بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 2 مهر 98
آیین پاسداشت هفته دفاع مقدس با حضور سیدعباس صالحی و مقامات لشگری برپا می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان ، وزارت فرهنگ و ارشاد قصد دارد به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، آیین پاسداشت هفته دفاع مقدس را برگزار کند.

این آیین با حضور مقامات کشوری و لشگری فردا سه شنبه دوم مهرماه برپا می شود و سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنرانی خواهد کرد.

گفتنی است آیین پاسداشت هفته دفاع مقدس ساعت 10 تا 12 در سالن سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود.

پایان پیام/ 14

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
جمعی از نمایندگان به وزیر ارشاد درباره عدم تخصیص بودجه نهاد کتابخانه ها خواستار پیگیری این موضوع و تقویت بودجه این نهاد شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، جمعی از نمایندگان در تذکری خطاب به سید عباسی صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار تقویت بودجه نهاد کتابخانه های عمومی کشور شدند.

متن کامل تذکر نمایندگان به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شرح زیر است:

خلاصه تذکر: ضرورت پیگیری اختصاصی بودجه و تقویت بودجه نهاد کتابخانه ها

شرح تذکر: با عنایت به بودجه ای که برای نهاد کتابخانه ها در نظر گرفته شده ولی متاسفانه اختصاص داده نشد و از آنجایی که نهاد کتابخانه ها و کتابداران در دریافت حقوق با مشکل مواجه شده اند و ضرورت و پیگیری اختصاص بودجه با اوضاع اقتصادی موجود برنامه ریزی و هدف های آتی نهاد کتابخانه ها را با مشکل مواجه خواهد کرد و نارضایتی و مشکلات مالی پرسنل به علت عدم دریافت حقوق شرایط را سخت تر کرده است لذا دستور تسریع و پیگیری بسیار حائز اهمیت است.

اسامی نمایندگان تذکر دهنده:

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
آذری ها به کجا وابسته اند؟ هدفشان چیست؟ از 2 ساعت تدریس زبان ترکی در برخی از مدارس، چرا اینقدر برآشفته اند؟ تصمیم نهادهای ذیصلاح حاکمیتی را چطور پیشگویی می کنند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : تبریزمن

گروه سیاسی انجمن: چند روز پیش محسن هادی مستند ساز جوان آذربایجانی طی گزارشی طولانی در کانال تلگرامی خود پرده از افکار خطرناک مستتر در پس زمینه ذهنی مجموعه به ظاهر رسانه ای در شمالغرب کشور برداشت که خود را با عنوان “آذری ها” خطاب کرده و به ادعای خود نیروهای وطنخواهی هستند که قصد دارند در مورد خطرات امنیتی موجود برای ایران افشاگری کرده و در صورت لزوم به برخورد با خطرات امنیتی کذایی اقدام کنند. واکنش مجموعه یاد شده پس از این گزارش مستند و مستدل محسن هادی که با تحلیل محتوای مجموعه مطالب انتشار یافته در طی بازه زمانی تقریبا طولانی در رسانه “آذری ها” به رشته تحریر درآمده است جالب بود. مجموعه یاد شده در اولین فرصت با یادآوری ترور تاریخی متین السلطنه مدیر روزنامه عصر تبریز سعی کرده است تا به زعم خود مستندساز آذربایجانی را به دلیل این گزارش مستند خود تهدید کند.

ماهیت مجموعه یاد شده را به قلم محسن هادی در ادامه بخوانید.

آذری ها به کجا وابسته اند؟ هدفشان چیست؟ از 2 ساعت تدریس زبان ترکی در برخی از مدارس، چرا اینقدر برآشفته اند؟ تصمیم نهادهای ذیصلاح حاکمیتی را چطور پیشگویی می کنند؟
این متن قسمت اول از سلسله یادداشت هایی است که درباره ی این گروه نوشته ام:
1-مدتی پیش یکی از #آذری ها نوشت: رستگاری #کشور برایم بسی مهمتر از رستگاری روح است/#ماکیاول. برای حفظ وطن و سعادت ملت #هرکاری باید کرد به نام یا به ننگ. #انجمن_مجازات . پس از آن هم برای توییت های خود که اغلب علیه تنوع قومی و تکثر فرهنگی است، گاهی از هشتگ #هرکاری استفاده می کند.

2-مهمتر از آن که او کیست، این است که بدانیم منظور او چیست. #هرکاری باید کرد یعنی چه؟ مثلا چه کارهایی؟ انجمن مجازات چیست؟
این پرسش ها را نگهدارید تا با افکار او بیشتر آشنا شویم؛ اینطوری میشود به پاسخ های عمیقتری رسید:

3-به این توییت دقت کنید: باوزیر ارشاد “غیرایرانی” فعلی، انتظام اجتماعی کشور در حال گسست است. توصیه به کارمندان زن برای پوشیدن لباس محلی در ادارات حرکتی ارتجاعی از مدرنیسم بسوی قهقرا و هرج و مرج است. ایشان ظاهرا ایران را با افغانستان اشتباه گرفته! اصلا مگر چنین مطالبه ای وجود داشت؟
4-این توییت را پس از آنکه سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت بانوان می توانند با پوشش و لباس محلی در ادارات، دانشگاه ها و مدارس حاضر شوند و متعاقب آن در چند استان ازجمله هرمزگان و سیستان و بلوچستان کارمندان زن، از لباس های زیبای محلی به جای مانتوهای تیره، استفاده کردند.

5-این در واقع بخشی از طرح ملی حمایت از لباس های محلی بود که به گفته معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، به منظور احیای هویت اقوام مختلف کشور اجرایی شد. زیبایی لباس های محلی کارمندان زن، چشم این کاربر را چنان گرفته بود که دلش با یک توییت صاف نشد و درباره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توییت دیگری نوشت:

6- یک نفر که صد پشتش ایرانیه، نمیتونه عضو شورای شهر خودش بشه، اما یکی از افغانستان آمده شده وزیر فرهنگ این کشور. از وقتی وزیر فعلی آمده تعداد نشریات و کتاب های ضد ایرانی رشد چشمگیری کرده و ما در کشور خودمان احساس غریبی می کنیم. فقط مونده ایران مستعمره افغانستان بشه.

7- مگر لباس های محلی چه خطری دارند که با آزادی استفاده از آنها انتظام اجتماعی کشور در حال گسست باشد؟ و اگر بر فرض صحت ادعای ایشان، جناب وزیر، افغانستانی باشد چه اشکالی دارد؟
این پرسش ها را نیز نگهدارید تا توییت دیگری را از ایشان، بخوانیم:

8- #زبان_مادری مقدمه تجزیه بنگلادش از پاکستان شد. بنگالی ها با +صدمیلیون جمعیت پس از جدایی از پاکستان تنها ‘یک زبان رسمی’ برای قانون اساسی خود انتخاب کردند و زبان اقلیتها را غیر رسمی دانستند. همان کسانیکه روی چندزبانی تاکید داشتند و همان کسانیکه امروز بنامشان است. چرخه آشنایی نیست؟

9-یکی در جواب این توییت نوشته است: مثال های نقض برای استدلالتان فراوان است، از بلژیک سوئیس اتریش با 3 و 4 زبان تا آفریقای جنوبی هند و بولیوی با 11 تا 37 زبان رسمی، بنابراین آنچه پیشران تجزیه طلبی است نه زبان مادری که سطح توسعه نیافتگی مناطق و غالب بودن نگاه امنیتی است

10-ایشان جواب داده: همسایه های ما مثل همسایه های سویس و بلژیک نیستند ما با تعدادی وحشی در طول تاریخ همسایه بودیم و هستیم ! نکات این مکالمه را داشته باشید: 1-زبان مادری 2-تجزیه 3-چندزبانی 4-سوییس و بلژیک 5-همسایه های ما 6-وحشی.
11- اوکه لباس محلی زنان ایرانی را ارتجاع دانسته بود، همسایگان را هم وحشی می خواند که سوییس و بلژیک نیستند! بلژیک همان کشوری است که کنگو را اشغال کرد و مردم آنجا را برای غارت منابع معدنی، به بردگی گرفت. اگر کم کاری میکردند، دست و پاهای زنان و فرزندان را قطع و در صورت تکرار کم کاری، اعضای خانواده ی برده را با شمشیر از وسط دونیم تقسیم می کردند!

12- پرونده این وحشیگری که بطور مستقیم تا اواسط قرن بیستم، یعنی چند دهه پیش، ادامه داشته و شمار قربانیانش را تا 10 میلیون نفر تخمین می زنند، همچنان در افکار عمومی دنیا باز است و دولت بلژیک نه مسئولیت آن را پذیرفته و نه عذرخواهی کرده!

13-می شود احتمال داد که منظور ایشان بلژیک امروز است نه گذشته؛ خب پس اگر چنین است چرا در باره همسایگان خود، گذشته را در گذشته، گذاشته و امروز را نبینیم که جز رژیم سعودی و امارات، همه با ایران در صلح و دوستی اند؟ و در مواردی کمک دست ما هستند در عبور از تحریم های ظالمانه آمریکا.

14-واقعا مشکل این آدم با همسایگان چیست که می نویسند: ایران در روی زمین تنها یک #دشمن ذاتی دارد که موجودیتش را به نابودی ما پیوند زده؛ رژیم باکو که خود را #آذربایجان مینامند ... ؟

15-واقعا آذربایجان دشمن ذاتی ماست؟ پس چرا بینمان روابط دوستانه روبه رشد جاریست؟ اصلا دشمن ذاتی یعنی چه؟ چطور می شود دشمنی های اسرائیل را ندیده گرفت و همسایه ای را که علاوه بر منافع مشترک ژئواستراتژیک، اینهمه اشتراکات فرهنگی و تاریخی با ایران دارد، تنها دشمن ذاتی ایران دانست؟

16-رضاضیاء ابراهیمی در کتاب پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بی جاسازی درباره ناسیونالیست های ایرانی میگوید: ... از گزند نثر عصبانی آنها تنها اروپاییان و ایرانیان باستان جان به در می برند. اروپاییان، علوم آنها، قوانین آنها، نظام های حکومتی آنها و آداب اجتماعی آنها یک ریز ستایش می شوند. آخوندزاده و کرمانی اداعا می کنند که حتی کودکان اروپایی از ایرانیان جلوترند زیرا اسیر خرافات اسلامی نیستند. (و این که اروپاییان هم خرافاتی دارند به سکوت برگزار می شود)

17-روزی که گروهی از عراق در قالب نیروهای مردمی حشدالشعبی، برای کمک به هموطنان سیل زده، با مجوز قانونی به ایران وارد شدند، همین آدم نوشت: عراق از دوران بابل تا به امروز جغرافیای خشونت است که حتی برای امامان شیعه هم چیزی جز شکنجه نداشت. روزی خواهد رسید که رییس جمهور عراق دوباره قرار داد الجزایر را پاره کند و ...

18- اینها چرا از دوستی ایران و عراق ناراحتند؟ دوستی ایران و عراق، کابوس آمریکا و متحدان اوست. کوبیدن بر طبل دشمنی در این شرایط، چه هدفی می تواند داشته باشد؟

19-امبرتو اکو درباره ی فاشیسم می گوید در فاشیسم ناب ... تنها عناصری که می توانند به یک ملت هویت دهند، دشمنان آن هستند. در عمق روانی یک همیشه فاشیست همواره یک توطئه، به احتمال فراوان، یک توطئه خارجی علیه ملت وجود دارد. پیروان فاشیسم باید پیوسته در حالتی از تنگنا و تهدید قرار داشته باشند. آسان ترین راه در توضیح توطئه، دستاویز بیگانه هراسی است. توطئه در ضمن باید دارای یک همدست داخلی نیز باشد . میخواهم بگویم فردی که این حرف ها را نوشته، فاشیست است؟ نه، بعید است! شاید تعصب زیادی به ایران، او را اینگونه تندرو و تندخوکرده.
20-او نویسنده روزنامه شرق، شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی و همکار مطالعاتی موسسه مطالعات تاریخ معاصر است. فعالیت هایش را با سایت #آذری ها شروع کرده و حالا نیز نفر اصلی این گروه است که بنابر ادعای سایتشان می خواهد به بسط و گسترش اندیشه ایران کمک نماید !

21-#آذری ها در واقع نه یک سایت بلکه گروهی هستند که خلاصه حرفهایشان این است: آذربایجان ترک نیست. زبان ترکی وارداتی است، چند قرن پیش آنجازبان آذری رواج داشت که شاخه ای از فارسی است. حالا نیز باید اینطور شود. ترکی از بین رفته و زبان مردم فارسی شود.

22-این ایده انکار هویت و تغییر زبان، در دوره مشروطه مطرح و توسط پهلوی ها تقویت و به سیاست اجرایی تبدیل شد. همواره نیز مروجان و عاملانی داشته و در این دوران گروه #آذری ها این نقش را به عهده گرفته اند.

23- #آذری ها در یادداشتی درباره نامشان نوشته اند : اگر نگاهی ساده به الگوهای رفتار مردم آذربایجان داشته باشیم به هزاران نام خانوادگی یا پسوند آذری برخورد می کنیم. در مقابل نام های خانوادگی مانند ترک زاد، ترکی، ترک اوغلو و... هرگز وجود نداشته است. آیا خود این واقعیت کوچک به قدر کافی گویا نیست؟ چرا به نظر من که گویاست!

24-اصطلاح آذری پس از مشروطه برساخته شد تا پاسخ به یکی از تناقض های ناسیونالیسم ایرانی بدهد که تنوع زبانی ایران را انکار و ملت را بر اساس یک زبان تعریف می کرد. چنانچه در آن دوره رایج بود، مثلازبان 25 درصد مردم را به عنوان تک زبان ملت فرانسه شناخته و زبان باقی مردم را تغییر دادند.

25-بر اساس همین تفکر، سیاست یکسان سازی زبانی در ایران اتخاذ شد، طوری که زبان ترکی از آذربایجان و دیگر مناطق ترک نشین و زبان عربی از خوزستان و حواشی خلیج فارس زدوده شود و همه مردم ایران به یک زبان سخن گویند. اسناد، مجلات و کتاب های تاریخ معاصر ایران پر است از نظریاتی که ایده دیگری سازی ترک ها و ضرورت تغییر زبان آنها را ترویج می کرد.
به عنوان نمونه محمود افشار یزدی، در سال 1360در مقدمه کتاب زبان دیرین آذربایجان ، نوشته ی منوچهر مرتضوی می نویسد : ترکی که اکنون در آذربایجان و زنجان تکلم می شود، خارجی است و به وسیله مهاجمان ترک سلجوقی و مغولان و تاتارها و ترکمن های آق قویونلو و قره قویونلو به این نواحی تحمیل شده است .

26-حبیب یغمایی نیز در سال 1336 در شماره 109 نشریه یغما ، در مقاله ای با عنوان چند روز در زنجان نوشته بود: ...تحول فرهنگی که ملایم با مقتضیات محلی باشد، بسیار ضرورت دارد. در این منطقه که زبان عمومی ترکی است تاسیس دبیرستان های معظم گرانسگ تاثیری چندان ندارد، تا میتوان باید کودکستان ها و دبستان های چارکلاسه تاسیس کرد که اطفال فقط و فقط فارسی یاد بگیرند. به طفلی که با زبان فارسی مطلقا آشنایی ندارد درس آموختن چه سود؟ کودکستان و باز هم کودکستان، زبان فارسی و باز هم زبان فارسی. به نظر من قسمت عمده بودجه فرهنگ زنجان باید به مصرف تاسیس کودکستان و اعزام پرستاران فارسی زبان برسد .

27-ایده ی حذف زبان ترکی و فارسی سازی مردم آذربایجان چقدر موفق بود، چه کسانی آن را ترویج میکردند و آثار این سیاست در ایران معاصر چه بود را در یادداشت های دیگری دنبال و این پرسش را بررسی خواهم کرد که آیا واقعا ما ترک هستیم یا آذری؟ تفاوت این دو چیست؟ سیاست انکار چه نتایجی در کشورهای دیگر داشته؟
فعلا هرچه هست، در این مجموعه یادداشت ها آن را به عنوان یک ایده ی سیاسی محترم شمرده و با مطالعه افکار و رفتار مروجان فعالش، می خواهم به عنوان مقدمه، شناخت اندیشه را از بروز و ظهور اجتماعی و سیاسی اش شروع کنم!
28-این نویسنده آذری ها 65 سال پس از نشریه ی یغما، در توییتر می نویسد: بر اساس ماده 29 دستورالعمل سیاست و ضوابط برنامه های صداوسیما:در تمامی شبکه های ملی،استانی و محلی باید کلیه برنامه های خردسال،کودک و نوجوان به زبان فارسی باشد. پخش برنامه کودک به هر زبان دیگر،جنایت در حق کودکان و اقدامی غیرقانونی است با قوانین جام جم هم در تضاد است .

29-در توییتی دیگر در حمایت از طرح جنجالی آزمون بسندگی فارسی نوشته است: ازمون #بسندگی_زبان_فارسی و افزایش دو ساله پیش دبستانی از خدمات اموزشی دولت به شهروندان است و در چارچوب طرح #حقوق_شهروندی بسیار خوب.اما مشکل اصلی ما،شبکه های استانی هستند که حریم زبان #ملی را این چنین تنگ و تار کرده اند.باید فکری هم به حال برخی شبکه های استانی کرد.

30-چیستی طرح بسندگی زبان فارسی بماند برای یادداشتی دیگر، همینقدر بگویم که مدل امروزی پیشنهاد مجله یغماست برای اینکه اطفال فقط و فقط فارسی یاد بگیرند
اما نکته ی جالب این توییت مشکل اصلی آذری هاست با شبکه های استانی که یکی از مخاطبانش در این باره توضیح می خواهد و این پاسخ را می گیرد: برخی ازبزنامه های استانی شبکه های سنندج و سهند با برنامه شبکه های تجزیه طلب پهلو می زند و حتی بدتر است، به دلایلی در تویتر مجال توضیح بیشتر نیست اما، ما این بساط رو جمع خواهیم کرد.

31-اگر تاحالا شبکه ی استانی سهند یا سنندج را دیده باشید، این ادعا برایتان بسیار جالب آمده و سوال خواهید کرد مگر در این شبکه ها چه پخش می شود که آذری ها می گویند ما این بساط رو جمع خواهیم کرد ؟
همکار دیگر ایشان که جزو نویسندگان #آذری ها و از فعالترین کاربران آنها در توییتر است، در این باره یک قرینه به ما می دهد: داشتم اخبار 23 #شبکه_سهند (شبکه استانی آذربایجان شرقی) رو نگاه میکردم یه واژه هایی رو به کار می برد که در بین مردم آذری زبان به هیچ وجه استفاده نمیشه، مثلا دو ساعت فکر کردم تا فهمیدم ایچری تولید یعنی تولید داخلی! این واژه سازی ها چه معنایی داره؟ میخواین دل پانترک ها رو شاد کنید؟

32-اینها شبکه های استانی را تجزیه طلب و پانترک می دانند چون برای کلمه تولید داخلی، از معادل ترکی استفاده کرده است. به همین روال، هرکس از زبان مادری یا حتی مفاهیم عامتری چون انتقاد از مرکزگرایی حرف میزند را تجزیه طلب می دانند.

33-این مهم نیست که چرا اینقدر تنگ نظرانه نگاه می کنند و در انتقاد بسیار تند و تیزند، اینها فی الواقع بد نیست و می تواند به گفت وگو منجر شود، همه یکسان نیستند، بعضی آرام و بعضی نظراتشان را تند و آتشین مطرح می کنند، مهم این است که نظرات خود را چگونه می خواهند عملی کنند؟

34-نشانه هایش در توییت ابتدای متن واضح بود: #انجمن_مجازات. او چند ماه بعد ازین توییت، برای مردم تعیین تکلیف کرده و می نویسد مردم باید این انجمن را به مثابه دستی تلقی کنند که آمده ریشه جاسوسی و وطن فروشی را از ایران برکند!

35- این کاربر از کدام انجمن حرف میزند؟ آیا واقعا چنین انجمنی وجود دارد؟ به واژه ها دقت کنید: دستی ... که آمده ! این دست کو؟ از کجا آمده؟ قرار است وطن فروشی و جاسوسی را چگونه تشخیص دهد و با رای کدام دادگاه انتقام بگیرد؟ اگر پای دادگاه و تشکیلاتی در میان است، پس چرا میگوید #هرکاری؟
نکند او دچار زمانپریشی شده و فکر می کند #انجمن_مجازات دوران مشروطه همچنان فعال است؟ یا به فکر فعال کردن چنین گروهی افتاده؟
انجمن مجازات یک گروه میهن پرست افراطی بودند که در اواخر دوره قاجار، در سالهای جنگ جهانی اول که ایران زیر سلطه خارجی قرار داشت اقدام به ترور افرادی می کردند که به تشخیص خودشان ایادی بیگانه بودند.

36-آنها ابتدا رئیس انبار غله را با اتهام فساد مالی و رفت آمد به سفارت انگلیس ترور کردند. سپس در یک تصفیه درون سازمانی، یکی از اعضای خود را کشتند. قربانی سومشان یک روزنامه نگار بود به نام متین السلطنه که روزنامه عصر جدید را مدیریت میکرد. جرم این چه بود؟ محکوم کردن ترور اول و درخواست مقابله با #انجمن_مجازات و توقف ترور!

37- #انجمن_مجازات در دو سالی که فعال بود در کشور فضای رعب و وحشت ایجاد کرد. همه خود را در معرض تهدید و سوءقصد آنها می دیدند. چون بر اساس خط مشی مشخصی عمل نمی کردند که تنها یک قشر و افراد خاص را هدف گیری کنند. هر کس را که کمیته خاطی و وابسته با اجنبی یا مخالف خود می پنداشت حکم بر مجازات وی صادر کرده و توسط عوامل خود وی را به قتل می رساند.

38- #انجمن_مجازات را میرزا ابراهیم خان منشی زاده تشکیل داده بود که بعدها پسرش، داوود منشی زاده، در آلمان به حزب نازی پیوست پس از شکست هیتلر، به ایران برگشته و #حزب_سومکا را با افکار ناسیونالیستی تشکیل داد و در کودتای 28مرداد به نفع پهلوی ها ایفای نقش کرد!

39- داستان این گروه تروریستی دستمایه یک فیلم سینمایی با نام کمیته مجازات ساخته علی حاتمی شد که خلاصه ای از سریال هزاردستان است و بنیانگذار #آذری ها علاقه زیادی به آن دارد و می نویسد: باید همه مردم علاقه مند به بقای #ایران عزیز این انجمن را به مثابه دستی که از آستین منتقم ملت بیرون آمده تا ریشه جاسوسی و وطن فروشی را از ایران برکند تلقی کنند .

40-چون به نظر او فعالان قومی در ایران احتمالا بدون استثنا #ستون_پنجم دشمن بوده و هستند و در زمان #جنگ با دشمن همکاری میکنند که جرم بزرگی است. این تجربه بارها تکرار شده است. چه بایدکرد: فقط امیدوار به دولت نباشیم که به هنگام حضور داشته باشد.صیانت از کیان کشور وظیفه مردم هم هست. نمی توانیم اجازه دهیم ستون پنجم براحتی کف کشتی را سوراخ کنند. در موارد مشکوک ،مطابق قانون اساسی، خودتان برخورد کنید. گاهی اوقات یک میهن پرست میتواندو باید بگوید: #دولت_منم

41-حالا به نظر شما با #آذری ها چه باید کرد؟ امبرتو اکو می گوید فاشیسم ناب می تواند از زیر معصوم ترین پوشش ها یک باره ظاهر شود. وظیفه ما افشاگری هر مورد بروز آن است؛ هر روز و در هر کجای دنیا .

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ انجمن آذربایجان
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی حکمی محمدرضا شرفی خبوشان را به عنوان دبیر علمی دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد منصوب کرد.

به گزارش مشرق ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی حکمی محمدرضا شرفی خبوشان را به عنوان دبیر علمی دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد منصوب کرد.

در این حکم آمده است:

جناب آقای محمدرضا شرفی خبوشان

نظر به پیشنهاد معاونت امور فرهنگی و با توجه به سوابق و تجارب ارزنده جناب عالی در عرصه ادبیات داستانی، به موجب این حکم به عنوان دبیر علمی دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد منصوب می شوید.
امیدوارم در انجام وظایف مندرج در آیین نامه جایزه، موفق و پیروز باشید.

سیدعباس صالحی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

بر پایه این گزارش، به زودی اعضای هیات علمی دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد معرفی خواهند شد.

محمدرضا شرفی خبوشان متولد سال 1357 است.
وی علاوه بر دریافت جایزه جلال آل احمد در سال 1396 با بی کتابی ، عنوان برگزیده و نامزدی در جشنواره های معتبر ادبی همچون کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب سال دفاع مقدس، جشنواره داستان انقلاب، جایزه قلم زرین و جشنواره شهید حبیب غنی پور را نیز کسب کرده است.

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی پایداری ملی (پدافند غیر عامل)

جلسه هم اندیشی و آموزشی پدافند غیرعامل و دفاع سایبری با حضور کارشناسان مرکز فناوری رسانه های دیجیتال ، مشاور معاون حقوقی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نمایندگان مرکز حراست و جمعی از اساتید دانشگاهی در سالن جلسات وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی برگزار شد.
در این جلسه سعید جابری انصاری مشاور معاون حقوقی، مجلس و امور استان ها ضمن تشکر از اهتمام معاون حقوقی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مشارکت جمعی، موضوع آموزش و ایجاد مفهمومی کاربردی درحوزه فرهنگ و هنر با محوریت پدافند غیرعامل توجه بر حوزه سایبری و نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به تکالیف قانونی و برنامه های توسعه ای کشور را ضروری برشمرد.وی با اشاره به پروژه نفوذ دشمنان و آسیب های احتمالی از طریق حفره های سایبری به برگزاری دوره های آموزشی متعدد برای همکاران متخصص این امر در وزارتخانه تاکید کرد.در این جلسه که با حضور معاونان مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال برگزار شد ضمن تبادل اطلاعات، ابراهیم نژاد از اساتید دانشگاه صنعتی شریف به تبیین موضوعات سایبری و تحولات این موضوع در دنیای امروزی پرداخت. وی همچنین با اشاره به نسل چهارم جنگ های روز دنیا که در این دوره انقلاب علوم و فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی و الکترونیکی است به تشریح ضرورت مطالعه و تحقیق در این امر و اتخاذ راهکارهای فرهنگ ساز با توجه به حجم گسترده کاربران از نرم افزارها در زندگی روزمره شان اشاره کرد.در این جلسه به موضوع پروژه نفوذ دشمن در جنگ سایبری و انواع ناامنی هایی که از طریق شنود ، دستکاری ، فریب و اختلال در پروژه های مهم و صنعتی کشور دنبال می شود اشاره و تاکید شد که دشمن از طریق رصد لایه های اطلاعاتی و اشرافیت بر اشخاص و شبکه ها می تواند در هر زمان که بخواهد اخلال ایجاد کند و باید راهکارهای پیشگیرانه در این زمینه در نظر گرفت.

لینک خبر :‌ سپیدار آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما حوزه

خبرگزاری آریا- مدیرکل دفتر برنامه ریزی و نظارت بر امور عتبات عالیات سازمان حج و زیارت: ایستگاه های صلواتی ایرانی از 13 مهر تا سه روز بعد از اربعین در داخل عراق خدمات ارائه می دهند.
به گزارش خبرگزاری آریا به نقل از سازمان حج، در نشست شورای برنامه ریزی وهماهنگی بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت که همزمان با هفته دفاع مقدس و دوم مهر سالگرد شهدای منا و به ریاست حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده، ولی فقیه در امور حج وزیارت برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین صحبت الله رحمانی افزود: همچنین موکب های عراقی نیز از 17 مهر تا روز اربعین در عراق به زائران خدمات ارائه می کنند.
در ادامه این نشست اعلام شد تعداد ثبت نام کنندگان در سامانه سماح برای حضور در مراسم اربعین حسینی، امروز از مرز 952 هزار نفر فراتر رفت که از این تعداد بیش از 857 هزار نفر با پرداخت هزینه؛ ثبت نام خود را قطعی کرده اند.
آقای علی رضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت نیز در این نشست با اشاره به استقبال زائران برای ثبت نام در سامانه سماح اظهار داشت: حدود 75 درصد از این تعداد با مراجعه به این سامانه ثبت نام کرده اند که نسبت به سال های گذشته درصد قابل توجهی است.
نماینده، ولی فقیه در امور حج و زیارت هم در این نشست بر لزوم اطلاع رسانی مناسب به مشتاقان حضور در کنگره عظیم اربعین حسینی در خصوص ویژگی های ثبت نام در سامانه سماح و بهره برداری بخش های مختلف از اطلاعات ثبت شده در این سامانه تاکید کرد.
حجت الاسلام والمسلمین نواب با اشاره به اهمیت بعد مردمی حرکت عظیم پیاده روی اربعین افزود: مسئولان ذیربط باید به تبلیغاتی که در فضای مجازی درخصوص خدمات ارائه شده به زائران صورت می گیرد با اطلاع رسانی مناسب پاسخ دهند.
وی از تلاش ها و اقدامات صورت گرفته تقدیر و ساماندهی اعزام و بازگشت زائران را عملیاتی توصیف کرد که به همکاری و هماهنگی دستگاه ها و نهاد های مختلف نیاز دارد.
حجت الاسلام والمسلمین نواب همچنین در ابتدای این نشست با گرامیداشت یاد شهدای دفاع مقدس اظهار داشت: این شهدای عزیز رفتند تا اسلام بماند، سرو قامتشان به خاک افتاد تا قد قامت دین کم رنگ نشود، آن ها از زن و فرزند به خاطر خدا گذشتند تا بر چهره روح الله (رض) غم ننشیند.
سرپرست حجاج ایرانی همچنین یاد و خاطره شهدای پاک منا را که در دوم مهر 1394 در سرزمین منا به شهادت رسیدند گرامیداشت و به روان پاک همه آنان درود فرستاد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری آریا
آیین اختتامیه پنجمین دوره جایزه جهانی اربعین و افتتاحیه ششمین دور به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در 9 مهرماه برگزار خواهد شد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی، جایزۀ جهانی اربعین؛ برنامه ای فرهنگی در مقیاس بین المللی ست که به ابتکار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و با هدف اشاعۀ فرهنگ عاشورایی و نمایش جلوه های دلدادگی به حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) به عنوان بی بدیل ترین جلوۀ مقاومت و آرمان خواهی، برگزار می شود.

این جایزه تاکنون در پنج دوره بارویکرد بین المللی و مشارکت نهادهای فعال در حوزه اربعین برگزار شده و اینک در آستانۀ برگزاری آیین اختتامیۀ پنجمین دورۀ این رویداد فرهنگی، آثار شرکت کنندگانی از 20 کشور؛ مورد بررسی قرار گرفته و از برگزیدگان بخش های سه گانۀ آن، تجلیل به عمل خواهد آمد.

آیین اختتامیۀ پنجمین دورۀ این جایزۀ بین المللی و افتتاحیۀ ششمین دوره، به صورت همزمان، سه شنبه نهم مهرماه 1398 ساعت 9 صبح در محل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، با حضور مسئولین نهادهای مختلف، سفرای کشورهای شرکت کننده و دانشجویان و طلاب خارجی شاغل به تحصیل در ایران برگزار می شود. در این رویداد همچون ادوار گذشته، به شرکت کنندگانی که آثارشان بنابر انتخاب هیات داوران به جمع آثار منتخب در سه بخش عکس، فیلم و سفرنامه راه یافته اند، لوح سپاس و هدیۀ تقدیم خواهد شد.

برگزاری نمایشگاهی از آثار منتخب این دوره و ادوار گذشته، از برنامه های جنبی آیین اختتامیه پنجمین جایزه جهانی اربعین خواهد بود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تهران- ایرنا- حسن بلخاری در مراسم بزرگداشت جهانگیرخان قشقایی گفت: مرحوم جهانگیرخان قشقایی با نهج البلاغه بسیار مانوس بود و در روزهای چهارشنبه نهج البلاغه تدریس می کرد. البته او در این نکته متاثر از ملاصدراست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

بزرگداشت مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش دیروز (یکشنبه 31 شهریور) در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در این مراسم با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن، حجت السلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا ، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم قم، استاد منوچهر صدوقی سها ، مدرس حکمت و عرفان اسلامی و دکتر حسین کلباسی اشتری ، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کردند.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ابتدای سخنرانی خود ضمن اشاره به زندگی نامه میرزا جهانگیرخان قشقایی گفت: مرحوم میرزا جهانگیر خان در سال 1243 هجری قمری دقیقاً 198 سال پیش در ایلات قشقایی در سمیرم متولد شد و در سال 1328 هجری قمری در اصفهان با دنیای خاکی وداع کرد. در دوره 400 ساله بعد از حکمت متعالیه تا به امروز یکی از حلقه های وصل ایجاد سنت میان عصر ما و ملاصدرا هموست. البته استاد معظم او محمدرضا قمشه ای ، مرحوم جلوه، آخوند کاشی، مرحوم رحیم ارباب و ملاهادی سبزواری نیز هستند. اما در میان همه آنان مرحوم قشقایی یکی از چهره های حقیقتا ممتاز این دوره است.

اگر مکتب اصفهان و بعدش مکتب تهران نبود آیا امکان انتقال مکتب شیعی صدرایی به امروز بود؟ انشاالله دوره بعدی دوره جهانژ شدن حکمت صدرا باشد.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزود: ویژگی این دوره 400 ساله از صدرا تا امروز، حکمت، فقاهت، اخلاق و شریعت است. این نکات بنیادینی است که این شخصیت ها با آن قابل تعریف اند. اکثریت حکمای ما در این دوره 400 ساله صدرایی هستند. البته برخی غیر صدرایی هم هست. نکته مهم دیگر مساله فقاهت است. پیش از ملاصدرا جمع بین حکمت و فقاهت نداریم. اما فرزانگان پس از او در این دوره بلند، هم حکیمند و هم فقیه. این بسیار مهم است. اجتماع بین فرقه اصغر با حکمت یکی از ثمراتش مثل انقلاب اسلامی می تواند باشد. به مقتضای حدیث الزام عالم به زمانه بودن، در پناه عقل فقه هم مستدام می ماند و هم به روز می شود.

بلخاری ضمن اشاره به اخلاق به عنوان سومین ویژگی این دوره 400 ساله گفت: هر کدام از این حکما از جمله جهانگیرخان قشقایی در زهد و اخلاق سرآمدند. البته نه زهدی منفی و خانقاه نشین و دور از جامعه؛ بلکه زهدی مثبت و حاضر در صحنه. در احوالات جهانگیرخان قشقایی گفته اند در مسیر کاروان به سوی مشهد و در هنگام رفتن به بلندی و راه های پُرشیب برخی بارهای استر خود را برمی داشت و خود حمل می کرد، مبادا به حیوان فشار بیاید وقتی دیگران هم برای سرعت بیشتر و گریز از دست راهزنان به چهارپایانشان ضربه می زدند آنها را باز می داشت. در نزدیکی مشهد هم وقتی تولیت آستان برای استقبال از کاروان آمدند و از آیت الله قشقایی پرسیدند، همراهان گفتند ما آیت الله نداشتیم، دنبال کردند و دیدند آیت اللهِ گمنام کاروان در حال کشیدن آب از چاه برای کاروانیان است.

رئیس انجمن مفاخر فرهنگی افزود: حکمت و فقاهت در بستر چنین زهدی به رشد رسید. یک پرسش مهم این است که عامل اصلی همنشینی فقاهت و حکمت چیست؟ یکی از دلایل آن میل حکمت صدرایی به حکمت شیعی است. ملاصدرا وامدار صدرالدین دشتکی است. در این زمینه شیراز بسیار مهم است. پس از شیخ اشراق حکمت و فلسفه به سمت حکمت نظری سوق پیدا کرد. اما کسی مثل صدرالدین دشتکی ظهور می کند که مبحث اتحاد و نفس را بیان می کند. حکیمان صدرایی می گفتند امر مجرد نمی تواند ممزوج با امر مجسد باشد. تئوری پرداز این نکته صدرالدین دشتکی است. این نکته ملاصدرا به اوج می رسد. همنشینی فقاهت و حکمت می تواند یکی از معلول های این اتحاد باشد. چرا که از جمله نتایج منطقی اتحاد نفس و بدن در حکمت متعالیه در دشتکی این است که حکمت نظری با فقه، عمل و زهد همراه است.

بلخاری نکته دوم در اجتماع فقاهت و حکمت را تاثیر نهج البلاغه دانست و گفت: مرحوم جهانگیرخان قشقایی با نهج البلاغه بسیار مانوس بود. البته این که قشقایی بر نهج البلاغه شرح نوشته است مورد قبول افرادی و تردید از سوی کسانی است. ایشان در روزهای چهارشنبه نهج البلاغه تدریس می کرده است. یکی از عناصر گوهری این دوره 400 ساله به ویژه در مرحوم قشقایی انس با نهج البلاغه است البته این نکته متاثر از ملاصدرا ست. ملاصدرا خطبه اول نهج البلاغه را در آثار خود شرح و تفسیر کرده است.

یکی از عوامل اصلی اجتماع حکمت و فقاهت و وجود فقیهانی حکیم و حکیمانی فقیه این است که نهج البلاغه یکی از منابع بنیادین حکمت ما بوده است. از جمله اینکه از مباحث مهم فلسفه صدرا وحدت عددی است. صدرا بحث مهمی در این باب دارد. من در مقاله ای در این زمینه با ذکر شواهد بسیاری در نهج البلاغه نشان داده ام که صدرا این بحث را از نهج البلاغه اخذ کرده است.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پایان سخن گفت: کلاس های درس و شرح جهانگیرخان قشقایی در روزهای چهاشنبه در اختصاص به نهج البلاغه، صرفاً به علت تعبد و تشرع نبود. مضامین الهی و شیعی نهج البلاغه می توانست سرچشمه احکام حِکمی و دستاوردهای نظری حکیمانی صدرایی و شیعی نظیر او باشد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی کتاب شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگارمهر، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی کتاب شد و روز گذشته در مراسم بزرگداشت وی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی رونمایی شد.

تهیه و تنظیم مقالات کتاب به عهده نادره جلالی و ویراستار هم ولی الله محمدی بوده است.

عناوین کتاب عبارتند از: فقه و زهد و حکمت، برخوان حکمت جهانگیرخان، جهانگیرخان از دیدگاه صاحب نظران، سیرآفاقی و انفسی در حیات معقول جهانگیرخان قشقایی، شطری از اوایل امور عامه شرح منظومه حکمت سبزواری، مقایسه و مواجهه حوزه فلسفی تهران و اصفهان با غرب در عصر قاجار، ظهور و بروز شاگردان حکیم قشقایی در تهران، تاثیر حکیم جهانگیرخان بر اندیشه شاعران قشقایی، ویژگی های نثر پارسی حکیم جهانگیرخان قشقایی، سلوک جهانگیری، عالمی متفاوت، حکیم ناصرخسرو در برابر معمای جبر و اختیار، ایقاظ النائمین.

در بخش پایانی کتاب هم تصاویر و تاریخ بزرگداشت ها و فهرست زندگی نامه ها آمده است.

کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی در 327 صفحه با قیمت 35 هزارتومان توسط انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شده است.

کد خبر 4726690

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
معاون حج و عمره سازمان حج و زیارت با اشاره به نام نویسی حدود 900 هزار زائر اربعین در سامانه سماح، از سایر زائران نیز خواست بدون توجه به برخی فضاسازی ها در این سامانه ثبت نام کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : ناطقان ربیع رجا نیوز

اکبر رضایی معاون حج و عمره سازمان حج و زیارت در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس درباره چرایی ثبت نام زائران اربعین در سامانه سماح اظهار داشت: ستاد مرکزی اربعین برای مدیریت تعداد زائران و متقاضیان سفر اربعین نیازمند آمار است، تا بر اساس آن در کمیته های مختلف ستاد اربعین برنامه ریزی مناسبی صورت گیرد و زائران بدون مشکل به این سفر معنوی مشرف شوند.

وی با بیان اینکه تمام زائران اربعین باید در سامانه سماح ثبت نام کنند، افزود: در سامانه سماح علاوه بر مشخصات فردی، درباره نحوه خروج از کشور به صورت زمینی یا هوایی و یا حتی چگونگی رسیدن به مرز و خروج از مرز مشخص سوال می شود که با این اطلاعات برنامه ریزی ها نیز بهتر صورت خواهد گرفت.

وی با بیان اینکه زائران پس از ثبت نام درسامانه سماح از بیمه و خدمات درمانی بهره مند می شوند، گفت: بیمه در سفر اربعین از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که در صورت بروز حادثه زائران می توانند بر اساس تعهدات بیمه گذار از مزایای آن استفاده کنند.

رضایی با اشاره به حضور نمایندگان بیمه در مرزها و حتی مسیر پیاده روی اربعین خاطرنشان کرد: حضور آن ها در مسیر زائران و وجود تجهیزات مختلف درمانی می تواند نقش مهمی در سلامت زائران داشته باشد.

وی با بیان اینکه بسیاری از زائران در سامانه سماح نام نویسی کرده اند، گفت: تاکنون حدود 900 هزار زائر اربعین در سامانه سماح ثبت نام کرده است که استان های تهران با 116 هزار و 86 نفر، خوزستان با 83 هزار و 892 و خراسان رضوی با 65 هزارو 177 نفر پیشتاز هستند. ما از سایر زائران نیز می خواهیم بدون توجه به برخی فضاسازی ها در این سامانه نام نویسی کنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
ذوالفقاری گفت: زائرانی که دو بار در ماه های محرم و صفر به کشور عراق سفر می کنند، مستلزم دریافت ویزا هستند و کسب ویزای رایگان تنها برای یک بار سفر است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان ، حسین ذوالفقاری در حاشیه دوازدهمین جلسه ستاد مرکزی اربعین در جمع خبرنگاران در مورد خدمات کاپوتاژ خودروها و اتوبوس های مسافربری گفت: اتوبوس های بسیار زیادی در سال گذشته بدون هماهنگی ستاد مرکزی اربعین کاپوتاژ شده و به کشور عراق رفتند. این امر موجب شد اتوبوس های زیادی از چرخه حمل و نقل عمومی خارج شوند، به همین جهت برای کاپوتاژ اتوبوس ها امسال سقفی را در نظر گرفته ایم و فقط برخی گروه های خاص مانند جانبازان و معلولان می توانند از آن استفاده کنند.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه سهمیه لازم در مورد کاپوتاژ را به استان ها اعلام کرده ایم، اظهار کرد: با توجه به افزایش جمعیت پیش بینی شده در مراسم اربعین امسال، ناوگان حمل و نقل عمومی قاعدتا پاسخگو نیست و با کاپوتاژ ممکن است با مشکل بیشتری مواجه شویم، به همین جهت قبلا اعلام کردیم فقط 400 دستگاه در کل کشور اتوبوس کاپوتاژ می شود.

ذوالفقاری با بیان اینکه خودروهای شخصی با مراجعه به گمرکات می توانند بر اساس مقررات توافق شده با عراق وسیله نقلیه خود را کاپوتاژ و از کشور خارج کنند، افزود: در حال حاضر مرز چزابه و خسروی برای کاپوتاژ خودروها مد نظر قرار دارد.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور گفت: مشکلاتی در مرز مهران وجود دارد که تلاش می کنیم این مسایل را برطرف کنیم.

وی در مورد تردد زائران بیش از یک بار در ماه محرم و صفر اظهار کرد: زائرانی که بیش از یک بار در ماه محرم و صفر از کشور خارج شده و به عراق سفر می کنند برای بار دوم باید ویزا دریافت کنند. کسب ویزا تنها برای یک بار سفر است. حذف ویزا برای یک بار خواهد بود و هر کس گذرنامه اش مهر خورد و وارد کشور عراق شد و بازگشت، برای بار دوم امکان پذیر نخواهد بود.

وی در خصوص سامانه سماح ادامه داد: نگاه اول در خصوص این موضوع این است که برای بیمه از مردم پول دریافت نشود اما اگر بخواهیم این گونه رفتار کنیم در مقابل افراد و زائرانی به عراق سفر می کنند، بی مسئولیت می شویم.

وی گفت: سال گذشته 200 تن دارو به کشور عراق منتقل شد و تعداد زیادی از افراد برای ارایه خدمات داوطلبانه وارد این کشور شدند. ستاد اربعین هیچ گونه نرخی را تعیین نمی کند.

ذوالفقاری خاطرنشان کرد: جمعیت هلال احمر نیز در طول سال از زائرانی که به کشور عراق سفر می کنند، 16 هزار تومان دریافت می کند که ما درخواست کردیم این مبلغ را کاهش داده و به هفت هزار تومان تقلیل دهند.

وی گفت: برای ارایه خدمات بیمه در کشور عراق همه بیمه گزاران نمی توانند خدمات در آنجا ارایه دهند، به همین جهت مزایده ای بین چند شرکت بیمه برگزار شد و سال گذشته مبلغ بیمه برای زائران 16 هزار تومان بود که امسال این مبلغ را به 15 هزار تومان کاهش دادیم اما از سوی دیگر خدمات بیمه ای برای زائران افزایش یافته و تعهدات بیمه گزار نسبت به سال قبل افزایش یافته است.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه در جریان مشکلات مردم در کشور عراق هستیم، گفت: اگر بر اثر حادثه ای فردی فوت کند برای ترخیص و انتقال جنازه به کشورمان خانواده فرد متوفی باید 20 میلیون تومان هزینه کند و خانواده زائران در عراق سرگردان می شوند. اگر ما در ستاد اربعین اعلام کنیم که مسئولیتی در قبال ارایه خدمات پزشکی و درمان های سرپایی به زایران نداریم اگر حادثه ای اتفاق بیفتد و مردم خود مسئولیت را بر عهده بگیرند، آیا مردم از ستاد اربعین سوال نمی کنند که شما چه کاره هستید؟

وی ادامه داد: در حال حاضر برای دریافت این مبالغ با دیوان محاسبات کشور، سازمان بازرسی کل کشور و حج و زیارت هماهنگی های لازم صورت گرفته و ستاد اربعین مدافع زائران است و هیچ ریالی از احدی دریافت نمی کند.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور تصریح کرد: در کشور ما اگر در جایی هزینه ای صورت نمی گیرد مشکلی ایجاد نمی شود اما اگر هزینه ای مختصر برای سفر اربعین انجام دهیم، گویی به همه ظلم شده است.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور گفت: ما در خصوص لغو ویزا سه سال با کشور عراق در سطوح گوناگون مذاکره کردیم. دولت عراق موافق لغو ویزا نبود چرا که می گوید با لغو ویزا زائران بیشتری به کشور عراق سفر می کنند و آنها نمی توانند پاسخگوی حمل و نقل، اسکان و غذای زائران باشند اما ما توانستیم با مذاکراتی موفق به لغو ویزا شویم تا زائران بتوانند راحت تر سفر کنند.

وی خاطرنشان کرد: ما برای کاهش هزینه ها تلاش زیادی کردیم و امیدواریم این سفر به خوبی انجام شود./

پایان پیام/ 34

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
بر اساس اعلام راه آهن قیمت بلیت قطارهای مسافری برای اربعین امسال بدون افزایش قیمت خواهد بود و قیمت بلیت مشهد-خرمشهر 192 هزار تا 272 هزار تومان بسته به نوع قطار است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم ، برای ایام اربعین امسال قیمت بلیت قطارهای 4 تخته مسافری مسیر مشهد-خرمشهر 272 هزار تومان و نرخ بلیت این مسیر برای قطارهای 6 تخته 192 هزار تومان خواهد بود.

قیمت بلیت قطار 4 تهران-خرمشهر 153 هزار تومان، 4 تخته مشهد-کرمانشاه 195 هزار تومان و قطار 6 تخته همین مسیر 180 هزار تومان است. قیمت بلیت قطار 6 تخته، 4 تخته و اتوبوسی برای مسیر تهران-کرمانشاه به ترتیب 70 هزار، 95 هزار و 50 هزار تومان خواهد بود.

همچنین قیمت بلیت قطار 4 تخته مشهد-همدان و قطار اتوبوسی تهران- همدان به ترتیب 200 هزار و 47 هزار تومان است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور گفت: ریالی از این هزینه ها به ستاد اربعین داده نمی شود و حساب و کتاب پول های دریافت شده از مردم کاملا معلوم است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار مهر ، حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در حاشیه دوازدهمین جلسه ستاد مرکزی اربعین در جمع خبرنگاران در توضیح به برخی سوالات مربوط به سامانه سماح اظهار کرد: از همه دستگاه ها و نهادها و افرادی که دلسوز و صاحب نظر هستند دعوت می شوند تا در جلسات ما شرکت کنند و در رابطه با موضوعاتی مانند تصمیمات اتخاذ شده برای سامانه سماح گرفته شود.

وی افزود: یک نگاه این است که اجازه بدهید هر فردی که دوست دارد برای شرکت در مراسم اربعین خودش را بیمه کند و هر فردی که دوست ندارد از بیمه استفاده نکند در این مورد باید بگویم ما به عنوان مسئول وقتی از مشکلات احتمالی پیش آمده در کشور عراق باخبر هستیم تاکید داریم تا تمامی افرادی که قصد دارند در این ایام به مراسم اربعین بروند حتما بیمه شوند.

ذوالفقاری تصریح کرد: شما بیایید آمار افرادی که در این ایام به عراق سفر می کنند و خدمات رایگان درمانی در اختیارشان قرار می گیرد حساب کنید معلوم می شود هزینه ای که برای خدمات درمانی از زائران گرفته می شود با خدماتی که ارائه داده می شود متفاوت است.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور گفت: سال گذشته حدود 200 تن دارو به عراق فرستادیم و تعداد زیادی هم افراد برای خدمات داوطلبانه به عراق مراجعه کردند و خدمات درمانی دادند.

وی ادامه داد: ستاد اربعین تعیین نرخ نمی کند بلکه در راستای حمایت از زائران تصمیم گیری می کند، به عنوان مثال 16 هزار تومانی که هلال احمر در طول سال از تمام زائران عتبات عالیات دریافت می کند را برای اربعین به 7 هزار تومان کاهش داده است.

وی افزود: تمام بیمه گزاران نمی توانند در خارج از کشور خدمات ارائه دهند ما باید بیمه گزاری را انتخاب می کردیم که در خارج از کشور هم کارگزار داشته باشد و از بین شرکت های بیمه ای که این امکان را داشتند مناقصه ای برگزار کردیم و در نهایت یکی از آنها انتخاب شد.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور تصریح کرد: سال گذشته هزینه بیمه 16 هزار تومان بود که امسال با رایزنی های ستاد اربعین با شرکت بیمه این مبلغ به 15 هزار تومان کاهش داده شده است یعنی کاهش هزار تومانی داشتیم ولی در عوض افزایش خدمات بیمه ای برای زائران داشته ایم.

وی افزود: خدمات بیمه ای را در داخل خاک ایران از 20 کیلومتر به 50 کیلومتر افزایش داده ایم و همچنین اگر در عراق فردی بر اثر مرگ طبیعی فوت می شد در گذشته بیمه گزار به خانواده آن فرد 25 میلیون تومان پرداخت می کردند که امسال این رقم به 40 میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.

ذوالفقاری اظهار کرد: منظورم از ارائه چنین مطالبی این است که تعهدات بالا رفته و میزان حمایت ها افزایش پیدا کرده است.

وی در پاسخ به معترضانی که می گویند چرا مردم باید برای شرکت در مراسم اربعین بیمه شوند و این بیمه اجباری باشد، گفت: ما وقتی مشکلات کشور عراق را می بینیم باید برای مردم خود کاری انجام دهیم به عنوان مثال اگر یک فرد به صورت عادی در خاک عراق فوت کند برای ترخیص و تحویل پیکر او به ایران خانواده اش باید حدود 20 میلیون تومان هزینه کنند ما می توانستیم چنین چیزهایی را به مردم نگوییم و اجازه دهیم مردم بدون پوشش بیمه به عراق بروند و بعد دچار مشکل شوند.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور خاطرنشان کرد: ما اگر می خواستیم بی مسئولیت باشیم به مردم می گفتیم درمان سرپایی و مسائل این چنینی اصلا وجود ندارد و بعد از سفر به عراق هر اتفاقی که برای تان رخ داد هزینه اش برای خودتان است آن موقع بود که مردم از ستاد اربعین مطالبه گری می کردند و می گفتند شما که از وضعیت عراق باخبرید چرا به ما نگفتید.

وی افزود: مجدد تاکید می کنم یک ریال از این هزینه ها به ستاد اربعین داده نمی شود و حساب و کتاب پول های دریافت شده از مردم کاملا معلوم است این پول ها با حضور نماینده بیمه، سازمان بازرسی، سازمان حج و زیارت و نماینده ستاد اربعین در صورت لزوم برای افراد هزینه می شود.

کد خبر 4726583

مهسا شمس

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
مسیر انتخابی زائران ایرانی برای حضور در پیاده روی اربعین، نجف- حیدریه- کربلا است که کوتاه ترین، پرترددترین، امن ترین و مشهورترین مسیر دسترسی نجف به کربلا محسوب می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : ادیان نیوز خبرگزاری ایمنا اصفهان امروز آنلاین

تهران- الکوثر: سفر به عتبات عالیات عراق از دو راه هوایی و زمینی انجام می شود. در مسیر زمینی نیز زائران از سه مرز مهران در استان ایلام و شلمچه و چزابه در استان خوزستان خارج می شوند.

بیشتر زائران اربعین پس از ورود به خاک عراق ابتدا به نجف اشرف می روند. در مرزهای خاکی معمولا اتوبوس، ون و سواری های عراقی به انتظار ایستاده اند. نرخ کرایه ها بالا و پایین دارد. سازمان حج و زیارت برای کنترل حمل و نقل در خاک عراق صدها دستگاه اتوبوس را از ایران روانه این کشور می کند که بیشتر این اتوبوس ها در مرزها مستقر خواهند شد.

زائران معمولا پس از چند روز اقامت در نجف راهی کربلای معلی می شوند. مسیرهای پیاده روی که در عراق برای مشتاقان پیاده روی به سوی کربلای معلی تعیین شده، نجف-حیدریه-کربلا ، کوفه-سهله-کربلا ، بغداد-مسیب-کربلا و حله-طویریج-کربلا است.

مسیر انتخابی زائران ایرانی برای پیاده روی همان مسیر نخست، یعنی نجف-حیدریه-کربلا است که خدمات ارائه شده در قالب طرح ساماندهی نیز تنها در همین مسیر ارائه می شود.

نجف-حیدریه-کربلا کوتاه ترین، پرترددترین، امن ترین و مشهورترین مسیر دسترسی از نجف به کربلا و محور اصلی پیاده روی زائران اربعین است که امتداد آن از سمت جنوب به شمال است.

این مسیر، بزرگراه رفت و برگشتی است که یک پیاده رو به حساب می آید و به مسیر یاحسین مشهور است. طول آن برابر 82 کیلومتر است که از ابتدای آن در هر 50 متر یک میله در وسط جاده نصب شده تا به عنوان نشانه ای برای مردم و زائران پیاده باشد.

این میله ها از عدد 1 تا 1452 از خروجی شهر نجف شماره گذاری شده اند. البته از میدان ثوره العشرین شهر نجف تا خروجی شهر نیز 182 میله شماره گذاری شده که پس از پایان آنها میله های اصلی آغاز می شود.

در سمت راست این جاده تعداد زیادی حسینیه (موکب ثابت) وجود دارد که در اربعین، نیمه شعبان و مناسبت های دیگر تعداد بیشتری از این چادرها (موکب متغیر) در این مسیر برپا می شود. زائران در این موکب ها پذیرایی می شوند. در این جاده چندین درمانگاه و پست درمانی برای درمان زائران برپا شده است.

علاوه بر این خدمات، نیروهای امنیتی این مسیر را تحت کنترل دارند، عشایر عراقی مهمترین نیروهای امنیتی در این مسیر پیاده روی هستند که هم موکب داری می کنند و هم تامین امنیت.

برای دسترسی به مطالب مفید درباره اربعین اینجا کلیک کنید

از صفحات دین و زندگی و ندای نور الکوثر فارسی دیدن کنید

آموزش سوره های قرآن ویژه کودکان

لینک خبر :‌ شبکه الکوثر
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به همراه عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در گردهمایی بین المللی مسلمانان در روسیه حضور یافتند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری اهل بیت خبر گزاری رسا شبکه خبر

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ابنا ابوذر ابراهیمی ترکمان ، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به همراه آیت الله محمدعلی تسخیری عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) و مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام در گردهمایی بین المللی مسلمانان در روسیه حضور یافتند.

هفتمین گردهمایی بین المللی مسلمانان صبح دیروز (اول مهرماه) با حضور بیش از 500 تن از علماء و شخصیت های برجسته مذهبی از 42 کشور اسلامی در مسجد جامع مسکو آغاز شد.

ابوذر ابراهیمی ترکمان ، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به همراه آیت الله محمدعلی تسخیری، مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام به نمایندگی از کشورمان در این گردهمایی حضور یافتند.

این گردهمایی به دعوت راویل عین الدین، مفتی اعظم و رییس اداره مسلمانان روسیه و در یکصد و پانزدهمین سال ساخت مسجد جامع پایتخت روسیه برگزار می شود.

گفتنی است؛ آیت الله تسخیری و ابراهیمی ترکمان روز سه شنبه (دوم مهرماه) در همایش بین المللی اسلام در جهان فراگیر که با حضور مسئولان و شخصیت های سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی برگزار می شود، شرکت و درباره راه های وحدت و یکپارچگی مسلمانان برای مقابله با توطئه های دشمنان اسلام سخنرانی خواهند کرد.

...........................
پایان پیام/ 167

لینک خبر :‌ خبرگزاری اهل بیت (ع)
امروز، دوم مهر و چهارمین سالگرد وقوع فاجعه هولناک منا در موسم حج سال 94 است. خانواده های شهدای منا در این گزارش، چند مورد از انتظارات خود را بیان کرده اند؛ برگزاری بزرگداشت بین المللی برای شهدای منا، منوط کردن عمره ایرانیان به تعیین تکلیف شهدای منا و ....
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : الف خبرگزاری دانشجو ربیع شیعه نیوز عقیق

خبرگزاری فارس گروه حج و زیارت مریم سادات آجودانی : دوم مهرماه سال 1394 هم زمان با عید قربان که زائران خانه خدا به سمت منا حرکت می کنند تا پس از سنگ زدن به شیطان، قربانی خود را تقدیم درگاه الهی کنند و قبولی در این مسیر را جشن بگیرند، در مسیر منا محشری به پا و اسماعیل ها تشنه قربانی می شوند. در آن زمان عید مسلمانان جهان به عزا تبدیل و نه تنها خانواده حجاج بیت الله الحرام بلکه دل تمام مسلمانان به ویژه مردم ایران از این فاجعه داغدار می شود.

در این روز باشکوه و عید بزرگ مسلمانان، هزاران زائر خانه خدا به دلیل بی کفایتی شجره ملعونه آل سعود با بدترین شکل به شهادت رسیدند و اکنون با گذشت 4 سال از این فاجعه، بانیان آن سرپوشی بر بی کفایتی شان گذاشته و همچنان خود را در شکل گیری این فاجعه دردناک مقصر نمی دانند و حاضر به پاسخگویی به اذهان عمومی جهان نیستند.

مسؤولان برگزاری حج و وزارت امور خارجه نیز که به عنوان متولیان پیگیری فاجعه منا و حقوق خانواده های شهدای منا به شمار می روند نیز در این چند سال پیگیر اقداماتی در این زمینه هستند، اما به گفته خانواده های شهدای این فاجعه، تاکنون هیچ نتیجه مثبتی حاصل نشده و تنها یک پاسخ از سوی مسؤولان شنیده اند. در حالی که مقام معظم رهبری در همان سال 1394 فرمودند که فاجعه منا نباید فراموش شود.

در ادامه گفت وگوی فارس با خانواده شهدای منا درباره پیگیری احقاق حقوق شهدای منا در این مدت را می خوانیم؛

4 سال از فاجعه منا می گذرد، آخرین اقدامات برای پیگیری حقوق خانواده شهدای منا چگونه بوده است؟

قاسمی فرزند شهید منا: در این چهار سال با وجود پیگیری های مختلفی که داشتیم، حتی برگزاری جلسات مختلف در همان سال های اول فاجعه منا، هیچ نتیجه ای حاصل نشده است و به نظر می رسد که مسؤولان برای رسیدن به نتیجه تلاشی نمی کنند، بلکه درصدد هستند تا این فاجعه به فراموشی سپرده شود و خانواده ها نیز این موضوع را پیگیری نکنند. بنابراین باید بگویم که آخرین اقدامات هم همان اولین اقدامات در پیگیری فاجعه منا است.

اخوان فرزند شهید منا: از سال 1394 که فاجعه منا رخ داد اولین فرد پیگیر، رهبر معظم انقلاب اسلامی بودند که پس از سخنرانی با اقتدار موجب شدند که آل سعود از موضع خود کوتاه بیاید و پیکر شهدا را به ایران بازگرداند. در این چهار سال اخیر هم باید بگویم که غیر از مقام معظم رهبری، هیچ مسؤولی آن طور که شایسته آن عزیزان است، به فکر شهدا منا نبوده و نیست. متأسفانه مسؤولان دولتی هیچ گونه دغدغه ای برای پیگیری دلیل رخ دادن فاجعه منا و حقوق این خانواده ها ندارند. ما چند جلسه برگزار کردیم اما هیچ کدام از این جلسات نتایج قابل عرضه ای نداشته است و حتی می توانم بگویم اگر فرمایشات رهبر معظم انقلاب نبود، مشخص نبود چه بر سر پیکر شهدای ما می آمد.

شمسایی همسر شهید علی محمد خادمی زاده: پیکر همسر من بعد از 4 ماه شناسایی و به کشور بازگشت. وقتی خبر شهادت حجاج در روز عید قربان منعکس شد و پس از آن فرمایشات مقام معظم رهبری و نوع برخورد عربستان با مسؤولان ایرانی را دیدیم، گمان می کردیم که مسؤولان با قوت پیگیر این فاجعه و روشن شدن دلایل آن باشند، اما متأسفانه در کمال ناباوری این اتفاق نیفتاد و دولتی ها هم با بهانه های مختلف از پیگیری این فاجعه شانه خالی کردند و حتی وقتی خانواده ها پیگیر می شوند، طوری رفتار می کنند که انگار ما خواسته ناحق و زیادی از آن ها داریم.

زهرا شعبانی همسر شهید سیدحمیدرضا حسینی: ما از سال 1394 تاکنون همان حرف هایی را از مسؤولان می شنویم که سال 1394 گفته اند. یعنی هیچ صحبت جدید و نتیجه خاصی از آن موقع تاکنون حاصل نشده است و البته ما نیز چنان امیدی به مسؤولان دولتی برای پیگیری این فاجعه دردناک نداریم. متأسفانه همانطور که آقای قاسمی گفتند متولیان پیگیری حقوق شهدای منا توقع دارند که ما این فاجعه را فراموش کرده و پیگیری هم نکنیم. این بی مهری ها از سوی مسؤولان کشورمان واقعا جای تأمل دارد.

امیدواریم قوه قضاییه برای پیگیری خون شهدای منا وارد عمل شود

خانواده شهدای منا سال گذشته با وزیر امور خارجه جلسه ای داشتند، نتایج این جلسه چطور بود؟

اخوان: وقتی با متولیان وزارت امور خارجه صحبت می کنیم، آن ها تنها یک پاسخ دارند و آن هم این است که چون روابط سیاسی ایران و عربستان قطع است، امکان مداخله و پیگیری وجود ندارد و در حال حاضر کاری از دست ما برنمی آید. بنابراین در حوزه پیگیری و رسیدن به نتایج در وزارت امور خارجه کشورمان اتفاقی نیفتاده است. اکنون که آقای رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه فعالیت می کنند، ما امیدوار هستیم که وی که در جریان این پرونده بودند، وارد عمل شوند و پیگیر خواسته های خانواده شهدای منا باشند.

شمسایی : من در آن جلسه حضور نداشتم. اما وقتی دولت از روز اول موضوع فاجعه منا را پیگیری نکرده است، نمی توانیم حالا انتظار داشته باشیم نتیجه ای حاصل شود. در حالی که دولت مدعی توانمندی سیاست خارجه بود، اما حتی از یک شکایت ساده هم دریغ کرد. برای همه ما سؤال است که چرا اینچنین عمل می کنند و حتی گلایه به سازمان حج و زیارت هم بی فایده است.

شعبانی: در جلسه با وزیر امور خارجه هم اتفاقی نیفتاد و پیشرفتی هم در زمینه پیگیری شهدای منا حاصل نشد. حتی آقای قاضی عسکر هم در زمان تصدی فعالیت دلیل شکایت نکردن را وضعیت مالی مطرح کرده بود و در مواقعی هم توپ را در میدان وزیر امور خارجه می انداخت و وزیر امور خارجه هم معتقد بود به خاطر تفاهم نامه ها و قبول مسؤولیت ایران نمی توانیم به صورت حقوقی پیگیری کنیم و رابطه سیاسی با عربستان هم نداریم. حتی یک بار هم از متولیان وزارت امور خارجه شنیدم که می گفتند ما عزمی برای پیگیری فاجعه منا نداریم. با این اوصاف به نظر شما می خواهد پرونده فاجعه منا به کجا برسد؟ در مجموع هیچ کدام از دستگاه ها و نهادها و حتی مسؤولان پیگیر موضوع فاجعه منا نیستند و جز حضرت آقا کسی دغدغه ای در این زمینه ندارد. رئیس جمهوری دوم مهرماه هر سال در نیویورک سخنرانی می کند، اما نه تنها همان سال 1394 بلکه سال های بعد هم در سالگرد این فاجعه حتی جمله ای در زمینه فاجعه منا به زبان نیاورد؛ در حالی که می توانست در یک اجتماع بین المللی این موضوع را مطرح کند.

حتی یک کار فرهنگی برای زنده نگه داشتن یاد شهدای منا انجام نشد

جلسه با رئیس سازمان حج و زیارت چطور؟ وعده هایی که در این جلسه مطرح شد تاکنون محقق شده است؟

قاسمی : جلسه با ریاست سازمان حج و زیارت هم به درخواست خود خانواده ها برگزار شد؛ در حالی که ما انتظار داشتیم رئیس جدید سازمان حج و زیارت پس از قبول مسؤولیت خودش پیشنهاد برگزاری جلسه ای بدهد که این امر اتفاق نیفتاد. در هر صورت در این جلسه مواردی مطرح شد. متأسفانه سازمان حج و زیارت بر خلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب برای زنده نگه داشتن یاد شهدای منا و پیگیری حقوق آن ها، سعی دارد این موضوع را به فراموشی بسپارد. در این چند سال سازمان حج و زیارت و حتی دیگر نهادها حتی یک کار فرهنگی ماندگار برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا منا انجام نداده است و به نظر می رسد سیاست مسؤولان دولتی فراموش شدن فاجعه منا است. ما در جلسات مختلف چند بار خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب شدیم؛ امری که رهبر معظم انقلاب همان اوایل به آن اشاره فرمودند، اما اکنون پس از چهار سال خبری از تشکیل این کمیته نیست و دغدغه ای هم برای پیگیری این موضوع وجود ندارد. زمانی هم که بحث پیگیری شهدای منا پیش می آید، مسؤولان بحث غرامت را پیش می کشند، در حالی که خبری از آن هم نیست و ما باید به مردم پاسخگو هم باشیم که غرامتی دریافت نکرده ایم.

شعبانی: ما 4 سال است که به مجلس و سازمان حج و زیارت و شورای شهر درخواست دادیم یک روز را به نام شهدای منا نامگذاری کنند یا یک خیابان را به نام آن ها بگذارند، اما حتی این موضوع هم تحقق پیدا نکرده است. دیگر امیدی به مسؤولان نداریم.

در اولین و آخرین جلسه ای که با آقای رشیدیان داشتیم آن هم با اصرار خانواده شهدا، رئیس سازمان حج و زیارت برای پیگیری حقوق شهدای منا و حتی برخی خواسته های ما قول مساعد دادند، اما اکنون که به عمل رسیده هم کدام از وعده های مسؤولان عملیاتی نشده است. یکی از خواسته های ما برگزاری بزرگداشت برای خانواده شهدای منا در سالگرد این فاجعه یعنی دوم مهرماه بود که تاکنون خبری از این مراسم نیست و حتی یکی از خانواده ها با مسؤولان سازمان حج و زیارت در این زمینه صحبت کردند که آن ها گفته اند ما وظیفه ای در این زمینه نداریم و خود خانواده ها باید این مراسم را بگیرند. واقعا برخی از رفتارهای مسؤولان نه تنها باعث دلگرمی خانواده شهدا نیست، بلکه داغی بیشتر بر دل آن ها می گذارد. چه انتظاری برای برگزاری سالگرد و بزرگداشت برای شهدای منا داریم وقتی این موضوعات را پیگیری و عملیاتی نمی کنند؟

اخوان: ما پیگیر دلایل فاجعه منا هستیم، اما در عمل مسؤولان طوری دیگر برخورد می کنند و هیچ دغدغه ای برای پیگیری فاجعه منا ندارند. رهبر معظم انقلاب صراحتا شهریور سال 1395 مسؤولان بعثه ، حج و زیارت و وزارت امور خارجه را موظف به پیگیری فاجعه منا کردند، یعنی پیگیری این فاجعه برای آن ها یک تکلیف قانونی است؛ اما متأسفانه هیچ کدام از دستگاه ها و نهادها مسؤولتی را قبول نمی کنند و به نوعی این فاجعه در یک چرخه معیوب گرفتار شده، برای همین هم تاکنون جلسات مختلف با نهادها و ارگان ها و حتی اشخاص نتیجه ای نداشته است.

برقراری عمره مفرده باید منوط به تعیین تکلیف شهدای منا باشد

در زمان برپایی حج تمتع امسال، در جلساتی که متولیان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری با وزارت حج عربستان داشت، اشتیاق عربستان برای حضور زائران ایرانی در عمره مفرده مطرح شد و مسؤولان حج کشورمان نیز از برقراری عمره مفرده در صورت موافقت عربستان با شرایط ایران خبر دادند. نظر شما در این رابطه یا حتی برقراری رابطه سیاسی با عربستان چیست؟

اخوان: مسؤولان امسال هم به دنبال تجدید رابطه با عربستان هستند. این امر در حالی است که هنوز پرونده شهدای منا باز و تعیین تکلیف نشده است. از طرفی هم در دادگاه های اخیری که برای شهدای جرثقیل و منا تشکیل شده است، متأسفانه عربستان شرکت و پیمانکار حادثه جرثقیل را تبرئه کرد و دلیل این حادثه را نیز وضعیت آب و هوایی مکه مکرمه اعلام کرده است. حتی وقتی درباره فاجعه منا هم دادگاهی تشکیل شد، عربستان علت آن را قضا و قدر الهی عنوان کرد. این امر به معنای آن است که نه تنها حکومت عربستان بلکه حتی پیمانکار در حادثه جرثقیل هم که به طور حتم خطاکار بوده است، تبرئه شده و عربستان حاضر به پاسخگویی و تشکیل کمیته حقیقت یاب نیست.

در کنار این ها برخی از نگاه های سیاسی به دنبال فضای مذاکره برای روشن شدن موضوع هستند، اما چطور می خواهند با یک رژیم عقب مانده که خطای خود را هم نمی پذیرد، وارد مذاکره شد؟ به نظر ما این مشکل با مذاکره حل نمی شود و چشم انداز مثبتی هم در این باره پیش بینی نمی کنیم.

در صحبت های اخیر مسؤولان از برقراری عمره مفرده هم صحبت شده است؛ در حالی که ما توقع داشتیم در مذاکرات با عربستان، برقراری حج تمتع یا حتی عمره مفرده منوط به تعیین تکلیف شهدای مسجدالحرام و منا باشد. تا زمانی که این موضوعات روشن نشده است، نباید به دنبال ایجاد رابطه یا حتی بهبود آن با عربستان رفت؛ بلکه باید از روش های بین المللی استفاده شود تا عربستان به اشتباهات خود اعتراف کرده و درصدد جبران آن برآید، نه اینکه حتی پیمانکار خاطی را نیز تبرئه کند.

حج تمتع واجب است و نباید آن را ترک کرد، اما درباره عمره مفرده موضوع متفاوت است و می توان عمره مفرده را با توجه به شرایط کنونی و وضعیت عربستان در منطقه برگزار نکرد. اصلا چه تضمینی وجود دارد که انبوهی از زائران را به عمره مفرده اعزام کنیم و آن ها به سلامت به کشور بازگردند؟ اگر مشکلی برای آن ها ایجاد شود با توجه به نداشتن ارتباط سیاسی با عربستان چه کسی پاسخگو است و می تواند پیگیری کند؟ امیدواریم که مسؤولان با چشمان باز تصمیم بگیرند و اجازه ندهند خون شهدای منا پایمال شود.

شعبانی: نه تنها فاجعه منا و حادثه مسجدالحرام، بلکه اتفاقی که برای دو نوجوان کشورمان در فرودگاه عربستان افتاد، هنوز بی پاسخ مانده است. نکته جالب اینجاست که متولیان حج و زیارت اعلام می کنند که زیرساخت های عمره مفرده مهیا است و ما منتظر موافقت عربستان با شرایط هستیم. عمره مفرده واجب نیست که مسؤولان بخواهند بخاطر برخی مصلحت اندیشی ها و یا حتی دستاوردهای مالی که از برپایی عمره مفرده به دست می آوردند، جان زائران را به خطر انداخته و خون شهدا را نادیده بگیرند.

قاسمی: حج عمره را می خواهند راه بیندازند، بدون اینکه تکلیف خانواده شهدای منا و وضعیت آن ها را روشن کنند. حج تمتع امری واجب بود و ترک آن هم بنا بر نظر مراجع تقلید جایز نبود، اما در زمینه عمره مفرده وقتی بین ایران و عربستان اختلاف وجود دارد و عربستان روزانه دست به کشتار چندین مسلمان بی دفاع یمنی می زند و جنایات مختلفی مرتکب می شود، چرا با راه اندازی عمره مفرده باید جان چندین هزار زائر ایرانی در عربستان در خطر بیفتد؟ در حادثه جرثقیل واضح است که مقصر اصلی پیمانکار بوده اما عربستان این امر را هم نمی پذیرد. چگونه می توان به آن ها اعتماد کرد.

لزوم برپایی مراسم بزرگداشت شهدای منا در عرصه بین المللی

چه درخواستی از مسؤولان دارید؟

شمسایی : عربستان فیلم تمام لحظات فاجعه منا را از زوایای مختلف دارد، اما چرا اجازه نمی دهد کسی آن را ببیند و در اختیار دیگران قرار نمی دهد؟ تمام حجاج کشورمان بیمه بودند، چرا تخلفات سازمان حج و زیارت پیگیری نمی شود و حتی عربستان هم غرامت نمی پردازد؟ 7 هزار حاجی در یک روز به یکباره کشته می شوند و عربستان با وجود دوربین های مدار بسته در مسیر حتی کمکی به آن ها نمی کند و آب را هم از این زائران دریغ می کند. در عین حال پیکرهای آن ها را چه زنده و چه مرده در کامیونی روی هم می ریزد و بعد از ساعت ها به سردخانه منتقل می کند تا جایی که اجساد بسیاری از حجاج حتی پس از دو روز قابل شناسایی هم نبودند.

ما از دولت می خواهیم که این فاجعه را پیگیری کند و در دستور کار خود قرار دهد. برخی فکر می کنند ما غرامت و دیه و ... گرفته ایم، اما حتی یک ریال هم به ما نداده اند. اصلا مشخص نیست چه اتفاقی افتاده و چرا پیگیری برای مشخص شدن این فاجعه صورت نمی گیرد.

شعبانی : رهبر معظم انقلاب فرمودند حتی اگر 10 سال طول کشید از پیگیری فاجعه منا خسته نشوید. اکنون که 4 سال آن سپری شده امیدواریم که در 6 سال آینده حداقل پیشرفت خوبی در زمینه تشکیل کمیته حقیقت یاب و تعیین تکلیف شهدای منا و خانواده هایشان داشته باشیم و بتوانیم این پرونده را به خوبی پیش برده و چهره ملعون آل سعود را به جهانیان نشان داده و به زودی این شجره ملعونه نابود شود.

اخوان : گاهی مسؤولان فقط یاد و خاطره شهدای منا را زنده نگه می دارند. گاهی هم مسؤولان با اقدامات و فعالیت های مختلف بین خانوده شهدای منا اختلاف ایجاد می کنند تا پیگیری ها کمرنگ شود که این امر شاید به دلیل آن است که منافع آن ها با اتحاد خانواده ها و حتی پیگیری حقوق شهدای منا در تناقض باشد. ما در زمینه پیگیری ماجرای فاجعه منا فقط به فرمایشات مقام معظم رهبری دلگرم هستیم چرا که غیر از ایشان کسی به فکر شهدا نیست.

قاسمی: دوم مهر امسال، چهار سال از فاجعه منا می گذرد اما سازمان حج و زیارت نه تنها امسال بلکه سال های گذشته هم سعی نداشت که بزرگداشت یا مراسمی برای شهدا برگزار کند. ما توقع داشتیم که وقتی رهبر معظم انقلاب می فرمایند فاجعه منا نباید فراموش شود، مسؤولان در همان زمانی که این فاجعه رخ داده بزرگداشتی حتی در عرصه بین المللی بگیرند تا عربستان هم ببیند که ایران این فاجعه را فراموش نکرده و نمی کند، بلکه پیگیر آن نیز هست. با این کار می توان حتی با سایر کشورها متحد شد و به عربستان فشار وارد کرد تا در این زمینه روشن و شفاف اقدام کند. اما با این وضعیت کنونی که حتی در وزارت امور خارجه هم مسؤول پیگیری فاجعه منا هر سه چهار ماه تغییر می کند و فرد جدید مجدد باید توجیه شود که چه اقدامات صورت گرفته و در چه نقطه ای هستیم و پس از توجیه مجدد شاهد تغییر آن هستیم، هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود و نمی توان به پیگیری و حصول نتیجه امیدوار بود. اما ما حداقل توقع داریم که مسؤولان برای شهدای منا مراسم بزرگداشتی برگزار کنند تا یاد و خاطره آن ها همیشه زنده بماند و ماهم دلگرم شویم که آن ها شهدای منا را فراموش نکرده اند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

به گزارش مشرق، یک فعال رسانه ای در صفحه شخصی خود در توییتر درباره مجوز وزارت ارشاد به آرمین 2AFM و معینZ نوشت:

*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
او امروزه به نمادی برای وفاق ایرانیان حول هنر اصیل، و هنرمند حساس به دغدغه ها و دردهای مردم تبدیل شده است. هنر و هنرمندی که بیش از هرچیز به اعتلای ایران و ایرانی می اندیشد. به نظر می رسد در روزگار بی اعتباری برخی شخصیت ها و در برهوت سیاست زده شدن تمام ساحت های اجتماعی این سرزمین، که می تواند...
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

تابناک باتو اول مهر ماه، زادروز استاد محمدرضا شجریان بود. هنرمند موسیقی سنتی و خواننده قطعاتی مانند ربنا و تصنیف های معروفی از شعر فارسی. هرچند شجریان، همواره در خاطره جمعی ایرانیان حضور داشت، مشارکت فعال در رویدادهای سال 88 و پیامدهای ناشی از آن، به هنرش آشکارا رنگ و بویی سیاسی بخشید و اهمیتش را افزون تر ساخت. البته در این میان برخی هم کوشیدند تا با سانسور چهره و صدای وی در رسانه رسمی کشور از میزان محبوبیتش بکاهند که روشن است در این زمینه موفق نشد.

شجریان اینک به اسطوره ای تأثیرگذار در فرهنگ ایرانی - اسلامی ما تبدیل شده است که حذف یا فراموشی آن به سودایی محال شباهت دارد. اسطوره ای که البته می تواند برای ایران امروز کارکردهای جامعه شناختی مفیدی هم داشته باشد.

شجریان نمادی از احیای سنت در روزگار سیطره مدرنیته است. سنتی که می کوشد در قالب لطیف ترین وجوه هنری، انسان مدرن را با عمیق ترین مضامین اخلاقی و انسانی آشنا کند.

او امروزه به نمادی برای وفاق ایرانیان حول هنر اصیل، و هنرمند حساس به دغدغه ها و دردهای مردم تبدیل شده است. هنر و هنرمندی که بیش از هرچیز به اعتلای ایران و ایرانی می اندیشد. به نظر می رسد در روزگار بی اعتباری برخی شخصیت ها و در برهوت سیاست زده شدن تمام ساحت های اجتماعی این سرزمین، که می تواند تهدیدی برای انسجام ملی و زنگ خطری برای کشور باشد، شجریان می تواند ایفاگر نقشی وحدت بخش حداقل در عرصه تأثیرگذار فرهنگ باشد.

شجریان همچنین نمادی برای معرفی عرصه فرهنگ به عنوان بستری برای رویش سیاست و اقتصاد است. هرچند فرهنگ همواره در زندگی ایرانیان جایگاهی رفیع داشته است، حداقل در روزگار کنونی به دلیل سیطره دولت و بازار بر زندگی ایرانیان تا اندازه زیادی به حاشیه رفته است. دولت با برخی کارها، نوعی احساس دوگانه نسبت به خود را در جامعه دامن زده است (گریز از دولت و همزمان پناه بردن به دولت)، و بازار هم با کالایی کردن همه چیز، ارزش های اخلاقی و انسانی را دچار فرسایش کرده است. در چنین وضعیتی بازگشت به شجریان می تواند الهام بخش افرادی باشد که هنوز هم دل در گرو نقش بی بدیل فرهنگ در روزگار کنونی دارند.

نکته پایانی: نوع مواجهه با پدیده شجریان می تواند نشان و نشانه ای از عقلانیت حاکم بر کشور در ایام کنونی باشد؛ سپردن عرصه بهره گیری مناسب از سرمایه های فرهنگی به جامعه، یا سودای کنترل و انحصار عرصه های فرهنگی به کمک قدرت سیاسی؟! گذشت زمان بهتر می تواند در مورد این انتخاب داوری کند...
مهران صولتی

لینک خبر :‌ تابناک باتو
آنان که تصور می کردند با بایکوت چهره های محبوب موسیقی، ذائقه و سلیقه مردم را تغییر می دهند تغییر دادند اما به سوی تتلو!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : آفتاب نیوز کاوش خلیج فارس

عصر ایران؛ سروش بامداد - مخاطبان امیرتتلو در فضای مجازی رکورد جهانی کامنت اینستاگرام را با بیش از 15 میلیون کامنت شکستند. این رکورد پیش از این با 8.9 میلیون کامنت در اختیار یک فرد مشهور با 147 میلیون فالوئر بود.

او در صفحه اینستاگرام خود تهدید کرد اگر تا فلان ساعت تعداد کامنت ها به ده میلیون نرسد دیگر در اینستاگرام فعالیت نمی کند و پس از آن بود که 15 میلیون کامنت گذاشته شد و تتلو هم به پاس این همراهی موزیک تازۀ خود را منتشر کرد. البته 15 میلیون کامنت به معنی 15 میلیون مخاطب نیست اما همین که توانسته موجی به راه اندازد و عده ای را به تکاپو و جنب و جوش وادارد برای او یک موفقیت است.

این خبر به معنی آن است که ذائقه نسل تازه را صدا وسیما و گفتمان رسمی و تعیین نمی کند و آن قدر که فضای مجازی آن را سمت وسو می دهد، دیگران تأثیر گذار نیستند و این واقعیتی غیر قابل انکار است.

غرض از این نوشته اما این است که بگویم مدیران رسمی فرهنگی تصور می کردند با بایکوت چهره های شاخص موسیقی دستگاهی ایرانی مانند محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، مردم را به فضاهایی که خود مایل اند سوق می دهند، حال آن که حاصل کار شده تتلو!

درست مثل انتخابات که اگر مردم را از فلان طیف زده کنید سراغ محدود کنندگان نمی روند.

20 سال پیش سعید مرتضوی روزنامه ها را بست و روزنامه نگاران شاخص را به زندان انداخت. حالا به جای این که نشریات داخلی روزانه سه میلیون تیراژ داشته باشند، تنها برای بقا می جنگند؛ و من و تو و ایران اینترنشنال به جامعه خبر تزریق می کنند. نام آن کانال تلگرامی را نمی آورم که با آمیختن راست و دروغ می تواند بر نوع گفت و گوی چهره های شاخص هم اثر بگذارد.

این تصور که ممانعت و سانسور، مردم را به سوی گزینه های مورد نظر سانسورچی ها سوق می دهد، به کلی خطاست. چرا که هر چه داخل را محدودتر کنی، دیگرانی فضا را پر می کنند که خود را به هیچ یک از چارچوب ها متعهد نمی دانند.

دربارۀ مورد خاصِ امیر حسین مقصود لو یا امیر تتلو البته آقایان باید کلاه شان را دو بار بالا بگذارند یا به دو دلیل بالاتر بگذارند.

اول به این خاطر که چهره های شاخص موسیقی را رانده یا تارانده اند و فضا به دست اینان افتاده است؛ هر چند بخشی هم به خاطر تغییر نسل و علاقه به سبک های دیگر زندگی بوده است، و البته صدای شجریان و شهرام ناظری هم شنیده می شد، اینان نیز هواداران خود را داشتند.

دوم به این سبب که یک چند، روی تتلو کار کردند تا در خدمت خودشان باشد و حالا خارج از همه چارچوب ها و کنترل ها، مخاطبان را تشویق یا تهدید می کنند و آنان نیز از همراهی دریغ نمی کنند.

تتلو هر که و هر چه که هست و هر نسبتی میان او و هنر قایل باشیم یا نباشیم، آیینه ای است از واقعیت های فرهنگی؛ و مهم تر از همه این که حاصل حجم عظیمی از ادعاهای کنترل و هدایت و هزینه های هنگفت فرهنگی، شده همین جناب تتلو و خیل هواداران او در اینستاگرام؛ و حقاً که بعضی ها باید کلاه شان را بالاتر بگذارند!

لینک خبر :‌ عصر ایران
تالار اصلی تئاتر شهر در حال نو نوار شدن است و به سمتی می رود که عنوان پیشرفته ترین سالن هنری کشور را از تالار وحدت برباید، اما ای کاش چند کار ضروری دیگر هم با همین نوسازی های فنی در این مرحله انجام شود تا با این همه خرج، کار نصفه و نیمه نماند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : کیمیا نیوز شعار سال

به گزارش ایسنا در یکی دو دهه اخیر، مرمت، تعمیر، بازسازی و بهسازی واژه هایی مانوس و پرتکرار در کنار تئاتر شهر بوده اند که علاوه بر نتیجه مثبت، خسارت و زیان هم کم به این مجموعه وارد نکرده اند، آنقدر که برخی اشکال و ایرادهای فعلی تئاتر شهر دقیقا بخاطر یکسری کارهایی است که به عنوان بازسازی و تعمیر انجام شده بودند.

اما از حدود دو، سه سال قبل اگرچه اولویت ها در بازسازی و تعمیر تئاتر شهر به تدریج مشخص شدند، هر کار عمرانی در آنجا تعطیل شد تا بودجه لازم تامین و شرایط فراهم شود و کار ناقصی انجام نشود که البته به نظر می رسد این اتفاق باز هم در حال تکرار شدن است.

اولویت هایی که تابستان سال 97 سعید اسدی (مدیر تئاتر شهر) در تکمیل بازسازی مجموعه برشمرد، شامل موارد متعدد در بخش های داخلی و بیرونی بود که از اولین و مهم ترین آن ها به خدمات ایمنی و تکمیل سیستم اطفاء حریق می توان اشاره کرد، اما وقتی چند ماه بعد یعنی در پاییز همان سال گذشته کارهای عمرانی در تئاتر شهر از سرگرفته شد، نوسازی و بهسازی سیستم ماشینری تالار اصلی در اولویت قرار گرفت!

بعد هم از اردیبهشت امسال تعمیرات تالار اصلی شروع شد که با وجود تلاش ها و اقدامات قابل توجه انجام شده، همین ها هم به نحوی ناقص می مانند چون برای تکمیل تالار اصلی در همین مرحله نیاز به پول است و دفتر طرح های عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این مورد اهتمام ویژه داشته باشد.

تعمیرات و نوسازی های دور جدید تالار اصلی تئاتر شهر توسط یک شرکت دانش بنیان انجام می شود که بسیاری از کارکنانش فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف هستند. تیم فنی مستقر در تئاتر شهر از 12 مهندس جوان تشکیل شده که هیچ کارگری را هم در گروه خود ندارند چون به گفته محمدعلی سلیمانی، مدیر پروژه بازسازی تالار اصلی، کارشان حساسیت هایی دارد که یک کارگر آماتور از پس آن ها برنمی آید و به همین دلیل خیلی از کارهایی که در این مدت انجام شده، حتی آن هایی که خارج از برنامه شان بوده مثل رنگ کردن دیوار بزرگ انتهای سن تالار که تا به حال رنگ نشده بود، یا تمیز کردن و رنگ کردن لوله ها و کف را خودشان انجام داده اند.

سلیمانی پیش تر، نصب پوشش نسوز در سازه های فوقانی تالار، جمع آوری بقایای ماشینری قدیمی، جمع آوری سازه های موقت پیشانی تالار اصلی که برای اجرای نمایش ترور آسیب دید و نصب موتور گیربکس سقف بالایی را از جمله فعالیت هایی عنوان کرده بود که انجام شده و حالا در گفت وگویی با ایسنا از کارهای بیشتری می گوید که به گفته خودش سبب شده از این پس تالار اصلی تئاتر شهر را بتوان پیشرفته ترین سالن کشور دانست.

این مرحله از بازسازی در تالار اصلی به بهانه نوسازی ماشینری آغاز شد و حالا سن گردان این تالار که سال هاست از کار افتاده بود، دوباره به راه افتاده و تعمیرات و تعویض قطعاتی که لازم بوده انجام شده است.

سن گردان

سلیمانی می گوید: تجهیزات تئاتر شهر 40 سال است که کار کرده ولی سیستم تعمیرات و نگه داری اش خیلی ضعیف بوده است. همین سن گردان لازم بوده که هر از چندی تعمیر شود ولی نشده و یک بار هم به دلیل آتش سوزی بعضی چرخ هایش از بین رفته بود و به دلیل همین خرابی ها و نیز قدیمی بودن به طور کامل سرویس و نوسازی شد در حالی که اگر از اول تعمیر می شد به این وضع نمی افتاد.

او اضافه می کند: بسیاری از تجهیزات سالن اصلی قدیمی و اتریشی است و آنچه طراحی شده اگرچه با کانسپت درستی بوده اما براساس تکنولوژی همان زمان ساخته شده و باید به روز می شدند که این کار در بخش های مختلف توسط همین تیم فعلی انجام شد؛ یعنی الان علاوه بر تعمیرات و نوسازی ها، به همه تجهیزات قدیمی کنترل اضافه شده تا برای چرخش یا حرکت اتوماتیک باشند، با این کار هم ایمنی بیشتر شده و هم اینکه به دلیل اتوماتیک بودن، مقابل هر کاری که مغایر با عملکرد دستگاه یا بیش از حد توان و ظرفیتش باشد خطا می دهد.

یکی دیگر از کارهایی که در تالار اصلی انجام شده نصب یک دستگاه به اصطلاح غیب شو در کنار سن گردان است که به طور کامل توسط تیم بازسازی طراحی شده است.

دستگاه غیب شو

سلیمانی با اشاره به اینکه چنین وسیله ای یک تجهیز رایج در سالن های تئاتری است، می گوید: منتها ما چنین امکانی را با این طراحی در ایران نداشتیم و باید آن را می خریدیم. این غیب شو برخلاف اینکه معمولا در جایی از صحنه ثابت است، روی یک میز گردان طراحی شده و با توجه به حساسیتش تمام تست های استاندارد آن در کارخانه انجام شده است.

دیگر اتفاق بازسازی تالار اصلی تئاتر شهر باز شدن فضایی در جلوی سن است که گویا از همان ابتدای ساخت تئاتر شهر در زیر سن به صورت یک چاله تعبیه شده بوده اما در این سال ها به انباری تبدیل شده بود و حالا با بریده شدن چند متر از روی سن، فضایی برای قرارگیری ارکستر آماده شده است. البته گفته می شود که این فضا فقط برای ارکستر نیست و برای دکور هم قابل استفاده است.

محل ارکستر که سقف بالای آن بریده شده و باز می شود

با این حال پیگیری ها برای اینکه چرا چنین فضایی در تمام این سال ها بی استفاده مانده بوده و شاید تالار اصلی تئاتر شهر اصلا نیازی به ارکستر نداشته بی جواب مانده چون مدیر تئاتر شهر و نیز مدیر پروژه بازسازی هم می گویند هیچ سند و مدرکی دال بر اینکه این فضا دقیقا برای چه بوده و چرا تکمیل نشده است، پیدا نکرده اند جز اینکه گویا به دلیل نبود وقت، فرصتی برای تمام شدن وجود نداشته است.

سلیمانی توضیح می دهد که این چاله را خالی کرده و برای آکوستیک کردن، سطحش را هم کمی بالا آورده اند، ضمن اینکه مشخص است جایی برای ارکستر بوده و الان اگر نمایش موزیکالی هم بخواهد در این سالن اجرا شود، ارکستر می توان در آنجا قرار بگیرد.

طراحی، تولید و نصب 18 فلای بار روی سقف که برای حرکات خاص یا بالا و پایین بردن بازیگر با تحمل وزن حداکثر 200 کیلوگرم و سرعت یک متر بر ثانیه است، از دیگر بخش های تازه این تالار است که به گفته سلیمانی در حد استانداردهای سالن های بزرگ دنیا آماده شده. همچنین پل نوری هم که قبلا از مدار خارج شده بود الان جدید طراحی شده و در سه سطح اجازه نورپردازی می دهد. علاوه براین تغییر عرض (دهانه) و ارتفاع سن تالار که قبلا به طور دستی انجام می شد الان با سیستمی جدید اتوماتیک شده و در عرض بین 16 تا 11 متر و ارتفاع بین هشت تا چهار متر متغییر است که در این بخش هم پیشانی آسیب دیده تعمیر شده ضمن اینکه با امکان کوچک شدن عرض سن، شرایط برای نصب دکورهای کوچک تر هم مهیا شده است.

فلای بار

همه این کارها که فقط به بخشی از آن در این گزارش اشاره می شود، در حالی انجام شده که یکسری زیرساخت برای بهبود وضعیت سالن و نیز حفظ کیفیت این تجهیزات لازم است. برای مثال تعداد موتورهای موجود در سالن که در فضایی در ارتفاع 21 متری از سن تالار اصلی قرار دارند، از دو موتور به حدود 30 تا رسیده که همه توسط همین گروه فنی طراحی شده و این ها اگر در دمایی بالاتر از 37 درجه باشند خطا می دهند. برای نصب سیستم تهویه و هواکش گویا پیگیری هایی هم در تئاتر شهر انجام شده اما درخواست ها هنوز به نتیجه نرسیده و بهتر است قبل از آنکه تابستان سال آینده برسد و هوا گرم شود و موتوری از کار بیفتد کار تکمیل شود مخصوصا اینکه با بررسی های صورت گرفته به نظر می رسد هزینه چندانی هم نخواهد داشت.

موتورهای نصب شده در بالاترین ارتفاع از صحنه اصلی

البته نصب هواکش تنها کار نیمه مانده در تالار اصلی نیست، چون با وجود اینکه ماشینری و تجهیزات سالن نو شده و حتی صندلی ها هم تعویض شده اند اما سیستم نور و صدا فعلا نصب نمی شود چون اگرچه خریداری شده و در وزارت ارشاد نگهداری می شود، ولی نصب آن هزینه ای دارد که پرداختش در این مرحله پیش بینی نشده پس گویا فعلا انجام نخواهد گرفت!

به این ترتیب با وجود اینکه با اضافه شدن تجهیزات جدید و نوسازی تجهیزات قدیمی، سالن اصلی تئاتر شهر به لحاظ ماشینری کامل شده اما نمی توان این را هم نادیده گرفت که بهتر است برنامه ریزی و حمایتی بیشتر در وزارتخانه اتفاق بیفتد تا حالا که چند ماهی است اجراهای سالن اصلی تئاتر شهر تعطیل شده دست کم چند کار اساسی و مهم دیگر هم انجام شوند و چیزی نیمه کاره نماند، مثل اکوستیک کردن دیوارها که سال 86 با رنگ شدن کاشی ها خاصیت جذب صدای خود را از دست داده اند و الان طبق گفته برخی کارکنان قدیمی تئاتر شهر با سندبلاست کردن می توان مشکل برگشت صدا در سالن را حل کرد.

بخشی از بالای سقف و جایگاه تماشاچیان که به یکسری اقدامات ویژه و البته کم هزینه مثل پاکسازی نیاز دارد

به این ها خرید پرده نو با رنگ مناسب برای جلوی سِن یا پرده سیکلو که از مهم ترین اجزای یک سالن تئاتر است و دچار پارگی و سوختگی شده و نیز کف صحنه که بهتر بود به همان شکل قدیمی و چوبی خود برگردد را هم باید اضافه کرد.

در کنار تمام این ها مهم ترین کاری که باید هر چه سریع تر در تئاتر شهر انجام شود و از بخش های فنی هم اهمیت بیشتری دارد چون با جان آدم ها ربط دارد، سیستم اطفای حریق است. این بخش اگرچه جزو اولویت های اعلام شده از سوی تئاتر شهر بوده، اما فعلا در دستور کار نیست در حالی که همین مهندسان، لوله های آتش نشانی که در ارتفاعی زیاد از صحنه در بالای سن وجود دارد و متعلق به زمان تاسیس تئاتر شهر بوده را رنگ و تمیز کردند ولی آن سیستم الان کارایی ندارد و غیرفعال است.

لوله های قرمز قدیمی، غیرفعال و تازه رنگ شده برای خاموش کردن آتش

یک نکته مهم دیگری که مدیر این پروژه نوسازی بر آن تاکید دارد، روزهای بعد از تمام شدن کارهای فنی در تالار اصلی تئاتر شهر است. او می گوید: موتورها و سیستم هایی که اینجا نصب شده اند قطعا نگهداری درست و مرتبی می خواهد و باید طبق دستورالعملی هر سه ماه چک یک بار شوند. باید مجموعه با یک شرکت که به این دانش مسلط باشد قرارداد ببندد تا این کار انجام شود و فرقی نمی کند شرکت ما باشد یا یک شرکت دیگر. مهم این است که حتما این کار انجام شود.

او اضافه می کند: مسئله دیگر این است که باید به افرادی در تئاتر شهر کار با این سیستم ها آموزش داده شود چون بجز بستن نور و صدا، اگر کسی ناوارد باشد و هنگام اجرای نمایش اشتباه کند ممکن است اتفاقی جبران ناپذیر رخ دهد. البته ما گفته ایم که دو نفر از بچه های تئاتر شهر را آموزش می دهیم تا سیستم کار کردن را کاملا یاد بگیرند. یکی از این ها قطعا مدیر صحنه است که علاوه بر مشاوره ای که به کارگردان برای چیدن دکور و نیاوردن بار اضافی روی صحنه می دهد، برای اجرا باید کنار صحنه باشد چون همه چیز با پنل کنترلی انجام می شود.

این گروه فنی قرار بوده تا پایان شهریور کار خود را تمام کنند و سالن را تحویل دهند اما به دلیل اینکه همزمان با اجرای نمایش در سالن های دیگر نمی توانستند کارهای سر و صداداری را پیش ببرند و نیز به این دلیل که یکسری کار اضافه که در برنامه ریزی های شان نبود، را انجام دادند دیرتر پروژه را به پایان می رسانند.

سلیمانی می گوید: ما تلاش می کنیم 15 آبان از اینجا بیرون برویم که البته حدود 10 روز برای آموزش به نیروهای تئاتر شهر زمان می خواهیم و باید به آن ها کمک هم کنیم تا تجهیزاتی را که بیرون برده اند روی سیستم های طراحی شده نصب کنند.

او درباره خرج و مخارج این پروژه هم می گوید: کل قرارداد ما 6 میلیارد تومان و تقریبا یک سوم پیشنهاد خارجی بود که تجهیزات کمتری را هم شامل می شد چون در برنامه آن ها فضای مربوط به ارکستر و پیشانی صحنه وجود نداشت. اما فرق آن ها با ما این است که اگر کار دست آن ها بود، پول نقد (18 میلیارد) می گرفتند ولی ما اوراق بهادار سال 1400 را گرفته ایم که با این وضع تورم تا آن موقع به نصف ارزش الان می رسد.

براساس آنچه مدیر این پروژه توضیح داد، باید امیدوار بود که از این پس کارگردان های تئاتر و طراحان صحنه خلاقیت بیشتری را در طراحی دکورها به کار گیرند چون امکاناتی که دست کم در این تالار فراهم می شود قدرت مانور بیشتری به طراحی صحنه های جذاب و متفاوت می دهد، البته به شرط آنکه آثار خوبی برای اجرا در تالار اصلی تئاتر شهر انتخاب شوند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
مجتبی حسینی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی از حذف مؤسسات خصولتی می گوید که به نظر می رسد او و همکارانش در نظر دارند مؤسسه ای خصولتی با مدیریت خود تشکیل دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : افق نیوز سینما پرس

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم ، از زمانی که داستان ادغام مؤسسات تابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط روابط عمومی این نهاد اعلام شد، اعتراضات و انتقادات درباره چگونگی آن مطرح می شود. اوج ماجرا نیز در حوزه معاونت هنری است تا جایی که رویکرد این معاونت با وجود اعتراضات از تحکم در گفتار به یکی به میخ و یکی به نعل تغییر می یابد. در حالی که وزارت ارشاد اعلام می کند این یک طرح ادغام است، معاونت هنری آن را با عنوان ساماندهی معرفی می کند و مدعی می شود که این دو رویکرد کاملاً متفاوت از یکدیگر است. اوج موضع گیری معاونت هنری زمانی است که خبرگزاری تسنیم این گونه تحلیل می کند که برنامه ادغام مؤسسات محصول یک رویکرد سیاسی در آستانه انتخابات است. این معاونت در نامه ای مدعی می شود هنوز ساماندهی مؤسسات در ابتدای راه است و هیچ نام و مدیری نیز برای موسسه ای تعیین نشده است.

این گفته نشان می دهد معاونت هنری تا تاریخ 17 شهریور 1398، هیچ چیزی در مورد برنامه ادغام یا ساماندهی قطعی ندارد و حداقل برنامه ای برای انتشار ندارد؛ کما اینکه بارها از آقای مویدی، سخنگوی این طرح خواسته می شود پرپوزال این طرح منتشر شود و نمی شود. این در حالی است که معاونت هنری مدعی می شود طرح ساماندهی مؤسسات و انجمن ها اهداف افزایش بازدهی و ارتقای بهره وری و کارایی مؤسسات و انجمن های تابعه، ایجاد ساختار و روش بهینه انجام فعالیت ها، سازماندهی و استفاده از منابع محدود موجود، چابک سازی تشکیلات و فرآیندها، فراهم آوری امکان نظارت و کنترل یکپارچه و فراگیر خصوصاً در حوزه های مالی و نیل به شفافیت را موردنظر دارد. به هر حال برنامه ای که قرار است منجر به شفاف سازی شود خود درگیر عدم شفافیت است.

حال آقای حسینی، معاون هنری در گفتگو با ایسنا از جوانب تازه این طرح گفته است که قابل توجه اند. او گفته طرح در موقعیت نامناسبی رسانه ای شده و در مرحله ای نبوده است که بشود درباره اش گفتگو کرد. او گفته شعار دولت این است که ما کار مردم را به مردم بسپاریم و تا جایی که امکان دارد ساختار دولت را کوچک کنیم. نکته جالب این است که طبق همان طرح ناقصی که مطرح شده است قرار نیست دولت امور را به مردم بسپارد؛ بلکه در تجمیع مؤسسات خصولتی، یک مؤسسه خصولتی تازه آفریده می شود. طبق همان چیزی که در مؤسسه توسعه هنرهای معاصر رخ می دهد. مهدی افضلی چندی پیش در گفتگو با تسنیم گفته است در آن دوره، به این جمع بندی می رسند با توجه به اینکه چند مجموعه تخصصی در معاونت هنری ارشاد وجود دارد و برای ایجاد تمرکز و نظارت بیشتر بر فعالیت ها یک مجموعه چندوجهی تاسیس کنند. ضمناً اگر آن زمان می خواستند برای بعضی از برنامه های تلفیقی کاری انجام دهند به لحاظ اساسنامه و قانونی امکان پذیر نبود. مثلاً اگر بخواهند تئاتر موزیکال داشته باشند که هم در حوزه موسیقی و هم نمایش هست هیچ کدام از انجمن ها امکان ورود نداشتند؛ چون این مساله به کرات گریبانشان را گرفته بود، گفتند مجموعه ای را راه اندازی کنیم که قانون را رعایت کرده باشند.

با کمی دقت می توان دید همین دید مهدی افضلی در حال تکرار شدن است. جالب آنکه مؤسسه توسعه هنرهای معاصر هیچگاه وارد برنامه های تلفیقی نمی شود و برخلاف قانون که دولت موظف به واگذاری رویدادهای فرهنگی است، این مؤسسه امور جشنواره های فجر را به دست می گیرد. افضلی در همین باره می گوید جشنواره های فجر وابستگی دولتی داشته و نگاه حاکمیتی بر آنها وجود دارد و یک مدل سازی فرهنگی هنری در کشور محسوب می شود به همین دلیل به هر موسسه ای نمی توان اجرای آن را واگذار کرد و کدام موسسه خصوصی است که این توان و اعتماد حاکمیتی در خصوص جشنواره ها را داشته باشد.

جشنواره های فجر مهمترین فعالیت قابل برون سپاری معاونت هنری است که به هیچ وجه سیاست واگذاریش وجود ندارد و تولد یک مؤسسه خصولتی تازه، راهکاری برای دور زدن قوانین و احتمالاً مهار کردن قدرت مالی جشنواره هاست. شاید معامله اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نمایشگاه بین المللی تهران برای انتقال رایگان جشنواره های فجر به مکانی که هیچ زیرساختی حداقل برای تئاتر ندارد، در این برهه قابل تأمل باشد. در این مسیر نیز دولت چیزی را به مردم تنفیذ نکرده است. جالب آنکه یکی از دلایل ساماندهی از دید مجتبی حسینی گسترده شدن جامعه ذینفعان و مخاطبان است و او نمی گوید این ذی نفعان چه کسانی هستند؛ مردم یا خواص!!؟ او سپس گفته تشکیل مؤسسات زمانی رقم خورده که هنرمندان تشکل های سازمان یافته نداشته اند و جالب این است که هنوز در حوزه تئاتر هیچ تشکل سازمان یافته ای وجود ندارد. خانه تئاتر یک مؤسسه فرهنگی شخصی است که هیچ مسئولیت صنفی ندارد و قصدی هم برای صنف شدن ندارد و در بهترین حالت کمتر از 15درصد جامعه تئاتری را نمایندگی می کند.

آقای حسینی در گفتگویش می گوید ما می توانیم با کنار هم قرار دادن شرکت های کوچکتر به شرکت های بزرگ تری برسیم که برای اقدامات مشترک مان چند هزینه بالاسری صرف نشود، یعنی ممکن است بین رفتار حرفه ای اهل موسیقی و تئاتر و تجسمی تفاوت وجود داشته باشد ولی مثلا خدمات مالی تمام حوزه ها استاندارد مشخصی دارد و می تواند مشترک باشد. بنابراین، این بحث که شرکت ها را با همدیگر همساز کنیم و به یک بسته بزرگتر برسیم.

حسینی سپس در حالی از طرح کاهش مجوزها در دوره معاونت خود می گوید. هر چند آقای حسینی روشن نکرده است کاهش مجوز از 130 مورد به 36 مورد دقیقاً اشاره به چه مجوزهایی دارد؛ اما طبق تعریف مرسوم مجوزها در ارشاد، در همین مدت در دفاتر تئاتر و موسیقی سطح گرفتن مجوزها افزایش هم یافته است و پروسه گرفتن مجوزهای اجرای سخت تر از گذشته شده است و حتی سطح نظارت حتی در جایگذاری نام ها نیز رسوخ کرده است.

معاون هنری بدون آگاهی از تاریخچه مؤسسات و البته خانه ها گفته است یک زمانی تشکیلاتی به اسم خانه تئاتر و خانه موسیقی و خانه سینما و انجمن های هنرهای تجسمی و طراحان گرافیک و ... وجود نداشت یا بعد که موسسه توسعه هنرهای معاصر شکل گرفت، عوامل اجرایی معاونت باید به این فکر می کردند که بازویی درست کنند تا بتوانند ماموریت ها را محقق کند. باید گفت خانه ها خیلی پیشتر از انجمن ها تأسیس می شوند و حتی یکی از جدال های قدیمی در حوزه تئاتر سابقه طولانی تر خانه تئاتر بوده است؛ با این حال این مؤسسات همگی خصولتی بودند. حتی خانه تئاتر با همت اولیه وزیر فرهنگ وقت و با دستورات او تشکیل می شود تا اینکه محصول تجمیع هنرمندان باشد. با همان نگاه بهینه سازی انجمن نمایشی منحل و انجمن نمایش دیگری روی کار می آید که امروز باز از دید معاون هنری ناکارآمد است. پس باید شک کرد که چه تضمینی وجود دارد ساختار تازه ناکارآمد نباشد.

حسینی هرچند به درستی گفته است که تجمیع مؤسسات موجب کاهش هزینه های جاری می شود؛ اما نکته اساسی آن است که چرا در تمامی این سال ها دولت مدعی بوده است که این مؤسسات خصوصی بوده و هزینه های جاریشان را خود تأمین می کنند. افضلی نیز در مصاحبه با تسنیم مدام می گوید که مؤسسه تحت نظرش به واسطه قراردادها و تفاهم ها هزینه های خود را تأمین می کند. اگر این مؤسسات خصولتی نیستند پس چرا چنین تناقضاتی در گفتارها شکل می گیرد.

معاون هنری درباره ماجرا کسر 10 درصد درآمد کنسرت ها هم گفته درباره قانون 10 درصد باید بگویم مجموعه افرادی که در مدیریت معاونت هنری هستند معتقدند اگر در جریان گفت وگوی این طرح قرار می گرفتند، می توانستند بیشتر و بهتر کمک کنند. این قانون از نظر ما می تواند یا نباشد یا پخته تر شود و خوشبختانه فقط در قانون بودجه سال 98 است و جزء احکام دائمی بودجه نیست. از روزی هم که تصویب شده به صورت منظم و هفتگی اداره کل موسیقی درباره آن رایزنی و گفت وگو با مراجع قانونگذار داشته است از جمله با قوه مقننه که قرار است این قانون را بازبینی کند تا برای سال آینده تایید یا رد کند و اصلا به این معنا نیست که قانونی تصویب شده و بقیه هم دست روی دست گذاشتند. اینکه چقدر از این ها باید در معرض گفت وگو قرار گیرد موضوعی است که به تفاوت سلیقه مدیران و اصحاب رسانه برمی گردد.

صحبت های قابل توجه حسینی در این مورد عدم اطلاع معاونت هنری در چنین تصمیم گیری است. او تأکید می کند که معاونت در جریان گفتگوی طرح نبوده و اگر می بود می توانست بهتر اجرایی شود. هر چند آقای حسینی یک موضع قاطع درباره طرح 10 درصد نمی گیرد و با محافظه کاری تمام می گوید از نظر ما می تواند یا نباشد یا پخته تر شود و این رویه در کلیت مصاحبه نیز دیده می شود. زمانی که خبرنگار از او می پرسد که آیا شما قائل هستید به این که، هنرمندان خواهان در جریان قرار گرفتن و نظر دادن شوند او می گوید ما قرار است براساس بررسی های انجام شده مضار و مزایای روش های پیشنهادی، طرح ریزی و مزایا و مَضار آن را بررسی کنیم و در این مزایا و مضار، بیش از همه ذینفعان شان یعنی هنر و هنرمندان و حقوق آن ها است که برای ما اهمیت دارد و در این فرایند فقط نظرات آنان را جویا خواهیم شد. با اینکه کل مسئولیت مشورتی به شنیدن نظرات خلاصه می شود؛ اما مشخص نیست این هنرمندان مورد مشورت دقیقاً چه کسانی هستند و آیا این رویه آغاز شده است یا خیر. او برای اولین بار از شورای پنج نفره پرده برداری می کند که در آن خبری از مدیران کل نیست. با اینکه می گوید چهار روش آماده شده است؛ اما حاضر به رسانه ای کردن روش ها نیست.

آقای حسینی می گوید بنیاد رودکی مصوبه مجلس شورای اسلامی و موسسه هنرمندان پیشکسوت مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارند و مجوز سایر موسسات نیز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده است، یعنی برای دو موسسه ما خارج از مجموعه وزارتخانه تصمیم گیری شده است. این در حالی است که او در هر دو مؤسسه مذکور صاحب مسئولیت است و اساساً قدرت بنیاد رودکی در دستان وزیر ارشاد اسلامی است. به یاد داشته باشیم از بنیاد رودکی با عنوان خصوصی یاد می شود.

وی درباره انجمن ها هم می گوید تمام انجمن های نمایش و موسیقی در استان ها باید در قالب موسسات تک منظوره هنری ثبت شوند و هر کدام شخصیت حقوقی مستقلی داشته باشند که از پیوند و ارتباط این ها انجمن، جامعه یا اتحادیه طبق قانون بتواند شکل بگیرد. این گفته آقای حسینی یکی از حساس ترین دیدگاه های اوست. منتقدانش می گویند او هیچ تصویری از شرایط شهرستان ها ندارد و طبق قواعد مؤسسات هیچ سازوکاری برای جلوگیری از سوءاستفاده ها وجود ندارد. در حالی که انجمن های تئاتر به صورت انتخاباتی مدیریت می شوند، در صورت ورود به فاز مؤسسات تک منظوره شرایط به صورت انحصار پیش می رود. نکته آن است که طبق قواعد موجود چه کسی مؤسسه می زند و او چه قدرتی پیدا می کند. قدرتی که هم اکنون نیز با کمی بررسی می توان دریافت چگونه به مسائلی چون سود بردن از هزینه بالادستی منجر شده است. دادن هزینه امور فرهنگی یک شهرستان به یک مؤسسه مجهول یا دادن هزینه یک جشنواره به یک مؤسسه زبان انگلیسی نمونه های قابل تأملی است که محصول قوانینی است که معاونت برای پیش برد اهدافش بر آن اصرار می ورزد.

با این حال آقای حسینی درباره انجمن ها می گوید اگر یک موسسه کاملاً خصوصی است پس چرا دُیونش را دولت باید پرداخت کند؟ اگرچه او باید خود پاسخ این پرسش قدیمی روزنامه نگاران را بدهد؛ اما پرسش تازه این است که چرا برای از بین بردن خصولتی ها باید مؤسسه خصولتی تازه ای تأسیس شود؟ مهمتر آنکه پاسخ فقدان شفافیت های گذشته را چه کسی می دهد؟ آیا آقای حسینی در دو سال گذشته خود شفاف بوده است؟ اگر بوده؛ چرا به درخواست خبرنگاران در سامانه شفاف سازی وزارت ارشاد پاسخ روشنی نمی دهد؟ چرا او طرح مدنظرش را منتشر نمی کند تا در محک آزمون قرار گیرد و قضاوت بر امر واقع شود تا حرف های پراکنده؟ چرا شفاف سازی در معاونت هنری تنها به یک شعار تقلیل یافته و درمورد شفاف سازی ادارات و بنیادها که مملو از خطاهای عجیب و غریب است سکوت پیشه می کنند؟

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
از ایالات خودمختار خانه هنرمندان نباید بیش از این انتظار داشت و به صورت مشخص پردیس ایرانشهر جغرافیایی جدا از حاکمیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - امشب اینجا به نویسندگی و کارگردانی مژگان خالقی ، که در شهریور و مهر 1398 در تالار ایرانشهر روی صحنه می رود هیچ شباهتی به تئاتر ندارد و هیچ نمایشنامه مدون و مشخصی ندارد. بیشتر شبیه یک اجرای چند نفره رادیویی است که به صورت جمعی، شبیه برنامه های رادیوهفت به تهیه کنندگی منصور ضابطیان اجرا می شود.

اما قبل از هر تحلیلی باید به این موضوع اشاره کرد، تئاتر عرصه بدون ممیزی و رها شده ای است که حتی یک نوجوان دبیرستانی با کمی روابط می تواند، یک نمایشنامه را روی صحنه ببرد و عده قلیل صدهزارنفری، طرفدار پاتوق های هنری می توانند از چنین آثاری حمایت کنند و موجب رونق این حوزه شوند. از سوی دیگر اجرا کنندگان امشب اینجا دچار عجب توهم هنری سرخوشانه ای هستند که از اجرای چنین نمایش ابتری، تلقی اجرای تئاتر دارند و تصور می کنندهر چقدر از دیالوگ و اجرای صحنه ای با ساختار کلاسیک، فاصله بگیرند اثرشان آونگاردتر خواهد شد. امشب اینجا ، از چنین وضعیتی تبعیت می کند و مولفانش تلقی آوانگارد بودن از چنین متنی و از چنین نمایشنامه ای دارد.

دراماتوژ این اثر محمد چرمشیر است و روی پوستر نمایش این عبارت نقش بسته است"بر اساس فکری از لیلا پرویزی". نخستین سئوالی قابل طرح این است که چنین وهن نمایشی که شبیه اجراهای چند نفره و دورهمی رادیو است نیازی به دراماتوژ ندارد و نام محمد چرمشیر نوعی وام گرفتن اعتبار هنری این نمایش نامه نویساست، برای آوانگاردنمایی. جالب اینجاست که روی بروشور نمایش درج شده بر اساس فکری از لیلا پرویزی. با دیدن نمایش این سئوال به ذهن متبادر می شود، مگر فکری هم در این نمایش وجود دارد؟

اما روایت چیست؟ روایت امشب اینجا مبتلا به بیماری جنسی گرایی نمایشی رشته متونی تئاتری است که در کشورمان به وفور روی صحنه می رود. همان بیماری روشنفکرانه ای که ریشه های فرویدی دارد و سعی در احیای سی و شش وضعیت نمایشی ژرژپولتی دارد. در واقع اغلب تئاترهایی که در تهران روی صحنه می رود و مخاطبی برای خودش دست و پا می کند، مرکز ثقل اصلی نمایش روابط حاد جنسی است.

هنوز از اجرای نمایشنامه مادر فلوریان زلر در تئاتر مستقل تهران زمان چندانی نمی گذرد. تئاتری که با موضوع نمایش تمایلات همخوابگی مادر با فرزند در چندین نوبت روی صحنه رفت. هنوز از انتقادات رسانه ای فراوان به گستردگی متون نمایشی فرانسوی روی صحنه تئاتر کشور زمانی نمی گذرد که در نمایشی بومی، مولفانی همان مفاهیم را در قالب نمایشنامه دیگری روی صحنه می آزمایند. در متن تبلیغاتی نمایشی آمده است:" شب قبل از اون اتفاق خواب دیدم، هر چهارتاشون اومدن پیشم، نیلو، بابک، رها و مامان ناهید. شلوار جین آبی و پیرهن سفید یقه باز پوشیده بودن، حتی مامان ناهید. ترانه داود بهبودی پخش می شد و منم داشتم براشون می رقصیدم. بارون قطع شده بود و لامپ مهتابی نزدیک در مثل همیشه پت پت می کرد. اون شب طولانی، شب قبل از مرگ من.

آنچه در متن تبلیغاتی نمایش آمده است، صدای ذهنی آذر (هانا کامکار) است که سالیان قبل (در دهه شصت و هفتاد) با بابک (جواد مولانیا) ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج دختری به نام رهاست. آذر خواهری به نام نیلو (میترا حجار) دارد و قبل از ازدواج با او و مادرش ناهید زندگی می کرد.

آذر در برخوردهایی، شیفته رضا معشوقه خواهرش نیلو می شود. رضا به خارج از کشور می رود و پس از مدتی بازمی گردد و در یک مهمانی متوجه می شود معشوقه سابق خواهرش، دوست همسرش بابک است و پس از آن مهمانی رابطه نامشروع خود را با رضا آغاز می کند و در ادامه نمایش درخواهیم یافت تنها دختر آذر و بابک در واقع دختر رضاست . این روایت ملتهب در متن نمایش به صورت مونولوگ ارائه می شود.

در واقع از نظر جنبه های هنری بنا به هر دلیلی که بیشتر می تواند برای فرار از سانسور باشد، روایت به صورت مخدوش (پیچیده) و درهم ارائه می شود. آذر میان رابطه شوهرش و رابطه نامشروعش با رضا سردرگم است و در نهایت تن به خودکشی می دهد. اجرای این روایت در فضایی انتزاعی، چیزی شبیه خواب و رویاست، ترفندی نمایشی برای اینکه ساختار ملتهب از چشمان میزان دور بماند، اما دیالوگ های ملتهب است که موجب زرق و برق نمایش می شود. مثلا در میزانسی خاص، روی مکعبی که در وسط صحنه اجرا وجود دارد آذر با اطوار خاصی خوابیده و بابک به او می گوید: چرا من هر چقدر تورا می بوسم، سیر نمی شوم. در واقع مولفان با چنین ترفندهایی سعی در جذب مخاطب دارند. عریانی جنسی در چنین نمایشی پیوست هایی دارد.

فرانسوی ها در متونی که این روزها در کشورمان اجرا می شود، تاثیر متنی و فرامتنی پررنگی دارند. مثلا آثار زلر در تئاتر، پررنگ هستند و جالب اینجاست در همان تماشاخانه ایرانشهری که تحت سیطره فرانسوی ها ست، نمایش امروز، روز خوبیست برای مردن (به تهیه کنندگی یک فرانسوی) روی صحنه می رود. طبیعی است برای اینکه نمایشنامه هایی مثل امشب اینجا برای اینکه از غافله جا نمانند همان تم فرانسوی هم خوابگی خواهر با معشوقه خواهر را دنبال می کند.

بیشتر بخوانید:

توجیهات فرویدی برای نمایش تمایل همخوابگی مادر با فرزند + تصاویر

جنبه های هنری این اثر هم از سویی نیز بسیار مخدوش است، بازی بازیگرانش فاقد زیباشنایی است، چون متن مخدوش است و با فرهنگ عامه ایرانی نسبتی ندارد، بازیگران اغلب از نمایش و اجرای آن عاجزند. وقتی کالبد معصومانه هانا کامکار را می بینیم، با این حجم از معصومیتی که در چهره دارد، نمی تواند باور کنیم که او زنی اغواگر است که شوهرش را فریب داده و با دوست صمیمی او هم بستر شده است و از هم خوابگی نامشروع با او صاحب فرزندی شده است. میترا حجار هم که اساس بازیگری نیست که روی صحنه تئاتر بتواند مخاطب را مفتون پرسوناژ نیلو کند. همه بازیگران گوینده خبر هستند ، ایستاده در مقابل تماشاگران در ستایش، خواهر خودکشی کرده مرثیه می سرایند، گویی که این زناکارمرده یک قدیس است. برجسته سازی چنین زنا جفاکاری چه نسبتی با فرهنگی دارد که تنها کشوری در جهان است که از حیث حلال زادگی در رتبه نخست قرار دارد.

این نمایشنامه متناسب با فرهنگ کشورهایی نظیر فرانسه است که عشاق هم باشی یک شبه را از زیر برج ایفل آغاز می کنند. اینجا کشوری است که عشق را برای به ثمر رساندن قانونی ثبت می کنند. البته از ایالت خودمختار خانه هنرمندان و پردیس فدرالیزه شده ایرانشهر تحت مدیریت مجید رجبی معمار نباید بیش از این انتظار داشت. جمهوری خودمختار خانه هنرمندان و پردیس ایرانشهر جغرافیایی جدا از حاکمیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

بیشتر بخوانید:

کارگردان توهین کننده به حضرت امام(ره) طلبکار شد!

مخاطب وقتی با چنین محتوایی مواجه می شویم، تصور خواهد کرد این بخش جغرافیایی از محدوده شهر، هیچ ارتباطی به جغرافیای مکانی و فرهنگی جمهوری اسلامی ندارد. حافظه پردیس ایرانشهر مثل حافظه تاریخی مدیران فرهنگی اش کوتاه مدت است و با فنون مختلف یادآوری، می توانیم نمایش عاشقانه های خیابان از شهرام گیل آبادی که دست کم یکماه قبل در همین تماشاخانه روی صحنه رفت را بازخوانی کنیم. الهام پاوه نژاد بازیگر عاشقانه های خیابان، در پردیس تئاتر ایرانشهر روی صحنه، در میان مردم فریاد می زد که تمام مشکلات ما از ایستگاه امام خمینی (ره) شروع شد.

بیشتر بخوانید:

رقابت علی مرادخانی و شهرام گیل آبادی برای تسخیر خانه هنرمندان/خانه هنرمندان، پایگاهی سیاسی برای انتخابات مجلس خواهد بود؟ از خانه هنرمندان تا ادغام مؤسسات و انجمن ها

گروهی برای تسخیر کامل مجموعه تئاتر ایرانشهر و خانه هنرمندان و انحلال انجمن های هنرهای نمایشی لحظه شماری می کنند. آیا دلیل این لحظه شماری این است که نمایشنامه هایی از جنس امشب اینجا در گستره وسیع تری روی صحنه برود؟ فرصتی فراهم شود تا قهرمانان "حرام زاده" بیشتری با متون نمایشی ملتهب تر در معرض نمایش مخاطبان قرار گیرد؟

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : شعار سال

مشرق نیوز در گزارشی با عنوان امشب اینجا، همراه با زنانی که با دوست شوهر خود رابطه دارند! اتهاماتی را به خانه هنرمندان ایران که نمایش در زیرمجموعه ی آن اجرا شده وارد کرده است [ لینک ]. در این گزارش از خانه هنرمندان به عنوان ایالات خودمختار خانه هنرمندان نام برده است. مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان درباره ی این گزارش به انصاف نیوز گفت: این ادعاها برای تشویش اذهان عمومی است .
او ادامه داد: هیچ نمایشی در تماشاخانه ی ایران شهر و سالن استاد انتظامی بدون مجوز اداره ی نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی، روی صحنه نمی رود. به دلیل اینکه تئاتر یک هنر زنده است، ممکن است در مدت زمان اجرا یک دیالوگ گفته شود یا حرکتی انجام شود. همکاران ما این موارد را مدام زیرنظر دارند و به آنها تذکر می دهند. اگر یک مورد جدی باشد، به این موارد نیز تذکر جدی می دهند. اگر مورد خاصی باشد جلوی نمایش گرفته می شود .
رجبی معمار درباره ی ادعای مطرح شده توسط مشرق نیوز، گفت: ولی این ادعای مطرح شده که تماشاخانه ی خانه هنرمندان ایران، خارج از حاکمیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، ادعایی گزاف و غیرمستند است. این ادعا فقط برای تشویش اذهان عمومی نوشته می شود .

زنانی که با دوستِ شوهر خود رابطه دارند! ؟

انتهای پیام

لینک کوتاه شده: http://www.ensafnews.com/7za3r

لینک خبر :‌ انصاف نیوز

دو نمایش که به تازگی روی صحنه رفته اند، ناهنجاری و قبح شکنی را از حد گذرانده و به مرز هرج و مرج اخلاقی رسیده اند. به گزارش خبرنگار کیهان، یکی از این نمایش ها که این شب ها در تالار ایرانشهر درحال اجراست، روایتگر زنی است که خودکشی کرده است و در ادامه ماجراهایی که سبب این اتفاق شده، روی صحنه بازگو می شود؛ داستانی مملو از خیانت و روابط نامشروع و نامتعارف! البته طراحی روایت هایی درباره عشق های چند ضلعی، در تئاتر ایران متداول شده است. اما این بار با نمایشی طرف هستیم که تقریبا همه شخصیت های آن به یکدیگر خیانت می کنند و ارتباط غیراخلاقی افراد متأهل در آن عادی است! نمایشی که محتوای آن حتی از سریال های مبتذل ماهواره ای نیز قبیح تر به نظر می رسد. همچنین نمایش دیگری در تماشاخانه سپند روی صحنه رفته که به خاطر ابتذال، اجرای آن حتی در خارج از کشور نیز ممنوع بوده، اما این شب ها در تهران روی صحنه رفته است. اینکه اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد حتی از بسیاری کشورهای غربی در صدور مجوز برای این نمایش تساهل به کار برده نیز در نوع خود، قابل تأمل است. متأسفانه طی سال های اخیر و به خاطر ضعف در نظارت و صدور مجوز برای آثار، فضای تئاتر ایران به شدت سقوط کرده و نمایش هایی با موضوعات و مضامین هنجارشکن، ضدخانواده و غیراخلاقی به طور مکرر اجرا می شود.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
به گفته مسئول ستاد فرهنگی کاروان المپیک توکیو، 130 نمونه طراحی شده برای لباس کاروان ایران در این دوره المپیک در اختیار ریاست کمیته ملی المپیک قرار گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : بازتاب آخرین خبر

به گزارش خبرنگار مهر ، کمیته ملی المپیک روز گذشته میزبان دومین نشست مشترک میان مسئولان این کمیته و کارگروه طراحی مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود تا موضوعات مرتبط با لباس کاروان ایران در المپیک 2020 توکیو پیگیری شود.

مسیر طراحی و ارائه لباس اعضای کاروان ایران در المپیک سال آینده از 28 تیرماه با دستور رسمی و مکتوب صالحی امیری، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و توسط کارگروه طراحی مد و لباس دنبال می شود. این کارگروه بر اساس نامه دریافتی از رئیس کمیته ملی المپیک، فراخوانی برای ارائه نمونه های پیشنهادی توسط طراحان کشور اعلام و بازه زمانی مشخصی را برای ارسال آنها تعیین کرد.

نتیجه این فراخوان و استقبال صورت گرفته از آن - بر اساس ارزیابی های اولیه و انتخاب نمونه های قابل بررسی - 150 اثر بود که در نشست روز گذشته نمونه آنها در اختیار کمیته ملی المپیک و ریاست این کمیته قرار گرفت.

در این نشست که با حضور سیدرضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک، سید مجتبی حسینی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عبدالحمید احمدی معاون فرهنگی وزارت ورزش، نصرالله سجادی سرپرست کاروان المپیک توکیو و امین عارف نیا مسئول ستاد فرهنگی المپیک توکیو برگزار شد، ضمن ارائه گزارشی از روند برگزاری فراخوان و بررسی اولیه آثار واصله، مرور اجمالی هم بر روی نمونه های واصله انجام شد.

امین عارف نیا مسئول ستاد فرهنگی المپیک توکیو در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید بر اینکه در میان 150 طرح واصله که در اختیار کمیته ملی المپیک قرار گرفت، نمونه طراحی شده توسط طراحان سرشناس کشور وجود دارد و این نشان از اهمیت موضوع لباس کاروان المپیک برای جامعه طراحی مد و لباس کشور است، گفت: بر اساس گزارش کارگروه مد و لباس به زودی تعداد دیگری از نمونه های طراحی شده نیز در اختیار این کارگروه قرار می گیرد تا از میان مجموع نمونه های دریافتی (با لحاظ کردن 150 اثر ارائه شده به کمیته) به جمع بندی نهایی برسیم.

وی با یادآوری اینکه در همین زمینه هفته آینده نیز نشستی دیگر برگزار خواهد شد، در مورد فاکتورهای لحاظ شده در نمونه های طراحی شده توضیح داد و تاکید کرد که بعضا طراحان بر اساس رنگ و جامی که توسط ستاد فرهنگی برای کاروان المپیک پیش بینی کرده است، اقدام به طراحی کرده اند.

مسئول ستاد فرهنگی المپیک توکیو در این زمینه ادامه داد: در میان 130 اثری که در اختیار کمیته ملی المپیک قرار گرفته، نمونه هایی با اعمال ارزش های هنری به چشم می خورد. بسیاری از طرح ها با رنگ فیروزه ای که رنگ منتخب برای کاروان ایران است، طراحی شده است. در برخی طرح ها نیز نمادی از جام ارجان دیده می شود. این جام نیز جزو موارد پیش بینی شده ستاد فرهنگی برای کاروان المپیک است.

عارف نیا در بخشی از این گفتگو با تاکید بر اینکه کمیته انتخاب تصمیم گیری و انتخاب نهایی کاروان ایران را انجام می دهد، در مورد چرایی ارائه نمونه های طراحی شده به کمیته ملی المپیک اینگونه توضیح داد: به هر حال کمیته ملی المپیک به عنوان متولی کاروان و اعزام آن به المپیک باید در جریان همه امور باشد اگرچه انتخاب نهایی در کمیته انتخاب انجام می شود. البته هنوز ترکیب این کمیته مشخص نشده اما آنچه مسلم است اینکه در انتخاب نهایی باید تمام ملاحظات رعایت شود.

به گفته این مقام مسئول در کاروان المپیک فرآیند انتخاب لباس کاروان المپیک حداقل تا 2 ماه دیگر ادامه خواهد داشت.

عارف نیا در این زمینه گفت: برای ارائه طرح نهایی باید گام به گام پیش رفت و در هر مرحله نمونه هایی را نهایی کرد. طرح های دریافتی باید نمونه دوزی شوند تا انتخاب بر اساس آنها انجام شود. در واقع طرح اجرا شده ملاک تصمیم گیری خواهد بود نه طرح اولیه.

کد خبر 4727121

زینب حاجی حسینی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
جلسه کارگروه لباس کاروان جمهوری اسلامی ایران در المپیک 2020 توکیو با حضور رئیس کمیته ملی المپیک برگزار و آثار ارسالی به دبیرخانه فراخوان لباس مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش ایلنا و به نقل از روابط عمومی کمیته ملی المپیک؛ امین عارف نیا مسئول فرهنگی کاروان المپیک 2020 با بیان این مطلب افزود: بیش از 130 اثر به دبیرخانه واصل شده که آثار تعدادی از طراحان سرشناس ایران در میان آنها وجود دارد و این بیانگر اهمیت موضوع برای جامعه طراحان لباس ایرانی است.

وی به نقش موثر دبیرخانه کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور در این فراخوان اشاره کرد و گفت: تعامل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کمیته ملی المپیک در روند برنامه ریزی فعالیت های فرهنگی و هنری مرتبط با حضور ایران در المپیک 2020 توکیو گسترده و در حوزه های مختلف است.

عارف نیا ادامه داد: این که لباس کاروان با محوریت معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور در دست طراحی است بیانگر توجه کمیته ملی المپیک در ملاحظات کارشناسی و اتخاذ رویکرد حرفه ای است.

مسئول فرهنگی کاروان المپیک 2020 اظهار امیدواری کرد تا پایان پاییز طرح نهایی لباس کاروان المپیک جمهوری اسلامی ایران انتخاب و روند تولید آن آغاز شود.

در این جلسه سید مجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمدی معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان و سجادی سرپرست کاروان المپیک 2020 نیز حضور داشتند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
نوشته ای درباره مسعود عربشاهی به بهانه هفتمین روز درگذشتش
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

امیرمنصور رحیمیان| در ابتدا باید بگویم که این نوشته اصلا نگاهی به زندگی آدم های مرده نیست- چراکه در این روزگار با چند کلیک در گوگل، به اطلاعات ریز زندگی هرکسی دست می یابید- این گلایه ای است از رویارویی ما با مرگِ آدم هایی که زندگی خود را وقف زیباتر کردن دنیای پیرامونمان کردند و از آموزش آن به دیگران هم ابایی نداشتند. همین چند روز قبل بود که خبرش را دیدم؛ لابه لای حجم بی انتهای اخباری که هر روز می شنویم و می بینیم. لابه لای هیاهوی خبرهای جنگ، مرگ، طغیان، طوفان و هزار درد و مرض ناخجسته دیگر؛ اخباری که بیشتر بیم روزهای ناطور و شب های ناجور را می دهند تا نوید روزهای آفتابی و شب های پرستاره. خبر درگذشت مسعود عربشاهی شوکه کننده و غمگین، برای چند ثانیه و شاید کمتر، نشسته بود بر پیشانی خبرگزاری ها، آن هم بعد از اینکه دو روز از مرگ آقای نقاش در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان عرفان گذشته بود؛ مرگی در سکوت و تنهایی و در رخوت و دست دست کردن خبرگزاری هایی که کارشان با این طور خبرها بار نمی شود. لابد درگذشت یک نقاش را در مقایسه با خبرهایی از جنس همان رنگ ولعاب مذکور خبر چندان جنجالی ای به حساب نمی آورند؛ خبرهای به ظاهر مهمی که در اینستاگرام بالا و در توئیتر پایین ورق می خورند و بلافاصله جایشان را به خبرهای دیگر می دهند. فکر می کنم ما یک جای مسیر را اشتباه پیچیده ایم که عاقبت از اینجا سر درآورده ایم، والا چه دلیل دیگری را می شود متصور شد برای این همه بی رحمی به خودمان؟ بی توجهی دربرابر آدم هایی که سعی می کردند زیبایی را جلوی چشمان شب زده مان بگذارند. بگذریم. بالاخره یکی دو جا خبر را توئیت کرده یا در صفحه اینستاگرامشان منتشر کرده بودند که مسعود عربشاهی، نقاش مفهومی ایرانی، درگذشت؛ همین. حاصل یک عمر تحقیق و خلق در همین چند ثانیه و کمتر خلاصه شد. حافظه جمعی مردم به طرز بی رحمانه و مهوّعی، کوتاه است. انگار باید از همه نظر، زورمند و قدبلند باشی؛ همچنان که بزرگان بودند تا تو را ببینند یا بعد از مرگ هم چیزی داشته باشی که مردم به خاطر آن دنبالت بگردند و یادت کنند. در غیر این صورت به زودی از یادها می روی و به همان جایی برمی گردی که از آنجا آمده بودی. انگار هیچ وقت نبوده ای و قرار هم نیست که باشی. مسعود عربشاهی هم مثل خیلی های دیگر، اواخر عمرش کار نمی کرد و روند فراموشی اش از سال ها قبل شروع شده بود. او در آخر عمر تبدیل به پیرمرد هشتادوچهارساله ای شده بود که قلب و ریه اش مریض بود و لابد دردهای دیگری هم داشت، ولی آیا کسی یادش هست که همین پیرمرد، جوانی اش را صرف تحقیق درمورد هنر عصر مفرغ لرستانی و هنرهای ایلام باستان کرده بود و راهی برای نشان دادن آن نوع زیبایی اصیل و باریشه، روی بوم نقاشی یافته بود؟ نقاشی که با فرم و رنگ های زنده و محکم به دنبال بیان مفاهیم جدیدی برای چشمان مخاطبان بود؛ هنرمندی که دریافت جوایز متعدد از جشنواره های رنگارنگ، برایش دغدغه اصلی نبود. برای او دیده شدن زیبایی و هنر، سطحی کلان تر از نگارخانه ها و نمایشگاه ها و موزه ها داشت؛ برای همین هم حاصل یک عمر فعالیتش، چهار یا پنج جایزه اول بود. کسی که خودش را صرف این موضوع کرد تا زیبایی را از روی بوم به زندگی روزمره آدم ها بکشاند، هنرش را صرف ساخت تابلویی روی سطح عظیم بتونی به ابعاد 300متر در پارک طالقانی کرد. کارش را برد روی سردر وزارت صنایع ومعادن -که الان دراختیار یکی از ادارات بانک تجارت است- یا در بزرگراه های تهران، جابه جا تابلوهایی عظیم را روی سطح سیمانی کنارگذر درمقابل چشمان مردم پهن کرد؛ آثاری که کمابیش رو به نابودی و ویرانی است و به بهانه نوسازی چهره شهر، یکی یکی از گردونه نگاه خارج می شوند. همه ناراحتی ام از این است که با مرگ این هنرمند، آثار مفهومی او هم کم کم از چهره عمومی محو می شوند؛ سرنوشتی غم انگیز برای آثاری که مثل خود نقاش، می شود برایشان از لفظ مهجور و مظلوم استفاده کرد. نقل قولی از خودش خواندم که مؤید این نظریه است:
از مجلس شورای ملی سابق به من تلفن زدند که یک اثرتان را یافته ایم. خانه ای بزرگ و متروک در نزدیکی مجلس بود که به انباری مملو از گردوخاک و آشغال بدل کرده بودندش. یکی از تابلوهایم را از زیر کوهی از زباله بیرون کشیدند و گفتند این یکی سالم مانده است و بقیه بوم ها را هم چون نفهمیده اند چیست، برای ایزوگام کردن سقف اتاقِ کارگران استفاده کرده اند. همراهم به گریه افتاده بود. آن آثار را در زمان دانشجویی نقش زده بودم و همان نقاشی ای که در آن انباری مدفون کرده بودند، زمانی در سالن ناهارخوری آراسته مجلس بر دیوار نصب شده بود.
نقاشی که فارغ از تمام گرایش های سیاسی فقط به فکر هنرش و اعتلای آن بود و فقط چند ثانیه، غمگین و نکبت بار عکسش بر تارک خبرها بود. فقط چند ثانیه ناقابل، تا خبر بعدی بنشیند جایش و ما را بیشتر غرق در دنیای بی رحم خودمان کند.

لینک خبر :‌ شهرآٰرا نیوز

اصغر همت در آیین وداع با پیکر صادق توکلی، هنرمند پیشکسوت گفت: زمانی که پیکر آقای توکلی را می آوردند دیدم چقدر سبک است و در واقع فقط جسمش سبک نبود روحش هم سبک بود. او یک زاهد به تمام معنا بود اما زهدفروش نبود، این یک صفت خیلی مشخص است که این روزها بسیار بسیار می تواند با ارزش باشد، کسی که می توانست از زهد واقعی خود استفاده کند، اما این زهد را تنها برای خود نگه می داشت.
به گزارش رسیده، مراسم وداع با پیکر صادق توکلی صبح امروز یکم مهرماه با حضور ایرج راد رییس هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر و رییس شورای عالی خانه هنرمندان، اصغر همت و بهزاد فراهانی اعضای هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر، شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر، شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی، مهدی قلعه بازرس خانه تئاتر، حجت الاسلام و المسلمین محمود دعایی، هادی مرزبان، شکرخدا گودرزی، کریم اکبری مبارکه، خسرو احمدی، علی پویان، علی بی غم، مهدی صفاری نژاد، اتابک نادری، علی عابدی و جمعی از بازیگران و هنرمندان تئاتر برگزار شد.
در ابتدای این مراسم اصغر همت عضو هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر گفت: فکر نمی کردم به فاصله نزدیکی دوباره اینجا جمع شویم ولی خب تقدیر است دیگر، می گویند بازگشت همه به سوی اوست، زمانی که آقای توکلی را می آوردند دیدم چقدر سبک است و در واقع فقط جسمش سبک نبود روحش هم سبک بود و به آنجایی پرواز کرد که باید برود، خیلی جالب است که وقتی کسی می رود و همه متفق القولند روی اطلاق صفت های مثبت به او که بسیار کم در این روزها پیش می آید. صادق توکلی هر روز با یک یا دو نان بربری به خانه تئاتر می آمد و شاید حتی دو لقمه آن را نیز نمیخورد، نعمت به خانه تئاتر می آورد.
این بازیگر در وصف خصائل صادق توکلی بیان کرد: او یک زاهد به تمام معنا بود اما زهدفروش نبود، این یک صفت خیلی مشخص است که این روزها بسیار بسیار می تواند با ارزش باشد، کسی که می توانست از زهد واقعی خود استفاده کند، اما این زهد را تنها برای خود نگه می داشت.
سپس ایرج راد رییس هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر و رییس شورای عالی خانه هنرمندان به پشت تریبون رفته و گفت: صادق توکلی، کسی که همه وجودش صداقت، عشق و محبت بود، کسی که در سلام به همه پیشدستی می کرد، انسانی که به معنای واقعی وارسته، وقت شناس، عاشق کارش بود و تا آنجایی که توان و امکان داشت و می شد سعی بر این داشت که بر روی صحنه با مسئولیت کامل کارش را انجام دهد، او سعی بر این داشت که چه زمانی که جلوی دوربین بود و چه روی صحنه همواره خلوص نیت، صفا، پاکی و دوری از هر نوع تصنع گرایی کار خود را انجام دهد و به همین دلیل مهم نبود کاری کوتاه داشت یا کاری نسبتا بلند، همواره به دل می نشست و همواره صادق بود، صداقت داشت، انسانی بود که همه چیز خود را با صفا و خلوص نیت ارایه می کرد، هرگز شکوه نکرد، همیشه لبخند به لب داشت اما یک جا صدای بلند او را از درد در بیمارستان شنیدم، صدای فریادش مرا لرزاند و بسیار متاسف شدم. این انسان شریف همیشه در مقابل تمام ناملایمات و سختی های کار ایستاده بود و لبخند به لب داشت ولی در آن زمان چه درد جانکاهی می کشید که او را به فریاد واداشت.
ایرج راد در پایان یادآور شد: همه او را به خاطر صافی، پاکی و صداقتی که این روزها بسیار بسیار کم پیدا می شود دوست داشتند و به یاد ندارم کسی از او ناراحتی داشته باشد، اون انسانی یکرنگ و خالص بود و همانی بود که بود. برای همیشه در ذهن و خاطر ما باقی خواهد ماند.
پس از راد، بهزاد فراهانی عضو دیگری از هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر بیان کرد: متاسفانه زمانه زمانه بسیار تلخی شده که خیلی آنچه را می گوییم، پای آن نمی ایستیم، ما در انجمن خود چیزی حدود هزار و سیصد عضو داریم که تقریبا به جز کسانی که فوت کرده اند و از میانمان رفته اند، باقی صادق توکلی را خوب می شناختند و من آرزو داشتم آنقدر هم دیگر را دوست می داشتیم که اگر در زندگیمان به هم لطف نداشتیم حداقل در زمان وفات به هم لطف داشته باشیم، از آن هزار و سیصد نفر اعضای ما بخش اندکی دور هم جمع شده اند، در حالی که برخی از افراد هستند که لیاقت آنچنان بشکوهی دارند که می بایست همه خانه تئاتر در سوگشان دور هم جمع می شدند، شاید روزگار اینچنین باشد که هست. ما ظاهرا خیلی همدیگر را دوست داریم و باطنا روایت آنیم که شاعر می گوید: آنچه با ما آشنایان می کنند// کی روا دارد به کس بیگانه ای.
فراهانی در خصوص یادی که از صادق توکلی در ذهن او به جا مانده به بیان خاطراتی پرداخت و افزود: صادق از دلبستگان عرفان اشراقی این ملک بود، بر این باور بود که به کسی آزار نرساند و زیر آزار کسی نباشد، مردی بود بسیار وقت شناس، لبخندش سرجایش بود و هرگز با دست خالی نمی آمد؛ صادق عطر پاک پاکیزگی یک هنرمند را همیشه با خود حمل می کرد.
او در پایان آرزو کرد: آرزو می کنم روزی برسد که ما آرزومند نمیریم، متاسفانه در این مملکت هیچ هنرمندی نیست که شادکام بمیرد و علت آن این است که فضای حرفه ای ما متعلق به دوره قبل از قاجار است، ما هنوز که هنوز است حرمت های لازم را برای کاربردهای هنر درنیافتیم، در سیاست کلان این ملک، ما (به ویژه در تئاتر) جماعت زیادی هستیم. به هر حال نام و یاد صادق توکلی همیشه در دل ما هست و امیداورم روحش شاد باشد. از عزیزی شنیدم که وصیت کرده است در سوگ من سیاه نپوشید، اشک نریزید، از مفاهیم و آیین های مرسومه مرگ در این ملک استفاده نکنید، شادمان باشید، بکوبید و بزنید.
شهرام کرمی رییس مرکز هنرهای نمایشی به عنوان چهارمین سخنران گفت: به نمایندگی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری به خانواده توکلی و جامعه هنرمندان به خصوص خانواده تئاتر تسلیت عرض کنم. خیلی جای تأسف دارد که هر بار ما در یک جمعی دوباره در فقدان یک عزیز دور هم جمع می شویم.
کرمی همچنین به این نکته اشاره کرد: هر انسانی یکبار بیشتر فرصت زندگی ندارد و ما معتقدیم که هنر فضایی برای معنویت و انسان بودن ایجاد می کند، استاد با تمام وجود ثابت کردند که چقدر خوب خواهد شد که این نمایش بزرگ را با یک بازی انسانی تمام و کمال انجام دهند که در فقدان او ما از خصلت های نیک ایشان یاد کنیم. بزرگترین نمایش زندگی صادق توکلی در همین زندگی بود، کسی که با خصلت های نیکو او را می شناسند، او هم برای گروهی که در کنارش کار می کردند و هم برای جامعه هنری نشان یک انسان والا بود. امیدوارم این ضایعه تلنگری برای جامعه تئاتری باشد تا قدر انسان های نیک و هنرمندان را در زمان حضور و حیات آنها را بیشتر بدانیم.
شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر به عنوان آخرین سخنران به جایگاه دعوت شد و گفت: در خاطره عالم هستی عکس های بسیاری به شکل ناگهانی و بی خبر از ما در حالت طبیعی ثبت شده است، که اگر مرورشان کنیم ممکن است که به مهربانی ها یا تلخ کامی هایی ارجاع پیدا کنند که از خود رفتاری را باقی گذاشته ایم که شاید این رفتار پسندیده یا ناپسند است. خانواده استاد خوشحال باشند که عکس هایی از این استاد در این عالم و در ذهن، روح و خاطر دوستانش باقی مانده که تلخ کامی در آن پیدا نمی شود.
مدیرعامل خانه تئاتر در پایان یادآور شد: اگر بر اساس مولفه های دینی ما انسان خدا باشیم متوجه این می شویم که گاهی اوقات کرنش ها یا تواضع هایی کرده ایم که تنها در برابر انسانی دیگر بوده و در تعریف انسان خدا بودن نمی گنجیده است. اما با مرور خاطرات صادق توکلی کرنش بی جا یا رفتار ناصواب از او نمی بینیم، او بی شک انسان خدا بود و این خداگونگی سبب شده تا رفتار الهی او در ذهن ما ثبت شود. خانه تئاتر در این غم شریک است، خود را در کنار این بزرگواران می بیند، خانواده بزرگ تئاتر قدرشناس این بزرگوار و زحمات او هست و هرجایی که نیاز باشد سعی می کنیم نفس و مهربانی او را تکثیر کرده و از او یاد کنیم.
سپس فاضل جمشیدی به اجرای قطعه موسیقی کاروان پرداخت.
در ادامه این مراسم فرزند صادق توکلی به نمایندگی از خانواده او گفت: من از طرف تمام اعضای خانواده ام از همه شما تشکر می کنم که ما را در یک بسیار تلخ زندگیمان که از سر جبر مجبوریم تن سرد پاره تن خود را با دست های خود به دامان مادر طبیعت بسپاریم همراهی می کنید. بسیار تشکر می کنیم از مسئولین خانه تئاتر، خانه هنرمندان و مرکز هنرهای نمایشی که فروتنانه و بی منت از ابتدا زحمات پدر را بر دوش داشتند، ما را تنها نگذاشتند همیشه یار و همراهمان بودند. از همه دوستان و مسئولان تشکر ویژه داریم و تنها می توانیم بگوییم که متشکریم.
این مراسم با نمازگزاری حجت الاسلام والمسلمین دعایی بر پیکر مرحوم صادق توکلی پایان یافت.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
تهران- ایرنا- رئیس مرکز هنرهای نمایش در آیین تشییع پیکر صادق توکلی گفت: ایشان با تمام وجود ثابت کردند چقدر خوب خواهد شد که در زندگی این نمایش بزرگ را با یک بازی انسانی تمام و کمال انجام دهیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

صادق توکلی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون جمعه گذشته (29 شهریور) بعد از مدتی بیماری در سن 78 سالگی درگذشت. حیاط خانه هنرمندان امروز (دوشنبه/ اول مهر) میزبان شماری از علاقه مندان و اعضای خانواده تئاتر و سینما بود که برای بدرقه توکلی به خانه ابدی گرد هم آمده بوند.

بر اساس گزارش رسیده از خانه تئاتر، آیین تشییع پیکر صادق توکلی با حضور ایرج راد رئیس هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر، اصغر همت و بهزاد فراهانی از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر، شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر، شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی و حجت الاسلام و المسلمین محمود دعایی و جمعی از هنرمندان این حوزه شامل هادی مرزبان، شکرخدا گودرزی، کریم اکبری مبارکه، خسرو احمدی، علی پویان، علی بی غم، مهدی صفاری نژاد، اتابک نادری، علی عابدی و جمعی از بازیگران و هنرمندان تئاتر برگزار شد.

کرمی بعد از تسلیت به نمایندگی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری به خانواده توکلی و جامعه هنرمندان گفت: هر انسانی یکبار بیشتر فرصت زندگی ندارد و ما معتقدیم هنر فضایی برای معنویت و انسان بودن ایجاد می کند، استاد با تمام وجود ثابت کردند چقدر خوب خواهد شد که این نمایش بزرگ را با یک بازی انسانی تمام و کمال انجام دهند که در فقدان او ما از خصلت های نیک ایشان یاد کنیم. بزرگترین نمایش زندگی صادق توکلی در همین زندگی بود، کسی که با خصلت های نیکو او را می شناسند، او هم برای گروهی که در کنارش کار می کردند و هم برای جامعه هنری نشان یک انسان والا بود. امیدوارم این ضایعه تلنگری برای جامعه تئاتری باشد تا قدر انسان های نیک و هنرمندان را در زمان حضور و حیات آنها را بیشتر بدانیم.

همت با بیان اینکه فکر نمی کردم به فاصله نزدیکی دوباره اینجا جمع شویم اظهار داشت: توکلی یک زاهد به تمام معنا بود اما زهدفروش نبود، این یک صفت خیلی مشخص است که این روزها بسیار با ارزش است کسی که می توانست از زهد واقعی خود استفاده کند، اما این زهد را تنها برای خود نگه می داشت.

راد نیز با بیان اینکه توکلی، همه وجودش صداقت، عشق و محبت بود، انسانی که به معنای واقعی وارسته، وقت شناس، عاشق کارش بود و تا آنج که توان و امکان داشت سعی می کرد روی صحنه با مسئولیت کامل کارش را انجام دهد و چه جلوی دوربین و چه بر صحنه همواره خلوص نیت، صفا، پاکی و دوری از هر نوع تصنع گرایی کار خود را انجام می داد. هرگز شکوه نکرد، همیشه لبخند به لب داشت اما یک جا صدای بلند او را از درد در بیمارستان شنیدم، صدای فریادش مرا لرزاند و بسیار متاسف شدم. این انسان شریف همیشه در مقابل تمام ناملایمات و سختی های کار ایستاده بود و لبخند به لب داشت ولی در آن زمان چه درد جانکاهی می کشید که او را به فریاد واداشت.

فراهانی نیز با بیان اینکه زمانه بسیار تلخی شده است زیرا پای آنچه می گوییم نمی ایستیم خاطرنشان کرد: ما در انجمن خود چیزی حدود هزار و سیصد عضو داریم که همه آنها توکلی را خوب می شناسند اما از آن تعداد بخش اندکی دور هم جمع شده اند، در حالی که برخی لیاقت آنچنان با شکوهی دارند که باید همه خانه تئاتر در سوگشان دور هم جمع شوند.

ایشان از دلبستگان عرفان اشراقی بود، بر این باور بود که به کسی آزار نرساند و زیر آزار کسی نباشد، مردی بود بسیار وقت شناس، لبخندش سرجایش بود و هرگز با دست خالی نمی آمد؛ صادق عطر پاک پاکیزگی یک هنرمند را همیشه با خود حمل می کرد.

گیل آبادی تصریح کرد: اگر بر اساس مولفه های دینی ما انسان خدا باشیم متوجه این می شویم گاهی اوقات کرنش ها یا تواضع هایی کرده ایم که تنها در برابر انسانی دیگر بوده و در تعریف انسان خدا بودن نمی گنجیده است. اما با مرور خاطرات صادق توکلی کرنش بی جا یا رفتار ناصواب از او نمی بینیم، او بی شک انسان خدا بود و این خداگونگی سبب شده تا رفتار الهی او در ذهن ما ثبت شود. خانه تئاتر در این غم شریک است، خود را در کنار این بزرگواران می بیند، خانواده بزرگ تئاتر قدرشناس این بزرگوار و زحمات او هست و هرجایی که نیاز باشد سعی می کنیم نفس و مهربانی او را تکثیر کرده و از او یاد کنیم.

حجت الاسلام والمسلمین دعایی در پایان این مراسم بر پیکر مرحوم صادق توکلی نماز میت را قرائت کرد و این بازیگر پیشکسوت بعد از عمری تلاش در صحنه تئاتر و پرده سینما به خانه ابدی رفت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
موسسه خانه کتاب در هفته اول مهر میزبان سه نشست تخصصی در حوزه کتاب است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب ؛ چهارمین نشست از مجموعه نشست های فرهنگ و دانشگاه با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به نقد و بررسی کتاب اجتماعات علمی و دانشگاه ایرانی اختصاص دارد.

این نشست با یادی از زنده یاد سید محمد امین قانعی راد مولف کتاب دوشنبه (اول مهر ماه) ساعت 16 با حضور هادی مرجائی و کیوان الستی در سرای کتاب برگزار می شود.

موسسه خانه کتاب و انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، نشست نقد کتاب تأملی بر کیفیت خدمت در محیط کتابخانه را سه شنبه (2مهرماه) ساعت 17 در سرای اهل قلم برگزار می کنند.

در این نشست داریوش علیمحمدی، فرامرز مسعودی و محمد زره ساز درباره کتاب تأملی بر کیفیت خدمت در محیط کتابخانه سخنرانی می کنند.

همچنین، به مناسبت هفته دفاع مقدس، نشست نقد و بررسی کتاب از آن هجده ماه و هفت روز چهارشنبه (سوم مهرماه) ساعت 16با حضور شهلاآبنوس، حمیدبابایی و نازنین جودت در سرای اهل قلم برگزار می شود.

سرای اهل قلم در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه نصیر پلاک 2 واقع است.

سرای کتاب در خیابان انقلاب اسلامی، بین فلسطین و برادران مظفر، پلاک1080، طبقه منهای دو واقع است.

پایان پیام/ 31

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
عضو هیات مدیره شورای کتاب کودک می گوید ناشرانی که عمیقا به عرضه کتاب باکیفیت برای کودکان و نوجوان ها اعتقاد دارند، نمی توانند به آنچه که ارزش می دانند بپردازند. آن ها همواره مجبورند نیم نگاهی هم به بازار و سلیقه مخاطبان داشته باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

خبرگزاری شبستان ، سرویس فرهنگی: بررسی فراز و فرودهای ادبیات کودک و نوجوان، نیازمند شناخت پارامترهای تاثیرگذار بر این ژانر ادبی است. در تحلیل موفقیت یا عدم موفقیت ادبیات کودک و نوجوان، ممکن است مولفه هایی چون وضعیت بازار نشر و سیاست گذاری این حوزه، ممیزی و اعمال سلیقه در آن و همچنین نقش ترجمه کتاب های خارجی بر فروش تالیفات داخلی چنان که باید دیده نشود. سیاستگذاری در حوزه کتاب کودک از جمله حساس ترین بخش های مدیریت فرهنگی یک کشور به حساب می آید چرا که با تقنین حرفه ای در این زمینه می توان پیدایی جریان هایی تاثیرگذار در این ژانر ادبی را انتظار داشت. ممیزی پارامتر مهم دیگر است که بر اساس آن، ممیز مسئولیت تایید، رد یا اصلاح کتاب ها را برعهده دارند؛ به همین خاطر همواره ممیزی یک کتاب احتمال اعمال سلیقه وجود دارد. در سال های گذشته راهکارهایی کلان و جزیی برای شفافیت ممیزی کتاب ها پیشنهاد شده و برخی از آن ها به اجرا درآمده است اما بحث در این زمینه همچنان در فضای فرهنگی کشور ادامه دارد. نقش ترجمه در بازار نشر ادبیات کودک و نوجوان موضوع دیگری است که نباید از آن غافل شد. ادبیات کودک و نوجوان ایران همچون سایر گونه های ادبی مدرن، از ابتدای شکل گیری تا کنون لاجرم متاثر از ترجمه آثار خارجی است. موضوعی که فواید و مضرات خاص خود را دارد اما آن چه در این میان از اهمیت فراوان برخوردار است، تحلیل دقیق نسبت کتاب های ترجمه و تالیفی در بازار نشر کودک و نوجوان و تلاش برای دستیابی به جریانی بومی و در عین حال قابل عرضه در عرصه جهانی است. مسعود ناصری ، از فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان و عضو هیات مدیره شورای کتاب کودک است. با او درباره تاثیر پارامترهای ذکر شده در بالا بر ادبیات کودک و نوجوان کشور به گفتگو نشسته ایم:

بازار نشر کودک چطور است؟

در دوره های مختلف بنا به سیاست گذاری هایی که وجود دارد ما یک فراز و نشیبی در بازار نشر کتاب کودکان داریم.

در برخی برهه ها، سیاستگذاری نادرست موجب شده ناشران خصوصی که نیاز به حمایت بیشتر و وسیع تر دارند دچار بحران شوند؛ ناشرانی که در فضای حرفه ای تری کار می کنند و همواره تلاش می کنند انتخاب های بهتری را به بازار کتاب عرضه کنند.

چالش ملموس این گونه انتشاراتی ها در بازار نشر ایران چیست؟

به عنوان نمونه، بسیاری از ناشران فعال در بخش خصوصی را می شناسم که در انتخاب کتاب برای ترجمه بسیار با احتیاط عمل می کنند. آن ها بسیاری از آثار مورد نظر خود را حذف می کنند؛ چرا که پیش بینی می شود فروش خوبی نداشته باشند.

بنابراین ناشران خصوصی همواره با یک دوگانگی روبرو هستند.

دقیقا، در بررسی روند فعالیت ناشران خصوصی، همواره نکته ای خودنمایی می کند. این که ناشرانی که عمیقا به عرضه کتاب خوب برای کودکان و نوجوان ها اعتقاد دارند، نمی توانند به آنچه که ارزش می دانند بپردازند. آن ها همواره مجبورند در کنار دغدغه کیفیت آثار خود، نیم نگاهی هم به بازار و سلیقه مخاطبان داشته باشند.

همواره در گفتگو با اهالی نشر، از ممیزی به عنوان یکی از موضوعات مهم حوزه نشر یاد می شود. این مساله در ادبیات کودک و نوجوان چه نمودی دارد؟

به عنوان بررس های کتاب کودک بعد از خواندن کتاب، متوجه می شویم مشکلاتی مربوط به ممیزی است.

مثلا در داستان کودک وقتی شخصیت خوب داستان خوک است گاهی ممیزی می خواهد که به گربه تبدیل شود که ماهیت داستان را تغییر می دهد یا داستان با گربه همخوانی ندارد. یا مثلا رابطه کودک و سگ حذف می شود. بسیاری از این ها در حوزه ترجمه بیشتر این اتفاق می افتد.

کارهای ترجمه را آثار با کیفیت تری می دانید یا آثار تالیفی؟

مشخصا کارهای ترجمه. گزارش های سالانه شورای کتاب کودک به ما نشان می دهد که درصد بسیار بالایی از آثار ترجمه وارد فهرست های چهار ستاره و پنچ ستاره می شوند. یعنی از حد متوسط بالاتر. ولی درصد بسیاری از آثار تالیفی ما از سه ستاره پایین تر هستند. این ها نشان دهننده این است که آثار ترجمه به لحاظ ادبی قدرت بیشتری دارد تا آثار تالیف.

این ترجمه های موفق پرطرفدار دربردارنده چه موضوعاتی هستند؟

موضوع های متنوعی که جهانی هست و در همه جای دنیا دغدغه های بچه هاست. در بسیاری از آثار ترجمه شما می بینید که در محیط های آموزشگاهی و مدرسه رخ می دهد. مثل سری کتاب های نیکلا. خب کودک خودش را می بیند و نیکلاها را دوست دارد.

پایان پیام/ 14

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
شورای سیاست گذاری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران زمان برگزاری این رویداد فرهنگی را تعیین کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جلسه اعضای شورای سیاستگذاری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران درباره زمان برگزاری این نمایشگاه بحث و تبادل نظر شد و با توجه به تقارن تقویم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با ایام ماه مبارک رمضان، سه گزینه زمانی برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران مطرح شد؛ برگزاری نمایشگاه کتاب تهران همزمان با ماه مبارک رمضان، برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در نیمه دوم سال و برگزاری نمایشگاه کتاب بر اساس تقویم نمایشگاه با جابه جایی چندروزه.

پس از مشورت اعضا، دو گزینه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در نیمه دوم سال و همزمان با ماه مبارک رمضان به دلایل مسائل فنی و اجرایی منتفی و در نهایت تاریخ 26 فرودین تا 5 اردیبهشت سال 99 به عنوان زمان برگزاری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران اعلام شد.

همچنین در این جلسه مصوب شد فراخوان انتخاب شعار نمایشگاه کتاب تهران از طریق موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران منتشر شود.

در نخستین جلسه شورای سیاست گذرای سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که با ریاست محسن جوادی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، مهدی فیروزان، هومان حسن پور، مهدی اسماعیلی راد، محسن چینی فروشان، ایرج ضرغام، میثم نیلی، علیرضا سبحانی نسب، فریدون عموزاده خلیلی، محمدجواد مرادی نیا، ابراهیم حیدری، قادر آشنا و ایوب دهقانکار حضور داشتند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
وقتی محمود شهبازی همراه محمد بروجردی به همدان آمد، هیچ کس فکر نمی کرد او فرمانده جدید استان همدان باشد، چرا که در بین اعضای شورای فرماندهی سپاه استان همدان آدم های استخوان دار و مطرحی بودند که می توانستند به این سمت منصوب شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری موج

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، شهید محمود شهبازی دستجردی در سال 1337 در اصفهان متولد شد. تحصیلاتش را در اصفهان به پایان رساند و در سال 1356 در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد.

شهبازی فعالیت های سیاسی خود را با مطالعه کتاب های استاد مطهری و علامه طباطبایی آغاز کرد و پای مجالس سخنرانی آیت الله طاهری شرکت می نشست. وی عمده فعالیت های خود را در مسجد شفیعی انجام می داد. محمود که به خاطر فعالیت های مستمر سیاسی اش در اصفهان، شناخته می شد، در نخستین راهپیمایی اصفهان نقش فعالی داشت. با ورود امام خمینی (ره) به ایران، مسئولیت امنیت بهشت زهرا (س) را بر عهده گرفت و در اسفند همان سال، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.

محمود شهبازی در روز 13 آبان 1358 به همراه شهید محسن وزوایی در تسخیر لانه جاسوسی شرکت کرد و در سال 1359، برای سازماندهی سپاه پاسداران شهر همدان به این شهر رفت و پس از چندی نیز به فرماندهی سپاه پاسداران همدان منصوب شد.

شهبازی در عملیات بیت المقدس و فتح المبین شرکت داشت و سرانجام در روز دوم خرداد 1361، در آستانه فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس در اثر اصابت ترکش خمپاره، به شهادت رسید.

شهید حسین همدانی از جمله دوستان شهید شهبازی بود که مدتی طولانی همراه و همرزم وی بود. خواندن خاطرات سردار همدانی می تواند ابعاد شخصیتی شهید شهبازی را روشن کند و درک درستی از منش و اندیشه این شهید بزرگ وار را به مخاطب ارائه دهد.

در کتاب مهتاب خین که حاصل گفت وگوی حسین بهزاد با سردار همدانی است به طور مفصل به شخصیت شهید شهبازی پرداخته شده است. به مناسبت ایام دفاع مقدس بخش هایی از این کتاب که در ارتباط با شهید شهبازی است منتشر خواهد شد که قسمت اول آن را در ادامه می خوانید:

فرمانده جوان اصفهانی

اواخر اسفند 1359 که از سپاه استان همدان پیغام رسید: همدانی، هر چه سریع تر به همدان بیا کار مهمی با شما داریم. حوالی عصر بود که به همدان برگشتم. نماز را به امامت حجت الاسلام جوادی اقامه کردیم. بعد شورای فرماندهی سپاه استان با شش عضو باقی مانده اش تشکیل جلسه داده و دوستان گفتند: قرار است همین امشب برادر بروجردی بیاید و رسماً فرمانده جدید سپاه استان را معرفی کند.

محمد نوری مسئول واحد اطلاعات سپاه، سعید فرجیان زاده مسئول واحد پرسنلی سپاه استان، حاج نیکومنظر ، اسماعیل فدایی مسئول واحد روابط عمومی سپاه استان، حاج محمد سماوات مسئول واحد امور مالی و واحد تدارکات و حجت الاسلام محمد جوادی مسئول دفتر نمایندگی حضرت امام در سپاه استان همدان بودند این شش نفر باقی مانده آن شورای فرماندهی 9 نفره بودند که سه نفرشان طایفه نوروزی، قشمی و ترابی روز اول جنگ در پاسگاه تیله کوه توسط دشمن به اسارت گرفته شدند مسئولیت اداره فرماندهی واحد بسیج و این واحد نیروی انسانی را جانشین های این سه نفر به عهده داشتند.

بحث اول اعضای شورا درباره رسمیت بخشیدن به عضویت پاسداران ذخیره سپاه همدان بود. تا قبل از تشکیل آن جلسه در سپاه همدان دو رده نیرو داشتیم، رده اول، نیروهای کادر رسمی بودند. شرایط عضویت آنها خیلی سفت و سخت بود. اینان حتماً بایستی سابقی مبارزه قبل از انقلاب در کارنامه شان داشته و در محافل معتبر انقلابی - مذهبی استان از تشخص وجاهت بالایی برخوردار می بودند. رده دوم نیروهای ما بچه های مذهبی فعال طرفدار انقلاب بودند که عموما از سال 1357 وارد گود مبارزه شدند.

از لحاظ دانش سیاسی و معلومات مذهبی آدم های پخته ای نبودند ولی شور مذهبی، ایمان به اسلام و خط حضرت امام (ره) در آنها موج می زد. به تعبیری می توان گفت این ها درواقع بسیجی های ما بودند که به فعال شدن جوهره مکتبی و مبارزاتی آنها امید زیادی بسته بودیم. در بحث جذب نیرو در قیاس با پاسداران رسمی نسبت به این بچه ها سخت گیری کمتری به عمل می آمد. در آن جلسه اول بر سر ارتقاء سطح این نیروها به تفصیل بحث شد و نسبت به اعطای عضویت رسمی به شماری از آن ها توافق کلی به عمل آمد.

حدود یک ساعت بعد از نماز مغرب و عشا بود که شهید بروجردی و فرمانده جدید سپاه استان، از کرمانشاه به همدان رسیدند و آمدند به سپاه استان. حین استقبال و دیده بوسی با آقای بروجردی دیدیم که در معیت ایشان یک پاسدار جوان آمده، چهره ای نورانی ابروها و چشم هایی سیاه و محجوب و محاسن آراسته و بلندی داشت. خیلی کم حرف بود و لهجه اصفهانی داشت ابتدا به ساکن فکر کردیم از همکاران آقای بروجردی و یا دوستان ایشان است حتی به مخیله احدی از حاضران در جلسه هم خطور نمی کرد که همین جوان محجوب ناشناس قرار است تا دقایقی دیگر به عنوان فرمانده سپاه استان معرفی بشود.

چراکه در بین اعضای شورای فرماندهی سپاه استان همدان آدم های جا افتاده و شناخته شده ای داشتیم از قبیل آقایان حجت الاسلام جوادی، نیکومنظر، سماوات و دیگران توقع داشتیم یک چنین اشخاص استخوان دار و مطرحی را به فرماندهی سپاه استان منصوب کنند؛ اما آن شب دیدیم آقای بروجردی می خواهد یک فرد ناشناس را که در قیاس با دوستان عضو شورای فرماندهی سپاه استان جوان نو خواسته ای به نظر می رسید به عنوان سپاه معرفی کند طبیعی بود که این امر برای اذهان حضار جلسه قدری ثقیل بود.

آقای بروجردی برای ما از این جوان ناشناخته یک معارفه دقیقی به عمل آورد. ایشان گفت؛ برادرمان محمود شهبازی دستجردی از مبارزین مذهبی فعال جنبش دانشجوئی در قبل از انقلاب بوده، ضمن اینکه ایشان شاگرد شاخص کلاس های معارف اسلامی استاد علی اکبر پرورش هستند. این برادر عزیز ما دانشجوی رشته مهندسی صنایع در دانشگاه علم و صنعت تهران است. روز دوازدهم بهمن 1357 در کمیته مردمی استقبال از رهبر انقلاب آقای شهبازی مسئولیت برنامه ریزی تامین امنیت حضرت امام، در بهشت زهرا (ره) را بر عهده داشت. ضمن آنکه از عناصر برجسته دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا هم بوده.

بعد آقای بروجردی گفت در این رابطه نکته ای را خدمت شما عزیزان می کنند که تقاضا دارم عجالتاً آن را جای دیگری عنوان نکنید. مطلبی که می گویم صرفاً با هدف آشنایی بهتر شما با این برادر عزیز است. بعد از شکست تهاجم نظامی عناصر نیروی دلتای ارتش آمریکا در صحرای طبس وقتی که قرار شد جاسوسان آمریکایی را در سطح استان های کشور تقسیم و نگهداری کنند.

برادرمان شهبازی تعدادی از این جاسوس ها را آورد و آن ها را در همین شهر همدان مخفی کرد. مسئولیت حفاظت از آنها را هم سپرده به یکی از بچه های سپاه همدان سوابق سپاهی گری و نظامی ایشان هم درخشان است. شهبازی، عضو دفتر هماهنگی ستاد مرکزی سپاه بوده و از شروع جنگ در جبهه سرپل، به همراه بچه های گردان 9 سپاه تهران متصدی شناسایی شبانه روزی خطوط و مواضع ارتش بعث شده است.

محمود شهبازی پیشتر هم به همدان رفت و آمد داشت منتها ما از این ماجرا اطلاعی نداشتیم. بعد از شروع جنگ به واسطه اینکه محمود شهبازی در معیت محسن وزوایی در محور چپ جبهه سرپل ذهاب و منطقه برآفتاب مشغول شناسایی بود ما اسم او را شنیده بودیم. ولی تا به آن شب با همدیگر ملاقات حضوری قبلی نداشتیم، چه این که دانستیم برادرمان وزوایی از بچه های دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بوده اما از ارتباط شهبازی با آن مجموعه اطلاعی نداشتیم.

ادامه دارد ...

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
محمدباقر کلاهی اهری گفت: چرخ زدن با دلتنگی دومین مجموعه شعر من است که قرار بود، سال 56 منتشر شود؛ اما به دلایلی آن را منتشر نکردم و این مجموعه بعد از 42 سال در نمایشگاه کتاب امسال عرضه شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : روزنامه همشهری

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدباقر کلاهی اهری، شاعر و نویسنده پیشکسوت خراسانی امروز وارد 69 سالگی شد. این شاعر و نویسنده در توضیح فعالیت های این روزهای خود به ایبنا گفت: این روزها هم می نویسم و هم می خوانم و به این شکل خودم را سرگرم می کنم. من اول مهر 1329 متولد شدم. یکی از دوستان تعریف می کرد که در کودکی معلم انشاء به او گفته بود که زندگی خود را شرح دهد و دوستم نوشته بود در سال فلان به دنیا آمدم؛ آموزگار گفته بود، دست نگه دار، نگو به دنیا آمدم؛ بگو به مشهد آمدم؛ چراکه دنیا خیلی بزرگ است و آدم های کمی به دنیا می آیند. من هم در سال 29 به دنیا نیامدم، به مشهد آمدم.

این شاعر در توضیح آثار جدیدش گفت: امسال مجموعه شعر از نو تازه شویم را که در سال 73 در نشر نیکا مشهد منتشر شده بود، با طرح هایی از رضا فردوسی و نقاشی جلد آیدین آغداشلو از سوی نشر آرادمان منتشر کردم. همچنین مجموعه شعر چرخ زدن با دلتنگی ، نیز از آثار جدیدیم بود که آن نیز امسال و از سوی نشر آرادمان منتشر شد. در این مجموعه طرح ها و نقاشی هایم نیز آمده است.

وی ادامه داد: این طرح ها را با پیشنهاد دوستان در کتاب آورده ام؛ چراکه اصرار داشتند این کارها باید در جایی به نمایش درآید. در توضیح بیشتر مجموعه شعر چرخ زدن با دلتنگی باید بگویم که سال ها پیش کتابی داشتم که با ناشر توافق کردیم، آن را منتشر نکنیم و این همان کتاب است. این اتفاق سال 56 رخ داد. در آن سال ها به یکباره فضای سیاسی باز شد و کتاب هایی زیادی که پشت سانسور گیر کرده بودند، به شکل عجولانه به بازار آمدند. در آن شرایط فضا را برای نشر کتاب مناسب ندیدم؛ از این رو این کتاب هیچ وقت چاپ نشد.

کلاهی اهری در توضیح دلایل چاپ نشدن این مجموعه شعر گفت: در همان سال ها باقر مومنی کتابی به نام درد اهل قلم منتشر کرد و در آنجا به صفر تا صد موضوع سانسور پرداخت؛ همین موضوع سر و صدای زیادی به پا کرد. در آن سال ها سانسور کتاب حذف شد. الان فرصت نیست که برای شما تعریف کنم اما همین سانسور یک سنگری شده بود برای قایم شدن عده ای که دائم ادعا می کردند، ما کارهای بسیار زیادی داریم که اجازه انتشار به آن را نمی دهند. وقتی این قانون برداشته شد، همه دیدند که این حرفا فقط ادعا بوده است.

وی افزود: در آن سال ها یک سری کتاب های عجولانه با ترجمه های مارکسیستی به شکل افست به بازار آمد. این کتاب ها به کتاب های جلد سفید معروف بودند و دلیل آن این بود که جلد برای آنها چاپ نمی شد. در واقع ناشر فرصتی نداشت تا برای این کتاب ها جلد چاپ کند و یک مقوای سفید می چسباند و می فروخت؛ در نتیجه شرایطی پیش آمد که کتاب های کمی جدی ترمز کشیدند. من هم چنین تصمیمی گرفتم؛ چراکه ناشرم شهرستانی بود و در آن فضا نمی توانست رقابت کند.

این شاعر خراسانی در توضیح کتاب چرخ زدن با دلتنگی اظهار کرد: حال برمی گردیم به سال 1397 که رضا عابدین زاده پیشنهاد داد که بخشی از شعرهای سال 56 را به همراه چند شعر جدید و طرح هایی که خودم کشیده بودم، تحت عنوان کتابی با همان نام قدیمی یعنی چرخ زدن با دلتنگی منتشر کنم که سرانجام این کتاب از سوی نشر آرادمان منتشر شد.

وی ادامه داد: در واقع این دومین کتاب من است که بعد 42 سال زیر خط چاپ رفته است؛ چراکه نخستین کتاب من سال 55 منتشر شد و قرار بود که این دومین اثرم باشد. من از سال 55 تا 70 کتابی چاپ نکردم؛ چراکه به دلیل جنگ و انقلاب، فضایی بر جامعه حاکم بود که من نمی توانستم کاری عرضه کنم. بنابراین کار به ناشر ندادم. با گذشت زمان و در اوایل دهه 70 یک چرخه جدیدی ایجاد شد که من در آن فضا چند کتاب چاپ کردم.

کلاهی اهری با اشاره به انتشار مجموعه شعر جدیدش در نمایشگاه سال آینده اظهار کرد: با ناشری در مشهد قرارداد دارم و قرار است تا شعرهایی از من را به انتخاب رضا عابدین زاده منتشر کند. این مجموعه در آن تابستان که گریستم نام دارد که به همراه تعداد دیگری از طرح های من از سوی نشر سپیده باوران در مشهد منتشر خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

در کشور ما متاسفانه مردم با کتاب ها قهر بوده و به همین سبب سرانه مطالعه بسیار پایین و به اذعان سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه نگاه و در تاریخ 4 شهریور ماه سال گذشته حدود 12 دقیقه و نیم برای کتابخوانی و حدود 20 دقیقه سرانه مطالعه مجلات، روزنامه ها و فضای مجازی هم برای هر ایرانی می باشد که در مقایسه با کشورهای پیشرفته دنیا بسیار کم برآورد می شود. به همین منظور خبرگزاری علم و فناوری در فارس تصمیم بر آن دارد که در هر دوشنبه کتاب هایی را برای مخاطبین خود معرفی نماید تا علاقه مندان با چشمانی باز و با آگاهی کتاب های خود را خریداری و مطالعه نمایند، پس هر دوشنبه با ما باشید در "دوشنبه ها با کتاب " .

بانک اطلاعاتی چیست؟

ساده ترین مثال از بانک اطلاعاتی دفترچه یادداشت روزانه شماست که برای جستجوی اطلاعات و یا یادآوری موارد روزانه از آن بهره می برید. به زبان ساده این اطلاعات مفید در قسمت هایی دسته بندی می شوند مثل دفترچه تلفن که شما از روی حروف الف دسترسی راحت تر و سریع تری به اطلاعات آن دارید

امروز تایپ چند حرف در تکس باکس یک بانک اطلاعاتی و فشردن یک دگمه ،کاربر را با پرونده و حجم زیادی از اطلاعات مورد نظر ش مواجه می کند ، نرم افزارهای مختلفی برای سامان دهی اطلاعات و جود دارد .

یکی از نرم افزارهای مخصوص این کار نرم افزار Access از سری خانواده Office می باشد که بنا به سادگی و نیازی که مردم به دیگر نرم افزار های این خانواده دارند به روی اکثر سیستم ها نصب می باشد که این خود یک امتیاز مفید است، یکی دیگر از نرم افزار های مخصوص این کار نرم افزار FoxPro از شرکت معروف Microsoft می باشد که البته این را باید بگوییم که اولین ورژن های این نرم افزار برای شرکت دیگر بود و به دلیل شروع یک پرژه بزرگ و این تفکر که این نرم افزار نا موفق بوده و به درد نخور است تمامی امتیاز آن را به شرکت صاحب امتیاز کنونی فروخت و این شرکت با توسعه این نرم افزار از ورژن های داسی آن به بالا این نرم افزار را به صورت کاملاً پیشرفته در آوردند که در آخر آن را در سری خانواده Visual قرار دادند و حتی در سال 98 آن را با نرم افزار های مانند بیسیک و یا سی هم ردیف کردند ودر این اواخر حتی با پیشرفت برای خود نرم افزاری جداگانه شد و با ورژن های 7 و 8 به بازار ارائه شده، یکی از نکات منفی این نرم افزار این است که به دلیل سنگینی حجم و اجرای برنامه در هر سیستمی قابل پیاده کردن نیست.

یکی دیگر از نرم افزار های این سیستم (بانک اطاعاتی) نرم افزار Oracel است که یکی از قوی ترین نرم افزار ها دی این رابطه است .

نمونه ای دیگر از بانک ها نرم افزار و بانک SQL می باشد. MySQL نیز یکی دیگر از انواع طراحی بانک های اطلاعاتی است.

اما این نرم افزارها بستر طراحی را فراهم می کنند و دانش ، خلاقیت و تفکر یک طراح بانک اطلاعاتی مناسب را برای کاربران آماده و مورد استفاده می نماید.

معرفی کتاب امروز ما نیز در این مبحث می باشد.

معرفی کتاب:

کتاب "نرمال سازی بانک های اطلاعات" که توسط انتشارات گسترش علوم پایه منتشر گردیده این کتاب شامل بخش های بانک های اطلاعاتی، نرمال سازی بانک ها، فرم های نرمال پایه ، اشکال نرمال سطح بالاتر، تفاوت بین فرم های نرمال سازی، نرمال نسازی و پیوست ها می باشد. این کتاب مرجعی کامل برای نرمال سازی بانک های اطلاعاتی و پایگاه داده است. بانک اطلاعاتی یکی از مفاهیم اصلی و و کاربردی در رشته های کامپیوتر،علوم کامپیوترو فناوری اطلاعات و رتباطات می باشد.

از سوی دیگر طراحی و پیاده سازی بانک های اطلاعاتی از جمله وظایف متخصصین این حوزه است اما همیشه این دغدغه برای طراحان این امر وجود دارد که آیااین بانک اطلاعاتی طراحی شده یک پایگاه نرمال و مناسب است؟

در این کتاب به سوالات در این رابطه برای افزایش بهره وری از پایگاه های داده ،توسط مولف یاری شده است.

اهداف:

با پیشرفت روز افزون علوم کامپیوتر و اینترنت و تاثیر شگرف آن بر زندگی روزمره ،استفاده از بانک های اطلاعاتی و ذخیره سازی اطلاعات ،عضوی لاینفک در علوم می باشد .هنر طراحی بانکهای اطلاعاتی که در پشت آن شمایی از صفر و یک دیجیتال پنهان است استفاده روز افزون و اهمیت آن را چند برابر کرده.

در این کتاب اصول صحیح طراحی و گام به گام طراحی یک وب سایت را با مثال های عینی از سایت های واقعی را بیان و سایتی زیبا را به تصویر می کشد یادتان باشد که یک وب سایت زیبا ،نرمال،استاندارد و زیبا کارایی وب سایت شما را افزایش و آمار بازدید و استفاده از آن را بالا می برد .

معرفی مولف:

حمیده حق پرست خانکهدانی متولد 1369 دانشجوی دکتری کامپیوتر و مهندس محسن مصلی نژاد.

مخاطبان کتاب:

دانش آموزان کار و دانش رشته کامپیوتر،دانشجویان کاردانی و کارشناسی پیوسته و نا پیوسته رشته های علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات و همچنین مرجع درسی برای دانشجویانی که قصد شرکت در آزمون های که در آن ها پایگاه داده ها از دروس امتحانی است می تواند مفید باشد. به همین منظور در بخش پایانی کتاب سوالات کنکورهای سال های مختلف به همراه حل تشریحی آن آورده شده است .

اافرادی که می خواهند به صورت تخصصی در قسمت بانک های اطلاعاتی فعالیت داشته باشند. همچنین طراحان حوزه پایگاه داده و از جمله اشخاصی که مدیریت بانک های اطلاعاتی را به عهده دارند. همچنین علاقه مندان به طراحی بانک های اطلاعاتی می توانند از این کتاب بهره ببرند.

مهرآفرین وثوقی

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری علمی و فناوری
نمایش بیش از 256 عنوان کتاب کودک و نوجوان و مکاتبه با 125 ناشر خارجی، از جمله برنامه های انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان برای حضور در هفتاد و یکمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

محمدتقی حق بین، عضو هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، عنوان کرد: چند ماه پیش طی فراخوانی از ناشران کودک و نوجوان عضو خواستیم تا کتاب های برگزیده خود را برای نمایش در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به انجمن ارسال کنند که 450 عنوان کتاب برای ما ارسال شد.

وی افزود: کارشناسان انجمن پس از بررسی آثار ارسال شده، 256 اثر را انتخاب کردند که پس از آن مراحل مختلف شامل خلاصه نویسی، ترجمه و تهیه کاتالوگ انجام و به موسسه نمایشگاه های فرهنگی ارسال شد.

حق بین با اشاره به مکاتبه با ناشران خارجی گفت: انجمن در این میان به سراغ ناشران خارجی که سابقه تجارت با ایران را داشتند، رفت و در این زمینه با 125 ناشر برای تبادل رایت، مکاتبه کرده است.

وی یادآور شد: از میان مکاتبات انجام شده پس از اعلام آمادگی ناشران، قرارهای کاری در زمان نمایشگاه فرانکفورت مشخص شده است و اکنون در مرحله تعیین زمان قرار کاری با آن ها هستیم.

حق بین با بیان اینکه امسال با آمادگی و پیش بینی بهتر در نمایشگاه فرانکفورت حضور خواهیم داشت، ادامه داد: علاوه بر رایزنی با ناشران، با برخی نهادها و سازمان های حوزه کودک و نوجوان آلمان و سایر کشورها نیز مذاکراتی داشته ایم، همچنین با مدیران نمایشگاه های بولونیا و شانگهای نیز ارتباط گرفته ایم تا بتوانیم کتاب های کودک و نوجوان را به شکل مناسب به جهانیان ارائه کنیم.

به گفته وی، یکی از اقداماتی که انجمن در این مذاکرات انجام می دهد، تقویت بنیه آموزشی فعالان نشر کودک و نوجوان و تقویت تکنیک تولید کتاب خردسال و استفاده از ظرفیت های نشر بین الملل، همچنین تقویت روابط پایدار در این حوزه است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران رویدادی علمی-فرهنگی است که به گفته برگزارکنندگانش از مهم ترین جوایز دولتی حوزه کتاب در معرفی آثار برگزیده و شایسته تقدیر بخش های مختلف است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

برخلاف جوایز مطرح جهانی همچون پولیتزر ادبیات یا بوکر و... که به محض اعلام نتایج آنها مردم علاقه مندی بسیاری به خرید آثار برگزیده نشان می دهند در کشور ما چنین خبری نیست. تأثیر اعلام نتایج جوایز دولتی و حتی خصوصی ایرانی بر فروش کتاب ها آنقدر ناچیز است که حتی برای منِ ناشر هم محسوس نیست. هر چند که شاید بتوان گفت باز اوضاع و احوال جایزه های خصوصی بواسطه اندک اعتباری که برخی از آنها کسب کرده اند بهتر است. بواسطه همین نقش کمرنگ هیچ گاه به دنبال اطلاع از نتایج این جوایز برای انتشار آنها نبوده ام؛ با این حال گمان می کنم تداوم نیافتن جوایز دولتی و اخلال در روند برگزاری آنها یکی از مهم ترین دلایلی است که منجر به بی توجهی مخاطبان ایرانی به نتایج این رویدادهای حوزه نشر شده است. البته همانطور که گفتم باز اوضاع و احوال جوایز خصوصی به جهت کسب اعتبار، قدری بهتر است اما آنها هم به دلایلی از جمله مشکلات مالی گاه با توقف ها یا حتی تعطیلی دائمی روبه رو می شوند که اعتبارشان را خدشه دار می کند.
چیزی که من از تأثیر جوایز دولتی بر فروش کتاب ها دیده ام این است که اغلب به خرید حمایتی ارشاد ختم شده، و تعدادی از نسخه های کتاب برگزیده از سوی وزارت ارشاد خریده شده است. نکته ای که در همین راستا نباید از آن غفلت کرد این است که بخش مهمی از اعتباری که جوایز خارجی نظیر پولیتزر کسب کرده اند در نتیجه چندین دهه برپایی شان ایجاد شده است. اتفاقی که اگر درباره جوایز داخلی هم رخ بدهد می توان کمی به شناخته شدن آنها امیدوار شد. از سوی دیگر مخاطبان به روند بررسی های جوایز دولتی بی اعتماد شده اند، فراتراز این که کدام دولت سرکار باشد مردم از محدودیت های پیش روی سیاستگذاران و داوران این جوایز خبر دارند. دست مسئولان جایزه های دولتی بنابر معذوریت های مختلف بسته است، داوران آنها نمی توانند هر جایزه ای را انتخاب کنند یا حتی اجازه مطرح کردن نام برخی نویسندگان را ندارند. مخاطبی که کتابخوان حرفه ای است اینها را می داند و طبیعی است که به نتیجه کار بی اعتماد شود. از سوی دیگر حتی اگر فرض را بر این مبنا بگذاریم که جوایز تداوم داشته باشند و از سویی داوری ها هم بدون هیچ محدودیت و اعمال نظری انجام شود باز هم با یک مانع مهم دیگر روبه رو هستیم. بخش عمده ای از بازار نشرمان بر فروش کتاب های عمومی و در رأس آنها حوزه ادبیات داستانی می چرخد و این در حالی است که مگر از میان این همه جایزه خصوصی و دولتی چند جایزه به حوزه ادبیات تعلق دارد! حتی اگر توجه ویژه ای به آثار ادبی برگزیده داشته باشند در نهایت سالی نهایت دو – سه جایزه ادبیات داستانی بیشتر نداریم که حتی با وجود استقبال مردم هم تأثیر چندانی بر بازار نخواهد داشت.

کلمات کلیدی

جایزه کتاب مهلت ارسال اثر کتاب سال

لینک خبر :‌ ایران آنلاین
ستاد برگزاری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با انتشار فراخوانی از فعالان فرهنگی به منظور ارائه پیشنهادهای خود برای شعار این دوره از نمایشگاه کتاب تهران دعوت کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، ستاد برگزاری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در نظر دارد شعار این دوره از نمایشگاه را از طریق فراخوان عمومی و با مشارکت فعالان حوزه فرهنگ انتخاب کند. شایان ذکر است برنامه ریزی برای کلیه فعالیت های فرهنگی و جنبی در نمایشگاه سی وسوم حول محور شعار منتخب خواهد بود.

علاقه مندان برای ارائه پیشنهاد های خود می توانند تا تاریخ 30 مهرماه نسبت به ارسال شعارهای پیشنهادی خود به آدرس الکترونیکی PR@tibf.ir اقدام کنند.

لازم به ذکر است که هر فرد می تواند دو شعار پیشنهاد دهد. پیشنهاددهندگان باید مشخصات خود را در ایمیل ارسالی ثبت نمایند. بر اساس این خبر به پیشنهاد برتر و منتخب، جایزه ای از سوی ستاد برگزاری نمایشگاه تعلق خواهد گرفت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با ارجاع نامه بیش از 400 ناشر عضو از اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور درخواست کرد به دغدغه ناشران برای منتقل نشدن نمایشگاه کتاب به شهرآفتاب رسیدگی کند.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، در پی نامه جمعی از ناشران به رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، هومان حسن پور رئیس این اتحادیه روز گذشته طی نامه ای به پیوست نامه ناشران، درخواست آنها را به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور رساند. ( اینجا بخوانید )

بر اساس این گزارش، هومان حسن پور رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به معاون اول رئیس جمهور اینگونه نوشت:

جناب آقای دکتر اسحاق جهانگیری

معاون محترم رئیس جمهور

با سلام و احترام

به پیوست، تصویر طومار چند صد ناشر تهرانی و شهرستانی در خصوص مشکلات ناشی از انتقال نمایشگاه کتاب از مصلی امام (ره) به شهر آفتاب آن هم در شرایط کنونی اقتصادی تقدیم حضور می گردد.

موجب امتنان است مساعدت لازم را جهت عدم این انتقال مبذول فرمائید.

هومان حسن پور

رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران

این گزارش اضافه می کند، همانگونه که رئیس اتحادیه در نامه خود اشاره کرده، بیش از 400 ناشر این درخواست را از معاون اول رئیس جمهور که تصمیم گیرنده نهایی برای مکان برگزاری نمایشگاه است، ارائه کرده اند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
امیر سمواتی با اشاره به این موضوع که تا امروز چند بار توسط برخی سینماگران و مسئولان با پخش نسخه قاچاق فیلم ها مبارزه شده تأکید کرد که این مبارزه باید استمرار داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

امیر سمواتی تهیه کننده سینما در گفت وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: مسأله قاچاق فیلم در همه جای دنیا امروز به عنوان یک معضل وجود دارد اما قطعاً این معضل در هر کشور شکل و شمایل متفاوتی دارد. در کشور ما چند مسأله اساسی در این مورد وجود دارد که این مسائل باید بررسی شوند. یکی از اصلی ترین مباحث به کپی رایت مربوط می شود که بیشتر جامعه جهانی خارج از ایران را در بر می گیرد.

سمواتی خاطرنشان کرد: ما باید در وهله اول مشکلات داخلی خود را حل کنیم. در گذشته محمدرضا عباسیان و محمدحسین فرح بخش با تلاش هایی مستمر قدم های خوبی در راه بهبودی وضعیت سینمای ایران در این زمینه برداشتند اما این وضعیت استمرار نداشت و می بینیم که امروز همچنان برخی فیلم ها قربانی می شوند. قطعاً کمیته ای که برای مقابله با قاچاق فیلم های ایرانی تشکیل می شود بدون همکاری نیروی انتظامی، قوه قضاییه، انجمن های سینمایی، خانه سینما و وزارت فرهنگ و ارشاد نمی تواند عملکرد چندان مثبتی داشته باشد.

وی افزود: زحماتی که محمدحسین فرح بخش در سال های گذشته برای مقابله با قاچاق فیلم ها کشید نتیجه بخش بود ولی نبود بستر مناسب برای ادامه این فعالیت باعث شد تا مقابله با پخش نسخه غیرقانونی فیلم ها تنها در مدت کوتاهی مستدام باشد. برای استمرار در امر مبارزه با قاچاق فیلم های ایرانی بهتر است کمیته ای تشکیل شود و تهیه کننده ها سالانه با پرداخت هزینه ای اندک به بقای این کمیته کمک کنند و این کمیته نیز برای حفظ حقوق صاحبان اثر اقدامات لازم را انجام دهد.

این تهیه کننده در ادامه گفت: اگر در قوه قضاییه حق تألیف را به خوبی تعریف کنیم و مجلس شورای اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما برای دفاع از حقوق صاحبان فیلم ها با هم متحد باشند قطعاً می توان قاچاق فیلم ها را به حداقل رساند. متأسفانه این مسأله در داخل کشور پیگیری نمی شود و ما هنوز به دنبال حل معضل قاچاق فیلم هایمان در خارج از کشور هستیم که این مسأله نیاز به عضویت ایران در سازمان کپی رایت است.

تهیه کننده فیلم سینمایی دربند اظهار داشت: مردم باید خودشان از خرید آثار قاچاق پرهیز کنند، یکی از اساسی ترین مشکلات ما در این زمینه به صدا و سیما برمی گردد. صدا و سیما که فیلم ها و سریال ها را به طور رایگان پخش می کند که البته وظیفه اش است، این ذهنیت را به وجود آورده که فیلم ساختن کار ساده ای است و اگر فیلم ها را رایگان ببینند کسی متضرر نمی شود. تلویزیون باید در بحث فرهنگ سازی کمک کند و این فرهنگ را در جامعه نهادینه کند که مردم آثار قاچاق را خریداری نکنند.

سمواتی در پایان گفت: این مسأله که برخی تهیه کننده ها برای گرفتن مجوز فیلم های توقیف شده شان، این آثار را به صورت قاچاق روانه بازار می کنند به نظرم چندان عمومیت ندارد. به هر حال هر تهیه کننده به بازگشت سرمایه اش فکر می کند و به هیچ وجه دلش نمی خواهد عاملی باعث شود که بلیت کمتری برای دیدن فیلمش خریداری شود. قطعاً وقتی فیلمی به صورت قاچاق در بازار وجود دارد تعداد زیادی از مخاطبان دیگر ترجیح می دهند فیلم هایی را ببینند که امکان دیدنشان در خارج از سینما وجود ندارد. بنا بر این نمی توان در پخش نسخه قاچاق فیلم ها به تهیه کننده ها و صاحبان آثار سوء ظن داشت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نسبت به توقیف 7 ساله فیلم رستاخیز و پخش غیرمجاز آن در فضای مجازی واکنش نشان داد.

علی مطهری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در واکنش به خبر اکران فیلم سینمایی رستاخیز در سایر کشورها و انتشار نسخه غیرمجاز آن در فضای مجازی و همچنان توقیف 7 ساله آن در کشور، اظهار کرد: مانع اصلی این فیلم برای اخذ پروانه نمایش، به تصویر کشیدن چهره حضرت عباس(ع) بود که معتقدم نشان دادن چهره ایشان ایراد شرعی ندارد.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی افزود: حضرت عباس(ع) معصوم نیستند، حال اینکه به تصویر کشیدن چهره معصوم نیز خود مورد بحث است؛ لذا در این مورد نباید به این شکل تعصب به خرج دهیم.

وی با بیان اینکه نباید معصومین(ع) و شخصیت های دینی را به نحوی آسمانی جلوه دهیم که گویی فراتر از انسان هستند، ادامه داد: معصومین(ع) انسان های مافوق هستند نه مافوق انسان و مانند سایر انسان ها جهات انسانی مانند عقل و اراده و احساساتی از قبیل خشم و شهوت دارند. اگر مافوق انسان بودند، قابل پیروی نبودند.

مطهری تصریح کرد: برخی حساسیت های غیر لازم باعث شد فیلمی که می توانست پیام های خوبی برای جامعه داشته باشد، اکران نشود و با همین موانع باعث دلسردی سینماگران برای حرکت در مسیر فیلم سازی دینی شدیم.

وی تأکید کرد: برخی از آنچه به عنوان احکام مطرح می شود، منشأ عقلی یا روایی ندارد و فقط باعث ضربه زدن به عوامل فیلم و هدر رفت سرمایه های عظیم برای ساخت این گونه فیلم ها می شود.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: این موضوع، مسئله قابل حلی بود؛ چنانچه رایزنی های بیشتری با مراجع عظام و حتی مقام معظم رهبری می شد، امروز موانع در مسیر اکران این فیلم برداشته شده بود./

لینک خبر :‌ خانه ملت
مراسم لاله های سرزمین خورشید با یاد شهدای گرانقدر و قدردانی از ایثارگران و جانبازان شاغل و بازنشسته بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، مراسم لاله های سرزمین خورشید با یاد شهدای گرانقدر و قدردانی از ایثارگران و جانبازان شاغل و بازنشسته بنیاد سینمایی فارابی در هشت سال دفاع مقدس، عصر دوشنبه اول مهر در سالن زنده یاد عباس کیارستمی بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی طی سخنانی گفت: امروز به مناسبت هفته دفاع مقدس برای یادکرد ایثارگران و تجلیل از آنان گرد هم آمده ایم، مفهوم ایثار، فقط با مبارزه شناخته نمی شود. هم در تاریخ و هم در فرهنگ ما، ایثار صورت های مختلفی دارد که با توجه به زمانه معنا می شود.

تابش با اشاره به رشادت های ایثارگران در جنگ تحمیلی هشت ساله عنوان کرد: زمانی ایثار به معنای ایستادن و مبارزه کردن با اهدای جان و مال برای حفاظت از آرمان ها، خاک و وطن و در زمانه ای دیگر نیز به معنای صبر برای همدلی بیشتر، است همانند آنچه از سیره حضرت امیرالمومنین در تاریخ به جای مانده است.

تابش اظهار کرد: همان طور که مقام معظم رهبری خاطرات جنگ را گنجینه تمام نشدنی برای آیندگان دانستند، مجموعه خاطرات، دست نوشته ها، عکس ها، فیلم ها، وجود عزیز خود ایثارگران و خانواده های شهدا گنجینه ارزشمندی از آن دوران مهم و تاثیرگذار در تاریخ معاصر کشورمان است که می تواند دستمایه ای برای هنرمندان خلاق کشورمان، باشد. سینما بخشی از بار بزرگ انتقال فرهنگ ایثار و مقاومت را به دوش کشیده، بنیاد سینمایی فارابی نیز همدلانه به یاری هنرمندانی آمده است که بخشی از این داستان ها و روایت ها را در قاب تصویر ثبت و ماندگار کنند.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در ادامه بیان کرد: به یمن این روزها و مناسبت هایی که در آن قرار داریم، به دیدار مجدد با همکاران ایثارگرمان در بنیاد سینمایی فارابی مفتخر شده ایم. یاد امام راحل عزیزمان که پرچم دار نهضت حسینی در عصر و زمانه خودشان بودند و یاد شهدای گرانقدر را که همه ما در هر جایگاه و لباسی مدیون خون آنها هستیم گرامی می داریم. همچنین ایثار و از خودگذشتگی ایثارگران، رزمندگان بی ادعای این سرزمین، جانبازان عزیز، همسران شهدا و همسران جانبازان را که در سه، چهار دهه گذشته بار اصلی مقاومت در کشور بر دوش این ایثارگران بی ادعا بوده است، پاس می داریم.

وی خطاب به جانبازان و ایثارگران حاضر در مراسم گفت: نسل شما بزرگواران که سابقه ایثارگری در آن سال های دفاع مقدس را دارید و همراهی با ملت بزرگ ایران برای بارور کردن امید و آگاهی در دل مردم به ویژه جوانان و نوجوانان که در نقطه توجه چالش ها و آسیب های این روز و روزگار هستند، یکی از معانی و مفاهیم ایثارگری در این دوران است.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در انتهای سخنان خود ضمن تشکر از سیدعلی الفت مسئول پایگاه بسیج شهید سید مرتضی آوینی به عنوان یکی از متولیان برگزاری این مراسم، بیان کرد: برپایی مراسم لاله های سرزمین خورشید در پاسداشت هفته دفاع مقدس و در ماه شهادت سرور آزادگان حضرت امام حسین (ع)، بهانه ای شد تا ما بار دیگر از ایثار و از خودگذشتگی و گنجینه بزرگ فرهنگی ایثار و مقاومت سخن بگوییم.

در بخش دیگری از این مراسم حسین حاجی فرمانده پایگاه مقاومت بسیج وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی سخنانی اظهار کرد: در دوران پرفشار و سخت دفاع مقدس، مرزهای ما توسط موشک های اهدایی غرب به رهبری آمریکا، به شدت آسیب دید. آنها پنجره های امنیت، اقتصاد و فرهنگ ما را هدف قرار گرفتند و می رفت تا چکمه خیانت با چشم های خیانت آمیز بر شرف و ناموس این ملت قدم بگذارد اما تدوین و تبیین منشور عظیم دفاع مقدس هشت ساله با از جان گذشتگی این ملت، سبب شد تا معادله جنگ به نفع مردم ایران تمام شود.

وی گفت: شهدا و یادگاران هشت سال دفاع مقدس آن پنجره های شکسته را حریم کردند و حفاظی از جنس استخوان ها و بازوهای پرغیرت شان برای دستیابی به امنیت فرهنگی و ملی به یادگار گذاشتند به طوری که دشمن دیگر جرأت تعرض به این حریم را ندارد.

فرمانده پایگاه مقاومت بسیج وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: هفته دفاع مقدس پاسداشت فرهنگ مقاومت است و روح شهدا در این مراسم حی و حاضر. اگر بخواهیم روح شهدا از همه ما راضی باشد، باید راه آنها را با محافظت از فرهنگ ناب انقلاب اسلامی با جوهر حرکت شهدا ادامه دهیم.

در این مراسم از ایثارگران و جانبازان شاغل در بنیاد سینمایی فارابی، حبیب ایل بیگی، علی اکبری، ابراهیم حاج علیرضا، حسینعلی حامدی پور، مصطفی جمشیدی پرور، خلیل خالقی، قاسم تاجیک، سید ولی الله میرطاهری، محمد علیپور، محسن شمس، مجید قادری رهقی با اهدای لوح و دسته های گل قدردانی به عمل آمد.

سپس از ایثارگران و جانبازان بازنشسته در بنیاد سینمایی فارابی، علی فرهادی، محمد اسفندیاری، فرامرز رضایی، مهدی حسین پور، ابراهیم جورابلو، داود سیفری، ولی الله ظریفی خامنه، علی اکبر نظری پور و داریوش دامیار زیرک (فرزند شهید) قدردانی شد.

در پایان مراسم نیز فیلم ماجرای نیمروز 2: رد خون ساخته محمدحسین مهدویان به تهیه کنندگی سید محمود رضوی که در نیمه مهر سال جاری به اکران عمومی درخواهد آمد، برای حاضران به نمایش گذاشته شد.

کد خبر 4727258

زهرا منصوری

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
خراسان نوشت: ماجرای پیغام و پسغام های پگاه آهنگرانی، مهناز افشار و منیژه حکمت که در اواخر هفته گذشته جنجالی شد، به خداحافظی موقت افشار از اظهارنظرهای سیاسی - اجتماعی انجامیده است.

دقیقاً یک هفته پیش ویدئوی کوتاه از صحبت های پگاه آهنگرانی بازیگر سینما منتشر شد که می گفت: مگر ما که هستیم و چه برتری نسبت به دیگر مردم داریم که باید راجع به همه چیز نظر دهیم؟ بازیگران فکر کرده اند چون چند میلیون فالوئر دارند، حق دارند راجع به همه چیز حرف بزنند .

حرف های او با واکنش های زیاد و عموماً مثبتی مواجه شد اما در این میان مهناز افشار دیگر بازیگر سینما که این روزها در خارج از کشور حضور دارد، با او مخالفت کرد و در توئیتی که بازتاب فراوانی داشت، با کنایه به آهنگرانی نوشت: پگاه آهنگرانی عزیزم، پیغامت رو همه شنیدن؛ امیدوارم هرچه زودتر حکم ممنوع الخروجی ات لغو بشه .

در پاسخ به این توئیت، منیژه حکمت مادر پگاه آهنگرانی که از تهیه کنندگان سرشناس سینماست، در توئیتی نوشت: مهناز جان قصد جواب نداشتم ولی پگاه گفت این پیغام رو بهت بدم، اول این که این مصاحبه مربوط به دو سال و اندی پیش است، پس نه به ممنوع الخروجی من ربط دارد و نه به خاطر عافیت طلبی است و به غلط این شائبه را جا نیندازید که پگاه عافیت طلب یا به هر طریقی به دنبال رفع ممنوع الخروجی بود .

مهناز افشار اولین سلبریتی نیست که پس از رخ دادن هر اتفاقی در جامعه، به آن واکنش نشان می دهد و مخالفت یا موافقت خودش را اعلام می کند. این ژست یک فرد معترض نیز که به خاطر مردم حاضر شده فداکاری کند و منافع خودش را به خطر بیندازد، برای مخاطبان بسیار آشناست. اکنون سؤال مهم این است که مگر رسالت اصلی یک بازیگر جز پرداختن به مسائل حوزه مربوط به خودش چیست؟

سؤال مهم تر این که آیا یک هنرپیشه می تواند صرفاً با انتشار یک پست در فضای مجازی و اعلام موضع اش، تصور کند که صدای درد مردم و جامعه بوده و کاری انجام داده؟ آیا سلبریتی ها در این میان به فکر خطاهای اجتماعی اظهارنظرهایشان هستند؟

فراموش نکرده ایم که طلبه همدانی به نوعی بر اثر ترند شدن یک توئیت مجعول اتفاقاً توسط همین خانم مهناز افشار، به شهادت رسید. حالا مشخص نیست بازیگرانی که در دوره خاصی به هر دلیلی احساس می کنند باید به همه اتفاقات عکس العمل نشان دهند و بعد از مدتی به هر دلیلی از این کار پشیمان می شوند، چرا منت آن را بر سر مردم می گذارند؟!

ای کاش سلبریتی ها اولاً با احساس مسئولیت بیشتری به اظهارنظرهای سیاسی - اجتماعی بپردازند و ثانیاً دست از این ژست فداکارانه بردارند و اگر تصمیم به سکوت گرفتند، از کسی طلبکار نباشند.

23302

کد خبر 1302479

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون گفت: از مسئولین هنری کشور از وزارت ارشاد تا رسانه ملی سوالی دارم؛ اینکه بودجه ای که به منظور کارها و فعالیت های هنری در طول یک سال اختصاص داده می شود، کجا صرف می شود؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : راه آرمان کرمان

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ رضا ایرانمنش، بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با راه آرمان گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی سینمای کشور مسیر خوبی را در تمامی ژانرها آغاز کرد و پس از دوران هشت سال جنگ تحمیلی نیز کارهای ارزشی مناسبی ساخته شد.

وی عنوان کرد: متأسفانه ما بر خلاف سایر کشورها که در آنها فرهنگ و هنر و به ویژه سینما حرف اول را می زند؛ این عرصه اهمیتی برای دولتمردان کشورمان ندارد و فقط زمان انتخابات یاد هنرمندان میفتند.

ایرانمنش با اشاره به اینکه تنها صنف بلاتکلیف، هنرمندان هستند، ابراز کرد: به عنوان نمونه خودم را می گویم به عنوان دکترای هنر در این کشور یک فرد بیکار هستم.

این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: قبلاً که از من در خصوص وارد شدن به عرصه هنر سوال می پرسیدند، توصیه می کردم که درس بخوانید و بعد وارد شوید؛ اما الان هر کس از من در این زمینه سوال کند تنها نصیحتی که می کنم این است که به دنبال این رشته و حرفه نروید مگر برای تفنن.

وی با تأکید بر اینکه این حرفه امنیت شغلی ندارد، ابراز کرد: تضمینی وجود ندارد که دانشجوی هنر چه به صورت تجربی و چه آکادمیک وارد این رشته شود و بتواند موفق باشد؛ چرا که هیچ امنیت شغلی برای هنرمندان وجود ندارد نه بیمه هستند و نه کسی به آنها توجه می کند.

این بازیگر سینما و تلویزیون اظهار کرد: از مسئولین هنری کشور از وزارت ارشاد تا رسانه ملی سوالی دارم؛ اینکه بودجه ای که به منظور کارها و فعالیت های هنری در طول یک سال اختصاص داده می شود، کجا صرف می شود؟

ایرانمنش با اشاره به اینکه طی سال ها ساخت فیلم خصوصی سازی شده است و امروزه فیلم های سینمایی دارای اسپانسر شخصی هستند، تصریح کرد: سوال اینجاست که بودجه ای که تخصیص اعتبار شده است برای کارهای هنری کجا خرج می شود؟

وی تأکید کرد: در دهه هفتاد حدود 50 فیلم جنگی و در کنار آن ژانرهای دیگر فیلم سازی اعم از درام، اکشن و .. نیز ساخته می شد و همه هنرمندان نیز سر کار بودند و افراد ناراحت نبودند که فرد دیگری بر سر کار می آید؛ در آن دوران حمایت متولیان و مسئولین هنر وجود داشت.

این بازیگر سینما و تلویزیون افزود: امروزه نزدیک انتخابات کاندیداهایی که تاکنون سراغی از جامعه هنری نگرفته اند یاد هنرمندان می افتند و پس از آنکه رأی آوردند یادشان می رود.

ایرانمنش با بیان اینکه امروزه فردی که در سینما پول داشته باشد می تواند بازی کند، تصریح کرد: ارزش فیلم ها با ارزش های کشورمان یکی نیست؛ به خاطر می آورم زمانی که می خواستند در فیلمی غلط کردم را بگویند سه بار می گرفتند و می گفتند یک بار اشتباه کردم را هم بگویید؛ اما امروزه در فیلم ها مشاهده می کنیم که بسیار راحت مسائل جنسی، کلمات رکیک و مسائلی که با فرهنگ خانواده مناسب نیست عنوان می شود.

وی با تأکید بر اینکه سینما و تلویزیون صنعت شده است، گفت: به منظور پول در آوردن آقایان و خانم های خاصی را برای بازی می آوردند و افرادی که درس خوانده اند و تجربه کسب کرده اند بیکار هستند.

این بازیگر سینما و تلویزیون در پایان خاطر نشان کرد: در سال 70 با جمعیت 40 میلیونی کشور در طول تعطیلات نوروزی میزان تماشاگر سینما یک میلیون و 500 هزار نفر بود؛ امروز که بیش از 80 میلیون نفر جمعیت در سطح کشور وجود دارد تعداد تماشاگران سینما یک میلیون و 800 هزار نفر است و این آمار نشان می دهد که ما در عرصه سینما موفق نبوده ایم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
سینماپرس: ابراهیم اصغری تهیه کننده سینما، فیلم های دفاع مقدس را ژانر فراموش شده سینما و دارای قابلیت درآمدزایی دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : صاف نیوز

به گزارش سینماپرس ، ابراهیم اصغری، تهیه کننده سینما درباره وضعیت امروز سینمای دفاع مقدس به صبا گفت: سینمای دفاع مقدس گونه ای فراموش شده در هنر هفتم است. روزگاری بود که فیلم های دفاع مقدسی حرف اول را در گیشه می زد اما با گذشت چند دهه، این گونه سینمایی تقریباً رو به فراموشی رفته است و تنها سالی دو یا سه فیلم برای خالی نبودن عریضه در این حوزه تولید می شود.

وی افزود: کم کاری در این گونه از سینما درحالی اتفاق می افتد که می شد از سینمای دفاع مقدس در ابعاد مختلف بهره برد. برای مثال با توجه به جذابیت بصری، اگر به این ژانر نگاهی متناسب با سلیقه جوانان می شد، فیلم می توانست در جذب مخاطب موفق باشد. در گام بعدی ما می توانستیم ارزش هایی را که برای آن خون داده ایم، در مقیاس جهانی به واسطه فیلم های دفاع مقدسی تبلیغ کنیم.

اصغری ادامه داد: توجه ما به سینمای دفاع مقدس به نوعی پرداختن به هویت ملی خودمان است، چون اگر نتوانیم به این حوزه نگاهی درست داشته باشیم جوانان را بیشتر از فرهنگ دفاع مقدس دور کرده ایم. جوانانی که به راحتی آثار خارجی در اختیارشان است.

تهیه کننده فیلم دفاع مقدسی شور شیرین دلیل این کم کاری را در دو عامل توصیف کرد و یادآور شد: اصلی ترین عاملی که باعث شده این شکل از سینما فراموش شود، بی توجهی مدیران به این دسته از تولیدات است. مدیرانی که تنها به این فکر می کنند در دوران مدیریت خود چگونه کارنامه خود را در ظاهر پررنگ تر کنند. دلیل بعد نیز به بی توجهی سینماگران به این حوزه مربوط می شود. چون متاسفانه این شکل از سینما به گونه ای حکومتی تصویر شده است.

اصغری در پایان سخنانش تاکید کرد: تلویزیون نیز در پرداختن به دفاع مقدس عملکرد مطلوبی نداشته، به ویژه در سال های اخیر که به شدت در این حوزه کم کار شده است. هر چند معدود کارهایی هم که در این حوزه تولید می شود به اندازه ای بی کیفیت است که تولید نشدن شان بهتر از ساخت آنهاست. این معضل وقتی پررنگ تر می شود که بدانیم رسانه ملی با بودجه دولتی اداره می شود و نمی تواند بهانه گیشه را داشته باشد.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سعید راد بازیگر سینما و تلویزیون گفت: هیچ وقت خارج از کشور چمدان هایم را باز نکردم؛ برای اینکه می دانستم جای من اینجاست! آن ها فقط می خواهند یک شماره بدهند و ارق ملی تان را بگیرند! جالب است که حاتمی کیا از من پرسید "مگر تو جبهه بودی؟!".

خبرگزاری تسنیم مجتبی برزگر

نامش پرآوازه است؛ کارهای بعد از انقلابش جملگی دفاع مقدسی و ارزشی اند. از مرز با داود رشیدی تا عقاب ها دوئل ، گیرنده ، چ و پایان خدمت و در تلویزیون هم فقط سه کار در کارنامه اش دارد؛ یکی در چشم باد مسعود جعفری جوزانی و یکی هم سرزمین کهن کمال تبریزی؛ اما ترور خاموش مسیر تازه فعالیت حرفه ای سعید راد است؛ هم به دلیل نقشی متفاوت و هم به خاطر حضور شبانه اش روی آنتن تلویزیون.

سعید راد از جمله بازیگرانی است که خیلی دیر وارد تلویزیون شد؛ برخی ترجیحشان این است که صرفاً در سینما بمانند، اما برای راد شرایط به گونه ای دیگر بود؛ خودش دلیل این اتفاق را فیلمنامه مناسب و دغدغه ای که به دنبالش در فیلمنامه های تلویزیون می گردد، می داند؛ این اتفاق و دغدغه در ترور خاموش برای او فراهم شد؛ چون با چشم خودش ددمنشی های مواد مخدر با انسان ها را دیده و همیشه دوست داشته است فریاد بزند که این ستاد مبارزه با مواد مخدر را در خانواده ها شکل دهید، وگرنه باید منتظر ترورهای خاموش باشیم .

نقش دکتر صفایی در کارنامه راد متفاوت است؛ با او درباره این نقش و تجربه جدید گفت وگویی صورت دادیم که البته بحث به مسائل دیگر از جمله تعصب عجیب و غریب آقای بازیگر به دفاع مقدس و ساخت آثار متعدد و عمیق در این حوزه هم کشیده شد. جالب است که سعید راد در نقش دکتر سعید صفایی سعی کرده تصویری متفاوت از یک مسئول به نمایش بگذارد، بنابراین آنچه در چهره او به نمایش گذاشته شده همانی است که خودش هم به آن تأکید می کند: دغدغه و همدلی .

سعید راد در جریان گفت وگو از مسئولین و دست اندرکاران امر می خواهد از نمایش عمیق فیلم های سینمایی و تلویزیونی در رابطه با دفاع مقدس به توسعه اخلاق در جامعه برسید ؛ این بازیگر تصریح می کند همواره بر این نکته تأکید دارم که به سینمای دفاع مقدس اعتقاد ویژه دارم و از فیلمسازان همیشه درخواست کرده ام این حوزه را جدی بگیرند چون در آن روزها، اخلاق، ایثار و مودت و همراهی را به چشم خودم دیدم .

اگر در سالروز دفاع مقدس به کارنامه سعید راد خوب توجه کنیم، قابل تأمل است؛ کارهای پروداکشن و تأثیرگذار و ماندگار دفاع مقدسی(!)، فیلم هایی با مضمون ارزشمند و شاخص و پرفروشِ دفاع مقدس مثل عبور از میدان مین ، عقاب ها ، دوئل ، چ و... .

ناگفته نماند که راد در جریان گفت وگو به هجرت ناخواسته اش و ماجرای علاقه برخی از بازیگران به گرفتن گرین کارت و اقامت طولانی در کشورهای خارجی نیز پرداخت.

مشروح این گفت وگو در ادامه از نظرتان می گذرد:

*پس از سریال در چشم باد حضور دوباره تان در سریالی امنیتی و سیاسی به نام ترور خاموش جالب توجه است، از سریال جدیدتان در تلویزیون شروع کنید، چرا ترور خاموش را انتخاب کردید؟

یادم می آید زمانی که احمد معظمی (کارگردان) درباره طرحِ ترور خاموش با من صحبت کرد در راه شمال بودم؛ گفتم نوشته در اختیار من قرار دهید ، خیلی اهلِ اینترنت و فضای مجازی نیستم که روی سایت و اینترنت بخوانم؛ در جریان کار قرار گرفتم و تا اواسط متن را خواندم، به احمد زنگ زدم و گفتم: من هستم! چون در وهله اول کارگردان و جنس کار و سلیقه اش را می شناختم و ساعت صفر را با او انجام داده بودم؛ تنها چیزی که از احمد معظمی خواستم این بود که روی بازیگرها تأمل و دقت داشته باشد؛ چون دیدم سریال، کار پُر پرسوناژی است و باید از بازیگرهای کاربلد بهره ببرد.

متأسفانه برخی از بازیگرهای ما فقط می خواهند باشند و این پُرکاری و هرکاری کردن باعث می شود به مرور جنس بازیگری را از بازیگر بگیرد؛ اما احمد در جریان تولید به این نکات فنی توجه کرد و به خاطر رعایت مسائل مالی، کیفیت را فدا نکرد؛ شنیده ام مردم هم در این مدت کم، با سریال ارتباط برقرار کرده اند و بازخوردهای خوبی داشته است.

*شما در سال 63 از ایران رفتید، اما با فیلم سینمایی دوئل دوباره پا به عرصه سینما گذاشتید؛ البته گفته بودید این هجرت، ناخواسته بوده است و برای تحصیل فرزندانتان رفتید و همیشه تعصب و ارق خاصی به ایران و ایرانی داشته و دارید و نسبت به مردمش یک دغدغه خاصی دارید؛ با همین دغدغه دکتر سریال ترور خاموش شدید؟

بله، آن مهاجرتی که من داشتم و قرار نبود بروم؛ من همیشه گفته ام، هیچ وقت خارج از کشور چمدان هایم را باز نکردم؛ برای اینکه می دانستم جای من اینجاست؛ برای فیلم زنگی و رومی ناصر تقوایی به ایران برگشتم که متأسفانه آن اثر ساخته نشد؛ در همان حال وهوا احمدرضا درویش پیشنهاد دوئل را به من داد و باعث شد بمانم و کارهای دیگری انجام دهم؛ برای تلویزیون در چشم باد مسعود جعفری جوزانی را کار کردم و در فاز سوم سریال سرزمین کهن کمال تبریزی هم بودم و متوجه نشدم که چرا در تلویزیون پخش نشد.

نقش تیمسار فلاحی را در چ ابراهیم حاتمی کیا بازی کردم؛ من همیشه پیشنهادهای زیادی داشته و دارم، منتها دغدغه داشتم که نقش دکتر ترور خاموش را بازی کنم. گاهی در تلویزیون از این دست فیلم ها ساخته می شد، یا برنامه ای بود که نشان می داد معتادها و قاچاقچی ها را گرفته اند و کنار دیوار گذاشته اند، همیشه دلم به درد می آمد که؛ چرا؟ مملکت ما ثروتمند است و جوان های خوبی هم داریم؛ جوان هایی که در 8 سال دفاع مقدس نشان دادند که چه پیشینه ای دارند؛ آن جنگ اصلاً شوخی نیست! متأسفانه نمی دانم چرا به عمق این جنگ پرداخته نشد و همواره به کارهای "آرتیستیکی" بسنده شد.

اینها همه دغدغه هایی بود که داشتم؛ وقتی فیلمنامه ترور خاموش را خواندم، دیدم دکتر سعید صفایی چه شخصیت و کاراکتر خوبی است؛ کسی که تئوریسین است و این نظریه را دارد که اگر جوان ها در آغوش پدرها و مادرهایشان بزرگ شوند، هیچ قاچاقچی در دنیا نمی تواند مواد مخدر در دستان شان بگذارد؛ این تِز، تِزِ بزرگی است؛ اما آیا انجام می شود؟

من با احمد معظمی و بازیگران و عوامل کار صحبت کردم و گفتم این تِز، اتفاقی نیست که صبح سرصحنه بیایید و با یک حس وحال معمولی به سرانجام برسد؛ این کار شناخت می خواهد؛ حتی آن کسی که نقش قاچاقچی را بازی می کند باید بداند چه کاری انجام می دهد؛ باید درک کند امثالِ این قاچاقچی ها چه بلایی سر این مملکت و جوان هایش می آورند؛ اصلاً نباید با این اتفاقات و معضلی چون اعتیاد شوخی کرد!

درآمد مواد مخدر در دنیا از نفت بیشتر است؛ اینجا باید جلوی پیشروی در مصرف و بازار عرضه و تقاضایش را گرفت؛ اما نسبت به این جلوگیری و آموزش و پرورش، سهل انگاری و غفلت شده است، می دانید سرانه مصرف هر دانش آموز برای ورزش چقدر است؟ سرانه ای درنظر گرفته نشده و این خنده دار است! متأسفانه ما سمینار و همایش زیاد برگزار می کنیم، اما نتیجه عملی در بر ندارد.

اصلاً دغدغه دانش آموزان ما این نیست که چه لباسی بپوشند و از کجا و چه سرمنزل هایی رشد کنند، در صورتی که باید رشد و تعالی، مقصد غایی دانش آموز ما از کلاس اول دبستان باشد؛ از یک بافت اجتماعی مطمئن و پدر و مادر باصلابت و بالنده ای برخوردار باشد؛ تمام کسانی که مسئولند، در این راستا تلاش کرده اند، اما باید درست سرپرستی و مدیریت شود.

*شما حدوداً دو دهه ایران نبودید، فستیوال های مختلفی را دیده اید؛ در آن سوی مرزها چه می گذرد که برخی از هنرپیشگان تازه وارد در سینما اصرار و تمایل شدیدی به گرفتن گرین کارت و اقامت طولانی مدت در خارج از کشور دارند؟

رؤیاست...! واقعاً ما نمی دانیم کجا هستیم! از مَنِ 20 سال خارج از کشور زندگی کرده بپرسید هیچ خبری نیست! می خواهند یک شماره به شما بدهند همه ارق ملی و غیرتتان را می گیرند؛ شک نکنید! من آنجا کاری را که نبایست انجام دادم؛ در تاکسی رانندگی کردم و هیچ ابائی هم نیست برایم که بگویم، چون باید زندگی می کردم؛ نه با پول رفته بودم و نه سواد آن چنانی داشتم؛ تازه دکترهای ایرانی هم در آنجا بخواهند ماندگار شوند چندین بار در معرض امتحان قرار می گیرند و تازه می گویند رفوزه ای . چرا؟ چون ما برای جایی هستیم که آشناست و نامش ایران است.

وقتی می گوییم خلیج فارس یک ارق ملی خوبی در وجودمان شکل می گیرد؛ وقتی می بینید به یک جایی می خواهند تجاوز کنند و یا هواپیمای ما را یک جایی زده اند یک کاری می خواهید انجام دهید؛ این ارق و تعصب و عشق را از مردم نگیرند! مردم ما آنقدر باغیرت و باهمت هستند؛ لطفاً فقط موقع انتخابات این لقب را به مردم ما ندهند؛ از هیچ کوششی برای بالندگی و حلِّ مشکلات این مردم دریغ نکنند و باید سرمایه گذاری ویژه ای شود.

*متأسفانه در این انتخاباتی که شما به آن اشاره دارید بسیاری از سلبریتی ها به گونه های دیگری با آن همراه می شوند و حتی کمپین تشکیل می دهند...

من قبول نمی کنم این ها عادی باشد؛ این اتفاقات نمایشی و شو است! مثلاً شما فکر می کنید من بروم آنجا شعار بدهم مردم می گویند چون سعید راد گفته برویم و به فلان شخص و جریان رأی بدهیم ؛ این طور نیست که به خودشان سنجاق می کنند این یک مُد و رویه ای شده!! در هیچ کجای دنیا این طور نیست. یک هنرپیشه ها و کارگردان های خیلی خوبی هستند که خیلی هم باسلیقه کار می کنند و مورد تأیید مردم هستند؛ ولی نمی دانم وقتی می خواهند یک جایی را افتتاح کنند اگر اینها نباشند افتتاح نمی شود؟ ممکن است تأثیری داشته باشند اما اینکه درصدی بگویند چون فلان سلبریتی به موضع سیاسی اطمینان کرده پس درست می گوید؛ این طور نیست و قبول ندارم.

آرام آرام این مسائل حذف می شود؛ متأسفانه گرفتاری هایی که مردم برای زندگی دارند گرفتاری های کمی نیست؛ اگر این گرفتاری ها حل شود، به قول آن جمله مصطلح سفره خانواده ها حداقل معیشت را داشته باشد و مردم صبح ها با جنگ اعصاب از خانه بیرون نیایند و خیالشان راحت باشد، مهربانی و موّدت را به خانه می برند و فرزند این جامعه درست و اصولی رشد می کند؛ اما امروز فرزندانی هستند که دغدغه نهار ظهرشان را دارند؛ به شهرستان ها بروید و ببینید چه خبر است .

*برایم جالب بود که در مقطعی جنگ را تجربه کردید؛ دو ماه هم در جبهه جنوب بودید و خواندم که در انتقال هموگلوبین و بانک خون مورد نیاز بیمارستان ها هم کمک هایی انجام دادید؛ از این حضور اگر خاطره ای دارید یا نکته ای دارید بفرمایید.

ما برای یک کاری به اهواز رفته بودیم، ماشین را هم گِل زده بودم؛ کوپن بنزین هم گرفتم و رفتم استانداری که مرکز ستاد جنگ بود، کاری داشتم، وقتی با این جوان ها مواجه شدم گفتم کجا دارید می روید؟ ، رفتم آنجا اتفاقاً از بچه های آقای چمران بودند؛ بعدها در سر پروژه چ حاتمی کیا آقایی آمده بود که من را آنجا دید و گفت فلانی، جبهه یادت هست؟! ، آقای حاتمی کیا گفت: مگر شما هم در جبهه بودید؟ ، گفتم: چرا فکر می کنید من نبودم؟ ، گفت: چه کمکی کردی؟ ، گفتم: سوسنگرد پاتک زده بودند من با همان ماشین گِل زده، زخمی می آوردم؛ این یک وظیفه اخلاقی است .

اگر ما در یک سرزمین زندگی می کنیم باید در همه چیز شریک باشیم؛ در مصیبت ها و بحران های مردم هم شریک باشیم و مردم ما ثابت کردند که شریک همه این اتفاقات و شرایط هستند؛ شما ببینید سیل و زلزله که می آید، مردم در میدان هستند؛ در این شرایط ما احتیاج به یک سلبریتی نداریم، احتیاج به سعید راد نداریم مردم خیلی از ما جلوتر هستند.

*شنیدم در اهواز و جبهه با بسیجی ها همراه بودید، اما در تمام فیلم هایی که بازی کرده اید از عقاب ها ، عبور از میدان مین و حتی چ نقش فرد ارتشی را بازی کرده اید؛ نقش فرماندهان بسیجی و پاسدار پیشنهاد نشده است؟ شنیده بودم با دیدن عکسی از آقای ضرغامی با لباس پاسداری گفته اید ای کاش این نقش را به من می دادند تا نقش پاسداری شان را بازی کنم ؛ ماجرا چه بود؟

بله، چون من آقای ضرغامی را همیشه دوست داشتم و آن عکس یک نظامی قبراق و محکم را نشان می داد؛ به هر حال زمانی ایشان رئیس سازمان صداوسیما بودند و تغییر کردند، اما آن خاطراتشان و رفتارهای مهربانانه شان فراموش نمی شود. در زمان ایشان تهیه کننده در چشم باد گفته بود سعید راد آن قدر پول می خواهد ، و ایشان گفته بودند مشکلی ندارد دستمزدی را که خواسته اند بدهید؛ اگر می خواهید این شخصیت "رضاشاه" را سعید راد بازی کند و آن قدر پول هم می خواهد حق هم هست، چون تجربه دارند به ایشان بدهید . رضاشاه را در برهه ای بازی می کردم که متفقین داخل خاک ایران آمده بودند و آن شرایط را به کمک مسعود جعفری جوزانی ایفا کردم و نگاهِ درست و حرفه ای مدیران هم حائز اهمیت بود که به جای کارشکنی و مانع تراشی ، کمک می کردند تا این پروژه بزرگ درست به سرانجام برسد و این اتفاق برای در چشم باد افتاد.

متأسفانه با تغییر مدیران، یک سری خط سِیر مدیریتی از بین می رود و این اتفاق در ورزش، سیاست و تلویزیون هم به این صورت است؛ در این راه یک سری شخصیت ها که حرفه ای و خبره هستند و مردم دوستشان دارند، حذف می شوند؛ یکی از اشتباهات تلویزیون این است که یک فردی به نام "عادل فردوسی پور" که محصول سال ها فکر و مراقبت است و با مردم حسی برقرار کرده و مورد لطفشان بوده است، حذف می شود، مجری ای که با تلفن شب تا صبح رضایت یک مادری را گرفت که قرار بود جوانی اعدام شود و این نظر را عوض کرد، الآن تلویزیون عادل فردوسی پور ندارد و مردم ناراحتند، چون دوستش دارند و به نظر من مدیران نباید بگذارند سرمایه ها از بین بروند؛ به جای حذف افراد، مشکلشان را برطرف کنند.

*شما اشاره کردید که اخلاق در جبهه فراموش شده و در سریال ها و فیلم هایمان هم به مقوله اخلاق نمی پردازند؛ چرا اخلاق جایی ندارد؟

یادم می آید همه حیرت کردیم وقتی عراق به ایران حمله کرد؛ شما نمی دانید چه جوشش مردمی اتفاق افتاد؛ پسرعموی من لیسانس زبان داشت و در سال آخر دانشگاه، تحصیل می کرد؛ گفت من می خواهم به جبهه بروم ، و فکر نمی کردم داوطلب باشد. او شهید شد و مزار او در بهشت زهراست؛ شهید افشین حق پرست راد. آن جنس اخلاق و حضور در صحنه را باید برجسته کنیم؛ آن موقع جمعیت ایران 30 میلیون نفر بود و امروز 80 میلیون است؛ در این ترافیک فقط تکنولوژی می بینیم و عاطفه ای در کار نیست، تکنولوژی بی روح است و خبری از آن اخلاق ها و منش ها نیست.

می بینیم در تلویزیون یاد می دهند این کودکان کار به شیشه ماشین می زنند و آن راننده دنبالِ پولی می گردد تا به این کودک بدهد؛ این کار غلط است، او باید کار داشته باشد و نباید دست به چنین کارهایی بزند؛ این دست کارها آسیب اجتماعی است؛ حالا از این کودکان حتی سوء استفاده می کنند و برای فروش مواد مخدر هم از آنها بهره می برند؛ اینجا کاری که باید، انجام نمی شود که جلوی این رویه غلط گرفته شود و بعد معضلات زیادی اتفاق می افتد که باید هزینه کنیم تا آن کودک و فرد را نجات دهیم؛ چرا از ابتدا این رویه آموزشی، پژوهشی و پرورشی اتفاق نمی افتد؟ البته که درباره این معضلات و آسیب های اجتماعی، تحلیلگران و کارشناسان اجتماعی باید صحبت کنند؛ من تا همین جا می دانم که باید درباره اش به گستردگی تحلیل و بررسی و کارهای عملیاتی ویژه شود.

بخش دوم این مصاحبه را فردا در تسنیم بخوانید... .

تصویربردار و تدوینگر: محمدرضا کشتدار، مهدی کماسی و حسین دزفولی

انتهای پیام/+

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون گفت: سینمای دفاع مقدس نسبت به سایر گونه های سینمایی به لحاظ تکنیک و اثربخشی در سطح بالایی قرار دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

پرویز شیخ طادی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس درباره وضعیت کنونی سینمای دفاع مقدس اظهار داشت: فکر می کنم راضی کننده ترین ژانر سینمای ایران، دفاع مقدس باشد؛ زیرا حداقل از آثار اجتماعی مان، به لحاظ فرم، محتوا و اثربخشی آن با سایر ژانرهای سینمایی قابل مقایسه نیست و با اطمینان باید گفت که سینمای دفاع مقدس پیش رو بوده است.

وی در ادامه گفت: غنای گنجینه سینمای دفاع مقدس در حد انتظارات نیست، گستردگی ارزش های دفاع مقدس و مضامین مرتبط با آن بسیار زیاد است و در واقع انتظارات را بالا می برد. ولی باید به توان و ظرفیت موجود هم نگاه کرد.

شیخ طادی با اشاره به مساله مهمی چون جبهه مقاومت و کم کاری های صورت گرفته در این فضا گفت: حضور در این فضا مناسبات خود را می طلبد اما عمده دلیل آن عدم همفکری و تضارب آرا نسبت به موجودیت یا بنیان های فکری در این فضا است. ما در این راهبردها دچار مسائلی هستیم که به تجمیع نمی رسیم. فرض کنید راهبرد وزارت کشور ممکن است سیاست دیگری را در مواجهه با این مسائل داشته باشد که با نگاه هنرمندان متفاوت باشد. این مسائل را باید مجموعه های کلان فرهنگی حل کنند و موانع پیش رو را بردارند.

وی در خصوص پروژه بعدی و ساخت فیلم با محوریت جبهه مقاومت و کار کردن در خارج از کشور توضیح داد: در شرایط کنونی پرداخت به مسائل داخلی اهمیت بیشتری دارد و ترجیح می دهم فعلاً در این فضا کار کنم. طرح هایی هم نوشته شده که در صورت فراهم شدن شرایط تولید، یکی از آنها را کار خواهم کرد.

انتهای پیام/ 161

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
محمد نیک بین تهیه کننده فیلم ملی و راه های نرفته اش گفت: هنوز که هنوزه تلویزیون مخاطب میلیونی خود را دارد و ابزار بسیار خوبی برای تبلیغ فیلم های سینمایی است، به همین دلیل تبلیغ در تلویزیون برای تهیه کنندگان سینما اولویت دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

محمد نیک بین تهیه کننده و سرمایه گذار سینما در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری برنا با اشاره به تاثیر تبلیغات فیلم سینمایی در رسانه ملی گفت: هنوز که هنوزه تلویزیون مخاطب میلیونی خود را دارد و ابزار بسیار خوبی برای تبلیغ فیلم های سینمایی است. به گونه ای که تبلیغات تلویزیونی برای همه تهیه کنندگان سینما مهم است و برای آنها ارجحیت دارد.

وی با مقایسه میزان تاثیرگذاری فضای مجازی و تلویزیون بیان داشت: ما الان آمار دقیقی از میزان تاثیرگذاری تبلیغات در فضای مجازی و تلویزیون نداریم بنابراین مجبور هستیم روی هر دو تمرکز کنیم تا بتوانیم به یک جمع بندی برسیم که کدام از این دو رسانه بهتر جواب می دهد.

نیک بین ادامه داد: قطعا تبلیغات در فضای مجازی با این تعداد کاربری که دارد دیده می شود اما نمی توان فقط به آن اکتفا کرد. باید بررسی شود که آیا در شهرستان ها هم به اندازه تهران فضای مجازی پوشش کافی می دهد یا خیر؟! در فضای مجازی تهیه کننده یک منبع برای تبلیغ ندارد و باید در منابع خبری مختلف و در سطح بالایی به انجام این کار بپردازد اما تلویزیون فقط یک منبع متمرکز است و تهیه کننده مطمئن می شود درصد معینی تبلیغاتش دیده می شود.

تهیه کننده فیلم ملی و راه های نرفته اش با اشاره به وجود خط قرمزها در در تلویزیون اظهار داشت: ممیزی ها و خط قرمزهای رسانه ملی و تلویزیون همیشه برای تهیه کنندگان سینما از جهت پخش تیزرهای تبلیغاتی دردسر بوده است. به هرحال این مسئله همیشه وجود داشته و ما هم مجبور به رعایت آن هستیم و باید با آن کنار بیاییم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
سینماپرس: ابراهیم اصغری تهیه کننده سینما با انتقاد از عملکرد مدیران سینمایی در رابطه با سینمای انقلاب و دفاع مقدس گفت: مدیران سینمایی طی 6 سال گذشته به صورت عامدانه از سینمای ارزشی فاصله گرفتند و سینما را از این گونه آثار تهی کردند، این در حالی است که آمارها نشان از آن دارد که سینمای دفاع مقدس یکی از پرفروش ترین و پرمخاطب ترین گونه هاست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

تهیه کننده فیلم های سینمایی شب حوراء و مردی از جنس بلور در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: کم کاری در حوزه تولید آثار دفاع مقدسی به سینماگران ارتباط چندانی ندارد چرا که همچنان بسیاری از اهالی سینما دغدغه مندانه تمایل به فعالیت در این گونه سینمایی دارند و از این رو بی توجهی متصدیان اصلی سینما تنها و مهمترین دلیل افول و نزول این گونه سینمایی است.

وی سپس با بیان اینکه این روزها مدیران سینمایی تنها چشم به گیشه سینماها دوخته و آمار فروش فیلم ها برایشان مهمتر از هر اتفاق دیگری است تصریح کرد: مدیران سینمای کشور به نفع همین تعداد ناچیز و اندک مخاطبانی که به سینما می روند، ارزش های سینما را جا به جا کردند و برای این مخاطبان تنها به تولید کمدی های نازل و پیش پاافتاده و همچنین آثار تلخ و سیاه بسنده نمودند؛ متأسفانه حتی نهادهای انقلابی هم که وظیفه حمایت از گونه مهم دفاع مقدس در سینما را دارند نیز این روزها چشم به فروش و گیشه دوخته اند!

اصغری با انتقاد از این دیدگاه نابجا و غلط سیستم مدیریتی سینما اظهار داشت: رسالت سینمای ایران که برآمده از انقلاب اسلامی است، رسالت فرهنگی است اما مدیران این رسالت را فراموش کرده اند؛ سوأل بنده این است که چطور آقایان مدیر و مسئول اکثریت بیش از 90 درصدی مردم را که به سینما نمی روند چون خوراک فرهنگی مناسبی برایشان تولید نمی شود نادیده گرفته اند و تنها به همین تعداد اندک مخاطبی که این روزها به سینما می روند توجه دارند؟

این سینماگر خاطرنشان کرد: با کمال تأسف علاوه بر مسئولان سازمان سینمایی ما حتی شاهد آن هستیم که سایر دستگاه های ارزشی دیگر مانند سازمان اوج نیز این روزها چشم به فروش فیلم ها دارند! باید به این آقایان تذکر داد که سینمای جمهوری اسلامی ایران باید سینمایی فرهنگی و برخاسته از انقلاب اسلامی و دستاوردها و آرمان های آن باشد نه سینمایی گیشه پسند و سرگرم کننده که فقط به آن برای پولسازی نگاه شود.

تهیه کننده فیلم های سینمایی شور شیرین و به کبودی یاس ادامه داد: سینماگران ارزشی، متعهد و پیشکسوت مدت ها است به کنج عزلت رانده شده اند؛ مدیران سینمایی باعث شده اند تا ارزش ها در سینما و جامعه رنگ ببازد؛ ما نباید فراموش کنیم که جمع زیادی از مردم مشتاقند تا فیلم های با کیفیت بالای هنری و ارزشی را با مضامین دفاع مقدس شاهد باشند و ما موظفیم برای آن ها خوراک فرهنگی مناسب تهیه کنیم.

وی در پایان این گفتگو با تأکید بر اینکه اگر گاهی اوقات فیلم های ارزشی و دفاع مقدسی معدودی که تولید می شوند در جشنواره ها مورد توجه قرار می گیرند به خاطر پر و پیمان شدن بیلان کاری مدیران است متذکر شد: ما نباید فکر کنیم که هدف مدیران سینمایی این است که فرهنگ دفاع مقدس را از طریق سینما در کشور جاری و ساری کنند! آن ها هدف شان این است که آمار کاری که از خود ارائه می کنند پر و پیمان باشد، معیار و ملاک آقایان تنها سود اقتصادی است و هیچ دغدغه جدی برای پرداختن به ارزش های انقلابی در آن وجود ندارد.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سعید خانی از جدیدترین فعالیت سینمایی خود در زمینه پخش گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : باشگاه خبرنگاران جوان سینما پرس شفاف شاینا نیوز افکار نیوز

به گزارش بولتن نیوز ، سعید خانی تهیه کننده و پخش کننده سینما درباره جدیدترین فعالیت خود گفت: در حال آماده سازی موارد تبلیغاتی برای اکران فیلم سینمایی مسخره باز هستیم و تقریبا در حال نهایی شدن است و دست پر سراغ نمایش عمومی آن خواهیم رفت.

او افزود: این فیلم احتمالا اواسط مهر 98 اکران می شود و مخاطب با فیلمی خاص و موضوعی جذاب روبرو می شود.

مسخره باز به کارگردانی همایون غنی زاده و تهیه کنندگی علی مصفا در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

در خلاصه داستان این فیلم آمده: تو پرورشگاه صدام می کردند مسخره باز! اما من مشت محکمی حواله صورت یکیشون کردم تا داستان را شروع کنم.

بازیگرانی چون علی نصیریان، هدیه تهرانی، رضا کیانیان، صابر ابر و بابک حمیدیان در این اثر نقش آفرینی می کنند.

لینک خبر :‌ بولتن نیوز
سینماپرس: محمدحسین فرحبخش تهیه کننده و کارگردان سینما در پی ادامه رکود و افت فاحش فروش سینمای ایران که منجر به نامه نگاری مدیران پردیس های سینمایی و درخواست آن ها برای یک اقدام عاجلانه از سوی مدیران سینمایی شد، اظهار داشت: مردم با نرفتن به سینما ثابت کرده اند که نظر و دیدگاه مدیران و سیاست گذاران فرهنگی را قبول ندارند؛ بنده معتقدم ما نیازمند یک تغییر و رنسانس در شوراهای پروانه ساخت و نمایش سینمایی هستیم و باید در این شوراها انقلابی جدی برپا شود و نیروهایی به روز، زبده و متخصص به آن ورود پیدا کنند که نیازهای روز مخاطبان را بشناسند و بر اساس آن مبادرت به صدور مجوز برای تولید و پخش آثار کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

کارگردان فیلم های سینمایی آبنبات چوبی و مستانه در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: شوراهای پروانه ساخت و نمایش در گام اول باید تکلیف خود را با خطوط قرمز مشخص کنند تا هیچ فردی نتواند بر اساس دیدگاه و سلیقه شخصی خود به یک فیلمی مجوز بدهد و یا فیلم دیگری را بایکوت و توقیف کند. بنده معتقدم خطوط قرمز باید بر اساس شرعیات دین مبین اسلام نوشته شوند به نحوی که کسی حق نداشته باشد از شرعیات عبور کند.

وی در همین راستا ادامه داد: چرا که ملت ما عاشق دین شان هستند و هرگز فیلم هایی که برخلاف آموزه های دینی باشد را نمی پذیرند؛ شما به همین ماه محرم نگاه کنید که مردم چگونه با هر ایده و تفکری با جان و دل برای عشق به امام حسین (ع) به خیابان ها می آیند، این ها نمونه بارز مردمان دین مدار هستند.

فرحبخش خاطرنشان کرد: اینکه برخی افراد در شوراها بر اساس برخی ایدئولوژی ها مبادرت به صدور و یا عدم صدور آثار می کنند کار پسندیده ای نیست از سوی دیگر اینکه بسیاری افراد پیر و فرتوت که نگاه به روزی نسبت به سینما ندارند در شوراهای پروانه ساخت و نمایش حضور دارند امری غلط است که باید اصلاح شود.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو با انتقاد از مدیران دهه 60 سینمای کشور اظهار داشت: ریل گذاری فاسد و کج مدیران سینمایی دهه 60 منجر به بروز این بحران فاجعه بار در امروز سینما شده است؛ مدیران آن دوران سیاست های سینما را بر اساس اصل حرف نظام اجرایی نکردند و با کارهای غلط شان باعث شدند دامنه بحران روز به روز در سینمای کشور بیشتر از پیش شود.

تهیه کننده فیلم های سینمایی ریشه در خون و پاک باخته سپس به آماری تأمل برانگیز اشاره کرد و گفت: ما در حال حاضر 270 سالن سینما در سراسر کشور داریم که تعداد پرده های آن ها به بیش از 500 عدد می رسد؛ نکته قابل تأمل آنجا است که در 6 ماه اول امسال کل سینما رقمی معادل 169 میلیارد فروش داشته که 150 میلیارد آن مختص 100 سالن بوده و تنها 14 میلیارد آن به 170 سالن دیگر سینما اختصاص دارد؛ این آمار بحرانی نشانگر سیاست گذاری های غلط مدیران سینمایی است که به برخی سالن ها فیلم های دست اول را ارائه می دهند و نشخوار شده فیلم ها را به سالن هایی می سپارند که به نظرشان فضای خوبی ندارند!

این سینماگر در پایان اظهاراتش تأکید کرد: ما نیازمند تحول جدی در سیاست گذاری های سینما هستیم؛ اگر ممیزی های سلیقه ای و تنگ نظرانه برداشته نشوند، اگر به وجه سرگرمی بودن سینما توجهی نشود و اگر همچنان مدیران میان سالن های سینما تبعیض قائل شوند وضعیت فروش بحرانی تر خواهد شد و مردم هم قطعاً کمتر از همین حالا به سینما خواهند رفت.

لینک خبر :‌ سینما پرس
کانون کارگردان سینمای ایران ساخت لامینور فیلم تازه داریوش مهرجویی پس از شش سال دوری از سینما را به سینمای ایران تبریک گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : اعتماد آنلاین سینما جریان

به گزارش ایلنا در متن بیانیه کانون کارگردانان سینما آمده است: بی هیچ شکی داریوش مهرجویی از برجسته ترین قله های فیلمسازی سینمای ایران است که ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران را خلق کرده است.

سینمای ایران همچنان تشنه فیلم های بزرگان موج نوی سینما همچون بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، پرویز کیمیاوی، بهمن فرمان آرا و... است و هر خبری از تولید فیلم های جدیدشان جای تبریک دارد.

امیدواریم در خواب زمستانی مسئولان سینمایی کارگردانان اندیشمند و مستقل سینمای ایران امکان ساخت فیلم پیدا کنند و شرایطی به وجود آید که حمایت از چهره های فاخر در اولویت باشد نه فیلم های فاخر.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
سینمای ایران روزهای سختی را پشت سر گذاشته و همین حالا هم فاصله بعیدی با ساحل آرامش دارد اما آن چه نیاز مبرم سینمای ایران در روزهای آتی است، رسیدن به آرامش حرفه ای و ایده های تازه است.

به گزارش خبرنگار مهر ، جعفر گودرزی منتقد سینما و عضو هیأت مدیره انجمن منتقدان سینمایی، در یادداشتی به آسیب شناسی شرایط اکران فیلم در سینمای ایران و سابقه تاریخی بحران مخاطب در دوره های مختلف پرداخت.

متن این یادداشت که با عنوان به داد سینما برسید در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته به شرح زیر است؛

سینمای ایران در دهه شصت و تا نیمه های دهه هفتاد، سینمایی مخاطب محور بود. انبوهی از فیلم های داستان گو و خانوادگی تولید می شد، سینمای کودک رونقی چشمگیر داشت و فیلم های حادثه ای و پرهیاهو مخاطبان جوان و پیگیر سینما را را به سالن های تاریک می کشاند. در کنار آثار متوسط و ضعیف، سالی چند فیلم خوب هم اکران می شد تا مخاطب خاص تر و جدی تر سینما هم بی نصیب نماند و خوراک فرهنگی مناسبی برای خود پیدا کند. سینمای ایران روندی مناسب داشت و میانگین آثار نوعی تعادل را نشان می داد. فیلمهای اکشن و کمدی و درام و ملودرام و... و به مفهوم بهتر تنوع ژانرها در کنار هم و به نوبت اکران می شدند، و بدون ریزش و کاسته شدن از مخاطبان نمایش عمومی خود را ادامه می دادند تا نوبت به اثر بعدی برسد. از سوی دیگر، وضعیت فنی و تکنیکی سینمای ایران هم به تدریج پیشرفت می کرد، امکانات تازه به کمک فن سالارهای سینما ما می آمد تا شرایط روز به روز بهتر شود.

از نیمه های دهه هفتاد و با موفقیت برخی آثار خاص در جشنواره های خارجی، موجی از آثار تقلیدی کم ارزش از سینمای کیارستمی و پناهی راه افتاد. فیلم هایی مقلد با جذابیتی ناکافی و قصه هایی لاغر. در کنار شیوع این نوع فیلمسازی (که به آثار جشنواره ای معروف شدند)، سینمای کمدی و سینمای کودک نیز به حاشیه رانده شدند. چنان که فیلمسازان برگزیده سینمای کودک یا فیلم نساختند یا سراغ حوزه های دیگر فیلمسازی رفتند. همزمانی این وقایع به تدریج افت چشمگیر میانگین مخاطب را به همراه داشت، سینما کم کم از سبد خرید کالای خانواده ها حذف شد، و نهایتا در میانه های دهه هشتاد سینمای ملی با بحران جدی مخاطب روبرو شد.

هر مدیری که آمده، زخمی به پیکره نیمه جان و در حال احتضار سینمای ایران زده و با بروز مشکلاتی نهایتاً دوره خود را تمام شده دیده و با خیال راحت سراغ مسند و پست تازه اش رفته است. سینمای ما مانده و روزهای سختی که می گذراند! ظهور پدیده ای به نام اصغر فرهادی که به سرعت بدل به یکی از برترین فیلمسازان دنیا شد، بسیاری از هنرمندان ایرانی را تشویق کرد تا سراغ ساخت آثاری با دنیایی شبیه دنیای آثار او بروند. این موج تازه، بقایای امید در سینمای ایران را مورد حمله قرار داد و در نهایت افت چشمگیر مخاطب، گرانی بلیت سینما و تعطیلی بسیاری از سالن ها، نوعی رکود و رخوت را به سینمای ما حاکم کرد.

سهم مدیریت سینمای ایران در این وقایع اما بسیار موثر بوده است. دوره های مختلف مدیریتی که در سال های گذشته در سینمای ما حاکم شده و بعد تمام شده، هریک نقشی موثر در این روند ناخوشایند و مرگبار اضمحلال داشته اند. از سینمای دستوری و آیین نامه ای اواخر دهه شصت و حذف قهرمان ها در دهه هفتاد گرفته تا روند هولناک حذف بودجه های دولتی و سخت شدن تامین هزینه های تولید فیلم در دوران فعلی.

هر مدیری که آمده، زخمی به پیکره نیمه جان و در حال احتضار سینمای ایران زده و با بروز مشکلاتی نهایتاً دوره خود را تمام شده دیده و با خیال راحت سراغ مسند و پست تازه اش رفته است. سینمای ما مانده و روزهای سختی که می گذراند! مدیرانی که بیش از دغدغه سینما، دغدغه فعالیت های حزبی و جناحی داشتند و سیاست زدگی را به مانند بلایی مرگبار بر جان سینما نشاندند. مدیرانی که سخت ترین روزها را به سینما تحمیل کردند و خود با لبخند درباره دستاوردهای مهم فرهنگی حرف زدند!

سینمای ایران روزهای سختی را پشت سر گذاشته و همین حالا هم فاصله بعیدی با ساحل آرامش دارد. اما آن چه نیاز مبرم سینمای ایران در روزهای آتی است، رسیدن به آرامش حرفه ای و نیز دستیابی به ایده های جدید و نیاز امروز مخاطب برای ساخت فیلم است. فقدان تنوع ژانر در بین محصولات سالیانه سینمای ایران سبب شده ژانرهای مهم و سودآوری نظیر سینمای کودک و نوجوان، فیلم های حادثه ای، سینمای سیاسی و... به حاشیه رانده شود و عملا با فقدان این آثار روبرو باشیم.

اصلاح برنامه تولید فیلم در کنار کاستن از هزینه های غیرواقعی که در قالب دستمزد بازیگران و عوامل به تهیه کننده ها تحمیل می شود در کنار جدی گرفتن نقش فیلمنامه در کیفیت آثار می تواند دستیابی به اوضاع بهتر و متعادل تر برای سینمای ایران را آسان تر کند.

مهمترین شرط اما ثبات مدیریتی، کوتاه کردن دست عوامل غیرمرتبط از دایره تولید و نمایش، شهامت و مسئولیت پذیری مدیران و برنامه ریزی های کوتاه و میان مدت است. بدون یک مدیریت مقتدر و توانمند و بدون همدلی و همراهی حداکثری تمام طیف های سینما، بعید است سینمای ایران از ورطه ای که دچارش شده رهایی یابد. ادامه روند خطرناک فعلی در کنار بحران جدی مخاطب دستاوردی نخواهد داشت جز تعطیلی کامل سینمای ایران. سینمایی که متاسفانه بعد از یک قرن و اندی هنوز در حال آزمون و خطاست.

کد خبر 4727239

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
اغلب آثار مهران مدیری در چند سال گذشته، علیرغم داشتن زبان نقادانه – طنازانه، از نقد رخدادهای واقعی یا معادل در جامعه پرهیز می کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، قسمت های نخست سریال هیولا با چند اشاره پروپاگاندایی - هیجانی آغاز شد. اشاره به اختلاس صندوق ذخیره ارزی فرهنگیان و فساد اقتصادی، یکی از نشانه های نمایشی بسیار توجه برانگیز سریال بود و قسمت های ابتدایی نوید اثری را می داد که به نقد مناسبات فاسد اقتصادی، در ساختار بانکی و صندوق های اعتباری، بپردازد. این بخش های ابتدایی از سریال مدیری، نوید بخش یک نقد اجتماعی – سیاسی فوق العاده نسبت به هنجارشکنی فرقه ای در کشورمان بود. اما هیولا در ادامه تبدیل به یک سریال ساختارشکن منتقد نشد.

اغلب آثار مهران مدیری در چند سال گذشته، علیرغم داشتن زبان نقادانه – طنازانه، از نقد رخدادهای واقعی یا معادل در جامعه پرهیز می کند. در صورتیکه انتظار مردم از کمدین های متفکر هم عصر خود از مرحوم تفکری تا وودی آلن، این است که لحن انتقادی نسبت به رویدادهای هم ارز سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند. اتفاقا مشکل اصلی سریال هیولا همین لحن است.

لحن سریال انتقادی هست و هم نیست و در اغلب موارد سریال منتقد سوداگران اقتصادی نیست. در بسیاری سکانس ها حتی آنان را جذاب و خوشمزه تصویر می کند و در اغلب سکانس ها مخاطب تصور می کند، سوادگران اقتصادی چه افراد خوشمزه ( COOL ) و دلچسبی هستند. سریال به جای آنکه تنفر ایجاد کند متاسفانه نگاه سمپاتیکی نسبت به سوداگران و سوداگری ارائه می دهد.

مهران مدیری در مقام یک سوء استفاده گر هنری، مثل همیشه سرنخ را گرفته و صرفا برای خودش قبایی ساخته است و متن سریال همانند تمامی آثار مدیری به یک مصلحت اندیشی مزمن دچار است.

مدیری برخلاف هیاهوی رسانه ها، در نحوه پایان بندی اثرش، به سطح می زند و به عمق نمی رود. این به عمق نرفتن دلیلش این نیست که مدیری – قاسمخانی، عمق را نمی شناسند. بلکه دلیل اصلی آن این است که در سطح می ماند تا با قصه سریالشان تجارت (بیزنس سابق) کند.

فساد اقتصادی و ریشه های آن مسئله و دغدغه مردم است و کاریکاتور خاوری، موجب لبخندی توام با سمپات می شود. از سوی دیگر تحلیل و ارزیابی سریال هیولا از رخدادهای هم ارز و معادل پوپولیستی است و به همین دلیل پوپولیسم کمدی وار کلیشه ای هیولا، نمی تواند مخلوقی نمایشی باشد که جنبه های عمومی آن جذب کننده باشد و مولفان به صورت خاص برای خلق همان پیش فرض ها و ابزارهای نمایشی مهران مدیری وار، از سطحی نگری قدیمی به سطحی نگری مدرن تغییرمسیر (شیفت کردن سابق) می دهند.

نمونه مصداقی اش در واقع اختلاف طبقاتی میان خانواده مهرافزون و شرافت، با اجراهای عمدتا اگزجره و کاریکاتوری و رقابت های زنانه با همان سبک اجرا در قهوه تلخ، ویلای من، شب های برره است و قاسمخانی و مدیری همان فرمول های امتحان پس داده را دوباره ارائه می کنند، یعنی ورود به دایره فساد تحت چشم هم چشمی های خانوادگی تعریف می شود.

در واقع فساد اقتصادی کلان هجو نمی شود، بلکه همچنان مناسبات اجتماعی امتحان پس داده در آثار مدیری، بازتولید می شود. همسر مهرافزون و همسر شرافت، عامل فسادند؟ یعنی هیچ انگیزش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را نمی توان برای نقد فساد اقتصادی پیدا کرد؟ تولید سریال با هیاهوی فساد اقتصادی اما عرضه سطحی ترین مصادیق امتحان پس داده مدیری در سریال دیگری، فساد هنری نیست؟ اصلا فساد هنری همان درجا زدن هنرمند است.

آقایانی که سال هاست به شکل خودباخته ای برای مدیری مدیحه سرایی می کنند همان نحوه اجرا و عرضه را در پاورچین، نقطه چین و شب های برره می ستایند، این سئوال را باید با آن ها مطرح کرد، مدیری چه در سبک بازیگری، چه در انتخاب نقش و چه انتخاب جایگاه، روش کارگردانی و متکی بودن به سوئیچ کردن دوربین ها سر صحنه سریال، همچنان همان مهران مدیری نقطه چین و پاورچین است و ماهی بزرگی در هیولا صید نکرده که شایسته و سزاوار ستایش باشد و جنبه های نقادانه در سریال هیولا کاملا سطحی تر از شخصیت دغل باز سریال ویلای من است.

قسمت های اولیه سریال هیولا صرفا یک نقطه امید واهی است و با سریالی متفاوت، منتقدانه و متفکرانه از مهران مدیری مواجه نشدیم. ترکیب نجات بخش پیمان قاسم خانی – مهران مدیری برای کارنامه مدیری رهایی بخش نبود و هیولا، همان روش و الگوی همیشگی مدیری – قاسم خانی ها – ژوله - خشایار الوند بود، بدون هیچ تغییری. در سطور آینده به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت که چرا هیولا هیچ تفاوت دیگری با سایر آثار مدیری نداردو موجب نزول کلاس کاری مدیری شده است.

همانطور که این تلقی و تصور وجود داشت که مهران مدیری در نخستین اثر سینمایی خود یک اثر متفاوت خلق می کند. متاسفانه ساعت 5 عصر در لیست آثار مدیری خجالت آورترین و کلیشه ای ترین اثر سینمایی و بازتولید الگوی مدیری در سریال سازی است و به نوعی بازیافت زباله های نمایشی مدیری است.

مهران مدیری در اثر سوء خلاقیت تبدیل به کمدی ساز کلیشه ای سازی شده است. مدیری کارش را با داریوش کاردان آغاز کرد و در واقع شاگرد داریوش کاردان به حساب می آید. چه بسا اگر همین مقدار فضا به داریوش کاردان داده می شد، در شرایط کنونی بهترین آثار طنز ساخته شده سیما، به مهران مدیری تعلق نداشت.

به هر حال سیستم نمایشی سیما در طول سال های گذشته، بچه لوس تربیت کن بوده و خروجی هایی نظیر عطاران و مدیری، ماحصل احتیاط مدیران در حفظ سلبریتی های قابل اعتماد است.

حالا در ادامه بازهم با روایت خط روایی همیشگی مهران مدیری اثبات خواهیم کرد که او چگونه در سیستم بچه لوس تربیت کن سیما تکتاز شد.

مدیری و گروه نویسندگانی که یکی از آنان در قید حیات نیست، همواره یک داستان ثابت را در موقعیت و حالت های مختلف خلق کرده اند و از ساختار تعیین شده با مفروضات نمایشی معین عدول نکرده اند.

شخصیت مستاصل و پاک نهادی که به جامعه ای پرتناقض و پر از تعارض ورود پیدا می کند و در موقعیت های برخورد با این جهان پرتناقض، در ابتدا با این جامعه فرضی یا واقعی تصویر شده وارد چالش می شود اما مقاومت حاصلی نخواهد داشت و در دل آن موقعیت حل می شود.

پاورچین، نقطه چین، قهوه تلخ، شب های برره، ویلای من، و تمامی آثار مدیری با اتکا به همین موقعیت خلق شده اند و مدیری و سریال هیولا، هنوز در حال تولید برره های دیگری در جفرافیا و زمان دیگری هستند. عطف زمانی مدیری از دوران گذشته به امروز هم موید همین نگاه است. اما سئوال اینجاست که خاندان شرافت در تمامی ادوار سیاسی گذشته پاک نهاد ماندند و به زمان کنونی که رسیدند وارسیدند و فاسد شدند. یعنی سیستم پهلوی و قاجار آنطور که در سریال نشان داده می شوند، فرد را از هر فسادی بری نگاه می داشتند و دوران معاصر است که صرفا افراد را فاسد می کند؟

حیرت زده می شویم که مدیری قهرمانی به نام هوشنگ شرافت خلق کرده که خاندانی بری از فساد داشته و این زمان کنونی و سیستم حال حاضر است که از ولد خانواده شرافت یک فاسد می سازد؟ در دوران قاجار و پهلوی، همه شرافت ها پاک و مطهر بودند و در دورانی کنونی فساد اقتصادی و زد و بند تا مغز استخوان بدنه اجتماعی افزایش پیدا کرد؟

به بطن سریال باید بازگردیم و هیولا را که شخم می زنیم، جز برره و قهوه تلخ چیز دیگری درو نخواهیم کرد. همان کلیشه ها بدون تغییر؛ ترکیبی از فرصت طلبان و تازه به دوران رسیده های گرد هم می آیند و سکانس به سکانس جمع شدن بانوان در قسمت پنجم بسیار شبیه کل کل زنان در ویلای من و قهوه تلخ است و البته تنها وضعیت های نمایشی و افزوده های نمایشی تلاقی عاشقانه مادر هوشنگ شرافت با یک مرد جوان و فرصت طلبی پر از خیانت کامروا(مهران مدیری) در طول سریال است. وجوهی که پرداختن به آن برای مدیری در سیما غیرممکن بوده، تنها وضعیت نمایشی تازه به هیولای برره است.

جمعیت مردان نیز، نوع امروزی و بالغ شده، جمعیت شب های برره و قهوه تلخ هستند و در ساختار هیولا هیچ تفاوتی با آثار پیشین مدیری حس نمی شود.

در واقع این فرمول مدیری است که کاراکترهای فرصت طلب و تازه به دوران رسیده را در محیط ها مختلفی می آزماید و به صورت ثابت و همیشگی آن ها را در کنار یکدیگر قرار می دهد. آثار مدیری، با این وضعیت و سیاق کلیشه ای دیگر کار نمی کند و هیولای مدیری، موش کوچکی است که مخاطب با ادای کلماتی چون آخی، طفلکی، گوگولی مگولی از کنار آن عبور می کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : خبرهای فوری

شرق در گفتگویی با بهمن فرمان آرا نوشت: کندوکاو مسائل مبتلابه سینمای ایران یکی از موضوعات مهمی است که باید به آن پرداخت. سینمای ایران سال ها ست با مشکلاتی مانند ضعف فیلم نامه، افزایش بی رویه دستمزد بازیگران، بی عدالتی در پخش فیلم ها و چندین مسئله ریز و درشت دست وپنجه نرم می کند؛ جدا از آن، مطالبات نسل جوان بر وزن این مشکلات می افزاید. ضمن اینکه بزرگان سینمای ایران هم در خبر و حضر از وضعیت فیلم سازی رنج می کشند؛ به همین دلیل سراغ بهمن فرمان آرا ، کارگردان سینمای ایران رفتیم تا درباره چرایی مشکلات صحبت کند و درعین حال بنا بر سابقه هنری اش، تجربیات خود را انتقال دهد.

این روز ها مشغول چه کاری هستید؟
آخرین فیلم نامه ام که پروانه ساخت گرفته، سوختن در آب، غرق شدن در آتش نام دارد که از شعر چارلز بوکوفسکی گرفته شده؛ اما جالب این است که چهار ماه است به آن پروانه ساخت داده اند! اما به دلایلی - که به من نمی گویند - اعلام رسانه ای نکرده اند!

چرا؟
از من نباید بپرسید. اعلام نکرده اند دیگر! من هم خیلی در این باره عجله نکردم. هر زمان بودجه این فیلم فراهم شود- با بودجه کنترل شده - شروع می کنم؛ چون فیلم حکایت دریا که دو سال و نیم قبل کار کردیم، با اینکه 40 نفر در هتلی در رامسر اقامت داشتیم، یک و نیم میلیارد هزینه داشت و خانم ها معتمدآریا، لیلا حاتمی و آقایان علی نصیریان و صابر ابر هم در فیلم حضور داشتند. لوکیشن فیلم نامه جدید در تهران خواهد بود و برآوردش چهار میلیارد تومان شده است.

چرا زیاد شده؟
به دلیل افزایش هزینه ها؛ مثلا قیمت وسایلی که قبلا مبلغ اجاره شان یک میلیون بوده، الان شده سه میلیون!

و البته بالارفتن بی منطق دستمزد بازیگران!
بله. البته بازیگران بزرگی هم در فیلم نداریم. فعلا که بودجه جور نشده. دو سال قبل بعد از اینکه پروانه ساخت سریال نمایش خانگی داستان جاوید را گرفتیم و براساس رمان آقای اسماعیل فصیح بود، به مدت هفت ماه پیش تولید داشتیم؛ حتی آقای اثباتی ماکت مکان ها را درست کرد و جلو رفتیم؛ اما بعد از هفت ماه گفتند دست نگه دارید! آقای پارسایی گفتند دو نفر از سوی شورا عوض شده و کار متوقف شد! الان این سریال از سوی اسپانسری ممکن است بودجه اش فراهم شود و کار کنیم؛ اما اگر همین امروز هم بودجه فراهم شود، زودتر از اواخر اردیبهشت سال آینده نمی توانیم کار را کلید بزنیم؛ چون دو خانه قاجاری در فیلم نامه وجود دارد که باید در سوله ساخته شود.

یعنی خانه واقعی وجود ندارد؟
وجود دارد؛ اما میراث فرهنگی به درستی اجازه نمی دهد کاری در این خانه ها انجام دهیم؛ مثلا میخی به دیوار بکوبیم یا رنگ بزنیم. اگر این دو خانه را در سوله بسازیم، اولا کاملا در اختیارمان است و دوم اینکه مطابق فصل مد نظرمان پیش می رویم.

درواقع استودیو درست کردید....
بله. ضمن اینکه معادل فضای بیرونی را هم می توانیم در ده کن سابق پیدا کنیم یا مجلس را نمی خواهیم بسازیم. دو خانه قاجاری که 90 درصد فیلم در آن ها می گذرد و یک قسمت از میدان مختاری قدیم که باید ساخته شوند. باید ببینیم که ماشین دودی را کجا ها درست می کنند.

پس وقتی شازده احتجاب را می ساختید، آن خانه هم در سوله بود؟
خیر. آن خانه در مالکیت شخصی کسی بود و همه آن کار ها را در خانه انجام دادیم.

یعنی در خانه دست بردید؟
خیر! اما جا های مختلفی داشت که می توانستیم تغییر دهیم.

الان آن خانه موجود نیست؟
خیر. شهرداری آن خانه را خراب کرد!

کجا بود؟
چهارراه دروازه دولت. الان یک ساختمان جدید به جایش ساخته شده! اگر این دو خانه را درست کنیم، فصل ها و شب و روز دست ماست و سریع ترین زمانی که می توانیم برای سریال 24 قسمتی کار کنیم، این است که این خانه ها را بسازیم و، چون ماکت دقیق خانه ها را داریم، کار راحت تر پیش می رود.

اما همچنان نگفتید که دلیل تعطیلی سریال چه بود؟!
موضوع همین است! کاری ندارم که آقای پارسایی در حالی که رئیس یک قسمت سازمان سینمایی است، خودش نمایش کارگردانی می کند، از این هایی که بلیت 250 هزار تومانی می فروشند: اولیور توییست، بینوایان، مری پاپینز و... این را هم نفهمیدیم کسی که منصب اداری دارد و بله یا خیر، پروژه های مختلف را تعیین می کند، چطور اجازه دارد نمایش کار کند؛ در حالی که بقیه باید منتظر اجازه باشند! کار سومی که من در حال اجازه گرفتن هستم، نمایش نامه شیاطین به نویسندگی جان وایکینگ در قرن 17 فرانسه است. اینکه آن زمان افرادی را متهم کردند که شما عامل شیطان هستید و باعث شدید شیطان در راهبه ها حلول کند و برای تهمتی که به او می زنند، شخصیت اصلی سوزانده می شود؛ البته تمایل ندارم در تالار اسپیناس کار کنم. تالار وحدت مناسب است و منوچهر شجاع در حال طراحی صحنه است. همه کار ها باید کمی جلو برود؛ بنابراین بی کار نیستم و مشغول این کار ها هستم.

به متن نمایش نامه ممیزی نخورد؟
خیر؛ چون ربطی به اینجا ندارد. خوشبختانه زمانی که خواستم مردی برای تمام فصول را کار کنم، به یک فحش ایراد گرفتند که ما هم موافق بودیم و حذف کردیم.

چرا فیلم حکایت دریا اکران نمی شود؟
حکایت دریا دوسال ونیم است که قرار است اکران شود. متأسفانه پخش فیلم در ایران در یک مدار بسته می چرخد. کسانی فیلم می سازند که از روز اول می دانند فیلمشان در عید اکران خواهد شد؛ به دلیل شرکتی که سرمایه گذار و پشتیبان اوست و مسائل دیگر. ما در ایران گرفتار چیزی شده ایم که سال 1947 در آمریکا دستور دادند که افراد نمی توانند هم زمان هم صاحب سینما، هم تهیه کننده و هم پخش کننده باشند، چون چنین موقعیتی مونوپلی است، بنابراین قانون گذاشتند هر کسی می تواند یکی از شغل ها را داشته باشد. ما الان گرفتار همان شده ایم؛ یعنی صاحبان سینما ها و کسانی که با سالن سینما های مهم در ایران قرارداد دارند، خودشان تهیه کننده هستند و بهترین زمان اکران به فیلمشان تعلق دارد. این یک مشکل است. اشکال عمده دیگر این است که سینما ها حق این را پیدا کرده اند که زمان پخش فیلم من، به جای 12 سانس نمایش، آن را به یک سانس تقلیل دهند، اما فیلم دیگری را تا سانس 23 در یک روز اکران می کنند، ولی فیلم من را فقط یک سانس و معمولا 11 صبح قرار می دهند که نفروشد! درواقع در چنین مسئله ای دخل وتصرف می شود. پس کسی که در فیلم من سرمایه گذاری می کند (که همیشه کسی هست) چه گناهی کرده که اولا فیلم من اکرانش به تأخیر بیفتد و بعد هم زمان اکران چنین بلایی سرش بیاورند. به فلان آقا گفتم چرا چنین کاری می کنید که پاسخ داد سینما ها دست ما نیست! درحالی که سینما ها دست خودشان است و سانس های 17 و 19 و 23 که بیشترین تماشاگر را دارند به فیلم هایی که خودشان می خواهند می دهند. حتی در مورد فیلم دلم می خواد سینمای آزادی بیلبورد فیلم ما را گذاشته بود، ولی وقتی دخترم و دوستانش می خواستند فیلم را ببینند، گفتند نمایش نمی دهیم و فقط بیلبورد زده ایم!

استدلالشان چه بود؟
استدلال ندارد. شما از چه کسی می خواهید سؤال کنید. خب مشتری یک فیلم دیگر را انتخاب می کند. چندسال قبل یک راهکاری پیدا کردند و گروه هنر و تجربه را راه اندازی کردند، چون به من هم برای فیلم حکایت دریا پیشنهاد شد. گفتم طرفدار فیلم سینمایی خوب هستم، اما وقتی مهر هنر و تجربه روی فیلم می گذارید، یعنی بفروش نیست و همه می گویند خب فیلم هنری است و ترجیح می دهند فیلمی دیگر را که در آن فلان هنرپیشه می رقصد تماشا کنند! تعداد سینما ها هم بالطبع برای این فیلم ها کمتر است. قبل از انقلاب همین گرفتاری را با سینما ها داشتیم و تعدادی فیلم های هنری ساخته شده بود که نمایش نمی دادند. من سینما نیاگارا در خیابان جمهوری را که هزار صندلی داشت برای سه سال کرایه کردم و قرار بود با فیلم دایره مینا افتتاح شود و بعد هم فیلم گزارش کیارستمی به نمایش درآید. سینما را تعمیر و رنگ کردیم، عزیز ساعتی را فرستادم سراغ کارگردانان هنری آن زمان که از آن ها عکس بگیرد و در سالن عکس های کارگردان معروف نصب شد. تنها سینمایی بود که تخمه نمی فروختیم. موسیقی فیلم و کتاب راجع به سینما عرضه می شد که الان خیلی ها این کار را انجام می دهند. روز عید فطر سال 1355 قرار بود این برنامه شروع شود. صبح مدیر تهیه یکی از فیلم هایی که کار می کردم گفت: آقا خیلی بد شد. سینمای نیاگارا شب قبل سوخت! گفتم شوخی اش هم خیلی بد است. خلاصه رفتم و دیدم بله، دود در آسمان معلوم است!

پیگیری نکردید چه اتفاقی افتاده؟
چرا گفتند اتصالی برق بوده. سینما نیاگارا تا به حال دو، سه بار سرنوشت این چنینی داشته است.

بله. همان سینمایی که لیلا حاتمی و علی مصفا هم صاحبش بودند و سوخت!
بعد از 40 سال رسیده ایم به این قضیه که رسما مسئولان، فیلم نامه را می خوانند و می گویند نمی فروشد! گفتم شما تهیه کننده و سرمایه گذار هستید؟ نمی فروشد یعنی چه؟

این واژه نمی فروشد انگار به شمشیر داموکلس تبدیل شده!
اگر کسی می توانست تشخیص بدهد چه چیزی می فروشد یا نمی فروشد باید هیکلش را طلا بگیرند و به هالیوود ببرند، چون مسئولان کمپانی های بزرگ هم قاطعانه نمی دانند کدام فیلم می فروشد یا نمی فروشد!

ظاهرا استدلالشان این است که مردم اوقاتشان تلخ است. نظرتان چیست؟
مردم از فیلم های من اوقاتشان تلخ نیست. به اقتصاد و کم شدن 80 درصد ارزش پولمان نگاه کنید. مردم حالشان از این نظر بد است. فیلمی که موضوعی جدی را مطرح می کند، حال ملتی را بد نمی کند.

به نظر شما چه زمانی یک فیلم می تواند حال یک ملت را تغییر دهد؟ اصلا شدنی است؟
این بهانه است. به نظرتان با یک کتاب و فیلم براندازی رخ می دهد؟! هیچ وقت نشده. همیشه اقتصاد نقش مهمی در چنین اتفاقاتی داشته. به این بهانه مزاری برای فیلم های هنری درست کردند به نام هنر و تجربه .

یعنی شما با کلیت هنر و تجربه مشکل دارید یا برچسبی که به این گونه فیلم ها زده می شود؟
حرفم این است که اجازه دهند مردم انتخاب کنند. اگر فیلمی فروش نرفت بعد از یک هفته از اکران بردارید. اما سانس ها را طوری نچینید که فیلم فروش نرود!

یعنی مهندسی پنهان ؟ اصلا آیا مشکلات سینمای ایران فقط پخش فیلم است؟
قطعا نه! دلم می خواهد این گفته عنوان شود که هیچ فیلم سازی بابت فیلمی که ساخته است، نباید ممنوع الخروج یا زندانی شود. کجای قانون اساسی ما چنین اجازه ای داده شده است؟

اتفاقی که برای رسول اف افتاد...
و آقای پناهی. بگویید اجازه نمی دهیم فیلم بسازی. ممنوع الخروج می شود، بعد فیلمش در کن جایزه می برد و خودش نمی تواند برود و آبروی ما می رود. جشنواره برلین صندلی خالی برای آقای پناهی گذاشته بود. این مهندسی که شما به آن اشاره کردید، مهندسی در پخش و فیلم ساختن و حتی بودجه درست کردن است. با کسانی که بودجه های دولتی می گیرند کاری ندارم. ولی زمانی که فیلم ها از اول اکران مشخص می شود مثل این است که شما من را در رینگ بوکس بگذارید، یک دستم را از پشت ببندید و بوکسور دیگر دو دستش آزاد باشد. خب معلوم است من بازنده خواهم بود. این سیستم مهندسی شدن به این شکل است. اشتباهاتی که صداوسیما می کند یکی دیگر از مشکلات است. زمانی می توانستند کمک سینمای ایران باشند و فیلم ها را بعد از سه سال در تلویزیون پخش کنند و پولی هم به تهیه کننده بدهند. کاری که همه جای دنیا متداول است؛ اما گفتند می خواهیم خودمان در سیمافیلم فیلم بسازیم.

قبل از انقلاب هم تل فیلم بود.
اما فیلم اختصاصی برای تلویزیون نمی ساخت. سایه های بلند باد و دایره مینا برای سینمای معمولی بود نه تلویزیون.

پس چرا تل فیلم تأسیس شد؟
چون وزارت فرهنگ و هنر وقت به خاطر سیاست های آقای پهلبد که تنها مشخصه اش به عنوان وزیر این بود که ویلن بد می نواخت و البته داماد شاه هم بود، با تلویزیون مشکل پیدا کرده بود. این طرف در تلویزیون یک گروه جوان مثل هژیر داریوش، علی حاتمی و من هم شش سال در تلویزیون بودیم که با آن نوع فیلم سازی مشکل داشتیم. تل فیلم تأسیس شد تا تلویزیون بتواند فیلم های بهتر هم تولید کند؛ چیزی که قاعدتا باید وزارت فرهنگ و هنر می کرد که نکرد! برای فیلم گاو مهرجویی، آقای پهلبد کلی بدوبیراه به داریوش گفت که تو با این فیلم که ساختی به ما دهن کجی کردی و دیگر با کسی کار نکردند، مگر فیلم های مستندی که کامران شیردل ساخت که آن هم پخش سینمایی نداشت! اما سیما فیلم به جای اینکه به فیلم هایی که وزارت ارشاد می سازد، کمک کند، آن ها را حذف کرد! در همه جای دنیا با پخش DVD و VOd فیلم ها به فروش خارج از سالن سینما کمک می کند. مثلا در آمریکا حق رایت این ها در خارج سه برابر فروش سینما ها است. با این نگاه که آنجا 35 هزار سینما وجود دارد؛ و ما 270 سینما! این تفاوت است. در سیمافیلم فیلم ارزان درست می کردند و اصلا کاری ندارم به ماهیت فیلم ها که چقدر بد بودند که مجبور شدند شبکه آی فیلم را راه اندازی کنند که دائم همان فیلم های بد را نشان دهند. حتی در دندانپزشکی با دهان باز مجبوری تماشا کنی و همه جا این کانال را باید ببینی. صداوسیما و مدیریت اشتباهش باعث شد GEM درست شود؛ چون در داخل جواب تماشاگر را نمی دهند. چرا باید این همه تلویزیون شبکه های خارجی داشته باشیم که مردم برای اخبار واقعی داخل ایران به آن ها گوش کنند؟ مهندسی دارد ما را می کشد.

تحلیلتان از پول شویی در سینما چیست؟
هیچ جای دنیا پیداکردن سرمایه برای فیلم آسان نیست! چون از هر 10 فیلم یکی پولش را برمی گرداند. این قانون سینماست. چون 30 درصد را سینمادار برمی دارد، 30 درصد پخش کننده و بقیه متعلق به تهیه کننده است که پول تبلیغات را هم او می دهد. از هر یک دلار یا یک تومان که برای فیلم خرج کنید، سه و نیم ریال به تهیه کننده می رسد و بقیه را پخش و صاحب سینما -که یک ساختمان الی الابد ساخته - دریافت می کنند. این ها مسئله ای نیست که من بگویم و دیگران ندانند. منتها همه فکر می کنند اگر این حرف ها را بزنند، برای ادامه کار به مشکل برمی خورند. من اگر پول پیدا کنم، فیلم نامه دارم و فیلم می سازم. ولی پروانه نمایش دست شماست. حتی در آمریکا، اتحادیه تهیه کنندگان پروانه نمایش را درجه بندی می کند و نمره می دهد. مثلا اگر خشونت داشته باشد می گویند برای کمتر از 18 سال ممنوع است. در کانادا شما اگر بخواهید هفت شب فرزندتان را به سینما ببرید اجازه نمی دهند، چون می گویند بچه الان باید خواب باشد. یک بار باید این هفت خان رستم را طی و همین نظریات که نمی فروشد را تمام کنیم! بعد فیلم را می سازی و در صف اکران می مانی. هر جوری که در وضعیت ما دقت کنید می بینید مدام می خواهند سینما نباشد. حالا سینما ساخته شده برای اینکه منفعت پیدا کرده است. قبل از انقلاب اتحادیه سینماداران اجازه نمی داد سینمای جدید درست شود، چون سینمای شهرفرنگ و آتلانتیک و... فروش زیادی با بلیت دو، سه تومان داشتند.

انحصاری بود؟
بله؛ کمااینکه الان تغییر کاربری نداده اند. سینما های ایران، متروپول، کریستال و البرز بسته شده اند؛ چون اجازه تغییر کاربری ندارند، ولی سینما مایاک و برلیان (در خیابان استانبول) انبار های بسیار سودده ای شده اند. کسی در اینجا برای تفریحات خانوادگی نمی آید و این سینما ها فروش ندارند. اجازه دهند پاساژ و پارکینگ شوند. همه چیز با یک تبصره پیش نمی رود. سینمای رادیوسیتی هزارو 800 نفر گنجایش داشت که داروخانه شد. سینما فلسطین را وزارت آموزش و پرورش خرید. سینما پارامونت بسته است. خوشبختانه تئاتر کمی وضعیت بهتری دارد.

چون تئاتر های خصوصی شکل گرفته؟
کسی باور نمی کند در شهر ما هر شب 60 اجرا در سالن های صد و 80 نفره وجود دارد، ولی دو تئاتر بزرگ داریم؛ تئاترشهر و تالار وحدت که هرکدام تقریبا 50 سال قبل ساخته شده اند و هیچ چیز به آن ها اضافه نشده است.

جشنواره هم اصلا کاخ ندارد.
در تورنتو هم تا 10 سال قبل، کاخ نداشتند؛ چون دفتر جشنواره همیشه در هرکجا 11 ماه بی کار است و یک ماه کار می کند. البته بی کار نیستند؛ چون در طول سال در جا های مختلف فیلم می بینند که برنامه ریزی کنند. بنابراین کاخی که ساخته می شود باید بازدهی داشته باشد و تهران واقعا نیاز ندارد. من خیلی سال قبل گفتم جشنواره فجر را به شیراز یا شهر دیگری غیر از تهران ببرید.

چرا؟
چون همه چیز در پایتخت هست. جشنواره کن به این خاطر در این شهر است که کن دهی است که سه ماه در سال توریست دارد. ماه می را به عنوان فستیوال اضافه کرده اند که شهر درآمد داشته باشد. بعد از آگوست، در سپتامبر هم یک ماه فستیوال های تلویزیونی گذاشته اند. سه ماه را پنج ماه کرده اند تا این روستا درآمد داشته باشد. بعد از فستیوال این روستا توریست ندارد. ما هم می توانیم با هجوم مردم از جشنواره ها به شهر های دیگر کمک کنیم. هتل ها هم پر می شود. در این سینما استعداد های زیادی هست. آقای روستایی در 26 و 28 سالگی فیلم ساخته. هرجای دیگری بود مثل اسپیلبرگ، امکانات در اختیارش می گذاشتند. حالا شما شاید یک بخش هایی از فیلم هایش را دوست نداشته باشید. همین طور درمیشیان، فرهادی، جلیلوند و افراد دیگر. هیچ سینمایی مرتب کارگردان جوان خوب صاحب سلیقه ندارد. حالا ما پناهی، مهرجویی و کیارستمی داشته ایم.

سینمای ما سینمای بسیار زنده و فعالی است؛ اما همه بچه جوان ها را سراغ فیلم هایی می فرستند که رقص و آواز داشته باشد. همه الان به خارج می روند تا زن بی حجاب در فیلمشان نشان دهند، بدون اینکه اشکالی داشته باشد؛ چون برای ما اشکالی نیست که کسی در تایوان حجاب نداشته باشد. لوکیش ها را به این دلیل خارج از ایران انتخاب می کنند.

جالب است قبل از انقلاب پازولینی در اصفهان فیلم ساخت...
بله؛ الیا کازان برای فیلم ساختن به ایران آمد. خیلی از این ماجرا ها هست که انسان افسوس می خورد.

موقعیت جغرافیایی ایران می تواند به مثابه یک لوکیشن مثل چینه چیتا و حتی مقصدی برای آسیا باشد...
من پنج عکاس استخدام کردم که سراسر ایران سفر کردند و از لوکیشن های ما آلبوم درست کردند که آقای کارلو پونتی که آمده بود و این آلبوم را می دید، می دانست کجا ها هست و نیاز نبود خودش سفر کند. مسئله بعدی اینکه وقتی این افراد می آیند، باید اجازه دهید آزاد کارشان را انجام دهند؛ چرا سهم ما از توریسم جهان این قدر کم است؟

با اینکه جزء کشور های کهن هستیم.
چون یک نفر 50 هفته در سال کار می کند و دو هفته مرخصی دارد. حالا به ایران می آید که با همسرش جداگانه به دریا یا استخر برود. زمانی که جمال عبدالناصر مصر را به دست گرفت، رئیس اخوان المسلمین گفت: حجاب را اجباری کنید. عبدالناصر گفت: مگر دختر شما به دانشگاه نمی رود؟ او که حجاب ندارد. شما نمی توانید دخترتان را باحجاب کنید، من به 10 میلیون زن مصری بگویم حجاب داشته باشند؟ من درباره این قضایا فتوا نمی دهم. ما تا چند سال قبل 800 میلیون دلار از توریسم درآمد داشتیم، با این مملکت پهناور و زیبا که قابل مقایسه با جا های دیگر دنیا نیست.

با این کار می توانیم متکی به فروش نفت نباشیم. مگر آمریکا از طریق فیلم هایش درآمد ندارد؟
برنامه آمریکا همیشه این بود که از طریق فیلم ماشین، غذا و لباس فروخت. همه این ها صادرات فیلمی است.

به نظرتان با توجه به ساختاری که در سینمای ایران هست، در بحث پخش چه اتفاق خوبی باید بیفتد؟
در کمیسیون ها همان کسی که رئیس مجموعه سینمایی است، در تصمیم گیری اکران هم نشسته. میوه فروشی هم درهم می فروشد. پخش کننده نباید مستقیما تهیه کننده باشد. وقتی در دانشگاه یو اس ای آمریکا دانشجو بودم، سینمایی به نام توهو بود که فیلم ژاپنی بدون زیرنویس نشان می داد و فقط فیلم های کوروساوا زیرنویس داشت. وارد که می شدی، یک برگه خلاصه داستان به تو می دادند. این همه خرج می کنیم؛ چرا یک سینما در پاریس نمی خریم؟!

حتی اجاره کنیم.
بله. تا فقط فیلم های ایرانی نشان دهیم. در لندن و رم و... هم این کار را انجام دهیم.

به جشنواره ها هم کاری نداشته باشیم.
بله. آن زمان می بینید چارچنگولی می فروشد یا فیلم فرهادی. البته فرهادی، چون دو اسکار برده و فیلم ساز درجه یکی است و از مدار ما خارج شده؛ ولی چرا فیلم های کیارستمی را تا دو، سه سال اخیر در ایران نمایش نمی دادیم؟ به خاطر اینکه می گفتند نمی فروشد؟!

خب به کسی چه ربطی دارد که می فروشد یا نه!
صاحب سینما دخالت می کند و دولت هم دنبال این ماجرا نیست. از زمانی که عباس فوت کرده دست کم هشت فیلم به من پیشنهاد شده ببینم که راجع به عباس ساخته شده است. شما یک فرد را از دست داده اید که حالا جهان دنبال این است که فیلم هایش را نمایش دهد. واقعیت این است که اقتصاد سینما خیلی مهم است. اگر قرار شد همه ما شبیه عباس فیلم بسازیم، سینما ورشکست می شود.

اما اجازه دهیم همه نوع فیلم نمایش داده شود.
ماجرا این است که اگر فیلم های ما را در خارج نشان می دادند، در سینما های آرت فیلم نشان می دادند. فیلم رمبو در یک روز در سه هزارو 200 سینما در سراسر آمریکا نشان داده می شود و هر نقدی که روزنامه بنویسد فیلم را تحت تأثیر قرار نمی دهد، اما اگر درباره فیلم آرت بد بنویسند، نمی فروشد، اما جا برای همه هست. درآمد تمام فیلم های خارجی در آمریکا روی هم رفته در یک سال یک درصد مارکتشان است، اما یک درصد مارکت 25 میلیاردی است. آن زمان شما هنر و تجربه را دارید، اما به میل سازنده ها و نمایش دهندگان و کسان دیگر. در همه جا هم افرادی خاص مخاطب این فیلم ها هستند. نه اینکه کسی بگوید خب این فیلم نمی فروشد. جشنواره فیلم کوتاه ایران را ببینید، از این همه استعداد شاخ درمی آورید. در یکی از جشنواره ها من با آقای بیضایی، سینایی، مجید مجیدی و رضا میرکریمی داور بودیم. فیلم سنجاقک آقای مکری در این جشنواره نمایش داده شد. شما از این همه استعداد در فیلم های مستند و انیمیشن تعجب می کنید. در آسیا مونتاژ ماشین را زمان رژیم قبلی هم زمان با کره جنوبی شروع کردیم. کره جنوبی هشت درصد مارکت جهان را دارد و ما 12 سمند به ونزوئلا یا پاکستان صادر می کنیم. مارکت پاکستان و افغانستان می توانست سینمای ما باشد. در خانه سینما افرادی هستند که می خواهند این کار ها انجام شود، اما آن ها یک رأی در بین 50 رأی دیگر هستند.

به نظرتان چطور می شود از این بحران گذر کرد؟
این روز ها سعی می کنم فکر نکنم، چون همه این کار ها محیرالعقول نیست، شدنی است. داشتن سالن سینما در شهر های بزرگ، شدنی است. ما ملت ایران هستیم. شما هم دولتمرد این مملکت هستید و همه قوانین را رعایت می کنیم. شما چرا فکر نمی کنید ما چه وضعیتی داریم؛ به عنوان مثال جورجیو آرمانی از خانم مهتاب کرامتی برای نمایشش دعوت کرده است. ایشان لباسی پوشیده که پوشیده تر از آن امکان پذیر نیست. خانم هنرمندی هم هست که برای یونسکو کار می کند و بعد با جورجیو آرمانی عکس گرفته، خب میهمانی شب که نرفته است. این خانم از سوی جمهوری اسلامی رفته و باعث افتخار است که می بینید در چه شرایطی رفته، هم زیباست و هم پوشیده. من نمی توانم به کسی بگویم فلان چیز را نخور و خودم معتاد به آن باشم! مرحوم خردمند، معلمی بود از آموزش و پرورش. چون آقای جباری معاون آقای پهلبد از آموزش و پرورش بود، دوستانش را مدیر کرده بود. در همان موقعی که جشنواره فیلم تهران برگزار می شد، 10 تا از فیلم های کوتاه عباس کیارستمی را نشان می داد، قسمتی گذاشته بودند سینما در عصر پهلوی. فیلم نامه گزارش را دادم که اجازه ساخت بگیرم. جوابشان این بود که ایشان، چون تابه حال فیلم کوتاه نساخته اند، نمی توانند فیلم بلند بسازند. این جشنواره مربوط به وزارت فرهنگ و هنر بود و فیلم های عباس را هم نمایش داده بودند. من نامه ای به آقای پهلبد نوشتم که شما خودتان فیلم های کوتاه عباس را نمایش می دهید. نامه در جواب من نوشته شده بود که بعد از انقلاب به من گفتند در پرونده وزارت ارشاد وجود دارد. نوشته بود بار ها به آقای فرمان آرا گفته ایم اگر با ما راه بیاید، همه چیز درست می شود، ولی ایشان مشاعرشان را از دست داده اند . این نامه به امضای آقای خردمند رسیده بود.

چون شرکت گسترش صنایع سینمای ایران که من آنجا کار می کردم را رقیب وزارت فرهنگ و هنر می دانستند و قرار بود قلم پای ما را خرد کنند که نتوانیم فیلم بسازیم. من شاید تنها شاخصه ام این باشد که محبوب قبل و بعد انقلاب نبودم. ولی زیاد فرق نمی کند. من سینما را دوست دارم. همه عمرم هم صرف این کار شده. در حالی که می توانستم در کارخانه خودمان کار کنم و مدیر باشم و زندگی بهتری هم داشته باشم. اما پدرم آن قدر روشن فکر بود که گفت: زندگی خودش است. الان هم 14 سال از فوت ایشان در سن 91 سالگی گذشته است، اما اجازه داد ما زندگی خودمان را داشته باشیم. فیلم آنسوی وزش باد که به تازگی بعد از 40 سال در ونیز نمایش دادند، زمانی که شرکت گسترش قرار بود 150 هزار دلار سرمایه گذاری کند، چون اورسن ولز این فیلم ها را تا جایی که پولش می رسید با 16 میلی متری می ساخت و بعد پول قرض می کرد. زمانی که من به شرکت گسترش آمدم یک ونیم میلیون دلار داده بودند که من پولش را قطع کردم. چون بعد از ساخت همشهری کین همیشه تهیه کننده و پخش کننده فیلم هایش را تمام کرده بودند. با اینکه در پاریس و لس آنجلس دفتر داشتیم تصمیمات در ایران گرفته می شد. من کسی نبودم که برای خارجی ها کار کنم یا بگویند چه فیلمی بسازم. بنابراین همیشه مشکل داشته ام. چون درباره سینما زیر بار حرف زور نمی روم. الان هم اگر این ها را می گویم، در جهت مثبت ماجراست. آیا زندان بردن جعفر پناهی و ممنوع الخروج کردن رسول اف باعث شده جلوی فیلم سازی شان گرفته شود؟ خیر. ولی خوب نیست که فیلم پناهی در کن قبول شود و ما به کارگردان اجازه خروج ندهیم! از ممنوع الخروج کردن دو کارگردان معروف ایران چه کسی سود می برد؟ و این همه تبلیغات منفی که در فستیوال ها بابت این اتفاق می شود.

عباس کیارستمی، اصغر فرهادی یا هر کس که موفق می شود، در اولین مصاحبه شان از آن ها می پرسند شما چطور فیلم می سازید وقتی یک فیلم سازتان اجازه این کار را ندارد؟ من به عنوان یک فرد معمولی درک می کنم، شما چرا پاسخ این ها را پس نمی دهید؟ به خانم سیمین بهبهانی که ممنوع الخروج بود، گفتم دنبال پاسپورت تان نرفتید؟ گفت: من که نمی خواهم جایی بروم. هرجا هم می روم اول تاریخ برگشتم را به ایران نگاه می کنم. پاسپورت من را خودشان گرفته اند، خودشان هم پس می دهند. زمانی که مجارستان بزرگ ترین جایزه شعرش را به خانم بهبهانی داد، با دختر ایشان تماس گرفتند که پاسپورت مادرتان را بگیرید. این ها کسانی هستند که باید مجسمه شان را بسازیم نه اینکه ممنوع الخروجشان کنیم. خانم بهبهانی در یک اشل دیگر است و با کسی مقایسه نمی کنم. منی که ممنوع الخروج نشدم، چند سفر کردم؟ اصلا نمی خواهم جایی غیر از ایران باشم، چون 78 سال است به جز سال های تحصیل در ایران زندگی می کنم. بروم برای فرانسوی ها فیلم بسازم؟ بله می توانم در آمریکا دانشگاه درس بدهم، اما آمریکایی ها اسپیلبرگ و... را دارند و من را لازم ندارند. من باید در مملکت خودم برای بچه ها درس بدهم. مثلا قبلا باید شش حلقه بزرگ فیلم را با خودمان می بردیم، الان در یک فلش فیلم جا می شود. پس ابزار قرون وسطا به قرن 21 نمی خورد. ما همه ایرانی هستیم و در خانواده مسلمان به دنیا آمده ایم. چرا من باید جداگانه تبلیغ کارم را بکنم؟

تاریخ اکران حکایت دریا مشخص نیست؟
خیر. نوه من دو سال و نیمه است. در ذهن خودم فکر می کنم بتوانم تا 14 سالگی او را ببینم؛ تازه اگر هوش و حواسم را از دست نداده باشم. علت اینکه جایی نمی روم این است که می خواهم در ایران بمیرم. دلم می خواهد اگر قرار است کار کنم، با بچه های ایرانی باشد. الان یک دستیار 18 ساله دارم، زمانی که نمایش نامه را خواندم، مجبورش کردم درباره اش حرف بزند. می داند اگر پروژه ای باشد، ممکن است دستیار چهارم و پنجم باشد، اما می خواهد یاد بگیرد. آخرین باری که در دانشگاه هنر تدریس می کردم موقع امتحان دیدم دو تا از بهترین شاگردانم نیستند و فهمیدم حراست بیرونشان کرده است. آن موقع گفتم تا آخر امتحان نمی مانم و هر نمره ای خواستید بدهید. در فضای دانشگاهی چرا نباید بتوان درباره همه چیز صحبت کرد. اگر صبح بیدار می شوم به عشق فیلم سازی و کارکردن است. به عشق اینکه اگر درمیشیان من را برای نقشی پنج روزه می خواهد، چرا حمایت نکنم. فرهادی دوست من است و خوشبختانه نه به حمایت من و نه به حمایت کسی دیگر احتیاج ندارد. اما مشابه این استعداد ها را در کشورمان زیاد داریم. وقتی فیلم ابد و یک روز را دیدم با سعید روستایی تماس گرفتم و گفتم فیلم شما را دیده ام و دوست داشتم و اگر مایل باشید، می خواهم شما را هم ببینم که به اتفاق پیمان معادی به منزل من آمدند. بعد از آن تا شب جایزه خانه سینما ایشان را ندیدم. ولی باید تهیه کننده داشته باشیم که نداریم. تهیه کننده های ما دلال پول هستند چراکه ساخت هیچ کدام از این فیلم ها نباید شش، هفت ماه طول بکشد. بن هور که نمی سازیم. زمانی که هیچ چیز درباره سینما نمی دانید، (فقط پول را می شناسید) مجبورید نوکر دست به سینه کارگردان باشید. فیلمی را که می توان در 40 روز ساخت، چرا باید شش ماه طول بکشد؟! و خیلی موارد دیگر. با عباس کیارستمی، بیضایی، اصلانی و خسرو هریتاش کار کرده ام، اما هیچ کدام از این فیلم ها 90 روز و صد روز طول نمی کشید. چون برنامه ریزی بود و بودجه داشتیم. الان نمایش خانگی باعث شده شما فکر کنید با هنرپیشه سریال ها می فروشد. در حالی که مردم یکی، دو اپیزود را که می بینند، داستان برایشان مهم می شود.

لینک خبر :‌ فرارو
خبرگزاری میزان- شرف الدین گفت: تردید ندارم که امروز سینمای ملی ما سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است، اما برخی فیلم های سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس زمینه های تخیل تولید می شود در حالی که مستندات موجود از اصل و اساس دفاع مقدس فراتر از تخیل است.

تاریخ انتشار: 08:35 - 02 مهر 1398

- کد خبر: 552267
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

محمدرضا شرف الدین تهیه کننده سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان پیرامون برگزاری ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر گفت: بیشترین دلیل برگزاری جشنواره فیلم فجر همزمانی با دهه فجر و لزوم برگزاری برنامه ها برای گرامیداشت و جشن ملی است که به نظر می رسد بهترین آن در عرصه فرهنگ و هنر سینما باشد که متاسفانه رمق گذشته را ندارد.

وی برگزاری جشنواره فیلم فجر را به عنوان سمبل انقلاب اسلامی ایران در عرصه فرهنگ لازم دانست و اظهار کرد: نمی توانم چنین حرفی بزنم، چون من از مدافعان وجود جشنواره ها هستم. جشنواره ها محل تجارب آرا، چالش ها، تشویق ها و انرژی های مثبت است که می تواند سینما را حمایت کرده و به پیش ببرد تا به رشد و تعالی برسد.

تهیه کننده فرزند صبح به بیان راهکار هایی برای برگزاری هر چه بهتر جشنواره فیلم فجر پرداخت و اظهار کرد: در ابتدا باید فکر و برنامه ریزی اساسی برای اصل سینما، مواد اولیه و اصلی آن کرد. در واقع سینما مثل غذایی است که مواد اولیه و اصلی خوب نداشته باشد در نتیجه غذای خوب حاصل نمی شود. ممکن است یک آشپز فوق العاده با دو ادویه طعم شیرینی به ذائقه مخاطب بنشاند، اما آن غذا محسوب نمی شود بلکه چاشنی است.

شرف الدین در ادامه تصریح کرد: فیلم ها به عنوان مواد اصلی و خام جشنواره فیلم فجر، کم رمق هستند و دیگر در خور کلمه فجر نیستند.

وی درباره وضعیت سینمای مستند بیان کرد: سینمای مستند فوق العاده ضعیف است. برنامه های مستند و فیلم های خوبی تولید می شود، اما متاسفانه توفیق اکران ندارند یعنی نمی توانیم بر آن ها نام اثر سینمایی بگذاریم. برای رفع این ضعف از عرصه مستند یک برنامه ریزی فوق العاده دقیق نیاز است. معتقدم سینمای مستند می تواند شاخه بسیار موثری در کلیت سینمای ایران باشد یعنی به جای این که همه تلاشمان را در عرصه سینمای دراماتیک بگذاریم در کار مستند هزینه کرده، نیروی انسانی تربیت کنیم و بنیان های این عرصه را به شکل اساسی تدوین کنیم.

مدیر عامل پیشین انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس ادامه داد: در حال حاضر دنیا با بودن سینمای دراماتیک جهش ها و قدم هایی برداشته است که ما نتوانستیم به آن ها برسیم. در همه دنیا فیلم های مستند دست کمی از فیلم های سینمای دراماتیک ندارند و حتی فیلم های پرفروش و جهانی در عرصه دراماتیک زمینه های مستند داشتند.

وی در ادامه تصریح کرد: در چهل سال گذشته در ایران زمینه ها و عرصه های مستند کشف نشده فوق العاده ای برای زبان دراماتیک وجود دارد که بخشی از آن متعلق به دفاع مقدس و ادبیات آن است البته سینمای با شکوه انقلاب اسلامی به واسطه آنها پی افکنی شده، اما در تولیدات این موضوعات تداوم پیدا نمی کند به همین دلیل سینمای انقلابی ما دچار افت و خیز و خاموشی می شود و ناگهان با یک اثر دوباره این نوع سینما رشد می کند.

برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای جلوه های ویژه فیلم کانی مانگا درباره اعقتادش به سینمای ملی اظهار کرد: تردید ندارم که امروز سینمای ملی ما سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است، اما برخی فیلم های سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس زمینه های تخیل تولید می شود در حالی که مستندات موجود از اصل و اساس واقعه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که هیچ خدشه ای در آن نیست فراتر از تخیل است بنابراین برای تولید فیلم های مستند در عرصه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس باید سرمایه گذاری و سینمای دفاع مقدس را به عنوان سینمای ملی مطرح شود.

شرف الدین خاطرنشان کرد: منشور انقلاب اسلامی از مرز ها عبور کرده فراگیر شده است بنابراین استکبار نمی تواند خدشه ای به آن وارد کند.

بیشتر بخوانید:

سینمای دفاع مقدس روایتی فراتر از مفهوم جنگ/ابراهیم حاتمی کیا از جنگ تحمیلی تا مدافعان حرم

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : راهنمای سفرمن تیتر شهر

شیبانی گفت: اکنون بیش از 100 شرکت داروسازی داخلی دارو تولید می کنند و داروهای بایوتک و نانو داروها ایرانی در کشورهای اروپایی ثبت شده است.

به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان ، احمد شیبانی رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی در افتتاحیه نمایشگاه ایران فارما که در مصلی امام خمینی ره برگزار شد، اظهار کرد: در هفته دفاع مقدس قرار داریم و یاد شهدای عرصه سلامت به ویژه شهدای حوزه دارو و داروسازی را گرامی میداریم.

او ادامه داد: ایران فارما در زمانی برگزار می شود که مورد هجمه مدعیان حقوق بشر و دموکراسی هستیم و اینها به دروغ می گویند که دارو تحریم نیست اما به دلیل تحریم های ظالمانه کودکان و بیماران خاص سرطانی دچار چالش شدند.

رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی گفت: ما تحریم ها را تبدیل به فرصت کردیم و ایران فارما تجلی این موضوع است، اکنون بیش از 100 شرکت داروسازی داخلی دارو تولید می کنند و داروهای بایوتک و نانو دارو ها ایرانی در کشور های اروپایی ثبت شده است و این افتخار و هشداری است برای کسانی که بر ایران تحریم اعمال می کنند و باید بدانید که تیر دشمنان در حوزه دارو به سنگ خورده است.

شیبانی گفت: فضای نمایشگاهی ایران فارما با افزایش 30 درصدی با حضور 550 شرکت داخلی و داخلی برگزار شده است، باید توجه داشت که رونق صنعت داروسازی موجب رونق صنایع وابسته مانند مواد اولیه می شود، ما در صنعت بسته بندی دارو خودکفا هستیم و از 4 قاره شرکت کننده داریم و این معنای تبدیل تحریم ها به فرصتهاست.

رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی یادآوری کرد: نمایشگاه کتب علوم پزشکی و 50 کارگاه تخصصی در کنار ایران فارما برگزار می شود .

در ادامه محمد خدادادی، معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: امروز قدرت اصلی در دست رسانه است، قدرت اطلاعات امروز نیاز هر فردی است ما در گذشته انحصار اطلاعات داشتیم اما امروز با تحولات هر فردی یک تلفن همراه دارد و بستر اطلاع رسانی در اختیار همه افراد قرار دارد، امروز جریان اطلاعات بستر شریک سازی در اداره جامعه و زندگی افراد است اما در گذشته رسانه برای تبلیغ بود و شرکت ها شرکای خود را پیدا می کردند.

او ادامه داد: بهداشت درمان و دارو بخشی از زندگی مردم است و فقط پزشکان و داروسازان اطلاعات در این حوزه ندارند و همه افراد دسترسی به اطلاعات در حوزه سلامت دارند و تبادل اطلاعات نیاز ضروری مردم است و آنچه که نیاز هر بخشی از جامعه بوده این است که به اطلاعات توجه ویژه داشته باشیم.

خدادادی تصریح کرد: امروز رسانه ها باید به بعد از خبر توجه کنند، چرا که خبر در فضای مجازی است، نمایشگاه ایران فارما فرصتی است که رسانه ها کارکرد تخصصی داشته باشد، نمی توان خبر تولید کرد اما مخاطب را ندید و به خواسته های مخاطبان توجه نکرد و این نمایشگاه بستر تخصصی سازی در حوزه سلامت را فراهم می کند.

او اظهار کرد: شبکه های اجتماعی در حوزه سلامت و سایر حوزه ها نه تنها تهدید نیستند بلکه فرصت هستند و امکان پیشرفت و اثرگذاری را بیشتر می کنند.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تحریم های ظالمانه آمریکا اظهار کرد: امروز جنگ اقتصادی به ما تحمیل شده و جنگ اصلی جنگ افکار عمومی است و سعی دارند اراده ها را تضعیف کنند، اما اراده ملت ایران روز به روز قوی تر و محکم تر می شود.

انتهای پیام/

100 شرکت داخلی دارو تولید می کنند

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری موج

فصل تجارت - استفاده از چهره معصوم یک کودک سیاه پوست بر روی بسته بندی بستنی قهوه کاله، توهین نژادپرستانه را در ذهن مشتریان متبادر کرده است..
به گزارش خبرنگار اقتصادی موج، اخیرا اتفاقات حاشیه ای پیرامون کارخانه کاله باعث حرف و حدیث های زیادی شده است. از مصاحبه مدیرعامل کاله در تلویزیون با حواشی زیاد تا آتش سوزی در کارخانه عراق کاله! اما در جدیدترین اتفاق طراحی جلد یک محصول کاله چشم ها را به خود خیره کرده است، تصویر چهره معصوم یک کودک رنگین پوست بر روی جلد بستنی قهوه کاله اتهام نژادپرستی را به این کارخانه وارد کرده و این اتفاق این فکر را به ذهن متبادر می کند که کاله قصد دارد به هر طریقی لقب برند بفروش بازار را با خود یدک بکشد.
کاله اخیرا با انتشار تصویری از یک کودک معصوم که پوست تیره دارد، دست به تبلیغ محصول جدید خود، بستنی قهوه کرده است. استعاره قرار دادن رنگ پوست کودک معصومی که در تبلیغ کاله مورد استفاده قرار گرفته با رنگ محصول خوراکی تولیدی این کارخانه، آدم را به یاد توهین های نژادپرستانه در سرتاسر جهان می اندازد.

در این تبلیغ نامتعارف کاله، محصول بستنی قهوه ای با کنار هم گذاشتن کلمه درشت قهوه و خنده یک کودک با پوست تیره، تداعی کننده توهین های نژادپرستانه ای است که در قرن گذشته میلادی باعث جنگ های فراوان و ریخته شدن خون انسان ها شد. به جاست سازمان غذا و دارو در صدور پروانه ساخت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدور مجوز چنین تبلیغاتی دقت بیشتری کنند تا در شرایط نابسامان اقتصادی و فشارهای بین المللی بر کشور عزیزمان، بهانه توهین نژادپرستانه به دست دشمنان کشور داده نشود.
*تبلیغات نژادپرستانه در جهان و واکنش به آنها
*باحال ترین میمون جنگل: شرکت اچ اند ام
انتشار تبلیغ شرکت اچ اند ام که در آن پسر سیاه پوست لباسی با نوشته باحال ترین میمون در جنگل بر تن داشت خشم بسیاری را برانگیخت. این لباس که یک کاپشن بهاره با کلاه است هنوز در فهرست محصولات وبسایت اچ اند ام وجود دارد، اما تبلیغ حاوی این جمله از روی آن برداشته شده است.
این مساله سبب شد که بسیاری از جمله برخی چهره های مشهور و پرطرفدار محصولات تولید شرکت اچ اند ام را تحریم کنند.
واکنش به این تبلیغ که از دید بسیاری نژادپرستانه تلقی شده بود شرکت پوشاک اچ اند ام را به عذرخواهی واداشت.

*کندال جنر: شرکت پپسی
شرکت پپسی در تبلیغی با حضور کندال جنر، مدل آمریکایی، تظاهراتی از رنگین پوستان را همراه با شادمانی نشان می دهد. در پایان کندال جنر یک پپسی به پلیس داده و همه چیز با خوشی به اتمام می رسد.
همزمانی این تبلیغ با جنبش زندگی ساهپوستان مهم است در اعتراض به رفتار پلیس آمریکا با رنگین پوستان این کشور سبب شد که جامعه آمریکا نسبت به این تبلیغ دست به اعتراض بزند.
شرکت پپسی در واکنش به اعتراضات گفت: پپسی به دنبال صلح جهانی است اما به نظر می رسد که در بیان آن اشتباه کردیم و به همین دلیل عذر می خواهیم.

*تغییر رنگ پوست: شرکت داو
شرکت لوازم آرایشی-بهداشتی داو در تبلیغی که در ماه اکتبر منتشر شد که در آن استفاده از محصول شوینده داو زن رنگین پوست را به زن سفید پوست تبدیل می کرد. این شرکت از انتشار آگهی تبلیغاتی در صفحه فیسبوک خود که بسیاری آن را نژادپرستانه خواندند، عذرخواهی کرد.
اعتراض به این آگهی تبلیغاتی سبب شد تا داو آن را از صفحه فیسبوک خود حذف کرده و بابت انتشار آن اظهار پشیمانی کند. آنان در پیامی در فیسبوک نوشتند: داو متعهد به نمایش زیبایی های افراد متفاوت با زیبایی های متنوع است. در تبلیغی که منتشر کردیم این مساله را فراموش کرده و از این بابت عمیقا پشیمانیم.
به نظر می رسد که این نخستین باری نیست که داو دست به چنین تبلیغی می زند. در سال 2011، در یک عکس تبلیغاتی این شرکت با به نمایش گذاشتن سه زن نشان داده بود که استفاده از محصولات شوینده این شرکت سبب زیبایی پوست و تغییر رنگ آن از تیره به روشن می شود.
همچنین در سال 2015 داو بر روی کرم ضدآفتاب خود عبارت برای پوست های طبیعی و تیره را درج کرد که که القاءکننده این مساله بود که پوست طبیعی، متعلق به سفید پوستان است.
با این حال بسیاری عذرخواهی داو را نپذیرفتند و محصولات این شرکت را تحریم کردند.

*سفید نشانه پاکی است: شرکت نیوآ
در اوایل سال 2017 شرکت نیوآ تبلیغی را بر این مبنا که استفاده از لوازم بهداشتی-آرایشی این شرکت سبب روشن شدن پوست شده و سفید را نمادی از پاکی دانست.
سخنگوی شرکت نیوآ در رابطه با این تبلیغ که نژادپرستانه قلمداد شد گفت: ما متوجه حساسیت موضع شده و قصد ما هرگز رنجاندن مشتریانمان نیست.

*لباس خواب راه راه با ستاره زرد: شرکت زارا
شرکت زارا در سال 2014 یک لباس کودک راه راه با ستاره ای زرد را عرضه کرد که یادآور لباس زندانیان یهودی در دوران جنگ جهانی دوم بود.
شرکت زارا برای این ارائه این لباس که ضد یهودی خوانده شد عذرخواهی و اعلام کرد که این محصول دیگر فروخته نمی شود.

لینک خبر :‌ فصل تجارت
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم گفت: ما به دولت و نمایندگان هجمه نمی کنیم بلکه نقد می کنیم و مردم از ما انتظار دارند مشکلات بیان شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : خبرداغ آخرین خبر صدای ایران

سیدمحمد حسینی در گفت وگو با خبرنگار ایلنا در قزوین، در پاسخ به این سوال که علت حمله مستمر یک عده ازجمله شما به نهادهای انتخابی مانند نمایندگان مجلس و دولت چیست و در شریط فعلی دوقطبی سازی و هجمه به دولت چه سودی می تواند داشته باشد؟، اظهار کرد: ما به دولت و نمایندگان هجمه نمی کنیم بلکه نقد می کنیم و مردم از ما انتظار دارند مشکلات بیان شود و ریشه یابی لازم صورت گیرد.

وی در خصوص شایعه انتصابش به عنوان رئیس سازمان صداوسیما و گمانه زنی ها در این زمینه افزود: در این زمینه هیچ صحبتی با بنده نشده و موضوع را تکذیب می کنم، گرچه در توئیتر هم این موضوع را تکذیب کرده ام.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم در پاسخ به این پرسش که در دوره تصدی شما در وزارت ارشاد شاهد برخوردهای جدی با برخی رسانه ها بودیم چرا خود آقای احمدی نژاد و وزرایش در دوره تصدی خود اعتقادی به آزادی بیان و آزادی مطبوعات نداشتند و پس از دوره شان داعیه دار حقوق مردم و آزادی شده اند؟ ضمن جهت دار دانستن این سوال توضیح داد: در دوران وزارت فعالیت های ایجابی فراوانی داشتیم و تعداد مجوزهایی که صادر شد، بسیار زیاد بود؛ مطبوعات در حوزه های سینما، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی، شعر و ادب با فعالیت هایی که بعدا رخ داد، قابل مقایسه نبود و در جای خود می تواند ارقام و آمار بیان شود.

حسینی افزود: موضوع نظارت هم به عنوان وظیفه قانونی همیشه وجود داشته و اگر هم جایی تخلفی یا تخطی صورت می گیرد تذکر داده شده و گاهی اوقات هم برخورد شده و دستگاه قضایی هم وارد عمل شده است.

وی ادامه داد: در زمان تصدی گری وزارت ارشاد، با دوران سخت فتنه 88 مواجه بودیم که سعی براین بود برای فراهم ساختن فعالیت های فرهنگی و هنری مختلف در تعامل باشیم.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم در پاسخ به این سوال که شما فعالیت جدی در توئیتر دارید که فیلتر است. آیا برای ورود به توئیتر از فیلترشکن استفاده می کنید یا اینترنت بدون فیلتر به شما تعلق گرفته است؟، با خنده پاسخی نداد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با اعلام اجرای طرح ملی پایتخت فهما ، گفت: در این طرح برای هر کانون 20 هزار امتیاز در نظر گرفته شده است و یک کمیته شش گانه سطوح مختلف این امتیازدهی را مشخص و ساماندهی می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری فارس ربیع خبرگزاری دفاع مقدس

به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان ، حجت الاسلام والمسلمین حبیب رضا ارزانی صبح امروز (سه شنبه، 2 مهرماه) در هفتمین جلسه شورای سیاست گذاری کانون های فرهنگی هنری مساجد که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در محل این وزارتخانه برگزار شد با بیان اینکه ما برای یک عملکرد موفق در حوزه مساجد نیازمند نقشه راه هستیم، اظهار کرد: برای این منظور ما تلاش کردیم 9 مساله را در قالب 7 دسته برنامه در چشم انداز 1414 برنامه ریزی کنیم .

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور ادامه داد: در طول برنامه ریزی ها، یک بانک اطلاعاتی برای اعضای مساجد شکل گرفت تا کسانی که عضو کانون های فرهنگی هنری مساجد هستند در این سامانه بچه های مسجد مشخصات خود را ثبت کنند، همچنین در این سامانه شرایطی برای ثبت برنامه های کانون ها در ایام مختلف منظور شده است که تا به امروز 240 هزار برنامه در این راستا به ثبت رسیده است .

وی تاکید کرد: خوشبختانه تا به امروز شش جلسه در جهت سیاست گذاری کانون های فرهنگی هنری برگزار شده است، هدف ما این است که در کانون ها فعالیت و حضور مردم به خصوص خانواده ها، کودکان، نوجوانان و جو انان را تقویت کنیم .

حجت الاسلام والمسلمین ارزانی تاکید کرد: برای گسترش شبکه بچه های مسجد، طراحی فعالیت های جدید، توجه به فرهنگ و هنر و ایجاد یک زیست بوم برای حضور جوانان در مساجد به دنبال ایجاد یک برنامه امتیازدهی در مساجد هستیم، به همین منظور طرح ملی پایتخت فرهنگی هنری فهما را طراحی کرده ایم .

وی افزود: این طرح در صدد ساماندهی سند راهبردی کانون های فرهنگی هنری مساجد است ، در همین راستا همکاران ما در ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد به دنبال ایجاد یک ادبیات سازمانی هستند، در واقع برای هر کانون 20 هزار امتیاز در نظر گرفته شده است که یک کمیته شش گانه سطوح مختلف این امتیازدهی را مشخص و ساماندهی می کنند .

حجت الاسلام والمسلمین ارزانی در پایان خاطرنشان کرد: ما به دنبال یک روند کلان در برنامه های خود هستیم که باید مولفه های آن مشخص شود تا حمایت های ما نیز ساماندهی یابد، در واقع هدایت های ما باید شفاف تر شود تا بدانیم در قبل، حین و بعد از اجرای یک برنامه چه اتفاقی رخ می دهد .

گفتنی است، در این جلسه اعضای شش گانه کمیته مرتبط با طرح ملی پایتخت فرهنگی هنری فهما توضیحات و گزارش های لازم در این باره را بیان کردند.

پایان پیام/ 523

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام دکتر ارزانی با بیان اینکه مهارت آموزی از دلایل توفیق مدارس مسجدمحور است، گفت: تمدن اسلامی که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب آن را مطرح کرده اند، در مسجد شکل می گیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : سپیدار آنلاین خبرگزاری تسنیم

به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان ، آیین آغاز سال تحصیلی 98- 99 مدرسه مسجد محور شیخ بهایی امروز (دوشنبه، اول مهر ماه) در شبستان مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شهرری واقع در (میدان معلم، خیابان شهید محبتی) برگزار شد.

بنابر این گزارش، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حبیب رضا ارزانی در این آئین دغدغه اولیای این مدرسه را بسیار ارزشمند و در راستای هدایت گری دانش آموزان دانست و گفت: توصیه امیرالمومنین علی (ع) توجه به تربیت نوباوگان است؛ بنابراین هر برنامه ای که این مدرسه و برای دانش آموزان انجام می شود باید مطابق با مشخصات و ویژگی های سنی شان باشد.

رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با اشاره به سخن پیامبر اکرم (ص) درباره نقش بستن علم در ذهن افراد در کودکی، اظهار کرد: باید تلاش شود مهارت دین در همین سنین کودکی به دانش آموزان آموزش داده شود چون بهتر و بیشتر در ذهن آنان مانگار می شود.

وی در ادامه با اشاره به طرح موضوع نهضت مهارت آموزی از سوی مقام معظم رهبری و دغدغه جدی معظم له در این باره یادآور شد: یکی از دلایل توفیق مدرسه مسجدمحور و سایر مدارس مشابه توجه به موضوع مهارت آموزی است.

وی ادامه داد: باید دانش را تبدیل به مهارت کرد و بر همین اساس باید تربیت دانش آموزان به گونه ای باشد که فضایل اخلاقی در ذهن و جان آنان نقش ببنند برای نمونه صرفا با سخنرانی نمی توان افراد را تشویق به رعایت حجاب کرد.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه مقام معظم رهبری اطلاع رسانی درباره نهضت مهارت آموزی را تکلیف رسانه ملی می دانند ، یادآور شد: مهارت آموزی باید با تجربه انجام شود، همان طور که امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: تجربه بالاتر از دانش است.

وی در ادامه درباره مزایای طرح پیوند مسجد و مدرسه توضیح داد و گفت: تمدن اسلامی که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب آن را مطرح کردند، در مسجد شکل می گیرد. متاسفانه مسجد محوری در کشور ما به قهقرا رفته است.

رییس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با بیان اینکه صرف حضور در مسجد با هدایت گری همراه می شود، افزود: حضور مستمر کودک در مساجد اثرات ارزنده و پایدار معنوی تربیتی بر وی دارد.

وی در ادامه با اشاره به سابقه چندین ساله خود در تبلیغ در بسیاری از کشورهای جهان، ابراز کرد: مهارت افزایی و کرامت انسانی از جمله رویکردهای اسلامی است که در جهان مورد استفاده قرار می گیرد اما در جامعه ما از آنان غفلت می شود.

ارزانی در ادادمه با اشاره به روش تربیتی امام کاظم(ع) درباره تربیت نسل جوان خطاب به برخی از شیعیان شهرری مطرح فرمودند، اضافه کرد: مقام معظم رهبری تاکید دارند که ما معارف خوبی داریم ولی نسبت به آن کم توجهی می شود.

وی با اشاره به دغدغه های دینی اولیای مدرسه مسجدمحور شیخ بهایی وابسته به مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شهرری، تاکید کرد: ارتباط با روحانی بسیار خوب است و کاری که در این زمینه انجام می شود، بسیار ارزشمند است که مطمئنا خداوند نیز با مدیران و دست اندرکاران این مدرسه کمک خواهد کرد.

گفتنی است، حجت الاسلام والمسلمین دکتر ارزانی در پایان این آئین همراه با اولیای مدرسه مسجد محور شیخ بهایی از بخش های مختلف این مدرسه بازدید کرد.

پایان پیام/ 397

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ارزانی، همراه با جمعی از معاونان و مدیران ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور از کتابخانه مرکزی پارک شهر بازدید کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان ، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حبیب رضا ارزانی ، عصر امروز (دوشنبه، اول مهر ماه)، همراه با جمعی از معاونان و مدیران ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور از کتابخانه مرکزی پارک شهر واقع در تهران، خیابان بهشت بازدید کرد.

رییس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در جریان این بازدید از بخش های مختلف کتابخانه پارک شهر از جمله بخش های کودک، نابینایان، نوجوانان و قرائت خانه بازدید کرد.

گفتنی است، کتابخانه مرکزی پارک شهر قدیمی ترین کتابخانه کشور است و عملیات مرمت، بازسازی و تجهیز ساختمان فعلی آن با زیربنای دو هزار و 830 متر مربع از سال 1395 آغاز شد و امسال همزمان با هفته دولت به پایان رسید و بازگشایی آن با حضور سید عباس صالحی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت.

پایان پیام/ 397

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
نایب رئیس خانه مطبوعات گلستان به اتهمان و سخنان نابخردانه عضو سابق هیات مدیره واکنش نشان داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۶/۳۱

به گزارش گلستان ما ؛ یک عضو سابق هیات مدیره خانه مطبوعات استان گلستان شامگاه گذشته مطالبی رو منتشر کرد و به اعضای هیات مدیره جدید تاخت .

نایب رئیس خانه مطبوعات استان در واکنش به این مطلب نوشت : بنا نداشتم به اراجیف عضو سابق هیات مدیره خانه مطبوعات گلستان پاسخ بدهم چون این اباطیل با نیت اغراض شخصی هر چند وقت یک بار قرقر شده و گریزی از آن نیست .

امروز اگر امروز خانه مطبوعات دچار مشکلات و مصائبی نظیر" ثبت نشدن" است ناشی از تنگ نظری ها و اشتباهاتی است که امثال این فرد در گذشته مرتکب شده اند ، کلاهی که سر بیش از 200 خبرنگار استان گذاشتند و خانه مطبوعات را به نام ده نفر ثبت کرده و امروز زبان شان از بقیه درازتر است و دریغ از یک عذرخواهی ساده از اصحاب شریف رسانه استان .

تاسف بارتر اینکه بخاطر مسدود بودن حساب شخصی این عضو هیات مدیره که حق امضا داشت ، حساب خانه مطبوعات سابق 8 ماه مسدود بود.

ابن الوقت هایی که رسانه را با مسکن مهر اشتباه گرفته و خبرنگاری را ابزار کاسبی و دلالی خود قرار دادند و اتفاقا اگر خانه مطبوعات یک کار خوب کرده باشد قطع دست دلالانی بود که حق خبرنگاران را در قراردهای میلیونی پشت صحنه سر می کشیدند و به ریش این قشر زحمتکش می خندیدند.

آنها اگر پایگاهی میان بچه ها داشتند که رای شان در انتخابات هیات مدیره گذشته این نبود ، بماند که لابی آنها در بستنی دایی علی هم کارساز نشد .

اعضای خانه مطبوعات استان بدانند که وزارت ارشاد امسال به مناسبت روز خبرنگار به هر عضو خانه مبلغ 100 هزار تومان هدیه داده که متاسفانه این 15 میلیون تومان به حساب خانه قبلی رفته که از طرف دستگاه قضایی مسدود می باشد( 25 میلیون تومان نیز از قبل توی این حساب می باشد) و این همه ندانم کاری نتیجه اعتماد به افرادی بود که هیچ تعلق خاطری به اصحاب رسانه نداشته و فقط آمده بودند که دلالی و کاسبی کنند .

عموزاد – نایب رئیس خانه مطبوعات استان گلستان

انتهای پیام /

لینک خبر :‌ گلستان ما
یک شاعر در خراسان جنوبی گفت: آنچه بیشتر از هر چیز اکنون هنرمندان و اهل قلم را می آزارد، نقد سلیقه ای و ناآگاهی نسبت به شعر شاعران است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

لیلا رضاوند، در گفت وگو با ایسنا، اظهار کرد: شعر و ادب پارسی امروز بیش از همیشه نیاز به دانش و آگاهی به دور از سلایق شخصی دارد.

وی افزود: آنچه بیشتر از هر چیز هنرمندان و اهل قلم را می آزارد، نقد سلیقه ای و ناآگاهی نسبت به شعر شاعران است.

این شاعر آئینی بیان کرد: همانگونه که هیچ جمله ای از بزرگان علم و ادب غیرایرانی بی نام نویسنده و صاحب اثر به کار نمی رود، کاش شاهد روزی باشیم که به هنر و ادب به چشم میراث ماندگار ملت و میهن بنگریم و امانت دار آن ها باشیم.

رضاوند با بیان اینکه امروزه شعر فارسی به زبان گیرا، بیان تاثیرگذار، ساده و صمیمی و مردمی محتاج است ، تصریح کرد: شاعر زبان گویا و چشم بینای مردم است.

وی با بیان اینکه خوشتر آن است که شاعر بگوید آنچه را دیگران نمی توانند و ببیند آنچه را نمی بینند، افزود: شاعر باید شهامت گفتار، قدرت نوشتار و حس همدلی و همدردی داشته باشد چراکه جامعه از این قشر توقع دارد.

این شاعر آئینی ادامه داد: شاعر باید عطر امید در فضای ناامیدی بدمد و روح جوانمردی درکالبد خسته دنیا را بیدار کند.

رضاوند اظهار کرد: تا زمانی که رابطه جای ضابطه را گرفته و رفاقت ها چشم قانون را می گیرد، در ویترین تمامی کتابخانه ها جز مشتی نوشته های خشک و بی تاثیر و... نخواهد بود.

وی افزود: هنرمند در خلوت اندوهبار خود شاید منتظر معجزه ای است که دنیای حسرتش را برهم بزند و بهشتی ترین رویاهایش را خلق کند.

این شاعر آئینی با بیان اینکه شاعر باید شرایطی داشته باشد که بی هیچ نگرانی قلم بزند و بستری باشد که رشدش دهد، اظهار کرد: از دیرباز شعر جایگاه رشد و بیان مفاهیمی بوده است که نمی شود آن را به راحتی بیان کرد و برای رسیدن به این مطلوب شاعر باید به سلاح علم وآگاهی مجهز شود.

رضاوند تصریح کرد: شاعر تا زمانی که به علوم مختلف تسلط نداشته باشد، نمی تواند ارتباط خوبی با مخاطب و مردم برقرار کند.

وی افزود: ایمان درست و قدرت بیان و آشنایی با عرفان اصیل یعنی خلق شعری هنری که تا همیشه ماناست.

این شاعر آئینی یادآور شد: شعر و هنر ایرانی باید با درایت، تیزبینی، هوشیاری و ارزش گذاری دولت و ملت به آرمانی ترین دوره ارزشی خود دست یابد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
آنگاه که خوشه های رقصان طلایی با شوق از زمین برداشت شد، زحمت کشاورز خسته روستا به ثمر نشست، دختر همسایه آخرین رج قالی پر از گل های رنگارنگ پر ترنج خود را به پایان رسانید و با چشمانی پر از شادی بر زمین گستراند و آنگاه که همسایه میوه های درخت باغ خود را در سبد چید و مادران روستا کار فصل تابستان را به پاییز گره زدند، اهالی روستا سرخوش از سخاوت زمین می روند تا در کنار امامزاده و تالاب باصفای روستا فنجانی از چای محبت را با هم بنوشند و بوی پاییز را در دامن طبیعت استشمام کنند و هوای این روزها را با تک تک سلول های وجود خود نفس بکشند و حس خوب بوی پاییز را با خنده های بی بهانه نثار دوست کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : کیمیا نیوز ستاره نیوز

به گزارش ایسنا، آنها می روند تا به تالاب مژده دهند پاییز از راه رسیده و قرار است با مهر خود ابرهای سخاوت از قطره قطره باران را بر تو نثار کند آنگونه که تو تالاب مهربان با قطره قطره وجودت به طبیعت بکر این تکه زمین بهشتی خدا زندگی بخشیدی و زحمت کشاورز روستا را به ثمر نشاندی.

آهای تالاب پر جوشش برایت مژده آورده ایم که بگوییم اتفاق بزرگی در راه است و تو همیشه پرجوش باش و مباد آن روز که از جوشش بایستی که زندگی این تکه از زمین نیز از تکاپو و سرسبزی خواهد ایستاد... بگوییم که برگها را کنار هم بگذار و رو به درختان بگیر، که شکوه و زیبایی پاییز را خواهی دید.

طی رسم و آئینی با قدمت چند صدساله، در آخرین جمعه فصل تابستان اهالی روستای لک لک و روستاهای اطراف تالاب پیرسلمان و امامزاده پیرسلمان با برداشت محصولات خود جشن شگرگذاری تالاب پیرسلمان را برگزار می کنند که این مراسم جشن شکرگذاری در حال پیگیری برای ثبت شدن در آثار ناملموس ملی کشور بوده اما همواره طی این سالیان دراز بسیاری از مردم از جشن شکرگذاری و آئین زیبای این تالاب بی اطلاع بوده اند.

بخشدار پیرسلمان در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: تالاب پیرسلمان به عنوان تنها تالاب طبیعی و زنده استان همدان بوده که جزء آثار ملی و طبیعی کشور به ثبت رسیده و در جوار آستان مقدس امامزاده پیرسلمان یکی از بقعاع متبرک واقع شده و این امامزاده در بین مردم اسدآباد از منزلت و شأن خاصی برخوردار است و با واسطه به حضرت موسی بن جعفر(ع) می رسد.

محسن عزیزی با اشاره به دارا بودن شجره نامه معتبر امامزاده سیدسلیمان بن عیسی معروف به پیرسلمان در کنار تنها تالاب طبیعی و زنده استان همدان در بخش پیرسلمان افزود: تالاب پیرسلمان با وجه تسمیه در مجاورت امامزاده پیرسلمان قرار گرفتن به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری، تفریحی و زیارتی بخش پیرسلمان به شمار می رود که هر ساله شاهد حضور مسافران و گردشگران بسیاری است.

وی با بیان اینکه یگانه تالاب زنده استان از آب های زیرزمینی و چشمه ها تغذیه می کند، تصریح کرد: این تالاب به مساحت 3 هکتار در 19 کیلومتری جنوب غربی شهرستان اسدآباد از جمله منابع آبی دائمی بوده که علاوه بر تأمین آب کشاورزی منطقه زیستگاه ارزشمندی برای پرندگان مهاجر و ساکن است.

عزیزی در ادامه با اشاره به جشن شکرگذاری تالاب پیرسلمان خاطرنشان کرد: از سالیان پیش هر ساله در آخرین جمعه شهریورماه و آخرین جمعه فصل تابستان اهالی روستای لک لک در مجاور و نزدیکی این تالاب به اتفاق دیگر روستاها با پایان برداشت محصول گندم و محصولات کشاورزی خود براساس آئین دیرینه مراسم جشن شکرگذاری تالاب را با حضور در این محل برگزار می کنند.

وی با بیان اینکه صبح آخرین جمعه شهریورماه همه اهالی روستا برای زیارت و تفریح به دامن طبیعت تالاب پیرسلمان می روند و تا غروب آفتاب در دامن طبیعت این جاذبه بکر به سر می برند، خاطرنشان کرد: امسال نیز در جمعه هفته گذشته این آئین همچون سالهای گذشته در تالاب پیرسلمان با همکاری هیئت امنای امامزاده برگزار شد.

عزیزی اضافه کرد: متأسفانه تا کنون در رابطه با این مراسم به عنوان یک آئین زیبا با قدمت بسیار اطلاع رسانی نشده و مغفول مانده و بسیاری از مردم از وجود چنین مراسمی در تالاب توسط اهالی روستاهای پیرامون تالاب اطلاعی ندارند.

وی با بیان اینکه امسال در این مراسم و آئین جالب شرکت داشتم و با مکاتبات لازم پیگیر معرفی این مراسم و آئین هستم تا ثبت آثار ناملموس کشور شود، خاطرنشان کرد: در صورتی که برنامه و یا آئین های اینچنینی در سطح بخش پیرسلمان وجود داشته باشد، نسبت به شناسایی این آئین ها اقدام خواهیم کرد.

عزیزی در ادامه از احداث سرویس بهداشتی تالاب پیرسلمان خبر داد و اظهار کرد: این امر نیازمند اعتباری افزون بر 100 میلیون تومان بوده که قرار شده نیمی از این اعتبار توسط فرمانداری و نیم دیگر توسط اوقاف پرداخت شود و به طور قطع ساخت و احداث سرویس های بهداشتی محل گردشگری و تفریحی تالاب تا پایان سال محقق می شود.

دهیار روستای لک لک نیز به خبرنگار ایسنا گفت: امسال این مراسم و جشن آئینی با حضور اهالی روستا و دیگر اهالی روستاهای اطراف برگزار شد که در مراسم امسال از بخشدار بخش دعوت به عمل آمد و در این رابطه به اداره میراث فرهنگی اطلاع رسانی لازم را انجام دادیم.

عابدین نظری تصریح کرد: در مراسم امسال در کنار جشن شکرگذاری که مردم در اطراف تالاب و امامزاده اقدام به نصب چادر و نیز تفریح و زیارت کرده بودند، غرفه هایی از صنایع دستی روستای لک لک چون سبدبافی، گلیم بافی، رشته بری و محصولات تولیدی روستا بر پا بود.

وی خاطرنشان کرد: مکاتبه لازم برای معرفی این آئین را با اداره میراث فرهنگی انجام داده ایم و قصد داریم تا در مراسم های آینده جشن شکرگذاری تالاب اطلاع رسانی وسیعی در این رابطه انجام دهیم و نسبت به معرفی آئین این روستا اقدام کنیم.

مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اسدآباد هم با بیان اینکه برای پیگیری ثبت مراسم آئینی شهرستان در آثار ناملموس کشور معرفی این مراسم های آئینی از طریق مردم ضرورت دارد، تصریح کرد: در حال حاضر غذای آش خیار اسدآباد در آثار ناملموس کشور به ثبت رسیده و قصد داریم علاوه بر پیگیری به ثبت رسیدن پخت نان سنتی و کلره محلی چشمه قنداب، آئین سنتی شکرگزاری برداشت محصول در کنار تالاب پیرسلمان نیز به عنوان یکی از مراسم و آئین ها با قدمت 400 ساله نیز به ثبت آثار ناملموس کشور برسد.

اکبری شایگان اظهار کرد: وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری متولی اصلی حفظ، نگهداری، ثبت و صیانت از آثار تاریخی و فرهنگی بوده و برای اینکه هویت فرهنگی و تاریخی این مرز و بوم دستخوش آسیب نشود و در کوره راه زمان به بوته فراموشی سپرده نشود، همکاری مردم در این راستا از نقش موثری برخوردار است.

وی افزود: به منظور ثبت ملی مراسم های آئینی شهرستان چون حنابندان، روزعلفه، جشن خرمن، جشن شکرگزاری، پشم چینی گوسفندان، ترانه های قالی بافی، شب یلدا، مراسمات خاص مذهبی و نوروزی، عید قربان و بازی های محلی از مردم شهرستان می خواهیم این مراسم ها را به میراث فرهنگی برای اقدام و پیگیری برای ثبت در آثار ناملموس کشور معرفی کنند.

در پایان اینکه علاوه بر پیگیری امر در راستای ثبت این آئین در آثار ناملموس کشور، نیاز بر این بوده که با اطلاع رسانی هر چه بیشتر نسبت به معرفی این آئین چند صدساله صورت گیرد و از طرف برگزارکنندگان برنامه، در سال های آینده از ظرفیت رسانه ها در این راستا غافل نشد.

گزارش از: شهره اکبری، خبرنگار ایسنا، منطقه همدان

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
پنجمین نمایشگاه تخصصی کتب حوزوی و معارف اسلامی در حالی در مشهد به پایان رسید که متولیان برگزاری، کارنامه نمایشگاه را از حیث کیفی و کمّی قابل دفاع می دادند؛ اما برخی از ناشران از کمبود استقبال از نمایشگاه و فروش اندک کتاب های خود، گلایه منداند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی - فاطمه آصفی: پنجمین نمایشگاه تخصصی کتب حوزوی و معارف اسلامی روز یکشنبه 31 شهریورماه در مشهد به کار خود پایان داد. این نمایشگاه در حالی برگزار شد که صنعت چاپ با چالش های جدی از جمله کمبود کاغذ و مواد اولیه و به تبع آن بالا بودن قیمت تمام شده کتاب روبه رو است؛ با این وجود به نظر می رسد که برپایی چنین نمایشگاه هایی به واسطه کارکردی که در برداشته شدن فواصل میان ناشران و علاقمندان به این قبیل کتاب های تخصصی دارند، می توانند در تهیه سبد مطالعاتی این افراد به آنها کمک کنند و در همین شرایط اقتصادی، وضعیت مطلوب تری را برای تهیه کتاب های مورد نیاز فراهم کنند.

شروع سال تحصیلی جدید و دغدغه خرید کتاب های درسی مورد نیاز طلاب و همچنین مشکلات موجود در دسترسی به کتاب های تخصصی، ضرورت برپایی چنین نمایشگاه های را دوچندان می کند و شاید بتوانند در زمینه معرفی تازه های نشر و خرید این منابع از سوی مخاطبان، به عنوان یک فرصت تلقی شوند.

هادی حصاری ، مدیر توسعه و ترویج پژوهش حوزه علمیه خراسان و مدیر نمایشگاه کتب تخصصی حوزه درباره کم و کیف برگزاری پنجمین دوره این نمایشگاه به خبرنگار ایبنا گفت: این نمایشگاه پنجمین نمایشگاه تخصصی کتب حوزوی و معارف اسلامی بود که برای سومین سال در این محل یعنی مدرسه علمیه آیت الله خویی برگزار شد. هدف از برگزاری این نمایشگاه آشنایی اساتید و طلاب حوزه علمیه با تازه های نشر و همچنین تامین منابع مورد نیاز آنها و نیز تامین منابع مورد نیاز کتابخانه های مدارس به منابع علمی و و تجهیز آنها بود.

عرضه بیش از 10 هزار عنوان کتاب حوزوی و معارف اسلامی از سوی 128 ناشر داخلی و خارجی
وی با ارائه اطلاعاتی آماری از این نمایشگاه، عنوان کرد: این نمایشگاه در فضایی بالغ بر 1500 مترمربع، میزبان 14 ناشر از مشهد، 5 ناشر از تهران، 101 ناشر از قم و 9 ناشر بین المللی از بیروت بود که در قالب 80 غرفه به ارائه بیش از 10 هزار عنوان کتاب مبادرت کردند. البته آمار و عناوین کتاب های عرضه شده بیشتر از این عدد بود که در سامانه ما ثبت شده بود.

حصاری در ارتباط با خدمات ارائه شده در نمایشگاه به جهت حمایت از طلاب افزود: جهت رفاه حال استادان، پژوهشگران و طلاب، بن های کتابی را تدارک دیدیم که به صورت الکترونیک توزیع می شدند. البته به علت محدودیت اعتبارات حوزه، در بحث تهیه بن، محدودیت هایی وجود داشت و به همین خاطر ما با سطح بندی و بررسی نیاز هر سطح، سعی کردیم بخشی از گره کار را باز کرده و خدمات هرچند حداقلی ارائه کنیم.

سطح بندی بُن خرید کتاب در نمایشگاه منطبق با سطح بندی طلاب
به گفته مدیر نمایشگاه کتب تخصصی حوزه، این بن ها در سه سطح تقسیم بندی شد؛ برای طلاب سطح یک و دو بن 100 هزار تومانی، سطح سه و چهار 200 هزار تومانی و سطح پژوهشگران 300 هزار تومانی در نظر گرفته شد؛ البته خود نمایشگاه هم تخفیف 20 درصدی داشت و خود غرفه داران نیز آثارشان را با تخفیف 20 تا 50 درصدی ارائه می کردند. اگرچه قیمت کتاب ها مخصوصا تازه های نشر، افزایش و قدرت خرید مردم، کاهش یافته بود؛ اما ما تلاش کردیم که با حداقل های موجود، خدمات بهتری را ارائه کنیم و با توجه به موسسات و مراکز با پشتوانه های خاص، مخصوصا تازه های نشر را با قیمت متعادل تری به مخاطبان عرضه کردیم.

تجهیز کتابخانه های مدارس دینی به 123 هزار جلد کتاب در ایام برپایی نمایشگاه
از وی درباره سامانه الکترونیک مجموعه پژوهشی حوزه و ارائه خدمات نمایشگاه به صورت غیرحضوری هم گفت: همه اطلاعات مورد نیاز از جمله کتب موجود و خدمات ارائه شده برای دسترسی و اطلاع رسانی بهتر در سایت پژوهشی حوزه علمیه به ثبت رسیده بود و در دسترس مخاطبان قرار داشت. همچنین از طریق این سامانه الکترونیک برای مدارس شهرستان ها، این امکان وجود داشت تا کتاب های مورد نیاز برای تجهیز کتابخانه هایشان را سفارش و دریافت کنند که بر اساس آمار، از این طریق 123 هزار جلد کتاب به کتابخانه ها تحویل داده شد. درواقع ما خدمات یک نوع نمایشگاه غیرحضوری را فراهم کرده بودیم.

مدیر پنجمین نمایشگاه کتب تخصصی حوزه و معارف اسلامی همچنین با اشاره به طرح های جانبی در حاشیه نمایشگاه، گفت: در حاشیه نمایشگاه طرح هایی از جمله طرح اهدای دانای با هدف اهدای کتاب اجرا شد. در واقع در این طرح کتاب های افراد یا کتابخانه هایی که کتاب مازاد داشتند، جمع آوری و در نمایشگاه عرضه شد تا افراد کتاب های مورد نیازشان را از قفسه های مربوطه بردارند. با اجرای این طرح طی سه سال اخیر بالغ بر 150 هزار جلد کتاب اهدا شد.

حصاری اضافه کرد: اتفاق دیگری که می توان به آن اشاره کرد، به تصویر کشیدن خروجی کارها و فعالیت های 4 ساله مجموعه علمی و پژوهشی حوزه علمیه خراسان رضوی در نمایشگاهی جانبی با نام طریق تحول بود که بازدیدکنندگان آن، از فضای اتفاقات علمی حوزه علمیه خراسان باخبر شدند.

مدیر نمایشگاه: نمایشگاه امسال هم از حیث کمّی و هم کیفی بهتر از پارسال بود
مدیر نمایشگاه تخصصی کتب حوزه و معارف اسلامی از رشد کمی و کیفی این نمایشگاه نسبت به سال های گذشته خبر داد و گفت: هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی نمایشگاه به نسبت سال گذشته از وضعیت مطلوب تری برخوردار بود چراکه در سال گذشته 80 ناشر حضور داشتند و امسال 120 ناشر، سال گذشته 4 هزار بن پیش بینی شد و امسال 6 هزار بن، تعداد غرفه های پارسال هم 50 غرفه بوده که امسال به 80 غرفه رسید. حتی ناشرانی بودند که ما به جهت محدودیت فضا از پذیرش آنها معذور شدیم، همچنین به این جهت که از سال گذشته کتب معارف اسلامی را هم به این نمایشگاه اضافه کردیم، ناشرانی به نمایشگاه اضافه شدند که این مسئله، دامنه مخاطبان نمایشگاه را توسعه داد و تازه های نشر بیشتری را در اختیار بازدیدکنندگان قرار داد.

وی در توضیح نحوه تجهیز کتابخانه های مدارس از طریق برگزاری این نمایشگاه گفت: در بخش پژوهشی مدارس و با همکاری کتابداران، نیازهای کتابخانه های مدارس علمی را از قبل رصد کرده و فهرستی از این کتاب ها تهیه و به نمایشگاه مراجعه می کردند البته که این مراجعه با یک آشنایی قبلی صورت می گرفت؛ به این معنا که ما سایت نمایشگاه های پژوهشی حوزه علمیه خراسان را داریم که تمامی کتاب هایی که در نمایشگاه عرضه می شود، در این سامانه بارگذاری می شود یعنی کسی که می خواهد به نمایشگاه مراجعه کند، جست وجویی در سایت انجام می دهد تا بررسی کند کتاب های مورد نیازش در نمایشگاه وجود دارد یا نه، آن ناشران در فهرستش وجود دارند یا نه؛ و بعد با یک شناخت ضمنی و اجمالی از این فضا به نمایشگاه مراجعه می کرد و برای تجهیز کتابخانه های حوزه علمیه تشکیل پرونده می داد و بر اساس معرفی که داشت، سقف خرید خود را اعلام می کرد و بر اساس معرفی نامه ای که دریافت می کرد، به غرفه ها مراجعه می کرد و کتاب مورد نظر خود را خریداری می کرد و پس از اینکه فهرست برداری شد، آن ها را به مُهر تجهیز ممهور می کرد.

جواد معین مسئول اداره نشریات علمی حوزه علمیه خراسان رضوی هم در گفت وگو با خبرنگار ایبنا به معرفی 9 نشریه حوزه علمیه که از اساتید حوزه و دانشگاه در هیئت تحریریه و بخش داوری آن استفاده می شود و در سطح نشریات برتر کشور قرار دارد، پرداخت.

وی گفت: پنجمین نمایشگاه کتب تخصصی حوزوی و معارف اسلامی هر سال تقریباً در همین ایام در حال برگزاری است و طبیعتاً این پنجمین نمایشگاه با اولین نمایشگاه چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ کمی، تفاوت زیادی دارد. بازدیدکنندگان و چهره ها و شخصیت های دانشگاهی و حوزوی که به این محل آمدند و بازدید کردند، عنوان می کردند که از حضور در این نمایشگاه خرسند و راضی بوده اند و دست پر از نمایشگاه بیرون رفته اند.

معین همچنین ابراز امیدواری کرد: در سال آینده و با در نظر گرفتن مکانی بزرگتر تعداد ناشرانی که در این نمایشگاه شرکت می کنند، بیشتر شود و ما میزبان کشور های دیگر از جمله عمان، سوریه و لبنان باشیم.

جانمایی غرفه های عرضه کننده کتاب های غیردرسی در نمایشگاه، مناسب نبود
در ادامه این گزارش، سراغ غرفه داران و ناشران شرکت کننده در پنجمین نمایشگاه کتب تخصی حوزه و معارف اسلامی رفتیم تا نظر آنها را هم درباره این دوره از نمایشگاه، جویا شویم.

امیرحسین محمودزاده مسئول غرفه بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی که برای نخستین بار به عنوان ناشر در این نمایشگاه حضور پیدا کرده بود و غرفه اش هم در سالن اصلی قرار داشت، در ابتدا ضمن معرفی این بنیاد و 15 کتاب عرضه شده آن در نمایشگاه، گفت: ما معتقدیم مردم به هیچ عنوان از کتاب خواندن دل زده نشده اند بلکه به کتاب خواندن علاقه دارند و با توجه به سلیقه خاص خود به سراغ کتاب می روند. البته گرانی کاغذ و مشکلاتی که در چاپ کتاب به وجود آمده، تا حدودی موجب شده است که مردم محتاطانه تر و با اولویت بندی سراغ خرید کتاب بروند؛ به عنوان مثال در همین نمایشگاه مخاطبان، ابتدا سراغ کتب درسی خود را می گرفتند و سپس به سراغ کتب معارف اسلامی می آمدند.

هر چه قیمت کتاب ها بیشتر شود، تخفیف ما هم بیشتر می شود؛ ولی دیگر ادامه این روند امکانپذیر نیست
وی افزود: با توجه به اینکه یکی از اهداف و تاکیدات موسس مجموعه بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، عرضه کتاب به طلاب با نازلترین قیمت بوده است، ما اکثرا کتاب های چاپ قدیم خود را به نمایشگاه آورده و تخفیف های زیادی را گاه تا سقف 50 درصد اِعمال کردیم؛ به عنوان مثال برای روزگار قائم مقامی که از کتب پرفروش ماست، قیمت چاپ اول کتاب 30 هزار تومان بود، اما چاپ دوم 85 هزار تومان قیمت خورد به همین علت ما چاپ اول را با 25 درصد تخفیف و با قیمت 22 هزار تومان عرضه کردیم.

مسئول غرفه بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی عنوان کرد: در واقع هرچه قیمت ها بالاتر برود، ما هم سعی می کنیم قیمت ها را متعادل کنیم و تخفیف بیشتری بدهیم ولی واقعاً باید مسئولین نظام فکری کنند چون اگر کتاب خواندن و کتابخوانی در بین مردم ما کمرنگ شود خیلی بد است چون مردم باید حافظه تاریخی قوی داشته باشد.

مجتبی حیدری ، مسئول انتشارات مرکز بین الملل جامعه المصطفی، اما از جوابگو نبودن بن های خرید کتاب گفت و تاکید کردد: با وجود حمایت حوزه علمیه و ارائه بن های تخفیف، این بن ها جوابگوی نیاز طلاب که بیشتر برای تهیه کتب درسی خود به این نمایشگاه آمده بودند، نبود.

وی در ادامه بر لزوم تویج فرهنگ کتابخوانی میان طلاب تاکید کرد و گفت: غرفه هایی که کتاب های غیردرسی در نمایشگاه عرضه می کردند، با مشکل عدم اسقبال مراجعه کنندگان روبه رو بودند؛ حل این مشکل، نیاز به توسعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی در علوم اسلامی دارد تا طلاب پا را از کتاب های درسی خود فراتر گذاشته و آثار غیردرسی را هم مطالعه کنند.

مرتضوی ، غرفه دار انتشارات نصایح هم در ارتباط با مشکلاتی که در این چند روز برپایی نمایشگاه با آن روبه رو بوده است، گفت: مشکل اصلی که در این نمایشگاه با آن مواجه بودیم، عدم استقبال مراجعه کنندگان از غرفه کتاب های غیردرسی بود؛ ما چون اکثر کتاب هایمان عمومی و غیردرسی بود، فروش بسیار کمی داشتیم.

اگر این نمایشگاه تخصصی است، عرضه کتاب های عمومی چه توجیهی دارد؟!
وی در ادامه گفت: اگر اینجا نمایشگاه تخصصی کتب حوزوی است، پس دیگر کتاب های عمومی نباید در آن عرضه شوند. البته این نمایشگاه از چیدمان نامناسبی هم برخوردار بود؛ طوری که اصلاً کسی به طبقه بالا مراجعه نمی کرد، چون نمایشگاه نباید دوطبقه باشد؛ بازدیدکنندگان به حیاط نمایشگاه هم مراجعه ای نمی کردند؛ ما با صرف هزینه های زیاد از قم به اینجا آمدیم اما واقعاً فروش خاصی نداشتیم.

شهسواری از انتشارات علامه بهبهانی هم که غرفه اش در طبقه بالای نمایشگاه واقع بود، گفت: غرفه هایی که در طبقه بالای نمایشگاه حضور داشتند، همگی با مشکل عدم استقبال روبه رو بودند؛ ما همان ابتدای کار هم به مسئولان برگزاری نمایشگاه این نکته را هشدار دادیم که در طبقه بالا استقبال کم خواهد بود اما آنها گفتند با توزیع بن ها در طبقه بالا این نگرانی برطرف خواهد شد اما این اتفاق نیفتاد چراکه کتاب های طبقه بالا غیردرسی است و این باعث شده مراجعه کنندگان بن را تهیه کرده و به سرعت به طبقه پایین بروند.

ما دیگر به این نمایشگاه نخواهیم آمد!
عنابستانی از انتشارات اراده که در حیاط محل برگزاری پنجمین نمایشگاه تخصصی کتب حوزوی و معارف اسلامی، غرفه داشت، در گفت وگو با ما چینش نامناسب غرفه ها، تفکیک زمانیِ بازدید خانم ها و آقایان و عدم استقبال از کتب غیردرسی را از مشکلات اصلی این نمایشگاه عنوان کرد و گفت: امسال اولین سالی بود که در این نمایشگاه شرکت کردیم. ما در حیاط افتادیم و این باعث شد استقبال کمی از غرفه ما صورت بگیرد. برگزاری این نمایشگاه در ساختمان حوزه هم به هر حال با محدودیت هایی رو به روست که در نهایت به استقبال کم مخاطبان از آن انجامید. ما کتب حوزه معارف اسلامی داریم اما چون اولویت طلاب، کتب حوزوی است از اقبال کمی برخوردار شدیم.

وی در ادامه گفت: به علت محدودیت های موجود در حوزه، آقایان و خانم ها به صورت جدا و در ساعاتی مستقل از هم، از نمایشگاه بازدید می کردند و همین باعث می شد بعضی ها که خانوادگی می خواستند از نمایشگاه بازدید کنند، امکان حضور نداشته باشند و ناچار از بازدید منصرف می شدند. در مجموع بانوانی که برای بازدید به نمایشگاه می آمدند، با مشکلات بیشتری مواجه بودند. برای ما که سال اول حضورمان در این نمایشگاه بود، این تجربه خوبی نبود.

خیری از انتشارات نسیم نیز یکی دیگر از غرفه دارانی بود که در قسمت حیاط مدرسه علمیه قرار داشت. او هم درباره این قبیل مشکلات ریز و درشت، به ما گفت: ما که در حیاط بودیم، مشتری های کمی داشتیم و حتی راهنمایی لازم برای هدایت مراجعه کنندگان به داخل حیاط وجود نداشت.

مسئول غرفه انتشارات سبطین هم دل پُردردی داشت. او به ما گفت: بارها با ما برای حضور در این نمایشگاه تماس گرفتند، ما از قم به اینجا آمدیم و متوجه شدیم غرفه ما در حیاط است؛ جایی که مراجعه کنندگان و حتی مسئولان از آن عبور نمی کنند. آنها تنها سالن اصلی را بازدید می کنند و از غرفه های داخل حوزه مصاحبه می گیرند و می گویند همه چیز خوب است. ما در اینجا سیستم تهویه نداشتیم و برق این بخش مدام قطع و وصل می شد؛ حتی کسانی که برای تجهیز کتابخانه ها به نمایشگاه می آمدند، از اینجا بازدید نمی کردند.

عابدینی از انتشارات مطبوعات دینی، خاتم الانبیا و دارالعرفان نیز در گپ و گفتی مختصر با ما، درباره نمایشگاه عنوان کرد: ما از قم به اینجا آمدیم و بعد از اینکه بار را فرستادیم، متوجه شدیم غرفه ما در حیاط است و این باعث شد فروش کمی داشته باشیم با اینکه کتب درسی عرضه می کردیم. اگر سال دیگر هم به این منوال برگزار شود، دیگر به این نمایشگاه نخواهیم آمد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
عضو هیات علمی دانشگاه یزد و دبیر انجمن شعر کتابخانه وزیری یزد با اشاره آسیب های تهدیدکننده ی امروز شعر در کشورمان، عنصر ویراستار و کنترل کننده اشعار به ویژه از سوی ارشاد و انتشارات را ضروری دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش ایسنا – منطقه یزد، محمود الهام بخش در مراسم گردهمایی ادیبان و شاعران یزدی بر مزار حجت الاسلام وزیری موسس کتابخانه و موزه وزیری یزد که به مناسبت هفته شعر و ادب فارسی برگزار شد، با بیان این که زبان فارسی و ادبیات جزو امتیازات کشورمان محسوب می شود، گفت: ایران امتیازات زیادی دارد که در این میان، شعر از گذشته تاکنون به عنوان میراث مکتوب این سرزمین حفظ شده ولی متاسفانه این گنجینه به درستی نشر داده نمی شود.

وی افزود: متاسفانه اگر اهتمامی جدی صورت نگیرد، زبان هایی مانند آذری از زبان فارسی در شعر پیشی می گیرند و این مهم باید مورد توجه جدی مسئولان واقع شود.

این عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه شعر را به مثابه ی نخاع پیکر جامعه خواند و عنوان کرد: شعر عنصر گویای جامعه است و همان طور که تمام حس ها از نخاع انسان عبور می کند، شعر نیز باید منتقل کننده امیدها، آرزوها و اهداف یک جامعه باشد.

وی نبود مرزبندی و تعریف دقیقی در رابطه با شعر را یکی از آفت های شعر معاصر دانست و اظهار کرد: متاسفانه برخی، شعر معاصر را بدون رعایت هنجارهای مربوطه مانند وزن و قافیه در رسانه هایی مانند تلویزیون نشر می دهند یا در برخی از تصنیف ها و ترانه ها شاهد سرودن اشعار بدون قافیه و تنها دارای ردیف هستیم که همه این عوامل آسیب های تهدیدکننده شعر و نیازمند نظارت و کنترل جدی است.

الهام بخش افزود: عنصر ویراستار و کنترل کننده اشعار به ویژه از سوی ارشاد و انتشارات ها ضروری است هر چند که به تازگی ارشاد در این زمینه اقداماتی کرده است و به انتشار اشعار توجه بیشتری می شود.

وی در ادامه شعر سپید را یک جریان خواند و تصریح کرد: شعرایی مانند شاملو و گرمارودی، آثار قابل تاملی خلق کرده اند که اصول موسیقی درونی را نیز در خود دارد ولی متاسفانه این نوع شعر این روزها در رسانه های مجازی در قالب پرتاب کردن های شعار و بدون برخورداری از محتوایی عمیق، دست به دست می شود.

نجمن ها و جمع های ادبی شعر یزد، مجاهدت های خاموش فرهنگی هستند که شعله های فرهنگ سازی را در اندرون جامعه گرم نگه داشته اند.

مجید جوادیان زاده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد نیز در این مراسم با اشاره به این که تمدن اسلامی بر دو پایه معنویت و کالبد استوار است، اظهار کرد: ادبیات نیز بر همین دو پایه استوار است به طوری که می توان انجمن ها و جمع های ادبی شعر یزد را مجاهدت های خاموش فرهنگی دانست که شعله های فرهنگ سازی را در اندرون جامعه گرم نگه داشته اند.

وی با اشاره به ضرورت استمرار برنامه های جلسات شعر و انجمن های ادبی یزد، تصریح کرد: باید اداره کل ارشاد این کانون های فرهنگی بویژه در کتابخانه وزیری را حفظ کند چرا که جمع های ادبی زیادی در یزد بوده که دچار انقطاعات متعددی شده اما جمع های فرهنگی و ادبی کتابخانه وزیری پس از گذشت نیم قرن همچنان به صورت گذشته برگزار می شود و ضروری است که این جمع مستمر به ثبت برسد.

جوادیان زاده در ادامه ثبت جهانی آثار تاریخی یزد را برگرفته از استمرار فکری و اندیشه های گذشتگان عنوان کرد و گفت: همانطور که ابنیه تاریخی کالبدی، شکل گرفته از اندیشه های فرهنگی و تاریخی هستند، باید آثار اجتماعی انجمن های ادبی یزد نیز مورد توجه قرار گرفته و حفظ شود تا به دنبال تغییر سلیقه و تنوع طلبی جامعه، ذات ادبیات خدشه دار نشود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
نصر: می گویند رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون. اما نه همیشه. خیلی وقتها نباید از ظاهر حال درون را پرسید. مثل حال مقبره الشعرای تبریز که سالهاست در بندی به نام توسعه گرفتار آمده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما

به گزارش نصر به نقل از صدا و سیما، در حصار دیواره های فلزی ، مثل همه کارگاه های عمران شهری دیده می شود. دالان تنگی که ما را به سمت ورودی مقبره هدایت می کند کف فلزی هم دارد که وقتی راه می رویم، صداهای ناجوری تولید می کند. تقریبا چیزی از یادمان مقبره دیده نمی شود و تنها بخشی از ستونها بالای سر قابل رویت است. خانواده ای تهرانی را می بینم که در حال حرکت به داخل بنا هستند. پدر خانواده می گوید: راستش شباهتی به آنچه در عکسها دیده ایم ندارد . به نظرم در حال تعمیر است! می گویم بله . البته از خیلی سال قبل ...
بانوی اصفهانی را می بینم که برای بار دوم وارد مقبره می شود. سوال می کنم چطور شد برگشتید؟ می گوید من خیلی به شعر و تاریخ ادبیات علاقه دارم . می خواهم بروم داخل چون دوستم انگار بخش دیگری هم در سالن پشتی پیدا کرده که دیدنی است . او هم از وضعیت بنا گله دارد . اینکه خیلی دوست داشته در محوطه قدم بزند و یادمان را کامل ببیند اما حالا مجبور است به سالن بسنده کند و برود تا شاید سالی ، سالهایی دیگر به تبریز برگردد ... با خودم می گویم یعنی چه سالی را قول بدهیم که بیایید و بنای کامل را ببینید ...

آرامگاهی هزار ساله
مقبره الشعرا قدمتی بیش از یک هزار سال دارد. صدر محمدی پژوهشگر و مدیر موزه فرهنگ ادب آذربایجان (مقبره الشعرا ) می گوید: اینجا قبرستان سرخاب بوده که یکی از محلات قدیمی تبریز است. اواخر قرن ششم زمانی که متوجه می شوند تعداد عارفان و شاعرانی که دفن شده اند رو به فزونی است، تصمیم می گیرند نامش را تغییر دهند و از ابتدای قرن هفتم، نام حضیره الشعرا (مکان اقامت شاعران) و بعدها مقبره الشعرا به آن می دهند.
آنچه از کتب تاریخی و اسناد قدیمی در دست داریم نشان می دهد که دست کم 410 شاعر و عارف نامی ایران بنا به وصیت خود در این مکان آرام گرفته اند . از خاقانی شروانی، اسدی توسی، قطران تبریزی، شاهپور نیشابوری تا ثقه الاسلام و شهریار ملک سخن ...
با مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی در همین مکان مصاحبه می کنیم. اگر چه مقبره الشعرا از ابتدای انقلاب اسلامی در حوزه این اداره بوده اما از سال 93 به طور کامل به شهرداری تبریز واگذار شده است.
وی توضیح می دهد: بنای یادمانی که در عکسهای گذشته مقبره الشعرا می بینید ، طرحی است که در سال 1350 تصویب شده و در سال 1370 فاز اول آن به بهره برداری رسیده است. وسعت محوطه 17 هزار مترمربع بوده و طرح توسعه از همان ابتدا قرار بوده اجرا شود اما نهایتا سال 1377 قطعی می شود.
به گفته محمدپور، تخصیص اعتبار تا سال 1381 طول می کشد و زمانی که مشاور طرح پیشنهاد توسعه 32 هزار متر مربعی شامل چندین مکان دیگر (موزه ، آمفی تئاتر ، نگارخانه) در محدوده مقبره الشعرا داده، اعتبار 20 میلیارد تومانی تعلق گرفته است. این اعتبار هم با کش و قوس فراوان به پیمانکار داده شده و تاخیر در پرداختها سرانجام به کنار کشیدن شرکت مجری طرح در سال 1390 منجر شده است.
به آرشیو گزارشهای طرح توسعه مقبره الشعرا مراجعه می کنم. انبوهی از مصاحبه ها در بازه های زمانی مختلف از زبان مسئولان وقت پیش چشمم می گذارند. یکی از آغاز خاکبرداری می گوید .دیگری از طرح جدید توسعه . کسی خبر از بهره برداری قریب الوقوع داده و مدیری هم از بی توجهی ها گلایه کرده. در تمام گزارشها انچه مشترک است محوطه نا به سامان و حفاری شده مقبره الشعرا است که حالا چند سالی است باعث شده چهره اصلی آن را از یاد ببریم.

مسیری ناهموار از ارشاد تا شهرداری
در سال 1393 پس از یک دوره واگذاری محدوه به بنیاد مسکن به منظور اجرای عملیات خاکبرداری ، مسئولان وقت استان تصمیم می گیرند پروژه را تمام و کمال به شهرداری تبریز واگذار کنند. شهردار وقت نیز قول می دهد تا دو سال دیگر مقبره الشعرا را صحیح و سالم تحویل مردم تبریز و گردشگران دهد.اما گویا ویروس کمبود اعتبار به شهرداری هم سرایت می کند و پروژه نیمه کاره رها شده و شهردار هم عوض می شود.
حالا دیگر سالهاست صدای شهروندان، گردشگران و البته مدیران استانی و گاهی کشوری در آمده که به داد این مقبره برسید. اما برای اینکه قدمی برداشته شود ، همتی دیده نمی شود.

در جلسه شهریور ماه شورای برنامه ریزی استان نشسته ام و دوباره بحث اعتبارات مقبره الشعرا داغ است. متوجه می شوم برای ساماندهی این اثر 30 میلیارد تومان پیشنهاد و در ستاد استانی رویداد تبریز 2018 تصویب شده اما نمایندگان مجلس شورای اسلامی گویا نخواسته اند شاید هم نتوانسته اند حتی از اعتبارات تبریز 2018 ریالی به این طرح که آبروی فرهنگ و ادب آذربایجان و ایران است جذب کنند ...
حالا قرار است پروژه به صورت هیات امنایی و با ریاست استاندار آذربایجان شرقی اجرا شود. معاون عمرانی استانداری، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، شهرداری، رییس شورای اسلامی شهر، میراث فرهنگی، اوقاف و امور خیریه و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی و فرمانداری شهرستان تبریز اعضای هیات امنا را تشکیل می دهند. اما طرح همان است که شهرداری تبریز در سال 93 ارائه کرده است.
در تماسی که با شهرداری دارم متوجه میشوم مثلثی برای اجرای عملیات تشکیل داده اند. شهرداری منطقه یک اعتبار سالانه را تامین می کند و شهرداری منطقه 10 مجری طرح است اما شرکت عمران شهرداری کارها را انجام می دهد.
راستش را بخواهید همین یک بام و چند هواست که حال مقبره الشعرا را خراب کرده ...
ابتدا با شهردار منطقه یک صحبت می کنم . پاک نهاد می گوید : در بودجه سال 98 ما مکلف به تزریق پنج میلیارد تومان اعتبار به پروژه هستیم. این مبلغ به فراخور پیشرفت فیزیکی و در چند فاز تخصیص داده می شود.
شهرداری منطقه 10 هم که بازوی اجرایی دارد یعنی سازمان عمران. شریفی، مدیرعامل سازمان عمران شهرداری تبریز می گوید: ما تاکنون هفت میلیارد و 600 میلیون تومان برای این پروژه هزینه کرده ایم. حالا هم تنها اسکلت بندی و صفحه هایی که برای اتمام بر عهده سازمان عمران است 15 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد.
محاسبه سختی نیست اینکه اگر هر سال پنج میلیارد تومان اعتبار بدهند، اسکلت بندی سه سال زمان می برد.

دوباره سراغ مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی می روم. بالاخره با طرح اداره هیات امنایی ، دوباره در طرح حضور یافته اند. محمدپور می گوید: ردیف اعتباری بودجه در سال 91 صفر شده بود. اما با تلاشهایی که کردیم در بودجه سال 98 این ردیف احیا شده و 9 میلیارد و 800 میلیون تومان اختصاص داده شده . اما اینکه چقدر تخصیص بیابد ، معلوم نیست!
یعنی باز هم معضل کمبود اعتبار . حالا اگر برآورد اعتبار لازم برای اتمام طرح آن هم بر اساس قیمتهای سال 97 یعنی 63 میلیارد تومان را کنار بودجه موجود بگذاریم ، تکلیف کاملا معلوم است!

بی حرمتی شهرسازی به بنای تاریخی
مقبره الشعرا یکی از المان های فرهنگی تبریز است . یعنی یکی از اماکنی است که همیشه در پوسترهای گردشگری دیده می شود، در کتابها نوشته شده و در تاریخ آورده می شود. به همین دلیل یکی از مقاصد اصلی گردشگران داخلی و خارجی است . سالانه بیش از یک میلیون میهمان از این مکان بازدید می کنند.مرد جوانی که در کنار مدفن استاد شهریار ایستاده و اشعارش را می خواند ، می گوید : چنین مکانهایی باید طوری نگه داری شوند که برای نسلهای بعدی ماندگار باشند. و من خیره به سقفی هستم که از بی طاقتی ورم کرده و دیوارهایی که حالا رد رطوبتشان هم قد من شده است. گویا مسئولان آنقدر دنبال اعتبار توسعه هستند که مرمت و نگهداری فراموششان شده است!
از مقبره الشعرا بیرون می آییم تا به اداره بازگردیم. اما درست روبرویمان در ضلع شرقی بنا ، 2 برج قد علم کرده اند که نمی توانم بی تفاوت رد شوم . با میراث فرهنگی تماس می گیرم. می پرسم مگر مقبره الشعرا در سال 87 ثبت ملی نشده؟ چگونه در حریم این اثر چنین ساخت و سازی میشود؟
پاسخ عجیبی می شنوم: مجوز ساخت و ساز 5-6 سالی هست داده شده. ما بی خبریم! اگر چه هستند استان هایی که مجوز تخریب چنین ساختمایی را می گیرند اما این درد را کناری می گذاریم و از معاون فنی و عمرانی شهرداری تبریز آخرین وضعیت ساخت و ساز در مقبره الشعرا را پیگیری می کنیم. اینکه اگر گفته می شود 3 پیمانکار در محوطه مشغول فعالیت هستند پس چرا ما چند باری که چند ساعت هم حضور داشته ایم ، حرکتی یا صدایی از کارگران نشنیده ایم !!!
اسحقی می پرسد : چه ساعتهایی آنجا بودید؟ می گویم صبح تا ظهر. ادامه می دهد: پیمانکاران فعال هستند . به خصوص در ضلع شمالی و شرقی . اما چون قطعات فلزی پیش ساخته نصب می کنند و یا در زیرزمین مشغولند ، شما ندیده اید. بالاخره شهرداری تاکنون بیش از 30 میلیارد تومان هزینه کرده نمی شود که کاری نکرده باشد.

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار است مرمت بنا را البته اگر اعتبار 9 میلیارد و 800 میلیون تومانی داده شود ، انجام دهد و شهرداری هم با بودجه ای که امسال پنج میلیارد تومان است با حوصله کارهایش را پیش می برد!
کمر بنای یادمان از فشار بی اعتنایی و بی اعتباری در حال خم شدن است و فکرم همچنان درگیر وعده هایی است که برایش محقق نمی شود.
سرنوشت مقبره االشعرا چه خواهد شد ، نمی دانم ...

گزارشگر: میهن انتظار

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ نصر نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

فرحناز چراغی | کرمانشاه- خبرنگار:

سینما در کرمانشاه طی یکی، دو سال اخیر جان گرفته است و روزهای پررونقی را تجربه می کند. بعد از سال ها روند رو به افول سینما در کرمانشاه، خوشبختانه طی 2 سال اخیر با بازسازی سینما آزادی و اکران فیلم های پرطرفدار و به روز، شاهد حضور تماشاچیان در سینماهای کرمانشاه هستیم. سینماهای این استان اخیرا روزهای خوبی را می گذرانند.

دلایل استقبال مردم از سینما

مدیر امور سینمایی حوزه هنری استان کرمانشاه در این باره به همشهری می گوید: پس از سال ها تعطیلی و نیمه تعطیل بودن سینماهای استان مردم ما با سینما آشتی کرده و برای تماشای فیلم به سینما می روند. محمدجواد کنجوری می افزاید: یکی از دلایل اقبال مردم برای رفتن به سینما شاید متنوع تر شدن فیلم ها به لحاظ موضوعی و محتوایی و همچنین بالاتر رفتن کیفیت فیلم ها از لحاظ ساخت است.

وی ادامه می دهد: از دلایل دیگر آشتی مردم کرمانشاه با سینماهای استان می توان به هزینه پایین بلیت سینما در مقایسه با دیگر تفریحات اشاره کرد. مدیر امور سینمایی حوزه هنری استان کرمانشاه با بیان این که سیاست گذاران و تصمیم گیران فرهنگی باید حرفه ای به این حوزه نگاه کنند تا شاهد رونق بیشتر گیشه ها و بهتر چرخیدن چرخ سینما باشیم، ادامه می دهد: بدون شک برگزاری جشنواره ها و عرضه بلیت نیم بها در برخی ایام سال می تواند انگیزه مردم برای رفتن به سینما را افزایش دهد.

کنجوری اضافه می کند: علاوه بر این می توان تمهیداتی اندیشید و تخفیفات خاصی برای کارمندان و کارکنان ادارات قائل شد تا از این طریق بخش عمده ای از خانواده ها بتوانند بدون دغدغه حداقل ماهی یک بار فیلم مورد علاقه خود را در سینما تماشا کنند. وی می گوید: سینما صنعتی است که می تواند فرهنگ های مختلف را در خود ذوب کند و مخاطبان را به سمت و سوی دلخواه سوق دهد. این صنعت جذابیت های بصری زیادی دارد و می تواند عمیق ترین مفاهیم را در کمتر از 2 ساعت در ذهن مخاطبان جا بیندازد.

از همین رو مسئولان نباید قدرت این صنعت را نادیده بگیرند. این مسئول به استقبال خوب مردم کرمانشاه از هنر سینما اشاره می کند و می گوید: در فروردین ماه امسال، 14 هزار نفر از سینما آزادی و 12 هزار نفر از سینما فرهنگ بازدید کردند که در مقایسه با میانگین کشوری استان کرمانشاه از رتبه خوبی برخوردار است. وی به ساخت پردیس سینمایی پیروزی اشاره می کند و می گوید: امیدواریم به زودی این پروژه که بزرگ ترین پردیس سینمایی غرب کشور است توسط حوزه هنری ساخته شود.

عزم جزم برای ساخت پردیس پیروزی

مدیر سینمایی حوزه هنری اضافه می کند: پردیس پیروزی که بزرگ ترین پردیس سینمایی غرب کشور است، با اعتبار اولیه بالغ بر 40 میلیارد تومان و در 8 طبقه ساخته خواهد شد، اما تاکنون دستگاه های اجرایی پای کار نیامده اند. اگر این پردیس ساخته شود، حداقل زمینه اشتغال تعدادی از جوانان استان فراهم می شود. این پردیس در طرح اولیه یک مجتمع تجاری و فرهنگی است که علاوه بر فضاهای تجاری در طبقات آخر سینما نیز دارد.

کنجوری اضافه می کند: عزم جدی از سوی مسئولان ارشد استان برای ساخت سینما پیروزی وجود ندارد. وی در ادامه بیان می کند: طبق استاندارد جهانی باید به ازای هر 10 هزار نفر یک سالن سینما وجود داشته باشد و این استاندارد در کشور ما به ازای هر 400 هزار نفر یک صندلی است اما در کرمانشاه حتی استاندارد کشوری نیز رعایت نشده است و تنها 2 سینمای آزادی و فرهنگ فعال است.

مدیر سینمایی حوزه هنری می گوید: سینما آزادی 500 نفر گنجایش در یک سالن و فرهنگ با 4 سالن گنجایش 655 نفر را دارد. ارائه بلیت های نیم بها، افزایش تبلیغات در حوزه رسانه های ارتباط جمعی، برگزاری جشنواره ها و نیز ارائه تخفیفات به اقشار مختلف نظیر دانشجوها، پرسنل ادارات و همچنین اکران فیلم های مناسب و فاخر از عوامل افزایش سینماروها در کرمانشاه طی سال های اخیر است.

26 هزار نفر در یک ماه فیلم دیدند

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه نیز در گفت وگویی با اشاره به بازدید 26 هزار نفر در یک ماه از 2 سینمای شهر می گوید: مردم کرمانشاه با سینما آشتی کرده اند.

مظفر تیموری می افزاید: در شهرستان کرمانشاه 3 سینمای آزادی، فرهنگ و بیستون فعالند که ظرفیت خوبی محسوب می شود. معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه می افزاید: امسال یک سالن به سینما فرهنگ اضافه شد. تیموری درباره اقدامات انجام شده برای توسعه صنعت سینما در شهرستان های استان نیز می افزاید: اکنون در 7 شهرستان شرایط اکران فیلم های سینمایی روی پرده فراهم شده است. صحنه، سنقر، هرسین، جوانرود، اسلام آباد غرب، گیلانغرب و قصر شیرین مردم می توانند به تماشای فیلم های سینمایی بنشینند.

در این شهرستان ها، فضاهایی تعریف شده و تجهیزات سینمایی نیز استقرار یافته است تا مردم از این ظرفیت برای تماشای فیلم های سینمایی استفاده کنند. تیموری با بیان این که هر استان باید پرجمعیت ترین شهرستان خود را برای ایجاد پردیس سینمایی معرفی کند، می گوید: ما شهرستان اسلام آباد غرب را به این منظور انتخاب و به تهران معرفی کرده ایم تا اقدامات لازم در این زمینه صورت گیرد.وی از کمک 700 میلیون تومانی موسسه سینما شهر برای احداث این پردیس سینمایی خبر می دهد و می افزاید: قرار شد خود شهرستان نیز زمینی را به صورت رایگان به این موضوع اختصاص دهد که این کار از سوی شهرداری اسلام آباد غرب انجام شده است.

پردیس سینمایی در اسلام آباد غرب

این مسئول ایجاد پردیس سینمایی در شهرستان اسلام آباد غرب را اتفاق خوبی برای استان می داند و می گوید: بخش خصوصی نیز برای راه اندازی سینما درخواست داده است. یک مورد درخواست ها مربوط به ایجاد کافه سینما در چهارراه گلستان کرمانشاه است که آن را بررسی کرده ایم. برای این درخواست کمیسیون ماده 5 تشکیل شد و آن را به تهران معرفی کردیم. در صورت تایید این سینما ساخته می شود.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه می افزاید: امور زندان ها نیز در این زمینه درخواست داشت و مکانی را برای این موضوع معرفی کرد که برای آن نیز کمیسیون ماده 5 تشکیل و به تهران معرفی شد. امیدواریم این اتفاق نیز برای این مکان که یک ضرورت است، رخ دهد و صنعت سینما رونق پیدا کند. وی به استقبال خوب مردم کرمانشاه از هنر سینما اشاره می کند و می گوید: ما امسال برای اولین بار در فروردین ماه 14 هزار بازدید کننده از سینما آزادی و 12 هزار بازدید کننده از سینما فرهنگ داشتیم. تیموری ادامه می دهد: بازدید 26 هزار نفر در یک ماه از 2 سینمای مذکور اتفاق خوبی است و نشان می دهد مردم کرمانشاه با سینما آشتی کرده اند. این مسئول با بیان این که پس از ایام محرم و صفر مراسم جشن روز سینما برگزار می شود، می گوید: در این مراسم از پیشکسوتان حوزه سینما و فعالان این حوزه تجلیل خواهد شد.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
گنبدکاووس - ایرنا - مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان با اشاره به اینکه قرار است با ارزش گذاری خبرنگاران، خبرنگارنماها شناسایی شوند از اهالی فرهنگ و هنر استان خواست همفکری لازم را با این مجموعه برای افزایش گرایش مردم به هنر اصیل داشته باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ سایت های دیگر : جماران گلستان 24

به گزارش ایرنا، عادله کشمیری دوشنبه شب در نشست صمیمی با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شرق گلستان به میزبانی گنبدکاووس، حضور در این جمع را افتخار دانست و اظهار داشت: تمام سعی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان تمرکززدایی از مرکز استان بوده به طوری یک اداره مستقل فرهنگ و ارشاد برای گرگان که 70 درصد هنرمندان مربوط به این شهرستان است وجود ندارد و اگر دوستان عضو کانال تلگرامی این مجموعه باشند بیشتر از فعالیت های خوبی که در حال اجراست آگاهی می یابند.

وی حضور وزیر فرهنگ و ارشاد در روز خبرنگار در گرگان و کسب مجوز برای پرداخت وام به 30 خبرنگار، اضافه شدن چهار سینما، حمایت از 10 فیلم مستند و برقراری مستمری مادام العمر برای هنرمندان دارای مدرک درجه یک هنری از ماه آینده را از جمله اقدامات این مجموعه برشمرد.

کشمیری با اشاره به سفر چندباره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این استان، از اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه خواست پیگیر مراحل اجرایی شدن تفاهم نامه های امضا شده در زمان حضور وزیر باشند و گفت: امیدواریم تفاهم نامه ها با پیگیری شما به سرانجام برسد، زیرا نیاز است فعالان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه استان بدانند مسئولان در این رابطه تاکنون چه اقداماتی کردند.

وی افزود: داشتن توانمندی برای خلق هنر و به تصویر درآوردن خوبی ها لطف الهی است که هنرمندان باید شکرگذار آن باشند و تلاش داریم با اجرای برنامه های مختلف بتوانیم علاوه بر حمایت، قدردان زحمات آنان باشیم.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان با اظهار تاسف از اینکه از کل بودجه فرهنگی کشور فقط دو درصد مربوط به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است گفت: انتظارات اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه استان با این سطح از بودجه برابری نمی کند.

کشمیری با اشاره به مشکلات حاکم بر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان در زمان تحویل گرفتن پست مدیریت اضافه کرد: وظیفه این مجموعه فرهنگ سازی است اما زمانی که در این مسئولیت قرار گرفتم با 19 پروژه نیمه تمام فرهنگی که هیچ کدام به 50 درصد پیشرفت هم نرسیده بود، مواجه شدم.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان با تاکید بر افزایش همدلی برای پیگیری مشکلات فرهنگی استان گفت: مدیران ادارات می توانند با هدف کمک به هنرمندان، آثار آنان را برای اهدا در مناسبت های مختلف خریداری کنند.کشمیری تصریح کرد:

معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان نیز در این نشست مدیریت فرهنگی را یک علم دانست و گفت: گلستان در حوزه مدیریت در دوران گذشته استان محرومی بوده در صورتی که زیرساخت های منابع کالبدی و انسانی باید درست مدیریت شود.

رمضان یازرلو با بیان اینکه امکانات و اعتبارات محدود است و با انتظارات از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان تطابق ندارد اظهارداشت: ارتقای شاخصه های اختصاصی تولید تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و طراحی لباس با رویکرد ایده محوری از جمله برنامه های این مجموعه است.

وی بیان کرد: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان هیچ گونه محدودیتی در صدور مجوز برای اجرای موسیقی اقوام ندارد و برنامه ریزی شده تا هر کدام از شهرستان های استان میزبان کارگاه تخصصی در یک رشته هنری باشند و تلاش داریم اجرای برخی جشنواره های استانی را در شهرستان ها داشته باشیم.

احمد گلچین معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان نیز در این نشست گفت: سال گذشته سه میلیارد ریال کتاب با هدف حمایت از نویسندگان این استان خریداری شده و امسال نیز آمادگی خرید کتاب های تخصصی و خاص را داریم.

وی افزود: برای نظارت بر عملکرد کانون های تبلیغات و چاپخانه ها کارشناسانی در نظر گرفته شده تا از موازی کاری و تولید کارهای غیرمجاز پرهیز شود.

به گزارش ایرنا در این نشست نمایندگانی از فعالان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه شهرستان های گنبدکاووس، مینودشت، گالیگش، رامیان، آزادشهر، مراوه تپه و کلاله در شرق استان به بیان مشکلات، خواسته ها و انتظارت خود از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان پرداختند که حمایت از خبرنگاران در شکایاتی که علیه آنان در زمینه افشاگری و مبارزه با فساد انجام می دهند، ایجاد خانه مطبوعات یا یک انجمن مستقل، ارزش گذاری خبرنگاران و حل مشکل بیمه آنان، تمرکززدایی از مرکز استان، جلوگیری از فعالیت آموزشگاه های هنری غیرمجاز و بدون مجوز، افزایش همکاری این اداره کل در معرفی آموزشگاه ها از جمله این خواسته ها بوده است.

توجه بیشتر به هنرمندان تجسمی و خرید آثار آنان، برگزاری جشنواره های استان در شهرستان ها، توجه به هنرمندان پیشکسوت، ایجاد مکانی برای گردهمایی های فعالان هنری شرق گلستان، برگزاری کلاس های آموزشی برای خبرنگاران و حل مشکل مسکن آنان، توجه به استعدادیابی و هنر اقتصادی، داشتن نگاه عدالت محور در تخصیص منابع، راه اندازی انجمن سینمای جوان در گنبدکاووس و ایجاد مکان تمرین برای هنرمندان از دیگر خواسته های حاضران در این نشست بود.

3042/1860

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
برات اصلاحی استاد سرنا نواز و صاحب سبک موسیقی مقامی صبح امروز بر اثر سرطان ریه درگذشت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

محمدرضا محمدی در گفت وگو با خبرنگار فارس در مشهد، در خصوص درگذشت هنرمند سورنا نواز مقامی گفت: برات اصلاحی از هنرمندان صاحب سبک سرنا نواز است که به مدت دو سال از بیماری سرطان ریه رنج می برد و چند نوبتی در بیمارستان قائم بستری بود.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی ادامه داد: متأسفانه این هنرمند سرنا نواز طی چند روز گذشته در بیمارستان رضوی بستری بود که صبح امروز بعد از تحمل دو سال رنج بیماری سرطان، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

وی در خصوص بیمه هنرمندان و درمان بیماری های خاص آن ها خاطرنشان کرد: بیشتر هنرمندانی که خودشان داوطلب بودند، بیمه شدند و برخی دیگر هم تحت پوشش بیمه تکمیلی قرار گرفتند، این هنرمند هم به طور خاص مورد توجه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار داشت، اما جا دارد تا زمانی که هنرمندان در قید حیات هستند بیش از این به آن ها پرداخته شود.

محمدی با توجه به اهمیت موسیقی مقامی اظهار کرد: در حوزه موسیقی مقامی در بسیاری از موارد با از دست دادن یک هنرمند پیشکسوت، فرد دیگری برای جایگزینی او تربیت نشده و این معضلی برای این هنر محسوب می شود.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی افزود: در برخی از شهرها به ندرت تربیت نسل جوان برای حفظ فرهنگ اصیل و موسیقی سنتی و مقامی صورت می گیرد اما برای برخی از هنرمندان پیشکسوت موسیقی مقامی جایگزینی وجود ندارد که در آینده این حوزه را پوشش دهد و با از دست دادن برات اصلاحی که با دستی قدرتمند به سرنا نوازی می پرداخت، جایگزینی برای او وجود ندارد.

وی با بیان اینکه ما باید در حوزه آموزش موسیقی مقامی فعالیت هایی را انجام دهیم، گفت: بخشی از توجه به موسیقی مقامی از علاقه به این سبک ناشی می شود که متأسفانه جوانان ما کمتر به سمت موسیقی مقامی می روند و این زنگ خطری برای حوزه هنر و موسیقی ما است.

محمدی با تأکید بر اینکه جا دارد بیشتر به موسیقی مقامی پرداخته شود تا سبب سربلندی استان شود، اظهار کرد: هرچه بیشتر به موسیقی مقامی بپردازیم از آسیب های موسیقی کاسته می شود.

گفتنی است؛ برات اصلاحی هنرمند سرنا نواز و صاحب سبک موسیقی مقامی اهل روستای محمود آباد تربت جام بود که صبح امروز بعد از تحمل یک دوره بیماری در سن 51 سالگی درگذشت.

او علاوه بر اجرای موسیقی در نقاط مختلف کشور در یونان، آلمان، دانمارک، عمان، ترکیه، قطر و چند کشور دیگر به اجرای این هنر اصیل پرداخته بود.

انتهای پیام/ 70061

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
برات اصلاحی، متبحرترین استاد سرنانواز موسیقی خراسان، در مشهد دار فانی را وداع گفت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

زوزنی| صبح اول وقت پنج تماس روی تلفن همراهم افتاده بود. همه تماس ها مربوط به خانم اصلاحی، خواهر استاد برات اصلاحی، متبحرترین سرنا نواز مکتب خراسان بود. به او زنگ زدم. از لرزه ای که در صدایش بود، فهمیدم که خبر خوبی برای گفتن ندارد. برادرش استاد برات بعد از تحمل یک دوره سخت بیماری از دنیا رفته بود. همین خبر یک خطی ساده، انبوهی از درد و اندوه را برای دوستداران موسیقی مقامی خراسان به همراه دارد؛ خبری که حواشی آن، تلخ و ناراحت کننده ترش می کند. حرف همسر استاد برات را زمانی که در بیمارستان بستری بود، با خودم مرور کردم: اگر قرار است کسی برای این استاد هنرمند کاری بکند، قبل از اینکه اتفاق بدی بیفتد، این کار را انجام دهد. . در این 60روزی که استاد برات با سرطان ریه دست و پنجه نرم می کرده، تنها یکی دوتا عیادت ازسوی مدیران ارشاد نصیبش شده است. سرطان در ریه استاد چنان ریشه دوانده بود که بیمه سلامت روستایی ، (تنها بیمه ای که برات اصلاحی و خانواده اش تحت پوشش آن هستند)، توان تامین هزینه های آن را نداشت. هرچه هم خانواده اش خواستند و ما در روزنامه شهرآرا تلاش کردیم که مسئولان اقدامی فوری انجام دهند، فایده ای نداشت.

بازخوانی گزارش
در گزارش میدانی ای که شهرآرا از آخرین وضعیت این نوازنده متبحر سرنا در بیمارستان در تاریخ 12تیر امسال منتشر کرد، از وضع نابسامان بیمارستان قائم که برات اصلاحی در آن بستری بود، گفتیم و از مسئولان خواستیم تا برای ادامه درمان مرحوم اصلاحی، او را به بیمارستان مجهزتری منتقل کنند اما این اتفاق نیفتاد: حال برات اصلاحی، نگران کننده و نیازمند توجه مسئولان فرهنگی هنری استان است. به نظر، باید فکری کرد تا در شرایط بهتر و در بیمارستانی مجهزتر، کار درمان او پیگیری شود.
با این حال بنا به گفته منابع آگاه، اداره ارشاد 3میلیون تومان کمک هزینه درمان به خانواده او پرداخت کرده است. در خلال همان گزارش بود که متوجه شدیم برات اصلاحی تازه چند روز است تحت پوشش بیمه هنرمندان قرار گرفته و تشریفات بیمه تکمیلی اش هم انجام شده است.
چند روز از نیمه تیر نگذشته، خانواده اصلاحی که توان تامین هزینه های بیمارستان را نداشتند، با رضایت خود بیمارشان را از بیمارستان مرخص می کنند و به منزل یکی از نزدیکانشان در مشهد می برند، اما هربار با وخیم شدن حال او دوباره به بیمارستان بازمی گردند و چند روزی در آنجا بستری اش می کنند تااینکه دو روز پیش، آخرین باری که برات اصلاحی به بیمارستان برده شد، به خاطر نارسایی شدید ریه به کما رفت و بعد از آن هم از دنیا رفت.

زندگی حول هنر
احتمالا این سرنوشت محتوم همه هنرمندانی است که از روی علاقه و خودجوش به هنر روی آورده اند؛ اینکه سال ها در راه اعتلای هنر این سرزمین بکوشند و دست آخر در غربت جان بدهند. با اینکه خانواده محجوب اصلاحی از مدیران ارشاد قدردانی کردند، سوال های انبوهی باقی می ماند؛ سوالی مانند اینکه چرا استادی همانند برات اصلاحی که همگان به گرمای نفس او در نواختن سرنا اذعان دارند، تازه وقتی تحت پوشش بیمه هنرمندان قرار می گیرد که کار از کار درمانش گذشته است؟
تقریبا برای کسی اهمیت ندارد هنرمندی چون برات اصلاحی که نه رسانه ای دارد و نه سر و صدایی، در چه وضعی از زندگی و معیشت به سر می برده است و بعد از او خانواده اش چه باید بکنند. استاد برات همه زندگی اش را بر صدایی که از سرنا درمی آید، بنا کرده بود و در روستای محل زندگی اش نه زمینی داشت که روی آن کشت و زرع کند و نه دامی که با آن زندگی را بگذراند.

تشییع و تدفین
با این حال بنا به وصیتش، پیکر این نوازنده متبحر سرنا، صبح امروز در زادگاهش، روستای محمودآباد تربت جام، به خاک سپرده می شود. پیش از آن هم ساعت 8صبح از مقابل اداره فرهنگ وارشاد تربت جام تشییع خواهد شد.

لینک خبر :‌ شهرآٰرا نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار کردپرس، از چندماه قبل زمزمه هایی از تعطیلی دانشگاه فرهنگ و هنر کرمانشاه و اعلام مازاد بودن ساختمان این دانشگاه توسط مدیر وقت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه به گوش می رسید تا اینکه بالاخره رئیس این مرکز تعطیل شدن آن را به صورت رسمی اعلام کرد.

وی در خصوص علت تعطیلی دانشگاه به خبرگزاری مهر گفت: براساس مصوبه شوای عالی اداری مراکز علمی- کاربردی تحت نظر وزارت خانه های دولتی باید یا منحل شده و یا به بخش خصوصی واگذار شود و چون تاکنون این روند خصوصی سازی از سوی مسئولان ذیربط برای دانشگاه مذکور اجرا نشده است، این دانشگاه تعطیل شد.

مرکز آموزش علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد یک، در سال 1380 توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأسیس و فعالیت خود را تحت نظارت دانشگاه جامع علمی کاربردی در زمینی با عرصه 1400 مترمربع آغاز نمود و طی این سال ها در حدود24 کد رشته مانند کاردانی حرفه ای خبرنگاری، کاردانی حرفه ای نقاشی، کارشناسی حرفه ای گرافیک، روابط عمومی، تبلیغات، خبرنگاری، موسیقی نوازندگی ساز ایرانی، عکاسی، گرافیک، نقاشی، سینما (تصویر برداری، تهیه و تولید فیلم)، خوشنویسی، طراحی لباس، گریم، موسیقی نوازندگی ساز کلاسیک و...، حدود 5 هزار فارغ التحصیل داشته ست.

دو ماه پیش، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه در مراسم معارفه خود از تعطیلی دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر کرمانشاه انتقاد کرد و گفت: کرمانشاه سرزمین فرهنگ و هنر است اما متاسفانه فاقد دانشگاه فرهنگ و هنر است .

فاضلی زاد که سال ها قبل ریاست این دانشگاه را برعهده داشت، با بیان اینکه دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر در این استان منشا خدمات فراوانی در حوزه تربیت نیروی متخصص این حوزه بود، افزود: متاسفانه این دانشگاه قربانی نگاه کلی در مورد تعطیلی دانشگاه های علمی کاربردی شده و تعطیل شده است .

وی اظهار کرد: باید استان های کمتر برخوردار کشور را با نگاه ویژه تری دید چرا که این استان فاقد دانشگاهی برای تربیت نیروی متخصص است .

وی تعطیلی این دانشگاه را به ضرر استان کرمانشاه دانست و خواستار تجدید نظر مسئولان ملی در این ارتباط شد .

تعطیلی دانشگاه فرهنگ و هنر کرمانشاه واکنش بسیاری از نخبگان کرمانشاه را در پی داشت. آنچنان که فرهیختگانی چون میرجلال الدین کزازی، محمدعلی سلطانی، عبدالله جواری، تعطیلی این دانشگاه را به اهالی فرهنگ و هنر کرمانشاه تسلیت گفتند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کرد پرس
مسئولان فرهنگی کرمانشاه در برابر تعطیلی یک دانشکده سکوت تامل برانگیز ی را پیشه کرده اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مرصادنیوز خبر تعطیلی یکی از دانشکده های کرمانشاه شوکی بود که روز گذشته تن نیمه جان فرهنگ این استان را لرزاند و موجی از نگرانی بین پرسنل این مرکز و افرادی که قصد ادامه تحصیل در این دانشکده داشتند را ایجاد کرد.

دانشکده فرهنگ و هنر یکی از ظرفیت های منحصر به فرد فرهنگی و هنری در کرمانشاه بود که سالانه دانشجویان زیادی را در حوزه های مذکور جذب و تربیت می کرد، اما چندی پیش در پی مصوبه شورای عالی اداری کشور اخباری مبنی بر انحلال و واگذاری برخی از دانشگاههای کشور که زیر مجموعه وزارتخانه های دولتی بودند به گوش رسید.

این دانشکده منحصر به فرد نیز در شمار این دانشگاه ها قرار گرفت و تنها یک روز باقی مانده به سال تحصیلی جدید یعنی 31 شهریور 98 رسما تعطیل شد.

بنابر مصوبه مذکور قرار بود این تعطیلی و واگذاری ها برای کاهش بار مالی دولت اتفاق بیفتد، اما تعطیلی این دانشکده در حالی است که با توجه به فعالیت های فرهنگی و هنری آن و برگزاری بیش از 700 رویداد فرهنگی و هنری طی سه سال گذشته نه تنها بار مالی برای دولت نداشت، بلکه در بخشی از مسئولیت های مربوط به دولت در حوزه های فرهنگی و هنری هم ایفای نقش می کرد.

همانطور که گفته شد این دانشگاه یک ظرفیت فرهنگی و هنری بی بدیل برای کرمانشاه بود و با تعطیلی این مرکز بستر فراهم شده برای تربیت و شکوفایی استعدادهای فرهنگی و هنری در سایه بزرگان هنری و فرهنگی از بین می رود.

مرکز آموزش علمی کاربردی فرهنگ و هنر کرمانشاه سال 1380 توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاسیس شد و از زمان تاسیس تاکنون در بیش از 24 کد رشته حدود 5 هزار دانشجو را در رشته های فرهنگی و هنری تربیت کرد.

وجود اساتید فرهنگی و هنری برجسته استان در این دانشکده و توجه مشاهیر حوزه فرهنگ و هنر همچون پروفسور کزازی به این دانشکده، آن را نسبت به سایر دانشکده های مشابه خود متمایز می کرد ولی می بینیم که علی رغم پشتوانه فرهنگی ذکر شده این دانشکده تعطیل و از چرخه فعالیت خارج شد.

بهرام فاضلی زاد، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه و رئیس پیشین این دانشکده نیز در مراسم معارفه اش که 25 تیر ماه 98 برگزار شد، تعطیلی این دانشکده را خسرانی برای استان دانست، اما علی رغم این اظهار نظر و حمایت هایی که از این مرکز در این مراسم داشت، دیدیم که نهایتا مصوبه شورای عالی اداری کشور را به مرحله اجرا گذاشت و به مسئولین دانشکده مذکور ابلاغ کرد.

دانشکده فرهنگ و هنر جایگزین مناسبی برای دانشگاه هنر در کرمانشاه بود

عبدالله جواری از اساتید و مشاهیر حوزه خوشنویسی استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مرصاد از تعطیلی این دانشکده ابراز تاسف کرد و گفت: این دانشکده با تلاش زیاد تاسیس و راه اندازی شد و فعالیت های خوبی نیز ارائه کرد.

وی با بیان اینکه تاسیس دانشگاه هنر یکی از مصوبات سفر مقام معظم رهبری به استان کرمانشاه بود، افزود: در شرایطی که دانشگاه رازی به هر دلیلی هنوز موفق به تاسیس این دانشکده نشده است، دانشگاه فرهنگ و هنر جایگزین مناسبی بود.

این هنرمند کرمانشاهی خاطرنشان کرد: باعث تاسف است در کلانشهری چون کرمانشاه که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد، دانشگاهی که به زحمت زیاد راه اندازی شده به تعطیلی کشیده شود.

جلوگیری از کوچ و مهاجرت دانشجویان برای تحصیل در رشته های فرهنگی و هنری

جواری گفت: این دانشگاه می توانست مانع کوچ و مهاجرت دانشجویان علاقه مند به فرهنگ و هنر و همینطور هنرمندان خوب کرمانشاهی به خارج از استان شود.

این هنرمند کرمانشاهی تاکید کرد: ما از اینکه چرا مسئولین به این موضوع توجه نکرده اند، تاسف می خوریم.

وی خاطرنشان کرد: ما استعدادهای فرهنگی و هنری زیادی در کرمانشاه داریم که به واسطه این دانشگاه می توانستند شکوفا شوند، لذا به وجود این دانشگاه در این منطقه نیاز بود.

استاد جواری دانشکده فرهنگ و هنر را یک دانشکده فعال، موفق و زبانزد در منطقه دانست و گفت: مدیریت این دانشکده نیز یک مدیریت بسیار خوب بود و تمام بزرگان فرهنگ و هنر را در این دانشکده جمع کرده بودند.

متفرق شدن بزرگان فرهنگی و هنری در پی تعطیلی مرکز فرهنگ و هنر

این هنرمند کرمانشاهی تعطیلی دانشکده فرهنگ و هنر را باعث متفرق شدن بزرگانی دانست که در این دانشکده جمع شده بودند.

وی گفت: این تعطیلی همچنین باعث متفرق شدن استعدادهای نوجوان ما خواهد شد و این دغدغه به وجود می آید که اینها که به حوزه های فرهنگی و هنری علاقه مند هستند، کجا باید بروند و تحصیل کنند!؟

استاد جواری افزود: ما انتظار داشتیم مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در این دانشکده راه اندازی شود نه اینکه به تعطیلی کشیده شود.

این هنرمند برجسته کرمانشاهی تاکید کرد: ضرر و زیانی که این مسئله در آینده برای منطقه ما خواهد داشت واقعا غیر قابل تصور است.

وی ادامه داد: به واسطه رشته های فرهنگی و هنری که در این دانشکده تدریس می شد، خیلی از نوجوانان ما در حال گرایش به ادامه تحصیل در این رشته ها بودند، لذا باید تدابیر لازم در این زمینه اندیشیده شود.

برگزاری 700 رویداد فرهنگی و هنری در دانشگاه

حجت سلیمی، رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه نیز در گفتگو با خبرنگار مرصاد با اشاره به تعطیلی این مرکز، گفت: این مرکز در دوران فعالیتش یک رشد چشمگیر داشت و از کارنامه درخشانی هم برخوردار بود.

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه افزود: همه همکاران من چه در حوزه آموزش چه حوزه اساتید و گروه های مختلف، فعالیت های بسیار خوبی در این مرکز داشتند.

سلیمی ادامه داد: افتخار ما این است که بیش از 700 رویداد فرهنگ و هنر طی 3 سال در این دانشکده برگزار شد.

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی - کاربردی کرمانشاه تاکید کرد: ما این مرکز را به یک برند تبدیل کردیم و هیچکس با این مرکز مانند یک مرکز علمی کاربردی برخورد نکرد.

این مسئول گفت: پرفسور کزازی این مرکز را یک دانشگاه واقعی می دانست و آن را در سوگنامه ای نیز که برای آن نوشته عنوان کرده اند، که احتمالا به زودی چاپ خواهد شد.

بالاترین پذیرش دانشجو و متقاضیان تحصیل را در دانشکده فرهنگ و هنر داشتیم

وی تاکید کرد: ما همواره بالاترین جذب دانشجو و متقاضیان زیادی برای تحصیل در این دانشگاه داشتیم و یقین دارم اگر این ترم را به ما اجازه پذیرش دانشجو می دادند، بیش از 1000 دانشجو به این دانشگاه مراجعه می کرد.

سلیمی با بیان اینکه شهر کرمانشاه تشنه رشته های فرهنگی و هنری است، گفت: کرمانشاه شهر هنرمندپروری بوده و هنر در شهر کرمانشاه مانند نیازهای اولیه چون آب و غذا است.

وی با بیان اینکه مردم کرمانشاه با هنر نفس کشیده، رشد کرده و زندگی کرده اند، گفت: مگر می شود شهری چون کرمانشاه با این پیشینه و بزرگانی که در تمام حوزه های هنری دارد، به چنین مرکزی نیاز نداشته باشد.

این مسئول افزود: ما بزرگان هنری زیادی در حوزه های مختلف چون نقاشی، خط، تئاتر، سینما و... داشته ایم که در آن صنعت و هنر، نقش آفرین و تاثیر گذار بوده اند.

تعطیلی دانشکده فرهنگ و هنر باعث آسیب به علاقه مندان این حوزه می شود

سلیمی تاکید کرد: استانهایی چون تهران و اصفهان و استان های بزرگ دیگر به دلیل اینکه دانشگاه های ملی و حتی علمی کاربردی خصوصی در حوزه فرهنگ و هنر دارند، از این موضوع آسیب نمی بینند.

وی افزود: این دانشجویان، پرسنل دانشگاه، اساتید هنرمند و علاقه مندان به حوزه فرهنگ و هنر در کرمانشاه هستند که از تعطیلی دانشکده فرهنگ و هنر آسیب می بینند.

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه تاکید کرد: پس از تعطیلی این دانشکده، هیچ یک از دانشگاه های استان از ملی و پیام نور و... رشته های این دانشکده را ندارند.

وی در خصوص علت تعطیلی دانشکده مذکور خاطرنشان کرد: این تعطیلی بنابر مصوبه شورای عالی اداری کشور به ریاست رئیس جمهور صورت گرفته است و طبق آن تصمیم گرفتند دانشکده هایی که زیر نظر وزارتخانه های دولتی است برای اینکه بار مالی برای دولت نداشته باشد را یا تعطیل کرده و یا به بخش خصوصی واگذار کنند.

دانشکده فرهنگ و هنر بار مالی برای دولت ندارد

سلیمی گفت: ما به خود این موضوع ایراداتی را وارد می دانیم، چرا که ما اصلا دولتی نیستیم و تنها از یک مکان دولتی استفاده کردیم و حاضر بودیم اجاره مجتمع را هم پرداخت کنیم.

وی با بیان اینکه سیستم ما درآمد هزینه بود، افزود: ما مشمول این مصوبه نمی شدیم چرا که ما نه تنها هیچ بار مالی برای دولت نداشتیم، بلکه بخشی از وظایف و مسئولیت دولت را بدون یک ریال بار مالی انجام می دادیم.

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه یادآور شد: ما یک نشان فرهنگ و هنر که جزو مسئولیت های سازمان های دیگر می تواند باشد را ابداع کردیم و به بسیاری از بزرگان و نقش آفرینان فرهنگ و هنر کرمانشاه اهدا کردیم.

وی تاکید کرد: ما از ظرفیت های دانشجویی، برای برگزاری برنامه ها و همایش های فرهنگی و هنری استفاده می کردیم و اگر این کار را هر نهاد دولتی دیگری می خواست انجام دهد، متحمل هزینه های زیادی می شد.

این مسئول خاطرنشان کرد: با اوصاف فوق بودن ما نه تنها باری برای دولت نیست، بلکه باری هم از دوش دولت برداشته می شود.

سلیمی تاکید کرد: ما دو سال پیامی برترین مرکز فرهنگ و هنر کشور شدیم و بین تمام علمی کاربردی های کشور چهاردهم شدیم و این رتبه هایی است که کرمانشاه کمتر به خود دیده و این جز با تلاش اساتید، پرسنل و دانشجویان این مرکز ممکن نشده است.

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه گفت: این رشد دانشکده فرهنگی برای سازمان هایی که کندرو و سازمان هایی که بالنده نیستند، خطرناک است.

وی در خصوص اینکه آیا ریاست دانشگاه علمی کاربردی استان می توانست مانع این اتفاق شود یا خیر گفت: او تنها کسی است که مدافع و حامی ما بود و بیش از چند بار برای این موضوع به تهران سفر کرد.

سلیمی تاکید کرد: به واسطه اینکه ما زیر مجموعه وزارت ارشاد هستیم بیشتر به حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در این زمینه نیاز داریم.

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه افزود: انتظار ما از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه این است که در این زمینه ما را حمایت کنند.

وی ادامه داد: ما همچنین از استاندار کرمانشاه به عنوان نفر اول استان، این است که با توجه به ظرفیت های این دانشگاه به آن توجه ویژه داشته و از ما حمایت لازم را داشته باشند.

مسئولین استانی نسبت به تعطیلی این دانشکده بی تفاوت نباشند

رئیس دانشکده فرهنگ و هنر علمی- کاربردی کرمانشاه گفت: امیدواریم مسئولین استانی که در این زمینه توانمند هستند نسبت به این موضوع بی تفاوت نباشند.

وی افزود: آقای استاندار نیز می توانند با رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی کشور رایزنی کنند که این دانشگاه به چرخه فعالیت برگردد.

سلیمی با بیان اینکه ساختار این مرکز برای آموزش واقعا بی نظیر است، گفت: راهکار این موضوع این است که این مجتمع فرهنگی و هنری را به دانشگاه فرهنگ و هنر اختصاص دهند که این موضوع نیز در ید استاندار کرمانشاه خواهد بود.

با توجه به مطالب فوق می توان به این نتیجه رسید که این دانشکده منحصر به فرد با ظرفیت های فرهنگی و هنری بسیار بالا بار مالی چندانی برای دولت نداشته و حتی در بخش های فرهنگی و هنری به عنوان بازوان دولت عمل کرده است اما به ورطه تعطیلی کشیده شد واتفاق بدتر از تعطیلی برای آن، این است که مسئولان استان به ویژه مسئولان حوزه فرهنگ و هنر در مقابل این اتفاق ناخوشایند سکوت کرده اند.

اما با توجه به مباحث مطرح شده از سوی رئیس این مرکز و ثمراتی که در نتیجه وجود این دانشکده برای استان به بار می آید ضرورت دارد مسئولین استانی و در راس آنها مدیریت ارشد استان و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای کمک به شکوفایی استعدادهای فرهنگی و هنری و جلوگیری از مهاجرت دانشجویان بومی به سایر استانها برای تحصیل در رشته های این مرکز، تدابیر ویژه تری در این زمینه اتخاذ کنند تا شاید این دانشکده به چرخه فعالیت برگردد و خونی در رگ های جامعه فرهنگی و هنری استان کرمانشاه جاری شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

دانشکده فرهنگ و هنر کرمانشاه تعطیل شد، خبری که روی خروجی رسانه ها قرار گرفت که موجب تعجب، تاثر، تالم، نارضایتی و انتقاد بسیاری از اصحاب رسانه، بزرگان، جامعه دانشگاهی و فرهیختگان استان کرمانشاه شد.
دانشکده فرهنگ و هنر علمی–کاربردی کرمانشاه در حالی تعطیل شد که این مرکز دانشگاهی سال ها است محلی برای تربیت دانشجویان و فرهیختگان بسیاری بوده است.
این مرکز علمی همواره به دلیل برخورداری از بستر علمی قوی، دانشجویان فعالی داشته و در بسیاری از معادلات علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و... کرمانشاه نقش و اثری ملموس و مشهود داشته باشد.
دلیل تعطیلی این مرکز آموزش عالی، مصوبه شورای عالی اداری اعلام شده که بر این اساس مراکز علمی-کاربردی زیر نظر وزارت خانه های دولتی باید منحل شده یا به بخش خصوصی واگذار شود.
براساس گفته رئیس این واحد دانشگاهی، تاکنون روند خصوصی سازی از سوی مسئولان ذی ربط برای دانشگاه مذکور اجرا نشده است و در نتیجه این دانشگاه تعطیل شده است!
دانشکده فرهنگ و هنر علمی–کاربردی کرمانشاه از سال 1380 فعالیت خود را تاکنون به صورت پیوسته ادامه داده است و بیش از 5 هزار دانشجو در 24 کد رشته فرهنگ و هنر از این دانشکده فارغ التحصیل شده اند.
این مرکز علمی با پیگیری های فراوان تا قبل از تصمیم نامعقول مبنی بر تعطیلی آن توانسته بستری در 24 رشته برای ادامه تحصیل دانشجویان و علافه چندان فراهم کند که علاوه بر ارائه آموزش آکادمیک به آنان، مانع رفتن بسیاری از جوانان کرمانشاهی به سایر شهرها و افزایش هزینه ادامه تحصیل آنان شده و با جذب تعدادی دانشجوی غیربومی، مرکزی برای معرفی کرمانشاه به مردم دیگر مناطق کشورمان بوده است.
این دانشکده تنها دانشکده ای است که به صورت تخصصی، فرهنگ و هنر، موسیقی، نقاشی و گرافیک را به علاقه مندان آموزش داده و قطعا تعطیلی آن برای کرمانشاه که نیاز مبرم به تقویت کارهای فرهنگی و هنری و ارتقای سطح فرهنگ عمومی دارد، خسارت ها و پیامدهای منفی بسیاری در جنبه های مختلف به دنبال خواهد داشت.
انتظار می رفت با ریاست فاضلی بر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه و سابقه ریاستش بر این دانشکده، توسعه این مکان و تقویت زیرساخت های علمی، فیزیکی و... آن تقویت شود، نه اینکه کلا تعطیلی آن رقم زده شود!
مکان این دانشکده در میدان آیت ا... جلیلی واقع در محله ای است که علاوه بر اینکه دارای بافت فرسوده است، محله ای محروم و دارای ساکنان غالبا مستضعف است که وجود این دانشکده در ارتقای سطح فرهنگی این منطقه موثر بود.
وقتی واگذاری این مرکز به بخش خصوصی و راه حل های دیگری برای جلوگیری از تعطیلی این مرکز وجود دارد، تعطیلی آن بدترین تصمیمی بود که گرفته شد.
به راستی چرا برای واگذاری این دانشکده به بخش خصوصی تاکنون توسط متولیان امر اقدامی صورت نگرفته و اینک تکلیف چیست؟ چرا نهادهای نظارتی و قانونی به مسئولان سهل انگار برخورد قاطع نمی کنند؟
چه کسی باید پاسخ گو باشد؟
آیا این بی مسئولیتی که به اعتماد عمومی لطمه می زند، جرم نیست؟
با این اوصاف افکار عمومی از مهندس بازوند، استاندار کرمانشاه درخواست و انتظار دارد اقدامی خردمندانه برای جلوگیری از تعطیلی این دانشکده انجام بدهد و امید است مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه که خود از جامعه دانشگاهی به شمار می آید، تدبیری همتراز با مسئولیت خویش داشته باشد...
گفتنی است، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی پس از تعطیلی این مرکز، پیگیری جدی برای رفع مشکلات موجود و ازسرگیری فعالیت آن را وعده داده اند.
اصحاب رسانه استان کرمانشاه به عنوان زبان گویای مردم در این زمینه بی تفاوت نبوده اند و قطعا زین پس نیز تا حصول نتیجه رضایت بخش به وظیفه و رسالت خویش عمل می کنند.
محسن فولادی

لینک خبر :‌ روزنامه باختر
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان از برگزاری چهل و دومین دوره مسابقات ملی قرآن کریم پس از 30 سال در اصفهان برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار ایمنا ، حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین بلک ظهر امروز (دوشنبه) در نشست خبری چهل و دومین دوره مسابقات ملی قرآن کریم در استان اصفهان، ضمن تبریک هفته دفاع مقدس با بیان اینکه اصفهان طی یک ماه شاهد تجلی سیمای قرآن و حضور فعالان قرآنی کشور خواهد بود، اظهار کرد: از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران این است که در ابتدای پایه گذاری نظام، حاکمیت و مشروعیت این نظام مبتنی بر آیات قرآن و شرع اسلام است.

وی ادامه داد: هنر بالای نظام جمهوری اسلامی ایران این است که قوانین و پایه های نظام اسلامی و قانون اساسی را مبتنی بر قرآن تدوین کرده است و هر قانونی که تعارض با قرآن باشد، مشروعیت ندارد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه پایه گذاری نظام مقدس جمهوری اسلامی در کشور سختی های زیادی را متحمل شده است، ادامه داد: در روزهای نخست انقلاب اسلامی در مقابله با نگاه جدیدی که در دنیا به وجود آمده بود جنگ هشت ساله به مردم ایران تحمیل شد.

وی ادامه داد: ماهیت اصلی دشمن در این جنگ نابرابر دقیقا در مقابله با پایه های قرآنی و دینی نظام اسلامی بود و خدا را شاکریم که شهدا و ایثارگان هر کدام آیه ای بودند که از جامعیت قرآن دفاع کردند.

بلک با بیان اینکه ما همواره مدیون و مرهون شهدا هستیم، افزود: پایه گذاری مقدس قرآن و خون هایی که در راه خدا داده شده است، امنیتی در کشور ایجاد کرده که امروز در زیبایی هر چه تمام تر شاهد برگزاری مسابقات قرآنی در سراسر کشور هستیم و این نعمت بزرگی است.

وی با بیان اینکه میزبان چهل و دومین مسابقات قرآن کریم در استان خواهیم بود، تصریح کرد: این برنامه قرآنی برای دومین بار و پس از 30 سال در استان اصفهان اجرا خواهد شد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه مرحله استانی این مسابقات در استان قم برگزار شده است، ادامه داد: مرحله سراسری این مسابقات از شش تا 19 مهر ماه در اصفهان برگزار خواهد شد.

وی با بیان اینکه این مسابقات برای دو بخش برادران و خواهران پیش بینی شده است، تصریح کرد: باید توجه داشت که نشاط حضور بانوان در این مسابقات چشمگیر است.

بلک با بیان اینکه 216 نفر از بانوان و 138 نفر از برادران در این مسابقات رقابت می کنند، تصریح کرد: این مسابقات در رشته های قرائت، ترتیل و حفظ قرآن کریم در سه بخش حفظ 10 جزء، 20 جزء و حفظ کامل قرآن را خواهیم داشت.

وی برگزاری نخستین دوره مسابقات ملی کتابت قرآن کریم را از ویژگی های بارز این دوره از مسابقات ملی قرآن در اصفهان دانست و گفت: این مسابقه با حضور 20 شرکت کننده در روز 10 مهر ماه در صحن اصلی مسجد جامع اصفهان به رقابت می پردازند.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه 57 نفر داور مرد و 25 نفر داور بانو برگزاری این مسابقات را داوری خواهند کرد، اضافه کرد: همچنین ناظرینی هم بر کارداوران نظارت خواهند داشت.

وی با بیان اینکه محل برگزاری مسابقات و مراسم افتتاحیه و اختتامیه در دو بخش بانوان و آقایان در سالن ابن سینا دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار می شود، ادامه داد: مراسم اختتامیه مسابقات برادران و افتتاحیه مسابقات خواهران یکی است، متسابقان نیز یک روز پس از پایان مسابقه خود از استان خارج خواهند شد.

بلک با بیان اینکه مسابقات به صورت زنده از تلویزیون و رادیو پخش خواهد شد، اضافه کرد: میتوان گفت همه مسئولان برای برگزاری این مسابقات همکاری لازم را داشته اند و در این بین از نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان و مجمع نمایندگان استان اصفهان قدردانی می کنم.

وی با بیان اینکه بر اساس آئین نامه های پیش بینی شده افراد برتر این مسابقات مورد تجلیل قرار می گیرند، ادامه داد: این افراد به مسابقات بین المللی نیز راه می یابند.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه برای اطلاع رسانی تکیه ما بر رسانه ها بوده است، ادامه داد: همچنین از هزینه های غیر ضروری جلوگیری شده است در عین حال اینکه سعی در ایجاد نشاط قرآنی در سطح شهر بوده ایم.

برگزاری 20 برنامه جنبی مسابقات در اصفهان

وی با بیان اینکه همزمان با برگزاری مسابقات محافل قرآنی در شهرستان های استان اصفهان برگزار می شود، ادامه داد: همچنین در مرکز استان نیز 20 برنامه جنبی در دستور کار داریم و برنامه ریزی برای برپایی نمایشگاه های قرآنی را نیز در دستور کار داریم.

بلک با بیان اینکه در مسابقات تفکیک اهل سنت و تشیع را نداریم، گفت: در این مسابقات تفکیک نداریم چون قرآن محور وحدت است و قصد دسته بندی نداریم.

وی با بیان اینکه خواهران در رشته های دعا خوانی، همخوانی و اذان مسابقات برگزاز نمی شود، ادامه داد: متسابقین برای حضور در مسابقات هزینه ای پرداخت نمی کنند و کارهای دکوراسیون و پخش از صدا و سیما و هزینه داوران و جایزه برندگان از تهران تامین می شود.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه در خصوص هزینه های برگزاری مسابقات اطلاعی نداریم اما با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب در حداقل ها هزینه شده است، ادامه داد: در خصوص دکور برنامه ها کاری است که علی رغم جذابیت خود در بردارنده هزینه جدیدی نبوده است و سازمان مرکزی از امکانات موجود هزینه شده است.

وی در خصوص تعیین مکان برگزاری مسابقات اظهار کرد: باید توجه داشت که این مسابقات استانداردهای خاصی را دارد، باید فضایی مهیا می شد که اسکان، پذیرایی و مکان برگزاری تجمیع باشد، امیدواریم در این زمینه زیرساخت بهتری داشته باشد تا بتوان از این دست مسابقات بهتر استفاده کرد.

بلک با بیان اینکه در برنامه افتتاحیه رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه مهمان ویژه افتتاحیه خواهد بود، ادامه داد: چون مسابقات دو هفته به طول می انجامد، مهمانان زیادی را خواهیم داشت.

وی با بیان اینکه حدود پنج سال پیش علم قرآنی تحویل اصفهان شده است، افزود: در سال جاری یک جلسه به اهتمام استاندار تشکیل شده است، پیش بینی ما این نیست که برنامه با سردی اجرا شود، اشتباق بسیار زیادی برای حضور هر روز در این مسابقات اعلام شده است و حضور گروه های مختلف برنامه ریزی شده است.

فعالیت هفت کمیته برای برگزاری چهل و دومین مسابقات ملی قرآن کریم

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه هفت کمیته برگزاری این مسابقات را بر عهده دارند، ادامه داد: کمیته اطلاع رسانی، تبلیغات و رسانه، کمیته فناوری، کمیته خواهران، کمیته حراست، کمیته پشتیبانی، کمیته تشریفات و کمیته فرهنگی در این مسابقات فعالیت دارند.

گفتنی است چهل و دومین مسابقات ملی قرآن کریم از 6 تا 11 مهر ماه در بخش برادران و از 11 تا 19 مهر ماه در بخش خواهران به همت اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان و به میزبانی دانشگاه اصفهان برگزار خواهد شد.

کد خبر 390589

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
مدیرکل اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان گفت: هزینه ای برای حضور در برنامه های قرآنی از شرکت کنندگان دریافت نشده و منبع تأمین هزینه ها بودجه و امکاناتی است که اداره کل اوقاف کشور به دستور ریاست آن از محل منابع خود پرداخت می کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین بلک، صبح امروز (دوشنبه) در نشست خبری چهل و دومین دوره مسابقات قرآن کریم، اظهار کرد: از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران این است که در ابتدای پایه گذاری، آنچه در نگاه امام راحل اهمیت داشت، حاکمیت نظام و مشروعیت آن بر اساس آیات قرآن کریم بود.

وی افزود: هنر جمهوری اسلامی ایران این است که قوانین و پایه های این نظام، مبتنی بر آیات قرآن کریم است که پایه گذاری و مجاهدت های زیادی احتیاج داشته و دارد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان، افزود: با نگاه جدیدی که در دنیا به وجود آمده بود، جنگ هشت ساله ای را علیه ایران تحمیل کردند. هدف جنگ تحمیلی نه حفظ سرزمین، نفت و منابع کشور بلکه مقابله با پایه های قرآنی و نظامی جمهوری اسلامی بود و خدا را شکر می کنیم که همان آیات قرآن، انسان هایی را تربیت کرده بود که در راه حفظ پایه های قرآنی، جان بدهند و شهدای ما هرکدام همانند آیه ای شدند که با جان و خون خود، از جامعیت قرآن دفاع کردند.

وی افزود: طبیعی است خون هایی که در راه قرآن ریخته شد، سایه ساری بر میهن اسلامی ما ایجاد کند تا در پرتو آن بنشینیم، آیات را تلاوت کنیم و در زیبایی هرچه تمام، مسابقات قرآنی را برگزار کنیم که این خود جلوه ای از پایداری شهدا است، باید اضافه کنم که کار ما با ترنم زیبای وحی و برگزاری این مسابقات تمام نمی شود.

بلک افزود: امروز دشمنان ما در شرف ایجاد دسیسه های دیگری هستند و رهبر معظم انقلاب، مواضع خود را در این خصوص یکی کرده اند و آن ایستادگی همراه با امت و ملت عزیزمان در برابر فشارهای حداکثری است.

وی ادامه داد: مسابقات در چهل و دومین دوره خود در حالی برگزاری خواهد شد که اصفهان بیش از 30سال میزبان بوده و کسانی که در مراحل شهرستانی و استانی به رقابت پرداختند و در مرحله بعد در استان قم. در بین منتخبان مرحله کشوری بودند، این بار در اصفهان به رقابت می پردازند. برگزیدگان به مرحله بین المللی راه خواهند یافت و به همین دلیل، جایگاه کسب شده در مسابقات اصفهان، بسیار با اهمیت است.

مدیرکل اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان گفت: مسابقات در بخش خواهران و برادران برگزار خواهد شد و آمارها نشان از نشاط و حضور خواهران در مسابقات است و کیفیت مسابقات توسط داوران ارزیابی خواهد شد.

وی افزود: تعداد 216 نفر از شرکت کنندگان را خواهران و 138نفر را برادران تشکیل می دهند و موضوع حائز اهمیت این است که شرکت کنندگان در رشته های مختلف ترتیل، قرآن و حفظ قرآن کار را به سرانجام خواهند رساند.

بلک افزود: در مسابقات حفظ قرآن کریم سه کارزار حفظ 10جز، 20جز و حفظ کامل قرآن را داریم، همچنین مسابقات دعاخوانی و اذان، کتابت قرآن کریم، از دیگر بخش های این دوره از مسابقات است که امسال برای نخستین بار با حضور 20 شرکت کننده در مسجد جامع برگزار خواهد شد و داوران تخصصی بر آن نظارت و داوری خواهند کرد.

وی گفت: 57 داور برای بخش برادران و 25 داور در بخش خواهران عهده دار بررسی های کیفی و اعلام نتایج مسابقات و مهمان اصفهان خواهند بود.

مدیرکل اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان، ادامه داد: مراسم افتتاحیه در 6 مهرماه در سالن ابن سینای دانشگاه علوم پزشکی برگزار خواهد شد و اختتامیه آن 19مهرماه خواهد بود.

وی اظهار کرد: نکته قابل توجه این است که در این مسابقات، مهمان ها و شرکت کنندگان، مرحله به مرحله وارد اصفهان خواهند شد و بعد از اجرای هر بخش مسابقات، از اصفهان بدرقه خواهند شد و چند اختتامیه خواهیم داشت و در واقع اختتامیه هر رشته ای جداگانه خواهد بود و همچنین اختتامیه بخش خواهران و برادران مجزا از اختتامیه کلی است.

بلک افزود: به دلیل اینکه مسابقات با شروع سال تحصیلی همزمان است، فضای فرهنگی و علمی دانشگاه را برای سهولت در تردد و صرفه جویی در وقت و هزینه ها ترجیح دادیم، همچنین تمهیدات اسکان و پذیرایی، در همین محیط انجام خواهد شد و از سالن هایی که میزبان برنامه های علمی دانشگاه است، استفاده خواهیم کرد.

مدیرکل اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان، افزود: در طول انجام مسابقات، برنامه ها به صورت زنده از رسانه های ملی پخش خواهند شد.

وی در پاسخ به سؤال خبرنگار ایسنا در این خصوص که رشته هایی که خواهران در آن ها مشارکت ندارند چه رشته هایی هستند، گفت: خواهران در رشته های اذان، همخوانی و دعاخوانی شرکت ندارند. به دلیل محدودیت های موجود خواهران در این رشته ها حضور ندارند، درحالیکه رشته هایی مثل همخوانی و دعاخوانی در قم برای بخش خواهران هم برگزار شده بود، اما به این مرحله راه نیافتند.

بلک در پاسخ به سؤال دیگر خبرنگار ایسنا در خصوص منبع تأمین هزینه های این مسابقات، گفت: هزینه ای برای حضور در برنامه ها از شرکت کنندگان دریافت نشده و منبع تأمین هزینه ها، بودجه و امکاناتی است که اداره کل اوقاف کشور به دستور رئیس این اداره از محل منابع خود پرداخت می کنند و هیچ هزینه استانی اعمال نشده است.

مدیرکل اداره اوقاف و امور خیریه استان اصفهان، تأکید کرد: کارهای دکوراسیون، پخش از صدا و سیما، تردد و هزینه داوران و جوایز برندگان که هزینه های اساسی برنامه هستند، بر عهده استان نیست.

وی افزود: در هزینه های صورت گرفته در بخش بودجه های مرکزی، اطلاعی نداریم، اما آنچه امسال با آن مواجه بودیم، با تأکید نماینده ولی فقیه، سعی شد تا هزینه ها به صورت حداقلی انجام شوند و حتی مهم ترین بخش این مسابقه که دکوراسیون است، کاری بوده که علاوه بر دارا بودن جذابیت و زیبایی، در بردارنده هیچ هزینه جدیدی نبود و سازمان مرکزی از امکانات موجود استفاده کرده است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
استاندار ایلام از احداث 10 هزار مترمربع سایه بان و 600 چشمه سرویس بهداشتی در مرز مهران و احداث 1200 متر جاده ترانزیتی در خاک عراق برای تسهیل تردد زائران اربعین خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : ربیع

به گزارش خبرنگار حج و زیارت و وقف خبرگزاری فارس، نشست هماهنگی ستاد مرکزی اربعین با حضور حسین رحمانی فضلی وزیر کشور و نمایندگان بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت در محل وزارت کشور برگزار شد.

در این نشست قاسم سلیمانی دشتکی استاندار ایلام طی سخنانی در جمع خبرنگاران به ارائه خدمات جهت تردد زائران برای عبور از پایانه مرزی مهران اشاره کرد و گفت: این موضوع طی چند سال اخیر در دستور کار قرار داشته و برای این امر یک تونل حفر و به بهره برداری رسیده است، همچنین یک پل مهم هم در دست احداث است که طی روزهای آینده از آن بهره برداری می شود.

وی با اشاره به انجام برخی پروژه های عمرانی برای تسهیل حرکت در پایانه مهران گفت: امسال در کنارگذر غربی مهران زیرگذری مهم احداث شد و همچنین راه دیگری مشرف به مهران برای پایانه احداث شد تا زائران بتوانند به راحتی به پایانه مرزی دسترسی داشته باشند.

استاندار ایلام درخصوص برنامه های انجام شده در پایانه های مرزی برکت و مهران گفت: امسال 10 هزار مترمربع از سایه بان در پایانه ها احداث شده تا با توجه به نزدیکی ایام اربعین به فصل گرما زائران کمتر اذیت شوند. همچنین 600 چشمه سرویس بهداشتی در پایانه های مرزی و پارکینگ مهران احداث شده است.

سلیمانی دشتکی از اجرای چند پروژه عمرانی در خاک عراق برای تسهیل تردد زائران خبر داد و گفت: برنامه های ما جهت تسهیل تردد زائران فقط به داخل ایران ختم می شود و در این زمینه هزار و 200 متر جاده ترانزیتی در خاک عراق احداث شد، همچنین تعداد 106 چشمه سرویس بهداشتی هم برای راحتی زائران آن سوی مرز یعنی در خاک عراق ساخته و به بهره برداری می رسد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان با بیان اینکه این استان بیش از 110 موکب مردمی را در مرزها اداره می کند، گفت: اداره اوقاف 12 موکب را از بین امامزادگان متولی برپایی مواکب به طور خاص تحت نظارت دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان ، حجت الاسلام محمدحسین بلک بعد از ظهر امروز در جمع خبرنگاران با اشاره به هزینه های مربوط به موکب های اربعین اظهار داشت: هزینه های اداره اوقاف برای مواکب از محل منابع دولتی نیست و هیچ هزینه ای از بودجه رسمی نداریم.

وی تصریح کرد: هزینه موکب های اربعین از موقوفات و این درآمدها مشخص است، در حال حاضر کاری که اداره اوقاف داشته در زمینه زیرساخت ها بوده، در این راستاد30 چشمه سرویس های بهداشتی موردنیاز را خریداری و در مرز چذابه مستقر کرده ایم.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان افزود: مواکبی نیز از استان اصفهان در مرزهای مختلف به مدیریت ستاد عتبات عالیات حضور دارند و هر خیری که نذر داشته را به مواکب مهم در مرزها و کشور عراق مرتبط کرده ایم.

وی با بیان اینکه استان اصفهان بیش از 110 موکب مردمی را در مرزها اداره می کند، گفت: اداره اوقاف 12 موکب را از بین امامزادگان متولی برپایی مواکب به طور خاص تحت نظارت دارد.

حجت الاسلام بلک خاطرنشان کرد: بخشی هم به صورت جداگانه از ستاد فعالیت دارند که درواقع اداره اوقاف اصفهان و یزد معین موکب استان خوزستان در مرز چذابه شده اند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
ئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان سروستان گفت: در راستای اجرای تفاهم نامه سازمان اوقاف وامورخیریه وسازمان جنگلها،مراتع و آبخیزداری کشور ، کل اراضی مورد اختلاف این شهرستان در سطح چهار پلاک تعیین تکلیف شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش حافظ خبر مجتبی شریفی سعدی رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان سروستان گفت: در راستای اجرای تفاهم نامه سازمان اوقاف وامورخیریه وسازمان جنگلها،مراتع و آبخیزداری کشور ، کل اراضی مورد اختلاف این شهرستان در سطح چهار پلاک تعیین تکلیف شد.

وی با اشاره به حل و فصل پرونده های اراضی مورد اختلاف افزود: این اراضی واقع در 4 پلاک از اراضی ملی شهرستان سروستان به مساحت 245 هکتار است.

شریفی اظهار داشت:این پلاکها شامل پلاک امامزادگان محمدی ، شهر شدید ، خسروآباد وشوراب این شهرستان می باشد. وی گفت: این اقدام در راستای حفظ حقوق بیت المال ، صیانت از اراضی ملی و نیز تثبیت مالکیت دولت بر اراضی اختلافی انجام شده است.

رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان سروستان گفت: با سند دار شدن اراضی و حل اختلافات موجود ،جلو بسیاری از تعرضات از سوی سودجویان به اراضی ملی گرفته خواهد شد.

شریفی اظهار داشت: با تدبیری که بر اساس تفاهم نامه بین سازمان اوقاف و سازمان جنگلها،مراتع و آبخیزداری کشور اندیشیده شده ، بسیاری از مسائل حقوقی مربوط به حق مالکیت موقوفات و امامزادگان عظیم الشان که در مجاورت اراضی ملی بودند در چارچوب قانون و با رعایت حقوق انفال و حفاظت از عرصه های ملی تعیین تکلیف شد.

شهرستان سروستان دارای 180 هزار هکتار اراضی جنگلی و مرتعی است و در فاصله 65 کیلومتری شیراز واقع شده است . .

تنظیم خبر : حسن اثماریان

لینک خبر :‌ حافظ نیوز
سرپرست کتابخانه های عمومی استان مرکزی با بیان اینکه انجمن خیران کتابخانه ساز در استان مرکزی راه اندازی می شود گفت: سهم نیم درصدی کتابخانه ها از درآمد شهرداری در اراک از سال 92 تاکنون تحقق نیافت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : راهنمای سفرمن

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک ، مجید رستگاری عصر امروز در جلسه کارگروه اجتماعی، فرهنگی، سلامت زنان و خانواده استان مرکزی با اشاره به پیشرفت کتابخانه مرکزی استان اظهار داشت: این کتابخانه که پس از 14 سال انتظار هنوز آماده بهره برداری نبوده دارای 18 هزار و 230 متر مربع زیربنا و 7 طبقه است.

وی افزود: زمین این کتابخانه 6 هزار و 200 متر مربع بوده و در سال 93 با قرارداد 23 میلیارد و 700 میلیون تومان کار آن رعد از کلنگ زنی مجدد آغاز شده و تاکنون 15 میلیارد تومان برای آن هزینه شده است.

سرپرست کتابخانه های استان مرکزی تصریح کرد: به منظور تکمیل این کتابخانه مقرر شده که مبلغ 5 میلیارد تومان هم از حمایت وزارت ارشاد بهره مند شویم و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان هم قول 10 میلیارد تومان اعتبار به منظور این کتابخانه را داده است.

وی ادامه داد: قرار است اوایل تابستان سال 99 این پروژه برای آماده سازی تحویل شود، برای آماده سازی آن هم 30 میلیارد تومان برآورد شده که تمام آن را نهاد کتابخانه ها تقبل کرده اما با این روند به طور قطع در سال 99 شاهد این اتفاق نخواهیم بود.

سرپرست کتابخانه های عمومی استان مرکزی با اشاره به جشنواره کتاب خوان رضوی عنوان کرد: در سال گذشته حدود 14 هزار نفر در این جشنواره مشارکت داشتند که این تعداد در سال 98 به 26 هزار نفر رسید که بیانگر رشد 89 درصدی بود.

وی تصریح کرد: بیشتر بودجه کتابخانه ها از محل نیم درصد درآمد شهرداری ها بوده که در شهر اراک از سال 92 تاکنون این سهم تحقق نیافته و سبب شده که جدیت لازم در کار را نداشته باشیم.

سرپرست کتابخانه های عمومی استان مرکزی بیان کرد: انجمن خیران کتابخانه ساز را هم باید در استان فعال کنیم.

کلینیک طب سالمندی در استان مرکزی راه اندازی می شود

مدیرکل بهزیستی استان مرکزی نیز با بیان اینکه کلینیک طب سالمندی در استان مرکزی راه اندازی می شود گفت: بیش از 1600 بسته نوشت افزار در پویش مشق مهر در استان مرکزی توزیع می شود.

زهرا امینی با اشاره به حرکت استان مرکزی به سمت سالمندی اظهار داشت: استان مرکزی از استان های پیر کشور بوده و رتبه نخست را در زمینه سالمندی در کشور دارد.

وی افزود: افزایش سالمندی در کشور که طبق پیش بینی های انجام شده در سال 2030 جمعیت سالمندان 30 درصد جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد مشکلات متعددی را به همراه دارد.

مدیرکل بهزیستی استان مرکزی تصریح کرد: در استان مرکزی بیشترین درصد جمعیت سالمندی را شهرستان های تفرش و آشتیان و کمترین را سهرستان ساوه دارد، در اراک هم ممعیت سالمندی با 10.8 درصد رو به افزایش است.

امینی با اشاره به شعار هفته سالمند بیان کرد: شعار امسال سازمان بهداشت جهانی برای هفته سالمند" فرصت های برابر برای تمام سنین" است.

وی ادامه داد: برنامه های پیشنهادی کشور به شوراهای ساماندهی سالمندی به منظور هفته سالمند، شامل دیدار معاونان، مدیران و کارشناسان از مراکز نگهداری سالمندان، منازل سالمندان و غیره، برگزاری مراسم نکوداشت بازنشستگان دستگاه ها و خانواده های آنها، سناسایی و تقدیر از بازنشستگان نمونه، هماهنگی با مساجد برای آگاهی بخشی عمومی به منظور ترویج فرهنگ تکریم سالمندان، برپایی نمایشگاه های ویژه سالمندان و غیره می شود.

مدیرکل بهزیستی استان مرکزی عنوان کرد: همچنین مقرر شده که در راستای حمایت از سالمندان با کمک استاندار و همکاری بنیاد فرزانگان، مرکز و کلینیک طب سالمندی در استان را راه اندازی کنیم.

امینی افزود: در راستای افزرتیش ارائه خدمات به جامعه سالمندی استان، تعداد بیمه شدگان سالمند استان مرکزی از 2 هزار نفر در سال گذشته به 3 هزار نفر در سال 98 رسیده و بهزیستی استان آمادگی کامل برای بیمه این افراد را دارد.

وی تصریح کرد: افراد با سن بالای 50 سال30 درصد جمعیت تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی استان را تشکیل می دهند.

مدیرکل بهزیستی استان مرکزی بیان کرد: به عنوان نخستین استان کشور، پویشی تحت عنوان پویش مشق مهر را به منظور خرید لوازم التحریر توسط خیران راه اندازی کرده ایم که تاکنون خرید یک هزار بسته لوازم التحریر و نوشت افزار در اراک، 120 پک به ارزش یک میلیون ریالی در شازند، 100 بن خرید لوازم التحریر در دلیجان، 90 پک لوازم التحریر در زرندیه، 200 پک لوازم التحریر و 100 بن خرید کفش و لباس در محلات و 80 پک لوازم التحریر در تفرش انجام شده و در حال توزیع است.

انتهای پیام/ ش

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
محمد دارابی از اقدامات سازمان حج و زیارت در ایام حج تمتع و اربعین خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

به گزارش خبرنگار تابناک کرمانشاه مراسم تجلیل از دست اندکاران حج تمتع 98 دوشنبه 98/7/1 با حضور نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در سالن آمفی تاتر حج زیارت استان کرمانشاه در حال برگزاری است.

حامد دارابی در این جلسه ضمن گرامی داشت هفته مقدس اظهار کرد: امسال 1000 زائر در قالب 7 کاروان، 3 کاروان اهل سنت و 4 کاروان اهل تشیع از کرمانشاه به حج اعزام شدند.

مدیر حج و زیارت کرمانشاه با تاکید بر اینکه حج امسال در صحت و امنیت کامل برگزار شد، افزود: با توجه به تحریم های ظالمانه امسال اجازه پرواز با هیچ خطوطی جز خطوط ایران ایر به ما داده نشد، اما با درایت کاپیتان زنگنه و مجموعه همکاران شان در ایران ایر، فرودگاه ها، گمرک، پلیس گذرنامه و همه دست اندرکاران سازمان حج و زیارت حج امسال با شکوه و عزتمندانه برگزار شد.

دارابی در ادامه با بیان اینکه هواپیمایی ایران ایر کشور تنها با 8 هواپیما همه زائرین را منتقل کردتصریح کرد: در پرواز های رفت میانگین 7 دقیقه تعحیل ود برگشت میانگین 35 دقیقه تعجیل داشتیم که با توجه به شرایط واقعا تعجب داشت.

وی با اشاره به اینکه امسال حتی یک زایر مشکوک به مواد مخدر در گیت های فرودگاه کرمانشاه مشاهده نشد، ابراز داشت: رضایت مندی قریب به اتفاق زوار نشان بر این است که حج امسال بسیار خوب برگزار شد.

دارابی با عنوان اینکه مجموع حج و زیارت 12 جلسه آموزشی برای زائرین برگزار کرد، تصریح کرد: مدیران کاروان ها، روحانیون و عوامل اجرایی با وجود منسب های دولتی در زمان حج خادم زوار بودند.

دارابی با اشاره به ضعف های موجود در برگزاری مراسم، افزود: در بحث آسیب حج باید در سال های آتی اشکالات به صفر 9 برسد.

وی با اشاره به بازگشایی مجدد مرز خسروی گفت: عملیات ثبت نام زوار اربعین اول مهر ماه رر سامانه سماح آغاز شده و حج و زیارت مسئولیت کمیته اعزام را بر عهده دارد.

دارابی با عنوان اینکه سال گذشته 40 هزار نفر در استان کرمانشاه در همایش اربعین شرکت کردند، افزود: امسال با توجه به کاهش هزینه ویزا تا 10 درصد قطعا اربعین امسال شاهد افزایش زوار خواهیم بود.

دارابی در پایان تصریح کرد: تا کنون چندین کاروان از مرز خسروی عبور کرده اند، اما از 12 مهر عبور زوار در قالب کاروان به دلیل ازدحام جمعیت تا بعد از ایام اربعین ممنوع می شود.

لینک خبر :‌ تابناک کرمانشاه
مراسم تجلیل از دست اندرکاران حج تمتع سال 98استان کرمانشاه با حضور نایب رئیس مجلس شورای اسلامی عصر اول مهر ماه در آمفی تئاتر حج و زیارت استان کرمانشاه برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا در کرمانشاه، حامد دارابی در این مراسم ضمن خیر مقدم به مدعوین، اظهارداشت: امسال قریب 1000زائر در قالب 7 کاروان به سرزمین وحی مشرف شدند، که سه کاران زائران اهل تسنن و چهار کاروان اهل تشیع را تشکیل می داد، که امسال همگی در صحبت و سلامت و امنیت کامل مراسمات حج را انجام دادند

دارابی با اشاره به تحریم ها افزود: امسال غیر از هواپیمایی ایران اجازه ندادند با هیچ پروازی حجاج راهی حج شوند، در ظاهر به حجاج روی خوش نشان می دادند اما حجاج ایرانی را با مشکلات پرواز روبرو کردند.که بحمدالله پروازها تاخیر نداشت هیچ، در رفت 7دقیقه و در برگشت 35 دقیقه تعجیل داشته ایم.

مدیر حج و زیارت استان در ادامه گفت: سال گذشته 40 هزار نفر از استان کرمانشاه در پیاده روی اربعین ثبت نام کردند که با توجه به کاهش هزینه های سفر پیش بینی می شود امسال شمار زائرین بیش از این تعداد باشد و در نیمه شهریورماه امسال با بازگشایی مرز خسروی چهار کاروان به صورت رسمی به عتبات عالیات اعزام شدند، که ظرفیت اعزام کاروانها از مرز خسروی در حال افزایش می باشد.

دارابی تاکیدکرد: پیش بینی می شود زائران 9 استان از مرز خسروی به عتبات عالیات اعزام شوند که ثبت نام زوار اربعین در 18 دفتر زیارتی در استان انجام می شود.

در ادامه عبدالرضا مصری نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: یکی از مشکلات پیش روی حجاج اعزامی از جمهوری اسلامی ایران موضوع پرواز هواپیمایی بود، چگونه حجاج دیگر کشورها می توانند از شرکتهای هواپیمایی دنیا استفاده کنند اما حجاج ایرانی تنها محدود به استفاده از یک شرکت هواپیمایی می باشند.

وی رفتار خادمان را خالصانه توصیف کرد و افزود: هدف این خادمان نیت قلبی آنها است و خوشا به سعادتشان که خدمت به زائران نصیب این افراد شده است.

لازم به ذکر است: در پایان مراسم ازدست اندرکاران حج تجمع سال 98 وخبرنگارانی که در پوشش اخبار حج و زیارت را همراهی کردند از جمله خبرنگار خبرگزاری وزین برنا با اهدا لوح تقدیر و هدایای نقدی تقدیر شد.

انتهای پیام/ر

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
مدیر کل کتابخانه های عمومی استان یزد از برگزاری آیین ملی تجلیل از کتابداران و کتابخوانان برتر کشور و خادمان عرصه کتاب و کتابخوانی در شهر یزد پایتخت کتاب ایران خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : دیدار نیوز شبکه مجازی میبدما صدای ملت خبرگزاری صدا و سیما

به گزارش ایسنا، رقیه دوست فاطمی ها با اشاره به این که در بیست و هفتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی و به مناسبت انتخاب یزد به عنوان پایتخت کتاب ایران ، میزبانی آیین ملی تجلیل از خادمان عرصه کتاب و کتابخوانی به این استان واگذار شده است، گفت: این مراسم روز پنج شنبه 23 آبان و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور و مسئولان ارشد استان در یزد برگزار می شود.

وی با تقدیر از تلاش های شش ماهه همکاران کارشناس و کتابدار خود، بیان کرد: در نیمه نخست سال جاری با همت همه همکاران در رده های مختلف، برنامه های پرحجم و متنوعی به اجرا درآمد که از مهم ترین برنامه ها، اجرای موفق نهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی بود.

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان با بیان این که در نهمین دوره این جشنواره بیش از 36 هزار نفر از مردم استان مشارکت داشتند، تصریح کرد: جشنواره کتابخوانی رضوی، یکی از ظرفیت هایی است که نهاد کتابخانه ها را بیش از پیش به جامعه معرفی کرده است.

وی حضور پرشور کتابخانه های استان در اجرای پویش ملی بهار مهربانی را ستود و گفت: کتابداران و اعضای کتابخانه های استان در قالب این پویش و در دو مرحله، کمک های خود را در قالب هدایای فرهنگی، لوازم التحریر و اسبا ب بازی به کودکان مناطق زلزله زده کشور اهدا کردند.

دوست فاطمی ها در پایان ابراز امیدواری کرد که با مشارکت همه همکاران در رده های کتابخانه ای و ستادی، در نیمه دوم سال 98 نیز شاهد اجرای برنامه های جذاب و اثربخش فرهنگی در حوزه کتاب و کتابخوانی باشیم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

بزرگ ترین مجموعه فرهنگی هنری تالار شهر با اعتبار 40 میلیارد تومان در 2 سال آینده به بهره برداری می رسد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، استاندار اردبیل با اعلام این خبر بیان کرد: ساخت تالار شهر در مرکز استان چندین سال است با تزریق اعتبار کم در حال انجام است، اما پیشرفت خوبی ندارد.

اکبر بهنام جو با بیان این که ایجاد زیرساخت برای توسعه فرهنگ و هنر ضرورت دارد، گفت: در سفر وزیر فرهنگ و ارشاد به استان اردبیل، علاوه بر امضای تفاهم نامه 60 میلیارد تومانی، قرار شد 40 میلیارد تومان خارج از نوبت برای سرعت بخشیدن به پروژه مجموعه بزرگ تالار شهر اختصاص پیدا کند و به زودی پیگیری های لازم برای عقد قرار داد انجام می شود.

وی افزود: علاوه بر تکمیل چند پروژه بزرگ، تکمیل مجتمع های فرهنگی شهر های کلور، هشتجین، عنبران و پارس آباد نیز مورد تصویب قرار گرفت. بهنام جو همکاری دستگاه ها را در رابطه با شناسایی و کاهش آسیب های اجتماعی یاد آور شد و گفت: برای کاهش انواع آسیب های اجتماعی و مشکلات نوپدید باید از ظرفیت رسانه ها و هنرمندان استفاده شود و حضور این قشر در میزگرد ها ضرورت دارد. این مسئول تاکید کرد: قرار است انتقال پادگان ارتش از مرکز شهر به ناحیه دیگر انجام شود و برای ایجاد زیرساخت های فرهنگی و هنری در محل این پادگان لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد نیز مشارکت کند.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
نماینده مردم تبریز گفت: تدریس زبان ترکی در مدارس، یکی از روش های تقویت انسجام ملی و شکوفایی استعدادها به شمار می رود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ سایت های دیگر : راه دانا

محمد اسماعیل سعیدی نماینده مردم تبریز،آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار آناج ، با اشاره به حفظ آئین ها و سنن بومی کشور اظهار داشت: اقوام مختلفی که در کشور حضور دارند به منزله زنجیرهای به هم پیوسته هستند.

وی گفت: حلقه های این زنجیره پشتیبان یکدیگرند و اگر یکی از این ها ضعیف شود بقیه زنجیره نیز آسیب خواهد دید، در مقابل هرچه گویش ها و فرهنگ اقوام مختلف ایرانی حفظ شود، باعث تقویت و همبستگی ملی خواهد شد.

سعیدی خاطرنشان کرد: تدریس زبان ترکی در مدارس، یکی از روش های تقویت انسجام ملی و شکوفایی استعدادها به شمار می رود. 15 قانون اساسی اتفاقا یکی از اصول مهم و نقطه قوت قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران است، جریانات خاصی که اغلب از خارج از کشور هدایت می شوند اینگونه به جامعه القا می کنند که جمهوری اسلامی مخالف تدریس زبان ترکی در مدارس است در حالی که هیچ حکومتی در جهان به اندازه جمهوری اسلامی به تنوع اقوام در کشور توجهی نمی کند.

نماینده مردم تبریز ادامه داد: با تدریس زبان ترکی در مدارس، هم انتظارات مردم تقویت می شود و هم ابزار دشمنی دشمن از دسترس او خارج می شود. یکی از راه های تقویت زبان ترکی، توجه ویژه به فرهنگستان زبان ترکی است. با تقویت این نهاد فرهنگی، نه تنها نیازهای منطقه ترک زبانان داخل کشور برطرف می شود بلکه سایر مناطق آذری زبان در جهان نیز می توانند از خدمات این فرهنگستان استفاده کنند. این فرهنگستان در سایه بی توجهی مسئولان فقط به چاپ تعداد انگشت شماری کتب ترکی و آذری اکتفا کرده است و گاها جلسات خنثی برگزار می کند.

وی اضافه کرد: در گذشته این موضوع را پیگیری کردیم و حتی در برهه ای از زمان، وزیرارشاد وقت هم مورد سوال قرار گرفت، استاندارآذربایجان شرقی و سایر مسئولان استانی و کشوری باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشند.

سعیدی تاکید کرد: چارچوب تدریس زبان ترکی در مدارس باید توسط آموزش و پرورش ترسیم شود. تدریس زبان ترکی در مقاطع مختلف باید به شکل های گوناگون انجام شود. هر مقطع باید متناسب با نیازها و انتظارات تعریف شود چراکه باعث رشد علمی کشور خواهد شد. چارچوب مشخصی تعریف شده و باری به هر جهت نباشد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ آناج