بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 13 مرداد 98

فصل اقتصاد - رئیس اتحادیه صحافان با اشاره به افزایش شدید قیمت دفاتر مشق و مشکل خانواده دانش آموزان کم بضاعت گفت: من در نامه ای به وزیر ارشاد، پرسیدم آیا قرار نیست برای حل این موضوع کاری انجام دهید؟ ایشان به سرعت جواب نامه را دادند و صراحتاً اعلام کردند نه .

جلیل غفاری ، با اشاره به افزایش قیمت دفاتر مشق، درباره چرایی گران شدن دفاتر مشق اظهار کرد: از آبان ماه سال گذشته، ما بارها در جلساتی که به منظور تنظیم بازار برگزار می شد، گران شدن دفاتر مشق را به مسئولان وزارت ارشاد و وزارت صنعت، اعلام کردیم ولی متاسفانه هیچ گوش شنوایی وجود نداشت.
رئیس اتحادیه صحافان و لیتوگرافان افزود: متاسفانه از سال گذشته و با افزایش قیمت کاغذ در بازار، ما بارها درخواست کردیم که فکری برای دفاتر مشق دانش آموزی انجام شود و بارها هشدار داده بودیم ولی کارگروه کاغذ در وزارت ارشاد اعلام کرد که این کارگروه فقط کاغذ مورد نیاز ناشران و کاغذ مطبوعات را با ارز 4200 تومانی تامین می کند و کاری به کاغذ مورد نیاز اصناف و صنعت ندارد؛ از آن سو هم وزارت صنعت، درخواست های صنایع زیر مجموعه خود را پاسخ داد و در این میان، کاغذ مورد نیاز برای دفاتر مشق دانش آموزان بلاتکلیف ماند و همین باعث شد تا قیمت دفاتر مشق به شدت افزایش یابد.
وی با انتقاد از عدم همکاری مسئولان وزارت صمت و وزارت ارشاد برای حل مشکل کاغذ گفت: با مدیریت ضعیفی که وجود داشت، سال گذشته قیمت هر بند کاغذ دولتی که حداکثر 140 هزار تومان قیمت داشت، در بازار آزاد به 500 هزار تومان رسید و همکاران ما برای تولید دفاتر مشق، مجبور شدند کاغذ مورد نیاز خود را از بازار آزاد تهیه کنند.
غفاری ادامه داد: بر همین اساس، قیمت نهایی یک دفتر مشق 40 برگ ساده که سال گذشته بین 1700 تا 1800 تومان بود، امسال با مدیریت آقایان به 4000 تا 5000 تومان رسیده است.
رئیس اتحادیه صحافان و لیتوگرافان با بیان اینکه قیمت 4 تا 5 هزار تومانی، حداقل قیمت یک دفتر مشق ساده است گفت: با توجه به نزدیکی فصل بازگشایی مدارس و نیاز والدین و خانواده های دانش آموزان برای تامین لوازم التحریر که دفاتر مشق در صدر این لیست قرار دارد، شاهد گرانی دفاتر مشق هستیم و این نگرانی برای ما و همکارانمان وجود دارد که دانش آموزان و خانواده های آن ها در شهرهای کوچک و روستاها نتوانند از پس این گرانی برآیند.
وی با بیان اینکه ما و همکارانمان شرمنده خانواده های دانش آموزان مناطق کم برخوردار به دلیل گرانی دفاتر مشق فرزندانشان هستیم گفت: من 2 ماه پیش در نامه ای به وزیر ارشاد، این موضوعات را متذکر شدم و از ایشان این سوال را پرسیدم که آیا قرار نیست کاری برای حل این مساله انجام دهید؟ جالب اینجاست که ایشان به سرعت جواب نامه را دادند و صراحتاً اعلام کردند نه ؛ ایشان در جواب این نامه تاکید کردند که این وزارتخانه تنها کاغذ ناشران و کاغذ مطبوعات را تامین می کند.
غفاری با انتقاد از مدیریت وزارت صمت و وزارت ارشاد برای مدیریت بازار کاغذ گفت: وزارت صمت اعلام کرده که کاغذ دولتی برای کتاب های درسی در نظر گرفته شده است ولی هیچ تدبیری برای دفاتر مشق دانش آموزان که یک کالای مصرفی در فصل مدارس است وجود ندارد و قیمت های دفاتر مشق برای بسیاری از خانواده های روستایی و شهرستان های کوچک، سنگین است.
رئیس اتحادیه صحافان و لیتوگرافان با تاکید بر ضرورت حذف ارز چند نرخی برای واردات کاغذ و فسادزا بودن ارز چند نرخی گفت: متاسفانه سیاست ارز چند نرخی برای واردات کاغذ باعث شده تا فساد در این بازار بیداد کند؛ شما نگاه کنید اگر کاغذی که هر بند آن در بازار آزاد با قیمت 500 هزار تومان بفروش می رسد را در نظر بگیرید یعنی برای واردات آن، قیمت هر دلار، 20 هزار تومان محاسبه شده است! این درحالی است که کاغذ با ارز 4200 تومانی یا نیمایی وارد می شود و معلوم نیست مابقی این سود به جیب چه کسانی می رود.
وی ادامه داد: متاسفانه چند نرخی بودن ارز برای واردات کاغذ باعث شده تا علاوه بر فساد، واردکنندگان اصلی و سابقه دار نیز رغبتی برای واردات نداشته باشند؛ لذا از نظر ما اگر ارز کاغذ، حتی به قیمت هر دلار معادل 20 هزار تومان هم در نظر گرفته شود ولی تک نرخی باشد، بهتر از این شرایط چند نرخی است.
به گفته غفاری، در حال حاضر هیچ برنامه ای برای توزیع و تولید دفاتر مشق دولتی وجود ندارد.
انتهای پیام/

لینک خبر :‌ فصل اقتصاد
عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس گفت: اگر تعطیلی روزنامه وطن امروز به دلیل انتقاد از دولت محرز شود، طرح سوال از وزیر ارشاد را دنبال می کنم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : آخرین خبر رهیاب بازتاب

محسن کوهکن در گفتگو با خبرنگار مهر در واکنش به تعطیلی روزنامه وطن امروز اظهار داشت: وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که مشکلات مالی رسانه های مختلف و به ویژه مشکل کاغذ آنان را حل و فصل کند و اجازه ندهد که رسانه ها به دلیل مشکلات مالی تعطیل شوند.

وی ادامه داد: در شرایط فعلی که قیمت کاغذ بسیار افزایش یافته است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به موقع تدبیر می کرد و کاغذ یارانه ای را متناسب با تیراژ در اختیار رسانه ها قرار می داد.

عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس با تاکید بر اینکه در تخصیص اعتبار و یارانه به نشریات نباید تبعیض وجود داشته باشد، تصریح کرد: درست نیست که در این شرایط بخشی از رسانه ها به صرف همسو بودن با دولت از مزایای مختلف منتفع شوند و بخشی دیگر به صرف انتقاد از دولت مورد جفا و تبعیض قرار گیرند.

کوهکن با بیان اینکه از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پذیرفته نیست که به صورت دوگانه با رسانه ها برخورد کنند، گفت: از مدیر عامل و صاحب امتیاز روزنامه وطن امروز می خواهم در صورتی که به صرف انتقاد از دولت از دریافت کاغذ یارانه ای و دیگر مزایا محروم شده اند، این مسئله را با ارائه مستندات رسانه ای کنند تا ما پیگیری های لازم را در مجلس انجام دهیم.

وی خاطرنشان کرد: فارغ از روزنامه وطن امروز، بنده در صورتی که مطلع شوم که رسانه ای صرفا به دلیل مشی متفاوت با دولت از مزایا محروم شده باشد، پیگیری های لازم را انجام می دهم و از دولت و به ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سوال خواهم کرد و آنان باید پاسخگو باشند.

کد خبر 4683951

زهرا علیدادی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه پنجاه و دومین جلسه کمیسیون توسعه فعالیت های تبلیغی ترویجی قرآنی که پیش از ظهر امروز برگزار شد، تشکیل اتحادیه های فراگیر صنفی به همگرایی و تقویت ظرفیت های نهفته کمک می کند.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعباس صالحی، درباره دیدگاه اش نسبت به بیانیه اخیر دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره ادغام اتحادیه های قرآنی به خبرنگار مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: تشکیل اتحادیه های فراگیر صنفی می تواند به همگرایی و تقویت ظرفیت های نهفته در هر صنف کمک کند.

وی تصریح کرد: در حوزه قرآن کریم، این ضرورت مضاعف است. چرا که نوا و ندای کتاب وحی همواره دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه و تشتت در امور است.

صالحی افزود: خوشبختانه با همین نگرش موضوع یکپارچه سازی تشکل های قرآنی با پیشنهاد و پیگیری فعالان قرآنی مطرح شد و در دستور کار شورای توسعه قرآنی قرار گرفت.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: در فرایند اجرا برخی از اختلاف نظرها که بعضا طبیعی است، بروز کرد و عملا موجب وقفه ای در این مسیر شد.

صالحی افزود: خوشبختانه بیانیه دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی به این دوران توقف پایان داد و مسیر آینده کار را شفاف و روشن کرد.

وی در پایان تاکید کرد: ضمن تشکر از حجت الاسلام والمسلمین دکتر عاملی دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی که به تثبیت و تقویت این نهاد قرآنی همت گماردند، امیدوارم که مفاد بیانیه مورد اهتمام تمامی فعالان قرآنی قرار گیرد و با تقویت روح همدلی و همکاری فرصت های خدمت هر چه بیشتر به ساحت معارف نورانی قرآنی را فراهم سازند.

12 مرداد 1398 15:35

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
پنجاه و دومین جلسه کمیسیون توسعه فعالیت های تبلیغی ترویجی قرآنی پیش از ظهر امروز با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این جلسه با دستورهایی از جمله بررسی و تصمیم گیری برنامه جامع مسابقات قرآنی جمهوری اسلامی ایران و بررسی و تصمیم گیری درباره درخواست ستاد نشر و تبلیغ پیام رهبری در نامه به جوانان کشورهای غربی تشکیل شد.

در ابتدای این جلسه عبدالهادی فقهی زاده با اشاره به ضرورت بارگذاری فعالیت های و پروژه های قرآنی اعضای کمیسیون در سامانه سمات (سامانه مدیریت امور تبلیغی ترویجی قرآنی کشور) گفت: از 20 عضو کمیسیون فعالیت های عضو سازمانی تاکنون 12 عضو پروژه های قرآنی خود را در این سامانه ثبت و بارگذاری کرده اند و ضرورت دارد دیگر اعضا نیز هر چه سریع تر فعالیت های خود را در این سامانه ثبت کنند.

وی افزود: پروژه ها باید عملیاتی و ملموس باشد و تقویت بخش نظارتی و حفظ برخط بودن هم از اهمیت زیادی برخوردار است.

در ادامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به روند راه اندازی سامانه سمات، گفت: این اقدام از چند جهت اقدام مناسبی است. بخش الکترونیک آن یکی از این جهات است که دستگاه ها به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و نظرات کمی و کیفی کمیسیون نیز بر اقدامات و فعالیت های قرآنی سریع تر انجام می شود.

وی افزود: بخش شفافیت یکی دیگر از جهات مثبت این سامانه است. به این معنا که جامعه قرآنی در مقابل تعهداتی که دارد شفاف عمل می کند. هراندازه فعالیت های خود را در معرض دید قرار دهیم به همگرایی، هم افزایی و نقطه های ارتباطی مشترک میان دستگاه ها نزدیک تر می شویم.

صالحی در عین حال تصریح کرد: تاکنون قریب به 120 پروژه در این سامانه ثبت شده است و در آن دستگاه های مختلف قدرت ارتباطی و نقطه های مشترک همکاری با یکدیگر را پیدا می کنند و فرصت های هم افزایی را در این میان می توان یافت.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: سامانه سمات نقطه ای را به وجود می آورد که در حوزه هایی بر قدرت هم گرایی و توان افزایی دستگاه ها در حوزه های قرآنی می افزاید.

در ادامه سلیمانی گزارشی از روند ثبت پروژه های پیشنهادی دستگاه های عضو کمیسیون تبلیغی ترویجی قرآنی کشور (سمات) ارائه داد.

در بخش دیگری از این جلسه فدوی گزارشی از روند بررسی برنامه جامع مسابقات قرآنی جمهوری اسلامی ایران ارائه داد.

در ادامه دستور دیگر جلسه مبنی بر بررسی و تصمیم گیری درباره درخواست ستاد نشر و تبلیغ پیام رهبری در نامه به جوانان کشورهای غربی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

12 مرداد 1398 15:28

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی گفت: در صنایعی همچون هسته ای و نانو پیشرفت داشته ایم، چه طور است که نتوانسته ایم در زمینه تولید چادر خودکفا شویم تا شاهد افزایش چشمگیر قیمت نباشیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : بسیج پرس

زهرا سعیدی امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در اصفهان با اشاره به افزایش 400 درصدی قیمت چادر اظهار کرد: چادر پوشش بسیاری از زنان ایرانی است و 85 میلیون متر نیاز سالانه ایران تخمین زده شده است.

نماینده مردم شهرستان مبارکه در مجلس شورای اسلامی افزود: وقتی 85 میلیون متر چادر نیاز سالیانه کشور است و اطلاع داریم که سرمایه گذارانی قصد ورود به این صنعت را داشته اند چرا باید واردکننده باشیم؟ ما در صنایعی همچون هسته ای و نانو پیشرفت داشته ایم، چه طور است که نتوانسته ایم در زمینه تولید چادر خودکفا شویم تا شاهد افزایش چشمگیر قیمت نباشیم؟

وی در رابطه با کارخانه های فعال تولید چادر که در کشور وجود دارد گفت: در سطح کشور در مجموع یک کارخانه حجاب به صورت فعال در شهرکرد و یک کارخانه تعطیل شده هم اطراف خوانسار وجود دارد که نیازمند ورود متولیان امر برای راه اندازی دوباره است.

سعیدی با بیان چگونگی عدم اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات چادر و پیگیری این موضوع از وزیر ارشاد اضافه کرد: وزیر ارشاد در پاسخ به پیگیری های ما اذعان دارد چون رئیس جمهور دستور داده اند که دیگر کالایی اضافه نشود، پیگیری نکردیم ، اما سؤال اینجا است که با توجه به حجم نیاز داخل و همچنین جوانان بسیاری که در جامعه بیکار هستند، چرا سیاستی اعمال نمی شود تا ابزار تولید چادر را در کشور ایجاد کنیم.

وی اذعان داشت: با وجود صنعت داخلی، چادر با قیمت گزافی به دست مردم می رسد و این می طلبد که تصمیم گیری و برنامه ریزی برای اشتغال جوانان داشته باشیم و به نظر می رسد مافیایی پشت این موضوع است که در صنایع خاص به خودکفایی رسیده ایم ولی در این صنعت با توجه به نیاز داخل، وارد کننده هستیم و باید ببینم پشت قضیه واردات چادر چه مسأله ای است؟

نماینده مردم شهرستان مبارکه در مجلس شورای اسلامی تأکید داشت: باید جذب و دعوت از سرمایه گذار توسط مجریان انجام شود و دولت در این زمینه تدبیر ویژه ای برای ایجاد کارخانه ها تولید چادر انجام دهد و همچنین نیاز به حمایت از سرمایه گذاران داریم و دولت در کارگروه های اشتغال، باید حمایتی هم در این زمینه داشته باشد.

وی در پایان متذکر شد: معافیت های مالیاتی می تواند کمک کند، لایحه ارزش افزوده پیشنهاد داده ایم که صنعت نساجی را معاف از مالیات کنیم اما هنوز نهایی نشده است و اگر سرمایه گذاری در این زمینه ورود پیدا کند ما حمایت می کنیم و از وزارت ارشاد درخواست کرده ایم که در زمینه تولید پوشاک اسلامی ورود جدی داشته باشد.

انتهای پیام/63106/م30/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تحریم های خارجی و محدودیت های بین المللی، دستگاه های مختلف را با تنگناهای مالی مواجه کرده است اما به گفته معاون اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مشارکت سایر سازمان ها موانع را از سر راه آرشیو ملی برمی دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نوسانات ارزی و تحریم ها شرایط سختی را برای کتابخانه ها و مدیران این سازمان ها ایجاد کرده است و مدیران اکثر کتابخانه ها با مشکلات متعددی در تجهیز منابع و نگهداری آن ها از نظر مکان مورد نیاز و ایجاد شرایط استاندارد مواجه هستند. در چنین شرایطی، حفظ اسناد و نسخ خطی از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود؛ چراکه محدودیت ها می تواند موجب از بین رفتن بخشی از تاریخ کشور شود؛ بنابراین اهمیت نقش سازمان اسناد و کتابخانه ملی در این روزگار، دو چندان است.

برای اطلاع یافتن از شرایط و چگونگی نگهداری از اسناد و ارائه خدمات در این سازمان، با علی زرافشان، معاون اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران گفت وگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.

ابتدا کمی درباره ظرفیت مخازن توضیح دهید. اخیرا خبری مبنی بر پر شدن مخازن سازمان اسناد و کتابخانه ملی تا هفت سال آینده منتشر شده بود که این مساله سوال هایی را درباره چگونگی نگهداری کتب و مخازن در سال های آینده ایجاد کرده است.
درست است؛ ظرفیت مخازن کتابخانه تا هفت سال آینده تکمیل می شود اما ساختمانی در مجاورت(ضلع شمالی) کتابخانه ملی در حال انجام است که قرار شده دو طبقه از آن به عنوان مخزن در اختیار کتابخانه ملی قرار گیرد. این ساختمان؛ در واقع پارکینگ میدان فرهنگ خواهدبود که از محمدباقر نوبخت درخواست شده به کندی مراحل ساخت و ساز آن، رسیدگی کند.

برای ساخت مخازن اسناد در طول یک سال اخیر فعالیت های خوبی انجام شده و البته این مطالبه 50 ساله برای تاسیس پایگاه راکد بایگانی ملی بوده است. این کار مربوط به حوزه اسنادِ سازمان می شود. با پیگیری هایی که توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی و ریاست آن انجام شده و با همکاری خوب استاندار تهران، قطعه زمینی در منطقه پردیس برای احداث مخزن اسناد انتخاب شد. البته زمین های متعددی معرفی شدند و نخستین زمین در منطقه فرودگاه امام خمینی (ره) بود که به لحاظ آلودگی محیط و واقع شدن مسیر پروازها، مجاورت با فرودگاه و کارخانه های شیمیایی از نظر فیزیکی برای بایگانی اسناد اصلا مناسب نبود. زمینی که در نهایت برای بایگانی راکد سازمان اسناد انتخاب شد، در منطقه پردیس قراردارد؛ منطقه ای که از نظر شرایط جوی و آب وهوایی خیلی خوب است و با جنوب تهران پنج تا شش درجه اختلاف دما دارد. در حال حاضر مراحل انتقال اسناد زمین ها در حال انجام است. امیدواریم که با تاسیس بایگانی راکد، به همه دستگاه های کشور کمک کنیم تا چیزی به عنوان بایگانی راکد در نقطه نقطه شهر نداشته باشیم.

در مکان در نظر گرفته شده برای بایگانی راکد، فضایی در اختیار هر دستگاه قرار می دهیم تا آن دستگاه بایگانی راکد خود را به مجموعه منتقل کند، تا با حمایت دولت و صرف بخش اندکی از هزینه فضاهای گران قیمتی که در تهران آزاد می شود، بتوان با ایجاد بایگانی راکد و تجمیع بایگانی های متعدد متعلق به سازمان های مختلف، برای دولت ارزش افزوده ایجاد شود. با این کار چندین ساختمان در تهران باز می شود و می توان آن ها را تبدیل به احسن کرد یا کاربری آن ها را تغییر داد. همچنین اسناد در محل مناسب تری نگهداری می شوند.

فکر نمی کنید قرارگیری بایگانی راکد در پردیس، دسترسی را سخت می کند؟
به دلیل اینکه ساختار مخزن سند با ساختار مخزن کتاب متفاوت است و این که دسترسی مراجعه کننده به کتاب باید ساده تر از سند انجام شود، مخازن کتابخانه ها معمولا در خود یا در مجاورت کتابخانه ساخته می شود، در حالی که فرد برای دسترسی به سند باید به بایگانی راکد در دستگاه دولتی مراجعه کند که معمولا در منطقه ای بیرون شهر است.

آیا بایگانی های راکد هم دیجیتالی می شوند؟
همه دستگاه ها دیجیتال سازی را شروع کرده اند تا نسخه دیجیتال اسناد گذشته خود را تهیه کنند. یکی از دلایل این کار صرفه جویی در فضای فیزیکی است. اخیرا اسناد مربوط به سازمان برنامه و بودجه در حال انتقال به سازمان اسناد و کتابخانه ملی است که اکثر اسناد این سازمان دیجیتالی شده است. در شورای اسناد مصوبه ای تحت عنوان قراداده ها یا متادیتا داشتیم که کارهای اجرایی آن در حال انجام است تا همه دستگاه ها اسنادی که در اتوماسیون ها تولید می کنند، در قالب واحد بین دستگاه ها و فضای مجازی قابل تبادل باشد.

در سخنان خود به صرفه جویی در فضای فیزیکی اشاره کردید؛ یعنی ممکن است بعد از دیجیتالی شدن، اصل اسناد امحا شوند؟
اسناد در هر نوع دیجیتال، آنالوگ و کاغذی باشند، واجد ارزش ملی اند و در هر صورت باید نگهداری شوند. اصول کلی سند کاغذی و دیجیتال با هم یک سان است اما فضایی که برای نگهداری آن ها در نظر گرفته شده است، تفاوت هایی دارد. طبق قانون، اسناد به دو گروه تقسیم می شوند: نخست؛ اسناد فاقد ارزش ملی که قانون برای این اسناد، شرایطی پیش بینی کرده و با مصوبه شورا امحا می شوند تا فضای فیزیکی اشغال نکنند. دسته دوم؛ از اسناد اما دارای ارزش ملی اند و به همین دلیل به آرشیو ملی انتقال می یابند.

طرح حمد (حافظه ملی دیجیتال) در چه مرحله ای است و اقدامات مربوط به آن چطور پیش می رود؟
طرح حمد در مرحله تهیه پروپوزال است. این طرح چند زیرمجموعه دارد که یکی از آن ها بحث سامانه اسناد دیجیتال کشور یعنی سامانه سامان است. این طرح در مرحله برگزاری مناقصه برای انتخاب شرکت مجری طرح است یعنی پروپوزال تهیه و چارچوب طرح تعیین و هفته گذشته جلسه توجیهی با شرکت های داوطلب انجام شده است. مناقصه که انجام شد، شرکت منتخب شروع به کار خواهد کرد. پیش بینی می شود که حداکثر ظرف یک سال و نیم آینده این بارگذاری انجام شود.
سامانه سامان یکی دیگر از تکالیفی است که در قانون ادغام آمده؛ یعنی تاسیس و ایجاد شبکه ملی اسناد کشور از طریق این سامانه تحقق پیدا خواهد کرد.

فکر می کنید طرح های حمد و سامان تا چه زمانی تکمیل و آماده بهره برداری شوند؟
هر کدام از این دو طرح که درباره آن صحبت کردیم، بلافاصله وارد چرخه کار می شود و اینطور نیست که به هم وابسته باشند تا یکی جلوی انجام دیگری را بگیرد. پیش بینی ما این است که ظرف یک سال و نیم آینده این طرح ها بتوانند در چرخه اجرا قرار بگیرند و بتوان از آن ها بهره برداری کرد.

طرح های مختلفی در حال اجرا است و آیا با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، سازمان اسناد با مشکل بودجه مواجه نیست؟
خوشبختانه در حوزه طرح هایی که ارائه شده است، وزارت ارتباطات و سازمان فناوری اطلاعات مشارکت خوبی را با سازمان اسناد ملی انجام داده اند؛ در واقع به دلیل اینکه فعالیت های سازمان اسناد در راستای سیاست های کلان دولت، مانند تحقق دولت الکترونیک است، تقریبا تمام دستگاه های دولتی که تصمیم گیر هستند -مانند سازمان برنامه و بودجه و وزارت ارتباطات- همه از فعالیت های این سازمان حمایت می کنند. در آخرین جلسه شورای فناوری اطلاعات هم گزارشی از فعالیت های در حال انجام سازمان ارائه شده است. آنجا تصمیم گیری شد تا حمایت های لازم صورت بگیرد و سازمان بتواند این کارها را انجام دهد. خصوصا در حوزه اسناد دیجیتال زاد که اتوماسیون های اداری هستند، حمایت صورت گرفته است. استانداردهایی تهیه کردیم تا هر شرکتی بخواهد سامانه اتوماسیون راه اندازی کند، باید آن ها را رعایت کند. هر شرکت یا سازمانی اگر این استانداردها را داشته باشد، سازمان ارتباطات به او مجوز می دهد. این بخش بسیار مهم است که اتوماسیون هیچ دستگاهی فاقد استانداردهای اسنادی نخواهدبود. چهار دستگاه اتوماسیون بزرگ مکانیزم های اعمال و دستورالعمل های چگونگی اعمال مصوبه را تصویب می کنند تا به سازمان ها ابلاغ شود پس حمایت صورت می گیرد. اگرچه دستگاه های دولتی دچار تنگناهای مالی هستند، خوشبختانه اقدامات خوبی انجام می شود.

به گفته معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی کتابخانه ملی، تقریبا 20 سال از استقرار اتوماسیون های اداری می گذرد و هنوز کشور نسبت به تعیین تکلیف اسناد الکترونیک تصمیم نگرفته بود که از حدود یک سال و نیم گذشته استانداردهای این مهم استخراج و استارت آن زده شد و در شورای عالی اجرایی فناوری اطلاعات به تصویب رسید به نظر شما این طرح چه زمانی کامل خواهد شد؟
اقداماتی انجام شده است. تصویب همین فراداده ها مهمترین قدم برای هماهنگی اطلاعاتی است که وارد اتوماسیون ها می شود. در قدم بعدی اسنادی که تولید شده باید در محیط جدید وارد و نظام نگهداری بلند مدت برای آن تعیین شود. از سال 1381 تمام اتوماسیون ها از استاندارد واحد استفاده کرده اند و باید دستورالعمل به کارگیری این فراداده را اعمال کنیم. قبل از سال 1381 اتوماسیون های مختلفی فعال بودند و استانداردهای مختلفی به کار می گرفتند که باید به شکل موردی با هرکدام همکاری انجام دهیم؛ زیرا این مساله دستورالعمل مستقلی دارد. سامانه اسنادی که در اتوماسیون اداری تولید می شود، نطفه ای است که تا یک سال و نیم دیگر به ثمر می نشیند. این مدت زمانی است که همه مراحل اقدام در آن انجام خواهد شد و دوره زمانی کاملا روشن شده که در چه تاریخی چه اقدامی انجام شود. مثلا اعمال فراداده در اتوماسیون هایی که از سال 81 فعال هستند، سریع تر است. بررسی موردی اتوماسیون هایی که از سال های پیش از آن فعال بودند، مقداری زمان بر است و دستگاه به دستگاه باید بررسی شود که چه ساختاری در اتوماسیون داشتند و از چه نرم افزاری استفاده می کردند، نحوه انتقال آن اطلاعات به استانداردهای جدید چگونه خواهد بود و آیا قابل انتقال است یا برای انتقال نیاز به نرم افزار جدید داریم. اما نهایتا چنانچه گفتم، کار در یک سال و نیم آینده انجام خواهد شد.

در سخنانتان به حمایت های دولت اشاره کردید. همانطور که مستحضرید، به دلیل وضع تحریم های خارجی، تنگناهای زیادی در دستگاه های مختلف به لحاظ مالی ایجاد شده است. آیا تحریم ها تاثیری بر عملکرد و نحوه حفاظت از اسناد دارد؟
در سازمان، برخی از حوزه هابه عنوان خط قرمز در نظر گرفته می شود که نگهداری فیزیکی اسناد یکی از آن ها است. اداره کل مرمت تجهیزاتی لازم دارند که برای نگهداری اسناد ضروری است، سازمان اولویت خاص قائل است تا بتواند شرایط خاصی برای نگهداری تامین کند. حتی در یک سال گذشته سیستم اطفای حریق سازمان روزآمد شده و مراحل پایانی آن در دست انجام است. پس از این منظر مشکلی نخواهیم داشت.

یعنی در تامین موادی که از خارج از کشور تهیه می شوند، هم مشکلی ندارند؟
مصرف سازمان اسناد از مواد خارجی، پایین است؛ به خصوص در حوزه مرمت، مصرف برخی از مواد در حد چند کیلوگرم در سال است. برای همین، موضوع مکاتبه ای با سازمان علمی و فناوری ریاست جمهوری داشتیم تا آنچه نیاز داریم به پارک های علمی و فناوری اعلام کنند و در دستور کار پارک های علم و فناوری قرار گیرد تا اگر مشابه داخلی قابل تولید باشد، تولید داخلی داشته باشیم.

بایگانی راکد هم به فضای استاندارد نیاز دارد. آیا دستگاه و مواد لازم در اختیار داریم.
شرایط بایگانی راکدی که در حال تاسیس آن هستیم، همانند چهار طبقه ای که در ساختمان آرشیو ملی وجود دارد، خواهد بود. بایگانی راکد با استاندارد جهانی ساخته می شود: طبیعتا باید اطفای حریق داشته باشد، اسناد نسبت به نور، رطوبت و دما حساس اند و باید استانداردی برای آن ها رعایت شود که در بایگانی راکد ما هم سیستم های کنترلی این سه عامل وجود خواهد داشت تا اسناد در محیطی باشند که در بلند مدت دچار آسیب نشوند.
یکی از اقداماتی که در حوزه اسناد به عنوان خدمت ارائه می کنیم، پایش های دوره ای است. ما این دو ساختمان (کتابخانه ملی و مرکز اسناد) و مراکز استانی خود را در سال به شکل دوره ای پایش می کنیم تا از نظر عوامل محیطی، شاخص ها و استانداردهای بین المللی مورد بررسی قرار گیرند. درگزارش دوره ای به مدیران اعلام می کنیم که مخزن کتاب را ارزیابی کردیم و کدام استانداردها رعایت نشده است. از طرفی فناوری های تجهیز کتابخانه تغییر می کند و سعی می کنیم از فناوری های جدید استفاده کنیم؛ مثلا کاغذ به لامپ هایی جدید که جدید تولید می شود، حساسیت کمتری دارد و...

بر اساس گفته های شما، مشکلی در روند کار نیست و فقط برای انجام آن ها برنامه ریزی می کنید.
برای ما، بحث بهبود مطرح است تا به استانداردها نزدیک تر از گذشته شویم. اینکه بخشی در گذشته شرایط خوبی داشته، موید این نیست که امروز هم در شرایط خوبی قرار دارد. در مساله حفاظت، بحث پایش مطرح است. گاهی فاصله استانداردها برای یک منطقه زیاد است؛ در حالی که نتیجه پایش قبلی خیلی خوب بوده؛ بلافاصله پایش بعدی انجام می شود و بعد از ارزیابی، استانداردسازی انجام خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران- ایرناپلاس- در حالی که اهالی فرهنگ نگران وضعیت کتاب هستند و قیمت کتاب ها هر روز گران و گران تر می شود، شاید یکی از راه ها برای حفظ آمار کتاب خوانی رونق دادن به کتابخانه های عمومی باشد. اما کتابخانه ها چقدر آماده استقبال از کتاب خوان ها هستند؟ امکانات و تنوع کتاب ها چگونه است و چرا مردم برای امانت گرفتن کتاب کمتر به کتابخانه ها مراجعه می کنند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

چند دقیقه ای را مهمان یکی از کتابفروشی های خیابان انقلاب می شوم تا نگاهی به وضع مشتریان بیندازم. در همین چند دقیقه مشتری هایی که می آیند و می روند، کتاب ها را برمی دارند و تورقی کرده و ناکرده، سراغ قیمتش می روند. قیمت ها، بعضی هایشان را ناامید می کند و کتاب را سرجایش می گذارند و بی سروصدا از کتاب فروشی بیرون می روند. آن هایی هم که دل به دریا می زنند و برای خریدن کتاب دست به جیب می شوند، کم پیش می آید زیر لب غرولندی نکنند.

برایم سوال می شود که در مواجهه با گرانی و ناتوانی قشر فرهنگی برای خرید کتاب، چه می شود کرد؟ جوابش شاید رفتن به کتابخانه باشد. جایی که با پرداخت حق عضویت کم، خیلی راحت می شود کتاب ها را امانت گرفت و خواند، اما وقتی سری به کتابخانه ها می زنم، متوجه می شوم قضیه به همین سادگی ها هم نیست و کتابخانه ها برای میزبانی کتابخوان ها چندان که باید و شاید، آماده نیستند.

عصر کتابخانه ها نگذشته است

تعداد کتابخانه های عمومی کشور به نسبت جمعیت کل کشور خیلی کم است و آن طور که علیرضا پورمختار، دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور گفته است، در کل کشور 3400 کتابخانه وجود دارد. موجودی کتاب این کتابخانه ها هم طبق آمار سالنامه کشوری در سال 1395، 41 میلیون و 686 هزار جلد بوده است. با وجود این، نگاهی به آمارها نشان می دهد حتی از همین مقدار کم کتابخانه ها هم به قدر کافی استفاده نمی شود و تا سال 95، فقط 2 میلیون و 378 هزار نفر عضو کتابخانه های عمومی کشور بوده اند.

مختارپور با اشاره به برخی نظرات درباره تأثیر فضای مجازی بر مطالعه کتاب و رکود کتابخانه ها به ایرنا گفته است: تحلیل برخی که گمان می کنند عصر کتابخانه ها گذشته، غلط است . به طور مثال، در زمان افتتاح یک کتابخانه عمومی در مشهد طی روزهای اخیر، برای ثبت نام و عضویت ازدحام وجود داشت.

دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور همچنین خبر داده است روزی نیست از نمایندگان مجلس، ائمه جمعه، استانداران یا فرمانداران برای افتتاح کتابخانه های جدید نامه نداشته باشم و این استقبال نشان دهنده این است که عصر کتابخانه ها به پایان نرسیده است.

این گفته های علیرضا مختارپور درست و دقیق به نظر می رسد، چرا که کتابخانه ها در کشورهای پیشرفته ای که اتفاقاً فضای مجازی هم در آنها پرطرفدار است، رونق خود را از دست نداده اند و شاید شلوغ تر هم شده اند، اما امکانات کتابخانه های استاندارد دنیا با آنچه در کشورمان می بینیم تفاوت های زیادی دارد.

هستند ولی به روز نیستند

گرچه طبق آمارها، مراجعه به کتابخانه ها بعد از گرانی ها بیشتر شده، اما نه آن قدرها زیاد که جای امیدواری باشد. عموماً همان کسانی که قبلاً هم به کتابخانه می رفتند، دفعات مراجعه شان افزایش پیدا کرده است. این خلاصه صحبت هایی است که چند کتابدار کتابخانه های عمومی و دانشگاهی تهران مطرح می کنند.

یکی از دلایل این استقبال ضعیف از کتابخانه ها، به روز نبودن منابع کتابخانه هاست. مهدیه سیدحسنی که گزینه اولش برای تهیه کتاب، مراجعه به کتابخانه است، به ایرناپلاس می گوید: کتابخانه ها در هر زمینه، منابع خوبی دارند، اما وقتی کتاب جدیدی به بازار می آید، خیلی طول می کشد تا کتابخانه آن کتاب را بیاورد و بیشتر کتاب هایی هم که دارند، قدیمی هستند.

علاوه بر این، کتابخانه ها معمولاً وقتی یک کتاب را می خرند، ویرایش های جدید آن را نمی خرند. نیوشا مرتضوی، دانشجوی مهندسی عمران از این وضع، به خصوص برای کتاب های تخصصی گله دارد و به ایرناپلاس می گوید: بعضی وقت ها در ویرایش های جدید یک کتاب، ایرادهای علمی تصحیح می شود یا چیزهای جدیدی به کتاب ها اضافه می شود اما کتابخانه وقتی از یک ویرایش کتابی پنج نسخه خریده، از ویرایش های دیگر کتاب نمی خرد.

مکان یابی نامناسب

پراکندگی نامناسب جغرافیایی دلیل دیگر بی رونقی کتابخانه ها دانسته می شود. بنابر گزارشی که ایرنا بر اساس سالنامه آماری 1395 منتشر کرده است، استان تهران با 297 کتابخانه عمومی، دارای بیشترین کتابخانه های عمومی کشور است؛ در حالی که شمار کتابخانه های عمومی استان هایی مانند لرستان و ایلام کمتر از 60 کتابخانه عمومی است. علاوه بر این، کتابخانه های همه استان ها از امکانات و منابع یکسانی هم برخوردار نیستند.

با همه کمبودهایی که کتابخانه های تهران دارند، محسن زومک زهی که اهل سیستان و بلوچستان است و دو سالی می شود برای تحصیل به تهران آمده، وضعیت کتابخانه های این دو استان را این گونه مقایسه می کند: وضع کتابخانه های عمومی زاهدان اصلاً با تهران قابل مقایسه نیست. تعداد کتابخانه های عمومی شهر زاهدان بسیار کم است که آنها هم بیشتر کتاب هایی را که لازم داریم، ندارند، اما وضع تهران خیلی فرق می کند. به جز کتاب های خیلی جدید، تقریباً هر کتابی را بخواهی می توانی در کتابخانه محله یا کتابخانه دانشگاه پیدا کنی . او اضافه می کند که در برخی کتابخانه های زاهدان، کتاب ها بنا بر سلیقه های خاصی تهیه می شوند.

محیط جذاب نیست

نیاز دیگری که برای کتابخانه ها احساس می شود، ایجاد جذابیت در برنامه ها و محیط این کتابخانه هاست. سبحان محمدی که دانشجوی روابط عمومی است، به ایرناپلاس می گوید: کتابخانه ها باید برای خودشان کارکردهای جدیدی تعریف کنند. کتابخانه های ما هنوز همان کتابخانه های چندین سال پیش هستند و دیگر نمی توانند کسی را جذب کنند.

با وجود این مشکلات، بسیاری از کسانی که با آن ها گفت وگو کرده ام می گویند بعد از گرانی کتاب مراجعه شان به کتابخانه، چه کتابخانه های عمومی و چه کتابخانه های دانشگاهی، بیشتر شده است؛ حتی آن ها که دلشان می خواسته کتاب هایی که می خوانند برای خودشان باشد و دیگر زورشان به این کار نمی رسد، تسلیم شده اند و به امانت گرفتن کتاب رضایت داده اند.

حالا همت بیشتر مسئولان لازم است که دستی بر سر و روی کتابخانه ها بکشند تا تهدید ایجاد شده به فرصت تبدیل شود و کتابخوانه ها به روز شوند، رونق بیشتری بگیرند و کتابخوان ها را دست خالی برنگردانند.

گزارش از الیاس براهویی نژاد

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
وزیر حج عربستان از برقراری دوباره عمره برای زائران ایرانی استقبال کرد و قول داد، موضوع راه اندازی نمایندگی ایران در سفارت سوئیس (حافظ منافع ایران در عربستان) را شخصا پیگیری کند.

به گزارش ایسنا ، رییس سازمان حج و زیارت ایران در دیدار با وزیر حج عربستان با یادآوری شروط ایران برای برقراری عمره، گفته بود: از جمله شروط ما حفظ عزت، کرامت و امنیت زائران و عمره گذاران ایرانی است. مقدمه این امر راه اندازی کنسولگری و یا ایجاد دفتر حافظ منافع ایرانیان در عربستان است. محمد صالح بن طاهر بنتن نیز در پاسخ به این خواسته ایران با استقبال از حضور زائران ایرانی در عمره با حفظ عزت، کرامت و امنیت، گفت: موضوع معرفی نیروهای کنسولی ایران را در قالب دفتر حافظ منافع، سوئیس ارائه دهید تا شخصا پیگیری کنم.

حضور ایرانی ها در عمره از سال 1394 پس از حادثه فرودگاه جده و تعرض دو مامور سعودی به دو نوجوان ایرانی، متوقف شد. ایران پس از به جریان افتادن این پرونده قضایی و محکوم شدن آن ماموران، از دو سال پیش برقراری دوباره عمره را مشروط به تامین امنیت و حفظ عزت زائران ایرانی، مطرح کرده است. به گفته مقامات حج کشورمان، برآورده کردن این خواسته در شرایطی که دفاتر نمایندگی سیاسی و کنسولگری ایران در عربستان تعطیل شده، دشوار است.

وزیر حج عربستان در دیداری که با رییس سازمان حج ایران در آستانه آغاز مناسک حج داشت، گفت که برای ایجاد فضای بهتر، امکانات بیشتر و توام آرامش حجاج تلاش می کنیم.

او درباره نظارت وزارت حج در مبادی ورودی جده و مدینه برای حصول اطمینان از برخورد شایسته و مناسب با حجاج و بویژه حاجیان ایران، گفت: در بازدیدها و سرکشی ها نسبت به رفتار مناسب و در خور شأن زائران ایرانی تأکید کرده ام.

وی با اشاره به این که روادید عربستان تنها برای زائران ایرانی، الکترونیکی صادر می شود، اظهار کرد: با توجه به شرایط خاص دو کشور، بویژه در بخش صدور روادید سعی شد تسهیلات ویژه ای برای حجاج ایرانی فراهم شود، این شرایط استثنایی فقط در مورد ایران اعمال شده است.

بن طاهر بنتن دربخشی دیگر از سخنان خود درباره کمبود فضای منا، گفت: فضای منا بسیار محدود است و برای ظرفیت های اضافی نمی توانیم زمین اختصاص بدهیم اما امید است در آینده تسهیلات بیشتری در مشعر و منا فراهم کنیم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
به همت انجمن آثار و مفاهر فرهنگی کتاب مجموعه مقالات همایش ملی حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی منتشر شد
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : خبرگزاری بین المللی قرآن همسو نیوز فانوس بسیج

به گزارش خبرنگار مهر ، به همت انجمن آثار و مفاهر فرهنگی کتاب مجموعه مقالات همایش ملی حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) و به کوشش کاوه خورابه و فاطمه بستان شیرین همزمان با برگزاری این همایش 8 مردادماه منتشر شد.

فهرست مقالات این اثر عبارت است از:

مطلع/ کاوه خورابه

آیینه ای رو به ملکوت(نسبت نفس و روح با ظلمت و نور در تخیل و تأویل شیخ اشراق)/ حسن بلخاری قهی

گزارش و بررسی انتقادی نظر سهروردی درباره جوهر جسمانی/ صدرالدین طاهری

الواردات و التقدیسات شیخ اشراق شهاب الدین یحیی سهروردی/ نجفقلی حبیبی

جسم طبیعی و مبادی آن در اندیشه سهروردی/ غلامحسین رحیمی

نگاهی کوتاه بر علم النفس(خودشناسی) در رساله پرتونامه شیخ اشراق/محمدرضا ذاکر عباسعلی

سهروردی و پارادایم منطق ارسطویی سینوی/ احد فرامرز قراملکی

نکاتی در باب منطق اشراقی

عیار منطق سهروردی/ علی اصغر جعفری ولنی

سهروردی و اقبال/ محمد بقایی ماکان

پایان فلسفه اسلامی در جانب غربی! (بررسی مقایسه ای اندیشه های سهروردی و ابن رشد)/سید حسن عرب

ارزیابی ملاصدرا از مبحث قوای ادراکی نفس انسان در نظر سهروردی/سیماسادات نوربخش

نور و ظلمت در حکمة الاشراق سهروردی با توجه به شرح قطب الدین شیرازی/ غلامرضا جمشیدنژاد اول

دقایقی در باب پروژه احیاء در نزد سهروردی/ رضا کوهکن

از فره مزدایی تا سکینه اشراقی/ زهرا زارع

خوانش عرفانی از روایت اسطوره ای نزد سهروردی/ بهمن نامور مطلق

تحلیل نشانه ای در مؤنس العشاق سهروردی/ احمد تمیم داری

رمزپردازی و روش تأویل سهروردی در رسائل رمزی عرفانی/ بهمن نزهت

دلایل پذیرش شخصیت جهانی شیخ شهاب الدین یحیی ابن حبش امیرک سهروردی در فهرست مشاهیر جهانی یونسکو / سعدالله نصیری قیداری

چکیده مقالات انگلیسی

در بخشی از مطلع این اثر به قلم کاوه خورابه معاون علمی پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آمده است: حکیم شهید شیخ شهاب الدین سهروردی شهاب الملة و الدین ، پادشاه حکمت متألهین و پیشوای مکاشفین، دردانه نوگرای سپهر اندیشه حکمی و فلسفی ایران زمین است که گرچه، جام شوکرانش نوشاندند، اما به گواه تاریخ شهد شهادتش، شاهدی شد زیبارو بر پهنه تفکر و تعقل عقلایی. انبان اندیشه سهروردی، بر هم نهادی است برآمده از حکمت ذوقی و بحثی و موضوعات به جای مانده اش، خامه متوغلی است کار آزموده در کشت زار تأله و بحث که ابتدا روان به نورالانوار فرزانگی فرهیخته داشته و در انتها تن به زیر تیغ دژخیم رهسپار کرده، چه، نیک می دانست سلوک در کوی حکمت، حدیثی است پرخون که در آن، سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت.

صفحات پیش رو، فراهم آمده است به مناسبت همایش ملی حکمت اشراقی در پرتو آرا و آثار شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) و همزمان با پذیرش پیشنهاد بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی توسط یونسکو، که به قلم پژوهندگان در حوزه ها حکمت و فلسفه، مطالعات تطبیقی و نشانه شناسی، منطق و حکمت خسروانی به واکاوی نظرات شیخ اشراق پرداختند.

به همت انجمن آثار و مفاهر فرهنگی و کمیسیون ملی یونسکو ایران و فرمانداری قیدار و دانشگاه آزاد اسلامی، کتاب مجموعه مقالات همایش ملی حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) و به کوشش کاوه خورابه و فاطمه بستان شیرین همزمان با برگزاری این همایش 8 مردادماه به بهای 50000 تومان منتشر شد.

کد خبر 4683660

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

توجه رسانه ها به موضوع ساختمان وقفی سه طبقه این روزنامه، نحوه اجاره و میزان اجاره بهای آن، زمانی جلب شد که وطن امروز چهارشنبه 6 مرداد 1395 منتشر نشد. در اطلاعیه ای که در کانال تلگرام این رسانه منتشر شد، دلیل این تصمیم، اخلالی که مأموران یکی از نهادها در فرآیند کاری روزنامه ایجاد کردند ، عنوان شد.

اداره اوقاف از سه سال پیش ساختمان وقفی را از این روزنامه مطالبه کرده است. بیانه اوقاف در سال 95 که در روزنامه ایران چاپ شد ( اینجا ) نشان می دهد:

ساختمان فعلی روزنامه وطن امروز در اول آبان 1390... در اختیار این روزنامه قرار گرفته و به هیچ وجه به صورت رایگان در اختیار این روزنامه نبوده است. با توجه به اتمام زمان اجاره در پایان مدت مقرر (29/12/1390) و با وجود مکاتبات متعدد صورت پذیرفته با روزنامه وطن امروز درخصوص تمدید سند اجاره و پرداخت اجور معوقه و اجرت المثل ایام تصرف، با توجه به عدم تمکین روزنامه، در اجرای نیت واقف خلل ایجاد شده است.

این اطلاعیه با اشاره به اینکه در تاریخ 15/2/93 و 29/4/93 از سوی شعبه هشتم دادگاه حقوقی تهران، حکم تخلیه و پرداخت اجرت المثل تصرف صادر شده است ،

در این اطلاعیه آمده بود: در تاریخ 5/5/95، ضابطین قضایی به منظور اجرای حکم به محل مورد نظر مراجعه و با اعطای مهلت 10 روزه از تاریخ مذکور برای تخلیه مکان مورد نظر، صورتجلسه ای تنظیم و به تأیید قائم مقام روزنامه وطن امروز و نماینده اوقاف رسیده است. در پاسخ به این اطلاعیه، وطن امروز مدعی شده بود که اجاره بها را پرداخت کرده و مشکل نه از این روزنامه، که ناشی از اوقاف است که به صورت غیرمعقول اجاره بها را افزایش داده و با وجود پیگیری آنان، اوقاف حاضر به مذاکره و مصالحه نشده است.

این ادعا، بعداً در همان تاریخ رد شد. یک مقام آگاه در اداره اوقاف تهران گفته بود، وطن امروز باید اجرت المثل زمانی که ساختمان را در اختیار داشته، پرداخت کند و علاوه بر آن، مطابق حکم قضایی باید نسبت به تخلیه ساختمان نیز اقدام کند. وی با تأکید بر اینکه طبق ضوابط، اجرای حکم تخلیه از سوی ضابط قضایی صورت می گیرد،

از فرصت 10 روزه (سال 1395 ) به وطن امروز برای تخلیه ساختمان خبر داده شد که البته تا مرداد 98 اجرا نشده بود.

یک مقام اداره اوقاف در سال 95 ( اینجا ) گفته بود: وقتی اجاره بها پرداخت نشده است، به این معنی است که سازمان اوقاف نمی تواند نیت واقف را اجرا کند زیرا باید پولی پرداخت شود تا بتوان نیت واقف را اجرا و در مسیر تعیین شده از سوی واقف هزینه کرد، اما این اتفاق نیفتاد.

اندکی تامل در اطلاعیه اداره کل اوقاف و امور خیریه استان تهران در سال 1395 به روشنی نشان می دهد که با وجود عقد قرارداد اجاره در آبان ماه 1390 ، مسئولان روزنامه وطن امروز نه تنها تا پایان آن سال اجاره مربوطه را پرداخت نکرده اند بلکه در طول 5 سال بعدی نیز نه حاضر به امضای قرارداد شده و نه اجاره بهایی پرداخت کرده اند. به عبارت دیگر، این روزنامه در همه مدت استقرار در ساختمان مذکور تاکنون هیچ هزینه ای برای آن نپرداخته است.

پاسخ موسسه مطبوعاتی ایران نشان می دهد این روزنامه در دوره احمدی نژاد در چاپخانه ایران؛ چاپ و حتی امتیازات آن موسسه در آن دوره استفاده میکرده است (اینجا)

بنابراین بر اساس شنیده های ما به سه دلیل روزنامه وطن امروز چاپ نشده است:

لینک خبر :‌ دیدبان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجو میزان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جهانی پرس

رئیس سازمان حج و زیارت در دیدار با رئیس هیات مدیره موسسه مطوفی زائران ایرانی بر خدمات دهی مطلوب و شفاف به زائران ایرانی طی ایام تشریق در عرفات ، مشعر و منا تاکید کرد .
علی رضا رشیدیان شنبه شب در این دیدار با عصام ازهر افزود : موضوع شفاف سازی خدماتی که این موسسه به حجاج ایرانی در عرفات مشعر و منا ارائه خواهد داد برای ما دارای اهمیت است.
وی تصریح کرد : 40 خدمتی که این موسسه در قالب مکاتب 9 گانه و مناطق خود به حجاح ایرانی ارائه می دهد پیش از این در جلسه مشترکی بین مستولان این مکاتب 9 گانه متعلق به موسسه مطوفی و نیز مسئولان ایرانی این مکاتب از ابعاد مختلف بررسی و مباحث مربوط به انجام آنها مرور شده است.
رییس سازمان حج و زیارت در باره تامین موتور برق و خنک کننده به اندازه کافی در عرفات و لزوم استقرار و آماده باش تیم های فنی در مشاعر مقدس در ایام حضور حجاج تاکید کرد و افزود : نگرانی هایی که در مورد برخی از این خدمات و نواقص اجرای آنها وجود داشته از جمله قطع برق ،خرابی کولرها وسرویس های بهداشتی ، مباحث مربوط به ارائه خدمات بهداشتی و مانند آن باید سریعتر مرتفع شود.
رشیدیان همچنین در مورد امکان انتقال تعدادی از حجاج در مدت وقوف در منا به مکه در شبهای 11 و 12 ذیحجه بمنظور گشایش در فضای خیمه های منا خواستار همکاری طرف عربستانی شد که رییس موسسه قول مساعدت در این زمینه داد .
وی همچنین با اشاره به نحوه استفاده از زیر گذر جدید در منطقه ایرانیان در سرزمین منا گفت : این زیرگذر موجب تسهیل عبور حجاج ایرانی از خیمه های منا به سمت جمرات می شود.
وی اظهار داشت : این نشست هماهنگی های نهایی در حوزه های مختلفی که طی این روزها در جلسات متعدد داخلی ستادها و نیز در حضور و بازدیدهای میدانی بین مسئولان ما و موسسه مطوفی پیگیری شده بود ؛ می باشد از این رو باید اشکالات و کمبودها تا حد امکان مرتفع شده باشد.
وی همچینین ابراز امیدواری کرد که در مدیریت جدید موسسه شاهد تدابیر مثبت در جهت رفاه حجاج باشیم زیرا همه ما خود را خادمان یک ملت بزرگ به نام ملت حج می دانیم .
رشیدیان در این نشست پیشنهاد کرد که از ظرفیت کشورمان برای اجرای طرح های توسعه سرزمین منا نظیر طبقاتی کردن خیمه ها و سرویسهای بهداشتی منا استفاده شود تا از فضای محدود منا استفاده بهینه به عمل آید .
رئیس سازمان حج و زیارت افزود : همانگونه که در این جلسه از رئیس این موسسه خواسته شد امید است همه این خدمات با توجه به هماهنگی های صورت گرفته بدون مشکل و مساله ای به نحو مطلوبی به انجام رسد.
رئیس موسسه مطوفی زائران ایرانی هم در این نشست با تاکید بر اینکه تلاش شده و می شود خدمات به خوبی و در سطح مناسبی به زائران ایرانی ارائه شود ، گفت : امید است در حج سال جاری بتوانیم بخوبی از عهده خدمات رسانی در قالب تفاهمات و قراردادهای فیمابین برآییم .
عصام ازهر تصریح کرد که بهبود مداوم خدمات و جلب رضایت حجاج یک توفیق الهی برای ما به شمار میآید .
وی در ادامه با بیان اینکه این موسسه در حال ثبت این مجموعه در قالب یک ساختار شرکتی است تا در زمان عمره در عرصه خدمات رسانی به عمره گذاران ورود کرده و نسبت به خدمات رسانی در این حوزه اقدام نماید.
عصام ازهر ابراز امیدواری کرد با راه اندازی عمر ه در خدمت عمره گذاران ایرانی باشند.
در ادامه این دیدار رئیس سازمان حج و زیارت با اشاره به حجم قابل توجه متقاضیان در انتظار تشرف به عمره تاکید کرد : در صورتی که شروط و الزامات مربوط به سفر عمره زائران ایرانی مبنی بر ضرورت تامین عزت ، کرامت و امنیت هموطنان مان فراهم شود امکان استفاده از خدمات موسسه وجود دارد .
وی اظهار کرد : در عین آنکه کمیت و کیفیت خدمات شما در موسم حج تمتع امسال میتواند محک خوبی برای تداوم همکاری در فصل عمره محسوب شود .

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت

رئیس سازمان حج و زیارت اعلام کرد : 96 درصد زائران ایرانی امسال یعنی بالغ بر84 هزار و 863 نفر تاکنون وارد عربستان شده و در مکه استقرار یافته اند.

علی رضا رشیدیان روز شنبه در این رابطه به خبرنگار ما افزود : این جمعیت با 343 پرواز به فرودگاه های مدینه و جده وارد شده اند که 191 پرواز آن با جمعیت 43 هزار و 753 نفر به مقصد مدینه و 152 پرواز دیگر به مقصد جده بوده است.
وی با بیان اینکه عملیات انتقال زائران ایرانی امسال توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی انجام می شود ، افزود :60 درصد پروازهای انجام شده بدون تاخیر بوده است اما در عین حال به دلیل یکی دو مورد نقص فنی متوسط تاخیر درپروازها تا کنون به حدود 26.1 دقیقه رسیده است.
وی عنوان کرد : از کل این زائران و نیز عوامل اجرایی و دست اندرکار حج ،هم اکنون 95 درصد در مکه حضوردارند که شامل 529 کاروان با جمعیت 75 هزار و 868 زائر می شود.
به گفته وی ، از کل این جمعیت 37 هزار و 447 زائر در قالب 267 کاروان زائران مدینه اول بودند که نخست وارد مدینه شده و پس از چند روز اسکان در این شهر عازم مکه شدند و بقیه از طریق فرودگاه جده به مسجد شجره و مکه مکرمه انتقال یافتند.

*آخرین زائران ایرانی در مدینه امروز وارد مکه می شوند /صدور ویزای تمامی زائران
وی افزود : امروز نیز 11 کاروان باقیمانده با جمعیت یک هزار و 427 نفراز مدینه به مکه عزیمت می کنند و عملا کل زائران ایرانی حاضر در مدینه این شهر را به مقصد مکرمه ترک می کنند.
وی با بیان اینکه روند صدور ویزاهای زائران وعوامل اجرایی ما امسال از شرایط خوبی برخوردار بود ، گفت : تمامی ویزاهای ما الکترونیکی صادر و به سرعت تحویل شد چنانکه در مجموع 88 هزار و 485 ویزا صادر گردید و در این زمینه امسال خوشبختانه مشکل خاصی نداشتیم .

*ویزیت 112 هزار نفر در مطب ها و بیمارستانهای مرکز پزشکی حج

وی با بیان اینکه تلاش شده در حوزه های مختلف خدمات شایسته ای به زائران ارائه شود ، گفت : در حوزه پزشکی و بهداشتی از ابتدای ورود زائران تا کنون 112 هزار و 283 نفر درمطب ها و مجموعه های پزشکی در مکه و مدینه ویزیت شده اند.
رشیدیان عنوان کرد : در این میان 11 هزار و 11 نفر هم در این مراکز ویزیت تخصصی شده اند.
وی ادامه داد : همچنین 237 نفرهم به روانپزشک مراجعه کرده اند .
وی با بیان اینکه علی رغم متوسط سن 57 سال زائران با تلاش ها و اقدامات صورت گرفته در حوزه بهداشتی و پزشکی و نیز تغذیه و سایر حوزه ها مشکل خاصی و گسترده ای نداشتیم اما متاسفانه دو زائر به دلیل عارضه قلبی جان باختند.
رئیس سازمان حج و زیارت افزود : طی این مدت 544 نفر در مراکز پزشکی حج و زیارت بستری شدند ضمن آنکه 186 زائر دیگر هم در بیمارستانهای سعودی بستری و خدمات دریافت کردند.
به گفته وی ، هم اینک 13 نفر در بیمارستان های سعودی و 29 نفر در مرکز پزشکی مکه بستری هستند.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
پیگیری معافیت آموزشگاه های موسیقی از مالیات؛ پس از یکسال به نتیجه رسید.

به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با توجه به درخواست تعدادی از مدیران آموزشگاه های موسیقی در سال گذشته، پیگیری های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور هنری، دفتر موسیقی و دفتر آموزش و توسعه فعالیت های فرهنگی و هنری، سازمان امور مالیاتی کشور، آموزش موسیقی با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از مصادیق معافیت از مالیات بر اساس قانون اعلام و به ادارات امور مالیاتی برای اجرا ابلاغ کرد.

در اجرای مقررات بند "ل" ماده 139 مالیات های مستقیم مصوب 27/11/80 دستورالعمل اجرایی ماده 12 آیین نامه اجرایی تبصره 32 ماده یادشده به انضمام جدول مصادیق فعالیت های معاف موضوع بند "ل" ماده 139 یاد شده که آموزش موسیقی با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از آن جمله است؛ به کلیه ادارات امور مالیاتی ابلاغ شد و در حال اجراست.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
تهران- ایرنا- فعالان موسیقی خیابانی به دلیل نبود قانون یا دستورالعملی خاص در زمینه فعالیتشان با سردرگمی و بلاتکلیفی مواجهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، سالیان سال است معابر عمومی در شهرهای بزرگ، به خصوص پایتخت، عرصه حضور نوازندگان خیابانی است؛ هنرمندانی که علاقه مند به اشتراک گذاشتن هنرشان با مردم کوچه و بازارند و سبکی را برای ارایه هنر موسیقی برگزیده اند که در بسیاری از نقاط جهان سبکی متداول است.

در ایران اما هنرمندان موسیقی خیابانی با موانع و پیچیدگی هایی روبرو هستند. با این حال در سال های اخیر چالش های موجود در مسیر فعالیت هنرمندان موسیقی خیابانی آنان را از ادامه فعالیت شان منصرف نکرده است. افزایش تعداد نوازندگان و گروه های موسیقی خیابانی در چند سال اخیر، سبب شده حضور این هنرمندان در خیابان ها ملموس تر از گذشته و واکنش های مردم و مسوولان به این پدیده اجتماعی- فرهنگی پر رنگ تر شود.

تغییر شکل اجراهای خیابانی موسیقی در ایران از انواع فولکلور و سنتی مانند آواز عمو نوروز، به شکل های نوین و حرفه ای تر موسیقی که امروز برای باندهای خیابانی به راهی برای امرار معاش نیز تبدیل شده، گاه مخالفت و انتقاد برخی نهادها و مسوولان را به دنبال داشته است. کمتر از یک سال پیش خبر برخورد شدید یک مامور اماکن با سه جوان عضو یک گروه موسیقی خیابانی در رشت رسانه ای شد و بسیاری رفتار خشن مامور در برخورد با نوازندگان جوان را محکوم کردند. اگر چه بعد از آن اتفاق تعدادی خواستار ایجاد یک ساز و کار برای حمایت از هنرمندان موسیقی خیابانی شدند، هنوز هم رهگذران تنها حامیان آنان هستند؛ رهگذرانی که دقایقی دل مشغولی هایشان را فراموش می کنند، کنار بساط نوازندگان خیابانی می ایستند و گهگاهی به آنان کمک مالی می رسانند. هر چند این نوازندگان خیابانی از سوی بسیاری از رهگذران حمایت می شوند، اما همواره به جهت عدم حمایت قانون، در سایه ای از دلهره فعالیت می کنند.

خرده فرهنگ یا تکدی گری مدرن؟

مدتی است تعداد جوانان علاقه مند به اجرای موسیقی زنده در سطح شهر افزایش یافته است. این در حالی است که تقریبا هیچ کدام از آنان مجوز رسمی برای فعالیت ندارند. به نظر می رسد سیاست های سخت گیرانه وزارت ارشاد در اعطای مجوز فعالیت به این گروه از هنرمندان و البته هزینه سنگین دیده شدن در سالن های کنسرت، موجب شده آنان قید فعالیت رسمی را بزنند و سعی کنند با ارایه هنرشان در خیابان ها، دیده شوند. اگر چه مشکلات عمده ای بر سر راه هنرمندان خیابانی وجود دارد و درآمد بالایی نیز نصیبشان نمی شود آنان از وضعیت کار خود گله ای ندارند و بیشتر از برخورد نامناسب برخی از افراد و عدم حمایت قانون و مسوولان ابراز نارضایتی می کنند؛ مسوولانی که اگرچه بارها از ساماندهی گروه های موسیقی خیابانی سخن گفته اند اما نه تنها فکری در این زمینه نمی کنند، بلکه هر از چند گاه نظرات بعضا غیرکارشناسانه ای را درباره اهالی موسیقی خیابانی ابراز می کنند. به عنوان مثال چندی پیش اظهارات عیسی فرهادی فرماندار تهران، درباره موسیقی خیابانی در رسانه ها منتشر شد که در آن از موسیقی خیابانی به عنوان تکدی گری نوین یاد شده است. اگر چه کمی بعدتر فرهادی بخشی از این اظهارات نسبت داده شده به خود را کذب محض خواند اما در گفت و گویی که از او در رسانه ها منتشر شده، آمده است: هر گروه موسیقی و کنسرتی که قصد فعالیت در سطح شهر را دارد باید از وزارت ارشاد و دستگاه های مربوطه مجوز داشته باشد و اگر این گروه های موسیقی مجوز نداشته باشند کارشان غیرقانونی است. فرهادی در ادامه توضیح داده است: موسیقی های خیابانی به نحوی تبدیل به تکدی گری نوین شده است و برای برخی مردم و خانواده ها مزاحمت ایجاد می کنند.

این سخنان در حالی مطرح شده است که اگر به چهره شهر نگاهی بیاندازیم متوجه استقبال نسبی مردم از گروه های موسیقی خیابانی می شویم؛ مردمی که میان مشغله های روزمره خود، به دنبال شادی و نشاط می گردند. از این رو باید گفت نوازندگان خیابانی که می توانند نشاط را به جامعه تزریق کنند، کمتر از تکدی گران واقعی که از اتفاق تعدادشان هم در کلانشهر تهران کم نیست و می توان آنان را در گوشه گوشه شهر دید، برای خانواده ها و رهگذران آزار و اذیت داشته باشند. همچنین به نظر می رسد نسبت هایی چون تکدی گری برای جوانانی که هنر و استعدادشان را با سایر افراد در خیابان به اشتراک می گذارند، مناسب نباشد. زیرا موسیقی خیابانی به جهت آن که یک نوع فعالیت فرهنگی-اجتماعی محسوب می شود می تواند مفاهیم هنری و انسانی را به مخاطبانش منتقل کند.از طرفی امروزه این نوع فعالیت از سوی مردم بیشتر از گذشته پذیرفته شده و گویی نوای موسیقی خیابانی با تار و پود شهرهای بزرگ از جمله پایتخت پیوند خورده است.

بلاتکلیفی موسیقی خیابانی

نوازندگان و اهالی موسیقی خیابانی از آنجا که معمولا توان مالی تهیه آلبوم، کنسرت گذاری و شرایط دریافت مجوز از وزارت ارشاد را ندارند به اجرای خیابانی روی می آورند. اما در خیابان هم موانعی بر سر کار گروه های موسیقی خیابانی وجود دارد. چند مورد برخورد ماموران اماکن، نیروی انتظامی و شهرداری ها با هنرمندان خیابانی نشان دهنده این وضعیت نه چندان مساعد است. سال گذشته پس از انتشار ویدیو هایی از برخورد نیروی انتظامی با گروه های موسیقی خیابانی، نعمت احمدی وکیل دادگستری، در گفت وگو با رسانه ها بیان داشت ما در قوانین کشور موردی نداریم که نوازندگی در خیابان را جرم انگاری یا ممنوع کرده باشد. بنابراین و با عنایت بر اصل قانونی بودن جرم و مجازات، می توان گفت احتمالا اجرای موسیقی زنده در خیابان ها منع قانونی نداشته باشد.

در این میان اما همچنان برخی مسوولان معتقدند فعالیت این هنرمندان و نوازندگان منوط به دریافت مجوز است. این در حالی است که گفته می شود در زمینه موسیقی خیابانی اساسا قانون و یا آیین نامه ای وجود ندارد تا با اتکا به آن قانون، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بتواند وضعیت گروه های فعال در حوزه موسیقی خیابانی را ارزیابی کرده و به صدور مجوز و نظارت بر فعالیت آنان اقدام کند. از این رو اهالی موسیقی خیابانی بلاتکلیف مانده اند. آنان باید به دنبال مجوزی بروند که هنوز زیرساخت های قانونی برای صدور آن وجود ندارد. در عین حال تاکید برخی مسوولان و از جمله فرماندار تهران بر لزوم قانونمند شدن موسیقی خیابانی ممکن است موجب برچیده شدن بساط موسیقی خیابانی به عنوان یک فعالیت غیر قانونی شود. بنابراین همان گونه که برخی خواستار تعیین تکلیف گروه های موسیقی خیابانی هستند، نهادهای ذیربط از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باید برای بهبود وضعیت موسیقی خیابانی چاره اندیشی کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
ششمین روز از سیزدهمین جشنواره موسیقی جوان روز پنجشنبه دهم مردادماه به ساز تنبور اختصاص داشت و علی اکبر مرادی، محمد ذوالنوری و علیرضا فیض بشی پور داوری بخش های مختلف آن را به عهده داشتند. علی اکبر مرادی درباره کیفیت اجراهای شرکت کنندگان گفت: نقاط ضعف نوازندگان این است که هرچه جلوتر می روند، از فرهنگ فاصله می گیرند. آنها موسیقی های دیگری گوش می دهند یا سازهای دیگری می نوازند و از آن شور و حال اصل موسیقی مقامی فاصله می گیرند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

به گزارش خبرنگار ایلنا، روز پنج شنبه دهم مردادماه، ششمین روز از جشنواره ملی موسیقی جوان بود که سیزدهمین دوره آن در حال برگزاری است.

سیزدهمین دوره از جشنواره موسیقی جوان 5 مردادماه آغاز شده و تا 5 شهریورماه ادامه خواهد داشت. در بخش موسیقی نواحی این جشنواره هر روز به یک استان اختصاص داده شده و در بخش های دیگر نیز این تقسیم بندی ها همچنان وجود دارد.

ششمین روز از جشنواره موسیقی جوان به نوازندگان جوان تنبور اختصاص داشت که در دو بخش تنبور و آواز تقسیم بندی شده بود و محمد ذوالنوری، علیرضا فیض بشی پور و علی اکبر مرادی سه نفر از بزرگان عرصه تنبور داوری این دو بخش را به عهده داشتند و آثار اجرا شده توسط راه یافتگان به مرحله نهایی را داوری می کردند.

تنبورنوازان شرکت کننده در جشنواره موسیقی جوان مانند دیگر بخش ها به سه رده الف، ب و ج تقسیم بندی شده بودند. شرکت کنندگان بخش نوازندگی از 9 صبح روز پنجشنبه تا ظهر همان روز به اجرای آثارشان پرداختند و پس از آن شرکت کنندگان بخش آواز روی صحنه رفتند و توسط داوران مورد ارزیابی قرار گرفتند.

ضعف شرکت کنندگان در پاسخ به سوالات تئوری!

بنا به گفته علی اکبر مرادی اغلب شرکت کنندگان از سطح اجرای خوبی برخوردار بودند، اما نکته مورد توجه حین داوری آثار این بود که اغلب شرکت کنندگان حتی آنهایی که سطح اجرای بالایی داشتند در بخش سوالات تئوری ضعیف بودند و به طور کلی سوالات داوران را به درستی پاسخ نمی دادند. این درحالی بود که اغلب سوالات مطرح شده توسط اعضای هیئت داوران به تقسیم بندی مقام ها و تعاریف آنها اختصاص داشت یا درباره بزرگان تنبور دو منطقه صحنه و گوران بود.

نظرات اعضای هیئت داوران درباره کیفیت اجرای شرکت کنندگان بخش تنبور

محمد ذوالنوری: کاش اجرای هر شخص در منطقه خودش برگزار می شد

محمد ذوالنوری یکی از اعضای هیئت داوران، درباره اجراهای روز ششم جشنواره گفت: اجرای گروه الف بسیار خوب بود اما شرکت کنندگان در رده سنی ب و ج افت داشتند.

ذوالنوری گفت: از اجراهای روز ششم راضی هستم و احساس می کنم اگر این نوازندگان جوان بیشتر راهنمایی شوند و زیر نظر اساتید بزرگ آموزش ببینند، آینده های خوبی برای موسیقی تنبور خواهند بود.

او درباره چگونگی حضور شرکت کنندگان در جشنواره نیز گفت: به نظرم بهتر بود در بخش موسیقی نواحی جشنواره، اجرای هر شخص در منطقه خودش برگزار می شد. برای نوازندگان طی مسافت تا به تهران بسیار سخت است و اگر این موضوع در سال های آینده در دستور کار مسئولان جشنواره قرار گیرد، بسیار خوب است.

علی اکبر مردای: نوازندگان هرچه جلوتر می روند از فرهنگ فاصله می گیرند

علی اکبر مردای یکی دیگر از اعضای داوران نیز درجه کیفی اجراهای رده سنی الف را بسیار بالا و عالی دانست و از رده های سنی ب و ج اظهار نارضایتی کرد. این آهنگساز و نوازنده تنبور اجرای شرکت کنندگان سه رده سنی بخش آوازی را نیز پایین تر از حد انتظار دانست.

علی اکبر مرادی در اینباره گفت: نقاط ضعف نوازندگان این است که هرچه جلوتر می روند، از فرهنگ فاصله می گیرند. آنها موسیقی های دیگری گوش می دهند یا سازهای دیگری می نوازند و از آن شور و حال اصل موسیقی مقامی فاصله می گیرند.

مرادی ضمن موثر دانستن جشنواره موسیقی جوان گفت: با توجه به شرایط کنونی کشور و اوضاع اقتصادی و عدم حمایت از نوازندگان جوان، برگزاری چنین جشنواره ای می تواند بسیار مفید باشد و همین که نوازندگان برای یک فرهنگ قدیمی عشق می ورزند، این خودش جای خوشحالی دارد.

مرادی گفت: نسبت به سال های گذشته استفاده از ساز تنبور بیشتر شده اما بهتر آن است که این گرایش کمی نباشد.

علی اکبر مرادی در پایان گفت: در روزهای 28 و 29 مردادماه در خانه تنبور جشنواره ای برای این ساز برگزار خواهد شد و از هم اکنون باید خود را برای شرکت در آن رویداد آماده کنم.

شرکت کنندگان بخش های مختلف در روز ششم جشنواره ملی موسیقی جوان

شرکت کنندگان گروه سنی الف که به دو بخش الف 1 و الف 2 تقسیم شده اند، عبارتند از: رها افضلی، سیدسارینا مرادی، کیان ناصری، مهدی بابایی، رومینا نوروزی، ایلیا محمدی، امیرسام رضوی، دریا کاکائی، دنیا کاکائی و سارا کاکائی، حافظ کریمی، وریا کریمی، سید سیروان رستمیان، بنیامین گراوند، اهورا افراز، سیده غزل شفیعی و سیدفرهاد فرهادی.

در بخش ب نیز مهدی مریدی، مهدی مرادی، همایون کاکی، جهاندار ملکی، مهرشاد دوامی، سیدامیر حسینی و امیر مرادی به اجرای آثار پرداختند.

سهیل رستمی، مصطفی عزیزی، سید نوید کمری باغزینبی، علی مومیوند، نیما محمدی، پیمان مولایی و حسنا فتحی نیز شرکت کنندگان رده سنی ج بودند.

در بخش آخر که به آواز و تنبور اختصاص داشت نیز، حامد طاهری میرحصاری، پژمان طاهری نیا، بردیا اکابری، کسری کاکائی و کامیاب چراغی افضل در رده سنی الف روی صحنه رفتند و در رده سنی ب نیز پدرام طاهری نسب، برزو امیریان، سپهر ذوالنوری، سجاد رضایی، ایوب رضایی و جهاندار ملکی، حاضران جشنواره بودند. فرزین زهری صحنه، سجاد علائی فر، افشین براک، جهانگیر مرادی وند و سعید کرمی راد نیز شرکت کنندگانی بودند که در در رده سنی ج حضور یافتند.

سیزدهمین دوره جشنواره ملی موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی و با مشارکت اساتید موسیقی کشور توسط انجمن موسیقی ایران، با حمایت معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر موسیقی و با همکاری بنیاد رودکی از تاریخ 5 مردادماه تا 5 شهریورماه سال جاری در تالار رودکی تهران برگزار خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
گروه جامعه مشاور اجرایی معاونت امور هنری وزارت ارشاد بسیاری از مشکلات حوزه پوشش در کشور را ناشی از جدایی طراحان مد و حجاب از یکدیگر دانست و گفت: آمیختگی این دو حوزه می تواند بسیاری از مشکلات موجود را برطرف کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

به گزارش ایکنا؛ شاید اگر 10 سال پیش مطرح می شد که در آینده ای نه چندان دور در کشورمان هر ماه شاهد برگزاری چند رویداد مرتبط با حوزه مد و لباس خواهیم بود، کسی این حرف را باور نمی کرد. اما اکنون همه به راحتی این مقوله را به عنوان مسئله ای فرهنگی پذیرفته اند و مدام شاهد برگزاری رویدادهای مرتبط با حوزه مد هستیم.

اما مسئله ای که نگران کننده به نظر می رسد این است که در کشور دو نوع رویداد و نمایشگاه برگزار می شود؛ نمایشگاه ها عنوان ایونت مد و لباس یا عنوان عفاف و حجاب را دارند. همین عنوان و دودستگی را در طراحان و تولیدکنندگان حوزه پوشاک کشور هم شاهد هستیم که گاهی به اختلاف نظرهای عدیده ای ختم می شود.

اما آیا در کشورمان می توانیم حوزه مد و لباس را از حوزه عفاف و حجاب جدا بدانیم؟ آیا این جدایی به صلاح مردم و فرهنگ غنی ایرانی است؟ آیا اصلاً این دو مقوله از یکدیگر جدایی پذیر هستند؟

حمید قبادی، مشاور اجرایی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کسی که اولین گام های جدی را در حوزه مد و لباس مدیریت کرد، در گفت وگو با ایکنا؛ به این سؤال پاسخ داد که آیا به جدایی مد و لباس از حوزه عفاف و حجاب معتقد است و گفت: ماهیتاً جدایی این دو از هم کار درستی نیست و کارگروه ساماندهی مد و لباس در هر دو بخش مأموریت های مشخصی را دنبال می کند.

وی افزود: حوزه عفاف و حجاب جنبه ذاتی کار مد و لباس است و نمی توانیم از جریان عفاف و حجاب در حوزه مد و لباس خارج شویم و هر کسی از این حوزه خارج شود آسیب می بیند؛ یعنی اگر بخواهیم آسیب شناسی حوزه مد و لباس را بررسی کنیم، بخش عمده ای از این آسیب به خروج یا عدول از نگاه های عفیفانه که منطبق با حجاب نبوده بازمی گردد.

قبادی تصریح کرد: جنبه های خلاقانه، نوآورانه و ابتکاری حوزه مد باید مبتنی بر ارزش ها و نگاه های دینی ما باشد. معتقد هستم هر دو یک راه را دنبال می کنند اما می تواند در ارائه، شکل های مختلفی داشته باشد.

تولید مد ایرانی و اسلامی فاخر

وی در پاسخ به این سؤال که چطور فعالان حوزه مد و لباس و عفاف و حجاب را با هم آشتی دهیم؟ گفت: اگر طراحان مد و لباس و عفاف و حجاب در کنار هم قرار گیرند، این در کنار هم قرار گرفتن و تلاقی فکر و اندیشه می تواند منجر به آفرینش مد ایرانی و اسلامی فاخر شود.

قبادی ادامه داد: این اتفاق در نمونه های مختلفی در حوزه مد و لباس رخ داده است و اکنون طرح ها و مدل های متعددی داریم که این آمیختگی را در کنار هم داشته و منجر به کسب نتایج خوبی شده است. اما باید توجه داشته باشیم که حوزه مدسازی و ارائه نمونه های خلاقانه و حوزه عفاف و حجاب باید جامع و دربرگیرنده نیازهای عمومی جامعه باشد. آمیختگی این دو حوزه می تواند بسیاری از مشکلات موجود در این بخش را برطرف کند.

مشاور اجرایی معاونت امور هنری وزارت ارشاد تصریح کرد: قبل از اینکه بخواهیم به محصول فکر کنیم، باید به مسائل فرهنگی توجه کنیم. اصرار ما این است که محصولات و ایده های مطرح در این حوزه مبتنی بر پاسخ به نیاز جامعه باشد؛ جامعه ما نیز جامعه ای عفیف است. پس نیاز این جامعه هم تولید کالاهای عفیفانه است. بنابراین تلاش ما این است که این آمیختگی وجود داشته باشد و بنا بر تفکیک نداریم. در قوانین و آئین نامه ها هم مسئله تفکیک مطرح نیست و تمام اقدامات مبتنی بر یک موضوع ارزشمدارانه است.

مانتوهای شیشه ای و ذائقه سازی طراحان مد

وی در واکنش به تولید مانتوهای شیشه ای و مشکلات بانوانی که نمی خواهند لباس بدن نما بپوشند و در تهیه لباس مناسب با مشکل مواجه هستند، گفت: جامعه مطالبات گسترده ای دارد و طیف های گوناگونی را در بر می گیرد. ما در شکل های مختلف تنوع تقاضا را می بینیم. از سوی دیگر جامعه در همه گروه های اعتقادی منتظر نمونه های جدید و نوآورانه است؛ حتی در زمینه محصولات حجاب وظیفه دست اندرکاران این است که به تولید الگوهای متناسب با علاقه مندی مردم بپردازند.

قبادی ادامه داد: آنچه اکنون به صورت آسیب جدی رخ داده این است که برخی از فعالان این حوزه ذائقه سازی می کنند و این مورد قبول ما نیست. ذائقه باید مبتنی بر معیارهای متعدد شکل گیرد. همین مسئله موجب می شود جامعه را به سمتی سوق دهیم که ممکن است از ارزش های اجتماعی و دینی و فرهنگی فاصله بگیرد.

وی در پایان سخنان خود گفت: پس از چندین سال تلاش اکنون حوزه مد و لباس می تواند به نیازهای طیف های گسترده تری از جامعه پاسخ دهد. البته نمی توانیم انتظار داشته باشیم کل نیاز جامعه با اقدامات هشت سال اخیر پاسخ داده شود و بدون زیرساخت و امکانات اولیه نمی توانیم موفق شویم. علی رغم این مسئله باز هم تأکید می کنم ذائقه مردم را باید مورد توجه قرار دهیم و تلاش کنیم تا تولیدکنندگان و طراحان به این ذائقه نزدیک شوند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
دبیر کارگروه مدولباس کشور گفت: به دنبال این هستیم که قانون ساماندهی مد و لباس کشور را مو به مو اجرا کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : مثلث آنلاین پایگاه خبری استناد نیوز اکو فارس راهبرد معاصر

به گزارش خبرنگارگروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس، پس از اینکه روز گذشته خبر برکناری حمید قبادی از سمت دبیری کارگروه مد ولباس کشور از سوی خبرگزاری فارس منتشر شد، گویا روابط عمومی وزارت ارشاد که باید 6 روز پیش به صورت رسمی جایگزینی حجت الاسلام سیف جمالی را اعلام می کرد، از خواب بیدار شده و به فکر تکذیب اخبار منتشر شده پرداخته است.

مجید فروغی، مدیر روابط عمومی معاونت هنری گفته است: حمید قبادی دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس که چندی پیش به سمت مشاور اجرایی معاونت هنری منصوب شد با توجه به قانون دوشغله بودن تغییر کرد.

این ادعا در حالی از سوی وزارت ارشاد بیان می شود که سمت مشاور اجرایی معاونت هنری دی ماه سال گذشته به قبادی ابلاغ شده است.

جالب است که حمید قبادی به صورت ضمنی برکناری از سمت دبیری کارگروه مدولباس کشور را تائید کرده و درباره برکناری اش از سمت دبیری کارگروه مد و لباس کشور گفته است: بله خبر رفتنم صحت دارد، اما همچنان در حوزه معاونت امور هنری و فرهنگی به عنوان مشاور اجرایی فعالیت ام را ادامه می دهم. به هر حال حوزه اجرایی بزرگ است و باید وقت بیشتری برای آن گذاشت.

حجت الاسلام سیف جمالی سرپرست جدید کارگروه مدولباس کشور در گفت وگو با خبرنگار فارس دلیل این وقفه 6 روزه در انتشار خبر ابلاغ این حکم را اینطور توضیح داد که شاید در روابط عمومی وقفه ای در ثبت این حکم به وجود آمده است.

با توجه به گمانه زنی هایی که درباره برکناری دبیر پیشین این کارگروه به وجود آمده بود، حجت الاسلام سیف جمالی گفت: به دنبال این هستیم که قانون ساماندهی مد و لباس کشور را مو به مو اجرا کنیم.

وی با اشاره به اینکه در حوزه مد ولباس کشور کاستی هایی وجود دارد که باید برطرف شود، اظهار داشت: در پرداختن به مساله مد و لباس قانون مشخص و آیین های متعددی تدوین شده که باید اجرایی شود.

حجت الاسلام سیف جمالی جلوگیری از قاچاق لباس و حمایت از تولید را از اهداف پیش رویش در سمت جدی خواند و گفت: از جمله مسائلی که به رونق تولید در حوزه پوشاک دامن می زند، گرانی پارچه، قاچاق است.

حمید قبادی بیش از 6 سال در سمت دبیری کارگروه مدولباس کشور فعالیت می کرد و حجت السلام مهدی سیف جمالی نیز پیش از این حدود 5 سال مدیرعامل بنیاد مد و لباس اسلامی بوده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
بر اساس حکم انتصاب دبیر جدید کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور، 6 روز پیش دبیر سابق این کارگروه برکنار شده است اما این موضوع رسانه ای نشده است.

به گزارش خبرنگار گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس ، با گذشت بیش از 6 روز از ابلاغ حکم معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص انتصاب حجت الاسلام مهدی سیف جمالی به عنوان سرپرست کارگروه مد و لباس کشور هنوز این خبر از سوی این نهاد رسانه ای نشده است.

بر اساس این حکم که 6 روز پیش صادر شده است دبیر پیشین این کارگروه، حمید قبادی از سمتش برکنار شد.

در متن حکم سیف جمالی آمده است: به استناد تبصره 3 ماده یک و ماده 3 آیین نامه اجرایی قانون ساماندهی مد و لباس به موجب این حکم به عنوان سرپرست دبیرخانه کارگروه ساماندهی مد و لباس منصوب می شوید.

امید است با استعانت از خداوند متعال و همکاری و همراهی سایر اعضای محترم کارگروه در تحول اهداف این بنیاد (بنیاد مد و لباس کشور) موفق و مؤید باشید .

گفته می شود نابسامانی وضعیت مد و لباس کشور و ترویج غربگرایی در این حوزه از جمله دلایل جایگزینی حجت الاسلام سیف جمالی به جای قبادی بوده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
بر اساس حکم معاونت هنری سرپرست کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور منصوب شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : همسو نیوز

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، حمید قبادی از سال 92 دبیری کارگروه ساماندهی مد و لباس زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده دارد اما اکنون به دلیل قانون دو شغله بودن باید با یکی از سمت های خود خدافظی می کرد.

بیشتر بخوانید: حمید قبادی از کارگروه ساماندهی مد و لباس رفتنی شد؟

طبق حکمی که مجید حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زده است حمید قبادی پس از 6 سال این جایگاه را واگذار کرد و حجت الاسلام و المسلمین مهدی سیف جمالی به عنوان سرپرست معرفی شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
با تغییر دبیر کارگروه مد و لباس کشور، مهدی سیف جمالی معتقد است: قبادی به دلیل دو شغله بودند تغییر کرد و موضع گیری های صدا و سیما درخصوص مدو لباس عامل تغییر قبادی نبوده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

به گزارش خبرنگار ایلنا، حجت الاسلام مهدی سیف جمالی (سرپرست کارگروه مد و لباس کشور) درخصوص دلایل برکناری حمید قبادی (دبیر پیشین کارگروه مد و لباس کشور) گفت: صحبت برکناری در میان نبود و دلیل اصلی این تغییر به خاطر دو شغله بودن حمید قبادی انجام شد چراکه او در حال حاضر مشاور اجرایی معاونت امور هنری است و به لحاظ قانونی با تضاد روبه رو بود. برای آنکه قوانین به طور کامل انجام شود، قبادی باید یکی از این شغل ها را تحویل می داد. بر اساس صلاح دید ها، دبیری کارگروه مد و لباس کشور را تحویل داد.

او درخصوص دوشغله بودند و سمت مشاوره ای که قبادی در معانت امور هنری دارد، گفت: این سمت در سیستم و چارت اداری وزارت ارشاد عنوان شده و به عنوان شغل محسوب می شود. از آنجا که از انتصاب آقای قبادی به سمت مشاور اجرایی معاونت امور هنری چند ماه بیشتر نمی گذرد، این تغییر و تحولات کمی زمانبر بود و اکنون شاهد تغییرات پیش آمده؛ هستیم.

سیف جمالی که پیش از این، مدیرعامل بنیاد ملی مد و لباس را برعهده داشت درخصوص دلایل انتخاب او به عنوان سرپرست کارگروه مد و لباس کشور اظهار کرد: با توجه به نزدیک بودن فعالیت من با موضوعات مد و لباس شاهد صلاح دیده شد تا انتخاب دبیر جدید، سرپرستی این بخش را من برعهده داشته باشم تا شخص دیگری به عنوان دبیر معرفی شود. این احتمال وجود دارد که من به عنوان دبیر معرفی شوم یا آنکه شخص دیگری به عنوان دبیر این کارگروه اعلام شود.

او درخصوص موضع گیری های صداوسیما طی ماه های گذشته درخصوص موضوع مد و لباس و همزمان شدن آن با تغییر قبادی از دبیری کارگروه مد و لباس کشور گفت: فکر نمی کنم این امر تاثیری در این تغییرات داشته باشد. چیزی جز دوشغله بودند آقای قبادی مطرح نبود. حاشیه سازی ها و گمانه زنی هایی که انجام می شود خلاف واقع است.

سرپرست کارگروه مد و لباس کشور با تاکید برآنکه در سمت تازه پیگیر قانون ساماندهی مد و لباس کشور خواهد بود، تصریح کرد: این قانون در سال 85 تصویب و طی سال های گذشته درحال اجرا بود. سعی دارم کاستی ها را جبران و بخش های مهم را قوت بخشم. نیاز است تا نهادهای حقوقی ماندن وزارت صمت، آموزش و پرورش، صداوسیما و... که از اعضای کارگروه هستند با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند. نهادهای فرهنگی و علمی باید دست به دست هم بدهند و موضوع مد و لباس را نهادینه کنند.

سیف جمالی خاطرنشان کرد: نیاز است تا آسیب شناسی دقیقی در حوزه مد و لباس انجام شود و سپس برنامه های اجرایی و عملیاتی را ذکر کنیم. مطالعات پژوهشی و پیمایش نیاز است. موضوع تولید باید مورد توجه قرار گیرد و حمایت های لازم که باید از سوی بانک ها و صمت انجام شود، مشخص گردد چراکه درحال حاضر تولیدکنندگان از عدم حمایت کافی ناراضی هستند.

او درخصوص شرایط فعلی مد و لباس کشور گفت: با یک بررسی کوتاه و ناچیز می توان به این نتیجه رسید که آنچه که مردم در حوزه مد و لباس مطالبه می کنند و زمینه تولید باید به نحوی باشد که پوشش مردم را تامین کند، مورد رضایت نیست. هرچند کارهای خوبی طی سال های گذشته انجام شده اما کافی نبوده. اگر جلوی قاچاق لباس گرفته و از تولید حمایت می شد، شرایط بهتری را شاهد می بودیم. گرانی پارچه، قاچاق و حمایت از طراحان موضوعاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

لیلی رشیدی، بازیگر تئاتر، درگفت وگویی با پارسینه از رشد و پیشرفت تئاتر و تئاتری ها بسیار رضایت دارد و همین است که می گوید: نمی توانم منکر آن شوم که به همت خود تئاتری ها و به خصوص جوان ها، شاهد اجرا های بسیار در تهران هستیم و تئاتر جوان ها بسیار دیدنی و رو به رشد است.

این بازیگر تئاتر گفت: با تمام این شرایط ناراحت کننده، باید بگویم که جوان هایمان با هیجان و عشق کار می کنند و این نشان دهنده معجزه تئاتر است. تنها دلیلی که من را با شرایط موجود ناامید نمی کند، حرکت رو به جلوی تئاتر و اهالی آن است.

به گفته رشیدی، اهالی تئاتر، اقدام خاص و عجیبی نمی خواهند. او در اینباره گفت: یک شرایط برابر و منصفانه، بهترین فضایی است که می توان برای اهالی هنر ایجاد کند. شرایط برابر به این معنا که مثلا به تئاتر شهرستان به اندازه تئاتر تهران توجه شود. سالن سازی همانطور که در تهران است در شهرستان ها نیز انجام شود. همین که وزارت ارشاد اقتدار خود را به دست بیاورد، تکلیف بسیاری از اتفاق ها را روشن کرده و انگار خوشایند خواهد بود. حداقل می دانیم که قانون چیست و با چه کسی طرف هستیم.

لینک خبر :‌ پارسینه
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

فرزام توسلی

بند الحاقی 5، به تبصره 9 بودجه سال 98، قانونی که به گفته معاون وزارت ارشاد بر حسب اتفاق تصویب شد! طبق این قانون، وزارت ارشاد موظف است 10 درصد از سود ناخالص یک کنسرت در تهران یا کلان شهرها را به خزانه دولت واریز کند که به گفته چند تن از نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی از سر ناچاری و کمبود بودجه است. طرحی بدون کارشناسی و آیین نامه! که شاید به معنای خداحافظی اتفاقی با هنر، صنعت موسیقی و ورشکستگی کُمپانی های برگزار کننده باشد!
پنج قاب از اظهارات مسئولین:
قاب اول: احد آزادی خواه، نماینده ملایر
آزادی خواه در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود مخالفت های اهالی موسیقی چنین مصوبه ای در صحن علنی مجلس به تصویب رسید، اظهار کرد: این پیشنهاد از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با اخذ نظر اهالی موسیقی پیشنهاد شد و مقاصد هزینه ای دارد که به توسعه فرهنگ و هنر این مرزوبوم کمک می کند.بر اساس بخش هزینه ای همین بند الحاقی مقرر است درآمد ناشی از این محل جهت ساماندهی فعالیت های فرهنگی و هنری تعمیر، تجهیز و اداره مجتمع های فرهنگی و هنری شهرستان ها غیر از مراکز استان، اختصاص یابد.
قاب دوم:پیروز ارجمند، مدیر کل اسبق دفتر موسیقی
ارجمند: پس از تغییر روند درآمد موسیقی از عرصه حامل های صوتی به کنسرت ها از دهه 70 به بعد، شاهد کاهش تیراژ آلبوم ها زیر 5000 مورد (در بهترین حالت) بودیم و همین مسئله باعث شد ما روی این مسئله که چگونه از سقوط اقتصاد موسیقی جلوگیری کنیم، مطالعه داشته باشیم و جلسات و نشست های مختلفی را برای آن ترتیب دهیم؛ اما امروز آن طرح مصادره به نفع شده است؛ مصادره به نفع وزارت ارشاد نه صنف موسیقی! من به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی، هیچ اختیار و سهمی در نظارت بر صرف بودجه اختصاص یافته و دریافت گزارش از واحدهای مختلف نداشتم. وزارت ارشاد به معاونت های مالی و هنری قدرت مطلقه داده و مدیرکل هیچ اختیاری ندارد! مدیرکل عملاً یک کارمند ساده است! وقتی یک مدیرکل نمی تواند نظارتی روی بودجه بخش خود داشته باشد، چطور می تواند 40 میلیارد از مبلغی که قرار است از خزانه به وزارتخانه برگردد را نظارت کند تا منجربه رشد و بالندگی موسیقی شود؟ وزارت ارشاد بخش زیادی از وظایف ساختاری خود را که ازجمله سالم سازی (تنها 3 سالن استاندارد در کشور وجود دارد)، تسهیلگری (هر خواننده ای برای هر اجرا در یک روز، به تعداد اجراها مورد استعلام قرار می گیرد)، تأمین بیمه و امنیت اجتماعی، نظارت بر قیمت گذاری سالن ها و... است، به نحو درست انجام نمی دهد
قاب سوم: اظهارات کاراندیش معاون وزیر معاون حقوقی، امور مجلس و استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
کار اندیش مبلغ هزار و پانصد میلیارد ریال از درآمد حاصله از محل ردیف 053000 جدول شماره (9) این قانون به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختصاص می یابد. که با تصویب نهایی این مصوبه مهم در صحن علنی مجلس، شاهد ساماندهی و توسعه فعالیت های حوزه فرهنگ و هنر در اقصی نقاط کشور باشیم و به حل مسائل این حوزه کمک کنیم .ما در کل کشور 300 پروژه در حال احداث داریم که برخی پیشرفت بالا و برخی پیشرفت شان پایین است و برنامه ما بر این است پروژه هایی که دارای پیشرفت بالایی هستند به اتمام برسند و سپس پروژه هایی که پیشرفت کمتری دارند، در دستور کار قرار گیرند. و در نقل قول دیگری از کاراندیش معاونت پارلمانی و استان های وزارت ارشاد عنوان شده: که این قانون نیازی به آیین نامه ندارد!
اردوان جعفریان ناشر و تهیه کننده موسیقی از بدعتی در تصویب قوانین می گوید: چطور چنین قانونی با چنین بار مالی از بدنه نازک موسیقی نیاز به آیین نامه ندارد! قانونی که در کمیسیون تخصصی اش یعنی کمیسیون فرهنگی رد می شود معاونت هنری و مدیر کل دفتر موسیقی وزرات ارشاد مخالفت می کنند و بعد با بردن آن در کمیسیون تطبیق و لابی تصویب شود. با توجه به شرایطی که این قانون دارد هرگز درست اجرا نخواهد شد.
قاب چهارم: سیده فاطمه ذوالقدر، نماینده تهران
خانم فاطمه ذوالقدر در گفت و گویی با ادبیات متفاوتی چون ارشاد نیاز به بودجه داره، الان دستش خالی ِ یا اینا (هنرمندان موسیقی!) درآمداشون خیلی خوبه! و اگه صد میلیون درمیارن 10 میلیونشو به ارشاد بدن! نماد درک سطحی بیشتر مدیران موثر کشوری از حوزه فرهنگ و هنر بوده اند.
درحالی که بودجه موسیقی به اضافه هنر های تجسمی به طور نمونه در سال1395، فقط هفتاد و پنج میلیارد و پانصد میلیون تومان پیش بینی شده بود دوستان در وزارت خانه فقط مبلغ صد و پنجاه میلیارد تومان از محل این طرح پیش بینی کردند! چه تضمینی برای درست خرج شدن پولی که از بدنه نحیف هنر دریافت می شود وجود دارد؟ اگر خرج پورش و بنز آقازاده ها شد چه؟ از مال و جان موسیقی زده شود که دولت باسابقه درخشان اختلاس های سال های اخیر، مرضی الطرفین شود و دوباره برای موسیقی خرج کند؟ در بهترین حالت اجرایی شدن این طرح، بهتر است نهادی خصوصی از بدنه هنر مانند خانه موسیقی دخیل و مجری باشد تا جامعه موسیقی آرامش خاطر بیشتری داشته باشد.
قاب پنجم: ترابی رفت، الله یاری آمد
علی ترابی که پس از دوران درخشان فرزاد طالبی به عنوانم دیرکل دفتر موسیقی انتخاب شده بود. در طول مدت کوتاه مدیریتش با اعتراضات بسیاری از سوی شرکت ها و هنرمندان روبه رو و از مدت ها قبل شایعاتی پیرامون رفتنش در اوایل سال 1398 مطرح شده بود؛کهدرنهایتاستعفای او در رسانه ها اعتراض به قانون 10 درصدی عنوان و محمد الله یاری جایگزین او شد. الله یاری در اولین اظهاراتش در مورد این قانون از اضافه شدن تبصره ای به آن مبنی بر معافیت موسیقی دستگاهی، نواحی و کلاسیک از قانون 10 درصدی خبر داد.
برخی از ابهامات:
معافیت از مالیات در مقابل قانون ده درصدی!
بر اساس بندهای (ط)، (ی) و (ل) ماده (139) قانون مالیات ها مستقیم مؤسسات فرهنگی هنری دارای مجوز از وزارت ارشاد معاف از مالیات می باشند چگونه مسئولین محترم وزارت ارشاد نیت اجرایی کردن هم زمان این دو قانون رادارند؟ از یک سو بر پیکر نیمه جان جریانات فرهنگی کشور دم مسیحایی بدمند و از پشت دشنه نابودی در دست بگیرند!
ده درصد از چه؟!
درآمد ناخالص یعنی کل درآمد در یک دوره خاص! و درآمد خالص در زبان ساده آنچه شما به خانه برده اید است. یعنی درآمد، منهای اشکال مختلف هزینه .در مصوبه دوست نداشتنی اخیر، درآمد ناخالص را مد نظر قراردادند. یعنی هر آنچه هزینه کرده اید. مهم نیست، ده درصد از آن دولت است!
وضعیت از این هم بغرنج تر است، دوستان ما ده درصد از سُلد اوتی (یعنی فروش کامل سانس را برای خودشان در نظر گرفته اند!) یعنی تهیه کنندگاندرهرصورت باید ده درصد را تحویل خزانه دولت بدهند حتی در صورت نفروختن حتی یک بلیت!
با هزینه های غیرقابل بیان چه کنیم؟
برای برگزاری یک اجرای زنده موسیقی به ویژه در شهرستان ها عموماً از شورای تأمین شهرستان، اماکن، فرماندهی انتظامی، پلیس پیشگیری، راهور، آتش نشانی و اورژانس در برگزاری و روند مجوز دخیل هستند، دوستانی که قانونی این چنین تصویب می کنند. با پول ها و هدایایی که در این مسیر برای اخذ مجوز به افراد حقیقی و حقوقی بسیاری پرداخت می گردد اندیشیده اند؟ آیا از میزان بلیت های مهمانی که گاه به ده ها میلیون تومان می رسد و بیشتر با تحت فشار گذاشتن تهیه کننده نگون بخت اخذ می شوند آگاهند؟
ادامه در صفحه 12

لطفا نظر خود را درباره این مطلب بیان نمایید

لینک خبر :‌ روزنامه مردم سالاری
پخش ترانه کوچه نسترن دوباره نام یغما گلرویی را بر سر زبان ها انداخت. ترانه سرایی که طی 10 سال گذشته با برخی حمایت های سازمانی، یکی از پرحاشیه ترین فعالان موسیقی بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : رهیاب تهران نیوز اتحاد آنلاین بسیج

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - پخش ترانه کوچه نسترن با صدای ابراهیم حامدی ادامه همان مسیری است که با قطعه پاره سنگ یراحی آغاز شد. شاید خیلی روال تولید آثار موسیقیایی درباره ارزش های بنیادین همچون هشت سال دفاع مقدس بسیار غیرطبیعی به نظر می رسد در حالی خواننده هایی لس آنجلسی مثل مهرداد آسمانی و امید سلطانی که هر دو به عنوان سرباز در جنگ حضور داشته اند، همواره از سربازان دفاع مقدس به نیکی یاد کرده اند، هنرمندان موسیقی در داخل کشور که جنگ به صورت ملموس درک نکرده اند در آثار موسیقیایی شان نظر بسیار متفاوتی درباره هشت سال دفاع مقدس دارند. پخش ترانه کوچه نسترن دوباره نام یغما گلرویی ترانه سرا را بر سر زبان ها انداخت. ترانه سرایی که طی 10 سال گذشته یکی از پرحاشیه ترین فعالان موسیقی است. در این مجال کارنامه این ترانه سرا از زاویه دیگری بررسی کردیم.

بیشتر بخوانید:

اِبی و سانسور حقیقت شهدا به نفع رومنس

یغما گلرویی فرزند هوشنگ گلرویی و نسرین آقاخانی، متولد مرداد ماه 1354 در ارومیه، که بعدها به تهران مهاجرت کردند و در خیابان گیشا ساکن شدند، او بعدها در سال 1370 با غزاله علیزاده (1) ، مرتبط شد و از طریق معرفی او با مجله آدینه همکاری کرد. در سال 1373 با احمدشاملو آشنا شد و او گلرویی را به سرایش مصمم کرد، در سال 1377 نخستین مجموعه ی شعر او توسط نشر دارینوش به بازار آمد.

او بعدها با نیلوفر لاری پور ، افشین سیاهپوش و سعید امیراصلانی خانه ترانه را راه اندازی کردند، او در فیلم سینمایی هفت ترانه به کارگردانی بهمن زرین پور به همراه شروین نجفیان، لعیا زنگنه و ایرج راد بازی کرده است. مصاحبه های متعددی را با رسانه های معاند و بیگانه در کارنامه ی خود دارد. برخی از آثار او به دلیل محتوای ضد ارزش مانند رانندگی در مستی در کشور اجازه ی نشر نیافته اند اما او در آلمان این آثار را منتشر ساخته است.

یغما گلرویی سابقه همکاری با خوانندگان داخلی و خارجی زیادی را در کارنامه فعالیت هایش دارد که در داخل کشور می توان به امیر کریمی، ناصر عبدالهی، سعید شهروز، قاسم افشار، حامد بهداد، مانی رهنما و رضا یزدانی اشاره داشت. یغما گلرویی با خوانندگان لس آنجلسی همکاری گسترده ای داشته و دارد که می توان به سیاوش قمیشی، امید، حسن شماعی زاده، شادمهر عقیلی و ابراهیم حامدی (ابی) اشاره داشت.

گلرویی برای برخی فیلم های سینمایی و سریال ها نیز شعر و ترانه سروده است که عبارتند از؛ حکم به کارگردانی مسعود کیمیایی با صدای رضا یزدانی، رییس به کارگردانی مسعود کیمیایی و با صدای رضا یزدانی، محاکمه به کارگردانی مسعود کیمیایی با صدای رضا یزدانی، هفت ترانه به کارگردانی بهمن زرین پور با صدای شروین نجفیان، سرود تولد به کارگردانی علی قوی تن و با صدای امین حیایی، نسکافه داغ داغ به کارگردانی علی قوی تن و با صدای خسرو شکیبایی، رفقای فراموش شده به کارگردانی روزبه روحی پور و با خوانندگی رضا یزدانی، دموکراسی توی روز روشن به کارگردانی علی عطشانی، سریال های کوچه اقاقیا، توپ گرد، عشق گمشده، متهم گریخت، کنکوری ها، بعد از بیداری، شب نشینی، رانتی خوار کوچک، زندگی به شرط خنده، کمربندها را ببندید، مرگ تدریجی رویا، قلب یخی و آخرین سریال که در ایام ماه مبارک رمضان سال 1393 از رسانه ی ملی پخش شد سریال مدینه.

یغما گلرویی همچنین برای فیلم کسی از گربه های ایرانی خبرندارد به کارگردانی بهمن قبادی نیز ترانه سرایی کرد که با صدای شروین نجفی خوانده شد، این همان فیلمی است که در آن گروه سگ های زرد معرفی شدند و بعدها به همین دلیل به آمریکا گریختند و سال ها بعد یکدیگر را با سلاح گرم کشتند. گلرویی در بخش بزرگی از موسیقی متعلق به خوانندگانی که تعارضات خود را با نظام بروز می دهند همکاری عامدانه و داوطلبانه داشته است. سروده های یغما گلرویی، ارتباطات داخلی و خارجی، تفکرات و فعالیت های او همه و همه نشان گر و مبین وجود تفکرات مخالف و در مواردی ضد آیینی اوست، بر این مهم آنقدر مستندات و شواهد و قرائن وجود دارد که نیاز به توضیح چیزی نیست.

یغما گلرویی در کنار شیرین عبادی

یک ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، ترانه ای با صدای ابراهیم حامدی (ابی) و شادمهر عقیلی با عنوان یه دختر منتشر شد که ترانه اش از یغما گلرویی بود، این ترانه به تهییج مخاطبان با در نظر گرفتن هر رخدادی در پس انتخابات 1392 خوانده شد.

بخشی از متن ترانه یه دختر

یه دختر تو تراس رو به رویی ، یه شالِ سبزُ هر روز می تکونه
یه شال سبزِ ساده که غروبا پر از خاکسترِ آتشفشونه
پر از خاکستر آرزوهایی که هر روز توی قلبش گُر می گیرن
پر از خاکستر خوابای خوبی که هر شب تو نگاه اون می میرن
همین چند وقت پیش رؤیاش توی خیابون بی بهانه سر بریدنه

میشه راه پروازش بستن، همیشه رو خیالش خط کشیدن

یغما گلرویی نخستین شاهکار ضدآیینی خود را در سال 1390 با ترانه سرایی برای شاهین نجفی بروز داد. او با سرودن اشعار ترانه های رانندگی در مستی و ترانه ی سگ هار برای آلبوم هیچ هیچ هیچ با خوانندگی شاهین نجفی، در آشکارکردن همکاری هدفمند خود با خوانندگانی نظیر شاهین نجفی هیچ ابایی ندارد. شاهین نجفی در همین آلبوم ترانه ی نگفتمت نر را به یغما گلرویی اهداء کرد.

بخشی از متن ترانه ی رانندگی در مستی از یغما گلرویی با صدای شاهین نجفی

نسلی که سرسپرده ی عصر حجر شده،
به ساقیای ارمنیه پیر راضیه

فرقی نداره جاده ی چالوس و راه قم،
من مستی ام که خوش داره رانندگی کنه!

تو مستی آدما دوباره مهربون می شن،
حتا برادرای توی ایست بازرسی!

می خندن و به دست تو دستبند می زنن،
راهو برای بردن تو باز می کنن!

تو دنیای جهنمیت از خواب می پری!
این بار چندمه که به یه جرم مشترک،
هشتاد تا ضربه پشتتو هاشور می زنه؟
برگرد خونه حتا اگه با خبر باشی،
تنها دل خودت واسه تو شور می زنه...
تو یه گلایلی و تو این سرزمین شوم،

بخشی از متن ترانه سگ هار از یغما گلرویی اجراء شده توسط شاهین نجفی

شعر تو وزن مطلقا قدغن
قدغن مثل شَک تو سوریه

غرق می شم تو برکه ی الکل
توی میکس سن ایچ با اتانول

اما دومین اقدام قابل تامل یغما گلرویی، همکاری آگاهانه ی او در آلبوم ترامادول شاهین نجفی است، در توصیف عناد شاهین نجفی می توان به ترانه هجو و هتاکانه ی او در جسارت به امام علی النقی (ع) با نام نقی اشاره کرد. در آلبوم ترامادول هم یغما گلرویی با ترانه پونز حضور دارد، این آلبوم هم از طرح های گرافیکی شرم آوری برخوردار است، اما شرم آورتر و گناه آلوده تر از شاهین نجفی و یغما گلرویی و حامیان آنان، در داخل کشور هستند.

یغما گلرویی در کنار شاهین نجفی

یغما گلرویی در ترانه ی پونز که در آلبوم ترامادول توسط شاهین نجفی اجراء شده است، علاوه بر سیاه نمایی داخل، به هجو بسیاری از نمادهای دینی و شاخص های رفتاری افراد متدین نیز پرداخته است. او در این ترانه به هجو سخنان رییس جمهوری پیشین، اشاره به افرادی که رسانه های معاند آنان را به عنوان قربانی خشونت در فتنه 88 و یا برخوردهای دیگر سیاسی عنوان می کند، اسامی مانند محمد مختاری و . . .

گلرویی در سیاه نمایی کشور نیز از تبحر ویژه ای برخوردار است، طرح و شعر او به مناسبت نوروز و فرارسیدن سال نو که توسط شاهین نجفی معاند خوانده شده و به ستار بهشتی اهداء شده است عینا درج می شود :

یغما گلرویی در دی ماه 1392 نامه ای آکنده از دروغ و ریاکاری را خطاب به رییس دولت یازدهم نوشت که در برخی خبرگزاری ها مانند ایلنا (خبرگزاری کار ایران) به صورت ویژه ای پرداخته شد. از آن جایی که متن نامه با اعمال و افعال و ارتباطات یغما گلرویی با خوانندگان خاص در تباین است، در برخی از فرازهای این نامه به رییس جمهور پیشین و برخی افراد دیگر اهانت شده است، هیچ اشاره ای به فعالیت های خود نمی کند.

وابستگی یغما گلرویی به جریانات خارج از کشور، تلاش او و همه همفکرانش در داخل و خارج از کشور برای تغییر افکار وایجاد تقابل ذهنی مردم با نظام، همکاری گسترده با خوانندگان لس آنجلسی، همکاری آشکار و غیرقابل انکار با شاهین نجفی، ارتباط با بخش بزرگی از دگراندیشان و مخالفان سیاسی مانند سید مهدی موسوی، فاطمه اختصاری، ترانه مکرم، نیلوفر لاری پور و . . .، همکاری با ابراهیم حامدی (ابی) برای تولیدی در راستای اهداف طراحی مواجهه فرهنگی با حاکمیت غیرقابل انکار نیست.

اما آنچه بسیار مهم، خطرناک و قابل تامل است چهار موضوع است :

1- افراد حقیقی و حقوقی که برای عادی سازی حضور این افراد از طریق خبرسازی، انجام مصاحبه، دعوت برای شعر خوانی و موضوعاتی از این دست فعالیت کرده و به مثابه کارگزاران طرف مقابل، در تقابل با جغرافیای فرهنگی نظام می کوشند که می توان به عنوان مصداق به خبرگزاری ایسنا، تلویزیون اینترنتی تی وی پلاس، سایت موسیقی ما، خبرگزاری ایلنا و . . .اشاره داشت.

2. معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد (اسلامی) و دفتر موسیقی این معاونت که سال ها احیای این جریانات ضدانقلاب و ضدارزش را از وظایف بالذات خود پنداشته و در این مسیر برای اعطای مجوز فعالیت برای این گونه افراد معلوم الحال می کوشد.

3. سریال مدینه (به تهیه کنندگی زینب تقوایی) که در تمام ایام ماه مبارک رمضان و در معنوی ترین و پربیننده ترین زمان خود، تیتراژ این سریال را با اشعار یغما گلرویی پخش کرد.

4. به یاد داشته باشیم که هر محصول فرهنگی و هنری (بویژه موسیقایی) پس از کنترل های فنی در شوراهای تخصصی معاونت امور هنری وزارت ارشاد، زمانی اجازه نشر می گیرد که عوامل تولید اعم از ترانه سرا و شاعر، آهنگساز و نوازندگان، تنظیم کننده، خواننده، موسسه ی ناشر و . . . از سوی حراست و مراجع ذیربط استعلام وتایید شوند.

در حوزه ی کتاب، ارایه ی مجوز نشر به کتاب من رویایی دارم شامل منتخبی از سروده های یغما گلرویی است، این کتاب از طریق انتشارات نگاه وارد بازار شد.

یغما گلرویی در سایه ی انفعال معاون هنری وزارت ارشاد دولت یازدهم در آبان ماه 1393 کارگاه ترانه خود را در تهران راه اندازی و فعال کند. هر چند که او به نام خانه ترانه در تابستان و پاییز 1393 در فرهنگسرای ارسباران نیز حضور داشت و با حمایت معاونت امور هنری وقت وزارت ارشاد و دفتر موسیقی ارشاد بدون آنکه همکاری 13 ساله اش با خوانندگان خارج از کشور (تا آن زمان) ارزیابی شود، کارگاه هایش را برگزار کرد.

در این میان همکاری یغماگلرویی با پرویز پرستویی در مجاری مجاز مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از فعالان حوزه موسیقی در ارزیابی های خود به این نکته اشاره می کردند که یغما گلرویی از فعالیت های خود در مسیر غیرمجاز دست خواهد برداشت و کوچ این ترانه سرا از تهران چنین تصویری را تقویت می کرد.

اما در آلبوم تازه ابراهیم حامدی تمامی ترانه ها متعلق به یغما گلرویی است و در نخستین قطعه ای که منتشر شده، در ادامه قطعه پاره سنگ مهدی یراحی، ارزش های دفاع مقدس با چالش های سیاسی عجیبی مواجه می شود. در واقع برای نسل چهارم و پنجم که تجربه نزدیک آن روزگاران را ندارد، تحریف تحلیلی شاخصی به شمار می رود. در هر صورت این رویه فعالیت، مدتی در کانال مجاز و مدتی همکاری مجدد با خوانندگان خارجی برای گلرویی تبدیل به صورت یک رویه شده است.

در پایان باید به حامیان داخلی و پنهان یغما گلرویی هم اشاره ای کرد که اگر حمایت های آنان با صرف پول های بیت المال نبود، دستکم امروز بال و پر چنین افرادی به این وسعت نبود که از تهران تا لس آنجلس، خوانندگان را با مضامینی تامین کنند که اساسا با ایدئولوژی حاکم بر نهادهای حامی او در تضاد آشکار است. شاید مرور مواردی روشن تری قبل از گلرویی (از جمله تتلو و خواننده ظاهرا ارزشی که اخیرا با نیروی انتظامی درگیر شد) عاقبت این ترانه سرای مورد حمایت را نیز بیش از پیش روشن سازد.

پی نوشت:

1- غزاله علیزاده : داستان نویس متولد 1327 مشهد، دخترخوانده حاج مطهرعلیشاه سرسلسله دراویش خاکساریه، او پس از چند بار اقدام به خودکشی در اردیبهشت ماه 1375 در جنگلنزدیک جواهرده رامسر خود را حلق آویز کرد.

2- نیلوفر لاری پور : ترانه سرای که سابقه بازداشت و دستگیری در سال 1388 دارد و سال ها ممنوع الفعالیت بود و در دولت یازدهم به او اجازه ی فعالیت اعطاء شد.

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
در روزهای اخیر گالری های ماه مهر از طرف شهرداری تهران پلمپ شد و گالری اثر اخطار پلمپ دریافت کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : روزنامه ابتکار

سرویس تجسمی هنرآنلاین: پاییز سال 97 بود که نخستین زمزمه ها از بسته شدن گالری ها توسط شهرداری، به دلیل قرار داشتن در ساختمان های مسکونی به گوش رسید و توجه جامعه تجسمی را به خود جلب کرد.

شهرداری منطقه 6 در مهرماه سال گذشته به وسیله بلوکی سیمانی، ورودی گالری هپتا را مسدود کرد. اما بعد از حدود یک ماه این قضیه مرتفع شد و گالری به فعالیت خود ادامه داد. بااین حال پس از مدت کوتاهی خبر تعطیلی گالری در صفحه رسمی اینستاگرام گالری هپتا در تاریخ 14دی ماه اعلام شد و گالری هپتا تعطیلی این محل را اعلام کرد.

پس از آن در دی ماه 97 بود که گالری آ توسط شهرداری تهران به دلیل اجرای کمیسیون ماده 100 شهرداری پلمپ شد. نیمه شب 9 دی ماه دو بلوک سیمانی مقابل در ورودی گالری آ قرار گرفت و بار دیگر موضوع ممنوعیت فعالیت گالری ها در ساختمان های مسکونی مطرح شد. اما پلمپ گالری آ بیش از یک روز طول نکشید و بار دیگر این گالری فعالیت خود را آغاز کرد.

با توجه به اینکه بیشتر گالری های تهران در ساختمان های مسکونی قرار دارند و دارای مجوز تجاری نیستند، این اتفاقات باعث نگرانی گالری داران و هنرمندان شد. به ویژه آنکه بیشتر گالری های شهر در منطقه 6 شهرداری قرار دارند و شوک بسته شدن گالری ها از این منطقه آغاز شد. در همان زمان هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی در گفت وگو با مهر با اشاره به مکاتبات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با شهرداری درباره این موضوع، گفت: "درخواست و خواهش جدی ما این است که شهرداری، نهایت همکاری را با گالری ها داشته باشد، اما اگر موارد نادری در میان بود، قبل از ارائه اخطار و تعطیلی گالری، وزارتخانه و اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در جریان این موضوع قرار دهند تا شاید ما بتوانیم مشکلات را برطرف کنیم."

بر اساس گزارش مهر، سیدمحمدمجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز این موضوع را طی نامه ای به اطلاع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسانده و همچنین مکاتبه مستقیمی با پیروز حناچی شهردار تهران داشته است. معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در جلسه مدیران و مشاوران معاونت بر صیانت و حمایت از فضای هنر تاکید کرد و گفت: معاونت امور هنری تلاش می کند از فضای هنر صیانت کند، الگوسازی کند، به اقتصاد هنر توجه کند.

اما پس از چند ماه سکوت، بار دیگر خبرهای نگران کننده ای به گوش رسیده که حاکی از اخطار پلمپ به دو گالری قدیمی شهر است. گالری اثر روز شنبه 29 تیرماه از جانب شهرداری تهران اخطار پلمپ دریافت کرد و کارشناسان شهرداری اعلام کردند کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری در مورد گالری اثر مورد بررسی قرار گرفته و از آنجا که شهرداری تهران شاکی پرونده این گالری است، گالری اثر باید پلمپ شود.

گالری ماه مهر نیز که به تازگی خبر پایان کار و تعطیل شدن آن در مهرماه منتشر شده است، روز 12 مردادماه با حضور ماموران شهرداری برای پلمپ محل مواجه شد، تا این بار اقدام برای بستن گالری ها از منطقه 6 شهرداری خارج شود. حال مشخص نیست که مذاکرات این گالری ها با شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نتیجه مثبتی می رسد و یا باقی گالری های شهر نیز باید در نگرانی و انتظار پلمپ به سر ببرند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
یک نوازنده و مدرس موسیقی در تشریح تازه ترین فعالیت های خود ضمن انتقاد از برخی سیاست های وزارت ارشاد از تولید یک آلبوم بر اساس قالب های منسوخ شده موسیقی ایرانی خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : تیتر برتر ایرانا

ستار هشیاری پور از نوازندگان و آهنگسازان ساکن اصفهان که سابقه همکاری با گروه عارف، زنده یاد ایرج بسطامی و محمد علی کیانی نژاد را در کارنامه کاری خود ثبت کرده در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به تازه ترین فعالیت های خود در عرصه موسیقی بیان کرد: طبق برنامه ریزی هایی که انجام گرفت تا چندی پیش مشغول آماده سازی تازه ترین آلبوم هایم بودم که با عنوان سروشکسته به خوانندگی محمد باقری و دست عاشقی به خوانندگی احمد کامیاب در دسترس مخاطبان قرار می گیرد. البته آنچه برای زمان انتشار این دو آلبوم در نظر گرفتیم به این شکل است که آلبوم سروشکسته تا پیش از ایام محرم و صفر و آلبوم دست عاشقی تا اواخر اسفند یا اوایل سال آینده در بازار موسیقی منتشر شود.

وی درباره ویژگی های آلبوم سروشکسته گفت: ساختار این آلبوم براساس موسیقی ایرانی است که در آن تلاش شده به قالب های منسوخ شده موسیقی که طی سال اخیر اغلب به صورت کوچه بازاری توجه شده، بپردازیم. البته این کارها در تهران با زحمات و فعالیت های ارزشمند زنده یاد مرتضی احمدی بیشتر متداول شده، بنده هم در این سو تلاش کردم تا با ترانه گذاری روی برخی نغمات، آثاری را خلق کنم که در حوزه بحر طویل خوانی به عنوان یک گونه منسوخ شده موسیقی، آثاری به مخاطبان معرفی شود.

این هنرمند تأکید کرد: به هرحال ساختار ذهنی من به عنوان آهنگساز و نوازنده همواره متمرکز بر آثار بی کلام بوده اما متاسفانه در این سال ها چشم های اغلب مردم به خواننده ها معطوف است که همین موضوع نیز باعث شرایط متفاوتی در جریان مارکتینگ موسیقی شده و نوازندگان و آهنگسازان دغدغه مند را به سمتی برده که برای آنچه می خواهند به مخاطب عرضه کنند خواننده محوری را در اولویت قرار دهند.

این نوازنده تار، سه تار و تنبور توضیح داد: من در این آلبوم تلاش کردم علاوه بر استفاده از اجرای بحر طویل، چند قطعه نیز در قالب های محاوره ای تولید کنم. البته شرح این محاوره خیلی مهم است چرا که اصلا دوست نداشتم مثل کارهایی باشد که در آن ها از واژه های رکیک استفاده می شود زیرا برایم بسیار مهم است که در همین قالب نیز باید کارهایی تولید شود که شأن و منزلت موسیقی، شعر و مخاطب با هم در نظر گرفته شود.

هشیاری پور در بخش دیگری از صحبت های خود با انتقاد از برخی سیاست های وزارت ارشاد در حوزه موسیقی گفت: متاسفانه شرایط موسیقی ایرانی به گونه ای است که نهادهای متولی از جمله وزارت ارشاد با برخی خلف وعده ها و اذیت هایی که در این زمینه دارند شرایط فعالیت در موسیقی به ویژه در شهرستان ها را دچار مشکلات فراوانی کرده اند. متاسفانه همین مدیران در برخی مواقع به برخی کارهای سطحی مجوز می دهند که جایش اصلا در موسیقی جدی نیست در حالیکه خیلی از کارشناسان و اهالی موسیقی می دانند ما در حوزه ژانر موسیقی شاهد اتفاقات ناخوشایندی هستیم که اصلا مشخص نیست آنچه در قالب موسیقی ایرانی به مخاطب ارائه می شود موسیقی ایرانی است یا موسیقی پاپ؟ البته که باید در پاسخ گفت متاسفانه این موسیقی بی هویت است که با ترکیبی از اشعار سخیف شرایط نا به جایی را پدید آورده که اصلا خوشایند موسیقی اصیل ایرانی نیست. گویی اینکه موسیقی ایرانی فقط محلی برای درآمدزایی شده و بس.

وی تصریح کرد: ما موسیقی را وسیله ای برای تقرب حضرت حق می دانیم، اما در این سال ها آنچه از موسیقی ایرانی استخراج می شود فقط تمرکز روی مادیات و درآمدزایی و تجارت است. من و خیلی از رفقای هنرمندم هیچ گاه برای پولدار شدن در موسیقی کار نکرده و نمی کنیم. ولی شما مطمئن باشید برخی از این بی مهری ها و مادی نگری در کنار افرادی که به موسیقی ایرانی توجه می کنند در تاریخ موسیقی این کشور ثبت می شود که چه کسی به فکر موسیقی بوده و چه کسی به فکر جیب خود. از سوی دیگر وقتی سیستم آموزش موسیقی هم فقط با معیار تحصیلات موسیقایی ارزیابی می شود و کسی هم ناظر بر این گونه نگرش نیست، باید به این شرایط افسوس خورد که مدرک گرایی این چنین در فعالیت های موسیقایی کشور نفوذ کند.

این هنرمند افزود: رانت خواری، مافیا و خواننده سالاری تمامی موسیقی ما را فرا گرفته و ما در یکی از آخرین سده ها شاهد بدترین اوضاع فرهنگی هنری هستیم. شما مطمئن باشید اگر تاریخ این دوستان دوستدارپول و ثروت را اکنون قضاوت نکند قطعا صد سال دیگر آنها را مورد قضاوت قرار خواهد داد. موزیسین هایی که متاسفانه به خاطر منفعت طلبی های خود هر کاری می کنند تا در این مارکتینگ به ثروت اندوزی مشغول باشند.

کد خبر 4683067

علیرضا سعیدی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
افزایش نرخ ارز در سال 97 و تشدید تحریم ها بسیاری از بخش های تولید ملی را تحت تأثیر قرار داد. حوزه تولید پوشاک که در سال های گذشته یکی از پرچالش و مظلوم ترین حوزه های تولید ملی بوده، درگیر و دار افزایش نرخ ارز و عدم اهتمام دولت به حمایت از تولید کالای داخلی، آسیب های بسیاری را متحمل شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : همسو نیوز حامیان ولایت

شاهرخ جعفری، عضو اتحادیه پوشاک کشور/

افزایش نرخ ارز در سال 97 و تشدید تحریم ها بسیاری از بخش های تولید ملی را تحت تأثیر قرار داد. حوزه تولید پوشاک که در سال های گذشته یکی از پرچالش و مظلوم ترین حوزه های تولید ملی بوده، درگیر و دار افزایش نرخ ارز و عدم اهتمام دولت به حمایت از تولید کالای داخلی، آسیب های بسیاری را متحمل شده است.

به صورت آماری میتوان حمایت دولت از صنعت پوشاک را صفر درصد عنوان کرد! به این معنا که وزارت صنایع کمترین توجهی به حمایت از صنعت پوشاک ندارد و آنچه به نام حمایت عنوان می شود، تنها تمرکزی است که مدیر کل صنایع نساجی بر ابتدای زنجیره یعنی ریسنده ها و نخ گذاشته است، غیر از این، کمترین توجهی به تولیدکنندگان پوشاک نشده است.

متأسفانه تولیدکنندگان پوشاک در تصمیم گیری ها دخیل نیستند و دولت اهتمامی به تهیه مواد اولیه مورد نیاز پوشاک ندارد. افزایش نرخ ارز و چند نرخی شدن ارز دولتی، نیمایی و آزاد منجر به تعطیلی واحدهای تولیدی، افزایش قیمت و تهیه نشدن مواداولیه شده است.

با اینکه دولت ارز دولتی را در اختیار تولیدکنندگان پوشاک قرار نمی دهد، از یک ماه گذشته با این بهانه که ارز نیمایی و آزاد تفاوت قیمتی ندارند صنعت پوشاک را از دریافت ارز نیمایی محروم کرده است.

سنگ اندازی های مختلف در مسیر تولیدکنندگان پوشاک، مسیر قاچاق پوشاک را همانند سال 92 هموار کرده است. گران شدن مواد اولیه و عدم تأمین راحت آن منجر به گران شدن تولید داخلی و به صرفه بودن پوشاک خارجی شده که بازار قاچاق را در این حوزه گرم کرده است.

بی توجهی وزارت صنعت به همفکری و همراهی با نمایندگان اتحادیه های پوشاک و عدم تخصیص ارز دولتی در کنار کاهش قدرت خرید مردم، عرصه تولید پوشاک کشور را با چالش های بزرگی روبه رو کرده است.

تعطیلی واحدهای تولیدی و بیکاری کارگران ناشی از تهیه نشدن مواد اولیه یا به صرفه نبودن آن است، بنابراین تداوم وضعیت کنونی، حوزه پوشاک را در بحرانی عمیق فرو می برد؛ بحرانی که تنها به نفع قاچاقچیان در کمین مانده تمام میشود تا حجم زیادی از قاچاق به مرزها سرازیر شده و تولید ملی در سالی که باید رونق بگیرد، در خاموشی سردی فرو برود.

لابی ریسنده ها در وزارت صنایع بسیار قوی تر از دستهای کوتاه تولیدکنندگان پوشاک است. هر چند ریسندگان در ماه های گذشته نخ برای عرضه نداشتند اما آنچه در این حوزه به روز بوده، افزایش هفته ای 5 هزار تومانی نخ و تحویل های دو ماهه و باز گذاشتن نرخها برای افزایش های مجدد بوده است.

پاییز امسال در نبود توجه دولت و کمکاری در این بخش شاهد افزایش قیمت پوشاک داخلی، افزایش قاچاق و بیکاری فعالان حوزه پوشاک ملی خواهیم بود.

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
"بالقوه ترین حوزه اقتصاد هنر کشور ما، خوشنویسی است" این ادعای بزرگ، ترجیع بند آشنای خانم محبوبه کاظمی دولابی ،مدیر گالری ترانه باران و موسس حراج باران است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

سرویس تجسمی هنرآنلاین: "بالقوه ترین حوزه اقتصاد هنر کشور ما، خوشنویسی است" این ادعای بزرگ، ترجیع بند آشنای خانم محبوبه کاظمی دولابی ،مدیر گالری ترانه باران و موسس حراج باران است. او در این مصاحبه هم مانند دیگر گفتگوهایش ادله هایی مختلف برای آن ارائه می کند.

او که سومین حراج باران را با بازتاب رسانه ای گسترده و رقم چشمگیر نزدیک به 12 میلیارد تومان به پایان رساند همچنان پای ثابت مباحث گردشگری هنری و استراتژی هماهنگ برای دستیابی به یک حرکت ملی است، او خواهان تکاپوی عملی نهادهای ذیربط در این باره است؛ امیدواری های خانم کاظمی بزرگ است اما دیوار گلایه ها و نقدهایش نیز بلند... لطفا این گفتگو را بخوانید:

خانم کاظمی، شما موضوع گردشگری هنری را در چند سال اخیر مطرح کرده و توضیحاتی ارائه داده بودید. این ایده به کجا رسیده و چه مراحلی برای اجرایی شدن آن طی شده است؟

ما کار گردشگری هنری را به همان سبک و سیاقی که داشتیم پیش بردیم و کارهای پژوهشی و جمع آوری اطلاعات را انجام دادیم و با کارهای اجرایی مثل حراج باران و برگزاری نمایشگاه های مختلف سعی کردیم گردشگران را جذب کنیم، چون در گردشگری هنری یکی از مهمترین بحث ها این است که انگیزه شما جذب گردشگران به یک رویداد هنری باشد. اگر یک گردشگر در محلی باشد و از یک نمایشگاه دیدن کند او گردشگر هنری محسوب نمی شود، بلکه گردشگر هنری آن کسی است که با انگیزه دیدن نمایشگاه، یک کنسرت یا یک رویداد هنری به یک مقصد ورود کند و در آن مقصد اقامت بگیرد. ما با توجه به این موضوع کار اجرایی حراج باران را انجام دادیم و به افرادی که در دنیا در گروه گردشگران هنری قرار می گیرند، مانند گالری داران و مجموعه داران، اطلاع رسانی کردیم که به اینجا سفر کنند و از نمایشگاه ما دیدن کنند و احیاناً اگر تمایلی به خرید دارند بتوانند از آثاری که مُجاز هستیم به آنها ارائه بدهیم، خرید داشته باشند.

طبیعتاً زمانی که ایده گردشگری هنری را مطرح کردید از همان ابتدا هدف و آینده ای را برای آن در نظر گرفته بودید. این هدف برای شما چه بود؟

با توجه به اینکه سال ها در این زمینه فعالیت داشتم، هم در حوزه گردشگری چهره شناخته شده ای بودم و هم بسیاری از افرادی که در این حوزه فعالیت می کردند را می شناختم. با هدف توسعه اقتصاد فرهنگی با پیوند دو حوزه هنر و گردشگری به بازنمود ایده گردشگری هنری پرداختم و با نظر به اینکه ترویج فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی اصل اساسی فعالیت های من بر اساس ارزش های کشورمان بوده، محوریت انگیزشی کار را بر هنرهای ایرانی و اسلامی که یکی از غنی ترین منابع هنری جهان است بنا کردم.

ما در کشورمان محدودیت هایی داریم، مثلاً در حوزه گردشگری نمی توانیم به صورت عام فعالیت کنیم. گردشگری گونه های مختلفی دارد و ما وقتی می گوییم گردشگری، باید حتماً مشخص کنیم که راجع به کدام نوع گردشگری صحبت می کنیم. گردشگری سلامت، گردشگری ورزشی، گردشگری تجاری و... راهکار خودشان را دارند و گردشگری هنری و فرهنگی هم راهکار خودش را دارد. ما حدود 70 نوع مختلف گردشگری داریم و به همین خاطر نمی توانیم راجع به واژه گردشگری صحبت کنیم و درباره همه مدل های گردشگری برنامه عام بدهیم چون هدف هر کدام متفاوت است. اگر بخواهیم گردشگر داخلی یا خارجی جذب کنیم، باید کسانی جذب شوند که ما طبق اهداف و برنامه های کشورمان با آن منطبق باشیم و پیش برویم.

مواردی که ایران را مهم می کند این است که ایران یک کشور ارزش محور است و ما منابع تمدنی داریم و بحث دو تمدن ایرانی و اسلامی به عنوان دو منبع بزرگ در جهان برای ما مطرح است و از طرفی ما تعداد کثیری از هنرمندانی را داریم که در هنر ملی، فاخر و اصیل فعالیت می کنند و آثار آنها به دلیل همان مباحث تمدنی، تاریخی، فرهنگی، عرفانی، فلسفی و ادبی، در جهان قابل ارائه است و ما در این زمینه حرف برای گفتن داریم. ایران قابلیت این را دارد که پایتخت هنری جهان اسلام شود چون ما هم مباحث اسلامی را داریم و هم خود زبان فارسی دومین زبان اسلامی در جهان است که با توجه به ترکیبات، شیرینی و عمقی که دارد، در بحث توسعه و ترویج آن با توجه به اسناد و افراد بالادستی، فعالیت زیادی می توانیم انجام دهیم.

من با توجه به منابعی که در دست داریم به ذهنم رسید که می توان یک راهکار در مورد نقش گردشگری در هنر و نقش هنر در گردشگری مطرح کرد. مهمترین هدف ما هم توسعه فرهنگ ایرانی و اسلامی است و طبیعتاً تلاش می کنیم که این پروژه برای کشور و هنرمندان خودمان سودآور باشد. این توسعه و ترویج، زیرشاخه پیدا می کند و یک سری مباحث فرهنگی، اقتصادی، هنری و... دارد و حتی در مباحث علمی و سیاسی هم می تواند بسیار تأثیرگذار باشد.

همان طور که اشاره کردید گردشگری بخش های مختلف دارد، این در مورد هنر هم صدق می کند و هر رشته هنری هم مخاطب خاص خودش را دارد. در حال حاضر معروف ترین و بزرگترین نمونه های گردشگری هنری، فستیوال هایی مثل ونیز و کن هستند که مخاطب خاص سینما و مخاطب خاص هنرهای تجسمی را به سمت خود جذب می کنند و کل فضای شهر را تحت تأثیر قرار می دهند. فکر می کنید گردشگری هنری ما در چه بخش هایی می تواند حضور داشته باشد؟ به عنوان مثال ما فستیوال های هنری در زمینه موسیقی و سینما را در یک فصل خاصی داریم و رویدادهای تجسمی بزرگ مان حراج تهران و حراج باران هستند که به بخش هنرهای تجسمی و هنر خوشنویسی اختصاص دارند. آیا منظور از گردشگری هنری، تمرکز روی یک هنر خاص است یا می تواند گسترده تر باشد؟

وقتی راجع به بحث گردشگری هنری صحبت می کنیم، اولین چیزی که مطرح می شود این است که شما چه منابعی دارید؟ قطعاً انواع هنرها به عنوان منابع دسته بندی و تقسیم بندی می شوند و پتانسیل های شان شناسایی می شود و اطلاع کامل به دست می آید تا ما بدانیم آنها را در چه ماتریس و چه فرمولی برای جذب گردشگران می توانیم ارائه دهیم. یعنی تمامی هنرها و هنرمندانی که در ایران خلق اثر می کنند، به عنوان یک جذابیت، یک انگیزه و یک منبع مهم ارائه در بحث گردشگری هنری مطرح می شوند. مثلاً ما وقتی بحث هنرهای تجسمی را مطرح می کنیم، با همان مفاهیم هنرهای تجسمی و با همان تقسیم بندی اش در تمام مقاصد ایران (دور و نزدیک و روستایی و شهری) به عنوان منبع قابل ارائه است. ما بحث صنایع دستی، تئاتر، موسیقی و سینما را هم به عنوان منبع داریم. حتی از معماری هنری و منظر شهری هم می توانیم در بحث گردشگری هنری به عنوان منابع نگاه کنیم و آنها را جزئی از دسته بندی های جذب مخاطب قرار بدهیم. همان طور که این اتفاق در کشورهای دیگر هم افتاده است. موضوع گردشگری هنری در کشورهای دیگر هم عمر زیادی ندارد ولی در آن کشورها فعالیت زیادی روی این موضوع صورت می گیرد. مثلاً جشنواره ونیز جشنواره ای است که ما واقعاً می توانیم ایرانیزه اش کنیم، به طوری که بتواند برای ما جذب گردشگری میلیونی کند. هنر خط و خوشنویسی چون یک هنر تاریخی، اصیل و ریشه دار است، جذابیت آن در دنیا به خودی خود وجود دارد. الان حراجی های بزرگ دنیا نظیر حراجی کریستیز و حراجی ساتبیز، حراجی های تخصصی خط را دارند. این حراجی ها انواع خطوطی که در دنیا وجود دارد را جمع آوری می کنند و به حراج می گذارند. مخاطبینی که ما می خواهیم جذب کنیم به دنبال این هستند که داشته های ما را ببینند و به همین خاطر جذابیت بعضی از هنرها برای ارائه بین المللی بیشتر است. بنابراین دسته بندی، سطح بندی و مهندسی منابع هنری قطعاً وجود دارد و دلیلش این است که ما بتوانیم به خروجی ها و اهدافی که داریم برسیم.

آیا فکر می کنید ما در همه رشته های هنری این قابلیت را داریم؟

بله. هر کدام از شاخه ها می توانند مخاطب خودشان را جذب کنند. با توجه به اینکه ایران یک کشور قدیمی و پر از خرده فرهنگ ها است، همه هنرهای ما برای ارائه به دنیا جذابیت دارد. شما در جشنواره فیلم کن می بینید فیلم هایی جایزه می گیرند که راجع به فرهنگ هایی است که در دنیا جذابیت دارد. کشور ما پر از این پتانسیل ها است. ما در بحث هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، هنرهای ادبی، معماری، صنایع دستی و... حرف برای گفتن داریم و در بحث صنایع دستی جزء سه ابر قدرت جهان هستیم. چنانچه دولتمردان و سیاستمدارهای ما اهمیت بیشتری به این موضوعات بدهند و تعامل شان را با بخش خصوصی بیشتر کرده و از بخش خصوصی حمایت کنند، مطمئناً ما در همه زمینه های هنری حرف برای گفتن داریم.

به نظر می رسد در زمینه گردشگری هنری، نقش دولت و قوانین بسیار پررنگ است و قاعدتاً خیلی کارها را بدون کمک و حمایت دولت نمی شود انجام داد. دیدگاه دولت به گردشگری هنری به چه شکل است و آیا نهادهای دولتی در این زمینه از شما حمایت کرده اند؟

ترجیح می دهم این مسئله را دسته بندی کنیم چون بحث گردشگری هنری بخش ها و اهداف متفاوتی دارد و هر کدام از اهداف هنری، فرهنگی یا اقتصادی بحث گردشگری هنری، راهکارها، مشکلات و افراد متفاوتی را در بر می گیرد. در مورد بخش فرهنگی و هنری قضیه، یکی از مسائل مربوط به مجوزها است که خوشبختانه من در دوره مدیریت قبلی وزارت ارشاد توانستم با توضیحات، پروپوزال و داده هایی که نیاز به تصمیم گیری بود، توجه و موافقت ریاست مدیرکل هنرهای تجسمی را جلب کنم تا مجوز اجرایی کردن حراج باران که یکی از مهمترین اتفاقات در حوزه گردشگری هنری است را به من بدهند. گردشگری هنری اسمش رویش است؛ یعنی شما باید یک اتفاقی را رقم بزنید که به بهانه آن گردشگران هنری را جذب کنید. در واقع شما نمی توانید فقط راجع به مبحث گردشگری هنری حرف بزنید و با یک سری مباحث بسیار عادی، گردشگر هنری جذب کنید. گردشگری هنری خوراک خودش را می خواهد.

خوشبختانه ما توانستیم نظر دوستان را جلب کنیم و مجوزهای حراج باران را بگیریم. اما در بحث اطلاع رسانی، ما بخش خصوصی هستیم و کل ماجرای حراج باران و تبلیغاتی که برای آن صورت گرفت را با سرمایه خصوصی پیش بردیم. بخش های دولتی در زمینه اطلاع رسانی می توانستند به ما کمک کنند و حراج باران را از مجاری متعلق به خودشان اطلاع رسانی کنند که این اتفاق هم آنچنان که باید رخ نداد.

حراج باران اولین رویداد گردشگری هنری است که در کشور اتفاق افتاده است. البته عده ای می توانند بگویند از این رویدادها قبلا هم اتفاق افتاده است که شاید چنین باشد اما آن رویدادها گردشگری هنری نبودند چون هدف شان گردشگری هنری نبوده است. وقتی شما رویدادی را برگزار و یک نمایشگاه برپا می کنید، اگر نمایشگاه در چرخه گردشگری هنری قرار نگیرد، گردشگری هنری نیست. یک رویداد زمانی گردشگری هنری محسوب می شود که شما برای آن، گردشگران هنری داخلی و خارجی را شناسایی کنید و آنها جذب شما شوند و برای بازدید از رویداد به کشور شما آمده و اقامت بگیرند.

از دوره اول حراج باران، مخاطب خارجی را جذب کرده بودید؟

بله. اتفاقا در اولین دوره حراج باران بازدیدکننده های خارجی زیادی داشتیم. برای آنها کارت دعوت فرستادیم و آنها لطف کردند آمدند. به هر حال بخش اعظم کار پژوهشی و تحقیقاتی من روی بخش گردشگری هنری بوده است. ما باید حراج باران را به عنوان یک رویداد خاص و جذاب برگزار می کردیم چون کسی برای یک نمایشگاه معمولی از کشورش به ایران نمی آید. از آنجایی که آثار حراج باران متعلق به یک دوره 1300 الی 1400 ساله است، طبیعتا این رویداد برای مخاطبان ما جذابیت دارد و از نمایشگاه دیدن می کنند. حتی اگر گردشگران اثری از حراج خریداری نکنند باز هم ما به هدف مان رسیده ایم چون آنها به ایران سفر کرده و مدتی اقامت دارند.

شما در زمینه اقتصادی از بخش های دولتی کمکی درخواست نکردید؟

خیر، ما در این زمینه درخواست کمک نکردیم چون اگر درخواست می کردیم هم به ما کمک نمی شد. به همین خاطر وقت مان را هدر ندادیم که بخواهیم این پروسه را پیگیری کنیم. یک بحث مهم که خوب بود در دوره وزارت قبلی و یا وزارت فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاق می افتاد، توجه و ایجاد انگیزه برای خود کارآفرین های هنری است. بهتر است که به این موضوع توجه شود. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری ارشاد و مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی می توانند به بحث کارآفرینی توجه کنند، کما اینکه در همه دنیا این اتفاق می افتد، چون کارآفرین موتور محرک اقتصاد هر حوزه است ولی متأسفانه توجه خاصی به کارآفرین های ما نشده و شاید گاه بی مهری هم نسبت به آنها صورت گرفته است.

من به عنوان یک شخص کارآفرین که در حوزه فرهنگی کارآفرینی کرده ام و نگاه نو و خلاق داشته ام، دلیل این بی توجهی برایم جای سوال است. دلیل آن می تواند نگاه جنسیتی باشد چون در کشور ما هنوز هم نگاه مردسالاری وجود دارد. ما نمی توانیم ادای این را در بیاوریم که همه چیز بر پایه نگاه برابر است. واقعاً این طور نیست. من به عنوان یک زن کارآفرین می گویم که متأسفانه این نگاه برابر واقعاً وجود ندارد و زنان ما علاوه بر مشکلات کاری که گریبان همه زنان و مردان را می گیرد، مشکلات دیگری هم در کارشان تأثیرگذار است و سنگینی بار دوش آنها را بیشتر می کند.

یکی دیگر از دلایل کم توجهی به کارآفرین ها نیز می تواند ناشی از این باشد که شاید دغدغه های فرهنگی در کشور ما واقعاً در حد کلمات است و شاید مسائل فرهنگی برای نهادهای مربوطه به صورت دغدغه های عمیق و مفهومی مطرح نباشد. توجه به بخش خصوصی و افراد کارآفرین و جریان های فرهنگی جزء لاینفک وظایف نهادها است. یکی از دغدغه های فرهنگی رهبر انقلاب که بارها راجع به آن صحبت شده، توسعه و ترویج خط و زبان فارسی است؛ هنر می تواند ابزار این کار باشد. اما آیا دولتمردان و سیاستمداران از ابزار هنر برای ترویج خط و زبان فارسی حمایت می کنند؟ آیا آنها نباید در کنار افراد کارآفرین، ادبا، شعرا، بلغا و فصحا باشند؟ مسئولان ما در قبال این جریانات مسئول هستند اما متأسفانه بسیاری از مسئولین مسئولیت شان را انجام نداده اند. من بارها به کمیسیون فرهنگی مجلس مراجعه کردم و اعضای کمیسیون تشریف آورده و بازدید کرده اند اما نتیجه اش چه بوده و چه اتفاقی افتاده است؟

می خواهم ببینم چه اتفاقی در عمق وجود دارد که این همه بی توجهی دیده می شود. وقتی جریاناتی مثل حراج باران متوقف شود اتفاقی در فرهنگ نمی افتد. اگر در چهل سال گذشته اتفاقی در فرهنگ و هنر ما افتاده است توسط افرادی بوده که بسیار مقاوم و سرسخت بوده اند و با پشتکار خودشان قدمی برداشته اند. بقیه کاری نکرده اند. برای ما فضای کاری در حوزه های بین الملل هم مهیاست، اما اگر در کشور خودمان عاشقانه کار می کنیم، یکی از مهمترین وظایف مسئولین این است که بر کار ما ارج بگذارند و نگرش مثبت شان را با عمل نشان بدهند. ما از دوره به به شنیدن گذشته ایم. حداقل بیایند گوشه ای از کار را بگیرند. ما سراغ هر گوشه از کار که رفتیم واقعاً به بن بست خوردیم. رزومه من نشان می دهد که چه آدم با پشتکاری هستم و در این حوزه چه تلاش هایی کرده ام. من چه در سطح علمی و حوزه پژوهشی و چه در بحث فرهنگی، هنری و اقتصادی تلاش کرده ام. بارها گفته ام که حراج باران یک کار فرهنگی است و اقتصاد، ابزار کارآمد ماست. دغدغه های ما دغدغه های ایرانی اسلامی است. اگر بخواهیم برای توسعه و ترویج یک فرهنگ تلاش کنیم قطعاً آن فرهنگ، فرهنگ ایرانی اسلامی خواهد بود. رهبر انقلاب بارها در جوامع و سخنرانی های مختلف این موضوع را مطرح کرده اند و دغدغه ما هم روی این بحث بوده است. ما نمی خواهیم با هر روشی بُعد اقتصادی مان را قوی کنیم. بُعد اقتصادی ما در حقیقت زیرمجموعه اهداف فرهنگی ما است که بتواند این اهداف را گسترش بدهد.

در مورد مقوله هنرگردی روستایی هم صحبت هایی شده بود. آیا اقدام عملی در این زمینه صورت گرفته است؟

ما به عنوان بخش خصوصی در حیطه توان خود اقدام عملی انجام داده ایم. این موضوع، طرح نویی است که از طرف خود من مطرح شده است و در حال حاضر کارهای زیرساختی آن را انجام داده ایم. ما از سراوان تا رستم آباد استان گیلان را به عنوان طرح پایلوت انتخاب کرده ایم و کار تحقیقاتی و پژوهشی را روی آن انجام داده ایم. با سازمان ها و نهادهای مرتبط هم ارتباط گرفته ایم و نظرشان را جلب کرده ایم که بتوانیم این طرح را داشته باشیم. در واقع در حال حاضر در مرحله کارهای برنامه ریزی و جمع آوری اطلاعات هستیم. فعلاً به صورت پایلوت آن منطقه را انتخاب کرده ایم و برای مقاصد دیگر هم پیشنهادات زیادی داریم که باید وقت بگذاریم. این کار هم مستلزم هزینه زیاد است و هم مستلزم تشکیلات بزرگ تر خواهد بود که از توان ما به عنوان بخش خصوصی خارج است.

امروز یکی از مهم ترین مباحثی که در دنیا مطرح است بحث مشارکت بین بخش خصوصی و دولتی است. دولت یک نهاد قدرتی و بخش خصوصی یک بخش ضعیف است. ما هیچ وقت نمی توانیم بخش خصوصی را در کنار بخش دولتی بگذاریم. اینکه چگونه این مشارکت ها می تواند اتفاق بیفتد جزو مباحثی است که امروز در دنیا مطرح است و کشورهایی مثل انگلستان، آفریقا و هندوستان دارند این بحث های مشارکتی را به صورت علمی بررسی می کند.

ما در بخش خصوصی کارمان را انجام داده ایم، یعنی اطلاعات مان را به دست آورده ایم، مقاصدمان را انتخاب کرده ایم و کارهای مان را انجام داده ایم و حالا به جایی رسیده ایم که مسئولین باید ما را کمک کنند. اگر دولت به بخش خصوصی کمک نکند ما چطور می توانیم کاری را انجام بدهیم؟ ما در حد خودمان کار را جلو برده ایم و باقی آن نظر مسئولین است که تسهیل گری کنند تا این کار سرعت بیشتری پیدا کند. به نظرم با توجه به اوضاع سیاسی و اقتصادی این روزها، مهم ترین سرمایه های ما انگیزه افراد است که باید حفظ شود. مسئولین ما نباید بگذارند انگیزه افراد تمام شود چون در آن صورت اقتصاد به طرز فجیعی لطمه می خورد. متأسفانه با بی توجهی ها، خواسته یا ناخواسته دارند این کار را با افراد بسیار زیادی انجام می دهند.

در شرایط فعلی عده ای عقیده دارند کاهش ارزش پولی ما به نفع گردشگران خارجی شده است. به نظر شما این شرایط چقدر می تواند برای ورود گردشگردان هنری به ایران تأثیرگذار باشد؟

بحث ارز به عنوان یک پیشران اقتصادی مورد نظر است و در سطح کلان مطرح است. نوسان ارز در حوزه گردشگری می تواند به عنوان یک فرصت دیده شود چون سفر برای گردشگرها ارزان تمام می شود. طبیعتاً الان برای گردشگران به صرفه است که به ایران بیایند. کسانی که در کشور ما خدمات ارائه می دهند نیز ضرری نمی کنند و این موضوع استفاده از ظرفیت های موجود را بالا می برد. ما در حال حاضر یکی از طلایی ترین فرصت ها را داریم که بتوانیم جذب گردشگر کنیم. به عنوان یک فرصت ویژه در گردشگری می توانیم این بحث را ببینیم و گردشگران و خصوصاً طبیعت گران را جذب کنیم. گران شدن نرخ ارز می تواند برای توسعه اقتصادی و ارزآوری در حوزه گردشگری فرصت طلایی و خوبی باشد.

اما موضوع در بحث کالاهای هنری کمی فرق می کند و هم فرصت دارد و هم تهدید. تهدیدش از این نظر است که وقتی ارز گران می شود تبدیل آثار به نرخ ارز ریالی گران تر از پتانسیل بازار می شود. یعنی عرضه و تقاضا با همدیگر نمی خوانند. اگر بخواهید به دلار حساب کنید اثر را این جا نمی توانید بفروشید و اگر به ریال حساب کنید قیمتش ارزان می شود و انگیزه خروج آثار بالا می رود. در بحث صادراتی و هنرمندان جوان این اتفاق خوبی می تواند باشد ولی در مورد آثار پیشکسوتان برای ما یک تهدید محسوب می شود.

چند سالی است که در هنرهای تجسمی می بینیم آثار تعدادی از هنرمدان معاصر جایگاه خوبی پیدا کرده اند و قیمت های میلیاردی به دست آورده اند. اما در زمینه خوش نویسی می بینیم که در حراج باران آثاری از قدما ارائه می شود که تاریخ بیشتری دارند ولی قیمت شان به یک میلیارد تومان هم نمی رسد، در حالی که این سوال وجود دارد که چرا اثری که قدمت تاریخی پیدا کرده نتوانسته مثل یک اثر نقاشی معاصر با قیمت بالایی به فروش برود؟ به نظر شما دلیل آن چه می تواند باشد؟ آیا تفاوت جایگاه خوشنویسی با سایر هنرهای تجسمی باعث اختلاف قیمت می شود و یا نوع مخاطب و شناخت او، این اختلاف را رقم می زند؟

ما از چند مرحله باید بگذریم. اگر از بُعد پتانسیل بخواهیم این مسئله را نگاه و مقایسه کنیم با بُعد اجرایی و بُعد نتیجه فرق می کند. بالقوه ترین حوزه اقتصادی کشور ما حوزه خوشنویسی است و هنوز هم بر همین باور هستم، اما این بالقوه هنوز بالفعل نشده است. من به عنوان اولین کسی که در اقتصاد هنر خوشنویسی ورود کردم، تحقیقاتی به صورت علمی روی مباحث اقتصادی این موضوع داشتم، یعنی فقط جنبه احساسی و بحث انتخاب نبوده است. این بازار بالقوه وجود دارد و ما داریم آن را بالفعل می کنیم و این اتفاق به تدریج می افتد. جزء اهداف مان نیست که این رشد را به صورت حباب پیش ببریم. این رشد باید خودش در جامعه اتفاق بیفتد. ما باید آگاهی عموم را بالا ببریم چون جامعه عمومی هم باید با بازار خوشنویسی درگیر شود، کمااین که تا به حال درگیر بوده است. من مطمئنم که در خانه هر ایرانی یک اثر خوشنویسی و اثر خطی وجود دارد. بنابراین خوشنویسی موضوع دوری برای خانواده ها نیست و ما فقط می خواهیم آن را یادآوری کنیم.

خوشنویسی در زمینه اقتصادی هم باید رشد خودش را به تدریج پیش ببرد. من معتقدم که آینده بسیار خوبی در انتظار خوشنویسی است و مطمئن هستم خوشنویسی در آینده رکوردهای خوبی را خواهد زد. این کشش هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی وجود دارد. الان تقریباً سه سال است که به صورت تخصصی روی اقتصاد خوشنویسی تمرکز شده و از طرفی هشت سال است روی بحث فرهنگ سازی و برگزاری نمایشگاه ها و مباحث فرهنگی اش کار شده است و خوشبختانه دارد رشدی در این زمینه اتفاق می افتد. شاید این رشد آهسته باشد ولی من مطمئنم این رشد تأثیرگذار، درست و واقعی است.

بارها تأکید کرده ام که مباحث فرهنگی حراج باران بسیار با اهمیت تر از مباحث اقتصادی اش است اما این به معنای آن نیست که بُعد اقتصادی اش مهم نیست، چون به هر حال بعد اقتصادی یک ابزار مهم و کارآمد در پیشبرد اهداف فرهنگی است. به خاطر رویکردی که ما داریم، سرمایه گذاران این حوزه هم آدم های فرهنگی هستند. یعنی کسانی هستند که از لحاظ تفکر، بر تفکرهای محوری حراج منطبق هستند. روش ها و هدف هایی که ما می گذاریم روش ها و اهداف فرهنگی است و همه از این نظر با همدیگر سنخیت دارند. به نظرم این رشد قطعاً در آینده رشد چشمگیر، واقعی و درستی خواهد بود. من روی واقعی بودن قیمت ها تأکید می کنم چون این طور نیست که ما برای اینکه رکوردی زده شود یک عددی را بگوییم و خرید و فروش واقعی در حراج اتفاق نیفتد، بلکه همه آمارها واقعی است.

در حراج تهران می بینیم به جز هنرمندان تثبیت شده ای که همیشه از کار آنها استقبال می شود، آثار هنرمندان جوان نیز ارائه شده و در حد خودشان مورد استقبال قرار می گیرد و حتی بسیاری از هنرمندان جوان توقع دارند اثرشان وارد حراج شود. اما در زمینه خوشنویسی بیشتر آثار قدما و هنرمندان معاصر شناخته شده مورد توجه قرار می گیرد و به نظر می رسد هنرمند 30 یا 40 ساله ای که کارش شناخته شده باشد و با استقبال مخاطب هم مواجه شده باشد، کمتر داریم. آیا واقعاً این طور است؟

در حوزه بازار مسائل بسیار پیچیده است و همیشه نمی توان مطمئن بود هنرمند جوانی که اثرش با قیمت بالا به فروش می رسد، به شکل واقعی این قیمت را به دست آورده است. اما حوزه خوشنویسی را اگر به صورت همان کار کلاسیکی که همیشه بوده و از قدما به حال رسیده است بررسی کنیم، می بینیم کلاً خوشنویسی هنری است که دیر به دست می آید. یعنی یک خوشنویس باید در یک دوره چهل ساله بنویسد تا بتواند به حد اعلی خوشنویسی برسد و اثرش به عنوان یک اثر فاخر خوشنویسی ارائه شود. بنابراین عجیب نیست اگر هنرمندانی که آثار آنها در حراج باران ارائه می شود سن بالایی دارند. البته خوشنویسی شاخه های مختلفی مثل نقاشی خط یا استفاده از خطاطی در هنرهای مختلف نظیر صنایع دستی را هم شامل می شود که در این بخش حضور هنرمندان جوان تر را نیز شاهد هستیم.

آیا حراج باران رویه ای را در نظر دارد که جوان های خوشنویس هم معرفی شوند و بتوانند بازار خودشان را پیدا کنند؟

در حراج های قبلی مان هنرمندانی را داشتیم که جوان تر بودند اما کار خاص داشتند. مثلاً اثر "چوب و آتش" محمدرضا توابی را نمایش دادیم که به وسیله آتش با روشی استادانه از دل چوب، قطعه شعری زیبا خلق شده بود و حاصل خلاقیت و نوآوری این هنرمند بود. یا اثر هنرمندان جوان دیگری مثل عبدالله قهرمان را داشتیم که به عنوان یک هنرمند جوان اثرش را به نمایش گذاشتیم. هنرمندان جوان دیگری هم بودند که ما اثرشان را در حراج باران گذاشتیم، اما قبل از اینکه بخواهیم به هنرمندان جوان برسیم، باید زیرساخت های فرهنگی و آگاهی جامعه را درست کنیم. یعنی ما نمی توانیم یک دفعه به جامعه جوان ورود کنیم. قطعاً برنامه خیلی خاصی برای آنها داریم و اقدام تأثیرگذاری را می توانیم انجام بدهیم که منجر به رونق بازار هنرمندان جوان شود. اما اگر زیرساخت نداشته باشیم، برنامه ما یک اقدام مقطعی می شود که بعد منجر به شکست خواهد شد. پس باید ابتدا فرهنگ عمومی جامعه را در بحث اینکه هنر خوشنویسی هنر امنی برای سرمایه گذاری کردن است و در آینده یک رشد آهسته ولی پیوسته را خواهد داشت و هنری است که در جامعه ملی و بین المللی مورد توجه است، جا بیندازیم.

اهمیت به جوانان بسیار مهم است و در سایت نگارخانه ترانه باران هم درج شده که یکی از اهداف ما حمایت از جوانان است، اما این حمایت باید درست و با زیرساخت های لازم باشد. تمام تلاش من در این سال ها بر این اساس بوده است که این زیرساخت را به صورت اصولی و به صورت محکم به وجود بیاوریم که وقتی برنامه بعدی را اجرا می کنیم باعث سرخوردگی و شکست نتایج نشود و نتایج درخشانی را در خودش به وجود بیاورد. ما این مشکل را با هنرمندان شناخته شده و به درجه کمال رسیده، کمتر داریم، گرچه به جامعه جوان ها هم ورود کرده ایم ولی این اتفاق به شدت و گستردگی حراج تهران نیفتاده است و دلیلش هم این است که شاید الان وقتش نرسیده است که بخواهیم این کار را انجام بدهیم. من در گالری ترانه باران معرفی جوانان را انجام داده ام ولی الان در حراج باران موقع مناسبی برای این کار نیست. ما باید یک مقدار زیر ساخت های مان را بیشتر تقویت کنیم و افراد بیشتری را به عنوان سرمایه در این حوزه جذب کنیم و مسئولین هم مهر و لطف بیشتری به این قضیه داشته باشند تا بتوانیم کارهای بعدی را اجرا کنیم. قطعا برای جوان ها هم برنامه های خیلی خوبی خواهیم داشت و برنامه ریزی می کنیم و امیدواریم که جوان ها هم در بازار کلی این هنر تاثیرگذار باشند.

در صحبت های تان به اقبال مخاطب خارجی به خوشنویسی به دلیل ویژگی های فرهنگی و ارزشی که دارد اشاره کردید. در فصل گذشته دیدیم که بخش هنرهای اسلامی حراج های بزرگ بین المللی از جمله کریستیز و ساتبیز، اتفاق ها و فروش های خیلی خوبی به همراه داشتند. فکر می کنید ما چقدر می توانیم این اقبال را برای مبحث گردشگری هنری به نفع خودمان استفاده کنیم؟

الان بحث هنر اسلامی در دنیا جدی است و به مرور زمان جدی تر هم می شود چون اغلب آثار هنرهای اسلامی آثار موزه ای هستند. شما امروز به هرکجای دنیا بروید، در اغلب موزه ها آثار هنر اسلامی را می بینید و بسیاری از موزه های مطرح دنیا بخش مخصوص هنر اسلامی را در خود دارند. آثار بسیار زیادی هم از هنرمندان فاخر ایرانی در موزه های مطرح دنیا به نمایش گذاشته شده است.

ما در بحث بلوغ یک اثر هنری چهار رکن اصلی داریم که یکی از آنها گالری دار است و قطعاً گالری داری موفق است که علاوه بر محتوا، بینش و نگرش درست بتواند جنبه ارتباطی حداکثری را با جامعه ملی و بین المللی ایجاد کند. همانطور که می دانید ما الان در عصر ارتباطات هستیم و نوع و نحوه ارتباطات بر توسعه بازار نقش غیرقابل انکاری را دارد. بنابراین هنرمند با انتخاب یک گالری دار موفق می تواند اولین قدم مؤثر را برای آینده شغلی خودش بردارد. رکن دیگر، مجموعه دارها هستند. در اینجا این بحث ها مطرح است که کدام مجموعه دار بر جمع آوری کدام هنرمندان متمرکز است و کدام مجموعه دار به عنوان یک سرمایه گذار ورود می کند و آثار کدام هنرمند را خریداری می کند و در مجموعه اش نگه می دارد؟ سومین موضوع بحث حراج است که یک هنرمند باید به آن قابلیت برسد که آثارش را در حراجی ارائه بدهد. این مسئله در دنیا اهمیت زیادی دارد. چهارمین بحث هم بحث موزه است. این چهار رکن برای هنرمندانی که اثرشان به دو نوع هویت سبکی (سبک هنرمند شناخته شده باشد، به طوری که شما بدون اینکه اسم و امضاء هنرمند را ببینید بلافاصله تشخص بدهید یک اثر متعلق به فلان هنرمند است) و هویت اجتماعی (اینکه هنرمند چطور بتواند هویت اجتماعی اش را تثبیت کند) رسیده باشد، اهمیت زیادی دارد. من در مورد تثبیت هویت اجتماعی آثار هنری به هنرمندان پیشنهاد می کنم که حتماً مشاور اقتصادی داشته باشند چون هنرمند کارش خلق اثر است و اگر بخواهد به موضوعات مختلف فکر کند، این مسئله شاید روی خلق اثر توسط او تأثیر منفی بگذارد.

اگر توجه کنید، از میان هنرهای ایرانی بیشترین آثاری که در موزه ها وجود دارد قطعاً هنر خوشنویسی و هنرهای اسلامی است. همین می شود انگیزه جذب گردشگر. ما حتی می توانیم نمایشگاه هایی را بدون انگیزه فروش آثار برگزار کنیم. نمونه اش نمایشگاه های دوسالانه هنر ونیز است. این دوسالانه روی هنر معاصر مانور می دهد و ما می توانیم روی هنر کلاسیک مانور بدهیم. این طور نمایشگاه ها فروش ندارد و بیشتر معرفی هنر و هنرمند مهم است. اگر ما چنین برنامه هایی بگذاریم، قطعاً می توانیم بسیاری از هنرمندان، هنردوستان و حتی تاریخ نگاران در سطح جهان را جذب کنیم که بیایند آثار ما را ببینند و فقط هزینه ورودی بدهند. طبق آمار جهانی UNWTO، بی ینال ونیز در سال 2017، چهار میلیون بازدیدکننده داشت. آیا عدد چهار میلیون بازدیدکننده که نفری 20 یا 25 یورو برای بازدید نمایشگاه های بی ینال ونیز می دهند، عدد کوچکی است؟ اینها به جز هزینه اقامت، خرید، رستوران، کافی شاپ و حمل و نقل آنها است. شما ببینید این رویداد هنری چه منافعی را برای شهر ونیز به وجود می آورد. چرا ما رویدادی مشابه را برگزار نکنیم؟

قطعاً گردشگران هنری به دنبال دیدن آثار اصیل و ریشه دار هستند و اگر ما هنر اصیل و ریشه دارمان را ارائه بدهیم قطعاً مخاطب و بازدیدکننده خواهد داشت. ما آثار خاص دیده نشده بسیار زیادی داریم، کلکسیون های دیده نشده ای داریم که شاید بتوانیم صدها نمایشگاه موزه ای برگزار کنیم و هزاران گردشگر را دعوت کنیم تا بیایند این آثار را ببینند. حتی اگر یک اثر را در نمایشگاه بگذاریم می توانیم با همان یک اثر بسیاری از افراد را جذب کنیم که برای تماشای آن به ایران بیایند و ماه ها روی آن یک اثر پژوهش کنند. بنابراین ما هم از طرف هنر جهانی و هم از طرف جهان هنری می توانیم درآمدزایی داشته باشیم. طبق فرمایشات موکد رهبری که اقتصاد غیر نفتی را فعال کنید، من می توانم بگویم که اقتصاد گردشگری هنری می تواند یکی از تأثیرگذارترین روش های توسعه اقتصادی در کشور شود.

در پایان اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.

با توجه به همه بسترهایی که در سطح ملی و بین الملل وجود دارد، فکر می کنم یکی از امن ترین حوزه های سرمایه گذاری در بخش هنر همین حوزه هنرهای اصیل، هنر خوشنویسی و هنرهای زیر مجموعه آنها است. این هنرها حاشیه امنی برای سرمایه گذاری دارند. کسانی که تمایل دارند به این حوزه ورود کنند، با یک تحقیق و بررسی کوچک به این نتیجه می رسند که با امنیت خاطر می توانند در این حوزه سرمایه گذاری کنند که این سرمایه گذاری هم منجر به سودآوری و رشد سرمایه خودشان می شود و هم به توسعه و ترویج فرهنگ ایرانی و همین طور اقتصاد کلان کشور کمک می کند. من مطمئنم که هر ایرانی که کشورش را دوست داشته باشد تمایل دارد با توجه به موانع سیاسی، تحریم ها و بحث های ناجوانمردانه ای که در دنیا نسبت به ما اعمال می شود، کمکی در این قضیه انجام بدهد، اما در کنار این موضوع منافع شخصی آدم ها هم می تواند اهمیت داشته باشد و من فکر می کنم سرمایه گذاری کردن در حوزه هنرهای اصیل می تواند تمام اهداف را به صورت یک جا به بار بیاورد. من در پایان از تمامی کسانی که با سرمایه گذاری و تفکر و نگاه عمیق شان در حوزه هنر خوشنویسی و خطاطی ورود کرده اند، تشکر کنم. شاید از این آدم ها باید به عنوان فداکاران بی نام و نشان یاد کرد، چون هیچ نامی از آنها نیست ولی مهمترین تأثیر را در این حوزه گذاشتند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
علیرضا طبایی می گوید: متاسفانه در روزگار ما در میان کسانی که مسئولیت اداره صفحات ادبی، هنری و فرهنگی رسانه ها را بر عهده دارند و به طور کل کار روزنامه نگاری انجام می دهند، افرادی هستند که براساس بده بستان ها سراغ شاعران می روند و زیاد برای شان مهم نیست که ارزش کار در چه سطحی است؛ این طور است که سر برخی بی کلاه می ماند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : کیمیا نیوز

این شاعر که در مجله جوانان امروز مسئولیت صفحه های شعر را برعهده داشته است در گفت وگو با ایسنا، درباره فعالیت خود در عرصه روزنامه نگاری اظهار کرد: من در این زمینه از دوره نوجوانی فعالیت داشتم، حتی در مقطع دبیرستان در حوزه ادبیات و روزنامه نگاری در سطح ایران رتبه اول را آوردم و از سال 37 به طور رسمی مسئولیت چند روزنامه را در زمینه کارهای ادبی برعهده داشتم. در سال 47 یعنی حدودا 10 سال بعد مسئولیت صفحات ادب و هنر مجله جوانان را عهده دار شدم و تا سال ها با مجله ها و روزنامه های دیگر همانند مجله رودکی ، فردوسی ، مجله امید ایران و... در ارتباط بودم. مسئولیت صفحات ادبی چند روزنامه هم علاوه بر مجله جوانان برعهده من بود.

طبایی که معتقد است می توان کار شاعری و روزنامه نگاری را از هم تفکیک کرد، از تاثیرگذاری این دو بر هم گفت: کسی می تواند کار روزنامه نگاری را نجام دهد و در کنارش می تواند شاعر هم باشد، البته بدون این که روزنامه نگار باشد هم می تواند در شعر فعالیت کند. من هر دو را داشتم، در عین این که کار شعر و ادبیات را از همان آغاز نوجوانی شروع کردم در کنارش کار روزنامه نگاری هم انجام داده ام. مطمئنا اگر بخواهیم تاثیرش را بررسی کنیم، بیشترین تاثیر آن این بوده که توانسته ام هم آثار خودم را عرضه کنم و هم اندیشه، فکر و طرز تلقی خودم را در مقاله ها و یا نقدهای ادبی که می نوشتم در زمینه ادبیات تعمیم دهم و در اختیار دیگران بگذارم و در عین حال دست خیلی از شاعران جوان تر را که حس کردم باید دست شان را گرفت، گرفته ام. بنابراین یک حالت دوسویه داشته است، از یک سو کار روزنامه نگاری به آگاهی و انگیزه ادامه کار شاعری من تبدیل شده است و کار شاعری هم باعث شده تا من بتوانم بیشتر در جریان مسائل روز قرار بگیرم.

این منتقد ادبی در پاسخ به سوالی درباره رسانه نداشتن شاعرانی که آثار خوبی دارند، با بیان این که یاد دوره ای می افتد که خودش به روزنامه ها و مجلات دسترسی نداشته، افزود: وقتی هنوز در آغاز کار ادبی و در شیراز بودم بیشتر روزنامه ها محلی بودند و آرزویم همیشه این بود که بتوانم در روزنامه ها و مجلات آثارم را عرضه کنم. همیشه این فکر در ذهنم بوده است که شاعران جوان بسیاری هستند که مستعدند و آثار خوبی دارند، ولی به دلیل این که امکانات در اختیارشان نبوده، با اصحاب رسانه آشنایی و به ان ها دسترسی نداشته اند، کارهای شان را نتوانسته اند عرضه کنند. و از این نظر همیشه این غبن برای اهالی ادبیات است که از آثار این شاعران محروم می شوند و هم این حسرت برای این شاعران که با اصحاب رسانه در ارتباط نیستند، باقی می ماند و نمی توانند آن طور که باید، کارهای شان را در عرصه ادبیات عرضه کنند و نشان بدهند که ما هم هستیم .

او در ادامه بیان کرد: من اعتقادم بر این است هنرمند وقتی اثری ارائه می دهد حرفش بر این است که من هم هستم ، من هم زنده هستم ، من هم جریان فکری دارم و دوست دارم جریان فکری ام را در اختیار عامه بگذارم و وقتی با اصحاب رسانه در ارتباط نیست، همیشه این اندوه و نگرانی با اوست. من در سال هایی که به مطبوعات و روزنامه ها دسترسی داشتم و مسئولیت اداره صفحات ادبیات و شعر را برعهده داشتم، همیشه دست جوان ترها و بخصوص کسانی را که در شهرستان ها و شهرهای دور بودند و آثاری داشتند که ارزش مطرح شدن داشت، می گرفتم.

علیرضا طبایی سپس با اشاره به خاصه خرجی برخی رسانه ها در مطرح کردن شاعران اظهار کرد: متاسفانه این موضوع از گذشته بوده و حالا هم به صورت بسیار تلخ تری ادامه دارد. کسانی که در راس و مسئولان تاثیرگذار رسانه های ادبی و هنری و به طور کل رسانه ها هستند، خاصه خرجی می کنند؛ یعنی با کسانی که دوست و در ارتباط هستند، یا برای شان منفعتی دارد برای این که بده بستانی شکل بگیرد و بهره ای ببرند به آن ها بیشتر بها می دهند و اعتبار می بخشند و مطرح شان می کنند و متاسفانه سر کسانی که راه به جایی ندارند و با رسانه ها آشنایی ندارند، بی کلاه می ماند. متاسفانه همیشه این غبن برای اصحاب ادب و دوستداران ادب می ماند که چرا نباید در رسانه ها کسانی باشند که بخواهند ادبیات و هنر ما را اعتلا ببخشند و با دیده سوداگری به این کار نگاه نکنند.

شاعر مجموعه شاید گناه از عینک من باشد همچنین گفت: من معتقدم برای این که ادبیات و هنر اعتلا پیدا کند، کسانی که شایسته هستند باید آثارشان عرضه شود و به آثار آن ها و به کیفیت، والایی و اعتبار کارشان توجه شود نه به خاطر منافعی که ممکن است به دیگران برسد و براساس بده بستان های محفلی، دوستانه و ...! در حالی که این نوع نگاه خیلی کمرنگ شده و کمتر کسانی را می بینید که از روی علاقه و دلسوزی برای ادبیات، شاعران را مطرح کنند. بیشتر سراغ کسانی می روند که بعضا اگر خانم باشند، استفاده های آن چنانی ببرند و اگر آقا باشند در جایی منفعتی به شان برساند و بده بستانی تلخ بر این روند حاکم است که به نظر من شیوه نادرستی است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
شاید پردامنه ترین بحث در رابطه با برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، در همه این سال ها مربوط به محل برگزاری آن بوده است؛ بحثی که نه تنها مسؤولان بلکه پای را همه را به بحث ها باز کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

به گزارش مشرق ، کمتر از سه ماه از پایان مهم ترین رویداد فرهنگی کشور یعنی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که اردیبهشت گذشته سی ودومین دوره اش را سپری کرد، می گذرد. در همه این روزها، فعالان حوزه کتاب امیدوار بودند با نظر به شعارهای شفاف سازی مسؤولان نمایشگاه، این بار آمار تفکیکی فروش رسته های مختلف کتاب ها اعلام شود و سرانجام بدانیم کتاب های عمومی، درسی، کمک آموزشی، کودک و نوجوان و... هر یک چه سهمی از فروش این دوره از برگزاری نمایشگاه کتاب داشته اند. آماری که اگر اعلام شود بسیاری از تحلیل های مربوط به نمایشگاه کتاب، سمت و سویی دقیق تر می گیرد و طبعا این تحلیل ها می تواند به برگزاری بهینه تر این رویداد در سال های آینده کمک کند. اما پس از این که چندی پیش میزان درآمدها و هزینه های نمایشگاه اعلام شد، این بار نتایج یک نظرسنجی در این باره منتشر شده است؛ این نظرسنجی بر مبنای روش پیمایش توسط گروه افکارسنجی دفتر طرح های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات صورت گرفته و موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران آن را منتشر کرده است. اما نتایج این نظرسنجی، حاوی چه نکاتی است و چه تحلیل هایی می توان بر اساس آن ارائه کرد؟

کجا برگزار شود؟
همین جا خوبه!
شاید پردامنه ترین بحث در رابطه با برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، در همه این سال ها مربوط به محل برگزاری آن بوده است؛ بحثی که نه تنها مسؤولان و علاقه مندان به کتاب، بلکه پای مولفان و مترجمان و اهالی ادبیات و صنعت نشر را هم به بحث ها باز کرده است.
محل نمایشگاه های بین المللی، شهر آفتاب و مصلای تهران به عنوان سه محل برگزاری نمایشگاه کتاب در این سال ها، موافقان و مخالفانی داشته اند اما حالا رضایت 2/58 درصدی پاسخگویان به این نظرسنجی از برپایی نمایشگاه در مصلای تهران، نشان می دهد حالاحالاها مسؤولان برگزاری این رویداد تن به بررسی امکان ها تازه در دیگر نقاط تهران نخواهند داد.

عمومی ها پرطرفدارند؟
هر چی که دارم مال تو!
ناگفته هم پیدا بود که در دوره گذشته نیز به مانند دوره های پیشین، بخش ناشران عمومی، پربازدیدتر از دیگر بخش ها بوده است.
7/83 درصد پاسخگویان گفته اند از بخش ناشران عمومی نمایشگاه کتاب تهران بازدید کردند و درصد رضایتمندی شان از این بخش نیز چشمگیر بوده است ظاهرا: 3/75درصد.
این آمار چشمگیر در حالی است که ناشران عمومی، کمترین بهره را از تبلیغات محیطی نمایشگاه دارند و این، بیشتر ناشران کمک آموزشی هستند که استندها و بلیبوردها و دیگر فرصت های تبلیغاتی نمایشگاه را با حجمی گسترده در اختیار می گیرند. حتما اگر گذرتان به نمایشگاه افتاده دیده اید.

دانشجوها چه کردند؟
سقوط کتاب درسی
قدیم ترها ملت معتقد بودند اگر نمایشگاه کتاب پربازدید و پررونق است به این خاطر است که دانشجوها می روند و کتاب های درسی شان را آنجا تهیه می کنند و از این رو نباید چندان این رونق را جدی گرفت؛ چرا که کتاب درسی جزو واجبات است و نمی توان آن را به حساب علاقه مندی به کتابخوانی درنظر آورد. حالا اما چند دوره ای است آمارها می گویند بخش ناشران دانشگاهی کم بازدید است. این بار هم تنها 2/34 درصد افراد پاسخگو گفته اند از بخش ناشران دانشگاهی نمایشگاه بازدید کرده اند. جالب این که کمترین میزان رضایت را نیز بادیدکنندگان این بخش از خود نشان داده اند با
4/65 درصد رضایت.

آموزشی ها چقدر طرفدار دارد؟
هر چی که داری مال من!
بخش ناشران آموزشی و کمک درسی با بازدید 23 درصدی، کم ترددترین بخش نمایشگاه بوده است. البته به لحاظ میزان رضایت، این بخش با حاصل کردن 2/79 درصد رضایت برای بازدیدکننده ها در صدر رضایتمندی های این نظرسنجی است.
دوباره باید ارجاع دهیم به همان نکته که در بخش ناشران عمومی گفتیم؛ ناشران کمک آموزشی در حالی کمترین بازدیدکننده را داشته اند که بیشترین حجم از تبلیغات محیطی نمایشگاه اعم از بیلبوردها و استندها و... را به خود اختصاص می دهند.

ناشران کودک و نوجوان چطور؟
تفرجگاه مصلی
شاید به چشم شما هم آمده باشد کسانی که دست بچه های خود را می گیرند و به نمایشگاه می آورند کم نیستند، اما نتایج این نظرسنجی نشان می دهد تنها
3/36 درصد از پاسخگویان گفته اند از بخش ناشران کودک و نوجوان که طبعا باید آثاری متناسب با این بچه ها در آن یافت شود، بازدید کرده اند. آیا نمایشگاه بیش از گذشته، به تفرجگاه خانواده هایی تبدیل شده است که با بچه هایشان راهی محل برگزاری این رویداد مهم و بزرگ فرهنگی می شوند؟

آیا همچنان فروشگاه است؟
نشد که نشد
یکی از انتقادها به برگزاری نمایشگاه کتاب همواره این بوده که چرا این رویداد بزرگ فرهنگی، به فروشگاه کتاب تقلیل پیدا کرده است. برای فرار از این کارکرد، مدتی است چندین برنامه جنبی در نمایشگاه برپا می شود آن هم با سر و صدای فراوان. حالا آمار 3/3 درصدی کسانی که گفته اند به قسمت های جنبی و فرهنگی نمایشگاه کتاب رفته اند و نیز رضایت نازل 56.8 درصدی آنان از فعالیت های این بخش نشان دهنده شکست اجرای این برنامه ها با هدف ارتقای نمایشگاه از فروشگاه به رویداد همه جانبه فرهنگی است.

شعار را شنیده اید؟
شعار؟شیب؟ بام؟
شاید مهم ترین ضربه را به پیکره برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، همین درصدی که خواهیم گفت وارد بیاورد؛ بی تردید فاجعه بارترین نتیجه ای است که از این نظرسنجی حاصل آمده است: 6/85 درصد افراد پاسخگو گفته اند از شعار امسال نمایشگاه کتاب مطلع نبوده اند و فقط 3/14 درصد افراد پاسخگو از شعار امسال اطلاع داشتند. چرا می گوییم فاجعه بارترین آمار این نظرسنجی همین است؟ چون فراموش نکرده ایم که تمهید تعیین شعار برای برگزاری هر دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از این رو اندیشیده شد که همین شعار بشود عامل انگیزشی برای شرکت در نمایشگاه. یعنی قرار بود با کلیدواژه هایی که یک عبارت کوتاه را می سازند و می شوند شعار یک دوره از نمایشگاه، مردم به شرکت در آن ترغیب شوند. حالا این نظرسنجی می گوید تقریبا همه کسانی که در این رویداد شرکت کرده اند، اساسا نمی دانسته اند شعار این دوره چیست!آنها در واقع وقتی با این پرسش مواجه شده اند مثل نوجوان آن ویدئو ی معروف گفته اند: شعار؟شیب؟بام؟

*جام جم

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
کارگروه کاغذ معاونت فرهنگی دستورالعمل جدیدی برای تخصیص کاغذ و نظارت بر مصرف آن تصویب و ابلاغ کرده است. بر این اساس، کتاب سازی ها مشمول کاغذ دولتی نمی شوند و کارگروه نظارت موظف شده تا قیمت تمام شده کتاب بر اساس کاغذ دولتی را محاسبه کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، پس از طرح انتقاداتی مبنی بر نحوه تخصیص کاغذ و عدم نظارت بر مصرف آن، کارگروه کاغذ معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستورالعمل جدیدی برای تخصیص کاغذ و نظارت بر مصرف آن تصویب و ابلاغ کرده است.

بر اساس این دستورالعمل تمامی ناشران متقاضی درخواست کاغذ، باید مدارکی چون تصویر پروانه معتبر نشر، اطلاعات مربوط به شماره مجوز صادر شده از سوی سامانه صدور مجوز چاپ و نشر کتاب دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی ، تصویر مجوز ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مربوطه(برای ناشران شهرستانی) را در سامانه بارگذاری کنند.

نحوه بررسی درخواست های کاغذ در این کمیته که شامل مدیرعامل اتحادیه شرکت های تعاونی ناشران آشنا به عنوان رئیس کمیته، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران یا نماینده تام الاختیار ایشان ، نماینده تام الاختیار معاونت امور فرهنگی است به این شکل است که درخواست متقاضیان با بررسی عملکرد ناشر در سال های گذشته و استعلام از مراکز ذی صلاح صنفی توسط کمیته تخصیص ارزیابی و تصمیم گیری می شود.

در این میان تخلفات ناشر، بسته به نوع تخلف بر میزان کاغذ تخصیص یافته تأثیر خواهد داشت.

چنانچه کتابی، جنبه کتابسازی داشته باشد مشمول تخصیص کاغذ نخواهد شد. و تشخیص کتابسازی بودن یک اثر برعهده کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مولفان و مترجمان مشترک بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران خواهد بود.

این کارگروه بر اساس مصوبه جدید هم چنین ناشر را موظف کرده است که برای اجرایی شدن سیستم نظارت بر مصرف ، اطلاعات مربوطه به چاپخانه و صحافی را با ذکر مشخصات کامل جهت بازدید و شمارش تیراژ توسط کمیته نظارت بر مصرف در سامانه توزیع کاغذ بارگذاری کند.

هم چنین ناشر موظف است که عبارت این کتاب با کاغذ حمایتی منتشر شده است در شناسنامه کتاب درج کند.تخصیص مجدد کاغذ به ناشران منوط به ارائه تایید کمیته نظارت می باشد.

یکی از موارد انتقادی به افزایش قیمت کتاب در ماه های اخیر این بوده که اگر کتاب ها با کاغذ دولتی چاپ می شوند ، چرا شاهد افزایش قیمت هستیم، در این خصوص قرار شده است که کارگروه نظارت با استفاده از نظرات کارشناسی نسبت به اعلام سقف قیمت تمام شده ظرف مدت یک هفته کاری به معاونت امور فرهنگی اقدام کند تا در قیمت گذاری کتاب اختصاص کاغذ دولتی محاسبه شود.

کمیته نظارت از این پس از طرق مختلف از جمله بازرسی در مرحله چاپ و صحافی و یا پس از انجام آن به شمارش نسخه های کتاب و تطبیق آن با اطلاعات تخصیص کاغذ خواهد پرداخت و ناشر موظف است تا یک سال پس از مرحله تحویل حواله کاغذ اطلاعات درخواستی را در خصوص مصرف کاغذ تخصیص یافته به کمیته نظارت ارسال و رسید دریافت کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

مرتضی کاردر/روزنامه نگار

بسیاری از کتاب های دنیا عکسی ساده بر جلد دارند؛ عکسی ساده از نویسنده کتاب که با چیدمان گرافیکی ساده ای روی جلد کتاب آمده است. اگر کتاب درباره مسائل و موضوعات انتزاعی باشد، اغلب فونت ها، نقش اصلی را بازی می کنند و گرافیست ها با تایپوگرافی، جلد کتاب را سامان می دهند. فقط گاهی ناشران تن به طراحی های گرافیکی تصویری می دهند. اما در مجموع، عکس در جلد کتاب های خارجی نقش اصلی را بازی می کند.
اما حکایت طرح جلد کتاب ها در ایران فرق می کند. اینجا طراحان ماه ها وقت صرف کتاب می کنند و اتودهای گوناگون می زنند تا به طرح جلد ایده آل برسند. محور طرح جلدها، تصویرسازی و طرح های تصویری است که گاه به اندازه خلق یک اثر هنری کامل وقت می برد.
گزاف نیست اگر بگوییم بهترین آفریده های گرافیست های ایرانی اغلب طرح جلدهای آنها برای کتاب هاست. نگاهی به آثار گرافیست های صاحب سبک ایرانی از مرتضی ممیز و فرشید مثقالی تا رضا عابدینی و مسعود نجابتی و انبوه گرافیست های جوان، شاهدی است بر این مدعا. کم نیستند کتاب هایی که به خاطر طرح جلدهایشان در تاریخ نشر ایران متمایز شده اند و نیز کم نیستند طرح های جلد کتاب هایی که مستقل از کتاب به عنوان یکی از بهترین آثار تاریخ گرافیک ایران می درخشند.
ایران یکی از بهترین کشورها در حوزه گرافیک کتاب است. در عین حال، کیفیت کتاب سازی بعضی از ناشران ایرانی مثل کارنامه و فرهنگ معاصر و اخیرا نشر نظر و انتشارات بیدگل با بهترین نمونه های جهانی برابری می کند.

خانه کتاب در سال های اخیر جایزه ای با عنوان نشان شیرازه برگزار می کند که دوسالانه ای است برای هنر طراحی کتاب. نشان شیرازه بهترین کتاب ها از منظر هنر طراحی و کیفیت کتاب سازی انتخاب می کند.
فردا سومین دوره نشان شیرازه آغاز می شود، اما پرسش اینجاست که وقتی انجمن صنفی طراحان گرافیک چند سالی است که هفته گرافیک را در خانه هنرمندان برگزار و نشان سرو نقره ای را به بهترین طرح های گرافیکی ایران اهدا می کند، تأسیس جایزه ای دیگر از طرف بخش دولتی چه ضرورتی دارد؟ چه نیازی است که خانه کتاب که در تأمین هزینه طرح هایی مثل تخفیف های فصلی کتاب در مضیقه است و معمولا بدهکاری خود را به کتابفروشان با تأخیر چندماهه تسویه می کند، چنین جایزه ای را برگزار کند؟ اصلا وقتی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها عنوان کرده اند که رویکردشان کاهش تصدی گری دولتی و واگذاری جایزه ها به انجمن ها و تشکل های صنفی است، برگزاری چنین جایزه ای به نوعی نقض غرض نیست؟ آیا بهتر نیست خانه کتاب هزینه برگزاری چنین جایزه هایی را صرف طرح هایی مثل طرح تخفیف فصلی کتاب کند تا شاهد کم شدن روزهای طراح و کاهش میزان تخفیف کتاب ها نباشیم؟

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
خبرگزاری میزان- نویسنده کتاب برنامه نویس گفت: مهمترین قاعده ای که باید در حوزه کتاب و کتابخوانی به آن توجه شود ضرورت افزایش سطح مطالعه مسئولان فرهنگی است اگر آن ها اطلاعی از محتوای کتب نداشته باشند قطعا نمی توانند این محصول فرهنگی را به خوبی معرفی کنند.

تاریخ انتشار: 07:00 - 13 مرداد 1398

- کد خبر: 536807
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : بولتن نیوز

وحید حسنی هنزایی نویسنده کتاب برنامه نویس در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان با اشاره به مشکلات نویسندگان و تاثیر آن بر تولید محتوای آثار گفت: عدم تأمین مالی و معیشتی نویسندگان موجب شده تا نویسندگان تمرکز لازم برای نگارش را از دست بدهند، دغدغه ها و مشغله های کاری در کنار حرفه نویسندگی خلاقیت فکری را تحت تاثیر قرار می دهد.

وی در همین راستا تصریح کرد: این روزها تعداد نویسندگانی که به دلیل حضور در مشغله های کاری دیگر برای تامین امرار معاش نمی توانند به رویش علمی دست یابند زیاد است و این مهم ضربه مهلکی را به عرصه نویسندگی وارد می کند.

حسنی به دیگر آسیب های حوزه نویسندگی اشاره و افزایش تعداد کتاب های ترجمه ای را مسئله قابل توجهی دانست و افزود: حضور کتاب های ترجمه ای در بازار نشر و فراوانی این دسته کتب تاثیر بسیاری بر حوزه تولید محتوا گذاشته است و به کتاب های تالیفی لطمه وارد کرده است. ناشران نیز با استقبال از کتاب های ترجمه ای به این آسیب دامن زده اند.

وی تاکید کرد: نشر کتاب های ترجمه شده چنانچه محتوای مطلوبی داشته باشد ارزشمند است، زیرا بار علمی و فرهنگی بسیاری را با خود به همراه دارد، اما چنانچه کتاب های ترجمه ای بدون توجه به محتوا و ارزش علمی آن در سطح جامعه رواج پیدا کند، قطعاً تولید محتوای داخلی با چالش مواجه می کند.

این نویسنده در همین راستا ادامه داد: وقتی کتب با محتوا ی مطلوب و مناسب در داخل تولید شود، پرداخت به کتب ترجمه ای قطعاً اجحاف در حق کتاب های تألیفی داخلی خواهد بود.

وی با انتقاد به عملکرد برخی ناشران اظهار کرد: متاسفانه این روزها برخی ناشران به علت توجه به بازگشت سرمایه و بررسی مشکلات اقتصادی بیشتر به چاپ کتاب های ترجمه ای رو می آورند.

حسنی تاکید کرد: امروزه عدم خلاقیت فکری در بسترهای گوناگون که ناشی از مسائل اقتصادی است به سدی بزرگ در برابر تولید محتوا و تالیف بدل شده، هرچند کرسی های آزاد اندیشی و نشست های گوناگون بسیاری برگزار می شود، اما جایی برای توسعه و ترویج فرهنگ تالیف ایجاد نشده، البته نباید انکار کرد که در برخی از بخش ها قدم های مناسبی برداشته شده به عنوان مثال در حوزه کتاب های دینی و ارزشی عملکرد خوبی داشته ایم، اما پرداختن به آسیب های اجتماعی همچنان جای کار دارد.

وی با اشاره به نقش تبلیغات در جهت ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی بیان کرد: کتاب های بسیاری در کشور وجود دارد که از محتوا و ظرفیت خوبی برخوردار هستند، اما چون تبلیغات مناسبی برای آن ها انجام نشده از دید مخاطبان دور مانده است.

نویسنده کتاب برنامه نویس در خصوص وظیفه رسانه ها و خصوصا مسئولان فرهنگی اظهار کرد: توجه به ابعاد فرهنگی و آشتی آن با جامعه باید گام های مناسبی برداشت، توسعه و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی وظیفه ای است که نباید از نگاه رسانه ها و متولیان رسانه خصوصا مسئولان فرهنگی پنهان باقی بماند.

وی تاکید کرد: بی شک مهمترین قاعده ای که باید در حوزه کتاب و کتابخوانی به آن توجه شود ضرورت افزایش سطح مطالعه مسئولان فرهنگی است اگر آن ها اطلاعی از محتوای کتاب نداشته باشند قطعا نمی توانند آن را به خوبی معرفی کنند متاسفانه خلأ فکری در حوزه فرهنگ کتابخوانی و تولید محتوایی وجود دارد.

حسنی در خصوص کتاب برنامه نویس خاطرنشان کرد: کتاب برنامه نویس به موضوعات اجتماعی، دفاع سایبری، امنیت فضای مجازی، لزوم تکیه بر توانمندی بومی و اقتدار ملی اشاره دارد. این رمان در 200 صفحه در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و تلاش دارد تا متناسب با فضای دانشجویی و دانش آموزی خط فکر مناسب و مشخصی را برای این قشر ترسیم کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در مصلی امام خمینی(ره) در حالی با انتقاد روبروست که نزدیک به 60 درصد بازدیدکنندگان آن را مناسب ترین مکان برپایی نمایشگاه می دانند و بیش از 80 درصد از دسترسی به آن راضی اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : همسو نیوز

خبرگزاری شبستان ، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : به تازگی موسسه نمایشگاه های فرهنگی، نتایج نظرسنجی از بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب امسال را منتشر کرده است. این نظرسنجی که بر مبنای روش پیمایش به دست آمده و گروه افکارسنجی دفتر طرح های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات مسئولیت آن را برعهده داشته، آمارهای متنوعی را درباره سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرده است. در نوشتار پیش رو به بررسی این داده ها می پردازیم.

محل برگزاری و دسترسی

در سال های گذشته محل برگزاری نمایشگاه کتاب همواره از داغ ترین موضوعات مربوط به این رویداد فرهنگی بوده است به طوری که در ماه های منتهی به اردیبهشت ماه، به پرسش همیشگی از مسئولان بدل می شود.

پس از آن که نمایشگاه کتاب از محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران به مصلی امام خمینی(ره) منتقل شد، انتقاد از برپایی نمایشگاه در مصلی به عنوان محل اقامه نماز و برپایی مراسم عبادی، موجب شد تا مسئولان به فکر تغییر دوباره محل نمایشگاه بیافتند، در نتیجه مجموعه شهرآفتاب برای این رویداد فرهنگی برگزیده شد. اما شهرآفتاب هم مشکلات خودش را داشت. از سویی از مراکز شهری تهران بسیار دور بود و از سوی دیگر مشکلات ساختاری و رفاهی آن، دشواری فراوانی برای مردم و مسئولان ایجاد کرد. این بود که مسئولان وزارت ارشاد با وجود آن که شهرداری تهران برپایی رایگان پنج ساله نمایشگاه در شهرآفتاب را تضمین کرده بود،عطای آن را به لقایش بخشیدند و به مصلی بازگشتند.

اگر مهمترین دلیل اعلام شده برای کوچ نمایشگاه کتاب از بزرگرداه چمران به خیابان بهشتی، امکان دسترسی آسان تر مردم به نمایشگاهی در مرکز شهر وسایل نقلیه متنوعی چون مترو بود، حالا نظرسنجی سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران به نوعی اهمیت این مساله را تایید می کند. چنان که در این نظرسنجی 58,2 درصد شرکت کنندگان، مصلی امام خمینی(ره) را مناسب ترین مکان برای برپایی نمایشگاه خوانده اند . از سوی دیگر86,1 درصد شرکت کنندگان از دسترسی آسان به مصلی راضی بوده اند و 55,9 درصد گفته اند که از مترو برای حضور در مصلی بهره برده اند.

علائم راهنما

پس از رسیدن به مصلی، یافتن سالن، غرفه و کتاب مورد نظر، به مهمترین دغدغه بازدیدکنندگان بدل می شود. اهمیت این موضوع به این خاطر است که بازدیدکنندگان از درب های متعددی وارد مصلی می شوند و این، آدرس دهی را دشوار می کند. نکته دیگر این که مصلی امام خمینی(ره) مجموعه ای نمایشگاهی نیست که بخش های آن همچون نمایشگاه های تخصصی با شماره سالن مشخص شود. از این رو ممکن است مخاطبان نمایشگاه در تشخیص محل سالن ها دچار مشکل شوند. وسعت فضای نمایشگاه کتاب و فاصله زیاد میان بخش ها مشکل دیگری است که همگی لزوم اطلاع رسانی دقیق و کاربردی درباره مقصد بازدیدکنندگان را دوچندان می کند. در سال های گذشته در محل درب های ورودی مصلی نقشه نمایشگاه به مخاطبان ارائه می شد و در داخل سالن ها هم بخش هایی مسئولیت راهنمایی مردم را برعهده داشتند. ناگفته پیداست که میزان از اطلاع رسانی هرگز کافی نبود و همواره می شد افرادی را یافت که در یافتن مقصد خود دچار سردرگمی شده بودند. در یکی دو سال اخیر اما علاوه بر راهکارهای گذشته باجه هایی الکترونیک برای کمک به بازدیدکنندگان تعبیه شد تا محل دسترسی به کتاب مورد نظر خود را آسان تر بیابند.

حالا نظرسنجی سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران، حاکی از رضایت شکننده مردم از دسترسی به غرفه های نمایشگاه است به طوری که تنها نیمی از مخاطبان (54,2 درصد) رضایت خود را از آن اعلام کرده اند. همچنین آمار 44,6 درصدی رضایت از علائم راهنما بر این امر صحه می گذارد؛ چه آن که 32.2 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی هم رضایتی کم و خیلی کم از این نشانه های راهنما داشته اند.

فراوانی بازدید از بخش های مختلف

از محل نمایشکاه و دسترسی به سالن ها و غرفه ها که بگذریم، به فراوانی بازدید از بخش های مختلف می رسیم. ناگفته پیداست که بخش ناشران عمومی با نظر شرکت کنندگان در نظرسنجی، با 83,7 درصد پربازدید ترین سالن نمایشگاه کتاب است که از این میان 75.3 درصد سطح رضایت بالایی داشته اند.

بخش ناشران کودک و نوجوان با 36,3 درصد رتبه دوم بیشترین بازدید ازبخش های نمایشگاه کتاب را به خود اختصاص داده و بازدیدکنندگان آن 76.9 درصد راضی بوده اند.

ناشران دانشگاهی نیز با 34,2 درصد حضور در رتبه سوم قرار گرفته اند و میزان رضایت آن ها، 65.4 درصد بوده است.

رتبه چهارم و پنجم این نظرسنجی هم به ناشران آمورشی و کمک درسی و ناشران بین الملل و خارجی به ترتیب با 23 درصد و 27,8 درصد اختصاص یافته است. میزان رضایت بازدیدکنندگان بخش آموزشی 79,2 درصد و رضایت بازدیدکنندگان بخش بین الملل نیز 58.7 است.

اما نکته جالب توجه در این میان درصد پایین علاقمندی به بخش جنبی و فرهنگی نمایشگاه کتاب با دریافت تنها 3,3 درصد از آراء شرکت کنندگان در نظرسنجی بوده است.

آن چه نظرسنجی فراوانی بازدید از بخش های اصلی و جنبی سی و دومین نمایشگاه کتاب، دور از انتظار نیست. میزان رضایت از این بخش ها نیز(به جز بخش بین الملل) در همه حوزه های ذکر شده بالاتر از 60 درصد است.

پایان پیام/ 14

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
دوسالانه هنر طراحی کتاب ایران با سومین نشان شیرازه به صبا می آید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

به گزارش تیترشهر : دوسالانه هنر طراحی کتاب ایران با سومین نشان شیرازه به صبا می آید.

به گزارش گالری آنلاین به نقل از روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری صبا وابسته به فرهنگستان هنر، این دوسالانه تخصصی که با همکاری موسسه خانه کتاب ایران برگزار می شود در سومین گام خود، برترین درخششهای ذوق، خلاقیت و ابتکار را در تمامی رشته ها و شاخه های هنر طراحی کتاب، معرفی و عرضه خواهد کرد.

سومین دوسالانه نشان شیرازه با ارائه و نمایش 63 اثر منتخب از حدود 50 هنرمند از سراسر ایران کار خود را آغاز خواهد کرد. در آیین گشایش که روز یکشنبه 13 مرداد از ساعت 16 تا 18 با حضور سید مجتبی حسینی معاونت هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان و مدیران فرهنگی کشور و عموم علاقمندان در تالار ایران فرهنگستان هنر برگزار خواهد شد طی آیین ویژه ای بیش از 10 برنده این دوره معرفی شده و جوایز خود را دریافت خواهند کرد سپس در نگارخانه استاد فرشچیان این مجموعه با رونمایی از آثار برگزیده گشایش خواهد یافت.

آثار منتخب در بخشهای مختلف و متنوعی چون: تصویرگری، صفحه آرایی، طراحی کتاب، طراحی جلد، لوگوتایپ و نشان، ارائه شده است.

سومین دوسالانه هنر طراحی کتاب ایران؛ نشان شیرازه تا 17 مرداد همه روزه از ساعت 10 صبح تا 19 عصر میزبان تمامی بازدیدکنندگان و هنردوستان خواهد بود.

لینک خبر :‌ تیتر شهر
چرا شعر امروز، از بی رسانه یا کم رسانه بودن رنج می برد و آیا اگر شعر، امروز هم مانند دهه هایی که دوران رونق مجلات ادبی بود، فضایی از آن دست را در اختیار داشت می توانستیم امیدوار باشیم که شعر، پویایی گذشته اش را به دست بیاورد؟ دهه هفتاد اوج مجلات ادبی بود و بعد از فراز دیگری که در دهه سی و چهل اتفاق افتاد، توانست موجی از حرکت های شعر معاصر ایران را رقم بزند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

بعد از فروکش کردن تب مجلات و تعطیلی آن ها ، شعر هم گویی به محاقی عجیب و تازه رفت؛ شاعران بسیار و مجلاتی که در غیابشان، فضا را به شبکه های مجازی دادند و همین فضاهای مجازی شعر را به اتفاق و هنری سلیقه ای تبدیل کردند که هر کس می توانست داعیه ای بر آن داشته باشد. با این همه؛ مجلات ادبی مانند دنیای سخن، کارنامه، آدینه و چند نام دیگر نقشی به سزا در قوام شعر متکثر امروز داشتند. اتفاقی که چند سال است به محاق و سکوتی رفته و شعر و شاعران را نیز گویا به همین محاق می برد.

این که چه شد ما ایرانیان که قرون متمادی و حتی تا همین چند دهه پیش شعر چشم و چراغ فرهنگ و نیروی محرکه اندیشه ورزی مان بود، به این روز افتادیم بحثی است با شاخه های بسیار گسترده.
منظور از به این روز افتادن رفتار نامحترمانه و طفیلی واری است که با شعر می شود. شعر و شاعری دیگر انگار محل اعتنای عمومی و رسانه ای و فرهنگی نیست. طی بیست سال اخیر به طور مشخص، شعر کودکی سرراهی بوده که هرازگاه نشریه ای از سر دلسوزی یا بر سبیل فرمالیته دست مهری بر سرش کشیده و صفحاتی را به آن اختصاص داده است. تازه در آن نوانخانه ها هم هر کسی را راه نمی دادند و گویا هنوز هم نمی دهند. صفحات شعری مجلات ادبی این دو دهه بیشتر تالار افتخار اسامی تثبیت شده و پا به سن گذاشته و مشهور و محبوب عام یا خاص بوده است تا بازتاب دهنده وضعیتی از روند شعر و شاعری این روزگار. چنین بوده که اغلب تشخص چهره و نام بر ارزش کیفی آثار منتشرشده در نشریات غلبه داشته است. در این میان، خاصه در دهه 80، وبلاگ ها و سایت های ادبی و بعد به تدریج صفحات مجازی محل اصلی بروز و ظهور شعر و تجربه های شاعران شده اند. فضایی که حسن هایی هم داشت اما بزرگ ترین عیبش این بود که معیار صلاحیت را به لایک و کامنت و فالوئر منوط می کرد و این یعنی برای هنری، در این عصر، اکیداً ضدجریان، معیاری پاپ برای ارزش داوری در نظر بگیریم. غرض در این نقل مختصر، آسیب شناسی و زیر و بم رابطه شعر و رسانه های حقیقی و مجازی نیست. حرف در این است که استعدادهای شعر در این مملکت نو به نو مشتعل و اندکی بعد در خود خاموش می شوند. ناشری نیست، حمایتی نیست، نشریه ای نیست، حتی به سیاق دهه 80 سایت های معتبر و جدی هم قلیل شده اند. به این محاق نباید تن داد. سکوت شعر، سکوت بخشی از فرهنگ است و نباید در برابر بافت عبوس جامعه در قبال شعر و شاعر امروز تسلیم شد. با کاغذ، با صوت، با تصویر و با هر چه ماده خام تماس و ارتباط است، باید سکوت را شکست و خلاقیت و تجربه های شاعران را ثبت کرد. ادامه سکوت و محاق شعر، حذف مهم ترین و انتزاعی ترین بخش رفتار زبانی انسان ایرانی و فارسی گوی است از تاریخ معاصر. رفتاری که حالا می دانیم چون آثار باستانی و تاریخی، هر چه از آن دورتر می شویم، مطالعه اش ارزشمندتر و راهگشاتر خواهد شد. بر اهالی شعر واجب است که یکدیگر را دعوت کنند به عدم سکوت و تن ندادن به محاق و جدالی همه جانبه با بی رسانگی؛ جدالی دشوار که البته ارزش عمده اش معنوی و فرهنگی است و چه باک؟ خوشبختانه سال هاست که دوران صله گیری و صله دهی خاتمه یافته و به قول آن مَثل: خوراک شاعرا نون و پنیره .

کلمات کلیدی

ظهور مجلات ادبی راهگشای شعر گریز از سکوت

لینک خبر :‌ ایران آنلاین
مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی گفت: 85 درصد مردم شعار نمایشگاه بین المللی کتاب را نمی دانند چون در این رویداد، زمان را از دست داده ایم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : باشگاه خبرنگاران جوان

به گزارش خبرگزاری مهر ، برنامه رادیویی تقاطع فرهنگ درباره کارکرد و ماهیت موسسه نمایشگاه های ایران با حضور قادر آشنا مدیرعامل این موسسه از آنتن رادیو گفتگو پخش شد.

آشنا در این برنامه گفت: موسسه نمایشگاه های فرهنگی 18 ماموریت دارد و مهم ترینِ آن، برپایی نمایشگاه های کتاب در داخل و خارج کشور است. برپایی هفته های فرهنگ و هنر در سایر کشورها در کنار جشنواره های خارج از ایران، از دیگر ماموریت های این موسسه هستند. همچنین امسال معاونت قرآنی در حیدرآباد هند حضور یافتند و هفته قرآنی ایران و هند را برپا کردند.

وی افزود: سال گذشته با تمام کتاب فروشان مطرح کشور و تشکل های فرهنگی مکاتبه کردیم و 31 مدیرکل و معاونین فرهنگی آن ها نسبت به برپایی نمایشگاه کتاب اصرار داشتند؛ اما در خصوص نظرخواهی درباره چگونگی برپایی نمایشگاه، هیچ یک از مدیران به نکته خاصی اشاره نکردند.

مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی با انتقاد از نبود فعالیت کتابفروشی های قوی در برخی مراکز استان گفت: نمایشگاه کتاب یا 400 ناشر را نمی توان به دو یا سه کتابفروشی واگذار کرد. هفته گذشته با معاون وزیر کشور پیرامون حمایت استانداران از نمایشگاه کتاب استانی تشکیل جلسه دادیم؛ از طرفی کتابفروشان نیز نباید آسیب ببینند و این در حالی است که برپایی نمایشگاه کتاب به کتابفروشان، ناشران و خریداران کمک و بازار فروش را احیا می کند. امسال کتابفروشان نیز در کنار حضور در نمایشگاه، بن کارت را نیز در محل فروش خود خواهند داشت؛ به شرط آن که از ناشران غیر استفاده نکنند.

آشنا با اعلام اینکه تا امروز هیچ درخواستی از هیچ استانی برای برپایی نمایشگاه کتاب ارائه نشده، گفت: امسال طی برنامه ریزی از پیش تعیین شده قصد داریم در دو استان نمایشگاه برگزار کنیم و هر دو استانی که قبلا اعلام آمادگی کردند، وارد میدان شوند تا نمایشگاه را برپا کنیم. موسسه نمایشگاه ها، تجربه 32 سال برپایی نمایشگاه دارد؛ برای نمایشگاه امسال 20 استان اعلام کردند که نمایشگاه را در چه تاریخی برپا می کنند؛ همچنین امکانات و سالن ها و توان کارشناسان را بررسی کرده ایم. امکانات استان ها برای فصول گرم پاسخگوی نیاز مردم نیست و حتی بخشی از این گرما را التیام نمی بخشد.

وی ادامه داد: در شهریور امسال نسبت به برخی استان ها امتیازاتی خاص در نظر گرفته ایم. همچنین بایستی هزینه ها را تا حدی تقبل کنیم ولی با این وجود هیچ استانی تاکنون نپذیرفته در شهریور ماه نمایشگاه برپا کند. وقتی 85درصد مردم شعار نمایشگاه بین المللی را نمی دانند؛ به این دلیل است که در بزرگ ترین نمایشگاه کتاب، زمان را از دست داده ایم. ما در سال جاری در 17 نمایشگاه بزرگ دنیا حضور خواهیم یافت ولی تاریخ برپایی نمایشگاه خود را تعیین نکرده ایم.

مدیر موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران گفت: در هیچ کشوری شعار نمایشگاه در روز نهایی تعیین نمی شود؛ ولی خوشبختانه با دستور وزیر باید بتوانیم طی هفته های آینده در شورای سیاست گذاری نمایشگاه به جمع بندی برسیم و دو دستور نخست، یعنی زمان برپایی و شعار این رویداد فرهنگی تعیین شود. تلاش داریم در بخش بین الملل بیش از سال گذشته تلاش کنیم. راه هایی پیش رو داریم که تا کنون جواب داده و ان شاء الله امسال نیز در برپایی نمایشگاه کتاب تهران جوابگو خواهد بود.

کد خبر 4684016

صادق وفایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
موسسه خانه کتاب به دنبال توافق با بانک صادرات ایران با هدف تکریم اهل قلم به پدید آورندگان آثار مکتوب و افرادی که نقشی در تولید اثر داشته اند وام پرداخت می کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اعضای سامانه اهل قلم خانه کتاب می توانند از 14 مردادماه با مراجعه به سایت ahleghalam.ir در قسمت پروفایل شخصی خود در بخش خدمات، نسبت به ثبت درخواست وام، براساس بندهای تعریف شده در آیین نامه اجرایی تسهیلات وام اهل قلم، اقدام کنند.

موسسه خانه کتاب به دنبال توافق با بانک صادرات ایران با هدف تکریم اهل قلم به پدید آورندگان آثار مکتوب شامل مولف، مترجم، مصحح و همچنین افرادی که نقشی در تولید اثر داشته اند از جمله ویراستار و تصویر گر، وام پرداخت می کند.

واجدین شرایطی که در سایت اهل قلم ثبت نام و مدارک خود را تکمیل کنند و اطلاعات آن ها تایید شده باشد، امکان ثبت درخواست وام خانه کتاب را خواهند داشت.

امکان پاسخگویی به اهالی قلم فقط از طریق سامانه ahleghalam.ir امکان پذیر است و اهالی قلم از مراجعه حضوری و یا تماس تلفنی خودداری کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از نهایی شدن طرح ادغام موسسات تابع معاونت فرهنگی تا سه هفته آتی خبر داد.

محسن جوادی معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح روز شنبه 12 مرداد ماه در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری مهر به برخی از مهمترین موضوعات و سوالات مرتبط با فعالیت های این معاونت پاسخ داد.

وی در بخشی از این گفتگو با تایید خبر مطرح شده در گزارش خبرگزاری مهر درباره ادغام برخی موسسات تابع معاونت امور فرهنگی و تغییر کاربری آنها عنوان داشت: اصل ایده این است که لازم است برخی از فعالیت های موسسات زیر مجموعه معاونت در راستای طرحی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دو از آن یاد می کند و قرار است در آن فعالیت های و ماموریت های وزارتخانه در همه حوزه ها متناسب با شرایط زمانه بازنگری شود، مورد بررسی مجدد قرار بگیرد. بسیاری از فعالیت های فیزیکی موسسات تابع ما نیاز به بازتعریف دارد و وقتی این اتفاق رخ داد دیگر نمی شود ساختار فیزیکی سابق آن ادامه پیدا کند و ناچاریم که از نو این موسسات را تعریف کنیم و در این بازتعریف، بخشی از وظایفی این موسسات با هم ادغام می شود. هدف ما ایجاد تحول برای تطابق میان فعالیت های این موسسات با یکدیگر است.

وی تصریح کرد: بسیاری از این موسسات در دوره ای شکل گرفته و متناسب با نیازهای آن دوره برایشان فعالیت هایی تعریف شده است اما الان هم متناسب با وضعیت زمانه ما باید وظایف و فعالیت های آنها را بازتعریف کنیم. مثلا ما الان به باشگاه های کتاب خوانی الکترونیک نیاز بیشتری تا فیزیکی آنها داریم و این می طلبد که ساختاری قوی برای این مهم ایجاد کنیم. این ساختار تازه را که نمی شود در تمامی موسسات تابع معاونت ایجاد کنیم، باید آن را در یک جا متمرکز کنیم. بر مبنای اتفاقاتی اینچنینی و بر پایه نیازهای روز ما به دنبال ایجاد تحول در ساختار موسسات هستیم. قرار هم نیست موسسات را حذف و یا فعالیت های لازم آنها را کنار بگذاریم بلکه هدف ما ساماندهی آنهاست و تلاش می کنیم تا ظرفیت و امکانات آنها به صورت متمرکز مورد استفاده قرار بگیرد و دیتاهای ما به صورت متمرکز در یک سامانه مورد استفاده قرار بگیرد.

جوادی در ادامه افزود: منطق دیگر این ادغام و بازتعریف فعالیت ها کاستن بروکراسی های اداری در هر موسسه است. منطق دیگر هم این است که برخی موسسات امکان درآمدزایی برای فعالیت خود را دارند و برخی ندارند. اگر همه این مجموعه ها را یکجا ببینیم این مساله نیز حل شده و امکان درآمدزایی همه فعالیت ها را به نوعی پوشش می دهد. جدای از همه اینها دولت هم تصمیم گرفته تا موسسات تابع وزارتخانه ها را سامان دهی کند. بر همین اساس بود که در شورای معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایده ادغام و ساماندهی طرح شد و در همه معاونت های دیگر وزارت ارشاد نیز این موضوع در دست اقدام است. این منطق قابل دفاع است و ما بر این اساس پیش می رویم.

معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه عنوان کرد: مجموعه فعالیت های بنیاد شعر و ادبیات داستانی، خانه کتاب و موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران در این راستا و بر اساس این راهبرد در دست بازتعریف قرار خواهد گرفت و هر فعالیتی از آنها که قابل واگذاری به ستاد معاونت فرهنگی است واگذار شده و هر فعالیتی از آنها که دوره اجرای آن گذشته است کنار گذاشته شده و به تناسب فعالیت های تازه ای برای آن تعریف می شود. این روند آرام آرام در حال اجراست. ما پس از این اقدام در قالب یک موسسه واحد فعالیت های آنها را ساماندهی می کنیم و کار ادامه پیدا خواهد کرد.

جوادی تاکید کرد: اینکه از نظر حقوقی روند قضیه چطور انجام می شود را دوستان دیگری توضیح خواهند داد. آنچه من پاسخگو هستم درباره ایده این شکل گیری تازه است و ساختار منسجم تازه ای که وظایف و تعاریف جدید ما را انجام می دهد. کارهای حقوقی و اجرایی این کار بر اساس پکیج طراحی شده ما در بخش های اجرایی و حقوقی وزارتخانه در دست اجرا قرار می گیرد.

وی ابراز امیدواری کرد: برنامه نهایی شده در این زمینه تا دو سه هفته آتی به شورای معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل شود و پس از تصویب برای اجرا ابلاغ خواهد شد.

مشروح این گفتگو در روزهای آتی منتشر خواهد شد.

کد خبر 4683305

حمید نورشمسی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
با وجود آنکه حجم قابل توجهی از کاغذ دولتی در قالب یارانه به نشرها اختصاص یافته، تاکنون از ارزش پشت جلد کتبی که به تازگی وارد بازار شده اند نیز تعدیل نشده و ظاهراً ناشران همچنان کتاب را با کاغذ آزاد برای مشتری محاسبه می کنند؛ رویکردی که اگر در نیمه دوم سال نیز تداوم یابد، باید یارانه کاغذ را صرفاً یک رانت قلمداد کرد و ضمن عدم پرداخت این یارانه به تولیدکننده، آن را به جامعه هدف مصرف کننده اختصاص داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : تابناک آذربایجان غربی گفتارنو تابناک هرمزگان

با وجود آنکه حجم قابل توجهی از کاغذ دولتی در قالب یارانه به نشرها اختصاص یافته، تاکنون از ارزش پشت جلد کتبی که به تازگی وارد بازار شده اند نیز تعدیل نشده و ظاهراً ناشران همچنان کتاب را با کاغذ آزاد برای مشتری محاسبه می کنند؛ رویکردی که اگر در نیمه دوم سال نیز تداوم یابد، باید یارانه کاغذ را صرفاً یک رانت قلمداد کرد و ضمن عدم پرداخت این یارانه به تولیدکننده، آن را به جامعه هدف مصرف کننده اختصاص داد.

به گزارش تابناک ؛ از ابتدای سال هزار و سیصد و نود و هفت و آغاز افزایش چشمگیر قیمت کاغذ، روند افزایش قیمت پشت جلد کتاب در ایران شتاب گرفت و قیمت کتب نجومی بالا رفت، تا حدی که کتاب خوان های حرفه ای نیز به گزیده خوانی روی آوردند تا از خریدهای فراوان و گرانقیمت شان پشیمان نشوند و دست کم برای اثری قابل توجه بخشی از درآمدشان را صرف کرده باشند. این وضعیت نگرانی هایی را نسبت به بازار کتاب نیز به وجود آورد و با اینکه آمارهای دولتی از فروش بالای کتاب در سی و یکمین نمایشگاه کتاب حکایت داشت، خلوتی نمایشگاه مشهود بود!

بسیاری از ناظران از جمله تابناک در گزارش های متعددی، خواستار بررسی این وضعیت نه صرفاً برای حوزه کتاب، بلکه حتی برای حوزه مطبوعات شد و ثمره آن نسخه قدیمی و مفسده برانگیز توزیع کاغذ یارانه ای بود. حواله ها که پخش شد، فریادهای اعتراض به حداقل کاهش یافت اما نه قیمت نشریات کاهش یافت و نه تأثیری در قیمت کتاب داشت. ظاهراً ناشران به این نتیجه رسیدند که حواله کاغذ دولتی را دریافت و کتاب هایشان را با کاغذ ارزان چاپ کنند اما در نهایت در موقع عرضه، تعیین قیمت کتاب ها را بر اساس کاغذ آزاد با خریداران محاسبه نمایند.

شاید گفته شود مشکل اصلی عدم انتشار کتب تازه با کاغذ یارانه ای است؛ اما با بررسی کتبی که در هفته ها و ماه های اخیر توسط شماری از نشرها منتشر می شود و مقایسه کتب با حجم و محتوای مشابه، می توان دریافت که قیمت کتاب حتی یک ریال کاهش نیافته و اساساً توزیع کاغذ یارانه یک منبع افزایش سوددهی فروش کتاب شده است. این البته برداشت خوشبینانه است و شاید برخی با بدبینی تصور کنند این آغاز یارانه ای سر از بازار درآورده یا انبار شده و به هر ترتیب اساساً هنوز تبدیل به کتاب نشده است.

در هر صورت، اگر قرار باشد روند توزیع کاغذ دولتی میان نشرها همچنان تداوم داشته باشد اما این یارانه تأثیری بر قیمت کاغذ نداشته باشد و چیزی به دست مشتری نرسد، قاعدتاً باید در توزیع این یارانه جدی تجدیدنظر و از ارائه آن به تولیدکنندگان پرهیز کرد، چون با رویه کنونی توزیع رایانه کاغذ صرفاً یک نوع رانت و امتیاز تبدیل می شود که تنها خاموشی ناشران تریبون دار را نسبت به افزایش شدید قیمت کاغذ در بازار آزاد در پی دارد.

البته این تغییر رویه و قطع توزیع یارانه میان تولیدکنندگان نباید منجر به قطع کلی یارانه شود، بلکه باید یارانه به جای تولیدکننده به دست مصرف کننده و جامعه هدف مشخص برسد. با اندک برنامه ریزی می توان یارانه کتاب را در قالب حواله خرید یا بن کتاب در میان کتابخانه های عمومی، دانشجویان، معلمین، اساتید دانشگاه و دانش آموزهای مناطق محروم توزیع کرد. هرچند این روش نیز شاید اندکی مفسده برانگیز باشد و بن فروشی باب شود، بالقوه میزان مفسده ای که در این روش رخ می دهد، بسیار اندک تر از رانت توزیع کاغذ دولتی است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
تهیه کننده فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است می گوید مسئولان سازمان سینمایی به دلیل حواشی سریال گاندو ، جلوی صدور مجوز برای اکران این فیلم را گرفته اند!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : عصر شهروند مشرق نیوز الف پایگاه خبری تحلیلی حرا

به گزارش خبرنگار مهر ، دیدن این فیلم جرم است ؛ فیلمی که حتی نامش کنجکاوی برانگیز است و از همان روزهای اول ساخت، به عنوان یکی از تولیدات جنجالی حوزه هنری در فضای رسانه ای معرفی شد.

داستان حواشی این فیلم هم به پیش از برگزاری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بازمی گردد. هرچند نام این فیلم در فهرست آثار بخش نگاه نو این رویداد سینمایی جای گرفت اما زمزمه هایی از احتمال حذف دیدن این فیلم جرم است به کارگردانی رضا زهتابچیان به دلیل مضمون سیاسی اش از جشنواره به گوش رسید و حتی بارها مطرح شد مسئولانی از نهادهای مختلف به تماشای این فیلم نشسته اند تا رضایت یا عدم رضایت خود را برای نمایش آن در جشنواره فیلم فجر اعلام کنند.

دیدن این فیلم جرم است محصول حوزه هنری است و می توان رگه هایی از آژانس شیشه ای ابراهیم حاتمی کیا را در آن یافت؛ همان قدر اعتراضی و همان قدر چالش برانگیز؛ فیلمی که جریان های قدرت و ثروت را مورد مواخذه قرار داده و جریان های مختلف سیاسی و... را زیر تیغ نقد برده است.

فرصت اکران؛ نشانه های یک تقابل

پس از رونمایی پرواکنش فیلم در جشنواره سی وهفتم فیلم فجر، در آستانه نوروز 98 صاحبان فیلم درخواست اکران در این فصل را دادند اما طبق گفته محمدرضا شفاه تهیه کننده این اثر در برنامه هفت ، اخذ پروانه نمایش دیدن این فیلم جرم است منوط به انصرافش از اکران در این بازه زمانی می شود! شفاه در این برنامه تلویزیونی عنوان کرد: ما حتی برای اکران نوروز درخواست هم داده بودیم اما تأکید شد که باید انصراف بدهید و نهایتاً هم تصمیم بر این شد که اکران نوروز را از دست بدهیم. معترض این وضعیت بودیم اما واقعاً احساسمان این بود که بعد از این تصمیم پروانه نمایش فیلم صادر خواهد شد، اما بعد از چهارماه انتظار و ارائه درخواست رسمی و کتبی، هنوز پروانه نمایش برای فیلم صادر نشده است. هر بار هم به مراجعی ما را ارجاع دادند که به ظاهر ارتباطی با صدور پروانه نمایش فیلم نباید می داشتند!

هر چند در همان زمان یعنی در زمانی تصدی گری ابراهیم داروغه زاده در معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی چندبار بر این فیلم اصلاحیه هایی وارد شده بود و صاحبان این فیلم برای دریافت اطلاعات بیشتر از کم و کیف این اصلاحات به شورای پروانه نماش مراجعه کرده و نتیجه نگرفته بودند، اما همزمان با روی کار آمدن محمدمهدی طباطبایی نژاد و معارفه او به عنوان معاون جدید ارزشیبابی و نظارت سازمان سینمایی، بار دیگر تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است اعتراض خود را اعلام و نامه ای خطاب به طباطبایی نژاد منتشر کرد که در آن خواستار تعیین تکلیف این فیلم سینمایی شد که البته تاکنون پاسخی به آن داده نشده است.

دیدن این فیلم جرم است فراز و نشیب های زیادی طی کرده و شواهد نشان می دهد جریان اکرانش با یک گره کور مواجه شده است، که همین موضوع این انگاره را شکل داده است که آیا واقعا دیدن این فیلم جرم شده است!؟

پای انتقام بابت گاندو در میان است!

برای اطلاع از سرنوشت این فیلم، سراغ محمدرضا شفاه تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است رفتیم که او زوایای تازه و پنهانی را از مشکلات این فیلم آشکار کرد.

به ما اعلام کردند که در حال حاضر امکان نمایش وجود ندارد ؛ به نظر من این جمله معنای خطرناکی دارد و نشان می دهد اراده هایی برای جلوگیری از اکران فیلم و تلاش برای بیات کردن مضامین به روز و مهم موجود در آن وجود دارد تهیه کننده فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است به کارگردانی رضا زهتابچیان درباره سرنوشت این فیلم به خبرنگار مهر گفت: پس از چندماه تلاش بی نتیجه برای دریافت پروانه نمایش، همزمان با معارفه آقای محمدمهدی طباطبایی نژاد معاون جدید ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، نامه ای خطاب به ایشان برای تعیین تکلیف فیلم منتشر کردیم که بازتاب زیادی هم در رسانه ها داشت. در پی این نامه نگاری، جلسه ای با سازمان سینمایی و با حضور جناب طباطبایی نژاد برقرار شد و درخواست کردیم تا تکلیف دیدن این فیلم جرم است را مشخص و نظرشان را صریحا اعلام کنند.

شفاه ادامه داد: دوستان ابراز کردند که نظرمان این بود تا به فیلم شما مجوز نمایش بدهیم، اما با توجه به مسائلی که حول پخش سریال گاندو به وجود آمد، ارشاد نمی تواند اجازه دهد دیدن این فیلم جرم است هم اکران شود! و صراحتاً بیان شد نظر تصمیم گیران مربوطه این است؛ اگر ما جلوی پخش گاندو را نمی توانستیم بگیریم، اما مانع اکران دیدن این فیلم جرم است که می توان شد، بنابراین فعلاً اجازه اکران این فیلم را نمی دهیم.

وی افزود: من فکر می کنم این حرکت به نوعی انتقام جویی اشتباهی است که در شأن مسئولان سازمان سینمایی نیست. اصلا به فرض که حرف دوستان درست باشد و هنرمندی اثری ساخته باشد که نسبت به آن انتقاد یا شکایتی وجود دارد، آیا وقتی زورمان نمی رسد، یک هنرمند دیگر باید توبیخ شود و یک فیلم دیگر باید به بند کشیده شود!؟ قدیمی ها در این موارد گفته اند که گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری ! این دیگر قانون زورگویی است، هر که زورش می رسد بر اساس منافعش زورگویی کند.

طباطبایی نژاد گفت شخصاً با اکران فیلم موافق است

این تهیه کننده ادامه داد: به هر حال ما کماکان منتظر پاسخی روشن از سوی مسئولان سازمان سینمایی هستیم. خصوصاً که آقای طباطبایی نژاد در انتهای آن جلسه تاکید داشتند که علی رغم نکاتی که درباره فیلم دارم، شخصاً با اکران فیلم موافقم و به نظرم اکران دیدن این فیلم جرم است به سینمای امروز ایران کمک می کند. ایشان این وعده را نیز دادند که مساله را از مقامات سازمان سینمایی و وزارت ارشاد پیگیری کنند و جواب دقیق تری بدهند. به همین دلیل ما هنوز امیدواریم یک جواب متفاوت از ارشاد بشنویم.

شفاه در پاسخ به این پرسش که آیا تا آخر سال امکان نمایش دیدن این فیلم جرم است وجود دارد یا خیر گفت: این سوال ما از دوستان وزارت ارشاد است که باید پاسخ بدهند اما همانطور که گفتم به ما اعلام کردند که در حال حاضر امکان نمایش وجود ندارد ؛ به نظر من این جمله معنای خطرناکی دارد و نشان می دهد اراده هایی برای جلوگیری از اکران فیلم و تلاش برای بیات کردن مضامین به روز و مهم موجود در آن وجود دارد که البته ما با همه توان مقابل چنین تصمیم سازی های غلطی ایستادگی خواهیم کرد و تصمیم جدی داریم تا فیلم را در فصول آتی همین امسال و به هر طریق ممکن به اکران برسانیم.

این تهیه کننده در پاسخ به این سوال که با روند پیش رو آیا می شود از عنوان توقیف برای دیدن این فیلم جرم است استفاده کرد؟ اظهار کرد: کلمه توقیف به لحاظ حقوقی برای فیلم هایی به کار می رود که تخلفی داشته اند و به این واسطه رسماً به آن ها اعلام می شود مجوز نمایش نخواهند گرفت. سازمان سینمایی و وزارت ارشاد امکان توقیف فیلم ما را به لحاظ قانونی ندارند، چرا که فیلم ما از لحاظ رویه های قانونی هیچ تخلفی نداشته که بتوانند آن را توقیف کنند. لذا صراحتا این موضوع را نمی گویند و بهانه جویانه هر بار به دلیل جدیدی ابراز می کنند که بهتر است این فیلم فعلا اکران نشود .

جریاناتی که از اکران فیلم بیم دارند

وی افزود: تحلیل بنده این است که وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، خواسته یا ناخواسته مجری اراده های جریان قدرتی شده اند که سال هاست هم درون دولت حضور دارند و هم خارج از آن، در سایر دستگاه ها و قوای دیگر کشور. یقینا در سطوح مختلف کشورمان افرادی هستند که به خاطر خیانت های خود و از ترس روشنگری های فیلم از اکران آن بیم دارند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اکران آن به کار خواهند بست.

این فیلم بالاخره دیر یا زود توسط مردم دیده خواهد شد و تاسف می خورم که ارشاد پذیرفته صورتحساب همه هزینه ها و بدنامی های حاصل از کارشکنی در اکران این فیلم را به نام خود و دولت متبوعش بنویسد وی بیان کرد: این فیلم بالاخره دیر یا زود توسط مردم دیده خواهد شد. راستش تأسف می خورم که ارشاد پذیرفته صورتحساب همه هزینه ها و بدنامی های حاصل از کارشکنی در اکران این فیلم را به نام خود و دولت متبوعش بنویسد. نمی دانم دولت چه اصراری دارد خود را نماینده و مرجع ضمیر دیدن این فیلم جرم است قرار دهد و همه تیغ هایی که فیلم به سوی جریان گسترده تشنه قدرت کشیده را به جان خود بنشاند. این کار مسئولان سازمان سینمایی، دولت مستقر را تبدیل به وکیل مدافع کل جریان بیگانه دوست و نمادِ مقابله با فریاد مظلومانه و عدالتخواهانه فیلم می کند!

شفاه درباره اصلاحیه های دیدن این فیلم جرم است عنوان کرد: در قدم اول به ما عنوان کردند اصلاحیه هایی برای فیلم در نظر گرفته شده است؛ لذا ما جلسه ای تشکیل دادیم تا حضوری درباره اصلاحیه ها و تدقیق آن ها مذاکره کنیم که در طول جلسه به ما فهمانده شد که این اصلاحات موضوع اصلی نیست، و بحث اصلی تری درباره کلیت اکران فیلم ما مطرح است و ما هنوز باید مذاکرات در سطوح بالاتری داشته باشیم. مذاکراتی که بارها بین مسئولان حوزه هنری، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد و رئیس سازمان سینمایی شکل گرفته و توافقات و وعده هایی درباره دیدن این فیلم جرم است صورت گرفته است اما ما باز به پله اول بازگشته ایم. لذا نمایش دیدن این فیلم جرم است در این شیوه در یک چرخه باطل در حال مدیریت است.

هرچند مسئولان سازمان سینمایی هنوز درباره این فیلم سکوت اختیار کرده اند اما خبرگزاری مهر همچنان پیگیر توضیحات مسئولان سازمان سینمایی درباره اظهارات تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است و اعلام موضع رسمی درباره سرنوشت این فیلم خواهد بود.

کد خبر 4682603

زهرا منصوری

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
یک کارگردان سینما به بدآموزی آثار کمدی و طنز اشاره کرد و گفت: اثری که برای اجتماع و سلامت مردم خطر داشته باشد باید مورد ممیزی قرار گیرد و شوراهای ممیزی وزارت ارشاد باید از این رویه، مراقبت کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، برنامه تلویزیونی هفت شب گذشته با موضوع سینما طنز و با حضور مسعود اطیابی تهیه کننده و کارگردان سینما، سیدمحمد حسینی منتقد و با مجری گری محمدحسین لطیفی روی آنتن شبکه سه رفت.

شاهد هجمه مشکوک علیه سینمای طنز هستیم

مسعود اطیابی تهیه کننده و کارگردان سینما در ابتدای این نشست به وضعیت سینمای کمدی ایران پرداخت و اظهار داشت: امروزه شاهد هجمه های زیادی علیه کلیت سینمای کمدی ایران هستیم که به بهانه چند فیلم معدودی که سالانه در این ژانر سینمایی تولید می شود، مطرح است.

وی هدف سینمای کمدی را خنداندن و تفریح برای مخاطب دانست و تاکید کرد: تفریح یکی از ضروریات انسان قدیم، امروز و آینده خواهد بود و نمی توان این مسئله را که یکی از بدیهیات است را کتمان کنیم. ما برای اینکه شادی و نشاط ایجاد کنیم به این ژانر سینمایی می پردازیم که در برهه های مختلف نیاز مردم به آن کم و زیاد می شود.

این کارگردان سینما افزود: وقتی جامعه دچار یک بحران کلی اجتماعی و خطراتی می شود که خودش در ایجاد آن نقشی ندارد، دچار بحران های روحی می شود. برون رفت از این اتفاقات ضرورتی است که سینمای کمدی می تواند یکی از ابزارهای برای رفع آن و ایجاد نشاط مردم باشد. لذا ما برای کسانی که به صورت مشکوک به این ژانر حمله می کنند، باید فکری بکنیم که چرا در کشوری که در حال توسعه و پیشرفت است و یکی از ابزارهای پیشرفت آن، نشاط اجتماعی است، مخالفت می کنید.

مدیران سینمای کمدی را بیهوده می دانند
اطیابی تصریح کرد: اگر ما فیلم کمدی می سازیم، هدفمان همکاری با اجتماع برای مقابله با بحران ها و خطراتی است که از سوی دشمن و خودمان بخاطر کوتاهی های در مسائل اجتماعی به وجود آورده ایم. هجمه های وارد شده به سینمای کمدی به قدری است که برخی مواقع مدیران ما، سینمای کمدی را کار بیهوده ای می دانند.

وی اظهار داشت: ایده آل برای سینمای کمدی پرداختن به وجه تفریحی آن است؛ یعنی هدف اصلی آن تفریح کردن و خندان مردم است و در بخش کوچکی از آن اشاره ای به بی نظمی ها و ناهنجاری های اجتماع می شود اما اساس و ریشه سینمای کمدی تفریح است. البته همه تفریحات مورد نظر و تایید ما نیست چراکه لهو و لعب مورد تایید نیست و عرف جامعه آن را نمی پسندد.

این کارگردان ادامه داد: سینمای کمدی در اساس خود که خنداندن و تفریح است، موثرترین ژانری است که بدون خطر و التهاب بتواند تاثیرگذار باشد چراکه فیلم های جدی با تم خیانت می توانند کانون خانواده ها را از هم بپاشاند و خطر آن بسیار مهم است درحالی که آسیب یک فیلم کمدی خیلی کمتر است.

در سینمای طنز پولشویی وجود دارد
در ادامه این نشست سیدمحمد حسینی عمده ترین علت تولید فیلم های کمدی را کسب درآمد دانست و گفت: در تمام دنیا درآمد فیلم های کمدی بالاست و بازیگران کمدی نیز، گران قیمت هستند و اساساً فیلم کمدی به چرخه سینما کمک می کند و چیز بدی نیست. اگر خنده و تفریح را لازمه یک کار کمدی بدانیم، زیر متن و مفهوم متعالی را باید روح کار بدانیم که اگر نباشد، یک کار بی روح، بی مزه و غیر ماندگار را شاهد خواهیم بود.

وی گفت: بسیاری از کارهای کمدی سینمای ایران، بی روح و بی مزه اند. اتفاق دیگری که باعث شده سینمای کمدی در ایران خیلی گسترش پیدا کند، جریان پول های عجیب و غریبی است که منشا مشخصی ندارند و به اسم پول های کثیف و پولشویی مطرح می شوند. تهیه کنندگان و کارگردانان با جاری شدن این پول ها به دنبال راحت ترین مسیر برای رسیدن به سود هستند تا متضرر نشوند و پولشویی انجام می شود که این اتفاق موجب نوع نازلی از سینمای کمدی در کشورمان شده است.

سینمای طنز به هنجارشکنی تبدیل شده است
این منتقد سینما تاکید کرد: معتقدم سینمای کمدی تا حدودی باعث شده تا ژانر در سینمای ایران کشته شود یعنی قالبی نداشته باشیم که سینمای اکشنی که قهرمان دارد در آن گنجانده شود. سینمای کمدی تنزل داشته است و علت این تنزل، بهره گرفتن طنز از هنجارشکنی هاست. مسیر گذشته سینمای کمدی، مسیر رو به رشدی نبوده و عمدتاً از خطوط قرمز استفاده می کنند. خیلی از کمدی های پر فروش به نوعی هنجارشکنی قبیح اخلاقی رسیده اند.

در ادامه این نشست اطیابی در پاسخ به اینکه آیا سینمای کمدی ایران نسبت به گذشته تنزل پیدا کرده یا نه، گفت: ما در هر زمانه ای به سینمای کمدی انتقاد کرده ایم و معتقد نیستم ژانر کمدی تنزل داشته است.

وی گفت: حفظ اخلاق باید اصول هر ژانری باشد و فقط مختص به کمدی نیست. رعایت مسائل اخلاقی و آموزه های ارزشی جامعه باید اساس کار یک فیلمساز باشد. آثار سخیف فقط خلاصه در سینمای کمدی نیست بلکه در سینمای جدی نیز شاهد چنین آثاری هستیم. در سینمای کمدی مباحث و جملات بی ارزشی مطرح می شود که بد آموزی دارند و باید با این موضوع با اعمال ممیزی مبارزه کرد. اثری که برای اجتماع و سلامت مردم خطر داشته باشد باید مورد ممیزی قرار گیرد و شوراهای ممیزی وزارت ارشاد باید از این رویه، مراقبت کنند.

این کارگردان عنوان کرد: فیلم های کمدی وجود داشته که شوخی های سخیفی داشته اند و مردم نسبت به آن نخندیده اند.

انتهای پیام/ 121

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
سینماپرس: احمد نجفی تهیه کننده و بازیگر سینما و تلویزیون در پی اتفاقات اخیر خانه سینما مبنی بر اجبار صنوف در وزارت کار، فقدان خدمات صنفی و در نقطه مقابل توسعه ساختاری این نهاد گفت: خانه سینما نهادی فشل و ضدصنفی است و مسئولان آن اهالی سینما را به بدبختی کشانده اند؛ بنده بیش از 20 سال است که راجع به خانه سینما این مطالب را عنوان کرده ام، جایگاه صنوف کجاست؟ کدام حرکت جدی صنفی برای اهالی سینما صورت گرفته؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

تهیه کننده فیلم سینمایی من یک ایرانیم در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: روابط بسیار کثیف و پیچیده حال همه ما را بد کرده است؛ هرکس که پست و سمت و جایگاهی دارد با هم فامیل اند و دست در دست هم دارند و تنها دغدغه شان این است که بغل دست روسای جمهور بروند و با آن ها عکس یادگاری بگیرند! دریغ از ذره ای توان و اراده برای مدیریت سینما و احقاق حقوق اصناف سینمایی!

وی ادامه داد: نکته قابل تأمل آنجا است که برخی از این آقایان داعیه دار مدیریت سینمای هالیوود هم هستند! یکی نیست به آن ها بگوید اصلاً شما اندازه این حرف ها هستید؟ شما توان مدیریت 2 سالن سینما را ندارید، شما در کار خود دائم در حال درجا زدن و عقبگرد هستید و حال همه سینماگران را بد کرده اید، چرا فقط زبان تان کار می کند؟

این سینماگر با اشاره به اجبار هیأت مدیره فعلی خانه سینما برای ثبت صنوف در وزارت کار اظهار داشت: تنها هدف آقایان این است که بروند و مدتی کنار دست وزیر کار بنشینند و حال کنند و به همین خاطر صنوف را مجبور به این کار کرده اند. همه این اتفاقات برای هیچ است چرا که همانطور که گفتم این خانه نهادی فشل است.

نجفی سپس در پاسخ به این سوأل که با توجه به تمام انتقاداتی که شما و سایر اهالی سینما نسبت به خانه سینما و به طور کل حوزه فرهنگ و هنر دارند چرا نهادهای نظارتی وارد میدان نمی شوند و مشکلات را حل نمی کنند تصریح کرد: دولت توان کنترل قیمت سیب زمینی را هم ندارد چه برسد به آنکه بخواهد حوزه فرهنگ و هنر را مدیریت کند! اصلاً شما از کدام نظارت حرف می زنید؟ مگر نظارتی هم وجود دارد؟ دولت قیمت نان و سبزی را هم نمی تواند کنترل کند، اصلاً دغدغه مسئولان دولت رسیدگی و حل مسائل و معضلات نیست.

وی خاطرنشان کرد: تاکنون هزاران قانون نظارتی توسط مجلس شورای اسلامی صادر شده، هزاران ساعت بحث و تبادل نظر صورت گرفته اما در نهایت دولت خیلی راحت این مصوبات قانونی را دور انداخته است! شورای عالی انقلاب فرهنگی که یکی از مهمترین شوراهای مملکت است تاکنون 5 بار تشکیل جلسه داده اما رئیس جمهور حتی در یکی از این جلسات شرکت نکرده است، وقتی این جلسات مهم از سمت مسئولان دولت نادیده گرفته می شود چه انتظاری می توان برای بهبود اوضاع و احوال سینمای نگون بخت کشور داشت؟

بازیگر فیلم های سینمایی توفان شن تأکید کرد: نه تنها خانه سینما که اوضاع سینمای ایران این روزها بسیار وخیم است؛ ما در سینما با فیلم هایی روبرو هستیم که ملت را احمق فرض می کنند، ذائقه ملت را به بدترین و نازل ترین شکل ممکن تغییر داده اند و هیچ نظارت و راهنمایی و دغدغه ای برای رفع این معضلات وجود ندارد. هیچ چیز در سینمای ما درست نیست، نه اوضاع تولیدمان درست است نه وضعیت اکران و پخش مان! این چه وضعیتی است که فلان بازیگر برای بازی در یک فیلم 2 میلیارد تومان طلب می کند و کسانی که پول های کثیف وارد سینما کرده اند و مدیران هم از آن ها حمایت می کنند این دستمزدهای نجومی را بی محابا به آن ها می دهند؟

نجفی متذکر شد: به طور یقین هیچ اراده ای برای بهبود اوضاع سینما وجود ندارد؛ ما فقط امیدواریم که دولت هرچه زودتر تغییر کند تا اوضاع بهتر شود. ما امروز نیازمند مسئولی هستیم که اوضاع را سامان دهد، این دولت توان انجام هیچ کاری را ندارد! مسئولان این دولت اگر بتوانند قیمت سیب زمینی و پیاز را کنترل کنند من یک میلیارد تومان به آن ها جایزه می دهم! ما با یک مشت افراد پیر طرف هستیم که در کار خود درمانده شده اند.

این هنرمند برجسته سینما افزود: خانه سینما هم از زنجیره مدیریتی این دولت جدا نیست و همانند سایر بخش های مملکت دارای فساد است، فسادی که سران دولت به آن بی توجهند و تا زمانی که حضور داشته باشند همین آش و همین کاسه را شاهد خواهیم بود! روزی که این ها بروند من با مدرک دست های یکایک شان را رو خواهم کرد. من بارها این سوأل را از خودم پرسیده ام چطور ما می توانیم تروریست ها را از آسمان پایین بکشیم اما چرا نمی توانیم جلوی اخلال گران در سینما را بگیریم؟

وی در خاتمه اظهاراتش با تأکید بر اینکه مسئولان دولت طی 6 سال گذشته بلای جای فرهنگ و هنر این مرز و بوم شده اند اظهار داشت: وضعیتی که آن ها به وجود آورده اند باعث شرمساری و خجالت است، وقتی دوره شان تمام شد تکلیف همه کارهایی که کرده اند روشن می شود. اسفا که این روزها هنرمندان در بدترین شرایط زندگی روزگار می گذرانند و حتی در تأمین معیشت اولیه شان با مشکل مواجهند اما پول های میلیاردی در همین سینما راحت جا به جا می شود، پول هایی که سران سینما از آن باخبرند اما به عمد چشم خود را روی این حقایق می بندند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

بانی فیلم: اگر دوستداران و کارشناسان، دهه شصت و سال های نخست دهه هفتاد را دوران طلایی و به عنوان نقطه افتخار و اوج سینمای ملی و بومی می دانند، این ادعایی کاملاً درست است؛ می توان فیلم های فراوانی را برای اثبات این مدعا برشمرد که به شکل مصداقی فیلم های کاملی از سینمای ایرانی و ملّی کشورمان هستند.
با تنگ شدن عرصه برای سینمای جدی و متعاقب آن هجوم آثار بازاری به پرده سینماها و استقرار سینمای مبتنی بر پول و اقتصادی (که معلوم هم نیست از کدام منابع مشکوک به صنعت سینما آمده) راه تولید فیلم های آبرومند، کنشگر، سالم و ملّی بسته شد.
گلایه ها و انتقادات گاه و بیگاه سینماگران صاحب سبک از رشد بی رویه تولید و ساخت فیلم های نازل و بازاری که با ترفندهای یکی-دو دفتر پخش -که از قضا سهام دار این گونه فیلم ها نیز هستند- تنها هشدارهای دلسوزانه ای ست بر مرگ تدریجی سینمای ملّی و نهادینه شدن روند تخریبی سینمای ایران...
سینمای امروز کشورمان که مسئولان ساکن ساختمان بهارستان با هدایت برخی از مدیران بازنشسته هنوز شاغل با افتخار از رکوردشکنی هایش در گیشه سینماها یاد می کنند و آن را از امتیازات دوران مدیریت شان می دانند، در واقع نه یک اتفاق ویژه برای سینما که به مثابه زدن آخرین میخ های بر تابوت سینمای فرهنگی و ملّی ایران است.
سینمای فعلی ایران که بخش بزرگی از تولیداتش شامل نازل ترین، سخیف ترین و غیرفرهنگی ترین ساخته هاست به سان زائده ای بدخیم بر پیکر فرهنگ و هنر کشورمان چنگ انداخته و نابود کردنش نیاز به عزم جدی همگانی دارد.
آیا مدیران سینمایی از خود پرسیده اند که چرا سالهاست قفسه سینمای ایران از آثاری ماندگاری چون دلشدگان ، دندان مار ، باشو غریبه کوچک ، هامون ، خانه دوست کجاست ، شیرسنگی و... خالی است؟
شاید این تکه کوتاه از فیلم دلشدگان ساخته زنده یاد علی حاتمی به یادمان بیاورد که سینمای ملّی چه بود و اهمیت این سینما تا چه اندازه است و تماشای آن تلنگری باشد بر غفلت کسانی که تعریف شان از هنر سینما شکل وارونه دارد و شناخت شان از فرهنگ و هنر بومی و ملّی نیازمند باز تعریف است...

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
سینماپرس: در اوج گرمای فصل تابستان، سینمای ایران هم روزهای داغی را پشت سر می گذارد. چند فیلم مطرح پرفروش روزهای پایانی اکران را سپری می کنند و از طرفی فیلم های جدیدی به چرخه اکران اضافه شده اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

به گزارش سینماپرس ، متری شش ونیم ، تگزاس 2 ، رحمان 1400 ، شبی که ماه کامل شد و سرخپوست پنج فیلم پرفروش سال تا اینجای کار هستند. تمام این پنج فیلم بالای 12 میلیارد تومان فروش داشته اند. اینکه از پنج فیلم پرفروش سال (تا امروز) سه تای آن ها غیرکمدی است جای خوشحالی دارد. به طور سنتی معمولاً صدر گیشه سینمای ایران در سیطره کمدی هاست. این موضوع را می توان از جهات مختلف بررسی کرد. تنزل سطح کیفی کمدی ها، تنوع سوژه فیلم های غیرکمدی، بالارفتن سطح سلیقه هنری مخاطبان و... از جمله مواردی است که می توان در این باره مطرح کرد. البته قطعاً همچنان توازن ایده آلی دراین زمینه به وجود نیامده است. هنوز هم با بررسی جدول گیشه به این نتیجه می رسیم که سهم عمده فروش مربوط به کمدی هاست؛ کمدی هایی که متاسفانه بعضاً فاقد ارزش های استاندارد هنری و حتی اخلاقی هستند. برای تحلیل بهتر وضعیت اکران سینمای ایران، فروش فیلم ها و آثاری که به چرخه اضافه شده، در ادامه فیلم های روی پرده را بررسی می کنیم. این بررسی براساس دو دسته کمدی و غیرکمدی صورت می گیرد تا بتوانیم به تحلیل دقیق تری درباره سوژه گزارش دست یابیم.

اجتماعی ها
وقتی از ژانر اجتماعی در سینما حرف می زنیم، برخلاف ژانر کمدی محدود به یک فضای خاص -لااقل در سینمای ایران- نیستیم. شاید دلیلش این است که می خواهیم کار خودمان را راحت کنیم. هرچه که هست، بهترین روشی که می توانیم دسته ای از فیلم ها که کمدی، سیاسی، دفاع مقدسی، کودک و نوجوان، ترسناک و علمی-تخیلی نیستند را در یک پکیج جای دهیم، همین عنوان ژانر اجتماعی است. البته برای اینکه شبهه ای پیش نیاید و کسی از نگارنده ایرادی نگیرد، می شود از عنوان ساده تر غیرکمدی ها هم استفاده کنیم؛ به هرحال! این روزها و در زمان تقابل کمدی ها با سینمای اجتماعی، دل شیر می خواهد که به سمت ساخت فیلم هایی در این ژانر بروید. پیدا کردن سرمایه گذار، دریافت پروانه ساخت و سپس موفقیت در گیشه، مسائلی است که ورود به این حیطه را سخت می کند. در طرف مقابل این مشکلات بسیار کمتر وجود دارد. سرمایه گذاران خودشان به سراغ ساخت کمدی می روند و حتی به فیلمنامه نویسان سفارش کار می دهند. تقریباً برای دریافت مجوز ساخت مشکل خاصی ندارند و اگر یک سری مؤلفه امتحان شده را رعایت کنند در گیشه هم موفق خواهند بود. حالا و با این توضیحات باید ببینیم غیرکمدی ها تا اینجای کار چه وضعیتی در جدول فروش سینمای ایران در سال جاری دارند. صدرنشین گیشه همچنان متری شش ونیم سعید روستایی است. روستایی پس از کارگردانی ابد و یک روز و البته نگارش فیلمنامه سد معبر ، یک بار دیگر به سینماها بازگشت. فیلم او دوم او شاید به لحاظ سوژه بازهم در فضای اعتیاد و مواد مخدر سیر می کرد اما پرداخت، قصه و شخصیت های فیلم دوم با ابد و یک روز کاملاً متفاوت بود. روستایی سراغ یک فیلم حادثه ای رفته که در عین نمایش برخی ناهنجاری های زیرپوست شهر، به دام سیاه نمایی نیفتاده و توانسته مخاطب را با خودش همراه کند. متری شش ونیم در روزهای آخر اکران در مرز فروش 28 میلیارد تومان است. شبی که ماه کامل شد فیلم جدید نرگس آبیار است که در جشنواره فجر بیشترین جوایز را مال خود کرد. این فیلم به گوشه ای از ماجرای تروریست معدوم عبدالمالک ریگی و برادرش می پردازد. فیلم آبیار موافقان و منتقدانی جدی دارد. فیلم این فیلمساز زن با گذشت هشت هفته از اکران تاکنون حدود 16 میلیارد تومان فروخته و در فروش هفتگی صدرنشین گیشه است. دیگر فیلم موفق جشنواره سرخپوست نیما جاویدی است. نیما جاویدی در جشنواره فیلم فجر مخاطبان و منتقدان زیادی را راضی کرد و توانست در کنار فیلمسازان نامی دیگر این رویداد سینمایی، عرض اندامی درست و حسابی داشته باشد. فضای دهه 40، قصه متفاوت از یک فراری و چند عامل دیگر باعث موفقیت سرخپوست نیما جاویدی شد. این فیلم تا به امروز بیش از 12 میلیارد تومان فروخته است. رتبه سیزدهم جدول فروش سال تا به این لحظه متعلق به تختی بهرام توکلی است. توکلی پس از فیلم بیگ پروداکشن تنگه ابوقریب این بار هم سراغ سوژه سختی رفت. انگار توکلی سرش برای تجربه های جدید و سخت فنی درد می کند. تختی در کنار نواقصی که داشت، فیلم قابل احترامی بود، هرچند در گیشه به فروشی بهتر از حدود دو میلیارد دست نیافت. درکنار فیلم های فوق و یکی دو فیلم کم فروش دیگر، کار کثیف از خسرو معصومی، سرکوب به کارگردانی رضا گوران، قسم ساخته محسن تنابنده و قصرشیرین به کارگردانی رضا میرکریمی هم به تازگی وارد چرخه اکران شده اند. قسم و قصرشیرین از جمله فیلم های جدی جشنواره بودند که احتمالاً در اکران هم مخاطب قابل توجهی داشته باشند.

کمدی ها
هرچقدر در هالیوود بلاک باسترها حاکم گیشه هستند، در ایران به طور سنتی کمدی ها رکورددار فروش اند. همان طور که گفته شد، هرچند بین پنج فیلم اول گیشه، سه فیلم غیرکمدی است اما اگر مجموع جدول اکران را بررسی کنیم به راحتی متوجه حکومت کمدی ها خواهیم شد. مسعود اطیابی که در دو سال اخیر تکلیفش در سینما را مشخص کرده، پس از موفقیت تگزاس در گیشه بلافاصله سراغ قسمت دوم این فیلم رفت. تگزاس 2 تا این لحظه در مجموع بیش از 22 میلیارد تومان فروخته و در رده دوم جدول فروش سال قرار دارد. منوچهر هادی از آن دسته از فیلمسازانی است که نشان داده گاهی فیلم هایی خوب و قابل تأمل می سازد اما الان برایش نان در کمدی است! او پس از موفقیت آینه بغل در گیشه به سراغ رحمان 1400 رفت اما به دلیل حواشی ای که برای آن پیش آمد، فیلمش از چرخه اکران دیپورت شد. با این حال فیلم هادی به فروش بیش از 22 میلیارد تومان دست یافت و تا این لحظه در رتبه سوم گیشه قرار دارد. کمدی بعدی پرفروش سال که در رتبه ششم قرار دارد، چهارانگشت حامد محمدی است. محمدی پس از موفقیت نسبی فیلم های اول و دومش بازهم ترجیح داد، ترکیب موفق امیرجعفری و جواد عزتی را این بار با تزریق مؤلفه تایلند(!) امتحان کند. خروجی کارش بسیار ضعیف تر از فیلم های قبلی بود اما با این حال موارد فوق کار خودش را کرد و چهارانگشت بیش از 10 میلیارد تومان فروش کرد. به سختی می توان نامش را سینما گذاشت! ما همه با هم هستیم ساخته کمال تبریزی که چند سالی است فیلمساز بساز بفروش شده، از کمترین استانداردهای معمول سینما هم پایین تر است. این فیلم به جز ترکیب بازیگران مشهور هیچ چیز دیگری ندارد. فیلم تبریزی توانست از فروش 10 میلیارد عبور کند ولی همه می دانیم که با این حال هم نتوانسته هزینه خودش را تأمین کند. مهدی نادری پس از ساخت بدرود بغداد این بار در چرخشی غیرمنتظره سراغ یک کمدی رفت. سامورایی در برلین با بازی حمید فرخ نژاد مخاطبان حرفه ای سینما را غافلگیر کرد. شاید چون آن ها دنبال چیزی غیر از این فیلم از نادری بودند. سامورایی در برلین حدود 6 میلیارد تومان فروش داشته است. زندانی ها مسعود ده نمکی دیگر فیلم جدول فروش سال است. ده نمکی آدم پیچیده ای است که احوالش را به سختی می توان فهمید. او پس از سروصدای زیادی اخراجی ها و چند فیلم دیگرش این بار فیلمی بدون بازیگرانی ستاره رفت و به فروش زیر پنج میلیارد تومان دست یافت. زهرمار نخستین فیلم جواد رضویان در مقام کارگردان است که زمان زیادی از اکرانش نمی گذرد. آن هایی که فیلم را دیده اند، می دانند زهرمار شروع ناموفقی برای رضویان است. این فیلم با اکران در 6 هفته بیش از چهار میلیارد فروش داشته است. درکنار چند فیلم کمدی دیگر امسال باید بازنده شاخص این ژانر را سعید سهیلی با ژن خوک دانست. سهیلی که چند سالی بود به فروش بالای فیلم هایش عادت کرده بود، این بار با فروش زیر چهار میلیارد تومان شکست سنگینی را تجربه کرد.

*صبح نو

لینک خبر :‌ سینما پرس
یک فیلمنامه نویس باسابقه سینما معتقد است تعیین میزان دستمزد و رقم پایه برای فیلمنامه نویسان سبب می شود عیار و اعتبار هر نویسنده ای مشخص شود و رتبه بندی فیلمنامه نویسان در این آشفته بازار یک ضرورت است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : همسو نیوز

به گزارش قدس آنلاین ، به تازگی شورای مرکزی کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران در راستای صیانت کاری و دفاع از حقوق صنفی فیلمنامه نویسان و پس از بحث و بررسی های کارشناسی به اتفاق آرا، نرخ پایه دستمزد قراردادهای نگارش فیلمنامه را در سال 1398 مصوب کرده است.

نرخ پایه پیشنهادی کانون برای انواع نگارش فیلمنامه های داستانی به این شرح اعلام شده که براساس آن برای نگارش فیلمنامه سینمایی مبلغ 80 میلیون تومان به عنوان رقم پایه پیشنهاد شده است. این رقم به عنوان کف قرارداد مطرح شده و افزایش مبلغ قرارداد تا چند برابر این رقم نیز غیرمنطقی نیست. در این بند از تعیین دستمزدها ذکر شده که مناسبات و ملاحظه های حرفه ای مانند سابقه و تجربه فیلمنامه نویس، ژانر فیلمنامه، زمان موردنیاز برای تحقیق و پژوهش، حضور سفارش دهنده بین المللی و... می تواند در افزایش نرخ پایه موثر باشد.

همچنین برای نگارش فیلمنامه هر قسمت سریال های تلویزیونی مبلغ 15 میلیون تومان به عنوان رقم پایه اعلام شده است. مبلغ اعلام شده، حداقل دریافتی برای هر قسمت است و هزینه های پژوهش باید جداگانه پرداخت شود. علاوه بر این برای هر قسمت فیلمنامه سریال های رسانه خانگی نیز مبلغ 30 میلیون تومان به عنوان حداقل رقم پایه قرارداد پیشنهاد شده است.

در پایان این متن منتشره ذکر شده که این نرخ ها تا پایان سال 1398 اعتبار دارند و شورای مرکزی کانون فیلمنامه نویسان از همه اعضای صنف خواسته تا در جهت حفظ حقوق خود و همکاران شان با رقمی کمتر از این ارقام، قرارداد نگارش فیلمنامه ای را امضاء نکنند.

به نظر می رسد تعیین میزان کف دستمزدها با باز نگاه داشتن شاهراه هایی در امکان افزایش دستمزد، نتیجه مبتنی بر قاعده و متفاوت از آنچه تاکنون وجود داشته ایجاد نکند و اگرچه باید از این به بعد دستمزدها طبق موارد مطرح شده پرداخت شوند اما با در نظر گرفتن امتیازاتی که در بالا هم ذکر شده به سادگی می توان دستمزد را به رقمی بسیار بالاتر از میزان حداقلی آن رساند. از سویی دیگر فیلمنامه هایی که اعتبارشان کمتر از 80، 30 و 15 میلیون تومان است نیز به طور خودکار کف دریافتی شان را از این مبالغ آغاز خواهند کرد. در نگاهی دیگر اما شاید یکی از نکات مثبت این طرح را بتوان ضابطه مندی در پرداخت حداقلی و شکل گیری رده بندی کیفی فیلمنامه ها و فیلمنامه نویسان عنوان کرد که در طولانی مدت می تواند سطح دستمزدها و نحوه پرداخت را قاعده مند کند.

در پرداخت دستمزدها با قاعده و ضابطه ای روبه رو نیستیم

رضا مقصودی فیلم نامه نویس باسابقه و کارگردان سینما درباره تأثیر این طرح در شکل گیری دستمزدهای عادلانه می گوید: در فضای شغلی ما و در حوزه فیلمنامه نویسی یک آشفتگی در میزان دستمزدها و مبالغ پرداختی وجود دارد و متأسفانه در این میان با هیچ ضابطه و قاعده ای روبه رو نیستیم. بسیاری اوقات فیلمنامه نویسانی هستند که با من یا با دیگر دوستان تماس می گیرند و درباره میزان دستمزدشان در ازای نگارش فیلمنامه های سینمایی می پرسند و به دلیل اینکه چیزی از میزان دستمزدها نمی دانند به مشکل برمی خورند و شاید مورد بی انصافی هم واقع شوند. از طرفی هم خیلی ها به دلیل اینکه تازه وارد این عرصه شدند و اولین باری است که فیلمنامه نوشته اند، نمی دانند در مقابل دریافت چه مبلغی باید فیلمنامه خود را واگذار و بابتش چه میزان دستمزدی دریافت کنند و چون در این فضاها و مناسبات کاری وجود ندارد دچار ابهام می شوند.

فیلمنامه نویس و کارگردان خجالت بکش ادامه داد: طبیعتاً این اتفاق باید یک زمانی رخ بدهد و کسی باشد که آنها را راهنمایی کند. این در واقع یک راهنمایی عمومی برای کلیه کسانی است که در این عرصه فعالیت می کنند و یکسان شدن تصمیمات مالی در این زمینه و به بیانی دیگر ساماندهی دستمزدها امر معقولی است که اگر اتفاق بیفتد خیلی خوب است. بهرحال در دنیا رتبه بندی های مالی امر معمولی است و جریان دارد و براساس گرید و درجه بندی افراد، دستمزدها مشخص می شود. به نظرم قاعده مند شدن دستمزدها در همه عرصه های تولید سینمایی باید اتفاق بیفتد و خوشبختانه کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران نیز نخستین گام را برداشته است. گرچه ممکن است خطاها و بی دقت هایی در همین ابتدای راه وجود داشته باشد اما همین گام اول بسیار مهم است و باید برداشته می شد که آن را مثبت ارزیابی می کنم. حال ممکن است در این روند بحث هایی هم پیش بیاید که می توان راجع به آن بحث و گفت وگو کرد و ضعف ها را تقلیل داد.

قیمت گذاری باعث می شود فیلمنامه نویس بداند کجا ایستاده است

مقصودی با بیان اینکه این قیمت گذاری در واقع برای ما یک مبنای متوسط است و فیلمنامه نویس خودش را با این معیار و مبنای متوسط محک می زند، ادامه می دهد: این قیمت گذاری ها باعث می شود فیلمنامه نویس بداند کجا قرار می گیرد و براساس آن می تواند خودش را بسنجد. این که یک فیلمنامه متوسط در چه جایگاهی قرار می گیرد، نشئت گرفته از همین شفافیت در مبناگذاری است. حال اگر سطح فیلمنامه نویس از حد متوسط هم بالاتر رفت قیمت براساس آن بالاتر می رود و اگر پایین تر بود طبعاً قیمت هم براساس آن کاهش پیدا می کند. این قاعده مند شدن اتفاق خوبی است و باید بپذیریم پرداخت دستمزدها باید براساس قواعد و ضوابطی باشد تا از این بی نظمی خارج شود. چرا که در بی قاعدگی هرکس هرچه می خواهد می گوید و قیمت بدهد، چه گران و چه ارزان.

فیلمنامه نویس من سالوادور نیستم تأکید می کند: این اتفاق نه در فیلمنامه نویسی بلکه در بخش بازیگری هم باید رخ بدهد و ضابطه مند شود. اینکه چطور می توان این بخش را کنترل کرد دقیقاً به سازماندهی صنوف سینمایی برمی گردد. ما هنوز به طور دقیق نتوانسته ایم این سازماندهی را انجام دهیم. همین گریدبندی که در فیلمنامه نویسی مطرح کردم، در میان بازیگران و حتی خود فیلمنامه نویسان هم باید رخ دهد. در حال حاضر ما فیلمنامه نویس درجه یک، دو و سه نداریم و سطوح بازیگران یا فیلمنامه نویسان مشخص نشده است. به طور مثال الان نمی توانیم به یک فیلمنامه نویس بگوییم تو درجه دو هستی! اصلاً هیچ کس از درجه یک پایین تر نیست. اما وقتی این درجه بندی براساس قیمت دستمزدها که نشئت گرفته از میزان کیفیت است، ایجاد شود سره از ناسره معلوم شده و می توانیم بر مبنای آن سطح یک فیلمنامه نویس را هم مشخص کنیم. اما در حال حاضر این گونه نیست و هرکس هر قیمتی بخواهد می دهد و شرایط ضابطه مند نیست.

اقتصاد واقعی در شبکه نمایش خانگی فعال است

مقصودی به فیلمنامه نویسی در سریال های تلویزیونی اشاره می کند و می گوید: این را باید در نظر داشته باشیم که در فیلمنامه سریال های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی دو قیمت مجزا عنوان شده است که به نظرم باید شبکه نمایش خانگی را معیار قرار داد، زیرا اقتصاد واقعی آنجا فعال است و به سادگی می توان فهمید این سریال ها چقدر گردش مالی دارند. اما تلویزیون به دلیل این که زورش زیاد است قیمت هایش را پایین می آورد. در حالی که اگر تلویزیون هم دنبال کیفیت بهتری است باید بتواند این قیمت ها را در شرایط بهتری مصوب کند.

فیلمنامه نویس لیلی با من است با بیان اینکه این قیمت گذاری به عنوان یک مبنا بسیار قابل قبول است، عنوان می کند: الان کم نیستند کسانی که به دلیل ناآگاهی از قیمت ها فیلمنامه های خود را به مبلغ پایین می فروشند و تهیه کنندگان هم برای پرداخت دستمزد کمتر ارزش های فیلمنامه را نادیده می گیرند. علاوه بر این که فرد مشکل مالی هم دارد و می خواهد یک پولی بگیرد و برود. در حالی که این روند به فیلمنامه نویسان دیگر هم آسیب می رساند.

مقصودی درباره میانگین مبالغ دریافتی از سوی فیلمنامه نویسان و سنخیت ارقام ذکر شده توسط کانون فیلمنامه نویسان با دستمزدهای فعلی می گوید: به نظرم همین حدود است و البته دیده شده که مبالغی چه بسا بیشتر از این میزان و حتی کمتر هم به فیلمنامه نویسان داده شده، اما متوسط همین میزان است و بایستی همین را معیار قرار داد و چیزی که مطرح شده غیرمنطقی نیست. البته فراموش نکنیم که رتبه بندی و قیمت گذاری مسئله ای است که دیر یا زود باید اتفاق بیفتد و زمینه های دیگری هم وجود دارد که باید فراهم شود تا این اتفاق بهتر رخ دهد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
سینماپرس: تکلیف پول های به اصطلاح کثیف که به برخی طرح های فرهنگی از جمله سریال شهرزاد واریز شده است، چه می شود؟ آیا بخشی از رد مال که دادگاه به آن حکم داده است، انجام خواهد شد و قابل ردیابی است؟

به گزارش سینماپرس ، رسول کوهپایه زاده، حقوقدان در این رابطه به مهر گفت: اموالی که از ایشان کشف و ضبط شده، قطعا باید به بیت المال برگردد. اما ممکن است اموال و وجوهی باشد که صرف کارهای دیگری شده باشد و در بخش های دیگری هزینه شده باشد. باز این وظیفه برعهده اجرای احکام است و با ردیابی انتقال وجوه حتی اگر این پول ها در مواردی مصروف شده باشد که ظاهر به اصطلاح فرهنگی ولی منشأ مجرمانه داشته باشد، قابل استرداد است.
این حقوقدان ادامه داد: هنرمندان یا کسانی که با مجموعه فرهنگی ایشان کار کردند می توانند جداگانه دادخواست مطالبه حق الزحمه را در مرجع ذی صلاح بدهند. فرض کنید وامی را گرفته یا پولی به دست آورده است که منشأ پول مجرمانه بوده است. این پول هرجا هزینه شده، قابل استرداد است، وجوه نامشروع هرجا صرف شده قابل استرداد است. اگر مرجع ذی صلاح تشخیص بدهد منشأ پول مجرمانه است، قطعا قابل استرداد است.

*فرهیختگان

لینک خبر :‌ سینما پرس
ماجرای پول های کثیف در سینمای ایران، این روز ها با محکومیت دو سرمایه گذار به زندان، وارد دوره ای تازه شده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، سیدمحمدهادی رضوی و احسان دلاویز، دو چهره ای بودند که طبق اعلام سخنگوی قوه قضاییه در اواخر هفته گذشته، به ترتیب به 20 و 10 سال زندان محکوم شدند. اگرچه پیش از آن ها، دو سرمایه گذار دیگر سینما به حبس محکوم شده بودند؛ ولی به دلیل آن که دلیل شهرت آن ها سینما نبود، آن چنان در محافل سینمایی مورد بحث قرار نگرفت، حسین هدایتی در فوتبال مشهور بود و بابک زنجانی در صنعت نفت. حالا محکومیت رضوی و دلاویز، بحث پول های کثیف را دوباره به راه انداخته است.

سینمای دولتی دهه 60
در زمان بازگشایی سینما ها در ابتدای دهه 60، مدیرانی که سکان هدایت سینمای کشور را به دست گرفتند، در ریل گذاری جدید سینما تلاش کردند تا نقش دولت پررنگ باشد. تا سال ها تا حدودی همه چیز سینمای ایران، از تولید تا اکران دولتی بود. اغلب فیلم ها زیان ده بودند و بنیاد سینمایی فارابی به عنوان بازوی تولید وزارت ارشاد، سینمای ایران را در مشت خود داشت. بخش کوچکی از سینما نیز که خصوصی بود، از طریق دریافت تسهیلات کم بهره و تجهیزات تولید به نوعی وابسته به بخش دولتی بود.

بخش خصوصی باسابقه
این بخش خصوصی به نسبت لاغر، چند تولیدکننده بزرگ تر داشت؛ از جمله مؤسسات هدایت فیلم و پویا فیلم. تولیدات این دو دفتر، بخش کوچکی از مجموعه سینمای ایران را در بر می گرفت، اما به هر حال وجود داشت. در یک دهه اخیر این دسته از سینماگران بیشتر شدند. چهره هایی مانند مصطفی کیایی، فیلمیران، علی عطشانی و... توانسته اند فیلم های مستقل تری بسازند و کمک های دولتی کمتری دریافت کنند. در فضای کنونی سینمای ایران، اغلب، فیلم های کمدی هستند که می توانند سودده باشند و سرمایه پروژه بعدی سازندگان را فراهم کنند. علاوه بر این، سریال های نمایش خانگی که معمولاً سریع به سوددهی می رسند، به سینماگران کمک زیادی کرده است.

ورود سرمایه های تازه
در دهه 90 سینمای ایران چندین سرمایه گذار متمول و پرحاشیه به خود دیده که ثروت شان را از جایی غیر از سینما کسب کرده اند و دست ودلبازانه مشغول خرج کردن آن در سینما هستند؛ حسین هدایتی، صادق رنجکشان، مصطفی احمدی، محمد امامی، هادی رضوی، احسان دلاویز، بابک زنجانی و سجاد خواجه علیجانی. به جز هادی رضوی که داماد وزیر سابق کار است، چند آقازاده هم در این بین حضور دارند؛ حمیدرضا فرزند محمدرضا عارف، عباس فرزند الیاس نادران، علی فرزند الیاس حضرتی سه نماینده مجلس و احسان فرزند جلال رسول اف مدیرعامل بانک آینده.

چرا سینما؟
با توجه به آن که سینمای ایران هنوز صنعتی نشده و فیلم های آن به سوددهی نمی رسند، حضور آن ها در سینمای ایران، از ابتدا شائبه برانگیز بود. عده ای می گفتند برای پول شویی به سینما آمده اند، عده ای عقیده داشتند شهرت آن ها را به سینما کشانده و عده ای ادعا می کنند کسب سرمایه اجتماعی و مصون ماندن از تعقیب قضایی، مسیر سرمایه گذاران متمول را به سمت سینما کج کرده است. با این حال غیر از چند نفر از آن ها که دادگاهی شده اند، نمی توان از کثیف بودن سرمایه بقیه آن ها صحبت کرد. کار به جایی رسیده است که برخی برای اشاره به صادق رنجکشان که این روز ها فیلم های بسیاری تولید کرده یا در دست تولید دارد، از لفظ سرمایه گذار مشکوک المنابع استفاده می کنند! این لفظ اشاره واضحی است به این که اهالی سینما، به خصوص با توجه به تجربه هدایتی، زنجانی، رضوی و دلاویز، اغلب به حضور سرمایه داران خوشبین نیستند.

مراقبت لازم است
بدون تردید حضور سرمایه گذاران در سینمای ایران اتفاق مثبتی است. اما در این راه باید مدیریت کرد و مراقب بود تا حواشی مالی، گریبان گیر فیلم ها و سریال ها نشود. حواشی مالی که در این سال ها برای چندین اثر به وجود آمده، مخاطبان را از محصول تولیدشده دل چرکین کرده و گاهی باعث توقف کار تولید شده است. به علاوه عوامل محصولاتی که با پول کثیف تولید شده اند، طبعاً باید دستمزد های خود را پس بدهند تا به بیت المال برگردد.

منبع:خراسان

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
حسن هدایت، کارگردان سینما و تلویزیون، گفت: پشت انتخاب بازیگران خانم خارجی در فیلم ها و سریال های ایرانی نیت خیری وجود ندارد. هدف کارگردانان و تهیه کنندگان از این کار فقط این است با جذابیت های بصری مخاطب جذب کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : باشگاه خبرنگاران جوان پارسینه شریان اقتصاد نیوز نیک صالحی

حسن هدایت، تهیه کننده و کارگردان سینما و تلویزیون، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری برنا به دلایل حضور بازیگران خارجی در فیلم ها و سریال های ایرانی اشاره کرد و گفت: گاهی فیلمنامه می طلبد بازیگر زن خارجی حضور داشته باشد و ایفای نقش کند اما قاعدتا پشت چنین چیزی نیت خیری وجود ندارد. هدف کارگردانان و تهیه کنندگان از این کار فقط این است با جذابیت های بصری مخاطب جذب کنند.

وی ادامه داد: چون این خانم ها در کشور خودشان نه شهرت درست و حسابی دارند و نه بازی خوبی ارائه می دهند، تنها به دلیل ظاهر و تاثیری که می توانند در فروش یک فیلم سینمایی داشته باشند از آنها استفاده می شود. با تمام این وجود دستمزدهای بالایی به دلار و یورو هم می گیرند.

این کارگردان با اشاره به شکست فیلم جن زیبا در گیشه تصریح کرد: فیلم هایی که بازیگر خانم خارجی در آن حضور دارد اکثرا خارج از ایران فیلمبرداری می شوند و خیلی کم پیش می آید تمام کار در ایران تولید شود. اینگونه فیلم ها عموما ناموفق هستند مثل فیلم جن زیبا که اخیرا روی پرده رفت و با شکست در گیشه مواجه شد. چون چیزی نبود که تماشاگر ایرانی از آن خانم مطرح در شبکه جم انتظار داشت. در نتیجه با اینکه خیلی تلاش کرده بودند فیلم مخاطب عجیب و غریبی پیدا کند اما شکست خورد.

حسن هدایت انتخاب بازیگران خارجی برای فیلم های ایرانی را خطای استراتژیک دانست و بیان داشت: فیلمی که در آن بازیگر مطرح خارجی حضور دارد تنها در دو صورت می تواند موفق شود یا اینکه قصه خیلی قوی باشد یا آن بازیگر بسیار توانمند و حرفه ای باشد. در غیر اینصورت چون تماشاگران ایرانی از این بازیگران در فیلم های کشور خودشان تصویر دیگری دارند دچار تناقض می شوند. به نظر من این یک خطای استراتژیک است. تهیه کنندگان و کارگردانان باید در انتخاب هایشان بیشتر دقت کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
تهران- ایرناپلاس- ابوالحسن داوودی در واکنش به حکم صادرشده برای محمد رسول اف، می گوید: این اتفاقات نمی تواند شهرت خوبی در عرصه فرهنگ برای مراجع مجری قانون ما به همراه داشته باشد؛ آن هم در زمانی که امید مردم برای برخوردهای عادلانه با تخلفات و اختلاس ها و دزدی های کلان از بیت المال، به دستگاه قضایی بیشتر شده است.

محمد رسول اف، کارگردان چند اثر سینمایی است که به یک سال حبس محکوم شده است؛ حکمی که جمعی از کارگردانان و نهادهای فرهنگی و سینمایی در بیانیه هایی، به آن انتقاد کرده اند.

او اولین فیلم بلند خود را بر اساس ماجرایِ واقعیِ آشنایی و ازدواج دو زندانی (زن محکوم به حبس ابد و مرد محکوم به شانزده سال زندان) در زندان بجنورد، روایت کرد. گاگومان نام مستندی است که محمد رسول اف آن را در سال 80 ساخت. این کارگردان که دستیاری رسول صدرعاملی را برای فیلم دختری با کفش های کتانی در کارنامه خود دارد، دومین اثر بلندش را در قالب سینما تولید کرد؛ جزیره آهنی مانند سایر آثارش هیچ گاه در سینماهای کشور به نمایش درنیامد. در این اثر، علی نصیریان در نقش یک ناخدا ظاهر شد.

تبرئه در سال 89

در پی انتخابات سال 88، او به همراه جعفر پناهی، در لوکیشنی از یک فیلم بازداشت شدند. این کارگردان به پنج سال حبس محکوم شد که البته در دادگاه تجدید نظر در سال 89، از اتهام اقدام علیه امنیت ملی تبرئه شد و حکم زندان او به یک سال کاهش پیدا کرد. رسول اف در سال 2011 برنده جایزه بهترین کارگردانی بخش نگاه دیگر جشنواره کن برای فیلم به امید دیدار شد.

واکنش سینماگران به یک حکم

این کارگردان و تهیه کننده در سال 95 با فیلم لِرد برای حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر متقاضی شد که البته پذیرفته نشد؛ فیلمی که در هفتادمین جشنواره کن، جایزه اصلی بخش نوعی نگاه را از آن خود کند. اواخر تیرماه امسال بود که خبری مبنی بر یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج این کارگردان از کشور در فضای مجازی و برخی رسانه ها مطرح شد. به دنبال این خبر، کانون کارگردانان، خانه سینما و انجمن سینمای تهیه کنندگان با انتشار بیانیه هایی خواستار تجدید نظر و تعامل رفتاری متناسب با شخصیت و حرفه هنری این کارگردان شدند. البته کارگردانانی چون رسول صدرعاملی، رضا درمیشیان، عبدالرضا کاهانی و مهدی کرم پور هم در صفحات مجازی خود خواستار لغو این حکم شدند. جشنواره سینمایی کن هم با انتشار بیانیه ای، اهالی سینما در جهان را فراخواند که آزادی این کارگردان ایرانی را بخواهند.

برخوردهای چکشی باعث تزلزل جامعه هنری می شود

ابوالحسن داوودی، تهیه کننده و کارگردان سینما در این باره به ایرناپلاس می گوید: این برخوردها گاه در جامعه فرهنگی اثر معکوس دارد. حکمی که در افواه عمومی، شائبه تفسیر اثر را داشته باشد، گاه باعث می شود جریان اعمال قانون، عدالت برخوردها و تقسیم مراجع قانونی را برای همه اهل هنر و فرهنگ دچار خدشه کند. اتفاقی که بعد از احکام این چنینی برای کل جامعه فرهنگی و هنری می افتد، آثار تخریبی اش حتی در صورت درست بودن، بیشتر است. این گونه برخوردهای چکشی به خصوص با وجود برخی شایعات و دخالت برخی از مراجع دیگر در دادن اطلاعات، باعث تزلزل در کل جامعه هنری می شود. این شایعات باید پاسخگویی شود؛ چرا که به دستگاه قضا لطمه وارد می کند. ضمن اینکه این اتفاقات نمی تواند شهرت خوبی در عرصه فرهنگ برای مراجع مجری قانون ما به همراه داشته باشد؛ آن هم در زمانی که امید مردم برای برخوردهای عادلانه با تخلفات و اختلاس ها و دزدی های کلان از بیت المال، به دستگاه قضایی بیشتر شده است.

رئیس جمهوری و مسئولان رده بالای کشوری برخورد کنند

وی افزود: بالاترین مقامات کشوری از شخص رئیس جمهوری گرفته تا وزیر فرهنگ و معاونت سینمایی در این زمینه مسئول هستند که نسبت به این قضیه عکس العمل نشان دهند. همواره اعلام کرده ام که حتی اگر قانون برخلاف منافع و خواسته مطلوب من باشد، تسلیم قانون هستم. اما به عنوان یک گروه اهل فکر باید این را در نظر داشته باشیم که در اجرای هر قانونی، حتی اگر درست هم باشد، به مسائل بعدی و حاشیه هایی که ایجاد می کند، باید فکر کنیم و تأثیراتش را در نظر داشته باشیم. تأثیرات سوء فرهنگی این مسئله به خصوص در شرایط اضطراری حاضر که باید کاملاً اتحادی بین سلایق و اقشار مختلف جامعه شکل بگیرد، جز دامن زدن به انشقاق حاصلی ندارد. لازم است مسئولان رده بالا وارد شوند و مسئله را به شکل درستی که بتواند امنیت فکری جامعه فرهنگی و هنری به خصوص سینمایی را حفظ کند، حل کنند.

امیدوارم شاهد رفع مشکل باشیم

کارگردان فیلم هزارپا ادامه داد: تنها فیلمی که به عنوان تهیه کننده صرف با این کارگردان کار کرده ام، فیلم جزیره آهنی بود که رسول اف ساخت. البته بعد از ساخت، به خاطر اختلاف سلیقه ای که با هم داشتیم، فیلم را قانوناً به خودش واگذار کردم، چرا که معتقد بودم و هستم که لحن فیلم متعلق به کارگردان اثر است و تهیه کننده دلیلی ندارد نظر خود را تحمیل کند. به علاوه اینکه اختلاف سلیقه مانع از احترام من به ایشان به عنوان یک کارگردان شاخص نمی شود و از مرجع محترم قضایی تقاضا دارم و امیدوارم که شاهد رفع مشکل باشیم.

گزارش از هنگامه ملکی

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
رسانه، عرصه ثبت تاریخ و خاطرات است. چند روز پیش تر، با دوست عزیزم آقای عباس یاری سردبیر ماهنامه فیلم در مورد خاطرات سینمایی و درمورد بیمه تامین اجتماعی هنرمندان و دست اندرکاران صنعت سینما ایران صحبت می کردیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

مهدی کرباسیان

تامین 24 / عباس یاری عزیز از آرشیو گزارشی که در مجله فیلم چاپ شده بود را برایم فرستاد. همکاری مشترک سازمان تامین اجتماعی، معاونت سینمائی (آقای فریدزاده) و خانه سینما در سال 1373 منجر به این اقدام ارزنده که سال ها از تقاضاهای اهالی سینما بود گردید.

در مراسمی که در فروردین 1374 به مناسبت شروع بیمه شدن هنرمندان عرصه سینما برگزار شد، خانم ها ایران دفتری و فاطمه معتمدآریا، آقایان ساموئل خاچیکیان و داود رشیدی به نمایندگی از دست اندرکاران سینمای ایران دفترچه های درمانی تامین اجتماعی را دریافت کردند و از آن روز تحت پوشش بیمه درمانی، بازنشستگی و فوت قرار گرفتند.

مرحومه خانم ایران دفتری در اسفند 1374 فوت شدند و تحت پوشش تامین اجتماعی بودند.

روحشان شاد.

---

لینک خبر :‌ تامین 24
بازیگر فیلم سینمایی بدلی گفت: بدون شک حضور نابازیگرانی که از شبکه های مجازی و به واسطه فالوور که شاخ های اینستاگرامی نامیده شده اند به بدنه سینما و این هنر ضربه زده و بدنه سینما را نابود کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : میزان باشگاه خبرنگاران جوان بولتن نیوز شریان

مهدی امینی خواه بازیگر سینما و تلویزیون در گفت وگویی، درخصوص فعالیت های اخیر خود در عرصه بازیگری گفت: در حال حاضر مشغول بازی در تله فیلم “آشغالی ها” هستم، این تله فیلم درباره معضلات اجتماعی و فقر ساخته شده و درباره مشکل کارتن خوابی است.

وی درباره محل ساخت این اثر اضافه کرد: در حال حاضر در شهر شیراز مشغول بازی در این فیلم به کارگردانی “اکبر چمن نژاد” هستیم و نزدیک به نیمی از فیلمبرداری اثر به پایان رسیده است.

بازیگر فیلم انسان ها درباره حضور خود در عرصه سینما اضافه کرد: در حال حاضر فیلم سینمایی سارا و سندباد را در چرخه اکران دارم، علاوه بر آن در سریال تلویزیونی هیچکاره ها را در حال پخش از تلویزیون دارم، فارغ از این آثار چندین اثر سریالی و تله فیلم در شبکه نمایش خانگی دارم که در انتظار کسب مجوز برای پخش هستند.

وی در مورد کمرنگ بودن خود در عرصه سینما تاکید کرد: در کل من تفاوت زیادی بین بازیگری در سینما، تئاتر و تلویزیون نمی بینم و در هر زمینه ای بازیگری را تجربه می کنم، برای من بازی در اثری با کیفیت و حضوری موثر، مهم است و زیاد بین ژانرها تفاوت نمی بینم.

بازیگر فیلم سینمایی چپ دست درباره حضور برخی نابازیگران اینستاگرامی در عرصه بازیگری افزود: بدون شک حضور نابازیگرانی که از شبکه های مجازی و به واسطه فالوور که شاخ های اینستاگرامی نامیده شده اند به بدنه سینما و این هنر ضربه زده و بدنه سینما را نابود کرده است، بازیگری یک تخصص است و هرکسی نمی تواند بدون آموزش وارد این عرصه شود، این نابازیگران وقتی بدون تخصص وارد سینما می شوند اصول سینما را به هم می زنند.

وی در همین راستا ادامه داد: من مشکلی ندارم که بازیگرانی تازه به این عرصه اضافه شوند اما برای حضور در این عرصه باید آموزش ببینند، مشکل اصلی آنجاست که بسیاری از بازیگران بدون هیچ دوره ای وارد این عرصه می شوند، وقتی این بازیگران بدون آموزش وارد این عرصه می شوند شاهد آن هستیم که هر لحظه کیفیت سینما رو به افول می رود.

بازیگر فیلم سینمایی بدلی درباره موج گیشه زدگی در سینما تاکید کرد: سینما نیازمند جذب مخاطب بیشتر است اما از طرفی کیفیت نسبت به سالهای اخیر کمتر شده و همین باعث کاهش مخاطب می شود، فروش آثار از طریق حضور بازیگرانی که از فضای مجازی آمده اند یا به اصطلاح چهره های فضای مجازی یک موج و تب است که در حال حاضر به وجود آمده و از بین خواهد رفت، منتها باید مراقب باشیم که این موج آسیب های غیرقابل جبران به سینما نزند.

وی نبود ژانر در سینمای امروز را ناراحت کننده خواند و خاطرنشان کرد: برطرف شدن مشکلات امروز سینما نیازمند برنامه ریزی اصولی و ساختاری است، یک نوع از برنامه ریزی که باید توسط مسئولین فرهنگی شکل گیرد و از دست هنرمند ساخته نیست، به عنوان مثال سینمای امروز فاقد ژانر شده در صورتی ژانرها بنا به نیازهای مختلف جامعه تعریف می شوند، برای ایجاد تنوع و تولید ژانر در سینما در ابتدا باید مشکلات بنیادی برطرف شود.

میزان

لینک خبر :‌ عصر شهروند
سالانه حدود 100 فیلم سینمایی در کشور تولید می شود؛ فیلم هایی که بسیاری از صاحبان آن ها یا از ماندن پشت صف نمایش گلایه دارند یا از زمان نامناسب نمایش و فیلم سوزی رنجیده خاطر شده اند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ؛ اگرچه افزایش فروش و تعداد سالن های سینما در چند ماه اخیر سبب خوشحالی اهالی هنر هفتم شده است، اما صاحبنظران معتقد هستند تا زمانی که برنامه ریزی کنونی چرخه نمایش اصلاح نشود نمی توان از ظرفیت این هنر صنعت برای تبدیل شدن به یک سینمای سالم و حرفه ای بهره برد.

کد ویدیو
دانلود

فیلم اصلی

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
نشست علمی نظام درجه بندی سنی در اکران فیلم های سینمایی شنبه 12 مرداد 98 با حضور عبدالله بیچرانلو (عضو هیأت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران) و کیوان کثیریان (کارشناس و منتقد سینما) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : جهانی پرس

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، در ابتدای این نشست عبدالله بیچرانلو به نظام درجه بندی سنی در تمامی عرصه ها اشاره کرد و گفت: رده بندی سنی فقط در حوزه سینما انجام نمی شود، بلکه در حوزه متریال و یا محتواهایی که به طور کلی عامه پسند هستند، صورت می گیرد. بسیاری از کشورها برنامه های تلویزیونی و بازی های رایانه ای خود را رده بندی سنی می کنند. انگلستان از پیشگامان این عرصه بوده که تقریباً از سال 1912 سانسور و ممیزی در سینما را شروع کردند که بعد منجربه رده بندی سنی شد. علت انجام این کار نیز یکی هراس اخلاقی برای نوجوانان و کودکان و بعضاً زنان و دیگری دغدغه های تربیتی بوده است. در واقع این عملکرد انگلستان فقط منحصر به سینما نیست، امروز نیز این رویکرد را می توان در مجموع رسانه ای این کشور ازجمله بی بی سی مشاهده کرد.

بیچرانلو در ادامه به معیارهای عمومی رده بندی سنی در فیلم که در اکثر کشورها مشترک است، پرداخت و ترس و خشونت و صحنه های خشونت بار ، استفاده از مواد مخدر ، صحنه های باز جنسی را ازجمله مهم ترین آن ها دانست. او با برجسته کردن بعد مثبت نظام رده بندی سنی، آن را قدمی رو به جلو دانست و عنوان کرد: نظام درجه بندی سنی با نظام کشورهای پیشرو فاصله چندانی ندارد و خیلی نزدیک به آن ها و مطابق با استانداردها طراحی و تدوین شده است. مزیتی که این نظام دارد این است که مبنای روشن و ساده ای برای آن تعریف شده است. درواقع برای کشور ما که هنوز سواد رسانه ای گسترش پیدا نکرده، ساده سازی سواد رسانه ای را انجام داده است.

این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به آثار این نظام نیز اشاره و گفت: نظام رده بندی سنی باعث می شود تیغ تیز سانسور (به معنای کلی) کند شود که ممیزگر وقتی می خواهد ممیزی کند، صفر و یکی فکر نکند. او تقویت سینمای تجاری (غیرفرهنگی) و گیشه را نیز از دیگر آثار این نظام اعلام کرد.

در بخش بعدی این برنامه، کیوان کثیریان با صحبت درمورد خاستگاه و پیشینه فکری این برنامه اذعان کرد: ریشه این نظام به مسأله ممیزی برمی گردد که به جای اینکه فیلم سانسور شود، مخاطب به گروه های سنی تقسیم شود. یا اینکه به جای وارد شدن هزینه به فیلم ساخته شده، مخاطب خود را با شرایط فیلم وفق دهد. این مسأله، نیاز به فرهنگ سازی دارد که در طول زمان اتفاق می افتد، یعنی پدرو مادر به این درک برسند که مثلا فلان فیلم مناسب کودک و فرزند 10 ساله نیست.

کثیریان با طرح این سوال که تشخیص رده سنی فیلم ها تا چه حد تخصصی است؟ تصریح کرد: اولین نکته ای که باید به آن اشاره کنم این است که کسانی که باید این رده بندی سنی را تشخیص دهند، چقدر در این کار تخصص دارند که بتوانند به این مسأله فارغ از سلایق غیر تخصصی و غیر کارشناسی، به شکل استاندارد به آن نگاه کنند. این کار درحال حاضر به شورای پروانه نمایش سپرده شده که می توان پرسید افراد در این گروه تا چه حد شایستگی انجام این کار را دارند؟ که به نظر می رسد ترکیب شورای پروانه نمایش مناسب با موضوع تعیین رده سنی نباشد. وی افزود: من معتقدم این نظام درجه بندی برای نجات دادن بعضی از فیلم ها و نمایش آنهایی ست که تاکنون فرصت نمایش آن ها پیش نیامده است.

کثیریان ادامه داد: گمان نمی کنم اتفاق خاصی از دل این نظام رده بندی سنی بیرون بیاید چون مبنای ممیزی در کشور ما چیز دیگری است. ضمن اینکه ما فیلم اکشن نداریم که حالا مخاطب بخواهد صحنه های خشونت بار نیز ببیند. سوال این است که این نظام دقیقاً بابت چه مصادیقی ساخته شده است؟ چون ما در فیلم ها نه خشونت داریم و نه صحنه های مستهجن.

این منتقد سینما هم چنین به ضمانت اجرای این دستورالعمل جدید نیز اشاره کرد و خاطرنشان کرد: ضمانت اجرای این نظام برای من جای سوال است و اینکه دقیقاً نتیجه آن چیست؟ این نظام صرفاً یک نظام توصیه ای ست که پدر و مادرها می توانند آن را به کار ببندند یا نبندند.

کثیریان کارکرد این نظام را نیز مورد سوال قرار داد و اظهار داشت: سینمای ما خود دارای لیبل است؛ از بعد دینی، حجاب، شرعی و ... . سینماهایی که نظام درجه بندی دارند، به این دلیل است که در آن کشورها همه چیز آزاد است و مجبور می شوند فیلم هایی را تفکیک سنی کنند ولی در ایران اینطور نیست. به عبارت دیگر، سینمای ما خود محدودیت هایی کلی دارد، حال باید دید این محدودیت اضافه قرار است مشکلی را حل کند یا اینکه قرار است مشکلی را به مشکلات بیفزاید.

13 مرداد 1398 10:06

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
حسن فتحی کارگردان فیلم سینمایی ازدواج به سبک ایرانی که در نخستین روز از هفته فیلم ازدواج اکران و تحلیل شد، از تاثیر سینما بر بیان مسائل و مشکلات جامعه گفت.

اعتمادآنلاین| حسن فتحی در حاشیه اکران فیلم ازدواج به سبک ایرانی در نخستین روز از هفته فیلم ازدواج درباره تاثیر سینما بر بیان مشکلات جامعه گفت: یک زمانی در قرن نوزدهم حتی تا نیمه های اول قرن بیستم زبان طرح مسائل جامعه، رمان و ادبیات بود، اما از نیمه دوم قرن بیستم و قرن بیست ویکم می بینیم که سینما و تا حدودی تلویزیون و سریال سازی جایگزین ادبیات در قرن نوزدهم شده است.

وی ادامه داد: این استقبال وسیعی که در تمام دنیا، از جانب مردمانی از فرهنگ ها و نژادهای مختلف و با دیدگاه ها، عقاید و باورهای مختلف از سینما می شود، یک فرصت بسیار خوب است تا در وهله اول هر اجتماعی با مسائل و مشکلات خودش آشنا شود، قوت ها و زیبایی های فرهنگ و تاریخ خودش را بشناسد، با تلخی ها، ناکامی ها، کاستی ها و کمبودها و همچنین مشکلات به جا مانده از تاریخش که تا امروز با او همراه بوده، آشنا شود و در این معنا سینما قرار است آیینه تمام نمای ریز و درشت مسائل اجتماعی و مسائل اقشار و طبقات و آحاد مختلف جامعه باشد.

کارگردان سریال موفق شهرزاد در ادامه گفت: علاوه بر ابعاد کشوری و مربوط به یک جامعه اگر به مسائل جهانی هم توجه کنید می بینید که برای تمامی کسانی که در دنیا به دنبال پایان یافتن جنگ ها، خشونت ها و تبعیض های جنسی و طبقاتی هستند و در پی تحقق هر چه بیشتر آزادی های اجتماعی، عدالت اجتماعی، صلح و جهانی مبتنی بر امنیت و احترام به حقوق فردی هستند، سینما چه ابزار فرهنگی مناسبی است تا حرف ها، تجربیات و پیام های خودشان را در قالب داستان هایی به مخاطبان جهانی خودشان عرضه کنند. بنابراین امروز سینما هم می تواند ابزاری باشد در خدمت اشاعه جنگ، خشونت، ناامیدی، ترس، وحشت، بدبینی و جدا کردن فرهنگ ها و انسان ها از یکدیگر و هم می تواند ابزار بسیار مناسبی باشد برای همدلی بیشتر بین فرهنگ ها و نژادها و ادیان و اقوام و افراد مختلف با دیدگاه های مختلف. به این معنا به اعتقاد من سینما یکی از دستاوردهای تفکر دموکراتیک و نگاه دموکراتیک به مسائل انسانی است.

فتحی سپس گفت: مدرنیته پیامدهای زیادی داشته و ممکن است برخی از پیامدهایش را دوست نداشته باشیم، اما یکی از پیامدهای مبارک و فرخنده مدرنیته و اعتقاد به آزادی و حقوق فردی و اعتقاد به تنوع دیدگاه ها سینماست که امروز در این جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، جهانی که گرسنگی، ستم طبقاتی، ستم جنسی، تبعیض نژادی و جنگ، استبداد، زورگویی و انحصارطلبی متاسفانه بیداد می کند، در چنین جهانی سینما می تواند کمک کند در ایجاد نوعی توازن در انسان ها. می تواند به ما کمک کند تا بدانیم که صلح و ثبات منوط به شناخت است تا ما انسان ها از هم شناخت پیدا کنیم و در این شناخت و نزدیک شدن فرهنگی، نژادی، طبقاتی، اجتماعی و عقیدتی است که ما همان حقی را ممکن است برای خودمان قائل باشیم که برای دیگران قائلیم، یعنی آن اصل اخلاقی که فکر می کنم برای همه جهان قابل احترام است که آنچه برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند، و این دیگران فقط همشهری و هموطن هم مسلک تو نیستند، دیگرانی هستند که ممکن است از کشورها و فرهنگ های دیگری باشند و افکار و عقاید و دیدگاه های مذهبی متفاوتی داشته باشند و این اصل را از طریق سینما به خوبی می توان در جهان امروز تبلیغ کرد.

حسن فتحی در ادامه در پاسخ به این سوال ازدواج به سبک ایرانی در زمان اکران چه بازخوردهایی داشت گفت: این فیلم اکران بسیار موفقی داشت و می توانست بسیار موفق تر باشد، اگر در آن زمان یک سی دی از فیلم سر از بازار قاچاق در نمی آورد. حال اینکه فهمیدن اینکه این سی دی از کجا به بازار قاچاق رسید چندان سخت نیست. یک سال قبل از اکران هم فیلم اجازه اکران و نمایش پیدا نمی کرد، به دلیل مضمونی که داشت و با سلیقه عده ای خوانایی نداشت، اما به هر حال خوشبختانه اکران شد و می بینیم که حتی امروز هم مردم با این فیلم می خندند و از آن استقبال می کنند. شاید دلیل استقبال مردم این باشد که موضوعات اساسی که در این فیلم مطرح است، همچنان جزو مسائل مبتلابه جامعه ماست و امروز هم مخاطب به نوعی با این موضوعات درگیر است و در نتیجه می بینیم که بعد از 15 سال می تواند با فیلم ارتباط خوبی برقرار کند.

منبع: خبرآنلاین

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
رشد عجیب و غریب کمدی های مبتذل و بی کیفیت طی سال های اخیر در سینمای ایران این سؤال جدی را به وجود می آورد که آیا وزارت ارشاد از این وضعیت ذی نفع است که کاری برای کاهش این روند و ارتقای کیفی آثار انجام نمی دهد؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : همسو نیوز مشرق نیوز خبرگزاری آنا بسیج حامیان ولایت

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در اواخر دهه 80 یکی از انتقاد هایی که به تولید فیلم در مؤسسه منحله رسانه های تصویری به عنوان مرکزی زیرمجموعه سازمان سینمایی می شد، مشارکت در ساخت برخی فیلم ها بود که به عنوان شانه تخم مرغی خوانده می شدند. اینکه یک مؤسسه دولتی که آنزمان تحت مدیریت ابراهیم داروغه زاده اداره می شد برای ساخت فیلم های صرفاً تجاری وارد میدان شود، موضوعی بود که مورد انتقاد جدی قرار داشت. حالا در وضعیتی که کیفیت آثار سینمایی روز به روز به برکت مدیریت سازمان سینمایی دولت تدبیر نازل تر می شود، این سؤال مطرح است که وزارت ارشاد تا چه اندازه در به وجود آمدن این شرایط ذی نفع است؟ جالب است که مدیرانی، چون داروغه زاده که در آن مقطع زمانی بودجه های دولتی را به سمت مشارکت در فیلم های بی کیفیت کمدی روانه می کردند در این سال ها هم عهده دار مسئولیت بوده و هستند. در این باره جلال الدین دری، کارگردان سینما از شیوه اعطای پروانه ساخت و مجوز اکران فیلم ها از سوی وزارت ارشاد انتقاد کرده و به باشگاه خبرنگاران می گوید: در سیاستگذاری امروز سینمای ما، قطعاً هر فیلم غیرکمدی که دارای مفهوم و موضع گیری باشد، محکوم به اکران نشدن است. فیلم خود من با عنوان نرگس مست مدت هاست پشت در اکران مانده، چون موضوع اصلی فیلم موسیقی است، مانند کاراکتر هایش مظلوم واقع شده و در انزوا قرار دارد. ما همچنان پیگیر اکران آن هستیم، اما هنوز به نتیجه نرسیده ایم.
این کارگردان درخصوص نقش سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدور پروانه ساخت ها عنوان می کند: حداقل کار سازمان سینمایی این است که 10 درصد از پروانه ساخت ها را به فیلم های مفهومی با پتانسیل اکران عمومی اختصاص دهد، اگر قرار باشد سالانه 150 پروانه ساخت صادر شود، حدود 80 اثر کمدی می شود. پس از آنجا که ظرفیت اکران سینمای ما در یک سال بیش از همین تعداد نیست، جایی برای فیلم هایی، چون نرگس مست نمی ماند. وزارت ارشاد با این کار عملاً می گوید فیلم هایی به جز آثار کمدی بی کیفیت، اجازه اکران نمی گیرند و این یعنی روبه روی سینمای واقعی و مؤثر ایستادن است. متأسفانه هر حرکت و دیالوگی در فیلم های کمدی گفته شود، اتفاقی نمی افتد، اما کافی است یک دیالوگ خاص در اثری اجتماعی دیده شود، آنجاست که با تیغ اصلاحیه و اکران سخت روبه رو می شویم.
این فیلمساز می افزاید: در سازمان سینمایی یک بخش نظارت و بخشی دیگر ارزشیابی است، متأسفانه نظارت از بین رفته و از معنی ارزشیابی هم فقط کلمه آن باقی مانده است. در کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حامی صد درصدی فیلم های بفروش به هر قیمتی است و این چیزی نیست جز تضاد مستقیم با محتوایی و دستورالعمل کاری این وزارتخانه. جای سؤال است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار است با چه فیلم هایی سطح فرهنگ عمومی مردم را بالا ببرد؟! وی تصریح کرد: آیا وظیفه وزارت ارشاد حمایت از آثار جدی نیست؟ من را به جایی رسانده اند که حاضرم بگویم اشتباه کردم، چنین فیلمی ساختم و تعهد بدهم دیگر نمی سازم، اما فقط فرصت اکران به آن بدهند. من بار ها به آقایان مسئول گفتم چرا نباید راجع به دهخدا و شخصیت های بزرگ در ادبیات و موسیقی فیلم بسازیم؟ اما متأسفانه انگار انگیزه ای برای ساخت فیلم های با ارزش و دارای نماد اصیل ایرانی، وجود ندارد.
دری در پایان بیان کرد: از دهه 60 تا اواسط دهه 80 برای سطح ارتقای فرهنگی مردم از طریق سینما تلاش های زیادی شد و موفق هم بود، اما از آن به بعد تا به امروز با سرعت رو به افول هستیم. این ما هستیم که سلیقه مخاطب را می سازیم، اما به نظر می رسد یک نفع و سودی در این اتفاق است که باعث می شود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای نظارت کیفی به هر فیلمی با نام کمدی پروانه ساخت بدهد و فیلم های با ارزش و محتوا را ته صف نگه دارد.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
خسرو معصوی در فیلم کار کثیف سعی دارد تصویری از جوان ایرانی ارائه دهد که به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی دچار بحران می شود، اما به دلیل نگاه سطحی روحیه ناامیدی را در مخاطب ایجاد می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : همسو نیوز

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس رسول حسنی؛ سینمای ایران دچار بیماری جهل مرکبی شده است که گویا به زودی بهبودی خود را به دست نخواهد آورد. اینکه چرا اغلب فیلمسازان ادعای دانایی می کنند مساله نیست، بلکه سوال اساسی اینجاست که چرا این طیف تافته جدابافته از جامعه برای تحصیل دانایی همگام با جامعه حرکت نمی کنند.

سینمای ایران مجموعه ای از آثاری شده که با عینک سیاه به جامعه خود نگاه کرده و با همان نگاه راه حل ارائه می دهند و همه آسیب ها را معطوف عللی می کنند که راه درمانش در این سرزمین نیست. اگر در سینمای جهان هیچ فیلم ضد ایرانی ای ساخته نمی شد انبوهی از آثار کارگردانان وطنی برای بدنام کردن ایران کافی است تا ملت های جهان بدانند که ایران چه جای ویرانی است!

خسرو معصومی در پانزدهمین فعالیت سینمایی خود، با کار کثیف به جشنواره سی و هفتم فیلم فجر آمد که این روزها روی پرده سینما در حال اکران است. معصومی اگر چه در این فیلم ایرانی جماعت را به شوربختی آثار جعفر پناهی ، بهمن قبادی ، سیاوش اسعدی ، مانیا اکبری و... ترسیم نکرده اما کوچکترین نسبتی هم با ایرانی که عموم مردم لمس می کنند، ندارد.

معصومی در کار کثیف جامعه ای از ایران را به تصویر کشیده که فقط خودش می شناسد و بعد در طول فیلم به نقد همان جامعه خود ساخته پرداخته است و طبعا در چنین وضعیتی راه حلی هم اگر در فیلم ارائه شود انتزاعی تر از فضای فیلم خواهد بود.

کار کثیف نه داستان منسجمی دارد و نه شخصیت محکمی و در غیاب این دو عنصر مهم چگونه فیلمنامه ای خواهیم داشت تا فیلم بر اساس آن بنا شود. سینمای ایران در خلق قهرمان به چنان فضاحتی افتاده که اغلب آنها مشتی ناامید از جامعه رانده شده هستند که راه چاره را در مهاجرت و اعتراض می دانند که در هر دو حال به نیستی می رسند.

این نیست انگاری و سترونی فیلم های سینمای ایران که کار کثیف نمونه اخیر آن است چیزی است از قماش ادبیات سترونی که صادق هدایت سرمدار آن بود. در شرایطی که شهروند ایرانی نیازمند آن است تا در دلش امید تزریق شود تا بتواند خود را در وضعیت نابسامان اقتصادی بازیابد چرا سعی می شود حداقل امیدی که در دل آنان است را خاموش کنند. آیا با خاموشی نور امید در دل مخاطب انتظار معجزه باید داشته باشیم؟

نکته دیگر آن است که باید فیلمساز ما بداند ریشه این اقتصاد نابسامان که مردم توان تامین حداقل های خود را به زحمت دارند کجاست؟ ممکن است بخشی از آن به سیاست گذاری های غلط برخی مدیران ربط داشته باشد اما این همه ماجرا نیست. اوضاع اقتصادی موجود به جنگی نابرابری می ماند که تحت عنوان تحریم علیه ما تحمیل شده است و این جنگ مسلما عوارضی خواهد داشت که مهاجرت راه برون رفت از آن نیست.

کار کثیف داستان مردی جوان به نام فرهاد است که به دلیل بیکاری و برای تحصیل مخارج خانواده اش به فروش مشروبات الکلی روی می آورد. در ادامه فرهاد به دلایلی تصمیم می گیرد از ایران برود تا شاید دنیایی بهتر برای آینده خانواده اش بسازد که با فاجعه بزرگتر یعنی از دست دادن همان خانواده مواجه می شود.

چنان که می بینیم داستان فیلم فاقد علت وجودی است برای همین نه قهرمانش باورپذیر است نه کنش هایش.

فیلمساز باید بداند مصلح اجتماعی نیست، آنچه فیلمساز انجام می دهد این است تا کاستی های جامعه را بشناسد و با شناخت دقیق آن وضعیت موجود را تحلیل کند، او حق ندارد قضاوت یا چیزی را به مخاطب تحمیل کند. تنها وظیفه فیلمساز روایت درست یک داستان است که ریشه در جامعه و مردمش داشته باشد، همین.

انتهای پیام/ 161

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
سینماپرس: ابراهیم وحیدزاده کارگردان سینما در پی اظهارات سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر نرفتن 88 درصد مردم کشور به سینما؛ گفت: افراد جامعه سلیقه ها و سطح سواد و دانش گوناگونی دارند، آن ها خواست های مختلفی دارند و دوست دارند در سینما بتوانند فیلم هایی در ژانرهای متنوع را تماشا کنند اما وقتی سینمای ایران تنها از کمدی های آبکی بزن دررویی حمایت می کند، چرا مردم باید به سینما بروند؟؛ سینمای ایران را کمدی های آبکی و سخیف احاطه کرده و ما در آن هیچ فیلمی در ژانرهای تاریخی، پلیسی، وحشت، دینی و... شاهد نیستیم!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

کارگردان فیلم های سینمایی مجسمه و عشق فیلم در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: اینکه 88 درصد از مردم به سینما نمی روند آماری عجیب و نگران کننده است. ما می دانستیم که مردم کمتر به سینما می روند اما نه تا این اندازه! بنده معتقدم این اتفاق عجیب دلایل متعددی دارد که از جمله آن ها مشکلات اقتصادی جامعه نیز هست.

وی ادامه داد: از یک سو مردم درگیر مشکلات معیشتی شان شده اند و دل و دماغی برای سینما رفتن ندارند و از سوی دیگر همانطور که اشاره کردم ما با فیلم هایی روبرو هستیم که نمی توانند با سلیقه و نیازهای عموم افراد جامعه ارتباط برقرار کنند. باعث تأسف است که سینمای ایران به دست آدم هایی افتاده که فیلم هایی می سازند و از ساخت این فیلم ها تنها به دنبال کسب درآمد و منافع شخصی شان هستند و به هیچ عنوان دغدغه ای برای ارتقای فرهنگ و هنر ندارند و وضعیت آینده سینما نیز برایشان خالی از هر اهمیتی است.

وحیدزاده در همین راستا اظهار داشت: این در حالی است که کسانی که کار فرهنگی می کنند باید خودشان از کارشان رضایت خاطر داشته باشند، نفعی برای فرهنگ و هنر کشور و جامعه شان داشته باشند، انسان دوستی و وطن دوستی و پاسداشت از فرهنگ اصیل ملی شان مد نظرشان باشد اما افسوس و دریغ که گویا دیگر همه این ها به خاطره ها پیوسته است!

این سینماگر با بیان اینکه مشکلات حوزه فرهنگی و هنری کشور بنیادی است تأکید کرد: بنده معتقدم همه اهالی فرهنگ و هنر باید با دلسوزی برای رشد و اعتلای این حوزه بسیار مهم دلسوزی کرده و با همت و پشتکار دست در دست هم دهند تا شاهد برطرف شدن مشکلات عدیده در این حوزه باشیم. متأسفانه این روزها نه تنها سینما حال خوشی ندارد بلکه سایر حوزه های فرهنگی و هنری مانند تئاتر، موسیقی، کتاب و... هم دچار مشکلات جدی است.

کارگردان فیلم های سینمایی تحفه ها و عروسک خاطرنشان کرد: باعث تأسف است که متولیان فرهنگی به این مسائل بی توجهند و همین اتفاق بزرگترین آفت است. بنده معتقدم مسئولان کشور همگی باید در این راستا تلاش کنند، مسأله کشور و حکومت باید حوزه فرهنگ و هنر باشد. نیاز به اعتلای فرهنگ و هنر کشور باید در سطوح کلان احساس شود تا تغییرات بنیادین در این حوزه صورت گیرد.

وحیدزاده در خاتمه این گفتگو با انتقاد از وضعیت آشفته سینما گفت: این روزها اوضاع آنقدر آشفته شده که افرادی که کارهای خوب تولید می کنند تنبیه می شوند و مسئولان دیگر به آن ها موقعیت و بودجه نمی دهند و این افراد را خانه نشین می کنند اما در عوض کسانی که آثار سخیف و بی ارزش می سازند مورد حمایت های ویژه و عجیب قرار می گیرند. بسیاری از هنرمندان مانند ما هم نشسته ایم و شاهد این اوضاع فجیع و ناراحت کننده هستیم و نمی دانیم که در آینده چه چیزی در انتظار سینمای ایران است.

لینک خبر :‌ سینما پرس
صبح امروز در سازمان توسعه تجارت یک تفاهمنامه همکاری میان این سازمان و سازمان امور سینمایی به امضا رسید.

به گزارش ایسنا، این تفاهم نامه که از سوی محمدرضا مودودی و حسین انتظامی نهایی شد، به مدت سه سال اجرایی می شود و پس از آن در صورت توافق دو طرف تمدید خواهد شد.

براساس متن این تفاهم نامه، سازمان توسعه تجارت تعهد می دهد که با هدف تقویت برند ایران کمک های لازم برای ارائه محصولات فرهنگی و تصویری ایرانی به بازارهای جهانی را فراهم و شرکت های موجود در این حوزه را توانمند کند.

همچنین حمایت و تشویق شرکت های فعال در این حوزه همکاری برای شکل گیری تشکل صادراتی در حوزه فیلم و انجام مساعدت های گمرکی برای تامین نیازهای وارداتی سینمای ایران بخشی از تعهدات چهارده گانه ای است که این سازمان اجرای آن را برعهده گرفته است.

سازمان امور سینمایی نیز تعهدات پانزده گانه ای را در این تفاهم نامه برعهده گرفته است که صدور مجوز و حمایت از موسسات عرضه بین المللی فیلم، حمایت از برگزاری بازارهای بین المللی فیلم، حمایت از عرضه خدمات سینمایی در دیگر کشورها و صدور مجوز و حمایت از برگزاری رویدادهای تخصصی سینمایی در داخل و خارج از کشور بخشی از این تعهدات به شمار می رود.

در این نشست، حسین انتظامی، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سینمای ایران به عنوان نماینده هنر و تمدن کشور یاد کرد و گفت: توسعه بازارهای جهانی و استفاده از ظرفیت این بازارها برای انتقال فرهنگ و سینمای ایران اهمیت زیادی دارد که امیدواریم در چارچوب این تفاهم نامه و پیگیری دیگر اولویت ها امکان دستیابی به آن فراهم شود.

به گفته وی برای توسعه ظرفیت اقتصاد سینما پیگیری کمیسیون های مشترک، برگزاری نمایشگاه ها و ایجاد بازار فیلم در فضای بین المللی بخشی از برنامه های است که این سازمان تلاش می کند با کمک سایر بخش ها آنها را پیگیری کند.

استفاده از تولیدات فرهنگی برای افزایش توان رقابتی محصولات داخلی اهمیت زیادی دارد

محمدرضا مودودی، سرپرست سازمان توسعه تجارت در حاشیه این مراسم به ایسنا گفت: یکی از برنامه های استراتژیک این سازمان تنوع بخشی به محصولات صادراتی است. بسیاری از محصولات صادراتی ما در حوزه کالاهای صنعتی، معدنی و کشاورزی طبقه بندی می شود و برای آنکه بتوان توان رقابتی آنها در بازارهای بین المللی را افزایش داد، استفاده از تولیدات فرهنگی اهمیت زیادی دارد.

وی با بیان این که محصولات فرهنگی می تواند با حداقل سرمایه گذاری بیشترین عملکرد مثبت را از خود به نمایش بگذارد تاکید کرد: جدا از درآمد صادراتی این محصولات بخش فرهنگی می تواند چهره ایران را که از سوی برخی رسانه های بین المللی مخدوش شده بازتعریف کند و عمق فرهنگی ایران و پیشینه غنی ما را بار دیگر به جهان عرضه کند.

سرپرست سازمان توسعه تجارت تاکید کرد: ما معتقدیم دیپلماسی فرهنگی می تواند در کنار دیپلماسی اقتصادی برای ایجاد بازار برای کالاهای ایرانی نقش آفرینی کند و از این رو امضای این تفاهم نامه مقدمه ای برای آغاز این همکاری ها خواهد بود.

به گفته وی مذاکرات سازمان توسعه تجارت با دیگر نهادهای فرهنگی برای رسیدن به تفاهم نامه همکاری های مشترک آغاز شده و احتمالا پس از سینما دیگر عرصه های هنری می تواند به دولت در این زمینه کمک کند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
دبیر سیاسی روزنامه وطن امروز گفت: معتقدیم برهه فعلی زمانی نیست که روزنامه وطن امروز جایش در فضای کشور خالی باشد و امیدوارم به زودی به روی دکه برگردیم.

سیدعابدین نورالدینی در گفت وگو با خبرنگار رسانه خبرگزاری فارس درباره تعطیلی روزنامه وطن امروز گفت: روزنامه وطن امروز عن قریب 11 سال است که منتشر می شود و روزنامه ای کاملا خصوصی است. خصوصی از این جهت که صاحب امتیاز و محل تامین درآمد آن کاملا مشخص است.

وی ادامه داد: ما یازده سال روزنامه را منتشر کردیم جز در مقطعی کوتاه که در سال 92 متوقف شدیم آن هم باز به دلیل مشکلات مالی. انتشار روزنامه مستقل در وضعیت اقتصادی فعلی خیلی مشکل است. یک روزنامه مستقل منابع مالی مشخصی دارد و به صورت عمده از 3 محل می تواند کسب درآمد کند. اول از محل فروش، دوم از محل تامین آگهی و محل سوم نیز جذب اسپانسر است. ما از دو حالت اول می توانستیم کسب درآمد کنیم.

وی با بیان اینکه از سال گذشته کشور به مشکلات اقتصادی بسیاری مبتلا شد که گریبان ما هم گرفت، اظهارداشت: روزنامه ها و رسانه های وابسته به دولت چون به نسبت تورم تامین اعتبارات جدیدتری دریافت می کنند اما ما از این قاعده مستثنی هستیم چون همانطور که گفتم ما مستقل هستیم. پس در چنین شرایطی درآمدمان تغییری نکرد ولی از آن طرف هم هزینه هایمان کمتر شد و هم قیمت کاغذ نیز چهار برابر شده است.

نورالدینی اظهارداشت: بخش عمده ای از هزینه ما متعلق به قیمت کاغذ است که افزایش بسیاری داشت. از طرف دیگر ما در جذب آگهی هم با مشکل مواجه شدیم چون شرکت هایی که به ما سفارش آگهی می دادند با مشکلات اقتصادی مواجه شدند و متاثر از رکود آگهی هایشان را کم کردند. ما با شرایطی مواجه شدیم که هم هزینه هایمان بالا رفت و هم درآمدمان کاهش یافت و کمتر هم شد.

وی تاکید کرد: ما اواخر سال گذشته به شدت درگیر این وضعیت بودیم. در نهایت هم تنها چیزی که به ذهنمان رسید این بود که امسال تعداد صفحات را کم کنیم و به 8 صفحه کاهش بدهیم. ما چند ماه هم با همین شیوه پیش رفتیم اما باز هم نتوانستیم به خاطر اینکه توازنی بین درآمدها و هزینه های ما ایجاد نشد و ما به شدت دچار مشکل شدیم. ما آنی این تصمیم را نگرفتیم. یک یا دو ماه است که در حال بررسی وضعیت هستیم و در این مدت نیز فرمول های مختلفی را برای ادامه دادن بررسی کردیم ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدیم. در 3 ماه گذشته حقوق ندادیم و همکاران بدون اینکه حقوقی دریافت کنند به خاطر تعلق خاطرشان کار کردند اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ادامه انتشار امکان پذیر نیست.

دبیر سیاسی روزنامه وطن امروز تاکید کرد: در حقیقت ما از سال 92 به مشکل تامین منابع برخوردیم و از شروع به کار دولت آقای روحانی با کاهش بسیار یارانه مواجه شدیم. یک فرمولی در معاونت مطبوعاتی وقت مورد استفاده قرار گرفت که نتیجه آن این شد که برخی روزنامه ها نظیر وطن امروز یارانه شان تا 90 درصد کاهش پیدا کرد. یارانه ای که وزارت ارشاد به ما در طول سال می دهد، به اندازه حقوق 15 روز خبرنگاران وطن امروز هم نیست. ما جز منابع مالی درگیر مسائل قضایی نیز بودیم و ده ها شکایت به بهانه های مختلف از ما شد و با این وجود سعی کردیم که بمانیم. آن زمان هم تحریریه را کاهش دادیم و با تعداد نیروهای بسیار کم و محدود کارمان را ادامه دادیم. اگر به میزان اثرگذاری و جریان سازی روزنامه نگاه کنیم با نیروهای سازمان هیچ نسبتی نداشت. در نهایت خیلی تلاش کردیم و می خواستیم که در حوزه جریان سازی همچنان حضور داشته باشیم ولی واقعا هیچ چاره ای نداشتیم. اگر می شد که یک ماه، یک هفته و حتی یک روز بیشتر کار کنیم، آن هم ادامه می دادیم اما نشد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا انتشار روزنامه را تا مهیا شدن شرایط مالی به صورت الکترونیک ادامه ندادید؟ نیز اظهارداشت: انتشار نسخه الکترونیکی ایده بدی نیست و در دنیا هم به روز است اما این منوط به چاپ روزنامه است و اگر فقط نسخه الکترونیکی باشد، سنخیتی با ماهیت ژورنال بودن ندارد و به همین دلیل ما این کار را نکردیم.

نورالدینی با بیان اینکه ما روز چهارشنبه با بچه های روزنامه خداحافظی کردیم، عنوان داشت: به محض انتشار توقف انتشار روزنامه، تماس های بسیاری با کادر روزنامه گرفته شد و چند مورد هم شماره حساب خواستند تا کمک کنند اما نمی توان به این شکل کار را ادامه داد. من از کادر روزنامه تشکر می کنم که در طول سختی ها برادرانه با ما همکاری کردند و علی رغم اینکه نتوانستیم حقوق بدهیم همکاری کردند و یک تشکر هم دارم از مخاطبانمان که مثل همیشه ما را شرمنده خود کردند و امیدوارم به لطف حضرت حق بتوانیم انتشارمان را از سر بگیریم. معتقدیم که برهه فعلی زمانی نیست که روزنامه وطن امروز جایش در فضای فعلی کشور خالی باشد و امیدوارم که به زودی به روی دکه برگردیم.

وی در پایان گفت: زمان بازگشتمان مشروط به تامین منابع مالی است و انتشار روزنامه به شکل مستقل کار بسیار دشواری است و ما کمتر روزنامه مستقلی داشته ایم که بتواند نزدیک به 11 سال منتشر شود و همین هم با یک تیم مدیریتی ویژه شکل گرفته است. ما تمام راه هایی را که امکان داشت انتشار را دامه بدهیم، امتحان کردیم ولی شدنی نبود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
حالا مشخص می شود که چرا به گفته ی مسئولان این روزنامه، دولت یارانه ی آنان را کاهش داده است. از طرفی بعد از انتشار خبر تعطیلی وطن امروز حسام الدین آشنا مشاور رسانه ای رییس جمهور نتوانست خوشحالی اش را پنهان کند و در توییتی نوشت:
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : خیبرآنلاین 598

گروه سیاسی-رجانیوز: خبرش ناگهانی بود. روزنامه ی وطن امروز دیگر منتشر نخواهد شد. روزنامه ای که مجوزش را سال 86 از وزارت ارشاد گرفته بود حالا بعد از حدود 12 سال دیگر به روی دکه ها نخواهد رفت.

به گزارش رجانیوز صفحه ی مجازی وطن امروز در اینستاگرام جمعه شب در پستی نوشت:

تا سلامی دوباره، خداحافظ، به اطلاع می رسانیم که روزنامه وطن امروز به دلیل مشکلات مالی از فردا منتشر نخواهد شد. از همه دوستان و مخاطبان عزیز که در تمام این سال ها با همراهی خود حامی ما بودند، متشکریم.

نورالدینی جانشین سردبیر وطن امروز در مصاحبه ای علت این تعطیلی را مشکلات مالی عنوان کرده، او گفته:

وطن امروز یک روزنامه خصوصی و البته منتقد دولت است. ما از یک سو بواسطه بی تدبیری دولت در مدیریت اقتصاد، با افزایش بی سابقه هزینه های چاپ و کاغذ مواجه شدیم و از طرف دیگر همین دولت با سیاست های نامتعارف و غیرحرفه ای معاونت مطبوعاتی وقت؛ یارانه روزنامه وطن امروز را هم به شدت کاهش داده است.

البته این کاهش یارانه توسط دولتی ها معلوم است از کجا آب می خورد. آبان ماه سال 95 بود که حسن روحانی در افتتاحیه ی نمایشگاه مطبوعات گفت:

نشکنیم قلم ها را به بهانه های واهی٬ نبندیم دهان ها را با بهانه های غیراساسی؛ بگذاریم در این جامعه آزادی باشد و بگذاریم آزادی مسؤولانه باشد.

آیت الله آملی لاریجانی٬ ریاست قوه قضائیه وقت اما دو روز بعد سخنانی را گفت که به نوعی جوابیه ای بود بر اظهارنظرهای روحانی. آملی در جلسه مسئولان عالی قضایی گفته بود:

برادر بزرگوار! شما خودتان شفاهاً یا کتباً٬ با واسطه یا بی واسطه بارها گفته اید که چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی کنید؟ یا نزد مقام معظم رهبری گلایه می کنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما وقتی بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور می یابید ندای آزادی مطبوعات سر می دهید و اینکه قلم ها را نشکنید و دهانها را نبندید!

اینکه حسن روحانی در ظاهر شعار آزادی و حمایت از مطبوعات سر می دهد و در اصل خود تاب کمترین انتقادی را از سمت مطبوعات ندارد قسمت جالب ماجرا نیست. این مسئله بر همه روشن شده و جای هیچ شک و شبهه ای را نیز باز نمی گذارد. اما نکته جالب ماجرا این جاست که گویا یکی از روزنامه هایی که روحانی از قوه قضائیه خواسته تا با آن برخورد کند، همین وطن امروز است!

حالا مشخص می شود که چرا به گفته ی مسئولان این روزنامه، دولت یارانه ی آنان را کاهش داده است. از طرفی بعد از انتشار خبر تعطیلی وطن امروز حسام الدین آشنا مشاور رسانه ای رییس جمهور نتوانست خوشحالی اش را پنهان کند و در توییتی نوشت:

تا فضای سایبری هست، وطن امروز نیازی به کاغذ ندارد. نیروهای جوان و با انگیزه؛ یاداشت نویس های جسور؛ تیتر زن های قهار؛ گرافیست های نوآور؛ حامیان سیاسی پرتوان؛ این نسل از روزنامه نگاران تهاجمی فقط سنگر عوض خواهند کرد.

حسام الدین آشنا البته کارش را بلد است. او می داند تاثیر رسانه های مکتوب مانند روزنامه تا چه حدی در فضای عمومی کشور بالاست، اصلا برای همین هم دولت با کاهش یارانه کمکی به این روزنامه عملا در مقابل وطن امروز ایستاد.

وطن امروز را باید یک روزنامه ی اطلاعات جدید دانست برای نسل سومی های انقلاب؛از آن جهت که نسل اولی ها اگر با تیترهای روزنامه ی اطلاعات مانند شاه رفت و امام آمد خاطره دارند؛ نسل سومی ها قطعا خاطرات سیاسی شان را با وطن امروز و تیترها نابش به خاطر میاورند. تیترهایی که هم جریان ایجاد می کردند و هم شیرینی شان زیر زبان مخاطب می ماند.

مثلا وقتی عبدالعزیز پادشاه سعودی ها در بستر بیماری بود و همه ی شاهزاده های سعودی منتظر مرگش بودند، وطن امروز با خبرمرگش غوغایی به راه انداخته بود.

یا با هلوکاست هسته ای در نخستین روزهای اجرای توافق ژنو، تلخی توقف فعالیت های هسته ای کشور را برای همیشه در تاریخ ایران ثبت کرد. وطن امروز به حق یکی از پیشروترین روزنامه های کشور بود. روزنامه ای که در بالا گفته شد، دولت چه دست و پایی برای تعطیلی اش زده است.

وطن امروز البته پیش از این هم در دو مقطع سال های 92 و 95 به علت مشکلات مالی به حالت تعطیلی درآمده بود. اما کم نیاورده و بعد از مدت کوتاهی با همت مسئولانش دوباره به دکه های روزنامه فروشی برگشته بود.

حالا که وطن امروز به خاطر مشکلات مالی قرار نیست منتشر شود، تازه می شود جای خالی اش را روی دکه ها حس کرد. جای خالی یک تیم حرفه ای از بچه های انقلاب، که گویا این اواخر چندماهی هم حقوق نگرفته اند و با این حال قلمشان را زمین نگذاشتند و برای مردم نوشتند.

امید است که این تعطیلی خیلی زود به سر بیاید و وطن امروز دوباره به کارش ادامه دهد.

لینک خبر :‌ رجا نیوز
مشاور رسانه ای روزنامه وطن امروز با انتقاد به عملکرد معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، از دلایل تعطیلی این روزنامه گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : تیتر ۱ شعار سال

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، روزنامه وطن امروز 13 آبان 1387 مصادف با روز استکبارستیزی و تسخیر لانه جاسوسی تاسیس شد. بنیان گذاران این مجموعه جوانان حزب اللهی و انقلابی بودند که از ابتدا فعالیت وطن امروز را به صورت مستقل آغاز کردند.

نگاه این روزنامه همواره انتقادی بود و تلاش کرد که در این یک دهه فعالیت، یک نگاه متفاوت به حوزه مطبوعات داشته باشد و خلاقیت و نوآوری را تا جایی که می توانست به کار بگیرد.

هم اکنون تصویری از خلاقیت و ایده های جدید در تیتر، صفحه بندی و درج مطالب به خصوص در صفحه نخست روزنامه وطن امروز در اذهان ثبت شده است. در حال حاضر مخاطبان این روزنامه را به عنوان یک روزنامه خلاق در نگارش تیتر و به کارگیری عکس می شناسند.

صبح روز جمعه بود که عوامل این روزنامه با انتشار یک عکس و پیام خداحافظی، اعلام کردند که این روزنامه دیگر منتشر نخواهد شد. این خبر با واکنش های مخاطبان همراه بود و اغلب آن ها در پیام هایشان نوشته بودند که دیگر تیتر های خوب نمی بینیم.

میکائیل دیانی مشاور سردبیر روزنامه وطن امروز درباره دلایل تعطیلی این روزنامه به خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: در یکسال گذشته وضعیت کاغذ بسیار نابسامان بود، قیمت آن از ابتدا تا انتهای سال 97 حدود 9 برابر شد. به طوریکه در سال جدید کاهش صفحات، تعدیل نیرو و یا کوچک شدن قطع روزنامه ها را شاهد بودیم، همچنین بعضی از روزنامه ها هم دیگر چاپ نشدند و به صورت الکترونیکی فعالیت خود را ادامه دادند. ماهم جزو دسته ای بودیم که بازار مطبوعات فشار بسیاری بر روند کاریمان وارد کرد.

وی افزود: در ابتدای سال، تعداد صفحات روزنامه وطن امروز را از 16 صفحه به 8 صفحه کاهش دادیم تا بتوانیم حضور آن را در کیوسک ادامه دهیم، اما فشار بازار کاغذ باز ما را زمین گیر کرد و در نهایت مجبور به تعطیلی شدیم. البته بخشی از درآمد روزنامه هم از طریق آگهی ها و تبلیغات تامین می شد که در این یکسال اخیر این بخش هم کاهش چشمگیری پیدا کرد.

دیانی درباره نقش معاونت مطبوعاتی در این کناره گیری گفت: توزیع یارانه در وزارت ارشاد توزیع عاقلانه و عادلانه ای نیست، در حال حاضر معاونت مطبوعاتی پاسخ دهد که چقدر یارانه به روزنامه های همسوی دولت تعلق گرفته و چقدر هم به روزنامه های منتقد دولت؟ و در آخر چقدر به روزنامه وطن امروز رسیده است؟ قطعا اگر این یارانه ها به ما تعلق می گرفت الان وضعیتمان بهتر از این بود، اما ما خیلی جلوی چشم دولتمردان نیستیم.

وی افزود: روزنامه وطن امروز همیشه مخفول دولت بوده البته نه تنها در حوزه توزیع کاغذ بلکه اگر نگاه کنید بیشترین شکایت های دولت هم از روزنامه ما بود. البته روزنامه وطن امروز از همه آن ها تبرئه شده است، لذا کاغذ که به ما تعلق نمی گیرد هیچ، یکسره در مسیر دادگاه هم هستیم.

این مشاور رسانه ای درخصوص عملکرد کمیته ناظر بر توزیع کاغذ گفت: این کمیته برای ما کارایی نداشته است، در 24 ساعت گذشته که اعلام کردیم دیگر وطن امروز منتشر نمی شود، واکنش ها بسیار زیاد بود که این نشان از تاثیرگذاری این روزنامه است، حال دولت بگوید همین روزنامه چقدر مورد حمایتش بوده و از یارانه برخوردار شده است؟

وی در پاسخ به اینکه معاونت مطبوعاتی می گوید تعطیلی روزنامه وطن امروز صرفا به دلیل مشکلات مالی است و ارتباطی به ما ندارد، اظهار کرد: اینکه ما به مشکل مالی خوردیم درست است، اما اینکه بگوییم دولت مقصر نیست حرف غلطی است، دولت اگر بازار کاغذ را درست اداره می کرد و وضعیت کاغذ بهم نمی ریخت نه تنها وطن امروز بلکه تمامی رسانه هایی که ناراضی هستند وضعیت بهتری داشتند.

دیانی ادامه داد: نتیجه این وضعیت نابسامان به جایی می رسد که روزنامه مستقلی مثل وطن امروز تعطیل می شود و روزنامه ای هم که حامی دارد نیروهایش را تعدیل می کند. در واقع دولت است که وضعیت بازار مطبوعات را به جایی رسانده که رسانه ها یا تعدیل می کنند یا تعطیل.

وی در خصوص اینکه نقش خود روزنامه ها با مطالبی که کار می کنند در این تعطیلی چقدر است گفت: هر رسانه ای بیانگر بخشی از آرا و افکار جامعه است، یک روزنامه بسته به اینکه چقدر در زمینه فکری خود موفق است میتواند موثر باشد، همه رسانه ها نماینده بخشی از دیدگاه عمومی هستند، روزنامه ها آزادی بیان دارند، اما اینکه امکان توزیع این رسانه ها وجود دارد یا نه بحث اصلی است.

دیانی در پاسخ به اینکه آیا فعالیت روزنامه وطن امروز به صورت الکترونیک ادامه می یابد یا خیر بیان کرد: باید مدیران مجموعه تصمیم بگیرند، اما در اصل هویت روزنامه به مکتوب بودن و فیزیک آن است. روزنامه یکسری مخاطبان خاص خود را دارد که از طریق اینترنت و صفحات مجازی اخبار را دنیال نمی کنند، از طرفی تجربه ها در دنیا هم نشان داده که جمع کردن شکل کاغذی روزنامه خیلی درست نیست، به طور مثال روزنامه نیوزویک یکی از مهترین روزنامه هاست که کاغذی اش جمع شد و الان مدیرانش از این کار پشیمان هستند، لذا فکر نمیکنم که فایل الکترونیکی هویت مکتوب را داشته باشد.

وی در ادامه با انتقاد از دکتر حسام الدین آشنا گفت: مشاور آقای روحانی در توئیت خود نوشته است روزنامه وطن امروز نیاز به کاغذ ندارد که چاپ شود . یک نگاه صنفی و عقلانی می گوید هر رسانه ای که تعطیل شود نماینده یک بخشی از افکار جامعه است که تعطیل می شود و ما به عنوان یک روزنامه نگار اساسا دوست نداریم هیچ رسانه ای حتی منتقد خودمان تعطیل شود.

وی افزود: یک سوالی که میشود از دکتر آشنا پرسید این است که آیا این تجویزی که در مورد رسانه منتقد خود دارید در مورد رسانه های همسو خودتان هم دارید؟ آیا یارانه ای که به رسانه های همسو خودتان تعلق گرفته به رسانه های منتقد هم تعلق میگیرد؟ میتوانم خواهش کنم سربرگ توزیع یارانه رسانه ها را به اشتراک بگذارید تا مردم ببینند و مقایسه کنند؟

دیانی ادامه داد: سوال خاص تر، دولت جمهوری اسلامی یک خبرگزاری به نام ایرنا دارد با این وجود آیا نیاز است روزنامه ایران که کاغذی است توزیع شود؟ اگر ما به عنوان روزنامه منتقد دولت نیاز به کاغذ نداریم و باید محروم باشیم، تکلیف روزنامه های دیگر چه می شود؟ آیا با وجود ایرنا روزنامه ایران هم باید چاپ شود؟ این ها سوالاتی است که آقای آشنا باید جواب بدهد.

وی در پایان درباره آینده مطبوعات گفت: اگر توجه به رسانه های مکتوب بیشتر شود و با توجه به اینکه شبکه های اجتماعی در کنار مزایایی که در حوزه خبر داشته دچار معایبی هم بوده و آن هم تولید روزافزون شایعه و عدم مرجعیت بوده است، فکر میکنم که ما یک گرایش دوباره ای به رسانه های مستند و مکتوب داشته باشیم و در آینده این فضا به سمت کاغذ می آید.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
سیناپرس: وضعیت گرانی و کمبود کاغذ آنقدر اسفناک شده است که هر روز شاهد تعطیلی یکی از روزنامه های کشورمان هستیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

بعد از برگزاری نمایشگاه کتاب در سال 97 صحبت هایی مبنی بر گران شدن و کمبود کاغذ شنیده شد. این گرانی و کمبودها تا جایی پیش رفته که دیگر حتی روزنامه های پرتیراژ و مطرح کشور هم نمی توانند اقلام مصرفی خود را تهیه کنند. از سوی دیگر، مسوولان و فعالان عرصه مطبوعات نیز اقدام مؤثری انجام نداده و این وضعیت نارضایتی اصحاب رسانه را به همراه داشته است.

این موضوع تا آنجا ادامه پیدا کرد که اخیرا بسیاری از رسانه های چاپی را با بحرانی نفس گیر مواجه کرده و بسیاری از مطبوعات کثیرالانتشار مجبور به کاهش صفحات و شمارگان و حتی تعطیلی شده اند.

از این رو، از معاونت مطبوعاتی فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار می رود تا به منظور جلوگیری از ورشکستگی و تعطیلی مطبوعات، دست به اقدامات ویژه ای بزنند.

بلاتکلیفی نوع ارز تخصیصی، باعث توقف واردات کاغذ و به دنبال آن اتمام ذخایر کاغذ مطبوعات کشور و کمبود این کالا در بازار شده و مطبوعات کشور را دچار بحران کرده است از سوی دیگر، کاغذی هم که بنا به گفته برخی از مسوولان امر در بازار موجود است، کاغذ ارزان نیست.

معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد به تازگی در پاسخ به انتقادات نسبت به عملکرد حوزه تحت تصدی خود پیرامون این بحران، گفت: ظرفیت تولید کاغذ مورد نیاز برای رسانه های چاپی در داخل کشور وجود ندارد یا بسیار محدود است، طبیعتا با ایجاد اختلال در وضعیت بازار ارز، بروز محدودیت اختصاص و کمبود ارز و همچنین اختلاف قیمت ارز، واردات کاغذ نیز مانند سایرکالاها دچاراختلال در نظام عرضه و تقاضا شده است.

بنا به گفته محمد خدادی، وزارت ارشاد نیز تا کنون بیکار نمانده و برای رفع مشکلات کاغذ مطبوعات کشور، جلسات و مذاکرات متعددی صورت گرفته است، اما خروجی این نشست ها و جلسات در نهایت، تخصیص ارز نیمایی به به واردات کاغذ بود.

این در حالیست که لازمه مدیریت بحران و رسیدن به یک نتیجه مطلوب، برخورداری از اختیارات و امکانات ویژه است که باید از سوی مسوولان و دولت در اختیار دست اندرکاران حوزه رسانه و مطبوعات قرار گیرد تا با یک اجماع مناسب به سراغ درک واقعیت ها و شرایط موجود و یافتن راه حل های فوری برای برون رفت از این بحران بین تصمیم سازان و تصمیم گیران برویم.

به نظر می رسد یکی از راه حال هایی که مورد غفلت واقع شده اما باید مورد توجه قرار گیرد تا در درازمدت به نتایج مطلوب برسیم، این است که با توجه به اینکه در کشورمان کارخانه های متعددی وجود دارد که اگر شرایط مساعد برای فعالیت آنها فراهم شود، قطعا کمک بزرگی به حل این بحران خواهد کرد، می توان با عنایت به تولید ملی و در نظر گرفتن بسته های حمایتی برای این کارخانه ها مشکلات بیشماری را مرتفع کرد.

در هرحال، بلاتکلیفی نوع ارز تخصیصی، باعث توقف واردات کاغذ و به دنبال آن اتمام ذخایر کاغذ مطبوعات کشور و کمبود این کالا در بازار شده و مطبوعات کشور را دچار بحران کرده است از سوی دیگر، کاغذی هم که بنا به گفته برخی از مسوولان امر در بازار موجود است، کاغذ ارزان نیست.

گزارش: هانیه حقیقی

لینک کوتاه

لینک خبر :‌ خبرگزاری علم و فرهنگ سینا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

علیرضا محجوب نمایده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید از بخش مطبوعات حمایت کند گفت:صندوق حمایت از خبرنگاران باید تشکیل شود.
به گزارش بازارکار وی با اشاره به مشکل کاغذ در کشورمان و تصریح اینکه عدم حمایت از فرهنگ مکتوب سبب افول فرهنگ مکتوب شده است گفت: گرچه جنگل های کشور محدود است و امکان تولید کاغذ در داخل کشور چندان توجیه ندارد ولی در حال حاضر تولید کاغذ از پودر سنگ مطرح است و در دنیا کشورهای مختلف از آمریکا گرفته تا چین تولید کاغذ از پودر سنگ را وارد مدار و بازار کرده اند در حالیکه چنین چیزی در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی یکی از مسئولیت های وزارت فرهنگ و اشاد سلامی را تشکیل صندوق حمایت از خبرنگاران عنوان کرد و اظهار داشت: این کار باید مصوبه و همچنین تخصیص و حمایت بودجه از سوی دولت داشته باشد. این کار کار آسانی نیست ولی اگر مسئولان بویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخواهند شدنی است. این صندوق می تواند به رفع بخش از نیازهای خبرنگاران و روزنامه نگاران و جامعه رسانه ای و مطبوعاتی کشور کمک کند.

لینک خبر :‌ بازار کار
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

معصومه آقاپور علیشاهی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به اینکه رسانه ها و جامعه مطبوعاتی کشور شرایط سختی دارند گفت: در شرایطی که تحریم ها و سایر مسائل مختلف اجتماعی و اقتصادی باعث شده خبرنگاران و سایر فعالان این بخش در سختی قرار بگیرند این وظیفه وزارت ارشاد اسلامی و آقای وزیر و معاونان اوست که دست به کار شوند و از صنف رسانه ها و مطبوعات حمایت نمایند.
به گزارش خبرنگار بازارکار وی با اشاره به اینکه جامعه مطبوعاتی باید از حمایت های قانونی برخوردار شوند اظهار داشت: وزیر ارشاد می تواند مثل سایر بخش ها به هیات دولت و مجلس درخواست بدهد تا جامعه مطبوعاتی هم از 25 صدم درصد از 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده برخوردار گردند.
نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه شغل خبرنگاری با چالش های بسیاری مواجه است گفت: خبرنگاری شغل سختی است و خبرنگاران در شرایط کنونی با مشکلات عدیده ای مواجه هستند که امنیت شغلی آنها نیز زیر سوال برده و سختی شغل با سختی و گرفتاریهای کاری و معیشتی در محیط کار رسانه نیز در هم آمیخته است.
وی بر ارائه تسهیلات و پیش بینی اولویت برای این قشر تاکید کرد و گفت: بیمه خبرنگاران، بیمه خانواده های آنها، بیمه های تکمیلی، ارائه تسهیلات خرید مسکن، وام ازدواج، بیمه حوادث، مسکن مهر و ... با اولویت باید در اختیار خبرنگاران قرار بگیرد چرا که اقتصاد رسانه ها به قدری آسیب پذیر شده که حتی نقطه سربه سر را نیز پوشش نمی دهد.

لینک خبر :‌ بازار کار
گروه مؤسسات قرآنی مردم نهاد مشاور دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی با تأکید بر اینکه تلاش زیادی شد که حتی المقدور مجموعه های مردمی به توافق مشترکی دست یابند، اظهار کرد: هیئت رسیدگی به مراکز فرهنگی تنها بخشی است که با مصوبه محکم قانونی در کشور می تواند مجوزی برای مجموعه ای از مؤسسات صادر کند که می خواهند تشکیلات مرکزی درست کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : همسو نیوز

به گزارش ایکنا ؛ پیرو انتشار گزارش ابعاد فعالیت دبیرخانه هیئت رسیدگی به مراکز فرهنگی در امور قرآنی، روشن نیست که بر روی خروجی ایکنا قرار گرفت و سؤالاتی که در آن مطرح شد با محمدحسین فریدونی، مشاور دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی، گفت وگو داشتیم.

وی در پاسخ به این سؤال که چرا مسئولیت اجرای مصوبه ادغام دو اتحادیه و تعیین فرآیندهای حقوقی و نظارت بر تحقق آن برعهده هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی واگذار شده است؟ هیئتی که کارشناس و یا صاحب نظر قرآنی ندارد، گفت: در همه دنیا و در حوزه های مختلف نیز این رویه هست که حل اختلافات بر پایه مشترکات انجام می شود. این مشترکات توافق های میان افراد یا مبانی حقوقی و قانونی محکمی است که اگر کسی حتی آن را قبول نداشته باشد، در عمل باید به آن پایبند باشد. البته در حوزه فرهنگ بهتر است که توافق مشترک ایجاد شود و اگر ایجاد نشود، چاره ای نیست غیر از اینکه به قوانین مراجعه شده و حل اختلاف بر پایه آن استوار شود.

منتظر بودیم تا نهادهای درگیر ادغام به توافق برسند

مشاور دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی بیان کرد: تلاش زیادی شد که حتی المقدور بین اتحادیه های مردمی قرآنی، توافق مشترکی ایجاد شود و همه نهادهایی که درگیر این موضوع هستند از جمله شورای توسعه فرهنگ قرآنی، به توافق آنان وجهه حقوقی داده و آن را تثبیت کنند؛ اما متأسفانه به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد. بهترین صورت این بود که یک مجمع مشترک از دو اتحادیه تشکیل شود، آنها با هم توافقاتی کنند و آن توافق ها قانونی شود. البته این کار تا مرحله ای پیش رفت، یعنی اصل ادغام و کلیات اساسنامه اتحادیه مدغم براساس پیشنهاد مشترک طرفین در شورای توسعه فرهنگ قرآنی تصویب شد. این اساسنامه دارای چهل ماده و تعدادی تبصره بود که در 10 مورد آن اختلافاتی وجود داشت که مقرر شد در هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت حل و فصل شود، اما متأسفانه به اتفاق نظر نرسیدند و هیئت مذکور نیز منحل شد.

مشاور دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی بیان کرد: الآن عده ای می گویند: روی اصل موضوع ادغام مشکل داریم و راهبرد ادغام اساساً غلط و اشتباه است . یعنی معتقدند که اصلاً نباید یک قدرت متمرکز مردمی قرآنی در کشور ایجاد شود؛ بلکه باید بگذاریم چند قدرت باشند تا اینها یکدیگر را تعدیل کنند و اگر خواستیم، از اینها در مقابل همدیگر استفاده کنیم. معتقدم این یک نگاه امنیتی به حوزه فرهنگ است و اساساً با چنین نگاهی مخالفم.

بر مجموعه ای از مؤلفه های حقوقی محکم پافشاری کردیم

وی ادامه داد: هنگامی که جریان روند ادغام به اینجا رسید، مشخص است که حداقل یک طرف قضیه بگوید که من اصلاً نمی خواهم توافقی ایجاد شود. بنابر این چاره ای نیست جز اینکه بر مجموعه ای از مؤلفه های حقوقی محکم، که قانون است، پافشاری کرد تا دیگر از آن قانون نتوان سرپیچی کرد و در صورت تعدی از آن، مستنکف از قانون و حامیان وی هزینه های آن را بپردازند.

فریدونی بیان کرد: مجموعه کارشناسان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی که پیشنهادهای حقوقی و قانونی برای حل مسئله ادغام اتحادیه قرآنی کشور را تنظیم می کرده اند، تمامی اسناد و ظرفیت های قانونی موجود را بررسی کردند تا مسیری تعیین شود که کسی نتواند در آن اشکال حقوقی کند. تنها یک مصوبه محکم قانونی وجود دارد و آن هم مصوبه سال 1382 شورای عالی انقلاب فرهنگی است. این مصوبه به صراحت می گوید اگر مجموعه ای از مؤسسات فرهنگی - که ممکن است حوزه قرآن، عترت، تئاتر، خوشنویسی و ... می باشد - خواستند، تشکیلات مرکزی درست کنند و اسم آن را اتحادیه، انجمن، مجمع و ... بگذارند، می توانند جهت دریافت مجوز به هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی مستقر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کنند. این، همان هیئتی است که طبق مصوبه مورخ 75/8/8 شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حضور معاونان وزیر و صاحب نظرانی خارج از وزارتخانه تشکیل می شود.

مشاور دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی با اشاره به اینکه مراد از فرهنگ در این مصوبه، عام است و فقط شامل فرهنگ دینی نمی شود، بلکه همه ابعاد فرهنگ ایرانی اسلامی را شامل می شود، ادامه داد: با این شرایط، هیچ کدام از طرفین دعوا نمی توانند از نظر حقوقی اقامه ادله کنند و بگویند هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی که به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل می شود، صلاحیت نظر دادن راجع به اتحادیه های قرآنی استانی یا کشوری را ندارد. بنابر این دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی که پیگیری کننده نظارت بر اجرای مصوبات این شورا است و اتفاقاً همزمان رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز هست، طی نامه رسمی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردند که مسئله اتحادیه های قرآنی مردم نهاد در سطح کشور و در سطح استان، وظیفه شماست و شما باید سازوکارها و تدبیرهای لازم برای اینکه موضوع حل شود، اعمال کنید.

فریدونی با اشاره به اینکه مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی در زمینه ادغام به عنوان ضوابط مصوب برای انجام بهتر و در چارچوب قانون در اختیار این هیئت قرار گرفته است، بیان کرد: این یک راه منطقی و محکم بوده است و دلیل آن هم این بود که طرفین نتوانستند این مشکل را خودشان حل و فصل کنند. حتی یک راه بینابینی هم انتخاب و تصویب شد و آن این بود که دو دستگاهی که در بحث مؤسسات قرآنی وظایف حاکمیتی دارند و مجوز صادر می کنند، در خصوص ادغام هم به توافقی مشترک برسند که متأسفانه آن نیز نشد.

معاون قرآن وزیر ارشاد عضو رسمی هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی است

فریدونی در پاسخ به این که برخی از کارشناسان گفته اند هیئت رسیدگی فاقد کارشناس قرآنی است، گفت: این دوستان توجه ندارند که معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز عضو رسمی هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی است و اصولاً دستور جلسات هیئت در حوزه های تخصصی معاونت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط این معاونت ها تنظیم و ارائه می شود. بنابر این معاون محترم قرآن و عترت پس از هماهنگی و برگزاری جلسات لازم با اتحادیه ها و صاحب نظران امور قرآنی پیش نویس های لازم را برای تصویب در هیئت آماده خواهد کرد.

وی با تأکید بر اینکه موضوع صدور مجوز تک مؤسسه، یک موضوع کاملاً جدا از صدور مجوز اتحادیه به معنی تشکیلات مرکزی موسسات است، ادامه داد: برخی کارشناسان می گویند: چرا مسئولیت ادغام به هیئت هماهنگی صدور مجوز مؤسسات قرآنی واگذار نشد؟ طبق آنچه می دانید در سال 93 هیئت مشترکی از دو دستگاه و دیگر دستگاه ها و نهادها برای صدور مشترک مجوز تشکیل شد که متأسفانه اعضای این هیئت از هم گله مند شدند و نتیجه آن شد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد انحلال هیئت رسیدگی به امور مؤسسات قرآنی کشور را در شورای توسعه فرهنگ قرآنی مطرح کرد و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نیز با این موضوع موافقت کرده و مقرر شد هر دو دستگاه طبق قواعد و ضوابطی که قبلا مجوز می دادند، مجوز بدهند.

وی ادامه داد: اما رؤسای دو دستگاه پیشنهاد کردند برای اینکه ضوابط صدور مجوز با همدیگر اختلاف نداشته باشد و مؤسسه ای هم همزمان از وزارت ارشاد و از سازمان تبلیغات، مجوز دریافت نکند و مشکل سوء استفاده برخی از مؤسسات از دو شناسنامه ای بودن پیش نیاید، یک هیئت مشترک تشکیل شود به نام هیئت هماهنگی صدور مجوز مؤسسات قرآنی . این هیئت تنها به هماهنگی ضوابط و انتقال اطلاعات میان دو دستگاه کار دارد و اصلاً مسئولیت اجرایی در صدور مجوز و یا امضا کردن مجوزها ندارد و حتی وضعیت ریاست و دبیرخانه هیئت نیز هنوز معلوم نیست. حوزه اختیار این هیئت در زمینه مجوز مؤسسات است و نه اتحادیه ها. پس این هیئت ربطی به موضوع اتحادیه ها ندارد.

پیشنهادهای غلط برخی دوستان

مشاور دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی با تأکید بر اینکه در حال حاضر بیش از شش ماه است که مصوبه تشکیل هیئت هماهنگی ابلاغ شده، بیان کرد: تشکیل هیئت هماهنگی فرآیندهای حقوقی دارد که برخی انجام شده و برخی نشده است. از سوی دیگر هنگامی که دو دستگاه خودشان مجوز می دهند، انگیزه جدی برای این کار ندارند. لذا پیش بینی این است که اولین جلسه این هیئت حداقل تا دو یا سه ماه آینده تشکیل نخواهد شد. حالا اگر کسی فکر می کند که هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی که با ریاست وزیر تشکیل می شود، می تواند اختیار ادغام را به چنین هیئتی بدهد این معنایش به تاخیر انداختن فرآیند ادغام است. بدون تعارف هر فردی که چنین پیشنهادی می دهد، تعمدا یا ناخواسته می خواهد، ادغام اتحادیه های قرآنی حداقل یک سال به عقب بیفتد. به نظر من دستگاه ها و مجموعه هایی که اعتقاد به ادغام دارند به این نکته ظریف باید توجه کنند که هیئت هماهنگی هنوز تشکیل جلسه نداده است! بعد هم اگر تشکیل شود، معلوم نیست که مقدمات انجام وظایفش چند ماه به طول بینجامد و اصولاً آیا توافقی در آن حاصل شود یا نه؟

وی در پاسخ به اینکه این بند از بیانیه دبیرخانه: این هیئت می تواند طی سه ماه آینده نسبت به برگزاری انتخابات پیش از موعد هیئت مدیره و بازرسان اتحادیه های استانی مدغم اقدام کند. چه میزان ضرورت دارد؟ ادامه داد: ضرورت برگزاری انتخابات پیش از موعد به تشخیص هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی بازمی گردد. البته ضوابطی به طور خاص از سوی شورای توسعه فرهنگ قرآنی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شده است. یکی از این ضوابط آن است که در سطح استانی و کشوری نمی توان اتحادیه های متعدد داشت، بلکه یک اتحادیه تشکیل می شود که آن اتحادیه فراگیر است. جدای از آن، اصل ادغام و اساسنامه ادغام مصوبه قانونی دارد و هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی تنها فرایندهای ادغام را بررسی و تعیین می کند.

کدام شماره ثبت ارجحیت دارد؟

فریدونی اضافه کرد: مهم ترین نکته این فرآیند این است که در حال حاضر سه شماره ثبت از سه اتحادیه کشوری وجود دارد. یکی اتحادیه تشکل های قرآنی کشور که در سال 1383 تأسیس شده و از همان هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی ارشاد مجوز دریافت کرده است؛ دومی اتحادیه مؤسسات قرآنی است که در سال 1388 تأسیس شده و هنوز از لحاظ قانونی منحل نشده و تنها فعالیتش متوقف شده است. اتحادیه سوم نیز اتحادیه مؤسسات و تشکل های قرآن و عترت – معروف به اتحادیه مدغم - است که در سال 1397 به ثبت رسیده است.

وی ادامه داد: اگر از لحاظ حقوقی ادغام کشوری رخ دهد باید یک شماره ثبت باقی بماند و دو اتحادیه دیگر تعهدات قانونی و اموالشان به آن اتحادیه منتقل شود. هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی باید تصمیم بگیرد، کدام شماره ثبت باقی بماند. به عنوان کارشناس حوزه حقوقی و قرآنی، معتقدم فارغ از اینکه اتحادیه ها مسئولانشان چه کسانی با چه سوابقی هستند، حفظ شماره ثبت اتحادیه تشکل های قرآنی اولویت دارد تا تاریخچه تشکیلات مرکزی مؤسسات و تشکل های قرآنی کشور به صورت صحیح باقی بماند و قدمتش از بین نرود . این استدلال، کارشناسی و بنابر تجارب قبلی است؛ چنانکه در حوزه های مشابه دیگر قرآنی مانند مسابقات ملی قرآن دانشجویان نیز این موضوع رعایت شده است.

سد راه نشوید

فریدونی با اشاره به اینکه اگر هیئت تصویب کند که مجمع عمومی و انتخابات پیش از موعد در استان ها برگزار شود، بیان کرد: تمامی مؤسسات قرآنی که تا سال 1398 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی مجوز فعالیت دارند و ثبت قانونی شده اند، حق شرکت در مجمع عمومی اتحادیه های قرآنی استانی را دارند. حتی قانونی نداریم که اگر مؤسسه ای موقتا فعالیتش را متوقف کرده باشد، دستگاه صادرکننده مجوز می تواند مجوز آن را بازپس گیرد. همچنین شعبه های مؤسسات بزرگ نیز اگر ثبت مستقل در استان دارند، حق رأی دارند. اما اگر ثبت مستقل ندارند، بلکه دفتر وابسته هستند، امکان قانونی حضور مستقل در انتخابات را ندارند و ای کاش مؤسسات بزرگ توصیه حقوقی چند سال گذشته را که تأکید شد، تمرکزگرایی را رها کرده و شعب خود را در استان ها ثبت مستقل کنند، این کار را انجام می دادند. البته شعب برخی از مؤسسات مانند شعب مهد قرآن اصفهان در تمامی شهرستان ها ثبت مستقل شده اند.

فریدونی در پایان اظهار داشت: بدترین مطلبی که شنیده ام این است که برخی دوستان اظهار می کنند باید ابتدا ضوابط صدور مجوز در هیئت هماهنگی تصویب و یکسان شده، پس از آن کلیه مؤسسات قرآنی بر اساس این ضوابط پالایش شوند و تنها مؤسساتی که از پالایش عبور می کنند، حق شرکت در مجمع عمومی اتحادیه های استانی را داشته باشند و ادغام اتحادیه های کشوری پس از این مراحل و پس از برگزاری انتخابات هیئت مدیره و بازرسان تمامی استان ها انجام گیرد. این سخن با هر نیتی که بیان شده باشد، علاوه بر اشکال حقوقی جدی، به معنای مخالفت عملی و سنگ اندازی در مسیر ادغام است و هم این دوستان و هم دست اندرکاران امر ادغام، باید به ماهیت و پیامدهای چنین پیشنهادهایی توجه دقیق کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
در حالی که در چند روز گذشته خبر ساخت پردیس سینمایی شهر ساوه موجب مسرت خاطر اصحاب فرهنگ در استان مرکزی شده است اما گذشت 3 ماه از پلمپ سینما فرهنگ و عدم تصمیم گیری مسئولان شهر اراک در خصوص وضعیت نامعلوم این سینما زمینه ساز انتقادات مردم و فرهنگیان شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

به گزارش برنا از اراک ، با وجود اینکه مردم استان مرکزی و خصوصا شهر اراک با سرانه پایین نشاط اجتماعی و امید به زندگی رو به رو هستند و همچنین با کمبود شدید اماکن فرهنگی و تفریحی مواجه شده اند، از دست دادن یکی از مراکز مهم تفریحی و فرهنگی شهر نیز باعث دغدغه ذهنی افکار عمومی شده است.

تعطیلی سینما، به مثابه از دست دادن یک امکان و ظرفیت فرهنگی است

سعید رجبی فروتن منتقد سینما در خصوص بسته شدن سینما فرهنگ گفت: با توجه به بی تفاوتی و بی انگیزگی مالکان سینما فرهنگ، دور ازانتظار نبود که سینما به چنین سرنوشت تلخ و محتومی دچار شود. پیش از اقدام دادستانی هم اداره کل راه و شهرسازی بنا و تاسیسات سینما را فاقد استحکام دانسته بود و عملا بازسازی سینما به شکلی که برای خیلی از سینماها اتفاق می افتد، عملی نبود. سازه ضعیف و فرسوده سینما ممکن بود تهدیداتی را متوجه تماشاگران کند و خطر ساز بشود . به هر حال سینما فرهنگ بر خلاف سینما عصر جدید نتوانست از کمک های بلاعوض و قابل توجه سازمان سینمایی بهره ببرد.

رجبی فروتن در ادامه گفت: این سینما به خاطر شرایط رفاهی بد در یک دهه اخیر به جز فیلم های پرمخاطب، تماشاگران زیادی به خود ندید و به مرور با ریزش تماشاگر مواجه شد و خیلی از کسانی که از این سینما در عمر 59 ساله اش خاطرات خوبی داشتند، برای همیشه به آن پشت کردند .

وی افزود: در شهری که فاقد زیرساخت های لازم و متنوع برای تفریح و گذران اوقات فراغت مردم است، تعطیلی سینما به مثابه از دست دادن یک امکان و ظرفیت فرهنگی است؛ از دولت هم کار زیادی برای جلوگیری از این واقعه برنمی آید زیرا مالکان سینما درگذشته و وراث امروز آنها در خارج از کشور سکونت داشتند و علاقه ای به سینما داری نداشتند و ندارند.

این منتقد سینما تصریح کرد: تعطیلی این سینما باعث نمی شود که علاقه مندان، فیلم های روز سینمای ایران را نبییند زیرا با وجود سه سالن کوچک سینما عصر جدید، شبکه نمایش خانگی و وجود اپلیکیشن های مرجع فیلم و سریال در فضای مجازی این نقیصه کاملا قابل رفع است . آنچه که در این میان قابل جبران نیست از دست رفتن فرصت و امکانی است که مردم را به یک تفریح جمعی و تماشای فیلم در قالب یک آیین گروهی دعوت می کرد. تفریحی که برای خود آدابی داشت و در مدت رفت و برگشت به خانه می توانست به توسعه هنجارها و رفتارهای اجتماعی دامن بزند و زیست متمدنانه را تقویت نماید.

کرکره فرهنگِ اراک را پایین کشیدند

صابر خلیلی یکی از فعالان فرهنگی و از کارگردانان استان مرکزی ضمن اشاره به قدمت تاریخی و سابقه سینما فرهنگ گفت: سینما فرهنگ شناسنامه شهر اراک است ، این سینما سهم بزرگی از خاطرات دوران کودکی اکثر جوانان اراکی را به خود اختصاص داده است به صورتی که می توان گفت کودکی آنها با این سینما عجین شده وقتی که میبینم کره کره های این سینما پایین کشیده شده، به نظر می رسد کرکره فرهنگ اراک پایین کشیده شده است.

خلیلی در ادامه بیان کرد: در حالی که اراک نام کلان شهر را یدک می کشد اما متاسفانه در بحث های خرد و کلان فرهنگی به این جایگاه نرسیده ایم، مسئولان این شهر به جای حل مشکلات مختلف فرهنگی و غیر فرهنگی بدون در نظر گرفتن پیامد ها صورت مسئله را پاک می کنند؛ وقتی یک مکان فرهنگی در شهری مانند اراک، بسته شود پیامد های زیادی در زمینه های مختلف را به همراه خواهد داشت. برای مثال خانواده هایی که می خواهند برای سپری کردن اوقات فراغت خود زمانی را در سینما بگذرانند با بسته شدن سینما ها باید به مکان هایی مانند پارک ها بروند که مردم باهمه جور سلیقه و تفکر و سطح فرهنگی حضور می یابند و مشکلاتی را ایجاد می کنند. همچنین عدم اکران فیلم های شاخصی که در سینما فرهنگ پخش می شد، باعث شده بسیاری از علاقمندان به حوزه فیلم و سینما برای تماشای این فیلم ها به شهرهای اطراف مانند تهران بروند که معضلاتی را در بعد مسافتی و اقتصادی ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: سینما فرهنگ اراک مکانی است که بسیاری از اتفاقات بزرگ فرهنگی اراک در آنجا رقم می خورد، فیلم های بزرگ سینمای ایران معمولا در این سینما پخش می شد و از گذشته تا کنون اکران های خصوصی بسیاری، در این سینما انجام شده و کارگردانان و افرادسرشناس فراوانی در این سینما حضور یافته بودند؛ استان مرکزی زادگاه بسیاری از بزرگان سینما ایران است که نشان دهنده ظرفیت واستعداد بالای شهروندان استان در این حوزه فرهنگی است، وجود سینما فرهنگ در اراک موجب افزایش اعتماد به نفس علاقمندان به سینما و انگیزه آنها در رشد و پیشرفت در این حوزه است.

این کارگردان در پایان تصریح کرد: هرچند که وضعیت ساختمان و تجهیزات این سینما اصلا مساعد نیست اما وجود پردیس سینمایی در اراک بسیار مهم و ضروری است و امیدواریم که شاهد بازگشایی این سینما با امکانات و تجهیزات به روز تر باشیم. تعطیلی این ساختمان اتفاق ناگوار و باعث سرشکستی استان مرکزی است و بعد تبلیغاتی بسیار منفی برای اراک به همراه دارد.

پردیس های سینمایی در استان مرکزی تنها نامی از پردیس را یدک می کشند

یکی از فعالان فرهنگی شهر اراک نیز در خصوص بسته شدن سینما فرهنگ گفت: باید به این موضوع توجه کرد که چند درصد مردم برای تماشای فیلم به سینما می رفتند، آیا با وجود بسته شدن سینماهای اراک مردم برای تماشای فیلم با مشکلی رو به رو شده اند؟ پاسخ این پرسش ها نشان می دهد که بسته شدن این اماکن مشکلات خاصی را برای جامعه و شهروندان اراکی ایجاد نکرده است چرا که می توان شرایطی را فراهم کرد که فیلم ها را در پردیس سینمایی دیگری پخش کرد اما قطعا کاهش امکانات در هر حوزه و نه فقط در حوزه های فرهنگی تاثیرات مخربی را به دنبال خواهد داشت.

وی تصریح کرد: در شهر های بزرگ پردیس های سینمایی یک مرکز کاملا فرهنگی و محل تجمع فرهنگیان آن شهرها است، که مرجع بسیاری از اتفاقات بزرگ فرهنگی و تفریحی در آن شهر ها می شود ولی متاسفانه در اراک با کمبود چنین مکانی رو به رو هستیم چرا که پردیس های سینمایی در استان تنها نامی از پردیس را یدک می کشند؛ در نتیجه مخاطبان پردیس سینمایی در اراک فقط برای تماشای فیلم می روند پس خدشه چندانی با تعطیل شدن سینما به تماشای فیلم آنها وارد نمی شود.

این فعال فرهنگی ادامه داد: از سوی دیگر مشاهده پس رفت در حوزه فرهنگ در کلان شهر اراک تاثیرات منفی زیادی را از لحاظ روانی برای اهالی فرهنگ ایجاد کرده است که امید را در دل آنها از بین برده است.

وی در پایان گفت: برای پیگیری موضوع سینما فرهنگ بهتر است که به بررسی موضوعات مهمتری در حوزه فرهنگ بپردازیم، چرا که اگر مسائل مهم فرهنگی رفع شود معضلات سینما نیز از میان می رود. امید است که این مسئله شروع کننده مباحث عمیق تر فرهنگی باشد چرا که سرعت نزول فرهنگی در اراک بسیار سریع است و مطمئنا به زودی شاهد اتفاقات خیلی ناخوشایند تری در اراک خواهیم بود.

خبرنگار :زهرا صفرزاده

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

لاله اصغرزاده/ نویسنده
فرش قرمز جشنواره که پهن می شود، دست های خالی اهالی مطبوعات اصفهان نیز بیشتر از هر زمان دیگری رو می شود؛ به ویژه حالا و در شرایطی که مطبوعات محلی و سراسری همه با بحران های زیادی از جمله نایابی کاغذ و زینک، دستشان در حنا مانده و دغدغه هایشان آنقدر زیاد است که دیگر مجالی برای فکر کردن به ارائه محتوای با کیفیت و مطلوب پیدا نمی کنند و همین که بتوانند از تعطیل شدن نشریه شان جلوگیری کنند، باید کلاهشان را بالا بیندازند. با این حال، اما اصفهان، امسال جشنواره مطبوعات دارد! یک سال چشم انتظاری اهالی مطبوعات و رسانه، بالاخره به سر آمد و درحالی که سال گذشته مهم ترین رویداد فرهنگی در حوزه مطبوعات در اصفهان برگزار نشد، حالا و به تازگی فراخوان جشنواره مطبوعات اصفهان اعلام شد تا روزنامه نگاران، خبرنگاران، عکاسان و سایر افرادی که در این عرصه فعالیت می کنند، فرصتی برای رقابت با یکدیگر پیدا کنند و خود را محک بزنند. مسلما برگزاری چنین رویداد مهمی، مایه دلگرمی و خوشحالی اهالی مطبوعات است، اما نکته مهم این است که برگزاری جشنواره مطبوعات، علاوه بر شناسایی آثار برتر در حوزه ها و رشته های مختلف، باید باعث رشد و ارتقای سطح کیفی مطبوعات یا سایر رسانه ها نیز شود؛ موضوعی که شاید مقایسه آثار برتر جشنواره در سال های گذشته با آنچه امروزه در رسانه ها منتشر می شود و به خورد مخاطب داده می شود، عکس آن را نشان دهد. درواقع باید گفت جشنواره مطبوعات، همچنان نتوانسته به این کارکرد پاسخ دهد و فضای رقابتی را فراهم کند تا اهالی رسانه در آن بتوانند به رقابت سالم بپردازند و این رقابت نیز عامل و انگیزه ای شود برای ارتقا و رشد محتواهایی که به مخاطب ارائه می دهند. تا هیمن دو سه سال پیش، برگزیدگان جشنواره مطبوعات، اسامی تکراری و شناخته شده ای بودند که حدس زدن نام آنها چندان سخت نبود. یا اینکه بررسی آثار و همچنین نظر هیئت داوران نشان می داد حتی محتوایی که در جشنواره شرکت داده شده اند، از کیفیت چندانی برخوردار نبوده اند و نتوانسته اند آنها را آنطور که باید و شاید راضی کنند. البته این را هم نباید فراموش کرد که مسلما آثار بسیار ارشمند و مطلوبی نیز در استان، منتشر می شود ولی ممکن است به هر دلیلی به جشنواره مطبوعات نرسد. برای مثال، اصفهان سال گذشته جشنواره مطبوعات نداشت و همین موضوع هم باعث شد تا بسیاری از آثار خبرنگاران و روزنامه نگاران توفیق شرکت در این جشنواره را نیافتند. اصلا شاید همین موضوع هم دلیلی شود تا بسیاری از خبرنگاران، ترجیح دهند امسال نیز در جشنواره شرکت نکنند؛ چرا که استدلال آنها این است که جشنواره برایشان موضوعیتی ندارد و جشنواره را قبول ندارند. به ویژه اگر داوری های آثار در همین اصفهان خودمان و به دست اهالی مطبوعات انجام شود؛ اتفاقی که دو سال گذشته و در بخش موضوعی جشنواره افتاد و انتقاد و اعتراض های زیادی را با خود همرا کرد. حال سوال اساسی این است که چرا جشنواره ای که چندین و چند سال است برگزار می شود، هنوز نتوانسته داورانی را در شهر اصفهان تربیت کند که از نظر خبرنگاران و روزنامه نگاران، صلاحیت بررسی و داوری آثار را داشته باشند؟ جالب این است که در فراخوان جشنواره نیز این نکته ذکر شده که آثار خبرنگاران توسط داوران تهرانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت! موضوع مهم دیگر، آثاری است که در بخش جنبی جشنواره شرکت داده می شوند؛ آثاری که معمولا کیفیت و محتوای آن برای سفارش دهندگان و اسپانسرها چندان مهم نیست بلکه موضوع آن است که باعث برتر شدن می شود. همین و بس! به هرحال به نظر می رسد برای اینکه آثاری بتوانند در جشنواره شرکت کنند و افراد رغبت بیشتری برای شرکت در این جشنواره پیدا کنند، باید ساز و برگ جدید و جدی تری برای برگزاری جشنواره فراهم شود، نه اینکه صرفا به برگزاری آن بسنده شود!

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
بسیاری از خبرنگاران متانت، بردباری و صبوری را برای تدبیرهای گمشده حوزه رسانه تجویز می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : گلستان 24

خبرگزاری شبستان - گرگان؛ داود خاندوزی : شاید منصفانه نباشد که به ازای 360 روز خبر یک روز را تنها به صاحب خبر اختصاص دهند، عظمت کار با قلم را نمی توان در جوهره یک روز خلاصه کرد و باید ماه ها در وصف قلم و قلمگردانان این روزهای سخت اقتصاد، تحریم، مشکلات زیاد اجتماعی نوشت.

17 مرداد هم که می رسد به بهانه روز خبرنگار مسئولان و مدیران مختلف با خبرنگاران دیدار می کنند و باز هم حرف های خودشان را می زنند بدون آنکه دغدغه های خبرنگاران شنیده شود و یا مشکلاتشان حل شود این روزها و هفته ها نیز به پایان می رسد.

گویا قسمت خبرنگار بودن همین حل کردن مشکلات دیگر اقشار و مدیران است و بسیاری از خبرنگاران متانت، بردباری و صبوری را برای تدبیرهای گمشده حوزه رسانه تجویز می کند.

بزرگتر از مشکلات بیمه، مسکن، رفاه و حقوق برای یک خبرنگار بی عدالتی، عدم تکریم مناسب و نادیده گرفتن حق مطالبی است که با خون دل و برای اصلاح جامعه و امور اصحاب رسانه آن را می نگارند.

گرچه 17 مرداد را باید روز وعده های خبرنگار دانست ولی برای اینکه متوجه شویم فضای رسانه ای استان چرا کمیتش لنگ می زند به برخی از مشکلات اصحاب قلم و رسانه استان اشاره می کنیم.

برخلاف تصور مدیران و دستگاه هایی اجرایی در حوزه مطبوعات و رسانه آن چیزی که مشکل اساسی برای این قشر محسوب می شود اعتبارات نیست بلکه عدم مدیریت درست منابع و نگاه های سلیقه ای در اجرایی قانون و مقرراتی نصف و نیمه خانه مطبوعات است که منجر به آن شده که تبعیض و بی عدالتی شکل بگیرد.

رسانه قطعا اگر موفق باشد می تواند با جذب مخاطب و تبلیغات اعتبارات خود را تامین کند و شرط آن این است که بستر سالم برای رقابت و عرضه رسانه ایجاد شود و متولیان دست به انقلاب در حوزه رسانه بزنند و با متخلفان نیز برخورد کنند و قطعا این اتفاق منجر به آن می شود که سوء استفاده های برخی از افراد که تنها به منافع خود می اندیشند در حوزه رسانه کمتر شود.

برخورد با افرادی که تحت عنوان رسانه بنگاه داری می کنند

امروز شاهد آن هستیم که بسیاری از روزنامه ها و هفته نامه ها در استان با تیراژ بسیار پایین و با کیفیت بسیار کم عرضه می شوند و این مهم منجر به آن شده که وزن رسانه ها در تولید محتوا، جذب مخاطب و ... پایین بیاید و می طلبد که با نظارت های دقیق در میزان تیراژ و محتوا مجموعه مطبوعات کاغذی استان پالایش شود، چرا باید در استان هفته نامه ای تنها با 500 برگ چاپی فعالیت کند؟آیا این موضوع تعریف درستی از رسانه است.

قطعا برخورد قاطع متولیان امر در حوزه رسانه منجر به آن می شود که افرادی که تحت عنوان رسانه بنگاه داری می کنند این فضا را دیگر برای خود امن نبینند و از سویی نظارت درست بر مطبوعات منجر به هدفمند شدن یارانه ها و حمایت های دولت از مطبوعات خواهد شد.

انجراف بیمه خبرنگاران به سمت بازاریابان

بیمه خبرنگاران یکی دیگر از دغدغه های حوزه رسانه است که هدفمند در استان اتفاق نیفتاده است، چرا باید در استان از بیمه خبرنگاران افرادی که تحت عنوان بازاریاب فعالیت می کنند بهره ببرند؟ و چرا قانون گذار در این خصوص اقدام جدی ندارد.

از سویی شرایط بیمه برای اصحاب رسانه در قانون باید به گونه ای باشد که اصل استقلال خبرنگار حفظ شود و نباید بیمه برای برخی از رسانه ها وسیله ای باشد که دروازه بانی خبر از سویی مدیران رسانه به پیگیری های اصحاب خبر بچربد.

متاسفانه بدتر از این مهم در حوزه بیمه این است که بسیاری از بیمه های خبرنگاری در هفته نامه های استان به شکل خانوادگی شده است و بسیاری از خبرنگاران محکوم به پرداخت حق بیمه خود در لیست کارفرما هستند.

به نظر می رسد بهترین شرایط برای بیمه خبرنگاری این است که مجموعه متولی مثل خانه مطبوعات افرادی که می خواهند از بیمه خبرنگاری استفاده کنند را با سنجش میزان مهارت، توانایی در انجام فعالیت های خبری و ... تایید کند و پس از آن با معرفی به رسانه ها این بیمه ها انجام شود.

نگاه بخشی به آگهی های دولتی در حوزه رسانه

نگاه های بخشی به آگهی های دولتی یکی دیگر از مشکلات حوزه رسانه است،اگر قانون در این حوزه وجود دارد چرا باید تنها بخشی از آن اجرا شود.

برای مثال با پیگیری های خانه مطبوعات آگهی های دولتی از روزنامه های کشوری به هفته نامه های استانی تغییر مسیر داده و حال این اقدام تا چه میزان درست و هدفمند بوده جای خود دارد ولی چرا در حالی که بخش عمده ای از بازخورد رسانه ای در حوزه فضای مجازی و خبرگزاری ها است این بخش از آگهی های دولتی محروم ماندند.

از سویی یکی از منابع مهم استان برای رسانه ها همین آگهی ها و تبلیغاتی است که رسانه ها جذب می کنند و تنها با نگاه در سامانه جامع رسانه ای متوجه می شوید که عده ای محدودی از شرایط بسیار ویژه برخوردار هستند و از سویی خبرنگاران در پازل بهره مندی از اعتبارات آگهی ها دولتی سهم بسیار ناچیزی دارند .

عدم تکریم مناسب و در شان اصحاب رسانه گلستان

تکریم نادرست و غلط اصحاب رسانه در استان، یکی دیگر از موضوعاتی است که باید به آن توجه شود، متاسفانه تا اسم تکریم از خبرنگار می آید تنها دستگاه ها به فکر نشست خبری و ارائه کارت های هدیه به خبرنگاران هستند و گاهی متاسفانه برخی از پیگیری های خبرنگاران در حوزه های مطالبه گری و مشکلات مردمی با این اقدام دستگاه هایی اجرایی از سوی دیگر رسانه ها نادیده گرفته می شود و همچنین مردمی که مشکلاتشان اینگونه در فضای رسانه ای نادیده گرفته می شود به حوزه رسانه و به دنبال آن عملکرد مسئولان نظام بد بین می شوند.

قطعا برای تکریم از اصحاب رسانه و کمک به حل مشکلات خبرنگاران راه های بسیار بهتر و زیباتری وجود دارد، مثل برگزاری جشنواره، انتخاب خبرنگاران و رسانه برتر، انعقاد تفاهم نامه های همکاری و... که این مهم می تواند جایگاه خبرنگاران را در استان ارتقاء دهد و از سویی شرایط را برای پیگیری و مطالبه گری رسانه ها ایجاد کند.

قطعا بذل اهتمام مسئولان استان به ویژه استاندار گلستان و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به چنین نکاتی در حوزه رسانه می تواند گره های کور و مشکلات حوزه رسانه را تا میزان قابل توجهی بکاهد.

پایان پیام/ 587

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
شیراز- سینما بهمن شیراز که سال 1336 به نام سینما مترو و با ظرفیت 703 صندلی توسط اسماعیل گلستان راه اندازی شد درحالی که حامل خاطرات و نوستالژی بسیاری در این شهر بود بالاخره در یازدهم مردادماه امسال تخریب شد و پرونده خاطرات چندین ساله این سالن نمایش برای همیشه بسته شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

قدس آنلاین -گروه استان ها: سینما مترو سابق یا سینما بهمن که با فیلم پرنس دانشجو نخستین نمایش خود را در دهه 30 اکران کرد اما در مردادماه امسال با عملیات تخریب این سینما نمایش غم انگیزی در اذهان عموم بر جای گذاشت.

سینما مترو در انتهای مجتمع تجاری قدیمی در خیابان کریم خان زند شیراز واقع شده است و بعد از انقلاب به بهمن تغییر نام داد و تحت مدیریت حوزه هنری قرار گرفت.

سینما بهمن از سال 1387 عملاً تعطیل شد و دیگر فیلمی در آن به نمایش درنیامد تا اینکه در طی سال های گذشته و هم چنین در مردادماه سال 96 مباحثی درباره جلوگیری از تخریب این سینما و لزوم تبدیل آن به موزه در شورای شهر شیراز مطرح شد اما کمبود اعتبارات و نبود انگیزه کافی هیچ وقت تکلیف این سینما را روشن نکرد.

موزه ای که خاکستر شد

ازآنجایی که مالک این سینما رغبتی برای بازسازی این سینما نداشت و یا بنا بر گفته خودش هزینه آن را در اختیار نداشت همواره این درخواست را داشت تا شهرداری این ملک را خریداری و تکلیف وی را مشخص کند.

در بهمن سال 97 مالک این سینما اقدام به تخریب سازه این سینما کرد که مأموران تخلفات شهرداری از این کار مطلع شدند و از آن جلوگیری کردند.

دوشنبه ششم خرداد 98 با شنیدن خبر تخلیه صندلی های این سینما یک بار دیگر دوستداران هنر برای زنده نگاه داشتن آن از مسئولان طلب استمداد کردند تا اینکه شامگاه پنجشنبه 9 خرداد 98 سینما بهمن شیراز در آتش سوخت و سینمایی که می توانست تبدیل به موزه شود خاکستر شد.

موافقت شهرداری برای تخریب

باوجوداینکه بسیاری از شهروندان و هم چنین فرهنگ دوستان شیرازی بر این باور بودند که شاید شهرداری شیراز این ملک را به تملک خود درآورد و در راستای حفظ هویت این شهر جدیت بیشتری به خرج بدهد اما اقدامی در این رابطه نشد و به نظر می رسد این بنای قدیم با موافقت شهرداری تخریب شده است.

شهردار منطقه دو شیراز با تائید این موضوع در همین رابطه اظهار کرد: البته تا قبل از آتش سوزی سینما بهمن مالک این مجموعه بارها درخواست تخریب را به شهرداری منطقه ارائه داده اما هرگز با این مسئله موافقت نشده بود.

مهران بهرامی نژاد افزود : مالک این سینما از اوایل خرداد 98 بدون دریافت مجوز اقدام به تخریب سینما بهمن کرد که از این اقدام جلوگیری شد اما درنهایت منجر به آتش سوزی این محل شد و بعدازاین آتش سوزی بخش هایی از سقف و دیوارهای سینما بهمن شیراز فروریخت که در پی این موضوع بار دیگر مالک مجموعه درخواست تخریب خود را به شهرداری منطقه ارائه کرد.

وی ادامه داد: بعد از آتش سوزی سینما بهمن و در پی درخواست مالک،شهردار منطقه با تخریب کامل سینما بهمن که بخش زیای از آن در آتش سوزی نابودشده بود موافقت کرد و لذا حدود دو هفته پیش مجوز تخریب کامل و آواربرداری این محل صادر شد.

وی اضافه کرد: در مجوز صادره قیدشده است که سر درب ورودی سینما بهمن که یکی از نمادهای شهر شیراز است نباید تخریب شود و همچنین با انجام مهاربندی زیر نظر ناظرین شهرداری به گونه ای که به ساختمان های مجاور آسیب نرساند،عملیات تخریب کامل و آواربرداری انجام شود.

او بابیان اینکه کاربری این محل،فرهنگی تعیین شده،گفت: مالک مجموعه تقاضای تغییر کاربری این مجموعه را دارد اما شهرداری با این درخواست موافقت نکرده است.

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
در جلسه مشترک نماینده ولی فقیه در همدان با اصحاب رسانه موضوعات مختلفی مورد بررسی قرار گرفت که بیش از همه تاکتیک بی تفاوتی مسئولان در برابر نقد رسانه ها تا تشکیل جلسات پشت درهای بسته، مورد انتقاد خبرنگاران قرار گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : آوای سیدجمال

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان ، ظهر امروز اصحاب رسانه در آستانه روز خبرنگار با نماینده ولی فقیه در استان دیدار کرده و از پوستر روز خبرنگار رونمایی کردند.

آیت الله حبیب الله شعبانی در جمع اصحابِ رسانه با گرامیداشت روز خبرنگار اظهار داشت: اصحاب رسانه وظایف بسیاری دارند که یکی از این موارد توجه به نقل صحیح اقوال است.

وی بابیان اینکه متأسفانه ادبیات نقل اقوال در رسانه های همدان ضعیف است، افزود: گاهی اوقات برخی رسانه ها حرف هایی از من نقل می کنند که خودم موقع خواندن آنها شک می کنم که مگر ممکن است کسی این طور حرف بزند.

نماینده ولی فقیه در استان با تأکید بر اینکه در نقل قول باید امانت داری لحاظ شود، بیان کرد: از دیگر وظایف مهم اصحاب رسانه به ویژه در عرصه آگاهی بخشی تشخیص حق و بیان آن است که این موضوع نیز نیازمند داشتن شجاعت است.

شعبانی تصریح کرد: اصحاب رسانه باید مطالبه گر باشند و در این راستا خوب است مشکلات جامعه با برگزاری جلسه ای مشترک بین مسئولان و اصحاب رسانه موردبررسی و مطالبه گری قرار گیرد.

مسئولان باید ظرفیت نقدپذیری خود را بالا ببرند

وی درباره گلایه اصحاب رسانه از پایین بودن سعه صدر مسئولان نیز ابراز کرد: مرز خاصی بین نقد و تخریب وجود ندارد به همین دلیل بیشتر اوقات مدیران، نقد شما اصحاب رسانه را تخریب تلقی کرده و از دست شما شکایت می کنند بنابراین پیشنهاد می کنم اگر نقدی به عملکرد مدیری دارید ابتدا به صورت خصوصی این موضوع را به وی گوشزد کنید و اگر عمل نکرد آن موقع موضوع را رسانه ای کنید.

امام جمعه همدان با تأکید بر اینکه مسئولان باید ظرفیت نقدپذیری خود را بالا ببرند چراکه نقد سبب رشد آنها می شود، عنوان کرد: جلسات اخلاقی که برای مسئولان استان برگزار می کنیم را بی تأثیر نمی دانیم.

وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه حوزه نمایندگی ولی فقیه در استان چه اقداماتی برای رفع مشکل بیکاری در استان انجام داده است، تصریح کرد: ما کمیته مطالعاتی اقتصاد مقاومتی را راه اندازی کردیم که البته این موضوع به معنای انجام کار اقتصادی نیست بلکه به معنای تعامل با مسئولان برای ارائه راهکار و حل مشکلات این حوزه است.

شعبانی افزود: در عرصه بیان مشکلات استان نیز در جلسات و دیدارهای مختلف نکات را به مسئولان گوشزد کرده و انتظار داریم علاوه بر ما رسانه های استان نیز این مباحث مهم را مطالبه کنند.

وی اظهار داشت: شما رسانه ها می توانید ضمن انتقال مشکلات استان به ما، راهکارهای پیشنهادی خود را نیز بیان کنید تا ما با ارائه آن پیشنهاد به شورای طرح و راهبرد دفتر نمایندگی ولی فقیه، برای رفع آنها اقدام کنیم.

خبرنگاران باید روحیه مطالبه گری داشته باشند

مدیرعامل خانه مطبوعات نیز در این نشست با قدردانی از سخنان امام جمعه همدان در خطبه های نماز جمعه درباره روز خبرنگار اظهار داشت: صحبت های شما برای اصحاب رسانه سبب دلگرمی است که امیدواریم ادامه یابد.

وی با بیان اینکه ما از استان هایی هستیم که روز خبرنگار را در قالب هفته خبرنگار برگزار می کنیم، گفت: امسال برای اصحاب رسانه برنامه هایی مانند همایش پیاده روی خانوادگی، مسابقات ورزشی، دوره آموزشی، مسابقه کتاب خوانی و تور یک روزه را برنامه ریزی کرده ایم که برخی از آنها اجراشده و برخی نیز در روزهای آینده اجرایی می شود.

مهرداد حمزه با درخواست از نماینده ولی فقیه در استان مبنی بر اینکه امیدواریم همان طور که برای مسئولان درس اخلاق برگزار می کنید زمانی را نیز به برگزاری نشست های مشترک با اصحاب رسانه اختصاص دهید، مطرح کرد: خبرنگاران باید روحیه مطالبه گری داشته باشند که امیدوارم این روحیه هیچ وقت خاموش نشود.

اهالی رسانه رسم امانت داری در انعکاس اخبار را رعایت کنند

مدیرکل ارشاد نیز با اعلام اینکه در رویکرد جدید اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه محوری بر مبنای کار کارشناسی و داشتن چشم انداز در عرصه فرهنگ بناشده است، گفت: ما در بخش ارتباطات نیز موضوع اخلاق محوری را مطرح کرده ایم چراکه اصحاب رسانه ازنظر ما مشاور و چشم و گوش بینای جامعه هستند.

وی با تأکید بر اینکه اصحاب رسانه عضو جدایی ناپذیر از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، عنوان کرد: ما از همه فعالان عرصه رسانه در استان به صورت یکسان حمایت می کنیم و انتظار داریم آنها نیز در بحث اخلاق مداری رسم امانت داری در انعکاس اخبار را رعایت کنند.

احسانی ارائه نقد و تحلیل های کارشناسانه را از دیگر مطالبات خود از اهالی رسانه برشمرد و عنوان کرد: ما از اهالی رسانه می خواهیم نقد از دستگاه های اجرایی را از دستگاه فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کنند چراکه نه تنها از این کار ناراحت نمی شویم بلکه از آن برای رشد خود استفاده می کنیم.

وی تصریح کرد: ما در عرصه ارتباطات و رسانه، برنامه ها و راهکارهایی را طراحی می کنیم تا بتوانیم از ظرفیت اصحاب رسانه و همه فعالان این عرصه در استان استفاده کنیم.

تجلیل از خبرنگاران تجلیل از آگاهی و اطلاعات است

معظمی مدیرمسئول نشریه اندیشه نیز گفت: همان گونه که تجلیل از عالم به معنای تجلیل از علم و یا تجلیل از شهید به معنای تجلیل از ایثار و فداکاری است، تجلیل از خبرنگاران نیز تجلیل از آگاهی و اطلاعات است چراکه آنها می توانند بر دیدگاه های مردم اثر بگذارند.

عمده نواقصی که در جامعه احساس می شود به دلیل ضعف مدیریت در جامعه است

سرپرست روزنامه کیهان در همدان نیز مطرح کرد: خدا را شاکریم که در عصر جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنیم موضوعی که حفاظت و تقویت آن موردتوجه اصحاب رسانه نیز قرار دارد.

وی بابیان اینکه شکرگزار خداوند متعال هستیم که در حکومتی زندگی می کنیم که نام علی بن ابیطالب(ع) به راحتی از مناره ها پخش می شود و فرزندان ما نیز به راحتی با حسین بن علی علیه السلام انس می گیرند، عنوان کرد: عمده نواقصی که در جامعه احساس می شود به دلیل ضعف مدیریت در جامعه است، موضوعی که اگر فردی مانند شما در جایگاه نمایندگی ولی فقیه به آنها ورود نکنید ما نیز به عنوان اصحاب رسانه نمی توانیم ورود کنیم.

وی با تشریح مشکلات اصحاب رسانه ابراز کرد: ما به دلایل مختلفی نمی توانیم به عرصه ها و موضوعات مختلف وارد شویم چراکه مشکلات مالی و وابستگی اصحاب رسانه به نهادهای مختلف برای تأمین هزینه های خود در قالب رپرتاژ آگهی مانع از این می شود که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم.

فریدونی افزود: همان گونه که امروز رئیس جمهور محترم بودجه صداوسیما را نمی دهد و یا در دوره گذشته رئیس جمهور قبلی گفت همه آگهی ها در اختیار روزنامه ایران قرار بگیرد، امروز نیز شاهدیم یک روزنامه منتقد مانند وطن امروز اعلام می کند که دیگر توانایی انتشار روزنامه را ندارد.

چرا باید جلسه شورای تنظیم بازار پشت درهای بسته و بدون حضور اصحاب رسانه برگزار شود؟

وی خطاب به نماینده ولی فقیه در استان تصریح کرد: اگر شما به موضوعات مختلف ورود نکنید و ما تنها وارد آن عرصه شویم تا مشکل را بررسی و مطرح کنیم کارمان به دادگستری می افتد، مانند همین چند وقت پیش که بنده و یک تن از اهالی رسانه استان به دلیل یک شکایت بی ارزش به دادگاه فراخوانده شدیم، موضوعی که به دلیل کم اهمیت بودن، بلافاصله قرار منع تعقیب آن صادر شد.

سرپرست روزنامه کیهان در همدان با تأکید بر اینکه اگر شما به عنوان نماینده ولی فقیه به موضوعات ورود کنید ما نیز باقوت می توانیم آنها را بررسی و مطرح کنیم، ابراز کرد: شما به ما بگویید امروز چه کسی جوابگوی وضعیت افسارگسیخته بازار همدان است و چرا باید جلسه شورای تنظیم بازار پشت درهای بسته برگزار شود؟ مگر در این جلسه چه خبر است؟

وی با تأکید بر اینکه شرایط کنونی اصحاب رسانه حق دارند سازمانی مانند صمت را به باد انتقاد بگیرند، گفت: در بحث مسکن نیز اگر وضعیت همدان با دیگر استان ها را مقایسه کنید متوجه وضعیت استان می شوید اما واقعیت این است که چه کسی پاسخگوی این وضعیت در استان خواهد بود؟.

فریدون عنوان کرد: ما اهالی رسانه به دلایل مختلفی هنگام برخورد با یک موضوع نمی توانیم سراغ آن برویم هرچند قبول داریم که وضعیت استان متأثر از وضعیت کشور است اما ما مطبوعات به دلیل عدم توانایی مالی یا ترسیدن از نهادهای دارای قدرت مشکلات متعددی داریم و نمی توانیم همه حرف ها را بزنیم.

مهم ترین مشکل اصحاب رسانه پایین بودن سعه صدر مسئولان است

سردبیر روزنامه سپهر غرب نیز با تأکید بر اینکه مهم ترین مشکل ما در استان پایین بودن سعه صدر مسئولان است، اظهار داشت: اینکه مسئولی از یک رسانه فقط انتظار تعریف و تمجید داشته باشد و چنین رسانه ای را یک رسانه خوب تلقی کند، تنها بیانگر کم سوادی وی در عرصه رسانه است.

وی با اشاره به اینکه استان همدان از ظرفیت رسانه ای بسیار خوبی در غرب کشور برخوردار است، عنوان کرد: از امتیازات ویژه استان فعالیت گسترده بانوان در عرصه رسانه است، ظرفیتی که سبب شده رسانه های استان از اندیشه های بانوان بهره مند شود.

پور وهابی تصریح کرد: باوجود چنین ظرفیتی در استان متأسفانه اداره کل ارشاد و خانه مطبوعات هیچ برنامه ای برای استفاده از این ظرفیت نداشته و خدمات مناسبی نیز ارائه نداده اند.

حسامی خبرنگار تسنیم نیز بیان کرد: خبرنگاران ازنظر معیشتی با مشکلات بسیاری روبه رو هستند و پایین بودن حقوقشان سبب شده تا برای رفع این مشکل یا به تعریف و تمجید از یک دستگاه بپردازند یا در قالب روابط عمومی خدماتی را ارائه دهند.

وی تصریح کرد: امیدوارم برای رفع مشکلات معیشتی خبرنگاران، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و خانه مطبوعات تمهیدی را بیندیشند.

مسئولان در برابر نقد اصحاب رسانه تاکتیک بی تفاوتی را اتخاذ کرده اند

سرپرست خبرگزاری فارس در همدان نیز تصریح کرد: وظیفه رسانه، مطالبه گری و جریان سازی در جامعه است به همین دلیل وقتی نقدی را بیان می کنیم انتظار داریم مسئولان نیز نسبت به آن واکنش نشان داده و پاسخی ارائه دهند درحالی که امروز می بینیم مسئولان تاکتیکی بی تفاوتی را اتخاذ کرده اند.

وی با تأکید بر اینکه بی تفاوت بودن در برابر نقد اصحاب رسانه سم مهلکی برای جامعه به شمار می آید، گفت: از نماینده ولی فقیه در استان درخواست داریم بدون تعارف و مماشات مشکلات موجود در استان را به اصحاب رسانه منتقل کنند تا ما بتوانیم با پیگیری مشکلات، گامی در راستای بهبود جامعه برداریم.

مسئولان گمان می کنند ما مسئول ماست مالی کردن اشتباهات و یا تمجید از آنها هستیم

سرپرست خبرگزاری ایرنا در همدان نیز اظهار داشت: اهالی رسانه با مشکلات بسیاری مانند تأمین کاغذ، بیمه و غیره روبه رو هستند اما مهم ترین مشکلات آنها پایین بودن آستانه تحمل مسئولان است موضوعی که دامن خبرگزاری ایرنا را هم گرفته است.

وی بابیان اینکه مسئولان از ایرنا چون خبرگزاری دولت است انتظارات نابجایی دارند، افزود: آنها ما در ایرنا مسئول ماست مالی کردن اشتباهات و یا تمجید از آنها هستیم درحالی که ما تلاش داریم تریبون دولت و ملت باشیم و چالش های مردم را پیگیری کنیم.

وی با تأکید بر اینکه برای حل مشکلات مردم نیازمند شناسنامه دار کردن خبرنگاران هستیم، مطرح کرد: اعضای فعال در این عرصه نیاز به پالایش دارند تا اگر قرار است خدمتی به اصحاب رسانه ارائه شود، این تسهیلات و خدمات در اختیار فعالان واقعی این عرصه قرار گیرد.

انتهای پیام/ ت

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
شهرری- ایرنا- معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران از تخصیص پنج میلیارد ریال اعتبار به خرید و اهدای کتاب در استان خبر داد و گفت: ترویج فرهنگ کتابخوانی از مهمترین اولویت های ارشاد به شمار می رود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : جماران خبرگزاری شبستان

به گزارش خبرنگار ایرنا، مهرشاد کاظمی روز شنبه در حاشیه آیین گشایش کتابخانه مهر سروش در کهریزک به ایرنا اظهار داشت: یکهزار و 100 جلد کتاب از سوی اداره ارشاد استان تهران به این مرکز اهدا شد و تا پایان تابستان نیز 500 جلد کتاب دیگر نیز به این مرکز اهدا می شود.

وی تصریح کرد: کتاب ها با توجه به علاقمندی افراد ساکن در این مرکز و با عناوین مختلف از جمله رمان، تاریخی و مذهبی اهدا شده است.

معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران عنوان کرد: موضوع کتاب عشایر و روستاها از طریق ادارات ارشاد شهرستان ها پیگیری می شود تا در این بخش ها نیز کتاب اهدا می شود.

راه اندازی کتابخانه مهر سروش با همکاری نهاد کتابخانه های عمومی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری ظهر امروز (شنبه) در کهریزک گشایش یافت.

1970/6003

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
گلپایگان_نویسندگان، راویان تاریخ، نگارندگان فرهنگ و از عناصر هویت بخش هر قوم هستند که در گذر زمان از فراموشی ارکان فرهنگی و هویتی مردم جلوگیری و با ثبت رویدادهای تاریخی، جریان های فرهنگی و تحلیل ها، بخش مهمی از اجزای تمدن یک ملت را شکل می دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : ربیع

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان گلپایگان، توسعه دانش و دستیابی به فن آوری های نوین مرهون زحمات دانشمندان و متفکرانی در گذشته است که حاصل کوشش های علمی خود را در قالب کتب و مقالات گوناگون ثبت کرده اند تا مطالعه آثار آنان راهی فراروی دانشمندان متأخر قرار دهد. نهضت علمی عالمان و فرهیختگان در گذر زمان بر محور کتاب و نگارش دنبال شده است.

یکی از موضوعات مهم کتب و مقالات تحقیقی، روایت رویدادهای تاریخی و بررسی یادمان های باستانی است. در گلپایگان سنگ نگاره هایی از عهد باستان برجا مانده که تاکنون نظر محققان و مورخانی را به خود جلب کرده، اما کمتر اثر تحلیلی و تحقیقی جامعی در این زمینه منتشر شده است. یکی از تألیفات منتشر شده در این زمینه، کتاب "سنگ نگاره های گلپایگان، گذرگاه تاریخ" است که به قلم "محسن جمالی" نوشته شده است. برای آشنایی بیشتر با این اثر تألیفی با نویسنده آن گفت وگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید:

چند سال است که نویسندگی می کنید؟

12 سال است که در کار پژوهش هستم و 10 سال است که نویسندگی می کنم.

چند اثر از شما چاپ شده یا در دست انتشار است؟

در حوزه سنگ نگاره های ایران چند کار دیگر در دست چاپ دارم. مقالاتی هم در این زمینه در مجلات معتبر از من چاپ شده و به جر این آثار تحقیقی من در زمینه فنجان نماها در مجله نجوم و چند نشریه دانشگاهی منتشر شده است.

چاپ اول و دوم کتاب سنگ نگاره های ایران با زیر عنوان "سنگ نگاره های گلپایگان، گذرگاه تاریخ" در مجموع در شمارگان دو هزار نسخه و 430 صفحه در قطع رحلی توسط انتشارات ائمه در سال 1394 منتشر شده است و سال 1397 هم این کتاب به چاپ دوم رسید.

درباره محتوای کتاب "سنگ نگاره های گلپایگان، گذرگاه تاریخ" توضیح دهید.

جلد (1) کتاب "سنگ نگاره های گلپایگان، گذرگاه تاریخ" به بررسی سنگ نگاره های شهرستان گلپایگان با تکیه بر مطالعات میدانی گسترده، مطالعات کتابخانه ای و شیوه تطبیقی و مقایسه ای می پردازد.

این کتاب حاصل هشت سال پژوهش میدانی و کتابخانه ای گسترده و مستندنگاری خودم است که در آن به معرفی آثار شناسایی شده در مورد سنگ نگاره های گلپایگان در 31 منطقه و بیش از 36 هزار سنگ نگاره تاریخی کشف شده پرداخته و یافته های جدید باستان شناسی، مردم شناسی، تاریخ هنر، خط و صنعت پرداخته شده است.

مهمترین وجه تمایز این کتاب با دیگر آثار تألیفی در این زمینه چیست؟

در این کتاب افزون بر معرفی آثار شناسایی شده و تحلیل محتوای آن ها به صورت مختصر به تطبیق آن ها با سایر نمونه های موجود در ایران و جهان پرداخته است. کتاب از شش بخش تشکیل شده که بخش نخست به ارائه تعریفی از سنگ نگاره یا هنر صخره ای اختصاص یافته و در بخش دوم چرایی ایجاد چنین نقوشی بررسی شده است و مناطق پژوهش شده در گلپایگان معرفی می شود و بخش سوم به شیوه های کنده کاری روی صخره ها و شاخصه های بررسی دوره های تاریخی اختصاص یافته است.

بخش چهارم در قالب شش زیربخش درباره "انگیز هنرنمایی بر روی سنگ ، سیر طبیعت گرایی به اسلوب هندسی"، "تناسب ابعادی نقوش"، "شیوه نمایش شاخ های حیوانات"، "شیوه های گوناگون نمایش نگاره حیوانات" و "داستان رام کردن حیوانات در زندگی پیش از تاریخ" تحقیق و بررسی های متعددی انجام شده است.

یکی از مهم ترین بخش های کتاب، موضوعات مطرح شده درباره نگاره ها و هشت زیر بخش با عناوین "نقش حالات مختلف نمایش بدن انسان بر روی سنگ نگاره ها"، "نگاره هایی با موضوع حیوانات"، "نقوش گیاهی بر روی سنگ نگاره ها"، "نمادها"، "پوشاک و کلاه در نمونه های انسانی"، "ابزارهای استفاده شده در نگاره ها"، "خط، سیر دگرگونی و شکوفایی" و "تصاویر جالب و کمیاب بر روی سنگ نگاره ها" است.

تصاویر سنگ نگاره ها در بخش ششم کتاب آمده است که همگی عکاسی خودم است. از میان ده ها هزار بوم سنگی شامل نقوش صخره ای، 770 نمونه عکس رنگی در این کتاب به همراه تحلیل محتوا به نمایش گذاشته شده که با ارجاع دقیق به متن اصلی کتاب همراه است.

این کتاب به عنوان یک کتاب مرجع و منبع در مخزن بیش از 500 کتابخانه مهم کشور وجود دارد. بسیاری از پژوهش های صورت گرفته برای این کتاب برای نخستین بار در کشور صورت می گرفت.

آیا در این کتاب به یافته های تاریخ ایران به جز آنچه در گلپایگان موجود است نیز پرداخته شده است؟

از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش معرفی نشانه های مربوط به ارابه در ایران باستان، آغاز کشاورزی و نقوش گاوآهن و آراتروم، پوشاک مردم این سرزمین، ابزارهای شکار و جنگ در هزاره های کهن، نشانه های زیست حیوانات منقرض شده و باورهای مردمی در مورد آن ها، بررسی نمادهای کهن و کشف خطوط هندسی جدید است که بعضی از آن ها با خطوط هندسی کتیبه های جیرفت و خطوط هندسی ایلامی و بعضی از این علائم و نمادها با خطوط باستانی خارج از مرزهای ایران قابل تطبیق هستند.

کشف بیش از 10 مورد کتیبه به خط پهلوی ساسانی از نقاط قوت این پژوهش است. نخستین نشانه های استفاده بشر از علم نجوم و آداب و رسوم انسان های پیش از تاریخ در قالب فنجان نماها از جمله داده های تازه عرضه شده در این کتاب است.

گنجاندن بیش از چهارصد طرح گرافیکی از این نقوش در کتاب بر غنای این اثر پژوهشی افزوده است. در پایان کتاب نیز فهرستی از 130 منبع علمی به زبان فارسی و لاتین آمده که برای تدوین این کار پژوهشی از آن ها کمک گرفته شده است .

با چه مشکلاتی در نگارش این کتاب مواجه بودید؟

هزینه تحقیقات میدانی و چاپ کتاب نفیس بسیار بالاست و از عهده نویسنده خارج است. باید نهادهای ذی ربط در این زمینه حمایت کنند.

آیا از شما حمایت شد؟

به جز حمایت معنوی چند اداره، کمک خاصی به من نشد. " کتاب سنگ نگاره ها، در گذرگاه تاریخ" در سال 1394 پس از داوری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب شایسته تقدیر قرار گرفت و در سال 1396 توسط استاندار وقت استان اصفهان مورد تقدیر قرار گرفت. در سال 1397 هم فرماندار گلپایگان از این اثر تقدیر کرد. البته مجموعه پژوهش های صورت گرفته در این کتاب در جشنواره های مختلف پژوهشی نیز حائز رتبه های برتر شده است.

نویسندگان گلپایگان با چه مشکلاتی روبه رو هستند؟

باید مرکزی برای نویسندگان گلپایگانی و افرادی که به نویسندگی علاقه دارند ایجاد شود تا ضمن تبادل تجربیات به علاقمندان آموزش داده شود. جایگاه نویسندگان در گلپایگان چندان بالا نیست و به پاس تلاش ها و خدمات فرهنگی و علمی و پژوهشی که به این شهرستان داشته اند از آن ها تقدیر شایسته ای نمی شود و از تجربیات و دانش آن ها در حل مسائل جاری شهرستان استفاه چندانی نمی شود.

در شهرستان گلپایگان با وجود جوانان نخبه زمینه مساعدی برای پرورش نویسندگان و پژوهشگران وجود دارد، اما بسیاری از آن ها به دلیل وجود مشکلات فراوان کار پژوهشی خود را نیمه تمام رها می کنند .

در طرح ها و پروژه ها از دستاوردهای پژوهشگران و نویسندگان شهرستان استفاده نمی شود و جوانان مستعد و توانمند گلپایگانی از آموزش های حرفه ای نویسندگی محروم هستند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
گروه ادب کتاب وحیانیت الفاظ قرآن کریم ، ایستاده ام ، اندیشوران شیعی و عرفان ابن عربی و استاد مطهری و نقد مبانی فمینیسم از مهم ترین عناوین تازه های نشر در حوزه قرآن طی نیمه دوم تیرماه است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ سایت های دیگر : همسو نیوز

به گزارش خبرنگار ایکنا ؛ در نیمه دوم تیرماه آثار مهمی همچون وحیانیت الفاظ قرآن کریم ، ایستاده ام ، اندیشوران شیعی و عرفان ابن عربی ، پس از چهل سال ، اخلاق، جنسیت و زنان ، ازدحام بوسه، سفرنامه پیاده روی اربعین ، بازگشت از قرآن: نقدی بر قرائت نبوی از جهان و استاد مطهری و نقد مبانی فمینیسم منتشر شده است. البته تعداد آثار در این بازه زمانی نیز کاهش داشته، زیرا مشکل کاغذ همچنان کار ناشران را تحت تأثیر قرار داده است.

علاوه بر این، روند گرانی کاغذ و به تبع آن کاهش خرید مخاطبان، عرصه را برای کتابفروشان تنگ تر کرده است. به طوری که دو ماه بعد از درگذشت زین العابدین بلادی، مدیر کتابفروشی بلادی، طی مراسمی در 20 آبان 1396با حضور معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، فعالان کتاب و نشر و خانواده آن مرحوم، کتابفروشی بلادی بازگشایی شد تا به رغم فقدان این کتابفروش اهل فن، چراغ این فضای فرهنگی همچنان روشن بماند، اما پس از گذشت کمتر از دو سال این کتابفروشی که در محور تاریخی زندیه قرار دارد، تعطیل و دکور و کتاب های این کتابفروشی هم تخلیه شد.

خبرگزاری ایکنا در راستای رسالت اطلاع رسانی خود هر ماه، تازه های نشر قرآنی و دینی را در دو بخش منتشر می کند که در این زمینه از نظرات و پیشنهادهای مخاطبان در این راستا استقبال می شود. در ادامه عناوین برخی از مهمترین تازه های نشر از نگاهتان می گذرد.

وحیانیت الفاظ قرآن کریم

کتاب وحیانیت الفاظ قرآن کریم ، نوشته لطف الله خراسانی از محققان پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. با توجه به اینکه یکی از شبهات در رابطه با قرآن، وحیانی ندانستن کلمات قرآن بوده، به اعتقاد شبهه افکنان، حقایق وحیانی تفسیری از تجربه دینی پیامبر(ص) است. با چنین نگرشی به وحی، قرآن از متنی الهی به متنی بشری فروکاسته می شود و مانند دیگر متن های بشری احتمال خطا در آن می رود. در این کتاب با بررسی خاستگاه های این شبهه و ارائه ادله درون وحی ای و برون وحی ای ثابت کرده است که نه تنها محتوا و مضامین قرآن الهی است، بلکه الفاظ و کلمات و ساختار هندسی آن نیز وحیانی است و دست هیچ بشری به محتوا، واژگان و ساختار هندسی آن راه نیافته است.

نقدنگاشت؛ پیشینه نقد و نظر در هنر ایرانی اسلامی

کتاب نقدنگاشت؛ پیشینه نقد و نظر در هنر ایرانی اسلامی (فتوت نامه ها) به همت پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر منتشر شده است. این اثر شامل هشت مقاله با عنوان های آیین فتوت و هنر ایران ، بازیابی فتوت نامه معماران و صدف کاران به روایت رساله معماریه جعفر افندی ، فتوت نامه، دریچه ای به عالم هنر و هنرمندان ایران ، اصناف در معید النعم و مبید النقم و سه راهکار تاج الدین سبکی ، پیوند آیین خنیاگری با آیین جوانمردی ، کتب و منابع فتوت ، مقایسه تطبیقی مفهوم هنردر فتوت نامه سلطانی و متنی در باب ذن آیین های رزمی و جنگاوری ، سیمای یک هنر سنتی در فتوت نامه ها و رسائل از صاحب نظران و پژوهشگران است که به کوشش نیر طهوری ، دبیر علمی چهارمین هم اندیشی نقد بومی (فتوت نامه ها) گردآوری شده است.

تمدن شناسی

کتاب تمدن شناسی اثر عطاالله بیگدلی تلاش دارد تا تصویری از ابعاد و اعماق یک تمدن دینی عرضه کند، این اثر را بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) منتشر کرده است. نویسنده در فصل اول در تلاش است تا نسبت میان تفکر، فرهنگ و تمدن را توضیح دهد. در ادامه نگاهی مختصر به جهت مندی تکنولوژی می اندازد. از منظر کتاب تکنولوژی ابزار دخل و تصرف تمدن هاست؛ تکنولوژی غایت مند است. در فصل دوم نیز فرایند ظهور و سقوط تمدن ها تبیین شده و در فصل سوم به توصیف تمدن مهدوی می پردازد. در فصل چهارم هم با عنوان انقلاب اسلامی از انتظار تمدن تا تمدن انتظار به این مسئله می پردازد که جمع میان روایاتی که فضای قبل از ظهور را عرصه ملأ ظلم و الجور معرفی می کند با اهداف انقلاب اسلامی که می خواهد قبل از ظهور تمدنی معنوی بسازد چگونه ممکن است. کتاب در این فصل نتیجه می گیرد که دوران غیبت عصر املاء و استدراج بوده و مشیت الهی بر شکست حکومت های دینی قرار دارد، اما در عین حال روایاتی داریم که نشان می دهد قبل از ظهور برای شیعیان گشایش است و همچنین روایاتی که مردم را به آماده سازی دولت حضرت صاحب الأمر ترغیب می کند.

ایستاده ام

کتاب ایستاده ام عنوان کتابی است که به بیان خاطرات هادی صدقی، از واحد اطلاعات و عملیات در مبارزات با ضدانقلاب در جنگل های گیلان پرداخته و خاطرات هشت سال جنگ وی را بیان می کند. در بخشی از کتاب می خوانیم: آنقدر دویدم که از نفس افتادم و دقیقاً به خط اصلی دشمن برخوردم. یک سرباز عراقی نگهبانی می داد و وقتی رسیدم پشتش به من بود. خودم را انداختم داخل کانال، چشم از او برنمی داشتم. نفسم که چاق شد فکر کردم حالا چه کار کنم. خوشبختانه بولدوزری صد متر آن طرف تر کار می کرد و باعث شده بود نگهبان ها صدای دویدن و پریدن ما را نشنوند و تمرکزشان کمتر بشود. دو نفر دیگر تیم ما داخل کانال های دیگر رفته بودند و با همدیگر هیچ ارتباطی نداشتیم. فقط یک نفرمان دوربین داشت که در این شرایط چندان به دردبخور نبود. خودم را به دیواره کانال چسباندم، چون سایه بود نگهبان من را نمی دید. با خونسردی تمام بالای سرم راه می رفت. هرگز فکر نمی کردند ما تا اینجا آمده باشیم. آنقدر به من نزدیک بود که جزئیات لباس و صورتش را می دیدم.

این کتاب با قلم حسین گلدوست و تحقیق محمدعلی زمانیان در 248 صفحه مصور به همت انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده و راهی بازار نشر شده است.

لبخند مسیح

کتاب صوتی لبخند مسیح نوشته سارا عرفانی به بیان اتفاقات زندگی دختری جوان و امروزی به نام نگار می پردازد. محور اصلی این رمان دغدغه های نسل جوان است، نسلی که همیشه و همواره در پی حقیقت و جست وجوی راستی هستند. نگار پس از آشنایی با یک فرد مسیحی وارد عرصه جدیدی در زندگی خود می شود او که بصورت ناخودآگاه مسیر آشنایی این مرد مسیحی با اسلام می شود. این کتاب به همت برند کتاب صوتی قناری با گویندگی شکوفه عزیزی در چهار ساعت سی دقیقه در پلتفرم های کتاب صوتی و الکترونیک عرضه شده و برای اولین بار در سال 1384 به همت انتشارات سوره مهر منتشر و تاکنون 30400 نسخه در 13 نوبت چاپ وارد بازارکتاب شده است.

اندیشوران شیعی و عرفان ابن عربی

کتاب اندیشوران شیعی و عرفان ابن عربی ، نوشته حسین شکرآبی به همت سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. در مقدمه این کتاب می خوانیم: اندیشه ابن عربی، به طور غیر قابل انکاری در حوزه سنت عقلانی شیعه، تأثیرگذار بوده است. این که چگونه و چرا اندیشه ابن عربی مورد اقبال و توجه حکما و عرفای شیعه قرار گرفته است، موضوعی است که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. عرفان و حکمت شیعی در نهانی ترین لایه ها و وجوه خود، وامدار آموزه های اساسی عرفان نظری است که با تأسیس قواعد و روش حکمی خاص، عملاً امکان فهم صحیح تری از معارف شیعی را پدید آورده است. اگرچه گرایش های شیعی که از ابتدا در میان نحله های گوناگون عارفان مسلمان مشهود بود، به دورانی بسی پیش از ابن عربی و اتباع او بازمی گردد.

بازگشت از قرآن: نقدی بر قرائت نبوی از جهان

کتاب بازگشت از قرآن: نقدی بر قرائت نبوی از جهان نوشته عبدالله نصری به همت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. این کتاب به نقد مقالات مجتهد شبستری با عنوان قرائت نبوی از جهان اختصاص دارد. مجتهد شبستری در چند سال اخیر، 15 مقاله تحت عنوان قرائت نبوی از جهان منتشر کرده است. علاوه بر این، وی مجموعه مطالبی از سخنرانی ها، مقاله ها و مصاحبه های خود را در آبان ماه سال 96 با عنوان نقدی بر بنیان های فقه و کلام به صورت کتاب pdf در سایت خود منتشر کرد که قسمتی از مطالب این کتاب نیز درباره قرائت نبوی از جهان است. تمام حرف وی در قرائت نبوی از جهان، این است که قرآن کلام پیامبر(ص) است. کتاب بازگشت از قرآن به نقد دیدگاه وی در این زمینه می پردازد.

این کتاب در دو بخش و هرکدام در چند فصل مجزا منتشر شده است. بخش اول با عنوان نظریه و استدلا ل ها در 6 فصل و بخش دوم کتاب نیز با عنوان مبانی و پیش فرض ها نام گذاری شده که شامل 10 فصل است.

پس از چهل سال

کتاب پس از چهل سال نگاهی نو به زمینه های صلح امام حسن در چهل سالگی حکومت اسلامی پیامبر(ص) دارد و به قلم حمید سبحانی صدر به نگارش درآمده و انتشارات واژه پرداز اندیشه آن را منتشر کرده است. در بخشی از این کتاب آمده است: عده ای حیات خود را برای بقای دین خدا خواهند و عده ای دین خدا را تنها برای بقای خویش...؛ دم از قرابت خود با رسول می زنند و پیشانی بر مهر می سایند، تا چند صباحی بیشتر در بستری نرم بیاسایند. برای اینان فرقی ندارد که رسول بر منبر حکم نشسته باشد یا ابلیس. اینان پست و مقام خود را خواهند و انبوه سکه هایی که صدای برهم خوردنشان به دل های عاری از ایمانشان، اطمینانی پوشالی بخشد.

استاد مطهری و نقد مبانی فمینیسم

کتاب استاد مطهری و نقد مبانی فمینیسم نوشته علی اصغر خندان، است که انتشارات ندای فطرت (وابسته به بنیاد علمی و فرهنگی علامه مرتضی مطهری) آن را منتشر کرده است. در مقدمه این کتاب آمده است: مسائل گوناگون درباره حقوق زن یکی از دغدغه هایی بود که استاد مطهری سال ها در حیات پربار خود مورد تأمل عمیق قرار داده بود، هر چند در ایران آن زمان، جریانی تحت عنوان فمینیسم مطرح نبود. در جهان امروز نه با یک نوع فمینیسم، بلکه با انواعی از فمینیسم مواجهیم. در این کتاب نویسنده مبانی فمینیسم را از منظر استاد مورد مداقه و بررسی قرار داده است و برای انجام این مهم معرفی انواع فمینیسم و توجه به تفاوت های آن ها را لازم دانسته است. مهمترین گرایش های فمینیسم که در این اثر به آن ها پرداخته شده عبارتند از: فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم اگزیستانسیالیستی، فمینیسم سوسیالیستی، فمینیسم افراطی و فمینیسم پسامدرن، سه مکتب فمینیسم، لیبرالیسم و پسامدرنیسم از منظر دیگر نیز در این اثر نقد شده است. به باور نویسنده علی رغم حدود پانصد ارجاع به آثار استاد مطهری در این پژوهش، ظرفیت بسیار بیشتری در این زمینه وجود دارد و حجم فوق العاده چشمگیری از اندیشه های مرتبط ایشان در پژوهش حاضر منعکس نشده است.

فرهنگ تاریخ اندیشه ها

کتاب فرهنگ تاریخ اندیشه ها با عنوان فرعی مطالعاتی درباره گزیده ای از اندیشه های اساسی به همت انتشارات سعاد در سه جلد منتشر شده است. این فرهنگ به ویراستاری فیلیپ پی. واینر در سال 1973 تهیه شده است. این کتاب در متن اصلی دارای جلد جداگانه ای برای نمایه و فهرست تفصیلی است که با توجه به ضرورت تدوین نمایه و فهرست موضوعی دقیق و تفصیلی ناشر نیز در نظر دارد در چاپ های بعدی یک جلد مستقل را به این موضوع اختصاص دهد.

در جلد اول پس از فهرست مدخل ها به زبان اصلی، فهرست موضوعی ارائه شده که براساس محور های هفتگانه تحلیلی مطالب است و به این ترتیب خواننده می تواند علاوه بر فهرست الفبایی به فهرست موضوعی هم مجهز باشد و این امر هم در تنظیم و طبقه بندی پرسش های مورد تحقیق مراجعه کننده و هم در جست وجوی سریع و آسان او را یاری می کند.

فیلیپ پی. واینر به عنوان ویراستار این فرهنگ تاریخ اندیشه ها، غرض از بررسی تعامل تاریخی اندیشه ها را برقراری معنای وحدت تفکر بشری و تجلیات فرهنگی آن در دنیای تخصص شدگی و باخودبیگانگی روزافزون می داند و از طرفی ارزیابی اندیشه هایی را که میراث فرهنگی ما را به وجود آورده اند پیشنیاز رشد آتی و بالندگی روح بشری می داند. این کتاب مشتمل بر 2736 صفحه و آخر هر جلد مشتمل بر کتاب شناسی (Biblography) مفصلی به زبان اصلی است که تمام عنوان های آن جلد را پوشش می دهد.

ازدحام بوسه، سفرنامه پیاده روی اربعین

کتاب ازدحام بوسه نوشته نرگس مقصودی است که نشر نیستان آن را روانه بازار نشر کرده و نویسنده این کتاب را بر پایه نخستین تجربه خود از سفر پیاده روی اربعین حسینی منتشر کرده است. سفری که در سال های اخیر با وجود همه گیر شدنش در میان بخشی وسیع از جامعه ایران، به دلیل تنوع در انجام و اتفاقات پیش روی آن از جذابیت زیادی برای روایت برخوردار بوده است.

ازدحام بوسه با وجود در اختیار داشتن راوی زن در دام سانتی مانتالیسم روایت زنانه نیفتاده است. این اثر یک روایت حس برانگیز و جالب از این رویداد را روایت کرده است. کتاب از شرح چگونگی حرکت در این مسیر برای راوی شروع می شود. از آنچه او طلبیده شدن بیان کرده و در ادامه شرحی است پرتعلیق از آنچه بر او برای جمع کردن اسباب و آلات سفر رفته است و فراهم کردن مقدمات مالی و غیرمالی آن.

کلیات اشعار فضل الله نعیمی استرآبادی

کتاب کلیات اشعار فضل الله نعیمی استرآبادی تصحیح و تحقیق محمد درزی است که به همت نشر سخن و بنیاد موقوفات افشار منتشر شده است. فضل الله نعیمی استرآبادی متخلص به نعیمی، شاعر، عارف و صوفی نامدار و بنیانگذار جنبش حروفیه است. وی در دوران تیمور گورکانی در استرآباد متولد شد و در سفر هایی که داشت علوم غریبه را فراگرفت. پس از بالا گرفتن کار جنبش حروفیه فضل الله نعیمی به دستور میرانشاه تیموری به قتل رسید. اما شاگردان او از جمله، عمادالدین نسیمی شیروانی و ابوالحسن اصفهانی اندیشه و مرام وی را در سراسر خاورمیانه رواج دادند.

فضل الله نعیمی کتاب های محبت نامه، جاودان نامه و نوم نامه را به مازندرانی و گویش استرآبادی و انفس و آفاق را به فارسی نوشته است. او به جز این آثار منثور، صاحب اشعار قابل توجهی است که در مثنوی عرش نامه و دیوان اشعار او آمده و از جهات گوناگون برای پژوهشگران اهمیت دارد.

یکی از مهم ترین و معروف ترین اشعاری که از فضل الله نعیمی به جای مانده قدسیان آسمان است که با مطلع با قدسیان آسمان من هر شبی یاهو زنم/ گر صوفی از لا دم زند من دم ز الا هو زنم آغاز می شود. در کتاب کلیات اشعار فضل الله نعیمی استرآبادی، بعد از مقدمه ای مفصل در بررسی زندگی و آثار و اندیشه های نعیمی، دیوان اشعار و مثنوی عرش نامه او بر پایه کهن ترین دستنویس های موجود تصحیح شده است.

بازی عوض شده

کتاب مجموعه داستان کوتاه بازی عوض شده نوشته سجاد خالقی از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شد. این اثر شامل داستان های کوتاه برگزیده در حوزه انقلاب و دفاع مقدس است. سیر زمانی این مجموعه که از 11 داستان تشکیل شده از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا جانبازی شخصیت داستان است.

مادر و کدر ، بازی عوض شده ، مردی در مقابل ، و دیگر هیچ ، بازی از نو ، تاریک، روشن، تاریک، روشن، تاریک روشن... ، پشت این دیوار ها کسی هست ، آدم ها روی پل ، تا همیشه این جا کسی هست ، حال من جور دیگری است و داستانی به نام همه چیز از همه چیز شروع شد عنوان یازده داستان کوتاه این کتاب است.

تاتیک

اولین کتاب داستانی با محوریت شهدای مسیحی به قلم حسن شیردل به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شد. جدی ترین رمان حسن شیردل، این بار درباره اقلیت مذهبی مسیحی هشت سال دفاع مقدس است که به گیشه های کتاب فروشی می رسد. ایثارگری های رزمندگان مسیحی در طول جنگ تحمیلی، جلوه باشکوهی از همگرایی ادیان در نظام جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است.

خاطرات یک فرشته

کتاب خاطرات یک فرشته ، نوشته حمزه شریفی دوست به همت دفتر نشر معارف منتشر شده است. این کتاب داستان زندگی ملک و فرشته ای که مأمور خدمت و حفاظت از امام رضا(ع) است و از این رهگذر وقایع و زندگانی امام را شاهد است. این اثر به سبک رمان و داستان به شرح زندگانی امام رضا(ع) پرداخته است و ضمن توجه به معیار های داستانی از جمله گره و تعلیق و تضاد و غیره، توانسته با پیرنگ مناسبی، خواننده را با سبک معنوی زندگی امام رضا(ع) آشنا کند و رضایت خواننده را به دست آورد. در عین حال زبان و لحن داستان به شیوه ای ساده و سلیس و روان نگارش یافته است. تمامی رویداد های زندگی امام رضا(ع) در این کتاب انعکاس پیدا کرده، به گونه ای که می توان گفت یک دوره از زندگانی امام در این کتاب آمده است.

اخلاق، جنسیت و زنان

کتاب اخلاق، جنسیت و زنان نوشته احمد دیلمی است که نشر کتاب طه آن را روانه بازار نشر کرده است. در مقدمه این کتاب آمده است: آیا با وجود تفاوت جنسیتی بین زنان و مردان می توان گفت آن ها باید دارای حقوق و تکالیف برابر باشند؟ آیا جنسیت در رفتار و داوری اخلاقی مؤثر است؟ اگر جواب آری است، محدوده این تأثیر تا کجاست؟ کتاب حاضر از معدود کتاب های تألیفی است که تلاش کرده مبنایی عقلانی برای تفاوت اخلاق هنجاری زنان و مردان فراهم آورد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
حسن کیخایی گفت: متاسفانه عوامل مختلفی باعث شیوع آسیب های اجتماعی در سطح شهرستان شده است و این اداره رویکرد و رسالت اصلی خود را پیشگیری و مقابله با این آسیب ها می داند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

حسن کیخایی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان اصفهان با اشاره به اهمیت اوقات فراغت و استفاده صحیح از این ایام اظهار داشت: متاسفانه و با توجه به اینکه شهرستان بویین و میاندشت چند سالی بیشتر نیست که به عنوان یک شهرستان مستقل جدید تعریف شده و از شهرستان فریدن جدا شده است، و از سوی دیگر با توجه به فاصله زیادی که از مرکز استان داریم متاسفانه هر چه از مرکز استان دورتر می شویم محرومیت های فرهنگی بیشتر می شود و در نتیجه شهرستان بویین میاندشت نیز بسترهای مناسب و لازم و حداقلی فرهنگی را ندارد.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بوئین و میاندشت در ارتباط با این محرومیت های فرهنگی توضیح داد: به عنوان مثال یک استخر، یک سینما، یک مجتمع تفریحی که جوانان اوقات خود را در آنجا بگذراند در شهرستان بویین و میاندشت وجود ندارد و من بارها در جلساتی که برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی مثل اعتیاد و مواد مخدر برگزار می شود گفته ام که این همایش ها شاید تاثیراتی را به طور مقطعی داشته باشد اما اگر هر دستگاهی به کار خود بپردازد و کار خود را به طور درست و کامل انجام بدهد مطمئناً این تاثیرات بیشتر خواهد شد و لازمه همه این ها ایجاد بسترهای لازم و اولیه است.

کیخایی با اشاره آسیب های اجتماعی این شهرستان افزود: از طرف دیگر یک جاده ترانزیتی از شهرستان بویین و میاندشت می گذرد مجموع همه این عوامل مشکلات و آسیب های اجتماعی از قبیل طلاق، اعتیاد، مهاجرت ، و غیره را برای این شهرستان ایجاد کرده است.

وی رویکرد اصلی برنامه های اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بویین و میاندشت را پیشگیری از این آسیب ها عنوان کرد و ادامه داد: ماهیت اداره ما حکم می کند که در کاهش و پیشگیری از این آسیب های اجتماعی گام برداریم و این موضوع رویکرد اصلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بوئین و میاندشت است و در این راستا جلساتی با دستگاه های مختلف از جمله بهزیستی، آموزش و پرورش، فنی و حرفه ای، هلال احمر و غیره برگزار کردیم.

کیخایی از تنظیم تفاهم نامه با دستگاه های مختلف گفت و افزود: در طی جلساتی که با دستگاه های مختلف برگزار کردیم تفاهم نامه هایی را تنظیم کردیم که مطابق آن ها مقرر شد کارهای پایداری که برای جوانان و شهروندان مفید باشد انجام شود به طوری که دستگاه های مختلف دوره های مختلفی را در شهر و روستاها برگزار می کنند.

وی با برشمردن برنامه های اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بویین و میاندشت خاطر نشان کرد: برگزاری دوره های موسیقی در 11 رشته از حمله موسیقی کودک، برگزاری انجمن های ادبی به صورت هفتگی، انجمن خوشنویسان به صورت هفتگی، انجمن عکاسان به صورت ماهانه، مجموعه رادیوتک فال، آموزش شاهنامه خوانی و نقالی، دوره فن بیان و سخنوری، و غیره از برنامه های تابستانی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بویین و میاندشت است.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بویین و میاندشت به تعاملات این اداره با دیگر دستگاه های این شهرستان اشاره کرد و افزود: برخی دستگاه ها از ظرفیت هایی برخوردارند که ارشاد آنها را ندارد، به طور مثال هلال احمر، آموزش کمک های اولیه را برای شهروندان در نظر گرفته است، فنی و حرفه ای، دوره های آنوزش سفال گری، نقاشی روی سفال، چرم دوزی وغیره را برگزار نی کند و همه دستگاه ها ظرفیت های خود را با هدف پپیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی به کار گرفته و تعامل بسیار مطلوبی با یکدیگر دارند.

وی درباره فعالیت های کانون های فرهنگی هنری مساجد شهرستان بویین و میاندشت توضیح داد: تعداد 25 کانون فرهنگی هنری در سطح شهرستان بویین و میاندشت وجود دارد که از این تعداد 6 مورد کاتون های شاری و مابقی کانون های روستایی ما هستند که همگی متناسب با بضاعت خود، فعالیت هایی از قبیل فعالیت های قرآنی، کلاس های آموزشی و فرهنگی، اردوهای تفریحی و غیره دارند که این فعالیت های با توجه به شرایط این کانون های قابل قبول است./

پایان پیام/ 123

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
ابراهیم حیدری، گفت: امیدوارم بتوانیم با پیوند به شبکه شهرهای خلاق در انتقال فرهنگ، دانش و ظرفیت ها به سایر شهرها و به نسل آینده و نیز به رونق کسب و کارهای فرهنگی شهر و به طور خاص به هنرمندان کمک کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان،ابراهیم حیدری، گفت: امیدوارم بتوانیم با پیوند به شبکه شهرهای خلاق در انتقال فرهنگ، دانش و ظرفیت ها به سایر شهرها و به نسل آینده و نیز به رونق کسب و کارهای فرهنگی شهر و به طور خاص به هنرمندان کمک کنیم .

ابراهیم حیدری مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و کتاب خوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حاشیه برگزاری کارگاه آموزشی شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر که با حضور حسین اسحاقی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان، رئیس انجمن های فرهنگی و هنری، مدیران مسئول کانون های مساجد و سرپرست گروه های هنری، نمایشی و موسیقی جنوب کرمان در سالن شهید مداحی پور جیرفت برگزار شد، گفت: شهر خلاق فرهنگ و هنر از کلان برنامه های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در راستای منویات رهبری مبنی بر اقتصاد درون زا و فعال کردن ظرفیت های بومی و محلی در حوزه هنر و فرهنگ طراحی شده است .

ابراهیم حیدری، افزود: امروز کارگاه آموزشی تبیین و تشریح برنامه های شهر خلاق فرهنگ و هنر در شهر جیرفت برگزار شد و جنوب کرمان اولین استانی است که با توجه به دیرینه و پیشینه این منطقه و حرمتی که برای مردمان این دیار قائل هستم، شخصا حضور یافتم .

مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و کتاب خوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به برخی از برنامه های سفر 2 روزه خود به جنوب کرمان اشاره کرد و بیان داشت: در کنار برنامه ترویج کتاب خوانی، نشست هایی با اهالی فرهنگ و هنر، روسای انجمن های فرهنگی هنری شهرستان و مدیران کانون های فرهنگی هنری مساجد در راستای هم افزایی، هم فکری و تبادل نظر در خصوص فعال کردن ظرفیت های بومی و محلی جنوب کرمان داشتم تا بتوانم با تبادل تجربیات ظرفیت های نهفته را به ظرفیت های بالقوه ای که در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد، تبدیل کنیم .

وی، اضافه کرد: سعی داریم با توجه به پیشینه دیرینه جیرفت و با هم افزایی و مشارکتی که بین بخش خصوصی و دولتی وجود دارد با پیشنهادات خود اهالی این حوزه بتوانیم مجموعه ای از برنامه ها را طراحی کنیم و به عنوان شبکه شهر خلاق در یکی از موضوعات معرفی و در نهایت شبکه ای از شهرهای خلاق در بخش های مختلف راه اندازی شود .

حیدری، در ادامه افزود: امیدوارم بتوانیم با پیوند به شبکه شهرهای خلاق در انتقال فرهنگ، دانش و ظرفیت ها به سایر شهرها و به نسل آینده و نیز به رونق کسب و کارهای فرهنگی شهر و به طور خاص هنرمندان کمک کرده و زیر ساخت های حوزه کالبدی شهر اعم از گالری ها، نقاش خانه ها، تئاترها و سینماها و خانه های تخصصی راه اندازی و تقویت شود تا زمینه جذب گردشگران، هنرمندان فراهم شود و در نهایت به اقتصاد فرهنگ و هنر کمک شود .

10 مرداد 1398 19:44

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

بازارها که روزی مرکز اصلی اقتصاد شهرها بودند و امروز همچنان با هر سختی این شاخصه خود را حفظ کرده اند، به لحاظ ایمنی وضعیت سختی را پشت سر می گذارند و بازارهای تاریخی استان مرکزی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، چندی پیش بازار تاریخی تبریز که حدود یک دهه قبل به عنوان بزرگترین بازار سرپوشیده جهان به ثبت جهانی رسیده بود، به علت اتصال برق دچار
حریق شد و 120 باب مغازه آن در آتش سوخت.

این حریق دردناک و پس از آن حریق های بعدی زنگ خطر را برای دیگر بازارهای تاریخی ایران به صدا درآورد، زنگ خطری که ضرورت ارزیابی وضعیت ایمنی ابنیه تاریخی بویژه بازارها که زنده ترین ابنیه تاریخی شهرها هستند را گوشزد می کند.

استان مرکزی بواسطه سابقه تاریخی خود، بازارهای سنتی و کهن بسیاری را در خود جای داده است که شاخص ترین آنها بازار اراک، بازار ساوه، بازار نراق و بازار آشتیان است که همچنان پابرجا هستند و قلب اقتصاد و تاریخ شهرها محسوب می شوند .

بازار تاریخی اراک شاهدی بر قدمت و پیشینه این شهر است. این بنای تاریخی با عمری 200 ساله از ابتدای امر براساس اصول مهندسی و معماری روز در قالب یک مجموعه فاخر اقتصادی و اجتماعی ساخته شد .

بازار اراک 20 کاروانسرا دارد که تماما دارای ورودی و خروجی هستند تا در مواقع خطر امکان ورود و خروج وجود داشته باشند و در واقع از همان ابتدا نگاه توأم با ایمنی در معماری این بنا لحاظ شده است، همچنین دارای یک راسته است که برای عبور و مرور مردم و اجناس مورد استفاده قرار می گیرد و یک امتیاز و مولفه بزرگ برای بازار محسوب می شود، اما امروز بواسطه تغییرات ایجاد شده در جامعه و نیازهای موجود، مشاغل جدیدی در بازار جای گرفته که خطرات خاص خود را به همراه دارند.

"کانال تاسیسات" خطرات را کنترل می کند

مسئول اجرایی هیات امنای بازار اراک با بیان اینکه در گذشته یک سری قوانین برای جلوگیری از ورود برخی واحدهای صنفی به بازار ایجاد شده بود که امروز به جهت تسهیل در کار واحدهای صنفی این قوانین برداشته شده و ناآشنایی کسبه با مسائل ایمنی نیز بازار را در معرض خطر قرار داده است، گفت: خوشبختانه همکاری بین هیات امنای بازار و دوایر دولتی مرتبط با ایمنی همچون سازمان آتش نشانی، تشکیل کارگروه ایمنی و برگزاری جلسات به صورت ماهیانه و آموزش کسبه جهت مواجهه با خطر، در کاهش احتمال وقوع خطر در مجموعه بازار تاریخی اراک موثر بوده است .

علیرضا عسگری هزاوه با اشاره به اقدامات صورت گرفته از سوی شرکت توزیع نیروی برق استان و آموزش جهت استفاده از انشعابات و کابل های برق در واحدهای صنفی بازار افزود: در حال حاضر یک کانال تاسیسات در بازار در حال احداث است که کمک شایانی به کنترل خطرات خواهد کرد.

وی طول کانال احداث شده تاکنون را 150 متر دانست که از انتهای بازار با پوشش گذر سپهداری و آقاضیاءالدین انجام شده است و گفت: با توجه به منابع مالی تصویب شده برای ادامه کار، این پروژه تا پایان سال 98 به چهارسوق بازار می رسد و کل انشعابات و تاسیسات داخل کانال قرار می گیرد .

کاروانسراها به کاور ضدحریق مجهز می شوند/تجهیز نیمی از مغازه ها به کپسول آتش نشانی

عسگری هزاوه در خصوص دیگر موارد ایمنی مدنظر در بازار اراک تصریح کرد: با کاروانسرا های دارای تمرکز فرش رایزنی شده است که از طریق اعلان های صوتی یا کاورهای ضدحریق ایمن شوند و امید است این امر اجرایی شود تا در مواقع خطر کمترین خسارات مالی را متحمل شویم .

وی اضافه کرد: اکثر واحدهای طلافروشی دارای کپسول های آتش نشانی هستند و با برنامه های ترویجی انجام شده دیگر کسبه نیز این کپسول ها را تهیه کرده اند و در واقع نیمی از واحدهای صنفی دارای کپسول آتش نشانی هستند، از طرفی یک ایستگاه آتش نشانی مشرف به بازار مستقر است تا در مواقع خطر بلافاصله اقدام شود .

مسئول اجرایی هیات امنای بازار اراک با تاکید بر اینکه احتمال وقوع خطر و حادثه در هر زمانی وجود دارد و دارندگان واحدهای صنفی باید نسبت به رعایت نکات ایمنی و آموزشی دقت داشته باشند که این امر در حال تحقق است، بیان کرد: سال 89 با مرمت کف بازار اراک شیرهای آتش نشانی نیز در مجموعه تعبیه شد .

مغازه های راسته بازار بیمه اند/بیمه باقی واحدها نیازمند تشویق و تخفیف

وی تعداد واحدهای صنفی بازار اراک را 1500 واحد دانست و گفت: طبق صحبت های انجام شده مجموعه راسته بازار توسط میراث فرهنگی بیمه شده اند، اما برخی واحدهای داخلی با مالکیت شخصی دارای بیمه حوادث و آتش سوزی و برخی فاقد بیمه هستند و در این راستا می توان با هماهنگی از طریق دستگاه های ذیربط مراتب بیمه شدن دیگر واحدهای صنفی را با اعمال تخفیف و اهرم های تشویقی فراهم کرد.

عسگری هزاوه یکی از محتمل ترین خطرات که بازار اراک را تهدید می کند آتش سوزی دانست و در خصوص ایمنی بنای بازار گفت: مطالعاتی روی بازار انجام شده است. در این مجموعه به لحاظ سازه و ساختمان، از خشت آجری و ستون های سنگی و در زیر آن از ورق سرب و مس استفاده شده که از خطرات و فرونشست جلوگیری می کند و این امر نشان می دهد که معماری بازار تا چه میزان اصولی انجام شده است. نوع ستون ها و چارچوب بازار به جهت نوع ساخت آینده نگرانه انتخاب شده، اما به جهت برخی دستکاری های انسانی و فرسودگی طبیعی تا حدودی احساس خطر در زمان وقوع زلزله وجود دارد .

20 طاق راسته بازار نوسازی شد/70 درصد سرای کتابفروش ها خالی است

وی افزود: سال گذشته نزدیک به 20 طاق راسته بازار توسط میراث فرهنگی ترمیم و نوسازی شد و امسال نیز بخشی از مقاوم سازی انجام می شود .

مسئول اجرایی هیات امنای بازار اراک تصریح کرد: برخی کاروانسراها که به مشاغل تولیدی اختصاص داده شده اند بالقوه مستعد خطر هستند چراکه شبکه برق رسانی درستی ندارند، مسیرهای کابل کشی استاندارد نیست و برخی انشعابات برق آنها که شاید قانونی هم نباشد، می تواند خطراتی را ایجاد کند. برخی کاروانسراها رونق خود را از دست داده اند و بعنوان مثال 70 درصد حجره های سرای کتابفروش ها خالی است.
به گزارش ایسنا؛ کارگروه مرمت و احیای بازار تاریخی اراک تشکیل و مشاوری جهت بررسی و تهیه طرح جامع بازار بکار گرفته شده، اما ارزش تاریخی این بنا و ضرورت تامین امنیت جانی بهره برداران و مراجعان به این زیرساخت اقتصادی، تسریع بیشتر اقدامات را متذکر می شود.

بازار اراک کاندیدای مهم ثبت جهانی

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان مرکزی بازار اراک را ویترین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی جامعه می داند و معتقد است که بازار اراک به لحاظ ساختاری ظرفیت ثبت جهانی را دارد و اگر بنا باشد بنایی در استان ثبت شود قطعا گزینه و کاندیدای اصلی بازار اراک خواهد بود، اما به هرحال وضعیت مطلوبی ندارد.

علیرضا ایزدی بیشترین مشکل بازار اراک را در کف، دیواره ها و سازه بازار می داند و می گوید: طی هفت ماه اخیر تلاش های بسیاری برای بازار صورت گرفته و با وجود همه فراز و نشیب ها طرحی برای مرمت و احیای مجموعه توسط یکی از بهترین شرکت ها تهیه شده که با مقداری اصلاحات می توان براساس آن برای بازار اقدامات موثری به انجام رساند و تا سه یا چهار سال آینده شاخص های مربوط به ثبت جهانی محقق شود.

وی با اشاره به ایجاد کانال تاسیسات به عنوان یک اتفاق موثر انجام شده در مجموعه بازار اراک بر این باور است که بسیاری از مشکلات در مجموعه های تاریخی همچون بازار اراک ناشی از سیستم اتصالات و برق است و می گوید: خوشبختانه یک کانال تاسیسات اصولی در حال احداث است که حتی به کنترل رطوبت و آب های جاری در لایه های زیرین بازار کمک می کند و با استفاده از طرح جامع بازار اراک می توان اقدامات موثری را انجام داد، آگاهی رسانی درخصوص اهمیت بازار در جهت حفظ آن اهمیت بالایی دارد.

به گزارش ایسنا؛ در کنار بازار تاریخی اراک که 10 آبان 1355 به ثبت ملی رسید و برای ثبت جهانی آن باید روند احیا و مرمت آن انجام گیرد، بازار ساوه مربوط به دوره صفوی و به طول 600 متر به عنوان یکی از قدیمی ترین بازارهای ایران و استان مرکزی که در سال 78 به ثبت ملی رسیده است نیز درگیر چالش های در حوزه ایمنی است و از طرفی عدم برخورداری واحدهای صنفی آن از بیمه مشکل دیگری است .
این بازار طی دوران های متمادی بافت سنتی خود را حفظ کرده و با گذشت ایام و گرمی داد و ستد فعال بوده و پهنه ای گسترده یافته است. این بازار دارای کوچه هایی باریک و در پاره ای از نقاط دارای معماری سنتی است که نشان از اصالت و قدمت دیرینه این بازار دارد .

مجموعه بازار ساوه شامل

مسجد 14 معصوم، دالان حاج ملک و تیمچه نبوی زاده با چهار گذر است که در طول 600 سال میعادگاه آداب، سنت ها، فرهنگ و تاریخ مردم بوده است. این بازار بوسیله میدان انقلاب به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده و بخش جنوبی آن شامل مسجد میدان، بنای چهارسوق و مجموعه حجره های اطراف مسجد است و بخش شمالی بازار سرپوشیده ساوه را در بر می گیرد که از یک راسته بازار اصلی با 12 گذر یا راسته فرعی تشکیل شده است .

بازار تاریخی ساوه مقاوم سازی نشده/مغازه ها بیمه ندارند

قائم مقام میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ساوه با اشاره به اینکه بنای تاریخی بازار ساوه به سال های خیلی دور برمی گردد و نسبت به مقاوم سازی آن اقدام نشده است و از آنجاکه بنای بازار خشت و گلی است، در معرض خطر قرار داشته و تخریب آن در هنگام بروز حوادث طبیعی نظیر زلزله دور از انتظار نیست .

رضا ایاز گفت: به دلیل اینکه بازار ساوه از طریق چندین گذر به خیابان اصلی متصل است، امکان اطفای حریق از طریق حضور خودروهای آتش نشانی در هنگام بروز آتش سوزی وجود دارد و از این بابت نگرانی نیست .

وی در ادامه با اشاره به فعالیت بیش از 300 مغازه و واحد صنفی در بازار ساوه گفت: به همه متصدیان واحدهای صنفی ابلاغ شده است که مغازه های خود را مجهز به کپسول آتش نشانی کنند. همچنین بر بیمه کردن واحدهای صنفی تاکید شده، اما به نظر می رسد در این راستا اقدام مثبتی صورت نگرفته است .

ایاز همچنین به انعقاد قراردادی فی مابین شهرداری و میراث فرهنگی اشاره کرد و گفت: مطالعات طرح ساماندهی وضعیت بازار ساوه شامل اصلاح ورودی، کف بازار، ساماندهی سیم های برق، فاضلاب و ... انجام و در این قرارداد مقرر شده است که نسبت به بهبود وضعیت زیرساختی بازار ساوه اقدام شود .

بخشی از بازار ساوه از دست رفته است

مدیرکل میراث فرهنگی استان می گوید: بخشی از بازار ساوه به مرور زمان از دست رفته است و باید جهت حفظ آنچه باقیمانده تلاش کرد که خوشبختانه با تلاش شهرداری حداقل جداره بازار در حال احیاست و این امر به حفظ فضای بصری آن کمک می کند.

به گزارش ایسنا، دو بازار تاریخی اراک و ساوه هرچند با مشکلاتی مواجهند، اما به گفته مسئولین اقداماتی برای بهبود را پیش رو یا در حال انجام دارند، اما وضعیت در بازار تاریخی آشتیان بغرنج است .

بازار آشتیان در زمره بازارهای روباز ایران به شمار می رود، اما طی سالیان متمادی بازاریان از طریق پوشش آهن و شیروانی آن را مسقف کردند، البته هنوز حدود 40 درصد آن غیرمسقف و روباز است .

شرایط نابسامان بازار آشتیان در مواجهه با آتش/بافت سنتی 90 درصد بازار از دست رفته

سرپرست میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان آشتیان با اشاره به فعالیت بالغ بر 100 مغازه و واحد صنفی در بازار آشتیان، به ایسنا گفت: یک مسجد قدیمی، آسیاب مخروبه و نیز تیمچه و زورخانه از جمله ویژگی های بازار آشتیان است که به مرور زمان از بین رفته است .

علی امیری به مشکلات زیرساختی بازار آشتیان اشاره کرد و افزود: در صورت وقوع حریق امکان تردد خودروهای آتش نشانی در محوطه داخلی بازار وجود ندارد، از طرفی به دلیل مسدود شدن مبادی ورودی و خروجی بازار توسط شهرداری برای عدم ورود وسایط نقلیه به داخل بازار، هرگونه امدادرسانی خودرویی در داخل بازار مختل شده است .

وی به تغییر بافت سنتی بازار آشتیان اشاره کرد و افزود: مالکان واحدهای صنفی داخل بازار به دلیل استحکام بخشی و مقاوم سازی مغازه ها اقدام به نوسازی و تخریب بناهای قدیمی کردند به گونه ای که بالغ بر 90 درصد بازار از بافت سنتی و قدیمی خارج و نوسازی شده است .

کابل های برق رها شده روی دیوارها/10 درصد مغازه ها مستعد خطرند

امیری افزود: سیستم برق رسانی بازار اشکالات فراوانی داشته و کابل های برق به صورت نامنظم بر روی دیوار رها شده است و بروز خطر و آتش سوزی ناشی از اتصالات برقی دور از انتظار نیست .

وی با اشاره به اینکه تعداد مغازه هایی که در بازار آشتیان تحت پوشش خدمات بیمه ای قرار گرفته اند، بسیار معدود و انگشت شمار است، گفت: بالغ بر 10 درصد مغازه های داخل بازار از لحاظ سازه مستعد خطر هستند، گرچه مشاغل خطرآفرین در این بازار وجود ندارند و تنها چند مغازه مسگری، آهنگری و ... در بافت قدیمی فعالیت دارند .

امیری گفت: هیچگونه امکانات و تجهیزات آتش رسانی در داخل بازار آشتیان وجود ندارد و تنها یک فقره تجهیزات ابتدایی اطفای حریق در مقابل بازار نصب شده است که عملکرد آن در حین آتش سوزی بسیار ضعیف بوده و یا حتی غیر قابل بهره برداری است.

سرپرست میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان آشتیان تصریح کرد: عدم تجهیز مغازه ها به کپسول اطفای حریق از دیگر مشکلاتی است که در بازار وجود دارد و احتمال خطر و حریق گسترده متاثر از نبود تجهیزات لازم را تشدید می کند .

دستخوردگی بازار آشتیان بسیار زیاد است

به گفته ایزدی بازار آشتیان دچار دست خوردگی شدید و تغییرات بسیار زیاد شده و این امر از بین رفتن اصالت واقعی بازار را رقم زده است، برهمین اساس میراث فرهنگی درصدد است با کمک اوقاف شهرستان حداقل بتواند جداره بازار را حفظ و احیا کند.

به گزارش ایسنا؛ از دیگر بازارهای تاریخی استان مرکزی می توان به بازار نراق اشاره کرد. شهر نراق به عنوان دومین شهر تاریخی ایران بازاری به نام "شمس السلطنه" را در خود جای داده است که حداقل نسبت به سه بازار تاریخی و شاخص استان مرکزی سروسامان بهتری دارد.

بازار شمس السلطنه یکی از زیباترین اماکن تاریخی شهر نراق است که در دوره قاجار(قرن 13 هجری) در بافت تاریخی شهر ساخته شده و بواسطه معماری خاص، سقف های گنبدی شکل در تاریخ 22 آبان 1362 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، اما به هر حال هر بنای تاریخی به مرور زمان دچار فرسودگی های طبیعی می شود که باید به آن رسیدگی شود و با توجه به اینکه این بنا وقفی است مرمت و احیای مجموعه باید توسط اوقاف انجام گیرد .

بارش های بهار و مشکلات سقف بازار نراق

رییس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان دلیجان در خصوص بازار به ایسنا گفت: بازار نراق به دلیل قدمت و نوع مصالح استفاده شده پس از گذشت سال ها متحمل آسیب هایی شده که اگر زلزله ای با قدرت بالا حادث شود قطعا سازه بازار دچار آسیب می شود .

رضا گودرزی با اشاره به اینکه در بارش های فروردین بخشی از سقف بازار دچار مشکل شد که با تشکیل جلسه ستاد بحران و بررسی موضوع با کمک شهرداری و فرمانداری و میراث فرهنگی در صدد رفع مشکل هستیم، اضافه کرد: مرمت بازار همواره در دستور کار است و حتی سال گذشته براساس توان مالی موجود اوقاف، بخشی از بنا کاهگل شد، همچنین پیشنهاد کاهگل شدن بخشی از بام بازار با توجه به معماری بنا به میراث فرهنگی داده شده تا اصالت بنا حفظ شود. براساس این طرح با سبک سازی سقف، یک لایه ملات و ایزوگام انجام می شود و سپس روی آن آجرهای 20 در 20 طبق معماری بنا کار خواهد شد که این امر در حال مطالعه است و هنوز نتیجه اعلام نشده است .

نانوایی بازار مستعد خطر است

گودرزی در خصوص حوادث احتمالی مرتبط با سیستم برق رسانی افزود: در حوزه آتش سوزی تلاش شده است که سیستم برق رسانی تا حد توان اصلاح شود. البته مشاغل و صنوف مستعد و خطرناک در بازار کم هستند، تنها یک باب نانوایی در بازار وجود دارد که می تواند مسئله آفرین باشد ولی باقی مشاغل زمینه خطر ندارند، همچنین واحدها و انبارهای دچار فرسودگی نیز خالی هستند .

وی با اشاره به اینکه 22 مغازه بازار احیا شده و استیجاری است و 15 مغازه نیز که دارای فرسودگی و فاقد مستاجرند، گفت: به لحاظ ایمنی بخش عمده ای از کابل ها و تاسیسات بازار ساماندهی شده است و واحدهای صنفی موجود دارای کپسول آتش نشانی هستند، شیر آتش نشانی در بازار وجود ندارد، اما از 2 مسیر امکان ورود خودروی آتش نشانی در صورت وقوع حادثه وجود دارد.

رییس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان دلیجان در خصوص وضعیت بیمه مغازه ها افزود: از آنجاکه واحدها شخصا اقدام دریافت به جواز کسب می کنند مسلما باید بیمه هم داشته باشند، اوقاف تاکنون به این امر ورود نکرده است ولی تذکرانی مبنی بر بیمه شدن واحدهای فعال بازار داده است.

وضعیت مناسب بازار نراق نسبت به دیگر بازارهای تاریخی استان

مدیرکل میراث فرهنگی استان مرکزی در مورد بازار نراق نیز با اذغان به آسیب دیدن این مجموعه معتقد است که وضعیت بازار نراق نسبت به دیگر بازارهای استان بهتر است. عمده بازار اوقافی است و میراث فرهنگی در تلاش است با کمک اوقاف نگاه مرمتی و احیا نسبت به بازار نراق صورت گیرد.

ایزدی بر این باور است که امسال توجه ویژه ای به بافت تاریخی بویژه بازار نراق و کاروانسراها با نگاه حفاظتی و احیای پایدار این مجموعه صورت گیرد و البته در ماه های اخیر توجه تهران به این شهر تاریخی جلب شده که می تواند در احیا و توسعه گردشگری این شهر و ابنیه تاریخی آن تاثیر مثبتی داشته باشد.

به گزارش ایسنا؛ ماحصل این گزارش آن است که حال ایمنی بازارهای تاریخی استان مرکزی چندان خوب نیست، هرکدام به لحاظ مشکلات و نوع بنا و قدمت با چالش های جدی دست به گریبان هستند و اگر هرچه سریعتر به حال آنها رسیدگی نشود یک جرقه کوچک می تواند اتفاقات جبران ناپذیری را در این بافت های تاریخی چند صد ساله رقم بزند.

"پس از حریق میدان حسن آباد که بخشی از اسناد تاریخی کشور در این حریق از بین رفت، رییس جمهور با تاکید بر اینکه بناهای تاریخی بخشی از هویت ملی هستند، شهرداران کل کشور را ملزم به مقاوم سازی این ابنیه تاریخی با همکاری میراث فرهنگی کرد"، اینها گفته های ربیعی سخنگوی دولت پس از حریق میدان حسن آباد است و شاید بتواند بارقه امیدی در بهسازی ابنیه تاریخی از طریق هم افزایی شهرداری ها و میراث فرهنگی باشد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲

به گزارش ایکنا از یزد، اعزام کاروان های دانشگاهیان به عتبات عالیات از اوایل مردادماه در استان یزد آغاز شده اما به گفته برخی از دانشجویان تعدادی از کاروان ها بنا به دلایلی از اعزام به این سفر معنوی بازماندند این در حالی است که در همایشی که به این مناسبت در دانشگاه یزد برگزار شد، دانشجویان به اعزام به این سفر دل بسته و انتظار رسیدن روزهای اعزام بودند که به ناگاه از خبر لغو این سفر آگاهی یافتند.

در این راستا حجت الاسلام محمدمهدی حرزاده، مسئول دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه یزد در گفت وگو با ایکنا یزد اظهار کرد: اعزام کاروان های بیست و یکمین عتبات عالیات آغاز شده ولی به دلیل عدم همکاری سازمان حج و زیارت با مشکلاتی روبه رو شده ایم.

وی ادامه داد: متاسفانه علی رغم اینکه با حج و زیارت و دفتر زیارتی شمسا همکاری داریم بزرگترین مشکل ما از همین ناحیه است و برای اعزام در تاریخ 19 مرداد ماه که همزمان با روز عرفه بود عتبات دانشگاه در دو نوبت کاروان به صورت پرواز تعیین کرد و زائران زیادی با شوق و ذوق در این تاریخ ثبت نام کردند و کاروان های ما تکمیل شدند اما متاسفانه حج و زیارت بدون توجه به اینکه قریب به 40 نفر برای اعزام برنامه ریزی کرده اند دست به اقدام نادرستی زدند و یک دفعه از سوی حج و زیارت این کاروان کنسل شد به این دلیل که عنوان کرده اند نباید دو پرواز در یک روز به یک دفتر زیارتی داده شود.

حجت الاسلام حرزاده افزود: با کنسل شدن کاروان هایی که از ماه های قبل ثبت نام کرده اند و به این سفر معنوی دلبسته بودند علاوه بر اینکه شاهد دلخوری هایی هستیم و شاهد تبعات منفی این ماجرا نیز خواهیم بود، بهتر بود حج و زیارت به جای کنسل کردن یک کاروان اقدامی مناسب تر انجام می داد از جمله اینکه در این شرایط زمانی یک کاروان ویژه برای اعزام به عتبات اضافه می شد و اگر حج و زیارت همکاری درستی انجام دهد دیگر شاهد مشکلات در این زمینه نخواهیم بود البته اینگونه مشکلات قبلا هم وجود داشته و بعدا هم وجود خواهد داشت اما ما توقع کمک و همکاری از عوامل آن را داریم.

یادآور می شود در همایش عتبات عالیات ویژه دانشگاهیان اعلام شده بود که 20 کاروان از استان یزد به عتبات عالیات اعزام می شوند که از این تعداد 17 کاروان به صورت هوایی اعزام خواهند شد و به دلایلی از جمله افزایش نرخ ارز و کاهش درخواست سفر، از استان یزد اعزام هوایی انجام نمی شود و کاروان های هوایی این دوره از عتبات از فرودگاه استان اصفهان انجام خواهد شد.

شنیده های ایکنا حاکی از این است که در راستای لغو تعدادی از پروازهای کاروان دانشگاهیان این استان در قالب پنج کاروان برای اعزام عتبات عالیات از این سفر معنوی بازماندند.

انتهای پیام

منبع: خبرگزاری ایکنا

لینک خبر :‌ همسو نیوز
همدان - ایرنا - فرصت زیادی نمانده و نهاد کتابخانه های عمومی باید به هر قیمتی که شده تکلیفی که برنامه ششم توسعه برایش معین کرده را انجام بدهد؛ آنهم در شرایطی که حامیانش رفیق نیمه راه شده اند و اوضاع چندان وفق مراد کتاب و کتابخوانی نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : جماران قلم نیوز

دایر کردن 40 باب کتابخانه، افزودن 836 هزار نسخه کتاب و اضافه کردن 15 هزار عضو به کتابخانه های استان همدان، تکلیفی است که برنامه ششم توسعه برعهده نهاد کتابخانه های عمومی گذاشته است.

تکلیفی که نهاد کتابخانه های عمومی همدان با آن فاصله بسیار دارد؛ هرچند شاخص های نهاد کتابخانه های عمومی همدان در مقایسه با کشور وضعیت خوبی دارد و حتی در برخی مولفه ها از میانگین کشوری نیز بالاتر است؛ اما با آنچه در برنامه ششم توسعه برای این نهاد برنامه ریزی شده فاصله های بسیار وجود دارد و پر کردنش کار دشواری که از عهده یک نفر ساخته نیست.

برنامه راهبردی در فرصت اندک

به رغم نظر مدیرکل کتابخانه های عمومی استان که معتقد است آمار و اطلاعات کتابخانه ها باید محرمانه بماند، مدیرکل امور اجتماعی استانداری همدان بر این باور است که در کنار بیان دستاوردهای خوب این عرصه باید کم و کاستی ها نیز مطرح شود تا در سایه این اطلاع رسانی همکاری و تعامل نواقص موجود برطرف شود.

مهرداد نادری فر روز شنبه در جلسه اعضای انجمن کتابخانه های عمومی استان تاکید کرد: نهاد کتابخانه ها به تنهایی از عهده تحقق برنامه ششم توسعه بر نمی آید و این بار برای شانه هایش سنگین است.

وی که امروز ریاست این جلسه را عهده دار بود، خواستار مشخص شدن سهم هر دستگاه برای انجام بخشی از کارها شد تا بتوان به اهدف پیش بینی شده در برنامه ششم توسعه کشور دست یافت؛ به ویژه در شهرستان ها مشارکت فرمانداران و شهرداران بسیار ضروری به نظر می رسد.

جلب مشارک خیران، تقویت نذر و اهدای کتاب و ترویج فرهنگ کتابخوان کردن مادران طرح هایی است که نادری فر برای بهبود اوضاع کتاب و کتاب خوانی پیشنهاد می دهد و می گوید: تا پایان برنامه ششم فرصتی نمانده اما در همین وقت اندک باید برنامه ای راهبردی تهیه و تدوین شود تا کتابخانه ها به آنجا که پیش بینی شده نزدیک شود.

شهرداران از پرداخت نیم درصد سرپیچی می کنند

مدیرکل کتابخانه های استان نیز از برخی شهرداران استان گلایمند است که در پرداخت نیم درصد درآمدهای شهرداری به نهاد کتابخانه ها تعلل می کنند؛ بر اساس قانون شهرداری ها موظف به پرداخت نیم درصد فعالیت های عمرانی هر سال به کتابخانه های عمومی هستند.

به گفته عاطفه زارعی به دلیل عمل نکردن شهرداری به تعهداتشان امورات جاری کتابخانه ها به سختی می گذرد؛ در حالی که شهرداری به عنوان یک نهاد مردمی باید حامی درجه یک کارهای فرهنگی به ویژه توسعه و ترویج کتاب باشد.

او فهرستی از شهرداران که همراه و حامی کتاب نیستند را با خود به جلسه آورده اما به لحاظ برخی ملاحظات از نام بردن آنها اجتناب می کند و قرار می شود که با فرمانداران درباره عملکرد این شهرداران مکاتبه شود بلکه افاقه کند و شهرداران به وظایفشان عمل کنند.

نیازمند ردیف بودجه مستقل هستیم

زارعی بعد از گله و شکوه از رفقای نیمه راه کتاب، گریزی به آمار و ارقام کشوری می زند و سهم همدان را از آن برش می زند و می گوید: 2 هزار و 595 کتابخانه نهادی در کشور و سهم ما 100 کتابخانه است که با اتمام طرح های عمرانی در حال احداث وضعیت ما بهبود می یابد.

به گفته مدیرکل کتابخانه های عمومی همدان هم اینک 10 طرح عمرانی در سراسر استان در حال ساخت و ساز است که نیازمند تامین بودجه و اعتبار لازم برای به ثمر رسیدن است.

زارعی ابراز امیدواری می کند با تکمیل این طرح ها زیرساخت کتابخانه ها توسعه و تقویت و بخشی از کمبود فضای کتابخوانی جبران شود.

وی برای تامین نسخه های منابع اطلاعاتی تخصیص اعتبار را بسیار مهم ارزیابی کرده و خواستار اختصاص ردیف بودجه مستقل برای این منظور می شود.

سال قبل 100 میلیون تومان اعتبار برای تامین منابع به نهاد کتابخانه ها در نظر گرفته شد که زارعی استمرار و پایداری این اعتبار را در افزایش شاخص های سرانه کتاب بسیار موثر می داند.

در چنین شرایطی که دولت با کمبود منابع مالی برای تکمیل طرح های نیمه تمام روبروست، میل و رغبت مردم برای مطالعه هم به مدد مشکلات اقتصادی و نفوذ فضاهای مجازی هر روز کمتر از دیروز می شود و یار و یاورانی همچون شهرداری که گفته می شود هر روز بدقول تر می شوند، رسیدن به آنچه برنامه ششم برای استان همدان مشخص کرده را تکلیفی سنگین می کند که شانه های ضعیف و نحیف کتابخانه ها تاب و توانش را ندارند.

از زهرا زارعی

7527/2090

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
نماینده مردم قروه و دهگلان در مجلس شورای اسلامی گفت: یک فرد غیربومی از سه سال پیش با یک سند جعلی ادعا کرده بود که تمامی زمین های منطقه چاردولی شامل شهر دزج و روستاهای قصلان و ناظم آباد متعلق به وی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

علی محمد مرادی در گفت وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: طی 20 روز اخیر متاسفانه این فرد در نقاب خیرخواهانه و با ترفند وقف کردن این زمین ها، سعی در تصرف آن داشت که حتی مراحل اولیه در اداره ثبت اسناد و اوقاف هم انجام شده بود که با اعتراض مردم منطقه روبرو شد.

نماینده قروه و دهگلان در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: این مسئله را هم در تهران و هم در استان کردستان در سازمان اوقاف و امور خیریه و ثبت اسناد پیگیری کردیم که خوشبختانه با توجه به حساسیت موضوع امروز توانستیم این مسئله را متوقف کنیم.

وی در ادامه تاکید کرد: هشدار می دهیم چنانچه افرادی معجول در نقاب خیرخواهانه بخواهند آرامش مردم را بر هم بزنند و با وسیله رانت، زمین های مردم را تصرف کنند به شدت با آنها برخورد خواهیم کرد و آنها را به دستگاه قضایی و مردم معرفی خوهیم کرد.

وی خاطرنشان کرد: ادعای این فرد کاملا کذب بود و برای ما محرز شده است و اگر چنانچه بخواهند به آن ادامه دهند به دستگاه قضایی معرفی می شوند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
به خدا هیچ توپ و تانکی، هیچ موشکی، هیچ ناوی مثل شعر و فرهنگ و هنر نمی تواند جلوی هجوم دشمن را بگیرد. ما اینجا مرزبان کشوریم، اگر فرهنگ را ببازیم بقیه چیزها را هم باخته ایم. چیزی نمی خواهیم یک اتاق باشد با چند تا صندلی کافی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۱۲ سایت های دیگر : دیدار نیوز همسو نیوز تابناک مازندران

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: بادبان برافراشته می شود. جاشوها با ریتم سنج و دهل و نهمه عربی به چپ و راست خم می شوند و یالا یالای ناخدا را تکرار می کنند. محمود که از طناب دکل بالا می رود، چند بیتی آفریقایی می خواند و آنهایی که درگیر کار نیستند برای آنکه نشان دهند چقدر آماده اند، کف دست ها را محکم به هم می کوبند و با تکرار آخر هر بیت، بالا می پرند: یالا مسافران زیارت مزار رسول ان شاءالله/ یالا یالا

در کشتی بوم مسی بندر کنگ ولوله ای به پا می شود. بوم مسی با بدنه ای از مس، تنها کشتی بادبانی دنیای قدیم است که با باد مخالف هم موج ها را درهم می شکند و پیش می رود. محمود وطن خواه می گوید: آخرین بوم مسی در جنگ دوم جهانی غرق شده و آنچه می بینی یک کشتی بتنی است با رنگی از مس.

صدای سنج و دف و دهل که خاموش می شود، جاشوها پایین می پرند و با سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و فریدون همتی استاندار هرمزگان عکس یادگاری می گیرند. درست روبه روی کشتی بتنی سری می زنیم به موزه مردم شناسی کنگ که ادوات نادیده ای از سفر دریایی دارد و کتاب هایی برای محاسبه موقعیت در دریا و زیباتر از همه آلبوم ناخداهای کنگ و در آن میان عکسی از ماریون کاپلان عکاس نشنال جئوگرافیک که 40 سال پیش از بندر کنگ به آفریقا رفت و کتابی هم درباره این بندر نوشت. راهنمای موزه توضیح می دهد که چطور این زن 80 ساله فرانسوی سال گذشته دوباره به کنگ آمد و به افتخار او بادبان بوم مسی برافراشته شد. در کنگ، بادبان کشتی را مثل پرچم و به عنوان آیین خوشامدگویی با آواهای جادویی کار برافراشته می کنند. در موزه، نقشه ای قدیمی از خلیج فارس هم به دیوار زده اند که چند قرن پیش با دست کشیده شده است.

وارد حجله می شویم که شبیه اش را در موزه مردم شناسی اوز لارستان هم دیده ام اما این حجله یکسره رنگین کمانی از آیینه و رنگ است. یاد بیدل می افتم؛ شاعر آیینه ها: حیرت دمیده ام گل داغم بهانه ای است/ طاووس جلوه زار تو آیینه خانه ای است آقای وزیر می پرسد حالا که دیگر از این حجله ها نیست، هست؟ راهنما می گوید: حالا هم در کنگ حجله را همین طور تزئین می کنند، این طور نیست که فقط در موزه پیدا شود. بی دلیل همه می خندیم.

ساعت از 11 شب گذشته و ما هنوز شام نخورده ایم. در کبابی عارف با آن حیاط بزرگ چهارگوش و بادگیرهای زیبا و اتاق های کاهگلی توقف می کنیم. من با نژاد آهن یکی از شاعران کنگی و از شاگردان محمدعلی بهمنی، سراینده گاهی دلم برای خودم تنگ می شود همسفره می شوم. آهن، ترخیص کار گمرک است و اصالتاً بندر لنگه ای، اما سال های زیادی در کنگ زندگی کرده و سروده های زیبایی هم به گویش کنگی دارد. لنگه ای گویشی از فارسی و کنگی بازمانده ای از پهلوی زبان پیش از اسلام ایرانیان است با مخلوطی از فارسی امروز: وتم ای ناخدا اون روز یادی/ که رفته تا عدن با لنج بادی؟

میراث واژه ها

کلمه ها به گوشم آشناست؛ وتم و اتی و... را در لارستان و شرق اصفهان و خیلی جاهای دیگر هم شنیده ام. می گویم آهن! وتم یعنی گفتم، اتی یعنی می آید؟ می گوید کنگی از کجا بلدی؟ می گویم ماهم در کردی اتی و وتم داریم؛ حالا ببین کردستان کجاست کنگ کجا! هیچ برگی از تاریخ نمی تواند این همه زنده، پیوند من و تو را نشان دهد. می گوید: تو را به خدا حالا که آشنا درآمدیم، به آقای وزیر بگو یک انجمن برای ما درست کند. جایی نداریم استادی بیاید به بچه های کنگ وزن و قافیه یاد بدهد. وزن و قافیه شعر همه شان غلط است. به خدا هیچ توپ و تانکی، هیچ موشکی، هیچ ناوی مثل شعر و فرهنگ و هنر نمی تواند جلوی هجوم دشمن را بگیرد. ما اینجا مرزبان کشوریم، اگر فرهنگ را ببازیم بقیه چیزها را هم باخته ایم. چیزی نمی خواهیم یک اتاق باشد با چند تا صندلی کافی است.
چیزی به ساعت دو و نیم شب نمانده که به بندرعباس می رسیم. صبح وزیر بر سر مزار شهدای گمنام بندرعباس حاضر شد و بعد از فاتحه خوانی و شست و شوی قبور با گلاب به دفتر حجت الاسلام والمسلمین محمد عبادی زاده نماینده ولی فقیه و امام جمعه بندرعباس رفت تا به عنوان رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور، حکم ریاست فرهنگ شورای عمومی استان را به وی اعطا کند و نخستین جلسه این شورا در دور جدید برگزار شود. نمی دانم چرا از نیمه راه برمی گردم تا نام و محل شهادت شهدا را ثبت کنم. روی هر مزار در حیاط مصلای نیمه تمام بندرعباس نوشته شده: شهید گمنام دفاع مقدس، محل شهادت شلمچه، تاریخ شهادت 4 خرداد ماه 67 برمی گردم.

در جلسه شورای فرهنگ عمومی متوجه می شوم هرمزگان با تمام محرومیت ها از نظر سواد عمومی، یکی از پنج استان اول کشور است، دارای 900 کیلومتر نوار ساحلی در کرانه های خلیج فارس و دریای عمان است، بیشترین همزیستی و همگرایی بین اقوام و مذاهب را دارد، مردمش بی اندازه عطش آموختن و فرهنگ و هنر دارند و اینکه هنوز اغلب مسئولان ما تعریف دقیقی از فرهنگ و آسیب ها و بیماری های فرهنگی ندارند و از دریچه سیاست و موقعیت های سیاسی خود به آن نگاه می کنند. برخی افزایش تعداد گردشگران داخلی و خارجی استان را تا 10 میلیون نفر در سال، نقطه جهش می دانند و برخی با اما و اگر درباره آن حرف می زنند و...

شاید به همین دلیل است که استاندار تأکید می کند: شورای فرهنگ عمومی باید ابتدا وضع جامعه را خوب بشناسد، تعریفی شفاف از وضعیت مطلوب ارائه دهد و هدایت مردم را با تکیه بر مردم و پشتوانه فرهنگ عظیم هزاران ساله خود مردم برعهده بگیرد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگ را زمین کشت و هوای تنفس توصیف می کند و آن را جوهره اصلی سرمایه اجتماعی و سرمایه اجتماعی را موتور محرک توسعه می داند و نماینده ولی فقیه از نیاز به پشتوانه علمی برای مباحث شورای فرهنگ عمومی سخن می گوید. در صحبت هر سه نیز این پیام آشکار است که عرصه فرهنگ، عرصه افراط و تفریط نیست، نمی توان آن را با بخشنامه تغییر داد، مردم خود پاسدار فرهنگ دینی، قومی و ملی شان هستند و ضمانت اجرایی هر تصمیم و رویدادی، پذیرش عمومی آن تصمیم و رویداد است.

هوای گرم و شرجی مردادماه بندرعباس برای مردم این شهر هم غیرقابل تحمل است چه رسد به ما که از پشت عینک های بخار گرفته چیزی نمی بینیم و به جای هوا، مه ای غلیظ و گرم تنفس می کنیم. دستنوشته هایم چنان خیس می شود که دیگر به یادداشت صوتی بسنده می کنم. در این هوا چیزی نمی توان نوشت و حالا که آفتاب درست عمود می تابد، باید راهی بندر لنگه شویم. شهر زیبا و زنده و تمیز، انتظار خنکای شامگاه را می کشد. آسمان آبی و دریا آبی است. مغازه های ته لنجی هنوز باز نشده، اگرچه می گویند این روزها حسابی از رونق افتاده است؛ پارچه کیلویی و زیتون اسپانیا و ترشی انبه و صابون های لوکس عربی.

آواز رزیف

پیش از آن که وارد شهر شویم درست مثل مراسم صبح، با شاخه های گل و شیشه های گلاب به مزار دو شهید گمنام می رویم و پس از ادای احترام و فاتحه خوانی و شست و شوی قبور به سمت فرهنگسرای گوهر حرکت می کنیم. قرار است وزیر فرهنگ، سینمای دیجیتال این فرهنگسرا و نگارخانه مروارید را با آن ساختمان سفید زیبایش افتتاح کند. مردان دشداشه پوش با نوای دهل و دف و سنج، عصا بر دوش موسیقی زنده رزیف را اجرا می کنند. ریتم آرام آرام تند می شود و عصا بر زمین می نشیند و تندتر می شود تا اینکه به کف زدن می رسد. می گویند این نغمه های عربی حال و هوای عرفانی دارد. در کرانه های خیلج فارس و سواحل مکران، چقدر آواها غریب و دلنشین است؛ آوای کار، آوای انتظار، آوای خوشامدگویی، آوای غم و آوای عشق.

در نگارخانه مروارید، یکسو نقاشی های مریم صداقت را می بینیم که رنگ زندگی بومی بندر لنگه را دارد؛ از حال و هوای بازار گرفته تا بافندگان فرش و یکسو هم نقاشی های انتزاعی و مدرن علی خلیفاوی. سالن آن طرف هم پلاتوی تئاتر است که مریم، دختر شاهنامه خوان بندر لنگه ای ابیاتی از خوان سوم رستم را اجرا می کند: ز دشت اندر آمد یکی اژدها/ کز او پیل گفتی نیابد رها

به منزل آیت الله سیدمحمد جواد رکنی، امام جمعه بندر لنگه می رویم و با ایشان در جمع نمایندگان هنرمندان غرب استان در فرمانداری حاضر می شویم. صالحی به هر بهانه ای بر سیاست تمرکززدایی از رویدادها و زیرساخت های فرهنگی از تهران به سمت مراکز استان و از مراکز استان به شهرستان ها تأکید می کند و سفرهای دوره ای او به مناطق دور از مرکز نیز در راستای همین سیاست است و حالا در جمع نمایندگان اهل فرهنگ و هنر نشسته تا گلایه ها را بی واسطه بشنود.

سعید شادمانی؛ نماینده هنرمندان بندرلنگه با برشمردن افتخارات فرهنگی، اقتصادی و تاریخی این شهر از جمله دارا بودن دومین طرح جامع شهری پس از بلدیه تبریز، فرودگاه بندر لنگه که در سال 1297 نخستین پرواز بین المللی خود را به انگلیس و هند ثبت کرده و نیز سومین مدرسه قدیمی کشور پس از دارالفنون و سعادت بوشهر، از تجهیز و ساخت خانه هنرمندان، خانه صنایع دستی، نگارخانه بندر لنگه، سینما و... تشکر می کند و می گوید: پلاتوی تئاتر بندر لنگه پیشرفتی 80 درصدی دارد و انتظار ما این است که تا هفته دولت این پروژه نیز به اتمام برسد.

وی همچنین به موسیقی غنی این منطقه اشاره می کند و از کمبودآلات موسیقی و فضای تمرین و ارائه گلایه می کند.

آرمان اسدپور؛ نماینده هنرمندان بستک: شهرستان بستک به عنوان پیشانی فرهنگ استان هرمزگان مطرح است و شعر و موسیقی آن زبانزد عام و خاص. اما متأسفانه این شهرستان از نظر زیرساخت ها و فضاهای فرهنگی دچار مشکل است و تناسبی بین علاقه و اشتیاق مردم و فضاهای فرهنگی وجود ندارد. ما یک سالن داریم که دیگر گنجایش هیچ برنامه ای را ندارد و بارها به التماس افتاده ایم که سالنی با ظرفیت بیشتر برای این شهرستان ساخته شود. این تنها درخواست هنرمندان نیست و عموم مردم این گلایه را دارند. یکی دو هفته نامه هم داریم که هیچ حمایتی از آن نمی شود و متأسفانه حال و روز خوبی ندارد.

علی محمدی؛ نماینده پارسیان: ما در 450 کیلومتری بندرعباس دارای 90 کیلومتر خط ساحلی هستیم و در شهر ما شیعه و سنی برادروار کنار هم زندگی می کنند. این شهرستان در مسیر توسعه عظیمی قرار گرفته اما همه زیرساخت فرهنگی آن خلاصه می شود در یک ساختمان کوچک اداره ارشاد که یک طبقه آن هم یک سالن کوچک برای برنامه های هنری و فرهنگی دارد. ترس ما این است که مثل همسایه خود عسلویه با انفجار جمعیت و رشد اقتصادی عظیمی رو به رو شویم بدون آنکه زیرساخت های فرهنگی شهر آماده شده باشد. همه ما تجربه توسعه روستای عسلویه را داریم و می دانیم بدون زیرساخت فرهنگی چه آسیبی به منطقه وارد خواهد شد.

سید عبدالجلیل قتالی؛ نماینده هنرمندان بندر خمیر: متأسفانه دولتمردان از نویسندگان و پژوهشگران هرمزگان حمایت نمی کنند. من سه جلد کتاب در زمینه ضرب المثل ها، افسانه ها و دانشنامه بندر خمیر نوشته ام و سال های زیادی در این زمینه تحقیق و پژوهش کرده ام اما با وجود همه قول هایی که داده شد، از مؤلف حمایتی صورت نگرفت. پیشنهاد من این است که به دلیل استقبال اندک مردم از این نوع کتاب ها، دولت بخشی از متون را از ناشران بخرد و در مراسم مختلف هدیه دهد.

سفر به شرق

فردا صبح زود به سمت شرق خواهیم رفت؛ مقصد رودان و من دیگر ازبر شده ام که پیش از ورود به شهر با شاخه های گل و شیشه های گلاب در گلزار شهدای شهر حاضر خواهیم شد؛ شهری آباد با باغ های سرسبز و مزارع وسیع و گلخانه های بزرگ. یاد جیرفت و رودبار در جنوب کرمان می افتم؛ گلخانه ها پهلو به پهلوی هم و لیموها زیر سایه نخل ها. قرار است با ورود وزیر مجتمع فرهنگی هنری بزرگ و زیبای رودکان افتتاح شود. چه ساختمانی! سالنی چشم نواز با 150 صندلی، نگارخانه، پلاتوی تئاتر، کارگاه، دفاتر انجمن های هنری و ادبی و...

حالا من این شانس را دارم که سرود ای ایران را با همنوایی دختران برقع پوش و صدای سرنا و دهل و جره و تنبک و زنگوله بشنوم با گویشی جنوبی و لبخند گرم و شیرینی که بر لب مردان نشسته است؛ وقتی که دور می زنند و دامن های رنگ به رنگ شان تاب برمی دارد و زنگوله فانسقه هاشان به صدا درمی آید. سرود ای ایران را باید همین طور خواند، با طعم و رنگ و بوی قومی و محلی، لهجه رودانی و کنگی و سنندجی و اردبیلی. کریم ارجمندپور، سرنا نواز گروه با همان لبخند بزرگی که از روی صورتش محو نشده، می گوید: ما در عروسی ها این طور لباس می پوشیم و سرنا و دهل و جره می زنیم.

مصیب داوری؛ نماینده هنرمندان رودان می گوید: ما انتظار داریم مدیران توانای فرهنگی رودان بیش از پیش به بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متصل شوند همین طور از آنجایی که استعدادهای سینمایی و تئاتری زیادی در این شهر هست، زیرساخت های متناسب با آن وجود ندارد و ما تقاضا داریم فکری اساسی در این زمینه شود. همچنین ساخت موزه هنرهای معاصر رودان یک مطالبه عمومی است که امیدواریم عملی شود.

هفتمین جشنواره شکرگزاری انبه و گل یاسمن چندی پیش در میناب برگزار شد و ناصری به نمایندگی از هنرمندان این شهر با کوله باری از گلایه به رودان آمده است. او خطاب به وزیر می گوید: چرا لااقل گذری از میناب رد نشدید؟ و آن قدر این حرف را تکرار می کند که وزیر از اینکه نتوانسته به دلیل فشردگی برنامه ها به همه نقاط استان سر بزند، عذرخواهی می کند.

جمال واویزان؛ رئیس انجمن شعر بلوچی جاسک و نماینده هنرمندان این شهر می گوید: آیا در طرح توسعه سواحل مکران، توسعه فرهنگی نیز دیده شده؟ این موضوع مهمی است که وزیر فرهنگ باید به آن پاسخ دهند زیرا بدون توسعه فرهنگی، هیچ شکلی از توسعه به نتیجه نمی رسد. از کمبودها چیزی نمی گویم ای کاش ماهم این شانس را داشتیم که میزبان وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی در جاسک؛ بندر طلایی سواحل مکران باشیم.

علی ماهیگیر؛ رئیس انجمن نویسندگان سیریک و نماینده هنرمندان این شهر نیز کتاب را یکی از مهم ترین شاخصه های تمدنی می داند و معتقد است برای تقویت فرهنگ و تمدن باید تجهیز و تأسیس کتابخانه ها را در دور افتاده ترین نقاط کشور مد نظر قرار دهیم.

وقت تنگ است و پیش از دویدن به سمت گیت فرودگاه، باید به منزل استاد احمد سایبانی برادر مرحوم عباس سایبانی هم سری بزنیم؛ نویسنده فین بندرعباس ، از بندر جرون تا بندرعباس ، بندرعباس و هلال طلایی ، جاسک در گذر زمان و... خوشامدگویی و شوخی و خنده که تمام می شود، سایبانی از وزیر می خواهد فکری اساسی به حال کاغذ کند و به فکر تقویت بنیه نشر بندرعباس هم باشد تا نویسندگان برای چاپ کتابی با کیفیت، راهی شیراز یا تهران نشوند.

راهی تهران می شویم، این سفر اگرچه کوتاه و سخت و فشرده، اما برای من برگی ناخوانده از فرهنگ جنوب و کرانه های خلیج فارس و سواحل مکران است. دیگر نه چهره گرم نژاد آهن را فراموش خواهم کرد، نه سرود ای ایران را با نوای سرنا و دهل و جره و زنگوله، نه آواز رزیف و نهمه و نه شرجی مرداد و نه هیچ چیز دیگری که هرمزگان را به یاد من بیاورد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران