های مختلفی ساخته می شود. همچنان بازیگر جایگاه خود را دارد اما گاهی بازیگر مطرحی در فیلم نیست و باز موفق می شود .
مقصود اصلی گلمکانی تغییر فرمول فروش فیلم ها به دلیل تنوع سلیقه سینماروهای امروز است و اینکه ستاره مهم است اما گاهی حتی حضور ستاره هم نمی تواند فیلم را از سقوط در جدول فروش نجات دهد؛ اگر به جدول فروش سال گذشته سری بزنیم حتما فیلم هایی با بازیگران شناخته شده ای چون محسن تنابنده، شهاب حسینی، بهرام رادان، مهناز افشار، اکبر عبدی، حمید فرخ نژاد، سازه بیات، امین حیایی و حتی جواد عزتی که از پولسازترین ها است، خواهید یافت که در قعر جدول قرار دارند: پیش از انقلاب فقط حضور فردین تضمین فروش بود اما حالا چنین نیست چون با گسترش امکانات تماشای فیلم ها، سلیقه ها تقسیم شده است. در سال 98 حدود 10 فیلم از 14 فیلم بالای جدول کمدی بودند، سه فیلم سرخپوست، ماجرای نیم روز، متری شش و نیم استاندارد بالای تولید داشتند. جهان با من برقص هم استثنا است و سازندگانش هم تصور فروش بالایش را نداشتند، درست مثل اتفاقی که برای ابد و یک روز افتاد. فرمول بازیگر معروف در همه این 14 فیلم مشترک است و در میان شان فیلم مستقل کم هزینه و غیرکلیشه ای نداریم. در فیلم های ته جدول هم البته فرمول بازیگر معروف رعایت شده و با این حال شکست خورده ، مثل شکستش همزمان بیست استخوان، مشت آخر، سونامی، جانان، پیلوت، آشفتگی، نوا، سمفونی نهم، دختر شیطان، شاه کش، مرد بدون سایه درخونگاه و تورنادو. بنابراین حضور بازیگر ستاره یا کمدی بودن فیلم، کلیشه هایی موفق است اما موفق ترین فرمول فروش در سینمای ایران، شکستن خطوط قرمز رسمی است که درباره فیلم های پرفروش کمدی که به آنها سخیف هم گفته می شود نیز صادق است .
ستاره کم فروغ زنان
بخت و اقبال زنان در سینمای بعد از انقلاب ایران چگونه است؟ اگر نخواهیم به سوسن تسلیمی، ستاره فیلم های باشو غریبه کوچک و مرگ یزدگرد با بازی های قوی و درخشانش بپردازیم باید از نیکی کریمی، هدیه تهرانی، لیلا حاتمی و مهناز افشار به عنوان مهم ترین ستاره های زن سینمای ایران نام ببریم که البته در دهه70 به بعد هر کدام تضمین کننده فروش فیلم ها بودند اما این منتقد سینمایی می گوید که دوره درخشش آنها در گیشه چندان طولانی نبوده است: ستاره های زن سینمای ایران نسبت به مردان کمتر گیشه تثبیت شده دارند، دست کم درحال حاضر که این طور است. خیلی ها هم که محبوب بودند و موفق شدند دیگر تضمین کننده فروش نیستند مثل مهناز افشار که حضورش در آشفتگی فروش را نجات نداد .
سینمای معناگرای دهه60
سینمای دهه60 و البته حتی آثار تلویزیونی این دهه هم رگه هایی از معناگرایی داشت و بسیاری از آنها جزو آثار ماندگار و خاطره ساز شده اند. تغییر فضا پس از انقلاب، مدیران سینمایی و تلویزیونی را بر آن داشت تا با بستن فضا و جلوگیری از بزرگ شدن چهره ها به یک وجهه دیگر در تولیدات بپردازند. گلمکانی می گوید: بعد از انقلاب سعی کردند چهره ای متفکرانه از سینما بسازند، نگاهی که کارگردان ها را تبدیل به ستاره کرد. دهه60 دوره کارگردان سالاری بود، اهمیت زیادی به فیلمنامه داده می شد. تا پیش از آن بودجه بسیار کمی به فیلمنامه اختصاص داده می شد اما به یک باره سهم آن در هزینه ساخت فیلم 10 برابر گذشته شد. در آن دوره اجازه به وجود آمدن ستاره را نمی دادند. جمشید هاشم پور یکی از ستاره هایی بود که پس از انقلاب محدود شد یا مثلا اکبر عبدی که باعث قهقهه مردم می شد اما او را محدود کردند. خسرو شکیبایی هم که اواخر دهه60 گل کرد به خاطر بازی در نقش عارف گونه هامون بود. او به همراه عبدی از نخستین ستاره های تضمین کننده گیشه آن زمان بود اما پس از تولید و نمایش فیلم عروس معیارها تغییر پیدا کرد. پس از آن بازیگران جوان چشم رنگی با انواع مدل مو وارد سینما شدند و تا زمانی هم تضمین گیشه بودند؛ جریاناتی که با رواج ماهواره و اینترنت همزمان شد. معیارهای زیبایی و ستاره شدن تغییر کرد و در ادامه هم رادیکال تر می شود .
بحران بازیگر
همچنان از نظر او بازیگر و انتخاب بازیگر از مهم ترین عوامل موفقیت فیلم و البته سریال های جهانی است که اخیرا بسیاری از آنها گل کرده: در کشورهای دیگر کستنیگ دایرکتورها بر فیلمسازی سلطنت می کنند و باعث موفقیت سریال ها می شوند اما در ایران بازیگر کم داریم و از چنین سازمان هایی هم برای پرورش و انتخاب بازیگر برخوردار نیستیم. نبود بازیگر کیفیت فیلم ها را پایین می آورد، مثلا 50 بازیگر فعال داریم که در تمام فیلم و سریال ها جابه جا می شوند. بنابراین با بحران بازیگری روبه رو هستیم و نیاز به راه اندازی آژانس های بازیگریابی داریم که مثل همه دنیا چهره های جدید را پیدا کند. بازیگریابی می تواند به حرفه ای رسمی تبدیل شود و حتی بنیاد فارابی، خانه سینما، سازمان سینمایی با بخش خصوصی برای آن بانک اطلاعاتی ایجاد کنند .
پرسوناژ تأثیرگذار
گلمکانی معتقد است که ستاره شدن جز چهره و تکنیک به ذات بازیگر هم بستگی دارد، هنر ذاتی است و هیچ دانشکده هنرمندسازی برای آن وجود ندارد. 80 تا 90 درصد هنر ذاتی است و بقیه آن تکنیک و یادگرفتنی است. اینکه می گویند بازیگر یا کارگردان خود را تکرار می کند یعنی چه؟ در سینمای ایران و جهان بسیاری از بازیگران با گرفتن نقش های ثابت تبدیل به پرسوناژ شدند و اعتبار کسب کردند. بنابراین می توان یک نقش را طوری بازی کرد که در عین شباهت، با قبلی تفاوت هایی داشته باشد .
پرسوناژ قدرتمند و ماندگار همان فاکتوری است که دو بازیگر حاضر در این بحث هم از آن گفتند. علیرضا شجاع نوری، بازیگر فیلم روز واقعه معتقد است که کاراکتر بازیگر تنها درصدی در دیده شدن نقش دارد. او می گوید که بازیگران نخستین رفرنس مخاطبان برای انتخاب فیلم و تماشای آن هستند اما تضمین کننده گیشه نیستند: شاید مخاطبان در روزهای نخست به دنبال بازیگر بروند اما اگر فیلم برای آنها جذابیت لازم را نداشته باشد، مخاطب دچار ریزش می شود. منظور شجاع نوری تبلیغات چهره به چهره یا مجازی است و مخاطبان اولیه یک فیلم، به عنوان بازخورد در ارتباطات روزمره و صفحات اجتماعی خود آن را منعکس می کنند. او می گوید که درحال حاضر مهم تر از تناسب فیزیکی و بیانی بازیگر، مهم است که حضور او چند نفر را برای تماشا قلقلک می دهد: درباره ماندگاری فیلم موارد دیگری جز بازیگر اهمیت دارد. فیلم های کیفی اغلب در طول زمان جایگاه خود را پیدا می کنند اما شاید در گیشه شکست بخورند. برخی از این فیلم ها حتی بازیگران شاخصی هم ندارند در آینده مایه مباهات بازیگران خواهند بود. مثلا فیلم روز واقعه در زمان اکران فروش خوبی نداشت اما هر چه گذشت تماشاگر آن بیشتر شد. شخصا بسیار از بازی در آن خوشحال هستم چون ممکن بود پرفروش باشد اما ادامه نداشته باشد. رضا کیانیان هم معتقد است که هر بازیگر پرسوناژی می سازد که لزوما شخصیت زندگی شخصی او نیست. مارلون براندو نقش های زیادی بازی کرد اما اگر همه آنها را جمع کنید، او یک پرسوناژ قانون گریز را به شکل های مختلف بازی کرده و مورد توجه هم بوده است. شاید اگر نقش دیگری را بازی می کرد، مردم او را نمی پذیرفتند. هر دوره ای ستاره های زمان خود را پرورش می دهد و می پذیرد، دوره ای جمشید هاشم پور، اکبر عبدی، عطاران، پرویز پرستویی و هدیه تهرانی، ابوالفضل پورعرب، نیکی کریمی ستاره هایی بودند که حالا دیگر گیشه چندانی ندارند و شاید مثلا نوید محمدزاده تا حدودی جای آنها را گرفته باشد. او معتقد است که عادت تماشاگر به دیدن یک شخصیت از یک بازیگر بیشتر است و اتفاقا چراغ سینما را هم همان بازیگر روشن نگه می دارد. تماشاگر برای دیدن آن پرسوناژ و بازیگر خاص به سینما می رود تا ببیند این بار چطور بازی کرده است اما اگر کارگردانی یا فیلمنامه خوب نباشد، فیلم شکست می خورد. حضور بازیگر در 10 روز اول مهم است اما بعد از آن داستان و پرسوناژ حرف اول را می زند. زیبایی چهره مهم است اما گاهی پرسوناژ ویژگی ها و قابلیت هایی دارد که در سطح اول
قرار می گیرد .
با وجود گذشت چندین روز از بیانات رهبر انقلاب پیرامون غفلت در نظارت برخی مسئولین بر فیلم ها که مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال می برند، متولیان امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی در این زمینه واکنش نشان نداده اند و این در حالی است که انتظار جدی نسبت به واکنش عملی در این زمینه وجود دارد تا جهت گیری آثاری تولید در این عرصه بیش از پیش در مسیر منافع ملی ایران باشد.
به گزارش تابناک ؛ رهبر انقلاب به تازگی در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه بیان گزارش زبانی و آماری به مردم را لازم اما ناکافی دانستند و با اشاره به ضرورت بهره گیری از هنر و ظرفیت های رسانه ای در ارائه گزارش فعالیت ها گفتند: متأسفانه با غفلت برخی مسئولان مربوط در عرصه نظارت بر فیلم ها، شاهد نمایش فیلم هایی هستیم که اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال می برند. غربی ها بر خلاف واقعیت، در فیلم های سینمایی ، دادگاه های خود را عرصه عدالت محض نشان می دهند، ولی ما حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیت های هنری و رسانه ای بهره نمی گیریم و گاهی بر عکس نشان می دهیم.
بیانات رهبر انقلاب واضح و کم سابقه به نقد نوع نظارت بر آثار سینمایی تولید و همچنین متولیانش اشاره داشت که قاعدتاً این نقد را متوجه مسئولان سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می نماید. تصور می شد پس از این نقدهای صریح رهبری معظم انقلاب، شاهد واکنش سریع و به اندازه متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه سازمان سینمایی باشیم اما اتفاقی رخ نداده و اگر واکنشی نیز نسبت به این اتفاق بوده، دست کم رسانه ای نشده است.
این اتفاق گمانه زنی هایی درباره احتمال تغییر و تحولاتی در سازمان سینمایی را نیز در پی داشت؛ اما مشخص نیست آیا این گمانه زنی ها تا چه میزان جدی است. سوای اینکه تغییرات نظارتی در روش ها و فرآیندها یا عوامل ارشد مجری و ناظر در وزارت فرهنگ و ارشاد را شاهد باشیم، تصور می شود یکی از مباحثی که فحوای کلام رهبری انقلاب به آن اشاره داشت، تولید آثار سینمایی با در نظر داشتن نظرگاه منافع ملی است؛ یعنی اگر مبانی قضایی به کل زیر سوال برود و تصور منفی نزد عموم مردم نسبت به این مبانی شکل بگیرد، در نهایت به نفع کشور خواهد بود یا نه؟ پاسخ قاعدتاً منفی است.
شاید مصداقی کردن بحث و تمرکز بر چند فیلم سینمایی، اساساً کل موضوع را به حاشیه بکشاند؛ بنابراین به نظر می رسد، بحث ضروری در تعریف منافع ملی در تولید آثار سینمایی و تاکید بر در نظر داشتن این مبانی منافع ملی در حین خلق آثار است. این اقدام که بخشی از آن نیز مبانی قضایی را شامل می شود، یک دورنمای تازه را نزد سینماگران کشورمان مشخص می کند و یک جهت گیری مشخص را برای فیلمسازان در پی دارد که حاصلش خلق آثاری است که به تقویت روابط دولت ملت منجر می شود.
شاید یکی از دلایلی که چنین شرایطی پیش می آید، نبود یک سیاست گذاری بلند مدت برای سینمای ایران است که بخشی از این سیاست گذاری نیز می تواند در قالب یک سند توسعه مورد توجه قرار گیرد. اگر نگاه بلندمدتی به سینمای ایران باشد و راهبردها و روش ها مبتنی بر دوره های مدیریتی کوتاه مدت بر عرصه هنر به ویژه سینما نباشد، جهت گیری ها بیش از این به اهداف کشور نزدیک تر است و منافع ملی در خلق آثار پررنگ تر از اکنون عیان خواهد بود.
به گزارش ایسنا، در یک دهه گذشته چالش های زیادی میان سینماگران و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که سالن های سینمایی زیادی را در سراسر کشور در اختیار دارد به وجود آمد. این چالش ها گاهی با تحریم پی درپی چند فیلم به اوج خود رسید و سر و صداهای زیادی به پا کرد اما با وجود همه اعتراض ها و پیگیری ها، نه سینماگران و نه سازمان سینمایی که متولی اصلی صدور پروانه نمایش فیلم ها است، نتوانستند چندان کاری از پیش ببرند.
این شرایط زمانی عجیب تر به نظر می رسید که کمتر پیش آمده مصاحبه ای یا توضیحی درباره تصمیم گیری های این مجموعه و به طور مشخص سازمان سینمایی آن انجام یا ارائه شده باشد؛ مصداق آن هم پیگیری های ایسناست که هیچ گاه به نتیجه نرسید.
اما حالا که پس از 10 سال مدیر حوزه هنری تغییر کرده در این باره با یکی از تهیه کنندگانی صحبت کردیم که طعم تحریم فیلم را از حوزه هنری چشیده و نظرش را نسبت به آینده ای که می تواند پیش روی این نهاد باشد، جویا شدیم.
سید جمال ساداتیان، تهیه کننده فیلم برف روی کاج ها به ایسنا می گوید: واقعیت این است که هر وقت یک مدیر، مدت زیادی در یک جا باقی بماند، ابتکار عمل خود را از دست می دهد. پس این طبیعی و خوب است که هر از چندی مدیریت ها تغییر کنند و آدم هایی با اندیشه های جدیدتر بر سر کار بیایند، چون افراد قبلی هر چقدر اندوخته ذهنی داشته باشند، در این مدت زمانی آن را اجرایی کرده اند و بعد دیگر همه چیز یکنواخت و عادی می شود.
او با تاکید بر اینکه انتخاب و انتصاب یک فرد جدید و جوان تر در این سمت را باید به دید مثبت نگریست ادامه می دهد: در حوزه هنری سلیقه هایی حاکم بود که با سیاست های کلی نظام که مجری آن وزارت ارشاد بود، گاهی تعارض هایی پیدا می کرد. به نظر من این مشکل اساسی را باید در کشور حل و فصل کنیم. ما یا سازمان های اداری کشور را باید به رسمیت بشناسیم، یا نشناسیم. اگر به رسمیت می شناسیم باید همه تابع آن باشیم. اگر نقصی را می بینیم باید آن نقص را به سازمان مربوطه ابلاغ کنیم و صحبت کنیم تا به یک جمع بندی جدیدتر برسند نه اینکه هر کسی بخواهد بر اساس سلیقه خود عمل کند چون این کار هرج و مرج ایجاد می کند و در هیچ مکتب و مرامی تعریف نشده است.
ساداتیان در پایان بیان کرد: امیدوارم مدیر جدیدی که به حوزه آمده، این بخش ها را سامان دهد. بالاخره کسانی که در شورای پروانه ساخت و نمایش وزارت ارشاد نشسته اند، آدم های صاحب نظری هستند و بر اساس فرامین و چارچوبی در آنجا حضور پیدا کرده اند. اگر آن ها را به رسمیت بشناسیم شاید کمی اختلافات کم شود، هرچند اختلاف سلیقه فکری در کشور وجود دارد و ما منکر آن نمی توانیم شویم. اما نکته مهم این است که بحث فیلمسازی در حوزه هنری با بحث سینماداری دو مقوله جدا هستند. آن ها می توانند فرامین ذهنی خود را در فیلم هایشان اعمال کنند ولی در سینماداری که کمی عام تر است به نظرم نباید این فرامین ذهنی را اعمال کنند.
انتهای پیام
گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس رسول حسنی؛ پلیس نیرویی برآمده از بطن مردم و در خدمت مردم است. به جرأت می توان گفت که در هیچ جای جهان پلیس هایی را نمی توان یافت که مانند نیروهای پلیس ایران با آحاد مردم در ارتباطی نزدیک و صمیمانه باشند. امنیت داخلی در شهرها و قانون مداری شهروندان ایرانی را در هیچ جای دنیا نمی توان دید. مردم ایران با هر نگاه و نگرشی که دارند، پلیس را امین خود می دانند و در مقابل پلیس نیز بیش از آنچه وظیفه ذاتی آن است، خود را خادم مردم می دانند. این مسئله تا جایی پیش رفته که برخی از مردم انتظارات نامعقولی از این نیروی خدوم دارد. شاید به همین دلیل است که فیلم سازان ما در تصویرسازی از پرسونای پلیس دچار سوءبرداشت شده اند و نمی توانند آن پلیس واقعی مورد نظر نظام اسلامی را به تصویر بکشند.
پلیسی که در کادر تلویزیون یا پرده سینما می بینیم، کمترین قرابتی با پلیس حقیقی ندارد و متأسفانه کاراکتر پلیس در آثار سینمایی ما اغلب کاریکاتوری از این نیروی مقتدر است.
این مسئله در سریال های تلویزیونی شکل گسترده تری داشته و نگاهی مضحک و هجوآلود به پلیس را شاهد هستیم. پلیس در آثار تلویزیونی تا حد یک کالای تزئینی غیر ضروری تنزل پیدا کرده است. گویا پلیس در محله ها و شهرها کاری ندارد جز اینکه دعواهای مضحکانه مردم را حل و فصل کند.
برای همین است که قشر نوجوان و کودک با دیدن این تصاویر نمی تواند قهرمان خود را از میان پلیس انتخاب کند. برای این قشر از مخاطبان پلیس یعنی پلیس آمریکایی و اروپایی. کاراکتری که در هالیوود از پلیس ارائه می شود، قرابتی با پلیس خشونت طلب آمریکایی ندارد. پلیسی که در فیلم های آمریکایی می بینیم، ابرقهرمانی است که بدون نگاه به نژاد و دین و سطح اجتماعی افراد تا پای جان از آنها دفاع می کند.
درحالی که در ماجرای جرج فلوید دیدیم که ذات پلیس نژادپرست آمریکایی چگونه است. سریال هشدار برای کبری11 که در خصوص پلیس بزرگراه است، ماجرای دو پلیس جوان جان برکف، ایثارگر، آرمان گرا را به تصویر می کشد که همه چیز خود را فدای انجام وظیفه می کنند.
دو پلیس جوانی که بدون عملیات های محیرالعقول به ابرقهرمان هایی دوست داشتنی تبدیل شده اند. باید از فیلم سازانی که در عرصه سینما و تلویزیون مشغول فعالیت هستند، پرسید که آیا زمان آن نرسیده تا این حجم از ایثارگری های پلیس در بخش های مختلف به یک اثر قابل دفاع تبدیل شود.
بهتر نیست که نوجوان پرشور امروزی به جای الگو قرار دادن پلیس آمریکایی، پلیس ایرانی را الگوی خود قرار دهد، پلیسی که نه مزدور دولت و حکومت بلکه مدافع امنیت مردم و قانون بوده و صاحب جهان بینی و ایدئولوژی است. متأسفانه هنرمندان ما با پلیس مملکت خود چندان مهربان نبوده و با هر اثری که روی آنتن می فرستند تصویر دور از ذهن و فانتزی تری از پلیس ارائه می دهد.
به عنوان نمونه در سریال خط آخر به کارگردانی علی مسعودی می بینیم که پلیس نقشی اصلی دارد و حتی یکی از شخصیت ها که بهرام نام دارد نیز پلیس است؛ اما در این سریال نیز پلیس در حد کدخدای محله تصور شده که کاری ندارد جز اینکه دو جوان بیکار و بی هویت را مدام دستگیر کند و با پادرمیانی بهرام، همکارش آنها را رها کند. مخاطبی که چنین اثری را می بیند، مسلما با دیدن پلیس در سطح شهر، همان پلیس فانتزی سریال ها در ذهنش تداعی می شود.
به قولی سرباز ایرانی بدون مارش و طبل و شیپور هم سلحشور است؛ پلیس ایرانی با همه این بی توجهی ها همچنان در صف اول صیانت از قانون و امنیت قرار دارد و گوشه چشمی به این مسئله ندارد که ایثارگری هایش را کسی می بیند یا نه اما این دلیل نمی شود که اصحاب فرهنگ دین خود را به بی شمار ایثارگر و جانباز و شهید نیروی انتظامی ادا نکنند.
عرصه رسانه ملی و سینمای ایران همچنان از پلیس قهرمان محروم است، این درحالی است که کارنامه پلیس ما مشحون و مملو از غیورمردانی هستند که جان خود را برای اقتدار و آرامش مردم خود در دست گرفته اند و کسی آنها را نمی بیند.
انتهای پیام/ 161
گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس اکبر صفرزاده؛ برنامه هفت با موضوع صنعت سینمای ایران هر شنبه حدودا ساعت یک تا سه بامداد از شبکه سوم سیما پخش می شود. اینکه برنامه ای انتقادی و تحلیلی در این ساعت از شبانه روز پخش می شود از عجایب روزگار است چون اصلا معلوم نیست در این ساعت چه کسی و به چه دلیلی قرار است بیدار بماند و مخاطب این برنامه باشد و اساسا این برنامه قرار است روی کدام قشر از جامعه تاثیر بگذارد.
عجیب تر از ساعت پخش این برنامه تصمیم مدیران شبکه سه سیما است که برای برنامه ای که قرار است در نیمه شب پخش شود و احتمالا در این ساعت کم ترین بیننده را دارد بودجه گذاشته و آن را روی آنتن برده اند.
تقریبا در هر برنامه هفت با این پدیده بسیار عجیب و نادر نیز مواجه هستیم که عوامل تاثیرگذار و مهم صنعت سینمای ایران اعم از بازیگر، نویسنده و کارگردان کمترین حضور را در این برنامه دارند؛ برعکس برنامه نقد سینمای شبکه پنج که معمولا افراد مهم و تاثیرگذار این صنعت در آن پر شمارند.
برنامه هفت با بودجه ای که از طرف بیت المال به آن تزریق می شود باید برخود لازم بداند که به جای پرداختن به مسائل جزیی و پیش پا افتاده، مساله ای ملی و مهم مانند افزایش صادرات را سر لوحه کار خود قرار دهد و این مساله را تا بدانجا پیش ببرد که بتوانیم به تدریج تمامی مشکلاتی که بر سر راه صادرات فیلم وجود دارد را شناسایی و مطرح کنیم و در زمینه صادرات فیلم از بهترین های موجود در دنیا باشیم. کسب درآمدهای ارزی می تواند مهمترین اولویت صنعت سینمای ایران در صد سال آینده باشد همان طور که در صد سال گذشته این مساله، مهمترین اولویت هالیوود بوده و خواهد بود.
انتخاب تهیه کننده این برنامه احتمالا از بدترین انتخاب های شبکه سوم سیما است. تهیه کننده این برنامه قبل از حضور در شبکه سوم سیما به عنوان تهیه کننده، آثاری چون به تهران خوش آمدید، بدون مرز، چراغ های ناتمام و آفریقا را در سینما تهیه کرده است. آثاری که هیچ کدام نتوانستند رنگ اکران پرده سینما را به خود ببینند و عمدتا یا از طریق تلویزیون یا از طریق شبکه نمایش خانگی به نمایش در آمدند. اینکه پخش این آثار از طریق تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی چه میزان بیننده را جذب کرده نیز جای تحقیق و بررسی دارد!
تنها نقطه قوت این برنامه در تمام این سالها حضور مسعود فراستی است که همیشه و در همه حال توانایی این را دارد که دیدگاهی متفاوت و جسورانه را در معرض دید مخاطبان قرار دهد. وی با بیست جلد کتاب تقریبا مرجعی که درباره سینما منتشر کرده همچنان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین منتقدهای سینمای ایران است.
اشکال بسیار جدی میز نقد مسعود فراستی کمبود تنوع منتقد و کمبود دیدگاه متفاوت درباره یک فیلم است. میز نقد ایشان می تواند دیدگاه 10 منتقد متفاوت در اندیشه را در قالب صحبت های کوتاه و موجز به نمایش بگذارد تا بتوانیم درباره یک فیلم به یک شناخت بسیار درست و همه جانبه برسیم.
انتهای پیام/ 121
تهران (پانا) -نوید محمودی می گوید زمان قطعی اکران فیلم مردن در آب مطهر مشخص نیست زیرا سینماها تازه بازگشایی شده اند.
نوید محمودی کارگردان فیلم سینمایی مردن در آب مطهر درباره زمان اکران این فیلم گفت: برای زمان قطعی اکران فیلم سینمایی مردن در آب مطهر فعلا زمان مشخصی در نظر گرفته نشده زیرا سینماها تازه بازگشایی شده اند و فیلم هایی هستند که پیش تر از ما تکلیف اکرانشان مشخص شده بود.
این کارگردان با اشاره به نظر خود درباره بازگشایی سینما عنوان کرد: بازگشایی سینما طبیعتا جان دوباره ای به هنر سینما و هنر هفتم داد زیرا مردم دوباره به سینما رفتند. شنیده ام حدودا پنجاه هزار نفر در چند روز ابتدایی به سینما رفته اند و شنیدن این موضوع برای ما امیدوارکننده و رضایت بخش است.
وی با اشاره به اینکه مردم مانند روزهای ابتدایی کرونا دیگر رعایت نمی کنند تصریح کرد: همه ما برای سلامت مردم نگرانیم، به نظر می رسد این اوضاع برای مردم عادی شده و مردم کمتر اصول بهداشتی و ایمنی را رعایت می کنند، امیدوارم مردم مانند روزهای اول نگران ابتلا به ویروس کرونا باشند و به خاطر سلامتی خودشان و عزیزانشان رعایت کنند.
محمودی ادامه داد: اکنون نحوه مبتلا شدن به کرونا از طریق تنفس و دهان است پس با یک پیگیری ساده و حداقل زدن یک ماسک از ابتلا به این بیماری می توانند جلوگیری کنند و به سینما بروند، فیلم ببینند و این جان و انرژی تازه ای که به ما سینماگران تزریق کرده اند را با خوشایندی همراه کنند. ما هم از این طرف سعی می کنیم آثار جذاب تری بسازیم تا آن ها از رفتن به سینما لذت ببرند.
این کارگردان خاطر نشان کرد: برای من شنیدن این خبر خوشایند بود و احساس می کنم همه سینماگران از اینکه مردم باز هم سینما را در این شرایط ویژه انتخاب کرده اند خوشحالند.
کارگردان فیلم سینمایی چند متر مکعب عشق با اشاره به اکران آنلاین عنوان کرد: اکران آنلاین یک امکان جدید و مهم است که در ایران به خاطر شرایط جدید به وجود آمد و طبیعتا اکران ادامه داری است که باعث می شود بسیاری از فیلمسازان مخاطب خود را ساده تر پیدا کنند و ارتباط بگیرند.
محمودی ادامه داد: بخشی از فیلم هایی که ساخته می شوند در فضای اکران آنلاین موفق تر خواهند بود. طبیعتا سالن های سینمایی بیشماری نداریم و البته بخش بزرگی از سالن ها برای اکران فیلم های تجاری و بزرگ ساخته می شوند تا بتوانند مردم را به سینما بکشانند. سینمای اجتماعی مخاطب کمتری دارد و سازندگان آن از ابتدا این موضوع را می دانند پس این فیلم ها در فرم ساده تری نیز می توانند اکران شوند که اتفاقاتی از این دست برای سینمای عرضه و در نمایش گذاشتن فیلم های بیشتر موثر خواهد بود.
حمیدرضا سبحانی نژاد در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: امروزه فراورده های هنری و فرهنگی به عنوان نیاز اصیل مردم شناخته شده است و اگر این نیاز در رسانه های صالح آن گونه که سلیقه مخاطب می طلبد، برآورده نشود مردم خواه ناخواه این خلأ را در جای دیگری جستجو خواهند کرد، اگر سریال و برنامه های جذاب ساخته نشوند مردم نیاز خود را از طریق اینترنت و ماهواره تأمین می کنند و به سراغ سریال های بی محتوا اما پرزرق وبرق می روند.
وی افزود: متأسفانه بیشتر سریال هایی که در شبکه خانگی تولید می شود محتوای مطلوبی برای مردم و جامعه ندارند و تنها به عناصر جذابه ظاهری و گاه کاذب روی می آورند. به عنوان مثال یک سریال خودروی عالی می آورد و سریال دیگر کارش به آوردن جت شخصی می کشد! تقصیر تهیه کننده نیست زیرا متأسفانه ذائقه و سلیقه ی عامه ی مخاطبان رو به افول رفته است. در جوامعی که اختلاف طبقاتی شدید وجود دارد، سینما و سریال آرزوهای اقشار فقیر را به تصویر می کشند و البته این درخواست، ناگفته ولی جاری در ذهن مخاطبان ایرانی هم شکل گرفته است. نمونه هایش را در سریال های هندی و ترکیه ای هم می توان دید.
سبحانی نژاد افزود: متأسفانه خانواده به عنوان بزرگ ترین عنصر فرهنگی جامعه اسلامی ایران و یکی از خاک ریزهای مهم تقابل فرهنگی با فرهنگ بیگانه در تولیدات رسانه ای داخلی و خارجی در حال خدشه دار شدن و کم اعتنا بودن است. ما در ایران بهترین خانواده های جهان را داریم چراکه پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما همواره تا لحظه آخر از فرزندان و نوادگان خود حمایت می کنند و این ارتباط محکم عاطفی در جهان بی نظیر است، همین روابط اصیل و محکم در خانواده می تواند مانع از بسیاری از ناهنجاری ها و بزهکاری های اجتماعی شده و هویت بخش نسل جوان ایرانی باشد.
وی اعلام کرد: علت سرمایه گذاری تلویزیون های خارجی برای پخش سریال های مختلف این است که آن ها شاکله ی جامعه ی ما را شناخته اند و با پخش گزیده ی سریال های جلف و نازل می خواهند جامعه ی ما را دچار نیازهای کاذب اما فراگیر کنند که در بعضی موارد موفق هم بوده اند. سلیقه و سبک زنگی ایرانی در این شبکه های تلویزیونی قالب بندی می شوند. تجمل گرایی، تجرد تا سنین بالا، دین گریزی، خیانت، خانواده گریزی و موارد دیگر حاصل چنین برنامه های به ظاهر تفریحی و تفننی است.
این نویسنده پیشنهاد داد: کاش تلویزیون خصوصی در ایران راه اندازی شود، این اقدامی است که تمام دنیا از آن پاسخ مثبت گرفته اند، راه اندازی شبکه های تلویزیون های خصوصی که خطوط اصلی انقلاب اسلامی را پذیرفته و در مسیر آن قدم برمی دارند، باعث می شود که بهترین ها پرورش یافته و رقابت بین آن رسانه ها اتفاق بیفتد، درنتیجه تولیدات خوبی در آن پخش شود. این شبکه ها می توانند بازوی توانمند تبلیغات صنایع و کالاهای ایرانی بشوند.
وی با بیان اینکه اگر این سیاست اتفاق بیفتد در سریال سازی نیز آثار خوبی در کشور تولید خواهد شد، گفت: کشور کره جنوبی فرهنگ و تاریخ و پیشینه نداشته ی خود را با استفاده از ساخت سریال هایی چون جومونگ بازسازی کرد و تا مردم به تاریخ خیالی و خودساخته ی آن ها افتخار کنند، حال ایران زمین با داشتن بزرگان و پیشینه پررنگ و غنی فرهنگی و ادبی از این موضوع تا حدودی غافل مانده است و حتی بسیاری از افتخارات و بزرگان ادبی و هنری ما چون فردوسی و مولانا در حال مصادره شدن توسط دیگر کشورها هستند، این جای تأسف دارد و باید خط مشی جدی در خصوص آن شکل بگیرد.
سبحانی نژاد با تأکید بر اینکه باید زیرساخت های لازم در حوزه فرهنگ و هنر فراهم شود، عنوان کرد: در همین استان خودمان مردم چه میزان شخصیت های بزرگ و برجسته قزوین را می شناسند؟ آیا مولاوردیخان و یا حسن خان و حسین خان سردار که از واقفان بزرگ قزوین بودند را می شناسند تا به شهرشان افتخار کنند؟ مردم استان ما چقدر شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس خود را می شناسند؟ علما، دانشمندان، هنرمندان و وقایع مهم تاریخی این استان چقدر در میان مردم آشنا و قابل بالیدن است؟
وی ادامه داد: قزوین شخصیت های بزرگ معاصری مانند شهید رجایی، شهید ابوترابی، شهید حسن پور، مرحوم دکتر اشراقی و مرحوم دکتر دبیرسیاقی دارد که می توانند دستمایه ی سریال و داستان سینمایی قرار بگیرند اما متأسفانه گاهی مراسم تدفین و تشییع پیکر برخی از این بزرگان ادبی و علمی خلوت و در وطن خویش غریب مانده در این شهر برگزار می شود.
این هنرمند در پایان با تأکید بر اینکه باید هنر و فرهنگ اصیل و عمیق را در سبد زندگی خانواده ها قرار داد تا روح جامعه را صیقل دهد خاطرنشان کرد: یکی از اشتباهات این است که برخی فکر می کنند برای نشان دادن دستاوردها و موفقیت ایران اسلامی باید به شعارگونه ترین وجه ممکن اقدام کنند. درصورتی که می توان ارزش ها و مواریث ماندگار و دستاوردهای مملکت را در قالب هنر شکیل تر کرد تا در ناخودآگاه مردم به ویژه جوانان نقش ببندد. البته آموزش های غیرمستقیم در عرصه های عقیدتی، اقتصادی، اجتماعی و حتی بهداشتی این روزگار را هم می توان در آثار هنری جاری کرد.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار ایمنا ، یکم تیرماه روز بازگشایی سینماها پس از بیش از سه ماه تعطیلی بود، روزی مهم که کسی نمی دانست پس از آنچه اتفاقی برای سینمای ایران خواهد افتاد و آیا فیلم ها فروش خواهند رفت یا خیر.
همین ابهام باعث شد تا دو فیلم شاخص "شنای پروانه" و "خوب، بد، جلف 2" که تنها امید سینماداران برای فروش و تنها انگیزه مخاطبان برای خرید بلیط بودند، از چرخه اکران انصراف دهند. البته در نهایت سازمان سینمایی با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد همچنین شهرداری تهران، تهیه کنندگان این دو فیلم را مجاب به اکران کردند.
حالا پنج روز از اکران این دو فیلم و 9 روز از بازگشایی سینماها می گذرد و براساس آمار منتشر شده در "سامانه مدیریت فروش و اکران" میزان فروش سینمای ایران از اول تیر تاکنون یک میلیارد و 269 میلیون تومان بوده است.
همچنین در این 9 روز 68 هزار و 180 بلیط سینما فروخته شده است. این تعداد در طول سال گاهاً میزان استقبال از سینماها در یک روز بود. اگرچه این آمار چشمگیر نیست، اما بسیاری تصور می کردند که چنین آماری آن هم در 10 روز اول بازگشایی سینماها هیچگاه به ثبت نرسد.
در بین چند فیلم اکران شده، طبق انتظارات همچنان "شنای پروانه" در صدر جدول فروش دارد و بیشترین سینماها برای تماشا این فیلم به سالن های نمایش رفته اند. همچنین "خوب، بد، جلف" نیز دومین فیلم پر بیننده سینماها پس از بازگشایی است که انتظار می رفت با توجه به ترکیب بازیگران و نوع ساخت مخاطبان بیشتری را جذب کند.
فیلم های اکران شده در گروه هنر و تجربه یعنی "یلدا" و "صحنه هایی از یک جدایی" نیز توانستند نسبتاً مخاطبان حرفه ای به سالن های نمیاش ببرند، اما آمار فروش پایین آن ها نشان می دهند که مخاطبان پر و پا قرص هنر و تجربه هنوز رغبتی برای رفتن به سینماها پیدا نکردند.
نکته جالب در آمار "سمفا" شاید مربوط به فیلم "جهان با من برقص" باشد، فیلمی که در VODها و شبکه نمایش خانگی توزیع شده، اما همچنان در سینما نیز فروش دارد! علی رغم اینکه می شود این فیلم را در خانه دید با این حال هنوز افرادی هستند که سالن تاریک و پرده نقره ای را بر هر ریسک ویروسی ترجیح دهند.
جدول اطلاعات فروش سینمای ایران از یکم تا نهم تیرماه در این لینک قابل مشاهده است.
کد خبر 431268
مستند جایی برای فرشته ها نیست ساخته سام کلانتری به روایت زندگی دختران تیم ملی اسکیت هاکی ایران می پردازد که در مسابقات کره مدال برنز را دریافت کرده اند. در این فیلم که تصویر امیدوارکننده ای از زندگی ارائه می شود، بازیکنان تیم ملی در نقش اصلی خود به ایفای نقش پرداختند و در حین تلاش برای موفقیت در مسابقات در فیلم نیز حضور داشته اند. پیرامون این اثر با سام کلانتری که کارگردانی آن را برعهده داشته به گفتگو پرداختیم.
ساخت مستندهایی با تم ورزشی در کشور ما خیلی کم اتفاق می افتد، در صورتی که این ژانر دارای طرفداران فراوانی در نقاط مختلف جهان است. چرا با وجود اینکه ما از قهرمان های مختلف ورزشی بهره می بریم، مستندسازها کمتر به سراغ ساخت این گونه می روند؟
معمولا وقتی این سوال از من پرسیده می شود از این زاویه پاسخ می دهم که درست بوده ورزش هاکی محملی است برای اینکه فیلم ما جلو برود اما چون من مستند جایی برای فرشته ها نیست را مستند ورزشی نمی دانم، برای همین خیلی روی آن مانور نمی دهم. البته نه اینکه مستند ما ورزشی نیست، اما من احساس می کنم ورزش در آن محور اصلی نیست. وقتی از ژانر ورزشی صحبت می کنیم، مقداری مفاهیم ورزش در آن پررنگ تر از بحثی است که ما در این فیلم مطرح می کنیم. شخصا فکر می کنم جایی برای فرشته ها نیست مستندی اجتماعی است که ورزش در آن بهانه ای است تا بیشتر به خانم های جامعه بپردازد.
البته می توانم سوالتان را به گونه دیگری نیز جواب دهم و آن این است که مستندهای ورزشی از نظر ساخت و تولید همیشه مستندهایی هستند که به هر حال تجهیزاتی که نیاز دارند و ساختاری که قرار است داشته باشند به امکاناتی احتیاج دارد که شاید مقداری فراتر و گسترده تر از توانایی مستندهای ما باشد. اگر مستندهای روز دنیا را نگاه کنید، متوجه این موضوع می شوید. به عنوان مثال مجموعه مستند آخرین رقص که به زندگی مایکل جردن اسطوره ورزش بسکتبال می پردازد به همین صورت ساخته شده است. وقتی شما این مستند را می بینید احساس می کنید که ریتم، ضرب آهنگ، قصه سرایی آن از یک فیلم داستانی بیشتر و جذاب تر است. البته این اتفاق به خاطر شکلی است که آنها به موضوع دسترسی دارند.
شما برای اینکه بتوانید مستند ورزشی را از آب و گل دربیارید، احتیاج به یک سری امکانات خاص دارید که ازجمله آنها می توان به تجهیزات خاص، لنزهای متفاوت دوربین های مختلف و مواردی از این دست اشاره کرد تا به این ترتیب بتوانید آن هیجانات را به تصویر بکشید. شاید یکی از دلایلی که به راحتی سمت این سوژه ها نمی روند، همین امکانات و اتفاقاتی است که باید باشد. علاوه بر این فکر می کنم وقتی شما سراغ چنین مستندهایی می روید باید یک زمان درستی را صرف آن کنید تا قصه و آن اتفاق و هیجان موجود دربیاید تا بتوان آن را تصویر کرد. به همین خاطر شما باید زمان زیادی را صرف فیلمبرداری و آن اتفاق کنید. شاید مجموعه این دلایل است که به نظر من ساخت مستندهای ورزشی را طولانی، سخت و هزینه بردار می کند. در نتیجه در انتها هزینه فیلم بالا می رود و شاید برخی از افراد به همین دلیل قید این گونه را می زنند.
باتوجه به فروش بالای این گونه مستندها در جهان، امکان فروش بالای این آنها در ایران نیز وجود دارد. برای این اتفاق نیاز به چه ملزوماتی است؟
به هر حال در نقاط مختلف جهان زیرساخت های مختلفی برای اکران فیلم های مستند نیز وجود دارد. به همین دلیل آثار آنها می تواند به فروش خوبی دست پیدا کند. در ایران نیز این امکان وجود دارد. ولی ژانر مستند شرط لازم و کافی برای فروش و دیده شدن آن نیست.به نظر من یک سوژه خوب مستند، برای اینکه تبدیل به یک فیلم قابل عرضه و قابل فروش شود، مسیر طولانی را دارد.
موضوع اصلی مستند جایی برای فرشته ها نیست مطرح کردن مسئله ای اجتماعی بوده که به تصویر خانم های ورزشکار و نحوه برخورد خانواده های آنها با این موضوع می پردازد. از طرفی با مستندی مواجه هستیم که خانواده ها در آن به شکل مطلوب از فعالیت خانم ها در ورزش حمایت می کنند اما از سوی دیگر با جامعه ای حقیقی طرفیم که بر اساس خبرهای چند وقت اخیر، پدرها سر دخترانشان را با داس بریده اند. باتوجه به اینکه به ساخت مستند درباره فعالیت خانم ها در جامعه پرداختید، نگاه به زن در این جامعه را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا بین فیلم شما و تصویر واقعی در جامعه تضاد وجود ندارد؟
آیا جامعه ما جامعه ای است که پر از خشونت و فضاهایی است که عرصه را بر خانم ها تنگ کرده است؟ بله هست اما آیا مردان، برادران و همسرانی در جامعه ما وجود ندارند که با خانم ها همراه و هم مسیر باشند؟ بله به این صورت هم هست و فیلم ما در حال مانور روی این موضوع است و تلاش می کند که اصولا این فرهنگ را گسترش دهد که مردانی هم در جامعه وجود دارند که در کنار خانم ها می ایستند و به آنها کمک می کنند. از طرف دیگر هم زنان و دخترانی هستند که می توانند از هیچ همه چیز بسازند. یعنی معطل نمی ایستند که کسی آنها را کمک کند. فیلم ما درباره این است. اما اینکه الان در جامعه ما خشونت هایی بر علیه خانم ها وجود دارد، واقعیت است. شخصا امیدوار هستم که این فیلم حداقل بتواند فضای دیگری را تصویر کند و بگوید اگر این اتفاقات رخ می دهد، بدانیم که این شکل از انسان ها هم هستند که با امید و مهربانی در کنار هم زندگی می کنند. ولی خب به نظر من اگر در جامعه ما چنین اتفاقی رخ می دهد، در خیلی از جوامع دیگر هم هست و شخصا نمی دانم کار ریشه ای کردن درباره این موضوع چگونه است. چون من از جایی می آیم که فرهنگ به صورتی بود که زن و مرد در آن کنار یکدیگر هستند و برابرند. یعنی در خانواده ای بزرگ شدم که واقعا به این فکر نکردم که حتی مادر و پدرم با هم فرقی دارند. آنها هم سعی نکرده اند که چنین چیزی را به من یاد بدهند. تمام تلاشم این است که فیلمی را به تصویر بکشم که از همچین تفکری حمایت کند.
باتوجه به اینکه این مستند پخش های بین المللی دارد شاید این تصویر را در جهان ارائه دهد که در جامعه ما همه به این شکل هستند و به نوعی برخی از فیلم برداشت تبلیغاتی داشته باشند.
نه این تعبیر شماست. مگر فیلم هایی که از لندن درباره اعتیاد یا تجاوز پدری به پسرش بیرون می آید، نشان دهنده این است که تمام پدرها در انگلستان به این صورت هستند. دو شکل می شود به این نکته نگاه کرد. من آمدم فیلمی ساختم درباره تیم ملی اسکیت هاکی ایران و ورزش آنها را بهانه ای کردم تا به برشی از جامعه خانم ها هم بپردازم. در این برش ارتباط مردها با همسرانشان، خواهرانشان و دخترانشان این شکلی بوده است. یعنی حمایت گر بودند. دو کار می توانستیم انجام دهیم. نیاییم و نخواهیم درباره دخترانی که حمایت می شوند فیلم بسازیم، چون هستند افرادی یا شوهران و پدرانی که (تعدادشان هم کم نیست و) از زنان و فرزندانشان حمایت نمی کنند یا بیاییم و قدرشناسی کنیم و سعی کنیم با بزرگ کردن این موضوع بگوییم ببینید رفتار مردان در این فیلم را یاد بگیریم که مثل این ها باشیم.
قبول دارم که همه در این فیلم با هم مهربان هستند ولی واقعا همین بودند. آیا مربی آنها تا این اندازه پشتیبان بود؟ بله واقعا همین بود. من که نمی توانم شکل اتفاق رخ داده را در یک مستند تغییر بدهم. اگر درباره یک فیلم داستانی حرف می زدیم، شما می توانستید به من بگویید که فیلم شما به شدت بزرگنمایی دارد و در حال زدن حرفی هستید که با واقعیت منطبق نیست و یک چیز کوچکی از جامعه را بزرگ کرده اید. ولی وقتی شما بتوانید امید و مهربانی را با فیلمتان که یک اثر مستند است مطرح کنید و به آن موجودی که سر دختر خود را با داس می برد، بگویید ببین این مدل هم در جامعه وجود دارد و اگر با دخترت به این شکل رفتار می کردی نه تنها باعث می شد تا به او افتخار کنی، بلکه به جای کشتنش او را به همه نشان می دادی. من فکر می کنم که جشنواره های خارجی اتفاقا به این فیلم شاید نگاه مثبتی نداشته باشند. چراکه این جشنواره ها علاقمند به دیدن این قسمت از جامعه ما نیستند و این را بر اساس تخیل خودم نمی گویم.
من دوست دارم اگر حرفی می زنم بتوانم برای آن راهکاری نشان دهم. به عنوان مثال اگر مردانی که رفتار به شدت بدوی با همسرانشان دارند را نشان دهم ولی نتوانم برای آن راهکار درستی نشان دهم، حالم خوب نیست. به همین دلیل آدم های سالم را نشان می دهم تا بگویم آدم های مهربانی هم وجود دارند و چه بهتر که از آنها یاد بگیریم. اگر توانستم باشم این را نشان دهم موفق بودم.
در قسمتی از فیلم، دختران تیم هاکی برای رفتن به اردو کشور خارجی اقدام به جمع آوری پول از طریق کمپین می کنند. آیا با نشان دادن این اتفاق در پی این بودید تا به مردم این ذهنیت منتقل شود که بدون هیچ انتظاری از حاکمیت، خودشان باید شرایطشان را بهبود بخشند؟ آیا فدراسیونی که ورزش هاکی که ورزشی پرخرج و لاکچری بوده و زیر نظر آن فعالیت می کند، هیچ وظیفه ای در قبال تیم دخترانش ندارد که آنها اقدام به جمع آوری پول از مردم می کنند؟
قسمتی از سوال ذاتا اشتباه است. هاکی اصلا ورزش لوکس و لاکچری نیست و بدنه تیم ملی از منطقه ورامین و نازی آباد جمع شده است. هاکی ورزش گرانی است و اتفاقا خانم هایی که در آن موفق هستند، برای ورامین، شهر ری و نازی آباد هستند. باید بگویم فدراسیون اسکیت تعداد زیادی ورزش دارد و مسلما این دخترها در الویت این نبودند که برای مسابقه اعزام شوند. چون بعید بود که مدال بیاورند. آیا وظیفه دولت نیست که از آدم ها حمایت کند؟ 100 درصد وظیفه دولت است. ولی آیا ما باید می ایستادیم تا ببینیم در شرایطی که پولی وجود ندارد، این دخترها نمی روند. نه، مسلما باید یک حرکتی می شد. مگر در جریان سیل، زلزله و اتفاقاتی از این دست همیشه مردم سه قدم از دولت جلوتر نبوده اند؟ آیا مشارکت مردم در آن مواقع به معنای آن است که دولت نباید حمایت کند؟ نه، قطعا باید حمایت کنند. این شرمندگی است که نمی توانند و یا نمی کنند. اما از آن طرف هم بگویم، باتوجه به شناختی که من نسبت به دو سه فدراسیون دارم، کشور فرانسه نیز به همین صورت است. یعنی فدراسیون اسکیت فرانسه هم برای اینکه دخترانش را به مسابقات بفرستد، شبیه به همین روش عمل می کند. چراکه فدراسیون برای فرستادن همه پول ندارد. این به جنس ورزش آنها مربوط می شود. ورزشی که شاید مدال آوری آن جذابیتی برای بدنه دولت نداشته باشد، خب حمایت هم در آن ضعیف تر خواهد بود. من به یک چیزی اعتقاد دارم که شما باید برای رسیدن به هدف خود تلاش کنید.
آیا اثر در پی تزریق امید واهی است؟
من احساس می کنم که ما دو چیز را با هم قاطی کرده ایم. اول یک فیلم داستانی که بر اساس داستان سینمایی ساخته می شود و دوم یک نگاه مستند به فیلمی که ساخته شده است. امید واهی برای زمانی است که شما فیلم داستانی ساخته باشید، که تعدادی دختر از هیچ آمدن و مدال آسیایی گرفته اند، اما در این فیلم این دخترها به طور واقعی خودشان آمده اند، تلاش کردند و از هیچ همه چی ساختند. پس نمی توانیم بگوییم که امید واهی است، چون تعدادی توانستند بروند و حق شان را بگیرند و هنوز هم امیدوارند. اگر به عنوان مثال می گفتیم که این فیلم داستانی است و تعدادی بازیگر نقش آنها را بازی کرده اند، من هم 100 درصد کنار آدم هایی بودم که چنین نظری دارند. ولی خب یک تعدادی این کار انجام داده و این اتفاق را شکل دادند، پس چطور می توانیم به این کار امید واهی بگوییم؟ این چیزی است که در کنار ما به صورت خیلی متاخر رخ داده است. من می گویم به جای اینکه کسی به من برسد و امید دهد و خوشحالم کند، خودم بلند می شوم و از هرچیزی که دارم استفاده می کنم برای اینکه بتوانم حقم را بگیرم و این کار را انجام می دهم. تاکنون هم این کار را انجام دادم و در فیلم خود آن را نشان دادم. امیدی هم که می دهم براساس توانایی و کارهایی است که در زندگی خودم کردم و در مورد این فیلم هم دقیقا منطبق بر کاریست که این بچه ها انجام دادند، چون اگر نکرده بودند که فیلم به این صورت نمی شد.
اگر تیم هاکی دختران نمی توانست پول جمع کند و به مسابقات راه پیدا نمی کرد، باز هم این فیلم را می ساختید؟
در آن زمان در میانه فیلم بودیم اما بازهم تصویر ناامیدی را نتیجه نمی داد. یک روانکاوی با تعدادی دختر کار کرده و به جایی رسیده که شاید آنها نمی توانستند به مسابقات بروند. وقتی فیلم شما ایده مرکزی داشته باشد، مشکلتان حل شده است. گرفتاری ما هم گرفتن مدال توسط دخترها نبود. فیلم ما تلاش تعدادی دختر بود که حتی اگر نمی رفتند اینقدر برای زندگی چند نفر آنها اتفاقات جالب و جذابی رخ داده بود که شما روی آنها سوار می شدید، نه درباره مدالشان. اگر من روی مدال آنها قمار می کردم که الان باید من را دیوانه خوانه بستری می کردند. فکر کنید ما تا کشور کره می رفتیم و این بچه ها مدال نمی گرفتند. ما پلن بی داشتیم برای یک اتفاق که اگر آنها مدال نمی گرفتند هم جواب واضح بود. روانکاو و سرمربی آنها سال هاست برایشان تلاش کرده و اگر نمی رفتند باز نتیجه می گرفتند. به این خاطر که کاراکترها و شخصیت های جدیدی ساخته بودند و به اینجا رسیده بودند که الان روی پای خود می ایستند و همه جا از آنها دعوت می کنند تا به مکان های مختلف بروند. بنابراین آن زمان هم مستند را پخش می کردم. امید و اتفاقی که در آن صورت تزریق و نشان داده می شد تغییر 12، 13 دختری بود که زمین می خورند و نتیجه نمی گیرند اما در زندگی شان اتفاقات عجیب و غریبی رخ داده و تغییرات عجیبی ایجاد شده است و آنها هنوز تلاش می کنند.
به نوعی قرار بود که در انتها این امیدواری در فیلم باشد؟
شکلی که کار طراحی شده بود. یک روانکاو و مربی می آیند و چندین سال از زندگی شان را صرف این کار می کنند، اگر کاری جز این را انجام می دادیم، اصلا هستی زیر سوال می رفت. یعنی سال ها با یک سری آدم کار کنید و بعد هیچ اتفاقی رخ ندهد. این اصلا به من ارتباطی ندارد، این در لحظه به لحظه زندگی این بچه ها وجود داشت. آنها خودشان را به فیلم دیکته کردند. یعنی واژه امید خودش را به فیلم دیکته کرد نه من.
این شیوه از مستندسازی که در حین رخ دادن یک داستان واقعی آن را ثبت می کند و حتی از بازیگران دنیای واقعی که چنین اتفاقی را تجربه کرده اند استفاده می کند، تا چه اندازه آکادمیک بوده و تا چه اندازه می تواند به سینمای تجربی و شناخت میدانی تکیه داشته باشد؟
این به خاطر اعتمادی است که مربی آنها (کاوه صدقی) به من کرد و اجازه داد که دوربین همه جا باشد و هر آنچه که من فکر می کنم را انجام دهم. بحث دوم اینکه این باور من است که در روزگار امروز جهان همه ما یک فیلمسازیم. این مرزها چند سالی است که بین مستند و داستان برداشته و شکسته شده و به واقع می بینیم که در بسیاری از فستیوال های دنیا فیلم های مستند با فیلم های داستانی رقابت می کنند. در اکثر فستیوال های A می بینیم که ناگهان یک مستند همه فیلم های داستانی را کنار می زند و جایزه اصلی فستیوال را می گیرد.
