بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 6 بهمن 98
حجت الاسلام حسن روحانی به بخشنامه حجت الاسلام ابراهیم رئیسی واکنشی نشان داد و در نامه ای تصمیم گیری در این زمینه را که رهبری به او ابلاغ کرده بوده، به تصمیم شورای عالی فضای مجازی مرتبط خواند. به نظر می رسد در سطوح بالای تصمیم گیری کشور درباره متولی صوت و تصویر در فضای مجازی و همچنین مبحث صوت و تصویر فراگیر، مباحث در جریان است...

پس از آنکه رئیس قوه قضاییه در بخشنامه ای خطاب به مراجع قضایی سراسر کشور متکی به نظریه تفسیری شورای نگهبان و ابلاغیه رهبری، هرگونه استعلام درباره صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را از حیث پروانه فعالیت، مقررات و موضوعات مرتبط از سازمان صداوسیما مشروع خواند، رئیس جمهور در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه، این امور را در حوزه شورای عالی فضای مجازی خوانده است.

به گزارش تابناک ؛ حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه در بخشنامه ای به تاریخ 28 دی 1398 اعلام کرد هرگونه فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز است. در متن این بخشنامه چنین آمده است: با عنایت به نظریه تفسیری مورخ 1379/7/10 شورای نگهبان ذیل اصول 44 و 175 قانون اساسی و ابلاغیه مقام معظم رهبری مدظله العالی مورخ 1394/6/22 خطاب به رئیس جمهور محترم، مبنی بر اینکه مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصراّ بر عهده سازمان صداوسیماست. ضروری است مراجع قضایی و ستادی قوه قضاییه هرگونه استعلام درباره صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را از حیث پروانه فعالیت، مقررات و موضوعات مرتبط از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عمل آورند. بدیهی است، هر گونه فعالیت در این زمینه بدون مجوز آن سازمان غیر مجاز است.

اکنون مشخص شده حجت الاسلام حسن روحانی به بخشنامه حجت الاسلام ابراهیم رئیسی واکنشی نشان داده و در نامه ای تصمیم گیری در این زمینه را که رهبری به او ابلاغ کرده بوده، به تصمیم شورای عالی فضای مجازی مرتبط خوانده است. در متن نامه محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور به غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیس قوه قضاییه به تاریخ 30 دی 1398 یعنی دو روز پس از صدور بخشنامه، چنین آمده است؛

جناب آقای اسماعیلی
رئیس محترم حوزه ریاست قوه قضائیه
سلام علیکم
بخشنامه شماره 900/178239/100 مورخ 1398/10/28 ریاست محترم قوه قضائیه با موضوع مسئولیت صداوسیما در خصوص صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن به استحضار ریاست محترم جموری رسید، پی نوشت فرمودند:

حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای رئیسی رئیس محترم قوه قضاییه
سلام علیکم
احتراماً این گونه امور مرتبط به شورای عالی فضای مجازی است.

مراتب برای استحضار ریاست محترم قوه قضاییه اعلام می شود.
محمود واعظی

به نظر می رسد در سطوح بالای تصمیم گیری کشور درباره متولی صوت و تصویر در فضای مجازی و همچنین مبحث صوت و تصویر فراگیر، مباحث در جریان است و باید در روزها و هفته ها و ماه های آینده دید این حوزه چه سمت و سویی خواهد یافت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
تهران - ایرنا - تعدادی از وزرا و اعضای هیئت دولت به صورت جداگانه با حضور در یکی از بیمارستان های تهران از حجت الاسلام والمسلمین شهیدی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران عیادت کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : ایثار شهید نیوز حیات

به گزارش ایثار علاوه بر دکتر حسن روحانی رییس جمهوری و اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری تعدادی از اعضای هیئت دولت از جمله وزیر ورزش و جوانان، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رییس سازمان انرژی اتمی، معاون علمی و فناوری رییس جمهور، معاون امور مجلس رییس جمهور و رییس دفتر رییس جمهور روز شنبه با حضور در بیمارستان برای حجت الاسلام والمسلمین شهیدی شفای عاجل مسئلت کردند.
اعضای هیئت دولت در این ملاقات ها روند درمانی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران را پیگیری کردند.
حجت الاسلام والمسلمین شهیدی به سبب بروز التهاب در رگ های نزدیک گوش و انجام عمل جراحی در بیمارستان بستری است.

به نقل از روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران، حجت الاسلام والمسلمین سید محمدعلی شهیدی که در یکی از بیمارستان های تهران از شب جمعه گذشته بستری شده در مورد دلایل بستری شدن در بیمارستان گفت : به سبب بروز التهاب در رگ های نزدیک گوش جراحی کوچکی صورت گرفت و با لطف خداوند و تلاش پزشکان معالج روند درمان به خوبی انجام شده و با بهبودی به دست آمده روند ترخیص از بیمارستان در آینده نزدیک انجام خواهد شد.
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پایان با اشاره به تعداد زیاد مراجعات برای انجام ملاقات با ایشان گفت: از خانواده معظم شهدا و ایثارگران که در طول مدت کوتاه بستری با ارسال پیام و یا درخواست ملاقات جویای احوال اینجانب بوده اند و همچنین از مسؤولان عزیز کشور به خصوص رییس دفتر مقام معظم رهبری، رییس جمهوری، وزرا و اعضای هیئت دولت و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که در بیمارستان حضور یافتند، صمیمانه سپاسگزارم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با انتشار مطلبی در حساب توییتری خود از آغاز جشنواره فجر در دوازدهم بهمن خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : میزان خبرگزاری بین المللی قرآن بازتاب خبرگزاری دفاع مقدس

به گزارش خبرنگار حوزه سیاسیون گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان ، تنها چند روز تا برگزاری بزرگترین فستیوال هنری ایران باقی مانده است، جشنواره ای که از روز شنبه با آغاز جشنواره فیلم و تئاتر آغاز خواهد شد و با جشنواره شعر فجر به اتمام خواهد رسید.

سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، با اشاره به آغاز جشنواره فجر از روز دوازدهم بهمن، در حساب توییتری خود مطلبی را خطاب به هموطنان خود در استان سیستان و بلوچستان منتشر کرد:

"اولین جشنواره فجر در روز شنبه 12 بهمن برگزار می شود: اختتامیه جشنواره شعر فجر.
استان سیستان و بلوچستان میزبان شاعران ایران زمین است تا با ترانه و ترنم، مهر همدلی را بسرایند و اشک و غبار از دیده ها و چهره ها بزدایند.
درانتظار این دیدار خواهم بود. سپاس بیکران از دبیران و داوران"

گفتنی است؛ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر و تئاتر از روز شنبه دوازدهم بهمن ماه در تهران آغاز به کار خواهد کرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور گفت : با راه اندازی سامانه تشرف نقل و انتقال اسناد ودیعه گذاران حج قانونمند شد ودلال و واسطه ها حذف شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

به گزارش شیعه نیوز ، سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور گفت : با راه اندازی سامانه تشرف نقل و انتقال اسناد ودیعه گذاران حج قانونمند شد ودلال و واسطه ها حذف شدند.

اکبر رضایی افزود : خرید و فروش فیش حج تمتع و عمره مفرده در سامانه تشرف سازمان حج و زیارت امکان پذیر شد.
وی با بیان اینکه متقاضیان می توانند با ورود به سامانه تشرف می توانند فیش موردنظر را بدون واسطه خریداری کنند، افزود: سازمان حج و زیارت بر نحوه خرید و فروش فیش از طریق سامانه تشرف نظارت می کند و هدف از راه اندازی سامانه تشرف کوتاه کردن دست واسطه ها و دلالان است. سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور اظهار کرد : برای سهولت در نقل و انتقال اسناد ودیعه گذاران حج تمتع ، سامانه ای تشرف به آدرس www.tasharof.haj.ir طراحی و در اختیار متقاضیان قرار داده شده است.

وی افزود : افرادی که به هردلیل جسمی و مالی از استطاعت خارج شده اند و می خواهند اولویت تشرف خود را به فرد دیگری واگذار کنند، می توانند با استفاده از این سامانه به طور مستقیم اسناد خود را به فرد متقاضی واگذار کنند به این صورت که فرد متقاضی دریافت و انتقال سند و همچنین متقاضی واگذاری سند باید درخواست خود در این سامانه ثبت کنند، سپس بر اساس حیطه جغرافیایی استان خود با مراجعه به نزدیکترین دفتر زیارتی دارای مجوز حج و زیارت مذاکرات مربوط را انجام دهند.

ثبت نام حج 99 از نیمه دوم بهمن
سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور با بیان اینکه ثبت نام حج تمتع 99 از 18 بهمن امسال آغاز می شود ادامه داد : هنوز درباره سهمیه و قیمت به نتیجه قطعی نرسیده ایم .

اکبر رضایی بیان کرد : دارندگان فیش های ثبت نام حج تا نیمه اول اردیبهشت 1386 به حج تمتع 99 اعزام می شوند . سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور گفت: فراخوان اعزام اولویت های پس از نیمه اول اردیبهشت 86 در نیمه دوم بهمن اعلام خواهد شد و متقاضیانی که مشمول تشرف هستند به صورت پلکانی و جدول زمانبندی در قالب اولویت بندی اعلام و اعزام می شوند.

رضایی افزود: براساس برنامه ریزی ها و سهمیه موجود، 87 هزار و 550 زائر ایرانی از اوایل تیر سال آینده برای انجام مناسک حج تمتع به عربستان خواهند رفت.وی با بیان اینکه از این تعداد حدود 5 هزار نفر را نیروهای ستادی، پزشکی، امداد، اجرایی، خدمات و غیره تشکیل خواهند داد،افزود: با توجه به مذاکرات صورت گرفته میان مسئولان ایران و عربستان تفاهمنامه نهایی با حفظ عزت، امنیت و کرامت زائران ایرانی به امضا رسیده است و پیگیری برای افزایش سهمیه اعزام همچنان ادامه دارد و در صورت افزایش سهمیه از طرف عربستان، اعزام ها براساس اولویت اعلام شده صورت می گیرد. معاون سازمان حج و زیارت تصریح کرد: بر اساس تفاهمنامه به امضا رسیده سال آینده نیز همانند سال 98 تیم دیپلمات های ایرانی برای انجام امور زائران به همراه نخستین کاروان به عربستان می روند .

زائران هرچه زودتر اطلاعات خود را به روز رسانی کنند
سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور تاکید کرد: از دارندگان فیش های ثبت نام حج تمتع می خواهیم هر چه سریع تر با مراجعه به سامانه سازمان حج و زیارت اطلاعات فردی خود را به روز و کد رهگیری دریافت کنند.اکبر رضایی افزود: پس از اتمام عملیات حج 98 فراخوان تکمیل اطلاعات زائران را اعلام و از همه متقاضیانی که برای حج تمتع در شعب بانک ملی ثبت نام کرده اند درخواست کردیم اطلاعات خود را در سامانه رزرو دات حج دات آی آر به روز رسانی کنند اما تاکنون تعداد کمی اطلاعات خود را به روز کرده اند . وی با بیان اینکه افرادی می توانند کاروان انتخاب کنند که اطلاعات خود را به روز رسانی و کد رهگیری دریافت کرده باشند، افزود: زائران به دلیل اینکه در روزهای اعلام کاروان ها با زمان محدود مواجه نشوند از هم اکنون اطلاعات خود را به روز کنند تا هنگام انتخاب کاروان مورد نظر با مشکلی رو به رو نشوند.

سرپرست معاونت حج و عمره سازمان حج و زیارت کشور بیان کرد : همه کسانی که می خواهند برای تشرف به سرزمین وحی درسال 99 کاروان انتخاب کنند باید اطلاعات خود را در سامانه www.rezerv.haj.ir به روزرسانی و سپس کاروان خود را انتخاب کنند. رضایی افزود : در روزهای اولیه اعلام کاروان ها به روزرسانی اطلاعات به صورت موقت متوقف می شود تا افرادی که قبلا اطلاعات خود را به روز کرده اند بتوانند ثبت نام خود را نهایی کنند؛ پس از آن مجددا سامانه رزرو باز و به روز رسانی آغاز می شود و متقاضیان می توانند برای تکمیل اطلاعات و ثبت نام در ظرفیت خالی کاروان ها(انتخاب کاروان) که زائران برای تکمیل اقدام کنند.

لینک خبر :‌ شیعه نیوز
مشهد- معاون فرهنگی سازمان اوقاف، ایجاد مراکز افق در بقاع متبرکه را گامی در راستای رسیدگی به فقرا و نیازمندان عنوان کرد و گفت: تاسیس این مراکز با رویکرد گسترش کارکردهای اجتماعی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : خبرگزاری آنا خبرگزاری شبستان قدس آنلاین شهید نیوز

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی، حجت الاسلام غلامرضا عادل در دوره آموزشی متمرکز هیأت امنای بقاع متبرکه سراسر کشور در مشهد اظهار کرد: 2 دوره آموزشی با حضور 900 نفر برگزار می شود.

معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه تصریح کرد: در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام که 200 سال قبل از تولد امام رضا ( ع) نقل شده، آمده است: پاره ای از تن من در سرزمین خراسان دفن می شود که هیچ گرفتاری او را زیارت نمی کند، جز اینکه خداوند پریشانی را از او می زداید و هیچ گناه کاری به زیارت او نائل نمی شود، مگر آنکه خداوند گناهانش را می آمرزد؛ از فاطمه ( س) نیز به عنوان پاره تن یاد شده که بیانگر عصمت این بانوی بزرگوار است.

حجت الاسلام عادل گفت: برای ما ایرانیان همین بس که مفتخریم در سرزمینی زندگی می کنیم که خورشید آستان او اول در خراسان و در حرم امام رضا ( ع) طلوع می کند و بعد چتر نورش در سراسر میهن گسترش می یابد.

وی با بیان اینکه خادم باید خوش اخلاق و ملایم باشد تا زائر از زیارت و امامزاده دلزده نشود، اظهار کرد: کارهای خوب و بد خادمان مورد توجه زائران هست و همان گونه که کارهای خوب آنان پاداش فراوان دارد، رفتار نامناسب خادمان که زائر را نسبت به زیارت و امامزاده دلزده می کند، خطای کمی نیست.

معاون فرهنگی سازمان اوقاف گفت: تأسیس مراکز افق در بقاع متبرکه با رویکرد گسترش کارکردهای اجتماعی است و یکی از اهداف مراکز افق رسیدگی به فقرا و نیازمندان است.

کد خبر 4835060

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

چند سالی است که به همت صندوق اعتباری هنر و مساعدت وزارت ارشاد، هنرمندان و روزنامه نگاران کشور توانسته اند از خدمات بیمه تکمیلی خوب و کارآمدی بهره مند شوند. این بیمه در سال های اخیر براساس قرارداد منعقد شده با بیمه سرمد سطح جامعی از خدمات درمانی در قالب 3 طرح (امید، آرامش و رفاه) با تعهدات و پوشش های متفاوت به اهالی فرهنگ، هنر و رسانه ارائه می شود. این بیمه با همراهی شرکت کمک رسان ایران توانسته وضعیت مطلوبی برای عموم نویسندگان، روزنامه نگاران و هنرمندان عضو در بیمه تکمیلی فراهم آورد.
شرکت کمک رسان ایران که با توجه به علاقه ایرانیان به خدمات کمک رسانی، با طراحی و عرضه پوشش های خاص جامعه ایرانی و اخذ موافقت بیمه مرکزی ایران در ارتباط با برخی از شرکت های بیمه ایرانی اقدام به ارائه خدمات گوناگون به جامعه خود نموده است، موظف است بر اساس قوانین جاری کشور همه ریسک های بیمه پذیر خود را به شرکتهای بیمه ایرانی واگذار نماید. اعضای کمک رسان ایران در این موارد تحت پوشش بیمه گر کمک رسان قرار دارند. اعضای کمک رسان در زمان عقد قرارداد عضویت به کمک رسان برای اخذ این پوشش نیابت می دهند. از این طریق اعضای کمک رسان هم به پوشش بیمه ای مورد نیاز خود دسترسی می یابند و هم از خدمات گسترده کمک رسانی در یک بسته خدماتی برخوردار می گردند.
خوشبختانه در طول این مدت نویسندگان، هنرمندان و روزنامه نگاران با مدیریت شایسته جناب آقای عمیدی مدیر بخش خسارت این شرکت، سرکار خانم شوریابی معاونت محترم و آقای رضا صدیق کارشناس ارشد این شرکت که در محل صندوق اعتباری هنر مستقر هستند، توانسته اند با کمترین درگیری اداری از خدمات بیمه ای و دریافت خسارت درمانی بهره مند شوند. به این ترتیب روند مالی بازپرداخت خسارت های درمانی هر روزه حتی روزهای تعطیل به بیمه شدگان صندوق اعتباری هنر صورت می پذیرد.
بر اساس آنچه از طرف این مرکز اعلام شده آمار ارزیابی پرونده های پاراکلینیکی توسط کمک رسان برای اعضای صندوق اعتباری هنر، روزانه بین 800 الی 1500 پرونده است و متوسط پرداخت های هفتگی توسط کمک رسان ایران به این هنرمندان، روزنامه نگاران و نویسندگان بین 50 تا 70 میلیون تومان است. این در حالی است که متوسط زمان انتظار بیمه شدگان برای صدور معرفی نامه از زمان درخواست تا صدور معرفی نامه بین یک تا سه دقیقه است و در همه روزهای هفته امکان ثبت درخواست و دریافت بلافاصله معرفی نامه وجود دارد. از آنجایی که عموم اعضای صندوق اعتباری هنر با کارشناس ارشد مربوطه، آقای رضا صدیق در ارتباط هستند ، شایسته است از حضور موثر و پررنگ ایشان در صندوق که در هر روز کاری نزدیک 10 ساعت است نیز تقدیر و تشکر به عمل آید.

لطفا نظر خود را درباره این مطلب بیان نمایید

لینک خبر :‌ روزنامه مردم سالاری

تهران (پانا) - نشست رسانه ای سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور شهرام کرمی (مدیرکل هنرهای نمایشی)، نادر برهانی مرند (دبیر جشنواره بین المللی تئاتر فجر) و جمعی از مدیران بخش های مختلف این رویداد هم اکنون در سالن مشاهیر تئاتر شهر در حال برگزاری است.

در ابتدای نشست رسانه ای سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی ضمن گرامیداشت یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و جانباختگان حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی، از اصحاب رسانه به عنوان یار همیشگی تئاتر ایران قدردانی کرد و گفت: جشنواره بین المللی تئاتر فجر به عنوان یک گردهمایی بزرگ خانواده تئاتر در طول سی و هفت دوره برگزاری، سهم بسیاری در رشد و رونق تئاتر ایران داشته است و علاوه بر آن توانسته هنر نمایش ایرانی را در سطح بین الملل معرفی کند.
وی افزود: این رویداد در سال 1361، در اوج شرایط بحرانی جنگ آغاز شد و با سرمایه عظیم و حمایت هنرمندان و امروزه ما میراث دار یکی از بزرگ ترین رویدادهای هنری منطقه هستیم که به عنوان یک جشنواره شناخته شده در حوزه هنرهای نمایشی توانسته خود را به خوبی معرفی کند.

کرمی ادامه داد: ما معمولا جشنواره بین المللی تئاتر فجر را در یک تقویم 10 روزه می بینیم اما این رویداد بسیار پیش تر آغاز شده است، برگزاری 34 جشنواره تئاتر استانی یکی از بخش های زیرمجموعه جشنواره تئاتر فجر است که با مشارکت هنرمندان در شهرها و استان های ایران به خوبی برگزار شد و ما ثمره این برگزاری شایسته را می توانیم در جشنواره شاهد باشیم، آثار منتخبی که از جشنواره استانی به مرحله نهایی جشنواره تئاتر فجر راه یافتند.
مدیرکل هنرهای نمایشی عنوان کرد: در ارزش ها و اهمیت این رویداد بین المللی که برای خانواده تئاتر بسیار مهم است، اگر من بخواهم به نکته ای اشاره کنم تنها شرح ماجرا را بیشتر می کند اما جایگاه مهم این رویداد برای همه ما واضح و روشن است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم این رویداد را به عنوان مهم ترین رویداد هنرهای نمایشی برگزار می کند.
وی افزود: جشنواره تئاتر فجر اگر از سرمایه خود بهره نبرد نمی تواند پویا شود و پیشرفت کند، مهم ترین سرمایه جشنواره هنرمندان و مخاطبان هستند که با شور بسیاری در این رویداد شرکت کرده و رونق بخش آن بودند.
کرمی خاطر نشان کرد: ما در برگزاری این دوره جشنواره با چند چالش مهم رو به رو بودیم، امیدوارم ما بتوانیم چالش ها برطرف کنیم، اولین چالش ما در زمینه برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر فقدان اعتبار در زمینه برگزاری این رویداد هنری بود که همچون سال گذشته با کسر بودجه رو به رو بودیم و از همان ماه اول برنامه ریزی ما این بود که با جذب اسپانسر بتوانیم بخشی از کسری خود را برطرف کنیم اما متاسفانه سی و هشتمین دوره جشنواره بین المللی تئاتر فجر بدون حضور اسپانسر برگزار می شود و ما همچنان در حسرت این خواهیم بود که یک نهاد، مرکز یا بنگاه اقتصادی به برگزاری جشنواره کمک کند، این حسرت همیشگی است و در سال های گذشته هم شاهد آن بودیم و برخلاف سایر هنرها، در حوزه هنرهای نمایشی اسپانسرها و حامیانی که می توانند پیشقدم شوند به برگزاری جشنواره کمک نکردند، من این موضوع را به عنوان گلایه مطرح می کنم.

مدیرکل هنرهای نمایشی در نشست رسانه ای جشنواره بین المللی تئاتر فجر با اشاره به شرایط مالی این رویداد بیان کرد: ما تلاش کردیم به شکلی فشرده و با صرفه جویی جشنواره را برگزار کنیم و با حفظ بخش های اصلی جشنواره به شکلی برنامه ریزی کنیم که خلائی در برگزاری اتفاق نیفتاد و ارائه خدمات به هنرمندان مهم ترین نکته برای ما بوده است که سعی کردیم به آن توجه کنیم.

به انصراف ها احترام می گذاریم
وی ادامه داد: دومین چالش ما در برگزاری جشنواره تحریم های اقتصادی و سیاسی خارجی است که همه ما با آن دست به گریبان هستیم و می دانیم این تحریم های ظالمانه که جهت حفظ استقلال کشور متحمل می شویم به همه رویدادها از جمله جشنواره های هنری آسیب زده است. تلاش کردیم بهترین آثار را برای بخش ملل انتخاب کنیم و تلاش کردیم اتفاقات مثبتی در این بخش رخ دهد.
کرمی خاطر نشان کرد: چالش سوم حضور نیافتن برخی از چهره های هنری در جشنواره سی و هشتم بود که باعث شد آثار بخش های مختلف جشنواره را بار دیگر تنظیم کنیم. یکی از موضوعات مهم و جدی که می تواند منجر به شکوفایی تئاتر ایران شود، همدلی و هماهنگی خانواده بزرگ تئاتر ایران است. در هر شرایطی گروهی یا تعدادی از هنرمندان که همه جزو خانواده نجیب تئاتر ایران هستند تصمیم گرفتند آثار خود را به جشنواره ارائه نکنند، این تصمیم به خودی خود قابل احترام است. به هر حال هنرمندان با احساس پاک خود تصمیمی گرفتند که من به شخصه به این دوستان و بزرگان بابت رای و نظرشان احترام قائل هستم ولی برداشت دیگری از این انصراف ها نداشته باشیم.
وی ادامه داد: در این مدت همدلی و مشارکت هنرمندان را برای برگزاری جشنواره دیدم و آنچه اتفاق خواهد افتاد با حضور و همراهی همه هنرمندان است و با حمایت اصحاب رسانه و سرمایه های واقعی تئاتر یعنی جامعه هنرمندان می توانیم جشنواره سی و هشتم را به امید خدا به نحو شایسته ای برگزار کنیم.
کرمی در پایان بیان کرد: از ستاد برگزاری جشنواره و دبیر محترم بابت تلاش شبانه روزی که داشتند، به خصوص اعضای ستاد که از جامعه هنری کشور هستند قدردانی می کنم. برگزاری جشنواره می تواند شرایطی را ایجاد کند تا شاهد حاصل دست رنج شبانه روزی دوستان باشیم.

نادر برهانی مرند، دبیر سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در نشست رسانه ای این رویداد گفت: در سال گذشته من خوشبختانه این اقبال را داشتم در چندین نشست آسیب شناسی جشنواره تئاتر فجر که بانی یکی از آن ها ستاد برگزاری سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر بود، شرکت کرده و نظرات دوستان هنرمند و برجسته را بشنوم. سعی کردم در حد توان در جشنواره امسال این موضوعات و نکات دوستان را عملی کنم.
وی افزود: نقطه نظرات دوستان را می توان در سه محور مطرح کرد: اول اینکه جشنواره بسیار گسترده شده است و این وسعت بر کاهش کیفیت نقش داشته است، دوم بحث رقابتی و غیررقابتی برگزار کردن جشنواره بود، بسیاری از دوستان معتقد بودند جشنواره تئاتر فجر رقابت زده شده است و آثار مذموم و نکوهیده رقابتی برگزار کردن جشنواره باعث اتفاقات نامطلوبی می شود. سومین محور به بخش بین المللی جشنواره اختصاص داشت.

بیشتر شرکت کنندگان خواهان حضور در بخش های رقابتی بودند

برهانی مرند خاطر نشان کرد: من سعی کردم به کمک دوستان و همکارانم در دبیرخانه و با مشارکت رییس جشنواره و شورای سیاستگذاری این آسیب شناسی ها را بررسی کنیم تا جشنواره با کیفیت تری داشته باشیم. اولین موضوعی که به آن پرداختیم کاهش بخش های رقابتی بود، جشنواره امسال در آثار صحنه ای فقط یک بخش رقابتی دارد، از سال 94 به بعد جشنواره در بخش آثار صحنه ای در سه بخش رقابتی حضور پیدا می کرد و برای هر بخش رقابتی هم بیش از 25 اثر شرکت می کردند. امسال خوشبختانه توانستیم خود و شورای سیاست گذاری را متقاعد کنیم تا تنها یک بخش رقابتی در بخش مسابقه تئاتر ایران داشته باشیم و یک بخش غیررقابتی هم تدارک دیده ایم.
دبیر جشنواره بیان کرد: جشنواره امسال به جز بخش تئاتر ملل قرار بود در بخش صحنه در 57 اثر خلاصه شود و جشنواره ای به لحاظ کمی کوچک اما با کیفیت باشد. هرچند ثبت نام ها حاوی پیامی بود که بد نیست با شما در میان بگذارم، علی رغم تمامی آسیب شناسی ها و مذموم دانستن رقابت، ما در بخش رقابتی 249 ثبت نام کننده داشتیم و در بخش غیررقابتی 50 شرکت کننده. در بخش غیررقابتی که قرار بود به عنوان بخش ویژه برگزار شود، هنگام طراحی فراخوان فکر کردم گروه های کیفی تر در بخش غیررقابتی بیشتر ثبت نام می کنند.
وی ادامه داد: ورودی بخش غیررقابتی را هم به نحوی طراحی کردیم که دوستان انگیزه بیشتری برای حضور در این بخش داشته باشند، ورودی بخش رقابتی را تا 20 میلیون تومان در نظر گرفتیم و در بخش غیررقابتی تا 30 میلیون تومان اما آمار اینچنین که گفتم بود.
برهانی مرند همچنین عنوان کرد: در جلسات آسیب شناسی بسیاری از دوستان در مذمت رقابت سخنانی را مطرح کردند اما امسال وقتی من از آن ها تقاضا کردم به عنوان مهمان در جشنواره حضور داشته باشند، شرط حضور خود را شرکت در بخش رقابتی مطرح کردند و به هیچ وجه هم کوتاه نیامدند.

دبیر جشنواره درباره انتشارات این رویداد عنوان کرد: در بخش پژوهش و انتشارات مصمم بودیم اگر قرار است اثری منتشر شود مربوط به خود جشنواره باشد، خوشبختانه امسال یک کتاب جامع که حاصل سال ها پژوهش است منتشر خواهد شد که حدود 900 صفحه است و نسخه دیجیتال آن در طول جشنواره رونمایی می شود، این کتاب تاریخچه جشنواره بین المللی تئاتر فجر از دوره یکم تا سی و یکم خواهد بود که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر خواهد شد. البته در گذشته بخش اول این کتاب توسط دوست هنرمند و پژوهشگر ما آقای اکبرزاده منتشر شده بود و بخش دوم این کتاب هم امسال تهیه و عرضه خواهد شد.
نادر برهانی مرند ادامه داد: کتاب به تفکیک سال های برگزاری جشنواره تنظیم شده است و هر جشنواره به تکفیک بخش ها و عوامل برگزاری و برگزیدگان و آثار حاضر معرفی شده است. جای این کتاب در حوزه تئاتر بسیار خالی بود و خوشحالم این کتاب جامع امسال رونمایی خواهد شد.
وی خاطر نشان کرد: کتاب عکس و پوستر جشنواره هم به همراه کتاب نمایشنامه نویسی که شامل نمایشنامه های برگزیده جشنواره است، در این دوره منتشر خواهد شد. امسال خوشبختانه مسابقه نمایشنامه نویسی برگزار شد و به دلیل آنکه دنبال کیفیت بهتر آثار بودیم، بازه زمانی ارسال آثار را کوتاه دیدیم اما زمان بررسی آثار را حدود سه تا چهار ماه در نظر گرفتیم تا دوستان داور بتوانند با دقت تمام آثار را بررسی کنند و برگزیدگان در اختتامیه معرفی خواهند شد.
برهانی مرند همچنین با اشاره به صرف نظر کردن از اقدامات فرعی برای صرف هزینه کمتر در جشنواره بیان کرد: به منظور صرفه جویی اقتصادی از ماموریت های فرعی عبور کردیم، رادیوتئاتر امسال قرار نبود در جشنواره حضور داشته باشد اما دوستان رادیو از جمله اداره کل هنرهای نمایشی مصمم به برگزاری این بخش بودند و هزینه برگزاری این بخش را تقبل کردند.
وی درباره بزرگداشت ها توضیح داد: ما امسال بزرگداشت چهار هنرمند شاخص حوزه تئاتر را در جشنواره خواهیم داشت که عزیزانمان کریم اکبری مبارکه، آندرانیک خچومیان، حسین عاطفی و مهدی لزیری هستند.

قیمت بلیت هاافزایش نیافته است
دبیر جشنواره افزود: امسال اتفاق و خجسته ای قرار است اتفاق بیفتد و آن هم راه اندازی سایتی جامع با اطلاعات جامع و دو زبانه است که دوستان و مخاطبان جشنواره تئاتر فجر بتوانند به راحتی به اطلاعات جشنواره دسترسی داشته باشند. امسال این سایت که شامل اطلاعات و اخبار دوره های مختلف می شود رونمایی خواهد شد که یکی از افتخارات خوب این دوره است.
وی درباره قیمت بلیت ها گفت: قیمت بلیت ها امسال در مقایسه با سال گذشته افزایش نیافته است، در بخش به علاوه فجر هم با پیشنهاد و صلاحدید دوستان قیمت بلیت 25 هزار تومان است. سایت فروش بلیت هم تیوال است که از روز سه شنبه هشتم بهمن ماه تا ساعت 20 برای اهالی رسانه باز می شود و سپس برای مخاطبان جشنواره در دسترس خواهد بود. همچنین دوستان دانشجو می توانند با ارائه کارت دانشجویی از تخفیف برخوردار شوند. ظرفیت فروش هم بین 20 تا 30 درصد تدارک دیده شده است که من این اتفاق را دوست ندارم و معتقدم باید ظرفیت بیشتری در نظر گرفته شود اما متاسفانه جشنواره دست ما را برای فروش بیشتر می بندد.
وحید لک مدیر روابط عمومی تبلیغات و تشریفات جشنواره هم با اشاره به اعضای شورای سیاست گذاری جشنواره گفت: سیدمجتبی حسینی، شهرام کرمی، نادر برهانی مرند، شهرام زرگر و حسین مسافرآستانه و دو نفر از هنرمندان عرصه تئاتر از اعضای شورای سیاست گذاری جشنواره امسال هستند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری پانا
مدیر هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: با توجه به وقایع اخیر برخی هنرمندان جشنواره تئاتر فجر را تحریم کردند. من درخواست می کنم که در شرایط کنونی به این تصمیم گیری های احترام بگذاریم و سعی کنیم جشنواره به خوبی برگزار شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، نشست رسانه ای سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور شهرام کرمی مدیر هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نادر برهانی مرند دبیر این رویداد فرهنگی صبح امروز در تالار مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد.

شهرام کرمی در ابتدای این نشست اظهار داشت: جشنواره تئاتر فجر در طول دوره هایی که برگزار شد سهمی عمده در رشد ارتقا و معرفی هنرهای نمایشی داشته است که جای تامل دارد. برگزاری 34 جشنواره استانی در طول سال در واقع مقدمه ای است برای برگزاری جشنواره اصلی تئاتر فجر. اداره کل هنرهای نمایشی نیز نگاه ویژه ای به این رویداد فرهنگی دارد بنابراین از آن حمایت کرده و از سرمایه مادی و معنوی آن صیانت خواهد کرد.

وی در ادامه گفت: در این دوره از جشنواره با چالش های متعددی مواجه بودیم که بخشی از آن همراه جشنواره را درگیر خود کرده است. محدود بودن منابع مالی که نسبت به دوره قبل کمتر شده از مواردی است که کار برگزاری را با مشکل مواجه کرده است. علی رغم تلاش هایی که کردیم امکان همکاری با اسپانسر بوجود نیامد. به همین دلیل سعی شد جشنواره را به صورت فشرده تر برگزار کنیم. طبعا تحریم های اقتصادی و سیاسی نیز که به دلیل حفظ اقتدار کشور متحمل می شویم جشنواره امسال را با مشکل مواجه کرده است اما سعی شده اثرات آن کمتر دیده شود.

کرمی در خصوص تحریم جشنواره از سوی برخی هنرمندان عنوان کرد: به دلیل برخی مشکلات پیش آمده در کشور برخی از هنرمندان از حضور در جشنواره انصراف دادند که سبب شد در برنامه های اجراها تغییراتی بوجود آورد من می خواهم این انصراف را به چیز دیگری تفسیر نشود و به تصمیم هم احترام بگذاریم تا جشنواره سی و هشتم تئاتر فجر به نحو احسن برگزار شود.

انتهای پیام/ 161

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
برای این دوره از جشنواره موسیقی فجر استان های بوشهر، زنجان، گلستان، سیستان و بلوچستان، لرستان، خوزستان، کرمانشاه، منطقه آزاد اروند، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی و فارس برای برگزاری جشنواره اعلام آمادگی کرده اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : روزنامه خراسان

به گزارش فرهیختگان آنلاین ، حالا و با دورشدن از فضای احساسی و هیجانی انصراف چند هنرمند، جشنواره ها با قدرت و برنامه ریزی دقیق به مسیرشان ادامه می دهند و کشتی قدیمی هنر ایران قرار است در این اقیانوس گسترده توقفی داشته باشد. یکی از جشنواره هایی که در طول سالیان اخیر محل بروز و ظهور استعدادهای جوان در شهرهای دورافتاده بود، جشنواره موسیقی فجر بود. حضور گروه های مستعد و جوان در دوره های اخیر روند افزایشی داشته و حمایت از این گروه ها البته به همان اندازه نبود.حالا جشنواره موسیقی به سی و پنج سالگی رسیده و در کنار جوانی به بلوغ نسبی هم رسیده و وقت آن است که از اشتباهات و تجربیات قبلی درس بگیرد و نوآوری هایی نیز در برنامه ریزی های جدید خود داشته باشد. با وجود شرایط خاص اقتصادی کشور شاهد کاهش حمایت های مادی از جوانان، گروه ها و ارکسترهای فعال هستیم اما اگر از این ظرفیت ها به طور صحیح استفاده شود، آینده موسیقی ایران هم تضمین خواهد شد. هرچند در دوره های مختلف جشنواره شاهد یک سیاست واحد و مشخص از سوی مدیران وقت نبوده ایم اما دیگر وقت آن رسیده که برای موسیقی یک ریل گذاری دقیق و با هدفی ثابت انجام شود. روح موسیقی در زندگی مردم جریان داشته و در بزنگاه های اجتماعی، ورزشی و عاطفی به کمک آنها و جامعه آمده و عضوی جداناپذیر از خانواده بزرگ هنر بوده است. باید به صداهای تازه و هنرمندان تازه نفس بها داد و آنها را حمایت کرد و پرورش داد تا نسل های بعدی ما بتوانند با قدرت مانور بیشتری روی اصلاح سلیقه های شنیداری انرژی بگذارند. جشنواره موسیقی ویژگی هایی به طور عام و خاص دارد، به طور عام فرازو نشیب هایی در این هنر وجود داشته اما باید تلاش کرد تا کیفیت و نوع برگزاری این جشنواه سال به سال ارتقا پیدا کند و روند نزولی نداشته باشد. با توجه به شرایطی که طی این چند سال برای کشور به وجود آمده است این جشنواره ها می تواند برخی مسائل اجتماعی را کاهش دهد. ؛ این صحبت ها متعلق به عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دیدار با ستاد برگزاری جشنواره موسیقی فجر است. باید کمتر از یک ماه منتظر بمانیم و ببینیم این دوره از جشنواره چقدر در تحقق اهداف معین شده توسط وزیر ارشاد موفق عمل کرده است.

شروع از شهریور

قرار است سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر به دبیری شاهین فرهت از 24 تا 30 بهمن سال جاری برگزار شود. فراخوان این دوره از جشنواره موسیقی فجر در 10 شهریورماه سال جاری منتشر و هیات انتخاب گروه ها و آثار جشنواره موسیقی فجر در چهارم مهر سال جاری معرفی شدند. براساس ماده پنج فصل دو آیین نامه جشنواره موسیقی فجر، حمیدرضا اردلان، سیامک جهانگیری، هومان اسعدی، بهروز غریب پور، کیاوش صاحب نسق، رضا مهدوی و محمدرضا فیاض به همراه شاهین فرهت، دبیر و علی ثابت نیا، مدیر اجرایی جشنواره به عنوان هیات انتخاب گروه ها و آثار سی و پنجمین دوره جشنواره موسیقی فجر معرفی شدند.

240 گروه ثبت نام کردند

با پایان مهلت ثبت نام و ارسال آثار به سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر در 17 آذرماه، 240 گروه از طریق فراخوان در این دوره جشنواره ثبت نام کردند و سامانه جشنواره ساعت 24 روز 17 آذر بسته شد. هیات انتخاب آثار و گروه های سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر در بخش فراخوان، از میان 240 گروه متقاضی، گروه های منتخب را برای جشنواره انتخاب می کند.همچنین در بخش مدعو، 70 گروه موسیقی از سوی هیات انتخاب آثار و گروه های سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر مورد بررسی قرار گرفته اند که هیات انتخاب، گروه هایی را از بین آنها انتخاب می کند.براساس آیین نامه جشنواره موسیقی فجر، هیات انتخاب گروه ها و آثار جشنواره، وظیفه تعیین و تایید نهایی گروه های شرکت کننده در جشنواره را برعهده دارد که در دو بخش انجام می شود؛ در یک بخش، بررسی و تایید درخواست های هنرمندان و گروه های موسیقی سراسر کشور – که برمبنای فراخوان جشنواره به دبیرخانه ارسال شده است – را برعهده دارد و بخش دیگر، بررسی و تایید گروه های مدعو را انجام می دهد.

گروه های جوان پاپ

در بخش پاپ این دوره جشنواره 9 گروه با 16 اجرا حضور دارند. برادران (آرش و مسیح عدل پرور)، امید حاجیلی، علی یاسینی، رضا بهرام، محسن ابراهیم زاده، امیرعباس گلاب، ماکان (رهام هادیان و امیر مقاره)، آرون افشار، سیروان خسروی و بهنام بانی در سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران اجرا می کنند. اجراهای بخش پاپ سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر در دو سانس ساعت 18:30 و 21:30 در هر روز برگزار می شود که گروه برادران (آرش و مسیح عدل پرور) روز چهارشنبه 23 بهمن دو اجرا، امید حاجیلی و علی یاسینی در 24 بهمن به ترتیب در سانس نخست و دوم، رضا بهرام 25 بهمن دو اجرا، محسن ابراهیم زاده 26 بهمن دو اجرا، امیرعباس گلاب و گروه ماکان (رهام هادیان و امیر مقاره) در 27 بهمن به ترتیب در سانس نخست و دوم، آرون افشار 28 بهمن دو اجرا، سیروان خسروی 29 بهمن دو اجرا و بهنام بانی اول اسفندماه با دو اجرا روی صحنه می روند.

نکته قابل تامل این دوره از جشنواره موسیقی فجر این بود که فروش بلیت در سایت های تیوال و پارس بلیت انجام شد و بلیت اجراهای پاپ فقط در سایت پارس بلیت فروخته شد. علاقه مندان موسیقی از ساعت 17 روز چهارشنبه دوم بهمن توانستند بلیت های اجراهای بخش پاپ جشنواره را خریداری کنند.گفته می شود دبیرخانه سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر آبان ماه در نامه ای به سایت های بلیت فروشی اجراهای موسیقی، طرح های پیشنهادی و شرایط آنها را برای فروش بلیت خواستار شد که بعد از بررسی شرایط از نظر خدمات و پشتیبانی فنی و قیمت های پیشنهادی، دو سایت تیوال و پارس بلیت برای فروش بلیت های جشنواره انتخاب شد.

جایزه ترانه

یکی از بخش های تازه این دوره از جشنواره، وجود جایزه ترانه با هدف تجلیل از ترانه سرایان برتر و ترویج مفاهیم نو و ارزشمند در ترانه ها و معرفی ترانه های برگزیده است. در این جایزه، متن ترانه هایی که از اول مهر 97 تا پایان مهر 98 به صورت تک آهنگ یا در قالب آلبوم موسیقی از سوی موسسات یا اشخاص حقیقی پس از دریافت مجوز از دفتر موسیقی تولید و منتشر شده اند، توسط هیاتی از داوران بررسی و ترانه های برگزیده معرفی می شوند.در فاصله اول مهر 1397 تا پایان مهر 1398 بیش از 6 هزار قطعه متن ترانه با مجوز دفتر موسیقی به صورت تک آهنگ یا در قالب آلبوم منتشر شده اند که مرحله نخست انتخاب این ترانه ها درحال انجام است و در مرحله نهایی ترانه های برگزیده در سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر معرفی می شوند.با توجه به تعداد بسیار ترانه هایی که به صورت تک آهنگ و آلبوم تولید و منتشر می شوند، جایزه ترانه می تواند به کمک متخصصان و آرای مردمی، ترانه های شاخص و برگزیده را به جامعه معرفی کند.

همراهی با سیستان و همدردی با داغداران حادثه سقوط هواپیما

توجه به اتفاقات اخیر کشورمان یکی دیگر از اقدامات جشنواره موسیقی فجر است؛ از حادثه سقوط هواپیما تا سیل سیستان در معرض دید اهالی موسیقی قرار گرفته است.با توجه به ضرورت همدلی و یاری روحی و معنوی هموطنان سیل زده در کنار کمک های معیشتی و مادی، ستاد برگزاری سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر در نظر دارد با تامین هزینه های برگزاری این جشنواره در استان سیستان وبلوچستان در اواخر بهمن با ایجاد فضایی امیدبخش به کاهش رنج های عزیزان این استان کمک کند. همچنین در پنجمین جلسه شورای ارزیابی جشنواره یاد جانباختگان هواپیما ازجمله روجا آزادیان از هنرمندان موسیقی که در این پرواز بود، گرامی داشته شد. به پیشنهاد شورای ارزیابی در این جلسه مصوب شد در سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر برنامه های ویژه ای با یاد و خاطره درگذشتگان هواپیمایی اوکراین اجرا شود.در پنجمین جلسه شورای ارزیابی سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر چهره هایی چون سیدامین مویدی مشاور برنامه ریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری، حمید قبادی نماینده معاونت امور هنری در شورای ارزیابی، محمد سریر، داود گنجه ای، زیدالله طلوعی، علی اطیابی نماینده انجمن صنفی هنرمندان موسیقی و محسن رجب پور، نماینده مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری حضور داشتند.

آنها که بودند، آنها که هستند

تعداد خوانندگان پاپ این دوره نسبت به دوره گذشته فقط یک نفر بیشتر است. در سال گذشته و در دوره سی و چهارم 9 خواننده پاپ در دو سانس و در برج میلاد اجرا کردند. در سی و سومین دوره از جشنواره، 13 هنرمند در دو سانس در سالن میلاد نمایشگاه اجرا داشتند. در سی ودومین دوره 12 خواننده در همین سالن و در دو سانس و در سی و یکمین دوره تنها هفت خواننده در یک سانس روی صحنه رفتند. در سی و یکمین دوره هنرمندان بخش پاپ هر شب اجرا نداشتند.در جشنواره امسال خواننده هایی مانند سیروان خسروی، امید حاجیلی، علی یاسینی، رضا بهرام و آرون افشار شرکت کرده اند که سال گذشته در جشنواره حضور نداشتند. هرچند سیروان خسروی و امید حاجیلی در سی و دومین دوره از جشنواره حضور داشتند. علی یاسینی، رضا بهرام و آرون افشار نیز در چهار دوره قبل در جشنواره حضور نداشتند. آرش و مسیح امسال دومین دوره متوالی حضورشان در پنج دوره اخیر این جشنواره است. امید حاجیلی نیز امسال سومین تجربه حضور خود را در پنج دوره اخیر جشنواره تجربه می کند. امیرعباس گلاب، بهنام بانی و ماکان بند نیز به مدت سه سال است به طور متوالی در جشنواره حضور دارند.محسن ابراهیم زاده سال گذشته نیز در جشنواره حضور داشت. محسن یگانه، زانیار خسروی، رضا صادقی و احسان خواجه امیری که در دوره های قبل تر از این در جشنواره حضور داشتند، حداقل دو یا سه دوره است که از حضورشان در جشنواره خبری نیست. حامد همایون هم که یک بار در سی وسومین دوره در دو سانس و یک بار در سی و دومین دوره در چهار سانس روی صحنه رفته بود در این دوره حضور ندارد و محمد علیزاده نیز دو سالی است که دیگر در جشنواره حضور پیدا نکرده است.

سالن های میزبان جشنواره موسیقی فجر

6 سالن در شهر تهران میزبان اجراهای سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر است. سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر در تالارهای وحدت، رودکی، سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران، فرهنگسرای نیاوران، برج آزادی و تالار سوره برگزار می شود و گروه های موسیقی کلاسیک، بین الملل، نواحی، دستگاهی، تلفیقی، بانوان، کودک و نوجوان و پاپ در جشنواره حضور دارند.

استان های میزبان سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر

برای این دوره از جشنواره موسیقی فجر استان های بوشهر، زنجان، گلستان، سیستان و بلوچستان، لرستان، خوزستان، کرمانشاه، منطقه آزاد اروند، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی و فارس برای برگزاری جشنواره اعلام آمادگی کرده اند.

در تعدادی از استان ها سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر با اجرای گروه های استانی براساس فراخوان هایی که در استان ها اعلام شده است، برگزار می شود و در برخی استان ها گروه های حاضر در جشنواره در استان برنامه اجرا می کنند. ستاد سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر مهرماه در نامه ای به استان ها خواست در صورت تمایل برای برگزاری سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر آمادگی خود را اعلام کنند که 10 استان و منطقه آزاد اروند برای برگزاری جشنواره اعلام آمادگی کردند.

* نویسنده: سیدمهدی موسوی تبار، روزنامه نگار

لینک خبر :‌ فرهیختگان
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی می گوید ارائه لباس های فاخر با الهام از لباس اقوام ایرانی در جشنواره مد و لباس فجر باید با متوسط درآمد مردم جامعه هم خوانی داشته باشد تا در آینده نزدیک فرصت کاربردی شدن پیدا کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

سرویس مد و لباس هنرآنلاین: موضوع نهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر "فر گلستان" است و قرار شده در بخش های متعدد جشنواره ازجمله مجموعه سازی به نمادهای متعدد برگرفته از استان گلستان و خراسان شمالی شامل طبیعت، جغرافیا، معماری، تاریخ و مواردی ازاین دست پرداخته شود.

سیده فاطمه ذوالقدر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درباره پرداخت موضوعی یک جشنواره در حد و اندازه فجر به ظرفیت های داخلی کشور و ثمرات این رخداد به خبرنگار هنرآنلاین، گفت: هر چند امروزه واحدهای تولیدی صنعت پوشاک که سهم زیادی از بازار داخلی را کسب کرده اند، هنوز نیازمند مواد اولیه هستند تا دایره فعالیت خود را گسترش دهند و برای صادرات محصولات و ارزآوری هم تصمیم گیری کنند با این همه می توان به استفاده از راهکارهای اصولی و برآمده از تفکرات فرهنگی برای گسترش این بخش امید داشت.

او تصریح کرد: صنعت نساجی در شرایط کنونی بهترین فرصت ممکن را برای توسعه و پیشرفت دارد و باید حمایت دولت عاملی شود تا واحدهای تولیدی از تمام ظرفیت خود استفاده کرده و بازار داخلی بی نیاز از محصولات وارداتی قرار گیرد. در این میان برگزاری این جشنواره ها، علاوه بر نهادینه کردن فرهنگ استفاده از لباس های محلی سرزمینمان و اهمیت آن و نشان دادن ذخایر فرهنگی کشور، سلیقه و فرهنگ مد را ارتقا می دهد و سبب رونق طراحی و دوخت داخل می شود.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه اذعان داشت: می گوید ارائه لباس های فاخر با الهام از لباس اقوام ایرانی در جشنواره مد و لباس فجر باید با متوسط درآمد مردم جامعه هم خوانی داشته باشد تا در آینده نزدیک فرصت کاربردی شدن پیدا کنند و این روند عامل مؤثری در رونق داخلی و هم چنین کارآفرینی و اشتغال زایی خواهد بود.

ذوالقدر با تأکید بر اینکه گسترده شدن این جشنواره ها سبب می شود استفاده از الگوهای بیگانه در پوشش رنگ باخته و مردم به انتخاب کالای داخل، با آگاهی از پیشینه فرهنگی هر شهر و استان، تشویق شوند اظهار داشت: از آنجا که اقشار مختلف جامعه با سلایق متفاوت به دنبال تنوع پوشش و زیبایی آن هستند و با توجه به اینکه ارائه الگوهای ناهم خوان با فرهنگ مردم کشورمان به خصوص با گستردگی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، دامن گیر جامعه شده است، رسالت طراحی مد و لباسی که با فرهنگ کشور همسو باشد خطیر و جدی است. در عین حال هدایت بازار تولید و البسه بر اساس طرح ها و الگوهای داخلی و ترغیب افراد در استفاده از این الگوها و پرهیز ایشان از مصرف الگوهای نامأنوس با ارزش های جامعه مان اقدامی شایان توجه است.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
بهزاد صدیقی، نمایشنامه نویس، گفت: پژوهش در تئاتر بسیار ضعیف، ناتوان و کم قدرت است و کم ترین و پایین ترین بودجه ها برای آن در نظر گرفته می شود کما اینکه گاهی هم حذف می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

دبیر دومین جشنواره زنده یاد اکبر رادی در پرده آخر رادیو گفت وگو بیان کرد: پژوهش تئاتر مثل خیلی از پژوهش های فرهنگی و هنری کشور هم یک واژه و هم یک عمل مغفول مانده در حوزه فرهنگ و هنر از زمانی که می بینیم و می خوانیم است که وجود داشته، بوده و هست.

وی افزود: در تمام دوره مدیریت های تئاتری و همچنین مدیریت های فرهنگی و هنری چه در حوزه آموزش عالی و چه در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی سایر نهادهای مرتبط مثل شهرداری و حوزه هنری آنطور که باید به پژوهش بهای لازم را ندادند و همیشه نیز در بخش بودجه بندی و تقسیم بندی بودجه فرهنگ و هنر در همه این نهادها بودجه پژوهش کمترین و پایین ترین رقم بوده و گاهی حتی حذف هم شده است.

این نمایشنامه نویس اظهار داشت: وقتی از پژوهش صحبت می کنیم متاسفانه انگار از پژوهش صحبت نمی کنیم برای اینکه هیچ نهاد و ارگانی توجه شایسته، بایسته و لازم را نداشته و متاسفانه همه کسانی که در رأس کار هستند در این حوزه بیشتر شعار می دهند تا اینکه عمل کنند چون خروجی که در حوزه پژوهش فرهنگ و هنر و همچنین تئاتر دیده می شود خروجی قابل توجهی نیست و آنچه که اتفاق می افتد بیشتر بر اساس دغدغه ها، سلیقه ها و علایق شخصی اساتید و پژوهشگران است.

صدیقی همچنین در رادیو گفت وگو تصریح کرد: بها دادن به حوزه پژوهش در تئاتر و حیطه فرهنگ و هنر وظیفه مدیران و مسئولان فرهنگی کشور است و در این نیز شکی نیست اما جدا از اینکه وضعیت پژوهش در تئاتر بسیار ضعیف، ناتوان و کم قدرت دیده می شود و بیشتر شکل نمایشی در جشنواره های تئاتری و غیر تئاتری دارد فکر می کنم هر مدیری که در رأس کار می آید و می خواهد در حوزه مدیریت تئاتر سکان داری انجام دهد نیاز به پژوهش های کاربردی دارد.

وی متذکر شد: آنچه که در حوزه پژوهش به صورت فردی و یا بر اساس علایق شخصی اتفاق می افتد نیز بیشتر پژوهش های دانشگاهی است که در حوزه نظری است، جنبه کاربردی ندارند و آرشیوی و کتابخانه ای هستند، به همین دلیل یک مدیر فرهنگی و تئاتری باید بخشی از بودجه تئاتر را صرف انجام پژوهش های کاربردی کند و به پژوهشگران و کننده حوزه پژوهش تئاتر بگوید که نقشه راه برای وضعیت تئاتر کشور به وجود بیاورند و برای حوزه مدیریت، اجرای آثار تئاتری، اقتصاد تئاتر و همچنین متن و نمایشنامه که یکی از شاکله های تئاتر و همچنین یکی از مهمترین و پایه ای ترین عنصر تئاتر است، نقشه راه را بر اساس پژوهش های کاربردی تعریف و تبیین کنند.

لینک خبر :‌ رادیو گفت و گو
دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر از تاریخ 29 بهمن تا 5 اسفند در موسسه فرهنگی و هنری صبا برگزار خواهد شد.

به گزارش هنرآنلاین ، هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس جشنواره هنرهای تجسمی فجر در گفت وگویی آخرین تحولات جشنواره را تبیین کرد.

لطفا از آخرین وضعیت جشنواره تجسمی فجر بگویید؟

همان طور که در آخرین اطلاعیه ستاد جشنواره اعلام شد، جشنواره با درخواست دبیران محترم بخش های ده گانه و تصویب شورای سیاست گذاری به عنوان عالی ترین رکن جشنواره بعد از مراسم چهلم شهادت سردار سلیمانی و جان باختگان هواپیمای اکراین از تاریخ 29 بهمن تا 5 اسفند برگزار خواهد شد.

در مورد مکان برگزاری جشنواره توضیح دهید؟

قبلا اعلام شده بود که این دوره در نمایشگاه بین المللی برگزار می شود اما با توجه به تغییر 5 روزه ی زمان جشنواره، برنامه ریزی زمان های نمایشگاه بین المللی با جشنواره فجر تطابق نیافت. با این توضیح که جشنواره گردشگری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری از 24 تا28 بهمن برگزارمی شود و نمایشگاه بعدی ، صنعت نفت و گاز در تاریخ 6 اسفندماه. جشنواره تجسمی فجر در میان دو نمایشگاه قرار می گرفت که زمان تغییر دکوراسیون و جمع آوری سایر نمایشگاه ها بود و آسیب جدی به این جشنواره می زد. ازاین رو مکان جشنواره را همچون سال قبل ، به فرهنگستان هنر- موسسه صبا منتقل کردیم.

دبیر جشنواره و سایر دبیران در فضای مجازی انصراف دادند و شما استعفای دبیر محترم را نپذیرفتید. لطفا درباره این وضعیت توضیح دهید؟

اتفاقاتی که حدفاصل 13 دی و با شهادت تکان دهنده سردار سلیمانی شروع شد و سپس با درگذشت غم انگیز هم وطنانمان در مراسم تشییع جنازه ایشان در کرمان و سقوط دلخراش هواپیما منتشر شد ، همه کشور را متاثرکرده بود و واکنش هریک از دبیران و داوران این جشنواره و سایر جشنواره ها نیز در همین شرایط و فضا اتفاق افتاد.

سطح تألمات روحی جامعه و هنرمندان به حدی بالا رفت که بسیاری از ایشان ، بدون توافق جمعی و به صورت شخصی تصور کرده بودند این تصمیم ، مناسب ترین روش برای سوگواری و همدردی با جامعه و خانواده های داغدار است که این اتفاق به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شد و چنان برداشت شد که تصمیم جمعی است در حالیکه به هیچ عنوان این گونه نبود.

در آن شرایط درخواست من و سایر مدیران برگزاری از جامعه هنری که قبول مسئولیت نموده بودند این بود که چند روزی صبور باشید تا در شرایط آرام تر بنشینیم و بهترین تصمیم را بگیریم اما باید قبول کرد که جو و فضای عمومی جامعه تأثیرگذارتر از خواهش و درخواست های ما بود.

با این شرایط ، وضعیت شرکت کنندگان جشنواره به کجا می رسید؟

اتفاقا نکته بسیار مهمی بود. بیش از 3 هزار هنرمند و با 6 هزار اثر در بخش های مختلف جشنواره شرکت کرده بودند و ما به عنوان برگزارکنندگان یک جشنواره ملی و رسمی امانت دار تک تک این آثار بودیم . همین امر باعث شد که استاد حقیقی درخواست مجدد ما را پذیرفتند که کار را به سرانجام برسانند. ایشان جلسه ای با دبیران بخش های ده گانه جشنواره برگزار کردند و اعلام کردند من به کمک شما قادرم این بار را به مقصد برسانم و دبیران محترم نیز با بیانیه ای که در آن درخواست تعویق جشنواره به بعد از مراسم چهلم و نیز حذف بخش های غیرضروری جشنواره در جهت کمک به سیل زدگان سیستان و بلوچستان نمودند ، دعوت مجدد دبیر محترم را پذیرفتند تا در قالب جدید و ایجاد شوراهای هنری در رشته های مختلف، جشنواره را تا پایان همراهی نمایند و من می خواهم همین جا از رفتار مسئولانه دبیر محترم و تمامی دبیران و داوران که چنین نقش و مسئولیتی را پذیرفتند ، تشکر و قدردانی کنم.

وضعیت داوری ها و انتخاب نفرات برتر به چه شکل خواهد بود؟

جشنواره تجسمی فجر یکی از بهترین فرصت ها برای معرفی هنرمندان و استعدادهای جوان و ظرفیت های استانی در سطح ملی است که اساتید، پیشکسوتان و مدیران گالری ها در کنار هم ، ظرفیت های تجسمی را به جامعه معرفی کنند. ازآنجایی که طبق آیین نامه جشنواره در هر رشته ده گانه فقط امکان معرفی یک نفر و اهدای یک جایزه وجود دارد، در این دوره ، شورای سیاست گذاری این اجازه را صادر نموده است که به جای انتخاب یک نفر و یک اثر ، امکان خرید آثار بیشتری ، هم برای عموم مردم و هم برای ستاد برگزاری فراهم شود و جشنواره در سقف اعتبارات نسبت به خرید آثار برتر اقدام نماید.

به عنوان مثال در بخش خوشنویسی به جای انتخاب یک اثر از بین تمام رشته های نستعلیق، شکسته، نسخ و ثلث و نقاشی خط ، ستاد جشنواره اجازه دارد تعداد بیشتری از آثار برتر را خریداری نموده و شورای هنری با هماهنگی هنرمندان، آثار را قیمت گذاری و در معرض نمایش و فروش سایر افراد قرار دهد.

به عبارت دیگر امسال ، جشنواره هنرهای تجسمی رویکرد اکسپو و فروش آثار شرکت کنندگان را-منوط به تائید خود هنرمندان - دنبال خواهد کرد.

در این دوره نحوه حضور گالری ها چگونه خواهد بود؟

نشست هایی با حضور مدیران محترم گالری های تهران و برخی استان ها برگزار کردیم و در حال جمع بندی پیشنهادات مختلف هستیم که به زودی جمع بندی و جزییات آن اعلام خواهد شد.

در پایان گفتنی است کار بررسی و انتخاب آثار از تاریخ 2 بهمن آغاز و تا 6 بهمن ادامه خواهد داشت و نتایج آثار راه یافته به زودی منتشر خواهد شد. دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر از تاریخ 29 بهمن تا 5 اسفند در موسسه فرهنگی و هنری صبا برگزار خواهد شد.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

سعید بابایی

حسین لطف آبادی را تمام بچه های تئاتری خوب می شناسند. مردی از جنس عشق به هنر نمایش و سخت کوش و بی نظیر در وادی نمایش و اینکه در تاریخ هنر نیشابور رد پایی از خودش به خوبی به جای گذاشته است. از دبیرستان عاشق تئاتر بوده و سال 1354 در نمایش “ولپن” اثر “بن جانسون” بازی و خیلی بیشتر به تئاتر راغب شد. ورود به دانشگاه در مشهد و فرصت آشنایی و بهره گیری از تجارب مفید اساتید بزرگواری همچون؛ داود کیانیان، داریوش ارجمند، دکتر لطفی مقدم، زنده یاد منصور همایونی و سایرین را برایش به وجود آورد و در این سال ها نمایش های زیادی را کارگردانی، تعدادی هم بازیگری و تعدادی را هم طراحی و یا نویسندگی کرده است. به سراغ وی می رویم تا از نزدیک با او به گپ و گفت در خصوص حرفه ای که دارد بپردازیم.

از خودتان بیشتر برایمان بگویید

لطف آبادی می گوید: از سال 1359 دوستی و ارتباط نزدیکی با دوست و یار دیرینم حمید کریمی داشتم تا جایی که به صورت مشترک به اجرای نمایش مشغول شدیم و چهار نمایش را به صحنه بردیم و مورد استقبال واقع شد؛ ضمناً نمایش “میعاد سرخ” را ده شب در مشهد اجرا کردیم.

سال 1363 به دعوت ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور اولین گروه تئاتر را همگام با برگزاری دوره های آموزش تئاتر در نیشابور بنا نهادیم که حاصل آن جذب و آموزش حدود 35 نفر نوجوان و جوان به تئاتر بود و اجرای عمومی بیش از 15 نمایش شد. سال 64 نمایش “خنیاگر خزر” به صورت مشترک با آقای کریمی نویسندگی و کارگردانی کردیم و خود ایفای نقش هم نمودم. نمایش “گوران”، نمایش “زار”، “باد و بلوچ” و نمایش”خُمخانه” دیگر نمایش هایی است که با استقبال بی نظیر در جشنواره های تئاتر فجر شرکت کرده است. متأسفانه با تغییر رویکردهای مدیریتی در اداره ارشاد، فعالیتمان در آنجا متوقف شد. بعد هم به خاطر شرایط و محدودیت های شغلی در مشهد و نیشابور، عملاً از اجرای نمایش فاصله گرفتم، ولی به خاطر عضویت در شورای نظارت بر نمایش، کماکان با اجرای نمایش ها مرتبط بودم. از سه سال پیش پیگیر تأسیس موسسه هنرهای نمایشی شدم ولی مشکلاتی وجود داشت که مانع می شد. بالاخره در اواخر سال 97 مجوز تأسیس سالن تئاتر بابک لازم اخذ گردید و طی یک سال جشن های نمایشی، تعزیه و سوگواری در مناسبت ها، برگزاری مداوم 17 هفته پخش فیلم تئاترهای برگزیده تهران همراه با جلسات نقد و بررسی برگزار گردیده است.

تئاتر مستقل را برایش تعریفی بدهید

برای تعریف تئاتر مستقل ابتدا باید اشاره کوتاهی به ضرورت پیدایش آن داشته باشم. باوجوداینکه طی دهه های گذشته، در تئاتر ما تولیدات قابل توجهی انجام شده و آثار زیادی روی صحنه رفته؛ اما متأسفانه تئاتر کشورمان طی همین دهه های اخیر بسیار کم توانسته یک جریان اندیشه ای در ارتباط با خود، جامعه ی خود و گفتمان لازم بین این دو را به وجود بیاورد. به همین دلیل است که جریان های مخربی چون باندهای انحصارطلب و گیشه محور و یا آنان که تئاتر را صرفاً فرصتی یافته اند برای امرارمعاش، سودجویی و یا اصطلاحاً رانت خوارهای کوچک؛ در طی این سالیان توانسته اند به مسلط ترین جریان در تئاتر ما یا بهتر است بگویم بر تئاتر ما باشند. اما دراین بین نیز جریانی هست که هنوز به مسائلی مهم تر و اساسی تر از گیشه فکر می کند. تلاش می کند تا خونِ تازه ای در رگ های تئاترِ بیمارِ ما وارد سازد. این جریان همان نسلِ معتقد به فردایِ روشنِ تئاتر ایران هستند. افرادیکه با افق های بازتری به میدان می آیند تا بلکه با حضورشان، یورشی اتفاق بیافتد به شیوه هایِ تولیدیِ مبتذل. تا اینکه پایه های تئاتر بی خاصیت، فاقد دانش و تجاری شده برخی از منفعت طلبان فروبریزد. این جریان را تئاتر مستقل می نامیم. تئاتر مستقل همچنان دغدغه تئاتر و هنر را دارد. در تئاتر مستقل می توان به اثرگذاری هنری و اجتماعی آن بیشتر امیدوار بود. تئاتر مستقل فارغ از وابستگی به جریان های دولتی و یا قدرتی، مؤلفه های متمایزی نظیر: شورِ جوانی، شجاعت، جسارت، تن ندادن به قواعد گیشه، باج ندادن به مخاطب و ذهن خلاق و جستجوگر دارد که فقط در تئاتر مستقل می توان جستجو کرد. اینکه یک جریانی تازه با سالن خصوصی، در وضعیت اقتصادیِ نامناسبِ کنونیِ که کشور گرفتارش هست، تنها دغدغه اش فرصت دادن به جوانان و جستجوی تئاتر فردا باشد، اتفاق ارزشمندی است که باید به فال نیک گرفت.

مشکلات این نوع تئاتر را چه می بینید؟

غالباً در مقابل هر تغییری مقاومت هایی به وجود می آید. پس طبیعتاً یک تغییرات ساختاری لازم هست تا جریان حرکت تئاتر مستقل را تسهیل نماید و این مسئله به حوزه های ستادی و برنامه سازی دولت برمی گردد. دولت ها همیشه تمرکزگرا بوده اند و برای گذار از این پدیده باید قالب شکنی شود و بستر لازم را نیز برای انتقال قدرت به نهادهای فرودست فراهم کنند. اگر چنین کنند، بزرگ ترین کمک را در تولیدات فرهنگی داشته اند.

نقش آموزش در تئاتر را چگونه ارزیابی می کنید؟

اساساً علم، تکنولوژی و تئاتر تأثیر متقابل در یکدیگر دارند. ساده اندیشی است اگر فکر کنیم جهان ایستا، ثابت و بدون تغییر می ماند. ما هرلحظه شاهد دگرگونی های تکنولوژیکی در عصر ارتباطات و اطلاعات هستیم، دوره ای که قهرمان و نمادش کامپیوتر است و در همه زندگی ما جای خودش را بازکرده است. امروز از تئاتر به عنوان یک رسانه یاد می کنند. از طرفی نیز فرهنگِ انسانِ معاصر با تمامی کیفیت های اجرایی تبدیل به فرهنگِ رسانه ای شده است و این از عوامل دخیل در تغییر بنیادی در جامعه است. رسانه تغییر می کند و ارتباط های توأمان میان رسانه، علایق مهمی در ترقی هنرها از ابتدای قرن اخیر محسوب می شوند. ابداعات فن آورانه نیز نقش مهمی در ارتقای رسانه و سایر هنرها و رسانه های مدرن و پست مدرن بازی کرده و می کنند. در میان این همه تغییرات شگرف به راستی آیا هنرمند تئاتر می تواند بی نیاز از آموزش باشد؟ برای مثال کاربرد نور را در تئاتر ببینید، حداقل در طول این دو یا سه دهه ی اخیر چقدر ابزارهای نورپردازی در تئاتر متفاوت شده، یا دکور و آکسسوار، مولتی مدیا درصحنه آرایی چقدر تأثیرگذار است؛ پس رشد تکنولوژی و علوم، در تئاتر تأثیر دارد و هنرمندان تئاتر باید همراه با این رشد فزاینده به پیش بروند و دانش و مهارت های خود را ارتقاء دهند. تنها تکنولوژی و علوم نیست که بر فرم، محتوا و درون مایه تئاتر تأثیر می گذارد، بلکه اعتقاددارم تئاتر می تواند باعث ورق خوردن تاریخ علم شود. قدرت تئاتر در این است که بر اشخاص، روابط، نیت ها و حتی اعمال متمرکز است. پس تئاتر، تکنولوژی و علم تأثیر متقابل دارند و این تأثیر بر جامعه با رشد علوم و تکنولوژی همگام خواهد بود.

تئاتر امروز ایران و خراسان را چگونه می بینید؟

کار هنرمندان تئاتر نسبت به سایر هنرها در جامعه بسیار حساس و پیچیده تر است، که اگر اخلاق حرفه ای، فردی و اجتماعی را رعایت نکنیم، آب در هاون کوبیدنی بیش نخواهد بود. تئاتر ما امروز مبتلابه عارضه بی اخلاقی شده و متأسفانه بیماری خطرناک مُسری است. ما باید از خودمان بپرسیم که چرا تئاتر کار می کنیم؟ شعارهایی که داده می شود، شاید زیبا باشند. اما فقط در حوزه شعار می مانند و به شعور بدل نمی شوند. اصولاً تئاتر درمانگر است و می تواند ناهنجاری های فردی و اجتماعی را درمان کند، اما ما در تئاترمان گرفتار ناهنجاری های زشت اخلاقی هستیم. هیچ کس دیگری را قبول ندارد و برای یکدیگر احترامی قائل نیستند.

عامل دیگری که باید به آن توجه دهم، عامل کالبدی و ساختاری که ناشی از سوء مدیریت، نابرنامه ریزی و سیاست گذاری های نادرست، عجولانه، مقطعی و عموماً شخص محور است. شما ببینید حداقل در این دو دهه ی اخیر چقدر تغییر مدیریتی از سطح کلان تا سطوح پایین داشتیم. برای نمونه باید عرض کنم که در چهل سال بعد انقلاب در اداره فرهنگ و ارشاد نیشابور بیش از 25 رئیس و سرپرست سکان به گِل گرفته را عهده دار شدند، یعنی میانگین هر یک قریب به 18 ماه مدیر بودند، حالا چه انتظاری از عملکرد این اداره باید داشت؟ این بی ثباتی در سطوح اداره کل و نیز دفتر مرکز هنرهای نمایشی هم به صورت گسترده تر وجود دارد. لذا فکر می کنم در این گفتگو فقط به طرح این دو معضل اساسی و بزرگ اکتفا کنم و از بیان سایر عوامل متعددی که هر یک در جایِ خود بسیار مهم هستند و مثل بختک بر سینه تئاترمان در استان و کشور افتاده، صرف نظر نمایم.

آیا معتقد به مخاطب حرفه ای در تئاتر هستید؟

مخاطب یا تماشاگران ستون اصلی یا سنگ بنایی هستند که به اثر و نهاد فرهنگی و هنری معنا می بخشند، معنایی که بدون آن، نه اثر می تواند وجود داشته باشد و نه نهاد فرهنگی و هنری. پس مخاطب یکی از ارکان اصلی تئاتر محسوب می شود و تئاتر بدون حضور تماشاگر محقق نمی شود. درگذشته های دور، هدف اجرای نمایش ایجاد سرگرمی برای خانواده ها، آموزش پرستش خدایان، برپایی جشن ها و سوگواری ها و... بوده اما امروزه از تئاتر به عنوان یک حرفه یاد می شود؛ یعنی تئاتر باید کسب درآمد داشته باشد و بدیهی است که باید بتواند وسیله امرارمعاش هنرمند باشد. از طرفی تئاتر یک هنر جامع شناخته می شود، زیرا از همه هنرها برای انتقال مفاهیم، ارزش ها، اعتقادات، مضامین و... به مخاطب بهره می برد. مخاطبی باسلیقه های بسیار متفاوت و گوناگون. به همین خاطر باید در همه زمینه ها و برای همه رشته ها و سلیقه ها حرفی برای گفتن داشته باشد. ازاین رو فکر می کنم که باید مخاطبان آن هم طبقه بندی شوند تا هرکسی بداند قرار هست چه نمایشی را ببیند و این حق را باید به تماشاگر داد. در کشورهای اروپایی که تئاتر از جایگاه والایی برخوردار است، هر یک از گونه های تئاتر یا ژانری، تماشاگر خاص خودش را دارد و تماشاگر می داند برای دیدن هر نمایش و وارد شدن به هر سالن باید چه شرایطی داشته باشد و یا اینکه چگونه باید لباس بپوشند. اما وقتی از “تئاتر حرفه ای” سخن به میان می آید، منظور آن است که بتوان از تئاتر به عنوان یک حرفه کسب درآمد کرد، برداشت دیگری هم از واژه “تئاتر حرفه ای” مطرح هست که به اجراهایی اطلاق می شود که بر اصول، مبانی، تکنیک و علم تئاتر پایبندی دارد و تأکید می ورزد. یعنی نقطه مقابل “تئاتر تجربی”، به اثری اطلاق می گردد که مجریان اثر در حال کسب تجربه در مکاتب و نظریات تئاتر هستند.

لینک خبر :‌ روزنامه صبح امروز
روزنامه ایران با اسفندیار قره باغی خواننده معروف 78 ساله کشورمان درباره موضوعات مختلف حرفه او مصاحبه کرده است.

بخشی از مصاحبه را می خوانید:

شما اثری درباره سردار شهید قاسم سلیمانی ساخته اید که در ادامه سایر کارهای انقلابی تان است.

در مورد اثری که برای سردار شهید قاسم سلیمانی ساخته ام باید بگویم این کار با صدای دو خواننده و آماده انتشاراست. حتی کلیپی هم برای آن ساخته شده اما در آن برهه زمانی به دلایل فضای نامناسب در کشور از تلویزیون پخش نشد و ان شاءالله در یک موقعیت خوب و مناسب از شبکه های مختلف ایران پخش می شود. البته پیش از این هم کارهایی ساخته ام، به عنوان مثال اثری به نام یا الهی که مضمون آن نیایش به درگاه الهی است و با صدای من و یک خواننده دیگر است. این اثر با همراهی گروه کر و یک ارکستر بزرگ به سفارش مؤسسه اوج ساخته شد و آن را به سه زبان فارسی، آذری و عربی خواندیم. کار دیگرم به نام آذربایجان در مراحل پایانی است که پخش آن هم به صورت درون مرزی و بیرون مرزی خواهد بود. قطعه دیگر ایران نام دارد و با زبان فارسی است که در دست تولید داریم و هدف از ساخت آن بیان یکپارچگی ملت ایران است. در این کار به قومیت های مختلف کشور اشاره شده و در کلیپ تصویری آن نیز قومیت ها با لباس های کردی، لری، آذری، خراسانی، ترکمن، بلوچی و... نمایش داده می شوند.

چرا امروز کمتر به نقش سیاسی و اجتماعی موسیقی توجه می شود؟

این موضوع از اشتباهات و خطاهای سازمان صداوسیما و همچنین مسئولان، وزرا و مدیران فرهنگی است، خطاهای آنها باعث خواننده پروری شده و دلال بازی را مد کرده اند. در حال حاضر جوان هایی با ظاهر نامتعارف وارد میدان موسیقی شده اند. این تصمیم مسئولان است که جامعه را به گونه ای تربیت کرده اند که هر کسی کنسرتی برپا می کند، جوان ها آن قدر فریاد می کشند که از هوش می روند. عجیب هم نیست، به هر حال ما دلیل این اتفاقات را می دانیم. حتی از انگیزه ای که در پس ترانه های آنهاست باخبریم، شعرهای سخیف و لباس های سبک! وقتی این جوانان در سالن اجرای کنسرت می نشینند، تنها چیزی که می بینید رقص نور و دود فراوانی است که در سالن وجود دارد. در چنین فضایی هم چشم و مغز از موسیقی و ترانه آزارمی بیند و هم دود و فضایی که مخاطبان را دربرگرفته موجب آسیب به ریه و چشم ها می شود. نکته عجیب اینجاست که حتی ملودی ها هم مشخص نیست.این قبیل خطاها باعث شده تا موسیقی اصیل به حاشیه برود.مسأله ای که فقط موسیقی سنتی و فولکلور را تحت تاثیر قرار نداده، بلکه درباره موسیقی کلاسیک و مفهوم جهانی اش هم صدق می کند. در نتیجه امروز، حتی متولیان فرهنگی هم به جایی رسیده اند که نمی دانند برای بهبود این شرایط چه کاری باید انجام دهند.

ارزیابی تان از سطح آموزشگاه های موسیقی چیست؟

سطح آموزشگاه های موسیقی آن قدر پایین است که جای تأسف بسیار دارد.

به تخصص خودتان بازگردیم، این روزها به تدریس آواز در آموزشگاه های موسیقی مشغول هستید؟

در هیچ آموزشگاهی تدریس نمی کنم، خودم اداره آموزشگاهی را برعهده دارم که البته هم اکنون تعطیل است.

چرا تعطیل؟

فعالیت آن چندان به صرفه نیست، بویژه که من برخلاف برخی به دنبال سرکیسه کردن مردم نیستم. متأسفانه سلیقه جوانان مان تحت تأثیر همین مزخرفاتی که به اسم موسیقی به خورد جوانان می دهند، از میان رفته است. از همین رو با کمتر داوطلبی برای یادگیری آوازهای کلاسیک و علمی اصولی روبه رو هستیم چرا که همه به یادگیری همین موسیقی های سخیف علاقه مند شده اند. به همین خاطر این روزها به آهنگسازی و ضبط کارهای شخصی خودم مشغول هستم.

یعنی خسته شده اید و دیگر امیدی به بهبود اوضاع ندارید؟

هر فردی آستانه تحمل مشخصی دارد. اگر مجبور باشید هر روز 10 کیلو بار را حمل کنید، تا وقتی مسیر عادی است به راه خودتان ادامه می دهید اما وقتی به مسیر کوهستانی برسید، به ناچار از ادامه کار بازمی مانید چرا که دیگر توانی برایتان باقی نمی ماند.

طی سه دهه اخیر، تعداد خوانندگان موسیقی آوازی آن قدر کم شده که شاید به انگشتان دو دست هم نرسد، فعالیت همین تعداد اندک را چقدر تأثیرگذار می دانید؟

برخی از این افراد با من کار کرده اند، از حمید حامی گرفته تا امیرتاجیک، حمید غلامعلی و نیما مسیحا، حمید خندان و ... برخی از این خواننده ها در زمره دوستان خوب من بوده اند و به اجراهای قابل قبولی هم دست یافته اند. هم کارکرد خوبی دارند و هم صداهای مقبولی که نمی توان منکرشان شد؛ با این حال معتقدم که محیط حتی برای کار این افراد هم بسته است. چرا؟ چون این ها به دنبال موسیقی و اجرای کم مایه نرفته اند. شما به اجرای این افراد نگاه کنید؛ حتی در انتخاب نوع پوشش خود هم به اصولی مقید هستند که خوانندگان امروز پاپ به راحتی آن را زیرپا گذاشته اند. شما به چهره و پوشش اغلب خوانندگان پاپ که توجه کنید حتی متوجه نمی شوید که لباس زنانه پوشیده اند یا مردانه! قصدم توهین به جنسیت افراد نیست منتها معتقدم هر یک از ما باید حواسمان به هنجارهای اجتماعی و فرهنگی هم باشد.

عملکرد فعالان بخش موسیقی اصیل و سنتی را چه طور می بینید؟

از آن جایی که در موسیقی اصیل و سنتی دخالت کمتری صورت گرفته، شرایط در این بخش بهتر است. با این حال پرچمداران موسیقی سنتی مان هم علاقه چندانی به ارتقای دانش خود نشان نمی دهند و تأکید می کنند که داشته های آنان به شکل موروثی است و به همین شکل هم باید به نسل های بعدی انتقال پیدا کند. افرادی که با نگاه بسته مشغول فعالیت درموسیقی سنتی هستند هم به گمانم راه به جایی نمی برند چراکه با علم همسو نیستند.

آثار افرادی مثل همایون شجریان و علیرضا قربانی را دنبال می کنید؟

نه، علاقه ای ندارم و دنبال هم نمی کنم.

آثار موسیقی پاپ را هم پیگیر نیستید؟

موسیقی پاپ جایگاه مشخصی در عرصه جهانی دارد که در ایران قابل مشاهده نیست.

تعریف شخص شما از موسیقی پاپ چیست؟

سازبندی موسیقی پاپ با دیگر گونه های موسیقایی تفاوت بسیاری دارد، حتی ارکستراسیون آن هم متفاوت از دیگر سبک هاست، افزون بر این نوع خواندن، اشعار آن هم سبک و سیاق خاص خود را دارد. با این حال هیچ کدام از استانداردهای موجود در موسیقی پاپ در کشور ما رعایت نمی شود. آن نوع از موسیقی که به اسم موسیقی پاپ در کشور ما رواج دارد، اصلاً موسیقی پاپ نیست. اینها بدون توجه به رعایت قوانین این سبک موسیقی مخاطبان را فریب داده اند و سلیقه آنان را به سمت و سویی سوق داده اند که با موسیقی پاپ واقعی تفاوت زیادی دارد.

شما در موسیقی اپرا هم تخصص دارید، ژانری از موسیقی که چندان شاهد حضور آن در کشور خودمان نیستیم. از جایگاه موسیقی اپرا در کشور خودمان هم بگویید.

اپرا در کشور ما نه وجود خارجی دارد و نه حتی جایگاهی! تنها چند تا پیرمرد همچون من از بازماندگان این سبک باقی مانده اند. اتفاقاً به تازگی با خانم اریا زند و آقای رشید وطن دوست صحبت می کردم؛ اینها از معدود بازماندگان موسیقی اپرای ما هستند. حسین سرشار که از دنیا رفته، چند نفر دیگر هم بودند که مهاجرت کرده اند. نه! واقعاً دیگر کسی باقی نمانده.

چرا اپرا در ایران از میان رفت؟ بحث کمبود فضای لازم برای اجرای آن در میان است یا نبود افراد متخصص در این زمینه؟

اپرا بخشی از موسیقی است که دو خواننده زن و مرد باید به طور مشترک دست به اجرا بزنند؛ اتفاقی که از ابتدای انقلاب به دلیل محدودیت های دینی متوقف شده است.

صحبت در این باره به دلیل پیوستگی اش با مسائل مذهبی دشوار است که ترجیح می دهم به آن ورود نکنم. با این حال امیدوارم موسیقی مان روزی به دست فرزندان مان نجات پیدا کند و به راه صحیح خود برود.

برگردیم به ساخت سرودهای انقلابی چون امریکا امریکا و... که بی مناسبت به فضای بهمن ماه نیست. چه انگیزه ای سبب شد به ساخت کارهای ارزشی، ملی – میهنی و انقلابی روی آورید؟ آیا پیش از این هم چنین آثاری تولید کرده اید؟

زمانی که حرفه موسیقی را انتخاب کردم تلاش کردم دررسیدن به هدفم مسیر درست و سلامتی را طی کنم و هیچ گاه به دنبال موسیقی های بازاری و پول ساز نرفتم. در همان زمان که کار را شروع کردم، می توانستم در کافه، کاباره و جشن ها و عروسی ها بخوانم اما هرگز به چنین چیزهایی فکر نکردم و معتقد بودم صدا نعمتی از سوی خدا است که باید از آن بهره درست را ببرم و سرانجام توانستم در این مسیر موفق شوم و به هنرستان موسیقی بروم. در این رشته تحصیل کردم و مدرک گرفتم و به تهران آمدم و در گروه کر اپرای تهران مشغول خوانندگی شدم. بعد از انقلاب هم رهبری گروه کر تالار رودکی را برعهده گرفتم، گروه های کر مدارس و چند گروه در دانشگاه را راه اندازی کردم و در گروه کر فولکلوریک رادیو تلویزیون و گروه کر ملّی به سرپرستی اِولین باغچه بان فعالیت می کردم و در تبریز نیز گروه کر بزرگی تأسیس کردم. درواقع تمرکز کاری ام را علاوه بر مسائل علمی روی آموزش هم قرار دادم. من زاده تبریز هستم و در یک خانواده انقلابی به دنیا آمدم و از نوادگان ستارخان، سردار ملی ایران هستیم. درواقع مادربزرگ من همسرستارخان است، بنابراین نگاه ملی – میهنی و حماسی همیشه در ذهن و قلب ما وجود داشته است و از این بابت نه مطلقاً پشیمان هستم و نه به حرف های دیگران توجه می کنم. شاید در نگاه عده ای منفور باشم و از من خوششان نیاید، اما من مملکتم را دوست دارم و عاشق کشورم هستم.

چرا از نگاه عده ای انجام کارهای ملی و میهنی، هنرمند را به یک فرد سفارشی ساز تبدیل می کند؟ تا آنجا که به گفته شما در نگاه دیگران منفور تلقی می شوند؟

عده ای می خواهند مرا یک هنرمند خود فروخته یا امثال آن رقم بزنند. بسیارخوشحالم که در زندگی ام هیچ گاه دغدغه مالی نداشته ام. پدر بسیار ثروتمندی داشتم که در آذربایجان شهره است، بنابراین هیچ گاه برای پول کار نکردم و از تعداد زیادی از هنرجویانم که شاید تا به امروز بیش از هزارنفر باشند، حق الزحمه مالی دریافت نکردم.

آیا تا به حال تلاش کرده اید که هنرجویان یا همان نسل امروزموسیقی، به ساخت یا خواندن موسیقی هایی با مضمون اجتماعی، تاریخی یا ارزشی گرایش پیدا کنند؟

این موضوع خواسته قلبی من است و همیشه مشوق هنرجویانم بوده ام و بارها و بارها تأکید کردم برای کاری که می خوانید ارزش قائل باشید، چون که این کار در ادبیات، موسیقی و اجتماع تأثیرگذار است. آهنگ هایی که امروز مد شده، برای یک مقطع خاص جذاب است. در دوره ای خاص گل می کند و بعد تب آن فروکش می کند و به فراموشی سپرده خواهد شد. من سال 1350 سرود ای ایران را خواندم، سرودی که خیلی قبل تر از من با صدای مرحوم زنده یاد غلامحسین بنان خوانده شده بود. من در آن سال این کار را با ارکستر به رهبری فرهاد فخرالدینی بازخوانی کردم. این سرود درهرجای دنیا برای هر ایرانی موافق و مخالف، چپ یا راست یا میانه رو مورد تأیید و مقبول است. یا وقتی با شعرهای بسیار بسیار پرمعنای مرحوم سبزواری سرود امریکا امریکا خواندم، در آن سرود چهار ناسزا از قبیل دزد جهان خواره، روبه مکاره، دیو ستم باره و عقرب جراره به سیستم امریکایی داده می شود که معتقدم بحق گفته می شود. این سرود سال 61 -60 خوانده شده اما آیا تا به امروز خلاف یکی از همین چهار ناسزا ثابت شده است؟

سرود ای ایران به نوعی اثر ملی محسوب می شود و مانند کارهایی چون مرغ سحر ، تو ای پری کجایی و... قطعاتی نوستالژی به حساب می آید که همچنان به گوش می رسد اما کارهای ارزشی و انقلابی که در آن برهه از تاریخ ساخته شد، فقط در روزهایی خاص از سال شنیده می شود و درواقع می توان گفت این نوع آثار برای برهه ای خاص از تاریخ ایران است.

خیر، این گونه نیست می تواند تاریخ مصرف دائم داشته باشد اما در رأس دولت افرادی هستند که مانع پخش کارهای ارزشی می شوند.

چند ماه گذشته در شبکه های اجتماعی کاری پخش شد با صدای فریدون فرهی با ملودی سرود ای ایران اما با بازخوانی جدید و یک شعر تازه که کاملاً توهین به وطن است، این خواننده پیش از انقلاب این سرود را با همان فرم اصلی ای ایران ای مرز پر گهر خوانده بود. نظر شما در مورد کار ایشان چیست؟

فریدون همکار من در گروه کرتالار رودکی بود اما به دلیل آنکه به رادیو رفت و قطعه ای به نام بادبادک ها را خواند از تالار بیرونش کردند و موسیقی دیگری را پیش گرفت. البته یک بار ایشان را در کانادا ملاقات کردم، آن روز آقای حسن یوسف زمانی و سلیمان واثقی هم بودند. فریدون فرهی به دلیل اینکه در آن سوی آب ساکن شده است بالطبع برای خودنمایی در آنجا علیه کشورش کاری خوانده است که شاید به تصور خودش به شهرتی دست پیدا کند اما خیلی راحت بگویم خاک برسر آن ایرانی که به ضرر مملکت خودش در یک کشور دیگر چنین فعالیتی داشته باشد. این افراد فکر می کنند هنر کرده اند.

اغلب کارهایی که به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی شنیده و پخش می شود مربوط به همان سال های ابتدایی انقلاب است و بعد از آن کمتر شاهد تولید چنین آثاری بوده ایم. با این حساب برای ساخت آثاری از این دست چه پیشنهادی دارید؟ وظیفه جشنواره هایی چون موسیقی فجر که با عنوان پیروزی انقلاب اسلامی راه اندازی شده اند چیست؟

تولید اندک این نوع آثارمربوط به مراکز متولی موسیقی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمان صداوسیما است. نمی خواهم بگویم به تنهایی سنگ انقلاب را به سینه می زنم، درموسیقی کشورمان کسانی را می شناسم که یاوران بسیار بسیار خوبی برای این هدف بوده اند، چه بسا بیشتر این افراد با خود من همکاری داشتند ولی به هرحال این افراد برای ادامه زندگی و امرار معاش خود نیاز به حمایت دارند. یک جشنواره آن هم در روزهای خاص برگزار می کنند که در 25 سال گذشته چند نفر به صورت ثابت یا دبیر جشنواره بوده اند یا رئیس جشنواره و جشنواره را به انحصار خودشان درآورده اند و کار خاصی هم انجام نمی دهند.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
بنیاد فرهنگی هنری رودکی با انتشار اطلاعیه ای درباره حاشیه های پیش آمده پیرامون کنسرت روز سوم بهمن ماه ارکستر سمفونیک تهران توضیحاتی را ارائه داد.

به گزارش خبرگزاری مهر ، بنیاد فرهنگی هنری رودکی با انتشار اطلاعیه ای درباره حاشیه های پیش آمده پیرامون کنسرت روز سوم بهمن ماه ارکستر سمفونیک تهران توضیحاتی را ارائه داد.

در متن این توضیحات آمده است: نظر به حواشی و مشکلات رخ داده در اجرای اخیر ارکستر سمفونیک تهران، به اطلاع می رساند آقای شهرداد روحانی در تاریخ 26 دی ماه، رسماً به بنیاد رودکی اعلام می کنند که به دلیل بیماری و انجام امور درمانی امکان رهبری ارکستر سمفونیک تهران را در تاریخ سوم و ششم بهمن ماه نداشته و ایشان با اطلاع بنیاد رودکی در مرخصی بودند.

از سوی دیگر و به دلیل آن که اجرای ارکستر برنامه ریزی شده و تمرین های ارکستر و نیز اطلاع رسانی و بلیت فروشی انجام شده بود، مذاکرات لازم با آقای منوچهر صهبایی انجام شد تا به عنوان رهبر مهمان این اجرا را رهبری کنند و پس از توافق دو طرف، اجرای ارکستر به رهبری ایشان اطلاع رسانی شد.

اظهارات آقای صهبایی به عنوان رهبر مهمان در ابتدای برنامه خارج از شرح فعالیت رهبر مهمان، افزون بر آن که زحمات نوازندگان گرانقدر ارکستر، جناب آقای روحانی و حتی خود ایشان را تحت الشعاع قرار داد، آزردگی عمیق مخاطبان ارکستر سمفونیک تهران را نیز موجب شد.

بنیاد رودکی لازم می داند از مخاطبان حاضر در سالن و کلیه علاقه مندان به ارکستر سمفونیک تهران عذرخواهی کند و با بررسی کامل موضوع، اقدامات لازم برای پیشگیری از تکرار آن را اتخاذ کند.

کد خبر 4834206

علیرضا سعیدی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
بعد از این جملات صهبایی بود که یکی از تماشاگران سالن با صدایی بلند اعلام کرد: درست نیست شما پشت سر همکار خود چنین حرفی بزنید که فرار کرده است! و صهبایی نیز در واکنش به این صحبت ها در اظهارنظری عجیب گفت: مطرب باید بره دنبال جایی که مطربی اش رو بکنه! . این دیالوگ موجب شد برخی مخاطبان دیگر در سالن نیز نسبت به اظهارات این تماشاگر واکنش نشان دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

ارکستر سمفونیک تهران به عنوان نماد موسیقی کلاسیک ایران با حواشی بی سابقه در موسیقی ایران و کم سابقه در تاریخ موسیقی جهان مواجه شد؛ حواشی که متاثر از یک چرخه بی اخلاقی است که حالا دامن یکی از عناصر این چرخه را گرفت و دور از انتظار نیست که این چرخه در آینده قربانیان تازه ای از میان عاملان شکل گیری اش داشته باشد و این وضع قطعاً به نفع نماد موسیقی ایران نیست.

به گزارش تابناک ؛ من از اینکه ارکستر سمفونی و ارکستر سمفونی موسیقی ملی به تعطیلی کشیده شده است، بسیار متأسفم و حتما این دولت در همین ماه های آینده این ها را احیا خواهد کرد؛ اگر چه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد این موضع گیری حسن روحانی است که در قالب سخنرانی اش در شامگاه هجدهم دی ماه 1392 مطرح شد و چنین تصور می شد که این دو ارکستر در این دولت بر خلاف دولت احمدی نژاد شرایط مناسبی بیابد و یکی از نماد های موسیقی کشور، وضعیت آبرومندانه ای پیدا کند، اما نه تنها چنین نشد، بلکه اکنون به موقعیت وحشتناکی رسیده است.

بنیاد رودکی در روز های پیشین در اطلاعیه ای اعلام کرده بود: با توجه به مشکلات پزشکی و به درخواست شهرداد روحانی، رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران، تازه ترین کنسرت این ارکستر به رهبری منوچهر صهبایی اجرا می شود. و بدین سان کنسرت ارکستر سمفونیک تهران شامگاه پنجشنبه سوم بهمن آثاری منتخب از راخمانینف و آثاری از بتهوون با رهبری منوچهر صهبایی در تالار وحدت تهران اجرا کرد و این اجرا حواشی گسترده ای در پی داشت.

منوچهر صهبایی رهبر مهمان ارکستر سمفونیک تهران، قبل از شروع کنسرت ضمن انتقاد از عملیات عمرانی پهنه رودکی که به گفته او در رفت و آمد مخاطبان تاثیر منفی گذاشته توضیح داد: من به هیچ عنوان قرار نبود در این کنسرت ارکستر سمفونیک تهران، به عنوان رهبر حضور داشته باشم، اما گویا رهبر ارکستر سمفونیک تهران به دلیل مشکلاتی که به وجود آمده بود، دو هفته پیش بدون اینکه با مسئولان بنیاد رودکی صحبتی کرده باشد، از ایران فرار کرده است! بنابراین اگر چیز دیگری همچون دلایل پزشکی و از این دست مسائل نوشته اند من قبول ندارم.

بعد از این جملات صهبایی بود که یکی از تماشاگران سالن که با صدایی بلند اعلام کرد: درست نیست شما پشت سر همکار خود چنین حرفی بزنید که فرار کرده است! و صهبایی نیز در واکنش به این صحبت ها در اظهارنظری عجیب گفت: مطرب باید بره دنبال جایی که مطربی اش رو بکنه! . این دیالوگ موجب شد برخی از مخاطبان دیگر در سالن نیز نسبت به اظهارات این تماشاگر واکنش نشان دهند و بدین ترتیب این اجرا به جنجالی ترین اجرای ارکستر سمفونیک تهران تبدیل شد.

پس از اجرای بخش اول و آنتراکت، گروه ارکستر بدون منوچهر صهبایی روی صحنه آمدند و این اتفاق ظاهراً پس از آن رخ داد که اعضای ارکستر در آنتراکت اعلام کرده اند حاضر نیستند بخش دوم را با رهبری صهبایی اجرا کنند. پس از این به روایتی حال صهبایی نامساعد شده و به روایتی دیگر قهر کرده و در نهایت گروه بدون حضور صهبایی روی صحنه حاضر شد و محمدرضا کریمی، کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک تهران گفت: متاسفانه در بخش اول کنسرت بی احترامی به آقای شهرداد روحانی شد که ما تصمیم گرفتیم برنامه را در قسمت دوم اجرا نکنیم.

این اتفاق واکنش های شدیدی از سوی مخاطبان در پی داشت. گروهی از آن ها در محل استقرار ایستادند با صدای بلند نسبت به این تصمیم نوازندگان اعتراض و گروهی دیگر از این اقدام اعضای ارکستر دفاع و در این شرایط گروهی دیگر نیز اساساً سالن اجرا را ترک کردند. تلاش مسئولان بنیاد رودکی برای آرام کردن جو تقریباً بی حاصل بود، اما در نهایت با آرام تر شدن فضا، اعضای ارکستر به احترام مخاطبان، دو قطعه را بدون رهبر ارکستر اجرا کردند.

با وجود این وضعیت، کف اقدام مورد انتظار یعنی عودت هزینه بلیت ارکستر صورت نپذیرفت و طبق معمول همه واکنش ها به یک عذرخواهی خلاصه شد. در این بیانیه آمده است: آقای شهرداد روحانی در تاریخ 26 دی ماه، رسماً به بنیاد رودکی اعلام می کنند به دلیل بیماری و انجام امور درمانی امکان رهبری ارکستر سمفونیک تهران را در سوم و ششم بهمن ماه نداشته و ایشان با اطلاع بنیاد رودکی در مرخصی بودند. از سوی دیگر و به دلیل آن که اجرای ارکستر برنامه ریزی شده و تمرین های ارکستر و نیز اطلاع رسانی و بلیت فروشی انجام شده بود، مذاکرات لازم با آقای منوچهر صهبایی انجام شد تا به عنوان رهبر مهمان این اجرا را رهبری کنند و پس از توافق دو طرف، اجرای ارکستر به رهبری ایشان اطلاع رسانی شد.

در ادامه این بیانیه در نقد ادبیات صهبایی تاکید شده است: اظهارات آقای صهبایی به عنوان رهبر مهمان در ابتدای برنامه شب گذشته خارج از شرح فعالیت رهبر مهمان، افزون بر آن که زحمات نوازندگان گرانقدر ارکستر، جناب آقای روحانی و حتی خود ایشان را تحت الشعاع قرار داد، آزردگی عمیق مخاطبان ارکستر سمفونیک تهران را نیز موجب شد. بنیاد رودکی لازم می داند، از مخاطبان حاضر در سالن و کلیه علاقه مندان به ارکستر سمفونیک تهران عذرخواهی کند و با بررسی کامل موضوع، اقدامات لازم برای پیشگیری از تکرار آن را اتخاذ کند.

با این حال باید در نظر داشت که این اتفاق یک چرخه بی اخلاقی است و در واقع روحانی خود در این چرخه بود، اکنون قربانی همین چرخه شد. وقتی رهبری اسفند 94 در اعتراض به عدم پرداخت حقوق ارکستر تهران استعفا داد و از ایران رفت و البته استعفایش پذیرفته نشد، پای شهرداد روحانی به صحنه باز شد و او در نهایت در اردیبهشت 95 در نامه ای به وزیر ارشاد علیه علی رهبری و عملکردش در ارکستر تهران موضع گرفت. در نهایت شهرداد روحانی در تابستان 1395 به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران انتخاب شد و دی 96 با ارکستر تهران اجرا کرد و اکنون رهبر ارکستری که جای او روی صحنه رفت، درباره او همان گونه بدگویی کرد که او درباره رهبری بدگویی کرده بود؛ آیا چرخه را پایانی هست؟

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با برشمردن مؤلفه هایی که در قوی شدن کشور در ابعاد مختلف تأثیرگذار هستند، ارتقای شاخص اعتماد عمومی را یکی از مؤلفه های مهم در تقویت قدرت نرم کشور دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

احمد مازنی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به فرمایشات مهم مقام معظم رهبری درباره قوی شدن کشور در نماز جمعه هفته گذشته، تصریح کرد: در این شرایط سخت مقام معظم رهبری تحلیلی از شرایط کشور ارائه کردند و به تعبیر بنده فرمودند که کشور باید در همه ابعاد قوی شود.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قوی شدن فقط مربوط به حوزه اقتصادی نمی شود، ادامه داد: مهم ترین قدرت در دنیای امروز، قدرت نرم و سرمایه اجتماعی است که نمود آن در اعتماد بین مردم و مسئولان است.

وی با تأکید بر اهمیت مشارکت مردم در رویدادهای مختلف کشور اضافه کرد: همه دستگاه های فرهنگی و تبلیغی در این میان می توانند تأثیرگذار باشند ولی از همه مهم تر صدا و سیما است که با توجه به فراگیری آن، می تواند نقش مهمی در افزایش مشارکت و به تبع آن افزایش اعتماد عمومی ایفا کند.

عضو فراکسیون امید مجلس منکر نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادهای فرهنگی نشد و اضافه کرد: اما صدا و سیما با توجه به اینکه به صورت مستمر و چهره به چهره با افکار عمومی در ارتباط است، نقش مهم تری دارد و باید در تقویت قدرت نرم یعنی ارتقای اراده ملی و اعتماد ملی نقش مهم تری ایفا کند.

مازنی یادآور شد: در همین چارچوب، در عرصه بین المللی مشارکت مردم در انتخابات نیز می تواند بسیار تأثیرگذار باشد چراکه در برابر فشار حداکثری، مقاومت و مشارکت حداکثری بسیار اهمیت دارد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس تصریح کرد: مشارکت حداکثری در کنار سایر مؤلفه های قدرت کشور از جمله قدرت موشکی در حوزه سخت، بسیار مهم و تأثیرگذار است./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی اعلام کرد مبلغ جوایز روستا های برگزیده ششمین جشنواره روستا ها و عشایر دوستدار کتاب افزایش یافت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : جهانی پرس

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از ستاد اطلاع رسانی رویداد های ترویج کتابخوانی، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی گفت: مبلغ جوایز اهدایی به روستا های برگزیده این دوره افزایش یافته و مقرر شده است جایزه هر روستای برگزیده، از 50 میلیون ریال به 100 میلیون ریال افزایش یابد.
ابراهیم حیدری افزود: نهاد کتابخانه های عمومی کشور و معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هم مبلغ جایزه های خود را افزایش داده است.
دبیر ستاد هماهنگی شهر ها و روستا های دوستدار کتاب معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: در این دوره جشنواره ده روستای برگزیده و تقدیری معرفی خواهند شد.
اختتامیه ششمین جشنواره روستا ها و عشایر دوستدار کتاب و ششمین برنامه انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران 19بهمن با حضور مقامات کشوری و اهالی فرهنگ در سالن همایش های کتابخانه ملی ایران برگزار خواهد شد.
سال گذشته 1406 روستا از استان های کشور در این جشنواره شرکت کرده بودند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
شهر های راه یافته به مرحله نیمه نهایی ششمین برنامه انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران مشخص شدند.

به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در ششمین برنامه انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران 163 شهر آثار و مستندات شان را به دبیرخانه مرکزی ستاد هماهنگی شهر ها و روستا های دوستدار کتاب معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال کردند. بر اساس این گزارش کیفیت آثار ارسالی در این دوره نسبت به دوره های گذشته از رشد قابل توجهی برخوردار بود به گونه ای که داوران مراحل اولیه این طرح برخلاف روال سال های گذشته که 20 شهر را به عنوان شهر های راه یافته به مرحله نیمه نهایی انتخاب می کردند در این دوره 38 شهر را برای این مرحله انتخاب و به دبیرخانه معرفی کردند.

شهر های راه یافته به مرحله نیمه نهایی به این شرح است: ارومیه، شهرضا، تبریز، میاندوآب، گناوه، کاکی، برازجان، کنگان، خورموج، شهرری، سربیشه، سبزوار، بجنورد، دزفول، رامهرمز، مرودشت، جهرم، فسا، شیراز، اوز، اردکان سپیدان، بم، رفسنجان، اسلام آباد غرب، لاهیجان، کوه دشت، خرم آباد، بهشهر، آمل، ساری، بابل، بندرعباس، بندر کنگ، سیریک، همدان، تفت، اردکان، اشکذر.

داوری مرحله نیمه نهایی و نهایی این رویداد در بهمن ماه امسال برگزار خواهد شد و در نهایت شهر پایتخت ایران و چهار شهر خلاق در زمینه کتاب خوانی طی مراسمی اعلام خواهد شد. براساس شیوه نامه داوری این رقابت، مولفه هایی مانند مشارکت تشکل های مردم نهاد و نهاد های عمومی، توجه به طیف گسترده مخاطب ها، اثربخشی، خلاقانه و پایدار بودن طرح ها و برنامه ها اهمیت دارد. همچنین طراحی برنامه ها، فعالیت ها و اقدام ها به طور ویژه برای پایتخت کتاب، تناسب آن ها با نیاز های محلی، آیین های بومی و ارزش های دینی و ملی، تأثیر پایدار در ارتقای سطح فرهنگ کتاب خوانی، برخورداری از پشتیبانی شرکت های بزرگ تجاری، کارخانه ها و دستگاه های اجرایی برای تأمین هزینه ها و سرمایه گذاری از دیگر مولفه های مهم وموثر در داوری طرح ها و برنامه های ارائه شده در این رقابت است. شهر هایی که بر اساس این شاخص ها بیشترین امتیاز را بیاورند به مرحله بعد راه خواهند یافت.

ششمین برنامه انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران از ابتدای تیرماه با اعلام فراخوان آن از سوی دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و ستاد هماهنگی شهر ها و روستا های دوستدار کتاب معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تمامی نهاد ها و سازمان های ذی ربط از جمله نهاد ها و سازمان های دولتی و غیر دولتی همچون نهاد کتابخانه های عمومی کشور، معاونت توسعه مناطق محروم رئیس جمهوری، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی، سازمان شهرداری ها و دهیاری ها، ستاد عالی کانون های فرهنگی و هنری مساجد کشور، خانه کتاب، کمیسیون ملی یونسکو، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، انجمن کتابداری واطلاع رسانی ایران و شبکه شهر های دوستدار کتاب و بخش خصوصی و فعالان فرهنگی و تشکل های مردم نهاد شروع به کار کرد.

یزد عنوان پنجمین پایتخت کتاب ایران را از آغاز سال جاری در اختیار دارد؛ پیش تر شهر های اهواز، نیشابور، بوشهر، کاشان پایتخت کتاب ایران بودند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
قادر آشنا ضمن اعلام خبر حذف قانونی بن های اهدایی برای نمایشگاه سی وسوم گفت: برای متراژ غرفه ها کف و سقف مشخص کرده ایم و سقف را باز نگذاشته ایم. همچنین 50 درصد افزایش قیمت در واگذاری غرفه ها در نظر گرفته ایم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : فرهنگ امروز

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ، سال 98 رو به پایان است و هرچه به آخر سال نزدیک می شویم، تب و تاب برگزاری سی وسومین نمایشگاه بین المللی کتاب ایران، بیشتر می شود؛ خصوصا که این رویداد امسال با یک جهش 15 روزه (از 26فروردین ماه)، زودتر از موعد همیشگی آغاز می شود و بر همین اساس انتظار می رود مسائل اجرایی، با برنامه ریزی و سرعت عمل بیشتری پیش بروند.

قادر آشنا، مدیر عامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران و قائم مقام نمایشگاه که دومین تجربه اجرای نمایشگاه کتاب تهران را پیش روی خود می بیند، با اتکا به آئین نامه جدید و تغییرات ساختاری، همچنان درصدد کاهش نیروی انسان، صرفه جویی در بودجه و درآمدزایی نمایشگاه است. با او به گفت وگو نشستیم که شرح آن را در ادامه می خوانیم:

در پایان هر دوره از نمایشگاه کتاب تهران، معمولا تصمیماتی برای برگزاری بهتر نمایشگاه آینده اتخاذ می شود. در نمایشگاه سی ودوم هم تصمیماتی درباره تغییرات در روند اجرایی نمایشگاه بعدی؛ هم در ساختار و هم در آئین نامه ها اتخاذ شد. این تصمیمات تا چه حد در نمایشگاه سی وسوم اجرایی می شوند؟
ما سال گذشته قول دادیم که برای نمایشگاه بعدی چند کار انجام دهیم؛ اولین قول ما این بود که به لحاظ زمانی، برای سال آینده کارهای اجرایی نمایشگاه را زودتر شروع کنیم که تا اندازه ا ی این قول را عملی کردیم. گرچه کار را نسبت به سال گذشته زودتر شروع کردیم، ولی راضی نیستیم و باید زودتر از این شروع می کردیم. البته ازآنجایی که برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، کار یک موسسه به تنهایی نیست و یک کار تیمی است، باید کل اعضا همراه و هماهنگ باشند، تا کار پیش برود. البته باید توجه داشت که وقتی کار زودتر شروع می شود، علی القاعده هزینه های مادی و معنوی کم می شود. یکی دیگر از قول هایی هم که دادیم، بازنگری درآئین نامه برگزاری نمایشگاه کتاب، قوانین و مقررات و ساختار بود که تحولاتی را در آن ها شاهد بودیم.

در نمایشگاه گذشته گام هایی در مسیر کوچک سازی برداشته شد و ادغام بین کمیته ها را هم شاهد بودیم. آیا برای نمایشگاه پیش رو هم این روند ادامه دارد؟
ما سال قبل برای کوچک سازی ساختار قدم برداشتیم و تا حدی ساختار را کوچک کردیم. امسال هم ساختار، همان ساختار سال گذشته است؛ فقط در چینش ها تغییراتی به وجود آوردیم. همانطور که می دانید یک بخش از فعالیت های نمایشگاه صرفا حاکمیتی است؛ مثل کمیته حراست، کمیته نظارت، کمیته تخلفات

ما وظیفه خود می دانیم که به سمت درآمدزایی برویم؛ درواقع تشکیل این کمیسیون تضمینی برای درآمدزایی است. البته باید این درآمدزایی ها را در چارچوب قوانین و مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد قانونمند و نظام مند کرد که خوشبختانه در حال انجام فعالیت ها بر همین اساس پیش می رود

و این قبیل موارد که این ها ذیل ریاست نمایشگاه تعریف شده اند. البته تاکید می کنم که کلیت ساختار همان ساختار قبلی است؛ یعنی ساختار کلی در همان سه ضلع معاونت امورفرهنگی، موسسه نمایشگاه ها و صنف لحاظ شده که از نظر من دو ضلع اول، در واقع یک ضلع به حساب می آیند. براساس سیاست های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، قرار شد اجرا را صنف انجام دهد و بقیه امور در اختیار خود حاکمیت یا به عبارتی موسسه نمایشگاه ها باشد که آن هم با همکاری کمیته ها همراه خواهد بود.

یکی از مسائل مطرح در نمایشگاه پیش رو، استقلال کمیسیون بازرگانی و تبلیغات است. بفرمایید که این اقدام با چه هدفی در پیش گرفته شده و چه تبعاتی دارد؟
ما دو کمیته یا مرجع کمیسیون معاملات و درآمدها را برای مسائل مالی داریم که سال گذشته برای اولین بار، کارگروهی در این حوزه شکل گرفت اما کارگروه نیم بندی بود و ساختار نداشت. امسال در ساختار جدید، در بخش مباحث مالی، کمیسیون معاملات و کمیسیون بازرگانی و تبلیغات -که هرکدام شخصیت مستقلی دارند- را ذیل قائم مقامی نمایشگاه تعریف کردیم. بنابراین در ساختار جدید، مسئولیت دو کمیته کمیسیون معاملات و درآمدها برعهده قائم مقام نمایشگاه است.

این بحث تحول عظیمی در ساختار نمایشگاه به َحساب می آید؛ زیرا قبلا اصل بر این بود که دولت پول می داد و کمیسیون معاملات شکل می گرفت تا این پول را تقسیم و مدیریت کند و بر اجرای قوانین آن نظارت داشته باشد؛ اما الان جهت گیری نمایشگاه به گونه ای شده که در نمایشگاه بین الملی کتاب امکان درآمدزایی وجود دارد؛ یعنی ما علاوه بر توجه به خر جکرد، باید به درآمد هم توجه کنیم. در ساختار جدید ما کمیسیون بازرگانی و تبلیغات را به عنوان یک کمیسیون مستقل، با هویت مستقل دیدیم که اتفاقا به تایید معاونت هم رسید و ابلاغ هم شد. این اتفاق بزرگی بود که انجام گرفته است.

ما وظیفه خود می دانیم که به سمت درآمدزایی برویم؛ درواقع تشکیل این کمیسیون تضمینی برای درآمدزایی است. البته باید این درآمدزایی ها را در چارچوب قوانین و مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد قانونمند و نظام مند کرد که خوشبختانه در حال انجام فعالیت ها بر همین اساس پیش می رود.

در ساختار جدید، برای اولین بار کمیسیون معاملات را هم داریم؛ بفرمایید که هدف از ایجاد این کمیسیون چه بوده و چگونه شکل گرفته است؟
امسال کارگروه معاملات تبدیل به کمیسیون شد که باز هم ساختار جدیدی است که برای درآمدزایی اضافه شده. در چینش امسال کمیسیون معاملات هم زیرمجموعه قائم مقام قرار گرفت؛ البته سال گذشته هم ترکیب کمیسیون معاملات مشخص بود اما رئیس آن مشخص نبود. امسال در آئین نامه لحاظ شده که رئیس کمیسیون معاملات قائم مقام نمایشگاه است؛ یعنی مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران است.

علاوه براین؛ حراست که یک وظیفه حاکمیتی دارد و قبلا ذیل معاونت اجرایی تعریف می شد، امسال در بالای ساختار و ذیل قائم مقام و رئیس نمایشگاه قرار گرفته است.

در این دوره، چه بخش های دیگری ذیل عنوان قائم مقامی قرار گرفته است؟
بخش بین الملل هم به خاطراینکه جنس اجرایی نداشت و بیشتر از جنس فکری و برنامه ای بود؛ ذیل وظایف قائم مقام تعریف شده است؛ یعنی به نحوی پایین چارت را که یک مقدار شلوغ بود، خلوت کردیم تا معاون اجرایی به وظایف اجرایی خود برسد. این امر با تعریف وظایف خود صنف، به مصوبه شورای سیاست گذاری رسیده است.

در جریان نمایشگاه کتاب در دوره های قبل، همواره یک سری نقدها نسبت به نحوه اجرا، چینش و متراژ غرفه ها، تبلیغات و این قبیل موارد، هم از طرف ناشر، هم از طرف بازدیدکننده ها و سایر ذی نفعان نمایشگاه وجود داشته است که پاسخ

آدم هایی که مبتلا به نشر هستند و مجریانی که نمایشگاه را اجرا می کنند، قوانین قبلی را کنار هم گذاشتند و با یک منطق درست، تمام ملاحظاتی که وجود داشت را در آئین نامه جدید لحاظ کردند؛ در برخی بخش ها 10 تا 15 درصد و برخی بخش ها تغییرات تا 50درصد اعمال شد

و رفع تعداد کثیری از این انتقادات، مستلزم تغییراتی در آئین نامه نمایشگاه است. این تغییرات در آئین نامه جدید به چه صورت اعمال شده است؟
راجع به آئین نامه، دوستان زحمات زیادی کشیده اند؛ اما هر آئین نامه ای که نوشته می شود، بعد از مدتی نیاز به بازنگری دارد. سال گذشته هنگام برپایی نمایشگاه کتاب اشکالاتی به متراژ غرفه ها، چینش الفبایی، نحوه دریافت اجاره بهای غرفه ها، ثبت نام یا مسئولیت ها مطرح شد اما کاری که امسال کردیم –که به نظر خودم تا الان کار کم نظیری در این حوزه است- این بود که پس از اتمام نمایشگاه، برای تمام تشکل های نشر و تمام افراد صاحب نظر در این حوزه، آئین نامه اجرایی نمایشگاه را فرستادیم تا درباره آن نظر دهند. همچنین آئین نامه را در سایت هم بارگذاری کردیم تا حتی افرادی که جزو تشکل های نشری هم نیستند و به نحوی از نمایشگاه کتاب منتفع می شوند نیز اگر نقطه نظری درباره آئین نامه دارند، به ما انتقال دهند.

نظرات جمع آوری شد و در یک کارگروه در خود موسسه نمایشگاه های فرهنگی حدود دو ماه و نیم مورد بررسی قرار گرفت تا براساس داده های قبلی که وجود داشت و نظرات جدیدی که آمده بود، پیش نویسی برای آئین نامه جدید تهیه شد. بعد با یک ترکیب 9نفره متشکل از سه نفر از معاونت فرهنگی، سه نفر از صنف نشر و سه نفر از همکاران موسسه نمایشگاه ها که در نوشتن پیش نویس هم دخالت داشتند، جلسات متعدد و فشرده ای برگزار شد که برخی از این جلسات تا 6 ساعت هم به طول انجامید -در هفته، دو ای سه جلسه تشکیل می شد که کف جلسات 4 ساعت بود- و طی این جلسات به جمع بندی نهایی رسیدیم.

تغییرات آئین نامه را در چه بخش ها و چه ابعادی پیش بردید؟
اولا که همکاران به لحاظ شکلی آئین نامه را مرتب و نظام مند کردند؛ یعنی بخش داخلی، بخش خارجی، قوانین و مقررات مربوط به هر بخش مشخص و دسته بندی شده است. همچنین تخلفاتی که موجب صدور رای می شود و بندهای مربوط به آن ها کاملا شفاف شده است.

اصلاح دیگری که انجام گرفت، ویرایش ادبی و حقوقی آئین نامه بود. همچنین معدل میانگین ملاحظاتی که صاحبان نشر تاکنون داشته اند را در این آئین نامه لحاظ کرده ایم؛ مثلا انجمن ناشران کودک و نوجوان قبلا در چند صفحه نظرات خودش را برای ما فرستاده بود یا مثلا مجمع ناشرین دفاع مقدس، ناشران دانشگاهی و حتی افراد خارج از صنف نظرات خود را برای ما فرستاده بودند و ما همه این ها را در نظر گرفتیم؛ بنابراین آنچه که الان در قالب آئین نامه ها ارائه شده، معدل نظرات تمام تشکل های نشر و مجریان دوره های پیش است. درواقع آدم هایی که مبتلا به نشر هستند و مجریانی که نمایشگاه را اجرا می کنند، قوانین قبلی را کنار هم گذاشتند و با یک منطق درست، تمام ملاحظاتی که وجود داشت را در آئین نامه جدید لحاظ کردند؛ در برخی بخش ها 10 تا 15 درصد و برخی بخش ها تغییرات تا 50درصد اعمال شد.

یکی از موارد مهمی که در نمایشگاه، خصوصا بین ناشران مسأله ساز بوده، ابهاماتی است که درباره تخصیص متراژ غرفه ها به ناشران وجود دارد. این مسأله در آئین نامه جدید چگونه مورد توجه قرار گرفته است؟
برای متراژ غرفه ها کف و سقف مشخص کرده ایم؛ یعنی سقف را باز نگذاشته ایم. همچنین 50 درصد افزایش قیمت در واگذاری غرفه ها در نظر گرفته ایم که هرچه متراژ غرفه بالاتر برود، قیمت غرفه تصاعدی افزایش پیدا می کند. نظر ما این بود که با این روش، شاید بتوان تمایل گرفتن متراژ بیشتر را کمتر کنیم. علاوه براین سعی کردیم بخش های مختلف را درگیر کار کنیم؛ طوری که کم ترین سوءاستفاده را شاهد باشیم.

از تصمیمات مهم دیگری که در آئین نامه

ودجه ای هم که برای امسال در نظر گرفته ایم، 17 میلیارد تومان است و بنا داریم صادقانه روی این رقم بایستیم

امسال در نظر گرفته شده این است که سازمان ها و نهادها را از شرکت در نمایشگاه کتاب حذف کرده ایم؛ چراکه سازمان ها و نهادها می توانند در همه نمایشگاه ها و جشنواره ها شرکت کنند. از طرفی تجربه نشان داده است که شرکت نهادها و سازمان ها در نمایشگاه کتاب، دست آوردی برای آن ها ندارد و در نشر هم باعث فربه شدن نمایشگاه می شود. البته هر سازمانی که نشر دارد، می تواند به عنوان ناشر شرکت کند.

شاید مهم ترین مسأله در مباحث مدیریتی نمایشگاه، بودجه نمایشگاه باشد. بفرمایید که بودجه نمایشگاه امسال چقدر در نظر گرفته شده و نسبت به ادوار گذشته چقدر افزایش داشته است؟
بودجه نمایشگاه امسال 17 میلیارد تومان است؛ یعنی سعی کردیم سقف بودجه نمایشگاه در حد سال گذشته باشد. باتوجه به تورم ها و افزایش بودجه که وجود دارد، معمولا 10درصد هم برای مسائل پیش بینی نشده درحین کار در نظر گرفته می شود. بنابراین ما با همه افزایش قیمت هایی که در کشور داشتیم و ارقامی که چند برابر شده اند، سعی کردیم بودجه نمایشگاه را بالا نبریم.

سال گذشته ما رقم 15 یا 16 میلیلارد تومان را اعلام کردیم؛ درحالی که در حقیقت آن چیزی که صادقانه از طرف رئیس نمایشکاه به ما ابلاغ شده بود، 18 میلیارد تومان بود. بودجه ای هم که برای امسال در نظر گرفته ایم، 17 میلیارد تومان است و بنا داریم صادقانه روی این رقم بایستیم. به همین منظور در کمیسیون معاملات سقف نیروی انسانی و سقف بودجه کمیته ها را ابلاغ کردیم، که این هم در تمام قوانین بودجه ریزی دنیا و کشور چیز مرسومی است. یعنی حق دولت است که سقف و کف بودجه را مشخص کند. البته در نمایشگاه سال گذشته هم تا 80 درصد این قانون را اجرا کردیم و 20 درصد انعطاف نشان دادیم، اما امسال در بودجه کمیته ها و نیروی انسانی بنا بر هیچ انعطافی نداریم.

با توجه به افزایش قیمت ها و تورم، این ثابت ماندن بودجه از چه طریقی جبران می شود؟
یکی از اقداماتی که سال گذشته در نمایشگاه کلید خورد و امسال هم روی آن تاکید کردیم، حذف بن اهدایی بود. سال قبل یک کار نیک با حمایت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی ایشان انجام شد و آن هم این بود که بابی را بستند که باب مناقشه برای دستگاه های ناظر و خود ما باز کرده بود؛ چراکه معمولا این کارت ها به دست آدم های نیازمند نمی رسید. مبلغ بن اهدایی به نهادها، سازمان ها و... یک رقم بزرگ بود که امسال آن را به صفر رساندیم. البته این کار پارسال کلید خورد و طی توافق بین رئیس نمایشگاه و من، بن های اهدایی از نمایشگاه قبل حذف شده بود، منتهی امسال آن را درون مصوبات آوردیم و در کمیسیون معاملات آن را قانونی کردیم.

حذف این بن کارت های اهدایی باعث چه میزان صرفه جویی در هزینه یا به عبارت دیگر ذخیره چه مقدار بودجه شد؟
مبلغی که معمولا برای این بن کارت ها درنظر گرفته می شد، بین 700 میلیون تا یک میلیارد و 300 میلیون تومان تلورانس داشت. البته معمولا از یک میلیارد و صد میلیون کمتر نمی شد که امسال قانونی

بودجه نمایشگاه 32 منطقا باید به عددی حدود 24 میلیارد تومان می رسید. بنابراین زمانی که بنده می گویم صرفه جویی کردیم، منظور یک میلیارد و دو میلیارد نیست؛ بلکه از یک نرخ تصاعدی هفت یا هشت میلیارد تومانی کم شده است

این رقم را به صفر رساندیم.

در ادارات و حتی شرکت های خصوصی وقتی بحث صرفه جویی می شود، اولین سیاست تعدیل نیروی انسانی است که در نمایشگاه کتاب گذشته هم شاهد آن بودیم. آیا در نمایشگاه پیش رو هم روند کاهش نیرو ادامه دارد؟
در نمایشگاه سی ویکم 1354 نفر نیروی انسانی داشتیم و سال گذشته نمایشگاه را با 904 نفر برگزار کردیم؛ اما سقفی که برای امسال مشخص کرده ایم، 700 نفر است. البته نیروهای پرو ژه ای و قراردادی هم در بخش هایی استفاده شده اند؛ اما نیروهای ثابتی که در طول برگزاری نمایشگاه با ما همکاری دارند، را تقریبا به اندازه 200 نفر کاهش داده ایم. بنا داریم که در طول دو سال مجریان نمایشگاه را به نصف برسانیم؛ یعنی 50 درصد کاهش.

آیا صرفه جویی در هزینه صرفا در بخش نیروی انسانی صورت گرفته یا در بخش های دیگر هم سیاست صرفه جویی را در پیش گرفته اید؟
وقتی ما برای نمایشگاه 31 تقریبا حدود 18 میلیارد تومان هزینه کردیم، برای نمایشگاه بعد منطقا باید 30 درصد افزایش بودجه در نظر بگیریم؛ چراکه افزایش نرخ اجناس را داشتیم. با این حساب بودجه نمایشگاه 32 منطقا باید به عددی حدود 24 میلیارد تومان می رسید. بنابراین زمانی که بنده می گویم صرفه جویی کردیم، منظور یک میلیارد و دو میلیارد نیست؛ بلکه از یک نرخ تصاعدی هفت یا هشت میلیارد تومانی کم شده است. مثلا نمایشگاه سال قبل طبق افزایش متداول درصدها، باید با بودجه 24 میلیارد و 400 میلیون تومان برگزار می شد؛ اما با تلاش تیمی مجموعه دوستان ما و وزارتخانه زیر نظر آقای وزیر که تاکید بر صرفه جویی داشت، نمایشگاه 32 را با بودجه 17 میلیارد تومان برگزار کردیم. حال اگر 15 درصد به آن 24 میلیارد اضافه کنیم، رقم طبیعی بودجه نمایشگاه امسال به حدود 26 میلیارد تومان می رسید؛ یعنی باید هر سال مقداری به آن اضافه می شد، منتهی ما نه تنها نیروی انسانی را کاهش دادیم؛ بلکه در بخش های دیگر هم دست به صرفه جویی زدیم. مثلا تشریفات را حذف کردیم؛ چون به نظر زائد بود و با حذف آن حدود 400 میلیون هزینه حذف شد. یا مثلا به دو دلیل هرآنچه که مربوط به استفاده کاغذ بیشتر بود، را حذف کردیم؛ دلیلش این بود که کشور ما در کاغذ دچار بحران است و ما به سهم خودمان تلاش کردیم که اولا در مصرف کاغذ صرفه جویی کنیم. بنابراین در بیشتر موارد کاغذ را حذف کردیم و صفحات فضای مجازی را جایگزین آن کردیم. حتی الان پیش نویس هایی برای شورای سیاست گذاری، هیات امنای موسسه، هیات مدیره، مدیران کل، معاون وزیر و وزیر که انجام می دهیم، یا مستنداتی که قرار است برای آن ها بفرستیم، یبه صورت سی دی یا ایمیلی می فرستیم. یعنی خواهش کرده ایم کسی از ما کاغذ نخواهد.

اقدامات صورت گرفته در راستای همان اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری فرمودند. کار دیگر هم حذف ویژه نامه ها و خبرنامه ها در نمایشگاه بود؛ زیرا الان دیگر ضرورت ندارد ویژه نامه کاغذی چاپ و منتشر شود؛ هم کارآمدی خود را از دست داده و هم اینکه همه اخبار و رویدادهای نمایشگاه به صورت آنلاین در خبرگزاری ها و فضای مجازی منعکس و منتشر می شود و ضرورتی به انتشار کاغذی ویژه نامه ها نیست.
یا مثلا در بحث مستندسازی، سال های گذشته هر کمیته ای با یک گروه مستقل فیلمبردار، عکاس و مستندساز، جداگانه مستندسازی می کرد که سال گذشته همه گروه ها را حذف کردیم و کار مستندسازی را برعهده دو گروه گذاشتیم؛ ولی امسال مستندسازی را فقط برعهده روابط عمومی گذاشتیم تا کار نظام مند

تفاق جدیدی که افتاده اینکه اندروید pos را هم به این سیستم اضافه کرده ایم و در این سیستم جدید دیگر نیازی به رایانه و لپ تاپ نیست

باشد و فقط یک مرجع برای مستند باشد و از طرفی هزینه های خردی که در این میان وجود دارد که در مجموع مبلغ کلانی می شود، کنار گذاشته شود. بنابراین سعی کردیم در همه حوزه ها صرفه جویی داشته باشیم و نگذاریم هزینه ها از بودجه عبور کند.

اشاره ای هم به درآمدزایی نمایشگاه کتاب داشتید؛ این درآمدزایی چه کمکی به تثبیت بودجه کرده است؟
بله؛ درآمدزایی که ما سال گذشته در نمایشگاه داشتیم، بی نظیر بود. دوستان ما در کمیسیون تبلیغات و همکاران ما در موسسه نمایشگاه ها در تلاش اند که درآمد هم رقم قابل توجهی نسبت به سال گذشته افزایش داشته باشد. یعنی هزینه ها را کنترل کردیم و در همان سقف سال گذشته نگه داشتیم؛ اما تلاش می کنیم که درآمدها را افزایش دهیم.

نقدی هم بر فضای اختصاص یافته به تبلیغات در نمایشگاه و میزان تبلیغات برخی برندها بود. در این رابطه تصمیم جدیدی اتخاذ نشده است؟
طبق آئین نامه جدید هیچ ناشری نمی تاند بیش از 20 درصد فضای تبلیغات را برعهده بگیرد. یعنی سقف آن 20 درصد است. یک وجه روشن آئین نامه جدید همین است که تلاش داریم به درستی انجام گیرد.

سال گذشته در بخش ناشران خارجی تجربه استفاده از سامانه فروش الکترونیکی را داشتیم که ظاهرا امسال قرار است در همه بخش ها استفاده شود. درباره این سامانه و سازوکار آن در نمایشگاه توضیح می فرمایید؟
برای فروش یک سیستم pc pos داریم، که ما نام آن را ساماندهی فروش گذاشتیم. نرم افزار آن نوشته شد و سال گذشته در بخش کتب خارجی آن را اجرا کردیم و جواب گرفتیم. امسال در نمایشگاه کیش، در نمایشگاه دانشگاهی در تهران و نمایشگاه قم هم آن را اجرا و اشکالات آن را برطرف کردیم. در حال حاضر در نمایشگاه اهواز هم اجرا می شود و خوشبختانه بسیار موفق هم بوده است. اتفاق جدیدی که افتاده اینکه اندروید pos را هم به این سیستم اضافه کرده ایم و در این سیستم جدید دیگر نیازی به رایانه و لپ تاپ نیست. یک دستگاه pos همه کارها را انجام می دهد و اجازه نمی دهد یارانه در جایی غیر از خرید کتاب در نمایشگاه هزینه شود. قرار بر این است که امسال این سیستم در کل نمایشگاه اجرا و استفاده شود و در همین راستا آموزش هایی به ناشرین داده شده و مرتب آموزش داده می شود.

ایده ای از نمایشگاه های بین المللی کتاب خارج از کشور، مثل نمایشگاه کتاب فرانکفورت برداشت و پیشنهاد می شود که ناشران کوچک و کمتر دیده شده با ناشران بزرگ، یا چند ناشر کوچک با همدیگر، غرفه مشارکتی داشته باشند. این مسأله را چقدر عملی می دانید؟
اولا در نمایشگاهی مثل نمایشگاه فرانکفورت، ساختمان نمایشگاه متعلق به خود آن ها است؛ در صورتی که نمایشگاه تهران در ساختمان مصلا برگزار می شود و خیلی اختیارات در دست ما نیست؛ وگرنه خود من جزو کسانی هستم که به زیبایی بصری خیلی اهمیت می دهم و چه بهتر که نمایشگاه به لحاظ بصری چشم نواز باشد. از طرفی اینکه چند ناشر با هم غرفه مشارکتی داشته باشند، خیلی به این زیبایی سازی کمک می کند، اما تصمیم آن با خود ناشران است که با هم به جمع بندی برسند. اگر این تصمیم از طرف ناشران گرفته شود، ما هم با آغوش باز استقبال می کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
در خبرها آمده است که یارانه کاغذ برای سال 99 نیز ادامه خواهد داشت، حال سؤال اینجاست که در دو سال گذشته چقدر از یارانه کاغذ به جیب مصرف کننده رفته است؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : مجمع ناشران انقلاب اسلامی

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، تجربه توزیع کاغذ یارانه ای بین ناشران به سال های دهه های 60 و 70 باز می گردد. قریب به اتفاق فعالان باسابقه بخش فرهنگ به یاد دارند تجربه ای که در آن دوران شکل گرفت، نتیجه ای جز رشد قارچ گونه پروانه های نشر و سوداگری ناشران و دلالان کاغذ نداشت. آن طرح به خاطر مشکلات و مفاسد متعدد در نیمه دهه 80 به پیشنهاد ناشران به کلی متوقف شد. سیاست شکست خورده ای که در سال 97 و هم زمان با جهش نرخ ارز از سر گرفته شد.

تخصیص ارز دولتی به انواع کاغذ چاپ، تحریر و روزنامه با تلاش شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت و دلیل این سیاست، لزوم حمایت و حراست از حوزه فرهنگ در برابر فشارهای اقتصادی عنوان شده است. امسال در خرداد 98 و با خروج کاغذ از فهرست کالاهای اساسی مشمول ارز دولتی ، مقرر شد 80 میلیون دلار ارز دولتی جهت واردات کاغذ ناشران و مطبوعات اختصاص یابد و به تازگی در خبرها آمد که وزیر فرهنگ و ارشاد اعلام کرده است که تخصیص ارز بانکی به کاغذ چاپ و تحریر در سال 99 هم ادامه خواهد داشت.

یارانه ای بالغ بر 600 میلیارد تومان

وقتی از 80 میلیون دلار ارز یارانه ای برای کاغذ نشر و مطبوعات سخن می گوییم در واقع صحبت از یارانه ای معادل 640 میلیارد تومان است.

چهار مانع مهم برای رسیدن یارانه به بخش فرهنگ

از نظر نویسنده این یارانه برای رسیدن به جیب مشتری بخش فرهنگ باید از چهار مانع رد شود؛ موانعی که نظارت بر آن ها مرحله به مرحله سخت تر و پیچیده تر می شود. آن ها عبارتند از:

1. سودجویی واردکنندگان
2. ناشرنماها و نشریه نماها
3. گران فروشی ناشران در قیمت پشت جلد
4. محتواهای غیرفرهنگی و بچاپ بفروش ها

مانع1) سودجویی واردکنندگان

در ساختار فعلی شرکت های واردکننده در مجموع سودی بیشتر از عرضه رقابتی کاغذ در بازار آزاد می برند. این شرکت ها از طرفی به صورت قانونی 15 تا 20درصد سود بازرگانی برای واردات کالا و فروش آن دریافت می کنند. سودی که بیشینه سود قانونی این کسب و کار است و در بازار رقابتی می تواند به مراتب کمتر از این عدد باشد. بسیاری از شرکت های فعال اذعان دارند که سود واردات کاغذ بیرون از سبد ارشاد به سختی به 10درصد می رسد. اما اتفاق اصلی بیرون از سود قانونی است، جایی که برخی واردکنندگان از شرکت های واسطه خود در کشورهای واسطه و تسهیل گر مثل دوبی و ترکیه و ... پروفرما دریافت می کنند و عمدتاً سود اصلی این فعالیت را از طریق آن شرکت می برند. سودی که قابلیت برآورد دقیق ندارد، ولی در مواردی تا 15 درصد هم رسیده است و تاجر آن را با ارز 4200 تومانی دریافت می کند و معادل ارز آزاد سود می برد.

به عنوان مثال قیمت جهانی کاغذ در 9 ماه گذشته کاهش جدی داشته است، خوب است ببینیم چند شرکت حاضر شده اند مابه التفاوت ارز پروفرماهای گران قیمتی که توسط کارگروه وزارت ارشاد و سازمان تعزیرات تایید شده است با نرخ های واقعی خرید کاغذ که تا زمان واریز وجه آن مشمول تخفیفی مناسبی از سوی فروشندگان اصلی و نه واسطه ها بوده است را به خزانه بانک مرکزی بازگردانند.

به باور کارشناسان بازار واردات کاغذ، هستند، شرکت هایی که تأییدیه پرفرمای 800 یورویی کاغذ روزنامه را در فصل تابستان گرفته اند و چند ماه بعد موفق شده اند با کاهش قیمت جهانی با قیمتی حدود 600 یورو کالا را بخرند. در ساز و کار این چنینی طبیعی است تاجران تلاش می کنند پایین ترین کیفیت ها را با بالاترین قیمت ها عرضه کنند. مشکلات فراوان در حوزه کیفیت کاغذها و زینک های وارد شده در ماه های اخیر گواهی بر این مطلب است.

در پاسخ به این مشکل، مسئولان علی القائده اعلام می کنند تأیید پروفرماها، نمونه ها و شرکت های واردکننده با حضور نمایندگانی از نهادهای نظارتی مثل تعزیرات، وزارت صمت و سازمان حمایت و ... در کارگروه کاغذ صورت گرفته است و به همین دلیل اشکالی بر آن وارد نیست. در پاسخ باید بگوییم که صرف حضور نمایندگان مختلف بخش دولتی بدون داشتن تجربه تخصصی با بحث تأمین کاغذ نمی تواند مانع از بروز چنین تخلفاتی شود. خوشبختانه لیست های پرونده های تأیید شده به صورت شفاف منتشر شده است.

تسنیم قصد دارد در گزارشی جداگانه و مفصل به آنالیز قیمت های تایید شده در سال 98 بپردازد و نشان دهد این ساز و کار چطور باعث می شود کالا حدود 20 درصد گران تر از بازار رقابتی به کشور وارد شود.

مانع 2) ناشرنماها و نشریه نماها

بیش از چند هزار پروانه نشر و نشریه در کشور صادر شده است، اما طبق گفته مسئولان حدود 80 درصد از این پروانه ها غیرفعال یا نیمه فعال هستند. در میان این حجم از ناشران غیرفعال، تعداد قابل توجهی منتظر یارانه هایی مثل کاغذ یا زینک و... هستند. طبیعی است وقتی عرضه کاغذ بندی 120 هزار تومانی آغاز می شود و نرخ همین کاغذ در بازار آزاد 220 هزار تومان یا بیشتر است، بسیاری انگیزه پیدا می کنند و برای دریافت سهم خود از کیک یارانه تلاش می کنند و فشار می آورند. خود این مکانیزم فسادآور است. این دسته مدارک شان همیشه جور است و فریادشان نیز بلند!

فروش حواله های کاغذ دولتی در بازار آزاد در ماه های اخیر گواه این مطلب است. پاسخ مسئولان این است که سامانه درخواست آنلاین و بازرسی تیراژشماران اتحادیه ناشران جلوی ورود این دسته را می گیرد. نکته اینجاست که مجری و ناظر هر دو در یک طرف قضیه قرار دارند. بازرسان اتحادیه ناشران باید مراقب باشند که دوستان و همکاران صنفی شان دست از پا خطا نکنند. بدیهی بنظر می رسد که ذره ای تخلف نباید از سوی اتحادیه ها علیه همکاران شان گزارش شود.

در این زمینه یک صحاف می گوید: برخی ناشران پس از تیراژ شماری چاپ اول در صحافی، با تعویض فرم شناسنامه اقدام به تیراژشماری چاپ دوم و سوم می کنند! یا اینکه در کارتن های زیرین کتاب دیگری می چینند و بازرسین را فریب می دهند. مشاهده عینی بازار از انواع کاغذهای تحریر و روزنامه دولتی با نرخ میانه گواه این مطلب است که با همه نظارت های انجام شده، باز هم درصدی از کاغذها به بازار آزاد راه پیدا کرده است.

نتیجه مانع 1 و 2) توجه شما را به قیمت های دولتی و بازار آزاد کاغذ تحریر و روزنامه جلب می کنیم.

کاغذ تحریر:
قیمت هر کیلوگرم کاغذ توزیع شده دولتی: 6100 تومان (ارز دولتی: 4200 تومانی)
قیمت هر کیلوگرم در بازار آزاد: 10500 تومان (ارز نیمایی: 12.000 تومان)

کاغذ روزنامه:
قیمت هر کیلوگرم دولتی: 5100 تومان (ارز دولتی: 4200 تومان)
قیمت هر کیلوگرم در بازار آزاد: 8000 تومان (ارز نیمایی: 12000 تومان)

پاسخی که از تناقض معنادار قیمت های دولتی و بازار آزاد پرده برمی دارد این است که اگر همه چیز با همه چیز می خواند پس چرا قیمت بازار آزاد به جای اینکه حدود سه برابر قیمت دولتی آن باشد، کمتر از دو برابر است و سوال این است که این مابه التفاوت کجا هزینه شده است؟!

در حالی که بهای تمام شده کاغذ تحریر با ارز نیمایی و با متوسط نرخ دلار نیما باید چیزی در حدود 12500 تومان در کیلو باشد چگونه و با چه منطقی کمتر از 10500 تومان در هر کیلو عرضه می شود؟! کدام یک از تجار زیرک و باتجربه کاغذ حاضر است در شرایط بی ثبات اقتصادی به کالایش اینچنین چوب حراج بزند؟! آن روی سکه این است که کاغذهایی که بهای کمتری برای صاحبان آن( ناشران صوری) داشته است، با ورود به بازار آزاد و غیر شفاف ظهیر الاسلام که خود حکایت مفصل دیگری می طلبد، منجر به کاهش نرخ واقعی کاغذ (کمتر از بهای تمام شده آن) شده است. بنابراین نفعی که باید منجر به کاهش قیمت کتاب و بهره مندی خریدار کتاب و مصرف کننده نهایی می شد، یکسره به جیب ناشر غیرفعال کاغذی رفته و به صورت غیر رسمی در بازار دلالان عرضه شده است.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تهران- ایرناپلاس- به گفته مدیر فروش نشر مروارید، بر اساس قانون نظام صنفی، تخفیف گذاشتن روی کالا قانونی دارد و فقط می تواند در مدت زمانی از سال انجام شود و مبلغ خاصی هم می تواند باشد که همه زیر نظر اتاق اصناف بررسی می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : بهار نیوز شعار سال

دسترسی به کتاب هایی که با تخفیف 50 درصد فروخته می شوند، روزبه روز ساده تر از قبل می شود. این کتاب ها در بساط های کنار خیابان، ایستگاه های مترو، فضای مجازی و نمایشگاه های درون سازمانی به راحتی قابل خرید و فروش هستند. کتاب هایی که عمدتاً آثاری مثل اشعار کلاسیک حافظ، مولانا و سعدی یا ترجمه های متفاوت از کتاب های پرفروش سال هستند. البته نمی توان از کتاب های حوزه بهداشت و سلامت که فروش خوبی هم در این حوزه دارند، چشم پوشی کرد، اما با کمی توجه به محتوای کتاب های عرضه شده با تخفیف 50 درصد، نام مترجمان و ناشران ناآشنا، خودنمایی می کند.

در حالی برخی کتاب ها در اماکن عمومی با تخفیف 50 درصد یا بالاتر از آن فروخته می شوند که ناشران متفق القول از گرانی کاغذ شاکی هستند و مردم نمی توانند به دلیل قیمت بالای کتاب، این کالای فرهنگی را در سبد خرید خود داشته باشند. اینکه چطور در چنین شرایطی برخی ناشران که کسی از سابقه آنها خبر ندارد، می توانند طوری دخل و خرج خود را مدیریت کنند که کالای تولیدی خود، کتاب را با تخفیف 50 درصد به فروش برسانند، مسئله ای است که همواره مورد سؤال بوده است.

کیفیت کتاب ها فدا شده است

هومان حسن پور، رئیس اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران درباره کتاب هایی که با تخفیف 50 درصدی به فروش می رسند به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در جایی که کتاب ها با 50 درصد تخفیف به فروش می رسد، نخستین چیزی که نظر مخاطب را به خود جلب می کند، کیفیتی است که در روند تولید این کتاب ها فدا شده است. از سر و ته متن زده اند، اشتباه تایپی و محتوایی در آنها پیدا می شود. همه چیز در این کتاب ها حذف شده، فقط ساختار فیزیکی کتاب باقی مانده و گویی دستگاه کپی این کتاب را تولید کرده است.

گسترش کتاب هایی که با تخفیف 50 درصد به فروش می رسند، بدون حمایت سازمان هایی مانند شهرداری که اجازه خرید و فروش این سبک کتاب را در ایستگاه های مترو و دیگر اماکن عمومی می دهد، ممکن نیست. به گفته حسن پور، مسئولان شهرداری و اتحادیه ناشران و کتاب فروشان سعی می کنند تفاوت کتاب هایی را که با تخفیف 50 درصد به فروش می رسد با کتاب های اصلی روشن کنند. او ادامه داد: سعی شده تا به مخاطبان بفهمانیم وقتی کتابی با 50 درصد تخفیف فروخته می شود، چطور تولیدکننده می تواند هزینه کاغذ و محتوا را تأمین کند؟ اگر به کیفیت کتاب ها توجه کنید به خوبی متوجه تفاوت خواهید شد. بدتر از کیفیتِ ظاهری، کیفیت محتوایی این کتاب هاست. بین متن سعدی و حافظ تفاوت بسیاری هست که بیشتر افراد می توانند این تفاوت را تشخیص دهند. کتاب را که ورق می زدم، دیدم اشعار حافظ و سعدی با هم قاتی شده اند. به این مسئله فکر کردم که آیا مردم با خواندن این کتاب، گیج نمی شوند؟

تخفیف 50 درصدی شاید بتواند عاملی باشد که مردم را به سمت خرید آن کالا جذب کند. برخی فقط این سبک کتاب ها را می خرند و هیچ گاه خطی از آن را مطالعه نمی کنند. رئیس اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران، تنها امید را تهیه و خوانده نشدن این کتاب ها دانست؛ چرا که خواندن آنها موجب سردرگمی خواننده خواهد شد.

این تخفیف ها فریب مردم است

کمی جست وجو در فضای مجازی کافی است تا خیل عظیم کتاب هایی که با 50 درصد تخفیف به فروش می رسند، به اندازه یک کلیک به سبد خرید نزدیک شوند. انتشارات گپ یکی از آنهاست و در صفحه نخست سایتی که در آن کتاب هایش را می فروشد، برای کتاب ها تخفیف 50 درصد و حتی بالاتر در نظر گرفته شده است. علی اصغر علیزاده، مدیر انتشارات گپ با اعلام اینکه کتاب هایی در این انتشارات با تخفیف بالای 50 درصد فروخته می شوند که تاریخ گذشته یا چند برگ از این کتاب ها مشکل داشته باشد، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در قسمت جزئیاتِ کتاب ها، اطلاعاتی درباره چرایی در نظر گرفتن تخفیف برای کتاب در نظر گرفته شده است.

به گفته مدیر انتشارات گپ، کتاب های این نشر، در حوزه علمی و دانشگاهی تهیه شده است، این در حالی است که کتاب های علمی و دانشگاهیِ تاریخ گذشته، عملاً بی مصرف بوده و برای کاربران دلیلی برای استفاده از آنها باقی نمی ماند. علیزاده در این باره توضیح داد: با این کار، مخاطبانِ خود را برای خرید کتاب تشویق می کنیم تا جلوی خمیر شدن کتاب گرفته شود. اگر کتاب هایی که تولید سال های جدید باشند، با تخفیف 50 درصد فروخته شود، مشکل پیش می آید، این تخفیف ها فریب مردم است و کار درستی نیست. باید مدیران نشر در فروش، صادقانه رفتار کنند.

مدیر انتشارات گپ، با تأکید بر اینکه به افرادی که می خواهند کتاب با 50 درصد تخفیف فروخته شود، از راه تلفن توضیح داده می شود، ادامه داد: الان تعداد کتاب هایی که با تخفیف 50 درصد می فروشیم زیاد نیست، هنوز برخی کتاب ها را وارد چرخه معیوب نکرده ایم، ممکن است به باقی کتاب های سایت هم در آینده تخفیف بخورد.

خرید کتاب با تخفیف بالا به ناشران معتبر لطمه می زند

به گفته علی بیک، مدیر فروش انتشارات مروارید، تأثیر فروش کتاب با تخفیف بالا بر فعالیت ناشران، از دو حوزه قابل بررسی است. او توضیح داد: در این حوزه کتاب را با کیفیت نازل از نظر کیفیت چاپ و صحافی به فروش می رسانند، زیرا درصد بالای آنها از کتاب هایی هستند که حق مؤلف ندارند، مانند حافظ، شمس و ... یا کتاب هایی که ترجمه هستند، اما ترجمه ای که از جمع آوری چند ترجمه از یک کتاب تهیه شده باشد، مشخص است که ترجمه خوبی نخواهد بود. این کتاب ها پر از غلط و اشتباه تایپی هستند و همین مسئله است که موجب شده ناشر بتواند آنها را با قیمت پایین منتشر کند.

به گفته مدیر فروش انتشارات مروارید، قشر فرهنگی و مردم ما برای خرید فرهنگی خود، سقفی در نظر گرفته اند که اگر آن سقف پر شود، بیشتر از آن نمی توانند هزینه کنند. او ادامه داد: این روند به کتاب هایی که اصل و در دسترس هستند، صدمه وارد می کنند. کتاب هایی که با تخفیف های 50 درصدی در نظر گرفته می شوند، در اماکن پررفت و آمدی مانند مترو یا نمایشگاه های اداری و درون سازمانی در جایی که دسترسی افراد به آن آسان باشد، به فروش می رسد. شاید افرادی که از این اماکن، کتاب خریداری می کنند، بدون توجه به اینکه کتاب اصلی است و فقط با در نظر گرفتن درصد تخفیف، کتاب را خریداری می کنند، رفتاری که به ناشران معتبر لطمه می زند.

روند تولید کتاب هایی که با 50 درصد تخفیف عرضه می شوند، با وجود مشکلات محتوایی و ساختاری که دارند، قابل پیگیری نیست. علی بیک در این باره توضیح داد: زمانی بود که کتاب اصلی را کپی می کردند، این کتاب قاچاق و تولید آن قابل پیگیری بود؛ اما الان متأسفانه ناشرانی هستند که کتاب را با مترجمی ارائه می دهند که نام و کارش مشخص نیست. یعنی مجوز نشر و اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد را برای چاپ کتاب دارد. این روند باعث شده از لحاظ قانونی نتوانیم کاری انجام دهیم. کتابی که قاچاق شده باشد، قابل پیگیری قانونی از راه اتحادیه ناشران و کتاب فروشان و وکیل اتحادیه است. اما کتاب هایی که با 50 درصد تخفیف ارائه می شوند، کتاب هایی هستند که از لحاظ قانونی منعی برای چاپ ندارند و باید در مراحل بالاتر و در اعطای اجازه نشر به آن ناشر و مجوز چاپ کتاب اقدام شود تا کتاب به مراحل تولید نرسد و ناشر مورد تنبیه قرار گیرد. تا زمانی که تولید و نشر دولتی با مجوز ادامه پیدا کند، اینکه بخواهند جلوی گسترش این کتاب ها را بگیرند یا به آنها اجازه فروش ندهند، کاری بی معنی است.

ابعاد حقوقیِ جلوگیری از تخفیف بالا در نمایشگاه کتاب بررسی شود

انتشارات گپ به فروشگاه هایی که در مترو مستقر هستند کتاب نمی دهد، اما تا زمانی که فروش کتاب با تخفیف بالا در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ممنوع نبود، در این نمایشگاه با تخفیف بالا، کتاب می فروخت. علیزاده گفت: از سال 85 تا حال در همه دوره های نمایشگاه بین المللی کتاب شرکت کردیم، اما چند دوره است که تخفیف را محدود کرده اند و اجازه نمی دهند بیش از 30 درصد تخفیف دهیم. کتاب هایی را که در دپو مانده است، در نمایشگاه کتاب با تخفیف بالا می فروشیم. چند دوره است که نمایشگاه اجازه چنین کاری نمی دهد، به نظرم این کار درستی نیست. در واقع اگر حقوقدان بخواهد به این مسئله وارد شود، باید ابعاد حقوقی این مسئله را بررسی کنند، زیرا دیگران نمی توانند برای ناشر تعیین تکلیف کنند. سرمایه گذار کالایی تولید کرده و می تواند کالای خود را به هر قیمتی بفروشد، بازار عرضه و تقاضا است که می تواند این قیمت را کنترل کند.

این ناشر در شرایطی ارائه تخفیف بالا برای فروش کالای تولید خود را حق دانست که با وجود قوانین، هنوز هم در هر دوره از نمایشگاه کتاب، چندین غرفه به دلیل ارائه تخفیف بالا تعطیل می شوند، کتاب سازی و ترجمه موازی هنوز میان ناشران رواج دارد. علیزاده در این باره توضیح داد: آنهایی که تقلب می کنند مجرم و محکومند و بحث آنها جداست. متولیان صنف نمی توانند جلوی ناشری را بگیرند که بخواهد در نمایشگاه کتاب، مال خود را با 90 درصد تخفیف بفروشد. برای مثال من به عنوان ناشر، مشکلات اقتصادی و نیاز به پول دارم. این سرمایه گذاری خودم است، که می توانم با چند درصد تخفیف یا حتی رایگان، کالای تولیدی خود را بفروشم، چرا باید جلوی مرا بگیرند؟ مگر در سرمایه گذاری من کسی مشارکت کرده که الان برای من تصمیم گیری می کنند؟

تخفیف از نظر زمان و مقدار باید قانونمند باشد

آیا ناشران می توانند کتاب های تولیدی خود را با هر تخفیفی که در نظر دارند، بفروشند؟ امیر علی بیک، مدیر فروش انتشارات مروارید در این باره به خبرنگار ایرناپلاس توضیح داد: فروش کتاب با تخفیف بالا و همچنین زمانی که محدودیتی برای آن در نظر گرفته نشده باشد، از نظر قانونی مشکل دارد. بر اساس قانون نظام صنفی، تخفیف گذاشتن روی کالا قانونی دارد و فقط می تواند در مدت زمانی از سال انجام شود و مبلغ خاصی هم می تواند باشد که همه زیر نظر اتاق اصناف بررسی می شود. نمی توان گفت که مال فردی است و به دیگران ربطی ندارد.
گزارش از آیدین پورخامنه

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
در آستانه آغاز ثبت نام ناشران برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران، هزینه ثبت نام در این رویداد بیش از 50 درصد افزایش پیدا کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : پایگاه خبری تحلیلی حرا قدس آنلاین

به گزارش خبرنگار مهر ، ستاد برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، اواخر هفته گذشته آئین نامه حضور ناشران در نمایشگاه کتاب تهران را منتشر کرد؛ آئین نامه ای که پس از پایان نمایشگاه سی و دوم قائم مقام نمایشگاه وعده اعمال اصلاحتی را در آن داده بود و مدتی هم گفته می شد این آئین نامه در سال جاری به شکل قابل توجهی اصلاح خواهد شد. در نهایت نیز سخنگوی شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرد که این آئین نامه باوجود مهیاشدن برای اجرا، به نمایشگاه سی و چهارم موکول شده و در سال پیش رو نمایشگاه با آئین نامه پیشین برگزار می شود.

در یکی از مهمترین بندهای آئین نامه اجرایی این نمایشگاه در سال جاری، هزینه های حضور و اجاره غرفه در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده که حاکی از افزایش قیمت اجاره غرفه نسبت به سال های پیش است و این مساله در بسیاری از بخش ها بیش از پیش به چشم می آید.

جدول مقایسه هزینه اجازه غرفه در نمایشگاه کتاب 32 و 33

(قیمت ها به ازای هر متر مربع به تومان است)

ردیف شرح هزینه اجازه غرفه به ازای هر متر مربع قیمت سال 1398 قیمت سال 1399 درصد افزایش

1 تا 9 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران خصوصی 40000 60000 50

2 از 10 مترمربع تا 24 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران خصوصی 60000 90000 50

3 از 25 مترمربع تا 48 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران خصوصی 95000 142500 53

4 از 49 مترمربع تا 100 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران خصوصی 135000 202500 50

5 از 101 مترمربع تا 200 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران خصوصی 175000 262500 50

6 از 201 مترمربع تا 250 مترمربع به ازای هر مترمربع برای ناشران خصوصی 225000 337500 50

7 تا 9 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران غیرخصوصی 75000 112500 37.5

8 از 10 مترمربع تا 24 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران غیرخصوصی 105000 157500 55

9 از 25 مترمربع تا 48 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران غیرخصوصی 155000 232500 50

10 از 49 مترمربع تا 100 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران غیرخصوصی 185000 277500 50

11 از 101 مترمربع تا 200 مترمربع، به ازای هر مترمربع برای ناشران غیرخصوصی 250000 375000 50

12 از 201 مترمربع تا 250 مترمربع به ازای هر مترمربع برای ناشران غیرخصوصی 310000 465000 50

این اتفاق در حالی رخ داده که تغییری در قیمت اجاره بهای غرفه های نمایشگاه کتاب تهران در بخش لاتین و عربی رخ نداده و برای میهمانان خارجی نمایشگاه، کماکان غرفه با دو گزینه 80 یورو به ازای هر متر مربع برای ارائه کنندگان آثار لاتین و سایر زبان ها؛ و 50 یورو به ازای هر مترمربع برای ارائه کنندگان آثار در بخش کتب عربی در نظر گرفته شده که با سال پیش تفاوتی ندارد.

این موضوع در واقع نشان می دهد بخش اعظم افزایش هزینه های ناشی از تورم یا کاهش بودجه دولتی احتمالی برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را، ناشران داخلی باید تقبل کنند.

نگاهی به هزینه های اجمالی نمایشگاه کتاب تهران

بخش اعظم هزینه های نمایشگاه کتاب تهران به اجاره مصلی و نیز آماده کردن شهرک نمایشگاه کتاب در آن، از نظر زیرساخت و فضا سازی اختصاص دارد. بر این اساس، هزینه ایجاد غرفه و تأمین زیرساخت های ارتباطی در تمام بخش های نمایشگاه و نیز تأمین نیازهای جاری اعم از سرمایش، برق، مخابرات، اینترنت، مواد غذایی، حمل و نقل و.... در زمره مهمترین هزینه های نمایشگاه کتاب است و در مقابل اجاره بهای غرفه ها و نیز تبلیغات مهمترین محل تأمین درآمد برای نمایشگاه به شمار می رود. با وجود ساماندهی تبلیغات نمایشگاه کتاب تهران در سال پیش که البته خالی از برخی شائبه ها نبوده، از هزینه اجاره بهای مصلی در سال جاری تاکنون خبری منتشر نشده است. اما در روی دیگر سکه می توان به افزایش شدید هزینه های تولید کتاب توسط ناشران اشاره کرد و درنتیجه خواب سرمایه آنها برای انتشار کتاب در طول سال جاری و آینده و حالا به این هزینه ها باید افزایش هزینه حضور در نمایشگاه کتاب را هم افزود.

در واقع نکته اصلی اینجاست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب، نیز همانند بسیاری از بخش های دولتی در سال آینده تصمیم گرفته اند تا هزینه های افزون شده برگزاری نمایشگاه کتاب را از محل ناشران تأمین کنند و احتمالاً امیدی به افزایش درآمد از محل تبلیغات و نیز افزایش تأمین مالی نمایشگاه از محل دریافت اجاره بهای ارزی حضور در نمایشگاه نبسته اند.

با این حساب ناشران ایرانی جدا از رکود حاکم بر بازار کار خود و کاهش چشمگیر شمارگان و مشتری هایشان باید برای حضور در رویداد نمایشگاه کتاب تهران 50 درصد بر هزینه های معمول برای ثبت نام بیافزایند و البته این، جدا از سایر هزینه هایی است که با تورم حاکم بر کشور، بر گرده آنها سنگینی می کند.

این افزایش هزینه های حضور در نمایشگاه کتاب تهران به احتمال زیاد موجی از افزایش قیمت آثار حاضر در این نمایشگاه، کاهش خرید کتاب ازسوی مردم و در نهایت ضرر دوباره تولیدکنندگان را در بر خواهد داشت و این اتفاقی است که سیستم تأمین مالی نمایشگاه کتاب تهران تاکنون پاسخی به آن نداده است.

کد خبر 4834819

حمید نورشمسی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
معاون اجرایی سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران از آغاز ثبت نام ناشران برای حضور در این رویداد فرهنگی خبر داد.

به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، مهدی اسماعیلی راد معاون اجرایی سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از آغاز ثبت نام ناشران برای حضور در این رویداد فرهنگی خبر داد و گفت: ثبت نام ناشران از ساعت 10 صبح روز سه شنبه (8 بهمن ماه) آغاز خواهد شد.

وی ادامه داد: ناشران متقاضی باید با مراجعه به سایت نمایشگاه کتاب تهران به آدرس www.tibf.ir نسبت به ثبت نام اقدام کنند.

سی و سومین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با شعار کتاب یعنی زندگی از 26 فروردین تا 5 اردیبهشت سال 99 در مصلی امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
به نظر می رسد دست برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران برای کنترل تخلفات نمایشگاهی، چندان باز نیست؛ هرچند حذف کتاب های تکراری از فهرست معیارهای تخصیص غرفه و متراژ، اقدام موثری به شمار می آید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-هادی حسینی نژاد؛ نمایشگاه کتاب تهران، آیینه ای تمام قد دربرابر صنعت نشر کشور است. این تعبیر را چند سال پیش از زبان یکی از مسئولان و مدیران فرهنگی شنیدم که در تشریح آن می توان گفت، تمام نقاط مثبت و منفی نشر ما، در همین فرصت 10روزه نمایشگاه کتاب تهران، خود را نشان می دهد. به زعم نگارنده البته نقاط منفی و به قولی؛ آسیب های صنعت نشر البته که در این رویداد حائز اهمیت، نمود بیشتری دارند.

خورشید کتابسازی در آسمان نمایشگاه کتاب
یکی از آسیب های جدی نشر کتاب در ایران، کتابسازی است. می توان از یک صبح تا ظهر، تعریف واقعی کتابسازی را با تورق عناوین مشابه روی پیشخوان ناشران مختلف، دریافت؛ آنقدر که با هیچ روش دیگری نمی شود حتی بازدیدکنندگان عبوریِ نمایشگاه را هم با این وضعیت ناگوار که نشر ما را از درون تهی کرده، آشنا کرد: کافی است بازدیدکننده بنا به عرفِ معمول، به یکی از باجه های اطلاع رسانی مراجعه کند و مثلا سراغ کتاب صد سال تنهایی ؛ شاهکار گابریل گارسیا مارکز ؛ نویسنده شهیر کلمیایی. آن وقت؛ کاربر اطلاعات احتمالا باید اطلاعات چنین جدولی را در اختیار بازدیدکننده قرار دهد(البته اگر همه ناشران زیر در نمایشگاه حضور داشته باشند):

1 امیرکبیر 16 رسم 31 کتاب پارسه

2 حکایتی دگر 17 کتاب نغمه 32 آذرمیدخت

3 کتابسرای نیک 18 نیک فرجام 33 ژکان

4 پارامیس 19 محیط 34 آتیسا

5 آوای مکتوب 20 مجید 35 آوای مهدیس

6 آوای ماندگار 21 عطر کاج 36 مصدق-جامی

7 شبگون 22 ماهابه 37 رادمهر-نکوراد-توسن دانش- دنیای آفتاب

8 شاپیگان کتاب 23 یاران- آذربایجان 38 نظاره

9 اردیبهشت 24 تلاش 39 یاران علوی

10 عصر جوان 25 آسو 40 آوای مهدیس

11 نسل آفتاب 26 مصدق 41 آشیانه مهر

12 جمهوری 27 آهنگ فردا 42 آراستگان

13 هم میهن 28 پر 43 سمیر-آبگون

14 توسکا 29 نوید ظهور

15 فانوس دانش 30 آریابان

بازدیدکننده مورد نظر در مواجهه با این فهرست، چه باید بکند؟ اگر فرض کنیم که او، یک کتاب خوان حرفه ای نیست، شناختی از نام مترجم ها و کارنامه ناشران ندارد و هیچ توصیه ای هم از سوی دوستان کتاب خوانش دراین باره به او نشده باشد، چه؟ پاسخ کوتاه است و کامل: سردرگمی!

رمان مشهور صد سال تنهایی در 1968میلادی؛ یعنی سال 1346 به قلم مارکز و به زبان اسپانیولی منتشر شد. در ادامه، زنده یاد بهمن فرزانه این رمان را از روی ترجمه ایتالیایی اش، به فارسی برگرداند و برای اولین بار در سال 1353 از سوی نشر امیرکبیر روانه بازار شد. با یک حساب سرانگشتی باید بگوییم که 45سال است این ترجمه از سوی امیرکبیر در چندین نوبت چاپ و با بیش از 100هزار نسخه شمارگان منتشر شده و روند انتشار آن همچنان نیز ادامه دارد. حالا چه شده است که 46ناشر دیگر(البته با اتکا به اطلاعات خانه کتاب و صرف نظر از چاپ های مشارکتی) به بازترجمه و بازنشر این رمان علاقه مند شده اند؟

اینکه در میان مترجمان، نام های شناخته شده تری مانند کاوه میرعباسی هم به چشم می خورد که کارنامه مشخصی دارد و می تواند مدعی باشد ترجمه دیگری بر رمان مشهور مارکز داشته، امری است علی حده. اما جز این است که اکثر قریب به اتفاق این ترجمه ها، تنها با هدف سهم بردن از یک بازار حاضر و آماده روانه بازار شده اند؟ در این صورت، اگر نگوییم کتابسازی ؛ پس بگوییم چه؟ آیا اینکه ایران عضو معاعده کپی رایت نیست و آثار خارجی مشمول حمایت قانون حمایت از مولفان و مصنفان نیست، عذر پذیرفته شده ای است؟ البته مشکل فقط بازترجمه آثار خارجی نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد، پرونده های سرقت ادبی و کپی شدن ترجمه ها و صرفا انتشار کتاب تازه با تغییر نام مترجم نیز باز است.

این توضیح را هم بدهم که رمان مارکز، تنها یک استثنا نیست؛ همین بررسی را می توان روی رمان های نویسندگانی چون ارنست همینگوی، داستایوفسکی، تولستوی، جین آستین... و از امروزی ترها؛ خالد حسینی، الیف شافاک، جوجو مویز و... انجام داد. به عبارت دیگر انتشار های موازی آثار ترجمه ای تا حدی در نمایشگاه کتاب تهران بروز و ظهور دارد که می توان گفت بخش قابل توجهی از نمایشگاه، تکرار مکررات است!

بیشتر بخوانید(از همین قلم):
با تولستوی و داستایفسکی ناشر شوید!
جوجو مویز، سودجویی و قاچاق کتاب در یک کادر
سودای ناشر شدن با میشل اوباما
جولان کتابسازان در نمایشگاه کتاب تهران

دستان بسته آئین نامه و مجریان نمایشگاه کتاب
ظهور و بروز معضل کتابسازی که البته در سال های اخیر، پیوند محکمی هم با معضل قاچاق کتاب برقرار کرده و حتی به هدفی معین برای اخذ مجوز و برخورداری از بازار کتاب های پرفروش انجامیده، در نمایشگاه سی ودوم، تا حدی بود که صدای منتقدان را درآورد. حتی مسئولان برگزاری نیز از این قاعده مستثنی نبودند و عزمشان را جزم کردند که هرطور شده، در نمایشگاه بعدی؛ یعنی نمایشگاه سی وسوم، هرطور که شده راه را بر سیل کتابسازی ها ببندند.

اخیرا آئین نامه اجرایی نمایشگاه سی وسوم منتشر شده و این تلاش را می توان هم در بخش ضوابط حضور ناشران داخلی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران دید و هم در بخش دستورالعمل هیئت رسیدگی به تخلّفات در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران . مثلا در بند 3-2 از ماده دو(تخصیص غرفه) ضوابط حضور ناشران داخلی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نیز سعی شده تا دست کم، کتاب هایی که مصداق کتابسازی اند، امتیازی برای ناشرانشان به شمار نیایند و به تخصیص متراژ بیشتر نیانجامند:

3-2. انتشار کتاب های زیر از مصادیق کتاب های دارای امتیاز برای تخصیص غرفه در نمایشگاه محسوب نمی شود:
الف. کتاب هایی که با حفظ محتوا و ظاهر یکسان، به صورت جداگانه توسط چند ناشر منتشر شده است.
ب. کتاب های افست خارجی که صرفاً با درج شابک (یا با شابک ناشر اصلی) و یا اضافه کردن صفحه شناسنامه، در داخل کشور بازنشر شده باشد.
ج. کتاب هایی که ازنظر الزام ناشر به پرداخت حق التألیف و کسب اجازه از صاحب اثر، فاقد متولی خاص برای انتشار بوده و به لحاظ قانونی انتشار آن ها برای همه ناشران بلامانع و آزاد باشد و بازنشر این کتاب ها در عمل تولید جدیدی در حوزه نشر محسوب نشود.

همچنین در ماده 7 از فصل چهارم (تخلفات و تعیین مجازات)، علاوه بر برشمردن مواردی ازجمله ارائه و فروش کتاب های بدون شناسنامه، ارائه و فروش کتاب های سایر ناشران، ارائه و فروش کتاب های غیرمرتبط با موضوع سالن و ارائه و فروش کتاب های افست، بندی به ارائه و فروش کتاب هایی که به صورت متقلبانه و غیرمجاز تکثیر و منتشر شده باشد اختصاص یافته است که در تشریح آن، توبیخ، الزام به تعهد، تعطیلی چند ساعته و چندروزه، محرومیت از تسهیلات حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعمال 50 درصد کاهش متراژ غرفه در نمایشگاه سال بعد، محرومیت از شرکت در نمایشگاه های کتاب استانی و سایر نمایشگاهها و محرومیت از شرکت در نمایشگاه کتاب از یک تا سه سال به عنوان احکام قانونی، تعریف شده است.

اما با این اوصاف و باوجود تمام حساسیت ها و ملاحظات، به نظر می رسد دست برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران برای کنترل تخلفات نمایشگاهی، چندان باز نیست. آن ها نمی توانند روند اشتباهی را که سالیان سال است در عرصه نشر ما جریان دارد، در فرصت 10روزه نمایشگاه، کنترل و اصلاح کنند؛ هرچند حذف کتاب های تکراری از فهرست معیارهای تخصیص غرفه و متراژ در صورت اجرایی شدن، به خودی خود اقدام موثری به شمار می آید؛ خصوصا وقتی بدانیم بخش قابل توجهی از کتابسازی ها، تنها با هدف رسیدن به شرط حضور در نمایشگاه (انتشار 40 عنوان) و دریافت متراژ انجام می شود.

پیش چشمان بسته قانون!
باری؛ نمایشگاه کتاب تهران، آیینه ای تمام قد دربرابر صنعت نشر کشور است. این یعنی صنعت نشر را نمی توان با اصلاح نمایشگاه، اصلاح کرد؛ بلکه اگر صنعت نشر اصلاح شود، لاجرم فضای نمایشگاه کتاب نیز بهبود پیدا خواهد کرد. با این حساب می شود گفت، تا وقتی که در صنعت نشر برهمین پاشنه می چرخد، تا وقتی که قانون کپی رایتی وجود ندارد که جلوی انتشار عناوین موازی و بعضا کپی شده از روی یکدیگر را بگیرد، تا وقتی که نظارت کیفی روی کار ناشران نیست و.... شرایط همین است که است. پیشِ چشمان بسته قانون، عدالت دست نمی آید.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
مدیر کمیته ناشران خارجی سی وسومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از برگزاری این بخش در دو قسمت تازه های کتاب و فروش آزاد خبر داد و گفت: به دنبال اعمال تغییرات آئین نامه، ثبت نام این بخش اوایل هفته آینده از 12 بهمن خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

مهدی عمرانلو، مدیر کمیته ناشران خارجی سی وسومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ، با اشاره به پیش بینی برنامه های این بخش توضیح داد: در نمایشگاه سی ودوم تجربه برگزاری بخش خارجی در دو قسمت را داشتیم که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبه رو شد؛ اقدامی که امسال هم اجرایی می شود.

وی در این زمینه افزود: امسال نیز بخش تازه های کتاب با ارائه آثار سال 2017 تا 2019 همراه خواهد بود و فروش آزاد نیز شامل کتاب های 2016 به پایین است.

عمرانلو با بیان اینکه در بخش فروش آزاد کتاب های ده سال اخیر اجازه عرضه خواهند داشت، تاکید کرد: با توجه به اختصاص یارانه به کتاب های تازه منتشر شده و جدید و مجزا بودن سیستم فروش کتاب های قدیمی و جدید ضروری است که کتاب های جدید و قدیمی در دو بخش جداگانه عرضه شوند.

به گفته مدیر کمیته ناشران خارجی، هدف اصلی اجرایی شدن این طرح ساماندهی بخش بین الملل است و اینکه مخاطب می تواند به راحتی کتاب های چاپ جدید را به آسانی خریداری کند و اگر نیاز به کتاب های قدیمی تر داشت، به سراغ فروش آزاد برود.

وی همچنین از تغیران نهایی سامانه ثبت نام انگلیسی و عربی خبر داد و گفت: با توجه به تغییراتی که قیمت اجاره غرفه، زمان ثبت نام، زمان ارسال بار و ارسال مدارک گمرک و ویزا وجود دارد، سایت در حال به روزرسانی است.

عمرانلو یادآور شد: همکاران تلاش می کنند تغییرات را در سامانه اجرایی کنند تا هرچه زودتر ثبت نام ها آغاز شود و نزدیک ترین زمان اجرایی ثبت نام، بخش خارجی اوایل هفته آینده خواهد بود.

وی همچنین از برگزاری جلسه ای با حضور نمایندگان و ناشران خارجی خبر داد و گفت: به زودی برای آشنایی همکاران ناشر از تغییرات مقررات جلسه ای برگزار خواهیم کرد تا قبل یا حین ثبت نام اگر سوال یا مشکلی وجود داشت از طریق کارشناسان به این پرسش ها پاسخ داده شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
انتشارات تجلی مهر در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شرکت نمی کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

کامران شرفشاهی، مدیر مسئول انتشارات تجلی مهر در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در خصوص حضور این انتشاراتی در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران گفت: انتشارات تجلی مهر در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شرکت نمی کند به دلیل اینکه از بازار نشر حمایت نمی شود و بازار چاپ و نشر کشور ثبات ندارد.

او افزود: امسال در انتشارات تجلی مهر کتابی منتشر نکردیم به دلیل اینکه بازار نشر راکد است هزینه های چاپ کتاب بالاست و در شرایط اقتصادی کنونی بازگشت سرمایه ی ناشر برای انتشار کتاب وجود ندارد.

گفتنی است پیش از این انتشارات آریترین هم اعلام کرده بود در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شرکت نمی کند.البته دلیل این انتشاراتی نداشتن کتاب کافی برای حضور در نمایشگاه کتاب بود.این نمایشگاه از 26 فروردین تا 5 اردیبهشت در مصلای تهران برپا می شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
صابری نژاد گفت:میزان کتاب های تولید شده انتشاراتی آریترین نسبت به سال قبل کمتر بود از این رو در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب شرکت نمی کنم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

جلال صابری نژاد مدیر مسئول نشر آریترین در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره حضور این انتشاراتی در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران گفت: قطع به یقین در سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شرکت نمی کنم. چون میزان کتاب های تولید شده انتشاراتی آریترین در سال 98 نسبت به سال قبل کمتر بود و کار انتشار کتاب هایی که الان منتشر شده است در یکی دو ماه گذشته انجام شد.

او افزود: یک مقدار بازار نشر در فصل سرمای امسال در منطقه خوزستان دچار رکود شده است. به غیر از مسائل مربوط به قیمت کاغذ، این کاهش تولید کتاب براساس وضعیت اقتصادی کشور رخ داد. قشر فرهنگی و مولف از طبقه متوسط جامعه است و باید پشتوانه ای مالی برای انتشار کتابش داشته باشد از طرف دیگر هنوز ناشرانی که کتاب منتشر کردند برگشت سرمایه نداشتند و نمی توانند برای انتشار کتاب جدید سرمایه گذاری کنند.

مدیر مسئول انتشارات آریترین با اشاره به کتاب های منتشر شده این انتشاراتی در یکی دو ماه اخیر بیان کرد: چند کتاب در زمینه های مختلف در انتشارات آریترین منتشر کردیم که از جمله آن ها پژوهش های ایران شناسی اثر اردشیر سگ وند و نه مثل هیچ کس اثر علی بهادر است. نه مثل هیچ کس داستان کوتاه نوجوان درباره خودشناسی و خداشناسی، دوران بلوغ نوجوان ها و مسائلی است که نوجوان های تازه مسلمان شده با آن مواجه می شوند. کتاب گل های وحشی اثر هرمز کتابی درباره نثر انقلاب و دفاع مقدس است که در انتشارات آریترین منتشر شد.

صابری نژاد ادامه داد: کتاب امثال و کنایات لری ، اثر عزت الله نیک وندی با موضوع فرهنگ اقوام لر و بخشی از سرفصل های اقتصاد مقاومتی اثر علی کاچی با موضوع اقتصادی در انتشارات آریترین منتشر شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مدیر نشر سفیر اردهال درباره ضرورت های نمایشگاه کتاب تهران گفت: اطلاع رسانی زودتر موجب می شود ناشران بتوانند برای انجام امور تبلیغاتی فعال تر عمل کنند؛ برنامه های میهمان ویژه هم باید زودتر اعلام شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

حسین عابدینی، مدیر انتشارات سفیر اردهال در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با اشاره به مطالبات خود از سی وسومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عنوان کرد: با توجه به سابقه بیش از سه دهه ای نمایشگاه، به نظرم این زمینه وجود دارد که یک سری کارها را از ماه ها قبل از برپایی آن انجام داد تا این رویداد بزرگ با نظم و انضباط بهتری برگزار شود.

وی با ذکر مثالی در این زمینه توضیح داد: یکی از این موارد، جانمایی ناشران است؛ یک فرصت هفت یا هشت روزه باید به ناشران داده شود تا بتوانند علاوه بر غرفه سازی، برای معرفی تازه های کتاب و نشانی غرفه خود به مخاطبانشان فرصت کافی داشته باشند؛ نه اینکه همزمان با روزهای نمایشگاه این کار را انجام دهند.

عابدینی با تاکید بر آغاز سریع تر اطلاع رسانی بخش ها، اظهار کرد: اطلاع رسانی و جانمایی زودتر ناشران موجب می شود ناشران بتوانند برای انجام امور تبلیغاتی نیز بهتر و فعال تر عمل کنند؛ زیرا تجربه نشان می دهد مساحت و مکان و نقشه ها هر سال مشخص است و با تغییرات جزئی در دوره بعد تکرار می شوند.

مدیر انتشارات سفیر اردهال همچنین لزوم اطلاع رسانی گسترده درباره برنامه ها و نشست های فرهنگی نمایشگاه در اسرع وقت را یکی دیگر از ضرورت های نمایشگاه پیش رو دانست و یادآور شد: هر سال مجموعه ای از نشست ها و همایش ها هم زمان با نمایشگاه برگزار می شود که اطلاع رسانی درباره این برنامه ها به نظرم باید گسترده تر باشد تا مخاطبان و مردم بتوانند قبل از حضور در نمایشگاه به تناسب علاقه ای که دارند آن ها را دنبال کنند.

عابدینی همچنین درباره ایجاد فرصت برای دیده شدن کتاب های برگزیده و فاخر ناشران نیز گفت: باید برای کتاب های خوبی که طی یک سال از سوی ناشران مختلف منتشر شده، فضا و غرفه ای اختصاص داده شود تا این آثار بهتر دیده شوند؛ زیرا نمایشگاه کتاب تهران فرصتی برای معرفی این کتاب ها به مخاطبان واقعی شان است.

وی با بیان اینکه اطلاعات کتاب ها در بانک اطلاعاتی نمایشگاه وجود دارد و مسئولان می توانند در ارتباط با ناشران زمینه ایجاد این غرفه مجزا را ایجاد کنند، عنوان کرد: ناشران در روزهای نمایشگاه درگیر حمل و نقل کتاب ها و فروش آثارشان هستند و اگر این کتاب ها انتخاب شده و به فراخور حضور ناشران معرفی شود، می تواند در معرفی تازه های نشر موثر باشد.

عابدینی درباره امکان برگزاری جلسه هم اندیشی با ناشران خارجی در ایام نمایشگاه نیز گفت: این موضوع از جمله ضرورت هایی است که به نظرم در بخش بین الملل می توان دنبال کرد. در نمایشگاه سی و دوم کشور چین برنامه ریزی وسیعی برای معرفی ناشران و کتاب هایش به صنعت نشر ایران و استفاده از این بازار انجام داده بود.

وی یادآور شد: در این زمینه برای نمایشگاه پیش رو بهتر است اطلاعات میهمانان ویژه (که امسال ترکیه است) و ناشران آن ها زودتر اعلام شود تا ناشران داخلی بتوانند برای ارتباط بهتر و موثرتر با نمایندگان این کشور برنامه ریزی داشته باشند.

عابدینی در بخش پایانی مطالبات خود از نمایشگاه سی وسوم درباره لزوم توسعه ارتباطات ناشران با مراکز و موسسات علمی نیز گفت: معرفی آثار ناشران برای تجهیز کتابخانه های دانشگاهی و پژوهشی همچنین موسسات و مراکز فرهنگی ازجمله ضرورت هایی است که ناشران و برگزارکنندگان نمایشگاه در برنامه ریزی ها باید به آن توجه کنند. برخی ناشران به صورت موردی ارتباطاتی دارند که به نظرم این برنامه ها باید بیشتر شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
سینمای تحکیمی، جشنواره ملی فجر و آیریش من (مرد ایرلندی) سه محور اصلی برنامه هفت در شب گذشته بودند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : امپراتوری دروغ

به گزارش خبرنگار ایمنا ، چهل و نهمین برنامه سینمایی هفت با اجرای محمد حسین لطیفی جمعه پنجم بهمن ماه به صورت زنده از آنتن شبکه سه سیما پخش شد.

اولین میز برنامه هفت با حضور محمدرضا عباسیان کارشناس فرهنگی و مستند ساز، پیرو سینمای تحکیمی بحث شد.

عباسیان با اشاره به نقش سردار شهید سلیمانی در حمایت از مستند سازان گفت: این حمایت هایی که در سال های اخیر در زمینه مستندسازی در سوریه و عراق صورت گرفت به پیشرفت مستند کمک کرد. دیده شدن این جنس مستندها تصوری را به مخاطب می دهد که یک نگاه استراتژیک است و تک تک مردم به آن نیاز دارند. سینمای مستند ما خیلی حق خود را در این زمینه ادا کرده است. این اجازه را می دهم بگویم که چرا ما فیلم سازها کاری نکردیم؟ سینمای غرب برای قهرمان های نداشته خود فیلم می سازند یعنی قهرمان سازی می کنند. ما قهرمان داریم ولی در سینمای خود قهرمان نداریم. باید یک قهرمانی به مخاطبان خود معرفی کنیم که بعد از دیدن فیلم به خود ببالد. من مستند درمورد طالبان ساختم و بعد از بیست سال هنوز در تلویزیون پخش نشده است. ما مشکل تولید محتوا داریم. انگشت اتهام به سمت مدیران است. مهم ترین سوالی که در آخر سال از تمام نهادها پرسیده می شود این است که چرا درطول سال ما هیچ فیلم ارزشی نداریم؟ قهرمانان ما فقط به اسم های خیابان ها محدود شده اند.

وی با بیان اینکه وظیفه سازمان سینمایی ساختن آثاری برای بیان فرهنگ شهادت است، ادامه داد: چه قدر پتانسیل و توان داشتیم و می توانستیم با رهبران مختلف کشورها در مورد انقلاب اسلامی صحبت کنیم ولی این کار انجام نشده است؟ سینمای تحکیمی یعنی نشان دادن تصویر ایران از نگاه دیگران در خارج از کشور. ما نیاز به اغراق نداریم اگر هرآنچه که وجود داشته را بیان کنیم خیلی عجیب و غریب است.

عباسیان به نقش قهرمان در سینما پرداخت و ادامه داد: اگر سازمان اوج فیلم می سازد از بقیه ارگان ها نباید غافل شد. فقط نباید از شهدا ساخت همین راننده تاکسی یا پاکبانی که با وجود سختی کیف پول پس می دهند قهرمان هستند. از نخبگان علمی چرا فیلم موجود نیست؟ باید واقعیت هایی را به مردم نشان دهیم که به ایرانی بودن خود افتخار کنند. ما در شبکه نمایش خانگی چه محتوایی را داریم به خانواده ها نشان می دهیم؟ فیلمساز یک رسالتی دارد که باید آن را به درستی نشان دهد. معدود مدیرانی داریم که تعامل با فیلمساز و نگاه محتوایی دارند.

در دومین میز هفت با حضور محمدرضا مقدسیان به بررسی فیلم های راه نیافته به جشنواره فجر پرداخته شد.

مقدسیان که با تخیلی همه جانبه از علل راه نیافتن فیلم ها به برنامه آمده بود، با فیلم لامینور ساخته داریوش مهرجویی شروع کرد و گفت: اگر بخواهیم از نظر نگاه مخاطب بررسی کنیم باید به تنوع سبد سینمایی توجه کرد. اولین فیلم می توان به لامینور داریوش مهرجویی توجه کرد که خود فرم جشنواره را پر نکرد. یک گروه میگویند که اسم داریوش مهرجویی برای جشنواره لازم است و برخی به این معتقد نیستند. برخی معتقدند که داریوش مهرجویی بعد از سنتوری دیگر توقعات را برآورده نکرده است.

وی ادامه داد: یک فیلم دیگر مجبوریم رضا درمیشیان است که حرفهای زیادی محور آن وجود داشت. عملاً درمیشیان می توانست جشنواره را گرم کند. فیلم جنایت بی دقت اثر شهرام مکری که عنوان کرد به دلیل طولانی شدن مراحل فنی به جشنواره فیلم فجر نرسیده است، فیلم قاتل و وحشی حمید نعمت الله هم که به دلیل حق مالکیت به جشنواره نرسید. استانداردها و معیارهای انتخاب فیلم ها مشخص نیست. باید کیفیت و معیار انتخاب مشخص شود.

کسی که نان تلویزیون را می خورد چرا تحریم می کند؟

میز رسانه با حضور احسان رستگار و پژمان کریمی سومین بخش برنامه هفت بود.

رستگار مانند برنامه های گذشته با لحنی خشمگین آغاز کرد و گفت: امسال در 11 دقیقه اولیه 80 هزار بلیت جشنواره به فروش رفت. پردیس ملت هم از شش سالن سینمایی به 12 سالن ارتقا یافت. پردیس سینمایی چارسو به عنوان کاخ هنرمندان انتخاب شد. چهار فیلم هم رده بندی سنی گرفتند که از بین آن ها فیلم شنای پروانه با رده بندی سنی +15 اکران می شود. بازیگرانی که در فیلم های ارگانی بازی کردند چرا باید بیایند جشنواره را تحریم کنند؟ کسی که نان تلویزیون را می خورد چرا تحریم می کند؟

پژمان کریمی نیز همسو با رستگار هنرمندانی که از جشنواره فجر انصراف دادند را قویاً محکوم کرد و در ادامه گفت: طی دو هفته گذشته بازار بیانیه دادن گرم شده بود. دوستانی که بیانیه می نویسند باید توجه به غلط نگارشی آن داشته باشند. دیروز بیانیه ای دیدم که 140 نفر گفته بودند ما به جشنواره نمی آییم. وقتی قرار است یک رویداد ملی برگزار شود باید به رشد آن کمک کرد. وقتی این بیانیه منتشر شد رسانه های بیگانه از آن استقبال کردند. برخی افراد اصلاً از حضور اسمشان در این لیست مطلع نبودند. چرا با مردم صادق نیستیم؟ امسال یکی از اعضای خانه سینما که عضو هیات انتخاب هم بود گفت دو بازیگر باید سیمرغ دریافت کنند این یک بدعت و خط دهی است.

مرد ایرلندی فیلم بدی نیست، فیلم خیلی بدی است

میز نقد با موضوع مرد ایرلندی و با حضور مسعود فراستی، محمد تقی فهیم و ناصر هاشم زاده آخرین بخش برنامه هفت بود.

ناصر هاشم زاده آغاز کننده بحث، ساخته جدید اسکورسیزی را فیلمی قابل توجه خواند و گفت: فیلم قابل توجه و بحث است. درمورد تشکیل مافیا در آمریکا فیلم هایی زیادی ساخته شده است ولی اینجا کارگردان داستانی را به خوبی بیان کرده است. اگر کسی از مافیا اطلاع نداشته باشد فیلم را شاید متوجه نشود. شخصیت وارد صحنه می شود و شکل می گیرد. کارگردان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری را به خوبی بیان کرده است. در قسمت میانی فیلم سیاست و مافیا زیاد ترکیب شده است. جایی که جیمی با او صحبت می کند همانجا منتظر عکس العمل است و می گوید نمی فهمم چه حسی داری؟ به نظر من نقش همین است یعنی نقش یک آدم منفعل است. فقط مطیع است و اطاعت می کند. رفاقت معنی ندارد. کارگردان خواسته این آدم را به ما نشان دهد به دنبال نشان دادن توبه این آدم نیست. در نشان دادن شخصیت ها عمد وجود داشته و موفق بوده است.

محمد تقی فهیم در کمال تعجب با فراستی همسو نبود و مرد ایرلندی را یکی از بهترین فیلم های سینمای آمریکا دانست و ادامه داد: فیلم یکی از بهترین فیلم های سینمای آمریکاست. تمام نکات فیلم مثبت است. در فیلم های قبلی اسکورسیزی هماهنگی بین عناصر تا این حد و اندازه وجود نداشت. همواره در آمریکا مافیا ابزار سیاست بوده اند. دولت از آن ها برای پیشرفت کارهای خود استفاده کرده اند. فیلم نوع مرسومی از روایت نیست. ما صدای ذهنی فرانک را می شنویم. در این چندسال اخیر هیچ کس به این صراحت به پرچم آمریکا توهین نکرده بود. در افتتاحیه فیلم می طلبد که دوربین سیال باشد. در سینماگران زنده در بیست سال اخیر به نظرم چنین پایان بندی در انتهای فیلم وجود نداشته است. از نظر تاثیرگذاری فرم بسیار عالی است. خشونتی که در این فیلم است متناسب با شرایط جهان است. مافیا امروز در دل خشونت است و فیلم به درستی آن را منعکس می کند.

مسعود فراستی با زبانی تند فیلم اسکورسیزی را فاقد فرم خواند و گفت: مرد ایرلندی فیلم بدی نیست. فیلم خیلی بدی است. اساساً فرم ندارد و کارگردان نتوانسته بازی بگیرد. حرکت دوربین در سکانس افتتاحیه سیال است. دوربین شروع می کند به حرکت از مکان، و برای اینکه کات ندهد سر کارکتر از کادر خارج می شود! نکته دوم کارکتر: رابرت دنیرو تا آخر فیلم کامل نیست و یک مقوای واقعی و مصنوعی است. بدترین بازی دنیرو در این فیلم وجود دارد. از ابتدا مشکل نوع روایت وجود دارد. شخصیتی را به ما ارائه نمی دهد که ذهن خوبی داشته باشد. دوربین تشخص ندارد. حتی نمای نشان دادن مرگ هم بسیار ضعیف است. در سینما معلول اساس است نه علت. سینما از پس معلول، علت را بیان می کند نه برعکس. یک سری عکس به ما نشان می دهد که هیچ اتفاقی با این عکس ها را نمی دهد. در اثر بویی از کاتولیک بودن فیلمساز وجود ندارد. این آدم خشونت در درونش وجود دارد. به نظر من اتفاقاً نمی خواهد آدم منفعل نشان دهد. به نظرم خشونت برای امروز نیست و برای بیست سال پیش جامعه آمریکاست. وقتی شخصیت احساس ندارد کلوز آپ نمی شود گرفت.

کد خبر 407378

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
کم مانده است اعلام کنند، مرحوم عباس کیارستمی نیز از گور، حکم به تحریم داده. حالا که این طور شد ، بعید نیست رسانه های بیگانه اعلام کنند که آلفرد هیچکاکِ هم امسال به جشنواره فیلم فجر نمی آید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

به گزارش مشرق ، نشریه اینترنتی حق با مدیریت حسین قدیانی با کیفیتی متفاوت و حرفه ای در فضای مجازی منتشر می شود. صفحات این نشریه پر از مطالب خواندنی و قابل تامل است. در شماره اخیر این نشریه آرش فهیم منتقد و روزنامه نگار سینمایی در مورد تحریم جشنواره فیلم فجر توسط سینماگران نوشت:

ماجرای تحریم جشنواره های هنری فجر، شباهت بسیاری به مک گافین در سینما دارد. منظور از مک گافین، اتفاق یا عنصری در داستان یک فیلم است که باعث خودنمایی شخصیت ها و پیشبرد داستان می شود، اما در نهایت هیچ اهمیتی نداشته و به اصطلاح، سرِکاری است؛ مک گافین یعنی ایجاد تعلیق و هیجان با هیچ و پوچ! عنصری که در فیلم های آلفرد هیچکاک به وفور استفاده می شد. هیچکاک در آثارش بارها از مک گافین استفاده کرده بود. به طور مثال در فیلم روانی پول های دزدیده شده توسط مارین، یک مک گافین هستند که هم شخصیت او را برملا می سازد و هم کشمکش و تنش را در داستان فیلم آغاز می کند اما رفته رفته اهمیت خود را از دست می دهد و به فراموشی سپرده می شود و نقشش در داستان از بین می رود.

موج تحریم جشنواره های فجر سال 98، خاصه سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، با قضیه مک گافین در سینما قابل مقایسه است. اتفاقی است که درون و جایگاه بسیاری از افراد را در این بزنگاه برملا کرده، عامل ایجاد اضطراب و تعلیق است و با گذشت زمان، اهمیتش را از دست می دهد و از خاطره ها محو می گردد. درست مانند 10 سال قبل در همین روزها. آن دوره هم برخی از هنرمندان سفارت نشین، ساز تحریم جشنواره را کوک کردند تا صدای تفرقه را در جامعه بلند کنند. اما فقط خودشان را رسوا کردند. چون نه به دولت و جشنواره آسیبی وارد شد و نه اینکه یادی از آن حرکت مانده است.

کارگردانی که از ساخت آخرین فیلم او نزدیک به 20 سال می گذرد،اعلام کرده که جشنواره فیلم فجر را تحریم کرده است! کم مانده است اعلام کنند، مرحوم عباس کیارستمی نیز از گور، حکم به تحریم داده. حالا که این طور شد ، بعید نیست رسانه های بیگانه اعلام کنند که آلفرد هیچکاکِ فقید، که ساکن آمریکا بود و 40 سال از درگذشتش گذشته، بیانیه صادر کرده و گفته که در اعتراض به سپاه پاسداران، امسال به جشنواره فیلم فجر نمی آید!

بیشتر بخوانید:

میدان سخت رقابت برای عصر جدید2 / چه کسی به ترکیب تیم برنده دست می زند؟

آن هایی که هر روز سال را در پیچ و خم اخبار و رویدادهای سینمایی می گذرانند خبر دارند که این قماش،هر سال برای راه یافتن به جشنواره فجر و راه رفتن روی فرش قرمز آن، لحظه شماری می کنند. برخی بازیگران که برای دست یافتن به سیمرغ های فجر، له له می زدند و مدت هاست که حتی در حاشیه جشنواره به یک پلومرغ هم دست نیافته اند و مثل گربه ای که دستش به گوشت نمی رسد، از بو دادن آن دم می زنند. غافل از اینکه مردم با استقبال خیره کننده از بلیت های جشنواره، نشان دادند که حرف تحریم کنندگان را تخم مرغ هم حساب نمی کنند!

همان طور که مک گافین،به رغم بی ارزش بودنش باعث شناخته شدن شخصیت های یک درام می شود، تحریم جشنواره فجر هم با اینکه کم اهمیت است، فرصتی شد تا برخی هنرمندان، آن روی خود را نشان دهند و معلوم شود که دلشان با چه کسی است. معلوم شد، بازیگرها یا فیلمسازانی که اصلا فیلمی در جشنواره فجر ندارند و فریاد تحریم جشنواره را می زنند، تا چه حد صادق و روراست هستند. ای کاش مسئولان فرهنگی نیز از این مک گافین برای خلق داستانی به سود مردم استفاده کنند.

منبع: نشریه اینترنتی حق

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
سینماپرس: شفیع آقامحمدیان در خصوص ضرورت توجه به هنرمندان متعهد و انقلابی گفت: حضور افراد غیرانقلابی و غیرمتعهد در عرصه فرهنگ و هنر به مصلحت کشور نیست من امیدوارم با این اتفاقات پیش آمده مسئولان سرشان به سنگ خورده باشد و متوجه شده باشند که دیگر نباید امکانات و بودجه های دولتی را در اختیار آن ها قرار دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

این کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: این مایه تأسف و شرمساری است که ما طی سال های اخیر افرادی را به درجه سلبریتی بودن رسانده ایم که هیچ عرق و ارداتی به انقلاب اسلامی نداشته اند و فاقد نگرش و نگاه و شناخت و جدی بودند و قدرت تجزیه و تحلیل شرایط را نداشته اند. این نقصانی است که متأسفانه با بی تدبیری مدیران فرهنگی به تازگی شکلی جدی تر و تهدیدآمیز تر به خود گرفته است.

وی با بیان اینکه مدت های مدیدی است هنرمندان متعهد، ولایتمدار و انقلابی در نامه نگاری ها، مصاحبه ها و بیانات شان نسبت به این شیوع این فضای مسموم و مهلک اشاره دارند اظهار داشت: گویا هیچ گوش شنوایی برای درک و شنیدن پیام هنرمندان انقلابی وجود ندارد. ما سال های متمادی است که مسأله هنرمندان دوتابعیتی و ضرری که وجود آن ها برای فرهنگ و هنر کشور دارد را گوشزد کرده ایم اما تاکنون هیچ تدبیر و سیاست گذاری درست و اصولی برای مقابله با این پدیده از سوی مسئولان فرهنگی و هنری اتخاذ نشده است.

آقامحمدیان در همین راستا تصریح کرد: برخی افراد با عنوان هنرمند، نقش سربازان بی جیره و مواجب دشمنان انقلاب را ایفا می کنند؛ این وظیفه مدیران است که عوارض مخاطره آمیز حضور آن ها را به درستی درک کنند. مدیران باید بدانند کسانی که هیچ جایی در فرهنگ انقلابی ندارند نباید مورد حمایت قرار بگیرند. متأسفانه این رویه نه تنها در حوزه فرهنگ و هنر که در سایر حوزه ها از جمله مسأله ورزش هم وجود دارد. ما در این عرصه ها شاهد حضور افرادی هستیم که با کمال نامردی به انقلاب اسلامی پشت می کنند اما ظاهراً هنوز کسانی که سیاست گذار و تصمیم گیرنده هستند به این نتیجه نرسیده اند که باید جلوی حرکت آن ها گرفته شود.

کارگردان فیلم سینمایی مروارید سیاه خاطرنشان کرد: حضور این قبیل افراد در عرصه های مختلف جز خسارت سنگین برای کشور هیچ دستاورد دیگری ندارد. این جریان نامأنوس که همواره خلاف جهت رودخانه شنا می کنند گوش به فرمان دشمنان و بیگانگان از خارج کشور هستند و تمامی رفتارهای شان دیکته شده دشمنان است و خواسته و یا ناخواسته درگیر بازی دشمن شده اند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو به اظهارات اخیر حجت الاسلام والمسلمین پژمانفر و ارائه طرحی برای محدود سازی برخی فعالان فرهنگی و هنری که دم از تحریم جشنواره های فجر انقلاب زده اند، اشاره کرد و گفت: من امیدوارم اعضای محترم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قوانینی که به نفع انقلاب اسلامی و در راستای مصالح نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است را هرچه سریع تر به تصویب برسانند. آن ها نباید درگیر فضاسازی های مسموم بیگانگان شوند و تصمیم گیری های شان را عوض کنند و باید با تمام قوا طرح های شان را به منصه ظهور برسانند.

آقامحمدیان در خاتمه اظهاراتش تأکید کرد: جریان فتنه همچنان زنده است و ما امروز شاهد فتنه بسیار گسترده ای از سوی دشمنان نظام و انقلاب اسلامی هستیم. من امیدوارم مسئولان فرهنگی و هنری کشور با بصیرت و هوشیاری کامل تدبیری داشته باشند و شرایط و سیاست گذاری هایی را فراهم کنند تا هرکس نتواند به صورت ولنگارانه وارد عرصه فرهنگی و هنری شود. ما برای هنرمندپروری و حمایت از هنرمندان باید اصولی را در نظر بگیریم و همه را مجبور به رعایت این اصول کنیم تا ان شا الله دیگر مانند جبهه گیری های زشت اخیر برخی افراد شاهد جوسازی برخی افراد غیرانقلابی در عرصه فرهنگ و هنر نباشیم.

لینک خبر :‌ سینما پرس
صدا و سیما اگر بخواهد به حوزه صوت و تصویر شرکتهای بخش خصوصی ورود پیدا کند با قاعده تعارض منافع ناسازگار است چون خودش رقیب بخش خصوصی است

عصرایران - حمید ضیایی پرور - رئیس قوه قضاییه اخیرا با صدور بخشنامه ای خطاب به مراجع قضایی سراسر کشور تاکید کرده هرگونه فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز است.

متن بخشنامه رییس قوه قضاییه به شرح ذیل است: با عنایت به نظریه تفسیری مورخ 10/7/1379 شورای نگهبان ذیل اصول 44 و 175 قانون اساسی و ابلاغیه مقام معظم رهبری مدظله العالی مورخ 22/6/1394 خطاب به رئیس جمهور محترم، مبنی بر اینکه مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصراّ بر عهده سازمان صدا و سیما است. ضروری است مراجع قضایی و ستادی قوه قضاییه هرگونه استعلام درباره صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را از حیث پروانه فعالیت، مقرات و موضوعات مرتبط از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عمل آورند. بدیهی است، هر گونه فعالیت در این زمینه بدون مجوز آن سازمان غیر مجاز است.

در بخشنامه مذکور سه موضوع قابل توضیح بیشتر است:
1- نظریه تفسیری مورخ 10/7/1379 شورای نگهبان : در نظریه شورای نگهبان که به درخواست علی لاریجانی رئیس وقت صداوسیما ارائه شده بوده، آمده است: نظریة تفسیری در خصوص اصل چهل و چهارم قانون اساسی: مطابق نصّ صریح اصل چهل و چهارم قانون اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران رادیو و تلویزیون دولتی است و تأسیس و راه اندازی شبکه های خصوصی رادیوئی و تلویزیونی به هر نحو، مغایر این اصل می باشد. بدین جهت انتشار و پخش برنامه های صوتی و تصویری از طریق سیستمهای فنی قابل انتشار فراگیر (همانند ماهواره، فرستنده، فیبرنوری و غیره) برای مردم در قالب امواج رادیوئی و کابلی غیر از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خلاف اصل مذکور است. همان طور که ملاحظه می فرمایید در این نظریه که در سال 1379 ارایه شده از مفهوم فراگیر یاد شده و داخل پرانتز به عنوان مصادیق فراگیر مواردی همچون ماهواره، فرستنده، فیبر نوری و غیره نام برده شده است. هر چند کاربرد کلمه و غیره در یک نظریه تفسیری قانونی آن هم از سوی شورای محترم نگهبان بسیار عجیب است اما با توجه به تاریخ صدور این نظریه تفسیری که سال 1379 بوده و در آن موقع هنوز بحث صوت و تصویر در فضای اینترنت به قوت امروز مطرح نبوده و اساسا هنوز IPTV و VOD ابداع نشده بودند و بیشتر بحث ماهواره و تلویزیون کابلی (به عنوان نمونه تلویزیون کابلی کوی دانشگاه) مطرح بود. استناد این نظریه هم اصل 44 قانون اساسی است که رادیو و تلویزیون را دولتی اعلام می کند بنابراین راه اندازی شبکه تلویزیونی یا رادیویی خصوصی را غیر مجاز می شمارد. اساسا در آن زمان نهاد محترم شورای نگهبان به عنوان مفسر قانون، تصویری از فناوری های جدید اینترنتی در ذهن نداشته است که بخواهد مصادیق آن را ذکر کند و حتی صفت فراگیر را نیز شامل ماهواره و فرستنده و فیبر نوری دانسته است که البته در شرایط حاضر می توان در باره این مصادیق به عنوان زیر ساخت و ابزار انتشار صوت و تصویر بحث داشت.

2- ابلاغیه مقام معظم رهبری مدظله العالی مورخ 22/6/1394 خطاب به رئیس جمهور محترم : در این ابلاغیه نیز عبارت صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی تصریح شده است. واقعیت این است که هنوز تعریف جامع و قانونی و مورد وفاق همه دستگاه های حاکمیتی اعم از مجلس، شورای عالی فضای مجازی، دولت و حتی خود صدا و سیما از عبارت صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی ارایه نشده است. سال گذشته کمیسیون فرهنگی مجلس در جریان بررسی و تصویب طرح اداره و نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران این مساله دوباره باعث طولانی شدن جلسات کمیسیون فرهنگی شد. به طوری که سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: طولانی شدن مباحث در این ماده به دلیل نبود تعریفی روشن از موضوع "صوت و تصویر فراگیر" است به همین دلیل مباحث مطرح شده در کمیسیون به طول انجامید. در همین راستا و برای رسیدن به تعریفی واحد از صوت و تصویر فراگیر کمیسیون تصمیم گرفت که برگزاری جلسات کارشناسی بین مسئولان و کارشناسان ارشد صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آیین نامه ای درباره تعریف و چارچوب مشخصی از تنظیم و مقررات، صوت و تصویر فراگیر احصا و ارائه شود. بر همین اساس مقرر است آیین نامه تدوین شده میان دستگاه های مذکور به شورایعالی فضای مجازی ارائه می شود تا با تصویب در این شورا تکلیف ماده 4 طرح اداره و نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و تعریف موضوع "صوت و تصویر فراگیر" در این قانون تعیین شود

البته خبرگزاری مجلس همان زمان گزارش داد بر اساس ماده 2 طرح اداره و نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شده اما هنوز به صحن علی نیامده، صوت و تصویر فراگیر چنین تعریف شده است: صوت و تصویر فراگیر عبارت است از محتوای صوتی و تصویری که به صورت گسترده و یک سویه و بدون الزام به شناسایی مخاطب از طریق فرستنده های امواج رادیویی یا شکبه های کابلی ماهواره ای و اینترنتی توزیع می شود و یا قابلیت توزیع دارد و همچنین محتوای مربوطه زنده بوده و یا دارای جدول پخش زمانی است.

این در حالی است که مرتضی موسویان، رئیس وقت مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: در حال حاضر تعریفی که از صوت و تصویر در مرکز ملی فضای مجازی وجود دارد و باید به صحن شورای عالی فضای مجازی بیاید، با آنچه به آن اشاره کردند، متفاوت است؛ یعنی این تعریف معتقد است که صوت و تصویر فراگیر، صدا و تصویری است که بدون شناخت مخاطب، او را در بر بگیرد و دارای کنداکتور پخش و زنده و دارای یک تعداد مخاطب خاص به بالا باشد. این تعریفی است که کارشناسان مرکز ملی فضای مجازی به آن رسیده اند؛ اما نمی دانم تعریفی که مصوب خواهد شد، چیست.

اما به تازگی ساترا(سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیردر فضای مجازی) در جوابیه ای به ایرنا اعلام کرده: رسانه های صوت و تصویر فراگیر طیف متنوعی از انواع خدمات رسانه ای را شامل می شود، اما خدمات ویدیوی مبتنی بر تقاضا VOD از جمله انواع سنتی آنهاست. ابتدای دی ماه 98 هم رئیس ساترا، در جلسه ای با رسانه ها اعلام کرده بود که تمامی محتوای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی شامل پلتفرم های اشتراک فیلم و VOD ها باید از سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر فضای مجازی مجوز بگیرند. این در حالی است که معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه مسئولیت صدور مجوز برای تولید و نمایش آثاری که در سیمای جمهوری اسلامی پخش نمی شوند بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، گفته: وضعیت صوت و تصویر فراگیر تا تعیین تعریف و ارائه مصداق دقیق از سوی شورای عالی فضای مجازی، بلاتکلیف است.

در مجموع دو نکته اساسی در مورد چالش مفهوم فراگیر در ماجرای صوت و تصویر وجود دارد:
1- مفهوم صوت و تصویر فراگیر یک مفهوم بین المللی نیست که بخواهیم به داکیومنت های بین المللی و استاندارد استناد کنیم. درست است که در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی مفهوم audiovisual (سمعی بصری) مطرح است اما سازمان رگولاتوری که در این کشورها وجود دارد مستقل از دولت ها است و مقررات و ضوابط فنی شبکه های رادیویی و تلویزیونی خصوصی را تنظیم می کند و گرنه یوتیوب و سرویس دهندگان پادکست و سایت های به اشتراک گذاری صوت و تصویر و VOD ها و از همه مهمتر IPTV هایی مانند نتفلیکس باید از سازمان های رادیو و تلویویزن ملی هر کشوری مجوز می گرفتند.

2- قاعده تعارض منافع در مورد ورود سازمان صداو سیما به حوزه صوت و تصویر در فضای مجازی مصداق پیدا می کند. اساسا صدا و سیما به عنوان یک دستگاه حاکمیتی در حوزه صوت و تصویر اگر بخواهد به حوزه صوت و تصویر تولیدی شرکتهای بخش خصوصی ورود پیدا کند هم با قاعده تعارض منافع ناسازگار است چون خودش رقیب بخش خصوصی است و هم اگر بخواهد استانداردها و ضوابط خود را به فعالیت های فضای مجازی تعمیم دهد باعث شکست فعالیتهای این بخش خواهد شد. صدا و سیما می تواند محتواهای تولیدی عظیم خود را از طریق فناوری های جدید مانند VOD و IPTV در اختیار مردم بگذارد اما نه می تواند و نه امکان و توانش را دارد که حوزه ماموریتی خود را به فضای مجازی تعمیم دهد. اگر قرار باشد نظارت این سازمان به محتوای صوتی و تصویری در فضای مجازی تعمیم یابد اولا همه پلتفمرم های داخلی میزبان صوت و تصویر ورشکسته خواهند شد و مردم به پلتفرم های خارجی رو خواهند آورد. ثانیا صدا و سیما با عملکرد خودش در دهه های گذشته منجر به واگرایی عمومی از این رسانه شده به طوری که می توان گفت بخش عمده ای از دلایل گرایش مردم به ماهواره و رسانه های خارجی و از دست رفتن مرجعیت رسانه ای از داخل و اعتبار یافتن رسانه های خارجی، عملکرد صدا و سیما بوده است.

حوزه مورد نظر صداوسیما به وی اوی دی و آی پی تی وی خلاصه نشده و در سامانه صدور مجوز ساترا، تاکید شده حتی بخش صوت و تصویر خبرگزاری ها و سایت های خبری باید از صداوسیما مجوز بگیرند که در این صورت تمامی خبرگزاری و سایت های خبری زیرمجموعه صداوسیما می شوند و صداوسیما می تواند در محتوای صوت و تصویر منتشر شده در آن ها اعمال نظر کند و حتی خواستار حذف محتوای صوتی و ویدیویی شان شود! البته صداوسیما به تلاش برای سیطره بر رسانه ها در کنار آی پی تی وی ها و وی اوی دی ها، اکتفاء نکرده و در بخش مجوزهایش، تجمیع کننده خدمات ، تجمیع کننده نرم افزار تلفن همراه ، دانلود زیرنویس ، پیام رسان اجتماعی ، مسابقه زنده را در زمره صوت و تصویر فراگیر تعریف کرده و در سامانه ساترا، صدور مجوز برای این بخش ها را نیز فعال کرده است! این در حالی است که سایر حوزه های رسانه ای در کشور قانون مصوب مجلس دارد.

در پایان باید اذعان داشت، ممنوعیت راه اندازی شبکه های خصوصی رادیو و تلویزیون در ایران و بی رقیب بودن صدا و سیما یکی از دلایل ضعف فنی و محتوایی این رسانه به شمار می رود. ما در این سال ها نه تنها اجازه ندادیم شبکه های خصوصی رادیو و تلویزیون توسط بخش خصوصی و مدنی و حتی دستگاه های حاکمیتی راه اندازی شود بلکه حالا می خواهیم این انحصار و ناکارآمدی را به فضای مجازی نیز تعمیم دهیم. جالب تر اینکه یک مقام مسئول ساترا گفته است این سازمان هم متولی تولید کنندگان صوت و تصویر در فضای مجازی است و هم تولید کنندگانی که کار اصلی شان صوت و تصویر نیست ولی بخشی از فعالیت آنها صوت و تصویر است برای همان بخش باید از ساترا مجوز بگیرند. در نظر بگیرید مثلا یک خبرگزاری مانند ایسنا یا ایرنا که کار اصلی اش تولید خبر در قالب متن است، اگر بخواهد فایل صوتی یا ویدئویی از رویدادها و مصاحبه هایش هم منتشر بکند باید برود از سازمان صدا و سیما مجوز بگیرد.

سخن آخر آنکه، تنها مرجع صلاحیت دار برای تعریف صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی است که شان اصلی اش سیاستگذاری در فضای مجازی است.

بیشتر بخوانید:

بلاتکلیفی صوت و تصویر فراگیر به روایت یک مدیر سینمایی

چند سوال در باب تعاملات سازمان تنظیم صوت و تصویر فراگیر و چهار سامانه مجازی خاص

ابلاغیه رئیس قوه قضائیه در رابطه با صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی

لینک خبر :‌ عصر ایران
تحرک جدی نیز برای حفظ حاکمیت در حوزه VOD از سوی سازمان سینمایی مشاهده نمی شود و حتی موضع گیری جدی از رئیس سازمان سینمایی در این زمینه شاهد نبوده ایم؛ گویی او نسبت به این از دست رفتن اختیار امور از حوزه تحت مسئولیتش ناراضی نیست و ترجیح می دهد نارضایتی اش را علنی بیان نکند!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

پس از تحولات اخیر پیرامون صدور مجوز حتی برای وی او دی ها از سوی سازمان تنظیم و مقررات صوت و تصویر فراگیر سازمان صداوسیما، این پرسش از سوی برخی تولیدکنندگان محتوا مطرح شده که چرا باید همچنان از سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تولید سریال ها و دیگر محصولاتی که صرفاً در وی او دی پخش می شود، مجوز بگیرند؟ پرسش بزرگی که می تواند به خروج کنترل بخشی از تولید از دست وزارت فرهنگ و ارشاد منتهی شود.

به گزارش تابناک ؛ پس از آنکه مقامات ارشد کشور از جمله رهبر انقلاب و رئیس قوه قضاییه متکی به نظریه شورای نگهبان بر نظریه تفسیری مورخ 1379/7/10 شورای نگهبان ذیل اصول 44 و 175 قانون اساسی تاکید کردند صوت و تصویر فراگیر در قلمرو مدیریت سازمان صداوسیما تعریف می شود و ناظر و قانون گذار آن این سازمان است، بحث درباره تعریف صوت و تصویر فراگیر شدت گرفت، به گونه ای که در روزهای گذشته، شاهد مباحث حقوقی وسیعی در فضای رسانه ای بودیم و همچنین در نشست هایی که رسانه ای نشده، پیرامون تعریف و تفسیر این الفاظ بحث های جدی در گرفته است.

سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما (ساترا) مسیر خودش را در پیش گرفته و با تعاریف شگفت انگیزش از صوت و تصویر فراگیر ، صدور طیف متنوعی از مجوز ها را آغاز کرده است. در شرایطی که به باور برخی ناظران، صوت و تصویر فراگیر مشتمل بر پخش زنده / Livestream در فضای مجازی است. بنا بر تعریف صداوسیما که برای آن مجوز صادر می کند، ویدیوکلوب اینترنتی یا همان وی او دی / VOD که مخفف سامانه ویدیویی درخواستی است نیز جزو قلمرو صداوسیما محسوب می شود و همه فعالان این حوزه باید از صداوسیما مجوز بگیرند و استاندارد های صداوسیما را رعایت کنند!

با این حال حوزه مورد نظر صداوسیما به وی اوی دی و آی پی تی وی خلاصه نشده و در سامانه صدور مجوز ساترا، تاکید شده حتی بخش صوت و تصویر خبرگزاری ها و سایت های خبری باید از صداوسیما مجوز بگیرند که در این صورت، تمامی خبرگزاری و سایت های خبری زیرمجموعه صداوسیما می شوند و صداوسیما می تواند در محتوای صوت و تصویر منتشر شده در آن ها اعمال نظر کند و حتی خواستار حذف محتوای صوتی و ویدیویی شان شود! این تعریف البته خلاف قانون مطبوعات و دیگر مقررات مصرحه است و تفسیر به نفع صداوسیماست.

البته صداوسیما به تلاش برای سیطره بر رسانه ها در کنار آی پی تی وی ها و وی اوی دی ها، بسنده نکرده و در بخش مجوزهایش، تجمیع کننده خدمات ، تجمیع کننده نرم افزار تلفن همراه ، دانلود زیرنویس ، پیام رسان اجتماعی ، مسابقه زنده را در زمره صوت و تصویر فراگیر تعریف و در سامانه ساترا، صدور مجوز برای این بخش ها را نیز فعال کرده است! قاعدتاً این تعریف بسیط به منزله تلاش سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیری صداوسیما برای کنترل بخش وسیعی از اینترنت با تعریف خود از صوت و تصویر فراگیر است.

در این میان، بخشی که بیش از سایر بخش ها فعال شده، وی او دی ها هستند. بیشترین سرمایه در این عرصه در حوزه وی او دی / VOD است که این سرمایه نیز مسیر صعودی نسبتاً تندی دارد. برخی از وی او دی های اصلی نظیر فیلیمو و نماوا که قبلاً به آنها اخطار داده شده بود که از صداوسیما مجوز دریافت کنند، اکنون توافق کرده اند و ظاهراً کار تا حدود زیادی از دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج شده است. در مقابل تحرک جدی نیز برای حفظ حاکمیت در حوزه VOD از سوی سازمان سینمایی مشاهده نمی شود و حتی موضع گیری جدی از رئیس سازمان سینمایی در این زمینه شاهده نبوده ایم؛ گویی او نسبت به این از دست رفتن اختیار امور از حوزه تحت مسئولیتش ناراضی نیست تا ترجیح می دهد نارضایتی اش را علنی بیان نکند!

پرسشی که اکنون میان صاحبان وی او دی ها مطرح است، این که آیا از این پس باید برای سریال هایی که سفارش می دهند و برخی فیلمسازان می سازند، همچنان از سازمان سینمایی مجوز بگیرند یا نیازی به مجوز ساخت ندارند و با همان پروانه فعالیت سازمان صداوسیما می توانند تولید داشته باشند؟ این پرسش مهمی است که آینده حاکمیت سازمان سینمایی را بر شبکه نمایش خانگی تعیین می کند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : بیتوته

[پولاد امین] بازتاب های بخش نامه رئیس قوه قضائیه مبنی بر اینکه مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی بر عهده سازمان صداوسیماست، همچنان ادامه دارد؛ بخش نامه ای که در آغاز به واسطه اینکه گمان می رفت حتی می تواند صفحات شخصی افراد را در رسانه های اجتماعی نیز شامل شود، واکنش های پرشماری را در فضای مجازی موجب شد.حالا اما نوبت وی .او.دی ها و سامانه های عرضه آنلاین محصولات فرهنگی رسیده است؛ سامانه هایی که طیفی اصرار دارند شامل تعاریف صوت و تصویر فراگیر هستند، اما بیشتر کارشناسان بر این باورند که تعریف صوت و تصویر فراگیر کمترین هم خوانی با شرح وظایف این سامانه ها ندارد.سرنوشت این سامانه ها و اصلا در کل سرنوشت محصولات شبکه نمایش خانگی موضوع دیگری است که این بحث به آن دامن زده است. اینکه آیا در صورتی که سلیقه صداوسیما قرار باشد این سامانه ها را مدیریت و جهت دهی کند، استقبالی که مردم از محصولات آنها کرده اند، ادامه خواهد یافت؟ آیا در آن صورت تبدیل نخواهند شد به سامانه هایی که محصولات موازی صداوسیما را توزیع می کنند؟ آیا شبکه نمایش خانگی که یکی از مهم ترین روزنه های توزیع محصولاتش همین سامانه ها هستند، با این کار کم نفس تر از اکنونش نخواهد شد؛ که پرنفس و قدرتمند در حال رقابت با محصولات و سریال های صداوسیماست و در هفته های اخیر از نظر کمیتی و تعداد سریال ها نیز مخاطبان را در دوراهی انتخاب بین نمایش خانگی و صداوسیما قرار داده است؟در این زمینه ها با سعید رجبی فروتن صحبت کردیم. یکی از مدیران وزارت ارشاد که دست به قلم است و با تحلیل هایش از شرایط فرهنگی روز، خود را در قامت کارشناسی صاحب نام نیز تثبیت کرده است. کارشناسی که البته شاید به مقتضای مسئولیت اداری اش نمی خواهد چندان صریح و رک صحبت کند: اگر روند وقایع و اخبار را دنبال کرده باشید، قطعا گفت وگوی آقای طباطبایی نژاد را خوانده اید که مواضع ارشاد را در این مورد با رسانه ها مطرح کرده؛ پس یعنی اینجا مواضع من مواضع شخصی خودم است.

ما هم با شما به عنوان یک کارشناس صحبت می کنیم و نه به عنوان یک مدیر دولتی؛ اینکه تجمیع صدور تمام مجوزها در یک نهاد یا نگرش و تفکر امتحان پس داده ای که نتیجه اش را در برنامه های صداوسیما می بینیم، منطقی است؟
خب روال و منطق قضیه حکم می کند که در صدور مجوزها یک نهاد و مرجع مشخص، رسمی و قانونی وجود داشته باشد و اینکه با این توجیه که بخواهیم نگاه ها و سلایق متفاوت و گوناگون را در این قضیه وارد کنیم، مراکز صدور مجوزها متکثر باشند، چندان درست و منطقی به نظر نمی رسد و با چنان نگاهی سنگ روی سنگ بند نمی شود؛ یعنی در این موضوع که باید مرکز واحدی درباره مجوزها تصمیم بگیرد، تردیدی وجود ندارد. مرکزی که درباره مجوزها تصمیم بگیرد و پاسخ روشن و واضحی به متقاضیان بدهد.
یعنی شما با تجمیع صدور مجوز در این زمینه در صداوسیما موافق هستید؟
من فعلا در مورد موافقت یا مخالفت حرف نمی زنم. درواقع بیشتر دارم در مورد الزامات این قضیه صحبت می کنم که مهم این است قانونی که برای این ماجرا نوشته می شود، قانونی جامع و مانع و مبتنی بر مقتضیات روز باشد و در ثانی کسانی که مجری این قانون هستند و قرار است این قانون را با آیین نامه ها و شیوه نامه ها و دستورالعمل های مکمل به نحو خوبی اجرا کنند، درک درستی از قانون و مقررات ضمیمه اش داشته باشند تا بتوانند آن خواسته و منویات قانون گذار را به درستی عینیت ببخشند.
بگذارید ماجرا را از زاویه دیگری نگاه کنیم. با توجه به تعاریفی که از صوت و تصویر فراگیر ارایه شده، فکر نمی کنید این قضیه باعث شود وزارت ارشاد به جز صدور مجوز سینمایی و کتاب، مرجعیتش را در عرصه فرهنگ از دست بدهد؟ چون با این تعاریف موجود تقریبا هر محصول فرهنگی را می شود ذیل صوت و تصویر فراگیر تعریف کرد. آیا سپردن این امر به صداوسیما خودش نوعی وظیفه سازی موازی نیست؟
در مورد بخشنامه اخیر رئیس محترم قوه قضائیه و برداشت ها و تلقی هایی که سازمان صداوسیما دارد، باید بگویم که ما در ارشاد کمافی السابق داریم کارمان را انجام می دهیم و خدمات مان را طبق آنچه قانون به ما حکم کرده که پاسخگوی مردم و متقاضیان باشیم، ارایه می دهیم. اگر بعد از این تصمیم تازه ای اخذ شود، باری از دوش ما برداشته شود و تکالیفی بر دوش سازمان دیگری نهاده شود، همه مستلزم این است که تشریفات قانونی و اداری و گردش کار لازم طی شده و به ما ابلاغ شود.
صوت و تصویر فراگیر تعاریف گسترده ای را می تواند شامل شود؛ ظاهرا این خود یکی از دلایل بروز اختلافات است. شما تعریف تان از این حوزه چیست؟
آنچه الان محل بحث است و بارها هم بر آن تأکید شده این است که صوت و تصویر فراگیر آن گونه که از ادبیات علمی مربوط به حوزه رسانه برمی آید، مربوط به رسانه ها و پلتفرم هایی است که انبوهی از مخاطبان ناشناس دارند و در نقطه مقابل هم مراکز صوت و تصویر غیرفراگیر سیستم ها، سرویس ها و سامانه هایی هستند که مخاطب و کاربران شان در دسترس و قابل شناسایی هستند. آنچه در سال های اخیر تحت عنوان مجوز مراکز عرضه برخط ویدیویی به مخاطبان داده شده است و از رهگذر این مجوزها در حال حاضر چند برند در کشور با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کنند، ناظر بر همین بوده که این سامانه ها و سرویس ها بنا نیست پا در کفش رسانه ملی کشور کنند و بخواهند نقش صوت و تصویر فراگیر را ایفا کنند.
اما ظاهرا قرائت صداوسیما کاملا متفاوت از این قرائت شماست.
به نظر می آید همان گونه که قبلا هم گفتم مرجع عالیه ای باید این اختلاف نظر و اختلاف قرائت در معنای صوت و تصویر فراگیر را یک بار برای همیشه روشن کند تا بعد ان شاءالله با یک تقسیم کار ملی، رسانه های مختلفی که در این زمینه کار می کنند با روشنی و وضوح بهتری بتوانند خدمات شان را ارایه دهند.
یعنی شما سامانه های وی.او.دی را مشمول عنوان صوت و تصویر فراگیر نمی دانید؟
وی.او.دی هایی که دارند کار می کنند، بر اساس آیین نامه هایی که ما داریم، نه به عنوان برودکست بلکه به عنوان یونیکست فعالیت دارند، که به نظر می آید فعالیت هایشان کمترین مغایرت و مباینتی با نصوص و مواد قانونی مربوط به وظایف انحصاری صداوسیما ندارد.
چون این تعاریف هنوز هم حل نشده مانده و مخاطبان ما در درک آن مشکل دارند، با ذکر مثال می توانید بگویید این عنوان شامل چه نوع فعالیت های رسانه ای است؟
اول اینکه این پرسش را باید رئیس سازمان مربوط پاسخ دهد، اما به عنوان کارشناس تلقی خودم را از عرف این ماجرا ارایه می دهم، که کسانی که موفق به دریافت مجوز صوت و تصویر فراگیر از صداوسیما شوند، حق دارند پخش زنده آنلاین از ایونت های مختلف داشته باشند؛ اجازه دارند در چارچوب توافقاتی که با رسانه ملی دارند مبادرت به بازپخش، بارگذاری و آرشیو برنامه های صداوسیما کنند. همچنین مراکز صوت و تصویر فراگیر براساس جدول پخش یا به اصطلاح کنداکتور روزانه از قبل برنامه ها و خدمات شان را مشخص و معلوم می کنند تا کاربر بتواند در زمانی معلوم و مشخص از برنامه ای که برایش بارگذاری شده است، استفاده کند.
حالا بیاییم از این منظر نگاه کنیم که شما فرض کنید اعطای مجوز وی.او.دی ها نیز رفته زیر نظر صداوسیما.
اصلا دوست ندارم این اتفاق بیفتد.
چرا؟
چون عوارضی دارد که خاطر همه را مکدر می کند.
مثلا چه عوارضی؟
مثلا از این نظر که به ادعای صفحه اصلی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر، در یک سال اخیر حدود 70 مجوز در حوزه های مختلف داده شده، اما خروجی این مجوزها کو؟ در آن صفحه 70- 80 اسم و عنوان هست، اما تاکنون حداقل من که خروجی این مجوزها را ندیده ام.
باز برگردیم سر جای اول مان؛ چرا؟
به هر حال هر کار آدابی دارد، اصولی دارد، توانمندی هایی می خواهد، شناخت می خواهد و خیلی چیزهای دیگر. الان دو برند فیلیمو و نماوا با همکاری موسسات ویدیو رسانه برای صفر تا صد تولید و عرضه محصول برنامه ریزی می کنند، اما این سازوکار در چارچوب مقررات و ضوابط صداوسیما تقریبا نشدنی است، تقریبا از جنس دیگری است. مضاف بر این، چون صداوسیما نمی خواهد در معرض انتقادات و پرسش های گوناگونی درباره محصولات این حوزه قرار بگیرد، سعی خواهد کرد با همان دست فرمان تولیدات خودش حرکت کند و این هم یعنی کپی های برابر با اصل محصولاتی که در حال حاضر مردم آنها را در شبکه ها به رایگان تماشا می کنند (یا نمی کنند!).
دقیقا؛ یعنی یک سازوکار امتحان پس داده در جای دیگری دوباره همان روند را تکرار می کند.
بله؛ اما حتی این هم بعید است که تولیدات مشابه تلویزیون را در این شبکه ها ببینیم. چون سرمایه گذاران می دانند که مردم برای تماشای سریال ها، برنامه ها و محتواهای مشابه همان هایی که در شبکه ها به رایگان قابل تماشاست، حاضر به خرید یا پرداخت هزینه نیستند؛ مگر اینکه محصولات متفاوتی عرضه شود.
این همان است که در ابتدا گفتم کنترل تمام حوزه ها توسط یک سلیقه خاص. نه؟
البته ما هر وقت این حرف را می زنیم، می گویند که رونق این فضا به این دلیل است که خطوط قرمز شکسته می شود. اما این طور نیست. بحث سلیقه است. بحث این است که سینمای ایران و محصولات نمایش خانگی سعی کرده یک مقدار قرابت و نزدیکی بیشتری با واقعیات موجود در زندگی مردم داشته باشد و همه سطوح و لایه های اجتماعی را به تصویر بکشد. خب این خیلی به باورپذیری قصه ها کمک می کند. اما تلویزیون خواسته یا ناخواسته خودش را در یک محدوده تنگ و ترشی گرفتار کرده و از آن فراتر نمی رود.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

[سوگل دانائی]بخش نامه ای که رئیس قوه قضائیه، حجت الاسلام ابراهیم رئیسی هفته گذشته آن را خطاب به مراجع قضائی سراسر کشور منتشر کرد، واکنش های زیادی در پی داشت. نگرانی از بابت تهدید فعالیت رسانه های تعاملی (vod) و تولید محتوای صوتی و تصویری در رسانه های اینترنتی بخشی از پیامدهای صدور این بخش نامه بود. رئیس قوه قضائیه در این بخش نامه نوشت: با عنایت به نظریه تفسیری مورخ دهم مهر سال 79 شورای نگهبان ذیل اصول 44 و 175 قانون اساسی و ابلاغیه مقام معظم رهبری مورخ بیست ودوم شهریور سال 94 خطاب به رئیس جمهوری محترم مبنی بر اینکه مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصرا به عهده سازمان صداوسیماست، ضروری است مراجع قضائی و ستادی قوه قضائیه هرگونه استعلام درباره صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را از حیث پروانه فعالیت مقررات و موضوعات مرتبط با سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی به عمل آورند. بدیهی است هرگونه فعالیت در این زمینه بدون مجوز این سازمان غیرمجاز است. یکی از مهم ترین ابهامات این بخش نامه بر سر عبارت صوت و تصویر فراگیر است که حقوقدانان معتقدند هنوز هیچ ماده و واحدی درباره مصادیق آن وجود ندارد. ابهام یا شاید بتوان گفت پرسش بعدی این است که چرا رئیس قوه قضائیه این بخش نامه را در این بازه زمانی منتشر کرده و چرا چنین ابلاغی از سوی دبیر شورای عالی فضای مجازی صورت نگرفته است. در همین راستا و برای شفاف کردن پاسخ این پرسش ها سراغ یکی از حقوقدانانی رفتیم که کتابی به نام حق دسترسی به اطلاعات درباره حقوق رسانه ها منتشر کرده است. باقر انصاری، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در گفت وگو با شهروند بر این باور است که واژه صوت و تصویر فراگیر یا مصادیق آن به صورت دقیق تعریف شود یا اینکه حذف شود.
آقای انصاری! در بخش نامه از لفظ صوت و تصویر فراگیر استفاده شده است، این واژه دقیقا چه مصادیقی دارد. آیا می توانیم بگوییم رسانه های مکتوب نیز که صوت و تصویر منتشر می کنند، مشمول این بخش نامه می شوند؟
اصطلاح صوت و تصویر فراگیر هیچ تعریف قانونی و روشنی ندارد. هیچ تعریف علمی و توافقی نیز درباره این اصطلاح وجود ندارد. در چنین شرایطی نمی توانیم بگوییم که این بخش نامه شامل روزنامه ها می شود یا نه. از طرف دیگر، وقتی موضوع حکمی مبهم باشد، بدیهی است که کل آن حکم مبهم می شود و غیر قابل اعمال و اجرا.
اکنون که شما به عنوان یک حقوقدان می گویید حکم مبهم است، بخش نامه چه سرنوشتی دارد؟
نهایت این که بنا بر سلیقه اشخاص مختلف، مصادیق مختلفی برای حکم تعیین می شود. به هر حال، از حاکمیت قانون فاصله خواهیم داشت.
یکی از نگرانی هایی که در این مقطع زمانی ایجاد شده این است که صداوسیما چگونه می خواهد این مجوز را صادرکند؟ آیا بیم انحصار بیش از پیش یا سانسور اطلاعات در این بخش نامه احساس نمی شود؟
قدر مسلم در مورد صلاحیت صداوسیما آن است که تنها بر حوزه پخش (broadcast) می تواند ادعای انحصار کند، اما در مورد (broadband) موضوع از نظر فنی در صلاحیت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و از نظر محتوایی در صلاحیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. اما درباره قسمت نخست باید بگویم چون تعریف مشخصی از این اصطلاح وجود ندارد، شما می توانید به هر نحو که می خواهید آن را تفسیر کنید.
پرسش دیگری که مطرح است اینکه آیا در قوانین و قواعد حقوقی، صداوسیما سازوکاری دارد که بتواند چنین مجوزی صادر کند؟
با فرض اینکه صدور مجوز فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر با سازمان صداوسیما باشد؛ اول باید اثبات شود که اخذ مجوز برای این نوع فعالیت ها لازم است و بعد سازمان به عنوان مرجع صدور معرفی شود. در حال حاضر هیچ متن قانونی الزام آوری در مورد اخذ مجوز برای فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر وجود ندارد. وقتی هم اصل موضوع در هیچ قانونی پیش بینی نشده، دعوا در مورد فرع آن گمراه کننده است. از طرف دیگر اگر صدور مجوز فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر با سازمان صداوسیما باشداین سازمان با چه سازوکاری می تواند چنین کند؟ در همه کشورهای جهان نهاد مقررات گذار تابع قواعد و اصول و ضوابطی است تا استقلال، حرفه ای بودن، شفافیت و منع تعارض منافع و رعایت حقوق شهروندان تضمین شود.
برخلاف طرح واره بسیاری از رسانه ها عده ای بعد از خواندن این بخش نامه بار دیگر مفهوم صداوسیمای خصوصی را مطرح کردند، یعنی استنباط آنها این بود که ممکن است از صداوسیما رفع انحصار شود. دراین باره چگونه فکر می کنید؟
مستندات رئیس محترم قوه قضائیه که در این بخش نامه به آنها ارجاع شده است، با هم چندان سازگار نیستند. ایشان هم به تفسیر شورای نگهبان از اصل 44 قانون اساسی استناد کرده اند و هم به ابلاغیه رهبری به رئیس جمهوری. بنابر تفسیر شورای نگهبان، انتشار و پخش برنامه های صوتی و تصویری از طریق سیستم های فنی قابل انتشار فراگیر (مانند ماهواره ، فرستنده ، فیبرنوری و غیره ) برای مردم در قالب امواج رادیویی و کابلی غیر از سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران خلاف اصل مذکور است. درحالی که ابلاغیه رهبری تصریح می کند که صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصرا برعهده سازمان صداوسیماست . مفهوم ابلاغیه این است که انحصاری بودن فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر ضرورت ندارد (برخلاف نظر شورای نگهبان) و بخش خصوصی اجازه فعالیت در این زمینه را دارد، ولی مشروط به دریافت مجوز از سازمان. اگر این برداشت درست باشد، قدم بزرگی در انحصارزدایی از سایر فعالیت های صداوسیماست، یعنی می توان با مجوز سازمان، رادیو و تلویزیون
خصوصی داشت.
یکی از مسائلی که در این میان مطرح است اینکه چرا رئیس قوه قضائیه در چنین موقعیتی اقدام به صدور چنین بخش نامه ای کرده است، در این میان وظیفه شورای عالی فضای مجازی چیست؟
در حکم رهبری تصریح شده است که شورای عالی فضای مجازی عالی ترین مرجع سیاست گذاری و تصمیم گیری در زمینه فضای مجازی است و مرکز ملی فضای مجازی عالی ترین مرجع هماهنگی براساس مصوبات شوراست، اگر چنین است رئیس قوه قضائیه، رئیس سازمان صداوسیما و رئیس جمهوری همگی اعضای شورای عالی فضای مجازی هستند و باید هر گونه اختلاف نظری را که در زمینه مدیریت فضای مجازی در کشور دارند، در آن شورا طرح و بررسی کنند و به جمع بندی برسند و همان مبنای عمل شهروندان قرار گیرد، نه اینکه هر مقام و مرجعی برداشت خودش را مبنای عمل قرار دهد و شهروندان را به آن مؤاخذه کند. در غیر این صورت، شورای عالی فضای مجازی یا مرکز ملی فضای مجازی به آسانی دور زده می شوند و به نهادهای بی خاصیت تبدیل می شوند. از طرف دیگر با توجه به اینکه خطاب ابلاغیه رهبری به رئیس شورای عالی، فضای مجازی است، نه به سران قوا، باید به علت این خطاب قرار دادن توجه کرد. از این ابلاغیه چنین برمی آید که رئیس جمهوری به عنوان رئیس شورای عالی مجازی باید نظر رهبری را مبنای عمل در دستور کارها و مصوبات شورای عالی فضای مجازی قرار دهد و به آن قابلیت اجرا ببخشد. از این رو، ورود رئیس قوه قضائیه به ابلاغیه رهبری به رئیس جمهوری فاقد توجیه به نظر می رسد.
جمله آخر بخش نامه به غیرقانونی بودن فعالیت رسانه ها اشاره می کند، اساسا قوه قضائیه می تواند چنین حکمی صادر کند؟
جمله آخر بخش نامه رئیس قوه قضائیه تفسیری است شخصی از ابلاغیه رهبری. مفهوم این جمله که هر گونه فعالیت در این زمینه بدون مجوز آن سازمان غیرمجاز است این است که مجوزهای دریافتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بی اعتبار است. صدور چنین حکمی باید پس از رسیدگی حقوقی مراجع قضائی (دیوان عدالت اداری) به موضوع صورت گیرد و نه از سوی رئیس قوه قضائیه.
با توجه به نکاتی که من از گفت وگو با شما برداشت کردم، دعوا همچنان بر سر عبارت صوت و تصویر فراگیر باقی است؟
یا عبارت صوت و تصویر فراگیر باید کلا از ادبیات رسانه ای ما حذف شود یا مجلس شورای اسلامی تعریف قانونی مشخصی برای آن ارایه دهد یا نهایت اینکه شورای عالی فضای مجازی آن را شفاف کند. مادام که این موضوع حل نشده باشد، شهروندانی که برای فعالیت در فضای مجازی سرمایه گذاری کرده اند، بلاتکلیف هستند و امنیت شغلی نخواهند داشت. با نامه رئیس قوه قضائیه هم نه تنها مشکلی حل نمی شود، بلکه به مشکلات موجود افزوده می شود.

بازتولید صداوسیما در محتوای صوت و تصویر سایر رسانه ها

[مریم پاپی] بخش نامه جدید رئیس قوه قضائیه درباره تولید محتوای صوت و تصویر فراگیر که در آن هر گونه فعالیت در این زمینه بدون داشتن مجوز از صداوسیما غیرمجاز عنوان شده، ابعاد متعددی دارد که باید به طور جداگانه به هر یک از آنها پرداخته شود. در نگاه نخست، ابعاد حقوقی و قابلیت اجرایی این بخش نامه برجسته می شود، اما این موضوع جوانب دیگری هم دارد که کمتر به آنها پرداخته شده است. یکی از ساده ترین و در عین حال مهم ترین این جوانب نگاه رسانه ای به موضوع است.
دنبال کردن اظهارنظر مقام های مسئول در این حوزه موجب سردرگمی می شود، خواندن تعریف هایی که مراجع مختلف تصمیم گیر درباره مراجع ذی ربط و همچنین واژه صوت و تصویر فراگیر دارند و اجرای آنها جای خود دارد. در این میان، یک موضوع روشن است؛ اینکه تولید محتوای صوتی و تصویری باید به تأیید صداوسیما برسد و احتمالا محتوای سایر رسانه ها مشابه محتوای صداوسیما شود. حال باید این پرسش را مطرح کرد که مگر تفکر حاکم بر صداوسیما با وجود شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی، یک خبرگزاری، یک باشگاه خبرنگاران، یک دانشکده و .... به خوبی منعکس نمی شود که نیاز به سیطره بر سایر بخش ها باشد؟
درست است که سابقه صداوسیما در تولید محتوای صوتی و تصویری از سایر رسانه ها بیشتر است، اما اینکه یک رسانه بر رسانه دیگر نظارت داشته باشد، چندان منطقی به نظر نمی رسد. مهم نیست که صداوسیما ساختاری عریض و طویل دارد که با هیچ یک از رسانه های کشور قابل مقایسه نیست، مسأله این است که صداوسیما یک رسانه همچون سایر رسانه هاست و در جایگاهی مشابه سایر رسانه ها قرار دارد.
موضوع نظارت صداوسیما بر محتوای رسانه ای کشور از اواخر دهه1370 مطرح بود، اما وزارتخانه های ارتباطات و فرهنگ و ارشاد اسلامی توانسته بودند با ارایه مجوزهایی از سازمان تنظیم مقررات این موضوع را مدیریت کنند.
لازم به توضیح نیست که مجموعه دولت با چنین نظارتی همراه نیست. چنانچه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات سال گذشته در تفسیر واژه صوت و تصویر فراگیر گفته بود با اجرای این قانون انحصار صداوسیما بر پخش تلویزیونی به کنترل بر همه تولیدات صوتی و تصویری در فضای مجازی افزایش می یابد. افزون بر این، معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم اعلام کرده که مسئولیت صدور مجوز برای تولید و نمایش آثاری که در سیمای جمهوری اسلامی پخش نمی شود، بر عهده این وزارتخانه است. استناد به خبرگزاری رسمی دولت، ایرنا، که در مطالب متعدد خود آشکارا نسبت به اطلاع رسانی جانبدارانه صداوسیما انتقاد می کند، کافی است تا به این موضوع پی ببریم کنترل صداوسیما بر محتوای صوتی و تصویری چطور به تقویت تک صدایی و تضعیف گردش آزاد اطلاعات می انجامد.
پرسش اصلی که درخصوص نظارت بر تولید محتوای صوت و تصویر مطرح می شود این است که اگر رسانه ها هر یک از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت می کنند، چه لزومی دارد که چند مرجع بالادستی برای نظارت بر محتوای آنها وجود داشته باشد؟ پرسش دیگر این است که آیا در سازمان صداوسیما سازوکاری برای این نظارت وجود دارد؟ این سازوکار باید چگونه تعریف شود؟ اگر قرار باشد همچون روال کنونی نظارت پیش از انتشار وجود نداشته باشد، مراجع قضائی باید به تخلفات رسیدگی کنند و لزومی به نظارت صداوسیما نیست.
اما اگر نظارت پیش از انتشار مدنظر باشد، آیا صداوسیما در عمل می تواند همه محتوای صوت و تصویر کشور را کنترل کند؟ یادآوری تاریخچه این موضوع قابل تامل است که از اواخر دهه80 با افزایش تعداد رسانه هایی که به تولید محتوای صوتی و تصویری می پرداختند، صداوسیما در عمل نتوانست نظارتی داشته باشد و موضوع نظارت به فراموشی سپرده شد. آیا باید بخش دیگری برای کنترل محتوای صوت و تصویر سایر رسانه ها به سازمان عریض و طویل صداوسیما اضافه شود؟ در صورت نظارت پیش از انتشار، سرعت که مهم ترین ویژگی کار رسانه است، قربانی می شود. این شرایط می تواند به سود صداوسیما تمام شود، چون امکان اینکه رسانه های کوچک تر با نیروی انسانی و تجهیزات بسیار ساده تر از صداوسیما، فضای اطلاع رسانی را به دست بگیرند و مرجع صوت و تصویر کشور را به چالش بکشند، کاهش می یابد.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : خبرگزاری کار ایران

لیلا مقیمی/ خبرنگار

یک بخش نامه جنجال برانگیر؛ بخش نامه ای که به تازگی، حجت الاسلام ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه، به مراجع قضایی کشور ابلاغ کرد تا این گونه وظیفه صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن در انحصار صداوسیما باشد. آن طور که در این بخش نامه آمده است: مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصرا به عهده سازمان صداوسیماست و ضرورت دارد مراجع قضایی و ستادی قوه قضائیه هرگونه استعلام درباره صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را از حیث پروانه فعالیت مقررات و موضوعات مرتبط با سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی به عمل آورند. بدیهی است هرگونه فعالیت در این زمینه بدون مجوز این سازمان غیرمجاز است. این اولین بار نیست که بحث انحصار صداوسیما در رابطه با صوت و تصویر فراگیر جنجال برانگیز می شود و انگشت انتقاد را روانه رسانه ملی می کند. سال گذشته بود که اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز ماده چهار طرح خط مشی، اداره و نظارت بر سازمان صداوسیما را تصویب کردند که بر اساس آن مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصرا بر عهده سازمان صداوسیماست. این طرح، اما با اقبال بهارستان نشین ها روبه رو نشد و نتوانست به صحن علنی مجلس برود. حالا، اما با ابلاغ بخش نامه جدید از سوی رئیس قضا ابهام ها و نگرانی ها و پرسش های زیادی در این باره مطرح شده است؛ ابهام در رابطه با مفهوم صوت و تصویر فراگیر و نگرانی درباره ادامه روند کسب و کارهای اینترنتی. محمد اصنافی، کارشناس فضای مجازی، در گفت و گو با اصفهان زیبا به پرسش هایی در این رابطه پاسخ می دهد.

به تازگی رئیس قضا بخش نامه ای را به مراجع قضایی ابلاغ کرده که براساس آن از این پس، صدور و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی به عهده صداوسیماست. منظور از مفهوم صوت و تصویر در این آیین نامه چیست؟

این مفهوم خیلی مبهم است. در آیین نامه ای که به مراجع قضایی ابلاغ شده است، تعریفی از صوت و تصویر فراگیر نشده. به خاطر همین هم نمی توان گفت منظور قانون گذار چیست. وقتی تعریف مشخص نباشد عملا قانون به مجری (صداوسیما) رسمیت می دهد و همین طور باعث درگیری بین دستگاه ها می شود؛ برای مثال، الان مشخص نیست که وزارت ارشاد برای چه مصادیقی باید مجوز بدهد یا صداوسیما باید در چه مواردی مداخله داشته باشد؟ به نظر می رسد بخش نامه ای که از سوی آقای رئیسی ابلاغ شده است، کمی عجولانه بوده. وقتی آیین نامه صراحتی درباره مصادیق صوت و تصویر فراگیر ندارد و خطوط را مشخص نکرده، عملا باعث سردرگمی کسب وکارها و افزایش ریسک سرمایه گذاری و همچنین تداخل دستگاه ها می شود.

به طور کلی و بدون در نظر گرفتن محتوای بخش نامه ای که از سوی رئیس قوه قضائیه ابلاغ شده، آیا می توان مصادیقی برای صوت و تصویر فراگیر در نظر گرفت؟

فراگیر ترجمه برودکست است. در فضای مجازی برودکست شاید چند سال پیش مصادیقی داشت، اما امروز نمی توان برای آن مصادیقی برشمرد. چون این مفهوم درست تعریف نشده، صدا وسیما نیز کل صوت و تصویر را به انحصار خود درمی آورد؛ درحالی که منظور قانون گذار صرفا صوت و تصویر فراگیر بوده است.

سال گذشته نیز نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس نیز مصوبه ای در این خصوص تصویب کردند که نتوانست به صحن علنی برود. در آن زمان محمدجواد جهرمی، وزیر ارتباطات، یکی از منتقدان جدی این طرح بود؛ چرا که از نظر او تصویب چنین طرحی مانعی برای تحقق لایه های خدماتی و محتوای شبکه ملی به شمار می آمد. آیا با ابلاغ بخش نامه از سوی رئیس قوه قضائیه این مشکل به وجود خواهد آمد؟

بله، همین طور است. مهم ترین مسئله این است که اگر قرار باشد، افرادی در شبکه ملی کسب و کار به راه اندازند، باید امنیت سرمایه گذاری داشته باشند؛ پس باید به آنها مجوز داده شود و دستگاهی برای پاسخ گویی وجود داشته باشد. اکنون، مشخص نیست که متولی این مسئله کیست و همین موضوع نیز عملا باعث از بین رفتن امنیت سرمایه گذاری می شود. علاوه براین، صدا وسیما در این میان، خودش ذی نفع است و همین نیز یک عیب بزرگ به شمار می رود و می تواند مانع سرمایه گذاری ها شود؛ زیرا صوت و تصویر در فضای مجازی رقیب صداوسیماست.

پس با این وجود یک رقابت نابرابر بین صداوسیما و صوت و تصویر فراگیر به وجود می آید. درست است؟

بله. در این شرایط چون صوت و تصویر رقیب صداوسیماست، این نهاد به راحتی می تواند رقیب خود را تحت فشار قرار دهد. درمجموع، این گونه تصمیم ها باعث به وجود آمدن رانت و فساد می شود؛ چون صداوسیما خودش ذی نفع است.

علاوه بر رانت و فسادی که به آن اشاره کردید، اگر صداوسیما نظارت بر هر گونه صوت و تصویر فراگیر را به عهده بگیرد، آیا ممکن است تولیدهای فضای مجازی جذابیت خود را از دست بدهند و با ریزش جدی مخاطب روبه رو شوند؟

بله. صداوسیما یک اپراتور صوت و تصویر است. بنابراین در مقابل هر گونه جذابیتی که با منافع و تولیدات این سازمان هم خوانی نداشته باشد، می ایستد و با آن مخالفت می کند. این تصمیم خیلی به نفع سرمایه گذار خارجی است؛ سرمایه گذارهایی مثل یوتیوب و... .

چرا؟

چون آنها هیچ گونه ناظری ندارند و آزادانه می توانند به تولید محتوا بپردازند؛ در حالی که سرمایه گذاران داخلی با محدودیت های زیادی روبه رو هستند.

چه تفاوتی بین برنامه های تلویزیونی و صوت و تصویر فراگیر وجود دارد؟

این دو در حال حاضر با یکدیگر متفاوت هستند؛ ولی در آینده با هم ادغام می شوند. همین الان نیز سریال های اینترنتی که در پلتفرم ها پخش می شوند رقبای سریال های تلویزیونی هستند. بنابراین تفاوت در این است که محدودیت های صوت و تصویر فراگیر کمتر است و جذابیت بیشتری دارد. خود تولید کننده نیز می تواند منفعت مستقیم داشته باشد؛ اما در صداوسیما این گونه نیست. همه اینها به ضرر مصرف کننده هم است.

متولی نظارت و صدور مجوز برای صوت و تصویر فراگیر براساس قانون کدام نهاد است؟

قانون اساسی تفسیری دارد که در سال 1379 از سوی شورای نگهبان تصویب، و براساس آن، پخش فراگیر در انحصار صداوسیما گذاشته شده است؛ البته نه همه صوت و تصویرها. همچنین شرح وظایف وزارت ارشاد (مصوب 1366 )مجوز پخش صوت و تصویر را در اختیار وزارت ارشاد قرار داده است. علاوه بر این، آیین نامه ساماندهی فعالیت های فرهنگی دیجیتال، مصوب 1389 نیز این وظیفه را به عهده وزارت ارشاد قرار داده است.

صاحبان کسب و کارهای اینترنتی از جمله دلواپسانی هستند که با به عهده گرفتن صدور مجوز صداوسیما کسب و کارشان به خطر می افتد. آیا این نگرانی وجود دارد؟

بله. همه دچار مشکل می شوند؛ چون صوت و تصویر فراگیر را نمی شود این گونه تفکیک کرد.

پس آنها ضرر هنگفتی را متحمل خواهند شد؟

بله. وقتی فضا ناامن شود، خودبه خود سرمایه گذاران نیز آسیب می بینند.

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
بخشنامه در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد و کاربران می پرسیدند از این به بعد هر فیلم و سریالی باید با مجوز صداوسیما پخش شود؟ پادکست ها هم باید مجوز بگیرند؟ قوانین سفت و سخت صداوسیما که در سریال های شبکه های نمایش خانگی و سایر تولیدات شان دیده نمی شود باعث نگرانی هایی شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

شعارسال :بحث نظارت صداو سیما بر وی او دی ها مدت هاست مطرح است. هر از گاهی خبر و شایعه ای درباره این موضوع منتشر می شد و صداوسیما اعلام می کرد صدور مجوز تولید آثار در وی او دی ها به آنها محول شده است اما بالاخره با انتشار بخشنامه ای که تاریخ ارسال آن 28 دی ماه است به نظر می رسد این بحث جدی شده است. در بخشنامه ای که با امضای آیت الله ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه خطاب به مراجع قضایی سراسر کشور صادر شده آمده است: با عنایت به ابلاغیه رهبر معظم انقلاب مدظله العالی مورخ 22/6/1394 خطاب به رئیس جمهوری محترم مبنی بر اینکه مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصراً برعهده صدا وسیماست ضروری است مراجع قضایی و ستادی قوه قضائیه هرگونه استعلام درباره صوت و تصویر در فضای مجازی را از حیث پروانه فعالیت، مقررات و موضوعات مرتبط با سازمان صداوسیما به عمل آورند. بدیهی است هرگونه فعالیت در این زمینه بدون مجوز آن سازمان غیرمجاز است.

بخشنامه در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد و کاربران می پرسیدند از این به بعد هر فیلم و سریالی باید با مجوز صداوسیما پخش شود؟ پادکست ها هم باید مجوز بگیرند؟ قوانین سفت و سخت صداوسیما که در سریال های شبکه های نمایش خانگی و سایر تولیدات شان دیده نمی شود باعث نگرانی هایی شده است.
محمدجواد شکوری مقدم مدیرعامل هلدینگ صباایده که پلتفرم های ویدئویی آپارات، فیلیمو و آژانس تبلیغات آنلاین صبا ویژن تحت نام آن فعالیت می کنند تلاش می کند به این ابهام ها و سؤالات پاسخ دهد.
نظارت صداوسیما بر فعالیت های این پلتفرم های ویدئویی مهم ترین سؤال مخاطبانش است و شکوری مقدم درباره این نظارت می گوید: در ایران هم مثل تمام کشورهای بزرگ دنیا وجود رگولاتور در فضای صوت و تصویر فراگیر لازم است. تنظیم گر مستقلی که اهداف مهم و حمایتی را پیگیری می کند و نظارت آن بر تولید و انتشار هر گونه محتوی صوت و تصویر فراگیر فقط در جهت افزایش رضایت کاربران است. قطعاً تمام فعالان صوت و تصویر فراگیر وقتی مشغول به کاری هستند نمی توانند از بیرون خود را ارزشیابی کنند و قوانین کمک کننده یا حمایت گر تنظیم کنند. ما محل اجرا و ارتباط با کاربران هستیم و این نهاد تنظیم گر مستقل است که باید ساز و کارهای اجرایی را تعیین کند. مسیر ایجاد تنظیم گری هم با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات یک مسیر پیش رونده است. در دنیای امروز نمی توانیم جلوی فعالیت وی او دی ها و یو جی سی ها را بگیریم و کانال های مجازی تولید محتوا را ببندیم یا به آنها بگوییم بروید سال بعد وقتی که قوانین تنظیم گری آماده شد بیایید. بلکه تنظیم گری به صورت موازی باید اتفاق بیفتد و به هیچ وجه نمی توان سرعت رشد و توسعه تکنولوژی و خدمات را با توجه به رقبای خارجی کاهش داد تا قوانین مدون شود چرا که سرویس های خارجی تحت تنظیم گری ما نیستند و یک تنظیم گر باهوش و البته مستقل حتماً این حقیقت را درک می کند. آپارات و فیلیمو مجموعاً با بیش از 37.5 میلیون کاربر قطعاً از سال ها پیش نیاز به خود تنظیم گری را حس کرده اند و چه بسا وجود رگولاتوری در فضای صوت و تصویر فراگیر می توانست به پیشرفت بیشتر ما منجر شود، اما نه ما و نه سایر بازیگران این حوزه نباید وارد تنظیم گری شویم چون هر چه باشد ذینفع هستیم.
بر حسب اصل 44 قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای نگهبان، فعلاً سازمان صداوسیما به عنوان رگولاتور انتخاب شده آن هم بعد از جلسات طولانی و متعدد پلتفرم ها با سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما (ساترا) که به گفته شکوری مقدم پذیرای نظرهای پلتفرم ها بوده است. او می گوید: قوانینی که برای این نظارت قرار است وضع شود با نظر مستقیم فعالان حوزه ویدئو یعنی فیلیمو، نماوا، کافه بازار، آپارات و دیگران شکل خواهد گرفت که ممکن است در آینده با یک تشکل صنفی، نظرات منسجم تری نیز داشته باشیم. البته ما امیدواریم مانند دیگر نهادها این تعامل سازنده از مسیر خود منحرف نشود و در آینده هم بر همین محور حرکت کند. چرا که پایه های اصلی رگولاتوری در فضای مجازی ایران خدمات دهنده های نهایی هستند.
مجوز های ارشاد پابرجاست
آمدن نام صداوسیما به عنوان ناظر و تنظیم گر این مقررات مخاطبان را نگران کرده است. اینکه ممکن است دیگر خبری از سریال های نمایش خانگی به آن شکلی که تا به حال شاهدش بودیم نباشد و قوانین صداوسیما به پلتفرم ها تسری پیدا کند. این نگرانی را کاربران چند روز گذشته بارها در شبکه های اجتماعی مطرح کرده اند. البته توضیحات شکوری مقدم درباره این موضوع کمی دلگرم کننده است و به نظر می رسد انحصارگرایی آن طور که مطرح شده قابل اجرا نیست. شکوری مقدم می گوید: قطعاً شرکت های خصوصی که فعالیت های مستقل دارند و کسب و کارشان وابسته به این فعالیت ها است، نگرانی هایی درباره وضع قوانین جدید و شرایطی که قرار است به وجود بیاید دارند. براساس سبک زندگی دیجیتال امروز چیزی که به عنوان انحصارگرایی در افکار عمومی و رسانه ها نسبت به صداوسیما وجود دارد، نه تنها قابل تعمیم به صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی نیست، بلکه ذاتاً صوت و تصویر در فضای مجازی هم پذیرای آن نیست. در حال حاضر بسیاری از مردم خوراک روزانه رسانه ای و سرگرمی خود را از فضای مجازی تأمین می کنند و در عین حال در کنار فضای مجازی مخاطب رسانه ملی هم هستند. بنابراین باید بپذیریم که ذهنیت انحصار گرایی نمی تواند در تنظیم گری موفق عمل کند و ظرفیت و نیازی که در فضای مجازی وجود دارد به هیچ وجه با استانداردهای گذشته و فعلی سازمان صداوسیما قابل مدیریت نیست. در جلسات متعدد با ساترا به عنوان نماینده سازمان صداوسیما متوجه شدیم که از این نگاه انحصار گر فاصله گرفته شده و با صحه گذاشتن به اهمیت فضای مجازی حتی از فعالان مهم این عرصه از جمله آپارات، فیلیمو، نماوا و کافه بازار هم برای این تنظیم گری کمک گرفته خواهد شد. در عین حال باور داریم که همه پدیده ها یک حقیقت ذاتی دارند و آنچه که روی کاغذ می نویسیم ذره ای نمی تواند حقیقت ذاتی و مسیر رشد طبیعی آنها را تغییر دهد.
اگر قرار باشد صداوسیما مجوز تولیدات تصویری وی او دی ها را صادر کند تکلیف مجوزهای ارشاد برای این تولیدات چه می شود؟ این موضوعی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. آن طور که مدیرعامل هلدینگ صبا ایده می گوید قرار است مجوزهای وزارت ارشاد برای تولیدات همچنان معتبر باشد: ما به عنوان شرکت بنیانگذار و راهبر آپارات و فیلیمو در جلسات با ساترا به آنها می گوییم ساختار تولیدات سینمایی کشور متولی دیگری دارد و این مهم تنها با تفاهم و پذیرش مشترک شما و ایشان می تواند به جای توقف، موجب بالندگی تولیدات فیلم و سریال در بستر پلتفرم هایی نظیر ما باشد. آنها هم قول داده اند که مجوزهای وزارت ارشاد را کما فی السابق برای این گروه از تولیدها قبول داشته باشند و به روند فعلی تولیدات آسیب نزنند. شرکت های کافه بازار و نماوا هم طبق دغدغه ها و تجربه های خودشان نکاتی را به دوستان گفته اند و هشدارهایی داده اند که نکند راهی که قرار است آغاز شود به مقصد نرسد. بنده خوشبین هستم که امروز این حقیقت در مدیریت کلان صوت و تصویر کشور کاملاً درک شده است و امیدواریم این دو متولی بزرگ فرهنگی کشور بواسطه نسل جدید انتشار محتوا کم کم به یکدیگر نزدیک تر شوند تا اصحاب این صنعت با امنیت بیشتر و متمرکز تر، فعالیت کنند و این مهم ترین دلیل همکاری ما با ساترا است.
تجربه شکست خورده در اعمال نظارت بر ای پی تی وی ها (تلویزیون پروتکل اینترنت) سؤالات درباره نحوه اعمال نظارت صداوسیما را بیشتر می کند. چون از زمانی که ای پی تی وی ها زیر پرچم صداوسیما رفتند تمام فعالیت شان تحت شعاع قرار گرفت و کاربران خود را از دست دادند اما شکوری مقدم معتقد است که قرار نیست این اتفاق برای وی او دی ها هم بیفتد: ما با سازمان ساترا گفت و گوهای مفصلی داشته ایم و آنها هم پذیرا بودند که هیچ کدام از اتفاق هایی که برای ای پی تی وی ها افتاد برای ما تکرار نخواهد شد. همان طور که می دانید زمانی که ای پی تی وی ها تحت نظارت سازمان صداوسیما در آمدند عملاً به یک شبکه از شبکه های رسانه ملی تبدیل شدند که بر بستر اینترنت فعال هستند و عملاً تمام کاربران خود را از دست دادند. قطعاً قرار نیست فیلیمو، نماوا، آپارات و کافه بازار به چنین سرنوشتی دچار شوند و روند فعالیت فعلی و مستقل آنها ادامه دار خواهد بود. این اطمینانی است که دوستان ما در ساترا به ما داده اند و نشان می دهد که تغییر نگرش کلی نسبت به روابط دو طرفه بخش خصوصی با بخش حاکمیتی شکل گرفته است. همچنین در این تعامل ها هیچ خبر و توافقی مبنی بر درآمدزایی برای سازمان صدا و سیما، سهم گرفتن، دسترسی روی سرویس ها و دیگر رویکردهایی که به زعم بنده غیرحرفه ای و پر اشتباه در تعامل صداوسیما با IPTV ها طراحی شده بود وجود ندارد، که این نیز ما را نسبت به توافق با این سازمان محکم تر کرد.
حفظ استقلال
بخشنامه ای که صادر شده هیچ جزئیاتی ندارد و مشخص نیست قرار است سازوکار این نظارت به چه شکل باشد. در واقع بخشنامه خطاب به وی او دی ها صادر نشده و همین مشخص نبودن جزئیات باعث شده شائبه ایجاد محدودیت بیشتر برای وی او دی ها تقویت شود. هرچند که شکوری مقدم می گوید به این نظارت به چشم محدودیت نگاه نمی کنند: خروجی جلسات متعددی که تاکنون داشتیم نوید یک تعامل برد -برد را می دهد. برای ما مهم است که به عنوان یک شرکت خصوصی استقلال خود و کاربران مان حفظ شود، دیتاسنترهای ما به فعالیت فعلی شان ادامه می دهند، حقوق تبلیغاتی ما مثل لوگو ها و ظرفیت های تبلیغی مان تحت الشعاع قرار نخواهند گرفت، نظارت های محتوایی بر آثار خارجی تغییری نخواهد کرد و کاربران مان به هیچ وجه از خدمات فعلی که بهره می برند محروم نخواهند شد و کوچک ترین تغییری در تجربه کاربری سرویس های فیلیمو و آپارات رخ نخواهد داد.
بخشنامه و تأکید بر تعیین قوانین و مقررات از سوی صداوسیما این سؤال را برای مخاطبان ایجاد کرده که تا به حال قوانین و مقررات چطور برای یو جی سی ها تعیین و اعمال می شد؟ پلتفرم ها تا به حال تلاش کرده اند هم قوانین داخلی و هم بین المللی را رعایت کنند چون به گفته شکوری مقدم پلتفرم ها در دنیا مسئولیت بارگذاری محتوا را دارند و نسبت به درونمایه محتوا این تولید کننده است که باید پاسخگو باشد.او می گوید: بخش جزئی از فعالیت های ساترا در خصوص محتوی است و دایره بزرگتر آن شامل پایداری خدمات، حفظ حقوق کاربران، تطابق قیمت گذاری با کیفیت سرویس ها و دیگر موارد شبیه این ها است که تعریف های بین المللی دارد و در کشورهای دیگر جهان هم مطرح است. البته که هر کشور متناسب با قوانین و عرف خود نظارت های محتوایی هم دارد، اما به صرف یک محتوا نمی توان یک پرچمی را بلند کرد و دیگر زمین نگذاشت. نگاه های این چنینی که بسیار صفر و یک هستند قطعاً فضا را رادیکال می کنند. ما درون پلتفرم هایمان قفل کودک داریم، رده بندی سنی را مطابق با آنچه وزارت ارشاد تبیین کرده برای تمام محتواها اعمال می کنیم، اپلیکیشن جداگانه ای به نام آپارات کودک داریم که فعالیت متمرکزی برای تولید و انتشار محتوا ویژه کودکان دارد. اما یک بار کسی نیامد از این اتفاق ها دفاع کند. البته که این نظارت های درون پلتفرمی لازمه کار است و اینستاگرام و فیسبوک هم مطابق با ارزش های خود محدودیت های متفاوتی را در اپلیکیشن ها اعمال می کنند. اما اگر ما برای یک ویدئو مجبور به پاسخگویی می شویم، دلیل بر این نیست که تعمداً کاری کرده ایم یا دلیل بر این نمی شود که نسبت به نظارت محتوایی دغدغه نداشته باشیم.
به هرحال آنچه بیش از همه مشخص است این است که از این به بعد فعالیت های وی او دی ها با مجوز سازمان صداوسیما ادامه پیدا می کند چون به گفته شکوری مقدم آنها تابع قانون هستند و ضمانت های اجرایی که ساترا به آنها داده نوعی دلگرمی برای شروع این مرحله در کسب و کار محسوب می شود. اما این دلگرمی ها چقدر قرار است به واقعیت نزدیک شود؟ نقش صداو سیما قرار است حمایت گرانه باشد یا به مرور به سمت انحصارگرایی پیش خواهد رفت؟ شکوری مقدم در پاسخ به این سؤال می گوید: در مدت این یک سال و نیم مذاکره و گفت و گو ما پیش خود حساب ساترا و سازمان صداوسیما را شکلی و محتوایی جدا کرده ایم و خیلی جدی امیدواریم استقلال سازمانی ساترا به آنجا برسد که صداوسیما را نیز مورد تنظیم گری قرار دهد مانند سایر کشورهای دنیا. البته باید کمی واقع بین بود و در بستر زمان چنین تغییر و تحولی را انتظار داشت، شاید تا پیش از اینکه بحث رگولاتوری از طرف سازمان باب شود چنین فضایی بشدت برای ما هم آزاردهنده بود، اما در کسب و کار نباید دچار ترس های وهم گونه بود و اگر دلایل منطقی و گفت وگوهای حرفه ای مطرح شود، باید پذیرفت. امیدواریم هر آنچه ترسیم شده و قول هایی که رد و بدل شده به بالاترین ضمانت اجرا شود. این نکته را هم در آخر اضافه کنم که جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساختار محتوایی و سینمایی کشور غیرقابل انکار و اغماض است و مانند گذشته مجوزهای ما از طرف این نهاد صادر و حمایت خواهد شد.

شعار سال ، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران تاریخ انتشار:6بهمن ماه 1398، کد خبر:www.iran-newspaper.com،534087

لینک خبر :‌ شعار سال
هیات مدیره انجمن بازیگران سینما و هیات مدیره انجمن برنامه ریزان و دستیاران کارگردان سینما، پیرامون ارتباط مستمر و روش مند، بین این دو صنف موثر خانه سینما نشستی برگزار کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : بانی فیلم

به گزارش ایلنا، هیات مدیره انجمن بازیگران سینما و هیات مدیره انجمن برنامه ریزان و دستیاران کارگردان سینما، پیرامون ارتباط مستمر و روش مند بین این دو صنف موثر خانه سینما نشستی برگزار کردند.

در این جلسه مقرر شد تا با تنظیم و امضای چند تفاهم نامه و ایجاد کمیته های مشترک ضمن صیانت از حقوق اعضای هر دو صنف، در مسیر ارتقای تولید آثار نمایشی و در راستای پشتیبانی و حمایت صنفی، روش های نوینی اتخاذ گردد.

همچنین درباره برگزاری کارگاه های مشترک آموزشی و تشکیل جلسات چندجانبه بین صنوف مرتبط در امر تولید نیز بحث و تبادل نظر شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
غلامرضا موسوی (دبیر شورای عالی تهیه کنندگان سینما) درباره نحوه نمایش فیلم های جشنواره فیلم فجر در استان ها گفت: بر اساس توافق صورت گرفته از 15 بهمن فیلم های بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین دوره جشن فیلم فجر در یک یا دو سینمای مراکز استان ها به نمایش درمی آید. هر فیلم حداکثر سه سانس در یک یا دو سینمای مرکز استان به نمایش درخواهد آمد.

غلامرضا موسوی (دبیر شورای عالی تهیه کنندگان سینما) درباره نحوه نمایش فیلم های جشنواره فیلم فجر در استان ها گفت: بر اساس توافق صورت گرفته از 15 بهمن فیلم های بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین دوره جشن فیلم فجر در یک یا دو سینمای مراکز استان ها به نمایش درمی آید. هر فیلم حداکثر سه سانس در یک یا دو سینمای مرکز استان به نمایش درخواهد آمد.

وی درباره حق پخش فیلم ها به تهیه کنندگان گفت: بعد از مشکلاتی که در سی و دهمین دوره جشنواره فیلم فجر به وجود آ مد و وزارت کشور حق پخش فیلم های سینمایی را پرداخت نکردند و همچنان نیز نیم میلیارد تومان به تهیه کنندگان بدهکار است، با وزارت ارشاد مذاکراتی انجام و قرار شد حق پخش فیلم ها توسط وزارت ارشاد پرداخت شود. امسال نیز وزارت ارشاد از بودجه هایی که در اختیار دارد حق پخش را پرداخت می کند. البته استان ها نیز می توانند با توجه به تصمیم خود برای نمایش فیلم ها بلیت فروشی داشته باشند.

موسوی افزود: برای استان ها بر اساس تصمیم شورای عالی ظرفیتی در نظر گرفته شده است و اگر استانی بیشتر از این ظرفیت بخواهد فیلم نمایش بدهد، می تواند با توجه به وضعیت پرداختی حق پخش خود تعداد فیلم بیشتری را درخواست کند و اگر هزینه پخش فیلم ها را به موقع پرداخت کرده باشد این امکان برای آنها وجود دارد.

وی ادامه داد: البته ما به همه استان ها به صورت مساوی فیلم ها را اختصاص می دهیم اما برخی شهرها همچون مشهد، شیراز و اصفهان شاید تقاضا داشته باشند تا تعداد بیشتری فیلم نمایش دهند که باید هزینه آن را بپردازند و آن وقت می توانند فیلم ها را نمایش بدهند.

وی همچنین درباره سهم تهیه کنندگان از نمایش فیلم ها در تهران گفت: میزان سهم تهیه کنندگان از درآمد فروش از فیلم ها مانند سال گذشته است.

لینک خبر :‌ سینما تیکت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | در تازه ترین تصمیم مدیران تلویزیون به این نتیجه رسیده اند که دو برنامه شاخص سینمایی در ایام جشنواره فجر به شکل زنده روی آنتن نباشند. ضمن آنکه هر دو در باکس ساعت 12 شب قرار گرفته اند. عواقب این تصمیم چه خواهد بود؟ هنوز خبر به شکل رسمی اعلام نشد ...

این مطلب برای کاربران ویژه میباشد. برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدیوها باید وارد شوید و یا اپلیکیشن هفت صبح را نصب و به کلیه امکانات دسترسی یابید.

لینک خبر :‌ روزنامه هفت صبح
تهیه کننده سینما از شرایط ناعادلانه اکران به نفع سرمایه داران سینمای کمدی و مبتذل می گوید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، فیلم مشت آخر آخرین ساخته مهدی فخیم زاده کارگردان و بازیگر باسابقه سینمای ایران یکی از فیلم های جوان پسند و مردمی بود که در سینمای ما اکران شد و بعد از مدت نه چندان طولانی اکران آن در سینماهای اصلی تهران تمام شد و حالا در سینماهای برخی از شهرستان ها در حال نمایش است.

قبل تر تسنیم درباره عدالت در اکران و مافیای آن گفت وگو و گزارش هایی داشته که نشان می دهد نظام نمایش و اکران سینمای ما دچار خلأهای شدیدی است که از وجود این معایب برخی از سرمایه گذاران و زراندوزان در حال سو استفاده اند. آنچه مهم است اتفاق بدی است که برای فرهنگ و مخاطبین سینمای کشور رخ داده که عبارت است از آسیب فرهنگ ملی و دینی ایران.

در ادامه گفت وگوی تسنیم را با سید حامد حسینی تهیه کننده مشت آخر در این باره می خوانیم:

سرمایه دارانی که از تهیه کنندگی تا اکران امکانات دارند

نکته مهم این است که از یک سو فشردگی فیلم ها در اکران و از سوی دیگر شرایط تقسیم بندی اکران و چیدمان فیلم ها در سینما کاملا ناعادلانه است. به طور مثال فیلمی اکران می شود که به آن 10 تا 15 تا سینما برای اکران می دهند که موظفی خود را به این صورت انجام می دهد که سه سانس را به فیلم می دهند. دو سانس صبح و یک سانس عصر به فیلم می دهد و زمانی هم که به سینما اعتراض کنیم می گوید که من سانس های موظفی خود را به تو دادم. سانس هایی که هیچ اتفاقی برای فیلم رقم نمی زند و حتی اگر نبود هم تفاوتی در فروش فیلم بوجود نمی آمد.

خیلی وقت ها این سانس دادن ها فقط فرمالیته است و برای داشتن یک رزومه و آمار دادن است مانند برخی کارهای دیگری که در این مملکت رخ می دهد.

زمانی که به فیلم در چند روز اول سینما ندهند، فیلم با یک شکست مواجه بشود. مانند اتفاقی که برای همه فیلم ها دارد رخ می دهد. بعد هم چند سانس مرده و به درد نخور که در نهایت فیلم دچار کم فروشی می شود و دیگر سینماها به سراغ آن نمی آیند.

بعد از این است که در تعداد زیادی سینما اکران می گیرند و چون فروش خوبی را به دست می آورند می تواند در سینماهای دیگر نیز راه پیدا کند و طبیعتا از فروش بالاتری برخوردار باشند.

اما فاجعه بزرگ تر از همه این ها این است که فیلم های خوب و کارگردانانی که فیلم های خوب و جدی می ساختند توسط جریانی به سمت فیلم و سینمای سخیف دارد حرکت می کند. در ادامه این روند است که ذائقه مخاطب نیز تغییر کرده است و دیگر فیلم خوب و جدی ما مشتری کمتری دارد.

درباره سینماگران عزیزی که می گویند که فیلم خوب ما اگر مورد توجه مخاطب قرار نمی گیرد به دلیل این است که مخاطب نمی خواهد فیلم های این سبکی را تماشا کند، باید گفت این طرز نگاه اشتباه است زیرا ما نباید این مشکل را گردن مخاطب بندازیم و او را مقصر کنیم، بلکه اینجا سرمایه گذاران و دیدگاهی که ذائقه مخاطب را به این سمت برده است باید پاسخگو باشد. آنان اند که مخاطب را مشخص کرده اند.

اوج این فاجعه آنجا خواهد بود که دیگر کارگردانی فیلم خوب نمی سازد و فردا سینمای ما بدون فیلم خوب و جدی روبرو خواهد بود. اینجا است که کارگردانان خوب ما به سمت ساخت کمدی های سخیف می روند و ما داریم با دستان خودمان سینما را خالی از فیلم خوب می کنیم. من دارم درباره همه سینمای ایران صحبت می کنم نه تنها درباره فیلم مشت آخر.

مردم را به سینمای مبتذل معتاد می کنیم

مثل این ماجرا بلاتشبیه مانند افرادی است که دارند به مردم چیزی برای مصرف می رسانند که برای سلامتی آنان ضرر دارد و وقتی می گوییم برای چی این کار را می کنید می گویند که چون به آن اعتیاد دارند و باید مصرف کنند. خوب سوال این است که چه کسانی آنان را معتاد کرده اند که حالا مجبور باشند به مردم بیچاره مسکن بدهند؟ همان هایی که در حال انتقال مسکنند!

در سینمای ما وضعیت دقیقاً همین است می گویند که ما مجبوریم در سینما فیلمی اکران کنیم که مردم دوست داشته باشند و بیاییند آن را تماشا کنند. خوب شخصیت هایی این کار را کردند که ذائقه مخاطب را عوض کردند و حالا برای این ذائقه جدید باید این فیلم های سطحی و مبتذل را بسازند. به تعبیر دیگر این جماعت از امروز دارند مشتری فیلم های بعدی خود را آماده می کنند تا آن ها را هم ببیند و از این راه پول به جیب بزنند.

در این موج، همه فیلمسازان خوب ما دارد بلعیده می شود. مقیاس تولید این فیلم ها، هنری و فنی دیگر نیست و تنها به خنیدن مخاطب و پول درآوردن فکر می کند.

فیلم هایی که در نیمه دوم سال اکران شد و در فروش و گیشه نابود شد، محصول کارگردانان قدیمی و خوبی بود که بدون شک الفبای سینما را می دانند و بلدند که فیلم بسازند. می توانیم بگویید که همه آن ها فیلم های بدی بودند و تنها چند فیلم کمدی سطحی فیلم های خوب و مهمی اند؟ این فیلم ها هم با سرمایه ملت ساخته شده است باید نسبت به آن ها مسئولین ما احساس مسئولیت داشته باشند اما جریان سرمایه دار و زراندوز ما به هیچ چیز رحم نمی کنند.

افرادی که پوز سینمای مستقل را می دهند و از آن دم می زنند، در حقیقت پشت آن قایم شده اند اما دغدغه آن را ندارند و هدفشان چیز دگیری است. امروز به سراغ سینما آمده اند و روز دیگر در جای دیگر دنبال سرمایه گذاری بودند. افرادی که حتی نمی دانند سینما چیست و با لوث بازی های خود شان سینما را پایین آورده اند.

فیلمنامه هایی که برای ساخت به من پیشنهاد می دهند اکثراً دغدغه هنری و فنی ندارند، و مانند عموم فیلم های کمدی و سطحی امروز سینمای ما، می خواهند که از این قافله عقب نمانند و آن ها هم بفروشند.

بدون شک برخی از این فیلم ها را نمی توان با خانواده تماشا کرد و رسماً فرهنگ کشور ما را به خطر انداخته است. قبول کنیم که بزرگترین معضل مملکت ما امروز فرهنگ آن است نه اقتصاد، سیاست یا ورزش آن.

در این میان ما چرا نمی توانیم مطالبه گر باشیم؟ چون فرهنگ ما آنقدر خراب شده که زمینه های لازم مطالبه گری تخریب شده است.

چند سالن دادند که فیلم را تبلیغ بکنیم؟

آقای حسینی، در حوزه تبلیغات و رسانه فیلم به نظر می رسد که ضعف هایی وجود داشته است. تعداد بسیار کمی بیلبورد و تبلیغات در سطح شهر وجود داشت. این مشکل در تبلیغات باید در فروش فیلم تأثیر منفی داشته باشد.

واقعیت این است که در تبلیغات تلویزیونی 305 تیزر از فیلم پخش شد و در تبلیغات شهری 7 تا بیلورد داشتیم.

علت این کمبود هم این است که ما عمده پول و سرمایه خود را صرف هزینه فیلم کردیم و دیگر اینکه هزینه تبلیغات آنقدر گران شده است که توانش را دیگر نداشتیم تا بیشتر از این تبلیغات کنیم. مثل موضوع قیمت بازیگران که آنقدر بالا رفته است که دیگر نمی توان با آن ها کار کرد. اما من سؤال مهم و منطقی دیگری دارم: آیا اصلاٌ فیلم من چند سالن سینما داشته است که بخواهد تبلیغات گسترده داشته باشد؟

به این فیلم سالن سینمایی که قابل توجه باشد ندادند. سانس های واقعاً بدی داشتیم، در سینما آزادی یک تک سانس در ساعت 4 و نیم داشتیم و در سینما ملت هم یک سانس 12 ظهر و یک سانس هم 4 و نیم عصر. آیا با این سانس ها می توان فروش خوبی در سینما داشت؟

خیلی از این سینماهای که زیر نظر ارگان ها دولتی شعار ارزشی می دهند را باور نکنید.

آیا به نظر شما راه چاره ای برای حل مشکل بیشتر دیده شدن فیلم های خوب ما وجود دارد؟ آیا تولید بیشتر امکان تغییر ذائقه مخاطب را فراهم می کند؟

تا زمانی که جریان سرمایه داری بخواهد به سراغ کارگردانان خوب و جدی ما برود و آن ها را هم به این سمت جذب کند باید نگران بود.

برای حل این مشکل بدون شک خود سازمان سینمایی موظف است که جلوی این مشکل را بگیرد و با پیشدستی قبل از وقوع حادثه فضا را به سمت جریان سینمای سالم و در خور شأن مردم و ملت ایران هدایت کند.

حرفم در آخر این است که از این بترسیم که فردا دیگر نتوان در این سینما فیلم خوب ساخت.

مردم ما عادت باید بکنند که دوباره فیلم خوب ببیند. مخاطب ما زمانی که به سینما می رود ناخواسته می گوید که برود آن فیلم کمدی سطحی را ببیند. فکر نمی کنم چند فیلم خوب و جدی که در چندماه اخیر اکران شد آنقدر بد بوده باشد که رسماً ورشکسته شود.

باتوجه به اینکه به جریانی اشاره می کنید که به صورت خزنده کارگردانان سینما را به سمت تولید کمدی مبتذل هدایت می کند، به نظر می رسد که شاید بهتر این باشد که مراجع قضایی وارد این میدان شوند و نسبت به این فضا واکنش هایی نشان دهند.

من شکی ندارم که آنان بسیار باهوش تر از آن هستند که بخواهیم آنان را دعوت کنیم تا در این زمینه همکاری کنند اما به نظر من و با تحریک یا فشار امثال ما سینماگران من اتفاق خاصی نخواهد افتاد و فرقی نخواهد کرد.

مسبب اصلی این نمایش که مردم ما فیلم خوب ندارند نامدیریتی سینمای کشور ما است که تمامی ندارد. ذائقه مردم را به خاطر پول نابود نکنیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
40 سال سیاستگذاری سینمای ایران در مناظره داغ وحید جلیلی و محمد قوچانی مورد بررسی، آسیب شناسی و نقد قرار گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: وحید جلیلی در این مناظره که از برنامه سینما چهار پخش شد، عنوان کرد: پس از سال های اول انقلاب داشتیم به سینمای میانه ای نزدیک می شدیم که هم به مخاطب عام نزدیک بود هم تلاش می کرد به افزودنی های غیرمجاز آلوده نشود، در عین مردمی نخبگانی هم باشد، اما در یک مقطعی آوینی ها حس کردند اتفاق دیگری افتاده است و دیدند یک بخش از اروپا هم به کمک جمهوری اسلامی آمده است!. این شک برانگیز بود که چرا این را می پسندند. آوینی می گفت، سینما زبان مفاهمه ما با جهان است. در فضا های گوناگون از جمله فضای نقد سینمای ما، باید مشخص کنیم که منظورمان از این کلمه چیست. از منظر مفهوم آگاهی کاذب اگر بخواهیم به این کلمه نگاه کنیم سینمای روشنفکری ما شدیداً ایدئولوژیک است، یعنی به عنوان یک ابزاری به سینما نگاه می کند که با او باید جلوی ایجاد پارادایم های جدید را بگیرد.

محمد قوچانی در ادامه این مناظره گفت: من فکر می کنم اگر انقلاب اسلامی نبود اصلاً سینمای ایران نداشتیم، البته این نقد ها وارد است و اگر این فضا نبود چیزی به اسم سینمای ایران معنا پیدا نمی کرد. با وجود کارگردان هایی مثل داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی که قبل از انقلاب کار می کردند و کار های خوبی هم کم و بیش ساخته بودند، اما سینما زاییده انقلاب است. مثل انتخابات است، انتخابات پدیده ای است که با انقلاب گره خورده است. مثل مشارکت زنان است، اگر انقلاب نبود این سطح مشارکت زنان را در این جامعه مذهبی متدین نداشتیم.

در بخش دیگری از این مناظره سردبیر روزنامه سازندگی با تأکید بر اینکه فیلم محبوب من فروشنده نیست، بیان کرد: قهرمان ایده ای است که کلاً با ایده سوسیالیستی سازگاز نیست. در این ایده قهرمان مردم هستند، اما همان مردم هم به قهرمان نیاز دارند. این ایده سوسیالیستی هم در جشنواره های ما بود هم در بخشی از مردم انقلابی ما بود. در سیاستگذاری هم وجود داشت. اگر ادامه پیدا کند بدون اینکه من علاقه ای به امریکا و سیستمش داشته باشم! اوجش می شود هالیوود. دو نکته دارد؛ قصه و قهرمان که مسئله شما را حل می کند؛ بحرانی که امروز جامعه ما دارد. معتقدم تشییع پیکر شهید سلیمانی جدا از همه علل دیگر نیاز مردم به یک قهرمان است. این در سینمای ما حتی در سینمای حزب الله نبوده است.

جلیلی پاسخ داد: تشییع جنازه شهید سردار سلیمانی واکنشی بود از جامعه تحریم شده ایرانی که سال ها به او گفته بودند در مرز های خودت بنشین؛ نه با غزه کار داشته باش نه با لبنان. جامعه ایرانی تمنای تاریخی خود را در این تجلیل بزرگ نشان داد. منتقد باید تلاش کند اگر کار درخشانی شکل گرفت آن را به جریان تبدیل کند. یک کار درخشان مثل بازمانده که ساخته می شود چرا به جریان تبدیل نمی شود؟ همان سیف الله داد وقتی در مقام سیاستگذار قرار می گیرد دیگر آن آدم نیست، حرف من این است.

وی افزود: وضعیت سینمای ما غیرطبیعی است. اگر طبیعی پیش می رفت خود سینما اقتضا می کرد که فیلم شهید رجایی ساخته شود، یعنی الیور استون هم وقتی می آید ایران و رجایی به او معرفی می شود می گوید عجب ایده ای. ما که فیلمسازان خوبی داریم و بدنه جوانی در این سال ها تربیت کرده ایم مختاریم. ما در فیلم هایمان تهرانیزه شدن را داریم که البته واقعیت جامعه است. وقتی سیاستمداران و دولت ها فقط تهران را می بینند، نمی شود به سینماگر زیاد ایراد گرفت. نکته دیگر اینکه سینمای ایران تاریخ را نمی بیند. تاریخ این همه ماجرا دارد. مشکل ما سینمای سانسور است که پس از 40 سال به موضوعات دراماتیک توجهی نکرده اند. سینمای طبیعی اجازه می دهد قهرمان ها در قاب سینما دیده شوند. سال هاست مجید شهریاری شهید شده و کسی سراغ او نرفته است.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
امان الله قرایی مقدم درمورد دلیل کم مخاطب بودن برنامه های تلویزیونی معتقد است مخاطبان تلویزیون می دانند برنامه های که تلویزیون پخش می کند سیاست زده است و هرکدام به دلیل های سیاسی است که پخش می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

شعار سال :امان الله قرایی مقدم درمورد دلیل کم مخاطب بودن برنامه های تلویزیونی معتقد است مخاطبان تلویزیون می دانند برنامه های که تلویزیون پخش می کند سیاست زده است و هرکدام به دلیل های سیاسی است که پخش می شود.

امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس،درمورد اینکه تلویزیون و سینما چگونه می تواند در حال عمومی جامعه موثر باشد و میزان تاثیر پذیری افراد امروزه از اخبار تلویزیون چه میزانی است یا برنامه های کودک تا چه اندازه بر روی این رده سنی می تواند اثرگذاری داشته باشد اظهارداشت: اصولا اخباری که سیاسی شد، آموزش و پرورشی که سیاسی شد، سینما و هنری که سیاسی شد زمانی که کارتون، سریال و برنامه های تلویزیونی سیاسی باشند نمی توانند مخاطب را جذب کنند. کارتون هایی که به کودکان نشان می دهند اکثرا تولیدات کشورهای دیگر است یا اگر ساخت ایران باشد سعی می کنند رنگ و بوی سیاسی به آن بدهند و در مورد اخبار و هنر هم اینگونه است به این دلیل که برنامه های رسانه های بیگانه برای آن ها دلچسبی ایجاد کرده به سمت رسانه های بیگانه رفتند. هنر ما هنری است که در قید و بنده و اسارتیِ که عده خاصی مطرح می کنند این هنر باید از اسارت رهایی پیدا کند.

او در ادامه افزود: 70درصد مردم ماهواره نگاه می کنند. ایده های آنان قدرت بیشتری دارد چون از فیلم، موسیقی و رقص همه را به تماشاگر نشان می دهند و به این دلیل که جوانان هم مشتاق دیدن اینگونه برنامه ها هستند به دیدن ماهواره های بیگانگان روی می آورند به همین دلیل تلویزیون بینندگان خود را از دست می دهد.

قرایی مقدم بیان داشت: موسیقی و تئاتری که در رسانه ملی ما پخش نمی شود اگر هم پخش شود آن هم سیاست زده است و مخاطبان متوجه می شوند این یک نوع تبلیغ است به طور مثال کارتونی که از کره یا ژاپن پخش می کنند می دانند به چه دلیل این کارتون انتخاب شده و رسانه های بیگانه هم تبلیغات خود را انجام می دهند.

شعار سال ،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری برنا،تاریخ انتشار:4بهمن1398،کد خبر: 943489،www.borna.news

لینک خبر :‌ شعار سال
سینماپرس: امسال باید دید خانه سینما به همراه سازمان سینمایی چه راهکاری را برای شفافیت بیشتر رای گیری و کاهش اعتراض ها می اندیشند. با وجودی که تنها پنج روز تا آغاز جشنواره فجر فاصله داریم، نه تنها سازوکار اجرای این مکانیسم مشخص نشده، بلک حتی مسئول جمع آوری آرای این دوره نیز انتخاب نشده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : فرهیختگان روزنامه جوان آنلاین خبرگزاری آنا

به گزارش سینماپرس ، سیمرغ مردمی جشنواره، محبوب ترین جایزه ای است که صاحبان فیلم ها درصدد دریافت آن هستند؛ سیمرغی که به زعم هنرمندان، هیچ نگاه سیاسی در آن دخیل نبوده و چون فراتر از بحث سلیقه ای هیات هفت نفره داوران است، ارزش بسزایی برای سینماگران داشته و رابطه مستقیمی با موفقیت آن فیلم در گیشه دارد. اگرچه در تمامی این سال ها، بحث جابه جایی آرا، متوجه مکانیسم دستی و حالا مکانیزه این فرآیند بوده است، نوع انتخاب های عجیب در برخی دوره ها سبب شد این گمانه محتمل تر شود؛ اتفاقی که با توجه به عدم شفافیت در مورد تعداد شرکت کندگان یا اعلام آرا از اواسط جشنواره، بر میزان اعتراض ها در طول این سال ها افزوده است. هرچند بحث آرای مردمی جشنواره طی سالیان اخیر حسابی گل کرده است، اما اولین دوره این اتفاق به جشنواره شانزدهم در سال 76 برمی گردد؛ دوره ای که ابراهیم حاتمی کیا با آژانس شیشه ای ، نه تنها تمامی جوایز مهم جشنواره را درو کرد، بلکه توانست با تصاحب نخستین سیمرغ مردمی تاریخ جشنواره، یک رکورد دیگر به گنجینه پرافتخار این فیلم بیفزاید. در دوره دوم، قرمز فریدون جیرانی حسابی بر سر زبان ها افتاد، تا جایی که شانتاژهای رسانه ای پیش از آغاز جشنواره، کاملا به نفع این فیلم عمل کرد، اما آنچه به عنوان برنده سیمرغ مردمی هفدهمین دوره جشنواره خوانده شد، فیلم رنگ خدا ی مجید مجیدی بود. در دوره سوم، این سیمرغ مشترکا به دو فیلم عروس آتش و متولد ماه مهر اختصاص یافت. در دوره چهارم، سیمرغ مردمی به سگ کشی بهرام بیضایی رسید. در دوره پنجم (1380)، رقابت بسیار میلیمتری شد و رسانه ها نیز حساسیت بیشتری روی این سیمرغ نشان دادند، در حالی که گمانه ها روی دو فیلم خانه ای روی آب و من ترانه 15 سال دارم بود، سیمرغ مردمی این دوره به ارتفاع پست حاتمی کیا رسید؛ فیلمی که لااقل در گیشه، کمی ضعیف تر از دو فیلم دیگر ظاهر شد. در دوره ای که فیلم های تماشاگرپسندی چون دنیا ، دیوانه ای از قفس پرید ، رقص در غبار ، شب های روشن ، واکنش پنجم و حتی عروس خوش قدم حضور داشتند، سیمرغ مردمی به فرش باد کمال تبریزی رسید تا نخستین اعتراض های جدی به نوع رای گیری مردمی، رسانه ای شود. اعتراض های جسته وگریخته ای که ترتیب اثر داده نشد و برای سال ها، سیستم رای گیری برمبنای صندوق های رای تعبیه شده در سینماهای مردمی استوار بود. فاتح بی چون و چرای سیمرغ مردمی دوره بیست ودوم، فیلم مارمولک کمال تبریزی بود تا این کارگردان برای دو دوره متوالی، موفق به دریافت این سیمرغ مهم شود. در دوره بیست وسوم، سیمرغ مردمی به بید مجنون مجیدی رسید تا این کارگردان نیز مانند حاتمی کیا و تبریزی، با دو سیمرغ مردمی، رکورددار این بخش باشد. در جشنواره بیست وچهارم و در دوره حضور به نام پدر و تقاطع (1384)، سیمرغ مردمی به چهارشنبه سوری رسید. سیمرغ مردمی دوره بیست وپنجم به اخراجی ها رسید؛ فیلمی که یک ماه بعد در اکران نوروز هم به رکوردی خارق العاده در جذب مخاطب دست یافت. همیشه پای یک زن در میان است سیمرغ مردمی دوره بیست وششم را از آن خود کرد تا تبریزی با سه سیمرغ مردمی، یک تنه رکورددار این عنوان مهم باشد. در دوره بیست وهفتم و در حضور اخراجی ها 2 ، دعوت ، سوپراستار ، آواز گنجشک ها ، و وقتی همه خوابیم بیضایی، سیمرغ مردمی به دو فیلم درباره الی و بی پولی رسید. سیمرغ مردمی بیست وهشتمین دوره به ابراهیم حاتمی کیا و فیلم سینمایی به رنگ ارغوان رسید که پس از چند سال توقیف، برگ برنده جشنواره این دوره بود. حاتمی کیا با این سیمرغ، هم ردیف تبریزی در صدر جدول سیمرغ های مردمی ایستاد. در دوره بیست ونهم و در حضور فیلم هایی چون اسب حیوان نجیبی است ، جرم ، سعادت آباد ، گزارش یک جشن و حتی ورود آقایان ممنوع ، سیمرغ مردمی جشنواره به جدایی نادر از سیمین فرهادی رسید. نخستین ساخته سینمایی پیمان معادی (برف روی کاج ها) برنده سیمرغ مردمی جشنواره سی ام شد. از این دوره بود که صحبت هایی مبنی بر رای گیری مکانیزه به گوش رسید؛ صحبت هایی که مهم ترین دلیل عدم احقاق آن، نبود اپلیکیشن و برنامه مناسب برای رای گیری وسیع طی 10 روز برگزاری جشنواره عنوان شد. در دوره سی ویکم، حوض نقاشی به همراه هیس دخترها فریاد نمی زنند ، برندگان سیمرغ مردمی جشنواره شدند. فیلم مازیار میری که پیش تر به دلیل آنچه نقص علمی داستان عنوان شد، از حضور در بخش رقابتی جشنواره منع شده و به همین دلیل، لذت دریافت این سیمرغ، برای صاحبان این فیلم دوچندان شد. در دوره سی ودوم، برای نخستین بار، خانه سینما به عنوان متولی جمع آوری رای های مردمی انتخاب شد. این اتفاق شاید نوعی دلجویی از خانه سینما پس از چند سال تعطیلی بود؛ آن هم بلافاصله پس از بازگشایی این نهاد. در این دوره، باز هم دو فیلم توانستند سیمرغ مردمی جشنواره را از آن خود کنند: محسن کیایی که با کمدی بی ادعای خط ویژه ، نخستین حضور خود را در جشنواره فجر تجربه می کرد، توانست به همراه شیار 143 ، برنده این جایزه مهم شود. تا امروز، این، آخرین دوره ای است که سیمرغ مردمی، مشترکا به دو فیلم اهدا شده است. داستان پیچیده و جذاب رخ دیوانه ، سیمرغ مردمی دوره سی وسوم را برای ابوالحسن داوودی به همراه آورد. در دوره سی وچهارم، ابد و یک روز ؛ نخستین ساخته سینمایی سعید روستایی توانست بیشترین آرای مردمی را از آن خود کند. با بالا گرفتن انتقادها از شیوه سنتی رای گیری مردمی، قرار بر این شد تا از این دوره (سی وپنجم)، رای گیری بهترین فیلم مردمی به صورت مکانیزه برگزار شود. سروصدای رسانه ای بسیاری هم در این باره شکل گرفت، اما در دقیقه آخر و درست 6 روز مانده به آغاز جشنواره، اعلام شد که رای گیری این دوره هم مانند دوره های قبلی به شیوه دستی و از طریق صندوق های تعبیه شده در سینماهای مردمی انجام می شود. ماجرای نیمروز محمدحسین مهدویان سیمرغ مردمی این دوره را از آن خود کرد. شادمهر راستین که در آن زمان، عضو هیات مدیره خانه سینما بود، رای گیری مردمی جشنواره فجر این دوره را پس از انتخابات سیاسی ایران، بزرگ ترین رای گیری کشور اعلام کرد! در دوره سی وششم، رای گیری بالاخره و پس از 20 سال که به صورت دستی صورت می پذیرفت، مکانیزه شد و این مهم از طریق اپلیکیشن های موبایلی و کامپیوتری و از طریق سایت جشنواره میسر شد. در این دوره نیز خانه سینما عهده دار این اتفاق مهم بود. در نخستین سال رونمایی از رای گیری دیجیتالی، انتقادهای بسیاری از این شکل صورت گرفت؛ انتقادهایی که سهم بسیاری از آن، متعلق به کارگردانانی بود که در این دوره حاضر بودند، اما فیلم شان جزء آثار برتر نخستین روزهای جشنواره نبود. آنها معتقد بودند این شیوه، تنها برای جوانان مناسب است و قشر میانسال و کهنسال حاضر در جشنواره، امکان برقراری ارتباط با آن را ندارند. مثلا مهران احمدی که با مصادره در جشنواره حضور داشت، عنوان کرد که مادر من به چه شکلی از طریق اپلیکیشن می تواند به مصادره رای دهد؟ مادر من و امثال او اصلا موبایل یا لپ تاپ دارند که بتوانند رای دهند؟ با این حال، سیمرغ مردمی دوره سی وششم به فیلم مغزهای کوچک زنگ زده هومن سیدی رسید. سال گذشته هم دومین ساخته سینمایی سعید روستایی (متری شیش ونیم) با اینکه دو روز دیرتر از سایر فیلم ها نمایش داده شد و عملا نتوانست آرای دو روز ابتدایی جشنواره را از آن خود کند، توانست بیشترین رای را از مخاطبان دریافت کرده و به این جایزه مهم برسد. رای گیری مردمی، تا سال گذشته، 22 دوره را تجربه کرده است. هرچه بیشتر به جلو آمدیم، رنگ وبوی مردمی بودن این مکانیسم بیشتر به چشم آمد. این مهم را می توان از میزان استقبال مردمی از آن فیلم ها در طول برگزاری جشنواره، تعداد سانس های مردمی و فوق العاده و البته میزان فروش آن فیلم در اکران متوجه شد. البته سازوکار رای گیری با اینکه دیجیتال است و فیلم های منتخب نیز به صورت روزانه معرفی می شوند، اما همچنان ابهام هایی را به همراه دارد و با اعتراض هایی مواجه است. مثلا اینکه چرا رای گیری برای فیلم هایی که به سانس های فوق العاده می رسند صورت نمی گیرد و ...

یکی از نکاتی که در سال های اخیر به آن توجه نشده، موضوع آرای تماشاگران در اکران های مردمی شهرهایی غیر از تهران است. یکی از مطالبات جدی این است که چرا نظرات مخاطبان استانی جشنواره فیلم فجر در انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران دیده نمی شود. امسال و طبق خبری که به فرهیختگان رسیده، گویا قرار است شکل رای گیری به کلی با آنچه پیش تر انجام می شد، تغییر یابد. البته در تمامی این سال ها هیچ عدد و رقمی از تعداد رای دهنده ها منتشر نشده تا بتوان برآوردی نسبت به تعداد شرکت کنندگان در این اتفاق به دست آورد. حتی تعداد رایی که هر فیلم به دست آورده نیز رسانه ای نمی شود تا شدت گمانه ها با این قبیل اقدامات غیرشفاف، خیلی بیشتر شود. در حال حاضر هنوز جلسات نهایی این مکانیسم، میان خانه سینما و سازمان سینمایی برگزار نشده و باید دید خانه سینما به همراه سازمان سینمایی چه راهکاری را برای شفافیت بیشتر رای گیری و کاهش اعتراض ها می اندیشند. با وجودی که تنها پنج روز تا آغاز جشنواره فجر فاصله داریم، نه تنها سازوکار اجرای این مکانیسم مشخص نشده، بلک حتی مسئول جمع آوری آرای این دوره نیز انتخاب نشده است.

*فرهیختگان

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: کاوه سجادی حسینی کارگردان سینما در آستانه برگزاری سی و هشتیمن جشنواره فیلم فجر گفت: عملکرد شورای سیاست گذاری جشنواره فیلم فجر قابل قبول نیست و ما اگر طی سال های اخیر شاهد هر اتفاق نادرستی در جشنواره فیلم فجر هستیم به دلیل فقدان سیاست گذاری های مناسب و اصولی برای برگزاری این مهمترین رویداد سینمایی کشور بوده و همیشه اعمال سلیقه برخی افراد و اعمال فشار از سوی برخی افراد خارج از محدوده سینما بر پیکره جشنواره فیلم فجر آسیب بسیار وارد کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

کارگردان فیلم سینمایی شب، بیرون در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بی تردید اگر سیاست گذاری مناسبی در جشنواره فیلم فجر وجود داشته باشد این رویداد به بیراهه کشیده نمی شود. اگر امروزه ما شاهد آن هستیم که بخش عمده ای از سینماگران، منتقدان و کارشناسان نسبت به موارد مختلف این رویداد سینمایی ایراداتی را بیان می کنند تنها به دلیل فقدان سیاست گذاری اصولی و مناسب سینمایی در این جشنواره است.

وی ادامه داد: یکی از فاجعه بارترین اتفاقاتی که ما همواره شاهد آن هستیم غلبه فرامتن بر متن در جشنواره فیلم فجر است؛ بی شک این اتفاق آسیب زیادی به جشنواره فیلم فجر زده و باعث شده تا جشنواره فیلم فجر بخشی از اعتبار خود را نزد اهالی سینما از دست بدهد.

سجادی حسینی سپس با بیان یک مثال افزود: یکی از معضلات ما این است که دست اندرکاران جشنواره شعار حمایت از آثار سینمایی مستقل را سر می دهند اما در عمل هیچ گاه شاهد حمایت آن ها از سینمای کاملاً مستقل و ارزان نبوده ایم؛ به عنوان مثال بنده در سال جاری فیلمی به شدت کم هزینه و ارزان با بازیگران خوب تولید کردم که به دلیل همان فقدان سیاست گذاری و نگاه فرامتنی مورد قبول هیأت انتخاب قرار نگرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: متأسفانه یکی از معضلات ما در جشنواره فیلم فجر این است که اعضای هیأت های انتخاب و داوری جشنواره به واسطه دیدگاه غلطی که شورای سیاست گذاری و دبیر جشنواره القا می کنند اسیر و مرعوب برخی نام ها می شوند و مثلاً می گویند نمی توانیم فیلم فلان فیلمساز بزرگ، ولو آنکه اثرش ضعیف هم باشد را در جشنواره نپذیریم! این اتفاق بسیار تلخ و متأثرکننده است و قطعاً به کیفیت جشنواره لطمه بسیار می زند.

کارگردان فیلم سینمایی بوفالو تأکید کرد: از سوی دیگر تنگ نظری های بسیار در جشنواره و به طورکل در سینمای ما بسیار وحود دارد به نحوی که آدم ها تحمل وجود دیگران در کنار خود را ندارند و این عدم تحمل شان باعث می شود تا برخی افراد ناخودآگاه از گردونه سینما و جشنواره حذف شوند.

سجادی حسینی در خاتمه اظهاراتش با بیان اینکه ما نیازمند حضور افرادی در شورای سیاست گذاری و در مقام دبیری جشنواره فیلم فجر هستیم که هیچ اتفاقی خارج از قواعد و چارچوب و محدوده سینما را نپذیرند اظهار داشت: اگر یک قاعده و اصول کلی برای جشنواره فیلم فجر تعریف شود، سیاست های این رویداد سینمایی به صورت شفاف و واضح تبیین و اعلام شود، بی تردید بخش عمده ای از مشکلات جشنواره و سینماگرانی که مایل به حضور اثرشان در این رویداد سینمایی هستند از بین خواهد رفت.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماهای سراسر کشور به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) دو روز تعطیل هستند.

سینماهای سراسر کشور به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) دو روز تعطیل هستند.
غلامرضا فرجی (سخنگوی شورای صنفی نمایش) در گفتگو با ایلنا، با اشاره به تعطیلی دو روزه سینماها گفت: به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) سینماهای سراسر کشور از ساعت 17 روز سه شنبه هشتم بهمن تعطیل می شوند و روز چهارشنبه نهم بهمن کاملا تعطیل خواهند بود.
وی ادامه داد: فعالیت سینماها از روز پنجشنبه 10 بهمن دوباره از سر خواهد گرفت و در طی این دو روز هیچ فیلمی به نمایش درنمی آید.
فرجی ادامه داد: شورای صنفی نمایش این هفته و هفته آینده جلسه ای برگزار نخواهد کرد

سینماهای سراسر کشور به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) دو روز تعطیل هستند.
غلامرضا فرجی (سخنگوی شورای صنفی نمایش) در گفتگو با ایلنا، با اشاره به تعطیلی دو روزه سینماها گفت: به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) سینماهای سراسر کشور از ساعت 17 روز سه شنبه هشتم بهمن تعطیل می شوند و روز چهارشنبه نهم بهمن کاملا تعطیل خواهند بود.
وی ادامه داد: فعالیت سینماها از روز پنجشنبه 10 بهمن دوباره از سر خواهد گرفت و در طی این دو روز هیچ فیلمی به نمایش درنمی آید.
فرجی ادامه داد: شورای صنفی نمایش این هفته و هفته آینده جلسه ای برگزار نخواهد کرد

لینک خبر :‌ روزنامه مردم سالاری
سینماپرس: باران کوثری یکی از پرحاشیه ترین بازیگران سینمای ایران که عادت دارد در همه زمینه ها اظهار نظر کند، 28 سال است که در عرصه سینما و تئاتر فعال است اما بعضا رفتارهای سیاسی اش بر فعالیت های سینمایی اش غالب می شود.

به گزارش سینماپرس ، سلبریتی (celebrity) در لغت به معنای فردی مشهور است، اشخاصی پرطرفدار که شهرت خود را مدیون رسانه ها هستند و از این شهرت به دست آمده برای خود موقعیت اجتماعی و ثروت قابل توجهی رقم می زنند.

سینما، تلویزیون، موسیقی، ورزش، سیاست و امروزه دنیای مجازی همگی ابزاری هستند که می تواند در به شهرت رسیدن فرد کمک کند؛ اما نکته قابل توجه در مورد سلبریتی ها این است که هر فرد زمانی که شهرتی برای خود دست و پا کرد، باید جهت حفظ محبوبیت فقط در حوزه تخصص خود اظهار نظر کند. متأسفانه این مهم در ایران خیلی مورد توجه نیست و سلبریتی های ایرانی در هر موضوعی به خود جرئت دخالت می دهند، فارغ از اینکه آن اظهار نظر چه خساراتی برای کشور به بار خواهد آورد یا نه!

گروه فرهنگ و هنر قصد دارد ضمن پرداختن به زندگی برخی سلبریتی ها در ایران، حاشیه های ایجادشده از سوی آنها در خلال فعالیت های حقیقی و مجازی شان را بازخوانی کند. دومین شماره این پرونده به باران کوثری اختصاص دارد، یکی از سلبریتی های خانواده سینماست که سال 96 در میتینگ تبلیغاتی روحانی به شدت برای رای آوردن دولت تدبیر و امید سنگ تمام گذاشت.

باران کوثری متولد 25مهر ماه 1364 در تهران است. انصراف وی از رشته جامعه شناسی نشان دهنده این است که این بازیگر به داشتن مدرک دیپلم بسنده کرده است.

بهترین بابای دنیا ساخته داریوش فرهنگ نخستین تجربه بازیگری باران کوثری در عرصه فعالیت های هنری اوست که در سال 1370 و تنها در سن 7سالگی به بازی در این فیلم پرداخت و پس از این تا سالها در فیلم های مادرش رخشان بنی اعتماد حضور داشت تا به شهرت برسد.

رخشان بنی اعتماد مادر باران کوثری نیز از جمله فعالین دنیای سینماست که این روزها به دلیل تحریک اغتشاشگران به بهانه سقوط هواپیمای اوکراینی حسابی مورد توجه قرار گرفته است.

باران کوثری به همراه پگاه آهنگرانی در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به دلیل فعالیت های سیاسی و حمایت از اغتشاشات 88 و تشکیل پرونده قضایی، از سوی رسانه ملی ممنوع التصویر شدند؛ پگاه آهنگرانی نیز در سال 90 بازداشت و در سال 92 در دادگاه بدوی به 18 ماه حبس تعزیری محکوم شد.

این بازیگر به دعوت مصطفی تاجزاده و با حضور و سخنرانی در میتینگ انتخاباتی روحانی به حمایت تمام قد از دولت تدبیر و امید پرداخت که هم اکنون تبعات حمایت چنین افرادی در وضعیت معیشتی مردم مثل روز روشن است، جالب توجه آنکه این افراد هیچ گاه حاضر نشدند بخاطر مسیر اشتباهی که جلوی پای مردم قرار دادند از آنها عذرخواهی کنند.

همکاری با BBC فارسی

ضبط ویدئوی اختصاصی برای شبکه معاند و تفرقه افکن بی بی سی فارسی در توضیح ابعاد استقبال از حسن روحانی در فرودگاه مهرآباد از دیگر مواردیست که وی باید بابت همکاری با این شبکه پاسخگو باشد.

اما گویا قرار نیست حواشی این بازیگر تمام شود و دوست دارد در دنیایی به غیر از دنیای سینما بر سر زبان ها باشد و این بار انتقاد عجیبش به فیلم ماجرای نیمروز که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران کسب کرده بود و حمایت از منافقین جنجال هایی را به وجود آورد.

دفاع از منافقان

در یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سال 96 جعفر پناهی از فیلمسازان پرحاشیه ایران حاضر نشد برای اهدای جایزه به محمدحسین مهدویان کارگردان ماجرای نیمروز روی سن حاضر شود و مهدویان را فیلمساز دولتی خطاب کرد که این اقدام پناهی واکنش های متفاوتی از سوی اهالی هنر در پی داشت.

این کار جعفر پناهی در حالی رخ داد که وی در سال 88 به دلیل حمایت از اغتشاشات دوبار دستگیر و در نهایت بر اساس حکم دادگاه به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به 6 سال حبس تعزیری و 20 سال محرومیت از فیلم سازی، 20 سال محرومیت از فیلم نامه نویسی، 20 سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و 20 سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانه ها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شد.

پناهی در تازه ترین اقدامش علیه امنیت ملی همراه با سفیر انگلستان در آشوب های دانشگاه امیرکبیر حاضر شد که پس از دستگیری سفیر انگلیس به داخل سفارت گریخت.

باران کوثری نیز به صراحت در حمایت از اقدام غیر ادبی جعفر پناهی در صفحه اینستاگرام منتسب به خود که هنوز در هاله ای از ابهام است، نوشت:

جناب مهدویان، شاید من و شما کمی جوان باشیم برای آنکه کاملاً درک کنیم نگاه ناقص و سطحی به وقایع سیاسی اجتماعی دهه 60 چه طور آتش به دل نسل قبل ترمان می زند! نسلی که در آن سال ها به دلیل موج سیاسی موجود و نوجوانان و جوانانی که به درست یا غلط جذب گروه های مختلف می شدند، دوست و رفیق و خواهر و برادر از دست داده اند. موضوع فراتر از مشکلات آقای پناهی در سینما است.

حتماً خودتان متوجه ابعاد موضع گیری تان فارغ از فیلمسازی هستید پس ابعاد دلخوری بزرگ ترها از خودتان را کوچک نکنید. آقای پناهی و امثال ایشان، طلب فیلم های نساخته شان را از من و شما ندارند، امثال من که طرفدار ایشان و کسانی هستیم که قدرت مذبوحانه تصمیم به حذف شان دارد، طلبکاریم، طلبکار آثاری که در گنجه تفکر پناهی ها ماندند، حتماً اگر در میانسالی من هم، جوانی فیلمی درباره وقایع دهه 80 بسازد و همه واقعیت را تصویر نکند، برایش دست نمی زنم.

وی به همین بسنده نمی کند و از برگزارکنندگان جشن منتقدان هم انتقاد می کند که چرا جایزه را آنطور که آنها دوست داشتند، اهدا نکرده اند: از منتقدین محترم تعجب می کنم و اهداکنندگان جوایزی که برای هر بخش انتخاب کردند.

اینستاگرام باران دست چه کسی است؟

به گفته جهانگیر کوثری پدر باران، او صفحه ای در شبکه اجتماعی اینستاگرام ندارد و صفحه ای که به نام باران کوثری فعال است توسط طرفداران وی راه اندازی شده است؛ اما انتشار عکس های خصوصی باران در این صفحه و توانایی دسترسی به این عکس ها و حتی گاها انتشار نظرات شخصی باران در این صفحه گویای چیزی غیر از ادعای جهانگیر کوثری است.

همزمان با افزایش قیمت عوارض خروج از کشور توسط دولت، تعدادی از سلبریتی ها نسبت به این اقدام دولت اعتراض کردند که برخی رسانه ها واکنش سلبریتی ها را به حساب پشیمانی آنان در رای به دولت روحانی به شمار آوردند و در این بین باران کوثری در صفحه اینستاگرامی اش واکنش نشان داد. صفحه ای که بنا به اظهارات پدرش و برخی اظهارات خودش، صفحه هوادارانش است.

از جنجال های دیگر این عضو خانواده سینما عبور از خط قرمزهای فرهنگی کشور است. شرکت باران کوثری به همراه آزاده صمدی در یک تئاتر فرانسوی با منبع نامشخص مالی و رقصیدن بر روی سن تا حدی قبیح بود که حتی صدای دادستان تهران را درآورد و وزارت ارشاد را بابت صدور مجوز چنین نمایش هایی نقد کرد.

نظر غیرکارشناسی در مورد قصاص

کوثری همچنین با بازی در فیلم لانتوری و پس از اکران این فیلم در اظهارنظری گفت: نباید جواب توحش را با توحش داد. باید نوک پیکان را به سمت قانون مملکت گرفت که راهی بهتر از قصاص پیش پای ما نمی گذارد. این صحبت غیرکارشناسانه بارانِ همه فن حریف که دقیقا خلاف آموزه های دینی مسلمانان و خلاف نص صریح قرآن است باعث شد تا رسانه ها و مردم وی را مورد انتقاد قرار دهند و با ذکر مثال هایی همچون اینکه با قاتلین تجاوزهای جنسی به کودکان چه باید کرد؟ این سلبریتی را نکوهش کنند.

ماجرای مادر باران

اما تازه ترین جنجال این خانواده هنری اینگونه رقم خورد که رخشان بنی اعتماد پس از سقوط هواپیمای بوئینگ اوکراینی در اینستاگرام خود از مردم خواسته بود تا جهت اعتراض، در میدان آزادی تجمع کنند که این فعال عرصه سینما به دلیل تحریک اغتشاشگران و برهم زدن نظم عمومی چند ساعتی در بازداشت نیروهای امنیتی بود و سپس آزاد گردید.

به دنبال این موضوع محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه و از فعالان رسانه با انتقاد از رخشان بنی اعتماد نسبت به تحریک اغتشاشگران، امنیت کشور را یادآور شد و گفت: اگر اون بچه های سپاه تو مرز نبودند خانمی که میای فراخوان می زنی...می دونی دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت و کس وکارت می رسید... شاید هم خوشت می اومد، شاید دوست داشتی ولی مردم ایران دوست ندارن .

به دنبال این صحبت کوشکی، تعدادی از اهالی سینما در واکنشی تند و به حمایت از بنی اعتماد جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند و از شرکت در آن انصراف دادند؛ نکته جالب توجه اینجاست که تعدادی از آنان نه در این جشنواره فیلم داشتند و نه دعوت بودند. سوال بسیاری از فعالان فرهنگی این است که این افراد دقیقا از کجای جشنواره انصراف دادند؟

اما نکته جالب تر اینکه باران کوثری یکی از چهره هایی است که در جشنواره فیلم فجر حضور دارد و درباره صحبت های کوشکی واکنشی نشان نداده است که این خود به نوعی حکایت از کاسه داغ تر از آش این ده سلبریتی انصرافی دارد.

اما از هرچه بگذریم پاسپورت آمریکا خوش تر است

به تازگی تصویری منتسب به پاسپورت آمریکایی باران کوثری منتشر شده که اگر این تصویر صحت داشته باشد باید تمام صحبت های وطن دوستانه باران کوثری را دور ریخت. اخذ ویزای آمریکا به راحتی نشان دهنده علت مواضع ضد دینی و ضدفرهنگی وی خواهد بود.

طبق ادعای جلیل محبی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، یکی از مراحل دریافت ویزای آمریکا، قسم یاد کردن فرد است که پایبند و وفادار به آمریکا باشند و با دشمنان آمریکا دشمنی کند و در راه منافع آمریکا تفنگ در دست بگیرند. از آنجا که دشمن آمریکا، کشورمان جمهوری اسلامی است لذا افرادی که این قسم را یاد کنند به نوعی ایران را دشمن خودشان میدانند خواه فارسی زبان باشند خواه غیرفارسی.

حالا اگر تابعیت آمریکایی کوثری اثبات شود و اینکه در میتینگ تبلیغاتی گفته بود به همه خواسته هایمان خواهیم رسید ، این سوال برای مردم به وجود می آید که براستی فردی با تابعیت آمریکایی چه خواسته هایی می تواند از رئیس جمهور و دولت قانونی ایران داشته باشد!؟

جهانگیر کوثری پدر باران نیز در خصوص این موضوع چنین مدعی شده که این مسئله شخصی است و دخترم در صفحه خود واکنش نشان خواهد داد.

اینکه باران کوثری در طی این سال ها با حمایت از اغتشاشات 88، دفاع از پدر فتنه و همچنین همراهی با افرادی چون جعفر پناهی برای تخریب شخصیت های ارزشی کشور پلی برای عبور به آمریکا برای خودش ساخته بر کسی پوشیده نیست اما مهمترین موضوع این است که آیا دریافت ویزای آمریکا با پشت کردن به مردم کشور و خیانت به آنان لذت بخش است؟

*آنا

لینک خبر :‌ سینما پرس
مهدی کوهیان می گوید: شورای عالی انقلاب فرهنگی وزارت ارشاد را متولی فعالیت سامانه های ویدئویی و شبکه نمایش خانگی کرده است. پس اینکه متولی آن خوب عمل نمی کند و به بضاعت های حقوقی خود آگاه نیست و نمی تواند خود را به روز کند یک بحث است و اینکه این حوزه بدون متولی است بحث دیگری.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : شعار سال

به گزارش خبرنگار ایلنا، ابراهیم رئیسی (رئیس قوه قضائیه) طی بخشنامه ای اعلام کرد از این پس مسئولیت صدور مجوز و تنظیم صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن برعهده صداوسیماست، صدور این بخشنامه واکشن های متفاوتی را به دنبال داشت. با مهدی کوهیان (حقوقدان حوزه رسانه و تلویزیون و عضو انجمن صنفی شرکت ها و موسسات فیلمسازی ایران) درباره این بخشنامه و تاثیر آن گفتگو کرده ایم.

اخیرا بخشنامه جدیدی از رئیس قوه قضائیه منتشر شده که مطابق با آن صدور پروانه فعالیت و مقررات حاکم بر انتشار صوت و تصویر فراگیر را در صلاحیت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی دانسته است. آیا از لحاظ حقوقی ما با شرایط جدیدی در خصوص انتشار صوت و تصویر مواجه هستیم؟

مطالبی که در این بخشنامه آمده مطالب جدیدی نیست، در خصوص انحصار صداوسیما در صدور مجوز و تنظیم مقررات انتشار صوت و تصویر فراگیر مدتهاست در دانشگاه ها و محافل حقوقی بحث و گفتگوست. هم در خصوص انحصار صدور مجوز آن، هم در خصوص مرجع تنظیم مقررات و هم نظارت بر فعالیت منتشرکنندگان صوت و تصویر. در خصوص این نظر مقام رهبری که اخیرا به این شکل مورد توجه قرار گرفته است، باید عرض کنم که یک گام بلند رو به جلو و برخلاف نظر تفسیری سال 1379 شورای نگهبان از انحصار دولتی رادیو و تلویزیون است.

آن چیزی که ما در این نظر رهبری ملاحظه می کنیم به صدور مجوز، تنظیم مقررات و نظارت اشاره دارد که حاکی از قبول ورود بخش خصوصی به دائر کردن شبکه های رادیویی و تلویزیونی خصوصی حداقل در فضای مجازی است. البته شورای نگهبان قبلا و در سال 1388 با تائید قانون اصلاح قانون مطبوعات که تعریف نشریه الکترونیک را ارائه کرده بود از نظر تفسیری سال 1379 خود عدول کرده است. در این قانون تعریف نشریه الکترونیک را چنین آورده است "نشریه الکترونیکی، رسانه ای است که به طور مستمر در محیط رقمی (دیجیتال)، انواع خبر، تحلیل، مصاحبه و گزارش را در قالب نوشتار، صدا و تصویر منتشر می نماید."

انتشار صدا و تصویر (هم فراگیر و هم غیرفراگیر) در قالب نشریه الکترونیکی قبلا به رسمیت شناخته شده است و مرجع صدور مجوز و نظارت بر آن نیز هیئت نظارت بر مطبوعات تعیین شده است. اما گمان می کنم این نظریه جدید رهبری گام بلند دیگری در جهت آزاد شدن تاسیس رادیو و تلویزیون های اینترنتی توسط بخش خصوصی است.

اما انتشار این بخشنامه نگرانی های زیادی را در گسترش حوزه نفوذ صداوسیما به شبکه نمایش خانگی به وجود آورده است. به نظر شما این بخشنامه محدودیتی برای سامانه های VOD ایجاد نمی کند؟

اصلا این بخشنامه ناظر به فعالیت این سامانه ها نیست. البته بنده به لحاظ حقوقی دارم بررسی می کنم و توجهی به موضوعات سیاسی یا نتایجی که عده ای از این بخشنامه یا نظر رهبری می خواهند بگیرند، ندارم.

در تفسیر یک متن حقوقی ما منابعی داریم که نمی توانیم بی توجه به آنها نظر دهیم. ایرادی که اخیرا بروز پیدا کرده است ناشی از تفسیر عبارت "صوت و تصویر فراگیر" است. در خصوص فعالیت های ویدئو و نحوه انتشار آن با توجه به اینکه قبلا در خصوص آن مقررات گذاری شده است در گستره این بخشنامه نمی گنجد، این بخشنامه ناظر به مراکز جدیدی است که بر اساس نظر تفسیری شورای نگهبان در تعریف رادیو و تلویزیون قرار می گیرند. سامانه های ویدئوی درخواستی همانطور که از نامشان هویداست دسترسی مخاطب بر اساس درخواست به ویدئویی خاص است. رادیو و تلویزیون بنا به تعریف حقوقی آن دارای آنچنان فراگیری هستند که مرجع فرستنده پیام قابل شناسایی مرجع دریافت کننده پیام نیست و از سوی دیگر دارای کنداکتور پخش مستمر و دارای یک خط مشی اداری مشخص است.

اما یک سامانه ویدئوی درخواستی این خصوصیات را ندارد. این سامانه صرفا یک ویدئوکلوپ اینترنتی است که نه تعریف فراگیری رادیو و تلویزیون را دارد و نه بر اساس کنداکتور برنامه ای پخش می کند. سامانه ویدئوی درخواستی در واقع یک آرشیو اینترنتی فیلم و ویدئو است که شما می توانید با آبونه ماهانه از محتویات این آرشیو استفاده کنید. اختلاف در تفاسیر صورت گرفته ناشی از ضعف عملکرد نهادهای مسئول در این خصوص است.

نکته ای که مخالفان این نظر شما مطرح می کنند این است که ما در خصوص سامانه های VOD مقررات گذاری نکرده ایم و با توجه به رشد سریع تکنولوژی نمی توانیم این حوزه را بدون متولی رها کنیم.

چه کسی گفته است این حوزه بدون متولی است؟ اینکه متولی آن خوب عمل نمی کند و به بضاعت های حقوقی خود آگاه نیست و نمی تواند خود را به روز کند یک بحث است و اینکه این حوزه بدون متولی است بحث دیگری. بر اساس رویه مقررات گذاری در حوزه فرهنگ و هنر بعد از انقلاب، شورای انقلاب فرهنگی مصوبات مشخصی دارد که متاسفانه کسی به آن توجه نکرده است.

شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه 298 خود در تاریخ 22 دی 1371 به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ماموریت داده تا در آینده ضمن رفع ممنوعیت از فعالیت های ویدئویی، دقت کنید رفع فعالیت های ویدئویی یعنی هیچگونه محدودیتی در این حوزه نباید وجود داشته باشد، هرچه زودتر اقدام به طراحی نظام اجرایی در تمام حوزه های فعالیت های سمعی و بصری کند، -دقت کنید مجددا در تمام حوزه های فعالیت های سمعی و بصری- و آیین نامه های لازم را تهیه نماید و پس از تصویب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به اجرا درآورد، بازهم دقت کنید مرجع تصویب این مقررات هم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است. آیا متولی واضح تر از این می خواهید؟ آیا اختیار فراتر از این می خواهید؟ آیا صراحت بیشتر از این می خواهید؟

22 دیماه گذشته دقیقا 27 سال از این مامورت تاریخی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذشت و دریغ از کوچکترین توجه به آن. به گمان بنده دادگستری بجای آنکه به دنبال تعیین یک مرجع جدید برای تولی گری این حوزه باید باید از مسئولین مربوطه سوال کند که چرا این نظام جامع در تمامی حوزه های فعالیت های سمعی و بصری را تدوین و تصویب و اجرا نمی کنید؟

آیا اکنون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صلاحیت ورود به این حوزه و تدوین مقررات را دارد؟

وزارت ارشاد به جای آنکه از همه ظرفیت های حقوقی خود استفاده کند مهمترین مرکز متولی این بخش در ساختار اداری خود را هم تعطیل می کند.

باید پرسید چرا موسسه رسانه های تصویری را تعطیل کردید. اتفاقا تنها نهادی که می توانست این ماموریت را به انجام رساند موسسه رسانه های تصویری بود. جالب اینجاست که حتی در قانون منع بکارگیری تجهیزات ماهواره برای این موسسه مسئولیت ها و ماموریت هایی در پخش برنامه های ویدئویی خارجی در نظر گرفته شده که اکنون معلوم نیست این تکلیف قانونی را چه نهادی انجام می دهد.

به نظر شما آیا با وجود بخشنامه جدید رئیس قوه قضائیه راهی برای ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موضوع VOD ها باقی مانده؟

بخشنامه جدید رئیس قوه قضائیه هیچ ارتباطی به موضوع VOD ها ندارد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید با بهانه نداشتن اختیار یا محدودشدن صلاحیت خود توسط مراجع قضایی از تکلیف قانونی خود طفره برود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
پژمان موسوی فردا جلسه دادگاه داد که در پی شکایت از او بخاطر این افشاگری ها تشکیل می شود اما قول داده است که دادگاه را به صحنه فاش سازی حقایق تبدیل کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : هرانا ملیون

پرسش: پژمان موسوی از روزنامه نگاران توانای نسل جدید، که مدتهاست علیه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و رانت خواری در توزیع کاغذ دولتی مطبوعات، افشاگری می کند، دادگاهی می شود.

پژمان موسوی فردا جلسه دادگاه داد که در پی شکایت از او بخاطر این افشاگری ها تشکیل می شود اما قول داده است که دادگاه را به صحنه فاش سازی حقایق تبدیل کند.

پژمان موسوی عصر شنبه در توییتر نوشت: ماه ها از روابط ناسالم بخشی از بدنه #ارشاد با مدیران برخی نشریات نوشتم؛نشریاتی که در چرخه ی #رانت و #فساد ،یارانه و کاغذ می گرفتند.فردا یکشنبه 6 بهمن به دادسرا احضار شده ام.ظاهرا آقایان از من شکایت کرده اند.این فرصت را برای افشای بیشتر و جدی ترِ این روابط پشت پرده غنیمت می شمارم.

###

لینک خبر :‌ پرسش
همیشه می خواستم امانتدار باشم. راست بگویم و درست و مستند بنویسم تا روزی نامه نگار نباشم!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: قد بلند و رشیدی دارد که امروز جبر زمانه عصای پیری به دستش داده و موی سپیدی را که نشانه رنج بسیار درگذر زمان است ارزانی او داشته. اگرچه خود در سال های 1337 و 1338 پا به این عرصه از تلاش گذاشته ام، اما از سال های آغازین دهه 40 با او آشنا شدم که همیشه کیفی زیر بغل داشت و روزنامه را که معمولاً اطلاعات بود مطالعه می کرد و مسیر های طولانی و ناشناخته ای را که میدان کار هر خبرنگاری است طی می کرد. متولد 1323 محله جوزدان شهر اصفهان است و امروز می رود تا آرام آرام به مرز 80 سالگی نزدیک شود که بیش از 60 سال آن را خبرنگار رسانه های مکتوب بوده است و می شود او را قدیمی ترین مرد خبر ایران نام نهاد که هنوز هم کارگاهی را بدین منظور در محل موزه آثار خبری خود برپا داشته که حاصل تمامی این سال ها بیش از 70 قاب در اندازه 100 در 70 سانتیمتر از بریده اخبار، گزارش ها و مقالات منتشر شده او در روزنامه قدیمی اطلاعات و معدود نشریات دیگر زمان خود است. او هیچ وقت سعی نکرد از قالب حرفه ای یک خبرنگار متعهد خارج شود بنابراین خبرنگار ماند و روزنامه نگاری حرفه ای را به کسانی واگذار کرد که می توانستند این کار توأمان و شاق را به انجام برسانند که او همچنان یک خبرنگار خبره باقی بماند. می گوید: همیشه می خواستم امانتدار باشم. راست بگویم و درست و مستند بنویسم تا روزی نامه نگار نباشم! اگرچه بیش از 700 تابلوی آماده از خبر های چاپ شده خود دارد، اما برای 500 تابلوی دیگر هم بریده هایی را تهیه کرده تا اگر فرجی آمد و تابلو ها فراهم شد و مکان وسیعی برای عرضه از جانب متولیان میراث یا ارشاد مهیا شد این آثار را برای همگان به آن منتقل کند که دریغا و زهی تأسف که مسئولان برای این امور پیش پاافتاده وقتی ندارند!

خاطرات این خبرنگار پیشکسوت بسیار شنیدنی و جذاب است، زیرا تمامی آن ا بکر و به نظر باورنکردنی می آیند، اما چون 60 سال است او را می شناسم و روز های فراموش ناشدنی و حساس دهه 40 را با تلاشی مضاعف در کنارش گذرانده ام شاید تنها کسی باشم که بتوانم بیش از آنچه را که می گوید بدانم و لمس کرده باشم. به همین جهت خاطرات مشترک را هم عنوان خواهم کرد که ازجمله آن ها حضور در محاکمه ای جنجالی در دادگاهی به مدت 30 روز برای متهمان به قتل بهمن حَکمی توسط عوامل کیوان میراشرافی فرزند ناخلف یکی از اعضای فرقه و دار و دسته کودتای 28 مرداد سال 32 است و همچنین تأثیر اخباری که توسط او پیرامون شناسایی عاملان به شهادت رساندن آیت الله شمس آبادی تنظیم و چاپ شد.

استاد عبدالحسین جعفری شاهدانی را می توان یکی از پرکارترین خبرنگاران رسانه های مکتوب و بخصوص روزنامه اطلاعات در چند دهه گذشته دانست که هنوز هم همچنان عصا به دست به دنبال کسب خبر های تازه است! او در طول خدمت صادقانه خود به رسانه ها نه تن ها باعث افشا شدن گروهی از توطئه ها و تهمت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می شد بلکه توانست جوانان زیادی را که علاقه مند به این حرفه بودند در کارگاه خود آموزش دهد. وقتی به هم سنگران معدود و باقی مانده که کمتر از انگشتان یک دست هستند می رسد و از جوانی اش یاد می کند، مخاطب را متوجه می سازد که الحق سپیدی موی را از گرد آسیاب به دست نیاورده است.

این فرهیخته رسانه های مکتوب که مسیر دوران مدرسه را از مقابل دفتر و منزل شادروان امیرقلی امینی مدیر روزنامه های جنجالی اخگر و اصفهان که سال های 47 و 48 سردبیری آن به عهده نویسنده این یادداشت بود تردد می کرد، مطالبی پیرامون انتقاد از حمل ونقل در شهر را که نوشته بود به ایشان می سپرد تا مطالعه و شاید برای چاپ مورد توجه واقع شود که بالاخره پس از اخذ دیپلم راهی دفتر سرپرستی روزنامه اطلاعات در اصفهان شد تا ابتدا به عنوان مسئول توزیع در سال 1341 مشغول کار شده و درنهایت قریحه و استعداد ذاتی او باعث شود در سال 1343 سمت خبرنگار را به عهده گیرد، اما دریغ از امروز که جز همکاران رسانه ای و شاگردان معدود کارگاه خبرنگاری هیچ یک از مقامات میراث فرهنگی و ارشاد اسلامی که به گونه ای متولی حراست این بخش هستند همراه و همکلام او نبوده و نیستند تا بپرسند دوران کهولت را عصا به دست و با تنها مرکب خود که دوچرخه ای بیش نیست و در خانه ای که حاشیه شهر است و پناهگاه نموری که به جا مانده از دوران دفاع مقدس می باشد و امروز موزه بیش از 700 تابلو از بریده خبر های چاپ شده او در تاریخ مدون روزنامه اطلاعات است چگونه سپری می کند که ده ها تن از شخصیت های کشوری و جهانی طی این سال ها دفتر بازدید موزه او را نگاشته و امضا کرده اند، اما حالا این تنها صدای نفس های تاریخ شفاهی خبر است که سکوت موزه را می شکند!

*روزنامه نگار پیشکسوت

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
گروه جامعه معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد با بیان اینکه رسانه ها باید از فضای خام فروشی بیرون بیایند و محصولاتشان را تبدیل به فراورده کنند، تصریح کرد: تولید محتوا و تبدیل آن به اعتماد عمومی باید از مهمترین کارکرد های رسانه ها باشد؛ در این مسیر پایانی بر جهاد رسانه ای نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : الف

به گزارش خبرنگار ایکنا ؛ مراسم اختتامیه پنجمین دوره جشنواره رسانه ای ابوذر با عنوان رسانه امیدبخش؛ جامعه قدرتمند ، صبح امروز شنبه، پنجم بهمن ماه، با حضور غلامرضا سلیمانی، رییس سازمان بسیج مستضعفین، محمد خدادی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسعود بصیری، مسئول بسیج رسانه و جمعی از مسئولان و مدیران رسانه ها و خبرگزاری های کشور در حوزه هنری برگزار شد.

محمدخدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع سانی وزارت ارشاد در این مراسم با تأکید بر اینکه نمی شود در مورد رسانه صحبت کرد و نام حاج قاسم سلیمانی را نبرد، اظهار کرد: ما حاج قاسم را بیشتر یک مجاهد رسانه ای می دانیم تا یک مجاهد نظامی، چراکه او با فکر، اندیشه، ایمان، اعتقاد و باور، قدرت انتقال پیام داشت و بر بستر محتوا نشست و بجای بیان، عمل کرد. محتوای او قدرتش بود، این محتوا باعث شد تا سیلی اصلی را جریان رسانه ای به آمریکا بزند.

وی با تأکید بر اهمیت قدرت محتوا در حوزه رسانه ای، گفت: امروز متأسفم که بگویم ما در کمیت رسانه موفق بوده ایم، اما در محتوا ضعیف بودیم؛ لذا امروز مهمترین موضعی که رسانه باید به آن بپردازد شناخت مخاطب است و این موضوع باید بخش اول رسانه ها باشد.

معاون امور مطبوعاتی وزیر ارشاد با بیان اینکه رسانه ها باید از فضای خام فروشی بیرون بیایند و محصولاتشان را تبدیل به فراورده کنند، تصریح کرد: موضوع شناسی، مهترین پیام حاج قاسم بود؛ پیامی که حاج قاسم در سیل، در تصویر، در کلام، در عمل و در تمامی رفتار ها و فعالیت های خود نسبت به کشورش داشت، مشخص بود. آنجایی که لازم بود اقتدار داشته باشد، اقتدار و آنجا که لازم بود محتوای مناسب باشد، محتوا ارائه می کرد.

وی با اشاره به اینکه تولید محتوا و تبدیل آن به اعتماد عمومی باید از مهمترین کارکرد های رسانه ها باشد، گفت: باید باور کنیم که مدافعان حرم، تنها مدافع خاک حرم نبودند بلکه مدافع ارزش و حرمت آن بودند؛ لذا قدرت ما رسانه ها هم باید مبارزه با ظلم، تبعیض و مبارزه با انسان هایی باشد که انسان ها را به اسم انسانیت و به بهانه های دروغین می کشند.

خدادی اضافه کرد: پایانی بر جهاد رسانه ای نیست چراکه مبارزه با جهل پایان ندارد و این وظیفه رسانه است که راه و مسیر حسین ابن علی(ع)، امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب و همه کسانی که به انسان و انسانیت می اندیشند را رها نکنند و بر فناوری سوار شوند. امروز شایعه بر بستر بی اطلاعی سوار می شود و نباید فراموش کنیم که هزاران نفر در سراسر جهان برای ایجاد شک در مردم مجهز شده اند تا تشکیک را در باور های و ذهن مردم ایجاد کنند.

جریان رسانه ای ما باید امروز شبهات را شناسایی کند و در مواقعی پدافندی و در جایی آفندی عمل کند. رییس جمهور آمریکا قبل از اینکه سر کار برود، کار رسانه ای می کند چرا که باور دارد، همه جنگ ها و نزاع هایی که رخ داده بی نتیجه بوده اند، بنابراین جنگ افکار عمومی را آغاز کرده است؛ لذا جریان رسانه ای ما باید امروز شبهات را شناسایی کند و در مواقعی پدافندی و در جایی آفندی عمل کند.

وی با اشاره به اینکه سربازان رسانه ای ما رزمندگان خط مقدم مقابله با تحقیر مردم ایران هستند، تصریح کرد: فراموش نکنیم که در شرایط امروز سربازان رسانه ای ما نباید انتظار کارکرد رسانه را از رسانه داشته باشند. قدرت رسانه در فرد است و این مهارت نیازمند افزایش دانسته های ما و مهمتر از همه مجهز شدن به زبان های خارجی است.

کارکرد جشنواره رسانه ای ابوذر باید توسعه توانایی مجاهدان رسانه ای باشد
معاون امور مطبوعاتی وزارت ارشاد اضافه کرد: نتیجه و کارکرد جشنواره رسانه ای ابوذر باید توسعه توانایی مجاهدان رسانه ای و تسلط آن ها به زبان خارجی باشد. نکته دیگر در این مسیر شناخت جریانات رسانه ای است. امروز دشمن در مغز بچه های ما وارد شده و دفاع از ایران و انقلاب اسلامی در قدم اول تکلیف فردی است و با داشتن یک تلفن همراه شما هم می توانید دفاع و حتی به دشمن حمله کنید. می توانید در مقابل آنچه به عنوان دروغ منتشر می شود، دفاع کنید.

خدادی اظهار کرد: حیاط ما، معنای ما و عاقبت ما به حضور رسانه هاست و ما پاک ترین خون های بشر را در این عرصه داده ایم. این خون ها، تکلیفی برگردن ماست و باید با رسانه از ارزش های انسانی دفاع کنیم. امیدواریم که خدا توفیق درک، یقین و راه شهدا را به ما بدهد و در مسیر اقتدار جمهوری اسلامی به رهبری مقام معظم رهبری و با حمایت تمام ارکان دولت و ملت، آنچه که امروز داریم را بتوانیم با قدرت حفظ کنیم و در تاریخ کشور فرصت فردای بهتری را برای مردم عزیزمان فراهم بیاوریم.

قلم ها و قدم ها، خالق سردار سلیمانی های دیگر

مسعود بصیری، مسئول سازمان بسیج رسانه، نیز در این مراسم گفت: امسال پنجمین جشنواره رسانه ای ابوذر را برگزار می کنیم. این جشنواره در 29 استان برگزار و بیش از 14 هزار اثر دریافت شده و داوران آثار برگزیده را انتخاب کرده اند. امیدوارم این قلم و قدم ها در این مسیر، حاج قاسم های سلیمانی دیگری را خلق کند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به جایگاه خبرنگاران و ضرورت پرداختن به نیازهای آنان اشاره و تأکید کرد: ما اصحاب رسانه سنگرسازان بی سنگریم. دشمنان برای مقابله با ایران میلیون ها دلار خرج می کنند تا از این جبهه به ما آسیب بزنند. مبادا جنگ احزاب مانع سستی کار و مجاهدت اصحاب رسانه شود.

احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و مدیر مسئول روزنامه رسالت نیز در این مراسم اظهار کرد: خوشحالم که یک فرد رسانه ای هستم و همیشه برای معرفی خودم را یک فرد رسانه ای معرفی می کنم.

ما رسانه ای ها باید وسیله ای باشیم که امر به معروف و نهی از منکر در کشور محقق شود. اگر این موضوع رواج پیدا کند، اوضاع کشور بهبود می یابد

وی افزود: شما اصحاب رسانه، بزرگانی هستید که به مردم راه درست تصمیم گرفتن را نشان می دهید. مردم امروز محتاج اطلاعات صحیح و حقیقی هستند. اگر اطلاعات صحیح ارائه دهیم، مردم در مسیر درست قرار می گیرند و می توانند انتخاب خوبی هم داشته باشند.

نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی گفت: ما رسانه ای ها باید وسیله ای باشیم که امر به معروف و نهی از منکر در کشور محقق شود. اگر این موضوع رواج پیدا کند، اوضاع کشور بهبود می یابد. همانطور که حضرت علی(ع)فرمود: اگر امر به معروف و نهی از منکر نشود، اشرار بر کشور حاکم می شوند.

توکلی تصریح کرد: امروز بسیاری از شرورهای یقه سفید در مسند قدرت هستند؛ باید از اشرار یقه سفید ترسید و شر این یقه سفیدها را از سر مردم کم کرد؛ اینچنین است که جامعه می تواند به نیکی تغییر کند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
دیگر رسانه ها عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از پی گیری اعضای این کمیسیون برای حل مشکل بیمه فعالان قرآنی خبر داد و گفت: در این راستا مصوبه ای داشتیم که نیازمند توجه کمیسیون تلفیق است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

به گزارش ایکنا ، فارس نوشت: موضوع بیمه فعالان قرآنی یکی از دغدغه های چند سال اخیر اهالی قرآن کریم است که باوجود پی گیری های زیاد هنوز بی نتیجه مانده و باوجود مصوبه قانونی این بیمه اما هنوز فعالان قرآنی کشور در انتظار برقراری آن هستند.

شورای توسعه فرهنگ قرآنی هم چندی پیش کارگروهی را مأمور پی گیری تحقق بیمه فعالان قرآنی کرد و این کارگروه طی روز های اخیر جلسات متعددی با نهاد های مختلف از جمله نمایندگان مجلس داشت که دیدار با کمیسیون فرهنگی مجلس یکی از این جلسات بود.

حجت الاسلام والمسلمین احمد سالک، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با فارس از پی گیری تحقق بیمه فعالان قرآنی در این کمیسیون خبر داد و گفت: موضوع تحقق بیمه فعالان قرآنی کشور از جمله موضوعاتی است که طی روز های اخیر در دستور کار کمیسیون فرهنگی قرار گرفت و در این راستا مصوبه ای هم با رأی اعضا تدوین و تقدیم کمیسون تلفیق شد.

وی ادامه داد: این امر را باید حجت الاسلام پژمانفر به عنوان نماینده کمیسیون فرهنگی در کمیسیون تلفیق پی گیری کند که قرار هم بر همین و امیدوارم کمیسیون تلفیق به صورت ویژه به این امر رسیدگی کنند.

سالک درخصوص بودجه فعالیت های قرآنی گفت: متأسفانه این بودجه هم بسیار مظلوم واقع شده و از 100 میلیارد تومان بودجه سال 1398 تنها 3 میلیارد تومان پرداخت شده که موضوع بودجه قرآنی هم در کمیسیون فرهنگی مطرح و امیدوارم با پی گیری های اعضا این امر هم محقق شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اسلامی کهگیلویه وبویراحمد از میزبانی سی هشتمین جشنواره بین اللملی فیلم فجر در استان خبر داد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد، محمدعلی پیرسبزی در جلسه هماهنگی کمیته های اجرایی جشنواره فیلم فجر افزود: جشنواره بین المللی فیلم فجر بعنوان بزرگترین رویداد سینمایی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی کشور برگزار می شود.

مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی استان با اعلام زمان برگزاری و اکران های فیلم های فجر امسال بیان کرد: این جشنواره از 15 الی 21 بهمن ماه 98 در استان برگزار می شود که بزودی جدول اکران فیلم های اعلام خواهد شد.

پیرسبزی در ادامه با اشاره به ضرورت توجه به بخش کودوک و نوجوان در این جشنواره خاطرنشان کرد: طبق برنامه ریزی صورت گرفته سمیرغ پروانه ویژه کودک و نوجوان همزمان با جشنواره فیلم فجر در استان برگزار می شود.

مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی کهگیلویه وبویراحمد در پایان اظهار داشت: بزودی جزئیات کامل روند برگزاری جشنواره و برنامه زمانبندی اکران فیلم ها اعلام می شود.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مرصادنیوز: امسال با وجود برگزاری چندین نمایشگاه مختلف در کرمانشاه از لوستر و مبلمان تا لواشک و ترشک اما خبری از برگزاری نمایشگاه کتاب نبود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : راه دانا

به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد ، بدون شک بر پایی نمایشگاه های کتاب استانی می تواند در نهادینه کردن فرهنگ مطالعه و آشتی مجدد مردم با کتاب نقش محوری داشته باشد.

بر هیچ کس پوشیده نیست که کتاب و کتابخوانی می تواند بینش، درایت، آگاهی و دانش مردم تأثیرگذار باشد. در این راستا برپایی نمایشگاه کتاب استانی این امکان را در اختیار مردم خاصه آنانی که در مناطق دور از پایتخت قرار دارند می گذارد تا با آثار نویسندگان حوزه های مختلف آشنا و از تازه های کتاب مطلع شوند.

جای هیچ تردیدی نیست که همۀ مردم ایران قادر نیستند، از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بازدید کنند. از این رو برپایی نمایشگاه استانی این امکان را در اختیار اهالی قلم و دوستداران کتاب قرار می دهد تا به آثار مورد علاقۀ خود دست یابند.

در عین حال که نمایشگاه کتاب محرک خوبی است تا افرادی را که با فرهنگ کتاب و کتابخوانی بیگانه هستند و یا مدتهاست با کتاب آن یار مهربان قهر کرده اند، جذب فضای گرم و دوست داشتنی نمایشگاه کند.

تقویت کتابخانه هاو مجتمع های فرهنگی،ایجاد تحولات سازنده اجتماعی فرهنگی در مناطق مختلف کشور، عرضۀ مستقیم کتاب با تخفیف قابل توجه، ایجاد جریان های مناسب ادبی و فرهنگی، ایجاد فضای جذاب و مفرح فرهنگی و... تمامی می تواند از برکات برگزاری نمایشگاه کتاب استانی باشد.

امسال با وجود برگزاری چندین نمایشگاه مختلف از لوستر و مبلمان تا لواشک و ترشک، اما خبری از برگزاری نمایشگاه کتاب نبود!

گلایه دانشجویان و جوانان از عدم برگزاری نمایشگاه کتاب در کرمانشاه

دانشجویان دانشگاه های کرمانشاه شاید یکی از مشتریان پر و پا قرص این نمایشگاه بودند و بخشی از کتاب های درسی خود را از طریق این نمایشگاه تهیه می کردند.

حالا بعد از چند ماه انتظار هنوز هم این نمایشگاه برگزار نشده است و آنها برای تهیه کتب خود سردرگم هستند.

نمایشگاه کتاب استان فرصت خوبی برای تهیه کتب مورد نیاز مردم بود

زهرا الماسی در گفتگو با خبرنگار مرصاد به اهمیت کتاب و کتابخوانی اشاره کرد و اظهار داشت: اهمیت این موضوع تا حدی است که رهبر معظم انقلاب ( مدظله العالی) بارها بر آن تأکید کردند و حتی فرمونده اند در ساعات بیکاری و یا فاصله تبلیغات میان سریال ها کتاب مطالعه کنید.

وی با بیان اینکه سرانه مطالعه هر ایرانی در شبانه روز 2 دقیقه است، عنوان کرد: پایین بودن سرانه مطالعه در آینده زمینه ساز مشکلات متعددی می شود.

وی تصریح کرد: نمایشگاه کتاب که هر ساله در کرمانشاه دایر بود فرصت خوبی برای کتابخوان ها و دوستداران کتاب بود که کتب مورد علاقه خود را راحت تر و با قیمت مناسب تر تهیه کنند.

این جوان کرمانشاهی بیان داشت: نمایشگاه کتاب علاوه بر داشتن منافع برای کتابخوان ها، زمینه کتابخوان شدن جوانان و نو جوانان بسیاری را فراهم می کند.

وی عنوان کرد: امسال به بهانه هایی این نمایشگاه بسیار مفید علمی_فرهنگی در کرمانشاه دایر نشد. این در حالیست که در همان بازه زمانی نمایشگاه هایی از جمله نمایشگاه صنایع دستی دایر بود و پس از مدت کوتاهی نمایشگاه های دیگر با موضوعات مختلف در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی، با وجود نا آرامی های پنجم دی ماه، برگزار شد.

الماسی با اشاره به اینکه این موضوع این سؤال را در ذهن ها ایجاد می کند که چرا نمایشگاه کتاب لغو شده است، بیان کرد: امیدواریم مسئولان بتوانند جواب قابل قبولی در رابطه با این موضوع ارائه دهند.

نمایشگاه کتاب در هر استان نقش موثری در این توسعه دارد

مویدی، دانشجوی علوم تربیتی هم در گفتگو با خبرنگار مرصاد با بیان اینکه هرکس که با کتابها آرامش بگیرد راحتی و آسایش از او به طور حتم سلب نخواهد شد، اظهار داشت: درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی باید گفت که با نهادینه کردن عادت به مطالعه در همه تفکرات و اندیشه ها و دل ها بایستی اقدام کرد تا با همگانی کردن شور، شوق و عشق به کتاب وکتابخوانی این فرهنگ در جامعه استمرار داشته باشد.

وی بیان کرد:عادت به مطالعه جایگاهی در رشد همه جانبه در همه سطوح اجتماع ما پیدا نکرده است. و هنوز هستند عده ای که از خواندن کتاب سرباز می زنند که می بایست در پیشگیری از توسعه و گسترش بیشتر این آفت بمنظور رشد و اعتلای فرهنگ عمومی کوشش و تلاش زیادی نمود.

این دانشجوی کرمانشاه ادامه داد: اگر بتوان مردم را با هر ترتیبی به کتاب و کتابخوانی تشویق و ترغیب کرد و استعدادهایی که در جامعه وجود دارد، شناسایی کرد، می توان به توسعه و پیشرفت کشور و جامعه امیدوار بود.

مویدی بیان داشت: اگر فرهنگ کتاب و مطالعه در جامعه ی ما رونق پیدا کند و علاقمندان زیادی به آن روی آورند سبب توسعه و گسترش کشور و سرفرازی ملت و جامعه خواهد شد و صدرصد نمایشگاه کتاب در هر استان نقش موثری در این توسعه دارد.

بهانه های اداره ارشاد برای عدم برگزاری نمایشگاه کتاب

بهرام فاضلی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مرصاد، اظهار داشت: نمایشگاه کتاب در استان کرمانشاه به تاخیر افتاده است، اما تمام تلاش را انجام می دهیم که این نمایشگاه در کرمانشاه برگزار شود.

وی با بیان اینکه تاریخ برگزاری نمایشگاه باید طوری باشد که با استان دیگری در داخل کشور تداخل نداشته باشد، عنوان کرد: نمایشگاه های کتاب در استان ها متصل به هم برگزار نمی کنند، بلکه منفصل و جدا از هم دیگر برگزار می کنند، لذا تاریخ برگزاری نمایشگاه نباید تداخل داشته باشد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان کرمانشاه عنوان کرد: نمایشگاه کتاب نیاز به حمایت دارد و باید هدیه دادن کتاب را در جامعه فرهنگ سازی کنیم.

فاضلی بیان کرد: باید رو به جامعه ای پیش برویم که مسئولان و مردم کتاب خوان باشند تا جامعه ای کتاب خوان داشته باشیم.

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به خبری تحلیلی مرصاد است.

لینک خبر :‌ مرصاد
رئیس اتحادیه چاپخانه داران خراسان رضوی با اشاره به مخالفت خود با واردات کاغذ و زینک با ارز دولتی گفت: 50 هزار تُن کاغذ دولتی وارد کشور شده که باید 40 میلیون جلد کتاب با آن ها چاپ شده باشد ، این کتاب ها کجاست؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : مجمع ناشران انقلاب اسلامی

علی مغانی، رئیس اتحادیه چاپخانه داران تهران، در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، با اشاره به موضوع درخواست اختصاص یک هشتادم ارز واردات کاغذ به زینک گفت: به نظر من در این شرایط نباید بگوییم که ارز دولتی را به کالاهایی چون کاغذ و زینک اختصاص دهید ، ما در شرایط تحریم به سر می بریم و کشور موضوعات بسیار مهمتری در پیش دارد.

وی ادامه داد: به نظر من زینک و کاغذ باید با ارز نیمایی وارد شوند. هر کالا باید در مسیر خود و به شیوه ای صحیح وارد شود ، این یارانه هایی که به کالاهای مختلف در سال های اخیر داده شده است، نه تنها وضع را بهتر نکرده بلکه بدتر نیز کرده است. برای نمونه یارانه آرد ؛ در افغانستان نه بابت نان، نه آرد و نه گندم و نه بیمه کارگر نانوایی یارانه ای داده نمی شود ، در حالی که ما در ایران سالیانه 20 هزار میلیارد تومان یارانه گندم و آرد پرداخت می کنیم ، آن وقت ببنید در هرات نان با چه کیفیتی 1500 تومان بدون هیچ یارانه پخت می شود.

مغانی با بیان این مطلب که صد در صد مخالف گرفتن ارز دولتی برای زینک است، گفت: دولت برای واردات زینک فقط باید تسهیل گر باشد ، نباید اینگونه باشد که ما ارز دارو را به سمتی ببریم که برای کالاهایی چون زینک و کاغذ مصرف شود.

وی ادامه داد: من مخالف اختصاص ارز دولتی برای کاغذ نیز هستم، وقتی وزارت ارشاد اعلام می کند که 50 هزار تن کاغذ توزیع کرده است، این 50 هزار تن که نزدیک به 40 میلیون جلد کتاب می شود ، چگونه مصرف شده است؟ این 40 میلیون جلد کتاب کجاست؟ اگر با کاغذ و زینک دولتی چاپ شده اند، چرا کتاب ارزان نشده است؟

رئیس اتحادیه چاپخانه داران خراسان رضوی گفت: هزینه های چاپ کتاب نسبت به 10 سال گذشته یک قران هم گران نشده است. پس چگونه قیمت کتاب با ارز دولتی این اندازه افزایش یافته است؟

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

سپهرغرب، گروه خبر - سمیرا گمار: رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان همدان گفت: چشم امید همه هنرمندان به تکمیل موزه هنرهای معاصر است و اگر وضع به همین منوال پیش برود، ناامیدی و رخوت در بین هنرمندان ایجاد می شود.

سال 87 در مجلس شورای اسلامی ساخت دو موزه برای پایتخت تاریخ و تمدن ایران تصویب شد که یکی موزه غرب کشور و دیگری موزه هنرهای معاصر بود و به اذعان متولیان امر با وجود داشتن بزرگانی در عرصه های هنری، ورزشی، اقتصادی و سیاسی در استان همدان ساخت این موزه ضروری تلقی می شد.

ساخت موزه هنرهای معاصر همدان در سال 87 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ردیف اعتباری ملی مجوز گرفت و در سال 90، ساخت آن در کنار مجتمع ابن سینا واقع در میدان پروانه ها آغاز شد که البته این ساخت وساز خیلی استمرار نداشت و پس از چندی به صورت کامل متوقف شد. پروژه ای که قرار بود ساخت آن به عنوان آئینه تمام نمایی از همدان با ویژگی های منحصربه فردش و یکی از امکانات بزرگ گردشگری استان باشد!

کندی ساخت این موزه تا حدی پیش رفت که حمیدرضا حاجی بابایی، نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از روند پیشرفت پروژه به رسانه ها، گفت: این پروژه در طول هفت سال فقط پنج درصد پیشرفت فیزیکی داشته و در طول این هفت سال، اعتبارات این پروژه ملی به استان دیگری رفته است.

پس ازآن، علیرضا درویش نژاد، سرپرست سابق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان نیز طی گفت وگویی با خبرنگار سپهرغرب، عنوان کرد: خوشبختانه از سال گذشته تاکنون روند احداث موزه هنرهای معاصر با پیشرفت خوبی همراه است و در حال حاضر احداث بخش های مختلف این موزه مشکل خاصی ندارد که امیدواریم طی سال های آتی شاهد افتتاح آن باشیم.

با توجه به اینکه این پروژه حالاحالاها قصد تکمیل ندارد، بر آن شدیم تا موانع پیش روی آن را در گفت وگو با سعید دولتی، رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان همدان بررسی کنیم؛ آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفت وگوی خبرنگار سپهرغرب با وی است:

چهار استان موزه هنرهای معاصر دارند

رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان همدان با بیان اینکه طی صحبتی که در خصوص تکمیل موزه هنرهای معاصر همدان با مدیرکل داشته ایم اتمام آن چند سال دیگر به طول خواهد انجامید، اظهار کرد: ظاهراً برای تکمیل این موزه بودجه کافی وجود ندارد.

سعید دولتی خاطرنشان کرد: موزه هنرهای معاصر همدان می تواند محل گردآوری آثار هنرمندان بزرگ استان در بخش هنرهای تجسمی و رشته های نقاشی، طراحی، کاریکاتور و مجسمه باشد و آثار هنرمندان استانی و حتی کشوری خریداری و در این موزه نگهداری شود.

وی با تأکید بر اینکه تفاوت موزه و گالری در دائمی بودن آن است، افزود: یکی از محورهای اصلی فعالیت موزه، نگهداری آثار هنری هنرمندان شاخص است.

رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان همدان تصریح کرد: در حال حاضر چهار استان تهران، اصفهان، کرمان و خوزستان (با دو موزه در شهرهای اهواز و آبادان) دارای موزه هنرهای معاصر هستند و استان همدان نیز با توجه به هنرمندان شاخص و کم نظیری که دارد، می تواند در این بخش حرف برای گفتن داشته باشد.

دولتی با اشاره به اینکه فقدان موزه هنرهای معاصر منجر به پراکندگی آثار هنری هنرمندان در سایر موزه ها شده، یادآوری کرد: بسیاری از هنرمندان نیز در همدان نمی مانند و ترجیح می دهند در استان های دیگر باشند.

وی ادامه داد: اگر استان همدان داعیه دار پایتختی تاریخ و تمدن بوده و نخستین نشانه های مدنیت ریشه در هگمتانه دارد، این موزه برای استان لازم است.

رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان همدان ابراز کرد: این موزه می تواند در جذب گردشگر نیز ایفای نقش کرده و توجه هنردوستان را به خود جلب کند، چراکه هنرمندان زمانی که در شهری حضور پیدا می کنند بعد از دیدن آثار تاریخی و باستانی به دنبال آثار هنری آن شهر هستند که با تجمیع آثار در این موزه می توان در این راستا گام های مؤثری برداشت.

دولتی با بیان اینکه هزینه بسیاری صرف این موزه شده، تأکید کرد: باوجود هزینه های میلیاردی که صرف این موزه شده است، اما همچنان روی زمین مانده که اگر متولیان امر واقعاً قصد تکمیل آن را دارند باید زودتر این کار انجام شود، اگر هم نمی خواهند که کاش همان هزینه را برای برگزاری مسابقات و جشنواره ها صرف می کردند.

وی اضافه کرد: حال که تصمیم متولیان امر سرمایه گذاری بلندمدت و احداث یک موزه بوده به نظر می رسد باید سرعت عمل داشته باشند تا هنر و هنرمندان همدانی بیش ازاین متضرر نشوند.

رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان همدان عنوان کرد: تردیدی نداشته باشید که چشم امید همه هنرمندان به تکمیل این موزه است و اگر وضع به همین منوال پیش برود ناامیدی و رخوت در بین هنرمندان ایجاد می شود که چرا جایی در همدان وجود ندارد تا آثار هنری در آنجا تجمیع شده و هنرمندان روحی تازه کنند.

دولتی در پایان سخنان خود با ذکر این نکته که موزه فقط منحصر در گردآوری آثار هنری نیست و آموزش نیز در برنامه های ما وجود دارد، گفت: برنامه های هفتگی، ماهانه و ادواری را می توان به صورت منسجم در این موزه دنبال کرد، ضمن اینکه کارآفرینی و برگزاری کارگاه نیز یکی دیگر از بخش هایی است که در قالب این موزه می تواند انجام شود.

در خاتمه باید گفت؛ تردیدی نیست که اماکن فرهنگی شناسنامه معرفی هر شهر، استان و منطقه ای بوده و موزه ها و کتابخانه ها ازجمله مؤلفه هایی است که مردم را به سوی معرفی دقیق و درست از فرهنگ جوامع سوق می دهند. موزه هنرهای معاصر می تواند مکانی باشد که هنرمندان ما هر آنچه به صورت فاخر و زیبا خلق کرده اند را در معرض دید مردم قرار دهند و فرصتی فراهم کنند تا اندیشه و تفکر گذشتگان در فرهنگ و هنر به اندیشه و تفکر هنرمندان خوب امروز گره بخورد.

به گفته رئیس اننجمن هنرهای تجسمی استان همدان، چشم هنرمندان به ساخت موزه هنرهای معاصر همدان است تا به عنوان یکی از استوانه های فرهنگی و هنری استان و شهرستان باعث دل گرمی هنرمندان و مردم شده و بتواند هنردوستان دیگر استان ها را نیز جذب کند.

حال باید دید استاندار همدان که اخیراً همه تلاش خود را برای بلند کردن علم پروژه های روی زمین گذاشته و مدیران را ملزم به پیگیری این پروژه ها کرده برای موزه هنرهای تجسمی استان چه برنامه ای دارد و مردم و هنرمندان همدانی چه زمانی می توانند شاهد تکمیل و افتتاح این موزه باشند. گاهی آن قدر زمان بین کلنگ زنی و افتتاح پروژه ای طولانی می شود که کم کم به فراموشی سپرده شده، فراموش هم نشده باشد باید دو برابر هزینه ای که انجام شده صرف کرد تا مصالح به کار رفته کارایی داشته باشد!

امروز در خبر ها می خواندم که چینی ها وعده ساخت بیمارستان طی 10 روز را به مردم خود داده اند! واقعاً نمی دانم چطور می شود که این همه تفاوت بین ما و آن ها در برخی موارد وجود دارد! دوستی می گفت که آن ها نان تلاش و دغدغه بیش ازحد خود را می خورند؛ راست می گفت.

به هرحال امیدوارم مدیرکل فعلی ارشاد این پروژه را به سرانجام برساند و در دوران مدیریت وی شاهد ارتقای فرهنگ استان به ویژه در این بخش باشیم.

لینک خبر :‌ روزنامه سپهر
با همت و تلاش اداره کل ارشاد اسلامی استان ایلام، به لحاظ مشارکت بالا، ایلام به مرحله نیمه نهایی ششمین برنامه انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران راه یافت و نام ایلام بالاتر از استان های برخوردار در برنامه انتخاب پایتخت کتاب ایران قرار گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام، یونس قیطانی با اعلام این خبر اظهار کرد: قرار گرفتن نام ایلام بالاتر از استان های برخوردار و توسعه یافته، به لحاظ مشارکت بالا در برنامه انتخاب پایتخت کتاب ایران از توسعه کتابخوانی و ارتقای فرهنگی مردم شریف ایلام حکایت داشته و میزان مطلوب مشارکت استان ایلام را در برنامه پایتخت کتاب ایران انعکاس می دهد .

معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام تاکید کرد: با همت و تلاش اداره کل ارشاد اسلامی استان ایلام، به لحاظ مشارکت بالا، ایلام به مرحله نیمه نهایی ششمین برنامه انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران راه یافت و نام ایلام بالاتر از استان های برخوردار در برنامه انتخاب پایتخت کتاب ایران قرار گرفت .

خاطر نشان می شود پایتخت کتاب ایران جزو طرح های چهارگانه امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که بر مبنای آن هر سال شهری به عنوان پایتخت کتاب ایران انتخاب می شود، بخش هایی از این طرح از پایتخت جهانی کتاب الگوبرداری شده است که از نظر ساختار اجرایی همخوانی های زیادی با شرایط فعالیت فرهنگی در ایران پیدا کرده است .

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اهواز - ایرنا – یک شاعر با بیان اینکه ضرورت دارد نظارتی در حوزه چاپ و نشر وجود داشته باشد گفت: صنعت نشر ما تبدیل به صنعت پولسازی شده است وه به جای اینکه پول را از مخاطب بگیرد آن را از جیب مولف بیرون می کشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : خوزستان آنلاین افق روز خوزنیوز

لیلا کردبچه روز شنبه در حاشیه برپایی نمایشگاه کتاب خوزستان در اهواز، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا بیان کرد:هم اکنون اوضاع کتاب به ویژه در حوزه شعر بسیار نابسامان شده است که این مساله دلایل مختلفی از جمله لجام گسیختگی فضای مجازی دارد؛ البته فضای مجازی در برخی مواقع به ادبیات در حوزه بیشتر خوانده شدن شعر کمک کرده است اما در حوزه چاپ کاغذی آسیب زده و به خرید کتاب ضرر زده است.
وی به دیگر معضل حوزه کتاب اشاره کرد و گفت: ناشرانی هستند که در ازای گرفتن پول هر اثری را با هر تیراژی به چاپ رسانده که این امر موجب شده اعتماد مخاطب از بین ببرود چرا که زمانی مخاطب فکر می کرد کتابی که منتشر شده از برخی فیلترها عبور کرده و مورد پذیرش صاحب نظران قرار گرفته است.
این شاعر اضافه کرد: الان نقش صاحب نظران در ادبیات را پول ایفا می کند بدین صورت که طرف پول می دهد و کتابش چاپ می شود برای همین وقتی مخاطب متوجه می شود فیلتری وجود نداشته به این نتیجه می رسد که مثلا از میان 50 مجموعه شعر معلوم نیست که حتی یکی از آنها خوب باشد و از طرفی به مولفی که خودش پول می دهد تا کتابش چاپ شود نمی شود اعتماد کرد.
وی ادامه داد: وقتی صنعتی به این شکل به سمت پولسازی حرکت می کند نمی توان برایش کاری کرد برای همین وزارت ارشاد باید در کنار مجوزهایی که به یک کتاب می دهد آثار را از نظر سطح ادبی بررسی کند؛ هر چند انتشاراتی هستند که با این مساله مخالفت شدید می کنند چرا که چرخه اقتصادی آنها دقیقا بر همین مساله می چرخد.
کردبچه بیان کرد: می توان گفت 70 درصد فاجعه نبود اعتماد مخاطب و نابسامان بودن اوضاع نشر روی دوش آن دسته از ناشرانی است که پول را از مولف می خواهند و در وضعیت فعلی نیز با توجه به شرایط اقتصادی کاری نمی شود کرد چرا که ما در یک مرحله گذرا هستیم که دو تا سه سال طول می کشد تکلیف بسیاری از مسایل از جمله چاپ و نشر روشن شود.
وی گفت:پیش بینی می کنم در 2 تا سه سال آینده مخاطب به این نتیجه می رسد که به جای انتخاب یک مجموعه شعر از میان مجموعه شعرهای مختلف، ناشری اصلح را از میان ناشران انتخاب ، و به آثار منتشره آن اعتماد کند.
وی ادامه داد:هم اکنون ناشرانی که آثار خوب منتشر می کنند انگشت شمار هستند و شاید متخصصان حوزه ادبیات بتوانند ناشر خوب را سریع بشناسند اما مخاطب عام طول می کشد تا این موضوع را دریابد.
وی گفت: در شرایط فعلی لازم است ناشران خوب باز هم شعر چاپ کنند و در حوزه شعر سخت گیری داشته باشند.
لیلا کردبچه شاعر و پژوهشگر ادبیات است که علاوه بر شعر، دستی در نقد و تحلیل تاریخ ادبیات نیز دارد و از اجمله آثار او می توان به "صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر"، "حرفی بزرگ تر از دهان پنجره"، "کلاغ مرگی"، "چرا که نبودی"، "غمزیستی"، "بریده بریده دوستت دارم"، "یک شب پرنده ای..."، "آواز کرگدن"، "موی سفیدم اتفاقی نیست" و ... اشاره کرد.
چهاردهمین نمایشگاه کتاب خوزستان در اهواز از 30 دی تا پنجم بهمن 98 در دو نوبت صبح و عصر از ساعت 9 تا 12 و 16 تا 22 پذیرای دوستداران کتاب و کتاب خوانی است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
اهواز - ایرنا - یک شاعر و منتقد ادبی گفت: ضرورت دارد متولیان فرهنگی فکری برای پدیده نوظهور ناشران جعلی و پول باز که فقط جیبشان برایشان مهم است بکنند؛ ناشرانی که از آنها می توان به نام ویروس های فرهنگی یاد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵ سایت های دیگر : افق روز خوزستان آنلاین

قاسم آهنین جان روز شنبه در حاشیه چهاردهمین نمایشگاه کتاب خوزستان گفت وگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به دلایل کاهش رغبت کتابخوانی در جامعه بیان کرد: تمایل به خرید و خواندن کتاب در کشور کم شده و این اتفاق جای تاسف دارد چرا که فرهنگ کشوری که به شهادت همه، جزو متجلی ترین و بهترین فرهنگ های جهان بوده نباید وضعیت مطالعه این گونه باشد.
وی افزود: در جهان هر زمان برای تحکیم فرهنگ و پیام های فرهنگی کم می آوردند به ادبیات ایران پناه می آوردند چرا که فرهنگ ما در گستره جهانی تاثیرگذار بوده و اشخاصی چون سعدی، فردوسی ، حافظ، مولوی، باباطاهر، خیام را در قرن های گذشته و کسانی چون دهخدا، نیما یوشیج و غیره را در عصر معاصر داشته است.
این شاعر توضیح داد: چرایی رغبت نداشتن مردم به مطالعه مهم است و در این مساله نمی توان شخص خاصی را مقصر دانست زیرا مسایل همیشه در یک فرآیند و تسلسل اتفاق می افتند و یک حلقه زنجیر، خود به خود نقشی نمی تواند ایفا کند.

آهنین جان ادامه داد: کافی است اراده کنیم تا چیزهایی که نوشته ایم را با پرداخت پول به یک ناشر به عنوان کتاب چاپ کنیم و اسم ما به عنوان نویسنده و شاعر روانه بازار کتاب شود.
وی خاطرنشان کرد: وقتی در یک کتابفروشی وارد می شویم تنها شاید یک یا چند کتاب خوب را بینیم در حالی که بقیه انبوهی از کتاب هایی هستند که هیچ گونه صلاحیتی برای کتاب بودن را ندارند؛ گاهی از اوقات شاهد هستیم چه میزان کتاب جعلی با عنوان های نجات بخش بشر منتشر و چاپ می شود.
این شاعر ادامه داد: به عنوان مثال یکی از کتاب های فانتزی که به تازگی به چاپ رسید "ملت عشق" نام داشت؛ کتابی که می توان گفت از نام مولوی و شمس تبریزی به عنوان ابزار سوء استفاده کرد و آنقدر که این کتاب فروش داشت کتاب های مثنوی معنوی و شمس تبریزی فروش نداشت.
ناشران فله ای ؛ کتاب های فله ای
وی افزود: برخی ناشران در حال سِرّ و بیهوش کردن خوانندگان و مخاطبان کتاب هستند و هر چیزی که به دستشان می رسد به خورد خواننده کتاب می دهند برای همین خواننده دیگر به این سفره اعتماد ندارد و پای آن نمی نشیند؛ در واقع حضور بیش از حد ناشر فله ای و چاپ به وفور کتاب فله ای فضا را مسموم کرده است.
آهنین جان بیان کرد: در سال های گذشته عنوان های کتابی که چاپ می شد کم بود اما کتاب ها کیفی تر و فاخرتر بود.
وی گفت: آنچه که به کتاب و کتابخوانی ما ضربه شدید می زند حضور ناشران غیرحرفه ای است که فقط و فقط با هدف پول در آوردن وارد بازار کتاب شده اند و اگر بدانند از راه دیگری می توان پول بیشتری به جیب زد به سراغ آن کار می روند و به کتاب تنها به شکل پول نگاه می کنند برای همین روز به روز کیفیت کتاب پایین می آید.
قاسم آهنین جان از شاعران خوزستان است که از آثار او می توان "ذکر خواب های بلوط"، "شاعرمرگ خویش می داند"، "خون و اشراق بر ارغوان جوشن ها"، "بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه"، "گلی برای غریبان تا همیشه"، "لمعات خون" و "کودکی ها در شب سقاخانه" و ... را نام برد.
چهاردهمین نمایشگاه کتاب خوزستان در اهواز از 30 دی تا پنجم بهمن 98 در دو نوبت صبح و عصر از ساعت 9 تا 12 و 16 تا 22 پذیرای دوستداران کتاب و کتاب خوانی است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
کرمانشاه_ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه گفت: برگزاری نمایشگاه کتاب در این استان به تعویق افتاده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : تابناک کرمانشاه روزنامه باختر

بهرام فاضلی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: برگزاری نمایشگاه کتاب در استان کرمانشاه به تعویق افتاده است اما تمام تلاش را انجام می دهیم که این نمایشگاه برگزار شود.

وی با بیان اینکه تاریخ برگزاری نمایشگاه باید طوری باشد که با استان دیگری در داخل کشور تداخل نداشته باشد، عنوان کرد: نمایشگاه های کتاب در استان ها متصل به هم برگزار نمی شوند، بلکه منفصل و جدا از هم دیگر برگزار می کنند، لذا تاریخ برگزاری نمایشگاه نباید تداخل داشته باشد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه بیان داشت: نمایشگاه کتاب نیاز به حمایت دارد و باید هدیه دادن کتاب را در جامعه فرهنگ سازی کنیم.

فاضلی تصریح کرد: باید به سمت جامعه ای پیش برویم که مسئولان و مردم کتاب خوان باشند تا جامعه ای کتاب خوان داشته باشیم.

کد خبر 4835179

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
جشنواره عکس پاییز در شروع زمستان، نفرات برترش را در مجتمع حر قائم شهر معرفی کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

اختتامیه جشنواره عکس پاییز، با معرفی نفرات برتر، درآغازین روز زمستان 98، با حضور سید علی علوی معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، مهدی رمضانی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان قائم شهر، و هنرمندان و دوستداران هنر عکاسی به کار خود پایان داد. مهدی رمضانی، حضور و شرکت هنرمندان عکاس در این جشنواره را حرکتی در جهت تلاش عکاسان بومی در ارائه و معرفی جغرافیای بکر منطقه و توسعه صنعت گردشگری در آینده و از همه مهم تر، معرفی هنرمندان عکاس نوجوان و جوان شهرستان بیان نمودند.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان قائم شهر، روشن بودن شعله درون هنرمند را اصل هنر آفرینش هنرمند دانسته و این شعله، شعله ایی است همیشه روشن که آفرینش یک اثر ماندگار از دل آن بر می خیزد. ایشان حمایت آموزشگاه پاییزیک بخش خصوصی را از این رویداد هنری، به فال نیک گرفتند که در برگزاری این حرکت فرهنگی و هنری اقدام نمودند و انگیزه ایی باشد برای بخش های دیگر. رمضانی پشتیبانی از اینگونه طرح ها و برنامه ها را از وظیفه اصلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برشمردند.

دکتر بابک آزادی خواه، از داوران جشنواره، در خصوص کیفیت آثار و حضور هنرمندان عکاس گفت: در ابتدای امر یک آفرین و خسته نباشید به شرکت کنندگان در این جشنواره داشته باشم، که با تلاش، ذوق و اندخته های خود توانستند آثاری قابل توجه را به جشنواره ارسال کنند. آزادیخواه شجاعت دست به دوربین شدن این عزیزان و حضور در جشنواره را کار بزرگی دانستند که دانشجویان فارغ التحصیل حتی ارشد رشته عکاسی کمتر این کار ها را می کنند. اما این هنرمندان عکاس باید یک ایدئولوژی در عکس شان باشد. یک نگاهی متفاوت در کارشان.

فرزانه فضلی، از دیگر داوران جشنواره عکاسی پاییز، کمبود بستر های حرفه ایی در استان را عاملی برای کم کاری هنرمندان عکاس در کار های تخصصی برشمرد. ایشان در ادامه افزود: با توجه به زمان محدود و اعلام فراخوان، تا برگزاری نمایشگاه، شاید ایراداتی بر آن وارد باشد، اما جای تشکر و قدر دانی دارد از همه کسانی که دست به دست هم دادند تا چنین فضایی در شهرستان قائم شهر شکل بگیرد.

آغاز شکل گیری جشنواره با یک ایده شروع شد، آرمان فتحی، دبیر اجرایی جشنواره عکس پاییز، در ادامه گفت: پیش بینی ما این بود که فضای جشنواره را تغییر بدهیم، اگر فصل پاییز فصل پادشاه رنگ هاست، جای این جشنواره در آن خالی است. و این ایده سر آغاز شروعی بود که با وجود طبیعت مازندران که پر از موهبت های الهی است، با این نگاه جلو رفتیم و توانستیم آغاز گر یک رویداد هنری باشیم در شهرستان، که امیدواریم در سال های آتی ادامه داشته باشد.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
هنرمندان موسیقی شهرستان ری با کمک به آسیب دیدگان سیل سیستان و بلوچستان به پویش بزرگ حمایت از سیل زدگان پیوستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری، علیرضا قدیری مسئول انجمن موسیقی شهرستان ری در این باره گفت: با وقوع سیل در سیستان و بلوچستان، کار جمع آوری کمک های هنرمندان موسیقی آغاز و با همیاری هنرمندان نوع دوست، کالاهای مورد نیاز و ضروری هم وطنان سیل زده خریداری و توسط کامیون و وانت بار برای آنان ارسال شد.

وی افزود: در این راستا، انواع پتو، موکت، زیرانداز، مواد غذایی و اقلام بهداشتی تهیه و به سرعت در اختیار آسیب دیدگان سیل سیستان و بلوچستان قرار گرفت.

مسئول انجمن موسیقی شهرستان ری یاد آور شد، این انجمن در کمک رسانی به آسیب دیدگان سیل و زلزله که پیش از این در مناطق مختلف کشور اتفاق افتاده بود، نیز مشارکت فعال داشت.

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی و دبیر اجرایی چهاردهمین جشنواره شعر فجر، در خصوص این جشنواره گفت: داوری ما در جشنواره شعر فجر در سه حوزه کتاب شعر بزرگسال، کتاب شعر کودک و پژوهش های حوزه شعر است که کارهای آن در حال انجام است.
وی افزود: در بخش جوان هم تقریبا به 50 نامزد رسیده ایم و از این میزان حدود 7 نفر به عنوان برگزیده معرفی خواهند شد، در این قسمت افرادی که زیر 25 سال بودند برای جشنواره شعر ارسال کرده اند.
دبیر اجرایی چهاردمین جشنواره شعر فجر توضیح داد: کتاب های شعری از جشنواره شعر فجر و جایزه جلال جمع آوری کرده ایم که آنها را به زاهدان در مراسم اختتامیه ببریم تااین کتاب ها را در اختیار مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سیستان قرار بدهیم برای اینکه به کتابخانه های استان و به ادب دوستان و افرادی که علاقمند به ادبیات منظوم و منثور هستند اهدا کنند تا کتاب خانه ها از کتاب های جدید غنی شود.
قزلی بیان کرد: چندین روز پیش فراخوان دادیم که هر فردی در حوزه فرهنگی کتاب ولوازم التحریر و هرچه که دارد برای ما ارسال کند، با توجه به اینکه برخی مراکز فرهنگی استان در سیل اخیر آسیب هایی دیدند و فارغ از این ماجرا با توجه به اینکه استان سیستان و بلوچستان استان محرومی است در این راستا فراخوان دادیم که هر نهادی اعم از مردمی و غیرمردمی هر کمکی می تواند انجام دهد، ما نیز کتاب های جایزه جلال و جشنواره فجر را جمع آوری کردیم.

وی در پاسخ به این سوال که جشنواره شعر فجر به نسبت سال گذشته خبرهای کمتری دارد و همچنین جشنواره شعر فجر به نسبت بقیه قسمت های جشنواره فجر حاشیه کمتری امسال داشت و بازتاب اخبار پررنگ نبود؟ گفت: اصولا ادبیات حوزه آرام تری نسبت به سینما و تئاتر می باشد،از سوی دیگر جامعه با شرایطی مواجه شد که اخبار به آن سمت سوق پیدا کرد و همچنین مشکل کمبود بودجه موجب شد که محافل شعری ما تقریبا نصف شد.

دبیر اجرایی چهاردمین جشنواره شعر فجر در ادامه گفت: جشنواره دربخش رقابتی به طور کامل برگزار شده است همه کتاب های سال 97 دیده شده اند و حدود 2 هزار اثر به غیر از شاعران زیر 25 سال کشور به دست ما رسیده است و همه این بخش ها به خوبی کارهایشان را انجام داده اند لذا امیدواریم که در زاهدان اختتامیه باشکوهی داشته باشیم.
قزلی در خصوص جوایز توضیح داد: جوایز همسنگ جوایز کتاب سال است، برگزیده 60 میلیون تومان به اضافه لوح و نشان جایزه، شایسته تقدیر 15 میلیون، لوح و نشان جایزه دریافت می کنند، البته این رقم سال گذشته است که احتمال دارد تغییر نکند و شاید هم تغییر بیابد.

لینک خبر :‌ رادیو فرهنگ
همدان- ایرنا- از هر انگشت همدانی ها ده ها هنر می بارد؛ هنرهایی که به داشتنش پُزهای عالی می دهیم اما نوبت به برآورده کردن خواسته ها و آرزوهای فعالان این عرصه که می رسد به هزار و یک دلیل پا پس می کشیم؛ آرزوهایی که سالها است روی طاقچه انتظار خاک می خورند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۰۶ سایت های دیگر : تابناک همدان

موزه هنرهای معاصر، ساخت پلاتوهای مجهز، تبلیغات نمایش های تازه تولید، موزه عروسک ها و سینمای سیار، چاپ و نشر آثار مفاخر و مشاهیر تنها برگی از دفتر آمال و آروزهای کهن دیار هگمتانه است که سال ها از کمبود اعتبار و بی پولی در سینه هنرمندان مچاله شده است.

بی پولی درد مشترک هنرمندان همدانی است، این را وقتی می فهمی که در یک دیدار سفره دلشان را نزد استاندار همدان پهن کرده و از درد و رنج هایی می گویند که انگار تمامی ندارد؛ درد و رنج هایی که هر خبرنگاری را وامی دارد پیگیر چند و چون مشکلات و زبان گویایی برای این قشر باشد.

40 انجمن شعر و ادب این دیار خواستار اختصاص ردیف بودجه مستقل و دائمی به این تشکل ها هستند زیرا اعتبار فرهنگ و ارشاد اسلامی کفاف همه انجمن ها را نداده و همیشه آنها به این خاطر در تنگنا بوده اند.

محمد کلافچی پیرِ ادیبی است که این خواسته را به نمایندگی از ادبا و شعرای دیار هگمتانه سالها است که بیان می کند و خواهان اجابت آن از سوی مسوولان است.

او منکر زحمت های متولیان فرهنگ و هنر همدان نیست اما می گوید: اگر انجمن های شهر و ادب همدان بودجه داشته باشند، جایزه ها و جشنواره های ادبی متنوعی برگزار می کنند؛ موضوعی که سالهاست برایشان آرزو شده است.

کلافچی که خط به خط گفتارش را از کلام شیرین حافظ وام می گیرد، به ده ها و صدها اثر از مفاخر و مشاهیر این خطه اشاره می کند که توان چاپ و نشر آنها را ندارند و مسوولان می توانند با نشر این کتاب ها دل بزرگان و ادیبان این دیار را شاد کنند.

راه اندازی کتابخانه مرجع شعر و داستان نیز دیگر نیاز انجمن های شعر و ادب است که او دوست دارد جای خالی اش در پایتخت تاریخ و تمدن پُر شود.

موزه ای برای عروسک ها

انجمن هنرهای نمایشی هم دل پر غصه ای دارد؛ انجمنی که به گفته اعضایش سَری میان سرها دارد و ظرفیت های پیدا و پنهانش همدان را جزو چهار استان برتر کشور قرار داده است.

کمبود ابزار و امکانات که از بدیهیات تولید به شمار می رود، سرآغاز رنجنامه ای است که محسن پورقاسمی از آن می گوید. هرچند بیشتر مشکلات مطرح شده حول محور کم و کسری های جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان می چرخد؛ جشنواره ای که همدان سالهاست میزبانی اش را به عهده دارد.

او تاکید می کند: سالن های نمایش همدان از نظر تجهیزات فنی، صوت و تصویر باید تقویت و بروز رسانی شود تا توان اجرای نمایش های این جشنواره را داشته باشد.

به گفته پورقاسمی، ساخت سالن های تخصصی تئاتر برای ژانرهای مختلف کودک، نوجوان و نمایش های عروسکی، احداث پلاتو در شهرستان ها و ساخت سکوی نمایش در پارک ها برای اجرای تئاترهای خیابانی از نیازهای اساسی شهری است که می خواهد میزبان دائمی جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان باشد.

ساخت موزه عروسکی را این هنرمند تئاتر برای بهبود اوضاع فرهنگی همدان پیشنهاد می دهد و پافشاری زیادی هم برآن دارد؛ زیرا همدان در عرصه نمایش های عروسکی بسیار فعال است و درخشش نمایندگی "یونیما" ( UNIMA اتحادیه جهانی نمایشگران عروسکی) در این خطه هم گواه بر این ادعا است.

ساخت سالن های تخصصی تئاتر برای ژانرهای مختلف کودک، نوجوان و نمایش های عروسکی، احداث پلاتوهای نمایش در شهرستان ها و ساخت سکوی نمایش در پارک ها برای اجرای نمایش های خیابانی از نیازهای اساسی شهری است که می خواهد میزبان دائمی جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان باشد پورقاسمی می گوید: گروه های نمایشی همدان برای پیشقدم شدن در راه اندازی این موزه حاضرند از 400 عروسک زیبای خود دل کنده و آنها را به موزه هدیه بدهند، به شرطی که مسوولان هم مکان مناسبی برای دایر کردن موزه عروسک ها در نظر بگیرند.

نبود استودیو ضبط و تدوین موسیقی برای تولید نمایش و اختصاص چند عدد از بیلبوردهای سطح شهر برای تبلیغ و اطلاع رسانی نمایش های تازه تقاضاهای دیگری از گروه های نمایشی است.

جای خالی خوشنویسی در زیبا سازی شهر

رییس انجمن خوشنویسی همدان نیز با 350 عضو ثابت و پنج آموزشگاه فعال وقتی لب به سخن می گشاید، تازه می فهمی که مهجوری و مظلومی این هنر اصیل ایرانی کمتر از دیگر هنرها نیست؛ هنری که بی پولی زانوان او را هم خم کرده است.

سیدعطاالله سرمدی می گوید: انجمن خوشنویسی نیازمند بودجه است تا بتواند در این روزگار سخت کمر راست کرده و در مقابل هجمه های سنگین فرهنگی مقاومت کند.

آنها خواستار خرید تابلوهای خوشنویسی از طریق اداره ها و استفاده در دکوراسیون اداری هستند و از متولیان امر می خواهند مدیران را ملزم به این کار نیکو کنند.

کاهش روبه فزونی علاقه مندان خوشنویسی درد دیگری است که موی سفید کرده های این هنر را می رنجاند و از مسوولان استان تقاضا دارند، خوشنویسی را در سرفصل آموزش عمومی اداره ها گنجانده و دوره های ضمن خدمت برای کارکنان دولت برگزار کنند.

او از بی مهری هایی که به خوشنویسان شده گلایه می کند؛ نامهربانی هایی که به اعتقاد وی اگر شهرداری برای زیبا سازی در و دیوار شهر و طراحی مبلمان آن، با هنرمندان مشورت کرده و به ایده های خلاقانه آنها احترام بگذارد، قدری جبران می شود.

شاید مسوولان با ساخت موزه هنرهای معاصر هم بتوانند دل این هنرمندان نازکدل را به دست بیاورند؛ موزه ای که به گفته بسیاری از اهل فن نیاز اساسی برای شهر فرهنگی همدان است که لقب گردشگری را هم به گُرده می کشد.

ناله سوزناک کنسرت موسیقی

رییس انجمن موسیقی همدان هم دل دردمندی دارد؛ دردهایی که گویی مدت ها در سینه اش ته نشین شده و بی مقدمه از رکود و تعطیلی کنسرت ها می گوید: سلیقه ای عمل کردن و بهانه جویی برخی ارگان و نهادها کرکره این رویداد را پایین کشیده است.

به گفته علی آقامحمدی با وجود قوانین شفاف و گویا درباره صدور مجوز کنسرت موسیقی برخی ها سلیقه ای عمل کرده و به جای تلاش برای ایجاد شادی و نشاط در بین مردم، گروه های موسیقی را از این شهر فراری می دهند.

او کوچک بودن سالن های همدان را هم به دلایل کم میلی گروه های موسیقی می افزاید و تاکید می کند: سالن های ما ظرفیت کمی دارد و کفاف هزینه های اجرای کنسرت را نمی دهد و برای گروه های موسیقی صرفه اقتصادی ندارد که باید این موضوع به سرعت چاره اندیشی شود.

به رغم وجود قوانین شفاف و گویا درباره صدور مجوز کنسرت موسیقی برخی ها سلیقه ای عمل کرده و به جای تلاش برای ایجاد شادی و نشاط در بین مردم، با بهانه جویی گروه های موسیقی را از این شهر فراری می دهند.

چتر حمایت عادلانه دولت بر سر هنرمندان

در همین ارتباط استاندار همدان خواستار ارایه خواسته ها و نیازهای هنرمندان این خطه به صورت مکتوب شده است تا با فراغ بال برای هر کدام راه و چاره ای بیاندیشد.

سید سعید شاهرخی می افزاید: کمبود اعتبار نه تنها بخش فرهنگ و هنر بلکه همه بخش های اقتصادی، کشاورزی و عمرانی را هم مبتلا کرده و چاره آن صبر و مدار است؛ اما در توزیع و تخصیص همین اعتبارهای اندک نیز انجمن های ادبی و هنری را در اولویت قرار می دهد به شرطی که آنها هم دستشان از برنامه های غنی و مفید خالی نباشد.

استاندار همدان اما خبر خوشی نیز دارد و به تخصیص 9 میلیارد تومان اعتبار به بخش فرهنگ و هنر استان اشاره کرده و از رسیدن اعتبار جدیدی برای این بخش هم خبر می دهد که به فراخور نیازهای اعلام شده از سوی هنرمندان، تقسیم می شود.

شاهرخی به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی ماموریت داده است: طرح ها و برنامه های هنرمندان در سراسر استان را جمع آوری کرده و ابتدای هر سال قبل از تقسیم بودجه نزد او ببرد تا با توزیع عادلانه اعتبارات اندکی از درد و رنج های هنرمندان کاسته شود.

نماینده عالی دولت در استان همدان به هنرمندان دلگرمی می دهد که مانند کوه پشتشان ایستاده و از اجرای برنامه های فرهنگی و هنری پشتیبانی می کند به شرطی که پا از چارچوب قانون فراتر نگذارند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی