
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، لادن حیدری گفت: تاکنون 90 هزار تقاضای صاحبان و شاغلان کسب و کارهای بخش فرهنگ و هنر کشور برای دریافت حمایت های دولتی و جبران خسارت های بحران کرونا از طریق سامانه های تحفه، کارا، صندوق اعتباری هنر و نیز تشکل های صنفی ثبت شده است .
وی افزود: ساختار کنونی وزارتخانه مناسبتی با تغییرات جمعیتی و تقسیمات کشوری ندارد و به همین روی پاسخگویی و شاخص های عملکردی را دچار اُفت و اختلال کرده است، به گونه ای که اکنون خواهان آنیم که 2000 پست سازمانی به این وزارتخانه اختصاص یابد.
حیدری در عین حال تصریح کرد، برای رسیدن به نتایج مطلوب، این مطالبه سازمانی بایستی در هیات دولت طرح و تصویب شود.
معاون وزیر با اعلام ویژگی های 63 پروژه استانی که تاکنون به بهره برداری رسیده است، تنگناهای هزینه ای موجود را برشمرد و به ضرورت افزایش بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد .
وی در ادامه به اقدامات و پیگیری های این معاونت برای ارتقای شاخص های سهولت کسب و کارهای فرهنگی و هنری اشاره کرد و افزود: پیگیری های مستمری برای درج صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان دارایی های راهبردی در اولویت های مورد حمایت صندوق توسعه ملی، حمایت از کارآفرینان صنایع فرهنگی و تجاری سازی آثار و محصولات این صنعت و حمایت قانونی از موسسات فرهنگ بنیان و هنر بنیان به مثابه شرکت های خلاق در جریان است که امیدواریم با همراهی هیأت محترم دولت به نتایج مورد انتظار دست یابیم .
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حاشیه دیدار وزیر و مدیران ارشاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با معاون اول رئیس جمهور این سند رونمایی شد.
همچنین این سند با هدف ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی تهیه و تدوین شده است.
این سند در 4 بخش مقدمه شامل چارچوب های مفهومی، محیط شناسی و مسئله یابی در دو بخش شناسایی ظرفیت ها و چالش ها و مسائل، بسته های سیاستی برنامه ای شامل 9 بسته سیاستی برنامه ای و الگوی اجرایی سازی برنامه می شود.
به گزارش خبرنگار مهر ، آیین تکریم و معارفه محسن مومنی شریف و محمدمهدی دادمان روسای پیشین و جدید حوزه هنری انقلاب اسلامی با سخنرانی مدیران فرهنگی کشور و اصحاب اندیشه و هنر پیش از ظهر امروز یکشنبه هشتم تیر 99 در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از سخنرانان این مراسم بود.
وی در بخشی از سخنان خود گفت: وقتی به فعالیت 40 ساله حوزه هنری نگاه کنیم تصویرهای مختلفی از آن می توانیم روایت کنیم. من به اختصار به چند گزاره اشاره می کنم. نخست نقشی است که حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس داشته است. دفاع مقدسی که گنج ایرانی ماست و با هیچ برهه ای از تاریخ ایران برابری ندارد. معدنی است که مواد خام کشف نشده زیادی دارد و نیازمند کاوش های بسیار است.
وی افزود: حوزه هنری از اوایل تاسیس تاکنون مستمرا در حوزه ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی کوشیده است. این نهاد حدود 400 کتاب تولید کرده و از آن میان 150 اثر را نیز ترجمه کرده است. شعر دفاع مقدس نیز از حوزه هنری و با اساتیدی چون حمید سبزواری، مهرداد اوستا، قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و دیگران پا گرفت. یکی از ارکان سینمای دفاع مقدس نیز حوزه هنری با فیلم های موثری است که تولید کرد.
صالحی ادامه داد: در حوزه هنرهای تجسمی از دهه 60 هنرمندان در 14 شاخه هنرهای تجسمی فعالیت چشمگیری داشتند. در حوزه هنرهای نمایشی با مولفه تئاتر بچه های مسجد حوزه هنری نقش مهمی در ترویج مفاهیم دفاع مقدس داشت. اگر ما به دفاع مقدس و مجموعه اتفاقاتی که در آن هشت سال ناب افتاد مدیونیم یکی از نهادهایی که تلاش کرده تا به آن ادای دین کند حوزه هنری است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود به مستند نگاری انقلاب، دفاع مقدس و وضعیت کشور در حوزه هنری اشاره کرد و گفت: گزاره دوم تلاش حوزه هنری در مستندنگاری و اجتماعی تاریخی ماست. آثار آقای فرهنگی و بهبودی از منابع ارزشمندی است و روش آنها نیز رهروان بسیاری پیدا کرده، ما شکل گیری جریان تاریخ شفاهی را مدیون حوزه هنری هستیم.
صالحی همچنین به نقش موثر حوزه هنری در تربیت نیروی انسانی اشاره کرد و ادامه داد: از دهه شصت تا کنون بخش عمده ای از کارکرد حوزه هنری چه در زمینه آموزش های مستقیم و چه غیرمستقیم معطوف به تربیت نیروی انسانی بوده است. نکته مهم آنجاست که در این آموزش کل ایران تحت پوشش قرار گرفت و محصور به تهران نشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان گفت: در این 40 سال مجموعه وسیعی کارنامه حوزه هنری را ساختند. مدیران مشغول در حوزه از حجت الاسلام زم تا دکتر بنیانیان و در این دهه اخیر نیز محسن مومنی شریف نقش اساسی در برنامه های حوزه داشتند. محسن مومنی شریف ترکیبی از خلوص، همراهی، همدلی، تعهد و دیگر ویژگی هایی است که کارنامه مدیران را درخشان می کند. به ایشان خسته نباشید می گویم، محمدمهدی دادمان نیز مسئولیتش پاسداری از یک کارنامه زرین و ارزشمند است. او در گام دوم انقلاب که مقطعی جدید و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است عهده دار مسئولیت شده است. امیدواریم در اولین دهه گام دوم انقلاب حوزه هنری همچنان درخشش خود را حفظ کند.
کد خبر 4960435
محمد آسیابانی
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی ظهر امروز در آئین تکریم و معارفه روسای جدید و پیشین حوزه هنری با اشاره به نقش حوزه هنری در هنر انقلاب اسلامی اظهار داشت: وقتی به 40 سال گذشته نگاه می کنیم با نقش زیبای حوزه هنری در عرصه فرهنگ و هنر مواجه می شویم.
وی دفاع مقدس را گنج ایرانی دانست و ادامه داد: این هشت سال با هیچ دوره تاریخی برابری ندارد، دفاع مقدس معدنی است که نیازمند فرآوری فراوان است. حوزه هنری در پاسداشت این 40 ساله مستمرا کوشیده و در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تدوین کتاب های مختلف و پاگرفتن شعر دفاع مقدس خوش درخشیده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: یکی از ارکان سینمای دفاع مقدس از دهه 60 تاکنون حوزه هنری بوده است. فعالیت هنری های تجسمی در 14 شاخه هنری در این مرکز موجب رویش های پیوسته شد تا این گنج و گنجینه را به خوبی نشان داده شود.
صالحی به فعالیت دفتر هنرهای تجسمی حوزه هنری در این سال ها اشاره و گفت: در حوزه هنرهای نمایشی و موسیقی دفاع مقدس و همه حوزه هایی که به نحوی به دفاع مقدس ارتباط دارد، حوزه هنری خوش درخشیده است. اگر به دفاع مقدس و مجموعه اتفاقات ناب آن ایام نگاه کنیم یکی از مجموعه هایی که تلاش کرده ادای دین کند، حوزه هنری است.
وی افزود: نقش حوزه هنری در مستندنگاری تاریخ ایران که به نوعی شناسنامه دار کردن انقلاب است و به مدد نسل آیندگان خواهد آمد، نقش مهم و درست است و ما بخش مهم این عرصه را مدیون حوزه هنری هستیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: از دهه 60 تاکنون حوزه هنری بخش عمده ای از کارکردش آموزش و تربیت نیروهای انسانی کارآمد بود که به حق توانسته در زمینه آموزش مستقیم و غیر مستقیم نیز کارنامه درخشانی را از خود بر جا بگذارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه سخنان خود با اشاره به ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی و وجودی محسن مومنی شریف، وی را ترکیبی از خلوص، همراهی، همدلی، تعهد و ... توصیف کرد.
صالحی گفت: بدون شک ویژگی های خوب و برجسته است که می تواند کارنامه مدیران را درخشان و نام و یاد افراد را ماندگار کند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: با خسته نباشید به تلاش و فعالیت 10 ساله آقای مومنی شریف در حوزه هنری، به محمدمهدی دادمان نیز خداقوت می گویم که مسئولیتش پاسداری از یک کارنامه زرین و ارزشمند خواهد بود. ایشان در گام دوم انقلاب که مقطعی جدید و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است عهده دار مسئولیت شده است. اگر دهه 60 نقطه عطفی برای حوزه هنری بود امیدوارم دهه آتی حوزه هنری بتواند همچنان بدرخشد و به پیش برود.
وی ابراز امیدواری کرد تا در اولین دهه گام دوم انقلاب حوزه هنری همچنان درخشش خود را حفظ کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تلاش های گسترده حوزه هنری طی چندین سال گذشته در عرصه های مختلف، تصریح کرد: خوشبختانه فعالیت ها و تلاش این حوزه مخصوص تهران نبوده و بخش گسترده ای از کشور را در برگرفته و پوشش داده است.
گفتنی است آئین تکریم محسن مومنی شریف و معارفه محمدمهدی دادمان با حضور تنی چند از شخصیت های علمی و فرهنگی کشور در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش فرهیختگان آنلاین ، 10 ، 11سال پیش بود، پدرم خوشحال از ثبت نام سفر حج به خانه آمد، البته نه حج تمتع، حج عمره! راستش را بخواهید می گفتند تمتع برای پولدارهاست! راست هم می گفتند، کافی بود نگاهی به آگهی های خرید و فروش فیش حج می انداختیم تا متوجه این مساله شویم. مبالغی که گاه تا چند ده میلیون، 40میلیون، 70میلیون و... هم می رسید. این مساله البته وقتی بغرنج تر بود که باید سال ها منتظر می نشستی تا اگر اتفاقی نیفتد، متقاضی عمرش را به شما ندهد و خلاصه اگر اتفاقات سیاسی و... رخ ندهد، عازم سرزمین وحی شود. از همان موقع یکی دیگر از مسائلی که همیشه جلب توجه می کرد، جدال بانک ها بر سر مساله ثبت نام متقاضیان حج بود. بانک ها سرودست می شکاندند که متولی ثبت نام ها باشند، بالاخره اینکه افراد با میل و رضایت کامل، هزینه ای را نزد بانک ها به ودیعه بگذارند و برای سال های سال هم امکان دخل و تصرفی در آن نداشته باشند، موهبتی است که کمتر بانکی حاضر به چشم پوشی از آن خواهد بود. مثلا همان سال اواخر دهه 80 که آخرین دفعات ثبت نام حج بود (10سالی هست که دیگر ثبت نامی صورت نمی گیرد) برای هر نفر مبلغی حدود 600هزار تومان برای ثبت نام حج عمره دریافت می کردند و این پول حالا سال هاست در حساب افراد خاک می خورد. (البته خاک خوردن به معنی عدم بهره برداری از این مبالغ نیست.) بعد از واقعه تلخ منا و جان باختن چندصدنفر از هموطنان مان دراین واقعه و تیره وتار شدن روابط بین دو کشور ایران و عربستان، همان اندک امید اعزام به حج عمره توسط متقاضیان را سال ها به تعویق انداخت و معلوم نیست بالاخره چه زمانی می توانند به آرزوی خود برسند و عازم این سفر شوند. با این تفاسیر اینجا چند مساله موردسوال و مطالبه است؛ سوالات و مطالباتی که همگی حول مساله شفافیت قابل بررسی و انتظار است. در ادامه در ارتباط با این مطالبات می نویسم.
هزارو800 میلیارد تومان پول زائران حج در حساب بانک مرکزی
مساله اول در ارتباط با حج تمتع 99 است. شرایط خاص دنیا به دلیل شیوع کرونا خیلی زود، یعنی خیلی زودتر از آخرین اعلام ها و اخبار در ارتباط با لغو بسیاری از رویدادها و مراسم ، نشان می داد که حج سال 99 و این گردهمایی بزرگ مسلمانان در سرزمین وحی هم امسال امکان برگزاری ندارد و به عاقبت بسیاری دیگر از مراسم دچار خواهد شد. به هرشکل تلاش های بسیاری شد تا شاید این اتفاق متوجه برگزاری حج نشود و کشور عربستان بتواند با فراهم کردن شرایط خاصی برگزاری حج را میسر کند. درهرحال این اتفاق نیفتاد و بالاخره اعلام شد حج تمتع سال 99 برگزار نخواهد شد. بعد از این اتفاق اما حواشی و سوالاتی پیرامون عاقبت افرادی که پروسه ثبت نام را انجام داده و وجوه لازم را پرداخت کرده اند، ایجاد شد که رئیس سازمان حج و زیارت در تشریح این مساله طی سخنانی گفت: بعد از شیوع ویروس کرونا احتمالات پیش رو را در زمینه حج 99 و اعزام حجاج کشورمان دنبال کردیم و در همه اقدامات، اولویت ما حفظ سلامت حجاج و رویکرد بعدی نیز رعایت صلاح زائران بود. ما به عنوان یک کشور مسلمان خود را مکلف دانستیم پیشنهاداتی را به وزارت حج عربستان ارائه کرده تا در صورت برگزاری حج تمتع زمینه های ارتقای ایمنی و سلامت زائران، بیشتر و با قوت فراهم شود. دراین راستا پروتکل سلامت با پوشش همه مراحل اجرایی حج اعم از غربالگری زائران قبل از حرکت از کشورهای مبدا، زمان رسیدن به مقصد، حین انجام مناسک و به هنگام خروج از عربستان تدوین و به طرف عربستانی پیشنهاد و دراین زمینه آمادگی خود را برای همفکری و همکاری اعلام کردیم. در ادامه اما رشیدیان در ارتباط با هزینه دریافت شده از زائران حج تمتع 99 افزود: تعداد 76هزارو828 نفر جهت تشرف به حج 99 ثبت نام انجام دادند و 95 درصد از ثبت نام شدگان مرحله اول هزینه سفر خود معادل 25میلیون تومان (این رقم با احتساب سپرده اولیه، رقم سود آن و واریزی متقاضیان) را پرداخت کردند که وجوه واریزی توسط زائران جهت تامین دوسوم ارز موردنیاز عملیات اجرایی حج را به بانک مرکزی واریز کردیم. با توجه به شیوع ویروس کرونا و لغو سفر حج از سوی عربستان، از مبلغ هزار و822 میلیارد تومان مبالغ واریزی زائران حج، مبلغ هزار و800میلیارد تومان به منظور تامین ارز مورد نیاز حج و ذخیره آن برای تشرف زائران به حج 1400 به حساب بانک مرکزی واریز شد.
رئیس سازمان حج و زیارت به دو نکته حائزاهمیت دیگر هم اشاره کرد، او گفت: با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جهان و تغییرات و نوسانات قیمت ارز، بزرگ ترین کمک برای زائرانی که در سال جاری ثبت نام کردند و مرحله اول هزینه سفر خود را انجام دادند و مقرر است سال آینده به حج مشرف شوند، ذخیره سازی و تثبیت ارز با نرخ امسال است که به این منظور معادل ریالی حدود 200میلیون دلار به بانک مرکزی واریز شده است. درصورت برگزار نشدن حج امسال، سازمان حج و زیارت به جای سرمایه گذاری ریالی به نیابت از این زائران قراردادهای مسکن و حمل ونقل و تدارکات را با لحاظ شرایط اضطراری در عربستان منعقد کرده و این خدمات در سال بعد برمبنای قراردادهای امسال به زائران ما ارائه می شود و تحولات اقتصاد جهانی و نرخ برابری ارز و ریال و هرگونه افزایشی در نرخ ها متوجه هزینه های اعزام حجاج ما در سال آینده نخواهد شد. آن دسته از افرادی که ثبت نام کرده اند و درصورت عدم برگزاری حج قصد انصراف داشته باشند، اولویت های بعدی فراخوان و ثبت نام شده و جایگزین آنها می شوند.
این اظهارات رشیدیان ابهامات و البته سوالاتی را در ذهن ایجاد می کند، خصوصا قسمت پایانی سخنان او، به هرحال مردم و متقاضیان حج تمتع 99 کمافی السابق و براساس روال همیشگی اعزام ها، ثبت نام خود را انجام داده و مبالغی را که باید به حساب این سازمان واریز کرده اند، تا اینجا مساله ای هم نیست، منتها به دلیل شیوع کرونا و لغو برگزاری این مراسم این وجوه منطقا باید به حساب افراد بازگردد، چراکه شرایط اقتصادی فعلی زمینه سرمایه گذاری ها و جلوگیری از افت ارزش پول را فراهم کرده است و احتمالا کسی مایل نیست درچنین شرایط بغرنج اقتصادی چنین سرمایه قابل توجهی جایی دپو بماند. این اقدام سازمان حج و زیارت و تهدید به اینکه کسانی که پول خود را پس بگیرند با اولویت های بعدی جایگزین می شوند، بیشتر شبیه گروگانگیری سرمایه است؛ سرمایه ای که اصلا شفاف نیست که قرار است در کجا هزینه شود و این حدود هزارو800میلیارد تومان چه عایدی مضاعفی برای سازمان حج و زیارت خواهد داشت.
احتمالا بیش از هزارمیلیارد تومان در حساب متقاضیان عمره بلوکه شده است
برای مساله دوم بگذارید کمی به عقب تر برگردیم. ابتدای گزارش از سال ها انتظار متقاضیان اعزام به حج، هم حج تمتع و هم حج عمره نوشتم؛ انتظاری که بخشی از آن متاثر از عوامل سیاسی و مناسبات بین کشورهاست و بخشی دیگر اما به خاطر حجم بالای تقاضا برای سفر به مکه مکرمه است.
سیدعبدالفتاح نواب، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت چند روز پیش و در یک برنامه تلویزیونی آمار و اطلاعات جالبی را در ارتباط با تعداد متقاضیان و به صورت کلی وضعیت امور مربوط به حج در کشور ارائه کرد.
نواب گفت: یک میلیون و200هزار ایرانی در نوبت حج تمتع هستند. هیچ کشوری سراغ ندارید که برای 26 سال آینده متقاضی حج داشته باشد؛ درحالی که بیش از 10سال ثبت نام جدیدی هم صورت نگرفته است. اکنون برخی کشورها حتی سقف سهمیه خود را هم نمی توانند پر کنند، اما ما علاوه بر یک میلیون و200هزار نفری که در نوبت حج تمتع هستند، نزدیک به پنج میلیون و 800هزار نفر نیز در صف عمره داریم که نشانگر تعداد مشتاقان و متقاضیان این سفر معنوی است.
به گفته نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت حدود هفت میلیون نفر، جمعا در صف انتظار تشرف به حج عمره و تمتع هستند؛ جمعیت قابل توجهی که اگر قرار بر اعزام همه آنها باشد، تا 26 سال آینده هیچ فرد جدیدی امکان اعزام نخواهد داشت و ظرفیت کشور ما از این لحاظ پر است. البته نکته قابل تامل هم این است که در 10سال اخیر در کشور ما هیچ ثبت نامی برای سفر به حج صورت نگرفته است و این صرفا آمار افرادی است که 10 سال پیش و قبل تر اقدام به ثبت نام کرده اند. اینجا اما سوای اعلام آمار، مطالبه جدی دیگری مطرح است، همان طور که در ابتدا گفتم، هریک از افراد برای ثبت نام حج، چه تمتع و چه عمره (اینجا با تمرکز بر حج عمره) مبالغ متغیری را متناسب با تعرفه ای که برای هر سال در نظر می گرفتند، پرداخت کرده اند. از چند ده هزار تومان تا چند صدهزار تومان که همگی در قالب ودیعه در حساب فرد بلوکه می شود و چند سالی هم هست که سودی به این سپرده ها تعلق می گیرد. با یک حساب سرانگشتی و البته لحاظ رقمی به عنوان میانگین (چون اطلاعات شفافی در این باره وجود ندارد) مثلا 200هزار تومان و ضرب این رقم در تعداد پنج میلیون و800هزار نفر متقاضیان حج عمره، هزارو160میلیارد تومان پول (فارغ از ارزش پول در سال های متمادی) در حساب متقاضیان حج عمره بلوکه شده است و معلوم نیست با این مبالغ هنگفت دقیقا چه کاری صورت می گیرد.
مساله شفافیت و سازمان حج و زیارت
و اما مساله سومی که در این ماجرا باید به آن اشاره کرد، شفافیت است. مساله حج و ثبت نام برای اعزام به سرزمین وحی شبیه به مساله سلامت و آموزش شده است. از آنجایی که برای مردم این سفر و عمل به این واجب اهمیت بسیار بالایی دارد، همچون سلامت و مساله آموزش حاضرند بدون هیچ منتی و با رضایت کامل هر نوع هزینه ای را متقبل شوند. تابه حال هم نشنیده ایم که کسی انتقادی به پرداخت این هزینه داشته باشد و همیشه متقاضیان بلافاصله بعد از آنکه دریچه ثبت نام باز شده است یا موعد اعزام شان شده، تمام و کمال هزینه ها را پرداخت کرده اند. اما دقیقا در این پروسه هم همچون آموزش و درمان مساله اصلی و موردمطالبه شفافیت است. متاسفانه باوجود همراهی مردم و پرداخت های منظمی که ازسوی آنها صورت می گیرد و هیچ وقت مطالبه خاصی هم نداشته اند، مسئولان سازمان حج و زیارت حداقل کاری که می توانند کنند، یعنی شفافیت را هم انجام نمی دهند. گفتیم که آخرین موعد ثبت نام حج در کشور به 10 سال پیش برمی گردد و برای 26 سال آینده هم متقاضی ذخیره داریم. در تمام این ایام هرگز در ارتباط با محل هزینه کرد پول هایی که سال ها پیش از مردم گرفته شده است، سخنی گفته نشده، اصلا در ارتباط با اصل پول، میزان آن و ارزش آن معادل ارزش پول امروز، همین مساله همیشه شبهاتی را پیرامون مبالغی که نزد سازمان حج و زیارت و بانک های عامل است، ایجاد کرده است. در همین مورد آخر، یک سال نگه داشتن پول مردم (25 میلیون تومان به ازای هر نفر) در بانک مرکزی و برگرداندن آن با این قید که نوبت آنها به اولویت های بعدی تعلق می گیرد، جفایی است که در حق مردمی می شود که همواره سر موعد دیون خود را پرداخته و منتظر اعزام به سرزمین وحی بوده اند. حالا مطالبه اصلی مساله شفافیت و اعلام تمام درآمدها، هزینه ها، میزان دریافتی از مردم و ارزش پول ها به نرخ روز و محل هزینه کرد آنها از سوی سازمان حج و زیارت است.
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه
خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ: صدرا صدوقی
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر، با همکاری شورای فرهنگی اجتماعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشست مجازی نقش فرهنگ در پیشگیری از مصرف مواد مخدر را برگزار کرد. در این نشست مجازی، حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، پروین داداندیش مشاور اجتماعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اسکندر مومنی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر، علی هاشمی دبیرکل سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر و معاون سابق رئیس جمهور، محمود گلزاری روانشناس و استاد دانشگاه علامه طباطبائی، تقی آزاد ارمکی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران، و هومان نارنجی ها پزشک و درمانگر اعتیاد سخنرانی کردند. در ادامه مهم ترین بخش های سخنان استادان و کارشناسان حاضر در این نشست را می خوانید.
نقش فرهنگ در پیشگیری و تثبیت بعد از مداوا
حسن بلخاری: بحث مهمی که در نسبت میان فرهنگ و آثار آن در مبارزه با مواد مخدر وجود دارد این است که اگر ما در مواجهه با مواد مخدر- این بلای خانمان سوزی که با تحت تاثیر قرار دادن ابتدا جسم و سپس روان تمامی هویت و سلامت شخص را مورد تهدید جدی قرار می دهد، اگر بخواهیم از نقش فرهنگ در مبارزه با آن صحبت کنیم باید بحثی ارائه بدهیم در رابطه با مواجهه با مواد مخدر. این مواجهه در سه سطح مطرح می شود: سطح اول پیشگیری، سطح دوم مداوا یا درمان و سطح سوم تثبیت بعد از مداوا و درمان. درمرحله اول و سوم، حضور فرهنگ فوق العاده مهم و جدی است. در مرحله دوم مساله، مداوا است و باید از راه حل های پزشکی در مسیر غلبه بر این وابستگی بسیار جدی جسم و تن نسبت به مواد استفاده شود. لذا صورت ماجرا بیشتر مساله فنی و پزشکی دارد؛ اگر چه که من در همین مرحله دوم نیز اعتقادی جدی به حضور فرهنگ دارم. چون تصور کنید کسی را که در قلمرو مداوا قرار دارد و کارهای درمانی روی او انجام می شود، اگر از لحاظ محبت و توجه اطرافیان به مرحله ای از اغناء و رضایت کامل روحی برسد، این مساله می تواند در تسریع درمان و تحقق حقیقی درمان او موثر باشد، به همین دلیل در سطح دوم اگر در زمان درمان روی مسائل فرهنگی و روحی و روانی از جمله مسائل مربوط به محبت و عشق ورزی تاکید کنیم که همه اینها بالذات فرهنگی هستند، درمان را محقق و تثبیت کرده ایم و به شخص روحیه داده ایم تا این دوران بسیار سخت را پشت سر بگذارد. ولی خارج از این مساله در مرحله اول و سوم حضور فرهنگ بسیار بسیار برجسته و به عبارتی عاملی فوق العاده موثر و تاثیرگذار است.... جالب است که بدانید سازمان ملل متحد هر سال برای این روز شعاری انتخاب می کند و به دولت ها و ملت های سرتاسر جهان ابلاغ می کند. شعاری که بسیار ساده و ذات فرهنگی است و در عین حال از ضرورت مطلق و وجه برجسته فرهنگ در این حوزه صحبت می کند. به نظر من در سال 2016 چنین شعاری داشتند؛ به صورت این شعار توجه کنید تا عمق ماجرای فرهنگ بیشتر روشن شود. شعار سازمان جهانی مبارزه با مواد مخدر در سال 2016 این بود: اول گوش کن، گوش کردن به کودکان و نوجوانان، گام نخست در کمک به رشد سالم و ایمن آنها است... یا در سال 2019 میلادی شعار این بوده است: سلامت توام با عدالت و عدالت توام با سلامت... به ماهیت هر دو پیام توجه کنید! مطلقاً فرهنگی هستند یعنی جهان ایمان مطلق دارد که مهم ترین عامل برای پیشگیری و تثبیت درمان و مداوای یک معتاد فقط و فقط از طریق فرهنگ به نتیجه می رسد.
در شعار سال 2106 آمده بود: اول گوش کن گوش کردن به کودکان و نوجوانان گام نخست در رشد سالم و ایمن آنها است... در حوزه فرهنگی ما از مولانا این مصرع را داریم: بشنو از نی چون حکایت می کند... شنودن عامل بسیار بسیار مهمی است و برخی جان ها و دل ها در امر شنودن بسته است و اجازه شنودن و اذن شنودن به جان و دل خود را نمی دهند و به همین دلیل ارتباط آنها با بسیاری از حقایق و معانی که می تواند در گردنه های سخت زندگی مرشد و راهنمای آنها باشد را از دست می دهند.
می دانیم هم در دوره کودکی و هم در دوره نوجوانی، کودکان و نوجوانان و جوانان ما حامل دیده ها و اندیشه ها و در حقیقت رویکردهای جدیدی به زندگی هستند، به دلیل مواجهت مستقیم و بی پروای آنها با مسائل مدرن و جدیدی که در زندگی انسان رخ می دهد و بر اثر این مواجهت ایده هایی در ذهن آنها شکل می گیرد. الان بحث درست یا غلط بودن آنها مطرح نیست؛ بحث این است که جان ما تسلیم شنودن این ایده ها باشد، یعنی اگر ما به صورتی پیش داوری کنیم و ذهن و زبان ما بر آرا و عقاید آنها بسته باشد دقیقاً این مساله را ایجاد کرده ایم که اینها در خودشان می ریزند و بعد این مفاهیم سر از جای دیگری بر می آورد. لذا به حرف نوجوانان و حتی کودکان و جوانان خود گوش کنید. خانواده هایی که بستر متعادلی برای گفت وگو ایجاد می کنند، پدر و مادرهایی که در برخی از مسائل زندگی به ویژه مهم ترین مسائل زندگی برای فرزندان خود شخصیت قائل می شوند و با آنها مشورت می کنند، فرزندان خود را وارد فاز اجتماعی شدن می کنند؛ کودک و نوجوان از این توجهی که به او شده و از اینکه به حرف های او گوش داده شده، شخصیت پیدا می کند و احساس غرور و عزت می کند و این احساس عزت مهم ترین سپر در مقابل آسیب های اجتماعی است؛ در این مساله تردید نکنید. روانشناسی امروز به شدت مصدق این معنا است که مثلاً دختران نوجوانی که در منزل از محبت لازم و کافی برخوردار می شوند، هرگز در فضای آلوده بخش هایی از جامعه، جان و دل و روح خود را در اختیار رهزنان عفت و اخلاق و سلامت اجتماعی قرار نمی دهند.
بنابراین خانواده در مبارزه با مواد مخدر رکن مطلق و اصلی است. و هر چقدر که خانواده از لحاظ فرهنگی بر مسئولیت های عظیم خود آگاه شود و از خلقیات جوان و نوجوان باخبر باشد، پیشگیری، بهتر و بیشتر رخ می دهد و نوع برخورد به گونه ای تنظیم می شود که فرزندان خانه را مأمن و پناهگاه محسوب کنند و از اتمام درس و مدرسه و کار و بازگشت به خانه خوشحال باشند نه اینکه از خانه فراری باشند. اگر نکته ای که من عرض کردم دقیقاً رعایت شود، بسیاری از آسیب های اجتماعی کاهش پیدا خواهند کرد.
اهمیت به روزرسانی اطلاعات
پروین داداندیش: با نگاهی گذرا به وضعیت اعتیاد و مصرف مواد مخدر در دنیا و در کشور ما فکر می کنم دو رکن اصلی در فضای چرخه مواد مخدر وجود دارد: یکی تولید کننده و توزیع کننده است که در همسایگی کشور ما تولیدات انبوهی انجام می شود، همینطور بازار و مصرف کننده.
اگر نگاهی به تحولات رخ داده در این دو رکن اصلی در سال های اخیر داشته باشیم، تولید کننده و توزیع کننده؛ بررسی ها نشان می دهد که عملکردی بسیار هوشمندانه داشته و نه تنها تولیدات خود را کاهش نداده است بلکه با تمام مبارزاتی که در کشورها به این منظور سازمان یافته است، تولید خود را به صورت انبوه ادامه می دهد، همچنین تولیدات خود را تنوع بخشیده است و از فن آوری های روز برای تولید انواع مواد مخدر برای انواع مخاطبان خود استفاده می کند. همچنین هزینه های زیادی را برای توسعه و معرفی مواد مخدر مختلف در دنیا و در کشور ما انجام می شود. به عنوان مثال در کشور ما نزدیک به 80 نوع مواد مخدر توزیع می شود که 7-8 نوع آن بسیار شایع است. اخیراً موادی به نام گل معرفی شده که همان ماری جوانا است ولی به نام گل در بازار توزیع می شود و به بچه ها گفته می شود این ماده اعتیاد آور نیست و در بسیاری از کشورهای دنیا آزاد است و با همین تبلیغ سوء، گرایش به این مواد در بین جوانان زیاد می شود و در حال گسترش است.
حال به این سر چرخه و به بحث بازار و مصرف کننده نگاهی بیندازیم. برای مثال آیا جامعه ایرانی با تحولاتی که از سوی تولید کننده و توزیع کننده مواد اتفاق افتاده است آشنایی دارد؟ آیا آثار سوء مصرف این مواد در جامعه شناخته شده است؟ متاسفانه سال ها شاهد نگرشی مثبت نسبت به مواد مخدر بودیم و برخی از این مواد برای بهبود یا تسکین درد بیماری های خود استفاده می کنند. برخی فکر می کنند استفاده تفننی اعتیاد آور نیست. همه این نگرش ها، نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر است. یا گسترش ملاحظات غلطی در جامعه که اکثراً همه فکر می کنند من کسی نیستم که معتاد بشوم و فکر می کنند اعتیاد درد و بیماری جامعه فقیر و جامعه کارگر یا بی سواد است درحالی که آمارها نشان می دهد این طور نیست و متاسفانه در بین باسوادان جامعه و تحصیلکرده ها و حتی قشر مرفه جامعه نیز شاهد اعتیاد و گسترش اعتیاد به مواد مخدر هستیم. این مواد ناآگاهی هایی است که در سطح بازار مصرف وجود دارد. با این حال هر کسی در جامعه در راستای ارتقای اگاهی های خود وظیفه دارد از این اطلاعات آگاه شود، ولی این مساله کمتر در جامعه دیده می شود.
از طرفی شاهدیم که بین تولید کننده ها و توزیع کنندههای مواد، اتحادیه هایی به وجود آمده و همبستگی پیدا کرده اند و قدرتمندتر وارد جوامع می شوند ولی از این سو هماهنگی و همدلی و همبستگی کمتری بر علیه مصرف مواد مخدر در جامعه دیده می شود. البته با همه آنچه که بیان شد، نمی توانیم تلاش های شبانه روزی مسئولان محترم ستاد مبارزه با مواد مخدر را نادیده بگیریم؛ ولی برای به روز شدن، باید جامعه و افراد در این راستا به تمام ارگان ها و دستگاه های متولی کمک کنند. سوالی که وجود دارد این است که آیا خانواده های ما آشنایی و مهارت های کامل نسبت به سوء مصرف و ابتلا به مصرف مواد مخدر را دارند یا نه؟ آیا از نظر آموزشی و درمانی و بهداشتی حمایت می شوند؟ در حال حاضر اکثر سازمان ها و نهادهای دولتی در ستاد ملی مبارزه با مواد مخدر حضور دارند و همه مشغول خدمت هستند، ولی نقش خانواده و جامعه و نهادهای مدنی بسیار مهمتر است و خوشبختانه در برنامه های جدید ستاد این نقش به شکل پررنگی دیده شده است.
تحقیقات نشان می دهد که اعتیاد عامل جدی تهدید کننده سلامت جسمانی و روانی و اجتماعی و معنوی و فرهنگی جامعه شمرده می شود و باید برای مبارزه با این عامل جدی همه دست به دست هم بدهند و دستگاه های فرهنگی نقش خود را به خوبی ایفا کنند، به نظر من نهادهایی مثل رسانه ها و مجموعه های فرهنگی و هنری و دینی هم می توانند نقش بسیار مهمی را ایفا کنند و باید در این راستا تقویت شوند.
آنچه که مهم است، ارائه اطلاعات کافی و وافی به جامعه ای است که در معرض سوء مصرف مواد مخدر قرار دارد. در این راستا، برنامه های طراحی شده در ستاد مبارزه با مواد مخدر تمام این شاخص ها را دارد و خوشبختانه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برنامه های خوبی طی سال های گذشته طراحی شده که در این حوزه فعالیت می کنند.
نقش رسانه ها در پیشگیری
اسکندر مومنی: در دنیا نزدیک به 300 میلیون معتاد وجود دارد و سالانه بالغ بر 500 هزار نفر در اثر سوءمصرف مواد مخدر جان می دهند. بالاترین میزان مصرف با 88 میلیون نفر مربوط به موا مخدر کانابیس است و مواد مخدرهای گل، حشیش و ماری جوآنا در رده های بعدی قرار دارند. در دنیا تجربیات زیادی در حوزه مواد مخدر صورت گرفته به گونه ای که برخی مصرف مواد مخدر را قانونی کردند اما گزارش هایی که پس از آزادسازی مصرف منتشر شد نشان از ناموفق بودن آن و افزایش اعتیاد، تولید و قاچاق دارد.
اما در کشورما 2 میلیون و 800 هزار نفر مصرف کننده مستمر و یک میلیون و 600 هزار نفر مصرف کننده تفننی وجود دارد که جمعاً چهار میلیون نفر مصرف کننده را نشان می دهد، اما نکته مهم این است که در میان جمعیت فعال 15 تا 64 سال، 4/5 درصد مصرف کننده مواد مخدر هستند.
مولفه های موثر در حوزه مواد مخدر را به چهار حوزه مقابله، درمان، پیشگیری و توانمندسازی و بازگشت معتادان به جامعه تقسیم می کنیم، ما در کنار کشوری زندگی می کنیم که تولید موادمخدر درآن در سال 2000 میلادی حدود 200 تن بود که بعد از گذشت نزدیک به دو دهه، تولید موادمخدر به بیش از 9 هزار تن رسید. این نشان می دهد که مقابله صرف نمی تواند کارایی داشته باشد و نیاز به توسعه متوازن و هماهنگ میان چهار مولفه دارد؛ همه آسیب شناسی ها هم نشان داد کشورهایی که روی هر چهار مولفه کار کردند موفق بوده اند. طی چهار دهه گذشته، در چهار حوزه مقابله، درمان، پیشگیری و توانمندسازی اقدامات گسترده ای انجام شد که همگامی و متوازن بودن این چهار حوزه با یکدیگر، موجب رسیدن به نتیجه موفق در مبارزه خواهد شد، با این حال انتظار جامعه آن است که مواد مخدر در کشور نباشد تا کسی مصرف نکند، البته این انتظار درستی است و لازم است اما کافی نیست.
استراتژی کاهش تقاضا
علی هاشمی: در حوزه اعتیاد و آسیب های اجتماعی هم در سطح جهانی و هم در ایران شرایط غیر معمولی حاکم است و می توان گفت شرایطی بحرانی داریم. از این رو در دنیا، مواد مخدر و اعتیاد در کنار سایر بحران های دنیا قرار دارد و این نشانگر اهمیت و جدی بودن آسیب این پدیده برای جامعه بشری است.
بنده در مقطعی که دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم، در یکی از کنفرانس های مطبوعاتی اشاره کردم که دنیا نگران بمب اتم است که شاید یک روزی منفجر شود درحالیکه مواد مخدر یک جنگ یا یک زلزله دائمی است و روزانه در تمام حوزه ها برای بشریت خسارت های سنگینی به همراه می آورد. در این راستا به 2 شاخص اشاره می کنم: نزدیک به 65 تا 70 درصد از زندانیان و دستگیری های ما به طور مستقیم و غیر مستقیم به مواد مخدر و جرایم مواد مخدر ربط پیدا می کند که دربردارنده حدود 15 میلیون پرونده جاری قضایی است.
اگر بخواهیم عوامل مختلف را در این پدیده تجمیع کنیم همانند سکه ای دو است که یک روی آن جذابیت اقتصادی دارد و متاسفانه روی دوم آن، که عامل کلیدی تری است، تقاضا است که البته به ناکارآمدی ها در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... برمی گردد. اگر تقاضا وجود نداشته باشد، این بخش، اقتصاد جذابی نیز نخواهد داشت. بنابر گزارش های ارائه شده از سوی سازمان ملل، این بخش در دنیا بیش از 2 میلیارد دلار چرخش مالی با سودی نزدیک به 500 تا 600 میلیارد دلار دارد. در ایران نیز خسارت سنگین است. خسارت مواد مخدر در سال 83 در زمان دبیرکلی من بر ستاد، در پژوهشی که برای اولین بار در ایران انجام شد 12 میلیارد دلار محاسبه شده بود. 45 تا 46 درصد از این رقم مخصوص مصرف معتادان است که وارد جیب قاچاقچیان می شود و هزاران جرایم دیگر که به تبع این مساله در کشور ایجاد می شود. 25 تا 26 درصد هم هزینه هایی است که دولت و دستگاه های متعدد در حوزه های مختلف فرهنگی و اجتماعی و حمایتی هزینه می کنند و بقیه هزینه ها هم مربوط به مردم است که به تبع اعتیاد به مواد مخدر بسیار سنگین است؛ اعم از تصادفات جاده ای و مواردی که به مواد مخدر ربط پیدا می کند، نظیر ایدز، سرقت ها و... اینکه چرا تقاضا جدی است، بحث بسیار ریشه ای است. تز دکتری من در رشته مدیریت بازرگانی در این راستا درباره مولفه های موثر در کاهش تقاضا بود که به بررسی این دغدغه ها اختصاص دارد.
ما به کمک تمام اعضای ستاد مبارزه با مواد مخدر، تقریباً از سال 80 و 81 به طور جدی به جای استراتژی مقابله با عرضه و استراتژی کاهش تقاضا را انتخاب کردیم، چون اگر تقاضایی نباشد قطعاً عرضه ای شکل نمی گیرد. البته در مورد جدی بودن تقاضا عوامل متعدد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و... وجود دارد؛ از جمله عواملی که در تقاضا موثر است فقر نشاط در کشور است؛ همچنین فقر اقتصادی و فقر معیشتی. با وجود اینکه ما ثروتمندان معتاد هم داریم ولی اکثریت معتادین دارای مشکلات اقتصادی هستند. همچنین کمبود اوقات فراغت و عوامل دیگر نیز در این زمینه تاثیر دارند.
آخرین آمار نرخ شیوع اعتیاد در کشور بر طبق آمار رسمی ستاد در جمعیت فعال 15 تا 60 سال آمار سنگینی است وحاکی از این است که 4/5 درصد نرخ شیوع اعتیاد درآن ها داریم. این موضوع در اقشار مختلف نشانگر وضعیت خاص جامعه است. متاسفانه نرخ رشد اعتیاد سه برابر نرخ رشد جمعیت ماست، براین اساس نرخ شیوع در دانش آموزان؛ 1/2 درصد است و در دانشجویان 7/4 درصد است که متاسفانه در بین دختران دو برابر پسران رشد کرده و این نگرانی جدی را در مورد نهاد خانواده به همراه خواهد داشت. متاسفانه در بین قشر کارگری و در مراکز صنعتی نیز 23 درصد شیوع داریم. طبق آخرین نگرش سنجی ها تقریباً در دهه های گذشته بین 85 تا 90 درصد مردم همانطور که نگران اشتغال و بیکاری فرزندان خود هستند از آلوده شدن به مواد مخدر نیز نگران هستند.
با آنچه که عرض کردم، در رابطه با ارزیابی کلان از وضعیت و راهبردهای کلان با توجه به فشارهای مختلفی که از بعد تحریم ها به کشور وارد می شود و همچنین ناکارآمدی مدیریتی، این سوال همواره برای جامعه شناسان و اندیشمندان وجود دارد که چرا جامعه ایرانی جامعه ای پر مساله است؟ برای این موضوع به کار پژوهشی و علمی جدی نیاز داریم. در این راستا در رابطه با ارزیابی های کلان فرهنگی از کشور و در نگاهی عمده اگر به چهار دهه گذشته بنگریم راهبردی کلی که به جامعه مصونیت بخشی بدهد و کارهای ایجابی فرهنگی داشته باشد اندک بوده و بیشتر راهکارها، شامل محدود سازی بوده است. چون این راهکارها ساده تر هستند. البته واقع امر این است که تحولات جهانی نیز بار سنگینی را دراین زمینه به جامعه تحمیل می کند. البته رهبر معظم انقلاب در 8 جلسه ای که سران و مسوولان ستاد مبارزه با مواد مخدر را احضار کردند، به ضرورت جهادگونه کار کردن و دغدغه داشتن در این حوزه تاکید داشتند.
برنامه ریزی برای کاهش تقاضای مواد
محمود گلزاری: درحقیقت سوء مصرف مواد مخدر یا بهتر بگوییم اعتیاد به مواد مخدر آسیبی اجتماعی است. آسیب اجتماعی سه شاخصه مهم دارد و با یک بیماری روانی تفاوت دارد؛ وقتی که می گوییم آسیب اجتماعی یعنی این مشکل و این آسیب و این گرفتاری، دایره گسترش و نفوذی فراتر از فرد دارد و به دیگران سرایت می کند و دیگران را چه در زمینه هم مصرفی ها و چه در عرضه کننده ها و قاچاق، درگیر می کند. شاخصه دوم یک آسیب اجتماعی این است که غیر از این آسیب، آسیب های دیگری را به وجود می آورد یا تشدید می کند، و شاخص سوم این است که جمعیت نسبتاً قابل توجهی را درگیر می کند.
با توجه به این سه شاخص مصرف مواد مخدر به راستی یک آسیب اجتماعی بزرگ است. متاسفانه در ایران و بسیاری از کشورها عده بسیاری از مردم وارد و درگیر مساله مواد مخدر می شوند. که بیرون آمدن از این جریان به سادگی میسر نمی شود و درمان آن گاه ناامید کننده است و بازگشت به سمت اعتیاد فراوان است.
در سال های اخیر در کشور ما، سن ورود به این آسیب ها به دوره نوجوانی رسیده است و همراه با مواد مخدر سنتی، مواد صنعتی، مشروبات الکلی و انواع فرآورده هایی که مخدر و مسکر هستند به این فهرست اضافه شده اند. مدرسه های ما با این مساله درگیر هستند. جوانان زیادی به این عرصه ورود می کنند والبته بیرون آمدن آنها از این حلقه بسیار سخت است؛ ما هم دائماً پرده پوشی می کنیم. درحقیقت با این آسیب، مواد مخدر شاداب ترین و بارورترین سن و آینده ساز ترین افراد کشور را می گیرد. بیشترین جمعیت ما بین 18 تا 40 سال هستند، افراد از کودکی درآمده و به میانسالی نرسیده اند و این سرمایه های مهم کشور وارد مصرف مواد مخدر می شوند و این جمعیت در حال ازدیاد است. حال بجز فراوانی شیوع مصرف کنندگان، مواد مخدر با خود سرقت و قتل و طلاق و خیانت و ترک تحصیل و بیکاری و انواع و اقسام آسیب های اخلاقی را به دنبال دارد. آنچه که به عنوان شاخص های جامعه سالم وجود دارد به تعبیری قربانی این ام الخبائث - مواد مخدر- می شود. ما سه چرخه یا سه مرحله درگیر با این موضوع داریم: تولید، عرضه و مصرف.
توجه داشته باشید که چه تعداد از نیروهای مبارزه کننده ما در این مسیر شهید شدند و چه افرادی از آن طرف کشته شدند و چه کسانی از بین عرضه کنندگان خرد و فقیر کشته شدند و مجدداً فرزندان آنها وارد این چرخه شدند. نمی توان با تولید مبارزه کرد، چون کشوری در همسایگی ما گاه بیش از 70 تا 80 درصد خشخاش و تریاک دنیا را تولید می کند. به جای مبارزه با تولید و عرضه باید برای مصرف کننده و متقاضی برنامه داشته باشیم تا با کاهش تقاضا به مبارزه با مصرف مواد مخدر برخیزیم. در تمام کشورهای پیشرفته دنیا از جمله در آمریکا به این موضوع رسیده اند.
در حقیقت برنامه کاهش تقاضا از حوزه مسائل علوم انسانی و روانشناسی با آموزش مهارت های زندگی گره خورده است. ریشه بحث مهارت های زندگی به بحث سطوح پیشگیری بر می گردد. این مبحث در سال های 1964 میلادی توسط کاپلان مطرح شد و بعدها گوردن به این مبحث مطالبی را افزود. بحث پیشگیری در اصل به بیماری های جسمی مربوط بود. بعدها سطوح پیشگیری در بیماری های جسمی به مشکلات اجتماعی گسترش داده شد. در کشورهای غربی خصوصاً در آمریکا نوجوانان مصرف کننده مواد مخدر و ماری جوانا بودند و بارداری های ناخواسته دختران تازه بالغ زیاد شد و آمار خودکشی و ترک تحصیل بالا رفت. لذا مجموعه ای از مشکلات نسل نوجوان و جوان مساله سطوح پیشگیری را به آسیب های اجتماعی برد. سازمان بهداشت جهانی بعدها در این مساله مهارت های ده گانه زندگی را در سال 1999 میلادی تصویب و از آموزش این مهارت ها در کشورها حمایت کرد. اینها البته با مردم عادی و جوانان سالم کاری نداشتند و با گروه در خطر کار داشتند. این برنامه موفقیت هایی داشت ولی در سال های بعد انتقادات زیادی بر آن وارد شد. در سال 2012 میلادی، یونیسف اعلام کرد برنامه آموزش مهارت های زندگی ایرادات نسبتاً زیادی دارد و سه ایراد بزرگ مطرح شد:
اولاً تعمیم دادن سطوح پیشگیری از بیماری های جسمی به آسیب های اجتماعی درست نبود، مردم حاضرند برای جلوگیری از تصادف و آسیب دیدن کمربند ایمنی ببندند اما برای مصرف نکردن ماده به ظاهر لذت بخش و شادی آور نمی توان از میل آنها جلوگیری کرد. این تعمیم درست نبود و تفاوت های زیادی بین این دو بحث وجود داشت. نکته بعدی این بود که مشخص شد عامل های محافظت کننده در این برنامه ها فراموش شده و مهارت های زندگی بیشتر روی گروه در خطر متمرکز است. نکته سوم این بود که مشخص شد این برنامه در تمام کشورها قابلیت اجرای یکسان ندارد، فرهنگ ها و کشورهای متفاوت هم در نوع مهارت و هم در اهمیت حمایت ها متفاوت هستند.
در سال های اخیر روانشناسی مثبت به عنوان جنبشی علمی و رویکردی از روانشناسی در هزاره سوم میلادی مطرح شد. روانشناسی مثبت عقیده دارد ما باید روی هیجانات مثبت کار کنیم و به جای تمرکز بر بیماری ها و اضطراب و خودکشی و بزهکاری، مردم را با امیدواری و خوشبینی و شادی و تاب آوری رشد بدهیم. به همین دلیل این مساله با تحلیلی علمی همراه شد و متوجه شدند بدبینی هسته ای شوم است که زیر بنای بسیاری از مسائل روحی و آسیب های اجتماعی است. بدبینی است که به افسردگی تبدیل می شود و افسردگی با دارو درمانی و روان درمانی خوب می شود و بدبینی به خشونت کشیده می شود و به اعتیاد می رسد. لذا روی خوشبینی کار شد. خوشبینی و عکس آن بدبینی سبکی از تفکر و سبکی از تبیین رویدادهاست. این نگاه از کودکی در بچه ها شکل می گیرد و تربیت های نادرست و آموزش های ناکارآمد ما در مدرسه و روابط نادرست ما با فرزندانمان چه در مدرسه و چه در خانه، سبک نگاه به رویدادها و تحلیل آنها را شکل می دهد. در مساله امید نیز به همین شکل است، فرد در مسیر خود به یک مانع بر می خورد و متوقف می شود و می برد و می ماند. اسنایدر گفت: امیدوار کسی است که وقتی به مانع بر می خورد چون معلوم است به مانع برخورده است، باید این مانع او را متوقف نکند وباید راه و گذرگاهی پیدا کند. شادی وجود انسان را گسترش می دهد و به قول اریکسون هیجانات مثبت، مسائل جدید و توانمندی های جدیدی در ما ایجاد می کند. خلاقیت و معنویت و مهربانی ما زیاد می شود. اگر با رویکرد روانشناسی مثبت حداقل سه هیجان شادی، امید و خوشبینی و مساله تاب آوری به شکلی علمی مورد توجه واقع شود، هیجانات مثبت گسترش پیدا می کند.
کنشگران فرهنگی و نقش آنها در کاهش استعمال مواد مخدر
تقی آزاد ارمکی: بحثی که در انجمن مطرح شده، دغدغه مهمی است و با پیش فرضی بنیادی شروع شده است که به نظر من قابل اعتنا و قابل بحث و بررسی است. ما بسیاری از مفروضات را بدون تامل و بدون توجه به چالش های مرتبط آن به عنوان اصل مسلم می گیریم و بحث را پیش می بریم و در نهایت متوجه می شویم چیزی از بحث ها نتیجه گرفته نمی شود.
یکی از مفروضات بنیادی همین است؛ اینکه گفته می شود فرهنگ به هر شکل و با هر سطح و به هر سبک و سیاقی و با هر نوع ظهور و بروزی می تواند به عنوان امری مثبت تلقی شود و منشا ساماندهی باشد و در حوزه ای مثل مواد مخدر و آلودگی های اجتماعی ای از این دست، با کمک فرهنگ ایرانی و اسلامی از گرفتاری نجات بیابیم! به نظر من در اینجا باید کمی تامل کرد. من با این فرض مشکل دارم و این طور نیست که فرهنگ داشتن امکان کاهش آسیب های اجتماعی را ایجاد کند. چه بسا نداشتن فرهنگ، منشا و منبع آسیب های اجتماعی باشد. اتفاقاً جامعه ای که اهل فرهنگ هم است دچار آسیب هایی از نوع اعتیاد می شود و گرفتار مواد مخدر است.
فرهنگ مداری به تنهایی کافی نیست
در بخش های مرکزی ایران به لحاظ تاریخی سنت مصرف مواد مخدر نه به معنای مخدرش، بلکه مصرف تریاک به عنوان نوعی عادت وجود داشت و مردان و بعضاً زنان از سنینی به بعد تریاک می کشیدند و تولید تریاک ایران نیز به آن منطقه بر می گشت. حال آیا این مساله نشانه وجود مردمان بی فرهنگ یا کم فرهنگ یا بی اعتنا به فرهنگ در آن منطقه بود؟ خیر، بخش عمده ای از مردمان آن حوزه دارای حساسیت های فرهنگی بودند و در بحث باور به مذهب شیعه و باور به حفظ سرزمین، باور به نظم و باور به ترقی و نوآوری، این خطه ها مهم بودند، لذا درتاریخ ما نقاطی مانند یزد و کاشان و کرمان و... نقش تعیین کننده ای در سرنوشت ایران داشتند. لذا فرهنگ داشتن به تنهایی کافی نیست، بلکه به صورت بندی فرهنگ نیاز است و تقدم و تاخر دادن به عناصر درون فرهنگ در اینکه گروهی از مردمان ما دچار آسیب شوند یا نشوند تعیین کننده است. همچنین تعبیری که خود فرهنگ در مورد آن امر دارد و اینکه مجاز می داند یا مجاز نمی داند مهم است. پس طبیعتاً باید به سراغ بحث مفصل و دقیق و کالبد شکافی رفت. به نظر من ما در حوزه کارشناسی از این موضوع غافل هستیم و توجهی جدی به آن نداریم و کلیتی از فرهنگ را یاد می کنیم. به طور مثال ما مشخصاً این بحث را داریم که چون مسلمان هستیم و شیعه و ایرانی هستیم، نباید در میان ما مردمان معتاد وجود داشته باشند و میل به مصرف مواد مخدر نباید در این جامعه وجود داشته باشد. به نظر من این حرف درستی نیست و یک نوع برچسب و انتظار بالا از جامعه است.
درحقیقت چگونگی ظهور و بروز فرهنگ و شیوه های آن مهم است. امکان دارد جامعه ای دانش فرهنگی بالایی نداشته باشد ولی رفتار فرهنگی و تمایل فرهنگی آن جامعه به گونه ای باشد که بسیاری از کارها را انجام ندهد و به سمت بسیاری از خطاها و گرفتاری ها نرود. نوع رابطه و در هم تنیدگی فرهنگ و جامعه و در نهایت عملی اجتماعی رخ می دهد؛ به نظر من این بسیار اهمیت دارد. وقتی در جامعه ای داشتن و تولید یا دسترسی آسان به ماده ای مثل تریاک وجود دارد و تریاک به عنوان ماده ای تفریحی شناخته می شود، از ساحت بی معنایی و ضد اخلاقی بودن خود خارج می شود و آدم های مهمی این ماده را مصرف می کنند، دراینجا به نظر من اگر فرهنگ نباشد، مصرف کاهش پیدا می کند. و شاید اینجا فرهنگ گزاره هایی را برای ابتلا، تشدید و ممکن می کند.
سطح سوم بحث این است که با این مشکل- مصرف مواد مخدر- در جامعه ایران که حجم انبوهی از مردمان کشور با آن درگیر هستند چه بکنیم؟ چگونه می شود از فرهنگ برای کاهش مصرف استفاده کرد. اینجا ابتدا باید به سراغ کسانی رفت که فرهنگ را معنا می کنند و در این عرصه معناساز هستند؛ باید ابتدا با آنها وارد گفت وگو و تعامل شد و از آنها بخواهیم برای ما توضیح بدهند که آیا استفاده از این کالا در هر حدی امری مجاز و اخلاقی و فرهنگی است یا نه؟!
مهم است که کنشگران فرهنگی و معنا دهندگان فرهنگی چه کسانی هستند و چه کالایی مصرف می کنند و چگونه زندگی می کنند و به طور خاص با تریاک چه رابطه ای دارند؟ روشنفکری ایران چگونه است و چه زیستی داشته و دارند، آیا تریاک را تابو می دیدند یا با تریاک در ارتباط بوده اند؟ روحانیت چه وضعیتی دارد و چه زیستی دارد؟ به نظر من روحانیت بسیار مهم است... ما نمی توانیم بگوئیم فرهنگ ما متعالی است و انسان پاک می خواهد، ولی شارحان فرهنگ خود مبتلا باشند. مثل این گرفتاری که ما در ماجرای فسادهای مالی داریم و افرادی که به بیت المال تعرض می کنند. اینجاست که ما به خود زنی مشغول می شویم و مردم را به بعضی امور تشویق می کنیم. همانطور که امروز چنین اختلالات اقتصادی را در داخل کشور می بینیم و انفجاری از بی اخلاقی را مشاهده می کنیم.
ضرورت تغییر باورهای غلط درباره مواد مخدر
هومان نارنجی ها: سخن من در رابطه حوزه فرهنگی و پیشگیری از سوء مصرف مواد در جامعه است بسیاری از ارگان ها دپارتمان و دفتری فرهنگی برای پیشگیری از اعتیاد دارند اما باید کمی ملموس تر بفهمیم که نقش فرهنگ در پیشگیری از اعتیاد چیست و چگونه می توان از این مسائل ضد ارزشی و ضد فرهنگی پیشگیری کرد. همه می دانید که از حوزه فرهنگ تعاریف متعددی ارائه شده است، من می خواهم گوشه کوچکی از فرهنگ را در نظر بگیرم و اگر در همین گوشه کوچک مداخله موثری داشته باشیم در بحث مواد مخدر موفقیت های خوبی کسب خواهیم کرد. بخشی از این حوزه دانش و بخش دیگر باورهایی است که در جامعه شکل می گیرد.
ما امروز جوانانی را داریم که دوران پهلوی یا قبل ازآن را درک نکرده اند. زمانی در ایران تریاک کشت می شد و باورهایی در مورد مصرف تریاک شکل گرفته بود. اینکه مثلاً تریاک می تواند منجر به کاهش فشار خون شود. یا تریاک برای سن بالا دوا است. تریاک می تواند شخص را جوان و سرحال نگه دارد؛ مثلاً خان های قدیمی که تریاک مصرف می کردند و خوب و سالم بودند. در صورتی که امروز تحقیقات روز دنیا نشان می دهد تریاک میانگین سنی را کاهش می دهد و تاثیری بر چربی خون و فشار خون ندارد و تبدیل به عامل بیماری می شود. درحالیکه قدیمی ها سوارکاری می کردند و مزرعه ای را بیل می زدند و فعالیت جسمی بالاو زندگی سالم داشتند و در هوای پاکیزه تنفس می کردند و استرس نداشتند. چرا این ضد فرهنگ که فقط حوزه مثبت فرهنگ مصرف مواد مخدر است سینه به سینه منتقل می شود! جوان ایرانی که زمان ناصرالدین شاه را درک نکرده است چگونه این باورها را مجدداً نقل می کند؟! این چیزی است که در فرهنگ ما ریشه دارد. یعنی فرهنگ ما سینه به سینه یک سری دیتا و مطالب را به غلط به نسل بعدی منتقل می کند و دانش و باورهای نادرستی را که ما در تعیین آن نقشی نداریم، به نسل بعدی می رساند. لذا دانشجوی جوان ایرانی در این رابطه حرف هایی را به زبان می آورد که پدر بزرگ 90 ساله من می گفت! این فرهنگ چرا و چگونه منتقل شده است؟ چرا ما در غربالگرب این دانش فرهنگی و در غربالگری فرهنگ های نادرست، نقش مثبت ایفا نکرده ایم؟ چون ما این بخش از جامعه را کاملاً نادیده گرفته ایم؛ آن ضد فرهنگ در جامعه کار خودش را انجام می دهد و ماهم هیچ تلاشی نمی کنیم.
مثلادر حوزه کتاب و کتابخوانی چه اتفاقی در کشور ما رخ می دهد؟ آیا حوزه کتابخوانی به جایگاه واقعی خود رسیده است؟ آیا نسل جوان ما کتاب می خواند؟ بنابراین بخشی از راهکار نفوذ فرهنگی در نسل جدید از طریق خانواده و سازماندهی ساختار آموزشی کشور است. وقتی در مقابل مساله ای ضد فرهنگی سکوت می کنید آن موضوع قطعاً آن موضوع راه خود را پیدا می کند و دانش خود را منتقل می کند.
نگرش خود را به روز کنیم
ما امروز به این نتیجه رسیده ایم که در بحث اعتیاد، بخش عمده این مشکل در کشور اختلالات روحی و روانی بیماران و بخشی دیگر ژنتیک است. این مساله امروز در شعار سازمان ملل متحد هم آمده و لذا ما باید دانش خود را در این زمینه اصلاح کنیم. مردم کشور ما هنوز دانش کافی و درستی در این خصوص ندارند، حتی کسانی که در این حوزه کار درمان انجام می دهند نیز رفتار درستی با این موضوع ندارند. ما باید دانش و نگرش صحیحی کسب کنیم تا بتوانیم این دانش و نگرش را به نسل های بعدی خود انتقال بدهیم.
مساله مهم دیگر این است که ما در کنار تاکید بر دانش صحیح باید به این نکته هم توجه کنیم که بخشی از اعتیاد هم ژنتیکی است اما سایر حوزه های فرهنگی می تواند سایر ابعاد پیشگیرانه ما در جامعه را پوشش دهد. ما می گوییم کلیدهای پیشگیری از اعتیاد در دنیا چیست؟ ژنتیک را که نمی توان تغییر داد، اگر نتوانیم ژنتیک را دستکاری کنیم با کار بر کدام بخش این موضوع می توانیم به نتیجه بهتری برسیم. ما در کلیدهای پیشگیری از اعتیاد در جامعه، دانش مرتبط با اعتیاد را داریم. در خانواده های ما این دانش از کجا کسب می شود؟ نقش فرهنگ در انتقال به نسل بعدی از چه مسیرهایی و از چه طریقی صورت می گیرد؟ ضد فرهنگ کف خیابان تولید می شود و خانواده هم که در انتقال فرهنگ پیشگیری از سوء مصرف مواد نقشی ندارد و کاری از او بر نمی آید! مدرسه نیز کاری در این زمینه انجام نمی دهد! لذا پوشش برنامه های پیشگیرانه ما به شدت ضعیف است. در این راستا شاهد شکل گیری ضد فرهنگ هایی هستیم که خیلی ها درمقابل آن سکوت می کنند! به طور مثال به یکباره بین جوانان شایع می شود اگر به خدمت سربازی بروید و سیگاری نشوید مرد نمی شوید! به این صورت بحث سیگار به عنوان نشان مردانگی به نوجوان آموزش داده می شود... آیا ضد فرهنگی قوی تر از این می خواهید که به دلیل جذابیتی که دارد به سرعت در بین جوانان جا باز می کند؟! ما عملاً برای این ضد فرهنگ هیچ کاری نکرده ایم! ما در شکل دهی جدید فرهنگی پیشگیری از سوء مصرف مواد چه کرده ایم؟ ما حتی با باورهای قدیمی نیز نجنگیده ایم. هنوز که هنوز است اگر از آدم های کلیدی و فرهیخته درباره تریاک سوال کنید، می گویند اگر خوبش را پیدا کردید می توان کشید و آن دواست! تریاک خوب خالص که سرب نداشته باشد! چون ماده گیاهی است! من می توانم به تمام این باورهای قدیمی حمله کنم و عدم صحیح بودن تمام آنها را در یک مقاله و سخنرانی علمی توضیح بدهم.
کد خبر 4961196
محمد آسیابانی
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین مهدی خاموشی افزود: از این تعداد یک هزار و 86 موقوفه درمانی فعال و دایر است.
وی ادامه داد: در زمان کرونا مهمترین بیمارستان های وقفی فعال و در حال ارائه خدمات به مردم و بیماران بود.
خاموشی گفت: تعداد قابل توجهی خانه بهداشت زیر نظر سازمان اوقاف و امور خیریه فعال است. یک هزار و 900 موقوفه دارای یک هزار و 400 رقبه داریم که کار ثبتی آن ها در حال انجام است و باید با دریافت اطلاعات و اسناد کامل در سامانه ای آن ها را ساماندهی کنیم.
وی با تاکید بر اینکه سازمان اوقاف یک سازمان سرمایه ای است، ادامه داد: این سازمان ظرفیت های بسیاری دارد و دارای زمین های وقفی است که می توان از ظرفیت های آن در زمینه های مختلف بهره برد. همچنین کارهای خوبی در تولیدات کشاورزی و مواد پروتئینی و میوه در حال انجام است.
خاموشی افزود: این سازمان در بخش دانش بنیان هم در حال فعالیت است و در حال تاسیس 3 مرکز دانش بنیان در البرز، ساختمان قدیم سازمان اوقاف و مازندران هستیم.
وی با اشاره به فعالیت های بقاع متبرکه گفت: در این بقاع حرکت های اجتماعی فعال تر است. در زمان شیوع کرونا در سال 98 اقدامات بسیاری با کمک مردم در این بقاع انجام شد که از آن جمله می توان به تولیدات ماسک، گان، دستکش و ... اشاره کرد.
خاموشی تصریح کرد: 109 چرخ خیاطی برای این کار در بقاع مستقر شد که 98 چرخ خیاطی متعلق به خود مردم بود که خودشان هم با آن به تولید ماسک و دیگر اقلام بهداشتی می پرداختند.
وی به دیگر فعالیت های این سازمان اشاره کرد و افزود: مسابقات قرآنی و فعالیت در این زمینه از دیگر اقدامات سازمان اوقاف و امور خیریه است که امسال به دلیل شیوع کرونا برگزار نشد.
به گزارش روز یکشنبه پایگاه اطلاع رسانی حج، همزمان با هفته حج حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب و علی رضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت با حضور در منزل شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی با خانواده این شهید دیدار و گفتگو کردند.
شهید حاج حمید رضا اسداللهی از کارگزاران حوزه حج و زیارت و فعالان شاخص در عرصه فرهنگی بود که در آذر ماه سال 1394 در مبارزه با مزدوران تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
در این دیدار نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با تجلیل از ایثار شهیدان مدافع حرم و خلوص، ایمان و فداکاری شان برای دفاع از حریم اهل بیت(ع)، اظهار داشت: مجاهدت مدافعان حرم، دفاع از کشور و ملت ایران نیز محسوب می شود.
وی با اشاره به اقدامات وحشیانه تروریست های تکفیری، مبارزات مدافعان حرم را مسیر دفاع از اسلام و مسلمانان دانست و گفت: شهادت عنایت ویژه باریتعالی به بندگان خاص خود است و شهید با معرفت و شهودی که پیدا می کند لایق این مقام ومنزلت می شود.
حجت الاسلام والمسلمین نواب همچنین از صبر و فداکاری والدین و همسر این شهید والا مقام تجلیل و از خداوند متعال برای آنان صبر و شکیبایی مسئلت کرد و با قرائت فاتحه یاد و خاطره این شهید را گرامیداشت.
در این دیدار از سوی سرپرست حجاج ایرانی و رئیس سازمان حج وزیارت، هدایایی به رسم یادبود به خانواده این شهید والامقام تقدیم شد.
والدین و همسر شهید حمیدرضا اسداللهی نیز در این دیدار، خاطراتی از این شهید گرانقدر بیان کردند.
برپایه این گزارش، از شهید حمیدرضا اسداللهی دو فرزند پسر به یادگار مانده است. این شهید که دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب در دانشگاه تهران، از بانیان کنگره لقاءالحسین(ع) و فعالان و نخبگان حوزه بین الملل بود و ارتباط مؤثر و مستمری با نیروهای جهادی دیگر کشورها داشت، در سن 33 سالگی در مأموریت مستشاری در سوریه در منطقه "خان طومان” به فیض شهادت نایل آمد.
در این دیدار همچنین آقای شعبانعلی اسداللهی پدر شهید اسداللهی با تشکر از حضور سرپرست حجاج ایرانی و رئیس سازمان حج وزیارت، داشتن روحیه جهادی را از ویژگی های بارز این شهید دانست و گفت: شهید حمیدرضا اسداللهی در سال 90 با رها کردن شغلش در وزارت بهداشت، خود را وقف کارهای جهادی کرد و در آخرین اعزام خود به سوریه، در آذرماه سال 94 همزمان با اذان ظهر با برخورد ترکش به گردنش در منطقه "خان طومان” به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در پایان این دیدار نماینده ولی فقیه در امور حج وزیارت با اشاره به زندگینامه و خاطرات رزمندگان اسلام ومدافعان حرم، خواستار ثبت و ضبط خاطرات ارزشمند آنان شد و این خاطرات را چراغ راه آیندگان توصیف کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر ، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور با صدور حکمی، مهدی توکلیان را به عنوان مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه های عمومی کشور منصوب کرد.
توکلیان پیش از این، در سمت هایی چون مشاور فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی شبکه جهانی ولایت، معاون مطبوعاتی و تبلیغاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم، مدیرکل ارتباطات دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس موزه هنرهای دینی امام علی(ع) فعالیت داشته و دارای سوابقی در حوزه مطبوعات نیز هست.
متن حکم مختارپور به این شرح است:
برادر گرامی جناب آقای مهدی توکلیان
با سلام
با توجه به مراتب تعهد و سوابق ارزشمند فرهنگی بدینوسیله به مسئولیت مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه های عمومی کشور منصوب می شوید. امیدوارم با همکاری تمامی معاونین و مدیران نهاد در سراسر کشور در انجام وظایف خطیر آن اداره کل موفّق باشید.
ان شاء الله
پیش از این محمدهادی ناصری طاهری به عنوان مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه های عمومی کشور مشغول به فعالیت بود. وی هم اکنون به عنوان مدیرکل کتابخانه های استان تهران و عضو شورای معاونین نهاد کتابخانه ها مشغول به فعالیت است.
کد خبر 4960752
صادق وفایی
خبرگزاری میزان - طبق گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب، عصر امروز با حضور در محل مزار شریف شیخ صدوق (ره) در ویژه برنامه دهه کرامت که به صورت مستقیم از شبکه قرآن سیما پخش می شد، سخنرانی کرد.
نماینده، ولی فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی با تبریک دهه کرامت و هفته حج به موضوع لغو حج تمتع امسال اشاره کرد و گفت: متاسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا و محدویت هایی که در این زمینه به وجود آمد، بیش از دو میلیون زائر از انجام موسم حج محروم شدند، گرچه امسال زائران جهان اسلام از حضور در موسم حج باز ماندند، اما این را بدانند که ثواب آن را کسب کرده اند؛ زیرا نیة المؤمن خیر من عمله نیّت آدم با ایمان از عمل او بهتر است.
بیشتر بخوانید: انتقال سهمیه های حج تمتع ایثارگران به سال آینده انجام فریضه حج از تعطیلی آن بهتر بود
سرپرست حجاج ایرانی به روایتی از امام رضا (علیه السلام) در رابطه با حج اشاره و تصریح کرد: در این روایت علت و فلسفه حج این گونه بیان شده است که انسان برای اینکه حسنات خود را افزایش دهد، به سوی خدا کوچ می کند و خودش را از گناه دور نگاه می دارد، اینکه هر سال جمعیت میلیونی از مسلمانان جهان به حج می روند برای آن است تا این ویژگی را در خود ایجاد کنند.
ماینده، ولی فقیه در امور حج و زیارت با بیان اخلاق و رفتار فردی امام رضا (علیه السلام) در اجتماع، اظهار کرد: مرحوم شیخ صدوق در خصوص اخلاق و رفتار فردی امام رضا (علیه السلام) در کتاب عیون الاخبار روایات زیادی نقل کرده که این روایات بیانگر رفتار و کردار آن امام همام است و می تواند الگوی عملی همگان قرار بگیرد.
وی یادآور شد: در برخی از خصوصیات و اخلاق عبادی امام رضا (علیه السلام) این گونه آمده است که ایشان شب ها خیلی کم می خوابیدند و به شب زنده داری می پرداختند، زیرا شب زنده داری بالاترین فرصت برای ترقی و پیشرفت روحی و معنوی انسان به شمار می آید و انسان ارتباط خودش را با پرودگار بیشتر می کند. آن حضرت همچنین بیشتر ایام را روزه می گرفتند به گونه ای که هر ماه سه روز آن را روزه بودند و در جای دیگر بیان شده است که آن امام بسیار خیرخواه و اهل صدقه پنهانی بودند.
حجت الاسلام والمسلمین نواب همچنین به اخلاق و رفتار اجتماعی امام رضا (علیه السلام) اشاره کرد و یادآور شد: آن حضرت به خانواده بسیار اهمیت می دادند، زیرا خانواده رکن اصلی جامعه است و این رفتار در سیره عملی آن حضرت به خوبی نمایان بود که چگونه با وجود دوری مسافت از فرزندش حضرت جواد (علیه السلام) که فرسنگ ها از او فاصله داشت، به رفتار و کردار آن حضرت نظارت می کرد.
وی تاکید کرد: امام رضا (علیه السلام) نسبت به تربیت فرزندان در خانواده بسیار حساس بودند، از این رو حتی درباره یک گزارشی که درباره امام جواد (علیه السلام) نقل شد، حساسیت نشان دادند و این موضوع را به امام جواد (علیه السلام) یادآورشدند که در برخورد و تعامل با فقرا بسیار کوشا باشند. امروز ما هم باید بزرگ منشی را از کودکی به فرزندان مان بیاموزیم، همچنان که امام رضا (علیه السلام) نوجوان خود را کنیه خطاب می نمود و این منش را به امام جواد (علیه السلام) آموخت و اینگونه آن حضرت را بخشنده تربیت کردند.
سرپرست حجاج ایرانی به شیوه و سبک رضوی در آموزش معارف اشاره کرد و ادامه داد: بهترین روش این است که انسان هم خودش معارف را خوب بیاموزد و هم آن را به فرزندانش بیاموزاند و به تربیت آن ها اهتمام ورزد.
وی تصریح کرد: افزون بر این حضرت رضا (علیه السلام) در تربیت یاران خودش نیز مسئولیت پذیر بودند و این نشان می دهد که انسان باید به همه جوانب مسئولیتی خود اشراف داشته باشد و همه مسائل یارانش را دنبال کند.
نماینده، ولی فقیه در امور حج و زیارت اظهار کرد: امروز بسیار افرادی هستند که به خاطر خودبینی به زمین خوردند، اما بزرگ مردی همچون امام خمینی (ره) که خود را خادم ملت می دانست به عنوان رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شد و مقام معظم رهبری نیز به عنوان جانشین ایشان این راه را ادامه داد واین دو بزرگوار خودبینی و بزرگ بینی را در خودشان از بین بردند.
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان - طبق گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، همزمان با ششمین روز از هفته حج، حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده، ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی و آقای علی رضا رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت به همراه معاونین خود امروز بر مزار شهدای مسجدالحرام و فاجعه منا و شهدای حج خونین سال 66 در بهشت زهرا (س) حضور یافته و برای ارواح طیبه ی شهدا علوّ درجات از درگاه خداوند متعال مسئلت کردند.
بر اساس این گزارش، مسئولان حوزه حج و زیارت برمزار شهیدان مسجدالحرام و فاجعه منا و حج خونین 66 با نثار گل و قرائت فاتحه یاد و خاطره این شهیدان با اخلاص را گرامی داشتند.
بیشتر بخوانید: نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت: همه زائران جامانده از ثواب حج بهره مند خواهند شد
فاجعه تلخ منا درحج تمتع سال 1394 روز پنجشنبه دوم مهرماه همزمان با روزعید قربان رخ داد و منجر به جان باختن هزاران نفر از مسلمانان دنیا درسرزمین منی در کشور عربستان شد که در این میان بیش از 460 نفر از حاجیان کشورمان نیز با لباس احرام به فیض شهادت نائل آمدند.
سرپرست حجاج ایرانی و رییس سازمان حج و زیارت همچنین همزمان با هفته قوه قضاییه درمرقد شهدای هفتم تیر و دولت و گلزار شهدای بهشت زهرا حضور یافته و از مقام شامخ شهیدان والامقام بهشتی، رجایی، باهنر و دیگر شهیدان بزرگوار تجلیل کردند.
مسئولان حوزه حج وزیارت همچنین با حضور بر مزار شهیدان گمنام مدافع حرم و شهیدان آتش فشان با قرائت فاتحه ونثار گل، یاد و خاطره این شهیدان گرانقدر را گرامی داشتند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا وسیما ، حجت الاسلام خاموشی عضو هیئت امنای سازمان تبلیغات اسلامی و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه مراسم معارفه و تکریم روسای جدید و قدیم حوزه هنری گفت: حوزه هنری برخاسته از انقلاب و عمرش وابسته به زمان و تاریخ انقلاب اسلامی است. نگاه رهبران این مرز و بوم و ولی فقیه زمان ما همیشه به تولیدات هنری ارزشی بوده است، بر همین اساس زمانی که بنده وظیفه ریاست سازمان تبلیغات را برعهده داشتم، در شورای سیاستگذاری به بررسی کارکردهای حوزه اهتمام زیادی داشتیم و تماما سعی کردیم این کارکرد در حوزه های مختلفی چون ادبیات و سینما و ... تقویت پیدا کند.
وی افزود: گروه های هنرمند مرتبط با حوزه همیشه در مسیر تعالی قرار داشتند و به همین دلیل آثار غنی زیادی به ویژه در حوزه مستندسازی شکل گرفت.
رئیس سابق سازمان تبلیغات اسلامی ادامه داد: در حوزه ادبیات داستانی، حوزه هنری سابقه دیرینه ای دارد و هم اکنون نیز بسیار پرقدرت راه را ادامه می دهد، هر چند که راه طی نشده زیادی داریم. زمانی من به برادر گرانقدر مرتضی سرهنگی گفتم که چند نفر در دفاع مقدس حضور داشتند و مجاهدت کردند اما ما چقدر تولید کردیم و چقدر از خانواده ها نقل اخبار را شنیدیم. این نشان می دهد که راه طی نشده زیادی وجود دارد.
بیشتر بدانید :
دادمان ، رئیس حوزه هنری شد
حجت الاسلام خاموشی اضافه کرد: در حوزه های هنرهای تجسمی، پژوهش و تئاتر، حوزه هنری از قوت زیادی برخوردار است. زمانی که حجت الاسلام قمی به سازمان تبلیغات آمد و به بنده مأموریت داد تا در هیئت امنا حضور داشته باشم، جلسات زیادی با ایشان داشتیم و من نگاه ایشان را بسیار تخصصی دیدم. آقای دادمان نیز مدتی است که درگیر کار حوزه هنری است و پیش از این اتفاق نیز با ما جلسات متعدد داشتند تا اینکه حضرت آقا موافقت کردند که مدیریت حوزه هنری دست به دست شود و به جوانترها برسد.
حجت الاسلام خاموشی در ادامه به ذکر چند توصیه به رئیس جدید حوزه هنری پرداخت: آقای دادمان، حوزه هنری برای انقلاب است و هدفش تعالی هنر انقلاب، نقشه راه را مقام معظم رهبری تعیین کرده اند، چرا که ایشان هنرشناس بزرگی هستند. برای مثال اگر کتاب های ما پرفروش شده است و اگر به ما اقبال می شود، به خاطر رهبر معطم انقلاب و تقریض های ایشان است.
وی افزود: چشم انداز حوزه هنری اگر پیش تر بر ترویج مفاهیم مرتبط با دفاع مقدس و سبک زندگی اسلامی بود، اکنون باید در حوزه مدافعان حرم نیز کار کرد. حوزه هنری وظیفه دارد تا به نقشه راهی که در کشورهای پیرامون نیز شکل گرفته، بپردازد.
حجت الاسلام خاموشی همچنین به ضرورت توجه حوزه هنری به دستاوردهای نوین در فناوری اشاره کرد و گفت: ما باید بتوانیم با استفاده از فناوری های جدید به تقویت مدیاها بپردازیم.رهبر انقلاب در جلسه ای به ما گفتند که باید به سه تغییر توجه کنیم. پرورش هنرمند، حفظ او و بهره گیری از آثارش. این موارد باید در دستور کار رئیس جدید حوزه هنری قرار گیرد.
وی در پایان گفت: آقای مؤمنی شریف نویسنده قهاری است که امیدوارم جبهه انقلاب در آینده از قلم ایشان بیش از پیش بهره ببرد.
هر کس برای انقلاب کار کند، ما برادرش هستیم
نویسنده اخص ادبیات دفاع مقدس گفت: امروز از بزرگ ترهای مجلس اجازه می گیرم و چند جمله ای را به شما می گویم. به آقای مومنی از دوستان قدیمی خودم بعد از 10 سال خسته نباشید می گویم. به جناب آقای دادمان که از فردا در میز و صندلی اتاق آقای مومنی می نشینند هم خوش آمد می گویم.
آقای مرتضی سرهنگی افزود: من فقط به این چند نکته بسنده می کنم که اعتماد مردم به حوزه هنری یک ثروت ابدی برای این سرزمین است. ما اجازه نداریم از این ثروت کم کنیم و به کشورمان ضرر بزنیم، برای همین هر کس برای ادبیات و انقلاب و جنگ کار می کنند ما برادرش هستیم.
جهت دهی آینده فرهنگی کشور در حوزه هنری
آقای محمد علی رجبی دوانی هنرمند نگارگر و از مدرسان برجسته حوزه نقاشی هم در ادامه با اشاره به نقش حوزه هنری در جریان فعالیت های فرهنگی و هنری انقلاب توضیح داد: می دانید که حوزه اندیشه و هنر اسلامی نام اول مجموعه حوزه هنری بود. اما بعد گروهی از هنرمندان تجسمی دور هم جمع شدند و از آقای سلحشور و دوستانشان دعوت کردند تا در اینجا مشغول به کار شوند. ما از همان ابتدا برای نام گذاری این مجموعه حوزه اندیشه و هنر و اسلامی را انتخاب کردیم که اول معتقد به انقلاب اسلامی باشد و بعد آثاری متناسب با نقلاب تولید کند. اینجا باید مرکزی باشد که برای آینده هنر کشور جهت دهی بدهد.
وی افزود: در سال های اول که این مرکز راه افتاد بسیار مومنانه کار کردند و همه بدون توقع مالی کارهای زیادی انجام می دادند. در این زمان رابطه ما با جضرت امام (ره) رابطه تنگاتگی بود. حتی برای موسیقی هم با ایشان صحبت می کردیم که ایشان می فرمودند شما چون به خاطر خدا قیام می کنید پس هنر برای شما وسیله نیست. بنابراین در این راه با رهنمودهای ایشان کار را ادامه می دادیم. این در حالی است که بعدها مقام معظم رهبری هم با رهنمودهای روشنگرانه خود همراه هنرمندان حوزه هنری بودند.
این مدرس گفت: جای تأسف داشت که این فضا بعدها تبدیل به یک مجتمع اداری شد. موضوعی که باعث شد بسیاری از نیروهای اولیه و هنرمند از آن بی بهره باشد. ما باید یک بار دیگر برگردیم به آنچه که هنر می خواهد. هنری که باید در جهت انقلاب و نیک نفسی باشد. هنری که اداری باشد، قطعاً از بالا به پایین برای آن دستور می رسد و این اصلاً شایسته نیست.
وی افزود: همه اینها را گفتم که اظهار امیدواری کنم که این مرکز بدل به همان حوزه هنری که انتظار داریم شود. قطعاً محسن مؤمنی شریف هم مؤمن و هم شریف است و من در جلسات متعدد از نزدیک در جریان فعالیت های ارزشمندش بوده ام. به هر حال امیدوارم محمد مهدی دادمان هم تلاش کند که حوزه هنری به اصالت حوزه هنر و اندیشه اسلامی بازگردد و ما توفیق داشته باشیم که در دوره جدید شاهد تحول عظیمی در عرصه هنر انقلاب باشیم.
بعد از صحبت های آقای رجبی دوانی کلیپی از فعالیت های حوزه هنری در دوره 10 ساله مدیریت محسن مؤمنی شریف پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
حوزه هنری باید مکتب هنر انقلاب را تأسیس کند
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:در بسیاری از شاخه های هنر هنوز مبتدی هستیم و در حیرت به سر می بریم و حوزه هنری باید مؤسس مکتب هنری انقلاب شود
آیت الله صادقی رشاد در این مراسم گفت: برای من حوزه هنری یکی از خاطره انگیزترین نهادهای شبکه فکری و عملی انقلاب اسلامی است. پیشتر زمانی که جوان بودم و کار ذوقی داشتم، به اینجا رفت وآمد داشته و با اصحاب اندیشه و هنر مراوده می کردم و امروز در جلسه تکریم مدیری مخلص هستم و معارفه مدیر جوانی که از نمادهای رویش نسل سوم انقلاب است.
وی افزود: انقلاب در همه چیز تحول ایجاد کرده اما در برخی عرصه ها این تحول بسیار عمیق و پیشرونده بوده است. در برخی از زمینه ها نیز وضعیت به نسبت قبل به طور اساسی تغییر کرده است. در برخی عرصه ها مکتب هایی پدید آمده است. به طور مثال در حوزه حکمت و فلسفه، مکتب جدیدی متولد شده است. مکتب یا گفتمان فلسفی نوصدرایی که حکمت و مبانی استوار آن را به ساحت مناسبات و عمل امتداد بخشیده و باعث تولید دهها فلسفه مضاف شده است. در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اصحاب فکر و اندیشه حدود 70 فلسفه مضاف را در قالب مقالات و کتب متعدد کار کرده اند.
آیت الله صادقی رشاد ادامه داد: در حوزه الهیات و کلام هم تحول اساسی رخ داده است. مؤسس فلسفه نوصدرایی علامه طباطبایی است و مؤسس کلام جدید آیت الله مطهری. الهیات اجتماعی را که آیت الله مطهری بنیان نهاد، الهیاتی نو با تعاریف خودمان است. فلسفه فقه هم پا گرفته که مؤسس آن حضرت امام (ره) است. نگاه ایشان به فقه باعث تحولات زیاد و رفتن این علم به قلمروهای جدید شد. امام (ره) از حکمت، اخلاق و عرفان آغاز کرد و سپس به فقه منتقل شد و پس از آن انقلاب را بنیان نهاد.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به تحولات اساسی در برخی شاخه های علوم انسانی اشاره کرد و گفت: به جد می توان گفت که در برخی شاخه ها، علم انسانیِ اسلامی تأسیس شده است. در حوزه دفاع هم انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت دستاوردهای مهمی داشت که می توان آن را در قالب یک مکتب بازخوانی کرد اما در حوزه هنر چندان که باید موفق نبوده ایم؛ گرچه در برخی شاخه ها از جمله ادبیات داستانی و شعر عملکرد درخشانی داشته ایم و به ویژه برخلاف برخی، معتقدم که در حوزه شعر، مکتب جدیدی بنا نهاده شده است و شعر این 40 سال در تاریخ ادبیات ایران متمایز است و هرگز تاریخ شخصیت هایی چون علی معلم دامغانی، حمید سبزواری، قیصر امین پور و امثالهم را فراموش نخواهد کرد.
وی بیان کرد: در بسیاری از شاخه های هنر هنوز مبتدی هستیم و در حیرت به سر می بریم. حوزه هنری باید مؤسس مکتب هنری انقلاب شود. چنین توقعی از حوزه می رود و می رفت. ای کاش در این سال های فعالیت عنوان اندیشه را از حوزه هنری برنمی داشتند چرا که تأسیس مکتب هنری نیازمند فلسفه، اخلاق، الهیات، فقه و علم هنر است. اگر ما به پرورش نیروهای هنری و آموزش نهادهای هنری و سرانجام خلق آثار هنری می پرداختیم، می توانستیم در تأسیس مکتب هنر انقلاب قدم برمی داریم. عنوان حوزه پیشتر حوزه اندیشه و هنر انقلاب بود. ای کاش اندیشه را از عمل و برنامه های حوزه هنری حذف نکنیم.
آیت الله صادقی رشاد در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت توجه به دستاوردهای دهه پیش حوزه های هنری اشاره کرد و گفت: اگر آنچه در دهه 60 رواج داشت، ادامه پیدا می کرد، تحولات عظیمی رخ می داد. من به یاد دارم که آن زمان فیلمی تولید شده به نام توبه نصوح که امروزه خصوصیات تکنیکی اش بسیار ساده می نمایاند اما این فیلم در دوره خود به شدت تأثیرگذار بود. به یاد دارم که این فیلم را در مساجد محلات نمایش می دادند و برخی افراد که به شرارت شهره بودند، با دیدن این فیلم توبه کردند. فیلم ساده بود اما روح داشت و نیت سالم افراد در ساخت آن دخیل بود. سازندگان این فیلم قربه الی الله و با روحیه جهادی، آن را تولید کردند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: آقایان مؤمنی شریف و دادمان شبیه به هم هستند؛ هر دو سابقه طلبگی دارند و از نخبه ها بوده و هستند. مؤمنی شریف به نسل دوم انقلاب تعلق دارد و دادمان به نسل سوم البته مزین به شرف فرزندی شهید نیز است. آقای دادمان خوش فکر و آشنا با مباحث دینی است و عنصر شجاعی در جذب و بازماندهی نیرو است. تقاضا دارم از همه اهالی حوزه هنری که برای تولید و صورت بندی هنر انقلاب، با ایشان همکاری کنند. ایشان وظیفه دارد مؤلفه های بیرونی و سازمانی حوزه هنری به ویژه در دهه 60 را تدوین کند. حوزه علمیه تهران حاضر به مشاوره با حوزه هنری است. در پایان نیز در محضر خدا و شما شهادت می دهم که آقای مؤمنی شریف هم محسن است، هم مؤمن است و هم شریف.
در حوزه هنر آسیب پذیر شده ایم
سخنران بعدی این مراسم آقای غلامعلی حدادعادل بود که در سخنانی به جایگاه حیاتی هنر در جوامع انسانی اشاره و بر لزوم تحقق جهش تولید در عرصه تولیدات هنری تأکید کرد.
آقای حدادعادل در بخشی از این سخنان تأکید کرد: ما به دلایل تاریخی در عرصه هنر ضعیف بوده ایم و ما را در این زمینه ضعیف خواستند، که متأسفانه بعد از مواجهه با غرب، دچار ضعف شدیم. ما از ناحیه هنر آسیب پذیریم و آسیب هم دیده ایم و می بینیم. شما ملاحظه کنید موسیقی های زیرزمینی که خیلی هم زیرزمین نیستند، مشغول انجام کارهای خود هستند که همه برای ما هشدار و علامت هستند.
وی ادامه داد: ما اگر چاره اندیشی نکنیم، قطعاً انقلاب اسلامی از این ناحیه ضربه خواهد خورد پس شهیدداده ها به فکر باشید که هنر برای فرد فرد انسان ها امری حیاتی بوده و به هیچ وجه حاشیه ای نیست. من به سهم خودم از زحمات محسن مؤمنی شریف تشکر کرده و برای جناب دادمان هم آرزوی توفیق می کنم پس باید همه به محمدمهمدی دادمان کمک کنیم که ایشان حوزه هنری را به سرمنزل مقصود برساند.
در بخش دیگری از این مراسم ویدئوی از صحبت های پرویز پرستویی خطاب به محسن مومنی شریف رئیس سابق حوزه هنری پخش شد.
پرویز پرستویی در این ویدئو گفت: به سهم خودم شاهد خلوص نیت محسن مومنی شریف در حوزه هنری بوده ام و ای کاش امروز می توانستم در این مراسم حضور پیدا کنم اما متاسفانه به دلیل فیلمبرداری، سعادت این حضور را از دست دادم. به هر حال من از آقای مومنی شریف به جهت اینکه در این مدت حمایت های بسیاری کردند قدردانم. از اینکه مردم محروم و بازماندگان دفاع مقدس را حمایت کردند قدردانی می کنم و امیدوارم همچنان پایدار و برقرار باشید. درود بر شما و نفس گرم شما.
او در بخش دیگری از این ویدئو که در قالبی نمایشی برای این مراسم تدارک دیده شده بود، از سردار مکی خواست تا در میان جمعیت بیاید تا از محسن مومنی شریف قدردانی کند.
سردار مکی نیز در این برنامه گفت: از طرف جشنواره دانش آموزی دفاع مقدس دوست داریم تا تندیس ویژه خودمان با نام شهید دریاقلی را به محسن مومنی شریف تقدیم کنیم. این تندیس از سوی جشنواره هر ساله به نام یک سردار شهید به فعالان فرهنگی هنری تقدیم می شود.
پشتوانه اصلی حوزه هنری اهتمام و محبت رهبر انقلاب است
رئیس سابق حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در این برنامه گفت: به یاد دارم 10 سال پیش که قرار بود این امانت را از دکتر بنیانیان تحویل بگیرم، در میان مهمانان عزیزی که در آن مراسم حضور داشتند، شخصیت محترمی حضور داشت که من به او خیلی ارادت داشتم. یک مبلغ پیشگام که او را در سودان دیده بودم. فردی که میلیون ها نفر را ارادتمند مکتب اهل بیت کرده بود. حجت الاسلام شیخ ابراهیم انصاری که بعدها به لبنان رفتند و به عنوان رایزن فرهنگی مشغول به کار شدند. او به درجه رفیع شهادت رسید و امروز جایش بسیار خالی است.
آقای محسن مؤمنی شریف افزود: امروز من در جایی صحبت می کنم که سردار سلیمانی، سردار ابومهدی المهندس و شهید همدانی در آن صحبت کردند و امروز من در اینجا حضور دارم. من امروز سپاسگزار خداوندی هستم که رهبر عظیم الشانی را به زمانه ما هدیه کردند که این عرصه را می شناسند و اهمیت حوزه هنری را می دانند و اگر اهتمام ایشان نبود، بارها حوزه هنری یا ادغام، یا حذف شده بود. در این سال ها مقام معظم رهبری با اهتمام و محبتی که به حوزه هنری داشتند برای ما پشتوانه ای بزرگی ساختند که بر این باورم می تواند پشتوانه بزرگی برای جناب دادمان باشد.
آقای مؤمنی در ادامه بیان کرد: من در این انتصاب جزو مشاوران آقای قمی بودم. بالاخره باید شرایطی فراهم می شد که جا برای جوانان خالی شود. اگرچه این فرآیند تغییر طول کشید اما به هر حال در این هشت ماهی که ماجرای تغییر مدیران زمان برد، من از همه مدیران حوزه بیعت خواستم تا همراه آقای دادمان باشند. البته تا زمانی که ایشان مایل باشند قطعاً همه همکاران من در حوزه هنری همراه این مدیر جوان و خوش ذات هستند. او مدیر خوش ذاتی است که این در هر کسی پیدا نمی شود. من هم به عنوان یک برادر در کنارش هستم و این انتصاب را برای آینده حوزه بسیار خوب می دانم که قطعاً آینده حوزه هنری بهتر خواهد بود.
مدیر سابق حوزه هنری در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: قطعاً از زمان آقای زم با مسائل آن زمان مواجه بوده ایم. اما شما بدانید اینجا در حوزه هنری همه زحمت کشیدند و امروز بسیار خوشحالیم که مدیریت حوزه هنری را به یک مدیر جوان تحویل می دهیم. امیدوارم دوستان کاستی های ما را ببخشند. من فقط یک نکته را درباره حوزه هنری اعلام می کنم. یادم هست وقتی دوستان برای حوزه هنری مشغول نگارش چشم انداز بودند پیش من آمدند و گفتند اگر بخواهید هنرمندی را به عنوان ویترین حوزه هنری انتخاب کنید آن فرد چه کسی است. من هم درنگی کردم و گفتم: سید مرتضی آوینی که او برای من اسطوره نبود. من از مرتضی آوینی حرف می زنم که یک آوینی واقعی بود. که با ایمان و باورهایش، که علاوه بر معاد و ایمانش به انقلاب اسلامی به مسئولیت انسان در دنیای امروزی اعتقاد راسخ داشت. او هنرمندی بود که در حوزه اخلاق بسیار مقید بود و هنر را بهانه ای برای بی اخلاقی نمی دانست. او در کنار همه این ها دارای دانش گسترده ای بود که باعث برجستکی و ممتاز بودن او شد.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به ویژگی های دیگر شهید مرتضی آوینی تصریح کرد: گرچه از سوی برخی تنگ نظران برای او ایجاد مزاحمت می شد اما او نگاه تمدنی به انقلاب اسلامی داشت. پس امروز لازم است با توجه به این رویکردهای شخصیتی سید مرتضی آوینی به محمد مهدی دادمان در دوره مدیریت جدید کمک کنیم. ما امروز شاهد حضور هنرمندانی هستیم که اکنون در بسیاری از بخش های فرهنگی تبدیل به مدیر شده اند. امروز حوزه هنری به تعبیر فرمایشات مقام معظم رهبری یک مجموعه جهادی است که لازم است برای رسیدن به این نقطه از همه حمایت ها تشکر کنیم. من از حجت الاسلام خاموشی و از حجت الاسلام قمی تشکر می کنم که خود را از نوجوانی از مخاطبان حوزه هنری می دانند لذا من آینده حوزه هنری را قطعاً خوب می بینم. امیدوارم در بخش بعدی از زندگی ام به خاطر آنچه برای آن به حوزه هنری آمده بودم، برسم، البته مأموریت های دیگری هم در این زمینه دارم که امیدوارم به آنها هم برسم. از همه حلالیت می طلبم.
نقش بی بدیل حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس
آقای سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنران بعدی این مراسم بود که با تأکید بر نقش بی بدیل حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس گفت: وقتی به فعالیت 40 ساله حوزه هنری نگاه کنیم تصویرهای مختلفی از آن می توانیم روایت کنیم. من به اختصار به چند گزاره اشاره می کنم. نخست نقشی است که حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس داشته است. دفاع مقدسی که گنج ایرانی ماست و با هیچ برهه ای از تاریخ ایران برابری ندارد. معدنی است که مواد خام کشف نشده زیادی دارد و نیازمند کاوش های بسیار است.
وزیر ارشاد در بخشی از سخنان خود تأکید کرد: محسن مومنی شریف ترکیبی از خلوص، همراهی، همدلی، تعهد و دیگر ویژگی هایی است که کارنامه مدیران را درخشان می کند. به ایشان خسته نباشید می گویم، محمدمهدی دادمان نیز مسئولیتش پاسداری از یک کارنامه زرین و ارزشمند است. او در گام دوم انقلاب که مقطعی جدید و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است عهده دار مسئولیت شده است. امیدواریم در اولین دهه گام دوم انقلاب حوزه هنری همچنان درخشش خود را حفظ کند.
اهدای هدایا و تجلیل از همسر محسن مومنی شریف
بعد از صحبت های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حضور حجت الاسلام قمی رییس سازمان تبلیغات اسلامی سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حجت الاسلام خاموشی رییس سازمان اوقاف و امور خیریه لوح قدردانی به محسن مومنی شریف به پاس 10 سال خدمات ارزشمند و جهادی در حوزه هنر متعهد و انقلاب اسلامی اهدا شد.
همچنین از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حجت الاسلام خاموشی یک جلد کلام الله مجید به رسم یادبود به محسن مومنی شریف اهدا شد.
از سوی فاضل نظری مدیرکانون پروش فکری کودکان و نوجوانان و انتشارات به نشر آستان قدس رضوی، شرکت نوسازی عباس آباد و انتشارات سوره مهر و مجموعه های دیگر حوزه هنری نیز نیز هدایایی به رسم یادبود به محسن مومنی شریف تقدیم شد.
آقای داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت کشورمان نیز از سوی خانه هنر و ادبیات کشور افغانستان یک دست از لباس های آینی این کشور را به مومنی تقدیم کرد.
دست اندرکاران این برنامه در پایان از همسر محسن مومنی شریف با دعوت وی روی صحنه و اهدای هدیه قدردانی کردند.
پس از برگزاری این برنامه در حضور مادر شهیدان خالقی پور و آیت الله رشاد متن حکم انتصاب محمد مهدی دادمان به عنوان رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی قرائت و در قالبی آیینی نمادین به وی اهدا شد.
دادمان: امروز عنصر هویتی ما جهاد است
آقای محمدمهدی دادمان رییس جدید حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی آخرین سخنران این مراسم تودیع و معارفه بود که ضمن تبریک دهه کرامت گفت: پیش از همه وظیفه خودم می دانم از استادم محسن مومنی شریف که به حق، بر گردن من حق استادی دارند تقدیر کنم. خوشبختانه در این جلسه از وصف ایشان زیاد صحبت شد اما من می خواهم امروز به مدیریتی در این 10 ساله اشاره کنم. هر کسی حوزه هنری را می شناسد شهادت می دهد که حوزه هنری بالنده تر، رشیدتر از دوره های گذشته خود شده است.
وی افزود: بسیار از عزیزان در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس تشکر می کنم بابت تلاش های بسیاری که کرده اند. امروز همه هویت ما که به صورت همه جانبه تحت هجوم هستیم، به عنصر جهاد وابسته است.
دادمان در پایان تأکید کرد: اگر من و همکارانم در حوزه هنری کاری کنیم که جهاد را روایت کنیم، قطعاً در راه خود موفق خواهیم بود.
پس از صحبت های دادمان محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی قطعاتی را به عنوان حسن ختام برای مخاطبان اجرا کرد.
ادای احترام به شهدای گمنام
در ابتدای این مراسم، حاضران با حضور در مزار شهدای گمنام حوزه هنری به مقام شامخ شهدای انقلاب اسلامی ادای احترام کردند، سپس به مناسبت دهه کرامت، صلوات خاصه حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در محل برگزاری مراسم پخش شد.
علاوه بر برنامه های فرهنگی و هنری ، سخنرانی چهرهای فرهنگی از جمله آقایان رجبی دوانی استاد دانشگاه ، استاد سرهنگی نویسنده برجسته، آیت الله رشاد و آقایان ضرغامی و حداد عادل اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و حجت الاسلام خاموشی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه و رئیس سابق سازمان تبلیغات اسلامی از سخنران های این مراسم هستند.
تجلیل از خانواده معظم شهدا و اهدای حکم ریاست حوزه هنری به آقای دادمان پایان بخش مراسم خواهد بود.
آقای دادمان، دوم تیر با حکم رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس جدید حوزه هنری شد.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،با بیان این مطلب افزود: این سازمان در 63 کشور جهان 80 دفتر دارد و اجرای موافقتنامه های دولت ایران و سایر دولت ها بر عهده آن است که این موافقتنامه ها در جمهوری اسلامی ایران به قانون تبدیل می شود.
وی ادامه داد: رویکرد جدی ما به صورت رویکرد تحول گرایانه بوده است و تغییر مسیر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از گفت محوری به گفت وگو محوری ، تقویت کانال های رسمی در گسترش ارتباطات فرهنگی بین المللی، توسعه ابزارهای نوین انتقال پیام به حضور گسترده در فضای مجازی، ترفیع جایگاه سازمان به عنوان نهادی ملی در خدمت سیاست های کشور، تحول در ساختار و فرایندها و ساماندهی حداکثری منابع مالی و انسانی در داخل و خارج از کشور از جمله رویکردهای تحول گرایانه به شمار می آید.
ابراهیمی ترکمان افزود: 33 دور گفت وگو با جهان عرب، آسیای میانه، اروپا، آفریقا، شبه قاره، افغانستان، عراق و روسیه، تقویت و ساماندهی گفت و گوهای دینی و اجرای طرح تاپ (ترجمه و انتشار متون علوم اسلامی و انسانی) از جمله اقدامات این سازمان است.
وی در ادامه با اشاره به رویکردهای این سازمان ادامه داد: تقویت کانال های رسمی در گسترش ارتباطات فرهنگی بین المللی، امضا و اجرای موافقتنامه و برنامه مبادلات فرهنگی، نهادسازی برای توسعه ارتباطات فرهنگی، تثبیت حضور سازمان در کمیسیون مشترک ایران با سایر کشورها و ایجاد کمیته فرهنگی و توسعه حضور موثر در سازمان های بین المللی از رویکردهای این سازمان به شمار می آید.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود به اقدامات این سازمان در راستای توسعه ابزارهای نوین انتقال پیام اشاره و تاکید کرد: حضور در شبکه های اجتماعی، فعالیت موضوعی در دانشنامه ویکی پدیا، تغییر رویکرد تبلیغ دینی از عرصه سنتی به فضای مجازی و اجرای برنامه های مناسبتی در فضای مجازی از جمله این اقدامات در این راستا است.
وی ترفیع جایگاه سازمان به عنوان نهادی ملی در خدمت سیاست های کشور را از دیگر اقدامات این سازمان برشمرد و گفت: ارائه مشورت های تخصصی به دولت در موضوعات فرهنگی بین المللی، ساماندهی شرکت ناشران داخلی در نمایشگاه های بین المللی کتاب و دیگر کشورها و ... از جمله این اقدامات در این بخش محسوب می شود.
ابراهیمی ترکمان به تحول در ساختار و فرایندها هم اشاره کرد و گفت: تصویب اساسنامه جدید سازمان با تایید مقام معظم رهبری، احیای کمیته ها و کارگروه های قانونی، برنامه محور کردن فعالیت نمایندگی های فرهنگی و تدوین و تصویب آیین نامه های تخصصی از جمله اقدامات در این بخش است.
وی در ادامه به ساماندهی منابع مالی و انسانی اشاره کرد و گفت: این حوزه با رویکردهای چابک سازی، حرفه ای سازی، تشکیل شورای مشورتی، ساماندهی اموال و املاک، سوق دادن حداکثری منابع سازمان به سمت فعالیت ذاتی در خارج از کشور و جذب هم افزایی داخلی و خارجی فعالیت می کند.
ابراهمی ترکمان در پایان به برخی پیشنهادها اشاره کرد و گفت: اختصاص بخشی از بودجه سازمان به صورت ارزی، اجرای طرح پیوست فرهنگی در پروژه های کلان، اختصاص بخشی از تعرفه واردات محصولات فرهنگی به سازمان و کمک دولت به تجمیع ساختمان های ستادی از جمله این پیشنهادها است.
عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه جمعی از مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر دیروز با اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور دیدار و گفت وگو کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، چند سالی است که فعالیت های هنرمندان عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون به ویژه آن دسته از هنرمندانی که می توان لفظ سلبریتی را بر آنها اطلاق کرد، ابعاد و زوایای تازه ای پیدا کرده و از حیطه تخصصی آنها خارج شده است؛ این ابعاد و زوایای تازه را به طور خاص در روی آوردن سلبریتی ها به عرصه هنرهای تجسمی می توان جست وجو کرد؛ موج برگزاری نمایشگاه های متعدد عکس و نقاشی از سوی برخی هنرمندان و سلبریتی ها که طی سال های اخیر آغاز شده و تاکنون نیز ادامه پیدا کرده است، از آن دست اتفاقاتی است که می تواند دستمایه مناسبی برای بررسی و تبادل نظر توسط کارشناسان و صاحب نظران عرصه فرهنگ و هنر قرار گیرد.
در همین راستا، به سراغ مجید ناگهی ، عکاس باتجربه عرصه هنرهای تجسمی کشور رفتیم و برآن شدیم تا نظرات این مدرس عکاسی را درباره این پدیده نوظهور و تأثیر و تأثرات آن بر فضای عکاسی کشور جویا شویم.
در ادامه، مشروح گفت وگوی خبرنگار تجسمی تسنیم با مجید ناگهی را از نظر می گذرانید:
همان طور که مستحضرید، طی سال های اخیر موج برگزاری نمایشگاه های متعدد هنری اعم از عکس و نقاشی از سوی برخی هنرمندان و سلبریتی ها شدت پیدا کرده است؛ برخی این اتفاق را گامی مثبت و رو به جلو برای هنر عکاسی تلقی می کنند که باعث شده توجه عموم مخاطبان بیش از پیش به مدیوم عکس و هنر عکاسی جلب شود؛ در مقابل، گروهی دیگر نیز آن را امری منفی و نامطبوع می دانند که باعث افت کیفیت عمومی هنر عکاسی، نزول سطح کیفی نمایشگاه های عکس برگزار شده در گالری ها و همچنین تنگ شدن عرصه بر سایر عکاسان شده است؛ تحلیل شما در این باره چیست؟
تصور می کنم از زمانی که دوربین عکاسی به عنوان یک ابزار فراگیر در اختیار عموم افراد گرفت و به تبع آن در پرتو پیشرفت های تکنولوژیک و برخورداری تلفن های همراه از دوربین های عکسبرداری، دیگر سخن گفتن درباره این موضوع که آیا ورود هنرپیشه ها و سلبریتی ها به فضای عکاسی درست یا غلط است، موضوعیتی ندارد؛ چراکه اکنون امکان عکاسی برای هر شخصی میسر و هرکسی مجاز است که این کار را انجام دهد؛ حال، ممکن است شما بخواهید سطح بحث را تخصصی تر و در این راستا مبحث اقتصاد عکاسی را مطرح کنید یا بگویید حضور سلبریتی ها در این عرصه باعث تنگ شدن عرصه بر سایر عکاسان شده است؛ در این صورت می توان دقیق تر درباره این موضوع گفت وگو کرد.
ِاشکال کار اینجاست که وقتی یک هنرپیشه یا سلبریتی تصمیم به برگزاری نمایشگاه عکس می گیرد، ما به واسطه نام و اعتباری که آن سلبریتی در فضای عمومی یا مجازی دارد، تصمیم می گیریم برای عکس هایش نیز جایگاه و شأن ویژه ای قائل شویم و محصول کار او را بدون نقادی و ارزشیابی های لازم، اثری هنری قلمداد کنیم؛ در حالی که در فرایند ارزشگذاری هنری می توان آثار آن سلبریتی را هم بدون ملاحظه و با صراحت نقد کرد؛ اینکه اثری توسط یک سلبریتی خلق شده است، دال بر ارزشمند بودن آن اثر نیست؛ به اعتقاد من اشکال کار اینجاست که ما به سراغ نقد صریح عکس های هنرپیشگان نمی رویم و عیار هنری واقعی آثار آنها را مشخص نمی کنیم؛ وظیفه کارشناسان و منتقدین هنری این است که به وادی نقد و کارشناسی آثار؛ به ویژه آثار سلبریتی ها ورود کنند و به تمیز سره از ناسره بپردازند.
پس از نظر شما نباید منعی برای حضور سلبریتی ها در عرصه عکاسی و برپایی نمایشگاه های عکس توسط آنها وجود داشته باشد؛ در عین حال، نقد کارهایشان ضروری است.
بله؛ اساساً لزومی ندارد که ما کسی را از عکاسی منع کنیم؛ اگر نمایشگاهی توسط یک سلبریتی برگزار شود و آثار نمایش یافته در آن ضعیف و بی کیفیت باشد، صِرف نمایش آثار ضعیف در نمایشگاه، سابقه و رزومه آن سلبریتی را خراب خواهد کرد. عکاسی ممکن است برای بسیاری از آدم ها نوعی تفنن باشد؛ ما نمی توانیم به زور این تفنن را از آنها بگیریم یا اینکه بخواهیم از سر چشم تنگی به هنرپیشگان بگوییم که به قلمروی عکاسی ورود نکنند؛ چراکه حضور آنها باعث می شود عکس های ما به فروش نرسد؛ اینجا محل نزاع ما نیست؛ بلکه اگر آثار آنها به درستی نقد شود و متوجه شوند میدانی که به آن پا گذاشته اند، میدان مناسبی نبوده است، در این صورت اتفاق درست تری رخ خواهد داد.
البته باید به این نکته نیز توجه کرد اقتصاد عکاسی اقتصاد بسیار ضعیف و لازم است از آن حراست شود؛ راهکار حراست از اقتصاد عکاسی این نیست که بگوییم سلبریتی ها به این عرصه ورود نکنند؛ باید این آگاهی برای مخاطبان به وجود بیاید که هر اثری را اثر هنری ندانند و حاضر نباشند پول خود را صرف خرید هر عکسی بکنند؛ به زعم من مشکل عمده ما در این راستا مشکل فرهنگی و ضعف کار فرهنگی است. اقتضائات جهان سرمایه داری باعث شده است که در بسیاری از مواقع آثار ارزشمندی که درخور توجه اند، دیده نشوند و به جای آنها آثار دیگری که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند اما می توانند آورده مالی بهتری داشته باشند، در معرض دید عمومی قرار گیرند.
با این اوصاف، چرا عکس های گرفته شده توسط هنرپیشگان و سلبریتی های ما مورد نقد و ارزشگذاری اصولی کارشناسان و منتقدان هنری قرار نمی گیرد؟
این امر دلایل متعددی دارد؛ بخشی از آن به دلیل مسائل فرهنگی، نوع دغدغه ها و درگیری های آدم هاست؛ اساساً باید ببینید که درحال حاضر چه تعداد منتقد هنری به شکل حرفه ای در فضای عکاسی کشور حضور دارند و چه تعداد از آثار هنری -به ویژه عکس ها- در این فضا مورد نقد صحیح و حرفه ای قرار می گیرد؛ اساساً چرخه نقد آثار هنری در کشور ما معیوب است و این چرخه به درستی شکل نمی گیرد؛ نقد صحیح آثار هنری به ندرت در نسبت برخی نمایشگاه ها رخ می دهد که آن هم شکلی سازمان یافته و منظم ندارد. وقتی ما نظام درستی برای نقد آثار هنری نداریم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که آثار سلبریتی ها در چنین فضایی مورد نقد و ارزشیابی قرار گیرد. مسائل و مشکلات ما در حوزه عکاسی بسیار جدی و ریشه ای است.
کمی درباره مسائل و مشکلات جدی و ریشه ای تری که در فضای فعلی عکاسی کشور وجود دارند، صحبت کنیم؛ مهم ترین مسائل و چالش های کنونی هنر عکاسی در کشور را چه می دانید؟
آموزش عکاسی در کشور از مشکلات متعددی رنج می برد؛ در حال حاضر راه اندازی مؤسسات آموزشی بسیاری را شاهدیم که ناگهان سر برآورده و مجوز فعالیت دریافت می کنند؛ بی آنکه نظارتی بر عملکرد آنها وجود داشته باشد؛ اصلاً معلوم نیست که در این آموزشگاه ها چه چیزی به خورد هنرجویان داده می شود؛ چه بسیار خانواده هایی که هزینه های زیادی را صرف ثبت نام فرزندانشان در این کلاس ها می کنند اما هنرجویان در جریان این آموزش ها آنچه را که باید فرا نمی گیرند.
نکته دیگر این است که هرکس در کلاس های آموزش عکاسی شرکت می کند، انتظار دارد که حتماً از قِبل این آموزش ها درآمدی کسب کند؛ خود این تصور مشکل دیگری در فرایند آموزش عکاسی است؛ جالب است که وقتی شما فرزندتان را به مدت سه ماه به کلاس سنتور می فرستید، انتظار ندارید که پس از سه ماه بتواند از راه سنتورنوازی کسب درآمد کند؛ اما در ارتباط با عکاسی چنین توقعی وجود دارد.
مغشوش بودن مرزهای موجود میان عکاسی صنفی، صنعتی و هنری مشکل دیگری است که در این میان وجود دارد و متأسفانه در کلاس های آموزش عکاسی نیز چنین تفکیک و مرزبندی صورت نمی گیرد؛ وقتی این فضاها از یکدیگر تفکیک نمی شود و از طرف دیگر نظارتی هم بر عملکرد آموزشگاه های عکاسی صورت نمی گیرد، این توهم برای برخی به وجود می آید که همین که کار با دوربین را یاد گرفتند، می توانند به همه حوزه ها و شاخه های عکاسی ورود و درباره آنها اظهارنظر کنند؛ مثل این است که شما پزشک عمومی باشید و بخواهید در حوزه های تخصصی پزشکی اظهارنظر کنید. لازم است این مرزها از یکدیگر تفکیک شود؛ گرچه این کار ساده نیست اما باید مسیر برنامه ریزی ها و نظارت ها به شکلی سازماندهی شود که این اتفاق به نحوی شایسته رخ دهد. بخش های هنری و حرفه ای نیز باید کار کارشناسی خود را به درستی انجام دهند و اجازه ورود هر اثر یا آویخته شدن هر عکسی را به دیوار گالری ها ندهند. در حوزه عکاسی به دلیل اینکه فرایند رسیدن به اثر اولیه بسیار ساده است، مشکلات از همان ابتدا آغاز می شود و ممکن است پس از مدت کوتاهی در ذهن افراد تصورات و توقعاتی شکل بگیرد که با واقعیت های موجود انطباقی ندارد.
خود گالری ها مسائل و مشکلات مختص خود را دارند و بسیاری از آنها بدون اینکه از صلاحیت و تخصص لازم برای کارشناسی آثار حوزه عکاسی برخوردار باشند، به این حوزه ورود می کنند؛ بدین ترتیب، مجوز برگزاری نمایشگاه را به افرادی می دهند که فاقد معیارهای فنی و کیفی لازم و تنها در پی رزومه سازی های واهی اند.
دانشگاه های علمی و کاربردی و فرایند پذیرش دانشجو در این دانشگاه ها، چالش دیگری برای عکاسی امروز ما است که باید به آن اشاره کرد؛ اساساً درب این دانشگاه ها به روی عموم علاقه مندان باز است و آموزش های ارائه شده در این دانشگاه ها عموماً سطح بسیار نازلی دارند؛ بنابراین دانشجویان در نهایت با سطح دانش بسیار پایینی از این مراکز دانشگاهی فارغ التحصیل می شوند؛ اینچنین است که ما در بسیاری از نمایشگاه های عکاسی با آثاری مواجه می شویم که تنها صورتی ظاهری دارند و در پس آنها هیچ ریشه و معرفتی وجود ندارد. اینها توصیفاتی مجمل از فضای مغشوش و به هم ریخته ای است که ما در فضای کنونی عکاسی کشور با آن مواجهیم.
------------------------------
گفت وگو و تنظیم: محمد خاجی
------------------------------
انتهای پیام/
مرتضی کاردر_روزنامه نگار
در روزهای اخیر عکسی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود؛ عکسی دسته جمعی که همه هنرمندان حوزه هنری را در سال های دهه60 در پله های ساختمان قدیمی حوزه نشان می دهد؛ سال هایی که همه آن را دوره طلایی حوزه هنری می دانند. قیصر امین پور، سیدحسن حسینی، محسن مخملباف، حسین خسروجردی، ساعد باقری، مجید مجیدی، حسام الدین سراج و بسیاری دیگر در عکس به چشم می خورند و پیش پای همه آنها محمدعلی زم ایستاده است؛ عکسی که برای بسیاری از آدم ها و مخاطبان حوزه هنری در سال های دور و نزدیک خاطره انگیز است. حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نهادی است که داعیه دار اصلی هنر انقلاب اسلامی است اما در سال های اخیر شاید هیچ گاه شکوه سال های نخست را پیدا نکرد. دیروز محمد مهدی دادمان به جای محسن مؤمنی بر صندلی ریاست حوزه هنری نشست تا چهارمین رئیس حوزه هنری در 40سال اخیر باشد. به همین مناسبت فعالیت 40 ساله حوزه هنری را مرور کرده ایم.
آوینی همیشه استاد
اصلی ترین مسئله حوزه هنری در سال های خروج هنرمندان نسل اول، بحران رهبری است. سیدمرتضی آوینی برگ برنده محمدعلی زم در سال های خروج هنرمندان نسل اول است. مرتضی آوینی هنرمندی است که تجربه نقاشی، شعر، داستان، معماری و نقد هنری را در سال های پیش از انقلاب داشته. تازه از تجربه ساخت مستند برای جنگ فارغ شده و یک کتاب در حوزه مباحث نظری سینما از او منتشر شده است. او می تواند بخش های بسیاری را در حوزه هنری فعال کند؛ از مجله سوره و ادبیات داستانی تا مدرسه فیلمنامه و دفتر مطالعات دینی هنر. سیدمرتضی آوینی است که خلأ رهبری در حوزه اندیشه و هنر انقلاب را در سال های پایانی دهه60 و سال های نخست دهه70 پر می کند. با این همه، در دوره فعالیت آوینی در حوزه هنری نیز حاشیه هایی پدید می آید، به ویژه به خاطر انتشار کتاب هیچکاک همیشه استاد و بعضی از نوشته های مجله سوره که شهادت او به همه حاشیه ها پایان می دهد.
شهادت سیدمرتضی آوینی و فضای معنوی ویژه ای که پس از شهادت او به عنوان نخستین شهید شاخص در سال های پس از جنگ ایجاد می شود، تا چند سال حوزه هنری را بیمه می کند. بچه های مجله سوره نمی گذراند انتشار مجله متوقف شود و نقد سینما به سردبیری مسعود فراستی منتشر می شود تا ادامه راهی باشد که با هیچکاک همیشه استاد آغاز شده.
تجدید حیات با مهر
در روزهای پایانی سال 1375 دوره تازه فعالیت حوزه هنری با انتشار هفته نامه مهر آغاز می شود؛ هفته نامه ای رنگی که 20تومان بیشتر قیمت نداشت و مجموعه 32 صفحه ای متنوعی از فرهنگ و ادبیات و هنر بود و سیمای تازه ای از نویسندگان جوان حوزه هنری به دست می داد که ادبیات و سینمای امروز ایران و جهان را خوب می شناسند و می کوشند مرزبندی های سابق هنر انقلابی و غیرانقلابی را کم رنگ کنند. مهر آغاز روزنامه نگاری متفاوت در آستانه دوم خرداد است که در سال های رونق مطبوعات دوم خرداد نیز همچنان خوانندگان بسیار دارد. سردبیر مهر سیدعلی میرفتاح است و نویسندگانی مثل یوسفعلی میرشکاک، حسین معززی نیا، ابوالفضل زرویی نصرآباد، شهریار زرشناس، حسین یعقوبی، سیدابراهیم نبوی، محمدحسین جعفریان، محمد صالح علا و دیگران او را همراهی می کنند. پس از رونق مهر، کم کم امپراتوری مطبوعاتی حوزه هنری شکل می گیرد: نقد سینما، عروس، مقام، ادبیات داستانی، صحنه، بیناب و... در سال های پایانی دهه70 و سال های نخست دهه80 به دکه ها می آیند تا حوزه هنری این بار اقتدار خود را در عرصه تولیدات فرهنگی در قالب مطبوعات گوناگون به رخ بکشد.
افول حجت الاسلام
اما ستاره اقبال محمدعلی زم رو به افول است و هر اتفاق کوچکی برای حمله به او بهانه می شود؛ از درآمدزایی حوزه هنری از طریق واردات سیگار و دیگر فعالیت های اقتصادی تا محصولات تازه در حوزه فرهنگ و هنر. محمد نوری زاد و محمد درمنش در دیدار هنرمندان و رهبر انقلاب آشکارا به زم حمله می کنند. فیلم های آب و آتش و آدم برفی بهانه مفصلی برای حمله به محمدعلی زم می شود. (جالب اینجاست که عزت الله ضرغامی دیروز در مراسم تودیع و معارفه ریاست حوزه هنری ضمن ستایش از خدمات زم گفته است درباره آدم برفی اشتباه کرده و می توانسته کوتاه بیاید. الان آقای ضرغامی، الان؟)
در سال های پایانی دهه70 محمدعلی زم با حفظ سمت به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران می رود و سرانجام در سال 1380 حسن بنیانیان جانشین او در حوزه هنری می شود.
مهندس فرهنگی
حسن بنیانیان، مدیرکل سازمان نوسازی و تجهیز مدارس در دوره وزارت محمدعلی نجفی بود که بعد همراه او به سازمان برنامه و بودجه رفت. او نماد اصطلاح مهندسی فرهنگی است که در آن سال ها بسیار رایج بود. مدیرانی که زیرساخت ها ، سخت افزارها ، نگاه کلان ، برنامه ریزی و برنامه نویسی فرهنگی برای دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برایشان بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد. نگاه ساختاری ، اداری و سخت افزاری خود را به همه حوزه ها تسری می دهند. مشکل چنین مدیرانی این است که اساساً فکر می کنند همه مقولات را می توان با نظریه های وارداتی که از طریق کتاب ها و پشت صندلی دانشگاه ها آموخته اند، حل کرد. حسن بنیانیان با چنین ذهنیتی، به عنوان مدیر فرهنگی باسابقه و کلان نگر، به حوزه هنری آمد. محمدعلی زم کوشش بسیار کرد که حوزه هنری را از یک نهاد انقلابی به نهادی مدرن تبدیل کند. حسن بنیانیان سنگ بنایی را که زم گذاشته بود، مستحکم تر کرد. در دوره او بود که ساختار اداری حوزه هنری گسترش یافت و به کمال رسید. ساختمان بزرگ حوزه هنری با انبوه راهروهای تو در توی لابیرنت گونه افتتاح شد و انبوه هنرمندان حوزه که در ساختمان های کوچک و بزرگ حوالی خیابان سمیه و حافظ بودند، در یک جا مستقر شدند. احتمالاً یکی از سیاست های اصلی بنیانیان، پرهیز از نزدیک شدن به حیطه های جنجالی بوده است. قرار می شود حوزه هنری در مقولاتی مثل سینما دست به عصاتر و محدودتر حرکت کند. سیاستی که تا امروز نیز ادامه یافته است. مجتبی رحماندوست و محسن مؤمنی به مرکز آفرینش های ادبی که مهم ترین نهاد حوزه هنری در آن سال هاست می روند. انتشارات حوزه هنری به سوره مهر تغییر نام می یابد و حوزه هنری در سال های مدیریت حسن بنیانیان بیشتر روی کتاب ها متمرکز می شود.
ستاره های تازه
یکی از ستاره های سال های مدیریت حسن بنیانیان، نویسنده جوانی است به نام رضا امیرخانی. کتاب دوم او به نام من او در سال های پایانی مدیریت زم منتشر می شود. رضا امیرخانی کشف تازه ادبیات انقلاب است. او به حوزه هنری می آید و در سال های نخست فراگیری اینترنت، مجله الکترونیک لوح را بنیان می گذارد. کتاب های او را چون کاغذ زر می خرند و به چاپ های مکرر می رسد.
یکی از نویسنده های مهر که طنزهای او با اقبال بسیار خوانندگان رو به رو می شود، ابوالفضل زرویی نصرآباد است. زرویی در سال های مدیریت زم در حوزه هنری مستقر می شود و دفتر طنز حوزه هنری را بنیان می گذارد. دفتر طنز و شب های شعر طنز در حلقه رندان یکی دیگر از برگ های برنده حوزه هنری در سال های مدیریت بنیانیان است. شب های باشکوه شعرخوانی و انبوه حاضرانی که یکشنبه های اول هر ماه برای گوش دادن به شعرها در حوزه هنری حاضر می شدند یکی از فراموش ناشدنی ترین اتفاق های طنز امروز ایران در دو دهه اخیر است. ستاره بعدی حوزه هنری در سال های دهه 80 فاضل (ابوالفضل) نظری است. شاعر جوانی که دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) است و پس از انتشار یکی دو مجموعه غزل به حوزه هنری می آید و مدیریت حوزه هنری تهران را عهده دار می شود. او کم کم مجموعه غزل های خود را به انتشارات سوره مهر می برد و سوره مهر نیز آنها را در شکل و شمایلی بسیار زیبا و نفیس منتشر می کند. دفترهای غزل فاضل نظری هنوز هم یکی از برگ های برنده انتشارات سوره مهر است که در همه کتابفروشی ها می توان از آنها سراغ گرفت.
مردی مختصر که خلاصه خود بود اما...
دوره مدیریت حسن بنیانیان پس از گسترش و تثبیت ساختار سازمانی حوزه هنری در سال 1389به پایان می رسد و محسن مؤمنی شریف ریاست حوزه هنری را به عهده می گیرد. دوست و دشمن اذعان می کنند که محسن مؤمنی شریف مصداق نام خود است. 10 سال ریاست نیز سبب کمترین تغییر در رفتار او نشده است. او یکی از نویسندگان حوزه هنری است که از مسجد الجواد به مجله سوره نوجوان آمد و بعد به مدرسه رمان و داستان رفت. در سال های ریاست بنیانیان ابتدا قائم مقام و بعد مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری شد و سرانجام به ریاست حوزه هنری رسید. محسن مؤمنی بارها از سرمایه و اعتبار شخصی خود برای حل مشکل هنرمندان خرج کرده است، اما مؤمنی در مدیریت فقط یک مسئله داشت. او مدیر قدرتمندی نبود و کاریزما و اتوریته ریاست را نداشت و هیچ گاه ریاست نکرد. در چنین موقعیت هایی مدیران اداری میانی اند که قدرت می گیرند و مدیران در سایه حرف اول را می زنند. بسیاری دوره ریاست مؤمنی را دوره مدیریت در سایه محمد حمزه زاده می دانند؛ کسی که ابتدا مدیر انتشارات سوره مهر شد و آنجا را رونق بخشید، بعد رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری شد و مدتی نیز به قائم مقامی محسن مؤمنی رسید. در سال های ریاست محسن مؤمنی بیشتر از هر چیز دو مجموعه محصول بار حوزه هنری را به دوش کشیدند: دفتر ادبیات مقاومت و انتشارات سوره مهر. نه انبوه مجله های حوزه هنری دیگر منتشر می شوند، نه سایت هایی مثل لوح و ادب فارسی چندان فعال است، نه در واحد موسیقی خبری هست، نه در واحد هنرهای تجسمی. حتی در حلقه رندان نیز شکوه سال های گذشته را ندارد و رو به افول است. محسن مؤمنی حتی نتوانست دوستان نویسنده اش مثل احمد دهقان ، داوود غفارزادگان و رضا امیرخانی را مجاب کند که کتاب های خود را همچنان در انتشارات حوزه هنری نگه دارند. سوء مدیریت ها سبب شد که آنها نیز به مرور کتاب های خود را به انتشاراتی های دیگر ببرند.
از فلسطین به سمیه
محمدمهدی دادمان، فرزند رحمان دادمان، وزیر فقید راه در دوره اصلاحات است که اصلاح طلبان از او همواره به نیکی یاد کرده اند. فرزندان او از جوانان حزب اللهی محسوب می شوند. دو سه سال پیش مراسم تشییع علی دادمان، دیگر فرزند وزیر فقید، محل تلاقی اصلاح طلبان قدیمی و حزب اللهی جوان بود. محمدمهدی دادمان تحصیلکرده دانشگاه شریف است. در حوزه علمیه مشکات درس می خواند. احتمالاً از نمادهای وحدت حوزه و دانشگاه است. در یک سال گذشته قائم مقام رئیس تازه سازمان تبلیغات بوده. و از ساختمان میدان فلسطین تا تقاطع خیابان حافظ و سمیه را ه کوتاهی طی کرده از بدنه اهالی فرهنگ و هنر و ادبیات نیست اما برگزیده جشنواره خوارزمی در بخش ادبیات است و روی کاغذ شرایط لازم را برای ریاست حوزه هنری داراست.
او در سال هایی به حوزه هنری می رود که حوزه آینده روشنی پیش رو ندارد. بسیاری از هنرمندان نسل اول ، دوم و سوم از حوزه هنری رفته اند و کسی جایگزینشان نشده است. حوزه هنری سازمانی است بزرگ و بدنه اداری فربهی دارد که پرداخت حقوق ماهانه آنها بخش اعظم بودجه حوزه را می بلعد. منابع درآمدزایی حوزه به حداقل رسیده اند. شاید نزدیکی به رئیس سازمان تبلیغات سبب شود که اختیارات و سرمایه بیشتری برای رونق بخشیدن به حوزه هنری در اختیار او قرار گرفته باشد او بی تردید راه دشواری برای ریاست حوزه هنری پیش رو خواهد داشت.اما احتمالا اصلی ترین دشواری او باز تعریف هنر انقلاب اسلامی و گستره مسئولیت های حوزه هنری است.
جزء بزرگ تر از کل
در تقسیم بندی های اداری و سازمانی، حوزه هنری ذیل سازمان تبلیغات اسلامی محسوب می شود. اما در حقیقت حوزه هنری جزو مستقلی است که حتی بزرگ تر و مهم تر از کل است. مدیر حوزه احتمالاً در مواقع مقتضی نمی تواند پاسخگو باشد. میزان نظارت مدیران سازمان تبلیغات بر حوزه هنری آن قدر که باید نیست. مدیر تازه حوزه هنری از نزدیکان محمد قمی انتخاب شده است تا قدرت نظارت و در عین حال استفاده از موهبت های حوزه هنری بیشتر باشد و احتمالاً بخشی از مشکلات ساختاری نظارتی برای مدتی حل شود.
سربلندان
دفتر ادبیات و هنر مقاومت در سال1367 کار خود را آغاز می کند. مرتضی سرهنگی به همراه هدایت الله بهبودی و علیرضا کمری، دفتر را در کانکسی کوچک در حیاط حوزه هنری تأسیس می کنند. نویسنده های جنگ به دفتر ادبیات مقاومت می آیند و نخستین تجربه های خود را آنجا منتشر می کنند.
از کتاب های خاطره ای مثل فرمانده من و روزهای آخر (احمد دهقان) و هفت روز آخر (محمدرضا بایرامی) تا رمان هایی مثل سفر به گرای 270درجه (احمد دهقان) و شطرنج با ماشین قیامت (حبیب احمدزاده) و داستان های کوتاه مجید قیصری. کار دیگری که در بخش ادبیات انقلاب اسلامی انجام می شود، گردآوری خاطرات مبارزان سیاسی سال های پیش از انقلاب است. در سال های نخست دهه 80 کتاب هایی مثل خاطرات احمد احمد و خاطرات عزت شاهی و در سال های بعد کتاب هایی مثل دا ، کوچه نقاش ها ، بابانظر ، وقتی که مهتاب گم شد و دیگر کتاب های خاطرات جنگ بار تولیدات فرهنگی حوزه هنری در عرصه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس را به دوش می کشند. در حقیقت آنچه بخشی از اعتبار دوره مدیریت حسن بنیانیان و محسن مؤمنی را تأمین می کند، بیش از آنکه محصول نهاد عریض و طویل حوزه هنری آن باشد، محصول تولیدات یک دفتر و مدیریت سرهنگی و بهبودی و کوشش های فردی نویسندگان است. دفتر ادبیات مقاومت تقریبا تنها بخش حوزه است که فارغ از هیاهوها و تغییرات و تحولات مدیریتی و ساختاری همچنان به کار خود ادامه می دهند.
سازمان سینمایی یا سازمان سینما داری؟
حوزه هنری، میراث دار سینماهایی شد که در سال های انقلاب مصادره شدند. بخش سینمایی در سال های دهه 60 یکی از مهم ترین بخش های حوزه هنری بود و بسیاری از ستاره هایی که ذکرشان گذشت در آن بخش مشغول بودند؛ از محسن مخملباف و مجید مجیدی تا ابراهیم حاتمی کیا و رسول ملاقلی پور. باز هم بخش سینمایی در سال های دهه70 جنجالی ترین بخش حوزه بود و سرانجام به ریاست محمدعلی زم پایان داد. اما بخش سینمایی حوزه هنری در سال های مدیریت حسن بنیانیان و محسن مؤمنی بیشتر سینماداری کرده است. خبری از تولیدات شاخص سینمایی حوزه در سال های اخیر نیست. سازمان سینمایی حوزه هنری در بهترین حالت در بعضی از پروژه ها سرمایه گذار بوده و مشارکت کرده است. مهم ترین خبرهایی که در سال های اخیر از سازمان سینمایی حوزه هنری منتشر می شود، خبر عدم پخش فیلم های سینمایی در گروه سینماهای حوزه هنری است. یکی از مسائل پیش روی مدیر تازه حوزه هنری، حل بحران سازمان سینمایی است.
سال های طلایی دهه شصت
کانون فرهنگی نهضت اسلامی که به همت شاعرانی مثل طاهره صفارزاده و علی موسوی گرمارودی شکل گرفت، بعد به حوزه اندیشه و هنر و بعد حوزه هنری تغییر یافت و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی قرار گرفت و روحانی جوانی به نام محمدعلی زم ریاست آنجا را به عهده گرفت تا اصلی ترین نهاد انقلابی هنرمندان باشد. بی تردید طلایی ترین دوره حوزه هنری سال های دهه60 است. حوزه مرکز آمد و شد و فعالیت هنرمندان جوان انقلابی است. ستاره های جلسه شعر حوزه هنری قیصر امین پور و سیدحسن حسینی و علی معلم و یوسفعلی میرشکاک هستند. در موسیقی حسام الدین سراج و محسن نفر آلبوم های نینوا و شمس الضحی را به بازار می فرستند. ناصر پلنگی، کاظم چلیپا، حبیب صادقی، حسین خسروجردی و عبدالحمید قدیریان نقاشی انقلاب را نمایندگی می کنند. محسن مخملباف، فرج الله سلحشور، مجید مجیدی، محمد کاسبی، جعفر دهقان، محمدرضا هنرمند، سعید کشن فلاح، رسول ملاقلی پور، جواد شمقدری و دیگران نمایندگان سینمای انقلاب به شمار می روند. محمدرضا سرشار، امیرحسین فردی، محسن سلیمانی، نقی سلیمانی و دیگر بچه های مسجد الجواد بخش داستان حوزه هنری را می گردانند. مجموعه داستان هایی مثل زنگ ها ، مدرسه رجایی ، باغ بلور (محسن مخملباف) و مجموعه شعرهایی چون رجعت سرخ ستاره (علی معلم دامغانی)، خون نامه خاک (نصرالله مردانی)، تنفس صبح (قیصر امین پور)، همصدا با حلق اسماعیل (سید حسن حسینی) محصولات حوزه هنری انقلاب اسلامی است.
در این میان رهبری جریان هنر انقلاب را محسن مخملباف به عهده دارد. او ست که مقدمه ای بر هنر اسلامی را در مجله سوره می نویسد. مجموعه داستان های زنگ ها ، مدرسه رجایی و باغ بلور را منتشر می کند و فیلم های توبه نصوح ، دو چشم بی سو و بایکوت و دیگر ساخته های او نمادهای سینمای انقلابی است. محسن مخملباف در فاصله سال های60 تا 67 به تنهایی به ا ندازه همه حوزه هنری فعالیت می کند و همه جا به عنوان نماد هنر انقلاب اسلامی شناخته می شود. اما روزهای طلایی حوزه هنری تا ابد پایدار نیست. شماری از هنرمندان حوزه در سال 1367، به رهبری محسن مخلمباف و سیدحسن حسینی، در اعتراض به رویکردهای محمدعلی زم از حوزه هنری می روند. نخستین نقطه عطف کارنامه 40ساله حوزه هنری خروج هنرمندان نسل اول است. خروج هنرمندان از حوزه هنری ریشه در اختلاف های سیاسی سال های میانی دهه60 و تغییر صف بندی های سیاسی و شیوه مدیریت محمدعلی زم و... دارد. هنرمندانی که حوزه هنری را ترک کردند، احتمالا گمان می کردند که با رفتنشان حوزه هنری سقوط خواهد کرد. اندکی بعد بعضی از کسانی که رفته اند، بازمی گردند اما حوزه هنری هیچ گاه رونق سال های نخست را پیدا نمی کند.
فقیهه سلطانی در گفت وگو با خبرگزاری میزان، پیرامون اجرای نمایش یه گاز کوچولو پس از بازگشایی تماشاخانه های تئاتر گفت: تئاتر ماه ها به دلیل شیوع بیماری کرونا تعطیل بود، من فکر می کنم چاره ای جز آغاز دوباره تئاتر نداشته باشیم، به عنوان مثال گروه نمایش یه گاز کوچولو برای این اثر زحمات بسیاری کشید، تمرینات بسیاری انجام شد و من در مقام کارگردان نمی خواستم زحمت گروه به هدر برود.
وی در همین راستا ادامه داد: علاوه بر نگاه شخصی من برای اجرای نمایش یه گاز کوچولو باید این مسئله را در نظر داشت که اتمام قطعی بیماری کرونا هنوز زمانبندی مشخصی ندارد و ما نمی توانیم کلا دست از کار بکشیم تا یک روز بالاخره کرونا تمام شود، این بازگشایی در حالی است که اتفاقا به نظر من تئاتر ضرر خاصی ندارد و از خیلی حرفه های دیگر که پیشتر آغاز به کار کرده اند امنیت جانی بیشتری نسبت به بیماری کرونا دارد. زیرا در سالن نمایش اگر فاصله رعایت شود هیچکس به دیگری حرف نمی زند و به همین دلیل خطری شخصی را تهدید نمی کند.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید
سلطانی با اشاره به شایعه ممنوع الکار شدنش افزود: من به هیچ وجه ممنوع الکار نبودم، اصلا دلیلی برای این اتفاق وجود نداشته است، اتفاقا با وجود مراقبت از فرزندم تا حد امکان فعالیت داشتم، اما برخی در این میان شایعه ساختند که من ممنوع الکار شدم که به هیچ وجه درست نیست.
بازیگر فیلم سینمایی صورتی تئاتر را کم خطرترین شغل در ایام کرونا دانست و اضافه کرد: وقتی نمایشی روی صحنه می رود مخاطبان ماسک زده و در طول اجرا تنها تمرکزشان روی اثر است، با توجه به تخصیص نصف ظرفیت سالن فاصله افراد هم با یکدیگر به صورت اصولی رعایت شده پس ترسی از واگیر کرونا در این اماکن وجود ندارد. علاوه بر این در اکثریت نمایشها بازیگران هفته ای یکبار تست کرونا می دهند تا خطر به کمترین حالت ممکن برسد.
وی درباره حمایت مرکزهای نمایشی از اجرای آثار پیشتاز در بازگشایی تماشاخانه ها تاکید کرد: آن طور که به گروه ما اعلام شد قرار است که بیست درصد همیشگی فروش که از سوی مرکز هنرهای نمایشی دریافت می شد به گروه برگردانده شود، البته نکته عجیب آنجاست که اگر قرار بر بخشش آن مبلغ هست چرا آن را یکبار دریافت می کنند که بخواهند دوباره به ما پس دهند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به رسالت هنر تئاتر در وضعیت کنونی اظهار کرد: گروه ما نمایش یه گاز کوچولو را به امید گیشه روی صحنه نبرده است، ما در تلاش هستیم تا این هنر در وضعیت بد کنونی زنده بماند، ما سعی می کنیم با رعایت تمامی نکات ایمنی شروع کننده ای باشیم تا بار دیگر مخاطب وارد سالن نمایش شود. تمام تلاش ما آشتی دوباره مردم با تئاتر در شرایطی است که ماه ها از هنر دور بوده اند.
وی با اشاره به سرمایه گذاری شخصی خود برای روی صحنه بردن نمایش یه گاز کوچولو افزود: من هیچ وقت سرمایه دار و سرمایه گذار نبوده و نیستم اما این تئاتر را با هزینه شخصی آماده کردم، البته در این بین تمامی عوامل گروه همکاری بسیار زیادی با من داشتند و همراهانه کنار من ایستادند. خوشبختانه در این نمایش با افراد حرفه ای تئاتر همکاری می کنم و با عشق به این اثر نگاه می کنند.
این بازیگر سینما و تئاتر درباره بازخورد روی صحنه بردن نمایش یه گاز کوچول تاکید کرد: برخی هستند که شاید با بازگشایی تئاتر کاملا مخالفند اما من خوشخبتانه تنها امید و شوق دریافت کردم، تاکنون حتی یک نظر مخالف هم نسبت به اینکه در زمان فعلی روی صحنه تئاتر می روم نداشته ام و اکثریت اطرافیانم مرا تشویق به این کار کرده اند.
وی در همین راستا ادامه داد: من به تمامی مخالفان بازگشایی تئاتر هم حق می دهم آنها بدون شک به مسائل مختلف همچون مسائل مالی تئاتر در شرایط فعلی نگاه درستی دارند اما اینکه این اتفاق را حکم کنند را درست نمی دانم، البته حمایت از اهالی تئاتر در شرایط فعلی حق مسلم تمامی هنرمندان این عرصه است، حال اگر ما جان بر کف روی صحنه آمده ایم بحش جداست و دلیلی نمی شود که دیگران از حق خود بگذرند.
سلطانی با اشاره به وجود مافیای بزرگ سینما ادامه داد: نقش های خوب سینما به افراد خاص و عده محدودی می رسد، سینما دست آقازاده های هنری افتاده است، افرادی که در خفا از آقازاده بودن دیگران گلایه دارند اما خودشان آقازاده سینمایی شده اند. به همین دلیل نقش های مهم و جذاب به من و یا امثال من نمی رسد تا بتوانیم بار دیگر توانایی خودمان را محک بزنیم.
بازیگر سریال تبریز در مه درباره کم کار شدن خود در عرصه بازیگری سینما و تلویزیون تصریح کرد: شاید از قاب دوربین دور شده باشم اما در عرصه تئاتر مدام در حال فعالیت بوده ام، نقش های کوتاهی هم در آثار سینمایی بازی کردم، در کل یکی از دلایل دوری من از سینما فرزندم خردسالم بود، حال که وی بزرگتر شده قصد دارم بار دیگر با قدرت به این عرصه برگردم.
این بازیگر سینما و تئاتر با اشاره به علاقه شخصی به کارگردانی خاطرنشان کرد: ورود من به سینما و تئاتر به عشق کارگردانی بود، همیشه دغدغه کارگردانی را داشته و دارم و امیدوارم در ادامه راه بتوانم به خوبی این اتفاق را پیش ببرم، کارگردانی در تئاتر هم مقدمات این نگاه من به سینماست.
انتهای پیام/
سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : بازگشایی سالن های سینما از یک هفته پیش و با رعایت تمامی نکات و پروتکل های بهداشتی آغاز شده است، شاید یکی دو روز اول استقبال خاصی از این بازگشایی صورت نگرفت، اما با گذر زمان و اکران فیلم های خوب و اثبات پروتکل های بهداشتی در سینماها به منظور مقابله با شیوع ویروس کرونا، طبیعتاً شاهد بازگشت روزهای خوب سینما و گیشه پر رونق به صنعت سینما خواهیم بود، به عنوان مثال فیلم شنای پروانه با وجود فروش بلیط به صورت پنجاه درصد ظرفیت سالن سینما، نزدیک به یک میلیارد تومان فروش داشته است که بسیار جای خوشحالی دارد.
همین مساله کاملاً در دنیای این روزهای تئاتر متفاوت از سینما است و اهالی نمایش را دچار نوعی دغدغه ذهنی کرده است، مدیران سالن های خوب و در واقع درجه یک پایتخت همچون تماشاخانه ایرانشهر از بازگشایی در روزهای کرونایی امتناع کرده اند و اعلام داشته اند که تمایلی به بازگشایی سالن ها تا دو سال آینده و یا مشخص شدن تکلیف ویروس کرونا در کشور ندارند.
گروه های مطرح تئاتری نیز از بیم شیوع و مبتلا شدن به ویروس کرونا فعلاً تصمیم به اجرای نمایش جدید ندارند و سالن های تئاتر با یک تعداد نمایش معمولی بر خلاف سالن های سینما که با فیلم موفقی چون شنای پروانه بازگشایی شده اند، در حال استقبال از مخاطبان اندک عرصه نمایش است.
بیشتر بخوانید:
نمایشنامه خوانی آنلاین کورسوی امید تئاتر کشور در روزهای کرونایی
روایت زندگی زوج های ایرانی در نمایش زبان اصلی
خروج از رکود و روزهای تلخ هنر نمایش با پخش فیلم تئاتر
اهالی تئاتر: میخواهیم زنده بمانیم!
آغاز فعالیت هنرهای نمایشی زیر سایه کرونا
نکته مهم و حائز اهمیت این است که جهت اجرای یک نمایش، گروه حداقل بیست نفره نیاز به حضور در سالن دارند و مخصوصاٌ تیم بازیگران باید به صورت زنده روی صحنه نمایش، به ایفای نقششان بپردازند؛ اگر فرض کنیم حتی یکی از عوامل مبتلا به ویروس کرونا بدون هیچ علائمی باشد، ممکن است حین گفتگو که راحت ترین شکل انتقال ویروس کرونا است، سایر عوامل مخصوصاً بازیگران و تماشاگران را مبتلا کند.
سالن های تئاتر برخلاف سالن های سینما ظرفیت کمتر و محدودتری دارند و حالا اگر قرار باشد سالن های تئاتر با ظرفیت مثلاً پنجاه درصد پر شوند، هم تعداد تماشاگر و به دنبال آن فروش بلیط و درآمد زایی نیز کاهش خواهد یافت.
حتی اگر فرض کنیم اقدامات لازم جهت مقابله با ویروس کرونا همچون تب سنجی و ضدعفونی کردن سالن نیز کاملاً با حفظ پروتکل های بهداشتی انجام شود، چون بازیگران باید رو در روی هم و نیز تماشاگر به ایفای نقششان بپردازند، باز هم احتمال شیوع و انتقال ویروس کرونا وجود دارد و همین مساله باعث ریزش مخاطبان تئاتر در سالن های معمولی پایتخت می شود.
با همه این اوصاف اما هستند افرادی که عاشقانه تئاتر را دوست دارند و ترجیح می دهند، با تمام این شرایط و گذشت چهارماه از تعطیلی سالن های نمایش به دلیل شیوع ویروس کرونا به تماشای تئاتر بر روی صحنه بنشینند و برای مثال مجموعه تئاتر شهر گزینه مناسبی جهت انتخاب برای تماشای تئاتر در روزهای کرونایی است، چراکه همه روزه توسط عوامل اجرایی عملیات گندزدایی و ضدعفونی کردن در آن انجام می شود.
از نمایش های مهمی که در این شرایط زیر سایه کرونا در حال اجرا هستند می توان به نمایش برگشتن به نویسندگی خیراله تقیانی پور و کارگردانی حسین مسافر آستانه که پس از دوری نه ساله به عرصه تئاتر بازگشته، اشاره کرد، این نمایش با بازی هنرمندانی چون فرید قبادی، علی سلیمانی، مجید رحمتی و الهه سادات حسینی در تماشاخانه سرو به روی صحنه رفته است که بیانگر مشکلات و معضلات اجتماعی امروز جامعه ما می باشد.
نمایش است نیز به نویسندگی مشترک پرنیا شمس و امیر ابراهیم زاده و به کارگردانی پرنیا شمس به تهیه کنندگی چهره شناخته شده و جوان سینما و تئاتر کشورمان یعنی نوید محمدزاده در تئاتر مستقل تهران به روی صحنه رفته است.
این نمایش با بازی هنرجویان تئاتر توانسته، جوایز متعددی را در جشنواره بین المللی دانشگاهی کسب کند و حضور نوید محمدزاده در مقام تهیه کننده این نمایش نیز خود می تواند عاملی باشد جهت جذب مخاطب و موفقیت بیشتر این نمایش که در این روزها به روی صحنه رفته است.
در یک نگاه کلی می توان گفت اجرای تئاتر در این شرایط جامعه که روز به روز به تعداد مبتلایان ویروس کرونا افزوده می شود و از سوی دیگر رعایت نکات بهداشتی مخصوصاً در شهرهای بزرگ کشور همچون تهران به شدت کاهش یافته، امری نگران کننده و نیز ریسک پذیر است که باید منتظر ماند و دید چه اتفاقی در روزهای آینده در این حوزه رخ خواهد داد.
این نمایش که نوشته و کار آتیلا پسیانی است، اسفند سال گذشته در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه بود که اجرای آن به دلیل شیوع کرونا متوقف شد.
بعد از اعلام بازگشایی سالن های تئاتر و سینما، گروه اجرایی این نمایش بررسی هایی را برای از سرگیری اجرای خود انجام دادند ولی امیرحسین دوانی که در این پروژه به عنوان دستیار کارگردان حضور دارد، به ایسنا گفت: اجرای نمایش ما فعلا منتفی است و ترجیح می دهیم آن را به زمانی دیگر که شرایط بهتر شده باشد، موکول کنیم.
او با اشاره به پروتکل اداره کل هنرهای نمایشی برای بازگشایی تئاتر در دوران کرونا افزود: در این پروتکل اعلام شده نیمی از ظرفیت سالن باید خالی بماند ولی هیچ کس مسئولیت زیانی را که به گروه ها وارد می شود، بر عهده نمی گیرد. پیش تر مذاکراتی در مورد کسر بخشی از 20 درصد سهم انجمن هنرهای نمایشی از فروش این نمایش،کمک هزینه اجرا و خسارت کرونا برقرار بود ولی هنوز در این موارد به نتیجه قطعی نرسیده اند،اگر و اماهای بسیار دارند.
او ادامه داد: از آنجا که با تصمیمات قطعی اداره کل هنرهای نمایشی درباره جبران خسارت گروه های تئاتری رو به رو نیستیم، بهتر دیدیم اجرای خود را به زمانی دیگر که شرایط بهتری وجود داشته باشد، موکول کنیم.
نمایش قهوه قجری نوشته و کار آتیلا پسیانی اسفند سال گذشته بعد از 20 سال که از نخستین اجرای آن می گذشت، دوباره بر صحنه رفت که گسترش ویروس کرونا، اجرای آن را نیمه تمام گذاشت.
این نمایش با بازی نوید محمدزاده، هوتن شکیبا، اصغر پیران، نوید جهان زاده، روح الله حق گوی لسان در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه بود.
انتهای پیام
به گزارش وانانیوز،
این هنرمند بعد از 10 سال پیگیری در سالن های مختلف، موفق شد در تالار سایه تئاتر شهر نوبت اجرا بگیرد و از اواخر بهمن سال گذشته نمایش یه گاز کوچولو را در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر به صحنه برد که با ورود ویروس کرونا و تعطیلی تئاتر، از اجرای این اثر بازماند ولی او جزو اولین هنرمندانی است که بعد از بازگشایی سالن های سینما و تئاتر، تصمیم به ادامه اجرای نمایشش گرفت.
سلطانی از مافیای تئاتر سخن گفت و تاکید کرد این روزها کرونا، یکی از شناخته شده ترین خطراتی است که زندگی ما را تهدید می کند که اتفاقا در این چند ماه، راه مبارزه با آن را خوب یاد گرفته ایم.
او تصمیم خود را برای ادامه اجرای نمایش تصمیمی جسورانه دانست و در پاسخ به این پرسش که چه عاملی سبب شد تا برای ادامه اجرا به این تصمیم قطعی برسد، توضیح داد: لازم بود کسی پیش قدم شود و این ترس و بدگمانی درباره اجرای تئاتر که در دل دیگران جای گرفته، بریزد.
او ادامه داد: به هر حال زندگی باید ادامه پیدا کند. البته گروه های دیگر با دلایل قابل قبولی قصدی برای اجرا ندارند که مهم ترین آن مسایل اقتصادی است ولی ما گروه منسجم، حرفه ای به معنای واقعی و عاشقی داریم که یک سال برای اجرای این نمایش کوشیده ایم و همه گروه مشتاق بودند که اجرای مان را از سر بگیریم.
سلطانی با یادآوری پیگیری های بسیاری که برای گرفتن سالن اجرا انجام داده است، اضافه کرد: ما این اجرا را به سختی به دست آوردیم و نمی توانیم به راحتی از دستش بدهیم. در این میان هستند گروه های دیگری که به آسانی می توانند نوبت اجرا بگیرند. متاسفانه مافیا در تئاتر به ما ضربه زد و برای به دست آوردن سالن اجرا خیلی سختی کشیدیم.
سلطانی درباره ریسک حضور تماشاگران در سالن تئاتر هم گفت: هر بار که پای مان را از منزل بیرون می گذاریم، ممکن است با هزاران اتفاق غیر قابل پیش بینی رو به رو شویم که زندگی مان را تهدید می کند. اتفاقا در این وضعیت،کرونا شناخته شده ترین خطری است که می توانیم با آن مقابله کنیم چراکه در این چند ماه، راه مبارزه با آن را بلد شده ایم.
او ادامه داد: در فضاهای فرهنگی، انتقال این ویروس خیلی هم کمتر می شود چون نه امکان خوراکی خوردن هست و نه صحبت کردن. ولی با همه اینها اعتمادسازی برای حضور تماشاگران در تئاتر کار بسیار سختی است و به مردم کاملا حق می دهم و اصلا توقع ندارم کسی جانش را دستش را بگیرد و به تئاتر بیاید ولی اگر تماشاگری هست که می تواند فقط به مدت 75 دقیقه ماسک را روی صورتش تحمل کند، او را دعوت می کنیم که نمایش ما را ببیند.
این هنرمند درباره پیش بینی اش از حضور تماشاگران نیز گفت: طبیعتا نمی توان پیش بینی کرد ولی خوشبختانه فروش روز اول مان بد نبوده است. البته که دغدغه گروه ما این نیست که پول هنگفتی دربیاوریم یا از در و دیوار سالن مان تماشاگر بریزد ولی توقع داریم بخش دولتی از ما حمایت کند تا بتوانیم کمی جوابگوی اعضای گروه باشیم.
فقیهه سلطانی در ادامه از مافیای تئاتر هم سخن گفت و افزود: از بهار گذشته این نمایش را تمرین می کردیم و سالن هم گرفته بودیم. تهیه کننده ای داشتیم که عقب نشست چون مسئولان پیشین تئاتر شهرزاد رای او را زدند او را ترساندند و با وجود بازیگران ستاره و درخشان کار ما گفتند، نمایشی که سلبریتی پول ساز نداشته باشد، زمین می خورد. تهیه کننده درست در شب اجرای نمایش کنار کشید و ما و او هر دو لطمه خوردیم. البته بعدا مسئولان شهرزاد عوض شدند.
او با اشاره به پیگیری هایش برای گرفتن نوبت اجرا در تماشاخانه ایرانشهر یادآوری کرد: در این سالن هم نوبت گرفتیم ولی بعدا سالن را به یکی از نورچشمی های خودشان دادند. متاسفانه برخی از اساتید ، سالن ها را ارث پدری خود می دانند و هر زمان که اراده کردند باید سالن مورد نظر خود از چنگ جوانترها بیرون آورده و تصاحب کنند. به هر روی، هزار و یک انگ زشت به کار ما زدند که سالن را ندهند.
سلطانی اضافه کرد: 10 سال پشت در تماشاخانه ایرانشهر که نیمه دولتی هم هست، منتظر ماندم و صدایم در نیامد! تا اینکه در تئاتر شهر موفق شدیم سالن بگیریم. به هر حال ما در این مجموعه بزرگ شده ایم و برایمان حرمتی قایل شدند و سالن دادند. ولی متاسفم که مافیای تئاتر روی همه سالن ها چنگ انداخته اند و هیچکس جوابگو نیست !
او با انتقاد از یک سری مناسبات غیر حرفه ای در تئاتر و سینما افزود: در تئاتر و سینما هم آقازاده داریم. مگر آقازاده فقط دولتی است؟! همین که عده ای در سینما و تئاتر اجازه نمی دهند دیگران کار کنند یعنی که مناسبات آقازده ای وجود دارد. و جالب اینجاست که همین اشخاص در صفحات شخصی خود علیه آقازاده های دولتی می نویسند و یک نفر نیست به آنان بگوید شما خودتان هم از جنس همان آقازاده هایید !
نمایش یه گازکوچولو به نویسندگی فرزانه سهیلی و کارگردانی فقیهه سلطانی از روز سه شنبه دهم تیرماه در تالار سایه تئاتر شهر میزبان مخاطبان است. این نمایش با بازی گیلدا حمیدی ، شهروز دل افکار، افشین غیاثی، مهسا مهجور ، نورا هاشمی از تاریخ یاد شده راس ساعت 19:30 به مدت زمان 70 دقیقه و قیمت بلیت 30 هزار تومان با رعایت موازین مربوط به ضدعفونی و فاصله گذاری بهداشتی اجرای خود را آغاز می کند.
غلامرضا منتظری، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار مجلس گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان ، عرصه هنر را جذاب ترین حوزه فرهنگ دانست و گفت: یکی از دغدغه های مجموعه هنر، اقتصاد هنر است و زمانیکه با هنرمندان ساعت ها بنشینید و گفت و گو کنید، بیشترین فراوانی در موضوع ها، ضعف چتر حمایتی است.
او با اشاره به حمایت های اقتصادی مانند بیمه هنرمندان، بیمه خبرنگاران ، معیشت و غیره اظهار کرد: باید اقتصاد فرهنگ و هنر را به عنوان اولویت جدی در دستور کار قرار داد. اگر بخواهیم نسل جوان را به سوی آموزه های دینی، اخلاقی و ارزش ها دعوت کنیم، لازم است بیشترین سرمایه گذاری در بخش هنر اتفاق بیفتد.
بیشتر بخوانید
بررسی طرح نظام مند شدن سازمان صنفی هنرمندان/ جمشید مشایخی درباره صنف هنرمندان به نماینده مجلس چه گفته بود؟
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی با تأکید بر اتحاد و انسجام مجموعه هنری به عنوان نیاز جامعه هنرمندان، بیان کرد: این جامعه مشکلات صنفی مختلفی دارد؛ در بعضی استان ها مجموعه ای به نام خانه هنرمندان شکل گرفته که یکی از اهدافشان حل مسائل صنفی است.
او یادآور شد: در بسته حمایتی جوانان و خانواده، در کنار مسائل معیشتی باید درباره موضوع های صنفی هم فکر کرد.
نماینده مجلس یازدهم گفت: صنف اقشار مختلف مشکلات و عملکردشان را رصد می کنند؛ اتفاقاً اگر اصناف تخصصی شکل گیرد، به کمیسیون فرهنگی، وزارت ارشاد و حوزه هنری کمک خواهند کرد؛ زیرا از نزدیک با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند.
منتظری اظهار کرد: هنر ما این است که در قالب تشکل های هوشمند هم دغدغه های هنرمندان را بشنویم و هم راهکار حل مسائل را از خودشان بگیریم. آنها راه میانبر را مقابل ما خواهند گذاشت.
او تأکید کرد: معتقدم اگر هنرمند چتر حمایتی را نبیند و مشکلاتش حل و فصل نشود، قطعاً در کیفیت و کمیت محصولات فرهنگی و هنری اثر خواهد داشت.
منتظری گفت: امروز جهان با زبان هنر صحبت می کند و ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام برای ارسال پیام انقلاب اسلامی باید از ظرفیت نیرومند هنر استفاده کند.
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی با اشاره به فیلم 300 در خارج از کشور به جهت وارد کردن هجمه به ارزش های جامعه تصریح کرد: وقتی ما می خواهیم فیلمی بسازیم، با فقر اعتبارها مواجه هستیم؛ به تعبیری می گویند در سالی که فیلم 300 ساخته شد، کل منابع مالی سینمای کشور اندازه هزینه ساخت آن فیلم بود.
نماینده مجلس یازدهم تصریح کرد: نوع نگاه ها باید تغییر کند و تأمین چتر حمایتی، در بودجه حوزه فرهنگ و در مقیاس های ملی و استانی لازم است؛ میان انتظارهای حوزه فرهنگی و اعتبارات انطباق وجود ندارد و این مشکل باید حل شود.
او بیان کرد: ما نمی توانیم از جامعه هنری انتظار داشته باشیم که با عملکردی مناسب در صحنه حضور داشته باشد، اما چتر حمایتی بالای سرشان نبینند.
منتظری در پایان یادآور شد: زمان مسئولیتم در سازمان بسیج هنرمندان، خانمی جوان و اهل تبریز به عنوان یکی از هنرمندان حوزه تجسمی، گفت که دوست دارم موشکی آماده کنم و به قلب استکبار شلیک کنم؛ این موشک هنر من خرج می خواهد.
انتهای پیام/
به گزارش گروه روی خط رسانه ها خبرگزاری برنا ؛ محمد دشت گلی مدیر پردیس تئاتر شهرزاد درباره برنامه ریزی هایی که برای آینده اجراهای این پردیس در نظر دارند به گفت: قرار است الهام پاوه نژاد از پانزدهم تیرماه اجرای خود را آغاز کند و محمد رحمانیان نیز در حال مذاکره با اداره کل هنرهای نمایشی با هدف همراهی و مساعدت آن ها است تا بتواند طبق صحبت هایی که با هم داشتیم از بیستم یا بیست و دوم تیرماه اجرای خود را شروع کند.
او افزود: البته اجرای محمد رحمانیان منوط به توافق با اداره کل و مذاکراتشان بر سر بحث مالی است چون هزینه تولید برای این نمایش زیاد بوده است و با توجه به اینکه بیشتر از پنجاه درصد سالن را نمی توان پر کرد به طور طبیعی نیاز به همراهی و مساعدت وزارت ارشاد دارد. آن ها قول شفاهی دادند و قرار است قادر آشنا اوایل هفته جواب نهایی را به رحمانیان بدهد تا این کارگردان برای اجراهای خود برنامه ریزی کند.
مدیر پردیس تئاتر شهرزاد بیان کرد: دیگر نمایش هایی که قرار بود در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا داشته باشند اعلام انصراف ندادند و در حال مذاکره و تعیین زمان برای آن ها هستیم.
دشت گلی در پایان با اشاره به اینکه مجموعه تئاتر شهرزاد از یکم تیرماه باز بوده است، عنوان کرد: مجموعه از همان یکم تیرماه باز بود و در کل آماده شروع اجراها و میزبانی از مخاطبان هستیم البته چند گروه تمرین های خود را انجام می دهند همچنین کلاس های آموزشی مهتاب نصیرپور پیش می رود و یک سری فعالیت های این شکلی داریم.
نمایش روزهای رادیو به کارگردانی محمد رحمانیان و کافه پولشری به کارگردانی الهام پاوه نژاد است.
صبا //
براساس رای هیات داوران این جشنواره یویا امامی و نازنین زهرا محمودی از اصفهان، حسن خدمتی آذربایجان شرقی، سارینا باقرآبادی سمنان، جهانگیری استان مرکزی، مصطفی دهشت کرمانشاه، داوود پارسا کهکیلویه و بویر احمد، مالک آبسالان ایلام، علیرضا ترابی خراسان رضوی، منتظری و بهبهانی از تهران و درسا فولادی، سیده نجمه حسینی، آرش ملکی وند، مهرناز عالی حسینی و الناز زارع از بوشهر به عنوان برگزیدگان این جشنواره معرفی و مورد تقدیر قرار گرفتند.
مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این آئین گفت: با خانه نشین شدن مردم بر اثر شیوع ویروس کرونا می توانستیم دو راه گوشه نشینی و انفعال یا برخورد فعالانه با این موضوع را در پیش گیریم که با این جشنواره نمایشخانه چراغ هنرهای نمایشی در این دوران روشن نگه داشته شد.
قادر آشنا افزود: این قابل تقدیر است که یک سازمان مردم نهاد همت کند و اولین شروع کننده هنرهای نمایشی در فضای مجازی در کشور باشد.
وی اضافه کرد: 300 هزار نفر هنرمند تئاتر در شهرها و روستاهای کشور فعالیت می کنند و این ظرفیت وجود دارد تا در همکاری با وزارت کشور در همه استان ها فعالیت مشترکی را انجام دهیم همانطور که در زمان حاضر هم همین امر ما را دور هم جمع کرده است.
مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: برگزاری این جشنواره سبب شد که تئاتر نشاط، سرزندگی و شادی را در جامعه زنده نگه دارد و آمادگی داریم در بخش های مختلف تئاتر مانند عروسکی و خیابانی نیز همکاری داشته باشیم.
معاون مشارکت های اجتماعی سازمان امور اجتماعی کشور نیز نقش سازمان های مردم نهاد در برگزاری این جشنواره را از نقاط اهمیت آن عنوان کرد و گفت: نقش این سازمان ها در انتقال مفاهیم فرهنگی بسیار موثر است.
زهرا عابدینی اضافه کرد: تئاتر نیز به دلیل ارتباط مستقیم می تواند مفاهیم اجتماعی که نیاز است مردم دریافت کنند را مستقیم به جامعه منتقل کند تا پذیرش در افکار عمومی اتفاق افتد واین جشنواره از همین منظر حائز اهمیت است.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری بوشهر با بیان اینکه جامعه بشریت به تمام معنا با دردی به نام کرونا روبرو است و هر چه از اواخر سال میلادی گذشته به پیش رفتیم این جهان عمیق تر به این درد دچار شد، گفت: این ویروس با همه آلامی که برای جامعه بشری داشته است این تجربه را هم ایجاد کرد که بسیاری از تجارب مانند تولیدات هنری را می توان در فضای مجازی ایجاد کرد.
مجید خورشیدی بیان کرد: امروز در اثر تکرار مکرر لفظ کرونا این مساله به گوش مردم عادی شده است در حالی که نباید اینگونه باشد زیرا در روزهای نخست ویروس کرونا حرکت کمتری داشت و اکنون تحرک آن بیشتر شده است و مقابله با آن نیازمند رعایت بیشتری از سوی مردم است.
وی افزود: بسیاری از امکانات بیمارستانی اشغال شده است، در بسیاری از مناطق ظرفیت های بیمارستانی به تکمیل 100 درصدی نزدیک می شود و کادر درمان فرسوده شده اند و برای مقابله بیشتر با کرونا در جامعه، دست یاری به سوی هنرمندان و جامعه هنری برای کمک به جامعه بهداشت و درمان دراز می کنیم و امیدواریم با سرپنجه تدبیر و هنر کاری برای مقابله با کرونا صورت گیرد.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری بوشهر ادامه داد: جمعه گذشته جهان رکورد بی سابقه 10 میلیون مبتلا را پشت سر گذاشت با این حال متخصصان معتقدند آماری که وجود دارد یک دهم مبتلایان واقعی است و با این نکته می توان گفت در جهان 100 میلیون به کرونا مبتلا شده اند.
خورشیدی گفت: در استان بوشهر بسیاری از مبتلایان در دورهمی ها در محیط های بسته مبتلا شده اند که باید از این عادی سازی شرایط جلوگیری شود و هنرمندان باید با سرپنجه هنر به مردم در این زمینه هشدار دهند و آنها را به مراقبت های بهداشتی در جامعه دعوت کنند، به پویش "من ماسک میزنم " بپیوندند و مردم را نیز به این پویش دعوت کنند.
مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری بوشهر در باره نحوه برگزاری این جشنواره هنری گفت: با ایجاد قرنطینه خانگی برای مردم دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری بوشهر از سازمان های مردم نهاد (سمن) استان خواست تا در این زمینه اقدام کنند که طرح جشنواره نمایش خانگی از سوی سازمان مردم نهاد "نیم دری سبز" ابتدا در سطح استان بوشهر ارائه شد اما با رایزنی با مسئولان هنرهای نمایش وزارت ارشاد، وزارت کشور و بسیج هنرمندان این جشنواره در سطح ملی برگزار شد.
محمد مظفری افزود: این جشنواره هم در نوع خود به عنوان اجرای تئاتر و نمایش در فضای مجازی اولین بود و هم در حوزه کرونا اولین طرح مجازی بود که در ادامه از آن الگو گرفته شد.
وی اعلام کرد: بیش از 70 اثر از 16 استان به جشنواره فرستاده شد که 18 نفر از 10 استان به عنوان برگزیدگان نخستین دوره جشنواره نمایشخانه برگزیده شدند.
مدیرکل دفتر امور اجتماعی استانداری بوشهر یادآورشد: این جشنواره با شعار هر خانه یک تئاتر اجرا شد و خانواده ها به همراه فرزندانشان در رده های مختلف سنی نمایش های در قالب های نقالی، نمایش، قصه گویی، استندآپ و سایر هنرهای نمایشی اجرا کردند و به جشنواره ارسال کردند.
وی گفت: امیدواریم با کمک به تئاتر شهرستان ها شاهد رونق هرچه بیشتر این هنر در نقاط مختلف کشور و همه شهرستان ها باشیم.
پایگاه بصیرت / نسیم اسدپور
تابستان که می شود، دلت می خواهد خنک ترین پارچه و روشن ترین شان را انتخاب کنی، دلت می خواهد آن قدر جنس لباست لطیف باشد که انگار نه انگار تابستان است و سوز آفتابش؛ همین می شود که راهی بازار می شوی تا خنک ترین ها را انتخاب کنی؛ اما قطعاً در این میان، حجاب و وقار جدی ترین درخواستی است که یک بانوی ایرانی پیش از خنکی، رنگارنگی و زیبایی لباس مدنظر دارد . ویترین مغازه ها را یک به یک از نظر می گذرانی، قشنگ هستند، خنک هستند، اما حداقل سه چهارم اجناس مناسب یک زن ایرانی نیستند . مانتوهای خنک و جلوباز که با قرار دادن یک سگک در وسطش هم نمی توانی با خیال راحت حتی زیر چادر استفاده کنی . انگار که نه صاحب مغازه دغدغه این چیزها را دارد و نه آن تولیدکننده ای که پوشاک را تولید کرده است . تا دلت بخواهد برای کسانی که به هر دلیلی اعتقادی به پوشش کامل ندارند، لباس در ویترین آویزان است، اما نوبت به یک خانم باحجاب که می رسد، یک دفعه همه چیز ته می کشد . جالب تر اینکه هرچه لباس پوشش بهتری داشته باشد، هزینه بیشتری هم باید بپردازی و وقتی سؤال می کنی، می گویند پارچه بیشتری به کار رفته است . مانتوهای جلوباز از همه ارزان تر هستند و مانتوهای جلوبسته فقط به علت داشتن چند دکمه و جادکمه ای با اختلاف چند ده هزار تومانی با همان مانتوهای جلوباز دارند . این وضعیت در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق زنان و دختران ایرانی، علاقه مند به حجاب و پوشش مناسب شأن و شخصیت شان هستند؛ اما متأسفانه نه تنها بالا بودن قیمت چادر، که قیمت مانتوهای مناسب و متعارف هم در بازار بیداد می کند !
قانونی که خاک می خورد !
حدود 14 سال از تصویب و ابلاغ قانون سامان دهی مد و لباس می گذرد، اما نگاهی به مواد این قانون و آنچه در بازار پوشاک می گذرد، نشان می دهد انگار این قانون بیش از سایر قوانین خاک می خورد . بر اساس ماده 5 این قانون وزارت بازرگانی مکلف است برای دسترسی عمومی و حمایت از تولید و فروش پارچه ها و پوشاک منطبق با الگوهای ایرانی اسلامی، نمایشگاه های عرضه فصلی مد و لباس و پوشاک برگزار کند و مطابق ماده 6 وزارت بازرگانی مکلف است برای حمایت از تولیدات داخلی، با رعایت قانون مقررات صادرات و واردات مصوب سال 1372 و اصلاحات بعدی آن، عوارض گمرکی بر واردات تجاری پوشاک و پارچه های خارجی وضع کند؛ به نحوی که امکان رقابت برای تولیدکنندگان داخلی فراهم شود . در مواد دیگر این قانون هم تکالیفی برای وزارت ارشاد و رسانه ملی در این حوزه تعریف شده است که باید دید چقدر به آنها عمل کرده اند یا می کنند؟
لباس هایی برای جشنواره !
چندی قبل، یکی از فروشندگان چادر به خبرنگارمان گفته بود به علت گرانی چادر، مراجعان ترمیم چادر بیش از خریداران آن شده اند؛ زیرا قدرت خرید چادر نو کم شده است و بانوان ترجیح می دهند مدت زمان بیشتری از چادرهای قدیمی و کهنه خود استفاده کنند . از گذشته تاکنون، پوشش رکن اصلی هویت فرهنگی یک مرز و بوم بوده است؛ حالا هم نه تنها این رکن تضعیف نشده است، بلکه همچنان شخصیت هر فرد را می توان از پوشش او شناخت؛ اما متأسفانه، با علم به این موضوع به نظر می رسد، متولیان فرهنگی و صنعتی، توجهی به این موضوع ندارند و خواسته یا ناخواسته جامعه را به سمت پوشش نادرست سوق می دهند . این در حالی است که این نهادها موظف هستند در این زمینه به مردم پاسخگو باشند؛ برای نمونه یکی دیگر از معضلات مانتوهای موجود در بازار، کم تنوعی در طرح یا حتی عدم تنوع است . طرح های تکراری که نهایتاً جیب یا دکمه ای در آن تغییر می کند . جالب این است که هر سال نیز جشنواره مد و لباس برای مدتی کوتاه نمایشگاه برگزار می کند، آن هم بدون هیچ خروجی دل چسبی و مانتوهایی را به نمایش می گذارد که فقط برای همان ویترین خوب است، نه در تن بانوان ایرانی . پوشش، بخش جدانشدنی فرهنگ ایرانی است و باید آن را جدی گرفت؛ در غیر این صورت، چگونه می توان انتظار داشت نوجوان عادت کرده به پوشش اروپایی و غیربومی، به افکار و سبک زندگی ایرانی و اسلامی رو بیاورند؟
در قوانین موجود و موسوم به نام قانون کار در نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود تعریف ها و ریزبینی های متعدد در زمینه تعریف شغل جامعه هنرمندان در تمام بخش ها از عرصه تئاتر؛ سینما و موسیقی تا حوزه هنرهای تجسمی همچنین فعالان فرهنگی در حوزه کتاب و ادبیات، با وجود اثرگذار بودن بالای فعالیت و تولیدات این افراد در توسعه، انتشار و جریان سازی های اجتماعی و در نهایت کمک به تعالی فرهنگ، هیچگاه حرفه و پیشه این افراد به عنوان شغل تحت لوای قانون کار تعریف نشده بود و شکل گیری فعالیت این افراد زیر چتر انجمن های صنفی قابلیت تحقق نداشت.
این وضع ادامه داشت تا آنکه با آغاز دهه 80 و از یازدهم مهر 1383 و آغاز قانون پنج ساله برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هنرمندان در عرصه های مختلف تلاش کردند برای تصویب و به رسمیت شناختن حرفه و پیشه خود به عنوان شغل در قالب قانون کار فعالیت کنند. در ادامه این مسیر بدنه هنرمندان و فعالان فرهنگی طی قانون پنج ساله چهارم و در ادامه قانون پنج ساله پنجم (از 1383 تا 1393) هرچند برای تشکیل نهادها و انجمن های صنفی اقدام کردند به دلیل فقدان تصویب حرفه این افراد و هنرمندان به عنوان شغل با وجود تلاش های مختلف آنها و رساندن پیغام و خواسته های شان به مجلس شورای اسلامی، نمایندگان ملت به سبب خلاهای قانونی در نظام نامه قوانین کار نتوانستند نسبت به احقاق حق فعالان فرهنگی و هنری اقدام خاصی انجام دهند.
بعد از گذشت یک دهه از فعالیت هنرمندان برای تحقق خواسته شان، شاهد ناامیدی آنها بودیم. اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید یکی از اصلی ترین اهداف دولت یازدهم به ریاست دکتر حسن روحانی، تلاش برای تحقق آرزوی بیش از یک دهه فعالان هنری و فرهنگی برای به رسمیت شناختن حرفه شان به عنوان شغل در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت.
هرچند دولت یازدهم و مسئولان آن در تحقق این امر در بازه زمانی چهارساله نتوانستند به توفیق صد درصدی دست پیدا کنند، با تلاش ها در چهار سال نخست دولت تدبیر و امید و با آغاز دوره دوم این دولت از سال 1396 به بعد، برای نخستین بار نمایندگان 14 تشکل هنری به همراه نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده وزارت کار و گروه حقوقدانان در حوزه های مختلف از شهریور 1397 تا پنجم شهریور 1398 و بعد از بیش از یک سال کار کارشناسی، برگزاری نشست های متعدد تخصصی با همراهی و مشارکت نمایندگان خانه سینما، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه کتاب، انجمن هنرمندان مجسمه ساز، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران، انجمن عکاسان ایران، انجمن صنفی طراحان گرافیک، انجمن هنرمندان سفالگر ایران، انجمن خوشنویسان ایران، انجمن ویراستاران، انجمن داستان نویسان، انجمن هنرمندان نقاش، انجمن تصویرگران ایران و موافقت و امضای وزرای تعاون؛ کار و رفاه اجتماعی و فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش نویس تصویب نامه و دستورالعمل نحوه تشکیل و فعالیت انجمن های فرهنگ، هنر و رسانه کشور تهیه و به هیئت دولت ارائه شد.
حاصل بیش از 14 سال فعالیت هنرمندان و فعالان فرهنگی برای به رسمیت شناخته شدن پیشه شان در قالب قانون کار کشور به عنوان شغل و تشکیل انجمن های صنفی با هدف تامین امنیت شغلی شاغلان مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای، تسهیل فعالیت صنفی و حرفه ای، در نهایت یکشنبه 19 آبان 1398 و همزمان با نخستین روز هفته وحدت، دستورالعمل نحوه تشکیل و فعالیت انجمن های فرهنگ، هنر و رسانه های کشور به تصویب هیئت وزیران رسید و مقرر شد با استناد به تبصره 5 ماده 131 قانون کار مصوب 1369 و با رعایت تصویب نامه های یادشده، آیین نامه چگونگی تشکیل حدود، وظایف، اختیارات و نحوه عملکرد انجمن های صنفی و کانون های مربوط، امکان تشکیل کانون سراسری فرهنگ، هنر و رسانه کشور فراهم شود.
بعد از امضای پیش نویس طرح مصوب تشکیل کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه که به امضای وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعاون، کار و امور اجتماعی رسید بار دیگر اعضای این کمیسیون با همراهی تشکل های فعال در عرصه فرهنگ؛ هنر و رسانه نشست های تخصصی را برای آشنایی بیشتر با قوانین و مقررات و رسیدن به شیوه ای جامع و کامل در مسیر تدوین شیوه نامه و دستورالعمل اجرایی شدن طرح تشکیل کانون فراگیر در دستور کار قرار داداند.
در نهایت بعد از برگزاری هشت جلسه مستمر با وجود شیوع ویروس کرونا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیزدهم خرداد 1399 طی اطلاعیه ای درباره نحوه تشکیل انجمن سراسری فرهنگ، هنر و رسانه و شیوه ثبت نام متقاضیان و فعالان این خانواده در کشور طی بازه زمانی سه ماهه تابستان 1399 منتشر کردند.
هم زمان با توجه به فرصت پیش رو برای فعالان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه جهت ثبت نام و شکل گیری تشکل های صنفی خود با ایرج راد رئیس هیئت مدیره خانه تئاتر گفت وگو کرده ایم که به عنوان نخستین انجمن صنفی حدود دو دهه پیش، موضوع به رسمیت شناخته شدن پیشه فعالان هنر نمایش را به عنوان شغل مطرح کردند.
با اشاره به آنکه مهمترین موضوع در ارتباط با تشکیل این کانون شغل شناخته شدن پیشه هنرمندان، امنیت شغلی و حقوق ایام بیکاری آنهاست گفت: برای تحقق این مهم چند سال بود که دنبال اجرایی شدن آن بودیم. درواقع نخستین گام ها در این عرصه در برنامه پنج ساله توسعه چهارم برداشته شد که طی مفاد این برنامه بنا بود مساله امنیت شغلی هنرمندان و اهالی فرهنگ با تنظیم آیین نامه ای ساماندهی و به رسمیت شناخته شود؛ که این اتفاق نیفتاد.
وی با اشاره به آنکه با پیگیری های اهالی فرهنگ، هنر و رسانه بار دیگر بحث انجام این امر در برنامه پنج ساله توسعه پنجم مطرح شد؛ اما به دلایل مختلف حقوقی و قانونی این آیین نامه تدوین نشد ادامه داد: سرانجام برای نخستین بار در برنامه پنج ساله توسعه ششم برای اجرایی شدن اصل به رسمیت شناخته شده شغل هنرمندان شاهد دعوت خانه تئاتر، اداره کل هنرهای نمایشی، خانه سینما و خانه موسیقی بودیم.
رئیس هیئت مدیره خانه تئاتر تصریح کرد: در بیش از 40 جلسه مستمر و برنامه محور هر کدام از خانه ها و نمایندگان شان در ارتباط با وضعیت موجود و ابعاد تخصصی مرتبط با حرفه تمام دغدغه ها و مطالباتشان را در آن جلسات مطرح کردند. خانه تئاتر نیز طی گزارشی 80 صفحه ای وضعیت موجود تئاتر کشور، کمبودها، اشکالات و به خصوص موضوع امنیت شغلی را مو به مو و با نگاهی متقن از دید کارشناسانه با مسئولان مربوط مطرح کرد.
راد خاطرنشان کرد: نتیجه این پافشاری و به اشتراک طلبیدن نمایندگان خانه ها و اصناف فرهنگ و هنر این بود که ذیل برنامه پنج ساله ششم توسعه امنیت شغلی بار دیگر با جدیت بیشتر و عزمی راسخ تر مطرح و مقرر شد برای رسیدن به نتیجه پیگیری شود. متأسفانه طی چهار سال عمر دولت یازدهم به دلیل تعویض دو وزیر در این وزارتخانه آیین نامه اجرایی به انجام رسیدن آن خواسته و مطالبه اهالی فرهنگ و هنر توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین نشد.
رییس هیئت مدیره خانه تئاتر یادآوری کرد: در صحبت با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم که در جریان این امر در زمان معاونت فرهنگی وزارتخانه در دولت یازدهم به او گفتم وقتی طی دولت یازدهم این کار صورت نگرفت، دلیل نمی شود که در دولت بعدی هم انجام نشود. همین اشاره کافی بود تا باردیگر به موضوع تشکیل کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه توجه شود.
وی افزود: وزیر فرهنگ دستور داد جلساتی با حضور نماینده کلیه انجمن های صنفی به خصوص خانه های تئاتر، موسیقی، سینما و تشکل های انجمن هنرهای تجسمی هستند، تشکیل و تاکید کرد تا در آن جلسات موضوع تشکیل کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه؛ تدوین آیین نامه و مسائل مرتبط با آن در اسرع وقت بررسی شود. طی چند ماه هر هفته جلسات فعالان فرهنگ، هنر و رسانه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور نمایندگان این انجمن ها تشکیل می شد.
این بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون گفت: در ابتدا مباحث حیطه فعالیت هنری مان را کند و کاو کرده و بعد برای آگاهی و آشنایی بیشتر از ضوابط و مسائل حوزه حقوق صنوف، آیین نامه ها و قوانین موجود از نمایندگان دایره حقوقی و کارشناسان درخواست شد بعد از انجام تحقیقات لازم و کافی با ارائه اسنادی متقن برای تدوین دقیق نظرگاه ها و دیدگاه های ما به عنوان فعالان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه یاری مان کنند.
وی با تاکید بر آنکه در این مرحله نیز بحث های مفصل و مکرری صورت گرفت تصریح کرد: در این مرحله نمایندگانی از وزارتخانه های تعاون، کار و رفاه اجتماعی و فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشتند. همچنین از مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه نیز درخواست نماینده کردیم که با پاسخ مثبت همراه شد و جلسات بعدی با حضور تمام این نمایندگان ادامه یافت.
راد با بیان آنکه این جلسات برای رسیدن به تدوین نهایی آیین نامه حدود یک سال ونیم طول کشید: در نهایت به نتیجه رسیدیم آن چه در به سرانجام رساندن قطعی اجرا و تشکیل کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه می تواند مؤثر واقع شود مربوط به ماده 131 قانون کار وزارت کار است. قانونی که بطن و متن آن تشریح مسئله کارگری و کارفرمایی است و بنا شد فعالان فرهنگ، هنر و رسانه تحت پوشش این قانون انجمن های صنفی خود را شکل دهند و بعد از پایان کار، شیوه نامه مخصوص خود را به امضای دو وزیر همراه این طرح برسانند تا در ادامه آیین نامه مذکور بتواند ضمانت اجرایی خود را در قالب مصوبه هیئت وزیران به دست یاورد.
طی این مسیر و رسیدن به مصوبه هیئت وزیران به عنوان ضمانت اجرایی آیین نامه تشکیل کانون های فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه در سریع ترین زمان ممکن بود و اگر می خواستیم مسیر دیگری را برای نیل به این هدف بزگ طی کنیم، شاید چندین سال تنها تحقق و تفحص راه های اجرایی این طرح زمان می طلبید. اما آسان ترین و نزدیک ترین راه آن بود که در تعامل دو وزارتخانه این مطالبه را پیش ببریم.
رئیس هیئت مدیره خانه تئاتر با تشریح انواع تشکل های صنفی که تحت لوای نظام قانونی کشور قابلیت کار و فعالیت دارند گفت: در بحث تشکیلات صنفی با دو نوع تشکیلات صنفی عام و خاص سرو کار داریم. تشکیلات صنفی خاص مثل کانون وکلا، نظام مهندسی، نظام پزشکی و نظایری از این دست که ماهیت فعالیت آنها با آنچه موردنظر ما بود متفاوت است. در این شکل از تشکیلات اعضای هیئت مدیره و رؤسای اصناف مختلف تحت لوای آنها به شکل انتصابی یا معرفی شده از سوی دولت مشخص می شوند.
وی افزود: اما نگاه ما به تشکل های عام قرابت داشت. انتخاب اعضای هیئت مدیره و روسای اصناف مختلف تحت پوشش آن در نظام تشکل های عام با برگزاری انتخابات از طریق مجمع عمومی و توسط خود هنرمندان صورت می گیرد. اینگونه است که در نهایت اعضای منتخب با رویکرد، نگاه و تخصصی که آن ها به حرفه و پیشه همکاران خود دارند برگزیده می شوند و به سبب همین اشراف و آشنایی بیشترین باردهی را در قالب فعالیت صنفی می توان از آنها انتظار داشت.
راد گفت: در نهایت مقرر شد صورت جلسه ای در خانه تئاتر با حضور وزیر کار، تعاون و رفاه احتماعی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تهیه شود و درنهایت آیین نامه اجرایی راه اندازی تشکل های فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه طی جلسه ای که با حضور تمام نمایندگان اصناف و دو وزیر در تالار رودکی برگزار شد. آیین نامه نهایی و اجرایی به امضای هر دو وزیر رسید و بعد به هیئت دولت فرستاده شد و در هیئت دولت تصویب و اجرای آن الزام آور شد.
برای رسیدن به هدف نهایی و تهیه آیین نامه جامع در زمینه اجرایی به ویژه در مباحث حقوقی فعالان نظام صنفی، کمیسیونی 7 نفره براساس همان آیین نامه اجرایی با حضور تعدادی از نمایندگان صنوف مختلف متشکل از یک نماینده از خانه تئاتر، یک نماینده از خانه سینما، یک نماینده از خانه موسیقی، دو نماینده از انجمن های تجسمی و دو نفر از رسانه ها تشکیل شد. این افراد اکنون نیز حضور دارند که در کنار آنها یک نماینده از وزارت فرهنگ و یک نماینده از وزارت کار شیوه نامه اجرایی را تدوین کردند که ثمره این همکاری تدوین و ابلاغ شیوه نامه در خرداد 1399 بود.
رییس هیئت مدیره خانه تئاتر با بیان آنکه اجرا و عضوگیری تشکل ها و اصناف فعالان فرهنگ، هنر و رسانه در حال انجام است خاطرنشان کرد: خانه های یادشده (تئاتر، سینما و موسیقی) چون از قبل تشکیل شده بودند؛ امروز تنها در حالت تغییر وضعیت قرار دارند. انجمن هایی که هنوز شکل منسجم پیدا نکرده بودند (بدنه هنرمندان تجسمی) می توانند با معرفی افرادی از میان خود به عنوان اعضای هیئت مؤسس برای تدوین اساس نامه، بعد مراحل عضوگیری و کارهای دیگر را در دستور کار قرار دهند.
وی با یادآوری آنکه این روزها روند اجرای شیوه نامه تشکیل انجمن فراگیر اصحای فرهنگ، هنر و رسانه درحال اجراست تصریح کرد: اساس نامه بر پایه امنیت شغلی، حقوق ایام بیکاری و به رسمیت شناختن انجمن های صنفی استوار شده است. برای آنکه این انجمن های صنفی، شکل واحد و منسجم آیین نامه را برای تشکیل کانون فراگیر اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه به خود بگیرند نیازمند برخی تغییرات بنیادین در شکل اقدامات و نحوه فعالیت شان هستند.
به گفته ایرج راد اما بعد از اعمال این تغییرات نتایج حاصل، بی نظیر و مطابق میل و خواسته بیش از 15 سال مطالبه مستقیم فعالان فرهنگی، هنری و رسانه ای برای تحقق تشکیل کانون فراگیر کشوری در حوزه تخصصی فعالیت آنها خواهیم بود. به عنوان مثال با نهایی شدن تغییرات دیگر شاهد انجمن بازیگران تهران نیستیم بلکه صنفی واحد به نام انجمن بازیگران ایران وظیفه رسیدگی به مطالبات، دغدغه ها، نیازها و خواسته های فعالان این جامعه هنری را بر عهده خواهد داشت.
رئیس هیئت مدیره خانه تئاتر درباره مزایای شکل گیری کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه برای فعالان این حوزه گفت: تنها طی همین چند ماه اخیر که شاهد شیوع ویروس کرونا و تعطیلی فعالیت های فرهنگی و هنری بودیم؛ مشکلی که داشتیم حقوق ایام بیکاری بود. وقتی کانون فراگیر تشکیل شود، این دست از مشکلات و مسائلی بزرگتر از آن را در دل خود حل خواهد کرد.
وی در پایان تصریح کردما از نظر حقوقی در زمینه های صنفی نمی توانستیم کار خاصی انجام دهیم؛ زیرا اغلب به شکل مؤسسه فرهنگی هنری غیرانتفاعی ثبت شده بودیم و توانایی فعالیت صنفی از طریق قانون و قوانین انجمن های صنفی رسمی را نداشتیم. اما امروز امیدواریم با تحقق سریع تر تشکیل کانون فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه بتوانیم شاهد حل مشکلات یکی، دو دهه اخیر در مسیر فعالیت صنفی و حقوقی ما لاینحل باشیم.
حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در این روز ها کرونا نقش سنگی را ایفا می کند که مال پای لنگ است. در روز هایی که اقتصاد جامعه باعث شده بود بیشتر مردم و به ویژه هنرمندان صورت های خود را با سیلی سرخ نگه دارند، کرونا آمد تا بگوید همیشه نمی توان روی سیلی حساب باز کرد و باید برنامه ریزی جامعی برای آینده داشت.
هنر به ویژه هنر های تجسمی در ایران نیازمند توجه و تلاش بیشتر است تا به یک استاندارد برسد. اینکه هنرمندان ما می گویند ما قبل از کرونا هم بیکار بودیم، هر شخصی را آزرده خاطر می کند.
تشریح و دیدن وضعیت کار و زندگی هنرمندان از نزدیک، یکی از اقداماتی است که مسئولان در این سال ها داشته اند. بعضاً مواردی هم پیش می آید که بیان و پیگیری آن ها وظیفه مستقیم اهالی رسانه است و متولیان فرهنگ و هنر هم به این سوال و درخواست ها پاسخ می دهند.
در همین راستا درباره موضوعات و رویداد های مختلفی با هادی مظفری مدیر کل هنر های تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
آقای مظفری؛ لطفاً از روز های فعلی هنر های تجسمی برایمان بگویید.
همانطور که می دانید یک دوره چهار ماهه سخت را پشت سر گذاشتیم و علاوه بر فشار هایی که به دلیل گسترش ویروس کرونا در جامعه به وجود آمد و خطرات و نگرانی هایی که سلامتی مردم را تهدید کرد، طبیعتاً بخش اقتصادی جامعه و به تبعیت از آن بازار هنر دچار آسیب جدی شد. با توجه به اینکه بخش مهمی از هنر این سرزمین را هنرمندان تجسمی تشکیل می دهند، آنها هم از این موج بحران در امان نماندند.
اداره کل تجسمی برای ساماندهی وضعیت حاکم چه اقداماتی انجام داده است؟
کار های متعددی در ایام نوروز و قرنطینه انجام دادیم؛ اول اطلاعات جامعی از وضعیت اقشار آسیب دیده، هنرمندان، اساتیدی که کلاس های هنریشان تعطیل شده، گالری هایی که برنامه هایشان آسیب دید و همچنین هنرمندانی که به صورت مستقل در خانه و آتلیه های شخصی شان فعالیت می کردند و تولیداتشان به نوعی در گردش و چرخه هنر به دست متقاضی می رسید، کسب کردیم.
جمع آوری این آمار حدود دو ماه طول کشید؛ تا اینکه توانستیم یک برداشت کلی از گالری ها، هنرمندان و آموزشگاه هایی که شرایطشان را اظهار کردند به دست آوریم و سپس این اطلاعات را در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که مسئولیت جمع بندی شرایط اهالی فرهنگ و هنر در ایام کرونا را دارد، قرار دهیم.
با توجه به گستردگی رشته های تجسمی و تعداد زیاد هنرمندان این عرصه، جمع آوری این اطلاعات کار راحتی بود؟
واقعیت این است که بر خلاف سایر مشاغل، اطلاعات به روز و دقیقی از هنرمندان وجود ندارد. به طور مثال اگر شما امروز بخواهید تعداد مهندسان، پزشکان، وکلا و ... در کشور را بدانید، یک عدد مشخص به شما می گویند که اتفاقاً صحیح است. این آمار دقیق به دلیل وجود سازمانی به نام سازمان نظام مهندسی، نظام پزشکی و ... است. یعنی هر شخصی پروانه فعالیت خود را از سازمان مربوط دریافت می کند. در صورتی که در جامعه هنری چیزی به عنوان سازمان نظام هنرمندان وجود ندارد؛ بنابراین وقتی چنین اتفاقاتی رخ می دهد، دسترسی به اطلاعات واقعی و راستی آزمایی شده کار نسبتاً دشواری است و جمع آوری اطلاعات حتماً زمان بیشتری را صرف می کند. به هرحال با تلاشی که صورت گرفت، اداره کل تجسمی توانست اطلاعات انجمن ها، گالری ها، آموزشگاه های آزاد هنری و ... را جمع آوری کند. مجموع این بانک اطلاعاتی به همراه خود اظهاری که هنرمندان از طریق ثبت نام در سامانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام دادند، ثبت و ضبط شده و در حال بررسی است. اطلاعات افراد واجد صلاحیت برای دریافت کمک در وزارتخانه موجود است و هریک از ادارات موسیقی، تجسمی و تئاتر وظیفه دارند اسامی متقاضیان دریافت کمک را بررسی و نتیجه را اعلام کنند.
آیا هنرمندان آسیب دیده در ایام کرونا همان تعدادی هستند که در سامانه ثبت نام کرده اند؟
تمامی بخش های جامعه هنری به ویژه آن ها که عرضه و فروش آثار را برعهده داشتند، از این اتفاق لطمه دیدند اما بسیاری از هنرمندان هم اظهار نکردند. در حال حاضر که داده ها و اطلاعات بخش سامانه را بررسی می کنیم، تعدادی که برای دریافت کمک ثبت نام کرده اند کمتر از بررسی ها و ذهنیتی است که ما تاکنون از جامعه تجسمی داشته ایم.
تعداد زیادی از اهالی تجسمی به این دلیل که شاید گمان کردند بروکراسی مسیر طولانی باشد و یا نتیجه مدّ نظرشان حاصل نشود، از ثبت نام در سامانه صرف نظر کرده اند؛ اما ما نباید فکر کنیم که اگر به طور مثال بیست هزار نفر در سامانه ثبت نام کردند پس فقط همین تعداد در بحران کرونا آسیب دیده اند؛ بلکه جمعیت بسیاری از جامعه هنری متضرر شده و ما باید اطلاعات دقیق آن ها را به وزارت رفاه اعلام کنیم.
آیا هنرمندانی که در سامانه ثبت نام نکرده اند، مشمول دریافت کمک و حمایت نخواهند شد؟
همانطور که می دانید یک فرصت مشخص در اختیار انجمن ها، آموزشگاه ها و هنرمندان قرار گرفت تا میزان خسارت خود را به طور رسمی اعلام کنند. حال اگر هنرمند و یا صاحب گالری به هردلیلی در این سامانه ثبت نام نکرده باشد، باید به نظر او احترام گذاشت. به هر حال تعداد دقیق هنرمندان مشخص نیست که راحت بتوان به سراغشان رفت.
آیا کرونا و قرنطینه پیامد مثبتی هم برای جامعه هنری و به ویژه تجسمی داشت؟
در قرنطینه خانگی فرصت مغتنمی برای خلق اثر و آفرینش هنر توسط هنرمندان ایجاد شد. طبق آنچه از هنرمندان و اساتید شنیده ام، آن ها این فرصت را نسوزاندند؛ بلکه قدرش را دانسته و مانند یک کارخانه تولیدات خود را به حداکثر رساندند. بعد از این برهه لازم است شرایط برای نمایش و فروش این تولیدات فراهم شود.
آیا برنامه ریزی و یا چشم اندازی برای از سرگیری فعالیت های هنری دارید؟
بله؛ برنامه ریزی ها انجام شده تا بعد از عادی تر شدن شرایط بتوانیم فرصت های نمایش و عرضه آثار هنری را فراهم کنیم که در این صورت بخشی از ضرر های این چندماه خانه نشینی جبران می شود. در حال حاضر فضای جامعه نیاز مبرم به رویداد، امید، شادی، کار و تولید دارد. وقتی گفته می شود که چرخه اقتصاد و تولید کشور باید به حرکت در بیاید، کسی نمی تواند نسبت به چرخه فرهنگ و هنر بی تفاوت باشد. حتماً باید چرخه فرهنگ بچرخد و عرضه و تقاضای جامعه از این بخش رفع شود. احساس ما این است که فعالیت های فرهنگی هنری در این مدت مثل یک فنر جمع و فشرده شده و در حال حاضر این فنر کم کم در حال آزاد شدن است. به مرور باید فضا برای نمایش تولیدات هنری این ماه ها و همچنین شکوفایی علاقه و انگیزه ای که هنرمند و فعالان عرصه هنر داشته اند، شکوفا شود. همانطور که می دانید یکسری مشاغل حول محور هنر شکل می گیرد؛ از جمله گالری داری، کیوریتوری، پژوهشگری و ... این ها ممکن است در تولید اثر هنری نقش نداشته باشند، اما از حاشیه هنر امرار معاش می کنند بنابراین حتماً باید خواسته هایشان مورد بررسی قرار بگیرد.
رویداد های شاخصی که برای سال 99 در نظر گرفته شده، چیست؟
پیش بینی ما این است که در سال جاری بینال سفال و سرامیک و بینال مجسمه را برگزار کنیم. همچنین بیست و هفتمین جشنواره تجسمی جوانان در مرحله آماده سازی فراخوان است که اگر شرایط بهداشتی اجازه دهد، امسال به میزبانی تهران برگزار خواهد شد. قصد داریم که سیزدهمین جشنواره تجسمی فجر و دیگر رویداد های مربوط به سال 99 را با انرژی مضاعف برگزار کنیم. همچنین سعی می کنیم که دهمین دوره رویداد پرسبوک در کاشان در خانه منوچهری برگزار شود.
آیا تصمیمی درباره زمان برگزاری سیزدهمین حراج تهران که باید تیرماه برگزار می شد، گرفته شده است؟
موسسه حراج تهران از ما خواست که برگزاری حراج با دو ماه تأخیر برگزار شود تا شرایط بهداشتی بهبود یابد؛ ما هم با این درخواست موافقت کرده ایم. لذا سیزدهمین حراج تهران (در دور اول) دو ماه دیرتر برگزار می شود.
با توجه به برگزاری جشنواره تجسمی جوانان در شهرستان ها، چه شد که امسال تهران را میزبان قرار دادید؟
باتوجه به اینکه باید از سفر های غیرضروری کاسته شود و بتوانیم جشنواره را در فضای بزرگ تر و با رعایت فاصله گذاری ها برگزار کنیم، تصمیم گرفتیم که امسال تهران میزبان این رویداد باشد.
از روند مرمت موزه هنر های معاصر تهران چه خبر؟
الان روز های پرکار مرمت موزه هنرهای معاصر است که تا پاسی از شب طول می کشد. خود من هم دو، سه روز در هفته در موزه حضور دارم و تمام توان وزارت ارشاد پای کار آمده تا بتوانیم ظرف چند ماه آینده موزه را بازگشایی کنیم. الان می توان گفت که نگرانی جدی برای مرمت موزه نداریم و تا دو، سه ماه آینده کار عمرانی به پایان می رسد. بعد از آن باید برنامه ریزی ها برای انتخاب بهترین زمان بازگشایی آن انجام شود. امیدواریم کار در این دو، سه ماه و تا پایان شهریور تمام شود؛ ما پای قولمان هستیم. فکر هایی برای نمایشگاه افتتاحیه و حتی نمایشگاه های بعدی در موزه هنرهای معاصر شده است. حتماً یک ماه قبل از بازگشایی، افکار عمومی در جریان اتفاق هایی که در طول مرمت موزه افتاد قرار خواهند گرفت.
از موزه هنر های معاصر اهواز چه خبر؟
من بسیار برای موزه هنرهای معاصر اهواز نگران هستم و آرزو دارم که این موزه به مدار و جریان هنر کشور بازگردد. در همین راستا هم بار ها مکاتبه کردیم؛ جلساتی در معاونت ها، استانداری خوزستان و ... برگزار شده، اما فکر می کنم دیگر باید سرنوشت این موزه را وزارتخانه پیگیری کند. آن طور که پیداست قراردادشان تا 2 یا 3 سال دیگر ادامه دارد و این مشکل می تواند از طریق گفت و گو و تعامل طرفین و از طرف استانداری حل شود.
آقای مظفری دوسالانه خوشنویسی چرا امسال برگزار نمی شود؟
همان طور که استحضار دارید، یکی از نظام مند ترین انجمن های هنری به لحاظ تعداد شعب، تعداد هنرجو و مدرس انجمن خوشنویسان ایران است. باتوجه به اینکه تعطیلی این چندماهه آسیب جدی به انجمن ها وارد کرد، رئیس این مجموعه استاد امیرخانی خواستند که امسال به جای برگزاری بینال، به بخش های دیگر حوزه خوشنویسی کمک شود. ما هم از این پیشنهاد استقبال کردیم و قرار است در اعتبارت سال جاری، هزینه برگزاری بینال خوشنویسی برای کمک به این انجمن صرف شود.
چند هنرمند مدعی شده اند آثاری که از آن ها در گنجینه موزه هنرهای معاصر بوده است، دیگر موجود نیست. آیا این ادعا صحت دارد؟
غیر ممکن است؛ البته من در دوره های قبل نبودم، اما باتوجه به اینکه از رویه ثبت و ضبط و نگهداری اموال خبر دارم و می دانم که وقتی قرار است یک اثر مثلا به یکی از موزه های دیگر شهر تهران انتقال یابد، چقدر شرایط سختی برایش تعریف شده، لذا می توانم بگویم چنین اتفاقی رخ نداده است. ممکن است در دوران گذشته که فرضاً بینالی برگزار و اثر برگزیدگان خریداری می شد، باتوجه به اینکه رئیس موزه و مرکز تجسمی مسئولیت واحد داشتند، گفت و گو و صحبت در مورد خرید آن اثر در موزه انجام شده و در نتیجه طرف مقابل تصور کرده که اثرش برای موزه خریداری می شود. در صورتی که آن اثر برای حوزه تجسمی خریداری شده نه موزه؛ اثری که برای موزه خرید می شود حتما سند موزه، گواهی قرارگرفتن در موزه و همچنین شماره پلاک اموال دریافت می کند. حالت دوم این است که در نمایشگاه هایی که برای موزه تدارک دیده می شد، نمایشگاه گردان اعلام می کرد این تعداد اثر از این هنرمندان برای برگزاری یک دوره نمایشگاه در موزه انتخاب شده است. بعد کتاب نمایشگاه چاپ شده و هنرمند اعلام کرده است که اثر من به موزه راه یافت، در کتاب چاپ شد و این هم نمونه؛ اما در این حالت هم آن اثر برای چاپ در کتاب و نمایشگاه انتخاب شده نه برای رفتن به گنجینه موزه.
بنابراین با توضیحاتی که عرض کردم، اگر کسی مدعی است که اثرش برای موزه خریداری شده و پلاک اموال به آن تعلق گرفته است، حتماً به ادعای او رسیدگی می کنیم؛ اما تمامی مواردی که تا الان عنوان شده، در جشنواره ها و رویداد های مختلف پیش آمده و یا هنرمندی اثرش را به آن رویداد اهدا کرده است. باید بگویم که همزمان با بازگشایی مجدد، چند جلد کتاب از گنجینه موزه منتشر و تعداد اصلی آثار موزه منتشر خواهد شد. در این صورت سوالات برخی از افراد هم پاسخ داده می شود.
مشکل ثبت خانه موزه استاد محجوبی چیست؟
آرزوی ما این است یکی از مکان هایی که به خانه موزه های شهر تهران اضافه می شود، خانه استاد حسین محجوبی باشد. پس از بازدیدی که بنده از آن مجموعه داشتم، با آقای وزیر مکاتبه کردم و ایشان هم با شهردار مکاتبه کردند. موضوع الان در دست ساختار شورای شهر و شهرداری تهران است و لازم است از آن طریق پیگیری شود.
تندیس و گواهی حضور برگزیدگان دوره دوازدهم جشنواره تجسمی فجر هنوز به دست آن ها نرسیده. آیا دلیل خاصی دارد؟
به این دلیل که کتاب جشنواره در دست چاپ است و فکر می کنم تا ده روز دیگر آماده شود. دوستان در دبیرخانه منتظر هستند که کتاب را همراه با لوح و دیگر جوایز به دست برگزیدگان برسانند. ما همچنین سعی می کنیم که بخش بزرگداشت مفاخر تجسمی و تقدیر از برگزیدگان دوره دوازدهم را در دل دوره سیزدهم انجام دهیم.
انتهای پیام/
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو ، پس از چهار ماه تعطیلی سالن های فرهنگی هنری، چون سالن های تئاتر شاهد بازگشایی تالار های نمایشی از ابتدای تیر ماه هستیم، اما هنوز هم تک و توک سالن ها باز شدند مثلا در تئاتر شهر تنها یک نمایش به اجرا می رود، تئاتر مستقل دو تا سه نمایش و .. سالن هایی، چون ایرانشهر، هامون و... نیز هنوز تعطیل هستند و به زودی تصمیم به بازگشایی دارند.
اما هنوز صحبتی از بازگشایی سالن های مهر و ماه حوزه هنری نشده است در حالیکه این سالن ها در ایام سال همیشه استقبال گر کر های نمایشی به ویژه از گروه های شهرستانی بود و جشنواره هایی را نیز در طول سال مرکز هنر های نمایشی حوزه هنری برگزار می کرد.
کوروش زارعی هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون امسال و در ایام کرونایی تلاش زیادی برای اجرای کار هایی از نوع آنلاین و فعالیت های متفاوتی در قالب تئاتر انجام داد از جمله برپایی جشنواره نقالی نقشا و برپایی ده شب تعزیه آنلاین در حوزه هنری از این دست اقدامات است که حال می بایست ببینیم چه برنامه ای برای برپایی سالن های تئاتر مهر و ماه حوزه هنری در دست دارد. در این ارتباط با زارعی به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانیم:
*آقای زارعی لطفا بفرمایید در ارتباط با وضعیت سالن های مهر و ماه حوزه هنری و تصمیماتتان مبنی بر بازگشایی سالن ها توضیح دهید و اینکه قرار است از چه تاریخی و با چه اجرا هایی کار ها را شروع کنید؟ باتوجه به اینکه خیلی از سالن ها الان بازگشایی شده، اما حوزه هنوز در این زمینه اقدامی نکرده است.
ما هر سال فراخوان تولید و اجرا برای حوزه داریم امسال هم آثار و نمایشنامه هایی که برای ما فرستاده شده، خوانش شده و نمایشنامه هایی که مورد پذیرش هم قرار گرفته به کارگردان ها برای تولید آثار اعلام شده است.
چند فیلم هم برای ما فرستاده اند و گروه های خوب شهرستانی که اجرای موفق در استان ها داشتند، آن ها هم هستند احتمالا ما اواخر تیرماه با کار آقای صمد رحیمی از هنرمندان گرگانی اجرا ها را شروع می کنیم و فعلا دفتر تولید ما تا پایان شهریور اجراهایش را مشخص کرده تا ببنیم وضعیت بهداشتی و پروتکل ها در شرایط آن زمان به کجا می انجامد اگر که به لحاظ کرونایی و اجتماعی دچار مشکل نشدیم، نیم سال دوم را هم ادامه خواهیم داد.
ضمن اینکه ما یک فراخوان تولید به نام تئاتر آپارتمانی یا تئاترمان دادیم که قرار است تا شهریور ماه هم برگزیده های آن تولیدات مشخص شوند، کار های خوبی از دل تئاترمان با موضوع و محتوای کرونا اگر تولید بشود ما شش ماه دوم سال را هم با این پروژه تئاترمان ادامه خواهیم داد.
بهرحال موضوع کرونا الان در اجتماع موضوعیت دارد و تلاش داریم شش ماه دوم سالن ها را نیز با این اجرا ها که الان حدود 45 اثر برای مرحله بازبینی مورد تصویب قرار گرفته و بالاخره بیست تا از این کار ها هم تأیید شود ما شش ماه دوممان را هم با این پروژه خواهیم بست.
*با توجه به پروتکل های بهداشتی هنر های نمایشی و وزارت فرهنگ و ارشاد شما چه برنامه ای برای اعتمادسازی حضور مخاطب در سالن ها دارید؟
ما از همان ابتدای سال درحوزه هنری که ارباب رجوع و کارمند و رفت و آمد داشتیم، دستگاه های ضدعفونی را در ورودی های حوزه و اتاق ها قرار دادیم. قطعا تا زمان بازگشایی سالن ها نیز دستگاه های ضدعفونی را ورودی سالن ها قرار می دهیم که مردم با آن ها خود را ضدعفونی کنند. خود تماشاگران هم می بایست ماسک همراه خود بیاورند و استفاده کنند و در نهایت سعی می کنیم به آنچه وزارت ارشاد در عرصه موازین بهداشتی و سلامتی مردم تعیین کرده، پایبند باشیم.
*آقای زارعی شما به حضور مخاطب تئاتر در این ایام چقدر امیدوار هستید، بهرحال در این ایام کرونایی خیلی ها شاید این دغدغه را داشته باشند که مخاطب به سالن نیاید یا اینکه این اعتماد مدت ها طول بکشد و بهرحال شریاط 50 درصدی سالن ها قرار است لحاظ شود؟
خیر واقعیت این است که من امیدوار نیستم. من نه تنها امیدوار نیستم که مخاطب به سالن های خودمان بیاید بلکه برای ورود تماشاگر به دیگر سالن ها مثلا سالن های دولتی، چون تئاتر شهر هم امیدی ندارم. بهرحال این موضوع حساس و خطرناک است و مردم احتیاط می کنند. مردم شاید الان در خیابان ها و کوچه و بازار ازدحام کنند، اما آن به خاطر معیشتشان است، چون به خاطر درآمد و زندگی و معیشتان مجبور به کار هستند تا چرخ زندگیشان بچرخد.
یعنی اگر همین الان دولت اعلام کند که معیشت مردم را تأمین کند و کسی بیرون نیاید، هیچکس بیرون نمی آید لذا هم شرایط اقتصادی در این شرایط کرونایی و مراقبت های بهداشتی هست که مانع از ریسک کردن تماشاگر برای ورود به سالن ها می شود.
امیدوارم این اتفاق بیافتد و زحمت همکاران و دوستان تئاتری من به هدر نرود و سلامت مردم هم تأمین شود.
*یعنی خود شما اگر تصمیم گیرنده بودید سالن ها را بازگشایی می کردید یا خیر؟ به هرحال یک بخش و دغدغه معیشت هنرمندان است که می بایست تأمین شود دیگر درست است؟
من اصلا و قطعا سالن ها را بازگشایی نمی کردم همین الان اگر خود هنرمندان به خاطر اجرا و شرایطشان به ما اصرار نکنند ما تمایلی به اجرا نشان نمیدهیم چرا که سلامتی مردم در اولویت قرار دارد. اما اگر گروهی اصرار داشته باشد که کاری را به صحنه ببرد ما هم سالن در اختیارش قرار میدهیم وگرنه خود ما تمایلی نداریم که در این شرایط مردم را به سالن هایی بیاوریم که خدایی نکرده مشکلی برایشان پیش بیاید و جان انسان ها برای من خیلی ارزشمند تر از این است که برای یک تئاتر دچار مشکل شوند.
*آقای زارعی به هرحال ممکن است طبق پیش بینی ها این شرایط تا انتهای سال هم ادامه پیدا کند، با توجه به دغدغه هایی که مردم تأمین مسائل مالی و معیشتی هنرمندان وجود دارد فکر می کنید چه کاری می بایست کرد؟
قطعا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت کار و اقتصاد و دارایی و تأمین اجتماعی می بایست کاری در این عرصه انجام دهند تا هنرمندان زندگی شان بچرخد وگرنه خیلی از هنرمندان ما دچار مشکل در این شرایط شده اند. متأسفانه به هنرمندان قول حمایت دادند، اما متأسفانه این اتفاق نیافتاد و تنها قشری که الان دچار این بحران است فکر میکنم همین هنرمندان تئاتر هستند. ظاهرا مظلوم تر از هنرمندان تئاتر در جامعه فرهنگی هنری وجود ندارد و هر چه هم که این بچه ها فریاد می زنند، فریادشان به جایی نمی رسد و کسی متوجه این مشکلات بچه های تئاتر نیست و این خیلی خطرناک است.
امیدوارم مجلس یازدهم فکری به حال این شرایط بکند.
*شما به این امر امیدوار هستید؟ اینکه مجلس این دوره برای هنرمندان تئاتر قدمی بردارد؟
بهرحال با این روحیه جهادی که ما از آقای قالیباف در شهرداری و دیگر پست ها داشتند و همیشه این روحیه سرآمد بوده امیدوارم این روحیه جهادی در مجلس و رأس آن مثل همه پست ها و مسئولیت هایی که داشته نیز همینطور باشد و جهادی خود و نماینده ها وارد این مبحث شوند و فکری به حال هنرمندان به طور اخص هنرمندان تئاتر بکنند.
*آقای زارعی با توجه به سابقه ای که حوزه برای کار آنلاین امسال در کرونا پیدا کرد و ده شب اجرای تعزیه آنلاین داشتید آیا برنامه ای برای ارتقا و اجرای چنین کار هایی در ادامه سال نیز دارید یا خیر؟
بله ما برای ماه محرم، صفر و اربعین چنین برنامه ای داریم تا اگر شرایط طوری نباشد که فعالیتی حضوری داشته باشیم از این ظرفیت که ما در ایام شب های قدر و جشنواره شاهنامه خوانی و نقالی نقشا داشتیم در اینجا استفاده خواهیم کرد. در نهایت بیکار نخواهیم بود و سعی میکنیم مرتب کار کنیم و فعال باشیم.
*از دیگر برنامه هایتان این روز ها اختتامیه جشنواره نقشا در آرامگاه فردوسی بود برای دیگر جشنواره ها و برنامه ها چه تدارکی دارید آیا قرار است آن ها را هم برگزار کنید یا خیر؟
الان در حال برنامه ریزی برای جذب منابع برای برپایی جشنواره نقالان علوی هستیم این روز ها در تدارک هستیم تا در ایام غدیر و دهه ولایت هستیم این جشنواره هر سال برگزا رمی شود سال گذشته به خاطر مسائل مالی نتوانستیم جشنواره ار برگزار کنیم، اما تلاش میکنیم تا امسال با کمک خود امام علی این جشنواره را برگزار کنیم.
*هنر تئاتر در ایام کرونایی چقدر می تواند مثمرثمر باشد؟
ببینید همین وضعیت ماه های گذشته تا الان و فعالیت هنرمندان تئاتر چه در عرصه نمایش های آنلاین و چه سایر حوزه ها به هر شکل یک خدمت به جامعه انسانی است. تئاتر بهرحال غذای روح است دروهله اول خیلی از همین هنرمندان این ایام تلاش کردند به مردم روحیه و ارامش بدهند، اما بهرحال ما نیاز به گامی بیش از این داریم.
در همین تماشاخانه سرو این مدت عده ای از هنرمندان با تهیه ماسک و دستکش و سایر مسائل ضدعفونی و کمک حال نیازمندان شدند حتی بیش از بیست و پنج هزار ماسک بهداشتی برای شهر ها و روستا ها و حتی مراکز بیمارستانی تهیه کردند این دوستان خطرات را در این ایام به جان خریدند، اما جا نزدند، غر نزدند و کار کردند. هیچ جای دنیا هنرمندان تئاتری چنین کاری نکردند که در ایران کنار پزشکان و پرستاران خط مقدم ایستادند و سعی کردند کمک به سلامت روح و جسم مردم کنند.
تئاتری ها همواره در کنار مردم هستند. برای سلامتی جسم و روح مردم هرکاری از دستشان بربیاید انجام می دهند انتظار داریم بعد از این همه ماه مسئولان و سیاستگذاران برای هنرمندان تئاتر فکری بکنند چرا همیشه باید هنرمندان تئاتر مظلوم باشند واقعا دردناک است که هنرمندی این روز ها حقوق و بیمه بیکاری و هیچ چیز نداشته است و در خرج خودش مانده باشد. هنرمند تئاتر برای سلامت مردم تلاش میکند و می بایست حمایت شود.
هنرمندان ارزشی تئاتر سفیران فرهنگی و مفاهیم انسانی کشورند، رهبر معظم انقلاب می فرمایند تئاتر منبر است بلکه فراتر از منبر است؛ بنابراین حرف من این است که سیاست مداران، نمایندگان مجلس و همه مسئولان فکری به حال این زندگی مختل شده هنرمندان تئاتر بکنند تا بیش از این مشاغلشان اسیب نبیند و تئاتر مورد احترام و ارزش باشد.
*نکته پایانی درباره رسالت حوزه هنری برای تولید نمایش های ارزشی بفرمایید؟
ببینید حوزه هنری انقلاب رسالت اش این است که به موضوعات انقلابی و ارزشی و دفاع مقدسی و اندیشه ها و مبارزات حضرت امام خمینی (ره) بپردازد ما احساس دین میکنیم. خود من کوروش زارعی نسبت به امام و مبارزات و پیروزی انقلاب احساس دین کرده و میکنم. منظورم این است که اگر امروز ما کشوری امن و انقلابی داریم و مردم در آن در امنیت کار زندگی می کنند، دچار مشکلات خارجی و دخالت های بیگانگان نیستند و خودشان در سرنوشت خود نقش دارند حتی آن را رقم می زنند، همه اینه مرهون انقلاب و پیروزی آن و امام خمینی (ره) است؛ بنابراین این وظیفه ما است که در این عرصه کار تولید کنیم حال در این ایام کرونایی قدری دست همه بسته شد امیدواریم در این دوره برای ادامه سال جبران کنیم.
امام خمینی (ره) عمر و جوانی اش را برای این انقلاب اسلامی ایران گذاشت. از نظر من ظلم است که در حیطه تئاتر به شخصیت برجسته و والایی که مانا و ماندنی است کاری نکنیم لذا من به عنوان یک شخصیت تئاتری وظیفه و رسالت خود می دانم که برای امام خمینی (ره) کار کنیم و امسال هم تلاش داریم جشنواره نقالی علوی را با همین مضامین و نزدیک به موضوعات دینی و ارزشی مان به اجرا برسانیم که امیدواریم شرایط کرونایی اجازه بدهد حتی اگر نشود هم باز به گونه دیگری بدون افتتاحیه و اختتامیه آن را تنها با حضور هنرمندان اجرا کنیم.
در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: بعد از ابلاغیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر آغاز فعالیت سالن ها و تماشاخانه های تئاتری و هماهنگی با دانشگاه تهران، از ابتدای تیرماه در سالن کوچک تالار مولوی فعالیت خود را با جدیت آغاز کردیم.
مدیر مرکز تئاتر مولوی با اشاره به اینکه در گام نخست در سالن کوچک این تماشاخانه نمایش به کارگردانی امیر اخوان به صحنه می رود درباره اجرای دیگر نمایش ها افزود: همچنین دو نمایش به کارگردانی آرش فلاحت پیشه و نمایش اثر مهیار جوادی ها که پیش تر به دلیل شیوع ویروس کرونا اجراهایشان متوقف شده بود اجرای خود را از سر می گیرند.
حریری با اشاره به اینکه شیوه نامه بازگشایی سالن های نمایشی که از سوی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تماشاخانه ها ابلاغ شده بود، گفت: در راستای سیاست های تالار مولوی و رعایت هرچه بیشتر شیوه نامه های بهداشتی، تلاش کردیم تا با همکاری مرکز بهداشت دانشگاه تهران شیوه نامه ای تکمیلی در حوزه بهداشت اجرا را در این تماشاخانه تدوین و ابلاغ کنیم.
وی افزود: مسائلی مانند ضدعفونی کردن سالن ها و صندلی ها، تاکید بر رعایت نکات بهداشتی برای همکاران در مرکز تئاتر مولوی و همچنین مخاطبانی که به این تماشاخانه مراجعه می کنند از جمله مواردی است که در تدوین شیوه نامه تکمیلی با همکاری مرکز بهداشت دانشگاه تهران مورد توجه قرار گرفته است.
مدیر تالار مولوی تأکید کرد: همچنین تمام هدف و تلاش خود را در تدوین شیوه نامه تکمیلی این تماشاخانه و ارائه آن به گروه های نمایشی بر این مساله استوار کردیم تا شرایط بهداشتی و همچنین میزبانی از مخاطبان را به گونه ای رقم بزنیم که کمترین مخاطره را در مواجهه با آغاز فعالیت ها داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد: اما نمی توان از این واقعیت به سادگی عبور کرد که حتی در ساده ترین فعالیت های روزانه ما و در زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی نیز خطرپذیری ابتلا به این ویروس می تواند به عنوان اصلی همیشه همراه وجود داشته باشد و تنها باید امیدوار باشیم تا با همکاری مسئولان و به ویژه کادر پزشکان و درمان کشور که صادقانه، خالصانه و عاشقانه در مسیر مبارزه با این ویروس قرار دارند در فاصله زمانی کوتاه شاهد کاهش ضریب این بیماری در کشور باشیم و بتوانیم به واسطه همین اخبار خوب آرام آرام زمینه جلب اعتماد برای حضور مخاطبان در سالن های نمایشی سراسر کشور را فراهم کنیم.
حریری درباره بندهای تکمیلی در راستای شیوه نامه تالار مولوی، گفت: یکی از این موارد ضدعفونی کردن تمامی وسایل و امکاناتی است که در مجموعه تالار مولوی علاوه بر سالن ها و صندلی ها ممکن است که مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد. این کار به شکل روزمره پیش و پس از اجرا در دستور کار قرار خواهد گرفت.
وی ادمه داد: همچنین تمامی همکاران مجهز به ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده هستند و عده ای دیگر از همکاران نیز با حضور مخاطبان در تماشاخانه مولوی تب سنجی را برعهده دارند. همچنین تلاش می کنیم که با رعایت فاصله اجتماعی کمترین میزان تجمع و تماس را میان مخاطبان به حداقل رسانیم.
حریری تاکید کرد: تماشاخانه مولوی نیز مانند دیگر تماشاخانه ها از ظرفیت 50 درصد خود برای میزبانی از مخاطبان طبق دستورالعمل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استفاده خواهد کرد.
وی خاطرنشان کرد: در تعامل با سامانه فروش بلیت تلاش کردیم تا فرآیندی را مهیا سازیم که مخاطبان بعد از رزرو یک یا چند صندلی مدنظرشان، خود سامانه به شکل خودکار صندلی های مجاور صندلی های خریداری شده را قفل کند، تا به این واسطه شاهد اجرای فاصله گذاری هوشمند در هنگام خرید بلیت باشیم.
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، تعلیق چهارماهه فعالیت هایی فرهنگی، با بازگشایی سالن های سینما و بعدتر تئاتر و دیگر فعالیت های هنری از ابتدای تیرماه پایان یافت. هرچند به جز سینما که پروتکل های خاص خودش را دارد؛ اما انجام دیگر فعالیت ها با استرس بیشتر و نگرانی های دوچندان همراه خواهد بود که در مورد تئاتر این نکته احتیاط بیشتری را می طلبد.
همچنان که نمی شود بر درآمدزایی از تئاتر خصوصا در شرایط کرونایی مهر تأییدی زد؛ اما قضیه کنسرت هایی با درآمدهای چندصد میلیونی حتی در شرایط معمول ماجرایی دیگر خواهد داشت. دستورالعمل بازگشایی سالن ها و آغاز به کار کنسرت های موسیقی چندی قبل ابلاغ شد اما در این مدت خواننده ای داوطلب به اجرای صحنه ای نشد!
این عدم رغبت نیز احتمالاً به کاهش درآمد خوانندگان در پی اجبار به استفاده از ظرفیت 50 درصدی از سالن ها برمی گردد و بدین شکل بسیاری ترجیح دادند سراغ فعالیت های تبلیغی و بازاری در فضای مجازی و نیز کل کل های اینستاگرامی بروند.
با این حال پس از چندین روز تأخیر بالاخره روز گذشته خبر از برپایی کنسرت امید حاجیلی در تالار وزارت کشور دادند و مطابق با دستورالعمل اعلامی در نحوه چینش مخاطبان در سالن اقدام به پیش فروش بلیت کردند.
نکته عجیب عرضه بلیت ها تا قیمت 265 هزار تومان است که تا پیش از دوران کرونا سابقه ای اینگونه نداشت؛ اما قرار است بازگشایی کنسرت ها خصوصاً با خواننده ای درجه چندم شاهد اتفاقی اینگونه باشد.
مهمترین دلیل این نحوه بازگشایی سالن های موسیقی و شاید ریسک برپایی کنسرت ها در روزهای شیوع کرونا، چه بسا استفاده از ظرفیت نیمه صندلی هاست که برای جبران درآمد حاصله، تهیه کنندگان این دورهمی های موسیقی، عرضه بلیت هایی با رقم های چندصدتومانی را در دستور کار گذاشته اند.
البته تنها چیزی که در آیین نامه آغاز کنسرت های موسیقی به چشم نمی آید همین تغییر در قیمت بلیت هاست که نیاز به ارزیابی و پیگیری از سوی تهیه کنندگان، سالن دارها و به ویژه مسئولین موسیقی ارشاد دارد.
انتهای پیام /4143/پ
پیش از آغاز رسمی مراسم، مهمانان شرکت کننده در برنامه با حضور در مزار شهدای محوطه حوزه هنری با شهدای انقلاب و دفاع مقدس تجدید میثاق کردند.
در این مراسم، چهره هایی چون آیت الله رشاد، حجت الاسلام خاموشی(رئیس سابق سازمان تبلیغات اسلامی)، غلامعلی حدادعادل(رئیس فرهنگستان ادب و زبان فارسی)، سیدعباس صالحی(وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حجت الاسلام محمد قمی (رئیس سازمان تبلیغات اسلامی)، عزت الله ضرغامی (رئیس اسبق سازمان صداوسیما و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی)، محمد حسین صفار هرندی
(عضو مجمع تشخیص) مرتضی سرهنگی و... حضور داشتند و سخنرانی کردند. غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در این مراسم گفت: اگر در همه انواع هنری شامل ادبیات، هنرهای تجسمی، سینما و... ما چاره اندیشی و همت نکنیم انقلاب اسلامی از این ناحیه ضربه خواهد خورد. پس ای دوستداران انقلاب اسلامی و شهید داده ها به فکر باشید هنر برای حفظ انقلاب و برای این کشور و جامعه و فرد فرد انسان ها امری بنیادی و حیاتی و ضروری است و به هیچ وجه فرعی و حاشیه ای نیست. محسن مؤمنی شریف رئیس سابق حوزه هنری در این برنامه گفت: بالاخره باید شرایطی فراهم می شد که جا برای جوانان خالی شود. اگرچه این فرآیند تغییر طول کشید اما به هر حال در این هشت ماهی که ماجرای تغییر مدیران زمان برد، من از همه مدیران حوزه بیعت خواستم تا همراه آقای دادمان باشند. دست اندرکاران این برنامه در پایان، ضمن تجلیل از مومنی شریف، از همسر محسن مومنی شریف نیز با دعوت وی روی صحنه و اهدای هدیه قدردانی کردند. پس از برگزاری این برنامه در حضور مادر شهیدان خالقی پور و آیت الله رشاد متن حکم انتصاب محمد مهدی دادمان به عنوان رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی قرائت و در قالبی آیینی نمادین به وی اهدا شد.
محمدمهدی دادمان، رئیس جدید حوزه هنری آخرین سخنران این مراسم بود که تأکید کرد: پیش از همه وظیفه خودم می دانم از استادم محسن مومنی شریف که به حق، بر گردن من حق استادی دارند تقدیر کنم. خوشبختانه در این جلسه از وصف ایشان زیاد صحبت شد اما من می خواهم امروز به مدیریت ایشان در این 10 ساله اشاره کنم. هر کسی حوزه هنری را می شناسد شهادت می دهد که حوزه هنری بالنده تر، رشیدتر از دوره های گذشته خود شده است.
دادمان در پایان تأکید کرد: امروز همه هویت ما که به صورت همه جانبه تحت هجومیم، به عنصر جهاد وابسته است. اگر من و همکارانم در حوزه هنری کاری کنیم که جهاد را روایت کنیم، قطعاً در راه خود موفق خواهیم بود.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم تکریم محسن مؤمنی شریف و معارفه محمد مهدی دادمان رئیس جدید حوزه هنری صبح امروز یکشنبه 8 تیرماه با حضور حجت الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از اهالی فرهنگ، هنر و شخصیت های مختلف در حوزه هنری برگزار شد.
محمدمهدی دادمان رییس جدید حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در مراسم معارفه خود اظهار داشت: هرکسی حوزه هنری را می شناسد، شهادت می دهد امروز این حوزه رشیدتر از دوره های گذشته خود شده است.
وی با این جملات که وظیفه خود می دانم از استادم محسن مومنی شریف که به حق، بر گردن من حق استادی دارند تقدیر کنم، توضیح داد: خوشبختانه در این جلسه از وصف ایشان زیاد صحبت شد، اما من می خواهم امروز به مدیریت در این 10 ساله اشاره کنم. هر کسی حوزه هنری را می شناسد، شهادت می دهد که حوزه هنری بالنده تر و رشیدتر از دوره های گذشته خود شده است.
دادمان با اشاره به این که امروز هویت ما، به صورت همه جانبه تحت هجوم است، گفت: اگر من و همکارانم در حوزه هنری کاری کنیم که روایتگر جهاد باشیم، قطعاً در راه خود موفق خواهیم بود.
در پایان این مراسم محمد معتمدی به اجرای برنامه پرداخت و هدایایی به مومنی شریف اهدا شد.
انتهای پیام/
طرح با نگاه آمایشی و آینده نگر از سال 1397 در معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح و روند اجرایی آن بر پایه پژوهش و مطالعه از تیرماه سال گذشته با هدف کمک به برنامه ریزی برای توسعه پایدار، کشف، جذب و پرورش فعالیت ها و پیشنهادهای نو و پایدار بومی حمایت از آن ها، ساماندهی و بهره گیری از امکانات و ظرفیت های فرهنگی و هنری در سطح محلی و بومی مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی، تمرکززدایی در امور فرهنگی و هنری و تقویت ظرفیت های مردمی در فرهنگ، توسعه اقتصاد فرهنگ و هنر و کمک به بهبود کسب وکارهای فرهنگی هنری و صنایع خلاق آغاز شد که بر مشارکت شهروندان، هنرمندان، تشکل ها و نهادهای هر شهر متکی است.
این طرح، ابتدا قرار بود در حوزه تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و مد و لباس انجام شود اما بعد از ارائه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ حوزه های سینما، ادبیات، رسانه و مطبوعات و چاپ و بسته بندی و هنرهای صناعی و سنتی هم در آن قرار گرفت و فراخوان برای ارسال اثر در تمامی این زمینه ها به شهرهای مختلف کشور اعلام شد.
پس از اعلام فراخوان، کارگاه های آموزشی نیز در همه استان های کشور برگزار شد تا استان ها و شهرها با شناخت کامل از شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر طرح ها و ایده های خود را تدوین کنند.
در هر شهر، شورای برنامه ریزی شهرهای خلاق فرهنگ و هنر به ریاست فرماندار و دبیری رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حضور نمایندگان مجموعه ای از دستگاه های فرهنگی و هنری شهرستان تشکیل و سپس دبیرخانه شهر خلاق فرهنگ و هنر در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آن شهر راه اندازی شد. پس از آن، شهرها مطابق با فراخوان، نسبت به انتخاب حوزه و شاخه موضوعی اقدام کردند. هر شهر پس از امضای فرم های مربوطه توسط شهردار، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان انجمن های فرهنگی و هنری مرتبط، آن ها را با نامه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مربوطه، به دبیرخانه مرکزی ارسال کرد.
ارسال آثار به دبیرخانه طرح علیرغم نوبودن رضایت بخش بود تا جاییکه پس از پایان مهلت مقرر 731 طرح از 357 شهر کشور به دبیرخانه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ وهنر رسید.
143 طرح هنرهای تجسمی، 141 طرح هنرهای نمایشی، 117 طرح موسیقی، 33 طرح مد و لباس، 120 طرح صناعی و سنتی، 134 طرح ادبیات، رسانه و مطبوعات هفت طرح، بازی های رایانه ای دو طرح، سینما 27 طرح و چاپ و بسته بندی هفت طرح به دبیرخانه رسید که بررسی و ارزیابی اولیه طرح ها انجام شده است.
شیوع کرونا و تاثیر آن بر توقف فعالیت های فرهنگی و هنری، بررسی و داوری نهایی طرح شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را نیز به تاخیر انداخت و قرار است در آینده نزدیک داوری طرح ها انجام و شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در هر طرح معرفی شوند و شهرهای خلاق در هر رشته در یک شبکه با هم تعامل داشته باشند.
یکی از ضرورت های برنامه ریزی برای حرکت به سمت شهر خلاق آگاهی از داشته هایی است که می توانند در تعامل و همراهی با یکدیگر هم افزایی کنند. اما هنوز اطلاعات مستند وجوه مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهرها در دسترس نیست و طرح شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر می تواند زمینه آمایش سرزمین هنر را فراهم کند.
معاون هنری وزیر ارشاد فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ضرورت آمایش هنر گفت: یکی از مباحث در هنر این است که پیمایش جدی در آن نداشته ایم و رشد و توسعه هنر را به درستی رصد نکرده ایم. شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر بیشترین ظرفیت های آمایشی هنر را فعال می کند. زیرساخت های هنری گرچه در چند دهه اخیر رشد کرده است اما متناسب با رشد نیروی انسانی و ظرفیت های انسانی در هنر نیست. در زمینه نیروی انسانی هنر رشد چشمگیری در این سال ها اتفاق افتاده است و دانشگاه ها، مراکز آموزشی و آموزشگاه ها به آموزش هنر پرداخته اند. امروز از نظر نیروی انسانی در هنر کشور سرمایه داری هستیم و این جمعیت دارای مهارت و توان هنری، در سراسر کشور پراکنده هستند و هنرمندان در نقاط مختلف کشور موجب رونق هنر در شهرها و استان ها شده اند.
سیدمجتبی حسینی افزود: سرمایه امروزی ما در هنر با میراث تاریخی و ظرفیت های دیگر اگر یکپارچه شوند، توفیق ویژه ای در هنر حاصل می شود و با این ظرفیت و امکان می توانیم فردای بهتری در هنر داشته باشیم. شهرهایی که در رشته های خاص، ظرفیت دارند، می توانند با توجه به میراث تاریخی و ظرفیت های دیگر به عنوان شهرهای خلاقِ هنر نقش فعالانه داشته باشند و در ارتباط با شهرهای دیگر یک شبکه ای ایجاد کنند که دیگر ظرفیت ها را هم مورد توجه قرار دهند.
وی ادامه داد: مشارکت مردمی و هنرمندان و تشکل ها و نهادهای مختلف در شهرها از جمله شهرداری ها در شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر انرژی و توان مضاعفی را در شهرها برای فرهنگ و هنر فراهم می کند و منظومه ارتباطی بین شهرها و مشارکت نهادها و مشارکت مردمی و هنرمندان هم افزایی ایجاد می کند. همچنین از منظر اشتغال و کسب و کار نیز فرهنگ و هنر ظرفیت و امکان بیشتری دارد و ایجاد اشتغال در حوزه هنر ارزان تر از بسیاری از صنایع است و مزیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تاریخی فرهنگ و هنر فرصتی برای اشتغال و کسب و کار است که شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در این زمینه موثر است. شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر یک جریان ممتد و مستمر است.
حسینی گفت: طرح شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر اگر چه در نگاه اول از شهرهای خلاق یونسکو الهام گرفته است اما سعی شد فراتر از آن برود و شرایط و مشخصه های بومی و فرهنگی مدنظر قرار گیرد. این طرح، از سوی معاونت هنری در راستای کلان برنامه های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که ابتدا در حوزه های هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، موسیقی و مد و لباس تدوین شد اما پس از تصویب طرح در وزارتخانه مقرر شد طرح شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در همه حوزه های فرهنگ مانند سینما و ادبیات هم انجام شود.
شعار سال: هومان حسن پور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با یادآوری شرایط سخت برای اعضای این صنف به جهت شیوع ویروس کرونا بیان داشت: شیوع ویروس کرونا و تعطیلی واحدهای صنفی از یک سوی و تعطیلی نمایشگاه کتاب از سوی دیگر، خسارات وارده بر اعضای این صنف را اضافه کرده است. برگزاری نمایشگاه کتاب از جمله فعالیت هایی بوده که ناشران و کتابفروشان برنامه های یکساله برای این پروژه داشتند و از ماه ها قبل به تدارک و تهیه کتاب ها، چاپ و نشر آن، تهیه کاغذ در دوران سخت گرانی و کمبود کاغذ در کشور پرداختند و خود را آماده برداشت کرده بودند؛ اما متاسفانه سونامی کرونا به یکباره اجازه برگزاری نمایشگاه را از بین برد و امیدی که ناشران داشتند از بین رفت.
وی ادامه داد: در پی بازگشایی نمایشگاه های بین المللی بر آن شدیم تا برای برگزاری نمایشگاه کتاب با همکاری مسئولان قدم برداریم. منتظر تصمیم مسئولان هستیم تا با رعایت یک سری از پروتکل ها که امکان برگزاری نمایشگاه را سلب نکند و منجر به اشاعه ویروس نیز نشود، نمایشگاه را با آرامش برگزار کنیم تا ناشران و کتاب فروشان نیز هر چند با تاخیر زیاد، بتوانند از پس هزینه های خود برآیند.
هومان حسن پور درباره فروش کتاب توسط کتاب فروشی ها گفت: از 60 سال پیش تاکنون فروش کتاب های درسی بر عهده کتاب فروشی ها بوده است. اصل 44 قانون اساسی نیز تاکید بر خصوصی سازی دارد. تصمیمات نابهنگام و به یکباره مسئولان که حاکی از ارائه کتاب مدارس است، طیف وسیعی از صنوف کتاب فروش را تحت تاثیر این تصمیم قرار می دهد. بخشی از هزینه ها و درآمد کتاب فروشان از این راه حاصل می شد. مدرسه جای تعلیم و تربیت است نه فروشگاه. این تصمیمی است که تبعات آن، سرنوشت عده زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد. این تصمیم سال گذشته مشکلات زیادی را ایجاد کرد و دست یکسری از دلالان را به این فرآیند باز کرد و باعث شد کتاب ها با قیمت های چندین برابر به دست مصرف کننده برسد.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به کاهش تیراژ کتاب ها پس از شیوع ویروس کرونا اشاره کرد و گفت: پس از شیوع ویروس کرونا و اشتیاق مردم به مطالعه در فضای مجازی، تیراژ کتاب ها بسیار تنزل یافت به طوری که می توان گفت به یک سوم رسید. تقاضای ما این است که مسئولان دست اندرکار در این شرایط راهکارهای اساسی ارائه دهند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از اتاق اصناف تهران ، تاریخ انتشار: 7 تیر 1399 ، کدخبر:28742،www.otaghasnaftehran.ir
به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین ، نشست رسانه ای جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان با حضور مصطفی رحماندوست شاعر و نویسنده و دبیر جایزه با تشریح برنامه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای برگزاری این رویداد جدید فرهنگی صبح امروز نهم تیرماه به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست رحماندوست با ابزار خوشحالی از احیای دوباره جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان گفت: خوشحالم که یک بار دیگر این جایزه زنده شد و علاقمندم که این رویداد فرهنگی به خوبی دیده شود. انتخاب کتاب در کانون قدمتی به اندازه عمر کانون دارد. همیشه کتاب هایی که منتشر می شده در کمیته ای مورد بررسی قرار می گرفته تا ببینیم کدام یک از این کتاب ها خوب و قابل قبول هستند که برای کتابخانه کانون خریداری شوند، در نهایت این سنت تبدیل به کتاب سال کانون پرورش فکری کودک و نوجوان شد.
وی در ادامه افزود: البته ارائه فهرست کتاب از دیرباز مرسوم بوده و بسیاری از موسسات فرهنگی برای خودشان فهرست کتاب مناسب می دادند. این سنت هنوز هم کم و بیش ادامه دارد و انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک طی برنامه ای کتاب کودک که متکی بر فعالیت ناشر بود را انتخاب کرد و یک موسساتی هم لیست کتاب مناسب دادند اما کانون تقریباً هفت سال خاموش شد و جایزه کتاب سال کانون و فهرست کتاب های مناسب نیز متوقف شد. این در حالی است که با توجه به قدمت و سن زیاد کانون همواره مورد احترام مردم و خانواده ها بود و فهرست کتاب های مناسب همیشه مورد توجه قرار گرفته است.
رحماندوست با اشاره به تعدد فهرست های کتاب مناسب و نتایج آن گفت: با این اتفاق سلیقه ها هم افت کرد و هر بخشی اعم از ناشر، بازار و ... برای خودشان فهرست کتاب مناسب می دادند اما واقعیت این است که فهرست کانون همه جانبه نگر بود و امیدوارم از این به بعد هم همین گونه باشد. در نهایت اینکه خوشحالم جایزه کتاب سال پس ازسال ها خاموشی دوباره روشن شد و ناشران، نویسندگان و کودکان از این اتفاق خوشحال هستند.
دبیر جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان درباره انتخاب مراحل فهرست کتاب مناسب تاکید کرد: این کار یک مراحلی دارد و صرفاً جایزه نیست. هر ماه کتاب هایی که به دبیرخانه می رسد در هیئت انتخاب بررسی می شوند و کتاب برتر برگزیده می شود و هیئت داوران نیز کتاب ماه را انتخاب کرده و از بین آنها کتاب فصل برگزیده می شود که در نهایت دو جایزه مرغک سیمین برای کتاب برگزیده فصل و جایزه سال و مرغک زرین برای کتاب برگزیده سال اهدا می شود.
وی در ادامه عنوان کرد: ما همه کتاب ها را در همه رشته ها بررسی می کنیم اما جایزه فقط به کتاب شعر و قصه اهدا خواهد شد. تا الان هم تعدادی کتاب انتخاب و خریداری شده و در درست بررسی است.
رحماندوست درباره ساختار این جایزه یادآور شد: این جایزه یک شورای سیاستگذاری دارد و داوران هم آثار را انتخاب می کنند و در زیر مجموعه شورای سیاستگذاری و دبیر جشنواره یک دبیرخانه داریم که تلاش می کند با دبیران تماس بگیرد و کتاب ها را در معرض داوری قرار دهد و از طرفی هیئت داوران هم با دبیر جشنواره کار می کنند.
وی تصریح کرد: اصل کار بر تشویق و حرکت به طرف کتاب بهتر است. ما در ترجمه هم کتاب هایی را بررسی می کنیم اما فقط کتاب هایی که کپی رایت داشته باشند و شاید بگویید این تعداد کتاب محدود است و شما می خواهید از زیر بار کتاب های ترجمه شانه خالی کنید. اما پاسخ من به شما این است که اصلا اینطور نیست و ما طبق یک قاعده بین المللی عمل می کنیم و اگر کپی رایت را رعایت نکنیم در واقع عقب مانده هستیم.
این شاعر و نویسنده تاکید کرد: اتفاق دیگری که در دبیرخانه این رویداد افتاده و برخلاف دیگر موارد مشابه است که عموماً در انتخاب کتاب به این نکته توجه می کنند که در شناسنامه کتاب چه سالی به عنوان تاریخ انتشار درج شده و آن تاریخ ملاک ورود به جایزه است اما ما این کار را نکردیم و برای اینکه به تنبل های دنیای نشر هم پاسخ بدهیم تاریخ ورود کتاب به دبیرخانه را ملاک قرار دادیم.
رحماندوست درباره زمان اعلام جایزه ماه اظهار کرد: در مردادماه امسال جایزه بهار را اعلام می کنیم و آبان ماه نیز جایزه فصل تابستان اعلام می شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت کتاب های ترجمه اظهار کرد: ما در کشورمان با انبوه ترجمه روبرو هستیم و از یک طرف چاره ای نداریم و باید آنها را منتشر کنیم زیرا برگزیده چندین کشور هستند، از طرف دیگر این کتاب ها جا را برای تالیف تنگ کرده و نویسنده ایرانی که مجبور است پله های ادبیات کودک و نوجوان را بپیماید کمتر می تواند این اتفاق را تحمل کند و اگرچه با این کار اتفاق شگرفی نخواهد افتاد اما قدم مهمی در تقویت تالیف برداشته شده است.
رحماندوست یادآور شد: ما تمام کتاب ها را در تمامی رشته ها مورد بررسی قرار می دهیم و در فهرست برای کمک به خانواده ها و آموزشگاه ها معرفی می کنیم اما امسال بخش شعر و قصه است.
وی درباره جایزه ویژه گفت: ما یک جایزه ویژه تصویرگری داریم و اگر موردی هم نباشد و نتوانیم کسی را انتخاب کنیم جایزه به کسی تعلق نمی گیرد اما اگر تصویرگری مناسبی پیدا کنیم حتی اگر شعر و داستان هم نباشد به آن توجه ویژه خواهیم کرد و تلاش می کنیم به ناشران توجه کرده و زحماتشان را ارج نهیم و به آن توجه ویژه کنیم. در جریان جایزه هم پنل های ویژه ای خواهیم داشت و بار علمی جشنواره با پنل ها و سخنرانی ها پربار خواهد بود.
وی ادامه داد: در نیمه مرداد 99 جایزه بهار را اعلام و کتابش را منتشر می کنیم و اواخر آبان نیز جایزه تابستان اعلام خواهد شد. قرار بود کتاب های سال 98 هم تا بهار امسال بررسی شوند اما کرونا برنامه های ما را بهم ریخت.
رحماندوست در بخش دیگری از این نشست با اشاره به کتاب های رسیده به دبیرخانه گفت: تاکنون 1370 کتاب به دبیرخانه ارسال شده و امیدواریم همچنان این رقم بالاتر رود. ما سعی کردیم از تمام نویسندگان و شاعران با سلایق مختلف در داوری استفاده کنیم و در بررسی ها 150 نفر کتاب ها را می خوانند و با رای داوران کتاب ها انتخاب خواهند شد.
وی در ادامه افزود: طبق فراخوانی که منتشر شده از همه ناشران، نویسندگان، پدیدآورندگان و شاعران و مترجمان درخواست کردیم کتاب هایشان را بفرستند و در سامانه هم کاملا مشخص است که کتاب ها چه مراحلی را طی می کنند. ما در این جایزه از نویسندگان فارسی زبانی که در جغرافیای فارسی هستند مانند افغانستان، تاجیکستان و پاکستان و حتی بخشی از چین را در دایره بررسی خود قرار دادیم و تمهیداتی شده که آثارشان را بیاورند و حتی اگر امسال هم موفق به این کار نشدیم این پدیده خوب ادامه پیدا می کند.
رحماندوست تصریح کرد: برخی گمان می کنند کانون و فقط برای نویسندگان شناخته شده است اما اینطور نیست. یک اتفاقی داریم که جایزه فرصت طلایی است و برای نویسندگان، شاعران و بچه های خواننده است. این جایزه برای کسانی است که اثری چاپ نکرده اند و امروز از آنها دعوت می کنیم تا اولین اثرشان را در فرصت طلایی بیاورند. حتی این جایزه برای باسابقه ها هم هست و آنها هم می توانند اثری که تاکنون موفق به نشر آن نشده اند را در این بخش شرکت دهند.
وی درباره جایزه مداد پرنده گفت: شورای سیاستگذاری به یک نویسنده که در طول بیست سال گذشته خیلی زیاد و موثر کار کرده است این جایزه را اهدا می کند و آنها موارد را پیشنهاد می دهند و بررسی می کنند و به یک نویسنده و یا یک شاعر این جایزه تعلق خواهد گرفت.
وی عنوان کرد: از ناشران تقاضا دارم در این میان به ما کمک کنند. ما تمام تلاش خود را می کنیم تا کتاب ها را جمع آوری کنیم اما ممکن است در این میان مواردی جا بماند و از ناشران تقاضا دارم آن 5 تا 10 درصدی از کتاب که چاپ و جهت تبلیغات استفاده می کنند و حق التالیف آن را هم نمی دهند یکی دو نسخه به ما بدهند. کتابخانه کانون به عنوان تنها مرجع تخصصی کتاب کودک به آنها نیاز دارد.
رحماندوست با انتقاد از تیراژ پایین کتاب کودک گفت: متاسفانه تیراژ کتاب کودک 500 نسخه است و این یعنی نه نویسنده سرجایش است، نه ناشر و نه مترجم! اما وقتی کتاب خوب انتخاب کنیم نوعی از کتاب ترویج پیدا می کند.
وی در پایان گفت: امسال کتاب های برگزیده را با آرم و نشان مشخص می کنیم و کتاب هایی که جایزه سیمین و زرین را دریافت کنند کتاب هایشان هوگرام خواهد داشت و ما این هولوگرام ها را در اختیار ناشران هم قرار می دهیم و امیدواریم که در چاپ های بعدی از آنها استفاده کنند و باعث شوند تا کتاب های خوب دیده شده و البته این برای بازار هم بهتر است.
غلامرضا منتظری، نماینده مردم گرگان و آق قلا و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت : باور ما بر این است که منشأ و سرچشمه همه تحولات، از حوزه فرهنگ ریشه می گیرد و مقام معظم رهبری نیز فرموده اند که هرگونه تحولی در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ریشه فرهنگی دارد.
منتظری خاطرنشان کرد: به نظر من دولت ها در گام اول انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ آنطور که از آن ها انتظار می رود نتوانسته اند ظاهر شوند و مجالس شورای اسلامی نیز همینطور بوده و در حد انتظار ظاهر نشده اند و علت اصلی این اتفاق نوع نگاه به حوزه فرهنگ است.
او افزود: در همین دوره کمیسیون فرهنگی با تأخیر کار خود را آغاز کرد چراکه تعداد اعضای آن به حد نصاب نرسیده بود و این نشان از مظلومیت حوزه فرهنگ است. در برخی کمیسیون ها می بینیم که نمایندگان اصطلاحاً صف می کشند و تلاش می کنند که در آن حضور داشته باشند اما در حوزه فرهنگ که یک کار زیربنایی محسوب می شود، دوستان کم کم و به شکل تدریجی به آن ملحق می شوند. ما باید به شکلی نوع نگاه مان را به فرهنگ عوض کنیم که این تغییر در عمل هم دیده شود.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه تأکید کرد: دیروز اولین جلسه انتخابات اعضای هیأت رئیسه کمیسیون بود و در این جلسه یکی از مباحثی که مطرح شد و قرار است با جدیت به آن ورود کنیم، آسیب شناسی کارنامه کمیسیون فرهنگی در گام اول انقلاب اسلامی تا کنون خواهد بود. ما اگر بخواهیم از تحول سخن به میان آوریم نباید ضعف های گذشته مان تکرار شود و در عین حال باید نقاط قوت گذشته را شناسایی و تقویت کنیم. این گام اول ما در مسیر اعتلای فرهنگ کشور است که قرار شده با همکاری مرکز پژوهش ها و دبیرخانه کمیسیون این کار انجام شود.
این نماینده مجلس در ادامه گفت: دومین مبحث مهم تعیین اولویت ها و نقشه راه کمیسیون فرهنگی است. در این بخش هم همه دوستان متفق القول بودند که اگر ما نقشه راه نداشته باشیم و اولویت ها تعریف نشوند ساز و کاری که تعریف می کنیم معلوم نیست به کجا خواهد رفت. ما باید هدف تعیین کنیم و نقشه راه داشته باشیم تا به مقصد برسیم. دوستان فهرست اولویت های فرهنگی را برای کارشناسان ارسال خواهند کرد و در نشست بعدی در بین اولویت ها آن هایی که دارای فراوانی بیشتر است را به عنوان محور فعالیت کمیسیون در افق پیش رو قرار خواهیم داد و قرار است که در یک نشست عمومی نتیجه را به مردم هم اعلام کنیم.
منتظری تأکید کرد: کمیسیون فرهنگی در این افق پیش روی خود برنامه هایی در زمان های مشخص خواهد داشت که هر چند وقت یک بار گزارشی از فعالیت های خود به رسانه ها ارائه می دهد. تعیین اولویت ها و شناسایی مشکلات در نشست آینده بررسی می شود. در حال حاضر دو مورد اساسی وجود دارد که قطعاً همه در اهمیت این دو اتفاق نظر دارند. حوزه فضای مجازی به همراه خانواده و جوانان دو حوزه مهمی هستند که برای کمیسیون فرهنگی مجلس در اولویت خواهند بود که در نشست اول هم مطرح شد. سبک زندگی موضوع دیگری است که باید به طور جدی به آن پرداخته شود، موضوعی که با خانواده گره خورده و چون موضوعی فراتر از خانواده محسوب می شود به عنوان محور مستقل در جلسه مطرح شده است.
او افزود: مبحث پیوست فرهنگی نیز در جلسات آینده مطرح خواهد شد، مبحثی که پیش تر مصوب شده اما ما در عمل ظهور و بروز چندانی نمی بینیم، باید بررسی کنیم تا مشخص شود چرا این مبحث مهم تا امروز جدی گرفته نشده است.
نماینده مردم گرگان و آق قلا در مجلس شورای اسلامی با اشاره به مبحث اقتصاد هنر، گفت: به نظر من این موضوع اهمیت ویژه ای دارد، هنرمندان ما با دغدغه های مختلف معیشتی و رفاهی مواجه هستند، هنرمند اگر چتر حمایتی را روی سر خود نبیند در تولید آثار هنری ممکن است اثری نامطلوب و بی کیفیت از خود به جا بگذارد. قطعاً این مبحث هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است که باید به آن بپردازیم.
منتظری تأکید کرد: فضای مجازی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بحث شبکه ملی اطلاعات مورد توجه مقام معظم رهبری است و باید جدی گرفته شود. شبکه ملی اطلاعات از نیازهای اساسی ما به حساب می آید و باید بالاخره در زمانی مشخص به جای حرف زدن، از این شبکه ملی اطلاعات رونمایی کنیم. موضوع دیگر شبکه های اجتماعی و پیامرسان ها هستند؛ می بینیم که هر روز تعداد پیامرسان ها بیشتر می شود و ما در این بین منفعل عمل می کنیم. اعتقاد من بر این است که به یک مدل بومی، جامع و تأثیرگذار برسیم؛ این اتفاق شدنی است و نخبگان، جوانان و چهره های علمی ما می توانند ما را در رسیدن به این هدف کمک کنند.
او در ادامه اظهاراتش گفت: وقتی ما دلیل نداشتن پیام رسان های بومی را پیگیری می کنیم از امکانات پیشرفته و کیفیت بالای این پیام رسان ها صحبت می شود اما ما باید به ظرفیت ها و توانمندی های خودمان متکی باشیم و این قابلیت ها را به پیام رسان های خود اضافه کنیم. اگر این نگاه را نداشته باشیم همیشه باید سیر وابستگی را طی کنیم؛ یکی از شعارهای انقلاب اسلامی "استقلال" است و این استقلال تنها مربوط به اقتصاد و سیاست نمی شود، ما در تکنولوژی نیز باید به این استقلال برسیم و باید در این حوزه پیام رسان هایی داشته باشیم که مردم برنامه های بومی را ترجیح دهند.
منتظری تصریح کرد: منظور از پیشرفت در این حوزه گرفتن حق انتخاب از مردم نیست، مردم باید حق انتخاب داشته باشند و کیفیت پیام رسان های ما در حدی باشد که انتخابشان پیام رسان های داخلی باشد. پیام رسان های ما باید توان رقابت با نمونه های خارجی داشته باشند، شاید ما در وهله اول به خوبی ظاهر نشویم، باید مسیر پیشرفت را ادامه دهیم و ساخت پیام رسان بومی را در دستور کار قرار دهیم و به پیشرفت در این حوزه با شناسایی ضعف ها و نواقص توجه کنیم.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در پایان گفت: بومی سازی پیام رسان های اینترنتی به معنی حذف دیگر پیام رسان ها نیست. هر کشوری ظرفیت ها و قابلیت هایی دارد، ما باید به روش بومی خود تکیه کنیم و این به معنی این نیست که از پیام رسان های دیگر استفاده نکنیم. باید به مردم حق انتخاب دهیم ولی باید آسیب هایی که در پیام رسان های وارداتی وجود دارد را بررسی کنیم تا از بیشتر شدن آن ها جلوگیری شود. همانطور که در ابتدا تأکید کردم نتیجه کار فرهنگی به تدریج احساس می شود، تأثیر فرهنگ به شکل تدریجی احساس می شود و باید با تصمیمات درست و کارهای منطقی مردم را در انتخاب هایشان به محصولات بومی تشویق کنیم. کاربر ایرانی باید به این نتیجه برسد که پیام رسان ایرانی کارکردهای لازم را دارد و با مشکلی مواجه نمی شود، در این صورت قطعاً محصولات داخلی را به خارجی ترجیح می دهد و نیازی به حذف محصول خارجی نیست.
به گزارش ایسنا، صبح امروز طرح نصب تابلوهای کتابفروشی درمناطق 22 گانه را بررسی کردند و محمدجواد حق شناس به عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی شورا در دفاع از این طرح گفت: متاسفانه در سال های اخیر شاهد کاهش توجه به کتاب و کاهش تیراژ آن بوده ایم به گونه ای که تیراژ حدود 10 هزار کتاب به زیر 1000 جلد کاهش یافته است که این اتفاق تلخ و ناگواری است.
وی با بیان اینکه بسیاری از کتابفروشی ها به دلیل مشکلات متعدد مجبور به بستن مغازه های خود شدند، تصریح کرد: لازم است که ما در مدیریت شهری به آنها کمک کنیم و به همین دلیل پیشنهاد می شود با نصب تابلوهای راهنما به شهروندان یادآوری شود که در این مکان کتابفروشی وجود دارد و شاید این مسئله سبب شود که شهروندان به حضور در کتابفروشی ها ترغیب شده و چراغ این مشاغل روشن شود.
حق شناس با بیان اینکه کلیات این طرح در دو کمیسیون فرهنگی و سلامت به تصویب رسیده است و امروز در معرض محک صحن علنی قرار می گیرد، گفت: از اعضای شورا خواهش می کنم که نگاه مهندسی به حوزه علوم انسانی نداشته باشند و تمام قد از حوزه فرهنگ و کتاب، دفاع و حمایت کنند.
به گزارش ایسنا نهایتا اعضای شورای شهر تهران با 14 رأی موافق با کلیات این طرح موافقت کردند.
در ادامه احمد مسجدجامعی پیشنهاد داد که نصب تابلو تنها برای کتابفروشی های تکی در سطح محلات باشد و تابلو برای راسته های کتابفروشی نصب نشود که این پیشنهاد به تصویب اعضای شورا رسید.
همچنین سالاری پیشنهاد داد که در راستای تبلیغات فرهنگی اطلاعات کتابفروشی ها و کتب به صورت qr کد در فرهنگسراها، ایستگاه های مترو، اتوبوس و ... در معرض دید عموم قرار گیرد.
انتهای پیام
شعار سال: چندی پیش پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال یادداشتی را با عنوان ایران مال و دستمالی کردن فرهنگ کار کرده بود که در این یادداشت نویسنده مدعی تجلی فرهنگ پوشاننده (فرهنگی که کمبودها و پیامدهای لیبرالیسم را پوشش داده و ظاهر پیشرفت به شرایط می دهد) در جریان مال سازی ها شده بود و ایران مال را به عنوان نماد این نوع فرهنگ ظاهر ساز در نظر گرفته و معتقد به دستمالی فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی، به واسطه چنین فعالیت های عمرانی برشمرده بود.
ایران مال به این یادداشت منتشر شده پاسخ داده است که این جوابیه را در ادامه می خوانید.
اختصاصی پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال
خبرگزاری آریا - چاپ کتاب در ایران یک فرآیند گام به گام است که در آن ناشر یا مولف برای چاپ و نشر کتاب خود باید به صورت مرحله به مرحله مجوزهایی را دریافت نماید. پیش از این اخذ مجوزها هم توسط ناشر و هم توسط مولف امکان پذیر بود اما با توجه به مصوبه جدید وزارت ارشاد، از این پس امور دریافت مجوزها صرفاً باید توسط ناشر انجام گیرد. در این مطلب قصد داریم به ذکر مجوزهای لازم برای چاپ کتاب بپردازیم.
چاپ کتاب در ایران یک فرآیند گام به گام است که در آن ناشر یا مولف برای چاپ و نشر کتاب خود باید به صورت مرحله به مرحله مجوزهایی را دریافت نماید. پیش از این اخذ مجوزها هم توسط ناشر و هم توسط مولف امکان پذیر بود اما با توجه به مصوبه جدید وزارت ارشاد، از این پس امور دریافت مجوزها صرفاً باید توسط ناشر انجام گیرد. در این مطلب قصد داریم به ذکر مجوزهای لازم برای چاپ کتاب بپردازیم.
مجوزهای لازم برای چاپ کتاب
1- مجوز شابک
شابک یک شماره 13 رقمی بین المللی است و منحصراً نیز برای یک کتاب تولید می شود و قابل ردیابی نیز می باشد. دریافت شابک مزایای مهمی دارد ازجمله اینکه می توان آن را پیش نیاز استفاده از کامپیوتر برای توزیع و سفارش مکانیزه دانست. همچنین، اگر کتاب دارای شابک نباشد، مشخصات آن وارد فهرست های ماشینی نخواهد شد و مردم نیز از وجود آن ها مطلع نخواهند گردید. برای اخذ مجوز شابک باید به خانه کتاب مراجعه نمود.
2- مجوز فیپا
این مجوز از سوی کتابخانه ملی به کتاب اختصاص داده می شود. با اخذ چنین مجوزی عنوان اثر و مولفین یا مترجمین آن در کتابخانه ملی ثبت می شود و از این طریق باعث عدم سرقت ادبی کتاب خواهد شد. این مجوز قبل از چاپ نهایی کتاب باید دریافت شود. از مزایای دریافت مجوز فیپا می توان به افزایش سرعت گردش اطلاعات، صرفه جویی در بوجه، جلوگیری از انجام کار تکراری و تسهیل در امر فهرست نویسی دانست. برای دریافت مجوز فیپا باید به اداره کل پردازش و سازماندهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی مراجعه نمود و این اداره هیچ نماینده دیگری نیز در سطح کشور ندارد.
3- اخذ مجوز ارشاد
آخرین مجوزی که باید برای چاپ کتاب دریافت کرد مجوز ارشاد است. هنگامی که فیپا و شابک دریافت شد، در مرحله نهایی برای چاپ و نشر کتاب باید مجوز ارشاد را نیز برای آن دریافت کرد. برای اخذ مجوز ارشاد باید مدارک زیر را آماده نموده و به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ارایه نمود:
1- پرینت نسخه نهایی کتاب به صورت صحافی
2- ارایه فایل پی دی اف کتاب بر روی CD شامل تمامی صفحات کتاب بعلاوه برگه فیپا و شناسنامه
3- در صورت کاربرد عنوان دکتر یا مهندس برای مولفین، باید مدارک موجود تحصیلی نیز برای ارشاد ارسال شود
4- ارایه کپی کارت ملی صاحبین اثر
5- ارایه کپی یا اصل فهرست نویسی پیش از انتشار یا فیپا
6- پرکردن فرم مجوز قبل از چاپ کتاب
7- ارایه طرح جلد و تایید آن توسط دفتر وزارت ارشاد قبل از مرحله چاپ نهایی
جمع بندی مربوط به مجوزهای لازم برای چاپ کتاب
در این مقاله با سه مجوز اصلی که برای چاپ کتاب نیاز است آشنا شدید. بسیاری از افرادی که قصد چاپ کتاب خود را دارند گمان می کنند که این کار بسیار سخت و طولانی است. با این حال همکاری با یک ناشر معتبر در زمینه چاپ کتاب با هزینه پایین می تواند شما را با کمترین هزینه و در کوتاه ترین زمان به مقصد برساند.
توصیه ما این است که به دور از هرگونه شتاب و با تحقیق یک ناشر مناسب را پیدا کرده و سپس نسبت به محاسبه آنلاین هزینه چاپ کتاب اقدام نمایید و درصورت مناسب بودن هزینه ها و شرایط، قرارداد با ناشر را امضاء نمایید.
شعار سال : رئیس اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران با تاکید بر اینکه مدرسه جای تعلیم و تربیت است نه فروشگاه، گفت: از 60 سال پیش تاکنون فروش کتاب های درسی بر عهده کتاب فروشی ها بوده است و با فروش کتاب توسط مدارس، کتاب ها با قیمت های چندین برابر به دست مصرف کننده می رسد.
هومان حسن پور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با یادآوری شرایط سخت برای اعضای این صنف به جهت شیوع ویروس کرونا بیان داشت: شیوع ویروس کرونا و تعطیلی واحدهای صنفی از یک سوی و تعطیلی نمایشگاه کتاب از سوی دیگر، خسارات وارده بر اعضای این صنف را اضافه کرده است. برگزاری نمایشگاه کتاب از جمله فعالیت هایی بوده که ناشران و کتابفروشان برنامه های یکساله برای این پروژه داشتند و از ماه ها قبل به تدارک و تهیه کتاب ها، چاپ و نشر آن، تهیه کاغذ در دوران سخت گرانی و کمبود کاغذ در کشور پرداختند و خود را آماده برداشت کرده بودند؛ اما متاسفانه سونامی کرونا به یکباره اجازه برگزاری نمایشگاه را از بین برد و امیدی که ناشران داشتند از بین رفت.
وی ادامه داد: در پی بازگشایی نمایشگاه های بین المللی بر آن شدیم تا برای برگزاری نمایشگاه کتاب با همکاری مسئولان قدم برداریم. منتظر تصمیم مسئولان هستیم تا با رعایت یک سری از پروتکل ها که امکان برگزاری نمایشگاه را سلب نکند و منجر به اشاعه ویروس نیز نشود، نمایشگاه را با آرامش برگزار کنیم تا ناشران و کتاب فروشان نیز هر چند با تاخیر زیاد، بتوانند از پس هزینه های خود برآیند.
هومان حسن پور درباره فروش کتاب توسط کتاب فروشی ها گفت: از 60 سال پیش تاکنون فروش کتاب های درسی بر عهده کتاب فروشی ها بوده است. اصل 44 قانون اساسی نیز تاکید بر خصوصی سازی دارد. تصمیمات نابهنگام و به یکباره مسئولان که حاکی از ارائه کتاب مدارس است، طیف وسیعی از صنوف کتاب فروش را تحت تاثیر این تصمیم قرار می دهد. بخشی از هزینه ها و درآمد کتاب فروشان از این راه حاصل می شد. مدرسه جای تعلیم و تربیت است نه فروشگاه. این تصمیمی است که تبعات آن، سرنوشت عده زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد. این تصمیم سال گذشته مشکلات زیادی را ایجاد کرد و دست یکسری از دلالان را به این فرآیند باز کرد و باعث شد کتاب ها با قیمت های چندین برابر به دست مصرف کننده برسد.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به کاهش تیراژ کتاب ها پس از شیوع ویروس کرونا اشاره کرد و گفت: پس از شیوع ویروس کرونا و اشتیاق مردم به مطالعه در فضای مجازی، تیراژ کتاب ها بسیار تنزل یافت به طوری که می توان گفت به یک سوم رسید. تقاضای ما این است که مسئولان دست اندرکار در این شرایط راهکارهای اساسی ارائه دهند.
شعار سال ، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازاتاق اصناف تهران، کد خبر: 28742، تاریخ انتشار: 7 تیر 1399، otaghasnaftehran.ir
این داستان نویس که به تازگی با رمان پیاده در سومین دوره جایزه احمد محمود شایسته تقدیر شده است در گفت وگو با ایسنا، در پی اتفاقی که برای رومینا، دختر 14ساله تالشی رخ داده است و کشته شدن او به دست پدرش و اتفاق مشابهی که برای ریحانه، دختر 22ساله کرمانی افتاده، درباره پرداختن به موضوع خشونت علیه زنان و نقش ادبیات در جلوگیری از خشونت های خانگی اظهار کرد: حقیقت این است که ادبیات نمی تواند آن طور که ما فکر می کنیم مناسبات را به هم بزند. این مناسبات، مناسبات بسیار بسیار دیرپایی هستند. یا ارزش هایی که شکل گرفته ارزش های بسیار قدیمی ای هستند. ادبیات فقط می تواند آن ها را به مردم نشان بدهد و از این جهت می تواند آگاهی بخش باشد.
او افزود: رمان پیاده من عینا داستان این موضوعات است؛ داستان ناموس کُشی، برادری که خواهر خود را می کشد. این مسئله همه جا هست، تنها کاری که نویسنده می تواند انجام دهد این است که این موضوعات و مسائل را مطرح کند و جلو چشم بیاورد و در ویترین بگذارد و البته آقایان اجازه بدهند که این ها دیده شود، یعنی انکار نکنند. سپس مسئولان برنامه ریزی کنند تا این ها را از ریشه برکنند؛ قوانین دقیقی وضع کنند تا مقصران دوباره دست به چنین کارهایی نزنند. بخش دیگر هم آموزش درازمدت است زیرا این ها مناسبات هزارساله اند.
سلیمانی خاطرنشان کرد: باید نگرش مان را نسبت به زنان و دختران عوض کنیم و آن ها را به عنوان جنس برابر با مرد به رسمیت بشناسیم و حقوق برابر برای آن ها قائل باشیم، فکر می کنم در این صورت کلی از مشکلات مان حل شود. ادبیات کارش این است که این مناسبات را به مثابه ناهنجاری و ارزش های پوسیده پذیرفته شده در مقابل دیدگان مخاطب قرار دهد.
این نویسنده درباره موانع و مشکلات نویسنده ها برای بیان مسائلی چون قتل های ناموسی هم اظهار کرد: دست نویسنده ها بسته است، زیرا مسئولان هرگونه ناهنجاری را انکار می کنند. خودشان نمی بینند و فکر می کنند دیگران هم نمی بینند، به همین دلیل اجازه بیان این مسائل را نمی دهند؛ یک اتوپیا ساخته اند و به مجرد این که کسی سیاهی ها و ناهنجاری ها را نشان بدهد می گویند شما سیاه نمایی و مردم را ناامید می کنید، یا به بهانه اروتیک بودن جلو کارها را می گیرند. عملا ارشاد این بخش ها را از ادبیات ما حذف کرده است. مسئله بر سر این است که نه تنها نمی گذارند در ادبیات این چیزها نشان داده شود بلکه نمی گذارند نهادهای آموزشی هم به این ها بپردازند؛ در واقع داس و تبر را برخی مسئولان و مردم با عملکرد و تفکرات شان دست پدرها و برادرها می دهند تا دختران خود را بکشند، زیرا به آن ها مصونیت قانونی و اخلاقی می دهند. خب چه کاری از دست ادبیات برمی آید وقتی جلویش گرفته می شود؟ نهادهای آموزشی چه کاری از دست شان برمی آید زمانی که به آن ها اجازه نمی دهند به بچه ها آموزش بدهند؟ همه بچه ها آدمند و غرایز دارند، این ها در نهایت باید ازدواج کنند و دوستانی پیدا کنند، پس بهتر است به این بچه ها آموزش داده شود تا قربانی نشوند.
انتهای پیام
جواد نیک بین نماینده مردم کاشمر، بردسکن و خلیل آباد و عضو کمیسیون فرهنگی یازدهمین مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: رویکرد کلی کمیسیون فرهنگی یازدهمین مجلس شورای اسلامی به تغییر ساختارهای فرهنگی مربوط می شود. فرهنگ باید زمینه ساز اقتصاد باشد نه اینکه اقتصاد، فرهنگ را هدایت کند.
نیک بین خاطرنشان کرد: به تعبیر دقیق تر ما باید به جای فرهنگ اقتصادی، اقتصاد فرهنگی داشته باشیم. داشتن اقتصاد فرهنگی به این معنی است که اقتصاد بر پایه فرهنگ حرکت کند. در واقع ساختارهای کلی کشور نیاز به یک بازبینی دارد، ما باید به جای انقلاب فرهنگی، فرهنگ انقلابی را در کشور نهادینه کنیم.
نماینده مردم کاشمر در ادامه اظهاراتش گفت: در کشور ما ساختارهای اقتصادی، ساختارهای سیاسی به فرهنگ جهت می دهند و این رویکرد اشتباه است. در واقع ساختارهای فرهنگی باید جهت اقتصاد، سیاست و حرکت انقلاب، نظام و حاکمیت را مشخص کند. این یکی از مسائل مهم برای کمیسیون فرهنگی مجلس به حساب می آید که قطعاً به آن ورود خواهد کرد.
او افزود: حوزه فرهنگ همیشه مظلوم بوده و هست، اینکه ما در مسیر اعتلای فرهنگ کشور تعدادمان اندک است نباید باعث ترس ما شود. این اتفاق طبیعی است، نماینده ها به دنبال حضور در کمیسیونی هستند که حاصل کار را به شکل ملموسی ببینند و این اتفاق برای حوزه های دیگر در بازه 3 یا 4 سال رخ می دهد، آن ها می توانند در مدتی کوتاه حاصل تلاش و کار خود را ببینند اما در حوزه فرهنگ نمی توان انتظار داشت که در مدتی کوتاه نتیجه ای مشخص حاصل شود؛ در این حوزه اگر امروز بذری بکاریم 20 یا 30 سال بعد می توانیم ثمره اش را ببینیم.
نیک بین تصریح کرد: خیلی ها شاید صبر نداشته باشند و به همین دلیل حوزه فرهنگ در اولویتشان نباشد یا کار کردن در حوزه انتخابی شان ارجحیت داشته باشد. امروز برخی از دوستان که باید در کمیسیون فرهنگی باشند در حوزه هایی مثل کشاورزی، عمران و... حضور دارند و نگاهشان بیشتر منطقه ای است و نگاه ملی در آن ها کم رنگ تر دیده می شود. به اعتقاد من تعداد افراد حاضر در کمیسیون فرهنگی چندان مسأله مهمی نیست و باید به کیفیت عملکرد این حوزه توجه داشته باشیم. اگر تعداد اعضای کمیسیون فرهنگی دو چندان شود ولی هیچ کدام هیچ طرح، برنامه و اعتقادی به کار در این حوزه نداشته باشند برای فرهنگ کشور فایده ای نخواهد داشت.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پایان گفت: در راستای حمایت از هنرمندان اولین قدم این است که مجلس خودش به قانون عمل کند، اهالی رسانه، خبرنگاران و دوستان رسانه ای مجلس خودشان امنیت شغلی ندارند و همه دوستانی که در خانه ملت (خبرگزاری مجلس شورای اسلامی) کار می کنند هیچ کدام امنیت شغلی ندارند، وقتی مجلس امنیت شغلی برای کارکنان رسانه ای خود ایجاد نمی کند برای امنیت شغلی دیگر اهالی فرهنگ، هنر و رسانه هم برنامه ای نخواهد داشت. مجلس باید از درون خود بحث امنیت شغلی برای کارکنان فرهنگ و هنر را جدی بگیرد، من تا زمانی که از درون خودم این موضوع را جدی نگیرم برای دیگران هم کاری نمی توانم انجام دهم. ما در مجلس این موضوع را رسیدگی خواهیم کرد و برای آن نیز برنامه هایی داریم تا به امید خدا در آینده شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، عباس حسینی نیک ناشر برگزیده سال، مدیر انتشارات مجد و مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی با اشاره به تکثیر غیرقانونی کتاب اظهار داشت: وقتی اصطلاح تکثیر غیر قانونی کتاب را به کار می بریم یعنی فقط شامل قانون وزارت ارشاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی و کتاب های مجوز دار نمی شود بلکه کپی رایت و حقوق نشر و ترجمه را هم در بر می گیرد.
حسینی نیک گفت: ما در نظام حقوق داخلی کشورمان از سال 1348 تاکنون قانون کپی رایت داخلی را داریم که خوشبختانه این قانون همچنان زنده است و در مقابل بسیاری از تخلفات نیز کارایی دارد اما شاید به خوبی تبیین و تفسیر نشده است.
وی گفت: ما تا همین سه چهار سال قبل هم کتابی بابت حقوق نشر نداشتیم و کسی نبود که اینها را تبیین کند اما هم اکنون حقوق مالکیت فکری و آفرینش های ادبی هنری در ایران موضوعی کاملاً به رسمیت شناخته شده است.
حسینی نیک پدیده تکثیر غیرقانونی کتاب را از دو جهت عمده قابل بررسی و اهمیت دانست و عنوان کرد: نخست جنبه ملی و عمومی این پدیده است یعنی موضوع کپی رایت و نقض حقوق پدیدآورندگان و مترجمان و ناشران به ویژه در بخش دانشگاهی و جهت دوم هم شامل جنبه حاکمیتی قضیه می شود یعنی کتابهایی که مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد را ندارند و به روش های دیگری تکثیر می شوند.
این ناشر ادامه داد: گاهی خود نویسندگان کتاب به دلیل اینکه کتابشان مجوز نمی گیرد فایل PDF آن را در فضای مجازی منتشر می کنند و گاهی هم ناشران این تخلف را انجام می دهند.
مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی با تصریح بر اینکه در برخورد با قاچاق کتاب به اصل موضوع و علت آن توجهی نمی شود افزود: متاسفانه ما فقط شاهد برخورد با دستفروشان این حوزه هستیم درحالیکه هنوز دو پرده پشت این دستفروشان فعالیت می کنند و ناپیدا هم هستند.
حسینی نیک به رادیو گفت و گو گفت: حقوق مالکیت ادبی و هنری از جمله حقوقی است که رعایت آن شرایطی دارد مثلاً حق آثار فکری بعد از پنجاه سال از فوت پدیدآورنده آزاد می شود.
وی در رابطه با اینکه نظام های مالکیت فکری دارای صلاحیت سرزمینی اند اینگونه توضیح داد: حقوق مادی آثار ادبی و هنری در صورتی حمایت می شوند که برای نخستین بار داخل ایران منتشر شده باشند در نتیجه از کسی که کتابش را در کشور دیگری منتشر کند حمایت نخواهد شد و دلیلش هم اهمیت خارج نشدن اندیشه ها از داخل کشور است.
مدیر انتشارات مجد بحث آموزش را از جمله عوامل جلوگیری از تخلف دانست و اظهار داشت: متاسفانه کپی رایت داخلی و نظام مندی در حقوق مالکیت فکری ما تبیین نشده است یعنی مردم آموزش ندیده اند که بخواهند این مسئله را رعایت کنند. باید به جامعه آموزش داد که اگر فایل اثر نویسنده ای در فضای مجازی منتشر شود نه تنها کار فرهنگی صورت نگرفته بلکه نویسنده ای را که از این فعالیت ارتزاق می کرده از حق تالیف محروم کرده ایم.
وی همچنین گفت: در مقابل کپی رایت، موضوع کپی لفت هم مطرح بوده است؛ برخی حقوقدانان معتقد بودند با عمومی سازی دانش و فرهنگ بیشتر توسعه پیدا می کنیم اما در مقابل کسانی هم می گفتند با انحصار می توان به تولید علم و پیشرفت و رفاه اجتماعی کمک کرد.
انتهای پیام/ 121
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آیین تکریم از یک دهه مدیریت محسن مومنی شریف در حوزه هنری انقلاب اسلامی و معارفه محمدمهدی دادمان رئیس جدید سازمان با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد.
داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، عباس براتی شاعر، علیرضا تابش رئیس سازمان سینمایی فارابی، محمد نوربخش هنرمند موسیقی، ناصر فیض شاعر، سعید بیابانکی شاعر، علی محمد مودب شاعر و جمعی از نویسندگان و اهالی فرهنگ و هنر کشور در این مراسم حضور دارند.
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان فارسی در این مراسم در سخنانی اظهار داشت: حوزه هنری از نخستین فرزندان انقلاب اسلامی است؛ جوانان به یاد ندارند در دی ماه 1357 که ابعادی از پیروزی انقلاب روشن می شد، در آن هفته ها ما می شنیدیم که فکری برای امور فرهنگی جوانه زده و می شنیدیم که حضرت آقا (مقام معظم رهبری) و چند نفر دیگر که خانم طاهره صفارزاده و مرحوم امیرحسین فردی از آن ها بودند، اندیشه حوزه هنری را مطرح کرده اند.
وی افزود: مقارن با پیروزی انقلاب، حوزه هنری رسمیت پیدا کرد و در این 41 سال گذشته انبوهی از آثار فرهنگی و هنری تولید کرده است. در این مرکز رویش های زیادی شکل گرفت و البته ریزش های اندکی هم وجود داشته است.
رئیس فرهنگستان زبان فارسی عنوان کرد: هنر از ذات بشر جدا نیست؛ بشر خدایی است و خدا نیز جمال را دوست دارد لذا زیبایی و هنر را خداوند آفریده است پس انسان از هنر جدا نیست. خدا برای تبلیغ خود هنر را بهترین ابزار و روش دانسته است؛ در واقع حقیقت با بال هنر پرواز می کند، حقیقتی که از هنر پشتیبانی نگیرد، لنگ است.
حداد عادل عنوان کرد: انسان نیز بدون هنر نمی تواند زندگی کند، کمتر انسانی در 24 ساعت پیدا می شود که حال هنری نداشته باشد، جامعه نیز چنین است. هر جامعه ای همان طور که به آب و غذا نیازمند است، به هنر نیز نیازمند است. وظیفه مدیران تنها تامین آب و نان نیست، هنر نیز برای جامعه ضرورت دارد. مردم در شادی ،غم و حماسه به هنر نیازمند ند.
وی گفت: شکی نیست که تولیدات هنری جمهوری اسلامی باید منطبق بر ضوابط شرعی باشد و اگر تولید هنری نکنیم، جامعه به سمت تولیدات هنری دیگران خواهد رفت. ما به دلایل تاریخی بعد از مشروطه و از حدود 200 سال پیش که جامعه ی ایرانی با تجدید روبرو شد، ما در عرصه هنر ما را ضعیف خواسته اند و این ضعف همچنان ما را آزار می دهد.
رئیس فرهنگستان زبان فارسی خاطرنشان کرد: ما در جمهوری اسلامی از ناحیه هنر آسیب پذیر هستیم و آسیب هم دیده ایم و می بینیم چراکه موسیقی های زیرزمینی، سریال های غیرمجاز کار خودشان را می کنند، همه این ها هشدار و علامت است. ما همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی امسال را سال جهش تولید معرفی کردند، باید در عرصه هنر، جهش تولید داشته باشیم و جهش تولید را منحصر به عرصه اقتصاد نکنیم.
حداد عادل تصریح کرد: ما باید برای همه جامعه اثر هنری تولید کنیم؛ البته این آثار همگی باید سالم باشند. حوزه های علمیه باید به کمک حوزه هنری بیایند تا ابهامات برخی از موضوعات هنری برطرف و کم شود و مانند فقیه قبل از انقلاب جهش داشته باشد و متناسب دوران پاسخگوی مسائل اجتماعی و سیاسی باشد.
وی با تاکید براینکه راه حل مسأله، حل مسئله است نه پاک کردن صورت آن، گفت: اگر چاره اندیشی و همت در عرصه هنر نکنیم، انقلاب در این عرصه ضربه خواهد خورد. پس هنر برای حفظ انقلاب امری بنیادی، حیاتی و ضروری و به هیچ وجه حاشیه ای نیست.
عزت الله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سخنانی اظهار داشت: محسن مومنی شریف مدیر کارشناسی است چراکه برخی کارشناس هستند اما از توانمندی مدیریت برخوردار نیستند.
وی افزود: انصافاً محسن مومنی شریف از مدیر کارشناسان خوب کشور است که در صفحه مدیریت خوب کار کرده اند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: آقای دادمان توانمندی هایی که دارد هیچ ربطی به پدر او ندارد، ایشان آقازاده است اما خصلت آقازادگی ندارد. ایشان یک فرد باتجربه و نعمت بزرگی برای این مقطع انقلاب اسلامی است.
ضرغامی عنوان کرد: مدیر جدید حوزه هنری جوان است اما روحیه تعامل و تواضع و روحیه اخلاقی ارزشمند دارند. ایشان متخصص در موضوع نیروی انسانی است. موضوعی که در مدیریت فوق العاده اهمیت دارد، ایشان توانمندی شبکه سازی دارند. در عصر فضای مجازی که نیازمند سازماندهی درست و حرفه ای در عرصه نیروی انسانی در استان ها هستیم، من نیازمند مدیری همچون دادمان هستیم.
وی با اشاره اشتباهات مدیریتی خود در دوران مسوولیت در رسانه ملی گفت: باید قدردان خدمات همه مدیران گذشته حوزه هنری باشیم ما خودمان در مواردی در رسانه ملی اشتباهاتی داشتیم. لذا حوزه هنری باید به مخاطب عام بپردازد چراکه ما در این عرصه خلأهای زیادی داریم.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم با اشاره به نقش حوزه هنری در هنر انقلاب اسلامی اظهار داشت: وقتی به 40 سال گذشته نگاه می کنیم به نقش زیبای حوزه هنری در عرصه فرهنگ و هنر برمی خوریم.
وی دفاع مقدس را گنج ایرانی دانست و گفت: این هشت سال با هیچ دوره تاریخی برابری ندارد. دفاع مقدس معدنی است که نیازمند فراوری فراوان است. حوزه هنری در پاسداشت این 40 ساله مستمرا کوشیده است و در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تدوین کتاب های مختلف و پاگرفتن شعر دفاع مقدس خوش درخشیده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: یکی از ارکان سینمای دفاع مقدس از دهه 60 تاکنون حوزه هنری بوده است. فعالیت هنری های تجسمی در 14 شاخه هنری در این مرکز موجب رویش های پیوسته شد تا این گنج و گنجینه را به خوبی نشان داده شود.
صالحی به فعالیت دفتر هنر های تجسمی حوزه هنری در این سال ها اشاره کرد و گفت: در حوزه هنر های نمایشی و موسیقی دفاع مقدس و همه حوزه هایی که به نحوی به دفاع مقدس ارتباط دارد، حوزه هنری خوش درخشیده است. اگر ما به دفاع مقدس و مجموعه اتفاقات ناب آن ایام نگاه کنیم یکی از مجموعه هایی که تلاش کرده ادای دین کند، حوزه هنری است.
وی در ادامه عنوان کرد: نقش حوزه هنری در مستندنگاری تاریخ ایران که به نوعی شناسنامه دار کردن انقلاب است و به مدد نسل آیندگان خواهد آمد، نقشب مهم و درست است. کار سرهنگی و بهبودی در این عرصه کاری مهم و ارزشمند بود که رهروان زیادی را به دنبال داشت؛ ما بخش مهم این عرصه را مدیون حوزه هنری هستیم.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمحمدرضا موالی زاده با بیان این مطلب افزود: این شورا در استان ها، شهرها و برخی بخش ها هم تشکیل می شود و صرف نظر از شوراهای شهر و روستا، یکی از بزرگترین شبکه های گسترده کشور به شمار می آید.
وی در عین حال تصریح کرد: شورای فرهنگ عمومی در شامل 10هزار عضو در سراسر کشور است و از سال 96 با حضور دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آسیب شناسی انجام و نقشه راهی تدوین شد که بر اساس آن 15 سرفصل کاری برای شورا مشخص شد.
موالی زاده ادامه داد: این سرفصل ها شامل گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی، سرمایه اجتماعی، اخلاق عمومی، زنان و خانواده، بهداشت و نشاط اجتماعی، آسیب های اجتماعی، دین و فرهنگ، خرد ورزی، روح ملی، ایثار و شهادت، جوانان، مصرف فرهنگی، محیط زیست، معماری و شهرسازی، فضای مجازی می شود که این سرفصل ها با هدف اتحاد در گفتمان سازی به استان ها هم ارسال و ابلاغ شده است.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور افزود: امیدوارم این سرفصل ها رویکردی برای حل معضلات و بستر سازی برای کاهش مشکلات کشور باشد.
وی ادامه داد: جلسات این شورا هر دو هفته یکبار به صورت منظم برگزار می شود و موضوعات مورد بحث در آن بعد از تصویب به کارگروه مرتبط به آن که شامل سازمان های مختلف است، واگذار می شود.
موالی زاده با اشاره به رونمایی از 10 سند این شورا از سوی معاون اول رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: این اسناد شامل ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی، برنامه های ارتقای فرهنگی مراسم راهپیمایی اربعین، برنامه های فرهنگ زیارت و گردشگری مذهبی، برنامه ارتقای فرهنگ سلامت، برنامه های ارتقای فرهنگ حفاظت از محیط زیست، برنامه ترویج ورزش همگانی، ارتقای فرهنگ کار و مهارت آموزی، برنامه ارتقای فرهنگ توانمند سازی مددجویان، ترویج فرهنگ مصرف بهینه آب و ارتقای فرهنگ وقف در کشور است.
شهدای ایران : سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما درباره پروژه های سینمایی که در دست دارد، گفت: با شیوع بیماری کرونا و تعطیل شدن بخشی از فعالیت ها در سینمای ایران، نزدیک به 80 طرح و فیلمنامه را مطالعه کردم که متاسفانه اکثر آن ها مناسب تولید نبودند. البته چند طرح را انتخاب کرده ام تا فیلمنامه آن نوشته و بعد درباره امکام ساخت آن تصمیم گیری شود.
وی بیان کرد: این فیلمنامه ها و طرح ها در گونه های مختلفی بود، امیدوارم فیلمنامه مناسب برای تولید را پیدا کنم تا شهریورماه بتوانیم یک فیلمنامه را برای تولید انتخاب کنیم.
این تهیه کننده سینما درباره فیلم های آماده اکران خود نیز توضیح داد: فیلم سینمایی آینده به کارگردانی امیر پورکیان در انتظار اکران است و پروانه نمایش آن صادر شده است.
هاشمی ادامه داد: امیدوارم شرایط مناسب برای اکران فیلم ها به گونه ای فراهم شود تا کسی در این شرایط آسیب نبیند. چرا که سلامتی جان مخاطب برای ما بسیار مهم است.
وی بیان کرد: فیلم سینمایی موافقت اصولی به کارگردانی امیر پورکیان نیز در مرحله تدوین است و به زودی این پروژه سینمایی نیز آماده نمایش می شود. این فیلم نیز یک فیلم اجتماعی و متفاوت است که کمی نگاه طنز به موضوعات مختلف به مسائل و مشکلات اجتماعی و سیاسی دارد که امیدوارم این فیلم نیز بتواند برای اکران عمومی آماده شود.
تهیه کننده فیلم سینمایی امیر در پایان تاکید کرد: قصد ندارم که هیچکدام از این آثار را برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده کنم، چرا که هدف ما مردم هستند تا بتوانیم لحظات خوبی را برای آن ها به خصوص در سینما فراهم کنیم.
سعید مروتی روزنامه نگار
4 ماه سینمایی در کار نبود. با کرونا فیلم دیدن جمعی در مکانی عمومی به خاطره ها پیوسته بود. سینما در همه جای دنیا تعطیل شد و در مواردی هم که سالن ها باز شدند خبری از استقبال مردم نبود. سالن های سینما مثل رستوران ها، کافه ها، ورزشگاه ها و... در فهرست اماکن پرخطر قرار گرفتند و تعطیل شدند. زمان گذشت و کرونا نه تنها نرفت که پر قدرت تر هم شد. ویروسی که فعلا رویین تن نشان داده تا اطلاع ثانوی هست و حالا گفته می شود باید با رعایت پروتکل های بهداشتی زیستن در کنارش را به عنوان واقعیت پذیرفت و با آن کنار آمد. روزی که سینماها تعطیل شد کمتر کسی فکر می کرد 4ماه طول خواهد کشید تا گیشه ها دوباره باز شوند. در این 4 ماه، بارها خبر بازگشایی سینماها منتشر شد. عید فطر، نیمه خرداد جدی ترین موعد های بازگشایی سینماها بودند. انتشار آیین نامه 15 ماده ای برای بازگشایی سینماها، فقط ماجرا را پیچیده تر کرد. بند جنجالی آیین نامه، لزوم فاصله گذاری اجتماعی با این میزانسن بود: یک تماشاگر، 2صندلی خالی. کسی که این بند را در آیین نامه آورده بود احتمالا سال ها بود سینما نرفته بود و خبر نداشت، تعداد تماشاگران منفرد چه درصد اندکی از مخاطبان سینما را تشکیل می دهد و سینما رفتن آیینی جمعی است. موضوع ضد عفونی کردن سالن ها هم بار مالی برای سینماداران در پی داشت که در دوران تعطیلی، دچار ضرر و زیان اساسی شده بودند. وقتی اخراج کارکنان سالن های سینما، دامن سینماهای نهادهای قدرتمند را هم گرفت تکلیف بخش خصوصی دیگر روشن بود. طرح های حمایتی دولت هم مثل اختصاص وام 10میلیونی به سینماداران، حکم شوخی تلخی را داشت که فقط نمک بر زخم های سینما می پاشید. در میانه بحران کرونا، دولتی که با کمبود بودجه، تحریم، پایین آمدن قیمت نفت، کاهش چشمگیر صادرات و... مواجه بود و باید براساس نیازها بودجه محدودش را اولویت بندی می کرد، سینما را در انتهای صف قرار داده بود. فشارهای اقتصادی آنقدر شدید بود که قرنطینه و خانه نشینی طولانی نشود. به مرور بیشتر مشاغل پر خطر با قول رعایت پروتکل های بهداشتی، بازگشایی شدند و سرانجام نوبت به سینما هم رسید.
حالا مشکل اینجا بود که صاحبان 2 فیلم پرامید اکران نوروزی، که محاسباتشان برای فتح گیشه به خاکستر نشسته بود، به سادگی رضایت به اکران نمی دادند. سینماداران هم که بیشترین اصرار را به بازگشایی سالن ها داشتند خیلی آماده نبودند. وقتی رسما اعلام شد سینماها در اول تیر بازگشایی می شوند باز هم ماجرا خیلی تغییری نکرد. اول تیر از راه رسید و بسیاری از سینماها، کرکره هایشان را بالا ندادند. آنها هم که بلیت فروختند فیلم های اکران 98 را بر پرده داشتند. بعداز 48 ساعت ملتهب و پر حاشیه، سرانجام صاحبان فیلم های خوب، بد، جلف: ارتش سری و شنای پروانه به اکران رضایت دادند و همزمان سینماهای تعطیل هم سالن هایشان را با مواد ضد عفونی کننده، آب و جارو کردند تا چهارشنبه 4 تیر، سینمای 99 آغاز به کارش را رسما جشن بگیرد.
در این 4 ماه اما، سینما روزهای سختی را پشت سر گذاشت. خیلی ها بیکار شدند. خیلی ها در خانه ماندند و دعوت به حضور در هیچ کاری نشدند. سرمایه های صرف شده در تولیدات سینمایی راکد ماند و از همین حالا می توان پیش بینی کرد که بخشی از این سرمایه ها سوخت خواهند شد. سینما در این دوران عملا به حال خود رها شد و با همه تلاش های صورت گرفته، اتفاقی که باید در حوزه سینما رخ نداد. در این وقفه چهارماهه، انحصار سینما تیکت در بلیت فروشی آنلاین، از میان برداشته شد و سمفا به میدان آمد. هرچند پشت این سامانه هم کلی حرف و حدیث وجود دارد. طوری که گویی سینمای ایران از انحصاری به انحصاری دیگر تغییر جهت می دهد. هرچند روی کاغذ به نظر می رسد با سمفا بازگشت سرمایه تولید سرعت بیشتری خواهد گرفت. اکران آنلاین هم در این ایام کرونا زنده شد و صاحبان چندین فیلم ترجیح دادند به جای منتظر ماندن بیشتر، از اکران عمومی در زمانی نامعلوم دل بکنند و سراغ فضای مجازی بروند. با این روند در 6 ماه اول سال، تعداد فیلم های اکران شده در فضای مجازی دست کم به 20 اثر سینمایی خواهد رسید؛ فیلم هایی که صاحبانشان حاضر شدند و حاضر می شوند پیه قاچاق را هم به تن خود بمالند، چون آنلاین اکران شدن بهتر از هرگز اکران نشدن است.
در ابتدای تابستان و در شرایطی که قدرت ویرانگر کرونا از انتهای زمستان (روزهایی که سینماها تعطیل شدند) اگر بیشتر نشده کمتر هم نشده، سینماها میزبان علاقه مندان شده اند. در شرایط عادی کمدی ای چون ارتش سری و درام اجتماعی ملتهبی مانند شنای پروانه باید میلیارد ها تومان می فروختند، حالا اما احتمالا داستان به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد. همین که چراغ سینماها روشن شده خودش جای امیدواری دارد. باید دید مردمی که سفر رفتن را با تمام مخاطراتش کنار نگذاشتند، از باز شدن رستوران ها استقبال کردند و مراکز خرید را از قلم نینداختند، با سینما چگونه کنار می آیند؟ فعلا کار دست زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی است که با فیلمنامه و کارگردانی پیمان قاسمخانی، ملت را بخندانند. و سوی دیگر هم پدیده جشنواره سی وهشتم ایستاده که با شور جوانی محمد کارت و تصویر بی واسطه اش از لمپن ها قرار است تماشاگرش را بر صندلی میخکوب کند. بزرگ ترین بحران 100سال اخیر، همچنان قربانی می گیرد، همچنان مبتلا می کند و هنوز خبری از واکسنی که همه منتظرش هستند نیست. جهان شبیه فیلم های آخرالزمانی شده. سینما روایت هایی بسیار از شرایطی مشابه آنچه امروز شاهدش هستیم ارائه داده.
در ایران که پروژه عادی سازی و مراقبت به صورت موازی پیش می رود، باز شدن سینماها نشانه ای است از تلاش برای بازگشت به زندگی. قرار است با کرونا زندگی کنیم. پس دم ورودی سینما الکل بر دست هایمان می زنیم، ماسک را از چهره مان کنار نمی زنیم و وارد سالن می شویم. در همنشینی تاریکی و نور، ضیافت دوباره شروع می شود. در سینماهایی که بوی بیمارستان گرفته اند، میان شوخی های ارتش سری و خشونت شنای پروانه، قرار است آیینی قدیمی بازخوانی شود؛ آیین فیلم دیدن دسته جمعی که کرونا هم نتوانست آن را به فراموشی بسپارد، حتی اگر صندلی های زیادی خالی باشند و هراس ابتلا بر لذت تماشا غلبه کند. فعلا همین که گیشه باز است خودش غنیمتی است.
سینما در عصر کرونا
باید دید مردمی که سفر رفتن را با تمام مخاطراتش کنار نگذاشتند، از باز شدن رستوران ها استقبال کردند و مراکز خرید را از قلم نینداختند، با سینما چگونه کنار می آیند؟ فعلا کار دست زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی است که با فیلمنامه و کارگردانی پیمان قاسمخانی، ملت را بخندانند. و سوی دیگر هم پدیده جشنواره سی وهشتم ایستاده که با شور جوانی محمد کارت و تصویر بی واسطه اش از لمپن ها قرار است تماشاگرش را بر صندلی میخکوب کند
به گزارش خبرنگار ایمنا ، منیژه حکمت با انتشار این عکس در اینستاگرام خود آورده است:
"ناصر تقوایی: سهراب شهید ثالث از آغازگران موج نو سینمای ایران بود. در هر کجای دنیا که فیلمی ساخته می شود و مورد استقبال قرار می گیرد، دیگران نیز آن راه را ادامه می دهند. ولی در ایران این اتفاق نمی افتد، در دهه 1340 کسی علاقه ای به کار با ما نداشت تا اینکه فیلم های قیصر و گاو ساخته شدند که تأثیرگذار بودند.
ما هم به تدریج احساس کردیم که برای ادامه سینما باید خودمان به فکر باشیم. کانون سینماگران پیشرو را تأسیس کردیم که طبیعت بی جان سهراب شهید ثالث اولین نتیجه اش بود. "
کد خبر 431106
شهدای ایران: شبکه نمایش خانگی طی سال های اخیر با رشد قابل توجه مخاطب روبه رو بوده است؛ تا جایی که بسیاری از سینماگران به این حوزه علاقه شدیدی پیدا کردند و تمرکز خود را تنها روی این حوزه گذاشتند. شبکه ای که به راحتی پول های کثیف وارد آن می شود، هیچ عرف و شرعی در آن رعایت نمی شود و به دلیل همان پول های مشکوک و کثیف، دستمزد آن هم بسیار بالاتر از سینماست.
شاید مهم ترین مثال این حوزه سریال "شهرزاد" باشد؛ سریالی که با سرمایه گذاری محمد امامی و هادی رضوی ساخته شد که هر دو این افراد به اتهام فساد مالی هم اکنون در زندان بسر می برند.
در طول این سال ها سینماگران بسیاری از ورود پول های کثیف به سینما و شبکه نمایش خانگی انتقاد کردند اما هر بار که این انتقادات مطرح می شد برخی سینماگران و رسانه هایی که از این طریق ارتزاق می کردند سریعا واکنش نشان می دادند و این افراد را به کاربلد نبودن و به روز نبودن محکوم می کردند. آش از ابتدا آنقدرها هم شور نبود؛ زمان که گذشت و سوء استفاده گران راه و چاه را یاد گرفتند حسابی شور شد. حالا عده ای زمین بازی خود را پیدا کرده بودند؛ جایی برای پول شویی، ارتباط با بازیگران و مشهور شدن و کسب درآمد بسیار خوب...
ماجرای نظارت بر شبکه نمایش خانگی هم که چیزی شبیه شوخی بود. هر روز یکی از سینماگران شروع به ساخت سریالی می کرد و تا چند قسمت که جلو می رفت و پولش را درمی آورد، سریال را بدون هیچ توضیحی کنار می گذاشت. از سریال مهران مدیری گرفته تا سریال "رقص روی شیشه" که بهرام رادان بازیگر آن پس از توقف سریال به شدت اعتراض و اعلام کرد تصمیم دارد به احترام مخاطب ادامه سریال را خودش بسازد؛ تصمیمی که هیچ گاه عملی نشد. در کنار این موارد نمایش ابتذال، عشق های مثلثی، قبح شکنی بسیاری از احترام های درون خانوادگی کاری است که شبکه نمایش خانگی با افکار مردم می کند.
در همین سریال "دل" به کارگردانی منوچهر هادی که بسیاری از مخاطبان از آب بستن به آن به شدت گلایه دارند، علاوه بر اینکه شاهد تصاویری از کاخ نشینی و تجمل گرایی و رژه لوکس ترین خودروها هستیم، چندین عشق مثلثی به تصویر کشیده می شود که تمامی ندارد. این ها به کنار، تصویری که از پدر خانواده ترسیم می شود، تصویر مردی بی عرضه است که همزمان با عروسی پسرش فکر عیاشی است و اتفاقا او هم درگیر عشق مثلثی شده است. این ها گوشه کوچکی است از آن چه امروز در شبکه نمایش خانگی می گذرد.
در اینکه سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول این سال ها نتوانستند نظارت درستی به شبکه نمایش خانگی داشته باشند، شکی نیست؛ موضوعی که حتی رهبر معظم انقلاب هم در بیانات چند روز پیش خود در جمع مسئولان قوه قضاییه به آن اشاره کردند و نسبت به عدم نظارت بر فیلم ها و تصویری نامناسب از دادگاه ها و مراجع قضایی می سازند انتقاد کردند.
شبکه نمایش خانگی در طول این سال ها برخلاف اینکه نتوانسته یک خروجی درخور، باکیفیت و مفید برای جامعه داشته باشد، در کنار آن تنها به بالا بردن دستمزدهای بازیگران و عوامل و همچنین تغییر سبک زندگی به سمت فرهنگ غربی کمک کرده است. شبکه ای که بیشتر شبکه بچه پولدارهاست تا شبکه مخاطبی که این روزها با مشکلات اقتصادی شدیدا دست و پنجه نرم می کند و دیدن تصاویری از لوکس نیشنی و لوکس سواری آقایان و خانم های شیک پوش، امنیت روانی اش را به خطر می اندازد.
صدای انحراف و کج روی شبکه نمایش خانگی خیلی وقت است که به گوش می رسد اما تاکنون گوش شنوایی نبوده است. شاید حالا که درباره این شبکه بیشتر بحث و صحبت می شود، وقت آن رسیده برای شبکه نمایش خانگی تصمیمی جدی گرفته شود...
احسان ظلی پور روزنامه نگار وکارشناس اکران
1
یک سال قبل از آمدن کرونا، مثل دست کم یک دهه اخیر، رقابتی نفسگیر برای در اختیارگرفتن اکران نوروزی بین تهیه کننده ها، پخش کننده ها و سینماداران جریان داشت. این رقابت بر سر اکران نوروزی به عنوان مهم ترین موعد نمایش فیلم، طبیعی و بدیهی بود. اسفند98 کرونا همه چیز را به هم ریخت. به محض اینکه ماجرای کرونا جدی شد و زمزمه تعطیل شدن سینماها به راه افتاد، صاحبان فیلم های اکران نوروزی به دنبال راه گریز افتادند؛ جوری که هم انصراف بدهند و هم مشمول قانون 6 ماه محرومیت از اکران نشوند. مالک یکی از فیلم ها اعلام کرد که آماده اکران نیست. تهیه کننده یکی دیگر از فیلم ها می گفت هنوز چند سکانس از فیلمش را فیلمبرداری نکرده و خلاصه هر کس به نحوی به دنبال بهانه ای برای فرار از اکران نوروزی بود. اسفند ماه که سینماها مثل خیلی جاهای دیگر تعطیل شد، همه فکر می کردند این تعطیلی تا نیمه یا حداکثر پایان فروردین تمام می شود. هیچ کس تصور نمی کرد قرار است سینماها 4 ماه تعطیل شوند. تهیه کنندگان، پخش کننده ها و به خصوص سینماداران دوست نداشتند باور کنند سینماها تا شروع تابستان تعطیل خواهد ماند، به خصوص اینکه برخی سینماداران بدهکاران بزرگ به پخش بودند؛ سینمادارانی که عادت دارند سهم پخش کننده و صاحب فیلم را نه از اکران روز که از اکران های بعدی پرداخت کنند. به همین دلیل سینماداران برای پرداخت سهم فیلم های پرفروش زمستان مثل مطرب ، زیرنظر و جهان با من برقص روی اکران نوروزی حساب باز کرده بودند.کرونا این محاسبات را نیز به هم زد. در این مدت سینما، جزو معدود صنوفی بود که خروجی اش به صفر رسید. درحالی که بیشتر اصناف راهی برای ارتزاق در ایام کرونا یافته بودند، سینما هیچ درآمدی نداشت.
2
سینماداران و تهیه کنندگان فیلم های نوروزی دچار ضرر و زیانی هنگفت شدند. راهکار اولیه ارشاد و سازمان سینمایی پرداخت وام 10 میلیون تومانی به سینماداران بود که خیلی ها حاضر به دریافتش نشدند چون با این مبلغ نمی توانستند حتی حقوق3 نفر از کارکنانشان را پرداخت کنند. البته وزارت ارشاد در آن مقطع کار دیگری هم نمی توانست انجام دهد چون بودجه ای برای این بحران پیش بینی نشده بود و دست دولت خالی تر از این بود که با این همه مشکل، سینما را در اولویت قرار دهد. البته شایعه ای در محافل سینمایی راه افتاده بود که وزیر ارشاد از رئیس جمهور درخواست کمک 500 میلیاردی کرده و قرار است بخشی از این اعتبار به سینماها و صاحبان فیلم ها اختصاص یابد. خبر اعتبار 500 میلیاردی هیچ وقت رسمیت نیافت و از سطح شایعه فراتر نرفت. آنچه واقعی بود همین وام 10 میلیونی بود که عملا دردی از ضرر هنگفت سینمادارها دوا نمی کرد.
3
بعد از چند ماه تعطیلی، بالاخره دولت عزمش را جزم کرد تا سینماها را باز کند. اول تیر موعد بازگشایی سینماها بود که عملا این اتفاق رخ نداد. فیلم های اکران نوروزی کنار کشیدند تا سینماها با فیلم های سال98 تابستان 99 را شروع کنند. بیشتر سینماها هم از این ماجرا استقبال نکردند تا روز بازگشایی سینماها بعد از 4 ماه تعطیلی، فرق چندانی با روزهای دیگر نداشته باشد.
اما چرا اینگونه شد؟
استراتژی سازمان سینمایی برای ترغیب صاحبان فیلم ها غلط بود. قرار بود با 60میلیون تومان کمک برای اقلام تبلیغاتی و 200میلیون تومان وام بلاعوض فیلم ها روانه اکران شوند. فیلم های پرامید اکران نوروزی یعنی خوب، بد، جلف: ارتش سری و شنای پروانه با پیش بینی حداقل 15 تا 20میلیارد تومان فروش، قرار بود اکران شوند. این رقم های میلیاردی را اگر کنار حمایت 260میلیون تومانی بگذارید متوجه می شوید چرا انگیزه ای برای ورود به عرصه اکران وجود نداشت.
4
یکی از ظرفیت هایی که در این دوران فعال شد اکران آنلاین بود. این ظرفیت از مدت ها پیش وجود داشت ولی اگر کرونا پیش نمی آمد و سینماها تعطیل نمی شدند، بعید بود اکران آنلاین مورد توجه قرار گیرد. تا الان 7 الی 8 فیلم به صورت آنلاین اکران شده اند و همین تعداد فیلم هم در نوبت به سرمی برند. جز فیلم خروج که تولید پرهزینه ای داشت در مورد بقیه فیلم هایی که آنلاین اکران شدند می توان گفت به مبلغی بیش از گیشه احتمالی شان در اکران عمومی دست یافتند. مثلا طلا با کارکردی حدودی 2 میلیاردی به رقمی دست یافته که در اکران عمومی باید با فروشی بالای6میلیارد تومان و بعد از دست کم 4، 3 ماه معطلی به آن دست می یافت. در مورد تیغ و ترمه هم این حکم صادق است و به نفع فیلم پوراحمد شد که معطل بازشدن سینماها و اکران عمومی نماند و موفق به بازگرداندن بخشی از سرمایه تولیدش شد. احتمالا اکران آنلاین در آینده بیشتر مورد استقبال صاحبان فیلم ها، به خصوص فیلم های کم هزینه که خیلی هم مورد توجه سینماداران نیستند، قرار خواهد گرفت.
اکران آنلاین، یکی از نگرانی های پیش آمده در ایام کرونا را هم تا حدودی برطرف کرد. این روزها از ترافیک سنگین اکران زیاد صحبت شده. به نظرم ماجرا این قدرها هم نگران کننده نیست چون اکران آنلاین تا حدودی از این ترافیک کاسته است. همین فیلم های به نمایش درآمده در فضای مجازی را درنظر بگیرید، خروج حاتمی کیا اگر اکران می شد 2تا 3 ماه بر پرده می ماند. برای طلا قرارداد 6 هفته ای بسته می شد. همه این فیلم هایی که آنلاین اکران شدند سینمای سرگروه می گرفتند. الان این فرصت در اختیار فیلم های دیگری قرار می گیرد. ما 4 ماه طلایی اکران عمومی را از دست دادیم، اکران نوروزی و اکران دوم بهارمان سوخت ولی از سوی دیگر شاهد ظرفیت تازه ای به نام اکران آنلاین شدیم؛ ظرفیتی که بعد از کرونا هم به کارمان خواهد آمد. با حدود 100 تولید سالانه و ظرفیت اکران 70 فیلم ما همیشه با ترافیک اکران مواجه بوده ایم. اکران آنلاین بخشی از این صف طولانی اکران را خلوت خواهد کرد. 4 ماه از سال را از دست داده ایم ولی با آمدن 20 فیلم به فضای اکران، موضوع ترافیک فیلم ها تا حدی حل می شود. الان راهی برای نمایش فیلم ها یافته شده که برای تولیدات کم هزینه شاید حتی به صرفه تر از اکران عمومی باشد. با این راهکار، دیگر فیلم ها مجبور نیستند 2 سال در نوبت اکران عمومی بمانند؛ هم زودتر به نمایش درمی آیند، هم زودتر به پولشان می رسند و هم سهمشان از فروش بیشتر است. شاید در آینده فیلم هایی، از ابتدا با هدف اکران آنلاین تولید شوند.
اکران آنلاین را می توان تنها دستاورد کرونا برای سینمای ایران دانست.
5
سمفا. این یکی ربطی به کرونا ندارد ولی این سامانه راه اندازی اش مصادف شده با روزهای بازگشایی سینماها بعد از تعطیلات کرونایی. سمفا، مشکل خواب پول گیشه را برطرف می کند و این دستاورد قابل توجهی است. برای اینکه تفاوت ماجرا مشخص شود. از پرفروش ترین فیلم اکران 98 مثال می زنم. سال گذشته مطرب، حدود 40میلیارد تومان فروخت. جالب است بدانید تا همین چند روز پیش(و احتمالا تا همین الان) دفتر پخش، بالای 10میلیارد تومان از سینماهای نمایش دهنده طلبکار است. با سامانه سمفا دیگر سینمادار امکان نگه داشتن سهم پخش کننده را ندارد و از هر بلیتی که به صورت اینترنتی خریده می شود، سهم پخش کننده به حسابش ریخته می شود. مشکل سمفا این است که فقط شامل بلیت فروشی آنلاین می شود و افرادی که مستقیم از گیشه بلیت می خرند در دایره این سامانه قرار نمی گیرند. فکر می کنم می شود با تمهیداتی این مشکل را هم حل کرد. البته هم اکنون، بالای 80درصد بلیت فروشی به صورت آنلاین انجام می شود. با سمفا، صاحبان فیلم زودتر به پولشان می رسند، البته به شرطی که دفاتر پخش بدقولی نکنند.
یکی از مناسبات غیررسمی سینمای ایران، کارکردن با پول گیشه است. از سینمادار تا پخش کننده در این چرخه از خواب سرمایه بهره می گیرند و این صاحب فیلم است که سرش بی کلاه می ماند. الان همه امیدوارند با سامانه سمفا این مشکل دیرین سینمای ایران برطرف شود.
6
پیش بینی آینده پیش روی فیلم ها و سینماها، اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. اساسا کرونا امکان هر پیش بینی ای را سخت کرده. در شرایط فعلی اگر در هفته اول اکران فیلم ها، ظرفیت 30 درصدی سینماهای بزرگ مثل آزادی و کورش پر شود، می شود گفت شاهد اتفاقی مثبت بوده ایم.
اینکه گفته می شود چون مردم 4 ماه به سینما نیامده اند و در خانه فیلم و سریال دیده اند باعث شده عادت سینمارفتن از سرشان بیفتد، خیلی منطقی نیست. حتی استقبال نشدن از بازگشایی سینماها در کشور های دیگر را هم به سادگی نمی توان به اینجا تعمیم داد. ما در ایران مخاطبانی داریم که سینمارفتن یکی از مهم ترین تفریحاتشان است؛ سینماروهایی که شاید هدفشان از صرفا تماشای فیلم خوب نباشد و خود آیین سینمارفتن به عنوان یک تفریح برایشان مهم باشد. به نظرم اگر همزمان فیلمی به صورت آنلاین در دسترس باشد و روی پرده هم برود باز عده ای ترجیح می دهند شال و کلاه کنند و به سینما بروند. سینمارفتن بخش مهمی از اوقات فراغت عده ای را به خصوص در روزهای آخر هفته پر می کند. نکته ای که همه را به تردید وا می دارد هراس از کروناست. اکران با طعم کرونا می تواند هر محاسبه ای را بر هم بزند. البته مردم این روزها به رستوران می روند، پاساژگردی را از سر گرفته اند و از آن شرایط هولناک اسفند تا اواسط اردیبهشت فاصله گرفته اند. چند روزی است که مسابقات لیگ برتر آغاز شده و به نظر می رسد همه می کوشند خودشان را با شرایط جدید وفق دهند. تا اطلاع ثانوی باید با کرونا زندگی کرد و سینما هم بخشی از زندگی است. با فاصله گذاری اجتماعی، رعایت پروتکل های بهداشتی و خلاصه با الکل و ماسک، سینمارفتن می تواند همچنان بخشی از اوقات فراغت مردم را پر کند. هنوز زود است که قضاوت کنیم ولی این را می توان با قاطعیت گفت سینما از زندگی مردم حذف نخواهد شد. روزهای سختی گذشتند و روزهایی شاید سخت تر و مبهم تر در راه است، آخر این فیلم اما سینما زنده می ماند.
بودجه ای که درست مدیریت نشد
در اینکه دست سازمان سینمایی برای کمک نقدی به سینماها و صاحبان فیلم ها خالی مانده شکی نیست اما واقعا وزیر ارشاد نمی تواند با کمی خوش سلیقگی در مدیریت بودجه سال99، حداقل چراغ سینما را در این ایام بحرانی روشن نگه دارد.
به این اسامی نگاه کنید: جشنواره ملی فیلم های کردی سنندج، جشنواره ملی فیلم و عکس روستا و عشایر خراسان شمالی، جشنواره ملی فیلم ساباط (حوزه میراث فرهنگی) در یزد، جشنواره منطقه ای فیلم و عکس کویر و زندگی در خراسان جنوبی، جشنواره ملی رضوی در گلستان، جشنواره ملی فیلم آیات در مشهد، جشنواره آفتاب انقلاب در اراک، جشنواره کودک و نوجوان اصفهان، جشنواره ملی نماز و نیایش و فیلمنامه نویسی دفاع مقدس در قم، جشنواره منطقه ای خلیج فارس در هرمزگان، جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره بین المللی فیلم کوتاه نهال، جشنواره مقاومت، جشنواره ملی فیلم دانشجویی، جشنواره بین المللی فیلم یاس و....
اینها بخشی از جشنواره های وزارت ارشاد فقط در حوزه سینماست که هر ساله با بودجه هایی کلان برگزار می شود. فارغ از هزینه کردن میلیاردها تومان از پول بیت المال و اینکه این جشنواره ها برای سینمای ایران تاکنون چه دستاوردی داشته اند بهتر نیست در شرایط بحرانی کنونی، وزارت ارشاد با تعطیل کردن اکثر این جشنواره های کم اثر و هزینه بر حداقل بخشی از هزینه های آن را به این سینمای در حال ورشکستگی تزریق کند؟
یا حتی اختصاص سهمی از بودجه نهادها و سازمان های مرتبط به فیلم ها و سینماها راهکار دیگری است. مثلا بنیاد فارابی هر سال بودجه مشخصی را صرف حمایت از تولیدات سینمایی می کند. سال98 فارابی بودجه اش را بین تعداد قابل توجهی از تولیدات تقسیم کرد که اغلب آنها هم فیلم های ناموفقی از کار درآمدند. امسال با توجه به شرایط سخت پیش آمده و در سال رکود و کسادی تولید، فارابی می تواند بخشی از بودجه اش را صرف جبران ضرر و زیان فیلم ها و سینماها کند و مثلا بخشی از اعتباری که برای تولیدات سال99 درنظر گرفته را به قربانیان اکران اختصاص دهد. نهادی چون حوزه هنری هم می تواند اقدام مشابهی انجام دهد که فعلا اتفاقی نیفتاده است. از باب حمایت از فیلم های روی پرده، تکلیف تلویزیون هم که روشن است. عملکرد صدا و سیما در قبال فیلم های سینمایی طی این سال ها به گونه ای بوده که در شرایط فعلی نیز نباید انتظاری از این سازمان داشت.
بعد از 4 ماه تعطیلی، سینما روزهای پراسترسی را آغاز کرده است. این تازه اول راه است. هنوز هیچ چشم اندازی از وضعیت کرونا و تأثیرش بر سینما طی ماه های آینده وجود ندارد و این وزارت ارشاد است که می تواند با مدیریت بودجه اش در سال جدید، صاحبان فیلم ها و سینماداران را دلگرم کند. چرخ اکران اگر بچرخد چرخ سینما هم می چرخد و چرخیدن چرخ سینما به معنای رونق دوباره تولید و سرکار رفتن هزاران نفر از اهالی سینماست که به غیر از تعداد اندکی، بقیه طی 4 ماه گذشته روزهای سختی را برای تامین معیشت زندگی شان پشت سر گذاشته اند.
سینما از زندگی مردم حذف نخواهد شد
با فاصله گذاری اجتماعی، رعایت پروتکل های بهداشتی و خلاصه با الکل و ماسک، سینمارفتن می تواند همچنان بخشی از اوقات فراغت مردم را پر کند. هنوز زود است که قضاوت کنیم ولی این را می توان با قاطعیت گفت سینما از زندگی مردم حذف نخواهد شد
زهرا رستگارمقدم روزنامه نگار
اسفندماه در حالی که متقاضیان اکران نوروزی به شیوه های مختلف قصد داشتند بازار فیلم هایشان را برای اکران در آن زمان گرم کنند، تیر غیبی آمد و به همه برنامه های صاحبان فیلم های سال 98 خورد تا سرنوشت، درس تازه ای به همه ما بدهد؛ تیر غیبی که نه تنها سینماداران بلکه همه اهالی سینما و حتی تماشاگران را نیز غافلگیر کرد و درهای سالن های سینما را بست و تولید را متوقف کرد. اما در این یکصد و اندی روز چه بر سینما گذشت؟ در این صفحه مروری داریم بر اتفاقاتی که در این روزهای پشت سر گذاشته شده بر جدول سفید اکران، پرده ها و سالن های سینما رفت.
اسفندماه
3
با شیوع ویروس کرونا و خطر همه گیری آن، تمام سالن های سینمایی و تئاتر کشور به مدت یک هفته تعطیل شدند.
4
غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش، گفت: نحوه فعالیت مجدد سینماها پس از کسب نظر از مراجع ذی صلاح اعلام خواهد شد .
5
شورای اکران نوروزی 3فیلم خوب، بد، جلف 2 ، شنای پروانه و پسرکشی را در جدول اکران نوروزی قرار داد.
8
تعطیلی سینما برای یک هفته دیگر تمدید شد و در همین روز خانه سینما به گروه های فیلمسازی پیشنهاد کرد به طور موقت دست از فعالیت بکشند.
17
اما با ادامه دارشدن وضعیت ناشی از شیوع ویروس کرونا، اوضاع اقتصادی سینماها با تهدید مواجه شد. از این رو رئیس انجمن سینماداران با ابراز امیدواری برای هرچه سریع تر تمام شدن بحران کرونا گفت: ما به دنبال درآمدزایی نیستیم، اما انتظار داریم دولت برای پرداخت هزینه های جاری سینماها و بدهی ها کمک کند .
20
فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران طی مکاتبه ای با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان صداوسیما، با اشاره به شیوع بیماری کرونا خواستار توقف پروژه های سینمایی و تلویزیونی شد تا درخواست خانه سینما شکل جدی تری به خود بگیرد. در روزهای آخر اسفندماه خانه سینما تبعیت خود را از دستوالعمل های ستاد ملی مقابله کرونا اعلام کرد و مصوبات کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما بررسی شد.
فروردین ماه
24
با ادامه دار شدن تعطیلی سالن های سینما، فیلمسازان در جلساتی با شورای اکران و... تصمیم گرفتند آثار خود را به شکل مجازی اکران کنند؛ اقدامی که سال ها با اما و اگر هایی مواجه بود و سابقه ای نداشت، با فیلمی تجربه شد که خیلی ها به فروش آن دل بسته بودند. فیلم سینمایی خروج تازه ترین اثر ابراهیم حاتمی کیا در سامانه فیلیمو و نماوا به صورت آنلاین اکران شد و ظرف یک روز 400میلیون تومان فروش کرد. اما هیچ کس مطمئن نبود این اقدام به نفع فیلم باشد.
28
هنوز 2روز از نخستین تجربه اکران مجازی فیلم سینمایی خروج نگذشته بود که کانون کارگردانان سینمای ایران، قاچاق فیلم ابراهیم حاتمی کیا را محکوم کرد. با این حال این فیلم در چهارمین روز از اکران اینترنتی، 84 هزار و 400 بلیت در 3روز و 21ساعت به فروش رساند که درآمدی بیش از یک میلیارد تومان به همراه داشت.
30
چهارمین جلسه کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما برگزار شد. در این جلسه مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، گزارشی از روند اعطای وام 10میلیون تومانی به ازای هر پرده به سینماها ارائه کرد و از ارائه درخواست 50سینما شامل 105پرده برای دریافت این وام قرض الحسنه خبر داد و قرار شد درخواست ها صرفا تا ضرب الاجل تعیین شده تا پایان فروردین ماه پذیرفته شود. همچنین در این جلسه به راه اندازی سامانه ای در راستای مصوبه دولت به منظور ثبت درخواست حمایت فعالان سینمایی که دچار آسیب شده اند، اشاره شد.
31
معاون شورای نظارت و ارزشیابی و رئیس شورای عالی اکران از تنظیم مقرراتی برای بازگشایی احتمالی سینماها در عیدفطر و نیز بررسی و انتخاب 5فیلم جدید برای اکران خبر داد.
اردیبهشت ماه
1
آغاز ثبت اطلاعات فعالان سینمایی آسیب دیده از کرونا
4
دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی، ضوابطی را تهیه و در سایت رسمی این سازمان منتشر کرد. این ضوابط 15بندی برای بازگشایی سینماها به شرح زیر است:
در مقطع بازگشایی و تا اعلام وضعیت سفید قطعی، ظرفیت فروش بلیت برای هر سالن تا سقف 40درصد مجاز است.
چیدمان تماشاچیان روی صندلی ها دو در میان بوده و نسبت به ردیف بعدی حالت ضربدری خواهد داشت.
ضروری است تمهیدات لازم از سوی مدیریت سینما برای ایجاد فاصله بین ردیف ها درنظر گرفته شود، به گونه ای که افراد بتوانند به راحتی در میان آنها تردد کنند.
استفاده از دستکش و ماسک برای کارکنان سینما الزامی است.
لازم است هنگام ورود و خروج تماشاچیان به سینما و سالن نمایش و حضور در سالن انتظار، فاصله گذاری ایمن رعایت شود.
سالن نمایش فیلم، سالن انتظار و سرویس های بهداشتی و تمام مکان های مورد استفاده مراجعه کنندگان مرتبا نظافت و ضدعفونی شود.
در دسترس بودن مایع ضد عفونی کننده برای مراجعه کنندگان الزامی است.
گندزدایی کامل سینما طبق پروتکل اعلامی وزارت بهداشت و درمان، روزی یک بار الزامی است.
به منظور نظافت بیشتر و رعایت مقررات بهداشتی فاصله گذاری بین سانس ها با نیم ساعت تأخیر خواهد بود.
فروش گیشه با رعایت فاصله و استفاده از مواد ضد عفونی کننده بلامانع است.
تمامی سینما ها موظف به پخش تیزر آموزشی در مورد مقابله با بیماری کرونا، قبل از نمایش فیلم هستند.
قرارگیری مایع دستشویی، مواد ضد عفونی کننده، دستمال کاغذی و دستگاه خشک کن در محوطه سرویس های بهداشتی سینما ها الزامی است.
جانمایی مصوب برای فروش بلیت به صورت اینترنتی به گونه ای است که پلان سالن سینما برای انتخاب صندلی مورد نظر و صندلی های غیرقابل استفاده و مسدود معین خواهد بود.
مراجعان هنگام ورود به سینما، تب سنجی شده و از ورود افراد مشکوک به بیماری ممانعت به عمل می آید (تبصره: بدیهی است وجه کامل بلیت خریداری شده افرادی که از ورودشان به سینما ممانعت به عمل می آید باید عودت داده شود و به همین منظور سمفا (سامانه مرکزی فروش) تمهیدات لازم را درنظر گرفته است).
بوفه های سینما موظف به رعایت حداکثر موازین بهداشتی هستند و مجاز به عرضه موادغذایی، تنقلات و نوشیدنی به صورت فله نیستند.
ملاحظات این پروتکل های بهداشتی نیز به شرح زیر بود:
الف- مدیران سینماها موظف به اجرای دقیق این شیوه نامه هستند و مسئولیت آن متوجه آنها خواهد بود.
ب- مسئولیت نظارت بر حُسن اجرای این شیوه نامه در استان ها برعهده ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان است.
ج- در شهر تهران، دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم، مسئولیت حُسن اجرای این شیوه نامه را عهده دار خواهد بود.
د- سینماهایی که به هر دلیل نسبت به اجرای دقیق این شیوه نامه اهمال کنند، بلافاصله از سمفا حذف و نسبت به تعطیلی آنها اقدام خواهد شد.
5
علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران، در نشستی با اعضای هیأت مدیره خانه سینما از آنها خواست تا پروتکل بهداشتی ای برای بازگشایی سینماها تدوین کنند که در آن به تهویه هوا، نحوه فروش بلیت و نشاندار کردن صندلی ها، فاصله گذاری ها، کاهش زمان حضور افراد برای نمایش فیلم، تنظیف و ضدعفونی سینما بین سانس ها، عدم مصرف مواد غذایی در سینما، استفاده از ابزار کنترلی مثل تب سنجی و محدودیت سنی توجه شود.
6
بازگشایی سینماها پس از تعیین زمان شروع فعالیت ها، داوطلبانه شد. در ششمین جلسه کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما و تعیین ضوابط بازگشایی سینماها با حضور نماینده انجمن سینماداران، مقرر شد بازگشایی سینماها پس از اعلام، داوطلبانه باشد و همه سینماها ملزم به بازگشایی نباشند. همچنین کمک هزینه ای از سوی سازمان سینمایی برای تهیه اقلام بهداشتی برای سینماها درنظر گرفته شود.
10
پس از گذشت 20روز از اکران اینترنتی فیلم خروج، فیلم طلا آخرین ساخته پرویز شهبازی، بعد از 2سال که از ساخت و نمایش آن در جشنواره فیلم فجر می گذشت، اکران آنلاین شد. طلا دومین فیلمی بود که بعد از فیلم ابراهیم حاتمی کیا در سامانه های وی اودی اکران شد و بیش از 50 هزار بلیت در 2روز ابتدایی اکران آن به فروش رسید. طبق معیارهای سنجش تعداد تماشاگر در شبکه نمایش خانگی یعنی با در نظرگرفتن حداقل 5/2تماشاگر به ازای یک بلیت، دسترسی هشت ساعته به محتوا و امکان تماشای خانوادگی، مجموع تعداد تماشاگران فیلم طلا در 2سرویس وی اودی فیلیمو و نماوا را می توان حداقل 125هزار نفر در 48ساعت ابتدایی تخمین زد.
12
فیلم خروج ابراهیم حاتمی کیا به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سینماها به سبک سینما درایوین یا همان سینماماشین، در پارکینگ برج میلاد به اکران درآمد. در این سبک از نمایشِ فیلم، تماشاگران به جای صندلی سینما، داخل اتومبیل خود می نشستند و فیلم را روی پرده های بزرگ تماشا می کردند.
18
به دلیل تأثیر بحران کرونا بر همه فعالیت ها و رویدادهای مهم سینمایی جهان، جشنواره جهانی فیلم فجر نیز در سال 1399 برگزار نمی شود و به سال 1400موکول شده است.
20
هنوز سینماها در حسرت روزهای از دست رفته و در انتظار روزهای نامشخص اکران بودند که خبر رسید 30سالن جدید به مجموعه سینمایی کشور افزوده شده است. مؤسسه بهمن سبز ، طراح توسعه سینماهای حوزه هنری، تبدیل سالن های تک پرده به پردیس های سینمایی چندسالنه و افزایش فضای فرهنگی است این طرح که با هدف گسترش عدالت فرهنگی و توزیع مناسب بسترهای سینمایی کشور در 3فاز از مهر 1398 آغاز شده و تا پایان 1400 ادامه خواهد داشت. در روزگار بی سینما، 7سینمای بهمن تهران، ایران ارومیه، مهتاب اصفهان، بهمن کاشان، بهار گز، بهمن اصفهان و سپهر ساری برای بهره برداری در سال جدید سینمایی آماده شدند. این پروژه ها مجموعا 15سینما در 14شهر و 11استان را دربرمی گیرد که جمعا با تبدیل ظرفیت از 8.083 صندلی قدیمی با چینش غیراستاندارد و فرسوده به 9.005 صندلی مدرن، 30 سالن جدید به مجموعه سینمایی کشور افزوده است.
29
محمدرضا فرجی، مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلمسازان سینمایی، سامانه مرکز فروش آنلاین سمفا را به عنوان مرجع بلیت فروشی در سینما اعلام کرد. بهای بلیت سینما همزمان با پرداخت پول از سوی مخاطب قابلیت تقسیم دارد؛ ازجمله سهم سینما، سهم فیلم و مالیات بر ارزش افزوده. در این سامانه مخاطبان می توانند برنامه های آینده و به زودی تمامی سینماها را در سایت های فروش بلیت مشاهده کنند و همه می توانند از امکان برخط مشاهده تعداد بلیت به تفکیک دوره زمانی، استان، شهر، سینما، سالن، سانس و نوع تخفیفات استفاده کنند.
البته در همین روز با استقبال مردم از نمایش فیلم خروج ابراهیم حاتمی کیا در طرح سینما ماشین، فیلم جهان با من برقص به عنوان دومین فیلم در این طرح به نمایش گذاشته شد.
31
انجمن سینماداران ایران در نامه ای با تشریح مشکلات و خسارات وارده در پی شیوع ویروس کرونا و تعطیلی چندماهه سینماها، تقاضای بازگشایی طبق پروتکل های بهداشتی و حمایت از فعالان این عرصه را کرد. در این نامه از مسئولان درخواست شد که اقدامات شایسته برای بازگشایی سینماهای کشور و حمایت و جبران خسارات هنگفت صورت پذیرد.
خردادماه
17
پس از نمایش فیلم های سینمایی خروج و مهمانخانه ماه نو در سینماماشین، 2فیلم سینمایی سراسر شب ساخته فرزاد موتمن و کشتارگاه به کارگردانی عباس امینی در این طرح به نمایش درآمد.
24
مسعود نجفی، مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، در برنامه ای رادیویی به تازه ترین پروتکل های بهداشتی برای بازگشایی سینماها اشاره کرد. ازجمله این موارد که اعضای خانواده ها در سینما می توانند کنار هم بنشینند و سایر افراد با فاصله می نشینند. او گفت که سینماها با ضوابطی که ستاد ملی کرونا تأیید کرده است، با 50درصد ظرفیت بازگشایی می شوند. عمده این قوانین رعایت پروتکل های بهداشتی است که نحوه سانس بندی و نحوه ورود و خروج در 15بند تدوین شده است. این اصلاح پروتکل به دلیل اعتراض عده ای درباره اهمیت حضور در سالن سینما برای کنار هم بودن و تفریح مشترک خانواده شکل گرفت و به نوعی استفاده بیشتر از ظرفیت سالن است.
26
علی سرتیپی، رئیس کانون پخش کنندگان، خبر داد: بلیت سینماهای کشور در 3روز ابتدایی پس از بازگشایی، نیم بها خواهد بود [وعده ای که با اکران رنگ باخت و عملی نشد] .
27
خروج حاتمی کیا که در همه طرح های موجود در دوره کرونا امتحان شده بود، در اکران اول تیر ماه و همزمان با بازگشایی سینماها، در جدول اکران قرار گرفت. قرار شد این فیلم در سینماها و به ویژه پردیس های سینمایی که چندسالن در اختیار دارند اکران عمومی شود.
29
آتش سوزی در سینما بلوار تهران
تیرماه
1
با بازگشایی سینماها پس از ماه ها، 2فیلم انتخابی برای اکران، از حضور در این زمانبندی سر باز زدند و سینماها در نخستین روز اکران، بدون فیلم ماندند. سینما آزادی به عنوان یکی از پردیس های سینمایی پرمخاطب در مرکز تهران، فعالیتی در روز اول باز شدن سینماها نداشته و این اتفاق بیشتر ناشی از مسائل فنی است، چرا که نسخه DCP جدید بعضی فیلم ها اصلا آماده نشده یا بعضی دیگر به دلیل اینکه قبلا اکران آنلاین شده یا هنوز در حال اکران آنلاین هستند، اصلا امکان نمایش در سینماها را ندارند. بر همین اساس، مدیران بعضی از این سینماها می گویند که با یک یا 2فیلم که قبلا هم مخاطب نداشتند چرا باید سالن های خود را باز می کردند. بعضی دیگر از سینماها مثل آفریقا، قدس و استقلال نیز بسته بودند، اما برخی دیگر مثل پردیس کورش و چهارسو تعدادی بلیت فروخته اند.
2
رسول صدرعاملی، تهیه کننده فیلم شنای پروانه، گفت: جلسه ای در وزارت ارشاد برگزار و مقرر شد به احترام مخاطبان و تماشاگران پیگیر سینما، این دو فیلم از چهارشنبه اکران شوند. شنای پروانه و خوب بد جلف 2 قرار بود امروز اول تیر ماه همزمان با بازگشایی سینماها پس از تعطیلات کرونایی اکران شوند، اما تهیه کنندگان آنها انصراف داده بودند تا شرایط اکران مناسب شود.
4
آغاز اکران
بعد از 4 ماه تعطیلی، سینما ها رسماً آغاز به کارشان را جشن گرفتند. با آمدن شنای پروانه و ارتش سری اکران 99 سرانجام آغاز شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سمفا یا همان سامانه فروش آنلاین بلیت سینما از هفته قبل و با آغاز فعالیت های سینما کار خود را آغاز کرد. این سامانه که طرح برطرف کردن انحصار در فروش بلیت سینما و همینطور تقسیم سهم تهیه کننده، دفتر پخش و سینمادار را دارد، یکی از مهم ترین اتفاقات سینمایی است که انتظار آن می رفت. با این همه تعدادی از سینماداران به دلایل گوناگون فنی و اقتصادی به این طرح ایراد دارند. خبرگزاری تسنیم در این باره با برخی از سینماداران، مدیران پخش و تهیه کننده های سینما گفتگو کرده است که مطالب مرتبط با آن را به مرور خواهیم خواند.
سیدمصطفی حسینی، مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری در گفتگو با خبرنگار تسنیم در خصوص تجربه استفاده از سامانه فروش جدید سینماها سمفا و انتقادات مخاطبان و سینماداران در روزهای اخیر از این سامانه گفت: قطعاً شکل گیری بسترهای تازه فروش بلیت سینمای ایران اتفاق خوبی است که به رونق سینمای ایران کمک می کند اما نباید به بهانه شکست انحصار، بدون استفاده از تجربه 10 ساله فروش آنلاین بلیت سینمای ایران، به عقب بازگردیم.
حسینی مدیرعامل بهمن سبز
وی افزود: ما پیش از این بارها چه در گفتگو با مدیران سازمان سینمایی، چه رسانه ها صراحتاً ایرادات را بیان کردیم. عمده ایرادات به سازوکار تعریف شده برای سمفا و عدم تعبیه سیستم فنی مناسب برای آن بازمی گردد.
مدیرعامل بهمن سبز افزود: هرچند در واکنش به ایرادات سینماداران و مختصصان این امر، سعی در حل برخی ابهامات در حدود اختیارات این سامانه شد؛ از جمله اختیار تعریف سانس یا چرخشی بودن سانس ها. در همین راستا مجموعه بهمن سبز نیز سامانه تحت مدیریت خود، گیشه 7 را به سمفا اضافه کرد، اما همچنان باید تلاش کرد به تعریف اولیه درخصوص ضرورت این سامانه بازگشت و از سلب اختیارات سینماداران با ادعای ترمینالی جلوگیری کرد.
وی ادامه داد: در کنار این شرح وظایف، اشکالات و ایرادات فنی زیادی در روزهای اخیر در تجربه کار با این سامانه برای همکاران سینمادار ما ملموس شده است که نیازمند پشتیبانی فنی قوی تر و استفاده از تجربه های پیشین دارد.
حسینی در تشریح این ایرادات گفت: همانطور که کتباً به مسئولان این سامانه عرض کردیم، مشکلات سمفا در گیشه، شامل اختلاف نرخ بلیت اینترنتی و گیشه، عدم دسترسی کاربر به سریال بلیت های صادره، کندی شدید و قطعی زیاد سامانه، خطا در صدور و چاپ بلیت، عدم چاپ بلیت در خریدهای جمعی، عدم دسترسی گیشه به بلیت نیم بها، عدم امکان گزارش گیری سریع، عدم دسترسی کاربر برای تنظیم مدت زمان فروش با شروع سانس در گیشه سینما، عدم دسترسی به اطلاعات مخاطبین اینترنتی و... می شود.
سینماهای حوزه هنری
وی افزود: مهمترین مسئله، ادعای کذبی است که دوستان گفتند اگر اینترنت از کار بیافتد گیشه سمفا فعال خواهد بود. اما با بسته شدن درگاه های فروش آنلاین، گیشه نیز از کار خواهد افتاد و تحت هیچ شرایطی امکان صدور بلیت وجود ندارد. از آن بدتر آنکه حتی کسانی که پیش از قطعی اینترنت بلیت خریداری کردند وقتی به سینما مراجعه کنند امکان چاپ بلیت وجود ندارد. چون مکانیزم آن نیز اینترنتی تعبیه شده است.
این مدیر سینمایی ادامه داد: نکته بعدی درخصوص کانترهایی است که از زمان گذشته توسط شرکت هترا و سینماتیکت مستقر بود و قرار بود مکانیزم آن اصلاح شود و اکنون نیز بلیت چاپ کند. درحالی که تاکنون مهیا نشده و مخاطبان دچار سردرگمیند. زیرا یک کد رهگیری از سوی سامانه خرید و یک کد مجزا از سوی سمفا برای آنها می آید و هرکدام را در دستگاه اعمال کنید عمل نمی کند و تنها باید به گیشه رجوع تا بلیت خود را دریافت کنند. طبیعتاً مخاطب گله مند می شود که اگر قرار باشد مجدد به گیشه مراجعه کنم و بلیت را دریافت کنم، چه دلیلی برای خرید از سامانه های آنلاین است!
وی درخصوص تناقض رقم خرید اینترنتی و قیمت بلیت گیشه توضیح داد: در اولین ساعات فعال سازی سمفا این مشکل عیان شد. بدین شکل که اگر به گیشه سینما رجوع کنید رقم نهایی همراه با مالیات بر ارزش افزوده هم از مخاطب دریافت می شود و هم روی بلیت درج می شود. اما چنانچه مخاطب بلیت را از طریق اینترنت خریداری کند، بلیت بدون مالیات برای او محاسبه و پرداخت می شود و وقتی برای چاپ بلیت به گیشه رجوع می کند، رقم بلیت چاپ شده با مالیات درج و در حساب پایان روزِ سینما همراه با مالیات محاسبه می شود. یعنی روی هر بلیت مالیات اختلافی را مدیر سینما باید از جیب پرداخت کند و این سازوکار هنوز از سوی مبدا اصلاح نشده است. نکته محاسبه پول خرد مالیات بلیت است که موجب نارضایتی زیادی شده است. شما نمی توانید مخاطب را اجبار کنید تنها از طریق کارت خوان اقدام به کشیدن عدد 21800 تومان یا 16350 کند. این اسکانس ها برای بازپرداخت موجود نیست؛ یا دینش به گردن سینمادار می ماند و یا سینمادار باید متضرر شود.
مختصات کلی سمفا در یک نگاه
حسینی مشکل بعدی را چینش پلان سینما در سمفا عنوان کرد و گفت: به گفته آقایان استاندارد پلان جهانی عکس پلان های قبلی سینماتیکت بود و لذا پلان ها را برعکس کردند. این مسئله جدای از سردرگمی مخاطب و گیشه دار، تناقضی در سیستم بین پلان زمان خرید اینترنتی و چاپ حضوری و ورود مخاطب به سالن ایجاد کرده است. به طور مثال مخاطب موقع خرید صندلی های انتهایی را برای دید بیشتر انتخاب می کند، اما وقتی وارد سالن می شود متوجه می شود باید نزدیک به پرده بنشیند! همین موضوع اعتراضات بسیار شدیدی را در روزهای ابتدایی بازگشایی داشته و مخاطب همه این ایرادات را با نمونه قبلی مقایسه می کند و البته این عملکرد نادرست را از چشم سینمادار و سیستم های موجود در سینما می بیند.
مدیرعامل بهمن سبز اضافه کرد: بحث بعدی سایز چاپ بلیت است. جدای از آنکه در برخی سینماهای ما برخی بلیت ها تا 60-70 سانتیمتر چاپ شده اند، کیوآر کدهای مندرج روی بلیت همگی صوری و یک عدد می باشد و همین موضوع فضای زیادی از کاغذ اشغال کرده و موجب هدررفت آن شده است. کسی هم دلش برای کاغذ نمی سوزد، هزینه آن برعهده سینمادار است و حمایتی در این خصوص نمی شود.
وی درخصوص عدم امکان فروش بلیت با شروع سانس از گیشه گفت: متأسفانه برخلاف گذشته شما امکان زمان بندی متفاوت برای خرید اینترنتی بلیت یک سانس و گیشه را ندارید. یعنی زمان مراجعه مخاطب برای خرید بلیت از گیشه، اگر سانس ساعت 18 باشد، ساعت 18:01 امکان صدور بلیت ندارید. به ناچار باید در سانس بعد برای او بلیت صادر کنید که علاوه بر آنکه تخلف محسوب می شود، در روزهای شلوغ مکانیزم سینما را به هم می ریزد. در تعامل با پشتیبانی سمفا آقایان پیشنهاد تغییر زمان سیستم را داده بودند، که در آن صورت کل مکانیزم فروش بهم می ریزد و در فروش اینترنتی هم این تغییر زمان اعمال شده و ممکن است مخاطب نیم ساعت پس از سانس بلیت بخرد!
گیشه سینما آزادی
حسینی ادامه داد: از اینها مهمتر گزارش گیری بسیار ضعیف این سامانه است. در سمفا مدیر سینما هیچ اختیاری برای بررسی گزارش فروش روزها و سانس های قبل ندارد. گزارش فروش پایان هر روز که سینمادار می گیرد و بر مبنای آن گزارش مدیریتی خود را ارائه می دهد، تنها بر مبنای فیلم است و بدون درج ریز اطلاعات. به علاوه همین گزارش هم بین عدد گزارش داده و عدد واقعی مغایریتی است که در در بررسی ها مشخص شده ستونی به نام تخفیف برای برخی کاربران اعمال شده است که مشخص نشده از سوی چه کسی و چرا است. تیم پشتیبانی هم جواب قانع کننده ای ندارد.
وی ادامه داد: سمفا اساساً امکان ارائه گزارش مالی که بتواند بر روی آن نظارت کرد ندارد و استناد تنها می تواند گزارش سینمادار باشد برخلاف چیزی که سیستم هترا سطح دسترسی های مختلفی را برای مدیران مالی یا ارشد سازمان ها مهیا می کرد، سمفا اعلام کرده بود که ما این امکان را نداریم و هر سینما تنها یک پنل مجزا دارد. به علاوه این گزارش بر مبنای گزارش حسابرسی مالی نیست و قطعاً با این مکانیزم بلیت فروشی مجموعه ای نظیر بهمن سبز که باید هر ساله گزارشات شفاف مالی به حسابرسان دهد دچار مشکل می شود. این برخلاف ادعای ارتقای شفافیت دوستان است.
این مدیر سینمایی درخصوص پنل دسترسی مدیریتی سامانه نیز بیان داشت: پنل مدیریتی متأسفانه پنل منسجمی برای رصد لحظه ای نیست. پنل ضعیف، کند و غیرکاربردی است. و گزارش گیری هایی که هر آیتمش را می زنید پیغام "فعلا مقدور نمی باشد" یا "بزودی" ظاهر می شود. ویرایش سانس امکان پذیر نیست. اگر مخاطب در لحظه خرید از پرداخت منصرف شود، امکان رفع اشغال صندلی وجود ندارد. طبق بررسی ما یک مخاطب از زمانی که به گیشه مراجعه می کند بدلیل آنکه این سامانه بر بستر اینترنت سوار است نه نرم افزار، حدود 4 دقیقه و 30 ثانیه باید پای گیشه منتظر بیاستند تا به نتیجه برسد. بعضا پس از این مدت با خطایی مواجه می شویم که بلیت صادر می شود، اما چاپ صورت نمی گیرد و مجبور به چاپ مجدد بلیتیدکه خود یک عامل غیرنظارتی است و نباید این امکان فراهم باشد که گیشه دار به هر تعداد مورد نظر چاپ مجدد گیرد. در گذشته یک بلیت تحت هیچ شرایطی چندبار چاپ نمی شد اما اکنون یک بلیت تکراری را به 10 نفر فروخت و سینما را دچار مشکل کرد. به علاوه در روزهای شلوغ این موضوع به بحران تبدیل می شود.
گیشه بلیط سینما ملّت
حسینی ادامه داد: اینها بخشی از ایرادات عجیب این سمفا است. ما 5 سامانه فروش آنلاین داریم و قرار بود رقابت سالم شکل گیرد اما اکنون سمفا بالاجبار ایران تیک را به عنوان یک گزینه اجباری به سینما متصل می کند. بدون آنکه طرف قرارداد باشد! وقتی با پشتیبانی صحبت می شود می گویند در حال حاضر به لحاظ سازوکار فنی ممکن نیست این دو تفکیک شوند. اکنون این اختیار برای مدیر سینما وجود ندارد که بین سامانه های موجود انتخاب کند با کدامیک کار کند!
مدیرعامل بهمن سبز خاطرنشان کرد: وضعیت پشتیبانی فنی سمفا به شکل فاجعه باری است و هرگاه تماس بگیرید، می گویند لطفاً نیم ساعت دیگر تماس بگیرید و دیگر پاسخگو نیستند. از تن صداها هم کاملاً مشخص است که پشتیبانی این حجم سینمای کشور، تنها توسط 2-3 نفر در حال انجام است. جمله معروف آنها در این مواقع این است یا سرعت اینترنت شما پایین است یا مشکل از درگاه فروش است. طبیعتاً معضل سرعت اینترنت در کشور همواره وجود دارد، اما چرا باید سامانه فروش را بر بستری شکل داد که ابزاری برای فرار از مشکلات شود. کندی سرعت اینترنت حتی امکان ایندکس پنل سینما را برای پشتیبانی غیرممکن کرده است. با این اوصاف در روزهای شلوغ قطعاً امکان ارائه سرویس به مخاطب نیست.
وی با ابراز امیدواری برای اصلاح این ایرادات گفت: امیدوارم هرچه زودتر بدون تعصب تصمیمی درست برای این سامانه گرفته شود. با این اوضاع حتی اگر به روش سنتی 10 سال پیش بازگردیم و به شیوه دستی بلیت بفروشیم هم گزارش جامع تری بدست بیاید و هم رضایت مردم بیشتر شود. مسئله ما برای دوران پساکرونا اجرای پروتکل های بهداشتی بود، اما امروز با وضعیت فعلی به هیچ شیوه ای نمی توان خدمات داد. کسانی که دلسوزان سینمای ایرانند باید کمک کنند تا شرایط به حالت عادی قبل بازگردد.
انتهای پیام/
بازگشایی سینماهای کشور پس از 4ماه تعطیلی به دلیل شیوع گسترده بیماری کرونا، خبر مهم هفته گذشته عرصه فرهنگ و هنر کشور بود. سالن هایی که شاید برای نخستین بار در تاریخشان 4ماه تعطیلی مطلق را تجربه کردند حالا و پس از اینکه مشخص شد ویروس کرونا ماندنی است و شاید یکی دو سالی تمام دنیا با آن درگیر باشد، با شرط رعایت پروتکل های بهداشتی بازگشایی شدند و 7فیلم را برای نمایش در لیست خود قرار دادند. 5فیلم از فیلم هایی که در فاصله میان جشنواره فیلم فجر و عید نوروز قرار بود روی پرده سینماها باشند و با شیوع کرونا از ابتدای اسفند اکرانشان ملغی شد و دو فیلم جدید که پیش از به وجود آمدن این شرایط امیدهای فروش در سال99 محسوب می شدند. یک فیلم کمدی خوب، بد، جلف2 ارتش سری و یک فیلم اجتماعی که در جشنواره فیلم فجر 6سیمرغ بلورین کسب کرده بود شنای پروانه .
این دو فیلم اما در سه روز ابتدایی تیرماه به دلیل آنچه عدم حمایت لازم از اکران فیلم در شرایط همه گیری ویروس کرونا و پاره ای دیگر از مشکلات و موانع بیان کردند در چرخه اکران قرار نگرفتند و در نهایت با جلسه ای که صاحبان فیلم با سازمان سینمایی داشتند، از روز چهارشنبه در سالن های سینمای سراسر کشور به نمایش درآمدند.
این روزها اما میزان فروش سینماها در شرایطی که شمار مبتلایان به کرونا به گواه آمارهای وزارت بهداشت بار دیگر اوج گرفته و در غیاب سامانه های اطلاع رسانی به سوال اصلی رسانه ها و علاقمندان به سینما بدل شده است. اینکه در این شرایط میزان استقبال از فیلم های روی پرده چقدر بوده است و چه میزان از مخاطبان سینما با رعایت پروتکل های فاصله گذاری اجتماعی و الزام در گذاشتن ماسک بر روی صورت به سینما رفته اند سوالی است که در روزهای گذشته روابط عمومی سازمان سینمایی سعی کرده خیلی شفاف به آن پاسخ بدهد، اما هنوز خبری از سامانه های اطلاع رسانی جدید نیست.
ورود سمفا خروج آمارها
با شروع اکران تابستانی سازمان سینمایی از آغاز به کار سامانه یکپارچه فروش بلیت سینماها به نام سمفا خبر داد. سامانه ای که انحصار بلیت فروشی را از بین می برد و علاقمندان به سینما می توانند از چندین درگاه مختلف برای خرید بلیت سینماهای سراسر کشور استفاده کنند.
اما ورود سمفا به سیستم اکران سینماهای کشور از ابتدای تیرماه، سامانه سینماشهر را که پیش از این آمار رسمی فروش سینماهای کل کشور را به صورت روزانه و به تفکیک فیلم و سینما منتشر می کرد از رده خارج کرد. به طوری که این سامانه از ابتدای تیرماه با اختلال مواجه شده و آماری که برای فیلم های اکران شده نمایش می دهد بسیار کمتر از آمار رسمی فروش و آن چیزی است که از فروش سینماها انتظار می رود.
به همین دلیل و با توجه به سوالات بی شمار اهالی رسانه درباره میزان استقبال مخاطبان از فیلم های روی پرده در شرایط ویژه تابستان99 سازمان سینمایی تصمیم گرفت تا آماده شدن سایت سمفا برای ارائه آمار فروش، هر روز آمار فروش روز قبل را در سایت سازمان سینمایی برای علاقمندان منتشر کند.
شنای پروانه اولین فیلم پرفروش سال
از همان اولین اکران اولین فیلم محمد کارت در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر که تحسین منتقدان و اهالی رسانه را به دنبال داشت، خیلی از صاحب نظران شنای پروانه را از امیدهای فروش در سال99 می دانستند. اتفاقی که با تاخیری چند ماهه رخ داد و فیلمی که قرار بود از ابتدای سال 99 روی پرده سینماها برود و اکران نوروز را پرشور کند، در ابتدای تابستان و با محدودیت های بسیار روی پرده رفت اما توانست لقب فیلم پرفروش اکران تابستانه را به خود اختصاص بدهد.
مسعود نجفی روابط عمومی سازمان سینمایی در گفت وگوی تلفنی با برنامه نقد سینما که جمعه شب روی آنتن شبکه پنج رفت، با اشاره به این نکته که میزان فروش سینماها از ابتدای تیرماه در سایت سازمان سینمایی منتشر شده است گفت: 43هزار و 961نفر تا این لحظه مخاطب فیلم های روی پرده بوده اند که از این تعداد، حدود 60 درصد آمار فروش بلیت ها، به شنای پروانه ، 25درصد به خوب، بد، جلف 2 و 15درصد به فیلم های دیگر اختصاص داشته است.
این آمار البته در گفت وگوی دیگری که صبح روز یکشنبه مسعود نجفی با برنامه در انتهای الوند شبکه دو داشت دچار تغییراتی شد . نجفی در این گفت وگو با اعلام اینکه سیستم گزارش دهی سامانه سمفا از روز سه شنبه راه اندازی می شود از آمار فروش نزدیک به یک میلیاردتومانی فیلم های روی پرده خبر داد. نجفی گفت: از روز یک شنبه تا شنبه، فروش فیلم ها به یک میلیارد تومان رسید. به صورت دقیق، فروش فیلم ها 933 میلیون تومان است و تعداد مخاطبان مان به 48 هزار و 786 نفر رسید. فیلم شنای پروانه 631 میلیون فروخت و تعداد مخاطب آن 32 هزار و 347 نفر است. فیلم خوب بد جلف 2، ارتش سری 263 میلیون تومان فروخته و تعداد مخاطب آن 13 هزار و 661 نفر است. سایر فیلم هایی که اکران شان در سینماها ادامه دارد مانند جهان با من برقص ، یلدا ، عطر داغ ، یادم تورا فراموش ، 47 ، سراسر شب و مستندهای هنر و تجربه به 40 میلیون تومان رسیده است و تعداد مخاطبان آن 2 هزار و 778 نفر است.
این آماری که روابط عمومی سازمان سینمایی به عنوان آمار رسمی فروش سینماها و میزان مخاطبان سینما پس از بازگشایی پس از سه ماه منتشر کرد اما نشان می دهد که دو فیلم روی پرده اگر در شرایط مناسبی به نمایش درمی آمدند و همه ظرفیت سالن ها و مخاطبان سینمای کشور را در اختیار داشتند می توانستند اکران سال99 را از همان ابتدا پرشور کنند و بار دیگر به سینمای کشور که در نیمه دوم سال98 به خاطر شرایط مختلف سیاسی-اجتماعی با رکود روبه رو شده بود جان تازه ای ببخشند.
رعایت پروتکل ها کمک به احیای دوباره سینما
سینما یک صنعت است. صنعتی وابسته به اقتصادی مشتری محور. بنابراین اگر این صنعت مخاطب نداشته باشد، یعنی مشتری ندارد و این یعنی مشکل بزرگ در چرخه اقتصادی اش. شاید برای همین است که بسیاری از صاحب نظران علاوه بر آگاهی به مخاطرات باز شدن سینماها در شرایط شیوع کرونا، بر این اتفاق اصرار داشتند و مدام از لزوم بازگشایی سالن های سینما می گفتند.
علاوه بر این تقریبا همه موافقان بازگشایی سینماها و علاقمندان به آن بر رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی هم تاکید دارند. این موضوعی بود که باعث شد تا سازندگان شنای پروانه فیلمی که در روز اول اکران با استقبال مخاطب در برخی سینماها به سانس فوق العاده هم رسیده بود با انتشار بیانیه ای از لزوم حفظ سلامت مخاطبان سینمای ایران با اقداماتی چون ضدعفونی و سالم سازی فضای سالن های سینما، ارائه ماسک رایگان و یا ارزان قیمت به مخاطبان در ورودی سالن های سینما و همه اقدامات ضروری برای تأمین این هدف تاکید کنند.
با رقم حدود یک میلیاردی فروش سینماهای کشور در یک هفته گذشته شاید بتوان نتیجه گرفت اگر بخشی از مخاطبان سینما که از شروع اکران تابستانه به دلیل نگرانی از شرایط ویژه این روزها از حضور در سینماها پرهیز کرده اند از رعایت پروتکل های بهداشتی در سالن های سینما و همکاری سینماداران و مخاطبان در این زمینه مطمئن باشند، فروش تابستانه و کرونایی سینمای ایران حتما افزایش خواهد داشت و می تواند هم بخشی از نیاز مخاطب به سرگرمی در این روزها را مرتفع و هم بخشی از خسارت سینمادار و تولیدکننده فیلم در ماههای گذشته را جبران کند.
258258
کد خبر 1404288
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رضا رویگری با لحنی آمیخته به طنز اما تلخ درباره اوضاع این روزهایش می گوید: من بعضی وقت ها از کرونا خواهش می کنم تشریف بیاورند منزل ما ... واقعا خسته شدم، زیاد هم از کرونا نمی ترسم. ما زندگی نمی کنیم. یک هنرمند به چه چیزی زنده است؟ به این که کار بکند و از کاری که می کند لذت ببرد.
به گزارش انتخاب این بازیگر در گفت وگو با ایسنا با گله مندی از پرداخت نشدن دستمزدهایش گفت: نمی شود که بازیگر و عوامل کار کنند و مزایای مالی اش به شخص دیگری برسد. بازیگر هم در همین جامعه زندگی می کند. من الان ماهی پنج میلیون و سیصد هزار تومان اجاره می دهم چطور باید این مبلغ را پرداخت کنم؟ طلب هایم را نمی توانم بگیرم.
این بازیگر با یادآوری اینکه چند سالی می شود که بیمار است و هر نقشی را نمی تواند بپذیرد، اظهار کرد: نزدیک به 500 میلیون تومان از این و آن و از کارهای تلویزیونی و سینمایی طلب دارم که نمی توانم بگیرم. کار کرده ام و پولم را نداده اند. درست نیست من با این شرایط بروم کار کنم و پولم را هم ندهند.
رویگری درباره شرایط حال حاضر و حال وهوای این روزهایش توضیح داد: آجرهای دیوار روبه رویم را می شمارم تا ببینم کم نشده باشد! من بعد از مختارنامه از طرف دوستان تلویزیونی چهار سال ممنوع الکار شدم. علتش را نپرسید چون خودم هم نمی دانم. شش هفت سال هم می شود که بیمار هستم برای همین چند سالی می شود که کار درست و حسابی نکرده ام. کاری که به دل خودم بچسپد نکردم. گاهی کارهایی پیشنهاد می شود اما مثل هنرور با ما برخورد می کنند. من پنجاه و هفت سال کار نکردم که روزی چندر غاز دستمزد بگیرم. نمی شود که بازیگر و عوامل کار کنند و مزایای مالی اش به شخص دیگری برسد. بازیگر هم در همین جامعه زندگی می کند.
او با عنوان اینکه پیشنهادی از ابوالقاسم طالبی داشته که به دلیل مسائل مالی به نتیجه نرسیده است، گفت: پیشنهادی برای یک سریال به کارگردانی ابوالقاسم طالبی داشتم که سر مسائل مالی به توافق نرسیدیم و نشد. من قبلا سریال به کجا چنین شتابان را با طالبی کار کرده بودم خودش گفته بود رضا رویگری کار مرا زنده کرد. در این کار هم می توانستم یک نقش خوب دیگر برای ایشان بازی کنم. گفتم مبلغی به عنوان پیش پرداخت بدهند تا مطمئن شوم پولم را می دهند اما نپذیرفتند. من الان بیمار هستم. کارهایی هم هست که پیشنهاد می شود و خودم نمی پسندم.
رویگری که در سال های فعالیتش با هنرمندان بزرگی همکاری داشته، از جمله همبازی شدن با مرحوم محمدعلی کشاورز در سریال خورشید شب ، تجربه همکاری با بزرگان را اینگونه شرح داد: با این بزرگان وقتی آدم کار می کند تعهد و مسوولیت را از آن ها می آموزد. هنرمندانی مانند محمدعلی کشاورز متعهد و مسوولیت پذیر بودند. آقای انتظامی هم وقتی برای فیلم اجاره نشین ها می رفتیم دنبالشان یک روز نمی شد که آماده نباشند. ما هم از آن ها یاد گرفته ایم. چیزی که من از این بزرگان به خاطر دارم همین تعهد و مسولیت پذیری و بها دادن به کارشان است.
این بازیگر در پاسخ به این سوال که چه ویژگی این هنرمندان را در ذهن مردم ماندگار کرده است، گفت: نقش های یک بازیگر، او را در ذهن مردم ماندگار می کند. نقش شعبون استخونی که محمدعلی کشاورز در هزار دستان علی حاتمی ایفا کرد بین مردم ماندگار شده است. این عزیزان کار بی ارزش نداشتند. ممکن است متن کاری ضعیف باشد اما بازیشان درست است. آن ها به خود بها می دهند و کاری را انتخاب می کنند که درست و حسابی باشد. من هم این ها را از این بزرگان یاد گرفته ام.
رویگری با بیان اینکه سریال هزاردستان اگر 10 بار دیگر هم پخش شود، باز هم دوست دارد تماشایش کند، گفت: اگر سریال جدیدی هم خوب باشد می بینم. اما کارهای قدیمی به خصوص دهه شصت رنگ و بوی دیگری دارند.
این بازیگر که نقش های به یادماندنی در آثاری موفق، همچون نقش کیان در سریال مختار نامه را در کارنامه دارد، عامل موفقیت سریال ها را فیلم نامه خوب دانست و گفت: از یک کارگردان بزرگ سینما پرسیدند سینما از چه چیزی تشکیل می شود؟ گفت، سه چیز؛ اول سناریو دوم سناریو سوم سناریو. وقتی قصه جذاب باشد بازیگر نمی تواند نقش خوب را بد بازی کند. وقتی قصه خوب باشد هم کارگردان و هم بازیگر می توانند رویش کار کنند. بازیگرها هم دخیل هستند باید طوری ایفای نقش کنند که در ذهن مخاطب بماند. برای مختارنامه خاطرم هست که بازیگرها از جان مایه می گذاشتند و با عشق کار می کردند.
رویگری درباره بیماری کرونا و لزوم رعایت نکات بهداشتی و پیشگیرانه عنوان کرد: همه جای دنیا می گویند فاصله اجتماعی باید رعایت شود و از ماسک و دست کش استفاده شود و خیلی ها از بین رفتند. کرونا شوخی ندارد. خودمان باید رعایت کنیم. منم مثل بقیه سعی می کنم با شستن دست و حاضر نشدن در جمع های شلوغ رعایت کنم.
او در پایان گفت: محبت مردم تنها چیزی است که به من آرامش می دهد. محبت مردم عجیب و غریب است. امیدوارم لیاقت محبت مردم را داشته باشم. بعد از مختارنامه و کارهای دیگرم مردم از من انتظار کارهای آنچنانی دارند نمی توانم با یک کار سطحی خرابش کنم.
مختار نامه ، سه پنج دو ، ملکوت ، به کجا چنین شتابان ، پول کثیف ، معصومیت از دست رفته ، دارا و ندار و خورشید شب از جمله سریال های تلویزیونی هستند که این بازیگر در آن ها به ایفای نقش پرداخته است.
رویگری در زمینه آهنگسازی و خوانندگی هم فعالیت داشته و ترانه انقلابی معروف ایران ایران که در ایام دهه فجر از شبکه های مختلف پخش می شود با صدای این هنرمند در سال 1357 و در بحبوحه انقلاب اسلامی خوانده شده است.
لینک کوتاه کپی لینک
پایگاه بصیرت / آرش فهیم
سینمای بحران زده ایران در شرایط شیوع ویروس کرونا، دچار آسیب پذیری بیشتری شده است . به طور طبیعی در چنین شرایطی، گرایش مردم برای رفتن به سینما کم شده است، اما سازماندهی ضعیف و نبود مدیریت بحران از سوی مسئولان مربوطه، به آسیب پذیری سینما دامن زد .
از اواسط اسفندماه سال قبل و در پی شیوع ویروس کرونا، یکی از مراکزی که از فعالیت منع شد، سینما بود . آن هم در شرایطی که یکی از پررونق ترین فصول اکران، یعنی عید نوروز در پیش بود و این وضعیت، اکران نوروز را سوزاند . هر چند صاحبان برخی آثار، منتظر شرایط عادی و بازگشایی سالن های سینما نماندند و روش های جایگزین اکران روی پرده را آزمودند . ازجمله این روش ها، اکران اینترنتی و سینماماشین بود که البته هیچ کدام جایگزین کاملی برای سالن سینما نیستند؛ طبیعتا اگر فیلم هایی که با این روش ها به مخاطب عرضه شدند، روی پرده سینماها می رفتند، با استقبال بیشتری مواجه شده و پرفروش تر می شدند .
تا اینکه ستاد مقابله با کرونا اعلام کرد سالن های سینما با رعایت ضوابط بهداشتی می توانند از اول تیرماه کار خود را از سر بگیرند . اتفاقی که با نوعی شتاب زدگی و بی برنامگی همراه شد . با توجه به آماده نبودن جامعه و احتیاط بسیاری از مردم و از همه مهم تر، افزایش مشکلات اقتصادی، قابل پیش بینی بود بازگشایی سینماها با استقبال بسیار کم رنگی روبه رو شود؛ طوری که در ابتدای پیش فروش اینترنتی بلیت سینماها، کمتر از انگشتان یک دست، بلیت سینما از سوی مردم خریداری شد .
این اوضاع و صدمه قطعی صاحبان فیلم هایی که روی پرده رفتند، سبب شد تا تهیه کننده بعضی آثار از اکران فیلم های خود انصراف دهند، هرچند این انصراف به دلایل و ترفندهای نامعلومی پس گرفته شد و این فیلم ها به اکران برگشتند، اما مسئله اصلی، یعنی ناکامی آثار در اقبال مردمی، پابرجاست؛ یعنی فیلمی که در وضع عادی می توانست حداقل 10 میلیارد تومان به فروش برسد، در این مقطع از زمان شاید 4 میلیارد تومان هم به فروش نرسد .
بنابراین، دو راه پیش روی مدیریت سینما بود؛ اول اینکه، فعلا از بازگشایی سالن های سینما خودداری می کردند و اکران فیلم ها در همان قالب های مجازی و ماشینی ادامه می یافت؛ دوم و راه گشاتر اینکه، سالن های سینما با تأمل و برنامه ریزی بیشتری باز می شدند .
با توجه به اینکه فضای ذهنی جامعه در این روزها از مراجعه به سینما دور است و برخی مردم شاید دچار این هراس هستند که در سینما ممکن است به ویروس کرونا مبتلا شوند، باید اطلاع رسانی و تبلیغات بیشتری درباره امکانات و تأمینات بهداشتی سالن های سینما صورت می گرفت .
اما اقدام مهم تری که می توانست به تشویق مردم برای حضور در سینما کمک کند، کاهش قیمت بلیت سینماها در این زمان بود . با توجه به اینکه خیلی از مردم در این روزها دچار دغدغه معاش هستند و رفتن به سینما در اولویت هزینه های اکثریت مردم نیست، می شد در ابتدای امر حتی سینماها به طور رایگان، پذیرای مردم باشند و به تدریج و با داغ شدن فضا، بلیت فروشی راه می افتاد و کم کم قیمت بلیت بیشتر می شد . متأسفانه مدیریت سینما، نه تنها کمکی برای رفع این مشکل کرد، که با افزایش قیمت بلیت، حضور مردم در سینما نیز کاهش پیدا خواهد کرد .
به گزارش مرور نیوز، عبدالله اسفندیاری تهیه کننده سینما درباره آخرین وضعیت اکران عمومی فیلم سینمایی نرگس مست که به علت شیوع ویروس کرونا نمایش آن نیمه تمام ماند خبر داد با بررسی ها و مشورت هایی که انجام دادیم و با توجه به شرایط اکران کنونی، تصمیم بر آن شد که اکران عمومی فیلم ادامه نداشته باشد و نرگس مست را آنلاین اکران کنیم.
او با اشاره به زمان اکران آنلاین این فیلم بیان کرد: قرارداد بسته شده و به زودی این اتفاق رخ می دهد، اما هنوز زمان قطعی آن مشخص نیست.
فیلم نرگس مست اولین تجربه بلند سینمایی سید جلال الدین دری است که تهیه کنندگی آن را عبدالله اسفندیاری بر عهده دارد.
بازیگران فیلم عبارتند از: سعید پورصمیمی، سیامک صفری، رضا فیاضی، هومن برق نورد، متین ستوده، بهنام قربانی، امیرحسین مدرس، مهدی پاکدل و میترا حجار.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: داستان راجع به یک سازنده قدیمی تار است که در خانه اش با گروه جوانی که تمرین موسیقی می کنند، مراوده دارد. او در فضای ذهنی خودش اساتید موسیقی ایران را گاه به جای آن ها تصور می کند و ما ترانه های ماندگار فارسی را از آن اساتید می شنویم.
دنیای سینما:
انجمن سینمای جوانان ایران به منظور شناسایی و معرفی برترین آثار کوتاه در سطح ملی و بین المللی و ایجاد رقابت سازنده بین فیلم سازان، سی و هفتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران را برگزار می کند.
به گزارش دنیای سینما، فیلم هایی که با رویکردی خلاقانه و نوآورانه بر نشاط اجتماعی، امید به آینده، عدالت خواهی، مبارزه با فساد، انسجام ملی و توجه به سرمایه های اجتماعی تأکید می کنند در این جشنواره از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
این جشنواره با اجرای کامل ضوابط و پروتکل اعلام شده وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا برگزار خواهد شد.
اهداف جشنواره:
الف- تقویت جایگاه فیلم کوتاه به عنوان جریانی مستقل و اندیشمند در سینمای کشور
ب- شناسایی و معرفی استعدادهای سینمایی
ج- روز آمد کردن دانش و مهارت های سینمایی
د- تقویت چرخه اقتصادی فیلم کوتاه با ایجاد زمینه های بازاریابی داخلی و خارجی
ه- گسترش و جذب مخاطبان فیلم کوتاه
بخش های جشنواره:
جشنواره فیلم کوتاه تهران در دو بخش سینمای ایران و سینمای بین الملل برگزار می شود.
الف: سینمای ایران
بخش مسابقه بخش نگاه ویژه
مسابقه سینمای ایران
همۀ آثار تولیدی در چارچوب اهداف جشنواره و در قالب های داستانی، مستند، تجربی و پویانمایی می توانند در این بخش حضور یابند.
* مقررات خاص بخش سینمای ایران
1. حداکثر زمان برای فیلم ها 30 دقیقه است.
2. آثار قابل پذیرش:
الف- فیلم های داستانی، مستند، پویانمایی و تجربی تولید شده از سال1398 تاکنون
ب- فیلم هایی که در جشنواره های منطقه ای سینمای جوان در سال 98 موفق به اخذ جایزه بهترین فیلم و یا بهترین کارگردانی در بخش های داستانی، مستند، تجربی و پویانمایی شده اند، مشروط به آن که تاکنون در جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران به نمایش در نیامده باشند، مستقیماً به بخش مسابقه سینمای ایران راه خواهند یافت.
جوایز مسابقه ی سینمای ایران:
- تندیس جشنواره و مبلغ 300.000.000 ریال به عنوان جایزه بهترین فیلم در بخش سینمای ایران (این جایزه به تهیه کننده حقیقی تعلق می گیرد.)
- تندیس جشنواره و مبلغ 200.000.000 ریال به عنوان جایزه ویژه هیئت داوران در بخش فیلم های داستانی یا تجربی
- تندیس جشنواره و مبلغ 180.000.000 ریال به بهترین کارگردانی در بخش فیلم داستانی
- تندیس جشنواره و مبلغ 180.000.000 ریال به بهترین کارگردانی در بخش فیلم تجربی
- تندیس جشنواره و مبلغ 150.000.000 ریال به بهترین کارگردانی در بخش فیلم مستند
- تندیس جشنواره و مبلغ 150.000.000 ریال به بهترین کارگردانی در بخش فیلم پویانمایی
- تندیس جشنواره و مبلغ 150.000.000 ریال به بهترین فیلمنامه
- تندیس جشنواره و مبلغ 100.000.000 ریال به بهترین فیلمنامه اقتباسی
- تندیس جشنواره و مبلغ 100.000.000 ریال به بهترین تحقیق و پژوهش در فیلم مستند
- تندیس جشنواره و مبلغ 100.000.000 ریال به بهترین صدای فیلم
- تندیس جشنواره و مبلغ 100.000.000 ریال به بهترین تدوین
- تندیس جشنواره و مبلغ 100.000.000 ریال به بهترین فیلمبرداری
- هیئت داوران می تواند حداکثر سه دیپلم افتخار و مبلغ 80.000.000 ریال به نوآوری و خلاقیت در هر یک از ویژگی های بازیگری، موسیقی، عنوان بندی، جلوه های ویژه، طراحی صحنه و لباس و ... در فیلم کوتاه اهدا کنند.
- تندیس جشنواره و مبلغ 100.000.000 ریال به بهترین فیلم از نگاه تماشاگران تعلق خواهد گرفت.
2: نگاه ویژه :
- هیئت داوران می توانند از بین فیلم های بخش مسابقه تندیس جایزه نقدی به مبلغ 150.000.000 ریال را به یکی از فیلم ها با مضمون هویت ملی و افزایش سرمایه های اجتماعی اهدا کنند.
- با توجه به شرایط عمومی جامعه جهانی و مسئولیت اجتماعی هنرمندان بویژه سینماگران، هیئت داوران سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران دیپلم افتخار و جایزه نقدی به مبلغ 150.000.000 ریال را به بهترین فیلم با موضوع " کووید 19" اهدا می کند.
ب: سینمای بین الملل:
این بخش با رویکرد ارزش های انسانی و جامعه، شامل آثار فیلم سازانی است که فیلم های خود را در قالب داستانی، مستند، پویانمایی و تجربی که خارج از کشور ایران تولید شده باشند. (آثار این بخش می بایست بعد از سال 1397 ( 2019 میلادی تولید شده) و همچنین تاکنون در هیچ جشنواره دیگری در ایران نمایش داده نشده باشند.)
جوایز :
- تندیس جشنواره و مبلغ 2000 دلار جایزه بزرگ بخش بین الملل
- تندیس جشنواره و مبلغ 1000 دلار به بهترین فیلم داستانی
- تندیس جشنواره و مبلغ 1000 دلار به بهترین فیلم مستند
- تندیس جشنواره و مبلغ 1000 دلار به بهترین فیلم پویانمایی
- تندیس جشنواره و مبلغ 1000 دلار به بهترین فیلم تجربی
***دیگر اطلاعات بخش بین الملل از طریق سایت اختصاصی جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران قابل دسترسی است.
شرایط عمومی برای شرکت در بخش ملی جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران
شرکت همه فیلم سازان ، نهادها ، سازمان های دولتی و تهیه کنندگان بخش خصوصی آزاد است. توجه : ثبت نام و ارسال آثار در جشنواره تنها به شیوۀ اینترنتی امکان پذیر است بنابراین لازم است درخواست کنندگان با مراجعه به سایت www.iycs.ir فرم تقاضای شرکت در جشنواره را تکمیل کرده و سپس فایل فیلم را به کد دریافتی از سایت تغییر نام داده و بارگذاری نمایند. حجم فایل بارگذاری شده در سایت می بایست بین 250 تا 1000 مگابایت باشد. فیلم سازانی که فیلم آن ها به بخش مسابقه راه می یابد، می بایست حداکثر تا 5 روز بعد از اعلام اسامی راه یافتگان، نسخه اصلی فیلم را طبق شرایط فنی اعلام شده در بند زیر به دبیرخانه جشنواره ارسال نمایند. درصورت تأخیر دبیرخانه می تواند نسبت به حذف فیلم اقدام کند. فیلم هایی که به بخش مسابقه راه می یابند، باید دارای نسخه زیرنویس انگلیسی باشند. ارسال تیزر با فرمت MPG4 ؛ حداکثر یک دقیقه و با حجم 25 مگابایت به همراه نسخه فیلم الزامی است. فیلم هایی که به بخش مسابقه راه می یابند، گواهی شرکت در جشنواره دریافت خواهند کرد. فیلم هایی که از استانداردهای فنی لازم برخوردار نباشند، به تشخیص دبیرخانه جشنواره از بخش مسابقه حذف می شوند. پس از راه یابی فیلم ها به جشنواره امکان خارج کردن آن ها از برنامه جشنواره وجود ندارد.
10. تصمیم نهایی درباره موارد پیش بینی نشده که در مقررات حاضر لحاظ نشده و یا ابهامات ناشی از مفاد آن و تغییر در بعضی از مقررات، با دبیر جشنواره است.
11. تهیه کننده اثر یا نماینده قانونی ایشان با ارسال فیلم به جشنواره " بین المللی فیلم کوتاه تهران "، اختیار و اجازه می دهد که فیلم های منتخب را فارغ از جنبه انتفاعی و مالی و به منظور بهره برداری آموزشی به ویژه در دفاتر و نمایندگی های انجمن سینمای جوانان ایران درسراسر کشور و در قالب پاتوق فیلم کوتاه به نمایش درآورد و در این زمینه اعتراضی نخواهد داشت.
12. تکمیل فرم تقاضای شرکت در جشنواره به معنای پذیرش کلیه مقررات اعلام شده است.
شرایط فنی آثار راه یافته به بخش مسابقه:
- تمامی آثار ارسالی باید به صورت فایل دیتا به دبیرخانه جشنواره ارائه گردند.
آثار بایستی در یکی از قطع های Full HD- HDV – DV و لزوماً با فریم ریت های 24p- 25p یا 50i به دفتر جشنواره تحویل داده شوند.
فرمت های قابل پذیرش:
MXF MOV (H.264) MPEG 4 (H.264) MPEG 2 DV AVI
تذکر مهم:
صاحبان آثاری که به شیوه 5.1 صداگذاری شده اند، می توانند این نسخه را (5.1) به همراه نسخه استریو به دبیرخانه جشنواره ارائه نمایند . بدیهی است به علت فراوانی آثار و محدودیت زمانی، فرمت های متفرقه یا فایل های دارای اشکال، در مرحله انتخاب آثار شرکت داده نخواهند شد. شرایط فنی زیرنویس: زیرنویس انگلیسی آثار باید به صورت یک پارچه با خود تصویر (Merg) آماده شده باشد؛ همچنین پیشنهاد می شود برای تمامی آثار از فونت Arial black در اندازه 36 با رنگ زرد و حاشیه (stork) مشکی استفاده گردد.
گاه شمار جشنواره:
تاریخ شروع ثبت نام در سایت : هشتم تیرماه 1399
تاریخ پایان ثبت نام در سایت و ارسال آثار: 20 مردادماه 1399
اعلام فیلم های راه یافته به بخش مسابقه : از 26 شهریورماه 1399
نتایج بازبینی فقط از طریق سایت اختصاصی جشنواره اعلام می شود.
زمان برگزاری جشنواره : 7 الی 13 آبان ماه
توجه: تأکید می شود مهلت ارسال آثار به هیچ عنوان تمدید نشده و رأس تاریخ اعلام شده، سایت ثبت نام بسته خواهد شد .
نشانی دبیرخانه:
تهران – میدان ونک – خیابان گاندی جنوبی – خیابان نوزدهم – شماره 20 - دبیرخانه سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران
کدپستی: 1517873811
تلفن: 86084829
سایت ثبت نام : www.iycs.ir
پست الکترونیک: iycs.fest@gmail.com
به گزارش سینماپرس یکی از روسای صنوف خانه سینما که مایل نبود نامش فاش بشود در این خصوص اظهار داشت: اساسنامه جدیدی که آقایان تنظیم کرده اند مورد اعتراض اکثریت صنوف سینمایی است اما با این حال مانند گذشته مدیران خانه سینما به اصرار و اجبار قصد برگزاری مجمع در ایوان شمس را دارند. این مجمع قرار است رأس ساعت 17 عصر امروز 8 ام تیرماه برگزار شود؛ من شخصاً به 2 علت برای مدیران خانه سینما متأسف هستم. اول به دلیل آنکه در این دوران بحران کرونا می خواهند بی دلیل بیش از 150 عضو خانه سینما را زیر یک سقف جمع کنند و احتمال ابتلا و گسترش کرونا را بالا ببرند و دوم اینکه به جای دست کشیدن از بازی های سیاسی و دوگانه شان یک بار برای همیشه تکلیف انتخابات هیأت مدیره را روشن نمی کنند.
وی افزود: زمانی که وضعیت خانواده فرهنگی ما این است از دیگران چه انتظاری می توانیم داشته باشیم؟ ما به عنوان افراد فرهنگی و سینمایی باید الگوی رفتاری مناسبی برای آحاد افراد جامعه مان باشیم نه اینکه به آن ها درس های غلط و رفتار غلط بیاموزیم.
این عضو خانه سینما تأکید کرد: از سوی دیگر نکته حائز اهمیت آنجا است که اساسنامه جدیدی که آقایان بر اساس سلایق و دغدغه های شخصی شان تنظیم کرده اند اشکالات عمده ای دارد. گویا آقایان بر اساس قانون تجارت این اساسنامه را نوشته اند و می خواهند صنوف را ملزم به پیروی و اطاعت از این کار غلط کنند. ما امروزه به ایوان شمس می رویم تا یک بار دیگر فریاد اعتراض مان را بر سر مدیران این نهاد بلند کنیم. ما امروز به آن ها می گوییم که شما موظفید به جای برگزاری این مجامع بی پایه و اساس، هرچه سریع انتخابات را برگزار کنید تا شاید این بار افرادی دغدغه مند و شایسته اداره خانه سینما را در دست بگیرند.
لازم به توضیح است که از ابتدای سال جاری عملکرد مدیران این نهاد ضدصنفی با انتقادات گسترده ای از سوی اهالی سینما روبرو شده به نحوی که در پی انتشار یک یادداشت سینماپرس که در آن خبر از تدارک تجمع اعتراضی صنوف سینمایی علیه رفتار ظالمانه و ضدصنفی مدیران شاه نشین خانه سینما داده بود، هیأت مدیره این نهادتصمیم گرفت تا ساعت 11 صبح 13 اردیبهشت ماه جلسه ای اضطراری با روسای صنوف معترض تشکیل دهد اما بر اساس شنیده ها صنوف معترض با قدرت و اتحاد جلوی ذفتار غلط مدیران این نهاد ضدصنفی ایستادگی کردند.
امید است هرچه سریع تر تکلیف خانه سینما که چند سالی است وظیفه اصلی خود را که همانا حمایت مادی و معنوی از اهالی سینما است را فراموش کرده، روشن شود تا شاید بعد از مدت ها بتوانیم شاهد ایجاد اندکی امید و آرامش در زندگی هنرمندان مان باشیم.
نجفی در گفتگو با برنامه صبحگاهی در انتهای الوند درباره آمار فروش فیلم های درحال اکران گفت: از اول هفتم تیر ماه تا دیشب هفتم تیرماه کل فر وش فیلم های سینمایی در سالن های سراسر کشور 933 میلیون تومان و تعداد مخاطبان 48 هزار و 786 نفر بوده است.
وی با اشاره به فروش دو فیلم جدید، افزود: بر طبق آخرین اعلام ها میزان فروش فیلم شنای پروانه 631 میلیون تومان با تعداد مخاطب 32 هزار 347 نفر و میزان فروش فیلم خوب بد جلف 2: ارتش سری 263 میلیون تومان و 13 هزار با 661 نفر مخاطب بوده است.
نجفی در پایان بیان کرد: سایر فیلم ها نزدیک به 40 میلیون تومان فروش و مخاطب آنها 2 هزار و 778 نفر بوده است و این آمار درحالی است که بلیت سینماها در سه روز اول نیم بها بوده است.
عکس: الهام رضایی
تحریریه زندگی آنلاین :
لید: فیلم خروج ابراهیم حاتمی کیا به دلیل شیوع کرونا و تعطیلی سینماها به سبک سینما درایوین یا همان سینماماشین، در پارکینگ برج میلاد به اکران درآمد. پخش کننده فیلم خروج در این باره گفت: این نوع اکران می تواند پس از بازگشایی سینماها نیز به عنوان یک ظرفیت مورد استفاده قرار گیرد. علی سرتیپی درباره اکران خروج در یک محوطه باز اظهار داشت: با توجه به استقبال مخاطبان، به نظرم اکران خوبی بود و می تواند در شهرستان ها گسترش پیدا کند بویژه اینکه الان مشهد هم برای اکران خروج به صورت سینما ماشین درخواست داده است.
او تاکید کرد: به نظرم نباید این نوع اکران محدود به موقعیت فعلی سینماها که بخاطر شیوع کرونا تعطیل شده اند، محدود شود و سینما درایواین یا سینما ماشین می تواند کنار اکران فیلم ها در سالن سینمایی هم برقرار باشد. چنین اکرانی شاید الان خیلی اقتصادی به نظر نیاید ولی کاملاً می تواند به صرفه باشد و ظرفیتی است که باید در تهران و شهرستان از آن استفاده کرد.
تجربه اکران خروج در سینما ماشین
سرتیپی با اشاره به خوب بودن تجربه اکران خروج در سینما ماشین ، درباره احتمال اکران فیلم های دیگر از این طریق گفت: ما باید امکاناتی برای این نوع اکران تهیه کنیم و چنین روشی را با هماهنگی وزارت ارشاد گسترش دهیم. البته برای فیلم خروج سازمان اوج پیشقدم شد، اما همه منتظرند ببینند آورده آن چه می شود تا شاید بقیه هم جلو بیایند. با این حال ما در وهله برای این اکران اقتصادی نگاه نکردیم، اما با استقبالی که صورت گرفت به نظر می رسد می توان این وجه را هم در نظر گرفت.
* علی سرتیپی: سینما ماشین می تواند پس از بازگشایی سینماها نیز به عنوان یک ظرفیت مورد استفاده قرار گیرد
مهدی فقیه: از نظر من اکران به صورت سینما ماشین حاصل تیزهوشی و ذکاوت ابراهیم حاتمی کیا در شناخت از جامعه و سینمای امروز ایران است
سینما ماشین تیزهوشی حاتمی کیا در چرخه اکران است
مهدی فقیه بازیگر سینما نیز پیرامون اکران سینما ماشین فیلم سینمایی خروج گفت: از نظر من اکران به صورت سینما ماشین حاصل تیزهوشی و ذکاوت ابراهیم حاتمی کیا در شناخت از جامعه و سینمای امروز ایران است. وی در همین راستا ادامه داد: در وضعیت فعلی و بعد از شیوع بیماری کرونا طبیعتاً سینما با افت شدیدی روبرو شده اما ابراهیم حاتمی کیا و سازندگان فیلم سینمایی خروج توانستند در ایام کرونا بدعتی تازه خلق کرده و برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران دو نمونه تازه از اکران را برای جامعه آماده کنند.
بازیگر فیلم سینمایی خروج درباره اکران آنلاین این فیلم سینمایی اذعان کرد: بدون شک بسیاری در ابتدا این اقدام را ریسک بزرگی می دانستند اما واقعیت امر این است که این حرکت فراتر از آینده نگری برای فروش یک اثر بود، این اقدام حرکتی بزرگ در چرخه اکران سینما بود که خوشبختانه با فیلم سینمایی خروج شروع شد و تا آنجا که مشخص است اکران آنلاین این فیلم با موفقیت روبرو شده است.
فقیه پیرامون حضورش در فیلم سینمایی خروج ساخته ابراهیم حاتمی کیا گفت: بازی در فیلم خروج موهبتی بود که در این سن به من اهدا شد، به شخصه از حضور در فیلم حاتمی کیا و همبازی شدن با فرامرز قریبیان بسیار لذت بردم.
وی درباره سختی پروژه سینمایی خروج اضافه کرد: واقعیت امر من اکثریت کارنامه کاری ام به آثار دفاع مقدس ختم می شود، تجربه بازی در بسیاری از فیلم های جنگی را داشته ام و می دانم که سختی در سینما چه هست و چه نیست. بازیگر فیلم سینمایی خروج در همین راستا ادامه داد: روزی که پیشنهاد بازی در فیلم خروج را از سوی ابراهیم حاتمی کیا دریافت کردم همه گفتند که کار بسیار سختی است اما به واسطه علاقه به ابراهیم حاتمی کیا این فیلم را پذیرفتم.
صاف نیوز – ملانصرالدین:شنیده ایم بنیاد مستضعفان که وظیفه ذاتی آن کمک به افراد ضعیف جامعه است،کارت های یک میلیون تومانی در اختیار خانه سینما قرار داده تا به برخی از اعضای مستضعف اهدا کنند.
اگر این پول اندک به دست مستضعفان سینما برسد،کاری بسیار نیکوست و خداپسندانه،اما اگر قرار است باز به جیب مستکبران ریخته شود،هم خیانتی بزرگ است و هم نیت اهدا کننده را مخدوش می کند.
بسیاری از اعضای خانه سینما،از کارگردان گرفته تا منتقد،در وضعیت معیشتی خوبی به سر نبرده و مدت هاست با دیوهای فقر و بیکاری دست و پنجه نرم می کنند،اما کسی به آنان رسیدگی نکرده و نمی کند،به خصوص اعضایی که به خاطر خالی بودن دست نتوانسته اند حق عضویت خود را پرداخت کنند!این قشر از همه محتاج تر هستند،ولی هیچ کمکی شامل حال آنان نشده و نمی شود،حتی حاتم بخشی های شهردار مستضعف دوست تهران!
شنیده ایم بعضی از صنوف، اسامی افرادی را برای دریافت این کارت های یک میلیون تومانی اعلام کرده اند که جزو مستکبران خانه سینما محسوب می شوند!آیا کسی که صاحب بوتیک است و دستمزدهای مختلف نیز می گیرد یا فردی که صاحب خانه 300 متری و دو ماشین است،البته با داشتن حقوق ثابت از چندجا،مستضعف محسوب شده و کارت های یک میلیونی شامل حال آنان نیز می شود؟!
امیدواریم همه اینها شایعه باشد و بنیاد مستضعفان نیز به راهی که شهردار تهران رفت و می رود ،نرود.
از دکتر منوچهر شاهسواری می خواهیم تا درباره این موضوع تحقیق کرده و اگر تخلفی صورت گرفته با متخلفان برخورد کرده و اگر اشتباهی انجام شده،آن را اصلاح کند.به فکر اهالی مستضعف سینما هم که به علت ضعف شدید مالی نتوانسته و نمی توانند حق عضویت خود را پرداخت کنند نیز باشد.
متبع: @nasrodinmolla
سمفا ، نامی است که این روزها به موضوع بحث اهالی سینما در کشور تبدیل شده است؛ اتفاقی که همه سینماگران و تهیه کنندگان از آن استقبال کرده و می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات و مصائب فعالان این حوزه باشد.
بزرگ ترین دستاورد سامانه مرکزی فروش آنلاین (سمفا) از بین رفتن انحصار و همچنین مشکلات بین تهیه کنندگان و پخش کنندگان است. هر چند خرید آنلاین بلیت سینماها حدود شش، هفت سالی است ایجاد شده و انحصاری هم بوده است، اما با روی کار آمدن سمفا، چهار شرکت با عناوین آپ، ایران تیک، سینما بلیت و سینماتیکت برای بلیت فروشی فعالیت می کنند.
علی سرتیپی رئیس انجمن صنفی پخش کنندگان درباره عملکرد این سامانه چنین گفته است: اولین نکته مهم درباره سمفا شفافیت آن در دسترسی اطلاعات است که در اختیار همه قرار می گیرد، به طوری که میزان فروش، قراردادها، سهم هر کس از قرارداد و هر آنچه مربوط به فروش و اکران فیلم ها باشد، در اختیار همه قرار می گیرد. ضمن اینکه کاغذبازی ها هم از بین می رود و دیگر قراردادها به صورت مجازی و آنلاین قابل پیگیری است.
سامانه ای که نقش ترمینال را دارد
سامانه مدیریت فروش و اکران (سمفا) نقش یک ترمینال را دارد. مخاطب با مراجعه به هر یک از چهار فروشنده برخط و بر حسب تخفیف های رقابتی که هر یک از آنان می دهند، بلیت خود را بر حسب فیلم، سینما، سالن، سانس مورد نظر از آنان خریداری می کند؛ نه از سمفا، اما سمفا بر صحت عملکرد آنان نظارت دارد. این بخشی از توضیحات مسعود نجفی، مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی است.
هفته گذشته دبیر شورای عالی تهیه کنندگان در نامه ای خطاب به حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی از وی تشکر کرد و این سامانه را یکی از مهم ترین دستاوردهای سینما در دوران پس از انقلاب اسلامی دانست. از سیدغلامرضا موسوی، دبیر شورای عالی تهیه کنندگان و تهیه کننده باسابقه سینما درباره اهمیت این سامانه و خطاب کردن آن به عنوان یکی از مهم ترین دستاوردهای سینمای پس از انقلاب پرسیدیم.
سما زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت می کند و باید تابع قانون باشد
سیدغلامرضا موسوی درباره اهمیت سامانه سمفا و دسترسی مردم و روزنامه نگاران به اطلاعات سینمایی، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: سمفا از چند منظر قابل توجه است؛ به طور طبیعی دسترسی مردم و روزنامه نگاران به اطلاعات سالن های سینمایی اتفاق ویژه ای است که تاکنون نمونه آن وجود نداشته است.
روزنامه نگاران و مردم همیشه از شفاف سازی نکردن اطلاعات سینما گله داشتند، زیرا برخی از دفاتر پخش سینمایی اطلاعات اشتباهی منتشر می کردند و شبهه هایی وجود داشت که در حال حاضر این مسأله برطرف شده است و همه اطلاعات مربوط به سالن های سینمایی، اعم از تعداد تماشاچی، تعداد سانس ها، فروش فیلم ها در تمامی سینماهای کشور و... مقابل چشمان همه قرار گرفته است.
موسوی معتقد است، این شفاف سازی برای تهیه کنندگان نیز وجود دارد و تهیه کنندگان فیلم های سینمایی به همراه دفاتر پخش می توانند نسبت به وضعیت اکران فیلم های خود و تعداد تماشاچی ها همزمان با فروش آنلاین دسترسی پیدا کنند. وی در ادامه افزود: برخی اوقات، سینماداران نسبت به جابه جایی سانس های فیلم ها اقدام می کردند که در سیستم سمفا این امکان دیگر وجود ندارد و تنها در صورتی این اتفاق را شاهد خواهیم بود که به صورت رسمی این درخواست مطرح شود، زیرا سمفا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کند و باید تابع قانون باشد.
تخفیف هایی که به نفع مخاطبان سینما تمام می شود
وی در ادامه با اشاره به شکسته شدن انحصار فروش بلیت، افزود: یکی دیگر از مواردی که با راه اندازی سمفا شاهد هستیم، پایان انحصار بلیت فروشی اینترنتی بود که توسط یک سامانه خاص انجام می شد. این انحصار با شکل گیری سمفا از بین رفت، زیرا مخاطب در چهار سامانه عرضه کننده بلیت سینما می تواند بلیت فیلم مورد نظر خود را تهیه کند. انحصار سینما تیکت از بین رفته است؛ هرچند که سال ها بود این سامانه فعالیت می کرد و در حال حاضر برند موفقی است، اما دیگران هم می توانند در این زمینه زورآزمایی کنند و مردم را به سامانه خود جذب کنند.
شاید نکته جالب سمفا که ممکن است پیش بیاید در تخفیف های ویژه ای خلاصه شود که این سامانه های فروش بلیت برای جذب بیشتر مخاطب باید لحاظ کنند. این موضوع به نفع فیلم، سینما و تماشاگر است.
اتفاق خوب سینمایی که بعد از انقلاب رخ داده
این تهیه کننده سینما با اعلام اینکه سامانه سمفا انضباط مالی را به سینما برمی گرداند، درباره شیوه تقسیم پول در آن افزود: نکته بعدی که امیدواریم زودتر آغاز شود، تقسیم پول از مبدأ است. به این ترتیب که سامانه سمفا به گونه ای برنامه ریزی شده که بتوان مبلغ بلیتی را که خریداری شده، شفاف کرد و در همان مبدأ مشخص شود که 9 درصد برای ارزش افزوده است و 91 درصد بین نمایندگی پخش، صاحب فیلم و سینمادار توزیع می شود. یعنی هر کدام مستقیم به حساب خودشان ریخته می شود.
این اختلاف همیشه سر دریافت پول ها بوده است به طوری که ما بعد از کرونا، 36 میلیارد تومان از صاحبان سینماها طلبکار بودیم. اگر سامانه سمفا آن زمان وجود داشت 36 میلیارد تومان طلب وجود نداشت. اگر چه طلب 36 میلیاردی پس از چهار ماه عدم پرداخت به 24 میلیارد تومان کاهش یافته است.
تهیه کننده فیلمی ساخته و نمایش داده شده و پولش هم مستقیم از تماشاچی گرفته شده است، اما الان بعد از چهار ماه هنوز این پول نزد سینمادار باقیمانده است و چرا باید اینگونه باشد؟ سامانه سمفا انضباط مالی را به سینما برمی گرداند و دیگر شاهد بلوکه شدن پول نزد برخی سینماداران نخواهیم بود. به طور طبیعی فیلمساز و مالک فیلم باید در یک مدل روشن و مشخص سهم خود از فروش بلیت را دریافت کنند که امر طبیعی و به حقی هم هست.
غلامرضا موسوی با تأکید بر اینکه راه اندازی سمفا از اقدامات خوبی است که بعد از انقلاب در حوزه سینما رخ داده، توضیح داد که تشکر شورای عالی تهیه کنندگان از حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی به همین دلیل بوده است.
گزارش از هنگامه ملکی
به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان ، پس از چند ماه تعطیلی سینماها، علاقمندان به هنر هفتم موفق شدند با رعایت دستورالعمل های بهداشتی به سالن های سینما برگردند و تماشای فیلم روی پرده نقره ای را دوباره تجربه کنند.
بیشتر بخوانید
بازگشایی سالن های سینما + فیلم
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
انتهای پیام/
مجمع عمومی خانه سینما به قصد تصویب اساسنامه این نهاد به عنوان مقدمه برگزاری مجمع انتخاب هیات مدیره جدید در حالی برپا شد که شماری از اعضای مجمع، نقدهای جدی به متن تازه اساسنامه وارد دانستند تا در نهایت جمع بندی برای تصویب این اساسنامه شکل نگیرد و همه چیز به بررسی در یک کارگروه کارشناسی و مجمع عمومی دیگری موکول شود؛ اما کدام بخش های مجمع می تواند نگرانی را نزد اعضای جامعه اصناف سینمای ایران در پی داشته باشد؟
به گزارش تابناک ؛ خانه سینما دو مجمع عمومی مهم پیش روی دارد تا پس از چند سال، بالاخره وضعیت قطعی این مجموعه صنفی مشخص شود. مجمع عمومی فوق العاده که قرار بود 19 اسفندماه 1398 برپا شود، به دلیل منع برگزاری اجتماعات از جمله مجامع عمومی از سوی ستاد ملی کرونا، اکنون امروز -هشتم تیرماه- برپا شد، نخستین مجمع است و دستور کار آن، تصویب اساسنامه تازه با صنوفی است که در وزارت کار ثبت شده اند و کد لازم را از وزارت کار دریافت کرده اند.
بر اساس اطلاعات تابناک هفده صنف از سی و دو تشکل صنفی سینما تا زمان برگزاری مجمع موفق به دریافت کد صنفی از وزارت کار شدند. با احتساب اینکه سینماداران یکی از سی و دو صنف خانه سینما در دوره جدید قصد ندارند در کنار صنوف قرار بگیرند و ماهیت وجودی شان را به عنوان بخش توزیع، متفاوت با بخش تولید قلمداد می کنند، چهارده صنف نتوانستند کد صنفی دریافت کنند و در مجمع عمومی امروز حق رای داشته باشند.
پیگیری های تابناک حکایت از آن دارد که برپایی مجمع عمومی امروز خانه سینما به تصویب اساسنامه تازه جامعه اصناف سینمای ایران، به عنوان مقدمه ای برای برگزاری مجمع عمومی دوم و تعیین هیات مدیره تازه این نهاد منجر نشده و این تلاش بی فرجام مانده و به زمانی دیگر موکول شده که اصلاحات مورد نظر اعضای مجمع برای رفع نگرانی هایشان اعمال شود. نقد اصلی به نهادی است که تام و تمام طرف ارتباط با خانه سینما در نظر گرفته شده و این دورنمای صنفی و اقتصادی نگران کننده ای را پیش آورده است.
خانه سینما از ابتدا تاکنون در ارتباط با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و به عنوان یک مجموعه فرهنگی و هنری از مزایای این تعریف نظیر معافیت ها و کمک ها برای انتقال به اقشار ضعیف نیز برخوردار بود اما اکنون با اساسنامه تازه ورق برمی گردد. شاید مهم ترین نکته در بند الف ماده هشت پیش نویس اساسنامه تازه آمده باشد: تشکل های اصناف صنعت فیلم ایران که بر اساس قانون کار، تشکیل و در مرجع قانونی (وزارت کار) ثبت شده و یا پس از این در اجرای تصویب نامه شماره 105569 / ت 56914 ه مورخ 98/8/22 هیات وزیران، به ثبت برسد و دارای شناسه ملی باشد.
انجمن های صنفی هنری مطابق با این اطلاعیه تا 11 شهریور 99 فرصت ثبت دارند
این بند تاکید دارد تنها مرجع قانونی وزارت کار است و عملاً وزارت فرهنگ و ارشاد از معادلات خانه سینما کنار گذاشته می شود. این اقدام از جهتی به نفع صنوف سینمایی است، چرا که سطح مداخلات دولتی و یا تلاش برای این مداخلات در صنوف سینمایی که در دوره ای به تعطیلی خانه سینما منجر شد و در دوره هایی مدیران خانه سینما را به کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد تقلیل داد، به شدت کاهش می دهد اما تبعاتی نیز برای صنوف سینمایی در پی خواهد داشت که به اقتصاد سینما مرتبط است و از قضا این بخش، چالش زا شده است.
در ویرایش ششم پیش نویس اساسنامه ( از اینجا می توانید دانلود کنید ) به جزئیات خوبی اشاره و بسیاری از ملاحظات کنونی دیده شده اما همان بخش وزارت کار، چالش برانگیز شده است. اگر این اساسنامه تصویب شود و صنوف در شمول قانون کار قرار گیرند، عملاً باید روابط کارگر و کارفرما در قراردادها و معادلات خانه سینما لحاظ شود. این موضوع بدین معناست که باید تمامی ملاحظات از ارائه لیست بیمه تا تعطیلی در روزهای تعطیل سال و مرخصی، زمان هشت ساعته فعالیت در روز و... در قراردادهای سینمایی در نظر گرفته شود که با ذات تولید در سینمای ایران تناقض های جدی دارد.
همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند بیمه هنرمندان را قطع و طرف حساب بیمه را بیمه تامین اجتماعی و مسئول پرداخت حق بیمه را تهیه کنندگان به عنوان کارفرما در پروژه های سینمایی اعلام کند. با توجه به آنکه اغلب سینماگران در دوره های چند ماهه در سال مشغول فعالیت در پروژه ها هستند و مدل کارگاهی در سینما به ویژه در تولید فیلم های سینمایی حاکم نیست، این شیوه عملاً اهالی سینما را از خدمات کنونی بیمه می تواند بی بهره کند و به سمت بیمه خویش فرما سوق دهد که هزینه قابل توجهی در پی دارد.
از سوی دیگر بسیاری از فعالیت های صنفی در سینما متکی به قراردادهای بلندمدت و مستمر نیست و اساس فعال در عرصه هنری بودن با چنین تعابیری سازگار نیست، حال آنکه در ماده هفت این اساسنامه یکی از شرایط عمومی عضویت در صنوف سینمایی اشتغال مستمر به حرفه مرتبط با تشکل صنفی مربوط... ذکر شده است. با این اوصاف به عنوان نمونه ناصر تقوایی یا بهرام بیضایی که سال هاست فیلمی نساخته اند نمی تواند عضو صنف کارگردانان سینمای ایران باشند، چرا که اساساً قراردادی ندارند که به عنوان اسناد مثبته اشتغال به فعالیت هنری ارائه نمایند.
همچنین مباحث مالیاتی نیز با توجه به تعاریف تازه مطرح شده که می توان جزو چالش های اساسنامه تازه تلقی شود، باید در آنها مداقه نمود. مطابق با اطلاعیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انجمن های صنفی هنری مطابق با این اطلاعیه تا یازدهم شهریور 99 فرصت ثبت دارند. باید صبر کرد و دید تا این تاریخ، اساسنامه دستخوش چه تغییراتی می شود.
دریافت 33 MB
کد خبر 4960814
محمد خضریان
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بیانات روز هفتم تیر در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه، با تأکید بر لزوم فعّالیّت رسانه ای و هنری در باب کار قضایی، فرمودند: فیلم هایی می سازند که اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال می برد و متأسّفانه این فیلم ها در بازبینی های این نشست های عمومی هنری و مانند اینها مورد توجّه قرار نمی گیرد و اینها اکران هم می شود، روی پرده هم می آید و پخش هم می شود؛ این خیلی چیز بدی است.
محمدرضا شاه حسینی، کارشناس سینما در گفت وگو با خبرنگار کیهان درباره نکات مطرح شده در بیانیات رهبر انقلاب در حوزه سینما، گفت: فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی یک اتمام حجت برای متولیان سینمایی کشور محسوب می شود. دیگر جای هیچ عذر و بهانه ای نیست چون معظم له به صراحت از غفلت سینما سخن گفتند. وی افزود: در واکنش به این بیانات، جا دارد ابتدا مدیران سینمایی کشور با صدور بیانیه ای، به خاطر غفلت ها و کم کاری های اتفاق افتاده، عذرخواهی کنند. در گام دوم، باید یک تغییر در ترکیب شوراهای کلان سینمایی صورت بگیرد؛ لازم است که یک بازنگری در شوراهای صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش انجام شود. چون این شوراها ناکارآمد هستند و افرادی که در این شوراها عضو هستند، غفلت کرده اند. این کارشناس سینما، احیای معاونت فرهنگی قوه قضائیه را از دیگر ملزومات عمل به بیانات رهبری قلمداد کرد و اظهار داشت: قوه قضائیه با احیای معاونت فرهنگی خود، می تواند یک اهرم کارشناسی دقیق را برای ورود به شوراهای کلان مدیریت سینمایی پیدا کند. همان طور که قوه قضائیه در بخش های نظارتی صداوسیما دارای نماینده است، در شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش نیز نمایندگان قوه قضائیه می توانند حضور داشته باشند.
وی بر لزوم تدوین سیاست های جدید سینمایی از سوی نهادهای کلان نظام تأکید کرد و گفت: این سیاست ها باید از سوی نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی و حتی شورای عالی امنیت ملی تصویب شوند و برای عملیاتی شدن در اختیار متولیان اجرایی در عرصه سینما قرار بگیرد.
شاه حسینی در پایان گفت: یک بحث مهم دیگر موعد جشنواره های سینمایی است. متأسفانه متولیان سینمایی ما برای اینکه به کارنامه خودشان آسیبی وارد نشود، جشنواره های سینمایی را به گونه ای سیاست گذاری می کنند که در آنها مجالی برای کارشناسی و نقد جدی از سوی منتقدان و نخبگان فرهنگی داده نمی شود. متولیان سینمایی باید در این سیاست گذاری تجدید نظر کنند.
ماجرای پلمپ منزل بازیگر معروف/صاحبخانه: منزل اسدزاده، ارث نوه یتیم من است! (فردا نیوز + ۶ سایت دیگر)
صبح سینما: صبح امروز همسر زنده یاد داریوش اسدزاده بازیگر فقید سینما و تلویزیون در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم خبر از پلمپ شدن درب منزل و مصادره آن داد.
حالا صاحبخانه اسد زاده در گفتگویی مدعی شد: منزلی که اسد در آن ساکن بود را من زمانی که دخترم رزیتا، ازدواج کرد برایش خریده بودم اما بعد از اینکه دخترم و همسرش در صانحه تصادف از بین رفتند، این منزل به فرزندشان پارمیس رسید. البته سهمی هم که به عنوان ارث به من و خانمم می رسید را هم ما بنام نوه مان پارمیس کردیم. در حالی که این منزل درسازمان ثبت اسناد کشور ثبت شده و سند تک برگ بنام نوه ام پارمیس دارد. اگر این خانه مالک دیگری همچون اسدزاده داشت که ثبت اسناد برای آن سند تک برگ صادر نمی کرد. بعد از فوت دخترم این منزل خالی بود تا اینکه من به توصیه رفقا و ارادتی که به اسد داشتم به او پیشنهاد کردم در این خانه ساکن شود. با شناختی هم که از او داشتم مطمئن بودم هر زمان که بخواهم منزل را تخلیه می کند ولی الان با وجود ادعاهای همسرشان می بینم دردسر بیشتری داشته است
در همین سال اخر هم از اسدزاده خواستم که ملک را تخلیه کند و گفتم پارمیس بزرگ شده و با براش کارهایی بکنیم اما اسد در جوابم گفت:هوشنگ جان این اخر عمری منو بی خونه مون نکن!
این منزل تا پایان آذرماه در اجاره آقای اسدزاده بود و اول دی ماه می بایست خانه تخلیه می شد ولی از شهریورماه تا به امروز همسر آقای اسدزاده بدون اینکه دیناری بپردازد در این منزل به سر می بردند؛حتی در همان دوران بیماری اسدزاده که تماس می گرفتم خیلی هم این خانم ابراز ارادت می کرد که بهشان لطف کرده ام ولی به محض فوت اسد ادعا کرد که سه دنگ منزل را اسد برای من ارث گذاشته است. که ازایشان پرسیدم چرا قبل از فوت اسدزاده چنین ادعایی را مطرح نکردی. این خانم هم با خنده در جواب گفت: یادم رفت!
این خانم از محل بازنشستگی اسدزاده و حقوق بازنشستی خودش جمعا حدود هفت میلیون تومان در ماه درآمد دارد. علاوه بر آن در قم منزلی دارد که خانواده اش در آن ساکن هستند لذا توانایی اداره زندگی یکنفره خودش را دارد.
مصاحبه همسر زنده یاد اسدزاده را در ادامه مطالعه کنید.
جواد فرحانی در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ، درمورد ادامه فعالیت شبکه نمایش خانگی زیرنظر تلویزیون و اعمال سانسور بیشتر در سریال ها را اشتباه دانست و گفت: این موضوع را تکذیب می کنم چرا که معتقدم تلویزیون و مدیرانش آنقدر قدرتمند هستند که تصمیم خود را عملی کنند و نیازی به شایعه سازی و زمینه سازی برای چنین کاری ندارند. به عنوان تهیه کننده ای که در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی فعالیت کرده ام باید بگویم اتفاقا تلویزیون در بزنگاه ها بهتر از نمایش خانگی عمل کرده و گاهی آثاری بوده اند کهند خط قرمزها را دور زده اند.
فرحانی درمورد لغو موقت مجوز ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی گفت: داشتن نظم نکته مهمی است که با رعایت آن و اعلام صریح و شفاف آمار جلوی گمانه زنی ها را بگیریم. اینکه اعلام کنیم دیگر مجوز نمی دهیم اشتباه است وگرنه اگر تعداد دقیق سریال های آماده نمایش، سریال های در حال ساخت و پروانه های صادر شده و درخواست های در صف انتظار برای ساخت منتشر شود، مشخص می شود که آیا سریال سوزی رخ خواهند داد و یا موضوع چیز دیگری است.
او افزود: با این تصمیم مخالفتی ندارم و تنها نحوه اعلام آن بدون بیان شفاف و آمار را غلط می دانم. با توجه به تعداد بین 1 تا 2 میلیون کاربر، فکر می کنم و با در نظر گرفتن کمبود گنجایش سایت های نمایش اینترنتی آثار شبکه نمایش خانگی، سریال ها روی هم می افتند و موجب سریال سوزی خواهد شد.
جواد فرحانی درمورد اشتیاق ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی گفت: برای سرمایه گذاری در سینما آدم های بسیار زیادی هستند که حاضرند یک بار وارد این حرفه شوند و بعد هم می روند. در شبکه نمایش خانگی هم همین موضوع وجود دارد...
جواد فرحانی در ادامه با انتقاد به نحوه تبلیغات آثار در فضای مجازی گفت: سریال دل تمام رکوردها را جابه جا کرد اما می بینیم بعضی سایت ها و کانال ها در فضای مجازی اعلام می کنند یک فیلم با فلان ساعت و فلان دقیقه و... رکوردها را شکسته است. این نوع تبلیغات برای آثار خاص غلط است.
او در ادامه گفت: موضوع دیگر وجود سایت های کثیفی است که تهیه کنندگان را تهدید می کنند؛ مسج هایی در گوشی خودم دارم با این مضمون که اگر پول ندهی سریالت را می زنیم! و البته اگر چول بدهیم هم تعریف می کنند... درباره پول های کثیف سینما و شبکه نمایش خانگی حرف زده می شود اما چرا کسی سراغ منتقدانی نمی رود که چند میلیون می گیرند و فیلم ها را تخریب می کنند؟
فرحانی گفت: منتقدی که حاضر است دروغ بگوید _ منتقدی مدعی بود هدیه تهرانی نقش کوتاهی در سریال دارد در حالی که تهرانی یکی از بازیگران اصلی کار بود _ و سریال قلب یخی را بزند، آدم بی اخلاقی است که برای هر نقد منفی پول گرفته است؛ چرا کسی به چنین آدم هایی که اعلام می کنند در ازای 3 میلیون تومان نقدهای مثبت می نویسند، نمی پردازد و همیشه موضوع پول کثیف سینما و تلویزیون مطرح است؟ منتقدی چنان با شیفتگی از یک کار معمولی صحبت می کند که نمی توانید باور کنید راجع به یک اثر معمولی حرف می زند...
این تهیه کننده در آخر گفت: 22 سال است که در این حرفه هستم و با افتخار از دستیار 3 شروع کردم و به تدریج به اینجا رسیده ام؛ نیمی از عمرم را در این کار بوده ام و تمام پستی و بلندی ها را دیده ام و با پول کثیف هم سریال نساخته ام اما بدانیدم اما اگر مطبوعات از پول کثیف می گوید بخشی از آن هم به منتقدانی می رسد که برای بعضی کارها تبلیغ کنند.
پیمان عباسی فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: سال ها قبل بحثی درباره راه اندازی تلویزیون خصوصی مطرح شد که آن زمان دولت نسبت به این موضوع گارد گرفت چرا که کنترل این تلویزیون به گفته آن ها کار سختی بود و کنترل قصه ها و چارچوب ها دغدغه ای بود که آن زمان به وجود آمده بود.
عباسی خاطرنشان کرد: اگر چارچوب ها برای ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی توسط تلویزیون تعریف شود قدمی برای سانسور و محدودیت در این رسانه برداشته شده و این به هیچ وجه برای مخاطب و فیلمسازان نشانه خوبی نیست.
او افزود: ما در تلویزیون جهان و آدم های دروغین خلق می کنیم و سریال هایمان روز به روز بی خاصیت تر، خنثی تر و فاقد جذابیت می شوند. تلویزیون وقتی دید که شبکه نمایش خانگی فضای بازتری دارد نگران شد و این نگرانی باعث نشد که تلویزیون به سمت باز شدن فضا حرکت کند و به جای این کار سعی کرد شبکه نمایش خانگی را به سمت خود بکشاند و آن را محدود کند.
این نویسنده در ادامه درباره ادامه فعالیت شبکه نمایش خانگی با همین رویکرد با نظارت صداوسیما گفت: امکان ندارد صدا و سیما در صورتی که صدور مجوزها را دست بگیرد اجازه دهد شبکه نمایش خانگی به همین شکل به فعالیتش ادامه دهد. ممکن است در وهله اول در باغ سبزی نشان دهد و به سریالی مجوز دهند که حتی از دیگر سریال ها در فضای بازتری ساخته شود که همه تعجب کنند اما این در دراز مدت اتفاق نمی افتد و قطعاً در آینده همه سریال های شبکه نمایش خانگی از قانون سریال سازی در تلویزیون تبعیت خواهند کرد و شبکه نمایش خانگی هم به همان باتلاقی که تلویزیون در آن افتاده خواهد افتاد.
نویسنده مجموعه تلویزیونی بچه های نسبتاً بد در ادامه اظهار داشت: رسانه ملی مسیری بسیار غلط را در پیش گرفته و امروز سریال هایی که پیش تر در این رسانه پخش شده اند دیگر امکان پخش مجدد ندارند چرا که با سیاست های جدید رسانه ملی مغایرت دارند و امروز در تلویزیون ساخت سریالی مثل میوه ممنوعه و حتی سلطان و شبان هم غیرممکن است. تنها بازمانده سریال های جذاب تلویزیون در سال های اخیر پایتخت بود که آن را هم به حاشیه کشاندند و دیدیم که چگونه مورد حملات بی رحمانه ای قرار گرفت.
عباسی در ادامه گفت: من همه سریال های شبکه نمایش خانگی را می بینم و سریال های تلویزیون را هم دنبال می کنم، بدترین سریال شبکه نمایش خانگی از بهترین سریال تلویزیون هم بهتر است چون فضا، قصه، شخصیت ها و موقعیتی که تعریف کرده به مردم و واقعیت های امروز جامعه نزدیک تر است. مخاطب جوان امروز وقتی ادبیات، پوشش و روابط واقعی جامعه را در سریال های تلویزیون نمی بیند به سمتش نمی رود و ترجیح می دهد آن ها را در رسانه دیگری دنبال کند و اگر رسانه دیگری هم وجود نداشته باشد طبیعی است که به سراغ شبکه های خارجی برود.
این فیلمنامه نویس درباره سریال های ماه رمضان گفت: سریال سرباز مربوط به ماه رمضان نبود و برای این ماه ساخته نشده بود وگرنه در 30 قسمت به پایان می رسید. ماه رمضان فرصتی است برای تلویزیون تا با سریال های مختلف به مباحث ایدئولوژیک بپردازد، پیش تر این سیاست در تلویزیون با سریال های ماه رمضان وجود داشت اما متأسفانه مدتی است که این سیاست کنار گذاشته شده و شبکه های مختلف در تلاش هستند تا در این زمان بهترین سریال شان را پخش کنند تا رقابت را به نفع خود به پایان برسانند. این در حالی است که امسال تلویزیون لبنان ماه رمضان امسال سریالی پخش کرد که مربوط به چند سال آینده است و در آن اسرائیل نابود شده بود و خبری از آن نبود.
او در پایان گفت: کسانی که در تلویزیون کار می کنند مثل ما تلاش می کنند که تلویزیون به روزهای خوبش برگردد و ما سریال هایی مثل آثار رضا عطاران و شب دهم و... داشته باشیم. امسال در تلویزیون سریال زیر خاکی که با گذر از سانسورهای عجیب و غریب به مرحله پخش رسیده و توانست نظر مخاطبان را جلب کند واقعاً کار بزرگی کرده و باید به عواملش تبریک و خسته نباشید گفت. چندی پیش فیلمنامه سریالی را ارائه دادم و با من تماس گرفتند که در شورای بررسی فیلمنامه حضور داشته باشم، در این شورا حتی یک نفر که من بشناسم و متخصص این کار باشد حضور نداشت. چرا ما در این شوراهایمان افرادی مثل محمدحسین لطیفی، حسن فتحی و بهمن فرمان آرا نداریم؟ چرا فیلمنامه نویسی مثل فرهاد توحیدی در این شوراها حضور ندارد که من به عنوان فیلمنامه نویس درباره مباحث تخصصی با او صحبت کنم؟ شوراهای نظارتی در تلویزیون هیچ نگاه تخصصی ندارند و فقط به مسائل ممیزی و سانسور فکر می کنند. مسئولان باید بدانند آنچه فیلمنامه را می سازد عمق جای مهر بر پیشانی نویسنده نیست، فیلمنامه را باید کسانی بنویسند که سواد این کار را دارند و کسانی باید سریال بسازند که متخصص هستند. مباحث ایدئولوژیک را باید از درام جدا کرد و در بهترین حالت باید این دو را به کسی سپرد که سواد ادغام کردنشان را دارد./2
سینماها طبق پروتکل های بهداشتی چند روزی است باز شده است،برخی سینمادارها از استقبال مخاطب راضی و برخی خیلی هم راضی نیستند از سوی دیگر عده ای نقد به سمفا (سامانه فروش بلیت) دارند و عده ای دیگر معتقدند که در روزهای آینده درست می شود؛ از سوی تلاش بر این است که تمام پروتکل های بهداشتی در پی شیوع کرونا رعایت شود تا مخاطبان کمتر در معرض خطر باشند.
شریعت، مدیر سینما کوروش تهران در گفت وگو با ایسنا، درباره وضعیت چهار روز اخیر (اولین روزهای بازگشایی) این سینما گفت: طبق اعلامیه وزارت ارشاد، ما اجازه بازگشایی سینما را از یکم تیر ماه داشتیم بنابراین با فیلم های قبل از عید شروع کردیم اما فیلم ها جدید را از چهارم تیر ماه به روی پرده بردیم که البته استقبال اصلی مخاطبان از این دو فیلم ( شنای پروانه و خوب بد جلف2 ) بود.
او در پاسخ به این سوال که آیا استقبال مردم راضی کننده بوده است؟ یادآور شد: حضور مردم در سینما همانطور که پیش بینی کرده بودیم، رضایت بخش بود. روزهای چهارشنبه و شنبه در سانس های ابتدایی، استقبال پایین بود اما سانس های غروب بهتر می شد و در دو روز پنجشنبه و جمعه بگونه ای استقبال شد که، ظرفیت 50 درصدی (اجازه داده شده از طرف وزارت بهداشت) سینما، توسط دو فیلم شنای پروانه و خوب بد جلف2 تکمیل شد. البته که حتی در پنجشنبه و جمعه نیز در سانس های ساعت 18 تا 22، حضور مخاطبان بیشتر از سانس های قبلی بود و در این میان، استقبال از شنای پروانه بیشتر بود. مدیر سینما کوروش درباره تجهیز این سینما به موارد بهداشتی و رعایت پروتکل های بهداشتی خاطرنشان کرد: در طی این چهار روز یک سری اقلام بهداشتی از سوی انجمن سینمادارها به ما تحویل داده شده و بخشی از این اقلام را هم خود سینمادارها تهیه کرده اند. در کل، از گیشه فروش بلیط گرفته تا داخل سالن و راهروها، کاملا ضد عفونی شده و تمام اماکنی را که مردم با آن در ارتباط هستند را مجهز به مواد ضد عفونی کننده کرده ایم. از طرف دیگر هم از مردم انتظار داریم موارد بهداشتی را رعایت کنند.
محمد پناهی نژاد (مدیر سینما سیتی سنتر اصفهان) درباره وضعیت چهار روز اولیه بازگشایی این سینما به ایسنا گفت: با وجود اینکه روزهای اول و دوم (چهارشنبه و پنج شنبه) شاهد استقبال خوبی نبودیم اما حضور خوب مخاطبان در روز جمعه (ششم تیرماه)، ما را امیدوار کرد. استقبال مردم در روز جمعه به گونه ای بود که سانس های بعد از ظهر تا شب، همه با تمام ظرفیت (50 درصد) اکران شد و یک سانس فوق العاده نیز داشتیم که به فیلم شنای پروانه اختصاص داشت و حضور مردم در روز جمعه بیشتر از انتظار بود.
به گفته او، در این چهار روز هیچ تبلیغی خارج از فضاهای تبلیغاتی سینما انجام نشده است و شهرداری و صدا و سیما برای جذب مشتری با سینماها همراه نبوده اند. به طوری که برخی از مخاطبان هنگامی که در سینما را باز می دیدند، تعجب کرده و کاملا اتفاقی به سینما می آمدند.
پناهی نژاد در پاسخ به این سوال که سینما سیتی سنتر چه تمهیداتی برای حفظ سلامت مخاطبان خود در نظر گرفته است، گفت: آنطور که در اخبار خوانده بودم، قرار بود بخشی از اقلام بهداشتی در اختیار سینمادارها قرار داده شود که چنین اتفاقی تاکنون رخ نداده است. البته که ما مشکلی در تهیه این موارد نداشته ایم و تمام آن 15 موردی که وزارت بهداشت اعلام کرده بود رعایت کرده ایم و امر سختی نبود. از طرفی وزارت ارشاد اصفهان نیز سه دوره پنج ساعته برای کارکنان ما گذاشته و به تمام کادر سینما آموزش های لازم برای رعایت بهداشت داده است. در چند روز ابتدایی هم مردم همکاری کرده اند و مشکلی پیش نیامده است.
مدیر سینما سیتی سنتر اصفهان درباره گیشه فروش این سینما توضیح داد: در این چند روز سینمای ما حدود هزار و صد نفر مخاطب داشته است که 70 درصد از این مخاطبان به فیلم شنای پروانه اختصاص دارد و الباقی نیز بین فیلم خوب بد جلف2 و دیگر فیلم های روی پرده، پخش شده است.
پناهی نژاد با بیان اینکه سامانه های فروش بلیط آنلاین قبلی مشکلی نداشته اند و نمی دانم که چرا باید با سمفا که مشکلات زیادی دارد همکاری کنیم؟ ادامه داد: با توجه به سابقه همکاری قبلی که با سینما تیکت و سینما شهر بدون هیچ مشکلی داشته ایم، برای من عجیب است که چرا باید سامانه ای طراحی شود و به این اندازه دچار مشکل باشد.مسئولان سمفا، می توانستند از تجربیات دو سامانه قبلی استفاده کرده یا حتی روش کار آن را کپی کنند و با کمی تغییرات، یک نرم افزار جدید و بسیار کارآمد در اختیار مردم و سینمادارها قرار دهند. با این وجود، در روزهای اولیه بازگشایی سینماها، سینمادارها و مخاطبان مشکلات زیادی با این سامانه داشته اند. علی الخصوص، در چیدمان سانس ها. به طوری که اختیار چیدمان و زمان بندی سانس ها را از دست سینمادار خارج کرده بودند و خود سامانه به طور اتوماتیک این امر را انجام می داد. حال آنکه با قرار دادن فیلم های پر مخاطب در زمان نامناسب، یا قراردادن فیلم کم بیننده در زمان پیک حضور مخاطب، سینمادار و مخاطب را دچار مشکل می کرد. اسماعیل هویدا، مدیر سینما استارا تجریش، درباره حس و حال چند ماه اخیر این سینما به دلیل ویروس کرونا گفت: در این زمان طولانی، هم خودمان و هم مخاطبین ما از در بسته شدن سینما ناراحت بودند اما چاره ای نبود و این خانه نشینی ناخواسته باید انجام می شد. امروز و بعد از گذشت یک زمان طولانی، شرایط بهتر شده و با اقدامات صورت گرفته ( رعایت پروتکل های بهداشتی) از ظهر چهارشنبه (چهارم تیرماه) شروع به کار کرده ایم. شروع فعالیتمان امیدوار کننده است اما راضی کننده نیست، با این وجود و با توجه به فیلم هایی که رو پرده برده ایم، امیدوار هستیم اتفاقات خوبی رقم بخورد.
این مدیر سینما با بیان اینکه ناظران وزارت بهداشت برای بررسی رعایت پروتکل های بهداشتی به سینماها سر خواهند زد، یادآور شد: با وجود اینکه نظارت بر رعایت پروتکل های بهداشتی لازم است اما خود مردم بهترین ناظر بر این شرایط هستند. وقتی که مردم به سینماها بروند و اقداماتی که صورت گرفته است را ببینند، رغبت می کنند و در سالن های سینما حضور خواهند یافت. آنها هستند که در درجه اول باید تشخیص بدهند کجا بروند و کجا نروند.
هویدا در جواب به این سوال که پیش بینی شما از وضعیت استقبال مردم در روزهای آتی چیست، گفت: از چهارشنبه ( چهارم تیرماه) که سینماها باز شده است تا جمعه، روزهای پیک کاری ما است که البته این ایام شروع دوباره فعالیت اهل سینما بعد از یک تعطیلی بلند مدت است. ممکن است در این سه روز استقبال مردم راضی کننده نباشد اما پیش بینی من از هفته دوم تیرماه این است که به مشتری های خود بگویم که ظرفیت سالن های ما تکمیل است و این اتفاق رقم خواهد خورد. در چند روز ابتدایی بازگشایی، نزدیک به 200 نفر به سینما آمده اند و پیش بینی ما برای هفته آینده رقمی در حدود 1000 نفر است. او در پایان با اشاره به این که مردم نیاز به تفریح دارند و سینما یکی از همان تفریحات است، گفت: مردم از خانه نشینی خسته شده اند. آنها در روزهای تعطیل، پشت در بسته سینماها می آمدند و به آنها می گفتیم که سینما باز خواهد شد. ما تمام پروتکل های لازم را انجام داده ایم، امیدوار هستیم مردم هم رعایت کنند، چراکه همه چیز به خود آنها بستگی دارد. مدیر داخلی سینما فرهنگ با بیان اینکه این سینما با تجهیزات کامل و رعایت پروتکل های بهداشتی آماده حضور 50 درصدی مردم است، گفت: جای هیچ نگرانی وجود ندارد و با رعایت خود مردم، مشکلی پیش نخواهد آمد. در روزهای اولیه بازگشایی سینماها، استقبال مردم دلخواه نبوده است و هر سانس با حضور پنج تا 10 نفر شروع به اکران فیلم کرده است اما به زودی پیش بینی می کنیم به اوج حضور مردم برسیم و سالن های سینما را (به اندازه ای که به ما اجازه دهند) مملو از جمعیت خواهیم کرد.
او با اشاره به اینکه فیلم های خوب و جذابی درحال اکران است، ادامه داد: دو یا سه فیلمی که در حال حاضر بر روی پرده رفته اند، متحمل ریسک بزرگی شده اند و این کار را تنها به دلیل جان دادن دوباره سینمای کشور انجام داده اند. اگر مردم از این فیلم های استقبال نکنند آنها دچار شکست خواهند شد و باقی کارگردان ها حاضر به اکران آثار خود نخواهند شد.
شنای پروانه پیش تاز فروش
اما به تازگی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی از فروش نزدیک به یک میلیاردی سینما از روز بازگشایی تا 7 تیر ماه خبر داده و اعلام کرده است که فیلم شنای پروانه محمد کارت با فروش بیش از 600 میلیونی پیش تاز است.
مسعود نجفی، مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی در گفت وگوی تلفنی با برنامه صبحگاهی شبکه دوسیما، در انتهای الوند یک شنبه 8 تیرماه در پاسخ به سوالی مبنی بر این که با وجود اشکالاتی در سامانه سمفا آیا این سامانه شتاب زده رونمایی شد یا خیر، گفت: نه. شتاب زده رونمایی نشد. طبیعتا هر اتفاق و کار جدیدی مشکلات و خطاهایی دارد که زیربار مرتفع می شود. در یک هفته ای که این سامانه راه افتاده، گزارش هایی در مورد مشکلات داده شده و رفع شده است.
وی افزود: نهایتا تا روز سه شنبه بخش گزارش دهی و آماردهی که بسیار هم مفصل است، فعال خواهد شد. این سیستم گزارش دهی که در سمفا تا روز سه شنبه فعال خواهد شد، خیلی کامل تر و متنوع تر از سایت های قبلی است. به تفکیک فروشنده، گیشه، تخفیفات، سالن خرید و ... اطلاعات به صورت آنلاین قابل دریافت است که می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در حال حاضر 4 درگاه بلیط فروشی فعال است و تا یکی دو روز آینده به 5 درگاه خواهد رسید که طبیعتا رقابتی بین درگاه ها را به وجود خواهد آورد که مشتری را برای فروش بلیط جذب می کنند. این رقابت باعث می شود که امتیازاتی داشته باشند تا مخاطب ترغیب شود به سمتشان برود. در نهایت این رقابت به سود مشتری خواهد بود.
نجفی با اشاره به آمار فروش فیلم ها پس از بازگشایی سینماها گفت: براساس گزارشی که دیشب تا پایان روز شنبه گرفتم، از یک تیرماه که سینماها با فیلم هایی که در اسفند متوقف شده بود، باز شد و از چهارشنبه که دو فیلم جدید به اکران اضافه شد، یعنی از روز یک شنبه تا شنبه، فروش فیلم ها به یک میلیارد تومان رسید. به صورت دقیق، فروش فیلم ها 933 میلیون تومان است و تعداد مخاطبان مان به 48 هزار و 786 نفر رسید. فیلم شنای پروانه 631 میلیون فروخت و تعداد مخاطب آن 32 هزار و 347 نفر است. فیلم خوب بد جلف 2، ارتش سری 263 میلیون تومان فروخته و تعداد مخاطب آن 13 هزار و 661 نفر است. سایر فیلم هایی که اکران شان در سینماها ادامه دارد مانند جهان با من برقص ، یلدا ، عطر داغ ، یادم تورا فراموش ، 47 ، سراسر شب و مستندهای هنر و تجربه به 40 میلیون تومان رسیده است و تعداد مخاطبان آن 2 هزار و 778 نفر است. توجه داشته باشید که در سه روز اول بازگشایی سینماها که عمده فیلم ها آنهایی بود که گفتم، بلیط به صورت نیم بها عرضه می شد. او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا فیلم جدیدی برای اکران اضافه خواهد شد یا خیر، گفت: فعلا با همین فیلم ها جلو خواهد رفت. در کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما امتیازاتی به ویژه برای فیلم های جدید درنظر گرفته شده است که از آن جمله می توان به درنظرگرفته نشدن کف فروش تا سه هفته اشاره کرد.
لطفا نظر خود را درباره این مطلب بیان نمایید
سید جمال ساداتیان ذر روزنامه اعتماد نوشت: دو نظرگاه برای باز شدن سالن های سینما در شرایط کرونایی وجود داشت؛ عده ای اساسا موافق بازگشایی سالن های سینما بودند و این هنر را لازمه شادی و نشاط روحیه افراد جامعه و تلطیف فضای سرد و زمخت امروزی می دانستند، در مقابل عده ای هم تحقق این موضوع را نفی می کردند و معتقد بودند سینما ها در شرایطی که موج دوم شیوع کرونا به راه افتاده نباید باز شود.
اما من به بروز این اتفاق به چند دلیل خوشبین بودم، اول اینکه تا به همین امروز هیچ چشم اندازی در ایران و دنیا وجود ندارد که کرونا چه زمانی مهار می شود و ما مردم دنیا چه تاریخی از شر آن خلاص می شویم و می توانیم به شرایط عادی زندگی برگردیم. طبیعتا این مساله شرایط نامشخصی را بر ما دیکته می کرد و این پرسش در ذهن به وجود می آمد که تا چه زمانی باید در خانه نشست و از فعالیت روزمره پرهیز کرد؟ دلیل دوم رکود مالی و شرایط نامطلوب اقتصادی که بر کشور حاکم بوده و هست و مشاغل زیادی به دلیل تعطیلات پی در پی با خسارت زیادی مواجه شدند که در این میان سینما ها از آسیب و صدمه دور نماندند. از آنجایی که دولت هم توانایی کمک به مردم را ندارد درنتیجه مهم ترین نکته ای که اهمیت پیدا می کند از سرگیری فعالیت هاست.
خاطرمان باشد در شرایط انتشار این بیماری هولناک،سینما از اولین مشاغلی بود که صاحبان آن برای احترام به سلامتی و جان انسان ها به تعطیلی مبادرت ورزیدند و آخرین حرفه ای هم به شمار می رود که به تازگی فعالیتش از سرگرفته شده است. اما بازگشایی سالن های سینما از آنجایی اهمیت پیدا می کرد که فشار روحی که اکثر قریب به اتفاق مردم در این مدت به خاطر قرنطینه تحمل کردند زیاد بود، از طرف دیگر امکانات سرگرمی در کشور نداریم و مردم هم به خاطر این بیماری از سفر خودداری می کردند. معتقدم همانطور که بدن انسان به غذای جسمی نیاز دارد غذای روح و روان او هم باید تامین شود و دراین میان تئاتر، موسیقی وسینما باعث تلطیف روح و روان مردم می شود. بالاخره با اما و اگرهای زیاد سالن های سینما باز شد و می بینیم که مردم از فیلم های روی پرده استقبال کردند. اما گله ای اساسی در این میان وجود دارد و آن عدم حمایت صداوسیماست.
رسانه ملی که باید در شرایط بحرانی در خدمت مردم و ملتش باشد هیچ حضوری در افتتاحیه سینما ندارد و بازگشایی سالن های سینما را به اطلاع مردم نمی رساند. با در نظر گرفتن این نکته که صاحبان دو فیلم خوب روی پرده با اکراه فیلم شان را اکران کردند اما نمی توانیم نقش موثری که صداوسیما در این شرایط بحرانی سینماها دارد را نادیده بگیریم از طرف دیگر نقش کمک کننده شهرداری است که با قراردادن بیلبوردهای خیابانی می تواند مثمرثمر باشد.
به استحضار شما برسانم که تا این ساعت نه از حمایت های شهرداری خبری است و نه از تبلیغات صدا وسیماو... با اینکه مردم از بازگشایی سالن های سینما مطلع نیستند اما موتور سینما روشن شده و به آمار فروش و مخاطبان قابل قبولی دست پیدا کرده ایم و قطعا ظرف هفته های آینده فیلم های بهتری در چرخه اکران قرار خواهند گرفت و سبد نمایش فیلم ها متنوع تر خواهد بود به شرط اینکه برای معرفی و آشنایی این فیلم ها تبلیغات به خدمت گرفته شود.
به گزارش پایگاه 598، طالبی در گفتگو با جوان ، درباره خبر حضور مجددش در دادگاه گفت: من پیش از این به دادگاه رفته بودم و پرونده با تبرئه من مختومه شده بود، اما دولت به رأی دادگاه اعتراض کرده و قرار است در شعبه دوم کارکنان دولت حاضر شوم.
ماجرای شکایت دولت از طالبی، به واکنش این فیلمساز به بازداشت حسن عباسی کنشگر سیاسی بازمی گردد. طالبی آن زمان ضمن اعلام حمایت از حسن عباسی، از ساخت فیلمی در آینده سخن گفته بود که دستاویزی برای شکایت دولت شد. کارگردان فیلم قلاده های طلا آن زمان در توئیتر نوشت: بستن دهان منتقدان یعنی اینکه دولت با شعر، سخنرانی و مقاله سر عقل نمی آید، باید خیلی سریع قصه ملاقات سال 65 را به صورت یک فیلم سینمایی به نام خیانت به امام و امت به جشنواره برسانیم و در روز آزادی و استقبال از آقای عباسی، به دیدن اکران خصوصی فیلم برویم.
این فیلمساز در گفت وگویی در این باره عنوان کرد: چند سال قبل در توئیتر نوشتم که در نظر دارم فیلمی بسازم که البته هنوز آن را نساخته ام، اما گویا همین طرح ایده هم به آقای روحانی برخورده است! وی با ابراز تعجب نسبت به صدور این احضاریه ادامه داد: هنوز نمی دانم چرا باید درباره فیلمی که نساخته ام پاسخ بدهم! چرا تفتیش عقاید می کنند؟ مگر عصر تفتیش عقاید به پایان نرسیده است؟ من گفتم در نظر دارم فیلمی بسازم، ولی هنوز که آن را نساخته ام، البته به نظر می رسد در این میان عده ای چاپلوسی می کنند. کارگردان آقای رئیس جمهور افزود: حالا قصد ساخت فیلم را هم توقیف می کنند! من دقیقاً به همین دلیل احضار شدم، این در حالی است که هنوز حتی فیلمنامه هم ندارم و این از عجایب دولت فعلی است. طالبی بار دیگر تأکید کرد: شاکی من در این موضوع نهاد ریاست جمهوری بوده و قرار است پروسه قانونی را طی کنم. الان هم وثیقه گذاشته ا م و به قید وثیقه آزاد هستم، البته وثیقه من کمترین میزان است، ضمن اینکه بازپرس برخورد خوبی با من داشت و کمترین وثیقه را برایم در نظر گرفت.
روز گذشته طالبی در گفتگو با جوان اعلام کرد به زودی باید دوباره در دادگاه حاضر شود.
به گزارش فرهیختگان آنلاین ، مجتبی اردشیری، روزنامه نگار نوشت: سینمادارها که برای سال جاری مجاز به افزایش قیمت بلیت نبودند، طرح تازه ای درافکندند و آن، دریافت 9درصد ارزش افزوده ای بود که تا پیش از این به گردن خودشان بود و آنها حالا ترجیح داده بودند، این 9درصد را به گردن مخاطبان #سینما بیندازند!9درصد بلیت 20 هزار تومانی دقیقا 1800 تومان می شود و سینمادارها خیلی شیک و مجلسی، توانستند پول #مالیات سالن های خودشان را به گردن مردم بیندازند!
اما اتفاقی که از صبح شنبه رخ داد، به مراتب عجیب تر و ناگوارتر از گرفتن پول مالیات سینماها از مردم بود. سامانه های فروش بلیت آنلاین نیز در رقابت با سینماداران دست به ابتکار عجیبی زدند و برخی از آنها اقدام به دریافت هزینه به عنوان خدمات آنلاین کردند. این هزینه چهار درصد از کل هزینه بلیت را شامل می شود و مشخص نیست منظور از خدمات آنلاین دقیقا چه چیزی است؟!اگر منظور فروش اینترنتی است که این امر درسراسر جهان شایع بوده و هیچ هزینه ای بابت خرید اینترنتی از مشتری دریافت نمی شود.
در شرایط فعلی، پنج سامانه به عنوان خرید اینترنتی و آنلاین بلیت وجود دارند. دو مورد از این سامانه ها، بلیت را با همان مبلغ 20 هزار تومان می فروشند، یعنی نه ارزش افزوده از مخاطب می گیرند و نه خدمات آنلاین. چند مورد دیگر نیز فقط ارزش افزوده می گیرند و در این میان، دو مورد هم ارزش افزوده را می گیرند و هم خدمات آنلاین را. درواقع بلیت 20 هزار تومانی برای مخاطب، بیش از 22 هزار و 600 تومان تمام می شود و این یعنی قیمت بلیت برای امسال بیش از 11درصد گران شده!
تنها یک نمونه آن را مثال می زنیم؛ به گفته روابط عمومی سازمان سینمایی حدود 30 هزار مخاطب تنها طی دو روز پنجشنبه و جمعه به تماشای فیلم ها نشسته اند. حالا اگر همین تعداد مخاطب را برای آخر این هفته هم لحاظ کنیم و قیمت جدید بلیت های این روز برای پردیس های پایتخت را 22672 تومان، می بینیم که 80 میلیون و 160 هزار تومان تنها طی دو روز اضافه تر از قیمت بلیت به سالن دارها و برخی درگاه های فروش آنلاین بلیت می رسد! حالا اگر این اعداد و ارقام را در یک ماه ضرب کنیم، قطعا به عددی میلیاردی می رسیم که تا یک هفته پیش نبوده و حالا به برکت بهانه هایی چون ارزش افزوده و خدمات آنلاین به جیب سینمادارها و مدیران درگاه های فروش بلیت می رود.
متن کامل گزارش را اینجا بخوانید .
روزنامه جوان: سعید سهیلی در حال ساخت قسمت سوم فیلم سینمایی گشت ارشاد است و یکی از نقش هایش را به بهنام بانی داده است. بانی تا به حال تجربه بازیگری نداشته و می خواهد اولین تجربه بازیگری اش را در فیلم سهیلی داشته باشد.
دعوت از خوانندگان و فوتبالیست ها ایده ای شکست خورده در سینمای ایران است ولی هنوز برخی کارگردانان مثل سهیلی به امتحانش علاقه دارند. سهیلی در این سال ها در حال تکرار سوژه فیلم گشت ارشاد به شیوه های مختلف بوده است. گشت ارشاد 2 در داستان و فیلمنامه ضعف های بزرگی داشت و سهیلی با لودگی به دنبال ایجاد جذابیت برای فیلمش بود. او حالا برای نسخه سوم دست به دامان یکی از خوانندگان پاپ شده که خواننده ای متوسط و معمولی است. کارگردان فیلم در نبود حمید فرخ نژاد، این بار برای بالا بردن جذابیت، بهنام بانی را به جمع بازیگرانش اضافه کرده است.
نگاه گیشه محور صرف در این سال ها آسیب های زیادی را به سینمای ایران زده است. استفاده از نابازیگران مشهور با تعداد فالوور های بالا شاید راهکار مناسبی برای فروش بیشتر باشد ولی سینمای ایران را به لحاظ کیفی و محتوایی ضعیف و تهی می کند. دلیل افت کیفی و محتوایی فیلم ها در این سال ها از همین توجه صرف به گیشه برمی گردد. وقتی کارگردانی تصمیم می گیرد فیلمش از طریق یک خواننده یا یک چهره اینستاگرامی دیده شود و بفروشد، باید مطمئن بود آن فیلم از ضعف های بسیاری در فرم و محتوا رنج می برد. حضور خوانندگان در فیلم های سینمایی همان فرمول فیلمفارسی هاست که پس از انقلاب نیز چندین بار مورد استفاده قرار گرفت و هیچ گاه از عهده این خوانندگان بازیگر برنیامد. ای کاش کارگردانان بگذارند ساحت خوانندگی برای خوانندگان و ساحت بازیگری برای بازیگران بماند.
ورود نابازیگران با تعداد فالوور های بالا راه درمان این سینما نیست. سینمای ایران به حضور خوانندگان و چهره های اینستاگرامی نیاز ندارد بلکه این روز ها بیشتر از هر زمان دیگری به آدم های اندیشمند، بادغدغه و باسواد نیاز دارد؛ آدم هایی که با فیلم هایشان سطح کیفی سینمای ایران را چند پله ارتقا دهند و مخاطبان داخلی و خارجی جذب فیلم هایشان شوند. ساخت فیلم های گیشه پسند بدون محتوا قلب سینمای ایران را نشانه گرفته است. هر کمدی مبتذلی که بر پایه لوده بازی ساخته شود، حکم تیر خلاص را بر پیکره سینمای ایران دارد.
مسعود ده نمکی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا درباره حضور شاخ های اینستا گرام در سریال ها و پروژه های سینمایی و تلویزیونی گفت:راه های کشف استعداد بسیار متفاوت است و این تقلید هایی که در فضای مجازی صورت می گیرد یک مدل استعداد یابی محسوب میشود ،در مورد اینکه کارگردان ها چطوری با این موضوع برخورد می کنند رویکرد های متفاوتی وجود دارد.
وی ادامه داد: وقتی فرد علاقه مند به دفتر فیلم سازی هم مراجعه می کند از او می خواهند که در یک موقعیت خاص قرار بگیرد حالا خود فرد علاقه مند این موقعیت را فراهم می کند و با انتشار فیلمی که بازی کرده توانایی هایش را به نمایش می گذارد.
ده نمکی افزود: نمی دانم این کار ساز و کار و اصولی خاصی دارد یا ندارد و یا اصلا می شود در چارچوب و اصول آن را مورد نقد و ارزیابی قرار داد اما در هر حال یکی از ظرفیت های فضای مجازی همین نمایش توانمندی افراد در تقلید است.
کارگردان اخراجی ها گفت: به نظر من استعداد یابی دراین فضا اینستاگرام یکی از دستاوردهای فضای مجازی است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار برنا درباره حضور بازیگران دابسمش کار در پروژه های سینمایی و تلویزیونی ادامه داد :بله با این حضور موافقم. کسی که استعداد دارد و خودش به توانمندی هایش واقف است بدون ترس و استرس از خودش فیلم منتشر می کند که این بازی تقلید از یک بازی مشهور است این آدم باید دیده بشود. و اگر کارش قابل استفاده بود اشکالات کارش بر طرف بشود.حالا من نمی دانم که این افراد پول می دهند یا پول می گیرند تا در پروژه های سینمایی و تلویزیونی حضور داشته باشند .
ده نمکی تصریح کرد: به نظر من هر استعدادی اگر شناخته شود باید در مسیر درستش هدایت شود.
این کارگردان مطرح سینما و تلویزیون گفت: بازیگری فقط استعداد نیست، علم هم هست اگر این دو بال را کسی بتواند با هم کسب کند و شانس و قسمت حضور در یک کار و پروژه سینمایی را پیدا کند قطعا موفق می شود.
ده نمکی افزود :به نظر من اگر ساخت و انتشار این دابسمش ها یک چتر چوب و اصول داشته باشد می تواند به جوان های علاقه مند برای ورود به عرصه بازیگری کمک کند .
وی ادامه داد: به نظر من صنف بازیگران شاید بتوانند برای ساخت درست و اصولی دابسمش برای علاقه مندان به بازیگری چارچوب اصولی تدوین کنند .تا استعداد ها را به نوعی هدایت کند به سمت آموزشگاه ها و از آنجا این استعداد کشف شده به حوزه تولید معرفی شود .
این کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا در صورت مشاهده یکی از دابسمش ها و رضایت از بازی بازیگر دابسمش امکان دارد برای بازی در یکی از کارهای خودتان از این فرد دعوت کنید اظهار داشت: اگر نقشی داشته باشم که بدانم فرد مورد نظر می توان از پس آن بر بیاد حتما از او برای اجرای نقش دعوت می کنم چراکه نه؟!
وی درباره آخرین فعالیت سینمایی اش گفت: در حال حاضر در حال انجام کارهای سریال دادستان هستم که اطلاعات این سریال را می توانید از تهیه کننده سوال بپرسید./2
به گزارش سینماپرس ، مهوش صبرکن در گفتگو با میزان، پیرامون حضورش در سریال دخترم نرگس گفت: در این سریال نقش بسیار متفاوتی را نسبت به گذشته بازی می کنم، شخصیتی که من ایفاگر آن هستم سال ها از خودم مسن تر است و همین چالش جذابی بود که این نقش برایم به همراه داشت.
وی نقش خود در سریال دخترم نرگس را اینگونه تشریح کرد: این نقش برخلاف خود من کاراکتری بسیار آرام است، فردی که از لحاظ وجهه اجتماعی به شدت با من در تفاوت است، نکته جالب توجه درباره این نقش آن است که این کاراکتر بسیار درشت اندام تر از من است و به همین دلیل من باید حرکاتم در قالب نقش را بسیار کند انجام می دادم.
بیشتر بخوانید:
برای مشاهده گفت وگوی صبرکن پیرامون بازی در سریال بوی باران اینجا کلیک کنید.
بازیگر سریال یوسف پیامبر (ع) در همین رابطه ادامه داد: من در سریال دخترم نرگس نقش مادر بزرگ یک خانواده پرجمعیت را بازی می کنم، این کاراکتر به نوعی لیدر این خانواده است و تمامی تصمیمات مهم تحت نظر وی گرفته می شود.
وی درباره چگونگی پیوستن به سریال دخترم نرگس افزود: در ابتدا فیلمنامه برای من ارسال شد، بعد از خواندن آن سریعا نقش را قبول کردم، زیرا از لحاظ حال و هوا و اتمسفر کاملا متفاوت از کارهایی بود که تاکنون بازی کرده ام.
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون درباره احتمال موفقیت سریال دخترم نرگس در میان مخاطبان اذعان کرد: تا آنجایی که من حضور داشتم، سریال با دقتی خاص و با کیفیت ساخته شد، حالا باید دید در تدوین و صداگذاری به چه صورت پیش می رود، اما گمان می کنم که به واسطه داستانی جذاب، از جمله سریال های موفق تلویزیون در سال های اخیر باشد.
وی درباره زمان تولید سریال دخترم نرگس اضافه کرد: این سریال تابستان سال گذشته در شهر ارومیه ساخته شد، با اینکه این اثر در شبکه استانی ساخته شده، اما زبان اثر فارسی است و اکثریت کاراکترها به زبان فارسی صحبت می کنند.
صبرکن درباره وضعیت کنونی سینما و هنر بعد از شیوع بیماری کرونا خاطرنشان کرد: به شخصه بعید می دانم که سینما تا سال 1400 به وضعیت قبلی برگردد، اکثریت جشن ها و جشنواره های سینمایی تاکنون لغو شده اند به همین دلیل احتمال می دهم ما بار دیگر سینمای پررونق را در سال آتی تجربه کنیم، البته این وضعیت تنها به کشور ما ختم نمی شود و هر روز شاهدیم که جشن های سینمایی همچون اسکار هم به تعویق می افتند، کرونا مشکلی جهانی است که کل هنر در جهان را با مشکل مواجه کرده است.
مجید مظفری، بازیگر سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرگزاری حوزه ، در ارزیابی خود از شرایط امروز سینمای کشورمان گفت : در گذشته تنوع ژانر داشتیم و سینما به معنی واقعی دیده می شد، اما اکثر تولیدات امروز به چند خانه و خیابان خلاصه شده اند. در ضمن در فیلم های امروز دیگر قهرمان نمی بینیم. در فیلم های ایران نقش های اول یا معتاد شده اند یا آدم هایی که آماده قبول کردن هر ظلمی هستند. این امر دقیقاً بر خلاف آن چیزی است که از سینما انتظار داریم. سینما باید در مردم ایجاد انگیزه کند تا آن ها بتوانند الگوبرداری کنند، اما با این فیلم ها می شود به قهرمان آرمانی نزدیک شد، البته این توضیح فارغ از چند کار خوبی است که سالیانه تولید می شود.
وی افزود: درباره سینمای طنز، جمله انتقادی داشتم. ممکن این سوال پیش بیاید چرا خودم در یکی از آن ها حضور داشته ام؟ اولاً خوب، بد، جلف در مقایسه با کارهای طنز امروز، کاری آبرومند است. دوم این که سابقه دوستی با پیمان قاسم خانی دلیل حضور در این کار بود.
این بازیگر با بیان این که هنر هفتم قادر است، ابزاری برای ارتقای فرهنگی جامعه باشد؟ تصریح کرد: هر فیلم سینمایی این ظرفیت را دارد تا برای مخاطبانش سوال ایجاد کند، پس وقتی در یک اثر ملودارم موضوعاتی مطرح شود که ریشه در اخلاقیات دارد، خانواده به عنوان مهمترین تماشاگر سینما از خود سوال می کند آیا رفتار آن ها توانسته همسو با اخلاقیات باشد؟ این ایجاد سوال قدم مهمی برای بالا بردن سطح فرهنگی کشور است. نکته بعد در این رابطه به آثاری مربوط می شود که از برخی بی اخلاقی ها قبح زدایی می کنند. این آثار شاید در باطن بخواهند تذکری را مطرح کنند، اما غافل هستند که قبح آن بی اخلاقی را شکسته اند.
بازیگر سریال سفر سبز در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه هنرمند به عنوان قشری که الگوی بسیاری از مردم هستند ، آیا از جامعه پیرامون خود، بابت اتفاقاتی که برای او یا دیگران رخ می دهد می توانند طلب کار باشد؟ گفت: این مطلب دو وجه دارد. گاهی مطالبه گری هنرمند برای مردم است. برای مثال هنرمندانی که در قضیه بیماری کرونا از مسئولان دولتی درخواست داشتند تا برای مردم امکانات بیشتری فراهم کنند تا قشر آسیب پذیر جامعه کمتر با مشکل مواجه شود. نوع دیگر مطالبه گری به مسائل شخصی برمی گردد. مطالبات فردی که در قالب حق باشد که طبیعتاً درست است، ولی اگر این خواسته فارغ از حقوق واقعی بوده و به نوعی به سبک زندگی خاص (جدا از مردم) مربوط شود به نظرم مذموم است.
مظفری درباره رسالت هنرمندی که توانسته به واسطه توجهات مردمی به جایگاهی مطلوب دست پیدا کند نیز چنین توضیح داد: هنرمند هیچگاه جدا از مردم نیست، چون اگر او دیده می شود به خاطر مردمی است که وی را پسندیده اند. برای همین مهمترین رسالتی که برای هنرمندان به ویژه بازیگران می شود به مشارکت های اجتماعی آن ها مربوط می شود. آن ها باید آینه تمام نمای جامعه خود باشند. در حقیقت بازیگران باید حرف هایی را که مردم قادر نیستند به گوش مسئولان رسانده به مدیران منتقل کنند، همچنین با فراگیر شدن فضای مجازی هنرمندان باید در صفحات شخصی خود موضوعاتی را مطرح کند که همسو اخلاقیات جامعه باشد، چون برخی مواقع ممکن است برخی رفتارها موجب رنجش یا افسردگی بخشی از مردم شود.
وی متذکر شد: نکته بعد این که هنرمندان به عنوان قشری فرهیخته باید جلوتر از مردم حرکت کنند. این به معنای دوری از مردم تعبیر نشود، بلکه منظور الگوسازی است که در این رابطه هنرمندان قادرند انجام دهند. این خواسته متاسفانه در برخی مواقع به صورت وارونه رخ می دهد یعنی توده از مردم نیز عقب تر حرکت می کنند. این مسئله نشان می دهد برخی از افراد به اصطلاح سلبریتی به حق در جایگاه فعلی شان نیستند.
وی در پایان تاکید کرد: این که هنرمند باید پایبند اخلاقیات باشد تنها مختص به این قشر نیست، بلکه همه مردم باید چنین باشند. پس شرط اخلاقیات و پایبندی به رفتار دینی مطمئناً در متعهد خواندن هنرمند دخیل است، اما به نظرم تعهد اصلی همان مردمی بودن است. هنرمندی که خود را جدا از مردم بداند، هیچگاه ماندگار نخواهد شد، البته ممکن است برای مقطعی مشهور یا ثروتمند شود، اما این به معنایی نیست که آن ها در یادها باقی بمانند. برای همین اگر چند چهره متعهد را در هنر بخواهیم نام ببریم، خواهیم دید که مردمی بودن یکی از ویژگی هایشان بوده است.
انتهای پیام
بازیگر فیلم های سینمایی راه آبی ابریشم و ازدواج به سبک ایرانی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) در حدیثی می فرمایند؛ کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ ؛ از این حدیث می توان این گونه برداشت کرد که تمام شما مسلمانان به منزله حافظ و نگهبان و شبان دیگران هستید و تمام شما نسبت به تمام خودتان مسئولید!؛ ما اگر این حدیث را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم قطعاً بسیاری از مشکلات اطرافیان مان در جامعه برطرف خواهد شد.
وی ادامه داد: این وظیفه هر انسانی است که در مواقع بحرانی و حساس به فریاد افرادی برسد که جزو اقشار ضعیف تر محسوب می شوند و تا یاری و مدد و خیررسانی دیگران نباشد نمی توانند روزگارشان را سپری کنند.
این بازیگر پیشکسوت در پاسخ به این سوأل که چرا تاکنون دستگاه ها و نهادهای فرهنگی و هنری به ویژه نهادهای صنفی همچون خانه سینما و یا سلبریتی های پردرآمد به فریاد هنرمندان بی پناه، بیکار و خانه نشین و مستضعف نرسیده اند اظهار داشت: این سوألات را باید خود آقایان مدیر و مسئول در این نهادها پاسخ دهند. آن ها باید بدانند در قبال هنرمندان و افکار عمومی جامعه باید پاسخگوی رفتار و اعمال باشند. آن ها باید بدانند وظیفه شان حفظ شأن هنرمندان و ارتقای سطح زندگی این افراد است و من امیدوارم بتوانیم شاهد چنین رویکردی از سوی مدیران و مسئولان باشیم.
قدس آنلاین : اقتباس های سینمایی از آثار ادبی از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می کند که این دو هنر با همراهی یکدیگر می توانند در ارائه محصولی بهتر به مخاطب کمک کنند. تصویر تلویزیونی یا سینمایی وقتی بر پایه یک اثر ادبی ساخته شود، قطعاً ساختار محکم تری پیدا می کند و از طرفی اثر ادبی می تواند با کمک تصویر در اختیار گستره وسیع تری از مخاطب قرار بگیرد.
اقتباس های سینمایی و یا ابزار تصویر اگر در خدمت ادبیات رضوی و یا ادبیات دینی قرار بگیرند می توانند با حلقه بیشتری از مخاطب ارتباط برقرار کنند و نویسندگان این آثار را به مقصود ذهنی شان که خوانده شدن و تأثیرگذاری است، برسانند.
در ایران اقتباس از آثار ادبی به دلایل بسیاری کمتر مورد استفاده فیلم سازان قرار گرفته، بنابراین از ابزار تصویر برای ترویج متون دینی و رضوی کمتر استفاده شده است.
حمیدرضا سهیلی، فیلم نامه نویس، نمایش نامه نویس و نویسنده چند اثر با محوریت امام رضا(ع) معتقد است: دلایل عدم استفاده از متون رضوی به دلیل عدم حمایت و خواست دست اندرکاران و مسئولان است. اگر این حمایت باشد حتماً آثار بیشتری ساخته خواهند شد، البته قدرت قلم نویسنده در توجه سینماگر به اثر ادبی مؤثر است که این مسئله با خوانده شدن اثر، توسط فیلمساز میسر می شود.
نویسنده بوی بهشت معتقد است: پرداختن به مقولات دینی و مذهبی در ابتدا نیاز به اعتقاد و شناخت و در مرحله بعد نیاز به حمایت و هدایت دارد. اگر مرحله نخست یعنی همان باور و اعتقاد در هنرمند جاری و ساری باشد، می تواند دست به خلق آثار ادبی خوبی بزند که اگر این آثار با حمایت همراه شوند، با اقبال جامعه مواجه می شود.
سهیلی ادامه می دهد: باید بپذیریم پسند تماشاگران به سمت و سویی سوق پیدا کرده که باید این سلیقه را ارتقا داد. برای ارتقا دادن سطح سلیقه مخاطب هزینه هایی باید انجام شود و چه بهتر این هزینه در اختیار کسانی قرار گیرد که از اعتقاد و شناخت بهتری برخوردار هستند.
بودجه در اختیار افرادی خاص
این هنرمند و نویسنده با بیان اینکه بودجه های تولید آثار ادبی در اختیار افراد خاصی قرار می گیرد، توضیح می دهد: با نگاهی به آثار ساخته شده به ویژه در مورد امام رضا(ع) بر این باورم بودجه تولید این آثار در اختیار افراد خاصی قرار می گیرد که با رابطه هایی خاص موفق به دریافت این بودجه ها شده اند و به همین دلیل محصولات تولید شده، آثار در خور توجهی نبوده است.
وی ادامه می دهد: فیلم سازان خوبی در مشهد هستند و بعضاً شاهد درخشش آن ها در زمینه فیلم سازی هستیم، اما می بینیم بودجه های حمایتی برای تولید آثار مذهبی به ویژه در مورد امام رضا(ع) به فیلم سازانی تعلق می گیرد که مورد نظر یا معرف فرد خاصی هستند. وی متذکر می شود: جالب آنکه مبلغ های پرداختی خیلی بیشتر از مبلغی است که ممکن است یک فیلمساز مشهدی آن اثر را تولید کند.
به گفته نویسنده مجموعه قصه شفایافتگان نقش نویسنده با نوشتن اثر و تبدیل آن به کتاب تقریباً تمام است و از این پس وظیفه نهادهای مرتبط است که برای بهتر دیده شدن اثر و یا تبدیل آن به تصویر یا تئاتر، اقدام کنند. این حمایت باید جدا از باند و باندبازی باشد و هر اثری که درخور است باید در تبلیغ آن تلاش کرد جدا از عنوان و نام نویسنده.
افتخار نوشتن برای امام رضا(ع) نصیب هر قلمی نمی شود
نویسنده مجموعه وقتی که عشق شکوفه می دهد با بیان اینکه افتخار نوشتن برای امام رضا(ع) نصیب هر قلمی نمی شود، بر خاص بودن این داستان ها و نوشته ها تأکید کرد. به باور سهیلی، نویسنده باید سعادتمند باشد که چنین توفیقی نصیبش شود، چون نویسنده نوشتن درباره امام هشتم(ع) را انتخاب نمی کند، بلکه خداوند و خود امام(ع) هستند که نویسنده ای را برای نوشتن انتخاب می کنند.
حمیدرضا سهیلی که چندین مجموعه کتاب با موضوع امام رضا(ع) و سیره رضوی را در کارنامه خود دارد، در خصوص ویژگی های داستان های رضوی می گوید: این قصه ها هر چقدر از اغراق و خرافه دور و به واقعیت نزدیک شوند، از استقبال و پسند بیشتری برخوردار خواهند بود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی مشورتی دولت سایه با جمعی از هنرمندان جوان عرصه سینما در دفتر سعید جلیلی عضو شورایعالی امنیت ملی برگزار شد.
در نشست قبلی مسئله نسبت هنرمندان و به طور خاص تر سینماگران و صنعت سینما با انقلاب اسلامی و دولت جمهوری اسلامی مورد بررسی این جمع قرار گرفته بود.
مشکلات خصوصی سازی را به تصویر بکشید
جلیلی در ابتدای سخنان خود در این نشست، اظهار داشت: رسالت سینما این است که سایه به سایه تحولات کشور را دنبال کند و سینماگر ما اگر جایی می بیند کار خوبی صورت می گیرد با هنرش آن را حمایت کند، همچنان که اگر خطایی می بیند داد بزند تا جلو خطای گرفته شود. اگر جایی هم کاری ناقص است با هنرش برای تکمیل آن گام بردارد.
وی تصریح کرد: اگر می خواهیم جامعه رشد کند، نگاه تایید، تصحیح و تکمیل نه فقط در سینما، بلکه در بقیه هنرها و رسانه ها از شعر تا منبر و ... نیز باید مورد توجه باشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه سینما می تواند روندهای کشور را تصحیح و تکمیل کند، گفت: اگر کسانی خواستند در این مسیر حرکت کنند، وظیفه ماست که به آنها کمک کنیم و موانع را از سر راهشان برداریم.
وی در این باره با ذکر یک مثال از پیگیری و تصحیح روند کشور توسط دانشجویان دانشگاه سهند تبریز، تصریح کرد: پیش از این جلسه، جلسه ای با دانشجویان دانشگاه سهند داشتیم که در آن گزارشی از فعالیت های دانشجویی ضدفساد ارائه شد. این دانشجویان همت کردند و مشکلات عدیده خصوصی سازی ماشین سازی تبریز را فریاد زدند؛ سرمایه ای نزدیک به چند هزار میلیارد به فردی واگذار شده بود که اهلیت این کار را نداشت؛ دانشجویان تا آخرین لحظه، این مسئله را پیگیری کردند و قوه قضائیه نیز او را خلع ید کرد و تلاششان به ثمر نشست.
عضو شورایعالی امنیت ملی در همین رابطه گفت: در جلسات دیگری کارگران هپکو، آذرآب و کشت و صنعت دشت مغان اینجا آمدند و مشکلات خود را مطرح کردند. طبیعتاً جنس موضع گیری و اعتراض امثال بنده در این موارد، با جنس اعتراض اهالی هنر متفاوت است. شما می توانید این مشکلات را با زبان هنر در قالب فیلم سینمایی و مستند، به تصویر بکشید و فضای رسانه ای را به نفع مردم تغییر دهید. مشکلات اخیر در خصوصی سازی چند شرکتی که ذکر شد، یکی از مصادیق مناسب جهت ورود اهالی سینما به این مسائل است تا به اصلاح روند بپردازند.
حقیقت گرایی غایت سینمای متعهد است
جلیلی با بیان این نکته که سینما یک قدرت است، گفت: برداشت من به عنوان یک مخاطب این است که همانگونه که اسلحه یک قدرت است و می تواند فردی را از پا در بیاورد، سینما هم به مثابه یک ابزار قدرتمند، می تواند حق را باطل و باطل را حق نشان دهد.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان ادامه داد: در همین ایام کرونا فیلمی درباره چرچیل دیدم که آدمی با آن شخصیت منفور را که در همین اعتراضات ضد نژادپرستی اخیر از ترس تخریب، مجسمه اش در میدان شهر را می پوشانند، به گونه ای در فیلم نمایش می دهد که مخاطب از او برداشت مثبت داشته باشد، این قدرت سینما است که می تواند شخصیتی غلط از یک چهره ارائه دهد که موجب تحسین مخاطب شود.
برای متوجه کردن مخاطبین به یک حقیقت که در شرایط عادی کسی به آن توجه نمی کند، یک فیلم می تواند آن را به گونه ای بیان کند که اشخاصی هم که با آن قرابت فکری ندارند به حقیقت متمایل شوند و آن را تصدیق نمایند؛ این کار از جنس روشنگری بوده و بسیار ارزشمند است.
وی افزود: عکس آن نیز ممکن است؛ مثلا برای متوجه کردن مخاطبین به یک حقیقت که در شرایط عادی کسی به آن توجه نمی کند، یک فیلم می تواند آن را به گونه ای بیان کند که اشخاصی هم که با آن قرابت فکری ندارند به حقیقت متمایل شوند و آن را تصدیق نمایند؛ این کار از جنس روشنگری بوده و بسیار ارزشمند است.
وی افزود: اعتقاد ما در جمهوری اسلامی این است که قدرت سینما به صورت ایجابی یا سلبی باید در جهتی باشد که انسان ها، جوامع، مناسبات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را به حقیقت نزدیک کند؛ سینمای متعهد را ما اینگونه تعریف میکنیم.
جلیلی در توضیح مفهوم حقیقت گرایی در سینمای کشورمان، اظهار داشت: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس انصافا به تنهایی یک گنج بزرگ از مضامین است اما طیف موضوعات تنها محدود به اینها نیست. موضوعات فراوان دیگری هم وجود دارد که در همه ی آنها باید ابتکار عمل داشت. موضوعات اجتماعی نظیر احسان، انفاق، مسائل حوزه محیط زیست، حقوق کودکان، زنان و سالمندان و .... فرصت هایی از این قبیل است. در همه ی این ها ابتکار عمل باید در دست هنرمندان متعهد باشد.
نظام باید زمینه فعالیت سینماگران را فراهم کند
وی خاطرنشان کرد: فعالیت های عمومی که در سالهای اخیر جهت خدمت رسانی و مقابله با حوادث طبیعی نظیر زلزله کرمانشاه و سیل خوزستان صورت گرفت از دیگر مصادیق است. مبارزه با فشارتحریم ها، خدمات در زمینه علمی و فناوری و مقابله با دشمنان در عرصه دیپلماسی، موضوعاتی است که جای کار بسیاری دارد. هر کدام از این مواردی که مطرح شد می تواند موضوع فیلم یا مستند شما قرار بگیرد. هرکس می تواند مطابق با ذوق و علاقه اش موضوع خود را انتخاب کند و به تهیه اثر هنری خود بپردازد. نظام نیز باید زمینه کار در این موضوعات را برای سینماگران فراهم کند و از جنبه های مالی، امکاناتی و نرم افزاری و اطلاعاتی آنها را پشتیبانی نماید.
وی در این باره ادامه داد: این تعبیری که رهبری فرمودند: جنگ،گنج است یک حقیقت است. واقعا سوژه های بسیار ارزشمندی در دفاع مقدس وجود دارد. اخیرا فیلم 1917 را دیدم، حداقل به عنوان یک شاهد می گویم که صدها سوژه جذاب تر از آن در جنگ ما بوده است. بیش از چهل سال است که از انقلاب می گذرد، بعضی از موضوعات مغفول واقع شده است. وقتی آنها درباره چرچیل فیلم می سازند خب شخصیت شهید رجایی که از کودکی تا ریاست جمهوری و شهادت، اصلا قابل مقایسه با او نیست. چرا ما اینکار را انجام نمی دهیم که نه ایران بلکه مخاطب جهانی می تواند مجذوب این شخصیت شود.
اخیرا فیلم 1917 را دیدم، حداقل به عنوان یک شاهد می گویم که صدها سوژه جذاب تر از آن در جنگ ما بوده است. بیش از چهل سال است که از انقلاب می گذرد، بعضی از موضوعات مغفول واقع شده است. وقتی آنها درباره چرچیل فیلم می سازند خب شخصیت شهید رجایی که از کودکی تا ریاست جمهوری و شهادت، اصلا قابل مقایسه با او نیست. چرا ما اینکار را انجام نمی دهیم که نه ایران بلکه مخاطب جهانی می تواند مجذوب این شخصیت شود.
جلیلی در جمع بندی این بخش از سخنانش با انتقاد از سریال های نوروز 99 سیما،گفت: سریال های نوروزی امسال با مسائلی که امروز نیازمند پرداختن به آنها هستیم، هیچگونه قرابتی نداشت. باید پرسید این فیلم چه موضوعی را به حقیقت نزدیک می کند؟ متاسفانه حتی لبخندی را هم بر لب مخاطب نمی نشاند.
وی افزود: خاطرم هست اعلام شد که در یک مقطع زمانی ده ساله در صدا و سیما چند صد تله فیلم ساخته شده است؛ خب این تعداد فیلم می بایست به شکل موثری در جهت تبیین حقایق باشد که حداقل یک درصد آن در ذهن مخاطب ماندگار شود.
هنرمند ما نباید برای گفتن سخن حق، محتاج امکانات بماند
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به بودجه سالانه کشور در عرصه فرهنگی، خاطرنشان کرد: در سال 99 که شاید سخت ترین سال بودجه ای کشور است، رقم های هزار میلیاردی در حوزه فرهنگ تخصیص داده شده است. با این حجم بودجه نباید هنرمند متعهد ما بخاطر سخن حقی که در راستای منافع نظام اسلامی می خواهد بیان کند، محتاج امکانات بماند. اگر می گوییم حکمرانی، اگر می گوییم سیاست ورزی، به این معنی است که باید امکانات کشور را در جهت حق سوق بدهیم، نه در جهت منافع شخصی.
جلیلی تصریح کرد: از یک سو جمهوری اسلامی را متهم می کنند به انحصار طلبی، از سوی دیگر می بینید که بعضاً امکانات جمهوری اسلامی در جهت عکس اهداف آن هزینه می شود. یعنی تخصیص این امکانات اتفاقا در جای دیگری انحصاری می شود. به گونه ای که بسیاری از هنرمندان انقلابی ما درخواست دارند که حداقل بخشی از این امکانات در راستای نمادهای انقلاب هم جهت پیدا کند!
عضو شورایعالی امنیت ملی اظهار داشت: باید مختصات وضع موجود هنرمندان متعهد در همه ی حوزه ها مشخص شود. در نیروها، از نویسنده و کارگردان و تهیه کننده و مدیر سینمایی و... که در چه وضعیتی قرار دارند. نهادهایی که بودجه و امکانات کلان دریافت می کنند، باید مشخص شود که از این امکان چه استفاده ای می کنند و خروجی کارشان چیست؟
جلیلی در ادامه سخنان خود، ارائه راهکار توسط خود اهالی سینما جهت بهبود وضعیت سینمایی کشور در جنبه های گوناگون را لازمه اصلاح وضع موجود دانست و بیان کرد: نقد بودجه ها و امکانات نهادها در این حوزه و ارائه راهکار برای اصلاح وضع موجود چه به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری، لازم است؛ شما سینماگران نباید جهت اصلاح این وضع منفعل شوید و کارها را به دیگران واگذارید.
وی اظهار داشت: اینکه شهید باقری نقشه پهن می کرد و می گفت بایستی وجب به وجب پیش برویم تا در نهایت خرمشهر را آزاد کنیم. شما هم این نقشه را در فرهنگ ترسیم و دنبال کنید که چگونه می شود به نقطه مطلوب رسید. یکی از مصادیق برای این کار می تواند مطالبه گری از برخی مسئولین مربوطه در دولت و نهادها باشد. این همه بودجه و امکانات که در دست شماست بیایید گزارش بدهید، بر چه مبنایی و چه نقشه راهی هزینه می شود؟ آیا نمی شود بهتر عمل شود؟
اینکه شهید باقری نقشه پهن می کرد و می گفت بایستی وجب به وجب پیش برویم تا در نهایت خرمشهر را آزاد کنیم. شما هم این نقشه را در فرهنگ ترسیم و دنبال کنید که چگونه می شود به نقطه مطلوب رسید. یکی از مصادیق برای این کار می تواند مطالبه گری از برخی مسئولین مربوطه در دولت و نهادها باشد. این همه بودجه و امکانات که در دست شماست بیایید گزارش بدهید، بر چه مبنایی و چه نقشه راهی هزینه می شود؟ آیا نمی شود بهتر عمل شود؟
جلیلی در جمع بندی این بخش سخنانش، تصریح کرد: ما باید بدانیم که ابزارها را چگونه به کار بگیریم. یکی از آن ها قانون است یکی از آن ها پیگیری است، یکی از آن ها مطالبه رسانه ای است و یکی از آن ها گفتگوی مستقیم با مسئولین امر است؛ چراکه امکان دارد بسیاری از نواقص از روی غفلت باشد.
قرار نیست هرچه به ذهن خودمان آمد را درست بدانیم
جلیلی در بخش دیگری از سخنان خود با توصیه هنرمندان انقلابی به الزام در رعایت دقت و انصاف در متن اثر هنری خود، عنوان کرد: یک نکته ی دیگر که همیشه باید به آن توجه داشت این است که قرار نیست که هر آن چیزی که ما به عنوان نیروهای انقلابی در اثر هنری بیان می کنیم، درست باشد و همه را ملزم به اجرای آن بدانیم. این که می گوییم سینما یک قدرت است، اگر این قدرت دست من باشد و از آن استفاده غلط کنم، باز هم غلط است. قرار نیست اگر اسلحه ای به نام دوربین را در اختیار داریم، پس هر چه من می گوییم درست باشد.
وی افزود: مرداد سال گذشته در سفری که به استان هرمزگان داشتیم، یکی از دغدغه های نیروهای انقلابی این استان مسائل صیادی بود که با پخش مستندی آن را به نمایش گذاشتند. با حضور صیادان و نمایندگان اتحادیه های صیادی جلسه ای برگزار شد و آنها نسبت به موضوعی اعتراض داشتند و مشکلات خود را بیان نمودند. کارگروه شیلات ما مسئول رسیدگی به این موضوع شد و جلسه ی دیگری را با حضور دانشگاهیان، نمایندگان جامعه صیادی و مسئولان سازمان شیلات از جمله معاون این سازمان برگزار کردیم که حدود پنج ساعت به طول انجامید.
چون رقیب دولت هستیم نباید گزینشی برخورد کنیم
مسئولان شیلات شمال کشور و همچنین مسئولان شیلات هرمزگان و بوشهر نیز حضور داشتند. پنج ساعت بحث کردیم و بعد متوجه شدیم برخی از بحث هایی که دوستان ما و صیادان به آنها اعتراض داشتند، پاسخ هایی دارد که معاون شیلات آنها را بیان کرد. دوستان صیاد نسبت به بخش مهمی از این توضیحات قانع شدند و برخی از این پاسخ ها را قبول داشتند. عرض من این است که اگر مستندی ساخته می شود باید حقیقت را بیان کند. حالا چون دوربین در اختیار داریم و مثلا در عرصه سیاسی رقیب دولت هستیم نباید با موضوعات گزینشی برخورد کنیم !
وی اضافه کرد: اگر من یک سینماگر هستم و می توانم یک مسئله را با هنرمندی روایت کنم به این معنی نیست که جامعه شناس یا تاریخ دان هم هستم. برای تولید یک مستند باید یک کار جامع صورت بگیرد تا در نهایت آن کس که هنر روایت گری دارد، بتواند با هنر خود آن روایت را به حقیقت نزدیک کند. اگر مشاهده می کنید که برخی مستندها یا حتی فیلم های اجتماعی در دنیا اثرگذار می شود، به دلیل این است که در آن موضوع کار جامع صورت میدهند.
اگر من یک سینماگر هستم و می توانم یک مسئله را با هنرمندی روایت کنم به این معنی نیست که جامعه شناس یا تاریخ دان هم هستم. برای تولید یک مستند باید یک کار جامع صورت بگیرد تا در نهایت آن کس که هنر روایت گری دارد، بتواند با هنر خود آن روایت را به حقیقت نزدیک کند.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان در ادامه عنوان کرد: کلیت سینما مجموعه ایست از مولفه هایی که باید تخصصی شود؛ حتی در مبانی آن این مسئله باید کارشناسی باشد. دلیلی ندارد که یک کارگردان حتما، تاریخ دان یا جامعه شناس باشد. اگرچه اگر اینطور باشد، حتما کارش قوی تر خواهد بود.ما میباست با نگاه انقلاب اسلامی، از انفعال درآمده و چه نسبت به جامعه ی خودمان و حتی جامعه ی غرب، به تولید اثر قوی و جامع بپردازیم. آنگاه برای مثال شما میتوانید مدعی حقوق زن و کودکان هم در جامعه ی خودمان و هم برای جوامع دیگر باشید.
جای مستندسازان ما در بوشهر و کردستان خالی بود
دبیرسابق شورایعالی امنیت ملی کشورمان با اشاره به سفر سال گذشته خود به استان بوشهر و بازدید از شرکت کشتی سازی صدرا، افزود: در سفر دیگری که به بوشهر داشتیم، در بازدید از شرکت کشتی سازی صدرا به بنده گفتند ونزوئلا سفارش ساخت 5 کشتی به ما داده و پول آن را نیز نقد پرداخت کرده است. یادم می آید هر زمان که آقای چاوز به ایران می آمد، برخی از رسانه ها عکس بزرگ می زدند و تیتر می کردند؛ باز چاوز به ایران آمد! در سرمقاله می نوشتند که چاوز از ایران چه می خواهد؟ این ترسیمی است که از آنها از واقعیت داشتند. حالا واقع قضیه این بود که در آن زمان ده ها پروژه اقتصادی با ونزوئلا دنبال می شد که همه ی پول حاصل از پروژه ها به ایران می آمد و یکی از آن پروژه ها، همین صدرا بود.
وی افزود: مسئولان این شرکت گلایه میکردند که همزمانی که کار ساخت و تحویل آخرین کشتی ما به ونزوئلا رو به پایان است، شرکت کشتیرانی 6 کشتی از کره جنوبی به ارزش 600 میلیون دلار خریداری کرده است و 1500 کارگر ما بیکار خواهند شد. یعنی از یک سو، صادرات ما در رسانه های خودمان تضعیف شده و از سوی دیگر کسی با واردات بیجا مقابله نکرده است. خب این اتفاق باید به تصویر کشیده شود تا اصلاح صورت گیرد. فقط در یک موضوع 1500 کارگر بیکار می شود؛ و علیرغم این بی تدبیری، اگر این شرکت هنوز سرپاست اتفاقا مرهون همان روابط با ونزوئلاست .
اگر این موضوعات خوب بیان شود آن وقت افرادی مجال پیدا نمی کنند تا هر مطلب نادرستی را بگویند. اتفاقا این کار به نفع دولت بود چراکه بودجه ارزی دولت محدود بود و دولت می توانست به جای صرف 600 میلیون دلار، آن پول را ریالی به آن واحد تولیدی بدهد تا 1500 کارگر بیکار نشود و منابع ارزیش هم حفظ شود .
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با بیان این نکته که امروز 95 درصد روستاهای کردستان گازکشی شده است،گفت: در سفر دیگری که به کردستان داشتم، دوستان آنجا گفتند یک روستایی است که در آن یک مدرسه ساخته شده است، شما بیایید بازدید کنید؛ روستایی که جاده آن تقریبا کوهستانی و جمعیت آن حدود 25 خانوار بود. در آنجا من دیدم که همین روستای 25 خانواری نیز گازکشی شده است. برای من خیلی عجیب بود. آن جا سوال کردم گفتند 95 درصد روستاهای کردستان لوله کشی گاز است. خب، این خیلی خوب است. در بسیاری کشورهای مدعی هم چنین چیزی وجود ندارد.
جلیلی در ادامه افزود: وقتی با مردم که صحبت می کردیم، می گفتند ما می دانیم جمهوری اسلامی چقدر برای ما کار کرده است. اتفاقا می خواهم بگویم این ها در جامعه نشاط ایجاد می کند، امید ایجاد می کند. این را هم بگویم که بخشی از این 95 درصد، اتفاقا در دوره ی آقای روحانی انجام شده و این طور هم نیست که بگوییم همه این ها قبلا انجام شده است. خود آنها می گفتند که خیلی از این خدمات در همین دوره تکمیل و کامل شده است. وظیفه ما این است که با همان نگاه تایید، تصحیح وتکمیل برویم و این ها را به تصویر بکشیم و دولت را تشویق کنیم.
انتهای پیام/
کارگردان مورچه خوار از اکران عمومی این فیلم در تابستان امسال خبر داد.
به گزارش سینماسینما ، شاهد احمدلو کارگردان سینما و تلویزیون درباره وضعیت تولید آخرین ساخته خود با عنوان مورچه خوار گفت: در حال حاضر کارهای صداگذاری توسط علی رشیدی انجام می شود و قرار است با یک جوان با استعداد که کارهای سینمایی هم انجام داده برای موسیقی فیلم قرارداد ببندیم اما به دلیل این که هنوز قطعی نشده است نمی توان نامی از او برد.
وی افزود: فیلم مورچه خوار را برای دریافت پروانه نمایش به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه داده ایم و به زودی هم پروانه نمایش آن صادر خواهد شد. با توجه به صحبت هایی که تاکنون صورت گرفته، به احتمال زیاد این فیلم در تابستان اکران خواهد شد و تا دو-سه هفته دیگر هم فیلم آماده نمایش در سینماها می شود.
این کارگردان با اشاره به این که تصمیمی برای شرکت دادن مورچه خوار در جشنواره ملی فیلم فجر ندارد، ادامه داد: تصمیمی برای شرکت دادن این فیلم در جشنواره ملی فیلم فجر نداریم و از ابتدا هم مورچه خوار را برای اکران عمومی ساختیم. همچنین که فکر می کنم بهتر است مردم به جای جشنواره، این فیلم را در اکران عمومی تماشا کنند.
احمدلو درباره اکران نکردن آنلاین فیلم خاطرنشان کرد: تصمیم گیری برای اکران آنلاین فیلم با تهیه کننده کار (کیان باباییان) است اما طبق صحبت های که با یکدیگر داشتیم، تصمیم بر این شد که فعلا دست نگه داریم تا ببینیم که برای اکران در سینماها چه زمانی مناسب است و امنیت خاطر برای مخاطبان و تولیدکنندگان بیشتر شود تا آن هنگام بتوانیم مورچه خوار را در سینماها اکران کنیم.
کارگردان فیلم چند می گیری گریه کنی در پایان درباره فعالیت های اخیر خود تصریح کرد: شیوع ویروس کرونا باعث کند شدن فعالیت های هنری شد و طبیعتا بسیاری از کارها نسبت به حالت عادی زمان بیشتری را می طلبد. با این حال این روزها فیلمنامه ای در ژانر کمدی-اجتماعی می نویسم و به دنبال پیگیری برای ساخت آن هستم و حتما امسال آن را جلوی دوربین خواهم برد.
مورچه خوار فیلمی به کارگردانی شاهد احمدلو و تهیه کنندگی کیان بابائیان است و از بازیگران این فیلم می توان به نسرین مقانلو، مهدی کوشکی، مارال فرجاد، رضا شفیعی جم، لیندا کیانی، نیما شاهرخ شاهی، شهین تسلیمی و خاطره حاتمی اشاره کرد.
منبع: صبا
آرش فهیم
شبکه نمایش خانگی دچار دل مردگی و خواب زدگی است. سریال هایی با داستان های عاشقانه که گاهی به سوژه های ممنوعه هم می پردازند این شبکه را غرق کرده اند.
شخصیت های این سریال ها شباهت زیادی به مردم عادی ندارند بلکه مانکن هایی با قلب یخی هستند! این روزها شبکه نمایش خانگی پر از سریال هایی است که در هر قسمت، قصه ای پنج دقیقه ای را با آب بندی به یک ساعت می رسانند؛ قورباغه هایی که نهنگ آبی می شوند! شهرزاد قصه قو اگر بود با این همه آب بندی در این سریال ها،از هرچه قصه ای دل آشوب می شد! بعضی از این آثار با اینکه ساخت ایران هستند اما در ترویج بی هویتی و ولنگاری با سریال های مبتذل ماهواره ای همگناه شده اند. برخی از این سریال ها با پشتیبانی هیولاهای اقتصادی ساخته می شوند و مثل کرگدن، به جان فرهنگ افتاده اند!
تولید سریال های شبکه نمایش خانگی، طی دو سال اخیر افزایش یافته است. اغلب این آثار، از نظر ساختاری و محتوایی در مقایسه با سریال های تلویزیونی نیز در مرتبه ای پایین تر قرار می گیرند. اما به خاطر پرداخت غلیظ به موضوعاتی که در تلویزیون کمتر امکان پرداخت دارند، حاشیه ساز شده اند و همین حواشی هم موجب شده تا خبرساز شوند و مورد توجه قرار بگیرند.
با توجه به اهمیت و حساسیت سریال ها که از اصلی ترین ابزارهای القای سبک زندگی و ذائقه سازی به شمار می روند، سریال های تولید بخش خصوصی که در شبکه نمایش خانگی عرضه می شوند نیاز به آسیب شناسی اساسی دارند. به ویژه اینکه این سریال ها از طریق مجاری مختلفی چون فضای مجازی و vodها نیز به سادگی در دسترس خانواده ها قرار دارند.
مهمان ناخوانده در فضای فرهنگی ایران!
یک دهه قبل، عرصه فرهنگ و هنر در ایران، میزبان یک میهمان ناخوانده شد. تا سال 1389 سریال ها فقط از مجرای صداوسیما تولید و پخش می شدند. اما از 10 سال قبل، بخش خصوصی نیز به ساخت این محصولات روآورد و برای نخستین بار، سریال ها در مغازه ها و سوپرمارکت ها سر درآوردند! اما در تمام طول 10 سال اخیر، این سریال ها درگیر حاشیه های خاصی بوده اند؛ از ناقص ماندن تولید و پایین آمدن کیفیت در فصول و قسمت های پایانی گرفته تا مسئله نظارت و مشکلات محتوایی و از همه مهم تر، باز شدن پای مفسدان اقتصادی و صاحبان سرمایه های مشکوک.
جریان سریال سازی توسط بخش خصوصی، هر روز با مسائل بیشتری مواجه می شود. مانور بسیار شدید بر زندگی اشرافی، فضای غالب در این سریال هاست؛ این آثار، طی قسمت های متمادی، ذهن مخاطب را در بیهودگی اشرافی غرق می کنند.
دکتر امیررضا مافی، مدرس فلسفه و منتقد سینما چندی قبل در یک برنامه رادیویی درباره جذب مخاطب از طریق تمرکز بیش از حد بر زندگی اشرافی و پر زرق و برق گفته بود: برخی از این سریال ها با به تصویر کشیدن زندگی تجملاتی ذهن مخاطب را دچار نوعی تخدیر می کنند.
اما با بررسی چهار سریال که طی یک سال گذشته در شبکه نمایش خانگی منتشر شده اند، این شاخص های محتوایی به چشم می خورد: مناسک و سرگرمی های غیراخلاقی در جمع های جوانانه، ازدواج مردان جوان با زنان مسن و برعکس با اهداف اقتصادی، دامن زدن به بی قانونی و القای عدم حضور قوه قهریه و انتظامی، خشونت مفرط، نمایش پررنگ مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی و قمار بازی، عشق چند ضلعی به سبک سریال های ترکیه ای، آدم ربایی و تجاوز به عنف، خودفروشی، عشق به محارم و...
شاید بتوان چکیده آنچه در بسیاری از سریال های شبکه نمایش خانگی اتفاق می افتد را در این سخن محمدرضا عباسیان، کارشناس سینما بدانیم که چندی قبل در گفت وگویی ابراز داشت: برخی از سریال های شبکه نمایش خانگی، روی شبکه جم را سفید کرده اند!
نظارت بر نمایش خانگی چگونه است؟
اما سؤال اساسی این است که شبکه نمایش خانگی، چرا به این مرحله رسید و نظارت بر آن چگونه است؟
سعید رجبی فروتن، نخستین مدیری که در زمان ریاست وی بر شبکه نمایش خانگی، ساخت و توزیع سریال در این شبکه آغاز شد، در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان درباره سابقه این عرصه می گوید: درسال 1372 با قانونی شدن استفاده از ویدئو در ایران بود که برای اولین بار چند آیین نامه مربوط به پروانه ساخت آثار ویدئویی به امضای وزیر وقت ارشاد رسید؛ ازجمله این آئین نامه ها مربوط به انتشار سریال در این عرصه بود. با این حال تا سال 1389 که اولین سریال وارد شبکه نمایش خانگی شد هیچ اثری تحت عنوان مجموعه یا سریال ارائه نشده بود که حتی راجع به پروانه صدورنمایش آن بحث و گفت وگویی صورت گیرد.
وی درباره چرایی و چگونگی انتشار فیلم و سریال در فروشگاه و سوپرمارکت نیز توضیح می دهد: در اواسط دهه 80 اتفاقی در کشور رخ داده بود؛ برای اینکه بتوانیم خریدار ومشتریان بیشتری برای نسخه فیزیکی آثار سینمایی پیدا کنیم موسسات ویدئو- رسانه با هم به یک اتاق نظری رسیدند و آمدند قیمت کالای خود راکاهش دادند و تیراژ را بالا بردند و در مقابل از ما خواستند که آثارشان فقط در ویدئو کلوپ ها یا فروشگاه های عرضه محصولات فرهنگی عرضه نشوند بلکه در یک بازار گسترده تر شامل سوپرمارکت ها یا واحدهای صنفی مشابه که مردم درطول شبانه روز به آنها مراجعه می کردند هم کالاهای آنها عرضه شود. این توسعه و گسترش طولی و عرضی بازار باعث شد که در واقع یک تجارت نسبتاً موفقی برای محصولات ویدئویی وقت پدید بیاید و به همان نسبت قیمت رایت و حقوق ویدئویی آثار سینمایی با جهش قابل توجهی رو به رو شود. به هرحال مجموعه این عوامل دست به دست هم داد تا بعضی از تهیه کنندگانی که از هوش و فراست بیشتری برخوردار بودند سریال هایی را تولید کنند.
رجبی فروتن درباره مقررات نظارت بر سریال های شبکه نمایش خانگی نیز می گوید: قرار بود که وزارت ارشاد به عنوان ناظر محتوایی سریال هایی که در شبکه ویدئویی عرضه می شدند در چارچوب همان محدودیت ها، چشم اندازها و اهداف که رسانه ملی ما به دنبالش بود و می خواست محقق کند به این عرصه کمک کنند. طی 11 سال گذشته که از عمر شبکه نمایش خانگی می گذرد 33 سریال ساخته شده است و در بین آنها آثار خوب، متوسط، ضعیف و غیرقابل دفاع هم وجود داشته است. به نظر می آید در سال های اخیر گرایش بیشتر سرمایه گذاران به این عرصه به دلیل هدف های مالی بوده است. اما این واقعیت هم باید در نظر بگیریم که هرچه ماجلوتر آمدیم سیاست های ممیزی و پخش در دولت با آنچه در صداوسیما اعمال می شود
بیشتر شد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا سریال های شبکه نمایش خانگی به سمت مضامین رایج در سریال های مبتذل ماهواره ای رفتند هم بیان می کند: در شبکه نمایش خانگی کارها دارای یک آزمون و خطا هستند و خطا و لغزش ها ازطرف مراجع مسئول صورت می گرفته که در مجموع به چالشی رسیدیم که به آن اشاره کردید. بسیاری از فعالان این حوزه تلاش می کنند با کپی برداری از سریال های پرطرفدار خارجی نمونه های وطنی بسازند و برخی نیز توفیق داشتند که در نمونه برداری اقتضائات فرهنگی و هنجارهای عرفی را مدنظر قرار دهند اما بسیاری نیز موفق نبوده اند. با هشدارهایی که داده شد و نیز با تجدید نظرهایی که در گروه های پروانه ساخت و شوراهای پروانه نمایش انجام گرفت انتظار می رفت یک مقدار فضا تغییر کند و احیانا اگر موجبات نگرانی برای مخاطبان یا خانواده ها ایجاد شده این نگرانی ها برطرف شود. اما کماکان این مسئله و تمایز بین ضوابط پخش و ممیزی وجود دارد.
سریال یا چیپس و پفک؟!
صادق یزدانی، فعال رسانه ای و کارشناس فرهنگی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: سریال های شبکه نمایش خانگی در سال های اخیر با دیالوگ های نخ نما و سطحی و قصه های عاشقانه کلیشه ای، مخاطب را در نازل ترین سطح فکر نگه می دارند. این سریال ها با رویکرد سرمایه داری تولید می شوند تا در کنار چیپس و پفک در فروشگاه ها یا فضای مجازی عرضه شوند و هدفی جز ذائقه سازی منفی برای مخاطب نگون بخت خود ندارد. مخاطبی که برای سرگرمی در اوقات فراغتش با پرداخت هزینه ای، فیلم و سریالی را می خرد یا دانلود می کند اما در پایان، خرید فلان مدل و برند لباس و تزئینات منزل به او القا می شود. به همه اینها تأثیر مخرب این قبح شکنی ها در قشر خردسال و نوجوان را اضافه کنید. پوشش نامناسب، تجمل گرایی، حرکات غیراخلاقی، موسیقی های بی اصالت و دیالوگ های پر از کلمات رکیک و پرکنایه و البته سرشار از رذائل اخلاقی، دروغ و غیبت، تمسخر و... در این سریال ها به وفور دیده می شود اما از سوی وزارت ارشاد مورد بازبینی و تغییر قرار نمی گیرد.
وی تأکید می کند: وضعیت نامناسب نظارت و تولیدات محتوایی در حوزه سریال های خانگی به این بحران فرهنگی دامن زده و آن را تبدیل به معضلی تازه برای فرهنگ کشور کرده است. معضلی که راهش را باید در تغییر سیاست های کلان وزارت ارشاد جست.
عملیات جریان نفوذ؛ قوه قضائیه ورود کند!
شاید لازم است جریان تولید سریال های شبکه نمایش خانگی را ریشه ای تر نگاه کنیم؛ آیا ابتذال شدید، تلاش برای قبح زدایی از موضوعات غیراخلاقی، مانور گسترده در زندگی های تجملاتی و اشرافی، کپی برداری از سریال های نازل ماهواره ای و. .. در اغلب این آثار، صرفا ناشی از ضعف نظارت است؟ برخی از کارشناسان معتقدند که اساساً ترویج ابتذال در عرصه هایی چون سینما، تئاتر، موسیقی و سریال های نمایش خانگی، یک ابزار برای اهداف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هستند.
محمد محمدی، کارشناس رسانه و فعال فرهنگی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: برخی از سریال های شبکه نمایش خانگی، نه تنها از نظر محتوایی بلکه از نظر ساختاری و فنی هم بسیار ضعیف و سطح پایین هستند؛ طوری که گویی کپی بی کیفیت سریال های ترکی هستند! یکی از اهداف این جریان، تضعیف صداوسیما بود؛ موضوعی که از سوی مدیرکل سابق شبکه نمایش خانگی به طور رسمی و علنی اعلام شد. اما مشکل این سریال ها فراتر از این هستند و شاهد تولید سریال هایی در این فضا هستیم که از مشکلات اخلاقی و فرهنگی رنج می برند و گویی نظارتی بر آنها نیست.
وی می افزاید: بنده معتقدم که پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و آزمون و خطاهای مختلف در عرصه مدیریت فرهنگی، دیگر با اشتباه و خطا مواجه نیستیم، بلکه با نفوذ مواجهیم. اتفاقی که رهبر معظم انقلاب از 30 سال قبل تاکنون همواره نسبت به آن هشدار داده بودند؛ ایشان در یکی از بیاناتشان از
نفوذ سازمان یافته سخن گفتند. یکی از مصداق های بارز نفوذ سازمان یافته، همین سریال های شبکه نمایش خانگی هستند؛ در این عرصه، روابط پشت پرده بسیار زیاد است و افراد به گونه ای سازمان دهی شده اند که خروجی اش، سریال های سخیف است که برخی از آنها به شدت در پی قبح شکنی هستند.
مدیر روابط عمومی بنیاد روایت فتح تصریح می کند: با وجود نفوذ فرهنگی و ابتذال شدید و همچنین حضور صاحبان پول های مشکوک در تولید سریال های شبکه نمایش خانگی، معتقدم که قوه قضائیه باید به این عرصه ورود کند؛ واقعاً جای بررسی دارد که چرا به سریال هایی مجوز تولید و انتشار داده می شود که کپی دست چندم از سریال های مبتذل شبکه های ماهواره ای هستند؟ بودجه این سریال ها از کجا تأمین می شود و افرادی که برای ساخت این گونه سریال ها برنامه ریزی و سرمایه گذاری می کنند، چه اهداف و نقشه هایی دارند؟
بهمن فرمان آرا فیلم سازی با کارنامه ای پر و پیمان است که امید کلیدواژه ای همیشگی در کارهایش بوده و کوشیده تصویری حقیقی را از شرایط جامعه به نمایش بگذارد. فرمان آرا در این سال ها، فیلم های متعددی ساخته که برخی از آنها مدت ها پشت سد توقیف مانده و با گذشت چند سال از ساخت شان، به اکران رسیده اند. درباره مفهوم امید در آثار فرمان آرا، رابطه حکومت با سینما و دل مشغولی های فیلمسازی که به دهه هشتم زندگی اش نزدیک می شود، با او گفتگو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
چقدر برایمان امید گذاشته اند که به مردم امید بشارت دهیم؟
آقای فرمان آرا وقتی به کارنامه سینمایی شما نگاه می کنیم، در اکثر آثارتان شاهد تصویر شرایط سخت ی هستیم که در جامعه جریان دارد. با این وجود همواره کلید واژه امید در کارهای شما مشهود است. ولی در حکایت دریا اگر نگوییم امید کاملا محو شده، در بهترین حالت بسیار کم رنگ است. به عنوان مثال شخصیت امیر دشتی (صابر ابر) که شاگرد ممتاز شخصیت اصلی داستان است، ابتدا قصد رفتن از ایران را دارد و در انتها نیز کشته می شود. آیا این تغییر رویه شما در آخرین فیلمتان به این معناست که در شرایط فعلی امیدی برای نسل جوان باقی نمانده است؟
به چند صورت می توانم سوال شما را جواب دهم. در وهله اول با نگاهی واقع بینانه و واقع گرایانه باید بپرسم که چقدر دولت امید، برای ما امید گذاشته است که بخواهیم این را از خودمان به دیگران بشارت دهیم؟ من معتقدم که در زندگی امید وجود دارد وگرنه صبح به چه دلیل بلند شوم و دنبال کاری بروم؟ پس امید همیشه در بین ما که اینجا زندگی می کنیم مستتر است. ممکن است خارجی ها یا ایرانی هایی که خارج از ایران هستند، امیدشان به چیز دیگری باشد. از طرف دیگر، وقتی به اخبار روزنامه ها، صداوسیما و به عنوان مثال اظهاراتی که احمد طبری که در دادگاه داشت، نگاه می کنیم، برای بچه ای که اینجا در حال بزرگ شدن است همان حسی را دارد که در جواب امیر دشتی فیلم حکایت دریا که می گوید ترکیه ویزا نمی خواهد ، می گویم جهنم هم ویزا نمی خواهد ولی آدم نمی تواند به جهنم برود.
فرار امیر دشتی برای این است که امیدی نیست و جایی ندارد. حالا من به عنوان فیلمساز می توانم در باغ سبزی هم نشان دهم. در باغ سبز من در این فیلم سکانس آخر است که بعد از مردن امیر، متوجه می شویم که استاد در تیمارستان است و همه این موارد اوهام او بوده است. واقع بینانه و شرافتمندانه بگویم که من نمی توانم امیدی بیشتر از این بدهم که همه این چیزهایی که دیدید، می تواند توهمات آدمی باشد که عقل خود را از دست داده.
سیستم مهندسی شده پخش سانس فیلم ها را می دزدد
البته در این صورت هم، می توان برداشت ناامیدوارانه ای از شرایط نشان داده شده در فیلم داشت چراکه به هر حال شرایطی ایجاد شده که استاد فرهیخته را به تیمارستان رسانده است.
درست است. به هر ترتیب ما در حال زندگی هستیم، اما کور و کر نیستیم که هیچ چیز را نبینیم. به هر جهت منتقدان، اگر فکر می کنند من سیاه تر یا سفیدتر شده ام، بگویند. ولی لازم است بگویم موقعی که دلم می خواد را که فیلم شادتری بود ساختم، این سیستم مهندسی شده پخش تولیدات سینمایی بلایی سرش آورد، که حتی نتوانست پول خودش را دربیاورد. در حالی که ما فکر می کردیم فیلم به راحتی در شرایط موجود 10، 12 میلیارد می فروشد. وقتی سانس فیلم را می دزدند و زمان هایی را به آن می دهند که جالب نیست، چه می شود کرد؟ در اکران، به جای 12 سانس در روز که می توانست فیلم در دو سینما داشته باشد، آخر سر 23 سانس را به فیلمی دادند که مال خودشان بود و یک سانس را به من دادند که آن هم ساعت 11 صبح بود. در آن ساعت هم شما باید خیلی بیکار باشید که به سینما بروید! در واقع این شرایطی است که ما در آن، فیلم می سازیم و پخش می کنیم.
در گذشته فردین و فروزان با هم می رقصیدند حالا رضا عطاران و جواد عزتی
بنابراین می توان نتیجه گرفت که به دلیل همین موضوع حکایت دریا را به صورت آنلاین اکران کرده اید؟
حکایت دریا برای سینما ساخته شده و زیبایی اش به این است که آن را در پرده عریض سینما ببینیم، ولی موقعی که می بینم سه سال است به آن اکران نداده اند و خود پخش کننده که سه سال قبل با من قرارداد بسته پول پیش اش را می گیرد و قرارداد را فسخ می کند، چه می شود کرد. از سوی دیگر کرونا هم که سینماها را تعطیل کرده است، برای اکران این فیلم، چند سال دیگر باید صبر می کردم؟
گهگاهی که رویشان می شد به من پیشنهاد اکران فیلم در گروه هنر و تجربه را می دادند؛ کافی ست شما سالن هنر و تجربه سینما فرهنگ را ببینید، تنها 60 صندلی دارد. با این وضعیت چقدر باید بلیت بفروشید تا با این 60 صندلی حداقل بتوانید 1 میلیارد و نیم هزینه فیلم را پس بگیرید؟ همه این موارد که گفتم معضلاتی برای سینماست که آن را شاهدیم. هر جایی را نگاه می کنید، تماما پر شده از فیلم هایی شبیه فیلم فارسی های قبل از انقلاب. آن زمان فردین و فروزان با هم می رقصیدند و امروز رضا عطاران و جواد عزتی.
امروز با حدود 80 سال سن، به هیچ وجه نمی گویم که سیستم قبل از انقلاب بهتر از این سیستم بود. چراکه آنجا هم ما مشکلات سانسور و مسائل دیگری را داشتیم. ولی اگر در آن سیستم به سینما می رسیدید، دیگر کسی از شما سانس نمی دزدید. اینجا این مسئله هم اتفاق می افتد و زمانی هم که به پخش کننده اعتراض می کنیم، می گویند سینماها دست ما نیست. در حالی که همه سینماها دست خودشان است. یعنی هم مالک سینما هستند، هم دفتر پخش دارند و هم پول شان را برای ساخت فیلم هایی همچون تگزاس یک، دو و سه هزینه می کنند. اما من همچنان در حال ساخت فیلم در این شرایط هستم.
برای حفظ شغل شان 9 ماه است که خبر فیلم بعدی من را اعلام نمی کنند
هرچیزی که الان می گویم از دل رنجیده ای است که بازهم به زور مایوس نمی شود. همین حالا هم، صبح که بیدار می شوم، سناریوی دیگری می نویسم. نکته جالب اینکه سناریو قبلی که نوشتم، پروانه ساخت خود را گرفته ولی هنوز خبر آن را اعلام نکرده اند. این در حالی است که خبر هر سناریویی که پروانه ساخت می گیرد، فورا توسط روزنامه های کثیرالانتشار اعلام می شود.
وقتی از آنها می پرسم چرا 9 ماه است خبر دریافت پروانه ساخت فیلم من را اعلام نمی کنید؟ می گویند ما نمی خواهیم گروه هایی مزاحم شما شوند. این در حالی است که تنها سناریو نوشته شده و هنوز فیلمی ساخته نشده است ولی شما برای حفظ شغل خودتان خبر آن را اعلام نمی کنید که نگویند چرا به فرمان آرا پروانه ساخت داده اید؟ بعد به من می گویید که عده ای مزاحم شما می شوند؟!
باتوجه به اینکه در آثار مختلف خود همواره تلاش داشتید تا تصویری حقیقی از شرایط جامعه را به نمایش بگذارید، تحلیلتان از شرایط فعلی جامعه ایرانی چیست؟ آیا در این شرایط باید به برآیند نیروها و توان اجتماعی فرهنگی جامعه در یک محور خاص گرایش پیدا کنیم یا آزادانه به تنوع اهداف و برنامه هایمان مشغول باشیم؟
اگر لیست آدم های فرهیخته، هنرمند و اصولا فرهنگی مملکت شامل شاعر، فیلمساز، نویسنده، فیلسوف همچون داریوش شایگان و مترجم همچون آقای کریم امامی و شاهرخ مسکوب را در 42 سال گذشته از نظر بگذرانید، می بینید که همه در این مدت از دنیا رفته اند. اما کدام یک از این افراد در این چهار دهه سال جایگزین شده است؟ 42 سال زمان کمی نیست. مثل این است که وزارت راه و ترابری هنوز وقتی تصادف وحشتناکی در نزدیکی بندرعباس اتفاق می افتد، به شاه فحش می دهد. آقا شاه که مرد و تمام شد؛ باور کنید 42 سال برای درست کردن یک جاده یا گردنه کافی بوده و اکنون مسئولیت آن با شماست، ولی باز به شاه فحش می دهند. در صورتی که اسب مرده لگد زدن ندارد. این ها مسائلی است که شما می بینید؛ این آدم ها جایگزین نشده اند. اما در چنین شرایطی به شاملو بد و بیراه می گویند و شاعر فعلی را ده نمکی معرفی می کنند.
اصلا نیازی به اینکه کسی به من جایزه بدهد ندارم و حتی جایزه هایی را که داده اند پس از اینکه در خانه سینما را بستند، پس دادم. بنابراین نه دنبال جایزه، که دنبال این هستم که با تجربیاتی که داشتم و پیدا کردم بتوانم با مخاطبان مملکت خودم دیالوگ داشته باشم. جواب آن را هم پس می دهم. انتظار این را هم ندارم که همه فیلم را دوست داشته باشند و از من تعریف و تمجید کنند ولی دلم می خواهد من هم همان فرصت را داشته باشم برای اینکه فیلم ام در اکران، روی پرده سینما برود. به هر جهت چند سال از تاریخ ساخت این فیلم گذشت و تازه به اکران آنلاین رسیده است.
حراست دانشگاه بهترین شاگرد هایم را اخراج کرد، من هم درس دادن را رها کردم
نقطه مشترک اکثر کارهای شما تصویر کردن شرایطی است که آدم های داستان را با بحران هایی روبه رو می کند اما به هر ترتیب شخصیت های اصلی اکثر کارهای شما خاک وطن را مقدس دانسته و حاضر به ترک آن نیستند. در حکایت دریا نیز با نویسنده بزرگی طرف هستیم که در شرایط نابسامان پیرامونش راه به تیمارستان برده است. اما باز وطن برایش مقدس بوده و در صحبت با شاگردش می خواهد او را از مهاجرت منصرف کند. ولی امیر دشتی که شاگرد اوست و قرار است به نوعی ادامه دهنده راه او باشد به گونه ای می گوید چاره ای جز رفتن از ایران ندارد و قصدش برای ترک ایران جدی است.
وضعیت جوان ها با من متفاوت است. من در سن 79 سالگی بلند می شوم، می روم و می آیم و فیلمنامه جدید می نویسم و با شما که جوان تر هستید درباره فیلم صحبت می کنم. دلیلش این است که از نظر فرهنگی به این مملکت بدهکارم. من اینجا بزرگ شدم و تحصیل کردم. زبان انگلیسی را مثل زبان مادری بلد هستم اما شغلی در دانشگاه استنفورد و کلمبیا نمی خواهم. چون دانشجوی آمریکایی من را لازم ندارد. او اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی و صد نفر دیگر را دارد. چرا الان من اینجا درس نمی دهم؟ در دوره کوتاهی در دانشگاه هنر درس می دادم، سر امتحان که رفتم، دیدم دوتا از بهترین شاگردهای کلاس حضور ندارند. دلیل را پرسیدم، گفتند حراست آنها را بیرون کرده است. گفتم پس من هم دیگر درس نمی دهم. وقتی بهترین شاگردهایم را بیرون کردید و به آنها گفتید که لایق دانشگاه نیستید، من هم می گویم که شما هم لایق من نیستید. خودم نوه ای 18 ساله دارم و دلم برای جوان های این مملکت می سوزد. زمانی هم هست که آدم فکر می کند هیچ راه چپ و راستی ندارد. در فیلم نیز بعدا می فهمیم که آن دانشجو قصد داشته به ترکیه برود تا فعالیت سیاسی کند و آمده تا با استادش خداحافظی کند. بعد هم می فهمیم که نرفته و اینجا مجروح شده و در نهایت نیز می میرد.
اما با همه این توضیحات من در انتها یک شعر امیدوارکننده از شمس لنگرودی را می خوانم که می گوید تاریکی هست ولی نوید روزی را می دهد که از انتهای آب بیرون می آیید. علت اینکه خواستم فیلم با این شعر تمام شود، دقیقا این بود که بگویم دوره خوب، بد و متوسط در طول تاریخ چند هزار ساله ما بوده و خواهد بود و نباید ناامید شد.
در شرایط کنونی جامعه، بسیاری معتقدند که مردم ایران از روشنفکران قهر کرده اند و به آنها اعتمادی ندارند، از ثروتمندان متنفرند و آنها را دلیل گرفتاری ها و فقر خود می دانند، به سیاست و سیاستمداران مشکوکند و گمان دارند که همه آنها دروغ می گویند، با این وجود بخشی بزرگی از آنها به کشور خود وفاداراند و قهرمانان خود را تا سرحد جان گرامی می دارند. شما چه تصویری از این مردم می توانید ارایه دهید؟ آیا آنها از واقع گرایی فاصله گرفته اند و آرمانگرا شده اند؟
مردم همیشه از ما 50 قدم جلوتر هستند. در همه حرکت های اجتماعی اول مردم عادی هستند که بیرون می آیند. یادم می آید یک آقایی را دیدم که می گفت تمام زیر و بم شدن مملکت به خاطر شعرهای شاملو بوده است. به آن آقا گفتم، در مملکتی که یک کتاب با 500 جلد چاپ می شود، اگر هرکدام از جلدها را هم 6 نفر خوانده باشند، نتیجه ای بیش از سه هزار خواننده ندارد. پس چرا این حرکت را برعهده روشنفکر یا شاعر و نویسنده مملکت می گذارید؟ ما در تصویر کردن آن چیزی که یکی به شعر، نقاشی یا فیلم و تئاتر می کند، سهیم هستیم اما حرکت ها همیشه حرکت های سیاسی است.
وقتی آقای طبری در صداوسیما می گوید رفیق من 800 میلیارد هم به حساب من می ریخت، لواسان را هم به نام من می کرد ، برای مردمی که یک میلیون و نیم شان هم به وسط ماه نمی رسد، چه اتفاقی رخ می دهد؟ وقتی یکی از 800 میلیاردی صحبت می کند که صفرهای آن را هم نمی توان شمرد، مخاطبی که آن را می شنود آن شب چطور می خوابد؟ این مسئله ای است که ما به واقع با آن مواجهیم.
مردم همیشه حق دارند. مثل وقتی که آدم تب کرده و حرارت اضافه را با دستش حس می کند، مردم همیشه زودتر از ما این تب را می فهمند، برای اینکه با زندگی واقعی روبه رو هستند. در خانواده ما، کارخانه ای هست که 160 کارگر دارد و من این آدم ها را از نزدیک می بینم و می دانم که اگر ما اضافه کار ندهیم، این حقوق عادی کارگر به پایان ماه نمی رسد. چراکه بابت یک جفت کفش که جنس خوب هم نیست باید 200 هزارتومان پول بدهند. همه این ها را به چشم می بینم ولی معتقدم که ملت همیشه از ما به عنوان کسانی که کار فرهنگی می کنیم، طلبکار هستند. آنها همیشه 50 قدم از ما جلوتر هستند. چراکه تبر را ابتدا آنها می گیرند. با اولین فشار آنها هستند که به جای دو شب سیب زمینی خوردن، مجبور می شوند که چهار شب سیب زمینی با خانواده بخورند. البته که الان همان سیب زمینی کیلویی 15 هزار تومان شده است!
هیچ انقلاب یا حرکت اجتماعی با کتاب، فیلم و نمایشنامه شروع نشده، زیربنا همیشه اقتصادی است
بهمن فرمان آرا فیلم های متعددی ساخته که برخی از آنها سال ها توقیف بوده اند و با گذشت چندین سال به اکران رسیده اند. از نگاه شما در چنین جامعه ای آیا سینما و اصولا هنر می تواند آزادانه بازتاب دل مشغولی های خالقان آنها باشد یا باید لزوما هدفمند باشد؟ اصولا نگاه شما به هنر متعهد چیست و آیا آن را مخالف ذات هنر نمی دانید؟
هیچ انقلاب یا حرکت اجتماعی، با یک کتاب، نقاشی، فیلم و نمایشنامه شروع نشده و زیربنا همیشه اقتصادی است. در مملکت ما زمانی که قرار است چاپ اول یک کتاب منتشر شود، اگر خیلی امیدوار باشند 2500 نسخه از آن چاپ می کنند. جمعیت کشور از 37 میلیون به بیش از هشتاد میلیون رسید اما خرید کتاب جزو نیازمندی های مردم عادی مملکت نیست. برای اینکه کتابی هم که قبلا 2 تومان می خریدید، اکنون 250 تومان شده است. بنابراین هدفمند بودن فیلم آخر من در جهت این بوده که به مردم بگویم این آینه ای است که به نظر من می آید. به درون این آینه نگاه کنید، این ما هستیم؛ حکایت دریا، حکایت همه ماست. هم وسعت دارد و هم چیزهای دیگر ولی من در حال نشان دادن دریای آرام آن هستم، وای بر احوال ما اگر قرار باشد این دریا طوفانی شود. چون در این صورت همه را با خودش می برد.
ما مملکت با فرهنگی هستیم و فرهنگ عظیمی را پشت خود داریم. شعرای بزرگی داریم و اصلا با همسایه های این طرف و آن طرف خود قابل قیاس نیستیم و به دولتی نیاز داریم که ارزش فرهنگ را بداند. نمی گویم به ما سوبسید بدهد، فقط ما را رها کنید. دولت در مورد مسائل فرهنگی مثل زانوی پلیسی است که روی گردن آن سیاه پوست(جورج فلوید) گذاشته شده و سه مرتبه می گوید نمی توانم نفس بکشم ولی انگار فایده ای ندارد.
آیا من دلم می خواهد که همیشه فیلم هایی با مضمون حکایت دریا بسازم؟ من هم دلم می خواهد فیلم های مفرح بسازم. شخصا نیاز ندارم که حتما کسی در فیلم من حالش بد شود. ولی منظور همه این تصاویری که بی مهابا آن را بیان می کنم، این است که در حال نشان دادن مردم هستم.
عده ای در حرمسرا هستند و عده ای دیگر در خیابان، عده ای کارگر هستند و عده ای خودی
در سال های اخیر سینمای ایران تمایل زیادی به نقد جامعه و سیاست پیدا کرده که برخی از آنها در جذب مخاطب موفق و برخی شکست خورده اند. آیا موضوع نقد جامعه که اکنون به تصویر درآمده و اجازه اکران پیدا می کند، سکه زری ست که انبانِ سازندگان آن را پرمی کند یا سینمای اجتماعی و سیاسی امروز ایران در این سال ها قادر بوده بر نگاه سیاست مداران و مجریان مملکت تاثیرگذار باشد و هشدارهای لازم را به آنها بدهد؟
نمی توانم بگویم که فیلم های ما بر حاکمیت و دولت اثرگذار بوده است. چون اولا سیستمی درست شده که بر اساس آن عده ای در حرم سرا هستند و عده ای دیگر در خیابان. عده ای کارگردان هستند که دولت در این 42 سال از آنها پشتیبانی و حمایت مالی کرده است. این افراد خودی به شمار می آیند و هر زمانی که فیلم بسازند یا عید نوروز اکران می شود یا عید فطر یا یک زمان خوب دیگر.
قبل از اینکه قرارداد اکران فیلم حکایت دریا را فسخ کنم، به من گفتند حاضرند فیلم را دهه اول محرم اکران کنند. زمانی که خود من هم به سینما نمی روم. شما می خواهید فیلم را بسوزانید خب بنزین روی آن بریزید. فیلم و کتاب سوزاندن کار من نیست. من دیروز به دنیا نیامده ام که تفاوت حالا و بعد را ندانم.
فیلم دلم می خواد هم داستان آدمی بود که احوالات پریشان داشت ولی می گفت خوشی هم سهم ملت ایران است. چه کسی که کارگر معمولی است و چه کسی که مهندس یا معمار است، بالاخره به خوشی در یک زمانی از زندگی نیاز دارد. به هر ترتیب شما روی همه این احوالات حساب می کنید. به عنوان مثال می خواهیم برای بچه مان یا خاله یا یک فردی جشن تولدی در خانه خود بگیریم، چقدر آدم دعوت می کنیم؟ حداکثر 20 تا 25 نفر. چرا باید کسی در خانه شما را بزند و بگوید: شما زیادی سر و صدا می کنید و باید شناسنامه هایتان را ببینیم؟
وقتی مسئول مملکت می گوید شما از هر جای شهر تهران راه بیفتید فقط 15 دقیقه طول می کشد تا به مواد مخدر برسید، می خواهم ببینم نیروی انتظامی چه کار می کند که مواد مخدر اینقدر گسترده و به این آسانی در دسترس است؟
دسترسی به دانشگاه برای جوان ها آسان شده است ولی شغل ها کجاست؟ یکی از بچه های دوستان من، دانشگاه آزاد میاندوآب، رشته کامپیوتر قبول شده بود و تنها پنجشنبه و جمعه ها معلم داشتند و 5 روز دیگر را تهران بود. دانشگاه از نظر کمیت فراوان شده ولی شغلی نیست. طرف مهندس مکانیک است ولی له له می زند برای اینکه راننده کسی شود؛ چون شغل برایش نیست. یا بدون پارتی، شغلی نیست.
برخی علاقمند به تعامل با سینما نبودند و اگر می شد سینماها را با سه سوت تعطیل می کردند
رابطه میان حاکمیت را با سینما چگونه می بینید؟ آیا این دو توانسته اند نسبتی از تعامل و دلالت را میان یکدیگر برقرار کنند؟ آیا این نسبت در دوران تسلط اصلاح طلبی و اصولگرایی زیاد یا کم می شود و آیا می توان مدعی شد که در سال های نه چندان دور (مراد دوران آقای احمدی نژاد است) این نخ به کلی پاره شد و پس از آن اعتماد دوسوی این نخ به یکدیگر، دیگر فرصت بازسازی پیدا نکرد؟
برخی از بدو خود به هیچ وجه علاقمند نبودند که تعاملی با هنر سینما پیدا کند. اگر می شد و اگر مخارج سینماها نبود واقعا با سه سوت سینماها را تعطیل می کردند ولی سینما یکی از محبوب ترین هنرهاست، بنابراین مردم برای آن می آیند. اکثر مشتریان سینما در تمام جهان هم بین سن 14 تا 25 سال است و ما هم در این قضایا مستثنا نیستیم.
وقتی آقای شمقدری به عنوان فیلمساز، مسئول سینمای این مملکت می شود و در خانه سینما را می بندد، من هم می آیم و به خاطر تعطیل و بی ارزش کردن تمام صنوف سینما تمام جایزه هایم را پس می دهم. گفتم اگر این نهاد است، آن را نخواستم. وقتی آقای احمدی نژاد، شمقدری را انتخاب می کند و برای سینما تصمیم می گیرد، بهتر که بین آنها نباشم. من 4 سال از پله های وزارت ارشاد بالا نرفتم و با تمام پیغام ها که اگر سناریو بدهید تصویب می کنیم، به آنها فیلمنامه ای هم ندادم و گفتم نمی خواهم. در سنی نیستم که 4 سالم را معطل شوم ولی در همین مدت یک نمایشنامه نوشتم، دو فیلم مستند ساختم که اجازه آنها را لازم نداشت و کتاب فیلم ساختن سیدنی لومت را هم به فارسی ترجمه کردم. افسرده در منزل نشستم؛ اما تصمیم گرفتم که با آن گروه فیلم نسازم و نساختم. چراکه وقتی کسی مثل شمقدری رئیس من یعنی رئیس سینما می شود، آن را توهین به خودم می دانم.
بهمن فرمان آرا فیلم سازی با کارنامه ای پر و پیمان است که امید کلیدواژه ای همیشگی در کارهایش بوده و کوشیده تصویری حقیقی را از شرایط جامعه به نمایش بگذارد. فرمان آرا در این سال ها، فیلم های متعددی ساخته که برخی از آنها مدت ها پشت سد توقیف مانده و با گذشت چند سال از ساخت شان، به اکران رسیده اند. درباره مفهوم امید در آثار فرمان آرا، رابطه حکومت با سینما و دل مشغولی های فیلمسازی که به دهه هشتم زندگی اش نزدیک می شود، با او گفتگو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
چقدر برایمان امید گذاشته اند که به مردم امید بشارت دهیم؟
آقای فرمان آرا وقتی به کارنامه سینمایی شما نگاه می کنیم، در اکثر آثارتان شاهد تصویر شرایط سخت ی هستیم که در جامعه جریان دارد. با این وجود همواره کلید واژه امید در کارهای شما مشهود است. ولی در حکایت دریا اگر نگوییم امید کاملا محو شده، در بهترین حالت بسیار کم رنگ است. به عنوان مثال شخصیت امیر دشتی (صابر ابر) که شاگرد ممتاز شخصیت اصلی داستان است، ابتدا قصد رفتن از ایران را دارد و در انتها نیز کشته می شود. آیا این تغییر رویه شما در آخرین فیلمتان به این معناست که در شرایط فعلی امیدی برای نسل جوان باقی نمانده است؟
به چند صورت می توانم سوال شما را جواب دهم. در وهله اول با نگاهی واقع بینانه و واقع گرایانه باید بپرسم که چقدر دولت امید، برای ما امید گذاشته است که بخواهیم این را از خودمان به دیگران بشارت دهیم؟ من معتقدم که در زندگی امید وجود دارد وگرنه صبح به چه دلیل بلند شوم و دنبال کاری بروم؟ پس امید همیشه در بین ما که اینجا زندگی می کنیم مستتر است. ممکن است خارجی ها یا ایرانی هایی که خارج از ایران هستند، امیدشان به چیز دیگری باشد. از طرف دیگر، وقتی به اخبار روزنامه ها، صداوسیما و به عنوان مثال اظهاراتی که احمد طبری که در دادگاه داشت، نگاه می کنیم، برای بچه ای که اینجا در حال بزرگ شدن است همان حسی را دارد که در جواب امیر دشتی فیلم حکایت دریا که می گوید ترکیه ویزا نمی خواهد ، می گویم جهنم هم ویزا نمی خواهد ولی آدم نمی تواند به جهنم برود.
فرار امیر دشتی برای این است که امیدی نیست و جایی ندارد. حالا من به عنوان فیلمساز می توانم در باغ سبزی هم نشان دهم. در باغ سبز من در این فیلم سکانس آخر است که بعد از مردن امیر، متوجه می شویم که استاد در تیمارستان است و همه این موارد اوهام او بوده است. واقع بینانه و شرافتمندانه بگویم که من نمی توانم امیدی بیشتر از این بدهم که همه این چیزهایی که دیدید، می تواند توهمات آدمی باشد که عقل خود را از دست داده.
سیستم مهندسی شده پخش سانس فیلم ها را می دزدد
البته در این صورت هم، می توان برداشت ناامیدوارانه ای از شرایط نشان داده شده در فیلم داشت چراکه به هر حال شرایطی ایجاد شده که استاد فرهیخته را به تیمارستان رسانده است.
درست است. به هر ترتیب ما در حال زندگی هستیم، اما کور و کر نیستیم که هیچ چیز را نبینیم. به هر جهت منتقدان، اگر فکر می کنند من سیاه تر یا سفیدتر شده ام، بگویند. ولی لازم است بگویم موقعی که دلم می خواد را که فیلم شادتری بود ساختم، این سیستم مهندسی شده پخش تولیدات سینمایی بلایی سرش آورد، که حتی نتوانست پول خودش را دربیاورد. در حالی که ما فکر می کردیم فیلم به راحتی در شرایط موجود 10، 12 میلیارد می فروشد. وقتی سانس فیلم را می دزدند و زمان هایی را به آن می دهند که جالب نیست، چه می شود کرد؟ در اکران، به جای 12 سانس در روز که می توانست فیلم در دو سینما داشته باشد، آخر سر 23 سانس را به فیلمی دادند که مال خودشان بود و یک سانس را به من دادند که آن هم ساعت 11 صبح بود. در آن ساعت هم شما باید خیلی بیکار باشید که به سینما بروید! در واقع این شرایطی است که ما در آن، فیلم می سازیم و پخش می کنیم.
در گذشته فردین و فروزان با هم می رقصیدند حالا رضا عطاران و جواد عزتی
بنابراین می توان نتیجه گرفت که به دلیل همین موضوع حکایت دریا را به صورت آنلاین اکران کرده اید؟
حکایت دریا برای سینما ساخته شده و زیبایی اش به این است که آن را در پرده عریض سینما ببینیم، ولی موقعی که می بینم سه سال است به آن اکران نداده اند و خود پخش کننده که سه سال قبل با من قرارداد بسته پول پیش اش را می گیرد و قرارداد را فسخ می کند، چه می شود کرد. از سوی دیگر کرونا هم که سینماها را تعطیل کرده است، برای اکران این فیلم، چند سال دیگر باید صبر می کردم؟
گهگاهی که رویشان می شد به من پیشنهاد اکران فیلم در گروه هنر و تجربه را می دادند؛ کافی ست شما سالن هنر و تجربه سینما فرهنگ را ببینید، تنها 60 صندلی دارد. با این وضعیت چقدر باید بلیت بفروشید تا با این 60 صندلی حداقل بتوانید 1 میلیارد و نیم هزینه فیلم را پس بگیرید؟ همه این موارد که گفتم معضلاتی برای سینماست که آن را شاهدیم. هر جایی را نگاه می کنید، تماما پر شده از فیلم هایی شبیه فیلم فارسی های قبل از انقلاب. آن زمان فردین و فروزان با هم می رقصیدند و امروز رضا عطاران و جواد عزتی.
امروز با حدود 80 سال سن، به هیچ وجه نمی گویم که سیستم قبل از انقلاب بهتر از این سیستم بود. چراکه آنجا هم ما مشکلات سانسور و مسائل دیگری را داشتیم. ولی اگر در آن سیستم به سینما می رسیدید، دیگر کسی از شما سانس نمی دزدید. اینجا این مسئله هم اتفاق می افتد و زمانی هم که به پخش کننده اعتراض می کنیم، می گویند سینماها دست ما نیست. در حالی که همه سینماها دست خودشان است. یعنی هم مالک سینما هستند، هم دفتر پخش دارند و هم پول شان را برای ساخت فیلم هایی همچون تگزاس یک، دو و سه هزینه می کنند. اما من همچنان در حال ساخت فیلم در این شرایط هستم.
برای حفظ شغل شان 9 ماه است که خبر فیلم بعدی من را اعلام نمی کنند
هرچیزی که الان می گویم از دل رنجیده ای است که بازهم به زور مایوس نمی شود. همین حالا هم، صبح که بیدار می شوم، سناریوی دیگری می نویسم. نکته جالب اینکه سناریو قبلی که نوشتم، پروانه ساخت خود را گرفته ولی هنوز خبر آن را اعلام نکرده اند. این در حالی است که خبر هر سناریویی که پروانه ساخت می گیرد، فورا توسط روزنامه های کثیرالانتشار اعلام می شود.
وقتی از آنها می پرسم چرا 9 ماه است خبر دریافت پروانه ساخت فیلم من را اعلام نمی کنید؟ می گویند ما نمی خواهیم گروه هایی مزاحم شما شوند. این در حالی است که تنها سناریو نوشته شده و هنوز فیلمی ساخته نشده است ولی شما برای حفظ شغل خودتان خبر آن را اعلام نمی کنید که نگویند چرا به فرمان آرا پروانه ساخت داده اید؟ بعد به من می گویید که عده ای مزاحم شما می شوند؟!
باتوجه به اینکه در آثار مختلف خود همواره تلاش داشتید تا تصویری حقیقی از شرایط جامعه را به نمایش بگذارید، تحلیلتان از شرایط فعلی جامعه ایرانی چیست؟ آیا در این شرایط باید به برآیند نیروها و توان اجتماعی فرهنگی جامعه در یک محور خاص گرایش پیدا کنیم یا آزادانه به تنوع اهداف و برنامه هایمان مشغول باشیم؟
اگر لیست آدم های فرهیخته، هنرمند و اصولا فرهنگی مملکت شامل شاعر، فیلمساز، نویسنده، فیلسوف همچون داریوش شایگان و مترجم همچون آقای کریم امامی و شاهرخ مسکوب را در 42 سال گذشته از نظر بگذرانید، می بینید که همه در این مدت از دنیا رفته اند. اما کدام یک از این افراد در این چهار دهه سال جایگزین شده است؟ 42 سال زمان کمی نیست. مثل این است که وزارت راه و ترابری هنوز وقتی تصادف وحشتناکی در نزدیکی بندرعباس اتفاق می افتد، به شاه فحش می دهد. آقا شاه که مرد و تمام شد؛ باور کنید 42 سال برای درست کردن یک جاده یا گردنه کافی بوده و اکنون مسئولیت آن با شماست، ولی باز به شاه فحش می دهند. در صورتی که اسب مرده لگد زدن ندارد. این ها مسائلی است که شما می بینید؛ این آدم ها جایگزین نشده اند. اما در چنین شرایطی به شاملو بد و بیراه می گویند و شاعر فعلی را ده نمکی معرفی می کنند.
اصلا نیازی به اینکه کسی به من جایزه بدهد ندارم و حتی جایزه هایی را که داده اند پس از اینکه در خانه سینما را بستند، پس دادم. بنابراین نه دنبال جایزه، که دنبال این هستم که با تجربیاتی که داشتم و پیدا کردم بتوانم با مخاطبان مملکت خودم دیالوگ داشته باشم. جواب آن را هم پس می دهم. انتظار این را هم ندارم که همه فیلم را دوست داشته باشند و از من تعریف و تمجید کنند ولی دلم می خواهد من هم همان فرصت را داشته باشم برای اینکه فیلم ام در اکران، روی پرده سینما برود. به هر جهت چند سال از تاریخ ساخت این فیلم گذشت و تازه به اکران آنلاین رسیده است.
حراست دانشگاه بهترین شاگرد هایم را اخراج کرد، من هم درس دادن را رها کردم
نقطه مشترک اکثر کارهای شما تصویر کردن شرایطی است که آدم های داستان را با بحران هایی روبه رو می کند اما به هر ترتیب شخصیت های اصلی اکثر کارهای شما خاک وطن را مقدس دانسته و حاضر به ترک آن نیستند. در حکایت دریا نیز با نویسنده بزرگی طرف هستیم که در شرایط نابسامان پیرامونش راه به تیمارستان برده است. اما باز وطن برایش مقدس بوده و در صحبت با شاگردش می خواهد او را از مهاجرت منصرف کند. ولی امیر دشتی که شاگرد اوست و قرار است به نوعی ادامه دهنده راه او باشد به گونه ای می گوید چاره ای جز رفتن از ایران ندارد و قصدش برای ترک ایران جدی است.
وضعیت جوان ها با من متفاوت است. من در سن 79 سالگی بلند می شوم، می روم و می آیم و فیلمنامه جدید می نویسم و با شما که جوان تر هستید درباره فیلم صحبت می کنم. دلیلش این است که از نظر فرهنگی به این مملکت بدهکارم. من اینجا بزرگ شدم و تحصیل کردم. زبان انگلیسی را مثل زبان مادری بلد هستم اما شغلی در دانشگاه استنفورد و کلمبیا نمی خواهم. چون دانشجوی آمریکایی من را لازم ندارد. او اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی و صد نفر دیگر را دارد. چرا الان من اینجا درس نمی دهم؟ در دوره کوتاهی در دانشگاه هنر درس می دادم، سر امتحان که رفتم، دیدم دوتا از بهترین شاگردهای کلاس حضور ندارند. دلیل را پرسیدم، گفتند حراست آنها را بیرون کرده است. گفتم پس من هم دیگر درس نمی دهم. وقتی بهترین شاگردهایم را بیرون کردید و به آنها گفتید که لایق دانشگاه نیستید، من هم می گویم که شما هم لایق من نیستید. خودم نوه ای 18 ساله دارم و دلم برای جوان های این مملکت می سوزد. زمانی هم هست که آدم فکر می کند هیچ راه چپ و راستی ندارد. در فیلم نیز بعدا می فهمیم که آن دانشجو قصد داشته به ترکیه برود تا فعالیت سیاسی کند و آمده تا با استادش خداحافظی کند. بعد هم می فهمیم که نرفته و اینجا مجروح شده و در نهایت نیز می میرد.
اما با همه این توضیحات من در انتها یک شعر امیدوارکننده از شمس لنگرودی را می خوانم که می گوید تاریکی هست ولی نوید روزی را می دهد که از انتهای آب بیرون می آیید. علت اینکه خواستم فیلم با این شعر تمام شود، دقیقا این بود که بگویم دوره خوب، بد و متوسط در طول تاریخ چند هزار ساله ما بوده و خواهد بود و نباید ناامید شد.
در شرایط کنونی جامعه، بسیاری معتقدند که مردم ایران از روشنفکران قهر کرده اند و به آنها اعتمادی ندارند، از ثروتمندان متنفرند و آنها را دلیل گرفتاری ها و فقر خود می دانند، به سیاست و سیاستمداران مشکوکند و گمان دارند که همه آنها دروغ می گویند، با این وجود بخشی بزرگی از آنها به کشور خود وفاداراند و قهرمانان خود را تا سرحد جان گرامی می دارند. شما چه تصویری از این مردم می توانید ارایه دهید؟ آیا آنها از واقع گرایی فاصله گرفته اند و آرمانگرا شده اند؟
مردم همیشه از ما 50 قدم جلوتر هستند. در همه حرکت های اجتماعی اول مردم عادی هستند که بیرون می آیند. یادم می آید یک آقایی را دیدم که می گفت تمام زیر و بم شدن مملکت به خاطر شعرهای شاملو بوده است. به آن آقا گفتم، در مملکتی که یک کتاب با 500 جلد چاپ می شود، اگر هرکدام از جلدها را هم 6 نفر خوانده باشند، نتیجه ای بیش از سه هزار خواننده ندارد. پس چرا این حرکت را برعهده روشنفکر یا شاعر و نویسنده مملکت می گذارید؟ ما در تصویر کردن آن چیزی که یکی به شعر، نقاشی یا فیلم و تئاتر می کند، سهیم هستیم اما حرکت ها همیشه حرکت های سیاسی است.
وقتی آقای طبری در صداوسیما می گوید رفیق من 800 میلیارد هم به حساب من می ریخت، لواسان را هم به نام من می کرد ، برای مردمی که یک میلیون و نیم شان هم به وسط ماه نمی رسد، چه اتفاقی رخ می دهد؟ وقتی یکی از 800 میلیاردی صحبت می کند که صفرهای آن را هم نمی توان شمرد، مخاطبی که آن را می شنود آن شب چطور می خوابد؟ این مسئله ای است که ما به واقع با آن مواجهیم.
مردم همیشه حق دارند. مثل وقتی که آدم تب کرده و حرارت اضافه را با دستش حس می کند، مردم همیشه زودتر از ما این تب را می فهمند، برای اینکه با زندگی واقعی روبه رو هستند. در خانواده ما، کارخانه ای هست که 160 کارگر دارد و من این آدم ها را از نزدیک می بینم و می دانم که اگر ما اضافه کار ندهیم، این حقوق عادی کارگر به پایان ماه نمی رسد. چراکه بابت یک جفت کفش که جنس خوب هم نیست باید 200 هزارتومان پول بدهند. همه این ها را به چشم می بینم ولی معتقدم که ملت همیشه از ما به عنوان کسانی که کار فرهنگی می کنیم، طلبکار هستند. آنها همیشه 50 قدم از ما جلوتر هستند. چراکه تبر را ابتدا آنها می گیرند. با اولین فشار آنها هستند که به جای دو شب سیب زمینی خوردن، مجبور می شوند که چهار شب سیب زمینی با خانواده بخورند. البته که الان همان سیب زمینی کیلویی 15 هزار تومان شده است!
هیچ انقلاب یا حرکت اجتماعی با کتاب، فیلم و نمایشنامه شروع نشده، زیربنا همیشه اقتصادی است
بهمن فرمان آرا فیلم های متعددی ساخته که برخی از آنها سال ها توقیف بوده اند و با گذشت چندین سال به اکران رسیده اند. از نگاه شما در چنین جامعه ای آیا سینما و اصولا هنر می تواند آزادانه بازتاب دل مشغولی های خالقان آنها باشد یا باید لزوما هدفمند باشد؟ اصولا نگاه شما به هنر متعهد چیست و آیا آن را مخالف ذات هنر نمی دانید؟
هیچ انقلاب یا حرکت اجتماعی، با یک کتاب، نقاشی، فیلم و نمایشنامه شروع نشده و زیربنا همیشه اقتصادی است. در مملکت ما زمانی که قرار است چاپ اول یک کتاب منتشر شود، اگر خیلی امیدوار باشند 2500 نسخه از آن چاپ می کنند. جمعیت کشور از 37 میلیون به بیش از هشتاد میلیون رسید اما خرید کتاب جزو نیازمندی های مردم عادی مملکت نیست. برای اینکه کتابی هم که قبلا 2 تومان می خریدید، اکنون 250 تومان شده است. بنابراین هدفمند بودن فیلم آخر من در جهت این بوده که به مردم بگویم این آینه ای است که به نظر من می آید. به درون این آینه نگاه کنید، این ما هستیم؛ حکایت دریا، حکایت همه ماست. هم وسعت دارد و هم چیزهای دیگر ولی من در حال نشان دادن دریای آرام آن هستم، وای بر احوال ما اگر قرار باشد این دریا طوفانی شود. چون در این صورت همه را با خودش می برد.
ما مملکت با فرهنگی هستیم و فرهنگ عظیمی را پشت خود داریم. شعرای بزرگی داریم و اصلا با همسایه های این طرف و آن طرف خود قابل قیاس نیستیم و به دولتی نیاز داریم که ارزش فرهنگ را بداند. نمی گویم به ما سوبسید بدهد، فقط ما را رها کنید. دولت در مورد مسائل فرهنگی مثل زانوی پلیسی است که روی گردن آن سیاه پوست(جورج فلوید) گذاشته شده و سه مرتبه می گوید نمی توانم نفس بکشم ولی انگار فایده ای ندارد.
آیا من دلم می خواهد که همیشه فیلم هایی با مضمون حکایت دریا بسازم؟ من هم دلم می خواهد فیلم های مفرح بسازم. شخصا نیاز ندارم که حتما کسی در فیلم من حالش بد شود. ولی منظور همه این تصاویری که بی مهابا آن را بیان می کنم، این است که در حال نشان دادن مردم هستم.
عده ای در حرمسرا هستند و عده ای دیگر در خیابان، عده ای کارگر هستند و عده ای خودی
در سال های اخیر سینمای ایران تمایل زیادی به نقد جامعه و سیاست پیدا کرده که برخی از آنها در جذب مخاطب موفق و برخی شکست خورده اند. آیا موضوع نقد جامعه که اکنون به تصویر درآمده و اجازه اکران پیدا می کند، سکه زری ست که انبانِ سازندگان آن را پرمی کند یا سینمای اجتماعی و سیاسی امروز ایران در این سال ها قادر بوده بر نگاه سیاست مداران و مجریان مملکت تاثیرگذار باشد و هشدارهای لازم را به آنها بدهد؟
نمی توانم بگویم که فیلم های ما بر حاکمیت و دولت اثرگذار بوده است. چون اولا سیستمی درست شده که بر اساس آن عده ای در حرم سرا هستند و عده ای دیگر در خیابان. عده ای کارگردان هستند که دولت در این 42 سال از آنها پشتیبانی و حمایت مالی کرده است. این افراد خودی به شمار می آیند و هر زمانی که فیلم بسازند یا عید نوروز اکران می شود یا عید فطر یا یک زمان خوب دیگر.
قبل از اینکه قرارداد اکران فیلم حکایت دریا را فسخ کنم، به من گفتند حاضرند فیلم را دهه اول محرم اکران کنند. زمانی که خود من هم به سینما نمی روم. شما می خواهید فیلم را بسوزانید خب بنزین روی آن بریزید. فیلم و کتاب سوزاندن کار من نیست. من دیروز به دنیا نیامده ام که تفاوت حالا و بعد را ندانم.
فیلم دلم می خواد هم داستان آدمی بود که احوالات پریشان داشت ولی می گفت خوشی هم سهم ملت ایران است. چه کسی که کارگر معمولی است و چه کسی که مهندس یا معمار است، بالاخره به خوشی در یک زمانی از زندگی نیاز دارد. به هر ترتیب شما روی همه این احوالات حساب می کنید. به عنوان مثال می خواهیم برای بچه مان یا خاله یا یک فردی جشن تولدی در خانه خود بگیریم، چقدر آدم دعوت می کنیم؟ حداکثر 20 تا 25 نفر. چرا باید کسی در خانه شما را بزند و بگوید: شما زیادی سر و صدا می کنید و باید شناسنامه هایتان را ببینیم؟
وقتی مسئول مملکت می گوید شما از هر جای شهر تهران راه بیفتید فقط 15 دقیقه طول می کشد تا به مواد مخدر برسید، می خواهم ببینم نیروی انتظامی چه کار می کند که مواد مخدر اینقدر گسترده و به این آسانی در دسترس است؟
دسترسی به دانشگاه برای جوان ها آسان شده است ولی شغل ها کجاست؟ یکی از بچه های دوستان من، دانشگاه آزاد میاندوآب، رشته کامپیوتر قبول شده بود و تنها پنجشنبه و جمعه ها معلم داشتند و 5 روز دیگر را تهران بود. دانشگاه از نظر کمیت فراوان شده ولی شغلی نیست. طرف مهندس مکانیک است ولی له له می زند برای اینکه راننده کسی شود؛ چون شغل برایش نیست. یا بدون پارتی، شغلی نیست.
برخی علاقمند به تعامل با سینما نبودند و اگر می شد سینماها را با سه سوت تعطیل می کردند
رابطه میان حاکمیت را با سینما چگونه می بینید؟ آیا این دو توانسته اند نسبتی از تعامل و دلالت را میان یکدیگر برقرار کنند؟ آیا این نسبت در دوران تسلط اصلاح طلبی و اصولگرایی زیاد یا کم می شود و آیا می توان مدعی شد که در سال های نه چندان دور (مراد دوران آقای احمدی نژاد است) این نخ به کلی پاره شد و پس از آن اعتماد دوسوی این نخ به یکدیگر، دیگر فرصت بازسازی پیدا نکرد؟
برخی از بدو خود به هیچ وجه علاقمند نبودند که تعاملی با هنر سینما پیدا کند. اگر می شد و اگر مخارج سینماها نبود واقعا با سه سوت سینماها را تعطیل می کردند ولی سینما یکی از محبوب ترین هنرهاست، بنابراین مردم برای آن می آیند. اکثر مشتریان سینما در تمام جهان هم بین سن 14 تا 25 سال است و ما هم در این قضایا مستثنا نیستیم.
وقتی آقای شمقدری به عنوان فیلمساز، مسئول سینمای این مملکت می شود و در خانه سینما را می بندد، من هم می آیم و به خاطر تعطیل و بی ارزش کردن تمام صنوف سینما تمام جایزه هایم را پس می دهم. گفتم اگر این نهاد است، آن را نخواستم. وقتی آقای احمدی نژاد، شمقدری را انتخاب می کند و برای سینما تصمیم می گیرد، بهتر که بین آنها نباشم. من 4 سال از پله های وزارت ارشاد بالا نرفتم و با تمام پیغام ها که اگر سناریو بدهید تصویب می کنیم، به آنها فیلمنامه ای هم ندادم و گفتم نمی خواهم. در سنی نیستم که 4 سالم را معطل شوم ولی در همین مدت یک نمایشنامه نوشتم، دو فیلم مستند ساختم که اجازه آنها را لازم نداشت و کتاب فیلم ساختن سیدنی لومت را هم به فارسی ترجمه کردم. افسرده در منزل نشستم؛ اما تصمیم گرفتم که با آن گروه فیلم نسازم و نساختم. چراکه وقتی کسی مثل شمقدری رئیس من یعنی رئیس سینما می شود، آن را توهین به خودم می دانم.
به گزارش فرهیختگان آنلاین ، چند سال است که سینمای ایران به طور جدی درگیر مساله ای به عنوان ورود سرمایه های مشکوک به عرصه تولید آثار شده است. به رغم تمام اعتراضاتی که نسبت به این مساله صورت گرفته و همچنان ادامه دارد و حتی درحالی که لااقل در چند فقره، منبع تحصیل مال، از جانب سرمایه گذاران آثار نمایشی ایران در سینما، شبکه خانگی و تئاتر، طی بررسی های قضایی به طور رسمی نامشروع تشخیص داده شد و محکومیت هادی رضوی، حسین هدایتی و احسان دلاویز به عنوان متخلفان اقتصادی پرونده بانک سرمایه و بازداشت بیش از دو سال محمد امامی در ارتباط با همین پرونده، از جمله آن هستند؛ اما متاسفانه امروز باید گفت حجم سرمایه های مشکوک در سینمای ایران حتی بیشتر از سابق شده است. منطقی ترین و واضح ترین نظرات کارشناسی براین نکته توافق دارند که تنها راه جلوگیری از چنین وضعی فیلترینگ سرمایه های ورودی به سینماست. یعنی وزارت ارشاد وقتی قرار است به فیلمی پروانه ساخت بدهد، باید درخواست کند که منبع سرمایه آن به طور مشخص و واضح بیان شود و پولی که منطقی پشت هزینه شدن آن در یک اثر هنری نیست، اجازه ورود به سینما، شبکه خانگی و تئاتر را نداشته باشد. این به طور مسلم وظیفه دولت است که با بازوی اجرایی صنوف می تواند آن را به انجام برساند. اما ابراهیم داروغه زاده، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و دبیر چندین دوره از جشنواره فیلم فجر، بحث پول های مشکوک در سینما را یک بحث انحرافی می خواند و می گوید: قانون اجازه نمی دهد یک شهروند را بی دلیل از سرمایه گذاری در سینما محروم کنیم.
حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در تنها نشست خبری خود طی دوران مسئولیتش که از طرف رسانه ها به دلیل آنچه پاسخ های کوتاه و دیپلماتیک و مبهم خوانده می شد، مورد انتقاداتی هم قرار گرفت، در پاسخ به سوالی که اتفاقا از جانب فرهیختگان درخصوص فیلترینگ مبادی ورود سرمایه به سینما طرح شده بود، گفت: خوب است که هزینه های یک پروژه توسط تهیه کننده اعلام شود، اما نمی توان آن را به عنوان یک تکلیف برعهده آنها گذاشت. رئیس سازمان سینمایی چنین چیزی را درحالی می گفت که طبق نص صریح قانون، اتفاقا نه تنها اعلام دقیق این موارد جزء تکالیف تهیه کننده هاست بلکه مطالبه اعلام این هزینه ها، تکلیف سازمان تحت مدیریت انتظامی است. تهیه کنندگان سینمای ایران در برگه ای که به عنوان درخواست پروانه نمایش به خانه سینما تقدیم می کنند، باید قسمتی را هم به عنوان مشخصات سرمایه گذار فیلم پر کنند؛ اما همین یک صفحه هم در این چند سال هیچ گاه به طور موثر، جدی گرفته نشده است. یک قدم بالاتر از انتظامی، عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم هم وقتی به مجلس قبل فراخوانده شد تا درخصوص ورود پول های مشکوک به سینما پاسخ بدهد، همچنان مثل دو مدیر زیردستش رسما اعلام کرد که حاضر به ایجاد سازوکار شفافیت در این خصوص نیست. او به مجلسی ها گفت: سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ و هنر باید مورد استقبال قرار گیرد، یعنی نباید سرمایه را از این حوزه فراری داد چون این به نفع فرهنگ و هنر نیست. ما باید به این سمت حرکت کنیم کسانی که علاقه دارند چه شخصی، چه ملی و چه ترکیبی از این دو به سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ و هنر ترغیب شوند، اما بعضی حرف و حدیث ها باعث می شود اینها عطایش را به لقایش ببخشند.
گزارشی که قصد دارد مساله فساد اقتصادی را در هر زمینه ای بررسی کند، باید حتی الامکان از ورود به مسائل جناحی پرهیز داشته باشد و روی همین حساب، از تحلیل بعضی انگیزه ها در کم کاری های مصرانه دولت، راجع به بحث سرمایه های مشکوک، صرف نظر می شود؛ اما بالاخره کسی باید کاری بکند.
نکته ای که حساسیت موضوع را بیشتر می کند این است که راجع به یک فساد احتمالی که درحال حاضر در جریان است، صحبت می شود، نه صرفا چیزی که قبلا اتفاق افتاده و باید درخصوص آن اعاده حق صورت بگیرد. به عبارت ساده تر، هر روز که جلوی این قضیه گرفته نشود، صدمه جدیدی به اموال عمومی خواهد خورد و روی همین حساب، وقت کشی درخصوص حساب کشی های دقیق مالی، به سود متخلفان و حامیان آنها و به ضرر عموم مردم است.
آیا قوه قضائیه به لحاظ جایگاه قانونی امکان ورود به چنین قضیه ای را دارد؟ در شرایط عادی این دولت است که وظیفه دارد ساختار ها را درجهت جلوگیری از مفاسد اقتصادی تنظیم کند؛ اما اگر دولت چنین کاری را انجام نداد و مشخص کرد که به رغم جدی بودن مساله، همچنان قصد ندارد آن را انجام بدهد، متوقف کردن روند ارتکاب این جرائم، پیشگیری از وقوع موارد بعدی و پیگیری موارد قبل، وظیفه سیستم قضایی است. چه بسا در این خصوص، با بررسی های دقیق قضایی مشخص شود که بعضی از مدیران اجرایی کشور هم تخلفاتی انجام داده اند و باید آنها را مجرم شناخت. سال 1397 که پرمخاطب ترین سال سینمای ایران در دهه 90 بود، سینمای ایران مجموعا 220 میلیاردتومان هزینه برای کل فیلم ها کرد و روی هم 72 میلیاردتومان سود عایدش شد. با فراهم شدن دسترسی به آمار های سال 1398، این نسبت نامعقول تر هم خواهد شد، چون در این سال سینما مخاطبان کمتری داشت اما هزینه های فیلم ها همچنان بیشتر می شد.
با این حال عد ه ای در سینما (که اکثریت مطلق فعالان امروزی آن را شامل می شود)، همچنان مدعی فعالیت در بخش خصوصی هستند؛ بی اینکه توضیح معقولی درباره دلایل سرمایه گذاری شان روی پروژه های زیان ده داشته باشند. ذکر این نکته هم لازم به نظر می رسد که پول های بی حساب، حتی اگر منبع پاک داشته باشند که هیچ وقت ندارند و سرمایه معقول، روی یک صنعت زیان ده متمرکز نمی شوند و نیز به هرحال حضور آنها برای سینمای ایران مضر است. دستمزد های نجومی برای عد ه ای از بازیگران، سطح دستمزد ها را در سینمای ایران جابه جا می کند و فیلمسازان اصیل تر سینمای ایران را ورشکست خواهد کرد که این یک صدمه ساختاری است. به علاوه، چنین پول هایی باعث ایجاد یک سری شبکه های مافیایی در عرصه هنر می شود که شاید خلاصی از آن سال ها زمان و زحمت ببرد یا حتی هیچ وقت ممکن نشود. در زمینه برخورد با این مساله اولین چیزی که باید از صاحبان سرمایه های مشکوک و مدافعان آنها گرفت، زمان است. هر روز که در حساب کشی دقیق صورت های مالی سینما، شبکه خانگی و تئاتر ایران تعلل شود، یک ضربه جدید به اموال عمومی خواهد خورد و نفوذ عد ه ای که می خواهند حتی بعد از تغییر سیستم اجرایی کشور، همچنان در سینما دستی بر آتش داشته باشند، چند جریب بیشتر خواهد شد. چند موردی که در ادامه به آنها اشاره می شود، ازجمله سرمایه گذاران مطرح سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی و حتی تلویزیون ایران هستند که پول هایی کلان با منابع نامعلوم و غیرمنطقی وارد سینما کرده اند. این افراد تاکنون هیچ توضیح صریح و معقولی درباره دلایل سرمایه گذاری زیان ده شان در سینما ارائه نداده اند یا اگر توضیحی از جانب آنها ارائه شده، اتفاقا بر ابهامات افزوده است.
علی اسدزاده؛ سایه محمد امامی
در آگهی های منتشرشده در صفحه 27 روزنامه رسمی شماره 21322 تهران به تاریخ پنجم خرداد 97 آگهی تغییرات شرکت تصویرگستر پاسارگاد اعلام شده که براساس صورتجلسه مجمع عمومی عادی فوق العاده در تاریخ 19 اردیبهشت 1397 اعضای هیات مدیره به مدت دو سال تعیین شدند: محمد امامی به سمت رئیس هیات مدیره، محمدحسن زرین اقبال به سمت نایب رئیس هیات مدیره و علی اسدزاده به سمت مدیرعامل و عضو هیات مدیره.در این آگهی قید شده است: کلیه اسناد و اوراق بهادار و تعهدآور شرکت ازقبیل چک، سفته، برات- قرارداد ها و عقود با امضای ثابت آقای محمد امامی به همراه امضای آقای علی اسدزاده یا آقای محمدحسن زرین اقبال متفقا همراه با مهر شرکت معتبر می باشد. حالا حدود دو سال و سه ماه است که محمد امامی در زندان به سر می برد و در دادگاه های بانک سرمایه بار ها نام او مطرح شده است.بدون تردید هیچ کدام از متهمان اقتصادی ایران تا به حال چنین مدت طولانی و رازآلودی را قبل از محاکمه و هنگام طی شدن مراحل تحقیق پرونده، در بازداشت نبوده اند و این نشان می دهد که اتهامات محمد امامی یکی از سنگین ترین اتهامات اقتصادی در تاریخ ایران است.اما نکته اینجاست که با وجود زندانی بودن محمد امامی فعالیت های سینمایی او متوقف نشده است و در غیاب او علی اسدزاده این پروژه ها را پیش می برد.مثلا خوب، بد، جلف 1 با سرمایه گذاری علنی محمد امامی ساخته شد و خوب، بد، جلف 2 با سرمایه گذاری علی اسدزاده. جالب اینجاست که کارگردان این دو فیلم، در زمان مابین ساخت آنها، نویسندگی سریالی به نام هیولا را انجام داد که به اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان و پولشویی در حوزه های مختلف می پرداخت و طعنه های تندی می زد. درحالی که فیلم هایی مثل مصادره ، خوک و مغز های کوچک زنگ زده به عنوان محصولات شرکت روی پرده سینما رفتند، تهیه کننده یکی از این آثار، یعنی مغز های کوچک زنگ زده، پس از ایجاد شدن یک جو منفی حول نام محمد امامی و فشار افکار عمومی، اعلام کرد که این فیلم با سرمایه علی اسدزاده تولید شده است، درحالی که با توجه به تولید مغز های کوچک زنگ زده در شرکت تصویرگستر پاسارگاد عملا تفکیک نام اسدزاده و امامی از هم غیرممکن است و این مساله را می شود به فیلم های دیگر هم تعمیم داد.اسدزاده حالا با هومن سیدی که کارگردان مغز های کوچک زنگ زده هم بود، سریال بسیار پرخرج و پرحاشیه قورباغه را می سازد. هومن سیدی اولین فیلمش را با سرمایه بابک زنجانی ساخت و آخرین فیلمش را با سرمایه محمد امامی و حالا با سایه محمد امامی، اولین سریالش را می سازد. چنانکه می بینیم حتی با زندانی شدن محمد امامی، ردپای او از سینمای ایران کاملا حذف نشده است.
سجاد خواجه علیجانی؛ اسپانسر نامرئی
فرش قرمز فیلم ما همه با هم هستیم به عنوان پرستاره ترین فیلم تاریخ سینمای ایران برگزار شد و عوامل کار برای اولین بار در ایران و جهان، برای فرش قرمز یک فیلم بلیت فروشی کردند (تا جمعیت بیشتری در سالن جمع شود) اما اکثر سلبریتی های فیلم در افتتاحیه آن حاضر نشدند چون فشار افکار عمومی روی سرمایه گذار این فیلم بسیار بالا بود. با وجود اینکه افکار عمومی تا این حد نسبت به سرمایه گذار این فیلم بدبین بود اما نه دولت و نه هیچ نهاد دیگری تا آن روز و البته حتی بعد از آن، با این شخص برخوردی نکرد. سرمایه گذار ما همه با هم هستیم چه کسی است؟ او همانی است که با پول او، برنامه تلویزیونی برنده باش ساخته شد و از آنتن سیمای ملی پخش شد؛ برنامه ای که اعتراض و انتقاد علمای قم را به همراه داشت که مصداق کامل قمار شناخته شد. او همان کسی است که هزینه های ساخت رحمان 1400 را داد، فیلمی که مرز های ابتذال در سینمای ایران را جابه جا کرد تا جایی که خود وزارت ارشاد نهایتا فیلم را از پرده پایین کشید و توقیف کرد. سجاد خواجه علیجانی یک ثروتمند نامرئی در سیستم اقتصادی ایران است که نه سن و سال بالایی دارد، نه پیشینه ای که به هیچ طریق معقولی بتواند صعود او از یک جایگاه معمولی به این پایه از توانایی اقتصادی را توجیه کند. به رغم اینکه اطلاعات ثبتی خواجه علیجانی در دسترس قرار دارد، هم اکنون مشاهده می شود که هیچ شرکتی به نام او و حتی به نام پدر و برادرش که سال 1389 با هم شرکت گلپا رایان ویستا را در محله نارمک تهران تاسیس کرده بودند، نیست. این شرکت با سرمایه اولیه 100 هزارتومان به ثبت رسیده و سجاد علیجانی نه تنها اطلاعات خود و خانواده اش بلکه همه چیز را درباره این شرکت پس از آنکه ارتباطش با این مجموعه مشخص شد و در رسانه ها پیچید، به طور کامل از فضای وب حذف کرد. پس از اینکه ماجرای تقلب برنامه برنده باش در مسابقات پیامکی جشنواره جام جم مشخص شد، برای اولین بار توجهات به سمت اسپانسر این برنامه رفت که براساس اعلام پلیس فتا، به عنوان فرد خاطی به مراجع قضایی معرفی شده است. با اینکه بار ها به طور رسمی و از زبان شخصیت های مختلف، علیجانی، مالک اپلیکیشن برنده باش معرفی شده، براساس سایت این مسابقه، شرکت افکار ایرانیان هوشمند مالک اپلیکیشن این برنامه اعلام شده است. شرکتی که حتی یک سایت هم ندارد و جالب تر آنکه نام علیجانی در فهرست مالکان آن نیست و سیدمسیح قریشی و رومینا ثابت انصاری آن را در خرداد 91 تاسیس کرده اند و با عنوان مدیرعامل و رئیس هیات مدیره اداره می کنند. علیجانی به همراه پدرش، در خرداد 96 شرکت گلپا تجارت جهانی ایرانیان را که نام آن شباهت زیادی به شرکت رایانه ای قبل شان داشت، تاسیس کردند. موسسانی که فقط چهار ماه پس از راه اندازی، تمام سهام خود را به دو خانم واگذار می کنند و از آن خارج می شوند. درعین حال همین شرکت، مالک اپلیکیشن تیک است. درواقع از مهرماه 96 تاکنون هیچ شرکتی به نام رضا و سجاد خواجه علیجانی ثبت نشده است و هیچ ردپای مستقیمی از علیجانی ها نمی توان پیدا کرد. درحقیقت پیش از آن هم تنها همان شرکت کوچک رایانه ای در محله چمن غربی هفت حوض نارمک به نام علیجانی ها بود و به لحاظ قانونی قابل پیگرد و مشخص نیست که این همه ثروت طی همین چند سال محدود، از کجا و چطور به دست آمده است. توضیحی که وزیر ارشاد، سازمان سینمایی و معاونت نظارت و ارزشیابی آن به مردم ایران بدهکار هستند درباره اسپانسری علیجانی برای جشنواره سی وهفتم فیلم فجر است.وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی و معاون نظارت و ارزشیابی این سازمان، به طور جداگانه اعلام کرده اند که مطلقا قصد دخالت در کار بخش خصوصی سینما را ندارند و این معامله ای است که بین سینماگران و سرمایه گذاران انجام می شود؛ اما آیا درخصوص جشنوار ه ای که آنها خودشان برگزار کردند هم می شود، چنین توجیهی را پذیرفت؟
محمدصادق رنجکشان؛ رفیق آقای مدیرکل
محمدصادق رنجکشان متولد سال 1327 با سابقه فعالیت در حوزه خدمات هواپیمایی، ناگهان وارد سینمای ایران شد و حیرت انگیزترین سرمایه گذاری های کلان را روی تئاتر و سینما انجام داد. درمورد او هیچ چیز به اندازه ورود ناگهانی اش به این عرصه عجیب و شوک آور نیست. از او پرسیدند که چرا به وادی سینما و تئاتر آمده و او پاسخ داده، به خاطر علاقه شخصی. یعنی رنجکشان می خواهد بگوید یکی از آن آدم های پول داری است که از روی علاقه شخصی، دوست داشته وارد سینما شود و فعالیت کند. به این ترتیب می شود تمام پول های مشکوکی که وارد سینمای ایران می شوند با همین استدلال نیم خطی توجیه کرد که با اینکه اینجا ضرر می کنم، چون سینما را دوست دارم، روی آن سرمایه گذاری کرده ام. اما هیچ عقل سلیمی با این استدلال سست و ساده قانع نمی شود و دست از پرسشگری برنمی دارد.رنجکشان در روز های جام جهانی 2018 روسیه تعدادی از بازیگران ازجمله پوریا پورسرخ و یوسف تیموری را با هزینه خود به روسیه فرستاد و پس از آن در سرمایه گذاری فیلمی به نام سرکوب مشارکت کرد اما چیزی که نامش را سر زبان ها انداخت، تئاتر بینوایان بود. این تئاتر به کارگردانی حسین پارسایی، مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روی صحنه رفت و باعث ایجاد عبارت تئاتر لاکچری در ایران شد. در مهرماه 1397، این تئاتر دست کم 16 میلیاردتومان هزینه داشت و رسما توسط یکی از مدیران وزارت ارشاد دولت های یازدهم و دوازدهم روی صحنه رفت. بدون تردید اعتراضاتی که به تئاتر بینوایان شد، در تاریخ هنر نمایش ایران بی سابقه بود اما اینها نه برای مدیر دولتی مشکلی ایجاد کرد، نه جلوی فعالیت بیشتر رنجکشان در سینما را گرفت.او به قدری پیش رفت که در مقابل چشمان حیرت زده تمام ناظران، با زیر پا گذاشتن تمام قوانین مسلم و واضح صنفی، کارت تهیه کنندگی سینمای ایران را دریافت کرد و پس از آن، سال 1398 در فجر سی وهشتم، به عنوان رقیب سازمان اوج در تعداد تولیدات حاضر در فستیوال، به نشست های خبری فیلم ها آمد تا کارگردان ها و بازیگران فیلم هایش، حاضران در سالن را به کف زدن برای او دعوت کنند. رنجکشان در همان روز های نزدیک به جشنواره سی وهفتم که روزنامه فرهیختگان نسبت به حضور پررنگ او در رویداد پیش رو و بی منطق بودن سرمایه گذاری هایش در سینما به لحاظ اقتصادی، مطلبی را منتشر کرده بود، جوابیه ای فرستاد و نوشت که سرمایه پرفروش ترین فیلم اجتماعی تاریخ سینمای ایران، یعنی متری شیش ونیم متعلق به او بوده است و این را گواهی بر منطق اقتصادی کارهایش در سینما قرار داد. این درحالی است که چند روز بعد به طور اتفاقی در صحبت های سیدجمال ساداتیان، تهیه کننده متری شیش ونیم و شریک رنجکشان در سینما آستارا نکته ای بیان شد که قله کاری رنجکشان به لحاظ اقتصادی را فرو ریخت. ساداتیان در مصاحبه با رادیو گفت: از ابتدای امسال تاکنون تنها سه فیلم سینمایی سود کرده اند و دو فیلم به هزینه اولیه خود رسیده اند و مابقی فیلم ها همگی ضرر کرده اند. ما فیلم هایی داریم که حتی هزینه پخش خودشان را هم برنگردانده اند. 10 میلیاردتومان هزینه ساخت متری شیش ونیم شد با سه میلیارد هزینه پخش فیلم که مجموعا 13 میلیاردتومان می شود، از طرف دیگر فیلم ما 27 میلیاردتومان فروخت که با کسر مالیات بر ارزش افزوده 24 میلیارد باقی ماند که نصف آن به سینما ها و نصف دیگر آن به ما رسیده است. به عبارتی ساداتیان اعتراف کرد که 13 میلیارد هزینه تولید فیلمش و 12 میلیاردتومان عایدی آن بوده است. این درحالی است که بعضی تهیه کنندگان دیگر هزینه تولید متری شیش ونیم را نه 10 میلیارد بلکه تا 16 میلیاردتومان برآورد می کنند.
آقازاده ها و سینمای ایران
یکی از مواردی که اخیرا سینمای ایران به آن دچار شده، ورود آقازاده ها به حوزه سرمایه گذاری روی فیلم هاست. چنین ماجرایی با ورود هادی رضوی، داماد وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت در کانون توجهات قرار گرفت؛ اما رضوی تنها کسی نبود که از میان آقازاده ها به این حوزه ورود کرد. بحث منطق مالی حضور آقازاده ها در سینما تفاوتی با دیگر کسانی ندارد که آن ها را به عنوان صاحبان سرمایه های مشکوک می شناسیم. لااقل مورد هادی رضوی نشان داد که حتی این موارد هم می توانند در لایه های زیرین خودشان پر از تخلفات سنگین مالی باشند.علی حضرتی فرزند الیاس حضرتی (نماینده دوره قبل مجلس شورای اسلامی و صاحب امتیاز روزنامه اعتماد) ازجمله تهیه کنندگانی است که چندسالی می شود به تهیه فیلم های سینمایی می پردازد. او تاکنون مسئولیت تولید چندین فیلم سینمایی ازجمله نیمرخ ها ، خداحافظی طولانی آخرین بار کی سحر را دیدی و یک قناری، یک کلاغ را برعهده گرفته است.در این میان حضور حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا عارف در سینما حواشی بسیار زیادی به وجود آورد. او همان کسی است که در مصاحبه ای جنجالی اعلام کرد، موفقیتش در زمینه های اقتصادی به دلیل ژن خوبی است که دارد و بعد ها نیز محمدرضا عارف در تایید صحبت های فرزندش اعلام کرد که او از زمان دبستان همیشه شاگرد اول بوده است.به هرحال فیلم فصل نرگس که حمیدرضا عارف تهیه کننده اش بود، با وجود بازیگران سرشناس بسیاری که داشت، نه در جشنواره فیلم فجر موردتوجه قرار گرفت و نه در اکران عمومی توانست به درآمد بالایی دست یابد و در انتها تنها با 231 میلیون تومان از پرده سینما ها خداحافظی کرد.مورد دیگر عباس نادران، فرزند الیاس نادران، نماینده سابق مجلس و این بار برخلاف دو نفر قبلی، یک آقازاده اصولگراست. او پیش از این سرمایه گذار فیلم شاه کش به کارگردانی وحید امیرخانی بود؛ اما چیزی که اسمش را سر زبان ها انداخت، ماجرای فیلم قاتل و وحشی به کارگردانی حمید نعمت الله بود.در 21 دی 1398، حسن آقاکریمی عضو هیات داوری خانه سینما درباره عدم حضور فیلم قاتل و وحشی ساخته حمید نعمت الله در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر که قرار بود 20 روز بعد از آن برگزار شود، گفت: سرمایه گذار اولیه کار صادق رنجکشان (از سرمایه گذاری در این فیلم) انصراف داده و عباس نادران کار را ادامه داده و قرار بود هزینه های اولیه را هم آقای نادران پرداخت کند . گویا چک های آقای نادران پاس نشده و اگر آقای رنجکشان چک را خرج کرده باشد، مالکیت، طبق تفاهمنامه پابرجاست. او افزود: تا این لحظه هیچ شکایتی از طرفین ماجرا به دبیرخانه شورای داوری خانه سینما نرسیده است. و در اواخر صحبت هایش اشاره کرد که آقای نادران و نعمت الله هر دو به طور مشترک تهیه کننده کار هستند.بعد ها زمزمه هایی درباره اینکه سرمایه گذار فیلم مجددا محمدصادق رنجکشان شده است، منتشر شد. اما یکی دو نکته هنوز جای سوال باقی می گذارد. اول اینکه عباس نادران چگونه بدون هیچ سابقه سینمایی می تواند به عنوان تهیه کننده رسمی یک فیلم شناخته شود و ثانیا چطور کسی می تواند از نیمه های راه به یک پروژه بپیوندد و عنوان تهیه کننده آن را پیدا کند و پس از مدتی پروژه را ترک کند و نام او از تیتراژ فیلم حذف شود؟ مسلم این است که مقداری از قصور بر گردن خانه سینما، سازمان سینمایی و سایر نهاد های نظارتی در دستگاه اجرایی کشور است.
* نویسنده : میلاد جلیل زاده،روزنامه نگار
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم تکریم محسن مؤمنی شریف و معارفه محمد مهدی دادمان رئیس جدید حوزه هنری صبح امروز یکشنبه 8 تیرماه با حضور حجت الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از اهالی فرهنگ، هنر و شخصیت های مختلف در حوزه هنری برگزار شد.
عزت الله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این مراسم اظهار داشت: آقای مومنی شریف مصداق بارز مدیر کارشناس از نظر من و فرهنگ مدیریت است. ما در این مملکت برخی کارشناسان خوب و حرفه ای داریم و در حوزه های مختلف و به ویژه فرهنگ و هنر از آنها بهره می بریم، اما این افراد از توانمندی مدیریت بویی نبرده اند و وقتی به مدیریت می رسند، علی رغم کارشناس بودن اما خدمت نمی کنند. نمی خواهم بگویم خیانت می کنند، ما خائن در سطوح مدیریت بالا نداریم، اما عمل خائنانه زیاد داریم و هستند کارشناسانی که چون مدیر نیستند، ضربه می زنند.
ضرغامی گفت: کسانی هستند که مدیران توانمند هستند اما کارشناسان آن حوزه محسوب نمی شوند، یعنی آشنایی با آن مقوله ای که مدیریت آن بر عهده شان گذاشته شده ندارند. اینها هم به نحوی ناتوان شمرده می شوند چون مجبور می شوند در موضوعات مختلف به کارشناسان مراجعه کنند.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: اما هستند جماعتی که هم مدیرند و هم از ویژگی های رفتاری خوبی برخوردارند و هم در کار خود کارشناس شمرده می شوند. بهترین تعبیر درباره آقای مومنی شریف که سال هاست با ایشان همکاری داشته و دارم، این است که ایشان مدیر کارشناس خوب در کشور ما هستند و با حوزه هنری و بخش های هنر به خوبی آشنایی دارد. برخی بخش ها را خوب می شناسد و کارنامه موفقی در بخش مدیریت به جا گذاشته است.
ضرغامی ضمن اشاره به آشنایی با محمد مهدی دادمان، رئیس جوان حوزه هنری توضیح داد: دادمان را هم چند سالی است که می شناسم. با پدر بزرگوارشان از سال 57 با فعالیت هایی که در دانشگاه داشتیم، آشنا بودم، اما ایشان توانمند است و موقعیت کنونی اش ربطی به پدرش ندارد. آقازاده هست اما شخصیت مستقلی دارد و شاید این آقازادگی حتی مانعی برای او ایجاد کند، در حالی که او فردی باتجربه بوده و از رویش ها محسوب می شود.
وی دادمان را نعمت بزرگی برای این دوره از تاریخ انقلاب معرفی کرد و گفت: او جوانی پرانگیزه است اما بسیار تجربه دارد. از روحیات اخلاقی خوبی بهره مند است و برداشت من این است که تواضع و رفتار اخلاق مدارانه ارزشمندی دارد. آقای دادمان متخصص در موضوع نیروی انسانی است و این موضوع را که اصولا در موقعیت مدیریت با عنوان توانمندی شبکه سازی ، فوق العاده اهمیت دارد در او دیده می شود. او در این حوزه کارشناس است و بسیار توانمند محسوب می شود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این که مخاطب کارهای حوزه هنری مخاطبان عام هستند، گفت: البته در این موضوع برخی دچار اشتباهاتی شده اند. انگار در مجموعه هایی هستند که مخاطب ایدئولوژیک باید داشته باشند. اما دوره این مسائل گذشته است. من این نگاه را قبول ندارم و باید عام بنگریم. توصیه رهبر انقلاب هم همین است. نه فقط قشر سفید، بلکه خاکستری و همه باید مخاطب تولیدات نهاد انقلابی باشند.
وی با بیان این که حوزه هنری در این زمینه تجارب فوق العاده ای دارد و باید در این مسیر باید از آقای زم که حق آب و گل در حوزه دارند و بنایی مهم را نهادند تشکر و حق شناسی شود، گفت: البته در مسائل فرهنگی و هنری من با آقای زم اختلاف دیدگاه دارم، اما او در حوزه خدمت کرد و امروز جایش خالی است.
ضرغامی در پایان سخنان خود گفت: هنگامی که فیلم سینمایی آدم برفی ساخته شد، یکی از اشتباهات من به عنوان مسؤول این بود که فکر می کردم آدم برفی به دلیل عبور از برخی خط قرمزها که همخوانی با ضوابط نظارتی ندارد، نمی تواند پخش شود، اما اگر کوتاه می آمدم و درک می کردم که این فیلم چقدر پیام های ارزشمند سیاسی دارد، هرگز مقابلش را نمی گرفتم.
انتهای پیام/
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ یک کانال تلگرامی در خبری نوشت: اخیرا و بعد از پیگیری مجموعه های نظارتی، جلوی صدور مجوزهای بی حساب و کتابی که وزارت ارشاد برای تولید سریال های شبکه نمایش خانگی صادر می کرد، گرفته شد. مجوزهای صادره از وزارت ارشاد اینقدر زیاد بود که کارشناسان می گویند حتی سهمیه مجوز وزارت ارشاد دوره بعد در حوزه سریال های خانگی را نیز پیشخور کردند.
حالا دوباره وزارت ارشاد در اقدامی اشتباه با مجوز دادن به برنامه های تلویزیونِ اینترنتی گام در مسیر تغییر سبک زندگی مردم، دوگانگی فرهنگی، ذائقه سازی بسیار غلط و غیرقانونی گذاشته است.
در آخرین نمونه تخلف، وزارت ارشاد به برنامه فردوسی پور و مجید صالحی(اِمشو) مجوز داده است.
خوب است برای اطلاع وزیر ارشاد بگوییم در تیزر برنامه اِمشو علنا تبلیغ هنجنسگرایی شده است.
شفقنا- نماینده مردم تهران در مجلس، تجربه فیلتر تلگرام را تجربه ای ناموفق خواند و گفت که مجلس یازدهم به دنبال اعمال فیلترینگ در فضای مجازی نیست. روح اله ایزدخواه با بیان اینکه مجلس یازدهم به دنبال فیلترینگ و محدودسازی فضای مجازی نیست و این موضوع را اولویت امروز کشور نمی داند، اظهار کرد: تا زمانی که زیرساخت های داخلی ظرفیت کافی را برای حضور کاربران نداشته باشد، بستن صرف فضای مجازی خطایی استراتژیک است.
خانه ملت نوشت: نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس مجلس شورای اسلامی با استناد به سخنی از حضرت امام خمینی(ره) درباره بحث تعطیلی سینماها در اوایل انقلاب، گفت که همانطور که امام فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم و سینما تعطیل نشد؛ امروز نیز باید بدانیم که نگاه سلبی به هیچ عنوان جواب نخواهد داد.
وی تصریح کرد: از جانب دیگر مسئله فیلترینگ و محدودسازی ها در فضای مجازی به هیچ عنوان اولویت کشور و مجلس نیست و نمایندگان به مسائل اصلی جامعه می پردازند.
ایزدخواه یادآور شد: البته دولت در زمینه ایجاد شبکه ملی اطلاعات، توسعه زیرساخت های داخلی و تقویت شرکت ها و پیان رسان های داخلی کم کاری کرده و در این زمینه حتما مجلس مطالبه جدی از دولت خواهد داشت.
عضو مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس با بیان اینکه به صرف فیلترینگ ایسنتاگرام، توئیتر و تلگرام معضلی از مسائل اجتماعی کشور حل نخواهد شد، عنوان کرد: تنها راهکار فعلی، تقویت ظرفیت ها و زیرساخت های داخلی است و اینکه برای عضویت کاربران در اپلیکیشن های داخلی امتیازاتی قائل شد تا مردم به جای شبکه های خارجی، جذب شبکه های داخلی شوند.
انتهای پیام
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
شفقنا- نماینده مردم تهران در مجلس، تجربه فیلتر تلگرام را تجربه ای ناموفق خواند و گفت که مجلس یازدهم به دنبال اعمال فیلترینگ در فضای مجازی نیست. روح اله ایزدخواه با بیان اینکه مجلس یازدهم به دنبال فیلترینگ و محدودسازی فضای مجازی نیست و این موضوع را اولویت امروز کشور نمی داند، اظهار کرد: تا زمانی که زیرساخت های داخلی ظرفیت کافی را برای حضور کاربران نداشته باشد، بستن صرف فضای مجازی خطایی استراتژیک است.
خانه ملت نوشت: نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس مجلس شورای اسلامی با استناد به سخنی از حضرت امام خمینی(ره) درباره بحث تعطیلی سینماها در اوایل انقلاب، گفت که همانطور که امام فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم و سینما تعطیل نشد؛ امروز نیز باید بدانیم که نگاه سلبی به هیچ عنوان جواب نخواهد داد.
وی تصریح کرد: از جانب دیگر مسئله فیلترینگ و محدودسازی ها در فضای مجازی به هیچ عنوان اولویت کشور و مجلس نیست و نمایندگان به مسائل اصلی جامعه می پردازند.
ایزدخواه یادآور شد: البته دولت در زمینه ایجاد شبکه ملی اطلاعات، توسعه زیرساخت های داخلی و تقویت شرکت ها و پیان رسان های داخلی کم کاری کرده و در این زمینه حتما مجلس مطالبه جدی از دولت خواهد داشت.
عضو مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس با بیان اینکه به صرف فیلترینگ ایسنتاگرام، توئیتر و تلگرام معضلی از مسائل اجتماعی کشور حل نخواهد شد، عنوان کرد: تنها راهکار فعلی، تقویت ظرفیت ها و زیرساخت های داخلی است و اینکه برای عضویت کاربران در اپلیکیشن های داخلی امتیازاتی قائل شد تا مردم به جای شبکه های خارجی، جذب شبکه های داخلی شوند.
انتهای پیام
fa.shafaqna.com
شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدرضا بهمنی با بیان این مطلب افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدابیری را برای مواجه با تحولات فضای مجازی در عرصه فرهنگ اندیشیده و به همین منظور تدوین برنامه و متناسب سازی وزارتخانه با این تحولات از حدود یکسال قبل در دستورکار این وزارتخانه قرار گرفت.
وی ادامه داد: همزمان با تدوین برنامه مذکور، مصوبه شورای عالی فضای مجازی کشور در جلسه 26 فروردین 98، 8 دستگاه از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف به تدوین برنامه تحول سازمانی کرد که این وزارتخانه اولین وزارتخانه ای است که برنامه متناسب سازی سازمانی خود با تحولات فضای مجازی را تهیه و فرآیند اجرایی سازی آن را آغاز کرده است.
بهمنی اهم چالش های عرصه فرهنگ ناشی از تحولات فضای مجازی را مورد اشاره قرار داد و کاربر محورشدن و افزایش تولید و توزیع محتوا از سوی کاربران عمومی، ورود فعالان غیرفرهنگی به حوزه تولیدات فرهنگی مانند اپراتورها، بروز پدیده گمنامی در تولید و نشر محصولات فرهنگی، هنری و رسانه ای، دشواری کنترل و ممیزی قبل از نشر، در هم تنیدگی قالب های محصولات فرهنگی و فراگیری محصولات صوتی و تصویری، تصرف بازار مصرف فرهنگی کشور توسط رقبا و معارضان در بستر شبکه های توزیع فضای مجازی را از جمله این چالش ها برشمرد.
رئیس مرکز رسانه های دیجیتال افزود: به واسطه این گونه چالش ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه های مختلف ماموریتی خود با پدیده ها، بازیگران و الگوهای نوین در تولید، نشر و مصرف فرهنگی، هنری و رسانه ای مواجه شده به گونه ای که نیازمند تغییرات جدی در تعاریف، سیاست ها، فرآیندها و ابزارهای انجام فعالیت هایش شده است.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: بنا به این ضرورت ها و با توجه به مصوبه شورای عالی فضای مجازی کشور، برنامه تحول برای ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی در وزات فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین شده است.
بهمنی در معرفی ارکان مفهومی و اقدامات این برنامه ادامه داد: در این برنامه 71 اقدام عملیاتی در قالب پنج گروه و به عنوان 5 رکن برنامه پیش بینی شده است.
وی نخستین رکن برنامه را متناسب سازی تشکیلات و نظام مدیریت وزاتخانه با تحولات فضای مجازی معرفی کرد و گفت: بهبود ساختار سازمانی، توانمندسازی نیروی انسانی و تقویت نقش تنظیم گری وزارتخانه در فضای مجازی را از جمله اقدامات این رکن است. همچنین در این برنامه، توسعه دولت الکترونیک و پلتفرم های فرهنگی در فضای مجازی به عنوان رکن زیرساختی و مهم در نظر گرفته شده که در این گروه، اقداماتی مانند اصلاح نظام مجوزها، تسهیل و تسریع خدمات به اهالی فرهنگ و هنر، حمایت از ایجاد و توسعه پلتفرم های ایرانی در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه، در دستورکار قرار گرفته است.
بهمنی در بخش دیگری از سخنان خود، ضرورت حضور و نقش آفرینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ارتقای محتوایی فرهنگ و هنر ایرانی - اسلامی در بستر فضای مجازی را یادآور شد و گفت: توجه به فرصت ها و تهدیدهای پیش رو در زمینه تولید و نشر محتوا در فضای مجازی از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه ای که یکی از کلان برنامه های وزیر فرهنگ دولت دوازدهم نیز ارتقای محتوایی محصولات فرهنگی و هنری است، لذا در این بخش از برنامه تحول، به اقداماتی همچون شبکه سازی تولیدکنندگان محتوا، استفاده از ابزارهای نوین برای پایش و صیانت از محتوای فرهنگی در فضای مجازی و ارتقای سواد مجازی کاربران به ویژه خانواده ها، توجه شده است.
وی تاکید کرد: تحولات فضای مجازی، عنصر کسب و کاری در عرصه فرهنگ را برجسته تر کرده است. بنابراین ذیلِ گسترش کسب و کارهای فرهنگی در فضای مجازی به عنوان رکن چهارم برنامه تحول نیز اقداماتی طراحی شده است که اهم آن ها شامل حمایت از شکل گیری مراکز نوآوری و شتاب دهی فرهنگی، هنری و رسانه ای، گسترش آموزش کسب و کارهای نوین در میان اهالی فرهنگ و حمایت از شکل گیری مجامع و تشکل های کسب و کاری در عرصه فرهنگ می شود.
بهمنی افزود: این برنامه تلاش کرده موضوع بهبود اطلاع رسانی و تبلیغات در فضای مجازی را به عنوان رکن پنجم برنامه تعریف تعریف کرده و نسبت به اجرای اقداماتی مانند تعمیم قوانین مدیریت تبلیغات در کشور به فضای مجازی و پیشگیری از گسترش اخبار جعلی و محتواهای آسیب رسان، اهتمام ویژه داشته باشد.
وی در پایان تصریح کرد: ذیل مجموعه اقدامات این برنامه، هم اکنون 28 پروژه به صورت فراگیر در همه بخش های وزارتخانه در حال اجراست. که از این تعداد حدود 7 پروژه مهم در حوزه دولت الکترونیک و متناسب سازی وزارتخانه و 21 پروژه نیز در حوزه های محتوا، کسب و کارهای فرهنگی و اطلاع رسانی هستند.
رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال در پایان گزارش خود، خطاب به معاون اول رئیس جمهور درخواست داشت برای تدبیر موفق نسبت به تحولات فضای مجازی، ضرورت تغییر در الگوی سیاست گذاری و تنظیم گری سازمانی در دستگاه های فرابخشی دولت مانند سازمان امور اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه، مورد توجه قرار گیرد چرا که در غیر این صورت دولت دچار نوعی حبس ظرفیت در اعمال حکمرانی در همه بخش های گوناگون به ویژه در بخش فرهنگ و هنر خواهد شد.
مهدی رحمانیان . مدیرمسئول
این روزها با کاهش چهار صفحه از صفحات روزنامه شرق ناگزیر به تعدیل چهار نفر از همکاران تحریریه و سه نفر از اعضای بخش فنی شده ایم. این تعدیل ناخواسته و ناخوشایند، ما را با سؤالات و انتقاداتی از سوی همکاران رسانه ای، مخاطبان و علاقه مندان روزنامه شرق مواجه کرد. سؤالات و انتقادات این دوستان به طور کلی شامل این موارد می شد: 1. هیچ راهی جز تعدیل خبرنگاران وجود نداشت؟ 2. آیا نمی شد فقط صفحات روزنامه را کم کنید؛ اما نیروها را حفظ کنید؟ 3. چرا بخش آگهی های بازرگانی خود را فعال تر نکردید؟ 4. امکانِ کمک گرفتن از افراد خیّر فرهنگی وجود نداشت؟ 5. چرا اشتراک روزنامه را تقویت نکردید؟ 6. آیا با افزایش کیفیت نمی شد روی فروش روزنامه تأثیر گذاشت؟ 7. مگر کمک های دولتی کفاف هزینه های تان را نمی دهد؟ 8. چرا تدابیر لازم برای چنین روزهای بحرانی اندیشیده نشده بود؟
به دور از هرگونه حاشیه روی تلاش می کنم
به اجمال اما شفاف به این سؤالات پاسخ دهم؛ اگرچه بر این باورم هر کسی حق دارد از ظن و منطق خود به ماجرا نگاه کند.
شرق در 22 سال حیات خود چه در سال 77 که به عنوان یک هفته نامه محلی پا به عرصه مطبوعات گذاشت و چه در سال 82 که به عنوان روزنامه سراسری منتشر شد همواره روزنامه مستقل بخش خصوصی بوده و از هیچ نهاد دولتی یا خصوصی و حتی از احزاب و جناح های سیاسی کمکی دریافت نکرده است؛ اگرچه همواره متهم به وابستگی به نهادها و گروه های مختلف شده است. در این سال ها سقف روزنامه شرق بر دو ستونِ فروش و آگهی ها استوار بوده است. البته شرق مثل رسانه های دیگر هرازگاهی از سوی وزارت ارشاد یارانه کاغذ دریافت کرده است و ناگفته پیداست میزان این یارانه ها در حدی نبوده که چندان اثری بر انتشار روزنامه داشته باشد. از سوی دیگر به خاطر وجه انتقادی روزنامه که یکی از ویژگی های بارز آن است، هیچ گاه محبوب هیچ دولتی، چه چپ و چه راست، نبوده است. شاخص راستی آزمایی این بخش میزان یارانه ای است که از سوی دولت های مختلف به شرق پرداخت شده است؛ بااین همه در این سال ها روزنامه با اتکا به تک فروشی و آگهی ها توانسته به وظیفه خود یعنی روشنگری و اطلاع رسانی در چارچوب های تعین یافته موجود عمل کند. بدیهی است در این راه و گام هایی که برداشته ایم، همکاران ما ستون فقرات روزنامه بوده اند و در حد توان و بضاعتِ روزنامه به آنان توجه کرده ایم؛ اما ازآنجاکه همیشه چرخ گردون بر وفق مراد نمی چرخد، ما نیز مانند دیگر بنگاه های اقتصادی با بلیه بزرگ تحریم ها مواجه بوده ایم و هنوز از زیر بار تحریم ها بیرون نیامده ایم و کمر راست نکرده ایم که بلیه دیگری به نام ویروس کرونا دامن گیرمان شد. تحریم ها ما را بی رمق کرده بود؛ اما نیم نفسی داشتیم. کرونا به همان نیم نفس هم طمع کرده است. همه مخاطبان نیک می دانند که انتشار روزنامه نیازمند کاغذ است و کاغذ با ارز خارجی تهیه می شود. در سال های گذشته به دلیل تحریم ها ما با افزایش نرخ دلار مواجه شده ایم. هزینه های تولید روزنامه اعم از چاپ، فیلم و زینک و کاغذ، افزایشِ چندبرابری داشته است. از سوی دیگر افزایش قیمت ها و اُفت فروش به جهت هجوم بیماری کرونا مخاطبان روزنامه را تارانده است؛ همچنین با تعطیلی بنگاه های اقتصادی و از بین رفتن رقابت بین این بنگاه ها، روزنامه شرق مهم ترین بخش تأمین منابع خود یعنی آگهی ها را نیز از دست داده است. حال واقعا چه کار می توان کرد؟
ما مدیران رسانه مصداق کسی هستیم که او را دست بسته درون استخری پرتاب کرده اند و از او انتظار شنای پروانه و قهرمان شدن در مسابقه دارند. من فکر می کنم اگر روح آدام اسمیت را هم الان احضار کنند، با توجه به این شرایط کار چندانی از دستش بر نخواهد آمد! گرچه گمان می کنم این توضیحات برای هر مخاطبِ منصفی قابل درک و تأمل باشد. تلاش می کنم با بیان جزئیات مسئله را روشن تر کنم. در روزنامه شرق به ازای هر صفحه دو نفر و هر گروه یک دبیر فعالیت می کند. با حذف چهار صفحه باید دست کم هشت خبرنگار، یک دبیر، یک صفحه آرا و دو ویراستار حذف می شدند؛ اما ما در مجموع هفت نفر از همکاران مان را تعدیل کردیم. گفتنی است که هزینه دستمزد هر نفر حدود پنج و نیم میلیون تومان است؛ یعنی برای چهار صفحه رقمی معادل 60 میلیون تومان حق الزحمه در ماه؛ بنابراین هیچ راهی وجود نداشت، مگر اینکه محلی برای تأمین هزینه ها پیدا می شد. پاسخ پرسش دوم، در پاسخ پرسش اول مستتر است. اگر می خواستیم نیروها را تعدیل نکنیم، باید به این نیروها بدون اینکه کاری به آنها واگذار کنیم، حقوق می پرداختیم. این عملی ناخوشایند برای آدم ها و غیرعملی برای یک مؤسسه خصوصی است. چنان که اشاره شد، بنگاه های اقتصادی و خدماتی نیز متأثر از تحریم های ظالمانه و پس از آن به واسطه بیماری کرونا دچارِ افت و رکودِ تولید شدید شدند و بخشی از آنها کالایی ندارند که نیاز به تبلیغ داشته باشند و این سفره آن قدر کوچک شده است که امکان دریافت آگهی از این منابع به شدت کاهش یافته است. اما درباره کمک از دوستان و همراهان، راستش با برخی از دوستان که در این حوزه ها فعال اند، صحبت هایی کرده ایم؛ ولی تاکنون ثمری نداشته؛ همین جا اعلام می کنیم اگر فرد یا بنگاهی امکان کمک به روزنامه شرق را دارد، ما از آن استقبال می کنیم تا به این وسیله از بی کاری تعدادی از هم وطنان و همکاران مان جلوگیری شود. درباره اشتراک گیری تلاش های زیادی شده است. در سال های گذشته نامه هایی برای برخی صنوف مثل وکلا و پزشکان و دیگر بخش ها ارسال کرده ایم که مشترک روزنامه شرق شوند و حتی در روزنامه هم تبلیغ کردیم؛ ولی مع الوصف با استقبال زیادی مواجهه نشده است و اغلب آنان تقاضای اشتراکِ رایگان دارند. این در حالی است که اگر در یک حرکت فرهنگی، هزار نسخه اشتراک سالانه به مشترکان روزنامه افزوده شود، رقم نسبتا مقبولی به بودجه روزنامه افزوده خواهد شد، این امکان نیز فراهم شده است که اگر افرادی تمایل به اشتراک دارند، روزنامه را بدون هزینه ارسال در منزل یا محل کار دریافت کنند. درباره ارتقای کیفی روزنامه باید گفت در شرایط موجود همه می دانیم که سقف پرواز کار رسانه ای نامحدود نیست. ما نمی توانیم به همه موضوعات موردعلاقه مردم بپردازیم، زیرا هزینه این کار بالاست؛ بنابراین در حد امکان و با رعایت خط قرمزها و چارچوب های تعیین شده می توانیم بنویسیم؛ وگرنه بنده و همکارانم توان تولید روزنامه باکیفیت تر از حیثِ شناسایی و گزارش و تحلیل مسائل و مصائب جامعه را داریم. درباره کمک دولتی هم که گفته شد؛ اما یک نکته مغفول مانده و آن اینکه متولی رسانه ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ اما وزارت ارشاد ثابت کرده که اساسا به این گونه مشکلات بی اعتناست و این موارد را مسئله خود نمی داند؛ وگرنه پس از این همه ناله و فغان دست کم یک نفر کارشناس از این وزارتخانه با ما تماس می گرفت و اوضاع و احوال ما را جویا می شد. تماس وزیر ارشاد و مدیران مربوطه پیشکش، تنها کسی که در چند روز گذشته با من تماس گرفت، جناب آقای جهانگیری، معاون اول محترم رئیس جمهور بودند که فرمودند من مصاحبه شما را خواندم. گفته بودید که کسی حال ما را نپرسید، من زنگ زدم حال شما را بپرسم و من هم واقعا سپاسگزارم. بی انصافی است که نگوییم اگر حمایت شخص ایشان و قرار دادن کاغذ مطبوعات در زیرگروه کالاهای اساسی نبود، این بلا سال قبل بر سر مطبوعات نازل می شد. همان طور که همگان می دانند و ما هم اطلاع رسانی کرده ایم، نزدیک به یک میلیون نیروی شاغل در چند ماه گذشته از کار بی کار شده اند و حتی در حوزه رسانه نیز اکثر روزنامه ها چه دولتی، چه عمومی و چه خصوصی، با تعدیل نیرو مواجه بوده اند که قطعا تلخ و دردناک است. من شرمسار همکارانم هستم که نتوانستم بیش از این در خدمت شان باشم و باید تأکید کنم که جداشدن آنها از مجموعه همان طور که برای آنان تلخ است، برای ما نیز تلخ و ناخوشایند است و امیدواریم با بهبود شرایط، فرصت مجدد همکاری با آنها برای ما فراهم شود. به عنوان سخن آخر از همه کسانی که دغدغه حفظ یک نهاد رسانه ای با قدمت 22 ساله را دارند، درخواست می کنم هرگونه راهکار و پیشنهادی برای کمک و بهبود اوضاع روزنامه دارند، مطرح کنند. مطمئنا در صورت عملیاتی بودن مورد استقبال ما قرار خواهد گرفت.
مهدی رحمانیان . مدیرمسئول
این روزها با کاهش چهار صفحه از صفحات روزنامه شرق ناگزیر به تعدیل چهار نفر از همکاران تحریریه و سه نفر از اعضای بخش فنی شده ایم. این تعدیل ناخواسته و ناخوشایند، ما را با سؤالات و انتقاداتی از سوی همکاران رسانه ای، مخاطبان و علاقه مندان روزنامه شرق مواجه کرد. سؤالات و انتقادات این دوستان به طور کلی شامل این موارد می شد: 1. هیچ راهی جز تعدیل خبرنگاران وجود نداشت؟ 2. آیا نمی شد فقط صفحات روزنامه را کم کنید؛ اما نیروها را حفظ کنید؟ 3. چرا بخش آگهی های بازرگانی خود را فعال تر نکردید؟ 4. امکانِ کمک گرفتن از افراد خیّر فرهنگی وجود نداشت؟ 5. چرا اشتراک روزنامه را تقویت نکردید؟ 6. آیا با افزایش کیفیت نمی شد روی فروش روزنامه تأثیر گذاشت؟ 7. مگر کمک های دولتی کفاف هزینه های تان را نمی دهد؟ 8. چرا تدابیر لازم برای چنین روزهای بحرانی اندیشیده نشده بود؟
به دور از هرگونه حاشیه روی تلاش می کنم
به اجمال اما شفاف به این سؤالات پاسخ دهم؛ اگرچه بر این باورم هر کسی حق دارد از ظن و منطق خود به ماجرا نگاه کند.
شرق در 22 سال حیات خود چه در سال 77 که به عنوان یک هفته نامه محلی پا به عرصه مطبوعات گذاشت و چه در سال 82 که به عنوان روزنامه سراسری منتشر شد همواره روزنامه مستقل بخش خصوصی بوده و از هیچ نهاد دولتی یا خصوصی و حتی از احزاب و جناح های سیاسی کمکی دریافت نکرده است؛ اگرچه همواره متهم به وابستگی به نهادها و گروه های مختلف شده است. در این سال ها سقف روزنامه شرق بر دو ستونِ فروش و آگهی ها استوار بوده است. البته شرق مثل رسانه های دیگر هرازگاهی از سوی وزارت ارشاد یارانه کاغذ دریافت کرده است و ناگفته پیداست میزان این یارانه ها در حدی نبوده که چندان اثری بر انتشار روزنامه داشته باشد. از سوی دیگر به خاطر وجه انتقادی روزنامه که یکی از ویژگی های بارز آن است، هیچ گاه محبوب هیچ دولتی، چه چپ و چه راست، نبوده است. شاخص راستی آزمایی این بخش میزان یارانه ای است که از سوی دولت های مختلف به شرق پرداخت شده است؛ بااین همه در این سال ها روزنامه با اتکا به تک فروشی و آگهی ها توانسته به وظیفه خود یعنی روشنگری و اطلاع رسانی در چارچوب های تعین یافته موجود عمل کند. بدیهی است در این راه و گام هایی که برداشته ایم، همکاران ما ستون فقرات روزنامه بوده اند و در حد توان و بضاعتِ روزنامه به آنان توجه کرده ایم؛ اما ازآنجاکه همیشه چرخ گردون بر وفق مراد نمی چرخد، ما نیز مانند دیگر بنگاه های اقتصادی با بلیه بزرگ تحریم ها مواجه بوده ایم و هنوز از زیر بار تحریم ها بیرون نیامده ایم و کمر راست نکرده ایم که بلیه دیگری به نام ویروس کرونا دامن گیرمان شد. تحریم ها ما را بی رمق کرده بود؛ اما نیم نفسی داشتیم. کرونا به همان نیم نفس هم طمع کرده است. همه مخاطبان نیک می دانند که انتشار روزنامه نیازمند کاغذ است و کاغذ با ارز خارجی تهیه می شود. در سال های گذشته به دلیل تحریم ها ما با افزایش نرخ دلار مواجه شده ایم. هزینه های تولید روزنامه اعم از چاپ، فیلم و زینک و کاغذ، افزایشِ چندبرابری داشته است. از سوی دیگر افزایش قیمت ها و اُفت فروش به جهت هجوم بیماری کرونا مخاطبان روزنامه را تارانده است؛ همچنین با تعطیلی بنگاه های اقتصادی و از بین رفتن رقابت بین این بنگاه ها، روزنامه شرق مهم ترین بخش تأمین منابع خود یعنی آگهی ها را نیز از دست داده است. حال واقعا چه کار می توان کرد؟
ما مدیران رسانه مصداق کسی هستیم که او را دست بسته درون استخری پرتاب کرده اند و از او انتظار شنای پروانه و قهرمان شدن در مسابقه دارند. من فکر می کنم اگر روح آدام اسمیت را هم الان احضار کنند، با توجه به این شرایط کار چندانی از دستش بر نخواهد آمد! گرچه گمان می کنم این توضیحات برای هر مخاطبِ منصفی قابل درک و تأمل باشد. تلاش می کنم با بیان جزئیات مسئله را روشن تر کنم. در روزنامه شرق به ازای هر صفحه دو نفر و هر گروه یک دبیر فعالیت می کند. با حذف چهار صفحه باید دست کم هشت خبرنگار، یک دبیر، یک صفحه آرا و دو ویراستار حذف می شدند؛ اما ما در مجموع هفت نفر از همکاران مان را تعدیل کردیم. گفتنی است که هزینه دستمزد هر نفر حدود پنج و نیم میلیون تومان است؛ یعنی برای چهار صفحه رقمی معادل 60 میلیون تومان حق الزحمه در ماه؛ بنابراین هیچ راهی وجود نداشت، مگر اینکه محلی برای تأمین هزینه ها پیدا می شد. پاسخ پرسش دوم، در پاسخ پرسش اول مستتر است. اگر می خواستیم نیروها را تعدیل نکنیم، باید به این نیروها بدون اینکه کاری به آنها واگذار کنیم، حقوق می پرداختیم. این عملی ناخوشایند برای آدم ها و غیرعملی برای یک مؤسسه خصوصی است. چنان که اشاره شد، بنگاه های اقتصادی و خدماتی نیز متأثر از تحریم های ظالمانه و پس از آن به واسطه بیماری کرونا دچارِ افت و رکودِ تولید شدید شدند و بخشی از آنها کالایی ندارند که نیاز به تبلیغ داشته باشند و این سفره آن قدر کوچک شده است که امکان دریافت آگهی از این منابع به شدت کاهش یافته است. اما درباره کمک از دوستان و همراهان، راستش با برخی از دوستان که در این حوزه ها فعال اند، صحبت هایی کرده ایم؛ ولی تاکنون ثمری نداشته؛ همین جا اعلام می کنیم اگر فرد یا بنگاهی امکان کمک به روزنامه شرق را دارد، ما از آن استقبال می کنیم تا به این وسیله از بی کاری تعدادی از هم وطنان و همکاران مان جلوگیری شود. درباره اشتراک گیری تلاش های زیادی شده است. در سال های گذشته نامه هایی برای برخی صنوف مثل وکلا و پزشکان و دیگر بخش ها ارسال کرده ایم که مشترک روزنامه شرق شوند و حتی در روزنامه هم تبلیغ کردیم؛ ولی مع الوصف با استقبال زیادی مواجهه نشده است و اغلب آنان تقاضای اشتراکِ رایگان دارند. این در حالی است که اگر در یک حرکت فرهنگی، هزار نسخه اشتراک سالانه به مشترکان روزنامه افزوده شود، رقم نسبتا مقبولی به بودجه روزنامه افزوده خواهد شد، این امکان نیز فراهم شده است که اگر افرادی تمایل به اشتراک دارند، روزنامه را بدون هزینه ارسال در منزل یا محل کار دریافت کنند. درباره ارتقای کیفی روزنامه باید گفت در شرایط موجود همه می دانیم که سقف پرواز کار رسانه ای نامحدود نیست. ما نمی توانیم به همه موضوعات موردعلاقه مردم بپردازیم، زیرا هزینه این کار بالاست؛ بنابراین در حد امکان و با رعایت خط قرمزها و چارچوب های تعیین شده می توانیم بنویسیم؛ وگرنه بنده و همکارانم توان تولید روزنامه باکیفیت تر از حیثِ شناسایی و گزارش و تحلیل مسائل و مصائب جامعه را داریم. درباره کمک دولتی هم که گفته شد؛ اما یک نکته مغفول مانده و آن اینکه متولی رسانه ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ اما وزارت ارشاد ثابت کرده که اساسا به این گونه مشکلات بی اعتناست و این موارد را مسئله خود نمی داند؛ وگرنه پس از این همه ناله و فغان دست کم یک نفر کارشناس از این وزارتخانه با ما تماس می گرفت و اوضاع و احوال ما را جویا می شد. تماس وزیر ارشاد و مدیران مربوطه پیشکش، تنها کسی که در چند روز گذشته با من تماس گرفت، جناب آقای جهانگیری، معاون اول محترم رئیس جمهور بودند که فرمودند من مصاحبه شما را خواندم. گفته بودید که کسی حال ما را نپرسید، من زنگ زدم حال شما را بپرسم و من هم واقعا سپاسگزارم. بی انصافی است که نگوییم اگر حمایت شخص ایشان و قرار دادن کاغذ مطبوعات در زیرگروه کالاهای اساسی نبود، این بلا سال قبل بر سر مطبوعات نازل می شد. همان طور که همگان می دانند و ما هم اطلاع رسانی کرده ایم، نزدیک به یک میلیون نیروی شاغل در چند ماه گذشته از کار بی کار شده اند و حتی در حوزه رسانه نیز اکثر روزنامه ها چه دولتی، چه عمومی و چه خصوصی، با تعدیل نیرو مواجه بوده اند که قطعا تلخ و دردناک است. من شرمسار همکارانم هستم که نتوانستم بیش از این در خدمت شان باشم و باید تأکید کنم که جداشدن آنها از مجموعه همان طور که برای آنان تلخ است، برای ما نیز تلخ و ناخوشایند است و امیدواریم با بهبود شرایط، فرصت مجدد همکاری با آنها برای ما فراهم شود. به عنوان سخن آخر از همه کسانی که دغدغه حفظ یک نهاد رسانه ای با قدمت 22 ساله را دارند، درخواست می کنم هرگونه راهکار و پیشنهادی برای کمک و بهبود اوضاع روزنامه دارند، مطرح کنند. مطمئنا در صورت عملیاتی بودن مورد استقبال ما قرار خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان ، فعالیت های قرآنی این روزها حال و هوای دیگری دارند و متفاوت تر از سال های پیش برگزار می شوند. رویکردی که به واسطه شیوع کووید 19 باعث شده تا موسسات و مراکز قرآنی برای حفظ سلامت هموطنان به شیوه های نوین آموزشی روی آورند. بهره گیری از فناوری نوین ارتباطات و بکارگیری شیوه های ارتباطی جدید برای آموزش، توسعه و ترویج فرهنگ قرآنی یکی از اقداماتی است که مسئولان و فعالان قرآنی در پیش گرفته اند.
فرهنگسرای قرآن یکی از مراکزی است که در عرصه قرآنی فعالیت می کند و برای روزهای کرونایی طرح ها و برنامه هایی در فضای مجازی برگزار می کند. شیوع کووید 19 باعث شده است تا شرکت های دانش بنیان و کسب و کارهای قرآنی دست به ابتکار بزنند و ایده های جدیدی برای توسعه فرهنگ قرآنی ارائه کنند.
ایجاد و راه اندازی فرهنگسرای مجازی قرآن یکی از طرح هایی است که ایده اولیه آن در فرهنگسرای قرآن تهران شکل گرفت و قرار است طی دو ماه آینده فعالیت خود را به صورت رسمی در فضای مجازی آغاز کند.
رحیم خاکی رییس فرهنگسرای قرآن در گفت و گو با خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان گفته بود که مطالعات راه اندازی فرهنگسرای مجازی قرآن در حال انجام است.
به گفته خاکی، از ایده های خلاقانه استارت آپ ها، شرکت های دانش بنیان و کسب و کارهای قرآنی در راه اندازی فرهنگسرای قرآن استفاده خواهد شد.
شیوع کووید 19، ماموریت های جدیدی را پیش روی تعاملات انسانی و فعالیت های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افراد قرار داده است که توسعه فرهنگ قرآنی نیز تحت تاثیر این شرایط با ماموریت های جدیدی باید ادامه یابد.
این درحالی است که 30 مرداد سال 1397 مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی درخصوص برنامه جامع فعالیت های قرآنی در فضای مجازی به وزارتخانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، سازمان صدا و سیما و دستگاه های دولتی، عمومی و نهادهای مردمی کشور ابلاغ شد.
این مصوبه با هدف تحقق اهداف منشور توسعه فرهنگ قرآنی در فضای مجازی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام شد، راهبردهای کلان و اقدامات ملی را برای دستگاه ها و نهادها تبیین کرده بود.
هماهنگ سازی و استانداردسازی فعالیت های قرآنی در فضای مجازی، شناسایی، شبکه سازی، توانمندسازی و مدیریت فعالان قرآنی فضای مجازی از راهبردهای کلان این ابلاغیه است.
اکنون که بیش از 4 ماه از شیوع کووید 19 در ایران و جهان گذشته است و همچنان زندگی فردی و اجتماعی مردم تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته است، فرصت مناسبی است تا مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی درخصوص برنامه جامع فعالیت های قرآنی در فضای مجازی عملیاتی شود و زیرساخت های اجرای این مصوبه فراهم شود.
پایان پیام/ 47
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، در اندیشه اسلامی، نماز به عنوان عمود خیمۀ دین اسلام و از محبوب ترین اعمال نزد خداوند به شمار می رود. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه فرمود: اَحَبُّ الْاَعْمالِ اِلَی الله الصَّلاةُ لِوَقْتِها، ثُمَّ بِرُّ الْوالِدَیْنِ، ثُمَّ الْجَهادُ فی سَبیلِ الله؛ دوست داشتنی ترین کارها نزد خداوند نماز اول وقت، سپس نیکی به پدر و مادر و سپس جهاد در راه خداست . (نهج الفصاحه، ح 70)
بر اساس آموزه های دین، در حقیقت انسان با برپا داشتن نماز، بر سر سفرۀ الهی نشسته، سفره ای که سرشار از نعمت و رحمت است و کمبود و پایانی برایش نیست، بر این اساس انسانی که بر سر این سفره می نشیند، تمام سعی خود را می کند تا نهایت استفاده را ببرد و پیوسته در سایر اوقات نیز به انتظار نماز است تا با اقامۀ آن از این سفره نورانی بهره گیرد.
در این راستا ستاد اقامه نماز با اهدافی آموزشی و تربیتی طی این سه دهه گذشته فعالیت هایی را با مشارکت سایر نهادها و مؤسسات دولتی و نیمه دولتی آغاز کرده است تا در گسترش کمّی و کیفی فرهنگ نماز در جامعه نقش آفرینی کند. این ستاد، نهاد حاکمیتی ، غیر انتفاعی و بین المللی وابسته به دفتر مقام معظم رهبری است که تاکنون اقداماتی را برای افزایش فرهنگ نماز در سطوح مختلف و اقشار جامعه مثل بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه ها، وزارتخانه ها و سایر نهادها انجام داده است. از دیگر سو زیرساخت هایی را برای ایجاد مراکز نماز در پایانه ها، راه آهن ها، فرودگاه ها، نمازخانه های بین راهی و ... فراهم آورده است.
برای ارزیابی بخشی از عملکرد ستاد اقامه نماز و برنامه های این ستاد برای امر نماز با سید احمد زرهانی قائم مقام ستاد اقامه نماز به گفت وگو نشستیم. لازم به ذکر است وی با سابقه ای که در این ستاد داشت، در دی ماه 1398 از سوی حجت الاسلام قرائتی به این سمت منصوب شد.
مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید.
* تا آنجایی که اطلاع داریم شما در جریان روند تأسیس ستاد اقامه نماز قرار داشتید. در این باره توضیح می دهید؟
مرحوم سید علی اکبر حسینی که مشهور به اخلاق در خانواده بودند، جرقه ای در ذهنم زد. یک روز در همین ماه خرداد به دفترم آمد و فرمود شما اقداماتی در زمینه تربیتی و فرهنگی مدارس انجام دادید. آن زمان معاون پرورشیِ وزارت آموزش و پرورش بودم. گفتند برای نماز هم کاری بکنید. پیرو این دیدار در تاریخ 20 مرداد سال 69 در اردوگاه شهید باهنر جلسه ای با حضور آیت الله جنتی، حجت الاسلام قرائتی و تعداد زیادی از نمایندگان امام و مدیران ارشد وزارت تشکیل دادیم. در همان جلسه چارچوب ستاد اقامه نماز مدون شد و بنا شد سال 70 را به عنوان سال اقامه نماز اعلام کنیم.
جلسه بعد را در منزل لولاچیان تشکیل دادیم. در آن نشست مرحوم آیت الله مهدوی کنی حضور داشتند. در آن جلسه پنج نفر به عنوان هیئت مؤسس ستاد اقامه نماز معین شدند؛ جناب آقای قرائتی، آیت الله رشاد، لولاچیان و صباح زنگنه معاون وقت وزارت ارشاد و من. پس از چند روز اساسنامه ای تنظیم کردیم و به ثبت رساندیم. به مدت یک سال جلسات در دفترم واقع در میدان بهارستان برقرار می شد. سال 70 اولین اجلاسیه نماز را برگزار کردیم.
در نرم افزار شاد تولید محتوای نمازی داریم
* مقداری راحت تر صحبت کنیم. برای اثرگذاری کار فرهنگی حداقل دو گزاره وجود دارد: تولید محتوا و فراگیری. اگر بفرمایید در زمینه نماز تولید محتوا صورت گرفته این احساس به مخاطبان القاء نمی شود یعنی فراگیری ندارد. این در حالی است که به اذعان شما تولید محتوا صورت گرفته اما ظاهراً به صورت بایسته کار تبلیغی به ویژه در حوزه رسانه ملی صورت نگرفته است.
حقیقت امر این است که ما به عنوان ستاد اقامه نماز که باید پیگیر کار باشیم، هر کجا ظرفیتی دیدیم و توانستیم اثرگذار باشیم، وارد میدان شدیم. به عنوان مثال در ایام کرونا، وزارت آموزش و پرورش، شبکه آموزش دانش آموزان با عنوان شاد را در قالب نرم افزار موبایلی راه اندازی کرد. ستاد نماز در این عرصه وارد شد و ما اکنون محتوای مورد نیاز دانش آموزان در حوزه نماز را تأمین می کنیم.
اما با این حال این را مدنظر داشته باشیم تاکنون کوشش هایی هم با همکاری نهادهای دولتی و نیمه دولتی انجام دادیم. 30 سال قبل کار را که شروع کردیم، تمام حرمهای مطهر در وقت صبح و ظهر که مردم در حال زیارت بودند، نماز جماعت برگزار نمی شد. الان سالهای سال است که در وقت نماز، حرمها برای اقامه نماز تعطیل می شود.
یا در موضوع نمازخانه های بین راهی توجه کنید؛ قبلاً با سختی می توانستید اتوبوس را متوقف کنید تا نماز بخوانید و با سختی بیشتر، دنبال جایی برای اقامه نماز بودید. هرچند برخی نمازخانه های بین راه ها ایده آل نیست، اما به اندازه کافی نمازخانه وجود دارد.
اندیشه نماز را در قالب هنر در می آوریم
اما درباره رسانه ملی باید عرض کنم راه طی شده زیادی پیش رو و توقعات زیادی از رسانه ملی داریم. بر این اساس کارگروه های مشترکی داریم که جوانب مختلف را برای تولید آثار بررسی می کنند. ما هم مدتهاست در صدد هستیم اندیشه نماز را باید به صورت غیر مستقیم و در قالب هنری و دلپذیر به مخاطب ارائه دهیم. در این زمینه با برنامه کودک سیما یعنی آقای سرشار برنامه ریزی ها و هماهنگی هایی انجام دادیم. به دنبال آنیم که کودکان از پیش دبستانی با اذکار نماز به صورت معقول نه آمیخته با فشار و اضطراب، آشنا شوند.
نمونه کوچکی از این کار را قبلاً انجام دادیم. اوایل کار ستاد اقامه نماز، زنگ نماز را تعریف کردم. در این طرح با الفاظ کودکانه و در قالب شعر و سرود به فرهنگ سازی نماز پرداختیم.
دوم اینکه در متن برنامه ها، به صورت غیرمستقیم و با جاذبه های هنریِ فاخر، ارتباط عبد و معبود را باید نمایان کنیم.
سوم اینکه در قالب هایی مثل سرود، تئاتر و ... باید ورود داشته باشیم تا مفاهیم نماز و ارتباط مخلوق با خالق را ترسیم کنیم.
کاری که اکنون با جناب رهگذر انجام دادیم، در حد صورتجلسه ای است که طی آن، تقسیم کار متقابلی صورت گرفته است. توقعی که صدا و سیما از ما دارد، تأمین محتواست. از حجت الاسلام بهشتی درخواست داشتیم در تأمین محتوا کمک کنند.
یادآور می شوم همکاران ما در ستاد اقامه نماز با برخی مؤسسات فرهنگی هنری جلساتی را برگزار کرده اند.
* یکی از مراکز اثرگذار در فرهنگ سازی مدارس است. چه اقداماتی در حوزه تولید محتوای نمازی در سطح مدارس انجام دادید.
اساساً ستاد اقامه نماز کار خود را از امور تربیتی و مدارس آغاز کرد. از سال 70 به بعد تمام همّ و غمّ ما بر اقامه نماز در مدارس کشور متمرکز بود و انصافاً در امتداد همان حرکت، اکثر قریب به اتفاق مدارس، نمازخانه دارند. حدود 17 هزار مدرسه امام جماعت روحانی دارند. برای سال جدید تحصیلی سیاستی را اتخاذ کرده ایم که در هر مدرسه ای هیئت اندیشه ورزی ایجاد شود. در این مجموعه ها بناست معلمان، مربیان، دانش آموزان و مدیران مدرسه با مأموریتی تعریف شده بر چهار اصل متمرکز شوند.
اول، در هر مدرسه نماز جماعت برگزار شود؛ یعنی مدارسی که زمان کلاسشان منتهی به نماز ظهر و عصر می شود، اقامه نماز جماعت داشته باشند.
دوم، در هر مدرسه یک روحانی برای اقامه نماز حضور یابند.
سوم، در هر مدرسه دوره آموزش اقامه نماز و جذب کودکان و نوجوانان به نماز جماعت انجام شود و در کنار تعالیم مرتبط با نماز، روانشناسی کودک و نوجوان و نیز تربیت اسلامی هم مدنظر قرار گیرد.
سیاست چهارم، به هر دانش آموزی درست خوانی نماز تعلیم داده شود؛ یعنی دانش آموزی باقی نماند که دوره تحصیلی را به پایان برساند، اما در تشهد نماز اشکال داشته باشد.
* آیا همکاری هم صورت می گیرد؟
به طور منظم کارگروه مشترکی بین معاونت پرورشی و ستاد اقامه نماز شکل می گیرد.
کار دیگری که انجام دادیم، تأسیس مرکز تخصصی نماز در استان قم بود که متشکل از اساتید حوزوی است. عمده اقدامات این مرکز، اقدامات پژوهشی و علمی است؛ مثل تربیت اساتید متخصص نماز که دوره های آموزشی را برگزار می کنند. در جلسه دو هفته قبل مقرر شد 32 نفر از اساتید مرکز تخصصی نماز به عنوان مشاوران افتخاری امور تربیتی در مراکز استانها در حوزه نماز، قرآن و عترت باشند. مقدمات صدور ابلاغیه ای فراهم شده است که طی آن، اولین بار بناست ارتباط علمی، آموزشی و تربیتی با امور تربیتی برقرار کند.
در فضای مجازی با نقطه مطلوب فاصله داریم
* ستاد اقامه نماز در حوزه فضای مجازی چه مقدار حضور مؤثر داشته است؟
باید اذعان کنیم در فضای مجازی هنوز غلبه فرهنگی از زاویه نماز پیدا نکردیم، اما تحولی متأثر از کرونا اتفاق افتاد که ما را وادار کرد در این زمینه کوشش بیشتری انجام دهیم. اکنون از یک سو هم دوره های آموزشی داریم که در سایت قنوت مرکز تخصصی نماز بارگذاری شده و قابل دسترسی است و هم برنامه هایی را تدوین کرده ایم؛ از جمله آنها سومین جشنواره سراسری سرود نماز با عنوان ترنم الهی است. این برنامه با مدیریت مرکز نمازمان در استان سمنان و با مشارکت مدیریت امور مساجد به صورت مجازی برگزار می شود. دوره های آموزشی متنوعی را استانهای ما با همکاری برخی دستگاه های فرهنگی و همچنین تلویزیونی دایر کردند.
اجلاسی هم دو سال قبل با عنوان فضای مجازی و نماز برگزار کردیم. در این راستا متخصصین خوبی به کار گرفتیم. حجم عظیمی از اطلاعات هم به فضای مجازی تزریق شد، اما به نقطه مطلوب نرسیده است.
* آیا وجود برخی نقصان ها از محتواست یا تأمین منابع؟
به لحاظ تأمین منابع، ستاد اقامه نماز منابعی ندارد؛ چرا که ستاد هستیم نه وزارتخانه یا سازمانی که ردیف بودجه کلانی داشته باشد. در حد انجام فعالیت ها و تمشیَت امور اعتبار در اختیارمان قرار می دهند. با این بودجه اندک اگر بخواهیم سریالی بسازیم، امکانش وجود ندارد، اما این امکان وجود دارد که محتوای لازم را ارائه کنیم و دیگران به ما یاری دهند.
در عین حال در عرصه هایی ورود کردیم و نام و نشانی از خودمان باقی نگذاشتیم؛ مثلاً دو سری برنامه ی ایستگاه نیایش را که شبکه قرآن پخش کرد،کاملاً نمازی بود. بالای 50 درصد محتوا را ستاد تهیه کرد، اما اسمی از ستاد نیامد. این موضوع سبب می شود خیلی جاها این موضوع مطرح شود که ستاد نماز به تولید محتوا ورود نکرده است.
بخشی از گزارش تخلفات شرکت های هوایی از نا آگاهی مسافران است
* از چالش هایی که تا پیش از این به وجود آمد، وجود برخی بی قانونی ها در حوزه نماز در فرودگاه ها بود؛ به این صورت که گاهی نماز مسافران به دلیل عدم تنظیمِ به موقع وقت از سوی شرکت های هوایی، قضا می شد.
در این باره دو موضوع وجود دارد:
اول، احداث فیزیکی که از این بابت مشکلی نداریم و دسترسی به امکانات نماز فراهم است.
دوم، زمان پروازهاست که خب آنها دلایل خاص خودشان را دارند؛ مثلاً شرایط جوّی و یا پروازهای بین المللی زمان پروازها را متغیر کرده است؛ آنجا هم که تخلفی صورت گرفته است، اقدام به موقع انجام دادیم و طی مکاتبه ای که با شرکت های هوایی داشتیم، آنها نیز پاسخ هایی را به ما ارائه داده اند و در اصلاح موضوع کوشیدند.
رسالت وزارت ارشاد در تصویرسازی مفاهیم دینی باید روشن باشد
* در عصر حاضر به قدری فضای فرهنگی جامعه ملهتب است که جوانان و نوجوانان گاهی از فضای معنوی فاصله می گیرند و یا نماز را ترک می کنند. در چنین فضایی برنامه هایی که از سوی مراکز و مؤسسات و یا ستادهای فرهنگی طرح ریزی می شود، اکثراً برای مخاطبان خاص است. مثلاً برای امر نماز چه مقدار توانستیم از ظرفیت هنری مثل انیمیشن در ساخت داستانهای نمازی بهره ببریم تا مخاطبانی که ممکن است اهل نماز نباشند، به سمت نماز سوق داده شوند؟ با برگزاری اجلاسیه ها و مسابقات مخاطبان خاص بهره می برند.
انتقاد شما، انتقادی معقول است. می فرمایید ما باید از ظرفیتهای هنری و رسانه ملی به گونه ای بهره ببریم که انگیزه نمازخوانی را در نسل نو ارتقاء دهیم. ما هم معتقدیم به صورت مستقیم ممکن است اثرگذار نباشد، اما به صورت غیر مستقیم و با استفاده از شگردهای هنری وانگیزشی می توان با مخاطبان عام ارتباط گرفت.
ما در ابعاد بین المللی با موجی از هجمه های جهانی مواجهیم، همان پدیده ای که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان تهاجم فرهنگی یاد می کند. هدف دشمن هم شست و شوی مغزها و تهی کردن قلب از معنویت و تزریقِ جهان بینی مادی است. در مقابل، فرهنگ و رسانه های ما باید قد علم کنند. یعنی رسالت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تولید فیلم، تئاتر، هنرهای تجسمی، نمایشنامه ها، بازی های رایانه ای و ... باید روشن باشد.
شاید 40 برابر بودجه ما را دستگاه های دولتی دارند. وزارت راه و مسکن و شهرسازی به درخواست ما همین الان نمازخانه بین راهی می سازد. وزارت آموزش و پرورش سالی 10 میلیارد تومان ایاب و ذهاب برای اقامه نماز در مدارس می دهد. با این حال، موافقم که اینها توجیهی برای رویکردهای هنری ما نیست و همان طور که عرض کردم کارهایی در حال انجام است.
انتهای پیام/
به گزارش روابط عمومی موسسه خانه کتاب، نشست تخصصی نگاه اجمالی به آثار تالیفی با موضوع امام رضا(ع) در پنج سال اخیر روز دوشنبه 9 تیر ماه به طور زنده و مجازی در اینستاگرام خانه کتاب پخش خواهد شد.
در این نشست، حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا ارباب سلیمانی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور فرهنگی و دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره آثار تالیفی با موضوع امام رضا(ع) در پنج سال اخیر صحبت خواهد کرد.
نشست نگاه اجمالی به آثار تالیفی با موضوع امام رضا(ع) در پنج سال اخیر دوشنبه 9 تیر ماه از ساعت 11 از طریق اینستاگرام موسسه خانه کتاب به نشانی khaneyeketab@ پخش می شود.
خبر یزد - ایسنا/یزد مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد با اشاره به افتخارات بخش سینمای کوتاه این استان در جشنواره های مختلف داخلی و خارجی، عنوان کرد: سینمای کوتاه یزد در سالهای اخیر جهش بلندی داشته است.
مجید جوادیان زاده در اولین پاتوق فیلم سال 99 انجمن سینمای جوانان استان یزد که با حضور استاندار یزد برگزار شد، با اشاره به شکل گیری انجمن سینمای جوانان در این استان از سال 1363، اظهار کرد: انجمن سینمای جوانان یزد یکی از فضاهای فرهنگی و هنری پرورش استعدادهای برتر در حوزه فیلم و سینما بوده است.
وی با بیان این که سینمای کوتاه یزد در سال های اخیر جهش بلندی داشته است، ادامه داد:بسیاری از آثار سینمایی یزد در این حوزه در جشنواره مختلف داخلی و خارجی برای استان یزد افتخار آفرینی کرده است.
مدیر کل ارشاد یزد از جمله این فیلم ها را فیلم ترنج در حوزه نوجوانان نام برد که با همکاری استانداری و انجمن سینمای جوانان یزد افتخارات خوبی داشته است.
در این مراسم از طرف مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد لوح تقدیر و هدایایی به فیلمسازان برگزیده اهدا شد و همچنین از پوستر فیلم کوتاه لامپ رونمایی و به امضای مدیران استان رسید.
انتهای پیام
غلامرضا زوزنی/شهرآرانیوز - چالش هایی پیش روی جشنواره ملی امام رضا (ع) وجود دارد که بعد از هجده دوره برگزاری، ذهن های جست وجوگر را درباره چرایی برگزاری آن به تردید کشانده است.
هجده سال است که هنرمندان ملی با تولید آثار فرهنگی، هنری، پژوهشی، ادبی و ... ارادت خود را به علی ابن موسی الرضا (ع) ابراز کرده و گنجینه ای نفیس را گرد آورده اند، اما هیچ جایی برای ارائه آن آثار وجود ندارد.
احداث نگارخانه، موزه دائمی و زیرساخت هایی از این دست برای این بنیاد ملی که در طول سال ده ها جشنواره فرهنگی هنری با مضمون رضوی برپا می کند ضروری به نظر می رسد. تابلو های نفیس نقاشی و خوشنویسی و نگارگری، صنایع با زحمت ساخته شده دستی و تولیدات فاخر تجسمی اکنون خاک می خورد و سرنوشت نا معلومی دارد.
علاوه بر این، هنرمندان که ماهیت تولید آثار را در ارائه آن به مخاطب می بینند ممکن است رفته رفته انگیزه شان را از دست بدهند یا دست کم دیگر تولیداتشان را به جشنواره امام رضا (ع) عرضه نکنند.
تقریبا هرساله موسم دهه کرامت که می رسد خلأ وجود موزه ای تخصصی درباره فرهنگ رضوی میان هنرمندان و علاقه مندان فرهنگ و هنر احساس می شود که تاکنون بی ثمر بوده است.
در نوشتار پیش رو، ضرورت ها، توقعات و شرایط موجود برای راه اندازی موزه ای مستقل و تخصصی برای جشنواره بین المللی امام رضا (ع) را در گفتگو با محمودرضا برازش مدیرعامل بنیاد امام رضا (ع)، سید جلال فیاضی مشاور عالی مدیر عامل این بنیاد و محسن عبادی و حسین رزاقی دو تن از هنرمندانی که تجربه چندین دوره حضور در این رویداد را دارند بررسی کردیم.
الان وقتش رسیده
بعضی از هنرمندان که سال ها پیش با ارائه اثر در این جشنواره شرکت کردند، باور دارند بنیاد امام رضا (ع) باید فکری برای ارائه آثار تولید شده هنرمندان کند. همانند محسن عبادی، هنرمند خوشنویس مشهدی، که می گوید، چون آثار در اختیار بنیاد است، بنیاد باید فکری برای ارائه شان کند.
عبادی که ده سال است در این جشنواره حضور نیافته از شکل های مختلف ارائه آثار هنری به مخاطب یادی می کند و می گوید: سال ها پیش آثار را روی اشیایی مانند بشقاب چینی و ... چاپ کردند و به عنوان سوغات فرهنگی در دسترس مردم قرار دادند. اما کار فاخری نبود.
از منظر این هنرمند کار فاخر می تواند در قالب برپایی نمایشگاه های دوره ای و دائمی نمود پیدا کند که هرگز جلوه نکرده است: تا به حال چنین کاری صورت نگرفته و این همه ظرفیت فرهنگی دست نخورده باقی مانده است.
همه هنرمندان همانند عبادی این توقع را دارند که آثار تولید شده شان به نمایش گذاشته شود. او می گوید حتی می شود این نمایشگاه ها را به خارج از مرز ها برد و آثار را در آنجا به مشتاقان فرهنگ رضوی ارائه کرد.
به گفته او الان وقت ارائه آثار هنری به جامعه است و برای این گفته خود چند دلیل می آورد: اول؛ مخزن آثار هنری جشنواره بعد از هفده، هجده دوره بسیار غنی شده و آثار خوبی در اختیار بنیاد است که باید هرچه سریع تر به جامعه عرضه شود. دوم مدیران فعلی بنیاد بسیار فهیم و پای کار هستند. افرادی در بنیاد مدیریت دارند که با این نوع از ارائه آشنا هستند و قدر آثار هنری را می دانند. اگر الان به این مطالبات جامه عمل پوشانده نشود فکر می کنم هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.
همه باید دیده شوند
یکی از هنرمندانی که چند سالی درباره زندگی امام هشتم (ع) برای خلق اثر تحقیق و پژوهش داشته حسین رزاقی، نگارگر پیشکسوت مشهدی، است. عمده فعالیت او در زمینه نقاشی و نگارگری است. او قصد دارد 40 تابلو از مقاطع زندگی علی بن موسی الرضا (ع) را نقاشی کند که تا کنون موفق شده 20 اثر را به فرجام برساند. او از اینکه آثارش در جشنواره دیده نشده ناراحت است و می گوید باید موزه ای برای ارائه آثار فاخر ایجاد شود: متأسفانه آثار من و هنرمندان دیگر دیده نشده است. کارشناسان بیایند و آثار را بررسی و آن ها را برای عرضه انتخاب کنند. چندین سال است که این جشنواره برگزار می شود. اما تنها عده خاصی دیده می شوند و از آن ها تقدیر می شود.
به نظر او توجه به هنرمندان در جشنواره نباید یک سویه باشد و ارائه آثار تولید شده هم شکلی از این تقدیر و دیده شدن است: بنیاد می تواند برنامه ریزی کند تا همه هنرمندان در شأن خود دیده شوند. این طور نباشد که به یک هنرمند بیشتر و به دیگری کمتر توجه شود.
بنیاد امام رضا (ع) بودجه برای احداث موزه ندارد
وجود مضجع مطهر رضوی در مشهد مقدس و تشرف سالانه میلیون ها نفر زائر از سراسر جهان به این شهر زیارتی ضرورت ایجاد مرکزی برای ارائه آثار و تولیدات فرهنگی و هنری جشنواره امام رضا (ع) را به وجود می آورد. همان طور که سید جلال فیاضی، مشاور عالی مدیر عامل این بنیاد می گوید : امکانات در پایتخت حتما وجود دارد. حتی بعضی از دستگاه ها در تهران اعلام آمادگی کرده اند که امکانات مناسبی در اختیار بنیاد برای استقرار و فعالیت قرار دهند، اما به نظر می رسد آن اثرگذاری که عرضه آثار در مشهد مقدس دارد در تهران نیست.
دستگاه های دیگر با این بنیاد که ساختاری بین بخشی دارد و بودجه اش را دولت تأمین می کند آیا حاضر به همکاری هستند؟ این پرسش یکی از سؤال های اساسی پیش روی فعالیت بنیاد امام رضا (ع) در مشهد است که فیاضی در پاسخ به آن می گوید: ما بنیاد ستادی هستیم. کار ما برنامه ریزی و نظارت بر اجرای جشنواره هاست. بنیاد امام رضا (ع) متصدی برگزاری نیست و کار برگزاری به سایر دستگاه ها سپرده شده است. رسالتی که برای ما تعریف شده این است که مجموعه امکانات کشور را به سمت ترویج فرهنگ رضوی سوق دهیم. استاندار خراسان رضوی، قائم مقام تولیت آستان قدس، شهردار مشهد و ... عضو هیئت امنای بنیاد هستند که این موضوع همکاری و مساعدت و مشارکت ها را بیشتر می کند. حتی ما در بنیاد این آمادگی را داریم که فعالیت ها را با نام نهاد ها و دستگاه های متولی انجام دهیم.
به گفته فیاضی، بنیاد امام رضا (ع) بنیادی ملی است نه منطقه ای و ریاست وزیر ارشاد بر هیئت امنای آن نشان بر ملی بودن آن دارد. او می گوید: بنیاد با مصوبه هیئت وزیران کارش را آغاز کرده به همین دلیل این توقع وجود دارد که همه دستگاه ها با آن همکاری کنند. بسیاری از دستگاه های فرهنگی دغدغه گسترش فرهنگ و سیره رضوی را دارند و بنیاد هم عمده فعالیتش بر روی تولید آثار بر همین اساس است پس انتظار زیادی نیست که دستگاه های ستادی برای ارائه آثار جشنواره با این بنیاد مشارکت داشته باشد.
فیاضی بر راه اندازی نگارخانه هنر های معاصر رضوی تأکید دارد و می گوید بنیاد ملی امام
رضا (ع) همه اعتباری که دارد را صرف برگزاری جشنواره و تولید محتوا می کند و هیچ بودجه ای برای احداث و حتی خرید مکانی مناسب برای راه اندازی نگارخانه ندارد.
بنیاد امام رضا (ع) مراسم محور شده است
در ادوار گوناگون جشنواره های امام رضا (ع) تعداد زیادی آثار تولید شده است، تعدادی اثر نیز از جشنواره هایی که در سایر استان ها برگزار شده به مشهد منتقل شده است و حتی بنیاد آثاری را جداگانه سفارش داده و بعضی آثار را نیز مستقل از جشنواره خریداری کرده است. این گنجینه عظیم آثار فرهنگی و هنری در سبک زندگی و سیره رضوی جمع آوری و نگهداری شده، اما ارائه نشده است. محمودرضا برازش می گوید از این آثار که تولیدات متنوع و ارزشمندی از هنر های تجسمی است به درستی نگهداری نمی شود: مدتی این آثار در زیرزمین مجتمع امام رضا (ع) در پارک ملت مشهد نگهداری می شد. بعد از اینکه به تعداد آثار افزوده شد نمی دانستیم با آن ها چه کنیم. از طرفی هم وقتی بنیاد از ارشاد استقلال پیدا می کند همان مکان را هم از دست می دهد.
حاشیه بولوار شهید کامیاب، یک آپارتمان مسکونی قرار دارد که از آن به عنوان ساختمان اداری بنیاد بین المللی امام رضا (ع) استفاده می شود. برازش می گوید که این بنا کل فضایی است که در شهر امام هشتم (ع) در اختیار بنیاد متبوعش با پسوند بین المللی است: ما از آن به عنوان ساختمان اداری و برای انجام کار های ستادی استفاده می کنیم. در واقع یک ستاد است. هر طبقه اش حدودا صد متر است. این ساختمان مکان مناسبی برای ارائه آثار هنری نیست. عملا بنیاد جایی را برای نگهداری و ارائه آثار ندارد.
حجم این آثار در کنار یکدیگر به مرور زمان باعث از بین رفتنشان می شود. برای جلوگیری از تخریب آن ها تعدادی از آثار سفارش داده شده همانند نقاشی های حسن روح الامین که پارسال رونمایی شد را در راهرو های مجتمع های فرهنگی و اداری به نمایش گذاشته ایم. مدیر عامل بنیاد امام رضا (ع) می گوید همچنان از بنیاد و جشنواره امام رضا توقع می رود آثاری فاخر تولید کند در حالی که جایی برای ارائه آن وجود ندارد: ابتدا فکر می کردیم جایی برای ارائه آثار در اختیار ما قرار خواهند داد، اما چنین نشد و در استان خراسان رضوی این اقدام صورت نگرفت. به دلیل نبود فضا برای ارائه ادامه دادن تولید آثار فاخر کند شد. ما همچنان انتظار داریم که مجموعه دستگاه ها و نهاد های توانمند این همکاری را با بنیاد ترتیب دهند و محلی برای نگهداری و ارائه آثار به مخاطب در اختیارمان قرار دهند.
موزه آستان قدس رضوی نخستین جایی است که برای حفظ، نگهداری و ارائه این آثار به ذهن خطور می کند، اما برازش می گوید قرار گرفتن آثار در آن موزه ها موقتی خواهد بود: موزه آستان قدس برای ارائه آثار جشنواره مشکل دارد. خود موزه حرم مطهر آثار بسیار زیادی دارد و فضایش محدود است. اگر محلی از طرف موزه آستان در اختیار بنیاد قرار گیرد موقتی خواهد بود. نهایتا ما مجبور شدیم بخشی از این آثار را که خطر بیشتری آن ها را تهدید می کرد در زیرزمین زائرسرای بنیاد به نمایش بگذاریم.
به گفته برازش کمبود امکانات در زمینه نگهداری و ارائه آثار باعث شده جشنواره های ملی امام رضا (ع) به برگزاری مراسم اکتفا کند: وقتی جایی برای ارائه وجود ندارد ما هم کمتر به تولید فکر می کنیم. الان جشنواره ای امام رضا (ع) مراسم محور شده اند در صورتی که از ابتدا ماهیتی تولیدی داشتند.
بنیاد هایی در شهر های مختلف به اسم بزرگان فرهنگ و ادب فارسی راه اندازی شده که امکانات مناسبی برای فعالیت در اختیار آن ها قرار دارد. برازش می گوید شایسته است به بنیاد ملی امام رضا (ع) در مشهد نیز توجه شود. او می گوید امکان احداث بنا با بودجه ای که دولت در اختیار بنیاد قرار می دهد وجود ندارد و تنها این بودجه کفاف برگزاری جشنواره ها و تولیدات فرهنگی هنری را می کند: ردیف بودجه برای احداث زیرساخت با تخصیص بودجه برای فعالیت فرهنگی و هنری متفاوت است ما با این بودجه که در اختیارمان قرار می گیرد نمی توانیم کار عمرانی انجام دهیم. در مشهد مقدس هم ساختمان های متعددی وجود دارد که نیمه کاره و یا بدون استفاده است که اگر بررسی شود فضایی برای تحویل به بنیاد یافت خواهد شد.
به گزارش کُردتودی، برای انتخاب یک مانتوی مناسب تمام مغازهای سطح شهر را زیر پا گذاشتیم پشت ویترین تمام مغازها مانتوهای جلو باز با انواع و اقسام مدل های مختلف خودنمایی می کرد، مانتوهای که هر کدام از آنها نشان از درو شدن نسل جدید از فرهنگ ایرانی اسلامی را می داد.
تهاجم و شبیخون فرهنگی این روزها از طرف دشمنان انقلاب برای از بین بردن سبک زندگی اسلامی و جایگزین کردن سبک زندگی غربی را می توان به خوبی از طرز پوشش جوانان امروزی مشاهده کرد. مسأله فرهنگ حجاب و عفاف مساله کوچکی در جامعه اسلامی نیست به صورتی که اهمیت این امر در سالهای مختلف بارها و بارها از طرف رهبر معظم انقلاب هشدار داده شده است.
مانتوهای جلو باز و شیشه ای و حریر این روزها تبدیل به معضلی برای جامعه شده که پوشش خارج از عرف و شرع اسلامی را نشان می دهد. برای پیگیری بیشتر در این مورد با لیلا دختری که این روزها مشغول به طراحی مانتو بود همراه شدیم.
وی می گوید: با شروع فصل تابستان و گرم شدن هوا بیشتر از هر وقتی مانتوهای نخی جلوباز را طراحی می کنیم چرا که این مدل مانتوها طرفداران زیادی در بین دختران و جوانان امروزی دارد و فروش آن بسیار خوب است.
وی افزود: از وقتی که تقاضا برای مانتوهای دکمه دار و جلو بسته کم شده است ما به طراحی کردن این مدل مانتو ها رو آورده ایم.
در ادامه با دختر جوانی که به همراه مادرش در جستجوی انتخاب یک مانتوی مناسب، مدل های مختلف مانتو ها را برنداز می کرد هم صحبت شدیم گویی دل پر خونی از مانتو فروشی های سطح شهر داشت وی میگوید نزدیک به چند روز است که دنبال مانتوی مناسب دکمه دار می گردم اما پیدا نمی کنم.
وی می گوید، اغلب مانتوهایی که در بازار موجود است همه مشکل دارند به طوری که اگر دکمه داشته باشند آستین آنان کوتاه است و یا اگر آستینش بلند باشد جلو باز است و دکمه ندارد به همین خاطر دیگر از گشتن خسته شده ام و تصمیم گرفته ام خودم مانتو بدوزم.
آتنا دختر جوان دیگریست که به سراغش رفتم و سلیقه و انتخابش را جویا شدم، او گفت: مانتوی جلو باز و خنک را برای تابستان می پسندم چرا که تنوع رنگی بسیار زیاد و زیبا دارند.
وقتی از وی در مورد بد حجاب بودن نوع مانتوهایی که امروزه مد شده اند پرسیدم در جواب عنوان کرد: فکر می کنم دیگر چیزی به اسم حجاب نمانده باشد و اگر شما به اکثر زنان و دختران بجز خانم های کارمند نگاه کنید می بینید اغلب مانتوی جلو باز را انتخاب می کنند.
تولیدکنندگان پوشاک در ترویج بی حجابی دخیل هستند
رئیس اتحادیه صنف پوشاک فروشان استان کردستان در گفت وگو با کُردتودی، اظهار کرد: به صراحت اعلام می کنم که تمامی مدل مانتوهایی که این روزها در بازار دیده می شود همگی در داخل ایران و شهرهای بزرگ و بخصوص در پایتخت توسط طراحان دوخته و وارد بازار می شود.
بهروز داداش پور افزود: بیشتر مواقع هیچ نظارتی آنچنان باید و شاید و سختگیری هایی که باید اعمال شود وجود ندارد و به همین دلیل است که هر طراحی به راحتی مدل های مختلف طراحی شده را حتی اگر خلاف عرف باشد برای فروش وارد بازار می کند.
رئیس اتحادیه صنف پوشاک فروشان استان کردستان دلیل رواج این لباس ها را مدگرایی دانست و عنوان نمود: مد گریبان گیر صنف لباس فروشان شده است و موجب گردیده است تا اقدام به فروش چنین لباس هایی کنند.
وی گفت: اطلاع رسانی برای عدم عرضه البسه نامناسب باید به صورت جدی از سوی اماکن و سازمان بازرسی به متخلفان گوشزد شود تا شاید بتوان از ترویج غیر متعارف اینگونه لباس ها جلوگیری کرد.
معظل بی حجابی را باید به صورت ریشه ای پیگیری کرد
در ادامه امیرهوشنگ حیدریان معاون اجتماعی فرماندهی انتطامی استان کردستان در گفتگو با خبرنگار کُردتودی، اظهار داشت: بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی 27 دستگاه متولی و مسئول در بحث عفاف و حجاب هستند که کارهای فرهنگی، ایجابی و پیشگیرانه در این حوزه انجام خواهند داد.
حیدریان در این خصوص با اشاره به این که به مقوله بدحجابی باید به صورت ریشه ای توجه شود، افزود: طرح امنیت اخلاقی در راستای صیانت از شان و منزلت خانواده ها اجرا می شود و در این راستا همه مسایل مشخص و معین شده است و حتی پرسنل زن پلیس نیز آموزش های لازم را کسب کرده اند و با رعایت همه ابعاد جامعه شناسی و روانشناسی به این موضوع پرداخته شده است.
وی به اصالت ایرانی اسلامی و آموزه های دینی که در این کشور وجود دارد اشاره کرد و افزود: حجاب به عنوان یک اصل پذیرفته شده در این کشور است و کشف حجاب مصداق مجرمانه خواهد داشت و هر فردی که بخواهد در ملا عام کشف حجاب کند مجرم شناخته خواهد شد.
وی ادامه داد: برخی افراد بعضاً به قانون توجه نمی کنند و بدون حجاب در معابر و مکان های عمومی ظاهر می شوند که در ابتدا مورد تذکر قرار می گیرند، ما نیز به عنوان آمر به معروف و ناهی از منکر و طبق قانون باید آن ها را پس از تذکر، راهنمایی و ارشاد کنیم چرا که برخی از نوجوانان از سر ناآگاهی مرتکب برخی رفتارها می شوند.
حیدریان همچنین عنوان کرد: امروز موضوع بدحجابی نه فقط یک رفتار شخصی بلکه یک رویکرد سیاسی برای دشمنان است؛ نیروی انتظامی هم به سادگی نمی تواند این موضوع را رها کند چرا که مطالبات مردمی، قانون، حاکمیت و سیستم قضائی است و نیروی انتظامی به عنوان بازوی اجرایی دستگاه قضائی قوانین را اجرا می کند و ناجا قطعاً در چارچوب و با مجوز قانونی و اختیارات اخذ شده در این مورد اقدام خواهد کرد.
معاون اجتماعی فرماندهی انتطامی استان کردستان گفت: نیروی انتظامی در کنار کارهای سلبی بیشتر در این حوزه در بحث فرهنگی با برگزاری کلاس های عفاف و حجاب وارد عمل شد تا به این طریق کسانی که به هر شکلی در بحث عفاف و حجاب قانون شکنی کرده اند ارشاد و راهنمایی شوند.
حیدریان در پایان عنوان نمود: امروزه هنجارشکنان و دشمنان خارجی، سعی می کنند که بیشتر از هر وقتی اساس خانواده را مورد هجوم قرار دهند تا شاید از این طریق بتوانند اصالت و هویت ما را از بین ببرند اما مردم ما مردم با حیا و عفیفی هستند و هرگز به دشمن با اشاعه فرهنگ بی حجابی اجازه نفوذ به کانون مقدس خود در خانواده و جامعه را نخواهند داد.
بیشترین مشکل در مسئله حجاب در سطح ادارات ما، عدم تفکیک محل کار خانم ها و آقایان است
محمود الله مرادی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کردستان نیز معتقد است در مسئله عفاف و حجاب اول باید از ادارات و خودمان شروع کنیم و بعد سراغ مردم برویم و آن موقع است که اقدامات ما کارساز خواهد بود.
وی افزود: بیشترین مشکل در مسئله حجاب در سطح ادارات ما، عدم تفکیک محل کار خانم ها و آقایان است.
وی گفت: مسئولان باید متولی برخورد با بدحجابی و بی حجابی در ادارات باشند و امور اجتماعی استانداری ها هم باید روی این موضوع کار کنند.
وی ادامه داد: بحث حجاب و عفاف یک مسأله اجتماعی است در حالیکه برخی به دنبال آن هستند که هر موضوع اجتماعی را سیاسی کنند که حجاب و عفاف یکی از این موضوعات است.
در واقع اگر تولیدکنندگان، پوشاکی متناسب با فرهنگ غنی ایرانی اسلامی تولید کنند و بازار از وجود این لباس ها اشباع شود، خود به خود تقاضا نیز متناسب با عرضه می شود و دیگر این هنجارشکنی ها را شاهد نخواهیم بود پس باید در این راستا تلاش های جدی صورت گیرد تا با اتکا به طراحان خودی لباس ها و پوشاکی عرضه شود که در عین زیبایی و جذابیت مناسب با شرع و عرف جامعه نیز باشد.
انتهای پیام/q.y
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فومن، درهای سینما طلوع فومن بعد از چند ماه تعطیلی به خاطر بحران کرونا، از روز شنبه هفتم تیر ماه سال جاری، با اکران فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت به روی علاقه مندان باز شد.
یوسف نیک انجام با اعلام این خبر اظهار داشت: بر اساس اعلام معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی ایران، سینماها می توانند با ظرفیت پنجاه درصد و رعایت اصول بهداشتی فعالیت اکران عمومی خود را آغاز کنند .
وی تصریح کرد: در راستای مراقبت و پیشگیری از شیوع ویروس کرونا (کووید 19)، و رعایت نکات بهداشتی و اهمیت سلامت تماشاچیان و تکریم ارباب رجوع، در روز شنبه هفتم تیر ماه با همکاری شهرداری فومن، با بسیج تمامی امکانات، تجهیزات نسبت به شست وشو، گندزدایی و ضدعفونی صندلی ها، سن، سالن ها، محوطه و راه پله های سینما طلوع فومن اقدام شد.
رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فومن در پایان خاطر نشان کرد: گندزدایی کامل سینما طبق پروتکل اعلامی وزارت بهداشت و درمان، چیدمان تماشاچیان بر روی صندلی ها به صورت دو درمیان و نسبت به ردیف بعدی با حالت ضربدری، استفاده از دستکش و ماسک برای کارکنان سینما، پخش تیزر آموزشی با موضوع چگونگی رعایت اصول بهداشتی در مقابله با کرونا قبل ازنمایش فیلم، در دسترس بودن صابون مایع و مواد ضدعفونی برای استفاده تماشاگران، جلوگیری از ورود افراد مشکوک به بیماری و نظافت،ضدعفونی کردن مستمر سالن نمایش فیلم، سالن انتظار، سرویس هاس بهداشتی و کلیه مکان های مورد استفاده تماشاگران مطابق اصول بهداشتی از اهم تمهیدات و اقدام های پیش بینی شده حمید ثابت مسئول سینما طلوع فومن عنوان کرد.
احسان امینی/ خبرنگار
اگر به پوستر تئاترهای اصفهان و اسامی درج شده در زیر عنوان طراحی صحنه دقیق شویم می بینیم که بیشتر کارگردان های تئاتر اصفهان وظیفه طراحی صحنه را در کنار کارهای دیگر خودشان بر عهده دارند. این به معنای توانایی کارگردان های تئاتر اصفهان در زمینه های مختلف است یا به خلأ حضور افراد متخصص در رشته های گوناگون تئاتر و عدم تقسیم کار حرفه ای در گروه های تئاتری اشاره دارد؟ برای پاسخ به این پرسش ها و اطلاع از مشکلات طراحی صحنه تئاتر در اصفهان با مژگان ابطحی، طراح صحنه تئاتر گفت وگو کردیم.مژگان ابطحی، طراح صحنه، صحبت هایش درباره وضعیت طراحی صحنه در تئاتر اصفهان را با نبود تعریف درست و علمی از تئاتر و تخصص های آن آغاز می کند: اساسا در اصفهان تئاتر به معنای درست و چارچوب علمی و حرفه ای آن کمتر وجود دارد و بسیاری از تخصص ها با ساختارها و دانش های متفاوت درهم ترکیب شده اند؛ یعنی چیزی به عنوان گروه تئاتر که افراد تخصص های مختلفی را بر عهده داشته باشند در عمل وجود ندارد. گروه هایی که در اصفهان ثبت شده و فعالیت می کنند عموما متشکل از بازیگران و کارگردان های تئاتر هستند و خبری از تقسیم کار تخصصی برای رشته های موسیقی، طراحی لباس، طراحی صحنه و طراحی نور و... نیست. او روال کار اشتباه و مرسوم برای شروع فضاسازی یک اجرا و تقلیل نقش طراح صحنه به دکورساز و اپراتور را به دلیل نبود طراحی صحنه در تئاتر اصفهان می داند: در اصفهان معمولا اجراهای تئاتر این گونه شکل می گیرد: بر اساس متنی که انتخاب و یا نوشته شده است، کارگردان تصویر اولیه ای را از متن به دست می آورد و آن را به حساب طراحی صحنه می گذارد، درحالی که اساسا تعریف طراحی صحنه این نیست. حتی اگر یک کارگردان تصمیم بگیرد از یک طراح صحنه استفاده کند منظورش بیشتر دکورساز و اپراتور صحنه است تا بر اساس ذهنیت کارگردان کار چیدمان را انجام دهد. عموما چند روز قبل از اجرا، وظایف جورکردن وسایل صحنه بر عهده آن فرد گذاشته می شود و این مسیر عموما تئاترها را به سمتی می برد که ذهن کارگردان به آن چیزی که در اولین تصویر از متن دریافت کرده است، محدود شده و باعث محدودیت فضاسازی تئاتر به عنوان بخش مهمی از یک اجرا و تقلیل آن به یک سری ایده ها می شود. ابطحی تعریف و روش درست استفاده از تخصص طراحی صحنه در تئاتر را هم یادآور می شود: طراح صحنه باید از ابتدای شکل گیری ایده به صحنه بردن یک متن در کنار نویسنده و کارگردان حضورداشته باشد تا مسئله فضاسازی به خوبی پیش برود. به نظر می رسد این ایده که طراح صحنه از اول در کنار گروه حضورداشته باشد، برای اهالی تئاتر عجیب است، چراکه طراحی صحنه را مساوی چیدمان و اپراتور دکورساز در ذهن تصور می کنند، بنابراین روالی که در پیش گرفته می شود تمرکز و کارکردن روی میزانسن ها و بازی هاست و نزدیک اجرا از یک نفر می خواهند وسایل داخل متن را مهیا و در صحنه بچیند.
چرخه ناقص تربیت و اشتغال نیروی متخصص طراح صحنه
ابطحی حوزه های تخصصی تئاتر در اصفهان را دچار یک چرخه ناقص و معیوب می داند: همین الان اگر بخواهیم در اصفهان چهار نفر را به عنوان طراح صحنه متخصص نام ببریم نمی توانیم. شاید کارگردان هایی را بتوان نام برد که در طراحی صحنه کارهایشان رگه هایی از خلاقیت بروز می دهند، اما کسی که صرفا کار و تخصصش طراحی صحنه باشد وجود ندارد یا بسیار کم اند. از طرف دیگر، اگر یک نفر تخصصی در حوزه طراحی صحنه داشته باشد به دلیل استفاده نکردن از این دانش و تخصص در اصفهان کاملا ناامید و سرخورده شده یا کار را کنار می گذارد و یا اینکه به فکر مهاجرت به تهران می افتد. پس رابطه ای هست بین اینکه چرا کمبود متخصص طراحی صحنه در اصفهان وجود دارد و اینکه از فرد متخصص این حوزه استفاده نمی شود. به همین دلیل هرکس علاقه مند به حضور در این رشته هم باشد بازهم نمی تواند مطمئن باشد می تواند در آینده در حوزه تخصصی خودش کار کند. او به بحث هدایت نشدن استعداد در امر تئاتر به عنوان یکی از معضلات آموزش تئاتر در اصفهان هم اشاره می کند: باید بپذیریم که برای بسیاری از بچه هایی که وارد حوزه تئاتر می شوند بازیگر شدن مطالبه اصلی است و این مطالبه بازیگرشدن همیشه وجود داشته و دارد و البته نباید فراموش کرد که در اصفهان به این مطالبه بی نهایت پاسخ داده می شود، یعنی در هر آموزشگاهی چه معتبر و چه نامعتبر کلاس های بازیگری به وفور پیدا می شود، اما من در اصفهان جایی را سراغ ندارم که طراحی صحنه آموزش دهد. مضاف بر اینکه علاقه مندشدن به تخصص های مختلف تئاتر طی زمان شکل می گیرد و مثلا خود من در شروع فعالیت در یک گروه تئاتری تقریبا در همه زمینه ها تجربه اندوزی می کردم و در آن وضعیت طراحی صحنه را برگزیدم، اما در شرایط کنونی حتی استادان کارگردانی همه چیز را برای بچه ها در امر کارگردانی تعریف می کنند. در اصل، مشورت درستی به افراد واردشده به حوزه تئاتر داده نمی شود و آن ها هرگز نمی فهمند که آیا طراحی صحنه یا تخصص های دیگر تئاتر مثل طراحی لباس، طراحی نور و ... دوست دارند یا خیر. همه به سمت بازیگری و کارگردانی می روند و درصد بسیار زیادی از آن ها بعد از مدتی بدون شناخت استعداد و یا علاقه برای همیشه با تئاتر خداحافظی می کنند.
انتظارات از تئاتر اصفهان پایین آمده است
مژگان ابطحی پایین آمدن انتظارات و مطالبه نداشتن تئاتر خوب را آفت بزرگ تئاتر اصفهان می داند. آفتی که آرام آرام بسیاری از تخصص های تئاتر ازجمله طراحی صحنه استاندارد و علمی را به دست فراموشی سپرده است: در این سال ها آن قدر تئاترهایی با کمترین سطح کیفی در اصفهان روی صحنه رفته است که دیگر مطالبه کار خوب هم از جانب هیچ کسی وجود ندارد. انگار که همه به چنین سطحی راضی شده اند و کسی انتظار ندارد در تمام زمینه های تخصصی تئاتر کار خلاقه ای ببیند. بخش زیادی از هزینه ها صرف تبلیغات کارها می شود و کمتر کسی به کیفیت خود اجرا فکر می کند. پوستر و بروشور و کلیپ به عنوان بخش بیرونی اجرای تئاتر تنها بخش کوچکی از یک اجراست و نه تمام آن و دعوت برای دیدن تئاتر باید بر اساس مختصات خود اجرا باشد. او ادامه می دهد: به نظر می رسد در امتداد این مسیر به این بحران دچار شده ایم که هم اهالی و هم مخاطبان تئاتر حتی مطالبه تئاتر خوب هم ندارند و اصلا آن قدر کار ضعیف دیده اند که نمی دانند باید مطالبه گر باشند. از طرف دیگر، مدام گفته می شود که مشکلات مالی در تئاتر وجود دارد. البته که کمبود بودجه وجود دارد و کسی منکر آن نیست اما ناآگاهی گاهی بیشتر از کمبود بودجه آسیب زاست. مثلا اگر قرار باشد همان هزینه تبلیغات یا درصدی از آن صرف کار طراحی صحنه شود، کسی زیربار نمی رود و کارگردان ها ترجیح می دهند خودشان کار طراحی را انجام دهند تا هزینه ای به کسی پرداخت نکنند. البته این را باید اضافه کنم که لزوما طراحی صحنه به معنای پرخرج بودن نیست، کمااینکه ممکن است فضاسازی یک اجرا با کمترین میزان هزینه و با کمترین امکانات صورت گیرد.
کمبود سالن های تئاتر به طراحی صحنه اصفهان آسیب زده است
این طراح صحنه یکی دیگر از مشکلات مسئله طراحی صحنه در تئاتر اصفهان را کمبود سالن های تئاتر می داند و اضافه می کند: در اصفهان سالن های متنوع تئاتر وجود ندارد تا دست طراح و کارگردان برای اجرای طراحی ها و فضاسازی های مختلف باز باشد و محدودیت در این زمینه اجرای بسیاری از طراحی ها را با مشکل روبه رو می سازد و به تطبیق فضاسازی با توجه به امکانات سالن های موجود منجر می شود. علاوه بر اینکه نوع نگاه کردن به متن های مختلف به سبک های اجرایی یکسان و یکنواخت و بارها دیده شده محدود شده و تجربه کردن به فراموشی سپرده می شود. این را هم باید اضافه کنم که ظاهرا همه به چنین وضعی عادت کرده ایم و هیچ کس یا هیچ نهاد مسئولی در حوزه تئاتر به روی خودش هم نمی آورد که شرایط تئاتر چقدر بد و رو به زوال است.
امیر حسین بانکی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری برنا در اصفهان ، با اشاره به جدی نگرفتن آسیب های فضای مجازی از سوی مقامات دولتی گفت: در بحث اصلاح و آماده سازی زیرساخت های فضای مجازی، اراده ای که باید میان مسئولین دولتی در این خصوص باشد مشاهده نمی شود و این عدم اراده از نحوه برگزاری جلسات شورای عالی فضای مجازی و نوع پیگیری مصوبات مشخص است.
وی ادامه داد: بی توجهی مسئولین دولتی به اهمیت فضای مجازی، در یک احتمال نشان می دهد دولت از این فضا غافل است اما بعید به نظر می رسد و دولت به هر دلیلی ترجیح می دهد، تاثیرات و صدمات ناشی از فضای مجازی جامعه را درگیر خود کند و در احتمال دیگر شاید دولت احساس می کند نمی تواند در مقابل این تاثیرات موضعی نشان دهد.
فضای مجازی یک تیغ دو دم است
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: فضای مجازی از نعمات بزرگ الهی است که امروزه در اختیار بشر قرار دارد اما متاسفانه به سبب اینکه در ورود به این فضا تغییر فاز داده ایم، این نعمت درحال ضرر وارد کردن به جامعه ایران اسلامی است، این درحالی است که اگر بتوانیم بر فضای مجازی چیره شویم، هم می توانیم مشکلات اقتصادی موجود در کشور را سامان دهیم و هم می توانیم تاثیر شگرفی در فرهنگ جامعه ایجاد کنیم و به بیانی باید گفت فضای مجازی یک تیغ دو لبه است و چگونه استفاده کردن از این تیغ بسیار حائز اهمیت است.
بانکی با اشاره به اقدامات انجام گرفته در خصوص حوزه فضای مجازی عنوان کرد: تاکنون نسبت به فضای مجازی منفعل بوده ایم و بیشتر اقداماتی هم که در فضای مجازی انجام گرفته، خودجوش و کاملا مردمی بوده که بازهم این اقدامات در مقابل هجمه های فضای مجازی هیچ است، لذا امیدواریم کسانی وارد این عرصه شوند که در کار خود جدی باشند.
برخی افراد خود را متخصص می بینند
وی با اشاره به یکی از اقدامات کمیسیون فرهنگی در مجلس یازدهم، خبرداد: به دنبال این هستیم تا کمیسیون ویژه ای با محوریت فضای مجازی ایجاد کنیم تا مجلس بتواند با رویکرد دقیق تر و متمرکز تری بحث فضای مجازی را پیش ببرد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در خصوص اظهار نظرهای افراد غیر متخصص در حوزه فرهنگی عنوان کرد: متاسفانه در برخی موضوعات، برخی افراد خود را متخصص می بینند که یکی از این موضوعات مباحث فرهنگی است و گاها افرادی که با این موضوعات دست و پنجه نرم میکنند خود را متخصص می دانند، این درحالی است که متخصص بودن شرایط جداگانه ای را می طلبد و اگر بتوانیم در مباحث گوناگون، افراد متخصص را ارج بنهیم، نه تنها مشکلات مربوط به حوزه فرهنگ بلکه بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
مجبور به فیلترینگ می شویم
بانکی در پاسخ به اینکه آیا فیلترینگ یکی از بدترین و بی سلیقه ترین راه برای جلوگیری از دفع ضربات ناشی از فضای مجازی است، تشریح کرد: اگر بخواهیم به فیلترینگ به عنوان یک راهکار در دراز مدت نگاه کنیم، جواب سوال شما پاسخی مثبت دارد اما زمانی به دلیل نداشتن سلاح مناسب در مقابل هجمه های فضای مجازی مجبور به استفاده از فیلترینگ می شویم تا حصارهایی را ایجاد کند.
وی خاطر نشان کرد: ما باید فضای مجازی را مدیریت کنیم و این امر پدیده نوظهوری نیست چراکه بر اساس گزارشات در تمامی دنیا فضای مجازی را مدیریت می کنند و هیچ کجای دنیا مثل ایران فضای مجازی را تا این اندازه آزاد نگذاشته اند و متاسفانه این بی در و پیکری نسیب کشور ما شده که آن هم به مدیریتی باز می گردد که صلاح را در بی مدیریتی می بیند اما در بیانی دیگر مدیریت تنها از راه فیلترینگ نیست و زمانی که فیلترشکن رایگان در اختیار همه وجود دارد فیلترینگ نمی تواند تاکتیک خوبی در مقابل هجمه های فضای مجازی باشد.
ناصر مقدم در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: چند روزی از موافقت ستاد ملی کرونا با بازگشایی مجدد سالن های سینما می گذرد ولی همچنان شاهد صندلی های خالی و استقبال نکردن مردم از فیلم های روی پرده هستیم.
وی ادامه داد: برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا بنا شده مخاطبان به صورت یک در میان روی صندلی های سینما بنشینند.
وی در خصوص وضعیت سالن های تئاتر استان توضیح داد: سالن های تئاتر استان هنوز باز نشده چون فعلاً هیچ گروه تئاتری آمادگی خود را برای اجرای صحنه ای نمایش اعلام نکرده و ما فعلاً نمایشی برای اجرا نداریم.
مقدم اضافه کرد: با توجه به اینکه طی چهار ماه گذشته سالن های تئاتر تعطیل بودند و فضایی برای تمرین گروه ها وجود نداشت، وضعیت فعلی دور از انتظار نبود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز گفت: البته قبل از عید دو گروه نمایش آماده بودند تا تئاتر خود را به روی صحنه ببرند ولی بعد از شیوع کرونا هنوز اعلام آمادگی دوباره نکرده اند.
این مسئول گفت: با توجه به اینکه بازیگران تئاتر در زمان تمرین ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، در تلاشیم فضاهای بازی را به گروه های نمایش معرفی کنیم که بتوانند با کمترین نگرانی تمرین کنند و سلامت آنها به خطر نیفتد.
انتهای پیام
قاسمی- جمعه سیزدهم نوشته ژان پیر مارتیز و به کارگردانی امیر هاشمی مهر، اولین تئاتر است که پس از 4 ماه تعطیلی سالن های نمایش روی صحنه می رود. یک شب پیش از اولین روز اجرای این نمایش کمدی بود که بخش نامه ای مبنی بر تعطیل شدن همه اجراهای تئاتر منتشر شد و اعضای گروه در اوج آمادگی از اجرا محروم شدند و با خستگی 4 ماه تمرین بر دوش، به خانه رفتند. تصور اینکه بعد 4ماه وقفه به دلیل محدودیت های کرونایی، گروه دوباره گرد هم آید، کمی سخت بود، اما اعضای گروه توانستند بار دیگر دور هم جمع شوند و کاری را که از 9 ماه پیش تمرین کرده بودند، برای اجرا آماده کنند.
خوش حالی ژان پیر مارتیز از اجرای نمایش در مشهد
امیر هاشمی مهر، کارگردان نمایش جمعه سیزدهم ، در ابتدا توضیحاتی درباره نمایشنامه جمعه سیزدهم می دهد و می گوید: جمعه سیزدهم در اصل نمایشنامه ای فرانسوی نوشته ژان پیر مارتیز است که به انگلیسی ترجمه شده بود. من نسخه انگلیسی آن را به فارسی ترجمه کردم و حتی یک بار به اتفاق اعضای گروه با نویسنده این اثر ارتباط مجازی برقرار کردیم. آقای ژان پیر مارتیز از اینکه قرار است این نمایش در مشهد اجرا شود خیلی خوش حال شدند و از ما تشکر کردند.
هاشمی مهر در ادامه از مسائل پیش آمده در این چند ماه سخن می گوید و ادامه می دهد: پس از 4 ماه تمرین یک باره همه چیز در هاله ای از ابهام قرار گرفت و معلوم نبود گروه ما دوباره دور هم جمع می شود یا نه. خوشبختانه پس از چند ماه موضوع را با بازیگرانم مطرح کردم و پس از اینکه رضایت آن ها را دیدم، تصمیم به اجرای عمومی گرفتیم. الان هم تقریبا کار با همان گروه قبلی اجرا می شود.
شروع خوب اولین اجرای عمومی مشهد
هاشمی مهر ادامه می دهد: زمانی که بازگشایی سالن ها قطعی شد، با پردیس تئاتر مستقل هماهنگ کردیم و بعد آن مجوز ارشاد را گرفتیم. از آنجا که قبلا از ارشاد مجوز داشتیم، سخت گیری نشد. آن زمان ما مجوز اجرا در یکی از سالن های تئاتر مستقل را داشتیم که فقط 50 نفر ظرفیت داشت. اما باتوجه به شرایط موجود و الزام رعایت پروتکل های بهداشتی، خوشبختانه توانستیم موافقت را برای اجرا در سالن اصلی تئاتر مستقل دریافت کنیم که 100 نفر ظرفیت دارد. او با بیان اینکه از شب گذشته که سایت فروش بلیط باز شده، همه صندلی ها به فروش رسیده است، می گوید: این اتفاق شروع خوبی برای ما بود و به ما انگیزه داده است.
او ادامه می دهد: اجرای اول پس از چند ماه وقفه، هم خوش حال کننده است، هم ممکن است نگران کننده باشد. به هر حال از آنجا که نمایش ما کمدی است، می توانیم خوش بین باشیم مردم پس از مدت ها به دیدن نمایشی می آیند که حالشان را خوب می کند. همچنان که عده ای که از مدتی پیش متوجه شدند قرار است نمایش ما روی صحنه برود، از کمدی بودن کار خوش حال شدند و با ارسال پیام هایشان به ما انگیزه دادند.
هاشمی به رعایت پروتکل های بهداشتی در حین اجرای نمایش اشاره می کند و می گوید: باتوجه به رعایت همه مسائل و درخواست از تماشاگران برای استفاده از ماسک، امیدواریم بتوانیم اعتماد لازم را به مخاطبان بدهیم و خیالشان را برای نشستن روی صندلی های سالن تئاتر آسوده کنیم.
آن طور که هاشمی می گوید، اعضای گروه نمایش جمعه سیزدهم پس از آن وقفه چند ماهه فقط 2 هفته تمرین کرده اند، با این حال آمادگی کامل را برای اجرا دارند.
چالش اگر می توانی، مرا بخندان
نیلوفر آبیزی، بازیگر نمایش جمعه سیزدهم ، در این نمایش نقش کریستین را بازی می کند که زنی حدود سی ساله و کارمند است و مشکلات مالی دارد.
آبیزی می گوید: به طور کلی بازی کردن در کمدی سخت تر از نقش های درام است، زیرا در نمایش های درام بازیگر راحت می تواند احساساتش را به مخاطب انتقال دهد، اما در کمدی این طور نیست. در واقع مخاطب نمایش کمدی مدام این جمله را از تماشاگر خود می شنود که اگر می توانی، مرا بخندان .
او ادامه می دهد: از چالش های کار کمدی برای من این است که شخصیتم برای مخاطب باور پذیر باشد و بتوانم خنده را روی لب تماشاگر بیاورم. همچنین برایم مهم است مخاطب بتواند با نقشم هم ذات پنداری کند.
به گفته آبیزی اینکه او با 21 سال نقش یک زن پخته را بازی کند نیز چالش مهمی است. او در پایان از مسئولان می خواهد این گروه را به عنوان گروهی که قرار است اولین اجرا را پس از چندماه وقفه داشته باشد، حمایت کنند.
سهمی کوچک در شادی مردم
علی عبدالهی دیگر بازیگر نمایش جمعه سیزدهم است که نقش جان را برعهده دارد. عبدالهی می گوید: از اینکه در چنین شرایطی بحرانی می توانم سهی در خوشی و شادی مردم داشته باشم خیلی خوش حالم. این بازیگر بیست ویک ساله ادامه می دهد: نکته مثبت نمایش های کمدی همین است که می توانند حال مردم را در چنین شرایطی خوب کنند و آن ها را برای یک ساعت هم که شده است، خوش حال کنند.
نقشی متفاوت و چالش برانگیز
حنانه قدمگاهی سومین بازیگر جمعه سیزدهم است که به تازگی به این گروه پیوسته است.
او با بیان اینکه فقط 3 روز از پیوستنش به این جمع و تمرین با گروه می گذرد، ادامه می دهد:
در این نمایش نقش زنی را بازی می کنم که نوسانات احساسی دارد و از این جهت برایم نقشی متفاوت محسوب می شود.
قدمگاهی می گوید تاکنون بیشتر در نمایش های درام ایفای نقش کرده است و از این جهت این نقش برایش چالش بزرگی دارد.
قدمگاهی در پایان از اینکه قرار است اولین حضورش را روی صحنه پس از مدت ها مقابل مردم تجربه کند، حس خوبی دارد و امیدوار است مردم از این نمایش لذت ببرند.
به گزارش خارگ نیوز؛ محمد حسین زندویان روز دوشنبه در گفت گو با خبرنگاران گفت: براساس دستورالعمل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اکران فیلم در سینماه های کشور از یکم تیر ماه از سرگرفته شد اما با توجه به وضعیت قرمز بوشهر در زمینه شیوع کرونا با هماهنگی ستاد استانی مقابله با این بیماری تصمیم گرفته شد سینماهای استان تا خارج شدن استان از وضعیت قرمز و هشدار همچنان تعطیل باشند.
وی افزود: استان بوشهر 10 سینما با ظرفیت سه هزار و 504 صندلی دارد که تا پیش از شیوع کرونا هشت سینما با ظرفیت 990 صندلی در شهرهای برازجان، بوشهر، جم و خارگ فعال بود.
معاون سینمایی و هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر ادامه داد: سال گذشته در سینماهای استان بوشهر 77 فیلم اکران شد و این میزان بسته به فیلم های تولید شده در هر سال متغیر است.
زندویان عنوان کرد: میزان فروش بلیت در سینماهای استان بوشهر در سال گذشته بیش از یک میلیارد و 200 میلیون تومان بود و پرفروش ترین فیلم ها به ترتیب تگزاس 2 با 21 هزار نفر بیننده، مطرب 15 هزار نفر و متری شش و نیم 12 هزار 500 تماشاچی و پس از آن فیلم های شبی که ماه کامل شد و رحمان 1400 بود.
وی گفت: در جلسات آینده ستاد استانی مقابله با کرونا درباره ادامه فعالیت سینما، تئاتر و اماکن فرهنگی استان تصمیم گیری خواهد شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان، رضا کمالی زرکانی در گفتگو با خبرنگاران گفت: بر اساس اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مبنی بر بازگشایی اماکن فرهنگی؛ استان هرمزگان نیز در حال مهیا سازی و ایجاد زیرساخت های لازم برای بازگشایی بر اساس پروتکل های بهداشتی است .
وی افزود: اما با توجه به شیوع بیماری کرونا و اعلام رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان مبنی بر پیک این بیماری طی دو هفته آینده و لزوم ماندن مردم در خانه، پیشنهاد تمدید تعطیلی اماکن فرهنگی به دستگاه های بالا دستی داده شده است .
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان عنوان کرد:از سوی دیگر نقش فرهنگ و هنر در تقویت روحیه جمعی و سلامت روانی جامعه و بالا بردن انگیزه زندگی بسیار موثر است و نباید در چنین شرایطی از آن مغفول ماندو در کنار این بیماری کم اهمیت جلوه داد .
کمالی زرکانی در ادامه اظهار داشت:از همان ابتدای شیوع بیماری کرونا بخش فرهنگ و هنر مبادرت به ساخت بیش از صدها کلیپ آموزشی و ده ها برنامه و جشنواره در فضای مجازی نمود که در کشور بعنوان الگو و شاخص مطرح و مورد تمجید و استفاده قرار گرفت .
وی بیان کرد:علیرغم ارائه پیشنهاد تعطیلی اماکن فرهنگی، هنری و سینمایی استان، مشغول آماده سازی این فضاها هستیم و مردم مطمئن باشند در صورت بازگشایی، مشکلی از لحاظ بهداشتی وجود نخواهد داشت و با رعایت صددرصدی پروتکل های بهداشتی این اماکن بازگشایی خواهد شد و در این خصوص یک تیم نظارتی تشکیل شده است .
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در پایان از همراهی و همکاری ستاد استانی مبارزه با بیماری کرونا و به ویژه فریدون همتی استاندار هرمزگان و توجه ویژه ایشان به حوزه فرهنگ و هنر تقدیر و تشکر کرد و افزود:نظرات عموم مردم و صلاح جامعه در این شرایط خاص در تصمیم گیری های بخش فرهنگ و هنر استان در نظر گرفته می شود و مردم مطمئن باشند مراکز فرهنگی هنری و به ویژه جامعه رسانه ای و هنرمندان در کنار آنها خواهند بود .
به گزارش ایسنا، در خیابان آذربایجان تبریز، قبرستان حکم آباد یا عمو زین الدین این روزها با یک بنرِ اطلاعیه از اداره اوقاف و امور خیریه تبریز همراه شده؛ بنری که در ورودی قبرستان اطلاع می دهد قرار است قبرستان برای تبدیل به سرای سالمندان تخریب شود.
به اطلاع اهالی محترم منطقه و مومنین می رساند، اداره کل اوقاف و امور خیریه استان با همکاری شهرداری تبریز و خیرین با عنایت به تقاضای اهالی محترم برای ساماندهی گورستان متروکه عمو زین الدین برای احداث مجموعه بزرگ خیریه سرای سالمندان و کودکان بی سرپرست اقدام می کند. لذا برای خدمت گزاری و حفظ شان اموات مومنین و رعایت موازین شرعی و قانونی آن دسته از عزیزانی که مایل به انتقال قبور بستگان خود هستند تا آخر تیر با هماهنگی اداره اوقاف ناحیه 1 تبریز اقدام کنند.
هر چند می گویند بخش زیادی از قبرستان متعلق به دوره پهلوی اول است و بیشترِ قبرهای قاجاری زیر مدارسی که بعد از 1300 و دوره پهلوی اول ساخته شده اند، مدفون است، اما به نظر می رسد متولیان اوقاف استان قصد ندارند تا دست کم همان باقی مانده ها را حفظ کنند و کمر همت بسته اند برای باقی مانده های قبرستانی که غسالخانه اش تنها بنای باقی مانده و سرپای آن است و بقیه فضا را به یک متروکه تبدیل کرده اند.
غسالخانه را پنجم تیر 1384 به شماره 11979 در فهرست آثار ملی ثبت کرده اند و در همان زمان هم شماره ثبت به استاندار وقت ابلاغ شده است، حتی اگر عرصه و حریم این بنای تاریخی تعیین هم نشده باشد، اما دست کم قبرستانِ باقی مانده جزء حریم این بنای تاریخی است که باید آن را حفظ کرد، همان طور که تا اوایل انقلاب اسلامی بیشتر اجازه دفن مردگان در این منطقه داده نشد.
هر چند در زمان تهیه پرونده ثبتی به واسطه وضعیت این بنای تاریخی پیشنهاد تبدیل آن فضا به مکانی فرهنگی مطرح شد، اما به نظر می رسد این پیشنهاد برای مالکان آن چنگی به دل نمی زده که با وجود قرار گرفتن قبرستان در میانِ زمین های زراعتی و صیفی جات، تمایل شان به سمت ایجاد سرای سالمندان رفته تا مکانی فرهنگی.
قبرستان و باقی مانده های غسالخانه قاجاری عمو زین الدین
امروز از گورستان و غسالخانه وقفیِ عمو زین الدین در شرق تبریز، به جز قبرهای شکسته و از بین رفته و ساختمانی متروکه با ایوانِ ستوندار و اتاق های شست وشوی زنانه و مردانه نیمه مخروبه اش چیزی باقی نمانده است، بنایی که مصالحش از نوع ازاره سنگی، با تزییناتِ آجرکاری، قاب بندی و بدنه هایی با طرح و نقش و آجرکاری بوده و امروز متروکه شدنش باعث آسیب پذیر شدن بنا و ریزش بخش های اصلی ساختمان شده است، از سوی دیگر، احداث خیابان آذربایجان در سال های گذشته که ضلع شرقی گورستان آن را مشرف به خیابان کرده، نیز باعث وارد شدن آسیب های بیشتری به این بنای تاریخی شده است.
مدرسه ی ساخته شده روی قبرستان قاجاری عمو زین الدین در تبریز
با وجود بنر نصب شده در وردی این قبرستان و اعلام تخریبِ کامل قبرستان، اما مشخص نیست که آیا میراث فرهنگی استان از وضعیت این اثر تاریخی اطلاع دارد و در جریان برنامه ریزی های انجام شده از سوی اداره کل اوقاف تبریز برای قبرستان است که قصد تخریبِ کامل آن را دارد، تخریبی که غسالخانه تاریخی نیز جزئی از آن می شود.
قبرستان تاریخی عمو زین الدین بر روی نقشه دارالسلطنه تبریز
تصویر غسالخانه قاجاری از پرونده ثبتی این اثر تاریخی در تبریز
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار ایمنا ، کتابخانه های عمومی نهادهایی فرهنگی اجتماعی محسوب می شود که دسترسی یکسانی به منابع اطلاعاتی برای کاربران خود که تمامی سطوح و سنین جامعه را شامل می شوند، فراهم می کند. اهمیت مطالعه بر کسی پوشیده نیست، اما نمی توان گفت با تعطیلی این نهاد و قرنطینه خانگی مردم جامعه از مطالعه بازماندند، چراکه استفاده کتاب های الکترونیکی در این برهه حساس بروز بیشتری پیدا کرده و تا حدودی نیاز مردم را برطرف کردند. با این وجود نیاز به بازگشایی کتابخانه های عمومی همچنان احساس می شد، به دلیل اینکه فضای این مکان ها می تواند منبعی برای ایجاد روابط و گروه های درسی، فکری، شغلی و حرفه ای باشد؛ به علاوه استفاده رایگان از کتاب های نایاب و کمیاب و بهره مندی از سالن های مطالعه حسن دیگر این نهاد مهم فرهنگی است.
سرپرست اداره کل کتابخانه های عمومی استان اصفهان ضمن تشریح روند کامل بازگشایی کتابخانه های عمومی کشور به تمامی سوالاتی که ممکن است در این خصوص برای مراجعه کنندگان مطرح شود، پاسخ داده است.
امیر هلاکویی در گفتگو با خبرنگار ایمنا اظهار می کند: کتابخانه ها در سه فاز بازگشایی شد، فاز نخست که بازگشایی اصلی آنها محسوب می شد در تاریخ 22 اردیبهشت 99 انجام شد، در این مرحله مقرر گردید که کتابخانه ها ضدعفونی شود، اقلام بهداشتی چون شیلد محافظ، ماسک صورت، دستکش و مواد ضدعفونی کننده در اختیار کتابخانه ها قرار بگیرد.
وی می افزاید: همچنین در این مرحله فضای کاری کتابداران با مراجعه کنندگان و اعضا جدا سازی شد و روند خدمات رسانی کتابخانه ها با نظم بخشی رده های کتب موجود در کتابخانه ها، اصلاح داده ها، تعویض بارکدها، ثبت و ساماندهی ورود اطلاعات و منابع و تکمیل پروفایل کتابخانه ها آغاز شد تا برای حضور مراجعه کنندگان آماده شوند.
سرپرست اداره کل کتابخانه های عمومی اصفهان ادامه می دهد: فاز دوم بازگشایی کتابخانه ها از تاریخ 10 خرداد آغاز شد و در آن ساعت کاری دقیق کتابخانه ها مشخص شد که بر اساس آن نوبت نخست 8 تا 13، نوبت دوم 13 تا 18 و پنج شنبه ها 8 تا 13 در نظر گرفته شد؛ به علاوه مقرر شد تا کتابخانه هایی که نیروی انسانی کافی دارند در دو شیفت خدمات رسانی کنند.
هلاکویی اضافه می کند: به علاوه در این مرحله سیستم مخزن کتابخانه ها که پیش از آن باز بود، به مخزن بسته تبدیل شد، قفسه قرنطینه ویژه منابع بازگشتی تعبیه شد تا منابع مرجوعی از سوی مراجعه کنندگان بلافاصله وارد مخازن نشود و مدت هفت روز را در قفسه قرنطینه بماند، همچنین آماده سازی سالن های مطالعه بر اساس دستورالعمل ها و پروتکل های لازم در این مرحله اتفاق افتاد.
وی تصریح می کند: فاز سوم آخرین مرحله ای بود که تاکنون از سوی نهاد کتابخانه ها اعلام شده و از تاریخ یکم تیرماه شروع شده است. در این فاز اعضا، مراجعه کنندگان و کسانی که تمایل به استفاده از کتابخانه ها را دارند، می توانند به صورت حضوری به این محل مراجعه کنند، بخش مخزن همچنان به صورت بسته اداره می شود، اعضا باید کتب مورد نظر خود را از کتابدار درخواست کنند تا کتاب ها از سوی آنها در اختیارشان قرار داده شود.
ورود کودکان و نوجوانان ممنوع است
سرپرست اداره کل کتابخانه های عمومی اصفهان در خصوص بخش کودک و نوجوان کتابخانه ها، می گوید: به دلیل حفظ سلامت اعضای کودک و نوجوان برنامه های فرهنگی که مستلزم حضور آنها و تجمع در این بخش شود؛ ممنوع اعلام شده است، اما والدین همواره می توانند نسبت به امانت گیری کتاب های این بخش اقدام کنند.
هلاکویی با اشاره به وضعیت سالن های مطالعه، تصریح می کند: چیدمان سالن های مطالعه بر مبنای رعایت فاصله گذاری اجتماعی و بر اساس دستورالعمل هایی که با همکاری ستاد مبارزه با کرونا و نهاد کتابخانه ها تهیه شده، تنظیم شده است و قطعاً به نحوی مدیریت می شود که تقاضا و استفاده از آنها منجر به نقض فاصله گذاری اجتماعی نشود.
بخش نابینایان و ناشنوایان تعطیل است
وی از تعطیلی موقت بخش مربوط به نشریات و روزنامه ها خبر داده و می گوید: استفاده از این منابع درون کتابخانه ای است و امکان ضدعفونی سریع آنها فراهم نیست. همچنین قسمت نابینایان و ناشنوایان کتابخانه به علت حفظ سلامت این عزیزان تعطیل است.
سرپرست اداره کل کتابخانه های عمومی اصفهان در پاسخ به این سوال که وضعیت کتابخانه های سیار به چه شکل است، اظهار می کند: در حال حاضر کتابخانه سیار در اصفهان نداریم، اما اگر چنین کتابخانه هایی داشتیم، آنها می توانستند با رعایت دستورالعمل های بهداشتی خدمت رسانی کنند.
لغو کلیه برنامه های فرهنگی کتابخانه ها
هلاکویی با بیان اینکه "خبر مهمی که در این بازه داشتیم افزایش زمان عضویت اعضا به مدت چهار ماه و به صورت خودکار بوده است"، می افزاید: جریمه دیرکرد برای کتاب ها محسوب نمی شود و بازه زمانی امانت از دو هفته به یک ماه افزایش پیدا کرد. به علاوه در بخش ثبت نام مقرر شده است که به هیچ عنوان پرداخت وجه نقد صورت نگیرد و از درگاه واریز بانکی یا دستگاه کارت خوان استفاده شود تا سلامت اعضا، مراجعه کنندگان و کتابداران حفظ شود. به علاوه هم اکنون کتابخانه ها فرایند رف خوانی را انجام می دهند تا بتوانیم مخازن را مدیریت کنیم.
وی با اشاره به برنامه های فرهنگی کتابخانه ها، تصریح می کند: سال های پیش برنامه های فرهنگی متنوعی را در کتابخانه ها تدارک می دیدیم. در سال 98 حدود 20 هزار برنامه فرهنگی در استان اصفهان برگزار شد، اما در سال جاری به دلیل حفظ فاصله گذاری اجتماعی، سلامت اعضا و مراجعه کنندگان برنامه های فرهنگی از جمله جمع خوانی، نقد کتاب، نشست کتابخوانی و غیره را نداریم و مسئولان کتابخانه های عمومی باید برنامه های ترویجی و فرهنگی را در فضای مجازی و از طریق زیرساخت هایی که در فضای مجازی و به خصوص در پیام رسان بله ایجاد شده است، ادامه دهند.
تمدید جشنواره کتابخوانی رضوی
سرپرست اداره کل کتابخانه های عمومی اصفهان در خصوص جشنواره کتابخوانی رضوی عنوان می کند: این جشنواره که با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد بین المللی امام رضا (ع) و نهاد کتابخانه ها در حال اجرا است و زمان آن تا پایان تیرماه تمدید شد.
هلاکویی استقبال از این جشنواره را بسیار خوب ارزیابی کرده و می گوید: جشنواره کتابخوانی رضوی تاکنون 90 هزار شرکت کننده در استان اصفهان داشته است و علی رغم تعطیلی کتابخانه ها و شرایط کرونا می توان گفت جشنواره نسبت به سال گذشته صد درصد رشد تعداد شرکت کننده را داشته است.
کد خبر 431060
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، مسأله چادر مشکی از سال های دور با موانع پیدا و پنهان و معمای پیچیده ای روبرو بوده، این که ایران اسلامی به عنوان بزرگ ترین بازار مصرف چادر مشکی در جهان چرا در این زمینه تولیدکننده نیست و از کشوری لائیک مانند ژاپن و کره جنوبی باید آن را وارد کنند.
در نگاه اول آنچه به ذهن متبادر می شود اقتصادی نبودن تولید پارچه چادر مشکی و یا مافیای واردات در میان است، گفت وگو با فعالان این حوزه نشان می دهد با توجه به تقاضای بالا، تولید پارچه چادر مشکی از نظر اقتصادی به صرفه است و فعالان اقتصادی هم تمایل خود را برای تولید آن اعلام کرده و حتی به مرحله عمل هم رسانده اند اما هر کدام از تجربه های سه دهه اخیر در این حوزه با شکست مواجه شده است.
زورآزمایی هایی با مافیا که شکست خورد
نخستین تجربه کارخانه کرپ ناز در کرمانشاه است که 26 سال قبل با هدف تولید پارچه چادر مشکی آغاز به کار کرد اما بارها تعطیل شده و تنها چیزی که تولید نمی کند پارچه مشکی است و به گفته مدیرعامل آن مافیای واردات مانع شده تا این کارخانه قدیمی به چنین سرنوشتی دچار شود، او می گوید پارچه های بی کیفیت با اسم مشابه برای بدنام کردن کرپ ناز عرضه کردند تا برند ایرانی را خراب کنند.
برآوردها نشان می دهد سالانه 100 میلیون مترمربع چادر مشکی در کشور مصرف می شود و در حال حاضر در کارخانه ای در شهرکرد 7 درصد از نیاز کشور تولید می شود، پس از این که سال ها با دست های پشت پرده جنگیده اند، هرچند گمانه زنی هایی در خصوص فعالیت این شرکت وجود دارد از جمله این که مشخص نیست کارخانه دست های پشت پرده را شکست داده و یا با ان همراه شده است.
شرکت نای زرین در خوانسار، از دیگر شرکت هایی است که از دهه 80 در این حوزه فعالیتش را آغاز کرده، محمدعلی شفیعی مدیرعامل می گوید یکسال به طور مخفی و با برند خارجی کار می کرده و مشکلی هم نداشته اما زمانی که تبلیغات شرکت با اسم ایرانی آغاز شد، تعرفه واردات طی چند روز از 70 به 16 درصد کاهش یافت.
شفیعی همچنین از مشکلات عدیده ای که در مسیر تولید پارچه چادر مشکی ایرانی بوده می گوید و اضافه می کند: نای زرین 10 سالی است که به دلیل بدهی، در رهن بانک بوده و تعطیل شده است.
وی در واکنش به انتقاداتی که صنعت تولید پارچه نای زرین را قدیمی می داند، عنوان کرد: آخرین ماشین آلات بروز چادر مشکی کرپ را آن زمان وارد کردیم، همچنین سال 85 کارشناسان کره ای آمدند و ارتقای تکنولوژی دادیم و مشکلی از جهت کیفیت پارچه نداشتیم.
نفسی دوباره برای نای زرین
مجتبی عصارزادگان از جمله شرکای کارخانه نای زرین خوانسار هم در خصوص آخرین وضعیت این کارخانه به خبرنگار فارس در اصفهان گفت: نای زرین از سال 78 آغاز به کار کرد و تا سال 86 هم فعال بود اما به دلیل مشکلات عدیده دیگر نتوانست سرپا بماند.
وی با تاکید بر نقش واردات در تعطیل شدن کارخانه عنوان کرد: کار اصلی ما تولید پارچه چادر مشکی بود، وقتی محصولات ما به بازار راه پیدا کرد و واردکنندگان احساس خطر کردند، ناگهان تعرفه واردات به شدت کاهش یافت و دیگر امکان ادامه فعالیت برای ما نبود.
عصارزادگان با بیان این که با پیگیری های صور گرفته از سوی قوه قضائیه قرار است کارخانه بار دیگر احیا شود، اضافه کرد: در حال حاضر کارخانه در رهن بانک بوده و وام 1.2 میلیارد تومانی امروز به 8 میلیارد تومان رسیده، با توجه به جلساتی که مسؤولان مختلف برگزار شد قرار بر این شده بانک سود مرکب را ببخشد و با پرداخت اصل وام بتوانیم کارخانه را از رهن بانک خارج کنیم.
کارخانه اصفهانی پس از 13 سال احیا می شود
وی تصریح کرد: در بهترین حالت می توانیم 10 درصد از مصرف پارچه چادر مشکی داخل را پاسخگو باشیم اما آن طور که گفته می شود کارخانه های دیگری هم راه افتاده اند و این امید وجود دارد که بتوانیم به سمت خودکفایی در تولید پارچه چادر مشکی حرکت کنیم.
سهامدار کارخانه نای زرین در پایان خاطرنشان کرد: پیگیری ها برای آغاز به کار دوباره کارخانه در حال انجام است و احتمالاً تا دو هفته آینده وضعیت شرکت مشخص شود.
محصولی که سال ها دست 10 نفر بود
فعالان حوزه چادرمشکی معتقدند واردات این محصول در این سال ها دست 10 نفر بوده و این تعداد محدود توانسته هر گونه تلاشی برای پاگرفتن تولید را با شکست مواجه کنند اما چرا و چطور مافیا شکل می گیرد؟ گیر کار کجاست که نمی شود با آن ها برخورد کرد؟
نه ارز دولتی می دهند و نه تولیدکننده حمایت می شود
سمیه محمودی نماینده مردم شهرضا و دهاقان هم در گفت وگو با خبرنگار فارس در شهرضا با اشاره به جلسات گذشته فراکسیون زنان با وزیر ارشاد و صنف پوشاک و طراحان لباس اظهار داشت: با توجه به این که نیمی از جمعیت کشور را بانوان تشکیل می دهند و درصد بالایی از زنان با پوشش چادر هستند، بنابراین باید از حجاب بانوان که چادر است، حمایت کرد.
وی با بیان این که در جلسه فراکسیون بانوان از وزیر درخواست شد که واردات چادر مشکی با ارز 4 هزار و 200 تومانی انجام شود، بیان کرد: وزیر ارشاد در این جلسه اذعان کرد که ارز 4 هزار و 200 تومانی برای تعدادی از کالاهای اساسی قرار داده شده و امکان این که کالای جدیدی به آن اضافه شود، وجود ندارد؛ این در حالی است که از تولیدکننده همدر این زمینه حمایتی صورت نمی گیرد.
محمودی با تأکید بر این که برای حفظ عفاف و حجاب باید بانوان دسترسی آسان و ارزان به چادر داشته باشند و با انتقاد از این که افرادی در این میان به دنبال سود کلان هستند، ادامه داد: یکی از مشکلات پوشاک، نوع طراحی است که با فرهنگ کشورمان همخوانی ندارد.
سرگردانی مردم برای خرید پارچه چادری
گزارش میدانی خبرنگار فارس حکایت از کاهش قدرت خرید مردم در حوزه خرید انواع پارچه و چادر دارد، بعضی از مردم در بازار فقط نظاره گر هستند و برخی هم فقط نسبت به وسع مالیشان خرید می کنند.
یکی از خریداران بازار پارچه کاشان که از بالا رفتن قیمت ها گله مند بود در گفت وگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: قیمت ها سرسام آور است، یک ماه است برای خرید پارچه همه مغازه ها را زیر پا گذاشته ام اما به دلیل افزایش قیمت و کیفیت پایین پارچه ها از خرید آن منصرف شده ام.
رکود 50 در صدی پارچه فروشان و چادری که هنوز گران است
محمد زاهری رئیس اتحادیه پارچه فروشان کاشان نیز درباره وضعیت این صنف به خبرنگار فارس گفت: تحریم ها اثر گذاشته است و نمی گذارند تبادلات بانکی انجام شود و مواد خارجی خوب وارد کشور نمی شود.
رئیس اتحادیه پارچه فروشان کاشان با اشاره به اینکه نسبت به سال گذشته 50 در صد رکود در بازار پارچه کاشان داشتیم، گفت: در حال حاضر حدود 100 مغازه پارچه فروشی در کاشان داریم که بعضی از آن ها به دلیل رکود و فروش کم، مغازه های خود را اجاره داده اند و بعضی از آن ها هم جمع آوری کرده اند.
زاهری با اشاره به اینکه نظارت زیادی روی پارچه فروشان داریم، تأکید کرد، نظارت از اداره صمت و بازرسی اصناف وجود دارد و هرگونه گران فروشی با آن برخورد شدید خواهد شد اما در این اوضاع بازار اگر گران فروشی هم باشد مصرف کنندگان خرید نمی کنند.
ریشه یابی استاد اقتصاد از شکل گیری مافیا
مهدی طغیانی استاد جوان اقتصاد دانشگاه اصفهان، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی و سخنگوی کمیسیون اقتصادی معتقد است، رویکرد مدیریتی کشور طی چند دهه منجر به شکل گیری عمده وارد کننده هایی شده که در ظاهر بدون هیچ تخلف قانونی عرضه را برای وارد کنند تنگ می کنند.
طغیانی در گفت و گو با خبرنگار فارس در اصفهان با بیان این که نظام اقتصادی ما اجمالاً بر این اساس پایه گذاری شده که 75 درصد از نیاز کشور را با درآمد ارزی از محل فرآورده های نفتی وارد کنیم، ادامه داد: برخی از این اقلام، کالاهای اساسی مانند برنج و دانه های روغنی یا ماشین آلات و پوشاک و... بوده و برخی کالاهای لوکس هستند؛ سال ها فضای اقتصاد کشور به این شکل اداره می شده که این موارد از محل صادرات نفت خام تأمین شود.
وی افزود: در این مسیر، واردکنندگانی بوده اند که به دلیل مقیاس وارداتی، برایشان به صرفه بود که مقادیر بالاتری وارد کنند، به این ترتیب و به دلایل کاملاً اقتصادی، خرده واردکننده رفته رفته از میدان خارج و عمده واردکننده جایگزین آن شده است، زیرا مقیاس در واردات اهمیت بسیاری دارد و هزینه تمام شده را کاهش می دهد.
سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: بنابراین عملاً یکی از دلایل مهمی که نه تنها در پارچه چادر مشکی بلکه در خیلی از زمینه ها تولید داخلی شکل نمی گیرد، واردکنندگان عمده رسمی و قانونی در آن حوزه هستند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه حتی در کالاهای اساسی هم درجه انحصار بالا است، عنوان کرد: برای مثال در حوزه مواد غذایی ادعا می شود که محدودیتی برای واردات وجود ندارد ولی وقتی به سهم ها توجه کنیم، درمی یابیم که این گونه نیست و بیشتر چند شرکت خاص فعال هستند.
تولید چادر تولید ویژه ای نیست که از عهده تولیدکنندگان مخارج باشد
طغیانی خاطرنشان کرد: در حوزه پارچه چادر مشکی هم به همین شکل، واردکنندگان بزرگی داریم که سالیان سال تأمین ارز می کردند و به فعالیت مشغول بودند اما تولید چادر به هیچ وجه تولید ویژه ای نیست که از عهده تولیدکنندگان ما خارج باشد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت: واحدی در شهرک صنعتی جی وجود دارد که نمونه چادر تولیدی خود را به ما نشان داده و آن را با نمونه خارجی مقایسه کرد، او ادعا داشت که چندین بار وارد بحث تولید چادر شده است اما واردکننده اصلی به محض ورود آن ها به بازار، قیمت را به حدی پایین می آورد که از قیمت تمام شده برای تولیدکننده پایین تر است و وقتی که آن ها از میدان خارج شدند، قیمت چادر وارداتی را بالا می برد.
وی ادامه داد: اینگونه است که تولیدکننده با مقیاس تولید پایین و ضرر میدان را ترک می کند؛ تولید، به ویژه تولید صنعتی قواعدی دارد، مقیاس تولید بالا است که هزینه های ثابت را تأمین می کند.
طغیانی اظهار کرد: در یکی دو سال اخیر وارد فضایی شدیم که عملاً تأمین ارز به شیوه گذشته امکان پذیر نیست و گرفتن حواله بسیار مشکل است، امروز دیگر کنترل بازار برای واردکننده بزرگ که قبلاً به راحتی واردات انجام می داده، میسر نیست.
تولیدکنندگان مشکل سرمایه در گردش دارند
سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: تولیدکننده داخلی هم نمی تواند از این فرصت استفاده کند زیرا دست او به وسیله محدودیت هایی مانند انواع مالیات بر ارزش افزوده، بیمه، روابط کاری و ... بسته شده، زیر ظرفیت تولید کرده و نگران وضعیت بازار است.
وی با بیان اینکه وزارت صمت باید وارد این حوزه شود، افزود: وزارت صنعت، معدن و تجارت باید یک به یک ظرفیت صنایع را پیدا کرده و مشکلات را برطرف کند؛ امروزه تولیدکنندگان مشکل سرمایه در گردش دارند و عملاً پولی برای تولید ندارند، یکی از دلایل آن هم این است که قیمت مواد اولیه به روز بوده ولی فروش مدت دار است.
طغیانی عنوان کرد: تولیدکننده نیاز به سرمایه در گردش دارد و این سرمایه باید تأمین شود، مجلس وظیفه به جلو راندن و تحرک بخشیدن را در این حوزه دارد؛ مقام نظارت مجلس به صورتی است که می تواند دستگاه ها را بخواند و آن ها را وادار به تحرک کند، در این زمینه نیازی به قانون گذاری نداریم، همه قوانین مرتبط موجود است لذا باید به فضای اجرایی وارد شویم.
به نظر می رسد، کاهش ارزش پول ملی در کنار محدودیت های تأمین ارز شرایط را برای مافیای واردکننده پارچه چادر مشکی از هر زمان دیگر سخت تر و برای تولیدکننده هموارتر کرده است، تنها حلقه مفقوده، حمایت و تشویق تولید کننده و کمک به او برای بازاریابی بهتر است تا یک بار برای همیشه در تولید چادر برای زنان ایرانی خودکفا شویم و در ادامه، برای صادرات آن تلاش کنیم.
انتهای پیام/63064/ص20/ق
کیومرث سرمدی یکشنبه 8 تیرماه در انجمن کتابخانه های عمومی شهرستان اسدآباد، اظهار کرد: گرانی کتاب، گرانی اقتصاد و معیشت، سیاست فرهنگی دولت های مختلف در توجه و ترغیب به مطالعه کتاب از عوامل مهم در پایین بودن سرانه کتابخوانی کشور بوده که باید در رفع موانع توجه به کتاب و کتابخوانی در کلان کشور کار شود.
وی با اشاره به نقش مهم کتاب و کتابخوانی در کاهش آسیب های اجتماعی ، کاهش اختلافات زندگی و ... به عنوان محصول مطالعه، تصریح کرد: تنها کتابخانه استاندارد استان همدان در شهرستان اسدآباد به عنوان یکی از مهمترین پروژه های کتابخوانی استان بیش از 10 سال است که با 10 درصد پیشرفت فیزیکی در محل پارک شهید باهنر اسدآباد نیمه کاره باقیمانده که برای فعال شدن دوباره این پروژه با پیگیری های لازم و ارتباط با وزیر ارشاد اقدام خواهیم کرد و آنچه در توان است در بحث ارتباطات با مرکز و کشور انجام می دهیم.
سرمدی با تأکید بر توجه به زیرساخت های تجهیزاتی و امکاناتی کتابخانه های شهرستان اسدآباد خاطرنشان کرد: اسدآباد سرزمین و زادگاه مصلح بزرگ سیدجمال الدین اسدآبادی و نیز بزرگان ، اهالی فن و هنر بسیاری بوده که پتانسیلی مهم برای شهرستان به شمار می رود و توجه به هنرمندان کشور و شهرستان مهم ضرورت دارد.
گردش کتاب های اهدایی زنده یاد محمدرضا رستمی در کتابخانه ها
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان همدان نیز از به گردش درآمدن کتاب های اهدایی زنده یاد محمدرضا رستمی خبرنگار فقید و تلاشگر حوزه فرهنگ و هنر کشور در سطح کتابخانه های استان همدان خبر داد.
عاطفه زارعی اظهار کرد: 12 هزار جلد از کتاب های زنده یاد محمدرضا رستمی خبرنگار اسدآبادی از طرف خانواده وی در سال 97 به کتابخانه عمومی شهید رجایی اسدآباد اهدا شد که تمامی این کتاب ها به ثبت رسیده و در کتابخانه ها به گردش درآمده است.
وی در ادامه با بیان اینکه 30 هزار نفر در جشنواره رضوی در سطح استان همدان شرکت کردند، گفت: در شهرستان اسدآباد تاکنون 1330 نفر شرکت کرده اند که این جشنواره تا پایان تیرماه ادامه خواهد داشت.
زارعی تصریح کرد: تجهیزات کتابخانه های عمومی اسدآباد به ویژه در سطح روستاهای این شهرستان به نسبت دیگر کتابخانه های سطح استان فرسوده بوده که نیاز است در تخصیص اعتبارات به این امر توجه ویژه شود.
وی با اشاره به بازگشایی کتابخانه های عمومی سطح استان از یکم تیرماه با رعایت پروتکل های بهداشتی گفت: در روستاها و شهرهایی که دارای وضعیت قرمز هستند، ارائه خدمات استفاده فضای فیزیکی را محدود می کنیم اما کارکنان و عوامل کتابخانه های عمومی در کتابخانه ها حضور خواهند داشت.
زارعی اضافه کرد: در حال حاضر حضور کودکان در کتابخانه ها امکان پذیر نبوده و والدین آنها می توانند کتاب های ویژه سنی کودکانشان را از کتابخانه برای کودکان عضو خود به امانت بگیرند.
فرماندار شهرستان نیز اسدآباد گفت: پروژه کتابخانه استاندارد اسدآباد 11 سال تمام در مرحله اولیه 10 درصدی خود باقیمانده که به سرانجام رسیدن این طرح ضروری ترین کار است که باید در شهرستان رقم بخورد.
مجید درویشی از واگذاری و انتقال طرح کتابخانه استاندارد اسدآباد از اداره راه و شهرسازی به اداره کل کتابخانه های عمومی استان همدان خبر داد و یادآور شد: تعداد پروژه های اداره راه و شهرسازی بسیار بوده و درگیر پروژه های مختلف بسیاری است که موجب شده این طرح مغفول بماند.
وی با اشاره به اینکه تکمیل پروژه استاندارد اسدآباد در چهار طبقه با زیربنای 2341 مترمربع به هشت میلیارد اعتبار نیاز دارد، تصریح کرد: قرار شده از امسال این پروژه به اداره کل کتابخانه های عمومی استان انتقال داده شود تا اعتبار مناسبی را با کمک نماینده مردم اسدآباد در مجلس داشته باشیم و این طرح پس از سال ها رکود مجدداً فعال شود.
درویشی در ادامه با بیان اینکه 35 مسجد شهرستان اسدآباد به کتابخانه تجهیز هستند و از این تعداد 10 کتابخانه به سیستم دیجیتال مجهز بوده و مابقی نیز امسال به سیستم دیجیتال مجهز می شوند، خاطرنشان کرد: در حال حاضر کانون پرورش فکری جوانان اسدآباد دارای یک کتابخانه سیار بوده که 20 روستای شهرستان اسدآباد را تحت پوشش خود قرار داده و در صورتی که اگر مدارسی دارای کتابخانه غنی هستند، استفاده از ظرفیت این کتابخانه ها در اوقات غیراداری از نقش مؤثری در افزایش سرانه کتابخوانی شهرستان برخوردار خواهد بود.
مدیر کتابخانه های عمومی شهرستان اسدآباد هم با اشاره به فعالیت شش باب کتابخانه عمومی شهری و روستایی این شهرستان با زیربنای 1586 مترمربع اظهار کرد: زیربنای فضای کتابخانه ای اسدآباد در حال حاضر به ازای هر 100 نفر 57 سانتی متر بوده که در برنامه ششم توسعه این میزان زیربنا باید به 1.660 مترمربع افزایش یابد.
مهدی مرادیان تمجید خاطرنشان کرد: در سال جاری در راستای تعمیر، تجهیز و ترویج کتابخوانی روستاهای کمتر توسعه یافته چهاردولی و کلیایی به 100 میلیون تومان اعتبار نیاز است.
انتهای پیام
محمدحسین اسماعیلی در گفت وگو با ایسنا، با اشاره به بخشودگی سه ماه بیمه هنرمندان تصریح کرد: با توجه به شیوع کرونا و بنا بر تصمیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیمه سه ماه اول سال 99 هنرمندان بخشیده شده و توسط صندوق اعتباری هنر به حساب تأمین اجتماعی واریز می شود.
وی افزود: سازمان تأمین اجتماعی به صندوق هنر اعلام کرده بود که هنرمندان باید برای سه ماه اول فیش بگیرند اما هزینه آن را پرداخت نکنند ما نیز مانند سایر استان ها طبق نظر آن ها به هنرمندان استان اعلام کردیم که فیش را تهیه اما مبلغ آن را پرداخت نکنند ازاین رو اغلب هنرمندان فیش بیمه را دریافت کردند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین اظهار کرد: تأمین اجتماعی مجدد نظر خود را عوض کرد و گفت چون این روال سخت است افرادی که فیش دریافت کردند باید هزینه را واریز کنند و افرادی که فیش نگرفتند هزینه بیمه آن ها را صندوق اعتباری هنر به تامین اجتماعی پرداخت می کنند.
وی تأکید کرد: بااین حال اصل بخشودگی حق بیمه تغییری نکرده است، هزینه پرداخت شده توسط هنرمندانی که فیش دریافت کردند بعد از مردادماه سال جاری به شماره حسابی که به صندوق بیمه هنرمندان اعلام کردند بازگردانده می شود.
اسماعیلی یادآور شد: هزینه بیمه فروردین ماه افرادی که فیش تهیه نکردند به صورت کامل از طریق صندوق واریز شده است، هزینه حق بیمه اردیبهشت و خرداد نیز تا پایان تیر ماه پرداخت می شود، در حال حاضر 840 نفر در استان قزوین عضو صندوق اعتباری هنر هستند که حدود یک چهارم آن ها فیش دریافت نکردند.
افزایش قیمت بلیت سینما طبق اعلام سازمان سینمایی
وی در ادامه با اشاره به بازگشایی سینماهای استان قزوین، تصریح کرد: تعطیلی چهارماهه سینماهای استان ناشی از شیوع کرونا خسارت سنگینی به این حوزه وارد کرد، سینماهای قزوین پس از چهار ماه تعطیلی با اکران دو فیلم شنای پروانه و خوب، بد، جلف 2 فعالیت خود را آغاز کردند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین افزود: با توجه به مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا، سالن های سینما مشروط به رعایت دستورهای بهداشتی و استفاده از حداکثر 50 درصد ظرفیت مجاز به فعالیت هستند و طبق برنامه ریزی صورت گرفته طی هفته اول بازگشایی بلیت سینماها نیم بها است.
وی اظهار کرد: به منظور حفظ سلامتی شهروندان، کار گندزدایی و ضدعفونی سالن ها، صندلی ها و فضای داخلی سینما به صورت روزانه انجام می شود و برای تأمین مواد شوینده و ضدعفونی کننده برای سینماهای استان نیز اقدام شده است.
اسماعیلی با اشاره به افزایش قیمت بلیت سینما، اظهار کرد: سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد و شورای صنفی و انجمن سینما داران، نرخ مصوب بلیت سینماهای سراسر کشور را تعیین و ابلاغ می کند، طبق بخشنامه ابلاغی آن ها بهای بلیت سینماها با احتساب 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده محاسبه می شود.
وی تأکید کرد: با توجه به بخشنامه ابلاغی، قیمت بلیت سینماها در روزهای عادی 12 هزار تومان، روزهای پنجشنبه، جمعه و ایام تعطیل 20 هزار تومان و روزهای سه شنبه نیم بها است؛ مسئولان سینمایی استان با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی شهروندان قزوینی، بهای بلیت در روزهای پایانی هفته را 15 هزار تومان در نظر گرفته اند.
انتهای پیام
روزنامه مردم سالاری

روزنامه راه مردم

روزنامه افکار

روزنامه خراسان

روزنامه ابتکار

روزنامه کیهان

روزنامه اطلاعات

روزنامه شرق