من باورم این است که دهه پیش رو دهه جنسی از فیلم هایی است که متکی بر واقعیت است و در بستر مستند قصه گویی و روایت را جلو می برد. این است که دیگر مستند و داستانی وجود ندارد. من به نظرم هر آنچه که به نام فیلم ساخته می شود، حاوی یک روایت یا قصه است. حتی فیلم هایی که قصه گویی نمی کند. حتی مستندهای پرتره و مستندهایی که امروز درباره حیات وحش ساخته می شود. اگر مستندهای امروز حیات وحش را ببنید بخش عمده آن روایت است. من احساسم بر این است که هر کسی که بیاید این موضوع را با خط های کشیده شده خیلی کلاسیک از هم جدا کند، سه دهه از او گذشته است. چراکه الان چنین چیزی وجود ندارد. کافیست که شما با آدم های واقعی در لوکیشن واقعی و در زمان موجود فیلم خود را بسازید، اسم آن اثر می شود مستند. آیا هدایت کردن افراد اشتباه است؟ این بحث خیلی طولانی است که جواب آن هم بله است هم خیر. ایا طراحی میزانسن برای یک مستند اشتباه است؟ به زعم من قطعا نه.
چند روز قبل فیلم کلوزآپ آقای کیارستمی را برای بار چندم دیدم، شما وقتی این فیلم را می بینید، آیا می توانید بگویید که کلوزآپ یک فیلم مستند نیست؟ نه. آیا می توانید بگویید که مستند است؟ هم بله هم نه. مرزهایی که آقای کیارستمی در سال 68 در مورد یک فیلم با ساختار کلوزآپ شکل داده به نظرم به شدت از مرزهای خودش در آن زمان جلوتر بوده است. به نظر من بهتر است که در مورد مفهوم و فیلم حرف بزنیم، نه در مورد اینکه آیا مستند است یا نیست؟ چیزی که از بچگی به من یاد داده اند این بود که سینما یک هنر صنعت است که از نظر من صنعت آن غالب بر هنرش است و برای اینکه مخاطبی که به سالن سینما آمده سرخورده و عصبی بیرون نرود، یک سری المان ها و پرتکل های مشخص دارد. فرقی هم ندارد انیمیشن، مستند یا داستانی است. من حس می کنم ما در زمانه ای قرار گرفتیم که تکلیف روشن است و همگی با یک سینما و یک گونه فیلم مواجهیم که به شکل های مختلف روایت می شود.
خوب، بد، جلف 2: ارتش سری فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی و تهیه کنندگی محصول سال 1398 است. این فیلم که ادامهٔ قسمت اول با همین عنوان است، به رغم انتقاداتی که از حضورش در جشنواره فیلم فجر شد اما به خواسته ای که مدنظر کارگردانش بود، رسید؛ در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، حضور در این جشنواره را فرصتی برای دیده شدن و فروش فیلم خود عنوان کرد. موضوعی که البته به بار نشست و این فیلم تنها در یک هفته اکران در اسفند 98، بیش از سه میلیارد فروش داشت و اگر کرونا مجال می داد، احتمالاً فروشی بسیار بیشتر را هم تجربه می کرد. حال و پس از بازگشایی سینماها فرصتی مجدد برای این اثر کمدی فراهم شده تا بار دیگر مخاطبان خود را به سالن های اکران بکشد.
خوب، بد، جلف 2: ارتش سری روایت یک تیم جاسوسی و تروریستی از آمریکاست که قصد دزدیدن کیک زرد از ایران را دارند. این گروه خرابکار، از و به عنوان بازیگر در قالب یک گروه فیلم سازی سوءاستفاده کرده و آن ها را در نقشه خود همراه می کنند. این زوج ساده لوح () که از سریال پژمان شکل گرفته اند، قرار است در نقش خودشان و به عنوان بازیگر در فیلمی به نام ارتش سری به کارگردانیِ یک ایرانیِ مقیم آمریکا به نام فربد () و سرمایه گذاری دکتر () بازی کنند. آناهیتا نیز در نقش دختر جعلی آقای دکتر در این فیلم حضوری کمرنگ دارد.
داستان فیلم، سوژه جالب و جدیدی را به کار گرفته و در کنار جلوه های ویژی و قدرت بصری اثری نسبتا موفق در مقایسه با قسمت اول محسوب می شود؛ اما اینها تنها نکات برجستۀ فیلم در مقایسه با قسمت اول آن است و در باقی مقایسه ها، ارتش سری در مقابل خوب، بد، جلف 1 قافیه را می بازد.
در سینمای امروز کارگردان باید از ابتدا اولویت خود را مشخص کند: فروش گیشه یا حرفی که قرار است به مخاطب زده شود؛ شاید برخی این دور را لزوماً جدا از یکدیگر ندانسته و حتی در ترکیب آن بخواهند این قانون نانوشته را زیر پا بگذارند، اما نگاهی به فیلم جدید نشان می دهد حتی برای کسی چون او که نبض مخاطب را به خوبی در دست دارد و می داند برای فروش چگونه باید فیلم نوشت و فیلم ساخت (حتی اگر حرف خاصی برای زدن یا پیغام مشخصی برای گفتن وجود نداشت باشد و حتی فیلم از نیمه ازدست رفته و با یک پایان بندی بد تمام شود) گیشه می تواند باعث افول قدرت حرفه ای و از دست رفتن حرفی باشد که فیلم می تواند برای گفتن داشته باشد.
تجربه نوشتن فیلم نامه های موفقی همچون مارمولک، سن پطرزبورگ، ورود آقایان ممنوع، مکس، طبقه حساس ، همچنین سریال های موفق پاورچین، شب های برره، مرد هزارچهره و پژمان را دارد که همگی جزو آثار شاخص کمدیِ سینما و تلویزیون ایران است. او پس از بیش از دو دهه حضور در فعالیت های سینمایی و تلویزیونی در نقش نویسنده فیلم نامه و بازیگر در سال 94-95 و با فیلم خوب، بد زشت به کارگردانی سینما روی آورد. فیلمی که علاوه بر زوج و (که در ابتدا و از سریال پژمان که فیلم نامه آن را نوشته بود به مخاطب معرفی شدند) از که چهره ای به نسبه تازه اما موفق درکمدی محسوب می شد، استفاده کرد و با همان هوشمندی همیشگی در نوع بیان طنز در فیلم و بهره گیری از سایر مؤلفه ها به رغم ضعف ها موفق شد فیلمی با اقبال را ارائه کند که در همان سال به فروشی 17 میلیاردی دست یافت.
پس از آن و با کار جدیدش البته اگرچه موفق شد بار دیگر توجهات را به خود معطوف دارد و پرشدن سالن های نمایش در ایام جشنواره به عنوان اولین اکران، خبر از موفقیت مجدد وی داشت به لحاظ هنری نتوانست اثری در حد کیفیت اثر اول خویش ارائه کند.
مقایسه کیفیت ساخت خوب، بد، جلف 2 و کمدی های سطحی و لحظه ای که فیلم ساز برای خنده مخاطب به کار می گیرد با ساخته های دیگر در مقام فیلم نامه نویس به خوبی نشان می دهد آثار پیشین او به دلیل قوت و استحکام فیلم نامه و گوشه و کنایه های فکرشده ای با بهره گیری از کمدی، چطور به آثاری قابل تأمل بدل شده اند که بارها قابلیت تماشا دارند اما خوب، بد، جلف: ارتش سری را کمتر کسی ممکن است بخواهد به خاطر محتویاتش دوباره ببیند. درواقع اگرچه این فیلم نقدهای گذرایی بر اتفاقات داخلی همچون جشنواره فیلم فجر یا عدم تسلط بازیگران به ساخته های سینمایی و شکل بازیگری و انتخاب بازیگر و دستمزدهای نجوم یا کنایه هایی به مسائل خارجی همچون شخصیت بی ثبات و غیرعقلانی دارد؛ تمام این ها هرگز شکلی از تأمل به صورتی که مخاطب را به فکر وادارند همراه نداشته و در همان خنده مقطعی در زمان تماشای فیلم خلاصه می شوند.
خوب، بد، جلف: ارتش سری بازیگران متعدد و اسامی شناخته شده ای گرد هم آورده است؛ بازیگرانی که البته نقش های مشخص و تعیین کننده ای ندارند و حتی فلسفه حضورشان در فیلم مشخص نیست. کاراکتر آناهیتا (با بازی ) اساساً به جز قرار دادن دختری زیبا در متن فیلم که شخصیت های مرد اصلی برای تصاحب او باهم رقابت دارند، هدف دیگری ندارد یا حضور در این فیلم مبنای حرفه ای و هنری ای ندارد و مشخص نیست چرا فردی با پیش زمینه خالی سینمایی وی، چنین نقش هایی دارد؛ حتی در نقش نامزددر فیلم حضور دارد که حضور داشته باشد وگرنه حذف کاراکتر او خللی در فیلم ایجاد نمی کند. البته در نشست رسانه ای فیلم در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بیان کرد تیغ سانسور بسیار فیلمش را نحیف تر ازآنچه قرار بوده، ساخته و صحنه های بخصوصی چون بازی بار کمدی بسیاری برای مخاطب داشته اند که متأسفانه حذف شده اند.
در نهایت باید گفت پایان این فیلم اصلا جالب نیست و همانند یک سریال به پایان می پذیرد؛ با این تفاوت که سریال در طولانی ترین مدت زمان پخش قسمت بعدی یک هفته به طول خواهد انجامید در نتیجه چنین شکلی برای پایان یک فیلم که در کوتاه ترین زمان یک یا دوسال طول می کشد، نه تنها مناسب نیست بلکه شناخت ناکافی فیلم ساز از مختصات سینما را می رساند.
یکی از نکته ها قابل توجه در فیلم قاسم خانی تقسیم مساوی عنصر بی بهرگی از هوش یا به تعبیری خنگ بودن یکسان در بین جنسیت های فیلم است؛ این تقسیم عادلانه سبب شده همان اندازه که دو مرد نقش اصلی فاقد هوش هستند، زنان نیز فاقد هوش باشند و این نکته جالبی است زیرا عمدتاً در این سبک فیلم ها زنان بهره هوشی کمتری نسبت به مردان دارند.
علاوه بر عنوان این فیلم (ارتش سری)، استفاده از آهنگ های سریال نوستالژیکی که با همین نام و در ابتدای ده هفتاد از تلویزیون پخش می شد، یادآوری خوشایندی برای نسلی است که از آن سریال و خاطرات سینمایی و تلویزیونی خود در آن برهه از زندگی، خاطره دارند.
شوخی های خوب، بد، جلف: ارتش سری به هیچ عنوان شوخی های جذابی نیستند و برخلاف آثار تلویزیونی که فیلم نامه آن را نوشته است، در اینجا با نوعی از بی پردگی در مورد شوخی های دم دستی و بعضاً رایج در فضای مجازی روبرو هستیم که شوخی هایی بدیع و جدید نیستند اما به لطف بازی روان و تکمیل آن توسط مخاطب را به خنده می اندازند.
شوخی های با شخصیت و عصبانیت های متعاقب وی، شوخی با انتخاب فیلم های ضعیف برای جشنواره فیلم فجر در خلال قصه که انتقادی مستقیماً متوجه خود این فیلم است، بازی روان و تقابل همچنان خنده دار شخصیت ، بازی متفاوت و جالب در نقش فربد، اشاره های مستقیم و غیرمستقیم به آثار سینمایی معروف جهان و حتی بهره گیری از موسیقی متن فیلم ها در فضاسازی کمدی (مانند صحنۀ اسلوموشن رستوران) از جمله جذابیت های این فیلم است که تماشای دو ساعته اش را لذت بخش می سازد.
درنهایت اگرچه بسیاری این فیلم را ذیل همان عنوان کمدی های مبتذل یا سخیف دسته بندی می کنند؛ نباید فراموش کنیم مشکل سینمای ما صرفاً کمدی سخیف نیست زیرا در همه جای دنیا کمدی سخیف طرفدار دارد؛ مشکل ما در حال حاضر همان بحث فروش، گیشه و بازگرداندن سرمایه است. در حقیقت مشکل ما کمدی های سخیف نیستند بلکه مشکل فیلم های دیگری است که در خلأ حضور آنان، کمدی های سخیف به تنها برطرف کننده نیاز و عطش جامعه از فیلم دیدن پاسخ می دهند.
اکران مجدد فیلم سینمایی خوب، بد، جلف: ارتش سری قرار است از روز چهارشنبه 4 تیر در سینماها از سرگرفته شود. علاوه بر و که در نقش خودشان بازی می کنند، از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ با توجه به اینکه مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش دیرو در گفتگو با صبا اعلام کرد دفاتر پخش تا روز شنبه 14 تیرماه با مراجعه به دبیرخانه شورا تقاضای خود را برای اکران ثبت کنند حال به نظر می رسد فیلم هایی که اکران آنها در هفته اول تیرماه، دنباله اکران اسفند ماه بوده است با آثار جدید جایگزین می شوند.
طبق آخرین اطلاعات فیلم های عطر داغ، جهان با من برقص، چهل و هفت و یادم تو را فراموش باید جای خود را به فیلم های جدید بدهند.
و اما فیلم های زن ها فرشته اند 2 به کارگردانی محمدحسین فرحبخش، لاله به کارگردانی اسدالله نیک نژاد، گربه سیاه به کارگردانی کریم امینی، لامینور به کارگردانی داریوش مهرجویی و انفرادی به کارگردانی مسعود اطیابی نزدیکترین گزینه ها به اکران جدید سینماها هستند.
در حال حاضر دو فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت و خوب، بد، جلف 2 به کارگردانی پیمان قاسم خانی فیلم های جدید اکرانِ پساکرونا هستند.
انتهای پیام/
به گزارش سینماپرس ، از ابتدای تیرماه و با آغاز مجدد فعالیت سالن های سینمایی، سامانه سمفا متشکل از 4 درگاه فروش آنلاین فروش بلیت، تحت نظارت سازمان سینمایی و به منظور شکستن انحصاری که پیش از این در اختیار یک سامانه بود، راه اندازی شد.
سمفا از سوی مسئولان سینمایی به عنوان ترمینالی برای ارائه خدمات آنلاین به مخاطبان، سینماداران و صاحبان آثار معرفی شده است که در ذیل این سامانه جامع، درگاه های مختلف بلیت فروشی می توانند با ایده های رقابتی سهم خود از گردش مالی گیشه سینماها را مشخص کنند.
هرچند درباره چهار سامانه سینماتیکت ، ایران تیک ، سینمابلیط و آپ هنوز ابهامات بسیاری به خصوص درباره فراهم بودن زیرساخت های فنی برخی برای ارائه خدمات درخور، وجود دارد اما با اعلام موسسه بهمن سبز از هفته گذشته درگاه اینترنتی گیشه 7 هم وارد میدان شد تا این مجموعه تحت مدیریت حوزه هنری هم در بازار رقابتی فروش آنلاین بلیت سینماها، نماینده ای رسمی داشته باشد.
نکته جالب اینکه هرچند اخذ 4 درصد خدمات آنلاین به تازگی در فرآیند قیمت گذاری یکی از این سامانه ها، تا حدودی خبرساز شده اما همچنان نگاه غالب برای ادامه فعالیت سامانه های بلیت فروشی، پذیرفتن حداقل انتفاع مالی و به تعبیری ارائه خدمات رایگان به مخاطبان با هدف جلوگیری از افزایش ناگهانی قیمت بلیت است و مشخص نیست با این انتفاع حداقلی، دلیل تعدد تقاضا برای راه اندازی سامانه های متنوع چیست؟ تعددی که بیش از هر چیز مخاطبان را سردرگم و مهمتر از آن ارائه آمار تجمیعی و قابل استناد در حوزه اکران را دشوارتر و پیچیده تر می کند.
در این شرایط بازخوانی یک طرح بر زمین مانده در خانه سینما قابل توجه است؛ در سال 1397 خانه سینما اعلام کرد که به دنبال راه اندازی سایتی برای فروش بلیت سینما است، سایتی که قرار بود برای کمک به تامین بودجه و نیازهای مادی خانه سینما به نوعی درآمدزایی هم داشته باشد.
برای راه اندازی این سایت اهداف بسیاری تعریف شده بود که مهمترین آن ایجاد یک منبع درآمد ثابت برای ارائه خدمات بهتر برای اعضای خانه سینما بود. خانه سینما در تلاش بود تا با راه اندازی این سایت خدمات بهتری را برای مخاطبان در نظر بگیرد و وارد یک رقابت سالم با تنها سامانه اینترنتی فروش بلیت آن زمان یعنی سینماتیکت شود.
روانبخش صادقی یکی از اعضای هیات مدیره خانه سینما همان زمان در گفتگو با خبرنگار مهر اعلام کرده بود: اگر بتوانیم سایت فعال و گسترده تری ایجاد کنیم بی شک فروش فیلم ها بالا می رود و تاثیرات مثبتی بر چرخه اقتصادی سینما خواهد داشت. تمام این اهداف سبب شده تا برای طراحی این سایت همه جوانب و خط مشی های خانه سینما مورد توجه قرار گیرد.
خانه سینما همچنین در تلاش بود تا نقص سایت های فروش بلیت فیلم در این سایت برطرف شود. این اخبار در زمانی منتشر شد که خانه سینما اعلام کرده بود به زودی از این سایت رونمایی می شود و حتی زمزمه هایی درباره واگذاری بلیت فروشی جشنواره فیلم فجر به این سایت به گوش می رسید اما بعد از گذشت 2 سال از انتشار این ایده ها، هنوز هیچ خبری از رونمایی و یا آغاز به فعالیت این سایت منتشر نشده است.
با توجه به فعالیت سمفا و ورود پررنگ تر رقبای تازه نفس به میدان عرضه اینترنتی بلیت سینماها، باید دید آیا راه اندازی سایت فروش بلیت هنوز در دستور کار مدیران خانه سینما قرار دارد یا به واسطه شکسته شدن انحصار سینماتیکت که انگیزه اولیه مدیران خانه سینما بود، پرونده ایده راه اندازی این سایت برای همیشه مختومه شده است.
*مهر
به گزارش هنرآنلاین ، با اضافه شدن هفت سالن نمایش به پردیس سینمایی ملت که سال گذشته همزمان با آغاز سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر همراه بود، در حال حاضر این امکان فراهم شده است که این سینما با 12 سالن بتواند علاوه بر اکران فیلم های سینمایی، فیلم های گروه هنر و تجربه را نیز به جمع فیلم های نمایش دهنده خود اضافه کند.
به همین منظور قرار است از روز سه شنبه دهم تیرماه اکران مستند "صحنه هایی از یک جدایی" در سئانس های 18:10 و 21:50 و فیلم "جایی برای فرشته ها نیست" در سئانس های 16:15 و 20:00 در پردیس سینمایی ملت آغاز شود.
مستند "صحنه هایی از یک جدایی" به کارگردانی و تهیه کنندگی وحید صداقت است که به زوایای پنهان فیلم "جدایی نادر از سیمین" می پردازد و روایتی است از شکل گیری ایده و فیلمنامه و انتخاب بازیگران تا پایان فیلمبرداری و بازتاب های جهانی این فیلم ، همراه با تصاویری از فیلم و پشت صحنه با روایت اصغر فرهادی و گفتگوهایی از مایک لی ، ژان کلود کریر و ابراهیم گلستان.
فیلم "جایی برای فرشته ها نیست" به کارگردانی سام کلانتری و تهیه کنندگی محمد شکیبانیا و محسن شاه محمد میراب است و این فیلم درباره دختران تیم ملی "اسکیت هاکی" ایران و مشکلات پیچیده آنها در راه مسابقات آسیایی کره است.
در حال حاضر فیلم های "شنای پروانه"، "خوب، بدجلف 2، ارتش سری" و "جهان با من برقص" در پردیس سینمایی در حال اکران است و علاقمندان می توانند برای تهیه بلیت به صورت آنلاین از طریق سایت سینماتیکت و برای تهیه بلیت به صورت حضوری به گیشه سینما به نشانی خیابان ولیعصر (عج)، ابتدای بزرگراه آیت اله هاشمی رفسنجانی (نیایش)، روبروی بزرگراه کردستان مراجعه کنند.
نطق چندی پیش نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس درباره لزوم اعمال کنترل صداوسیما بر تمامی برنامه های آنلاینی که در هر زیرساختی تهیه می شود، در حالی چندی پیش مطرح شد که اکنون این تعابیر با اتفاقاتی به موازات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه شده و در نخستین گام، خبر تابناک تایید و مشخص گشت کنترل صدور مجوز برای پخش سریال های شبکه نمایش خانگی در بسترهای آنلاین به صداوسیما واگذار شده است.
به گزارش تابناک ؛ بیژن نوباوه وطن نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، چندی پیش در بخشی از نطق میان دستور جلسه علنی گفت: 20 سال است که شاهد ورود اینترنت به کشوریم. آیا وزارت ارشاد در این باره حتی یک خط قانون نوشته است؟ بر اساس اصل 175 قانون اساسی هر نوع بستری برای پخش برنامه های آنلاین در هر زیرساختی 100 درصد زیر نظر صداوسیماست. وزارت ارشاد در این باره بگوید، چرا که شبکه خانگی در آینده مشکلی اساسی است و باید در آینده به صدا و سیما برگردد و صدا و سیما موظف است این را مدیریت کند.
اظهارات بیژن نوباوه که اکنون بار دیگر نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی شده، انعکاس وسیعی داشته، اما با نقد های گسترده ای همراه نشد. این اظهارات از سوی نوباوه که از قضا کارمند بازنشسته صداوسیما است، ظاهراً یک کوشش برای حمایت سازمانی از مجموعه ای است که به آن دلبستگی دارد، اما در واقع مواضع جریانی را نمایندگی می کند که تاکید دارند باید هر آنچه در اینترنت پخش می شود، در اختیار صداوسیما باشد و از قضا به مفاد قانونی استناد می کنند که وجود خارجی ندارد!
به عنوان نمونه، نوباوه به اصل 175 قانون اساسی اشاره کرده، حال آنکه اساساً در این اصل به انتصاب رئیس صداوسیما و آزادی بیان و نظارت بر آن اشاره شده و نه آنچه نوباوه بیان کرده است. در اصل یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی آمده است: در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد. نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی (هر کدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت . خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین می کند.
از قضا متن بازنگری شده قانون اساسی، در سال 1368 تصویب و اولین وب سایت در عالم، سال 1370 (1991) فعال شده؛ بنابراین طبیعی است نمی توانسته قانون اساسی با در نظر گرفتن اینترنت و نوع توزیع اختیارات نهاد ها در اعمال حاکمیت بر آن به نگارش درآمده باشد. سوای مباحث حقوقی، باید در نظر داشت که رسانه ملی یک نهاد عامل است و نه یک نهاد ناظر و قاعدتاً یک نهاد عامل نمی تواند همزمان بر رقبایش نظارت کند و البته اینچنین روشی تبعات گسترده ای در پی دارد.
به عنوان نمونه در انگلیس این وظایف نظارتی به بی بی سی به عنوان رسانه مادر واگذار نشده، چرا که بی بی سی خود رقیب شبکه های خصوصی نظیر اسکای و رسانه های آنلاین محسوب می شود. در همین راستا در آن کشور نهادسازی شده و آفکام ، نهاد ناظر بر رسانه های بریتانیا که نهادی مستقل نیز محسوب می شود و اعضایش منافعی در رسانه ها ندارند، بر عملکرد رسانه ها نظارت و مجوز فعالیت و عدم فعالیت رسانه ها را صادر می کند. در ایران نیز باید شورای عالی فضای مجازی به عنوان متولی یا خود راساً در این حوزه اقدام نماید و یا یک مصوبه ای برای ایجاد نهاد ناظر داشته باشد؛ چرا که مسیر کنونی دورنمایی روشنی را متصور نمی سازد.
آرش فهیم
سریال را نباید سرسری و ساده پنداشت. 18 سال قبل در یک کنفرانس، بنیامین نتانیاهو، یکی از سرکردگان رژیم جعلی صهیونیستی گفته بود: به رؤسای سازمان سیا گفتم برای ایرانی ها سریال های هالیوودی پخش کنید، خودشان نظام شان را تغییر می دهند! (به نقل از منابع خبری) محتوای حرفش این بود که سریال های پرزرق و برق و مبتذل، می توانند روی ذهنیت، سلیقه و سبک زندگی مردم تأثیر بگذارند و این دگردیسی ذهنی و فرهنگی، در نهایت حتی می تواند به تغییر نظام سیاسی کشور بینجامد! هر چند که نتانیاهو مثل همیشه حرف مفت زده بود و در خواب، پنبه دانه دیده بود! اما به هر حال، در لابلای حرف های او، می توان نقش راهبردی و حتی امنیتی ابزار سرگرم کننده ای چون سریال را دید.
در داخل کشورمان نیز برخی از جریان های سیاسی و مافیاهای اقتصادی، در کنار خیلی فعالیت های دیگر، به تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی نیز مشغول هستند! چه سِرّی در سریال ها نهفته است که یک سری، ریال های هنگفت خود را به آن بسته اند؟!
حتی برخی از سرمایه گذاران این سریال ها به اختلاس و فساد مالی محکوم شده و در زندان هستند. شنیده می شود که یکی از این افراد با اینکه خودش در زندان است اما نیروهایش با پول های وی در حال تولید سریال هستند! اما سؤال اساسی این است که چرا صاحبان سرمایه های مشکوک و برخی از مفسدان اقتصادی (یا نزدیکان و اطرافیان آن ها) در سال های اخیر به تولید فیلم و سریال رو آورده اند؟
اختلاسگرهای قصه گو!
حتما نام شهرزاد قصه گو را شنیده اید و ممکن است برخی از قصه های او که به هزار و یک شب مشهور هستند را هم شنیده یا خوانده باشید. ماجرای قصه های شهرزاد با برخی از سریال های شبکه نمایش خانگی شباهت دارد. شهرزاد برای پادشاه زمانه اش که قصد قتل او را داشت قصه می گفت تا او را سرگرم کند. قصه هایش آن قدر دنباله دار بودند و ادامه پیدا می کردند تا از خنجر پادشاه در امان بماند. سال هاست که برخی از سرمایه دارهای مشکل دار و اختلاسگرها و مدیران حامی اشرافیت، مثل شهرزاد، قصه هایی پی در پی اما بی در و پیکر می بافند و به تصویر می کشند تا خودشان، در پس این قصه ها در امان بمانند. با این تفاوت که شهرزاد، هزاران سال قبل، قصه های جذاب و خارق العاده ای تعریف می کرد، اما سازندگان سریال های شبکه نمایش خانگی، با داستان هایی آبکی و آب بندی شده، سر مردم را شیره می مالند!
برخی از اتفاقات را مرور کنیم: با آغاز به کار دولت یازدهم و روی کار آمدن یک مدیر جوان به عنوان رئیس شبکه نمایش خانگی، تولید سریالی پرحاشیه نیز در بخش خصوصی آغاز شد. سرمایه گذار این سریال، عامل اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان بود. همین مدیر، بعدا دبیر یک جشنواره فیلم کوتاه شد. اتفاقا در اختتامیه یک دوره از این جشنواره نیز این مدیر از یک متهم به فساد اقتصادی دعوت کرد تا در آن مراسم، جایزه حقوق شهروندی بدهد! اما ماجرا به همین جا ختم نشد؛ بعد از این مدیر جوان، یک کارگردان تئاتر به عنوان مدیر شبکه نمایش خانگی، جایگزین وی شد. این مدیر تئاتری، زمینه را برای ساخت فصل های دوم و سوم همان سریال (که با پول اختلاس ساخته شد) فراهم نمود. در زمان او، چند سریال دیگر هم که شائبه استفاده از پول های آلوده درباره آنها مطرح شده بود نیز به تولید رسیدند. یکی از این سریال ها، به خاطر استفاده غیرمعمول از نشانه ها و عناصر غیراخلاقی، مدتی توقیف شد، اما با حمایت مدیر مربوطه به کار خودش ادامه داد. اتفاقا همین مدیر، جریان نمایش های اشرافی (موسوم به تئاتر لاکچری) را در ایران راه انداخت و یکی از نمایش های خود را با سرمایه گذاری متهم اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان روی صحنه برد!
ساخت سریال برای پولشویی
قوه قضائیه ورود کند!
اما باز هم سؤال اصلی پا برجاست؛ اختلاسگرها و سرمایه دارهای زالو صفت، چرا به تولید فیلم سینمایی و سریال در شبکه نمایش خانگی رو آورده اند؟
محمد محمدی، کارشناس فرهنگ و هنر در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: خاطرم هست که سرمایه گذار یکی از سریال های شبکه نمایش خانگی که بعدا به اختلاس محکوم و زندانی شد، گفته بود سرمایه ای که از این سریال به او بازگشته، اندازه یکی از فعالیت های اقتصادی کوچک وی نیز سود نداشته؛ کاملاً بدیهی است که برای یک فعال اقتصادی، بازگشت سرمایه مهم است؛ اما چه شده که افرادی پا به عرصه تولید فیلم و سریال برای شبکه نمایش خانگی گذاشته اند که بازگشت سرمایه برای آنها اهمیت چندانی ندارد.مشخص است که علت حضور صاحبان پول های آلوده و مشکوک در پشت برخی از فیلم ها و سریال ها، منفعتی غیراز سود مالی است. ازجمله این منافع، پولشویی است. پولشویی در این عرصه به اشکال مختلفی صورت می گیرد. اما یکی از روش ها این است که یک سرمایه دار، پول آلوده ای را در تولید یک فیلم و سریال هزینه می کند و با جذب اسپانسر یا حامی مالی، این پول به طور پاکیزه به وی بر می گردد!
این فعال فرهنگی، یکی از اهداف ورود پول های آلوده به سینما، تئاتر، سریال های شبکه نمایش خانگی، موسیقی و... را نفوذ فرهنگی می داند و بیان می کند: اساساً همراه هر فرد نفوذی، یک کیف انگیسی هم هست. در جریان ورود پول های آلوده به فرهنگ و هنر و به ویژه سریال های شبکه نمایش خانگی نیز، اصل برنامه، نفوذ فرهنگی است. بسیاری از سرمایه دارهای آلوده، تحت برنامه نفوذ فرهنگی وارد عرصه فرهنگ و هنر می شوند و حتی بعضی از آنها از برخی سفارتخانه های غربی دستور می گیرند؛ امر اقتصادی برای آنها یک اهرم برای نفوذ فرهنگی است. آنها حتی برای پیشبرد برنامه هایشان آدم می خرند و برخی از مدیران و خبرنگاران و... را خریده اند.
وی با تأکید بر رسیدگی حضور قوه قضائیه، ادامه می دهد: مسئولان وزارت ارشاد در دولت های یازدهم و دوازدهم باید از سوی دستگاه قضایی فراخوانده شده و پاسخ دهند که چرا زمینه را برای حضور صاحبان سرمایه های آلوده در تولید فیلم و سریال فراهم کردند؟! چون همه مسائل و اتفاقاتی که شرح داده شد، با مجوز صادر شده از سوی وزارت ارشاد انجام شدند. اما باید بررسی شود که چرا این مجوزها از سوی وزارت ارشاد صادر شد؟!
فیلم سازی یا برج سازی؟
سریال های شبکه نمایش خانگی، یک ویژگی مثبت هم داشتند. اینکه معلوم شد اگر شبکه تلویزیونی خصوصی راه اندازی شود، سراغ چه محتوایی خواهد رفت! همچنان که یکی از مدیران اسبق شبکه نمایش خانگی، به صراحت گفته بود که یکی از اهداف تولید گسترده سریال در این بخش، رو دست زدن به صداوسیماست!
کیوان امجدیان، نویسنده و منتقد سینما به گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: اگر خاطرتان باشد در مجلس ششم که حاشیه های بسیاری داشت، بحث شبکه های تلویزیونی خصوصی مطرح شد که به خاطر موانع قانونی امکان پذیر نبود. اما آمدند و با استفاده از فضاهای دیگری مثل شبکه نمایش خانگی، فضای مجازی و بعدها vod ها برای صداوسیما رقیب ایجاد کردند. هدف اصلی راه اندازی این فضاها سیاسی بود. بعدا فهمیدند که سود اقتصادی اش هم بد نیست و می توانند با زیر پا گذاشتن خط قرمزها، سود اقتصادی هم به دست آورند. به همین دلیل هم در اغلب سریال های شبکه نمایش خانگی، خط قرمزها به بازی گرفته می شوند و خطر برخی از آنها با ماهواره برابر است! این درحالی است که مردم با اطمینان این سریال ها را خریداری می کنند و همراه فرزندان و خانواده شان می بینند.
وی مسئله پولشویی در تولید فیلم و سریال های شبکه نمایش خانگی را جدی می داند و توضیح می دهد: برخی افراد مدعی هستند که پولشویی در سینما یا سریال های شبکه نمایش خانگی، اهمیتی ندارد چون سرمایه گذارها اگر همین بودجه را برای ساخت برج هزینه کنند، چند برابر بیشتر به سود می رسند؛ اما این یک نظر ساده انگارانه است! چون اولا اگر یک فرد پول آلوده ای را به برج سازی اختصاص دهد، خیلی زود ردیابی خواهد شد. اما اگر این فرد وارد تولید فیلم و سریال شود نه تنها می تواند بودجه ای نامحدود را در اختیار تعداد زیادی فیلمساز قرار دهد و از این طریق پول آلوده خودش را بدون پرداخت یک ریال مالیات و بدون خوردن برچسب اختلاس بشوید، بلکه می تواند مورد حمایت هنرمندان و سلبریتی ها قرار بگیرد و جایگاه و اعتبار پیدا کند! برخی نیز مدعی هستند که چه بهتر که این پول ها وارد فیلم و سریال سازی شوند تا سینمای فقیر ایران توان تولید بیشتری پیدا کند! این نگاه هم به شدت سطحی است؛ پول های آلوده تنها یک مُسَکِن هستند که باعث می شوند سینمای ایران رو به زوال برود؛ بسیاری از افراد در این عرصه بیکار می شوند، رقم دستمزدها خراب می شود و تنها چند فرد خاص به طور مافیایی و در مسیر شست وشوی پول های آلوده امکان فعالیت پیدا خواهند کرد!
ساخت سریال با 80 میلیارد تومان؟!
حمید صنیعی منش، فعال رسانه ای نیز در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: سریال سازی در شبکه نمایش خانگی بدون شک محل مناسبی برای ورود پول های مشکوک است. نمی خواهم سریال هایی که در این حوزه در حال تولید است را محکوم کنم اما چگونه یک سریال می تواند با مبلغی بالغ بر 80 میلیارد تومان ساخته شود؟ آیا برای یک سریال این مقدار پول لازم است؟ از این عجیب تر اینکه این سریال در حال حاضر در سایت خود اقدام به پیش فروش کرده است و تا چند قسمت ابتدایی را برای فروش گذاشته است.
وی می افزاید: البته اقتصاد سینمای ما آن قدر ضعیف است که برای جبران خود از پذیرش پول های سنگین خودداری نکرده است اگر اقتصاد آن سالم و از توازن مناسبی بین خود و دولت برخوردار بود، امروز شاهد ورود پول های کثیف به سینما نمی بودیم.
قراردادهای عجیب و حجیم!
یکی از عواقب حضور متهمان اقتصادی و صاحبان پول های آلوده در سینما و شبکه نمایش خانگی، بهره بری تبلیغاتی است. طوری که چندی پیش، بسیاری از سینماگرانی که از پول های آلوده منتفع شده بودند با انتشار نامه ای به رئیس قوه قضائیه، از یک اختلاسگر که سابقه سرمایه گذاری در سینما و سریال های نمایش خانگی را دارد حمایت کردند!
علیرضا ملوندی، فعال رسانه ای در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: با توجه به تجربه تلخ یکی از سریال های شبکه نمایش خانگی که هزینه اش از اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان فراهم شده بود تا پوششی برای گم کردن رد پول و ایجاد اعتبار فرهنگی و هنری برای عوامل فاسد باشد، این موضوع اهمیت زیادی دارد.
وی می افزاید: در شبکه نمایش خانگی ما شاهد بسته شدن قرارداد های عجیب و غریب هستیم یعنی پول های حجیمی وارد این شبکه می شود و با این پول ها قرارداد های سنگین با عوامل و به خصوص سلبریتی ها بسته می شود که این پول ها کل فضای هنری ما را تحت تأثیر قرار می دهد. یعنی اینکه ما از همان سریال که منشاء پول آن از فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان بود دیدیم که قراردادهای خیلی درشت و عجیبی بسته شد و یک بازیگر که با آن قرارداد کار کرده نرخ خودش را همان رقم معرفی می کند و طبیعتاً در سایر پروژه ها هم نرخ دستمزد را بالا می برد و درغیر این صورت بازی نمی کند! از طرفی در کارهایی که اخیرا هم در حال پخش هستند عدد و رقم هایی که شنیده می شود بسیار عجیب است.
این روزنامه نگار تصریح می کند: نهادهای نظارتی در زمینه های مختلفی مانند ورزش، سینما و به ویژه شبکه نمایش خانگی که در سال های اخیر رشد چشمگیری پیدا کرده است باید با دقت به دنبال ردیابی منشاء پول ها باشند. یعنی وقتی فردی در یک سریال نمایش خانگی چند میلیارد هزینه می کند، باید سؤال شود که این پول از کجا آمده است! اگر مطمئن شدند و منشاء پول سالم بود، مجوز تولید و فعالیت صادر شود. اما اگر دقت لازم صورت نگیرد ممکن است باعث آفات بسیار زیادی شود و هنر را به پول های کثیف آلوده
کند.
رضا باقری اصل در نخستین جلسه حضوری کمیسیون فاوای اتاق ایران گفت: در مورد دولت الکترونیک، شفافیت، تسهیل فضای کسب وکار و پنجره های واحد تا جایی که چشم کار کند مصوبه و برنامه و آئین نامه و قانون داریم. فکر نمی کنم خلا قانونی، سیاست گذاری و مقررات گذاری زیادی در این حوزه وجود داشته باشد. البته قطعاً نمی توان گفت که قوانین کامل هستند و هیچ خلایی نداریم، اما قطعاً قوانین و سیاستگذاری های موجود فراتر از ظرفیت های اجرا شده هستند.
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات گفت: در برخی از موارد باید رویکرد مدیران دولتی تغییر کند، یک مدیر ارشد باید حاضر باشد از حق امضای طلایی خود بگذرد و یک نهاد یا سازمان حاضر باشد اطلاعات را در اختیار عموم قرار دهد. اینجا مشکل زیرساخت الکترونیک نیست؛ بلکه رویکرد مدیریت دولتی است.
به گزارش فدراسیون فاوا، باقری اصل تأکید کرد: پنجره واحد یک شعار است، اجرایی کردنش هم شوآف است. درواقع تا تغییر دیدگاه در مدیریت ایجاد نشود و مادامی که هر دستگاهی به صورت مجزا بررسی ها و مجوزها و امضاهای خودش را نگه دارد و اطلاعات کافی در اختیار فعالان اقتصادی قرار ندهد، پنجره واحد اصولاً کارایی ندارد.
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات افزود: یکی از مقرراتی که همچنان تصویب آن معطل مانده است، قوانین مربوط به صیانت از داده ها یا Data Protction یا حریم خصوصی است. خلاهای حقوقی اینچنینی وجود دارد، اما بخش عمده ای از زیرساخت ها و قوانین لازم و ضروری برای تجارت دیجیتال و دولت الکترونیک تصویب شده است.
باقری اصل با یک مثال این مساله را تشریح کرد و گفت: قانون تجارت الکترونیک سال 1382 به تصویب رسیده است، اما یکی از آئین نامه های آن یعنی آئین نامه سلامت که باید توسط وزارت بهداشت تهیه می شد، به تصویب نرسیده است. به نظر من کمبودها به لحاظ سیاستگذاری و قانون گذاری، ناچیز است.
می توان گفت درحالی که حاکمیت به مثابه مغز، امکانات و مقررات لازم برای فراگیر شدن دولت الکترونیک و ضوابط تجارت الکترونیک را اعلام کرده است، این فرمان ها و ذهنیت موجود، به مثابه خون در رگ های نهادها پایین دستی دولت جاری نشده است و در نتیجه ما در حوزه اجرا با تعلل ها و کم کاری های زیادی مواجه هستیم.
این مقام مسئول در اجرای دولت الکترونیک گفت: متأسفانه دو مشکل عمده ای که در تسهیل فضای کسب وکار در کشور وجود دارد، موضوع اطلاعات و زمان است. متأسفانه اطلاعات به شکل آزاد و منصفانه در میان فعالان اقتصادی منتشر نمی شود و دولت داده ها را در اختیار فعالان کسب وکار قرار نمی دهد. یکی از فعالیت هایی که اتاق پیگیر آن است، ایجاد اتاق های گفتگو است تا این اطلاعات میان نهادهای دولتی و فعالان بخش خصوصی به اشتراک گذاشته شود.
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات تصریح کرد: صدور مجوز برای کسب وکارها زمان بر است، تا آن جا که بسیاری از فعالان بخش خصوصی با انقضای تاریخ مدارک خود رو به رو و در طول طی کردن مسیر صدور مجوزها، بارها و بارها مجبور می شوند که گواهی سو پیشینه خود را تمدید کنند.
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات تأکید کرد: بسیاری از کشورها چنین موانعی در مقابل تولیدکنندگان، بازرگانان و کسب وکارها قرار نمی دهند. همین موانع است که باعث می شود زمان رسیدن به بازار کالاها و خدمات ایرانی، باعث گران تر شدن و غیررقابتی تر شدن کالاها و خدمات ما در برابر رقبای خارجی شود.
او در ادامه اضافه کرد: در پنجره واحدی که با همکاری اتاق بازرگانی ایران ایجادشده است، برای ثبت مجوز یک شرکت با مسوولیت محدود، می توان ثبت یک شرکت را از 72 روز به 3.5 روز کاهش داد. البته همین مساله هم یک مانع دارد، مجوزهای 22 گانه ای وجود دارد که بسته به اساسنامه شرکت است.
مثلاً اگر شرکت فرهنگی باشد باید یک مسیر طولانی مجوز دیگر را هم طی کند که از طریق وزارت ارشاد و نهادهای حراست انجام می شود. درواقع تکمیل پرونده نزد پنجره واحد اتاق از 72 روز به 3.5روز رسیده است، اما مجوز نهایی تأسیس کسب وکار همچنان گرفتار مجوزهای 22 گانه می ماند.
باقری اصل با ذکر مثالی در مورد زیرساخت های بدون استفاده در دولت الکترونیک توضیح داد: ما نزدیک به 6 ماه است سیستم انتشار اعلام اسامی متوفیان را به صورت آنلاین در اختیار بانک ها قرار داده ایم؛ یعنی اصولاً بانک ها دیگر نیازی ندارند برای بررسی وضعیت حیات یک فرد، استعلام دریافت کنند؛ اما متأسفانه هنوز آنها حاضر به استفاده از این سیستم برخط نیستند. خیلی زیرساخت های دیگر هم وجود دارد که دستگاه ها و نهادها از آن استفاده نمی کنند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- هادی حسینی نژاد: معاهده برن را امضا نکرده ایم و عضو قانون کپی رایت نیستیم... بله؛ درست است. اما دلیل نمی شود که صورت مساله را هم نخوانده رها کنیم! روزنامه های رسمی ایران، چطور در ملاعام به ترجمه و انتشار بخش های مختلف یک کتاب روی می آورند؛ اقدامی که معادل مستقیم و بلا منازعه آن سرقت ادبی است. به روح حقوق مالکیت فکری اعتقاد دارید یا نه؟! شاید هم پاسخ را حواله می کنید به این توجیه که: بستگی دارد مالک فکری که باشد!
چندی پیش اخبار مربوط به کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد خاطرات جان بولتون، مشاور معزول امنیت ملی آمریکا در فضای مجازی و رسانه های بین المللی، جنجال به راه انداخت؛ کتابی که با سیاست های ریاست جمهوری این کشور در تضاد است و انتشار آن نیز با روادید دادگاه، محقق شد. نکته قابل توجه اما گسترش غیرقانونی نسخه الکترونیک این کتاب؛ حتی پیش از انتشار نسخه های کاغدی از سوی ناشر بود.
این اتفاق به نزدیکان ترامپ نسبت داده می شود که به نوعی خواسته اند به موقعیت کتاب در بازارهای جهانی لطمه بزنند اما هرچه که باشد، از سوی سیمون اندشوستر ناشر این کتاب مورد اعتراض قرار گرفته است. این انتشارات برای پیگیری موضوع به دادگاه قضایی آمریکا هم شکایت کرده و آدام روتبرگ، سخنگوی انتشارات این اقدام را صراحتا سرقت ادبی خوانده است.
کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد دربردارنده روایت های بولتون از کاخ سفید است که مستقیما به نقد رویکردها و سیاست های دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور می پردازد. تعدد سیاست ها و تصمیمات ضدایرانی ترامپ، باعث ایجاد کنجکاوی و علاقه مندی مخاطبان ایرانی به خواندن این کتاب شده است. اما راه حل اغنای این کنجکاوی ها چیست؟ پیوستن به جریان جهانی سرقت ادبی ؟
روز جمعه ششم تیرماه بود که روزنامه سازندگی در صفحات مجازی خود، ضمن اشاره به پیشینه جنجال ها بر سر انتشار خاطرات بولتون، اعلام کرد: از امروز و به صورت روزانه، ترجمه صفحه به صفحه کتاب جدید جان بولتون، توسط روزنامه سازندگی منتشر خواهد شد.
اینکه یک روزنامه خصوصی دست به چنین اقدامی بزند، البته پذیرفته نیست اما اینکه یک روزنامه دولتی؛ آن هم ارگان رسمی دولت ایران نیز به این اقدام روی آورد، نپذیرفتنی تر است. بله؛ روزنامه ایران نیز با ترجمه بخش های ابتدایی کتاب جان بولتون، رسما اسم خود و متاسفانه دولت ایران را در فهرست سارقان ادبی قرار داده است!
معاهده برن را امضا نکرده ایم و عضو قانون کپی رایت نیستیم... بله؛ درست است. اما دلیل نمی شود که صورت مساله را هم نخوانده رها کنیم! تعبیر این کار در مجامع عمومی چیست؟ یادم می آید چند سال پیش؛ وقتی میشل کلمن، رئیس اتحادیه ناشران جهان با حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت و غرفه ایران، فعل سرقت ادبی را به ناشران ایرانی نسبت داد، خیلی ها دربرابر این اتفاق، موضع گرفتند و از روی عرق و تعصب، سعی در تعدیل و انکار آن داشتند. اما به قول قدیمی ها؛ دزدی که شاخ و دم ندارد! حالا متاسفانه ماجرای ترجمه و انتشار کتاب جان بولتون نیز گواه دیگری ست بر این مدعای تلخ.
حضرات روزنامه نگار! به روح حقوق مالکیت فکری اعتقاد داریم یا نه؟! شاید هم پاسخ را حواله می کنید به این توجیه که: بستگی دارد مالک فکری که باشد! این درحالی است که حقوق افراد باید در هر شرایطی رعایت شود؛ حتی اگر موضوع صحبت ما، دشمن ما باشد. این مساله در آموزه های دین اسلام نیز مورد تاکید است؛ آنچنانکه حتی نادیده گرفتن حقوق جانیان محکوم به اعدام نیز جایز نیست.
حالا چه شده که اصول حرفه ای روزنامه نگاری که خود ریشه در حسن نیت و رعایت اخلاق حرفه ای دارد، با انگیزه جذب مخاطب بیشتر این طور بی محابا از سوی روزنامه نگاران ما نادیده گرفته می شود؟ این جریان تا کجا ادامه خواهد داشت و در این شرایط، انتظار داریم افکار و مجامع جهانی چطور نسبت به ما قضاوت کنند؟
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- هادی حسینی نژاد: معاهده برن را امضا نکرده ایم و عضو قانون کپی رایت نیستیم... بله؛ درست است. اما دلیل نمی شود که صورت مساله را هم نخوانده رها کنیم! روزنامه های رسمی ایران، چطور در ملاعام به ترجمه و انتشار بخش های مختلف یک کتاب روی می آورند؛ اقدامی که معادل مستقیم و بلا منازعه آن سرقت ادبی است. به روح حقوق مالکیت فکری اعتقاد دارید یا نه؟! شاید هم پاسخ را حواله می کنید به این توجیه که: بستگی دارد مالک فکری که باشد!
چندی پیش اخبار مربوط به کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد خاطرات جان بولتون، مشاور معزول امنیت ملی آمریکا در فضای مجازی و رسانه های بین المللی، جنجال به راه انداخت؛ کتابی که با سیاست های ریاست جمهوری این کشور در تضاد است و انتشار آن نیز با روادید دادگاه، محقق شد. نکته قابل توجه اما گسترش غیرقانونی نسخه الکترونیک این کتاب؛ حتی پیش از انتشار نسخه های کاغدی از سوی ناشر بود.
این اتفاق به نزدیکان ترامپ نسبت داده می شود که به نوعی خواسته اند به موقعیت کتاب در بازارهای جهانی لطمه بزنند اما هرچه که باشد، از سوی سیمون اندشوستر ناشر این کتاب مورد اعتراض قرار گرفته است. این انتشارات برای پیگیری موضوع به دادگاه قضایی آمریکا هم شکایت کرده و آدام روتبرگ، سخنگوی انتشارات این اقدام را صراحتا سرقت ادبی خوانده است.
کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد دربردارنده روایت های بولتون از کاخ سفید است که مستقیما به نقد رویکردها و سیاست های دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور می پردازد. تعدد سیاست ها و تصمیمات ضدایرانی ترامپ، باعث ایجاد کنجکاوی و علاقه مندی مخاطبان ایرانی به خواندن این کتاب شده است. اما راه حل اغنای این کنجکاوی ها چیست؟ پیوستن به جریان جهانی سرقت ادبی ؟
روز جمعه ششم تیرماه بود که روزنامه سازندگی در صفحات مجازی خود، ضمن اشاره به پیشینه جنجال ها بر سر انتشار خاطرات بولتون، اعلام کرد: از امروز و به صورت روزانه، ترجمه صفحه به صفحه کتاب جدید جان بولتون، توسط روزنامه سازندگی منتشر خواهد شد.
اینکه یک روزنامه خصوصی دست به چنین اقدامی بزند، البته پذیرفته نیست اما اینکه یک روزنامه دولتی؛ آن هم ارگان رسمی دولت ایران نیز به این اقدام روی آورد، نپذیرفتنی تر است. بله؛ روزنامه ایران نیز با ترجمه بخش های ابتدایی کتاب جان بولتون، رسما اسم خود و متاسفانه دولت ایران را در فهرست سارقان ادبی قرار داده است!
معاهده برن را امضا نکرده ایم و عضو قانون کپی رایت نیستیم... بله؛ درست است. اما دلیل نمی شود که صورت مساله را هم نخوانده رها کنیم! تعبیر این کار در مجامع عمومی چیست؟ یادم می آید چند سال پیش؛ وقتی میشل کلمن، رئیس اتحادیه ناشران جهان با حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت و غرفه ایران، فعل سرقت ادبی را به ناشران ایرانی نسبت داد، خیلی ها دربرابر این اتفاق، موضع گرفتند و از روی عرق و تعصب، سعی در تعدیل و انکار آن داشتند. اما به قول قدیمی ها؛ دزدی که شاخ و دم ندارد! حالا متاسفانه ماجرای ترجمه و انتشار کتاب جان بولتون نیز گواه دیگری ست بر این مدعای تلخ.
حضرات روزنامه نگار! به روح حقوق مالکیت فکری اعتقاد داریم یا نه؟! شاید هم پاسخ را حواله می کنید به این توجیه که: بستگی دارد مالک فکری که باشد! این درحالی است که حقوق افراد باید در هر شرایطی رعایت شود؛ حتی اگر موضوع صحبت ما، دشمن ما باشد. این مساله در آموزه های دین اسلام نیز مورد تاکید است؛ آنچنانکه حتی نادیده گرفتن حقوق جانیان محکوم به اعدام نیز جایز نیست.
حالا چه شده که اصول حرفه ای روزنامه نگاری که خود ریشه در حسن نیت و رعایت اخلاق حرفه ای دارد، با انگیزه جذب مخاطب بیشتر این طور بی محابا از سوی روزنامه نگاران ما نادیده گرفته می شود؟ این جریان تا کجا ادامه خواهد داشت و در این شرایط، انتظار داریم افکار و مجامع جهانی چطور نسبت به ما قضاوت کنند؟
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- هادی حسینی نژاد:
خبرگزاری کتاب ایران
شفقنا رسانه- مهدی رحمانیان معتقد است که وزارت ارشاد باید ارزیابی دقیقی از وضع موجود رسانه ها و عملکردشان انجام دهد تا ببیند که چند رسانه با چه تعداد نیرو و چه تیراژی منتشر می شوند و بر اساس اعتبارشان به آن ها کمک کند. او با تأکید بر اینکه رسانه ها به دلایل تحریم و شیوع کرونا ویروس در یک پیچ بد تاریخی قرار دارند، می گوید: باید انصافی در عرضه آگهی های دولتی ایجاد شود چراکه در حال حاضر با کمال بی انصافی توزیع می شوند. سایر دستگاه ها هم باید به کمک رسانه ها بیایند و در خرید روزنامه و اشتراک آن همکاری کنند. علاوه بر آن می توان اینترنت رایگان به روزنامه ها داد و یا در بحث بیمه، سازمان تأمین اجتماعی به رسانه ها کمک کند و یا برای گذر از این وضعیت وام های کم بهره به رسانه ها بدهند.
مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق با اشاره به تعدیل های اخیر رسانه ها به بیان وضعیت اقتصادی آن ها در ایام کرونا ویروس می پردازد و به شفقنا رسانه می گوید: قبل از کرونا با مشکلی به نام تحریم مواجه بودیم که سبب شد تا فضای اقتصادی کشور دچار افت شدید شود و شرکت ها و بنگاه های عظیم تولیدی و تجاری آسیب جدی ببینند. آسیب بنگاه های اقتصادی عواقبی داشت که دامن اکثر حوزه ها و مشاغل را گرفته که یکی از آن ها حوزه رسانه است. تحریم سبب شد تا دلار قیمت افزایشی و نوسانی پیدا کند و کاغذ را به عنوان مهم ترین مؤلفه رسانه های مکتوب با گرانی بسیار زیادی مواجه کند و در مؤلفه چاپ هم اثر بگذارد. این اوضاع درآمد رسانه های مکتوب را با روندی ثابت و یا کاهشی همراه کرد و عین حال هزینه هایشان روند افزایشی داشت.
او ادامه می دهد: متأسفانه وقتی کرونا آمد این معضل را دوچندان کرد. رسانه ها همانند موجود زنده ای بودند که در اثر یک بیماری دچار افت فشار و ضعف بنیه شده بودند و یک ویروس جدید می توانست این بیمار را از هستی ساقط کند. به عبارتی ویروس کرونا بعد از آفت تحریم، رسانه ها را به مرحله ای رسانده است که دیگر توان اداره خود را ندارند.
رحمانیان با اشاره به اینکه هر رسانه یک ورودی به عنوان درآمد و یک خروجی به عنوان هزینه دارد، می گوید: اگر خروجی بزرگ تر از عدد ورودی باشد این رسانه با ورشکستگی مواجه می شود. الان عمده رسانه ها حتی دولتی و حاکمیتی علی رغم دارا بودن بند بودجه با این معضل مواجه هستند. چه باید کرد مهم ترین سؤالی است که ما با آن مواجه هستیم و چون مؤلفه های درآمدی رسانه با مشکل مواجه شده است، پاسخ به آن در یک گفتگو نمی گنجد. یک مدیر رسانه با 50 الی 100 نفر نیرو درآمد مشخصی دارد که اگر کاهش پیدا کند چون سایر هزینه ها همچنان هست با مشکل مواجه می شود و طبیعتاً باید بخشی از هزینه ها را کاهش دهد. یکی از راه های کاهش هزینه، کاهش تعداد نیروهاست که خیلی تلخ است و بیشترین درد را مدیر مجموعه می کشد ولی فریاد نمی زند. این مسئله هم برای تعدیل کننده و تعدیل شونده تلخ است.
او تأکید می کند: بهترین راهکار چاره اندیشی برای اقتصاد کشور است. وقتی اقتصاد کشوری دچار بحران می شود به تمام حوزه ها سرایت می کند. باید به سرچشمه برگشت و علت بحران را جویا شد و این بر عهده دولتمردان و حاکمان کشور است.
مدیرمسئول روزنامه شرق با تأکید بر اینکه باید سایر نهادها و مدیران مسئول حل مشکل رسانه مسئله شان باشد تا به دنبال راهکار آن بروند، می گوید: در این مدت دریافتم که این مسئله مدیران کشور و مدیران مرتبط نیست. در این چند روز تنها آقای جهانگیری، معاون رئیس جمهور بعد از خواندن مصاحبه ای از من جویای احوال شد و هیچ کدام از مدیران مرتبط با من تماس نگرفتند که بپرسند فریادتان ناشی از کدامین درد است؟ تعطیل شدن و نشدن رسانه ها دغدغه مدیران وزارت ارشاد نیست. کما اینکه احتمال دارد وزیر ارشاد اصلاً چنین خبری را نشنیده باشند چون گویا خبرهای این حوزه را رصد نمی کنند. با معاونت مطبوعاتی هم تماس گرفتم و وضعیت روزنامه را به گوششان رساندم قرار شد دوباره با من تماس بگیرند و همچنان تماسی نگرفتند. بنابراین اصلاً مسئله آن ها نیست تا به دنبال راه حل آن باشند.
رحمانیان انتقاد می کند: اگر از مسئولان وزارت ارشاد بپرسید چند روزنامه دارید؟ می گویند 300 روزنامه. معتقدم اول باید ذهنیت این مسئولان را اصلاح کرد. 300 روزنامه زمانی است که مسئول ارشاد تعداد روزنامه ها را از دکه روزنامه فروشی پیدا کند. تعدادی اسم با عنوان روزنامه هستند که وزارت ارشاد به آن ها یارانه و آگهی می دهد. بنابراین باید اول این ذهنیت اصلاح و ارزیابی دقیقی از وضع موجود انجام شود تا ببینیم چند رسانه، با چه تعداد نیرو و چه تیراژی منتشر می شوند و بر اساس اعتباراتشان کمک کند.
او ادامه می دهد: از طرفی باید انصافی در عرضه آگهی های دولتی ایجاد شود چراکه در حال حاضر با کمال بی انصافی توزیع می شوند. سایر دستگاه ها هم باید به کمک رسانه ها بیایند و در خرید روزنامه و اشتراک آن همکاری کنند. آحاد جامعه هم باید کالای فرهنگی را از سبد خود حذف نکنند و در این زمینه کمک کنند. علاوه بر آن می توان اینترنت رایگان به روزنامه ها داد و یا در بحث بیمه، سازمان تأمین اجتماعی به رسانه ها کمک کند و یا برای گذر از این وضعیت وام های کم بهره به رسانه ها بدهند. به طورکلی در یک پیچ بد تاریخی قرار داریم و امیدواریم با کمک هم از این پیچ به سلامت گذر کنیم تا به یک دشت هموار برسیم.
انتهای پیام
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
شفقنا رسانه- مهدی رحمانیان معتقد است که وزارت ارشاد باید ارزیابی دقیقی از وضع موجود رسانه ها و عملکردشان انجام دهد تا ببیند که چند رسانه با چه تعداد نیرو و چه تیراژی منتشر می شوند و بر اساس اعتبارشان به آن ها کمک کند. او با تأکید بر اینکه رسانه ها به دلایل تحریم و شیوع کرونا ویروس در یک پیچ بد تاریخی قرار دارند، می گوید: باید انصافی در عرضه آگهی های دولتی ایجاد شود چراکه در حال حاضر با کمال بی انصافی توزیع می شوند. سایر دستگاه ها هم باید به کمک رسانه ها بیایند و در خرید روزنامه و اشتراک آن همکاری کنند. علاوه بر آن می توان اینترنت رایگان به روزنامه ها داد و یا در بحث بیمه، سازمان تأمین اجتماعی به رسانه ها کمک کند و یا برای گذر از این وضعیت وام های کم بهره به رسانه ها بدهند.
مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق با اشاره به تعدیل های اخیر رسانه ها به بیان وضعیت اقتصادی آن ها در ایام کرونا ویروس می پردازد و به شفقنا رسانه می گوید: قبل از کرونا با مشکلی به نام تحریم مواجه بودیم که سبب شد تا فضای اقتصادی کشور دچار افت شدید شود و شرکت ها و بنگاه های عظیم تولیدی و تجاری آسیب جدی ببینند. آسیب بنگاه های اقتصادی عواقبی داشت که دامن اکثر حوزه ها و مشاغل را گرفته که یکی از آن ها حوزه رسانه است. تحریم سبب شد تا دلار قیمت افزایشی و نوسانی پیدا کند و کاغذ را به عنوان مهم ترین مؤلفه رسانه های مکتوب با گرانی بسیار زیادی مواجه کند و در مؤلفه چاپ هم اثر بگذارد. این اوضاع درآمد رسانه های مکتوب را با روندی ثابت و یا کاهشی همراه کرد و عین حال هزینه هایشان روند افزایشی داشت.
او ادامه می دهد: متأسفانه وقتی کرونا آمد این معضل را دوچندان کرد. رسانه ها همانند موجود زنده ای بودند که در اثر یک بیماری دچار افت فشار و ضعف بنیه شده بودند و یک ویروس جدید می توانست این بیمار را از هستی ساقط کند. به عبارتی ویروس کرونا بعد از آفت تحریم، رسانه ها را به مرحله ای رسانده است که دیگر توان اداره خود را ندارند.
رحمانیان با اشاره به اینکه هر رسانه یک ورودی به عنوان درآمد و یک خروجی به عنوان هزینه دارد، می گوید: اگر خروجی بزرگ تر از عدد ورودی باشد این رسانه با ورشکستگی مواجه می شود. الان عمده رسانه ها حتی دولتی و حاکمیتی علی رغم دارا بودن بند بودجه با این معضل مواجه هستند. چه باید کرد مهم ترین سؤالی است که ما با آن مواجه هستیم و چون مؤلفه های درآمدی رسانه با مشکل مواجه شده است، پاسخ به آن در یک گفتگو نمی گنجد. یک مدیر رسانه با 50 الی 100 نفر نیرو درآمد مشخصی دارد که اگر کاهش پیدا کند چون سایر هزینه ها همچنان هست با مشکل مواجه می شود و طبیعتاً باید بخشی از هزینه ها را کاهش دهد. یکی از راه های کاهش هزینه، کاهش تعداد نیروهاست که خیلی تلخ است و بیشترین درد را مدیر مجموعه می کشد ولی فریاد نمی زند. این مسئله هم برای تعدیل کننده و تعدیل شونده تلخ است.
او تأکید می کند: بهترین راهکار چاره اندیشی برای اقتصاد کشور است. وقتی اقتصاد کشوری دچار بحران می شود به تمام حوزه ها سرایت می کند. باید به سرچشمه برگشت و علت بحران را جویا شد و این بر عهده دولتمردان و حاکمان کشور است.
مدیرمسئول روزنامه شرق با تأکید بر اینکه باید سایر نهادها و مدیران مسئول حل مشکل رسانه مسئله شان باشد تا به دنبال راهکار آن بروند، می گوید: در این مدت دریافتم که این مسئله مدیران کشور و مدیران مرتبط نیست. در این چند روز تنها آقای جهانگیری، معاون رئیس جمهور بعد از خواندن مصاحبه ای از من جویای احوال شد و هیچ کدام از مدیران مرتبط با من تماس نگرفتند که بپرسند فریادتان ناشی از کدامین درد است؟ تعطیل شدن و نشدن رسانه ها دغدغه مدیران وزارت ارشاد نیست. کما اینکه احتمال دارد وزیر ارشاد اصلاً چنین خبری را نشنیده باشند چون گویا خبرهای این حوزه را رصد نمی کنند. با معاونت مطبوعاتی هم تماس گرفتم و وضعیت روزنامه را به گوششان رساندم قرار شد دوباره با من تماس بگیرند و همچنان تماسی نگرفتند. بنابراین اصلاً مسئله آن ها نیست تا به دنبال راه حل آن باشند.
رحمانیان انتقاد می کند: اگر از مسئولان وزارت ارشاد بپرسید چند روزنامه دارید؟ می گویند 300 روزنامه. معتقدم اول باید ذهنیت این مسئولان را اصلاح کرد. 300 روزنامه زمانی است که مسئول ارشاد تعداد روزنامه ها را از دکه روزنامه فروشی پیدا کند. تعدادی اسم با عنوان روزنامه هستند که وزارت ارشاد به آن ها یارانه و آگهی می دهد. بنابراین باید اول این ذهنیت اصلاح و ارزیابی دقیقی از وضع موجود انجام شود تا ببینیم چند رسانه، با چه تعداد نیرو و چه تیراژی منتشر می شوند و بر اساس اعتباراتشان کمک کند.
او ادامه می دهد: از طرفی باید انصافی در عرضه آگهی های دولتی ایجاد شود چراکه در حال حاضر با کمال بی انصافی توزیع می شوند. سایر دستگاه ها هم باید به کمک رسانه ها بیایند و در خرید روزنامه و اشتراک آن همکاری کنند. آحاد جامعه هم باید کالای فرهنگی را از سبد خود حذف نکنند و در این زمینه کمک کنند. علاوه بر آن می توان اینترنت رایگان به روزنامه ها داد و یا در بحث بیمه، سازمان تأمین اجتماعی به رسانه ها کمک کند و یا برای گذر از این وضعیت وام های کم بهره به رسانه ها بدهند. به طورکلی در یک پیچ بد تاریخی قرار داریم و امیدواریم با کمک هم از این پیچ به سلامت گذر کنیم تا به یک دشت هموار برسیم.
انتهای پیام
fa.shafaqna.com
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
به گزارش ایکنا، صد ونهمین جلسه مجمع مشورتی شورای توسعه فرهنگ قرآنی روز گذشته، هشتم تیرماه در دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی برگزار شد.
از جمله دستور جلسه آن بررسی آخرین وضعیت اجرای برنامه جامع فعالیت های قرآنی در فضای مجازی (سند قرآن و فضای مجازی) بود که به علت حضور نیافتن مسئولان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به زمان دیگری موکول شد.
پس از انتشار این خبر، دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی، جوابیه کوتاهی در مورد دلیل حضور نیافتن مسئولان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختیار ایکنا قرار داد که بدین شرح است:
طبق بررسی به عمل آمده، عدم حضور نماینده معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه 109 مجمع مشورتی شورای توسعه فرهنگ قرآنی، مورخ 99/4/8، صرفاً به دلیل ناهماهنگی در ارسال و دریافت دعوت نامه جلسه بوده و ان شاءالله موضوع آخرین وضعیت اجرای برنامه جامع فعالیت های قرآنی در فضای مجازی با حضور نماینده محترم معاونت قرآن و عترت در جلسه بعد مجمع ارائه خواهد شد .
انتهای پیام
در ابتدای این جلسه رضا سلامت پناه، معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی به بیان مواردی که از جلسات قبل مورد پیگیری واقع شده است، پرداخت و گفت: در یکی از جلسات گذشته گزارشی در مورد اثرات ویروس کرونا بر فعالیت موسسات مردمی تهیه و در همین راستا، نامه نگاری هایی با معاون اول رئیس جمهور و وزیر بهداشت به عمل آمد.
وی افزود: نکته دیگر که طی یک ماه اخیر شاهد آن بوده ایم، فضای پرکار فعالیت های قرآنی با وجود شیوع بیماری کرونا بوده است. در این مدت شاهد برگزاری جلسات مختلف کمیسیون ها اعم از تبلیغ و ترویج، آموزش عمومی و بهداشت(که بعد از پنج سال برگزار شد) بودیم.
سلامت پناه در ادامه به اولین دستور این جلسه که ارائه گزارش اجرایی سازی مصوبات و تصمیمات مجمع مشورتی بود، پرداخت و گفت: ما این کار را از خودمان شروع کرده ایم و امیدوارم کمیسیون ها نیز این سنت حسنه را ادامه دهند تا مصوبات و تصمیمات کمیسیون ها مورد پیگیری قرار بگیرد. از فضای مجازی و خبرگزاری ها نیز برای پیگیری جدی تر این موضوعات گلایه وجود دارد. متاسفانه در اسناد راهبری بستر لازم برای طرح مطالبات جدی را ایجاد نکرده ایم.
فعالیت های سال 98
وی افزود: در سال 98 حدود 18 مصوبه و تصمیم داشته ایم، این مصوبات مورد توافق و متفق افراد بوده است و برای اجرا شدن هم به دستگاه ها ابلاغ شده است. از جمله این مصوبات که اجرایی شده است می توان به مصوباتی همچون واگذاری مسئولیت ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم، تصویب تغییرات آیین نامه پرداخت کمک هزینه تحصیلی به قاریان و حافظان قرآن کریم، پیگیری رفع موانع شکل گیری مرکز هماهنگی و توسعه آموزش عمومی قرآن، پیگیری تهیه و ارائه گزارش جامع راهبردی از آخرین وضعیت موسسات مردمی قرآنی کشور طی یک ماه، ارائه نظرات تکمیلی دستگاه ها در خصوص جزئیات شاخص ملی توسعه فرهنگی قرآنی، تشکیل کارگروه ویژه جهت پیگیری رفع مشکلات بیمه فعالان قرآنی و ... اشاره کرد.
معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی همچنین به برخی تصمیمات که نیازمند پیگیری بیشتر است اشاره و اظهار کرد: از جمله این مصوبات و تصمیمات نیز می توان به تصویب و تعمیم مدل اجرایی سازی اقدامات سند راهبردی تبلیغ و ترویج به دو سند دیگر، ارائه پیشنهاد افزودن بخش قرآنی به جشنواره های هنری فجر، اختصاص بخش ویژه اسناد راهبردی منشور در خبرگزاری ایکنا به منظور رصد میزان پیشرفت لحظه به لحظه اسناد، پیگیری بررسی فعالیت های موزه ملی قرآن از طریق مکاتبه با میراث فرهنگی و تدوین طرح توسعه مشارکت فعالیت های قرآنی مردمی و توانمندسازی موسسات قرآنی از سوی اتحادیه مدغم اشاره کرد.
سلامت پناه همچنین بیان کرد: در زمینه تصمیمات اجرا شده که نیمه کاره مانده است نیز می توان به مواردی همچون تشکیل کارویژه بررسی و جمع بندی آخرین وضعیت اجرای بازنگری رشته علوم قرآن و حدیث، ادامه پیگیری پیشنهادهای رفع مشکل بیمه فعالان قرآنی و تشکیل کارویژه بررسی و ارزیابی وضعیت استقرار ساختار دبیرخانه کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور همراه با تبیین شبهات مطروحه اشاره کرد.
وی در بخش دیگری به شائبه ای که در مورد مشروعیت حقوقی مجمع برای برخی نظارت ها مطرح شده بود اشاره کرد و گفت: با توجه به ارجاعات و تفویض اختیار شورا و رئیس شورا از ابتدای تشکیل مجمع مشورتی، مسائل و موضوعات متنوعی عندالاقتضا مورد توجه این جلسه قرار گرفته است. در دور جدید فعالیت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مطالبات مورد انتظار از مجمع مورد تأکید دبیر شورای عالی قرار گرفته است. لذا از دستگاه ها و کمیسیون ها توقع می رود با شناسایی مسائل و موانع راهبردی فعالیت های قرآنی و ارائه پیشنهادها زمینه مشارکت و تقویت نظام موضوعات و دستورجلسات مجمع را بیش از پیش فراهم کنند.
در ادامه این بخش از جلسه برخی از اعضا به بیان نقطه نظرات خود از جمله بهتر است گزارش اجرای مصوبات مجمع از ابتدا تا کنون تهیه شود ، ذکر دلایل و موانع اجرایی شدن برخی مصوبات و یا نیمه کاره رها شدن مصوبات ، پیش بینی سازوکاری برای ارائه گزارش مراحل اجرایی سازی مصوبات در یک بازه زمانی خاص ، تدبیر جدید برای طرح هایی که اجرا نشده یا نیمه کاره مانده است ، مطالبه شدن چرایی اجرا نشدن مصوبات و ... پرداختند.
غیبت مسئولان معاونت قرآنی
دستور دوم جلسه بررسی "آخرین وضعیت اجرای برنامه جامع فعالیت های قرآنی در فضای مجازی" بود که به دلیل حضور نیافتن مسئولان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این جلسه مورد بررسی جدی قرار نگرفت، هر چند برخی از اعضا نقدهایی نسبت به این موضوع مطرح کردند.
گفتنی است برنامه جامع فعالیت های قرآنی در فضای مجازی در جلسه 40 مورخ 5/3/1397 شورا بر اساس پیشنهاد جلسه 42 مورخ 14/12/1395 کمیسیون توسعه فعالیت های تبلیغی ترویجی قرآنی کشور برای بازه زمانی 1397 لغایت 1404 طراحی و تصویب شده و در تاریخ30/5/97 مشتمل بر 27 اقدام ملی ذیل شش راهبرد ابلاغ شده است.
در این بخش جلسه ابتدا رضا سلامت پناه، معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی به بیان سخنانی پرداخت و با اشاره به اینکه در زمینه سند قرآن و فضای مجازی یک آینده پژوهشی صورت گرفته است، گفت: با توجه به اقتضائات روز، مسئله قرآن و فضای مجازی اهمیت مضاعفی پیدا می کند و لذا هم باید مطالبه شود و هم مورد اجرایی سازی جدی قرار بگیرد. در حال حاضر بحران تولید محتوا در فضای مجازی وجود دارد. با توجه به اینکه بسیاری از نهادها در این زمینه دارای مسئولیت هستند، لذا در این حوزه کوتاهی شده است. شورای توسعه و دبیرخانه کارهای خود در زمینه تولید اسناد انجام داده است، در کنار این کار ایجابی، یک کار سلبی هم باید صورت بگیرد و لذا لازم است منع قانونی برای تولید هر گونه اسناد جدید غیر نیاز تعریف شود و هر سندی که می خواهد تولید شود ذیل اسناد اصلی تولید شود.
آینده نگری در سند قرآن و فضای مجازی
همچنین حجت الاسلام والمسلمین حمید محمدی، دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز در همین رابطه بیان کرد: سند قرآن و فضای مجازی حتی قبل از اینکه شیوع ویروس کرونا را شاهد باشیم، تهیه و در صحن کمیسیون تبلیغ و ترویج تصویب شد و در صحن شورای توسعه هم نهایی شد. در حال حاضر شیوع کرونا اهمیت فعالیت در این حوزه را چند برابر کرده است. یکی از مواردی که ایکنا می تواند مورد پیگیری جدی قرار دهد همین موضوع است. پیش از این هم مقرر شده بود تا ایکنا صفحه ویژه ای برای پیگیری اجرایی شدن اسناد راهبردی فعالیت های قرآنی راه اندازی کند.
وی با اشاره به اینکه قبل از انتخاب یک موضوع به عنوان دستور، با دستگاه مسئول هماهنگ می شود، افزود: این برای چندمین بار است که معاونت قرآن و عترت دستور دارد و در جلسه حضور نمی یابد. می توانیم یک نامه اعتراضی را تهیه و موارد غیبت را یادآور شویم.
لزوم بازنگری سند قرآن و فضای مجازی
در ادامه این بخش سیدعلی سرابی، قائم مقام شورای عالی قرآن و از اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی در سخنانی بیان کرد: برخی راهبردهای این سند مربوط به همان سال هایی است که سند نگارش یافته، در صورتی که طی یکی دو سال اخیر همه چیز تغییر کرده است. آیا امروز ممکن است یک فعالیت فرهنگی را کلید بزنیم و پیوست مجازی نداشته باشد؟ این غیر ممکن است، حتی اگر کرونا هم برطرف شود با توجه به نفوذ فضای مجازی این قابلیت وجود دارد برخی فعالیت ها کلاً به صورت مجازی برگزار شود. اولاً با توجه به شرایط فعلی، بازنگری در سند لازم است و ثانیاً شورای توسعه به عنوان سیاست گذار حتما باید مصوبه ای داشته باشد و دستگاه ها را ملزم به داشتن پیوست مجازی کند.
تهیه کردن زیرساخت ها و ساختارهای لازم برای تولید محتوا در فضای مجازی ، تشکیل کارگروهی بین وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما برای بررسی بیشتر این موضوع ، استفاده از ظرفیت نرم افزار شاد برای تولید محتوای قرآنی از سوی موسسات قرآنی مردم نهاد و استفاده از ظرفیت نرم افزار حمد که به همت یکی از موسسات قرآنی شهر یزد تهیه شده است از دیگر نکات مطرح شده در این بخش از جلسه بود.
در نهایت و پس از پایان یافتن مباحث مطرح شده در مورد سند قرآن و فضای مجازی، مقرر شد تا این سند در جلسه دیگری مورد بررسی اعضا قرار گیرد. همچنین در بخش دیگری از این جلسه بررسی عضویت دستگاه ها در جلسات شورا و کمیسیون ها به عنوان سومین دستور مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. این دستور بیشترین زمان جلسه را به خود اختصاص داد.
چالش عضویت دستگاه ها در شورا
در این بخش ابتدا دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی به بیان سخنانی پرداخت و گفت: ما منتظر نظرات کمیسیون ها در مورد ضوابط عضویت دستگاه ها بودیم که این ضوابط مورد جمع بندی قرار گرفت. از سال 94 گروهی برای احصای شاخص های عضویت تشکیل شده بود و نهایتاً در جلسه دی ماه سال قبل شورای توسعه فرهنگ قرآنی عضویت برخی دستگاه ها در کمیسیون ها به تصویب رسید و نهایتاً نیز مقرر شد تا مجمع مشورتی به این موضوع ورود داشته باشد و ضوابط جدید عضویت را پیشنهاد دهد.
وی با اشاره به اینکه عضویت دستگاه های مختلف در سه سطح شورا، کمیسیون و کارگروه به بحث گذاشته می شود، افزود: پنج شاخص مهم و اساسی به عنوان شروط پنج گانه برای عضویت در نظر گرفته شده است. اولین شرط تولیت امور قرآنی است، یعنی دستگاهی که می خواهد عضو شود باید متولی امر قرآنی باشد، دومین شرط، احراز داشتن ساختار سازمانی قرآنی است یعنی اگر می خواهد در شورا عضو باشد باید حداقل اداره کل داشته باشد. شرط دیگر حضور مدیران ارشد در جلسات شورا و ... است. شاخص چهارم نیز داشتن مخاطب ملی و فراگیر و پنجمین شاخص نیز داشتن برنامه راهبردی است. از بین این شروط، داشتن سه شرط تولیت داشتن ساختار سازمانی و حضور شایسته مدیران شروط اصلی عضویت است.
در ادامه هر کدام از اعضا به بیان نکاتی در مورد ضوابط عضویت دستگاه ها در شورا و کمیسیون ها پرداختند. الزامی بودن عضویت برخی دستگاه ها در شورا و کمیسیون ها ، بررسی دلایل غیبت دستگاه هایی همچون بسیج در شورای توسعه ، عضویت دستگاه ها بعد از بررسی ، لزوم بازنگری جدی در دستگاه های عضو ، پیگیری دلایل حضور نیافتن وزرا در جلسات از طریق نمایندگانی که عضو شورا هستند و ... از دیگر نکات مطرح شده در این بخش بود.
در ادامه این جلسه محمدعلی خواجه پیری، رئیس کمیته تخصیص اعتبارات صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی با اشاره به اینکه عضویت تعداد زیادی از وزرا و مسئولان درجه یک در شورای توسعه باعث شده تا بیشترین حق از جامعه قرآنی تضییع شود، گفت: در شرایطی که وزرا و مدیران درجه یک در جلسات شورا حضور نمی یابند، مشخص است که جامعه قرآنی متضرر می شود.
وی افزود: اگر واقعاً پنج وزیر عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی از رئیس جمهور بخواهند تا وقت خود را برای برطرف کردن مشکلات قرآنی ها اختصاص دهد حتماً این کار صورت خواهد گرفت. باید مشخص شود چرا وزیر در جلسات حضور نیافته است و نباید به راحتی از کنار این گذشت. وقتی خودمان از مواضع خودمان دفاع نمی کنیم و کسی با غیبت ها برخورد نمی کند، مشخص است که وضعیت به این شکل باقی می ماند.
خواجه پیری با بیان اینکه هر کسی در شورای توسعه عضو می شود به یک مطالبه گر از شورا تبدیل می شود، بیان کرد: شأن شورای توسعه از ابتدا مطالبه گری بوده است نه اینکه برای چند میلیارد بودجه، مشغول شویم. بنابر این اگر مصوباتی هم گذاشته می شود باید اجرایی شدن آن را نیز شاهد باشیم. در زمان کرونا همه به حقوق خود رسیدند، اما تنها جایی که نیم بند به حق خود آن هم پس از پیگیری زیاد رسید، جامعه قرآنی بود. باید علت حضور نیافتن وزرا در جلسات، احصاء شود و مشخص شود. وزرا باید بدانند، عضو شورا شده اند تا پشتوانه امور قرآنی کشور باشند و اگر این کار را انجام ندهند در آخرت باید پاسخگو باشند.
تأکید بر تهیه آیین نامه انضباطی
همچنین در بخش دیگری از نشست، سیدعلی سرابی، قائم مقام شورای عالی قرآن گفت: آیا برای ضمانت اجرایی تصمیمات و مصوبات در سطوح مختلف شورای توسعه و کمیسیون ها جمعیت زیاد و حضور حداکثری تمام کسانی که دخالت دارند، ملاک قرار گیرد، بهتر است یا اینکه جمعیت کم اما دارای اختیارات کلان باشد؟ در ابتدا که شورای توسعه فرهنگ قرآنی و منشور توسعه فرهنگ قرآنی شکل گرفت، صحبت و پیشنهاد بر این بود شورای توسعه در رؤسای کمیسیون ها و نهایتاً دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خلاصه شود. کار اصلی در کمیسیون ها انجام شود و آنجا تمام ذی نفعان حضور داشته باشند، این اما اتفاق نیفتاد و لذا ما هم در شورا و هم در کمیسیون ها شاهد حضور جمعیت زیادی هستیم.
وی با تأکید بر اینکه از همان ابتدا در شورا، چشم انداز 10 تا 12 دستگاهی در نظر گرفته شده بود، اما اکنون به 30 دستگاه رسیده است، افزود: این بدنه بسیار سنگین، خود اولین مانع در جهت سرعت کار و تحقق و پیگیری و عملیاتی شدن مصوبات است. بدنه هرچه بزرگ تر شود قدرت اجرایی و پیگیری مصوبات پایین می آید. تا یک مطالعه ای دقیق در این زمینه صورت نگیرد برای کارآمدی شورای توسعه نمی توانیم به یک نتیجه مطلوب برسیم.
قائم مقام شورای عالی قرآن بیان کرد: اگر این پیش فرض که هر دستگاه دارای ذی مدخل و تأثیرگذاری باشد با داشتن یک سری شاخص ها به عضویت در بیاید را قبول داریم، آیین نامه خوبی تهیه شده است و اشکالی به آن وارد نیست. اگر یک وزیر با علٌو مقام و جایگاه دو جلسه حضور نیافت باید برخورد انضباطی صورت بگیرد، چرا که این حضور نیافتن دال بر اهمیت نداشتن موضوعات قرآنی در آن وزارتخانه است و همین حضور نیافتن به جلسه و روند فعالیت ها لطمه خواهد زد.
در نهایت مصوب شد تا کارگروهی متشکل از محمدعلی خواجه پیری ، لاله افتخاری ، رحیم قربانی و حجت الاسلام والمسلمین مهدی اخوان صباغ با مسئولیت سیدعلی سرابی تشکیل شود تا پیش نویس آیین نامه انضباطی حضور دستگاه ها در جلسات شورای توسعه فرهنگ قرآنی تهیه و به جلسه مجمع مشورتی شورای توسعه فرهنگ قرآنی ارائه شود.
اهدای کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان دانشگاه های دولتی
در بخش پایانی این جلسه، چهارمین دستور که تصویب اصلاحات آیین نامه کمک هزینه تحصیلی دانشجویی به حافظان و قاریان قرآن بود، مورد بحث قرار گرفت. در این بخش به منظور توسعه دایره مشمولان و تشویق دانشجویان دانشگاه های دولتی، یک بند به ماده یک آیین نامه الحاق می شود که بر اساس آن کمک هزینه تحصیلی به حافظان و قاریان قرآن در هر نیمسال به مشمولان ردیف های یک تا پنج جدول، بند یک که در دانشگاه های دولتی اشتغال به تحصیل دارند، مشروط به تأمین اعتبار از سازمان برنامه و بودجه، کشور به ترتیب از پنج، چهار، سه، دو و یک میلیون ریال پرداخت می شود .
در این بخش و پس از بحث و تبادل نظر مقرر شد تا حداقل کمک هزینه که یک میلیون ریال در نظر گرفته شده است، افزایش پیدا کند.
همچنین در مورد اینکه کمک هزینه تحصیلی باید به تمامی دانشجویان قاری و حافظ قرآن کریم به صورت یکسان و عادلانه فارغ از رشته و دانشگاهی که تحصیل می کنند، اهدا شود، نیز بحث شد که مورد تأیید اعضا قرار نگرفت و مقرر شد تا در سال 99 این کمک هزینه به دانشجویان قاری و حافظ قرآن کریم دانشگاه های دولتی نیز اختصاص یابد.
منبع:ایکنا
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان ، حجت الاسلام حمیدرضا ارباب سلیمانی امروز دوشنبه نهم تیر در نشستی که در مورد دهه کرامت در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد، گفت: دهه کرامت از اول تا یازده ذی القعده استمرار دارد. این دهه با میلاد حضرت معصومه (س) آغاز می شود و با ولادت با سعادت امام رضا (ع) به پایان می رسد. در این بین دو مناسبت داریم؛ پنجم ذی القعده با نام روز تکریم امامزادگان در کشور نامگذاری شده است.
مشاور وزیر فرهنگ در امور فرهنگی و دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه هشت هزار امامزاده در کشور وجود دارد، عنوان کرد: جا دارد در هر مکان و بقعه ای که به نام امامزادگان ثبت شده است، شاهد برنامه های موثری باشیم. مناسبت دومی که در فاصله میلاد حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) وجود دارد، روز ششم ذی القعده است که به نام تکریم از احمد بن عباس حضرت شاهچراغ نامگذاری شده است. تمامی دستگاه های فرهنگی و هنری در این ایام می توانند پای کار بیایند، همان طور که خوشبختانه در سال های قبل همین طور بوده است و امسال هم با وجود شیوع بیماری کرونا برنامه های فرهنگی و هنری در این ایام تعطیل نشده است.
وی اظهار داشت: به همت بنیاد بین المللی امام رضا (ع) هر سال معاونت های تخصصی و ادارات کل با تدارک برنامه هایی به امام رضا (ع) اهتمام دارند. ممکن است این سوال پیش آید که چه ضرورتی داشت که دهه کرامت داشته باشیم و شورای دهه کرامت به وجود آید. سال 83 شاهد راه اندازی بنیاد امام رضا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودیم. در سال 86 در جلسات شورای سیاست گزاری بحثی مورد دقت واقع شد که چه کنیم این جشن ها سبقه مردمی خود را حفظ کند و مردم مشارکت بیشتری در این برنامه ها داشته باشند.
حجت الاسلام ارباب سلیمانی ادامه داد: ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد را مکلف کردند که با همکاری نهادهایی که در سطح ملی فعال هستند، کارهایی برای بخش مردمی جشن ها داشته باشند و شورای هماهنگی بزرگداشت جشن های دهه کرامت شکل گرفت. محوریت این برنامه مسجد بود و به همین دلیل کانون های فرهنگی هنری مساجد عهده دار آن شدند و به مرور زمان دستگاه های دیگر به آن پیوستند. بیش از 30 دستگاه در شورای هماهنگی بزرگداشت جشن های دهه کرامت همکاری دارند. در این شورا بر روی دو مسئله معرفت افزایی و بدعت زدایی تاکید شد.
بنیانگزار دهه کرامت با بیان اینکه نام دهه کرامت باید یکجا به رسمیت شناخته می شد، عنوان کرد: این مسئله چند بار در شورای عالی فرهنگ عمومی مطرح شد و دوستان نظر داشتند دهه سازی ها مناسب نیست. ما استدلال ما این بود که همان طور که دهه غم و عزا داریم باید در کنارش دهه شادی و سرور وجود داشته باشد. در شورا به جمع بندی نرسیدند تا اینکه در سال 89 مقام معظم رهبری سفری به قم داشتند و در اولین روز ذی القعده سخنرانی کردند و دهه کرامت را تبریک گفتند. بدین ترتیب موضوع دهه کرامت مسئله جدی و رسمی شد.
وی خاطرنشان کرد: دستگاه هایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هر بخش سهمی برای معارف رضوی به خود اختصاص دادند؛ به عنوان مثال در معاونت فرهنگی بخش هایی به این کار مبادرت کردند و با همکاری بنیاد امام رضا (ع) تقسیم کار شد که اثرات آن حتی جهانی شد. 200 نقطه خارج از کشور میزبان جشن های کرامت هستند و تولیداتی را شاهد بودیم. بخشی از آثار از سال 86 به بعد به توصیه و با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تولید شد. با آمدن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به میدان این حرکت شتاب بیشتری گرفت و شاهد رشد مکتوبات رضوی در سال های اخیر بودیم.
حجت الاسلام سلیمانی در مورد نامگذاری روزهای دهه کرامت بیان کرد: در شورای هماهنگی دهه کرامت در مورد عناوین روزها و اینکه چه موضوعاتی از اولویت برخوردار است، گفت و گو می شود و پس از رسیدن به جمع بندی نام های دهه کرامت انتخاب و اعلام می شود. تولید آثار مکتوب نیز در ابتدای ایجاد دهه کرامت بیشتر جنبه توصیه ای داشت. در مورد حضرت شاهچراغ به نوعی آثار مکتوب زیاد نداریم و این امر مورد توجه قرار گرفت که اهالی قلم به این موضوع ورود یابند. خوشبختانه هر سال شاهد تولیدات جدید هستیم که در مناسبت های دهه کرامت شکل می گیرد و آثار جدیدی با محوریت حضرت معصومه (س)، امام رضا (ع) و حضرت شاهچراغ تولید می شود.
پایان پیام/ 31
نگار راد/ شهرآرانیوز - خانه تجربه یکی از فضا های فرهنگی تازه تأسیس شهر مشهد است. فضایی که قرار است محلی باشد برای بحث و تبادل نظر و گفتگو در زمینه های مختلف، برگزاری جلسات کتاب خوانی، خرید و امانت کتاب و ... خانه تجربه را یک زوج کتاب خوان، زهیر قدسی و الهام یوسفی راه اندازی کرده اند آن هم درست در روز هایی که کمتر کسی ترجیح می دهد پولش را صرف مسائل فرهنگی کند. به سراغ این زوج می رویم تا با آن ها گپ و گفتی درباره فعالیت های خانه تجربه و دغدغه های فرهنگی شان داشته باشیم.
از زهیر قدسی درباره چگونگی شکل گیری ایده راه اندازی خانه تجربه می پرسیم که می گوید: من و همسرم حدود یک سال و نیم پیش برنامه ای را آغاز کردیم تا از طریق آن کتاب های بدون استفاده در کتابخانه ها را که نسخه جدید آن ها الان خیلی گران هستند و دسترسی به آن ها سخت شده است رابا قیمت ارزان تری در اختیار مخاطبان قرار دهیم. از این رو صفحه لاکی بوکز یا کتاب های خوش شناس را در اینستاگرام راه اندازی کردیم. در کنار این ماجرا هفته ای یک بار جلسات کتاب خوانی هم داشتیم که با استقبال خوبی روبه رو شد و بعد هم از دل آن جلسات، انجمن مطالعاتی سیمین دانشور شکل گرفت که کارش مطالعه تخصصی حوزه زنان بود. از این رو کم کم ایده داشتن یک محیط فیزیکی برای ما جدی تر شد تا آنجا بتوانیم کتاب ها را به صورت حضوری عرضه کنیم و جلسات کتاب خوانی را نیز به صورت مشخص در همان مکان برگزار کنیم و حتی دورهمی های ادبی و هنری و علمی را بیشتر کنیم.
او با اشاره به اینکه خانه تجربه یک اقدام مشترک از سوی او و همسرش است می گوید: همچنین به دلیل محدودیت های زمانی و مکانی نمی توانستیم به مباحثی که از دل آن جلسات کتاب خوانی مطرح می شد بپردازیم. دیدیم بهتر است فضایی در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم همه این ها را درکنار هم پیش ببریم.
محلی برای دسترسی راحت تر به کتاب
الهام یوسفی همسر زهیر قدسی نیز از دغدغه هایی که برای ایجاد خانه تجربه داشته می گوید: ما می خواستیم محلی ایجاد کنیم تا آدم ها آنجا بنشینند و با یکدیگر رو در رو گفتگو کنند و کمی از فضای مجازی فاصله بگیرند. همچنین فضایی داشته باشیم تا علاقه مندان آسان تر به کتاب های مختلف دسترسی پیدا کنند.
به گفته او آن ها می خواستند شکل دیگری از کافه نشینی که در ایران پا نگرفته و یا خیلی کم اتفاق افتاده را با برپایی خانه تجربه رواج دهند.
یوسفی خاطرنشان می کند: الان مردم می روند، کافه یا کافه کتاب قهوه می خورند و با دوستانشان قرار می گذارند که خیلی هم این اتفاق در نوع خودش خوب است، ولی در خانه تجربه قرار نیست فقط این فضا باشد. خانه تجربه محلی است برای انواع و اقسام دورهمی ها که یک بخشی را ما برگزار می کنیم و بخش دیگری را نیز خود آدم ها به ما پیشنهاد می دهند.
در ادامه قدسی درباره بخش کتاب فروشی خانه تجربه نیز توضیح می دهد: ما دو، سه روز زمان گذاشتیم و با بررسی فهرست ناشر های مختلف برخی کتاب ها را با وسواس انتخاب کردیم. یعنی این طور نبود که همه کتاب ها را سفارش دهیم، اما این را در نظر داشتیم که برای آدم های مختلف کتاب داشته باشیم و به نوعی بتوانیم در این زمینه مشاوره بدهیم. کتاب فروشی خانه تجربه یک تفاوت اساسی هم دارد، اینکه ما اینجا قفسه ای به اسم کتاب های خوش شانس را برای مراجعه کنندگان درنظر گرفته ایم. روال کار آن نیز به این صورت است که هرکسی از ما کتاب نو بخرد می تواند آن را پس دهد. ما نیز درصدی از قیمت اصلی کتاب کم می کنیم و آن را در قفسه خوش شانس می گذاریم تا این کتاب دوباره وارد چرخه فروش شود.
به گفته مسئول خانه تجربه با این روش بخش زیادی از پول فردی که کتاب نو را خریداری کرده به او باز می گردد و نفر بعدی هم با هزینه کمتری به همان کتاب دسترسی پیدا می کند و این چرخه همین طور ادامه دارد.
او همچنین یادآور می شود که بخش امانت کتاب نیز به زودی در این مجموعه راه اندازی می شود.
یوسفی درباره نشست ها و جلساتی که به صورت ثابت از سوی خانه تجربه برگزار می شود توضیح می دهد: علاوه بر باشگاه کتاب خوانی و انجمن سیمین که هفته ای یک بار برگزار می شود، جلساتی مناسبتی براساس اتفاقات در حوزه ادبیات خواهیم داشت. همچنین احتمالا هفته ای یک بار شب داستان، شب فلسفه و شب پادکست داشته باشیم. سعی می کنیم در موقعیت ها و مناسبت های ادبی و هنری آدم ها را دور هم جمع کنیم و درباره موضوعات مختلف گپ بزنیم.
کتاب فروشی آدم را پول دار نمی کند
از یوسفی می پرسیم که چگونه در شرایط اقتصادی امروز حاضر شده اند پولشان را صرف راه اندازی چنین مکانی کنند که می گوید: همسر من حدود 17 سال کتاب فروش بوده است. در واقع ما زندگی مان را از راه کتاب فروشی و نویسندگی گذرانده ایم. در یکی، دو سال اخیر نیز شرایط اقتصادی برای همه بد شده است. ولی ما از طریق همین شغل و روشی که داشتیم کسب درآمد کردیم، برای همه سخت است پس گله کردن و ناله کردن چه فایده ای دارد؟
او بر این باور است کتاب فروشی آدم را پول دار نمی کند، ولی به او رفاه نسبی می دهد. درواقع به نظر من اگر هر فرد شغلی را که دوست دارد انجام دهد، می تواند تا حدودی خودش را تأمین کند، ولی قطعا تلاش زیادی می خواهد و البته صبر و تحمل.
به گفته این نویسنده وضعیت برای همه ما بد است، ولی آدم هایی که تصمیم دارند در این کشور زندگی کنند باید یک کاری انجام دهند و برای بهبود شرایط تلاش کنند نه اینکه فقط از وضعیت بد اقتصادی و فرهنگی گله کنند.
او با اشاره به اینکه امیدواری بزرگ ترین سرمایه او و همسرش بوده می گوید: ما در حوزه کاری خودمان تلاش کردیم تا کمی حال مردم را خوب کنیم و به آن ها امید بدهیم.
خدمات فرهنگی نباید رایگان باشد
زهیر قدسی که سال ها تجربه کتاب فروشی دارد و مشهدی های اهل کتاب او را به واسطه تلاشش در کافه کتاب آفتاب می شناسند، درباره چگونگی آماده سازی خانه تجربه توضیح می دهد: ما واقعا وقتی آن خانه را گرفتیم ویران بود. به طوری که هرکسی آنجا را می دید برایش سؤال بود که چطور می خواهیم به این مکان سروسامان دهیم. از سوی دیگر کرونا باعث شد 3 ماه بازسازی خانه طول بکشد. به طوری که ما مجبور شدیم اغلب کار های آنجا را خودمان انجام دهیم.
او یادآور می شود: با آنکه ما قبل از کرونا این خانه را گرفتیم، ولی با شیوع این بیماری پا پس نکشیدیم، راهمان را ادامه دادیم و در این مسیر دوستانمان نیز به ما کمک کردند. حتی پیگیری کردیم تا شهرداری جلوی خانه را آسفالت کند. در واقع یک مدل سازندگی را تجربه کردیم.
یوسفی درباره کسب درآمد از این مکان نیز توضیح می دهد: ما دوست داریم بیشتر از ایده هایمان کسب درآمد کنیم تا از منوی عجیب یا گران. در این بین هر دو یک چیز را باور داریم اینکه خدمات فرهنگی نباید رایگان باشد. جلسات ما یک ورودی مختصر دارد و اگر کسی می خواهد در آن ها شرکت کند باید هزینه اندکی بپردازد. چون ما نیز زمان گذاشتیم و هزینه کردیم و با آدم های مختلفی که دانش و سواد آن حوزه مطالعاتی را دارند حرف زدیم و دعوتشان کردیم تا خودشان برگزار کننده جلسات باشند پس طبیعی است که درآمد هم کسب کنیم. همچنین دوست داریم تا دو سال دیگر کارمان را توسعه دهیم و جای بهتری را اجاره کنیم تا آدم های بیشتری بتوانند در جلسات فرهنگی، ادبی شرکت کنند.
زهیر قدسی و الهام یوسفی در پایان از ایده های خودشان می گویند اینکه تا الان بیش از ده سرویس مطالعاتی در خانه تجربه راه اندازی شده که مسئولیت هر کدام را یک نفر که دانش آن رشته را داشته به عهده گرفته و به زودی جلسات تشکیل می شود. از این سرویس ها خوانش متون کهن فارسی ، نمایشنامه خوانی ، داستانخوانی نوجوانان ، باشگاه علم ، داستانخوانی به زبان انگلیسی ، اندیشه و تاریخ و باشگاه هنر و... را می توان نام برد.
غلامرضا زوزنی/ شهرآرانیوز - یکی از تماشاخانه های تئاتر در مشهد روز گذشته و یک هفته پس از سالن های سینما فعالیت خود را از سر گرفت. این تماشاخانه بعد از پنج ماه تعطیلی در های خود را به روی مخاطبان مشتاق و علاقه مند باز کرد.
قطعا کرونا تماشای تئاتر در تماشاخانه ها و در میان تماشاگران را با تغییراتی همراه کرده است. تغییراتی که همه ناچار به پذیرش آن هستند تا جان تئاتر از این مهلکه سالم به در رود. دیگر خبری از سالن های پر و نشستن روی پله های تماشاخانه نیست و مخاطبان هنر های نمایشی باید با رعایت فاصله اجتماعی روی صندلی ها بنشینند. استفاده از ماسک هم ضروری است. تئاتر مشهد، بعد از این وقفه با روی صحنه بردن یک نمایش رسما فعالیت خود را آغاز کرد. جمعه سیزدهم به کارگردانی امیر هاشمی مهر و تهیه کنندگی عسل طهرانی در سالن اصلی پردیس تئاتر مستقل مشهد اجرا شد که در روز نخست با استقبال تماشاگران همراه بود.
در ادامه گزارشی از نخستین روز بازگشایی تماشاخانه های مشهد بعد از دوران کرونا پیش روی شماست.
یک پرده یک ساعته
جمعه سیزدهم متنی است که آن را ژان پیر مارتیز نوشته است و امیر هاشمی مهر علاوه برترجمه کارگردانی آن را نیز انجام داده است. این نمایش یک روز از زندگی زوجی تهی دست به نام جان، با بازی علی عبدالهی، و کریستین، با نقش آفرینی نیلوفر آبیزی، را روایت می کند که منتظر اعلام برنده شدن در لاتاری هستند؛ غافل از اینکه بلیت بختشان در جیب چمدانی است که به دوست خانوادگی شان قرض داده اند. جمعه سیزدهم تاریخی است که تلویزیون این زوج را به عنوان برندگان بخت آزمایی معرفی می کند، اما این زوج به چمدانشان دسترسی ندارند ... این نمایش سه بازیگر دارد که نقش سوم، شخصیت ناتالی، را حنانه قدمگاهی بازی می کند. موقعیت هایی که متن در اختیار بازیگران این نمایش می گذارد باعث می شود خنده را بر لب مخاطب بیاورد. جمعه سیزدهم یک نمایش تک پرده ای است که به ندرت از ریتم می افتد و همواره در طول یک ساعتی که بازیگران روی صحنه هستند مخاطب را دنبال خودش می کشاند.
2 سالن در انتظار اجرا
پردیس تئاتر مستقل مشهد تنها سالنی بود که تماشاخانه هایش را با اجرای تئاتر باز و از مخاطبان پذیرایی کرد و برخلاف آنچه پیش تر وعده داده شده بود دو تماشاخانه سالن اصلی تئاتر شهر و استاد حسین نوری نتوانستند خودشان را به روز افتتاحیه برسانند و علاقه مندان به نمایش همچنان منتظر بازگشایی این دو سالن هستند.
به گفته محمدرضا محمدی، معاون هنری و سینمایی اداره کل ارشاد خراسان رضوی، سالن اصلی تئاتر شهر آماده اجرای نمایشی از محمد نیازی، نویسنده و کارگردان جوان مشهدی است که تا چند روز آینده آغاز خواهد شد. سالن استاد حسین نوری هم که زیرمجموعه حوزه هنری انقلاب اسلامی است باید نمایشی که می خواهد روی صحنه ببرد را به شورای نظارت معرفی کند و بعد از دریافت مجوز از این شورا آماده میزبانی از گروه های نمایشی شود.
با توجه به ممنوعیت بهره برداری از فضا ها و ساختمان های دولتی، کسب درآمد از سالن اصلی تئاتر شهر برای اداره ارشاد ممکن نیست و بنا به گفته محمدی اداره ارشاد این سالن را به صورت رایگان در اختیار گروه ها قرار خواهد داد و همه عواید حاصل از فروش بلیت هم به گروه های نمایشی خواهد رسید.
به گفته او برای رعایت مسائل بهداشتی قرار است سالن اصلی روزی یک بار گندزدایی شود. اما خبر دلگرم کننده ای از حمایت ارشاد برای تهیه مواد ضدعفونی کننده در تماشاخانه ها نیست.
رعایت بهداشت با تمام قوا
با اینکه اداره ارشاد از کمک به تماشاخانه ها چه در دوره تعطیلی و چه در روز های بازگشایی مجدد عقب مانده است، اما مشاهدات میدانی شهرآرا نشان می دهد رعایت نکات بهداشتی در تنها تماشاخانه ای که روز شنبه 8 تیر فعالیت خودش را آغاز کرده کاملا جدی است.
جلوی در ورودی کفپوشی پهن است که می توان با عبور از روی آن کفش ها را ضدعفونی کرد. همان جا یک نفر با یک دستگاه تب سنج ایستاده و دمای بدن مراجعه کنندگان را می سنجد. تماشاچیان پس از استفاده از محلول ضدعفونی کننده اجازه ورود به محیط پردیس تئاتر را خواهند داشت.
یاسر عودی، مدیر پردیس تئاتر مستقل با لبخندی که پشت یک ماسک سفید پنهان شده بود به انجام دقیق نکات بهداشتی نظارت می کرد. به مخاطبان خوشامد می گفت و از اینکه تماشاخانه اش باز شده خوشحال بود و ما را تا ورودی سالن استاد انوشیروان ارجمند همراهی کرد و گفت مواد ضدعفونی کننده، ماسک، دستکش، تب سنج و ... را خودشان تهیه کرده اند و ارشاد هیچ کمکی به آن ها نکرده است. طبق مشاهدات میدانی شهرآرا به جرئت می توان گفت رعایت نکات بهداشتی، حداقل در این تماشاخانه حتی از رعایت این موارد در سینما ها جدی تر بود.
جای منو خالی کن
در میان گپ و گفت ما با عودی، سالن دار اجازه ورود به تماشاخانه را داد. دسته های دو سه نفره که در محوطه فضای باز پردیس بودند به همان ترتیب با رعایت فاصله اجتماعی جلوی در ورودی سالن صف کشیدند.
بعد از اینکه هر نفر سر جایش می نشست، نفر بعدی وارد سالن می شد. این کار تا آخرین نفر ادامه داشت. سالن دار حتی افرادی که به صورت خانوادگی یا گروهی برای تماشای تئاتر آمده بودند را نیز با فاصله یک صندلی از هم می نشاند.
روی صندلی هایی که تماشاگری ننشسته بود برچسبی چسبانده شده بود. رویش عباراتی نوشته شده بود که علت جا های خالی را به مخاطب یادآوری می کرد : جای منو خالی کن دوست من. دوباره کنار هم به تماشای تئاتر خواهیم نشست.
نیمی از سالن صد و پنجاه نفره پردیس تئاتر مستقل از مخاطب پر بود. تمام تماشاگران با ماسک نشسته بودند که صدای گوینده سالن بعد از خوشامدگویی نکات بهداشتی را تذکر داد و از حضار خواست تا انتهای نمایش ماسکشان را از روی صورتشان بر ندارند.
با رفت و آمد نور بازیگران هم روی صحنه آمدند. نمایش شروع شد. احتمالا تماشاگر ها تا آخر اجرا متوجه صندلی های خالی پیرامون و ماسک روی صورتشان نشدند. اجرا که تمام شد به افتخار اولین تئاتر اجرا شده بعد از کرونا ایستادند و کف زدند. یکی یکی از سالن خارج و عوامل پردیس دوباره برای ضدعفونی کردن سالن دست به کار شدند.
5 ماه پیش آماده بودیم
در میان خوش و بش تماشاچی ها با بازیگران و عوامل جمعه سیزدهم ، با هاشمی مهر، کارگردان نمایش، چند دقیقه ای به گفتگو نشستیم.
این کارگردان جوان گفت درست روز اول اجرای عمومی نمایشش در اسفند 1398 به دلیل شرایط کرونا و الزام فاصله گذاری اجتماعی کارش تعطیل شد و الان بعد از گذشت بیش از چهار ماه دوباره کار را روی صحنه برده است: پنج ماه تمرین کرده و کاملا آماده بودیم که کار تعطیل شد. برای اجرای دوباره نیز تنها سه روز تمرین کردیم و از اجرا رضایت داشتیم.
هاشمی مهر از نگرانی اش برای اینکه آیا مخاطب حاضر است به تماشاخانه بیاید یا نه، گفت و به رعایت پروتکل های بهداشتی اشاره کرد و ادامه داد: یک روز قبل از اجرای نمایش، تمام بلیت ها فروخته شد و این استقبال من و همکارانم در جمعه سیزدهم را دلگرم کرد. این کارگردان جوان از تعداد صندلی هایی که در اختیار نمایشش قرار داشت راضی بود و خالی بودن نیمی از صندلی های تماشاخانه به دلیل رعایت فاصله اجتماعی او را دلسرد نکرده بود: قرار بود ما در سالن کوچک تری با همین تعداد صندلی اجرا کنیم. عملا تعداد صندلی برای ما تفاوتی نکرد و اتفاقا سالن بزرگ تری در اختیارمان قرار گرفت که به بالا رفتن کیفیت کار کمک کرد.
محیطی ایمن فراهم کرده ایم
کمی آن طرف تر از صحنه عسل طهرانی، تهیه کننده جمعه سیزدهم به ابراز محبت تماشاگران واکنش نشان می داد و با آن ها عکس یادگاری می انداخت. او گفت قرارداد گروه با پردیس مربوط به سال گذشته بود و، چون گروه آن ها در اولویت بوده پردیس هم سالن را برای اجرا در اختیار آن ها گذاشته است: با توجه به تعطیلی چند ماهه تماشاخانه ها، خدا را شکر شرایط سالن کاملا مهیای اجرا بود و گمانم که تماشاگران هم از شرایط سالن راضی بودند. ما در شب اول همه بلیت هایمان را فروختیم و امیدواریم با استقبال علاقه مندان مشهدی به تئاتر این فروش ادامه پیدا کند تا هم گروه و هم تماشاخانه هزینه هایی را که داشته جبران کند. طهرانی گفت او و همه اعضای گروهش تلاش می کنند تا محیطی امن را برای مخاطبان فراهم و پروتکل های بهداشتی رعایت کنند. او از همه خواست تا با رعایت این نکات از تئاتر حمایت کنند و به چرخه تئاتر که چند ماه است نمی چرخد حرکتی بدهند.
لازم به ذکر است این نمایش تا اطلاع ثانوی هر شب ساعت 19 در پردیس تئاتر مستقل مشهد واقع در نبش صارمی 50 (نرسیده به میدان حافظ) پلاک 78 به روی صحنه می رود.
به گزارش ایسنا بعد از اعلام تعطیلی جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان به دلیل شرایط کرونایی، امروز 10 تیر ماه روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی از برگزاری برنامه ای جایگزین خبر داد.
این برنامه جاگیزین فصل امید نام دارد و یکی از تفاوت های آن با جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان در این است که نمایش های منتخب بخش صحنه ای در این برنامه به جای اجرا در جشنواره که معمولا بازه زمانی یک هفته ای را در بر می گیرد، در بازه زمانی طولانی تری از 8 آبان تا 15 اسفند ماه اجرا می شوند.
در این خبر اعلام شده به جهت تبعات شیوع ویروس کرونا و برگزار نشدن جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان به شکل مرسوم در سال جاری، اداره کل هنرهای نمایشی با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان، برنامه ویژه فصل امید را با هدف حمایت از آثار ویژه مخاطبین خردسال، کودک و نوجوان برگزار می کند.
فصل امید در دو بخش نمایش های صحنه ای و مسابقه نمایشنامه نویسی با موضوع کودک و نوجوان برگزار می شود.
مهلت ارسال نمایش های صحنه ای تا یکم مهرماه 1399 است و اعلام نتایج آثار منتخب 20 مهرماه 1399 صورت می گیرد. در بخش مسابقه نمایشنامه نویسی نیز مهلت ارسال آثار تا 12 مهرماه 1399 است و اجرای عمومی آثار منتخب از 8 آبان ماه 1399 تا 15 اسفند 1399 صورت می گیرد.
فراخوان برنامه ویژه فصل امید در این لینک قابل مشاهده است.
انتهای پیام
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران؛ عباس زارع با اعلام خبر فوق گفت: این دیدار با همراهی معاونین فرهنگی رسانه ای و توسعه منابع این اداره کل با دکتر کار اندیش معاون حقوقی، امور مجلس و استانها و دکتر جوادی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد که پیرامون مسائل مختلف استان مباحث ارزنده ای مطرح و بررسی شد.
زارع افزود: دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دیدار، از به انجام رساندن فعالیت هایی همچون چاپ و انتشار دانشنامه مازندران و تبرستان، ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی نظیر جام باشگاه های کتاب، روستاهای دوستدار کتاب ، فعالیت های فاخر فرهنگی و هنری در روستاها و... را نمونه بارزی از اعتلای اینگونه فعالیت ها در مازندران عنوان کرد.
وی تصریح کرد: دکتر جوادی با توافق در ایجاد بسترهای مناسب در راستای همکاری های متقابل، انجام فعالیت های شاخص فرهنگی و هنری مشترک را با محوریت واگذاری فعالیت ها به جوانان و نگاه ویژه به فعالیت های روستایی، فصل جدیدی برای اعتلای فرهنگ و هنر کشور به ویژه مازندران برشمرد.
عباس زارع گفت: در دیدار با معاون حقوقی، امور مجلس و استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز پیرامون مسائل فرهنگی هنری این استان به بحث و تبادل نظر پرداختیم.
وی افزود: کار اندیش معاون وزیر ارشاد در این دیدار با خلاقانه برشمردن فعالیت های اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، پیرامون مسائل حقوقی و مدیریتی این استان صحبت نموده و با آرزوی توفیق برای این اداره کل، بهبود فضای کسب و کار فرهنگی هنری، تقویت زیرساخت های مرتبط، افزایش فعالیت های نوین در سرفصل های کارشناسی شده را بخشی از نیازهای روز جامعه در عرصه فرهنگ و هنر برشمرد.
زارع همچنین اذعان داشت: در این دیدار، دکتر کار اندیش با تکیه بر تعمیق روابط و تعاملات فرهنگی هنری با ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، فرمانداران، فعالان فرهنگی و هنری، توجه جدی به اصحاب فرهنگ و هنر، خواستار استمرار بخشیدن به برنامه های خلاقانه فرهنگی و هنری شد و این استان را پیشگام در این عرصه عنوان کرد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد،محمدعلی پیرسبزی در این نشست با ارائه گزارشی از فعالیت های قرآنی استان اظهار داشت: توجه به فعالیت های قرآنی و تلاش و برنامه ریزی برای تولیدات فرهنگی و هنری در حوزه قرآن و عترت از سیاست های اداره کل فرهنگ اسلامی استان است.
وی با بیان اینکه در حوزه قرآن و عترت الگو سازی کنیم خاطرنشان کرد: باید به برجسته سازی فعالیت های شاخص قرآنی و همچنین توجه به نیروی انسانی قرآنی که در این حوزه بدون هیچ توقعی تلاش می کنند توجه شود.
پیرسبزی در ادامه با اشاره به برگزاری هفته قرآن و عترت در استان افزود: 8 جشنواره در رشته های مختلف فرهنگی و هنری با مشارکت کلیه شهرستان های استان پیش بینی شد، که بیش از 120 نفر برگزیده در اختتامیه آن تجلیل خواهد و امیدواریم یک جریان سازی قرآنی در استان در این هفته شکل بگیرد.
عبدالهادی فقهی زاده معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تقدیر از توجه استان کهگیلویه و بویراحمد به فعالیت های قرآنی گفت: از عزم جدی استان برای برگزاری هفته قرآن و عترت با کیفیت خوب و توجه به همه رشته های هنری، تولیدات فرهنگی و مسابقات قرآنی قدردانی می کنم.
وی با بیان اینکه باید همواره به تعمیق باورهای قرآنی در جامعه کمک کنیم افزود: در جهت تشویق جامعه قرآنی، بیمه شدگان فعالان قرآنی را از 50 نفر سهمیه به 150 نفر افزایش می دهیم.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار امیدواری کرد: با یک برنامه ریزی منسجم از موسسات قرآنی در سال 99 حمایت ویژه خواهد شد.
میثم شکری ساز در گفتگو با خبرنگار تابناک در اصفهان اظهار داشت: مردم ایران اهل مطالعه نیستند و با آمار فاجعه باری در زمینه مطالعه کتاب از سوی عامه مردم مواجهیم اما این در حالی است که ما برای همان یک درصد افرادی که کتاب می خوانند و اهل مطالعه هستند اقدام به تولید، تالیف و ترجمه و انتشار کتاب می کنیم.
وی بیان داشت: اگر تنها یک درصد از جمعیت مردم ایران کتابخوان باشند برای همان یک درصد اقدام به تولید کتاب می کنیم.
عضو اتحادیه انتشارات ایران تصریح کرد: پس از کتابهای آموزشی و کنکوری که پرفروش ترین کتاب ها در سطح ایران است کتاب های روانشناسی مدیریتی و تاریخی از پرفروش ترین کتاب ها است.
وی اعلام کرد: کتاب" ناگفته های تاریخ تفکرات مدیریتی" در سطح دنیا به آن پرداخته نشده بود که موفق به انتشار آن شدیم و همچنین کتاب "توهم باهوشی" ترجمه آن صورت گرفته است که یکی از پرفروش ترین کتاب های سال بود.
وی با اشاره به اینکه مطابق با سلیقه یک درصد از جمعیتی که اهل مطالعه هستند اقدام به انتشار جدید ترین تالیفات کتاب می کنیم.
شکری ساز گفت: مردم کتاب بخوانند کمتر دچار بیماری افسردگی می شوند .
وی با اشاره به اینکه در صورتی که بتوانیم خرد را در یک جامعه بالا ببریم که تنها از طریق مطالعه صورت می گیرد قطعاً کمتر شاهد بزهکاری ، فساد و ناهنجاری های اجتماعی هستیم.
رئیس اتحادیه صنف انتشارات ایران گفت: عمده ترین مشکلات پیش روی تولید کنندگان و تالیف کنندگان کتاب کاغذ و هزینه های بالای چاپ است.
مدیر عامل شرکت هلدینگ پارس است با اشاره به اینکه اصفهان زمانی می تواند به اوج موفقیت و توسعه یافتگی دست یابد که مسولان و متولیان استان از فرار مغزها و سرمایه ها در اصفهان جلوگیری کنند، ادامه داد: در اصفهان همواره داشتن بروکراسی های اداری زیاد و وجود فرهنگ زیرآب زدن و تنگ نظری ها باعث می شود سرمایه گریزی از اصفهان داشته باشیم.
شکری ساز افزود: در اصفهان 150 درصد مشکلات پیش روی تولید کنندگان است و قوانین 120 تا 130 برابر سایر استان ها در اصفهان رعایت و اجرایی می شود.
فیروز فاضلی در گفتگو با خبرنگار مهر ، با اشاره به شیوع ویروس کرونا و تعطیلی کسب و کارها به ویژه در حوزه فرهنگی و هنری، اظهار کرد: تعطیلی فعالیت ها سبب آسیب به بخش های مختلف در کشور شده است.
وی با بیان اینکه در همین راستای دولت برنامه هایی برای حمایت از کسب و کارهای آسیب دیده پیش بینی کرده است، افزود: پرداخت تسهیلات یکی از برنامه های حمایتی دولت است که در همین راستای وزارت ارشاد با همکاری وزارت تعاون شرایط را برای ثبت نام از کسب و کارهای به شدت آسیب دیده در حوزه فرهنگ و هنر برای دریافت این تسهیلات در سامانه کارا فراهم کرده است.
مدیرکل ارشاد گیلان با اشاره به شرایط ثبت نام فعالان فرهنگی و هنری در این سامانه، افزود: صاحبان کسب و کارهای فرهنگی و هنری گیلان که دارای کد کارگاهی بیمه هستند می توانند در این سامانه ثبت نام کنند.
وی با بیان اینکه بر اساس آخرین آمارها تاکنون 55 مورد در حوزه فرهنگ و هنر در این سامانه ثبت نام کرده اند، گفت: کانون تبلیغاتی دو مورد، مؤسسه انتشاراتی هشت مورد، مؤسسه فرهنگی دو مورد، خدمات فرهنگی سه مورد، چاپ دو مورد، دفاتر امور مطبوعاتی 9 مورد، فیلمبرداری و عکاسی 16 مورد، آموزش موسیقی چهار مورد، نمایش یک مورد، ویدئو کلوپ یک مورد، بازی های کامپیوتری سه مورد، دارالترجمه یک مورد، تفریحی گردشگری سه مورد تاکنون ثبت نام کرده اند.
فاضلی با اشاره به اینکه صاحبان کسب و کارهای فرهنگی و هنری همچنان فرصت ثبت نام در این سامانه را دارند، تصریح کرد: به بزودی شرایط برای ثبت نام متقاضیان فاقد کد کارگاهی بیمه در این سامانه فراهم خواهد شد.
وی با بیان اینکه 20 بانک و مؤسسه مالی برای پرداخت تسهیلات پیش بینی شده است، افزود: فعال بودن کسب و کارها، تعدیل نکردن نیروها و عدم استفاده از بیمه بیکاری از سال گذشته تاکنون از شرایط دریافت تسهیلات است.
مدیرکل ارشاد گیلان مبلغ پرداختی تسهیلات را برای واحدهای تعطیلی اجباری 16 میلیون تومان و برای واحدهای فعال تعطیل نشده 12 میلیون تومان عنوان کرد و ادامه داد: سود تسهیلات 12 درصد و دوره بازپرداخت پس از یک دوره تنفس، از مهر ماه سال جاری در 24 قسط است.
کد خبر 4961353
قاسمی- به گزارش شهرآرانیوز، این مسئله، افراد اهل و بادانش و باتجربه تئاتر را، چون اسپند روی آتش پریشان کرده است. آسیب های چنین پیامدی برای همگان روشن است. ضعیف شدن حوزه تخصصی تئاتر، آسیب دیدن آموزش، پایین آمدن کیفیت اجرا های عمومی و تضعیف آثار جشنواره ای تنها بخشی از این پیامدهاست که قلب تئاتر مشهد را نشانه گرفته اند. این موضوعات همیشه در تئاتر مشهد وجود داشته، اما تابستان ها که فصل برگزاری کلاس های آموزشی است، این مسئله نمایان تر می شود. هنرجویانی که دوست دارند در کلاس های بازیگری ثبت نام کنند، منبع و مرجع مشخصی برای تحقیق ندارند و صرفا با دیدن نام یک نمایش معروف یا پوستری که احتمالا آن را در جشنواره ای دیده اند، برای انتخاب استاد تصمیم می گیرند. بی آنکه بتوانند تفاوت میان بازیگری یا کارگردانی خوب را با مدرس خوب تشخیص دهند.
کلاس های درجه چندم بازیگری در آموزشگاه های کم درآمد
بهانه تهیه این گزارش گفت وگو با کارگردان تازه کار تئاتر بود که داشت عده ای را جذب کلاس هایش می کرد. برایمان جالب بود چطور جوانی 22 ساله که فقط یک نمایش جمع وجور بلک باکسی آن هم با کیفیت پایین اجرا کرده است، حالا با استفاده از پوستر و تبلیغات آن کار قرار است کلاس برگزار کند، آن هم کلاس حضوری و مجازی. اما وقتی صحبتمان از تبلیغات و جذب هنرجو گذشت و وارد گفت وگوی دوستانه ای شدیم، اعترافاتی کرد که برایمان جالب بود. او می گفت در این شهر کارش دیده نمی شود، مگر با اسم درآوردن. به گفته او کانال تلگرامی اش برای جذب هنرجو تا حد زیادی جواب داده است و هفته ای 2 شب کلاس بازیگری برگزار می کند. کلاس هایی هم در یکی از آموزشگاه های پایین شهر برگزار می کند و دستمزد اندکی دریافت می کند. اما سال آینده دیگر با این دستمزد ها کار نمی کند، چون حتما تا یک سال دیگر شهرت می یابد. صحبتمان که صمیمی تر شد، کمی هم درددل کرد و از حمایت نشدن صحبت کرد و اینکه کسی در این شهر نیست تا دست او را بگیرد. او معتقد است باید به این شکل دیده شود، اما احتمالا نمی دانست با این کار چه ضربه ای به آموزش این شهر وارد می کند.
آموزش بازیگری در قالب تمرین تئاتر
برگزاری کلاس آموزشی در مکانی که برای تمرین تئاتر اجاره شده است، یکی دیگر از روش های برگزاری کلاس های بازیگری غیراصولی در تئاتر است که مدتی است رواج یافته است. روشی که به برخی افراد سوءاستفاده گر که گاه در بین آن ها اهالی باتجربه تئاتر هم دیده می شوند، اجازه می دهد با روش های غیراصولی آموزش تئاتر را تحت تأثیر قرار دهند. این کلاس ها بیشتر جنبه اقتصادی دارند و هنرجویان معمولا پس از چند جلسه کلاس را رها می کنند، اما انگار هزینه همین چند جلسه برای افراد سوءاستفاده گر کافی است تا به هدفشان برسند و دامشان را در مکانی دیگر پهن کنند. این مسئله از سوی برخی اهالی تئاتر که آموزش را به صورت اصولی پیگیری می کنند، جزو آسیب های جدی است. مدیر پردیس تئاتر مستقل مشهد با بیان اینکه قبلا برای خودشان چنین اتفاقی افتاده بود که متوجه آن شده بودند و جلوش را گرفتند، می گوید: در مکان قبلی پردیس تئاتر مستقل شخصی مکان را برای تمرین تئاتر از ما اجاره می کرد، اما متوجه شدیم در این زمان بازیگری آموزش می دهد که مانع از فعالیتش شدیم. احتمالا این اتفاق در بسیاری از مکان های تئاتری می افتد و این خیلی بد است که هر کسی به خودش اجازه می دهد دست روی آموزش تئاتر بگذارد.
عودی ادامه می دهد: اگر قرار باشد همه آموزشگاه ها مجوز برگزاری کلاس بازیگری داشته باشند، دیگر چه کاری است که این همه هزینه می کردم! برای برپایی یک مکان فرهنگی و هنری، می رفتم در فرهنگ سرا ها یا آموزشگاه های مختلف کلاس برگزار می کردم. برایم عجیب است وقتی مجوز باید از طریق اداره ارشاد پیگیری شود، چطور افراد حتی سرشناس دست به این کار می زنند.
به گفته عودی مسئولان باید بتوانند این اتفاقات را رصد کنند و اگر نمی توانند، این ضعف مهمی برایشان محسوب می شود.
تئاتر مشهد در آستانه تهدید است
آموزش های غیر اصولی و برگزاری کلاس های آموزش تئاتر به صورت غیرمجاز تهدیدی جدی برای تئاتر مشهد است. پیش کسوت تئاتر مشهد که سال ها به عنوان مدرس فعالیت کرده و شاگردان زیادی را در عرصه تئاتر پرورش داده است، با بیان این مطلب می گوید: این تهدید در حال پررنگ تر شدن است و به مسئله جدی تبدیل شده است. توجه به این موضوع در دستورکار هیچ کدام از نهاد ها و متولیان تئاتر نیست و این اتفاق تلخ به زودی دامن تئاتر را خواهد گرفت.
فرشید تمری ادامه می دهد: الان دامنه حوزه تخصصی تئاتر آن قدر بی دروپیکر شده است که هر کسی به خودش حق می دهد وارد این حوزه تخصصی شود و آموزش دهد. من تعجب می کنم از کسی که کاری را کارگردانی کرده است، بعد فراخوان آموزش کارگردانی تئاتر می دهد و هیچ کس هم بر این کار نظارتی ندارد.
بازیگر خوب با مدرس خوب فرق می کند
تمری همچنین از آموزشگاه هایی سخن می گوید که حاضرند برای پرداخت دستمزد کمتر از افراد مبتدی برای آموزش استفاده کنند. منکر این نمی شوم که ممکن است آن فرد، بازیگر یا کارگردان خوبی باشد، اما ممکن است اصول آموزش دادن را نداند. به نظر من معلمی با کارگردانی و بازیگری فرق دارد. امکان دارد طرف نویسنده خوبی باشد، اما مدرس نباشد، زیرا انتقال تجربه خودش یک هنر مستقل است.
او از کوتاهی ارگان های متولی سخن می گوید و در ادامه به برخی مراکز، چون انجمن هنر های نمایشی، مرکز آفرینش های هنری، آستان قدس و حوزه هنری هشدار می دهد تا در انتخاب مدرسان آگاهانه عمل کنند.
آموزش اصولی، دوری از حواشی
نویسنده و کارگردان تئاتر مشهد در بخشی دیگر از صحبت هایش به مسئله اخلاق اشاره می کند و اینکه بخشی از آموزش تئاتر اخلاق مداری است. او می گوید: اخلاق رکن اصلی تئاتر است و اصلا تئاتر بشری ترین هنر خلقت است؛ بنابراین باید اخلاق را در کنار تکنیک آموزش داد. درحالی که می بینیم بسیاری از کلاس ها این مسئله را مدنظر قرار نمی دهند و همین می شود که حواشی و معضلاتی گریبان تئاتر را می گیرد و در مواردی حتی پای نیرو های امنیتی باز می شود.
تولید آثار ضعیف به جای تولید آثار فاخر، حضور هنرمندان متزلزل و ناپایدار به جای هنرمندان پایدار و تبدیل شدن جامعه تئاتر به جامعه ای لاغر و کم بنیه از دیگر نتایج توجه نکردن به آموزش تئاتر است که تمری به آن ها اشاره می کند.
به گفته این منتقد تئاتر بر اساس بخش نامه 80080 ریاست جمهوری، هرگونه فعالیت تئاتری از سوی هر ارگانی باید زیرنظر ارشاد انجام شود، اما الان این دستورالعمل نهاد ریاست جمهوری اجرا نمی شود و مثل این است که مسابقات تخصصی ورزشی زیرنظر تربیت بدنی اجرا نشود.
تمری در ادامه این سؤال را مطرح می کند که چرا همه فعالیت های مختلف مسیر خودشان را طی می کنند غیر از تئاتر که هر اداره و ارگانی در آن دخالت می کند؟
او در پاسخ به این سؤال از ضعیف عمل کردن متولیان یاد می کند و می گوید: در وزارت ارشاد دستورالعمل واضحی برای این کار نیست، بنابراین در اجرا هم نمی شود آن را عملی کرد و این حکایت گربه ای شده است که روی پیانو راه می رود، صدایی تولید می شود، اما آیا آن صدا ملودی منظم و زیبایی است؟
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان قدس، سیروس الوند کارگردان و شهرام اسدزاده مدرس دانشگاه و کارگردان، از سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی شمس تبریزی بازدید و با حسین کشاورزیان دیدار و گفتگو کردند.
در این دیدار، حسین کشاورزیان ضمن عرض خیرمقدم بر حضور بیشتر و مشارکت هنرمندان بنام حوزه سینما و فیلم در شهرستان قدس و بکارگیری هنرمندان بومی در صنعت سینما تاکید کرد.
کشاورزیان امکانات فرهنگی هنری شهرستان قدس مخصوصا سالن و مجتمع فرهنگی شمس تبریزی را کافی ندانسته و گفت: در صورت توجه و تجهیز سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی شمس تبریزی، می توان جشنواره و اجراهای تئاتر بین الملی و کشوری را میزبانی کرد.
سیروس الوند و اسدزاده ضمن بازدید از امکانات و تجهیزات سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی شمس تبریزی از همکاری و مشارکت مسئولین شهرستان در حمایت و احداث سالن سینما تقدیر و دیدار با رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی را جهت مشارکت و تشریک مساعی مفید دانستند.
علی سلطانی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، ادامه داد: فعالیت آموزشگاه های هنری قم و همچنین مجموعه های فعال در زمینه آموزش رشته های مختلف هنری در ایام شیوع کرونا به صفر رسید.
وی، اظهار داشت: روند تعطیلی طولانی مدت فعالیت آموزشگاه های هنری که از ابتدای اسفندماه 98 شروع شده بود تا پایان خرداد ماه سال جاری ادامه داشت، موجب شد تا بسیاری از این مجموعه های آموزشی مجبور به تعدیل نیرو شوند.
رئیس انجمن هنرهای تجسمی قم گفت: به دلیل اینکه بخش مهمی از درآمد اساتید فعال در رشته های مختلف از طریق آموزش تامین می شد، تعطیلی این آموزش ها، شرایط را برای هنرمندان قم سخت کرد.
وی ادامه داد: با رفع محدودیت های کرونایی، بخش زیادی از فعالیت آموزشگاه های استان دوباره از سر گرفته شده است ولی به دلیل فاصله گذاری اجتماعی و استمرار شرایط کرونایی، تمایل هنرجویان برای ثبت نام و حضور در این کلاس ها به شدت کاهش یافته است و این موجب شده تا خسارت های ناشی از کرونا جبران نشود.
سلطانی اظهار داشت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور جبران این خسارت ها، برنامه ریزی کرده است که به دلیل اینکه اکثر آموزشگاه های هنری قم فاقد شرایط تعیین شده برای دریافت کمک های مالی تعیین شده، بودند، در عمل این کمک ها به داد این آموزشگاه نرسید.
رئیس انجمن هنرهای تجسمی قم ادامه داد: یکی از شرایط کسب کمک های مالی وزارت ارشاد، وجود نیروهای بیمه شده است که به دلیل اینکه این آموزشگاه ها درآمد بالایی نداشته اند، در عمل نیز هیچ نیروی بیمه شده ای ندارند و این موجب شده تا از کمک های دولت محروم شوند.
بیش از 2 هزار هنرمند در زمینه هنرهای تجسمی شامل رشته های نقاشی،گرافیک، نگارگری، کاریکاتور و تصویرسازی، در این استان فعالیت می کند ضمن اینکه 50 آموزشگاه آزاد هنری و موسسه تک منظوره هنری در قم وجود دارد.
کرونا ویروسی است که گستردگی شیوع آن بسیار وسیع است و از جمله راه های انتقال آن عطسه، سرفه، دست دادن و روبوسی است؛ پزشکان توصیه می کنند، افراد علاوه بر پرهیز از دست دادن، روبوسی و حضور در مرکزهای عمومی؛ به هنگام عطسه لازم است، جلوی بینی خود را با دستمال بگیرند و و یا برای مهار آن از آرنج خود استفاده کنند.
ویروس کرونا ، موسوم به کووید 19 اواسط ماه دسامبر سال گذشته (24 آذر 98) در شهر ووهان واقع در مرکز چین گزارش شد؛ ابتدا از این بیماری به عنوان ذات الریه نام برده می شد، اما کمیسیون ملی بهداشت چین در 30 دسامبر سال 2019 (9 دی 98) به صورت رسمی شیوع این ویروس را در چین اعلام کرد.
شهروندان قمی برای کسب آخرین اخبار از دانشگاه علوم پزشکی قم به کانال آن به نشانی webdaqom@ در فضای مجازی و یا تارنمای آن به نشانی اینترنتی www.muq.ac.ir مراجعه کنند.
به گزارش پویش خبر، صابر سهرابی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با تبریک روز بزرگداشت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) گفت: شیراز این چلچراغ فرهنگ، ادب و هنر ایران، از آن روز که متبرک به وجود احمد بن موسی شاهچراغ (ع) شد، جایگاه ویژه ای نیز در جهان اسلام یافت. جایگاهی که از آن بزرگانی چون علامه جلال الدین دوانی، ملاصدرای شیرازی و ابوحیان توحیدی و در عصر حاضر بزرگانی چون شهید آیت الله دستغیب، شهید آیت الله ربانی شیرازی و آیت الله محلاتی پرورش یافته اند.
سهرابی با گرامی داشت ششم ذی القعده، روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) افزود: دهه کرامت و به ویژه روز بزرگداشت شاهچراغ(ع)، از فرصت هایی است تا فرهنگ وران و هنرمندان، به ویژه در زمینه های آیینی، رشد و شکوفایی هنری خویش را به جهان عرضه نمایند و ما نیز در این راستا از آنان حمایت و پشتیبانی خواهیم نمود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس بیان داشت: راه اندازی بیناد بین المللی امین ولایت که بر بنیاد فعالیتهای فرهنگی و هنری و جریان سازی فرهنگ اهل بیت سلام الله علیهما در کشور استوار است با استعانت از پرتو انوار مقدس صاحبانش راه اندازی خواهد شد و مسئولیت دبیرخانه آن بر دوش کانون های فرهنگی و هنری مساجد است.
وی افزود: این بنیاد با هدف گسترش فرهنگ ناب محمدی و ایجاد جریان مستمر معارف اهل بیت (ع) و با بهره گیری از ابزارهای فرهنگی، هنری و با استفاده از سینما و فضای مجازی با خلق آثار برجسته، مروج بسیار ارزشمند اندیشه اسلامی در این ایام خواهد بود. این بنیاد که به بازشناسی جایگاه معنوی اهل بیت و خاندان پاک شان بویژه حضرت شاهچراغ علیه السلام می پردازد، می تواند مسیر روشن شناخت معرفت را با درک و شناخت امامزادگان و بقاع متبرکه فارس که منتصب به خاندان اهل بیت هستند باشد. دهه کرامت در فارس و شیراز با راه اندازی بیناد فرهنگی هنری امین ولایت می تواند سازوکاری عالمانه و محققانه بر بستر فرهنگ و هنر آنهم در تمام فصول سال تعریف کند که اجرای آنها مدام در سراسر استان و حتی کشور جریان داشته باشد. این نگاه به فرهنگ اسلامی بر پایه سخنان مقام معظم رهبری در این استان پهناور و کشور سومین حرم اهل بیت را بنایی برای جریان سازیهای فرهنگی و هنری در استان خواهد کرد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی فارس ادامه داد: سرود و نماهنگی “آقا امام رضا (ع)” همزمان با بزرگداشت دهه کرامت و در آستانه میلاد مسعود امام رضا (ع) در شیراز به طراحی و آهنگ سازی ملکاحمد لطف نژاد و شعری از فاطمه وکیلی با اجرای دانش آموزان آموزشگاه پسرانه میعاد امام رضا (ع) و با تدوین سجاد نکوآمال تهیه و انتشار یافت.
وی اضافه کرد: کانون های فرهنگی و هنری مساجد، که بازوانی توانمند مردمی فعالیت های فرهنگی و هنری اداره فرهنگ و ارشاد هستند در دهه کرامت امسال نیز در بیش از 1200 مسجد با رعایت پروتکل های بهداشتی و حفظ فاصله گذاری اجتماعی اقدام به برگزاری برنامه های متنوع فرهنگی و هنری نموده اند که برخی از این فعالیت ها روی داده و برخی دیگر نیز در حال انجام می باشد.
این مسئول فرهنگی خاطرنشان کرد: امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا، بسیاری از برنامه ها را به صورت مجازی برگزار کردیم که در همین راستا جشن های خانگی تکریم دختران و آیین پایانی جشنواره بهونه که به مناسبت دهه کرامت در خردادماه و تقدیر از برگزیدگان مسابقات و جشنواره هایی که از ابتدای ماه مبارک رمضان تا کنون برگزار شده است را می توان نام برد.
دبیر کارگروه استانی ساماندهی مد و لباس فارس با اشاره به این که مد و لباس از مهم ترین حوزه های فرهنگی و هنری در زمان کنونی است، گفت: در راستای فرهنگ سازی مد و لباس و حمایت از طراحان این حوزه و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با همکاری نهادها و مؤسسات فعال در این زمینه، جشنواره ها و مسابقات ویژه ای را به مناسبت های مختلف برگزار می نماید. در ماه مبارک رمضان امسال نیز مسابقه مد و لباس رمضان را با موضوع مد و لباس بانوی ایرانی را به صورت مجازی برگزار کردیم که آیین تقدیر از برگزیدگان آن همزمان با میلاد حضرت معصومه (س)، آغاز دهه کرامت و روز دختر، برگزار شد.
سهرابی گفت: اهدای بسته های کمک معیشتی به نیازمندان از دیگر برنامه هایی است که توسط کانون های فرهنگی و هنری مساجد در سطح استان فارس به صورت در دهه کرامت شروع شده است.
گفتنی است تا کنون بیش از 150 برنامه متنوع فرهنگی، هنری و ادبی در سراسر استان فارس با حفظ پروتکل های بهداشتی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و با همکاری نهادها و مؤسسات زیرمجموعه آن برگزار شده است و تا پایان دهه کرامت نیز ادامه خواهد داشت.
محمدکاظم رضوانی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: برای بازسازی اساسی این سینما، 2 میلیارد ریال سهم اداره کل آموزش و پرورش و همین میزان نیز سهم اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم تعیین شده است که در صورتی که سهمی از استان نیز برای این سینما تخصیص داده شود، شاهد اتفاق بسیار خوب در این زمینه خواهیم بود.
وی با تاکید بر اینکه بازسازی این سینما نیازمند همراهی تمام مجموعه استان است، گفت: به دلیل قدمت بالا و نقش موثر فرهنگی آن در استان در طی چند دهه فعالیت این سینما، مشارکت استان در بازسازی آن ضروری است.
سینما تربیت یکی از سینماهای قدیمی قم و متعلق به آموزش و پرورش است که دارای 466 صندلی و یک سالن نمایش است.
وی با اشاره به کمبود شدید صندلی سینمایی در این استان گفت: نهضت سینماسازی در قم که به منظور رفع کمبود شدید صندلی سینمایی در این استان از سه سال اخیر آغاز شده و همچنان با قدرت در حال پیگیری است.
رضوانی ادامه داد: تعداد سینماهای استان از 3 سینما در سال 97 به 6 سینما تا پایان سال 98 افزایش یافت که بر این اساس تعداد سالن های سینمایی فعال قم نیز از حدود یک هزار صندلی به بیش از 2 هزار صندلی افزایش یافت که با تکمیل و بهره برداری از پروژه های سینمایی موجود، یک هزار صندلی دیگر نیز به ظرفیت سینمایی استان افزوده شود.
وی با اشاره به مهمترین طرح های عمرانی سینمایی قم گفت: تجهیز و بهره برداری از سینمای بازار شهر با چهار سالن 60، 80، 120 و 300 صندلی و همچنین بهره برداری از سینمای باغ موزه دفاع مقدس با ظرفیت 400 صندلی از جمله طرح های مهمی است که برای توسعه زیرساخت سینمایی استان در حال تکمیل هستند.
سینمای ونوس با 300 صندلی، سینمای تربیت با 500 صندلی، سینمای آیه با 140 صندلی، سینمای آوینه با 220 صندلی، سینمای شهر آفتاب با 620 صندلی و سینمای کودک وابسته به کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان با 200 صندلی، 6 سینمای فعال استان قم به شمار می آید.
به گزارش خبرگزاری حوزه ، سجاد عمرانی طی سخنانی در جلسه هیئت امنای انجمن خیرین کتابخانه ساز استان قم که با هدف انتخابات جدید هیئت مدیره در تالار غدیر اداره کل کتابخانه های عمومی برگزار شد، با اشاره به اینکه برگزاری نشست هم اندیشی و بهره مندی از دیدگاه ها و پیشنهادات خیرین در حوزه کتاب و کتاب خوانی موجب رشد و ارتقای سطح مطالعه در جامعه می شود، گفت: دغدغه خیرین در معرفی فرهنگ غنی اسلامی ایرانی به ویژه در مهد فرهنگ شیعی، امری ستودنی و مورد ستایش است چرا که همواره فرهنگ کمتر مورد توجه قرار گرفته و این نگرانی وجود دارد که در سایه کم توجهی به مسایل فرهنگی در جامعه ما لطمات قابل توجهی ببینیم.
وی با بیان این که در زمینه توجه به مسایل فرهنگی، شهر و استان مقدس قم باید الگوی کل کشور باشد، افزود: واقعیت آن است که در حال حاضر وجود تنها 23 باب کتابخانه عمومی برای مردم قم کافی نیست و لذا برای افزایش کمی و کیفی در این قضیه، ورود و حمایت مالی و معنوی مدیران ارشد استانی و خیرین بسیار مهم است تا در این امر مهم و کلیدی، یاری گر و کمک رسان نهاد کتابخانه ها باشند.
سرپرست اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم همچنین گفت: هزینه ساخت، تجهیز و تامین منابع در کتابخانه یک سرمایه گذاری عظیم است که آیندگان نیز از آن سود خواهند بُرد و لذا باید بیش از پیش به این قبیل امور توجه کرد.
وی در ادامه به آیات و احادیثی نورانی که درباره احسان و نیکوکاران آمده، اشاره کرد و گفت: از جمله عباداتی که می توان پنهانی و آشکارا انجام داد، همین انفاق و نیکوکاری است که رضایت خالق و مخلوق را به همراه دارد، به خصوص انفاق و نیکوکاری با طعم و رنگ فرهنگی که قطعاً اجر بالاتری هم دارد.
در ادامه این جلسه عباس مهرابی قمی، رئیس هیات مدیره خیرین، ضمن ارائه گزارشی از فعالیت های انجمن خیرین، کتابخانه ها و مطالعه را باعث توسعه فرهنگی، اجتماعی و علمی در جامعه عنوان کرد و افزود: خیرین، کتابخانه ها را متعلق به آحاد مردم می دانند و در رفع مشکلات آن مانند تجهیزات، تامین منابع و راه اندازی آن از هیچ گونه کمکی دریغ نمی کنند و آن را باقیات الصالحات می دانند.
سپس هیات مدیره خیرین استان قم ضمن تشکر از توجه اداره کل کتابخانه ها به جایگاه خیرین افزود: کمک به رشد جامعه به ویژه در زمینه کتاب و کتابخوانی امری مقدس به شمار می رود که همه بزرگان در این حوزه اتفاق نظر دارند.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد آتش زر، عضو شورای اسلامی شهر قم نیز گفت: توجه خیرین به کتابخانه های عمومی مایه تحول عمیق در وادی فرهنگ اسلامی ایرانی است که بسیاری از نیازهای مخاطبین امروز را رفع می کند و تشکیل این مجمع با هدف بهره مندی از ظرفیت نیکوکاران در راستای خدمت رسانی مطلوب به مردم شریف قم با توجه به شرایط موجود است.
گفتنی است: در خاتمه جلسه با نظارت مسئولان اداره کل کتابخانه ها، خیران استان شامل آقایان عباس مهرابی قمی، ناصر علایی، آل احمد، حسن مالکی نژاد، نوپوش، سیدباقر تکیه ای، حمیدرضاخرمی، خوشرفتار و سعید رجبیان به عنوان هیئت امنای جدید انجمن خیرین کتابخانه ساز استان انتخاب شده و آقایان غلامرضا اخوان به عنوان بازرس اصلی و مهندس ایرانی به عنوان بازرس علی البدل این انجمن معرفی شدند.
313/8
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان، محمود عرب نژاد ، دوشنبه(9 تیر) در دیدار جمعی از کارگزاران حج با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمان که به مناسبت هفته حج انجام شد؛ گفت: همه قراردادهای حج 99 در آذر 98 با طرف سعودی بسته و همه تدابیر توسط سازمان حج انجام شد تا حج 99 با همه شرایطی که عربستان اعلام می کرد، برگزار شود اما به نتیجه نرسید.
مدیرکل حج و زیارت استان کرمان افزود: حتی بعد از شیوع کرونا سازمان حج پروتکلی دربردارنده همه موارد از مبدأ تا مقصد را آماده و به وزارت حج عربستان ارائه و پیشنهاد داده بود با کشورهای اسلامی جلسه ای برگزار شود که آن هم نشد با اینکه بعثه مقام معظم رهبری در حج و زیارت هم از مراجع استفتا و بحث اسکان در منا هم حل شد اما عربستان موافقت نکرد حج امسال انجام شود.
وی با اشاره به اینکه 95 درصد زائرین ثبت نام و قسط اول را هم پرداخت کرده و 25 میلیون تومان واریز و ما آن را به حساب بانک مرکزی جهت خرید ارز برای عملیات حج تمتع واریز کردیم؛ اظهار داشت: سازمان حج قصد دارد وضعیت کاروان ها به همین شکل تا سال آینده ادامه داشته باشد و ارزی که دولت برای زائرین امسال تخصیص داده در شورای عالی حج برای اعزام با همین مبلغ در سال آینده مصوب شود زیرا حج در سال 1400 افزایش قیمت دارد.
عرب نژاد با این توضیح که امسال 20 کاروان از استان با 3 هزار و 34 نفر زائر آماده اعزام بود و اولین استانی بودیم که آموزش زوار در فضای مجازی را آغاز کردیم و معاینات پزشکی همه زائرین زیر 60 سال هم انجام شد ؛ اعلام کرد: 35 هزار زائر از استان کرمان که تا پایان سال 86 برای حج تمتع ثبت نام کردند در نوبت اعازم به حج هستند.
وی پس از اشاره به برگزاری برنامه های گرامیداشت هفته حج در استان؛ ادامه داد: در سال های 97 و 98 به ترتیب 22 و 23 کاروان از استان با 3003 و 3547 زائر عازم حج شدند و برای سفرهای عتبات هم در این دو سال 276 و 231 سفر انجام و تعداد 5152 نفر در سال 97 و 5738 نفر در سال 98 اعزام هوایی داشتیم و در سال 98 سفرهای استانی دنبال شد و شرکت مرکزی 3 هزار نفر اعزام به عتبات داشت.
مدیرکل حج و زیارت استان کرمان راه اندازی دفتر کنسولگری عراق در استان و اعزام 117 هزار و 740 زائر در اربعین سال گذشته را نیز مورد اشاره قرار داد و افزود: درباره سفر زیارتی سوریه هم با وزرات بهداشت رایزنی شده و ممکن است در آینده نه چندان دور با رعایت پروتکل های بهداشتی این مسئله حل شود زیرا استان کرمان جزو استان هایی است که می تواند با پوشش دادن تعدادی از استان های همجوار پرواز مستقیم کرمان به دمشق داشته باشد.
پایان پیام/ 80
به گزارش پایگاه خبری اتحاد آنلاین ، سیدمحمدجعفر امامیان امروز در گفت گو با در کرمانشاه در خصوص برنامه های دهه کرام ت در استان، اظهار داشت: با توجه به شیوع ویروس کرونا در استان و نیاز مردم به برنامه شاد و مفرح در ایام دهه کرامت تا با توسل به ائمه اطهار (ع) بتوانند با معنویت و صبر بیشتر این دوران را پشت سر بگذارند، برنامه هایی را با اعمال محدویت های تدارک دیده ایم.
وی ادامه داد: برنامه امسال دهه کرامت با همت خادمیارن رضوی و عموم مردم ولایت مدار استان کرمانشاه با طراحی جدیدی برنامه ریزی شده که از همان روز اول دهه کرامت (میلاد حضرت معصومه (س)) این برنامه های متنوع در سطح استان در حال برگزاری است.
مسؤول نمایندگی آستان قدس رضوی در استان کرمانشاه حضور کاروان شادی در درب منازل را در قالب یکی از این برنامه های متنوع عنوان کرد و افزود: با هماهنگی و مشارکت دوستان در سپاه و شهرداری کرمانشاه، هر شب کاروان شادی رضوی در مجتمع های پرجمعیت بدون اینکه نیاز باشد مردم از خانه های خود بیرون بیایند حضور می یابند و هم استانی ها از قاب پنجره در این مراسم حضور پیدا می کنند.
وی با اشاره به برنامه دخترانه، گفت: تجلیل از دختران برتر با رعایت شرایط کرونایی برگزار شد، البته برنامه ها و مسابقات متنوعی هم برای خانواده ها در فضای مجازی طراحی شده که جوایزی با مشارکت اداره کل اوقاف و امور خیریه استان نیز به شرکت کنندگان برتر اهدا می شود.
امامیان از توزیع 15 هزار پرس غذا در شب میلاد امام رضا (ع) بین محرومین استان با مشارکت خیرین خبر داد و اضافه کرد: در این ایام کرونایی که خیلی از خانواده ها را دچار مشکل معیشتی کرده، چقدر زیباست که ما بتوانیم غذای تبرکی امام رضا (ع) را به درب منازل ببریم تا ان شاءالله گشایش خیری در معیشت آن ها حاصل شود به همین خاطر خیرین و برخی از مجموعه های مرتبط دست به دست هم دادند تا در شب میلاد امام رضا (ع) حدود 15 هزار پرس غذا پخت و در استان بین محرومین توزیع می کنیم.
وی تصریح کرد: در شب و روز میلاد امام رضا(ع) جشن های مختلف خیابانی تدارک دیده شده، البته با رعایت مباحث بهداشتی، عدم تجمع و عدم حضور آحاد مردم برگزار می شود.
امامیان در پایان با اشاره به حضور خدام حرم امام رضا (ع) در اس تان، گفت: خدام حضرت رضا (ع) و پرچم متبرک هم امسال با شرایط ویژه و محدودتری از روز چهارشنبه این هفته در استان حضور به عمل می رسانند که و از قاب تلویزیون میهمان هم استان ها می شوند.
انتهای پیام/پ
منبع فارس
'); d.write('
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَی فِی خَرَابِهَا أُولَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛ و کیست بیدادگرتر از آن کس که نگذارد در مساجد خدا نام وی برده شود و در ویرانی آنها بکوشد آنان حق ندارند جز ترسان لرزان در آن مسجدها درآیند در این دنیا ایشان را خواری و در آخرت عذابی بزرگ است. (آیه 114/ سوره بقره)
مسجد در اسلام از جایگاه رفیعی برخوردار است؛ مکانی که خانه خداست و نام و یاد عبادت باری تعالی از آنجا بلند می شود و نقش والایی در ترویج معارف دینی و فرهنگی دارد؛ آنجا که حفظ حرمت و تقدسش بر هر مسلمانی لازم است.
مساجد تاریخی شیراز و اصفهان، نمونه های بی نظیر و با شکوه از هنر معماری در تاریخ دوران اسلامی ایران هستند. کاشی کاری های زیبا، آجرکاری های دیدنی، پنجره هایی مشبک با شیشه هایی رنگ و وارنگ و ستون هایی مرتفع و پیچ دار، تنها ذره ای از تزئینات منحصر به فرد این مساجد هستند که دل هر تماشاگری را مجذوب خود کرده تا ساعت ها از فضای معنوی آن ها لذت ببرد.
ویژگی های ساختار گردشگری هر مکان به نوبه خود از یک طرف متأثر از اهمیت، اعتبار، ماهیت، تنوع نقش و کارکرد مذهبی، فرهنگی، تفریحی، تجاری و به طورکلی جاذبه های مکانی آن است، و از طرف دیگر برگرفته و تأثیر پذیرفته از ویژگی های اجتماعی، فرهنگی(باورهای اعتقادی) و اقتصادی ساکن آن محلی و گردشگران است؛ در حالی که اخیرا برخی از آژانس های خدمات مسافرتی فارغ از این مهم فعالیت خود را تنها در بهره اقتصادی خلاصه می کنند و برای تبلیغ جاذبه های هنری مساجد تاریخی به ویژه در شهرهای اصفهان و شیراز تا جایی پیش می روند که به راحتی چهره هایی از افراد بد حجاب در قاب تصاویر عکاسان شان رخ نمایی می کند.
استفاده از جاذبه های مذهبی علیه مذهب، این اتفاقی است که متأسفانه این روزها شاهد آن هستیم؛ از جاذبه های هنری و نقوش عرفانی که زاییده روح دینداری هنرمندان دیرین این کشور است، برای جذب گردشگر استفاده می کنند و با عدم رعایت احکام خداوند مانند حجاب و حریم ها، خواسته یا ناخواسته به تبلیغات ضد دین در سطح بین المللی دست می زنند و درآمد کسب می کنند.
مسئولان محترم سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر نهادهای ذی ربط، باید گفت زمان حرف به پایان رسیده است؛ دریابید کار به جایی رسیده است که مساجد تاریخی تبدیل به سالن مد بدحجابان و جولانگه عکاسان برای ثبت تبلیغات ضد مذهبی و پخش عکس هایی در سطح بین المللی شده است؛ اگر تا این اندازه در حفاظت از دین ناتوان هستید، مسئولیت را به دلسوزان دین و مذهب بسپارید تا چاره ای بر این امر بیاندیشند.
سخنی با صاحبان تور و راهنمایان گردشگری
آیا هنر شما به عنوان مبلغان گردشگری و فرهنگ ایران، ایجاد تناقض در جهان است؟ بی اعتنایی و زیر پا گذاشتن سخن خداوند در خانه خداوند به چه قیمت؟ می دانید مسجد کجاست و به چه منظور بنا شده است؟ آیا معنای زندگی از بین بردن تناسبات، معناها و بی حرمتی است؟ اما بدانید نخواهیم گذاشت آیین خداوند به سخره گرفته شود و حرمت مساجد را پایمال کنید.
امید است مسئولان امر هرچه سریع تر جهت رفع این معضل وارد عمل شوند و اجازه ندهند چهره مساجد با ارزش تاریخی و فرهنگی کشور ایران با انتشار این تصاویر در سطح بین المللی تبلیغ شود و آیین اسلام و دستورات قرآن کریم در مساجد مهجور بماند.
به قلم الهام صمدی
انتهای پیام
حجت الاسلام سید شهاب الدین حسینی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: اجرای طرح شمیم کرامت در بقاع متبرکه و راه اندازی کاروان های شادی از جمله برنامه هایی است که در دهه کرامت برگزار می شود.
وی با بیان این که اجرای یک سری برنامه ها نیز در فضای مجازی در طول دهه کرامت تدارک دیده شده است، افزود: تجلیل از خادمان امام زادگان(ع) نیز از جمله برنامه های ما بوده اما به علت خودداری از تجمعات و رعایت پروتکل های بهداشتی، برخی از مراسم های تجلیل در منازل خادمان برگزار خواهد شد.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین حسینی در این خصوص تاکید کرد: خادمان زحمات بسیاری طی سال ها در آستان مطهر امام زادگان(ع) متحمل شده اند و باید از زحمات این خادمان قدردانی کنیم.
وی در ادامه به اجرای برنامه های متنوع فرهنگی و مذهبی در آستان مطهر امام زادگان و بقاع متبرکه استان در طول دهه کرامت اشاره کرد و افزود: حضور خادمان آستان قدس رضوی در استان نیز از دیگر برنامه ها بوده و این خادمان برخی برنامه ها را به صورت مشترک با اداره کل اوقاف استان برگزار خواهند کرد.
انتهای پیام
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان ، آیت الله سید محمد شاهچراغی بعدازظهر امروز در دیدار با مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان سمنان به مناسبت دهه کرامت و روز تجلیل از مقام امامزادگان که در دفتر امام جمعه سمنان انجام شد اظهار داشت: وجود تعداد زیاد امامزادگان در استان سمنان ازجمله امتیازات و برکات این استان است.
وی امامزادگان را حرم امنی برای عموم مردم در شادی ها و غم ها دانست و افزود: مردم ولایت مدار استان سمنان محبت و ارادت خاص و ویژه ای به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از گذشته های دور داشته اند و شاید همین خود از دلایل مهم وجود امامزادگان جلیل القدر در این استان باشد.
نماینده ولی فقیه در استان سمنان وجود پربرکت حضرت رضا (ع) در ایران را ازجمله دلایل مهم و اصلی حضور سادات بزرگواران و امامزادگان جلیل القدر در کشور عنوان کرد و بر بهره گیری و حظ معنوی از حضور این امامزادگان تأکید کرد.
آیت الله شاهچراغی گفت: زیارت امامزادگان فلسفه ای خاص دارد که مردم باید به این مهم توجه و اهتمام ویژه داشته باشند.
وی عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب هر زمان وارد امامزاده ای می شوند در آنجا 2 رکعت نماز اقامه می کنند و مردم نیز به تأسی از ایشان سعی کنند در هنگام ورود به بقاع و امامزادگان مطهر 2 رکعت نماز به جای آورند.
نماینده ولی فقیه در استان سمنان تأکید کرد: متولیان امر همچون ادارات اوقاف و امور خیریه می بایست بستر و زمینه های لازم را برای ارائه خدمات مختلف ازجمله فرهنگی و اجتماعی را در بقاع متبرکه و امامزادگان مهیا کنند.
انتهای پیام/363/ ع
به گزارش خبرگزاری رسا در مازندران، حجت الاسلام حیدری، مدیر کل اوقاف مازندران امروز در مراسم گرامیداشت روز امامزادگان و تجلیل از خادمین در گلوگاه به حضور یک هزار و 362 امامزاده در سطح استان مازندران اشاره کرد و افزود: ما ولایتمداری خود را مدیون امامزادگان و بقاع متبرکه هستیم.
وی با بیان این که بنای 270 امامزاده در استان در حال ساخت و ساز است، خاطرنشان کرد: امامزادگان مازندران نگین دیار علویان و ظرفیت بسیار مهمی برای اجرای برنامه های فرهنگی هستند.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران با بیان این که امسال در سراسر استان مازندران در روز گرامیداشت امامزادگان از 380 خادم و هیأت امنای بقاع متبرکه تجلیل بعمل آمد، بیان کرد: پروژه های عمرانی امامزادگان و بقاع متبرکه استان اکثرا توسط نذورات مردمی، خیرین و اوقاف در حال انجام است.
حجت الاسلام حیدری افزود: همه نذورات هر امامزاده در همان امامزاده هزینه خواهد شد، این درآمد ها در راستای سرفصل های عمرانی، مدیریتی و فرهنگی است.
وی با بیان این که بیشتر امامزادگان مازندران از نوادگان امام موسی کاظم(ع) و امام سجاد(ع) هستند، خاطرنشان کرد: مازندران بیشترین اماکن متبرکه را دارد و امامزادگان یکی از مولفه های تاثیرگذار در نشر و انتقال مکتب بزرگ تشیع هستند.
حجت الاسلام میراحمدی، امام جمعه گلوگاه نیز در این نشست با تبریک دهه کرامت اظهار داشت: باید به سادات احترام بگذاریم و احترامشان را نگهداریم، سادات ریشه در پیغمبر دارند و از ذریه ایشان هستند.
امام جمعه گلوگاه با بیان این که روز گرامیداشت امامزادگان بسیار مهم است، بیان کرد: ما هرچه داریم از اهل بیت داریم، اگر ائمه نبودند معلوم نبود ما چگونه بودیم، اهل بیت بزرگترین حق را به گردن ما دارند و آن هدایت ما است.
حجت الاسلام میراحمدی با بیان این که امامزادگان دست ما را گرفتند و ما را هدایت کردند، افزود: اگر چه امامزادگان از ما چیزی نمی خواهند، اما ما باید اجر آموزگار خود را بپردازیم و امامزاده ها را احترام و زیارت کنیم./950/د102/ق
به گزارش روابط عمومی بنیاد بین المللی امام رضا عیه السلام، همزمان با دهه کرامت رضوی استاد عباس اخوین به عنوان خادم فرهنگ رضوی معرفی و با حضور علی اصغر کاراندیش معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه تلویزیونی چراغانی شبکه 3 مورد تجلیل قرار گرفت.
عباس اخوین خوشنویس مشهدی که حدود 62 سال است به این هنر مشغول است، به مناسبت دهه کرامت و ولادت ولی نعمت مان در گفت و گو با خبرگزاری رضوی اشاره ای به دلیل علاقه اش به هنر خوشنویسی کرد و گفت: متولد 1316 هستم. مادرم آدم معتقدی بود و به حرم امام رضا علیه السلام زیاد میرفت و من را هم با خودش میبرد. زمانی که در حال نماز خواندن در حرم آقا بود چشم من دنبال کتیبه ها میرفت و کتیبه ها برایم جذابیت زیادی داشت و این درحالی بود که هنوز به مدرسه هم نمی رفتم.
وی افزود: سوم دبستان که مشق خط را داشتیم متوجه شدم که عاشق خطاطی هستم و از همان موقع قلمم را زمین نگذاشتم و دفترهای مشقم را دو خطی سیاه می کردم.
اخوین ادامه داد: سال 64 به تهران کوچ کردیم و در اینجا یکی از دوستانم که آشنایی به خط داشت به من از زیر و بم این هنر می گفت و پیشنهاد رفتن به کلاس های خوشنویسی را داد و به کلاس های خط زیر نظر استاد علی اقا حسینی که شاگرد مستقیم عماد الکتاب بود، رفتم.
وی افزود: در کلاس ها این اختیار را داشتیم ابیات را انتخاب کنیم و من دو بیت شهر از امام رضا علیه السلام انتخاب کردم و بعد از آن شعری را برای آقا نوشتم و با دوستانم در مشهد تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم اتفاقا خیلی استقبال کردند.
اخوین تاکید کرد: آثار نفیس هنرمندان باید چاپ شود و در اختیار عموم قرار گیرد. من در تمامی این سالها هم برای مردم نوشتم هم برای هنر و ازین بابت خدارا شکر می کنم.
روزنامه ایران


روزنامه بهار


روزنامه اطلاعات

روزنامه آسیا

روزنامه ابتکار

روزنامه کیهان

روزنامه رویداد امروز

روزنامه اعتماد


روزنامه جوان


