بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 28 مرداد 98

به گزارش شهدای ایران ؛ سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی از طرح سوال خود از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره پیگیری های این وزارتخانه درخصوص حادثه منا خبر داد و گفت: این سوال برای بررسی بیشتر به کمیسیون فرهنگی مجلس ارجاع شده است.

متن سوال نماینده مشهد از وزیر فرهنگ و ارشاد به شرح زیر است:

هیئت رئیسه محترم مجلس شورای اسلامی در اجرای ماده 270 آیین نامه داخلی سوال اینجانب از آقای سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بررسی به کمیسیون تخصصی ذیربط ارجاع شود.

خلاصه سوال:

چه اقداماتی از سوی آن وزارتخانه برای احقاق حقوق جانباختگان و بازماندگان حادثه منا صورت گرفته است؟

شرح سوال:

با وجود گذشت چهار سال از فاجعه منا در خصوص احقاق حقوق و پرداخت غرامت چه اقداماتی از سوی این وزارتخانه انجام شده است؟

چرا هنوز بسیاری از خانواده های قربانیان نسبت به پیگیری های انجام شده معترضند؟

چرا پاسخ روشنی به مردم نسبت به اقدامات انجام شده و مذاکرات صورت گرفته داده نمی شود؟

لینک خبر :‌ شهدای ایران
رؤسای انجمن های هنرهای نمایشی پس از انتشار خبر ادغام مؤسسات خصولتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی نامه ای به وزیر ارشاد نسبت به این پروژه واکنش نشان دادند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : تابناک هرمزگان

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم ، خبر ادغام مؤسساتی که سال ها به اسم خصوصی در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارند، چندی است توسط روابط عمومی این وزارتخانه منتشر شده است. قرار است انجمن های متولی هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی در موسسه ای به نام ایرانیان ادغام شود. هنوز مشخص نیست ساختار مدنظر وزارتخانه به چه نحوی خواهد بود؛ اما آنچه مشخص است این ادغام بدون کار کارشناسی صورت گرفته است و بیش از آنکه با موافقت بدنه هنری مواجه شود؛ با مخالفت ها روبه رو بوده است.

در تازه ترین اتفاق رؤسای انجمن های هنرهای نمایشی در نامه ای خطاب به وزیر با این پروژه مخالفت کرده اند.

متن نامه به شرح زیر است:

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
جناب آقای دکتر صالحی

با سلام

روزهای خوبی است این روزها. ایران غرق شادی است از برکت اعیاد عزیز و نیز به شکرانه نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی، گروهای تئاتر سراسر کشور ، آداب و آیین های قومی و بومی و اقلیمی خود را آمیخته با ساز و آواز در جشنی بزرگ، اجتماع را به شور و شوق و شادمانی دعوت کرده اند و این همه به یمن وجود هنری است به نام تئاتر که تلاش می کند همواره شادی و امید و نشاط را به جامعه تزریق کند؛ اما چرا در این روزهای خوش خبرهای ناگوار و تلخ از سوی وزارت ارشاد پراکنده می شود بر سر ما؟ وظیفه ما هنرمندان تئاتر نشاط بخشی است و این را همگان می دانند، اما آیا وظیفه وزارت متبوع تلخ کامی این جامعه هنریست ؟

جناب آقای وزیر، انجمن ها به خودی خود، درد و رنج و مرارت کافی از نبود امکانات مادی و معنوی و سخت افزاری بر گرده خود دارند و با این همه زجر و سختی کشتی پر تلاطم تئاتر ایران زمین را از کلانشهرها گرفته تا جزیره خارک در دل آب های نیلگون خلیج فارس تا مریوان در نقطه صفر مرزی هدایت می کنند تا تئاتر این مرز و بوم با سربلندی فرازها و فرودها را طی کند و به سرمنزل مقصود رهنمون شود. این اتفاق کمی نیست که به همت بلند انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور که امروز چون کوهی عظیم پرصلابت و ایستاده تئاتر ایران را رهبری می کند. این ساختار شکل گرفته که از بطن انتخابات آزاد توسط گروهای ثبت شده تئاتر استان ها شکل منسجمی به خود گرفته را باید حمایت کرد تا پیکره تئاتر کشور را روز به روز زیباتر از گذشته هدایت کند. نه اینکه پس از سال ها باز یک ساختار منظم را از بین ببریم و دنبال تشکیلات جدیدی باشیم. چه معلوم تشکیلات جدید بعد از چند صباحی دیگر توسط اندیشه ای دیگر از بین نرود؟ هنر کشور ما آرامش می خواهد. این انجمن های مدنی را حمایت کنید؛ این انجمن ها همان تشکل هایی هستند که در طول چند سال گذشته با توجه به کمبود شدید بودجه با دوندگی و رایزنی های محلی بار تئاتر استان ها یک تنه بر دوش کشیده اند. باور کنیم که حضرتعالی شخصاً این پیکره تنومند تئاتر کشور را که چون زنجیره ای در پانصد شهر به هم پیوسته است را باور ندارید و با فکری همچون ادغام به همین سادگی از بین ببرید؟

تا دیر نشده دستور توقف این طرح را صادر کنید تا کارنامه دوران وزارت شما از این رویداد ناموزون پاک باشد. این تصمیم ممکن است یکی از اشتباهات مهمی باشد در حوزه فرهنگ و هنر که تا ابد در تاریخ می ماند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : روزنامه ایران گذار نیوز

چندی پیش مجتمع شماره 35 شورای حل اختلاف تهران ویژه فرهنگ، هنر و رسانه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مقامات قضائی و رسانه ای افتتاح شد. این اقدام گامی خوب و رو به جلو محسوب می شود. متاسفانه در چند دهه گذشته همواره سعی شده است که اختلافات و شکایات مردم فقط در نظام قضائی و دادگستری رسیدگی شود و این اقدامی نادرست بوده است. رسیدگی های قضائی بسیار زمانبر و پرهزینه است و گریزی از این عوارض نیز نیست. این رسیدگی ها فقط برای امور مهم کاربرد دارد، در حالی که حل اختلافات میان مردم لزوما نیازمند این رسیدگی های پرهزینه نیست و با اندکی کوشش از طریق داوری و حکمیت می توان اختلافات را حل کرد و به صلح و سازش رسید. به همین دلیل است که نهاد داوری و حکمیت از قدیم مورد اقبال مردم بوده و اکنون نیز در جوامع توسعه یافته و حتی توسعه نیافته استفاده از این روش حل اختلاف فراگیر است. ولی در ایران کمتر به این روش توجه شده است، در حالی که در سنت اجتماعی ما این روش وجود داشته و باید تقویت می شد. بویژه در موضوعات کوچک و عادی و نیز در مناطق غیر شهری، این روش کاربرد جدی تری دارد، چرا که مراجعه به نظام قضائی و وارد شدن در فرآیند دادرسی بسیار پرهزینه و پرزحمت است .
اتفاق دیگری که در چند دهه اخیر رخ داده، ورود مقوله فرهنگ، هنر و رسانه به حوزه عمومی و مناقشات حقوقی میان افراد است. در قدیم چیزی به عنوان حقوق معنوی وجود نداشت. بنابراین از حیث حقوق مالکیت، فرهنگ و هنر و رسانه در مقایسه با مالکیت ملک و ابزارآلات و... امری جدید و به نسبت پیچیده محسوب می شود. از این رو قضاوت درباره موضوعات مورد اختلاف آن نیز قدری پیچیده تر است و هرچه جلوتر می رویم، موارد تازه تری از اختلافات احتمالی به وجود می آید. نکته مهم این است که اگر این اختلافات به سرعت و براساس توافق و داوری حل شود، تبدیل به رویه ای حقوقی و اخلاقی می شود که دیگران نیز روابط خود را براساس آن شکل داده و تنظیم می کنند، ولی اگر این اختلافات حل نشود یا مردم زمان زیادی را صرف دادرسی کنند و هزینه های مادی و روانی قابل توجهی صرف آن شود، قاعده مشترکی برای حل وفصل اختلافات شکل نخواهد گرفت و هر روز شاهد عمیق تر شدن اختلافات خواهیم بود .
ایجاد شورای حل اختلاف ویژه فرهنگ، هنر و رسانه می تواند گام بزرگی برای خارج کردن بخش مهمی از اختلافات این حوزه ها از دادرسی های رسمی دادگستری باشد. شورایی که می تواند با حضور صاحب نظران فرهنگی و هنری و رسانه ای به رفع اختلافات و شکایات کمک کند و اجازه ندهد که این اختلافات به زخم های ناسور فرهنگی تبدیل شود. از همه مهمتر این که دستگاه قضائی را نیز از
درگیر شدن با این گونه مسائل رهایی می بخشد .
از این پس باید انتظار داشت که دستگاه قضائی و محاکم دادگستری نیز از دخالت های بیش از اندازه در امور فرهنگی و هنری و رسانه ای پرهیز کنند. بویژه در استناد به قانون کیفری و مجازات چون مواد مربوط به تشویش اذهان عمومی یا تبلیغ علیه نظام و موارد مشابه برای محکومیت افراد محتاط باشند و اجازه دهند که اهالی رسانه و فرهنگ و هنر از طریق سازوکارهای غیرکیفری مشکلات را حل وفصل کنند.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفتمین جشن ایثار با اشاره به نتایج یک تحقیق علمی از آثار سینمایی بعد از انقلاب گفت: در مورد زنان و نوجوانانی ایثارگر کم کاری شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

همزمان با گرامیداشت دهه امامت و ولایت هفتمین جشن ایثار صبح روز یکشنبه 27 مرداد در محل سالن سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم ضمن تبریک اعیاد قربان و غدیر و همچنین فرا رسیدن سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به کشور با اشاره به برخی سختی های دوران اسارت برای آنها گفت: از 43 هزار آزاده ای که تقدیم انقلاب شد، تقریبا همه به وصف جانبازی هم مفتخر هستند. 25 هزار نفر از این آزادگان درصد جانبازی شان تا 39 درصد است و 5 هزار نفر آنها درصد جانبازی بیش از 40 درصد دارند. این آمار بدون در نظر گرفتن افرادی است که در زندان های رژیم بعث به شکل گمنام [مظلومانه] به شهادت رسیدند.

صالحی ادامه داد: آزادگان در بدترین شرایط ایستادگی کردند اما با وجود سختی هایی که بر جسم شان تحمیل می شد، روح شان را تسلیم نکردند.

برنامه های ارشاد در حوزه ایثار و ایثارگری

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با ادای احترام به ایثارگران گفت: قصد داریم در این وزارتخانه و معاونت های آن و سایر بخش ها به موضوع فرهنگ ایثار و شهادت توجه جدی داشته باشیم. البته تاکنون کارهایی انجام شده است هر چند با نقطه مطلوب فاصله داریم و باید ادامه پیدا کند.

وی ادامه داد: با نگاه عینیت بخشی و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت تلاش می کنیم تا برنامه هایمان را دنبال کنیم.

صالحی با اشاره به اینکه تاریخ هزاران ساله ایران و همچنین تاریخ معاصر کشورمان سرشار از اتفاقاتی که در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت قابل کاربرد است ادامه داد: یکی از مسئولیت های اکتشافی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که ببینیم کدام بخش ها در موضوع فرهنگ ایثار و شهادت تاکنون کمتر روایت شده است.

نتایج یک تحلیل محتوا از فیلم های سینمایی

در ادامه صالحی با اشاره به نتایج یک تحقیق علمی در این وزارتخانه مبنی بر تحلیل محتوایی 166 فیلم سینمایی از سال 60 تا 86 گفت: نتایج این تحقیقات نشان می دهد کارهایی که در حوزه ایثار و شهادت انجام شده جنسیتی است به این معنی که 90.4 درصد از کارها برای حوزه ایثار و شهات مربوط به مردان و تنها 6.9 درصد مربوط به زنان است. خود این نگاه به عنوان یک علامت نشان می دهد تا چه حد تا قبل از سال 86 به زنان بی توجهی شده است. تنها یک دهم کارها در موضوع ایثار و شهادت مربوط به زنان است.

صالحی همچنین با اشاره به اینکه در موضوع رده بندی سنی این تحقیق هم شواهد نشان می دهد بی توجهی نسبت به نوجوانان حاضر در دوران دفاع مقدس شده، گفت: 66.7 درصد از نتایج تحقیق فوق مربوط به جوانان، 15.1 درصد مربوط به میانسالان و 7.2 درصد مربوط به نوجوانان است در حالی که می دانیم سهم نوجوانان بسیار بیشتر بوده و امسال هم فیلم بیست و سه نفر این موضوع را نشان داد.

ارشاد به دنبال الگوسازی در حوزه ایثار

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: یکی دیگر از کارهای مربوط به حوزه ایثار و شهادت تولید آثار هنری، ادبی و سینمایی است که قصد داریم حرف های جدیدی از آنها بیرون بیاید و اقدام به الگوسازی در جامعه کنیم. به عبارتی از نمادهای برتر ایثار استفاده کنیم و از الگوها و نمادهای باور پذیر و قابل تکثیر بهره بگیریم. می خواهیم این نمادها به عنوان الگوی ذهنی مورد استفاده قرار گیرد.

وی ادامه داد: به نظر می رسد در این بخش احتیاج به کارهای بیشتری داریم و آنچه تاکنون انجام شده نیاز به تکمیل دارد. البته برای رسیدن به این اهداف حضور حداکثری ایثارگران به ویژه ایثارگران شاغل در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مورد توجه مان است.

دو جریان در ارشاد دنبال می شود

در این مراسم محمد رضا سوقندی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور ایثارگران گفت: دو جریان را در وزارت فرهنگ و ارشاد دنبال می کنیم جریان اول فکری و معرفتی است که پشتوانه معنوی، اعتقادی در موضوع فرهنگ ایثار و شهادت را در مدار ولایت دنبال می کند. جریان دوم که ماهیت فرهنگی دارد بر جریان اول استوار است و در سطح ملی با ارائه الگوی عملی و عینی در خصوص فرهنگ ایثار و شهادت دنبال می شود.

وی ادامه داد: برای تحقق این هدف استفاده از همه امکانات و ظرفیت ها به خصوص حضور ایثارگران و خانواده آنها برای مان با اهمیت است تا بتوانیم به سمت گام دوم انقلاب حرکت کرده و اهداف بیانیه مربوط به آن را محقق کنیم.

ایثارگران الگوی عینی می شوند

سوقندی با اشاره به اینکه ایثارگران سرمایه های اصلی معنوی، فرهنگ و اجتماعی هستند، تصریح کرد: چهار رویکرد را بر اساس فرامین رهبرمعظم انقلاب و آرمان های امام خمینی (ره) دنبال می کنیم. در گام اول باید توجه داشت امور ایثارگران در وزارتخانه تنها یک واحد در کنار سایر بخش ها نیست و به نوعی یک قرارگاه معنوی در حوزه ایثار و شهادت است. ایثارگران به عنوان الگوی عملی و عینی باید از نقش خدمات گیرنده و خدمت دهنده به نقش تاثیرگذار تبدیل شوند.

نقش فرزندان ایثارگران در تحقق اهداف

سوقندی تاکید کرد: ایثارگران باید نقش خودشان را ایفا کنند و بعد از آن در رویکردی دیگر تشکل های هنری، ادبی، رسانه ای مورد توجه قرار می گیرند تا با اولویت بندی گام هایی را برداریم در این مسیر نقش ایثارگران و خانواده آنها به خصوص فرزندان شان اهمیت بسزایی دارد.

وی ادامه داد: در گام دوم برنامه هایمان نیازمند تغییر و تحول هستیم. دیگر پذیرفته نیست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وظایف موثری که بر دوش دارد تبدیل به نهادی خدماتی شود. بلکه باید بر اساس اسناد بالادستی به سیاستگذاری بپردازد.

معرفی غدیر و علی (ع)

در بخش دیگری از جشن هفتم ایثار، حجت الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران ضمن تبریک عید غدیر و قربان با اشاره به اینکه غدیر تعیین کننده نوع حکومت سیاسی بود، به تشریح برخی از خصوصیات حضرت علی (ع) پرداخت. وی گفت: تمام پیامبران یک آینه هستند که در آن ولایت الهی نمود پیدا می کند و تنها فردی که مدال امیرالمومینی دارد حضرت علی (ع) است. این مدال از جانب خدا اختصاص پیدا کرده است.

صدیقی با بیان اینکه امام علی (ع) یک شخص نیست بلکه جریانی است که تا ظهور امام زمان ادامه دارد، تصریح کرد: امام علی (ع) سر خلقت است، باید بدانیم، امیرالمومنین خیلی مظلوم بود با وجودی که به برکت حضور ایشان کرامات و معجزات فراوانی را مردم ملاحظه می کردند. باید توجه داشت امروز محبت به امام علی (ع) یک اکسیر است و ما را از وابستگی ها نجات می دهد.

ولایت عین عبودیت است

سپس صدیقی گفت: حاکم اسلامی باید مومن باشد و ارتباط مردم را با خالق تنظیم کند. وظیفه حاکم این است که پرچم نماز را بلند کرده و به داد مردم برسد واز سویی گرفتاری های مادی مردم را برطرف کند.

در بخش دیگری صدیقی گفت: ولایت عین عبودیت است و حکومت ولایت فقیه هر چند بدل ولایت اصلی است اما در ادامه ولایت اصلی است.

در بخش انتهایی این مراسم با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه جمعی از مدیران این وزارتخانه و چهره هایی که پیشتر در این وزارتخانه مسئولیت داشتند از 4 پوستر مرتبط با عید غدیر، ایثارگری و آداب ایثار رونمایی شد.

همچنین پنج نفر از ایثارگران که در حوزه های فرهنگی، ورزشی و مسابقات افتخارآفرینی کرده بودند مورد تقدیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفتند.

کد خبر 4695707

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
گروه اندیشه سخنان سیدعباس صالحی در مراسم جشن ایثار که صبح امروز برگزار شد، یکی از پرتکرارترین خبرهای معارفی رسانه هاست. وی در سخنانی ضمن تأکید بر لزوم جریان سازی در حوزه ایثار و شهادت اظهار کرد: دفتر ایثارگران و تمام مجموعه های این وزارتخانه با این نگاه دارای مسئولیت هستند که خوشبختانه توجه به این فرهنگ به صورت جدی وجود دارد. البته فاصله با آنچه باید انجام دهیم، بسیار است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : راهنمای سفرمن

به گزارش ایکنا ؛ تأکید وزیر ارشاد بر لزوم جریان سازی در حوزه ایثار و شهادت خبری بود که صفحات معارفی رسانه ها، امروز 27 مرداد بیش از دیگر اخبار به آن پرداختند؛
تسنیم
صفحه دین، قرآن و اندیشه خبرگزاری تسنیم تا ساعت 14 امروز تعداد 9 خبر منتشر کرده است که عناوین آنها عبارت از تقدیر رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی از اقدام انقلابی آیت الله رئیسی در برخورد با مفاسد ، مداحی حماسی میثم مطیعی درباره توقیف نفتکش انگلیسی توسط سپاه ، عید غدیر هیئت کجا برویم؟ ، عمل قاری با یک خواننده متفاوت است/ اهمیت رعایت آداب تلاوت در فضای مجازی ، دانشنامه نهج البلاغه تدوین می شود ، تازه ترین سروده برقعی در شکوه علی(ع): لطیف طبع خدا آنِ آشکار تویی + صوت ، ثواب زیارت امام علی(ع) در کلام امام صادق(ع) ، نهج البلاغه| بدترین دوست در بیان امیرالمؤمنین(ع) و پرونده ما و آنچه مسئله فردید بود | مقدمه وقوع انقلاب اسلامی، درک بحران عالم جدید بود هستند.
در بخش هایی از خبر دانشنامه نهج البلاغه تدوین می شود می خوانیم: حجت الاسلام محسن دین پرور، معاون پژوهشی بنیاد نهج البلاغه با اشاره به فعالیت های بنیاد نهج البلاغه در طول سال گفت: فعالیت های این بنیاد شامل انتشار کتاب، برگزاری مسابقات کتابخوانی، وجود کتابخوانه تخصصی نهج البلاغه و گروه های پژوهشی مانند پژوهشکده نهج البلاغه می شود و هم اکنون نیز در حال تدوین دانشنامه نهج البلاغه با همکاری اساتید هستیم.
وی با اشاره به تأسیس بنیاد نهج البلاغه قبل از انقلاب اظهار کرد: بنیاد در سال 1353 شمسی قبل از انقلاب و با الهام از افکار مرحوم علامه امینی تأسیس شد و البته شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید باهنر در شکل گیری و تأسیس آن نقش موثری داشتند.
همچنین در بخش هایی از خبر تقدیر رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی از اقدام انقلابی آیت الله رئیسی در برخورد با مفاسد می خوانیم: محمدحسین مختاری، ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در پیامی ضمن تقدیر از اقدام انقلابی آیت الله رئیسی در برخورد با مفاسد، آمادگی اساتید و دانشجویان شیعه و سنی دانشگاه مذاهب اسلامی در حمایت علمی و عملی از تحولات و اقدامات قوه قضائیه اعلام کرد.
در بخش هایی از پیام مختاری نیز آمده است: انقلاب اسلامی در گام دوم خود نیازمند بازتعریف اصول و راهبردهای کلان خود در عرصه جهاد اقتصادی است و تحقق این مهم جز با همت و اراده ای راسخ و استمداد از خداوند متعال و برنامه ریزی عالمانه ممکن نخواهد بود. اینجانب بر خود فرض می دانم تا ضمن تشکر فراوان از رویکرد جنابعالی در برخورد با فساد اقتصادی و برگزاری دادگاه های مبارزه با مفسدین دانه درشت اقتصادی، آمادگی اساتید و دانشجویان شیعه و سنی این دانشگاه در حمایت علمی و عملی از تحولات و اقدامات حضرتعالی را خدمتتان اعلام دارم.
فارس
صفحه قرآن و فعالیت های قرآنی خبرگزاری فارس تا ساعت 14 امروز هفت خبر را روی خروجی خود برده است و طبق روال روزانه در ابتدا ترتیل یک صفحه از قرآن منتشر شده است و تیتر دیگر اخبار عبارت از اثری از گروه سیرت النبی در وصف امیر المؤمنین علی (ع)+صوت ، ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین هم وزن توحید و بیان وحی است ، لزوم جریان سازی در حوزه ایثار و شهادت/ زنان ایثار گر مغفول مانده اند ، وظیفه وزارت ارشاد ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است نه خدمات دهی ، برگزیدگان یازدهمین آزمون حفظ قرآن ترنم وحی معرفی شدند و آمادگی 4 هزار مؤسسه قرآنی برای حضور در فعالیت های جهادی و محرومیت زدایی هستند.
خبر لزوم جریان سازی در حوزه ایثار و شهادت/ زنان ایثار گر مغفول مانده اند مربوط به سخنان سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم جشن ایثار است که صبح امروز در سالن اجتماعات سازمان امور سینمایی برگزار شد که در بخش هایی از آن آمده است: ایثارگران در سخت ترین شرایط و فضا استوار ماندند و روح خود را تسلیم دشمن نکردند، هر چند که جسم و بدن آنها آکنده از درد و مصیبت شد.
وی با بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اساس رسالت خود در حوزه گسترش فرهنگ ایثار در فضای فرهنگی و هنری دارای وظیفه است، تصریح کرد: دفتر ایثارگران و تمام مجموعه های این وزارتخانه با این نگاه دارای مسئولیت هستند که خوشبختانه توجه به این فرهنگ به صورت جدی وجود دارد. البته فاصله با آنچه باید انجام دهیم، بسیار است.
صالحی با اشاره به پژوهشی مبتنی بر 166 فیلم سینمایی از سال 60 تا 86 با موضوع تحلیل محتوای فرهنگ ایثار و شهادت اظهار داشت: در این پژوهش خطاها و نقاط تاریک و کمتر دیده شده در این حوزه نشان داده شده است که به طور مثال در حوزه جنسیت آثار تولید شده 90.4 درصد مرد و 6.9 درصد زن و تعدادی نیز به صورت ترکیبی به ایثارگری های مردم پرداخته است که نشان می دهد تا سال 86 به ایثارگری های حوزه زنان کمتر پرداخته شده است. البته در سال های اخیر فیلم هایی مانند ویلایی ها، در این زمینه تولید شده است. لذا تمرکز وزارت ارشاد باید بر این حوزه های مغفول قرار گیرد.
همچنین در بخش هایی از خبر برگزیدگان یازدهمین آزمون حفظ قرآن ترنم وحی معرفی شدند می خوانیم آئین اختتامیه یازدهمین دوره آزمون سراسری حفظ کل قرآن همراه با ترجمه و تدبر با عنوان ترنم وحی ویژه حافظان کل مؤسسه مهد قرآن از سراسر کشور با معرفی 91 حافظ کل در سالن اجتماعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گلپایگان برگزار شد.
در مراسم اختتامیه تجلیل از قهرمانان قرآنی کشور آیت الله بطحائی، عضو مجلس خبرگان رهبری، حجت الاسلام فومنی الحائری، مؤسس و رئیس هیأت امناء، عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی بختیار، نماینده مردم گلپایگان و خوانسار در مجلس شورای اسلامی، استاد شهریار پرهیزکار، رئیس هیئت علمی مؤسسه کشوری مهد قرآن، و جمعی از مسئولین کشوری و استانی حضور داشتند.
سیدمحمود چاوشی مدیر عامل مؤسسه کشوری مهد قرآن در این مراسم طی سخنانی با اشاره به اهمیت سطح برگزاری این آزمون کشوری گفت: مرحله استانی یازدهمین دوره آزمون ترنم وحی با شرکت 296 حافظ کل در استان ها برگزار شد که از این تعداد 122 نفر در مرحله کشوری حضور پیدا کردند.
ایسنا
صفحه دین و اندیشه خبرگزاری ایسنا تا ساعت 14 به انتشار پنج خبر پرداخته که عناوین آنها عبارت از تقدیر رییس دانشگاه مذاهب اسلامی از اقدام انقلابی آیت الله رئیسی در برخورد با مفاسد ، رونمایی از پوستر ویژه غدیرخم ، غدیر سرتا سر سیاست دینی است ، مراسم مذهبی باید مردمی برگزار شود نه دستگاهی و گذری بر سیره هدایتگرانه امام هادی(ع) هستند.
خبر مراسم مذهبی باید مردمی برگزار شود نه دستگاهی مربوط به سخنان حجت الاسلام محمدطاهر گرایلی، مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان هرمزگان است که در بخش هایی از آن می خوانیم: برای بزرگداشت عید سعید غدیر خم در 15 بقعه مراسم برگزار می شود. البته مراسم مذهبی باید مردمی برگزار شود نه دستگاهی. هر کاری مردمی برگزار شود ماندگار می شود و وقتی به دستگاه ها سپرده شود، دیگر از رونق می افتد.
وی ادامه داد: بقاع متبرکه تعریفی متفاوت با اماکن متبرکه دارد. در دین چیزی به اسم قدمگاه نداریم و این مکان ها به عنوان مجتمع فرهنگی شناخته می شوند و نظارت آن ها با اوقاف است و برای جلوگیری از ایجاد خرافه چند مورد از اماکن خودساخته را تخریب کردیم. از دیگر کارهای شاخص اداره کل اوقاف هرمزگان تعیین تکلیف اختلافات ملکی با دانشگاه علوم پزشکی و نیروی انتظامی با قیمت حدود 50 میلیارد تومان بود که اتفاق خوبی برای استان است.
ایرنا
صفحه معارف خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز تا ساعت 14 امروز دو خبر را منتشر کرده است که تیتر آن عبارت از دعوت از مردم برای حضور در راهپیمایی کاروان شادی عید غدیر و گره گشایی از مشکل مردم، مصداق شادی عید غدیر است هستند.
در بخش هایی از خبر دعوت از مردم برای حضور در راهپیمایی کاروان شادی عید غدیر آمده است: ابوالقاسم آرزومندان روز یکشنبه در نشست خبری که در دفتر روزنامه امروز خراسان جنوبی برگزار شد اظهار داشت: برنامه های ستاد مردمی غدیر از قبل عید قربان شروع شده است و تا عید غدیر ادامه دارد.
وی اضافه کرد: این برنامه ها با همت جوانان و مشتاقان امامت و ولایت به صورت خودجوش دنبال شده است اما در طول سال برنامه ریزی آن انجام می شود.
دبیر ستاد مردمی غدیر در خراسان جنوبی یکی از برنامه های ابتکاری امسال را اجرای مراسم ضرب زورخانه عنوان کرد و گفت: این مراسم به مدت پنج شب در میدان ابوذر بیرجند تا شب عید غدیر اجرا می شود که تاکنون با استقبال خوب مردم مواجه بوده است.
باشگاه خبرنگاران جوان
صفحه قرآن و عترت این خبرگزاری تا ساعت 14 به انتشار شش خبر پرداخته که تیتر آنها عبارت از چرا باید جشن غدیر را باشکوه برگزار کرد؟ ، عید غدیر 98 چه روزی است؟ ، مداحی حماسی میثم مطیعی برای توقیف نفتکش انگلیسی ، ریشه های ولایت امام زمان (عج) در خطبه غدیر + فیلم ، روح انسان پس از مرگ چه چیزهایی را می بیند؟/ چهار عملی که از سختی های مرگ می کاهد و مقام و منزلت امام علی (ع) از منظر پیامبر (ص) چگونه است؟ هستند.
مهر
صفحه قرآن و متون دینی خبرگزاری مهر تا این ساعت به انتشار سه خبر پرداخته که تیتر آنها عبارت از آیات قرآن را با بیان ساده در زندگی مردم جاری کنید ، آئین اختتامیه یازدهمین دوره آزمون سراسری ترنم وحی برگزار شد و پخش تفسیر سوره جن توسط آیت الله جوادی آملی از رادیو معارف هستند.
خبر آیات قرآن را با بیان ساده در زندگی مردم جاری کنید مربوط به سخنان حجت الاسلام قرائتی است که در دیدار با رئیس شبکه قرآن و معارف سیما ایراد شده و در بخش هایی از آن آمده است آیات قرآن را با بیان ساده در زندگی مردم جاری کنید.
این مفسر قرآن با اشاره به اینکه آیا عزاداری و روضه خوانی در قرآن آمده است یا خیر، اظهار داشت: در زمان جاهلیت کافران دختران خود را زنده به گور می کردند و خداوند متعال برای عزاداری و روضه خوانی این دختران بی گناه سوره مبارکه تکویر را فرستاد که با تدبر در آن می شود گفت که خدا برای آن دختران بی گناه روضه خوانده است.
ایبنا
صفحه دین خبرگزاری کتاب ایران نیز تا این ساعت به انتشار پنج خبر پرداخته که تیتر آن عبارت از قم میزبان مرحله مقدماتی چهل و دومین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم شد ، کتابی شامل آثار 14 عکاس با موضوع پیاده روی اربعین رونمایی شد ، برگزیدگان یازدهمین آزمون حفظ قرآن ترنم وحی معرفی شدند ، عصر شعر بیعت واژه ها در فرهنگ سرای خاتم(ص) و دومین فراخوان آثار پژوهشی اساتید حوزه علمیه قم تمدید شد هستند.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
خطیب موقت نماز جمعه تهران با تاکید بر این که غدیر سرتاسر سیاست دینی است گفت: خداوند در سه جا پیامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده است. یکی در بحث وحی، دوم در مساله توحید و سوم ابلاغ ولایت حضرت علی (ع) است که در این صورت می توانیم بگوییم وحی و توحید و ولایت حضرت علی (ع) یکی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان خبرگزاری جمهوری اسلامی

به گزارش ایسنا، آیت الله صدیقی امروز یکشنبه (27 مرداد ماه ) در مراسم گرامی داشت ایثارگران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تبریک عید سعید غدیر خم اظهار کرد: این عید تابلویی برای انسانیت است و عیدی است که آیین و شریعت و سبک زندگی در آن ارائه می شود. حضرت علی (ع) از آن جهت امیرالمومنین است؛ چرا که حضرت فقط یک شخصیت نیست بلکه یک جریانی است که از آدم تا خاتم و تا زمان امام عصر (عج) ادامه دارد. در آیه مباهله وارد شده است که اشرف مخلوقات رسول اعظم (ص) است و حضرت رسول(ص) به تسری از حضرت علی (ع) تاکید می کند.

وی گفت: در وصف حضرت علی (ع) آمده است که فاطمه بنت اسد بعد از سه روز در خانه خدا حضرت علی (ع) را به دنیا می آورد. حضرت از بدو طلوع در خانه خدا تا غروب در خانه خدا صدها معجزه و کرامت داشته است. اولین فردی که بر پیامبر قرآن می خواند حضرت علی (ع) است که سوره مومنون را قرائت می کند. خوراک دل علم و معرفت است و ثمره معرفت محبت است و محبت موتور حرکت انسان به سوی اهداف است. دل بی محبت دل مرده است. محبت حضرت علی (ع) اکسیری است که باعث می شود دل از غیر خداوند قطع کنیم.

خطیب موقت نماز جمعه تهران با تاکید بر این موضوع که انسان برای نجات خود باید شناخت نسبت به هستی داشته باشد و مبدا آن شناخت وجود حضرت علی (ع) است گفت: به جز حب به دنیا هیچ چیزی باعث نمی شود که انسان حضرت علی (ع) را که رهبری و زمامداری حق است را کنار گذاشته و به غیر از او را انتخاب کنیم. برخی می گویند در کلمه "انما " که حضرت رسول(ص) نقل می کند. "انما" معنی نصرت و دوستی را دارد اما انما به این معنی نیست چرا که تمام مومنین باید یکدیگر را دوست داشته باشند و ولایت با کلمه انما فراتر از محبت و تعاون است .الذین آمنو فرد نیست بلکه جریان حاکم است و باید از اول مومن باشیم و ارتباط دل را با خلایق تنظیم کنیم. . فرد حاکم باید رونق دهنده و برپا کننده نماز باشد. در پرتو ارتباط با خداوند است که ارتباط با خلق را تنظیم می کنیم و گرفتارهای مادی و نیازهای معنوی جامعه را برطرف می کنیم. فردی که در حین نماز فقرا را از یاد نمی برد این فرد ، فرد حاکمی است. حضرت با عشق و محبت نیازهای اطرافیان را رفع می کند.

صدیقی در ادامه با اشاره به شخصیت علامه طباطبایی و با ارائه کتابی از وی گفت: علامه طباطبایی در کتاب "شیعه در اسلام" به این موضوع اشاره می کند که امام دارای سه شان است . اول امامی که خلافت جامعه را در دست دارد و حاکمی عادل است و خلیفه خدا نماینده خدا است و خود این ولایت و عبودیت است. کسی که در ولایت جایگاه دارد، نفر اول در بندگی است و به جز خدا را در خود نمی بیند. نکته دوم تبیین و حراست است یعنی اسرار قرآن دروجود او است و خودش قرآن ناطق است و نکته سوم این است که هدایت باطن را بر عهده دارد. همه ما قلب داریم اما وحی بر دلی نازل می شود که بستر و آمادگی آن را دارد. برای اتصال با خدا امام نقطه وصل است. غدیر سرتاسر سیاست دینی است.

خطیب موقت نماز جمعه تهران در ادامه با ارائه نکاتی از حجت الاسلام و المسلمین قرائتی گفت: ایشان در جایی می گوید خداوند در قرآن در سه مورد با پیامبر (ص) به صورت تهدید صحبت می کند. یکی در بحث وحی است که وحی را نباید کم و زیاد کند. مساله دوم توحید است که خداوند فرموده اگر شرک در وجود تو راه پیدا کند ویروسی است که با نفوذ آن تمام اعمالت نابود می شود و سوم زمانی است که در روز غدیر می فرماید :"یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ..." یعنی وزن وحی،توحید و ولایت امیر المومنین حضرت علی(ع) یکی است. ولایت فقیه ادامه غدیر است که امیدواریم امام زمان (عج) به زودی ظهور کرده و ولایت اصلی را بر عهده بگیرند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
همایون امیرزاده درباره طرح ادغام موسسات زیرمجموعه معاونت فرهنگی؛ یعنی موسسه خانه کتاب، موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفت: این طرح اکنون در حال بررسی مقدماتی است و در آینده نزدیک برای کارگروه تخصصی ارسال خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : چاپ و زندگی

همایون امیرزاده، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، عنوان کرد: پس از تقلیل موسسات معاونت هنری به دو موسسه، تجمیع موسسات دیگر معاونت های تخصصی یعنی سینمایی و فرهنگی در حال بررسی های مقدماتی است.

وی افزود: به دنبال بحث تجمیع موسسات در معاونت های تخصصی مشمول طرح، اکنون در حال بررسی مقدماتی هستیم و قرار است در آینده نزدیک طرح ها برای کارگروه تخصصی ارسال شود.

امیرزاده با اشاره به دیگر مراحل تصویب طرح تجمیع موسسات گفت: قرار است طرح ها پس از بررسی در کارگروه و طی مراحل کارشناسی جهت تصویب نهایی به شورای معاونان وزارتخانه ارسال شود.

وی در پاسخ به خبرنگار ایبنا درباره زمان اجرایی شدن طرح ادغام موسسات زیرمجموعه معاونت امورفرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یعنی موسسه خانه کتاب، موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفت: امیدواریم این طرح به زودی به اجرا برسد اما زمان اجرای آن منوط به اتمام مراحل کارشناسی و تصمیم گیری است.

به گزارش ایبنا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال حاضر دارای 36 موسسه تابعه در بخش های مختلف است و طرح ساماندهی انجمن ها و موسسات تابعه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی در این وزارتخانه کلید خورده است. در این زمینه باید گفت که ایجاد انسجام و هماهنگی، اصلاح ساختارها، ضابطه مندی و شفافیت، شناسایی و کنترل مخاطرات و تنش ها و پرهیز از ایجاد اختلال در فعالیت های جاری ادارات کل و موسسات زیر نظر از جمله رویکردها و راهبردهای این طرح است.

باید گفت که معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخستین معاونت تخصصی است که این طرح را اجرا می کند و اکنون باید منتظر ماند و دید قرعه بطرح تجمیع و ساماندهی موسسات سایر معاونت های تخصصی پس از معاونت هنری، به نام کدام معاونت در خواهد آمد، معاونت فرهنگی یا سازمان سینمایی ؟

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران- ایرنا – مشاوروزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور ایثارگران با تاکید براینکه ایثارگران به عنوان الگوی عملی و عینی باید از نقش خدمات گیرنده و خدمت دهنده به نقش تاثیرگذار تبدیل شوند، گفت: این قشر از جامه باید نقش راهبردی در اسناد بالادستی ایفا کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

محمد رضا سوقندی روز یکشنبه درآیین جشن ایثار درسالن سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تبریک اعیاد قربان و غدیر و همچنین سالروز ورود آزادکان سرافراز به میهن اسلامی، گفت: دو جریان را در این وزارتخانه دنبال می کنیم نخست جریان فکری و معرفتی است که پشتوانه معنوی، اعتقادی در موضوع فرهنگ ایثار و شهادت را در مدار ولایت دنبال می کند و جریان دوم که ماهیت فرهنگی دارد بر جریان اول استوار است و در سطح ملی با ارائه الگوی عملی وعینی در خصوص فرهنگ ایثار و شهادت دنبال می شود.

وی ادامه داد: برای تحقق این هدف استفاده از همه امکانات و ظرفیت ها به خصوص حضور ایثارگران و خانواده آنها برای مان با اهمیت است تا بتوانیم به سمت گام دوم انقلاب حرکت کرده و اهداف بیانیه مربوط به آن را محقق کنیم.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درادامه سخنان خود با اشاره به اینکه ایثارگران سرمایه های اصلی معنوی، فرهنگ و اجتماعی هستند، تصریح کرد: چهار رویکرد را بر اساس فرامین رهبرمعظم انقلاب و آرمان های امام خمینی (ره) دنبال می کنیم.

سوقندی ادامه داد: در گام اول باید توجه داشت امور ایثارگران در وزارتخانه تنها یک واحد در کنار سایر بخش ها نیست و به نوعی یک قرارگاه معنوی در حوزه ایثار و شهادت است.

وی افزود: همچنین ایثارگران به عنوان الگوی عملی و عینی باید از نقش خدمات گیرنده و خدمت دهنده به نقش تاثیرگذار تبدیل شوند.

مشاور امور ایثارگران وزارت فرهنگ تاکید کرد: ایثارگران باید نقش خودشان را ایفا کنند و بعد از آن در رویکردی دیگر تشکل های هنری، ادبی، رسانه ای مورد توجه قرار می گیرند تا با اولویت بندی گام هایی را برداریم در این مسیر نقش ایثارگران و خانواده آنها به خصوص فرزندان شان اهمیت بسزایی دارد.

سوقندی ادامه داد: در گام دوم برنامه هایمان نیازمند تغییر و تحول هستیم. دیگر پذیرفته نیست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وظایف موثری که بر دوش دارد تبدیل به نهادی خدماتی شود. بلکه باید بر اساس اسناد بالادستی به سیاستگذاری بپردازد.

در ادامه این مراسم با حضور حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران و همچنین سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهدی محمدی مشاور وزیر و دبیر کل موسسات فرهنگی، محمد رضا سوقندی مشاور وزیر در امور ایثارگران و حجت الاسلام حمید ارباب سلیمانی مشاور امور روحانیت وزیر فرهنگ از دو پوستر غدیر و همچنین پوسترهای نخستین جشنواره اخلاق و آداب ایثار و ایثارگری و نخستین یادواره شهدای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی و از پنج خانواده ایثارگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با اهدای لوح و تندیس تجلیل شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
غیاثی هدف از برگزاری کارگاه دو روزه آموزشی برای مدیران جدیدی را اینگونه مطرح کرد: تلاش براین است که مدیران جدید با قوانین و مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آشنا شوند تا از چالش های مدیریتی پیشگیری کنیم، زیرا گاهی مدیران جدید به دلیل ندانستن برخی مقررات و عدم رعایت برخی موضوعات شکلی با چالش های مدیریتی در تقابل دستگاه های نظارتی روبرو می شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

علی غیاثی ندوشن، در گفت و گو با مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره کارگاه آموزشی دو روزه برای مدیران جدید استانی وزارت متبوع گفت: در یک سازمان وقتی مدیران جدیدی منصوب می شوند به طبع یکسری اصول و مهارت های مدیریتی را آشنا هستند زیرا در زمان انتصاب بخشی از ملاک ها و معیارهای ما آشنایی با اصول کلی مدیریت است.

مدیرکل امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: هدف از برگزاری این کارگاه دو روزه آموزشی کسب مهارت و تخصص بیشتر است، تلاش براین است که مدیران جدید با قوانین و مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آشنا شوند تا از چالش های مدیریتی پیشگیری کنیم.

غیاثی یادآور شد: در دوره وزارت دکتر صالحی برنامه دفتر امور استان ها براین بود که پس انتصابات استانی کارگاه های آموزشی دو روزه برپا کنیم که در سال 97 اولین کارگاه را برای 7مدیر استانی برگزار کرده و پس از آن نیز در سال 98 نیز با انتصاب 11مدیر جدید این دوره آموزشی را داشته ایم.

وی افزود: دوره دو روزه برای آشنایی مدیران جدید با قوانین و مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، به ویژه در حوزه های حقوقی و قانونی که چالش های جدی را رقم می زند، مدیران ستادی مجموعه در این کارگاه تمام موضوعات مهم حوزه های خود را مطرح و سوالاتی که ممکن است ابهام آمیز باشد را پاسخگو بودند.

مدیرکل امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: در مجموعه ستاد مدیران امور اداری، بودجه، تخلفات اداری، حقوقی، حراست، تحول اداری و همچنین دو حوزه فرهنگی هنری که چالش زیادی دارد یعنی تئاتر و موسیقی دعوت به عمل آمده تا موضوعات مطروحه را بیان کنند.

غیاثی بیان کرد: مدیران جدید پس از آموزش دو روزه در این کارگاه گواهی آموزشی ضمن خدمت دریافت خواهند کرد.

وی در مورد حضور معاونین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این کارگاه دو روزه گفت: این کارگاه دو روزه برای شفاف سازی جزئیات مدیریتی است و موضوعات کلی در این کارگاه مطرح نیست از این رو معاونین در این کارگاه حضور ندارند و در مقابل سایر مجموعه ستادی به همراه کارشناسان خود پاسخگو موارد به جزئیات هستند.

مدیرکل امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد جلسات فصلی این دفتر با مدیران استانی تصریح کرد: باتوجه به محدودیت های مالی دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استفاده بهینه از فناوری جلسات با مدیران از طریق ویدئو کنفرانس برگزار می شود و از ابتدای سال جاری متناسب با موضوعات مختلف این جلسات برگزار شده است و باتوجه به درخواست برخی از معاونان وزارت متبوع نیز جلساتی نیز از طریق ویدئو کنفرانس خواهیم داشت.

غیاثی در پایان در مورد سفرهای استانی پیش روی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت: براساس برنامه ریزی های صورت گرفته در نیمه شهریورماه سفر به استان اردبیل و همچنین در اوایل مهرماه نیز سفر استانی به استان کردستان را پیش رو خواهیم داشت.

27 مرداد 1398 16:52

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با ابراز تاسف از اینکه نگاه استان ها به ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی خوب نیست، گفت: باتوجه به وظایفی که اخیرا در حوزه های مختلف به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محول شده است باید تلاش کرد تا ردپای ادارات استانی بیشتر شود و استانداران و مدیران استانی ادارات ما را مرجعیت فرهنگی استان بدانند.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی در دیدار با مدیران جدید استانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه اداره کل استان های وزارت متبوع به مرور زمان دچار یک تقلیل درجه شده اند، اظهار داشت: در کنار این تنزل درجه وضعیت مالی ادارات نیز شرایط را سخت تر کرده است، متاسفانه در استان ها به ادارات ما به عنوان ادارات درجه دو و سه نگاه می شود و این اتفاق خوبی نیست.

وی ادامه داد: تنها جایی که جایگاه ادارات استانی ما به خوبی دیده می شود شورای فرهنگ عمومی است که دبیرخانه آن در استان ها با ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی است و می توان با استاندار و نماینده ولی فقیه ارتباط برقرار کرد، در این وضعیت باید سهم خود را در استان بالا ببریم و مرجعیت فرهنگی استان با ما باشد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تشکیل شورای اطلاع رسانی استانی تاکید کرد: این شورا قرار است با دبیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان ها تشکیل شود، درست است هر وظیفه ای امکانات خود را می خواهد اما این موضوع خطوط ارتباطی ما با استان را بالا می برد.

صالحی با اشاره به امضای تفاهم نامه همکاری با مرکز ملی فضای مجازی خاطرنشان کرد: براساس این تفاهم نامه ریاست کارگروه فضای مجازی در استان ها برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، بنابراین وظیفه دیگری در استان برعهده ما خواهد بود.

وی در ادامه گفت: در موضوع مهندسی فرهنگی نیز برای اینکه ساختار جدیدی شکل نگیرد قرار است شورای فرهنگ عمومی استان مسئولیت آن را برعهده داشته باشد که دبیرخانه آن با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: شورای گفتمان اقتصاد مقاومتی که جدیدا تشکیل شده است نیز مسئولیت آن با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که حوزه های مرتبط با فرهنگ و اقتصاد در آن مطرح است، باتوجه به مسئولیت های جدیدی که برعهده وزارت متبوع گذاشته شده است باید حضور خود را در استان ها بیشتر کنیم تا استاندار و مدیران استانی این موضوع را احساس کنند.

صالحی ادامه داد: ادارات کل استانی هم در سطح ملی و هم منزلت اجتماعی باید جای پای محکمی پیدا کنند و اگر امکانات ما کم است امری زودگذر است و می توان پویا شد، به همین منظور در مورد شورای اطلاع رسانی استانی و فضای مجازی که نیازمند تغییر یا تقویت نیرو است باید سریعا اقدامات لازم انجام شود تا دبیرخانه آنها کار خود را باقوت شروع کنند.

وی تصریح کرد: مرجعیت علمی قوه فرهنگ استان باید ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد تا مدیران، استانداران و نخبگان استانی در مورد داده ها و اطلاعات و آمار فرهنگی استان مرجعیت را اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بدانند. البته این موضوع نیازمند یک زمینه تحقیقاتی و داده های آماری است.

عضو شواری عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در گردآوری اطلاعات و برش های اطلاعاتی موظف است که در سطح استانی آمارهای خام و تحلیل های ثانویه را داشته باشد، پاره ای از پروژه های استان را با نظرسنجی های خود درگیر کنیم، کارهایی که در سطح ملی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاه ها انجام می شود باید به عنوان یک برش استانی استفاده شود.

صالحی خاطرنشان کرد: ارتقای منزلت ساختاری و کارکردی باید به خوبی در استان ها شکل بگیرد، ارتقای منزلت کارکردی از سوی مسئولین استان باید حس شود، درواقع آنها باید در کارکردها حس کنند که حضور آنها هم نیاز است و مدیران ما تحلیل های تازه دارند و از این رو به کمک اداره استان بیایند.

وی در پایان درخواست کرد: مدیران استانی باید یک کتابخانه تخصصی آمار فرهنگ و هنر استان را در دفاتر خود داشته باشند تا موضوعات اجتماعی و فرهنگی استان روزآمدتر شود.

27 مرداد 1398 17:27

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مصطفی کواکبیان به وزیر ارشاد درباره روند برگزاری مجمع عمومی خانه سینما تذکر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش خبرنگار ایلنا، در نشست علنی امروز (یکشنبه 27 مرداد) مجلس شورای اسلامی محمدعلی وکیلی تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را قرائت کرد که یکی از این تذکرات درباره روند برگزاری مجمع عمومی خانه سینما بود.

مصطفی کواکبیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در تذکر کتبی خود به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار رسیدگی به نحوه برگزاری مجمع عمومی خانه سینما و عدم دعوت از برخی صنوف تاثیرگذار در زمینه سینما شد.مجمع عمومی خانه سینما 28 مرداد برگزار می شود

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
4 سال از فاجعه منا و مسجدالحرام می گذرد که 475 زائر ایرانی به طرز مظلومانه ای جان خود را از دست دادند اما امروز با گذشت 4 سال از آن فاجعه، آیا کمیته حقیقت یاب که مطالبه مقام معظم رهبری بود تشکل شده و چرا زخم خانواده این شهدا التیام نیافته است؟!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، دوم مهر سال 94 مصادف با عید قربان خبر تکان دهنده شهادت هزاران زائر خانه خدا در منا، قلب میلیون ها ایرانی را آکنده از غم و اندوه کرد؛ در این حادثه مشکوک و مرگبار، هزاران زائر از 39 کشور جهان کشته، مفقود یا زخمی شدند و در این بین طبق آخرین آماری که منتشر شد، شمار زائران کشته شده ایرانی به 475 تَن رسید.

دلیل اصلی روی دادن فاجعه، بسته ماندن گذرگاه فرعی 215 اعلام شده که موجب شلوغی شدید جمعیت از ساعت 8:30 صبح و قفل شدن حرکت در ساعت 8:45 شد؛ زائران در صورت باز بودن گذرگاه فرعی 215 می توانستند به راحتی از محل فاجعه خارج شده و به گذرگاه سوق العرب وارد شوند؛ علاوه بر این، خروجی گذرگاه 204 به سوی جمرات هم با خودروهای پلیس عربستان سعودی بسته شد. در این حال، زائرانی که در گذرگاه 204 بودند، از یک سو با فشار ورود زائران گذرگاه 206 مواجه شدند و از سوی دیگر، نه راهی به جلو داشتند و نه راهی برای ورود به گذرگاه سوق العرب.

هرچند این نخستین بار نبود که شهر مکه به عنوان مهم ترین شهر عبادی مسلمانان در جریان انجام مناسک حج رنگ خون به خود می گرفت و ملت ایران و کشورهای اسلامی را عزادار می کرد اما با وقوع این حادثه، رهبر معظم انقلاب سه روز عزای عمومی اعلام کردند و از آنجایی که خاندان آل سعود از تحویل پیکر های شهدای این فاجعه، انتشار فیلم و اسناد و... ممانعت کردند، رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی خود، صریح و قاطعانه خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب با حضور کشورهای اسلامی برای بررسی این فاجعه شدند؛ ایشان همچنین زنده نگه داشتن یاد شهدای منا را نیز مورد تأکید قرار داده و فرمودند: این حادثه به هیچ وجه نباید فراموش شود و دستگاه دیپلماسی و سازمان حج موظف هستند که این موضوع را به صورت قاطع دنبال کنند.

اکنون 4 سال از وقوع این حادثه دلخراش می گذرد اما هنوز خانواده شهدای منا پرسش ها، ابهامات، ناراحتی ها و دل پردردی از عدم احقاق حق خون شهدای منا دارند؛ در این بین اخیراً مرتضی رکن آبادی، برادر دیپلمات سابق ایران در لبنان که جزء شهدای فاجعه منا بود، در یک برنامه تلویزیونی مطالبی را درباره پذیرفتن مسئولیت این فاجعه از سوی مسئولان عنوان کرد که با واکنش بعثه مقام معظم رهبری و رئیس سازمان حج و زیارت مواجه شد.

حجت الاسلام قاضی عسگر، نماینده سابق ولی فقیه در پاسخ به اظهارات رکن آبادی گفت: واقعا چنین چیزی وجود ندارد؛ مردم مطمئن باشند وقتی مقام معظم رهبری فردی را به عنوان نماینده خود انتخاب می کند، آن فرد موظف است بر اساس معیارهای رهبری حرکت کند.

وی با اشاره به اینکه ما هرگز حاضر نیستیم عزت، عظمت و شرافت ملتمان را با چیزی معامله کنیم، ادامه داد: این حرف که گفته شده جمهوری اسلامی پذیرفته است که در فاجعه منا مقصر بوده و بعد از این پذیرش باعث شده تفاهم نامه ای امضا شود، کاملا دروغ است؛ متن تفاهم نامه ما موجود است و در آن توانسته ایم امتیازهایی دریافت کنیم که در گذشته وجود نداشته و کاملا به نفع جمهوری اسلامی است.

اما علیرضا رشیدیان؛ رئیس سازمان حج و زیارت نیز با رد ادعای مطرح شده از سوی برادر شهید رکن آبادی اظهار کرد: این ادعا، دروغ محض است؛ تفاهم نامه های سازمان حج و زیارت امضا شده و کاملا روشن و شفاف است و هیچ نکته پنهانی ندارد.

وی تصریح کرد: نخستین بند همه تفاهم نامه های ما، حفظ عزت، کرامت، آرامش و امنیت زائران ایرانی است و همواره آن را طلب کرد ه ایم؛ کسی که برای زائرین عزت و کرامت را دنبال می کند، آیا از حقوق شهدای خود می گذرد و با آن معامله می کند؟!

رشیدیان با بیان اینکه این سازمان ادعای مطرح شده که موج منفی ایجاد کرد، از طریق مراجع قضایی پیگیری خواهد کرد، گفت: من فکر می کنم کسی که این حرف را زده، حتما بی اطلاع بوده یا هنگام صحبت کردن دچار خلجان شده و متوجه نبوده است چه می گوید و گرنه می داند هیچیک از مسئولین جمهوری اسلامی از خون شهیدانشان نخواهند گذشت.

وی خاطرنشان کرد: پیگیری موضوع شهدای منا جزو مسائل مستمر سازمان حج و زیارت و دیپلماسی جمهوری اسلامی است و با توجه به اینکه در حال حاضر، ایران نمایندگی سیاسی در عربستان ندارد، دفتر نمایندگی حج و زیارت آن را پیگیری می کند.

رشیدیان، آخرین مورد را روشن شدن تکلیف شهدای مفقودالاثر در فاجعه منا بیان و تصریح کرد: تا اوایل امسال چند شهید داشتیم که تکلیف آنها روشن نشده بود اما با پیگیری های صورت گرفته، سرنوشت و محل دفن آنها مشخص شد و در حال حاضر، هیچ شهید مفقودالاثر و بدون اطلاع از محل دفن او نداریم.

این در حالی است که حجت الاسلام قاضی عسگر، سرپرست سابق حجاج ایرانی در سال 95 اعلام کرد: برخی افراد حساسیت نشان می دهند و می گویند چرا می گویید این حادثه عمدی نبوده است. ما باید بر اساس انصاف و شرع نظر بدهیم. هیچ دلیلی برای عمدی بودن حادثه منا برای ما ثابت نشد و البته سوء مدیریت و متاسفانه بی کفایتی در اداره امور کاملا محرز است که بارها گفته ایم.

وی ادامه داد: تاکنون چند جلد کتاب درباره مستندات حادثه منا منتشر شده است و چند جلد دیگر نیز منتشر می شود و سعی کردیم همه ابعاد را ببینیم و کاملا مستند باشد.

نماینده سابق ولی فقیه در امور حج و زیارت ادامه داد: مستندات فاجعه منا نشان می دهد که این حادثه عمدی نبوده اما سوء مدیریت،سهل انگاری و بی کفایتی مسئولان مربوطه قطعاً در بروز حادثه مؤثر بوده است و لذا لازم است افراد مقصر شناسایی و مجازات شوند.

در حالی که سخنان رشیدیان خبر از پیگیری این حادثه و باز بودن پرونده رسیدگی به فاجعه دارد اما افراد دیگری چون فرشته روح افزا؛ همسر دانشمند شهید حاتمی ، ابعاد دیگری را پس از 4 سال از گذشت فاجعه منا بازگو می کند.

روح افزا درباره آخرین وضعیت پیگیری های صورت گرفته درباره حادثه منا، شهدای مسجد الحرام و تشکیل کمیته حقیقت یاب به تسنیم می گوید: متأسفانه اصلاً کمیته حقیقت یاب در ایران تشکیل نشد و می توان گفت اصلاً هیچ کار درست و حسابی در این زمینه صورت نگرفته است.

وی درباره ادعای برخی از مسئولان سعودی مبنی بر مقصر بودن حجاج ایرانی در فاجعه منا متذکر می شود: تا جایی که ما اطلاع داریم، مدرک جدیدی به دست نیامده اما طبق آنچه حجت الاسلام قاضی عسگر نیز به آن اشاره کرد، ایرانی ها قرار بود آن روز ساعت 8:30 صبح در گذرگاه منا حضور یابند اما حضور آنها به ساعت 10 موکول شد؛ عربستان مدعیست ازدحام جمعیت به دلیل بی نظمی ایرانی ها رخ داده البته همه ساله تأخیر زائران به وجود می آید اما به طور حتم مدیریت ضعیف و غلط سعودی ها باعث بروز این حادثه شد.

همسر دانشمند شهید حاتمی با اشاره به این نکته که در سال شهادت همسر خود در جریان سقوط جرثقیل در مسجد الحرام به دلیل پیگیری این پرونده از سوی برخی مقامات کشورمان مورد عتاب و مؤاخذه نیز قرار گرفته است، می گوید: شهدای منا مظلوم بودند و مظلوم تر نیز شدند.

وی یادآور می شود: کنار همه این موارد، سؤال اینجاست که؛ چرا کمیته حقیت یاب در ایران تشکیل نشد در حالی که مقام معظم رهبری صراحتاً در این باره دستور دادند؛ چرا اجازه شکایت به خانواده های شهدا ندادند؟ همسر من یک دانشمند فضایی بود، چرا اجازه کالبدشکافی پیکرش پس از بازگشت به ایران را ندادند؟ هر بار که حرفی مطرح کردیم، گفتند "شما به دنبال دیه هستید"! من دنبال پول نیستم؛ 4 سال است که همسرم شهید شده و هنوز حقوق وی را نمی پردازند! هیچ یک از آن زائران به طور کامل بیمه نبودند این در حالی است که در همه سفرهایی از این دست، بیمه کردن زائران یک روال است بنابراین جا داشت این موضوع توسط یک دادگاه رسیدگی شود یا سازمان حج و زیارت آن را پیگیری کند.

روح افزا با ابراز اینکه "برخی اشکالات به کشورمان و برخی دیگر به عربستان مربوط می شود"، می گوید: عربستان در حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام پذیرفت که مقصر حادثه بوده اما ایران برای شهدای این حادثه چه اقدامی انجام داد؟ در این بخش نیز هیچ کاری انجام نشده است؛ متأسفانه مسئولان مربوطه به این موضوع بی توجه هستند و ظاهراً قضیه برای آنها مهم نیست.

همسر دانشمند شهید حاتمی این نکته را هم اضافه می کند که اگر نگرانی مسئولان حج از راه ندادن ایرانیان به مناسک حج از سوی عربستان است، باید یادآور شوم که که دادگاه های بین المللی اجازه نمی دهند سعودی ها مانع ورود کسی به مناسک حج شوند.

روح افزا معتقد است حجت الاسلام قاضی عسگر نیز پیش از این اعلام کرده بود برای پیگیری این موضوع، وکیل تعیین کرده اند اما نتیجه آن چه شد؟ نمی دانم از نظر سیاسی مصلحت هایمان چیست و در آن دخالت نمی کنم اما اگر مسئولان مربوطه ملاحظه عربستان را می کنند، مقام معظم رهبری بسیار صریح درباره این موضوع صحبت می کنند و ما اقتدار بزرگی در منطقه داریم.

وی می گوید: زمانی که همسرم شهید شد یکی از سایت های اسرائیلی خبر کشته شدن این دانشمند فضایی را منتشر کرد اما سازمان حج و زیارت چه کرد؟ بنده علت اینکه این موضوع از سوی سازمان حج و زیارت با سکوت پیش رفته را درک نمی کنم علی رغم اینکه مقام معظم رهبری درباره آن، مطالبات صریحی مطرح کرده اند.

اما 4 سال زمان کمی برای رسیدگی به یک فاجعه که در آن 475 هموطن جان خود را از دست دادند، نیست؛ در این سال ها آنچه می توانست مرهمی بر دل پر درد خانواده های داغدار شهدای منا باشد، پیگیری مجدانه این حادثه، محاکمه عاملان آن و دست کم دریافت دیه شهدا به عنوان کمترین حق طبیعی آنهاست.

چندی پیش نیز حجت الاسلام قاضی عسگر نماینده سابق ولی فقیه در امور حج و زیارت در مراسم تودیع خود در این باره اعلام کرد: چند ماه پیش آخرین نامه را به وزیر عربستان نوشتم و یادآوری کردم که آنها قول پرداخت دیه به خانواده های شهدای منا و مسجد الحرام را داده اند اما به آن عمل نکردند.

وی ادامه داد: در این نامه سه پیشنهاد مطرح کردیم نخست اینکه مبلغ مورد نظر را به حساب سازمان حج واریز کنند تا ما به خانواده شهدا بپردازیم یا عربستان از خانواده های شهدا دعوت کند و خود این مبلغ را به خانواده ها بپردازد و یا اینکه مبلغ مورد نظر به سفارتخانه های اطرافشان پرداخت شود تا از این طریق به خانواده ها داده شود. اما این امر محقق نشد و ما هنوز شرمنده خانواده های آنها هستیم.

غلامحسین اسماعیلی؛ سخنگوی قوه قضائیه نیز در نشست خبری اخیر خود درباره آخرین وضعیت پرونده شهدای منا اظهار کرد: در این پرونده مطالبات به صورت جدی از ناحیه دستگاه قضایی از کشور عربستان که عامل شهادت بسیاری از هموطنان ما بودند، پیگیری می شود و پیگیر استیفای حقوق خانواده شهدای منا هستیم اما تا الان نتیجه خاصی حاصل نشده است.

اظهارات قاضی عسگر نیز نشان می دهد این موضوع هنوز در دست پیگیری است اما از آنجایی که این اقدامات نتیجه ملموسی برای خانواده شهدای منا نداشته و پرسش ها و خواسته های خانواده صدها قربانی این حادثه بی پاسخ مانده نمی توان انتظار داشت درد آنها چندان التیام یافته باشد.

سخنگوی قوه قضاییه: پیگیری پرونده فاجعه منا تاکنون نتیجه خاصی نداشته است

سخنران بعثه مقام معظم رهبری: از خون "شهیدان منا" نمی گذریم

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت از الزامی بودن نام نویسی در سامانه سماح برای زائران اربعین حسینی امسال خبرداد و تاکید کرد که همه زائران باید رسید سامانه سماح به همراه گذرنامه را در زمان خروج از مرز به همراه داشته باشند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت؛ حجت الاسلام والمسلمین صحبت الله رحمانی امروز در خصوص جزییات ثبت نام از زائران اربعینی حسینی اظهار کرد: ستاد مرکزی اربعین حسینی در وزارت کشور قرار دارد و سازمان حج و زیارت نیز به عنوان یکی از کمیته های این ستاد(کمیته ثبت نام) به فعالیت می پردازد.

وی با اشاره به رایزنی های صورت گرفته میان ستاد مرکزی اربعین حسینی و کشور میزبان، افزود: برای مراسم اربعین سال 98 نیز با توجه به توافق به عمل آمده بین جمهوری اسلامی ایران و عراق زائران می توانند از 19 شهریور ماه(دهم محرم الحرام) لغایت هفتم آبان ( 30 صفر 1441) بدون نیاز به اخذ روادید و به شرط ثبت نام در سامانه سماح همراه با گذرنامه معتبر جهت زیارت اربعین حسینی واردعراق شوند.

مدیرکل عتبات سازمان حج و زیارت نام نویسی در سامانه سماح را الزامی دانست و تاکید کرد: نام نویسی در سامانه سماح برای تمامی متقاضیان زیارت اربعین حسینی الزامی است و درگاه اینترنتی برای ثبت نام در اربعین از روز اول شهریور ماه به روی کاربران بازخواهد شد.

به گفته حجت الاسلام رحمانی، متقاضیان باید در این دوره مدارک لازم اعم از گذرنامه و رسید اینترنتی ثبت نام در سامانه سماح را به همراه داشته باشند چرا که در صورت عدم نام نویسی و طی مراحل ذکر شده از خروج آنها، جلوگیری خواهد شد.
وی با بیان اینکه دوره اعزام اربعین بدون روادید است اما باید گذرنامه در اختیار زائران باشد، گفت: مهر ورود و خروج در گذرنامه ثبت می شود.

مدیرکل عتبات سازمان حج و زیارت همچنین هزینه نام نویسی در سامانه سماح را رایگان دانست و گفت: فقط زائران باید در زمان ثبت نام هزینه های بیمه را که شامل حوادث و خدمات درمانی می شود، پرداخت نمایند که این هزینه ها به همراه هزینه های پزشکی و بهداشتی مجموعا حدود 25 هزار تعیین شده است.

وی تاکید کرد: لغو روادید صرفاً برای بازه زمانی مذکور( ایام اربعین حسینی) اجرایی می شود و خارج از این محدوده زمانی زائران موظف به اخذ روادید از طریق دفاتر خدمات زیارتی هستند.

وی با بیان اینکه نام نویسی در سامانه سماح تا روزهای منتهی به ایام اربعین هم ادامه دارد، گفت: با توجه به اتصال سامانه سماح به سامانه نیروی انتظامی صرفاً به زایرانی که در این سامانه ثبت نام کرده باشند اجازه خروج داده خواهد شد.

مدیرکل عتبات سازمان حج و زیارت تصریح کرد: زائران می توانند از طریق اینترنت خانگی یا دفاتر خدمات زیارتی سازمان حج و زیارت برای نام نویسی در سامانه سماح به آدرس https://samah.haj.ir/ اقدام نمایند.

وی در پاسخ به این پرسش که اعزام در بازه زمانی اربعین به صورت کاروانی انجام می گیرد یا خیر، گفت: کاروانهای سازمان حج و زیارت در ایام اربعین حسینی اعزامهایی نخواهند داشت.

وی با اشاره به اعزام های ماه محرم سازمان حج و زیارت نیز گفت: اعزام کاروانهای دوره محرم تا حدود 6 روز قبل از اربعین برقرار است و آنها نیز از فرایند اعزام های خاص خود برخوردار هستند و دارای ویزا و سایر امکانات متفاوت هستند که با اعزام های ایام اربعین تفاوت دارد.

مدیرکل عتبات سازمان حج و زیارت در خصوص نحوه اعزام های اربعین گفت: ستاد مرکزی اربعین دارای 13 کمیته است که اعزام ها به عهده کمیته حمل و نقل و زیر نظر راهداری است؛ اعزام به سه صورت زمینی، هوایی و ریلی انجام می گیرد.

وی در خصوص مرزهای تردد زائران نیز اظهار کرد: مرز مهران، شلمچه و چذابه همانند گذشته برقرار است؛ مرز خسروی هم با زحمات صورت گرفته دو کشور برای اربعین بازگشایی می شود و امیدواریم بعد از اربعین هم تردد زائران از این مسیر ادامه داشته باشد.

وی درباره خدمات بیمه ای و درمانی به زائران اربعین گفت: زائران از 50 کیلومتری مرزها بیمه می شوند و از زمان رفت تا برگشت بیمه هستند و خدمات درمانی به صورت مناسبی تدارک دیده شده است.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
رئیس سازمان حج و زیارت گفت : امسال با هوشمند سازی خدمات اجرایی و کنترل عملیات و شفاف سازی آنها به سطح قابل اعتنایی از خدمات رسانی و رضایت زائران دست یافته ایم.

علی رضا رشیدیان در نشست خبری با اصحاب رسانه در مکه مکرمه افزود : سازمان حج و زیارت هم راستا با بعثه مقام معظم رهبری در جهت تحقق شعار حج سال 98 که مبتنی برخودسازی ، اخوت دینی و تمدن اسلامی است گام برداشته و در این مسیر تلاش نمود تا با ارزیابی و آسیب شناسی عملکرد سال گذشته سطح خدمات خود رابه ضیوف الرحمن ارتقا دهد.
وی افزود : در راستای تحقق خودسازی تمام تلاش ما آن بود که زائران دغدغه ای جز انجام مناسک و عبادات و بهره برداری از ظرفیت های زیارت نداشته باشند و در این راستا تمام برنامه ریزیهای لازم با هماهنگی حوزه نمایندگی ولی فقیه برای تحقق این امر انجام شد.
وی با استناد به نظرسنجی هایی که به اشکال مختلف طی این مدت در بین زائران انجام شد، گفت : به طور نسبی در این زمینه اکثر زائران رضایت داشتند در عین آنکه نقدها و انتقاداتی هم هست که خود زمینه ای برای تحول و بهتر شدن درارائه خدمت به زائران است.
وی اظهار کرد : در محور دوم شعار امسال یعنی اخوت دینی هم از بعد داخلی این امر به انسجام بیشتر زائران که از کرد ، لر ، بلوج ، عرب و سایر قومیت های ایرانی و مذاهب در کنار هم قرار گرفته اند می انجامد.

*حج ، فرصتی ارزشمند برای توسعه تمدن اسلامی و تقویت اخوت دینی فراهم کرده است

رشیدیان افزود: در بعد خارجی هم جلسات متعد نماینده ولی فقیه با بعثه های دیگر کشورها خود نشان دهنده ظرفیتی است که بعد از چالشهای اخیر جهان اسلام با شکل گیری گروهکهای دروغینی چون داعش و غیره ، برای عقد و تقویت اخوت دینی ایجاد شده و پیام مقام معظم رهبری که به در سطحی گسترده ها بین حجاج جهان اسلام اطلاع رسانی شد، راهگشا بود.

وی عنوان کرد : در حوزه تمدن اسلامی هم امروز شاهدیم ظرفیت های مارکسیسم، سوسیالیسم و کاپیتالیسم به انتهای راه رسیده و با توجه به نیاز مردم جهان به معنویت ، صداقت ، عدالت زمینه برای توسعه تمدن اسلامی بیش از پیش فراهم شده و حج موقعیت بسیار مناسبی است تا مسلمانان خودباوری را در خود افزایش داده و زمینه تعامل و بهره گیری از ظرفیت های بالقوه خود را فراهم نمایند.

وی حضور فرهیختگان جهان اسلام و تعامل بین آنان را که امسال نشستی هم در این رابطه برگزار شد ،بسیار موثر خواند.

وی در ادامه با بیان اینکه امسال در حوزه اجرایی و خدمات دهی هم موفقیت های خوبی داشتیم ، گفت : هدایت ها و همراهی های نماینده ولی فقیه، تعامل نزدیک بخش های دست اندرکار موجب موفقیت های خوبی در این خدمت رسانی شد .
رشیدیان ،مدیریت هوشمند و استفاده از ظرفیت فناوری های جدید برای کنترل ، نظارت و مدیریت عملیات نقل ترددی ،تهییج حرکت برای رمی جمرات ، جابه جایی زائران در ایام تشریق و هوشمند کردن خدماتی که باید از طرف عربستانی دریافت می شد و نیز برقراری ارتباط بخش های پزشکی و بهداشتی با حوزه اجرا را از جمله دستاوردهای ارزشمند امسال دانست.

*خدمتگزاری در حج در نظر فعالان این حوزه، فرصت است / رضایت اکثریت زائران

وی با تاکید بر اینکه در حوزه خدمتگزاری در حج نه تنها مدیران کاروان ها ،خدمه و مدیران مجموعه ها و عوامل آنها ، روحانیون و پزشکان همه و همه عاشق خدمت هستند ، افزود : نگاه آنها در این خدمت رسانی ،فرصت است،از این رو در این خدمت رسانی از هم سبقت می گیرند و در نتیجه این امر شاهدرضایت زائران از خدمه و مدیران بخش های مربوطه و خدمات ارائه شده بودیم.

وی با اشاره به خدمات و تلاش های اجرایی انجام شده برای ارتقا سطح خدمات به حجاج افزود : در سایه تلاش ها و همگامی بخش های مختلف دست اندرکار در حج 98 از نظر اجرایی توفیقاتی حاصل شد که برخی نیز برای نخستین بار رخ داد از جمله آنکه امسال سوخت ویزاهای صادر شده را نداشتیم و در دقایق آخر از ویزاهای سوخته یک کاروان 85 نفره تشکیل دادیم.

وی ایجاد تنوع خوب در برنامه غذایی به تناسب ذایقه و سلیقه زائران کشورمان را به تناسب فرهنگ غذایی آنها ، توسعه کارکرد اپلیکیشن های موبایلی برای تسهیل خدمات رسانی به زائران، شناسایی بیماران پر خطر جهت رسیدگی بهتر، برقراری ارتباط و اینک اطلاعات پزشکی و اجرایی با بخش های مرتبط برخی از این موفقیت ها دانست.

*شکل گیری همت ملی در حوزه عملیات پروازی حج

وی عنوان کرد :واگذاری تمامی پروازهای رفت و برگشت به شرکت هواپیمایی هما و اجرای ایمن و با کمترین تاخیر آنها از دیگر دستاوردهای حج امسال است.

وی توضیح داد : برنامه ریزی عملیات پروازی ما مبتنی بر آن بود که درصدی از پروازهای زائرانی ایرانی توسط شرکت هواپیمایی سعودی و بقیه توسط شرکت های قشم ایر و هما انجام شود اما درمذاکرات متعدد با طرف سعودی به دلیل عدم انطباق خواست ایرلاین سعودی با قوانین یاتا و نیز برنامه حج راجع به اخذ هزینه برابر برای خدمات برابر تصمیم بر استفاده از ظرفیت شرکت های داخلی شد.

رشیدیان تصریح کرد : قبل آن با شرکت قشم ایر قرارداد بسته و به طرف عربستانی هم اعلام کرده بودیم و اسلات های پروازی اخذ شده بود اما بعد از عدم توافق با طرف سعودی آنها تمام مجوزهای پروازی قشم ایر را باطل واعلام کردند فقط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی می تواند این پروازها را انجام دهد.

وی تصریح کرد : با توجه به شرایط تحریم و تنگناهایی که شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی داشت ، در واقع در این قضیه یک همت ملی در داخل شکل گرفت و تمامی شرکت های هواپیمایی به جای رقابت در کنار هما قرار گرفتند تا پروازهای خارجی این شرکت را پوشش داده و این مجموعه بتواند با آزادسازی هواپیماهای خود از خطوط دیگر در حج خدمت رسانی کند که خود همکاری ارزشمندی بود.

*365 پرواز بازگشتی از مدینه و جده در 23 روز

رئیس سازمان حج و زیارت در ادامه گفت : عملیات رفت با 360 پرواز در طول 29 روز در نهایت ایمنی و باکمترین تاخیر انجام شد به گونه ای که 60 درصد پروازها هیچ تاخیری نداشتند اما یک مورد بروز مشکل در هواپیما در ساری و یک مورد در تبریز رخ داد اما با یک بسیج عمومی دوباره و با سرعت این هواپیماها به عملیات پیوست.

وی اظهار کرد : عملیات بازگشت در زمان محدودتری از 25 مردادماه تا 17 شهریور ماه یعنی 23 روزه انجام می شودو طی این مدت 364 پرواز برنامه ریزی شده که در این میان با افزوده شدن یک پرواز فوق العاده ویژه انتقال بیماران به 365 پرواز رسید.

به گفته وی ، از این تعداد 159 پروز از مدینه و 205 پرواز از جده انجام می شود.

وی تصریح کرد : بر اساس برنامه ریزی شده زائران مدینه قبل به جای اینکه از مکه مستقیم به فرودگاه مدینه منتقل شوند فرصت کوتاهی در مدینه زیارت می مانند و بعد از زیارت حرم حضرت رسول (ص) به کشور بازمی گردند.

*افزایش تعداد زائران از 81 هزار نفر در سال 97 به 88 هزار نفر در سال جاری

رئیس سازمان حج و زیارت افزود : بر اساس قرار اولیه توانستیم تعداد زائران را از 81 هزار نفر به 84 هزار نفرافزایش دهیم ضمن آنکه 2 هزار و 550 نفر عوامل اجرایی به رقم زائران افزوده شد و کل آمار به 86 هزار و 550 نفر رسید.

*اعمال سیاست انقباضی به نفع زائران

وی گفت : امسال در تمام حوزه ها سیاست انقباضی به نفع زائر اعمال کردیم و با وجود افزایش تعداد حجاج با این حال تعداد نیروهای ستادی را کاهش دادیم تا تعداد بیشتری از حجاج که سالهای سال در نوبت هستتند ،بتوانند به حج بروند.

وی عنوان کرد : در این میان درخواست سهمیه مازاد خود رابه میزان 10 هزار نفر دیگر به طرف سعودی ارائه کردیم که با اختصاص سهمیه 2 هزار نفری موافقت کردند و مجموع آمار زائران و عوامل اجرایی امسال به 88 هزار و 616 نفر رسید .

رشیدیان در ادامه برای افزایش ظرفیت زائران در حج تمتع سال آینده هم گفت : درخواست آن اعلام شده است.

به گفته وی ، بعد از افزایش 2 هزار نفری زائران کشورمان و اختصاص سهمیه مازاد ، توانستیم در عرفات برای 2 هزار نفر سهمیه مازاد فضای مورد نیاز را اخذ کنیم اما در منا این موضوع موجب شد تا سرانه فضای یک متر مربعی هر زائر به 85 سانتیمتر تقلیل یابد.

وی تصریح کرد : برای افزایش فضا و نیز سرویس های بهداشتی پیشنهادی مبنی بر بهسازی و ارتقا محل اسکان زائران در عرفات و منا به صورت دو طبقه با سازه های سبک را ارائه دادیم که امید است به نتیجه مناسب برسد.

رشیدیان ادامه داد : امید است با موافقت عربستان امکان افزایش سهمیه را در سطح قابل قبولی برای زائران کشورمان در سال آینده داشته باشیم..

*آسیب شناسی حج 98 از هم اکنون توسط22 کارگروه سازمان

وی در ادامه با بیان اینکه به طور طبیعی در تمامی حوزه ها اشکالات و ایراداتی وجود داشته و دارد که با همفکری و برخورد برنامه ریزی شده برای آنها امید است با رفع آنها درسال آینده وضعیت بهتری داشته باشیم .

وی با اشاره به وجود 22 کارگروه آسیب شناسی فعال در حوزه حج در این سازمان ، افزود : از 14 ذی الحجه برخی از این کارگروه ها با هدف آسیب شناسی بخش های اجرایی ، فعالیت خود را آغاز می کنند از جمله کارگروه مسکن که جمع بندی آسیب ها و نقایص حج سال جاری را انجام داده و اشکالات را برطرف و از چرخه قراردادهای مسکن کنار گذارده و در سیاست ها و رویکردهای مسکن تجدید نظر می کنند.

وی عنوان کرد : در واقع از الان شروع به جمع بندی مباحث مختلف اعم ازحقوقی ، مالی، اجرایی و عملی و رضایتمندی زائر و غیره کرده ایم و امید است در بازگشت با اولویت حج کار گسترده تری انجام شود و برای اصلاح امور اجرایی ،تغییرات سیستم های خدمات رسانی اعم از مسکن و تغذیه ، تردد و حمل و نقل و غیره پیش بینی لازم انجام شود.

وی تصریح کرد : در این میان هر چند به محض بازگشت ایام محرم است و سازمان حج و زیارت باید برای اربعین آماده شود و باید برای جهاد خدمت برای اربعین حسینی که بزرگترین همایش انسانی کره زمین است، آماده شود و و کار ثبت نام متمرکز بر سامانه سماح حج وزیارت است اما در همین زمان بر روی اصلاح سامانه زائر یار کار خواهیم کرد به نحوی که بتواند خدمات مناسب برای اربعین ارائه کند..

رئیس سازمان حج و زیارت افزود : در کنار این امر بلافاصله کارگروه های تخصصی ما کار خود را در آسیب شناسی حج شروع می کنند و در این راستا از همه کسانی که ایده و فکر دارند با نگاه به شرایط و مقدورات سازمان در خدمت رسانی و بهبود و ارتقا شرایط دعوت ،استقبال واستفاده می کنیم .

وی عنوان کرد : الان ارزیابی عملکردها رادر حوزه های مختلف خواهیم داشت و سپس در موضوع اهداف و طرح های توسعه ای با سیاست هایی که برای سال آینده مشخص می شود، اقدام می کنیم .

وی با اشاره به اینکه امسال 4 ماشین پخت نان به عربستان منتقل شد ، گفت : در مجموع 1.5 میلیون قرص نان تا کنون پخت شده که تا آخر این ایام به ببیش از 2 میلیون قرص می رسد.

وی عنوان کرد : یکی از مشکلات ما در بحث زائران بحث کیفیت نان بود که باید روی آن کار بیشتری صورت گیرد و این موضوع در سال آینده حل شود.

رشیدیان افزود : در حوزه حمل و نقل درون و برون شهری با پیگیری ها و همکاری طرف عربستانی ، نقل درون شهری ما 36 ساعت زودتر از گذشته آغاز شد که مسلما برای بهره برداری زائران ما بهتر است .

به گفته وی ، در حوزه حمل و نقل بین شهری هم امسال کار خوبی صورت گرفت چنانکه با توجه به افزایش 80 درصدی هزینه های حمل و نقل عربستان ، تلاش شد از اتوبوس ها و خودروهای جدید و با کیفیت مدل 2019 استفاده شود و عملا خرابی خودرو را در حمل و نقل بین شهری نداشتیم .

و ی اظهار کرد : یک هزار و 407 دستگاه اتوبوس کار انتقال زائران ما از مدینه به مکه را انجام دادند و 2 هزار و 49 دستگاه اتوبوس هم برای برگشت زائران از مکه به جده و مدینه برنامه ریزی شده که همه نو و دارای کیفیت مناسب 2019هستند..

وی تصریح کرد : اقدامات انجام شده خوب بود و تلاش ما بر بهبود و ارتقا هر چه بیشتر آنهاست.

*انجام عملیات خدمت رسانی در ایام تشریق در نهایت نظم و انضباط

وی افزود : در ایام تشریق که اوج عملیات حج و سنگین بود ، کار با نظم و انضباط خاصی به خوبی انجام شد چنانکه 32 تریلی آب منتقل و توزیع شد و برای یخ نیز نزدیک به 300 هزار ریال سعودی یخ مازاد خریداری شد و 200 دستگاه یخچال ایستاده برای خیمه ها و نگهداری مواد غذایی تامین شد.

وی ادامه داد : غذای گرم با همه ترافیک و شلوغی مسیر با مدیریت خوب از آشپزخانه ها به منا و عرفات انتقال یافت و ما حتی یک مورد مسمویت نداشتیم و برخی نقدها به خشک بودن غذاها و کمم نمکی و بی روغنی آنها با هدف جلوگیری از فساد غذا و با نظر پزشکان اعمال شد وگرنه آشپزهای ما حرفه ای وماشین آلات آشپزخانه ها درجه یک هستند .

رشیدیان با بیان اینکه باید نقدها را بپذیریم تا بتوانیم اشکالات را برطرف کنیم ، گفت : در نقل تردیدی امسال کار بی نظیری شد و خیلی زودتر از پیش بینی انجام شده زائران به عرفات و از عرفات به مزدلفه و منا مناقل شدند و قربانی های زائران وقوف اضطراری زودتر انجام شد و رمی جمرات زائران هم در زمان خود بدون کوچکترین مشکلی انجام شد و 86 هزار دام قربانی ذبح گردید که خود کار سنگینی بود.

و ی ادامه داد : در انتقال زائران از منا به مکه هم خوب عمل شد و بخشی که مسیرهایشان از منا و جمرات تا هتلها طولانی تر بود نیز با 300 دستگاه اتوبوس به هتلها منتقل شدند و در مجموع کار بدون مشکل جدی به انجام رسید.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
رئیس سازمان دامپزشکی کشور گفت: دامپزشکی دو کشور ایران و عربستان برای واردات گوشت های قربانی حجاج ایرانی وارد مباحث بهداشتی شدند، اما در نهایت سازمان حج و زیارت اعلام کرد که ایران کشور ضعیفی نیست که بخواهد گوشت های قربانی را به کشور برگرداند.

علیرضا رفیعی پور رئیس سازمان دامپزشکی کشور در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم اظهار کرد: بر اساس تفاهم نامه میان سازمان دامپزشکی کشور و سازمان حج و زیارت ایران قرار بود گوشت قربانی امسال بر اساس چهار چوب قوانین، مقررات بین المللی و بحثهای سیاسی به کشور برگردد.

وی افزود: بر این اساس با سازمان حج و زیارت پروتکلی به امضا رسید و اعلام شد که این امکان وجود دارد که گوشتهای قربانی به کشور برگردد.

رئیس سازمان دامپزشکی کشور ادامه داد: دامپزشکی دو کشور ایران و عربستان وارد مباحث بهداشتی شدند تا عربستان به عنوان کشور مبدأ و ایران به عنوان کشور مقصد برای انتقال در نظر گرفته شود؛ اما در نهایت از مصاحبه رئیس سازمان حج و زیارت شنیدم که ایران کشور ضعیفی نیست که بخواهد گوشت هایی را که با این نیت ذبح می شود، به کشور برگرداند و قرار شد آنها را به کشوری فقیر انتقال دهند.

وی تصریح کرد که سازمان دامپزشکی کشور عربستان سعودی مخالفتی با انتقال دام های قربانی ذبح شده توسط زائران ایرانی به کشورمان نداشته است.

بنابراین گزارش حجاح ایرانی برای ادای فریضه دینی در روز عید قربان امسال 86هزار و 500 دام قربانی ذبح کردند.

علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت نیز در حاشیه بازدید از کشتارگاه صنعتی المعیصم اظهار کرد: بر اساس تفاهمی که از قبل انجام شده گوشت دام های قربانی توسط این مجموعه برای مردم محروم 27 کشور ارسال می شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تهران- ایرنا- نماینده ولی فقیه در امور حج و سرپرست حجاج ایرانی گفت: اعتراض زائران کشورمان نسبت به وضعیت غیر بهداشتی و امکانات حجاج در سرزمین منا را به وزیر حج و عمره عربستان سعودی اعلام کردیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : خبرگزاری اهل بیت خبرگزاری اهل بیت (ع) شیعه نیوز

به گزارش یکشنبه شب پایگاه اطلاع رسانی حج، حجت الاسلام والمسلمین سیدعبدالفتاح نواب این مطلب را در جریان بازدید از هتل های سدره الاحسان و رویاالحسن در منطقه العزیزیه مکه و در واکنش به گلایه های مکرر حجاج ایرانی در روزهای اخیر نسبت به وضعیت غیر بهداشتی و کمبود فضا در سرزمین منا بیان کرد.
منا سرزمینی است که حاجیان در ایام تشریق به مدت سه روز از دهم تا دوازدهم ذی الحجه در چادرهای آن بیتوته می کنند و مناسک مهمی نظیر رمی جمرات (سنگ زدن به شیطان)، قربانی و حلق یا تقصیر (تراشیدن موی سر یا کوتاه کردن مو و ناخن) در آنجا انجام می شود.
از زمان بازگشت حجاج ایرانی از مناسک، نارضایتی آنان از کمبود فضای چادرها برای اقامت اعضای کاروانها و نیز، شرایط نامناسب سرویس های بهداشتی آنجا بارها مطرح شده است.
نماینده ولی فقیه در امور حج و سرپرست حجاج ایرانی در پاسخ به یکی از بانوان زائر که وضعیت منا را اسف بار توصیف کرد، گفت: قبل از آن هم، مسئولان ایرانی این موضوع را پیگیری کردند. وزیر حج و عمره عربستان قول داده است سال آینده تغییراتی در وضعیت منا انجام دهد.
حجت الاسلام والمسلمین نواب با پذیرش این نکته که شرایط منا مناسب نیست، تاکید کرد که پیگیر هستیم تا شرایط تغییر کند.
وضعیت منا تنها مساله مورد اعتراض زائران در هتل سدره الاحسان بود. آنها از شرایط اسکان خود و خدماتی که برای سفر حج آنها انجام شده است، بارها از مسئولان و دست اندرکاران حج قدردانی کردند.
در این هتل هفت کاروان شامل پنج کاروان از استان خوزستان و دو کاروان از استان لرستان مستقر بودند.
علی رضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت نیز نماینده ولی فقیه را در این بازدید همراهی می کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مخالفت عربستان با افزایش شمار هواپیماهای ایرانی در حج، برگشت حجاج را به کشور معوق کرد.

به گزارش ایسنا، شورای برنامه ریزی بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت امروز (یکشنبه، 27 مردادماه) در مکه جلسه ای را برگزار کرد تا به بررسی آخرین وضعیت حج تمتع 98 و برنامه پروازی و برگشت زائران ایرانی که با تاخیرهایی مواجه شده است، بپردازد.

کاپیتان حسن قاسمی مدیرعملیات پرواز حج شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران گفت: به دلیل تغییر در برنامه پروازها که ناشی از عملکرد طرف سعودی بوده است جدول پروازها با 12 ساعت تاخیر انجام می شود.

او در عین حال گفت که با برنامه ریزی صورت گرفته برنامه پروازی حج از فردا (دوشنبه، 28 مردادماه) به حالت قبل و عادی بازمی گردد.

علی رضا رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت چند روز پیش از مخالفت عربستان با افزایش شمار هواپیماهای ایرانی برای برگشت زائران به کشور خبر داده بود.

آن چنان که رشیدیان توضیح داده بود درخواست ایران از عربستان اضافه کردن سه فروند هواپیمای اجاره ای به ظرفیت ناوگان هوایی اختصاص یافته به حج بود که با آن مخالفت شد.

امسال برای نخستین بار تمام پروازهای حج توسط یک شرکت هواپیمایی داخلی انجام می شود. پیش تر طبق توافق ایران و عربستان 50 درصد پروازهای حج ایرانی ها با مسؤولیت شرکت هواپیمایی سعودی انجام می شد و 50 درصد دیگر را شرکت های هواپیمایی ایران انجام می دادند. عربستان امسال از عملیات پروازی حجاج ایرانی کناره گیری کرد.

حجت الاسلام عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج با توجه به چنین شرایطی تاکید کرد: اطلاع رسانی لازم به کاروان ها صورت گیرد تا به اطلاع مستقبلان برسد و زائران در زمان مناسب به فرودگاه اعزام شوند.

ایران امسال حدود 88 هزار و 500 نفر را به مناسک حج اعزام کرده است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
سازمان حج و زیارت هزینه ثبت نام سفر اربعین را اعلام کرد؛ این هزینه فقط شامل بیمه حوادث و خدمات درمانی به مبلغ 25هزار تومان است.

به گزارش ایسنا ، ستاد مرکزی اربعین که در وزارت کشور تشکیل شده است، سفر اربعین و صدور اجازه خروج از کشور را به ثبت نام در سامانه سماح مشروط کرده است. این سامانه زیر نظر سازمان حج و زیارت که مسؤولیت کمیته ثبت نام اربعین را به عهده دارد، راه اندازی شده است.

حجت الاسلام والمسلمین صحبت الله رحمانی مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت یادآور شد: زائران برای شرکت در مراسم اربعین سال 98 با توجه به توافق بین جمهوری اسلامی ایران و عراق می توانند از 19 شهریور ماه (دهم محرم الحرام) تا هفتم آبان ( 30 صفر 1441) بدون نیاز به دریافت ویزا و به شرط ثبت نام در سامانه سماح همراه با گذرنامه معتبر واردعراق شوند. با توجه به اتصال سامانه سماح به سامانه نیروی انتظامی صرفاً به زائرانی که در این سامانه ثبت نام کرده باشند اجازه خروج از کشور داده خواهد شد.

به گفته او، سامانه سماح به آدرس https://samah.haj.ir/ از روز اول شهریورماه به روی کاربران باز خواهد شد و نام نویسی در این سامانه تا روزهای منتهی به ایام اربعین ادامه خواهد داشت.

مدیرکل عتبات سازمان حج و زیارت همچنین هزینه نام نویسی در سامانه سماح را رایگان اعلام کرد و گفت: فقط زائران باید در زمان ثبت نام هزینه های بیمه را که شامل حوادث و خدمات درمانی می شود، پرداخت کنند که این هزینه ها به همراه هزینه های پزشکی و بهداشتی مجموعا حدود 25هزار تعیین شده است.

به گفته او، بیمه زائران از 50 کیلومتری مرزها و از زمان رفت تا برگشت معتبر است.

رحمانی تاکید کرد: لغو روادید صرفاً برای بازه زمانی ایام اربعین حسینی اجرا می شود و خارج از این محدوده زمانی، زائران به دریافت روادید از طریق دفاتر خدمات زیارتی موظف اند.

او با بیان این که سفر زائران به عراق در اربعین از سه راه زمینی، هوایی و ریلی امکان پذیر است، افزود: مرزهای مهران، شلمچه و چذابه برای سفر زمینی آماده شده است. مرز خسروی هم با زحمات صورت گرفته دو کشور برای اربعین بازگشایی می شود و امیدواریم بعد از اربعین هم تردد زائران از این مسیر ادامه داشته باشد.

او درباره اعزام های کاروانی در زمان اربعین گفت: کاروان های سازمان حج و زیارت در ایام اربعین حسینی اعزام نخواهند شد.

رحمانی درباره اعزام کاروان در ماه محرم نیز توضیح داد: اعزام کاروان های دوره محرم تا حدود شش روز قبل از اربعین برقرار است. زائران این کاروان ها با ویزا و امکاناتی متفاوت از اربعین به عتبات مقدس عراق اعزام می شوند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
گروه ادب نویسنده کتاب علی از زبان علی در جلسه نقد و بررسی این کتاب، با بیان اینکه 90 درصد این کتاب کلام مستقیم حضرت علی(ع) و 10 درصد دیگر کتاب هم از زبان راوی است، اظهار کرد: از معجزات حضرت علی(ع) این است که از کلامش می توان تمام زندگی ایشان را درک کرد. البته این کتاب گوشه ای از عظمت حضرت علی(ع) است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش ایکنا ؛ سی و یکمین نشست پایگاه نقد کتاب کتابخانه عمومی پیروزی به معرفی و بررسی علی از زبان علی اختصاص داشت. در این برنامه که امروز 27 مردادماه برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدیان، نویسنده و عضو حقیقی شورای انقلاب فرهنگی و علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانه های کشور حضور داشتند.

علیرضا مختارپور در ابتدای جلسه در سخنانی درباره این کتاب اظهار کرد: برایم افتخاری است که در ایام عید غدیر درباره کتابی با محوریت امام علی(ع) حرف بزنم. با این مقدمه باید بگویم روش های تاریخ نگاری مختلفی وجود دارد. در همین راستا انواع تاریخ نگاری نام برده شده است.

انواع تاریخ نگاری

وی افزود: یکی از روش های تاریخ نگاری، زندگی نامه نویسی است، هر چند این شکل تاریخ نگاری خود چند نوع دارد. گاهی زندگینامه شامل شرح حال نویسنده است یا در روش دیگر زندگینامه به شکل گزارش بیان می شود.

دبیرکل نهاد کتابخانه های کشور ادامه داد: دین اسلام به عنوان دین خاتم، دارای شخصیت های بسیاری است. در کنار شخصیت ها در اسلام، معارف هم بخش دیگری از تاریخ اسلام را شامل می شود. حالت بعد به تاریخ حوادث مختص می شود، اما بخش مهمی از تاریخ نویسی اسلامی به تاریخ پیشوایان اسلام اختصاص یافته است.

این پژوهشگر گفت: درباره امام علی(ع) کتاب های مختلفی نوشته شده است. در ابتدا کتاب هایی نوشته شده است که که به بیان روایت هایی پیرامون امام علی(ع) می پردازد. کتاب های دیگری که درباره امام علی(ع) نوشته شده، به احوالات ایشان مربوط می شود که نهج البلاغه یکی از جمله این کارهاست.

وی تصریح کرد: درباره زندگی امام علی(ع)، کتاب های بسیاری نوشته شده است، اما کتاب علی از زبان علی ویژگی های خاص خود را دارد. اولین شاخصه، مستند بودن این کتاب است. نکته دوم، تمام مطالب این کتاب از زبان حضرت است. این شکل کار را در کمتر کتابی در این زمینه می توان مشاهده کرد.

مختارپور تأکید کرد: این کتاب بصیرت بالایی به مخاطب می دهد. با این توضیحات، کتاب علی از زبان علی یکی از مستندات خوب درباره امیرالمومنین(ع) است. همچنین این کتاب از شیوایی خیره کننده ای سود می برد که نشان از تسلط ادبی نویسنده دارد.

وی تأکید کرد: نویسنده، کتاب معتبری هم در سه جلد درباره عاشورا نوشته است. همچنین کتاب وی درباره حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) از اتفاقات خوب دیگر در پرونده کاری این نویسنده است.

رنج های محبان علی(ع) در طول تاریخ

در بخش دوم این مراسم، محمدیان نویسنده کتاب اظهار کرد: خدا را شکر می کنیم برای محبت امیر المومنین(ع)، زیرا هیچ گوهری بالاتر از این نیست. حضرت علی(ع) قرآن ناطق است، برای همین اگر بتوانیم حضرت علی(ع) را درست معرفی کنیم، حقانیت اسلام را اثبات کرده ایم.

این نویسنده ادامه داد: فاصله ما با اولیاء خدا خیلی زیاد است. اگر این فاصله زیاد نبود، عظمت مقام ایشان را بهتر درک می کردیم. البته لازم به ذکر است که هیچ فردی غیر از خودشان نمی تواند عظمت آنان را تصویر کند.

وی گفت: متأسفانه در صدر اسلام بسیاری از افراد به دلیل دوستی حضرت علی(ع) کشته شدند، حتی در زمان حال هم این اتفاق به نوعی رخ داده است. جالب است بدانید هیچ فردی به اندازه علی(ع) به خلفا کمک نکرد. پس اینکه علی 25 سال خانه نشین شد را قبول ندارم.

محمدیان تأکید کرد: از معجزات حضرت علی(ع) این است که از کلامش می توان تمام زندگی ایشان را درک کرد. البته این کتاب گوشه ای از عظمت حضرت علی(ع) است. نکته بعد اینکه 90 درصد این کتاب کلام مستقیم حضرت علی(ع) است. 10 درصد دیگر کتاب هم از زبان راوی است.

وی تصریح کرد. درباره حضرت علی(ع) هر اندازه کار کنیم، باز هم کم است، چو ن هر اندازه به شخصیت وی نزدیک می شویم، عظمت شخصیت ایشان درخشان تر می شود، ولی با این وجود این امر، نباید بهانه برای کم کاری در این حوزه باشد.

این نویسنده در ادامه تأکید کرد: در نگارش این کتاب از مکتوبات اهل سنت هم استفاده شده است، چون می خواستم تمامی منابع مد نظر قرار گیرد.

محبت به علی(ع) تنها به یک دین خلاصه نمی شود

مختارپور در بخش دوم سخنان خود تصریح کرد: درباره نقد باید بگویم نقد همیشه به معنی ایراد گرفتن از اثر نیست، بلکه معرفی اثر مهمترین شاخصه نقدنویسی است، پس من از کتاب تعریف نمی کنم، بلکه داشته های واقعی آن را معرفی کرده ام.

این نویسنده ادامه داد. متاسفانه کشور ما به شدت از کتابخوانی فاصله گرفته است، برای همین هم بسیاری از مشکلات در جامعه وجود دارد. با این توضیح، برگزاری چنین برنامه هایی می تواند اتفاق خوبی در این عرصه باشد.

محمدیان، نویسنده کتاب در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: سال ها پیش میهمان شاعری از هندوستان داشتیم. وی هندو مذهب و به شدت عاشق علی(ع) بود. این را گفتم تا تأکید کنم محبت به علی(ع) تنها به یک دین خلاصه نمی شود.

وی تأکید کرد: خداوند به ما نعمت بزرگی داده که همان محبت به علی(ع) است. بیایید این عشق را به فرزندانمان بیاموزیم تا بتوانیم در جامعه راحت زندگی کنیم. در ضمن باید بگویم محبت به امیرالمومنین(ع) می تواند زندگی شخصی ما را تحت تأثیر خود قرار دهد تا زندگی بهتری داشته باشیم.

این نویسنده در پایان بیان کرد: دلی که محبت علی(ع) در آن است، احترامش از کعبه واجب تر است. محبت به علی، محبت به همه زیبایی هاست، البته قدر این دنیا را در جهان آخرت بهتر در خواهیم یافت.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
با خودباوری مسلمانان و انقضای تاریخ مصرف مکاتب غربی، نشانه بارز شکل گیری تمدن اسلامی به ویژه در کنگره جهانی حج مشهود است
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : خبرگزاری آریا

به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری صدا و سیما به مکه مکرمه، رئیس سازمان حج و زیارت با اشاره به محدویت ظرفیت اعزام زائر به حج تمتع گفت: هم اکنون یک میلیون و دویست هزار زائر در انتظار اعزام وجود دارد که با راه اندازی سامانه انتقال، اگر هر زائری به هر دلیلی نتواند به حج مشرف شود، می تواند فیش خود را منتقل کند.
علی رضا رشیدیان در نشست خبری مشترک با نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی در جمع خبرنگاران اظهار داشت: وظیفه سازمان حج و زیارت بسترسازی تحقق شعار حج است و درباره سه وجه شعار امسال نیز اخوت دینی را با حضور پررنگ و قابل افتخار قومیت های مختلف و به ویژه برادران اهل سنت شاهد بودیم.
وی افزود: در بعد خارجی نیز نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، دیدارهای مختلفی با بعثه های سایر کشورها داشتند و انتشار پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در همین راستا بود.
رئیس سازمان حج و زیارت درباره محور سوم شعار حج امسال که تمدن اسلامی است، گفت: با خودباوری مسلمانان و انقضای تاریخ مصرف مکاتب غربی چون سوسیالیسم و لیبرالیسم، نشانه بارز شکل گیری تمدن اسلامی به ویژه در کنگره جهانی حج مشهود است.
وی افزود: در دیداری که با وزیر حج عربستان داشتیم ، وی تاکید بر برگزاری حج غیرسیاسی داشت ولی ما گفتیم که تاکید ایران بر برگزاری حج سیاسی است و آن سیاستی که ایران منادی آن است که وحدت مسلمین را خواهانیم.
رشیدیان همچنین از تلاش گروه اعزامی رسانه ملی که با انتقال دقیق و مناسب اخبار و رویدادهای حج امسال و جلوگیری از شایعات، موجبات آرامش خانواده ها را فراهم کرد، تشکر و قدردانی کرد.
رئیس سازمان حج و زیارت درباره عملیات اجرایی حج امسال نیز گفت: حج هوشمند یعنی استفاده از ظرفیت اینترنت و نرم افزارهایی که برای بخش های مختلف عملیات حج تعریف شده بود، امسال کمک بزرگی در تسهیل امور داشت و سعی شد خدمات بهتر و سریعتری به حجاج ارائه شود.
وی به عملیات پروازی و انتقال زائران ایرانی به سرزمین وحی نیز اشاره کرد و گفت: نخست قرار بود پنجاه درصد از پروازها را شرکت هواپیمایی سعودی تقبل کند و بقیه را ایران ایر و قشم ایر پوشش دهند ولی بعد از مذاکرات مفصل متوجه شدیم که طرف سعودی حاضر نیست که هزینه برابر برای خدمات برابر را بپذیرد.
رشیدیان گفت: برغم کارشکنی سعودی ها در ابطال مجوزهای صادر شده قشم ایر اما در میان شرکت های هواپیمائی کشور یک همت و عزم همگانی ایجاد شد تا با پوشش تعهدات ایران ایر برای سایر کشورها، ظرفیت های جدیدی برای زائران سرزمین وحی فراهم شود.
وی به 360 پرواز از 19 استان کشور در طول 29 روز برای عملیات رفت زائران به سرزمین وحی اشاره کرد و گفت: برای عملیات بازگشت نیز 365 پرواز ظرف 23 روز خواهیم داشت که 159 پرواز از مدینه و 205 پرواز از جده خواهد بود.
رئیس سازمان حج و زیارت در پاسخ به سئوال خبرنگار خبرگزاری صداوسیما که چرا به رغم اعلام اسامی گروه های رسانه ای از چهار ماه قبل اما مجوزی برای خبرنگاران ایرانی در ایام حج صادر نشده و این درحالی است که دولت میزبان از صدور 630 مجوز رسانه ای برای نمایندگان رسانه های جهان خبر داده است؟ گفت: صدور این تعداد مجوز برای دیگران و خودداری از صدور مجوز برای رسانه های ایرانی، آسیب و ایرادی جدی است که باید پیگیری شود.
وی از تشکیل بیست و دو کارگروه آسیب شناسی برای حج امسال در سازمان حج و زیارت خبر داد و گفت: این گروه ها از چهاردهم ذیحجه کار خود را شروع کرده اند تا آنچه را که اجراء شد با آنچه توافق شده بود، تطبیق دهند تا برای سال های آینده این نقائص کاهش یابد.
رشیدیان در عین حال، میزان همکاری دولت میزبان را نسبت به سال های قبل خوب ارزیابی کرد و گفت: برخلاف فضای منفی رسانه های این کشور اما با تغییر مسئول موسسه مطوفی ایران و تعاملاتی که با وزارت حج عربستان داشتیم، احساس کردیم در تلاشند نسبت به سال های قبل خدمات بهتری ارائه کنند.
وی اما وضعیت سرویس های بهداشتی در مشعر و منا را نامناسب برای همه کشورها خواند و گفت: ما طرح دو طبقه کردن سرویس های بهداشتی با سازه سبک را ارائه و حتی برای اجرای آن نیز اعلام آمادگی کردیم ولی توجه نکردند اما همچنان اعلام می کنیم برای حفظ شان حجاج، حاضریم در این زمینه سرمایه گذاری هم داشته باشیم.
رئیس سازمان حج و زیارت به افزوده شدن دو هزار زائر جدید به 86 هزار و 500 زائر قبلی اشاره کرد و گفت: این افزایش در منا سرانه فضا برای هر زائر را از یک متر به 85 سانتی متر کاهش داد که مشکلات زائر را بیشتر کرد.
وی افزود: در ایام تشریق فقط 32 تریلی آب توزیع کردیم و حدود 300 هزار ریال سعودی نیز یخ اضافه خریدیم و حدود دویست یخچال نیز در چادرهای منا مستقر کردیم تا زائران با رفاه بیشتری به عبادت خود بپردازند.
رشیدیان به ارسال غذای گرم به سرزمین منا اشاره کرد و گفت: به رغم گرمای هوا ولی با کار کارشناسی و بهداشتی صورت گرفته در نحوه طبخ و ارسال غذا، حتی یک مورد نیز مسمویت غذایی در ایام تشریق نداشتیم.
وی به افزایش هشتاد درصدی هزینه حمل و نقل در عربستان اشاره کرد و گفت: تلاش کردیم با به کارگیری ناوگان حمل و نقل درون و برون شهری جدید مثل اتوبوس های سال 2019 میلادی، خدمات مناسبی به زائران ارائه کنیم.
رشیدیان به تنوع غذایی موجود در آشپزخانه های مدرن در اختیار ایران اشاره کرد و گفت: تاکنون سه و نیم میلیون پرس غذا برای 88 هزار زائر طبخ و ارائه شده است که تا پایان عملیات بازگشت، این رقم به شش میلیون پرس نیز می رسد.
وی به حمل و استقرار چهار نانوایی ویژه حجاج ایرانی نیز اشاره کرد و گفت: با توجه به ذائقه ایرانی ها این چهار دستگاه پخت را آوردیم که تاکنون یک و نیم میلیون قرص نان پخت کرده اند که تا آخر سفر به بیش از دو میلیون قرص خواهد رسید.
رئیس سازمان حج و زیارت با اشاره به اینکه خدمات به حجاج تا هنگام بازگشت به ایران به طور کامل و بی وقفه ادامه خواهد داشت، تعداد حجاج بازگشتی به ایران تا پایان امشب را ده هزار و 817 نفر یعنی حدود دوازده درصد از کل دانست و گفت: هم اکنون شش هزار و 998 حاجی ایرانی در مدینه النبی و حدود 69 هزار نفر نیز در مکه مکرمه هستند.
وی به وجود نوزده ایستگاه درون شهری با بیش از پنج میلیون نفر سفر و سرانه دو ممیز هفت درصد برای هر زائر اشاره کرد و گفت: با توجه به تخلیه هتل های مکه و خالی شدن ظرفیت های موجود، تلاش کردیم تا شرایط اقامتی زائران مانند خانواده ها را بهبود بخشیم.
رشیدیان با اشاره به در پیش بودن ماه محرم الحرام و بلافاصله بعد از آن مراسم اربعین حسینی (ع) گفت: نخستین اولویت ما در تهران، ایجاد مقدمات برگزاری هرچه باشکوه تر بزرگترین اجتماع انسانی بر روی کره خاکی یعنی اربعین حسینی (ع) است و از ماه ها قبل کار را شروع کرده ایم و مذاکرات خوبی نیز با طرف عراقی برای برگزاری مناسب این اجتماع بزرگ داشته ایم.
وی به لغو روادید در ایام اربعین حسینی (ع) نیز اشاره کرد و گفت: پیش بینی می کنیم با توجه به این قانون، امسال زائر بیشتر عازم عراق شود و در حال توسعه دو سامانه سماح و زائریار هستیم تا بتوانیم خدمات بهتری به زوار اربعین ارائه کنیم.
رئیس سازمان حج و زیارت در پایان این نشست خبری از همه صاحبان ایده و فکر برای بهبود برگزاری مراسم حج تمتع و نیز اربعین حسینی (ع) دعوت کرد نقطه نظرات خود را به این سازمان منتقل کنند تا با توجه به شرایط و مقدورات دولت هاب میزبان، خدمات بهتری به زائران ارائه شود.

کد ویدیو
دانلود

فیلم اصلی

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
گروه فعالیت های قرآنی رئیس سازمان دارالقرآن الکریم تناقض در ابلاغیه های شورای توسعه را دلیل اصلی اجرا نشدن طرح آزمون های حفظ عمومی قرآن در سال جاری دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش ایکنا؛ چندی پیش و طی نشست خبری که مهدی قره شیخلو، رئیس سازمان دارالقرآن الکریم، جهت ارائه گزارش عملکرد سال 97 این سازمان و نیز ویژه برنامه ای که در سال 98 برگزار کرد، از اجرای طرح ویژه ای در این سال خبر داد و اظهار کرد: برنامه ویژه و جدیدی که قرار است در سال 98 اجرا شود و امیدواریم که نهادهای بالادستی نیز در برگزاری و اجرای آن همکاری لازم را داشته باشند، بحث برگزاری آزمون های حفظ عمومی قرآن کریم است.

این آزمون به توفیق الهی به صورت غیرمتمرکز در فواصل زمانی مختلف هر فصل یک بار در مؤسسات قرآنی مجاز در سراسر کشور برگزار خواهد شد و اگر شرکت کنندگان در آزمون بتوانند حد نصاب لازم را به دست آورند، مدرک عمومی حفظ قرآن کریم به ایشان اعطا خواهد شد.

همچنین، بنا بر این شده است تا همانند آزمون تخصصی حفظ قرآن کریم، دبیرخانه آزمون حفظ عمومی قرآن کریم نیز در سازمان دارالقرآن باشد تا در این زمینه موازی کاری صورت نگیرد. البته آیین نامه برگزاری این آزمون بعد از ماه مبارک رمضان به استان های مختلف ابلاغ خواهد شد.

همانطور که اشاره شد و مسئولان سازمان دارالقرآن نیز در این نشست خبری بر آن تأکید کردند، قرار بر این بوده است تا آزمون حفظ عمومی قرآن کریم حداقل هر فصل از سال در سطح کشور برگزار شود که هنوز این اتفاق رخ نداده است. هم اکنون نزدیک به نیمی از سال گذشته است، اما خبری از برگزاری این آزمون ها نشده و بسیاری از مشتاقان حضور در این آزمون و دریافت مدرک حفظ عمومی قرآن، در انتظار برگزاری آن اند. جهت پیگیری چرایی و علل عدم برگزاری این آزمون به گفت و گو با مهدی قره شیخلو، رئیس سازمان دارالقرآن الکریم، پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

قره شیخلو در این زمینه بیان کرد: درباره آزمون حفظ عمومی قرآن، جلسات متعددی برگزار شد تا فضای جدیدی برای حفاظی که در بخش های تخصصی مانند صوت و لحن، تجوید، وقف و ابتدا به صورت تخصصی کار نکرده بودند، باز شود و آن ها نیز در آزمون های حفظ شرکت کنند.

وی ادامه داد: آزمون هایی که هم اکنون برگزار می شود، آزمون های تخصصی حفظ هستند، یعنی افراد هم باید حافظ باشند و هم در بخش های صوت و لحن، تجوید، وقف و ابتدا نیز حد نصاب لازم را دارا باشند. در طول این چهارده سال که آزمون های تخصصی حفظ را به عنوان دبیرخانه آزمون ها برگزار کردیم، با افرادی مواجه شدیم که حد نصاب لازم در زمینه حسن حفظ را دارا بودند ولی چون در بحث تجوید، صوت و لحن کار نکرده بودند، نمی توانستند مدرک دریافت کنند و علی رغم اینکه حافظ قرآن بودند، حذف می شدند.

ملاک اصلی آزمون ها حفظ حسن باشد

رئیس سازمان دارالقرآن تصریح کرد: به همین دلیل سازمان دارالقرآن به شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور پیشنهاد داد که در کنار برگزاری آزمون های تخصصی، آزمون های عمومی را نیز طراحی کنیم تا ملاک اصلی در این آزمون فقط حسن حفظ باشد. در این رابطه جلسات متعددی برگزار شد و در نهایت نیز شورای توسعه ابلاغیه ای برای نهادهای مربوطه صادر کرد که طی آن قرار شد تا دبیرخانه اعطای مدرک تخصصی که در سازمان دارالقرآن قرار دارد، دبیرخانه حفظ عمومی نیز محسوب شود.

قره شیخلو ادامه داد: پس از صدور این ابلاغیه، سازمان دارالقرآن نیز آئین نامه داخلی مربوط به آزمون حفظ عمومی را تهیه کرد که در آن نحوه آزمون ها، گروه بندی ها، هیئت های علمی که باید در استان ها تشکیل شود و ... تشریح شده بود و در شرف ابلاغ این آئین نامه ها به استان ها بودیم که شورای توسعه فرهنگ قرآنی ابلاغیه دیگری صادر کرد که باعث شد تا اجرای طرح با مشکل روبه رو شود.

هر نهادی برای برگزاری آزمون می تواند مجوز بگیرد

وی افزود: طبق ابلاغیه اول شورای توسعه، ضوابط و مقررات مربوط به آزمون ها باید در دبیرخانه تعیین شود و هر نهاد و سازمانی نیز که بخواهد آزمون ها را برگزار کند، می تواند مجوز لازم را از دبیرخانه اخذ کرده و بر اساس استانداردهایی که دبیرخانه تأیید می کند، به برگزاری آزمون ها اقدام کند. ولی در بخش نامه دوم شورای توسعه، با این امر روبه رو شدیم که نهادهایی مانند آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (برای آزمون های کتبی که برگزار می کنند) از این امر مستثنی شده اند.

رئیس سازمان دارالقرآن با بیان اینکه این موضوع باعث شد تا به شورای توسعه اعلام کنیم که بین ابلاغیه اول و دومی که در این رابطه صادر شده تناقض وجود دارد، گفت: البته شورای توسعه و دبیر این شورا به ما اعلام کردند که تناقضی در این زمینه وجود ندارد ولی ما دوباره به ایشان اعلام کردیم که در این ابلاغیه ها تناقض وجود دارد.

وی بیان کرد: پس از اعتراض دوباره ما به شورای توسعه، به دلیل اینکه دبیر شورا، ستاد حفظ را به سازمان اوقاف و امور خیریه واگذار کرده اند، نامه مجدد اعتراضی ما را به حجت الاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، دبیر ستاد راهبری حفظ، ارجاع داده و از ایشان درخواست کرده که به صورت خیلی فوری در این رابطه جلسات هماهنگی برگزار و تکلیف طرح مشخص شود.

ناهماهنگی ها حل شود

قره شیخلو با بیان اینکه ناهماهنگی در شورای توسعه باعث عدم اجرای آزمون های حفظ عمومی تا امروز شده است، اظهار کرد: این مسئله باید حل شود و اگر قرار است این برنامه به صورت یکپارچه در کشور انجام شود و آمار آن شفاف و متمرکز باشد، باید نظم و انضباط دقیقی نیز برای اجرای آن وجود داشته باشد و همه نهادها نیز با استانداردهای دبیرخانه آزمون هماهنگ باشند.

رئیس سازمان دارالقرآن بیان کرد: اگر این قضیه به صورت درست و شفاف طراحی شود، آماده ایم تا مسئولیت اجرای آن را برعهده بگیریم، ولی اگر موضوع شفاف نباشد و هر نهاد و دستگاهی بخواهد به اجرای طرح اقدام کند، سازمان دارالقرآن این مسئولیت را نمی پذیرد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
محمودرضا رحیمی، سخنگوی خانه تئاتر عنوان کرد: هنوز مسئله سرمایه گذار و تهیه کننده در تئاتر تعریف خاصی ندارد و قراردادهای شفاهی هم پاشنه آشیل تئاتر ما هستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : عصر شهروند مناظره و گفتگو

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، شب تئاتر در پنجمین برنامه از سری جدید خود، شنبه 26 مرداد، با اجرای منوچهر اکبرلو و موضوع بررسی مسائل حقوقی مربوط به هنرمندان، میزبان کاوه رضوانی راد، حقوقدان و پژوهشگر حقوق هنر و محمود رضا رحیمی، سخنگوی خانه تئاتر بود.

در بخش ابتدایی برنامه حمید نیلی، رئیس انجمن هنرهای نمایشی مهمان تلفنی برنامه شد تا در مورد ارقام چند موسسه مربوط به شاخه های هنری توضیحاتی ارائه دهد.

وی با اظهار بی اطلاعی از جزئیات این ارقام گفت: من هنوز اطلاعات خاصی در این مورد ندارم اما امیدوارم این اتفاقات باعث خیر و برکت شود. اما باید نکته ای را عرض کنم، ما نمی توانیم بر اساس یک نسخه برای همه انجمن ها یک راهکار کامل و جامع پیشنهاد دهیم زیرا ساختار انجمن های نمایشی کشور به دو علت متفاوت است. اول اینکه ساختار این انجمن ها بر اساس انتخابات است و دوم اینکه ما دیگر با یک تشکل صنفی روبرو شده ایم و به این دلایل باید یک کار کارشناسی خوب روی این موضوع قرار بگیرد. ساختار انجمن ما نسبت به ساختار انجمن های دیگر مانند موسیقی بسیار متفاوت است.

اکبرلو با طرح این سوال که چرا قواعد حقوق تئاتر به اندازه سینما و موسیقی توسعه پیدا نکرده است، گفت وگو را آغاز کرد.

*قراردادهای شفاهی، پاشنه آشیل تئاتر

رضوانی راد توضیح داد: پاسخ به این پرسش در چهارچوب تحلیل اقتصاد تئاتر است. در سینما حدود 3 دهه است که ما با ورود سرمایه مواجه هستیم. در موسیقی هم همین اتفاق از اوایل دهه 80 افتاد. اما ورود سرمایه به تئاتر از اوایل دهه 90 اتفاق افتاد و باعث رونق سالن های نمایش خصوصی شد و آرام آرام تئاتر هم به موسیقی و سینما در بحث بازار سرمایه پیوست.

وی در ادامه افزود: وقتی سرمایه وارد هنر می شود با خودش پیچیدگی می آورد، بنابراین دیگر ضمانت اجراهای اخلاقی کافی نخواهند بود و به این دلیل است که ورود سرمایه به عرصه هنر همراه خودش توسعه حقوقی می آورد. با ورود سرمایه گذار به هنر، بحث سود و زیان اقتصادی مطرح می شود. سرمایه گذار برای بازگشت پولش نیازمند قواعد حرفه ای است. تئاتر برای سال های طولانی با ضمانت اجراهای اخلاقی اداره شده است و به همین دلیل ما شاهد قراردادهای شفاهی بسیاری در سنت حقوقی تئاتر هستیم و همین قراردادهای شفاهی پاشنه آشیل تئاتر هستند.

رضوانی راد اظهار داشت: با ورود سرمایه این ضمانت اجراهای اخلاقی کارکرد خود را از دست داده اند و نیازمند تبدیل شدن به ضمانت اجراهای حقوقی هستند. حقوق باید اجرای قراردادهای حرفه ای را تضمین کند. در این سال ها با شکل گیری شورای داوری خانه تئاتر و پیگیری شخصی برخی هنرمندان، با افتتاح دادسرای فرهنگ و رسانه و ورود سرمایه ، ما شاهد پیدایش پیچیدگی در تئاتر هستیم.

*تعریف رحیمی از وضعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

رحیمی گفت: ما وقتی می توانیم از حقوق صحبت کنیم که اول معلوم باشد من اساسا چه کاره هستم و تا وقتی که ما با یک وزارتخانه ای روبرو هستیم که یک شیر بی یال و دم است و معلوم نیست نقشه ای که برای منِ هنرمند دارد، چیست، نمی توان از حقوق صحبت کرد.

وی افزود: شکایات رو به افزایش است و این مسئله ای است که باید مورد بررسی قرار بگیرد، زیرا اکثر اینها قرارداد هم دارند اما بازیگر یا تهیه کننده نمی خواهند آن را بپذیرند، چون یک واژه اقتصاد تئاتر آمده و یک تئاتر خصوصی ایجاد شده و فقط توسط اشخاص پیش می رود و هیچ گونه ضمانتی از آنها گرفته نمی شود. هنوز مسئله سرمایه گذار و تهیه کننده در تئاتر تعریف خاصی ندارند!

رحیمی ادامه داد: چرا الگوی کسب و کاری که وزارت ارشاد بین سال 91 تا 94 تهیه کرده است، به هنرمند داده نمی شود؟ از طرفی این را ارائه نمی دهند و از طرفی انواع رانت ها وجود دارد.

*جامعه مدنی، زایشگاه اصلی قواعد حقوقی

رضوانی راد در مورد وضع قوانین جدید گفت: بار ایجاد قوانین جدید را باید جامعه مدنی به کمک کنش اجتماعی افراد به دوش بکشد. ما نباید منتظر دولت و وزارت ارشاد باشیم. ما باید از کمک نهادهای موجود مثل خانه تئاتر، کنشگران و عوامل تئاتر استفاده کنیم. جامعه مدنی یکی از زایشگاه های اصلی قواعد حقوقی است.

*وزارت ارشاد باید جلوی چانه زنی را بگیرد

رحیمی در تکمیل صحبت های رضوانی راد گفت: ما نتیجه کنش افراد را گرفته ایم اما متاسفانه به دلیل عدم وحدت بین هنرمندان و وجود لابی، چانه زنی ایجاد می شود. وزارت ارشاد باید جلوی چانه زنی را بگیرد تا هر کسی نتواند در برابر روندی که در مجمعی ایجاد شده است، میانبر پیدا کند و برای رانت های خودشان چانه زنی کنند. رانت هنگامی ایجاد می شود که توزیع تسهیل یکسان نیست و این می شود که 90 درصد تئاتر ما ضرر می دهد و 10 درصد میلیاردی می برد. دولت نباید پشت پرده اجازه چانه زنی به کسانی که جلوی فعالیت های گروهی را می گیرند، بدهد.

*2 میلیارد تومان سهم هنرمند از بودجه 13 میلیاردی!

رضوانی راد با تاکید بر اینکه اکثر امور مربوط به هنرمندان باید به نهاد صنفی واگذار شود، گفت: یک سازمان حمایتی توزیعی که نمی خواهم نامش را ببرم و کارش حمایت از هنرمندان است، سال گذشته 13 میلیارد تومان بودجه گرفته است، در پایان سال 11 میلیارد از آن 13 میلیارد تومان خرج حقوق، دستمزد و بودجه جاری آن سازمان شده است! یعنی شما یک سازمانی را نگه داشته اید، 13 میلیارد هزینه کرده اید تا آن سازمان 2 میلیارد را به هنرمند بدهد! این ابلهانه و فاجعه بار است.

وی در ادامه گفت: ما لیست طویلی از این دست سازمان ها داریم. این امور باید به نهاد صنفی واگذار شود. کارکرد ویژه نهاد صنفی همین است و جایگاهش بین دولت و مردم است. دولت نباید تصور کند بزرگ شدن نهاد صنفی به معنای کوچک شدن دولت است چون اساسا دولت باید کوچک شود و کارآمدیش در کوچک شدن است. کارآمدی دولت در این است که حوزه فرهنگ و هنر را به اهالی هنر بسپارد و خودش به حوزه سیاست گذاری بپردازد.

وی در ادامه توسعه نهاد داوری در خانه تئاتر را راهکاری برای حل اختلافات هنرمندان دانست.

شب تئاتر از مجموعه شب های هنر محصول گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما است که شنبه ها ساعت 23 به صورت زنده روی آنتن می رود. تهیه کنندگی این برنامه را امین اشرفی بر عهده دارد و سردبیری و اجرای آن را منوچهر اکبرلو عهده دار است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
هادی مظفری می گوید: آیین نامه ای را آماده کرده ایم که به زودی تصویب و به استان ها ابلاغ خواهد شد. با توجه به این آیین نامه در تمام استان ها شورای حجم و یادمان های شهری ایجاد خواهد شد که از این به بعد ایجاد هر نوع اثر هنری در فضای شهری باید زیر نظر کارشناسان این شوراها صورت بگیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : ستاره نیوز بهار نیوز تیتر برتر

ساخت مجسمه های شهری در انواع مختلف از دیرباز امری مرسوم بوده است؛ مجسمه هایی که یا به صورت سردیس مشاهیر علمی، فرهنگی و سیاسی ساخته می شوند و یا برای فضای شهری جنبه تزئینی دارند؛ البته گاهی مجسمه هایی هم ساخته شده اند که داد دیگر هنرمندان مجسمه ساز را درآورده و با انتقادهای زیادی روبه رو می شوند.

گاهی اوقات بدشکل شدن این مجسمه ها به دلیل ناتوانی هنرمند یا در صورت توانایی هنرمند به علت در اختیار نداشتن زمان کافی و متریال مناسب به وجود می آید.

ایسنا در این راستا گفت وگویی با مدیرکل هنرهای تجسمی داشته و از او پرسیده است که در نهایت چه ساز و کاری را برای حل این مشکلات با همکاری سازمان زیباسازی شهر تهران درنظر دارند؟

هادی مظفری در پاسخ می گوید: در حوزه ساخت سردیسِ مشاهیر، از مجسمه ساز خواسته می شود سردیس فردی را بسازد که همه می توانند درباره آن اظهار نظر کنند. در چنین حالتی برخی می توانند بگویند که مجسمه به مدلی که از روی آن ساخته شده شباهت دارد یا ندارد و یا این که جوان تر یا پیرتر از سن مدل ساخته شده است. هنرمندی که ساخت سردیس را انجام می دهد باید اعتماد به نفس بسیار بالایی داشته باشد چون تمام اهالی که در شهر زندگی می کنند این حق را به خود می دهند که درباره آن اثر قضاوت کنند. حال ممکن است یک اثر به لحاظ تکنیکی و هنری کار باکیفیت و جذابی باشد اما خانواده آن فرد صاحب نام که سردیس او ساخته شده، اثر را نپسندند و احساس کنند که تفاوت های جدی دارد.

مظفری ادامه می دهد: چون سال ها معاونت سازمان زیباسازی را بر عهده داشته ام، تقریبا حوزه تجسمی، مخاطبانش و هنرمندانی را که در این عرصه کار می کنند می شناسم. ساخت سردیس در هر جای دنیا قضاوت مخاطبان را به همراه خواهد داشت. این قضاوت برای تمامی مشاهیر وجود دارد. در موزه های مختلف دنیا هم که بروید، با دیدن مجسمه های هایپررئال هنرمندان و سوپراستارها حتما درباره شباهت آن ها با مدل اصلی قضاوت خواهید کرد. به طور کلی تشخصی میزان کیفیت این گونه آثار یک کار کارشناسی است و قضاوت درباره آن ها کار ساده ای نیست.

نقش برجسته جنجالی سعدی که برداشته شد

او با بیان این که مجسمه سازی در فضای شهری با رویکردهای مختلفی اتفاق می افتد، اظهار می کند: مجسمه یکی از آثاری است که باید به تقویت هویت شهری کمک کند؛ یعنی در یک سری فضای عمومی مجسمه ای طراحی می شود که باید در درازمدت به آن منطقه هویت ببخشد، ولی خیلی اوقات می بینیم برای تزئین فضای شهری سراغ مجسمه شهری می رویم؛ یعنی اثری را خلق و نصب می کنیم که برای یک دوره کوتاه شادی آفرین باشد و یا این که برای مناسبت خاصی پیامی را به مخاطب ارائه دهد. همه مجسمه ها و آثار شهری مجسمه های هویتی نیستند.

به او می گوییم که گاهی آثار ساخته شده آن قدر بی کیفیت هستند که صدای دیگر هنرمندان را هم درمی آورند، پس در چنین زمانی اثر ساخته شده تنها به دلیل قضاوت های مختلف و نادرست دچار بازخواست نشده است، چه بسا که چنین مواردی کم هم نیستند. پس چرا دست کم حداقل ها رعایت نمی شود؟ مدیرکل هنرهای تجسمی پاسخ می دهد: جامعه مجسمه ساز ما به لحاظ تعداد، جامعه محدودی است؛ بخشی از کیفیت از کمیت بیرون می آید؛ یعنی از سال 65 تا 95، 482هزار گرافیست و 4900 نفر مجسمه ساز در دانشگاه های هنر تربیت کرده ایم. با توجه به این آمار تعداد مجسمه سازان به 5000 نفر نمی رسد گرچه که تعداد گرافیست ها نزدیک به 500 هزار نفر است؛ البته از طرفی بسیاری از هنرمندان مجسمه ساز ما افراد قابل و توانمندی هستند که شاید هنوز فرصت کافی برای حضور آثارشان در فضای شهری را نداشته اند. اگر فرصت حضور آثار هنرمندان درجه یک و صاحب نام در فضای عمومی به وجود بیاید بخشی از نگرانی های موجود رفع خواهد شد.

او در ادامه درباره دیگر دلایل حضور آثار بی کیفیت در فضای شهری می گوید: شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه ای دارد که بر اساس آن هر اثری که بخواهد در فضای شهری نصب شود باید مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشته باشد. متأسفانه چون این آیین نامه ساز و کار خیلی سختی دارد و تشکیل این شورا با حضور افراد مناسب در 18 سال اخیر صورت نگرفته، تمامی آثاری که در فضای شهری ما قرار گرفته اند فاقد نگاه ارزیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. به همین دلیل معمولا شهرداری ها با کارشناسان و افراد زبده ای که در اختیار دارند سعی کرده اند آثار بهتری را در فضای شهری قرار دهند. البته در شهری مثل تهران و یا کلان شهرهایی مانند تبریز، مشهد، اصفهان و... همیشه از استادان دعوت و نظرخواهی شده است. ولی در شهرهای کوچک نه تنها این نقطه نظرات گرفته نشده بلکه بعضا در بسیاری از شهرها شاید اصلا چنین متخصصانی نداشته باشند.

مظفری در پاسخ به این که آیا ساز و کاری برای حل مشکلات ساخت و نصب مجسمه های بدشکل شهری اندیشیده شده است، می گوید: آیین نامه ای را آماده کرده ایم که در حال طی کردن مراحل تصویب آن هستیم و امیدوارم به زودی تصویب و به استان ها ابلاغ شود. با توجه به این آیین نامه در تمام استان ها شورای حجم و یادمان های شهری ایجاد خواهد شد که باید رزومه کارشناسان پیشنهادی آن ها برای مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد ارسال شود و در صورت تأیید و صدور حکم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد، هر مرکز استان حضور ترکیبی بین پنج تا هفت نفر از کارشناسان هنرهای تجسمی به ویژه در رشته مجسمه سازی را خواهد داشت. همچنین کارشناسان روانشناسی و تاریخی برای بررسی آثار هنری شهری که قرار است در فضاهای عمومی نصب شود در این شوراها حضور خواهند داشت. با تصویب این آیین نامه که در مراحل جدی تصویب قرار دارد بخش زیادی از مشکلات آثار شهری حل خواهد شد.

در پایان این مسئله را با او مطرح می کنیم که گاهی کاستن از فضای شهری به آرام سازی آن کمک بیشتری خواهد کرد تا افزایش المان های شهری. آیا این شوراها برای این امر برنامه ای خواهند داشت؟ پاسخ می دهد: با تشکیل این شوراها قطعا وظیفه اول آن ها به جای آرایش شهر، پیرایش آن خواهد بود. یعنی اول باید زواید بصری را در فضای شهری خود کاهش دهیم و اگر فضایی برای نصب اثر هنری فراهم دیدیم آن وقت به آن فضا یک اثر هنری اضافه کنیم. ولی این اصرار که قرار باشد ما به صورت یکنواخت در تمامی نواحی شهری یک سری آثار خلق کنیم و آن ها را جانمایی و نصب کنیم روند درستی نخواهد بود.

هادی مظفری

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
سینماپرس: متاسفانه برخی سازمان های فرهنگی که ذات شکل گیریشان حمایت از کارهای ارزشی است، تئاتر دینی را فراموش کرده اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش سینماپرس ، سیروس همتی، کارگردان و بازیگر تئاتر با بیان این که وضعیت تئاتر دینی بسیار ناامید کننده است، به حوزه اظهار کرد: متأسفم که باید بگویم تئاتر دینی و آیینی در موقعیتی اسفبار به سر می برد. این نکته را به عنوان فردی که در این حوزه تجربیات فراوانی دارد بیان می کنم. من در جشنواره عاشورائیان که با حمایت مرکز هنرهای نمایشی اجرا شد، فعالیت داشتم. در آن جشنواره من نمایشنامه محال ممکن است را عرضه کردم که این نمایشنامه به چاپ هم رسید. در ادامه من با نمایشنامه دینی دیگری با عنوان قربانی به موفقیت های چشمگیری دست یافتم و حتی این نمایش در کشور آلمان هم روی صحنه رفت اما آن چیزی که امروز می بینم گواه موفقیت و رونق تئاتر دینی نیست.

وی افزود: درگذشته نه چندان دور، تئاتر دینی و آیینی رونق و جلوه خاصی داشت که سبب می شد حتی این آثار در کشورهای دیگر نیز اجرا شود، اما این رونق سال هاست که به رو زوال رفته است. در اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد من به عنوان یک نیروی جوان که علاقه مند به تولید اثر دینی بودم سعی کردم با تلفیق تئاتر با هنر تعزیه شکلی جدید از تئاتر دینی ارائه دهم. در همین راستا، نمایشنامه ای تحت عنوان ریحانه نگاشتم که در آن، نگاهی نو به موضوع فدک شده بود. در این اثر زنی به نام ریحانه به دادگاه می رود تا برای گرفتن ملکی که حقش است، شکایت کند، اما به حقوقش دست نمی یابد. در این اثر سعی شده بود با زبانی امروزی به موضوع باغ فدک اشاره شود.

این کارگردان تئاتر با بیان این که ناشران دیگر اشتیاقی برای چاپ نمایشنامه های دینی ندارند، گفت: یک یا دو دهه قبل انتشاراتی که نمایشنامه های دینی چاپ می کردند، کم نبودند، اما متأسفانه امروز تنها انتشارات نیستان است که هنوز در این حوزه فعالیت می کند و انتشارات دیگری در این زمینه ورود پیدا نمی کنند.

سوء استفاده مراکز هنری از برخی هنرمندان دینی

وی با تأکید بر این که حمایت های مراکز هنری هم از تئاتر دینی کم رنگ شده است، گفت: برخی نهادها یا سازمان ها وجود دارند که نفس شکل گیری آن ها، حمایت از آثار دینی است، اما این مراکز امروز دیگر از آثار دینی حمایت نمی کنند، حتی در برخی مواقع می خواهند از اجرای این آثار سوءاستفاده هم کنند و می گویند هنرمندان دینی نباید انتظار دریافت دستمزد داشته باشند و به سادگی قصد دارند با این بهانه بدون تخصیص بودجه این قبیل برنامه ها را اجرا کنند. در چنین وضعیتی چه کسی علاقه مند است در این حوزه فعالیت کند و اگر کسی هم به این مقوله وارد شود کیفیت اثرش را در حد بودجه پایین می آورد و عمده هنرمندان بهتر می بینند که به این حوزه ورود نکنند. این نگرش که وزارت ارشاد یا نهادهای خاص از تمامی آثار دینی و دفاع مقدسی حمایت می کند اصلاً صحت ندارد.

وی با بیان این که جشنواره های دینی دیگر رونق گذشته را ندارند، تأکید کرد: متأسفانه بسیاری از اتفاقات دینی در حوزه تئاتر یا تعطیل شده اند یا به صورت غریبانه ای برگزار می شوند، برای مثال تئاتر آیینی سنتی به هیچ وجه رونق گذشته را ندارد، درصورتی که درگذشته این رویداد محل وقوع اتفاقات خوبی برای هنر تئاتر بود، البته ممکن است عده ای بخواهند از جشنواره های تئاتر دفاع مقدس، آیینی سنتی، فتح خرمشهر به عنوان جشنواره های دینی در حوزه تئاتر یاد کنند، اما این اتفاقات را نمی توان در زمره نمایش دینی قرار داد، چون آنچه در جشنواره آیینی یا دفاع مقدس روایت می شود شاید در کل با تئاتر دینی همسو باشد، اما روش بیان آن به صورت تخصصی، گویش متفاوتی با تئاتر دینی دارد.

تئاتر دینی را مترادف با تئاتر دفاع مقدس ندانیم

وی ادامه داد: تئاتر دینی مترادف با دفاع مقدس نیست و اگر جنگی رخ نمی داد ما تئاتر دفاع مقدس نداشتیم، اما تئاتر دینی ریشه در اسطوره های آیینی دارد، به همین جهت نمی توان این دو مقوله را یکسان پنداشت. تمامی گونه های تئاتر می توانند مفاهیم دینی را در خود جای دهند، اما الزاماً این مسئله به معنای ارائه تئاتر دینی نیست.

همتی در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود اینکه مخاطبان تئاتر بیشتر شده اند اما تئاتر دینی چندان موفق نیست اظهار کرد: اولاً موفقیت یک شکل از تئاتر را نمی توان به نمایش دینی تعمیم داد، زیرا همه به خوبی می دانیم آثاری که امروز روی صحنه می روند چه کیفیتی دارند. به نظر من نمایش های این روزها به شدت بی کیفیت اند و اگر ادعا کنیم 90 درصد آثار با سطح نازلی اجرا می شوند بیراه نگفته ایم.

وی متذکر شد: بی توجهی به تئاتر دینی در شرایطی است که امکانات به راحتی در اختیار نمایش های دیگر قرار می گیرد، درصورتی که اگر امروز هنر تئاتر توانسته به حیات خود ادامه دهد به واسطه نمایش های دینی و آیینی بوده است، پس بی توجهی به نمایش دینی به نظرم کمال بی انصافی به هنر تئاتر است.

این بازیگر تئاتر در پایان درباره تئاتر سلبریتی ها اظهار کرد: من با این شکل از تئاتر به هیچ وجه مشکلی ندارم، چون این نمایش ها حق آثار دیگر را تضییع نمی کنند، زیرا نه سالن اجرای آن ها دولتی است نه سرمایه گذاری که برای آن هزینه می کند، به همین جهت چرا باید از موفقیت آثاری که با هزینه شخصی در تئاتر تولید می شود و درآمدزایی هم دارند خوشحال نباشم.

لینک خبر :‌ سینما پرس
تهران- ایرنا- تفاهم نامه همکاری و مشارکت در برگزاری برنامه های فرهنگی- هنری در پهنه رودکی میان اداره کل هنرهای نمایشی و شهرداری منطقه 11 تهران در دفتر مدیر مجموعه تئاتر شهر امضا شد.

به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نصرالله آبادیان شهردار منطقه 11 تهران، عصر دیروز (یکشنبه/ 27 مرداد) با حضور سعید اسدی مدیر مجموعه تئاتر شهر تفاهم نامه مشارکت و همکاری برنامه های فرهنگی هنری در پهنه رودکی را امضا کردند.

در این دیدار که با همراهی محمدجواد رشیدی معاون اجتماعی شهردار منطقه 11، علی اصغر طاهری شهرداری ناحیه یک و حسن جودکی معاون اجرایی مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، طرفین ضمن ابراز خرسندی از آغازِ فصل جدید همکاری های شهرداری تهران و اداره کل هنرهای نمایشی موضوعاتی همچون تعامل و همکاری مشترک در زمینه نیازسنجی، برنامه ریزی و اجرای فعالیت های هنری در فضای پیرامونی و محوطه مجموعه تئاتر شهر را بررسی کردند.

آبادیان گفت: شهرداری منطقه 11 تهران نهایت تلاش خود را انجام می دهد تا با همکاری و همراهی اداره کل هنرهای نمایشی در پوشش برنامه های هنری مطابق با فرهنگ شهروندی فعالیت مشترکی را سامان دهی کند. امیدوارم امضای این تفاهم نامه بتواند گام موثری در شروع فصل جدیدی از همکاری های فرهنگی هنری ما با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.

کرمی نیز ضمن قدردانی از شهرداری منطقه 11 و نیروی انتظامی در بهسازی محیط پیرامونی مجموعه تئاتر شهر طی ماه های گذشته گفت: با اقدامات و همکاری های مناسب شاهد کاهش وضعیت بحرانی محیط پیرامونی مجموعه تئاتر شهر بودیم که امیدوارم این روند استمرار داشته باشد و ما هر روز بیشتر شاهد برقراری محیطی آرام و بی دغدغه برای تردد تماشاگران و هنرمندان باشیم.

این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر افزود: پروژه پهنه فرهنگ و هنر رودکی وارد مرحله عملیاتی شده و این موضوع خوشایند است که می تواند در بهبود اوضاع فرهنگی منطقه و آفرینش یک محیط هنری برای شهروندان نقش موثری ایفا کند. این پهنه ویژگی های بسیاری در حوزه هنرهای نمایشی دارد که از آن جمله می توان به ایجاد عرصه مناسب در معماری و امکانات سخت افزاری برای اجرای آثار محیطی و میدانی در پیشخوان مجموعه تئاتر شهر اشاره کرد.

پوشش برنامه های فرهنگی هنری در پهنه رودکی در راستای ارتقا فرهنگ شهروندی، مساعدت شهرداری منطقه 11 تهران در برگزاری هر چه بهتر جشنواره ها و رویدادهای مرتبط با مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجموعه تئاتر شهر، تاکید بر ساخت و ساز مطابق با معماری مجموعه تئاتر شهر در محیط های بیرونی این مرکز نمایشی، ایجاد یک مرکز محیطی میدانی برای اجرای گونه های متنوع اجرایی از جمله نمایش های آیینی و سنتی و مجالس تعزیه در محدوده پهنه رودکی، رسیدن به ساز و کارهای مناسب در جهت استفاده بهینه از مجتمع فرهنگی مذهبی ولیعصر (عج) در ضلع جنوبی مجموعه تئاتر شهر از جمله موضوعاتی بود که در این نشست در مورد آنها تبادل شد. در پایان این دیدار تفاهم نامه مشارکت و همکاری برنامه های فرهنگی هنری در پهنه رودکی به امضای شهردار منطقه 11 تهران و مدیرکل هنرهای نمایشی رسید.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مهناز چتره فیروزه - ادنا زینلیان معتقد است؛ در طراحی لباس صحنه، شناخت، تحقیق، عشق و حس لازم است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

سرویس تئاتر هنرآنلاین: بسیاری از طراحان لباس امروز، جزو شاگردان دیروز او هستند. پس از انقلاب و تعطیلی دانشگاه ها تلاش کرد تا رشته طراحی لباس دوباره فعال شود؛ البته با نگاهی نو به این رشته. بیش از چهار دهه فعالیت مستمر در زمینه طراحی لباس تئاتر دارد. زندگی ادنا زینلیان پیشگام طراحی لباس تئاتر و اپرا در ایران آنقدر با تدریس و طراحی در این عرصه درآمیخته که او را مادر طراحی لباس در ایران می شناسند. بیست و چهارم مرداد مراسم نکوداشت ادنا زینلیان در تالار وحدت برگزار شد و نشانی با عنوان "ادنا زینلیان" به هنرمندان و فعالان حوزه طراحی لباس داده شد. با او درباره این هنر به گفت وگو نشستیم که نگاهش جالب، خاص و شنیدنی است.

از شما به عنوان مادر طراحی لباس و صحنه در ایران یاد می کنند؛ به عنوان پیشکسوت و پیشرو این جایگاه را چطور توصیف می کنید؟

عشق پایه و اساس کار است. اگر شما کاری که انجام می دهید را از ته دل دوست داشته باشید و برای انجام آن انرژی بگذارید مطمئناً نتیجه کار شما با کسی که کارش را از سرِ وظیفه انجام می دهد، متفاوت خواهد بود. من جزو اولین گروه دانش آموختگانی هستم که در رشته طراحی لباس و مد درس خواندم. آن موقع نام دانشگاه الزهرا (س) دانشگاه محبوبه متحدین بود. چندسال از فارغ التحصیلی ما می گذشت که انقلاب شد و دانشگاه ها تعطیل شدند. رشته طراحی لباس، پس از انقلاب هم از همان دانشگاه شروع شد. ما در بهمن سال 1363 یک شرح درس نوشتیم و رشته طراحی لباس را دوباره راه انداختیم. من از بهمن سال 63 در دانشگاه های الزهرا(س)، تربیت مدرس، دانشگاه آزاد، دانشگاه سوره و... دارم تدریس می کنم. پس از 35 سال سابقه تدریس در دانشگاه به این نتیجه رسیدم، دانشجویی که می خواهد در زمینه لباس درس بخواند باید عاشق این رشته باشد، تکالیفش را انجام بدهد، کنجکاو و در تعامل با اساتیدش باشد و از آن ها راهنمایی بخواهد. اگر دانشجو صرف اینکه در این رشته قبول شده به دانشگاه آمده باشد، بعد از آنکه مدرکش را گرفت به تاریخ سپرده می شود.

روند طراحی لباس در 4 دهه گذشته را چطور ارزیابی می کنید؟

خوشبختانه یا متأسفانه من در زمینه های مختلفی فعالیت داشته ام. در زمان دانشجویی در پروسه طراحی لباس و مد بودم. ما زمانی که دانشجو بودیم می دانستیم در دنیای مد چه خبر است. آن موقع در ایران نمایش مد وجود داشت و برندها و طراحان معروف دنیا در این نمایش ها حضور پیدا می کردند و ما موظف بودیم در تمامی نمایش های مد که در هتل هیلتون برگزار می شد، حضور داشته باشیم و نوع سبک کارهایی که انجام می شد را نقد و آنالیز کنیم. در ایران نمایش مد گلبام و گلریز برگزار می شد. آن موقع ما طرح می دادیم و بعد یک سری تولیدی را به ما معرفی می کردند و ما با آنها کار می کردیم. ارتباط دانشگاه با بازار بسیار خوب بود. نمایش مد زیاد بود و باید می رفتیم نمایش های مد را می دیدیم. ما گزارش نویسی و نظریه نویسی داشتیم. عکس ها نقد می شد و با طراحان صحبت می کردیم. اگر سوال شما در رابطه با روند مد است که باید بگویم فرق می کند ولی اگر در مورد روند طراحی لباس تئاتر می پرسید باید بگویم ما قبل از انقلاب اداره تئاتر و کارگاه هنر داشتیم. من قبل از انقلاب تئاتر کار نکردم. زمانی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم به پشتوانه اینکه از موسیقی شناخت و اطلاعات داشتم و ساز پیانو می زدم، جذب اُپرا شدم و از دهم اردیبهشت سال 1356 به عنوان طراح صحنه به استخدام تالار رودکی درآمدم. نمی توانم اُپرا را با تئاتر مقایسه کنم چون هر کدام از آنها دنیای خودشان را دارند. یک طراح می آید تجربه به دست می آورد تا ببینید خودش مربوط به کدام دنیاست. مطمئناً کسی که می خواهد در زمینه مد کار کند باید در جریان مد روز ایران و جهان، ضوابطی که در کوچه و خیابان می پذیرند و رنگ هایی که فرهنگ ما می پذیرد باشد. باید ببیند آیا می خواهد در آن زمینه فعالیت کند یا نه و اگر نخواست می تواند جذب صحنه شود. من پیش از انقلاب جذب تئاتر نشدم و در اُپرا حضور داشتم.

یعنی بین طراحی لباس صحنه و مد، به سمت طراحی صحنه کشیده شدید؟

من تازه داشتم در این مقوله جا می افتادم و بارها برای برونو سانتینی دستیاری می کردم. آخرین کاری که با برونو سانتینی انجام دادم اُپرای "کارمن" بود که خانم پری ثمر خوانده آن اثر بودند. آن موقع 23 سال داشتم و اصولا در هیچ کجای دنیا به هیچ وجه طراحی یک اُپرا را به یک جوان 23 ساله نمی دادند. بعد از انقلاب اُپرا بسته شد؛ مدتی هنر به کل بلاتکلیف بود. اُپرا و باله که نبود و در تئاتر هم اجازه کار نمی دادند. من باید تصمیم می گرفتم که آیا می خواهم فعالیت صحنه ای انجام دهم یا نه. در حالی که من استخدام آنجا بودم و کارهای متفرقه انجام می دادم. برای من بهترین زمان بود که تئاتر را انتخاب کنم؛ چون هم صحنه را می شناختم و هم سالن های بزرگ دنیا را دیده بودم و یا نسبت به آنها شناخت داشتم. اصول صحنه را می دانستم و نورپردازی را بلد بودم. بین طراحی اُپرا و تئاتر یک سری اصول مشترک و یک سری تفاوت وجود دارد. تفاوت آن ها این است که در تئاتر، فیزیک در خدمت است ولی در اُپرا بیشتر به صدا و بیانی که تحت نت نوشته شده است، اکتفا می شود. یک خواننده اٌپرا نظیر لوچانو پاواروتی نمی توانست بازیگر شود و از یک بازیگر هم ممکن است هیچ وقت خواننده بیرون نیاید. هر کدام از این ها یک تخصص جداگانه است. من برای اینکه در تئاتر تسلط داشته باشم مطالعه های خودم را شروع کردم و در زمینه دکور صحنه، دوره های تخصصی گذراندم تا توانایی ام در طراحی دکور را به همان اندازه که نسبت به لباس تسلط داشتم بالا ببرم. آن موقع برای یکی دو نفر از بچه های تئاتری حوزه هنری چند دکور کار کردم. عموماً نمایش هایی که آنجا اجرا می شد در رابطه با مسائل انقلابی و مذهبی بود. آن موقع هنوز تکلیف تالار رودکی مشخص نشده بود.

به عنوان تحصیل کرده و پایه گذار رشته طراحی لباس در دانشگاه الزهرا(س) تفاوت فضای دوران تحصیل و تدریس در این رشته را در چه چیزهایی می بینید؟

زمانی که من برای تدریس به دانشگاه الزهرا (س) رفتم، به جز خانم نیری، هیچ استادی از قبل انقلاب آن جا نمانده بود. خانم نیری کارهای دستی سنتی نواحی مختلف ایران را تدریس می کردند و در دوران دانشجویی به من گفته بودند که یک روزی ادنا جای من می نشیند. جالب است که یک روزی من در همان میز و همان کلاس درس دادم. من از آنجایی که دانشجوی آنجا بودم، نقاط ضعف اش را خوب می شناختم. کسی که تئاتر نشناسد، پیدایش تئاتر را نداند، نمایشنامه نویس های خوب دنیا را نشناسد و پرسوناژسازی را نداند، چطور می تواند تئاتر کار کند؟

متاسفانه در حال حاضر، بچه های این دانشگاه فقط برای خانم ها کار می کنند و هیچ شناختی از آناتومی مرد ندارند، چه برسد به اینکه برای مرد طراحی کنند. تفکیک جنسیتی در این زمینه خیلی بد است. طراح، طراح است، چه فرقی دارد؟ کلاس های من مختلط است. دانشجویانم در دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه آزاد، دانشگاه سوره و دانشگاه هنر شش واحد طراحی لباس تئاتر می خوانند. الان درصد کسانی که درس شان را در خارج از کشور تمام می کنند و جذب طراحی لباس تئاتر می شوند چقدر است؟ من فقط می توانم بگویم متأسفم. اولاً معلمی عبادت است. معلمی عشق، انرژی و به چشم بچه خود نگاه کردن به دانشجو است. بنابراین مدیریت یک کلاس، چه فقط زنانه یا مردانه باشد و چه مختلط باشد، بستگی به آن شخصی دارد که کلاس را در اختیارش گذاشته اند. نقش آن معلم مثل یک پدر یا مادر در خانواده است. وقتی دید معلم نسبت به هنرجویی که به کلاسش می آید به چشم بچه اش باشد، گوش او را می گیرد و کتکش هم می زند ولی در عین حال نازش را هم می کشد. به قول قدیمی ها که می گفتند پوست و گوشت آن برای تو و استخوانش برای من. چیزی که وجود دارد تعصب یک فرد به نام، فامیل، خانواده، شهر و کشورش است. زمانی که من به عنوان استاد سر کلاس می روم، می گویم دانشجو چه بخواهد و چه نخواهد به هر حال یک صندلی را به عنوان دانشجو اشغال کرده است و من باید عشق را در دانشجو به وجود بیاورم تا او در کلاس ها شرکت کند. من یک دانشجوی پسر داشتم که رشته دبیرستانی او ریاضی بود و اصلاً در عمرش چیزی نکشیده بود ولی زمانی که شش واحد را تمام کرد فقط باید کار او را می دیدید. در رشته طراحی لباس چند دانشجوی پسر بسیار خوب داشتم.

لباس، لباس است. 50 سال دیگر به همین لباس هایی که مد امروز هستند می گویند تاریخ لباس. تاریخ لباس به چه چیزی می گویند؟ هر آنچه که یک روزی تن می شده ثبت شده و بر اثر گذر زمان تبدیل به تاریخ لباس شده است. نباید جنسیت ها را محدود کرد. بزرگترین طراح های لباس مد دنیا چه کسانی هستند؟ کریستیان دیور در چه تاریخی مطرح شد؟ اصلاً مد لباس به صورت برند از چه زمانی به وجود آمد؟ من نمی گویم فقط آقایان باید برای خانم ها طرح بدهند. من به نوعی از بین تمام آن چیزی که با سلیقه، فرهنگ، مذهب، محیط و کشورم سازگار است حق انتخاب دارم. نمی آیم بگوییم این طرح را چون یک مرد آن را کشیده، پس بد است! چه کسی این اجازه را به من می دهد که قضاوت کنم؟ من به نام طراح کاری ندارم. من نمی خواهم تبلیغ خارجی ها را بکنم و این ها را به عنوان مثال عرض کردم. اما برگردیم ببینیم مد در کشور ما از چه تاریخی به وجود آمده است. یک کشوری که دانشگاه تأسیس کرده است آیا شرح درس هایش از آسمان به آن ها نازل شده است؟ آن ها از یک جاهایی الگو گرفته اند، نیازهای شان را دیده اند و بومی سازی کرده اند. از تمام دنیا باید منابع را جمع و نگاه کنیم و آن ها را با فرهنگ خودمان تطبیق بدهیم.

با توجه به ویژگی های فرهنگی که ما داریم آیا طراحانی که می خواهند وارد حوزه طراحی لباس شوند باید توانایی ویژه تری داشته باشند؟

مسئله مهمی که وجود دارد برمی گردد به سیستم آموزشی ما. کسی که طراحی لباس و مد می خواند، خیاطی، برش و الگو بلد است و تمام مدت در خدمت زیبایی گرایی است. از آن طرف، کسی که تئاتر می خواند هم تاریخ تئاتر، بازیگر، کارگردان، صحنه، پرسوناژ و... را می شناسد ولی الگو و برش نمی داند. هر دو مشکل دارند. طراحان مد فقط زن هستند و طراحان لباس تئاتر هم مرد و هم زن. طراحان مد شناختی از صحنه تئاتر، بازیگر و... ندارند و من به عنوان مدرس سعی می کنم جذب صحنه شوند ولی دوباره دنبال این است که بفهمند دوخت و برش چیست. یکی از بزرگان و اساتید مدعی بود که طراح لباس اصلاً نیاز نیست الگو و دوخت بداند. بله آن هم می شود. سوال من از آنها این است که تفاوت بین طراح لباس و نقاش در چیست؟ یک نقاش بسیار زیباتر از یک طراح لباس می تواند طرح بکشد، منتها فرق شان این است که یک طراح لباس از دوخت و برشت شناخت دارد. من برای آن استاد متأسفم چون کسانی که آشنایی ندارند پیرو صحبت های این فرد و امثال او قرار می گیرد. یک طراح لباس می داند یک خط دقیقاً نوار است، یا برش و یا چیز دیگری. می داند جایگاه این خط در بدن چیست و در تن چه رُلی می تواند داشته باشد. خط را با علم می کشد. یا یک استاد وقتی یک خط جلویش قرار می گیرد، می داند این خط که طراح لباس کشیده است، چیست. اما بابت اینکه گفته شود یک طراح لباس نیازی نیست الگو و دوخت بداند و فقط باید طرح بکشد، من متأسفم. یک نقاش خیلی بهتر از من نقاشی می کند. من خلاقم. من ایده هستم اما کامپیوتر و ماوس برای من مجری است. یک نقاش می تواند مجری طرح من باشد. بنشیند سایه و هاشور بزند. طراح لباس خالق است. یک وقت در مد طراحی می کند و یک زمان هم در تئاتر از روی یک چیز نوشتاری می کشد، نفس می دهد، زنده می کند و روی صحنه می رود، طوری که تماشاگر احساس می کند این ریچارد سوم است و به چیز کشیده شده نفس می دهد. حامد کمیلی را تبدیل به ریچارد می کند. یا خانم شقایق فراهانی را با لباس و پارچه به پرنسس آن، تبدیل می کند. شما اگر لباس های همین نمایش را آنالیز کنید می بینید یک جا خانم فراهانی لباس قرمز و مشکی بر تن دارد. شوهرش را کشته است ولی باید از زنانگی اش استفاده کند تا بتواند سرش را نگه دارد، والا سر او هم رفته است. کار صحنه ای و پرسوناژسازی از یک دنیای دیگری برخوردار است. برای من طراحی مد زنگ تفریح است چون شما وقتی مد کار می کنید کاری ندارید که چه کسی آن را می پوشد. شما طراحی را می کشید، پارچه را انتخاب می کنید و می فرستید برای تولید و پخش. دیگر آیا به شما مربوط است که این لباس را یک خانم 16 ساله می خرد یا 46 ساله؟ یا خانم 46 ساله ای که می خواهد 16 ساله به نظر بیاید؟ کاری نداریم. اما شما در صحنه به جزء جزء بدن بازیگر کار دارید. یک بازیگر قرار است با سن و اندامی که دارد فلان نقش را بازی کند و شما باید ببینید بازیگر را باید قشنگ تر و جوان تر کنید یا پیر و عجوزه. در مورد تک تک بازیگرها باید این اتفاق بیفتد. بنابراین طراحی لباس تئاتر می تواند از مد، شناخت رنگ، پارچه، مواد و زیبایی شناسی شروع شود اما اگر طراح بخواهد به یک باره از دنیای مد به صحنه برود امکان پذیر نیست. نمی شود جایش را عوض کند و بگوید از روی این صندلی می روم، روی آن صندلی. خیلی چیزها باید تجربه کند.

دقیقاً چه چیزهایی را باید تجربه کند؟

مهمترین مسئله این است که خود تئاتر و نمایش را باید بشناسد. باید با نمایشنامه نویسان بزرگ و سبک های اجرایی دنیا هم آشنایی خوب داشته باشد. تخیل، سوررئال، حماسی بودن و شاهنامه ای کار کردن یک نمایش می تواند عواملی باشد که سبک طراحی شما را تغییر بدهد. شناخت مواد هم بسیار مهم است. یک زمانی شما با پارچه ای مواجه می شوید که نباید حرارت بخورد چون زیر اتو می سوزد و جمع می شود. من دقیقاً با لباس ریچارد این کار را کردم. من می خواستم برای لباس ریچارد یک پارچه چروکیده پیدا کنم تا مغز، فکر و انسانیت چروکیده ریچارد را نشان بدهم. خیلی به دنبال طراحی همچین لباسی گشتم. من لباس تمام پرسوناژها را طراحی کردم ولی لباس ریچارد که کاراکتر اصلی نمایش بود را هنوز طراحی نکرده بودم. پارچه ای که می خواستم را پیدا نمی کردم. هیچجا چنین پارچه ای نبود. در نهایت یک پارچه را برداشتم و آن را با اتو و حرارت چروک کردم و بعد زیرش آستر دادم که کش نیاید. یعنی یک پارچه معمولی را تبدیل به پارچه ای کردم که به درد لباس ریچارد می خورد.

مهمترین کاری که یک طراح لباس باید انجام دهد چیست؟

طراح لباس چه فضایی منظورتان است؟ مثلا طراحی لباس صحنه فرق می کند. شما لباس یک شخصیت را می سازید. قرار است برای شخصیت خبیث ابن ملجم مرادی (نمایش ترور) لباس طراحی کنید و تا آن آدم را حس نکنید نمی توانید لباس مناسبی را برایش طراحی کنید. قطام در دوره ای زندگی می کرد که زن، ارزشی نداشته و زنده به گور می شده؛ ولی قطام زنی بود که کمر بست و تصمیم گرفت و از زن بودنش استفاده کرد و به مقصود رسید. باید این زن را حس کرد و بعد برایش لباس طراحی کرد. باید تحقیق کرد قطام که بود و ابن ملجم که بود. بنابراین تئاتر، شناخت، تحقیق، عشق و حس است.

آیا مهمترین کار در طراحی لباس تئاتر همین تحقیق است؟

فقط تحقیق نیست. شما باید عشق کنید. باید بازیگری که می خواهید برایش لباس طراحی کنید و شخصیتی که او قرار است بازی کند را حس کنید. باید با لباس تان در خدمت بازیگر باشید تا به او کمک کنید. آن قدر باید در خدمتش باشید که تماشاگر او را در نقشی که دارد باور کند. باید شناخت اجرایی داشته باشید. خیاطانی که با من کار می کنند من را دوست دارند ولی ممکن است از لحاظ کاری زیاد راضی نباشند که با من کار می کنند، چون می دانند آنچه که من می خواهم را یا من برای شان می کشم باید انجام دهند و باید آن قدر بشکافند تا بدانند من چه می خواهم. من به الگو، متدها، دوخت، مولاژ و... تسلط دارم و می دانم چه می خواهم. یعنی یک خیاط نمی تواند من را بپیچاند. موقع برش بالای سر خیاط هستم و به طور مثال خودم می گویم این لباس چقدر پارچه می خواهد و نیازی نیست بیشتر از این بیاورم. شاید این برای خیاطان زیاد جالب نباشد.

طراحی لباس چقدر به معماری، مجسمه سازی و رشته های دیگر هنری می تواند شبیه باشد؟ آیا اصلاً می توانیم شباهتی بین این هنرها ببینیم؟

خیلی چیزها در هنر مشترک است. مجسمه سازی فرم است و شما وقتی برای یک آدم لباس می سازید هم با لباس تان به بدن لخت، فرم داده اید. این یک شباهت است. فرم، رنگ، خطوط، نقش و جنس در همه هنرها مشترک است. من می توانم فراتر بروم. دنیای یک نقاش رنگ است و آیا یک ساز و یک نت، رنگ نیست؟ با نت می شود نقاشی کرد و با نقاشی می شود نت و آهنگ نوشت.

طراحی لباس به لحاظ ساختار و کارکردش به کدام یک از این هنرها نزدیک تر است؟

به نقاشی خیلی نزدیک است. در طراحی و نقاشی یک چیزی کشیده می شود و ابزار هر دو یکی است. طراحی لباس تا زمانی که روی کاغذ است نزدیک به نقاشی است و وقتی وارد مرحله تولید می شود شکل متفاوت تری پیدا می کند. مرحله بعد شناخت و انتخاب پارچه است تا بتوانید فکرتان را به اجرا در بیاورید. شناخت پارچه، مواد، حرارت، رنگ، اکسسوار و... در مرحله اجرای لباس انجام می گیرد.

با توجه به شرایط و موقعیت هایی که هست آیا دستمزدی که به طراح لباس می دهند منصفانه است؟

اگر طراح لباس خودش خیاط باشد و برای این و آن خیاطی کند می تواند اموراتش را بگذارند اما اگر فقط بخواهد طراحی کند خیر. به راحتی می توانم بگویم که یک خیاط درآمدش از من طراح خیلی بیشتر است. یک خیاط اگر حتی در خانه بنشیند و فقط برای اقوامش لباس بدوزد هم درآمد خوبی عایدش می شود. بعد شما نگاه کنید که آن خیاط چقدر وقت گذاشته است و منی که یک طراح هستم چقدر وقت می گذارم؟ فقط پروسه تحقیق کافی است که ببینید یک طراح چقدر برای کارش وقت می گذارد، بحث بازاریابی و دنبال پارچه گشتن و.. بماند. من هیچ وقت با طراحی لباس تئاتر امرار معاش نکردم.

این فرهنگ سازی که قدر فعالیت و طراحی شما را بدانند از کجا باید شکل بگیرد؟

از ارزش گذاری در اجتماع.

این حرکت از کجا شروع می شود؟ باید حرکت صنفی باشد یا در دانشگاه آموزش داده شود، یا...؟

از همه جا و همه چی. ما در صنف و مطبوعات مدام از کار خود می گوییم ولی وقتی هنوز خود تئاتر جایگاهش را پیدا نکرده است، جایگاه طراح لباس هم پیدا نمی شود، کما اینکه تا به امروز این جایگاه پیدا نشده است. هر وقت هم درباره طراحی صحبت می کنند اول می گویند طراح صحنه. در حالی که اگر شما بهترین دکور را بسازید ولی بازیگرتان لباس نداشته باشد چه طرحی و چه صحنه ای؟ من همیشه گفته ام که جایگاه طراحی لباس با هیچ چیز دیگری قابل قیاس نیست و متأسفانه کارگردان های خیلی کمی به این پی برده اند. در جشنواره تئاتر فجر به بازیگر، کارگردان، نمایشنامه و... جایزه می دهند اما بخش طراحی لباس را نادیده می گیرند. بازیگر خوب با لباس خودش هم می تواند اجرا داشته باشد ولی لباس بخش مهمی از نمایش است و باعث می شود کار بازیگر نمود بیشتری پیدا کند. قبلاً مدال طراح صحنه زده اند و در حال حاضر مؤسسه فرهنگی هنری راد نواندیش با مدیریت دکتر بردیا صدرنوری در صحبت با انجمن طراحان صحنه و لباس، مدال طراحی لباس را به نام زدند. آن چیزی که در دکور و صحنه انجام گرفته؛ حالا قرار است در زمینه طراحی لباس هم صورت بگیرد. این امر با همکاری موسسه فرهنگی هنری راد نواندیش و انجمن طراحان صحنه و لباس انجام گرفت.

به عنوان مادر طراحی لباس در ایران، حال امروز این بچه را چگونه ارزیابی می کند؟

گناه دارند. بچه هایم گناه دارند. آنها را نمی فهمند. درک شان نمی کنند. مثل اینکه دیگر خودشان بچه ندارند و بچگی ها و جوانی های خودشان را هم فراموش کرده اند. این بچه ها را باید درک کرد. جوان را باید درک کرد. باید آنها را فهمید. بگذاریم جوانی کنند. جوان اسمش رویش است. اگر همه چیز را به جا و به موقع انجام بدهد و درکش را داشته باشد که دیگر نمی توانیم به او بگوییم جوان. طبیعی است یک جوان نمی تواند تجربه من را داشته باشد. جوان، جوان است، اما من می توانم تجربه ام را خالص و مخلص و بدون چشم داشت در اختیارش بگذارم، به شرطی که زبانش را متوجه شوم و با زبان او حرف بزنم تا در مقابل من جبهه نگیرد و نگوید شما مال یک نسل دیگری. من باید این نسل را بفهمم و پیاده و هم پایش شوم تا من را بپذیرد و بعد بتوانم با زبان خودش آن چیزهایی که لازم است را به او منتقل کنم. من باید از من بودن پایین بیایم، والا او جوان است. مابین من و دانشجویانم هیچ تفاوتی نبوده است. الان دوستان من، دانشجوهای 30 یا 35 سال پیش من هستند. دانشجوی پنج سال پیش یا حتی دو سال پیش من هم وقتی در اجتماع به مشکل برمی خورد به من زنگ می زند، چرا؟ تفاوت چهل سال سن است. این وسط دو نسل گذشته است. چرا راحت می تواند با من حرف بزند ولی با خانواده اش نمی تواند؟ من نمی گویم من مددکار اجتماع هستم ولی بزرگان ما نباید مدام بگویند دوره ما این طوری بود و آن طوری. در میان اساتید هم هستند که به من می گویند خانم دکتر یادتان است ما چقدر باید دنبال استادمان می دویدیم تا جواب یک سلام ما را بدهد؟ می گویم خب، حالا شما چرا همین کار را دارید با دانشجویتان می کنید؟ چرا این قدر بد شده ایم؟ وقتی یاد آن استادها می افتید می گویید گور به گور شده ها! پس چرا کاری نمی کنید که به شما بگویند خدا بیامرز؟ شما جور دیگری رفتار کنید. باورتان نمی شود اما من دنبال دانشجو هستم نه دانشجو دنبال من. مدام پیگیری می کنم و سراغ دانشجوها را می گیرم. نمی گویم کاری که من انجام می دهم خوب است یا بد، بلکه من نتیجه را می بینم. من در کلاس ناز دانشجو را می کشم و در عین حال جریمه هم دارم و تنبیه هم می کنم. اما یک چیزی را خوب می دانم که این ها عشق های من هستند. گیر انداختمشان. تا آن چه که لازم است را از من نگیرند نمی گذارم در بروند. حالا یا با زبان خوش یا با پس گردنی (با خنده).

طراح لباس مورد علاقه خودتان چیست؟

در سبک های مختلف طراحان متفاوتی را می پسندم. ترجیح می دهم اسم نبرم ولی یک چیز را می دانم که لباس شخصیت شماست. من به عنوان یک طراح به اینجا آمده ام و مطمئناً پوشش من با وقتی که به دانشگاه می روم متفاوت است. معلم و مدرس الگوست و در دانشگاه پوشش من مشخص و تعریف شده است و من زیاد نمی توانم روی خودم مانور طرح بدهم. اینکه پرسیدید من به عنوان طراح کار چه کسی را می پذیرم بستگی به چیزهای متفاوتی دارد. یک جا خودم هستم و جایی دیگر کسی دیگر را می پسندم. در دانشگاه که من متعهد به قوانین آنجا هستم پوشش من فرق می کند. یک جا مد و فشن هستم و آنجا فرق می کند که در فشن چه کسی را می پسندم. در مورد طراحی لباس تئاتر هم همین طور است.

بنابراین متناسب با هر فضایی یک طراح و یک طراحی را می پسندید؟

بله. هر فضایی تأثیر خودش را روی آدم ها می گذارد. شما وقتی به پارک می روید پوشش تان متفاوت از پوششی است که در یک مهمان خانوادگی دارید. طراحان مورد علاقه من آدم های متفاوتی هستند. مثلاً یک طراح لباس شب مورد علاقه ام است که لباس های روزش را نمی پسندم. یا طراح لباس اسپرت و روزمره ای را می پسندم که لباس هایش شبش به دلم نمی نشیند.

برای علاقه مندانی که می خواهند وارد رشته طراحی لباس شوند چه پیشنهاد کنید؟

پیشنهاد می کنم اگر شخصی بخواهد وارد دنیای مد شود ابتدا باید از خودش و آناتومی خودش شناخت داشته باشد. شناخت از اینکه من یک دوشیزه و خانم هستم که با این آناتومی در ایران زندگی می کنم و لباس می پوشم. پس در وهله اول شناخت آناتومی و شناخت تاریخچه لباس اهمیت دارد و بعد من طراح بر اساس فرهنگ، ذائقه مخاطب ایرانی و قوانین اجتماعی و مذهبی کشور شروع به طراحی می کنم. ضمن اینکه باید از اجرای طرح هم یک شناخت حداقلی داشته باشم. قرار نیست همه لباس ها را خودم بدوزم ولی بهتر است که وقتی لباس را می دهم تا بدوزند، حداقل یک شناختی داشته باشم که بتوانم ایراد بگیرم و به درستی به خیاط بگویم این در نیامده است و مورد پسند من نیست. به این شکل من می توانم کاری کنم که لباس طراحی شده توسط من شکیل تر و زیباتر شود. به هر حال مد قرار است آدم را در پوششی که دارد زیباتر کند و من به عنوان طراح وقتی می توانم لباس خودم را در بیاورم که می توانم برای اجتماع هم کار کنم. اما بحث طراحی لباس برای صحنه متفاوت است. برای طراحی لباس اجراهای نمایشی باید سراغ صحنه بروید و ببینید برای صحنه ای که می خواهید برای آن لباس طراحی کنید چه نوع لباسی لازم است. مثلاً اگر قرار است من برای تئاتر طراحی کنم، باید ببینم اصلاً تئاتر چیست. من تا تئاتر را نشناسم چگونه لباسی می خواهم به بازیگرم بدهم؟ شما اگر ساختمان را نشناسید چجور پرده ای می خواهید برای اتاقش طراحی کنید؟ اگر میز را نشناسید چگونه می خواهید برای آن سفره ای بخرید؟ طراحی لباس سلسله مراتبی دارد که شما باید یک به یک آن را بروید و طبیعتاً مطالعاتی که در این زمینه صورت می گیرد هم باید به همین شکل و روند باشد.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
تهران- ایرناپلاس- برای چهارمین دوره است که در قالب جشنواره موسیقی آوای سرزمین من ، 13 گروه از اقوام مختلف ایران در ایستگاه های مترو، برنامه اجرا می کنند؛ برنامه ای که با استقبال خوب مردم همراه شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : ستاره نیوز

موسیقی یکی از مهم ترین عناصر فرهنگی هر سرزمین است. در کشور ما هم به دلیل تنوع قومیت ها، آواها و آوازهای متفاوت و بسیاری به گوش می رسد. آواهایی که هر یک راوی داستان زندگی یک قومِ گوشه و کنار کشور است. به مناسبت گرامیداشت ایام عید قربان و غدیر در ایستگاه های مترو تهران شاهد هنرنمایی گروه های متفاوت موسیقی اقوام هستیم. گروه هایی که با زبان ها و گویش های متفاوت و با نواختن موسیقی شاد، برای لحظاتی لبخند و شادی را به شهروندان هدیه می دهند.

اجراها نباید در تالارهای رسمی و شیک باشند

پیروز ارجمند آهنگساز و موسیقی شناس قومی درباره تأثیر برگزاری چنین برنامه هایی در فضای عمومی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: خاستگاه و زادگاه موسیقی نواحی، مردمی است. چون این موسیقی برای مردم و از مردم بوده است. یعنی مجریان، نوازندگان و خوانندگان همه مردم عادی هستند که در یک دوره ای از زندگی شان تصمیم می گیرند موسیقی را به عنوان یک حرفه و برای مردم دیگر انتخاب کنند. محل اجرای شان معمولاً در اماکن عمومی روستا یا ایل و عشایر است. به عبارت دیگر، این اجراها نباید در تالارهای رسمی و خیلی شیک اجرا شود، بلکه باید در فضای عمومی باشد. نوع موسیقی به گونه ای است که نیاز به یک برنامه کامل کنسرت ندارد. این قطعات در یک ملودی تکرار شونده با یک داستان و موضوع خاص در یک زمان کوتاه قابلیت اجرا دارند. بنابراین چنین موسیقی هایی در صورتی که در مکان های عمومی مثل مترو و ... اجرا شوند، می توانند چندین نقش کاربردی داشته باشند. یک بخش از موسیقی خیابانی می تواند موسیقی محلی باشد. اجرای موسیقی اقوام، ایجاد نشاط، آرامش در مخاطبان و تقویت هویت های قومی و ملی می کند. چون وقتی شخصی این موسیقی را می شنود به فرهنگ و اصالت خود بیشتر علاقه مند شده و احساس غرور ملی می کند. طبیعتاً تأثیر مثبتی در یک فرآیند هویت یابی دارد.

وی در ادامه افزود: وجه دیگر این برنامه ها بحث مالی و تأمین مالی این نوازندگان است. این نوازندگان و خوانندگان محلی که منابع درآمدشان محدود است، به این وسیله از نظر مالی تقویت می شوند و موجب ماندگاری این موسیقی می شوند. وجه چهارمش این است که این موسیقی در حوزه میراث ناملموس قرار می گیرد. این حس و ثبت در موزه و تالارهای رسمی نیست، بلکه در اماکن عمومی و در دل مردم است. مثل هر آیینی دیگر که اجرا می شود باید در یک فرآیند عمومی ماندگار شود. وجه آموزش و ترویج هم وجه بعدی اش است. معمولاً موسیقی فرآیندی دارد که در مرحله اشتیاق زایی و اشتیاق آفرینی باید دیده و شنیده شود، این همان وجه تشویقش برای حفظ میراث و فراگیری اش برای بقیه مردم است.

موسیقی محلی ایرانی موسیقی کاربردی است

ارجمند با اعلام اینکه موسیقی محلی ایرانی موسیقی کاربردی است، درباره موسیقی قومیت ها عنوان کرد: کارآواها که آوازها و ترانه های کار است در مناطق مختلف ایران و هنگام کار استفاده می شود، مثل آوازهای قالیبافی، برداشت گندم و آوازهای کار بازاری، همه گونه های موسیقی کار هستند. همچنین موسیقی جشن ها، اعیاد مذهبی و ملی و موسیقی هایی که جنبه درمانی دارند، همه کاربرد دارند. این موسیقی ها در فرهنگ های بومی و خرده فرهنگ ها در ساعات و روزهای خاصی اجرا می شوند و طی آیینی خودباوری ملی و قومی را ایجاد می کند. این گونه ها که در ایران بسیار هم متنوع هستند باید شناسایی شوند، مثلاً ما آوازها و موسیقی رمضان، محرم، جشن و اعیاد داریم.

شرایط ایده آل برای مخاطبان

این آهنگساز و نوازنده در پاسخ به این پرسش که برای بهتر برگزار شدن چنین برنامه هایی در شهرهای بزرگ کشور مانند تهران چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید، افزود: باید با برنامه ریزی، گروه های موسیقی از مناطق مختلف دعوت شوند و در روزها و اماکنی خاص در ایستگاه مترو، فضای عمومی شهر و پارک ها بدون اینکه مورد تعرض قرار گیرند، امکانی تعبیه شود و برای مخاطبان هم سکو یا جاهایی برای تماشا فراهم شود. طبیعتاً این اتفاق خیلی مؤثر است. ضمن اینکه باید در شأن آن موسیقی با این مراسمات برخورد کرد؛ یعنی مکان و زمان خاصی برایشان در نظر گرفت که مخاطب در یک شرایط ایده آلی موسیقی را بشود. در غیر این صورت گروه ها مجبور می شوند هر جایی می رسند اجرا کنند. این کار را شهرداری با هماهنگی وزارت ارشاد می تواند انجام دهد که گروه ها را شناسایی و در روزهای خاصی برنامه اجرا کنند. کشورهای دیگر این کار را انجام داده اند. به طور خاص در روسیه این اتفاق خیلی معمول و مرسوم است؛ در مالزی و کره هم همچنین. طبیعتاً در همه کشورهایی که دغدغه فرهنگ دارند، دیده می شود. البته نباید فراموش کرد که موسیقی یکی از جنبه های مهم عرصه گردشگری است چه گردشگری داخلی و چه خارجی. طبیعتاً وقتی این گروه ها در امکان عمومی برنامه اجرا می کنند، جذابیت هایی به معرفی فرهنگ ملی ایران اضافه می شود.

یک اتفاق خجسته

شهرام صارمی، نوازنده کمانچه و دبیر انجمن موسیقی و مدیر اجرایی سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر درباره تأثیرات برگزاری گروه های موسیقی محلی در مترو و فضاهای عمومی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: این اتفاق بسیار خجسته مبارکی است که مردم شهر بزرگی مثل تهران می توانند با فرهنگ، موسیقی و حرکات آیینی مناطق مختلف ایران آشنا شوند و می تواند محملی باشد که این هنر به صورت خیلی ساده و بی واسطه به سمع و نظر مردم شهر برسد. موسیقی اقوام چون زیرساخت و پایه موسیقی دستگاهی ایران است، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و آشنایی مردم با آن باعث می شود که با موسیقی دستگاهی بیشتر آشنا شوند و بدانند ریشه های این موسیقی از کجا سرچشمه گرفته و وارد موسیقی شهری شده است.

تأثیر موسیقی اقوام بر زندگی شهری

وی درباره نقش موسیقی اقوام بر زندگی مردم شهری بیان کرد: موسیقی اقوام بر عکس موسیقی شهری، کاملاً یک نقش کاربردی در زندگی روزمره مردم اقوام مختلف دارد. به عبارت دیگر، با مراحل مختلف زندگی شان همخوانی دارد و برای مراحل مختلف زندگی ساخته شده است. موسیقی در همه برهه های زمانی اقوام مانند شادی هایشان، اتفاقات خوب و بد، دورهمی ها و ... نقش مهمی دارد. این گروه ها شادی هایشان را با چنین برنامه هایی یعنی موسیقی، حرکات آیینی و رقص با یکدیگر به اشتراک می گذارند. موسیقی اقوام همان طور که در زندگی خود اقوام کاربردهایی به این شکل دارد، برای مردم شهر هم قطعاً شادمانی ها و ساعات خوشی را رقم خواهد زد.

فقط مختص به ایام اعیاد و مناسبت ها نشود

صارمی درباره چگونگی بهتر برگزار شدن این اتفاق عنوان کرد: برگزاری چنین جشن هایی اگر به صورت مستمر، دقیق تر و مرتب تر باشد و تنها به ایام اعیاد و مناسبت ها مختص نشوند، باعث می شود مردم شهرها از موسیقی که فرهنگ بسیار کهن و ریشه دار هر قومیتی است، استفاده کنند و به ارتقای فرهنگ موسیقی مردم کمک شایانی می کند. ارائه آثار هنری برای عموم، یک موضوع خیلی مهم است. اینکه خیلی از مردم به خاطر مشکلات کاری و مشغله های روزانه ای که دارند، ممکن است نتوانند ساعاتی را به برنامه های هنری اختصاص دهند، یا حتی امکانش برایشان مهیا نشود و نتوانند در برگزاری چنین برنامه هایی در شهر تهران حضور داشته باشند. شهرداری تهران مثل همه شهرداری های جهان باید برنامه های فرهنگی هنری خاص، اصیل و ریشه داری را در مقاطع مختلف برای مردم طراحی کند. ضمن اینکه در تهران، فرهنگسراها، مراکز فرهنگی، سالن های بزرگ تر و فضاهای بازی که بتواند با یک اطلاع رسانی دقیق تر و بهتر پذیرای مخاطبان و هموطنانمان باشد، وجود دارد و متولیان می توانند این برنامه ها را با یک برنامه ریزی قبلی و دقیق ، خیلی مرتب تر و شکیل تر به سمع و نظر مردم برسانند.

گزارش از هنگامه ملکی

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
عبدالحسین مختاباد خواننده موسیقی سنتی ایران و آهنگساز پس از مدت ها دوری از اجراهای زنده تازه ترین کنسرت خود را با شعار عشق، شادی است در ایوان عطار مجموعه فرهنگی و تاریخی کاخ سعد آباد تهران به سرپرستی محسن حسینی برگزار می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : خبر فوری بیتوته شعار سال

---

در کنسرت پیش رو که امروز دوشنبه 28 مرداد ماه برگزار می شود منتخبی از آخرین آلبوم های این خواننده چون سیاه مشق و سایه دوست که تا به امروز اجرای زنده نداشته با ارکستر بزرگی متشکل از سازهای کلاسیک و ایرانی به روی صحنه خواهد رفت. مختاباد در گفت و گو با ایران درباره این اجرا و شرایط حال حاضر موسیقی ایران سخن گفته است .

با وجود شرایط ناخوش احوال موسیقی ایرانی و عرضه موسیقی های مختلف، ارزیابی شما از اجراهای این ژانراز موسیقی چیست؟به نظرشما آیا موسیقی سنتی و موسیقی ایرانی همچنان مورد استقبال مخاطبان هستند؟

هر ژانر از موسیقی طرفداران خود را دارد. تفاوت موسیقی هنری با موسیقی هایی چون پاپ و جاز این است که موسیقی هنری تاریخ مصرف ندارد در حالی که در موسیقی پاپ و... می بینیم که بسیاری از خواننده ها بعد از یک یا دو سال که روی استیج بودند دیگر اثری ازآنها نیست. بنابراین کار ما متفاوت با فضاهای حال حاضر موسیقی است. البته نمی توان سلیقه جامعه را در نظر نگرفت کما اینکه اجرای پیش رو فضایی بین موسیقی هنری ایران و موسیقی عامه پسند است. در واقع آثاری که نوشته ام هم ریشه در موسیقی ایرانی دارد و هم فضایی نزدیک به علاقه مندی های شنونده های مختلف و در سنین متفاوت است. آثاری که هنوزهم نسل امروز آنها را زمزمه می کنند. در این اجرا فضاهای آوازی کمتر است و به صورت میکس فضایی ایجاد کردیم تا هم طرفداران موسیقی اصیل از آن لذت ببرند و هم کسانی که مخاطب موسیقی شادتر هستند از این فضا بی نصیب نمانند.

اتفاق ناخوشایند و مهمی که در این دو دهه اخیر بیشتر دیده و شنیده می شود، گرایش خواننده های موسیقی سنتی به سمت تصنیف خوانی است. آیا این علاقه مندی به دلیل بازار کم رونق آوازخوانی بوده است؟

آوازخوانی صحیح بسیارمشکل است و اگر بدرستی خوانده نشود، شنونده هم لذتی نخواهد برد. در واقع خواندن آواز آیتم های مختلفی دارد که باید رعایت شود. همان طور که می بینید در نسل جدید خواننده های موسیقی آوازی، آوازخوان بسیار انگشت شمار است چرا که برای آموختن و آموزش ردیف های آوازی فرصت جدی و بیشتری نگذاشته اند. از سوی دیگر موسیقی اصیل ایرانی رسانه جدی ندارد. تلویزیون که متأسفانه نه آثار موسیقی و نه ساز های اصیل را نشان می دهد و نه کنسرت های موسیقی ایرانی و فاخر را . موسیقی پاپ و هنرمندان این ژانر با ترفندهای مختلف نمایش نشان داده می شوند. برخی از مردم بر این نظرند که موسیقی سنتی تنها آواز خواندن است و این تصور اشتباهی است. بسیاری از آثار موسیقی ایرانی که توسط استادان موسیقی ایرانی اجرا شده به لحاظ بافت اجرایی بسیار روان تر از موسیقی پاپ و جاز است و لذت سمعی و بصری که برای شنونده ها ایجاد می کند ده ها برابر بیشتر از موسیقی پاپ ارزش دارد اما متأسفانه این موسیقی نتوانسته از طریق رسانه های عمومی با جامعه ارتباط برقرار کند و درواقع موسیقی سنتی ما بی رسانه شده است و تنها به برداشت های سطحی از این موسیقی می پردازند. درحالی که باید این نوع موسیقی را بیشتر به جوانان معرفی کنند. البته رسانه های مجازی یک کارهایی انجام می دهند. هرچند فضای مجازی است و رسانه های اصلی غایب این اتفاق بزرگ هستند.

با توجه به تحقیقات و پژوهش های شما در زمینه های جامعه شناختی موسیقی، ارزیابی شما ازفاصله نسل امروز موسیقی با نسل گذشته چیست؟

به لحاظ بافت اجتماعی هر نسلی موسیقی خود را دارد. با نگاه به تاریخ موسیقی غرب خواهید دید نسل به نسل ادوار موسیقی چون رنسانس، موسیقی کلاسیک، موسیقی رمانتیک و موسیقی قرن بیستم ظهور کرده و در حال حاضر هم می بینیم که موسیقی کلاسیک در دنیای غرب بیشتر به صورت دانشگاهی شده و تدریس می شود. کشور های بزرگ که پایتخت موسیقی هستند چون وین، آلمان، انگلیس، فرانسه و... در طول سال شاید بیش از 20 درصد سالن هایشان مخاطبان موسیقی کلاسیک باشد و بیشتر به موسیقی جاز، پاپ و موسیقی فیلم می پردازند. بنابراین باید به سلایق هر نسل احترام گذاشت مضاف براینکه در کنار آن باید سنت های خود را هم حفظ کنیم. در ادبیات ایران هم این اتفاقات وجود دارد و می بینید که به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه ادبیات نیمایی ورود کرده و این خواسته نسل امروز است؛ لذا وقوع چنین اتفاقاتی تهدید نیست بلکه فرصتی است برای موسیقیدانان ایرانی که بایستی از این فرصت پیش آمده استفاده لازم را داشته باشند و آثار خود را در فضای بهتر و با نگاه جدیدتر ارائه کنند. ناگفته نماند انجام چنین کارهایی به دانش و آگاهی و همچنین توانایی موسیقیدان نیز بستگی دارد.

با این تفاسیر ادبیات و اشعاری که درحال حاضر در موسیقی استفاده می شود و به گوش می رسد خواسته جامعه امروز ما است؟

بله قطعاً. اگر نسل امروز از موسیقی پاپ حمایت می کند مورد علاقه اش است و چاره ای هم نیست اما درکنارآن نباید موسیقی هنری را کنار گذاشت. موسیقی هنری علاوه بر نگاه عامه پسند نباید فاخر بودن خود را فراموش کند. این نگاه در ادبیات ما هم وجود دارد؛ در حال حاضر در ادبیات معاصر ما شعرای بزرگی هستند که غزل های بی نظیر می گویند و حتی بهتر از شعر نو. تأکید من این است که موسیقیدانان اصیل ایرانی با نگاه به آینده، مطالعات عمیق تر و بیشتری در زمینه سنت ها داشته باشند و آن را پلی میان نوگرایی و سنت بدانیم. دهه پنجاه بسیاری از موسیقیدانان برجسته ایرانی چون مرحوم بنان و... رادیو و تلویزیون را تحریم کردند آن هم به این سبب که موسیقی پاپ و جازی که از رسانه ملی پخش می شود اساس موسیقی ما را زیر سؤال برده است و موسیقی سنتی را آلوده می کند. اما با گوش دادن به آثار موسیقی پاپ آن دوره خواهید دید کلام، شعر و ترانه و موسیقی به چه زیبایی ارائه شده بود و به لحاظ بافت موسیقایی قابل قیاس با موسیقی پاپ امروزما نیست. ولی بازهم آن موسیقی در زمان خودش مورد انتقاد و اعتراض جامعه هنری عصر خودش قرار گرفت. بنابراین ما هم نباید فضا را خالی کنیم و درکنار اعتراض به موسیقی های امروزی چون پاپ و جاز و... باید فرهنگ سازی کنیم و لازمه و بستر این فرهنگ سازی وقت گذاشتن و پرداختن بیشتر به موسیقی سنتی است.

اشاره کردید که موسیقی پاپ گذشته با آنچه امروزه شنیده می شود به لحاظ محتوایی بسیار متفاوت است. اما این تفاوت در موسیقی سنتی هم دیده می شود. چه اتفاقی سبب شد آثار امروز موسیقی مانند گذشته فاخر و مانا نباشد؟

به این دلیل که موسیقیدانان آن نسل به دنبال پژوهش و تحقیق و یادگیری بودند در حالی که امروزه کم سوادی و نا آگاهی و فقدان اندیشه بسیار مشهود است. بسیاری از آثاری که با عنوان موسیقی ایرانی ارائه می شود کم ارزش است و حتی گاهی در موسیقی پاپ و جاز تفکر بیشتری دیده می شود. به نظر شما آیا هر اثری که با تار و سنتور نواخته می شود موسیقی سنتی اطلاق می شود یا هر اثری که با گیتار و پیانو اجرا می شود عنوان موسیقی پاپ دارد؟ قطعاً پاسخ منفی است و بازهم تأکید می کنم نسلی که امروز در موسیقی سنتی و ایرانی فعالیت می کنند توجه جدی و تلاشی برای آموختن ندارند و اکثریت ردیف های موسیقی را نمی شناسند. حتی 50 ساعت موسیقی درست نشنیده اند و زمانی برای یادگیری در محضر استاد نداشته اند. آنها هیچ تحلیل محتوایی از آثار بزرگانی چون بنان، اقبال آذر و شجریان ندارند تا ادامه دهنده راه آنها باشند. نکته دیگراینکه عده ای از جوانان فقط محو تکنیک شده اند و به خوبی هم آثار گذشتگان را می نوازند. به طور مثال جوانانی هستند که بسیار زیبا و حرفه ای تار می نوازند اما نمی توانند جواب آواز بدهند. آنها با درون خود کار نکرده اند و نتوانسته اند از تکنیک به محتوا برسند بنابراین می توان از یک تعداد انگشت شمار خواننده یا نوازنده خوب یاد کرد.

با توجه به تجربه شما در آهنگسازی و کارهایی که ساخته اید به نظرشما در بخش آهنگسازی چه مشکلاتی وجود دارد؟

زمینه آهنگسازی که فاجعه عظیمی است که البته در همه ژانرها مشهود است. ما در زمینه آهنگسازی موسیقی ایرانی، پاپ و...آهنگساز مؤلف نداریم آنها حتی نمی دانند مرز بین تقلید و نوآوری کجا است! بسیاری از تصانیفی که به گوش می رسد، تصنیف های تیکه پاره از آثار چند آهنگساز است که نه مقدمه دارد و نه موضوع و نه مؤلف.

در این باره مسئولان فرهنگی چه وظیفه ای دارند و برای بهتر شدن آن چه کارهایی باید انجام بدهند؟

یک زمان هرگاه دلمان می گرفت مراکزی بود که آرامش خاطرمان بود اما امروزه چنین مأمن امنی دیده نمی شود. به خاطر دارم دهه 70 و اوایل دهه 80 بود و هنرمندان در نهادهایی چون حوزه هنری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رادیو و تلویزیون دور هم جمع می شدند، با یکدیگر درد دل می کردند و از کارهای هم درس می گرفتند اما امروزه نه چنین صمیمیتی وجود دارد و نه توجه این مراکز به هنرمندان موسیقی. موسیقی ایرانی در حال حاضر به آموزشگاه ها رفته و یک عده وقت خود را برای آموزش گذاشته اند و این خطری بزرگ برای یک استاد است چرا که آموزش به مرور زمان هنرمند را تهی می کند. وقتی هنرجویان مستعد و خلاق و توانا زمینه ظهور نداشته باشند چنین وضعیت اسفباری ایجاد می شود؛ آنها سردرگم شده اند و نمی دانند آثار خود را در کجا و برای چه کسانی تولید کنند! رسانه ملی تولیدات خود را بسته و عملاً خلاقیت یک نسل را تعطیل کرده است. من در این سال ها آثار بسیاری نوشته ام اما نمی دانم چگونه ضبط کنم و در کجا عرضه شود! غیر از بازار خراب عرضه موسیقی، سیستم بازار نیز دچار مشکل شده است و دیگر سی دی وجود ندارد که بخواهید بفروشید! متولی ساماندهی این کارها کیست؟ چه کسانی باید از آثار خلاق حمایت کنند؟ آیا هنرمندان باید فقط این شانس را داشته باشند که در رسانه های مجازی کارشان دیده شود؟ و به عقیده من باید مرکزی چون صدا وسیما این عصر تکنولوژی را مدیریت کند که متأسفانه پنهان شده اند.آن زمان که در صدا وسیما فعالیت داشتم بهترین آثار موسیقایی در همان دهه 80-70 تولید شد و هنوز هم پخش می شود و طرفداران خود را دارد. اما در حال حاضر عملاً واحد موسیقی در صدا و سیما تعطیل شده است.

به مدت چهار سال(96-92) در شورای اسلامی شهر تهران فعالیت داشتید درآن دوره چه کارهایی باید انجام می دادید که فرصت آن به وجود نیامد یا نگذاشتند؟

آن دوره طرحی ارائه کردم که خوشبختانه همچنان دنبال می شود و آن تأسیس ارکستر فیلارمونیک شهر تهران بود که برای آن ردیف بودجه در نظر گرفته شده است و شهردار محترم آقای حناچی از آن حمایت کردند و این ارکستر روی صحنه رفت اما ارکستری که پیش از این با این عنوان فعالیت داشت کامل نبود و همان زمان هم این موضوع را با سازمان فرهنگی هنری شهرداری مطرح کردم تا سازمانی با عنوان فیلارمونیک ایجاد شود؛ مانند فیلارمونیک لندن، برلین و... که مسئولیت آن هم بر عهده شهرداری است. نکته دیگر اینکه آن زمان مطرح کردم سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران منحل شود به این دلیل که ساز و کار این سازمان مشخص نیست. هیأت امنای این سازمان متشکل از رئیس صدا و سیما، بسیج، سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان های دیگر است که در طول 4 سال حتی وقت نمی کنند دیدار داشته باشند آن وقت شهرداری تهران باید از صفر تا صد بودجه این مجموعه را پرداخت کند، بودجه ای که 90 درصد آن صرف هزینه های جاری چون پرداخت حقوق کارمندان است.

کلمات کلیدی

عبدالحسین مختاباد

لینک خبر :‌ ایران آنلاین
یک کارشناس موسیقی می گوید: اگر می خواهیم موسیقی نواحی و اقوام را به مردم معرفی کنیم باید با روش درست این کار را انجام دهیم. اینگونه نباشد که هنرمند حرفه ای را که یک جا نشین است، در مترو یا گوشه کنار خیابان بیاوریم و از او بخواهیم برای مردم اجرا کند و از طرفی از کار نوازنده دوره گرد جلوگیری کنیم و به او اجازه ندهیم کارش را انجام دهد. اگر بخواهیم همه چیز را دستکاری نکنیم و خُرده فرهنگ ها را از بین نبریم، موسیقی نواحی و اقوام خود به خود در بین مردم جا خواهد افتاد و مسیر گذشته را دنبال خواهد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : کیمیا نیوز

به گزارش ایسنا، موسیقی نواحی ایران در گوشه و کنار شهرها و استان های کشور دارای رنگ و بویی متفاوت است. گردهمایی کلیه این آثار، جلوه ای غنی و رنگین کمانی از موسیقی کاملا ایرانی را در اختیار علاقمندان به موسیقی قرار می دهد؛ ضمن اینکه موسیقی اقوام بخشی از هویت ایرانی ماست و می توان گفت ظرفیت قابل توجهی را در ارتباط با دیپلماسی فرهنگی ما دارد. ما از طریق موسیقی اقوام می توانیم به نحوی یک ارتباط فعال با جهان را پیدا کنیم.

با این حال مدتی است که به دلیل سیاست های متولیان موسیقی و به دنبال آن تغییر ذائقه مردم، این نوع از موسیقی آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی گیرد و اجرای آن به جشنواره ها محدود شده است.

متاسفانه این وضعیت تا آنجا پیش رفته که برخی از کارشناسان از کم رنگ شدن و حتی مرگ موسیقی نواحی سخن به میان می آورند؛ بر این اساس وقتی از وزیر ارشاد پرسیده می شود که برای نجات موسیقی نواحی چه راهکاری به ذهنش می رسد، صحبت از ثبت موسیقی نواحی به میان می آورد و می گوید، ممکن است مسائل اقتصادی یکباره قابل حل نباشد، اما جدی گرفتن ثبت موسیقی نواحی، موجب فراموشی و یا انقطاع یا مرگ پاره ای از این نغمه ها و آواها نمی شود.

اما در شرایطی که هشدارها بابت وضعیت موسیقی نواحی به اوج خود رسیده است، چند وقتی است که در ایستگاه های مترو به صورت سازمان دهی شده، نمونه هایی از اجراهای موسیقی نواحی را شاهد هستیم که اتفاقا از سوی مردم مورد استقبال هم قرار می گیرند؛ این اجراها در مقابل و شاید در کنار موسیقی خیابانی قرار می گیرد که به صورت خودجوش توسط جوان ها در خیابان ها اجرا و اغلب هم از سازهای غربی در اجرای آنها استفاده می شود.

در ادامه نمونه ای از اجرای موسیقی نواحی را در متروی تئاتر شهر مشاهده می کنید:

چنین نگاهی به موسیقی نواحی، این سوال ها را هم ایجاد می کند که بردن موسیقی نواحی به خیابان ها آن هم به شکل سازماندهی شده، تا چه اندازه در شناساندن این نوع موسیقی به مردم کمک خواهد کرد؟ آیا برای این کار از هنرمندان حرفه ای استفاده می شود؟ و اینکه برای این اقدام آیا می توان آثار تخریبی هم متصور بود؟

برای دریافت پاسخ این سوالات، با علی مغازه ای کارشناس و پژوهشگر موسیقی اقوام تماس گرفتیم تا نظر او را در این باره جویا شویم.

دولت نباید فرهنگ را دست کاری کند

از او سوال می کنیم که آیا حضور این نوع موسیقی در مترو به شناساندن و حفظ موسیقی نواحی کمک می کند؟ مغازه ای نیز صحبت خود را با طرح این پرسش ها که آیا موسیقی خیابانی به شکل همه جانبه در ایران به رسمیت شناخته می شود؟ آیا همانگونه که معمولا مردم نسبت به اجراهای خیابانی واکنش های مثبتی نشان می دهند، حکومت نیز همین برخورد را خواهد داشت؟ آیا با اجرای این موسیقی ها در خیابان، شأن موسیقی و هنرمندی که آن را اجرا می کند در جامعه رعایت خواهد شد؟

او سپس ادامه می دهد: با جواب دادن به این دست سوال ها می توانیم وضعیت ژانرهای موسیقی را در این شیوه اجرا و ارائه مورد ارزیابی قرار دهیم. در یک نگاه کلی به موسیقی خیابانی می توان گفت معمولا نوازندگان جوان که اجرای خیابانی آنها را در نقاط مختلف تهران شاهد هستیم، موسیقی عامه پسند شهری را عمدتا با سازهای غربی اجرا می کنند. البته باید گفت در یک دهه اخیر به میزان سازهای سنتی در میان این اجراها اضافه شده است و در برخی موارد مشاهده می کنیم دو یا سه نوازی با سازهای ایرانی در پیاده روها صورت می گیرد. این اجراهای خیابانی معمولا با سیستم صوتی نیز همراه می شوند. بدیهی است نوازندگان خیابانی از این کار امرار معاش می کنند و ما می بینیم که حین نواختن، جعبه ساز خود را به عنوان صندوق دریافتی کمک های مردمی قرار می دهند.

این کارشناس موسیقی تصریح می کند: زمانی که یک نهاد دولتی، موسیقی اقوام را با استفاده از نوازنده های محلی در جایی مانند مترو اجرا می کند، کار درستی نیست؛ چون دولت در چنین حالتی قصد دارد یک فرهنگ خاص را آنگونه که خودش می خواهد، هدایت کند. این کار دستاوردی برای مردم، هنر و هنرمند نخواهد داشت. حقیقت این است که نیازی نیست دولت اجرای خیابانی موسیقی نواحی بگذارد؛ زیرا بیش از نیم قرن است که ما شاهد اجرای سازهایی از جمله سرنا، دهل، دایره، بالابان و... توسط نوازندگان دوره گرد در جای جای تهران هستیم. پس روشن است که این بحث نه جدید و نه بغرنج است.

او بیان می کند که برخی موضع گیری های بد و ناشایست نسبت به موضوع موسیقی خیابانی توسط برخی مطرح شده که از آن به عنوان تکدی گری و گدایی یاد می کنند. به همین دلیل جلوی کار آنها گرفته می شود. در حالی که افراد دیگری از همان دولتی ها از این افراد برای اجرا در مترو استفاده می کنند.

مغازه ای با بیان اینکه دولتی ها با این اقداماتشان هنرِ نوازندگان دوره گرد را محدود کرده و در عین حال یک خرده فرهنگ را از بین می برند، سوال کرد: چرا مدیران فکر می کنند هر امر فرهنگی باید به واسطه مدیریت فرهنگی اعمال یا کنترل شود؟ موسیقی های مردمی و موسیقی دوره گردی قرن هاست که در موقعیت های اجتماعی از یک سو در کافه ها، قهوه خانه ها، شربت خانه ها و در شکل دیگر شهر به شهر در خیابان ها، کوچه و بازار و پاتوق ها صورت می گرفته است. گاهی حتا این اجراها توسط نوازندگان درجه یک این گونه یا ژانر موسیقی انجام می شود. در بیش از نیم قرن پیش ما شاهد این بوده ایم که در کوچه و خیابان تصنیف فروشی دایر بوده و افرادی ترانه ها و تصنیف ها را می نوشتند و آنها را می فروختند. حال من نمی فهمم که چرا با این موضوع مقابله های حاکمیتی و برخوردهای امنیتی می شود؟

نوازنده های دوره گرد در شهر و دیار خود هم آزاد نیستند

مغازه ای ادامه می دهد: نوازندگان دوره گرد در شهر و دیار خود نیز خیلی آزاد نیستند. خیلی از قهوه خانه هایی که می توانستند در آن جمع شوند و ساز بزنند، ممنوع الفعالیت هستند. ولی اکنون دولت آنها را به شکل ناشایستی دعوت می کند و به جاهایی می برد که موسیقی به درستی شنیده نمی شود.

این کارشناس موسیقی با اظهار اینکه دولتی ها فکر می کنند که آنها باید جلوی از بین رفتن موسیقی نواحی را بگیرند، ادامه می دهد: اتفاقا موسیقی نواحی با دخالت آنها بیشتر در معرض نابودی خواهد بود. هر امر فرهنگی خودبسنده و پویاست و اگر نمی توانیم آن را حمایت کنیم با مدل آیین نامه و بخش نامه با آن برخورد نکنیم. خودش بلد است زندگی خودش را ادامه دهد؛ چراکه هزاران سال است که این فرهنگ شکل گرفته و ادامه داشته است. حال چرا ما فکر می کنیم در حال از بین رفتن است؟ نمی دانم!

او همچنین درباره اجرای موسیقی در مترو در کشورهای غربی می گوید: اجرای موسیقی در مترو مختص ایران نیست و این کار در پیشرفته ترین کشورها نیز انجام می شود. ولی در آن کشورها نوازنده ها به صورت آزاد و خودمختار اجرای خیابانی را انجام می دهند و بهترین اجراها را هم به نمایش می گذارند. ولی اینکه یک نهاد دولتی بخواهد متولی چنین کاری شود و نوازنده های حرفه ای را از روستاهای دور افتاده مثلا از کرمانشاه یا بلوچستان به تهران بیاورد، در بدترین شرایط آنها را میزبانی کند و در نهایت مقداری پول هم به آنها بدهد، نگاه بالا به پایین به هنرمند است. به عنوان یک راه حل ساده و مقدماتی می گویم اگر کسی دلش برای موسیقی نواحی می سوزد، می تواند در این همه جشنواره که تمامی آنها توسط دولت برگزار می شود و خود یک موضوع قابل بررسی است،اقدامات حمایتی خود را به انجام برساند تا شأن هنرمندی آنان مخدوش نشود.

این کارشناس موسیقی ادامه می دهد: البته از طرفی آوردن نوازندگان محلی به پایتخت برای اجرای خیابانی با برگزاری جشنواره برای آنها تناقض دارد؛ چراکه گاهی می بینیم برگزیدگان جشنواره ها را به چنین اجراهایی دعوت می کنند.

او بیان می کند که لزوما تمامی نوازندگان قومی ایران دوره گرد نیستند. گاهی نیز از نوازندگان شناخته شده و یکجانشین برای اجراهای خیابانی استفاده می شود؛ یعنی یک نوازنده و هنرمند با فرهنگی شناخته شده را به هنرمند دوره گرد تبدیل می کنند. ولی در مقابل به نوازنده دوره گرد امکان فعالیت آزادانه را نمی دهند.

دخالت دولت در هنر، آن را دولتی می کند

او درباره راهکار پیشنهادی برای حل چنین مشکلاتی می گوید: بهتر است برای این امر نشست های تخصصی گذاشته شود و درباره آن با مدیرانی که در این زمینه اطلاعاتشان کم است و براساس سلیقه و اهداف سیاسی خود با این موارد برخورد می کنند، صحبت شود تا در نهایت متوجه شوند که مسائل فرهنگی مانند سیاست نیست که در کشور ما هر کسی خود را سیاست مدار می داند و در امور سیاسی دخالت می کند؛ بلکه مسائل فرهنگی متخصص خود را می خواهد. مدیران باید بدانند که با دستکاری یک فرهنگ، آن را دچار یک آشفتگی می کنند. این آشفتگی از سوی دیگر باعث می شود که نوازندگان دوره گرد هم این توقع را داشته باشند که با نشستن در خانه، دولت ممکن است آنها را برای اجرا در عموم دعوت کند و در نهایت پولی هم به آنها خواهند داد. می بینید که بازی تصمیم گیری دوسر باخت برای موسیقی اقوام ایران به راه افتاده است.

این کارشناس که معتقد است نباید به هنرمندان امر و نهی کرد، بیان می کند: پس از انقلاب به مناسبت های مختلف مانند عید مبعث، جشنواره های موسیقی نواحی و اقوام برگزار می شد. گاهی در این جشنواره ها افراد صاحب رتبه حضور پیدا می کردند و برگزارکنندگان جشنواره ها نیز برای خودشیرینی از نوازندگان یا خوانندگان می خواستند که چیزی را در مدح فلان فرد بخوانند یا اجرا کنند؛ گرچه آن هنرمند اصلا چنین چیزی را بلد نبود و نمی دانست. به همین دلیل همان جا یک چیز من در آوردی اجرا می کرد. ولی متأسفانه همان چیزی که آن لحظه اجرا می شد بعدها یک عنوان هم برایش می ساختند و آرام آرام یک گونه متولد و در رپرتوار موسیقی یک منطقه وارد می شد. متاسفانه این رویکرد خودشیرینی برای مدیران دولتی و دست کاری در فرهنگ موسیقایی اقوام هنوز نیز پابرجاست.

در نهایت از او سوال می کنیم که چرا مردم زمانی که کنسرت موسیقی نواحی برگزار می شود شرکت نمی کنند، گرچه که از اجرای آن در فضاهای عمومی استقبال می کنند؟ پاسخ می دهد: این موسیقی ها همیشه مورد حمایت مردم هست. موضوع این است که ما اینها را از مردم منفک می کنیم و انتظار داریم که بیایند در جایی که ما تعیین می کنیم به آن گوش بدهند؛ ما نوازندگانی را داریم که کارشان اصلا اجرای صحنه ای نیست، و قبلا در روستا یا شهر خود فقط برای مخاطبان محدود خود اجرا می کردند پس نمی توان انتظار داشت اکنون بخواهند در استیج یا سالن کنسرت اجرا کنند. صحنه ی آنها استیج نیست. مگر اینکه بخواهیم تخصصی نگاه کنیم و افراد محدود و معینی بیایند تا این سبک از موسیقی را بشنوند و یاد بگیرند.

مغازه ای درباره تفاوت های اجرای موسیقی اقوام در جاهای مختلف ادامه می دهد: در اجرای عمومی خیابانی لزوما قرار نیست مخاطب پولی پرداخت کند، ممکن است لذت ببرد و پولی بدهد یا اینکه لذت هم ببرد اما پولی ندهد. موضوع این است که ما مسائل فرهنگی خود را قاطی کرده ایم. صحنه، استیج یا سالن، فرهنگ دیگری دارد. درواقع موسیقی در صحنه های بزرگ یا برای سرگرمی است یا اینکه خیلی هنری و تخصصی است که در آن صورت مخاطب خاص دارد. با مخاطب خاص برای موسیقی اقوام نمی توان بلیط فروشی آنچنانی داشت مگر اینکه آن موسیقی به شکلی از موسیقی عامه پسند تبدیل شود و به مرور آدم های شهری غیر از هم زبان ها متوجه شوند که برای سرگرم شدن می توانند دو ساعت در آنجا شاد باشند. همه جای دنیا برای مردم جنبه های شادی و نشاط کنسرت بسیار مهم است. هر موسیقی جای و جایگاهی دارد. اینکه در مترو آن موسیقی اجرا می شود و مردم استقبال می کنند علتش این است که خوششان آمده و شاد شده اند. مردم عادی در حال حاضر توان خرید بلیط ندارند و اگر هم داشته باشند به کنسرتی می روند که شاد شوند اما تمام موارد گفته شده باید بدون دستکاری دولتی و سلیقه های فردی و به صورت آگاهانه و آزادانه توسط خود هندمندان صورت بگیرند تا فرهنگ دچار آسیب و تحریف نشود.

علی مغازه ای

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
حاجی آبادی از غفلت چندین ساله مسئولان برای حضور در نمایشگاه کتاب کشورهای فارسی زبان انتقاد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : باشگاه خبرنگاران جوان

به گزارش ایکنا ، باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: رضا حاجی آبادی مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس درباره حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای همسایه، فارسی زبان و کشورهایی که در حوزه تمدنی ایران اسلامی هستند، گفت: برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر نباید نفع ناشران را در نظر بگیریم بلکه باید نفع ادبیات را هم در نظر بگیریم و ببینیم اقدامات مسئولان به نفع ادبیات این مرز و بوم هست یا نه؛ این تصمیمی که برای حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای همسایه، فارسی زبان و کشورهایی که در حوزه تمدنی ایران اسلامی هستند همان بخشی بود که از آن غافل شده بودیم.

وی با بیان اینکه به جای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای هم زبان بیشتر سراغ کشورهای اروپایی رفتیم که در آنجا موفق نبودیم، گفت: همزمان و با توجه به اهمیت حضور در کشورهای هم زبان که مورد غفلت واقع شده است از حضور در نمایشگاه های کشورهای دیگر غفلت نکنیم.

حاجی آبادی گفت:بحث ترویج ادبیات فرهنگی مملکت را در کشورهای دیگر فراموش نکنیم.چون هدفمان این است که ادبیات فرهنگ و هنر این مرز و بوم در جهان معرفی شود و باید جنبه جهانی حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر درنظر گرفته شود.

مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس از لزوم حضور ایران در نمایشگاه های کتاب منطقه و حضور قوی تر در نمایشگاه های کتاب منطقه و جهانی گفت: اگرچه کشورهای آسیایی و خاورمیانه از نظر فرهنگی به ما نزدیک تر هستند و حضور در نمایشگاه های کتاب این کشورها راحت تر است و هزینه زیادی ندارد اما تنها نباید در نمایشگاه های کتاب این منطقه حاضر شویم بلکه باید در نمایشگاه هایی هم حاضر شویم که در آن می توان تبادل فرهنگی انجام داد و به ترویج فرهنگ کشورمان در جهان هم توجه کرد.

حاجی آبادی با اشاره به لزوم اولویت بندی برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر اشاره و بیان کرد: ما از سر عادت به نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر می رفتیم همانطور که هر ساله از سر عادت در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حاضر می شویم بدون آنکه هیچ برآوردی از نتایج شرکت در این نمایشگاه ها داشته باشیم. اولویت بندی برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر لازم است اما نباید این اولویت بندی براساس صرفه جویی های اقتصادی برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر پیش برود بلکه باید به ترویج فرهنگ و هنر ایرانی در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر توجه کنیم.

وی ادامه داد: گاهی حضور در نمایشگاه کتاب کشورهای عربی بیشتر از حضور در نمایشگاه کتاب بولونیا برایمان سودمند است و نتایج بهتری در اثر این حضور نصیبمان می شود.مدت زمان زیادی است به حضور ایران در نمایشگاه کتاب کشورهای آفریقای جنوبی به دلیل دوری این کشورها از ایران و مسائل مالی حاضر نمی شویم درصورتی که ادبیات این کشورها در حوزه های شعر سپید و رمان به ادبیات کشور ما نزدیک است. اگر کتاب های ایرانی درست ترجمه و در نمایشگاه های کتاب این کشورها عرضه شود به معرفی ادبیات ایران کمک می کند.

مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس تصریح کرد: نمایشگاه هایی که جنبه جهانی دارد در اولویت حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر قرار بگیرد و این نمایشگاه ها نباید از فهرست اولویت هایمان خارج شود از این رو با تعامل با ناشران در این نمایشگاه ها حاضر شویم.

حاجی آبادی گفت:اگر نمی توانیم به نمایشگاهی مانند شانگهای چین برویم یک حمایت مختصر از ناشران مختلف انجام شود. چهار ناشر به طور مستقل در نمایشگاه حاضر باشند تا نیازی به حضور دولت در نمایشگاه نباشد و به معرفی فرهنگ این مملکت کمک شود.

انتهای پیام

به گزارش ایکنا ، باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: رضا حاجی آبادی مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس درباره حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای همسایه، فارسی زبان و کشورهایی که در حوزه تمدنی ایران اسلامی هستند، گفت: برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر نباید نفع ناشران را در نظر بگیریم بلکه باید نفع ادبیات را هم در نظر بگیریم و ببینیم اقدامات مسئولان به نفع ادبیات این مرز و بوم هست یا نه؛ این تصمیمی که برای حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای همسایه، فارسی زبان و کشورهایی که در حوزه تمدنی ایران اسلامی هستند همان بخشی بود که از آن غافل شده بودیم.

وی با بیان اینکه به جای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای هم زبان بیشتر سراغ کشورهای اروپایی رفتیم که در آنجا موفق نبودیم، گفت: همزمان و با توجه به اهمیت حضور در کشورهای هم زبان که مورد غفلت واقع شده است از حضور در نمایشگاه های کشورهای دیگر غفلت نکنیم.

حاجی آبادی گفت:بحث ترویج ادبیات فرهنگی مملکت را در کشورهای دیگر فراموش نکنیم.چون هدفمان این است که ادبیات فرهنگ و هنر این مرز و بوم در جهان معرفی شود و باید جنبه جهانی حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر درنظر گرفته شود.

مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس از لزوم حضور ایران در نمایشگاه های کتاب منطقه و حضور قوی تر در نمایشگاه های کتاب منطقه و جهانی گفت: اگرچه کشورهای آسیایی و خاورمیانه از نظر فرهنگی به ما نزدیک تر هستند و حضور در نمایشگاه های کتاب این کشورها راحت تر است و هزینه زیادی ندارد اما تنها نباید در نمایشگاه های کتاب این منطقه حاضر شویم بلکه باید در نمایشگاه هایی هم حاضر شویم که در آن می توان تبادل فرهنگی انجام داد و به ترویج فرهنگ کشورمان در جهان هم توجه کرد.

حاجی آبادی با اشاره به لزوم اولویت بندی برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر اشاره و بیان کرد: ما از سر عادت به نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر می رفتیم همانطور که هر ساله از سر عادت در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حاضر می شویم بدون آنکه هیچ برآوردی از نتایج شرکت در این نمایشگاه ها داشته باشیم. اولویت بندی برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر لازم است اما نباید این اولویت بندی براساس صرفه جویی های اقتصادی برای حضور در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر پیش برود بلکه باید به ترویج فرهنگ و هنر ایرانی در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر توجه کنیم.

وی ادامه داد: گاهی حضور در نمایشگاه کتاب کشورهای عربی بیشتر از حضور در نمایشگاه کتاب بولونیا برایمان سودمند است و نتایج بهتری در اثر این حضور نصیبمان می شود.مدت زمان زیادی است به حضور ایران در نمایشگاه کتاب کشورهای آفریقای جنوبی به دلیل دوری این کشورها از ایران و مسائل مالی حاضر نمی شویم درصورتی که ادبیات این کشورها در حوزه های شعر سپید و رمان به ادبیات کشور ما نزدیک است. اگر کتاب های ایرانی درست ترجمه و در نمایشگاه های کتاب این کشورها عرضه شود به معرفی ادبیات ایران کمک می کند.

مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس تصریح کرد: نمایشگاه هایی که جنبه جهانی دارد در اولویت حضور ایران در نمایشگاه های کتاب کشورهای دیگر قرار بگیرد و این نمایشگاه ها نباید از فهرست اولویت هایمان خارج شود از این رو با تعامل با ناشران در این نمایشگاه ها حاضر شویم.

حاجی آبادی گفت:اگر نمی توانیم به نمایشگاهی مانند شانگهای چین برویم یک حمایت مختصر از ناشران مختلف انجام شود. چهار ناشر به طور مستقل در نمایشگاه حاضر باشند تا نیازی به حضور دولت در نمایشگاه نباشد و به معرفی فرهنگ این مملکت کمک شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
با توجه به اهمیت نشر کتاب های عمومی و نقش آن در ارتقاء فرهنگ عمومی، افت چشم گیر این دست از کتاب ها در سال ها و ماه های اخیر، نگران کننده تر می نماید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : روزنامه خراسان

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) - هادی حسینی نژاد : عوامل مختلفی مانند افزایش قیمت مواد اولیه برای تولید کتاب، محدود شدن شبکه های توزیع و فروش و همچنین کاهش قدرت خرید علاقه مندان به کتاب و کتاب خوانی بر آمارهای نشر؛ خصوصا بر شمارگان کتاب ها تاثیر مستقیم دارد. بر این اساس می توانیم با بررسی پارامتر شمارگان و شمارگان متوسط، به نتایج قابل توجهی از وضعیت عرصه نشر و بازار کتاب دست پیدا کنیم.

در کشور ما و مطابق با سیاست های مدیریت نشر و بانک های اطلاعاتی، کتاب ها در 12 گروه دیوئی دسته بندی می شوند که به جز کتاب های حوزه کودک و نوجوان و کتاب های کمک درسی، 10 گروه دیگر که عبارتند از کلیات، فلسفه، دین، علوم اجتماعی، زبان، علوم طبیعی و ریاضیات، علوم عملی، هنر، ادبیات و تاریخ و جغرافیا، به عنوان کتاب های عمومی شناخته می شوند؛ کتاب هایی که مستقیما با فرهنگ و دانش عمومی در ارتباط است و برای سنجش وضعیت فرهیختگی در هر جامعه ای، باید به بررسی کتاب های منتشر شده در این گروه پرداخت.

افت شمارگان کتاب و سیر نزولی آن در سال های اخیر، مساله ای بوده که بارها در رسانه ها مطرح شده؛ آنچنانکه این روزها شاهد تعدد نشر کتاب هایی هستیم که شمارگان زیر 100نسخه ای دارند(در سال گذشته، 4062 عنوان کتاب با شمارگان زیر 101نسخه منتشر شده اند و 28درصد کتاب ها کمتر از 501 نسخه شمارگان داشته اند... اینجا و اینجا بخوانید).

با توجه به توضیحات پیشین درباره اهمیت نشر کتاب های عمومی و نقش کتاب های این گروه در ارتقاء فرهنگ عمومی، افت چشم گیر این دست از کتاب ها در سال ها و ماه های اخیر، نگران کننده تر می نماید؛ چراکه معمولا بازار کتاب های کودک و کمک درسی رونق نسبی خود را داشته و دارند؛ هرچند که کتاب های این دو گروه نیز از قاعده کلی افت شمارگان، مصون نبوده اند.

آمارهای نشر در بهار 98
ماه میانگین شمارگان کتاب های عمومی میانگین شمارگان کتاب های کودک و نوجوان میانگین شمارگان کتاب های کمک درسی میانگین شمارگان کل کتاب ها

فروردین 863 1643 1180 1087

اردیبهشت 874 1722 1910 1175

خرداد 894 1450 1485 1075

جدول بالا که از اطلاعات رسمی خانه کتاب استخراج شده، گویای وضعیت نشر کتاب های عمومی است. با این اوصاف، ثبت شمارگان متوسط در کانال 800 نسخه ای در این گروه را باید به عنوان یک نگرانی جدی قلمداد کرد. البته طبیعی است که با ورود به شش ماهه دوم سال، آمارها دستخوش تغییرات مثبتی شوند اما در خوشبینانه ترین حالت نیز نمی توان به افزایش چشمگیر شمارگان کتاب های عمومی –والبته کل کتاب ها- در کشور دل بست. جدول زیر که اطلاعات نشر در سال 97 را در بر دارد نیز موید همین نظر است؛ آنچنانکه ثبت شمارگان میانگین 1086نسخه ای برای کتاب های عمومی در کل یک سال –و البته شمارگان 1401نسخه ای کل کتاب ها- چندان چنگی به دل نمی زند.

آمارهای نشر در سال 97
سال میانگین شمارگان کتاب های عمومی میانگین شمارگان کتاب های کودک و نوجوان میانگین شمارگان کتاب های کمک درسی میانگین شمارگان کل کتاب ها

1397 1086 1962 1866 1401

این روزها صنعت نشر، شرایط پر خوف ورجایی را تجربه می کند و همانطورکه در ابتدای این گزارش آماری مورد اشاره قرار گرفت، عوامل و مصائب مختلفی وجود دارد که حتی امکان بقا را برای فعالان این حوزه با مخاطره مواجه می کند. شیوع این مشکل ها و نبود راهکار و چشم اندازی روشن پیش روی نشر، از تداوم سیر نزولی آمارها و افزایش شیب منفی نمودارهای نشر خبر دارد. بنابراین کنترل وضعیت فعلی و بهبود شرایط توجه و تلاش های ویژه ای را از سوی مدیران و سیاست گذاران کشور می طلبد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران

شهروند| درست در روزهایی که شعرهای بهاره رهنما و لیلا اوتادی با هشتگ های غیر جدی در فضای مجازی دست به دست می شد، گفته شد که شیلا خداداد هم با کتابی که ترجمه کرده به دنیای ادبیات وارد شده است. یک همزمانی نگران کننده؛ از این رو که می توانست نام این مترجم را نیز در کنار بقیه سلبریتی های عشق شهرتی که سرکی هم در وادی ادبیات کشیده اند، قرار دهد. اما...
کتاب شیلا
شیلا خداداد درباره کتاب بعضی راز ها را نباید نگه داشت که با ترجمه او روانه بازار کتاب شده، می گوید: این کتاب نوشته یک خانم روانشناس است به نام جینین ساندرز؛ کتابی درباره کودک آزاری که بزرگتر ها باید برای کودکان بخوانند و آنها را با این مقوله آشنا کنند.
شیلا خداداد درباره دغدغه ای که او را واداشته تا دست به ترجمه این کتاب بزند، ساعاتی پیش از این که در مراسم رونمایی کتاب این جملات را تکرار کند، به شهروند می گوید: من یک مادر هستم و بنابراین خیلی دلم می خواست به موضوع کودک آزاری وارد شوم، تا همان طور که به فرزندان خودم این مهارت ها را یاد می دهم، برای خانواده های دیگر هم این اتفاق بیفتد و بچه های بقیه هم بدانند که نباید به کسی اجازه دهند از یک حد مشخصی به آنها نزدیک تر شود. متاسفانه کودک آزاری رو به رشد است و در این کتاب آموزش داده می شود که والدین از صحبت درباره این مقوله با کودکان خودداری نکنند.
شیلا خداداد پیش از این کتاب، در حوزه کتاب کودک آثار دیگری را نیز ترجمه کرده است؛ آثاری چون من و مهارت های زندگی و من و مهارت های فردا . خودش می گوید: پیش از این، سه مجموعه دیگر را هم در حوزه کتاب کودک ترجمه کرده ام که درباره مقابله با ترس، مقابله با خجالت و مسائلی از این دست برای کودکان زیر 6 سال بود.
وقتی پای کتاب های ترجمه وسط می آید، نخستین پرسشی که پیش می آید، این است که آیا این کتاب روند مرسوم گرفتن رایت ترجمه را طی کرده یا نه؛ که شیلا خداداد اطمینان می دهد که این اتفاق افتاده است: حق ترجمه و حق انتشار بعضی راز ها را نباید نگه داشت به صورت قانونی از نویسنده اخذ شده و البته با صحبتی که با خود نویسنده داشتم، قرار شده ایشان سایر کتاب های خودش را هم برای ترجمه بفرستد.
ویار ادبی!
مخاطبانی که این روزها عادت کرده بودند به بهانه آنگاه که او می آمد/ با شعرها و با معجزه هایش؛/ ایمانم را حفظ می چسبیدم بهاره رهنما و من تو بوده ام/ تو تو بوده ای/ ما تو بوده ایم لیلا اوتادی کاربران فضای مجازی را میهمان انواع و اقسام طعنه ها و کنایه ها درباره سلبریتی های همه کاره کنند؛ وقتی خبر آمد که شیلا خداداد هم قرار است کتابش را رونمایی کند، او را نیز با همان چوب راندند و در راسته سلبریتی هایی قرار دادند که ویار ادبی گرفته اند و هوس ادیب شدن به سرشان زده است. اما آنهایی که دیروز به مراسم رونمایی کتاب شیلا خداداد رفته بودند و پای صحبت های او نشستند، تقریبا همگی در این موضوع هم عقیده اند که این بازیگر در قیاس با دیگر سلبریتی های ورود کرده به وادی ادبیات نگاه جدی تری به این مقوله دارد؛ یک جور دغدغه محترم؛ که این را هم در نوع انتخاب کتاب توسط او می توان دید و هم در پیگیری راهی که مربوط به امروز و دیروز نیست و شیلا خداداد را چند سالی می شود به این مسیر کشانده است. مثل اغلب سلبریتی هایی که به جای انتشار اشعارشان روی به ترجمه آورده اند.
خود شیلا خداداد با اشاره به این که ادعایی در زمینه ترجمه ندارم، چون درس مترجمی نخوانده ام این موضوع را که او از شهرت خودش برای فعالیت در زمینه کتاب استفاده کرده است، رد نمی کند: طبیعی ا ست که از شهرت خودم برای این کار استفاده کنم و البته ایرادی هم در این کار نمی بینم. می بینیم که بعضی از همکاران کالاهای گوناگونی را تبلیغ می کنند و کسی هم اعتراضی به این کارشان ندارد. حالا اما من یا نیکی کریمی یا ترانه علیدوستی اگر بیاییم و از اسم خودمان برای فرهنگسازی کتاب خواندن و کمک به خانواده ها بهره ببریم و کمک کنیم خانواده ها برای بچه هاشان یا خودشان کتاب بخوانند، باید به این کار اعتراض شود؟ نه، این فرهنگ سازی است و من ابایی ندارم اگر شهرت من پشتوانه این موضوع باشد.
شیلا خداداد درباره اتهام بی سوادی به سلبریتی ها هم پاسخ دارد: ادعایی در زمینه ترجمه ندارم، اما تا حدی به زبان انگلیسی تسلط دارم و وقتی دیدم که زمان خواندن کتاب های انگلیسی برای کودکم به راحتی برایش ترجمه می کنم، فکر کردم که چرا کتاب های کودکان را ترجمه نکنم؟ به هرحال ترجمه کتاب یعنی سواد انگلیسی، دایره لغات بالا و ذوق ادبی و بنابراین رفتم سراغ تحقیق و مطالعه درباره کتاب و روانشناسی کودک.

چرا کتاب های فست فودی؟!
شهرام جهانگیری، مدیر نشر چترنگ| ما نمی توانیم درباره این مسأله حکم کلی بدهیم که ناشران کتاب های بازیگران را چاپ کنند یا نکنند، اما این که جامعه از این آثار استقبال می کند، بحث دیگری است. در حقیقت وقتی یک بازیگر یا چهره هنری رمانی می نویسد یا کتاب شعری منتشر می کند، بسیار در جامعه مورد استقبال قرار می گیرد و صف های طولانی برای خرید کتابش تشکیل می شود. درواقع وقتی مخاطب هست خیلی از ناشران هم به دنبال انتشار این کتاب ها می روند. به نظرم اگر نویسندگان و چهره هایی داشتیم که این خلأ را پر می کردند، دیگر شاهد چاپ چنین آثاری نبودیم. اما کم کاری نویسندگان چهره و توانا، شرایط دشوار ارشاد برای برخی از نویسندگان باسابقه و قدیمی، مخاطبانی که حال و حوصله متون عمیق و جدی را ندارند و مواردی از این دست، باعث می شود که ناشر سراغ چاپ کتاب های فست فودی برود.

سلبریتی های ادبیاتی!
شیلا خداداد، ترانه علیدوستی، نیکی کریمی، بهاره رهنما و لیلا اوتادی (که تا این جای گزارش نامشان آمده) تنها بازیگرانی نیستند که به حوزه ادبیات وارد شده اند. البته سه نام اول ازجمله معتبر های این حوزه هستند و کارنامه شان مبین نگاه جدی آنها در حوزه ترجمه است. درواقع تنها کسی که می توان از میان بازیگران به مترجمانی چون ترانه، نیکی و شیلا افزود، رامین ناصرنصیر است که چند ترجمه خوب از آثاری قابل تامل از او منتشر شده، اما حواشی رخ داده در زمان انتشار و اتهام سرقت ادبی باعث شده تا کمی با احتیاط به کارنامه اش در این زمینه نگاه شود. در زمینه داستان می توان گفت موفق ترین و تثبیت شده ترین بازیگر در این حیطه مرجان شیرمحمدی است که با نخستین مجموعه داستانش بعد از آن شب نگاه ها را متوجه خود کرد و بعد از آن هم چهار کتاب دیگر ازجمله پرویز، شهدخت... ، خانه لهستانی ها و یک جای امن از او منتشر شده است. در زمینه شعر و ترانه هم این عنوان متعلق است به اندیشه فولادوند، که سال های سال است به شکل جدی شعر و ترانه می گوید و انتشار کارهایش هم همواره قرین با موفقیت بوده است. صابر ابر، مژده لواسانی، بهنوش بختیاری، الهام پاوه نژاد، افسانه بایگان و امیر آقایی دیگر چهره هایی هستند که در زمینه شعر یا داستان طبع آزمایی کرده اند. جالب این که گروه ماکان بند هم در کنسرت خود در اواخر اردیبهشت امسال اعلام کردند قرار است به زودی کتابی را به قلم خود منتشر کنند! کتاب هایی که اگرچه مخاطبان به خصوص در روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب، با استقبال شان این عرصه را به حوزه ای سودآور بدل کرده اند؛ اما از آن جایی که اغلب از بار ادبی و هنری بهره مند نیستند، منتقدان ادبی آنها را لایق نقدشدن نمی بینند، چنان که صابر قدیمی یکی از شاعران مطرح کشور درباره شان می گوید: اکثر کتاب های شعر سلبریتی ها شوخی های ادبی هستند که تنها سلیقه و ذائقه مردم را کاهش می دهند.

بازیگران قلم به دست

یاسر نوروزی | شاید اواخر دهه هشتاد بود که حضور سلبریتی ها در عرصه ادبیات و کتاب پررنگ شد. آن زمان هنوز فضای مجازی به این شکل گسترش پیدا نکرده بود و نوشتن ، نویسندگی و تألیف همچنان با اندیشه ورزی و تفکر همراهی داشت. بگذریم از این که در چند سال اخیر این مرزها هم برداشته شده و نوشتن به قدری قابل دسترس شده که دیگر در سیطره گروه یا جریان خاصی نیست. با این حال اما هنوز تفاخر به انتشار کتاب بین چهره های مدیوم های دیگر هنری وجود دارد؛ به خصوص چهره های عرصه بازیگری که اغلب آنها همیشه از سوی جریان های تفکر در ایران به بی مایگی، ناآگاهی، بی دانشی و حضور به اصطلاح پاپ کورنی در هنر متهم بودند. برای همین هم کم کم از همان دهه بود که بازیگران بیشتری اقدام به چاپ کتاب کردند. البته طبیعتا تمام بازیگران یا چهره های عرصه های دیگر هنری را نمی شود به یک چوب راند؛ چون در بین آنها آثار قابل تأملی هم منتشر شد. در نگاهی کوتاه به این آثار باید گفت که مرجان شیرمحمدی (بازیگر و طراح صحنه) پیش از اینها در حوزه ادبیات فعالیت داشت و برای مجموعه بعد از آن شب در سال 80، برگزیده جایزه هوشنگ گلشیری شد. چند سال بعد بازیگران بیشتری با سودای ورود به این عرصه دست به قلم شدند و مجموعه داستان و رمان و اشعار زیادی را زیر چاپ بردند. اگر بخواهیم نگاهی کوتاه به این آثار داشته باشیم در حوزه تألیف، مجموعه داستان بهاره رهنما (چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس) و فلامک جنیدی (جایی به نام تاماسکو) جزو آثار قابل قبول در این حوزه بودند. جنیدی البته به شکلی جدی تر در این حوزه فعالیت خود را ادامه داد و بعدها رمان چرک را هم منتشر کرد. رضا کیانیان هم که پیش تر تألیفات جدی تری در حوزه بازیگری داشت، در کتاب این مردم نازنین به داستانک هایی کوتاه درباره خاطراتش با مردم پرداخت که ارزش داستانی چندانی نداشت. البته این تمام ماجرا نبود؛ آثار کم ارزشی هم در این حوزه منتشر شدند که ازجمله آنها می توان به کتاب بهنوش بختیاری (کلاغ های قیطریه) اشاره کرد. در حوزه شعر اما غیر از کتاب های شعر اندیشه فولادوند، شاید مابقی اشعار را نتوان جزو آثار قابل بررسی دانست؛ کتاب هایی مثل دفتر شعر لیلا اوتادی، افسانه بایگان، بهاره رهنما و.... دفتر شعر هیلدا تهرانی (خواب های ندیده) هم که به واسطه شهرت خواهرش هدیه تهرانی چاپ شده بود، چندان دیده نشد اما دست کم ایده هایی برای عرضه داشت. در حوزه ترجمه اما به نظر ماجرا جدی تر بود. دست کم چهره مربوطه باید به یک زبان آشنایی داشته باشد تا دست به ترجمه ببرد. مهمترین ترجمه ها در این حوزه متعلق بودند به ترجمه های نیکی کریمی و ترانه علیدوستی. هر چند که ترجمه های رامین ناصر نصیر هم از اشعار جهان با حاشیه هایی همراه شد و درنهایت نمی توان حکم قطعی داد که واقعا ترجمه ها کپی کاری بود یا کار خود مترجم. کتاب هایی هم خارج از این حوزه ها به عنوان نوشته های اینستاگرامی و اینترنتی منتشر شدند که ارزش چندانی ندارند؛ ازجمله کتاب صابر ابر با عنوان هر رازی که فاش می کنی یک ماهی قرمز می میرد .

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

نیکنام حسین پور مدیرعامل خانه کتاب

مطالعه و کتابخوانی از عوامل مؤثر در توسعه و ارتقای فرهنگی و اجتماعی است.
از همین رو همواره مسئولان و صاحبنظران بر اهمیت این موضوع تأکید و برای افزایش نرخ مطالعه تلاش می کنند. باید در نظر داشت همواره آخرین بخش عرضه کتاب یعنی ارائه آن در کتابفروشی ها در دیدرس ماست، در حالی که بسیاری از حلقه های این زنجیره دور از نگاه ما می ماند؛ حلقه هایی که تقویت، به روز رسانی و حمایت از آنها در استحکام این زنجیره نقش دارد و مستحکم شدن این چرخه از عوامل مهم ترویج کتابخوانی است. با وجود انتشار بخش قابل توجهی از اطلاعات در فضای مجازی و توسط امکانات رایانه ای و الکترونیکی، امکانات تولید کتاب های کاغذی نیز همگام با تکنولوژی روز حرکت می کند و هر روز شاهد پیشرفت های جهانی در این زمینه ایم.
این موضوع از آن رو اهمیت دارد که هنوز بخش عمده انتقال اطلاعات از همین طریق یعنی انتشار کتاب های کاغذی صورت می گیرد و بسیاری از خوانندگان متون داستانی، علمی، ادبی و... از همین رهگذر به مطالعه ادامه می دهند. همچنین امکانات و روش های پخش کتاب و شیوه های اطلاع رسانی درباره آثار در دست چاپ و آماده پخش نیز از موضوعات قابل بررسی در این عرصه اند. برنامه هایی که با هدف ایجاد احساس نیاز به مطالعه در جامعه تدوین و اجرا می شوند، در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از کارشناسان قرار گرفته اند؛ مانند مسابقاتی که براساس موضوعاتی که از یک یا چند کتاب انتخاب شده اند و همراه با اهدای جوایز به نفرات برگزیده است.
نیازسنجی هایی که براساس آنها موضوعات مختلف برای تألیف و تحریر دسته بندی می شوند نیز از اقداماتی است که با هدف همخوانی و هماهنگی بیشتر میان ذائقه مخاطبان و آثار موجود در بازار کتاب انجام می شود. در مجموع باید گفت که در زمینه ترویج کتابخوانی و نهادینه کردن فرهنگ مطالعه در جامعه، بخش های مهمی می تواند به عنوان زمینه تلاش معرفی شود که کار در هر یک از آنها نتیجه مورد نظر را می تواند درپی داشته باشد. از این رو عرصه کار در این زمینه فراخ و گسترده است.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
به گفته حسینی پور یکی از کارهای آقای زهرایی در نشر کارنامه، معطوف کردن جامعة نشر به شکل و ساختمان کتاب بود؛ به طوری که حتی در این راستا بعضاً به افراط هم کشیده می شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، نیکنام حسینی پور، مدیرعامل خانه کتاب در بزرگداشت زنده یاد محمد زهرایی با اشاره به برگزاری سومین دوره جشنواره نشان شیرازه گفت: جشنواره نشان شیرازه را که به مبانی زیبایی شناختی کتاب می پردازد، برگزار کردیم . امیدواریم این جشنواره مثمر ثمر و اثر بخش بوده باشد و بتواند تاثیرات خودش را در شکل و مسایل زیبایی شناختی کتاب بگذارد.

او با اشاره به اینکه صنعت نشر کتاب در ایران پیشینه ای بیش از 200 سال دارد، ادامه داد: بزرگان زیادی در این صنعت ظهور کردند و موجب فخر و رونق این مهم شدند. محمد زهرایی یکی از همان بزرگ ناشران خلّاق و صاحب سبک ایران زمین بود. وی کار نشر و کتاب را از جزئی ترین امور چاپ و نشر شروع کرد.

حسینی پور افزود: زهرایی در سال های میانی دهه 40 خورشیدی در شکل دهی و رشد انتشارات نیل نقش به سزایی داشت. او از سال های پایانی دهة 60، انتشارات کارنامه را راه اندازی کرد که حاصل آن برخی از شاخص ترین کتاب های تاریخ نشر به شمار می رود.

مدیرعامل خانه کتاب زنده یاد زهرایی را انسانی پی گیر، کوشا و خستگی ناپذیر بدانست و بیان کرد: زهرایی با وسواس و باریک بینی مثال زدنی اش، استانداردهای ظریفی در دنیای نشر از خود به جای گذاشت. ناشران، نویسندگان و مترجمان بسیاری با او رایزنی و مشورت می کردند و تقریباً کمتر ناشر شناخته شده ای را می توان نام برد که به نوعی از اندیشه و توان ذهنی او در بهبود کار نشر بهره نبرده باشد. ایشان ارتباطات خوبی با مسئولان دولتی نیز داشت و این امر باعث هم اندیشی مثبتی در حوزه چاپ و نشر بین آن ها شده بود.

او افزود: فراهم کردن اسناد و کتاب های مورد نیاز یک مؤلف و همکاری و همراهی مستمر با آن ها نیز در زمرة خصوصیات این ناشر با سابقه به شمار می رفت.

راه اندازی کتابفروشی های بزرگ ایده زهرایی بود
به گفته حسینی پور راه اندازی کتابفروشی های بزرگ از جمله ایده های تازه ای بود که زهرایی به بدنة نشر کشور تزریق کرد. او ادامه داد: زهرایی با راه اندازی کتابفروشی کارنامه در نیاوران توانست زیست بومی فرهنگی را در آن منطقه سامان دهد و این کتابفروشی را به عنوان یکی از کتابفروشی های شاخص کشور به جامعة فرهنگی هنری و حتی سیاسی بشناساند. حتی در مراسم افتتاحیه آن ابتکاراتی به خرج داد که شاید سابقه نداشت.

مدیرعامل خانه کتاب ادامه داد: محمد زهرایی ذوقی پرورش یافته در کار نشر داشت و افزون بر کمال گرایی، فردی نو اندیش، تحول گرا و الگو ساز بود و هر کاری را که شروع می کرد با استقبال مواجه می شد. در شناخت رنگ ها، طراحی جدید حروف ، بهره گیری از کاغذ و طراحی ساختار برای نشر، کمتر نظیری می توان برای او پیدا کرد و در میان نویسندگان و ناشران به وسواس خاص و دقت نظر برای انتشار کتاب مشهور بود. زهرایی به طراحی و صفحه آرایی بها می داد و برای کتاب شخصیت قائل بود. وی بر این باور بود که کتاب برای آماده شدن باید دَم بکشد تا خواندنی شود.

حسینی پور با اشاره به اینکه در فرایند نشر، حلقه های مفقوده ای وجود دارد که زیاد به چشم نمی آیند، گفت: این حلقه ها در ساختمان کتاب خیلی تأثیرگذار هستند. هر کسی فکر می کند اگر طول و عرض و ارتفاع را بلد باشد می تواند ساختار کتاب را بسازد یا کتاب چاپ کند. یکی از کارهای آقای زهرایی در نشر کارنامه، معطوف کردن جامعة نشر به شکل و ساختمان کتاب بود؛ وکتاب را معماری می کرد به طوری که حتی در این راستا بعضاً به افراط هم کشیده می شد. وسواس او باعث می شد از یک کتاب چندین و چند بار پرینت می گرفت.

وی ادامه داد: او برای کتاب حرمت قائل بود و با کتاب به عنوان یک شی برخورد نمی کرد و می گفت کتاب مثل انسان است. نمونه اش وقتی یکی از کتاب هایش را چاپ وتوزیع کرد و برای تسویه حساب کتاب هایش به کتابفروشی مراجعه کرده بود، دید بسته ای از کتاب های او زیر پای کتاب فروش به عنوان چهار پایه قرار گرفته بسیار ناراحت شد و بلافاصله به دفترش مراجعه کرد وتماس می گیرد به کتافروش می گوید من کتاب برای شما فرستادم وچارپایه که نفرستادم وکتاب هایش را پس گرفت

تنها ناشری که کتاب های انتشاراتی خود را تماماً می خواند
مدیر خانه کتاب، زهرایی را تنها ناشری دانست که کتاب های انتشاراتی خود را تماماً می خواند، او ادامه داد: در ویرایش و پاکیزه سازی آن نقشی جدی و تعیین کننده داشت، رایزنی وگفت وگو با نویسندگان و مترجمان آثاری که خود انتشار می داد، جزو ضرورت های کاری او بود.درحقیقت ایشان حلقه وصل چرخه نشر بود اعم از نویسنده ،ناشر ،حروفچین و...

حسینی پور ادامه داد: زهرایی با طراحی فونت زهرایی، یکی از بی بدیل ترین و بی نقص ترین فونت ها در زبان فارسی را با هدف تسهیل و افزایش کیفیت صفحه آرایی، ویرایش و رفع نواقص فونت های فارسی ابداع کرد، با سرمایه گذاری زیادی که روی فونت انجام داد تلاش کرد که حروف چاپی را به سمت خوشنویسی سوق دهد.

مدیر عامل خانه کتاب با بیان اینکه زهرایی نام نیکی در دو دهة پسین زندگی خود به جای گذاشت، اظهار کرد:
زهرایی موتور محرکه ای شد که ناشران دیگر هم به شکل کتاب اهمیت دهند و از تأثیرگذاری ایشان بود که جامعة نشر را به شکل کتاب معطوف کرد؛ چون پیش از این، ناشران فقط به تولید محتوا توجه می کردند و شکل و بسته بندی کتاب، چندان مورد توجه نبود.

حسینی پور با بیان اینکه زهرایی از معدود کسانی است که نشر را در میان خانوادة خود رواج داد، ادامه داد: او مهم ترین تجربیات خود در عرصة نشر را به خصوص به دو فرزند خود ماکان و روزبه و همسرش سرکار خانم مستغنی یزدی انتقال داد.

او افزود: ارتقای سطح کیفی کتاب فروشی و ارتقای فیزیک کتاب تا جایگاه یک اثر هنری از دستاوردهای ایشان است. فرهیختگان حوزة نشر هرگز این دو یادگار را که از او به جا مانده فراموش نخواهند کرد. حافظ به سعی سایه از هوشنگ ابتهاج، کتاب مستطاب آشپزی تألیف نجف دریابندری و فهیمه راستکار، خواب آشفته نفت، شرح فصوص الحکم، تألیف دکتر محمدعلی موحد، از جمله شاخص ترین آثار او به شمار می رود.

حسینی پور با تاکید بر اینکه با از دست دادن زهرایی جامعة نشر و کتاب فروشی ایران دچار درد و اندوه شد، گفت: نقش، اهمیت و جایگاه زنده یاد محمد زهرایی در نشر مدرن ایران بی بدیل و مشهود است؛ بدین منظور، مؤسسۀ خانه کتاب مفتخر است، به مناسبت سالگرد درگذشت این مدیر نیک اندیش و مبدع نشر کارنامه، مراسم یادبودی در قالب عصر کتاب و در راستای سومین دورة نشان شیرازه برگزار نماید، تا بخشی از تلاش ها و کوشش های او را در تعالی فرهنگ و نشر تکریم کند.

او افزود: در پایان جا دارد ازهمراهی خانواده آن زنده یاد، جامعه نشر، انتشارات کارنامه، اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران، اصحاب رسانه وهمکاران خودم در موسسه خانه کتاب تقدیر وتشکر نمایم وامیدوارم جامعه فرهنگی قدر سرمایه های فرهنگی واجتماعی خودش رابیش از این بداند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
به گفته شحنه تبار روند برقراری ارتباط جدید با کشورهای همسایه و نادیده گرفتن کشورهای اروپایی که پیش از این با آن ها ارتباط داشتیم، یک اشتباه استراتژیک است که در وزارت ارشاد انجام می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

افشین شحنه تبار، مدیر انتشارات شمع ومه در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، درباره بیست وششمین دوره نمایشگاه پکن گفت: در این نمایشگاه شرکت نخواهم کرد اما کتاب هایم توسط موسسه فرهنگی نمایشگاه های ایران در نمایشگاه نمایش داده خواهد شد.

او ادامه داد: در سال های اخیر اقدامات مهمی در روند ارتباط با نمایشگاه پکن داشتیم؛ یکی اینکه سال گذشته ما مهمان ویژه پکن بودیم و امسال چینی ها مهمان ویژه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بودند. برای همین دو طرف آشنایی کامل نسبت به ادبیات یکدیگر کسب کرده اند و به آن علاقه مند شده اند.

به گفته شحنه تبار در این دوران باید از زحمت ها و هزینه های انجام شده برای برپایی دوره های گذشته استفاده کنیم. او ادامه داد: اجازه دهیم تا رابطه میان دو کشور گرم باقی بماند. امیدوارم مدیریت جدید موسسه فرهنگی نمایشگاه های ایران به این مساله توجهه داشته باشد. نباید این بازار بزرگ را از دست می دهیم و از نمایشگاه کتاب پکن بهترین استفاده را ببریم.

مدیر انتشارات شمع ومه درباره مشکلات احتمالی بودجه که هر نهادی با آن مواجه است، توضیح داد: این مشکلات در بخش خصوصی هم هست، البته که کمبود بودجه موجب شکل گیری مشکلات می شود و توانایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انجام اقدامات متنوع را کاهش داده است اما در این زمینه نباید اجازه داد مشکلات مالی باعث محدودیت شود.

حوزه بین الملل حوزه پرخرج بخش فرهنگ است
شحنه تبار با اشاره به اینکه حضور در جامعه بین الملل با شرایط فعالیت در داخل متفاوت است، افزود: نمی توانیم از تمام برنامه های جدید به عنوان صرفه جویی مادی صرف نظر کنیم و توقع داشته باشیم که حضور پرشوری در حوزه بین الملل شکل بگیرد. حوزه بین الملل حوزه پرخرج بخش فرهنگ است و نمی توانیم با سیاست های انقباضی در همان سطح قبلی آن را اداره کنیم.

او ادامه داد: کشورهایی مانند فرانسه و چین قطب های ادبیات دنیا هستند و می توانیم در نمایشگاه کتاب این کشورها حضور قوی داشته باشیم، اما فکر می کنم سیاستگذاری به این سمت است که بر کشورهای همسایه تمرکز کنیم؛ کشورهایی که جایگاهی در ادبیات دنیا ندارند. اگر اینطور باشد، این روند یک اشتباه استراتژیک است که نمی دانم بر چه مبنایی است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران-ایرنا- هیأت خرید کتاب در قالب حمایت مستقیم از ناشران از بیش از 20 سال گذشته از آنها کتاب می خرد، کتاب های کودکان و مؤلفان ایرانی از جمله بیشترین انتخاب های این هیات در آخرین جلسه آن در مرداد گذشته بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : فراسو خبر شعار سال ستاره نیوز

هیأت خرید و انتخاب کتاب، بخشی در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در جلسات آن کتاب هایی برای خرید برگزیده می شوند تا هم حمایت از ناشران انجام شود و هم کتابخانه های عمومی تجهیز شوند؛ کتاب هایی که در این چارچوب خریده می شوند، بر اساس اعلام نیاز کتابخانه ها و مراکز فرهنگی به آن ها تعلق می گیرند.

برخی ناشران معتقدند در این سال های رکود بازار کتاب و گرانی کاغذ اگر همین خریدهای وزارت ارشاد انجام نمی شد، بسیاری ناشران، ورشکسته می شدند یا سخت تر کار خود را ادامه می دادند. روند خرید کتاب ها، روشی است که به طور مستقیم، مبلغ قابل توجهی را به ناشران کمک می کند و از سوی دیگر نقدینگی را در بازار کتاب افزایش می دهد.

این هیأت بر اساس بند دوازدهم دومین ماده قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ماده سوم از آییننامه نحوه پرداخت یارانه در حوزه نشر و مطبوعات که در سال 1388 تصویب شده است، کار خود را انجام می دهد. این مجموعه در پاییز 1396، به دفتر امور چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقال یافت و بنا بر دستور معاون امور فرهنگی، این وزارتخانه، مدیرکل امور چاپ و نشر ریاست آن را بر عهده دارد.

کتاب هایی که در این هیأت بررسی می شود در قالب چهار کارگروه تخصصی؛ شامل دین، علوم اجتماعی و انسانی و دانش عمومی، کودک و نوجوان و هنر و ادبیات، قرار می گیرند و پس از دریافت کتاب هایی که ناشران معرفی کرده اند، بر اساس عنوان و شمارگان درباره آن تصمیم گیری می شود. مسئولیت خرید و انتقال کتاب ها به انبار وزارت ارشاد بر عهده هیأت مرکزی انتخاب و خرید کتاب است.

اعضای هیأت و کارشناسان کمیته های تخصصی هیأت انتخاب کتاب، این افراد هستند:

جعفر ابراهیمی (شاهد)، شاعر

رضا اکبری ، عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد دانشگاه امام صادق (ع)

اسماعیل امینی ، شاعر، عضو هیأت مدیره و هیأت امنای بنیاد شعر و ادبیات فارسی ایرانیان

علی اوجبی ، نویسنده، مترجم و مصحح آثار فلسفی

مهرزاد دانش ، مدیرکل دفتر امور چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و منتقد سینما

سید محمدعلی رفیعی ، از داوران کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، کتاب فصل، کتاب سال ولایت، جشنواره مطبوعات، کتاب سال و جشنواره مطبوعات و...

مجید سامی ، معاون امور آموزشی و پژوهشی دفتر امور چاپ و نشر

محمد سلگی ، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات

بلقیس سلیمانی ، داستان نویس و منتقد و پژوهشگر ادبی

سید محمدکاظم شمس ، عضو هیأت تخلفات ناشران

حسن طارمی ، عضو هیأتعلمی بنیاد دایرة المعارف اسلامی و معاون علمی بنیاد دایرة المعارف اسلامی (دانشنامه جهان اسلام )

سید علی کاشفی خوانساری ، مدرس، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، سردبیر فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان

علی گلشن ، مدیر موزه عروسک و فرهنگ ایران

علی اصغر محمدخانی ، معاون فرهنگی شهر کتاب، عضو دانشنامه زبان و ادبیات فارسی، مشاور رئیس موسسه پژوهش حکمت و فلسفه ایران

محمدمهدی معراجی ، عضو هیأت امنای خانه کتاب و عضو هیئت امنای کتابخانه مجلس، رئیس کتابخانه و اطلاع رسانی پردیس دانشگاه علوم قرآن و حدیث قم

محمدرضا موحدی ، عضو هیأت علمی دانشگاه قم و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عضو هیأت مؤسس انجمن علمی قلم وابسته به معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم

محمدعلی مهدوی راد ، رئیس کتابخانه تخصصی علوم قرآن قم، دبیر علمی کتاب سال

نگاهی به آخرین خریدهای هیئت انتخاب کتاب

در جلسه ششصد و دوازدهم هیأت خرید کتاب که 20 مرداد برگزار شد، مبلغی حدود یک میلیارد و ششصد میلیون تومان، برای خرید 435 عنوان کتاب، از حدود 172 ناشر به تصویب رسید. فهرست خرید 25 صفحه ای که از سوی وزارت ارشاد منتشر شد، نکات جالب توجهی داشت که به آن نگاهی می اندازیم.

گران ترین کتاب؛ مجموعه ده جلدی دانشنامه زبان و ادبیات فارسی

گران قیمت ترین کتابی که در این فهرست وجود دارد، مجموعه ده جلدی دانشنامه زبان و ادبیات فارسی است که توسط فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، منتشرشده و مؤلف آن اسماعیل سعادت است، این مجموعه یک میلیون و دویست هزار تومان قیمت دارد و وزارت فرهنگ و ارشاد صد نسخه از آن خریده است. این کتاب پرحجم ترین کتاب در این دوره از خرید وزارت فرهنگ و ارشاد به شمار می آید.

پس از دانشنامه زبان فارسی، مجموعه تفسیر موضوعی قرآن کریم که چهارجلدی است، دومین مجموعه گران قیمت این لیست به شمار می آید، این تفسیر را نشر نوروزی منتشر کرده و مؤلف آن محمدجواد کریمی است، این کتاب 380 هزار تومان قیمت دارد و وزارت ارشاد صد نسخه از آن را در لیست خرید خود جای داده است.

گران قیمت ترین کتاب تک جلدی در این فهرست هم کتاب لرهای ایران (لر کوچک، لر بزرگ) از انتشارات سفیر اردهال است که 120 هزار تومان قیمت دارد، پژوهشگر این کتاب جواد صفی نژاد بوده و 50 نسخه از آن در این مصوبه خریداری شده است. ارزان ترین کتاب ها هم 5000 تومان قیمت دارند و عناوین زیادی را شامل می شوند.

پرفروش ترین ناشر؛ انتشارات احسان

در این فهرست خرید، انتشارات احسان با 20 عنوان کتاب، بیشتر عناوین را بین همه ناشران دارد که از هر کدام 100 تا 50 نسخه خریده شده و درمجموع 1500 نسخه کتاب از این ناشر دریافت می شود. این ناشر در زمینه کتاب های مذهبی فعالیت می کند و برخی کتاب هایی که از آن خریداری می شوند، این ها هستند: اصحاب ایرانی رسول الله، سیمای پیروان و پیشوایان در قرآن، چرا در قرآن نمی اندیشیم، تاریخ فقه و فقها و ... هستند.

کتاب هایی که از نشر احسان خریده می شوند، 80 هزار تا 10 هزار تومان قیمت دارند، بیشتر این آثار، کارهایی هستند که از زبان عربی به فارسی ترجمه شده اند.

دومین نشر پرعنوان در آخرین لیست خرید وزارت ارشاد، به طور مشترک انتشارات محراب قلم و سوره سبز هستند که هر کدام 14 عنوان کتاب را در اختیار وزارت ارشاد خواهند گذاشت. انتشارات سوره سبز ، آثار دفاع مقدس و به طورکلی آثاری که موضوع مقاومت داشته باشند را منتشر می کند، کتاب هایی که از این نشر خریده می شود، همه تألیف است و نویسندگان آن چهره های صاحب نامی نیستند.

بر بلندی های جولان، تکاور، عصر عاشقی، کاربلد، مأموریت مخصوص و...، برخی از عناوینی هستند که از این ناشر خریده می شود، کتاب هایی که از انتشارات سوره سبز دریافت خواهد شد بین 13هزار و 800 تا 5 هزار تومان قیمت دارند و از هر عنوان 50 نسخه خریداری خواهد شد.

انتشارت محراب قلم نیز ناشر کتاب های کودک و نوجوان است از این ناشر 14 عنوان کتاب خریده خواهد شد که بین 25 هزار تا 5 هزار تومان قیمت دارند، اما نکته مهمی که در خرید کتاب های محراب قلم وجود دارد، تعداد نسخه های خریداری شده است که تا 400 نسخه نیز بالا می رود. محراب قلم ، بالاترین میزان فروش از نظر تعداد را در میان همه ناشران دارد و از این ناشر 3000 نسخه کتاب دریافت خواهد شد.

برخی ناشران با یک عنوان کتاب و خرید 50 نسخه، در پایین ترین جایگاه های خرید قرار دارند و تعداد آن ها بسیار است.

پرفروش ترین نویسنده؛ اعظم تبرایی، نویسنده کودک و نوجوان

اعظم تبرایی نویسنده کودک و نوجوان نیز که مجموعه 4 گانه قصه های پیش از خواب او را موسسه انتشاراتی نوای مدرسه منتشر کرده است، بیشترین میزان خرید را در مقابل نام خود خواهد دید، از هر عنوان این مجموعه که هر یک از آن ها 18 هزار تومان قیمت دارد، 400 نسخه خریداری می شود که درمجموع 1600 نسخه کتاب خواهد شد. تبرایی در فهرست نویسندگان در صدر تعداد کتاب های خریداری شده، جای می گیرد.

پس از او جمال اکرمی، نویسنده کودک و نوجوان سه کتاب در این فهرست دارد که هر سه را نشر محراب قلم منتشر کرده است. عنوان آن ها کارخانه شکلات ماهی-چشم اژدها، خانم آقای کلاه دودی و تارا و مرغ دریایی اش، است و در فهرست خرید وزارت ارشاد از عنوان، 400 نسخه خریداری خواهد شد، این کتاب ها به ترتیب، 13، 19 و 5 هزار تومان قیمت دارند و در کل 1200 نسخه کتاب از ناشر او خریده می شود.

در جلسه 612 هیأت انتخاب و خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خرید 435 عنوان کتاب در 44 هزار و 850 نسخه به مبلغ کل 16 میلیارد و 538 میلیون و 750 هزار ریال تصویب شد.

برای مطالعه فهرست خرید این جلسه هیأت خرید کتاب اینجا کلیک کنید.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
ارشاد پاسخ داده است که نظارت بر کتاب و نشر خصوصی سازی نشده، بلکه فقط امور اجرایی و اداری آن به یک موسسه خصوصی سپرده شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : افق تازه برترین ها خبر خودرو دیدبان ایران

بحث واگذاری ممیزی کتاب به بخش خصوصی در سال 97 این روزها با واکنش های متفاوتی از سوی اهالی هنر و دست اندرکاران امر روبرو شده است.

به گزارش آفتاب یزد، بر اساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت اجرای سیاست ها و ضوابط نشر کتاب بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته این روند تا به امروز از افت و خیزهای فراوانی برخوردار بوده است.

حال ممکن است برای هرکسی این سوال پیش بیاید که منظور از عبارت ضوابط نشر چیست؟ پاسخ این است: به زبان ساده مقرراتی که شورای عالی فرهنگی برای صدور مجوز نشر کتاب در نظرگرفته است.

اما به تازگی اتفاق جالب تری افتاده است. در حالی که ناشران از وضعیت اسفبار تولید کتاب و تیراژ آن می نالند، انتشار تصویری از قرارداد چهار میلیارد تومانی وزارت ارشاد با موسسه... برای انجام کار تطبیق کتب با ضوابط نشر کتاب به تعداد 13 میلیون صفحه ، نه تنها ناشران بلکه نویسندگان را دچار حیرت کرده است.

اما این ماجرا چگونه لو رفت؟

طی روزهای اخیر فهرستی از بهره مند شدگان حمایت مالی از وزارت ارشاد در پایگاه رسمی این وزارتخانه منتشر شده است. درست شبیه اتفاقی که در مورد فیش های حقوقی نجومی در یکی از سازمان های رسمی رخ داد یا لیست کسانی که به اسم خبرنگار، مجوز طرح ترافیک گرفته اند.

حال این اتفاق در مورد کسانی رخ داد که از حمایت مالی وزارت ارشاد برخوردار شده اند با این تفاوت که ظاهرا قراردادی میان یک ناشر بخش خصوصی و وزارت ارشاد منعقد شده که کار بررسی محتوایی و ارزشیابی کتاب را پیش از انتشار به این پیمانکار برون سپاری کرده است.

طبق این قرارداد، پیمانکار از مرداد 97 و به مدت 7 ماه، 13میلیون صفحه کتاب سپرده شده از سوی وزارت ارشاد برای آنچه تطبیق کتب ارائه شده با ضوابط نشر کتاب در سراسر کشور نام گرفته بررسی و ارزشیابی و در ازای این کار به صورت کنتراتی مبلغ 4 میلیارد تومان دریافت کرده است.

سوال مهمی که ممکن است پیش بیاید این است که این 13 میلیون صفحه در عرض چند ماه (مطابق قرارداد) برون سپاری شده است؟

بر اساس اطلاعات منتشر شده در سایت وزارت ارشاد، موسسه طرف قرارداد باید کتاب هایی را که در عرض 7 ماه 13 میلیون صفحه کتاب را با ضوابط نشر تطبیق دهد که معنی تفسیری این عبارت آن است که کتاب هایی که از سوی ناشران به اداره کتاب وزارت ارشاد می رفته می بایست بررسی شده و افراد بررس کتاب ها را ارزشیابی کرده و موارد مغایر را اعلام کنند.

در وزارت ارشاد چگونه ارزشیابی می شد؟

بابک سلطانی مدیر اجرایی یک انتشارات فعال در تهران در خصوص مراحل بررسی یک کتاب در وزارت ارشاد به خبرنگار آفتاب یزد می گوید: وقتی یک کتاب از سوی ناشر وارد وزارت ارشاد می شود چند هفت خوان به اصطلاح رستم را طی می کند تا مجوز بگیرد. قبل از اینکه کار را به پیمانکار اخیر بسپارند روند کار اینگونه بود که کتاب به محض ثبت در اداره کتاب از لحاظ موضوعی بررسی سطحی می شد تا مشخص شود چقدر برای بررسی زمان نیاز دارد. اگر کتاب علمی باشد یا کتاب های قرآنی مجوز آنها سریعا صادر و چاپ کتاب بلامانع می شود.

وی افزود: وضعیت برای کتاب های داستان، رمان، شعر، سیاسی و جامعه فرق می کند. ناشران این کتاب ها 3 هفته تا 2 ماه باید صبر کنند تا کتاب ها با دقت ارزشیابی شوند. در باره داستان و شعر این روند ممکن است طولانی تر هم بشود.

این مدیر اجرایی افزود: در همان ساختمان وزارت ارشاد دبیران علمی در نظر گرفته شده که هر کتاب با هر موضوع به بخش و دبیر علمی مربوط ارجاع می شود و آنها کتاب ها را به گروه های بررسی می فرستند. نزدیک به ده گروه و شاید هم بیشتر فعال هستند که گفته می شود بر موضوعات اشراف دارند. در این گروه ها که زیرنظر یک دبیر است دبیر یا همان سرگروه کتاب را به بررس خاص می دهد. ب

ررس ها سکرت هستند و هیچ نویسنده و ناشری نام آنها را نمی داند. بررس ها کد دارند و سرگروه ها آنها را به کد صدا می کنند. مثلا اگر نویسنده یا ناشری برای پیگیری مجوز کتاب مراجعه کند کارمند مسئول اداره کتاب مستقیم به کد موردنظر زنگ می زند و از او می پرسد فلان کتاب در چه مرحله ای است.

در گروه ها بعد از بررسی اعلام می شود که اثر غیرمجاز، بلامانع یا مشروط است و نتیجه به ناشر اعلام می شود. اگر مشروط باشد باید نویسنده موارد اصلاحی را حذف یا اصلاح کند تا ظرف 3 تا هفت روز بازبینی مجدد و تطبیق صورت بگیرد اگر نویسنده یا ناشر با حذف موارد اعلام شده مخالف باشد کار به کمیسیون و جلسات متعدد کشیده می شود که پروسه ای زمان بر است و مشخص نیست در نهایت عاقبت کار چه شود.

سلطانی در خصوص میزان آگاهی اش از ضوابط سانسور و ارزشیابی کتاب گفت: ظاهرا کارها بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت می گیرد که در اواخر دهه 80 با مصوبه جدید تری به روزرسانی شده است و هدف مصرح این مصوبه مقابله با برخی امور مثل تهاجم فرهنگی، صیانت از اسلام و حریم خانواده و حفظ قواعد اخلاقی است.

بررس های کتاب چه کسانی هستند؟

بر مبنای بررسی های صورت گرفته از اظهارات ناشران، سرگروه ها می توانند افرادی را به عنوان بررس کتاب در نظر بگیرند. مثلا دانشجویان، روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه و معلمین می توانند با صلاحدید سرگروه در بخشی که مسلط هستند کتابی را تحویل گرفته و مطابق با ضوابطی که به او اعلام شده بررسی کنند.

بررس ها می توانند از هر طیفی باشند، طلاب و روحانی، اصولگرا، اصلاح طلب و...که هرکدام از این ها می توانند سخت گیر یا آسان گیر باشند.

سلطانی می گوید: همه چیز به شانس ناشر یا نویسنده بستگی دارد و بدا به حال کسی که دست بررس گیر بیفتد و کتابش قلع و قمع شود!

4 میلیارد تومان برای بررسی کتاب؟!

با این وصف به نظر می رسد برون سپاری بررسی کتاب به یک پیمانکار از سوی وزارت ارشاد، شرایط را قدری متفاوت تر کرده است.

از مرداد سال قبل تا اسفند همان سال 13میلیون صفحه کتاب ارائه شده از سوی ناشران به وزارت ارشاد برای بررسی، طی پروسه 7 ماهه و طی یک قرارداد، به یک موسسه پیمانکار با مبلغ 4 میلیارد تومان واگذار شد.
عباس مویدی که خود ناشراست، در خصوص شرایط جدید بررسی کتاب معترضانه به آفتاب یزد می گوید: شما فرض کن پیمانکار جدید بخواهد صدها بررس استخدام کند و با دادن پولی کار بررسی را به آنها بدهد، این اصلا عملی نیست.

وی افرود: احتمالا یک برنامه نویس حرفه ای نرم افزاری را طراحی کرده که فیلترینگ هوشمند انجام می دهد، فقط کافیست ضوابط مورد نظر در نرم افزار اعمال شود آن وقت دیگر نیازی نیست که لشکر بررس ها خود را به زحمت بیندازند و کتاب ها را بخوانند!

این ناشر می گوید: وضع نشر خرابتر از آن است که کسی بخواهد به اینگونه موارد اعتراض کند چون به هر حال وزارت ارشاد کار خود را قانونی جلوه می دهد و استدلال های خاص خود را
خواهد داشت.

مویدی می گوید: وزارت ارشاد مبلغ 4 میلیارد و 200 میلیون تومان به پیمانکار کتاب داده، شک نکنید این وسط مبالغی هم لفت و لیس می شود از جمله اینکه ما شنیده ایم نزدیک به 1 میلیارد این پول در سال 97 صرف امور غیر مرتبط شده است؛ همانطور که در غائله توزیع کاغذ شاهد نابسامانی های زیادی بودیم.
100 میلیون اشانتیون؟

در فهرست دریافت کنندگان کمک از سوی وزارت ارشاد یک موضوع جالب دیگر هم دیده می شود و آن مبلغ 100 میلیون تومان اضافه پرداختی است که به مدیر موسسه پیمانکار داده شده است و مشخص نیست که چه مبنایی دارد.

با این حال بررسی ها از موارد عجیب تر دیگری هم حکایت دارد. مدیر موسسه ای که پیمانکار بررسی کتاب وزارت ارشاد است، مدیر عامل شرکتی است که مرداد سال گذشته نماینده وزارت ارشاد در کارگروه کاغذ ، نام آن را در فهرست شرکت هایی ذکر کرد که برای واردات کاغذ با ارز دولتی به وزارت صمت معرفی شدند.

ارشادی ها چه پاسخی دادند؟

با این حال پس از افشای این قرارداد، مسئولان وزارت ارشاد در بخش فرهنگی به موضوع واکنش نشان دادند که این توضیح به نظر مبهم تر بود و ابهامات موضوع را دوچندان کرد.

بر اساس این گزارش، 22 مرداد، سایت خبری تحلیلی تابناک با اشاره به قرارداد وزارت ارشاد با یک موسسه خصوصی نوشت: معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بخشی از وظایف حاکمیتی اش در حوزه ممیزی کتاب را به بخش خصوصی واگذار کرده است.

با این حال وزارت ارشاد موضوع را تکذیب و در اطلاعیه خود تصریح کرد که بررسی کتاب از امور حاکمیتی است و به موجب هیچ قراردادی قابل واگذاری نیست و به موجب قرارداد مذکور امر بررسی و تطبیق بر اساس ضوابط نشر و ابلاغیات وزارت ارشاد تحت نظارت معاونت امور فرهنگی و دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی انجام می شود.
صدور این اطلاعیه موضوع را قدری حساس تر کرد و در واقع این سوال را ایجاد کرد که 4 میلیارد تومان پول بر چه اساسی به موسسه پیمانکار واگذار شده است؟

پاسخ ارشاد این بود: نظارت بر کتاب و نشر خصوصی سازی نشده، بلکه فقط امور اجرایی و اداری آن به یک موسسه خصوصی سپرده شده است.

این پاسخ هم کار را خراب تر کرد چرا که این سوال عجیب تر را مطرح کرد که آیا برای امور اجرایی و اداری ساده 4 میلیارد تومان بودجه نیاز است؟

پاسخ پیمانکار به ابهامات: پول بررس هاست!

مدیرعامل موسسه ای که گفته شده با رقم بالایی ممیزی کتاب انجام می دهد، در گفت وگو با فارس به برخی حواشی ایجاد شده پیرامون قراردادی که این موسسه برای تطبیق کتاب ها با ضوابط نشر با ارشاد دارد و رقم این قرارداد، پاسخ داد.

طرف این قرارداد گفت: این قرارداد برای نظارت بر کتاب ها است که باید بروید جزئیات آن را از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سوال کنید. اسم قرارداد قرارداد پشتیبانی و اجرایی است و پشت این قرارداد هزار نفر از اساتید دانشگاه هستند که در ممیزی نقش دارند و باید همه این جزئیات را از آقای جوادی و مدیر اداره کتاب سوال کنید.

وی درباره اینکه چگونه در ممیزی نقش داشتید، اینطور پاسخ می دهد: ما ممیزی نمی کردیم. نظارت کار دولت است و آن را واگذار نمی کند و این پول برای بررس های کتاب ها است. شصت هفتاد هزار کتاب در سال را این بررس ها می خوانند و این چهار میلیارد هزینه این کاری است که ارشاد پرداخت می کند.

وقتی از فرد درباره اینکه چرا اداره کتاب این پرداخت ها را مستقیم انجام نمی دهد و قرارداد بیرونی بسته است، سوال کردیم، گفت: باید بروید جزئیات این قرارداد و هزینه را از ارشاد مطالبه کنید. به من از این پول چیزی نمی رسد بلکه به بررس ها پرداخت می شود.

در خلال این گفت و گو اما مشخص می شود که ایشان بازرس مالی خانه کتاب نیز هست. وی گفت: اسامی بررس های کتاب در اختیار وزارت ارشاد است، ضمنا این قرارداد برای هفت ماه نیست؛ بلکه برای یک سال است؛ چون بودجه دولت از آن زمان ابلاغ می شود و گرنه از ابتدای سال این مبلغ پرداخت می شود و بررس ها کتاب ها را بررسی می کنند.

با اینکه به نظر می رسد این قرارداد مساوی با برون سپاری است، ولی طرف پیمانکار توضیح می دهد: این قرارداد به معنای برون سپاری نیست و من نظارت کننده بر ممیزی نیستم. نظارت بر کتاب ها و تطبیق با قوانین بیرون از ارشاد نیست؛ چندین سال است که ذی حسابی و مالی ارشاد این شکل را ایجاد کردند. کارفرمای این قرارداد وزیر ارشاد است و بهتر است برای رسیدن به پاسخ درست، سراغ وزیر و معاون فرهنگی او بروید.

وی در ادامه به موسسه ای که او مدیرعامل آن است، اشاره کرد و گفت: این موسسه زیر نظر وزارت ارشاد است و فقط پشتیبانی مالی این کار را این موسسه انجام می داده است. ارشاد برای این کار باید هزاران فقره چک صادر می کرد و چون محدودیت هایی دارد، آن را به این موسسه واگذار کرده است.

این فرد مسئول می گوید: ما هیچ نقشی در تطبیق این 13 میلیون صفحه نداریم و اساتید، کار بررسی ها را انجام می دهند و بر اساس میزان تطبیقی که انجام می دهند، دریافتی دارند. ما در این میان فقط پرداخت ها را انجام می دهیم. ارشاد نمی تواند این پول را مستقیم پرداخت کند چون ممیزها، شخصیت های دانشگاهی و علمی هستند و نمی خواهند برای بررسی کتاب ها اسمشان منتشر شود. موسسه ما در این میان کمتر از 2درصد سهم می برد و آن هم صرف هزینه جاری می شود.

چرا متن قرارداد مبهم است؟

با این حال بررسی متن قرارداد منتشره میان ارشاد و پیمانکار از ابهامات فراوانی حکایت دارد که عملا خیلی از سوالات را بی جواب می گذارد و همه چیز را منوط به توضیحات عوامل دخیل می کند.

متن این قرارداد هیچ اشاره ای به نحوه کار نمی کند و صرفا در بخش موضوع قرارداد قید شده: تطبیق کتب ارائه شده با ضوابط نشر در سراسر کشور به تعداد 13 میلیون صفحه

با این حال توضیحات مدیران بخش های فرهنگی وزارت ارشاد و کارفرما خلاف موضوع قرارداد را نشان می دهد و اگر در عقلانی ترین نگرش ممکن به موضوع بخواهیم همکاری طرفین را به یک کار اجرایی و اداری ساده تقلیل دهیم بازهم جای این سوال بزرگ باقی می ماند که چرا باید 4میلیارد تومان برای یک رویه اداری هزینه شود؟

اگر نرم افزاری به صورت خودکار برای بررسی کتاب ها طراحی شده بود، در این صورت با حذف بررس ها بخش قابل توجهی از بودجه مورد نظر به راحتی در اختیار افراد و موسسه طرف قرارداد قرار می گیرد.

لینک خبر :‌ عصر ایران
یکی از نمایندگان مجلس به دلیل حواشی اخیر خانه سینما، به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تذکر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : سینما پرس

به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، برگزاری مجمع عمومی خانه سینما چند روزی است حاشیه ساز شده و علت آن دعوت نشدن یازده صنف سینمایی در انتخابات این دوره است؛ انتخاباتی که قرار است 28 مرداد برگزار شود.

این حاشیه ها باعث شد چهار تن از اعضای هیئت انتخاب خانه سینما ، نشست خبری با برخی اهالی رسانه برگزار کنند. البته هنوز هم برخی رسانه ها درباره شفاف سازی دلایل دعوت نشدن یازده صنف به مجمع عمومی خانه سینما و دیگر مسائل نقد دارند و قانع نشده اند.

اما؛ ادامه این حاشیه ها به صحن مجلس شورای اسلامی هم رسید؛ مصطفی کواکبیان یکی از نمایندگان، اینگونه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تذکر داد: رسیدگی به نحوه برگزاری مجمع عمومی خانه سینما و عدم دعوت از برخی صنوف تاثیرگذار در زمینه سینما.

انتهای پیام/

تذکر به وزیر ارشاد به خاطر خانه سینما

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : خلیج فارس

عباس صالحی وزیر ارشاد پیشتر وعده های درباره ساماندهی ممیزی داده بود

فرارو- همزمان با انتشار فهرست دریافت کنندگان حمایت مالی از وزارت ارشاد در سال 1397، که روز سه شنبه، 22 مرداد، در پایگاه رسمی وزارت ارشاد منتشر شد، تصویری از متن قرارداد این وزارتخانه با یک موسسه نیز به رسانه ها درز کرد که نشان می دهد امور مربوط به سانسور کتاب در سراسر کشور در سال 1397 به عهده این مؤسسه غیردولتی گذاشته شده است. اما وزارت ارشاد واگذاری سانسور به بخش خصوصی را تکذیب کرد. دیروز طرف قرارداد جنجالی نیز به مسئله واکنش نشان داد.

به گزارش فرارو، طبق این قرارداد جنجالی، پیمانکار از مرداد 97 و به مدت 7 ماه، 13 میلیون صفحه کتاب سپرده شده از سوی وزارت ارشاد برای آنچه تطبیق کتب ارائه شده با ضوابط نشر کتاب در سراسر کشور نام گرفته بررسی و ارزشیابی و در ازای این کار مبلغ 4 میلیارد تومان دریافت کرده است.

این کار به نوعی به صورت پیمانکاری انجام شده است.

شبهات زیادی درباره این قرارداد وجود دارد. مشخص نیست این قرارداد در واقع برای کل فرآیند سانسور کتاب است یا بخشی از آن است. بر اساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت اجرای سیاست ها و ضوابط نشر کتاب بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

تصویر قرار داد جنجالی

وزارت ارشاد پس از انتشار تصویر قرار داد با صدور بیانیه ای اعلام کرد: "فعالیت های نظارت بر کتاب و نشر یک امر نظارتی است و بر اساس ماده 8 قانون مدیریت خدمات کشوری امر نظارت از وظایف حاکمیتی است و به موجب تبصره ماده 24 همان قانون امور حاکمیتی قابل واگذاری نیست، بر این اساس بدیهی است که علی القاعده بررسی کتاب ازجمله امور حاکمیتی است و به موجب هیچ قراردادی قابل واگذاری نیست."

البته وزارت ارشاد تاکید کرده که "این وزارتخانه برای اینکه بتواند نظارت بر حوزه نشر و کتاب را با دقت، سرعت و بدون استخدام در دستگاه اجرایی و فربه کردن دولت به نحو احسن انجام دهد در همین راستا امور اجرایی و اداری این حوزه را از طریق قرار داد به یک موسسه واگذار کرده است."

با این حال توضیحات وزارت ارشاد نتوانست ابهامات این قرارداد را رفع کند. فقط پاسخی به این پرسش بود که آیا دولت می تواند سانسور را به بخش خصوصی واگذر کند یا نه، که این پاسخ نیز آنچنان روشن نبود.

از ابهامات مهم دیگر ماجرا این است که چگونه یک شرکت توانسته است در مدت کوتاه هفت ماه 13 میلیون صفحه را بررسی کند. این موسسه باید چند صد کارشناس حوزه کتاب و متخصص در امور مختلف داشته باشد تا بتواند در این مدت زمان اندک 13 میلیون صفحه را بررسی کند و ایرادات آن را اعلام نماید. چرا که این تیم باید بتواند بیش از 60 هزار صفحه در روز را مطالعه و بررسی کند.

همین حساب و کتاب ها موجب شده است که این گمانه تقویت شود که احتمالا یک برنامه نویس حرفه ای نرم افزاری را طراحی کرده که فیلترینگ هوشمند انجام می دهد، فقط کافیست ضوابط مورد نظر در نرم افزار اعمال شود آن وقت دیگر نیازی نیست که لشکر بررس ها خود را به زحمت بیندازند و کتاب ها را بخوانند.

گمانه ای که احتمالا دور از ذهن هم نیست چرا که سالهاست که وضعیت نظارت و ارزشیابی خوب نیست و اعتراض های فراوانی به مصادیق سانسور صورت می گیرد.

سابقه تأسیس مؤسسه کارآفرینان فرهنگ و هنر به سال 1383 بازمی گردد و داود حصبایی، که نام او در قرارداد به عنوان رئیس هیئت مدیره در کنار سهراب حمیدی (مدیرعامل) ذکر شده، از جمله مؤسسان آن بوده است.

جزییات زیادی در مورد سوابق داود حصبایی در دست نیست، اما سهراب حمیدی مدیرعامل این شرکت پیشتر معاون اداری و مالی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی بوده است.

حمیدی در سال 73 به عنوان رئیس اداره بررسی کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سال 77 به عنوان معاون مرکز آمار و برنامه ریزی پژوهش های فرهنگی و هنری، از سال 78 الی 85 به عنوان رئیس مرکز گسترش آموزش های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و از سال 86 تا پایان ده مهر ماه 92 به عنوان مدیر کل مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بوده است.

او به مدت هفت سال مشاور اجرایی معاونت های فرهنگی و پژوهشی و به مدت سه سال نیز مشاور اجرایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز در کارنامه خود دارد. همچنین به مدت هشت سال با حفظ سمت قائم مقام معاونت اداری، مالی و امور استان ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت بوده است.

او همچنین سردبیری، آماده سازی و انتشار 75 شماره از نشریه فرهنگ و پژوهش را نیز بر عهده داشته است.

سهراب حمیدی مؤسسه فرهنگی هنری کارآفرینان فرهنگ و هنر

به ماچیزی نمی رسد!
سهراب حمیدی، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری کارآفرینان فرهنگ و هنر چند و چونِ ماجرای قرارداد با وزارت ارشاد را شرح داده است.

او با اشاره به این قرارداد گفت: "اسم قرارداد قرارداد پشتیبانی و اجرایی است و پشت این قرارداد هزار نفر از اساتید دانشگاه هستند که در ممیزی نقش دارند." البته توضیح زیادی درباره کم و کیف نقش این استاتید در قرارداد مزبور نداد.

او افزود: ما ممیزی نمی کردیم. نظارت کار دولت است و آن را واگذار نمی کند و این پول برای بررس های کتاب ها است. شصت . هفتاد هزار کتاب در سال را این بررس ها می خوانند و این چهار میلیارد هزینه این کاری است که ارشاد پرداخت می کند.

سوال این است که اگر ممیزی توسط این موسسه صورت نمی گیرد، بررس های آن دقیقا چه وظیفه ای را بر عهده دارند.

او تاکید کرد که " به من از این پول چیزی نمی رسد بلکه به بررس ها پرداخت می شود. " حمیدی در ادامه گفت: اسامی بررس های کتاب در اختیار وزارت ارشاد است، ضمنا این قرارداد برای هفت ماه نیست؛ بلکه برای یک سال است؛ چون بودجه دولت از آن زمان ابلاغ می شود و گرنه از ابتدای سال این مبلغ پرداخت می شود و بررس ها کتاب ها را بررسی می کنند.

مدیرعامل موسسه کارآفرینان فرهنگ و هنر درباره جزییات این قرارداد گفت: ما هیچ نقشی در تطبیق این 13 میلیون صفحه نداریم و اساتید، کار بررسی ها را انجام می دهند و بر اساس میزان تطبیقی که انجام می دهند، دریافتی دارند. ما در این میان فقط پرداخت ها را انجام می دهیم. ارشاد نمی تواند این پول را مستقیم پرداخت کند، چون ممیزها، شخصیت های دانشگاهی و علمی هستند و نمی خواهند برای بررسی کتاب ها اسمشان منتشر شود. موسسه ما در این میان کمتر از 2 درصد سهم می برد و آن هم صرف هزینه جاری می شود.

ممیزی کتاب یکی از مسائل مهمی است که فرهنگ کشور همیشه درگیر آن بوده است. آثار زیادی تاکنون به دلیل ممیزی به چاپ نرسیده اند، نویسندگان فراوانی مجبور شده اند آثارشان را سانسور کنند. این در حالی است که فشار ممیزی ناخواداگاه به خودسانسوری نیز دامن می زند. حالا با انتشار قرارداد عجیب وزارت ارشاد برای ممیزی کتاب بر ابهامات این مسئله اضافه شده است.

لینک خبر :‌ فرارو
رئیس اتحادیه صحافان با اشاره به افزایش 100 تا 150 درصدی قیمت دفاتر مشق گفت: متاسفانه هیچ شیوه نامه ای برای تولید و طراحی جلد دفاتر مشق وجود ندارد ، این موجب شده که ما در تولید سردرگم باشیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : راهنمای سفرمن خبرگزاری بین المللی قرآن

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، کاغذ، بازار اغلب صنایع وابسته به خود را بر هم زده است، اگر تاکنون صحبت از ناشران و تاثیر بحران کاغذ بر کسب و کار نشد بود، حالا دریچه های دیگری نیز گشوده شده است که از سایه مخرب بحران کاغذ بر کسب و کارهای مرتبط با کاغذ خبر می دهد. در سال های اخیر چاپخانه ها و لیتوگرافان بسیاری به دلیل نبود و کمبود سفارشات نتوانستند از عهده مخارج خود بر بیایند و عطای کار را به لقایش بخشیدند و از این صنف خارج شدند.

در این میان اما وضعیت صحافان اندکی بهتر از سایر حلقه های چاپ و نشر است، این را رئیس اتحجادیه این صنف می گوید ، فردی که چندی پیش از نامه خود به وزیر ارشاد برای توزیع کاغذ دولتی جهت تهیه دفاتر مشق با قیمت مناسیب در بازار سخن گفته و موجب شده بود که وزارت ارشاد رسما اعلام کند در این زمینه مسئولیتی ندارد.

جلال غفاری رهبر که سالهاست سکان اتحادیه صحافان را در دست دارد، می گوید چیزی که باعث شده تا صحافان سرپا بمانند و به مانند چاپخانه ها تعطیلی یا ورشکستگی گسترده نداشته باشند، همین تولید دفاتر مشق است، اما حالا دفاتر مشق با کاغذ آزاد بندی 500 هزار تومان منتشر شده و با افزایش 100 تا 150 درصدی قیمت مواجه شده است.

اظهارات غفاری رهبر تنها به قیمت بالای دفاتر مشق ختم نمی شود، او به فرهنگ سازی در تولید دفاتر مشق با طرح های ایرانی و اسلامی نیز اشاره کرده و از نبود سیاست های مشخص در این زمینه گلایه دارد. متن این گفت وگو به شرح ذیل است:

* تسنیم: بازار کاغذ در سال های اخیر بر فعالیت ناشران و چاپخانه ها تاثیرات قابل توجهی گذاشته است، از یک سو برشکستگی و تعطیلی و از سوی دیگر تغییر کابری، وضعیت صحافان در این میان چگونه است؟

با بحرانی شدن وضعیت کاغذ طبیعتاً صحاف ها هم به مانند ناشران و چاپخانه داران با مشکلاتی مواجه شدند، مهمترین این مشکلات میزان سفارش کالاست ، البته در 3 ماهه تابستان به خصوص دو ماه آخر ما سفارشات تولید دفاتر مشق را داریم که تا اندازه ای این کمبود سفارش را جبران می کند، کما اینکه خود صحافان بدون اینکه سفارشی از بیرون هم داشته باشند اقدام به تولید دفاتر مشق می کنند.

* تسنیم: آماری از تولید دفاتر مشق وجود دارد؟

آمار دقیقی از اینکه چه میزان دفتر منتشر شده است، نداریم چرا که معمولا گزارشی به اتحادیه داده نمی شود، اما مشاهده وضعیت انبارهای صحافان نشان می دهد که نباید نگران دفاتر مشق سال تحصیلی باشیم و این کالا به اندازه کافی در بازار موجود است ، البته نبود کاغذ دولتی در این بخش و استفاده از کاغذ با نرخ آزاد بازار قیمت تمام شده دفاتر را افزایش داده است.

* تسنیم: آیا امکان این وجود نداشت که از پیش برای کاهش قیمت چاره اندیشی شود؟ مثلا ترتیبی اتخاذ شود که کاغذ توسط واردکننده به کشور وارد شود و بدون واسطه در اختیار تولید دفاتر قرار گیرد؟ به جای اینکه بخواهید از بازار آزاد با قیمت بالا تهیه کنید؟

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به درخواست ما برای دریافت کاغذ یارانه ای گفته است که مسئولیتی در این زمینه ندارد، ما از آبان سال گذشته در رابطه با گرانی کاغذ و گرانی دفاتر مشق سال بعد از آن ابراز نگرانی کرده بودیم، اما دولت نتوانست اقدامی کند، در نتیجه با افزایش 100 تا 150 درصدی قیمت دفاتر مواجه شده ایم.

* تسنیم: بخشی از فعالیت شما در سال تولید تقویم و سررسید و کتاب است، در این بخض وضعیت سفارشات چگونه است؟ ما از شهریور ماه روی تولید سررسید ، کتاب و تقویم متمرکز خواهیم شد، اما در سال های اخیر چون شمارگان کتاب ها بسیار پایین آمده است، حجم سفارش ها اندک شده است، دستگاه های دولتی نیز چاپ سررسید و تقویم را یا محدود کرده یا متوقف کرده اند ، بنابراین در نیمه دوم سال حجم سفارشات بسیار پایین است.

با حرکت ناشران به سمت چاپ دیجیتال دیگر صحافی ها از چرخه چاپ کتاب خارج می شوند، چون در هر واحد دیجیتال یک واحد صخافی نیز راه اندازی شده است.بنابراین ما نسبت به سال گذشته با 20 تا 30 درصد افت تولید کتاب داشته ایم.

* تسنیم: در سال های اخیر چاپخانه های بسیاری به دلیل نبود سفارشات تعطیل شده یا تغییر کاربری داده اند، آیا برای صحافان نیز چنین اتفاقی رخ داده است؟

آماری از تعطیلی صحافان نداریم ، اگر هم باشد حجم آن بسیار اندک است، حُسن صحافی این است که اگر سفارش نباشد خودش می تواند دفاتر تولید کند و بخشی از امورات خود را بگذراند به همین دلیل با تعطیلی مواجه نمی شود یا کمتر مواجه می شود.

* تسنیم: در سال های اخیر در دنیا مجموعه های بزرگ چاپ جای خود را به کارگاه های کوچک داده اند و تولید و انتشار و صحافی کتاب همه در یک مجموعه انجام می شود ، چرا ایران به این سمت نمی رود؟

این موضوع به ماشین آلات مرتبط است، در دنیا ماشین آلاتی تولید شده است که از صفر تا صد انتشار یک کتاب را انجام می دهد ، اما ما اکنون عمده کارمان به صورت دستی است به صورت تمام اتوماتیک بسیار اندک داریم، به دلیل گرانی ماشین آلات معمولا کسی مراجعه نمی کند تا یک لاین چاپ و صحافی را راه اندازی کند. چون نمی صرفد ، چرا که باید شمارگان کتاب ها بین 50 تا 100 هزار نسخه باشد تا گردش سرمایه باشد.

زمانی که دلار 3 هزار تومان بود، ما به دنبال خریداری و راه اندازی این دستگاه ها در ایران رفتیم، اما باز نمی صرفید چه رسد به اینکه الان بخواهیم راه اندازی کنیم.

* تسنیم: گویا فرسودگی دستگاه ها نیز معضل دیگری در این میان است؟

بله ، اکنون آنقدر قیمت ها افزایش یافته است که کسی به سراغ نوسازی نمی رود، تسهلاتی برای نوسازی دستگاه ها وجود ندارد و سرمایه گذاری شخصی نیز در این زمینه سودآور نیست. بنابراین با همان دستگاه های فرسوده و قدیمی به کار خود ادامه می دهیم.

* تسنیم: اجازه دهید روی بخشی از فعالیت فعلی صحافان متمرکز شویم، تولید دفاتر مشق ، در سال های اخیر بومی سازی تصاویر دفاتر مشق و فرهنگ سازی در این زمینه با تولید نوشت افزار ایرانی اسلامی رنگ دیگری به خود گرفته است، خوشبختانه در جامعه نیز اقبالی هر چند نسبی به این سمت شده است، شما در اتحادیه صحافان تا چه اندازه تلاش کرده اید ادای دینی به فرهنگی ایرانی و اسلامی کرده و به سمت این نوع تولید حرکت کنید؟

این یک واقعیت است که بازار با عرضه و تقاضا هماهنگ می شود، تولیدکنندگان معمولابه این توجه می کنندکه چه نوع تولیدی فروش بیشتری دارد، در یکی دو سال گذشته ما به اعضای اتحادیه تاکید کردیم که از طرح های مبتذل غربی استفاده نکنند ، خوب بسیاری از صحافان به سمت کاراکترهای داخلی رفتند و برخی هم ترجیح دادند که ساده و بدون تصویر تولید کنند.

ممنوعیت هایی نیز در این زمینه وجود دارد، مثلا می گویند از نمادها و المان های غربی استفاده نشود ، اما هیچ تفکیکی انجام نشده است که بگویند این را بزن این را نزن. من بارها با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی وارد گفت وگو شدم که طرح هایی تولید شود و شیوه نامه ای به تولیدکنندگان داده شود که طبق آن کار کنند، اینکه سردرگم باشیم وضعیت بدتر است. البته در طراحی طرح ها باید نکاتی چون جذابیت های بصری را در نظر بگیریم. از طرف دیگر محدودیت های زیاد موجب می شود که زیرزمینی و قاچاق دفاتر تولید شوند که این خیلی بدتر است.

بنابراین باید دقت کنیم که طرح هایی ارائه کنیم که هم قابل خرید باشند و هم فرهنگ ساز، در سال های اخیر طرح های شکرستان، کلاه قرمزی و ... چاپ شد و تا حدودی هم موفقیت آمیز بود، اما باز هم نیاز به طرح های جدید داریم. از سوی دیگر باید برای تبلیغات و معرفی این طرح ها به جامعه نیز اقدام کنیم، همین نمایشگاه هایی که برگزار می شود در این زمینه بسیار مثمر ثمر است.

* تسنیم: آماری از اینکه صحافان بیشتر راغب به تولید کدام یک از دفاتر مشق هستند، دفاتری با طرح های بومی و ایرانی یا دفاتری با طرح های غربی دارید؟

نمی توان به طور دقیق بیان کرد، اما به نظرم برابر است، هم طرح های داخلی را استفاده می کنند و هم طرح های غربی.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
رائد فریدزاده سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار 2020 ضمن تشریح فرآیند انتخاب مستند در جستجوی فریده ، دلیل تعجیل در معرفی این فیلم را تغییر در قوانین زمان بندی آکادمی اعلام کرد.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رائد فریدزاده سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار 2020 ضمن تشریح فرآیند انتخاب مستند در جستجوی فریده ، دلیل تعجیل در معرفی این فیلم را تغییر در قوانین زمان بندی آکادمی اعلام کرد.

رائد فرید زاده دبیر و سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار 2020 در پاسخ به این پرسش که دلیل معرفی شبانه و همراه باعجله نماینده سینمای ایران چه بود و چرا کمیته انتخاب از فرصت باقی مانده برای معرفی نماینده ایران استفاده نکرده اند، گفت: کادر اسکار در بخش فیلم های خارجی زبان در این دوره تغییر کرده اند، کادر قبلی در دوره های گذشته مهلت اضافه به ما می دادند تا بتوانیم فیلم موردنظر را معرفی و حداکثر تا اول اکتبر، تمام متریال فیلم را در اختیار آکادمی قرار دهیم تا آنها دریافت فیلم را تایید کنند، در غیر این صورت فیلم از چرخه انتخاب خارج می شد.

وی ادامه داد: متاسفانه با تغییر کادر مورد نظر، 2 اتفاق افتاد اول اینکه فرصت کافی برای معرفی اعضای انتخاب نماینده ایران در اسکار را نداشتیم، به این معنا که ما بین 2 تا 3 روز با همکاری خانه سینما و همکاری دیگر دوستان توانستیم اعضای هیات انتخاب را به اسکار معرفی کنیم. در همین راستا طبق روال سال های گذشته به خانه سینما نامه ای ارسال شد و خانه سینما نیز لیستی از کسانی در اختیار ما گذاشت که دست اندرکار فیلم ها در سال گذشته نبوده اند و با فیلم هایی که می توانسته اند در لیست انتخاب باشند همکاری نداشته باشند.

این مدیر سینمایی تاکید کرد: البته دوستانی که از سوی آکادمی اسکار تایید شده اند، ممکن بود در شهریور ماه درگیر کارهای خود باشند و برگزاری جلسات با مشکلاتی همراه می شد، به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا جلسات را زودتر برگزار کنیم.

این اولین بار است که بعد از انقلاب، یک مستند سینمایی به عنوان نماینده ایران به بخش خارجی زبان اسکار معرفی شده است. معقتدم وقتی چنین هیاتی این انتخاب را انجام می دهد، نشان از یک بالندگی دارد
وی ادامه داد: در این میان کسانی نیز بودند که فرصت کافی برای حضور در این جلسات را نداشتند، در نهایت بعد از چندین مکاتبه به لیست نهایی هیات انتخاب رسیدیم، این لیست به آکادمی اسکار اعلام شد و آکادمی نیز لیست مورد نظر را بررسی و تایید نهایی صادر شد. در این دوره سیستم ثبت مانند دوره های قبل نبوده و با تغییراتی همراه بود. در واقع یک نماینده به اسکار معرفی می شود و یک کد برای فرد صادر می شود. چنین تغییراتی زمان زیادی را برای ما به همراه داشت، این درحالی است که در دوره های گذشته تنها یک ایمیل به آکادمی ارسال می شد.

آکادمی اعلام کرد فرصت معرفی تمدید نخواهد شد

فریدزاده توضیح داد: مساله مهم دیگر این است که از سوی آکادمی به ما اعلام کردند که فرصت مورد نظر تمدید نخواهد شد و تا قبل از اکتبر تمام متریال فیلم باید به آکادمی اسکار ارسال شود، تا فیلم موردنظر چک شود که آیا براساس قواعد و قوانین منتشر شده هست یا نه، در چنین شرایطی می توان گفت که ما کمی هم دیر اقدام کردیم. یکی دیگر از مشکلات اساسی که با آن مواجه هستیم چگونگی ارسال اثر مورد نظر به اسکار بود، چرا که هیچکدام از شرکت های پست بین المللی در ایران حضور ندارند و در چنین شرایطی ارسال نسخه فیلم به آمریکا بسیار سخت تر است.

وی ادامه داد: تمام آثاری که تا 8 مهر ماه سال جاری ممکن بود اکران می شوند، نیز مورد توجه قرار گرفتند. در واقع نامه ای به اداره نظارت و ارزشیابی ارسال کردیم و آن ها نیز اسامی فیلم هایی که احتمال اکران آن ها تا این تاریخ وجود دارد نیز اعلام کردند تا مورد بررسی هیات انتخاب قرار گیرد.

یک هیأت انتخاب کاملا حرفه ای داشتیم

سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار 2020 درباره حضور بین المللی فیلم های لیست نهایی در قیاس با فیلم در جستجوی فریده هم گفت: برخی از جشنواره هایی که فیلم های انتخاب شده در لیست نهایی حضور داشتند، جشنواره های معتبری بودند، گزارش حضورهای بین المللی آثار مورد نظر از شرکت های پخش کننده دریافت کردیم. معتقدم یک هیات انتخاب برای معرفی نماینده ایران در اسکار انتخاب شد که بعد از جلسات متعدد و بررسی جوانب مختلف به یک جمع بندی نهایی رسید که شامل انتخاب در جستجوی فریده بود. اعضای هیات انتخاب در سال جاری را می توان یکی از حرفه ای ترین هیات انتخاب در دوره های گذشته دانست و همه آنها جزو سینماگران شناخته شده کشور هستند.

وی تاکید کرد: البته فکر می کنم این اولین بار است که بعد از انقلاب، یک مستند سینمایی به عنوان نماینده ایران به بخش خارجی زبان اسکار معرفی شده است. معقتدم وقتی چنین هیاتی این انتخاب را انجام می دهد، نشان از یک بالندگی دارد که کلیت سینمای ایران در این بخش مورد توجه قرار گرفته است و خود را محصور سینمای داستانی و یا سینمای بدنه نمی کنند.

فریدزاده در پایان گفت: این انتخاب نشان می دهد، هیات انتخابی که از سینمای حرفه ای ایران انتخاب شده اند، به این مساله توجه کرده اند که سینما را باید در کلیت خود دید و اگر فیلمی خوب است و قابلیت عرضه دارد و موضوعی جهانی را دنبال می کند، باید دیده شود.

لینک کوتاه کپی لینک

لینک خبر :‌ انتخاب
یک مستند سینمایی به عنوان نماینده ایران در اسکار 2020 معرفی شد؛ این انتخاب و شیوه اعلام آن حاشیه هایی را به همراه داشته است.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، در اتفاقی عجیب و ناگهانی، بامداد امروز نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار 2020 معرفی شد. بدین ترتیب روابط عمومی سازمان سینمایی از قول سخنگوی هیأت معرفی فیلم ایرانی به اسکار اعلام کرد که فیلم مستند در جستجوی فریده به عنوان نماینده کشورمان در این مراسم مهم سینمایی حضور خواهد داشت.

در این خبر آمده که ابتدا از میان 70 فیلم اکران شده که شرایط لازم برای شرکت در مراسم اسکار را داشتند، فهرستی متشکل از 10 فیلم انتخاب شده و این فهرست در نهایت به سه فیلم قصر شیرین (رضا میرکریمی)، در جستجوی فریده (آزاده موسوی و کوروش عطایی) و متری شیش و نیم (سعید روستایی) تقلیل یافته است.

سپس هیأت ایرانی شامل هنرمندان پیشنهادی خانه سینما: فرشته طائرپور (تهیه کننده)، فاطمه معتمدآریا (بازیگر)، ابوالحسن داودی (کارگردان)، تورج منصوری (فیلمبردار)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، امیر اثباتی (طراح صحنه)، مرتضی رزاق کریمی (تهیه کننده) و مهرزاد دانش (منتقد) به همراه رائد فریدزاده (معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی و عضو حقوقی) فیلم مستند در جستجوی فریده را به عنوان گزینه نهایی ایران به اسکار معرفی کرده اند.

این انتخاب در حالی صورت می گیرد که انتقادهای بسیاری در فضای مجازی به آن صورت گرفته است، از جمله اینکه با توجه به فرصت باقیمانده 40 روزه، چرا در انتخاب و معرفی نماینده ایران به اسکار تعجیل صورت گرفته است؟ معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی، دلایلی همچون تغییر شیوه معرفی فیلم به اسکار و فرآیند زمانبر ارسال اثر به آمریکا را با توجه به محروم بودن ایران از خدمات پستی بر شمرده است.

اما ایراد دیگری که به این انتخاب وارد می کنند، حذف فیلم هایی همچون شبی که ماه کامل شد و متری شیش و نیم است که شاید در عرصه بین الملل موفقیت بیشتری نسبت به یک مستند کسب می کردند. مستندی که در ایران هم به دلیل اکران در گروه هنر و تجربه، به خوبی دیده نشده است و سعی دارد با اکران اینترنتی، این نقیصه را جبران کند.

روابط عمومی فیلم قصر شیرین هم مدعی شد گزینه نخست در جلسه هفته گذشته این فیلم بوده است اما بعدا تغییر کرده. حامد بهداد، بازیگر این فیلم هم ضمن تبریک به عوامل در جستجوی فریده برای معرفی به عنوان نماینده سینمایی نوشت: با توجه به شکل غیر معمولِ تشکیل کمیته انتخاب، بر خلاف روال دوره های قبلی و شایعات و ابهامات موجود، درباره نحوه انتخاب نماینده سینمایی ایران و نظر به سیاست شفاف سازی ریاست سازمان سینمایی، درخواست انتشار جزییات و شرح مذاکراتِ دو جلسه اخیرِ هیاتِ انتخاب نماینده ایران در اسکار 2020 را داریم!

از آن طرف، نوید محمدزاده بازیگر متری شیش و نیم ضمن انتقاد از انتخاب در جستجوی فریده نوشت: هر سال اواخر شهریور نماینده سینمای ایران به اسکار اعلام می شد، علت این عجله در انتخاب چه بوده است؟ وی البته از این موضع گیری خود ابراز ندامت و برای در جستجوی فریده آرزوی موفقیت کرد.

* واکنش سازندگان در جستجوی فریده به انتخاب برای اسکار

آزاده موسوی و کورش عطایی در این باره نوشتند: قرار گرفتن فیلم در جستجوی فریده در کنار آثار شاخص و ارزشمند سال گذشته سینمای ایران برای معرفی به اسکار برای ما مایه افتخار و خوشحالی بسیار بود و اینکه کمیته محترم انتخاب، این فیلم را به عنوان نماینده سینمای ایران برای رقابت در این رویداد سینمایی برگزیدند نه تنها باعث شعف دوچندان ما شد بلکه فکر می کنیم این انتخاب، یک اتفاق مهم و تاریخی برای سینمای مستند ایران است. سینمایی که فیلمسازان آن سال هاست به دور از حاشیه ها و با کمترین امکانات و بیشترین محدودیت ها به تولید آثارشان مشغول هستند و با این وجود همواره در بسیاری از صحنه های جهانی موجب سربلندی سینمای ایران شده اند. امیدواریم که این انتخاب گام بلندی برای هرچه بیشتر مطرح شدن سینمای مستند ایران در عرصه جهانی باشد و ما به عنوان سازندگان و تهیه کنندگان این فیلم تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا نماینده شایسته ای برای سینمای ایران باشیم.

باید منتظر ماند و دید مستند سینمایی در جستجوی فریده می تواند موفقیت جهانی را برای ایران به ارمغان آورد یا خیر؟ شاید تنها استدلال انتخاب کنندگان در جستجوی فریده ، داستان بدیع آن است: فریده 40 سال پیش در حرم امام رضا(ع) رها می شود و بعد از انتقال به شیرخوارگاه، توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به هلند برده می شود. او که در طول این سال ها به خاطر ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانواده اش به وطن بازنگشته، چند سالی است از راه دور جستجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعی اش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر می کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی اند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند ...

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

کارگردانان و تهیه کنندگان در جستجوی فریده با نگارش یادداشتی با تشکر از اعتماد کمیته انتخاب به این فیلم بیان کردند که امیدوارند نماینده شایسته ای برای سینمای ایران باشند.

به گزارش رسیده، متن یادداشت آزاده موسوی و کورش عطایی به شرح زیر است:

قرار گرفتن فیلم در جستجوی فریده در کنار آثار شاخص و ارزشمند سال گذشته سینمای ایران برای معرفی به اسکار برای ما مایه افتخار و خوشحالی بسیار بود و اینکه کمیته محترم انتخاب، این فیلم را به عنوان نماینده سینمای ایران برای رقابت در این رویداد سینمایی برگزیدند نه تنها باعث شعف دوچندان ما شد بلکه فکر می کنیم این انتخاب، یک اتفاق مهم و تاریخی برای سینمای مستند ایران است. سینمایی که فیلمسازان آن سالهاست به دور از حاشیه ها و با کمترین امکانات و بیشترین محدودیت ها به تولید آثارشان مشغول هستند و با این وجود همواره در بسیاری از صحنه های جهانی موجب سربلندی سینمای ایران شده اند. امیدواریم که این انتخاب گام بلندی برای هرچه بیشتر مطرح شدن سینمای مستند ایران در عرصه جهانی باشد و ما به عنوان سازندگان و تهیه کنندگان این فیلم تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا نماینده شایسته ای برای سینمای ایران باشیم. و سپاسگزاریم از همه عوامل در جستجوی فریده و دست تک تک شان را می بوسیم که ساختن این فیلم بدون همیاری و انرژی و عشق شان امکان پذیر نبود.

آزاده موسوی/ کوروش عطائی

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : خبر آنلاین اعتماد آنلاین

موسسه سینمایی هنر و تجربه انتخاب مستند در جستجوی فریده که پیش از این در گروه اکران شده است، به عنوان نماینده ایران در اسکار را تبریک گفت.

به گزارش امور ارتباطات و اطلاع رسانی موسسه هنر و تجربه، در پی انتخاب فیلم مستند در جستجوی فریده ساخته آزاده موسوی و کوروش عطایی به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار 2020، موسسه سینمایی هنر و تجربه این موفقیت را به سینمای مستند کشور و این دو فیلمساز تبریک گفت.
متن پیام بدین شرح است:

سرکار خانم آزاده موسوی و جناب آقای کوروش عطایی

انتخاب فیلم مستند در جستجوی فریده به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار 2020 را به شما تبریک عرض کرده و امید داریم این فیلم که در اکران عمومی در کشور نیز با اقبال مردم و منتقدان مواجه شد در حضورهای جهانی خود نیز موفق ظاهر شود.
طبیعتا سینمای مستند کشورمان سال هاست در مسیر بالندگی گام برمی دارد و ما در موسسه سینمایی هنر و تجربه مفتخریم که از ابتدای راه اندازی فرصت تماشای مستند بر پرده سینما را فراهم کردیم و در جستجوی فریده نیز اکران موفقی را در این گروه تجربه کرد.

امور ارتباطات و اطلاع رسانی موسسه هنر و تجربه

لینک خبر :‌ سینما سینما
معرفی یک فیلم نه چندان مطرح و ناشناخته به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار تازه ترین دستاورد هیئت معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : مشرق نیوز راهنمای سفرمن فانوس

معرفی فیلم به اسکار از سوی مدیریت سینمایی ایران، باز هم حاشیه و جنجال آفرید. این بار بیش از آنکه فیلم معرفی شده محل بحث و جدل باشد، نوع انتخاب هیئت معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار پرسش برانگیز است! چرا که این بار هیئت مذکور که از سوی بنیاد سینمایی فارابی تشکیل می شود، متوجه شده اند که انتخاب های آنها برای اسکار، چندان محلی از اعراب ندارد، به همین دلیل هم این بار در اقدامی نامتعارف، یک فیلم مستند که برای مردم و اهالی سینما شناخته شده نیست را به عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی کرده اند! مستند در جست وجوی فریده در حالی به عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی شده که بازتاب های فیلم در رسانه ها و جوایزی که قبلا دریافت کرده، بسیار ضعیف و کم بوده است. به همین دلیل هم باید سؤال کرد که این انتخاب، بر اساس چه اصول و معیارهایی صورت گرفته است؟
ضمن اینکه تعجیل این هیئت در معرفی فیلم نیز جای سؤال است. چرا که هنوز حدود یک ماه تا مهلت قانونی برای معرفی فیلم به اسکار باقی مانده بود اما این بار برخلاف سال های گذشته، این انتخاب به سرعت و به صورت چراغ خاموش و در سکوت خبری انجام شد.
اسامی گروه موسوم به هیئت معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار که اقدام به معرفی فیلمی کمتر شناخته شده و با احتمال ضعیف موفقیت نموده اند، عبارت است از: فرشته طائرپور (تهیه کننده)، فاطمه معتمدآریا (بازیگر)، ابوالحسن داودی (کارگردان)، تورج منصوری (فیلمبردار)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، امیر اثباتی (طراح صحنه)، مرتضی رزاق کریمی (تهیه کننده)، مهرزاد دانش (منتقد) و رائد فریدزاده (معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی).

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
در یک انتخاب بحث برانگیز و در حالی که هنوز بیش از یک ماه فرصت برای انتخاب وجود داشت، یک مستند به عنوان نماینده ایران برای حضور در مراسم اسکار امسال انتخاب شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: حضور در جشنواره های خارجی همواره موضوعی مناقشه برانگیز در میان محافل و رسانه های سینمایی بوده است. اینکه آیا اساساً جایزه های سینمایی جشنواره های خارجی چقدر می تواند اصالت داشته باشد و به عنوان یک موفقیت محسوب شود، مسئله ای بوده که درباره آن مشاجرات و بحث های زیادی شکل گرفته است و همچنان ادامه دارد، با این وجود انتخاب نماینده ایران برای حضور در مراسم اسکار هر ساله با تشریفاتی خاص انجام می شود تا هم رسانه ها را درگیر خود کند و هم حضور یک فیلم از ایران در رخداد سال سینمای امریکا را مهم جلوه دهد، اما امسال نماینده سینمای ایران برای حضور در اسکار 2020 با انتخابی در پشت در های بسته و با یک تصمیم ناگهانی صورت گرفت.

در جست وجوی یک تصمیم ناگهانی
فیلم مستند در جست وجوی فریده در جلسه ای که شامگاه روز شنبه 26 مرداد ماه در محل بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد، به عنوان نماینده ایران در اسکار 2020 انتخاب شد. با انتخاب فیلم، برای اولین بار یک اثر مستند از سوی ایران در بخش اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان انتخاب شد.

مراسم سالانه اسکار، شاید تنها رویداد سینمایی باشد که در آن دولت ها هر ساله نماینده سینمای کشورشان را برای حضور در آن انتخاب و معرفی می کنند، برای همین همیشه تشکیل کمیته انتخاب فیلم و انتخاب های آن و برگزیدن اثر نهایی مورد توجه رسانه ها و محل جر و بحث سینماگران بوده است، به همین دلیل وقتی اعلام شد مستند در جست وجوی فریده برای حضور در اسکار انتخاب شده، اغلب اهالی رسانه در شبکه های اجتماعی به آن واکنش نشان دادند.

در جست و جوی فریده، مستندی سینمایی است که در رخداد های داخلی مانند جشنواره سینما حقیقت و جشن مستقل سینمای مستند، جشن خانه سینمای ایران و جشن دنیای تصویر (جایزه حافظ) حضور موفقی داشته است. در خلاصه داستان مستند در جست و جوی فریده، آمده است: فیلم درباره زنی به نام فریده است که 40 سال پیش در حرم امام رضا (ع) رها شده و بعد از انتقال به شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به هلند برده می شود. فریده که در طول این سال ها به خاطر ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانواده اش به وطن بازنگشته، چند سالی است از راه دور جست وجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعی اش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر می کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی اند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند. این فیلم در شرایطی به عنوان نماینده ایران برای اسکار انتخاب شد که هیچ موفقیت بین المللی نداشته و برخلاف انتخاب های قبلی سینمای ایران، اسم و رسمی در آن سوی مرز های ایران ندارد.

رقبای بازمانده
امسال هیئت انتخاب فیلم برای معرفی به اسکار شامل فرشته طائرپور، فاطمه معتمدآریا، ابوالحسن داوودی، تورج منصوری، رسول صدرعاملی، امیر اثباتی، مرتضی رزاق کریمی و مهرزاد دانش به همراه رائد فریدزاده بود.

در خبر روابط عمومی سازمان سینمایی درباره انتخاب مستند در جست وجوی فریده به حضور 10 عنوان فیلم در فهرست اولیه انتخاب اشاره شده است. فیلم های مغز های کوچک زنگ زده (هومن سیدی)، بمب، یک عاشقانه (پیمان معادی)، سرو زیر آب (محمدعلی باشه آهنگر)، آشغال های دوست داشتنی (محسن امیریوسفی)، قصر شیرین (رضا میرکریمی)، در جست وجوی فریده (آزاده موسوی و کوروش عطایی)، عرق سرد (سهیل بیرقی)، متری شش و نیم (سعید روستایی)، سرخپوست (نیما جاویدی) و شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار) فهرست اولیه هیئت انتخاب برای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار را تشکیل داده بودند.

با حذف هفت فیلم در نهایت هیئت داوران از میان فیلم های قصر شیرین ، متری شیش و نیم و در جست وجوی فریده ، گزینه سوم را انتخاب کردند.

حذف آثاری، چون سرخپوست و شبی که ماه کامل شد با وجود داشتن پتانسیل خوب برای حضور بین المللی، یکی از نکات ابهامی است که هنوز علت آن مشخص نشده است. در عوض رائد فریدزاده سخنگوی هیئت معرفی فیلم ایرانی در مصاحبه ای با دفاع از انتخاب یک مستند برای حضور در اسکار می گوید: معتقدم وقتی چنین هیئتی این انتخاب را انجام می دهد، نشان از یک بالندگی دارد که کلیت سینمای ایران در این بخش مورد توجه قرار گرفته است و خود را محصور سینمای داستانی یا سینمای بدنه نمی کنند.

واکنش ها به انتخاب یک مستند
ایران می توانست تا هشتم مهر ماه نماینده خود را برای اسکار معرفی کند، اما بسیار زودتر از فرصتی که آکادمی اسکار در نظر گرفته و در حداقل جلسات ممکن انتخاب انجام شده است. این موضوع بیش از همه عوامل فیلم متری شیش و نیم را عصبانی کرده است. نوید محمدزاده بازیگر فیلم متری شیش و نیم می نویسد: هر سال اواخر شهریور نماینده سینمای ایران به اسکار اعلام می شد، علت این عجله در انتخاب چی بود؟ در جست وجوی فریده نماینده سینمای ایران در اسکار؟ فیلم خوبیه درست، ولی بر اساس کدوم موفقیت بین المللی؟ نمی تونستین تا بعد از جشنواره ونیز صبر کنین؟

حامد بهداد بازیگر فیلم قصر شیرین نیز با تبریک به انتخاب مستند در جست وجوی فریده، به شکل غیرمعمول و خلاف روال سال های گذشته انتخاب نماینده ایران برای اسکار اشاره کرده و خواستار شفاف سازی درباره چنین انتخابی شده است، اما سعید روستایی کارگردانی متری شیش و نیم تندترین واکنش را نشان داده و نوشته است: انتخاب زودهنگام فیلم سینمایی در جست وجوی فریده به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار، یک ماه زودتر، ساعتی پس از نیمه شب بدتر از کودتا! عجیب نیست واقعاً؟

با انتخاب یک مستند برای حضور در اسکار عملاً همه جوایز شبهه انگیز فیلم قصر شیرین در جشنواره شانگ های و شانس جایزه متری شیش و نیم در ونیز بی تاثیر شد، حتی فیلمی مانند شبی که ماه کامل شد که تلاش کرده است با نزدیک شدن به نگاهی بیشتر عرفی از جریان های تکفیری برای جشنواره های خارجی نیز جذاب باشد هم کاملاً از گردونه رقابت بیرون رفت، البته این را هم باید در نظر گرفت که نمایندگان ایران در اسکار تنها دو بار موفق به کسب جایزه شدند که به ویژه جایزه دوم با شبهه مسائل سیاسی همراه بوده است. به غیر از آن همه گزینه های اعلامی از ایران در همان مرحله اول انتخاب آکادمی اسکار حذف شده اند، البته در این میان قوت قصه گویی در سینمای فرهادی را نباید در جلب توجه اعضای آکادمی اسکار بی تاثیر دانست؛ نقطه قوتی که در اغلب آثار سینمای ایران یک نقطه ضعف بزرگ محسوب می شود. انتخاب یک مستند برای معرفی به اسکار می تواند نوعی تحقیر سینمای داستانی ایران هم محسوب شود.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
شایان ربیعی دنیای اقتصاد : در حالی که هیچ کس انتظارش را نداشت، هیات 9 نفره معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی اسکار 2020 که گویا به شکلی محرمانه و به دور از چشم رسانه ها تشکیل شده است، در نیمه شب شنبه فیلم مستند در جست وجوی فریده به کارگردانی مشترک آزاده موسوی و کوروش عطایی را انتخاب و به این آکادمی معرفی کرد. این نخستین بار است که به نمایندگی از سینمای ایران یک فیلم مستند به آکادمی اسکار معرفی می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : فصل تجارت بیتوته

گویا این فیلم مستند با رای هیات انتخاب توانسته گوی رقابت را از رقبای نهایی اش یعنی قصر شیرین و متری شیش و نیم برباید. اما این انتخاب حاشیه های زیادی ایجاد کرده؛ برخلاف روال سال های گذشته، اعلام رسمی نماینده ایران در اسکار 45 روز زودتر از موعد نهایی انجام شده است و چنان که بسیاری از رسانه ها نوشته اند، سازوکارهای انتخاب نهایی نماینده ایران نیز بدون اطلاع رسانی رسانه ای بوده است. همین موضوع سبب شد تا تیغ تیز برخی انتقادها سربرآورد و حاشیه های پیرامون این انتخاب را فربه تر از سال های گذشته کند. اما با این حال بسیاری از کارشناسان نیز از جسورانه بودن انتخاب یک فیلم مستند که با استقبال قابل توجه منتقدان و مخاطبان روبه رو شده است، دفاع کرده و این اقدام را تحسین برانگیز خوانده اند.

امسال انتخاب نماینده ایران برای اسکار 2020 سنت شکنی های بسیاری داشت. تا پیش از این معمولا ابتدا ترکیب هیات انتخاب از سوی بنیاد فارابی اعلام رسانه ای می شد و سپس در یک جلسه نامزدهای اولیه انتخاب و در نهایت در نشست دیگری، گزینه نهایی انتخاب می شد. این سازوکار در دهه های گذشته یک روال ثابت بوده است. اما امسال در رویدادی بی سابقه سازوکار انتخاب نماینده اسکار چنان که برخی از سایت های خبری مدعی شده اند، محرمانه و به دور از اطلاع رسانه ها انجام شده است. در واقع هیاتی متشکل از فرشته طائرپور، فاطمه معتمدآریا، ابوالحسن داودی، تورج منصوری، رسول صدرعاملی، امیر اثباتی، مرتضی رزاق کریمی، مهرزاد دانش و رائد فرید زاده، معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی دور از چشم رسانه ها تشکیل شد تا پشت درهای بسته درباره معرفی نماینده ایران به اسکار تصمیم گیری کنند. از سوی دیگر انتخاب نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار معمولا در روزهای پایانی شهریور انجام می شد تا نتایج جشنواره فیلم ونیز معلوم شده باشد. نتایج این جشنواره به ویژه زمانی که فیلم های ایرانی در آن حضور داشته باشند، می تواند در استقبال جامعه جهانی از فیلم های ایرانی اثربخش باشد. امسال در جشنواره ونیز فیلم متری شیش و نیم حضور دارد.

فیلم مستند در جست وجوی فریده که در سال 1397 ساخته شده، درباره زنی به نام فریده است که چهل سال پیش در حرم امام رضا(ع) رها شده و پس از انتقال به شیرخوارگاه، از سوی زوجی هلندی به فرزندی گرفته و به آن کشور برده می شود. فریده که در این سال ها به خاطر ترس از سفر به ایران به وطن بازنگشته از راه دور جست وجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعی اش شروع کرده است. حالا برای اولین بار به ایران سفر می کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی اند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند. این فیلم در جشنواره های داخلی در ایران موفقیت های قابل توجهی کسب کرده است و مخاطبان و منتقدان سینما نیز آن را پسندیده و مورد ستایش قرار داده اند.

ایران پس از الجزایر، گرجستان و سوئیس چهارمین کشوری است که تاکنون نماینده خود را در بخش بهترین فیلم بلند بین المللی جوایز اسکار 2020 انتخاب کرده است. در جست وجوی فریده بیست و پنجمین فیلمی است که ایران از 1977 تاکنون به اسکار فرستاده است. آخرین مهلت معرفی فیلم های بلند بین المللی به آکادمی اول اکتبر 2019 (9 مهر) است. رای گیری برای انتخاب نامزدهای اسکار فیلم بلند بین المللی در دو مرحله انجام می شود. ابتدا 10 فیلم به فهرست کوتاه راه پیدا می کنند و در نهایت پنج فیلم به عنوان نامزدهای نهایی معرفی می شوند که اسامی آنها 13 ژانویه 2020 (23 دی) همراه نامزدهای دیگر بخش های جوایز اسکار اعلام خواهد شد. نود و دومین دوره جوایز اسکار یکشنبه 9 فوریه 2020 (بامداد دوشنبه 21 بهمن به وقت ایران) در دالبی تیه تر در هالیوود برگزار می شود. فهرست اولیه ای که هیات انتخاب برای بررسی و انتخاب نهایی معرفی کرده بود شامل این فیلم ها بود: مغزهای کوچک زنگ زده ساخته هومن سیدی، بمب، یک عاشقانه ساخته پیمان معادی، سرو زیر آب ساخته محمدعلی باشه آهنگر، آشغال های دوست داشتنی ساخته محسن امیریوسفی، قصر شیرین ساخته رضا میرکریمی، عرق سرد ساخته سهیل بیرقی، متری شیش ونیم ساخته سعید روستایی، در جست وجوی فریده ساخته آزاده موسوی و کوروش عطایی، سرخپوست ساخته نیما جاویدی و شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
شب گذشته هیأت انتخاب نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، فیلم مستند در جستجوی فریده به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی را به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار 2020 انتخاب کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : تیتر برتر

از همان لحظه انتشار خبر بحث و گفتگو در میان موافقان و مخالفان بالا گرفت، فارغ از اینکه برای اولین بار است یک فیلم مستند به عنوان نماینده ایران به آکادمی اسکار معرفی شده است به دلیل تنوع بالا فیلم های سینمایی در سال گذشته، گویا امسال از هر سال تعداد کاندیداهای احتمالی بیشتر بود.

امسال حداقل 4 فیلم به عنوان کاندیداهای اصلی معرفی به اسکار وجود داشت: متری شیش و نیم ، قصر شیرین ، شبی که ماه کامل شد و سرخپوست .

طبق قوانین آکادمی اسکار، فیلم هایی می توانند در بخش بهترین فیلم خارجی اسکار پذیرفته شده و رقابت کنند که پیش از سی ام سپتامبر (8 مهرماه) در کشور معرفی کننده به اسکار، حداقل یک هفته نمایش عمومی داشته باشد.

هیأت انتخاب: فرشته طائرپور (تهیه کننده)، فاطمه معتمدآریا (بازیگر)، ابوالحسن داودی (کارگردان)، تورج منصوری (فیلمبردار)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، امیر اثباتی (طراح صحنه)، مرتضی رزاق کریمی (تهیه کننده) و مهرزاد دانش (منتقد)، رائد فریدزاده (معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی به عنوان عضو حقوقی)

هر 4 فیلم فوق در سینماهای داخل کشور اکران شده اند و طبیعتا همگی شرایط لازم برای حضور در اسکار را دارند. با توجه به حضور در جشنواره های بین المللی می توان گفت رقابت اصلی امسال بین 2 فیلم متری شیش و نیم و قصر شیرین است.

در مورد فیلم های شبی که ماه کامل شد و سرخپوست تا به حال در جشنواره بین المللی معتبری پذیرفته نشده اند و یا خبری از حضور در آینده آنها منتشر نشده است اما فیلم قصر شیرین در جشنواره شانگهایی جایزه بهترین فیلم را بدست آورده و فیلم متری شیش و نیم هم در بخش افق های جشنواره ونیز حضور دارد که از 6 شهریور شروع خواهد شد. (البته قابل ذکر است در نگاه اهالی سینمایی جهان همین حضور متری شیش و نیم در جشنواره ونیز اعتبار بیشتری از جایزه جشنواره شانگهایی قصر شیرین دارد.)

بنابر این گمانه زنی ها بر رقابت بین 2 فیلم متری شیش و نیم و قصر شیرین بود و همگان فکر می کردند که یکی از این 2 فیلم انتخاب خواهد شد، اما اتفاق به گونه دیگری رقم خورد.

نکته ای که مطرح است شاید هیئت انتخاب به دلیل دوری از التهابات چند قطبی شدن فضا که قطعا انتخاب هر فیلم سینمایی از میان گزینه های ذکر شده اعتراض گروه های دیگری را به دنبال خود می آورد، دست به چنین کاری زده است. انتخابی غیرمتعارف و عجیب که باعث شد همه گزینه ها در برابر آن خود را در یک موقعیت برابر ببینند.

همین انتخاب واکنش نوید محمدزاده بازیگر فیلم متری شیش و نیم را در پی داشت و در اینستاگرامش نوشت:

هر سال اواخر شهریور نماینده سینمای ایران به اسکار اعلام می شد، علت این عجله در انتخاب چی بود؟ درجستوی فریده نماینده سینمای ایران در اسکار؟ فیلم خوبیه، درست ولی براساس کدوم موفقیت بین المللی؟ نمی تونستین تا بعد از جشنواره ونیز صبر کنید؟

شاید اگر فیلم در جشنواره ونیز موفقیتی به دست می آورد و جایزه ای می گرفت دیگر انتخاب آن برای معرفی به اسکار قطعی به نظر می رسید و هیئت انتخاب برای فرار از قرار گرفتن در چنین موقعیتی زودتر از جشنواره ونیز تکلیف را روشن کرد.

حامد بهداد بازیگر فیلم سینمایی قصر شیرین هم در صفحه اینستاگرامش نوشت:

ضمن تبریک و آرزوی موفقیت به عوامل سازنده فیلم مستند در جستجوی فریده برای معرفی به عنوان نماینده سینمایی، به مراسم اسکار 2020، با توجه به شکل غیرمعمول تشکیل کمیته انتخاب، برخلاف روال دوره های قبلی و شایعات و ابهامات موجود، درباره نحوه انتخاب نماینده سینمایی ایران و نظر به سیاست شفاف سازی ریاست سازمان سینمایی، درخواست انتشار جزییات و شرح مذاکرات دو جلسه اخیر هیات انتخاب نماینده ایران در اسکار 2020 را داریم!

برخلاف سایر جوایز اسکار، جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان به شخصی خاص اعطاء نمی شود و گرچه کارگردان اثر آن را دریافت می کند اما در واقع جایزه به طور کل متعلق به کشور فرستانده فیلم به آکادمی محسوب می شود. بنابراین باید بر اساس شناخت از زمین بازی رقابت اسکار و مصلحت ملی بالاترین شانس را با آن فیلم داشته باشیم.

فارغ از هر گونه جناح بندی و با نگاهی واقع بینانه باید گفت، مهمترین قضیه ای که باید مد نظر داشته باشیم این است که فیلم انتخاب شده برای معرفی به اسکار چه پشتوانه بین المللی دارد؟ یعنی چه کمپانی پخش فیلم در آمریکا را بر عهده دارد؟

زیرا که قدرت و اعتبار کمپانی پخش کننده و ایجاد کمپین تبلیغاتی برای معرفی فیلم از نکات مهم این ماجراست.

چه بسا اگر کمپانی آمازون پخش آمریکای شمالی فیلم "فروشنده" فرهادی را در اختیار نداشت، شاید سرنوشت اسکار دوم در کارنامه ایران به گونه ای دیگر رقم می خورد.

مطرح شدن فیلم در فضای رسانه های آمریکا ، نظر منتقدان و مخاطبان و امکان نمایش آن در آمریکا همگی در این روند نقش دارد و طبیعتا شانس فیلمی که در آمریکا پخش شده باشد (به مدد کمپانی که این قدرت را دارد) بیشتر از فیلمی است که چنین تمهیداتی را در اختیار ندارد و فقط نسخه بلوری آن در اختیار داوران اعضای آکادمی است که شاید حتی آن را نبینند.

تا به حال هیچکدام از فیلم های فوق اشاره ای به وجود پخش کننده ای در آمریکا نکرده اند و می توان گفت هر کدام از این فیلم ها تا پخش کننده قوی در آمریکا نداشته باشد شانس موفقیت ندارد.

هر 4 فیلم داستانی ذکر شده و فیلم انتخابی هیئت انتخاب از این عامل تاثیرگذار بی بهره اند .

از طرف دیگر، امید است که این انتخاب به دلایل مصلحت اندیشی های سیاسی صورت نگرفته باشد.

منبع: عصرایران

لینک خبر :‌ خلیج فارس
مازیار فکری ارشاد انتخاب مستند در جستجوی فریده بعنوان نماینده اسکار را انتخابی درست دانست اما انتقاداتی به شیوه اعلام آن وارد دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

مازیار فکری ارشاد منتقد سینما درباره انتخاب مستند در جستجوی فریده بعنوان نماینده اسکار و حواشی پیرامون آن نکاتی را بیان کرد:

یک. "در جست و جوی فریده" مستند خوبی است. زحمت زیادی برای ساختش کشیده شده، موضوعی جالب و از همه مهم تر، پرداخت مناسبی دارد. سر و شکل فیلم استاندارد است اما در یک سال اخیر کمی بیشتر از اندازه واقعی اش مورد ستایش قرار گرفته. در یک کلام فیلم خوبی است که اندکی فراتر از اندازه ی خوبی اش تعریف و تمجید شده است. ایرادی هم ندارد.

دو. طبق گزارش ها، "در جست و جوی فریده" از ابتدا هم در میان ده گزینه کمیته انتخاب و معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار حضور داشته. پس نه کاری خلاف آئین نامه و پروتکل کمیته انتخاب صورت گرفته و نه انتخابی غیرمنتظره بوده. معرفی یک مستند از سوی کشورهای دیگر به آکادمی هم امر بی سابقه ای نیست. پس بیایید خونسرد باشیم و جنجال نکنیم.

سه. راستش را بخواهید نه این مستند و نه سایر گزینه های داستانی سینمای ایران، شانسی برای حضور در میان پنج نامزد نهایی اسکار بهترین فیلم خارجی ندارند. سطح کیفی سینمای این روزهای ما (با توجه به معضلات موجود) مشخص است. حتی بعید می دانم هیچ فیلمی از سینمای ایران به جمع نُه نامزد اولیه اسکار فیلم خارجی زبان راه بیابد. در چنین وضعیتی، مستندی از ایران معرفی شده که فیلم آبرومندی هم هست. چه اشکالی دارد حالا که شانسی برای دریافت جایزه اسکار نداریم، یک مستند شانس این را داشته باشد که به عنوان نماینده کلیت سینمای مستند ایران وارد رقابت آکادمی شود. بازاریابی و معرفی سینمای مستند ایران به محافل جهانی همیشه لنگ می زده، دادن این شانس به یک فیلم مستند ضرری به جایی نمی زند.

چهار. اما روش معرفی شبانه ی فیلم و سکوت خبری پیش از آن سئوال برانگیز است. چرا از شفافیت هراس داریم؟ اصلا چرا هر سال یک روش متفاوت برای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار در پیش می گیریم؟ چه زمان می خواهیم به یک رویه ثابت و روشن در این زمینه دست یابیم؟ کاری است که سالی یک بار باید انجام شود، پس یک شیوه ثابت و البته شفاف می تواند به درد دنیا و آخرت همه مان بخورد

لینک خبر :‌ سینما تیکت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

مجتبی اردشیری / خبرنگار

هر ساله، انتخاب نماینده سینمای ایران برای شرکت در رقابت های اسکار، یکی از چالش های مهم بنیاد فارابی و سازمان سینمایی است.در همین زمینه، کمتر سالی را در نظر داریم که انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار با واکنش های متفاوت و البته اعتراضی مواجه نشده باشد. امسال اما هم انتخاب نماینده سینمای ایران به شکل عجیبی صورت پذیرفت و هم شکل انتقادها، دایره وسیع تری به خود گرفته است. یک هیئت هشت نفره به همراه یک حقوق دان، در فاصله 45 روز مانده تا پایان مهلت، در جست وجوی فریده را به عنوان نماینده رسمی سینمای ایران برای شرکت در بزرگ ترین رویداد سینمایی جهان معرفی کردند. درباره این انتخاب، شائبه های بسیاری وجود دارد: نخست آن که، اعضای حاضر برای انتخاب نماینده سینمای ایران، توجیه علمی چندانی ندارند. فرشته طائرپور، امیر اثباتی، تورج منصوری، فاطمه معتمدآریا، مهرزاد دانش، ابوالحسن داوودی، مرتضی رزاق کریمی و رسول صدرعاملی، ترکیب خوبی برای هیئت انتخاب اسکار نیستند. عمده این هیئت را کارگردانان سینمای ایران تشکیل می دهند که سازکار حضور جهانی را نمی دانند. ما در ایران چندین نماینده رسمی آکادمی اسکار داریم؛ از جمله هائده صفی یاری و محمدرضا دلپاک ؛اعضایی که در پروسه انتخاب آکادمی حق رأی دارند، اما هیچ یک از این افراد در هیئت انتخاب حضور ندارند. اینکه گفته می شود ساز کار معرفی یک فیلم ، به این دلیل است که فیلم حاضر در آکادمی باید واجد برخی شرایط باشد. از آن جمله می توان به اکران جهانی اشاره کرد؛ حضور در جشنواره های بین المللی و جوایز جهانی از جمله امتیازاتی است که می تواند به بالا رفتن شانس یک فیلم در قرار گرفتن میان نامزدهای نهایی، سهم بسیار ویژه ای داشته باشد. در جست وجوی فریده ، فیلمی داستانی نیست؛ بیشتر مستند است؛ هر چند در مستند بودن آن نیز شائبه های بسیاری وجود دارد. فیلم در داخل کشور افتخارهای بسیاری را به خصوص در جشنواره سینما حقیقت کسب کرده است. چند حضور بین المللی در حد نمایش در جشنواره های درجه 2 و 3 آسیا و اروپا را هم در کارنامه دارد و البته جایزه چندان دندان گیری هم در مجامع جهانی به دست نیاورده است. در مقابل، شاید سه یا چهار فیلم، انتخاب های به مراتب بهتری به نسبت در جست وجوی فریده هستند. متری شیش و نیم ، قصر شیرین ، شبی که ماه کامل شد و حتی مغزهای کوچک زنگ زده . پاشنه آشیل تمامی این گزینه ها، پخش بین المللی آنهاست که یا از آن بی بهره هستند یا حضوری بسیار کم رنگ دارند.در این میان، متری شیش و نیم قربانی بزرگ تری به نسبت آن سه فیلم دیگر است. حداقل آنکه فیلم تا چند هفته دیگر و پس از یک سال عدم حضور ایران در جشنواره معتبر جهانی، در جشنواره ونیز نمایش داده می شود که می توانست بخت بزرگی برای این فیلم باشد.اگر موفقیتی به دست می آورد که دیگر انتخاب این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار قطعی بود؛ اما انتخاب خیلی زود سینمای ایران، تمامی این رشته ها را پنبه کرد. طی دو دهه اخیر، سابقه نداشته که سینمای ایران، نماینده اسکاری خود را در مرداد رونمایی کند. عقل سلیم نیز چنین چیزی را نمی پسندید؛به همین دلیل بیشترین انتخاب ها در اواخر شهریور و اوایل مهر صورت می گرفت. کشورهای صاحب صنعت سینمای دنیا نیز به همین شیوه عمل می کنند.همین انتخاب پیش از زمان معمول، برخی اعتراض ها را به دنبال داشته است.اگر فیلم سعید روستایی در جشنواره ونیز صاحب جایزه ای شود آن وقت آیا انتخاب در جست وجوی فریده می تواند انتخاب درستی باشد؟قطعا خیر. تصور می شود بیشترین مانور هیئت انتخاب بر روی دو محور باشد : نخست، بحث احساسی فیلم و اینکه موسیقی گوش نواز اثر می تواند مخاطب خود را به راحتی تحت تاثیر قرار دهد و دوم، داستان جهانشمول فیلم.اینکه دختری در ایران رها می شود و خانواده ای هلندی، او را به سرپرستی خود می گیرند و حالا دختر، پس از 40 سال در جست وجوی خانواده خود به ایران می آید، طبیعتا سوژه جهانشمولی است؛ اما باید به یاد داشته باشیم که فیلم، با ارفاق، تنها یک مستند احساسی است. تجربه نشان داده است که داوران آکادمی، چندان علاقه ای به مستند، آن هم مستندهایی از این دست ندارند؛ ضمن آنکه نمی توان منکر ضعف های ساختاری اثر شد. در جست وجوی فریده یک مستند آرشیوی است که با هوشمندی بالایی تدوین شده است.در بسیاری از لحظات این فیلم، اصلا مقوله های اجرایی به کار گرفته نمی شود و کارگردانان (آزاده موسوی و کوروش عطایی) به استمداد آرشیو این اتفاق، بخش هایی از روایت را سر هم می کنند؛بنابراین آن چارچوب کلاسه بندی شده ای که داوران آکادمی تعلق خاطر بسیاری به آن دارند، در این اثر رعایت نشده است.البته فارغ از موضوع احساسی فیلم، آن ترس درونی فریده برای بازگشت به ایران و بی رغبتی که خانواده او در این تصمیم نشان می دهند، می تواند به عنوان پوئن های مهم لحاظ شود؛ اما باید به یاد داشته باشیم که با توجه به تعدد فیلم های بین الملل اسکار (غیرانگلیسی زبان) که تا مرز 90 فیلم نیز می رسد، داوران ترجیح می دهند فیلمی را تماشا کنند که مقبولیت جهانی بیشتری دارد.آنها هیچ گاه تمام فیلم های متقاضی در این بخش را مشاهده نمی کنند و به افتخارآفرینی های جهانی یک فیلم رأی می دهند.بنابراین از هر سمتی که به این انتخاب نگاه می کنیم، می بینیم که در جست وجوی فریده ، انتخاب هوشمندانه ای برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار 2020 نیست و البته با هیئت انتخابی مواجه هستیم که باید به پرسش های بسیاری که در متن نیز بدان اشاره شد، پاسخ هایی بسیار موجه بدهند.

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
تهران- ایرنا- مستند در جستجوی فریده ، نماینده سینمای ایران در اسکار 2020 معرفی شد؛ خبری که برای بسیاری از سینماگران و علاقه مندانی که آثار سینمای ایران را پیگیری می کنند غافلگیرکننده بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : ستاره نیوز خبرگزاری آریا آفتاب نیوز ساعت24

در گزیده ای از گزارش روزنامه شرق آمده است: این فیلم درباره زنی به نام فریده است که 40 سال پیش در حرم امام رضا(ع) رها شده و بعد از انتقال به شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به هلند برده می شود. فریده که در طول این سال ها به خاطر ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانواده اش به وطن بازنگشته، چندسالی است از راه دور جست وجویی را برای پیداکردن خانواده واقعی اش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر می کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی اند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند.
مستند در جستجوی فریده در جشنواره بین المللی سینما - حقیقت جایزه بهترین فیلم هنر و تجربه، بهترین تدوین، بهترین موسیقی و جایزه ویژه دبیر را دریافت کرده است، همچنین توانسته جایزه بهترین فیلم مستند از بیستمین جشن سینمای ایران، دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از جشن مستقل سینمای مستند، بهترین مستند آکادمی سینماسینما و... را تاکنون از آن خود کند.
فاطمه معتمدآریا؛ بازیگر، ابوالحسن داوودی؛ کارگردان، تورج منصوری؛ فیلم بردار، رسول صدرعاملی؛ کارگردان، امیر اثباتی؛ طراح صحنه، مرتضی رزاق کریمی؛ تهیه کننده، مهرزاد دانش؛ منتقد و رائد فریدزاده؛ معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی، به عنوان گزینه نهایی به آکادمی اسکار معرفی شده اند.
از زمان اعلام مستند در جستجوی فریده به عنوان نماینده ایران در اسکار، بسیاری از سینماگران نظراتشان را در صفحات شخصی نسبت به انتخاب این فیلم اعلام کردند. نوید محمدزاده از جمله بازیگرانی است که به حمایت از فیلم متری شیش ونیم پرداخته و شاید به این امید که فیلم محبوبش گزینه محتمل تری برای آکادمی اسکار بوده، نسبت به انتخاب در جستجوی فریده در صفحه شخصی اش نوشت: هر سال اواخر شهریور نماینده سینمای ایران به اسکار اعلام می شد، علت این عجله در انتخاب چی بود؟ در جستجوی فریده نماینده سینمای ایران در اسکار؟ فیلم خوبیه، درست ولی بر اساس کدوم موفقیت بین المللی؟ نمی تونستین تا بعد از جشنواره ونیز صبر کنید؟

حامد بهداد نیز که فیلم قصر شیرین با بازی او نیز در فهرست فیلم های مورد بررسی کمیته انتخاب بود منتظر پاسخ شفاف تری از مدیران مربوطه است. او نیز در صفحه شخصی اش این طور نوشت: ضمن تبریک و آرزوی موفقیت به عوامل سازنده فیلم مستند در جستجوی فریده برای معرفی به عنوان نماینده سینمایی، به مراسم اسکار 2020، با توجه به شکل غیرمعمول تشکیل کمیته انتخاب، برخلاف روال دوره های قبلی و شایعات و ابهامات موجود، درباره نحوه انتخاب نماینده سینمای ایران و نظر به سیاست شفاف سازی ریاست سازمان سینمایی، درخواست انتشار جزئیات و شرح مذاکرات دو جلسه اخیر هیئت انتخاب نماینده ایران در اسکار 2020 را داریم!

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سینماپرس: هر ساله، انتخاب شایسته ترین نماینده سینمای ایران برای حضور در آکادمی اسکار، به یکی از پرچالش ترین بحث های ماه انتهایی تابستان تبدیل می شود. عموم گمانه ها روی دو یا نهایتا سه فیلم است که موافقان و مخالفانی دارند و انتخاب نهایی هم از میان این فیلم ها اعلام می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : خبرگزاری آریا

به گزارش سینماپرس ، هر ساله، انتخاب شایسته ترین نماینده سینمای ایران برای حضور در آکادمی اسکار، به یکی از پرچالش ترین بحث های ماه انتهایی تابستان تبدیل می شود. عموم گمانه ها روی دو یا نهایتا سه فیلم است که موافقان و مخالفانی دارند و انتخاب نهایی هم از میان این فیلم ها اعلام می شود.

امسال اما تمام بندهای این قانون نانوشته، دچار تغییر شده است. از اعلام زودهنگام و ناگهانی نماینده ایران تا انتخابی که حتی در نظرسنجی ها نیز نامی از آن به میان نبود و مطمئنا دو کارگردان فیلم را نیز دچار شوک کرد. اما هرچه باشد اینکه در جست وجوی فریده ، حالا دیگر نماینده سینمای ایران در اسکار 2020 است و باید منتظر باشیم تا ببینیم آیا نام فیلم در میان 9 نامزد ابتدایی بخش بین الملل اسکار (غیرانگلیسی زبان) خواهد بود یا طبق آنچه هم اکنون از حدس ها و گمان ها برمی آید، از الان باید آن را حذف شده فرض کنیم. با این حال نگاهی خواهیم انداخت به تمام سوالاتی که پیرامون این انتخاب غافلگیرکننده هیات انتخاب مطرح است.

1- آیا این انتخاب، شتابزده و زودهنگام است؟

همان گونه که در ابتدا نیز به آن اشاره شد، طی دو دهه اخیر سابقه نداشته که نماینده سینمای ایران، در مردادماه معرفی شود. عمده این اتفاق که شامل معرفی هیات انتخاب و درنتیجه رونمایی از نماینده سینمای ایران در اسکار بود، در اواخر شهریور و اوایل مهرماه صورت می پذیرفت حتی سابقه معرفی فیلم در روز هفتم و هشتم مهر با توجه به اتمام مهلت در 9 مهر نیز وجود دارد، اما اینکه هیات انتخاب، امسال در فاصله 45 روزه با اتمام مهلت، اقدام به معرفی نماینده سینمای ایران در آکادمی می کند، خود جای تعجب دارد.

البته این تعجب از دو علت است: نخست اینکه اگر واقعا فیلمی شرایط کامل حضور در آکادمی را نداشت، می شد زمینه را برای اکران فیلمی دیگر در این فاصله 45 روزه فراهم آورد. کما اینکه این اتفاق طی سالیان گذشته نیز رخ داده و مشکلی از این بابت وجود نداشت. دوم آنکه فیلم متری شیش ونیم که تا دیروز، یکی از مهم ترین گزینه های معرفی به اسکار شمرده می شد، پس از یک سال ناکامی ایران در جشنواره های جهانی، امسال در جشنواره ونیز حضور دارد و اگر این فیلم در پایان این فستیوال که 16 شهریور است، جایزه ای دریافت کند، آیا باز هم در جست وجوی فریده انتخاب بهتری به نسبت این فیلم خواهد بود؟ نباید این اصل را از یاد ببریم که تعداد داوران آکادمی اسکار، بیش از 9 هزار نفر است و تصور اینکه این تعداد داور، چیزی حدود 90 فیلم خارجی غیرانگلیسی زبان را مشاهده کنند، تصور باطلی است. بنابراین بیشترین حجم داوران آکادمی، به افتخارآفرینی های جهانی یک فیلم نگاه کرده و به آن رای می دهند. اگر متری شیش ونیم موفق به دریافت جایزه در ونیز 2019 شود، قطع به یقین می توانست بخش قابل توجهی از آرای داوران آکادمی را به سمت خود معطوف کند. حال آنکه در جست وجوی فریده اگرچه در تعداد جشنواره های بین المللی بیشتری حضور داشته، اما عمده آن جشنواره ها، در گرید دو و سه آسیا و اروپا بودند که به خودی خود نمی توانند رای اعضای آکادمی را به خود جلب کنند.

بنابراین تشکیل شتابزده هیات انتخاب و اعلام گزینه نهایی، آن هم بدون انتشار هیچ نامزد و فهرست اولیه ای، در 45 روز مانده به اتمام مهلت، بسیار عجیب لحاظ می شود.

2- آیا داشته های جهانی نماینده ایران در اسکار 2020 کافی است؟

یکی از امتیاز های مهم در دیده شدن فیلمی توسط اعضای آکادمی، سر و صدای آن فیلم در فصل جوایز است. این مهم حتی برای آثار شاخه های اصلی اسکار نیز کاربرد دارد. در جست وجوی فریده ، اگرچه در داخل ایران، افتخارات بسیاری از جمله در جشنواره سینما حقیقت به دست آورده، اما هنوز هم برای سینمادوستان ایرانی، فیلم شناخته شده ای محسوب نمی شود. حضور فیلم در چندین جشنواره درجه پایین و عدم اقبال در آن رویدادها هم سبب می شود تا فیلم، نتواند گزینه مهمی برای دیگر رقبای این بخش باشد.

البته طبق قوانین اسکار، معرفی مستند بلند به بخش فیلم های بین الملل منعی ندارد، اما طبق تجربه، داوران آکادمی به فیلم های داستانی بلند اقبال بهتری نشان می دهند تا یک مستند که بخشی از آن به صورت هوشمندانه ای، آرشیوی است و قطعا قاب بندی و ساختار یک فیلم سینمایی با استانداردهای بالا را ندارد. به همین دلیل وقتی از این مسیر هم به در جست وجوی فریده می نگریم، آن را شایسته ترین نماینده سینمای ایران برای حضور در اسکار 2020 نمی بینیم.

*فرهیختگان

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: عباس لاجوردی کارگردان سینما در پی انتخاب پرشائبه نماینده سینمای ایران در اسکار 2020 که با انتقاد از سوی اهالی سینما و رسانه روبرو شده گفت: فساد در بدنه سینمای ایران وجود دارد؛ از نظر بدنه فاسد سینمای ایران که اختیاردار امور هنرهفتم در کشور شده اند فیلم های ارزشی و استراتژیک نباید به درستی دیده شوند. این افراد در حوزه فرهنگ و هنر فساد و رانت ایجاد کرده اند و حتی اگر بتوانند و کسی جلودارشان نباشد فیلم پورنو هم در سینماها اکران می کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

کارگردان فیلم سینمایی جشن تولد با انتقاد نسبت به افرادی که وظیفه انتخاب فیلم برای حضور در مراسم اسکار را بر عهده داشته اند در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: قوه قضائیه باید به به بحث فساد گسترده در سینمای کشور ورود کند؛ دیگر زمان سکوت و نادیده گرفتن تخلفات گسترده در سینما نیست.

وی ادامه داد: مدت ها است همه امکانات و اختیارات سینما در دست عده ای تهیه کنندگان و فیلمسازان خاص است، کسانی که آینده سینما، محتوای آن و خلاصه رشد و سینمای کشور اصلاً برایشان مهم نیست. این ها نمی خواهند سینمای استراتژیک و ارزشی دیده شود. من قبلاً خودم زمان ساخت جشن تولد که توانست چندین جایزه از جمله جایزه ویژه عماد مغنیه را دریافت کند، چوب این افراد را خورده ام چرا که نگذاشتند فیلم ما به درستی اکران شود و بدترین سینماها و بدترین سئانس را به ما اختصاص دادند تا در نهایت استاندار خراسان وارد ماجرا شد و در مشهد مقدس توانست یک سانس خوب برای فیلم ما در نظر بگیرد!

لاجوردی با بیان اینکه تصمیمات مهم در رابطه با سرنوشت و آینده سینما در دورهمی های شبانه این بدنه فاسد سینما گرفته می شود تصریح کرد: این افراد که علاوه بر فساد در سینما در فسادهای اقتصادی هم به نوعی شریک هستند می خواهند بر اساس امیال خود سینمای کشور را دچار تغییر موضع کنند.

این سینماگر با طرح این پرسش که برای همه سینماگران عدالت طلب جای سوأل است که اصلاً چرا باید فیلم مستندی مانند در جستجوی فریده به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار معرفی شود اظهار داشت: هدف این بدنه فاسد سینما این است که برخی افراد را که وابسته به سیاست و امیال شان هستند بزرگ کنند. تمامی این کارها هدفمند است. بنده به واسطه ای یکی از دفترچه های محرمانه وزارت خارجه کشور فرانسه را مطالعه کردم و متوجه دست هایی در سینمای ایران شدم که اصولاً برای اهداف فرانسوی ها در سینمای کشور مبادرت به فیلمسازی می کنند.

وی در همین راستا تصریح کرد: من به موارد تازه ای که در این دفترچه مطالعه کردم اشاره نمی کنم چرا که جنجال فراوان در کشور ایجاد می کند و در حال حاضر به صلاح نیست اما یکی از موارد قدیمی حمایت های هدفمند وزارت امور خارجه فرانسه از فیلم های ایرانی را ذکر می کنم. این وزارتخانه سال ها قبل از فیلم عروسی خوبان به کارگردانی محسن مخملباف حمایت کرده که بنده شخصاً در دفترچه محرمانه ای که به دستم رسید این مورد را دیدم.

لاجوردی متذکر شد: عروسی خوبان فیلمی در ظاهر دفاع مقدسی بود اما پشت پرده آن حمایت از سیاست های فرانسوی ها بود. حالا بعد از مدت ها که دیدیم مخملباف چطور به ملت ایران پشت کرد متوجه می شویم که او چه دست نشانده ای بود و چه کسانی در چه زمانی از او به نفع منافع سیاسی خود استفاده کردند! متأسفانه این اتفاق در حال حاضر هم وجود دارد اما ما چشمان خود را روی حقایق می بندیم.

این کارگردان سینما در خاتمه اظهاراتش با بیان اینکه باعث شرمساری است که فیلم خوبی مانند شبی که ماه کامل شد به اسکار معرفی نشده اظهار داشت: هیچ تردیدی نیست که گروهی که این فیلم فعلی را انتخاب کرده اند سرشار از فساد هستند. این ها در تصمیمی شبانه فساد در سینما را اثبات کردند. چرا نباید نرگس آبیار به عنوان یک بانوی متعهد، مسلمان و محجبه به اسکار برود؟ چرا نباید امثال ابراهیم حاتمی کیا به اسکار بروند؟ چرا فیلم های ارزشی باید قلع و قمع شوند، این سوألی است که مسئولان قضایی و دستگاه های نظارتی باید از مسئولان و بدنه فاسد سینما داشته باشند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
رییس پیشین هیات مدیره خانه سینما درباره اظهارات مدیرکل دفتر مجامع و تشکل های سینمایی سازمان سینمایی درباره مجمع عمومی خانه سینما با انتشار یک متن توضیحاتی را ارائه کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش ایسنا، ابراهیم مختاری به دنبال انتشار توضیحاتی از بهمن حبشی که از سوی روابط عمومی سازمان سینمایی در اختیار رسانه ها قرار گرفت ، پاسخی را منتشر کرد.

در یادداشت او خطاب به بهمن حبشی (مدیرکل دفتر مجامع و تشکل های سینمایی سازمان سینمایی) آمده است:

در سایت سازمان سینمایی، جنابعالی در پاسخ به خواسته برخی تشکل های عضو خانه سینما برای رسیدگی به نحوه برگزاری مجمع عمومی این خانه، نکاتی را پایه استدلال خود قرار داده و نتیجه گیری کرده اید که توضیح درباره شان به روشن شدن موضوع کمک می کند.

فرموده اید: بر اساس مواد 15 و 18 اساسنامه خانه سینما مجمع عمومی باید با دعوت و با حضور صنوف قانونی برگزار شود .." تا این جا گمان نکنم کسی در معرض این بند (18) باشد. شما ادامه داده اید: "..و قانونی شدن صنوف بر اساس مصوبه مجمع عمومی سال 1392 و تکرار این مصوبه در مجامع عمومی بعدی خانه سینما به عنوان عالی ترین مرجع اخذ تصمیمات مرتبط با خانه سینما، منوط به ثبت و اخذ تاییدیه از وزارت کار است..."

پیش از هرچیز روشن کنم که در سال 92 من عضو هیئت مدیره خانه سینما بودم و در این سال مجمع عمومی اشاره ای به بردن تشکل های خانه سینما به وزارت کار نکرده است. نگاهی به دستور جلسه این مجمع عمومی و صورت جلسه آن می تواند روشنگر این موضوع باشد. اما این گفته شما را برخی به مجمع عمومی سال 93 نسبت می دهند. در دستور جلسه و در صورت جلسه این مجمع هم نکته ای که شما می فرمایید نیست. البته در پایان این مجمع به صورت غیررسمی دو توصیه یا ماموریت غیررسمی به هیئت مدیره برای "رفع ایراد اساسنامه خانه سینما" و ثبت تشکل های خانه سینما داده شد اما این بدین معنا نبود که هیئت مدیره ها تشکل های خانه سینما را از خانه سینما بیرون بریزند و تشکل های تازه تاسیس در وزارت کار را در مجمع عمومی خانه سینما بنشانند. اگر هم می بود بی جا و غیرقابل اطاعت بود. شما در ادامه گفته اید:" تکرار این مصوبه (که توضیح دادم وجود ندارد) در مجامع عمومی بعدی خانه سینما به عنوان عالی ترین مرجع اخذ تصمیمات مرتبط با خانه سینما، منوط به ثبت و اخذ تاییدیه از وزارت کار است." وقتی در مصوبه ای از مجامع تا سال 93 این نکته که شما به آن استناد می کنید وجود ندارد پس چگونه می توان به نتیجه ای که شما گرفته اید رسید.

متاسفانه شما به بند یکم اساسنامه خانه سینما توجه نمی کنید که نوشته است : "خانه سینما موسسه ای است مستقل..متشکل از تشکل های قانونی اصناف هنر، صنعت سینمای ایران که در چارچوب قانون اساسی جمهوری سینمای ایران تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است". این ماده به "تحت نظارت وزارت ارشاد اسلامی " به صراحت تاکید دارد. نکته بسیار مهم دیگر آنکه تبصره ذیل ماده یکم می گوید: "تشکل های عضو خانه سینما موظفند ظرف یک ماه پس از ابلاغ این اساسنامه درخواست و متن اساسنامه خود را جهت طی مراحل قانونی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تسلیم کرده و رسید دریافت کنند.."[1] کاملا روشن است که اساسنامه خانه سینما، قانونی شدن تشکل های عضو خانه سینما رادر وزارت ارشاد می بیند. در هیچ جای اساسنامه اشاره ای به چنین مدعایی که شما طرح می کنید وجود ندارد. اما شما از ماده یکم و تبصره روشنگر آن چشم پوشیده اید و موضوع را به مصوبه ای از مجمع عمومی خانه سینما در سال 92 ارجاع می دهید؟ مجمع عمومی خانه سینما از دوره چهاردهم گرفتار خلاف آشکار شده و اگر پای بند اساسنامه خانه سینما باشیم این مجمع عمومی و طبعا همه مصوبات آن غیرقانونی است. چون در این مجمع، کسانی به عنوان عضو خانه سینما – در کنار اعضای واقعی خانه سینما - بر صندلی های آن نشانده شدند که عضو خانه سینما نبودند. این خلاف را هیئت مدیره دوره سیزدهم مرتکب شد که من رئیس آن بودم. این که من چرا با چنین خلافی همراهی کردم ماجرای مفصلی است که در مجالی دیگر باید شرح داده شود. آقای انتظامی، ریاست محترم سازمان سینمایی که گفته می شود علاقه مند به شفاف سازی هستند، با انتشار صورت جلسات هیئت مدیره دوره سیزدهم خانه سینما می توانند مقدمات روشن شدن علت شکل گیری مجمع عمومی خلاف خانه سینما را فراهم آورند. با این توضیح مجامع عمومی خانه سینما از دوره چهاردهم و پس از آن چون به صورت خلاف شکل گرفته اند وجاهت قانونی ندارند تا چه برسد بخواهند بدون طی تشریفات پیش بینی شده در اساسنامه خانه سینما اساس این خانه را تغییر دهند.

[1]- ادامه تبصره: ..در غیر این صورت عضویت آن ها به حال تعلیق درمی آید."

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
پس از دستگیری نوشین جعفری بسیاری از اهالی سینما در اقدامی هماهنگ به حمایت از او پرداختند و وی را تنها یک عکاس معمولی معرفی کردند. آیا دستگیری یک عکاس معمولی می تواند تنها دلیل این همهمه مجازی باشد؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : آخرین خبر جام نیوز فانوس

پس از دستگیری نوشین جعفری بسیاری از اهالی سینما در اقدامی هماهنگ به حمایت از او پرداختند و وی را تنها یک عکاس معمولی معرفی کردند. آیا دستگیری یک عکاس معمولی می تواند تنها دلیل این همهمه مجازی باشد؟

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
معاون بخش بین الملل بنیاد سینمایی فارابی درباره انتخاب درجستجوی فریده برای حضور در اسکار گفت: این نکته نشانه بلوغ و بالندگی سینمای ایران است که خودش را محصور به یک نوع معین و خاصی از سینما نکند و آن را در کلیت خود ببیند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : بهار نیوز تیتر برتر هنر نیوز

رائد فریدزاده در گفت وگویی با ایسنا به سوالاتی چون دلیل انتخاب این مستند، معرفی زودهنگام آن به اسکار و شایعاتی که درباره انتخاب این فیلم مطرح شده است، پاسخ داد.

در ادامه مشروحی از این گفت وگو را می خوانیم:

با توجه به اینکه امسال فیلم های داستانی خوبی در جشنواره داشتیم، انتخاب یک مستند ریسک بود، شما پیش بینی چنین بازتابی را از این انتخاب داشتید؟

هیات انتخاب جلسات مستمری داشت و تمام گزینه هایی را که ممکن بود تا هشت مهرماه اکران شوند و قابلیت حضور در این رویداد را داشته باشند، بررسی کرد و درنهایت به لیست سه فیلم رسید و در نهایت طی یک گفت وگوی جدی و با رای گیری که صورت گرفت، مستند درجست وجوی فریده به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار پذیرفته شد.

*چرا این بار زودتر از موعد و در حالیکه 45 روز از زمان معرفی باقی مانده بود، نماینده ایران معرفی شد؟

در سال های گذشته با کادری در اسکار همکاری می کردیم که بنیاد سینمایی فارابی را به عنوان یک نهاد مورد تایید می شناختند و هر سال برای معرفی آثار به ما مهلت بیشتری می دادند اما امسال این کادر تغییر کرد و مهلت برای معرفی آثار تمدید نشد. حتی برای معرفی اعضای هیات انتخاب دو روز فرصت داده شد و اعلام شد که اگر اعضا معرفی نشوند، سامانه مسدود خواهد شد.

سال های قبل ما از طریق ایمیل اعضا را معرفی و صورتجلسه امضا شده را ارسال می کردیم. اما امسال طی یک فرآیند طولانی که به شکل بر خط و آنلاین اتفاق می افتد، اعضا را معرفی کردیم. همین اتفاق هم درباره معرفی فیلم می افتد و فیلم باید در بازه زمانی که مشخص شده به دست اعضای آکادمی برسد.

مشکل دیگر این نکته است که ما مدتی است در ارسال و مراسلات دچار مشکل شده ایم و ارسال به آمریکا به راحتی امکان پذیر نیست و باید از طرق مختلفی صورت بگیرد و برای اینکه زمان را از دست ندهیم و زودتر به نتیجه برسیم، سریع تر فیلم را انتخاب و معرفی کردیم.

*ممکن است به دلیل تاخیر در سال های قبل، فیلمی به دست آکادمی نرسیده باشد؟

سال های گذشته زمان را برای ما تمدید می کردند، اما امسال به هر دلیلی این امر صورت نگرفت.

*تمدید مهلت فقط برای ایران اتفاق نیفتاده یا برای کشورهای دیگر هم روال کار به همین شکل بوده؟

من از شرایط سایر کشورها بی اطلاع هستم اما گفته شده خیلی از کشورها آثارشان را معرفی کرده اند.

*فیلمی که به اسکار معرفی می شود باید سابقه حضور موفقی در جشنواره های بین المللی داشته باشد، شاید انتخاب گزینه های دیگر، موفقیت های بیشتری در این زمینه داشتند، این گزینه در انتخاب شما تاثیر داشت؟

این نکته یکی از مواردی بود که دوستان لحاظ کردند و از پخش کننده هر کدام از این فیلم ها لیست حضورشان در جشنواره های بین المللی را دریافت کردیم و در جلسات قرائت شد و به عنوان یک موضوع جدی هم مورد بحث قرار گرفت. اما هیات انتخاب که کاملا هم حرفه ای بودند با سلایق متفاوت در جلسات بسیار جدی و معطوف به موضوع بحث می کردند که در نهایت به انتخاب درجست وجوی فریده رسیدند.

*برخی شایعات مطرح است که بین دو فیلم رقابت جدی بوده اما هیئت انتخاب تصمیم گرفته فیلمی خارج از این دو فیلم انتخاب کند تا درگیری پیش نیاید.

هر انتخابی که صورت می گرفت به طور قطع شایعاتی درباره آن مطرح می شد. در فهرست اولیه 10 فیلم کاندیدا شدند و در نهایت به 3 فیلم رسیدیم، فرایند انتخاب کاملا جمعی، دموکراتیک و برمبنای رای و خرد جمعی بود. از میان 10 فیلم انتخاب شده و در نهایت سه فیلم نهایی، هرکدام این شانس را داشتند که معرفی شوند و مباحثی هم در این باره مطرح شد. اما این شایعات مباحث حاشیه ای هستند. مهم این است که مباحث مطرح شده در جلسات جدی و حرفه ای بودند و هیئت انتخاب با رزومه ای مشخص چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور این فیلم را برگزیده اند و وقتی هیات انتخاب به چنین گزینه ای رسیده است، باید به نظرشان احترام گذاشت.

*در این هیات کسی بود که حرف آخر را بزند؟

خیر! همه اعضا به طور مساوی یک حق رای داشتند.

مستند درجست وجوی فریده با توجه به مضمون و کارگردانی چه ویژگی برای حضور در اسکار داشت؟

این نکته نشانه بلوغ و بالندگی سینمای ایران است که خودش را محصور به یک نوع معین و خاصی از سینما نکند و آن را در کلیت خود ببیند. موضوعی که شاید سال ها مغفول مانده و ما بر خلاف فیلم های داستانی که در چند سال اخیر اقبال بین الملل را کمتر تجربه کردند در عرصه مستند پیشرفت قابل توجهی داشتیم.

فکر می کنم هیاتی که سینمای حرفه ای ایران را به خوبی می شناسد و با چنین سابقه قابل توجهی، وقتی به یک فیلمی نگاه می کند تمام وجوه آن را مورد توجه قرار می دهد.

*شما به عنوان بخش بین الملل فارابی چه حمایتی از این فیلم خواهید داشت؟

قطعا ما جلساتی را با خانم نوبخت پخش کننده این فیلم خواهیم داشت و سعی خواهیم کرد شرایط خوبی را برای نماینده ایران فراهم کنیم تا حضور موفقی در این رویداد داشته باشد.

*امکان اکران در آمریکای شمالی هم وجود دارد؟

امیدواریم که پخش کننده فیلم با برنامه ریزی دقیق، امکان دیده شدن هر چه بیشتر آن را مهیا سازد.

*حرف پایانی؟

امیدورام این تب و تاب کمی فروکش کند و با متانت و آرامش بیشتری با این موضوع برخورد شود. قطعا همیشه نقدهایی مطرح است و نقد سازنده مورد استقبال قرار می گیرد اما گفته هایی که وجوه تخریبی دارند، فضایی برای امکان تامل و گفت و گو فراهم نخواهند کرد.

نمایش فیلم مستند در جستجوی فریده به کارگردانی و تهیه کنندگی آزاده موسوی و کوروش عطایی، چندی پیش در سامانه اینترنتی هاشور آغاز شده است و مخاطبان و علاقه مندان می توانند برای تماشای این فیلم در هر لحظه به ادرس www.hashure.com مراجعه کنند.

این فیلم درباره زنی به نام فریده است که چهل سال پیش در حرم امام رضا رها شده و بعد از انتقال به شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به هلند برده می شود. فریده که در طول این سال ها به خاطر ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانواده اش به وطن بازنگشته، چند سالی است از راه دور جستجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعی اش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر می کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی اند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند ... .

مستند در جستجوی فریده در جشنواره بین المللی سینما حقیقت جایزه بهترین فیلم هنر و تجربه، بهترین تدوین، بهترین موسیقی و جایزه ویژه دبیر را دریافت کرده است. همچنین جایزه بهترین فیلم مستند از بیستمین جشن سینمای ایران، دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از جشن مستقل سینمای مستند، بهترین مستند آکادمی سینما سینما و... را تا کنون از آن خود کند.

به گزارش ایسنا، در پی معرفی فیلم در جستجوی فریده به آکادمی اسکار بازتاب های مختلفی این انتخاب در فضای مجازی داشته است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

روزنامه جام جم: تعطیلات نوروز یعنی بیکاری، استراحت، گردش، بیدار ماندن تا نصفه شب، کیف کردن و اگر شد سینما رفتن و فیلم دیدن. از خوشگذرانی های این ایام که بگذریم، سینما رفتن هم برای اکثر مردم جزو تفریحاتی است که معمولا در این روز ها از آن غافل نمی شوند، اما هر که نداند اهالی سینما خوب می دانند که امسال چه نوروزی بر سینمای ایران گذشت. سیل و خسارات روحی و مالی ناشی از سیل نه تنها تعداد بیشماری از هموطنان مان را داغدار کرد بلکه سینمای ایران را هم تحت تاثیر خود قرار داد و سالن های سینما را در سکوت فرو برد. انگار مردم استان های در امان مانده از سیل هم خیلی حال و حوصله و روحیه تفریح را نداشتند.

همان طور که در جریان هستید، فیلم های متری شیش و نیم ، ژن خوک ، چهار انگشت ، رحمان 1400 ، پیشونی سفید 3 ، زندانی ها و غلامرضا تختی از چند روز مانده به تعطیلات نوروزی روی پرده رفتند و طبق آماری که تاکنون منتشر شده دو فیلم رحمان 1400 به کارگردانی منوچهر هادی و متری شیش و نیم به کارگردانی سعید روستایی در صدر جدول تعداد تماشاگران و میزان فروش قرار گرفته اند و فیلم غلامرضا تختی با وجود این که در جشنواره فیلم فجر مورد استقبال مردم و منتقدان قرار گرفت، اما نتوانست در گیشه فروش خوبی را رقم بزند.

قطعا کمتر کسی چنین گیشه ای را برای غلامرضا تختی پیش بینی می کرد و تقریبا همه بر این باور بودند فیلمی که از زندگی اسطوره کشتی و پهلوان ایرانی ساخته شده مورد استقبال قرار بگیرد که این طور نشد.

اما چرا؟ چرا تختی در گیشه شکست خورد؟ آیا تختی در قاب بهرام توکلی آن اسطوره ای نبود که مردم توقع اش را داشتند؟ آیا اصلا جنس این فیلم مناسب اکران نوروزی بود؟ آیا مناسبات غلط اکران و تعداد محدود سئانس ها باعث بروز چنین اتفاقی شد؟ یا.... در فضای مجازی که جنجال بر سر این فیلم زیاد بود و موافقان و مخالفان این فیلم رو در روی هم بر سر مواضع شان پافشاری می کردند. موافقان این فیلم جسارت کارگردان در بیان برخی نکات از زندگی تختی را پسندیدند و مخالفانش تختی بهرام توکلی را شخصیتی خنثی و منفعل و عاری از هرگونه جذابیت دانستند. به هر حال، ذائقه سینمایی عموم مردم تنزل پیدا کرده یا مردم هنوز که هنوز است نمی خواهند باور کنند اسطوره آسمانی شان زمینی بوده یا هر دلیل دیگری داشته باشد، اما واقعیت این است که فیلم تختی در گیشه شکست خورده و به قول معروف نتوانسته رگ خواب مخاطب را به دست بیاورد و حالا باید دید چرا؟!

تختی، تختی نبود

بهزاد عشقی، منتقد پیشکسوت سینما با تاکید بر این که فیلم غلامرضا تختی نتوانست چهره کاملی از یک اسطوره را به تصویر بکشد در گفتگو با جام جم توضیح داد: با قاطعیت می گویم که فیلم غلامرضا تختی نتوانست چهره کاملی از تختی را ارائه دهد. نه این که لزوما می بایست از تختی یک اسطوره بسازد، مشکل فیلم این است که حتی نمی تواند اسطوره زدایی کند. ما در قهرمانان اساطیری هم می بینیم که هر کدام بالاخره یک نقطه ضعفی دارند. نقطه ضعف اسفندیار چشمش است، نقطه ضعف آشیل پاشنه اش است و... یا حتی در قهرمانان تراژدی می بینیم که تراژدی شخصیت های شکسپیر از جایی شروع می شود که نقطه ضعف های درونی شان هاله قهرمانی شان را زیر سوال می برد. اتللو به عنوان یک سردار انسان یکه ای است، اما در زندگی واقعی به دلیل احساس حقارت و خودکم بینی فریب یاگو را می خورد و دزدمونا را به کام مرگ می فرستد، اما در فیلم غلامرضا تختی صرف نظر از مبحث اکران و تعداد محدود سئانس ها خود فیلم توانایی معرفی شایسته و کامل شخصیت تختی را ندارد. تماشاگران فیلم تختی، چه کسانی که مثل من تختی را در زمان خودش درک کرده اند و چه کسانی که تختی را در زمان خودش درک نکرده اند به طور کل نمی توانند با این فیلم ارتباط قابل قبولی برقرار کنند.

او ادامه داد: فیلم باید قائم به ذات باشد و تماشاگر را قانع کند. در صورتی که اگر تماشاگر هیچ پیش زمینه ای از این شخصیت نداشته باشد نمی تواند درکی از آن داشته باشد. ما بسیاری از شخصیت های اسطوره ای را از طریق سینما شناختیم تا تاریخ. به عنوان مثال من در زمان کودکی فیلم اسپارتاکوس را دیدم. در آن زمان هیچ شناختی از این شخصیت نداشتم، اما فیلم براساس عناصر شنیداری و دیداری و شخصیت پردازی هایش نه تن ها من را با این شخصیت آشنا کرد بلکه با تمدن روم و مناسبات سیاسی اجتماعی آن دوران هم آشنا کرد، اما شما تصور کنید فیلم غلامرضا تختی را یک انسان بدون هیچ زمینه ذهنی ببیند، به نظرتان می تواند درک درستی از این شخصیت تاریخی و مناسبات اجتماعی - سیاسی آن دوران داشته باشد؟ یک نوع محافظه کاری، سهل انگاری و بی توجهی به مبانی درام در این فیلم وجود دارد که کتمان ناپذیر است. تختی که من روی پرده می بینم تبدیل به یک شخصیت دراماتیک نمی شود. یکی از فراز های مهم زندگی تختی بخشی است که مربوط به زندگی سیاسی اش است که متاسفانه همه چیز در ابهام می گذرد. بسیاری از نام های بزرگ و تاریخی کشورمان در این فیلم تنها در حد یک اسم باقی می مانند. شما این فیلم را اگر در اروپا نشان دهید چه کسی متوجه می شود که طالقانی یا مصدق دقیقا چه نقشی در تاریخ این کشور یا زندگی تختی داشتند؟

یک شخصیت خنثی

عشقی خاطرنشان می کند: عشق فراز مهمی از زندگی تمام قهرمانان اساطیری است. به عبارت دیگر زندگی خصوصی قهرمانان نقش مهمی در تبدیل شخصیت واقعی آنان به یک شخصیت دراماتیک دارد که در فیلم غلامرضا تختی خیلی سایه وار از آن عبور می شود. من به عنوان کسی که تختی را در زمان خودش درک کرده کسی که روی پرده می بینم شخصیتی است خنثی که نه عاشق است و نه مبارز. در هنر های دراماتیک و داستانی شخصیت اصلی باید جذاب، کنش مند و پسندیده باشد تا تماشاگر او را دوست داشته باشد، اما این خصوصیات در این تختی نیست. ضمن این که به اعتقاد من در انتخاب بازیگر نقش تختی هم به اندازه کافی دقت نشده و صرفا به تطابق فیزیکی بازیگر با تختی توجه شده. در مجموع تماشاگر با تختی ارائه داده شده در این فیلم نمی تواند ارتباط برقرار کند، اگرچه فیلم از نظر اجرا، فضاسازی، تدوین، جلوه های تکنیکی و... این فیلم ویژگی های بارزی هم دارد.

این منتقد درباره گیشه وضعیت فروش این فیلم در گیشه سینما ها توضیح داد: تبلیغات شفاهی می توانست در گرایش مردم به سمت این فیلم موثر باشد که نشد و شاید بتوان گفت این از بدشانسی تختی بود که علی حاتمی در میانه ساخت فیلم تختی درگذشت، بهروز افخمی ادامه اش را بی معنا ساخت و توکلی هم که این فیلم را به این شکل ساخت.

او در ادامه در رابطه با وضعیت فروش این فیلم در اکران نوروزی می گوید: رقابت بین فیلم های اجتماعی و کمدی همیشه در تاریخ سینمای ایران وجود داشته. در نیمی از دهه 70 ملودرام های اجتماعی فروش بالایی داشته و در دهه 80 رقابت بین فیلم جدایی نادر از سیمین و اخراجی های 3 بالا گرفت که در نهایت مردم از جدایی نادر از سیمین بیشتر استقبال کردند. به عبارت دیگر در تاریخ سینمای ایران همیشه فیلم های کمدی جذابیت بیشتری داشته و یکی از انگیزه های مردم برای سینما رفتن، خندیدن بوده و هست. به همین نسبت هم البته ملودرام های اجتماعی، مخاطبان بالایی دارد. کمااین که الان فیلم متری شیش و نیم پا به پای رحمان 1400 می فروشد و اگر غلامرضا تختی و کلا اکثر فیلم های بیوگرافی از قهرمانان و اسطوره ها در سینمای ایران نمی فروشند مشکل از شیوه روایت و ساختار و پرداخت فیلم هاست که البته در این بین روایت های خوبی هم از جمله کمال الملک و امیرکبیر و... داریم. جمله معروفی است از لوکاژ، کارگردان لهستانی که بعضی از شخصیت ها ظرفیت درام دارند و بعضی ندارند و اتفاقا تختی از آن شخصیت هایی است که ظرفیت درام بسیاری دارد. از این منظر زندگی تختی بسیار دراماتیک است که این شخصیت با این که در حوزه اجتماع اسطوره است، اما در زندگی شخصی اش به رسمیت شناخته نمی شود. کمااین که شخصیت هایی مانند شاه لیر، مده آ، اتللو و هملت هم به این شکل بودند که خیلی خوب به تصویر کشیده شدند، اما در مورد تختی به این شکل نشد و لابد ملاحظاتی از سوی بازماندگان ایشان هم دخیل بوده.

یک تختی غیر سمپاتیک

محمدرضا کائینی، تاریخ پژوهشگر و منتقد هم در یادداشتی که در فضای مجازی منتشر کرده، این گونه نوشته که؛ پای نگارنده دیشب پس از مدت ها به سینما بازشد. برای دیدن فیلمی که بنابر آمار، یکی از کمترین میزان فروش را آن هم در اکران نوروزی داشته است؛ فیلم غلامرضا تختی. بی توجهی عمومی نسبت به این فیلم، به رغم همه جنجال ها و تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم چندماهه اخیر می تواند ناشی از دو چیز باشد؛ اول، واکنش مردم به تخریب یک اسطوره و دوم بی علاقگی آنان به این گونه موضوعات و اقبال به طنز های پوچ و دم دستی.

به هر روی، این پدیده نشان داد به رغم شلتاق فضای مجازی و همراهی نسبی رسانه ملی، جامعه به راه خود می رود و از این معرکه گیری ها کاملا برکنار مانده است، اما نکات قابل ذکر درباره این فیلم دو ساعته، به این قرار است:

قهرمان فیلم به هیچ روی سمپاتیک نیست و به رغم لبخند دائمی و بی منطق و البته پول گذاشتن مداوم کف دست مردم کوچه و بازار از برانگیختن علاقه مخاطب به خود ناتوان است. ریتم کند صحنه ها و کش دادن بیش از حد برخی سکانس ها خسته کننده است و به هیچ روی مخاطب را نمی گیرد. بدترین وجه فیلم، پژوهش تاریخی آن است که کاملا چنته خالی آن را نمایان کرده، چه این که:

اگر کسی حتی یک کتاب مجمل درباره تختی خوانده باشد، داستان های فیلم برای او ملال آور می نماید، در حالی که فیلمنامه نویس می توانست با استفاده از ماجرا های کمتر گفته شده زندگی پهلوان، قدری مخاطب را به وجد آورد.

دیدار تختی به همراه عده ای با دکتر مصدق در احمدآباد و آن هم پس از 28 مرداد، از اطلاعات ویژه فیلمنامه نویس است! چه آن که اولا: مصدق پس از کودتا سه سال در سلطنت آباد زندانی بود و ثانیا: پس از انتقال به احمدآباد نیز ممنوع الملاقات گشت!

به شهادت تاریخ، مصدق جز یک عکس نوشته کوتاه به مناسبت یکی از موفقیت های تختی در مسابقات، مکتوب دیگری برای وی ارسال نداشته است. با این حال فیلمنامه نویس دوست داشته برخلاف دستخط زیبای مصدق، یک عکس نگاشته مطول با خط خرچنگ قورباغه همراه با ذکری از حصر خانگی از سوی وی برای تختی ارسال شود!

دیدار تختی با طالقانی و تبادل قرآن و انگشتر در مسجد هدایت و یکی دو سال قبل از کنگره جبهه ملی انجام شده است. فیلمنامه نویس این دو را سر هم داده است، البته با تقدم دومی بر اولی!

فیلمنامه نویس به جای یک تحقیق دم دستی در به دست آوردن سخنرانی طالقانی در کنگره جبهه ملی دوم ترجیح داده تلفیقی از سخنرانی وی در اولین نمازجمعه تهران ونیز احیای کاخ سعد آباد در سال 1358 را به جای آن قالب بزند! و نهایتا آنچه گفتیم، اشارت به اندکی از بسیار بود و خبط های این روایت بیش از این موارد است.

لینک خبر :‌ تیتر برتر
سینما جریان | آیین نامه شورای هماهنگی تولید و اولویت های حمایتی سازمان سینمایی منتشر شد.

این آیین نامه که در 3 ماده در 31 تیرماه سال جاری به تایید حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی رسیده و لازم الاجرا شده است به منظور ارتقای محتوای محصولات و آثار فرهنگی و هنری و ضرورت هماهنگی و هم افزایی موسسات تابعه سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری ابلاغ شده است.

شورای هماهنگی تولید شامل رئیس سازمان سینمایی و یا نماینده تام الاختیار وی به عنوان رئیس شورا، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، دبیر جشنواره فیلم فجر، دو کارشناس فرهنگی- سینمایی به انتخاب رئیس سازمان و معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان دبیرمی شود.

وظایف این شورا عبارت است از:

انتخاب اولویت ها و موضوعات سالانه حمایتی، تطبیق آثار تولیدی و حمایت های موسسات با اولویت های اعلامی سازمان امور سینمایی، تصویب نهایی آثار تولیدی یا مشارکتی موسسات تابعه در چارچوب ضوابط مشخص شده.

در ماده سوم این آیین نامه که به ضوابط اختصاص دارد آمده است:

1-تخصیص 70 درصد از بودجه حمایتی موسسات در تولید آثار، مستلزم تایید عملکرد آنها در شورا در چارچوب اولویت های سالانه خواهد بود و در 30 درصد تخصیص ها نیازمند اخد مصوبه نیستند.
2- مشارکت بیش از 30 درصدی در بنیاد سینمایی فارابی و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در تولید آثار سینمایی نیازمند مصوبه شورا است.
3- بنیاد سینمای فارابی و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی موظفند حداقل 15 درصد از بودجه تولیدات خود را برای نگارش فیلمنامه اختصاص دهند.
4- اعضای هیات های انتخاب ارائه (پیچینگ) در جلسات فصلی دفاتر استانی انجمن سینمای جوانان به تایید این شورا می رسند. همچنین گزارش تجمیعی عملکرد دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران، هر فصل به شورا ارائه و در مورد تخصیص فصل بعد تصمیم گیری می شود.

این شورا در سلسله نشست هایی که به صورت مداوم برگزار کرده اولویت های حمایتی سازمان سینمایی را برای تولید آثار و مشارکت ها در سال جاری به شرح زیر اعلام کرد:

1. افزایش امید و اعتماد عمومی در جامعه با هدف تقویت سرمایه اجتماعی
2. تقویت عزت مندی و قدرت ملی با تاکید بر پیشرفت های کشور در حوزه های مختلف
3.توجه به نهاد خانواده با تاکید بر ارزش های اسلامی-ایرانی
4.مبارزه با فساد و بی عدالتی با هدف افزایش اعتماد عمومی

لینک خبر :‌ سینما جریان
هیئت داوران جشنواره کودک و نوجوان ترکیبی از پیشکسوتان در کنار جوان ترها و فعالان بخش های مختلف سینما در کنار تخصص های مرتبط و میان رشته ای است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان ، در آستانه آغاز سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان ، اسامی هیئت داوران بخش های مختلف جشنواره مشخص شده است.

در این میان اما، اسامی و ترکیب هیات داوران بخش ملی جشنواره فیلم کودک و نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که آثار حاضر در این بخش جشنواره به نوعی ویترین فیلم های کودک و نوجوان ساخته شده ایران در سال اخیر به حساب می آیند. از این نظر، انتخاب آثار برتر در رشته های مختلف که برعهده این هیئت داوران است، نوعی جهت دهی درباره سینمای کودک و نوجوان به حساب می آید که می تواند به تولید فیلم های سال جاری این سینما جهت دهد.

به طور معمول هیئت داوران بخش اصلی جشنواره های سینمایی ترکیبی متنوع از دست اندرکاران بخش های مختلف سینما در کنار متخصصانی از حوزه های بین رشته ای و مرتبط با موضوع و گروه سنی جشنواره انتخاب می شود؛ موضوعی که درباره سی و دومین دوره جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان هم صادق است.

با نگاهی به نام های حاضر در هیئت داوران می توان طیف متنوعی از فعالان حوزه سینمای کودک و نوجوان را در کنار تخصص های دیگر مشاهده کرد. ایرج طهماسب، امرالله احمدجو، غلامرضا رمضانی، ساره بیات، مرجان اشرفی زاده و حامد جعفری همگی از فعالان سینمای کودک و نوجوان یه حساب می آیند و هریک -اگر برای عموم مردم هم شناخته شده نباشند- در شاخه کاری خود شناخته شده و مطرح اند.

به طور مثال، ایرج طهماسب را سال هاست که با برنامه سازی برای کودکان در تلویزیون و فیلمسازی در سینما می شناسیم. زوج او و حمید جبلی، حداقل از ساخت فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله به این سو در دهه هفتاد، محبوب کودکان و حتی بزرگسالان شدند که این روند در سال های پس از آن با تولید فیلم های سینمایی چون کلاه قرمزی و سروناز و کلاه قرمزی و بچه ننه ادامه یافت. البته طهماسب در سال های اخیر، با کارگردانی و اجرای برنامه کلاه قرمزی به تلویزیون بازگشته و مخاطبان را ایام نوروز و اعیاد با کاراکترهای عروسکی جذاب و بی بدیلش مسحور خود کرده است.

در کنار نام سینماگران و داوری آثار از منظر سینما، قرارگیری دکتر محمدعلی مظاهری به عنوان یک متخصص روان شناسی کودک و رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، به هیات داوران جشنواره فیلم کودکان و نوجوان، نکته ای جالب توجه است. با وجود این که هر سینماگر در نگارش فیلمنامه و کارگردانی کار کودک و نوجوان، طبیعتا روحیات این گروه های سنی را در نظر می گیرد اما ممکن است جمع سینماگران در داوری اثر، تنها شاخصه های سینمایی را مورد بحث قرار دهند. این جاست که حضور یک روانشناس کودک می توان موضوعات تازه ای را به موضوعات گفتگوی هیئت داوران بیافزاید.

نکته مهم دیگر بهره گیری از با تجربه ها در کنار نیروهای تازه نفس و جوان است. از این نظر هم قرارگیری نام حامد جعفری ، تهیه کننده جوان اما موفق انیمیشن های سال های اخیر سینمای ایران، در کنار پیشکسوتان و باتجربه های عرصه سینما می تواند دیدگاه های روزآمد را به گفتگوهای اعضای هیئت داوران وارد کند. جعفری در چند سالی که در سینمای ایران به تهیه کنندگی مشغول است دو انیمیشن شاهزاده روم و فیلشاه را تولید کرده است. انیمیشن هایی که علاوه بر کیفیت بصری توانستند با در زمان اکران با مخاطبان فراوانی ارتباط برقرار کنند و پرفروش شوند. نکته قابل توجه دیگر درباره آثار تولیدی حامد جعفری، موفقیت او و تیمش در ارائه مفاهیم دینی در قالب داستان های مهیج و درگیرکننده -برای کودکان و بزرگسالان- بدون افتادن در ورطه شعار است؛ به طوری که برخلاف آثاری ساخته شده در سال های اخیر، مخاطب تا پایان، همراه فیلم می ماند و دلزده نمی شود.

شاید قرار گرفتن نام فیلمسازی چون امرالله احمدجو کارگردان سریال ماندگار روزی روزگاری ، در کنار فعالان حوزه کودک عجیب به نظر برسد اما با نگاهی به آثار این فیلمساز، آشنایی شگرف او با فرهنگ های بومی و استعداد بی بدیلش در به تصویر کشیدن زندگی مردمان بومی ایران در قالب فیلم و سریال، حضور او در هیئت داوران جشنواره کودک و نوجوان را معنادار می کند. از سوی دیگر جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان به عنوان رویدادی ملی، میعادگاه فیلمسازانی از سراسر کشور است که آثاری درباره کودکان و نوجوانان گوشه گوشه ایران ساخته اند. حضور امرالله احمدجو به عنوان کارگردانی با سابقه و بوم گرا در جمع هیئت داوران می تواند به توجه بیشتر به ویژگی های بوم شناختی آثار سینمایی منجر شود.

هیئت داوران جشنواره های سینمای معمولا یک تا دو بازیگر را در خود جای می دهند. بازیگر حاضر در هیئت داوران سی و دومین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان ساره بیات است. بیات که با نمایش فوق العاده خود در کنار شهاب حسینی در فیلم جدایی نادر از سیمین به عنوان بازیگری توانمند در سینمای ایران شناخته شد، پس از آن در نقش های و فیلم های فراوانی ظاهر شد. تنوع کاراکترهایی که این بازیگر در سال های اخیر پذیرفته، از ویژگی های جالب توجه کارنامه کاری او به حساب می آید. موضوعی که می تواند در داوری کاراکترهای آثار جشنواره کودک و نوجوان -با تنوع قومی و فرهنگی متنوع آن ها- بسیار موثر واقع شود.

فعالیت جاری در سینمای کودک و نوجوان دیگر ویژگی لازم برای اعضای هیئت داوران سی و دومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان است. هیئیت داوران یک جشنواره سینمایی ممکن است نام های بزرگی داشته باشد، اما این نام ها زمانی می توانند قضاوت درستی از آثار ارائه کنند که با واقعیت های جاری آن حوزه سینمایی از نزدیک آشنا باشند. لازمه این امر فعالیت جاری در این حوزه است. غلامرضا رمضانی و مرجان اشرفی زاده دو عضو داور جشنواره کودک و نوجوان هستند که فعالیت سینمایی جاری آن ها به طور کامل با موضوع جشنواره مرتبط است. رمضانی همین روزها فیلم نوجوانانه ضربه فنی را به تهیه کنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی پرده دارد.

گفتنی است سی و دومین دوره جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان، به دبیری علیرضا تابش از بیست و هشت مرداد تا چهار شهریور در اصفهان برگزار می شود.

پایان پیام/ 14

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
کارگردان فیلم جانان با گلایه از اینکه تمام فیلم های روی پرده را فیلم های تجاری پر کرده است، گفت: در چنین شرایطی، سینمای مستقلی که می خواهد روی مسائل اخلاقی سرمایه گذاری کند، توانش را ندارد. تمام فیلم های روی پرده سینماها را فیلم های تجاری پر کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

کامران قدکچیان که در نشست خبری اکران فیلم جانان در پردیس سینمایی ویلاژتوریست مشهد به پرسشهای خبرنگاران پاسخ می گفت و درباره وضعیت اکران فیلم ها با تاکید بر اینکه همه فیلم ها باید با تعادل در اکران چیده شوند، اظهار داشت: الان چیدمان به سمتی رفته که فیلم های تجاری روی پرده سینماهاست و این برای عده ای از تهیه کنندگان تبدیل به بیزینس شده است.

وی با بیان اینکه مافیا و باندبازی برای اکران فیلم های پولساز اتفاق می افتد گفت: تمام اعیاد و زمان هایی که فیلم می تواند درخشش بیشتری داشته باشد توسط فیلم های خاصی مصادره می شود متاسفانه مدیران فرهنگی و وزارت ارشاد، پشت این ماجرا می ایستند چون می خواهند پایان سال بیلان فروش بالای سینمای ایران را بدهند اما هیچ وقت کیفیت سینمای ایران برایشان مهم نبوده است فقط می خواهند رقم و عدد بدهند که چقدر فروش دارد، مسبب نابسامانی ها و شرایط فعلی سینمای ایران، مدیران فرهنگی و وزارت ارشاد هستند.

او افزود: هیچوقت در دهه شصت یا هفتاد مافیای اکران نداشتیم بلکه فیلم ها براساس کیفیت شان درجه بندی و در اکران ها تقسیم بندی می شدند، آن زمان فیلم ها به صورت متعادل پخش می شد ولی الان شرایط فرق کرده و همه به فکر این هستند که سالنهای سینما فروش بیشتری داشته باشد، البته که سینماها به این فروش نیاز دارند اما باید محصولاتی متنوع را هم بفروشند.

* فیلمی متفاوت از فیلم های روی پرده ساختم

قدکچیان درباره فاصله 7 ساله ای که بین اکران فیلم قبلی و فیلم جدیدش داشته گفت: من کم کار نشدم و در این سالها کار کردم. فیلم جنون را پشت اکران دارم که امیدوارم در آینده ای نزدیک اکران شود. در این مدت هم روی ساخت سریالی کار می کردم و مشغول فعالیت تئاتری بودم بنابراین کم کار نبودم.

او درباره ایده ساخت فیلم جانان توضیح داد: جای آقای نجیبی تهیه کننده فیلم خالی است و به واقع ایشان فرد نجیب و محترمی هستند که همکاری کردند تا بتوانیم فیلمی متفاوت از فیلم های روی پرده بسازیم منظورم کیفیت فیلم نیست بلکه نوع فیلم است، فیلم هایی که مدتی است به فراموشی سپرده شده اند. الان فیلم های سرگرم کننده روی پرده، بیشتر در ژانر کمدی هستند که الفاظ اروتیک و غیرمعمول در آنها بکار می رود به همین جهت من فیلم جانان را خیلی دوست دارم چون از این منظر با فیلم های دیگر روی پرده متفاوت است.

* فیلم هایی همچون جانان هیچوقت شرایط اکران خوبی ندارند

قدکچیان درباره شرایط اکران فیلم و فروش ضعیف جانان در گیشه گفت: این نوع فیلم ها هیچوقت شرایط اکران خوبی ندارند و همیشه حالشان بد است. آنقدر فیلم های مفرح در مخاطب رسوخ کرده است که برخی از عادات خوب و رسوم ایرانی را فراموش کردیم مثل اینکه امروز فارسی حرف نمی زنیم، گفتگوهایی که از رهگذرها در خیابان می شنوید، ایرانی نیست گویی با زبان دیگری حرف می زنند، متاسفانه جوانان و بچه های ما خشن شده اند و مهربانی را فراموش کرده اند، عشق و مهربانی که در سنت های ما وجود داشته و باید به نسل جدید منتقل می شد، از یاد رفته است به همین دلیل لازم دیدم که گوشزد کردن عشق و وفاداری مهم است.

او با بیان اینکه فیلمش، اثری متفاوت تر از فیلم های روی پرده سینماهاست، خاطرنشان کرد: مردم به تفریح و سرگرمی احتیاج دارند ولی به چه قیمتی؟ به قیمت از دست دادن اخلاق یا مهربانی؟

وی یادآور شد: زمانی که قرار بود با آقای نجیبی، تهیه کننده کار همکاری کنم به ایشان گفتم که اگر هدف شما بیزینس است، فیلمنامه را عوض کنیم ولی ایشان گفتند که فیلمنامه را دوست دارند، همان زمان هم عاقبت کار را می دانستیم که شاید، فروش بالایی نداشته باشد، با علم این موضوع، فیلم را ساختیم با این اینکه فروش فیلم راضی کننده نیست اما از ساخت آن اصلا پشیمان نیستیم.

قدکچیان درباره انتخاب امین حیایی به عنوان بازیگر نقش اول فیلم برای بالا رفتن احتمال فروش بیشتر، توضیح داد: وقتی فیلمی در چرخه فعلی سینمای ایران اکران شود حتما باید ستاره داشته باشد تا برای اکران عرضه شود، اگر فیلمی بدون ستاره باشد در گروه هنر و تجربه اکران می شود و نهایتا چند سالن محدود به شما می دهند. ضمن اینکه من هیچوقت فیلمهایم را بدون ستاره نساختم و همیشه از بازیگران حرفه ای استفاده کردم بهرحال ستاره ها، بهره اش را برای خود سینما می آورند.

وی درباره کار جدیدش هم گفت: چند فیلمنامه را در بایگانی دارم و دنبال سرمایه گذار هستم اما هنوز قطعی نیست. ضمن اینکه فیلم جنون هم آماده نمایش است، این فیلم در ژانر ترس است، آنهم ژانر وحشت ایرانی و نه هالیوودی که ژانر جدیدی در سینمای ایران به شمار می رود.

او درباره اینکه اگر این فیلم در زمان ساختش که 4 سال پیش بود، اکران می شد احتمال فروش بیشترش داشت، عنوان کرد: موضوع فیلم ما بیات نمی شود ولی برخی فیلم ها موضوعشان بیات شود. بنظرم اگر مردم فیلم را ببیند راضی از سینما بیرون می روند.

او آینده سینمای ایران را روشن توصیف کرد و یادآور شد: جوانانی که وارد عرصه فیلمسازی شده اند بسیار خوش فکر و بااستعداد هستند و اگر در مسیر درستی قرار بگیرد، نوید بخش آینده روشنی برای سینما هستند.

او درباره انتخاب فیلم در جستجوی فریده به نمایندگی از سینمای ایران برای اسکار 2020 گفت: با وجود اینکه فیلم خوبی است اما بنظرم انتخاب غلطی برای اسکار بود چون این فیلم مستند است ولی بخاطر غیض و رقابتی که بین دو فیلم اتفاق افتاد، به رای سومی رسیدند که رای غلطی بود.

* این فیلم فضای متفاوتی نسبت به فیلم های سیاه نمایی که این روزها ساخته می شود، دارد

مژگان بیات، بازیگر نقش اول زن فیلم جانان درباره پذیرش پیشنهاد بازی در این فیلم گفت: این فیلم فضای متفاوتی نسبت به فیلم های سیاه نمایی که این روزها ساخته می شود، دارد. درست است که سینمایی تریبونی برای گفتن مشکلات جامعه است اما وقتی بیش از حد این مشکلات گفته شود، با توجه به شرایط اقتصادی سخت کنونی، حال مردم را بد می کند.

او افزود: فیلم هایی که نویدی از امید و عشق به مردم می دهند و آن هم در جامعه امروز ما که از عشق و دوست داشتن فاصله گرفته، فیلم های ارزشمندی هستند و جانان هم مثل خود عشق است. عشق، کلمه ای ساده اما پرمحتواست. جانان به ظاهر عاشقانه ای آرام و ساده است اما وقتی به عمق فیلم پی ببرید مفاهیمی همچون وفاداری و محبت در آن موج می زند. خوشبختانه در این فیلم با کمک آقای قدکچیان و آقای امین حیایی که پارتنر بسیار خوبی بودند، تا جایی که توانستم حس و حال جانان را در راستای اهداف فیلم در بیاورم.

بیات با بیان اینکه این فیلم دوازدهمین کار سینمایی او است، خاطرنشان کرد: جامعه امروز ما نیاز به عشق دارد و بازی در فیلمی که مرا با مقوله عشق درگیر کند برایم جذاب بود. ایفای نقش شخصیتی که برای رسیدن به هدفش تلاش می کند برایم جذابیت داشت، همیشه دوست داشتم که بتوانم به مردم کمک کنم و امیدوارم با نقش آفرینی در فیلم های اینچنینی که حال مردم را خوب می کند، به رسالتم عمل کنم.

او تاکید کرد: من هیچوقت برای دستمزد نقش هایم را انتخاب نکردم، متاسفانه امروز بسیاری از بازیگران دغدغه دستمزد دارند در حالیکه هنر، دستمزد ندارد بلکه با احساس آدم ها درگیر می شود.

این بازیگر درباره حرفهایی درباره رابطه های غیراخلاقی در پشت پرده سینما گفته می شود، توضیح داد: متاسفانه این مسائل نه فقط در سینما که در شغل های دیگر هم وجود دارد ولی چون سینما، ویترین نمایان تر و شفاف تری دارد، چنین مسائلی نمود بیشتری پیدا می کند مثلا باندبازی و رابطه برای انتخاب نقش ها وجود دارد مثل هر جای دیگری اما سینما در دید جامعه است.

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون کشورمان با بیان اینکه بیکاری و کم کاری بازیگران و به خصوص بازیگران پیشکسوت در سال های اخیر تشدید شده است، می گوید: یکی از مشکلات تولیدات سینمایی و تلویزیونی سال های اخیر این است که به جای بازیگران حرفه ای سراغ بازیگران آماتور می روند و به بهانه بازیگر- اسپانسرینگ نقش ها را می فروشند و همین باعث کم کاری و بیکاری بازیگران حرفه ای می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: هوشنگ توکلی، در گفتگو با جوان با بیان اینکه بیکاری همه حرفه ای ها را آزار می دهد، گفت: اغلب بازیگران حرفه ای در مهجوریت به سر می برند، چون نیرو های آماتوری که برای نقش گرفتن پول خرج می کنند در اولویت هستند. اگر می بینید که کیفیت فیلم ها و سریال های ما پایین آمده یک دلیلش همین دوری حرفه ای هاست. شما فیلم ها و سریال های ماندگار را مرور کنید. در هیچ کدام از این آثار حتی یک بازیگر آماتور نمی بینید و همه حرفه ای هستند.

بازیگر سریال های میرزا کوچک خان و زیر تیغ ادامه داد: حرفه ای گرایی به معنای حذف جوانان نیست بلکه اتفاقاً باید جوانان مستعد و باسواد را جذب کرد. جوانانی که درس بازیگری خوانده اند یا تجربه سال ها فعالیت در تئاتر را دارند باید وارد کار شوند و اتفاقاً دستمزد خوب هم بگیرند، چون آینده سازند. توکلی خاطرنشان ساخت: آخر فکر کنید که این جوان هایی که درس بازیگری را خوانده اند و پول هم ندارند که نقش بخرند (!) چه کار باید کنند؟ آخر چه اتفاقی می افتد که نیرو های مستعد مملکتی نمی توانند کار کنند؟ چرا کسی به فکر این جوانان تشنه بازیگری نیست؟ خودم در هر کاری که طرف مشورت قرار گرفته ام بر لزوم استفاده از جوانان تأکید کرده ام ولی شرایط سینما و تلویزیون طوری شده که باید آرزوی یک معجزه را برای جوانان داشته باشیم.

بازیگر نفوذی و دلخون با اشاره به آمار بالای بیکاری در جوانان بیان داشت: جوانان بیشتر از میانسالان به کار احتیاج دارند، چون دوست دارند باروری خود را ببینند و بدشان می آید دستشان در جیب والدین باشد. باید آرزو کنیم که یک اتفاق خوب بیفتد و این جوان ها با امنیت بیشتری زندگی کنند. بیکاری که بود و الان هم افزایش قیمت ها بر این مشکلات افزوده است. امیدوارم هر چه زودتر یک معجزه خوب اتفاق بیفتد. هوشنگ توکلی درباره ارتباط مستقیم کیفیت بازیگری با کیفیت محصولات نمایشی گفت: شخصاً از تولیدات تلویزیون و سینما ناراضی هستم، البته نه به خاطر اینکه خودم کم کارم بلکه به خاطر افت محسوس کیفیت بازیگری. چرا اغلب فیلم ها و سریال هایمان سهل الوصول و سطحی شده اند؟ جز این است که استخوان بندی کار که بازیگری است را درست نمی چینند؟ بازیگر حرفه ای یک متن متوسط را به متن خوب بدل می کند ولی بازی های باسمه ای موجب نزول متن می شود. هوشنگ توکلی که نزدیک چهار دهه است فعالیت بازیگری دارد با بیان اینکه فیلمسازان باید از اجتماع بیرونی الهام بگیرند، تأکید کرد: این همه مشکل و گرفتاری اقتصادی در جامعه وجود دارد ولی یک درام یا کمدی جاندار و درست و حسابی درباره این گرفتاری ها نمی بینیم. چرا جز این است که روزمرگی آفت تولیدات شده و همه فقط می خواهند به هر قیمتی شده و با هر کیفیتی محصول تولید کنند و در این میان نه روزآمد بودن متن مهم است و نه کیفیت بازیگری.

توکلی ادامه داد: متن ضعیف و کهنه یکی از دلایل افت بازیگری است، چون به زحمت بتوان بازیگران حرفه ای را راضی کرد با متن های ضعیف کار کنند. بازیگر حرفه ای آبرویش را بی خود و بی جهت به تاراج نمی دهد و به شکمش سنگ می بندد ولی زیر بار اجرای متن بد نمی رود. باز اگر متن متوسط باشد می شود رویش کار کرد ولی متن ضعیف به سختی بازیگر حرفه ای را به اجرا ترغیب می کند.

توکلی که سابقه کارگردانی آثاری تلویزیونی همچون مدرس و راویان اخبار را در کارنامه دارد با مخاطب قرار دادن مدیران فرهنگی گفت: اینکه دولت مدام کلی بودجه میلیاردی صرف فرهنگ می کند به کنار ولی از این بودجه چقدرش صرف ایجاد اشتغال و حمایت از جوانان می شود؟ اگر بودجه مملکت صرف جوانان نشود چه فایده دارد؟ باید به جوانان دلگرمی داد و کاری کرد که جوانان باانگیزه در وطن خود بمانند و کار کنند. مدیران فرهنگی باید برای تمام جوانان مستعد و باانرژی مجال کار ایجاد کنند.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
سینماآنلاین: امیرتاجیک، مدیر سابق شبکه مستند سیما و عضو هیات داوری یازدهمین جشنواره سینما حقیقت در خصوص انتخاب فیلم مستند در جستجوی فریده به نمایندگی کشورمان برای حضور در مراسم اسکار 2020 گفت: این انتخاب اتفاقی نادر و گامی به جلو برای سینمای مستند کشور محسوب می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ؛ امیرتاجیک، مدیر سابق شبکه مستند سیما و عضو هیات داوری یازدهمین جشنواره سینما حقیقت در خصوص انتخاب فیلم مستند در جست وجوی فریده به نمایندگی کشورمان برای حضور در مراسم اسکار 2020 گفت: "این انتخاب اتفاقی نادر و گامی به جلو برای سینمای مستند کشور محسوب می شود. در جست وجوی فریده فیلمی است که با تلاش گروهی از جوانان خلاق و خبره این عرصه تولید شده و امروز سینمای کشورمان را در اسکار نمایندگی می کند"

تاجیک با اشاره به اهمیت سینمای مستند در کشورهای توسعه یافته افزود: "فراموش نکنیم که میزان تولید فیلم های مستند در کشورهای پیشرفته، یکی از معیارهای سنجش دموکراسی در این کشورهاست. بحمدالله امروز در ایران اسلامی، و با تلاش هنرمندان این عرصه، شاهد تولید بیش از سه هزار فیلم مستند در کشورمان هستیم که از قضا اکثر آنها با سرمایه شخصی و بدون دریافت کوچکترین حمایتی از مراکز حمایتی تولید می شوند."

او با ابراز خوشحالی از فرصت حضور این مستند در اسکار تصریح کرد: در جست وجوی فریده از مرحله پیش تولید یک روال کاملا حرفه ای و مطابق با استاندارهای بین المللی را طی کرد و این روال در طول تولید و پسا تولید نیز ادامه یافت. این فیلم نه تنها در فرم و محتوا دارای ظرفیت بالایی ست بلکه در به تصویر کشیدن بخشی از لایه های زیرین فرهنگ ایرانی نیز موفق عمل کرده است."

عضو هیات انتخاب یازدهمین جشنواره سینما حقیقت با اشاره به حضور خود در این هیأت انتخاب و دیده شدن این فیلم مستند اشاره کرد و افزود: در جست وجوی فریده جز فیلم هایی بود که نه تنها به صورت کامل توسط داوران دیده شد، بلکه به دلیل کیفیت تولید و محتوا، داوران را مشغول خود کرد و این اتفاق مبارکی بود که در جشنواره های دیگر نیز شاهد بودیم موفقیت های بیشتری به دست آورد"

تاجیک درباره اینکه چه اتفاقی در اسکار برای نماینده ایران خواهد افتاد، گفت: "این فیلم به لحاظ کارگردانی، فرم و محتوا شانس بالایی برای جلب نظر داوران اسکار دارد؛ اما آنچه مهم تر است، فتح بابی است که در معرفی یک اثر مستند به عنوان نماینده سینمای کشورمان در اسکار شده است. امیدوارم سینمای مستند با تلاش جوانان خلاق و مستعد این حوزه، روز به روز شاهد بالندگی بیشتر باشد."

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
کارگردان فیلم سینمایی جانان با انتقاد از نحوه اکران فیلم های سینمایی، مسبب اصلی نابسامانی سینمای ایران را مدیران فرهنگی وزارت ارشاد دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجو راهنمای سفرمن خبر فوری مشهد فوری

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، کامران قدکچیان شامگاه گذشته در نشست خبری اکران فیلم جانان که در پردیس سینمایی ویلاژتوریست مشهد برگزار شد، با انتقاد از نحوه اکران فیلم ها، گفت: امروزه چیدمان اکران فیلم ها به نحوی صورت گرفته که فیلم های تجاری در سینماها اکران می شود و این مسئله برای برخی از افراد به تجارت تبدیل شده است.

کارگردان فیلم سینمایی جانان اظهار کرد: مافیا و باندبازی برای اکران فیلم های پولساز وجود دارد و در بهترین زمان های اکران همچون اعیاد و مراسم خاص، سینماها برای عده خاصی مصادره شده است.

وی با انتقاد از حمایت مدیران فرهنگی وزارت ارشاد از این مسئله، افزود: متاسفانه مدیران فرهنگی و وزارت ارشاد، پشت این ماجرا می ایستند، چراکه قصد دارند پایان سال از فروش بالای سینمای ایران بگویند و هیچ گاه کیفیت سینما برای آنها مهم نبوده، بنابراین، مسبب اصلی نابه سامانی های سینمای ایران مدیران فرهنگی وزارت ارشاد هستند.

قدکچیان یادآور شد: ما هیچ گاه در دهه 60 یا 70 مافیای اکران نداشتیم و فیلم ها براساس کیفیت درجه بندی و در اکران ها تقسیم بندی می شدند.

کارگردان فیلم سینمایی جانان با بیان اینکه در دهه 60 و 70 اکران فیلم ها به صورت متعادل صورت می گرفت، خاطرنشان کرد: متاسفانه اکنون شرایط با قبل متفاوت شده و فکر فروش بیشتر سالن های سینمایی برای همه اهمیت بیشتری دارد، هر چند سینما به فروش نیاز دارد، اما باید محصولات متنوعی هم داشته باشد.

وی بیان کرد: فیلم سینمایی جنون در نوبت اکران قرار دارد و ساخت سریال و فعالیت های تئاتری هم از کم کاری من جلوگیری کرده است.

قدکچیان با اشاره به ساخت متفاوت فیلم سینمایی جانان ، خاطرنشان کرد: اکنون فیلم های سرگرم کننده روی پرده، بیشتر در ژانر کمدی هستند که الفاظ غیرمعمول در آنها به کار می رود، به همین جهت من فیلم سینمایی جانان را خیلی دوست دارم، چون از این منظر با فیلم های دیگر روی پرده متفاوت است.

کارگردان فیلم سینمایی جانان در خصوص این فیلم اظهار کرد: این نوع فیلم ها هیچ گاه شرایط اکران خوبی نداشته و همیشه حال شان بد است، آنقدر فیلم های مفرح در مخاطب رسوخ کرده که برخی از عادات خوب و رسوم ایرانی را فراموش کردیم.

وی در خصوص انتخاب امین حیایی به عنوان بازیگر نقش اول فیلم برای بالا رفتن احتمال فروش بیشتر، تصریح کرد: فیلمی که در چرخه فعلی سینمای ایران اکران می شود حتما برای عرضه باید ستاره داشته باشد، اگر فیلمی بدون ستاره باشد در گروه هنر و تجربه اکران می شود و نهایتا چند سالن محدود به شما می دهند، من هیچ وقت فیلم هایم را بدون ستاره نساختم و همیشه از بازیگران حرفه ای استفاده کردم، بهرحال ستاره ها، بهره اش را برای سینما می آورند.

قدکچیان از ساخت اثری جدید خبر داد و گفت: چند فیلمنامه را در بایگانی دارم و دنبال سرمایه گذار هستم، اما هنوز قطعی نیست، ضمن اینکه فیلم جنون هم آماده نمایش است، این فیلم در ژانر وحشت ایرانی بوده نه هالیوودی که ژانر جدیدی در سینمای ایران به شمار می رود.

کارگردان فیلم "جانان" با بیان اینکه جوانا با استعداد و خوش فکری وارد عرصه ساخت فیلم شده اند، خاطرنشان کرد: این افراد اگر در مسیر درستی قرار بگیرند، نویدبخش آینده روشنی برای سینما هستند.

جانان به ظاهر عاشقانه ای آرام و ساده است

بازیگر نقش اول زن فیلم سینمایی جانان نیز در ادامه این نشست فضای این فیلم سینمایی را با سیاه نمایی حاکم بر فیلم های امروز سینما متفاوت دانست و گفت: درست است که سینمایی تریبونی برای گفتن مشکلات جامعه است، اما وقتی بیش از حد این مشکلات گفته شود، با توجه به شرایط اقتصادی سخت کنونی، حال مردم را بد می کند.

مژگان بیات با اشاره به اینکه فیلم هایی که نویدی از امید و عشق به مردم می دهند، بسیار ارزشمند هستند، اظهار کرد: فیلم جانان هم مانند خود عشق است، عشق، کلمه ای ساده، اما پرمحتوا است، جانان به ظاهر عاشقانه ای آرام و ساده بوده، اما وقتی به عمق فیلم پی ببرید، مفاهیمی همچون وفاداری و محبت در آن موج می زند.

وی متذکر شد: جامعه امروز ما نیاز به عشق دارد و بازی در فیلمی که مرا با مقوله عشق درگیر کند برایم جذاب بود.

بازیگر فیلم جانان با بیان اینکه ایفای نقش شخصیتی که برای رسیدن به هدفش تلاش می کند برایم جذابیت داشت، تاکید کرد: همیشه دوست داشتم که بتوانم به مردم کمک کنم و امیدوارم با نقش آفرینی در فیلم های اینچنینی که حال مردم را خوب میکند، به رسالتم عمل کنم.

بیات خود را فردی معرفی کرد که برای دستمزد نقش انتخاب نکرده است، یادآور شد: متاسفانه امروز بسیاری از بازیگران دغدغه دستمزد دارند، در حالی که هنر، دستمزد ندارد، بلکه با احساس آدم ها درگیر می شود.

انتهای پیام/ 70061

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
در هفته ای که گذشت بخش اول مصاحبه گیتی قاسمی را از نظر گذراندید. در بخش دوم این گفت وگو گیتی قاسمی از بازیگری در سینما گفت و با اشاره به فضای مسموم انتخاب بازیگران در سینما تأکید کرد که نبودن در هیچ باند و گروهی باعث شده تا امروز به آن چیز که به عنوان بازیگر مستحقش بوده نرسد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

این روزها قطعاً گیتی قاسمی را می توان یکی از پرکارترین بازیگران سینما دانست اما تا امروز او بیش از هر چیز در نقش های مکمل ایفای نقش کرده و به تازگی با بازی در سریال سال های دور از خانه توجهات بسیاری را به خود جلب کرده و در گفت وگو با خبرنگار برنا ، از برنامه های آینده اش و وضعیت بازیگری در سینما و تلویزیون می گوید.

اصولا در بازیگری کارنامه خوبی دارید و حتی با فیلم هایی چون سد معبر و ویلایی ها در جشنواره مطرح شدید و بازی شما تحسین همگان را برانگیخت. در حقیقت می توان گفت مسیری درست را تا رسیدن به اتفاقات خوب طی کردید. با این حال من معتقد هستم دیر کشف شدید. علت چیست؟ !

این سوال بارها از من پرسیده شده و خودم خیلی فکر کردم شاید به این دلیل است که من در هیچ تیمی نبودم. البته هیچ علاقه ای به بودن در تیم ها ندارم و در آینده نیز در هیچ تیمی نخواهم بود، با هر گروهی که کار کردم دعوت به کار شدم و برای بدست آوردن نقش مجیز هیچ شخص، گروه و تیمی را نگفته ام و نخواهم گفت اما متوجه شدم این روزها اشخاصی با مجیز گویی به نقش های دلخواهشان دست پیدا می کنند. تا الان با هر فردی که همکاری داشته ام اهل باند و باند بازی نبوده اند و به کیفیت کار بازیگر اهمیت داده اند. متأسفانه مجیز گویی این روزها بسیار مد شده است ولی به راحتی می توان فهمید چه کسی در حال دروغگویی است و برای بدست آوردن نقش چنین حرف هایی می زند. نکته جالب توجه این است که بعضی از افراد در سینما مجیزگویی را دوست دارند به طوری که اگر قرار باشد بین گیتی قاسمی و فرد دیگری که قربان صدقه کارگردان می رود یک نفر را انتخاب کنند بعضی از افراد ترجیح می دهد آن کسی که مجیز گویی می کند در فیلمش بازی کند. ولی همه اینگونه نیستند و خوشبختانه کارگردانانی که با آنها کار کردم اهل مجیزگویی نبوده اند.

متأسفانه برای من پیش آمده وقتی در مورد مسائل مالی بحثی مطرح کرده ام یا در مورد کم و زیاد شدن و کیفیت نقش و یا عدم حفظ شأن هنری خود صحبت کرده ام اولین کاری که انجام می دهند راه های ارتباطی من را با خودشان کاملاً قطع می کنند و اگر به این مسأله اصرار بیشتری داشته باشید اتفاق خنده دارتری رخ می دهد که من شاهدش بودم و علاوه بر اینکه از سوی کارگردان پیغام های توهین آمیز دریافت کردم اسم خودم را نیز در بین عوامل فیلم دیگر نمی بینم.

تا امروز 10 فیلم سینمایی بازی کردم؛ بیشتر نقش هایم در فیلم ها نقش های مکمل تاثیرگذار بوده ولی حدود 4 یا 5 فیلم نیز شأن هنری من حفظ نشده است. در یکی از فیلم ها نسبت به اینکه سر موعد مقرر دستمزد من پرداخت نشده بود اعتراض داشتم یا در فیلمی دیگر ستاره های دیگری حضور داشتند و فقط اسم ستاره ها را روی پوسترها زده بودند و اسم من عنوان نشده بود، هر چند که وقتی شما اسم 3 ستاره فیلمت را درج می کنی اگر اسم یک بازیگر دیگرت را عنوان کنی به تو ضرری نمی رسد و حتی ممکن است تعداد مخاطبان فیلمت بیشتر شود اما این کار را نمی کنند و به کاری که انجام داده ای احترام نمی گذارند.

زمانی اگر از یک بازیگر می پرسیدید که چرا به اندازه ای که فعالیت داشته ای مطرح نشده ای، دلیل این اتفاق را عدم حضور در مهمانی ها و روابط می دانست، این جواب برای من دور از واقعیت به نظر می رسید اما امروز متوجه شدم که کاملاً درست است و این پاسخ کاملاً واقعیت دارد. گروهی خاص در یک مهمانی در مکانی مشخص حضور دارند که انتخاب هایشان در این مهمانی ها انجام می شود و چون من علاقه ای به حضور در این مهمانی ها ندارم قطعاً نمی توانم به اندازه آنها مطرح شوم چرا که در هیچ باند و گروهی نیستم.

انتخاب هایی که کارگردان ها برای همکاری با من داشته اند انتخاب هایی درست بوده، به عنوان مثال می توان مجید صالحی را عنوان کرد که من را برای نقش خاله خاور انتخاب کرد. من در فیلم کلمبوس با مجید صالحی همبازی بودم، بازی من را در این فیلم دید که مورد توجهش قرار گرفت و پیشنهاد حضور در سال های دور از خانه را به من داد و من نیز سعی کردم پاسخ خوبی به اعتماد مجید صالحی بدهم. من همیشه در برابر نقش هایی بزرگ تر از سنم مقاومت می کنم اما این نقش به دلیل بار کمدی اش نظر من را به خود جلب کرد و دلیل دیگری که نقش خاله خاور را در سال های دور از خانه پذیرفتم ایستادگی و حمایت مجید صالحی در انتخاب من بود.

دانش اقباشاوی نیز من را برای بازی در مینی سریالی انتخاب کرد که جزو یکی از بهترین کارهای من در پرونده هنری ام است و به بازی در این سریال افتخار میکنم. این فرد در جشنواره فیلم فجر بازی من را در سد معبر دیده بود و بعد پیگیر شده بود تا شخصی که در فیلم سد معبر نقش همسر نادر فلاح را بازی میکرد پیدا کند. من اینگونه روابط را درست می دانم، روابطی که بر اساس معرفی من از طریق بازی ام انجام شده و در واقع بازی من معرف من به کارگردان ها برای انتخابم است.

پیش از این شما را بیشتر در نقش های جدی و کوتاه می دیدیم اما در سال های دور از خانه نقشی پررنگ تر اما کمدی بازی کردید، در آینده شما را بیشتر در چه نقش هایی خواهیم دید؟

تصمیم دارم در نقش هایی که کوتاه نباشد و جای کار بیشتری دارد بازی کنم؛ اما اگر نقش کوتاهی هم بهم پیشنهاد شود که واقعا شخصیت پردازی دقیقی داشته باشد و فقط ایفای آن در توان من باشد با کمال میل بازی میکنم. در واقع طول نقش برایم اهمیت ندارد، نقش باید عرض درست داشته باشد؛ دوست ندارم نقش های مکمل تکراری را بازی کنم و میخواهم نقش های مهمتری را انتخاب کنم و اگر هم نقشم مکمل بود، نقشی نباشد که قبلا بازی کرده ام بلکه جای کار داشته باشد و نقشی جدید باشد.

نکته دیگری که این روزها شاهد هستیم عدم هدایت درست بازیگر است، بسیاری از ایراداتی که به بازیگران ما وارد است به کارگردان ها مربوط می شود و می بینیم که کارگردان ها بازیگران را به خوبی هدایت نمی کنند و در چنین شرایطی بازیگر باید بازیگر باهوشی باشد.

با توجه به این مسأله فکر می کنید امروز در سینمای ایران شاهد بازیگر سالاری هستیم یا کارگردان هایمان سواد هدایت بازیگر ندارند؟

منظور از این حرفم همه نیستند؛ امسال یک اثر درخشان دیدم به اسم شبی که ماه کامل شد واقعا فکر میکنم نرگس آبیار علم این که چگونه بازیگردانی کند را دارد. به دلایل بسیاری در حال حاضر فیلم های ما مشکل بازیگردانی دارند، اولین دلیل این است که برخی از بازیگران مخاطب را عنصر باهوشی نمیدانند، دلیل دوم کاراکترهایی است که برایشان قصه ای نداریم اگر هم قصه ای وجود دارد کاراکترپردازی درستی ندارد و فقط قصد دارند فیلمی ساخته شود و پولی بدست بیاورند و شهرتی کسب کنند.

دلیل اینکه این موارد رعایت نمی شود عدم کسب تجربه و زندگی کردن است، تحقیق کردن کافی نیست، باید زندگی کرد و آدم ها را از طریق زندگی کردن باید شناخت. به نظر من فردی که شروع به نوشتن داستانی می کند باید قادر به این باشد که خودش را به عنوان نویسنده آن داستان جای هرکدام از کاراکترها بگذارد. وقتی قرار است نویسنده کاراکتر یک قاتل را شخصیت پردازی کند و قرار است مخاطب به قاتل حق بدهد روند قصه نیز باید در خدمت این هدف باشد. اگر قرار است مخاطب با پلیس همزادپنداری کند نویسنده باید خود را در جایگاه یک پلیس قرار دهد و هوش کاراکترها از نویسنده و کارگردان به واسطه بازی گرفتن از بازیگر به مخاطب منتقل می شود و وقتی بازیگر هنوز دلیل دیالوگ هایی که مطرح می کند را نمی داند چطور می تواند نقشش را به خوبی بازی کند؟ وظیفه کارگردان فقط دکوپاژ زدن و قاب بندی نیست، کارگردان باید درک درست نقش را به بازیگرانش یاد دهد.

ادامه دارد...

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
خبرگزاری میزان- کارگردان فیلم سینمایی زیر سقف دودی گفت: متاسفانه شرایط فیلمسازی امروز بسیار ناعادلانه و نامتعارف است. فضای سینما نسبت به سالهای قبل به طور کامل تغییر کرده و فضای فرهنگی هنری سینما به دغدغه های مالی و گیشه تبدیل شده است.

تاریخ انتشار: 07:00 - 28 مرداد 1398

- کد خبر: 542610
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : برترین ها راهنمای سفرمن ستاره نیوز بازتاب بهار نیوز تیک

پوران درخشنده نویسنده و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ، درخصوص آخرین وضعیت تولید فیلم سینمایی هیس پسرها گریه نمی کنند گفت: فعلاً از ساخت فیلم جدیدم هیس پسرها گریه نمی کنند هیچ خبری نیست و خودمان هم در انتظار هستیم تا مشکلات این فیلم بالاخره مرتفع شود.

وی با اشاره به پایان نگارش فیلمنامه اثر تاکید کرد: نگارش فیلمنامه به اتمام رسیده اما من همچنان در حال بازنویسی فیلمنامه هستم و پیش تولید پروژه کلید نخورده است. متاسفانه شرایط فیلمسازی به حدی سخت شده که فیلمسازان مستقل مثل من خیلی سخت می توانند کار کنند.

کارگردان فیلم زیر سقف دودی درباره احتمال حضورش در جشنواره فیلم فجر تاکید کرد: در حاضر به دنبال حل مشکلات ساخت فیلمم هستم و اگر این مشکلات برطرف شود دوست دارم در جشنواره فیلم فجر امسال حضور داشته و هیس پسرها گریه نمی کنند را رونمایی کنم.

درخشنده شرایط کنونی سینما را شرایطی سخت برای فیلمسازان ترسیم و اذعان کرد: متاسفانه شرایط فیلمسازی امروز بسیار ناعادلانه و نامتعارف است. فضای سینما نسبت به سالهای قبل به طور کامل تغییر کرده و فضای فرهنگی هنری سینما به دغدغه های مالی و گیشه تبدیل شده است.

کارگردان فیلم هیس دخترها فریاد نمی زنند در همین راستا خاطرنشان کرد: امروزه در سینما همه به دنبال سود و منافع خود هستند و به دنبال کاری می روند که فروش بیشتری داشته باشد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
خبرگزاری میزان- وضعیت اکران در سینما همواره مورد نقد بسیاری از فیلمسازان سینما بوده است، اکران در سال جاری نیز منتقدان فراوانی داشته و بسیاری از فیلمسازان یا از وضعیت اکران آثارشان راضی نیستند یا به کل هنوز پشت صف اکران مانده اند.

تاریخ انتشار: 09:30 - 28 مرداد 1398

- کد خبر: 542532
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ، وضعیت اکران در سینما همواره مورد نقد بسیاری از فیلمسازان سینما بوده است، اکران در سال جاری نیز منتقدان فراوانی داشته و بسیاری از فیلمسازان یا از وضعیت اکران آثارشان راضی نیستند یا به کل هنوز پشت صف اکران مانده اند.

در این میان عدم اکران آثار جشنواره فیلم فجر همواره یکی از مهمترین مشکلات چرخه اکران بوده است، جشنواره فیلم فجر به عنوان ویترین سینمای ایران بهترین تولیدات یکسال سینما را در خود جای می دهد، اما مشخص نیست چرا بهترین آثار سینما هر ساله در چرخه اکران مورد بی مهری قرار می گیرند.

فیلم سینمایی سمفونی نهم آخرین ساخته محمدرضا هنرمند به تازگی دریافت پروانه نمایش خود را در صف اکران آثار سینمایی می بیند، به احتمال فراوان این فیلم نیمه دوم تابستان روی پرده نقره ای خواهد رفت.

محمدرضا هنرمند کارگردان با سابقه سینمای ایران بعد از شانزده سال غیبت و دوری از سینما این بار دهمین اثر سینمایی خود با نام سمفونی نهم را راهی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر کرد و امیدوار بود تا تجربه خوبی را به ثبت برساند اما این فیلم چندان برای اهالی رسانه و منتقدین جذاب نبود.

هنرمند آخرین بار در سال 1380 فیلم سینمایی عزیزم من کوک نیستم با بازی پرویز پرستویی را راهی سینما ها کرد. اتفاقی که در آن سال ها به خوبی دیده شد. محمدرضا هنرمند متولد 1332 تهران، فارغ التحصیل مهندسی الکترونیک مخابرات است.

وی فعالیت هنری را سال 1347 با تأسیس گروه هنری چاپلین آغاز کرد و نمایش حصار در حصار نخستین تجربه کارگردانی اوست. از دیگر فعالیت های جنبی هنرمند تأسیس دفتر تولید مهاب فیلم در سال 1368 است.

هنرمند: دوست ندارم مثل بقیه هر سال فیلم بسازم

محمدرضا هنرمند نویسنده و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ، در خصوص غیبت طولانی مدت خود در سینما گفت: من نمی دانم فعالیت و یا عدم فعالیت یک کارگردان سینما با چه متر و ملاکی بررسی می شود اما من دوست ندارم مثل بقیه سالی یک فیلم داشته باشم.

وی در همین راستا ادامه داد: من همیشه به دنبال یک کار خاص و ویژه هستم و دوست دارم فیلم خاص بسازم و کار متفاوت تولید کنم که این اتفاق بدون شک زمان بر خواهد بود. اتفاقی که در سینما به دنبال آن هستم چیزی فراتر از فیلمسازی صرف است.

کارگردان فیلم سمفونی نهم درباره شانزده سال غیبت خود در سینما خاطرنشان کرد: من طی این چندین سال غیبتم در سینما به هیچ وجه بیکار نبودم. فیلم می دیدیم، مطالعه می کردم و سعی می کردم یک لحظه هم بیکار نمانم. البته در این میان فعالیتی هم در تلویزیون داشتم و سه سریال کاکتوس، زیر تیغ و آشپزباشی را کارگردانی کردم.

***سمفونی نهم آخرین ساخته محمدرضا هنرمند که در بخش رقابتی سودای سیمرغ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و موفقیت چندانی را در بخش جوایز نیز از آن خود نکرد، حال باید دید این فیلم سینمایی در گیشه با چه واکنشی از سوی مخاطبان روبرو می شود.

سمفونی نهم، داستانی فانتزی - مفهومی - عاشقانه را در گذرگاهی تاریخی روایت می کند و با انتشار تصاویر و اطلاعات بیشتر از این فیلم، این کارگردان چگونگی نواختن "سمفونی نهم "اش را توضیح خواهد داد. به این ترتیب، آخرین نُت های فنی فیلم سمفونی نهم، در حال نواخته شدن هستند و اجرای اصلی در ایام جشنواره خواهد بود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
سینماپرس: تعدادی از چهره های شناخته شده سینمای کشور در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد بدون توجه به نیازهای صنفی اعضا که موجب اعتراض و انتقاد سینماگران قرار گرفته، خواهان برخورد جدی و قاطع دستگاه های فرهنگی و نظارتی با مسئولان آن شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش سینماپرس خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی سینماگران کشور از بدو تأسیس اش به جای آنکه محلی برای تأمین خواسته ها و نیازهای سینماگران ایرانی باشد متأسفانه همواره به دلیل دیدگاه های سیاسی و جناحی و حضور مدیرانی که چندان دغدغه ای برای تأمین معیشت و نیازهای اهالی سینما نداشتند این چنین نبوده و مسیر این نهاد صنفی به انحراف کشیده شده است.

عملکرد هیأت مدیره خانه سینما طی سال های اخیر همواره محل بحث و انتقاد شدید اهالی سینما بوده به نحوی که بسیاری از اهالی خانه سینما این دوران را بدترین ایام برای صنوف سینمایی دانسته و بعضا خواهان بسته شدن خانه سینما هم شده اند! مسئولان هیأت مدیره خانه سینما که برای خود شاه نشین تشکیل داده، هر کاری را که دوست دارند انجام می دهند طی ماه های اخیر صدای اعتراض قاطبه اهالی سینما را بلند کرده اند؛ از تهدید و ارعاب مخالفان ثبت صنوف در وزارت کار گرفته که بعضا به تأسیس انجمن های موازی در این نهاد مثلا صنفی منجر شده تا اتفاقاتی که باعث شده حتی برخی از صنوف زیرمجموعه این نهاد دست به تجمعات اعتراضی علیه هیأت مدیره بزنند. یکی از مهمترین مسأله ای که بعد از ایام نوروز 98 صدای اعتراضات برحق اهالی سینما را بلند کرد درز کردن خبر اعطای مبلغی میلیاردی به خانه سینما به عنوان عیدی اهالی سینما توسط وزارت ارشاد بود. مبلغی که می بایست به صورت یکسان و عادلانه میان یکایک اعضای صنوف توزیع می شد اما معلوم نیست دقیقا این مبلغ چه شده است!

از سوی دیگر سینماگران کشور امروزه بیش از هر چیز نیازمند داشتن بیمه تأمین اجتماعی و بیمه تکمیلی بدون پرداخت هرگونه هزینه، تأمین امنیت شغلی، برطرف کردن مشکل بیکاری و تأسیس صندوق بیمه بیکاری، تأمین مسکن و... هستند اما دریغ از آنکه هیأت مدیره خانه سینما توجهی به این نیازهای اولیه داشته باشند!

مسئولان خانه سینما که تنها در پی شوآف و خودنمایی هستند حاضرند بودجه های هنگفتی برای ساختمان های جدید مصرف کنند اما دریغ از اینکه یک بیمارستان و یا درمانگاه برای اهالی سینما و خانواده های شان که جمعیتی چند ده هزار نفری را تشکیل می دهند تأسیس کنند!

در همین رابطه 16 تن از سینماگران کشور از صنوف مختلف سینمایی، خانم ها و آقایان: هوشنگ توکلی، مهدی رحیمیان، محسن روزبهانی، داود یوسفیان، محسن فاضلی، حسین طلابیگی، محمدتقی پاک سیما، جبار آذین، عبدالله عبدی نسب، کامبیز روشن روان، گلچهره دانش، محمود قنبری، شاهپور پورامین، احمد نجفی، راحله نعمت زاده و رضا رویگری ضمن گفتگو با سینماپرس انتقادهای شدید خود را نسبت به عملکرد ناپسند هیأت مدیره خانه سینما ابراز داشتند که ماحصل این گفتگوها برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل نقل شده است.

دکتر مهدی رحیمیان رئیس انجمن مدرسان سینما در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: حذف و چندپاره کردن صنوف سینمایی اصلاً کار درستی نیست، مدیران خانه سینما باید راهکاری را فراهم کنند تا انجمن های سینمایی فارق از ثبت شدن یا نشدن در وزارت کار، همگی بتوانند مانند گذشته زیر یک چتر واحد باشند.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی/1 رحیمیان: حذف و چندپاره کردن صنوف سینمایی اصلاً کار درستی نیست/ تأمین معیشت و امنیت شغلی اهالی سینما باید در اولویت باشد

هوشنگ توکلی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهار داشت: دولت مدیرانی را در همه حوزه های هنری از سینما گرفته تا تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و... به کار گماردند که تابع مدیران بالادستی شان باشند، این اتفاق باعث به انزوا رفتن بسیاری از هنرمندان طی 5 سال گذشته و جولان دادن عده معدودی در سینما شده است. آقای روحانی در همه حوزه ها از جمله حوزه فرهنگ و هنر مدیرانی را به کار گماردند که تابع مدیران بالادستی شان باشند، مدیران خانه سینما هم در جرگه همین مدیران قرار دارند و در پی تأمین منافع خود و مدیران بالادستی شان هستند نه حامی منافع اعضای شان!

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/2 توکلی: در دولت آقای روحانی فشار بر هنرمندان بسیار زیاد شد/ مدیران خانه سینما در پی تأمین منافع خودشان هستند نه حامی منافع اعضای شان!

محسن روزبهانی طراح جلوه های ویژه و برنده 9 سیمرغ بلورین از جشنواره فجر گفت: بارها شاهد درددل های هنرمندانی بوده ام که از وضعیت بغرنج و بد معیشتی شان گلایه داشتند اما افسوس که مسئولان به جای ارائه خدمات صنفی واقعی و رسیدگی به حال این افراد، از جیب آن ها برمی دارند و در جاهایی خرج می کنند که هیچ ضرورتی ندارد. بیکاری، خانه نشینی و سرگردانی در میان اهالی سینما، امروزه بیش از هر زمان دیگری بیداد می کند. خود بنده بسیاری از هنرمندان را می شناسم که سال ها برای سینمای ایران و اعتلا و رشد آن زحمت کشیده اند اما اینک بیکار و خانه نشین شده اند و حتی از پس تأمین معاش روزانه شان برنمی آیند اما هیچ دغدغه ای برای رفع مشکلات آن ها وجود ندارد.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/3 روزبهانی: در موقعیتی که برخی اهالی سینما پول خرید مایحتاج خود را ندارند تأسیس ساختمان جدید خانه سینما چه معنایی دارد؟/ خرج اضافه از جیب هنرمندان حرام است

داود یوسفیان تدوین گر پیشکسوت سینمای کشور نیز در این باره گفت: مشکل اساسی سینمای ایران مدیران بالادستی و ارشد هستند، آن ها باعث و بانی تمامی اتفاقات ریز و درشتی هستند که به سر سینماگران می آید و باید پاسخگوی همه کاستی ها و کمبودهای اهالی سینما باشند. ما چرا مرتب خودمان را گول می زنیم و فکر می کنیم مشکل از جای دیگری است؟ ریشه اصلی تمامی مشکلات در حیطه مدیران بالادستی است! در واقع آن ها با کارها و سیاست گذاری ها و رفتارشان این اجازه را به مدیران زیردست خود می دهند که هر کار درست یا غلطی را در سینما انجام دهند. فقر و بی پولی در زندگی هنرمندان زیاد شده و به همین علت آن ها مجبورند هر کاری انجام بدهند؛ این مایه شرمساری ما است که ساختمان شماره 3 برای خانه سینما تهیه شده اما از ارائه خدمات صنفی درست به سینماگران خبری نیست؛ تردید نکنید که از این بدتر هم خواهد شد و ما باید منتظر ساختمان های شماره 4 و 5 خانه سینما هم باشیم! چرا که همانطور که گفتم از ریشه و اساس دچار نقصان هستیم.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/4 یوسفیان: مشکل اساسی سینمای ایران مدیران بالادستی هستند/ رسانه ها مسئولان ارشد فرهنگی و هنری را بازخواست کنند

محسن فاضلی عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: بنده وقتی شنیدم که مسئولان این نهاد ساختمان جدیدی تأسیس کرده اند شوکه شدم، در حالی که برخی سینماگران در تأمین مایحتاج روزانه خود برای ادامه بقا و حیات شان درمانده و عاجز هستند ضرورت خرج از بودجه بیت المال برای توسعه ساختاری این نهاد که عنوان صنفی را با خود به یدک می کشد چیست؟ سوأل بنده از مسئولان سازمان سینمایی و هیأت مدیره خانه سینمای این است که به چه منظوری ساختمان جدید تأسیس کرده اند؟ آیا همان 2 ساختمان قبلی برای خانه سینما کافی نبود؟ هرچه ما فکر می کنیم می بینیم که حتی داشتن یک ساختمان هم برای این نهاد کافی است! بنده معتقدم مسئولان خانه سینما باید در خصوص چرایی این اتفاق پاسخگو باشند. به راستی آیا شگفت انگیز نیست که برخی از اهالی سینما به نان شب محتاج هستند اما مدیران این نهاد که گویا مشاعرشان به هم ریخته کارهایی می کنند که هوش از سر آدمی می پرد؟؛ این اتفاق درست مانند عیدی میلیاردی وزارت ارشاد است که خیلی از سینماگران هم نسبت به توزیع آن معترض بودند و قرار بود لیست اشخاصی که این عیدی را دریافت کرده اند منتشر شود اما نه لیستی منتشر شد و نه رسانه ها دیگر آن مسأله مهم را پیگیری کردند و همه چیز به مرور زمان فراموش شد و در هاله ای از ابهام ماند!

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/5 فاضلی: ظاهرسازی و شوآف مسئولان خانه سینما در زمانه ای که معیشت سینماگران تأمین نیست چه معنایی دارد؟

حسین طلابیگی سرپرست پیشین دفتر توسعه فناوری سینمایی و طراح جلوه های ویژه نیز همانند سایر هنرمندان با انتقاد شدید از مسئولان خانه سینما اظهار داشت: تجربه ثابت کرده عده قلیلی از اعضای این نهاد به دلیل ضریب نفوذ در رسانه ها و داشتن تریبون به هر بهانه ای دست به شلوغ کاری و فضاسازی می زنند و همین باعث می شود تا مدیران وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در مقابل آن ها کوتاه بیایند. مهمترین مسأله خانه سینما حل معضلات قانونی این نهاد است؛ همانطور که اغلب اهالی سینما آگاه هستند این نهاد در حال حاضر وجهه قانونی ندارد و از نظر قانونی به رسمیت شناخته نمی شود. مسئولان خانه سینما متأسفانه با ندانم کاری های فراوان شأن هنرمندان را در حد یک کارگر تنزل داده اند، هرچند که جایگاه و ارزش کارگران برای همه ما روشن است اما هنرمندان در تمامی جوامع جهانی به عنوان افراد نخبه و فرهیخته جامعه شناخته می شوند و اینکه مسئولان خانه سینما برای منافع حزبی و فردی شان دست به چنین اقداماتی زده اند جای رسیدگی و اعتراض دارد.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/6 طلابیگی: وزارت ارشاد در مقابل خانه سینما مماشات می کند/ سازمان بازرسی کل کشور در خصوص پرداخت بودجه به خانه سینما ورود کند

محمدتقی پاک سیما فیلمبردار مطرح سینمای کشور در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: خانه سینما به جای نهادی صنفی بدل به مجموعه ای حزبی شده است، مشکلات قانونی در این نهاد بسیار است و متأسفانه هیچ تدبیری برای بهبود اداره این نهاد مثلاً صنفی اندیشه نمی شود. ما امروزه شاهد مشکلات متعددی در میان اهالی سینما هستیم، از مبحث عدم تأمین امنیت شغلی گرفته تا مسأله بیمه بیکاری، بیمه پایه و بیمه درمانی سینماگران، تأسیس صندوق بیکاری و... همه روی زمین مانده؛ مسئولان خانه سینما اگر معتقدند که این نهاد صنفی است باید به فکر رفع دغدغه ها و نیازهای اهالی سینما باشند نه ظاهرسازی و توسعه ساختاری!

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/7 پاک سیما: خانه سینما به جای نهادی صنفی بدل به مجموعه ای حزبی شده است/ مدیران این نهاد تنها در پی افزایش قدرت خود هستند

جبار آذین منتقد سینما نیز در این باره گفت: مدت ها است زیرمجموعه های سازمان سینمایی از مسیر اهداف نخستین روزهای تأسیس خود فاصله گرفته و تبدیل به اهرم ها و ابزارهایی برای قدرت طلبی و سوداگری جماعتی شده اند که سینما را وسیله کار و کسب می دانند. خانه سینما هم که باید مرکز و مأوای سینماگران و مکانی برای رسیدگی به امور صنفی اهالی سینما باشد به خانه ای سیاسی و تجاری تغییر شکل و محتوا داده است. از همین رو سال ها است که این نهاد دیگر مورد اعتنا و اطمینان سینماگران نیست چرا که با نفوذ صندلی دوستان و عوامل و عناصر مافیایی و پولشویان از مسیر خدمت به سینما و فرهنگ جامعه به دور افتاده است.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/8 آذین: خانه سینما اهرم و ابزاری برای قدرت طلبی و سوداگری جماعتی خاص شده است/ این نهاد دیگر مورد اعتنا و اطمینان سینماگران نیست

عبدالله عبدی نسب عکاس و فیلمبردار سینما در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: مسئولان خانه سینما به جای ظاهرسازی و گسترش ساختمان های اداری، معضلات و مشکلات عدیده هنرمندان را حل کنند، این ساختمان اضافه کردن ها چه کمکی به بنده و دیگران که مشکلات گسترده در زندگی شان دارند می کند؟ برای خانه سینما یک مکان کوچک هم کافی است؛ من نمی دانم این پول ها و بودجه ها به چه دلیل صرف اموری می شود که نفعی برای خیل عظیم سینماگران در آن وجود ندارد! ای کاش این بودجه هایی که صرف گسترش و توسعه ساختاری خانه سینما می شد به اهالی سینما تعلق می گرفت تا بتوانند بخشی از مشکلات زندگی خود را حل کنند؛ ای کاش مسئولان به فکر آن بودند که بروکراسی های اداری را کوتاه تر کنند و تنها دغدغه شان حمایت از هنرمندان باشد.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/9 عبدی نسب: مسئولان خانه سینما به جای ظاهرسازی و گسترش ساختمان های اداری، معضلات و مشکلات عدیده هنرمندان را حل کنند

کامبیز روشن روان بنیانگذار و رئیس کانون آهنگسازان سینمای ایران در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: ثبت صنوف سینمایی در ذیل وزارت کار بر خلاف اساسنامه رسمی خانه سینما است و صنوفی که در این وزارتخانه ثبت می شوند ادامه حضورشان در خانه سینما بنا بر مفاد اساسنامه فعلی خانه سینما غیرقانونی است و باید این نهاد را ترک کنند. از نظر کانون ما آنچه رسمیت دارد اساسنامه مصوب خانه سینما است. اساسنامه ای که در شورای فرهنگ عمومی ثبت شده و ما موظفیم طبق آن عمل کنیم؛ در هیچ جای این اساسنامه نامی از وزارت کار یا نهاد دیگری برده نشده و نشانه ای از اینکه صنوف سینمایی ملزم هستند در جای دیگری ثبت شوند وجود ندارد. با توجه به این اساسنامه که روشن و شفاف است ما متوجه شدیم حرکت درست این است که به سمت وزارت کار نرویم.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/10 روشن روان: ثبت صنوف سینمایی در ذیل وزارت کار بر خلاف اساسنامه رسمی خانه سینما است/ صنوفی که در این وزارتخانه ثبت شوند حضورشان در خانه سینما غیرقانونی است!

گلچهره دانش عضو شورای مرکزی انجمن منشیان صحنه نیز در این راستا گفت: ثبت صنوف در ذیل وزارت کار موجب انحلال دائمی خانه سینما می شود؛ مسائل پشت پرده زیادی در خصوص خانه سینما وجود دارد که به مرور زمان رو خواهند شد! کسانی در خانه سینما با ثبت صنوف در وزارت کار نفع شخصی می برند و به فکر اینکه این نهاد صنفی است و باید همه اعضای صنوف از منافع این نهاد بهره مند باشند نیستند. سوأل اکثریت اهالی سینما این است که چرا هیأت مدیره خانه سینما اصرار به انجام چنین کاری دارد؟ چرا صنوف سینمایی به صورت مستقل در ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت نمی شوند؟ آیا کسانی که اصرار بر انجام این کار غلط و غیرعقلانی دارند می دانند که با این کار خانه سینما منحل می شود؟ وقتی صنوف زیرمجموعه خانه سینما نباشند و کارفرمای شان جای دیگری باشد بالطبع خانه سینما برای همیشه از بین می رود.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/13 دانش: ثبت صنوف در ذیل وزارت کار موجب انحلال دائمی خانه سینما می شود/ تخلفات هیأت مدیره به یکی دو مورد خلاصه نمی شود

محمود قنبری دوبلور پیشکسوت و عضو انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم سینمای ایران در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: خانه سینما هیچ دستاورد صنفی برای اعضایش نداشته و سینماگران با مشکلات متعدد در حال دست و پنجه نرم کردن هستند و کسی به فریاد آن ها نمی رسد. مسائلی نظیر تأمین امنیت شغلی، تأسیس صندوق بیمه بیکاری، مسائل بیمه ای و... که بارها توسط مدیران مختلف به سینماگران وعده داده شد به هیچ جا نرسید؛ بسیاری از اهالی سینما هنوز بعد از گذشت سال ها حتی نتوانسته اند از طریق این نهاد بیمه پایه شوند، ما هم که بیمه پایه مان از طریق خانه سینما است وقتی مثلاً یک نسخه را به داروخانه می بریم باید بخش عمده ای از هزینه اش را خودمان تقبل کنیم و بیمه تنها حدود 20 تا 30 درصد هزینه ها را تقبل می کند.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/12 قنبری: خانه سینما دستاورد صنفی برای اعضایش نداشته است/ سینماگران با مشکلات متعدد در حال دست و پنجه نرم کردن هستند

شاهپور پورامین فیلمبردار پیشکسوت و بازرس سابق خانه سینما نیز در این خصوص گفت: شرط ثبت صنوف در وزارت کار برای شرکت در مجمع عمومی و انتخابات هیأت مدیره خانه سینما غیرقانونی است چرا که بر اساس اساسنامه خانه سینما همه صنوف حق شرکت در مجمع عمومی را دارند و کسی نمی تواند مانع آن ها برای حضور در مجمع شود. بنده طی یک سالی که بازرس خانه سینما بودم به کرات حرف هایم را در خصوص نقصان های این نهاد زده ام اما متأسفانه تدبیری برای رفع آن ها نشده است. بنده معتقدم اساسنامه خانه سینما نیازمند تغییرات کلی است. اساسنامه فعلی که به امضای مسعود جعفری جوزانی و برخی دیگر از اهالی سینما رسیده برای زمان بازگشایی خانه سینما بعد از 2 سال تعطیلی است و بنابر نیازهای روز باید مفاد آن تغییر کند.

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/11 پورامین: شرط ثبت صنوف در وزارت کار برای شرکت در مجمع عمومی غیرقانونی است/ خانه سینما باید متعلق به سینماگران باشد نه افراد غیرسینمایی!

احمد نجفی تهیه کننده و بازیگر سینما و تلویزیون در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: خانه سینما نهادی فشل و ضدصنفی است و مسئولان آن اهالی سینما را به بدبختی کشانده اند؛ بنده بیش از 20 سال است که راجع به خانه سینما این مطالب را عنوان کرده ام، اصلاً نمی دانم چرا این خانه برپاست و عده ای در آن جمع شده اند؟ جایگاه صنوف کجاست؟ کدام حرکت صنفی برای اهالی سینما صورت گرفته؟ همه چیز در این نهاد زدوبند و باندبازی است و بس! روابط بسیار کثیف و پیچیده حال همه ما را بد کرده است؛ هرکس که پست و سمت و جایگاهی دارد با هم فامیل اند و دست در دست هم دارند و تنها دغدغه شان این است که بغل دست روسای جمهور بروند و با آن ها عکس یادگاری بگیرند! دریغ از ذره ای توان و اراده برای مدیریت سینما و احقاق حقوق اصناف سینمایی! نکته قابل تأمل آنجا است که برخی از این آقایان داعیه دار مدیریت سینمای هالیوود هم هستند! یکی نیست به آن ها بگوید اصلاً شما اندازه این حرف ها هستید؟ شما توان مدیریت 2 سالن سینما را ندارید، شما در کار خود دائم در حال درجا زدن و عقبگرد هستید و حال همه سینماگران را بد کرده اید، چرا فقط زبان تان کار می کند؟

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/15 نجفی: خانه سینما نهادی ضدصنفی است و مسئولان آن اهالی سینما را به بدبختی کشانده اند/ دولت توان کنترل حوزه فرهنگ را ندارد

راحله نعمت زاده عضو انجمن چهره پردازان سینما نیز با انتقاد شدید از باندبازی و مافیاگری در خانه سینما گفت: خانه سینما متعلق به سینماگران نیست و محل تجمع مافیا و باندهای سینمایی است، اسم این نهاد را به اشتباه خانه سینما گذاشته اند چرا که سینماگران هیچ نفعی از این نهاد نمی برند و هرآنچه هست و نیست بین عده ای افراد خاص تقسیم می شود. خانه سینما نهادی بی در و پیکر است که صنوف حتی از اعضای شان حمایتی نمی کنند، هر کسی از راه نرسیده می تواند عضو صنوف شود، هیچ قانون درستی در خصوص عضوگیری ها وجود ندارد، بنده خودم در دانشگاه شاگردانی دارم که حتی اسم ابتدایی ترین لوازم گریم را نمی دانند اما عنوان می کنند که طراح گریم شده اند و در چند فیلم حضور داشته باشند؛ همه این ها نشان از بی در و پیکر بودن سینما و خانه سینما دارد. این خانه محلی برای حضور دیکتاتورها است! هر عضوی تحت سلطه دیکتاتوران برود امکان کار و فعالیت در سینما برایش فراهم می شود در غیر این صورت باید طعم بیکاری را بچشد و خانه نشین شود؛ بسیاری از اهالی سینما در صنف ها و رشته های مختلف بیکار و خانه نشین شده اند اما دریغا از ذره ای انصاف و عدالت و توجه به آن ها! امروزه بسیاری از اهالی سینما دل شان از خانه سینما خون است و من نمی دانم با توجه به انتقادات جدی اهالی سینما چرا این نهاد همچنان پابرجاست؟

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/15 نعمت زاده: خانه سینما متعلق به سینماگران نیست و محل تجمع مافیا و باندهای سینمایی شده/ این خانه محلی برای حضور دیکتاتورهاست!

رضا رویگری بازیگر سینما و تلویزیون در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: متأسفانه خانه سینما هیچ توجهی به وضعیت زندگی هنرمندان ندارد، هر هنرمندی از این نهاد گلایه و انتقاد دارد راست می گوید، این خیلی بد است که مسئولان این نهاد میان هنرمندان هم تبعیض قائل می شوند، هیچ چیز در خانه سینما درست سرجای خود نیست و من شخصاً بابت این اتفاقات بسیار متأسفم. متأسفانه مسئولان خانه سینما پیشکسوتان را به طور کل از یاد برده و فراموش کرده اند، آن ها نه به ما زنگی می زنند و نه به وضعیت بیکاری و زندگی ما توجهی دارند؛ سوأل بنده این است که وظیفه یک نهاد صنفی مگر چیزی به جز رسیدگی به وضعیت معیشتی و رفاهی اعضایش است؟ چرا مسئولان خانه سینما حتی برای جشنواره فجر یک بلیت در اختیار ما نمی گذارند؟ مگر ما هنرمند این مملکت نیستیم و سال های جوانی مان را برای رشد هنر این کشور صرف نکرده ایم؟

خانه سینما؛ از توسعه ساختاری تا فقدان خدمات صنفی!/14 رویگری: خانه سینما هیچ توجهی به وضعیت زندگی هنرمندان ندارد/ پول هایی که به این نهاد تزریق می شود باید در اختیار هنرمندان خانه نشین قرار گیرد

لینک خبر :‌ سینما پرس
عضو کارگروه کاغذ با انتقاد از عملکرد کارگروه کاغذ که در وزارت ارشاد شکل گرفت، گفت: دولت وظیفه تنظیم بازار کاغذ را به وزارت ارشاد سپرد. وظیفه این کارگروه تنظیم بازار کاغذ بود ولی در واقعیت این وظیفه را انجام نداد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

علیرضا بختیاری عضو کارگروه کاغذ و مدیرمسئول روزنامه دنیای اقتصاد در گفتگو با ایراسین ، در پاسخ به این سوال که چه مقدار از فروش روزنامه ها در کشور در سال های اخیر ریزش کرده است، گفت: ریزش تیراژ روزنامه ها در کشورهای اروپایی، امریکایی و حتی آسیا دیده می شود. در زمان اوج، بیش از سه میلیون نسخه مجموع کل روزنامه های کشور بود ولی هم اینک این عدد، زیر 400 هزار نسخه است. فروش روزنامه ها بسیار پایین تر از این اعداد و ارقام تخمین زده می شود. علی رغم گسترش فضای مجازی و اینترنت در دنیا، رسانه های مکتوب در کشورها جایگاه خود را از دست نداده اند؛ هرچند شکل رسانه ها از بین رفته ولی رسانه های مجازی جای روزنامه را نگرفته است.
بختیاری در عین حال از دست رفتن تیراژ روزنامه های کشور را فاجعه بار توصیف کرد و گفت: اوضاع اقتصادی و اجتماعی و مهم تر از همه، فرهنگ مطالعه از دلایل این مسئله است؛ ولی بحران کاغذ یکی از عامل اثر گذار بر فرهنگ مطالعه است.
وی در ادامه افزود: وضعیت فعلی مطبوعات چاپی معلول علل بزرگی است و تا زمانی که اصلاح نشود، امکان اصلاح وضعیت مطبوعات نیز وجود ندارد.
بختیاری به این سوال که چرا در عمل به نظر می رسد دولت رسانه را قبول ندارد، اینگونه پاسخ داد: مطبوعات یک صنعت است و الزاماتی دارد که اگر این الزامات رعایت نشود، صنعت نیز شکل نمی گیرد. در این میان وقتی توقیف مطبوعات وجود دارد، هیچ سرمایه گذاری در دراز مدت به این حوزه با چشم صنعت نمی نگرد!
عضو کارگروه کاغذ افزود: بیش از 10هزار نشریه در کشور مجوز دارند و بیش از 300 عنوان روزنامه در کشور با ادعای چاپ شدن، مجوز دریافت کرده اند در حالیکه می دانیم این 300 عنوان به واقع چاپ نشده و حتی وجود خارجی ندارد.
بختیاری مسئله بعدی را ناظر بر یارانه مطبوعات دانست و گفت: قیمت کاغذ باطله به 11هزار تومان در هر کیلو رسیده است. در حالیکه اگر با ارز 4200 تومان کاغذ وارد کنیم، قیمتی که بدست مشتری می رسد، 4500 تومان خواهد بود. وقتی چنین رانتی ایجاد شود، هر کس دنبال دریافت مجوز مطبوعات است تا کاغذ را در بازار آزاد بفروشد و حتی پس از دریافت مابه تفاوت قیمت، روزنامه ای منتشر نمی کند.
وی در ادامه گفت: نگاه دولت، مطبوعات مکتوب را به جایی رسانده که با چشم صنعت به مطبوعات نمی نگرد. عدم تربیت خبرنگاران حرفه ای و نبود بسته ای برای تامین نیاز مخاطب از دیگر مشکلات است. از طرفی وجود رانت و یارانه نامناسب مطبوعات، خود عامل سو استفاده ای است تا این پول در مسیر درست قرار نگیرد.
بختیاری در پاسخ به این سوال که کارگروه کاغذ چگونه شکل گرفت و چه برنامه ی کاری دارد، گفت: اردیبهشت سال گذشته با اعلام نرخ ارز 4200 تومان، دولت اعلام کرد یک نوع ارز بیشتر نداریم که با قیمت 4200 تومان دریافت می شود؛ اما با توجه به شرایط اقتصادی، امکان تامین ارز برای همه کالاهای اساسی وجود نداشت و لذا کاغذ 3500 تومان در هر کیلو، به قیمت 12 تا 15 هزار تومان رسید.
وی در پایان گفتگو گفت: بعد از این آشفتگی کارگروه کاغذ شکل گرفت. در حقیقت دولت وظیفه تنظیم بازار کاغذ را به وزارت ارشاد سپرد و کارگروه کاغذ در ابتدا با نظارت مستقیم وزیر از دستگاه های مختلف وزارت ارشاد عضو گرفت. وظیفه این کارگروه تنظیم بازار کاغذ بود ولی این کارگروه در واقعیت این وظیفه اصلی را انجام نداد.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری ایراسین
دکتر حجت الاسلام ارزانی از چهارمین نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر بازدید کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان ، دکتر حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی ، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس حوزه روستا و عشایر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهارمین نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر حضور یافت و از سالن کسب و کار آینده روستا و استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان با رویکرد فعالیت های روستایی بازدید کرد.

همچنین از بخش های مختلف نمایشگاه که شامل دستاوردها، تولیدات و توانمندی های روستاییان و عشایر است ، بازدید کرد.

ر ییس ستاد عالی هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور در ادامه در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره آواها و نغمه های عشایر روستایی حضور می یابد.

در اختتامیه نخستین جشنواره آواها و نغمه های عشایری و روستایی از 10 گروه آیینی برگزیده تجلیل می شود.

دکتر حجت الاسلام ارزانی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاوه معراجی رییس ستاد برگزاری چهارمین نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر و کامران کلانی مدیر کل اجتماعی و فرهنگی معاونت توسعه روستایی در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره آواها و نغمه های عشایری و روستایی و اختتامیه نمایشگاه کسب و کار آینده روستا سخنرانی می کنند.

پایان پیام/ 47

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
مدیرکل اوقاف استان یزد فروش قبور در امامزادگان با مبالغ نجومی را تکذیب کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : یزد رسا

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛حجت الاسلام زارع زاده در مصاحبه با یزد رسا ؛ با بیان این مطلب که نظارت بر درآمدهای موقوفات، جامع و کامل است گفت: هر پولی که از موقوفه یا بقعه ای جمع آوری می شود باید طی پنج مرحله تائیده بگیرد که آخرین نفطه آن، اداره تحقیق اوقاف سازمان است.

مدیرکل اوقاف استان یزد افزود: حتی در مورد موقوفات دارای درآمد بالای 50 میلیون تومان از کارشناسان اداره تحقیق استان حضور پیدا می کنند و این اطمینان را به مردم می دهیم که در این زمینه نظارت ها دقیق،جامع و کامل است و تمام عوایدی امامزادگان صرف هزینه های جاری،فرهنگی و عمرانی امامزاده می شود و جالب اینکه در برخی امامزادگان ما حتی به اندازه حقوق خادم پول جمع آوری نمی شود اما تصور عامه مردم این است که درآمد امامزادگان خوب است.

زارع زاده با رد شایعه فروش قبور در امامزادگان با مبالغ نجومی گفت: اگر امامزاده ای یک قبر را به قیمت 500 میلیون تومان می فروخت که نباید برای پرداخت قبوض خود دچار مشکل باشد بنابراین این مباحثی است که در بین عامه مردم نقل می شود و واقعیت ندارد.

وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه اوقاف تلاش می کند تا نزدیک ترین نیت به نیت واقفان را اجرایی کند گفت: ما در برخی مواقع حتی برای حیوانات هم مانند سگ کور وقفیات داریم و برای همین تمام تلاش خود را برای اجرایی نیت واقف به نزدیکترین شکل ممکن انجام می دهیم.

تفتی ها پیشتاز وقف در استان یزد

زارع زاده در زمینه تعداد وقفیات جدید در سال جاری هم گفت: تاکنون 10 موقوفه جدید به موقوفات استان اضافه شده که هرچند این موقوفات از نظر کیفی چندان قابل توجه نیستند اما از نظر کمی مورد توجه است و مانند سال گذشته امسال نیز تفتی ها در این زمینه پیشتاز هستند.

مدیرکل اوقاف استان در خصوص همکاری اداره اوقاف با شهرداری برای ایجاد پارکینگ در معابر شهری هم گفت: ما آمادگی خود را برای کمک در این زمینه و همکاری با شهرداری اعلام کردیم اما اینکه زمین موقوفه را به آنان واگذار کنیم چنین نخواهیم کرد.

وی پیرامون انتخاب خدام در امامزادگان هم گفت: تولیت و اداره امامزادگان و بقاع متبرکه توسط هیئت امنا صورت می گیرد و در نتیجه خدام را نیز آنان انتخاب می کنند و اوقاف در این زمینه نقشی ندارد

این مقام مسئول در پایان از واقفین و خیرین نیک اندیش درخواست کرد تا وقفیات خود را متناسب با نیازهای روز جامعه مانند ازدواج،اقدامات علمی و پژوهشی،مسکن و ... تطبیق دهند.

انتهای پیام/ح

لینک خبر :‌ راه دانا
این روزها عنوان مشاور رسانه ای مدیر کل اصطلاحی است که زیاد به گوش می خورد. اما یک مشاور رسانه ای کیست و و ظایفش چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش خبرگزاری فارس از بندرعباس، مهدی دهدار نوشت: ماجرا از علنی شدن یک خلا جدی و نقصان بزرگ در رزومه مدیران اجرایی و حتی سکانداران حوزه روابط عمومی و اطلاع رسانی نهادها و دستگاه های دولتی و حتی شرکت ها آغاز شد؛ نداشتن دانش و مهارت "سواد رسانه ای" در مدیریت بحران افکار عمومی!

پس از یک دهه و اندی چالش و تعارض بحران آفرین مدیران هرمزگانی و کارگزاران شان در مجموعه های خدمات رسان با رسانه های رسمی و به تازگی نیز جدال با شبکه های اجتماعی، یک بار دیگر از ماه های نخست امسال در سپهر رسانه ای و محافل روابط عمومی استان چنین ایده ای مطرح شد؛ مدیران و روابط عمومی ها در جهت تقویت خود و رسانه ها، یک خبرنگار حرفه ای را به عنوان مشاور رسانه ای انتخاب کنند. .

بسیاری برای مطرح شدن مجدد این ایده به منظور تحقق آرزوی چندین و چندساله اهالی رسانه استان، کف زدند و هورا کشیدند و برخی دیگر نیز با زدن عینک نقادی، بر نیت گوینده اش تاختند و بر هندسه اما و اگرهای پشت پرده این طرح، خط بطلان کشیدند و پیرامون موانع تحقق آن، قلم زدند.

آنچه که بایسته و شایسته بود، ضرورت نهادینه کردن و بسترسازی برای پخته تر نمودن ساختار اولیه ایده و فراهم کردن فضای لازم برای استخدام مشاوران رسانه ای در دستگاه های دولتی و بنگاه های اقتصادی هرمزگان به عنوان جغرافیایی استراتژیک است که گل سرسبد استان های ساحلی کشور است و به لحاظ حساسیت افکار عمومی ایرانیان و حتی در سطح دنیا نسبت به اخبار و رویدادهای این منطقه جغرافیایی همسایه تنگه هرمز، در خط مقدم جنگ اقتصادی با تحریم های آمریکا و متحدانش قرار دارد.

"حسین انتظامی" کنشگر عرصه رسانه و معاون اسبق مطبوعاتی وزیر ارشاد دولت تدبیر و امید، یادداشت آموزشی قابل تاملی دارد در باب "مهارت های مشاور رسانه ای" که شش سال پیش برای موسسه همشهری نوشته و نکات جالبی برای روشن کردن زمین بازی مطرح کرده است که بخشی از آن را می خوانید:
مشاور به طور کلی در نظام مدیریتی ایرانی جماعت تعریف درستی ندارد. گاه برای رعایت شأن افراد (بویژه مدیران برکنارشده) به کار می رود، گاه ابزاری برای رفیق بازی است، گاه به مثابه پارکینگ استفاده می شود، گاه به چشم مدیریت سایه یا روز مبادا دیده می شود، گاه بهانه ای برای پرداخت حقوق به یک دوست و گاه برای داد و ستد و ...
تجربه نشان داده، مدیران مشورت پذیر موفق تر از مدیران عملگرا هستند.

اما مشاور در تعریف مدیریتی خود شاخص هایی دارد :
نخست، فردی است که حداقل در یک زمینه از رئیس و مدیر خود، سرآمد است .

دوم، کار اجرایی یا کار هماهنگی بین چند مدیر پایین دستی نمی کند . به عبارت بهتر، قائم مقام یا دستیار ویژه نیست، همچنان که در زمره اصحاب گعده یا ناظر یا جاسوس نیست .

و نکته سوم، و از همه مهمتر مشاور باید شجاع باشد (به عکس معاون که باید مطیع باشد). مشاور حقوق می گیرد تا نقایص ما و کار ما را در جلسه ای خصوصی بگوید پیش از آن که دیگرانی در محافل عمومی فریاد برآورند؛ پول می گیرد و از قضا ممکن است پول هنگفتی بگیرد تا اشکالات کار ما را قبل از اجرا گوشزد کند یعنی پیش از آن که خرابی بزرگی به بار نشیند . لذا او باید شجاع باشد. اگر به مؤید و به به گو نیاز داریم این نیاز خود را از طرق دیگر باید ارضاء کنیم نه با استخدام مشاور .

به همین سیاق، مشاور رسانه ای معنا می یابد. مشاور رسانه ای با سخنگو، مدیر روابط عمومی، دستیار مطبوعاتی و سایر مشاغل مشابه تفاوت دارد؛ همچنان که خود آنها نیز با یکدیگر تفاوت دارند. مشاور رسانه ای قرار نیست رابط رسانه ای باشد و نحوه انتشار اخبار فرد یا سازمان را پیگیری کند .

او قرار نیست به افکار عمومی یا رسانه ها پاسخ دهد. او قرار نیست هماهنگ کننده یک مصاحبه اختصاصی با یک شبکه مهم تلویزیونی باشد. هر کدام از این کار ویژه ها به یکی از مشاغل یاد شده باز می گردد و در شرح وظایف آن شغل فهرست می شود.
مشاور رسانه ای قرار است به رئیس خود بگوید کدام حرفش یا کدام رفتارش چه انعکاساتی در افکار عمومی و نمایندگان آنها (رسانه ها) دارد یا داشته است .

به همین دلیل توصیه می شود عضو تیم نگارش سخنرانی باشد (با توجه به تعریف تیم
به معنای تخصص های مکمل). به علاوه، او ممکن است تقاضای یک مصاحبه را - که توسط روابط عمومی، گردشکار شده- بررسی کند و به رئیس خود مشاوره بدهد که این مصاحبه در چنین شرایطی مناسب است یا خیر. حتی می تواند ملاحظات و شروط را نیز فهرست کند. علاوه بر اینها مشاور رسانه ای ممکن است به نمایندگی از رئیس خود، مجموعه های اطلاع رسانی زیر مجموعه را توجیه کند. هرچند باید مراقب بود که پا به حیطه تصدی نگذارد و ضمنا مرز لازم با هماهنگ کننده ستادی را نیز حفظ کند .

طبعا با این اوصاف، مشاور رسانه ای کسی است که تسلط قابل توجهی به نظریه های ارتباطی دارد، جایگاه و نفوذ هر رسانه را می شناسد، تجربه ای ممتد و موثر دارد و بخش قابل توجهی از اوقات روزانه خود را به رسانه گردی مشغول است، با رسانه ها و روزنامه نگاران متعددی آشنایی نزدیک دارد، با دانش میان رشته ای بویژه جامعه شناسی و حوزه تخصصی فرد/ سازمان خود نا آشنا نیست، از قدرت پیش بینی برخوردار است و البته از روحیات و توانایی ها و نقاط ضعف رئیس خود و مجموعه او بسان فردی مَحرم، با خبر است و می داند چه نسخه ای بنویسد. به صورت شهودی یا ناشی از فراگیری و تجربه، ادبیات استراتژیک را می شناسد و با تحلیل و رصد محیط، پیشنهاد می دهد یا مخالفت می ورزد.

با این تفاسیر، شما مخاطب گرامی با خواندن موشکافانه این متن آسیب شناسانه ، تایید می فرمایید که "مشاور رسانه ای نباید سیب زمینی باشند!"

و نقش آفرینی اثرگذار چنین افرادی در هر سازمان بزرگ و کوچکی، کاری است سترگ و پوشاندن قبای مشاور رسانه ای بر تن خیلی از کنشگران حوزه رسانه و مدیریت افکار عمومی در استان هرمزگان(از جمله نگارنده این سطور) شاید برای خالی نبودن عریضه باشد و صرفا "تصویری کاریکاتورگونه " از آن آرزوی دیرین اهالی رسانه را بازتاب خواهد داد.

انتهای پیام/3497

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجویان ایران تابناک هرمزگان تابناک خوزستان

بزرگنمایی:

پیام خوزستان - رییس انجمن هنرهای نمایشی خوزستان با اشاره به دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر ادغام انجمن های موسیقی، تجسمی و هنرهای نمایشی گفت: اجرای این برنامه بدون در نظر گرفتن تفاوت های ذاتی این رشته های هنری غیر کارشناسی است و نه تنها منفعتی ندارد که آشفتگی و بی نظمی بسیار در جامعه هنر کشورمان ایجاد خواهد کرد.
محمد یاقوت پور در گفت و گو با ایسنا منطقه خوزستان، اظهار کرد: در وضعیتی که شاخه های هنری کشور نیازمند ساختارهای تخصصی مجزا و بودجه مجزا هستنداز بین بردن ساختارهای مشخص تعریف شده جامعه هنری را ضعیف خواهد کرد و به تبع آن وضعیت انجمن های هنری را در سراسر کشور دچار بحران خواهد کرد.
وی خاطرنشان کرد: در شهرستان ها این انجمن های مستقل هنری هستند که به عنوان نماینده صنوف هنری در کنار ادارات کل فرهنگ یک تنه بار مالی جشنواره ها را با دوندگی در سازمان های دولتی و خصوصی شهر خود بر دوش می کشند و این ادغام موجبات تصعیف این صنوف بویژه در شهرستان ها را فراهم می کند و پیگیری امورات هنری هنرمندان شهرستان ها و اجرای رویدادهای فرهنگی هنری را با چالش مواجه می کند.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خوزستان آنلاین

احمد گلچین معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، گفت: با دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مجموعه 4 جلدی دفتر اشعار مختومقلی چاپ می شود.

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، احمد گلچین ادامه داد: مجموعه 4 جلدی دفتر اشعار شاعر شهیر ترکمن مختومقلی فراغی در طول 10 سال توسط پژوهشگران و فرهنگ مداران استان گلستان، جمع آوری، ترجمه، تنظیم و آماده چاپ شده است.

وی ادامه داد: وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر دو روزه اش به استان گلستان، دستور حمایت و چاپ این آثار را با توجه به موقعیت و جایگاه مختومقلی فراغی و روابط میان ایران و ترکمنستان مبذول داشتند.

یادآوری می شود مختومقلی فراغی شاعر و عارف بزرگ مسلمان ترکمن ایرانی در روستایی به نام حاجی قوشان در شمال شرق گنبدکاووس به تاریخ 1733 میلادی دیده به جهان گشود و زیردست پدری بزرگ اندیش به نام دولت محمد آزادی که از علما و دانشمندان بزرگ زمان خود به شمار می رفت تربیت شد و منبع الهام شعرهای مختومقلی مردم و زندگی مشقت بار آن ها بود و همواره عشق به آزادی، آگاهی و حاکمیت محرومین در اشعارش متجلی است.

لینک خبر :‌ استانداری گلستان
ارسلان فصیحی، مترجم ادبیات ترکی استانبولی، در جشن رونمایی از چاپ یکصد و یکم ترجمه خودش از رمان ملت عشق اثر الیف شافاک، گفت: به تجربه دریافته ام کتابی را اگر زنان بخوانند، پرفروش می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، به بهانه یکصد و یکمین چاپ کتاب ملت عشق نوشته الیف شافاک ، ارسلان فصیحی مترجم این اثر در شهر کتاب همدان حضور یافت و در کنار جشن رونمایی از این اثر، کتاب باب اسرار نوشته احمد امید با ترجمه فصیحی نیز به مخاطبان معرفی و با امضای مترجم ارئه شد.

ارسلان فصیحی مدیر تحریریه ققنوس است و از شاخص ترین آثار او، ترجمه کتاب هایی از اورهان پاموک است. این مترجم کتاب های مگه تو مملکت شما خر نیست؟ محمود و نگار ، دیوانه بالای بام ، قلعه سفید و زندگی نو را نیز به فارسی برگردانده است.

زهره حسین زادگان نماینده و مدیر روابط عمومی انتشارات ققنوس در سخنانی در این نشست، با بیان اینکه امروز به اینجا آمده ایم که از شما بشنویم و بتوانیم ارتباط بهتری با مخاطبان اصلی کتاب هایمان داشته باشیم، گفت: قصه چاپ کتاب ملت عشق به سال 1388 برمی گردد. این کتاب توسط ارسلان فصیحی به انتشارات پیشنهاد شد و پس از موافقت ناشر، قرارداد ترجمه این اثر منعقد شد. ترجمه تا سال 1389 طول کشید.

وی افزود: متاسفانه این کتاب در دوره بدی برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شد؛ زیرا در آن زمان فرآیند صدور مجوز بسیار سخت شده بود و حدود 60 کتاب از انتشارات ما بدون دریافت مجوز معلق مانده بود. این کتاب نیز از جمله این کتب بود. این روند تا سال 1394 ادامه پیدا کرد و در سال 1394، کتاب بدون هیچگونه تغییری، مجوز گرفت.

حسین زادگان عنوان کرد: ققنوس پایه گذار سنت اهدای کتاب به عنوان عیدی شد و سال 1394 این کتاب به عنوان عیدی برای حدود 4000 نفر از دوستان و همکاران ارسال شد و در اردیبهشت همان سال به صورت عمومی منتشر شد.

این مقام مسئول در انتشارات ققنوس گفت: در جامعه ای که تیراژ کتاب زیر هزار نسخه است این کتاب به چاپ 101 رسیده و در هر چاپ با تیراژی حدود 10 هزار نسخه منتشر شده و باعث افتخار ماست که مخاطبان آن را خواندند و پسندیدند و به قول آقای فصیحی خیلی خوشحالیم که خیلی ها اذعان کردند که با ملت عشق دوباره با کتاب آشتی کردند و خیلی ها با ملت عشق خواندن رمان را شروع کردند.

در ادامه برنامه ارسلان فصیحی، مترجم این اثر از الیف شافاک نیز در سخنانی عنوان کرد: پس از اینکه به فضای باز دوران اصلاحات عادت کرده بودیم، در دولت آقای احمدی نژاد، کتاب ها مجوز چاپ نمی گرفتند و یا با سانسور زیادی مجوز می گرفتند؛
سال 76 تا 84 دوران شکوفایی نشریات و کتاب بود. کتاب هایی که پیش از سال 1376 اجازه چاپ نمی گرفتند و یا با سانسور زیادی چاپ می شد، از سال 1376 با تشکیل کابینه دولت اصلاحات، گشایش حاصل شد و بسیاری از کتاب ها مجوز چاپ گرفتند.

وی افزود: سال 1379 در یک دوره شش ماهه کتاب بدون سانسور چاپ می شد و مجوز پیش از چاپ را حذف کرده بودند. ما آن دوران را دیده بودیم و یک دفعه سال 1384 پس از تغییر وزیر، حتی به برخی از کتاب هایی که مجوز چاپ داشتند و چاپ شده بودند، مجوز تجدید چاپ ندادند. مثلاً کتاب قلعه سفید از سال 1384 تا سال 1394 غیرمجاز اعلام شد. مجموعه داستان های عزیز نسین هم که سه جلد است، غیرمجاز شد. ملت عشق هم که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شده بود، مجوز چاپ نگرفت.

این مترجم اضافه کرد: این امر موجب شد که ناشران و مترجمان و نویسندگان و سایر عوامل مرتبط با کتاب، آرام آرام کارشان را کنار گذاشتند. من نیز در نشریه و روزنامه کار می کردم. پس از آمدن دولت تدبیر و امید اوضاع بهتر شد و حداقل کتاب هایی که نام بردم، مجوز چاپ گرفتند.

فصیحی در این نشست همچنین عنوان کرد: فرق افراد در اجتماع، محل کار و حتی روابطشان در میزان مطالعه و جهان بینی آن هاست که از طریق مطالعه به دست می آورند.

وی سپس در سخنانی درباره عزیز نسین، ضمن اشاره به اینکه او از نویسندگان محبوب نزد ایرانیان است، گفت: برای اینکه عزیز نسین خوب شناخته شود، تصمیم گرفتم کتاب هایش را ترجمه کنم و عزیز نسینِ واقعی را معرفی کنم اما طی فرآیندی که بیان شد، این کتاب نیز تا سال 95 مجوز نگرفت. سه کتاب مگه تو مملکت شما خر نبود؟ ، دیوانه بالای بام و محمود و نگار نیز سال 95 به عنوان عیدی به مجموعه ققنوس اهدا شد. دیوانه بالای بام هم به سختی مجوز گرفت اما در نهایت هر سه کتاب چاپ شدند. به عقیده من، عزیز نسین واقعی را در این سه کتاب می توان شناخت.

فصیحی افزود: سال 1398 نیز کتاب باب اسرار اهدا شد. این کتاب در ترکیه پیش از ملت عشق چاپ شده بود و هر دو کتاب با یک سال فاصله توسط یک ناشر به چاپ رسیدند. ژانر کتاب ملت عشق تاریخی_عرفانی است و شاید تعجب کنید اما کتاب باب اسرار در ژانر معمایی منتشر شده است. به هر حال، در ترکیه از هر دو کتاب استقبال شده است و در تزهای فوق لیسانس این دو کتاب را با هم مقایسه کرده اند. پس از خواندن این تزها، بیشتر تشویق شدم که کتاب باب اسرار را هم ترجمه کنم.

این مترجم عنوان کرد: در کتاب باب اسرار خیلی روی زبان کار کردم و چهار سطح زبانی را به کار بردم. خواننده هنگام خواندن آن با تغییر زبان و لحن پیش از خط داستانی به قونیه قرن هفتم می رسد و برمی گردد. در کل خیلی سعی می کنم مراقب زبان فارسی باشم؛ برخی می گویند وقتی که ترجمه هایم را می خوانند، احساس می کنند که اصل آن به فارسی نوشته شده است، شاید دلیل آن وسواس زیاد و دغدغه و نگرانی من درباره زبان فارسی بوده است. دوست دارم خوانندگان ترجمه هایم علاوه بر اینکه با خواندن رمان سرگرم می شوند، با زبان صحیح فارسی نیز آشنا شوند و بدانند که چگونه باید زبان فارسی را نوشت.

وی در ادامه این نشست و در پاسخ به این سوال که در کشور ما استقبال از کتاب کم است و تیراژ کتاب ها بسیار پایین است چه چیزی باعث شده است ملت عشق به چاپ یکصد و یک برسد؟، گفت: چهار عامل مهم در فروش کتاب موثر است؛ نویسنده، مترجم، ناشر، موضوع. در این کتاب اسم نویسنده برای اولین بار در ایران مطرح می شود؛ به نظرم موضوع کتاب جذاب است و توسط ناشری شناخته شده، به چاپ رسیده است. البته عامل دیگری نیز دخیل بوده است و آن تبلیغ افواهی است که به روش های مختلف خوانندگان کتاب را به هم معرفی کرده اند.

فصیحی افزود: نکته دیگری که در تمام دنیا صادق است، این است که اگر کتابی را زنان بخوانند، آن کتاب پرفروش می شود. برحسب تجربه به این نکته پی برده بودم و به آن دقت کردم.

این مترجم سپس گفت: سال 2006 برای اولین بار یکی از کتاب های الیف شافاک به نام پدر و حرامزاده را خواندم. پیش از آن بیشتر آثار اورهان پاموک، اورهان کمال و انیس باتور را می خواندم. در این کتاب دیدم که نویسنده کتاب در کنار اینکه اندیشه هایی را بیان می کند، فردی به شدت قصه گو است. این نکته نظر من را جلب کرد و تصمیم گرفتم که آن را ترجمه کنم اما نظر ناشر این بود که این کتاب به خاطر اسم اش مجوز نمی گیرد. منصرف شدم و کتاب های دیگر نویسنده را تهیه کردم اما هیچکدام از آثار دیگرشان آن ویژگی قصه گویی را نداشت. منتظر کتاب های بعدی نویسنده ماندم. کتاب بعدی بعد از عشق بود که به دلایلی آن را هم ترجمه نکردم. بالاخره ملت عشق با نام اصلی عشق و همزمان به انگلیسی با نام چهل قاعده عشق چاپ شد و من در ایران برای اینکه با کتاب های روانشناسی اشتباه گرفته نشود، با نام ملت عشق آن را ترجمه کردم.

ارسلان فصیحی در ادامه و در پاسخ به این سوال که این برنامه جشن چاپ یکصد و یکم این کتاب است؛ درحالی که 20 ترجمه مختلف دیگر از همین کتاب وجود دارد و از سویی بحث قاچاق کتاب به وفور دیده می شود؛ چه راهکاری برای جلوگیری از این اتفاق در نظر گرفته اید؟، گفت: درباره قاچاق کتاب کمیته صیانت اتحادیه ناشران تهران در پی جدی شدن معضل قاچاق کتاب کارهای موثری انجام داده اند و حدود یک میلیون نسخه کتاب قاچاق در انبارهای مختلف کشف کردند و حدود یک سال است که قاچاقچیان کتاب را گرفته اند و تا حدی در کنترل قاچاق کتاب موفق بوده اند.

وی ادامه داد: درباره ترجمه های مجدد هم باید بگویم که من آن ها را ترجمه نمی دانم. عده ای هستند که کاری را که پرفروش شده، با اسم مترجم دیگری چاپ می کنند که به آن اصطلاحاً پخته خواری می گویند. پخته خواری رسمی رایج و مذموم است و تا وقتی ایران عضو کنوانسیون برن در مورد کپی رایت نشود، این معضل پابرجاست.

این مترجم همچنین به این سوال که اورهان پاموک و الیف شافاک دو نویسنده بسیار توانمند بین المللی هستند و توانایی الیف شافاک در بحث رئالیسم جادویی و آقای پاموک هم در بحث توصیفات بسیار قوی هستند و نوبل ادبیات دریافت کرده اند شما کدام یک از این دو نویسنده را بیشتر می پسندید؟، اینگونه پاسخ داد: به طور کلی نمی شود گفت کدام را می پسندم اما می توانم بگویم که فلان اثر فلان نویسنده را از فلان اثر فلان نویسنده بیشتر می پسندم.

وی در توضیح بیشتر گفت: برخی از آثار الیف شافاک از برخی از آثار اورهان پاموک، قوی تر است و برخی از آثار پاموک از آثار شافاک قوی تر است. این ها را نباید با هم مقایسه کرد. اگر شما برای آموزش فلسفه به سراغ رمان می روید و برای شناخت جامعه ای می خواهید رمانی درباره آن جامعه بخوانید، آن موقع ترجیح من اورهان پاموک است. اگر برای قصه خواندن، رمان خواندن و آشنایی با اندیشه های فمنیستی و عرفانی بخواهید کتابی را بخوانید، آن موقع ترجیح من شافاک است. و هیچکدام را بیشتر از دیگری نمی پسندم. در بین نویسندگان ترکیه ای به طور کلی من اورهان کمال را بیشتر از بقیه دوست دارم و این یک حس است. کتاب سلول 72 او را انتشارات ققنوس چاپ کرده است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران- ایرنا- مدیر سینما سیار انجمن سینمای جوانان ایران، گفت: سینما سیار به مناسبت برگزاری سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان طرح سینما خاطره را در مناطق سیل زده و کم برخوردار برگزار می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

نوید کوهبر در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، درباره استفاده از ظرفیت سینما سیار در نمایش فیلم های خاطره انگیز، اظهار داشت: با توافق علیرضا تابش دبیر جشنواره فیلم کودک و نوجوان و سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و با توجه به ظرفیت موجود در سینما سیار برای نمایش فیلم در مناطق فاقد سینما، طرح سینما خاطره در مناطق سیل زده و کم برخوردار کشور برگزار خواهد شد.

وی افزود: این طرح با هدف ایجاد نشاط و شادی در غالب نمایش فیلم های شاد و موزیکال و خاطره انگیز برای کودکان ونوجوانان تدارک دیده شده است.

مدیر بازرگانی و سینما سیار انجمن سینمای جوانان ایران، ادامه داد: در این طرح فیلم های کلاه قرمزی ، گربه آوازه خوان ، الوالو من جوجو ام ، خواهران غریب ، یکی بود یکی نبود و شهر موش ها است.

کوهبر با بیان اینکه این طرح بصورت رایگان در 26 استان کشور و در بیش از 143 روستا و منطقه کم برخوردار برگزار می شود، گفت: تلاش کردیم محروم ترین و آسیب پذیرترین مناطق کشور را انتخاب کنیم و اولویت اول با مناطق آسیب دیده در سیل اخیر بوده است.

وی با اشاره به اینکه به دلیل رایگان بودن این طرح امکان استفاده از فیلم های در حال اکران سینماها به علت حفظ حقوق تهیه کنندگان اثر میسر نبود، افزود: بنابراین این آثار از میان فیلم های تهیه شده توسط بنیاد سینمایی فارابی انتخاب شده است.

کوهبر ادامه داد: در این طرح با توجه به اینکه بیشتر مناطق انتخاب شده فاقد امکانات نمایش فیلم های بودند سعی کردیم از فضاهایی مانند مساجد و یا فضاهای باز استفاده کنیم.

مدیر بازرگانی و سینما سیار انجمن سینمای جوانان ایران، خاطرنشان کرد: هدف اصلی این طرح ایجاد شادی و نشاط حتی برای ساعتی برای کودکان و نوجوانان در محرومترین مناطق کشور است که امیدواریم در این امر موفق باشیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سینما رکس آبادان در شب هنگام 28 مرداد 1357 و در حین نمایش فیلم گوزن ها دچار آتش سوزی گردید و چند صد نفر به همین دلیل کشته شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : راهنمای سفرمن

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، کاش همان طور که سکانسی جعلی برای پایان گوزنها تدارک دیده شد و سرنوشت دیگری برای سید و قدرت تعیین کردند، کسی هم پیدا می شد و سکانس آخر زندگی شهدای سینما رکس آبادان را طور دیگری می ساخت؛ در این صورت دوست داریم فرض کنیم دست حسین تکبعلی زاده و همدستانش به کبریت و تینر نمی رفت یا در آخرین لحظه منصرف می شدند و از سینما بیرون می زدند و به زندگی شان می رسیدند.

یا نه، برای ساعتی دیگر دل به قصه سید و قدرت می دادند تا ببینند سرانجامِ این رفیق و همپای قدیمی چه می شود. اما نه خودشان ته قصه را دیدند و نه اجازه دادند، آن مردمی که دل به قصه گوزن ها داده بودند، ببینند سرنوشت دو قهرمان فیلم چه می شود. 41 سال است که داغ سوختن تماشاگران فیلم گوزن ها در سینما رکس آبادان، همچنان بر دل سنگینی می کند و با وجود محاکمه و مجازات عاملان اصلی، ابهامات و سؤالات بسیاری وجود دارد و کل فاجعه، همچون فیلمی معمایی و رازآلود به حیات خود ادامه می دهد. تلاش کردیم به مناسبت سالروز این حادثه، به ناگفته هایی روشن کننده درباره این موضوع برسیم، اما ابعاد مبهم آن همچنان سدی است درباره وضوح واقعیت. با این حال این سعی را به عنوان یادمان شهدا و قربانیان این فاجعه بپذیرید؛ حادثه ای که ساعت 20 و 21 دقیقه 28 مرداد 1357 در سینما رکس آبادان رخ داد، نقش به سزایی در تسریع و تشدید حرکت های انقلابی مردم داشت و سرانجام در 22 بهمن همان سال به ثمر نشست.

یکی از مهم ترین ابهامات همیشگی درباره حادثه سینما رکس آبادان، تعداد شهدا و قربانیان آن است؛ به طوری که در آمار روزنامه های مختلف آن زمان یعنی کیهان و اطلاعات و داده های رسانه های دیگر از آن زمان تاکنون، رقم مشترکی به چشم نمی خورد و عدد های مختلف 600، 700، 900، 420 و 677 نفر را ذکر کرده اند.

یکی از مطلعان اهل آبادان و از فعالان فرهنگی این شهر که از خانواده های شهدای حادثه سینما رکس هم است و نخواست نامش رسانه ای شود، درباره این اختلاف آماری به جام جم گفت: همان زمان فرمانداری آبادان تعداد شهدا را 377 نفر اعلام کرد، البته می گویند سینما ظرفیت بیشتری داشته است و حتی از آمار بالای 600 نفر هم صحبت می کنند. ضمن این که آن زمان که با بلیت فروش سینما در این باره صحبت کردند، گفت همه بلیت ها برای این سئانس به فروش رفته بود. با این همه من فکر می کنم، تعداد 600 نفر به واقعیت نزدیک تر است. با این حال بسیاری از جنازه ها بر اثر آتش سوزی، جزغاله شده بودند. همچنین آقای امینی مستندساز، تعداد صندلی سینما رکس را 900 اعلام کرده بود.

این شخص درباره احتمال زنده بودن برخی تماشاگران سینما هم بیان کرد: امکان این که کسی زنده از آن آتش بیرون بیاید، نبود. با این حال آن زمان مردم می گفتند که چند نفری از سینما بیرون آمده اند، برخی مثل حسین نماینده و شیرین قنبرزاده، مدعی شدند که از سینما بیرون آمدند. من خودم با آن ها صحبت کردم، اما به نظرم این قضیه مشکوک بود و حتی باوجود شهادت یکی از آن ها در دادگاه، این موضوعی ساختگی بود. نه من و نه بازمانده های دیگری که دادگاه را دنبال می کردند، این موضوع را قبول نداشتیم.
او که یکی از متولیان برگزاری یادبود شهدای حادثه سینما رکس آبادان است، افزود: همه هدف ما در برگزاری چنین مراسمی، فراموش نشدن این شهداست، چون تاریخ قضاوت خواهد کرد.

تقدیر، گوزن ها را برگزید

این هم دست تقدیر بود که هنگام آتش زدن سینما رکس آبادان، فیلم گوزن ها ساخته مسعود کیمیایی روی پرده باشد. فیلمی که سروشکلی انقلابی داشت و شخصیت قدرت، با بازی فرامرز قریبیان در آن ظاهرا یک دزد بانک، اما در لایه پنهان و در اصل، نقش یک چریک و مبارز علیه رژیم پهلوی بود. اکران همین فیلم، گمانه زنی را برای دست داشتن ساواک در این حادثه تلخ تقویت کرد و در ضمن باعث محبوبیت بیش از پیش فیلم مسعود کیمیایی نزد مخاطبان روشنفکر و انقلابی آن زمان شد. با این حال اگرچه در توطئه و اقدام غیرمردمی ساواک خلل و خدشه ای وارد نمی شود، اما اگر بدانیم که عوامل این حادثه، ابتدا قرار بود به جای سینما رکس سینمای دیگری به نام سینماسهیلا در آبادان را آتش بزنند، آن وقت دیگر از ارجاع و اشاره به گوزن ها دست کم در این زمینه خبری نبود. پیگیری های ما برای این که آن زمان چه فیلمی در سینما سهیلا آبادان روی پرده بود، تا اینجا و لحظه تنظیم گزارش بی نتیجه ماند.

شاهکار بزرگ شاه

در آتش سوزی سینما رکس آبادان، مردم انقلابی، ساواک را متهم کردند و حضرت امام خمینی (ره) واقعه سینما رکس را شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب خواند. پس از پیروزی انقلاب، شواهدی از سوی حسین تکبعلی زاده، متهم ردیف اول واقعه ارائه شد که نشان می داد آتش سوزی سینما رکس کار رژیم پهلوی و ساواک بوده است.

سال 1359 فردی به نام حسین تکبعلی زاده که قبل از انقلاب به همین اتهام دستگیر شده بود، اقرار کرد عامل جنایت او و دو نفر از دوستانش به نام های یدا... و فلاح و شخصی به نام فرج بذرکار که پس از آتش سوزی مفقود شدند، بوده اند. او دستگیر و پس از 50 ساعت محاکمه در 20 جلسه و به مدت سه روز در دادگاهی به ریاست سیدحسین موسوی تبریزی به اعدام محکوم و در تاریخ پنجشنبه 13 شهریور 1359 به دار مجازات آویخته شد.

سروان منوچهر بهمنی، ستوان شهربانی آبادان، علی نادری صاحب سینما رکس، اسفندیار رمضانی دهاقانی مدیر داخلی سینما رکس، سرهنگ سیاووش امینی آل آقا رئیس سابق اطلاعات شهربانی آبادان و فرج ا... مجتهدی کارمند ساواک، از متهمانی بودند که همراه متهم ردیف اول اعدام شدند.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
در حالی که زمان افتتاح دومین جشنواره و نمایشگاه ملی گردشگری به میزبانی ارومیه مصادف با اوقات شرعی این شهر بود، مسئولان برگزاری و مدیران حاضر بدون توجه به این امر نظاره گر قص محلی یکی از اقوام و نیز برگزاری مراسم آتش بازی در محوطه برنامه شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از اروم نیوز ، مراسم افتتاحیه دومین نمایشگاه و جشنواره ملی گردشگری شامگاه شنبه با حضور استاندار آذربایجان غربی، جمعی از مدیران و مسئولان استانی و شهرستانی و اقشار مختلف مردم در محل نمایشگاه های بین المللی پارک جنگلی ارومیه برگزار شد.

از همان ابتدای مراسم و زمانی که در آغاز برنامه رقص گروه محلی به قرائت قرآن یا سرود ملی ترجیح داده شد و پس از آن به بهانه ورود مسئولان نسبت به دعوت از قاری قرآن اقدام شد، می شد انتهای برنامه را پیش بینی کرد.

سخنرانی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان، اجرای یکی از گروه های همخوانی و در نهایت سخنرانی استاندار آذربایجان غربی تنها قسمت های این برنامه بودند که به عنوان آغازگر نمایشگاه و جشنواره ملی در نظر گرفته شده بود.

قسمت انتهایی مراسم نیز به عنوان رونمایی از اطلس گردشگری شهرستان نقده و نیز مستند گردشگری روستایی برنامه ریزی شده بود که به لطف وزش باد و عدم پیش بینی های لازم از سوی مسئولان برگزاری با حاشیه هایی همراه شد که البته به دلیل حضور عکاسان و فیلمبرداران در مقابل مسئولان برای عموم مردم قابل لمس و مشاهده نبود و تنها در تصاویر می توان نظاره گر آن بود.

حاشیه ای نظیر اینکه مسئولان حاضر احساس می کردند باید با کنار زدن تصویر اطلس به مرحله رونمایی برسند اما غافل از اینکه با وزش باد به هنگام سخنرانی استاندار این رونمایی انجام شده و تنها زحمت آن ها خلاصه شده در گرفتن عکس یادگاری خواهد بود!

البته پس از این قسمت برای اینکه حرف و حدیث های بعدی در انتظار مسئولان برگزاری نباشد، یکی از نوازندگان ساز سنتی ارومیه به اجرا پرداخت که با تذکر متولیان در خصوص فرارسیدن زمان اذان مغرب به افق ارومیه این اجرا نیمه کاره رها شده و مسئولان برای افتتاح نمایشگاه به سوی محل از پیش تعیین شده راهی شدند.

هرچند همین اقدام مسئولان یعنی بی توجهی به اذان و حضور در محل روبان چینی و افتتاح نمایشگاه نیز چندان جالب توجه و درخور شان نبود، اما جالب تر اینکه همزمان با این افتتاح و شنیده شدن صدای اذان از دوردست ها نسبت به انجام برنامه آتش بازی در محوطه برنامه نیز اقدام شد که جای تعجب و سوال از مسئولان برگزاری نمایشگاه دارد که چرا باید شاهد چنین بی توجهی ها و بی حرکتی ها به ساحت اذان و اوقات شرعی باشیم؟

اما نکته تاسف بار ماجرا جایی بود که به هنگام بازدید استاندار آذربایجان غربی و مدیران حاضر از غرفه های نمایشگاه ملی گردشگری و صنایع دستی، به یکباره بر اساس هماهنگی مسئولان برگزاری شاهد اجرای رقص محلی در یکی از غرفه های حاضر بودیم که همین موضوع سبب حاشیه نگاری برای مراسمی پرحاشیه شد.

ماجرای این رقص محلی این بود که در جریان افتتاح نمایشگاه و جشنواره کشوری صنایع دستی و گردشگری و همزمان با اوقات شرعی و اذان مغرب به وقت ارومیه، در برنامه ای از پیش تعیین شده و با هماهنگی و حضور مسئولان برگزاری نمایشگاه و جشنواره، گروه حرکات موزون محلی در داخل غرفه یکی از استان ها از استاندار آذربایجان غربی و هیات همراه استقبال کردند!

این اقدام که همزمان با اجرای برنامه آتش بازی در بیرون از محوطه نمایشگاه انجام شد، توسط هیچ کدام از مدیران برگزاری و مسئولان حاضر در محل جدی گرفته نشد و همگی با آغوشی گرم تنها به تماشای برنامه این گروه مشغول شدند!

جالب اینجاست که با وجود تذکر از سوی برگزارکنندگان به نوازنده سنتی در جریان برنامه افتتاحیه مبنی بر همزمانی با اذان مغرب و قطع برنامه نوازنده سنتی، هیچ کدام از این برنامه های داخل و خارج از سالن با تذکر و برخوردی مواجه نشدند و گروه رقص محلی و نیز آتش بازی همزمان با پخش اذان به اجرای برنامه خود پرداختند!

جای سوال دارد که چرا مسئولان برگزاری چنین نمایشگاهی که باید نشان دهنده جایگاه فرهنگ و ادب این دیار باشد، به محلی برای بی توجهی و جسارت به ساحت مقدسات تبدیل شده و هیچ کدام از مسئولان نیز حاضر به تذکر یا برخورد با متولیان برگزاری نمی شوند؟!

هرچند با توجه به بازدیدهای انجام شده، نمایشگاه موصوف چندان بار فرهنگی و آشناسازی با توانمندی های استان ها را ندارد، اما همین بی توجهی به اصلی ترین بخش فرهنگ جامعه می تواند نشانگر اهدافی باشد که تنها بر روی کاغذ و برای توجیه اقداماتی این چنین در پی هم چیده شده اند.

به طور قطع این گونه برخورد با داشته های دینی و مذهبی مردم از سوی مسئولان و مقامات عالی دولتی در استان می تواند حاشیه هایی را به همراه داشته باشد که در آینده شاید نتوان نسبت به مقابله با آن ها اقداماتی را انجام داد و همانند مسائلی دیگر بخش فرهنگی نظیر حجاب و عفاف به معضلی غیرقابل تحمل تبدیل شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
برگزاری نمایشگاه "بین المللی" حلقه گمشده توسعه صادرات در همدان است که در گذشته مورد غفلت قرار گرفته است | اولین تفاهم نامه بین المللی با اقلیم کردستان را منعقد کردیم و همدان به عنوان مجری برگزارکننده نمایشگاه کردستان عراق معرفی شد | امروزه در جهان نمایشگاه های بین المللی و تخصصی به یک صنعت تبدیل شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش همدان پرس؛ مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بین المللی استان گفت: برگزاری نمایشگاه "بین المللی" حلقه گمشده توسعه صادرات در همدان است که در گذشته مورد غفلت قرار گرفته است.

حمید گلی پور در جمع خبرنگاران با بیان اینکه امروزه در جهان نمایشگاه های بین المللی و تخصصی به یک صنعت تبدیل شده، گفت: متاسفانه در کشور ما این جایگاه وجود نداشته و تخصصی نیست.

وی با اشاره به حضور خود در شرکت نمایشگاههای بین المللی همدان افزود: در یک ماه گذشته تلاش کردیم کیفیت برگزاری نمایشگاهها را افزایش دهیم و تحلیلی از خواسته های مردم داشته باشیم.

وی با انتقاد از اینکه طی سالهای گذشته بر بین المللی بودن نمایشگاه اقدام جدی نشده، گفت: نمایشگاه بین المللی حلقه گمشده توسعه صادرات در استان است و اولین تفاهم نامه بین المللی با اقلیم کردستان را منعقد کردیم و همدان به عنوان مجری برگزارکننده نمایشگاه کردستان عراق معرفی شد.

مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بین المللی همدان با تاکید بر تکمیل سایت جدید نمایشگاه با کمک بخش خصوصی گفت: سایت جدید نمایشگاه سه فاز است که فاز اول این سایت می بایست در سال 97 افتتاح می شد اما تاکنون 70 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.

گلی پور با تاکید بر اینکه برای سال آینده تقویم نمایشگاههای بین المللی ارائه خواهد شد، افزود: بزودی نمایشگاههای تخصصی در حوزه سازمانهای مردم نهاد نیز برپا می شود.

وی با تاکید به اینکه نمایشگاه بین المللی کمک می کند تا تولیدکننده به راحتی کالای خود را در کشورهای دیگر عرضه کند و ارزآوری داشته باشد افزود: به طور میانگین گردش مالی نمایشگاه در سال 45 میلیارد تومان است.

وی گفت: در سالهای گذشته نمایشگاه کتاب در همدان برگزار نشده و با رایزنی های انجام شده توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی امسال نمایشگاه کتاب را نیز برگزار خواهیم کرد.

گزارش تصویری نشست خبری مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بین المللی همدان

لینک خبر :‌ همدان پرس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : زریان

به گزارش خبرگزاری کردپرس، مدیر نشر باشور در گفتگو با کردپرس خبر از رد شدن تصویرگری یک کتاب کودک کُردی این انتشارات به خاطر لباس کُردی کاراکتر مورچه در کتاب مورچه و زنبور داد.

محمد مرادی نصاری توضیح داد: ممیز وزارت ارشاد بدون درنظرگرفتن هزینه هایی که صرف تصویرگری و آماده سازی این کتاب شده است، در یک جمله کوتاه به ما اعلام کرده که لباس مورچه کُردی نباشد بدون اینکه در نظر بگیرد که در این وانفسای صنعت نشر در ایران، یک ناشر بابت این نظر غیرکارشناسی بایستی میلیونها تومان ضرر کند.

از او پرسیدم که آیا برای نخستین بار است که از لباس کُردی در کاراکترسازی های کودکانه استفاده می شود؟ او گفت: خیر، بارها و بارها ناشران دیگر استان های کردنشین، مخصوصاً سنندجی، کتاب هایی مشابه با کاراکترهای مختلف و ملبس به لباس کردی طراحی و منتشر کرده اند ولی نمی دانم چرا از یک کتاب کودک از ایلام که می خواهد منتشر شود این گونه ایراداتی می گیرند؟

شاعر ترتیبات تاریکی از تفسیر کردن ممیزهای ارشاد گله کرد و توضیح داد: در مواجهه با یک متن ادبی می توان تأویل های بسیار زیادی انجام داد و من نمی دانم چرا باید تفسیر یک ممیز ملاک یک تصمیم مهم فرهنگی و ادبی باشد؟

نصاری خاطرنشان کرد: باید بگویم که در گذشته مجوز گرفتن برای کتاب های کُردی مانند تمام کتاب های دیگر بود و ما مشکل چندانی نداشتیم اما چند وقتی است که با مشکلات زیادی در راه اخذ مجوز پیش از چاپ کتابهای کُردی مواجهیم و اصولاً نمی دانیم که این کتابهای تخصصی را در جای خاصی ممیزی می کنند یا به استان های خود آن زبان مبدأ برمی گردانند و کلاً نمی دانیم با چه کسی مواجه هستیم.

مدیر نشر باشور افزود: حتی اگر فکر کنیم که ممیز خواسته با این کار جلوی وهن لباس کُردی را بگیرد، باید بگویم که ما این را قبول نداریم چرا که اولاً شخصیت مورچه ی این داستان فردی فداکار و مهربان است و وجهه بدی ندارد و در ثانی، نویسنده، تصویرگر و ناشر این اثر همگی کُرد هستند و این افراد هرگز دشمن فرهنگ خود نیستند و خارج از جهان کُرد قرار ندارند که بخواهند به فرهنگ کُردی ضربه بزنند.

وی ضمن انتقاد شدید از این رویه غلط خواستار شفاف سازی مسئولین حوزه کتاب وزارت ارشاد شد و در عین حال تأکید کرد: هدف ما از مطرح کردن این موضوع و عمومی کردنش ایجاد حاشیه نیست ولی باید بدانیم که اینگونه اقدامات وزارت ارشاد است که خودش حاشیه سازی می کند و برای وزارتخانه ای که باید به دور از تنگ نظری ها از ناشران بومی حمایت کند، یک بازخورد منفی محسوب می شود.

نصاری پیشنهاد داد: در چنین موارد خاصی که ممیز باید به یک زبان و فرهنگ دیگر مسلط باشد، تشکیل شورایی از متخصصین استانی یا منطقه ای برای بررسی کتاب ها می تواند بسیار سودمند باشد و بار اصلی را از دوش وزارت ارشاد بردارد.

خبرنگار کرد پرس در تماس تلفنی با مدیرکل ارشاد ایلام این موضوع را پیگیری کرد. عمران خودآموز گفت: صدور مجوز کتاب به صورت متمرکز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت می گیرد و به استان ارجاع داده نمی شود.

وی قول بررسی و پیگیری مشکل این ناشر ایلامی را داد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کرد پرس
تهران- ایرناپلاس- موسیقی بلوچی را هنوز هم بسیاری از اقوام ایرانی نمی شناسند و اگر آوازی بلوچی گوششان را نوازش دهد، هیچ بعید نیست که آن را با موسیقی هندی یا افغانستانی اشتباه بگیرند؛ این ناآشنایی از مهجوری و غربت موسیقی بلوچی به عنوان گنجینه ای از فرهنگ ایرانی حکایت دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

در سال های اخیر قدم هایی برای معرفی موسیقی بلوچی برداشته شده است. صداوسیما اگرچه همچنان با تبعیض بسیار، اما کم کم پای موسیقی بلوچی را به بعضی برنامه های خود باز کرده است. جشنواره هایی برای بزرگداشت نوازندگان بلوچی چون شیرمحمد اسپندار در تهران برگزار شده و بعضی گروه های موسیقی بلوچی توانسته اند در تهران و شهرهای دیگر اجرا داشته باشند.

مردم، موسیقی بلوچی را نمی شناسند

با این همه، اهالی موسیقی معتقدند بسیاری از این برنامه ها، صرفاً جنبه نمایشی و تبلیغاتی داشته اند و تأثیرگذاری آن بر بهبود اوضاع این موسیقی، چندان پایدار نیست. آصف نارویی، یکی از محققان موسیقی بلوچی در این باره به خبرنگار ایرناپلاس می گوید: موسیقی بلوچی را هنوز در تهران و جاهای دیگر خوب نمی شناسند. یک دلیلش این است که گروه های موسیقی که به تهران می روند، درست انتخاب نمی شوند. بعضی کسانی می روند که اصلاً خودشان موسیقی بلوچی را درست نمی شناسند و بعد مردم فکر می کنند موسیقی بلوچی همین چیزی است که دارند می شنوند.

این پژوهشگر اضافه می کند: بزرگان موسیقی بلوچی هم خیلی مورد توجه قرار نمی گیرند. گاهی اتفاق هایی می افتد، ولی اینها کافی نیست. نوازندگان موسیقی بلوچی حتی نمی توانند زندگی شان را تأمین کنند و بسیاری از آنها، در فقر زندگی می کنند.

شیرمحمد اسپندار یکی از همین بزرگان است که دکترای افتخاری موسیقی از فرانسه را دارد. او پیشنهاد اقامتی را که فرانسوی ها داده بودند، نپذیرفت و به کشورش بازگشت. او روایتش را از این اتفاق در گفت وگو با روزنامه همشهری چنین شرح می دهد: ژاک شیراک، رئیس جمهور فرانسه بود. من و چند هنرمند دیگر از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد رفتیم فرانسه. در کاخ فرانسه مهمان ژاک شیراک بودیم. گفتند بیا فرانسه زندگی کن. ویزای خودت و خانواده ات را صادر می کنیم. مدرک دکترا هم به من دادند. من گفتم برای هنرنمایی آمدم. نیامدم که بمانم. گفتم یک سر ناخن از خاک ایران را به تمام دنیا نمی دهم.

اسپندار اما در خاک کشورش _ ایران _ متأسفانه از سوی رسانه ها و متولیان امر قدر چندانی که شایسته جایگاهش است، ندیده و با حقوقی بسیار ناچیز در خانه ای ساده روزگار پیری می گذراند.

این بی مهری ها در داخل کشور در حالی است که موسیقی بلوچی، حتی کارشناسان موسیقی را از خارج مرزهای ایران به خود جذب کرده است. ژاک دورینگ، خاورشناس و موسیقی دان فرانسوی، از حوالی سال 1355 با موسیقی بلوچی آشنا شده است و از آن زمان تاکنون، روی موسیقی بلوچی کاوش می کند. او می گوید هر کاری که توانسته برای شناساندن موسیقی بلوچی کرده و حالا نوبت مسئولان فرهنگی است.

موسیقی بلوچی مستقل از موسیقی هندی

شاید یکی از دلایل کم توجهی به موسیقی بلوچی آن است که آن را تقلیدی از موسیقی هندی می دانند. این موسیقی دان، این گفته را رد می کند. دورینگ در گفت وگویی با روزنامه شرق، می گوید: هر وقت ملتی صاحب قدرت است، همه چیز را متعلق به خودش می داند و چون رسانه در اختیار دارد، هنر آن همه گیر می شود و روی عامه هم تأثیر می گذارد و هنری که مهجور مانده، رشد نمی کند، چون دیده نمی شود و در مخاطب این حس را ایجاد می کند که این موسیقی از هند یا از جای دیگری گرفته شده، در حالی که اصلاً این طور نیست.

آصف نارویی هم با اشاره به تفاوت های ظریف میان موسیقی بلوچی و هندی، آنها را مستقل از هم می داند. او می گوید: اگر کمی دقت کنیم و سطحی بین نباشیم، می توانیم تفاوت های موسیقی بلوچی را با موسیقی هندی تشخیص بدهیم. سازهای بلوچی کاملاً مستقل هستند و هر کس که با این دو موسیقی آشنا باشد، می تواند تفاوت هایشان را تشخیص دهد.

محمدعلی دلنواز، نوازنده و سرپرست گروه هنری آدینک درباره ارتباط موسیقی بلوچی با موسیقی هندی توضیح می دهد که ما هر دو ریشه آریایی داریم، اما لهجه موسیقی ما با لهجه موسیقی هند بسیار متفاوت است. همان هفت نت را ما و آنها داریم، اما لهجه ها تفاوت دارد و از لهجه مشخص می شود که این موسیقی بلوچی است یا هندی.

با توجه به این نکات، به نظر می رسد توجه رسانه ها و به ویژه صداوسیما به موسیقی بلوچی می تواند ابتدا این آواها و نواهای ریشه دار را از چاه غربت بیرون آورد و بعد از آن باید از سازمان های هنری خواست، به موسیقی بلوچی و همه نواهای قومی و محلی بیشتر توجه کنند تا این بخش های مهم و ارزشمند فرهنگ و تمدن ایرانی مصادره نشده، یا به همراه هنرمندانش دفن نشود.

گزارش از الیاس براهویی نژاد

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
با وجود قانون حقوق مؤلفان و مصنفین به برخی از آثار نمایشی بدون مجوز نویسندگان اجازه اجرا داده می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم ، با گسترش هنرهای نمایشی در کشور، نیاز به متون برای تولید اثر حادتر می شود و اهمیتی بیش از گذشته پیدا می کند. موفقیت یک اثر در تهران شرایط را برای جلب نظر تولیدکنندگان دیگر شهرها برای اجرای آن اثر موفق را مهیا می کند. تلاش برای تکرار موفقیت ها در دیگر شهرها اما سازوگار درستی ندارد. نویسندگان و مترجمان بسیاری از اجرای آثارشان در شهرهای مختلف کشور بدون کسب اجازه خبر داده اند و این در حالی است که قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفین و هنرمندان در سال 1348 به تصویب رسیده است و کماکان این قانون پابرجاست.

طبق ماده 23 این قانون هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او و یا عالماً عامداً به نام شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد.

همین مسأله موجب می شود که اقتباس از هر اثر هنری نیازمند مجوزهای لازم باشد. برای مثال، در حوزه تئاتر هر کارگردانی می بایست پیش از دریافت هر گونه مجوزی و آغاز پروسه بررسی اثر، اجازه نامه کتبی نویسنده را در اختیار نهاد نظارتی قرار دهد. به طور معمول این مجوز یک نامه معمولی - فاقد چارچوب به خصوص - است که به امضای نویسنده یا مترجم می رسد. البته آنچه مشخص است، صحت و سقم این امضا هیچ گاه پیگیری نمی شود و ملاک بر پایه اعتماد است.

در شهرهای غیر از پایتخت شرایط کمی پیچیده است. دسترسی به نویسنده و مترجمان به مراتب مشکل است و دریافت مجوز کتبی نیز پروسه ویژه ای ندارد. پس می توان با استناد به همان رویه ناقص تهران مجوزهای لازم را دریافت کرد. این وضعیت زمانی عجیب می شود که گاهی اوقات مؤلفان خبری از اجرای آثارشان ندارند و صرفاً به واسطه فضاهای مجازی و تبلیغات متوجه می شوند که مجوز یک اجرای بدون مجوزهای آنان اجرا شده است.

برای مثال اخیراً در شیراز نمایش موش تا موش نوشته رامین کهن بدون مجوزهای لازم روی صحنه رفته است. آقای کهن می گوید پس از آنکه گروه از او خواسته نمایش را در شیراز اجرا کنند و او به شکل ضمنی از آنان خواسته امور را پیش برند، ناگهان متوجه می شود که بدون دریافت مجوزی از او، گروه نمایش را روی صحنه برده است. وضعیت زمانی عجیب می شود که گروه تولید از صدای صداپیشگان رامین کهن هم استفاده می کنند و این در حالی است که حقوق آن متعلق به کهن و مرکز نشر و پخش جوان است. البته تخلف به همین نقطه ختم نمی شود؛ چرا که اشعار نسرین خنجری نیز برای اجرا در نمایش نیازمند مجوزهای لازم است.

نکته مشخص آن است که ارشاد شیراز روال عادی ابلاغ مجوز را رعایت نکرده است و از گروه مجوزهای لازم مؤلفان را نخواسته است. این وضعیت مشت نمونه خروار است. هیچ سیستم یک پارچه ای برای ارزیابی مجوز نویسندگان و شاعران وجود ندارد. هیچ رابطه اورگانیکی میان شورای نظارت و ارزشیابی در تهران و دفاترکل ارشاد کشور وجود ندارد. فرم های ویژه ای برای نویسندگان در دسترس نیست و نمی توان چندان روی صحت و سقم امضاها نیز پافشاری کرد.

با اینکه محمدرضا الوند، مدیر استان های اداره کل هنرهای نمایشی با آگاهی از مشکل پیش آمده، مجوز اجرای موش تا موش شیراز را ملغی کرده است؛ اما واقعیت این است نه تنها ارشاد شیراز؛ که هیچ یک از ادارات کل ارشاد شرایط مساعدی برای کنترل حقوق مؤلفان را ندارد.

آنچه در شیراز رخ داده که منجر به توقیف یک نمایش شده است، نه تقصیر هنرمند که بر گردن ارشاد است. اداره کل های هر شهرستان وظیفه راهنمایی هنرمند و کنترل اوضاع را دارند و فشل بودگی این ادارات شرایطی را ایجاد خواهد کرد که هنرمند در برابر هنرمند بایستد. باید دید آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستم یکپارچه ای برای کنترل حقوق مادی و معنوی مؤلفان و مترجمان طراحی می کند یا خیر.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
جمعی از کارشناسان و صاحب نظران عرصه خبر و رسانه معتقد هستند نقش و جایگاه خبر و خبررسانی در حوزه مسئولیت های اجتماعی جایگاه بسیار مهمی است و ایجاد فشار به رسانه ها و نامساعدکردن فضای فعالیت رسانه ای، به نفع جامعه نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : بلاغ مازندران

به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، رسانه ها به عنوان تاثیرگذار ترین نهاد فرهنگی حق دارند از سازمان های مختلف انتقاد کنند و آنها را به چالش بکشند و خود نیز در برابر منافع و نیازهای جامعه مسئول و باید پاسخگو باشند.

وجود رسانه در دنیای امروز نشانه آزادی بیان و اندیشه است و چنانچه رسانه ها به درستی به وظایف خود عمل کنند عملکرد آنان موجب بیداری جامعه و پاسخگویی سازمان ها و دولت خواهد شد.

روز خبرنگار امسال نیز فارغ از همه زشتی ها و زیبایی هایش به پایان رسید، شاید روز خبرنگار بهانه ای بود که هفته گذشته بخشی از نگاه ها به حوزه خبر و رسانه معطوف شود، اما خبرنگاران همچنان قلم به دست روزها و ماه ها و سال ها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند و همچون شمعی می سوزند و روشنی می بخشند.

یکی از موضوعات مهمی که نباید در حوزه خبر و خبررسانی مورد غفلت واقع شود بحث خبرنگار و مسئولیت اجتماعی است که در این راستا میزگردی با عنوان خبرنگاری و مسئولیت اجتماعی با حضور حجت الاسلام عباس دانشی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، حسن خزایی پور مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل استانداری مرکزی، حبیبی پیشکسوت و عباس خسروانی کارشناس عرصه خبر و رسانه به میزبانی دفتر خبرگزاری فارس استان مرکزی برگزار شد که طی آن این صاحب نظران نقش و جایگاه خبر و خبررسانی در حوزه مسئولیت های اجتماعی را بسیار مهم تلقی کرده و ایجاد فشار به رسانه ها و نامساعدکردن فضای فعالیت رسانه ای را به ضرر جامعه دانستند.

فارس: اهمیت خبر و خبرنگاری را چگونه معنا می کنید؟

خسروانی: امروز خبر در دنیا از اهمیت بسیار بالا و ویژه ای در زندگی انسان ها برخوردار است، خبرها فضا، تحولات، موقعیت ها را تعیین می کند، شکل می دهد و به نوعی برای زندگی انسان ها تولید معنا می کند و انسان ها هم بر اساس این معانی که از دنیای پیرامون خود کسب می کنند، تصمیمات زندگی خودمان را اتخاذ می کنند.

امروز خبر و رسانه به صورت طبیعی بازیگر اصلی هستند، یعنی خبرنگاران نقش مؤثری در تصمیمات زندگی مردم دارند و نقش آفرینی می کنند.

از این بابت امر خبرنگاری و مقوله رسانه یک جایگاه ویژه ای در دنیای امروز دارد، به خصوص که دنیای امروز دنیای رسانه ای شده تلقی می شود و در این دنیای رسانه ای شده خبرنگاران قطعاً جایگاه بسیار خاصی را دارند در نتیجه طلب می کند که روی مقوله خبرنگار تمرکز بیشتری داشته باشیم، در تولید و پرورش خبرنگاری که در طراز جامعه خاص و متناسب با فرهنگ جامعه باشد، تلاش کنیم.

قدمت خبر در ایران به عصر مشروطه برمی گردد و این بحث نگاه خاصی را طلب می کند تا تلفیقی برقرار کنیم بین دوره مشروطیت و تحولاتی که در جامعه آن روز ایرانی اتفاق می افتد تا مقوله خبرنگاری و مطبوعات وارد جامعه ایران می شود و تا به امروز به حیات خود ادامه دهد.

یکی از کارهای اساسی که در این حوزه باید به آن توجه کنیم بحث مسئله شناسی حوزه خبرنگاری است که در این حوزه به شدت دچار ضعف هستیم، وقتی نگاهی به تحولات روز خبرنگار می کنیم کلیت آن به آسیب شناسی و مشکل شناسی می پردازد، اینکه چرا حقوقشان کم است، چرا سختی کار دارند و ده ها مشکل دیگری که الآن در این حوزه است، در حالی که این ها مسائل اساسی در حوزه خبرنگاری نیست و ما به یک مسئله شناسی اساسی در این حوزه نیاز داریم.

دانشی: اولین جملاتی که از یک رویداد می شنویم و یا می خوانیم به معنای خبر است، در گزارش هایی که منتشر می شود و آمار مقایسه ای که صورت گرفته، نشان می دهد ایرانی ها توجه بیشتری به اخبار دارند و در میان تولیدات رسانه های دیداری و شنیداری بیشتر از سایر ملت ها به بخش خبر رسانه هایی مثل تلویزیون و رادیو توجه می کنند.

کسی که به طور ویژه و اختصاصی رویدادها را روایت می کند خبرنگار است که نگاه خبری و اطلاع رسانی و بازگو کردن روایت دارد.

در فرهنگ ایرانی و اسلامی بنای اصلی خبر صداقت و شفافیت و بیان واقعیت ها هست و بوده و اکنون هم اگر بخواهیم تعریف درستی از خبر و خبرنگار ارائه بدهیم متناسب با فرهنگ خودمان همین است که آنچه از رویدادها روایت و بیان می شود خبر و افرادی که آن را صادقانه و مطابق به واقعیت بازگو می کند خبرنگاران هستند.

امروزه خبرنگاری شکل حرفه ای به خود گرفته و روز به روز پا به پای رشد و توسعه بستر خبررسانی و رسانه، شکل های مختلف این موضوع تخصصی شده و تکامل پیدا کرده و در عین حالی که حوزه کاملاً تخصصی است مقداری هم فراگیر شده است.

حبیبی: می توان گفت رسانه بستری برای توجه مردم به پیام ها و در حقیقت رسانه جای پرداختن به حرف مردم است و مردم از این طریق خواسته های خود را بگویند مشکلات خودشان را مطرح کنند و زمینه رشد و بالندگی جامعه از این طریق فراهم شود.

کارکردهای رسانه مختلف است رسانه های دیداری، شنیداری و تصویری که هر کدام ابزارهای خاص خودشان را دارند و اگر بخواهیم تقسیم بندی و اثربخشی داشته باشیم رسانه های حوزه تصویر اثربخشی بیشتری دارند و رسانه های مکتوب تفکر برانگیز است و جامعه را به سمت جامعه خلاق و نقاد پیش می برد.

خبرنگار خوب خبرنگاری است که خود را نماینده افکار عمومی بداند و به جای مردم خوب ببیند، خوب بشنود و خوب تحلیل کند، در صحنه حضور داشته باشد و بداند نماینده مردم است و گزارش هایی که تکمیل می کند ضمن اینکه عینی گرا باشد خود نیز در صحنه باشد و با شاهدها صحبت کند و نظرات آنها را جمع بندی کند و در مجموع یک بسته خبری یا گزارشی را از هر آنچه مورد نیاز مردم است، به سمع و نظر مردم برساند.

خزایی پور: دنیای امروز، دنیای ارتباطات است و باید گفت خبرنگاران مشعل داران توسعه آگاهی هستند که با اطلاع رسانی شفاف و ارتباطات اثر بخش بین مردم و سازمان ها ضمن آگاهی بخشی موجب بصیرت افزایی می شوند.

خبرنگاران با مجهز کردن خود به عنصر امانت، صداقت و مسئولیت واقعیت های جامعه و آنچه مورد نیاز مردم را بازگو می کنند و با نقش آفرینی درست و گردش آزاد اطلاعات، جامعه را از تک صدایی نجات می دهند.

فارس: عرصه رسانه با چه چالش هایی روبروست؟

خسروانی: امروز نهاد رسانه و خبرنگاری دچار چالش های اساسی است که این چالش ها به ناکارآمدی منجر شده است، امروز با یک نظامی رسانه ای در کشور مواجه هستیم که نمی تواند به کارکردهای اساسی خود در جامعه امروز عمل کرده و به ایفای نقش بپردازد، متأسفانه رسیدگی به این موضوعات مستلزم یک فرآیند مسئله شناسی است و تا این مسئله شناسی در جامعه و میان نخبگان اتفاق نیفتد این چالش ها و مشکلات قابل حل نخواهد بود.

فرآیند مسئله شناسی در حوزه خبر و خبرنگاری مبتنی بر یک فهم تاریخی است از گذشته و یک فهم درست از مقتضیات زمان است و نگاه به آینده و افق، تجربه خبرنگاری طی 120 سال گذشته و مقتضیات زمان موجود است و یک گامی به نام گام دوم و یک چشم اندازی پیش رو است که قرار است به آن برسیم پس همه بسترهای مسئله شناسی در خبرنگاری فراهم است.

بدون شک تا فرآیند تاریخ شکل گیری مطبوعات خبرنگاری در ایران را خوب نشناسیم قطعاً نمی توان هیچ راهکاری ارائه داد. مطبوعات و اصل بحث خبرنگاری در ایران در یک بستر تاریخی شکل می گیرد که اصل آن مربوط به عصر مشروطه است، عصر مشروطه دوره ای است جامعه ایران احساس تغییر در خود می بیند و به یک آگاهی و یک شعوری می رسد که یک تغییری را در کشور و جامعه خودش ایجاد کند و یک طرح نو را ایجاد می کند، در نتیجه نخبگان و روشنفکران همه در کنار هم قرار می گیرند و یک طرحی را به نام مشروطه طلبی در کشور ایجاد می کنند.

بر اساس اصل مشروطه طلبی و تحول فرهنگی که در جامعه ایران رخ می دهد مطبوعات وارد ایران می شود و خبرنگار شکل می گیرد یعنی بر اساس یک ضرورت تاریخی در ایران خبرنگار شکل می گیرد تولید می شود.

شعار اصلی مشروطه عدالت طلبی است و علما سردمدار اصلی این نهضت بودند که بحث عدالت خواهی را مطرح می کند، یعنی ظلم ستیزی و عدالت خواهی که در بستر فرهنگی ایرانی وجود داشته، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ فرهنگی خبرنگاری بستر آن را شکل می دهد، اما از زمانی که این اصل خبرنگاری و رسانه از دو بستر تاریخی و فرهنگی خود خارج می شود تا به امروز جامعه تاوان این خروج از ریل را پرداخت می کند و تا زمانی که این مسئله خروج از ریل خوب شناسایی نشود این نابسامانی و ناکارآمدی وجود خواهد داشت.

امروز بهترین دانشگاه خبرنگاری در ایران تاسیس می شود، بهترین تکنولوژی را می آورد، اما نمی توان چند خبرنگار توانمند و در تراز انقلاب تربیت کرد که بتواند مقتضیات زمان را خوب و آینده را خوب بفهمد، واقعاً نقش آفرینی کند.

زمانی خبرنگاری از بستر خارج می شد که نهضت عدالت طلبی و ظلم ستیزی از بستر خود خارج می شود و مشروطه ایرانی تبدیل می شود به استبداد رضا خانی ونتیجه مشروطه در ایران شکل گیری نظام استبداد رضا خانی می شود.

حالا آیا در یک نظام استبدادی امکان شکل گیری نظام رسانه ای و خبرنگاری وجود دارد یا ندارد خبرنگار و رسانه در یک بستر استبدادی و دیکتاتوری شکل نمی گیرد، باور نمی شود. رسانه و خبرنگار در یک بستر آزاد و آزادی طلبی خواهی رشد پیدا می کند.

دلیل دومی که رسانه ها از ریل خارج شدند این است که مؤلفه ها عدالت طلبی و ظلم ستیزی در دامن غرب گرایی گرفتار شد، و غرب گرایان سردمداران نظام مطبوعاتی کشور شدند.

رسانه در ایران از دو نقطه ضربه خورد ابتدا در بستر نظام استبدادی گرفتار شد و بعد از آن مدیریت رسانه به دست کسانی است که نگاه به درون نداشتند یعنی تمام ملزومات را از غرب گرفتند، در حالی که جامعه ایرانی در نطفه شکل گیری خبرنگاری آن ذات فرهنگی ایرانی و اسلامی را داشت.

به راستی آن تضاد از کجا به وجود می آید؟ هنگامی که مشروطه شد در اولین مجلس شورای مشروطیت قانون مطبوعات را تصویب کردند، اولین قانونی که تصویب کردند، قانون مطبوعات است یعنی مردم ایران به این باور رسیده بودند که نظام مطبوعاتی باید یک قانون داشته باشد، قانون در آن سال یعنی در سال 1285 تصویب شد و اولین قانونی که در مجلس تصویب می کنند قانون مطبوعات است.

تضاد از آنجایی پیش آمد که همین قانون را از قانون مطبوعات فرانسه ترجمه و تصویب کردیم، مشکل از اینجا بود که خود فرانسوی ها 50 سال بعد قانون را اصلاح می کنند و قانونی تصویب می کنند بنام قانون حمایت از حقوق خبرنگاران، در حالی که در ایرانی این چنین اصلاحیه ای و قانونی الحاق نمی شود، لذا تضاد به وجود می آید.

در نظام غرب وقتی که مطبوعات و خبرنگاری شکل می گیرد اول آزادی به خبرنگار داده می شود یعنی قانون حمایت از حقوق خبرنگار در مجلس تصویب می شود و بعد می آیند در مرور زمان تکالیف را مطرح می کنند یعنی تا بستر آزادی سخن گفتن و آزادی نقد کردن در کشور به وجود نیامده باشد خبرنگاری شکل نمی گیرد.

در ایران مشروطه به استبداد رضا خانی تبدیل می شود تا به امروز هم نتوانستیم تناقضات تاریخی را حل کنیم و چون نتوانستیم حل بکنیم هنوز در حوزه خبرنگاری دچار مشکلات اساسی هستیم.

به این معنا که امروز با توجه به مقتضیات زمان نیازمند یک بافت فرهنگی و اجتماعی هستیم که در آن حق و آزادی به یک تعادلی در حوزه خبرنگاری برسد که جامعه هنوز به آن تعادل آزادی و تکلیف نرسیده، یعنی ما در یک دوره ای آمدیم به خبرنگاران این قدر آزادی دادیم که وضعیت دوران اصلاحات به وجود می آمد یعنی آزادی بدون حقوق بدون تکلیف، در یک دوره ای هم آمدیم این قدر بر بار دوش خبرنگارها سوار کردیم این قدر این ها را بردیم دادگاه و آوردیم که از بحث آزادی غفلت کردیم.

امروز بزرگ ترین مسئله در حوزه خبرنگاری در کشور با توجه به مباحث مطرح شده عدم تعادل بین آزادی های خبرنگاری و تکالیف عرصه خبرنگاری است تا به این تعادل نرسیم نمی توانم مشکلاتی که در این حوزه هست را حل کنیم.

دانشی: در جهان غرب رسانه ها سازنده افکار عموم و به اصلاح گفته می شود جایگزین قدرت های سخت در کشورها شدند و دایره نفوذ و تأثیر فراوانی را پیدا کردند و در کشور ما شاید در این سطح حرفه ای و مدرن به رسانه پرداخته نشده و هنوز نتوانسته به کارکرد اساسی خود برسند.

یکی از آسیب های مهمی که وجود دارد مقاومت ها و سیاست هایی که است گاهی اجازه شفافیت و اطلاع رسانی را نمی دهد.

ظاهراً گاهی تمایلی وجود دارد حتی جاهایی که ضرورت ندارد بدون شفافیت و بدون اطلاع رسانی اتفاقاتی بیفتد، و هنگامی که خود متولیان امر صلاح می دانند و منافع خودشان را آن می بیند و منافع سازمانی و کاری خود را در آن می بینند اطلاع رسانی صورت می گیرد و اطلاع رسانی تابع سلایق مراکز تولید خبر و رویدادها می شود.

اگر خبرنگاران و رسانه ها بتوانند راحت تر به اطلاع رسانی بپردازند و کانالیزه نباشد و دسترسی آسان تر و شفاف ترو به موقعتر به خبر و رویدادها داشته باشد، کارکرد رسانه ها بهتر می شود.

اگر قبل از اینکه خبر به طور رسمی از یک رسانه ای اعلام می شود زبان به زبان و چهره به چهره در بین مردم مطرح می شود و گاهی مردم از رسانه ها عقب تر هستند نه اینکه رسانه مایل نبوده این اطلاع رسانی را انجام بدهد به او اجازه داده نشده تصور نادرستی است که فکر می کنند مدیران و افراد مختلف تصور می کنند می شود این اطلاع رسانی انجام نگیرد می توانند یک فیلتری بگذارند که خودشان بتوانند این را اطلاع رسانی بکنند.

در دنیای ارتباطات کنونی خیلی زود این خبر درز پیدا می کند و بدون پرداخت همه جانبه و گاهی با آسیب هایی خبر منتشر می شود و شایعه همین جا شکل می گیرد و خبرهای نادرست همین جا شکل می گیرد یک انرژی مضاعفی را از مدیران می گیرد تا ما بتوانیم آن خبر نادرست را کامل و منتشر کنیم.

این چالش جدی است که وجود دارد و اگر بشود تعامل بیشتری در جامعه به وجود بیاید و شکل بگیرد که بتوانیم حرفه ای تر به خبر بپردازیم اینکه شفافیت هایی که گفته می شود در مرحله اقدام عمل بتوانیم اجرا بکنیم حتماً به سالم سازی فضای رسانه ای کشور کمک می کند.

البته در کنار این چالش که به طور اساسی وجود دارد چالش های دیگری هم وجود دارد از جمله اینکه رسانه کم جان هستند، رسانه آسیب های زیادی در حوزه اقتصادی و معیشت پرسنل خود دارد خبرنگاران یک قشر آسیب پذیر هستند و درصد بسیار کم از خبرنگاران آینده شغلی دارند.

تقریباً دستگاه هایی که وابسته به بودجه های عمومی هستند می توانند خبرنگاران خود را بیمه کنند تا حدودی امنیت شغلی ایجاد بکنند در سایر بنگاه ها در مطبوعات و رسانه ها خبرنگاران آسیب پذیر هستند، معلق بوده و آینده شغلی ندارد.

ارتباط بین خبرنگار و صاحبان رسانه ارتباط خوب و سالم و سازنده ای نیست، مدیران مسئول و صاحبان رسانه ها بسیار مایل هستند در جز جز عملکرد خبرنگار اعمال مدیریت و اعمال سلیقه کنند و خبرنگار نمی تواند فارغ از ملاحظات سیاسی و سلیقه ای مافوق خودش شفاف خبررسانی و اطلاع رسانی بکند.

حبیبی: چالش های متعددی در روبروی خبرنگاران وجود دارد که البته مختص به ایران نیست. جنس مشکلات ایران به عنوان کشور در حال توسعه با کشورهای پیشرفته فرق می کند و در مجموع دوگانگی در این زمینه می بینیم مثلاً مسوولین یک حرف هایی می زنند ولی در عمل متناقض آن را دریافت می کنیم ولی در مجموع اگر ما بتوانیم برای خبرنگار و یا گزارشگر زمینه های فراهم کنیم که به عنوان یک شخص حقوقی بتواند لایه های پنهان مشکلات و مسائل و آنچه دغدغه مردم است، آنها را بررسی کند و چرایی و چگونگی کار را راهکار دهد، بخش مهمی از مشکلات برداشته می شود.

بنابراین هم مسوولین باید سعه صدر داشته باشند و هم خبرنگاران در کنار مسئولین به این مهم توجه کنند و با یک تعامل خواسته های مردم را جاری و ساری کنند، اگر در بحث اطلاعات به موقع شفاف سازی کنیم و دقت داشته باشیم و به موقع هشدار بدهیم و مسائل را به مسوولین اطلاع بدهیم و آن ها هم توجه کنند بخش زیادی از چالش ها قابل حل است.

خزایی پور: این دیدگاه وجود دارد که رسانه باید آزاد باشد تا در فضای آزاد بتوانند رشد کنند، اما شاید در فضای بسته رسانه بهتر بتوانند خودشان را بروز دهد چون اعتقادم این است که رسانه ها می توانند مطالبه گر باشند با این عنوان که نمایندگان افکار عمومی هستند.

در بحث چالش رسانه ها با تمام احترامی که به جامعه رسانه و خبرنگاری قائل هستم این ضعف را بپذیریم که در جامعه ما نبود خبرنگار تخصصی یک چالش اصلی است، بعضاً در سطح استان خبرنگاران قالب بندی نشده اند، گروه بندی نشده اند، یک خبرنگار در چندین حوزه مختلف فعالیت می کند و احساس می کنم آن مطالبه گری را نمی تواند انجام دهد چون تخصصش را ندارد.

چالشی بعدی بحث ورود رسانه ها به احزاب است، متأسفانه هر رسانه به سمت و سوی یک حزبی رفته و آن رسالت آزادی را از دست داده است، نمی توانیم بگویم رسانه آزاد است رسانه باید مطالبی را بیان کند که آن حزبی که از او حمایت می کند از او خوشش بیاید یا مطالبی را بیان کند که اگر همسو یا غیر همسو باشد خودش به مخاطره نیفتد، این دو مورد از مباحث چالش های اصلی است که اگر به آن پرداخته باشد رسانه می تواند نقش مطالبه گری را در جامعه بهتر ایفا کند.

فارس: یکی از رسالت های رسانه ها در کنار آگاهی و آگاهی رسانی بحث مسئولیت های اجتماعی است، آیا رسانه ها توانسته اند در حوزه مسئولیت های پذیری به وظایف خود عمل کنند؟ و چه راهکاری برای این می توان ارائه داد؟

خسروانی: امروز آن چیزی که می تواند به عنوان راهکار ارائه داد بست و ترویج گفتمان مسئولیت های اجتماعی خبرنگاری در ایران است، یعنی به اندازه ای که در مجلس چندین قانون حمایتی از خبرنگاران تصویب کردیم، ده ها قانون تکلیفی هم تصویب کردیم این باید تبدیل شود به قانون برای مسئولیت های اجتماعی در حوزه خبرنگاری. این بحث به لحاظ نظری هم در دنیا تکامل یافته است، در یک دوره ای در حوزه رسانه آن چیزی که در جامعه علمی ارتباطات حاکم بود نظریه اقتدارگرایی بود. یعنی این نظریه معتقد بود رسانه باید کاملا تحت کنترل باشد، اقتدار گرایان می گفتند اگر رسانه را از کنترل خارج کنیم آفت است برای کشور و نه در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا مشکل ایجاد می کند.

در دوره ای یک عده ای به راس کار می آیند به نام لیبرال ها که در عرصه رسانه نظریه آزادی رسانه را مطرح کردند و گفتند رسانه ای که آزاد نباشد بی معنی است، مگر می شود رسانه در چمبره یک نظام بسته ای که عده ای بالا سرش هستند خلاقیت از خودش بروز دهد؟ آیا می تواند آنچه می خواهد بگوید؟ آیا می تواند آنچه در پس پرده است را مطرح کند؟ در نتیجه اینها گفتند برای اینکه نظام رسانه ای بتوانند در این عرصه موفق و کارآمد باشد باید به آنها آزادی داد در نتیجه آزادی رسانه را مطرح کردند که در یک دوره ای در دنیا خیلی فراگیر شد و کشور ما خیلی از آن تاثیر پذیرفت.

اما در یک دوره ای منتقدین نشستند و این بحث را به چالش کشیدند که هم دیدگاه های اقتدارگرایی در دنیا بخصوص در چین در روسیه باعث منزوی شدن شده و رسانه نمی تواند کارکردهای خودش را به خوبی انجام دهد،حتی در آمریکا و اروپا هم رسانه ها براساس آزادی نتوانستند کارآمد باشند، بلکه به رسانه ارگان های خاص تبدیل شدند و در خدمت منافع آنها قرار گرفتند.

آنها پرده دری کردند و آنچه را که قبح جامعه را می شکست بیان کردند. در نتیجه یک دیدگاهی مطرح شد به نام نظریه مسئولیت های اجتماعی در حوزه خبرنگاری که می گوید، اساسا نمی شود رسانه را با قانون و زور کنترل کرد، نمی شود مدام بالای سر رسانه بود، چون باید درجه ای از آزادی را داشته باشد که بتواند خلاقیت را بروز بدهد.

از طرف دیگر هم نمی تواند کامل آزاد باشد چون آفت هایی که امروز در جامعه غربی بوجود آمده را بوجود می آورد، در نتیجه گفتند که رسانه باید کنترل شود اما این کنترل از طریق نظام دولتی و زور و دادگاه نیست، بلکه این کنترل از طریق خود نظام اجتماعی است.

کنترل براساس تعهداتی که خبرنگار به جامعه دارد، نظام رسانه ای براساس نظام ارزشی جامعه باید کنترل شود، یعنی رسانه سخنی نگوید که با ارزش های جامعه تضاد داشته باشد.

در دیدگاه مسئولیت های اجتماعی خبرنگاری آمدند بین آزادی فرد، آزادی رسانه و تعهد یک جمعی ایجاد کردند به این معنا که خبرنگار را آزاد بگذاریم برود در جامعه جستجو کند، تحلیل کند، انتقاد کند، اما باید چیزی که می خواهد نشر دهد و منتشر کند در راستای تعهداتی باشد که به جامعه دارد، متناسب با ارزش هایی باشد که مردم به آنها پایبند هستند، متناسب با چشم اندازهای کشور باشد. مثلا وقتی می گویم یک خبرنگار آزاد است که دولت را نقد بکند ما می گوییم نقد اشکالی ندارد و دولت هم نباید شکایت کند اما این خبرنگار باید بداند که در برابر دولت یک تعهدی دارد، یعنی توهین نکند، دروغ نگوید، نقد منصفانه ارائه دهد و نقدهایش همراه با راهکار باشد، این را که دادگاه نمی تواند به خبرنگار بگویید، وقتی نقد می کنیم باید راهکار بدهیم این براساس یک تعهد اتفاق می افتد. من معتقدم امروز اگر در فضای خبرنگاری کشور آنقدری که به تکنیک ها بها می دهیم و به خبرنگاران در خبرگزاری ها فن مصاحبه و فن خبر نویسی آموزش می دهیم، دوربین های خوب می خریم، به حوزه تعهدات اجتماعی خبرنگاری که من اسمش را می گذارم بینش خبرنگاری می پرداختیم بسیاری از این مشکلات در حوزه خبرنگاری حل خواهد شد.

دانشی: همواره این سوال مطرح است که معلم ها چه زمانی می توانند به وظایف اصلی خودشان بپردازند؟ بسیار اهل سیاست و مسئولان اجتماعی می گویند هنگامی این اتفاق رخ می دهد که معلم دغدغه معیشت نداشته باشد، باید معیشت معلم را تأمین کنیم تا معلم کار خودش را انجام دهد، در دستگاه قضایی سؤال می شود که آیا قضات می توانند وظیفه خودشان را درست انجام دهند و قضاوت عادلانه داشته باشند نسخه ای که برای دستیابی به این مهم پیچیده می شود تفاوت حقوق قاضی با سایر اقشار است و تأمین حقوق مناسب برای قضات تا کارشان را دست انجام دهند، حال برای اینکه یک خبرنگار وظیفه خبرنگاری را خوب انجام بدهد اقدامی کرده ایم، آیا دغدغه معیشت را برای آنها حل کرده ایم تا در مقابل وسوسه ها بتواند درست انجام وظیفه کنند، همه می دانند که خبرنگاران با مشکلات زیادی مواجه هستند وقتی خبرنگاران و رسانه ها گرفتار مسائل این چنینی هستند در پرداختن به کار حرفه ای نیز قطعا نمی توانند انتظارات را برآورده کنند.

اگر این مسائل حل شود می توان امیدوار بود که خبرنگاران نیز به وظایف خود به درستی عمل کنند، اقدامات خوبی در راستای بیمه خبرنگاران از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته، اگر این حوزه ها به درستی سروسامان گیرد آن موقع است که می توان با یک مرام نامه هم یک سلامتی در حوزه خبر و رسانه ایجاد کرد و هم انتظار داشت خبرنگاران به خوبی رسالت های خود را انجام دهند.

برعکس اغلب پدیده ها، پدیده خبر و رسانه بیشتر از سایر حوزه ها خودش را با فرهنگ و تمدن ایرانی وفق داده، سینما و تئاتر را به عنوان یک پدیده می بینیم که چقدر قالب غربی خودش را حفظ می کند و در مقابل ایرانی شدن و اسلامی شدن مقاومت می شود؛ اما در حوزه خبر و رسانه این تعامل صورت گرفته و با فرهنگ و معیارهای ایرانی خود را تطبیق داده و این نشان داده در این حوزه می توانیم موفق عمل کنیم.

خیلی متأسفم که باید بگویم بعد از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی رسانه های فراگیر تأثیرگذار نافذ در جهان اسلام نداریم، همیشه از پدیده های وهابیت، اندیشه های تکفیری و نگاه های سخت گیرانه دور از واقع مذهبی موجود در کشورهایی مثل عربستان شکایت می کنیم، اما باید بپذیریم که فاقد سانه های فراگیر تأثیرگذار نافذ در جهان اسلام هستیم و نتوانستیم تولیدات خبری دربعد بین المللی برای مخاطبان تولید کنیم.

حبیبی: یکی از مشکلات در حوزه مسئولیت های اجتماعی رسانه عدم شفافیت اطلاعات است، در جامعه ای که اطلاعات به طور شفاف از سوی مدیران، مسئولان و دولتی که با شعار شفاف سازی می آید ارائه نشود و مسوولان اطلاعات را حبس کنند، نمی توان انتظار کارایی رسانه را داشت.

در حوزه خبر باید در برخی از کارها در رده های بالا تجدیدنظر صورت گیرد و در رده های پایین مسوولان سعه صدر خودشان را بالا ببرند، خبرنگار کسی است که حرف مردم را به گوش مسوولین می رساند و حرف مسوولین را به مردم، امروزه این روند منسوخ شده، خبرنگار کارش جریان سازی است و این جریان سازی باید به نفع مردم باشد.

رسانه یعنی حرف مردم، اگر بتوانیم حرف مردم را بزنیم وضع جامعه بهتر می شود و می توانیم خیلی حرف برای گفتن داشته باشیم، اما بعضی از رسانه ها برعکس عمل می کنند، ما اگر بتوانیم یک وحدت رویه ایجاد کنیم کار رسانه این است که عقاید مختلف را بهم نزدیک کند و این مهم در گرو نگاه مسوولین و شورای سیاست گذاری رسانه ها است که این ها باید توجهشان معطوف به رشد بالندگی و ارتقای فکری جامعه باشد.

خزائی پور: عموماً خبرنگاران و رسانه ها افراد فرهیخته ای هستند که در واقع دنبال عدالت خواهی و دنبال حق طلبی هستند، اینجا به خاطر این حق طلبی نقشی ایفا می کند که آن مسئولیت اجتماعی در مقابل جامعه است، اگر مشکلی در جامعه پیش می آید اینجا رسانه است که باید نقشش را ایفا کند، به دولت ها کمک بکند که اگر نقصی دارند آن را برطرف کند.

رسانه به نوعی هدایتگر مسوولین برای رسیدن به مسئولیت های اجتماعی است که اگر بخواهیم مباحث حزبی را از رسانه ها جدا کنیم به نوعی رسانه ها موفق بودند و توانستند چالش های روز جامعه را انتقال دهند، اما رسانه ها چون نمایندگان اصلی افکار عمومی هستند باید بیشتر به این موضوع بپردازند و آن مطالبه گری را برای رسیدن به مسئولیت های اجتماعی بیشتر کنند.

************

ادامه دارد

************

انتهای پیام/و

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
کرمان - ایرنا - نسخه آزمایشی سایت اطلاع رسانی جشنواره موسیقی نواحی ایران در سومین نشست سیاست گذاری دوازدهمین دوره جشنواره رونمایی و اطلاع رسانی در زمینه برگزاری این جشنواره به طور رسمی از ابتدای شهریورماه امسال آغاز خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸ سایت های دیگر : خبرگزاری مهر جماران خبرگزاری آنا

به گزارش روز یکشنبه ایرنا، امسال هم به سیاق سال های گذشته قرار است کرمان میزبان جشنواره موسیقی نواحی باشد، از همین رو ستاد برگزاری این جشنواره در تهران و کرمان مشغول برنامه ریزی برای برگزاری این رویداد فرهنگی است.

پس از برگزاری دوره یازدهم جشنواره موسیقی نواحی در کرمان، برخی کارشناسان و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره کیفیت برگزاری جشنواره انتقادهایی مطرح کرده بودند. حتی زمزمه های انتقال جشنواره از کرمان به شیراز هم مطرح شده بود اما پس از رایزنی محمدجواد فدائی استاندار کرمان با دکتر سید محمدمجتبی حسینی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میزبانی کرمان در دوره دوازدهم تثبیت شد و از آن روز تاکنون اجرای جشنواره در کرمان پیگیری شده و دیگر مسئولان استان هم پای کار آمده اند تا این جشنواره قوی تر از سال گذشته برگزار شود.
در نشست شورای سیاست گذاری جشنواره موسیقی نواحی ایران، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تقدیر از اهتمام استاندار کرمان برای برگزاری جشنواره و پیگیری امور در سطح ارشد مدیریت استان کرمان را امیدبخش و قابل ستایش توصیف و در عین حال بر لزوم نظم یافتن بهتر امور جشنواره، تسریع در روشن شدن ساز وکارهای مالی و غیره تاکید کرد.

استاندار کرمان نیز در این نشست با مرور صورت جلسه قبلی شورای سیاست گذاری، گفت: صورتجلسات به اندازه کافی شفاف است و ما به تمام تعهداتمان در جلسات قبلی پایبند هستیم.

محمدجواد فدائی افزود: با توجه به همیاری و همکاری مسئولان استان کرمان، مانعی بر سر راه برگزاری باشکوه جشنواره موسیقی نواحی وجود نخواهد داشت.
وی درباره میزان مشارکت مالی استان کرمان در برگزاری جشنواره موسیقی نواحی گفت: با توجه به اینکه سهم مشارکت مالی ما نسبت به دوره قبل حدود چهار برابر شده لازم است در این باره تجدیدنظر و تامل صورت گیرد.

استاندار کرمان تصریح کرد: با این حال این استان در تامین مالی بودجه جشنواره موسیقی نواحی مشکلی ندارد و می توان برای تسریع امور جاری مبلغی را به صورت علی الحساب در اختیار ستاد جشنواره قرار داد.
همچنین در این جلسه مقرر شد ظرف روزهای آینده شرح وظایف کمیته های اجرایی جشنواره مشخص و به آنها ابلاغ شود تا فرآیند کار جشنواره تسریع شود.

در این نشست برخی دیگر از مدیران استان کرمان همچون مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان، شهردار کرمان، سرپرست اداره کل میراث فرهنگی استان، رئیس انجمن موسیقی کرمان نیز حضور داشتند و بر همکاری با ستاد جشنواره موسیقی نواحی تاکید کردند.
استاندار کرمان و معاون امور هنری وزیر ارشاد نیز احکام برخی از مدیران اجرایی جشنواره موسیقی نواحی ایران را به آنها اعطا کردند.
فدائی پس از این جلسه از مجموعه تالار وحدت بازدید و با بهروز غریب پور کارگردان نام آشنای تئاتر ایران نیز دیدار کرد.
بر اساس توافق بنیاد رودکی و مسئولان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان، بهروز غریب پور قرار است اپرای عروسکی خواجوی کرمانی را خلق کند.

وی پیش از این با آثاری چون اپرای عروسکی حافظ و اپرای عروسکی مولانا خوش درخشیده است.

سومین جلسه سیاست گذاری دوازدهمین دوره جشنواره موسیقی نواحی ایران با حضور استاندار کرمان و معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تهران برگزار شد.
3029

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، ضمن قدردانی از حضور فرزاد طایفه حیدری، قائم مقام و معاون توسعه مدیریت و منابع صندوق اعتباری هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان گلستان، گفت: این مدیر کشوری به مدت 3 روز مهمان استان گلستان بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : اداره کل فرهنگ و ارشاد گلستان گلستان 24

به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، رمضان یازرلو درباره هدف از حضور این مسئول کشوری، گفت: نشست با اصحاب فرهنگ و هنر در خصوص بیمه و صندوق اعتباری و دیدار با جمعی از هنرمندان و پیشکسوتان از جمله اهداف حضور وی در استان گلستان بود.

وی ادامه داد: قائم مقام و معاون توسعه مدیریت و منابع صندوق اعتباری هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همراهی رییس اداره هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان و همکاری روسای شهرستانی به مدت سه روز در شهرستان های آق قلا، بندرترکمن، بندرگز، کردکوی، علی آبادکتول، گنبد کاووس، مینودشت، رامیان و گرگان حضور یافتند و به دغدغه های اهالی فرهنگ و هنر گوش فرا داده و به پرسش های آن ها پاسخ دادند.

یازرلو درباره عمده ترین درخواست ها و موارد مطروحه هنرمندان در این دیدارها، گفت: نحوه بیمه شدن و عضویت در صندوق اعتباری هنر، مستمری و طرح تکریم، وام های صندوق و بیمه تکمیلی عمده ترین پرسش ها و دغدغه های اهالی فرهنگ و هنر در این دیدار ها بود.

معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان درباره ی دستاورهای این سفر سه روزه، اظهار کرد: پیش بینی تفاهم نامه ارائه خدمات بیمه تکمیلی رایگان به اصحاب فرهنگ و هنر رسانه واجد شرایط در مناطق سیل زده، پیش بینی پرداخت وام برای درمان و ازدواج به اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه واجد شرایط به ویژه مناطق سیل زده و پیش بینی ارائه مستمری به اهالی فرهنگ و هنر و رسانه عضو و واجد شرایط استان از عمده ترین دستاورهای سفر قائم مقام و معاون توسعه مدیریت و منابع صندوق اعتباری هنری به استان گلستان بود.

27 مرداد 1398 11:24

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
سینما هجرت و ساختمان های اطراف باید به عنوان بافت تاریخی، گردشگری حفظ شوند و تخریب آن به منظور تعریض خیابان تهران و روان سازی ترافیک به صلاح نیست.

بازدید صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : راه دانا

به گزارش گروه استانی تیتریک ، سینما هجرت سال 1347 توسط سه علاقمند به سینما به نامهای کمالی، اعتمادی و جمشیدخان افتتاح و نام این سینما "کاج"، از حروف اول اسم این سه موسس مشتق شد. در سال 1359 به نام این سینما به هجرت تغییر کرد؛ سال 1379 سالن نصر بر روی خروجی سینما با ظرفیت 102 نفر ساخته شد.

چند سالی از تصویب طرح تخریب سینما هجرت کرج سپری می شود اما با توجه به این که شهرداری هنوز مکان مناسبی را برای احداث سینمای جایگزین در اختیار حوزه هنری قرار نداده تخریب این سینما به تعویق افتاده است .

این سینما با دارا بودن فقط 760 صندلی، از علاقمندان خود دعوت می کند تا برای دیدن فیلم های روز سینمای کشور به قدیمی ترین سینما کرج بیایند اما سوال اینجاست که آیا این ظرفیت پاسخگوی جمعیت 3 میلیونی البرز خواهد بود؟

هجرت که مسئولان ذیربط مدعی هستند میزبان فیلم های روز کشور است با قرار گرفتن در مسیر ورودی قدیم کرج و در کنار پل تاریخی شاه عباسی سبب شده تا قریب به اکثریت ساکنین البرز این محل فرهنگی را بشناسند اما تمام مسائل مذکور دردی را از این سینما دوا نمی کند .

هجرت برای کرج چراغی است که هر روز کم نورتر می شود و احتمال خاموشی آن نزدیکتر خواهد بود اما چندین سالی است که به واسطه اکران فیلم های جشنواره فجر در کرج به طور نامعلومی این سینما بازسازی می شود در حالی که برای همگان قابل مشاهده نیست .

"سینما هجرت" تخریب نمی شود

اسماعیل آجرلو رییس حوزه هنری استان البرز در گفتگو با خبرنگار " تیتریک " درباره این موضوع می گوید: "درباره سینما هجرت از زمان سه شهردار گذشته، صحبت هایی برای جابه جایی و تعویض صورت گرفته تا در مقابل زمینی به ارزش آن معاوضه شود.

معاوضه به این معنا بود که سینما هجرت در اختیار شهرداری جهت تخریب و اضافه شدن به خیابان قرار گیرد و ما در مقابل یک زمین دریافت کنیم و آنجا یک سینمای جدید یا پردیس سینمایی بسازیم.

در طول این سالها چون دائما شهردارها و شورای شهر عوض شد هر مرتبه که این تصمیم به مرحله اجرا می رسد، تصمیم جدید دیگری کرفته می شود یا شهردار تغییر می کند.

سه بار کارشناسی و مراحل اداری انجام شد اما هنوز کار به نتیجه نرسیده است، یعنی نه ما سینما را به شهرداری داده ایم و نه آنها زمینی به ما تحویل دادند.

تخریب و جابه جایی سینما هجرت در حد حرف است، اگر چه هرچند وقت یکبار شهرداری مسئله تخریب و جابه جایی سینما را مطرح می کند اما در حد حرف باقی می ماند و تاکنون هیچ اقدام اجرایی صورت نگرفته است.

سینما هجرت قدیمی ترین و به نوعی هویت شهر کرج است، سرانه صندلی سینما در البرز به شدت محدود بوده و شهرداری نسبت به این موضوع باید دغدغه و تعامل داشته باشد. سینما هجرت یکی از نمادهای شهر و متعلق به مردم است که به هیچ عنوان اجازه تخریب آن صادر نمی شود مگر در شرایط خاص که شهر از سینمای بهتری برخوردار شود.

سینما هجرت جز، آثار تاریخی به لحاظ قدمت محسوب نمی شود و قدمت آن به اندازه ای نیست که جزء آثار باستانی محسوب شود اما شهرداری می تواند این مکان را تخریب نکرده و به عنوان موزه یا یک مکان تاریخی از آن استفاده کند، در حالیکه شهرداری به دنبال تعریض خیابان ورودی شهر است.

ما مشکلی با این تخریب سینما هجرت نداریم اما شهرداری زمین معوض یا مبلغی را که باید تحویل دهد نداده است، بنابراین سینما همچنان هست و شهرداری هم اقدام عملی خاصی انجام نداده است.

نمی گذاریم تا زمانی که جایگزین مناسبی برای هجرت ساخته و آماده نشده است چراغ این سینما خاموش شود".

سینما هجرت و ساختمان های اطراف باید به عنوان بافت تاریخی، گردشگری حفظ شوند

و اما مهدی حاجی قاسمی رییس کمیسیون عمران، حمل و نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر کرج به رکنا می گوید:"سینما هجرت و ساختمان های اطراف باید به عنوان بافت تاریخی، گردشگری حفظ شوند و تخریب آن به منظور تعریض خیابان تهران و روان سازی ترافیک به صلاح نیست .

گرچه تملک خیابان تهران در طرح تفصیلی گنجانده شده اما جزء اولویت ها نیست و با تخریب سینما هجرت نیز مشکل خاصی حل نمی شود ، چنانچه شهرداری تصمیم جدی برای آن مجموعه نگرفته باشد، به همان صورت حفظ و حتی بازسازی و مرمت نیز می شود این سینما را به عنوان یکی فضاهای خاطره انگیز شهر برای آیندگان حفظ کرد" .

لزوم حفظ یکی از معدودترین سینماهای کلاسیک کشور

رحیم خستو رییس کمیسیون فرهنگ و هنر شورای شهر کرج نیز در گفتگو با خبرنگار " تیتریک " می گوید:" اعضای شورای پنجم در مقابل خبر تخریب سینما هجرت موضع گرفتند و من با شهردار هم صحبت کردم بنابراین سینما هجرت در هیچ طرحی نیست و تخریب نمی شود. اگر بزرگراه شمال راه بیفتد دیگر نیازی به اصلاحیه آن منطقه از کرج نیست و سینما هجرت سر جای خود حفظ می شود.

در شورای چهارم یک گروهی پیگیر این بودند که یک قطعه زمین در منطقه جهانشهر را برای سینما هجرت معاوضه و معامله کنند که در واقع این بحث در شورای پنجم منتفی شد و ما به شدت تلاش می کنیم این سینما که بخشی از هویت شهر است حفظ شود.

من بعید می دانم تا زمانی که شورای پنجم روی کار است سینما هجرت تخریب شود لذا ما تمام تلاش خودمان را برای حفظ این سینما انجام می دهیم.

گره ترافیکی که در ورودی شهر وجود دارد با تخریب سینما هجرت هم حل نمی شود آن مسیر یک مسیر تاریخی است و همیشه در این مسیر رفت و آمد به دلیل ماهیت آن مکان زیاد بوده و تخریب این سینما هم هیچ مشکلی از گره ترافیکی این منطقه حل نمی کند.

طرح ترمیم ورودی کرج و ساختمانهای قدیمی در شهر کرج آغاز شده و امیدواریم تا آخر سال نتیجه آن را مشاهده کنیم و آن منطقه جزو مناطق جذاب کرج شود. رییس حوزه هنری استان نیز به شدت مخالف تخریب این سینما است و خوشبختانه این اتفاق نظر وجود دارد.

سینما هجرت بخشی از هویت شهری کرج است، سبک سینما هجرت، سبک کلاسیک است و تعداد این نوع از سینماها در کشور محدود است و خود سازه، ترتیب و فرمش کاملا متفاوت است و هیچ کدام از سینماهایی که در چهل سال اخیر ساخته شده به این شکل و شمایل نیست بنابراین باید این اثر را حفظ کنیم .

سینما سپنتا سرمایه گذار خصوصی دارد ربطی به شهرداری و ... ندارد و سرمایه گذارش هم یک مقدار فکر می کنم برای افتتاح و تکمیل پروزه جدی نیست.

وی در پایان با اشاره به اینکه با افتتاح مجتمع های تجاری مال تا دو سال آینده کمبود سالن سینما در استان نداریم، خاطر نشان کرد: هرکدام از این مجتمع ها چندین سال نمایش دارند که همه اینها افتتاح شده است و در استان کشغول فعالیت هستند.

الهه ملاحسینی- تیتریک

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ تیتر ۱
سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری کرمانشاه در واکنش به خبر مرصاد در مورد عدم برگزاری جشن های دهه ولایت از برگزاری این جشن ها تنها در یکی از پارک های این شهر یک میلیون نفری خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : توسعه

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از مرصادنیوز روز گذشته خبری مینی بر جشن های ولایت قربانی بی سلیقگی سازمان فرهنگی شهرداری بر روی خروجی پایگاه اطلاع رسانی مرصاد قرار گرفت که در آن به سوت و کوری شبهای کرمانشاه در شب اعیاد بزرگ اسلامی انتقاد شده بود.

اظهارات مسئولان سازمان فرهنگی شهرداری کرمانشاه در واکنش به این خبر نشان می دهد باز هم همچون همیشه نهادهای همچون سپاه، آستان قدس رضوی و اداره اوقاف و امور خیریه جورکشِ این نهاد فرهنگی در برگزاری این اعیاد شده اند.

پارک شبدیز تنها پارکی است که میزبان این جشن ها بود؛ اما یک سوال آیا برگزاری این جشن ها تنها در یکی از پارک ها برای جمعیت یک میلیون نفری شهر کرمانشاه کفایت می کند؟!

از سوی دیگر از لحاظ بصری هم هیچ نمودی از جشن و عید در شهر دیده نمی شود به جز معدود تزییناتی که مردم از سر ذوق و شوق خودشان بر در و دیوار شهر نصب کرده بودند.

همچنین بهتر بود شفاف سازی صورت می گرفت که هزینه این جشن ها که با حضور خواننده های نام آشنایی برگزار می شود که در حالت عادی بلیط کنسرت هایشان 100 هزار تومان است چقدر بوده و شهرداری که پرداخت کارگران روزمزد را با تاخیر چند ماهه پرداخت می کند از کدام محل این هزینه را تامین کرده است؟!

توجیهات سازمان فرهنگی شهرداری برای کم رنگ بودن جشن های مذهبی

مهدی عبدالمالکی، رییس سازمان فرهنگی ، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه پس از انتشار این گزارش در خصوص برگزاری جشن های دهه ولایت در کرمانشاه گفت: در راستای این دهه برنامه های مردمی ای را با همکاری سپاه حضرت نبی اکرم (ص) استان، دفتر آستان قدس رضوی، اداره کل اوقاف و امور خیریه استان و جمعی از هیئت های مذهبی شهر کرمانشاه تدارک دیده ایم.

رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه افزود: این برنامه مشارکتی و مردمی از عید قربان در پارک شبدیز واقع در کمربندی غربی کرمانشاه آغاز شده و تا عید غدیر ادامه دارد.

وی زمان برگزاری این برنامه مردمی را ساعت 21 الی 24 روزهای مذکور اعلام کرد و گفت: اختتامیه این جشن مردمی که در قالب جشن های مردمی دهه ولایت است، در روز عیدغدیر و در مجموعه شهرداری کرمانشاه برگزار خواهد شد.

این مسئول افزود: پیش بینی ما حضور 5 تا 6 هزار نفری مردم در این جشن است و در آن برنامه "اطعام علوی" نیز انجام خواهد شد.

عبدالملکی ادامه داد: همچنین به مناسبت عید غدیر در تدارک 10 ایستگاه صلواتی در سطح شهر هستیم که بتوانیم خدماتی را به صورت مشارکتی در این ایام و در ایستگاه های مذکور انجام دهیم.

چرا شب های نیلوفری جای اجشن های مذهبی را گرفت؟

رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه در خصوص برگزاری جشن های شب های نیلوفری نیز گفت: این جشن ها نیز برنامه ای به همین مناسبت است که برای ایجاد شور و نشاط طی دهه ولایت برگزار می شود.

وی در خصوص اخذ ورودی از شرکت کنندگان برای حضور در این جشن افزود: خدمات و برنامه هایی در جشن های شب های نیلوفری ارائه می شود که برای دیدن هر کدام از این برنامه ها(موسیقی،سرود، طنز و...) مردم باید مبلغ هنگفتی را هزینه می کردند که ما در این جشن شرایطی را فراهم کرده ایم که مردم در یک فضای نشاط اجتماعی بتوانند با صرف کمترین هزینه این خدمات را دریافت کنند.

عبدالمالکی تصریح کرد: به دلیل اینکه شرکت برگزار کننده این برنامه ها، هزینه های بالایی را متحمل شده است، برای پوشش بخشی از این هزینه ها یک ورودی 10 تا 15 هزارتومانی از مردم دریافت می شود و دیدگاه درآمدی نسبت به این موضوع وجود ندارد.

وی در پاسخ به اینکه چرا تبلیغات گسترده ای برای جشن های شب های نیلوفری در سطح شهر صورت گرفته و جشن های رایگان مردمی اطلاع رسانی چندانی نشده اند هم گفت: خود شرکت برگزار کننده جشن های نیلوفری مجری تبلیغات بوده و شهرداری نیز کمک کرده است و ما تنها فضا و بخشی از تبلیغات را در این موضوع متقبل شده ایم.

عبدالملکی افزود: برای جشن های مردمی عید غدیر نیز تبلیغات صورت گرفته اما به دلیل اینکه شرکت مذکور مجری تبلیغات شبهای نیلوفری بوده تبلیغات آنها گسترده تر بوده است.

برگزاری جشن ها با همکاری سپاه و آستان قدس

وی با بیان اینکه طبق یک برنامه مشارکتی با نهادهایی چون سپاه حضرت نبی اکرم (ص) استان و دفتر آستان قدس رضوی ما 3 ویژه برنامه 10 روزه را برای امسال در نظر گرفته ایم، گفت: یک برنامه 10 روز در ایام دهه کرامت برگزار شد و برنامه 10 روزه دیگر نیز در ایام دهه ولایت در حال برگزاری است و برنامه 10 روزه دیگری نیز در دستور کار داریم که پس از ماه های محرم و صفر و طی مناسبت دیگری در یکی از بهترین اماکن اجرا خواهد شد.

رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه تاکید کرد: این برنامه یک برنامه فرهنگی بسیار خوب و درخوری است و در این شب ها نیز مخاطبان زیادی دارد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
یزد- ایرنا - رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان تفت با اشاره به اهمیت پرداخت اجاره موقوفه در ماموریت ها، گفت: تاریخ سند اجاره ملک بر حسب نوع رقبه 2 تا سه ساله است در حالی که تعدادی از مستأجران از 20 سال قبل برای پرداخت اجاره بها مراجعه نکرده اند، این ضعف ناشی از سیستم بایگانی اداره بود که با تغییر تمام پوشه ها، اطلاعات به روز می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : خبرگزاری موج

حجت الاسلام محمدعلی فلاح تفتی با اشاره به اینکه بیش از 80 درصد اجاره تفت مربوط به اراضی کشاورزی است، تاکید کرد: این شهرستان چهار هزار و 280 رقبه و افزون بر یک هزار و 800 مستأجر دارد و برقراری تماس با تمامی این افراد زمان بر بود و با طراحی سامانه ارتباط کار تسهیل شد.

وی افزود: با بررسی ها مشخص شد یکی مشکلات نبود کارشناس متخصص است که از 2 کارشناس رسمی و متخصص در این ارتباط دعوت شد تا وضعیت باغ ها، نحوه رسیدگی به ملک و میزان آثار خشکی را بررسی کنند.

وی ادامه داد: بر اساس بررسی کارشناسان مشخص شد 60 درصد مستأجران املاک کشاورزی از شیوه سنتی که هزینه بر است استفاده می کنند و این مساله سبب دلسردی آنها شده است.

وی با بیان اینکه این اداره ردیف بودجه دولتی ندارد و از لحاظ درآمد وابسته به پرداخت اجاره موقوفه است تاکید کرد: بر این اساس نیاز است تا اسناد اجاره اوقاف به روز باشد و اداره هایی موفق است که اطلاعات اسناد آن مرتب و به روزرسانی باشد.

وی به اهمیت به روز رسانی اطلاعات مستأجران اشاره کرد و یادآور شد: برای اولین بار جهت ارتباط مستمر به آنها سامانه پیامکی و سامانه صوتی راه اندازی شد که سامانه ابتکاری شهرستان در سطح استان اجرایی شده است.

به گزارش روز یکشنبه اداره اوقاف و امور خیریه تفت ،فلاح به اقدام این اداره در تنظیم برگه اجاره اشاره کرد و گفت: وضعیت پرونده ها به گونه ای بود که غالب اطلاعات دست نویس بود که به ابتکار این اداره فرم هایی تنظیم شد که مورد استقبال اداره کل اوقاف یزد قرار گرفت و به بقیه شهرستان های استان ابلاغ شد.

وی برنامه های این اداره را تغییر الگوی کشت زمین های وقفی تا پایان سال 98 بر اساس نظر کارشناسان، کشت زعفران، زیره سبز، گیاهان دارویی و جایگزینی درختان پربازده خبرداد .

رئیس اداره اوقاف تفت در مورد همکاری نکردن مستأجران گفت: آنها را دعوت به تغییر الگوی کشت خواهیم کرد در صورت عدم همراهی اجاره ملک مورد نظر تمدید نخواهد شد.

وی از شیوع آفت مگس مدیترانه ای در تعدادی از باغ های وقفی و عدم همراهی برخی مستأجران خبر داد و گفت: طبق تفاهم نامه ای که با مدیریت جهاد کشاورزی منعقد گردید ،مقرر شد چنانچه در بازدید کارشناسان مشخص شد مستأجر مبارزه جدی با آفت نداشته است، اجاره تمدید نخواهد شد.

حجت الاسلام فلاح اضافه کرد: برای شهر تفت و روستای اسلامیه فرمی در حال طراحی است که در صورت مراجعه مستأجر تأییدیه جهاد کشاورزی مبنی بر مبارزه با آفت مگس مدیترانه ای الزامی است.

وی از افزایش بهره وری زمین های کشاورزی و ساماندهی اجاره بها املاک را سبب بالا رفتن درآمدهای این اداره عنوان کرد و گفت: بر اساس درآمد می توان بهتر به اجرای نیت واقفان پرداخت.

به گفته فلاح بر اساس نظر ناظران ملی اداره اوقاف تفت رتبه اول استان را در بحث اجاره کسب کرده است.

رئیس اداره اوقاف و امور خیریه تفت بدون اشاره به آمار گفت: بالاترین تعداد موقوفه غدیر استان و متنوع ترین نیات آن مربوط به این شهرستان است.

وی همچنین از برگزاری جشن غدیر و تجلیل از سادات در امامزادگان شهرستان، حرکت دسته شادی با حضور سادات در شهر تفت، روستاهای بنادکوک دیزه، نصرآباد و رشکوئیه خبر داد.

تفت و مهریز از جمله 2 شهرستان خوش آب و هوای استان یزد است.

مرکز شهرستان 50 هزار نفری تفت در 20 کیلومتری جنوب غربی شهر یزد قرار دارد.

2047/

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مسجد ملاحاجی در دزفول، یکی از سه مسجد قدیمی این شهرستان است. قدمت این مسجد به 700 سال می رسد. در کنار قدمت، یکی از ویژگی های حائز اهمیت این مسجد آن است که مدفن 7 تن از علمای بزرگ دزفول است. آیت الله العظمی سیدحسین بزرگ، آیت الله سیدمحمدی بزرگ (فرزند سیدحسین)، آیت الله سیدمحمود شریعتی (فرزند آیت الله سیدمحمدی بزرگ)، [...]
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

مسجد ملاحاجی در دزفول، یکی از سه مسجد قدیمی این شهرستان است. قدمت این مسجد به 700 سال می رسد. در کنار قدمت، یکی از ویژگی های حائز اهمیت این مسجد آن است که مدفن 7 تن از علمای بزرگ دزفول است. آیت الله العظمی سیدحسین بزرگ، آیت الله سیدمحمدی بزرگ (فرزند سیدحسین)، آیت الله سیدمحمود شریعتی (فرزند آیت الله سیدمحمدی بزرگ)، مرحوم سیدمهدی طبیب (تنها داماد مرحوم سیدحسین)، مرحوم آقا سیدابوالقاسم احمدی، سیدابراهیم بن سیدعبدالمحمد بن سیدعبدالکریم و مولا محمد رشید ضیائی دزفولی در این مسجد به خاک سپرده شده اند.

متأسفانه این مسجد از دو سال گذشته به دلیل رطوبت بنا، دچار آسیب هایی شده بود و تخریب آن به صورت تدریجی ادامه دارد. اخیرا خبری مبنی بر ریزش سقف این مسجد نشر یافته که صحت و سقم آن را از اداره میراث فرهنگی شهرستان دزفول جویا شدیم.

حجت اله آریایی نیا، رئیس اداره میراث فرهنگی دزفول درباره ریزش سقف مسجد 700 ساله ملاحاجی در دزفول گفت: ریزشی که صورت گرفته از سه سال پیش بوده و چندان قابل توجه نیست؛ هر چند که خیلی برای ما دارای اهمیت است. دو شب گذشته ما در این مسجد بودیم تا میزان خساراتی را که مسجد دیده است، بررسی کنیم.

وی ادامه داد: مشکل اصلی که ما در منطقه لوریان که مسجد ملاحاجی در آن واقع است داریم، فرونشست زمین است. در مسجد ملاحاجی یک مشکل به شوادون(زیرزمین) آن برمی گردد و یکی فاضلاب محله است. در این ارتباط با آبفا صحبت کردیم و یک مقداری زیادی کار در حال انجام است، اما این کار زمان بر است و حجم بودجه ایی که به این کار اختصاص داده می شود با توجه به مسائل اقتصادی خیلی کم است.

این مطلبو از دست ندید! جشن پیوند آسمانی در خراسان شمالی برگزار می شود

آریایی نیا گفت: باید میان اوقاف، خیرین و خود میراث یک تعاملی صورت گیرد. همه باید با همدیگر کار کنیم و اینکه بخواهیم کسی را در این میان مقصر کنیم، پسندیده نیست.

رئیس اداره میراث فرهنگی دزفول بیان کرد: سیستم فاضلاب در کل منطقه لوریان قدیمی است. لوله ها آبیاری این منطقه حداقل مربوط به 60 تا 70 سال پیش است که فرسوده شده است. این ها در زیرزمین های محل نشست می کنند. یکی دیگر از دلایل تخریب مسجد، قدمت بنا است که 700 سال است. بعضاً مسجد به دلیل مرمت های غیرفنی که به منظور حفاظت بنا انجام شده است، با مشکل مواجه می شود.

وی ادامه داد: آنچه ریزش کرده است، مقداری از سقف قسمت زنانه مسجد بوده است که خیلی قابل توجه نیست؛ ابعاد این قسمت در حدود یک متر در یک متر است ولی خطرناک است و باید رفع شود. ما حدود 2 یا 3 سال است که با اوقاف و میراث در حال برنامه ریزی برای کسب اعتبار برای مرمت مسجد هستیم و گزارش این تخریب را هم برای استان و هم برای فرمانداری و شورای شهر دزفول فرستاده ایم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ راهنمای سفرمن
دزفول-ایرنا-رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان دزفول گفت: مرمت مسجد ملاحاجی شهرستان دزفول نیازمند اخذ بودجه استانی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۷ سایت های دیگر : جماران تابناک خوزستان

حجت الاسلام مجتبی خمیدی یکشنبه شب در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: به علت فرسودگی و آسیب پذیری ساختمان مسجد ملاحاجی، مرمت آن از مدت ها پیش در برنامه اوقاف قرار گرفته و تقاضای بودجه شده بود.
وی هزینه مرمت این مسجد که اخیرا بخش هایی از آن ریزش کرده را بین پنج تا 10 میلیارد ریال اعلام کرد و گفت: با توجه به قدمت تاریخی این مسجد بخشی از بودجه موردنظر باید از طرف میراث فرهنگی تامین شود.
وی افزود: به محض تامین بودجه نسبت به مرمت دیوار، سقف و دیگر بخش های آسیب دیده این مسجد اقدام خواهد شد .

به گزارش ایرنا تعدادی از نمازگزاران مسجد مقداد ملاحاجی دزفول روز یکشنبه در اعتراض به آنچه که بی توجهی اداره اوقاف و امور خیریه به این مسجد بیان کردند، در محل اداره اوقاف حاضر شدند.
مسجد مقداد ملاحاجی بیش از 700 سال قدمت دارد و نیازمند مرمت اساسی است.
7278/3022

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تبریز شهر اتفاقات عجیب و غریب است. هرگوشه از این شهر تاریخ و فرهنگ و هنر بستر وقایعی است که می تواند نگاه ها را به سمت خود برگرداند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، لیلا حسین نیا : مردمان این شهر از دیرباز تا کنون، مردان روز سخت بوده اند و همیشه کارهایی را که به چشم بقیه دشوار بوده با سربلندی انجام داده اند. حالا امروز و در گوشه ای از تبریز همت بلند جوانانی را می بینیم که یک روز در ابتدای نوجوانی تصمیم گرفتند به دنبال هویت خود بروند و پایتخت بزرگ امپراطوری ایلخانی را که قرن ها در بی توجهی و سکوت دفن شده بود، با پول توجیبی شان احیا کنند. داستان انجمن تاریخی فرهنگی غازانیه را از زبان مهران بشارت غازانی و حسین اکبرزاده غازانی دو عضو انجمن غازانیه می شنویم.

داستان انجمن غازانیه از کجا شروع شد؟

انجمن غازانیه برای بار اول در تیرماه سال 1391 با همت چند دانش آموز اهل محله شنب غازان پایه گذاری شد. این تصمیم از جایی شروع شد که ما چند دانش آموز تصمیم گرفتیم که به دنبال هویت تاریخی محله مان برویم و برای اولین بار نمایشگاه فرهنگی، هنری و تاریخی غازانیه تبریز را در کانون المهدی محله شنب غازان برگزار کردیم.

نمایشگاه شامل چه بخش هایی بود؟

هر چیز که از دستمان برمی آمد. از خانه های محل اشیای قدیمی را جمع کردیم و نیز اشیای تاریخی را که در خاک برداری های محل پیدا شده بود را به نمایش گذاشتیم. با پول توجیبی هایمان یک ماکت از شنب غازان ساختیم. البته به شهرداری منطقه هم رفتیم. گفتند فاکتور کارهایتان را بیاورید تا پرداخت شود ما هم کم تجربه بودیم فکر می کردیم پرداخت خواهد شد! در آن سال ها دکتر درسخوان که عضو شورای شهر بودند از فعالیت ها حمایت کردند.

بازخورد اهالی محل چه بود؟

نمایشگاه مثل بمب صدا کرد. همه جا حرف از نمایشگاه بود. دهان به دهان می چرخید که بلاخره کسانی برای اعتلای نام شنب غازان کاری را شروع کردند.

ادامه کارها چطور بود؟

آن جمع دانش آموزی حفظ شد. سال 92 یک مراسم در روز درختکاری برگزار کردیم و دیدیم که اهالی محل جمع شدند و یک مراسم باشکوه برگزار شد. حدود صد اصله درخت کاشته شد که هنوز هم آن درخت ها در محله هستند و حالا حسابی قد کشیدند. ما متوجه شدیم که این جمع می تواند در این محله تاثیرگذار باشد. تا اینکه در سال 1393 و طی هفته نکوداشت تبریز توانستیم به عنوان یک محله از محلات تبریز در نمایشگاه غرفه بگیریم. البته این غرفه گرفتن کار آسانی نبود.

از این مشکلات هم بگویید

ابتدا با آقای حمیدی، معاون شهردار صحبت کرده بودیم و قول مساعد گرفته بودیم اما در روزهای پایانی ایشان فراموش کرده بودند که به ما قول غرفه داده اند. ولی ما از رو نرفتیم همانجا ماندیم و گفتیم که تا غرفه ما را تحویل ندهید اینجا را ترک نمی کنیم. بالاخره با همکاری ایشان توانستیم یک غرفه بگیریم. این غرفه زیباترین غرفه نمایشگاه شد و نظر مهمانان داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. فعالیت این غرفه باعث جلب توجه شد. ما در آن سن و سال اطلاع چندانی از NGOها نداشتیم. ولی بعدها متوجه شدیم که می توان این جمع را به عنوان یک سازمان مردم نهاد ثبت کنیم. فرماندار وقت تبریز به محله ما آمد و در برنامه ای در مسجد محله شرکت کرد. ایشان به ما پیشنهاد داد که می توانیم این حرکت را به یک سازمان مردم نهاد تبدیل کنیم. البته مشکل اصلی ما در ثبت انجمن این بود که ما به سن قانونی نرسیده بودیم! سال بعد در 12 اردیبهشت سال 94 این تشکل را به عنوان انجمن تاریخی فرهنگی غازانیه تبریز ثبت کردیم.

از دیگر برنامه های این انجمن بگویید

همان سال و بعد از ثبت انجمن، فستیوال خوراک های سنتی برگزار کردیم که خیتاب و آش تره را به عنوان خوراک های بهاری معرفی کردیم. همان سال و طی سه روز همایش خانواده بزرگ غازانیه را هم برپا کردیم. یک فضای بزرگ را آماده کردیم و غرفه بندی انجام شد. از خوراک های سنتی استفاده کردیم، بازی محلی انجام شد، صنایع دستی، آثار تاریخی و عکس های قدیمی را به نمایش گذاشتیم. با شهرداری هماهنگ کردیم تا اتوبوس های شادی به محل بیاید. سال 96 نشست چشم انداز میراث فرهنگی غازانیه تبریز را برگزار کردیم. سال 97 نشست حکیمان غازانیه و رونمایی از ماکتی که دانشجویان معماری دانشگاه فنی تبریز ساخته بودند هم برگزار شد؛ مشاوره این ماکت با انجمن بود و اجرای آن با دانشجویان.

هزینه این برنامه ها از کجا فراهم شد؟

از جیب خودمان! تمام هزینه ها به صورت شخصی تامین شد. البته شهرداری منطقه 6 وعده هایی داد اما تا به حال راه به جایی نبرده. تمام تلاش ما این بوده که مدیریت کم هزینه انجام شود. اهالی محل هم کمک می کنند. مثلا در برنامه ای اگر نیاز به تجهیزات صوتی باشد؛ هیئت های محل باند های صوتی خود را در اختیار ما می گذارند. مثلا فیلم کوتاه چمچه خاتون را که کار می کردیم برای پارچه لباس هرکدام 20 هزارتومان پول گذاشتیم ولی دوختش را یکی از بانوان خیاط محل برعهده گرفت و این کار را رایگان برای ما انجام داد. یکی از اهالی محل وسایل قدیمی مورد نیاز را در اختیار ما گذاشت؛ فرد دیگری هم خانه اش را در اختیار ما گذاشت که بتوانیم فیلم برداری کنیم. شروع کار را ما پیگیری می کردیم ولی بعد که اهالی محل می فهمیدند که کاری آغاز شده خودشان اعلام آمادگی می کردند. رفته رفته با ادامه برنامه های انجمن ما تاثیرش را در محله می دیدیم.

چه تاثیری؟

با احیای هویت غازانیه بین مردم یک شوق به این تاریخ و هویت ایجاد شد. دوره ای بود که مردم از پسوند نام فامیلی شان غازانی را حذف می کردند ولی اکنون با افتخار این کلمه را نگه می دارند. حتی عده ای هم با شناخت از هویت غازانیه به دنبال ثبت کلمه غازانیه در شناسنامه هایشان هستند. انجمن توانست نام غازانیه را که تنها در کتاب ها بود زنده کند. حالا چند تن از کاسبان محل هم اسم غازانیه را روی مغازه هایشان گذاشته اند.

دلیل این همه تلاش چیست؟ چرا غازانیه این قدر برای شما مهم است؟

از کودکی در خانواده های ما داستان های فولکلور و ترانه هایی وجود داشت که حکایت از تاریخ کهن و داستان شنب غازان و خود غازان خان را روایت می کردند. همیشه از بزرگترها می شنیدیم که شنب غازان پایتخت بود و داستان هایش را برایمان روایت می کردند. دوره دبیرستان به عنوان نوجوان دنبال کشف هویت خودمان بودیم که با اتکا بر آن وارد دنیای جوانی شویم. خوشبختانه شنب غازان اساسی شد برای شکل گیری هویت ما. بعضا جوانان به دنبال راه های دیگری برای ابراز هویت هستند ولی تبریز، داستان های مربوط به آن و شنب غازان خاطره ای با شکوه در ذهن ما بود که ابزار هویتی ما شد. ما به دنبال شکوه سرزمین خود رفتیم. هر بار یک لودر به جان خانه ای می افتاد می دیدم که کاشی های فیروزه ای و نقش های زیبا بیرون می آمد و ما را بیشتر راغب می کرد که به دنبال گذشته خود باشیم.

از وضعیت فعلی محله آثار تاریخی شنب غازان بگویید

یکی از مهم ترین آثار تاریخی که ذهن اغلب اهالی محل را به خود مشغول کرده حمام تاریخی غازانیه است که سال ها است مشکل مالکیتی آن بین اوقاف و میراث فرهنگی و مالک شخصی حل نمی شود. ما از بچگی این حمام را می دیدیم که درش بسته بود. این حمام پلان منحصر به فردی دارد که بر اساس پرونده میراث فرهنگی، پلانی شبیه به این حمام در هیچ کجای ایران دیده نشده است.

دو سال پیش یک بار آقای آبدار را به بازدید این حمام بردیم. وضعیت این حمام افتضاح است. گچ بری ها ریخته و همه جا را نم گرفته. میراث می گوید تا اوقاف این مالکیت را حل نکند ما امکان مرمت آن را نداریم. سال گذشته زمزمه ای مبنی بر توافقی بین اوقاف و مالک شخصی شنیده شد ولی به هر حال بیشتر از یک سال است که پیگیر وضعیت این حمام تاریخی هستیم.

اهداف بعدی انجمن چیست؟

هدف ما شناساندن این منطقه است. چون سرمایه نمادینی برای تبریز است. ما می دانیم که هنوز آثاری از این پایتخت باشکوه زیر خاک مدفون است و تلاش می کنیم که با جلب توجه امکان حفاری در این منطقه را ایجاد کنیم. ما با هیئت باستان شناسی آلمان همکاری داشته ایم. دو سال پیش این گروه را به منطقه آوردیم و نتیجه مطالعه آنان این بود که در منطقه شنب غازان باید یک حریم درجه یک تاریخی از طرف شهرداری ایجاد شود تا بعد از آن امکان مطالعه و حفاری هم ایجاد شود. ما به دنبال این پروژه هم رفتیم و نامه اش را به شهرداری بردیم که مسکوت ماند. با دانشگاه ویکتوریای کانادا ارتباط داشتیم. این دانشگاه روی پروژه ای درباره پایتخت های ایلخانی کار می کند و ما در این مورد با آنها همکاری کردیم و ثابت شد که از غازانیه هم آثاری در دست است. ما از سال 91در حال جمع آوری آثار هستیم. بخشی تحویل میراث فرهنگی شده است و بعضی آثار هم که امکان تحویل به میراث نبود را خودمان نگه داری کردیم. اکنون در 144 بخش آرشیوی از آثار تاریخی غازانیه داریم که ثبت شده است. این آرشیو به تحقیقات دانشگاه ویکتوریا این نکته را ثابت کرد که در غازانیه از کاشی زرین فام استفاده شده است.

درباره برنامه اخیر انجمن توضیح دهید

در 23 ذیقعده سال 694 قمری غازان خان وارد تبریز شد و در منطقه ارغونیه جلوس کرد و امپراطوری ایلخانی به استقلال رسید درنهایت غازانیه مرکز اداری و پایتخت دوره ایلخانی شد. می خواستیم این روز را به عنوان یک جشن برگزار کنیم. سال گذشته به یک بنر اکتفا کردیم. امسال می خواستیم باشکوه تر باشد از حدود دو ماه پیش دنبال این کار را گرفتیم و مکاتبات آغاز شد. شهرداری و میراث فرهنگی و سازمان فرهنگی هنری شهرداری طرف کار ما بودند. ما تلاش کردیم که کارها و برنامه ها بین این نهادهای مختلف تقسیم شود. میراث فرهنگی بیشترین حمایت را در آیین افتتاحیه انجام داد. در برنامه اکران فیلم های مستندمان هم شهرداری منطقه هشت –که هیچ ارتباطی با غازانیه ندارد- همکاری خوبی کرد. اما درباره جشن خیابانی ما از اوایل تیرماه به دنبال مجوزهای آن بودیم. اتفاقات خیلی عجیبی پیش می آمد مثلا شهرداری منطقه 6 از ما خواست که از شورای محله شنب غازان نامه دریافت کنیم در حالی که اصلا چنین شورایی در محله وجود ندارد! قرار شد که شهرداری مرکز و آقای حمیدی با ما جلسه ی برگزار کنند تا مجوزهای لازم کسب شود. نظر شهرداری مرکز مساعد بود و قرار شد مجوزها به شهرداری منطقه 6 ارسال شود. ما اطلاع رسانی را به خاطر دریافت این مجوزها معطل نگه داشته بودیم چون بارها بدقولی شهرداری منطقه 6 را دیده بودیم که باعث آبروریزی شده بود. تا اینکه چند روز قبل از آغاز برنامه ها گفته شد که مجوزها رسیده است. بنرها و پوسترها را چاپ کردیم و دعوتنامه ها هم منتشر شد. بعد از همه این کارها و انتشار دعوت نامه ها از شهرداری منطقه 6 با ما تماس گرفتند که اجرای این مراسم لغو شد. دلیلی که عنوان می کردند، نبود حدود شش یا هفت میلیون تومان بودجه بود. در حالی که ما همه چیز را خودمان فراهم کرده بودیم. ما در طول این همه سال با این همه برنامه در مجموع 6 میلیون خرج نکرده ایم! دوباره تماس گرفتند که برگزار می شود و شما دنبال سایر کارها باشید. همه چیز سرجایش بود مثلا سازمان پسماند شهر تبریز بلافاصله صندلی و بنر را به عهده گرفت. سیستم صوتی و نورپردازی را هم از هیئت های محل و موکب تعزیه محل تهیه کردیم. بعد از همه این کارها دوباره تماس گرفته شد که برنامه لغو است! اول گفتند اعتبار برنامه تامین نشده. بعد که ما گفتیم همه چیز فراهم شده گفتند دستور آمده که کنسل شود. مشخص نشد که این دستور از کجا بود. ما حتی از پلیس امنیت و فرمانداری هم مجوز را تامین کرده بودیم. آقای حمیدی از مرکز می گفت مشکل از منطقه 6 است و شهرداری منطقه 6 هم می گفت از مرکز است. خلاصه که جلوی برگزاری جشن خیابانی را گرفتند و ساده ترین ابزار شادمانی مردم هم کنسل شد. مردم محله ای که از کمترین خدمان شهرداری بی بهره اند.

وضعیت رسیدگی به محله تاریخی شنب غازان تا حد ضعیف است؟

بگذارید برایتان مثال بزنیم. در زمان شهرداری اقای روشنی پارکی در منطقه احداث شد که زمین بازی هم داشت یعنی وسایل بازی برای آن نسب کرده بودند اما زمین زیر پای بچه ها خاکی بود. الان و با گذشت چند سال از نصب این وسایل هنوز هم بچه ها موقع بازی در خاک و خل می لولند. چند روز قبل از همین پارک ها صندلی های چوبی را برداشتند و به جایش صندلی های پاستیکی زشتی گذاشتند. الان یک ماه است که آسفالت تمام محل تکه پاره است، لوله های خیابان ها به راحتی می ترکد و کسی رسیدگی نمی کند. همه جای منطقه چاله است و عملا با یک بارش تبدیل به آبگیر می شود و... در چنین موقعیت هایی وقتی جلوی برنامه های ما هم گرفته می شود عملا شور و نشاط از محله می رود و مردم دلسرد می شودند. امیدوارم ما بتوانیم با همین دست خالی جای کم کاری ها را پرکنیم.

انتهای پیام/60001/ر

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۲۸

رئیس هیئت مدیره اتحادیه قرآنی گفت: برخلاف تشکل های مردم نهاد در حوزه های مختلف سمن های حوزه قرآنی و مذهبی مظلوم واقع شده و گاه مورد بی مهری قرار می گیرند.

مرتضی طلایی در گفتگو با ایسنا، منطقه اردبیل، اظهار کرد: متاسفانه تشکیلات مردمی قرآن از منابع اعتباری و مادی برخوردار نیست به طوری که 4 هزار موسسه و 10 هزار خانه قرآنی در روستاها فاقد یک ردیف اعتباری مستقل در بودجه کشور هستند.

وی خاطرنشان کرد: در حالی که سایر بخش های فرهنگی و هنری در کشور از ردیف مستقل برخوردار هستند اما اتحادیه ها و تشکل های قرآنی از منابع اعتباری برخوردار نمی باشند در حالی که انتظار می رود شورای عالی توسعه قرآن بستری را فراهم کند تا منابع بیشتری به فعالیت های قرآنی اختصاص یابد.

رئیس هیئت مدیره اتحادیه قرآنی بیان کرد: دستگاه های فرهنگی و مذهبی کشور باید از فعالیت های قرآنی حمایت جدی کنند که با توجه به یکپارچگی فعالیت های مردمی در حوزه قرآن باید از این به بعد ردیف اعتباری مستقل در نظر گرفته شده و ما بتوانیم برنامه های خود را در حوزه توسعه و ترویج قرآن انجام دهیم.

طلایی گفت: همین همایش دو روزه اردبیل که با حضور مدیران اتحادیه ها برگزار شد با کمترین هزینه و بدون حضور اعضا در هتل و صرف غذاهای تشریفاتی انجام شد در حالی که اگر همین همایش دو روزه را یکی از دستگاه های دولتی برگزار می کردند هزینه های میلیونی را به همراه داشت.

وی از دولتمردان خواست؛ تا به همان اندازه که به سایر تشکل های مردم نهاد بها می دهند به سمن های حوزه قرآنی و مذهبی نیز بها دهند تا اقدامات آنها از سایه مظلومیت خارج شوند.

رئیس هیئت مدیره اتحادیه قرآنی رویکرد اتحادیه مردمی قرآن را در کنار آموزش روخوانی، روانخوانی و حفظ قرآن توجه به مقوله تفسیر و تدبیر در آیات قرآن اعلام و تصریح کرد: هدف گیری ما رسیدن به 10 میلیون حافظ قرآن است تا بخشی از رسالت جماعه قرآنی محقق شود.

طلایی ادامه داد: در گام بعدی با توجه به مطالبه مقام معظم رهبری بر اصل تدبیر در آیات قرآن و ورود آموزه های قرآنی به زندگی بایستی تلاش کنیم تا جامعه سالم قرآنی را داشته باشیم.

وی گفت: در کل کشور و در 31 استان اتحادیه های استانی فعالیت می کنند و یک اتحادیه کشوری نیز برنامه ریزی ها را انجام می دهد به طوری که ما هم اکنون 4 هزار موسسه قرآنی در شهرها و یک هزار خانه قرآنی را نیز در روستاها داریم.

رئیس هیئت مدیره اتحادیه قرآنی به دومین نشست روسای اتحادیه ها و و مدیران سراسر کشور به میزبانی اردبیل اشاره و اظهار کرد: بخش مردمی حوزه قرآن اعم از موسسات و خانه های قرآنی در راستای ترویج و توسعه آموزه های قرآنی و سیره پاک ائمه اطهار تلاش می کند و ما خوشحال هستیم که با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف ادغام تشکل ها و اتحادیه های قبلی را به صورت یکپارچه در قالب یک اتحادیه سراسری و 31 اتحادیه استانی شاهد هستیم.

طلایی خاطرنشان کرد: ما در دو روز نشست اردبیل با استقبال از بیانیه دبیرخانه شورای عالی انقلاب نسبت به پایبندی و عمل به قانون تمکین کردیم و امیدواریم با یکپارچه شدن فعالیت های مردیم قرآن عمق مفاهیم و مبانی قرآن در جامعه ترویج یابد.

وی افزود: در قالب این بیانیه تمام ادارات از ارشاد و تبلیغات گرفته تا اوقاف باید فعالیت های قرآنی خود را با همکاری نهادهای مردمی قرآن انجام دهند و در همه استان ها ساماندهی این فعالیت ها به شکل مطلوب در حال انجام است.

رئیس هیئت مدیره اتحادیه قرآنی ورود اتحادیه را در پیاده کردن رهنمودهای مقام معظم رهبری در قالب بیانیه گام دوم انقلاب یادآور شد و گفت: هم در حوزه علمی و پژوهشی و هم معنوی و اخلاقی تلاشمان بر این است تا با همراهی مردم قرآن را به متن و بطن زندگی فردی و اجتماعی بکشانیم تا دو اصل قرآن و عترت از مظلومیت و غبار فراموشی نجات یابد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
آئین اختتامیه یازدهمین دوره آزمون سراسری حفظ کل قرآن همراه با ترجمه و تدبر ترنم وحی برگزار و طی آن از برگزیدگان با اعطای مدکر کشوری و نیم سکه بهار آزادی تقدیر شد.

خبرگزاری شبستان، گروه قرآن و معارف: آئین اختتامیه یازدهمین دوره آزمون سراسری حفظ کل قرآن همراه با ترجمه و تدبر ترنم وحی ویژه حافظان کل عضو این مؤسسه از سراسر کشور با معرفی 91 حافظ کل در سالن اجتماعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گلپایگان برگزار شد .

بنا بر این گزارش در آئین تجلیل از قهرمانان قرآنی کشور (حافظان کل قرآن) آیت الله بطحائی، عضو مجلس خبرگان رهبری، حجت الاسلام والمسلمین فومنی الحائری، مؤسس و رئیس هیأت امناء، منوچهر متکی و خزاعی اعضاء هیأت مدیره مؤسسه، عبدالهادی فقهی زاده معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی بختیار نماینده مردم گلپایگان و خوانسار در مجلس شورای اسلامی، شهریار پرهیزکار ، رئیس هیأت علمی مؤسسه ، همراه جمعی از مسئولین کشوری و استانی اصفهان حضور داشتند .

سید محمود چاوشی در این مراسم طی سخنانی با اشاره به اهمیت سطح برگزاری این آزمون کشوری تصریح کرد: مرحله استانی یازدهمین دوره آزمون ترنم وحی با شرکت 296 حافظ کل در استان ها برگزار شد که از این تعداد 122 نفر در مرحله کشوری آموخته های قرآنی آنان (حفظ کل همراه با ترجمه و تدبر) توسط سه تیم داوری با نظارت استاد شهریار پرهیزکار داور بین المللی و رئیس هیأت علمی مؤسسه مورد ارزیابی و قضاوت قرار گرفت .

مدیر عامل مؤسسه کشوری مهد قرآن افزود: تعداد 91 حافظ کل از خواهران و برادران شرکت کننده با کسب حدنصاب قبولی به افتخار دریافت گواهینامه حفظ کل قرآن کریم نائل شدند .

گفتنی است، در پایان مراسم اختتامیه ترنم وحی مدرک کشوری حفظ کل قرآن با امضاء حجت الاسلام فومنی الحائری مؤسس و رئیس هیأت امناء ، استاد شهریار ، پرهیزکار رئیس هیأت علمی ، عبدالهادی فقهی زاده معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، حجت الاسلام حسینی، رئیس مرکز قرآنی اوقاف همراه با نیم سکه بهار آزادی به حافظان کل قرآن اهداء شد.

پایان پیام/ 9

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان