بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 24 آذر98
با اعزام اولین کاروان زیارتی کشورمان به سوریه که با بدرقه مسؤولان سازمان حج و زیارت صورت گرفت، سفر به سوریه رسما آغاز شد. این در حالی است که ثبت نامی برای این اعزام ها صورت نگرفته و معلوم نیست 45 نفر اعزامی چگونه نام نویسی کرده اند.

به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، با برقراری امنیت در سوریه، سفر به دمشق بعد از سال ها انتظار مجدد برقرار شد و مشتاقان این سفر معنوی توانستند به زیارت حضرت زینب (س) مشرف شوند.

بر همین اساس سازمان حج و زیارت در مرحله نخست، اعزام به سوریه را به صورت آزمایشی آغاز کرده است که نخستین گروه زائران سوریه شب جمعه با حضور مسؤولان سازمان حج و زیارت بدرقه و از ایران به سوریه اعزام شدند.

بر همین اساس سفر به سوریه رسما آغاز شد و زائران از فرودگاه امام خمینی (ره) تهران به دمشق منتقل شدند. به طوری که هواپیمای نخستین کاروان رسمی سوریه بامداد جمعه 22 آذرماه در فرودگاه دمشق به زمین نشست.

این گروه از زائران در قالب کاروان های 3 شب و 4 روز به سوریه اعزام شدند که بر اساس تفاهم نامه های صورت گرفته تمام زائران در هتل های 4 و 5 ستاره دمشق اسکان داده می شوند.

یکی از نکات قابل توجه در اعزام های سوریه، نداشتن تبلیغات و اطلاع رسانی این سفر معنوی از سوی سازمان حج و زیارت به عنوان متولی اعزام ها است. تا جایی که حتی نحوه ثبت نام برای اعزام به سوریه نیز از سوی این سازمان اعلام نشده است و مسؤولان مربوطه نیز حاضر به پاسخگویی در این باره نیستند. حتی سامانه ای همچون سامانه عتبات برای اعلام ظرفیت خالی کاروان ها طراحی و اجرایی نشده است.

بنابراین مشخص نیست که حدود 45 نفر از اعضای نخستین کاروان سوریه با توجه به عدم اطلاع رسانی، چگونه در کاروان ها نام نویسی کرده و از کجا از برپایی این سفر مطلع شده اند!

با این وجود اعزام زائران سوریه بدون اطلاع رسانی از سوی سازمان حج و زیارت، در حال انجام است و کاروان ها در دو گروه پنج روز و 4 شب و چهار روز و 3 شب به دمشق اعزام می شوند.

به گزارش فارس، هزینه سفر به سوریه در گروه پنج روز و 4 شب برای زائران بزرگسال 3 میلیون و 795 هزار تومان، 2 تا 12 سال 3 میلیون و 10 هزار تومان و زیر دو سال 216 هزار تومان و همچنین در اعزام های گروه چهار روز و 3 شب برای زائران بزرگسال 3 میلیون و 388 هزار و 500 تومان، 2 تا 12 سال 2 میلیون و 805 هزار تومان و زیر دو سال 216 هزار تومان است. همچنین زیارت حرم حضرت زینب (س) و حرم حضرت رقیه(س) و بازدید از قبرستان های باب السلام و باب الصغیر نیز از برنامه های کاروان های زیارتی سوریه به شمار می رود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
رئیس کمیته مشارکت های مردمی اربعین با اشاره به فعال شدن موکب ها برای توسعه زیارتی ایران و عراق گفت: سالانه حدود 2 میلیون زائر عراقی به ایران می آیند که با توجه به ظرفیت موجود می توانیم این تعداد را به 5 میلیون نفر افزایش دهیم.

حسن پلارک رئیس کمیته مشارکت های مردمی اربعین در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس با اشاره به تشکیل سازمانی مستقل به منظور روابط بهتر ایران و عراق اظهار داشت: موکب های اربعین به عنوان یک نهاد مستقل از ستاد بازسازی عتبات جداسازی شده است و هم اکنون به عنوان زیر مجموعه سازمان توسعه روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاحتی و زیارتی ایران و عراق فعالیت می کند.

موکب ها به عنوان سازمان قوی در حوزه دفاع مدنی توسعه می یابند

پلارک با بیان اینکه موکب داران اربعین نقش مهمی در ارتقای برنامه های ایران و عراق دارند، خاطرنشان کرد: هم اکنون 2 هزار و 500 موکب در ایران داریم که در تلاش هستیم در حوزه های مدیریت منطقه ای و مدیریت مرکزی در تهران فعال تر عمل کنیم، به طوری که از طریق سامانه الکترونیک، موکب ها را با حفظ مردمی بودن هدایت کنیم.

وی درباره ساختار موکب ها گفت: ما در تلاش هستیم تا موکب ها را به عنوان سازمان قوی در حوزه دفاع مدنی توسعه دهیم؛ یعنی سازمانی که در موضوعات بحران در داخل کشور با کمک های مردمی فعالیت و خدمات دهی مردمی داشته باشد، به طوری که نه تنها در ایام اربعین بلکه در بحران ها نیز به خدمات دهی بپردازند.

توسعه زیارتی ایران و عراق کلید خورد/ پذیرش زائران عراقی توسط موکب داران

پلارک با بیان اینکه برخی موکب ها نیز قرار است در توسعه زیارتی ایران و عراق فعال شوند، افزود: در برنامه پیش بینی شده، در نظر داریم موکب های ایرانی را با موکب های عراقی عجین کنیم؛ به طوری که هر موکبی با یک موکب عراقی درآمیخته و فعالیت کند تا از این طریق هم اعزام زائر ایرانی به عراق داشته باشیم و هم زائران عراقی را پذیرش کنیم که این امر با مدیریت موکب ها و خود زائران انجام می گیرد.

رئیس سازمان توسعه روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاحتی و زیارتی ایران و عراق با اشاره به اینکه زائر عراقی در ایران متولی ندارد، گفت: هم اکنون سالانه حدود 2 میلیون زائر عراقی داریم که با توجه به ظرفیت موجود می توانیم این تعداد را به 5 میلیون نفر افزایش دهیم. بر همین اساس سعی داریم همانطور که زائران ایرانی در عراق متولی دارند و سازمان حج و زیارت با این عنوان فعالیت می کند، برای زائر عراقی هم متولی ایجاد کنیم تا در بحث زیارت، سیاحت و گردشگری سلامت فعالیت داشته باشند.

مدیران موکب های ایرانی تحت آموزش قرار می گیرند

پلارک به لزوم ساماندهی موکب ها با توجه به پراکندگی آن ها اشاره کرد و افزود: با توجه به پراکندگی موکب های کشورمان سعی داریم در برخی شهرها همچون تهران، قم، مشهد و شیراز این موکب ها را فعال تر کنیم که این امر با رعایت مقررات و هزینه های کم انجام خواهد پذیرفت.

وی با بیان اینکه تا اربعین سال آینده برنامه داریم مدیر یا هیأت امنای تعدادی از موکب ها را همچون مدیر کاروان ها آموزش دهیم، گفت: تا قبل از اربعین سال آینده جلساتی در دانشگاه امام حسین (ع) برای آن ها برگزار می کنیم.

پلارک با اشاره به اینکه زائران ایرانی برخی انفرادی و برخی گروهی در قالب سازمان حج و زیارت به عتبات اعزام می شوند و در مرز هوایی نیز منعی برای زائر انفرادی وجود ندارد، خاطرنشان کرد: عمده زائران ما زائران اربعین هستند؛ به طوری که امسال حدود 4 میلیون ایرانی در ایام اربعین به عراق مشرف شدند که موکب داران در این ایام نقش مهمی ایفا کردند.

موکب های ایرانی در عراق پشتیبان می شوند

وی با بیان اینکه ما موکب های عراقی را در مسیر اربعین شناسایی کردیم، گفت: برای توسعه موکب ها با دیوان وقف شیعی عراق و عتبه حرم ها هماهنگی می کنیم تا در ایام مختلف موکب ها ساماندهی شود. به طوری که در ایام اربعین موکب ما پشتیبان و یاور موکب های عراقی باشد و میزبان اصلی عراق و موکب ما کمکی باشد. در عین حال در برخی مناطق نیز موکب های ایرانی محور اصلی و موکب عراقی پشتیبان خواهد شد؛ چرا که عمدتا در اربعین 46 درصد موکب های ایرانی در خاک کشورمان و 54 درصد نیز در خاک عراق هستند.

پلارک با اشاره به اینکه تلاش ما حفظ مردمی بودن اربعین است، افزود: موکب ها باری بر دوش نظام ندارند، اما خدمات بزرگی انجام می دهند که فعالیت های آن ها قابل تقدیر است و باید توسعه یابد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
زمانی بخش به علاوه فجر جشنواره تئاتر فجر برای ارتقای تئاتر خصوصی راه افتاد؛ اما به نظر می رسد این بخش جشنواره همانند بخش خصوصی به سوی دیگری می رود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم

زمانی که رئیس جمهور وقت در سال 1387 ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی برای عملیاتی کردن خصوصی سازی را در اختیار نهادهای مختلف گذاشت، در بخش فرهنگ، تئاتر بود که به عنوان نمونه خصوصی سازی فرهنگی وارد کارزار شد. در حالی که در ابلاغیه اصل 44 نه تنها هیچ بند و ماده ای درباره تئاتر وجود نداشت؛ بلکه در این ابلاغیه خبری از فرهنگ نبود. همه چیز به دستگاه های پول ساز و سودآور خلاصه می شد که می توانست با رعایت اصل رقابت، شکوفایی اقتصادی به همراه داشته باشد. زمان ابلاغ اصل 44 هیچ بخشی از تئاتر جدا از دولت نبود. سالن ها همگی در انقیاد وزارت ارشاد یا شهرداری ها بودند و بابت تولیدات تئاتر یارانه های مختلفی پرداخت می شد. رویکرد دولت از زمان این ابلاغ تغییر کرد. ابتدا در زمان مدیریت حسین پارسایی کنفرانسی با موضوع اهمیت تئاتر خصوصی برگزار می شود و سپس در دوره قادر آشنا اولین سالن خصوصی در تهران افتتاح می شود. کما اینکه سالن های خصوصی پیش تر هم در لاله زار وجود داشتند؛ اما به سبب سوءمدیریت حسین پارسایی همگی تعطیل شدند.

در دوره 33 جشنواره تئاتر فجر، سعید اسدی که خود سابقه مدیریت سالن تئاتر را داشت تصمیم به برگزاری بخش به علاوه فجر می گیرد، بخشی که قرار است همانند بخش فرینج (Fringe) در جشنواره بین المللی از جمله ادینبورگ و اوینیون باشد. هر چند تعریف و ماهیت فرینج کاملاً متفاوت بود؛ اما دولت تصمیم می گیرد با اختصاص بودجه، سالن های خصوصی را وارد بازی فجر کند. سالن ها در این فضا بخشی از آثار یک سال خود را در قالب رپرتوار باز اجرا می کردند. قرار بود نتیجه چنین امری دیده شدن سالن های خصوصی و امکانات آنها باشد، اتفاقی که قرار بود در بازار بهار تئاتر ایران نیز رخ دهد. بازاری که مدیریت آن با مهرداد رایانی مخصوص بود، همان شخصیتی که کنفرانس تئاتر خصوصی را برگزار کرده بود. بازار بهاره هیچ وقت برگزار نشد.

با رفتن سعید اسدی از دبیری جشنواره تئاتر فجر، به علاوه فجر چون دستاوردی باقی ماند. مهدی شفیعی، مدیریت وقت اداره کل هنرهای نمایشی از آن دفاع می کرد. در سال 1395، در دومین سال برگزاری این بخش از جشنواره، خیام وقار کاشانی که آن روزها تماشاخانه باران را داشت به هنرآنلاین می گوید: "به علاوه فجر" هنوز جدی نیست در حالی که مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی تأکید بسیاری بر اجرا، بهتر برگزار شدن و مستقل بودن آن دارند. مسئله ای که از سوی دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر چندان جدی گرفته نشده است.

هدف کلام وقار کاشانی به جایی است که دبیر این بخش نه توسط تماشاخانه داران که توسط دبیر هنری جشنواره انتخاب می شد. اوج ماجرا زمانی بود که نام ندا هنگامی به عنوان دبیر به علاوه فجر در فجر 36 توسط نادر برهانی مرند اعلام می شود. تماشاخانه داران در بیانیه ای اعلام می کنند حاضر به حضور در این بخش نیستند؛ اما پس از مذاکراتی برخی به پروسه جشنواره بازمی گردند. با این تفاوت که سالن دارها به جای اجرای نمایش به سمت برگزاری نشست و کارگاه و اجراهای آلترناتیو می روند، اجراهایی که دقیقاً متناسب با واژه فرینج بود. تماشاخانه دا و نوفل لوشاتو در زمره این تماشاخانه داران بودند. در عوض، پردیس شهرزاد آثار پرفروشی روی صحنه داشت و به نفع فجر، آنها را کنسل نکرد.

شاهین چگینی، مدیر تماشاخانه مشایخی در سال 1395، در دومین دوره به علاوه فجر عنوان کرده بود: 50 روز قبل از برگزاری جشنواره سی و پنجم از ما دعوت به عمل آمد تا در این بخش حضور داشته باشیم و ما باز مجبور شدیم از میان آثاری که در تماشاخانه داشتیم تعدادی را گلچین کنیم. پارسال هم اینگونه بود و ما فرصت اینکه بخواهیم تولید جدیدی برای جشنواره داشته باشیم را به دست نیاوردیم.

این رویداد باز تکرار شده است. کمتر از 50 روز به برگزاری جشنواره فجر بار دیگر نادر برهانی مرند نام ندا هنگامی را به عنوان دبیر این بخش معرفی می کند. شاهین چگینی در صفحه شخصی خود می نویسد: 26 تیرماه 1398 فراخوان جشنواره سی وهشتم فجر منتشر می شود. 20 آذرماه 1398 پنج ماه بعد، فراخوان بخش به علاوه فجر منتشر می شود (با همان محتوی تکراری سال قبل). تا اول دی ماه 1398 هم وقت داده می شود که تماشاخانه ها برنامه خود را به دبیرخانه اعلام کنند یعنی در عرض 10 روز و اگر دبیرخانه جشنواره صلاح دانستند در صورت نیاز با مدیران تماشاخانه ها جلسه همفکری برگزار می کنند و تا 10 دی ماه نتیجه را اعلام می کنند. دبیران و مدیران محترم، شما حق دارید اصلاً این بخش را برگزار نکنید، شما حق دارید به صورت گزینشی هر تماشاخانه ای را که دوست دارید انتخاب و دعوت کنید؛ اما به هیچ عنوان حق به بازی گرفتن و بی اعتنایی و نگاه از بالا به بخش خصوصی و تماشاخانه های خصوصی را ندارید. همان تماشاخانه هایی که وقتی نیاز دارید با افتخار اعلام می کنید بیش از 50 درصد نمایش های تهران در تماشاخانه های خصوصی روی صحنه می روند.

به نظر می رسد دیگر تماشاخانه داران هم تمایلی به حضور در این بخش ندارند. در فصل خوب برای فروش آثار در سالن های خصوصی، بدون حمایت مالی دولت، سالن داران تمایلی به حضور در فجر ندارند. برای مثال جایی مثل پردیس شهرزاد بدون شک امکاناتی به مراتب بهتر از کارگاه نمایش تئاتر شهر دارد؛ اما دولت موظف است برای داشتن شهرزاد پول هنگفتی پرداخت کند که نمی کند. در این میانه اما کسی نمی پرسد چرا حافظ و فردوسی که به ظاهر در بخش خصوصی اداره می شوند، بخشی از فجر است نه به علاوه فجر .

به آن کنفرانس مشهور بازگردیم که قرار بود مشروعیت خصوصی سازی در تئاتر را رقم زند. در این کتاب، مقالات طراحی برای اقتصاد تئاتر، موضوع اقتصاد تئاتر و نسبت آن با تئاتر خصوصی نوشته محمدحسین ایمانی خوشخو، برداشته های متفاوت از فرهنگ خصوصی سازی و خصوصی سازی فرهنگ اثر بهزاد قادری، نمونه موفق مدیریت تئاتر خصوصی در کمپانی تئاتر نوشته مشهود محسنیان، مدل اقتصاد فرهنگی در مناسبات خصوصی سازی هنر تئاتر ایران نوشته سیدمصطفی مختاباد، موانع و راهکارها برای خصوصی سازی تئاتر نوشته رضا میکاییل زاده و اقتصاد تئاتر خصوصی نوشته منوچهر اکبرلو، بررسی اجمالی دو نمونه موفق از کمپانی های تئاتر موفق دنیا نوشته مشهود محسنیان، چرا استقلال، مسئله تئاتر ایران نیست! نوشته فرهاد مهندس پور، ارزیابی هنرمندان از ضرورت ها، زمینه ها و ویژگی های تئاتر خصوصی نوشته محمدعلی خبری، منابع مالی و تأثیر آن بر عملکرد تئاتر نوشته بهروز غریب پور، در مسیر تئاتر خصوصی نوشته محمدباقر قهرمانی، تئاتر تجاری در بریتانیا نوشته جرمی کینگستون، ضرورت کارآیی و اثر بخشی هنر تئاتر و تأثیر آن در شکل گیری تئاتر خصوصی نوشته فریندخت زاهدی و جایگاه و نقش مردم، هنرمندان و دولت در شکل گیری و توسعه تئاتر خصوصی نوشته مسعود دلخواه به چاپ رسیده است.

نکته جالب آن است بخش مهمی از این شخصیت ها به هیچ عنوان در حوزه اجرایی تئاتر فعالیت نداشتند و یا در بدنه دولت صاحب منصب بودند و مهمتر آنکه، نویسندگانی که کارگردان هم بودند، از جمله مهندس پور، غریب پور و دلخواه هیچگاه در سالن خصوصی اجرایی روی صحنه نبردند. آنان در سال های اخیر به جرگه مخالفان خصوصی سازی تئاتر پیوسته اند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
مدتی است در برخی ایستگاه های مترو تهران نمایشگاه عکس تحت عنوان یادگار ماندگار برگزار می شود که طی آن، عکس های برخی عناصر غربگرا و بعضاً از وابستگان پیشانی سفید دربار شاه و فراماسونری تحت عنوان متفکر و اندیشمند و فرهیخته به نمایش در می آید. نمایشگاه هایی که در آنها اساساً خبری از هنرمندان و متفکران انقلابی و اسلامی به چشم نمی خورد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : مشرق نیوز شهید نیوز سینما پرس انقلاب نیوز

به گزارش خبرنگار کیهان، از جمله افرادی که تصویرش در نمایشگاه موسوم به یادگار ماندگار به عنوان نویسنده فرهیخته و فیلسوف نمایش داده شده، داریوش شایگان است که در دوران پهلوی، از عناصر درباری و وابسته به دفتر فرح دیبا به شمار می رفت و در سال های پس از انقلاب نیز در خارج کشور مدتی سردبیر نشریه ایران نامه وابسته به اشرف پهلوی خواهر تبهکار شاه معدوم بود.
همچنین تصویر ایرج افشار از دیگر افرادی است که در زمره فرهیختگان نمایشگاه به اصطلاح یادگار ماندگار قرار گرفته است، در حالی که وی همواره از دوستان و نزدیکان عناصر سرسپرده فراماسونری به شمار رفته و در تجلیل از آنها مکتوبات و نوشته های بسیاری دارد.
آن لمبتون جاسوس شناخته شده بریتانیا، سال ها از دوستان نزدیک افشار به شمار می رفت و تا پایان عمرش در سال 2006 (1385) با او نامه نگاری می کرد.
به هر حال این هم یکی دیگر از شاه کارهایی است که از پول بیت المال هزینه تبلیغ و تجلیل از کسانی می کند که راه و مسیرشان علیه ملت بود. پیش از این نیز شهرداری تهران در برگزاری مراسم برای این گونه عناصر یا عوامل سینمای شاهنشاهی و یا اختصاص مکان هایی برای عرض اندام عناصر طاغوتی مانند منیر فرمانفرماییان و پرویز تناولی و ایران درودی کوتاهی نکرده است.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
مدیر جشنواره و جایزه همایون خرم (نوای خرم) با انتشار متنی از دغدغه ها و رویکردهای دبیرخانه جشنواره در برگزاری این جشنواره موسیقایی ویژه هنرمندان کودک و نوجوان گفت.

به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی جشنواره موسیقی نوای خرم، بردیا صدرنوری مدیرمسئول موسسه فرهنگی هنری رادنواندیش و مدیر جشنواره و جایزه همایون خرم (نوای خرم) پس از برگزاری مراسم اختتامیه این دوره با انتشار متنی از دغدغه ها و رویکردهای دبیرخانه جشنواره در برگزاری این جشنواره موسیقایی ویژه هنرمندان کودک و نوجوان سخن گفت.

در متن منتشر شده از سوی بردیا صدرنوری آمده است:

"به نام آفریدگار مهربان

همراهان سلام؛ به عنوان مدیر جشنواره و جایزه همایون خرم (نوای خرم) وظیفه خود میدانم تا ضمن سپاسگزاری از همه آنان که ما را در برگزاری ششمین دوره جشنواره یاری و همراهی نمودند، نکاتی را صادقانه با شما همراهان همیشگی و مهربان در میان بگذارم. هرچند ممکن است برخی از آن ها را پیش تر از زبان و نوشتار من شنیده یا خوانده باشید، اما این تکرار تأکیدی است بر جایگاه و ارزش محوری این موارد و قطعاً خالی از لطف هم نیست:

خداوند بزرگ همچون سالیان پیش، مهر و لطفش را به کمال جاری ساخت تا ششمین جشنواره و جایزه همایون خرم (نوای خرم 6) نیز با حضور پرشور و چشمگیر هنرآموزان کودک و نوجوان کشورمان با موفقیت به پایان رسد. این جشنواره همچنان بر حفظ و گسترش فرهنگ اصیل و فاخر ایرانی، ارتقای سطح هنری و موسیقایی نسل جدید، کشف استعدادها و ارائه الگوهای مناسب موجود در هنر ایرانی تأکید داشته است. به اذعان بسیاری از کارشناسان فرهنگی و هنری، جشنواره و جایزه همایون خرم پس از گذشت 6 سال، به عنوان یک جریان جدی و آینده ساز فرهنگی و هنری در کشور محسوب می شود. این بدان معنی است که باید از این سرمایه بیش از پیش مراقبت کرد و با تحلیل مزیت ها و آسیب ها، به اصلاح و بهبود و رفع مشکلات و ارتقای سطح آن پرداخت.

استاد همایون خرم برکت جشنواره است. حضور معنوی اش در جای جای و لحظه لحظه جشنواره هویدا است. انرژی مثبت او و خانواده مهربان و گرانقدرش نعمتی برای جشنواره نوای خرم است. یک سؤال همواره ذهنم را مشغول می کند که آیا ایشان پیش بینی می کردند که علاوه بر مانایی آهنگ هایشان، در پرتو نام همایونِشان، گلستانی از فرزندان خنیاگر ایرانی پرورش یابد و با ادامه راه او، نسل طلایی دیگری برای موسیقی ایرانی را رقم زند؟ حتماً استاد همایونِ خرم ویولنیستِ آهنگسازِ مهندسِ اخلاق مدار، در زندگی، خوبی های معنوی زیادی سرمایه گذاری کردند که این گونه خداوند برای او عزت و بزرگی خواسته است.

این عین کلام و وعده الهی است که در سوره آل عمران؛ آیه 26 می فرماید: "بگو: خدایا! ای مالک همه موجودات! به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی حکومت را می ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار و بی مقدار می کنی، هر خیری به دست توست، یقیناً تو بر هر کاری توانایی."

هنرآموزان شرکت کننده در جشنواره نوای خرم اعم از برگزیدگان یا آنان که برگزیده نشده اند همگی به دستاوردهای بزرگی دست یافته اند که شاید به مرور زمان بدان واقف شوند. به هر حال جشنواره موسیقی نوای خرم را نیز مانند هر رویداد دیگری، می توان برشی کوچک اما واقعی از زندگی یک علاقه مند یا عاشق موسیقی با تمام فراز و نشیب ها و تلخ و شیرین های آن در نظر گرفت. این جشنواره برای شرکت کنندگان دستاوردهایی بزرگ تر از برد و باخت یا انتخاب شدن یا نشدن دارد. کسب تجربه واقعی و میدانی در عرصه اجرای هنری آن هم در حضور بزرگان موسیقی کشور و مردم، شرکت در یک رقابت سالم اما جدی هنری در قالب یک جشنواره بزرگ موسیقی، آشنایی بیشتر با توانایی های هنری هم سن و سال های خود، شناخت عمیق تر نسبت به موسیقی اصیل ایرانی و آهنگسازان و ترانه سرایان بزرگ کشور، تجربه اجرای جدی صحنه ای و استرس ناشی از آن، تجربه کار گروهی در قالب اجراهای دو نفره تا ارکسترال، یافتن انگیزه و شور و هیجان برای تلاش و تمرین بیشتر، تاب آوری و ظرفیت سازی در قبال نتایج داوری و تجربه انتخاب شدن یا نشدن در شرایط رقابتی و ... از مهم ترین این دستاوردها است که به مرور زمان آثار و ابعاد آن در زندگی هنری فرزندانمان بیش از پیش نمایان می شود.

همان گونه که بارها اعلام شد هدف اصلی از برگزاری رقابتی جشنواره و جایزه همایون خرم، صرفاً ایجاد و افزایش انگیزه و ذوق و شوق بیشتر در عزیزمان برای ارائه باکیفیت بهتر اجرای موسیقی است و به هیچ وجه به منزله برد و باخت در یک مسابقه نیست. هرچند اگر آن هم باشد فرزندانمان باید بیاموزند که هر عدم موفقیتی را به چشم شکست نبینند و سعی نمایند تا با انگیزه بیشتر برای ارتقای خود تلاش نمایند.

خانواده هنرآموزان بزرگ ترین سرمایه فرزندانمان و نیز از ارزشمندترین سرمایه های جشنواره نوای خرم هستند. بدون حمایت، پیگیری، تلاش و صرف وقت و هزینه و انرژی این پدران و مادران عزیز و مهربان، هنرمندی شکل و جشنواره ای پا نمی گیرد. شاید سخت ترین نقش خانواده ها در این میان، ظرفیت سازی و پشتیبانی روحی و روانی برای هنرآموز برگزیده یا انتخاب نشده است که نه اولی دچار غرور شود و نه دومی دچار سرخوردگی و احساس شکست. که این هر دو خطری جدی برای ادامه درست راه و مانع موفقیت در فعالیت هنری است. همچنین تحلیل آماری و تخصصی کیفیت ارائه شرکت کنندگان و اجراها در طی شش دوره جشنواره نشان می دهد که هنرآموزان در رده سنی 10 تا 15 سال در اوج آمادگی و انگیزه برای فراگیری و اجرا به سر می برند و پس از آن عمدتاً دچار افت و روند نزولی می شوند که در این زمینه نیز خانواده ها می بایست تمهیدات لازم را برای تداوم آمادگی فرزندان خود بیندیشند.

آموزشگاه ها و مدرسین موسیقی در طی شش دوره جشنواره به ویژه در دوره ششم بسیار فعال حضور یافتند. تلاش این عزیزان که در شرایط سخت اقتصادی، آموزش موسیقی و هنر را پیشه خود قرار داده اند و با آماده سازی هنرآموزان و یا تشکیل گروه های موسیقی و حضور در جشنواره زحمات زیادی را متقبل شدند، بسیار قابل تقدیر است.

قطعاً مدرسین و مدیران آموزشگاه های موسیقی به مرور و با کسب تجربه بیشتر در این حوزه، به ارتقای سطح فنی خود و رفع نواقص تخصصی هنرآموزان و گروه هایشان خواهند پرداخت. تجربه شش دوره جشنواره نشان می دهد که استعدادهای بسیاری در کودکان و نوجوانان وجود دارد که نیازمند تعلیم و هدایت صحیح است و در موارد زیادی نیز آثار تعلیم و هدایت نادرست که ناشی از ضعف برخی مدرسین موسیقی است به چشم می خورد. بنابراین لازم است علاوه بر هنرآموزان، بسیاری از مدرسین و آموزشگاه های موسیقی نیز برای ارتقای سطح فنی و تخصصی خود تلاش نمایند.

هنرمندان بسیاری طی 6 سال گذشته در کسوت داوری جشنواره یا مشاور و راهنما ما را یاری نمودند که قدردانشان هستیم. مشاوران و داوران جشنواره نوای خرم همه ساله از متخصص ترین و باتجربه ترین هنرمندان عرصه موسیقی انتخاب شده اند که هر یک پیشینه درخشان و متعدد در امور نوازندگی و خوانندگی، آهنگسازی و تنظیم، آموزش و پژوهش و داوری مسابقات هنری متعدد دارند و با دقت و وسواس فراوان به داوری اجراها می پردازند. در جشنواره امسال نیز 19 نفر از این عزیزان قبول زحمت نمودند و با صرف وقت و دقت بسیار طی شش روز کامل به تماشا و بررسی و داوری اجراها به صورت حضوری پرداخته و با مد نظر قرار دادن معیارهایی چون آراستگی ظاهر و آداب صحنه، کوک ساز، تکنیک و صدادهی (هماهنگی فنی در اجرا برای گروه ها)، تنظیم، خلاقیت و نوآوری یا اجرای صحیح و نزدیک به اصل اثر و احساس در اجرا، به امتیازدهی آثار پرداختند که سپاسگزارشان هستیم.

رسانه های مجازی و مکتوب و شبکه های اجتماعی و نیز شبکه های رادیویی نقش مهمی در معرفی جشنواره و فراگیر شدن آن داشته و دارند. خبرنگاران بی ادعا و پرتلاش عرصه فرهنگ و هنر و به ویژه موسیقی با پوشش و انتشار به هنگام اخبار و اطلاعیه های جشنواره و انعکاس نظرها و انتقادها و پیشنهادها درباره آن، کمک شایانی نمودند. در این میان صفحات هنرآموزان و آموزشگاه ها در شبکه های مجازی نیز نقش رسانه ای وسیعی ایفا نمودند.

معاون امور هنری و دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین بنیاد فرهنگی و هنری رودکی در طول سال های برگزاری جشنواره به ویژه در دوره ششم جشنواره همواره از حامیان معنوی آن بوده اند و در صدور مجوزها و نیز معرفی جشنواره در سطح استان ها و صرفاً در این دوره با رایگان در اختیار گذاشتن تالار وحدت برای اجرای مراسم پایانی، نقش مؤثری ایفا نمودند که جای قدردانی دارد. امید که این حمایت معنوی با فراهم کردن و ایجاد تسهیلات بیشتر برای جشنواره در حال رشد نوای خرم، توسعه یابد.

همکاران موسسه فرهنگی و هنری رادنواندیش به مثابه یک خانواده منسجم و صمیمی اند و هر یک عاشقانه و بی منت و در بسیاری موارد فراتر از وظایف سازمانی خود در راه اهداف موسسه به ایفای نقش می پردازند. آنان با صبر و حوصله و تلاشی وصف ناشدنی در طول یک سال تلاش می نمایند تا جشنواره به بهترین نحو به انجام برسد. پرتلاشی همکارانم در طول دوره محدود رقابت جشنواره، تنها گوشه ای از زحمات آنان است. رادنواندیش با آنان زنده و پویاست.

ششمین جشنواره و جایزه همایون خرم (نوای خرم) از روز پنجشنبه 30 آبان ماه به مدیریت بردیا صدرنوری و دبیری ناصر ایزدی توسط موسسه فرهنگی هنری رادنواندیش با حضور هنرمندان شرکت کننده گروه سنی کودک و نوجوان برگزار شد، در این رویداد هنرمندان شرکت کننده در بخش های تک نوازی و تک خوانی، اجراهای دو و سه نفره و اجراهای گروهی روزهای پنجشنبه 30 آبان و جمعه 1 آذرماه در مجتمع فرهنگی هنری نور و روزهای پنجشنبه 7، جمعه 8، پنجشنبه 14 و جمعه 15 آذر در فرهنگسرای نیاوران آثار خود را به صحنه بردند.

فریدون شهبازیان، میلاد کیایی، وارطان ساهاکیان، علی جهاندار، مظفر شفیعی، افلیا پرتو، بهناز ذاکری، پری ملکی، معصومه مهرعلی، مزدا انصاری، رضا مهدوی، علیرضا چراغچی، محمدرضا فیاض، مجید واصفی، حسین فاضل، مجید ناظم پور، بابک شهرکی، پویان آزاده و حامد ابراهیمی اعضای هیئت داوران این دوره از جشنواره نوای خرم را تشکیل می دادند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
رئیس انجمن طراحان و تولیدکنندگان پوشاک مدارس با اشاره به اینکه عامل اصلی نارضایتی اولیا و دانش آموزان در هنگام خرید لباس، ضعف در طراحی و الگوسازی است، گفت: کیفیت پوشاک مدارس را می توان بدون تغییر قیمت تا 40 درصد افزایش داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

گروه اجتماعی خبرگزاری فارس ، طبق قانون ساماندهی مد و لباس کشور، نهادها و سازمان های متعددی ملزم به همکاری و ایجاد تعامل سازنده با انجمن پوشاک مدارس هستند، موضوع سلامت جسمی قشر محصل و دانش آموز را در مصادیقی متبلور دانست که به اذعان بسیاری از نمایندگان جامعه پزشکی و روانشناسی، جنبه های روحی و روانی را نیز در بر می گیرد.

از پوشاک و البسه ای که متناسب با آناتومی و کالبد باید طراحی و تولید شود تا استفاده از بهترین مواد و متریال برای تولید چنین اقلام مصرفی که باید از مرغوب ترین اجناس انتخاب و تهیه شوند.

چنین الزام و مقرراتی است که نیاز ورود نهادی تخصصی با افراد کارآمد و متخصص را به منظور رعایت کلیه این جوانب و نظارت بر نحوه اجرا و تولید چنین محصولی بر اساس الگوهای استاندارد جهانی واجب می سازد. اغلب مدارس و مراکز آموزشی در سراسر دنیا از قانونی مبنی بر متحدالشکل بودن البسه محصلان تبعیت می کنند ، قالبی که به عنوان یونیفورم و یا روپوش مدارس تلقی شده و علاوه بر توجه به فرم، رنگ و تنوعی که باید برای افزایش روحیه، ارتقای سطح پویایی و شادی این قشر متأثر از روانشناسی رنگ منجر می شود، باید بر طرح اثر و جنس و نوع پارچه به کاررفته در چنین پوشاکی نهایت دقت صورت گیرد تا در سلامت دانش آموز خللی وارد نشود.

از همین رو هم زمان با سال رونق تولید ملی، انجمن فرهنگی هنری طراحان و تولیدکنندگان پوشاک مدارس در ذیل کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور و به تبع آن، معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور جمعی از افراد متخصص، فعال و دغدغه مند در عرصه لباس مدارس آغاز به کارکرده است.

با حمید یوسفی رئیس انجمن فرهنگی هنری طراحان و تولیدکنندگان پوشاک مدارس در این زمینه به گفت وگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند.

فارس: آقای یوسفی لطفاً درباره چرایی شکل گیری و تأسیس انجمن فرهنگی هنری طراحان و تولیدکنندگان پوشاک مدارس توضیح دهید .

یوسفی: اوایل سال 97 به پیشنهاد دبیر وقت کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور پروژه مطالعاتی برای تشکیل یک نهاد تخصصی و مستقل برای ساماندهی عوامل مرتبط با پوشاک مدارس و ایجاد بستری برای افزایش کیفیت طراحی و تولید این محصولات آغاز شد که پس از طی یک پروسه 9 ماهه به کمک صاحب نظران و کارشناسان حوزه کودک و نوجوان و همچنین عوامل مؤثر در تولید پوشاک مدارس در قالب طرحی با عنوان تأسیس انجمن فرهنگی هنری طراحان و تولیدکنندگان پوشاک مدارس ایران به کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور ارائه شد.

گستردگی تأثیر پوشاک مدارس در بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین تأثیر آن بر جریان سازی در حوزه مد و لباس و ایجاد ذائقه برای کودکان با در نظر گرفتن تمامی المان های ملی، مذهبی و جغرافیایی از مهم ترین موضوعاتی بودند که در ترسیم اهداف کلان انجمن مؤثر بوده اند. البته لزوم توانمندسازی تولیدکنندگان پوشاک مدارس برای افزایش کیفیت پوشاک مدارس و باورمندی در استفاده از کالای ایرانی به عنوان یک محصول باکیفیت نیز ازجمله ارکان هدف گذاری برای ایجاد چنین نهادی است.

فارس: کدام نهادها و مجموعه های سازمانی می توانند با این انجمن تعامل داشته باشند؟

یوسفی: تمامی سازمان ها و نهادها ازجمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش وپرورش، وزارت صنعت، معدن و تجارت، صداوسیما و شهرداری و سایر نهادهایی که تعامل با آن ها در پیشبرد اهداف پیش بینی شده در اساسنامه مؤثر باشند، طبق قانون ساماندهی مد و لباس کشور ملزم به همکاری و ایجاد تعامل سازنده با انجمن پوشاک مدارس هستند.

فارس: چه گروه ها و بخش هایی برای انجمن در نظر گرفته اید؟ لطفاً حیطه وظایف هر بخش را شرح دهید.

یوسفی: برای حل ریشه ای مسائل و معضلات حاکم بر حوزه پوشاک مدارس، نیاز به همراهی همه عوامل تأثیرگذار دراین باره است و بر این اساس اعضای تشکیل دهنده مجمع عمومی انجمن متشکل از هشت گروه کلی هستند و سایر داوطلبان نیز می توانند هم زمان در یک یا چند گروه با توجه به شرایط عضویت که در پرتال انجمن تنظیم شده قرار گیرند. طراحان پارچه و لباس، تولیدکنندگان پوشاک، بافندگان پارچه و نخ و مدیران مدارس ازجمله این گروه ها هستند.

فارس: با توجه به شرایط اقتصادی و فرهنگی موجود، چه چشم اندازهایی را در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای انجمن متصور هستید؟

یوسفی: نگاه نمادین در مقوله فرهنگ چه از جانب مسؤولین و چه اصحاب رسانه باعث شده تا موضوعات فرهنگی در اولویت چندم قرار گیرد، این در حالی است که موضوع فرهنگ ارتباط مستقیم با شرایط اقتصادی هر کشوری دارد، برای مثال فرهنگ تولید کالای باکیفیت یا فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی از مسائل مهم فرهنگی هستند که نه تنها با موضوع اقتصاد در ارتباط هستند بلکه از ارکان اصلی توسعه اقتصادی یک جامعه به شمار می آیند. از طرفی حل معضلات فرهنگی منجر به

کیفیت پوشاک مدارس را می توان تا 40درصد افزایش داد، بی آنکه تأثیری در قیمت تمام شده آن داشته باشد

کاهش هزینه های جانبی خواهد شد، به عنوان مثال مطالعات صورت گرفته درباره پوشاک مدارس نشان می دهد با همین مواد اولیه ای که در حال حاضر برای تولید پوشاک مدارس استفاده می شود می توان کیفیت این محصولات را تا 40درصد افزایش داد بی آنکه تأثیری در قیمت تمام شده آن داشته باشد. هرچند مواد اولیه ازجمله پارچه مورداستفاده در پوشاک مدارس به خاطر آسیب های فراوانی که به سلامت کودک وارد می کند مورد تأیید ما نیست اما در گام اول به عنوان برنامه کوتاه مدت برای افزایش کیفیت تولیدات فعلی تمرکز بر روی طراحی و اجرای باکیفیت تولیدات پوشاک مدارس گذاشته شده است.

جایگزینی پارچه های مناسب و متنوع با توجه به شرایط اقلیمی و تعریف استانداردهای ملی با در نظر گرفتن توانمندی کارخانه های نساجی کشور از برنامه های میان مدت ما است و جریان سازی در حوزه مد و لباس و حجاب وعفاف را می توان ازجمله برنامه های بلندمدت انجمن پوشاک مدارس نام برد.

فارس: شما برای جامعه هدف، چه امتیازاتی را در نظر گرفته اید که تاکنون، امکان مهیا شدن این مزایا برای این طیف از جامعه وجود نداشته است؟

یوسفی: پرسش بسیار خوبی است؛ رسیدن به اهدافی که بخشی از آن ها را بیان کردم مستلزم برنامه ریزی هدفمند و تبیین دستورالعمل های اجرایی و گام به گام برای رسیدن به آن هاست که خوشبختانه بخش بزرگی از این برنامه ریزی ها انجام شده و در آینده هم ادامه خواهد داشت. به عنوان مثال یکی از اصلی ترین مشکلات در حوزه تولید پوشاک مدارس ضعف در طراحی و الگوسازی بر اساس آناتومی اندام کودک و نوجوان است که عامل اصلی نارضایتی اولیاء و دانش آموزان در هنگام

ضعف در طراحی و الگوسازی بر اساس آناتومی اندام کودک و نوجوان

خرید لباس است. اقدامی که انجمن برای حل این مشکل اندیشیده است ارائه خدمات طراحی و الگوسازی به تولیدکنندگان است به بیان ساده تر اینکه مدیران مدارس به عنوان نماینده دانش آموزان در انتخاب لباس فرم مدارس می توانند از طرح های دارای شناسه شیما که در آرشیو انجمن قرار خواهد گرفت انتخاب کرده یا طرحی که خود مدنظر دارند را به صورت مستقیم یا از طریق تولیدی های طرف قرارداد به انجمن ارسال نمایند و الگوی سایزبندی شده برای تمامی مقاطع را دریافت کنند.

دراین بین الگوهای پایه از چند برند مطرح تولید پوشاک مدارس که سابقه طولانی و موفق در این حوزه را دارند، تهیه شده و توسط افراد خبره به وسیله نرم افزارهای طراحی الگو به متقاضیان ارائه خواهد شد که تا 98درصد مشکل سایزبندی در کودکان را مرتفع می کند.

در زمینه تنوع طراحی هم این مهم بر دوش طراحان خوش ذوق و خلاق است که اتفاقاً در اولین فراخوانی که انجمن برای عضویت اعضای مجمع عمومی صادر کرده است طراحان جزء گروه هایی بودند که بیشترین استقبال را داشتند و آمادگی خود را برای ایجاد تحولی بزرگ در این زمینه اعلام کردند از طرفی تعدادی از دانشگاه های مطرح کشور هم برای شرکت در این پویش ملی اعلام آمادگی کردند.

فارس: چه برنامه هایی برای رفع نقاط ضعف موجود در عرصه لباس فرم مدارس دارید؟

یوسفی: امیدواریم با توجه به نکاتی که عنوان شد،برای سال آینده به جای انتقاد از نبود طرح و مدل جایگزین طرح های نامناسب فعلی از مسؤولین مدارسی انتقاد شود که باوجود طرح های متنوع که تمامی مراحل داوری اخذ شناسه شیما را طی کرده اند، بازهم از طرح هایی استفاده می کنند که موجب نارضایتی اولیاء و دانش آموزان است و این همان جریان فرهنگی به شمار می رود که انجمن به دنبال آن است.

شرایط برای استفاده از طرح های متنوع و استاندارد پوشاک مدراس با کد شیما و یا طرحی که خود مدنظر دارند را به صورت مستقیم یا از طریق تولیدی های طرف قرارداد با انجمن فراهم شده است، اگر سال آینده طرح و مدل لباس مدرسه ای نامناسب بود، از مسؤولین مدرسه انتقاد کنید

فارس: چه برنامه هایی در راستای پژوهش، تحقیق و بررسی شرایط موجود حوزه پوشاک مدارس در سراسر کشور دارید؟ پاسخ این پرسش از آن جهت دارای اهمیت است که ما در کشوری زندگی می کنیم که دارای اقلیم، جغرافیا و فرهنگ های متفاوتی در نقاط مختلف هستیم.

یوسفی: بحث تحقیق و پژوهش از ابتدای تأسیس انجمن از مهم ترین موضوعاتی بوده که روند آن تا به امروز به خوبی پیش رفته است. یکی از گروه هایی که در ساختار عضویت مجمع عمومی تعریف شده است، اساتید دانشگاه و فرهیختگان حوزه پوشاک هستند که فلسفه وجودی این گروه مهم رونق تحقیق و پژوهش در انجمن پوشاک مدارس است. جلسات متعدد و مستمر با اساتید دانشگاه و کارشناسان در بخش های مختلف از برندسازی تا روانشناسی رنگ و... در انجمن برگزارشده که خود نشان دهنده اهمیت این موضوع است از موضوعات دیگری که در طی جلسات موردبحث و تبادل نظر قرارگرفته است جمع آوری یا ایجاد استاندارد در پروسه تولید پوشاک مدارس است که این مهم با تشکیل کمیته هایی با سرپرستی همین اساتید و کارشناسان در آینده نزدیک شروع به کار خواهد کرد.

فارس: و پرسش پایانی اینکه با توجه به تجربیات شخص شما در حوزه پوشاک مدارس، چه گلوگاه هایی از یک سو و چه ظرفیت ها و نقاط عطفی از سوی دیگر در این حوزه مشاهده می کنید؟

یوسفی: توانمندسازی تولیدکنندگان پوشاک مدارس در تولید محصول باکیفیت باعث ایجاد ظرفیت مضاعف برای ورود آن ها به سایر حوزه های پوشاک کودک و نوجوان خواهد شد که اتفاقاً یکی از اصلی ترین نیازهای جامعه است، اقدامات انجمن

تخصصی شدن پروسه تولید باعث ایجاد رقابت بر مبنای کیفیت شده و دست واسطه ها را که آسیب جدی به این بخش از صنعت پوشاک کشور وارد کرده اند، کوتاه خواهد شد

در این زمینه نه تنها باعث ساماندهی و کاهش آشفتگی در فصل تولید پوشاک مدارس می شود بلکه تخصصی شدن پروسه تولید باعث ایجاد رقابت بر مبنای کیفیت شده و دست واسطه ها را که آسیب جدی به این بخش از صنعت پوشاک کشور وارد کرده اند، کوتاه خواهد شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
روز گذشته آخرین روز اجرا های ششمین دوره جشنواره موسیقی نواحی آینه دار بود. جشنواره ای خصوصی که بر موسیقی نواحی مختلف ایران و فرهنگ های گوناگون موسیقایی تمرکز دارد. یکی از اهداف اصلی این جشنواره ثبت و ضبطِ صوتی و تصویریِ نظام مندِ موسیقی نواحی ایران بوده است. در حالی که تنها یک دوره از این جشنواره باقی مانده، آیا آینه دار توانسته به آنچه که برای مسیر خود هدف گذاری کرده بود، دست پیدا کند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : روزنامه ابتکار

شعارسال : روز جمعه، آخرین اجرا های ششمین جشنواره موسیقی آینه دار برگزار شد. از سال 92 که این جشنواره کار خود را آغاز کرد در هر دوره به بررسی و ثبت موسیقی بخشی از اقوام ایرانی پرداخت. دوره اول به موسیقی شرق خراسان، سیستان و بلوچستان اختصاص داشت. دومین دوره در خرداد سال 94، میزبان موسیقی دانان جنوب ایران و مناطق حاشیه خلیج فارس از استان های هرمزگان، بوشهر و خوزستان بود. سومین سال آینه دار با موضوع موسیقی اقوام ایلی و عشایر کوچ نشین بختیاری، قشقایی، لکی و لری در سال 95 برگزار شد. چهارمین فستیوال آینه دار در سال 96 میزبان عاشیق ها و موسیقیدانان موغامی و گروه های رقص از استان های آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل و زنجان بود و در دوره پنجم دامنه شمال البرز محور آینه دار بود. هنرمندانی از اقوام گیل و دیلم و تالش، طبری و استرآبادی و کتول به همراه خرده فرهنگ های گوداری و کرد و گالش از دامنه ی شمالی البرز از سه استان گیلان و مازندران و گلستان، آینه داران پنجمین فستیوال آینه دار بودند. ششمن دوره، اما به اجرای هنرمندان ترکمن صحرا رسیده است و به هنرمندان شمال خراسان و به هنرمندانی از جنوب البرز که آینه داری فستیوال را بر عهده گرفته اند رسیده است. علی مغازه ای، دبیر جشنواره موسیقی آینه دار در گفتگو با ابتکار از عملکرد ششمین دوره این فستیوال و انتقاد هایی که درباره آن مطرح شده گفت که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
استقبال هنرمندان از ششمین دوره جشنواره موسیقی آینه دار را چگونه ارزیابی می کنید؟
فستیوال آینه دار مخاطب خاصی دارد که همیشه از آن استقبال می کنند. ما راضی هستیم. این استقبال به گونه ای است که در روز های پایانی نمی توانیم پاسخگوی این استقبال باشیم و جای مهمان های نزدیک تر را به دیگران می دهیم.
این دوره از جشنواره به دنبال چه هدفی بود؟
فستیوال آینه دار منطقه ای است و در هر دوره به موسیقی بخشی از اقوام کشور پرداخته می شود. در 5 دوره گذشته محدوده های جغرافیایی و فرهنگ های بومی در برخی مناطق بررسی شد، اما امسال ترکمن صحرا، شمال خراسان و جنوب البرز را مورد بررسی قرار دادیم. ترکمن صحرا و شمال خراسان تقریبا هم فرهنگ هستند و عناصر موسیقیایی حدودا یکسانی دارند. جنوب البرز هم شامل محدوده نیشابور تا الموت می شد که تهران هم در محوریت جنوب البرز قرار دارد.
در این دوره چقدر توانستید گنجینه موسیقایی کمتر مورد توجه قرار گرفته را جمع آوری کنید؟
تقریبا همه جشنواره های دولتی موسیقایی موجود در کشور چنین ادعایی دارد. همه مدعی هستند که ما افرادی را پیدا کردیم که ناشناخته بودند. ما هم تلاش کردیم بتوانیم افراد یا نوا های کمتر شناخته شده را شناسایی کنیم. من فکر می کنم بهتر است مخاطبان درباره خروجی ها و کیفیت برنامه صحبت کنند.
بار ها از سوی منتقدان مطرح شده که برگزاری جشنواره های خصوصی چندان درست نیست و بهتر است جشنواره های دولتی برگزار شوند و موازی کاری ها در این بخش صورت نگیرد. شما به عنوان دست اندرکاران یک جشنواره خصوصی چه پاسخی به این انتقادات دارید؟
منافع عده ای در گرو این است که از جشنواره های دولتی دفاع کنند. وقتی هم این افراد در جشنواره های دولتی دخالت داده نمی شوند، این افراد از همان جشنواره های دولتی هم گله گذاری می کنند. مگر همین افراد نمی گویند کسی به فکر ما نیست، ما این همه زحمت می کشیم، ولی کسی نمی بیند؟ این افراد همه دست اندرکار جشنواره دولتی بوده اند! جشنواره خصوصی یعنی چه؟ کسی هزینه ای کرده و فستیوالی برگزار کرده است. اگر نقد علمی ای وجود دارد، بگویند. اتفاقا اگر بخش خصوصی واقعی در هر زمینه فرهنگی بتواند فعالیت مفیدی داشته باشد، باید از او استقبال کرد. یادم نمی رود همان سال اول برگزاری جشنواره آینه دار ، آقای مرادخانی که معاون هنری وقت وزارت ارشاد بود، در سخنرانی خود گفت ما از ورود بخش خصوصی به موسیقی و برگزاری جشنواره ها استقبال می کنیم. ما باید از این افراد حمایت کنیم و اگر نمی توانیم این کار را بکنیم، نباید چوب لای چرخ شان بگذاریم. اما برخی دوستان منافع و مسائلی دارند که البته برای ما چندان جدی نیست.
آیا در این روند کارشکنی ای صورت گرفته است؟
ما از همه راضی هستیم، هیچ کارشکنی ای در کار نیست. البته ممکن است علاقه داشته باشیم در برخی کار ها شتاب بیشتری وجود داشته باشد، اما روند بوروکراسی در تمام عرصه های فرهنگی و اجتماعی کند است، اما کارشکنی آنچنانی در کار ما صورت نگرفت.
چرا ما باید موسیقی به صورت تخصصی بپردازیم و برای آن یک فستیوال تعریف کنیم؟ آیا بهتر نیست تمام این بخش ها تحت عنوان یک جشنواره برگزار شود؟ آیا برگزاری جشنواره های متعدد موسیقی به نوعی موازی کاری نیست؟
هر کاری بکنیم، عده ای ناراحت اند. وقتی جشنواره دولتی فجر برگزار می شود عده زیادی می گویند یعنی چه که همه انواع موسیقی با هم بررسی می شوند و ملغمه ای از موسیقی درست کرده اید؟ وقتی تخصصی دیده می شود، عده ای می گویند باید جشنواره ها تجمیع شوند و تحت یک مدیریت مورد بررسی قرار بگیرند. بحث تخصصی است، اگر تخصص ها از امکاناتی مثل پشتیبانی برخوردارند، باید به آن ها امکان فعالیت داد. اگر کسی هم از آینه دار انتقادی این چنینی دارد، بالطبع با ماهیت برگزاری آن آشنا نیست و از دور درباره آن بحث می کند.
برآیند ششمین دوره جشنواره آینه دار را چگونه ارزیابی می کنید و برنامه هفتمین دوره آینه دار چه خواهد بود؟
البته من نباید از عملکرد تعریف کنم. اما من بار ها از مخاطبان شنیده ام که هر سال بر کیفیت آینه دار افزوده شده است. در ششمین سال، من احساس می کنم که این جشنواره تقریبا کم نقص، بی تنش و استرس و با کیفیت بالا برگزار می شود، رسانه ها پوشش خبری می دهند، هنرمندان نیز با افتخار و خوشحالی با این جشنواره همکاری کرده اند. ما هم تلاش کرده ایم از هر نظر رفاه و آسایش هنرمندان در طول برگزاری جشنواره که در اینجا حضور دارند، برقرار باشد. مخاطبان هم که از این اجرا ها دیدن کرده اند، همواره معتقد بودند که کاش می شد تعداد رو های بیشتری به برگزاری این جشنواره اختصاص داده می شد. سال آینده آخرین دوره آینه دار خواهد بود. کسانی هم که ناراحت هستند، خیال شان راحت که دیگر این جشنواره به پایان می رسد و ناراحتی شان برطرف خواهد شد. سال آینده نیز به عنوان سال پایانی به موسیقی مناطقی که به آن ها پرداخته نشده، مورد توجه قرار می گیرند. در این شش سال و ان شاءلله در سال آینده تقریبا از تمام مناطق توانسته ایم اجرایی داشته باشیم. اینکه حداقل نتیجه یک فعالیت این باشد که نمونه های موجود را در حد توان با کیفیت خوبی در دید عموم قرار دهد و یک نسخه از آن را منتشر کند (که در تلاش هستیم تا محقق شود) می شود گفت قدم مثبتی در این مسیر برداشته شده است. ان شاءلله ادامه مسیر را دوستان دیگری دنبال می کنند. من فکر می کنم هر شروعی باید پایانی داشته باشد. فستیوال آینه دار در هفتمین سال به پایان می رسد و ما می توانیم بگوییم در این مدت تقریبا از تمام مناطق ایران موسیقی اجرا کرده ایم، اما این پایان به معنای پایان این موسیقی ها یا پایان فعالیت ما نیست. ممکن است ما تعریفی جدید، متفاوت از آینه دار ارائه دهیم و در این صورت ممکن است این مسیر را به شکل دیگری دنبال کنیم، همان طور که هر کس دانش و توانایی دارد مسیری را در حد توان و دانشش دنبال کند.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از روزنامه ابتکار، تاریخ انتشار: 23 آبان 1398 ، کدخبر: _ ، www.ebtekarnews.com

لینک خبر :‌ شعار سال
برنامه هفته جاری کنسرت ها در شرایطی از سوی سامانه های رسمی فروش بلیت اجراهای زنده اعلام شده که موضوع نحوه قیمت گذاری برخی از اجراها به مرز 300 هزار تومان نیز رسیده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

به گزارش خبرنگار مهر ، برنامه این هفته کنسرت های موسیقی که طی روزهای مختلف در تالارهای مختلف شهر تهران و شهرستان ها برگزار می شود، در شرایطی توسط سامانه های رسمی فروش بلیت اعلام شده که موضوع قیمت گذاری بلیت این اجراها بنا به جایگاه صندلی ها، موقعیت جغرافیایی تالارها از نوسانات چشمگیری برخوردار بوده است.

این در حالی است که هنوز آیین نامه یا مصوبه مشخصی از سوی سازمان تعزیرات حکومتی یا دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تهیه کنندگان، صاحبان آثار و تالارهای میزبان این کنسرت جهت قیمت گذاری کنسرت ها اعلام نشده است. شرایطی که بعضا میزان قیمت گذاری بلیت برخی از برنامه ها را به مرز 300 هزار تومان رسانده که ضرورت دارد نهادی قانونگذار و ناظر پیرامون این نحوه فروش بلیت شرایط قانون مندی جدیدی را بر اساس شرایط اقتصادی موجود تدوین کنند.

بر اساس اعلام سامانه های فروش رسمی بلیت کنسرت ها برنامه اجراهای زنده حوزه موسیقی از روز شنبه 23 آذر تا روز شنبه 30 آذر به ترتیب زیر اعلام شده است.

* کنسرت موسیقی نواحی و موسیقی اصیل ایرانی

کنسرت گروه هزار و یک شب به سرپرستی بنیامین عابدینی – شنبه 23 آذر – ساعت 20 – فرهنگسرای نیاوران – قیمت بلیت 60 تا 70 هزار تومان

کنسرت پرواز همای و گروه مستان – دوشنبه 25 آذر – ساعت 20:30 – سالن ورزشی فجر بوشهر - قیمت بلیت: 50 تا 140 هزار تومان -

کنسرت ویژه بانوان گروه تیار - سه شنبه 26 آذر – ساعت 20 – فرهنگسرای نیاوران – قیمت بلیت: 100 تا 120 هزار تومان

کنسرت چند شب هم نوازی با تمبک – شب اول – سه شنبه 26 آذر – ساعت 20 – تالار رودکی – قیمت بلیت: 50 تا 100 هزار تومان

کنسرت چند شب هم نوازی با تمبک – شب دوم – چهارشنبه 27 آذر – ساعت 20 – تالار رودکی – قیمت بلیت: 50 تا 100 هزار تومان

کنسرت چند شب هم نوازی با تمبک – شب سوم – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 20 – تالار رودکی – قیمت بلیت: 50 تا 100 هزار تومان

کنسرت پرواز همای و گروه مستان – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 21 – سالن فرهنگ و هنر شهر قدس – قیمت بلیت: 50 تا 150 هزار تومان

کنسرت گروه تال به سرپرستی فرج علیپور – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 21 – سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران – قیمت بلیت: 50 تا 150 هزار تومان

کنسرت گروه صبا - جمعه 29 آذر – ساعت 19 – سالن سیروس صابر کرج – قیمت بلیت: 40 تا 60 هزار تومان

*کنسرت های موسیقی کلاسیک و تلفیقی

کنسرت ارکستر نیلپر – مناظر اسرار آمیز به رهبری نوید گوهری – یکشنبه 24 آذر – ساعت 20 – تالار رودکی – قیمت بلیت : 70 تا 80 هزار تومان

رسیتال باخ فرزان فدوی – یکشنبه 24 آذر – ساعت 21:15 – فرهنگسرای نیاوران – قیمت بلیت: 115 هزار تومان

کنسرت ارکستر نیلپر- تراژدی ها به رهبری نویدگوهری – دوشنبه 25 آذر – ساعت 20 – تالار رودکی – قیمت بلیت : 70 ت 80 هزار تومان

کنسرت گروه ضرب و فوت - دوشنبه 25 آذر – ساعت 20 – فرهنگسرای نیاوران – قیمت بلیت: 80 تا 100 هزار تومان

کنسرت گروه داماهی - سه شنبه 26 آذر – ساعت 21:30 – تالار وحدت – قیمت بلیت : 45 تا 150 هزار تومان

کنسرت تکنوازی پیانو رافائل میناسکانیان – چهارشنبه 27 آذر – ساعت 21:30 – تالار وحدت – قیمت بلیت: 45 تا 85 هزار تومان

رسیتال آواز کلاسیک نادیا بیسترویچ (ویژه بانوان ) – چهارشنبه 27 آذر – ساعت 20 – فرهنگسرای نیاوران – قیمت بلیت: 80 تا 120 هزار تومان

کنسرت ارکستر ملی ایران ( شب موسیقی ارمنی )به رهبری رازمیک اوحانیان – پنجشنبه 28 آذر – ساعت های 15 و 21:30 – تالار وحدت – قیمت بلیت : 45 تا 100 هزار تومان

کنسرت گروه میرا - پنجشنبه 28 آذر و جمعه 29 آذر – ساعت های 19 و 22 – پردیس سینمایی کورش – قیمت بلیت : 90 تا 130 هزار تومان

کنسرت ارکستر بادی هنرستان موسیقی پسران – جمعه 29 آذر – ساعت 20 – تالار رودکی – قیمت بلیت: 70 هزار تومان

کنسرت ارکستر بل کانتو به رهبری نیما پناهی ها – جمعه 29 آذر – ساعت 21:30 – تالار وحدت – قیمت بلیت: 40 تا 100 هزار تومان

کنسرت های موسیقی پاپ:

کنسرت گروه ماکان – شنبه 23 آذر – ساعت های 19 و 21:30 – سالن سینمل هلال اهواز – قیمت بلیت : 85 تا 120 هزار تومان

کنسرت فرزاد فرخ – شنبه 23 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن فنی و حرفه ای ایلام – قیمت بلیت: 50 تا 11 هزار تومان

کنسرت رضا بهرام – یکشنبه 24 آذر – ساعت های 18:30 و 22 – تالار رویال هال هتل اسپیناس

کنسرت علیرضا طلیسچی – یکشنبه 24 آذر – ساعت های 19 و 22:15 – سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران - قیمت بلیت: 70 تا 185 هزار تومان

کنسرت گروه پایکوب - یکشنبه 24 و دوشنبه 25 آذر – ساعت 21 – پردیس سینمایی کورش – قیمت بلیت: 90 تا 140 هزار تومان

کنسرت روزبه نعمت الهی – یکشنبه 24 و دوشنبه 25 آذر – ساعت 21:15 – مرکز همایش های برج میلاد – قیمت بلیت: 50 تا 220 هزار تومان

کنسرت محسن ابراهیم زاده – یکشنبه 24 آذر – ساعت 21 – فرهنگسرای بو علی سینا همدان

کنسرت رضا بهرام – دوشنبه 25 آذر – ساعت عای 18:20 و 21:45 – تالار رویال هال هتل اسپیناس – قیمت بلیت : 60 تا 190 هزار تومان

کنسرت فرزاد فرخ – دوشنبه 25 آذر – ساعت 22 – سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران – قیمت بلیت : 70 تا 185 هزار تومان

کنسرت مهدی احمدوند – دوشنبه 25 آذر و سه شنبه 26 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن سینما هلال اهواز – قیمت بلیت: 70 تا 120 هزار تومان

کنسرت امید حاجیلی – سه شنبه 26 آذر – ساعت های 19 و 22 – سالن میلاد نمایشگاه بین المللی – قیمت بلیت: 70 تا 185 هزار تومان

کنسرت بابک جهانبخش – سه شنبه 26 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن سیتی سنتر اصفهان – قیمت بلیت: 50 تا 100 هزار تومان

کنسرت فرزاد فرخ – سه شنبه 26 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن فرهنگ و هنر شهر قدس – قیمت بلیت: 60 تا 160 هزار تومان

کنسرت عماد طالب زاده – چهارشنبه 27 آذر – ساعت های 18:30 و 22 - سالن همایش ایرانیان – قیمت بلیت : 50 تا 200 هزار تومان

کنسرت اشوان – چهارشنبه 27 آذر – ساعت 21:30 – سالن همایش های ویشگاهی بندر انزلی – قیمت بلیت: 30 تا 120 هزار تومان

کنسرت علیرضا طلیسچی – چهارشنبه 27 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن سینما تئاتر چرمان کرج – قیمت بلیت: 60 تا 170 هزار تومان

کنسرت محسن ابراهیم زاده – چهارشنبه 27 آذر – ساعت 21 – شهرستان میناب

کنسرت فرزاد فرخ – چهارشنبه 27 آذر – ساعت 18 – سالن پیامبر اعظم بافت – قیمت بلیت: 30 تا 60 هزار تومان

کنسرت رضا یزدانی – چهارشنبه 27 آذر – ساعت عای 18:30 و 21:30 – مرکز همایش های برج میلاد – قیمت بلیت : 35 تا 150 هزار تومان

کنسرت محسن ابراهیم زاده – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 23 – مجموعه آوای خلیج فارس جزیره کیش – قیمت بلیت: 90 تا 300 هزار تومان

کنسرت امید حاجیلی – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 21:30 – سالن جاسم ویشگاهی بندرانزلی – قیمت بلیت: 50 تا 120 هزار تومان

کنسرت مهدی احمدوند – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 21 – تالار مجلل 9 دی ابهر – قیمت بلیت: 50 تا 130 هزار تومان

کنسرت هوروش بند - پنجشنبه 28 آذر – ساعت 20:30 – سالن شهدای بیجار – قیمت بلیت: 50 تا 90 هزار تومان

کنسرت حمید عسگری – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 19 – سالن پالایشگاه مهاجران اراک – قیمت بلیت: 65 تا 125 هزار تومان

کنسرت احسان خواجه امیری – پنجشنبه 28 آذر – ساعت های 18 و 21 – تالار فخرالدین اسعد گرگانی گرگان – قیمت بلیت: 70 تا 100 هزار تومان

کنسرت فرزاد فرخ – پنجشنبه 28 آذر – ساعت 18 – سالن سینما قدس سیرجان – قیمت بلیت: 80 تا 130 هزار تومان

کنسرت فرزاد فرزین – پنجشنبه 28 آذر – ساعت های 18 و 21 – مجتمع فرهنگی هنری فدک – قیمت بلیت: 50 تا 130 هزار تومان

کنسرت اشوان – پنجشنبه 28 آذر – ساعت عای 18 و 21 – سالن سینما تئاتر چمران – قیمت بلیت: 60 تا 170 هزار تومان

کنسرت سیمین غانم – جمعه 29 آذر – ساعت 14 – تالار وحدت – قیمت بلیت : 50 تا 140 هزار تومان

کنسرت سیامک عباسی – جمعه 29 آذر – ساعت های 18:30 و 22 – سالن همایش ایرانیان – قیمت بلیت : 50 تا 220 هزار تومان

کنسرت روزبه بمانی – جمعه 29 آذر – ساعت های 18 و 21 – تالار فخرالدین اسعد گرگانی گرگان – قیمت بلیت: 70 تا 100 هزار تومان

کنسرت گرشا رضایی – جمعه 29 آذر – ساعت های 19 و 22:15 – سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران – قیمت بلیت : 70 تا 185 هزار تومان

کنسرت فرزاد فرخ – جمعه 29 آذر – ساعت 18 – سالن میثاق رفسنجان – قیمت بلیت : 50 تا 110 هزار تومان

کنسرت مهدی احمدوند – جمعه 29 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن فرهنگسرای ولایت کرج – قیمت بلیت : 70 تا 150 هزار تومان

کنسرت علیرضا طلیسچی – شنبه 30 آذر – ساعت های 18 و 21 – سالن سیتی سنتر اصفهان – قیمت بلیت : 55 تا 100 هزار تومان

کنسرت ایهام بند – شنبه 30 آذر و یکشنبه 1 دی – ساعت های 18 و 21 – سالن حافظ شیراز – قیمت بلیت: 70 تا 120 هزار تومان

کنسرت رضا بهرام – روزهای پنجشنبه 28 آذر ، جمعه 29 آذر ، شنبه 30 آذر و یکشنبه 1 دی – ساعت های 18 و 21 – مرکز همایش های بین المللی تبریز – قیمت بلیت: 50 تا 120 هزار تومان.

کد خبر 4796864

علیرضا سعیدی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری کار ایران

شهرکی (مدرس و نوازنده) درباره زمان درست یادگیری موسیقی می گوید: در موسیقی کسی را سراغ ندارم که آموزش را در کودکی آغاز نکرده نباشد و در بزرگسالی به جایی رسیده باشد. همیشه به شاگردانم می گویم هر اتفاق مثبتی که قرار است برایتان در زمینه موسیقی رخ دهد زیر بیست سال است. یعنی اگر تا بیست سالگی به سطح و مرتبه ای که می خواهید برسید، رسیده اید. در غیر این صورت شانسی برای موسیقی دان شدن نخواهید داشت.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بی شک در تمام مشاغل فردی و اجتماعی چه دولتی یا خصوصی و در تمام رشته های هنری و غیرهنری آنچه که بر نحوه خروجی ها و سطح کیفی بخش های مختلف تاثیر می گذارد، مقوله آموزش است. آموزش معمولا از سنین پایین آغاز می شود تا دوران نوجوانی، جوانی و حتی میانسالی افراد جامعه تدام دارد.

بر اساس آموزش های ابتدایی و آکادمیک است که افراد جامعه در مسیری مشخص به یادگیری علوم مورد علاقه شان می پردازند و پس از طی سال ها و سالیان به عنوان فردی شاغل به اجتماع می پیوندند. تازه پس از پیمودن این روند مشخص است که می توان سطح کیفی فعالیت های افراد و چند و چون خروجی آنها را تحت بررسی و ارزیابی قرار داد.

موفقیت در این روند؛ زمانی حاصل خواهد شد که مردم جامعه با فراگیری آموزش های لازم در زمینه های مختلف به تخصص برسند و تازه پس از طی این مرحله است که می توان از افراد جامعه به عنوان بخشی از سرمایه های هر کشور یاد کرد. ارتقای سطح کیفی و کمی فرهنگ و هنر هر کشور نیز طی آموزش های درست و سیستماتیک به سرانجام خواهد رسید و نتیجه بخش خواهد بود. پس از توجه به این مهم است که می توانیم از افراد مختلف به عنوان سرمایه های فرهنگی و هنری هر کشور یاد کنیم. با این تفاسیر می توان گفت رمز بقا و ارتقای هر کشور، وجود سرمایه های اقتصادی، فرهنگی، هنری و اجتماعی آن است.

آموزش در ادامه حیات هنرهای هفتگانه نیز سهم به سزایی دارد. در میان انواع هنرها و بنا به گواه اسناد به جا مانده تاریخی می توان گفت موسیقی ما بیش از دیگر هنرها قدمت دارد و یکی از میراث های با ارزش ماست. موسیقی و بخش های مختلف آن سال هاست در دانشگاه های دولتی، آزاد و غیرانتفاعی تدریس می شود و به طور سالانه تعداد زیادی از علاقمندان موسیقی پس از تحصیل و اخذ مدرک، به جمع فعالان موسیقی می پیوندند؛ البته باید یادآور شد که سیستم آموزشی ما نیز با وجود کاستی های بسیار همواره مورد نقد متخصصان بوده است. یکی دیگر از اماکن آکادمیک آموزشی موثر، هنرستان های موسیقی است که قدمت بسیاری دارد و سالانه خروجی مشخصی دارد که البته نحوه فعالیت آن به طور کم و بیش مورد نقد بوده است.

اتفاق دیگری که طی سال های گذشته شاهدش بوده ایم رشد قارچ وار آموزشگاه های موسیقی است. در حال حاضر برخلاف دهه های گذشته، حتی در شهرهای دور افتاده نیز چندین آموزشگاه موسیقی وجود دارد اما این تعدد بیش از آنکه مفید واقع شود مخرب بوده است. به طور کلی نبود متد و روشی مشخص در بخش آموزش، لزوم کسب درآمد در دنیای امروز و عدم دانش کافی معلمان و مدرسان آموزشگاه های مختلف و شیوه تدریس سلیقه ای؛ همچین سهل بودن اخذ مجوز از وزارت ارشاد و دیگر نهادهای مرتبط؛ مشکلاتی را رقم زده که بر کم و کیف خروجی سالانه مراکز آکادمیک و آزاد تاثیر گذاشته است. در میان همه این کاستی ها آنچه که بر شیوه فعالیت موسیقی دانان جوان تاثیر می گذارد، نبود سیستم و متد مشخص و همچین اعمال سلیقه معلمان و مدرسان آموزشگاه هاست که در نهایت شیوه فعالیت فعالان موسیقی را دچار تعدد و چنددستگی می کند.

بابک شهرکی (موسیقی دان، مدرس و نوازنده) یکی از هنرمندانی است که موسیقی را طی روندی مشخص و آکادمیک آموخته است. او که در زمینه آموزش نیز فعال است، موسیقی را در کودکی نزد همایون خرم (موسیقی دان، آهنگساز و نوازنده ویلون) آموخته و در زمینه یادگیری ویلون کلاسیک از محضر استادانی چون ابراهیم لطفی و حسن ریاحی بهره برده و کمانچه نوازی را از محضر داوود گنجه ای و محمد مقدسی فرا گرفته است. بابک شهرکی که فارغ التحصیل دانشکده موسیقی است، درباره وضعیت آموزش موسیقی طی سال های اخیر توضیح داد و به تشریح وضعیت موجود پرداخت.

به طور کلی چه در زمینه تولید اثر و چه در زمینه آموزش آنچه که در هنرهایی چون سینما، تئاتر و موسیقی مغفول مانده مقطع سنی کودک و نوجوان است. به جز آنکه در تولید آثار موسیقایی برای کودکان و نوجوانان آنطور که باید موفق نبوده ایم، طی این سال ها در زمینه آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان چگونه عمل کرده ایم و به طور کلی از اهمیت آموزش این رده سنی بگویید.

ببینید دنیای موسیقی با دنیای سینما متفاوت است و نمی توانیم این دو را با یکدیگر مقایسه کنیم. به عنوان مثال شخصا در موسیقی کسی را سراغ ندارم که آموزش را در کودکی آغاز نکرده نباشد و در بزرگسالی به جایی رسیده باشد. همیشه به شاگردانم می گویم به اعتقاد من هر اتفاق مثبتی که قرار است برایتان در زمینه موسیقی رخ دهد زیر بیست سال است. یعنی اگر تا بیست سالگی به سطح و مرتبه ای که می خواهید برسید، رسیده اید. در غیر این صورت شانسی برای موسیقی دان شدن نخواهید داشت.

یعنی در مورد موسیقی دانان مطرح دهه ها و سده های اخیر نیز این رویه وجود داشته است؟

اگر توجه کنید، می بینید همه آنهایی که در حال حاضر مورد توجه هستند و آثارشان شنیده می شود، اشخاصی هستند که در سنین هشت یا نه سالگی به فراگیری موسیقی پرداخته اند و طی ادامه فعالیت در سن 13، 14 سالگی به رادیو رسیده اند و در ادامه کارهای جدی انجام داده اند و بین سنین 20 تا بیست و چند سالگی آثار معروفشان را تولید و ارائه کرده اند. اگر توجه کنید اغلب آثار هنرمندان مطرح در این مقطع سنی تولید شده اند و به دلیل کیفیت بالایی که داشته اند توسط مخاطبان شنیده شده اند.

هنرستان موسیقی همواره نقش به سزایی در تربیت موسیقی دانان داشته است. از اهمیت هنرستان موسیقی و تاثیر حال حاضر آن بگویید.

وجود هنرستان موسیقی اتفاق خوبی است و سال هاست فعالیت دارد و اتفاقا تاثیرات مثبتی در زمینه آموزش داشته است، اما اگر قرار بر مقایسه کمی باشد، با توجه به جمعیت فعلی تعداد آن بسیار کم است. به نظرم با توجه به این کثرت جمعیت هر شهر باید نه یک هنرستان، بلکه چند هنرستان موسیقی داشته باشد.

البته بنا به خروجی های سالانه و نظر برخی از کارشناسان، هنرستان موسیقی دختران و پسران نیز طی این سال ها در زمینه آموزش با تنزل کیفی مواجه بوده است.

صد درصد همینطور است، اما از روز اول اساس آن درست پایه ریزی شده و می توان گفت همچنان تاثیرات این پی ریزی درست وجود دارد و به طور کم و بیش شاهد آن هستیم. به طور کلی باید به مقوله آموزش جدی تر بنگریم. در حال حاضر و طی سال های گذشته، می بینم که حتی در جشنواره ها و رویدادهایی چون نوای خرم که به رده سنی کودکان و نوجوانان و جوانان می پردازد و هنرجویان آموزشگاه ها نیز در آنها حضور می ِیابند، هنرستان ها حضور کمرنگی دارند. گاه پیش آمده که مثلا هنرستان موسیقی اصفهان یا هنرجویان هنرستان های موسیقی دختران و پسران تهران در جشنواره های سال های پیش شرکت کنند و اجراهایی داشته باشند؛ اما هیچ گاه اینگونه نبوده که بگوییم هنرستان های موسیقی نقش مهم و پیش رویی داشته اند.

شما در زمینه موسیقی تحصیلات آکادمیک دارید، به صورت تقریبی در زمان تحصیل تان وضعیت ورود فارغ التحصیلان هنرستان موسیقی به دانشگاه ها چگونه بود؟

آن زمان که دانشجو بودم، می دیدم که مثلا حدود هفتاد درصد پذیرفته شدگان؛ تحصیلکرده ی هنرستان موسیقی بودند و تنها سی درصد دانشجویان از بیرون آمده بودند و تحصیلکرده رشته های دیگر بودند. در حال حاضر این رویه وجود ندارد و شاید بتوان گفت اغلب موسیقی دانان ها، فارغ التحصیل هنرستان موسیقی نیستند و در بخش های دیگر آموزش دیده اند. همانطور که گفتم، موضوع این است که هنرستان موسیقی نیز به طور سالانه افراد کمی را می پذیرد و در نتیجه خروجی کمی خواهد داشت. این خروجی نسبت به جمعیت بالا به چشم نمی آید و کافی نیست. مگر هنرستان موسیقی در سال چند فارغ التحصیل تحویل جامعه موسیقی می دهد؟ بعید می دانم تعداد فارغ لتحصیل های هنرستان به طور سالانه بیش از بیست یا 25 نفر باشد. لااقل درباره خروجی هنرستان پسران تهران به لحاظ کمی اینگونه فکر می کنم.

وجود جشنواره ها چه خصوصی یا دولتی تا چه حد در بهبود وضعیت فعلی موثر است. هرچند به طور کم وبیش جشنواره های دولتی بر اساس سیاست های گاه نامشخص و فراقانونی و اعمال سلیقه ها و گزینش های سلیقه ای آنطور که باید در زمینه مدیریت و اجرا درست عمل نکرده اند و اغلب با انتقاد و گلایه هنرمندان و موسیقی دانان مواجه شده اند.

در مجموع وجود هر جشنواره ای را مثبت و مفید می بینم زیرا شرکت کنندگان، بخصوص بچه ها به انگیزه نیاز دارند. اگر به جشنواره نوای خرم نگاه کنید، خواهید دید که شرکت کنندگانی که طی سال های گذشته در جشنواره حضور یافته اند و مقام کسب نکرده اند امسال برای کسب مقام با جوشش و انگیزه بیشتری به جشنواره آمده اند. طبیعا هرچه تعداد چنین جشنواره های بیشتر شود بهتر است و به ذوق اشتیاق بچه ها می افزاید و به ارتقای سطح کیفی اجراهای شان کمک خواهد کرد. به جز جشنواره نوای خرم، جشنواره هایی چون فجر، موسیقی جوان و دیگر رویدادها نیز چنین نقشی ایفا می کنند. شاید برنده شدن در این رویدادها در آینده برای شرکت کنندگان تفاوتی ایجاد نکند اما همان تلاش و کوشش آنها موثر خواهد بود. شاید آنها امسال برنده نشوند اما مسلما نسبت به سال پیش خیلی پیشرفت کرده اند و سعی شان این بوده که سطح کیفی فعالیت و اجرای شان را ارتقا دهند.

جدا از این ها کودکان و نوجوانان طی حضور در جشنواره ها به اشتباهات خود پی خواهند برد و در مسیر غلط به فعالیت ادامه نمی دهند.

همینطور است.

شما چند دوره است که در جشنواره نوای خرم به عنوان داور حضور دارید و این رویداد طی این سال ها چه روندی را پیموده است؟

من از بدو تاسیس جشنواره و از دور اول با آن همراه بوده ام. در ابتدا حدود هفتاد، هشتاد نفر شرکت کننده داشت و طی این سال ها به طرز عجیب و غریبی رشد کرده و سطح کیفی آن نیز ارتقا یافته است. می توان گفت سالی 500 تا 600 نفر به شرکت کنندگان افزوده شده و این نشان از روند مثبت و روبه رشد آن داشته است. حال شما حساب کنید بسیار ی از متقاضیان حتی نتوانسته اند در ورودی شرکت کنند. برخی از آن افراد شاگردان خودم بوده اند. آن افراد از همین الان برای حضور در جشنواره هفتم تلاش می کنند.

لینک خبر :‌ موسیقی ایرانیان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

نیره خادمی| موسیقی نواحی ایران روزهای درخشانی در دهه 60 و 70 داشت، اما حالا با وجود ثبت جهانی سازها به عنوان اجزای اصلی موسیقی فولکلور ایرانی و جشنواره های استانی، دوره کم نور و کم رمقی را پشت سر می گذارد. گاه جشنواره هایی که در حوزه موسیقی برگزار می شود، حتی اگر رایگان هم باشد، تماشاگران اندکی را به سالن های اجرای کنسرت می کشاند، مثل جشنواره آیینه دار که همین چند روز گذشته برگزار شد؛ شهرام صارمی، دبیر اسبق جشنواره موسیقی فجر به شهروند می گوید برگزارکنندگان این جشنواره به سختی توانستند سالن 200نفری رودکی را پر کنند: هیچ کس در زمینه موسیقی نواحی کار نکرده است و استقبالی از آن نمی شود. در جشنواره آیینه دار، که در سالن 200 نفری رودکی برگزار شد، با دعوت میهمان سالن پر شد، آن هم در شهری که 12 تا 13 میلیون نفر جمعیت دارد.
در سال های گذشته، تلاش ارشاد یا برخی نهادهای خصوصی در برگزاری جشنواره های نواحی و موسیقی ناکام ماند، اما بدنه کارشناسی موسیقی و پژوهشگران این حوزه نسبت به آن نقد دارند، چرا که خروجی ندارد. همین چند روز قبل هوشنگ جاوید از برگزاری چنین جشنواره هایی انتقاد کرد. البته شهرام صارمی هم حالا می گوید هیچ وقت به عنوان برنامه ای ریشه دار و درازمدت در این باره فکر نمی شود و اتفاق فرهنگی تاثیرگذاری برای موسیقی نواحی نمی افتد: برای جریان سازی رویدادی هنری نیاز است سال ها بر اساس مطالعه برنامه ریزی شود، اما در این جشنواره چنین رویه ای مرسوم نیست.
برای نواحی خرج نمی شود حتی در سطح استان
موسیقی نواحی و اقوام ایران به چند دلیل به حاشیه رانده شده است که مهمترین آن به میزان توجه دولت و اختصاص بودجه برمی گردد و این یعنی ادارات ارشاد در شهرستان ها حتی برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی خود هم قدم موثری برنمی دارند. به گفته شهرام صارمی، اگر در این شرایط، گروه های فعال در شهرستان ها بخواهند در جشنواره موسیقی فجر و سایر جشنواره های مرتبط مثل آیینه دار شرکت کنند، فرصت زیادی برای آنان نیست: وقتی یک گروه در جشنواره فجر معرفی می شود، گروه های زیادی برای شرکت در آن تماس می گیرند اما به قدری بضاعت کم است که از هر استان فقط می توانید یک گروه را شرکت دهید. البته او راه بهترشدن شرایط را در افزایش بودجه و تقویت نگاه استانی می داند و می گوید: باید جوانان و نوجوانان را هدایت کنند تا از کلاس ها استفاده کنند و اجراها تقویت شود تا ارتباط شان با مردم دوباره برقرار شود.
روزهای درخشان موسیقی نواحی
موسیقی نواحی همیشه هم این قدر بی رمق نبوده است و در سال های گذشته، برای معرفی بزرگان و پیشکسوتان این حوزه تلاش شده است. در دهه اول بعد از انقلاب چندین جشنواره بود مثل آیینه و آواز یا جشنواره موسیقی نواحی ایران که ارشاد یا حوزه هنری آنها را برگزار می کرد که استاد محمدرضا درویشی در برگزاری آنها نقش ویژه ای داشته است، اما حالا در این زمینه دچار خلأ کامل هستیم. جشنواره موسیقی نواحی ایران در سال 1378، با پادرمیانی محمدرضا درویشی پایه گذاری و تا سال 83 هم مرتب برگزار شد، اما از آن سال به بعد به دلایلی از کنداکتور برنامه های ارشاد حذف شد و موسیقی نواحی به عنوان یکی از بخش های جنبی جشنواره موسیقی فجر اضافه شد. البته از سال 90 جشنواره موسیقی نواحی با تغییر مدیریت و حذف تقریبی درویشی در شهر کرمان برگزار شد که تا همین امسال هم جسته و گریخته ادامه داشت، اما در سال هایی هم به دلیل کمبود بودجه، مُهر تعطیلی به آن خورده است. دبیر اسبق جشنواره موسیقی فجر البته به دوره های درخشان موسیقی نواحی در سال های 65 تا 73 اشاره می کند که جشنواره ها و تجمعات بزرگ هنرمندان موسیقی نواحی در حوزه هنری برگزار می شد: از بسیاری از بزرگان موسیقی مثل استاد یگانه و حاج قربان، استاد سمندریان در حوزه موسیقی خراسان، استاد طاهر یارویسی و کیخسرو پور ناظری از کرمانشاه تقدیر شد، اما در سال های اخیر این مسائل کم رنگ شده است. البته این مشکلات فقط مختص موسیقی نواحی نیست و به گفته او، موسیقی جدی هم با آن روبه رو است. از سال 80 تا 91، سالی 130 تا 140 کنسرت موسیقی کلاسیک، دستگاهی و نواحی در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شد، اما از سال 91 تا الان تعداد آن به 12 تا 13 مورد در سال رسیده است.
شهرام صارمی معتقد است که در این زمینه هم ارشاد شهرستان ها باید به فکر بیفتد و از موسیقی شهر خود حمایت کند: مسئولان استانی می توانند در استان خراسان جشنواره دو تار خراسان را برگزار کنند یا مثلا در بلوچستان جشنواره تخصصی موسیقی بلوچستان برگزار شود تا درنهایت برگزیده ها در سطح ملی با هم رقابت و برنامه اجرا کنند، اما موسیقی جدی در شهرستان ها کاملا تعطیل است و آنها فرصت اجرا ندارند، مگر در شهرهای بزرگ یا تهران در جشنواره های فجر یا .... همین حالا هم که چند گروه تحت عنوان موسیقی جدی و تلفیقی در تهران کنسرت دارند، در عمل بیشتر موسیقی پاپ ارایه می کنند و اجرای گروه هایی مثل رستاک، هزار و یک شب یا صبا را اصلا نمی توان موسیقی اقوام تلقی کرد، گرچه گاه این نام را یدک می کشند.
او می گوید که نفس برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در کرمان خوب است، اما به شرطی که خروجی آموزشی و پژوهشی داشته باشد: ارتقای آموزشی بعد از این جشنواره اتفاق نمی افتد و هر سال یک عده برگزاری آن را برعهده می گیرند. سازمان ها و ادارات مسئول و متولی موسیقی هم به قدری درگیر روزمرگی و صدور مجوزها هستند که فرصت رسیدگی ندارند.
فکری به حال جایگزینی بزرگان نواحی کنیم
مسأله دیگری که این حوزه را با چالش مواجه کرده از دست دادن پیشکسوتان این حرفه است. در سال های گذشته بزرگانی چون حاج قربان سلیمانی، استاد غلامعلی پورعطایی یا کمال خان هوت معروف به ملاکمالان را از دست دادیم، اما هیچ کس جایگزین آنها نشد. این پژوهشگر موسیقی هم دقیقا همین نکته را مطرح می کند و می گوید: استادان بزرگ موسیقی ایران جایگزینی ندارند، درحالی که باید برای تربیت افرادی که در همان راه حرکت می کنند، برنامه ریزی شود تا به درستی آموزش ببینند. متاسفانه این اتفاق در هیچ کدام از مناطق ایران نمی افتد. ما بزرگانی را از دست دادیم که جایگزینی نخواهند داشت. پرداختن به حرفه و هنر موروثی پدر در میان اقوام ایرانی رواج داشته است؛ چرخه ای که حالا در عرصه موسیقی اقوام فراموش شده است؛ مثلا خلیفه محمود، تنها بازمانده موسیقی درمانی در بلوچستان حالا دیگر هیچ جایگزینی ندارد، چون همیشه در فقر زندگی کرده است، بنابراین به دلیل شرایط اقتصادی پدر، هیچ کدام از فرزندان علاقه نداشتند کار و هنر او را ادامه دهند. شهرام صارمی هم درباره دلایل فقر موزیسین های اقوام، تغییر شکل مراسم عروسی و جشن را مثال می زند: یکی از مهم ترین کارهای موزیسین های اقوام این بود که در مجلس ساز می زدند، اما در این سال ها جنس موسیقی این گونه مجالس تغییر کرده است، بنابراین تمام این هنرمندان شغل شان را از دست داده اند. ضمن اینکه موسیقی جدی در کل جهان نیاز به حمایت و توجه دارد، چون مردم برای پرکردن اوقات فراغت بیشتر به سمت موسیقی پاپ می روند.
قبل از ثبت جهانی ساز، حاج قربان نداشتیم؟
در دو، سه روز گذشته دو تار خراسان در فهرست میراث ناملموس جهانی یونسکو ثبت شد و پیش از آن هم البته تار و کمانچه در این فهرست ثبت شده بود؛ اتفاقی که به گفته دبیر اسبق جشنواره موسیقی فجر تنها یک نکته مثبت ژورنالیستی است که قابلیت انعکاس در دنیای هنری دارد، اما اصل موضوع این است که با ثبت شدن ساز، اتفاقی برای موسیقی ما نمی افتد. مگر زمانی که سازها ثبت نشده بود، ما حاج قربان سلیمانی نداشتیم؟ پس باید به خودمان بیاییم و ببینیم خودمان با موسیقی مان چه برخوردی داشته ایم و در جهت اعتلای آن چه کرده ایم.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند

تهران (پانا) - در تاریخ 22/07/1398، دستورالعمل صدور پروانه نمایش، از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تصویب و از تاریخ تصویب، لازم الاجرا اعلام شد.

به گزارش روابط عمومی، پس از بیان اعتراضات گسترده هنرمندان و اصحاب رسانه نسبت به ابلاغ این دستورالعمل، مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در اقدامی شایسته، اعلام نمودند که این دستورالعمل وحی منزل نبوده و در نسبت با انتقادات و پیشنهادات صاحب نظران، امکان تغییر و اصلاح خواهد داشت، هر چند توقع می رفت مدیران مرتبط، پیش از ابلاغ دستورالعمل، نسبت به نظرخواهی از هنرمندان و صاحب نظران اقدام نموده و یا حالا که به هر دلیل بدون چنین اقدامی، دستورالعمل ابلاغ شده، حداقل با فراهم نمودن ساز و کارهای لازم، نظرات اصلاحی هنرمندان و صاحب نظران و اصناف هنری را جمع آوری نمایند و برای نشان دادن حسن نیت ، تا آن زمان موقتاً از اجرایی کردن دستورالعمل صرف نظر کنند، به خصوص با توجه به مشکلاتی که هر اصلاح و تغییر بعدی، پس از اجرایی شدن آن ایجاد می کند؛ اما مع الوصف گویا این دستورالعمل بلادرنگ اجرایی شده است.
حال امیدواریم مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خطاهای اولیه و نسبتاً فاحش خود در تصویب شتابزده ی دستورالعمل را از طریق توجه به مجموعه نظرات انتقادی و پیشنهادات ارائه شده و از جمله موارد مورداشاره در این بیانیه، جبران نمایند که میزان و زمان انجام اصلاحات، در این قضاوت تعیین کننده خواهد بود.

پیش از آن که به جزئیات دستورالعمل به شکلی دقیق اشاره شود، لازم است چند نکته ی کلی را متذکر شویم:
1. دولت مجموعه ای مجزا، منفک و مستقل از مردم نیست. دولت مشروعیت خود را از مردم می گیرد و از طرف مردم نمایندگی دارد تا امور مرتبط به اداره ی جامعه را سامان دهد، بنابراین ارتباط دولت و ملت تنها در بزنگاه های انتخابات و چند روزه ی برگزاری آن محدود و مختصر نمی شود، بلکه هر دولتی موظف و مکلف است ارتباط خود را با مردم برقرار نموده، حفظ کرده و گسترش دهد و توفیق هر دولتی در میزان و گستردگی برقراری چنین ارتباط هایی سنجیده می شود. بنابراین از دولت فعلی و دولت های بعدی دعوت می کنیم هرگز این اصل بدیهی و غیرقابل کتمان را فراموش نکرده، آن را مورد بی توجهی قرار ندهند و در تمام موارد مرتبط به تنظیم مناسبات با مردم، با ذی نفعان و صاحب نظران مشورت و هم فکری کنند، به خصوص آن که پتانسیل کارشناسی موجود در مردم، قابل قیاس با آن چه می تواند در ساختار هر دولتی گرد آید، نیست.
2. تدوین قوانین و دستورالعمل ها تنها تعیین کننده و انتظام دهنده ی روابط و تعهدات ملت نسبت به دولت نیست، بلکه لازم و ضروری است متقابلاً مانع از اعمال سلیقه و استبدادنظر شده و تعیین کننده و تنظیم کننده ی روابط و تعهدات دولت و قدرت نسبت به مردم هم باشد، موضوعی که در تدوین بسیاری از قوانین و مقررات، به کلی نسبت به آن بی توجهی می شود.
3. کانون کارگردانان خانه ی تئاتر، منطبق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده ی 11 اعلامیه جهانی حقوق بشر، که اصل را بر برائت آحاد جامعه می گذارد، مگر آن که خلاف آن اثبات بشود. (اصل 37 قانون اساسی: اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم محسوب نمی شود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.) معتقد است در امور نظارت بر تئاتر نیز باید اصل بر برائت باشد و تنها در صورت وجود شاکی یا شاکیانی، ابزارهای نظارتی و قانونی و حقوقی به کار گرفته شود، اما تا تحقق چنین خواستی، در چهارچوب قوانین ثانویه ای که البته به نظر با قانون مادر هم خوانی ندارد، پیشنهادات خود را ارائه می کند.
4. چنین نوع نگاهی تا حدود بسیاری در قانون مطبوعات به رسمیت شناخته شده و توقع آن بود که حال که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از تنها مصوبات مرتبط به موضوع، که مربوط به تاریخ 06/02/1379 شورای عالی انقلاب فرهنگی است، قصد انجام اقدام و عملی در جهت شفافیت بیش تر، تسهیل گری و پیشرفت امور پس از بیست سال را دارد، تنها شاهد تکرار و تثبیت روش ها نباشیم، که البته بدون لحاظ برخی زیاده روی ها، در جای خود می تواند گامی به پیش محسوب شود، که شاهد تلاشی جدی برای اصلاح و تحول قوانین باشیم. امیدواریم هم چنان تلاش برای الگو قرار دادن قانون مطبوعات، علی رغم اشکالات مطرح در آن، که در نسبت با حوزه ی نظارت بر تئاتر به مراتب مترقی تر به نظر می رسد، باشیم که نفس وجود چنین قانونی در همان مجموعه ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گواهی می دهد که دور از دسترس و ناممکن نیست.
5. مع الوصف در چهارچوب همان تنها قوانین مصوب مرتبط به موضوع و دیگر قوانین و الگوهای موجود و البته منطق و خرد، به بندهای دستورالعمل می پردازیم:

1- در ردیف 9، ماده ی 1، به "سامانه ی صدور پروانه ی نمایش" اشاره شده، که هرچند تا تاریخ تنظیم این بیانیه هنوز فعال نشده، اما در چهارچوب ضوابط فعلی، اقدامی پسندیده است، به خصوص آن که اگر سامانه ای روزآمد باشد، و علاوه بر ایجاد شفافیت و امکان دسترسی آزاد به اطلاعات، هم چنین حرکت در جهت دولت الکترونیک و حذف مراجعات حضوری بیهوده، امکانی برای گردآوری آمار و اطلاعات در تئاتر فراهم آورد که اگر به شکل کشوری و با طراحی مناسب که شامل جمع آوری تمامی اطلاعات لازم نمایش هاست، ایجاد بشود، می تواند به یکی از خواسته های مطرح شده ی گذشته ی کانون کارگردان جامه عمل بپوشاند. معتقدیم نفس وجود آمار و اطلاعات، می تواند در خدمت پیشرفت تئاتر باشد و البته اظهارنظر دقیق در مورد سامانه را به راه اندازی آن موکول کرده و برای ارائه ی مشاوره در مورد شکل سامانه و چگونگی ثبت اطلاعات در آن، اعلام آمادگی می کنیم.
2- ماده ی 2، به "شرایط لازم" کارگردانی در تئاتر اشاره دارد، که بیش ترین انتقادات را در پی داشته و بیش از دیگر موارد، ایجاد نگرانی کرده است، به خصوص با توجه به وجود این تهدید که مانع و سدی در برابر ورود کارگردانان جوان یا شایسته باشد.
در این ماده به چهار مرجع برای تأیید کارگردان تئاتر اشاره شده است: "1. دانشگاه های موردتأیید وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری/ 2. آموزشگاه های هنری رسمی/ 3. صنوف رسمی (خانه ی تئاتر یا انجمن هنرهای نمایشی و ...)/ 4. تأیید سه نفر از اساتید و پیش کسوتان شناخته شده ی هنرهای نمایشی."
هر چند کانون کارگردانان با تعیین و وجود ضابطه ای برای تشخیص صلاحیت کارگردانان موافق و معتقد است عدم وجود ضابطه، باعث ورود سهل بسیاری از افراد به تئاتر شده که اهدافی غیر از هنر و فرهنگ را دنبال می کنند و حتی به اصالت و اعتبار تئاتر خدشه وارد کرده اند، هم چنین تصمیم دولت در واگذاری تشخیص صلاحیت به مجموعه های خارج از خود را گامی مثبت در جهت کاهش تصدی گری ارزیابی می کند، اما با توجه به وضعیت فعلی آموزش در کشور که بر احدی پوشیده و پنهان نیست، حتی مبنای فارغ التحصیلی دانشگاه های موردتأیید وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری را متضمن و شرط کافی برای داشتن صلاحیت کارگردانی نمی شناسد، چه برسد به آموزشگاه های هنری. در کنار فقدان صلاحیت برخی فارغ التحصیلان که بر مبنای دیدگاه اصالت دادن به پول، با پرداخت وجهی و بدون کسب شایستگی های لازم، فارغ التحصیل می شوند، بسیاری از افراد هستند که از اساس در سیستم های آموزشی جذب نشده یا در رشته هایی دیگر به تحصیل پرداخته اند، اما شایستگی هایی بیش از برخی فارغ التحصیلان تخصصی دارند.
از سوی دیگر احتساب انجمن هنرهای نمایشی به عنوان صنوف رسمی، از نظر کانون کارگردانان دارای وجاهت نیست. تشکیلات انجمن هنرهای نمایشی وابستگی کاملی به دولت دارد و ارکان اصلی آن انتصابی بوده، توزیع منابع در آن با تصمیم و نظر مدیران دولتی انجام می شود. از طرف دیگر خود همین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طرح حذف این موسسه را تصویب کرده و انشاالله حذف آن که می تواند توأم با شکل گیری تشکیلات صنفی حقیقی و غیروابسته ی هنرمندان تئاتر هر شهر و استان باشد، نزدیک است. بنابراین کانون کارگردانان تئاتر مگر در صورت عدم وجود خانه های تئاتر در شهرستان ها و استان ها و تا تشکیل خانه های تئاتر در آن ها یا دیگر تشکیلات مستقل صنفی، با تعیین صلاحیت توسط این انجمن موافق نیست.
موضوع سوم هم تأیید سه نفر از اساتید و پیش کسوتان شناخته شده ی هنرهای نمایشی است، که استفاده از چنین عبارتی در یک آیین نامه که باید شفاف و کم تر تفسیر و تأویل پذیر باشد، قابل قبول و موجه به نظر نمی رسد، مگر آن که آیین نامه ی دیگری برای تعیین و تشخیص خود این افراد تنظیم بشود.
کانون کارگردانان معتقد است با اصلاح این بند، تعیین صلاحیت کارگردانان را در شهرها و استان هایی که تشکیلات حقیقی یا نزدیک تر به صنف، چون خانه ی تئاتر دارند، باید به این خانه ها سپرد و تنها در شهرها و استان هایی که فاقد چنین تشکیلات مستقل صنفی هستند و تا تشکیل چنین تشکل هایی، می توان از گزینه های انجمن هنرهای نمایشی و تأیید سه نفر از اساتید و پیش کسوتان شناخته شده ی هنرهای نمایشی که لازم است به دقت تعریف شوند، بهره برد.
ممکن است چنین تفویض اختیاری با مشکلات و اعتراض هایی مواجه شود، اما این مشکل خود هنرمندان خواهد بود که در تعاریف و ضوابط خود آن قدر بازنگری بکنند تا به بهترین نتایج ممکن دست پیدا کنند و هر کسی که به نقش اصناف فعلی معترض است می تواند با ملحق شدن به آن ها تلاش کند تغییر لازم را در آن ها ایجاد نماید، یا در تلاشی مستقل، به ایجاد تشکیلات صنفی تازه مبادرت کند.
3- در بند 4 از ماده ی 3: "اجازه ی نویسنده و مترجم (در صورت منقضی شدن حقوق مادی اثر مبنا، نیازی به اجازه نیست)"، شایسته تر است به شرایط منقضی شدن حقوق مادی اثر مبنا، اشاره شود.
4- در مقدمه ی ماده ی 4، "مرجع صادرکننده ی پروانه" لازم است دولت به نقش و ضمانت خود در صدور پروانه اشاره و تأکید کند و در صورت عدم تخطی گروه نمایش در نسبت با نسخه ی دارای مجوز، پاسخ گویی به هر مرجع دیگری را مستقیماً برعهده گرفته و هنرمندان را در چنین مواردی از هر نوع برخورد دیگر مراجع، مصون و محفوظ نگه دارد.
5- در تبصره ی 2، بند 1 ماده ی 4، تعیین "2 کارشناس دارای بینش سیاسی، اجتماعی و آشنا به مسائل نمایش و تئاتر" و "2 نفر کارشناس تئاتر" در استان ها و شهرستان ها به معرفی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و حکم رئیس مرکز هنرهای نمایشی، منوط شده است.
گذشته از آن که عنوان رئیس مرکز هنرهای نمایشی در حال حاضر وجود ندارد، چرا در این جا نقش اصناف نادیده گرفته شده و این موضوع به کلی به اصناف و شورای صنفی سپرده نشده، یا حداقل انتخاب اولیه به اصناف سپرده نشده تا مثلاً آن هم تنها در صورت ضرورت تأیید مدیرکل مرتبط، احکام آنان صادر بشود.
6- مورد بند پیشین در تبصره ی 2، بند 2، ماده ی 4، "شورای مرکزی نظارت" هم مصداق دارد و می توان تعیین "3 نفر کارشناس ارشد تئاتر با مدرک حداقل کارشناسی ارشد رشته ی تئاتر و یا حداقل سابقه ی ده سال کار حرفه ای در عرصه ی هنرهای نمایشی"، که به معرفی مدیرکل هنرهای نمایشی و حکم معاون هنری منوط شده را به اصناف یا شورای صنفی سپرد و تنها آن هم در صورت ضرورت، نقش تأییدکننده را برای مدیرکل هنرهای نمایشی، در نظر گرفت.
7- در همین ماده ی 4، "شورای مرکزی نظارت"، در موردی نادر و استثنایی که در قانون مبنا هم دیده می شود، اعضای شورا، عددی زوج (6 نفر) در نظر گرفته شده و مشخص نیست در صورت تساوی احتمالی آرا، چگونه تعیین تکلیف می شود.
8- در بند ج، از "وظایف شورای مرکزی نظارت" در ماده ی 4، و با توجه به اهمیت زمان در بررسی اعتراضات، هیچ اشاره ای به حداکثر زمان بررسی و اعلام نظر شورای مرکزی نظارت نسبت به اعتراضات، انجام نشده است.
9- در بند 3، "شورای عالی نظارت" از ماده ی 4، "شورای مرکزی نظارت"، به نحوه و چگونگی تعیین اعضا اشاره نشده و مطابق بندهای پیشین، کوچک ترین توجهی به صنف یا شورای صنفی نشده است، که حداقل موارد ب و ه را می توان به معرفی صنف یا شورای صنفی و تنها در صورت ضرورت، تأیید معاون هنری منوط کرد.
10- در بند 1، از ماده ی 5، "فرآیند صدور پروانه"، مقصود از "ارائه ی نمایش نامه یا طرح اجرایی"، روشن نیست و به نظر می رسد با توجه به ایجاد سامانه، می توان امکانی ایجاد کرد که تمامی امور، حتی المقدور بدون نیاز به مراجعات حضوری و از طریق سامانه به انجام برسد.
11- در بند 2، از ماده ی 5، "فرآیند صدور پروانه"، ارزیابی متن و طرح اجرایی، مستلزم تبصره هایی به نظر می رسد.
کانون کارگردانان خانه ی تئاتر معتقد است هر نمایش نامه ای که مجوز چاپ دریافت کرده و هر نمایش نامه ای که یک بار مجوز متن دریافت کرده است، بی نیاز از بررسی مجدد است و سامانه باید این امکان را فراهم کند که لیستی از این آثار اعلام بشود و مثلاً حتی در صورت وجود هر نوع تذکر یا توجهی به بخشی از متن، با مشخص کردن توضیح دار بودن مصوبه ی متن، امکان استعلام همان تذکر وجود داشته باشد، در غیر این صورت دریافت مجوز چند باره برای متن هایی ثابت، کاری عبث و مطلقاً بیهوده به نظر می رسد.
هم چنین قید "حداکثر" 30 روز زمان، مناسب تر به نظر می رسد و باید تلاش شود با هر روش ممکنی این زمان را به حداقل رساند.
هم چنین لازم است هر موردی اعم از اصلاح یا رد نمایش نامه و طرح، نه به شکل شفاهی یا با کلی گویی، که به شکل مشخص و شفاف و توأم با توضیحات دقیق و آن هم به صورت کتبی، هم چنان که در بند 7 همین ماده و در قانون مبنا هم آمده (و البته تا کنون به آن توجه نشده است)، اعلام بشود.
ضمناً نحوه، مرجع و زمان پاسخ گویی به اعتراضات در خصوص متن چگونه خواهد بود؟
12- در بند 3، از ماده ی 5، "فرآیند صدور پروانه"، برای اعلام زمان بازبینی توسط متقاضی، تعیین زمان "حداکثر 45 روز بعد از تأیید متن و طرح اجرایی" کافی به نظر نمی رسد و با افزایش این زمان به حداکثر 60 روز، باید تنها اعلام زمان بازبینی را به این مدت محدود کرد و نه الزاماً انجام خود بازبینی را.
13- بندهای 4 و 5، از ماده ی 5، "فرآیند صدور پروانه": [4- دریافت اقلام تبلیغی اثر نمایشی و بررسی آن. (15 تا 30 روز قبل از اجرای نمایش باید اقلام تبلیغی اثر نمایشی از سوی کارگردان یا سالن نمایش ارائه شود). 5- ارزیابی پیش از اجرای اثر (یک هفته) و اخذ تأییدیه ی دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (حداکثر 5 روز کاری) به صورت موازی.] نامشخص است و این موضوع نیاز به شرح و تفصیل بیش تری دارد.
اولاً از اساس چه ضرورتی برای تأیید تبلیغات وجود دارد؟ به خصوص که همان قانون مبنا هم در این مورد سکوت کرده است و اگر مشکلی ایجاد بشود که درصد آن فوق العاده اندک است، می توان موارد و رفتارهای متناسبی را پیش بینی کرد.
ثانیاً به فرض اعتبار دادن به دریافت مجوز برای تبلیغات، موضوع "دریافت" اقلام تبلیغی، نامشخص و لازم است امکان دریافت از طریق سامانه فراهم شود.
ثالیاً قید زمان 25 تا 30 روز، مناسب نیست و لازم است بلافاصله پس از دریافت مجوز متن، امکان تبلیغات میسر باشد.
رابعاً مدت پاسخ گویی قید نشده، که لازم است تعیین و اعلام بشود.
خامساً در صورت وجود مشکل در تبلیغات، لازم است اشاره شود که موارد نه به صورت شفاهی، که به شکل کتبی اعلام خواهد شد.
ضمناً نحوه، مرجع و زمان پاسخ گویی به اعتراضات چگونه خواهد بود؟
مقصود از "ارزیابی پیش از اجرای اثر (یک هفته)" چیست؟
مقصود از ذکر عبارت "اخذ تأییدیه ی دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی" چیست؟! اگر آن چنان که عنوان شده موضوع تسهیل در میان است، این چگونه تسهیلی است؟!، یعنی قرار است بخشی از فرآیند صدور مجوز اجراها به مجموعه ای خارج از اداره کل هنرهای نمایشی محول شود؟! در چنین صورتی کانون کارگردان به شدت با آن مخالف است.
14- در بند 8، از ماده ی 5، "فرآیند صدور پروانه"، به عدم دریافت هرگونه هزینه ای در فرآیند صدور پروانه اشاره شده، اما موضوع تصویربرداری از اجرا ضمن بازبینی آن، مسکوت مانده است، که لازم است در این مورد هم تعیین تکلیف بشود و مناسب ترین روش فراهم کردن امکانات لازم برای انجام این عمل توسط خود شوراست.
15- در مورد تبصره ی 1 بند 8 از ماده ی 5، لغو مجوز اجرا متضمن شرح مناسب تر و به خصوص تعیین شکل و مراحلی، از جمله اخطار شفاهی یا کتبی و ... است. و معنی تبصره ی 2، نامشخص و نامتعین است: "در صورت نیاز به رفع نقص، حداکثر یک ماه به متقاضی برای رفع آن، فرصت داده می شود."
16- بند 1، از ماده ی 6، "سایر مقررات"، اندکی فراتر از قانون و برخلاف ادعای دولت، در جهت تحدید فعالیت های تئاتری به نظر می رسد. در مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، آمده است:
ماده ی 2: کلیهی نمایش هایی که در تالارهای تئاتر یا تالارها و فضاهای دولتی و غیردولتی به نمایش گذاشته می شود و یا به هر نحو در معرض استفاده ی عموم قرار می گیرد باید دارای پروانه ی نمایش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
تبصره 4: با استناد به تبصره ی 2 ماده ی 3 اصول سیاست های هنرهای نمایشی مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی، نظارت بر اجرای نمایش در داخل مدارس، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور و نیز جشنواره های دانشجویی، دانش آموزی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تئاترهای تلویزیونی از موضوع این ماده مستثنی و بر اساس این ضوابط تابع آیین نامه ی مربوط به خود است.
در حالی که در دستورالعمل آمده است:
"هر گونه اثر نمایشی که در تالارهای نمایش و فضاهای عمومی به نمایش گذاشته می شود و یا به هر نحو در معرض استفاده ی عموم قرار می گیرد باید دارای پروانه ی اجرای نمایش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد".
17- در بند 2، از ماده ی 6، "سایر مقررات"، پروانه ی اجرای نمایش صادره از سوی اداره کل هنرهای نمایشی یا ادارات کل استان ها، یا شهرستان ها را تنها در مکان قیدشده در پروانه معتبر می داند، در حالی که اولاً در قانون مبنا آمده:
ماده 10: پروانه های نمایش صادره از سوی "مرکز هنرهای نمایشی (شورای نظارت مرکزی)" در سراسر کشور معتبر است، مگر آن که در پروانه ی نمایش قید مکان خاصی شده باشد و یا اجرای آن در بعضی مناطق ممنوع شده باشد.
و ثانیاً حال که بر مبنای ادعا، اصل بر تسهیل است، چرا نباید به جای گسترش دادن اعتبار مجوزها، حتی مجوزهای صادره در شهرستان و استان، به سمت محدودتر کردن بیش تر حرکت کرد؟ در جایی که مشاهده می شود در برخی زیاده روی ها برای صدور پروانه ی نمایشِ نمایش هایی که پیش تر مجوز دریافت کرده اند، حتی به بازبینی فیلم بسنده نمی کنند و گروه ها را ملزم به بازبینی زنده می کنند که به خصوص برای گروه های مستقر در دیگر شهرها و استان ها ایجاد مشکلات جدی می کند.
18- در بند 4، از ماده ی 6، "سایر مقررات"، عین ماده ی آمده در قانون مبنا که البته بسته به تأویل و تفسیر است: "مدت اعتبار پروانه ی نمایش در همان پروانه ذکر خواهد شد"، تکرار شده است، اما خلاف ادعا و توقعی که در جهت تسهیل وجود دارد، رفتار متداول شورای نظارت در نظر گرفتن حداقل زمان اعتبار برای پروانه های نمایش و تکرار بدون تخفیف همان سیکل از آغاز، در دوره های نزدیک اجرای مجدد است، که لازم است در مورد آن بازنگری بشود.
البته در بند 7 اشاره ای به موضوع شده: "تمدید پروانه ی نمایش بنا به درخواست کارگردان یا سالن نمایش، با رعایت ضوابط و قوانین بلامانع است"، اما کلی تر و نامتعین تر از آن است که بتوان از آن استنتاج درستی داشت و مثل بسیاری موارد، مستلزم شرح و تفصیل بیش تری است.
19- بند 5، از ماده ی 6، "سایر مقررات": "بررسی متن نمایش نامه و ارزیابی پیش از اجرای اثر نمایشی صرفاً یک بار انجام می شود" هم نامشخص و نیازمند شرح و تفصیل بیش تری است.
20- در بند 6، از ماده ی 6، "سایر مقررات"، که اعلام می کند رسیدگی به تخلفات گروه های نمایشی برعهده ی شورای مرکزی نظارت است، آیا ضمانت و تمهیدی برای هماهنگی یا به هر طریق ممانعت از عدم برخورد دیگر نهادها و ارگان ها اندیشیده شده است؟
از سوی دیگر این بند هم متضمن شرح و تفصیل است و باید مشخص شود که تخلفات شامل چه مواردی است و چه مجازات یا رفتاری برای هر تخلف پیش بینی شده است.
هم چنین لازم است حداکثر زمان برای بررسی اعتراضات، معین شود.
21- در بند 8، از ماده ی 6، "سایر مقررات"، با موضوع شرایط مترجم، هم چون ماده ی 2، به نظر روشی مناسب تر از اتکا به نظر اصناف یا شورای صنفی نیست، که قطعاً متناسب با نیازها، ساز و کارهای متناسبی را تعریف خواهد نمود.
22- در بند 9، از ماده ی 6، "سایر مقررات"، شرایط پیش بینی شده در قانون مبنا، از 14 شرط به 16 شرط افزایش یافته که هر چند در مواردی تلاش شده تا با اصلاحی متناسب همراه باشد، اما در مواردی هم جز اعمال محدودیت بیش تر نمی توان تفسیری از آن داشت و لازم است بلافاصله و بی درنگ اصلاح شود:
- تعدی به حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی (در قانون مبنا وجود ندارد)
- بدآموزی و اشاعه ی امور غیراخلاقی (در قانون مبنا وجود ندارد)
-ترویج نژادپرستی و تبعیض و تحریک عواطف اقوام ایرانی (در قانون مبنا: اشاعه ی نژادپرستی و نفی برابری انسان ها و مخصوصاً تمسخر طوایف و اقوام ایرانی)
-استفاده از اشیا و مواد زیان آور (در قانون مبنا وجود ندارد)
- مصرف سیگار و سایر مواد دخانی، نمایش مشروب خواری و استفاده از کلاه گیس و سایر آرایه ها، بدون دلیل و توجیه منطقی در چارچوب نیازهای محتوایی و ساختاری نمایش (در قانون مبنا وجود ندارد)
- نحوه پوشش نامتناسب با قوانین و عرف (در قانون مبنا وجود ندارد)
23- هم چنین تبصره ی ماده ی 6، تشخیص اصالت اثر ترجمه شده به کارشناسان امور بین الملل اداره کل محول شده، که مناسب تر است به صنف یا شورای صنفی ارجاع شود و به هر شکل، مدت زمانی برای پاسخ در نظر گرفته شود.
24-ماده 7 "رسیدگی به اعتراض و شکایت"، مستلزم شرح و تفصیل کافی و تعیین مدت زمانی برای پاسخ گویی است. هم چنین لازم است برای مواردی که به اتفاق آرا مردود می شوند و در این دستورالعمل اعتراض شان پذیرفته نیست، هم فرصت و موقعیتی برای بررسی احتمالی اعتراض، پیش بینی شود.

کانون کارگردانان خانه ی تئاتر قائل به آن نیست که تنها نظرات این کانون قابلیت توجه و اقدام را دارد و ضمن استقبال از تمام دیگر انتقادات و پیشنهادات مطرح شده، آمادگی دارد در نشست های حضوری برای جمع بندی نظرات و اصلاح نهایی دستورالعمل حضور به هم رساند.

کانون کارگردانان خانه ی تئاتر

لینک خبر :‌ خبرگزاری پانا
مدیر سابق مرکز موسیقی ارشاد به دانشجو گفت: اغلب هنرمندان پیشکسوت با 180 هزار تومان ارشاد زندگی خود را می گذرانند که در میان این هنرمندان، اسامی سرشناس موسیقی نواحی و اصیل موسیقی کشور به چشم میخورد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: عباس اسماعیل گل ؛ دهم آذرماه 98 دولت دوازدهم با تداوم قانون معافیت مالیاتی ناشران و اهالی فرهنگ و هنر موافقت کرد. بر این اساس با مطالبه و پیگیری وزیر ارشاد و موافقت رئیس سازمان برنامه و بودجه، فعالیت های فرهنگی و هنری در سال آینده نیز همچنان از معافیت های مالیاتی برخوردار خواهند بود. اما به محض انتشار این خبر در رسانه ها، بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر نظرات موافق و مخالف خودشان را در این باره مطرح کردند و بیشترین انتقادی که نسبت به تمدید این طرح مطرح می شد، به پرداخت نکردن مالیات توسط سلبریتی هایی بود که با داشتن درآمد هایی نجومی از پرداخت مالیات معاف هستند. حتی در شبکه های اجتماعی نیز کاربران بسیاری نسبت به این موضوع اعتراض کردند به همین بهانه با پیروز ارجمند ، آهنگساز و موسیقیدان که زمانی به عنوان مدیر مرکز موسیقی وزارت ارشاد انجام وظیفه میکرد درباره معافیت مالیاتی اهالی موسیقی سخن به میان آوردیم که در ادامه از نظرتان میگذرد:

جناب ارجمند علی رغم گذشت چندین روز از جنجال های خبری تمدید معالفیت مالیاتی هنرمندان، همچنان در این خصوص مباحث ادامه دارد. به نظر ما چرا این موضوع همچنان مورد توجه اهالی رسانه و هنرمندان قرار گفته است؟

با توجه به شرایط اقتصادی که این روزها مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، مسلما هر موضوعی که به مسائل مالی مربوط شود برای مردم اهمیت خواهد داشت و حساسیت اقشار مختلف مردم نسبت به معافیت مالیات برخی ها به همین خاطر است.

البته اغلب مردم به این نکته تاکید دارند که هنرمندان پردرآمد سینما و موسیقی نباید از معافیت مالیاتی برخورار باشند

من هم معتقدم، دریافت مالیات باید براساس درآمد هنرمندان سینما و موسیقی و تئاتر باشد، یعنی باید از هنرمندان و سلبریتی هایی که درآمدهای نجومی دارند، مالیات هم گرفته شود و اتفاقا جامعه هنری نیز از آن حمایت خواهد کرد ولی هنرمندانی که درآمد کمی دارند یا هنرمندان پیشکسوت که اصلا درامدی ندارد، همچنان باید شامل معافیت مالیاتی شوند.

اینکه شما پیش از این گفته بودید که 25 خواننده پاپ با درآمدهای میلیونی باید مالیات بپردازند حسابی برخی ها را دلخور کرده است، همچنان به این صحبت خود معتقدید؟

نه تنها بنده بلکه بسیاری از اهالی موسیقی به خوبی واقف اند که حدود 25 خواننده پاپ وجود دارد که با درآمدهای نجومی روزهای خود را سپری میکنند، درآمدهایی که از کنسرتهای خود به آن دست می آید.

پس موافق اخذ مالیات از هنرمندان هستید؟

شخصا با اخذ مالیات از خواننده هایی که درآمد میلیاردی دارند موافق هستم اما نباید خودمان را فریب بدهیم؛ واقعیت آن است که در حوزه موسیقی در مجموع حدود 25 خواننده موسیقی داریم- آن هم عمدتا در حوزه پاپ- که از درآمدهای میلیاردی برخوردارند و دور از انصاف است بخواهیم درآمد نجومی این عده را به پای حدود بیش از 80 هزار نفر فعال موسیقی که از درآمد کمی برخوردارند بگذاریم و در نتیجه باید گفت، تعمیم دادن قانون اخذ مالیات از هنرمندان به اکثریت، منطقی به نظر نمی رسد.

انگار شما به عنوان یک مدیر سابق اطلاعات زیادی درباه مشکلات بخش عمده ای از هنرمندان موسیقی دارید.

متاسفانه در هنرمندان بسیاری در کشور داریم که همانند سایر مردم صورتشان را با سیلی سرخ میکنند و در طول سال تنها یک ماه مشغول فعالیت هستند و یازده ماه را بیکار خواهند بود، و ای کاش دولتمردان توجهی به مشکلات عدیده جامعه بزرگ موسیقی کشور داشته باشد.

البته صندوق حمایت از هنرمندان یک حمایتهایی از هنرمندان انجام میدهد.

بله این صندوق ماهی 180 هزار تومان به پیشکسوتان موسیقی پرداخت میکند و در حال حاضر اغلب هنرمندان پیشکسوت موسیقی با یارانه ها و این 180 هزار تومان وزارت ارشاد زندگی خود را می گذرانند و به واقع در حال مرگ خاموش هستند که در سکوت و افسردگی از بین میروند که در میان این هنرمندان، اسامی سرشناس موسیقی نواحی و اصیل موسیقی کشور به چشم میخورد و با این اوصاف ضمن تحقیر این بزرگان ، یک جفای بزرگ است که بخواهیم به خاطر درآمد نجومی چندین خواننده پاپ، از این هنرمندانی که همانند سایر مردم به سختی زندگی خود را میگذراند، مالیات بگیریم زیرا در مجموع وقتی بخواهیم یک نگاه کلی داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که اغلب هنرمندان در حوزه موسیقی از اقشار متوسط رو به پایین جامعه هستند.

دربار اخذ مالیات از فعالیت های هنری هم همین اعتقاد را دارید؟

بله زیرا دولت خدمات خاصی به فعالان موسیقیا رائه نمیکند که الان بخواهد مالیات اخذ کند. متاسفانه انگار دولت دست در جیب هنرمندان می کند، آن هم بدون اینکه کمکی کرده باشد و هیچ یک از وظایف اصلی خود را در قبال آنها انجام داده باشد و متاسفانه چون دولتی نداریم که زیرساخت ها را برای توسعه اقتصادی هنر کشور مهیا کند، نمی توان به توسعه فرهنگی و هنری کشور امیدوار بود و در نتیجه به سختی می توان به یک قانون نظام بندی برای اخذ مالیات از اهالی هنر رسید. هر زمانی دولت به تمام تعهدات خود در قبال جامعه هنری عمل کرد، می تواند از همه هنرمندان مالیات هم دریافت کند اما الان در اوج بی رونقی هنر هستیم و در این وضعیت سخت اقتصادی تعداد بسیاری از آموزشگاه های موسیقی ورشکسته و تعطیل شده اند و اساتید این آموزشگاه ها همگی خانه نشین شده اند. و در مجموع امیدوارم دولتمردان کمی هم به فکر پیشکسوتانی باشند که این روزها به خاطر بیکاری و خانه نشینی به افسردگی دچار شده اند و هیچ مسؤول و مدیری هم سراغی از اوضاع و احوال شان نمی گیرد، حال بماند که هیچ گاه از گنجینه ای که می توان از دل این هنرمندان در تاریخ هنر کشور به ثبت رساند، استفاده نمی کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو
جایزه ادبی جلال در حالی شب گذشته به پایان راه خود رسید که حواشی این جایزه در سال جاری پررنگ تر از سال های قبل بود و تا مراسم اختتامیه نیز ادامه یافت.

خبرگزاری مهر -گروه فرهنگ: اگر اخبار و اطلاعات منتشر شده درباره ادغام موسسات تابع معاونت فرهنگی صحیح بوده باشد و مدیران این معاونت در سال آینده و حتی اواخر امسال تصمیم به تغییر رویه خود درباره این مهم نگیرند، شب گذشته آخرین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با مدیریت نهادی با عنوان بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد و به کار خود پایان داد.

این جایزه در هفت دوره اخیر خود با مدیریت مهدی قزلی به عنوان دبیر اجرایی و مدیرعامل این بنیاد راه به اجرا برد و در تمامی این ادوار بدون حاشیه نبوده است اما امسال این اتفاق به شکلی رنگ و لعابی بیشتر بر خود دید و حاشیه های این جایزه را پررنگ تر از قبل کرد.

جایزه ادبی جلال که در سال های اخیر بر سر ماهیت آن و اینکه باید چه آثاری را در کالبد خود به عنوان نامزد بپذیرد محل بحث و نزاع بسیاری بوده است امسال در کنار این مساله با انصراف یکی از کاندیداهای بخش رمان و داستان بلند نیز همراه بود و البته عدم انتخاب اثر برگزیده در بخش مجموعه داستان و رمان که به نوعی مهمترین بخش های این جایزه هستند را نیز وقتی به این موضوع اضافه کنیم حاصل چیزی جز همان چربش فضای جایزه به سمت حاشیه نیست.

شب گذشته سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنرانی خود در حاشیه این جایزه سعی کرد نشان دهد که به تمامی بالا و پایین های این رویداد آگاه است و آنطور که دبیر اجرایی جایزه در نشست خبری آن نیز عنوان کرده بود، به عنوان یکی از مقامات عالی رتبه این جایزه، از کم کیف داوری ها و انتخاب آثار و نیز روند طی شده برای برگزاری این رویداد مطلع و معتقد است کم شدن تساهل و تسامح میان ناشران و نویسندگان نیز به هموار شدن مسیر این رویداد برای طی طریق کمک شایانی کرده است.

اما با این حال حواشی جایزه جلال در سال جاری چه بود و در نهایت راه به کجا برد؟

اگر اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه ها در زمینه انتخاب دبیرعلمی و هیات داوران این جایزه را که معمولا در تمامی جوایز ادبی شکل می پذیرد به عنوان یک حاشیه بپذیریم جایزه جلال در این زمینه در سال جاری کم حاشیه نبوده است. در جوامع ادبی و نیز در میان اهالی رسانه درباره کیفیت و کمیت داوران انتخاب شده در این جایزه بحث های زیادی رد و بدل شد از تکراری بودن تا کم اطلاع بودن داوران موضوعاتی بود که در این زمینه می شد از آنها ردی دید و حتی در یک برنامه تلویزیونی ادبی نیز به صراحت بیان شد که انتخاب داورانی از حوزه هنری در بخش مستند نگاری عملا کفه انتخاب نفر برگزیده را به سمت این نهاد سنگین کرده است. هرچند که این مساله در نهایت با انتخاب اثری به عنوان شایسته تقدیر در این بخش از ناشری در بخش خصوصی همراه شد اما موضوعی نبود که بتوان به سادگی آن را به فراموشی سپرد.

نکته دیگر در این دوره از جایزه جلال انصراف یکی از کاندیداها از حضور در داوری پایانی بود. خبری که از سوی نویسنده رمان فوران به عنوان یکی از نامزدها در گفتگو با چند رسانه از جمله مهر تاکید شد و به نوعی حاکی از آن بود که این نویسنده تمایلی به حضور در جمع نامزدهای یک جایزه دولتی را ندارد. این خبر پس از نوعی تکذیب از سوی بنیاد شعر و ادبیات داستانی و البته این توضیح که برخی داوران و اعضای اجرایی جایزه این نویسنده را مجاب به این انتخاب کرده اند در نهایت با نامه کتبی قباد آذرآئین به عنوان نویسنده به دبیرخانه جایزه به منظور اعلام انصراف پایان یافت و انتخاب نشدن اثری در بخش رمان به عنوان برگزیده را به نوعی تحت تاثیر خود قرار داد.

اما در همین بخش انتخاب رمان وضعیت بی عاری به عنوان اثر شایسته تقدیر نیز در روزهای منتهی به جایزه با حاشیه های زیادی همراه بود. این رمان به قلم حامد جلالی از تولیدات مدرسه رمان موسسه شهرستان ادب در سال گذشته بود. پس از انتشار رمان و در مجامع ادبی مضمون این رمان و حضور شخصیتی در آن که از پیروان آئین مندایی در ایران بوده است و نیز اتفاقی در داستان که شائبه رابطه ای غیراخلاقی میان دو قهرمان رمان را پررنگ می کرد ونیز نوع عکس العمل آنها در مواجهه با نیروهای انقلابی در سال های پیروزی انقلاب و دفاع مقدس با انتقاداتی روبرو شد.

هرچند جلالی خود منکر برخی از این اتفاقات در داستانش نشده اما همواره تاکید داشته که روح حاکم بر این رمان در راستای اعتقادات، ارزش ها و کشورش بوده است و هرگز در طول نگارش این اثر از این مسیر خارج نشده است.

با این همه منتقدی مانند احمد شاکری در مراسم شب گذشته در نطق خود پس از دریافت جایزه اش در بخش نقد ادبی عنوان کرد که از این انتخاب در سال جاری خون دل خورده است و اینها روا نیست برای جایزه جلال که جایزه ادبی جمهوری اسلامی است و به نام نامی آل احمدی نامگذاری شده که خطایش را شناخته و به دامن اسلام و انقلاب بازگشته است.

انتخاب این رمان به عنوان اثر شایسته تقدیر اما در فضای مجازی نیز با واکنش روبرو بوده است. رضا رسولی نویسنده و از اعضای انجمن قلم ایران در واکنش به این انتخاب در توییتر خود چنین نوشت: امروز، رمان وضعیت بی عاری در مهم ترین جایزه ادبی کشور جایزه گرفت. گذشته از توصیف های اروتیک آن، صراحتا کتابچه تبلیغ آیین مندایی است، ناشر آن شهرستان ادب، موسسه ای حکومتی است که سخت ادعای انقلاب گری دارد. معلوم نیست این وضعیت بی عاری، تا کی در دستگاه های فرهنگی باقی خواهدماند.

احمد شاکری البته در اظهارات خود اشاره ای هم به اظهارات میثم امیری از داوران بخش مستند نگاری نیز داشت که درباره ممیزی کتاب عنوان کرده بود که معیارش برای این مساله وطن است نه چیز دیگری.

شاکری در این زمینه در نطق خود بدون اشاره به نام امیری بیان داشت: همه شرافت و عزت ما نتیجه انقلاب و حکمت امام راحل است که حرکت بخش و قیام آفرین بوده است. اگر امروز برخی می گویند که حدودشان در ممیزی کتاب، وطن است و نه انقلاب باید بدانند که اگر انقلاب نبود حتی ایران هم شرافتی نداشت که به آن افتخار کند.

جدای از این اظهارنظرها جایزه جلال در مراسم روز گذشته خود حواشی ریز و درشت دیگری نیز داشت. از نصب کردن تابلوی سازمان اسناد وکتابخانه ملی ایران با دریل روی تریبون درست چند لحظه قبل از آغاز مراسم تا تپق زدن های چند باره سخنرانان در حین خوانش متنی از پیش نوشته شده و نیز پرکردن بیشتر سالن با داستان نویسان دوره آموزشی آل جلال و غیبت بسیاری از داستان نویسان و ناشران در مراسم پایانی این جایزه.

حالا باید منتظر ماند و دید آیا این جایزه در پوست اندازی احتمالی خود در سال آینده که مسئولان اجرایی این جایزه از جمله مهدی قزلی نیز خود را بی تمایل به آن اعلام نکرده بودند راه به وفاقی حداکثری خواهد برد یا خیر؟

کد خبر 4798103

حمید نورشمسی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
آمارهای نشر در هفت ماه نخست سال جاری نشان می دهد تنها 3619 ناشر در این بازه زمانی اقدام به انتشار کتاب داشته اند که از این میان، 2281 ناشر زیر 11عنوان کتاب چاپ کرده اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

خبرگزاری کتاب ایران(اینبا)؛ مساله تعدد ناشران غیرفعال و آسیب های مربوط به آن در حوزه های مختلف، بارها و بارها از زبان کارشناسان نشر مورد اشاره قرار گرفته است؛ مساله ای که حالا با بررسی گزارش عملکرد ناشران در هفت ماهه نخست سال جاری، عینیت بیشتری پیدا می کند.

مطابق با اطلاعات خانه کتاب، تنها 3619 ناشر در هفت ماه نخست سال 1398 اقدام به انتشار کتاب کرده اند. اگر بخواهیم این رقم را در مقیاس با تعداد کل پروانه های نشری که بیش از 17هزار پروانه گزارش شده است، در نظر بگیریم، باید گفت در هفت ماه اول سال جاری، حدودا 20درصد ناشران به انتشار کتاب مبادرت داشته اند.

با نگاه دقیق تر مشخص می شود که از میان ناشرانی که در این بازه زمانی اقدام به چاپ کتاب کرده اند، 2281 ناشر زیر 11 عنوان کتاب (یک تا 10 عنوان) را انتشار داده اند. با در نظر 4 گروه دسته بندی ناشران بر اساس عملکرد سالیانه شان (ناشران فعال: حداقل یک عنوان کتاب منتشر کردند. ناشران کم کار: کمتر از 20 عنوان کتاب. ناشران پرکار: بین 20 تا 50 عنوان کتاب. ناشران حرفه ای: بیش از 50 عنوان کتاب) و با احتساب بازه زمانی گزارش حاضر، تقریبا 63درصد از ناشران فعال، در گروه ناشران کم کار قرار گرفته اند.

آمار تعداد ناشرانی که بین 1 تا 10 عنوان کتاب منتشر کرده اند، در جدول زیر آمده است:

تعداد کتاب 1 کتاب 2 کتاب 3
کتاب 4 کتاب 5 کتاب 6 کتاب 7 کتاب 8 کتاب 9 کتاب 10 کتاب جمع

تعداد ناشر 632 363 300 218 180 163 118 114 106 87 2،281

همچنین آمار تعداد ناشرانی که بیش از 10 عنوان کتاب منتشر کرده اند به شرح زیر است:

تعداد کتاب 11تا20 کتاب 21تا30 کتاب 31تا40 کتاب 41تا50 کتاب 51تا100 کتاب 101تا150 کتاب بیش از
150 کتاب جمع

تعداد ناشر 533 205 110 60 102 26 48 1،084

از میان 3619 ناشری که در هفت ماهه نخست سال جاری فعال بوده اند (ولو با انتشار یک عنوان کتاب) 3365 ناشر حقوقی (دارای پروانه نشر) و 254 ناشر حقیقی (موردی و ناشران مؤلف) بوده اند.

مطابق با بانک اطلاعاتی خانه کتاب، جداول زیر به پرکارترین ناشران در سه گروه عمومی، کودک ونوجوان و آموزشی اختصاص دارد:

فهرست 10 ناشر عمومی پرکار در هفت ماه نخست سال 1398 ( به ترتیب بیشترین تعداد چاپ اول):

ردیف ناشر کل کتاب ها چاپ اول چاپ مجدد تالیف ترجمه

1 سنجش و دانش 767 766 1 756 11

2 آموزشی تالیفی ارشدان 322 320 2 290 32

3 جنگل 518 302 216 492 26

4 گروه آموزشی مدرس 238 237 1 238 0

5 نوروزی 181 181 0 171 10

6 امیرفدک 161 161 0 161 0

7 صالحیان 158 158 0 146 12

8 راه دکتری 157 157 0 154 3

9 نسل روشن 135 122 13 123 12

10 جاودانه 157 106 51 137 20

فهرست 10 ناشر کودک و نوجوان پرکار در هفت ماه نخست سال 1398 (به ترتیب بیشترین تعداد چاپ اول):

ترجمه تالیف چاپ مجدد چاپ اول کل کتاب ها ناشر ردیف

715 11 537 189 726 پرتقال 1

178 33 96 115 211 میچکا 2

316 162 365 113 478 قدیانی 3

38 127 74 91 165 موسسه فرهنگی مدرسه برهان 4

0 67 4 63 67 بلور 5

5 48 0 53 53 آفرینش ادب 6

121 27 96 52 148 شرکت انتشارات فنی ایران 7

0 113 64 49 113 به نشر 8

3 49 3 49 52 نوید ظهور 9

72 83 111 44 155 شهر قلم 10

فهرست 10 ناشر آموزشی و کمک آموزشی پرکار در هفت ماه نخست سال 1398 (به ترتیب بیشترین تعداد چاپ اول):

ترجمه تالیف چاپ مجدد چاپ اول کل کتاب ها ناشر ردیف

4 1,017 152 869 1,021 مدرسان شریف 1

0 603 0 603 603 مدرسان برتر 2

0 552 0 552 552 موسسه مهرپویا مهراس 3

10 964 776 198 974 دانشگاه پیام نور 4

0 149 6 143 149 مشاوران صعود ماهان 5

0 651 524 127 651 خیلی سبز 6

45 79 0 124 124 رهپویان شریف 7

0 575 494 81 575 بین المللی گاج 8

11 69 1 79 80 گزینه پارسیان طب 9

0 412 362 50 412 شرکت انتشارات کانون فرهنگی آموزش 10

در هفت ماه نخست سال جاری، مجموعا 52هزار و 488 عنوان کتاب چاپ شده که از این رقم، 56درصد چاپ اولی و 44 درصد تجدید چاپی بوده است. همچنین از رقم کل کتاب های منتشر شده در این بازه زمانی، 72درصد تالیفی و 28درصد ترجمه ای بوده اند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
فریبا اقدامی، عضو شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان با اشاره به لزوم ایجاد شبکه سازی میان مروجان کتابخوانی بیان کرد: اگر شبکه سازی نباشد، کار تداوم نخواهد داشت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از ستاد خبری ستاد هماهنگی روستاها و عشایر دوستدار کتاب، اولین نشست افراد و گروه های مروج کتابخوانی کشور در سال 98 در حاشیه ششمین جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی با حضور محسن حاج زین العابدینی، رئیس شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان و دبیر ششمین جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی؛ علی اکبر زین العابدین، مشاور شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان کتاب خوانی کشور؛ فریبا اقدامی، عضو شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان؛ خانم امینی، عضو شورای هماهنگی و برنامه ریزی و دبیر شبکه مروجان کتابخوانی و اعضای شورای هماهنگی و برنامه ریزی و بیش از 60 نفر از مروجان و علاقه مندان به ترویج کتابخوانی از سراسر کشور در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار شد.

محسن حاج زین العابدینی، رئیس شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان و دبیر ششمین جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی در ابتدای جلسه گفت: در این جلسه در مورد فرم عضویت، ضرورت همکاری کارهایی که باعث هم افزایی می شود، بحث و تبادل اندیشه خواهیم داشت. تأکید ما بر غیردولتی بودن برنامه تقدیر از مروجان کتابخوانی است و از چند دوره گذشته تا به اکنون این مهم انجام شده است.

وی افزود: این برنامه به همت گروه های غیردولتی با حمایت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود. دو سال گذشته، انتخابات برگزار شده و شورای هماهنگی شبکه مروجان کشور شکل گرفته است. شبکه سازی و گسترده کردن فعالیت در استان ها، شهرستان ها و روستاها از اهداف ما بود.

حاج زین العابدینی با اشاره به جزئیات جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی و داوری ها، بیان کرد: همه مروجان می توانند با مراجعه به سایت bookpromotion ثبت نام خود را از طریق سایت انجام داده و اطلاعات خودشان را ثبت کنند. ما در هر استان باید یک گروه یا یک مروج داشته باشیم که فعالیت هایمان در ارتباط با این فرد یا گروه شکل بگیرد.

در ادامه، علی اکبر زین العابدین، مشاور شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان کتاب خوانی کشور اظهار کرد: اکثر افراد فعلی شبکه، پایتخت نشین هستند که الگو خوب و مطلوبی هم نیستند و ما در تلاش هستیم تا شرکت کنندگانی از استان ها و شهرستان های دیگر در این شبکه حضور داشته باشند.

وی افزود: وقتی شبکه شکل بگیرد، جای تنگ نظری نیست؛ همه رشد می کنند و کار مشارکت ملی می شود. کار داوطلبانه به یک کار شخصی تبدیل می شود و اگر امرارمعاش در آن صورت نگیرد به کار پاره وقت تبدیل خواهد شد.

فریبا اقدامی، عضو شورای هماهنگی و برنامه ریزی شبکه مروجان با اشاره به لزوم حضور شبکه سازی در جشنواره مروجان کتابخوانی بیان کرد: اگر شبکه سازی نباشد، کار تداوم نخواهد داشت. باید در هر منطقه مروجان دیگری را پیدا کنیم که بتوانیم در این مسیر به شبکه سازی برسیم و در این مسیر، شورای سیاست گذاری هم همراهی و کمک و انتقال تجربه خواهد داشت.

اکرم عطائیان، مروج و شایسته تقدیر ششمین دوره جشنواره تقدیر از مروجان کشور نیز بیان کرد: می توان برای رابطان جشنواره مروجان کتابخوانی کارتی صادر کرد که مشخصات آن ها به عنوان مروج ثبت شود.

خانم امینی، عضو شورای هماهنگی و برنامه ریزی و دبیر شبکه مروجان کتابخوانی عنوان کرد: پس از سه ماه از ثبت نام و گزارش فعالیت و میزان همکاری و تداوم همکاری با شبکه، کارت رسمی با اعتبار یک ساله صادر می شود و در صورت تداوم همکاری تمدید خواهد شد.

سپس، مجتبی رئیسی از گروه دوستداران محیط زیست داراب استان فارس، گفت: باید یک سازمان مردم نهاد را به ثبت برسانیم و کسانی که فرم پر کردند، به عنوان مؤسس سازمان عمل کنند و از این میان یک گروه برگزیده شود.

دکتر زین العابدینی در ادامه گفت : این شبکه ثبت شده است . با ابلاغیه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت خود را شروع کرده است و حکم معاونت وزیر برای اعضای شبکه به مدت دو سال از شهریورماه سال جاری است.

مهران بقائی، قصه نویس و عضو انجمن ادبی استان خوزستان بیان کرد: دوستداران کتاب آسیب های فراوانی در منطقه هایی با قوم های مختلف و متضاد و دیده اند. هزینه های زیادی که خودشان کردند ولی نهادهای مختلف حمایت نمی کنند و اگر کاری می کنند، بسیار ناچیز است.

آقای رضایی نویسنده شهر بوکان، بیان کرد: احساس نیاز در منطقه کردنشین وجود دارد؛13 سال است که ترویج و آموزش رایگان، تجهیز کتابخانه مدارس را انجام می دهم؛ اگر گروه یا کانالی باشد؛ به راحتی می توان فعالیت مروجان مناطق را ساماندهی کرد.

در ادامه جلسه، بابک طبرسی از کتاب سرای بابک آمل، گفت: نمی توان انتخابات را فعلاً اجرا کرد. باید ابتدا عضویت اعضا را به وجود بیاوریم سپس انتخابات برگزار کرد. طرح به صورت آزمایشی تعریف شده تا کار شکل بگیرد و شفاف سازی به وجود بیایید و باید شاخه ها را به صورت آزمایشی فعال کنیم.

ناهید جباری از شورای کتاب کودک،گفت: شبکه های مختلف را در کشور بر اساس آنچه داریم و با اعتمادسازی به وجود بیاوریم. با تعامل با نهاد و آموزش وپرورش و کتابخانه هایی که در منطقه هست می توان این شبکه ها را فعال کرد.

عبدالحکیم بهار، فعال و مروج کتاب خوانی از روستای رمین، شهرستان چابهار، نیز گفت: 15 سال است که بدون پول و امکانات، فعالیت ترویجی انجام می دهم. هر عضو موظف است شهر خود و شهرهای اطراف را گسترش دهد.

در پایان جلسه، محسن حاج زین العابدین به بیان جمع بندی درباره مسائل اقتصادی – فرهنگی، ساختار شبکه، کارت، مجوز قانونی، صندوق درآمدزایی، سایت مرجع، گسترش شبکه، هسته اولیه و گسترش آن، گروه و کانال جهت ارتباطات، پرداخت و همچنین امضای حاضران در جلسه و دریافت فرم های تکمیل شده علاقه مندان به عضویت در شبکه مروجان کتاب خوانی کشور انجام شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
خبرگزاری میزان- مدیرعامل موسسه خانه کتاب گفت: برخورد جدی و فکر شده با کتاب های قاچاق واجب و لازم است، بسیاری از دست فروشانی که در کنار خیابان انقلاب به فروش کتاب های غیر مجاز و یا غیر قانونی دست می زدند طی سالهای گذشته تعدیل و کاهش داده شده اند اما کافی نبوده است.

تاریخ انتشار: 09:51 - 24 آذر 1398

- کد خبر: 575901
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

نیکنام حسینی پور مدیرعامل موسسه خانه کتاب در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان پیرامون بحث تولید کتب بی محتوا و یا به معنای عامیانه کتاب سازی به عنوان یکی از معضلات موجود عرصه چاپ و نشر گفت: بخشی از کتاب سازی ها ریشه در سیاست های نادرست حوزه آموزش دارد، وقتی برخی از نهادها لزوم ادامه فعالیت اساتید و مدرسان را موکول به داشتن کتاب می کنند زمینه برای کتاب سازی فراهم می شود یعنی این قشر به دنبال ایجاد رزومه برای خود به چاپ کتاب اما کتاب های بی محتوا می پردازند.

وی در همین راستا ادامه داد: کتاب سازی و حواشی پیرامون این رویداد سبب شده تا کتا ب ها از نظر محتوا کم ارزش شوند، طبیعتاً در این شرایط کیفیت کتاب ها کاهش یافته و کمیت کتاب به عنوان ارزش برای افراد شناخته می شود.

بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین خبرها از موسسه خانه کتاب اینجا کلیک کنید

مدیرعامل موسسه خانه کتاب بیشترین تولید کتاب امروز را در حوزه کتاب های روانشناسی و تغذیه ای دانست و بیان کرد: بیشترین حجم کتاب سازی در بخش کتاب هایی با مضمون تغذیه و یا روانشناسی انجام می شود، این امر ضربه مهلکی را بر ذائقه مخاطب امروز وارد کرده لذا باید مورد بررسی، نظارت و توجه بیشتر قرار بگیرد.

دبیر هجدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه در همین رابطه اذعان کرد: کتاب سازی در حوزه نشر یک فاجعه است، البته برای جلوگیری از این وضع تمهیداتی صورت گرفته اما هنوز مفید واقع نشده است.

وی با اشاره به رواج کتب قاچاق در بازار نشر تاکید کرد: در حال حاضر فناوری جدید چاپ امکان توسعه و افزایش میزان کتاب های قاچاق را فراهم کرده است، حتی برخی فایل کتاب ها را از طریق فضای مجازی تهیه کرده و به شکل غیر قانونی چاپ می کنند و با این حرکت به شیوع کتاب های غیر مجاز دامن می زند.

مدیر موسسه خانه کتاب در همین راستا ادامه داد: البته طی سه سال گذشته اقدامات مناسبی از سوی دفتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته و از سوی نیروی انتظامی نیز برخورد مناسبی نسبت به قاچاق کتاب انجام شده است، این رویکرد بازخورد مناسبی را با خود به دنبال داشته و توانسته تا حدودی در حفظ حقوق ناشران و مولفان تاثیرگذار باشد.

حسینی پور در پایان پیرامون ضرورت برخورد با دست فروشان کتب قاچاق خاطرنشان کرد: برخورد جدی و فکر شده با کتاب های قاچاق واجب و لازم است، بسیاری از دست فروشانی که در کنار خیابان انقلاب به فروش کتاب های غیر مجاز و یا غیر قانونی دست می زدند طی سالهای گذشته تعدیل و کاهش داده شده اند، هم اکنون تعداد و میزان کتاب های قاچاق در بازار کاهش چشم گیری داشته است ولی کافی نبوده و نباید از این نکته گذشت که فروش کتب قاچاق همچنان در سطح بازار وجود دارد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
یک نویسنده گفت: والدین باید آنچه را که مورد مطالعه فرزندان شان قرار می گیرد، کنترل کنند و در خصوص رمان های مجازی باید گفت که ممیزی به عهده خانواده ها است. پدران و مادران باید مراقب باشند تا کودکانشان آنچه را که مناسب سن آن ها نیست و وقت آن ها را تلف می کند مطالعه نکنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

مجید زهتاب در گفت و گو با خبرنگار ایمنا در خصوص رمان های مجازی اظهار کرد: چنین رمان هایی بدون نام نویسنده ودر برخی موارد با محتوای های مبتذل در فضای مجازی منتشر و مورد استفاده قرار می گیرد.

وی افزود: فضای مجازی نیز مانند بسیاری از جاهای دیگر که در آن محتوای خوب و مبتذل وجود دارد، است. که این امر در فضای رمان و شعر نیز به همین شکل است.

این نویسنده در خصوص نظارت بر محتوای این رمان ها ادامه داد: نظارتی بر این محتواها نیست و نمی شود بر آن نظارت داشت بنابراین ضروری است که هر فرد بتواند خود آثار را ممیزی کند و به توان تشخیص شعر، رمان و مطلب مناسب برساند.

زهتاب با اشاره به اینکه فضای مجازی پر شده از آنچه خوب و بد است، ادامه داد: اینکه می گویم امکان نظارت در این خصوص وجود ندارد را از این رو می گویم که اگر امکان آن بود تا کنون انجام شده بود.

وی در خصوص روند چاپ یک کتاب رمان اضافه کرد: زمانی که رمانی بخواهد چاپ شود باید زیر نظر فرهنگ و ارشاد مجوز چاپ بگیرد و اگر مجوزی نباشد چاپ خانه آن را چاپ نمی کند، اگرهم چاپ کند با آن برخورد می شود.

این نویسنده ادامه داد: حال فضایی را در نظر بگیرید که بدون چنین زحمت هایی با یک کلیک رمان در اختیار همگان قرار می گیرد و کنترل این امر مانند بسیاری دیگر از امور که کنترل آن ها در فضای مجازی دشوار است، کاری بسیار مشکل است.

زهتاب با بیان اینکه انتشار رمان های مجازی بدون نام نویسنده و با محتوای مبتذل پدیده ای جدید است، افزود: کسانی که اهل مطالعه هستند باید آنقدر مطالعه کنند و سطح معلومات خود را بالا ببرند تا بتوانند صواب و ناصواب را از هم تشخیص دهند.

وی با اشاره به نقش والدین در این خصوص تصریح کرد: والدین باید آنچه را که مورد مطالعه فرزندان شان قرار می گیرد، کنترل کنند و در خصوص این رمان ها باید گفت که ممیزی به عهده خانواده ها است. پدران و مادران باید مراقب باشند تا کودکانشان آنچه را که مناسب سن آن ها نیست و وقت آن ها را تلف می کند مطالعه نکنند و والدین خود مسیر درست حرکت در مطالعه را برای آن ها ترسیم کنند.

این نویسنده در خصوص این راهکار گفت: البته باید توجه داشت که این راهکار نیز برای همه خانواده ها میسر نیست علت آن هم این است که همه خانواده ها اهل مطالعه نیستند و فرد اگر بخواهد به فرزندش بگوید چه بخواند و چه نخواند باید ابتدا خودش مطالعه داشته باشد و این نیز خود یک مساله اساسی است.

کد خبر 401030

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
بررسی ها نشان می دهد قیمت کتاب نسبت به سال گذشته، با افزایش 57درصدی به 32هزار و 383 تومان رسیده؛ این در شرایطی است که با وجود بازار متلاطم مواد اولیه تولید کتاب، شمارگان متوسط کتاب ها ثابت مانده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): صنعت نشر در یک سال اخیر به شکل چشمگیری تحت تاثیر آشفتگی های بازار ارز و به تبع آن بازار مواد اولیه تولید کتاب قرار گرفت؛ بحرانی که حالا کم کم آرام گرفته و می توان تبعاتی که در طول این یک سال به جای گذاشته، دقیقتر دید: افزایش 60درصدی قیمت کتاب!

بانک اطلاعاتی خانه کتاب امکان بررسی تطبیقی وضعیت بازار نشر در بازه های زمانی مختلف را ایجاد کرده است و بر اساس این اطلاعات، قیمت کتاب در هفت ماهه نخست سال جاری(98) نسبت به بازه زمانی مشابه در سال گذشته(97) با افزایش چشمگیری مواجه بوده است. قیمت میانگین هر جلد کتاب در این بررسی 57درصد و قیمت هرصفحه کتاب به صورت میانگین، 67درصد افزایش داشته است.

نکته قابل توجه این است که بحران تامین مواد اولیه تولید کتاب؛ خصوصا آغاز تورم قیمت کاغذ تقریبا به نیمه نخست سال 97 بازمی گردد که تاثیرات آن بر بازاهای کتاب را از آغاز شش ماه دوم سال گذشته به مدت یک سال (تا مهرماه 98) قابل بررسی می کند.
سال 1397 1398 درصد تغییر

قیمت کل (هزار ریال) 12،575،041،914 19،231،724،286 53%

میانگین قیمت هر کتاب (ریال) 205،777 323،838 57%

میانگین قیمت هر صفحه (ریال) 1،229 2،047 67%

دغدغه افزایش قیمت کتاب و پایین آمدن قدرت خرید کتاب نزد اهالی مطالعه، با انتشار این اطلاعات به شکل شفافی عینیت می یابد: قیمت میانگین هرجلد کتاب به 32هزار و 383تومان رسیده است؛ رقمی که قطعا تاثیر مستقیمی بر سبد خرید کالاهای فرهنگی خانواده ها خواهد گذاشت. یادآوری می شود که این رقم در سال گذشته، 20هزار و 577تومان محاسبه می شد.

ادامه بررسی ها نشان می دهد متغیرهای دیگری نیز در حوزه نشر و در بازه های مورد اشاره، تغییرات قابل توجهی داشته اند. به عبارت دیگر، افزایش قیمت کاغذ و آشفتگی های مربوط به آن، تاثیری روی شمارگان متوسط کتاب ایجاد نکرده است و این فیلد آماری با وجود تغییر برخی پارامترها، همچنان 1399 نسخه برای هر کتاب را نشان می دهد.

سال 1397 1398 درصد تغییر

شمارگان کل 68،795،101 72،597،982 6%

میانگین شمارگان 1،399 1،399 0 %

البته ذیل این جدول، باید به جدول تعداد عناوین و نوبت های چاپی در موارد تجدید چاپی توجه کرد که در بازه های زمانی هفت ماهه سال های 97 و 98 در دسته بندی دیویی به قرار زیر بوده است:
موضوع سال 1397 سال 1398 درصد تغییر

کلیات 624 652 4

فلسفه و روانشناسی 2,262 2,918 29

دین 4,329 4,563 5

علوم اجتماعی 5,180 5,543 7

زبان 1,228 1,205 -2

علوم طبیعی و ریاضیات 733 662 -10

علوم عملی 5,833 6,273 8

هنر 1,723 1,701 -1

ادبیات 8,758 8,885 1

تاریخ و جغرافیا 2,115 2,281 8

کمک درسی 9,518 9,642 1

کودک و نوجوان 7,510 8,163 9

جمع بندی 49,813 52,488 5

اطلاعات این گزارش حاکی از آن است که با وجود بحران های مختلف، صنعت نشر توانسته به یاری حمایت ها و کنترل بازار(بالاخص بازار کاغذ که با ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشکل های مرتبط با نشر، سامان گرفت.) ثبات نسبی خود را حفظ کند اما اولا؛ افزایش 60درصدی قیمت پشت جلد کتاب ها، موضوعی نیست که بتوان نادیده گرفت و ثانیا؛ شمارگان متوسط 1399 نسخه ای اگرچه در این بررسی تطبیقی (قبل و بعد از بحران) حفظ شده اما به خودیِ خود، عدد قابل دفاعی نیست.

پایین آمدن نرخ کاغذ از بندی 500هزارتومان به حدود 200هزارتومان و کاهش قیمت سایر اقلام اولیه تولید کتاب، این امید را ایجاد کرد که افزایش قیمت کتاب، متوقف و بهای پشت جلد کتاب ها به شرایط پیشین برگردد اما این اتفاق محقق نشده است. حالا باید دید با توجه به نزدیک شدن پایان سال و مساله آماده سازی کتاب های تازه برای ارائه در نمایشگاه کتاب تهران (در اردیبهشت ماه)، آینده قیمت کتاب و بازار نشر به کجا می انجامد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
اسلامی اردکانی رونق نقد را نشانه پویایی و شکوفایی علم دانست و گفت: تعداد مقالات در مقایسه با دوره قبل حدود 300 مقاله کاهش داشته اما در برخی از شاخه ها شاهد رشد کیفی هستیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

سیدحسن اسلامی اردکانی، دبیر علمی شانزدهمین دوره جشنواره نقد در گفت و گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، درباره این رویداد بیان کرد: امسال بیش از 700 مقاله شامل آثار ارسالی و جمع آوری شده از نشریات مختلف در هیات داوران بررسی شدند. تعداد مقالات در مقایسه با دوره قبل حدود 300 مقاله کاهش داشته اما در برخی از شاخه ها شاهد رشد کیفی هستیم.

وی با بیان این مطلب که امسال در برخی حوزه ها اثر برتر شناسایی نشده است، افزود: جای تاسف است با وجود انتشار کتاب در برخی حوزه ها، مقاله انتقادی قابل توجه و موثری نوشته نشود. بار ها اعلام کرده ام و نوشته ام، وقتی در حوزه ای مقاله ای برگزیده نمی شود به این معناست که کسی درگیر مسائل جدی نشده است؛ به عبارت دیگر ملاک و سنجش گری علم، صرفا تولید اثر نیست بلکه چرخش، پایش و نقادی آثار ملاک است.

به گفته اردکانی، نشانه پویایی و شکوفایی علم میزان تولید نقد است.

دبیر علمی شانزدهمین دوره جشنواره نقد با اشاره به انتشار دفترچه گزارش برگزاری شانزدهمین دوره جشنواره نقد گفت: مطابق دوره های قبل، کتابچه ویژه جشنواره نقد همزمان در مراسم اختتامیه توزیع خواهد شد. در این کتابچه آثار راه یافته به مراحل مختلف داوری، پدید آورندگان و چکیده مقالات برتر و همچنین داوران معرفی شده اند. هر اثر با نظر سه داور بررسی شده است.

اردکانی ادامه داد: در حالی که در حوزه های علوم اجتماعی ، علوم تربیتی، علوم ارتباطات شاهد حجم قابل توجه آثار بودیم در حوزه هایی مانند اخلاق، آثار بسیار اندک بود. امید واریم جامعه علمی ما به این حوزه که به یک معنا بسیار ریشه دار و از سوی دیگر با توجه به طرح مسائل مختلف به روز، جدید تلقی می شوند، بیش از گذشته توجه کنند. انتشار اندک کتاب در حوزه اخلاق یکی دیگر از دلایل رونق کم نقد در این شاخه است.
وی درباره دلایل کم توجهی منتقدان به برخی موضوعات بیان کرد: عوامل مختلفی دست به دست می دهند تا نقد جدی در حوزه نشر شکل نگیرند؛ درحالی که منتقدان می توانند حلقه ای از چرخه صنعت نشر باشند. مطابق با تصور غالب، ناقد کسی است که با خصومت به پدید آورندگان حمله می کند؛ درحالی که چنین نیست.

اردکانی بیان کرد: ناقد در دنیای مدرن واسط بین پدید آور، ناشر و مخاطب علاقه مند است. ناقد به مخاطب کمک می کند تا با آگاهی، دست به انتخاب بزند و داوری درباره اثر را بیاموزد. این نگاه به کارکرد نقد، احتمال خرید کتاب را افزایش می دهد؛ بنابراین ناشران داخلی نیز باید مانند ناشران حرفه ای دنیا به سمت بهره مندی از منتقدان بروند و از آن ها برای نوشتن نقد، دعوت کنند.

وی درباره دیگر دلایل ضعف تولید نقد ادامه داد: طی دو دهه اخیر شرط انتشار مقاله در نشریات علمی و پژوهشی این است که مقالات انتقادی نباشند؛ چراکه تصور می شود مقالات انتقادی، نوآورانه نیستند. نبود کارگاه های آموزش نقد نیز از دلایل بی توجهی به نقد کتاب است.

اختتامیه در شانزدهمین دوره جشنواره نقد ساعت 15 تا 17 یکشنبه (24 آذر ماه) در سرای کتاب موسسه خانه کتاب برگزار می شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
دنیای اقتصاد : جهش قیمت دلار در دو سال اخیر، بر بهای بسیاری از کالاهای مصرفی خانواده ها و کالاهای فرهنگی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم گذاشته است، اما در این میان موضوع افزایش قیمت کتاب از اهمیت و ظرافت بیشتری برخوردار است زیرا بررسی دلایل این افزایش و تبعات آن نیازمند نگاهی همه جانبه است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : بیتوته

با توجه به تولید اندک کاغذ در کشور و واردات آن، هرگونه نوسان ارزی تاثیری مشهود بر قیمت نهایی کتاب به جا می گذارد؛ آنچنان که مشاهده می کنیم در هفت ماه نخست امسال نسبت به دوره مشابه قیمت کتاب با تغییرات شگرفی همراه بوده است. هرچند قیمت کاغذ کمتر از 20 درصد پشت جلد را به خود اختصاص می دهد، با در نظر گرفتن تاثیر دلار و جنبه های روانی این تغییر بر دیگر عوامل تولید، مانند افزایش قیمت دستگاه های چاپ، هزینه های مواد اولیه چاپخانه ها، بالا رفتن دستمزدها و هزینه حمل و نقل، در نهایت قیمت عرضه شده به مخاطب را بیش از 50 درصد افزایش می دهد. از سوی دیگر کاهش قدرت خرید اغلب خانواده ها وتنگناهای معیشتی موجب می شود کتاب که در انتهای فهرست نیازهای آنها قرار دارد، از سبد خریدشان به کلی حذف شود. از این رو می توان گفت افزایش قیمت دلار فشاری مضاعف بر اقتصاد نشر وارد می کند؛ اقتصادی که با توجه به آمار پایین سرانه مطالعه در کشور، در حالت عادی نیز بسیار شکننده و آسیب پذیر است. به تجربه ثابت شده است هرگاه قیمت کالایی به هر دلیل افزایش یافت حذف عوامل بالابرنده قیمت، به کاهش بهای کالا منجر نمی شود یا دست کم قیمت به روز نخست بازنخواهد گشت.

می توان نگران بود اگر همین رویه که آمارها نشان می دهند در سال های بعد ادامه یابد، قیمت پشت جلد کتاب ها روندی صعودی و شتابدار خود را ادامه دهند. همان طور که گزارش خبرگزاری کتاب بر اساس اطلاعات مندرج در بانک اطلاعاتی خانه کتاب نشان می دهد قیمت کتاب در هفت ماه نخست سال جاری(98) نسبت به بازه زمانی مشابه در سال گذشته(97) با افزایش چشمگیری مواجه بوده است. قیمت میانگین هر جلد کتاب در این بررسی 57درصد و قیمت هرصفحه کتاب به صورت میانگین، 67درصد افزایش داشته است.نکته قابل توجه این است که بحران تامین مواد اولیه تولید کتاب، خصوصا آغاز تورم قیمت کاغذ تقریبا به نیمه نخست سال 97 بازمی گردد که تاثیرات آن بر بازارهای کتاب را از آغاز شش ماه دوم سال گذشته به مدت یک سال (تا مهرماه 98) بررسی می کند.دغدغه افزایش قیمت کتاب و پایین آمدن قدرت خرید کتاب نزد اهالی مطالعه، با انتشار این اطلاعات به شکل شفافی عینیت می یابد: قیمت میانگین هرجلد کتاب به 32هزار و 383تومان رسیده است؛ رقمی که قطعا تاثیر مستقیمی بر سبد خرید کالاهای فرهنگی خانواده ها خواهد گذاشت. یادآوری می شود که این رقم در سال گذشته، 20هزار و 577تومان محاسبه می شد.ادامه بررسی ها نشان می دهد متغیرهای دیگری نیز در حوزه نشر و در بازه های مورد اشاره، تغییرات قابل توجهی داشته اند. به عبارت دیگر، افزایش قیمت کاغذ و آشفتگی های مربوط به آن، تاثیری روی شمارگان متوسط کتاب ایجاد نکرده است و این فیلد آماری با وجود تغییر برخی پارامترها، همچنان 1399 نسخه برای هر کتاب را نشان می دهد. البته علاوه بر این جدول، باید به جدول تعداد عناوین و نوبت های چاپی در موارد تجدید چاپی نیز توجه کرد که در بازه های زمانی هفت ماهه سال های 97 و 98 تغییرات را نشان می دهد.

اطلاعات این گزارش حاکی از آن است که با وجود بحران های مختلف، صنعت نشر توانسته به یاری حمایت ها و کنترل بازار(به ویژه بازار کاغذ که با ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشکل های مرتبط با نشر، سامان گرفت) ثبات نسبی خود را حفظ کند اما اولا، افزایش نزدیک به 60درصدی قیمت پشت جلد کتاب ها، موضوعی نیست که بتوان نادیده گرفت و ثانیا، شمارگان متوسط 1399 نسخه ای اگرچه در این بررسی تطبیقی (قبل و بعد از بحران) حفظ شده اما به خودیِ خود، عدد قابل دفاعی نیست.هرچند پایین آمدن نرخ کاغذ از بندی 500هزارتومان به حدود 200هزارتومان و کاهش قیمت سایر اقلام اولیه تولید کتاب، در مقطعی این امید را ایجاد کرد که افزایش قیمت کتاب، متوقف و بهای پشت جلد کتاب ها به شرایط پیشین برگردد اما این اتفاق محقق نشده است. حالا باید دید با توجه به نزدیک شدن پایان سال و مساله آماده سازی کتاب های تازه برای ارائه در نمایشگاه کتاب تهران (در اردیبهشت ماه)، آینده قیمت کتاب و بازار نشر به کجا خواهد انجامید.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
درمجموع گردش مالی مؤسسات کنکوری 40 الی 50 هزار میلیارد تومان عنوان شده است و این در حالی است که تمام بودجه وزارت آموزش وپرورش امسال 56 هزار میلیارد تومان بوده است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : بیتوته

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - محدثه لک؛ گردش مالی مؤسسات کنکوری حدود 40 الی 50 هزار میلیارد تومان تخمین زده می شود این در حالی است که طبق لایحه بودجه 99 درآمد دولت از محل صادرات نفت 45 هزار میلیارد تومان خواهد بود، یعنی گردش مالی این مؤسسات که می توان ادعا کرد نقش پررنگی در ایجاد مافیای کنکور دارند برابر با فروش یک سال نفت کشور است!
مسئله قابل تأمل آنجاست که این مؤسسات و انتشارات کنکوری با گردش مالی کلان ذکرشده، طبق قانون از پرداخت مالیات معاف اند!
طبق بند (ل) ماده 139 اصلاحی قانون مالیات های مستقیم فعالیت های انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری از پرداخت مالیات معاف شده اند. در این قانون فعالیت انتشاراتی، مجموعه فعالیت های عرضه شده در فرآیند تولید فکری، فنی، پخش و فروش کتاب به صورت مکتوب و الکترونیکی تعریف شده است. در این صورت همه ناشران کتاب از پرداخت مالیات معاف می شوند حتی انتشاراتی با درآمد های میلیاردی مانند ناشران کتاب های کنکور که این روز ها اکثر بیلبورد های شهر و تبلیغات صداوسیما را به خود اختصاص داده اند.

قبولی در کنکور فقط با 10 میلیون تومان ناقابل!
در ایران بیش از 90 موسسه و انتشارات کتب کنکوری وجود دارد که برخی از این مؤسسات مانند گاج، قلم چی، خیلی سبز، مبتکران و ... کارتل های اقتصادی عرصه آموزش ایران محسوب می شوند. این انتشارات علاوه بر نشر کتب کمک آموزشی در قالب مؤسسات غیرانتفاعی کنکوری نیز فعالیت دارند. نکته قابل توجه آنجاست که مؤسسات و آموزشگاه های غیرانتفاعی نیز از پرداخت مالیات معاف شده اند! به این صورت هرساله با تبلیغات گسترده، میلیارد ها تومان بدون پرداخت یک ریال مالیات به جیب این مؤسسات و ناشران آن می رود!

فارغ از آن که این انتشارات از نام کنکور فراتر رفته و از مقطع ابتدایی تا متوسطه کتاب هایی با عناوین مختلف مانند کتاب کار، عیدانه، تابستانه، خودآموز، تیزهوشان و... تألیف کرده اند اگر صرفا روی دوره ی متوسطه متمرکز شویم و از درآمد حاصل از فروش کتب مقاطع دیگر چشم پوشی کنیم، مجموع هزینه کتاب های آموزشی این مؤسسات در رشته های تخصصی ریاضی و تجربی فقط در دوره ی پیش دانشگاهی برای یک دانش آموز از هشت صد هزار تا دو میلیون تومان برآورد می شود. حال اگر هزینه آزمون های آزمایشی این مؤسسات را هم به این مبلغ اضافه کنیم این هزینه به یک میلیون و پانصد هزار تا سه میلیون تومان افزایش خواهد یافت.

علاوه بر آن هزینه کلاس های تست، مشاوره های تحصیلی، همایش ها و سمینار هایی تحت عنوان جمع بندی دروس و... که تحت برند این مؤسسات فعالیت می کنند اگر در این هزینه ها بگنجانیم مجموعاً به طور متوسط هر دانش آموز باید 5 تا 10 میلیون تومان برای تمامی دروس هزینه کند!

برابری گردش مالی مؤسسات کنکوری با بودجه وزارت آموزش وپرورش!
بر اساس اعلام سازمان سنجش در سال 98 داوطلبان کنکور سراسری یک میلیون و صد و هجده هزار و هفتصد و نود و سه نفر بوده اند. اگر برای رقابت در آزمون کنکور هزینه میانگین تقریبی را 10٬000٬000 تومان در نظر بگیریم، می توان درآمد بیش از 11 هزارمیلیاردی را از کنکور برآورد کرد. ضمن آن که بر اساس ادعا های صورت گرفته گردش مالی سالیانه این مؤسسات در بخش کتاب های کمک درسی نیز 20٬000٬000٬000٬000 تومان است. درمجموع گردش مالی مؤسسات کنکوری 40 الی 50 هزار میلیارد تومان عنوان شده است و این در حالی است که تمام بودجه وزارت آموزش وپرورش امسال 56 هزار میلیارد تومان بوده است!

با احتساب مالیات 15 درصدی این مؤسسات در صورت عدم معافیت، موظف به پرداختِ مالیاتیِ سالانه 6٬000٬000٬000٬000 تومان می باشند ضمن آن که ثبت نام داوطلبان کنکور سراسری در چند سال اخیر با سیر صعودی همراه بوده است، عاملی که قطعا در سود بیشتر مؤسسات کنکوری اثرگذاری بالایی دارد؛ به این ترتیب هرساله گردش مالی این مؤسسات با افزایش داوطلبین کنکور نیز بیشتر می شود.

معافیت مالیاتی سؤال برانگیز مدارس و مؤسسات غیرانتفاعی
علاوه بر معافیت مالیاتی انتشاراتی ها که بیشترین سود آن به جیب مافیا و انتشارات کتب کنکوری می رود مدارس و آموزشگاه های غیرانتفاعی با درآمد های غیر شفاف نیز از پرداخت مالیات معاف اند. ارتباط این مؤسسات غیرانتفاعی به موضوع معافیت مالیاتی انتشارات کنکوری آنجاست که طبق اطلاعات به دست آمده بیش از 800 آموزشگاه غیرانتفاعی در تهران وجود دارد که 65 درصد آن ها درزمینهٔ کنکور فعالیت دارند.

با توجه به نام و برند این آموزشگاه ها در سطح شهر می توان ادعا کرد بسیاری از ناشران مطرح کتب کنکوری و کمک آموزشی به ساخت مؤسسات و مدارس غیرانتفاعی روی آورده اند. مسئله ای که معافیت مالیاتی مدارس و آموزشگاه های غیرانتفاعی با درآمد های نجومی را سؤال برانگیزتر می کند!

از محمد خاتمی تا کاظم قلم چی!
سال گذشته بود که لیست مدارس گران قیمت تهران منتشر شد، مدارس به اصطلاح غیرانتفاعی که اکثرا منصوب به سیاستمداران راست و چپی است؛ همچنین نام ناشران مطرح کتب کنکوری مانند قلم چی نیز در این لیست پرخرج و حاشیه دیده می شود!

بر اساس این لیست میزان مبلغ دریافتی برای دوره ی پیش دانشگاهی در این مدارس از 22 تا 37 میلیون تومان تخمین زده می شود.

حال اگر متوسط تعداد دانش آموزان یک مدرسه را 150 نفر در نظر بگیرم سود نهایی یک مدرسه غیرانتفاعی بیش از 5٬000٬000٬000 تومان خواهد بود. این در حالی است که برخی از این مدارس سالانه 300 دانش آموز جذب می کنند؛ به عبارتی گردش مالی سالیانه برخی از این مؤسسات و مدارس غیرانتفاعی بیش از 30٬000٬000٬000 تومان است.

به طورکلی 10 موسسه بزرگ آموزش و نشر کتب کنکور در کشور وجود دارد که برخی از آن ها علاوه بر سرمایه گذاری در حوزه ی نشر به تأسیس مدارس غیرانتفاعی نیز روی آورده اند. به این صورت گردش مالی سالانه این مؤسسات از مجموع درآمد فروش کتب و مدارس غیرانتفاعی بیش از 50٬000٬000٬000٬000 تومان خواهد بود.

با توجه به مخالفت دولتمردان برای اصلاح این قانون و سود کلان آموزشگاه های غیرانتفاعی و انتشارات کتب کنکوری این سؤال مطرح می شود چه کسانی از معافیت این مدارس و مؤسسات سود می برند و ذینفع خواهند بود؟! آیا باید ارتباطی میان سرمایه گذاری سیاستمداران و معافیت مالیاتی مدارس خصوصی قائل شد؟! آیا مافیای کنکور آن قدر قدرتمند و ریشه دار است که علاوه بر جلوگیری از حذف کنکور می تواند مانع حذف معافیت مالیاتی بی ضابطه فرهنگی شود؟!

تهدید به قیام برای اصلاح یک قانون!
در روز های اخیر که موضوع چالش برانگیز اصلاح قانون معافیت های مالیاتی فرهنگی و هنری مطرح شد برخی دولتمردان و سلبریتی ها با این مغلطه که اهالی فرهنگ و هنر درآمد های ناچیز دارند و مستحق معافیت اند به مخالفت علنی با اصلاحیه قانون معافیت های مالیاتی پرداختند و حتی برخی تهدید به قیام کردند! درصورتی که مطالبه مردمی اصلاحیه این قانون با ایجاد سقفی معقول برای معافیت مالیاتی است همان طور که برای عامه مردم حقوق زیر سه میلیون تومان از پرداخت مالیات معاف اند نه

حقوق های نجومی چند صدمیلیونی و میلیاردی!
لازم به ذکر است در پیش نویس لایحه بودجه 99 حدود 18 هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از اصلاح قانون معافیت های مالیاتی فرهنگی، هنری و مناطق آزاد در نظر گرفته شده بود که تمامی این پیشنهاد ها توسط رئیس سازمان برنامه وبودجه و هیات وزیران از دستور کار خارج شد!

درهرصورت مخالفت دولت با اصلاح این قانون بیش از آن که به نفع عامه مردم باشد تنها موجب فربه شدن برخی سلبریتی ها و ناشران و مافیای کنکوری خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو
مهدی قزلی، در اختتامیه دوازدهیمن دوره جایزه ادبی جلال آل احمد این رویداد را فرصت دیده شدن کتاب خوب از هر نویسنده با هر اعتباری و هر سنی معرفی کرد و گفت: برگزارکنندگان این جایزه دوست دار انقلاب اسلامی و محب وطن و اهل ادبیات هستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : فرهنگ امروز

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اختتامیه دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نیکنام حسینی پور، مدیرعامل خانه کتاب، حجت الاسلام محمدعلی مهدوی راد، از اعضای هیات علمی جایزه، حجت الاسلام سیدهادی خسروشاهی، نویسنده و پژوهشگر، مهدی قزلی، دبیر اجرایی، محمدرضا شرفی خبوشان، دبیر علمی جایزه، داوران و اعضای هیات علمی و جمعی از نویسندگان و ناشران، عصر شنبه (23 آذرماه) در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد.

قزلی در تشریح جریان برگزاری دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با اشاره به اینکه گستردگی، تنوع، نگاه همه جانبه و چتر گسترده و پهن پیکر جایزه جلال قابل توجه بوده است، بیان کرد: در 6 دوره اخیر جایزه جلال از دوره هفتم تا دوازدهم، 53 نفر ظرفیت در هیات علمی وجود داشته است که 35 نفر در این جایگاه حضور پیدا کرده اندغ علاوه براین 66 درصد افراد بدون تکرار، یعنی از بین هر سه نفر در هیأت علمی دو نفر نخستین بار حضور داشته اند؛ این در حالی است که در 6 دوره ابتدایی از دوره اول تا ششم، تنها از 16 نفر برای حضور در جایگاه هیات علمی استفاده شده است یعنی 29 درصد.

وی ادامه داد: در این 6 دوره، 25 ناشر، جایزه جلال گرفته اند. آثار نشر چشمه 5 بار موفق به دریافت جایزه شده اند، آثار نشرهای سوره مهر و نیماژ 3 بار برنده شده اند به عبارت دیگر این سه ناشر بیشترین آمار برندگان را داشته اند.

قزلی افزود: در این شش دوره، 72 نفر ظرفیت برای حضور در جایگاه داوری وجود داشته است که 52 نفر از سوی هیات های علمی به عنوان داور انتخاب و معرفی شده اند. این یعنی 72 درصد همچنین در دوره های اولیه، غالبا اعضای هیأت داوران اعلام نشده اند.

مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان درباره دوره دوازدهم بیان کرد: میانگین سنی نویسندگان نامزده شده در این دوره جایزه جلال 45 سال است. از میان 25 نویسنده و 22 عنوان کتاب نامزده شده 36 درصد 9 نفر آنان کمتر از 40 سال سن دارند.

قزلی ادامه داد: در نظر داوران جایزه ادبی جلال آل احمد، هر کسی در هر سنی و با هر اعتباری کتاب خوب بنویسد دیده می شود. دلیل حرفم این است که در دوره دوازدهم دو نویسنده از برندگان این جایزه اثر اولی هستند. این موجب افتخار ماست؛ به علاوه نام چهار نشر یوشا، هیلا، گلگشت و انتشارات قدیانی در این شش دوره، نخستین بار است که در میان نامزدهای جایزه جلال دیده می شود.

وی افزود: برگزارکنندگان این جایزه دوست دار انقلاب اسلامی و محب وطن و اهل ادبیات هستند؛ بیش از یکصد عنوان کتاب منتشر شده دارند که می تواند سبد مطالعه یک ساله یک کتاب خوان حرفه ای را تامین کند.

دبیر دوازدهمین دوره جایزه جلال آل احمد با اشاره به میزان استقبال از پایگاه نقد داستان گفت: پایگاه نقد داستان نزدیک به 2000 کاربر دارد. هرکسی که می خواهد داستان های کوتاهش نقد شود، در این پایگاه عضو شود و از امکانات آن استفاده کند.
قزلی ادامه داد جذب نخستین سرباز فرهنگ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود نیز اتفاق مهمی است که عرصه فرهنگ رقم خورده است. آقای دکتر حسینی سورکی از محققان جوان کشورمان نخستین سرباز فرهنگ است که به مدخل نویسی در ویکی ادبیات مشغول است.

خاطرات سیدهادی خسروشاهی از جلال آل احمد
حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خسروشاهی، محقق در این مراسم درباره آل احمد گفت: آشنایی من با جلال آل احمد به دوران اوج نهضت ملی ایران باز می گردد. در آن زمان نوجوانی در تبریز بودم که به خیابان تربیت می رفتم و از روزنامه فروش آنجا روزنامه می خریدم روزنامه ها را جایی می گذاشت تا بقیه بتوانند آن ها را بخوانند البته بیشتر روزنامه های حزبش را آنجا می گذاشت. روزنامه شاهد را که جلال آل احمد مدیر داخلی آن بود دوست داشتم بخوانم اگر هم مدیر داخلی اش نبود مقالات خوبی می نوشت؛ این ابتدای آشنایی ام با جلال آل احمد بود.

این محقق در ادامه بیان کرد: پس از اینکه در سال 1333 به قم و سپس به تهران آمدم از آیت الله طالقانی پرسیدم در تهران بهتر است چه کسانی را ملاقات کنم غیر از اصحاب مسج، جلال آل احمد را به من معرفی کرد. ملاقات با آل احمد سخت نبود. پیش او که رفتم خیلی متواضع از ما پذیرایی کرد، همسرش سیمین دانشور هم آنجا بود. آشنایی ما به دوستی نزدیک تبدیل شد و در آنجا درباره رساله اش با عنوان عزاداری های نامشروع، صحبت کردیم. قیمت آن دو ریال بود که زود تمام و مشخص شد چند نفر از بازاریان مومن قربت الی الله این کتاب ها را آتش زده اند. این رساله نزد من به امانت ماند تا زمانی که آیت الله خامنه ای قمه زنی را تحریم کردند. ما بهانه خوبی پیدا کردیم این رساله را در میان انبوهی از اوراق و کتاب ها پیدا کردیم. رساله را روزنامه اطلاعات چاپ کرد و بعد این رساله را مستقلا چاپ کردم.

در این مراسم احمد شاکری، پس از دریافت جایزه اش در بخش نقد ادبی گفت: آن معرفتی که امام خمینی(ره) در مردم دمید، مصداق یخرج الظلمات من النور بود. این معرفت، معرفت حرکت بخش و قیام بخش است. بعضا شنیده می شود مناجات و معیار و چارچوب برخی جوایز ادبی در انتخاب کتاب وطن است اگر جمهوری اسلامی نبود ایران هم شرافتی نداشت. اگر از جایزه ادبی جلال آل احمد یاد می کنیم جایزه ادبی جمهوری اسلامی ایران است.

او افزود: جایزه جلال نه جایزه ای از جلال نه جایزه ای برای جلال است. چون جلال انسان آزاده ای است که اشتباهاتش را شناخت. جایزه به نام او برگزار می شود اگر از جایزه جلال تقدیر می شود نباید آن تقلیل به یک شخصیت باشد.

شاکری با اشاره به اینکه حد و مرز چیست؟ و جایزه جلال باید چه حد و مرزی را در انتخاب هایش رعایت کند؟ اظهار داشت: آیا کتابی که مبنایش فروید زدگی است می تواند قیام لله انجام دهد. آیا کتابی که شک را جایگزین یقین می کند قادر است مسیر لله را نشان دهد. از برگزار کنندگان جایزه جلال آل احمد از دو جهت متشکرم. یکی اینکه وقتی در این اوضاع و احوال درباره کتابی توافق می شود جرقه نور و امید است. به هر حال در این سال ها منتقد جایزه جلال آل احمد بودم.

شاکری ادامه داد: نقدم به جایزه جلال آل احمد نقد شخصی و جناحی نبود نقدم مبتنی بر چیزی بود که در حوزه علمیه آموختم. دیدن و تقدیر کردن از مخالف، کاری نیست که بتواند هرکسی انجام دهد. این چیزی است که در شرفی خبوشان، مهدی قزلی و داوران جایزه ادبی جلال آل احمد وجود دارد.

در این مراسم محمدرضا شرفی خبوشان، دبیر علمی جایزه ادبی جلال آل احمد با اشاره به اینکه بیش از چهار دهه از انقلاب می گذرد، گفت: چهار دهه ای که نیمی از یک قرن است؛ نزدیک به نیمی از یک قرن انسان های ایرانی برای حفظ و نگهداشت آنچه برایش قیام کردند جنگیده است. در این از خود گذشتگی ها از دین و فرهنگ خود حیات یافته است.

دبیر علمی جایزه ادبی جلال آل احمد با اشاره به اینکه از خود دانستن، حس مالکیت است که تعهد می آورد، بیان کرد: نویسنده ایرانی دریافته است بگوید ما هستیم و آنچنان در اصل بهبودی بخش پای می فشارد که به یگانگی تبدیل می شود. نمی پذیریم، تنها انتخاب می کنیم بنشینیم و بگوییم خلاص، این خلاص گفتن بوی دموکراسی وارداتی می دهد. در دوازدهمین دوره جلال آل احمد نظاره گر نویسندگان خودمان هستیم که در واقع خود ما هستند.

در این مراسم از کتاب پس از بیست سال تقدیر شد. همچنین در این آیین گزیده ای از داستان های برتر پایگاه نقد داستان رونمایی شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
مراسم پایانی دوازدهمین جایزه جلال در حالی برگزار شد که بازار اظهار نظر درباره ممیزی کتاب و انتخاب برخی نامزدها در آن در سخنرانی ها نیز داغ شد.

به گزارش خبرنگار مهر ، مراسم پایانی دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد عصر امروز شنبه 23 آذرماه در تالار قلم کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

خاطراتی از جلال آل احمد

حجت الاسلام سیدهادی خسروشاهی به عنوان نخستین سخنران مراسم، آشنایی خود با آل احمد را معطوف به دوره اوج نهضت ملی ایران دانست. آن زمان نوجوانی بودم ساکن تبریز و علاقه بسیاری به خواندن روزنامه ها داشتم. یک روزنامه فروش توده ای در تبریز بود که روزنامه های حزب توده را بر تابلویی می چسباند تا همه آن را بخوانند. من هم بسیاری از روزنامه ها از جمله روزنامه شاهد که ارگان حزب زحمتکشان بود و آل احمد در آن مقاله می نوشت را به این شکل می خواندم. سال 1333 به قم و تهران آمدم و در خدمت دوستان در مسجد هدایت رسیدم. از آنجا بود که به توصیه مرحوم آیت الله طالقانی با جلال آشنا شدم. به او تلفن کردم و به دیدارش رفتم و دوستی ما با همدیگر نزدیک تر شد و در همان دیدار بود که جلال ماجرای رسانه هواداری های نامشروع و آنچه بر سر آنها آمد را برای من تعریف کرد و نسخه ای از آن را هم از آن گرفت. سالها بعد به همت موسسه اطلاعات تجدید چاپ شد.

وی تصریح کرد: خاطره دیگری که از جلال دارم درباره مقاله ای بود که با موضوع اسرائیل در مجله جنگ هنر امروز نوشته بود و باعث شد که کل آن ویژه نامه توقیف شود. به دیدارش رفتم و خواستار نسخه ای از آن مقاله شدم که تنها نسخه ای که از آن داشت به من داد و سالها پس از آن در قالب کتابی با عنوان اسرائیل؛ عامل امپریالیسم در قم با شمارگان 5 هزار نسخه چاپ کرده بود. استقبال از آن آنقدر زیاد بود که در چاپ دوم خواستار انتشار 50 هزار نسخه ای آن شدند که عنوان کردم بیش از این برایم مقدور نیست و خودتان تجدید چاپش کنید. این مسئله برای متولیان امروز کتاب هم که در قالب هزار نسخه کتاب را چاپ می کنند قابل توجه است.
خسروشاهی در بخش دیگری از این سخنرانی به خاطره ای خود از آل احمد پس از انتشار کتاب غربزدگی یاد کرد و گفت: آقای داریوش آشوری پس از انتشار این کتاب مقالاتی را با عنوان عرب زدگی نوشت و آل و احمد را متهم به عرب زده شدن کرد. من در همان موقع آل احمد را دیدم و به او گفتم نمی خواهی به این مقالات پاسخی بدهی، گفت: اینها می خواهند من را ردیه نویس کنند اما من دارم اثری می نویسم با عنوان خدمت و خیانت روشنفکران که پاسخ آنها را می دهم و وارد بازی ای که آنها می خواهند نمی شوم.

نویسنده ای که روح ناآرام جامعه خود بود

در ادامه این مراسم اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نیز با اشاره به اینکه تکریم علما، پاسداشت یاد آنها و فعالیت هایی است که به سامان رسانده اند، عنوان کرد: ادای احترام به ارباب فکر تلاشی است برای جاودانه کردن انسانهایی که به اندیشیدن بها داده اند.

وی آل احمد را روح ناآرام جامعه خود نامید و گفت: ذهن او به همه جا سرک می کشید و همه نظرها را می آزمود اما همواره از رنج مردم روزگارش سخن می گفت و نگاهی منتقدانه به موضوعات خرد و کلان در کشورش داشت تا جایی که اسرار زندگی خصوصی خود را نیز در کمال صراحت و شجاعت به زبان آورد. به همین خاطر امروز می گوییم که آل احمد چشم و گوش ما بود و بلوغ فکری او به سمتی سوقش داد که بتواند راه خروج از روزگار زمانه خود را در مذهب و معرفت شرقی بجوید.

واکنش به حواشی ممیزی کتاب

در ادامه این مراسم و پس از اعطای جایزه های بخش نقد ادبی احمد شاکری نویسنده و منتقد تقدیر شده در این بخش در سخنانی عنوان کرد: جمهوری اسلامی تکمیل کننده قیام لِله است و این اتفاق با هدایت امام راحل و معرفت او صورت پذیرفته و مصداق یخرج الظلمات الی النور بوده است. همه شرافت و عزت ما نتیجه انقلاب و حکمت امام راحل است که حرکت بخش و قیام آفرین بوده است. اگر امروز برخی می گویند که حدودشان در ممیزی کتاب، وطن است و نه انقلاب باید بدانند که اگر انقلاب نبود حتی ایران هم شرافتی نداشت که به آن افتخار کند.

وی افزود: جایزه جلال جایزه ادبیات جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است نه جایزه ای از جلال و برای جلال. این جایزه به نام جلال آل احمد است که انسانی آزاده بود و خطایش را شناخت و به دامن اسلام بازگشت. به همین خاطر می گویم که نباید جایزه ادبی جمهوری اسلامی را به فرد تقلیل داد.
شاکری همچنین گفت: کتابی که مبنایش جبرگرایی و فرویدزدگی است یا مضمون اروتیک دارد نمی تواند ما را به معرفت الله برساند. کتابی شک را جایگزین یقین می کند هم همینطور. ما امسال هم از انتخاب برخی نامزدها که آثارشان چنین چیزی را القا می کرد خون دل خورده ایم اما ممنون هستم که در میانه این اختلاف ها بنیاد ادبیات داستانی و دبیرعلمی جایزه به نقدهای من نگاه جناحی و باندی نیانداخت و نشان داد که جایزه دادن و تقدیر کردن از مخالف کاری نیست که از عهده هر کسی برآید.

ارائه گزارش جایزه

مهدی قزلی دبیر اجرایی جایزه جلال نیز در ادامه مراسم به ارائه گزارشی از روند برگزاری این رویداد پرداخت و عنوان کرد: سال گذشته در مراسم پایانی جایزه از طرح سربازفرهنگ یاد کنیم و امسال هم خوشحالم که اعلام کنم به تازگی نخستین فردی که مشمول این اتفاق شده است خدمت سربازی اش را در قالب کار فرهنگی شروع کرده است.

قزلی در پایان نیز اشاره ای به صحبت های احمد شاکری داشت و گفت: برگزارکنندگان این جایزه همگی محب وطن و دوستدار انقلاب اسلامی هستند. کارشان تامین سبد مطالعه کتابخوانان حرفه ای است و می خواهم عرض کنم خداوند پرونده ای که دیگران بنویسند نمی خواند.

در ادامه مراسم و پس از قرائت متنی از سوی محمدرضا شرفی خبوشان دبیر علمی جایزه، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سخنرانی پرداخت.
صالحی با بیان اینکه در روند برگزاری جایزه جلال سعی شده شفاف سازی و اعتمادسازی توأمان ارتقا پیدا کند عنوان کرد: چرخه علمی و داوری جایزه در طی این سالها چرخه بسته ای نبود و همواره سعی شد که امکان ورود سلیقه های بیشتری به آن مهیا شود و در کنارش نویسندگان کتاب اولی هم دیده شوند و به طور کلی در فضای جامعه اعتماد سازی شود. به نظر من وقتی به دوره های اخیر جایزه نگاه می کنیم شاهدیم که گامهای مهمی در حوزه فرهنگ و هنر ما برداشته شده است. صالحی در ادامه عنوان کرد: جایزه جلال در این سالها شاهد دو اتفاق ویژه بوده است نخست ورود نویسندگان جوان به این جایزه که معدن و ذخیره آینده ایران هستند و دوم حضور پررنگ بانوان در ادبیات داستانی ما.

صالحی با نگاه به بخش های مختلف جایزه و اشاره به گزارش داوران جایزه عنوان کرد: گرچه مشکلات بسیار زمین گیر کننده است اما شرایط موجود باعث شده روحیه فعالان حوزه ادبیات هم بالاتر برود و فضای تساهل و تسامح نیز بیشتر شود که این اتفاق هم برای خودش نعمتی است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به بستر مناسب ایران برای ارائه سوژه های متنوع فرهنگی به منظور مکتوب شدن گفت: سوژه های بسیاری در گستره ایران و در دل تاریخ باقی مانده اند که منتظر شما اهل قلم هستند تا کشفشان کنید و به همگان منتقلش کنید. هنر و ادب ایران همواره حافظ اخلاق و زبان فارسی بوده است و این دو نگاهبان هویت ایرانی و اخلاق ما هستند و این دو باید همچنان در چنین موقعیتی به نگاهبانی خود ادامه دهند. شاید فضای سریع مجازی تلاش کرده تا عامه مردم را در حوزه زبان بی بندو بار کند اما آنها که در این وادی کار می کنند به خوبی با این مسئله آشنا و از عهده آن برخواهند آمد.

در ادامه مراسم نیز جوایز سایر بخش های این جایزه اهدا شد که در میان آنها حامد جلالی نفر شایسته تقدیر بخش رمان که نامزد شدن اثرش در این بخش در روزهای اخیر با حواشی همراه بوده است در سخنانی کوتاه با یادبودی از پدر روحانی اش که بیش از 30 سال پیش درگذشته است، گفت: من در طول روایتم از این داستان لحظه ای از اعتقادم، کشورم و ارزش هایم خارج نشده ام و این هم از برکت پدرم بوده است.

همچنین محسن کاظمی برگزیده بخش مستندنگاری نیز پس از دریافت جایزه خود، این جایزه را به همسرش تقدیم کرد.

کد خبر 4797616

حمید نورشمسی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
سینماپرس: علیرام نورایی بازیگر مطرح سینما و تلویزیون در خصوص بازی دولت در زمینه معافیت مالیاتی هنرمندان، از تایید تا انکار گفت: اوضاع وخیم اقتصادی گریبان اکثریت مردم را در سراسر کشور گرفته و هنرمندان هم به عنوان بخشی از جامعه زندگی شان با بحران روبرو است؛ با این اوضاع و احوال و شرایط بغرنج هرگز نباید فشار بیشتری بر روی هنرمندان وارد شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

بازیگر فیلم های سینمایی یتیم خانه ایران و قلاده های طلا در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: من متأسفم که هر دقیقه یک قانون و یک لایحه جدید بدون اطلاع رسانی قبلی و بدون کارشناسی، صرفاً بر اساس سلیقه های شخصی برخی از مسئولان به وجود می آید و زندگی بخشی از افراد جامعه را با مخاطرات و بحران گسترده تر روبرو می سازد.

وی ادامه داد: سوأل بنده این است که اگر از ابتدا قرار بود از هنرمندان و اهالی فرهنگ مالیات اخذ کنند چرا سال های متمادی آن ها را از پرداخت مالیات معاف کردند؟ لابد دلیل و منطق و استدلال درستی پشت این قضیه بوده و کسانی که مایلند این معافیت حذف شود باید دلیل و منطق داشته باشند.

نورایی خاطرنشان کرد: قوانین و ماده ها و تبصره های قانونی چیزی نیست که بتوان یک شبه و صرفاً با اعمال نظر افرادی محدود آن ها را دچار تغییر کرد. بی تردید حذف معافیت مالیاتی هنرمندان ضربه مهلک و جبران ناپذیری به عرصه فرهنگ و هنر کشور و زندگی هنرمندان وارد می سازد. چطور مسئولان بی توجه به زندگی هنرمندان که در این اوضاع بحرانی اقتصادی به سختی روزگار می گذرانند تصمیم می گیرند که یکباره بخشی از دستمزد آن ها را به عنوان مالیات بگیرند؟ من امیدوارم دیگر هرگز شاهد چنین تصمیم گیری هایی نباشیم.

بازیگر سریال های تلویزیونی گاندو و مسافری از هند در ادامه این گفتگو تأکید کرد: من از سازمان امور مالیاتی گله مندم؛ متأسفانه رفتار این سازمان اصلاً مناسب نیست. اطلاع رسانی ها از طریق این سازمان درست انجام نمی شود. زمانی که می خواهند از اشخاص پول دریافت کنند مرتب به آن ها پیامک می زنند اما در رابطه با قوانین و تغییرات و... هیچ اطلاع رسانی انجام نمی دهند وقتی این موضوع را به آن ها تذکر می دهیم می گویند که در روزنامه های کثیر الانتشار مطالب ابلاغ می شود، در صورتی که اگر اندکی شخصیت برای افراد قائل بودند همانطور که برای دریافت پول به آن ها پیامک می زدند می توانستند برای سایر کارهای مالیاتی نیز به آن ها اطلاع رسانی کنند.

این سینماگر مطرح در پایان این گفتگو تصریح کرد: ما دردهای بسیار زیادی داریم؛ مدت ها است دستمزد هنرمندان به تعویق می افتد، میزان رشد دستمزد هنرمندان سال ها است متناسب با تورم افسارگسیخته افزایش پیدا نکرده و نباید با تصمیمی مخربانه برخی افراد دردی به دردهای هنرمندان اضافه شود.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: محسن علی اکبری تهیه کننده سینما همزمان با آغاز به کار هیأت انتخاب سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره فیلم فجر معتبرترین رویداد سینمایی کشور و برآمده از انقلاب اسلامی است و ما باید در این جشنواره تنها بایستی سیاست های فرهنگی کلان نظام اسلامی مان را عرضه کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴

تهیه کننده فیلم های سینمایی تلفن همراه رئیس جمهور و همیشه پای یک زن در میان است در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: هیأت انتخاب موظف است بر اساس خط مشی کلان شعائر انقلاب و نظام اسلامی، مبادرت به گزینش آثار کند. یکی از معضلات همه ساله جشنواره فیلم فجر افرادی هستند که وظیفه انتخاب آثار این رویداد سینمایی را بر عهده دارند. بنده معتقدم حل شدن این معضل به راحتی دست یافتنی نیست و این اتفاق نیازمند اهتمام و دغدغه جدی میان مدیران سینمایی و دست اندرکاران برگزاری جشنواره است.

وی ادامه داد: درست است که تأمین نظرات قاطبه هنرمندان به دلیل تنوع سلیقه ها و دیدگاه های شان سخت است و قطعاً اعضای هیأت انتخاب نمی توانند همه سینماگران را راضی نگه دارند اما آنچه به خصوص طی سال های اخیر باعث انتقاد زیاد نسبت به عملکرد آن ها شده بی توجهی شان به ارزش های انقلاب اسلامی و دستاوردهای کلان کشور است.

علی اکبری در همین راستا با تأکید مجدد بر اینکه هیأت انتخاب موظف است بر اساس خط مشی کلان شعائر انقلاب و نظام اسلامی، مبادرت به گزینش آثار کند تصریح کرد: جشنواره فجر نباید جولانگاهی برای فیلم های سیاه، تلخ و ضداخلاقی باشد. مضامینی همچون روابط نامشروع، عشق و عاشقی های دختر پسری، ازدواج سفید، طلاق عاطفی و... نباید در این رویداد سینمایی که برآمده از انقلاب اسلامی است جایی داشته باشد چرا که اصل جشنواره با وجود این فیلم ها زیر سوأل می رود.

این سینماگر متذکر شد: ملاک و معیار اعضای هیأت انتخاب برای گزینش آثار باید به گونه ای باشد که هنرمندان جوان که می خواهند در آینده نه چندان دور وارد عرصه سینمای حرفه ای شوند بدانند که اگر به جای فیلم های شنیع و مشمئزکننده و ضد ارزش به سمت تولید فیلم های انقلابی و ارزشی بروند و به این ژانر علاقه نشان دهند در این رویداد سینمایی بیشتر مورد وثوق قرار می گیرند و راحت تر می توانند در سینما کار و فعالیت داشته باشند.

تهیه کننده فیلم های سینمایی آن مرد آمد و کتاب قانون خاطرنشان کرد: اعضای هیأت انتخاب و یکایک دست اندرکاران جشنواره باید مراقب ارزش های نظام و انقلاب اسلامی باشند. آن ها باید آگاه باشند که انتخاب های شان وقتی در ایام الله دهه فجر به نمایش عموم گذاشته می شود می تواند باعث گردد تا ملاک فیلمسازان جوان در آینده از روی چنین آثاری باشد. اعضای هیأت انتخاب نباید به صورت ناآگاهانه و یا خدای ناکرده آگاهانه مبادرت به گزینش آثاری کنند که هیچ قرابتی با مفاهیم انقلابی ندارد.

این تهیه کننده تأکید کرد: یکایک سینماگران، دست اندرکاران برگزاری جشنواره فیلم فجر، مدیران سینمایی و اعضای هیأت انتخاب باید به نظام و انقلاب وفادار باشند، پای خون شهدا بایستند و از خون آن ها با تمام وجودشان حفاظت و صیانت کنند. این توقع ما است که اعضای هیأت انتخاب با عرق مذهبی و ملی به آثار نگاه کنند و اجازه ندهند با حضور فیلم های ضد ارزش این رویداد سینمایی مورد تمسخر و انتقاد دشمنان و بیگانگان واقع شود و ارزش های انقلاب زیر سوأل برود.

علی اکبری در پاسخ به این سوأل که به عقیده شما وقتی از سوی مدیران و سیاست گذاران کلان سینما اهتمامی برای تولید آثار ارزشی و انقلابی وجود ندارد و اغلب فیلمسازان دغدغه مند این حوزه بیکار و خانه نشین شده اند و از همین رو قطعاً دست اعضای هیأت انتخاب برای گزینش چنین آثاری بسته است، آن ها چه باید بکنند متذکر شد: همه ما می دانیم که مدیریت کلان فرهنگی کشور کم کاری های بسیاری دارد و هیچ کس نمی تواند منکر این قضیه باشد. از این رو توصیه اکید و جدی بنده به عزیزانی که در هیأت انتخاب حضور دارند این است که آنچه کمتر به ارزش ها و آرمان های انقلابی، باورهای عمومی جامعه، بنیان خانواده و... ضربه می زند را انتخاب کنند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینما سپیده تهران به پردیسی هفت سالنه تبدیل می شود. علاوه بر این پردیس سینمایی؛ برنامه ساخت 5 پردیس سینمایی دیگر در هفته گذشته در استان های آذربایجان شرقی و غربی، استان گلستان و مازندران و چهار محال و بختیاری کلید خورده است.

به گزارش قدس آنلاین به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری، سیدمصطفی حسینی مدیر عامل موسسه بهمن سبز ضمن اعلام این خبر افزود: در راستای طرح تحول عمرانی و توسعه ای موسسه بهمن سبز حوزه هنری، در اولویت اول این طرح، سینما سپیده تهران تبدیل به 4 سالن با 7 پرده نمایش و یکی از بزرگ ترین کافه سینما و کافه کتاب های روباز کشور تبدیل می شود.

وی ادامه داد: با توجه به موقعیت جغرافیایی مناسب این سینما، حوزه هنری برنامه ریزی ساخت این پردیس را در اولویت نخست خود در تهران قرار داده است. سینما سپیده علاوه بر توسعه به 7 پرده نمایش، بعد از پردیس سینما سپهر ساری، دومین سینمای چهارفصله روباز کشور خواهد شد.

به گفته وی، سعی شده در طرح های عمرانی بهمن سبز، امکانات و مکان های جانبی نیز در طراحی سینماها تعریف شود که اگر سینمایی در تهران تاسیس یا ترمیم می شود، وجه تمایز آن با رقبا مشخص شود. مثلا وجه تمایز پردیس سپیده سالن های روباز، سالن کودک و یا کافه کتاب است که شاید در مقایسه سایر پردیس ها به دلیل ایجاد مزیت های نسبی و امکانات بیشتر توان رقابت با بخش خصوصی را دارد.

حسینی اضافه کرد: کافه سینما روباز پردیس سینمایی سپیده صبح ها سرو صبحانه دارد، شاهنامه خوانی، نقالی، موسیقی زنده و روزی دو سانس نمایش فیلم دارد و سینمای روبازی که در چهارفصل سال، فیلم نمایش می دهد و وضعیت چیدمان و سرمایش و گرمایش آن متفاوت و متمایز است. یا مثلا تعریف سینمای کودک یا مرکز کتاب این پردیس که بخشی از سوره مهر است یکی دیگر از وجوه تمایز بارز این پردیس با مشابه های داخلی آن است. همچنین سایر سینماهای در حال ترمیم و ساخت طرح توسعه و عمران بهمن سبز نیز طرح توجیهی و نقاط تمایز دارد.

مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری همچنین، خبر داد: روند احداث پردیس سینمایی سپیده از ابتدای آذر آغار شده است و علاوه بر این پردیس، تعمیرات 5 پردیس سینمایی دیگر نیز در شهرها و استان های مختلف کشور شروع شده است. از هفته آخر آبان ماه، پروژه تاسیس و بازسازی 6 پردیس سینمایی مجهز و مدرن در سطح کشور توسط حوزه هنری کلید خورد. سینما سپیده تهران با تبدیل به پردیسی هفت سالنه و اولین سینمای روباز تهران از جمله آن است.

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
محمد قهرمانی تهیه کننده سینما گفت: رئیس سازمان سینمایی از لحاظ قانونی نمی تواند دستور اکران یک فیلم را بدهد مگر این که خودش مسئولیت آن را به عهده بگیرد و پاسخگو باشد که چرا این کار را کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : ایلام بیدار

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ فیلم سینمایی خانه پدری به تهیه کنندگی و کارگردانی کیانوش عیاری که در سال 89 ساخته شد و در جشنوراه فیلم فجر سال 92 شرکت کرد ابتدا در سال 93 روی پرده رفت و در همان روز به علت داشتن صحنه های خشونت آمیز توقیف شد و برای بار دوم در آبان سال 98 اکران شد و این بار پس از 5 روز از پرده سینما پایین آورده شد، قرار بود که در این سری از اکران خانه پدری اصلاحاتی که شورای پروانه نمایش برای آن در نظر گرفته است را در فیلم اعمال کند و سپس اکران شود که این اتفاق نیفتاد و همان نسخه اصلی روی پرده رفت و پس از توقیف چند روزه توسط دادستان تهران، این فیلم در 23 آبان برای سومین بار روی پرده رفت.

نکته قابل توجه این بار مجوز اکران این فیلم است که توسط اعضای شورای پروانه نمایش صادر نشده بود و حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی این مجوز را برای خانه پدری صادر کرده بود.

محمد قهرمانی تهیه کننده سینما در خصوص اکران و توقیف فیلم سینمایی خانه پدری ساخته کیانوش عیاری در گفتگو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ گفت: صحبت های آقای سعید الهی را در برنامه هفت در مورد خانه پدری دیدم و شنیدم، به نظرم حرف ایشان می تواند مبنای خوبی باشد که اصلا نمایش چنین فیلمی چون مُر قانونی ندارد خودش خیلی اشکال دارد، یعنی کاری که آن دوستان کرده اند عمدتا کار غیرقانونی بوده است؛ به این معنا که سازمان سینمایی برخی از آثار را با توجه به این که در آیین نامه خود سازمان سینمایی تاکید شده است که فیلم های دارای صحنه های خشونت ساخته نشود به آن پایبند نیست، نکته دیگر این است که در مجموعه تصمیماتی که الان گرفته می شود عمدتا منافع جناحی بیشتر مطرح است.

وی افزود: آن چیزی که مسلم است سازمان سینمایی به جای آن که بیاید این همه حاشیه برای خودش درست کند و بعضا کار به جایی برسد که قوه قضاییه ورود کند و فیلم را توقیف کند، بهتر بود این فیلم را از تهیه کننده می خرید و آن را بایگانی می کرد؛ وقتی فیلمی در چارچوب آیین نامه و مقررات سازمان سینمایی ساخته می شود اما بنا به دلایلی اجازه پخش نمی گیرد سازمان سینمایی باید فیلم را از تهیه کننده بخرد تا تهیه کننده متحمل ضرر مالی نشود اما اگر فیلم را در آن چارچوب نساخته اند و از آیین نامه تخطی کرده اند حتی نیاز نیست که فیلم را بخرند، می توانند فیلم را برای همیشه توقیف کنند.

این تهیه کننده سینما اظهار داشت: البته به نظر می رسد فیلم خانه پدری مطابق با فیلمنامه اولیه ساخته نشده است، آن چیزی که از ابتدا برای تصویب فیلمنامه ارائه داده اند با آن چیزی که در نهایت ساخته اند متفاوت است؛ سازمان سینمایی با توجه به این تخلفی که تهیه کننده کرده است می تواند فیلم را توقیف کند و هیچ ضرر و زیانی را به تهیه کننده نپردازد؛ در مورد اکران خانه پدری فکر می کنم منافع جناحی بیشتر از منافع مردم مطرح باشد، من می گویم آقای انتظامی شما از اکران خانه پدری چه سودی بردید؟ ما هم موافق ممیزی نیستیم و معتقدیم کار باید مطابق با قانون و آیین نامه های مرتبط با ساخت فیلم سینمایی وجود دارد پیش برود.

محمد قهرمانی گفت: رئیس سازمان سینمایی از لحاظ قانونی نمی تواند دستور اکران یک فیلم را بدهد مگر این که خودش مسئولیت آن را به عهده بگیرد و پاسخگو باشد که چرا این کار را کرده است.

مطابق بند 11 ماده 3 آیین نامه مذکور نشان دادن صحنه هایی از جزئیات قتل، جنایت، شکنجه و آزار به نحوی که موجب ناراحتی بیننده و بدآموزی گردد ممنوع است که این مقرره قانونی را نه آن تعداد از اعضاء شورای نمایش( 5 نفر) که امضاء کرده اند رعایت کرده و نه رئیس سازمان سینمایی کشور.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
تهیه کننده سینما گفت: فیلم در سینمای کشور ما یکی از عوامل است و دیگر عوامل آن، زیرساخت، قیمت بلیت و... است که همه موارد دست به دست هم داده تا سینما فقط برای مخاطب 4 درصدی خود را آماده کند و گویی علاقه ای به افزایش مخاطبان خود ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

حامد بامروت نژاد امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در اصفهان، با بررسی ظرفیت های موجود سینما و ساز و کارهای مرتبط با آن و همچنین علت استقبال مردم به خصوص خانواده ها از فیلم منطقه پروازممنوع به عنوان یک فیلم مختص سن نوجوانان اظهار کرد: اگر بخواهیم یک نگاه اجمالی به ساز و کار سینمای کشور و وضعیت اکران ها بیاندازیم و میزان فروش منطقه پروازممنوع را با فضای سینما مقایسه و در این فضای محصور صحبت کنیم، طبیعتاً فروش یک میلیاردی در هفته می تواند رضایت بخش باشد اما اگر بخواهیم به این ساز و کار سینما نقد داشته باشیم، دیگر معیار ما نمی تواند عرف سینما باشد و هفته ای یک میلیارد فروش برای فیلم کودک و نوجوان، با همه محدودیت هایی که دارد و شرایطی مثل اکران 3 فیلم در این حوزه، شرایط مطلوبی نیست.

تهیه کننده فیلم منطقه پروازممنوع ادامه داد: در حالی که سینما، دارای نوعی ساز و کار تحلیل گرایی است که به اشتباه به 3 یا 4 درصد مردم ایران اکتفا کرده، ادعا و تلاش ما این بوده که مخاطب وسیعی را به سینما بیاوریم و اگر با این زاویه نگاه شود، می توان گفت اگر از 80 میلیون ایرانی 300 هزار یا 350 هزار نفر این فیلم را دیده اند، حتماً هنوز خیلی کارداریم و عقب هستیم.

وی با اشاره به فروش میلیاردی فیلم تأکید کرد: بنابراین از این جهت اصلاً راضی نیستیم و هنوز خیلی راه در پیش رو داریم و هنوز فیلم به خیلی از جاها نرسیده و بسیاری هنوز این فیلم را ندیده اند و با اینکه از مجموع شهرهای سینمادار و بدون سینما، نزدیک به 2 میلیارد و 400 میلیون تومان فروخته ایم، به این فروش راضی نیستیم.

گویا سینما علاقه ای به افزایش مخاطب خود ندارد

بامروت نژاد تصریح کرد: فیلم در سینمای کشور مایکی از عوامل ساز و کار است و دیگر عوامل آن، زیرساخت، قیمت بلیت و... است که همه موارد دست به دست هم داده و برای مخاطب 4 درصدی سینما خود را آماده می کند و گویی علاقه ای به افزایش مخاطبان خود ندارد و همین موضوع یک سختی جلوی کار ما گذاشته است.

تهیه کننده فیلم منطقه پروازممنوع با بیان خروجی سیستم جشنواره عمار افزود: اتفاقی که امروز در سیستم عمار افتاده، اکران فیلم در شهرهای بدون سینما است که تلاشی برای شکستن این اکتفا بی دلیل به مخاطب 3 یا 4 درصدی بود، بر همین اساس تلاش کردیم هم زمان با اکران در سینماهای کشور، این فیلم در شهرهای بدون سینما هم اکران شود، البته تا رسیدن به هدف راه بسیاری در پیش داریم که بتوانیم ساز و کار و ایده های جدیدی را پیش رو سینما قرار دهیم و مخاطبین بیشتری را به سمت سینما بکشانیم.

وی همچنین ابراز داشت: اکران و حضور عوامل این فیلم در شهرهای بدون سینما یا مناطق کم برخوردار، برای ما بسیار جذاب و شعف برانگیز بود، یعنی منطقه پروازممنوع و عوامل آن علاوه بر این که در پردیس های سینمایی بالا شهر حضور دارند، هم هم زمان در مناطق محروم و دورترین نقاط کشور در حال اکران است، مثلاً چند شب گذشته این فیلم در یکی از مساجد شهر ابریشم اصفهان با حضور 700 نفر مخاطب مسجدی، نوجوان و کودک اکران شد و مخاطب تا آخر شب فیلم را همراهی کرد و نکته جالب این هست که مخاطب بلیت تهیه کرده بود و این طور نبود که فیلم مجانی بخش می شود.

با افتخار فضایی فراهم شد که همه مردم در مناطق مختلف به سینما بیایند

بامروت نژاد در ادامه اضافه کرد: این موضوع باعث افتخار است چراکه معذوریت را از پیش پای سینما ایران بر می دارد و هرکسی، هرجایی که باشد، از تالش گرفته تا درگان سیستان و بلوچستان تا میاندوآب آذربایجان غربی تا شهر ابریشم اصفهان، می تواند مخاطب فیلم شود، بنابراین می توانم بگویم که با افتخار این امکان را فراهم کردیم تا این فیلم را همه مردم، هم زمان در شهرها و مناطق مختلف ببینند و فکر می کنم یکی از ایده های جدید برای سینما ایران همین باشد که به همان سالن هایی که مخاطب مختص به خود را دارند، اکتفا نکنیم.

تهیه کننده فیلم منطقه پروازممنوع خاطرنشان کرد: در کشور ما حدود 900 شهر وجود دارد که تنها در 100 شهر سینما داریم و این یعنی سینما با این ظرفیت عظیم برای هویت سازی و آرمان سازی، صرفاً در 100 شهر ایران به مخاطبان دسترسی پیدا می کند و البته همان طور که ابتدای صحبتم اشاره کردم، معذوریت های دیگری مثل قیمت بلیت هم بر روی عدم حضور مخاطب تأثیر می گذارد.

وی در خصوص اکران با بلیت های نیم بها اذعان داشت: گاهی به ما ایراد می گیرند که شما در برخی از مناطق بلیت نیم بها به مردم می دهید، ولی ما معتقدیم سینما ایران دو برابر ظرفیت مخاطب قیمت تعیین کرده است و ما بلیت نیم بها نمی دهیم و اساساً چرا باید هزینه بلیت آن قدر بالا باشد؟ آن هم برای فیلمی که قرار است خانوادگی برای تماشای آن در سینما حضور پیدا کنند.

سینما چه بر سرخود آورده است

بامروت نژاد عنوان داشت: سینما بر روی همین 3 یا 4 درصد قناعت کرده و به نوعی ذائقه، سلیقه، سازوکار، علاقه ها، اندازه جیب و ... این 4 درصد مخاطب سینما رو را مهندسی معکوس کرده، یعنی می بینیم که در شمال و یا غرب تهران چند پردیس سینمایی وجود دارد و در جنوب تهرآن چه تعداد، آیا این به معنای آن است که جنوب تهران سینما نمی روند؟ یا به سینما نیاز ندارد؟ نه، به طوری که برای همین فیلم، پردیس راگا در جنوب تهران از بسیاری پردیس های شمال و غرب هم بیشتر می فروشد.

تهیه کننده فیلم منطقه پروازممنوع یادآور شد: اگر بحث فروش فیلم را به عنوان یک بازار در نظر بگیرم، قیمت محصول را مخاطب تعیین می کند، یعنی کسی که خریدار است، بنابراین بستگی دارد که فقط تهرانی ها را خریدار فرض کنیم یا گروه های دیگر را هم به حساب بیاوریم و متناسب با همه آن ها فضا را فراهم کنیم.

وی در ادامه گفت: در حالی که می بنیم سه شنبه ها مخاطب سینما 5 یا 6 برابر می شود و فروش هم به همین نسبت 3 یا 4 برابر می شود، عجیب است که چرا همه روزه ای ما سه شنبه نیست وقتی قیمت پایین مخاطب بیشتری را به سینما می کشد چرا هرروز ما سه شنبه نیست و چرا قیمت را پایین نمی آوریم تا مخاطب بیشتری جذب سینما شود.

بامروت نژاد با اشاره به آن که قیمت بلیت سینما باید کاهش پیدا کند تا مردم بیشتر از سینما استقبال کنند، گفت: سینما برای فیلم های خانوادگی و پرجمعیت طراحی نشده است، چراکه یک خانواده 5 نفره اگر بخواهد به سینما برود، با بلیت 12 تا 15 هزارتومانی و با هزینه رفت و برگشت حدود 100 هزار تومان باید هزینه کند که با وضعیت اقتصادی امروز، سینما از سبد مصرفی خیلی از خانواده ها خواسته یا ناخواسته خارج شده است.

اکران همزمان 3 فیلم کودک و نوجوان، نشان ضعف مدیریت فرهنگی است

این تهیه کننده سینما با تأکید بر آن که ذائقه و علایق مردم در سینماها نادیده گرفته می شود، افزود: سینمای ایران خود را منحصر به 4 درصد از مردم کرده است و تولید فیلم با توجه به ذائقه آن ها صورت می گیرد در حالی که در کشور ما هستند افرادی که سال ها به سینما نیامده اند چرا که فیلمی برای آن ها ساخته نشده است که به سینما بیایند و این یعنی در سینما ما نیازسنجی برای وجود ندارد البته علاوه بر این موارد ضعف در مدیریت فرهنگی که نمود آن را می توان در اکران 3 فیلم کودک و نوجوان به طور هم زمان دید، نشان می دهد سینمای ایران نمی خواهد.

حضور خانواده ها در سینما بازار هنرمندان را با مشکل مواجه می کند

وی در پاسخ به این سؤال که چرا سینمای ما به سمتی می رود که فضای آن خانواده محور نیست، بیان کرد: سینما ذائقه 4 درصد از مخاطبان را در فیلم ها بازنمایی می کند، ورود مخاطب متفاوت به سینما، بازار بازیگران را با مشکل مواجه می کند بنابراین مخاطب متفاوت یا همان مخاطب مدنظر ما به این سینما را نمی رود و این سبب می شود تا به مرور سینما را کنار گذاشته و هنگامی که فیلمی متناسب با فضای خانواده ها ساخته می شود، چون سینما از گردونه ذهنی آن ها خارج شده، دیگر به سینما نمی آید.

بامروت نژاد اضافه کرد: با توجه به آنچه گفته شد ما برای آن که بتوانیم پای خانواده ها را به عرصه سینما برای دیدن فیلم سالم بازکنیم مجبور هستیم اطلاعاتی از فیلم به مخاطب ندهیم بلکه فقط به او بگوییم این فیلم متفاوت است با دیگر فیلم ها و بیایید تا این تفاوت را تجربه کنید.

تهیه کننده فیلم منطقه پروازممنوع با اشاره به الگوسازی نوجوانان در این فیلم تصریح کرد: بازخورد این فیلم بین نوجوانان بسیار خوب بوده و حس امید، تلاش و خودباوری به نوجوانان دست داده است که البته از همان ابتدا فیلم را با همین هدف ساختیم تا حس خودباوری و انگیزه در نوجوانان اتفاق بیفتد، نوجوانان در این در دوران درگیر با جامعه و عقاید است و چیزی که این فیلم دارد مبارزه طلبی در مقابله با چالش ها است و فیلم توانسته برای مخاطب انگیزه داشته باشد.

دریافت و یا عدم دریافت مالیات از هنرمندان باید کارشناسی شده صورت بگیرد

وی در واکنش به مسأله به معافیت مالیاتی هنرمندان عنوان کرد: هنرمندان طیف های مختلفی دارند، از نقاش و شاعر و رمان نویس تا بازیگر، که سطح درآمد آن ها متغیر است و به جز کسانی که در ویترین هستند، اکثر هنرمندان واقعی درآمدشان اندک است، معافیت مالیاتی هنرمندان غیرکارشناسی و تصمیمی سیاسی بود؛ کسی که درآمدش با سطح هزینه کرد زندگی مساوی است گرفتن مالیات از او درست نیست.

بامروت نژاد تأکید داشت: با گرفتن مالیات از هنرمندان به شرطی موافق هستم که کار کارشناسی انجام بگیرد، درواقع برای هنرمندان ما در حوزه های مختلف سینما، تئاتر، نقاشی، صنایع دستی، موسیقی و... پس از شفافیت درآمدشان به همان میزان مالیات دریافت شود.

انتهای پیام/63106/ص30/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

برای دیدن این کلیپ لطفا امکان استفاده از جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال نمایید،و از مرورگر خود را بروزرسانی نمایید

آخرین خبر / پولهایی که بادآورده است و نه تنها سینما ، بلکه شبکه نمایش خانگی را هم تحت تاثیر قرار داده است.

لینک خبر :‌ آخرین خبر
پربازدید شدن ویدئوی بغض غلامحسین لطفی در چهل تیکه ، او را به سینما برگرداند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : سلامانه

شعارسال : این روز ها که بازیگران خوش چهره و ستاره های پول ساز، حرف اول را در سینما و تلویزیون می زنند، بیشتر از قبل شاهد کم رنگ شدن هنرمندان پیش کسوت هستیم. هنرمندانی که در دوره خاصی از فعالیت هنری شان، ستاره بودند، اما کم کم با رویه حاکم بر هنر های نمایشی، طرد و فراموش شدند. غلامحسین لطفی یکی از هنرمندان قدیمی است که مدت ها در سینما و تلویزیون از او خبری نبود، اما بعد از سال ها به سینما برگشته و قرار است در فیلم جدیدی بازی کند.
بازگشت لطفی به سینما
غلامحسین لطفی 10 روز پیش به عنوان مهمان در برنامه چهل تیکه حضور داشت. او در همان ابتدای ورود به برنامه از این که فراموش شده است، حسابی گلایه کرد و با گریه و ناراحتی گفت که همه تصور می کنند او نیست و نابود شده، اما حالش خوب است. دلخوری او باعث شد اواسط برنامه هم با یاد رضا بابک به گریه بیفتد و از بیکار شدن هنرمندان پیش کسوت انتقاد کند. طولی نکشید که بریده ویدئو های چهل تیکه با تیتر هایی مانند گریه های غلامحسین لطفی اشک مجری را درآورد در فضای مجازی دست به دست شد. گلایه های او باعث شد اهالی سینما و تلویزیون یاد او بیفتند که هنوز توانایی بازیگری دارد و بعد از پنج سال، پیشنهاد کاری تازه ای به او داده شود. دیروز خبر رسید که قرار است در فیلم نارگیل به تهیه کنندگی ابراهیم عامریان که هنوز کارگردانش مشخص نیست، یکی از نقش های اصلی را بازی کند.
حکمرانی دیگران در سینما و تلویزیون
تلویزیون، سینما و نمایش خانگی هرکدام به شیوه خودشان، هنرمندان پیش کسوت را به حاشیه رانده و باعث بیکاری آن ها شده اند. فیلم نامه ها و قصه های ضعیف در سینما، باعث شده سرمایه گذاران و کارگردانان با استفاده از ستاره ها، مخاطبان را به سینما بکشانند تا فیلم شان بفروشد، در نتیجه نقش ها به چهره های خاصی می رسد، بعضی از ستارگان همیشه یک یا دو فیلم روی پرده در حال اکران دارند یا بعد از پایان اکران یک فیلم، به سرعت دوباره با فیلم تازه ای به سینما می آیند! پدیده بازیگر – اسپانسر هم سهم مهمی در وضعیت فعلی سینما دارد. بعضی از بازیگران می توانند برای ساخت یک فیلم، حامی مالی بیاورند و همین مجوز حضورشان در فیلم می شود یا گاهی خود بازیگران حامی مالی فیلم می شوند و در آن بازی می کنند. همچنین گاهی از چهره هایی استفاده می شود که حرفه اصلی شان بازیگری نیست و صرفا چهره های جذابی هستند. در سریال های تلویزیونی هم اوضاع بهتر از سینما نیست و همان طور که قبلا در گزارش مفصلی به آن پرداختیم، می بینیم که چند بازیگر خاص همزمان در دو سریال در شبکه های مختلف تلویزیون دیده می شوند. حضور همزمان بازیگران در دو شبکه، اتفاقی است که همین حالا هم در تلویزیون دیده می شود. در چنین وضعیتی، حضور هنرمندان پیش کسوت، روزبه روز کم رنگ تر می شود و در نتیجه بیکار می شوند.
از یاد رفته ها
این روز ها هنرمندان زیادی هستند که غیبت شان در عرصه بازیگری طولانی شده است و از یاد ها رفته اند. رضا فیاضی و رضا بابک، از هنرمندانی هستند که در سال های اخیر فعالیت خاصی در تلویزیون یا تئاتر نداشته اند. آخرین باری که آزیتا لاچینی را در تلویزیون دیده ایم به یک سال پیش برمی گردد که در برنامه هزار داستان مهمان بود و روایت عجیبی از روز های سخت زندگی اش در جوانی داشت. منوچهر آذری گوینده و بازیگر آثار کمدی، تقریبا 9 سال است که به عنوان بازیگر در آثار سینمایی یا تلویزیونی دیده نشده است. صدیقه کیانفر هم مانند غلامحسین لطفی و بسیاری از بازیگران پیش کسوت، جزو چهره های فراموش شده ای است که مدتی پیش روی تخت بیمارستان ویدئویی از خود منتشر کرد و خطاب به کارگردانان گفت که علت بیماری و کسالت او بیکاری ا ست. او با بغض و ناراحتی به طور رسمی اعلام کرد که حالش خوب است و می تواند دیالوگ ها را حفظ کند. انتشار این ویدئو، نام او را چند روزی در تیتر خبر ها نشاند. با این اوضاع، دیگر چهره های فراموش شده هم حتما باید بغض شان جلوی دوربین شکسته شود و یکی یکی به طور رسمی اعلام کنند که حال جسمی شان خوب است تا به خاطر بیایند؟ آیا به جای پیشنهاد کار، باید زمانی که دیگر دیر است، به فکر بزرگداشت و تجلیل و یادبود افتاد؟!

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از روزنامه ابتکار، تاریخ انتشار: 23 آذر 1398 ، شماره خبر: 20266 ، www.khorasannews.com

لینک خبر :‌ شعار سال
ضیافت سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند سینماحقیقت با حضور رئیس سازمان سینمایی و رئیس اتاق بازرگانی تهران برگزار شد و طی آن از کارگردانان فیلم های مستند کارآفرینی در این جشنواره تقدیر به عمل آمد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : خبر طلایی

اهالی جشنواره فیلم مستند سینما حقیقیت، اعم از دست اندرکاران برگزاری جشنواره و هم چنین کارگردانان و عوامل سازنده فیلم های مستند کارآفرینی در ضیافت این جشنواره حضور یافتند، ضیافتی که به واسطه بخش جدید این جشنواره برپا شده بود. بخش مستند کارآفرینی با حمایت اتاق بازرگانی تهران در این دوره جشنواره آغاز شده است و 15 فیلم در این بخش شرکت کرده اند.

در ضیافت برگزار شده، حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی، مسعود خوانساری رییس اتاق بازرگانی تهران، محمد حمیدی مقدم دبیر جشنواره و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مهمانانی از سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی و سینمای تجربی و تعدادی از پیشکسوتان و نامداران حوزه مستند حضور داشتند.

در آغاز مراسم، محمد حمیدی مقدم با اشاره به راه اندازی بخش مستند کارآفرینی در سال رونق تولید، گفت: با همکاری بسیار خوب اتاق بازرگانی تهران و در یک کارگروه ویژه در مدت پنج شش ماه طرح حضور مستندهای اقتصادی بررسی و نهایتا بخش کارآفرینی در سیزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت ایجاد شد.

حمیدی مقدم ادامه داد: برای این بخش 182 فیلم تقاضای حضور داشتن دکه در نهایت 15 فیلم بدون قید زمان تولید، انتخاب شد که بخش واقعا جذابی بود و آثار بسیار خوبی از نظر فرم و محتوا دریافت به جشنواره ارسال شد.

هم چنین رئیس سازمان سینمایی کشور در سخنانی کوتاه از حضور سینماگران ایرانی و خارجی در حوزه مستند و از اتاق بازرگانی تهران که در برگزاری بهتر جشنواره و ایجاد بخش کارآفرینی کمک کردند، قدردانی کرد.

حسین انتظامی افزود: من امیدوارم شاهد رونق بیشتر سینمای مستند ایران که ناب و واقعی است باشیم، سینمایی که این روزها حسابی در جهان شناخته شده و افتخارآفرینی کرده است.

در ادامه این مراسم ابتدا از حسین حقگو، مهرداد زاهدیان و هومن مرادی کرمانی؛ اعضای هیات انتخاب بخش کارآفرینی جشنواره سینماحقیقت که مسوولیت ارزیابی و انتخاب فیلم های رسیده به جشنواره را داشتند، تقدیر شد و در ادامه از 15 فیلمسازی که آثارشان برای بخش کارآفرینی انتخاب شده است تقدیر شد.

حمید کوهپایی، سیدمحمد صادق جعفری، زهرا نیازی، محمد ثقفی، سیدمجتبی خیام الحسینی، محمد واعظی، امیر منیری، سیاوش جمالی، عطا مهراد، امین آزاد، لقمان خالدی، مهدی گنجی، مسعود کارگر، محمد صنگوری و صادق داوری فر، 15 کارگردانی هستند که فیلم هایشان این روزها در بخش کارآفرینی جشنواره سینما حقیقت به نمایش گذاشته شده است.

گزارش تصویری

لینک خبر :‌ اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی تهران
مدیرعامل خانه سینما ضمن دعوت از همه کسانی که به سینما توجه می کنند، به رعایت انصاف، از سرانجام تغییر اساسنامه خانه سینما، قراردادهای تیپ و اصلاح نظام نامه اکران سخن گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : راه دانا

خبرگزاری مهر -گروه هنر- نیوشا روزبان: منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در نخستین گفتگوی مشروح رسانه ای خود، ضمن مرور برخی فعالیت ها و سیاست های کلان خانه سینما در دوران تصدی گری خود، به بخشی از حواشی و سوءتفاهم ها نیز پاسخ گفت.

شاهسواری در بخش نخست این گفتگو درباره فعالیت ها و اهداف این نهاد صنفی و حواشی که این روزها گریبانگیر سینمای ایران شده است، توضیحاتی ارائه کرد و مشخصاً به موضوعاتی مانند بیمه سرمد که عهده دار بیمه تکمیلی سینماگران شده و حواشی بسیاری به همراه داشته است، فعال شدن کمیته تطبیق برای غربال گری اصناف که موجب نگرانی بسیاری برای اعضای خانه سینما بود، بحث حواشی برگزاری انتخابات هیات مدیره خانه سینما ، دریافت مالیات از هنرمندان، ورود خانه سینما و سینماگران به مباحث سیاسی و نسبت دولت با سینما پرداخت.

در بخش دوم و پایانی این مصاحبه مدیرعامل خانه سینما درباره اصلاح اساسنامه خانه سینما، قرارداد تیپ و چگونه اجرایی شدن آن توضیحاتی ارائه کرده است که در ادامه می خوانید؛

* خانه سینما وقت و سرمایه بسیاری را برای نگارش قراردادهای تیپ هزینه کرده است، این امر چه زمانی به مرحله اجرا می رسد و آیا همه صنوف نسبت به اجرایی شدن این قراردادها رضایت دارند؟

همه صنوف خانه سینما، در طراحی قرارداد شرکت داشتند، در واقع پیش از نگارش این قرارداد، نیازسنجی لازم صورت گرفته است، به این شکل که کمیته ای زیر نظر هیات مدیره تشکیل شده و از نمایندگان صنوف دعوت کرده ایم تا نیازهای صنف خود را اعلام کنند. بعد از نیازسنجی، این نیازها تبدیل به قواعد حقوقی شد و مطابق تجربه هایی که وجود داشت، آن را تبدیل به یک قرارداد واحد کردند. فکر می کنم نسخه نهایی قرارداد تیپ با برخی از اصناف مورد گفتگو قرار گرفته است. اما اینکه این قرارداد چه زمانی اجرایی می شود هنوز مشخص نیست.

* اصلاح اساسنامه خانه سینما در چه مرحله ای قرار دارد؟

استخوان بندی و اسکلت اساسنامه خانه سینما متعلق به 28 سال قبل است و در طول سال ها اصلاحات کوچکی در آن ایجاد شده است، اما تغییر شکلی مهمی در آن بوجود نیامده است. ما با پرسش هایی جدی روبرو هستیم، اول اینکه آینده سینمای ایران و آینده خانه سینما و نقشی که می خواهد در سینمای ایران بازی کند به چه ساختاری احتیاج دارد؟ و در چه حوزه هایی باید فعالیت کند؟ بنابراین یک گروه دانشگاهی ماموریت پیدا کردند، که براساس گفتگوها و بررسی های مفصل (که چندین جلد شده است) یک سناریو ساختاری را برای خانه سینما پیش بینی کند.

هیات مدیره خانه سینما این پیش بینی را کرده است که تا قبل از مجمع عمومی اردیبهشت 98، جلسه فوق العاده ای را برگزار کند و اساسنامه را به تصویب مجمع عمومی خانه سینما برساند که انتخابات براساس آن اساسنامه صورت گیرد این ساختار با برخی از موقعیت های اساسنامه فعلی متفاوت است و باید گفت اساسنامه فعلی ظرفیت حقوقی این ساختار را ندارد. در مجمع عمومی که در مرداد ماه برگزار شد یکی از ماموریت های جدی که به هیات مدیره ابلاغ شد، اصلاح اساسنامه فعلی است و بلافاصله هیات مدیره، با همراهی چند وکیل مبرز چندین پیشنویس آماده کرده است.

مبنای همه این گفتگوها این است که در خانه سینما هم باید از همه شئون سینما و فعالین سینما مراقبت کنیم، حتما باید به رونق سینما و صنعت تصویر کمک کنیم و به دنبال ارتقاء دانش فنی و کیفیت آثار تولید شده باشیم. برای این 3 هدف یا 3 ماموریت یا 3 انگیزه اصلی، باید حقوق و تکالیفمان معلوم شود، یعنی باید نسبت به احقاق حقوقمان به شکل کلی مصر باشیم و امکانات و ساختار پیگیری این حقوق را فراهم کنیم و از طریقی نیز بتوانیم به تکالیف خودمان در برابر اصناف، اعضا و بیرون از خودمان عمل کنیم.

اساسنامه مورد نظر براساس مواردی که گفته شده در حال طراحی است و فکر می کنم که می تواند دستاورد مهمی باشد. هیات مدیره خانه سینما این پیش بینی را کرده است که تا قبل از مجمع عمومی اردیبهشت 98، جلسه فوق العاده ای را برگزار کند و اساسنامه را به تصویب مجمع عمومی خانه سینما برساند که انتخابات براساس آن اساسنامه صورت گیرد.

* اساسنامه نهایی باید به تصویب وزارت کار هم برسد؟

خیر. اساسنامه خانه سینما باید به تصویب تشکیلات حقوقی و اداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برسد.

* برویم سراغ یکی دی گر از چالش های اصلی سینماگران یعنی نظام نامه اکران؛ اساساً ورود دولت در این زمینه را چه اندازه مناسب می دانید؟

در مجموع اعتراضاتی که از سوی همکاران خوب من به نظام نامه اکران می شود، همیشه طرف گفتگو دولت بوده است و مطالبات نیز از دولت است. از دولت هم طلب عدالت، حمایت و امکانات می کنند، بنابراین از لحاظ روانی هنوز تعلق خاطری در آحاد فعالان وجود دارد که با دولت می خواهند برسر این موضوع گفتگو یا مجادله کنند.

باید حلقه های دخیل در نظام نمایشی را به شدت کاهش دهیم و نسبت فیلم و سالن را مستقیم کنیم، از نظر من این تصویری که از نظام توزیع داریم پاسخگوی سینمای ایران نیست اما شورای صنفی اکران مطلقاً یک نهاد بین صنفی است و درست است که دولت در این شورا نماینده دارد، اما نقش آحاد صنفی که در این شورا حضور دارند بیشتر از نماینده دولت است. باید این مساله را مورد توجه قرار دارد که بالا رفتن هزینه تولید و تمرکز برگشت این سرمایه و این هزینه های صورت گرفته در فیلم، تنها از گیشه سینما است و بحران اصلی ما همینجاست.

ما باید بتوانیم بازار امن برای محصولات فرهنگی ایجاد کنیم و برای بازار امن نیازمند بازار وسیع هستیم، بازار وسیع در حال حاضر با پلتفرم های دیجیتالی که آمده است شکل و شمایل دیگری پیدا کرده است. هنوز در این زمینه کار جدی نکرده ایم. جهان این تغییرات را پذیرفته است و درآمد بیشتری را از طریق ایجاد بازارها نسبت به گیشه بدست می آورد.

نکته دیگر این است که تعداد سالن های نمایش ما که بخش عمده ای از گردش مالی سینمای ایران روی دوش آن ها است و می توان گفت بیش از 80 درصد از کل فروش ایران از تعداد محدودی پردیس های سینمایی تامین می شود که، ظرفیت محدودی برای نمایش فیلم دارند. ما به عنوان صنف باید بین بازار و ظرفیت نمایشی و ظرفیت تولیدی برای پرده سینما تعادل برقرار کنیم، اما چگونه می توان این تعادل را برقرار کرد و گفت که شما فیلم نسازید؟ چرا که تعداد فیلم های تولید شده بیشتر از ظرفیت اکران است.

در حوزه نمایش با یک رقابت جان کاه طرف هستیم، سهم بخش خصوصی در سینمای ایران هر سال افزایش پیدا می کند و سهم نهادهای عمومی و دولت سال به سال کاهش می یابد. این سرمایه ای که منجر به تولید فیلم شده، صاحبش به دنبال بازگشت سرمایه است، این درحالی است که تعداد فیلم هایی که به دنبال بازگشت سرمایه نیستند، بسیار کم است.

معتقدم کل نظام اکران ما باید دچار تغییر و تحولات جدی شود، با تغییرات آیین نامه ای و اینکه دولت در حوزه اکران ورود پیدا کند یا نه، مشکل اصلی برطرف نمی شود. ما باید حلقه های دخیل در نظام نمایشی را به شدت کاهش دهیم و نسبت فیلم و سالن را مستقیم کنیم، از نظر من این تصویری که از نظام توزیع داریم پاسخگوی سینمای ایران نیست. بین فیلم و سالن سینما باید یک نظام مدیریت تبلیغاتی و تبلیغات خلاقانه قرار گیرد که این مساله در سینما به شدت کمبود دارد، هرچند یک انجمن صنفی مدیران تبلیغات در خانه سینما داریم اما نتوانسته است قاعده مندی خود را پیدا کند. لازم است این انجمن با نظام پخش فیلم در سینمای ایران همپوشانی داشته باشند که به نفع تبلیغات باشد.

نظام ثبت و ضبط قراردادهای ما باید از حالت دستی به حالت آنلاین تبدیل شود. ما باید این ارتباط را از نظام های واسطه گر خالی کنیم چرا که نظام های واسطه گر برای این امر خطرناک است. این نظام های واسطه گر می تواند فرد، موسسه یا دولت باشد. هر چقدر رابطه فیلم و سینما مستقیم تر باشد با مخاطب خود ارتباط دقیق تر و روشن تری پیدا می کنیم. اینکه فیلمساز نمی تواند پیش بینی کند که فیلمش چه زمانی اکران شود یک اشکال است. باید بپذیریم سینمای ایران یونیک و خاص است و هر امر یونیکی نیازمند اقتضائات خود است. مانند چند هفته پیش که اینترنت قطع بود و سالن های سینمایی دچار بحران جدی شدند! چرا که بخش اعظمی از فروش بلیت ها از طریق اینترنت صورت می گیرد.

اگر بازار فعالیت های سمعی و بصری که می شود آن را صنعت تصویر نامید، وسیع شود، حتما نیروی انسانی برای تولید کم می آوریم.

* انتخابات هیات مدیره خانه سینما به دلیل اینکه بخشی از صنوف ثبت وزارت کار نشده و یا کد شناسه ملی دریافت نکرده اند، تا اردیبهشت ماه سال 98 به تعویق افتاد؛ درباره روند ثبت و دریافت کدشناسنه ملی اصناف طی ماه های گذشته توضیح می دهید.

خانه سینما یک موسسه حقوقی ثبت شده کاملا قانونی است اما اصناف عضو خانه سینما هیچکدام مراحل حقوقی براساس قوانین موجود در کشور را پشت سر نگذاشته اند، مجمع عمومی خانه سینما یک مجمع عمومی حقوقی است. هر مجمع عمومی حقوقی براساس قوانین کشور باید دارای یک گواهینامه ثبت برای فعالیت و یک شناسه ملی که معادل کد ملی افراد حقیقی است، داشته باشد.

در هر صورت با هر تعدادی از اعضای مجمع عمومی، انتخابات در اردیبهشت ماه قانوناً برگزار می شود، چرا که ظرفیت حقوقی به تاخیر انداختن انتخابات تا اردیبهشت ماه را فراهم کرده ایم تا بتوانیم مجمع عمومی را برگزار کنیم زمانی که مجمع عمومی برگزار می شود باید مصوبات مجمع عمومی و تغییرات پیش آمده را به اداره ثبت شرکت ها اعلام کنیم، اداره ثبت شرکت ها یک سیستم آنلاین دارد به این معنا که باید به سایت مورد نظر مراجعه کرد و شماره ثبت و شناسه ملی را وارد کند، در این سایت همچنین باید شناسه اعضای مجمع عمومی را نیز وارد کرد.

دوستانی سال ها پیش به درستی تصمیم گرفتند که فصل 5 و 6 قانون کار بهترین قانون موجود در کشور برای دریافت ثبت فعالیت صنفی است، حالا که آیین نامه هیات دولت نیز برای پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری ذیل قانون کار مصوب شد. از نظر من باید مجمع عمومی انتخابات هیات مدیره در مرداد ماه با همان 21 صنف برگزار می شد تا روند حقوقی تصریح و تسریع می شد. این یک اشکال حقوقی در خانه سینما است و ظاهرا برای بعضی ها این اشکال اهمیت ندارد، این در حالی است که نمی توان بدون شناسنامه و یا بدون کارت ملی یا کد شناسه ملی فعالیتی انجام داد.

در حال حاضر تعداد زیادی از شناسه های ملی دریافت شده و برخی از اصناف نیز پیگیر ثبت صنف در وزارت کار هستند، در هر صورت با هر تعدادی از اعضای مجمع عمومی، انتخابات در اردیبهشت ماه قانوناً برگزار می شود، چرا که ظرفیت حقوقی به تاخیر انداختن انتخابات تا اردیبهشت ماه را فراهم کرده ایم تا بتوانیم مجمع عمومی را برگزار کنیم تا هیات مدیره متناسب با این ماجرا فراهم شود و مسیر را طی کنیم.

* البته برگزاری مجمع عمومی و انتخابات هیات مدیره در مردادماه به دلیل صادر نشدن کد شناسه ملی، برای اصناف غیرقانونی به شمار می رفت.

خیر، این مجمع با حضور 21 صنف قانونی بود. چرا که گواهینامه ثبت داشتند و خیلی ها شناسه ملی داشتند و تنها تعدادی شناسه نداشتند.

* در واقع از 21 صنف تنها 5 یا 6 صنف کد شناسه ملی داشتند.

در آن زمان نزدیک به 7 صنف کد شناسه داشتند، اما 21 صنفی که به مجمع عمومی دعوت شده بودند، گواهینامه ثبت وزارت کار را داشتند و می توانستیم انتخابات را برگزار کنیم.

* در این میان برخی از صنوف که مخالف ثبت وزارت کار هستند، مشکلاتی را به وجود آورد. همچنین برخی از صنوف مانند تهیه کنندگان به دلیل یکپارچه نبودن در این زمینه دچار مشکل شده اند، در این زمینه چه راهکاری را دنبال می کنید.

با توجه به اینکه خودم تهیه کننده هستم پاسخ دادن به این سوال برای من در عین ساده بودن به لحاظ روحی دشوار است. چرا که من جزو کسانی هستم که فکر می کنم اگر صاحب یک نظام مقتدر تهیه کنندگی در سینمای ایران نشویم مشکلات سینمای ایران عوض می شود اما حل نمی شود. از نظر من سینمای ایران نیازمند یک نظام مقتدر تهیه کنندگی است، دقت کنید که نمی گویم نظام مقتدر تهیه کنندگان، بلکه راجع به امر تهیه کنندگی می گویم و ضرورت وجود این مساله به عنوان یک نظام مدیریتی کلان نگر، توسعه گر و از همه مهمتر دقت به همکاران خود و مراقبت از آن ها بسیار مهم است.

متأسفانه مساله یکپارچه نشدن تهیه کنندگان معضل بزرگی است و باید بپذیریم وحدت و یکپارچگی دیدگاه تاکتیکی نباشد، یعنی اگر از وحدت صحبت می شود به عنوان یک تاکتیک از آن حرف نزنیم بلکه این وحدت را به عنوان یک استراتژی نگاه کنیم به عنوان مثال قرارداد تیپ در خانه سینما آماده شده است اما تازمانی که یک نظام یکپارچه تهیه کنندگی وجود نداشته باشد، نمی توان در این زمینه قدمی برداشت، این درحالی است که سازمان سینمایی نیز به دنبال این است که قرارداد تیپ در سینمای ایران عملی شود. تمام مواردی که در قرارداد تیپ صنوف مختلف آمده است باید از یک یکپارچگی حقوقی برخوردار باشد و این یکپارچگی حقوقی به توازن منافع طرفین منجر شود. هیچ تفاهم حقوقی اگر منافع طرفین را در ترازوی عدالت و انصاف قرار ندهد به مشکل بر می خورد.

متاسفانه مساله یکپارچه نشدن تهیه کنندگان معضل بزرگی است و باید بپذیریم وحدت و یکپارچگی دیدگاه تاکتیکی نباشد، یعنی اگر از وحدت صحبت می شود به عنوان یک تاکتیک از آن حرف نزنیم بلکه این وحدت را به عنوان یک استراتژی نگاه کنیم.

بازارها و تغییرات بازاری در مجموع صنعت تصویر ایران در حال تغییرات ماهیتی بزرگی است و ما مطلقاً خود را آماده ورود به این چالش های جدید نکرده ایم و این چالش های جدید نیازمند یک خرد مرکزی است که بخشی از این خرد در بین اصناف ما باید فراهم شود، اما مهمترین جایی که این خرد مرکزی در آن متبلور می شود حتما نظام مقتدر تهیه کنندگی است.

* تا چه اندازه این امکان وجود دارد که تا آخر سال امر یکپارچه سازی اتفاق افتد، خانه سینما چقدر می تواند در این زمینه کمک کند؟

خانه سینما در حال حاضر با شورایعالی تهیه کنندگان که جمع 4 تشکل تهیه کنندگان است، رفتار صنفی خود را دارد و این شورا نیز فعالیت خود را دنبال می کنند مساله مهم این است که با این شیوه چالش های جدید قابل حل هست؟ می توان افق های نو فراهم کرد؟ می توان نظام سرمایه گذاری را در سینمای ایران از وضعیت پراکندگی به یک وضعیت متمرکز از باب نوع برخوردی که باید با آن شود تبدیل کرد؟ نیروهای جدید چگونه باید وارد نظام سینمایی کشور شوند؟ چه راه حلی برای این خیل عظیم نیروهای جوانی که پشت درهای بسته اصناف هستند، داریم؟ این ها پرسش های مهمی است که همه ما باید به آن پاسخ دهیم.

* به عنوان حرف پایانی اگر نکته ای دارید بفرمایید.

یک تمنا داردم، تمنای من این است که همه کسانی که به سینمای ایران چشم دارند و به آن توجه دارند، لطفا از دایره انصاف خارج نشوند، همه دوستانی که من را می شناسند می دانند که مقید به این امر هستم و اگر جایی هم خطا کنم حتماً خطای سهوی بوده است از آنچه که در برنامه هفت نسبت به سینمای ایران انجام می شود خیلی متاثر هستم، برای اینکه هیچ سند روشنی از حرف هایی که زده می شود، ارائه نمی شود. حتی گاهی به همکاران خوبمان توهین می شود. با توهین چه چیز بدست می آوریم دل چه کسی را خوش می کنیم و چه چیزی به ما می دهند که دل سینماگر را بشکنیم و به آن توهین کنیم، معتقدم منافع ملی ما در گرو همدلی و همکاری متعهدانه است.

سینمای ایران موثرترین شاخه منظومه فرهنگی و هنری ایران است و هر کسی نقدی به این نقطه مرکزی منظومه فرهنگی هنری ایران دارد، نقدشان را می پذیریم اما هر کسی که با بیان و عمل خود به این سینما لطمه وارد کند و از جامعه ایران و حاکمیت ایران و از فضای اعتقادی این سرزمین دور می کند به یقین خواسته یا ناخواسته دست به یک خیانت بزرگ می زند، سینمای ایران از ضرورت های اجتناب ناپذیر منظومه فرهگ وهنری ایران است ملت ایران و فرهنگ و جامعه و حاکمیت ایران صدا و تصویر می خواهد و بدون صدا و تصویر در این جهان پرآشوب چه خواهیم داشت؟ بفهمیم که لال و کور کردن سینما آورده ای برای کسی ندارد. همه ما فاصله بین نقد و ماموریت هایی برای نابودی را می فهمیم.

اما از همه کسانی که این مطلب را می خوانند از من به عنوان عضو کوچکی که در این سینما پیر شده است بپذیرند که آینده جوان ها و فعالان و خلاقان سینمای ایران را به لحاظ روحی و روانی تخریب نکنیم این نسل بزرگ و دوست داشتنی را آغشته به تخیلات و تعارضات خود نکنیم، زهر این دعواهای تاریخی را به تن این جوان ها تزریق نکنیم.

کد خبر 4792636

نیوشا روزبان

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
دوره جدید سلسله نشست های سینماگپ حوزه هنری با حضور مسعود جعفری جوزانی کارگردان صاحب نام سینمای ایران و جبار آذین منتقد سینما در سالن تماشاخانه ماه حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش قدس آنلاین ، این برنامه با موضوع الزامات سینمای ملی ایران به بررسی محورها و موضوعات موقعیت کنونی سینما و موانع دستیابی به سینمای ملی، نقش و سهم سینماگران و دستگاه های سینمایی در شکل دهی سینمای ملی، مهمترین موانع تحقق سینمای ملی، رقابت سینمای ملی و بین الملل، سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری و سایر نهادهای دولتی یا خصوصی در مسیر رسیدن به سینمای ملی پرداخت.

در ابتدای مراسم، جبار آذین منتقد سینما در خصوص جایگاه سینمای ایران گفت: سازمان سینمایی حوزه هنری در صدد برنامه هایی نوآورانه در حوزه فرهنگ و هنر کشور است در حالی که این مجموعه، در دهه 60 شروع بسیار خوبی در زمینه تولید فیلم داشته است؛ اما به علت تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، تلاش ها با رکود مواجه شد. تولید فیلم و بقای سینما نیاز به حمایت از سینماگران و در دسترس قرار دادن سالن ها دارد؛ بدین منظور، حوزه هنری با ایجاد بسترهایی برای گفتمان فرهنگی، سینما را وارد دوره جدیدی کرده و در فضای سیاسی و سینمازده کشور، به دنبال ناگفته های سینمای ایران است و به بیان برخی مسایل و حقایق می پردازد.

وی افزود: سازمان سینمایی حوزه هنری به طور ماهیانه از سینماگران شاخص کشور دعوت می کند که با تحلیل ها و بررسی های خود، راهکارهایی را برای حل مشکلات سینمای ایران تبیین، و به بهبود بیماری های سینمای ایران بپردازند. موضوع الزامات سینمای ملی در شرایط نامساعد کشور و تقویت آن، از جمله اصولی است که به بقای آن کمک می کند. این در حالی است که نمای بیرونی سینمای ایران و سطح فیلم های تولید و اکران شده در سینما نشان می دهد که ما سینما داریم ولی از صنعت سینما محروم هستیم.

این منتقد سینما خاطرنشان کرد: در کشور ما سینما تعریف و تبیین مشخصی ندارد و این امر در رویارویی با دیگر مشکلات، مانع از جلوه گری سینما شده است در حالی که امروز با وجود سینماگران خوب، در عرصه تولیدات ملی کم کار بوده و سینمایی تحت عنوان سینمای ملی نداریم. به طور کلی با وجود همه بضاعت های ایران، اوضاع سینمای ما نابسامان بوده و در جریان مسلط فرهنگی، ناکام بوده است.

در ادامه، مسعود جعفری جوزانی کارگردان سینما در خصوص سینمای ملی و عوامل ناکامی آن در ایران گفت: سینما یک پدیده فرهنگی عصر مدرنیته است که تولید آن، مجموعه ای از نیروهای خلاق و متخصص در عرصه های متناوب و متفاوت هنری، علمی، جامعه شناختی و مدیریتی تا کارگران ساده و بازاریابان را در بر می گیرد. از این رو، امروز سینما یکی از شاخصه های توسعه فرهنگی کشورهای تولیدکننده آن، به حساب می آید؛ چرا که تا کشوری دارای فرهنگ، نیروی خلاق و دانش کافی نباشد؛ قادر به تولید جمعی (تیم ورک) فرهنگی نیست. آن هم تولیدی که محصولات آن مانند هر تولید جمعی دیگر، بتواند به هنگام نمایش گروه، طبقه و یا جمعی از مردم را که نشانه رفته است، جذب کند تا پاسخگوی سرمایه خود باشد. خصیصه ای که سینما و سینماگر را مجبور می کند؛ سلیقه مخاطب را در نظر بگیرد. از این رو، با پژوهش جامعه شناسانه در فیلم های سینمایی اعم از فیلم های تجاری پرمخاطب تا فیلم های فرهنگی و هنری یک کشور، به راحتی می توان به ارزش ها، ایده آل ها، رؤیاها، طرز تفکر، سلیقه و نیازهای آشکار و پنهان سیاسی، اجتماعی و روانی آن ملت پی برد.

کارگردان سریال تاریخی در چشم باد در ادامه سخنانش اظهار کرد: به عبارت دیگر، فیلم های تولید شده یک کشور در مجموع، یک تابلوی تمام قد از سلیقه، آداب و رسوم، اخلاقیات، رؤیاها، باورهای دینی، فلسفی، زبان اشاره، سنت ها، رفتارهای اجتماعی، ارزش ها، خواسته های آشکار و پنهان سیاسی و بطور کلی روش زندگی و طبقات اجتماعی یک جامعه را در معرض دید جهان قرار می دهد. با این تعریف، شاید بشود سینمای ملی را پای بندی آن به جوهر اصول و ارزش های فرهنگی که طی تاریخ یک ملت پایدار و پیشرو را در عرصة فرهنگی، انسانی، معنوی و تاریخی استوار نگه داشته، تعریف کرد.

وی همچنین گفت: بدیهی است داشتن چنین سینمایی، تدبیر و برنامه ریزی می خواهد. اما اینکه چرا سینمای ایران، پس از دوران طلایی دهه شصت، سیر نزولی طی کرد و امروز در تنگنای ستاره محوری و تجاری سازی های سطحی گرفتار شده، حرف دیگری است که یک وجه آن به مسئولین دولتی و وجه دیگر آن به وضعیت و واقعیت های اقتصادی موجود بر می گردد. از آنجا که معیار گزینش مسئولان سینمایی پیش و بیش از آنکه به دانش سینمایی، جهان بینی و تخصص متکی باشد، به تعهدات حزبی و سرسپردگی آنها متکی است. بیش از آن که به سینمای ملی بیاندیشند با دیدگاه تنگ نظرانه حزبی به سینما و سینماگر نگاه می کنند و انگیزه ای برای فعالیت و برنامه ریزی های طولانی مدت فرهنگی در آنها وجود ندارد.

کارگردان فیلم سینمایی شیر سنگی در ادامه سخنانش گفت: از این روی بیشتر به کمیت و آمار (معمولا ساختگی) بسنده می کنند. اینگونه افراد از آنجا که معمولا از دردسر و نقد هراس دارند، مشاورین خود را نیز از بین هم حزبی ها و نزدیکان انتخاب می کنند. تا به کمک آنها بتوانند سخنرانی هایی را که معمولا پر از امید کاذب است؛ برای جشن های پرخرج و بی خاصیت بنویسند. متأسفانه مشکلاتی از این دست، در این دوران بحرانی و سیاست زده، که میانگین شعور جمعی ملی از سقف شعور دولتی بالاتر است، به گونه ای مضاعف به فرهنگ و سینما لطمه وارد می کند.

وی افزود: فراموش نکنیم که در آغاز پیروزی انقلاب، ملت و دولت و مدیر و مسئول و سینماگر یکی بودند و یک هدف داشتند. غول شرق بیدار شده بود و نیروهای مردمی، با انگیزه و خلاق آزاد شده بودند، نیروهای امیدواری که با همة توان، خلاقیت و دانش به میدان آمده بودند. همه یا حداقل بیشترمان با شوق و شور و شعف تلاش می کردیم افق تازه ای در سینمای ایران و جهان پدید آوریم. انگیزه و امید داشتیم، چیزی که باعث پیشرفت شد و در مدتی کوتاه سینمای نوین و اندیشمندی پدید آورد؛ که مرکز توجه آزادیخواهان و روشنفکران جهان شد، سینمایی که صف های طولانی تماشاگران را در داخل کشور و همچنین شیفتگی مسئولان و مدیران جشنواره های جهانی را در خارج از کشور در پی داشت.

کارگردان فیلم سینمایی جاده های سرد در بخش دیگری از سخنانش گفت: متأسفانه با گذر زمان، دیدگاه سیاست زده، تنگ نظرانه حزبی، شتاب پیشرفت سینما را گرفت و آن را به نقطه صفر، که امروز در آن هستیم رساند. جالب است که امروزه، پس از گذشت بیش از صد سال از حضور سینما در ایران و حتی با احتساب تاریخ تولید اولین فیلم ایرانی آبی و رابی 90 سال می گذرد، اما هنوز هیچ قانون و دولتی این پدیده پیشرو و ارزشمند را به عنوان یک صنعت به رسمیت نشناخته است. یعنی هنوز پدیده سینما و کارکنان آن، هیچ تعریف قانونی در ایران ندارند. حتی در سازمان بیمه تأمین اجتماعی هم کارکنان و سازندگان فیلم را تحت عنوان ماهیگیران فصلی بیمه می کنند.

وی افزود: جالب است که این تولید جمعی بی تعریف، بیش از فیلم و سینماگر، سازمان و مسئول و مدیر و وزیر و نهاد و بنیاد و رئیس و منشی و راننده و مستخدم دارد. بودجه هایی هم که برای آن تعریف و از جیب ملت پرداخت می شود؛ معمولا صرف جشن و جشنواره و هر چیز و کار بیهوده دیگری به غیر از فیلم و فیلمسازی است، به مصرف می رسد. جشن و جشنواره هایی که به شیوة موجودات تک یاخته ای به سرعت تکثیر می شوند و با وجود خیل فارغ التحصیلان بیکار، هر روز حیات خلوت های جدیدی به نام مدرسه و دانشکده و دانشگاه سینمایی افتتاح می کنند که جز فقر اندیشه و اقتصادی و خالی کردن جیب مردم، کاری از پیش نمی برند.

این کارگردان سینما افزود: مدتی است که مسئولین فرهنگی تصمیم گرفته اند بودجه اندکی را هم که به سینما تعلق می گرفت، قطع کنند و رسما آنرا به دست سرمایه بسپارند. این اتفاق که به بهانه کمبود بودجه، از هفت سال پیش، شدت بیشتری گرفته است، تصمیمی که صد البته مانند همیشه، بدون مشورت با اهالی سینما انجام گرفت و ابعاد مثبت و منفی آن در نظر گرفته نشد. نتیجه هم امروز به وضوح قابل مشاهده است. منظور اینکه چنانچه سینما درست در اختیار سرمایه قرار بگیرد، مانند هر تولید دیگر، صرفا باید به عرضه و تقاضا فکر کند و با استفاده از سلیقة موجود کالای فرهنگی بسازد.

چهره ماندگار سینمای ایران در بخش دیگری از سخنانش گفت: در نتیجه، نیازی به این همه وزارتخانه و نهاد و بنیاد و کارمند ندارد. پس، پیش از این عمل؛ کلیه نهادها و بنیادها و وزارتخانه ها را باید تعطیل می کردند. سینما را هم رها کنند تا در خدمت سرمایه های مشکوک و سرمایه گذاران نوکیسه، فقط و فقط به عرضه و تقاضا بیاندیشد. بدیهی است در شرایط موجود، جایگاهی برای سینمای ملی که مدعی است، روح ملی را به نمایش می گذارد وجود نخواهد داشت. امروز، سینما برده سرمایه و سرمایه گذار است و سینماگر اگر برده این نوکیسه ها نشود خانه نشینش می کنند، در نتیجه، فیلمسازان مقصر وضعیت و شرایط موجود نیستند. طبیعی است چنین سیاست و برنامه ای عوام و عوام زدگی را رواج می دهد و ارزش گذاری فیلم هم تغییر ماهوی می کند.

وی همچنین گفت: امروز، فیلم خوب و بد را سینماداران و مافیای سرمایه، تعیین می کنند نه پیشتازان فرهنگ و اندیشه. در شرایط موجود، هر فیلمی که به هر قیمت ممکن تماشاگر بیشتری داشته باشد و سود بیشتری عاید سرمایه دار کند، فیلم برتری است. واقعیت تلخ این است که سیاست بازان با همکاری نوکیسه ها و با سوءاستفاده از مدیران بی بصیرت، آن سینمایی را که به همت فرزندان ملت انقلابی، طی یک دهه چنان درخشید که مرکز توجه و امید آزادیخوان و روشنفکران جهان شد؛ به خاک سیاه نشاندند.

در ادامه، جبار آذین خاطر نشان کرد: سینمای ملی، شناسنامه هویت سینمایی ایران در کنار آیین ها، سنت ها و ادیان است، اما متأسفانه این مؤلفه ها در فیلم های ایرانی به درستی نشان داده نمی شود. ما در فضای فرهنگ، به دنبال فرهنگسازی هستیم اما مسئولان ما به جای بها به آن به فرهنگ سوزی می پردازند و حتی فرهنگ ملی و باورهایمان را هم به دست نیاورده ایم. به نوعی ملوک الطوایفی بر عرصه فرهنگ ایران حاکم است و دستگاه های متصدی این اقدام، منجر به عدم شکل گیری مسیری روشن و فعال فرهنگی در کشور شده است .

وی تأکید کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی قانونی فرهنگی کشور است؛ اما خود مدیران این مجموعه، بر مبنای فرهنگ و رسانه گزینش نشده و براساس سیاست و رفاقت انتخاب شده اند. بر این اساس امور فرهنگی در جایگاه خواستگاه سیاسی قرار گرفته است. ساز و کارهای موجود نیز سلیقه ای است و شاهد اختصاص بودجه و به جریان ها، افراد خاص و همسو با اندیشه های خاص است. زمانی که فیلم مجوزدار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلویزیون، به دلیل ایرادات محتوایی فاقد مجوز و نمایش معرفی می شود و حتی برخی از آن ها مناسب سینماهای خانوادگی حوزه هنری نیستند یعنی ما سیاست و قانون مدونی برای سینمای کشور نداریم و در این زمینه با افراد غیر متخصص و غیر حرفه ای در مقام تصمیم گیر طرف هستیم. سازمان سینمایی سازمانی است که تصمیم های آن منجر به بازدارندگی فعالیت هنرمندان دلسوز منجر می شود.

در بخش دیگری از این نشست، جعفری جوزانی سینما را سیاست زده و حزبی معرفی کرد و گفت: واقعیت این است که در شرایط موجود، سینمای ایران پایه و اساسی پایدار ندارد و ذاتا سلیقه ای، سیاست زده و حزبی است. در حالی که سینما به عنوان یک کالای فرهنگی ملی باید ریشه در واقعیت های زندگی، رؤیاها، سلیقه، آداب، رسوم و اخلاقیات، آیین ها، باورها، اعتقادات و خواسته های سیاسی آشکار و پنهان ملت داشته باشد تا بتواند روح ملی کشور بزرگ ایران را به نمایش بگذارد.

وی در ادامه، اظهار کرد: تاریخ معاصر ایران نشانگر این واقعیت تلخ است که در عرصه فرهنگ و هنر به ویژه سینما، همیشه یکی بوده و هست که زور بگوید و سلیقه خود را به سینما و سینماگر تحمیل کند. سینما از همان آغاز ورود به ایران، دچار این مصیبت بوده و همچنان در آن به سر می برد. از آغاز تولید فیلم سینمایی مسئولین وقت، قریب به سی سال به منظور دخالت در موضوع و سانسور، سینما را به دست شهربانی سپردند، بعدتر وزارت فرهنگ تأسیس کردند و این مجرم مهجور را به دست آن دادند. پس از انقلاب هم چهل و یک سال است که در زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد. به عبارت دیگر از همان آغاز تولید فیلم سینمایی دولت ها یکی پس از دیگری، نهاد یا سازمانی را در مقابل سینما و سینماگران قرار دادند، تا پای رهروی آنرا محکم بگیرد و هر وقت صلاح دانست و دلش خواست، فیلم را سانسور و فیلمساز را تمشیت کند.

این تهیه کننده و کارگردان باسابقه سینما یادآور شد: یکی از مشکلات کلان و اصلی سینما در ایران نبود یک تعریف قانونی برای این پدیده مظلوم است. یعنی پس از یک قرن هنوز، حکومت و دولتی نیامده که این تولید جمعی فرهنگی را به عنوان صنعت، تعریف و آنرا به رسمیت بشناسد. اتفاقی که تا رخ ندهد، معضلات و مصائب کارکنان و محصولات آنها در کشور پا برجاست. یعنی نه می شود از تکثیر و دزدی محصولات سینمایی جلوگیری کرد و نه از سازندگان آن حمایتی به عمل آورد.

وی همچنین گفت: صنعت سینمای ایران در شرایط کنونی خود قربانی سیاست زدگی و جاه طلبی مسئولان بی برنامه و تصمیمات حزبی آنهاست. معمولا هر کشوری که دچار بحران های ناخواسته فرهنگی، سیاسی و اقتصادی می شود باید با مشورت مردم روشی برای برون رفت از بحران های پیش آمده تبیین کند، نه اینکه مسئولین یک طرفه تصمیم بگیرند و شبانه جیب ملت را خالی کنند.

این کارگردان سرشناس سینمای ایران در پایان سخنانش تأکید کرد: متأسفانه در شرایط موجود، مسئولین و مدیران فرهنگی بحران ها را بر دوش اهالی فرهنگ و سینما تلنبار کرده اند و شرایطی پدید آورده اند که فیلم ساختن نیازی به متخصص و تحصیلکرده ندارد. بدیهی است در شرایط سرمایه سالاری، سرمایه حرف اول و آخر را می زند در نتیجه، روز به روز به خیل فارغ التحصیلان بیکار و فعالان عرصه فرهنگی سینما افزوده می شود. در این شرایط هردمبیل سست نهاد و بی برنامه، نباید توقع یک سینمای فراگیر ملی داشته باشیم. خلاصه آن که باغ بی باغبان به ثمر نمی نشیند.

در پایان سلسله نشست های سینماگپ حوزه هنری با موضوع الزامات سینمای ملی ایران جبار آذین تأکید کرد: آنچه که بر روی پرده های سینما به عنوان فیلم های شبه اجتماعی اکران می شود حاصل خطاها و اشتباهات است. ما برای دستیابی به سینمای ملی نیاز اساسی به خانه تکانی داریم. و برای ادامه فعالیت در این عرصه، به انتقال سینما از بازار به صنعت سینما نیاز داریم؛ چرا که باید انقلابی فرهنگی بروز کند تا انحرافات و زواید حذف شده و فضا برای متخصصان فراهم شود.

شایان ذکر است سلسله برنامه های سینماگپ حوزه هنری به صورت دوهفتگی با حضور چهره های شاخص سینما یا مدیریت فرهنگی به میزبانی سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار می شود.

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
کارگردان مزار شریف درباره تعیین یا رعایت خطوط قرمز احتمالی در عرصه سینما اذعان داشت: انگار ما هیچ وقت نمی توانیم به چارچوب مشخصی برسیم؛ چون در تمایزبندی این مسائل به سلیقه و برداشت شخصی از اعتقادات برمی خوریم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا؛ اوضاع نظارت بر سینمای کشور به گونه ای شده که به سختی می توان کسی را پیدا کرد که از آن راضی باشد. به همین بهانه سعی داریم در پرونده ممیزی ناممیز این روند را از منظرهای مختلف بررسی کنیم. با ما همراه باشید تا شاید از این آشفته بازار به سامانی نزدیک شویم.

حسن برزیده، کارگردان سینما در همین ارتباط و با اشاره به وجود سلایق و فشارهای که هر از گاهی از ناحیه جریان راست یا چپ بر فیلم ها اعمال می شود، به خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا گفت: دعوای ما بر سر این است که چرا با فیلم ها سلیقه ای برخورد می شود؛ وگرنه فیلمی که مجوز می گیرد و طبق اصول و چارچوب های اعتقادی کلی هم ساخته می شود، دیگر جای دخالتی ندارد.

حتی در بحث از اعتقادات نیز این اختلافات را می بینیم

وی افزود: مشکل ما این است که وقتی فلان دولت روی کار می آید، فیلمساز طیف مقابل با فشارهایی از جانب طیف دیگر مواجه می شود؛ همین فشارها از سوی این جریان و آن یکی، یک جور دخالت است.

این فیلمساز در ادامه گفت: وگرنه اگر فیلمساز براساس اصول اعتقادی کلی حاکمیت فیلم بسازد، کفایت می کند. مشکل اینجاست که ما حتی در بحث از اعتقادات نیز این اختلافات را می بینیم و به چهارچوب مشخص معتدلی نمی رسیم.

کارگردان مزار شریف درباره تعیین یا رعایت خطوط قرمز احتمالی در عرصه سینما اذعان داشت: انگار ما هیچ وقت نمی توانیم به چارچوب مشخصی برسیم؛ چون در تمایزبندی این مسائل هم به سلیقه و برداشت شخصی از اعتقادات برمی خوریم. درحالی که رعایت اعتدال مذهبی در این بین چاره کار خواهد بود.

بالاخره باید طبق کدام نظر عمل کرد؟

وی در این باره ضمن اشاره به واکنش ها به فیلم رستاخیز یادآور شد: مگر همین فیلم احمدرضا درویش مجوز نداشت؟ اما میان علمای ما که بنده به آنان ارادت دارم، بازهم شاهد دو نظر متفاوت هستیم چنانکه برخی موافق اکرانش بودند و برخی نه. خب بالاخره باید طبق کدام نظر عمل کرد؟

برزیده اعتقاد داشت: به زعم من وقتی وزارت ارشاد به عنوان متولی این عرصه مجوزی صادر کرد، کافی است و هیچ فشار و اعمال نظر بیرونی قابل پذیرش نیست. هرچند امیدی به رسیدن به یک مسیر واحد ندارم.

موافقم پروانه ساخت برداشته شود بشرطها و شروطها

وی درباره لزوم پروانه ساخت فیلم نیز گفت: شخصاً موافقم پروانه ساخت برداشته شود و فیلمساز صرفاً برحسب اصول و معیارهای کلی که خود ارشاد اعلام می کند سراغ ساخت فیلم برود؛ اما به شرط اینکه دیگر در زمان اکران دچار این همه برخورد سلیقه ای نشویم.

برزیده اینگونه نیز گفت: همین الان که مطابق با مجوز ساخت سراغ فیلمسازی می رویم، دوباره به ممیزی و توقیف در اکران و غیره روبرو می شویم، پس چه توقعی هست که بدون پروانه ساخت بتوان برای اکران حاشیه امنیتی ایجاد کرد؟ با این شرایط مسلماً فیلمساز احساس خطر می کند آن هم زمانی که باید برای ساخت فیلمش هزینه میلیاردی داشته باشد.

انتهای پیام/4139/پ

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
ماجرای انتخاب سینمای رسانه قدری پیچیده تر از سال های گذشته شده است و هنوز میان پردیس ملت، برج میلاد و دیگر مکان های اعلام شده به تصمیم نهایی نرسیده اند به همین جهت رسانه ها می توانند در نظرسنجی جشنواره فجر شرکت کنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، انتخاب سینمای رسانه سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر نظرسنجی می شود؛ این اطلاعیه ای است که جشنواره فیلم فجر درباره سینمای رسانه منتشر کرده است.

روابط عمومی جشنواره فیلم فجر اعلام کرد: بنابر درخواست دبیر جشنواره فیلم فجر و در راستای احترام به نظرات اهالی رسانه، با اضافه شدن امکانی در سامانه ثبت نام، متقاضیان درخواست کارت از بین گزینه های برج میلاد و پردیس سینمایی ملت یکی را به عنوان مکان پیشنهادی خود مشخص کنند تا در نهایت بعد از پایان ثبت نام ها از بین آرای خبرنگاران و منتقدان حائز شرایط دریافت کارت، سینمای اصحاب رسانه نهایی شود.

همزمان با انتشار لیست اسامی حائزین شرایط کارت جشنواره، گزینه پیشنهادی هر نفر قید خواهد شد.

با توجه به اعمال تغییرات در سامانه ثبت نام و اضافه شدن این دو گزینه، ثبت نام اصحاب رسانه، اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران و رسانه های دیداری (شبکه های تلویزیونی داخلی و خارجی، رسانه های تصویری فضای مجازی)، شنیداری (رادیو) برای حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با یک روز تأخیر از فردا یکشنبه 24 آذرماه آغاز می شود و تا ساعت 24 شنبه 1 دی ماه ادامه خواهد داشت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
سینماپرس: علی قائم مقامی تهیه کننده فیلم سینمایی تیغ و ترمه درباره انصراف این فیلم از چرخه اکران در ارتباط زنده تلفنی با برنامه هفت توضیحاتی داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : خبرگزاری تابناک

به گزارش سینماپرس ، علی قائم مقامی تهیه کننده فیلم سینمایی تیغ و ترمه درباره انصراف این فیلم از چرخه اکران در ارتباط زنده تلفنی با برنامه هفت اعلام کرد:

برخی حتی احترام موی سفید کیومرث پوراحمد را نگه نداشتند. ما برای اکران، یک نسخه با تدوین جدید آماده کردیم و با دو اکرانی که داشتیم بازخوردهای خوبی دریافت کردیم. اما روز قبل اکران با 8 سالن برای اکران روبه رو شدیم آن هم تک سانس که اصلا برای فیلم ما خوب نبود. ما برای اعتراض به وضعیت اکران این کار را انجام دادیم. ما یکی از سینماهای دولتی را برای اکران میخواستیم که وقتی با مدیر آن سینما صحبت شد حتی یک سانس هم به ما نداد! یعنی کیومرث پوراحمد با 45 سال فیلمسازی حتی حق یک سانس هم نداشته است. این جریان حاکم بر اکران و سینما باعث این نوع وضعیت در اکران شده که باعث سوخت فیلم ها می شود.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینما جریان | در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از موسسات تابعه سازمان سینمایی در هفت ماه سال98 منتشر شد.

اطلاعات گزارش عملکرد مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بر اساس کمک به برگزاری جشنواره بین المللی سینما حقیقت و برگزاری همزمان در استان ها،کمک به تولید فیلم مستند(کوتاه،نیمه بلند،بلند)،حمایت از تولید فیلم سینمایی تجربی،حمایت از اکران فیلم های هنری و تجربی،حمایت از تولید مشترک فیلم مستند با دیگر کشورها،کمک به خانه مستند استان ها و سایر مجامع سینمایی،حمایت از تولید و انتشار فصلنامه های انیمیشن و سینما حقیقت،حمایت از تولید فیلم انیمیشن سینمایی، حمایت از تولید فیلم انیمیشن کوتاه،حمایت از تولید مشترک فیلم انیمیشن با دیگر کشورها،حمایت از فیلم سینمایی لاله،حمایت از تولید فیلم سینمایی خلاق( کم بودجه) و هزینه های جاری و حقوق و دستمزد تنظیم شده است.

لینک خبر :‌ سینما جریان
مبلغ فروش بلیت ها در سینما های مردمی همانند سال گذشته به صاحبان آثار پرداخت می شود یا خیر.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : شفاف

به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، با پیشنهاد ابراهیم داروغه زاده و نظر مساعد حسین انتظامی (رئیس سازمان سینمایی) مقرر شد در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر 50 درصد از مبلغ فروش بلیت ها در سینما های مردمی که پیش از این به جشنواره تعلق می گرفت، بعد از پایان جشنواره و پس از کسورات قانونی به صاحبان آثار پرداخت شود.

همچنین 50 درصد دیگر نیز سهم سالن های سینما بود که به روال گذشته پرداخت می شد.

حالا با نزدیک شدن به برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر باید دید این تصمیم گیری دوباره اعمال می شود یا اینکه تهیه کنندگان باید بدون سهمی در این رویداد حضور یابند.

سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر بهمن ماه 98 به دبیری ابراهیم داروغه زاده برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
یک پخش کننده بین المللی فیلم معتقد است اکثر صاحبان فیلم ها دنبال نمایش بین المللی آثارشان هستند و این اشتیاق تبدیل به آسیب برای سینما شده چون پای دلالانی را به این عرصه باز کرده که پول های گزاف از فیلمسازان جوان می گیرند و به آنها قول راه پیدا کردن به جشنواره ها را می دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

به گزارش ستاد خبری سیزدهمین جشنواره بین المللی سینماحقیقت، محمد اطبایی پخش کننده بین المللی فیلم و داور دوره پیشین جشنواره سینماحقیقت یکی از دلایل مشکلات پخش و عرضه فیلم های ایرانی را نبود نیروی متخصص، عدم توجه دولت و نهادهای دولتی برای تخصص نیرو در این زمینه دانست و ادامه داد: نکته اصلی دیگری که فراموش می شود ظرفیت محدود نمایش است. اکثر صاحبان فیلم ها دنبال نمایش بین المللی آثارشان هستند و این اشتیاق تبدیل به آسیب برای سینما شده است چراکه این اشتیاق و میل فارغ از اینکه اصلا فیلم آن ها می تواند مخاطب خارجی داشته باشد، یا نه؛ پای افرادی را به این عرصه باز کرده که پول های گزاف از فیلمسازان می گیرند و در قالب دلالی و حتی کار خلاف فیلمسازان جوان را سرکیسه می کنند. در حالیکه نهایتا در کل سینمای ایران تنها 40 فیلم می تواند به بیرون این مرزها راه پیدا کند.
اطبایی ادامه داد: حتی سینمای امریکا هم که می گوییم به نوعی در عرصه سینما بر جهان سلطه دارد تنها بیست درصد آثارش پخش بین المللی دارند چون پذیرفته اند که همه فیلم ها شانس و ظرفیت بین المللی شدن را ندارند و در داخل کشورهای شان می توانند موفق تر عمل کنند.
وی همراهی بخش های بین المللی جشنواره های مختلف و پخش کننده های فیلم را یکی از راه های موثر برای استفاده از ظرفیت بین المللی دانست و توضیح داد: معمولا هر جشنواره ای به تیم بین الملل خودش و ظرفیت و توانایی آن تکیه دارد و اگر هم در جشنواره ای همکاری صورت گرفته، فضا به قدری بسته بوده که جز پشیمانی فایده دیگری نداشته است.
این پخش کننده بین المللی فیلم با تایید این مطلب که در حوزه عرضه و پخش فیلم های بین المللی دچار مشکل هستیم، گفت: سال هاست چندین نهاد رسمی و دولتی و یا ارگان هایی که از بودجه عمومی استفاده می کنند مشغول به کارهای اجرایی در حوزه پخش بین الملل هستند که به نظر من نباید این اتفاق بیافتد. مراکزی چون مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، صدا و سیما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انجمن سینمای جوان و ... می توانند نقش حمایتی داشته باشند و در این حوزه فعالیت کنند ولی کار در حوزه بین المللی فیلم انجام ندهند؛ هر چند در مواردی موفق هم بوده اند اما زمانی که این فعالیت ها انجام می گیرد فیلم های زیادی در کنترل و اختیار این مراکز قرار می گیرند و فعالیت در مورد آن ها سخت می شود.
محمد اطبایی در ادامه به دشواری های برگزاری یک جشنواره بین المللی در ایران پرداخت و گفت: برگزاری یک جشنواره برای ما به دلایل متعدد با مسایل زیادی روبرو است و زمانی که صحبت از یک رویداد بین المللی به میان می آید، مشکلات دو چندان می شود. به واسطه وضعیت سیاسی و تحریم هایی که به کشور ما اعمال شده شکل دادن یک رویداد بین المللی بسیار سخت است؛ از انتخاب یک فیلم و به دست آوردن حق نمایش آن گرفته تا زمانی که باید حق نمایش واریز شود. در برخی موارد همه فیلم ها نمی توانند به شکل دیجیتال ارسال شوند و نیاز به فرمت فیزیکال است که حتی همین هم به دلیل تحریم های سنگین پستی امکان ندارد.
وی توضیح داد: ملاحظات سیاسی هم جلوی ورود برخی فیلم ها را به جشنواره های ما می گیرد. به طور مثال، سال هاست کل حقوق خاورمیانه فیلم های کمپانی های بزرگ دنیا توسط شرکت های لبنانی و اماراتی خریداری می شود و در کنترل آنها قرار می گیرد و به سختی با جشنواره های ایرانی برای نمایش آن ها همکاری می شود.
او در مورد حضور مهمان های خارجی در جشنواره ها گفت: در مورد بخش مهمان های خارجی گذشته از مقوله بی ثباتی ارز و هزینه سنگین تهیه بلیت برای مهمانان خارجی، ایران به برخی از شهروندان کشورهای دیگر مثل انگلستان و کانادا ویزا نمی دهد و به شهروندان آمریکایی به سختی ویزا می دهد. با همه این ها جشنواره های مستند، فیلم کوتاه و کودک و نوجوان و فیلم فجر جهانی تلاش می کنند، خوب کار کنند.
اطبایی مهم ترین نکته در برگزاری یک جشنواره بین المللی را ثبات مدیریت دانست و عنوان کرد: تغییر مدیریت ها و مشکلات برنامه ریزی بزرگترین مانع و مشکل را برای برگزاری جشنواره های بین المللی در ایران به وجود می آورد. به طور مثال در مهرماه امسال بود که مدیر جشنواره جهانی فیلم فجر تغییر کرد. به فرض اینکه گروه جشنواره کار خود را خیلی پیش از آن شروع کرده بوده اما همین تغییر می تواند برنامه ریزی ها را با مشکل روبرو کند.
این مدرس و دانش آموخته سینما جشنواره سینماحقیقت را با گذر از سیزده دوره چنین توصیف کرد: جشنواره سینما حقیقت تبدیل به جشنواره ای گرم و صمیمی و مورد توجه مستندسازان و فیلمسازان شده و از این بعد قابل تحسین است اما از نظر کارشناسی بین المللی، یک مشکل دارد و آن هم زمان برگزاری است.
محمد اطبایی در پایان گفت: سینماحقیقت در آخرین ماه سال میلادی برگزار می شود و تمام فیلم های به نمایش در آمده در این جشنواره تنها با گذشت چند روز مهر سال قبل میلادی را می خورند و در جا پیر می شوند که اگر این مشکل رفع می شد، کمک بزرگی به فیلم ها از نظر بازاریابی بین المللی می کرد.

لینک خبر :‌ سینما تجربی
مسعود جعفری جوزانی را باید جزو اندیشمندان سینمای ایران محسوب کرد که نه صرفاً در عرصه نظر بلکه ابتدا به ساکن از طریق ساخت آثار سینمایی قابل اعتنا در تاریخ سینمای ایران اثرگذار بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: جعفری جوزانی در تازه ترین سخنانش درباره سینمای ایران به مسائل و سرفصل های مهمی اشاره کرده که اگر مدیران سینمایی به آن توجه کنند می تواند برای سینمای رو به رکود ایران راهگشا باشد. مسعود جعفری جوزانی معتقد است اینکه سینمای ایران، پس از دوران طلایی دهه 60، سیر نزولی طی کرد و امروز در تنگنای ستاره محوری و تجاری سازی های سطحی گرفتار شده است، یک وجه آن به مسئولان دولتی و وجه دیگر آن به واقعیت های اقتصادی موجود برمی گردد. کارگردان سریال تاریخی در چشم باد در ادامه سخنانش به این نکته اشاره می کند که بدیهی است داشتن سینمای ملی، تدبیر و برنامه ریزی می خواهد. جعفری جوزانی در گفتگو با برنامه سینما گپ به این اشاره می کند که معیار گزینش مسئولان سینمایی پیش و بیش از آنکه به دانش سینمایی، جهان بینی و تخصص متکی باشد، به تعهدات حزبی و سرسپردگی آن ها متکی است.

به گفته وی سینمای ایران امروز در تنگنای ستاره محوری و تجاری سازی های سطحی گرفتار شده و انگیزه ای برای فعالیت و برنامه ریزی های طولانی مدت فرهنگی در آن ها وجود ندارد.

نگاه تنگ نظرانه حزبی به سینما
کارگردان فیلم سینمایی شیر سنگی در ادامه سخنانش عنوان می کند که مدیران سیاسی غیرمتخصص بیشتر به کمیت و آمار (معمولاً ساختگی) بسنده می کنند. اینگونه افراد از آنجا که معمولاً از دردسر و نقد هراس دارند، مشاوران خود را نیز از بین هم حزبی ها و نزدیکان انتخاب می کنند تا به کمک آن ها بتوانند سخنرانی هایی را که معمولاً پر از امید کاذب است برای جشن های پرخرج و بی خاصیت بنویسند. متأسفانه مشکلاتی از این دست، در این دوران بحرانی و سیاست زده که میانگین شعور جمعی ملی از سقف شعور دولتی بالاتر است، به گونه ای مضاعف به فرهنگ و سینما لطمه وارد می کند.

وی می افزاید: فراموش نکنیم که در آغاز پیروزی انقلاب، ملت و دولت و مدیر و مسئول و سینماگر یکی بودند و یک هدف داشتند. غول شرق بیدار شده بود و نیرو های مردمی، باانگیزه و خلاق آزاد شده بودند و نیرو های امیدوار با همه توان، خلاقیت و دانش به میدان آمده بودند. همه یا حداقل بیشترمان با شوق و شور و شعف تلاش می کردیم افق تازه ای در سینمای ایران و جهان پدید آوریم. انگیزه و امید داشتیم؛ چیزی که باعث پیشرفت شد و در مدتی کوتاه سینمای نوین و اندیشمندی پدید آورد که مرکز توجه آزادیخواهان و روشنفکران جهان شد؛ سینمایی که صف های طولانی تماشاگران را در داخل کشور و همچنین شیفتگی مسئولان و مدیران جشنواره های جهانی را در خارج از کشور در پی داشت.

پس از یک قرن صنعت سینما نداریم
به گفته کارگردان فیلم سینمایی جاده های سرد متأسفانه با گذر زمان، دیدگاه سیاست زده و تنگ نظرانه حزبی، شتاب پیشرفت سینما را گرفت و آن را به نقطه صفر که امروز در آن هستیم، رساند. جالب است که امروزه، پس از گذشت بیش از 100 سال از حضور سینما در ایران و حتی با احتساب تاریخ تولید اولین فیلم ایرانی آبی و رابی که90سال می گذرد، هنوز هیچ قانون و دولتی این پدیده پیشرو و ارزشمند را به عنوان یک صنعت به رسمیت نشناخته است، یعنی هنوز پدیده سینما و کارکنان آن، هیچ تعریف قانونی در ایران ندارند، حتی در سازمان بیمه تأمین اجتماعی هم کارکنان و سازندگان فیلم را تحت عنوان ماهیگیران فصلی بیمه می کنند.

به اعتقاد این سینماگر، جالب است که این تولید جمعی بی تعریف، بیش از فیلم و سینماگر، سازمان و مسئول و مدیر و وزیر و نهاد و بنیاد و رئیس و منشی و راننده و مستخدم دارد. بودجه هایی هم که برای آن تعریف و از جیب ملت پرداخت می شود، معمولاً صرف جشن و جشنواره و هر چیز و کار بیهوده دیگری به غیر از فیلم و فیلمسازی می شود؛ جشن و جشنواره هایی که به شیوه موجودات تک یاخته به سرعت تکثیر می شوند و با وجود خیل فارغ التحصیلان بیکار، هر روز حیاط خلوت های جدیدی به نام مدرسه و دانشکده و دانشگاه سینمایی افتتاح می کنند که جز فقر اندیشه و اقتصاد و خالی کردن جیب مردم، کاری از پیش نمی برند.

سینما را به سرمایه سپرده اند
این کارگردان سینما اذعان داشت: مدتی است که مسئولان فرهنگی تصمیم گرفته اند بودجه اندکی را هم که به سینما تعلق می گرفت، قطع کنند و رسماً آن را به دست سرمایه بسپارند. این اتفاق که به بهانه کمبود بودجه، از هفت سال پیش شدت بیشتری گرفته است، تصمیمی است که صد البته مانند همیشه، بدون مشورت با اهالی سینما انجام گرفت و ابعاد مثبت و منفی آن در نظر گرفته نشد. نتیجه هم امروز به وضوح قابل مشاهده است. منظور اینکه چنانچه سینما درست در اختیار سرمایه قرار بگیرد، مانند هر تولید دیگر، صرفاً باید به عرضه و تقاضا فکر کند و با استفاده از سلیقه موجود کالای فرهنگی بسازد.

چهره ماندگار سینمای ایران در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: سینما را رها کنند تا در خدمت سرمایه های مشکوک و سرمایه گذاران نوکیسه، فقط و فقط به عرضه و تقاضا بیندیشد. بدیهی است در شرایط موجود، جایگاهی برای سینمای ملی که مدعی است، روح ملی را به نمایش می گذارد وجود نخواهد داشت. امروز، سینما برده سرمایه و سرمایه گذار است و سینماگر اگر برده این نوکیسه ها نشود، خانه نشینش می کنند، در نتیجه، فیلمسازان مقصر وضعیت و شرایط موجود نیستند. طبیعی است چنین سیاست و برنامه ای عوام و عوام زدگی را رواج می دهد و ارزش گذاری فیلم هم تغییر ماهوی می کند.

معیار ها را مافیا تعیین می کند
جعفری جوزانی همچنین گفت: امروز، فیلم خوب و بد را سینماداران و مافیای سرمایه تعیین می کنند، نه پیشتازان فرهنگ و اندیشه. در شرایط موجود، هر فیلمی که به هر قیمت ممکن تماشاگر بیشتری داشته باشد و سود بیشتری عاید سرمایه دار کند، فیلم برتری است. واقعیت تلخ این است که سیاست بازان با همکاری نوکیسه ها و با سوءاستفاده از مدیران بی بصیرت، آن سینمایی را که به همت فرزندان ملت انقلابی، طی یک دهه چنان درخشید که مرکز توجه و امید آزادیخواهان و روشنفکران جهان شد، به خاک سیاه نشاندند.

جعفری جوزانی سینما را سیاست زده و حزبی معرفی کرد و گفت: واقعیت این است که در شرایط موجود، سینمای ایران پایه و اساسی پایدار ندارد و ذاتاً سلیقه ای، سیاست زده و حزبی است. در حالی که سینما به عنوان یک کالای فرهنگی ملی باید ریشه در واقعیت های زندگی، رؤیاها، سلیقه، آداب، رسوم و اخلاقیات، آیین ها، باورها، اعتقادات و خواسته های سیاسی آشکار و پنهان ملت داشته باشد تا بتواند روح ملی کشور بزرگ ایران را به نمایش بگذارد.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
فیلم مطرب آخرین ساخته کیایی کاملاً در راستای حال و هوای این روز های سینمای ایران قرار دارد؛ فیلمی به غایت مبتذل و پوچ که جز چند شعار سیاسی چیزی برای عرضه ندارد؛ این فیلم در امتداد آثاری، چون مصادره ، کمدی انسانی ، نهنگ عنبر ، مارموز و یا تئاتر گزارش یک میهمانی قرار دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ سایت های دیگر : باشگاه خبرنگاران جوان رویداد ایران

گروه هنر و ادبیات سدید ؛ مطرب فیلمی به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی کیایی و در ژانر درام اجتماعی است. در این فیلم پرویز پرستویی بعد از مدت ها و پس از حواشی سیاسی فراوانی که در فضای مجازی ایجاد کرد -که واکنش های فراوانی نیز به همراه داشت- به پرده سینما بازگشت و حضوری نوعا تکراری و کلیشه ای را رقم زد. عجیب بود که کیایی فیلم را برای حضور در جشنواره فجر نگه نداشت و آن را اکران کرد که به نظر می رسد این موضوع با توجه به موضوع جنجالی فیلم و داستان آن هم برای او خوب شد و هم برای مدیران جشنواره!

خلاصه فیلم
این فیلم داستان یک خواننده شش وهشتی به نام ابراهیم خوش سینه است که قرار بوده آلبومش را اسفند ماه 57 منتشر کند، اما پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه، مانع آن شد و او همزمان با وقایع سال 57 به زندان می افتد. او بعد از آزادی نمی تواند به چیز دیگری جز خوانندگی فکر کند و امورات زندگی را با مطربی در عروسی ها و... می گذراند. این خواننده یک پسر به نام فواد و دختری به نام زیبا دارد. فواد که از قافیه انقلاب به تنگ آمده از کشور فرار کرده و ترکیه می رود. زیبا نیز همان مطربی را این بار در مجالس زنانه پیگیری کرده و به پدر کمک می کند. در یکی از همین مجالس زنانه مولودی خوانی، زیبا از پدر خود برای همسر سفیر ایران در ترکیه می گوید و او نیز شرایطی را فراهم می کند تا ابراهیم به همراه زیبا در مراسم هفته فرهنگی ایران در ترکیه شرکت کنند. ابراهیم به تصور آنکه بالاخره می تواند به آرزویش برسد و اجرای زنده داشته باشد عازم ترکیه می شود، اما در آنجا اتفاق های عجیب و غریب دیگری می افتد.

نقد فیلم
آخرین ساخته کیایی کاملاً در راستای حال و هوای این روز های سینمای ایران قرار دارد. فیلمی به غایت مبتذل و پوچ که جز چند شعار سیاسی چیزی برای عرضه ندارد.

این فیلم در امتداد آثاری، چون مصادره ، کمدی انسانی ، نهنگ عنبر ، مارموز و یا تئاتر گزارش یک میهمانی قرار دارد. آثاری که به مخاطب القا می کنند که زندگی عده زیادی به مدد انقلاب اسلامی نابود شد و اگر انقلاب نمی شد شرایط بهتری بر کشور و اوضاع و احوال این افراد حاکم می شد. ابراهیم در جای جای فیلم این دیالوگ را تکرار می کند: چی می شد اگر یک ماه دیرتر انقلاب به پیروزی می رسید و من هم می توانستم معروف بشوم... دیالوگی که وقتی مخاطب بدبختی او و بچه هایش را در ادامه می بیند با او کاملاً همذات پنداری می کند.

مطرب در ابتذال جنسی، یک سرو گردن از دیگر آثار اکران شده بعد از انقلاب بالاتر است و مخاطب صحنه هایی را مشاهده و حرف هایی را می شنود که شاید تا قبل از این تنها در سریال های ماهواره ای می توانست آن ها را بیابد و معلوم نیست چگونه از فیلتر پروانه نمایش عبور کرده است؟! بر سر سیستم نظارتی چه آمده است که صدای ماچ و بوسه و بغل کردن زن و مرد نامحرم باید به وضوح در سینما شنیده شود و بازیگر نقش اول فیلم به حالتی کاملاً ناشایست و تحریک کننده در سکانسی راه برود؟! غلظت القائات و دیالوگ های جنسی در این فیلم آنقدر بالاست که مخاطبان عادی سینما در شگفتی آن چه که می بینند و می شنوند مدام در طول فیلم به هم نگاه کرده و قاه قاه می خندند. به راستی مایه خجالت است که در جمهوری اسلامی ایران که نظامی برآمده از ارزش ها و آرمان های انقلابی و دینی است و در ذیل سیستم مدیریتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فیلمی تولید می شود که ضمن دغل بازی، فریبکاری و دروغگویی در رابطه با دوران آغازین انقلاب (چرا که هیچکدام از خوانندگان کوچه بازاری قبل از انقلاب زندان نرفته اند، کنسرت نداده اند و...)، سرشار از شوخی های به شدت زننده جنسی و کنایه های تند و تیز است.

این فیلم اثری پیش پاافتاده، نخ نما و کاملاً آشفته است که در امتداد مسیر و مضمون در حال گسترش سینمای سال های اخیر، مبتنی بر لمپنیسم لاله زاری، شوخی های رکیک جنسی، واپسگرایی، زیر سوأل بردن و تخریب فرهنگ و سنت های ارزشمند ایرانی-اسلامی، تکه پرانی های بی مزه به ارزش ها و امثالهم ساخته شده است. فیلمی با روایتی به شدت گنگ، سرگردان، شلخته و شتاب زده، همراه با بازی های سطح پایین که امید مخاطبان سینما را ناامید می کند و نشان از آن دارد که کیایی نه تنها به بلوغ فیلمسازی نرسیده بلکه به شدت دچار عقب گرد و اضمحلال شده است. البته این موضوع را می توان بیماری جدید کارگردانان سینما دانست؛ جایی که آن ها بعد ساخت چند فیلم مهم و امیدوارکننده، رو به سینمای ابتذال گیشه می آورند تا به فروش قابل توجهی دست یابند. در این میان می توان به کمال تبریزی، منوچهر هادی، مسعود اطیابی و... اشاره کرد.

خط اصلی فیلمساز و فیلمش مظلومیت خوانندگی و موسیقی در ایران به خصوص در حوزه مربوط به زنان است و برگزاری هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در شهر استانبول کشور ترکیه و برگزاری کنسرت مشترک ابراهیم خوش سینه با یک خواننده زن شهیر ترک تنها بهانه ای برای زیرسوال بردن نظام مقدس اسلامی است. کارگردان ضمن قبح زدایی از تک خوانی زنان، تمام توان و قوای خود را به کار می بندد تا فرهنگ و سنت های ارزشمند، اصیل و متعهدانه ایرانی-اسلامی را زیر سوأل برده و مخاطب ایرانی را از ارزش های فرهنگی خود اصطلاحاً زده می کند. در واقع مخاطب ناخودآگاه وضعیت فعلی کشور را با کشور همسایه مقایسه کرده و حس حقارت ملی به او دست می دهد. ابراهیم راه و آرزویی را که داشته در کشور خود نمی تواند پیدا کند و آن را در کشوری دیگر و به نحو احسنت می یابد.

مسئولان سازمان سینمایی و عوامل تولیدکننده چنین اثری باید پاسخگوی محتوای مغشوش این فیلم باشند. جایگاه دیپلماسی فرهنگی در این اثر پیش پاافتاده و نازل سینمایی کجاست؟ چرا از ایرانی ها تصویری زننده، لاابالی گر، الکلی بودن، عقده ای، دائم الخمر، کلاه بردار، ریاکار و... نشان داده می شود؟ چرا نوازنده ویولون تا پایش به فرودگاه می رسد یک کیسه پر از مشروبات الکلی خریداری می کند و دائماً مست است؟ چرا نماینده سفارت جمهوری اسلامی ایران فردی کثیف معرفی می شود که برخلاف ظاهر متدین و مذهبی اش با دختری بیگانه ارتباط دارد و توسط الناز شاکردوست تهدید می شود؟ جایگاه عزت و غیرت ایرانی در این اثر سینمایی کجاست؟ مسئولان فرهنگی و سینمایی چطور توانسته اند به چنین اثر ضد ارزشی که فرهنگ کهن و عرف ما را به ریشخند می گیرد مجوز تولید و پخش و اکران بدهند؟ چرا باید در این فیلم که هیچ سنخیت و قرابتی با فرهنگ ایرانی-اسلامی ندارد و درست در نقطه مقابل عناصر اصیل فرهنگ ارزشمند ایرانی-اسلامی مورد تخطئه قرار گیرند؟

مطرب کاملاً بر ضد فرهنگ و سنت ها و ارزش های ایرانی و اسلامی است. فیلمی که تماماً تصویر زشت و کریهی از ایرانی ها به نمایش گذاشته و و تنها راه نجات آن ها را پناه بردن به غرب می داند. بعید هم نیست که سرمایه گزاران خارجی علی الخصوص ترک ها برای ساخت این فیلم دست به کار شده باشند چراکه فیلم سراسر تصاویر شاد و مفرح و توریستی را از این کشور به نمایش می گذارد و دوربین هرگاه در ایران اسلامی قرار می گیرد سراسر بدبختی و فلاکت به نمایش در می آمد و هرگاه به ترکیه می رسد تصاویر قرین تکریم و تفریح و شادی به نمایش درآمده و سراسر حسرت مخاطب ایرانی را به همراه دارد.

واقعا معلوم نیست تا کی سینمای ایران در حسرت دوران پیش از انقلاب باقی خواهد ماند و سعی در بازسازی شگرف آن زمان و بدبختی ایرانیان در دوران پس از انقلاب دارد؟! تا به کی جواد یثاری، شمائی زاده، حبیب و... باید در سینمای ایران حضور داشته باشند و از آن ها به عنوان اسطوره یاد شود؟!

موضوع مهم دیگر پرداختن به کشور ترکیه در بسیاری از فیلم ها و سریال هاست. جدا از اینکه رفتن تیم فیلمسازی به این کشور هم فال و هم تماشاست و در کنار تفریحات رایج فیلمی نیز ساخته می شود باید به این نکته نیز اشاره داشت که ناخودآگاه مخاطب داخلی در یک این همانی ذهنی و حالت مقایسه قرار گرفته و از آن جایی که قاب دوربین فیلمسازان همواره تکریم ترکیه و تضعیف شرایط ایران است، حس حقارت ملی را کاملاً در مخاطب به وجود می آورد. این موضوع در سریال پایتخت نیز به وضوح قابل مشاهده بود.

مطرب از منظر سینمایی نیز فیلم کاملاً بی ارزشی است. فیلم به سختی در گونه سینمایی خاصی می گنجد! این فیلم نه کمدی است و نه ملودرام و نه در آثار اتوبیوگرافی (یعنی فردی به صورت مونولوگ از زندگی خود بگوید و مخاطب تصاویر زندگی او را همراه با صدای او بر روی فیلم ببیند) و موزیکال قرار می گیرد. به همین دلیل نیز باید گفت کارگردان تنها از یک کلاژ تصویری و همان فرمول غلطی که پیش تر ذکر شد استفاده کرده تا تنها فیلمی به فروش بسازد و فرهنگ و ارزش های ایرانی و اسلامی را زیرسوال ببرد.

/انتهای پیام/

لینک خبر :‌ فرهنگ سدید
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به رخ دادهای ماه های اخیر در کشور به خصوص هفته های اخیر و تأثیر اخبار جعلی در این رخ دادها، گفت: براین باورم ارتقای سواد رسانه ای در فضای مجازی اگر به نقطه قابل توجه برسد نه تنها با این شرایط مواجه نمی شویم بلکه مانع از تاثیر انتشار اخبار جعلی نیز خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری حوزه

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرنگار محمدرضا بهمنی روز شنبه در نخستین جلسه شورای علمی سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی، که در مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، بر تلاش برای جهت دهی همایش به سمت رفع معضلات و مشکلات موجود در جامعه تأکید کرد و گفت: نگاه حل مسئله داریم و بر همین مبنا در جلساتی که با موضوع سواد رسانه ای پیشتر در این مرکز تشکیل شده بود، بر شکل گیری هیئت اندیشه ورز سواد رسانه ای برای طراحی برنامه اقدام افزایش سواد رسانه ای عموم مردم در فضای مجازی تأکید شد.

در ادامه رئیس سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی با اذعان به این مسئله که سیستم دولتی معمولا کارهایش را واگذار نمی کند، گفت: واگذاری برگزاری این همایش به دانشگاه اقدام بسیار خوبی است و این اقدام، ارزشمند است که از ارگان های دولتی فاصله گرفته و برنامه ها را به دانشگاه ها واگذار کنیم. امیدوارم با همین رویکرد بتوانیم به جایگاه بهتری در سواد رسانه ای برسیم.
حسن بشیر ، بر لزوم توجه به مسائل و مشکلات خانواده ها، جوانان و مسائل عینی مرتبط با سواد رسانه ای در همایش تأکید و اظهار امیدواری کرد، نشست های علمی متعددی با موضوع سواد رسانه ای در دانشگاه های مختلف برگزار شود.

وی افزود: در مسئله سواد رسانه ای و اطلاعاتی، به موضوع سواد اطلاعاتی کمتر توجه شده است که باید این نقص جبران شود. همچنین در کنار نشست ها، باید به مسئله تألیف و ترجمه کتاب نیز توجه شود. همچنین باید فعالیت هایی را در راستای تجربه نگاری مردم در حوزه سواد رسانه ای به عنوان پروژه طراحی کنیم چرا که با این رویکرد می توان بهتر به مشکلات مردم در حوزه سواد رسانه ای و اطلاعاتی دست یافت.
رئیس پیشین دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع)، حکمرانی نوین را به عنوان شعار و محور اصلی همایش اعلام و اظهار امیدواری کرد: در صدد هستیم بزودی کیلینیک سواد رسانه ای که بتواند به صورت شبانه روزی پاسخگوی نیازهای مردم باشد را ایجاد کنیم.
بشیر اضافه کرد: باید بررسی کنیم نقش مردم، دولت و متفکرین در سواد رسانه ای چیست و برای یک چالش نظری عملی آماده شویم، ابعاد آن را مطرح کنیم و به دنبال حل مسئله باشیم.
در ادامه، دانشیار دانشگاه تهران و رئیس شورای علمی همایش ضمن اعلام اینکه موضوع سواد رسانه ای با بسیاری از نهادها و مؤسسات جمهوری اسلامی ایران مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی فضای مجازی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صدا و سیما و وزارت آموزش و پرورش مرتبط است، تاکید کرد: هر کدام از این نهادها و مؤسسات باید در راستای وظایف خود تعریف مشخص و روشنی از سواد رسانه ای داشته باشند.
مسعود کوثری، با اشاره به کمبود ادبیات مناسب و مطلوب در رابطه با حوزه سواد رسانه ای و اطلاعاتی، خاطر نشان ساخت: باید در جهت غنی سازی علمی در این زمینه با تألیف و ترجمه کتاب های مناسب و مفید کوشا باشیم.

در ادامه، پس از ارائه گزارش دو دوره پیشین همایش سواد رسانه ای و اطلاعاتی توسط محمدصادق افراسیابی ؛ سیاستگذاری فرهنگی و دبیرکل همایش های اول و دوم، عبدالکریم خیامی ، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و دبیر شورای علمی همایش، حکمرانی نوین را محور اصلی این همایش عنوان کرد و موضوعاتی نظیر مردمی سازی سواد رسانه ای، کارگزاران و سواد رسانه ، بومی سازی ادبیات نظری سواد رسانه ای را از جمله دیگر محورهای همایش اعلام کرد و افزود: نقش خانواده ها در ترویج و نهادینه سازی سواد رسانه ای و اطلاعاتی، نقش نظام آموزشی رسمی و عملکرد آن، بایسته های حکمرانی کارگزاران، نقد و ارزیابی عملکرد رسانه ای مدیران دستگاه ها، راهکارهای روزآمد سازی و ارتقای دانش رسانه ها، مطالعات تطبیقی فلسفه سواد رسانه ای و موضوعاتی مشابه، زیر بخش های هر یک از محورهای اصلی همایش است.

تاکید بر توجه به استان های مرزی در همایش سواد رسانه ای

در ادامه این جلسه مدرس علوم ارتباطات اجتماعی و عضو شورای علمی همایش از کاهلی صورت گرفته طی 20 سال اخیر در تبیین آنچه برای جهان نوین رخ داده است، سخن گفت و افزود: باید حکمرانان را در جریان آنچه جهان به سمت آن می رود بگذاریم.

صدیقه ببران ، با اشاره به برجسته شدن مسئله سواد رسانه ای طی پنج سال اخیر در کشور و تدوین پایان نامه های متعدد در خصوص آن از کپی کاری های متعدد در این حوزه انتقاد کرد و گفت: این کپی کاری ها باعث شده ادبیات جدید در حوزه سواد رسانه ای و اطلاعاتی به وجود نیاید بر همین اساس لازم است کمیته ای در حوزه تهیه ادبیات مطلوب در رابطه با تألیف و ترجمه تشکیل شود.
این مدرس دانشگاه ضمن تقدیر از گزارش ارائه شده توسط دبیر کل همایش های اول و دوم در خصوص تشکیل دبیرخانه های استانی، خواستار توجه بیشتر به استان های مرزی در این همایش شد و پیشنهاد کرد در استان های مرزی ورود قوی تری داشته باشیم و فراخوان همایش را نیز به صورت بین المللی ارائه دهیم.

درادامه مدرس روان شناسی تربیتی و دیگر عضو شورای علمی همایش با اشاره به اینکه مواجهه دولت و مردم با اینترنت متفاوت بوده است، گفت: نحوه مواجهه دولتمردان با اینترنت کاملاً متفاوت از مواجهه عموم مردم با این پدیده بوده است و لازم است دلایل این تفاوت مواجهه بررسی شود.

حسین ابراهیم آبادی ، از دبیرخانه سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی درخواست کرد مطالعاتی در خصوص نسل آینده اینترنت داشته باشند و اسناد منتشر شده در این زمینه را در اختیار اعضای شورای علمی همایش قرار دهند تا همایش بتواند در زمینه سواد رسانه ای و حکمرانی نوین، نشست های دقیق و جدی برگزار نماید.

علوم ارتباطات اجتماعی و عضو دیگر شورای علمی این همایش نیز طی سخنانی با اشاره به اینکه هفته جهانی سواد رسانه ای از سوی سازمان یونسکو در تقویم این سازمان ثبت شده است، پیشنهاد کرد در ایران نیز روز یا هفته ای به نام سواد رسانه ای نام گذاری شود.

بهاره نصیری، تأکید کرد لازم است تفکر انتقادی از کودکی و حتی از مهدهای کودک به بچه ها آموزش داده شود.

توجه به آینده پژوهی در حوزه سواد رسانه ای، انجام مصاحبه با اساتید این حوزه و تبیین دیدگاه های آنها در قالب مصاحبه از دیگر پیشنهادهایی بود که در این جلسه مطرح شد.

اعطای احکام اعضای شورای علمی همایش سواد رسانه ای

محمدهادی همایون، محمد رضا بهمنی، حسن بشیر، حمید رضا آیت اللهی،مسعود کوثری،حسن خجسته، مجتبی امامی، عبدالکریم خیامی، هادی خانیکی، محمد سلطانی فر، حسین ابراهیم آبادی، امیدعلی مسعودی، صدیقه ببران، احمد زره ساز،حسینعلی افخمی، مرتضی موسویان، بهاره نصیری، محسن حاجی زین العابدینی، حمیدرضا آیت اللهی، محمد مهدی فتوره چی، رفیع الدین اسماعیلی و محمد صادق افراسیابی مدرس دانشگاه سوره.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرنکار
تهران- ایرنا- معاون فرهنگ سازی مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خبرگزاری جمهوری اسلامی را رسانه ای کارا، پویا و به روز توصیف کرد و گفت: به طور یقین انتخاب ایرنا به ریاست دوره آتی اتحادیه خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه (اوآنا) نشانگر ظرفیت بالای این رسانه در صحنه داخلی و بین المللی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : خبرنکار

محمد صادق افراسیابی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به نقش بی بدیل رسانه ها در اطلاع رسانی به افکار عمومی و آگاه سازی آنها، گفت: به طور یقین بُروز و ظهور تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاع رسانی به ویژه در فضای مجازی با سرعت درحال اجراست و کوچکترین غفلت از این فضا باعث می شود که از همراه بودن با تکنولوژی های نوین روز دنیا جا بمانیم.

این مدرس علوم ارتباطات در ادامه با اشاره به ویژگی ها و ظرفیت بالای خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، گفت: ایرنا با همراه شدن با تکنولوژی های نوین ارتباطی دنیا توانسته امروز نَه تنها در منطقه بلکه در جهان نیز جایگاه خود را به عنوان یک رسانه فعال و تاثیرگذار حفظ کند و به عنوان منبع رسمی دیگر رسانه ها در اقصی نقاط جهان مورد بهره برداری قرار گیرد.

افراسیابی همچنین با اشاره به این که در جامعه کنونی دائم در معرض پیام ها و محتواهای گوناگون در فضای مجازی قرار داریم، یادآورشد: اگر امروز در این حوزه به خوبی عمل نکنیم و آسیب ها را مورد توجه قرار ندهیم و تولید محتوای مناسب نداشته باشیم چه بسا شاهد ضربه های مهلکی به رسانه ها در این بخش خواهیم بود.

معاون فرهنگ سازی مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در عین حال تاکید کرد: هر چند امروز تولید محتوای رسانه های بزرگ مانند ایرنا خوب و رو به جلوست اما جامعه امروز می طلبد با تولید محتوای ارزشمند در عین حال با سرعت، دقت و صحت جذب مخاطب به عنوان سرمایه اصلی رسانه ها را مدنظر قرار داده تا ضمن حفظ و افزایش مخاطبان، تلاش کنیم آنها کمتر نیازمند مراجعه به رسانه های غیر داشته و درگیر اخبار کذب و شایعات نشوند.

افراسیابی تصریح کرد: انتخاب ایرنا برای ریاست آینده اتحادیه خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه (اوآنا) بیانگر این است که این رسانه علاوه بر حضور فعال رسانه ای در عرصه بین الملل، توانسته آنطوریکه بایسته و شایسته است با تولید محتوای مناسب تمامی امتیازات یک رسانه خوب برای حضور پویا و بالنده در عرصه بین الملل را داشته باشد.

این مدرس دانشگاه در خاتمه ضمن تبریک به سیدضیا هاشمی مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، ابراز امیدواری کرد: این رسانه مسیر ریاست دوره ای سازمان خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه (اوآنا) را در دوره 2022 تا 2025 با موفقیت و سربلندی طی کند.

اتحادیه خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه (اوآنا)

سیدضیا هاشمی مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) درخواست نامزدی ایرنا برای ریاست دوره ای سازمان خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه (اوآنا) در دوره 2022 تا 2025 را همزمان با اختتامیه چهل و سومین نشست هیأت اجرایی این سازمان، شهریور 97 در تهران، ارائه داد که با استقبال حاضران در نشست تهران مواجه شد.

اعضای اتحادیه خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه (اوآنا) نیز در نشست هفدهمین مجمع عمومی این اتحادیه در سئول پایتخت کره جنوبی با رای مثبت خود خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) را برای ریاست دوره آتی این سازمان برگزیدند. چهل و پنجمین نشست هیات اجرایی اوآنا در سئول برگزار شد. ایرنا یکی از 13 عضو هیات اجرایی اوآنا است.

ایرنا به عنوان یکی از اعضای باسابقه اوآنا در سال های اخیر برای ایفای نقش در تصمیم گیری های این سازمان منطقه ای، تلاش کرده است. دوره ریاست خبرگزاری رسمی جمهوری آذربایجان بر اوآنا پایان یافته و این خبرگزاری، مدیریت اوآنا را به میزبان کنونی مجمع عمومی سپرد. خبرگزاری کره جنوبی (یونهاپ) تا سال 2022 عهده دار مدیریت اوآنا خواهد بود. اتحادیه خبرگزاری های آسیا و اقیانوسیه، علاوه بر تشکیلات مجمع عمومی و هیات اجرایی، دو کمیته دارد که به صورت تخصصی به موضوعات فنی، خبری و اخلاقی در رسانه می پردازد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه مساجد را کسانی می توانند آباد کنند که خودشان را اصلاح کرده باشند، تأکید کرد: بر این اساس رویکرد برنامه بدون توقف در طرح موضوع مهم و ارزشمند مسجدمحوری قابل تقدیر است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا؛ برنامه بدون توقف پس از پیگیری چندین سوژه جنجالی در سری های گذشته خود این بار به سراغ موضوع مسجدمحوری رفته است. قسمت های مختلف بدون توقف با این موضوع با حضور میثم لطیفی رئیس دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) هر شب حدود ساعت 20 از شبکه سوم سیما پخش می شود که البته با استقبال خوب مخاطبان و حتی فعالان عرصه مسجد محوری قرار گرفته است.

در همین راستا گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا گفتگویی با حبیب رضا ارزانی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی، هنری مساجد کشور ترتیب داده که در ادامه می توانید آن را از نظر بگذرانید.

حبیب رضا ارزانی رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی، هنری مساجد کشور در خصوص محوریت جایگاه مساجد در جامعه اسلامی تصریح کرد: بر اساس نص قرآن مسجد و مساجد تماما از آن خداست به این معنی که زمینی که برای مسجد وقف می شود، فک کامل از مالکیت شخص شده و نام و نشانی به عنوان مسجد پیدا می کند حالا این مسجد در تعابیر دینی ما و آیات و روایات یک سری ویژگی هایی دارد که از سیره اهل بیت(ع) می توان آنها را استخراج کرد.

وی در ادامه یادآور شد: مدل کامل و جامع آن، مسجد کوفه است که حضرت علی(ع) در آنجا در حجره ای با عنوان دکةالقضا به دعاوی مردم می پرداخت و قضاوت انجام می داد، البته همین اواخر هم یک بازگشتی به این مسئله در امر مسجدمحوری صورت گرفته که در مساجد بیائیم این کار را انجام دهیم، حالا برخی ممکن است بگویند که ما محکمه و قضا داریم چه لزومی دارد که در مسجد این کار انجام شود. حالا لازم نیست که قضاوت به آن شکل صورت بگیرد، اما در اینجا که می توانیم حل دعاوی کرده و با کدخدامنشی و بزرگتری خیلی از مسائل را در همان محله رفع کنیم.

آیا شارع مقدس اسلام فرموده یک مکان چندهزار متری بگذاریم که فقط در آن نماز بخوانیم و برویم؟

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه غیر از اینکه محل انجام مناسک دینی در مسجد است و بسیاری از فرائض و نوافل در مسجد انجام می شود، در بحث کتاب و کتابخوانی نیز مساجد بسیار بزرگی را در جهان اسلام داریم، عنوان کرد: در این خصوص ستاد یک کتاب دو جلدی آماده کرده که اثر بسیار فاخری است با عنوان کتابخانه های جهان اسلام که به معرفی کتابخانه ها و شأن کتاب در اسلام می پردازد. در حوزه کلاس های آموزشی چه در بخش شهری و چه روستایی ما مشکل فضا داریم، خوب چرا از فضای مساجد استفاده نکنیم آیا شارع مقدس اسلام فرموده یک مکان چندهزار متری بگذاریم که فقط در آن نماز بخوانیم و برویم؟

وی همچنین بیان کرد: آیا خداوندی که می فرماید اسراف کنندگان برادران شیطان هستند و همه را از اسراف و تبذیر نهی می کند ممکن است چنین دستوری دهد که چنین فضایی فقط برای نماز خواندن ایجاد شود، قطعا این طور نیست، لذا سیره اهل بیت(ع) این است که مسجد کارکردهای متفاوتی در حوزه مناسکی، شعائری و حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد، الان یکی از مشکلات ما این است که ارتباطات اجتماعی ما ضعیف است خوب این ارتباطات اجتماعی کجا می تواند تقویت شود ممکن است بگوئید پاتوق های متفاوتی برای سنین مختلف هست، ولی بهترین فضا که زیست مؤمنانه را ترویج می کند و افراد باورمندانه و توحیدی دور هم جمع می شوند مسجد است.

سیره اهل بیت(ع) این است که مسجد کارکردهای متفاوتی در حوزه مناسکی، شعائری و حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی مساجد همچنین به بحث برنامه بدون توقف در خصوص کارکرد مساجد در حوزه مسائل سیاسی به معنای تقویت نظام اسلامی اشاره کرد و گفت: در ابتدای انقلاب مساجد همین فضا را داشتند که این اتفاق مبارک در آنجا رقم می خورد، در بحث اعزام به جبهه ها، جمع آوری کمک های مردم برای جبهه ها و همین طور دستگیری از نیازمندان محله، چرا که در یک محله راحت تر می توان از طریق مسجد نیازمندان را شناسایی و به آنها کم کرد.

برای مساجد سه تراز متفاوت داریم؛ مسجد محله و مسجد شهر و مصلی

حجت الاسلام ارزانی با بیان اینکه ما سه تراز برای مسجد داریم، اضافه کرد: گاهی ما درست آنها را تفکیک نمی کنیم و دچار خطا می شویم، مسجد محله، مسجد شهر و مصلی هر کدام یک کارکرد دارد، بعضی وقت ها این ها کارکردهایش متفاوت شده و این ما را دچار مشکل کرده، مسجد محله در دل محل واقع شده و به مسائل محله می پردازد، لازم نیست گلدسته و مناره های آنچنانی داشته باشد، مسجد شهر طبیعتا بزرگ تر است و نماز جمعه در آنجا برگزار می شود، با رعایت فاصله قانونی و مصلاها هم هست که بر اساس مدل اسلامی مردم در اعیاد و مناسبت های ویژه در آنجا جمع می شدند، مسقف نیست و بیرون شهر قرار داشته، ما باید این تعاریف را بر اساس مدل اسلامی داشته باشیم و آن مسجد تراز را تعریف کنیم خوشبختانه در این حوزه کارهای متفاوت و متعددی هم شده ولی اینکه آیا به این سمت حرکت می کنیم یا چقدر حرکت کردیم قابل تأمل است.

وی همچنین عنوان کرد: یک بحثی مطرح است که آیا افراد، سازمان ها و ارگان ها می توانند متولی مسجد بشوند یا نه؟ ما کاملا با این نظر مخالفیم یعنی مسجد باید توسط خود مردم محله اداره شود و امام جماعت هم آنجا راهبری کند، مردم محله دور هم جمع می شوند امام جماعت هم حضور دارد و کار را جلو می برند، اما در حکومت اسلامی و نظام اسلامی همه نهادها موظفند که به مسجد سرویس و خدمات ارائه کنند، کمک کنند نه اینکه بگویند ما هیچ ربطی به مسجد نداریم، لذا وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، پایگاه های بسیج موظفند کمک کنند، با این مدل همه می آیند هم افزایی صورت می گیرد رهبری هم در مسجد با امام جماعت است و از آن طرف به نوعی طی سلسله مراتبی که مشخص منصوب ولایت فقیه است.

یک بحثی مطرح است که آیا افراد، سازمان ها و ارگان ها می توانند متولی مسجد بشوند یا نه؟ ما کاملا با این نظر مخالفیم یعنی مسجد باید توسط خود مردم محله اداره شود.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره طرح بحث نقش کانون ها در تقویت کارکرد مساجد در برنامه بدون توقف تصریح کرد: کانون ها موجب فعال سازی مساجد و همچنین جذب اقشار مختلف به مساجد می شوند، مثلا در حال حاضر در طرحی به نام فهما سعی کردیم که در حوزه 18 فعالیت شاخص کانون ها مثل قرائت قرآن، خوشنوسی، سرود و نمایش در حوزه ارزش های اسلامی، فیلم کوتاه بین اعضایی که ایده های خلاق و نو داشتند یک رقابت سالم و ارزشی برگزار کرده و بر اساس شاخص هایی که از دل کانون ها برآمده به این فعالیت ها امتیاز دهیم.

ساز و کار انتخاب پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران از طریق امتیاز کانون ها

وی ادامه داد: این امتیازها کنار هم جمع شده و مجموعه آن می شود امتیاز یک کانون، ما در کشور بیش از 25 هزار کانون داریم، سامانه ای هم تعریف کردیم با عنوان بچه های مسجد که در آن امتیازات ثبت شده و امتیاز شهرستان و استان معلوم می شود و در مجموع سه استان که بالاترین امتیاز را دارند به عنوان کاندیدای پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران انتخاب شده و در نهایت یک استان در شب ولادت حضرت زهرا(س) مقارن با 25 بهمن ماه به عنوان پایتخت فرهنگ و هنر ایران اسلامی انتخاب می شود و تا سال آینده اتفاقات بسیار مبارکی در آن استان رقم می خورد که می تواند مدل خوبی برای دیگر استان ها و هم برای جهان اسلام باشد چون نگاه ما در این حوزه بین المللی است. ما در واقع به این شکل هم به نوعی فعالیت های مساجد را که به آن توجه نشده احیا کرده و هم اینکه آنها را روزآمد و پویا می کنیم.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این سؤال که آیا نداشتن متولی مشخص موجب چندگانگی در عملکرد مساجد نمی شود، گفت: در مسجد محله امام جماعت متولی امور است، اگر رهبریت او را پذیرفتیم و در اساسنامه هم آوردیم که رهبر در مسجد امام جماعت است، هیئت امنا، کانون، پایگاه بسیج همه باید کمک کنند تا امام جماعت رسالت راهبری مسجد را انجام دهد، در هر مسجد این مدل هست البته ما یک شورای عالی سیاستگذاری هم داریم که تمام کسانی که در مسجد به نوعی خدمت رسانی می کنند از رئیس حوزه های علمیه گرفته تا رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس اوقاف و امور خیریه، سه نفر از وزرا، نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس سازمان بسیج مستضعفان در آن حضور دارند و هر سه ماه یک بار ما جلساتی برگزار کرده و در آن مشورت و هم اندیشی صورت می گیرد تا امور با تعارض کمتر و هم افزایی بیشتر انجام شود.

این فرمایش حضرت امام(ع) را فراموش نکنید که مسجد سنگر است ، بهترین راه برون رفت ما در مقابل تهاجم فرهنگی غرب این است که سنگرهای خودمان یعنی مساجد را چون دژهای مستحکمی کنیم.

وی در پایان یادآور شد: من وظیفه خود می دانم از برنامه ارزشمند بدون توقف و رویکرد این برنامه که به طرح موضوع مسجدمحوری پرداخته تقدیر و تشکر کنم و همچنین از صداوسیما که رسالت خود دانسته تا به فعالیت های مسجد که یک بحث مهم و ارزشمند است بپردازد. این فرمایش حضرت امام(ع) را فراموش نکنید که مسجد سنگر است ، بهترین راه برون رفت ما در مقابل تهاجم فرهنگی غرب این است که سنگرهای خودمان یعنی مساجد را چون دژهای مستحکمی کنیم، مساجد را هم کسانی می توانند آباد کنند که خودشان را اصلاح کرده و فرهیخته باشند و این اصلاح صورت نمی گیرد مگر با آموزش، انس با قرآن و اهل بیت(ع) و حضور در مساجد که تلاش ما این است از کودکی و نونهالی بچه های مان را با مساجد آشناتر کنیم تا انشاءالله این اتفاق مبارک رقم بخورد.

انتهای پیام/4139/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
گروه فعالیت های قرآنی معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی با تأکید بر اینکه فعالیت های قرآنی در موقعیتی قرار دارد که از حیث برنامه ریزی راهبردی بسیار ممتاز است، گفت: ما سه سند برای قسمت های مختلف فعالیت های قرآنی کشور تدوین کرده ایم که در حکم قانون است و نمایندگان و دستگاه های ناظر باید اجرایی شدن این اسناد را پیگیری کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

به گزارش ایکنا ؛ برنامه افق رادیو قرآن امروز شنبه 23 آذرماه با حضور رضا سلامت پناه، معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی و اجرای جواد نصیری، به موضوع وضعیت بودجه فعالیت های قرآنی در سال آینده پرداخت.
سلامت پناه در ابتدای این برنامه با اشاره به اینکه در فرایند بودجه و اعتبارات، ابتدا لایحه بودجه از سوی دولت تقدیم مجلس می شود، گفت: این بودجه که در سازمان برنامه و بودجه تنظیم می شود، وقتی به مجلس می آید و بررسی می شود، محورهایی را در حدود اختیارات خود کم و زیاد می کند تا پس از تصویب به قانون بودجه تبدیل شود، در ادامه برای اجرایی شدن به دولت می رود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه تخصیص بودجه رقمی از قانون بودجه است که دولت تعهد می دهد پرداخت کند، گفت: مرحله دیگر بحث بودجه که آخرین مرحله فرایند بودجه است، مرحله پرداخت است که پول و اعتبار به دستگاه یا برنامه داده می شود. بنابراین رقمی که در بودجه می آید، شرط لازم برای بودجه است، اما شرط کافی نیست و شرط کافی همان پرداختی دولت است.

توجه ویژه به وضعیت کنونی کشور در تحلیل های بودجه ای
معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی در بخش دیگری از این گفت وگو با تأکید بر اینکه باید در تحلیل بودجه مسائل دیگر را وارد نکنیم، گفت: ما قائل هستیم که کشور در مقطع کنونی مشکلات فراوانی دارد و لذا باید منصفانه نگاه کرد که بودجه حوزه فرهنگ و قرآن به چه صورت است.
سلامت پناه افزود: فارغ از بحث بودجه قرآن، مقوله کلی تری به نام بودجه فرهنگی وجود دارد. باید مطالعه و تحلیل های منطقی ای در مورد آن صورت بگیرد. مهم تر از میزان این بودجه ها بحث هزینه کرد بودجه فرهنگی است که حساسیت های بسیار زیادی بر روی آن وجود دارد.
بر اساس گزارش ایکنا ، در بخش دیگری از این برنامه، اکبر ابراهیمی، خبرنگار اقتصادی ایکنا روی خط برنامه آمد و تحلیل کوتاهی از وضعیت بودجه قرآنی در سال 99 و مقایسه آن با سال 98 ارائه داد. وی بر دوبخشی بودن بودجه قرآنی که یکی از آنها اعتبارات تحقق اهداف منشور توسعه فرهنگ قرآنی و دیگری اعتبارات قرآنی دستگاه ها هست، تأکید کرد و اظهار کرد: بودجه اهداف منشور با کاهش 80 درصدی نسبت به سال قبل مواجه شده است.
ابراهیمی همچنین به حذف ردیف برنامه هایی با عناوین قرآنی از برخی دستگاه ها همچون جهاد دانشگاهی و نیز کاهش 57 درصدی کل بودجه قرآنی کشور نسبت به سال قبل تأکید کرد.

تجربه ای که امیدوارکننده نیست
در ادامه این برنامه، رضا سلامت پناه به تجربیات سال های گذشته در بحث بودجه و تغییراتی که بعد بودجه قرآنی در مجلس پیدا می کند، اشاره و بیان کرد: تجربه این چند سال نشان داده است که اگر تغییری هم در بودجه ایجاد شود، این تغییرات اولاً در صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی رخ می دهد و ثانیاً چندان کفاف نمی دهد و تمام نیازهای فعالیت های قرآنی را پوشش نمی دهد.
سلامت پناه اظهار همچنین به کاهش بودجه قرآنی دستگاه ها که خارج از منشور توسعه فرهنگ قرآنی است نیز اشاره و اظهار کرد: در این بخش نیز با کاهش مواجه بوده ایم که تمام این کاهش ها تحت تأثیر فضای عمومی اقتصاد کشور است.

وی در ادامه به یکی از آیات سوره مبارکه مومنون با موضوع امانت اشاره کرد و گفت: اعتبارات قرآنی و کل بودجه کشور امانتی در دست دولت است و این تفاهم نامه هایی که بین دولت و دستگاه ها بابت برنامه ها بسته می شود، عهدی لازم الاجراست. اینکه می بینیم مقداری تخصیص داده می شود یا تخصیص داده نمی شود، با مفاد آیه سوره مومنون هم خوانی ندارد. ضمن اینکه چنین فرایندی ناقض برنامه ریزی های کلان در کشور می شود و آنها را با چالش جدی مواجه می کند.
سلامت پناه در ادامه این گفت وگو اعتبارات قرآنی را در سه حوزه تقسیم بندی کرد و گفت: یکی از این حوزه ها ردیف های خاص برنامه ها و فعالیت های قرآنی است که مثلاً سازمان اوقاف و امور خیریه ردیف های خاصی همچون مسابقات یا پرداخت کمک هزینه شهریه دانشجویان حافظ و قاری قرآن و ... را دارد. حوزه دیگر ردیف های خاص دستگاه های قرآنی است. در این حوزه، بودجه سال آینده 13 درصد نسبت به سال 98 افزایش داشته است، ضمن اینکه همین ردیف در سال 98 نسبت به سال 97 با کاهش 11 درصدی همراه بوده است.

حذف برخی ردیف ها و کاهش سرفصل های قرآنی
معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی بیان کرد: در حوزه دوم مثلاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای راهبری برنامه های خود یک سری افزایش داشته است. یا اینکه در این حوزه جهاد دانشگاهی که فعالیت های وسیعی در حوزه خبرگزاری و برنامه های مربوط به کسب و کار قرآنی دارد، حذف شده است. حوزه سوم نیز ردیف اعتبارات اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی است که در مورد آن توضیح داده خواهد شد.
سلامت پناه در بخش دیگری از گفت وگوی خود با برنامه افق در پاسخ به سوالی در مورد جلسه هفته گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعضای فراکسیون قرآن، عترت و نماز مجلس شورای اسلامی نیز گفت: فراکسیون قرآن و عترت مجلس دغدغه هایی در حوزه های مختلف قرآن داشت و اعضای این فراکسیون نکاتی در مورد فعالیت های قرآنی وزارت ارشاد بیان کردند. در ادامه هم وزیر ارشاد گزارش مبسوطی از عملکرد قرآنی این وزارتخانه ارائه داد. از جمله مواردی که اعضای این فراکسیون پیگیر بودند، بحث ادغام دو اتحادیه قرآنی بود که خواستار تسریع این ادغام شدند. همچنین نمایندگان حاضر در این جلسه بحث هایی در مورد بودجه فرهنگی کشور داشتند و اعتقاد داشتند وزارت ارشاد باید پیگیری بیشتری در مورد این بودجه داشته باشد.
معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی در بخش دیگری از این گفت وگو با تأکید بر اینکه فعالیت های قرآنی به لحاظ موقعیتی در موقعیتی قرار دارد که از حیث برنامه ریزی و راهبردی بسیار ممتاز است، گفت: ما سه سند برای قسمت های مختلف فعالیت های قرآنی کشور تدوین کرده ایم که در حکم قانون است و نمایندگان و دستگاه های ناظر باید اجرایی شدن این اسناد را پیگیری کنند، چرا که تمام موارد مطرح شده مستتر در این اسناد است.
وی همچنین تصریح کرد: زمانی که منشور توسعه فرهنگ قرآنی تصویب شد، بحث بودجه قرآنی مطرح نبود و قرار بود ظرفیت بخش های عمومی و مردمی منجر به اجرایی شدن اهداف منشور شود. این در حالی است که در سا ل های اخیر شاهد این بوده ایم که دستگاه ها اجرای برنامه ها را منوط به دریافت اعتبار داشته اند، در این زمینه باید به بودجه های قرآنی مستتری اشاره کنیم که به نوعی در طول سال پرداخت می شود، فارغ از این مسائل، بسیاری از فعالیت ها از قبیل فعالیت های هماهنگی و تسریع فرایندها هستند که اجرای آنها نیازمند بودجه نیست و ربط چندانی به بودجه ندارد و می توان آنها را انجام داد.

مصوبه مهم ستاد نقشه مهندسی فرهنگی کشور
معاون دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی در بخش پایانی صحبت های خود با تأکید بر اینکه در قانون، احکام دائمی و اسناد دائمی کشور صراحتاً دولت را نسبت به پشتیبانی از فعالیت های قرآنی مکلف کرده است، به جلسه اخیر ستاد هماهنگی اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور اشاره و اظهار کرد: در کنار همه اینها ماده واحده ستاد هماهنگی اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور است که اعتبارات قرآنی نهادها و دستگاه ها حتی در حوزه جاری را منطبق با اسناد توسعه فرهنگ قرآنی می کند. سازمان برنامه و بودجه نیز موظف شده است عناوین فعالیت های قرآنی را با اسناد تطبیق دهد که باید مورد توجه قرار گیرد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن