بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 9 مرداد 98
خبرگزاری میزان- تفاهم نامه همکاری میان جمعیت هلال احمر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور افزایش همکاری ها در زمینه فرهنگ سازی و افزایش آگاهی عموم مردم در پیشگیری یا کاهش اثرات بلایای طبیعی و غیرطبیعی امضا شد.

تاریخ انتشار: 11:58 - 09 مرداد 1398

- کد خبر: 537869

به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان، علی اصغر پیوندی رئیس جمعیت هلال احمر و سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم امضای این تفاهم نامه در حاشیه تقدیر از جامعه فرهنگی و هنری کشور که در سیل فروردین 98 همراه هلال احمر بوده و فعالیت های داوطلبی داشتند، این تفاهم نامه را با هدف تلاش برای ارتقای کمی و کیفی آموزش های اصولی و استاندارد به آحاد مردم به منظور پیشگیری یا کاهش اثرات حوادث طبیعی و غیر طبیعی با استفاده از ظرفیت گروه های مرجع فرهنگی و هنری امضا کردند.

جلب مشارکت سازمان های مردم نهاد برای یادگیری و یاددهی مهارت های عمومی و رسیدن به جامعه ای آماده در برابر مخاطرات، گسترش روحیه انسان دوستی و کمک به همنوع در حوادث و مخاطرات و ترویج کار داوطلبانه در جامعه، اطلاع رسانی صحیح و اصولی و کنترل شرایط بحرانی حین و پس از حوادث مهم در رسانه ها، جلب مشارکت افراد یا گروه های فرهنگی و هنری به منظور حمایت از افراد آسیب دیده و تلاش برای ارتقای سرمایه اجتماعی مردم نسبت به حاکمیت از دیگر اهداف ذکر شده برای اجرای این تفاهم نامه است.

بر اساس این تفاهم نامه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متعهد شده است تا در زمینه ایجاد بستر مناسب برای حضور و فعالیت هلال احمر، همسو با اهداف تفاهم نامه در رویداد های فرهنگی و هنری، بسترسازی مناسب برای استفاده از ظرفیت گروه های مرجع فرهنگی و هنری همسو با اهداف تفاهم نامه، مشارکت در انجام پژوهش های ملی برای پایش سطح آمادگی مردم در حوادث احتمالی، ایجاد کمیته رسانه ای به منظور مدیریت خبری در شرایط بحرانی بعد از حوادث با رعایت دستورالعمل های ابلاغی، کمک به ترویج روحیه صلح و نوع دوستی، ارائه آموزش های همگانی و همچنین ارتقای سبک زندگی داوطلبی از طریق محصولات فرهنگی و هنری، ایجاد ظرفیت های مناسب برای ارائه آموزش های همگانی در اماکن مختلف فرهنگی و هنری تحت پوشش و کمک به اصحاب فرهنگ و هنر آسیب دیده ناشی از حوادث طبیعی و غیرطبیعی اقدامات لازم را انجام دهد.

جمعیت هلال احمر هم در این تفاهم نامه متعهد شده است تا تولید محتوای کارشناسی شده برای ارائه آموزش های اصولی و استاندارد به مردم برای استفاده در رویداد های فرهنگی و هنری، مشارکت در تدوین و اجرای طرح های رسانه ای برای پیشگیری از سوانح و کاهش اثرات مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی، کمک به حضور موثر رسانه ها و خبرنگاران داخلی و خارجی برای پوشش مناسب بحران های طبیعی و غیرطبیعی، تامین نیروی انسانی، کارشناس و تجهیزات لازم در برنامه های مشترک، کمک به اجرای مانور های دوره ای و مستمر در مجموعه های مختلف تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز کمک به ارائه مشاوره های تخصصی برای استانداردسازی مکان های فیزیکی آن مجموعه در جهت ایجاد آمادگی لازم در شرایط بحرانی پس از حادثه، برگزاری دوره های آموزشی لازم برای مدیران و کارکنان مجموعه و سایر گروه های هدف، مشارکت در سیاستگذاری و ارائه مشاوره های لازم برای کنترل شرایط اضطراری حین و بعد از حوادث مهم در رسانه ها، ارائه حمایت های مورد نیاز و پشتیبانی از تولید محصولات فرهنگی و هنری همسو با اهداف تفاهم نامه و تسهیل در ارائه خدمات حمایتی و تخصصی به گروه های هدف فرهنگی و هنری را اجرایی کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
اهمیت فرهنگ و هنر در مسیر رشد و تعالی یک جامعه بر کسی پوشیده نیست و همگان بر این موضوع واقف هستند که فرهنگ و هنر اساس و بنیان یک جامعه را پی ریزی می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی جماران

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از خبرگزاری ایرنا، با وجود اینکه امروزه با وجود اهمیت موضوع فرهنگ و داشتن همه برنامه ها با پیوست فرهنگی، در گذشته بسیاری از سیاستمداران ، برنامه ریزان و دولت ها مفهوم توسعه را تنها در مقوله اقتصاد معنا می کرده و در جهت تحقق آن تلاش می کردند .

اما در طول زمان و با توسعه اقتصادی صرف بدون توجه به مفاهیم و ارزش های ملی و فرهنگی، جوامع بسیاری گرفتار معضل از خود بیگانگی و بی هویتی شدند و حاکمان و دولتمردان با این چالش بزرگ و عواقب آن دست به گریبان گشتند .

به اعتقاد کارشناسان ، توسعه تنها با تکیه بر اقتصاد فراهم آورنده شرایط ساختاری خاصی است که خود تشدید کننده توسعه نیافتگی است و دوام و بقای یک جامعه را متزلزل می کند و از همین رو باید مقوله فرهنگ مورد توجه ویژه قرار گیرد .

برخی جامعه شناسان ، فرهنگ را با عنوان نیروی عمده ای تعریف می کنند که عناصر گوناگون جهان اجتماعی یا به تعبیر خودشان نظام کنش را به هم متصل می سازد. فرهنگ این قابلیت ویژه را دارد که دست کم تا حدی به بخشی از نظام های دیگر تبدیل شود .

به باور کارشناسان این بخش توسعه عرصه های گوناگون جامعه بدون توسعه فرهنگ نه می تواند مدوام و پایدار باشد و نه می تواند در جهت خودشکوفایی و تکامل انسانی موثر واقع شود .

در دهه های اخیر دولتمردان و برنامه ریزان در سراسر دنیا به این نتیجه رسیدند که تنها با توجه به مقوله فرهنگ و توسعه فرهنگی است که می توان زمینه توسعه دیگر بخش های جامعه را فراهم آورد .

با توجه به اینکه فرهنگ از اصلی ترین ارکان اساسی یک جامعه به ویژه جامعه ای همچون ایران با پیشینه و غنای فرهنگی بالا است، باید در برنامه ریزی ها و سیاست های کلان جایگاه ویژه ای برای آن تعریف شود؛ نه اینکه امروز این جایگاه در سیاست های کلان کشور ما تعریف نشده باشد، خیر، تعریف شده، اما مطابق با این جایگاه با مقوله فرهنگ برخورد نمی شود .

نمونه آن نیز تخصیص نیافتن اعتبار و بودجه لازم برای اجرای طرح ها و پروژه های فرهنگی و کم بودن سرانه فرهنگی جامعه در مقایسه با دیگر بخش ها از جمله سرانه فضای سبز است .

و باز هم باید یادآور شد که منظور از این مقایسه این نیست که فضای سبز باید سرانه اش پایین تر از فرهنگ باشد، خیر؛ بلکه منظور این است که سرانه فرهنگ باید براساس جایگاه و نقش تعریف شده آن باشد و این را به معنای واقعی باور داشت که فرهنگ و هنر پی ریزنده بنیان یک جامعه است و باید به آن توجه ویژه داشت .

سرانه فضای فرهنگی کشور سانتیمتری است

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر اخیر خود به استان هرمزگان در دیدار با هنرمندان شهرستان های شرق این استان اظهار داشت: در حال حاضر سرانه فضای فرهنگی و هنری در کشور زیر یک متر و بر حسب سانتیمتر است .

سید عباس صالحی که هفته جاری سفر دو روزه به هرمزگان داشت دراین زمینه بیان داشت: سرانه فضای سبز در ایران حدود 11 متر برای هر نفر، سرانه فضای آموزشی با وجود تمام کمبودها پنج متر و سرانه ورزشی بیش از یک مترمربع است .

وی ادامه داد: اما سرانه فضای فرهنگی و هنری در ایران زیر یک متر و بر حسب سانتیمتر است، در حالی که جای جای ایران مهد فرهنگ و هنر است و ایران و ایرانی ها را با این ویژگی ها می شناسند .

وی با اشاره به شرایط کنونی کشور، افزود: شرایط کشور تغییرات غیرقابل پیش بینی پیدا کرده و در بحث تخصیص اعتبارات با مشکلاتی روبرو هستیم اما با تدابیر اندیشیده شده این مراحل را نیز پشت سرخواهیم گذاشت .

صالحی تاکید کرد: اگر به خلق هنرهای جدید و حفظ هنرهای سنتی نیندیشیم ایران را در گذشته تاریخی خود دفن خواهیم کرد .

گسترش روح خلاقیت در نسل جدید نیازمند تقویت فرهنگ و هنر است

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه سفر خود به هرمزگان در جمع اهالی رسانه این استان بیان داشت: برای گسترش روح ابتکار و خلاقیت در نسل جدید ایران به تقویت فرهنگ و هنر نیازمندیم .

صالحی اظهار داشت: توسعه ایران و ایرانی با دیگر اقلیم ها متفاوت است و باید آمیخته به رنگ و بوی فرهنگ و هنر، ادبیات و موسیقی باشد، دغدغه کم بودن زیرساخت های حوزه فرهنگ و هنر درست و اساسی است و باید برای رفع آن تلاش کنیم .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درادامه این بحث خاطر نشان کرد: ایجاد و فراهم سازی زیرساخت های حوزه فرهنگ، مقدمه ای برای جهش در دیگر حوزه ها است و باید نگاه ویژه ای به آن داشته باشیم .

راه اندازی خیابان های فرهنگ و هنر در 10 شهر

فرهنگ و هنر کارکردهای اجتماعی بسیاری دارد و جزو هویت ما ایرانی ها محسوب می شود؛ بسیاری از مصادیق توسعه اجتماعی و اقتصادی با فرهنگ و هنر گره خورده است .

برنامه ها و ایده های مختلفی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جهت توسعه فرهنگ و هنر در دست پیگیری و اجرا است که از جمله آن می توان به ایجاد شهرهای خلاق هنری و خیابان های فرهنگ و هنر اشاره داشت .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر اخیر خود به هرمزگان در دیدار با اهالی فرهنگ و هنر اظهار داشت: مقدمات اجرایی خیابان های فرهنگ و هنر در بیش از 10 شهر مهیا شده و در آن فرصت هایی برای توجه به فضای فراغت، گردش، فرهنگ و اقتصاد گنجانده شده است .

وی بیان داشت: بحث شهر های خلاق نیز در دستور کار است تا بتوانیم شهرهایی با نمادهای دینی و ملی تعریف کنیم و شبکه های شهرها را در بحث تمدن ایرانی و موضوعات مختلف ایجاد نماییم .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: اگر به دنبال توسعه گردشگری هستیم باید بدانیم گردشگری بدون فرهنگ و هنر در هیچ جا معنا ندارد و اگر تکرار گردشگر و رفت و آمد آن ها را می خواهیم باید به توسعه فرهنگی توجه کنیم .

صالحی گفت: ما بعد از انقلاب یک و نیم میلیون فارغ التحصیل هنری داشتیم که فضای کار برای آن ها ضعیف است و باید نگاه ویژه ای برای حل این مساله وجود داشته باشد .

اهتمام دولت روحانی برای توسعه زیرساخت های فرهنگی در هرمزگان

فرهنگ و هنر در مسیر تعالی خود یک محیط سالم برای همگان فراهم می آورد و جامعه ای که غنی از فرهنگ و هنر باشد روز به روز در مسیر تعالی گام برمی دارد و در راستای رسیدن به اهداف، انگیزه و نشاط بیشتری دارد .

در اقصی نقاط ایران اسلامی از جمله استان هرمزگان در جنوب ایران فرهنگ و هنر متنوع و متفاوتی وجود دارد؛ اما ناگفته نماندکه این فرهنگ ها در عین تفاوت و تنوع، دارای وحدت است و امروز دولت دکتر روحانی عزمش را برای توسعه زیرساخت های فرهنگی در این منطقه جزم کرده است .

امضای تفاهم نامه میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استانداری هرمزگان به ارزش 501 میلیارد ریال در سفر اخیر وزیر فرهنگ به این استان نشان از اهتمام دولت برای توسعه فعالیت های فرهنگی در این خطه دارد .

این تفاهم نامه در شرایطی به امضا رسیده که هرمزگان به شدت نیازمند توسعه و تکمیل زیر ساخت های فرهنگی در بخش های ابنیه، تجهیزات الکترونیکی و سایر قسمت ها است و امید آن می رود در قالب این تفاهم نامه بخشی از این کمبودها جبران شود .

300 میلیارد ریال از این تفاهمنامه برای توسعه زیرساخت های فرهنگی و هنری استان هرمزگان پیش بینی شده که البته تعهدهای این تفاهم نامه 501 میلیارد ریال و برای مدت دو سال است و بخشی از موارد آن غیرمالی است .

این تفاهمنامه با استانداری هرمزگان سیزدهمین تفاهمنامه استانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و ارزش مالی 12 تفاهم نامه پیشین هشت هزار میلیارد ریال است .

تکمیل مجتمع های فرهنگی و هنری شهرستان ها، تکمیل و تجهیز 42 فرهنگسرای روستایی و ایجاد 10 نگارخانه و 10 تماشاخانه (پلاتو) در شهرهای مختلف هرمزگان بخشی از بندهای این تفاهمنامه است .

فرهنگ در تمام تار و پود جامعه باید هویدا باشد

نماینده ولی فقیه در هرمزگان و امام جمعه بندرعباس در نشست شورای فرهنگ عمومی این استان که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، گفت: فرهنگ حوزه ای است که باید در تمام تار و پود جامعه هویدا باشد .

حجت الاسلام والمسلمین محمد عبادی زاده تصریح کرد: اقتصاد و حوزه های دیگر نیز نیازمند فرهنگ هستند و مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به صورت جدی به این موضوع پرداخته اند که همه باید برای تحقق اهداف آن تلاش کنیم .

وی افزود: اگر فکر تمدن سازی در تک تک افراد جامعه جای نگیرد، تبدیل به تمدن نمی شود و شورای فرهنگ عمومی وظیفه دارد اندیشه تمدنی و سبک زندگی اسلامی را احیا و ترویج کند .

در هر شهر یک پلاتو و نگارخانه احداث می شود

یک اقدام ارزشمند اینکه با دستور استاندار هرمزگان به شهرداران سراسر استان در هر شهر یک پلاتو و نگارخانه احداث می شود .

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در این خصوص بیان داشت: تحقق این موضوع می تواند وضعیت متراژ زیرساخت های فرهنگی استان را متحول کند .

رضا کمالی زرکانی گفت: پیگیری تکمیل تالار مرکزی فرهنگ و هنر استان هرمزگان در دستور کار قرار دارد و به زودی به نتیجه می رسد .

وی با اشاره به تلاش های در دست انجام به منظور بهبود زیرساخت های فرهنگی در منطقه شرق هرمزگان از جمله میناب، گفت: چند سال قبل به پروژه مجتمع فرهنگی هنری میناب خاتمه کاری داده شده و الان پیمانکاری ندارد ولی با این وجود برای تکمیل آن اعتبار تخصیص یافته است .

از هر امکان جدید در حوزه فرهنگ هرمزگان استقبال می کنیم

استاندار هرمزگان در نشست صمیمانه با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شهرستان های شرق هرمزگان اظهار داشت: از هر امکان جدید در حوزه فرهنگ هرمزگان استقبال می کنیم .

فریدون همتی با اشاره به محدودیت های موجود در بودجه های دولتی، افزود: برای اتمام پروژه ها اولویت بندی صورت گرفته و به دستگاه ها اعلام شده که در راستای تکمیل پروژه هایی که درصد پیشرفت فیزیکی بالایی دارند، تلاش کنند .

وی تاکید کرد: بنده اعتقاد دارم با هنر، ادبیات و تلاش هنرمندان می توان فرهنگ هایی ارزشمند همچون خوب کار کردن، استقلال و مقاومت را در جامعه نهادینه کرد .

زنده نگاه داشتن روح امید در جامعه با تقویت فرهنگ و هنر

همتی در بخش دیگری از صحبت های خود با تاکید بر اهمیت هنر و فرهنگ در جامعه، خاطرنشان کرد: اهالی فرهنگ و هنر در این مقطع حساس می توانند با پیام ها و تولیدات خوب تاثیر تحریم ها را کم کنند و در مقابل، روحیه مقاومت و ایستادگی را در میان مردم در راستای شکست دشمن تقویت نمایند .

استاندار هرمزگان با تاکید بر اینکه نشاط اجتماعی در گرو پویایی هنرمندان است، گفت: تا پایان کار دولت، بخشی از زیرساخت های فرهنگی هنری استان فراهم می شود .

همتی ابراز داشت: حوزه فرهنگ و هنر ظرفیت خوبی است که در شرایط تحریم، روح امید را در جامعه زنده و پویا نگه دارد و هرمزگان به عنوان استانی هنرپرور، هنردوست و برخوردار از فرهنگ غنی می تواند با روشن نگه داشتن چراغ فعالیت های هنری، زمینه امید و نشاط را فراهم کند .

کلام آخر

براساس آنچه در این گزارش عنوان شد و به باور کارشناسان، توسعه در بخش های مختلف جامعه بدون توسعه فرهنگ، مانا و پایدار نیست و بی توجهی به این مقوله روند رشد و توسعه یک جامعه را کند کرده و با اختلال مواجه می سازد؛ از همین رو باید نگاه ویژه ای به مقوله فرهنگ داشت و این باور را که توسعه پایدار و پویا از مسیر توسعه فرهنگی گذر می کند، در برنامه ریزی ها و سیاست های کلان به منصه ظهور رساند .

ناگفته نماند تحقق برنامه ها در جهت رشد و توسعه فرهنگی نیازمند تعامل و همفکری تمامی ارگان ها و نهادهای مرتبط و همچنین پرهیز از موازی کاری و هدر رفت سرمایه در این مسیر است .

9 مرداد 1398 11:53

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نماینده مردم فلاورجان در مجلس به رئیس جمهور ضرورت برخورد با رفتارهای دور از شان برخی سلبریتی ها در فضای مجازی و بی حرمتی آنها به هنجارها را متذکر شد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، تذکرات کتبی نمایندگان و مسئولان اجرایی کشور در نشست علنی امروز مجلس سه شنبه 8 مرداد 98 از سوی هیأت رئیسه قرائت شد که این تذکرات به شرح زیر است:

حسین مقصودی نماینده مردم سبزوار به وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی به خاطر عدم نظارت سازمان بهزیستی و افزایش آسیب های اجتماعی و به رئیس جمهور در رابطه با علت افزایش قیمت خرید تضمینی گندم با توجه به افزایش هزینه های تولید تذکر داد.

عین الله شریف پور نماینده مردم ماکو به رئیس جمهور لزوم انعقاد قرارداد مستقیم بین نیروهای خدماتی و دستگاه های اجرایی در غیر از کلانشهرها را متذکر شد.

حسین نیازآذری نماینده مردم بابل به وزرای ارتباطات، دادگستری و کشور لزوم برخورد قانونی با کانال های بی شناسنامه و تقلبی در فضاهای مجازی که امنیت اخلاقی و سیاسی جامعه را به خطر انداخته اند را متذکر شد.

علی کرد نماینده مردم خاش و میرجاوه به وزیر امور خارجه لزوم پیگیری جدی در خصوص آزادی دو نفر از مرزبانان در گروگان گروهک ها را متذکر شد.

سیدناصر موسوی لارگانی نماینده فلاورجان در تذکری به وزیر جهاد کشاورزی لزوم نظارت بر بازار مرغ و بررسی علت افزایش شدید قیمت آن را و به رئیس جمهور ضرورت برخورد با رفتارهای دور از شان برخی سلبریتی ها در فضای مجازی و بی حرمتی آنها به هنجارها را متذکر شد.

جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد به رئیس جمهور لزوم پیگیری جدی در خصوص وضعیت بسیار نامساعد سود و جرائم بانکی در کشور را متذکر شد.

سیدمهدی مقدسی نماینده مردم اراک به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی لزوم حمایت جدی و عملی از رسانه ها را متذکر شد.

علی مطهری نماینده مردم تهران در تذکری به وزیر ورزش و جوانان عنوان کرد که علت وضعیت ناهنجار فرهنگی باشگاه انقلاب چیست.

محسن علیجانی، علیرضا محجوب، نادر قاضی پور و احمد بیگدلی نمایندگان تهران، ارومیه و خدابنده در تذکری به روئس جمهور خواستار تسریع در تعیین وضعیت نیروهای شرکتی در دستگاه اجرایی و نهادها در راستای صیانت از نیروهای کار و عدالت در دریافتی ها شدند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی تذکر کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را قرائت کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، محمدعلی وکیلی در نشست علنی امروز (سه شنبه، 8 مرداد) مجلس شورای اسلامی تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را بدین شرح قرائت کرد:

- تذکر اصغر مسعودی نماینده نی ریز و استهبان به وزیر راه و شهرسازی درباره علت احداث طرح گردنه تقاره خانه

- تذکر حسین مقصودی نماینده سبزوار و جغتای به وزرای تعاون و جهاد کشاورزی و رئیس جمهور درخصوص علت عدم نظارت بر عملکرد سازمان بهزیستی و افزایش آسیب های اجتماعی، چرا در واردات جو و توزیع آن در ماه های اخیر با مشکلات عدیده مواجه شده ایم، علت عدم افزایش خرید تضمینی گندم با توجه به افزایش هزینه های تولید

- تذکر جبار کوچکی نژاد نماینده رشت به وزیر دادگستری و رئیس جمهور و وزیر نیرو در مورد اینکه چرا برای زمین های نسقی داخل شهرها به روستاها سند صادر نمی شود، چرا شهر تاریخی ماسوله ثبت جهانی نمهی شود، لزوم پرداخت بدهکاری نیروگاه بادی گیلان

- تذکر یعقوب شیویاری نماینده میانه به وزرای نفت، نیرو و رئیس جمهور درخصوص علت عدم اختصاص قیر برای آسفالت جاده های شهری، روستایی و معابر عمومی، لزوم پرداخت مطالبات فرهنگیان به ویژه بازنشستگان، تسریع در اجرای جزء بند "الف" ماده 43 قانون برنامه ششم در مورد کاهش تلفات انرژی در بخش ساختمان

- تذکر نادر قاضی پور نماینده ارومیه به وزرای راه و شهرسازی، اقتصاد، صمت و رئیس جمهور درخصوص تسریع در اجرای بند "ب" ماده 46 برنامه ششم توسعه مبنی بر جمع آوری خودروهای فرسوده سالانه به میزان 20 درصد، تسریع در اجرای بند "ب" ماده 46 قانون برنامه ششم توسعه مبنی بر اعطای حداقل 40 درصد تسهیلات پرداختی به بانک صنعت و معدن

- تذکر عین الله شریف پور نماینده ماکو به وزرای راه و شهرسازی، بهداشت و درمان و رئیس جمهور در مورد لزوم پیگیری و دستور عاجل درخصوص پرداخت تسهیلات بافت های فرسوده به ساکنان حوزه انتخابیه، لزوم پیگیری جدی درخصوص ارائه خدمات پزشکی به صورت سیار به عشایر در ییلاقات، لزوم انعقاد قرارداد مستقیم بین نیروهای خدماتی و دستگاه های اجرایی در غیرکلانشهرها

- تذکر حسن سلیمانی نماینده کنگاور به وزرای دفاع، نفت و راه شهرسازی و رئیس جمهور درخصوص تسریع در رسیدگی به وضعیت هیات مدیره شرکت های پتروشیمی اوره، آمونیاک و پلی اتیلن شهرستان هرسین از نظر میزان حقوق دریافتی و عدم جذب نیروهای بومی، تسریع در رسیدگی به وضعیت آلایندگی شرکت های پتروشیمی اوره و آمونیاک در شهرستان هرسین و تسریع در اجرای مقررات حمل و نقل در رابطه با آن، حمل بار شرکت های پتروشیمی اوره و آمونیاک شهرستان هرسین از نظر توزیع و خسارت وارده به تاسیسات زیربنایی و راه های مواصلاتی.

- تذکر حسین نیاز آذری نماینده بابل به وزرای ارتباطات، دادگستری و کشور در مورد ضرورت برخورد قانونی با کانال های بی شناسنامه و تخلفات در فضای مجازی که امنیت اخلاقی و سیاسی جامعه را به خطر انداخته اند.

- تذکر محمدحسین فرهنگی نماینده مردم تبریز به رئیس جمهور درخصوص لزوم تسریع در انتصاب رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی

تذکر مهرداد بائوج لاهوتی نماینده مردم لنگرود به وزیر کشاورزی در خصوص لزوم جلوگیری از واردات برنج در فصل برداشت محصول.

تذکر عین الله شریف پور نماینده مردم ماکو، چالدران، پلدشت و شوط به رئیس جمهور و وزیر راه و شهرسازی در خصوص مشمول نمودن کارکنان شهرداری ها در قانون نظام هماهنگ پرداخت با هدف کاهش فاصله طبقاتی، لزوم پرداخت وام فرهنگیان ماکو از محل یکی از تسهیلات بافت های فرسوده.

تذکر علی کرد نماینده مردم خاش، نصرت آباد، میرجاوه و کورین به وزیر امور خارجه در خصوص لزوم پیگیری جدی در خصوص آزادی دو نفر از مرزبانان که گروگان گروهک ها شده اند.

تذکر منصور مرادی نماینده مردم مریوان به رئیس جمهور در خصوص لزوم تسریع در پرداخت پاداش فرهنگیان و دلیل تاخیر سفر شما به کردستان چیست؟

تذکر محمد خدابخشی نماینده مردم الیگودرز به وزیر نیرو در خصوص لزوم پاسخگویی وزارت نیرو درباره غرق شدن کودک شش ساله الیگودرزی و بی توجهی به ایمن سازی رودخانه آبشار آب سفید.

تذکر عبدالغفور ایران نژاد نماینده مردم چابهار، نیک شهر و کنارک به رئیس جمهور در خصوص لزوم اقدام مثبت و برنامه ریزی محیط زیست در بخش سرمایه گذاری در جنوب استان سیستان و بلوچستان

تذکر سیدناصر موسوی لارگانی نماینده مردم فلاورجان به وزرای جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و رئیس جمهور و وزیر راه و شهرسازی در خصوص لزوم نظارت دقیق بر بازار مرغ و بررسی علت افزایش شدید قیمت آن، علی رغم وعده های مکرر علت عدم تحویل واحدهای مسکن مهر به مردم چیست؟ ضرورت برخورد با رفتار دور از شأن برخی سلبریتی ها در فضای مجازی و بی حرمتی آنها به هنجارها.

تذکر جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد به رئیس جمهور در خصوص لزوم پیگیری جدی در خصوص وضعیت بسیار نامساعد سود و جرایم بانکی در کشور، همچنین به وزیر کشور در خصوص عدم ساماندهی بازارهای مرزی و کوله بران به چه علت است؟ چرا باید در سال رونق تولید از صادرات محصولات مازاد کشاورزی جلوگیری شود؟

تذکر حسن نوروزی نماینده مردم بهارستان و رباط کریم به وزرای اقتصاد و دارایی و راه وشهرسازی در خصوص لزوم ایجاد اداره کل دارایی و مالیاتی در شهرستان های رباط کریم و بهارستان، لزوم ایجاد شعبه بیمه ایران در شهرستان رباط کریم، لزوم جلوگیری از تصرف اراضی حاشیه اتوبان تهران – ساوه توسط بلوکه دامداران.

تذکر سیدراضی نوری نماینده مردم شوش به وزیر نیرو و وزیر راه و شهرسازی در خصوص علت عدم سیل بندسازی در محل های آسیب پذیر از سیلاب شوش چیست؟ با توجه به تبصره 1 بند ه قانون بودجه 98 علت عدم تحویل قیر به دستگاه های اجرایی چیست؟

تذکر بیت الله عبداللهی نماینده مردم اهر و هریس به رئیس جمهور در خصوص لزوم تامین قیر مورد نیاز پروژه های عمرانی دستگاه های اجرایی راه و شهرسازی، آموزش و پرورش و بنیاد مسکن.

تذکر سیدمهدی مقدسی نماینده مردم اراک، خنداب و کمیجان به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص لزوم حمایت جدی و عملی از رسانه ها.

تذکر علی مطهری نماینده مردم تهران به وزیر ورزش و جوانان در خصوص علت وضعیت ناهنجار فرهنگی باشگاه انقلاب چیست؟

تذکر علی ساری نماینده مردم اهواز به وزیر بهداشت و درمان در خصوص علت عدم حل مشکل پرسنل طرح تحول سلامت خوزستان چیست؟

تذکر محسن علیجانی زمانی ، علیرضا محجوب ، نادر قاضی پور و احمد بیگدلی نمایندگان مردم تهران، ارومیه و خدابنده به رئیس جمهور در خصوص تسریع در تعیین وضعیت نیروهای شرکتی در دستگاه های اجرایی و نهادها در جهت صیانت از نیروهای کار و عدالت در دریافتی ها./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
نماینده مردم شیراز در مجلس از روند طرح سوال از وزیر ارشاد برای نامگذاری روز کوروش خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : اقتصاد نیوز بانی فیلم

بهرام پارسایی سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، با اشاره به پس گرفتن سوال از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص نامگذاری روزی به نام کوروش ، گفت: بنا به درخواست افکار عمومی برای نامگذاری روز کوروش بعد از مکاتبات متعدد طی چند سال گذشته با ریاست جمهوری، وزارت ارشاد و شورای فرهنگ عمومی کشور، موضوع نهایتا به شورای امنیت ملی ارجاع داده شد.

عضو فراکسیون امید در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: با توجه به اینکه پاسخ درستی برای این موضوع دریافت نکردیم، از وزیر ارشاد در خصوص علت عدم ناگذاری روز کوروش و روند طی شده در مجلس سوال کردیم.

نماینده مردم شیراز در مجلس اظهار داشت: این سوال 5 ماه گذشته از کمیسیون به صحن ارجاع داده شد و زمان طرح آن در صحن علنی 2 هفته پیش بود، با توجه به اینکه ریاست جمهوری بعد از اعلام نظر شورای امنیت ملی موضوع را به وزارت کشور محول کرد و نشستی با معاون وزیر کشور و وزیر ارشاد در این زمینه داشته ایم سوال را پس گرفتم.

وی بیان داشت: در این نشست جمع بندی خوبی صورت گرفت و قرار شد به مرور موضوع نامگذاری روز کوروش حل شود.

پارسایی با بیان اینکه تفاهماتی برای تعیین تکلیف نامگذاری روز کوروش انجام گرفت، گفت: ارجاع موضوع به شورای امنیت ملی اشتباه بود این مسئله کاملا فرهنگی و اجتماعی بود که با پیگیری های رئیس جمهور این درخواست در مسیر واقعی خود قرار گرفت.

عضو هیات رئیسه کمیسیون اصل 90 مجلس تاکید کرد: نامگذاری روز کوروش درخواست مردم و افکار عمومی است، از آنجایی که رهبری بر تاریخ، تمدن و هویت ایرانی تاکید داشتند، حل و فصل این موضوع به انسجام ملی و هویت ملی کمک می کند./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه جان هر انسانی در اولویت است و این نگاه در مدیریت بحران نباید فراموش شود، گفت: در حین بحران و پس از بحران حضور هنرمندان خیلی می تواند کمک کند، بنابراین ما باید در حین و پس از بحران امید به زندگی را در بین حادثه دیدگان هنرمندانه نشر بدهیم.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی امروز در نشست تقدیر از جامعه فرهنگی و هنری کشور با اشاره به اینکه کشور ما در معرض مخاطرات طبیعی است، اظهار داشت: در بحران های طبیعی از یک زاویه نهادهای مرتبط با بحران حضور پیدا می کنند اما زاویه دیگر تناسب اجتماعی است که مردم در بحران ها ایجاد می کنند.

وی ادامه داد: باید قبول داشت کسانی که در این اتفاقات مشکل پیدا می کنند تنها وسایل زندگی خود را از دست نمی دهند بلکه حس زندگی در آنها از بین می رود، همدردی های اجتماعی بیش از اینکه به لوازم زندگی کمک کند حس زندگی را تقویت خواهد کرد، زیرا فرد احساس می کند کسانی اطرافش هستند که می تواند به زندگی امیدوار باشد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: هر مقدار انسان های محبوب تر و شناخته شده تر با فرد حادثه دیده ارتباط برقرار کنند میزان تاثیرگذاری بیشتر خواهد شد.

صالحی یادآور شد: در جامعه امروز متاسفانه گرفتار اتفاق ناخوشایندی هستیم و آن کم شدن مهربانی ها است، تمرین مهربانی کم شده است، فضای زندگی ها به سمتی رفته است که مردم پیله هایی به دور خود پیچیده اند و همین موضوع مهربانی را کمرنگ کرده است.

وی افزود: فضایی که در این سیل ایجاد شد در عین خسارت فضای همدلی را بیشتر کرد و مردم بدون اینکه از دین ، مذهب و سلیقه یکدیگر خبر داشته باشند فقط به مهربانی فکر می کردند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: گاهی ما در عمق مهربانی و ابراز آن مشکل داریم، این سیل با تمام تلخی ها نکات قابل توجهی هم داشت و آن هم نقش هنرمندان در تمرین مهربانی و ایجاد حس زندگی بود.

صالحی با اشاره به اینکه بعد از اتمام حادثه نباید همه چیز را فراموش کرد، تصریح کرد: احساس های والا در انسان ها به شدت آن نیست بلکه به مدت آن است، ممکن است در اتفاقی همدلی با شدت رخ دهد اما ماندگاری و استمرار آن مهم تر است، آنچه ما به عنوان حس والا و عمیق کردن آن نیاز داریم طولانی کردن این حس است، برای ایجاد این مهم باید ایده های هنرمندانه و حضور هنرمندان را پس از بحران داشته باشیم.

وی با اشاره به آسیب های عمیق روحی به حادثه دیدگان بیان کرد: اتفاقاتی از این قبیل آلام روحی جدی را ایجاد می کند، گاهی ما زخم های عمیق را نمی بینیم و فراموش می کنیم، در شهر بم هنوز دردهای عمیق وجود دارد و شاید بعد از این سال ها آجرها روی هم گذاشته شده باشد اما دردهایی هنوز وجود دارد، این آلام مثل اژدهای خفته ای است که بعدها سر باز می کند و این هنرمندان باید در این مسیر یاریگر باشند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه کارهای حین حادثه اورژانسی است اما بعد از حادثه باید هنرمندانه با موضوعات برخورد کرد، ابراز داشت: اعتماد به نفس ملی باید برای حوادث رخ دهد تا مردم بدانند که ما همیشه در کنارشان هستیم، با روایت های هنرمندانه و تازه و ایجاد زیرساخت های جدید می توان یک اتفاق را کمرنگ کرد و شرایطی را فراهم کرد که کارهای هنرمندانه پیشگیرانه رخ دهد تا دیگر شاهد این اتفاقات نباشیم.

صالحی در پایان گفت: اینکه چگونه می توان این نوع اتفاقات را به نظم اجتماعی تبدیل کرد مهم است، کره زمین با یک انسان برابری نمی کند، پس جان هر انسانی در اولویت است و این نگاه در مدیریت بحران نباید فراموش شود، در مجموع در حین بحران و پس از بحران حضور هنرمندان خیلی می تواند کمک کند، ما باید در حین و پس از بحران امید به زندگی را در بین حادثه دیدگان هنرمندانه نشر بدهیم.

گفتنی است در پایان این نشست با حضور سید عباس صالحی و علی اصغر پیوندی تفاهم نامه همکاری میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعیت هلال احمر کشور منعقد شد.

8 مرداد 1398 21:51

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه با صدور پیامی ضمن تسلیت درگذشت حسین آهی، وی را از جمله صالح ترین پرچمداران عرصه ادبیات آیینی برشمرد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، درپی درگذشت ادیب و شاعر گرانقدر مرحوم حسین آهی، رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه با صدور پیامی این ضایعه را تسلیت گفت.

در پیام حجت الاسلام سیدمهدی خاموشی آمده است:

فقدان شاعر و ادیب برجسته و پیشکسوت انقلاب اسلامی مرحوم مغفور حسین آهی بر دوستداران ادبیات آیینی و علاقمندان انقلاب خبری تلخ و ناگوار بود. مرحوم آهی حقاً یکی از صالح ترین پرچمداران این عرصه بود که در دامان معارف اصیل دینی و ارزش های انقلاب اسلامی بالید و رشد کرد و با قلم و بیان شیوای خود خدمات فراوانی به انقلاب و کشور عرضه کرد. امروز ادیب انقلاب به قافله ادیبان سفر کرده پیوسته و جامعه فرهنگی و ادبی ایران در غم فقدان یکی از ارجمندترین هایش به سوگ نشسته است؛ اما همه می دانیم که او رفته است تا حیات راستینش را در سرای جاوید آغاز کند، که جاودانگی بزرگ ترین پاداش مردان بزرگی همچون اوست.

اینجانب درگذشت جانکاه این ادیب عزیز و چهره برجسته شعر انقلاب اسلامی را به جامعه ادبی کشور و به خصوص خانواده معزز آن مرحوم تسلیت گفته و از خداوند رحمان و رحیم برای روح بلند آن عزیز رحمت و مغفرت الهی و رضوان حضرتش را مسئلت دارم.

سیدمهدی خاموشی

انتهای پیام/ 121

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
ساعدی با اشاره به هزینه های بسیار بالای درمانی در عراق، گفت: زائران حتما خود را بیمه کنند و حتی الامکان از طریق سازمان حج و زیارت و شرکت شمسا به این سفر معنوی اعزام شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

خبرگزاری شبستان ، گروه قرآن و معارف: عبدالنبی ساعدی با اشاره به هزینه های بسیار بالای درمانی در عراق از زائران کشورمان خواست که پیش از عزیمت به سفر زیارتی عتبات عالیات، حتما بیمه شوند .

نماینده بیمه ایران در کربلا با بیان اینکه بیمه ایران در کشور عراق نمایندگی دارد و مسئول ارائه خدمات به زائران اعزامی از سوی سازمان حج و زیارت و ستاد شمسا انجام می گیرد، توصیه کرد: زائران حتما خود را بیمه کنند و حتی الامکان از طریق سازمان حج و زیارت و شرکت شمسا به این سفر معنوی اعزام شوند .

نماینده بیمه ایران در کربلا افزود: افرادی که به صورت آزاد یا انفرادی به عتبات سفر می کنند، اگر خود را بیمه نکرده باشند، گرفتار هزینه ها و فرایند درمانی می شوند؛ بنابراین توصیه می کنم که هیچ زائری بدون بیمه وارد عتبات عالیات نشود .

وی با اشاره به فرایند اداری دفن یا نقل و انتقال یک زائر ایرانی فوت شده به ایران، گفت: وقتی زائری به دلیل برخی مشکلات در خاک عراق فوت کند، حداقل سه تا چهار روز مراجعه به دادگاه، پزشکی قانونی و کنسول گری نیاز دارد تا پیکر زائر فوت شده از پزشکی قانونی عراق منتقل شود .

ساعدی یادآور شد: برای هیچ زائر فوتی ایرانی مجوز نقل و انتقال به ایران یا دفن در عراق صادر نمی شود، مگر اینکه مجوز قانوی از سوی قاضی دادگاه عراق صادر شود که این کار را افرادی باید انجام دهند که به تمام مراحل کار آشنا باشند .

وی با آرزوی سلامتی و قبولی زیارت برای زائران کشورمان، خاطرنشان کرد: زائران عتبات برای عزیمت به کشور عراق حتما خود را بیمه کنند و بعد برای زیارت مشرف شوند .

پایان پیام/ 9

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان

شفقنا-رئیس سازمان حج و زیارت با بیان اینکه تاکنون بیش از 70 هزار ایرانی وارد سرزمین وحی شده اند، گفت: 90 درصد زائرانی که به عربستان آمده اند در مکه مکرمه اسکان یافتند.

به گزارش شفقنا، علیرضا رشیدیان با اشاره به آمار زائران خانه خدا تا دوشنبه شب، اظهار داشت: تاکنون 70 هزار و 783 زائر ایرانی بیت الله الحرام با 286 پرواز داخلی به سرزمین وحی آمده اند.

او با بیان اینکه این تعداد زائر 80 درصد کل زائران خانه خدا را تشکیل می دهند، گفت: از کل زائران بالغ بر 6646 نفر در مدینه النبی مستقر شدند و جمعیتی بالغ بر 60 هزار 234 نفر نیز در هتل های شهر مکه اسکان یافته اند که 90 درصد زائرانی هستند که تا شب گذشته وارد عربستان شدند.

رشیدیان روند کار انتقال، اسکان، حمل و نقل و تغذیه زائران را خوب توصیف کرد و یادآور شد: علی رغم آنکه میانگین سنی حجاج ایرانی امسال افزایش یافته است درحال حاضر مراجعه زائران به درمانگاه ها کاهش نشان می دهد .

رئیس سازمان حج و زیارت ادامه داد: امروز (سه شنبه) به اتفاق نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی از مدینه عازم مکه مکرمه هستیم.

انتهای پیام

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

شفقنا-رئیس سازمان حج و زیارت با بیان اینکه تاکنون بیش از 70 هزار ایرانی وارد سرزمین وحی شده اند، گفت: 90 درصد زائرانی که به عربستان آمده اند در مکه مکرمه اسکان یافتند.

به گزارش شفقنا، علیرضا رشیدیان با اشاره به آمار زائران خانه خدا تا دوشنبه شب، اظهار داشت: تاکنون 70 هزار و 783 زائر ایرانی بیت الله الحرام با 286 پرواز داخلی به سرزمین وحی آمده اند.

او با بیان اینکه این تعداد زائر 80 درصد کل زائران خانه خدا را تشکیل می دهند، گفت: از کل زائران بالغ بر 6646 نفر در مدینه النبی مستقر شدند و جمعیتی بالغ بر 60 هزار 234 نفر نیز در هتل های شهر مکه اسکان یافته اند که 90 درصد زائرانی هستند که تا شب گذشته وارد عربستان شدند.

رشیدیان روند کار انتقال، اسکان، حمل و نقل و تغذیه زائران را خوب توصیف کرد و یادآور شد: علی رغم آنکه میانگین سنی حجاج ایرانی امسال افزایش یافته است درحال حاضر مراجعه زائران به درمانگاه ها کاهش نشان می دهد .

رئیس سازمان حج و زیارت ادامه داد: امروز (سه شنبه) به اتفاق نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی از مدینه عازم مکه مکرمه هستیم.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک خبر :‌ شفقنا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

رئیس سازمان حج و زیارت به همراه نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی در آخرین روز حضور خود در مدینه منوره و در ادامه سرکشی و بررسی فعالیت های اجرایی و خدماتی به زائران، از هتل دارلکراام بازدید کردند.

علی رضا رشیدیان در این بازدید با بیان اینکه عملیات اجرایی و کار انتقال زائران و خدمات رسانی به آنان در مراحل بعدی در مدینه و مکه به طور نسبی مطلوب و قابل قبول بوده است.

وی اظهار کرد: همه تلاش ما در بخش های مختلف و دسستگاه ها و نهادهای همراه و همکار در این عملیات جلب رضایت ضیوف الرحمن است و در این خدمت صادقانه از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کنیم .

نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی هم در انتهای این بازدید گفت : زائران گستردکی و حجم خدمات و تلاش های مضاعف برای ارائه مطلوب این خدمات را به خوبی درک می کنند .

حجت الالسلام سید عبدالفتاح نواب افزود : آنان هم قدردان این تلاش ها و زحمات هستند و به اشکال مختلف این قدردانی را نشان داده اند.

وی ادامه داد : در مورد مباحث فرهنگی زائران تلاش های گسترده ای شده، زحمات بسیاری کشیده شده چنانکه در بسیاری از موارد، روحانیون کاروان ها برای جلسات خود گاهی هر هفته بیش از دو هزار کیلومتر مسیر قم تا شهر مربوطه را طی می کردند تا خدمتگزار زائران باشند .

وی اظهار کرد : در ابعاد اجرایی هم زائران مستمر قدردانی از خدمات و تلاش های دست اندرکاران اجرا یی را محور قرار داده اند و به اشکال مختلف این رضایت و قدردانی را نشان داده اند.

وی با بیان اینکه هر چند در مجموع عملکرد مطلوبی داشتیم، گفت : در این میان زائران خواسته هایی دارند که باید ما به عنوان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری پاسخگو باشیم .

وی تصریح کرد : در این میان بررسی و آسیب شناسی برنامه های امسال از جمله ضرورت های مورد توجه است تا در سال آینده از آمادگی های بیشتر و کاملتری برای پذیرایی و خدمات به زائران برخوردار باشیم.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
گروه اندیشه رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در همایش بزرگداشت سهروردی ضمن طرح پرسش هایی درباره سرچشمه های ایرانی حکمة الاشراق که تاکنون تحقیقات جامعی در مورد آن انجام نشده، به تشریح جایگاه عقل و معنای بهمن در اندیشه سهروردی پرداخت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : همسو نیوز

به گزارش خبرنگار ایکنا ؛ همایش ملی حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهاب الدین سهروردی ، امروز هشتم مردادماه با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه مندان در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این همایش بیان کرد: بحث در باب کشف سرچشمه های ایرانی حکمت اشراقی و وجه ممیزه کامل حکمت اشراقی، اشارات صریح و پنهانی است که شیخ اشراق در آثار خود در باب حکمت ایرانی دارد.
وی در ادامه افزود: سهروردی در آن سلسله حقیقی علم و شجره علم که بخشی از آن را برای اولین بار به ایرانیان نسبت می دهد و بعد اسامی ایزدان ایرانی را مکرراً بازگو می کند، از بهمن نیز یاد کرده است و نکته جالب توجه اینکه برای نخستین بار در کتابی که به زحمت دکتر نجفقلی حبیبی تدوین شده، رساله مکنونی از شیخ اشراق نیز منتشر شده است که در این رساله نیز تأکید زیادی روی بهمن می کند.

ریشه های ایرانی حکمة الاشراق نیازمند تحقیق است تا ریشه های آن روشن شود، چرا که ریشه های اندیشه سهروردی نمی تواند صرفاً ذوقی باشد و باید از برای این ذوق به ویژه در زمینه حکمت و فلسفه مبنایی وجود داشته باشد.

آتشکده مهم در قیدار
بلخاری تصریح کرد: تا به حال تحقیق جامعی انجام نشده که سرچشمه های این گرایش را برای ما بازگو کند و منابع مورد استفاده شیخ اشراق را در گرایش به ایران و در اینکه نور اقرب، نور اول و نور عظیم را بهمن نامیدند، بیان کند. یک موردی را یافتم و آن هم اینکه در سال 548 که شهرستانی فوت می کند، در آثار خود در باب بهمن بحث هایی را دارد. جمله شهرستانی از این قرار است که او در حقیقت، اولین نور بعد از نورالانوار را بهمن می داند اما این پرسش وجود دارد که آیا شیخ شهید ما متأثر از این متون بوده است یا خیر؟
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ادامه بیان کرد: بحثی را در منطقه قیدار داشتیم و در آنجا محلی به اسم شیز بود که یکی از آتشکده های مهم نیز در آنجا قرار داشته و گفته شده هر آتشکده ای که در دنیا می خواسته روشن شود، باید آتش خود را از آنجا می گرفته و مبنای همه آتشکده ها بوده است. اما باز هم این پرسش وجود دارد که آیا در آنجا نیز مغانی بودند و شیخ اشراق با آنها تماس داشته است؟ که پاسخ به این سؤال را نمی دانیم.

ریشه های اندیشه سهروردی نمی تواند صرفاً ذوقی باشد
بلخاری تصریح کرد: به هر حال این مسئله نیازمند تحقیق است تا ریشه های آن روشن شود، چرا که ریشه های اندیشه سهروردی نمی تواند صرفاً ذوقی باشد و باید از برای این ذوق به ویژه در زمینه حکمت و فلسفه مبنایی وجود داشته باشد و فقدان مبانی بحث را ذوقی می کند و معاذ الله از شیخ شهید ما بعید است که صرفاً ذوقی بحث کرده باشد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تصریح کرد: سهروردی در حکمت الاشراق، هنگامی که بحث نور را شروع می کند، از نور الانوار و در حقیقت واجب الوجود بالذات و نورالانوار صحبت می کند و بعد در این کتاب از بهمن نیز یاد می کند و اشاره می کند که ما قضیت امرا اکرم لدی من بهمن: هیچ امری در پیشگاه من گرامی تر از بهمن نیست . او اولین کسی است که ابداع کرده ام و نمونه و کمال خود را در او افکنده ام. آل بهمن را تقدیس کنید که اصحاب حضرت جبروت همگی نورند.
وی در ادامه افزود: نکته مهم این است که جناب شیخ اشراق بعد از آن تشکیک نور را مطرح می کند، اما سوالی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا می توانسته این مسئله را از آیه اللَّهُ نُورُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَوهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ... گرفته باشد؟ در واقع قبل از شیخ اشراق، ابوعلی سینا در یکی از رساله های خود، دقیقاً از همین آیه برای بیان مراتب عقل استفاده کرده است. اما آیا ممکن است مفهوم تشکیک را نه از ایران باستان، بلکه از این آیه گرفته باشد؟ آیا ممکن است از إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ خَلَقَ خَلْقَهُ فِی ظُلْمَةٍ ثُمَّ أَلْقَی عَلَیْهِمْ مِنْ نُورِهِ یَوْمَئِذٍ ... گرفته باشد؟ که اینها را نیز نمی دانیم و جای تحقیق و بررسی دارد.

علاوه بر اینکه بهمن عقل و خرد است، جبرئیل بنشسته در جان زرتشت و آنچه از اهورا برای زرتشت پیام می آورد نیز همین بهمن است؛ بنابراین نسبت مهمی میان این معانی بهمن با روایت اول ما خلق الله العقل برقرار است.

نسبت بهمن و خِرَد
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بیان کرد: اما در مسئله بهمن، دوازده منبع اوستایی و پهلوی را دیده ام و در گاتاها دیده ام که از بهمن به عنوان ایزد خرد صحبت شده است و بعد در کتب پهلوی و کل اینها بهمن اول و بالذات ایزد خرد است و در پایان نتیجه گرفته شده است. اگر شیخ اشراق می گوید اولین نور بعد از نورالانوار بهمن است، او دقیقا در ذهن خود روایت اول ما خلق الله العقل را داشته است و در حکایت العشق این را دارد که بدان که اول چیزی که حق سبحانه و تعالی بیافرید، گوهری بود تابناک که آن را عقل نام کرد که اول ما خلق الله العقل و این گوهر را سه صفت شناخت حق، خود و آنکه نبود آموخت.
وی در انتهای سخنان خود تصریح کرد: حدس زدم که بنا به اسلامیت مطلق بنشسته بر جان شیخ اشراق که نه در حکمت الاشراق، بلکه در دیگر رساله هایش نیز ارجاع به قرآن را می بینید، متأثر از این روایت گردیده و کنکاش کرده و از میان ایزدان مقرب اهورا، آن ایزدی را انتخاب کرده که بالاترین نسبت را با حضرت عقل دارد که همان بهمن است. علاوه بر اینکه بهمن عقل و خرد است، جبرئیل بنشسته در جان زرتشت و آنچه از اهورا برای زرتشت پیام می آورد نیز همین بهمن است و آنکه رهنمای روان زرتشت در برزخِ جُستن حقیقت است نیز همین بهمن محسوب می شود. بنابراین نسبت مهمی میان این معانی بهمن با روایت اول ما خلق الله العقل برقرار است.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
با نزدیک شدن به اتمام دوره ریاست دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان بر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گزینه های متعددی برای تصدی این پست به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی می شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

نوآوران آنلاین - سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از سازمان های وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که به موجب مصوبه شورایعالی اداری، وظایف معاونت امور بین الملل وزارت ارشاد را عهده دار شده است. اساسنامه این سازمان به تأیید رهبر معظم انقلاب رسیده است و زیر نظر یک شورای عالی پانزده نفره اداره می شود که پنج تن از آنان توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب می شوند و 10 نفر دیگر را نیز شخصیت های حقوقی از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی(رئیس شورا)، وزیر امور خارجه، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، معاون امور بین الملل دفتر مقام معظم رهبری، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت(ع)، رئیس جامعه المصطفی(ص) العالمیه و رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تشکیل می دهند .

نخستین رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی آیت الله محمدعلی تسخیری است و حجت الاسلام محمود محمدی عراقی، سیدمهدی مصطفوی، محمدباقر خرمشاد و دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان (رئیس کنونی) دیگر رؤسای این سازمان را تا کنون تشکیل داده اند .

اکنون با نزدیک شدن به موعد اتمام حکم ابراهیمی ترکمان، زمزمه هایی از گزینه های احتمالی برای تصدی ریاست جدید سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به گوش می رسد که میتوان به نام های آقایان ایمانی پور، حلمی و مصطفوی اشاره کرد .

باید به این نکته مهم تاکید کرد که رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان کسی که در رأس دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرد، باید فردی با دغدغه های فرهنگی و آشنا به دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی باشد. بوسه زدن ابوذر ابراهیمی رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به پرچم ترکمنستان حاشیه های بود که در دوره ایشان مورد انتقادات تندی قرار گرفت .

لینک خبر :‌ روزنامه نوآوران
سینماپرس: مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت درگذشت استاد حسین آهی شاعر و گوینده پیشکسوت رادیو پیام تسلیتی را منتشر کرد.

به گزارش سینماپرس ، محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت درگذشت استاد حسین آهی شاعر و گوینده پیشکسوت رادیو پیام تسلیتی را منتشر کرد.

در متن پیام اله یاری آمده است: باسمه تعالی / خبر، پتک سنگین بر آیینه بود...

فرزند برومند عرصه فرهنگ و ادب ایران عزیز، محمد حسین آهی راد، دعوت پروردگارش را برای حضور در تماشاگه راز، فروتنانه پاسخ گفت و آشنایان به جهان حقیقی و زندگی بخش شعر و شعور فارسی را در اندوهی جانکاه، فرو گذاشت و اما به راستی، جز تسلیم در برابر مشیت حضرت حق، پناهگاهی هست؟... بی تردید ثمرات معنوی و آثار ادبی آن جان گرامی و سابقه سالهای متمادی حضورش در شورای شعر و ترانه، از اینک تا همیشه و تا آنگاه که از زبان و ادب فارسی، نامی در میان باشد؛ جاودان است.

خانواده ی ارجمندش را تسلیت گفته و آرامش رضوانی آن روح بلند را از درگاه ایزدمنان، خواستاریم.

لینک خبر :‌ سینما پرس
در وضعیتی که سینما، تئاتر و موسیقی آنطور که باید نسبت به اتفاقات روز پیرامون انقلاب اسلامی واکنش بجا نشان نمی دهند و مدام از مسائل عقب می مانند، هنر کاریکاتور توانسته در این سال ها به همت برخی از فعالان دغدغه مند بازتاب دهنده مضامین انقلابی در ایران و حتی خارج از مرز ها باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: نمایشگاه کاریکاتور ملکه کشتی ربا این روز ها در تهران در حال برگزاری است و توانسته به تنهایی بار هنری موضوع به روزی، چون توقیف کشتی ملکه در خلیج فارس را به دوش بکشد. نمایشگاه ملکه کشتی ربا شامل 40کارتون و کاریکاتور از 14هنرمند متعهد و متخصص است که به موضوع توقیف نفتکش ایرانی گریس 1 از سوی نیروی دریایی بریتانیا می پردازد و تا 25 مرداد برقرار است. آنچه درباره این نمایشگاه اهمیت دارد این نکته است که در عرصه هنر های تجسمی به ویژه کاریکاتور سرعت واکنش و همراهی با موضوعات روز بسیار بالاست، البته شاید گفته شود از سینما، موسیقی و تئاتر بنا به اقتضایی که در بلندمدت بودن تولید دارند، انتظار سرعت عمل نمی توان داشت، اما واقعیت این است که در هنر های یاده شده معمولاً پس از مدت های مدید از گذشت وقایع گوناگون نیز شاهد تولید آثار نیستیم. چه بسیار وقایعی که طی سال های اخیر و در برهه 40 ساله انقلاب اسلامی رخ داد و می توانست سوژه آثار مختلفی در عرصه هنر های نمایشی باشد، اما نشد. عمده ترین دلیل این مسئله را باید در کمبود نیروی انسانی انقلابی در عرصه هنر بدانیم، اما به برکت حضور و فعالیت برخی چهره های انقلابی، چون سیدمسعود شجاعی طباطبایی در سال های اخیر در زمینه هنر کاریکاتور اتفاقات مهمی رقم خورده که بعضاً بازتاب جهانی هم داشته است چراکه کاریکاتور انقلابی از بعد بین المللی آن غافل نبوده و همواره در این رابطه با هنرمندان ضدسلطه و آزاده در سراسر جهان ارتباطات خوبی برقرار شده است. نمایشگاه ملکه کشتی ربا به رغم نامش تنها به این موضوع ارتباط ندارد و شامل حرکت شجاعانه توقیف کشتی ملکه در آب های خلیج فارس هم می شود.

تنبیه توسط یک کاریکاتوریست
در رابطه با برپایی این نمایشگاه عباس گودرزی کاریکاتوریست جوان کشور که آثاری به این نمایشگاه ارائه داده بر این باور است که هنرمندان جریان انقلاب تا آخرین نفس با زبان هنر از آرمان های انقلاب اسلامی دفاع خواهند کرد.
او که با سه اثر در نمایشگاه ملکه کشتی ربا حضور دارد، درباره آثار خود به تسنیم می گوید: یکی از آثار من با عنوان تنبیه انگلیسی، نمایش دهنده تنبیه ملکه انگلیس توسط یک نیروی رزمنده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این رزمنده با نفتکشی که در دست دارد، ملکه را تنبیه می کند. نکته این است که این تنبیه با فرم انگلیسی رخ می دهد. اثر دوم من مستقیماً به نام این نمایشگاه که ملکه کشتی ربا است، ارتباط دارد. در این اثر، ملکه انگلیس را می بینیم، در حالی که نقاب دزدان را به چشمش زده، مشغول حمل نفتکش ایران است، اما از بالا در دام تور نیرو های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افتاده است.
این هنرمند کاریکاتوریست می افزاید: اثر سوم من نیز به بحث اقتدار سپاه بازمی گردد. در این اثر یک نیروی ساده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شاهد هستیم که در تنگه هرمز مشغول ماهیگیری است. آنچه او صیده کرده، ناو جنگی امریکا، پهپاد جاسوسی آن ها و در نهایت آخرین صید او که از قلاب ماهیگیری اش آویزان است، روباه پیری است که اشاره به ماهیت انگلیس دارد. حضرت آقا در سخنانشان فرمودند کشتی دزدی رخ داده توسط انگلیس خبیث که در قالب اقدامی خصمانه رخ داد، بی پاسخ نخواهد ماند و نیرو های انقلابی ما در فرصتی مناسب پاسخ آن ها را خواهند داد. ما نیز به عنوان هنرمندان جبهه انقلاب، تصمیم گرفتیم از ظرفیت های هنر کاریکاتور استفاده کنیم و در اولین فرصت با خلق طرح هایی که به ذهنمان رسید، پاسخی متقابل به اقدامات خصمانه دولت انگلیس بدهیم.

ادای دین هنرمندان به غیورمردان سپاه
از سویی دیگر سیدمسعود شجاعی طباطبایی مدیر مرکز هنر های تجسمی حوزه هنری که این نمایشگاه به همت او برپا شده است، برپایی نمایشگاه کاریکاتور ملکه کشتی ربا را ادای دین هنرمندان به غیورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می داند. وی درباره برپایی نمایشگاه کارتون و کاریکاتور ملکه کشتی ربا به خبرنگار گفت: کاریکاتور یک زبان تصویری قابل فهم و بین المللی برای عموم است. این رشته هنری ظرفیت بسیار بالایی برای ارتباط با مخاطبان دارد. به گفته وی، پس از اتفاق عجیبی که به واسطه توقیف نفتکش ما توسط دولت خبیث انگلیس رخ داد، در کمتر از 48 ساعت پس از فرمایشات مقام معظم رهبری، غیورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقدامی متقابل نفتکش انگلیسی ها را توقیف کردند. توقیف این نفتکشَ در حالی که ناو انگلیسی کنار آن حضور داشته است، می تواند پیام بسیار مقتدرانه ای برای جهانیان به همراه داشته باشد. این هنرمند کارتونیست در ادامه به دلایل برپایی نمایشگاه ملکه کشتی ربا پرداخت و گفت: رسانه های خارجی به ویژه رسانه های صهیونیستی بلافاصله پس از وقوع این اتفاق، بخش اول آن را نادیده گرفته و شروع به بزرگنمایی بخش دوم اتفاق کردند، از این رو لازم بود ما از ظرفیت های رسانه ای مثل کاریکاتور بهره بگیریم تا به بیان واقعیات و حقایق این رخداد بپردازیم.
شجاعی طباطبایی ادامه داد: آثار حاضر در این نمایشگاه ظرف کمتر از چهار روز تهیه شد، برای این منظور، هنرمندان عزیز از سراسر کشور به یاری ما شتافتند و در مجموع 40 اثر خلق شد که به واسطه این آثار، توانستیم جزئیات مربوط به خباثت دولت انگلیس را با زبان کاریکاتور به تصویر بکشیم. خوشبختانه فراخوان این نمایشگاه با کمک عزیزان بنیاد فرهنگی روایت فتح و سازمان بسیج، در سطح شهر نیز به خوبی دیده شد، اما کار اصلی ما تازه از امروز آغاز می شود. کار اصلی ما این است که از ظرفیت های فضای مجازی و رسانه هایی که با آن ها در ارتباط هستیم، بهره مند شویم تا این آثار نه تنها در ایران بلکه در دنیا دیده شود.
این هنرمند کاریکاتوریست که با یکی از آثار خود در نمایشگاه ملکه کشتی ربا شرکت کرده است، در توضیح اثر خود گفت: اثر من ملکه انگلیس را نشان می دهد که به سبب توقیف نفتکش انگلیس توسط ایران، در حال ناله و گریه است، این در حالی است که وی نفتکش ایرانی دزدیده شده توسط دولت خبیث انگلیس را نیز در بغل دارد، این تناقضی بود که من سعی کردم در این کاریکاتور به تصویر بکشم.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند نمایشی درباره آتش سوزی سینما رکس آبادان است.

فرید یوسف پور که پیش از این نمایش هایی چون حانیه و کلارینت را کارگردانی کرده است, در خصوص نمایش جدیدش به خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند نمایشی درباره سینما رکس آبادان است؛ تاکنون به این موضوع در عرصه تئاتر اشاره و پرداخته نشده است. قصه ما درباره شب حادثه است.

یوسف پور با اشاره به اینکه نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند نمایشی معماگونه است، بیان کرد: این نمایش حاشیه ای از این فاجعه است و در میان نمایش اشاره ای به آدم هایی که در سینما سوختند، می شود. این نمایش روایتگر داستان شخصی است که همه فکر می کنند او شب حادثه در سینما بوده و در آتش سوخته، اما بعد از سی و اندی سال متوجه می شوند که این شخص در سینما نسوخته و توسط شخصی به قتل رسیده است.

یوسف پور در خصوص چگونگی انتخاب نمایشنامه شبی که گوزن ها در آتش سوختند گفت: سه سال پیش محمدرضا آریان فر متن این نمایشنامه را نوشت و به من پیشنهاد کارگردانی آن را داد. نمایشنامه را خواندم و قصه آن من را جذب و برای کارگردانی آن قانع کرد. در این سه سال مشکلات مختلفی از جمله نبود حمایت، وضعیت اقتصادی و ... سبب شد اجرای نمایش به طول انجامد.

وی با اشاره به اینکه هنر تئاتر هنر فرهنگ سازی است اما از آن حمایت نمی شود، اظهار کرد: در حال حاضر وضعیت طوری شده که نهاد ها و ارگان ها به راحتی از کار ها حمایت نمی کنند. ما به نهاد های گوناگونی سر زدیم، اما همه مسائل اقتصادی و نبود بودجه را مطرح کردند و این در حالی است که هنر تئاتر به فرهنگ سازی بسیار کمک می کند. خوشبختانه حوزه هنری از نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند حمایت کرد و امسال حوزه هنری اجرا و کارگردانی این نمایشنامه را به من پیشنهاد داد.

کارگردان نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند درخصوص انتخاب بازیگران این نمایش گفت: من بازیگران نمایش را بر اساس شخصیت های نمایشنامه انتخاب می کنم. اگر این افراد از کسانی باشند که پیش از این با هم همکاری داشته ایم، برای من راحت تر است؛ زیرا با خلق و خوی یکدیگر آشنا هستیم اما در هر صورت مبنای انتخابم بر اساس شخصیت های نمایشنامه است.

یوسف پور در خصوص کار های آتی خود گفت: در سال 1394 نمایش قربانی نوشته سیروس همتی را در جشنواره شهر اجرا کردیم که برگزیده این جشنواره شد. طرح آن را برای اجرا در ایام محرم و صفر در تئاتر شهر اعلام کردیم؛ البته اگر تصویب و حمایت شود.

گفتنی است در خلاصه داستان نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند آمده است:

برملا شدن راز یکی از سوختگان فاجعه سینما رکس آبادان بعد از سی و اندی سال.

پویان یحیی پور، تورج فرامرزیان، فرید گلریز، شادی صیادی نیا و بهار کریم زاده بازیگران نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند هستند. نمایش شبی که گوزن ها در آتش سوختند از 7 الی 25 مرداد ماه هر روز ساعت 18:30 بر روی صحنه می رود.

انتهای پیام/

اجرای نمایشی درباره سینما رکس آبادان

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
قاچاق کالا موجب می شود تولید داخلی بخوابد و طبیعی است که وقتی تولیدکننده انگیزه ای برای تولید نداشته باشد، نمی توان انتظار خودکفایی داشت و وابستگی کشور به بیگانه، ماحصل رکود تولید است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از یزدرسا ، قاچاق کالا یکی از معضلاتی است که از کار افتادن چرخ تولید داخلی را به دنبال دارد و بدیهی است آنگاه که تولید داخلی با مشکل مواجه شود، به تبع آن کاهش اشتغال و افزایش بیکاری و حاکمیت رکود بر اقتصاد کشور را شاهد خواهیم بود.

رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک، پوشاک را از کالاهای رایج قاچاق از بستر فضای مجازی می داند و می گوید: در شرایطی که تولیدکنندگان پوشاک و عرضه کنندگان آن در تلاش هستند تا تولید را رونق ببخشند اما با فروش کالاهی قاچاق در فروشگاه های مجازی به ویژه در بستر تلگرام و اینستاگرام، تمام تلاش تولید کنندگان داخلی به هدر می ود.

فضای مجازی بستر اشتغال نیست بلکه عامل نابودی اشتغال است

ابوالقاسم شیرازی می افزاید: پوشاک قاچاق علاوه بر آسیب رساندن به تولید داخل، فرهنگ پوشش را تحت الشعاع قرار داده است به طوری که اکثر پوشاک خارج از عرف همان پوشاک قاچاقی هستند که وارد بازار عرضه می شوند.

وی 60 درصد پوشاک ارائه شده در فروشگاه های مجازی، را قاچاق دانسته و معتقد است: اگرچه گفته می شود فضای مجازی بستر اشتغال برای تعداد زیادی شده است؛ اما بیشتر این مشاغل به خاطر فروش کالای قاچاق، اشتغال کسانی که در زمینه تولید داخلی فعالیت می کنند را به خطر انداخته و به نابودی کشانده است.

طبیعی است که وقتی تولیدکننده انگیزه ای برای تولید نداشته باشد، نمی توان انتظار خودکفایی داشت و وابستگی کشور به بیگانه، ماحصل رکود تولید است.

در همین ارتباط احد آزادی خواه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی می گوید: بازار مصرف داخلی به وسیله فروشگاه های اینترنتی یا حتی کانال های فروش کالا در اختیار قاچاقچیان قرار گرفته است و تا زمانی که این مشکل برطرف نشود نمی توان انتظار رونق تولید داخل را داشت.

بازی با جان مردم از طریق قاچاق اقلام بهداشتی در فضای مجازی

یکی از حوزه هایی که کالاهای قاچاق در فضای مجازی توزیع می شود مربوط به اقلام بهداشتی است که این مسئله عواقب خطرناکی دارد چرا که با سلامت افراد ارتباط دارد.

عضو کمیسیون بهداشت مجلس در این ارتباط می گوید: کالای عرضه شده در فضای مجازی و فروشگاه های غیررسمی در این این فضا از یک چرخه ناسالم وارد کشور شده و عواقب توزیع کالای موجود در این چرخه هم به ضرر خود مردم و هم به ضرر اقتصاد کشور است.

محمدحسین قربانی می افزاید: عرضه کالاهای سلامت محور مانند دارو و مکمل های غذایی به صورت غیررسمی در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی مستقیماً سلامت مردم رو نشانه گرفته است و مردم نباید سلامت خودشان را به خطر بیندازند؛ مردم در قبال خودشان هم مسئولیت دارند.

کوتاهی نهادهای مسئول عامل جولان قاچاقیان کالا در فضای مجازی

غلامرضا حسن پور عضو هیئت عالی نظارت بر سازمان های صنفی و رئیس سازمان بسیج اصناف کشور نیز می گوید: مجموعه های اینترنتی و فضای مجازی در بحث نرخ گذاری و تنظیم بازار خیلی مؤثر هستند همچنان که در بخش مسکن و خورودو شاهد بودیم که توانستند تأثیر بگذارند که البته برخورد شد اما برخوردها مقطعی صورت می گیرد و برخوردها ریشه ای و اساسی نیست به همین جهت بازهم تا آب ها از آسیاب می افتد دوباره شروع به نرخ گذاری های کذایی و غیرقانونی می کنند که این موضوع باید پیگیری شود.

وی رواج توزیع کالای قاچاق در فضای مجازی را ماحصل عدم نظارت و بی توجهی دست اندرکاران این حوزه می داند و می افزاید: در موضوع فروش قاچاق در فضای مجازی هم دو بخش داریم یکی در بعضی این سایت هایی که رسما برای کار مجوز دارند که آن اتحادیه کسب و کار اینترتی کشور که تشکیل شده و کسانی که بعنوان هیئت مدیره مسئولیت دارند باید پاسخگو باشند و برخورد کنند.

حسن پور معتقد است: اگر هر کدام از سایت های معروف یا سکوهای فروش اینترنتی وجود داشته باشد وظیفه اول اتحادیه این است که به این ها تذکر بدهد و بعد اگر توجه نکردند حتما نسبت به مسدود کردن آن اقدام کند که آن هم به نظرم وظیفه اش را به خوبی انجام نمی دهد؛ اتحادیه کشوری در تهران مستقر است و همه سایت های فروش زیر نظر اتحادیه کشوری در تهران مشغول به فعالیت هستند.

اما دبیر اتحادیه کشوری کسب وکارهای فضای مجازی درباره بسترهایی که در فضای مجازی برای عرضه کالاهای قاچاق ایجاد شده است، می گوید: در حال حاضر چهار بستر اصلی برای عرضه کالاهای قاچاق وجود دارد که شامل فروشگاه های اینترنتی، بازارچه های مجازی (مارکت پِلِیس)، سایت های نیازمندی یا درج آگهی و شبکه های اجتماعی است و در تمامی بسترها ما شاهد عرضه کالاهای قاچاق هستیم.

فرشاد وکیل زاده با انتقاد از عدم نظارت و همکاری کافی در مقابله با قاچاق کالا در فضای مجازی، می افزاید: تاکنون اتحادیه کسب و کارهای فضای مجازی چندین جلسه با معاونت پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز داشته اما متأسفانه تا امروز هیچ اقدام مؤثری در این بخش انجام نشده و ظاهرا عزم جدی برای برخورد و جلوگیری از عرضه قاچاق در فضای مجازی وجود ندارد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ شبکه اطلاع رسانی دانا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

هر روز از وجود آدم هایی در فضای موسیقی کشور می شنویم، اما آخر هم متوجه نمی شویم دقیقاً چه کسانی هستند.

به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، هر روز شکوه و شکایت؛ هر روز گلایه از وضعیت موجود؛ اسم نمی آورند، اما با عصبانیت از عده ای حرف می زنند که آخر هم متوجه نمی شوید، چه کسانی هستند. وقتی صحبت از موسیقی پاپ به میان می آید، رگ گردنشان متورم می شود و انتقادهایشان شروع می شود. هر جا و در هر موقعیتی از فرصت استفاده می کنند که به نوعی دلخوریشان را بیان کنند. کسی که مخاطب ساده موسیقی باشد، حتماً با این شعار مواجه شده که وضعیت فعلی موسیقی خوب نیست و معرفت شنیداری مردم راهی نادرست را انتخاب کرده است؛ یا مثلاً می گویند موسیقی سنتی به دلیل بی توجهی رسانه ها مورد بی مهری قرار گرفته است.

تا امروز انقدر برای موسیقی ایران، احساس نگرانی نکرده بودم

حمیدرضا نوربخش مدیر خانه موسیقی که سه دوره دبیر جشنواره موسیقی فجر بوده است، یکی از خوانندگان موسیقی ایرانی است که همیشه از شرایط هنر اول در این روز ها گلایه می کند. او در یکی از همایش های خانه موسیقی گفت: شرایط فعلی موسیقی به بدترین دوران خود رسیده است. نگرانی عمیقی دارم که باید این را به عنوان یک هشدار بیان کنم. تا امروز آنقدر برای موسیقی ایران، احساس نگرانی نکرده بودم؛ ما نباید اصالت های مان را فراموش کنیم. امروزه گوش مردم از اصالت فاصله گرفته است و این اتفاق بد برای همه موسیقی های خوب ما افتاده است. وقتی امروز رسانه با ما همکاری و همراهی ندارد، باید خود رسانه باشیم و اصالت ها را پاس بداریم. چیزی که امروز به عنوان موسیقی پاپ به خورد مردم می دهند، از هنجار های درست موسیقی پاپ پیروی نمی کند. گویا برنامه ریزی سازمان یافته ای وجود دارد که گوش مردم را خراب کنند و متاسفانه در خیلی از بخش ها این اتفاق افتاده است. امروز افرادی می آیند که در مدت کوتاهی مخاطب 10 هزار نفری پیدا می کنند؛ در حالی که نه شعرشان و نه موسیقی شان درست است و از هیچ هنجاری پیروی نمی کند. فکر می کنم این مساله در موسیقی آذری هم اتفاق افتاده که باید مراقب آن بود. این موسیقی هم باید هنجارهایش، سازهایش و نغمه و نواهایش پاس داشته شده و گسترش پیدا کند.

بیشتر بخوانید: ترانه هایی که آبروی شعر و موسیقی را برده است/ عرق شرم بر پیشانی ترانه سرا ها و مسئولان فرهنگی!

از مافیای موسیقی خسته ام

انتقادات به شرایط فعلی البته فقط مختص فعالان موسیقی سنتی نیست. خوانندگان موسیقی پاپ که کنسرت های متعدد برگزار نمی کنند و کارهایشان مانند دیگر خوانندگان مشهور، شنیده نمی شود نیز، منتقد وضعیت فعلی هستند. حمید حامی یکی از خواننده های سبک پاپ می گوید: افسردگی نگرفته ام، از مافیای موسیقی خسته ام. افسردگی نگرفته ام، اما از فضای موسیقی کشور و خواندن خسته شده ام گویی مافیایی دارد برای سرنوشت موسیقی کشور تصمیم می گیرد.

روی صحبتتان با کیست؟

با وجود این همه انتقاد، اما ترس از شکایت و دادگاه، باعث شده است، اسم شخص حقیقی یا حقوقی در این بین برده نشود. همه انتقاد می کنند اما نمی گویند، روی صحبتشان با چه کسی است.

بیشتر بخوانید: اعتراض خواننده پاپ به استفاده از اشعار نامتعارف در موسیقی/ سبکی که خوانندگان حرفه ای را گوشه نشین کرد

در موسیقی کلاسیک رپرتوار نداریم

رامین صدیقی مدیر فستیوال تک نوازی و بداهه نوازی ساز های بادی که چند دوره در جشنواره موسیقی فجر، به عنوان مشاور فعالیت کرده است، صحبت جالبی در این باره دارد. او به خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: مخاطب باید حق انتخاب داشته باشد. ما نگاهمان در موسیقی کلاسیک و حتی غیر کلاسیک به موضوعات خاصی محدود شده است. ما بزرگترین مسئله ای که در موسیقی کلاسیک داریم، این است که هنوز رپرتوار نداریم. ارکستر سمفونیک تهران آثاری که اجرا می کند، تنوع ندارد. ما فرمت های مجلسی، کوارتت و ... داریم؛ به جز سمفونی نهم بتهون، شهرزاد کورساکوف باز هم کار هست. ما عملا رپرتوارمان دارد محافظه کار می شود. خیلی اندک می بینیم آثاری که کمتر شنیده شده، در کنسرت ها اجرا شود. اکثر کار های تکراری که بار ها شنیده شده است، مجدد اجرا و همین موضوع سبب دلسردی مخاطب می شود.

انتقاداتی که در زمانی خاص مطرح می شود

بسیاری از خوانندگانی که همیشه زبان به شکوه و گلایه باز می کنند، در زمان برگزاری کنسرت یا زمانی که کمی پر کار می شوند، دست از گلایه بر می دارند. این گلایه ها فقط زمانی مطرح می شود که فرد دنبال تریبون است و کمی از سرزبان ها افتاده است. در نشست خبری یکی از کنسرت های مانی رهنما ، یکی از خبرنگار های حوزه موسیقی به این موضوع اعتراض کرد؛ او گفت: آقای رهنما! چرا در زمانی که فعالیت خاصی در موسیقی ندارید، شما و دوستانتان همیشه اعتراض می کنید، اما حالا که مشغول کار هستید، این اعتراضات را مطرح نمی کنید. حمید حامی که دوست شماست نیز همین گونه است؛ فقط در زمانی که کنسرت برگزار می کند، دیگر وارد حاشیه نمی شود و خود را از مواجهه با دیگران دور می کند. رهنما در پاسخ به این صحبت بیان کرد: من نمی دانم دقیقا منظور حمید حامی چیست. قطعا او بی دلیل صحبتی را بیان نمی کند، اما ادعای شما را هم رد نمی کنم.

بیشتر بخوانید: آیا دولت در 10 درصد از ضرر کنسرت ها شریک است؟ / نمی شود یک خواننده هم پاپ بخواند هم سنتی / نمی دانم من خیلی حساسم یا دیگران بی خیالند!

چرا از خودتان انتقاد نمی کنید؟

از این موارد در رسانه های مختلف به وفور دیده می شود. شاید بسیاری این موضوع را پذیرفته اند که موسیقی پاپ راهی درست را طی نمی کند، اما رسیدن به این مرحله و تغییر ذائقه مردم، فقط به دلیل تولید قطعات نادرست پاپ نیست. شاید خیلی از فعالان موسیقی سنتی و کلاسیک باید عملکرد خود را بررسی کنند و ببینند، چقدر در ایجاد این شرایط آشفته مقصر هستند. این شرایط هم مانند بروز یک فاجعه است که برخی مسببان وقوع فاجعه، مشکل را به گردن دیگری می اندازند.

مشکلی که با حرف، درست نمی شود

این اعتراضات و انتقادات گاه و بی گاه هیچ دردی را دوا نمی کند و اصطلاحاً سازنده نیست. اگر با این انتقادات مشکلی حل می شد، مسیر موسیقی طی این سال ها باید راه خود را پیدا می کرد؛ بنابراین باید برای حل مشکل فقط به حرف های روی هوا اکتفا نکرد و با تولید آثار استاندارد و جدید، هم به معرفت شنیداری مخاطبان توجه کرد و هم قواعد هنر اول را رعایت.

انتهای پیام/

انتقادات به شرایط فعلی موسیقی را چه کسانی باید پاسخ دهند؟

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

نیره خادمی| موسیقی در ایران همیشه فرزندخوانده است و تا دلتان بخواهد با آن برخورد قهری شده است. نشان ندادن ساز در صداوسیما تا بگیر و ببندهایی که برای برگزاری کنسرت در سالن ها یا مثلا برخوردهایی که در سال های گذشته با نوازندگان خیابانی شده از نمونه های بارز بی مهری به موزیسین های ایرانی است. حالا هم فرماندار تهران گفته است که هرگروه موسیقی و کنسرتی که قصد فعالیت در سطح شهر را دارد باید از وزارت ارشاد و دستگاه های مربوطه مجوز داشته باشد. حرف های عیسی فرهادی در شرایطی است که پیگیری های شهروند از دفتر موسیقی وزارت ارشاد نشان می دهد هیچ آیین نامه ای دراین باره وجود ندارد. ظاهرا نهادهای ذیصلاح با این کار، درحال آماده سازی افکار عمومی برای اجرای تصمیمات جدید خود در آینده نزدیک هستند.
نیمه پر لیوان را ببینیم
شاید بتوان به صدور مجوز از دیدگاهی حمایتی نگاه کرد؛ دیدگاه خوشبینانه ای که امیر بهاری، فعال و منتقد موسیقی در گفت وگو با شهروند از آن حرف می زند: سطح کیفی بسیاری از این هنرمندان گاهی از کسانی که درحال برگزاری کنسرت هستند خیلی بیشتر است، آنها اغلب تحصیلکرده های مهم و گروه های جدی هستند که در این زمینه فعالیت می کنند، اما به دلیل فضای بی دلیل امنیتی که برای آنها وجود دارد با مشکل روبه رو می شوند. نمونه این برخوردها بسته شدن صفحه اینستاگرامی سه نوازنده خیابانی در ماه های گذشته بود که دلیل آن را محتوای مجرمانه مطرح کرده بودند، درحالی که فقط ویدیوی اجراهای خیابانی خود را منتشر می کردند. این برخوردها بی انصافی است و شاید با دادن مجوز وثبت شدن این گروه ها در ارشاد حداقل تکلیف آنها مشخص شود. سروش قهرمانلو، موزیسینی که خود سال ها همراه گروه موسیقی نیوش، موسیقی خیابانی اجرا کرده هم به شهروند می گوید که اگر وزارت ارشاد در ازای مجوز ما را حمایت کند، اشکالی ندارد.
نیمه خالی لیوان می چربد
ثبت نوازندگان خیابانی و حمایت از آنها در زمانی که با نهادهای امنیتی به مشکل بر می خورند نیمه پر لیوان است. اما نیمه خالی آن اتفاق محتمل تری است؛ یعنی نگاهی که گروه های خیابانی را در یک چارچوب خاص می خواهد. سروش قهرمانلو، که این اتفاق را محتمل تر می داند، در این باره می گوید: این تصمیم برای محدود کردن اجراهای خیابانی است. امیر بهاری هم این اتفاق را ناخوشایند می داند و می گوید اگر این رویه تبدیل به امر و نهی شود که چه قطعاتی بخوانید یا نخوانید، مضحک است: مسئولان باید بدانند که بسیاری از نوازنده ها به دلیل بروکراسی پیچیده و گران برگزاری کنسرت، در خیابان ساز می زنند. محدود کردن نوازندگان خیابانی برای اجرای چند قطعه خاص اشتباه است. وقتی در خیابان ساز می زنید، ارتباط با مخاطب چهره به چهره است و این ارتباط منجر به درخواست قطعاتی می شود.
گرفتن شادی های لحظه ای از مردم
موسیقی خیابانی برای مردمی که شاید به دلیل قیمت های سرسام آور بلیت کنسرت، هیچ گاه در زندگی فرصت حضور در آن را نداشته باشند، جذاب است و احتمالا دقایقی آنها را از مشکلات روزمره دور می کند، بنابراین محدودیت برای گروه های موسیقی یعنی گرفتن امکان شادی های لحظه ای از مردم. سروش قهرمانلو هم می گوید نوازندگان خیابانی وظیفه فرهنگی خود را انجام می دهند تا فضای بیمار جامعه بهتر شود؛ درواقع کاری که مسئولان باید آن را انجام دهند، اما حالا چرا باید آن را محدود کنند.
مقایسه نوازنده خیابانی با تکدی گری اشتباه است
عیسی فرهادی البته پا را فراتر گذاشته و نوازندگان خیابانی را با تکدی گران خیابانی مقایسه کرده است: موسیقی های خیابانی به نحوی تبدیل به تکدی گری نوین شده است و برای برخی مردم و خانواده ها مزاحمت ایجاد می کند. این حرف ها مایه دلخوری اهالی موسیقی است که پس از سال ها تحصیل، تلاش و تجربه به این درجه رسیده اند؛ مثل امیر بهاری که معتقد است: این حرف ها یعنی گوینده هیچ شناختی از موسیقی ندارد. حتی کسانی که در موسیقی خیابانی به عنوان مطرب از آنها یاد می شود، هنرمند هستند. سروش قهرمانلو هم می گوید اول باید بگویند که منظورشان از تکدی گری چیست: آیا کسانی که در خیابان بساط پهن می کنند و جنس می فروشند هم از نظر آنها تکدی گر هستند؟ پس باید آنها را هم قانونمند کنند. نوازنده خیابانی که به زور از کسی پول نمی گیرد.
آیا وزارت ارشاد بدون آیین نامه می تواند مجوز بدهد
موضوع در وزارت ارشاد به عنوان دستگاهی که گروه های موسیقی خیابانی ملزم به دریافت مجوز از آن هستند هم در نوع خود جالب است. مجید فروغی، مدیر روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت ارشاد در این باره به شهروند می گوید: از سال گذشته بحث هایی مبنی بر دریافت مجوز گروه های خیابانی برای اجرا در شهر مطرح شد. این موضوع به بررسی و مطالعه جوانب مختلف نیاز دارد، چون وجوه مختلفی دارد و نهادهای متعددی ممکن است با آن مرتبط باشند. بحث هایی هم مبنی بر تدوین آیین نامه ای برای اجرای گروه های موسیقی در خیابان های شهر مطرح شد اما هنوز آیین نامه ای تدوین نشده است و درحال حاضر هیچ اقدامی هم مبنی بر صدور مجوز از سوی دفتر موسیقی برای اجرای گروه های موسیقی خیابانی انجام نمی شود. آبان سال گذشته سه جوان در یکی از خیابان های رشت مشغول نواختن موسیقی بودند که مامور اماکن با رفتار زننده ای مانع نواختن آنها شد، غافل از آن که دوربین گوشی های شهروندان روشن است. تصاویر در مدت کمی در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و تا چند روز بحث و انتقاد درباره آن ادامه یافت. اگر چه مسئولان قبل تر از لزوم مجوزدار کردن نوازندگان خیابانی گفته بودند، اما پس از این ماجرا صحبت ها جدی تر شد. چند ماه بعد کمیسیون فرهنگی مجلس، وزارت ارشاد، شهرداری تهران، وزارت اطلاعات و ناجا با هم تصمیم گرفتند که اجراهای خیابانی موسیقی مجوز بگیرند. حالا بعد از گذشت یک سال بدون تصویب آیین نامه ای می گویند نوازندگان خیابانی باید مجوز بگیرند.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
سالن میلاد نمایشگاه بین المللی که یکی از مهمترین سالن های کشور در زمینه برگزاری کنسرت است، چند ماهی است کیفیت سابق را ندارد و از استاندارهای لازم دور شده است. مدیر پشتیبانی نمایشگاه بین المللی تهران می گوید: جابجایی پیمانکار در عرض یک روز انجام شد و آن سازه ای که باید نصب می کردند و کادرکشی های زیر کار با عجله انجام شد و در نهایت آن اتفاقی که باید رخ نداد. حال قرار است در ماه محرم و صفر این کاستی ها رفع شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : عصر شهروند

به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی ایران روزهای سختی را سپری می کند و هر روز چالشی جدید در این عرصه پدید می آید. یک روز بحث قانون کسر 10 درصد از درآمدهاست، یک روز خبر لغو فلان کنسرت در فلان شهرستان به گوش می رسد، روز دیگر نیز خبر گران شدن قیمت بلیت ها، باعث می شود انگشت حیرت به دهان مان بگیریم.

قانون عجیب ده درصدی کنسرت ها

در طول دو ماه گذشته، شاهد بودیم که دولت در اقدامی عجیب قانون کسر 10 درصد از درآمد کنسرت ها به نفع خزانه دولت را اجرایی کرد که این موضوع اتفاقات دیگری را رقم زد. به طور مثال پس از اختصاص ده درصد از درآمد کنسرت ها به نفع خزانه دولت، قیمت بلیت کنسرت ها نیز به طرزی نامحسوس افزایش یافته است.

اما ماجرا به همین جا ختم نشده و پازل فاجعه با اتفاقی عجیب تر کامل شد. اکنون حدود دو ماه است که یکی از مهمترین سالن های کنسرت در شهر تهران، کیفیت صدایش به شکلی عجیب اُفت کرده است.

وضعیت کیفیِ یکی از مهمترین سالن های پایتخت

سالن میلاد نمایشگاه بین المللی به هیچ وجه مکانی آکوستیک و ویژه برای برگزاری کنسرت نیست؛ اما طی سال های گذشته شاهد بوده ایم که با سیستمی پیشرفته و حرفه ای به کیفیتی قابل قبول و استاندارد رسیده بود. در سال های گذشته بیشتر خوانندگان عرصه موسیقی پاپ با خیالی تقریبا راحت، اجراهایشان در سالن میلاد را برگزار می کردند و بابت صدای سالن نگرانی نداشتند. مخاطبان موسیقی نیز به این سالن می رفتند و کنسرت مورد نظرشان را با کیفیتی مناسب می دیدند و می شنیدند، اما همانطور که گفته شد چند ماهی است که کیفیت صدای سالن میلاد نمایشگاه بین المللی افت شدیدی داشته است تا آنجا که برخی از خوانندگان موسیقی پاپ نسبت به این موضوع واکنش نشان داده اند و در این زمینه انتقادها و گلایه هایی را مطرح کرده اند. البته این اعتراض ها تا به حال از سوی خوانندگان، علنی نبوده و جنبه ای آشکار به خود نگرفته است، شاید به این دلیل که خوانندگان از بدبینی هوادارانشان واهمه دارند و نگران ریزش مخاطبانشان هستند. در حال حاضر کار تا به آنجا پیش رفته که در برخی از کنسرت ها و در میانه اجرای برخی خوانندگان صدای سالن قطع شده است.

نظر مخاطبان نسبت به کیفیت سالن میلاد

یکی از علاقمندان به موسیقی که جزو مخاطبان جدی کنسرت هاست در این باره می گوید: من در طول سال در همین سالن میلاد نمایشگاه بین المللی به دیدن چندین کنسرت می نشینم. در سال 98 نیز به دیدن حدود شش کنسرت نشسته ام. من متخصص صدا نیستم، اما راستش را بخواهید بعد از هر کنسرت شب ها سردرد می گیرم. احساس می کنم صدای خواننده بسیار بالاست و صدای سالن به شدت آزارم می دهد.

این گلایه ها تنها مختص همین مخاطب نیست. یکی دیگر از مخاطبان موسیقی نیز می گوید: سال گذشته چندین کنسرت موسیقی پاپ را در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی دیده ام. باور کنید صدای سالن قبلأ خیلی بهتر بود. نمی دانم چه شده و ماجرا چیست، فقط نمی دانم که صدای این سالن اکنون چیزی شبیه به فاجعه است.

در این میان برخی از علاقمندان موسیقی پس از تجربه هایی تلخ که طی سال جاری در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی داشتند، قصد دارند دیگر به دیدن کنسرت های این سالن نیایند.

اگر به دیدن یکی از کنسرت ها در سالن میلاد بروید، خواهید دید که کیفیت صدای این سالن در اجراهای هفته های گذشته به گونه ای بوده که هر نقطه از سالن صدایی متفاوت دارد و به هیچ وجه کیفیت ثابتی از صدا در سالن شنیده نمی شود.

به طور کلی همه این اتفاقات زنگ خطری برای سالن میلاد نمایشگاه بین المللی خواهد بود. مسئولان این سالن باید به بررسی مشکلات موجود بپردازند و دلیل و علل این افت کیفیت و علت فاصله گرفتن از استانداردهای صوتی سالن را بیابند.

واقعیت این است که اگر رویه به همین شکل ادامه پیدا کند به زودی شاهد کوچِ خوانندگان موسیقی پاپ از این سالن خواهیم بود، آنهم در حالی که بلیت کنسرت ها طی ماه های گذشته افزایش یافته است. گرانی بلیت ها در نهایت به افت کمی مخاطبان منجر خواهد شد حال اگر وضعیت کیفی سالن ها بهبود پیدا نکند ریزش مخاطبان نیز چند برابر خواهد شد، اتفاقی که در وضعیت فعلی به نفع موسیقی نخواهد بود.

از وجود دو متخصص صوت بهره برده ایم

ماه محرم و صفر سیستم صوتی سالن تعمیر می شود

عباس برهانی (مدیر پشتیبانی نمایشگاه بین المللی تهران) درباره وضعیت کیفی سیستم صوتی سالن میلاد به ایلنا گفت: کیفیت سیستم صوتی سالن از بُعد تجهیرات و فنی نه تنها پایین نیامده بلکه بالاتر رفته و بهتر شده است. ببیند در این میان ممکن است پیمانکاری بگوید کار من از پیمانکار قبلی بهتر است و آن پیمانکار قبلی نیز کیفیت کار خودش را بالاتر بداند. به طور کلی هرکدام از پیمانکارها حرف خودشان را می زنند و ما نیز یک تغییر پیمانکار صوت داشته ایم.

برهانی افزود: شاید من و بسیاری دیگر اطلاعات فنی این کار را نداریم و قاعدتا در این زمینه باید از وجود متخصصان بهره بگیریم. به همین دلیل از دو متخصص حوزه صوت طی دو مرحله، درباره وضعیت فنی سیستم صوت سالن مشاوره گرفته ایم و آنها نیز به ارزیابی وضعیت پرداخته اند.

مدیر پشتیبانی نمایشگاه بین المللی افزود: آن متخصصان چه آن زمان که سالن خالی بوده و چه زمانی که برنامه در آن اجرا می شده سیستم صوتی را تست کرده اند و آن را هم به لحاظ فنی و هم از نظر تجهیزات و اپراتوری تایید کرده اند.

برهانی درباره زمان تست سیستم صوتی سالن میلاد توسط متخصصان گفت: بار اول حدودا چهل روز پیش بود که متخصصان سیستم سالن را ارزیابی و تایید کردند و چهار یا پنج روز قبل نیز، بار دیگر مرحله دوم این تست توسط متخصصان انجام شد.

برهانی در ادامه اذعان داشت: من و دیگر همکاران نسبت به وضعیت کیفی سالن بسیار حساس هستیم و حتی به کارشناسی که دعوت کردیم، گفتم ما به دنبال این نیستیم که بگویم اینجا عالی است و شما به دید انتقادی و فنی وضعیت کیفی را ارزیابی کنید و اگر ایراد و کاستی وجود دارد به ما بگوید. ما نیز این فرصت را داریم تا در ماه های محرم و صفر که کنسرت برگزار نمی شود به رفع کاستی ها بپردازیم. متخصص صدا پس از بازدید و بازنگری تنها یک ایراد گرفت و آن نیز از بعد چیدمان بود. او گفت 95 درصد وضعیت سالن به لحاظ اپراتوری، تجهیزات خوب است و مشکلی ندارد.

برهانی گفت: وضعیت چیدمان سیستم صوتی را نیز خودم قبول دارم. جابجایی پیمانکار در عرض یک روز انجام شد و آن سازه ای که باید نصب می کردند و کادرکشی های زیر کار با عجله انجام شد و در نهایت آن اتفاقی که باید رخ نداد. حال قرار است در ماه محرم و صفر این کاستی ها رفع شود.

گفتنی است مسئولان سال میلاد چند سال پیش سیستمی صوتی را بر اساس سالن و موقعیت آن طراحی کردند. برهانی در این باره نیز گفت: بله در آن مقطع پیمانکاری که کار اجرای پروژه را انجام می داد، زحمت کشیده بود و سیستم خوبی را در سالن نصب کرده بود. البته در آن مقطع نیز در اجرای سیروان خسروی نارضایتی هایی وجود داشت که پس از آن، ایشان اعلام کرد که پول مردم را پس دهید. البته چنین مشکلاتی پیش می آید. همین چند روز پیش بود که چنین اتفاقی رخ داد و یکی از خوانندگان به سیستمی صوتی سالن مرکز همایش های برج میلاد اعتراض کرده بود.

برهانی در پاسخ به این سوال که برای جلوگیری از چنین اشکالاتی چه تمهیداتی را اندیشیده اند نیز گفت: در حال حاضر فرمی را تهیه کرده ایم که برای جلوگیری از چنین اشکالاتی طراحی شده است. زمانی که تیم تهیه کننده و خوانندگان برای چک سالن به اینجا می آیند آن فرم را در اختیارشان قرار می دهیم. آنها سیستم صوتی، سیستم ال ای دی و سیستم نور را ارزیابی می کنند و نظرشان را به صورت مکتوب اعلام کنند.

معاونت هنری وزارت ارشاد ورود کند

در شرایط فعلی و در مواقعی که کیفیت سالن ها دست خوش تغییر می شود، بهتر آن است که نهادهای نظارتی مانند معاونت هنری وزارت ارشاد به ماجرا ورود کنند و مقابل چنین اتفاقاتی بایستند و پیش از آن به این سوال بیاندیشند که آیا منصفانه است در شرایط اقتصادی فعلی، فردی برای دیدن کنسرت خواننده مورد علاقه اش 185 هزارتومان بپردازد و کنسرت مورد نظرش را با بدترین کیفیت ببیند؟

بی شک ورود قانونی مسئولان ذیربط در معاونت هنری وزارت ارشاد به جا و به موقع خواهد بود و از ضایع شدن حق مخاطبان جلوگیری خواهد کرد. در غیر اینصورت بهتر آن است که سالن های بی کیفیت و غیر استاندارد تا زمان ارتقای سطح کیفی از دور خارج شوند و ممنوع الفعالیت باشند. گرچه در حال حاضر آنچه بی اهمیت جلوه می کند حقوق مخاطبانی است که با حضورشان در کنسرت ها و برنامه های موسیقی محور چرخه اقتصاد این هنر همه پسند را به تحرک وا داشته اند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
نشست خبری رونمایی از کتاب های "ارغوان"؛ آموزش نوین کمانچه نوازی علی اکبر شکارچی، صبح روز دوشنبه، 7 مرداد ماه 1398 با حضور علی اکبر شکارچی؛ نوازنده و خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی و دستگاهی ایران، یونس شکرخواه؛ فعال رسانه ای پیشکسوت ایرانی و محمد الله یاری فومنی؛ مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران در سالن کنفرانس دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

به گزارش پایگاه خبری گیتی آنلاین، نشست خبری رونمایی از کتاب های "ارغوان"؛ آموزش نوین کمانچه نوازی علی اکبر شکارچی، صبح روز دوشنبه، 7 مرداد ماه 1398 با حضور علی اکبر شکارچی؛ نوازنده و خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی و دستگاهی ایران، یونس شکرخواه؛ فعال رسانه ای پیشکسوت ایرانی در سالن کنفرانس دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران برگزار شد و محمد الله یاری فومنی؛ مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران، مدیریت جلسه را بر عهده داشت.

علی اکبر شکارچی؛ مولف کتاب های "ارغوان" در سخنان ابتدایی به تلاش جمعی صورت گرفته برای تولید چنین محصولی و ثبت و ضبط صوتی و تصویری آموزش نوین کمانچه نوازی اشاره کرد و اظهار کرد که حقیقت اینکه صوت و تصویر در جهان برای آموزش، حرف اول را می زند زیرا همانند سینما که هنر مرکبی است، بیننده، آنچه که شایسته و لازم است، آموزش می بیند بدین صورت که طریقه دست گیری ساز، زبان بدن و شیوه بیان احساس و اندیشه به مخاطب نشان داده می شود.

نوازنده پیشکسوت کمانچه در ادامه نقبی به پروژه قبلی ش زد و گفت که در پروژه قبلی، ردیف های میرزا عبدالله را به نام "چراغ افروخته" ضبط کردم و اسم اثر، برگرفته از گفتار جاودانه مولانا است که می گوید: "چراغ افروخته، چراغ ناافروخته را بوسه داد و رفت." در نتیجه در سن هفتاد سالگی به نظرم می رسد که خوب است آنچه که می دانم را برای آیندگان جا بگذارم و همچنین، در مقدمه کتاب گفتم که درست مثل درختی که به بار می نشیند، خودم را به شدت تکاندم در نتیجه از آنجا که به داشته ها و تجربه های خودم، اعتقاد و ایمان داشتم، تصمیم گرفتم که اثر اخیر را به صورت صوتی و تصویری انجام بدهم.

سپس وی هزینه تولید مجموعه کتاب های روش نوین آموزش کمانچه "ارغوان" را رقمی در حدود صد و پنج میلیون تومان عنوان کرد و گفت که هزینه بسیار سنگینی است هر چند مثل موقعی که یک جشن شادمانی باشد و دیگران، مبلغی را به عنوان شاباش برای عزیزان خودشان در نظر می گیرند، من، اثرم را شاباش مردم می کنم حتی اگر هیچ بازده مالی نداشته باشد همانطور که "چراغ افروخته"، درصد اندکی را بازگرداند و من، باز، خدا را شاکرم که چنین اتفاقی افتاد و من، موفق به تولید دو اثر اشاره شده شدم.

علی اکبر شکارچی زمان صرف شده برای تولید اثر را حدود ده سال اعلام و خاطرنشان کرد که نٌت نویسی های اولیه با مصطفی حیات بیگی از سال ها قبل آغاز و بارها، برخی و حتی تمامی قطعات عوض شد زیرا در طول زمان، ذوق و سلیقه انسان تغییر می کند و اغلب، آثار دگرگون می شوند بنابراین سعی شد آثار با حوصله ساخته شوند.

او راجع به آهنگ های کتاب های "ارغوان" بیان کرد که شاگردی که در حال فراگیری است، وقتی کلام، حضور داشته باشد، یادگیری بهتری دارد و کلامی که از سادگی به سمت پیچیدگی تمایل پیدا کند، شرایطی را فراهم می آورد که نوازندگان موسیقی دستگاهی، همانند نوازندگان موسیقی نواحی بتوانند به صورت همزمان بنوازند و آواز بخوانند زیرا که توانایی نوازندگی و خوانندگی به صورت توامان، شنونده را تسخیر می کند البته چنین اتفاقی در موسیقی دستگاهی، کم اتفاق می افتد هر چند که در موسیقی نواحی، فراوان است.

مدرس موسیقی سنتی ایرانی در بخش دیگری از صحبت ها گفت که پنج شنبه هفته گذشته، فرآیند ضبط یک پروژه دیگر شامل شصت قطعه ترانه های محلی برای آواز محلی به اتمام رسید از آنجا که اشخاص فراوانی مشتاق فراگیری آواز محلی هستند هر چند امکان فراگیری آواز محلی به صورت استاد و شاگردی وجود ندارد زیرا در واقع، باید آموزش به شیوه سینه به سینه و شفاهی انجام بگیرد.

او بعد از ایراد سخنانی درباره اهمیت فراوان مبحث آموزش در موسیقی ایران از کتاب های "ارغوان" به عنوان کتاب مرجع موسیقی در ایران نام برد و افزود که کتاب ها، مدام باید در کنار دست هنرمندان باشند همانند آثار آموزشی قبلی که تولید کردم بنابراین از همه خواهش می کنم بگویند هر آنچه که راجع به کتاب ها به نظرشان می رسد تا از اندیشه همگان برای پیشبرد آموزش ها استفاده شود.

نوازنده و خواننده آلبوم "خواب شقایق"، جرقه اصلی ثبت و ضبط آموزش نوین کمانچه نوازی را یک پرسش از سازندگان کمانچه درباره تعداد کمانچه های ساخته شده در جشنواره ملی کمانچه نوازی "تال" خرم آباد در سالهای پایانی دهه هشتاد هجری شمسی برشمرد و گفت که جوابشان جالب بود و نشان می داد که فقط در لرستان چند هزار کمانچه ساخته شده است. این نشان می داد که تعداد نوازندگان زیاد شده است و نیاز به بحث آموزش وجود دارد. کسانی مانند محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، ناصر فرهنگ فر و دیگران، هر کدامشان از نظر آموخته های هنری پر از داشته های بسیار بودند، اما متاسفانه بخشی از داشته هایشان با مرگشان از بین رفت.

خالق آلبوم "موسیقی خلق لُر" درباره لزوم تهیه مجموعه آموزشی "ارغوان" گفت که موسیقی شفاهی ایران با وجود اینکه هزاران سال قدمت دارد، هنوز، کارکرد خودش را از دست نداده است و هنوز موسیقی دستگاهی و موسیقی محلی ایران به لطف موسیقی شفاهی، سر پا است و باید اذعان کرد که در تمام زمینه ها، آموزش موسیقی با دو رویکرد شفاهی و نُت نوازی به صورت موازی انجام می گیرد و هنوز، هیچ یک بر دیگری غلبه ندارد که هر یک از آنها بتواند دیگری را نقد کند و به گمان من، کسانی که در حال فراگیری هستند، خودشان را فرسوده نکنند و شیوه های آموزشی شفاهی و نُت نویسی را زیر سوال نبرند زیرا براساس نقل قولی از "شیخ الرئیس؛ ابوعلی سینا" در قرن سوم و چهارم هجری شمسی، شیوه آموزش شفاهی، تلقینی و تقلیدی است به صورتی که بر مبنای تاثیر شنیداری، امکان تقلید از استاد در منبع صوتی وجود دارد و آواز ایران در حال حاضر، در حال انجام چنین عملی است از آنجا که نُتی موجود نیست که بتواند موسیقی نواحی ایران را به پیش براند در نتیجه، هنگامی که آموزش موسیقی، چنین کارکردی دارد، من کوشیدم بنیان های آموزش موسیقی به صورت دیداری و شنیداری را تعریف کنم.

علی اکبر شکارچی در پایان سخنان خودش از شیوه های اولیه آموزش کمانچه نوازی در موسیقی ایرانی بدین صورت دفاع کرد که برای ایجاد نوآوری و تحول راستین، تا تربیت راستین وجود نداشته باشد، به هیچ وجه، دگرگونی تازه و خلق راه های جدید به وقوع نمی پیوندد زیرا اندیشه باید پرورده شود همانطور که شاهد هستید، بسیاری، راه های قدما را قبول ندارند هر چند باید باور کنید که دستمایه ها و سرمایه های نسل های پیشین با وجود فراز و نشیب های فراوان و موسیقی ستیزی ها در طول دوران ها، دست به دست گشتند و به نسل امروز رسیدند و تمام ترانه های موسیقی نواحی ایران و همه گوشه ها در ردیف های موسیقی دستگاهی ایران برای بیان اندیشه ای قدرتمند به وجود آمدند که در هیچ جا، نمونه مشابهی ندارند و من به واسطه یک تجربه پنجاه ساله در امر آموزش، چنین اظهار نظری می کنم.

یونس شکرخواه؛ سردبیر خبرگزاری همشهری آنلاین با خاتمه صحبت های علی اکبر شکارچی به تمجید فعالیت های موسیقیایی آهنگساز موسیقی متن فیلم سینمایی "خون بس" ناصر غلامرضایی پرداخت و گفت که وقتی استاد شکارچی گفتند خودم را تکاندم و بغضش گرفت، با پوست و گوشت درک کردم که چه می گوید. گاهی انسان درک می کند که دارد می رود و باید ردپایی برای دیگران بگذارد، چه برای آنها که می خواهند خودشان را گم و چه آنها که می خواهند خودشان را پیدا کنند.

سپس وی از خبرنگاری با عنوان "بازی با کلمه" یاد کرد و افزود که خبرنگاران، خودکار و کاغذی در دست دارند که مطلبی بنویسند و فعالیت استاد شکارچی و دیگرانی که نُت می نویسند و آنها که آواز می خوانند، از یک خراسانی که سواد ادبی ندارد و در جشنواره آوینیون اجرا می رود و آنها که در خلوت خودشان، آهنگ می زنند و آواز می خوانند و هیچ گاه، دیده نمی شوند، فعالیت آنها نیز به "کلمه" ارتباط پیدا می کند با تفاوت اینکه آنها روی سُکوت می نویسند. گوش کنید و خوب، گوش کنید! آنها روی سُکوت می نویسند.

مدرس پیشکسوت عرصه رسانه در نهایت از خبرنگاران خواست که به یک خبر درباره آثار علی اکبر شکارچی بسنده نکنند زیرا آثارش چنین قابلیتی را دارند که در مقاطع مختلف و با رویکردهای متفاوت به آنها رجوع شود.

لازم به ذکر است که نشست خبری با رونمایی از کتاب های "ارغوان"؛ آموزش نوین کمانچه نوازی علی اکبر شکارچی پایان یافت.

خبرنگار گیتی آنلاین: فرزاد جمشیددانایی/ عکس های حاشیه خبر: مجید نیک نفس

لینک خبر :‌ گیتی آنلاین
هادی مرزبان، کارگردان و بازیگر تئاتر، گفت: نباید برای دیده شدن نمایشی به سمت انتخاب چهره و بازیگر مطرح سینما برویم. از نظر من همه بازیگران هنرمند هستند و ما نباید بین تئاتری، تلویزیونی و سینمایی بودن آنها تفکیک قائل شویم. اگر به خاطر چهره بودن کسی را بیاوریم این توهین به هنر تئاتر است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

هادی مرزبان، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر، در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا با اشاره به مسئله بازگشت سرمایه در تئاتر گفت: در حال حاضر بازگشت سرمایه در تئاتر وضع مصیبت باری دارد. روزی که بحث تئاترهای خصوصی مطرح شد مخالف صد در صدی آن بودم چراکه وضعیت نامساعد موجود در تئاتر حاصل همین ماجراست.

وی ادامه داد: اینکه بودجه هست یا خیر را کاری ندارم، من می گویم نمی شود گروه های تئاتری را به حال خود رها کرد تا خودشان اسپانسر پیدا کنند. نباید کارگردان تئاتر برای اینکه دستمزد بازیگران و عواملش را بدهد ماشین خود را بفروشند، این معضل جدی در تئاتر است که باید حل شود.

این کارگردان در انتقاد به عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان داشت: وزارت ارشاد تکلیف تئاتر مملکت را روشن نمی کند. اگر بگویند ما تئاتر نمی خواهیم تکلیف ما که 50 سال است در این عرصه کار می کنیم و جوانانی که با این امید در رشته های نمایشی تحصیل می کنند روشن می شود اما اگر می گویند ما تئاتر می خواهیم باید پای آن بایستند و از آن حمایت و پشتیبانی کنند.

مرزبان با بیان اینکه اگر شرایط مالی موجود ادامه پیدا کند تئاتر به سمت ابتذال می رود اظهار داشت: ما بهترین، فرهیخته ترین و نجیب ترین تماشاگران را داریم. اشکال از ماست که خوراک فرهنگی و درستی به خورد آنها نمی دهیم. رسالت ما این است زمانی که تماشاگر دو ساعت نمایش می بیند وقتی از سالن خارج می شود اندوخته ای با خود ببرد، علامت سوالی در ذهنش ایجاد شود یا اینکه پاسخی گرفته باشد. درغیر اینصورت مفهوم تئاتر گم می شود. یعنی همین اتفاقی که الان افتاده و در حال رخ دادن است.

وی ادامه داد: یکی از معانی قشنگ تئاتر این است که می گوید تئاتر وصف حقایق غیرقابل وصف است . وقتی تهیه کننده و کارگردان برای پرداخت دستمزد مجبور است به گیشه فکر کند چه جوری می تواند تمام دغدغه اش این مفهوم زیبا از تئاتر باشد و به اندیشه تماشاگرش اهمیت دهد؟! نتیجه این موضوع می شود اینکه تئاتر به سمت ابتذال می رود.

هادی مرزبان در انتقاد به تفکیک بازیگران به چهره و غیرچهره گفت: من مخالف هستم که برای دیده شدن نمایشی به سمت انتخاب چهره و بازیگر مطرح سینما برویم. از نظر من همه بازیگران هنرمند هستند و ما نباید بین تئاتری، تلویزیونی و سینمایی بودن آنها تفکیک قائل شویم. خودِ من هرگز حاضر نیستم به خاطر گیشه و چهره بودن، بازیگری را به نمایشم بیاورم. اگر به خاطر چهره بودن کسی را بیاوریم این توهین به تئاتر است. اگر تماشاگران بازیگری را می پذیرند و کارگردان آن را باور دارد چه فرقی می کند از سینما باشد یا همین تئاتر؟! مطرح باشد یا نباشد؟!

این کارگردان تئاتر در پیشنهاد به دولت اظهار داشت: هر ساله 700، 800 دختر و پسر جوان از رشته های نمایشی فارغ التحصیل می شوند. دولت باید برای آنها بازار کار ایجاد کند. متاسفانه دولت در این مسئله از جوانان عقب افتاده است. جوانان ما دیدند سالن نیست، خودشان آمدند و همت کردند سالن ایجاد کردند. البته اکثر این سالن ها معیار یک سالن تئاتر را ندارند اما به هر حال از هیچی بهتر است. با این وجود بازهم از نظر من تعداد سالن ها کم است. ای کاش دولت سر کیسه را شل کند و برای تئاتر سالن های متعدد استانداردی بسازد تا جوانان ما فرصت اشتغال داشته باشند.

کارگردان نمایش شب روی سنگ فرش خیس ادامه داد: تئاتر اگر خوب باشد در دوقوزآباد هم اجرا شود مردم می روند، در سالن باشکوه هم باشد می روند، اما اگر بد باشد در بهترین سالن کشور هم بگذارند کسی نمی رود. همین چند وقت پیش نمایشی لاکچری در بهترین هتل تهران اجرا شد و یک نمایش دیگر در همان جا اجرا شد اما بیشتر از چند روز نتوانست روی صحنه باشد.

هادی مرزبان در پایان با اشاره به کار جدید خود گفت: اگر مشکلی پیش نیاید و همه کارها طبق برنامه ریزی پیش رود قرار است نمایش جدیدم را که یکی از بازیگران آن چهره و بازیگر توانمند و حرفه ای سینما است البته من به آن تئاتری می گویم در ماه های بهمن و اسفند روی صحنه برود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
منصوره ثابت زاده یک فرهنگ نامه موسیقی راجع به تاثیر موسیقی در شاهنامه و مقام فردوسی در حفظ موسیقی عهد خود و کتاب "واژگان موسیقی در شعر فارسی" را منتشر می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، منصوره ثابت زاده نویسنده، پژوهشگر ادبیات فارسی، موسیقی و رقص های اقوام ایرانی، دارای دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی است. او از سال 1358 تحقیق در مبانی حرکتی و رقص های اقوام ایرانی را آغاز کرده است. ثابت زاده در پژوهش اصالت های فرهنگی را جستجو می کند و درباره حرکت شناسی و رقص اقوام ایرانی و مناطق همجوار آن تحقیقات گسترده ای داشته است. سی دی های پژوهشی او شامل آنالیز و طبقه بندی موسیقی های رقصی چندین استان توسط موسسه ماهور نشر یافته اند. کتاب های "رساله موسیقی نجم الدین کوکبی و سیف غزنوی" (تصحیح نسخه خطی، "بحور و اوزان اشعار فارسی"، "تصاویر موسیقایی در شعر پارسی"، "فرهنگ عروضی اشعار رودکی"، "موسیقی تاجیکستان: بررسی شش مقام و موسیقی های فارسی زبانان ماوراالنهر" از آثار منتشر شده این پژوهشگر محسوب می شوند. او چندین سال داور جشنواره موسیقی فجر و جشنواره های محلی بوده و به عنوان دبیر در جشنواره ها فعالیت داشته است. ثابت زاده مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب است و در همین دانشگاه در مقاطع دکترا، فوق لیسانس و لیسانس تدریس می کند و بسیار جدی و پی گیر مشغول تحقیق و پژوهش در عرصه موسیقی است.

خانم ثابت زاده، شما سال هاست به پژوهش در حوزه رقص، آیین و موسیقی نواحی مشغول هستید. چه شد که به این حوزه علاقه مند شدید و به آن پرداختید؟

من در تهران به دنیا آمده ام ولی اجداد پدری من خراسانی و اهل سبزوار هستند. پدرم از خردسالی در مشهد بزرگ شد و در جوانی به همراه عمو و همسر عمه ام شرکت آبیاری و نصب موتورهای بلکستون را داشتند. عموی من در تربت جام زندگی و کار می کرد. تابستان های کودکی من در تربت جام و مشهد گذشت. این خطه در تربیت هنری و موسیقایی من نقش بسزایی داشت. باغ عمویم در تربت جام محل گردآمدن دوتارنوازان و بازی کنندگان بود. آقای غلام علی پورعطایی از اقوام همسرعمویم و آقای فاروق کیانی پور در آشنایی من با مقام ها و بازی های آیینی تربت جام تاثیر بسزایی داشتند. علاوه بر آن شرکت در برخی از سفرهای پدرم به روستاها و مشاهده مسرت و شادی مردم به همراهی سرنا، دهل و دوتارنوازان پس از نصب موتورهای آب مرا به موسیقی نواحی خراسان علاقه مند کرد. با مهاجرت پدرم در سال 1350 به تهران ارتباط من با تربت جام قطع نشد و پس از انقلاب با فشارهایی که به موسیقی دانان تربت جام وارد شد تصمیم گرفتم که موسیقی و بازی های آیین این خطه را که در رشد موسیقایی من تاثیر داشت هم چون ادای یک دین فرهنگی گردآوری و تحلیل کنم. این مهم ترین انگیزه و آغاز کار و بررسی من در حوزه تحقیق و بزرگداشت موسیقی نواحی ایران بود.

برایم جالب است با این علاقه به موسیقی، شما تا مقطع دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده اید.

در سال 1354 که دانش آموز بودم تصمیم گرفتم نویسنده شوم و در رشته دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی تحصیل کنم. هم زمان با دیپلم ادبیات، زبان آلمانی نیز خواندم. سپس با زبان فرانسه آشنا شدم. پس از گرفتن دیپلم در دانشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی قبول شدم و مدرک فوق لیسانس و دکترایم را در همین رشته گرفتم تا بتوانم کار موجهه ای داشته باشم.

اشاره کردید که از دوران کودکی به نوشتن علاقه پیدا کردید. آیا آن زمان هم چیزی می نوشتید؟

هم داستان می نوشتم و هم شعر. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از مهم ترین امکانات موثر در تربیت من است. یکی از مراکز کانون در کتابخانه جنب دبیرستانی که در آن تحصیل می کردم قرار داشت و کلاس های مختلف هنری برگزار می کرد. از آن جایی که نوشتن را بیشتر دوست داشتم وارد شاخه فیلمسازی شدم. چندین سناریو نوشتم و بالاخره با یکی از آن ها موافقت شد. در سن 13 سالگی یک فیلم با نام "پلخمون" (تیر و کمان به زبان خراسانی) ساختم. داستان فیلم درباره یک بچه ای است که کبوتر دارد و کبوترش را با خودش به همه جا می برد. یک روزی بچه های محله آن پرنده را با پلخمون می زنند و می افتد. پسر در مسیر برگشت از مدرسه می فهمد که پرنده اش روی زمین افتاده و مرده است. آن فیلم تجربه بسیار جالبی بود و باعث شد نگاه من نسبت به هنر جدی تر شود. در 13-14 سالگی یاد گرفتم که می توانم یک کاری را به سرانجام برسانم و یک عده را رهبری کنم و سازمان بدهم. در یک کار دیگر یک نفر دیگر رهبر می شد و ما عوامل می شدیم و در کل همه کار تیمی را یاد گرفتیم. معمولا در ایران کمتر فردی کار تیمی انجام می دهد و همیشه همه می خواهند خودشان به صورت انفرادی کار کنند. من برای آن فیلم یک جایزه گرفتم ولی فهمیدم که نوشتن یکی از مشکل ترین کارهای دنیا است. در کتابخانه با بسیاری از نویسنده ها آشنا شدم و شروع به خواندن آثاری کردم که درک آن ها برای سن من مشکل بود؛ کتاب هایی در زمینه فلسفه، تاریخ و زیباشناسی. ما بچه های دهه پنجاه بسیار زود بزرگ شدیم. یعنی بچه 12-13 ساله نبودیم. گرچه در نوجوانی زود بزرگ شدم ولی خوش بختانه بچگی خوبی داشتم. پس از این که از آن منطقه رفتیم ارتباطم با آن کتابخانه قطع شد و هر چه نوشته بودم را پاره کردم و کنار گذاشتم.

شما پیوسته در حوزه موسیقی مشغول پژوهش بوده و هستید. آیا موسیقی نواحی نیز دچار ممنوعیت شد؟

بله. از اوایل انقلاب که موسیقی ممنوع شد آرزو می کردم به زودی ممنوعیت ها برداشته شود، چون موزیسین های روستایی را می دیدم که در فقر و گرسنگی چطور پنهان کاری می کردند و ساز می زدند. همه این ها به پیکره موسیقی نواحی ایران صدمه های زیادی زد. وقتی ساز ارگ با قیمت ارزان وارد کشور شد امکان آن که جلوی آن را بگیرند نبود؛ اما می شد با تقویت موسیقی دانان محلی تغییرات را به تاخیر انداخت و از فانتزی شدن سرنا و دهل جلوگیری کرد.

تصمیم خودتان بود که پژوهش در حوزه موسیقی های جشنی و حرکتی را ادامه دهید؟ آیا در این زمینه هدفی را دنبال می کردید؟

بله. به تنهایی موسیقی رقصی و حرکتی ایران را پی گرفتم چون فکر می کردم اگر بخواهم در تمام زوایا کار کنم مطمئنا موفق نمی شوم. مطالعات موسیقایی من منحصر به آموزش های خانگی و سپس آموزشگاهی بود. نزد آقای محسن کرامتی یک دوره ردیف آوازی و سبک های قدیمی را به مدت 5 سال آموختم. همچنین نزد نورالدین رضوی سروستانی هر ماه به شیراز می رفتم و ردیف آوازی و تجربه نورعلیخان برومند و سپس ردیف دوامی را از علی اکبر مجیدی فراگرفتم. دانش موسیقایی من در مکتب خانه میرزاعبدالله در خیابان حقوقی در مکتب استاد مجید کیانی گسترده شد و ردیف میرزاعبدالله را با سنتور و نیز ردیف عبدالله خان دوامی را در سه نوبت دوره با ساز و مکتب های آوازی قدیم به ویژه سبک حبیب سماعی و پروانه فراگرفتم. استاد کیانی مرا با سنت ها، فلسفه و آیین موسیقی سنتی ایران در کلاس های شناختش آشنا کرد و قریب 15 سال در کلاس های او هر هفته شرکت می کردم. موسیقی غربی را در آمریکا آموختم و استاد اصلی من دکتر پل زیتسول بود و با استادان گلاگز و نیز با آیین حرکات عربی و کروئوگرافی آشنا شدم. مرتب سفرهایم را ادامه می دادم چون این هدف را داشتم که "دایره المعارف حرکتی ایران" را تدوین کنم. تقریبا تمام آمال و حرکات زندگی ام حول محور این موضوع می چرخید. کار پژوهشی ام را در دهه شصت شروع کردم. پول آن چنانی نداشتم و ممنوعیت هم وجود داشت و به همین خاطر کار کردن برای من بسیار سخت بود ولی کم کم کار و تدریس می کردم و هر از چند گاهی می رفتم چندین ده و روستا را می دیدم. اگر حمایت دولتی یا سازمانی داشتم این کار را بسیار زودتر تمام می کردم. "دایره المعارف حرکتی"، یک کار تیمی است و باید حمایت شود و مسئولان هم کمک کنند. این کار اصلا یک کار فردی نیست ولی وقتی دیدم برای کسی اهمیت ندارد از زندگی خودم برای این کار گذاشتم.

خانم ثابت زاده، حاصل پژوهش های شما درباره حرکت شناسی و رقص اقوام ایرانی در قالب سی دی های پژوهشی شامل آنالیز و طبقه بندی موسیقی های رقصی استان های لرستان و کردستان، شمال خراسان (کرمانجی)، شرق خراسان (تربت جام)، ترکمن، بختیاری و قشقایی و کرمان منتشر شده است. آیا این روند ادامه دارد و یا موسیقی های دیگری نیز هست که هنوز انتشار پیدا نکرده باشد؟

سال 1382 ملودی های رقصی را گردآوری و سپس آنالیز علمی و طبقه بندی کردم که توسط نشر ماهور منتشر شد و تعداد این سی دی ها تا سال 1384 به یازده عدد رسید. در واقع تاکنون 11 سی دی از صوت سفرهای تحقیقاتی که داشتم آنالیز شده و توسط انتشارات ماهور انتشار یافته است. سایر سی دی ها هنوز باقی مانده است. شرایط نسبت به گذشته سخت و متفاوت شده. ابتدا از شمال و از خراسان که محل اجدادی و بچگی های خودم بوده است شروع به کار کردم و در ادامه به مطالعه استان های مختلف پرداختم. پس از جنگ به جنوب و جزایر رفتم. هنوز ملودی های سه چهار استان را ضبط نکرده ام چون فرصت آن پیش نیامده است. مثلا در سفری که اخیرا به استان کرمانشاه داشتم بسیاری از عزیزانی که به دنبال آن ها بودم فوت کرده بودند و متاسفانه آن آدم ها را از دست دادم. تا جایی که می توانستم موسیقی بزرگان را در جاهای دیگر ایران ضبط کردم. حالا یکی دو آدرس جدید گرفته ام و امیدوارم وقتی نزد آن ها می روم فالش نزنند تا من بتوانم یک نمونه خوب ضبط کنم. هر سی دی دارای 10-15 صفحه نوشته است. من برای نخستین بار موسیقی حرکتی ایران را آنالیز و طبقه بندی کردم. در حال حاضر این تقسیم بندی را با عنوان تقسیم بندی ملودی های حرکتی ایرانی در دانشگا ه های اروپا و آمریکا تدریس می کنند. چون به صورت رایگان کار می کنم با هیچ فردی به مشکل برنمی خورم. پولی که من در سفرهایم خرج می کنم را هیچ شخصی نمی تواند به من بدهد. با پول اندکی هم که می گیرم فقط می توانم دلم را خوش کنم.

سال ها پیش برنامه "طرقه" از شبکه چهار پخش می شد که به معرفی موسیقی نواحی اختصاص داشت و از تجربیات شما نیز در این برنامه استفاده شد. چه طور شد با این برنامه همکاری کردید؟

از دوران جوانی آدم بسیار ماجراجویی بودم. از سال 1372 در جشنواره ها شرکت می کردم. سال 72 یا 73 یک سفر به کشور جمهوری آذربایجان داشتم و در فیلارمونیا دوره دیدم. البته از قبل با موسیقی آذربایجانی آشنایی داشتم و به موسیقی و حرکات آذری نیز علاقه مند بودم. در آن جا با بزرگان موسیقی آذربایجان آشنا شدم. در آذربایجان دوره دیدم و از طرف وزارت فرهنگ آذربایجان به من به عنوان شخصی که درباره موسیقی و حرکت آذربایجانی کار کرده و آن را اشاعه داده، دیپلم دادند. دوست داشتم موسیقی های اطراف ایران را هم بفهمم چون وقتی کتاب های بیشتری خواندم متوجه شدم ما در فلات بزرگ ایران چه به لحاظ ادبیات و چه به لحاظ موسیقی با یک فرهنگ غنی بسیار گسترده ای مواجه هستیم و لازم است که به اطراف ایران هم سفر کنم تا ببینم این موسیقی ها و لغات چه شده اند. آن موقع انجمن موسیقی داشت آرام آرام موسیقی های محلی را جمع می کرد و حمیدرضا اردلان می دانست با موسیقی خراسان آشنایی دارم، به نزد من آمد و خواست تا اطلاعات آن سفر و نوشته هایم در مورد بازی های خراسان را در اختیار او قرار بدهم. در آن سفر او و مهدی لطفی را مشایعت کردم و آن ها را با نورمحمد درپور و فاروق کیانی آشنا کردم. در آن مسیر تمام روستاهایی که رفته بودم و آدم هایی که می شناختم را هم به آن ها معرفی کردم. با هم به یک روستا به نام ظلم آباد رفتیم و آقای اردلان در آن جا ملودی های ظلم آبادی ها را ضبط کرد که خالص بود. سال بعدش آقای اردلان گفت: می خواهم برنامه موسیقی های محلی ایران را در تلویزیون بسازم و به من پیشنهاد همکاری داد. فکر می کنم در حدود 120 تا 130 قسمت برنامه "طرقه" شرکت داشتم. این برنامه زحمت زیادی داشت ولی باعث شد موسیقی نواحی به مردم ایران معرفی شود و در زمان خودش یک نقش مهمی ایفا کرد. خوشحالم که در برنامه حضور داشتم ولی پس از آن دیگر در پروژه های سنگین همکاری نکردم و بیشتر به کارهای خودم پرداختم.

دو کتاب "فرهنگ عروضی اشعار رودکی" و "بحور و اوزان اشعار فارسی" از نخستین آثار منتشر شده شما محسوب می شوند. درباره این دو اثر توضیح دهید.

این دو اثر نتیجه پایان نامه فوق لیسانسم درباره عروض است. در ادبیات، موضوعاتی را در نظر گرفتم که به موسیقی مربوط باشد. آقای دکتر جلیل تجلیل استاد راهنمای من بودند و خوشحالم که مطالب زیادی را از او یاد گرفتم.

شما برای نوشتن تز دکترا کتاب آقای دکتر حسینعلی ملاح را مدنظر قرار دادید. او با کار کردن روی شعر فارسی واژه های موسیقی را از شعر منوچهری و حافظ بیرون آورده بود. در واقع شما کار ایشان را ادامه دادید. چرا این کار برای شما اهمیت داشت؟

موضوع تز مقطع دکترای من تاثیر و نقش موسیقی و حضور واژگان موسیقی در بیان مضامین مختلف در دوره های مختلف شاعران شاخص ایران بود. وقتی ویژگی لغات را پیدا کنیم در عین حال که اطلاعات زبان شناسی غنی می شود، اطلاعات موسیقی نیز غنی تر خواهد شد. من به شکل تطبیقی روی شاخصه های سبک خراسان و شاخصه های سبک عراقی کار کردم و از سبک رودکی هم شاعرانی هم چون منوچهری، فرخی، انوری، ناصر خسرو و مسعود سعد و از بخش عرفان و بخش عراقی هم مولوی افزوده شدند و برای نخستین بار درباره مولوی، پژوهش کردم. بعد از این که تزم را ارائه دادم، تزهای مختلفی روی این شاعرها انجام شد، بدون این که توجه شود این کار قبلا انجام شده است و درباره شاعران دیگر هم چون فردوسی یا مولوی می توان جداگانه کار کرد. قسمت اول تز مقطع دکترایم هم یک کتاب مجزا شد. دکتر مهدی محقق در انجمن مفاخر و آثار ملی از این کار استقبال کرد و آقای سبحانی یک مقدمه بر این کتاب نوشت. اسم کتاب "سه رساله موسیقی قدیم ایران" است. یکی رساله سیف غزنوی بود، دیگری نجم الدین بخارایی و دیگری، یک شخص گمنام. در رساله گمنام، خبری از 6 مقام و موسیقی تاجیکستان بود. بر اساس مقالات و تزی که ارائه دادم، در کنفرانس های ادبی در مورد بخش موسیقی یا عروض شعرها صحبت می کردم.

خانم ثابت زاده اشاره کردید اگر ویژگی لغات را پیدا کنیم در عین حال که اطلاعات زبان شناسی غنی می شود، اطلاعات موسیقی نیز غنی تر خواهد شد. یعنی تاکید دارد که موسیقی در زبان تاثیر مهمی دارد؟

وقتی موسیقی را جلا می دهیم، با آن موافقیم و در جامعه آزاد است دیده شده و وارد ادبیات می شود. وقتی دیده نشود، زبان از بخش لغات خودش محروم است. بنابراین سعی کردم این محرومیت زدایی را انجام بدهم و توجه همه را به این جلب کنم که این امکان فرهنگی (موسیقی) می تواند در زبان تاثیر بسزایی بگذارد. تصاویری که در زبان ساخته می شود و انواع و اقسام استعاره ها، مجازها، کنایه ها و تشبیه ها، ملات و مواد لازم دارند و لغات موسیقی ملات بسیار مناسبی برای ساخت آرایه ها و نمادها در زبان هستند. مثلا در تحلیل اسطوره ناهید مشاهده می کنیم که آناهیتای باروری و الهه آب به ناهید و سپس زهره بین النهرینی که الهه موسیقی است بدل می شود. زهره همیشه در ادبیات نشسته و در حال چنگ زدن است. در اشعار بعضی از شاعرها بربط و عود می زند اما در اکثر اشعار چنگ می زند و چنگ هم یک ساز باستانی است. از این ها نماد اسطوره ای موسیقی و نماد آواز داوودین ساخته می شود. این جستجو برای خود من لذ ت بخش بود. با آن زندگی کرده ام و دیده ام تم های فرهنگی روی همدیگر تاثیرات جالب و بسزایی می گذارند. بنابراین تزم را به این ترتیب کار کردم. واقعا شیفته این کار بودم به طوری که 17 شاعر را برگزیدم، در حالی که استاد راهنمایم می گفت دو سه نفر کافی است. ولی من گفتم باید بفهمم چه بلایی بر سر این زبان آمده است. نزدیک چهار سال روی این پژوهش وقت گذاشتم و آثار شعرا و کتاب های مختلفی که راجع به آن ها نوشته بود را چندین بار خواندم. بعد از این پروژه به شکل تصادفی در تاشکند ازبکستان به یک نسخه خطی برخورد کردم و آن را به ایران آوردم و دوباره به شکل تصادفی در کتابخانه آستان قدس رضوی یک نمونه از آن پیدا کردم. سه نسخه خطی بودند که آن ها را با بدل های شان تصحیح کردم. اول نشان دادم موسیقی در جامعه ایران چه نقشی دارد و بعد نشان دادم که نسخه های خطی از قدیم چگونه بوده اند و الان چگونه شده اند.

مفهوم موسیقی شعر دقیقا چیست؟

شعر موسیقی ندارد. موسیقی یک چیز دیگر است و شعر هم یک جایگاه دیگر دارد. این ها دو رشته و دو جهان جدا هستند. با نظر دکتر محسن حجاریان درباره جدایی موضوع شعر از موسیقی کاملا موافق هستم. مثلا عروض و قافیه را موسیقی کناری و بیرونی می دانند. اعتقادی به این چیزها ندارم و می گویم موسیقی، موسیقی است و عروض آن شعر است. به همین خاطر وقتی در مورد عروض کار کرده ام، در مورد آن نگفته ام موسیقی شعر. اگر گفته ام موسیقی، در شعر بوده است. یعنی جهان واژگان موسیقی و دنیای موسیقی در شعر یک شاعر یا در یک کتاب نثر مثل تاریخ بیهقی یا کتاب های دیگر. این دو مفهوم با همدیگر فرق دارند. این مجموعه را می خواهم در سال جاری به عنوان "واژگان موسیقی در شعر فارسی" به طور جداگانه چاپ کنم. همان تز دکترایم است منتها می خواهم آن را برای کتاب آماده کنم. می توانستم مثل کار حسینعلی ملاح درباره هر شاعر یک کتاب جداگانه منتشر کنم اما فکر کردم در شرایطی که هم کاغذ و هم وقت نیست، صرفه جویی کنم و همه شاعران را در کتاب بگذارم و یک فرهنگ نامه کلی بیرون بدهم.

شما در کتاب "موسیقی تاجیکستان" به بررسی 6 مقام و موسیقی های فارسی زبانان ماوراالنهر پرداختید. با توجه به علاقه ای که به موسیقی اقوام ایرانی داشته و دارید چه شد موسیقی تاجیکستان را مدنظر قرار دادید؟

سال 1375 دو سه مرتبه به تاجیکستان سفر کردم و تا نزدیک های اویغورهای چین رفتم و آن جا دوازده مقام را پیدا کردم. از آن جایی که زبان تاجیکستانی ها فارسی بود روی آن ها متمرکز شدم. زمانی که به تاجیکستان رفتم پس از فروپاشی شوروی، تاجیکستان یک خرابه بود. آذربایجان هم بعد از جنگ با ارمنستان خرابه ای بیش نبود. آن موقع جنگ داخلی بود و من سفر بسیار سختی داشتم. آن سفر پیش از مقطع دکترایم بود. یادم است در قزاقستان بودم که برادرم تماس گرفت و گفت: برگرد چون باید در مصاحبه دکترا شرکت کنی. به همین خاطر مجبور شدم به ایران برگردم. حاصل تحقیق من روی موسیقی و حرکت تاجیک ها در شهرها و مناطق مختلف تاجیکستان شد کتاب "موسیقی تاجیکستان". من برای این کتاب در سال 1378 برنده جایزه ملی پژوهش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران شدم.

خانم ثابت زاده، شما در یک مقطعی رئیس کانون پژوهشگران خانه موسیقی بودید. در آن جا چه فعالیت های داشتید؟

زمانی که خانه موسیقی تشکیل شد من هم یکی از تلاش گران آن جا بودم و بعد به عنوان رئیس بخش پژوهش کانون پژوهش موسیقی انتخاب شدم. حدود 5-6 سال در خانه موسیقی کار کردم. آن موقع هنوز بیمه هنرمندان در کار نبود و من سعی کردم از طرف خودم به آن ها کمک کنم. همه می دانند که خانه من همیشه چادر ایلیاتی ها بوده است. اگر نوازنده و یا بازیگری با من همکاری کرده باشد پس از کار ارتباطم را با او قطع نکرده ام. آن ها می دانند خانه ثابت زاده خانه هنرمندان نواحی ایران است. در کمک کردن به آن ها هیچ دریغی نکرده ام. زمانی که کانون پژوهشگران را راه انداختیم سعی کردیم پژوهشگران را جمع کنیم و پژوهش ها را سامان بدهیم. آن جا یک خانه نوپا بود که خطوطش مشخص نبود و درآمدی نداشت. فقط جمع شدیم تا بگوییم ما هم هستیم. کار دیگری که در این سمت انجام دادم برگزاری جشنواره "موسیقی زنان" با همکاری شهرداری بود و بانوان را روی صحنه بردم. البته پیش از آن وزارت ارشاد بخش زنان را در جشنواره موسیقی فجر یکی دو سالی راه اندازی کرده بود ولی تا آن زمان جشنواره ای بزرگ در سطح کشور که همه موزیسین ها در آن حضور داشته باشند برگزار نشده بود. وزارت ارشاد یک بخش کوچکی با عنوان "موسیقی زنان" داشت که معمولا موزیسین های معروف زن در تهران در بخش جنبی جشنواره موسیقی فجر برنامه اجرا می کردند و می رفتند. توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و فرهنگسرای ارسبان یک جشنواره ای برگزار کردیم و من دبیر آن بودم. برنامه های موسیقی در تالار اندیشه سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می شد. توانستیم بسیاری از زنان ناشناس که در جاهای مختلف کشور موسیقی سنتی کار می کردند را به جامعه معرفی کنیم. مسئله ای دیگر که در آن جا مطرح شد موضوع "موسیقی کلاسیک" و "موسیقی پاپ" بود. واقعا بانوان دل شان می خواست که شرکت کنند. سعی کردیم همه باشند و این طور نباشد که فقط موسیقی دستگاهی بیاید. در انتخاب ملودی ها و ردیف، آدم بسیار سخت گیری هستم. شاگرد آقای کیانی بوده ام و در هر صورت آن تربیت و آموزش را دارم. در این میان دو نفر از نظر روحی مرا تشویق کردند. یکی از آن ها آقای عطاالله جنگوک بود که در دانشگاه سوره با هم همکاری داشتیم. از سال 1372 در دانشگاه های هنر، تهران و سوره درس داده ام. آقای جنگوک از بابت این که زن ها روی صحنه می آیند، بسیار خوشحال بود. یادم است که در مراسم اختتامیه آقای پرویز مشکاتیان آمد و گفت: بسیار نیک است که زن ها یک بال موسیقی ایران هستند و اگر زن ها نباشند این پرنده نمی تواند پرواز کند. همیشه به من می گفت: تو این پرنده را به پرواز در آورده ای. آقای مشکاتیان برای من مثل یک آبشار بود. او همیشه در حال ریزش ملودی و ادبیات بود. درونش با شعر و موسیقی یکی شده بود. در بین موزیسین های بزرگ و مشهور چنین حالی را کمتر دیده ام ولی آقای مشکاتیان این حال را داشتند. در شرایطی که بسیاری از موزیسین ها در برابر حمایت از موسیقی بانوان محافظه کاری می کردند، او در صف اول حضور داشت و به من گفت: "ثابت، دارمت، برو، هستم، هستی". زمانی که سخنرانی می کردم به همه نگاه می کردم که از این بابت چقدر خوشحال هستند. آن موقع شرایط به نسبت الان بسیار بسته تر بود. واقعا برای پایه های شرایط کنونی ذره ذره تلاش کرده ایم.

چرا این همکاری با خانه موسیقی ادامه پیدا نکرد. در حالی که اتفاقات خوبی را به همراه داشت؟

از کانون پژوهش خانه موسیقی بیرون آمدم چون دوست داشتم که دیگران بیایند رشد کنند. در حال حاضر هم که مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب هستم، از وقتی مدیر شده ام کارها را تقسیم کرده ام و تمام عوامل و پرسنل را به کار گرفته ام. اصلا آدمی نیستم که یک جا بمانم و آدم حرکت هستم. در مدتی که در خانه موسیقی بودم هم زمان داشتم تز دکترایم را می گذراندم. پس از مدتی آن جا را به افراد دیگری سپردم. الان هم می بینیم که آن کانون خوب رشد کرده و بالا آمده است. بعد به سفر خارجی رفتم و مدتی در فرانسه و آمریکا بودم و تحقیقاتم را اشاعه دادم. حدود چهار پنج سال در ایران نبودم و هیچ جا حضور نداشتم.

به کشورهای خارجی دعوت می شدید یا خودتان سفر می کردید و تحقیقات تان را ارائه می دادید؟

مقاله ام را به یک جشنواره ارائه می دادم و آن ها قبول می کردند و من می رفتم. در دانشگاه های برکلی و یو سی ال ای کالیفرنیا درباره موسیقی نواحی، حرکتی و موسیقی تاجیکستان سخنرانی داشته ام.

می دانم که درباره واژه های موسیقی در شاهنامه کار کرده اید و تصمیم دارید کتابی را در این زمینه نشر دهید. با توجه به این که کتاب شاهنامه مجزا منتشر خواهد شد درباره این اثر و علاقه خودتان به شاهنامه بگویید.

کتاب امسال به چاپ می رسد. یک فرهنگ نامه موسیقی راجع به تاثیر موسیقی در شاهنامه است و نشانگر مقام فردوسی در حفظ موسیقی عهد خود. یک مقدمه مفصل درباره انگیزه ام برای انجام این پژوهش نوشته ام. فردوسی برایم کارساز بوده است. زمانی که در مشهد بودیم پدرم گاهی به یک نقال پول می داد و می گفت بچه ها را سرگرم کن. ما هم در کوچه روی یک سری آجر می نشستم و پرده خوانی تماشا می کردیم. پول خردهای مان را جمع می کردیم و به آن ها می دادیم. اصلا به خاطر این که پرده خوانی و تصاویری که می دیدم در ذهنم شکل گرفته بود تصمیم گرفتم فیلم بسازم. پدر من آدم بسیار خوش فکر و آینده نگری است. هر کجا که به حرف پدرم گوش ندادم شکست خوردم و هر کجا که به حرف پدرم گوش دادم پیشرفت کردم. به پدرم علاقه بسیار زیادی دارم. آن موقع پدرم یک سانس سینما در صبح را برای ما می گرفت و می نشستیم فیلم های معروف ایرانی و خارجی را نگاه می کردیم. آن فیلم ها مرا به سینما و ادبیات علاقه مند کرد. این کتاب ذکاتی است که من به آن نقال های ناشناس در زندگی می دهم و می خواهم در زندگی در یک جایی نام آن ها را ببرم تا بدانند چطور به مردم کمک کردند. به نظرم هر چیزی یک ذکاتی دارد. هر کتابی را که می نویسم به یک استادی که از او چیزی یاد گرفته ام تقدیم می کنم.

این اثر شامل چه بخش هایی می شود؟

واژه های موسیقی در شاهنامه یک سری واژه های سازی هستند که من آن سازها را به سازهای بادی، زهی و سازهایی که برای جنگ و یا مناسب جشن هستند تفکیک کرده ام و در مورد جایگاه موسیقی در شاهنامه و نگاه شاهنامه نسبت به موسیقی بحث می کنم. در انتها یک فرهنگ نامه می دهم که اگر شخصی بخواهد آن شعرها را معنی کند می تواند به آن جا مراجعه کند و معنی شعرها را متوجه شود. در صدد این هستم که به یک گرافیست بگویم تصویر ساز ها را هم بکشد تا به معرفی بیشتر آن ها کمک کند. نوشتن این کتاب را هم زمان با تزم انجام دادم و بعد از آن طرح های قشنگ تری به ذهنم رسید و آن را گسترده کردم. فکر می کنم جای چنین کتابی برای فردوسی خالی است.

آیا کتاب دیگری نیز در دست نگارش دارید؟

کتاب هایی که دارم کار می کنم هم کارهایی هستند که در دوران تزم انجام دادم و تکمیل می شوند. وقتی از آن کتاب ها فارغ شوم به سراغ کارهای دیگر خواهم رفت. در کنار آن ها من تمام وقتم را روی دایره المعارفی گذاشته ام که 25 جلد می شود. من برای نخستین بار کلمه رقص را در "دایره المعارف بزرگ اسلامی" ثبت کردم.

این دایره المعارف چه زمانی منتشر می شود؟

پس از این که کتاب فردوسی تمام شود درصدد این هستم که جلد اول دایره المعارف که مربوط به خراسان است را منتشر کنم. اگر سالی یک کتاب هم چاپ کنم نیاز به 25 سال وقت دارم. هنوز برخی از تحقیقاتم به صورت نصفه باقی مانده است چون پول ندارم و دست تنها هستم. عکاسی کتاب خراسان تمام شده است و از آن فیلم ها و سازها را گرفته ایم. تمام حرکاتش را به تفکیک کورئوگرافی کرده ام و نوشته ام. باید این ها را به دست گرافیست بدهم و گرافیست این حرکات را طراحی کند و در کتاب بگذارد. سفر خراسان را با یک عکاس حرفه ای رفتم و عکاس به صورت حرفه ای از حرکات عکس گرفته است. کتاب "رقص ها و بازی های آیینی خراسان" سه بخش دارد؛ بخش اول شمال خراسان است و بخش دوم شرق خراسان و مشخصا تربت جام است. بخش بعدی هم جنوب خراسان و حوالی بیرجند است. حالا ممکن است روستاهای دیگری هم باشد ولی من نمی توانستم همه روستاها را ریز به ریز پوشش بدهم. با این حال اغلب مراکز را رفته ام. پس از خراسان نوبت به کردستان است که هنوز اورامانات کردستان باقی مانده است.

خانم ثابت زاده درباره جمع آوری موسیقی های ایل بختیاری نیز توضیح دهید.

سال 1384 موسیقی بختیاری را با حوزه هنری کلید زدم. یک سفر طولانی چند ماهه به ایل بختیاری داشتم و موسیقی های ایل بختیاری را در پنج استان جمع آوری کردم که ماحصل آن 15 سی دی شد و آن سی دی ها را حوزه هنری منتشر کرد. این کارها باعث شد که بسیاری از هنرمندان ناشناخته بختیاری شناسانده شوند و در جشنواره ها شرکت کنند. این کاری که انجام دادم را خیلی دوست دارم چون باعث شد مردم بختیاری را بیشتر بشناسم و دوستان خوبی پیدا کنم. ضمن این که کار بسیار سختی هم بود چون شامل انواع موسیقی کار، لالایی، عزا، ترانه و آوازهای ریتم دار و بدون ریتم می شد.

شما آوازخواندن و نواختن ساز را نزد مجید کیانی آموختید. درباره این تجربه توضیح دهید؟

اواخر دهه شصت با مجید کیانی آشنا شدم و سه روز در هفته به کلاس های او می رفتم. یک روز کلاس ساز بود، یک روز آواز و یک روز هم تئوری. واقعا استاد را دنبال می کردم و عین یک شاگرد که باید شاگردی کند، شاگردی کردم. شاید من یکی از شاگردترین شاگردهای آقای کیانی بودم. الان فکر می کنم هنوز هم شاگرد هستم. یک روز به آقای کیانی گفتم روی کدام یک از این زمینه ها تمرکز کنم؟ او گفت: اصلا خودت را درگیر این فکرها نکن، چون مسیر زندگی ات خودش یک جریانی را پیش می آورد که تو خودت را پیدا می کنی. او تاکید داشت که آدم باید آرام باشد و با آرامی پیش برود.

آیا هنوز هم ساز می نوازید؟

ساز من سنتور است اما رشته آواز را دنبال کردم و شاگردان بسیاری را تعلیم دادم. ولی دیگر فرصت این که بنشینم ساز بزنم را ندارم، اما آواز می خوانم.

با توجه به انتشار چندین اثر در حوزه موسیقی، هم چنان قصد ندارید داستان یا رمان بنویسید؟

همان طور که اشاره شد نوشتن را دوست داشتم ولی به جای داستان نویسی تحقیق موسیقی را که ضرورتی مبرم در دهه شصت بود انتخاب کردم. البته داستان نوشته ام ولی چاپ نکرده ام. یک مجموعه شعر هم دارم که شاید آن را چاپ کنم. در واقع آن مجموعه یک سوگ نامه برای اساتیدی است که آن ها را از دست داده ام.

شما شرایط سختی را در زمان تحقیق و پژوهش متحمل شدید، خرج های سنگین و حمایت های که هیچ وقت صورت نگرفته است. آیا شده که از ادامه این مسیر ناامید شوید؟

اصلا و ابدا. هیچ چیزی انگیزه مرا نگرفته است. با کسی کاری ندارم و سرم را پایین انداخته ام و کارم را انجام می دهم. اصلا کاری ندارم که چه کسی خوشش می آید و چه کسی بدش می آید. یک انسان فرهنگی و خادم فرهنگ هستم و زندگی و وقتم را برای این کار گذاشته ام. تا جایی که توانسته ام کوشش کرده ام تا موسیقی بانوان آزاد شود. چرا زنان نباید موزیک اجرا کنند؟

اگر صحبتی باقی مانده بفرمایید.

به هر حال موسیقی در ایران بسیار غنی است و توجه به آن ضرورتی مبرم. هنوز هم می توان از بازمانده های قدیم موسیقی نواحی ایران حمایت کرد. نسل آینده به این امکان عظیم فرهنگی نیازمند است. حتی به عنوان منبع درآمدزا می تواند در جنب گردشگری آن را بسیار فعال کرد و اشاعه داد. مسئولین واقعا باید از این میراث فرهنگی و افتخار ایران حمایت کنند. به ویژه از جوانانی که با وجود مشکلات فراوان، دست تنگی و عسرت هم چنان با عشق و امید به کار موسیقی نواحی مشغولند و میراث پدران شان را پاسداری می کنند.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
مثل همیشه، امضای تفاهم نامه مابین معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری با کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور که به قول روابط عمومی معاونت زنان! به ستاد مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنزل یافته، بار دیگر در سکوت خبری و بدون درج هیچ گونه اطلاعاتی از مفاد این تفاهم نامه، صورت گرفته است. تلخ تر از این سکوت، عدم دسترسی به منابع درجه یک اطلاعاتی برای اخذ اطلاعات بیشتر در این زمینه است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

شعارسال : مثل همیشه، امضای تفاهم نامه مابین معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری با کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور که به قول روابط عمومی معاونت زنان! به ستاد مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنزل یافته، بار دیگر در سکوت خبری و بدون درج هیچ گونه اطلاعاتی از مفاد این تفاهم نامه، صورت گرفته است. تلخ تر از این سکوت، عدم دسترسی به منابع درجه یک اطلاعاتی برای اخذ اطلاعات بیشتر در این زمینه است. شوربختانه شاید به جرئت بتوان گفت از هر 30 تماس، یک تماس موفق که به مکالمه با مسئولان مربوطه منجر می شود، اتفاق می افتد و ما اصلا به افراد مربوطه دسترسی نداریم. یکم مردادماه، روابط عمومی معاونت زنان و امور خانواده ریاست جمهوری با انتشار خبری از امضای این تفاهم نامه خبر داد؛ خبری که در آن نقش حقوقی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور در حد یک ستاد تنزل یافته و بدون ارائه اطلاعات دقیق از مفاد تفاهم نامه و اهداف امضای این سند، به روال معمول همیشه، از خانم ابتکار تا آقای قبادی و خانم سوسن باستانی، به ارائه سخنان شعارگونه و ادعاهای بزرگ از قبیل در موضوع حجاب و عفاف با روش های مناسب، حتی پتانسیل تأثیرگذاری فرهنگی بر کشورهای همسایه را نیز داریم که از منظر رونق اقتصادی بسیار مهم است ، بسنده شده است .

در شرایطی که طرح های بلاتکلیف متعددی روی دست کارگروه ساماندهی مد و لباس و در ذیل آن بنیاد مد افتاده است، امضای تفاهم نامه پشت تفاهم نامه آن هم پشت درهای بسته چه نتایجی را دنبال می کند؟! لازم است بنیاد مد یا معاونت امور زنان جزئیات شفافی از این بده بستان را در اختیار رسانه ها قرار دهند تا دوباره روند اقتصادی سال گذشته تکرار نشود که نهادها به نام حمایت و همکاری، با بنیاد مد تفاهم نامه امضا کردند و به خبرنگاران اعلام شد بوستان گفت وگو در راستای تهاتر و تفاهم همکاری برای جشنواره مد و لباس فجر در اختیار کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور قرار گرفته اما در نهایت تعجب، بعد از مطالبه روزنامه شرق مبنی بر انتشار ریز هزینه های جشنواره مد و لباس فجر و در پی این مطالبه و انتشار هزینه ها، مشاهده شد شهرداری تهران بابت دراختیارگذاشتن بوستان گفت وگو رقم قابل توجهی دریافت کرده است .

اگر قرار است بودجه اندک مد و لباس کشور، در ذیل تفاهم نامه های خیلی کلان، ناشفاف مانند گوشت قربانی از بنیاد مد خارج و به خزانه د ستگاه های نه چندان کارشناس منتقل شود، بهتر است از آقای قبادی به عنوان مقام ارشد اجرائی در این حوزه درخواست کنیم فاتحه مد و لباس را بخواند. هنوز جای این سؤال گنگ و بی پاسخ روی ذهن مان درد می کند که دقیقا قرار است معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در زمینه مد و لباس کشور برای زنان ایران چه کند؟ متأسفانه در سال های اخیر، اتفاق تأثیرگذار چشم گیری از سوی معاونت رقم نخورده و حال باید دید در چنین شرایطی معاونت زنان می خواهد با بودجه مبادله شده مابین چه حرکتی برای زنان ایران انجام دهد؟ !

حتی مشخص نشده است تا به کی باید صبر کنیم و خروجی این تفاهم نامه را نظاره گر باشیم؟! مهلت و ضرب الاجل تعیین شده برای تحقق همه اهداف این تفاهم نامه، چه زمانی تعیین شده و اصولا قرار است چه اتفاقی بیفتد. انتشار اخبار گنگ و ناشفاف با بار تبلیغاتی نمی تواند به تعالی روند و جریان مُد کشور که هرگز متوقف نخواهد شد، کمکی کند. فقط راه را دورتر و بودجه اندک این مسیر را از دسترس به حق فعالانی خارج می کند که برای ماندن روی پای خود، به وامی خرد نیاز دارند که بیزینس خود را از یک پله به پله ای بالاتر سوق دهند. به اعتقاد نگارنده، اقدامات نمایشی و تبلیغاتی زمانی که به صورت برد- برد تعریف شود، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه توصیه هم می شود. اما ورق زدن کارنامه عملکرد بنیاد ملی مد در سال های پیشین تاکنون نشان می دهد به دلیل حسن نیت وافری که حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور، در تعامل و همکاری با همگان دارد، سبب شده است بسیاری از همکاری ها و بازی ها، به صورت برد- برد نباشد و وزنه خسران عدیده ای که باقی می ماند، در سمت بنیاد سنگین تر باشد تا سمت دیگر ترازوی تفاهم نامه ها! تجربه سال گذشته همکاری با شهرداری تهران و فاکتور سنگینی که از بودجه سالانه مد به این سازمان بابت بوستان گفت وگو پرداخت شده، گواهی بر این مدعاست .

تمنای حرفه ای این است با توجه به اینکه تب مد در کشور شیوع پیدا کرده و موج آن به چشمان همگان جذاب آمده است و هر کس می خواهد از این بر، گلی بچیند و پولی درآورد، لازم است بنیاد ملی مد و لباس، به نمایندگی از قشر عظیمی که در یک دهه اخیر با اقتصاد مد امرار معاش می کنند و بنگاه های اقتصادی خرد یا کلانی را برای پاگرفتن بیزینس خود راه اندازی کردند، با دقت نظر و موشکافی بیشتری اقدام به امضای تفاهم نامه و عقد قرارداد کند و خود را جانب دار حقوق کسانی بداند که بنیاد را امین خود می دانند و روی بودجه سالانه اندکی که در اختیار این بنیاد قرار می گیرد تا خرج تعالی مد و لباس و فرهنگ این سرزمین شود، حساب باز کرده اند و بنیاد نباید آن را حیف و میل کند. در اینکه دولت و نظام نگاه حمایتی به مدیوم مد دارند و برای رشد آن در پی ایجاد شرایط مناسب هستند تردیدی نیست و ذکر این سخنان به معنای بی اعتبارکردن یا ناکارآمد جلوه دادن معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیست، بلکه تمنای حرفه ای این است که دقیقا در یک خبر صحیح و مشروح، ذکر شود قرار است در ذیل این تفاهم نامه، چه اتفاقات یا رنسانس فرهنگی در انتظار بانوان ایرانی باشد؟ ما تا شفاف شدن همه جزئیات صبر می کنیم و به درِ باغ سبزی که این تفاهم نامه خواهد گشود، چشم دوخته ایم .

شعارسال ، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته ازپایگاه خبری روزنامه شرق ، تاریخ انتشار:8 مرداد 1398 ، کدخبر:www.sharghdaily.ir ، 235828

لینک خبر :‌ شعار سال
خواننده سنتی کشور گفت: صنف ما به شکل بسیار قدرتمند و متمرکزی در حال اقداماتی است تا این 10 درصد سهم وزارت ارشاد از کنسرت ها به طور کلی برداشته شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : میزان بولتن نیوز

سالار عقیلی خواننده سنتی کشور در گفت وگویی پیرامون طرح تخصیص 10 درصد از فروش بلیت های کنسرت به وزارت ارشاد گفت: صنف ما به شکل بسیار قدرتمند و متمرکزی در حال اقداماتی است تا این 10 درصد سهم وزارت ارشاد از کنسرت ها به طور کلی برداشته شود، برخی درخصوص برداشتن این سهم از انواع خاصی از موسیقی ها صحبت می کنند، اما ما می خواهیم این طرح برای تمامی کنسرت ها برداشته شود.

وی در همین راستا ادامه داد: طرح برداشت و سهم 10 درصدی وزارت ارشاد از برگزاری کنسرت ها کاملاً غیر کارشناسانه و غیر اصولی است و من به شدت با آن مخالف هستم.

خواننده قطعه نگار با اشاره به مشکلات فراوان طرح ارائه شده از سوی وزارت ارشاد درباره سهم ده درصدی این وزارتخانه از برگزاری کنسرت ها اذعان کرد: این طرح ایرادات فراوانی دارد، به عنوان مثال در برگزاری یک کنسرت تعداد زیادی میهمان دعوت می شوند و به نوعی نمی توان در آمد خالص کنسرت را به درستی محاصبه کرد، به همین دلیل آن رقم 10 درصد هم نمی تواند به صورت منطقی برآورد شود.

وی در همین رابطه اذعان کرد: این طرح به بسیاری از سبک ها و خوانندگان ضرر زیادی می رساند، برگزاری کنسرت زحمت فراوانی دارد، برگزاری کنسرت به همین سادگی نیست که بخشی از فروش آن هم برداشته شود.

این خواننده سنتی با اشاره به مشکلی که در خصوص طرح فوق برایش بوجود آمده تصریح کرد: مدتی پیش ما کنسرتی برگزار کردیم، مجوز کنسرت کمی دیر صادر شد و ما مجبور شدیم تعداد زیادی میهمان دعوت کنیم، به طبع ما نمی توانیم اعلام کنیم که چه مقدار از بلیت ها برای میهمانان صادر شده است، به همین دلیل اعتقاد دارم این طرح کارشناسی شده نیست.

عقیلی درباره برنامه های آتی خود در عرصه موسیقی خاطرنشان کرد: سی و یکم مرداد ماه امسال در سالن همایش های برج میلاد تهران کنسرت جدیدم را برگزار خواهم کرد، این کنسرت توسط شرکت ققنوس هماهنگ شده و امیدوارم اتفاقات خوبی در آن رخ دهد.

میزان

لینک خبر :‌ عصر شهروند
این روز ها زمزمه خداحافظی حمید قبادی از کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور شنیده می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، حمید قبادی از سال 92 دبیری کارگروه ساماندهی مد و لباس زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده دارد. مشاور اجرایی معاونت هنری هم از دیگر مسئولیت های قبادی است.

با وجود تغییر وزیر ارشاد و معاون هنری وزارت ارشاد در دولت یازدهم، او همچنان در سِمت خود باقی ماند؛ اما حالا طبق شنیده ها حمید قبادی پس از 6 سال می خواهد این جایگاه را واگذار کند.

گران تر بودن پوشاک ایرانی از خارجی، پیدا نشدن مانتوی پوشیده و مناسب، برگزاری فشن شوهای غیر مجاز و واردات لباس و پارچه از جمله چالش هایی است که قبادی در دوران فعالیت خود با آن مواجه بود.

بیشتر بخوانید: دبیرکارگروه مد و لباس مطرح کرد؛ خیلی ها باور ندارند در حوزه لباس مورد هجمه هستیم/ آقای وزارت صمت موضوع چادر مشکی را حل کنید/ دسترسی لباس برای خانواده های مذهبی محدود است

انتهای پیام/

حمید قبادی از کارگروه ساماندهی مد و لباس می رود

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: بسیاری از کرسی های زبان فارسی ما چه در منطقه آسیا و چه در جاهای دیگر با بی دقتی دولت دوازدهم تعطیل شدند که شرایط نامناسبی را در جهان برای ما فراهم کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : راه آرمان کرمان شبکه اطلاع رسانی دانا

نصرالله پژمان فر در گفت و گو با خبرنگار “ بوتیا نیوز ” گفت: زبان فارسی در واقع یک زبان نیست که ابزاری برای گفت و گو باشد بلکه یک تمدن بزرگ و اصیل اسلامی ایرانی پشت آن نهفته است.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه به سادگی نمی توان از کنار تمدن ایرانی عبور کرد، اظهار داشت: متاسفانه بی دقتی های صورت گرفته شرایط را به شکلی جلو برده است که زبان فارسی در معرض لطمه قرار گرفته است و ما امروز شاهد تهاجمات مختلف به این سرمایه عظیم هستیم.

پژمان فر در ادامه عنوان کرد: از دست دادن زبان فارسی به معنای این نیست که ما یک زبان یا گویشی را از دست بدهیم بلکه تمدن بزرگی که زمانی در دنیا مطرح بوده است امروز به این فرهنگ و زبان وابسته است.

وی خاطر نشان کرد: ما تلاش کردیم که در دنیا زبان فارسی را به عنوان یک سرمایه حفظ کنیم و ملت های دنیا نیز به شدت از این موضوع استقبال می کردند و ارتباط تنگاتنگی در نقاط مختلف جهان با زبان فارسی برقرار شد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس کاهش سطح آموزش زبان فارسی را یکی از ضعف های فرهنگی دولت دوازدهم عنوان و بیان کرد: دولت باید مراقبت کند چرا که بسیاری از کرسی های زبان فارسی ما چه در منطقه آسیا و چه در جاهای دیگر با این بی دقتی ها تعطیل شدند که شرایط نامناسبی را برای ما فراهم کرده است.

پژمان فر به تعطیلی بسیاری از مراکز آموزش زبان فارسی در سال جاری اشاره و تاکید کرد: دولت نباید اجازه دهد آموزش زبان فارسی تعطیل شود چرا که تعطیلی مراکز آموزش زبان و بازگشت اساتید آن به کشور خسارت سنگینی است که باید جلوی آن گرفته شود.

مصاحبه و تنظیم: مهدی زاده

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ بوتیا نیوز
پس از اتفاقاتی که برای کتابستان شهدا رخ داد و یک فروشگاه کتاب از تعطیلی نجات یافت، این بار خبر تعطیلی فروشگاه نشر شاهد به گوش می رسد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : مجمع ناشران انقلاب اسلامی تهران پرس شهید نیوز

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، پس از اتفاقاتی که برای کتابستان شهدا رخ داد و یک فروشگاه کتاب از تعطیلی نجات یافت، این بار خبر تعطیلی یک فروشگاه دیگر به گوش می رسد.

بر اساس این گزارش، فروشگاه نشر شاهد واقع در گلزار شهدا از جمله مراکزی است که به عرضه آثار دفاع مقدسی چندین ناشر بزرگ می پردازد، اما به تازگی مسوولان بنیاد شهید تصمیم گرفته اند آن را تغییر کاربری دهند.

پیگیری های خبرنگار فارس در راستای تعطیلی این فروشگاه به اینجا رسید که ظاهرا قرار است این محل به سایت تبدیل شود. بر این اساس با محمد عامری مدیر این فروشگاه گفت وگویی صورت گرفت که وی توضیح داد: بیش از یک سال است از زمانی که مؤسسه فرهنگی هنری شاهد منحل شده (ما زیر مجموعه آنها و آنها زیر مجموعه بنیاد شهید بودند). به ما خبر دادند فروشگاه های نشر شاهد به بشتیبانی بنیاد شهید استان تهران واگذار شده و آنها هم در حال تخلیه مغازه ها هستند. یک سال است پیگیری کردیم اما هربار صحبت از تخلیه بود.

وی با اشاره به اینکه هفته گذشته تماس گرفته شد تا تعیین تکلیف فروشگاه و تخلیه شود،گفت: فروشگاه ما در گلزار شهدا فعال است و بنده از سال 79 در آن مشغول به کارم. الان کتاب های بالغ بر 20 ناشر بزرگ دفاع مقدس را ارایه می دهیم مثل روایت فتح ، سوره مهر ، نشر شاهد ، واهه ، تقدیر ، نارگل ، شهید کاظمی ، کتابستان ، نشر معارف که مجموعاً بالغ بر 700 عنوان کتاب با محوریت شهدا را شامل می شود.

عامری خاطر نشان کرد: ما با معاونت فرهنگی بنیاد شهید صحبت کردیم آنها بر نظارت کار تأکید کردند و اینکه بنیاد شهید استان تهران هم از تغییر کاربری این فضا و تخلیه خبرداد. هنوز زمانی را برای تخلیه اعلام نکرده اند اما مذاکره مسالمت آمیز به نتیجه نرسید و بزودی باید فروشگاه تخلیه شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تهران- ایرنا- انتشار هم زمان یک کتاب، از یک مترجم توسط چند ناشر، سوالات زیادی در ذهن مخاطبان ایجاد کرد، دلیل سکوت ناشران در برابر این اتفاقات چیست؟ کدام قانون و نهاد قانونی می تواند از آنان حمایت کند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

چندی پیش انتشار یک کتاب از یک مترجم توسط چند ناشر برای مخاطبان سوال برانگیز شد، به دنبال چرایی و چگونگی این موضوع رفتیم. آنچه به دست آمد، لیست بلندبالایی از کتاب هایی بود که این گونه توسط چند ناشر منتشر می شوند. کتاب هایی که لزوماً ویژگی خاصی ندارند و حتی در سیستم فروش هم در میان پرفروش ها جای نمی گیرند.

چند سوال وجود دارد اینکه یک کتاب اصولاً به چند ناشر می تواند تعلق داشته باشد؟

قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان ( مصوب 1348.10.11، مجلس شورای ملی) می گوید: معمولا مدت زمان حق نشر 50 یا 70 سال پس از مرگ مولف و یا پس از آخرین کاری است که انجام داده است بعد از این مدت محدوده اثر عمومی می شود و هر کسی به رایگان می تواند از آن استفاده کند، اما نام مولف باید ذکر شود.

این در مورد آثار داخلی بیشتر به کار می آید تا آثار خارجی یعنی در مورد ترجمه ها این قانون کمتر کاربرد دارد، با وجود این، آثار نویسندگان داخلی درگذشته را هم در این زمینه بسیار داریم.

نکته مهم دیگری نیز اینکه کتاب های منتشرشده پیش از 1357 یعنی پیش از انقلاب اسلامی، دچار مشکل بی اعتباری مالکیت ناشر هم می شوند که اگر نویسنده نسبت به آن ها اعلام مالکیت نکرده باشد، ناشر هم نمی تواند درباره آن ها اقدام کند؛ زیرا بیشتر ناشران پس از 1357 سلب مالکیت شده اند و زیر نظر سازمان ها و نهادهایی یک پارچه قرار گرفته اند که دلیلی برای دفاع از مالکیت کتاب ها نداشته اند.

کتاب لبه تیغ سامرست موآم با ترجمه مهرداد نبیلی که رسانه های بسیاری به آن پرداختند، امتیاز انتشار آن را سازمان انتشارات کتاب های جیبی در سال 1341 ثبت کرده است. این کتاب در سال های 1341 و 1343 توسط انتشارات کتاب های جیبی ، منتشر شده است. این سازمان در آن سال به انتشارات فرانکلین تعلق داشت که بعدها به علمی فرهنگی تبدیل شد اما این سازمان در 1347 شرکت سهامی شد و سهام آن را انتشارات امیرکبیر خرید.

این کتاب را هم زمان انتشارات امیرکبیر و انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می کنند اما کدام یک اولویت دارند؟

همه امتیازات انتشارات شرکت سهامی کتاب های جیبی از انتشارات علمی و فرهنگی به امیرکبیر منتقل شده است بنابراین در زمان انحلال این شرکت، اولویت انتشار کتاب با انتشارات امیرکبیر خواهد بود. اگر دنبال مالک اولیه باشیم پاسخ امیرکبیر است اما ناشران دیگر که طی سال ها باز هم این کتاب را چاپ کردند، حساب شان چه می شود؟

حق امتیاز ترجمه یا تالیف کتاب به مدت 50 تا 70 سال از واگذاری آن اعتبار دارد، مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورنده موضوع این قانون که به موجب وصایت یا وراثت منتقل می شود از تاریخ مرگ پدیدآورنده سی سال است و اگر وارثی وجود نداشته باشد یا بر اثر وصایت به کسی منتقل نشده باشد برای همان مدت به منظور استفاده عمومی در اختیار وزارت فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت. ( قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، مصوب 1348.10.11، مجلس شورای ملی)

اگر امتیاز انتشار لبه تیغ را از 1341 حساب کنیم، انتشارات امیرکبیر تا 1391 امتیاز چاپ کتاب را در اختیار داشته است. پس از این سال همه ناشرانی که این کتاب را منتشر کرده اند باید با اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این کار اقدام کنند، اما نشر فرزان روز، با همکاری انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را با همین ترجمه از سال 1381 منتشر کرده است.

شاید عجیب ترین نمونه درباره لغو امتیاز ناشر، درباره هشت کتاب سهراب سپهری روی داده باشد که پس از لغو امتیاز توسط ناشران گوناگون منتشر شد اما امتیاز 50 ساله آن به انتشارات طهوری تعلق داشت که سهراب سپهری، شخصا در صفحه بندی و چیدمان شعرها در این نسخه نظارت داشته است. آقای احمد طهوری در این مورد می گوید: من حتی به ناشران دیگر اجازه دادم نسخه ما را چاپ کنند چون تاییدشده سپهری بود، اما به این موضوع توجه نکردند و حتی با تغییر چیدمان معنای شعر در برخی نسخه ها تغییر کرد. ناگفته نماند پس از چند دوره آشفتگی در انتشار، خواهران سپهری تصمیم گرفتند یک ناشر واحد این کتاب را چاپ کند، که این ناشر طهوری نبود.

در مورد آثار دیگر هم این اتفاق افتاده است مثلاً کتاب زندگی مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی اثر بدیع الزمان فروزانفر را در دوره اول انتشارات زوار منتشر کرده است اما ناشران دیگری هم آن را منتشر کردند. در تماس خبرنگار کتاب ایرنا با انتشارات زوار، مسئولان این انتشارات گفتند: این کتاب را در انبار دارند و در صورت نیاز می توانند در کتاب فروشی ها توزیع کنند. صرف نظر از این که این کتاب در دسترس مخاطب قرار دارد، نایاب بودن یا در دسترس نبودن کتاب هیچ امتیازی برای ناشران دیگر ایجاد نمی کند که بتواند کتاب ناشر دیگری منتشر کند.

نکته دیگری که ناشران به آن توجه نمی کنند، تمدید امتیاز انتشار کتاب و قرارداد دوباره با نویسنده یا وارثان اوست، نمونه آن جنایات و مکافات به ترجمه مهری آهی است که هیچ یک از ناشرانی که آن را منتشر کرده اند به ناشر اولیه توجه نداشتند. این کتاب در دهه 40 توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.

یک ناشر باسابقه تهرانی در این زمینه گفت:

این اتفاق تازه نیست اما نمی دانم چرا تازه به چشم آمده، در این باره باید توجه شما را به کتاب هایی جلب کنم که در همان دهه 30 و 40 هم توسط ناشران مختلف منتشر می شدند و هیچ کس به آن ها اعتراض نمی کرد چون موضوع پذیرفته شده بود.

اینکه همه این موارد تا چه اندازه امتیاز انتشار یک کتاب را مخدوش می کند، موضوعی است نیازمند پیگیری و جدیت نهادهای مربوطه؛ نهادهایی که همه کتاب ها در آن جا ثبت شده و مجوز نشر و در ادامه آن مجوز توزیع از چاپخانه را به دست می آورد، موردی که امروز در ادبیات خانه کتاب آن را اعلام وصول می گویند.

می دانیم این کتاب ها با اجازه ارشاد و با داشتن شابک از خانه کتاب و فیپا از کتابخانه ملی منتشر می شوند، در حالی که از ابتدا سیستم اعطای مجوز، اجازه نشر کتاب را می دهد.

مسئولیت اجازه نشر به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، آیا وزارت ارشاد باید هر یک از این ناشران را برای استفاده مادی از تلاش های ناشر دیگری بازخواست کند؟

یک بار دیگر قوانین را مرور کنیم، کتابی که به نام یک ناشر ثبت می شود و امتیاز آن بعد از 50 سال (یا 30 سال) لغو شده می تواند توسط هر ناشر دیگری منتشر شود، بنابراین ناشری که صاحب امتیاز کتاب اولیه است و چاپ اول آن را وارد بازار نشر کرده اگر پس از پنجاه سال آن را منتشر نکند، امتیاز آن کتاب را واگذار کرده است.

با وجود این، امتیاز انتشار کتاب در دست ذی نفعان شامل خانواده یا وارثان آن مترجم یا نویسنده است اگر آن ها هم درباره مالکیت کتاب اقدامی نکنند، امتیاز کتاب به وزارت فرهنگ تعلق خواهد گرفت.

ناآگاهی از حقوق واقعی ناشر و ناتوانی سیستم حمایت از ناشران در دفاع از آن ها، هر سال شاید بهتر باشد بگوییم هر ماه، منجر به ضرر فراوان ناشران داخلی می شود. شاید بهتر باشد نهادهای نظارتی در این باره جدی تر اقدام کنند!

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
گروه جامعه مدیرعامل مجمع نوشت افزار ایرانی - اسلامی با بیان اینکه علی رغم تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی برای حمایت از تولیدکنندگان نوشت افزار ایرانی، از یک سال گذشته تا کنون هیچ حمایتی از سوی دولت نشده است، گفت: در حالی که با افزایش قیمت ها امسال خانواده ها باید نوشت افزار را با قیمت دو تا سه برابر بیشتر از سال قبل خریداری کنند.

به گزارش خبرنگار ایکنا ؛ نشست خبری سعید حسینی، مدیرعامل مجمع نوشت افزار ایرانی - اسلامی، امروز هشتم مردادماه، به منظور تشریح نمایشگاه ایران نوشت و اقدامات انجام شده در این عرصه و همچنین وضعیت فعلی نوشت افزار های ایرانی - اسلامی در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی سرچشمه برگزار شد.

حسینی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه بحث فرهنگی و رسانه ای شدن نوشت افزار نقش بسیار مهمی در تأثیرگذاری فرهنگی بر روی کودکان دارد، اظهار کرد: امروز کودکان با شخصیت هایی که بر روی جلد دفتر یا صنایع فرهنگی استفاده می شود زندگی می کنند؛ در دهه های اخیر محصولات فرهنگی در حوزه های مختلف نقش رسانه ای پیدا کرده است و همین موضوع باعث شکل گیری الگو از سوی شخصیت های هالیوودی و آمریکایی شده است.

وی ادامه داد: بدین جهت تصمیم گرفتیم تا جریانی ایجاد شود که شخصیت های ایرانی - اسلامی جایگزین کاراکتر های هالیوودی و آمریکایی شود و فرهنگ اصیل خودمان را ترویج و تبلیغ کند. در این مسیر تولید ایرانی سال به سال پررنگ تر و با کیفیت تر از سال قبل شد؛ سالی که تولید نوشت افزار ایرانی - اسلامی را آغاز کردیم کالای ایرانی در مهجوریت بود و این اعتماد به نفس در تولیدکننده ایجاد نشده بود که بگوید من ایرانی هستم. اما خوشبختانه رسانه ها نشان دادند که مخاطب، نوشت افزار ایرانی - اسلامی می خواهد؛ از این رو افراد زیادی انگیزه پیدا کردند که محصولات جدیدی را به این عرصه وارد کنند.

مدیر عامل مجمع نوشت افزار ایرانی - اسلامی با بیان اینکه نشان ها و برند های این عرصه به سمت فرهنگی اصیل حرکت کردند و این ذائقه سازی شکل گرفت، ادامه داد: استقبال بیش از 80 درصدی مخاطبان از نوشت افزار ایرانی نشان از محبوبیت این عرصه در میان مردم داشت. در حال حاضر نوشت افزار یک نمونه موفق در زمینه تولید های ایرانی - اسلامی است.

سنگ اندازی نکنید

وی با گلایه از عدم حمایت در این عرصه گفت: حامی اصلی ما رسانه ها و مردم بودند و دولت به طور جدی از ما حمایت نکرد. سال گذشته در جلسه هیئت دولت به طور مصداقی مسئله حمایت از نوشت افزار ایرانی - اسلامی مطرح شد، اما از یک سال گذشته تا کنون هیچ حمایتی نشده است؛ لذا درخواست داریم که اگر کمک نمی کنید، حداقل سنگ اندازی هم نکنید.

حسینی در ادامه این نشست گفت: امروز داستان کاغذ و اختصاص ارز نیمایی و دولتی به واردات آن بسیار پیچیده شده است. در حال حاضر قیمت کاغذ هفت برابر شده است و این یعنی از بندی 80 هزار تومان به بندی 500 هزار تومان رسیده است. در این وضعیت چه منطقی برای این افزایش قیمت وجود دارد جز اینکه کاغذ مدیریت نمی شود و فرد سودجو و دلال ثروتش را در این بازار در مدت یک هفته، دو تا سه برابر افزایش می دهد.

مدیر عامل مجمع نوشت افزار ایرانی - اسلامی تصریح کرد: به جرئت می توان گفت که تعداد وارد کنندگان کاغذ به کشور به 50 مجموعه هم نمی رسد، اما دولت نمی تواند این تعداد را مدیریت کند. علیرغم تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی برای حمایت از تولیدکنندگان نوشت افزار ایرانی، خانواده ها امسال با افزایش قیمت ها باید نوشت افزار را با قیمت دو تا سه برابر بیشتر از سال قبل خریداری کنند.

وی تصریح کرد: چه منطقی وجود دارد که قیمت کاغذ هفت برابر گرانتر شده است؟ این یعنی قیمت کاغذ از قیمت دلار نیز بیشتر افزایش پیدا کرده است و سؤال اینجاست که چرا این کالای مصرفی باید با هزینه بالای چند برابر به دست مخاطب برسد، در حالی که هیچ ارزی به کاغذ اختصاص داده نشده است و متأسفانه شاهد این گرانی هستیم.

حسینی ادامه داد: در این وضعیت محصول صنایع فرهنگی با هزینه بالا به دست مخاطب می رسد. با توجه به افزایش هزینه کالا های خارجی بهترین فرصت است که دولت از تولیدکننده داخلی حمایت کند تا بسیاری از محصولات صنایع فرهنگی در کشورمان تولید شود و به دست مخاطب برسد.

مدیرعامل مجمع نوشت افزار ایرانی - اسلامی با اشاره به اینکه از دولت پیگیری کردیم تا حداقل برای تهیه نوشت افزار اقشار ضعیف چاره ای بیندیشد، ادامه داد: حتی اعلام آمادگی کردیم تا با کد ملی افراد محصول را به دست مصرف کننده برسانیم، اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد. در کشور سالانه حدود یک میلیون تن نیشکر تولید می شود که تفاله آن با نام باگاس عمدتاً سوزانده می شود، در حالی که می توان از آن برای تولید کاغذ درجه یک استفاده کرد.

حسینی ادامه داد: کشور ما به تولید سالیانه 400 هزار تن کاغذ نیاز دارد، این درحالی است که با احداث کارخانه می توان از خروج ارز بسیاری جلوگیری کرد. با اختصاص دو هزار میلیارد می توان خط تولید کاغذ را در کشور راه اندازی کرد. اگر این اتفاق رخ دهد مشکل کتاب و مطبوعات در زمینه کاغذ حل خواهد شد.

نبود شخصیت محبوب در حوزه صنایع فرهنگی
مدیرعامل مجمع نوشت افزار ایرانی - اسلامی تصریح کرد: هنوز شخصیت محبوبی را برای صنایع فرهنگی نداریم و در این زمینه باید فعالیت های گسترده تری داشته باشیم. البته تولیدات ایرانی داشتیم که برند چین بر روی آن حک می شد و یا خیلی از محصولات تولید نمی شد.

وی با بیان اینکه بسیاری از تولیدکنندگان به دلیل مشکل اقتصادی در زمینه کاغذ دیگر نمی توانند دفتر تولید کنند، گفت: پیش بینی ما این است که تولید بسیار بسیار کم شده و حتی قدرت خرید مردم در این زمینه پایین آمده است. البته امسال بیش از 100 تولیدکننده در نمایشگاه نوشت افزار حضور دارند. این در حالی است که آموزش و پرورش می تواند در لایه های ایجابی و سلبی به تولیدکنندگان نوشت افزار کمک و کالا های ایرانی را به کودکان معرفی کند. اگر مسئولان هوشمند باشند می توانند در این زمینه تأثیرگذار عمل کنند.

به گزارش ایکنا؛ افتتاحیه نمایشگاه ایران نوشت 14 مردادماه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار می شود و این نمایشگاه تا 25 مرداد ماه برپا خواهد بود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
ظرفیت های همکاری معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در جریان بازدید محسن جوادی از این پژوهشگاه، بررسی شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: محسن جوادی ، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بازدید کرد.

در جلسه وی با حضور حجت الاسلام و المسلمین حکیمیان، رئیس و دیگر مدیران ارشد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مشکلات موجود در نشر آثار پژوهشگاه مورد بررسی قرار گرفت .

در این جلسه علاوه بر بررسی ظرفیت های همکاری، درباره نشر الکترونیکی، تخصیص کاغذ یارانه ای، تسهیل مراحل مجوز ممیزی کتاب های پژوهشگاه و حضور آثار پژوهشگاه در عرصه بین الملل بحث و گفتگو شد .

پایان پیام/ 9

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
خبرگزاری میزان- مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران گفت: بودجه ای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نمایشگاه های کتاب استانی در سال جدید اختصاص داده تنها برای برگزاری 15 نمایشگاه کفایت می کند، اما تصمیم موسسه برگزاری 30 نمایشگاه کتاب با لحاظ صرفه جویی در برخی هزینه ها است.

تاریخ انتشار: 15:30 - 08 مرداد 1398

- کد خبر: 537463
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

قادرآشنا مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، با اشاره به برگزاری 386 دوره نمایشگاه کتاب استانی گفت: شاید به لحاظ شیوه برگزاری اشکالاتی وجود داشته باشد، اما تلاش داریم تا همه توان خود را به منظور برطرف نمودن چالش ها و مشکلات موجود بر سر راه این نمایشگاه های کتاب بکار ببندیم.

آشنا ضمن اشاره به تحولات در زمینه نمایشگاه های استانی از توجه به کتاب فروشی های استان ها خبر داد و ابراز کرد: در دوره جدید برگزاری این نمایشگاه ها که از اواخر شهریورماه شروع می شود، تغییراتی به وجود می آید. هدف ما این است تا در دوره جدید توجه بیشتری به کتاب فروشی های استانها داشته باشیم تا همراه نمایشگاه ها باشند و مانند سال های گذشته مشارکت جدی تری داشته باشند.

وی افزود: در دور جدید نمایشگاه کتاب فروشی های استان ها هم می توانند در نمایشگاه استانی غرفه داشته باشند، البته به شرط اینکه از کتاب های ناشران حاضر در نمایشگاه اثری را عرضه نکنند، این موضوع کمک می کند که آن ها هم پا برجا باقی بمانند و به فعالیت خود ادامه دهند.

آشنا به واسپاری نمایشگاه های کتاب به کتاب فروشی های استان ها اشاره و اظهارکرد: به دنبال بررسی امکان واسپاری نمایشگاه ها به کتاب فروشی های استان ها هستیم، زیرا معتقدیم کتاب فروشی های برخی استان ها قابلیت ها و ظرفیت های خوبی برای برگزاری این پدیده فرهنگی دارند. با برگزاری نمایشگاه های استانی شرایط مطلوبی برای توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی فراهم می شود و کسب کار فعالان عرصه کتاب نیز از رونق خوبی برخوردار خواهد شد.

مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران بیان کرد: چنانچه نمایشگاه به کتاب فروشی های استان ها واگذار شود، نحوی کار و تصمیم گیری در خصوص ارائه آثار ناشران بزرگ تهرانی و عرضه این کتاب ها در نمایشگا ها بستگی به تصمیمات خودشان خواهد داشت. به هر ترتیب در صورت نتیجه بخش بودن این طرح آزمایشی، سال آینده آن را توسعه خواهیم داد.

وی تصریح کرد: بودجه ای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نمایشگاه های کتاب استانی در سال جدید اختصاص داده تنها برای برگزاری 15 نمایشگاه کفایت می کند، اما تصمیم موسسسه برگزاری 30 نمایشگاه با لحاظ صرفه جویی در برخی هزینه ها است و برنامه ها نیز برهمین اساس تنظیم شده است.

آشنا با اشاره به رویکرد موسسه و ایراداتی بر آیین نامه نمایشگاه کتاب گرفته شده بود بیان کرد: اصلاح آئین نامه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران یک خواست جمعی بود و بر این اساس بلافاصله بعد از برگزاری سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بررسی و نحوه اصلاح آیین نامه را شروع کردیم لذا در این زمینه با تمامی تشکل های فعال نشر کشور و فعالان فرهنگی مکاتباتی انجام شد و یک ماه زمان برای اعلام نظرات و پیشنهادات در نظر گرفته شد. تلاش شد تا طی این یک ماهه نقطه نظرات جمع آوری شود.

وی با گله از نحوی پاسخ فعالان ناشر به موسسه افزود: هرچند جای این گله وجود دارد که دوستان بیشتر به صورت شفاهی و نه مکتوب نظراتشان را اعلام کردند. اکنون بعد از پایان یافتن این فرصت نظر سنجی، کار اصلاح را شروع شده است.

آشنا با اشاره به روند اصلاحات در نظر گرفته شده در آیین نامه نمایشگاه کتاب اظهار کرد: در آئین نامه جدید یک بازنگری علمی در ساختار نمایشگاه صورت انجام خواهد شد و امیدواریم تا دو ماه آینده آئین نامه اصلاح شده برای تصویب تقدیم وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی شود. هدف این است که با این اصلاح جلوی تغییر سالانه آئین نامه نمایشگاه کتاب گرفته شود. در هیچ جای جهان و در هیچ نمایشگاهی هم این گونه نیست که آئین نامه دائم تغییر کند. ما هم به دنبال همین مسئله هستیم تا یک آئین نامه مشخص و دائمی تصویب و ابلاغ شود.

مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران در پاسخ به نظرات مخالفان و موافقان برگزاری نمایشگاه های استانی وضرورت برپایی آن ابراز کرد: برای برگزاری نمایشگاه های کتاب استانی در سال جدید با تمام استان ها مکاتبه انجام شده و در این خصوص نظرخواهی های لازم صورت انجام شده نمایشگاه های استانی کتاب، مطالبه جدی استانداران، دانشگاهیان، فرهنگیان و نیرو های اجرایی و فرهنگی استان ها است که حاضر به حذف آن نیستند.

وی به حاشیه های ایجاد شده به دلیل عدم شرکت در برخی از نمایشگاه های خارجی اشاره و ابراز کرد: رویکرد امسال ما برای حضور در نمایشگاه های کتاب خارجی رویکرد منعطف به مشرق زمین است، لذا در نظر داریم به کشور های شرقی توجه بیشتری داشته باشیم. اولویت های امسال ما در بخش بین الملل توجه به حوزه تمدنی ایران کهن و محور مقاومت است که در مبحث حوزه تمدنی ارتباط با کشور های هندوستان، ترکیه، عراق، مسقط، دوحه، قطر و چین مدنظر است و در محور مقاومت، ارتباط با کشور های لبنان، سوریه و عراق.

آشنا افزود: تلاش می کنیم امسال علاوه بر تفاهم نامه هایی که با کشور های مختلف داریم در کشور های مجاورمان که در حوزه های تمدنی با ما اشتراک بیشتری دارند، خصوصاً کشور های فارسی زبان، سرمایه گذاری کنیم. ترسیم این هدف بدین معنی است که برای حضورمان در این کشور ها با جهت گیری مشخصی حضورداشته باشیم.

وی به سیاست های موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران اشاره و تصریح کرد: به دستور و تأکید وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون محترم امورفرهنگی سیاست توجه به حوزه تمدنی ایران کهن و محور مقاومت را در پیش گرفتیم که از عقل و خرد جمعی برای فعالیت ها بهره لازم گرفته شود، لذا از همین رو در هر بخشی سعی می کنیم نظر متخصصان همان حوزه را جویا شویم تا به جمع بندی برسیم.

آشنا با اشاره به ادامه راهبرد مذکور در بخش فعالیت های بین المللی اظهار کرد: به همین منظور با تشکل ها، ناشران، نهاد ها و آژانس های ادبی مکاتباتی انجام دادیم و سه جلسه کارشناسی نیز برگزار شده است. در این جلسات، فعالیت های خارج از کشور را آسیب شناسی کردیم تا مشخص شود که اولویت شرکت برای کدام نمایشگاه های بین المللی است؛ زیرا نمی توانیم در تمام نمایشگاه های خارجی شرکت کنیم.

مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران ضمن اشاره به منابع محدود در موسسه ابراز کرد: توان و ظرفیت موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران محدود است و در شرایط کنونی حتماً باید منابع را مدیریت کند. در سال گذشته در 14 نمایشگاه خارجی شرکت کردیم و علی القاعده امسال با توجه به وضعیتی که در کشور وجود دارد باید در تعداد کمتری شرکت می کردیم، اما بنابر اقتضا مدیریتی در موسسه با صرفه جویی و مدیریت منابع، حرکت خواهیم کرد تا بتوانیم در 16 نمایشگاه بین المللی شرکت کنیم. برای حضور در نمایشگاه های کتاب خارجی، توان و ظرفیت محدودی داریم، پس باید بودجه خود را مدیریت و از ظرفیت های دیگری استفاده کنیم. این طور هم نیست که به یک قاره توجه کنیم و به قاره دیگر توجهی نداشته باشیم؛ به جمیع کشور ها توجه داشتیم و لیستی از نمایشگاه هایی که در آن شرکت خواهیم کرد، تهیه کرده ایم.

آشنا خاطر نشان کرد: حضور در نمایشگاه های کتاب بلونیا، تورین، سئول، پکن، مسکو، دمشق، باکو، فرانکفورت، استانبول (کتب عربی)، نمایشگاه کتاب کودک شانگهای، بیروت، دوحه، دهلی نو، بغداد، مسقط و کابل مورد تصویب قرارگرفته است. علاوه برنمایشگاه های فوق در اسفند ماه سال گذشته در نمایشگاه کتاب پاریس نیز حضور یافتیم. با نمایشگاه کتاب صربستان نیز مجدد در حال رایزنی و مذاکره هستیم و با توجه به استقبال صربستان، به احتمال فراوان تفاهم نامه با این نمایشگاه نیز برقرار و به امضاء طرفین خواهد رسید.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
یک چهره جوان در رأس مدیریت انتشارات باسابقه امیرکبیر قرار گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش خبرنگار کیهان، در ادامه جوان گرایی در سازمان تبلیغات اسلامی، حسین شاهمرادی به ریاست انتشارات امیرکبیر منصوب شد. امیرکبیر از قدیمی ترین ناشران کتاب در ایران با 70 سال سابقه فعالیت است. انتشاراتی که پس از انقلاب،زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی قرار گرفت. محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نیز طی حکمی، شاهمرادی را به عنوان مدیر جدید این انتشارات قدیمی منصوب کرد.
گفتنی است، حسین شاهمرادی متولد 1367 است. مدیریت مرکز نشر شیرازه، تهیه کنندگی برنامه شب روایت شبکه چهار سیما، مدیریت روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی و... در سابقه کاری وی دیده می شود.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
یک کارشناس فرهنگی معتقد است که مدیریت برخی از شبه هنرمندان در نهادهای فرهنگی ، مهمترین مانع در خلق آثار اصیل ادبی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : بسیج نیوز فلاورجان خبر گزاری رسا خبرگزاری تسنیم

شعارسال: انقلاب اسلامی در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان گمان های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش ها و به دست آوردن پیشرفت های خیره کننده، همواره سربلند دیده اند. در چنین نقطه عطفی، رهبر انقلاب با صدور بیانیه گام دوم انقلاب و برای ادامه این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه گذشته پرداخته و توصیه هایی اساسی به منظور جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ ارائه فرموده اند .

بیانیه گام دوم انقلاب تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به ویژه جوانان که به مثابه منشوری برای دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی خواهد بود و فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی را رقم خواهد زد. این گام دوم، انقلاب را به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) هست نزدیک خواهد کرد. با توجه به اهمیت این بیانیه و لزوم تبدیل این بیانیه از گفتار به یک گفتمان و الگوی اجرایی، اولین جلسه از سلسله نشست های راهکارهای تحقق بیانیه گام دوم در حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات با محوریت شعر و داستان با حضور احمد شاکری نویسنده و منتقد، پدرام پاک آیین کارشناس فرهنگی و رضا اسماعیلی شاعر برگزار شد. در این نشست که با همکاری انجمن قلم ایران و خبرگزاری تسنیم، برگزار شد، به موضوعات مختلفی از جمله تجلی آرمان خواهی در ادبیات چهار دهه گذشته ایران، چرایی لزوم پرداختن به آرمان در ادبیات انقلاب در چله دوم، ویژگی های روایت آرمانی، فاصله ادبیات داستانی امروز حتی در حوزه ادبیات انقلاب از ادبیات آرمانی، چرایی تهی دستی در این حوزه و... پرداخته شد .

در بخش دوم این میزگرد که در ادامه منتشر می شود، این پرسش مطرح شد که چرا روشنفکران دینی در زمینه آرمان خواهی درجا می زند؟ . شاکری در این رابطه می گوید: آنها تصور کردند که آرمان بخش مطلوب و گزیده ای از واقعیت است، بنابراین اگر از آرمان ها بگوییم تحریفی از واقعیت شده است. پاک آیین نیز در ادامه این نشست ضمن ارائه تعریف از هنر اصیل آرمان گرا، به سوء استفاده برخی از شبه هنرمندان از نهادهای فرهنگی به بهانه تولید خلق اثر خلاق و ماندگار در حوزه ادبیات اشاره می کند و می افزاید: یکی از موانع خلق آثار اصیل ادبی این است که برخی از شبه هنرمندان که به استفاده از منابع نهادهای رسمی علاقه مندند، یاد گرفته اند که با ادعای تولید هنر و بدون ارائه آثار خلاق، مدیران غیر کارشناس برخی از نهادهای فرهنگی را مدیریت کنند .

* رضا اسماعیلی: در سال های اخیر احساس می شود که روشنفکری دینی ما از آرمان ها فاصله گرفته و دچار انفعال فرهنگی شده اند. نمونه ای از آن را می توان در پیوند روشنفکران دینی با سلبریتی ها در سال های اخیر دید. چرا روشنفکران دینی ما در حوزه آرمان خواهی درجا می زنند و به سمت فرهنگی می غلطند که ما قبل از انقلاب شاهد آن بوده ایم؟ برای پیش گیری این روند چه باید کرد؟ اصلاً روایت بومی از آرمان وجود دارد؟

ما می دانیم در اوایل انقلاب برخی روایت از این انقلاب آرمانی را دست نیروهای چپ و سکولار می دادند و می گفتند همان ها می توانند شعر و داستان بگویند. فهم این معضل مسائلی در حوزه فلسفه داستان پدید می آورد: ماهیت داستان چیست؟ اهداف و غایتش چیست؟ و ... به عنوان مثال، در صورتی که آرمان در مراتبی محقق شده باشد، آیا وظیفه ادبیات روایت از آرمان است یا روایت از واقع؟ با توجه به همین موضوع است که می بینیم ادبیات سیاه دفاع مقدس در این انتخاب ادعا می کند که در این روایت به واقع نزدیک شده است. کسانی که سیاه نویس دفاع مقدس هستند، می گویند ما می دانیم شخصیت های قدسی و آرمان ها و مفاهیم نورانی ظهور کرد، اما آیا هدف ادبیات باز کردن زخم ها و بیان مشکلات است یا گزینش نقاط خوب و مطلوب و صرفاً روایت آنها؟ به همین دلیل بعد از دهه 60، به عنوان مقطع تأثیرگذار و درخشان، در دهه 70 روایت آرمانی مورد سؤال قرار می گیرد. آنها می گویند روایت کارکردش لزوماً تهییج مخاطب نیست، بلکه روایت باید دردها را آشکار کند؛ لذا شاهد گریز از آرمان در روایت چنین طیف و جریانی هستیم؛ یعنی آنها چیزهایی از جنگ را انتخاب کردند که نشانی از آرمان نداشت .

آنها تصور کردند که آرمان بخش مطلوب و گزیده ای از واقعیت است، بنابراین اگر از آرمان ها بگوییم تحریفی از واقعیت شده است. برخی از این روشنفکران در مواجهه با بیانیه گام دوم نیز این پرسش را مطرح می کنند که روایت این بیانیه که روایتی از 40 سال انقلاب است، چگونه است؟ می گویند که این، روایت امیدوارانه ای است، در حالی که در جامعه چنین خبری نیست. این در حالی است که بیانیه گام دوم انقلاب، روایتی از 40 سال انقلاب است که می توان آن را اینطور تعریف کرد: این بیانیه روایتی دارد کاملاً امیدبخش بوده و معتقد است که ما شعارها را حفظ کرده ایم. بنابراین، رئالیسم(که خود نیاز به تعریف دارد) در روایت ما در دهه 70، نشانه هایی از ناتورالیسم داشت و چنین گمان شد که روایت از آرمان، همواره نگاه پیش رو و امیدوارکننده است. به تلقی روشنفکران، ادبیات آرمانی ما ادبیات واقع گرایانه لزوماً نیست، بلکه ادبیات ایدئالیستی است، بنابراین وقتی از جنگ یاد می کنید همه مطلوب و خوبند و روحیه حماسی دارند .

این آرمان خواهی و آرمان گرایی و آرمان طلبی در دو حوزه جدای از هم قابل تفکیک است؛ نخست آرمان گرایی در نفس انقلاب است: آیا انقلاب در همه فراز و فرودها آرمان های خود را دنبال کرد یا خیر؟ نکته دیگر این است که روایت آرمانی چگونه است؟ اگر این دو هم جنس نباشند، پوشش نمی دهند. یعنی اگر ما صورت آرمانی انقلاب را نبینیم و روایت ما هم آرمانی نباشد، همه چیز را از دست نداده ایم. اگر انقلاب ما آرمانی باشد، اما روایتی آرمانی از آن ارائه ندهیم، آرمان ها صورت نمایشی پیدا نمی کند .

بیانیه گام دوم؛ سند فقه فرهنگی انقلاب

پاک آیین: انقلاب اسلامی تنها انقلابی است که در این 40 سال به خوبی آرمان های خود را حفظ و برای دست یابی به آن تلاش کرده است. زمانی این موضوع به خوبی درک می شود که به سرنوشت آرمان های دیگر انقلاب های معاصر توجه کنیم. یکی از ارکان محوری و مرکزی بیانیه گام دوم انقلاب هم آرمان گرایی است که رسیدن به تمدن نوین اسلامی از جمله نمودهای آن است. بدون استخراج احکام و قواعد و تدوین نظریه فرهنگی نمی توان به آرمان ها دست یافت. یک نظام فرهنگی جامع علاوه بر تأسیس قاعده حذف ها، لزوماً باید نظام بایسته ها و شایسته ها را نیز ترسیم کند و احکام مشخصی برای تحقق مبانی ارزشی خود ارائه دهد. بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان سند فقه فرهنگی این نظریه را ارائه کرده است. یک نظام یکپارچه و ساختارمند احکام را در این بیانیه می بینیم که مبتنی بر فلسفه اسلامی و بر روش ویژه و مشخص، بنیان های نوعی فقه فرهنگی را شکل می دهد. این نکته را باید در نظر داشت که برای ورود به مرحله تمدن سازی ما نیاز به مکاتب فرهنگی و ادبی آرمان گرا داریم که متناسب با این افق و چشم انداز آثاری در آنها خلق شود. ارتقای مدیریت فرهنگی، لازمه تحقق این امر است .

یکی از راهکارها برای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب این است که ما بتوانیم وضع موجود را به درستی بشناسیم. ما در شرایطی قرار داریم که فرهنگ مدرن به دنبال یکسان سازی فرهنگی در کل جهان است تا فرهنگ های غیر خود را در خود هضم کند. بسیاری از جوامع در این هیمنه غرب، تقلاهای بومی گرایانه ای داشتند اما راه به جایی نبردند و تقلاهای آنها در بهترین حالت به مدرنیته بومی آنها منجر شد مانند مدرنیته ژاپنی، کره ای و ... که با حفظ برخی از ظواهر، مبانی فرهنگی خود را از دست داده اند. در چنین شرایطی لازمه تداوم فرهنگی انقلاب، آرمان گرایی از طریق احیای فرهنگ های اصیل اسلامی است. لازمه دیگر، نقد وضع موجود است، از جمله نقد ادبیات، هنر و مدیریت فرهنگی .

بسترسازی برای نقد هنر و فرهنگ یکی از وظایف مدیران فرهنگی است. بعد از انقلاب در دهه 60، هنر مبتذل در برابر هنر متعهد قرار می گرفت. هنر مبتذل در این برهه معنای بسیار گسترده داشت، از هنر پیش از انقلاب تا هنر مدرن غربی. اما از دهه 70 به این سو، شاهد تحول در این زمینه هستیم، سخت گیری نسبت به هنر کاهش یافت و از واژه مبتذل کمتر استفاده شد و بیشتر از هنر زرد و گیشه استفاده شد. این تغییر در زبان نشان دهنده کاهش حساسیت عمومی به زردگرایی در هنر است. یکی از وظایف مدیران فرهنگی این است که حساسیت منتقدان و نخبگان و جامعه را نسبت به تفاوت هنر اصیل با هنر زرد همچنان زنده نگاه دارند و برای حصول آرمان گرایی واقع بینانه بیانیه مانع از شیوع بی تفاوتی نسبت به ارزش های اصیل هنری شوند .

هنر اصیل آرمان گرا

ما برای دست یابی به هنر اصیل و آرمان گرا که تجلی حکمت، اخلاق و معنویت مورد تأکید بیانیه گام دوم باشد، نیازمند حمایت از تولید آثار فاخر داریم. این حمایت وظیفه دولت است. این آثار وقتی تعدد و تکثر یابد، منظومه هایی شکل می دهد که از دل آنها مکاتب هنری بروز می کند و این مکاتب ضامن رویکرد و جریان عام فرهنگی کشور خواهد بود که حرکت به سمت آرمان ها و افق های بیانیه را آسان خواهد کرد. لازمه خلق این آثار فاخر این است که هزینه معاش هنرمندان و اندیشمندان تأمین شود. اینجاست که مقوله وظایف فرهنگی دولت مطرح می شود. جهت حمایت ها از آثار فاخر باید به گونه ای باشد که ذائقه مردم را ارتقا دهیم در غیر این صورت نه تنها از آرمان گرایی فاصله می گیریم بلکه نوعی توده گرایی فرهنگی باب می شود که فرانکفورتی ها از آن با عنوان صنعتی شدن فرهنگ یاد می کنند؛ بنابراین رابطه متقابلی بین دولت و ذائقه های توده وار وجود دارد. اینجا دولت باید بسترسازی کند، این بسترسازی از جنس نظارت و ایجاد تمهیدات برای تولید آثار فاخر فرهنگی و ادبی باشد .

در عین حال باید توجه داشته باشیم که کار در عرصه فرهنگ از جنس نرم افزار است و برای دست یابی به آرمان ها باید بتوانیم بین دولت و نهادهای مردمی رابطه برقرار کنیم. در غیر این صورت، اگر به آثار فرهنگی به عنوان ابزار نگاه کنیم، به آرمان گرایی منجر نخواهد شد. یکی از موانع تحقق آثار اصیل در حوزه ادبیات و فرهنگ این است که برخی از شبه هنرمندان که به استفاده از منابع نهادهای رسمی علاقه مند هستند، یاد گرفته اند که با ادعای تولید هنر و بدون ارائه آثار خلاق و ماندگار، مدیران غیر کارشناس و کم تجربه برخی از نهادهای فرهنگی را مدیریت کنند و کار خود را پیش ببرند. در حالی که وظیفه اصلی مدیر فرهنگی شناسایی هنرمندان اصیل و واقعی است که می توانند مکاتب آرمان گرایانه فرهنگی را بنیان بگذارند. تخصیص امکانات معنوی و مادی به آنها و بیرون راندن شبه هنرمندان از جمله راهکارهایی است که می تواند در این زمینه مؤثر باشد .

یکی از راهکارهای تحقق آرمان گرایی مورد تأکید بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه فرهنگ و هنر، اولویت بخشی به هنر ارزشی از سوی مدیران فرهنگی است. این امر یک پیشینه تاریخی دارد. ما در میدان فرهنگ شاهد سلسله نابرابری های تاریخی و ساختاری در حوزه سیاست های فرهنگی هستیم. در کشوری به نام آفریقای جنوبی که سال ها شاهد تبعیض نژادی بوده و امروز هم با این گرایش ها مواجه است، تبعاً تلاش دولتمردان این کشور بر این است که نگرش شهروندان را نسبت به این مقوله عمیقاً اصلاح و زمینه هم زیستی بین نژادهای مختلف ایجاد کنند. این از سیاست ها و راهبردهای دولت است. برای این کار آنها از هنرمندان ضد نژادپرستی حمایت بیشتری به عمل خواهند آورد تا جبران مظلومیت تاریخی آنها را کرده باشند. در بین رویدادهای جهان، انقلاب اسلامی از بزرگترین جلوه های پیروزی ملت ها در برابر قدرت های جهانی است. اما این انقلاب تنها مقاومت در برابر استعمار کهنه و نو نبوده، تنها مقاومت در برابر نظام سرمایه سالاری غرب و کمونیستی شرق نبوده، آنچه انقلاب اسلامی را از دیگر انقلاب ها جدا می کند، تفاوت گفتمان حاکم بر آن با گفتمان مسلط سکولار و تفکرات عصر روشنگری اروپاست که دین را از متن جامعه حذف کرده بود .

حکومت پهلوی در 50 سال حاکمیت خود به سرکوب سیستماتیک گفتمان دینی و اسلامی پرداخت. در مدرنیسم فرهنگی نظام پهلوی هیچ جایی برای هنرمندان اسلام گرا نبود، در نتیجه در طول حکومت پهلوی بخش مهمی از هنرمندان اسلام گرا از دست یابی به مهارت های بیانی و ابزارهای فرهنگی لازم برای بازنمایی هویت خود به ویژه در قالب رسانه ای و هنری بازماندند. با پیروزی انقلاب تصور این بود که در عالم هنر یکسره ارزش های انقلابی و آرمانی حاکم می شود و حضور دیگران کمرنگ می شود، اما بنیان های فکری و فرهنگی بزرگان انقلاب چنین اجازه ای نمی داد؛ زیرا انقلاب ما مؤسس فضای فکری آزاد برای طرح افکار و گفت وگوی بین صاحبان اندیشه های مختلف بود. این در حالی است که در دیگر انقلاب ها، چنین فضای باز و روادارانه ای را شاهد نیستیم. بعد از انقلاب سکولار فرانسه، دست مذهب از ساحت اجتماعی و فرهنگی به کلی قطع می شود، بعد از انقلاب روسیه می بنیم که دست اشراف از عرصه هنر تماماً قطع می شود، اما بعد از انقلاب و در تمام این مدت شاهد هستیم که گفتمان شبه روشنفکرانه در عالم هنر ادامه پیدا می کند. البته این فضای باز که برای آرای گوناگون وجود دارد، ناشی از فکر اسلامی است. با این حال نباید فراموش کرد که ما در زمینه تاریخی اجتماعی نابرابری بین هنرمندان متعهد و هنرمندان غیر دینی قرار داریم. این نابرابری الزام می کند که سیاستگذاران فرهنگی ما به سوی هنر ارزشی و اسلام گرا آغوش باز کنند و برای تعادل بخشی به فضای فرهنگی و هنری کشور که لازمه حرکت به سوی آرمان گرایی است با اولویت بخشی و برجسته سازی آثار فاخر متعهد آن نابرابری تاریخی را که در مدرنیسم غیر دینی دوران پهلوی ایجاد شده بود، برطرف کنیم؛ البته باید مراقب بود که این سیاست گذاری به دو قطبی جامعه منجر نشود .

* اسماعیلی: موضوعی در اینجا مطرح می شود و آن اینکه آیا می توان در سایه حمایت های دولتی رمان آرمان گرای انقلاب را تولید کرد؟ اساساً این کار با حمایت دولتی امکان پذیر است؟

ادبیات دهه 60، ادبیات قرین با اوضاع دفاع مقدس است و دفاع مقدس هم نمونه ای از ظهور و بروز آرمان در شخصیت هایی است که در این واقعه حاضر بودند. در این دهه، ادبیات به سراغ آرمان ها رفت و تحقق این آرمان ها را در شخصیت های انقلابی و رزمندگان پیگیری کرد. تجربه ادبیات دهه 60، بیش از هر چیز تجربه ظهور نسلی است که این آرمان را در جهت اصلی حرکت اصلی خود تصور کردند اما این تجربه مورد تاخت و تاز روشنفکران قرار گرفته است. هرگاه از روشنفکران یاد می کنیم سه جریان در وضعیت فعلی ما وجود دارد. در دهه 60 جریانی شکل گرفت که نمونه آنها را نسل انقلابی روایتگر متعلق و مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس شکل می دادند؛ نسلی که الان در مرحله پایانی نویسندگی قرار دارند. این نسل مورد تهدید واقع شد. چرا؟ چون جمع بندی روشنفکران به خصوص نسل پیش از انقلاب درباره تجربه روایت از آرمان این بود که چنین روایتی از وقایع دفاع مقدس به صورت خاص اگرچه به آرمان می پردازد، آرمانی نیست؛ چون روایت از آرمان، روایت از شعار نیست. درست است که ما در شعارهایمان پا پس نکشیدیم، اما روایت ادبی و داستانی از شعار با شعارگویی متفاوت است؛ به اعتقاد آنها نوع مستقیم گویی و کارکرد تبلیغاتی موجب شد که روایت آرمانی در این زمینه شکل نگیرد. اما به نظر می رسد آنچه زمینه های تغییر را در ادبیات دهه 60 رقم زد، هم جنبه روایی و هم تا حدودی جنبه معرفتی و اعتقادی داشت. اینکه اساساً چقدر ما به مبانی انقلاب و دفاع مقدس معتقد هستیم؟

نکته مورد توجه این است ادبیات متعهد به آرمان ها رنگ باخت، اما انواع و اشکالی از روایت در تمرکز و توجه به آرمان موفق تر بودند، به عنوان مثال مطالبه ای که رهبر انقلاب داشتند که آیا رمان انقلاب نوشته شده و آیا وضعیت مطلوبی دارد یا خیر؟ نوع تقریظ ها و مواجهه ایشان با نویسندگان و ... نشان می دهد که ادبیات مطلوب و آرمان خواه بیشتر در قالب مستندنگاری و خاطره نویسی رخ داده است. چرا؟ چون این قالب ها از گردونه، گرداب و چالش تزاحم بین فرم و محتوا تا حدودی دورتر هستند. مسائلی که در حوزه ادبیات و جوانب پیچیده روایی وجود دارد، در خاطره نیست. از سوی دیگر خاطره ، روایت از خود توسط خود و برای خود است و به این معناست که راوی تجربیات خود را می نویسد و حضور چهره هایی که متعهد به ارزش ها در دفاع مقدس بودند، به نوعی تضمین کننده روایت سالم آنها در این جهت است .

نکته دیگر این است که روایت آرمانی از انقلاب آرمان خواه است. ما در اینجا با دو معضل مواجه هستیم: نخست آنکه آیا ادبیات ما همچنان متعهد به آرمان هاست و معرفت لازم را دارد یا برخی از نویسندگان دچار تردید و شک شده اند؟ یعنی یا اعتقاد لازم را ندارند و یا دچار تردید شده اند که آیا انگیزه لازم را برای روایت از آنها دارند یا نه؟ چون زیست جدیدی برای نویسنده در ادبیات ایجاد می شود. نویسنده فارغ از اینکه انقلابی بوده، زیستی در ادبیات ایجاد می کند که با نفوذ و تأثیر جریان روشنفکری به سمت نوعی محافظه کاری و گزینش آن رویکردهای سکولار منجر می شود .

روایت آرمانی در داستان، مدیر فرهنگی آرمانی می خواهد

در روایت های آرمانی مقصد خود را تولید اثر قرار دادیم. روایت آرمانی شیوه روایتگری است که موضوع مطلوب خود که موضوع آرمان خواهانه است را روایت می کند، اما شکل گیری چنین روایتی تنها با توجه به خود تولید محقق نمی شود. یعنی ارکان دیگری باید کمک کنند تا روایت آرمانی شکل بگیرد. برای به دست آوردن روایت آرمانی باید پژوهش آرمانی هم داشته باشیم. باید جریان نقد و مدیریت فرهنگی آرمانی داشته باشیم. همچنین در حوزه اقتباس، ترجمه، تألیف و ... باید به صورت متوازن پیش رویم .

خاطره نویسی کمبودهای ادبیات داستانی را جبران کرده است

به نظر من ادبیات داستانی ما خیلی عقب تر از جریان های اجتماعی و فرهنگی ماست. رهبر انقلاب 40 سال اول را امیدوارانه توصیف می کنند، اما ما الان چنین امیدی را به خصوص در رمان های انقلاب هم نمی بینیم. الان خاطره دارد باری را که باید مجموعه ظرفیت های ادبیات داستانی بر دوش می کشید، با تمام محدودیت ها پیش می برد؛ هم مخاطب را جذب کرده و هم متعهد به آرمان ها بوده و هم توانسته نمایش قابل قبولی از خود ارائه دهد .

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: 8مرداد1398 ، کدخبر: 2064777: www.tasnimnews.com

لینک خبر :‌ شعار سال
مدیر کارگاه گرافیک هیچ می گوید بیشتر فعالان صنف نشر حتی در وضعیت شترگاوپلنگِ بازار کاغذ، ملاحظاتی دارند و استانداردسازی نباید مانع تازه ای سر راه آن ها باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

حسن کریم زاده، طراح گرافیک و مدیر کارگاه گرافیک هیچ در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، در پاسخ به این سوال که آیا استانداردسازی در حوزه نشر قابل انجام است ، عنوان کرد: در بخش محتوایی کتاب ها وارد نمی شوم زیرا باید از صاحب نظران این حوزه جویا شوید اما اگر در بخش بصری آن بخواهم سوال شما را پاسخ بدهم جواب ام منفی ست ؛ چراکه عمده فعالان حوزه نشر، صاحب ذوق و سلیقه هستند.

وی افزود: دست کم تجربه این بیست سال فعالیت و همکاری مستمر با ناشران داخلی و خارجی نشان داده که در حد توان مالی برای فیزیک کتاب ها تلاش و از ایده های خلاقانه استقبال کرده اند؛ حال چه با هدف ربودن نگاه مخاطب ها در ویترین کتاب فروشی ها و چه به قصد زیباترکردن فیزیک محصول فرهنگی شان.

کریم زاده با بیان اینکه وضع کردن بایدها و نبایدها کمکی به استانداردسازی در حوزه نشر نخواهد کرد ، درباره عدم نظارت بر استانداردسازی کتاب ها ، گفت: به نظر من این موضوع باعث خرسندی ست ، چراکه این صنف برای تولید یک اثر با انواع و اقسام محرومیت ها و محدودیت ها دست و پنجه نرم می کند ، حالا فرض بگیرید یک مانع دیگر هم در مسیر دوی با مانع آن ها قرار بدهیم.

وی تاکید کرد: این موضوع غیر از این که استقامت شان را برای رسیدن به هدف، کم تر می کند کار دیگری انجام نمی دهد؛ آن هم در وضعیتی که ظاهراً سرانه مطالعه کتاب دغدغه تک تک نهادهای مربوطه است.

کریم زاده با بیان اینکه بیشتر فعالان صنف نشر به صورت خودجوش استانداردهای بایسته کتاب را حتی در وضعیت شترگاوپلنگِ بازار کاغذ، مراعات می کنند ، یادآور شد: چرا ما نیاییم به جای ایجاد یک نهاد نظارتی دیگر، مراحل خلق تا تولید کتاب را برای دست اندرکاران آن سهل و کوتاه کنیم؟ البته من دغدغه شما را متوجه ام، صنف ناشران همین الان که با هم صحبت می کنیم عملاً همین نهاد نظارتی را به طور نامحسوس بالای سر خود دارد که همان مخاطب ها و خریداران کتاب ها هستند.

وی در این زمینه توضیح داد: اگر کتابی خارج از عرف کیفی منتشر و عرضه شود، بدیهی ست مخاطب آگاه آن را پس می زند . برای خود من پیش آمده کتابی را تهیه کرده و در اوایل مطالعه متوجه شده ام پیکره کتاب دارد از هم می پاشد ، آن را به ناشر عودت داده ام و عوامل تولید کتاب با اعتراف به این که یک هفته بعد از توزیع آن، کتاب ها دارد عودت می شود خود را ملزم به باز تولیدش کردند. عرضم این است که نیازی به دولتی کردن این نظارت دوستانه مردمی نیست.

کریم زاده همچنین با ارایه تعریفی از استاندارد بودن یک کتاب ، گفت: برداشت و توقع من از استاندارد کتاب این است که یکایک عوامل و مراحل تولید یک کتاب، باید بدانند چه چیزی را خلق می کنند و به دست چه کسی می رسانند. کاربرد کتاب، مبرهن است؛ این محصول فرهنگی باید به شکلی نگاشته شود، آرایش شود و در نهایت، تولیدِ فنی شود که مخاطب آن، کاری جز خواندنِ آسان یا دیدن واضح نداشته باشد.

به گفته برنده تندیس کتاب آرایی برتر از چهارمین دوسالانه سرو نقره ای ، هر چیز آزاردهنده ای از سبک نگارش یا ترجمه گنگ گرفته تا گرافیک مغشوش و نازیبا و همین طور چاپ بور یا پُر و صحافی ناآگاهانه و نامرغوب، می تواند باعث به هم ریختن آرامش ذهنی خریدار کتاب شود که از آن به عنوان استاندارد کتاب یاد می کنیم.

کریم زاده در پاسخ به سوال دیگر ایبنا درباره تکراری بودن ظاهر کتاب ها در ایران و عدم نوآوری و خلاقیت در طراحی ظاهری آن ها نیز توضیح داد: بدیهی ست تا زمانی که طراحان گرافیک، تفکر خلاقانه را به کپی برداری صِرف از تجربه های موفق دیگران بفروشند، وضعیتی رو به رشد نخواهیم داشت و آن چیزی خواهد شد که شما حس اش کرده اید.

وی با بیان اینکه شاید برخی محدودیت دستگاه های چاپ را عامل این شباهت می دانند، تاکید کرد: اگر تاریخ کتاب آرایی و تجلید در سده های پیشین را مرور بفرمایید، پر است از آثار چشمگیر و با ارزشی که با کم ترین امکانات اما با بیشترین همت و ذوق ورزی در زمان خود درخشیده اند و امروزه هم در موزه ها و گنجینه ها جا خوش کرده اند. با توجه به این پشتوانه غنی از هنر تولید کتاب، محدودیت دستگاه های چاپ و صحافی برای تولید آثار، بهانه خوبی نیست.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران-ایرنا- معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: مجموعه اقداماتی که از سوی نهادها و سازمان ها در ایام راهپیمایی عظیم اربعین حسینی انجام می شود، یک کار دِلی ست تا یک کار اداری است.

براساس اعلام روز سه شنبه روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی در نخستین جلسه کارگروه فرهنگی اربعین حسینی که با حضور اعضای شورا در این معاونت برگزار شد، با اشاره به اهمیت و جایگاه اربعین حسینی در میان ایرانیان، گفت: اربعین در سال های اخیر شکوه و عظمتی را برای شیعیان رقم زده و تلاش شده با برگزاری این کارگروه فرهنگی هر سال برنامه های بهتری در این ایام برگزار شود.

وی ادامه داد: مجموعه اقداماتی که از سوی نهادها و سازمان ها در این ایام انجام می شود، یک کار دِلی است تا یک کار اداری. قرار نیست در این راهپیمایی عظیم برای عراقی ها کاری انجام دهیم بلکه باید تلاش شود تا برنامه های فرهنگی در طول مسیر سفر زائران تا خروج از مرز انجام شود.

معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین بر ضرورت اصلاح برنامه های پیشین تاکید کرد و گفت: با توجه به زمان باقی مانده تا آغاز راهپیمایی اربعین می توانیم نسبت به رفع نواقص برنامه ها و اقداماتی که در سال های پیش انجام شده است، اقدام کنیم. معاونت امور فرهنگی وظیفه دارد که در این رویداد به فعالیت های فرهنگی بپردازد البته این سیل مردمی نیازی به کمک ندارد و امیدواریم که بتوانیم سهم کوچکی در آن داشته باشیم.

دبیر کارگروه فرهنگی اربعین حسینی نیز در این جلسه به سابقه تشکیل این کارگروه در معاونت امور فرهنگی اشاره کرد و گفت: با برگزاری برنامه های فرهنگی وظیفه داریم تا زائر را در طول مسیر همراهی کنیم.

داریوش رضوانی ادامه داد: همچنین تلاش خواهیم کرد تا هنرمندانی را که قصد دارند در طول این مسیر به خوشه چینی بپردازند و کار فرهنگی کنند همراهی و فعالیت آن ها را تسهیل کنیم.

در ادامه این جلسه اعضای کارگروه به بحث و تبادل نظر درباره برگزاری برنامه های فرهنگی پرداختند و پیشنهادهای خود را ارایه کردند. همچنین مقرر شد تمامی نهادها، سازمان ها و موسسات فرهنگی برنامه های خود را مطابق با مصوبه شورای انقلاب فرهنگی برنامه ریزی و تا تاریخ 18 مرداد ماه برنامه های خود را ارایه کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سینماپرس: سیروس الوند کارگردان سینما در خصوص سرمایه سالاری در سینما و ظهور تهیه کنندگان فاقد تخصص گفت: نکته ای که بسیار حائز اهمیت است و همه اهالی سینما و به خصوص متولیان و مدیران سینمایی باید به آن توجه داشته باشند این است که ظهور سرمایه گذاران و تهیه کنندگان فاقد تخصص هیچ سازندگی در هنرهفتم ایجاد نمی کنند بلکه این هنر-صنعت را در آینده ای نه چندان دور به انحطاط خواهند کشاند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

کارگردان فیلم های سینمایی مزاحم و دست های آلوده در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده با ورود سرمایه های بخش خصوصی به سینما به دشت موافقم اما این سرمایه ها باید از طریق مجراهای تخصصی وارد سینما شوند نه اینکه هر شخصی به یک باره هوس سرمایه گذاری در سینما کند و برخی افراد درها را به روی آن باز کنند و آن فرد یک شبه به واسطه داشتن سرمایه به عنوان تهیه کننده سینما شناخته شود.

وی ادامه داد: من با سرمایه گذاری دولتی برای تولید آثار مخالفم و همانند بسیاری از اهالی سینما اذعان دارم که چاره کار جذب سرمایه های بیرونی است اما باید افرادی ذی صلاح این سرمایه ها و سرمایه گذاران را شناسایی کنند و به راحتی اجازه سرمایه گذاری به هر شخصی را ندهند.

این سینماگر با تأکید بر اینکه اگر سرمایه گذاری بر مبنای اصولی و درستش باشد برای سرمایه گذار ایجاد مالکیت می کند و نه ایجاد اختیار اظهار داشت: متأسفانه سرمایه هایی که به صورت مشکوک وارد سینما می شوند برای سرمایه گذاران ایجاد اختیار می کنند؛ این سرمایه گذاران خود را همه کار پروژه و حتی همه کاره سینما می دانند؛ به فیلمسازان بازیگران خاصی که مدنظرشان هستند را تحمیل می کنند و در واقع به خاطر داشتن سرمایه شان به نوعی حکمران سینماگران می شوند، این اتفاق بسیار مخرب است و باید به صورت قاطع جلوی آن را گرفت.

الوند با انتقاد از شکاف موجود میان تهیه کنندگان سینما تصریح کرد: عدم اتحاد میان تهیه کنندگان و چندپاره بودن صنوف آن ها باعث تشتت در نظام تهیه کنندگی شده است؛ ما در حال حاضر 4 صنف تهیه کنندگی داریم که به دلیل چندپاره شدن در موضع ضعف هستند و نمی توانند تصمیم گیری اصولی و جامعی برای سینما داشته باشند.

وی تأکید کرد: این صنوف گاهی اوقات عملکردی موازی با یکدیگر دارند و گاهی هم برای یکدیگر سنگ پرانی می کنند و سعی بر آسیب زدن به دیگری دارند و همه این ها باعث می شود برخی افراد به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرند و افرادی را وارد حیطه تهیه کنندگی کنند که حضورشان به هیچ عنوان به نفع سینما نیست.

کارگردان فیلم های سینمایی برگ برنده و رستگاری در هشت و بیست دقیقه در پایان این گفتگو افزود: تنها چاره کار برای جلوگیری از ورود پول های کثیف و مشکوک به سینما و ظهور و بروز تهیه کنندگان فاقد تخصص، اتحاد میان 4 صنف تهیه کنندگی در سینما است که به زعم بنده مدیران سازمان سینمایی باید برای این ایجاد این اتحاد میان تهیه کنندگان متبحر و کاربلد سینما گام اساسی بردارند و بعد از سال ها صنوف تهیه کنندگان را با یکدیگر تجمیع کرده و در سینما آرامش به وجود آورند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
دیروز حکم قطعی محمد هادی رضوی اعلام شد. پایانی بر همه حاشیه ها درباره سریال شهرزاد و منبع مالی تامین کننده آن. آیا سلبریتی های شریک در این پروژه سرانجام شرمنده خواهند شد؟

مهر: در مهرماه 1395 تعداد معدودی از رسانه های رسمی کشور گزارش دادند که سیدمحمد امامی یکی از دو تهیه کننده سریال شهرزاد به دلیل دخالتش در پرونده فساد مالی صندوق ذخیره فرهنگیان بازداشت شده است. این خبر در رسانه های زیادی بازتاب داده نشد، اما به تدریج در فضای مجازی با پرسش هایی جدی از عوامل سریال شهرزاد مواجه شد که خواستار پاسخگویی آنها درباره شرکت در پروژه ای شده بود که به تدریج ابعاد فساد مالی آن در حال فاش شدن بود.این پرسش های جدی از عوامل سریال شهرزاد که اتفاقا همه شان از سلبریتی های پرسروصدای فضای اجتماعی بودند یا بی پاسخ ماندند یا با جواب های ضد و نقیض به ابهامات بیشتر افزود.

خیلی زود نمایندگان مجلس بر صحت این خبر صحه گذاشته و بر انجام تحقیق و بررسی و احقاق حقوق عمومی ذی نفعان از صندوق ذخیره فرهنگیان تاکید کردند.

آن زمان موقع مقدمات ساخت سری دوم سریال شهرزاد بود و خیلی از فعالان اجتماعی خواستار توقف فازهای بعدی پروژه تا زمان تعیین تکلیف منابع مالی مشکوک پروژه شدند؛اما به شکل عجیب و سریعی سریال وارد فاز تولید شد و وقتی هنرمندان و عوامل این سریال، در خصوص نحوه تامین هزینه های سریال شهرزاد1 و منابع مالی برای سرمایه گذاری در شهرزاد2 مورد پرسش قرار گرفتند، به جز محمدهادی رضوی که یکی از دو تهیه کننده شهرزاد1 - و البته او هم بعدها سکوت اختیار کرد - هیچکس به این سوالات پاسخ نداد!

پاسخ ها و اظهارات محمدهادی رضوی آنقدر تامل برانگیز و چالشی بود که باید به آن ها اشاره بشود؛ او در بخشی از مصاحبه اش با خبرگزاری تسنیم خود را دارای 60 درصد از سهام برند شهرزاد دانست و گفت به دلیل شبهاتی که وجود دارد، شرعاً از ادامه ساخت این سریال (تولید شهرزاد2) رضایت ندارد!

همزمان با این اتفاقات و درحالی که سیدمحمد امامی همچنان به اتهام مشارکتش در پرونده فساد مالی صندوق ذخیره فرهنگیان در بازداشت بود، مصاحبه ای با محمدرضا محدث خراسانی ، قائم مقام مدیرعامل اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان، وضعیت سیدمحمد امامی را کمی روشنتر کرد. این مصاحبه که ابتدا در خبرگزاری فارس منتشر شد، حقایقی را در خصوص ارتباط تهیه کننده بازداشت شده سریال شهرزاد و اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان برملا می کرد.

قائم مقام مدیرعامل اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان در این مصاحبه در پاسخ به این پرسش که نقش سیدمحمد امامی در تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان چه بوده است، صریحا اعلام کرد: آقای امامی برای اینکه فیلمی تهیه کند، با آقای شهاب الدین غندالی(مدیر عامل سابق صندوق ذخیره فرهنگیان که پس از انتشار خبر اختلاس از این صندوق، بازداشت شد) رابطه ایجاد کرد و از وی بین هزار تا 1300 میلیارد تومان وام با چک گرفته است که بعد نتوانست این مبلغ را برگرداند و الان در زندان به سر می برد .

قائم مقام مدیرعامل اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان، همچنین خاطرنشان کرد: بانک ها چنین وامی را نمی دادند و اگر پرداخت می کردند برای هر فرد معادل 150 درصد ملک می خواستند؛ این افراد به جاهایی می روند که می توانند نفوذ کنند؛ آنها اعلام کردند که اگر این فیلم در آینده تولید شد برای نمونه 20درصد به شما سود می دهیم و در قرارداد این طور امضا می کند و بعد وثیقه ای نیز ندارند و باید بدانیم فیلم جزو وثیقه نیست. آقای غندالی با چک به آقای امامی وام داده است و بعد امامی نتوانسته است مبلغ را به صندوق برگرداند .

ماجرا اما چندی پیش با دستگیری محمدهادی رضوی تهیه کننده دیگر شهرزاد واضح تر شد.در اولین جلسه رسیدگی به پرونده هادی رضوی، قاضی اسداله مسعودی مقام، قاضی رسیدگی کننده به پرونده در رابطه با اتهامات این متهم گفت: متهم رضوی بیش از 107 میلیارد تومان تسهیلات از بانک سرمایه دریافت کرده است. بر اساس کیفرخواست، اتهام متهم رضوی اخلال در نظام اقتصادی با اخذ تسهیلات بانکی از طریق نامشروع است.

همه این اظهارات و مجادله ها که صراحتاً واقعیاتی را در خصوص پشت پرده خصوصی سازی فرهنگی در جمهوری اسلامی، پولشویی از طریق سینما و راه افتادن باندهای مافیایی در عرصه فرهنگ و... روشن می کند، همچنان هیچ عکس العملی را از سوی فضای رسانه ای و فرهنگی سلبریتی محور کشور نداشت. سلبریتی های بسیار گرانقیمت شهرزاد یا اینکه اصولا اعتنایی به این جریانات نمی کردند و یا اینکه اینگونه پاسخ می دادند که هیچ چیز معلوم نیست و همه این ها شایعات و حرف هایی است که پخش شده است و هیچ کدام در یک دادگاه قضایی حکم نگرفته است.

حالا اما ماجرا تفاوت پیدا کرده است. در یک طرف ماجرا حکم قطعی و تایید شده کسی وجود دارد که حداقل در سری اول سریال منابع مالی سریال را به شیوه ای نامشروع تهیه کرده است و در طرف دیگر سلبریتی هایی وجود دارند که در این پروژه مالی شریک بوده اند و از قرار معلوم مبالغ هنگفتی هم به جیب زده اند. از سر اتفاق سلبریتی های داستان ما همه صفحاتی در فضای مجازی دارند که معمولا با ادعای مبارزه با فساد و حمایت از مردم مشغول غر زدن به بالا تا پایین جامعه ایرانی هستند و حالا دست تقدیر چنان رقم خورده است که مدعیان همیشگی مبارزه با فساد و حمایت از مردم در معرکه ای گیر افتادند که خود و منافع شخصی شان درگیر یک پروژه آلوده شده است. آیا سلبریتی های درگیر در پروژه شهرزاد کماکان سعی می کنند از استراتژی خود را به آن راه زدن و ندیدن ماجرا استفاده کنند تا حافظه معمولا ناپایدار ایرانی این ماجرا را هم فراموش کند و دوباره سریال دیگر و پروژه ای دیگر و دوباره پست اینستاگرامی معترضانه تر و ادعای بیشتر حمایت از حقوق مردم یا اینکه شرافتمندانه پای اشتباه یا حداقل مراقبت نکردن و گوش ندادن به حرفهای ناصحین اجتماعی خود در ان برهه می ایستند و هزینه آن را هم می پردازند؟

تجربه نشان داده است راه اول به واقعیت نزدیک تر است.

لینک خبر :‌ آخرین نیوز
دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نشست آموزشی، تخصصی مسؤولان و کارشناسان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان ها به ارائه سخنرانی پرداخت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی دکتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس شورای فرهنگ عمومی کشور روز سه شنبه 97/11/09 در نشست آموزشی، تخصصی مسؤولان و کارشناسان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان ها به ارائه سخنرانی پرداخت که خلاصه ای از آن در اینجا می آید.
• اگر بگوییم فرهنگ، جوهره انقلاب اسلامی ایران بوده است، ادعایی روشن و بی نیاز از اثبات است. هم در بیانات رهبر فقید انقلاب اسلامی و هم در جریان نهضت اسلامی ایران از سال 1342 تا 1357 و بعد از آن از سال 1357 به بعد، در بیانات و کلمات ایشان، فرهنگ جایگاه قابل توجهی به عنوان گوهره و جوهره انقلاب اسلامی ایران داشته است. البته این نگاه مبتنی بر ادبیاتی از توسعه اجتماعی است که حضرت امام(ره) و بزرگانی از این قبیل به آن معتقد بودند و هستند که تحول فرهنگی، مقدمه و بستری است برای همه تحولات بزرگی که باید اتفاق بیفتد، به همین جهت در سخنان حضرت امام(ره) وقتی بحث فرهنگ مطرح می شد، واژه-هایی به کار می رفت که این نوع نگاه را کاملاً دقیق منتقل می کرد. از این واژگان به وفور در ادبیات و کلمات امام دیده می شود. نمونه هایی از قبیل: آن چیزی که ملت ها را می سازد، فرهنگ صحیح است؛ فرهنگ، مبدأ همه بدبختی ها و خوشبختی هاست؛ فرهنگ، اساس ملیت یک ملت است؛ رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است و... این نوع واژگان و جملات در کلمات حضرت امام به وفور و فراوانی دیده می شود. ما اگر بخواهیم به یک توسعه پایدار و متوازن و انسانی و رشد و تکامل همه جانبه برسیم، مبدأ و منتهای آن، فرهنگ است. این نوع نگاه طبعاً در فضای انقلاب اسلامی، یک نگاه متبلور و کاملاً مشهودی بود.
• در چهل سال بعد از انقلاب اسلامی هم انصافاً توفیقاتی پدید آمده است که اگر با این نگاه بنگریم، یک سبد و مجموعه ای از پیشرفت هایی که داشتیم در حوزه های مختلف را مشاهده می کنیم. به نظر می آید توفیقاتی که در مسیر طی شده انقلاب اسلامی وجود دارد، اندک نیست.
• در حوزه نهاد خانواده، علیرغم مشکلاتی که داریم، هنوز نهاد خانواده به علت نوع نگاهی که انقلاب اسلامی و مسیر هویت ملی و ایرانی و اسلامی ما داشته است، جایگاه قابل توجهی را در نهاد اجتماعی ما دارد. می بینیم که بالاترین گروه مرجع اجتماعی ما هنوز خانواده است. پیمایش های اجتماعی نشان می دهد که خانواده به عنوان یک نهاد مرجع اجتماعی در کشور ما جایگاه قابل توجهی دارد و فاصله قابل توجهی در این مورد با پاره ای از کشورها داریم. خانواده در بین نهادهای اجتماعی ما هنوز در مقایسه با گذشته و در مقایسه با کشورهای مجاور و کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، وضعیت خوب و قابل توجهی دارد. حوزه شاخص رضایت از خانواده هم همین طور است؛ با شرایطی که در مقایسه با دیگر نهادهای اجتماعی داریم، فضای مناسب تری دارد. نهاد خانواده در معرض پاره ای از مشکلات است. اما جریان انقلاب اسلامی، نگاه امام، نوع نگاه تربیت اجتماعی که پدید آمد، در فضای هویت نهاد خانواده تأثیرات خودش را به مقدار قابل توجهی گذاشت و همچنان ادامه دارد.
• محور دومی که می شود به عنوان تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ اجتماعی و فرهنگ عمومی از آن یاد کرد، حوزه زنان است. در حوزه زنان، دستاوردهای مثبت و ایجابی قابل توجهی در فضای اجتماعی داریم که اگر فرصتی باشد به آن اشاره می کنم. در مجموع، این باور اجتماعی که امکان پیشرفت برای زنان در جامعه اسلامی و محصول چهل ساله انقلاب فراهم تر شده و رو به رشد می باشد، قابل توجه است. پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان، سنجشی است که به طور پیوسته توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می شود. این پیمایش مسیر را کاملاً نشان می دهد و پنداشت و نگاه اجتماعی پیشرفت برای زنان را در فضای اجتماعی رو به جلو می بیند. در آخرین ارزیابی که در سال 1394 داشته ایم، وقتی از امکان پیشرفت برای زنان سؤال می کنیم، 3/46 درصد پاسخ زیاد و خیلی زیاد می دهند، یعنی حدود 50 درصد از جامعه ایرانی، برداشت شان این است که این امکان پیشرفت برای زنان به شکل زیاد و خیلی زیاد وجود دارد و حدود 36 درصد هم به شکل متوسط پاسخ داده اند. این آمارها نشان دهنده این است که با پیشرفت انقلاب اسلامی، مسیر ارتقا برای جنسیت ها به شکلی آماده و فراهم شده است و بخش زیاد آن محصول جریان روبه رشد و روبه تقویتی بوده است که از نگاه حضرت امام(ره)به مشارکت اجتماعی زنان پدید آمد و فضای زندگی اجتماعی ایران را متحول کرد و شتاب قابل توجهی هم در تحصیلات و هم در حضور اجتماعی و حوزه های دیگر ایجاد نمود.
• حوزه سومی که به نظر می آید شاهد شرایط نسبتاً مساعدی است و می توانیم آن را به عنوان یک نقطه قوت حساب کنیم، فضای دین داری های فردی است. در فضای دین داری های فردی، گزارش ها و آمارها و همچنین سنجش های مختلف که صورت می گیرد نشان می دهد در حوزه باور های دینی، در حوزه مناسکی مثل نماز و روزه و زیارت و صدقه و نکاتی از این قبیل، تقریباً علیرغم این که فضای عمومی جهانی و ارتباطی به طور طبیعی تأثیرگذار است و در رفع تقید های فردی دینی، یک جریان مهاجم بیرونی است، اما بی تردید انقلاب اسلامی و حرکت حضرت امام (ره)و جریان عمومی فرهنگی و اجتماعی در حفظ باورهای دینی و حفظ تقیدهای فردی و تقیدهای مناسکی در حوزه واجبات و بحث هایی از این قبیل، تأثیرات قابل توجه داشته اند. اینها به یک حوزه آمارسنجی تنها مربوط نمی شود. غیر از آمارسنجی های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نتایج سنجش مجموعه های دیگر هم مکمل همین نگاه و تأیید کننده همین آمار هستند که فرض کنید اگر بحث باور به آخرت مطرح است حدود 87 درصد جامعه موافق یا کاملاً معتقد به معاد هستند. یا ارادت به اهل بیت (ع)، 88 درصد به عنوان گزینه زیاد یا خیلی زیاد ارادت به اهل بیت (ع) را مطرح کرده اند. یا در نماز، حدود 78 درصد گفته اند همیشه یا اکثر اوقات نماز می خوانند. یا در حوزه روزه، 85 درصد گفته اند همیشه یا اکثر اوقات روزه می گیرند و همین طور در حوزه های دیگر. بنابراین به نظر می آید ما در حوزه باورهای بنیادین دینی و در حوزه تقید به واجبات و مناسک واجب دینی، شرایطی ایده آل داریم نه به معنای صددرصدی. اما با مجموعه وضعیتی که دور و بر ما هست و شبهات و سؤالات و تزلزل ها و بالاخره پاره ای از نکاتی که در جهت ایجاد تردید القا می شود و حجم کمی هم نیست، جریان انقلاب اسلامی و جریان فرهنگی و مدیریتی کشور در مجموع این توفیق نسبی را داشته که بتواند از این فضا محافظت نسبی نماید و نسبت به این توفیقات باید شاکر باشیم.
• محور دیگری که در حوزه فرهنگی تا حدود زیادی حرکت های پیش رونده ای را داشته ایم و نسبت به کشورهای مشابه در منطقه و فضای عمومی دنیا فاصله زیادی داریم، حوزه فرهنگ سیاسی می باشد که در این حوزه هم آمارها نشان می دهد که در حیطه های مختلف فرهنگ سیاسی داخلی و حوزه فرهنگ سیاسی خارجی، شاهد علایم خوب و پیش برنده ای هستیم. فرض کنید در بحث افتخار به ایرانی بودن، جامعه ایرانی نسبت به این که ایرانی است احساس عزت و افتخار می کند، 86 درصد گزینه زیاد و خیلی زیاد داشته اند. این که یک جامعه نسبت به هویت ملی خودش بالاخره غرورمند و عزت مند باشد، یک اتفاق خوب است. این که چقدر آمادگی برای دفاع از کشور داریم، درصد بالایی گزینه زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کرده-اند. اگر دوباره جنگ شود، همان آدم دهه شصت هستیم. این که جامعه ای هنوز بعد از تلاطم ها و تهدیدها و تحریم ها و مشکلات اجتماعی در مقابل این سؤال قرار گیرد و همچنان آمادگی دفاع از کشور دارد، قابل توجه است.
• احساس مشارکت اجتماعی چقدر افزایش یافته است؟ بیش از 67 درصد گزینه زیاد و خیلی زیاد را اعلام کرده اند که احساس می کنیم بعد از انقلاب اسلامی، مشارکت های اجتماعی مردم بالا رفته است و گویه هایی از این قبیل که در حوزه فرهنگ سیاسی خارجی هم همین شرایط متفاوت را مشاهده
می نماییم.
• بحث حمایت از مستضعفان، بحث مبارزه با آمریکا، بحث آزادی قدس، در این مفاهیم هم گویه ها نشان می-دهد که وضعیت قابل توجه است. هنوز ایده حمایت از مستضعفین 76 درصد زیاد و خیلی زیاد و مبارزه با آمریکا 72 درصد و آزادی قدس60 درصد است (پس از گزینه خیلی زیاد و زیاد، درصد بالایی هم گزینه متوسط را انتخاب کرده اند). بنابراین در مجموع شاهد هستیم که فرهنگ سیاسی داخلی و خارجی مردم ایران متأثر از انقلاب اسلامی، یک نگاه فردگرایانه نیست و جامعه انسانی را یکپارچه می بیند و برای درد و رنج مردم جهان به اندازه درد و رنج خود اهمیت قائل است. این فرهنگ در حقیقت فرهنگی است که مرهون نگاه انقلاب اسلامی و نگاه حضرت امام (ره)بوده است و در این چهل سال با این نگاه حرکت کرده ایم.
• محورهای دیگر هم وجود دارد که پیشرفت ها و نکته های قابل توجهی داشته و رو به جلو آمده ایم که فرصت پرداختن به آنها در این جلسه نیست. طبیعی است که نقاط رو به پیشرفت هم کامل نیست.
• معنای بزرگداشت چهل سالگی فقط تعظیم و تجلیل نیست، معنایش این است که ما قوت ها را ببینیم و بر تقویت آن بیفزاییم و نقاط ضعفی هم که داریم بازشکافی کنیم و در دهه پنجم انقلاب اسلامی برای بر طرف کردن و جبران آن تلاش کنیم. بایستی به موضوعاتی به طور جدی بپردازیم. محور اول، محور اخلاق عمومی است. انقلاب اسلامی که ادامه بعثت انبیا از جمله بعثت پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی(ص) است، هویت اخلاقی و مکارم اخلاقی، جوهره فرهنگ بوده و جوهره توسعه اجتماعی و توسعه ملی و توسعه همه جانبه است. در حوزه فرهنگ اخلاقی جامعه، آمارها نشان می دهد ضعف هایی وجود دارد و بر اساس همان ضعف-های اخلاقی، پنداشت ها و ادراک جامعه از خودش، نسبت به ضعف های اخلاقی بالاست. ضعف اخلاق وجود دارد. اما جامعه این ضعف های اخلاقی را بیشتر حس می کند و بیشتر آزار می بیند. توجه دارید که بین واقعیت و احساس واقعیت، تفاوت هایی وجود دارد. طبعاً احساس واقعیت از خود واقعیت بیشتر آزار دهنده می شود. کنار اخلاق عمومی، اخلاق شغلی و اخلاق حرفه ای، وقت گذاری، قانون گرایی، وجدان کاری، چیزهایی که به عنوان اخلاق حرفه ای شناخته می شوند و اخلاق شغلی تلقی می شوند، اینها هم می توانند بهتر باشند.
• محور بعدی، توجه جدی تر به بسط و توسعه و تعمیق عدالت است. انقلاب اسلامی، انقلابی بود که به تبع دعوت انبیا، دعوت به عدالت دارد و جوهره این انقلاب، جوهره عدالت گرایی و عدالت خواهی است که باید به آن توجه داشته باشیم. طبعاً این آرمان انقلاب اسلامی در یک بستر فرهنگی حرکت
می کند و آن، فرهنگ عدالت است.
• محور سوم که در فضای جامعه احتیاج به تحرک قابل توجه دارد، تقویت اعتماد اجتماعی است. در حوزه فرهنگ اعتماد اجتماعی هم اختلال هایی مشاهده می کنیم . این اختلال ها در حوزه های مختلف است؛ در اعتماد به نهاد ها و سازمان های اجتماعی و صنوف اجتماعی و اعتمادِ باز یعنی اعتماد مردم به مردم.
• آخرین محوری که نیازمند توجه جدی است، حوزه مصرف فرهنگی است. مصرف محصولات فرهنگی و مصرف فرهنگی در کشور پایین است. آمار فرهنگی خانوار از سوی مرکز آمار در سال 1396 نشان می دهد که مصرف فرهنگی ما در زمینه کتاب، مجله، روزنامه، سینما، نمایش و بسیاری از حوزه های دیگر پایین است. گام های خوبی را برداشته ایم که نباید آنها را دست کم بگیریم و قسمت های پر اهمیتی نیز داریم که باید آنها را تقویت کنیم.
• فرهنگ دو ساحت دارد؛ یک ساحت، فرهنگ نظری است به معنای آموزش و پرورش. متکفل حاکمیتی این حوزه، آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی و سایر نهادهای آموزشی هستند. یک حوزه دیگر، حوزه فرهنگ عمومی است که نگرش ها و ارزش ها، تمایلات و عواطف و رفتارها و هنجارها در آن قرار می گیرد. فرهنگ نظری ما متولی حاکمیتی دارد و حرکت هایی شده و باید بشود. اما تدبیری که نظام جمهوری اسلامی ایران برای حوزه فرهنگ عمومی از سی سال قبل کرده است و در استان ها از دهه 72 شروع شد، یک برداشت قرارگاهی بوده است. این حوزه چون با خیلی از حوزه های مختلف در ارتباط است باید آن را به شکل ستادی و شورایی جلو ببریم، چون حوزه ای نیست که بشود آن را به یک دستگاه سپرد. دامنه آن متنوع و متکثر است و بخش مهم فرهنگ هم همین حوزه است. لذا با این نگاه، شورای فرهنگ عمومی کشور و استان ها شکل گرفته است.
• ما مسؤولیت سنگینی به عنوان شورای فرهنگ عمومی و دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی برعهده داریم. اگر قبول داریم که فرهنگ، جوهره انقلاب اسلامی و جوهره هر نوع توسعه ای برای هر کشوری است و اگر قبول داریم که در این چهار دهه در حوزه فرهنگ عمومی کشور پیشرفت هایی داشته ایم که مایه شکر است و نقاط ضعف جدی هم داریم و اگر قبول داریم که ساختار تقسیم کاری حاکمیت فرهنگ عمومی را به شکل ستادی و قرارگاهی دیده است، با این سه مقدمه، طبعاً به عنوان مجموعه کسانی که در ستاد و صف اقدام کننده هستیم، باید کار بیشتری در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی انجام دهیم.
• مسؤولیت های سنگینی بر دوش ما قرار دارد. اخلاق حرفه ای اقتضا می کند به مقدورات مان بیفزاییم و از موانع کم کنیم. وظایف مان را جدی تر بگیریم. نگاهی به گذشته و آینده داشته باشیم.
• با چنین ظرفیتی و نگاهی که در شورای فرهنگ عمومی است، دو چیز در جلسات مهم است؛ یکی، نظام موضوعات جلسه است و قوه متفکره فعال که بتواند این نظام موضوعات را با اولویت مناسب تنظیم کند و به جلسات بیاورد. جلسات نباید با نگاه های سلیقه ای حرکت کند. پس نظام موضوعات را با دقت انتخاب کنیم و نکته دوم این که، دبیرخانه ها تلاش کنند تا جلسات پربارتر شود. دبیرخانه ای که بتواند پیشینه و پسینه داشته باشد و موضوع را تبدیل به یک مجموعه قابل اجرا نماید، دبیرخانه موفقی است. در اینجاست که دبیرخانه-های شورای فرهنگ عمومی در سراسر کشور اهمیت پیدا می کنند. اگر یک ستاد فعال می خواهیم، پس به یک دبیرخانه فعال نیاز داریم و دبیرخانه به یک نظام موضوعات نیاز دارد و یک پشتوانه پیش برنده موضوعات، از قبل از جلسه تا بعد از جلسه، که تصمیمات تبدیل به اقدام شود.
• نکته بعدی اینکه شورای فرهنگ عمومی، شورای دعوای نهادهای فرهنگی نیست. ما یک مجموعه
هم افزا هستیم که با تجمیع این داشته ها و تصعید آنها انرژی مضاعف پیدا می کنیم. با چنین نگاهی، دبیرخانه، حلقه وصلِ هم افزایی است. داشتن حداکثر روابط عمومی و داشتن حداکثر ارتباطات ، که بتواند نهادهای دور میز را به اجماع برساند تا دارایی خودشان را در یک مجموعه قرار بدهند تا به اقدام مؤثر منتهی شود. دبیرخانه، یک نخ تسبیح و حلقه هم افزا است. باید اطلاعات را از نهاد های همکار بگیرد و در یک ارتباط حداکثری و هم افزا با مجموعه های، مختلف عمل کند.
• اما مهم تر این که، بخش عمده ای از فرهنگ عمومی را مردم می سازند. مولدان حوزه فرهنگ، مردم هستند و در شورای فرهنگ عمومی در مرکز و استان ها، غیبت مردم را حس می کنیم. در حالی که بخش زیادی از ایده های خوب و اتفاقات خوب و خلاقیت های سازنده و منابع پایدار و منابع مستمر در حوزه مردم است. ارتباط با مردم را افزایش دهیم و مردم را به شورا وصل کنیم. متصل کردن مردم به شورا در دبیرخانه اهمیت دارد. مؤسسات فعال در این حوزه را شناسایی کنیم تا با آماده سازی و ارائه موضوعات در جلسه، ایده های-شان را مطرح کنند و فضای شورای فرهنگ عمومی را با بخش مردمی حوزه فرهنگ تقویت کنیم. این هم از نکات مهم تحول سازی در حوزه دبیرخانه های فرهنگ عمومی است، بانک اطلاعات خوبی فراهم کنید و ارتباطات را افزایش دهید.
• نکته قابل توجه دیگر این است که ممکن است فکر کنیم فرهنگ را فقط نهادهای فرهنگی شکل
می دهند. به تعبیر مقام معظم رهبری که می فرمایند: فرهنگ مثل هوا است که همه در آن تنفس می کنیم. همه نهادهای دولتی و خصوصی در یک بستر فرهنگی کار می کنند و کارهایشان پیامدهای فرهنگی دارد. یکی از اشکالات در حوزه فرهنگ این است که ارتباطات خوبی با حوزه سیاسی و اقتصادی برقرار نکرده ایم. وقتی نقطه های اتصال برقرار می شود، مشخص می گردد چقدر همه حوزه ها به فرهنگ نیازمند هستند. قرارگاه ما نهادهای فرهنگی هستند. اما لازم است نهادهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را با حوزه فرهنگ مرتبط سازیم تا حس کنند چقدر قابلیت های مربوط به کارکردهای آنها در حوزه فرهنگ وجود دارد. در یک سال گذشته در شورای فرهنگ عمومی مرکز به این سو رفته ایم. شورای فرهنگ عمومی را فقط حضور نهادهای فرهنگی نبینیم. همه نهادهای ما نهادهای فرهنگی هستند. این نگاهی است که انقلاب اسلامی و امام (ره) به ما تعلیم داد. همه باید در افق فرهنگی و در فضای فرهنگ حرکت کنند تا به کارکردهای اولیه شان برسند.
• هر حرکتی نیازمند معرفت است و بحث آمار و ارتباطات و پژوهش های فرهنگی و اجتماعی بسیار اهمیت دارند. برخی آمارها به شکل ملی تهیه می شود و می تواند تحلیل های استانی پیدا کند و
برش های استانی آن مشخص شود. برش های استانی در دبیرخانه ها تحلیل شود. همگی وقت بگذارند برای تقویت پژوهش های فرهنگی و اجتماعی و باید ظرفیت های استان را به طرف تجمیع اطلاعات موجود و تقویت آن ببریم. انتظاری که از شما دارند این است که در حوزه فرهنگ عمومی، آمار، اطلاعات، پژوهش، تحلیل و توصیف را از شما بشنوند. دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی به عنوان نقطه قرارگاهی بایستی این اطلاعات را داشته باشد. بانک اطلاعات و اسناد و اطلاعات فرهنگی و اجتماعی استان را داشته باشیم و تجمیع کنیم.
• کارهای جدیدی با همکاری دانشگاه ها و نهاد ها و سازمان ها انجام دهیم.
• در پایان سخن یاد کنیم از امام راحل که روح الهی بودند و نفس نابی که در این خاک دمیدند و شهیدان انقلاب اسلامی که هویت به ما دادند و به آنها مدیون هستیم و به همه ایثارگران و تشکر از شما عزیزانی که خدمتگزاران مردم و انقلاب اسلامی هستید. اگر نیت ها را خالص کنیم و همت ها را کنار هم بگذاریم، عنایت های الهی به مدد می آیند و دستاوردهای بزرگ دیگری نیز به وجود می آید.
انشاءالله.

منبع:
نشریه فرهنگی عمومی

لینک خبر :‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی
سینماپرس: اکبر حر کارگردان سینما در پی اظهارات سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر نرفتن 88 درصد مردم کشور به سینما؛ گفت: هر مخاطبی که اندکی منطق و عقلانیت داشته باشد حاضر نمی شود به سینما برود و روان خود را آزرده کند، معلوم است که مردم سینما را تحریم می کنند و به سینما نمی روند؛ سینمای ایران چه چیزی دارد که مردم به سمت آن بروند؟ یک سری فیلم های تلخ و تیره و پر از یأس و ناامیدی و یا فیلم های سردستی به اسم سینمای کمدی سرشار از لودگی و ابتذال!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

کارگردان فیلم سینمایی ما ایستاده ایم در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم سیستم مدیریت فرهنگی دولت تدبیر و امید از ابتدای حضورشان در عرصه فرهنگی و هنری کاری کردند تا مردم از فرهنگ و هنر دور شوند؛ سینما هم بخشی از حوزه فرهنگ است و به دلیل عملکرد غلط مدیران دولتی است که امروز مردم از سینماها دور شده اند.

وی ادامه داد: جدا از عملکرد غلط مدیران فرهنگی، فشار اقتصادی بسیار شدید هم باعث شده تا مردم دیگر پولی برای رفتن به سینما، تئاتر و... نداشته باشند. ما نباید فراموش کنیم که شرایط اجتماعی ما در حال حاضر معمولی نیست و طبیعتاً بسیاری از اقشار جامعه تحت فشار بسیار شدید اقتصادی هستند. همه این اتفاقات دست در دست هم داده تا حوزه فرهنگ و هنر جدا از اینکه توسط مسئولان به فراموشی سپرده شده توسط مردم هم بایکوت شود.

این سینماگر خاطرنشان کرد: اما همانطور که در ابتدای عرایضم اشاره کردم مسأله تولیدات سخیف و سیاه یکی از عمده ترین دلایل دوری مردم از سینماها است. مردم عقل دارند و هرگز حاضر نیستند به سینما بروند و خوراک فرهنگی نامطبوع مصرف کنند.

حر با بیان اینکه سیستم مدیریتی فعلی دولت تعمد جدی دارد تا در حوزه فرهنگ خرابی و نقصان ایجاد کند یادآور شد: حضرت امام خمینی (ره) در ابتدای ورودشان به کشور فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم، سال ها بعد مقام معظم رهبری نیز در این خصوص فرمودند که سینما کلید پیشرفت کشور است. با توجه به دیدگاه این بزرگان به مقوله سینما مشخص می شود تعمدی در کار است تا مردم را از سینما محروم کنند؛ این کار عوامل نفوذی در حوزه فرهنگ و هنر است که جامعه را از سینما دور کنند و بخش دیگری از جامعه را توسط سینما به لودگی و ابتذال بکشانند.

کارگردان فیلم سینمایی شمارش معکوس تأکید کرد: دشمنان ما علیه کشور ما بهترین بهره برداری ها را از سینما می کنند؛ فیلم هایی نظیر آرگو ، 300 و... را تولید می کنند تا ما را تضعیف کنند اما مدیران فرهنگی ما منفعلانه عمل می کنند و هیچ واکنشی در قبال این اتفاقات مهم ندارند. این مایه شرمساری و تأسف است که ما در سینمای مان از دستاوردهای عظیم علمی، دفاعی، نظامی، صنعتی و... مان حرف نمی زنیم، انگار کشور ما کشوری پست و حقیر شده است، این ها همه مشکل حضور مدیرانی است که در راستای اهداف دشمنان نظام و انقلاب گام برمی دارند.

وی در خاتمه این گفتگو با انتقاد شدید از وضعیت بغرنج سینمای کشور تصریح کرد: سینما نیاز به قهرمان و الگو دارد؛ تاریخ ملی و دینی ما سرشار از قهرمان است اما مسئولان فرهنگی و سینمایی نمی خواهند این قهرمان ها دیده شوند، آن ها مخالف قهرمان پروری در سینمای کشورمان هستند. ما این همه شهید داریم که یکایک آن ها قهرمان هستند اما در رابطه با آن ها فیلمی تولید نمی شود و این در حالی است که در سراسر دنیا برای خود قهرمان های پوشالی و کاذب می سازند اما در عوض سینمای ما پیروی سینمای روشنفکرمآبانه فرانسه شده؛ این ها جز نفوذ فرهنگی چه چیزی است؟ چرا ما در سینمای مان اینقدر اعتقادات و ارزش خانواده و دین را زیر سوأل می بریم؟ این اهداف دشمن است که توسط عمال نفوذی در سینما پیاده می شود و مدیران فرهنگی چه عامل دشمن باشند چه نباشند تنها در راستای منافع آن ها قدم برمی دارند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
تعداد سالن های اضافه شده سینمای کشور نشان می دهد که هیچ عدالتی در ساخت سالن های سینمایی کشور وجود ندارد. این روال تا کی باید ادامه پیدا کند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : الف ملیت جهان نیوز نوای رودبار تیک

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، مقایسه ساخت سالن های سینما در شهرستان های کشور در کنار ساخت سالن در تهران نشان می دهد این موضوع اگر چه توسط برخی از نهادهای سینمایی و فرهنگی کشور در حال پیگیری است اما به هیچ عنوان از عدالت برخوردار نیست.

گزارش های بدست آمده از رسانه های گوناگون نشان می دهد که میزان ساخت سالن های سینمایی در شهرستان ها در سال گذشته وضعیت مناسبی ندارد. روزنامه فرهیختگان در این باره نوشت:
افزایش سالن های سینمایی کشور در سال 1397 نشان می دهد در این سال تعداد 76 سالن نمایش و 9987 صندلی به مجموع گنجایش سالن های نمایش در کشور اضافه شده است. این افزایش ظرفیت اما در استان های مختلف به میزان متفاوت رخ داده است. 17 استان کشور در این امر شرکتی نداشته اند و تغییری در ظرفیت سالن های خود ایجاد نکرده اند. در 6 استان، یک سالن نمایش، در یک استان دو سالن نمایش، در یک استان، سه سالن نمایش، در دو استان پنج سالن و در سه استان بیش از 10 سالن اضافه شده است. این در حالی است که در همین مدت در استان تهران، 26 سالن نمایش به ظرفیت این شهر اضافه شده است.

در این باره شفیع آقا محمدیان مدیر عامل سابق مرکز گسترش سینمای تجربی و از کارگردانان سینمای ایران در مصاحبه ای با حوزه هنری گفته است: متاسفانه خودم بارها شاهد بوده ام که شهرستان ها، سینماهای خوب و استاندارد ندارند و حتی آنهایی که مثلا با سیستم جدید خود را وفق داده اند هم نسبت به تهران وضع خوبی ندارند لذا واجب است که عموم ارگان های سینمایی به سمتی بروند که استانداردی مطلوب و ایمن ایجاد شود.

وی ادامه داد: یادمان نمی رود زمانی برخی فیلم های سینمایی بیشترین فروش را در شهرستان ها داشته اند، به دلیل اینکه سینماها حداقلی از استاندارد را داشتند ولی حالا چه؟ متأسفانه کیفیت پایین سالن ها باعث مخاطب گریزی در شهرستان ها شده است.

این کارگردان سینما و تلویزیون با مخاطب قرار دادن مدیران سینمایی گفت: ساخت و مرمت سینماها، نیاز به همکاری مستمر دولت و بخش خصوصی دارد. این دو باید کنار هم قرار گیرند و اسباب ارتقای سالن ها را فراهم کنند. در شهرستان ها، بهمن سبز حوزه هنری تلاش های خوبی برای سالن سازی کرده و این تلاش ها باید ادامه پیدا کند.

گفته های شفیع آقامحمدیان درباره محرومیت سینمایی شهرستان ها واقعیتی است که سال ها است وجود داشته و بخصوص در مناطق مرزی کشور این محرومیت بیشتر است. چه ایرادی دارد که مناطق مرزی که کانون ورود و خروج مسافران هستند صاحب پردیس هایی شوند که رونق فرهنگی به آن ها دهد؟

حسن هدایت کارگردان قدیمی سینمای ایران نیز با تأکید بر پتانسیل جذب مخاطب در شهرستان ها از طریق سالن سازی گفته که آن قدر در شهرستان های دورافتاده و مرزی آرامش هست که اگر امکانات فرهنگی بخصوص سینماهای خوب در این شهرستان ها ایجاد شود محال است کسی از آنجا کنده شده و به شهرهای بزرگ بیاید.

هدایت افزود: امکانات سینمایی استاندارد در شهرهای بزرگ کم و بیش وجود دارد و ما باید در برطرف کردن این نیاز در شهرستان های کوچک هم اقدام کنیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم

در سال های اخیر در ایران سالانه صدها فیلم تولید می شود و بسیاری از آنها حتی بدون آن که فرصتی یک روزه برای اکران داشته باشند به آرشیوها سپرده می شوند. در اینکه بسیاری از این فیلم ها ساختار تجربی داشته و صرفا مجالی هستند برای خودنمایی سازندگان شکی نیست و از این حیث نمی توان انتظار داشت هر محصول کیفیت پایینی روی پرده برود. با این حال یک دلیل دیگر بر دیده نشدن بخش عمده فیلم های تولیدی نبود سالن های کافی در ایران است. موسسه بهمن سبز سازمان سینمایی حوزه هنری از جمله موسساتی است که با درک این خلأ وارد کارزار سالن سازی شده است. به اعتقاد کارشناسان، حوزه هنری با اولویت بخشی به بازسازی و ساخت سینما در شهرستان ها کمک شایان توجهی به توسعه سینما در مناطق محروم دور از مرکز کرده است.

به گزارش رسیده، در همین رابطه، شفیع آقامحمدیان از کارگردانان دو دهه ابتدایی انقلاب اسلامی که سابقه مدیریت مرکز گسترش را دارد از جمله حامیان نهضت سالن سازی بخصوص در شهرستانهاست. آقامحمدیان گفت: متاسفانه خودم بارها شاهد بوده ام که شهرستانها، سینماهای خوب و استاندارد ندارند و حتی آنهایی که مثلا با سیستم جدید خود را وفق داده اند هم نسبت به تهران وضع خوبی ندارند لذا واجب است که عموم ارگان های سینمایی به سمتی بروند که استانداردی مطلوب و ایمن ایجاد شود.

وی ادامه داد: یادمان نمی رود زمانی برخی فیلم های سینمایی بیشترین فروش را در شهرستان ها داشته اند، به دلیل اینکه سینماها حداقلی از استاندارد را داشتند ولی حالا چه؟ متأسفانه کیفیت پایین سالن ها باعث مخاطب گریزی در شهرستانها شده است.

این کارگردان سینما و تلویزیون با مخاطب قرار دادن مدیران سینمایی گفت: ساخت و مرمت سینماها، نیاز به همکاری مستمر دولت و بخش خصوصی دارد. این دو باید کنار هم قرار گیرند و اسباب ارتقای سالن ها را فراهم کنند. در شهرستانها، بهمن سبز حوزه هنری تلاشهای خوبی برای سالن سازی کرده و این تلاشها باید ادامه پیدا کند.

گفته های شفیع آقامحمدیان درباره محرومیت سینمایی شهرستانها واقعیتی است که سالهاست وجود داشته و بخصوص در مناطق مرزی کشور این محرومیت بیشتر است. چه ایرادی دارد که مناطق مرزی که کانون ورود و خروج مسافران هستند صاحب پردیس هایی شوند که رونق فرهنگی به آنها دهد؟

حسن هدایت کارگردان قدیمی سینمای ایران با تأکید بر پتانسیل جذب مخاطب در شهرستانها از طریق سالن سازی گفت: آن قدر در شهرستانهای دورافتاده و مرزی آرامش هست که اگر امکانات فرهنگی بخصوص سینماهای خوب در این شهرستانها ایجاد شود محال است کسی از آنجا کنده شده و به شهرهای بزرگ بیاید.

کارگردان دلاوران کوچه دلگشا و گراندسینما ادامه داد: سینماسازی به پول نیاز دارد و در کنار موسساتی مانند بهمن سبز حوزه هنری و سینماشهر، بانک ها باید ورود کنند و تسهیلات ویژه ای برای سالن سازی تخصیص دهند. باید از سینماسازان برای بهبود شرایط خوب و مطلوب حمایت کرد تا همان امکاناتی که در پایتخت است در شهرستان ها هم برقرار شود بخصوص در شهرستان های کوچک تا مردم دلگرم شوند.

هدایت افزود: امکانات سینمایی استاندارد در شهرهای بزرگ کم و بیش وجود دارد و ما باید در برطرف کردن این نیاز در شهرستانهای کوچک هم اقدام کنیم. خوشبختانه موسساتی مانند بهمن سبز حوزه هنری این نیاز را دریافته اند و امید که حمایت شوند تا حرکت خود را امتداد دهند.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
منوچهر شاهسواری اعلام کرد که در بیست و یکمین دوره جشن خانه سینما بیش از 400 رای در مرحله اول شمارش شد که نشان دهنده مشارکت بیش از 40 درصدی نسبت به سال گذشته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : خبرگزاری آنا خبرگزاری شبستان بانی فیلم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، مراسم تقدیر از نامزدهای بیست و یکمین جشن بزرگ سینمای ایران (جشن خانه سینما) شامگاه دوشنبه هفتم مرداد با حضور اهالی سینما در تالار پذیرایی ماهان برگزار شد.

در ابتدای این مراسم کامران ملکی یکی از اعضای هیات مدیره خانه سینما گفت: امسال تصمیم گرفتیم تا بیست و یکمین دوره جشن خانه سینما را با مراسم تجلیل از نامزدهای این جشن آغاز کنیم تا به نوعی یک دورهمی هم برای اهالی سینما باشد.

در ادامه این مراسم رامین حیدری فاروقی رییس انجمن عالی هنرها و فنون سینمایی، درباره فعالیت های این انجمن در زمینه داوری جشن بیست و یکم، بیان کرد: اتفاق مثبتی که امسال در جشن بیست و یکم رخ داد، برگزاری چنین مراسمی برای نامزدها بود، ما در انجمن عالی با هدف درک بهتر تولید و داوری مناسب فعالیت خود را ادامه دادیم و چیزی که درباره مفهوم انجمن عالی شنیدیم یا اینکه خواهیم شنید به ویژه از جشن بیست و یک تا بیست و دو بیشتر خواهید شنید به این دو معنا بستگی دارد. درک و داوری. ارتقای کیفی تولید و عرضه از ارکان برگزاری جشن است، طبیعی است که رسیدن به ایده آل ها برای برگزاری هر چه بهتر جشن مسیری سخت و دشواری است. با این حال اگر بررسی آثار در طول اکران و کیفیت فیلم ها در طول سال انجام شود اتفاق بهتری را رقم خواهد زد.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما دیگر سخنران این مراسم بود که با اشاره به جایگاه اهالی سینما گفت: ما به عنوان اهالی سینمای ایران باید بدانیم بنیان تمدن جهان تصویر است و بدون تصویر ما و سینما معنایی ندارد. امسال بیش از 400 رای در مرحله اول شمارش شد که نشان دهنده مشارکت بیش از 40 درصدی نسبت به سال گذشته است.

مدیرعامل خانه سینما ادامه داد: امشب بی مقدمه و بی حاشیه از رئیس انجمن هنرهای علوم و فنون سینمای ایران پرده برداری کردیم. امیدوارم رامین فاروقی با همت دوستانش در انجمن بتواند یک بنیاد حرفه ای را در این امر فراهم کنند تا همین جا هم اتفاقات خوبی را رقم زدند. هنرمندان سینمای ایران در ایام سیل جنوب و بخشی از شمال به سهم خودشان کار مهمی را انجام دادند به نمایندگی از دوستانمان در سینمای ایران یک قول اخلاقی دادیم و در هشتم شهریور امکان ساخت 21 خانه در مناطق سیل زده به حرمت بیست و یکمین جشن سینمای ایران ساخته و یا بازسازی کنیم. امیدوارم روز 21 شهریور روز ملی سینما که با ایام محرم مقارن شده است بتوانیم در مناطق سیل زده بخشی از ساخت و ساز و یا بازسازی خانه ها را انجام بدهیم.

پس از صحبت های مدیرعامل خانه سینما، مراسم تقدیر از نامزدهای بیست و یکمین جشن سینمای ایران برگزار شد.

57243

کد خبر 1284876

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
در پی صدور حکم قضایی برای محمد رسول اف، جامعه اصناف سینمای ایران انتظار و درخواست خود را از قوه قضائیه اعلام کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانه سینما، در متن درخواست و نامه منتشرشده از سوی خانه سینما آمده است:

جامعه اصناف سینمای ایران - خانه سینما - از قوه قضائیه و قضات ارجمند آن انتظار دارد، در رسیدگی به موضوعات مرتبط با هنرمندان و سینماگران ایران از صدور احکام جنجال برانگیز و دامنه داری چون زندان و ممنوع الکاری خودداری و بزرگوارانه و با شیوه فرهنگی در این خصوص عمل کنند.

قواعد و قوانین و عرف سینمای ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امکان بررسی هرگونه تخلفی را پیش بینی کرده است.

ما از ریاست محترم قوه قضائیه خواهان توجه به پرونده جناب آقای محمد رسول اف هستیم و یقین داریم همکاران ما نیز حرمت و حیثیت سینمای ایران را در همه مراحل کاری رعایت می کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
در پی انتشار حکم محکومیت محمد رسول اف، خانه سینما با انتشار بیانیه ای از قوه قضائیه خواست تا از صدور حکم زندان و ممنوع الکاری برای سینماگران خودداری کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: محمدرسول اف، کارگردان سینما با حکم دادگاه انقلاب، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی، به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت از خروج از کشور و همچنین محرومیت از عضویت در احزاب و گروه های سیاسی محکوم شده است.
این کارگردان سینما سابقه تولید آثار بدون مجوز را دارد و در سال 88 به دلیل فیلمبرداری غیرمجاز دستگیر و به جرم اقدام علیه امنیت کشور، به شش سال زندان محکوم شد ولی این حکم به یک سال تقلیل پیدا کرد و در نهایت رسول اف در آخرین روز های سال 89 از زندان آزاد شد. وی بعد از آزادی از زندان سه فیلم مسئله دار به امید دیدار و دستنوشته ها نمی سوزند و لرد را ساخت. این فیلمساز در لرد به حمایت از فرقه بهائیان پرداخت و همین باعث شد تا در سال 96 هنگام ورود به کشور بازداشت شود. به رغم اینکه خانه سینما و کانون کارگردانان سینما از محتوای فیلم های رسول اف باخبر بودند و از فعالیت های وی اطلاع داشتند، در کمال تعجب وقتی دادگاه انقلاب حکم محکومیت وی را صادر کرد، در بیانیه های رسمی از یک مجرم محکوم به حمایت پرداختند.
کانون کارگردانان سینما در بیانیه ای خواستار تجدیدنظر در حکم رسول اف شد؛ متهم کردن هنرمندان به جرائم امنیتی و مجازات زندان برایشان در شأن دستگاه قضایی نیست! در شورای مرکزی کانون کارگردانان اسامی ای، چون محسن امیریوسفی کارگردان فیلم آشغال های دوست داشتنی و رضا درمیشیان کارگردان فیلم عصبانی نیستم دیده می شود. در نهایت نیز خانه سینما که مدت هاست در قبال مسائلی، چون بیمه سینماگران ناتوان بوده و در شفافیت مالی نیز دچار مشکلاتی شده، با انتشار بیانیه ای، درخواست عجیبی از قوه قضائیه کرده و آورده است: در رسیدگی به موضوعات مرتبط با سینماگران از صدور احکام زندان و ممنوع الکاری خودداری و بزرگوارانه و با شیوه فرهنگی در این خصوص عمل کنند.
در این بیانیه، ادعا شده است که قواعد و عرفی در سینما برای بررسی تخلف ها وجود دارد، گویا خانه سینما تصور کرده است که اتهام رسول اف یک اتهام سینمایی است در حالی که وی به جرم تبلیغ علیه نظام محکوم شده است که محل قضاوت درباره آن نه خانه سینما و گعده های دورهمی سینماگران بلکه قاضی دادگاه انقلاب است. این در حالی است که حتی رسانه های ضدانقلاب نیز بر محتوای ضد جمهوری اسلامی فیلم های رسول اف تأکید کرده اند! آیا خانه سینما مطمئن است که می داند رسول اف چه کسی است و چه کاری کرده است؟!

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
تهران- ایرنا- گسترش و پیشرفت نمایش خانگی در ایران سبب ارتقای صنعت سینما و تلویزیون در مقایسه با کشورهای توسعه یافته در این زمینه شده است و همچنین افزایش توجه و احیای مخاطبان ایرانی را به مجموعه های نمایشی داخلی با وجود گسترش و تبلیغات سریال های بی کیفیت و مبتذل ماهواره ای به دنبال داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

محبوبیت سریال ها و مجموعه های داستانی در تاریخ تلویزیون پیش و پس از انقلاب موضوعی غیر قابل انکار محسوب می شود، به طوری که در سال های ابتدایی دهه 50 خورشیدی خیابان های تهران با پخش مجموعه تلویزیونی خانه به دوش (در میان مردم، با نام شخصیت اول داستان یعنی مراد برقی معروف بود) خلوت می شد. این روند در سال های پس از انقلاب رشد و پیشرفت چشمگیرتری پیدا کرد و شمار سریال های تلویزیونی محبوب افزایش یافت. مجموعه های تلویزیونی آینه، همسران، هزار دستان، آرایشگاه زیبا، سربداران، کوچک جنگلی، روزگار قریب، امام علی (ع)، یوسف پیامبر، وضعیت سفید و پایتخت تنها بخشی از این فهرست بلند بالا را شامل می شوند.

اما با گذشت زمان و ضعیف شدن عملکرد رسانه ملی به دلایل مختلف و از طرف دیگر شکل گیری شبکه های فارسی زبان خارجی و توسعه صنعت سریال سازی در آمریکا شاهد ارائه فرم و شکل جدیدی از آثار تصویری تحت عنوان نمایش خانگی بودیم که به ویژه در 2 دهه گذشته مورد استقبال فراوان مخاطبان داخلی و خارجی قرار گرفت.

در ادامه به بررسی و معرفی مهمترین سریال های نمایش خانگی پرداخته شده است.

قلب یخی 1389

پس از پخش سریال های موفقی مانند Lost و فرار از زندان ، محمد حسین لطیفی دست به کار شد تا نمونه ای ایرانی برای رقابت با این سریال ها بسازد. با توجه به اعتبار لطیفی و وجود سرمایه زیاد، گروهی از مشهورترین بازیگران آن زمان سینما و تلویزیون مجاب شدند تا در این اثر به ایفای نقش بپردازند.

حضور ستارگان سینما و مقدار قابل توجهی از حواشی، این سریال را به یکی از پرفروش ترین و به یاد ماندنی ترین سریال های شبکه نمایش خانگی تبدیل کرد. موفقیت سریال به اندازه ای بود که فصل دوم و سوم این سریال هم با حضور بازیگرانی دیگر ساخته شد. بازیگرانی نظیر مهران مدیری، هدیه تهرانی، رضا عطاران و رضا کیانیان در فصل سوم به این مجموعه اضافه شدند. البته باید این نکته را مورد اشاره قرار داد که کارگردان فصل سه نیز به جای محمد حسین لطیفی، سامان مقدم بود.

قهوه تلخ 1389

به فاصله یک ماه از پس از قلب یخی، قهوه ی تلخ نیز از شبکه نمایش خانگی پخش شد. تنها فروش روز نخست این سریال را نیم میلیون نسخه تخمین زده اند. این سریال تا مدت ها به عنوان پر فروش ترین سریال شبکه نمایش خانگی شناخته می شد. این سریال در 102 قسمت پخش شده است که چند قسمت آخر آن هیچ گاه پخش نشد.

مهران مدیری نیازی به معرفی ندارد. مدیری ورای معروفیت و محبوبیت، یک پرسونای ماندگار در تاریخ تلویزیون است. او پس از اختلاف با شبکه سه تصمیم به پخش این سریال از شبکه نمایش خانگی گرفت. رسانه ملی خیلی زود و پس از پخش تنها یک مجموعه از قهوه تلخ دریافت که چه مهره مهمی را از دست داده است. البته که مدیری بعدها دوباره به تلویزیون بازگشت اما نه مدیری آن مدیری است و نه تلویزیون آن تلویزیون سابق. تم اصلی سریال نیز شبیه به باقی 90 شبی های مدیری است. که در آنها فردی عاقل در میان جمعی حریص و نادان گرفتار می شود. نویسندگان این محصول نمایش خانگی خشایار الوند و امیر مهدی ژوله هستند.

شاهگوش 1392

پس از پخش سریال مختار نامه پخش این سریال به کارگردانی داوود میر باقری از شبکه نمایش خانگی آغاز شد. شاهگوش نه سریالی تاریخی است و نه درون مایه ای مذهبی دارد. میر باقری که پیش تر آثار موفق کمدی دیگری نیز ساخته بود، این بار هم توانایی های خود را در این سبک نشان داد.

شاهگوش با انبوهی از ستاره ها از قبیل محسن تنابنده، فرهاد اصلانی، حمیدرضا آزرنگ، طناز طباطبایی و مرجانه گلچین با استقبال خوبی از طرف مردم مواجه شد و بازخوردهای مطلوبی گرفت.

شهرزاد 1394

تا به امروز پر مخاطب ترین و پرفروش ترین سریال شبکه نمایش خانگی شهرزاد است. می توان گفت این سریال هم چنین پر حاشیه ترین محصول پخش نمایش خانگی نیز محسوب می شود. از بازداشت سرمایه گذار این سریال بابت مسائل مالی گرفته تا کمپین نه به شهرزاد و حتی ایراداتی که به سیر تاریخی داستان گرفته شده است.

با تمام این ها اما نمی توان از کیفیت به شدت بالای این سریال به راحتی گذشت. کارگردان این سریال حسن فتحی در این سال ها همواره جزو بهترین سریال سازهای تلوزیون بوده است. او با ساخت بخشی از ماندگارترین سریال های تلویزیون نظیر پهلوانان نمی میرند، میوه ممنوعه، شب دهم و مدار صفر درجه توانایی های خود را به خوبی ثابت کرده است. فتحی این بار با همکاری نغمه ثمینی به عنوان نویسنده، سراغ دهه 30 خورشیدی در ایران رفت و قصه شهرزاد را روایت کرد. می توان گفت شهرزاد تنها سریالی است که توانست در ایران با سریال های خارجی از نظر تعداد مخاطب و کیفیت رقابت کند. تا امروز سه فصل از این سریال ساخته و پخش شده است و ساخت آن ادامه خواهد داشت.

عاشقانه 1395

در ایتالیای دهه 50 میلادی سبکی سینمایی وجود داشت به نام تلفونو بیانکو Telefono bianco فیلم های این سبک نمایان گر زندگی متمولانه تعدادی انسان خوش بخت و زیبا رو بود. آنها حتی مشکلاتشان هم به نوعی زیبا و لوکس محسوب می شد. آن هم در زمانی که جامعه ایتالیا در فقر مطلق پس از جنگ به سر می برد. اگر بخواهیم صادقانه برای این سریال سبکی مشخص کنیم تلفونو بیانکو عنوان مناسبی خواهد بود. در مورد موفقیت این سریالِ شبکه نمایش خانگی تنها کافی است نگاهی به فهرست بازیگران آن بکنیم. کارگردانی این اثر بر عهده منوچهر هادی بود و فرزاد فرزین هم به عنوان بازیگر و هم خواننده در این کار حضور دارد.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به منظور بررسی سیر تحول و شکل گیری نمایش خانگی در ایران با مازیار معاونی منتقد و کارشناس سینما و تلویزیون گفت و گو کرده است.

متن کامل این گفت وگو را در ادامه می خوانیم:

ایرنا: درباره علل و عوامل شکل گیری شبکه نمایش خانگی در کنار تلویزیون و سینما توضیح دهید؟

معاونی: همانگونه که قانونی شدن استفاده از دستگاه ویدیوی خانگی و راه اندازی شدن فروشگاه های عرضه محصولات تصویری در اوایل دهه 70 خورشیدی اجتناب ناپذیر بود و این امکان را در اختیار مخاطبان قرار داد که به جز آنتن تلویزیون و پرده سینما، گزینه دیگری هم برای تماشای آثار سینمایی داشته باشند در اواخر دهه 80 خورشیدی هم بار دیگر همین ضرورت به شکلی دیگر تکرار شد. ماجرا این بود که هم محدودیت های مالی تلویزیون مانعی بود برای همکاری با طیف گسترده تری از کارگردانانی که تمایل به ساخت مجموعه های نمایشی داشتند و هم رویکرد محافظه کارانه و خط کشی شده این رسانه، اجازه پرداختن به تعدادی از مضامین و ایده ها را نمی داد از این رو اجتناب پذیر بود که برای رفع این موانع، امکان ساخت سریال های نمایشی در نهادی به جز سازمان صدا و سیما فراهم شود.

ایرنا: سیر فرآیند توزیع و تولید شبکه نمایش خانگی را چگونه ارزیابی می کنید؟

معاونی: در سال های آغازین شکل گیری این روند، نابسامانی های غیر قابل بخششی اتفاق افتاد، بی سرانجام رها شدن نخستین مجموعه های این شبکه یعنی قهوه تلخ و قلب یخی که مشتاقان فراوانی هم داشتند لطمه بزرگی بود که در همان اوان کار به شبکه نمایش خانگی وارد شد. بی گمان فرو رفتن در محاق چند ساله و از دست رفتن شور و اشتیاق نخستین حاصل همین نارسایی ها و بی احترامی های سال های ابتدایی به مخاطبان بود.

پس از آن دوره با توزیع نسل جدید موفق مجموعه های شبکه نمایش خانگی شامل شهرزاد و عاشقانه وضعیت اطلاع رسانی و توزیع های هفتگی بسیار بهتر از پیش شد. مشکل دیگری که ظرف 2 سال اخیر گریبان گیر این شبکه شده، تولید قارچ گونه این آثار و عدم تناسب میان عرضه و تقاضاست که در صورت عدم مدیریت می تواند خود چالشی جدی باشد.

در طول همین چند ماهه اخیر سریال های نهنگ آبی (فریدون جیرانی)، رقص روی شیشه (مهدی گلستانه)، سال های دور از خانه (مجید صالحی) و چند اثر دیگر به شکل همزمان عرضه شده اند، یک سال و نیم تا 2 سال قبل هم مجموعه های آشوب، عالیجناب و فصل دوم شهرزاد توزیعی همزمان یا نزدیک به هم داشتند، در واقع این توزیع های همزمان و قارچ گونه بیشتر از آنکه به مخاطب امکان انتخاب های بیشتر بدهند، مدیوم سریال های خانگی را به یک مدیوم دم دستیِ پیش پا افتاده که خط تولیدش تنها به کمیت فکر می کند، تبدیل کرده است.

ایرنا: در فروش و اقبال مجموعه های چون شهرزاد، قلب یخی، ممنوعه، قهوه تلخ چه عواملی را مهم اساسی می دانید؟

معاونی: هر مجموعه ای که در این شبکه و حتی در خود تلویزیون به عنوان متولی قدیمی تر تولید سریال، دیده شده و به کسب رضایت مخاطب دست یافته، موفقیت خود را بیش از هر مولفه دیگری مدیون کیفیت خوبش بوده است.

البته گاهی در کنار ایده ها و پرداخت های خوب و کارگردانی های حساب شده ه در شهرزاد، قلب یخی و قهوه تلخ دیده می شد، نزدیک شدن به خطوط قرمز و پرداختن به مضامین حساسیت برانگیز هم توانستند به اقبال مخاطب و فروش بالای مجموعه منجر شوند هر چند که تضمین کننده ماندگاری نیستند، به گمانم مجموعه ممنوعه بیشترین میزان توجه و اقبال عمومی خود را مدیون این مولفه بود.

ایرنا: با توجه به اینکه در میان تولیدات نمایش خانگی، مسابقات و مجموعه های طنز آیتمی نیز به چشم می خورد درباره عوامل شکست اخیر مجموعه همچون عشق تعطیل نیست، لیلای من و آشوب چه تحلیلی دارید؟

معاونی: متاسفانه بیننده ثابت این آثاری که برشمردید نبوده ام اما در مورد آشوب چون بخش هایی از آن را به شکل جسته و گریخته دیده ام می توانم بگویم که از 2 منظر آسیب دید؛ نخست آنکه در یک بدسلیقگی کامل، همزمان با سریال شهرزاد روانه بازار نمایش خانگی شد، یعنی درست در همان زمانی که بینندگان شهرزاد با دنبال کردن سه فصل طولانی این مجموعه به اندازه کافی از اتمسفر تاریخ معاصر و آنگونه قهرمانان کت و شلواری و کلاه شاپو به سر و تمام مناسبات مربوط به آن فضا ارضاء شده بودند و دیگر اشتیاقی برای تماشای این گونه آثار وجود نداشت، مجموعه آشوب عرضه شد و دلیل دوم کیفیت پایین این مجموعه بود که تنها با مشاهده دقایقی از آن، ضعف های روایی مجموعه خود را به نمایش می گذاشت.

ایرنا: در میان بیش از 30 مجموعه که در شبکه نمایش خانگی پخش شدن شمار زیادی از آنها همچون قهوه تلخ، عشق تعطیل نیست و ابله در میانه راه رها و موجب سردرگمی مخاطبان شدند، درباره رویکرد و دلایل آن توضیح دهید؟

معاونی: این پرسشی است که باید متولیان شبکه نمایش خانگی، چرایی آن را توضیح دهند. اینکه چرا پیش از تولید یک مجموعه، تضمین های لازم برای به اتمام رساندن آن و احترام به دنبال کنندگانش گرفته شود در رسته وظایف بدیهی مدیریت شبکه نمایش خانگی بوده که متاسفانه در مواردی به آن عمل نشده و بیشترین ضربه از این ناحیه هم متوجه خود شبکه نمایش خانگی شده است.

ایرنا: شبکه های جهانی چون نت فلیکس و اچ بی او در زمان حاضر تولیدکننده با کیفیت ترین سریال های تلویزیونی هستند. درباره دلایل رشد و اقبال عمومی به این مجموعه ها و مقایسه مختصر کیفی و زیبایی شناسی آنها با مجموعه های ایرانی نمایش خانگی توضیح دهید.

معاونی: شبکه های آمریکایی تولید کننده سریال هایی در مقیاس های جهانی دست کم چند سال زودتر از ما، تولید سریال های خانگی را آغاز کردند و در واقع دوران طلایی سریال سازی که از اوایل سده حاضر و با مجموعه هایی نظیر لاست، فرار از زندان و 24 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد، مدیون حضور همین شبکه های قدرتمند است.

بنابراین میزان تجارب ما با آنها قابل قیاس نیست اگرچه وجود آثار خوب داخلی که نمونه هایشان عنوان شد، نشان می دهد که توانایی های ما هم در این عرصه قابل اعتناست.

نکته دیگر میزان سرمایه گذاری به شمار می رود که این شبکه ها برای رسیدن به کیفیت بالا در تمام جزییات کار از ایده پردازی تا نگارش متن، انتخاب بازیگر و حفظ او برای مدت زمان طولانی، تصویربرداری و... انجام می دهند، میزان بضاعت فعلی دفاتر تهیه و تولید سریال های نمایش خانگی ما در این حد و اندازه ها نیست اما بعضی اوقات با همین بضاعت محدودتر هم نتایج خوبی گرفته ایم با این توضیح که یادمان نرود ما در عرصه فیلم و سریال، لزوم حفظ چارچوب های اخلاقی، شرعی و عرفی را هم در کنار کار داریم و آنها نه تنها بدون هیچ یک از این محدودیت ها، آثارشان را عرضه می کنند بلکه دسترسی بسیار گسترده تری به شبکه های توزیع جهانی آثار نمایشی دارند.

ایرنا: درباره هیولا به عنوان جدیدترین سریال نمایش خانگی و رویکردهای سیاسی و اقتصادی آن به چه مواردی می توان اشاره کرد؟

معاونی: در مجموع ارزیابی های خوبی را از نگاه همکاران منتقد شاهد بوده ام که نشان می دهد مهران مدیری در آستانه پایان سومین دهه فعالیتش به عنوان مجموعه ساز طنز، همچنان حرف هایی برای گفتن دارد. حضور مجدد پیمان قاسم خانی در طراحی داستان مشخصه ارجاعات خلاقانه ای که وضعیت اجتماعی، اختلاف طبقاتی ناشی از رانت خواری و راه اندازی شرکت های پوششی نشات می گیرند با خلاقیت در سریال به نمایش گذاشته شده با این حال مجموعه از قسمت های چهارم و پنجم به بعد که معلم تسلیم وسوسه ها شده و مجاب کردن خود را آغاز می کند، دچار فقر مایه داستانی شده است و تکرار مکررات پاشنه آشیل سریال می شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
محمدحسین فرح بخش تهیه کننده باسابقه سینما ضمن دفاع از تولیدات پویافیلم و رد اتهام ابتذال به آثار خود، فیلم هایی مانند ما همه با هم هستیم را عامل خسارت به سینما و قهر مخاطب دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : همسو نیوز خبرگزاری تسنیم اعتماد آنلاین خبر فوری

"خیبرآنلاین" - محمدحسین فرح بخش از ابتدای دهه 60 به عنوان تهیه کننده بخش خصوصی با فیلم ریشه در خون به کارگردانی سیروس الوند به صورت رسمی وارد سینمای ایران شد و تا امروز در کنار چند تجربه کارگردانی، تهیه کنندگی فیلم های بسیاری را برعهده داشته است.

به گزارش مهر، این کارگردان و تهیه کننده با تأسیس شرکت فیلم سازی پویافیلم در ابتدا تولید فیلم های اجتماعی را به صورت جدی در دستور کار قرار داد و مبتنی بر دماسنج گیشه در دوره های مختلف تغییر مسیر داد و از میانه دهه 80 بود که نام پویا فیلم با جنس خاصی از سینمای کمدی گره خورد؛ سینمایی که پایه و اساس آن حضور بازیگران بفروش و اندکی هم رقص و آواز بود!

این دست تولیدات پویافیلم هرچند در مقطعی اقبال بلندی در گیشه پیدا کرد اما از اواخر دهه 80 و به خصوص در دهه 90 مخاطب هم از آن ها رو برگرداند و فرمول های گذشته دیگر اعتبارشان را از دست داند. جنس سینمای مورد حمایت و علاقه فرح بخش اما گویی هنوز تغییر نکرده است؛ ایکس لارج به کارگردانی محسن توکلی تازه ترین محصول شرکت پویا فیلم به تهیه کنندگی حسین فرح بخش است که در هفته های اخیر روی پرده رفته و به رغم ویترینی که دارد، چندان هم در جذب مخاطب موفق نبوده است.

اکران ایکس لارج بهانه ای شد برای یک گفتگوی صریح و بی پرده با حسین فرح بخش؛ تهیه کننده ای که خود را نماینده فیلمسازی مستقل از حمایت های دولتی در چهاردهه گذشته می داند و در عین حال همواره با جدی ترین انتقادات در زمینه ایجاد انحراف در مسیر سینمای ایران به خصوص تولیدات کمدی مواجه بوده است.

با این تهیه کننده و کارگردان بخش خصوصی به گفتگو نشستیم تا درباره روند شکل گیری و سیاست گذاری های پویافیلم در این سال ها صحبت کنیم و در حد امکان پاسخ های او به انتقادات را هم بشنویم.

* آقای فرح بخش شما امروز به عنوان یکی از تهیه کنندگان و کارگردانان باسابقه سینمای ایران به شمار می روید بد نیست این گفتگو را از نقطه آغاز مسیر ورود شما به سینما شروع کنیم؟

در واقع بهمن ماه 1361 بود که به عنوان تهیه کننده وارد سینما شدم، البته پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برای خودم فیلم های 8 میلیمتری می ساختم و تاکید می کنم که تا پیش از آن در حوزه سینمای حرفه ای هیچ فعالیتی نداشتم. اولین اثری که به عنوان تهیه کننده در آن حضور پیدا کردم، فیلم ریشه در خون به کارگردانی سیروس الوند در سال 1361 بود.

البته این را باید بگویم که درباره سینمای قبل از انقلاب کاملا شناخت داشتم و زمانی که سیروس الوند را به عنوان همکار انتخاب کردم به این دلیل بود که این کارگردان جزو کارگردانان موج نو سینمای ایران قبل از انقلاب به شمار می رفت. در آن زمان من یک جوان 23 ساله بودم و یکی از مهمترین شروطی که برای همکاری با سیروس الوند و دیگر کارگردانان داشتم این بود که به عنوان دستیار کارگردان فعالیت کنم. البته آن زمان هرکس که به عنوان سرمایه گذار به سینما ورود پیدا می کرد به دنبال این بود که بازیگر شود و من بازیگری را نه بلد بودم و نه دوست داشتم.

به خاطر دارم که در سال 61 برای تولید ریشه در خون 2 میلیون تومان هزینه کردم که در آن زمان با این پول می توانستم 4 آپارتمان در میدان ونک خریداری کنم، حال تصور کنید امروز هزینه خرید 4 آپارتمان در ونک چقدر می شود.

* ساخت فیلم در ابتدای دهه 60 بی شک با سختی هایی همراه بوده و این سرمایه گذاری می توانست به معنای شکست اقتصادی شما در سینما باشد.

دقیقاً، در آن دوران تنها سالی 4 یا 5 فیلم سینمایی تولید می شد و آقای (مهدی) کلهر به عنوان معاون سینمایی فعالیت می کرد. جالب اینجاست که از این تعداد، حداقل 3 فیلم نیز توقیف می شد! چرا که فیلمسازان نمی دانستند چه باید بسازند که تایید شود و کسانی هم که مجوز می دادند از این می ترسیدند که به هر فیلمی اجازه نمایش بدهند! در واقع می توان گفت هیچ معیاری برای ارائه پروانه نمایش وجود نداشت و همه در یک بلاتکلیفی قرار داشتند، به همین دلیل در چنین شرایطی ساخت فیلم یک ریسک بزرگ به شمار می رفت.

در سال 61 برای تولید ریشه در خون 2 میلیون تومان هزینه کردم که در آن زمان با این پول می توانستم چهار آپارتمان در میدان ونک خریداری کنم، حال تصور کنید امروز هزینه خرید چهار آپارتمان در ونک چقدر می شودبعد از همکاری با سیروس الوند، با کارگردانان دیگری از جمله کامران قدکچیان، حسین زندباف، محمدعلی سجادی، مجید جوانمرد و تهمینه میلانی همکاری داشتم. در تمام این آثار هم به عنوان تهیه کننده و هم به عنوان مدیر تولید کار می کردم.

البته در برخی از فیلم ها اسم خود را به عنوان تهیه کننده ذکر نکرده ام. تصور کنید در آن دوره کل اکیپ فیلمبرداری بیشتر از 7 نفر نمی شد و بسیاری از رشته های مختلف وجود نداشت.

* شکل گیری پویا فیلم برچه اساس بود؟

در همان سال ها با آقای (عبدالله) علیخانی آشنا شدم که یکی از پخش کننده های فیلم های خارجی در ایران بود. بعد از مدتی مشارکت خود در حوزه فیلمسازی را آغاز کردیم. در سال 68 که دیگر پخش فیلم های خارجی در ایران با موانع بسیاری همراه شد، تصمیم گرفتیم تا شرکت تولیدی پویافیلم را تاسیس کنیم. اولین فیلم محصول پویا فیلم ، فیلم تیغ آفتاب به کارگردانی احمد هاشمی بود. با همکاری علیخانی در پویافیلم نزدیک به 40 فیلم تولید کردیم و تا امروز همچنان با یکدیگر همکاری خود را ادامه داده ایم.

* پویا فیلم به عنوان یک شرکت تولید در بخش خصوصی، تا اوایل دهه 80، آثار اجتماعی قابل توجهی در کنار کارگردانان شناخته شده در سینما تولید می کرد، اما از جایی به بعد این شرکت سیاست خود را تغییر داد...

بهتر است اینگونه توضیح دهم، در سال 80 فیلم هایی مانند آواز قو به کارگردانی سعید اسدی، شب های تهران به کارگردانی داریوش فرهنگ و یا در سال 81 عطش به کارگردانی خودم، رز زرد به کارگردانی داریوش فرهنگ و بسیاری از فیلم های ماندگار در سینمای ایران را تولید کردیم. در چنین شرایطی بسیاری از کارگردانان تمایل بسیاری برای همکاری با پویافیلم داشتند، شهرام شاه حسینی چندین فیلم با پویا فیلم کار کرد که از این تعداد آقای هفت رنگ و یا زن ها فرشته اند را بیش از دیگر آثارش دوست دارم.

از سال های 85 به بعد بخش خصوصی از گردونه سینمای ایران خارج می شود و در چنین شرایطی فیلم های دولتی روی کار آمد که بخش خصوصی نمی توانست با این فیلم ها و البته بودجه ای که برای تولید آن صرف می شد، رقابت کند. در واقع بخش دولتی توسط بنیاد سینمایی فارابی بخش خصوصی در سینما را به زمین زدمساله این است که در دهه 70 و 80 تهیه کنندگان فعالی در حوزه بخش خصوصی بودند که امروز دیگر هیچ فعالیت سینمایی نمی کنند و یا فعالیت آن ها محدود به پخش شده است. باید دید چرا این تهیه کنندگان دیگر فعالیت نمی کنند، جواب این است که این تهیه کنندگان به خوبی می دانند که تولید فیلم دیگر صرف ندارد و سرمایه گذاری در سینما می تواند به نابودی منجر شود.

از سال های 85 به بعد بخش خصوصی از گردونه سینمای ایران خارج می شود و در چنین شرایطی فیلم های دولتی روی کار آمد که بخش خصوصی نمی توانست با این فیلم ها و البته بودجه ای که برای تولید آن صرف می شد، رقابت کند. در واقع بخش دولتی توسط بنیاد سینمایی فارابی بخش خصوصی در سینما را به زمین زد.

تاکید می کنم بخش خصوصی برای تولید یک فیلم سرمایه گذاری می کند و این یعنی برای ادامه فعالیت باید بازگشت سرمایه داشته باشد، این درحالی است که بنیاد سینمایی فارابی به عنوان بخش دولتی، اصلاً نگاه اقتصادی به سرمایه گذاری در این عرصه ندارد، تنها هزینه می کند و به فکر بازگشت سرمایه نیست، چرا که برای بقا نیازی به چنین چرخه اقتصادی ندارد.

به عنوان مثال در سال 91 یک فیلم مانند دربند به کارگردانی پرویز شهبازی ساخته می شود که نزدیک به 900 میلیون تومان در آن سال فروش داشت، این فیلم توسط بنیاد سینمایی فارابی حمایت شد، هرچند فروش قابل توجهی در گیشه داشت اما من می گویم این فیلم صد در صد ضرر کرد، در واقع در آن سال بنیاد سینمایی فارابی 200 میلیون تومان خرج بیلبورد تبلیغات شهری برای این فیلم کرد و براساس هزینه ای که برای تولید و تبلیغ فیلم شد، بی شک 900 میلیون تومان فروش چندان مناسبی نبود.

تصور کنید به عنوان مثال سالانه بودجه ای برابر با 50 میلیارد تومان در اختیار بنیاد سینمایی فارابی قرار می دهند و این بودجه برای تولید برخی از فیلم ها هزینه می شود و نگرانی برای بازگشت این سرمایه و بودجه وجود ندارد. در واقع می توان گفت معمولا فیلم هایی که توسط دولت ساخته می شود بازگشت سرمایه ندارد چرا که نگرانی برای این امر وجود ندارد.

همین سال گذشته با بودجه دولتی فیلمی با هزینه 10 میلیارد تومان ساخته شد که امکان اکران برای آن وجود ندارد! چرا که نمی تواند در جذب مخاطب موفق باشد، اما آیا چنین مساله ای برای سرمایه گذار بخش دولتی مهم است؟ این درحالی است که بخش خصوصی اگر برای یک فیلم 10 میلیارد تومان هم هزینه کند، باید شرایطی را فراهم کند که این پول بازگردد در غیر این صورت نابود است. اینجاست که بخش خصوصی از رقابت باز می ماند چرا که بودجه ای که دولت صرف ساخت یک فیلم می کند را بخش خصوصی نمی تواند پرداخت کند.

* پس شما معتقدید بخش دولتی با سرمایه گذاری های نجومی در سینما، انتظار عوامل سینمایی را نسبت به دستمزدها بالا برده است، به گونه ای که بخش خصوصی توان پرداخت چنین دستمزدهایی را ندارد؟

بله، بخش دولتی با پرداخت دستمزدهای بالا به عوامل سینمایی شرایطی را فراهم می کند که بخش خصوصی دیگر نتواند از پس هزینه دستمزدهای عوامل فیلم برآید. به همین دلیل تهیه کننده بخش خصوصی مجبور است با همان موجودی که دارد فیلم تولید کند و در چنین شرایطی حتما مجبور به استفاده از عواملی با دستمزد پایین تر است.

رضا میرکریمی تهیه کننده ما همه با هم هستیم در مصاحبه ای گفته است که بیش از 10 میلیارد تومان هزینه تولید این فیلم شده است، فیلمی که چه چنین هزینه ای برای تولید داشته است حداقل باید در گیشه بیش از 30 میلیارد تومان فروش داشته باشد تا بتواند بازگشت سرمایه داشته باشدتاکید می کنم که در دهه 80 تاثیر بخش دولتی در تولیدات سینمایی بیشتر شد و همین مساله سبب شد که از نیمه دهه 80 سطح توقع ها از دستمزدها افزایش پیدا کند و بخش خصوصی دیگر توان رقابت با بخش دولتی را نداشته باشد. در این شرایط حتی حوزه هنری هم در زمینه تولید فیلم چندان ورود پیدا نمی کند. چرا که می داند سرمایه گذاری در سینما بازگشت اقتصادی ندارد، این درحالی است که حوزه هنری فیلم های برجسته ای چون آدم برفی به کارگردانی داود میرباقری، دیدار به کارگردانی محمدرضا هنرمند را در کارنامه کاری خود دارد. این نهاد در گذشته سالی 5 فیلم تولید می کرد اما حالا کجاست؟ شاید سالی یک فیلم معمولی بسازد، چرا؟ چون می داند که بازگشت سرمایه ای وجود ندارد.

* اما این روزها همه آثاری که با بودجه های میلیاردی ساخته می شود، صرفا توسط بخش دولتی تولید نمی شود.

در دهه 90 این افزایش دستمزدها به اوج خود رسید که می توان سریال شهرزاد را نمونه بارز آن دانست، سریالی که هرچند فروش خوبی داشت اما باز هم نسبت به هزینه ای که برای ساخت آن شده بود، صد در صد با ضرر مالی همراه بود.

مثالی دیگر بخواهم بیاورم می توانم به فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی اشاره کنم، رضا میرکریمی تهیه کننده این اثر سینمایی در مصاحبه ای گفته است که بیش از 10 میلیارد تومان هزینه تولید این فیلم شده است، فیلمی که چه چنین هزینه ای برای تولید داشته است حداقل باید در گیشه بیش از 30 میلیارد تومان فروش داشته باشد تا بتواند بازگشت سرمایه داشته باشد.

در چنین شرایطی که سینمای ما در آن قرار دارد، چنین سرمایه گذاری که نمی توان امیدی به بازگشت مالی آن داشت، چگونه صورت می گیرد، به همین دلیل معتقدم این نوع از سرمایه گذاری ها بی شک اشکالی در آن وجود دارد. اینکه پول تولید چنین فیلم هایی درست یا غلط است را من نمی توانم بگویم و البته بررسی چنین مسائلی وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در این زمینه شانه خالی می کند. چنین سرمایه گذاری هایی بی شک با افزایش دستمزد عوامل همراه است، یعنی بازیگری که در کار قبلی خود 35 میلیون تومان دستمزد گرفته است در چنین فیلمی برای 3 روز کار 190 میلیون تومان دستمزد می گیرد که دیگر نمی توان با آن کار کرد.

در چنین شرایطی بخش خصوصی که دستش در جیب خود است، باید به این فکر کند که چقدر سرمایه دارد تا براساس آن فیلم خود را بسازد. من به عنوان تهیه کننده بخش خصوصی از حداکثر سرمایه ای که دارم بهترین بهره برداری را برای تولید یک فیلم می کنم. حتی در فیلم های معمولی من نیز با هزینه مشخص خود بهترین کار ارائه شده است. به عنوان مثال در فیلم مستانه که در اسفندماه سال 92 ساخته شد، فرشاد محمدی فیلمبردار این فیلم به من گفت فکر می کنید چقدر طول می کشد تا فیلم ساخته شود و من گفتم در نهایت یک ماه زمان می خواهیم، وی گفت بهتر است سر صبر این فیلم را بسازیم، از او پرسیدم که فیلمی که به تازگی کار کرده بود فیلمبرداری اش چند روز طول کشید و او گفت 64 روز، گفتم قبول داری که 40 درصد از این فیلم اضافه است و باید حذف می شد و او گفت تازه 40 دقیقه از فیلم اضافه بود و حذف کردیم! به او گفتم پس در 64 روز تقریبا 2 فیلم را تولید کرده اید که یکی از این فیلم ها قابل استفاده بوده است، تاکید کردم که من می خواهم یک فیلم بسازم پس زمان تولید لازم را برای یک فیلم صرف می کنم. در همین راستا فیلمبرداری این فیلم 25 روز طول کشید چرا که با برنامه ریزی درست و حضور به موقع عوامل این کار تولید شد.

البته در میان فیلم هایی که ساخته ام آثاری نیز بود که بیش از 50 روز فیلمبرداری آن طول کشید که از آن جمله می توان به عقرب به کارگردانی ناصر شاملو و یا عطش اشاره کرد چرا که فیلم های سخت بود که در شهرستان های مختلف فیلمبرداری شده است.

زمانی که سطح دستمزدها بالا برود بخش خصوصی دیگر نمی تواند چنین دستمزدهایی پرداخت کند. تاکید می کنم که من مسئول فرهنگی این کشور نیستم، مسئول فرهنگی کشور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. من مسئول این هستم که خوراک فرهنگی تمیز در اختیار مخاطب سینما قرار دهم، خوشبختانه طی سال ها فعالیت خود در حوزه سینما آثاری را چه به عنوان تهیه کننده و چه به عنوان کارگردان تولید کرده ام که همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.

* اما پویافیلم چند سالی است به سمت ساخت کمدی هایی رفته که از آن سینمای گذشته نشانی ندارد...

زمانی که می خواهیم یک پروژه را آغاز کنیم من و آقای علیخانی با یکدیگر برای تولید آن تصمیم می گیریم، در حال حاضر تشخیص ما این است که ساخت چنین کمدی هایی در سینما می تواند مورد توجه و استقبال مخاطب قرار گیرد و اکثر آثاری که در این حوزه ساخته شده است توانسته نسبت به هزینه خود فروش خوبی نیز داشته باشد.

در واقع مردم و مخاطبان سینما این روزها کمدی هایی از این دست را می خواهند و ما نیز تابع مردم و و طبق ضوابط شرع هستیم، یعنی باید آثاری تولید کنیم که هم مخاطب را جذب کند و هم خلاف شرع نباشد.

* به رغم این نگاه اما بازهم طیفی از آثار پویافیلم همواره با اتهام ابتذال مواجه بوده است!

باید یادآور شوم که مبتذل دارای معنا و مفهوم خاصی است و من اعتقاد دارم که در جمهوری اسلامی ایران چیزی به عنوان سینمای ابتذل وجود ندارد، این یک سوء برداشتی است که متاسفانه از آن استفاده می شود. با صراحت می گویم که 90 درصد از منتقدان ما بی سواد هستند و نمی توان نام منتقد را روی آن ها گذاشت و کلمه مبتذل را تنها از همین 90 درصد می شنویم. در صورتی که 10 درصد باقی مانده که منتقدان واقعی هستند، به ندرت از این کلمه استفاده می کنند و یک اثر را از نظر فنی تحلیل می کنند.

ما همه با هم هستیم را اگر مخاطب ببیند حداقل 5 سال با سینما نمی رود، در واقع چنین فیلمی با این همه بازیگر ستاره، مخاطب سینما را گول می زند و به سینما خسارت وارد می کندالبته این را باید بگویم کمدی هایی مانند آس و پاس به کارگردانی آرش معیریان جزو آثاری نیست که نقد شود و وقتی فردی چنین فیلمی را نقد می کند، یعنی آن آدم مریض است و به دنبال هرچیزی به غیر از نقد فیلم است، در سینمای جهان نیز برخی از آثار قابل نقد نیست و تنها برای تفریح و سرگرمی ساخته شده است. البته در این میان فیلم هایی نیز تولید می شود که مخاطب آن را می بیند و ناراضی از سینما خارج می شود و تا سال ها به سینما نمی رود.

به عنوان مثال ما همه با هم هستیم را اگر مخاطب ببیند حداقل 5 سال با سینما نمی رود، در واقع چنین فیلمی با این همه بازیگر ستاره، مخاطب سینما را گول می زند و به سینما خسارت وارد می کند. غیر از اینکه با چنین سرمایه گذاری عظیمی سطح توقع عوامل سینما را از نظر دستمزد بالا برده اند، اعتماد مخاطب را به سینما از می برد. این نوع از پول ها که در سینما سرمایه گذاری می شود، یا پول بیت المال، یا رانت و یا از جایی که من نمی دانم آمده است.

البته در مورد کمال تبریزی که از اول انقلاب تا به امروز او را می شناسم، باید بگویم که فیلم های بسیار ارزشمندی ساخته است که از آن جمله می توان به عبور اشاره کرد که از نظر من بهترین فیلم جنگی تاریخ کشور است. جنگ بین ایران و عراق یک جنگ بسیار متفاوت بود، در واقع جنگ ما جنگ عقیده بود نه جنگ خاک و جنگ عقیده بسیار مهم است.

در فیلم عبور جنگ عقیده به خوبی نشان داده شده است. می توان گفت در بین فیلم هایی که از جنگ ایران و عراق ساخته شده است شاید تنها در 5 فیلم جنگ عقیده به خوبی نشان داده شده است که یکی از آنها عبور است. از دیگر کارهای تبریزی می توان به مارمولک اشاره کرد که همچنان برای من تازگی دارد.

اما تبریزی از یک جایی به بعد دیگر تبریزی نیست و معقتدم که نباید دیگر فیلم بسازد. آثاری که طی 10 سال اخیر ساخته است که دیگر قابل دیدن نیست. همین فیلم هایی مانند آس و پاس و یا خالتور را جماعتی می بینند و از آن خوششان می آید و همه افراد یک خانواده می توانند آن را ببینند، اما فیلمی مانند طعم شیرین خیال یا ما همه با هم هستیم را کسی نمی بیند. در حالی که آس و پاس و یا خالتور که به آن سینمای مبتذل می گویند در خانه همه مردم هست و همه افراد خانواده آن را کنار هم می بینند. من کمال تبریزی را دوست دارم اما آثار اخیرش چندان قابل قبول نیست.

* زمانی شما به عنوان کارگردان فیلم های اجتماعی مانند خصوصی می ساختید که بسیار مورد توجه قرار گرفت. آیا تصمیم به ساخت آثار اجتماعی از این دست ندارید؟

به یاد حرفی از زنده یاد رسول ملاقلی پور افتادم در سال 76 یا 77 بود که به من گفت دیگر طاقت این را ندارم که برای ساخت یک فیلم بروم چکمه سردار یا سرتیپ را ببوسم تا امکانات ساخت یک فیلم جنگی را به من بدهند. من نیز دیگر حال این را ندارم که آثاری مانند خصوصی را بسازم، البته مجوز یک فیلم را در همین نوع از سینمای اجتماعی دریافت کرده ام اما حال این را ندارم که آدم های بیرون از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلوی آن را بگیرند؛ برای مستانه چقدر من را اذیت کردند؟ تلویزیون که تبلیغ نداد، اجازه نصب بیلبورد در سطح شهر را به من ندادند. در چنین شرایطی چرا باید فیلم اجتماعی بسازم وقتی حمایتی از من نمی شود.

به یاد حرفی از زنده یاد رسول ملاقلی پور افتادم در سال 76 یا 77 بود که به من گفت دیگر طاقت این را ندارم که برای ساخت یک فیلم بروم چکمه سردار یا سرتیپ را ببوسم تا امکانات ساخت یک فیلم جنگی را به من بدهند زمانی که می خواستم خصوصی را بسازم فیلمنامه را به جواد شمقدری معاون سینمایی وقت ارائه کردم و گفتم می خواهم آن را بسازم، تاکید می کنم که آدم خطی نیستم و اصلاح طلب و یا اصول گرا را قبول ندارم و معتقدم هر دو طرف حقه باز هستند، اما برای اولین بار فیلمنامه را به معاون سینمایی ارائه کردم و او هم گفت که فیلم مشکلی ندارد و می توانم بسازم، اما در زمان اکران، از خارج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فشار آوردند و فیلم را از پرده پایین کشیدند.

این فیلم تنها 10 روز اکران شد اما در همین زمان کم در تهران 300 میلیون تومان فروش داشت و می توان ادعا کرد که همه این فیلم را دیدند. درست است که به خاطر این فیلم خسارت مالی دیدم اما از اینکه همه مردم در شرایط مختلف توانستند این فیلم را ببینند خوشحالم و از اینکه عقیده خود را در این فیلم به نمایش گذاشتم لذت می برم که توانستم بحث افراط و تفریط را نشان دادم. بسیاری از افراد این فیلم را درک نکردند و حتی به شوخی می گفتند که قطام این فیلم زیاد است. به خاطر دارم این اثر را بعد از ساخت به یکی مجتهدها که نظر خوبی نسبت به سینما نداشت نشان دادم و از وی خواستم که هرجای فیلم خلاف شرع است به من بگوید تا آن را حذف کنم و او گفت که خلاف شرع نیست. یک بار یک منتقد در برنامه زنده تلویزیونی به من گفت ضددینی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران مستانه است، به او گفتم آیا فقه خوانده ای گفت نه و من به او گفتم که من فقه خوانده ام به خوبی آن را می دانم، چرا وقتی سواد نداری به یک فیلم می گویی ضددین.

تاکید می کنم که هر فیلمی که تا امروز کارگردانی یا تهیه کنندگی کرده ام برای سرگرمی بوده است چرا که معتقدم سینما سرگرمی است و بعد از سرگرمی به حرفی که باید زده شود توجه می کنم. اگر یک کارگردان یک فیلم سرگرم کننده ساخت که حرفی هم برای گفتن داشت باید دست آن کارگردان را بوسید. اگر هم حرفی نداشت ایرادی ندارد، این خیلی مهم است که در سرگرمی حرفی هم برای گفتن داشته باشیم.

* پویافیلم زمانی بازیگرانی را به سینما معرفی می کرد که در سینمای ایران ماندند و جزو سوپراستارهای سینمای ایران شدند، از این جمله می توان به بازیگرهایی چون مهناز افشار، امین حیایی، بهرام رادان و رضا گلزار اشاره کرد، اما دیگر چنین اتفاقی رخ نمی دهد، هرچند سال ها است که با سحر قریشی همکاری می کنید اما این بازیگر نتوانست جایگاه مناسبی در سینما بدست آورد.

درباره سحر قریشی با شما موافق نیستم، ممکن است که این بازیگر اشتباه هایی کرده باشد و در برخی از فیلم ها نباید بازی می کرده است، چرا که بازی در این فیلم ها او را زمین زد، این درحالی است که این بازیگر در آب نبات چوبی نشان داد که پتانسیل بالایی دارد. مساله دیگر این است که قرار نیست همه شبیه هم باشند و بتوانند پرش خوبی داشته باشند. یک بازیگر وقتی نمی تواند رقابت کند، بستر مناسبی هم برای موفقیت وی وجود دارد.

به خاطر دارم در فیلم آواز قو بهرام رادان و ساره آرین را برای بازی در نقش های اصلی انتخاب کردم، سعید اسدی با آن ها تمرین می کرد و من فیلم تمرین آن ها را می دیدم، در فیلم تمرین ها متوجه شدم که بهرام رادان اصلا بازی بلد نیست و هر چقدر هم تمرین می کنند، وضعیت بدتر می شود. همین مساله سبب شد تا از آتیلا پسیانی بخواهم که بازیگردان این 2 بازیگر باشد، پسیانی تنها یک هفته وقت داشت تا این 2 نفر را آماده کند و من معتقدم بهرام رادان هرچه امروز دارد مدیون آتیلا پسیانی است و معتقدم رادان بهترین بازی خود را در آواز قو داشته است. در واقع در ابتدا کارگردان حاضر نبود با این بازیگر کار کند، اما معتقد بودم رادان از پس این نقش بربیاید و من پای انتخاب بهرام رادان ماندم.

مثال دیگر، پیمان معادی است، آن زمان که من با این نویسنده کار کردم کسی او را نمی شناخت، من پتانسیل لازم ر در این فرد دیدم و در همان آواز قو این هنرمند نه تنها به عنوان نویسنده، بلکه به عنوان طراحی لباس با وی کار کردم. بعد از آن با این نویسنده در سه پروژه دیگر از جمله عطش ، کما را کار کردم و این هنرمند اینگونه وارد سینما شد.

تاکید می کنم این شرایط است که باعث موفقیت افراد می شود، اگر بخش خصوصی وارد کار شود، اتفاقات خوبی در سینما رخ می دهد. اما به دلیل ورود پول ها و قدرت هایی که از بیرون تزریق می شود شرایط برای فعالیت بخش خصوصی بسیار کم شده است.

* شما از جمله تهیه کنندگانی هستید که هرچند در بخش خصوصی کار می کنید، اما هیچ گاه درباره چگونگی تامین هزینه فیلم های تان حاشیه ای بوجود نیامده است، رمز این بی حاشیه بودن آن هم در شرایطی که بحث شک و تردید نسبت به سرمایه های موجود در سینما حسابی داغ است، چیست؟

پیش از هرچیز باید بگویم که قدیمی ها هرچه گفته اند طلا است، می گویند تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. زمانی که وارد سینما شدم همه می دانستند از کجا آمده ام، بارها در جلسه هایی که با سینماگران داشتم پیش آمده که به یک تهیه کننده و یا کارگردان گفته ام که تو ماهی 5 هزار تومان از تلویزیون حقوق می گرفتی، اما من سال 61 وارد سینما شدم و هیچ وابستگی به جایی نداشتم، اولین فیلم خود را با 2 میلیون تومان ساختم. مساله دیگر این است که پدر و مادر من کاملا معلوم است که چه کسانی هستند و سابقه و موقعیت اجتماعی خانواده ام قبل و بعد از انقلاب کاملا مشخص است.

پدر من یکی از متشخص ترین آدم هایی بوده است که بزرگان نظام حتی پیش از انقلاب همیشه به وی عرض ادب می کردند، تاکید می کنم که پدرم به شدت مخالف سینما بود و هیچ سرمایه ای برای ساخت فیلم در اختیار من قرار نداد، من برای ساخت اولین فیلمم یک مقدار سرمایه خودم داشتم و یک مقدار نیز قرض کردم، اما آن که ماهی 5 هزار تومان حقوق می گرفت این ثروت را از کجا آورده است که البته این امر کاملا مشخص است این ثروت و هزینه ها از دولت و رانت هایی که دارند به دست آمده است.

مدتی پیش بنیاد سینمایی فارابی لیست حمایت هایی که از کارگردانان داشته است را منتشر کرد، در آن لیست مشخص شد که به من پول داده اند که 7 میلیون 500 هزار تومان برای رایت فیلمم بوده است. حال تصور کنید که من مثلا 20 فیلم ساخته ام و در طول این سال ها چنین رایتی به من پرداخت شده است، اما ناگهان در همین لیست می بینید که به یک نفر بیش از یک میلیارد تومان پول داده اند.

این را هم باید بگویم که اگر هم برای فیلمی به من وام داده اند تا قران آخر آن را گرفته اند به عنوان مثال روی هم رفته برای 2 فیلم شب های تهران و آواز قو 45 میلیون تومان وام دادند و 54 میلیون تومان از من پس گرفتند، یعنی 9 میلیون تومان بهره وام را هم گرفتند!

لینک خبر :‌ خیبرآنلاین
با صدور حکم سید هادی رضوی حالا باید منتظر بود تا ببینیم سرمایه گذارانی که می گفتند ما را از سینما فراری ندهید باز هم سر حرف خود هستند یا خیر؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : اعتماد آنلاین

به گزراش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، با انتشار خبر محکومیت سید هادی رضوی و دیگر اخباری که هر روز درباره سرمایه های مشکوک در سینما می شنویم و همینطور قطع و وصل، پخش و توزیع سریال هایی مانند احضار در شبکه نمایش خانگی به نظر می رسد که خلاهای جدی در حوزه نظارتی بر مباحث مالی و حقوقی سینما وجود دارد.

با بررسی های صورت گرفته توسط خبرنگار فرهنگی تسنیم از مدیران شبکه نمایش خانگی متوجه شدیم که مساله سریال مذکور محتوا یا گونه ترسناک آن نبوده است بلکه مشکلات حقوقی میان شریکان این سریال عامل عدم توزیع این سریال شده است. در ادامه این گزارش باید گفت که شبکه نمایش خانگی از تهیه کننده سریال های خانگی تعهداتی را برای تولید و پخش سریال می گیرد. سریال احضار نیز بعد از واکنش شبکه نمایش خانگی جهت عدم نقض حقوق مخاطبین به پخش خود ادامه داده است. طبق اخبار رسیده مسئولین شبکه نمایش خانگی با اعلام اینکه در صورت وجود عدم حسن سابقه کاری سازندگان سریال ها وفیلم ها با این نهاد ادامه همکاری آنان منوط به تصمیم گیری مدیران این سازمان است، سازندگان را مجبور به ادامه کار و پخش می کنند. این اقدام مدیران شبکه نمایش خانگی قابل تحسین است اما کافی نیست.

برای ایجاد تمهیدات بهتر و محکم تر برای حفظ حقوق مخاطبان بهتر است که نهادهای نظارتی و قضایی مرتبط با فرهنگ و هنر راهکارهای جدی تری برای مدیریت مسائل مالی، حقوقی و سرمایه گذاری داشته باشند. زمانی بانک ها با سرمایه مشخص و با رویکرد جدی نسبت به هنر وارد میدان سینما می شدند و اعتبار هنری فیلم ساز هم باعث می شد تا بانک و نهادهای اقتصادی دولتی در فیلم مذکور سرمایه گذاری کنند. اما امروز از طرفی به دلیل مشکلات ملی و از سوی دیگر به دلیل عدم مدیریت درست و البته سود زیاد در تولید انبوه فیلم های کمدی مبتذل، فضا را برای ورود هر سرمایه گذاری از حوزه های مختلف اقتصادی به سینما باز گذاشته است. قاطعیت امروز دستگاه قضا نشان داد که اگر همین رویکرد قبل از تولید و ورود سرمایه گذاری به سینما وجود داشته باشد می توان جلوی فساد را از سرچشمه گرفت.

البته ریشه اصلی تمام این مشکلات برمی گردد به زمانی که موسسات سینمایی مستقل با کمک دولت می توانستند روی پای خود بایستند و بدون وجود شک و شبهه درباره سرمایه و هزینه تولید فیلم به ساخت اثر دست بزنند و سود خود را نه در حین تولید (مانند امروز که هنوز تولید فیلم تمام نشده سرمایه گذار سودش را می کند) بلکه بعد از اکران و از طریق فروش فیلم در سینما بدست آورد.

حالا باید منتظر بود تا ببینیم سرمایه گذاری که چند روز قبل گفته بود تا سرمایه گذاران را از سینما فراری ندهید باز هم سر حرف خود هستند یا خیر؟

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه کار کردن در حوزه حجاب و عفاف بسیار ظریف و سخت است، عملکرد نیروی انتظامی در این حوزه را با وجود کم کاری دیگر دستگاه ها موفق عنوان کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : خبرگزاری آریا

به گزارش جهانی خبر_"حسن کامران" در گفت و گوی اختصاصی با پایگاه خبری پلیس اظهار داشت: نیروی انتظامی علی رغم اینکه امروز در زمان جنگ قرار نداریم، مدام در مرزها و حتی در شهر ها برای تامین امنیت و آرامش مردم شهید می دهد که باید با تمام وجود از این عزیزان تقدیر و تشکر کرد.

نگاه مجلس به معیشت کارکنان ناجا

وی با بیان اینکه دولت و مجلس هیچ زمانی نتوانسته اند خواسته های ناجا را به شکل ایده آل تامین کنند، اضافه کرد: البته این نیروی جان برکف همیشه با بضاعت کم خود و کمبود امکانات توانسته ماموریت هایش را به نحو احسن انجام دهد و این موضوع نیز به دلیل فرماندهی بسیجی وار سردار"اشتری" در رأس ناجا است.

نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی از تقویت بودجه نیروی انتظامی در کمیسیون شوراها و کمیسیون امنیت ملی خبر داد و گفت: معیشت کارکنان ناجا به خصوص در نواحی مرزی از دغدغه های مجلس است و نمایندگان این موضوع را به صورت ویژه مد نظر قرار دادند.

عملکرد موفق ناجا در حوزه حجاب و عفاف

کامران در ادامه عملکرد ناجا در حوزه حجاب و عفاف را با توجه به سختی ها و ظرافت های این کار بسیار موفق عنوان کرد و اظهار داشت: البته کار کردن در این حوزه فقط وظیفه ناجا نیست و همه دستگاه ها باید به میدان عمل بیایند و به ناجا در حفظ ارزش ها و امنیت اخلاقی جامعه کمک کنند.

وی افزود: امروز متاسفانه برخی از کارمندان در ادارات دولتی، بیمارستان ها، نمایشگاه هایی که از سوی نهادهای دولتی برپا می شود، در سیستم پرواز فرودگاه ها و... از پوشش مناسبی برخوردار نیستند که همین موضوع ماموریت ناجا در سطح جامعه را سخت می کند.

برخی از فیلم های تلویزیون تبلیغ اشرافی گری است

عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی، نقش سینما و رسانه ملی را در حوزه حجاب و عفاف بسیار پررنگ توصیف کرد و اظهار داشت: امروز متاسفانه برخی از فیلم هایی که در تلویزیون یا سینما برای مردم به نمایش گذاشته می شود تبلیغ اشرافی گری است که با روح حجاب و عفاف و سبک زندگی اسلامی مغایرت دارد.

وی اذعان کرد: وقتی توده مردم با عدم رعایت حجاب و عفاف از سوی کارمندان ادارات دولتی ، هنرمندان و بازیگران سینما و تلویزیون رسمی کشور مواجه می شوند دچار دوگانگی شده و از خود می پرسند وقتی درون حکومت این گونه است پس چرا ما باید حجاب و عفاف را رعایت کنیم؟!

واکنش های منفی نسبت به اقدامات ناجا از روی دشمنی است

عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی به واکنش های منفی و تند علیه اقدامات نیروی انتظامی در حوزه حجاب و عفاف اشاره کرد و گفت: این گونه اظهار نظرها غیر منطقی و نا عادلانه از روی دشمنی است و نشان می دهد که یک سیستمی پشت آن ها نهفته و اقدامات ناجا را مانعی برای منافع خود می دانند.

وی تصریح کرد: با این شرایط می بینیم نیروی انتظامی عملکرد خوبی در این حوزه داشته اما معتقدم که همه باید به صحنه بیایند و کمک کنند تا ناجا در ماموریت خود و دیگر ماموریت هایش بهتر عمل کند.

تقدیر از برنامه های فرهنگی پلیس اصفهان

کامران در پایان با قدردانی از اقدامات فرهنگی پلیس استان در حوزه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه گفت: بحمد اله سردار "معصوم بیگی" که فردی بسیجی است، مسئولیت فرماندهی نیروی انتظامی استان را برعهده دارد و توانسته از طریق تعامل با مردم و مسئولان به ویژه نهادهای مردمی ماموریت های این نیرو را به خوبی پیش ببرد که لازم می دانم از زحمات وی و نیروهای تحت امرشان نیز تقدیر و تشکر کنم.

لینک خبر :‌ جهانی پرس
هر ساله با آغاز فصل تابستان و تعطیل شدن مدارس و دانشگاه ها یکی از دغدغه های مسئولان کشور بحث ایجاد برنامه هایی در قالب اوقات فراغت برای جوانان است، اما در اینجا باید گفت این اوقات فراغت تنها محدود به جوانان نمی شود بلکه شامل خانواده و حضور جوانان در کنار خانواده ها است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش تیترشهر: یکی از اثرات غنی کردن اوقات فراغت، کاهش آسیب های اجتماعی و جلوگیری از به بطالت گذراندن وقت و زمان است. البته مساله اوقات فراغت تنها به نوجوانان و جوانان مربوط نمی شود بلکه همه جامعه نیاز به اوقات فراغت دارد.
بیشتر خانواده ها به فراخور شرایط خود برای نحوه گذران اوقات فراغت فرزندان خود برنامه های گوناگونی را تدارک ببینند، اما در برخی مواقع، چون والدین با مفهوم اوقات فراغت به طور کامل آشنا نیستند، امکان دارد از این فرصت به درستی بهره برداری نکنند.
در این میان موضوع حضور بیشتر جوانان در کنار خانواده ها نیز مطرح می شود که این در حالی است که این امر با وجود فضا هایی مناسب مانند سینما و بوستان های مناسب محقق می شود.
اما با عدم این امکانات، گاهی جوانان به گذراندن اوقات فراغت به محافلی روی می آورند که دیگر نمی توان بر روی آن کنترلی داشت، بنابراین به نظر می رسد دولت و مسئولان مربوطه در این راستا، باید از انرژی و زمان نوجوانان و جوانان استفاده مثبت کنند تا آسیب ها را در سطح جامعه کاهش دهند.
همچنین شهرداری با ایجاد سینما گامی موثر در جهت غنی سازی اوقات فراغت بردارد چراکه امروزه نه تنها در برخی از شهر ها شاهد عدم سینما هستیم بلکه در شهر هایی که سینما وجود دارد به بافتی فرسوده تبدیل شده است و کارایی لازم را ندارد...
حال باید پرسید آیا شهرداری تا حالا برنامه ویژه برای اوقات فراغت داشته است؟ این همه هزینه و بودجه برای چیست؟ آیا نمی خواهد به دنبال راهکار اساسی بوده و به میدان بیاید؟!
امید است به زوید شاهد تاسیس بیشتر سینما ها و احداث سینما در شهر هایی که فاقد سینما هستند، باشیم؛ بنابراین در این راستا دستگاه های مختلف وظیفه دارند شرایط را برای غنی سازی اوقات فراغت افراد فراهم کنند.

در این رابطه مسعود نصرتی، جانشین رییس سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور در زمینه آخرین وضعیت احداث پردیس های سینمایی امید با مشارکت شهرداری ها و در راستای بر قراری عدالت فرهنگی در 11 شهر فاقد سینما توضیح داد: به موجب تفاهم نامه همکاری مشترک بین سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور و سازمان امور سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استفاده از ظرفیت طرفین تفاهم نامه و با مشارکت شهرداری ها در شهر های فاقد سالن سینما، پردیس سینمایی امید ساخته می شود.
وی با بیان اینکه در احداث پردیس های سینمایی امید، سازمان امور سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار صدور مجوز و ارائه مشاوره های فنی، تهیه نقشه و طراحی سازه و پرداخت 700 میلیون تومان به صورت کمک بلاعوض را بر عهده دارد، گفت: به منظور سرعت گرفتن اجرای این پروژه، سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور به شهرداری های شهر های فاقد سینما که در احداث پردیس سینمایی امید مشارکت دارند تا سقف 500 میلیون تومان، با پیشرفت فیزیکی پروژه، به صورت کمک بلاعوض پرداخت می کند.
وی با بیان اینکه یکی از اهداف احداث این پردیس ها، ارتقای شاخص های فرهنگی و عمومی سازی دسترسی شهروندان به تولیدات فرهنگی است، گفت: مقرر است طی سال جاری در20 شهر پردیس سینمایی امید ساخته شود و تاکنون در 11 شهر این پروژه با اعلام آمادگی شهرداری ها آغاز شده است.
نصرتی افزود: ساخت پردیس سینمایی امید در شهر ایلام با چهار سالن و 400 صندلی و در شهر اندیمشک در استان خوزستان در با سه سالن و 410 صندلی پس از طی مراحل مربوطه شامل اعلام آمادگی شهرداری، انعقاد تفاهم نامه برای تحویل فاز های مختلف نقشه و انتخاب پیمان کار در مرحله آغاز عملیات اجرای پروژه قرار دارد.
وی ادامه داد: ساخت پردیس سینمایی امید در شهر های گناوه در استان بوشهر شامل سه سالن با 360 صندلی، ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان شامل سه سالن با 373 صندلی، بانه در استان کردستان شامل سه سالن با 265 صندلی و منطقه آزاد ماکو در استان آذربایجان غربی شامل سه سالن با 365 صندلی پس از اعلام آمادگی شهرداری ها در مرحله تحویل نقشه فاز دو قرار دارد.
نصرتی اعلام کرد: ساخت پردیس سینمایی امید شامل سه سالن در شهر های میناب در استان هرمزگان، تربت حیدریه در استان خراسان رضوی و طبس در استان خراسان جنوبی در مرحله انعقاد قرارداد تهیه نقشه قرار دارد.
وی همچنین از اعلام آمادگی شهرداری های خلخال در استان اردبیل و بم در استان کرمان برای مشارکت در ساخت پردیس سینمایی امید خبر داد.
با تمام تفاسیر امید است که این صحبت ها تنها در حد صحبت باقی نماند و شاهد بهبود وضعیت باشیم و موضوع ساخت سینما در دستور کار قرار گیرد.

لینک خبر :‌ تیتر شهر
محمدحسین فرحبخش تهیه کننده باسابقه سینما، فیلم ما همه باهم هستیم ساخته کمال تبریزی را عامل خسارت به سینما و قهر مخاطب می داند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش کندو نیوز ، رضا میرکریمی تهیه کننده فیلم سینمایی ما همه باهم هستیم در مصاحبه ای گفته است که بیش از 10 میلیارد تومان هزینه تولید این فیلم شده است؛ محمدحسین فرحبخش معتقد است فیلمی که چنین هزینه ای برای تولید داشته است حداقل باید در گیشه بیش از 30 میلیارد تومان فروش داشته باشد تا بتواند بازگشت سرمایه داشته باشد.

فرحبخش در ادامه گفتگویش با خبرگزاری مهر انتقادهای تندوتیزی به کمال تبریزی کارگردان ما همه باهم هستیم دارد و می گوید:

ما همه باهم هستیم را اگر مخاطب ببیند حداقل 5 سال با سینما نمی رود، درواقع چنین فیلمی بااین همه بازیگر ستاره، مخاطب سینما را گول می زند و به سینما خسارت وارد می کند. غیرازاینکه با چنین سرمایه گذاری عظیمی سطح توقع عوامل سینما را ازنظر دستمزد بالابرده اند، اعتماد مخاطب را به سینما از می برد. این نوع از پول ها که در سینما سرمایه گذاری می شود، یا پول بیت المال، یا رانت و یا از جایی که من نمی دانم آمده است.

البته در مورد کمال تبریزی که از اول انقلاب تا به امروز او را می شناسم، باید بگویم که فیلم های بسیار ارزشمندی ساخته است که از آن جمله می توان به عبور اشاره کرد که ازنظر من بهترین فیلم جنگی تاریخ کشور است. جنگ بین ایران و عراق یک جنگ بسیار متفاوت بود، درواقع جنگ ما جنگ عقیده بود نه جنگ خاک و جنگ عقیده بسیار مهم است.

فرح بخش در ادامه صحبت هایش می گوید: تبریزی از یکجایی به بعد دیگر تبریزی نیست و معتقدم که نباید دیگر فیلم بسازد. آثاری که طی 10 سال اخیر ساخته است که دیگر قابل دیدن نیست. همین فیلم هایی مانند آس و پاس و یا خالتور را جماعتی می بینند و از آن خوششان می آید و همه افراد یک خانواده می توانند آن را ببینند، اما فیلمی مانند طعم شیرین خیال یا ما همه باهم هستیم را کسی نمی بیند. درحالی که آس و پاس و یا خالتور که به آن سینمای مبتذل می گویند در خانه همه مردم هست و همه افراد خانواده آن را کنار هم می بینند. من کمال تبریزی را دوست دارم اما آثار اخیرش چندان قابل قبول نیست.

محمدحسین فرحبخش از ابتدای دهه 60 به عنوان تهیه کننده بخش خصوصی با فیلم ریشه در خون به کارگردانی سیروس الوند به صورت رسمی وارد سینمای ایران شد و تا امروز در کنار چند تجربه کارگردانی، تهیه کنندگی فیلم های بسیاری را بر عهده داشته است. این کارگردان و تهیه کننده با تأسیس شرکت فیلم سازی پویافیلم در ابتدا تولید فیلم های اجتماعی را به صورت جدی در دستور کار قرارداد و مبتنی بر دماسنج گیشه در دوره های مختلف تغییر مسیر داد و از میانه دهه 80 بود که نام پویا فیلم با جنس خاصی از سینمای کمدی گره خورد؛ سینمایی که پایه و اساس آن حضور بازیگران بفروش و اندکی هم رقص و آواز بود!

انتهای پیام/#

لینک خبر :‌ کندو نیوز
متاسفانه سینمای ایران هرگاه که خواسته در خدمت حکومت یا منافع ملی باشد، به سفارشی بودن و وابستگی متهم شده است؛ این بُعد قضیه را نمی توانیم به سلیقه و پسند مردم یا مخاطب عام سینما نسبت دهیم، چرا که مردم نشان داده اند فیلم خوب می خواهند و مایلند یک واقعه تاریخی-سیاسی قابل فهم با ژانر های متفاوت ببینند و حس غرور ملی در آن ها زنده شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ خورشید در بریتانیا هرگز غروب نمی کند! این جمله را اغلب ایرانیان به یاد دارند. انگلیس بزرگترین استعمارگر تاریخ شاید آن روز که مدعی می شد آفتاب هرگز در امپراطوریش غروب نمی کند؛ تصور نمی کرد نیروی دریایی ایران به ناو جنگیش دستور بدهد. حتی فکرش را هم نمی کرد که مردم دنیا شاهد اخطار نیروی نظامی ایران به ناو جنگی انگلیس باشند که جان خود را به خطر نیندازید. البته این حرف امروز و دیروز نیست؛ بلکه با به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی ایران در سال 57 قدرت هایی مانند آمریکا، انگلیس و شوروی از کشور عزیزمان رخت بر بستند و مدت ها در یک آرزوی دست نیافتنی، منتظر ماندند تا ایرانی ها به سوی آن ها دست التماس و کمک خواهی دراز کنند، اما آنچه را که نظاره گر بودند افول کشور خودشان در برابر رشد اقتدار و قدرت ایران بود. پس از اینکه تصاویر مقتدرانه توقیف نفتکش انگلیسی در فضای رسانه ای منتشر شد؛ بسیار افراد اهل فن درخواست ساخت فیلمی از این واقعه را ارائه دادند. درخواستی که بلافاصله در فضای مجازی دست به دست شد و سوژه برخی کاربران فضای مجازی نیز شد و واکنش های منفی را نیز از سمت افراد معلوم الحال به همراه داشت.
صنعت سینما و فیلم سازی در هر کشوری ابزاری برای بازگویی تاریخ، اهداف سیاسی و نشان دادن قدرت نظامی و علمی حکومت آن کشور است و بر همین اساس شرکت های بزرگی همچون، برادران وارنر (Warner bros)، والت دیزنی (Walt Disney)، پارامونت پیکچرز (Paramount Pictures)، یونیورسال پیکچرز (Universal Pictures) و سونی پیکچرز (Sony Pictures) تشکیل شده است. اما این موضوع در ایران به گونه دیگر متجلی شده است و به نظر می رسد نه تنها فعالیت صنعت سیما ایران در راستا تامین منافع حکومت و پیشبرد اهداف کشور نیست بلکه در مواقعی نیز علیه منافع کشور موضع گیری های متعددی می شود و گویا ما از قدرت فیلم و سینما غافل مانده ایم و هیچ هدف و برنامه برای آن نداریم.

عباس کیارستمی که اتفاقا تفکراتی متمایل به جهان غرب داشت و همواره به دلیل نقش مهمی که در سوق دادن سینمای ایران به سوی جوایز جشنواره ای و دوری از مردم داشت، مورد تجلیل سفارتخانه ها و سفرا بود، در خصوص قدرت سینما گفته است: قدرت سینمای هالیوود از ارتش آمریکا بیشتر است، این یعنی آمریکا توسط هالیوود ارتش خود را در دنیا یک قدرت عجیب و بزرگ نشان داده است، اما باید به این نکته فکر کرد که آیا سینمای ما هم توانسته چنین کاری برای ما بکند یا خیر؟
این در حالی است که سینمای ما متاسفانه هرگاه که خواسته در خدمت حکومت یا منافع ملی باشد، به سفارشی بودن و وابستگی متهم شده است؛ این بُعد قضیه را نمی توانیم به سلیقه و پسند مردم یا مخاطب عام سینما نسبت دهیم، چرا که مردم نشان داده اند فیلم خوب می خواهند و مایلند یک واقعه تاریخی-سیاسی قابل فهم با ژانر های متفاوت ببینند و حس غرور ملی در آن ها زنده شود. در نتیجه می توان گفت که این نگاه سفارشی یا حکومتی خواندن فیلم ها از جانب عده ای خاص به وجود آمده است که منافعشان با ساختن چنین فیلم هایی به خطر می افتد و یا از جانب استعمارگر پیر مورد شماتت یا غضب قرار می گیرند.

سیدضیاءلدین دری کارگردانی است که عمر خود را صرف آثار ضدانگلیسی کرد، او در کارنامه خود مجموعه "کیف انگلیسی" را دارد که یکی از بهترین و شاخص ترین آثار معاصر است. دری درباره این مجموعه می گوید: من خرافه نمی بینم اگر بگویم هر اتفاقی در این مملکت بیافتد کار انگلیسی هاست، اما به ضرس قاطع می گویم که در درون نظام نیرو هایی وجود دارند که متعهد به بریتانیا هستند و نماز هم می خوانند، روزه هم می گیرند، جای مهر هم دارند؛ این ها اعتقادشان این است و دروغ نیت، ولی ناخودآگاه به سمت آن غش می کنند. در این میان کم نیستند فیلمسازانی که به سفارش سفارت کشور های مختلف خارجی در ایران فیلم می سازند، این ها نه تنها به جاسوس و وطن فروش متهم نمی شوند بلکه حتی کسی بر آن ها برچسب سفارشی ساز هم نمی زند؛ فروشنده اصغر فرهادی، زیر درختان زیتون عباس کیارستمی و پریدن از ارتفاع کم و... به سفارش سفارت های خارجی ساخته شده اند. جالب است بدانیدعباس کیارستمی در تولید اثاری با سرمایه خارجی ید طولایی دارد و فیلم هایی همچون باد ما را خواهد برد ، ده ، کپی برابر اصل و پنج را با سرمایه گذاری فرانسوی ساخته است.
در بررسی آثاری که با درخواست و سرمایه گذاری سفارت خانه های خارجی ساخته شده است آنچه پرواضح است اینکه هیچگاه جامعه سینمای ایران این افراد را متهم به سفارشی سازی نمی کنند، اما کافی است که در ایران فیلمی متناسب با فرهنگ و آرمان های ملی ایران ساخته شود. نگاهی سطحی نگرانه به این موضوع نشان می دهد که این اتفاق ها نمی تواند بدون برنامه و نقشه قبلی باشد؛ این فیلمسازان در خاک ایران بزرگ شده اند و با شرایط و امکانات این مرز و بوم توانسته اند رشد کنند و به شهرت و قدرتی برسند، اما اکنون شاهد هستیم که در کمال ناباوری دست در دست رقیب خود گذاشته اند و سعی بر نابودی مملکت خویش دارند.
سینمای ایران ابتدا به مردم و سپس به تاریخ ایران، فیلم های زیادی بدهکار است که دست به روشنگری بزند و سند های تاریخی را از زیر خروار ها خاک بیرون بکشد و نشان دهد چه کسانی و چه کشور ها و چه قدرت هایی در طول تاریخ ایران دست به کشتار های بی رحمانه زده اند واین انزوای تاریخی را رقم زده اند؛ باید نشان دهد که چگونه این خاک از دست استعمار پیر و امثال آن رهایی یافت و امروز خود به پرچم دار ایستادگی و مقاومت مبدل شده است.
در طول این سال ها تعداد فیلم و آثاری که به این مقوله پرداخته اند متاسفانه زیاد نیست و شاید بتوان ان ها را با انگشتان دست مرور کرد، اما هربار که چنین اثری تولید شده شاهد هجمه های بسیاری از جانب عوامل داخلی استعمار بوده ایم، فضای کنونی سینما به گونه ای رقم خورده که هنرمندان ضدنظام تشویق و هنرمندان که حرفی در جهت منافع کشور بر زبان می آورند تقبیح می شوند. به طور نمونه اخیرا فاطمه معتمد آریا که بیش از 80 اثر سینمایی و نمایشی پس از انقلاب اسلامی ساخته است در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر در سخنانی مدعی شد چهل سال است که او را متوقف کرده اند؛ جالب تر اینکه از اوهم در جشنواره فیلم فجر و هم در جشنواره تئاتر فجر تجلیل شد و نکته قابل تامل تر اینکه پس از این حواشی معتمد آریا رئیس انجمن بازیگران سینما هم شد. اما هر هنرمندی که در آثار ضد امپریالیستی حضور داشته تا مدت ها از جانب دست های پنهان و قدرت های پشت پرده سینما مورد غضب قرار گرفته و پی بیکاری را بر تن خود می مالد.

علیرام نورایی بازیگری که نشان داده همیشه در چنین فیلم های ملی گرا حضور پررنگی دارد در این باره گفته است: اکانت های فیک مرا تهدید می کنند فردای آزادی با تو برخورد خواهیم کرد! به من می گویند تو مزدور رژیمی! پس بروم برای صهیونیست ها خوش رقصی کنم؟
از این موارد هنرمندانی که به طرق مختلف تهدید شده اند و یا به گوشه رینگ رانده شده اند، کم نیستند و این مایه امیدواری است که غالب هنرمندان ما عرق میهن پرستی و وفاداری به خاک خود را در وجود دارند، اما باید چاره ای اندیشید و این تریبون پرمخاطب و قدرتمند را به دست اهلش رساند، سینما آینه تمام قد جامعه است و باید آن را جدی گرفت در غیر این صورت همین آینه، جام زهری می شود که ما باید سر بکشیم و به راحتی هرچه تمام تر بستری را برای دشمنان این سرزمین فراهم می سازیم تا به ما ضربه بزنند.

ابوالقاسم طالبی کارگردان و فیلمساز ایرانی است که ساخت آثاری همچون "قلاده های طلا" مرتبط با فتنه 88 را برعهده داشته است و همچنین "یتیم خانه ایران" که قتل عام تاریخی چند میلیون ایرانی توسط انگلیس را به نمایش در آورده است، پس از ساخت این دو فیلم مورد آماج حملاتی از داخل کشور قرار گرفت. افرادی که نان شان در مخالفت با نظام و تطهیر چهره انگلیسی ها است. اخیرا و پس از اینکه قلاده های طلا از شبکه افق بازپخش شد، مقام معظم رهبری از فیلم "یتیم خانه ایران" وی تمجید کردند. رهبر انقلاب در پیامی که 9 دی 1397 برای او ارسال کردند دربارهٔ تماشای فیلم قلاده های طلا نوشتند: مجدداً فیلم شما را از شبکه افق دیدم آفرین آفرین آفرین؛ دست شما درد نکند از قول من به بازیگران سلام برسانید .
در پایان باید یادآور شد که سینمای ما بیشتر از این که ابزاری برای نمایش قدرت و عزت ایران و ایرانی باشد، وسیله ای برای اعمال نفوذ غربی ها علی الخصوص انگلیس به داخل کشورمان شده است، همچنین هر فرهنگ و تفکری که استعمار پیر می خواهد را به خورد مردم می دهد تا در روح و جانشان اثر گذارد.

نویسنده: احسان رستمیان

منبع:فرهنگ سدید

لینک خبر :‌ شبکه اطلاع رسانی دانا
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در گزارشی میدانی نظر تماشاگران یکی از فیلم های سینمایی روی پرده را بررسی کردیم که حاصل آن پیش روی شماست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

اولین سوالی که بعد از دیدن فیلمی در یکی از همین سینماهای سطح شهر به ذهنم خطور کرد این بود که چرا باید قیمت بلیت همه فیلم ها برابر باشد؟

چرا فیلم ها نباید در گیشه طبقه بندی داشته باشند؟! یعنی فیلمی که با پروداکشن قوی و پرهزینه ساخته می شود چرا باید در گیشه قیمت بلیتی برابر با قیمت یک فیلم کمدی معمولی که در 12 روز تولید شده است، داشته باشد. در سال های اخیر بارها شاهد این بوده ایم که تولیدات کمدی تمام رکوردهای سینمایی را جابجا کرده است و فیلم ها براساس ژانر در گیشه دارای اولویت هایی برای مخاطبان فیلم دیدن در سالن های سینما داشته است. اما آیا نباید برای فیلمی که به لحاظ تولید دارای جایگاه ویژه ای است امتیاز ویژه ای درنظر گرفت تا حتی در گیشه حداقل بخشی از هزینه های کار بازگردد یا برای فیلمی که با حداقل هزینه، در مدت زمان کوتاه و با چند بازیگر معمولی ساخته می شود برخی از آیتم های عدد و رقم گیشه را کسر کرد؟!

واقعا چرا باید قیمت بلیت فیلم متری شیش و نیم ، شبی که ماه کامل شد ، سرخپوست 15 هزارتومان باشد و خیلی از فیلم های دیگر هم که با فاصله از این فیلم ها در حال اکران هستند هم بلیت 15 هزار تومانی داشته باشند. (برخی از آثار درحال اکران اگرچه با پروداکشنی معمولی در حال نمایش هستند اما حداقل های یک درام را به تماشاگرشان ارائه می دهند و حداقل مخاطب از بلیتی که خریده است پشیمان نیست و شاید به همان مقدار خندیده باشد.

به سرعت به روند فروش برخی از فیلم ها ورود کردم. وقتی که فیلم ما همه با هم هستیم 10 میلیارد فروش کرد و من به تمام ساختار و ساختمان این فیلم منتقد بودم، متوجه شدم که نباید یک طرفه به قاضی رفت اما تحقیقات ادامه پیدا کرد تا مشخص شد 10 میلیارد فروختن فیلمِ 20 میلیاردی، یعنی ضرر، حالا این ضرر چه در سینما باشد چه در بازار فرهنگی!

وقتی که فیلمی می تواند با چند اسم درشت مردم را به سینما بکشاند بدیهی است 10 میلیارد می فروشد اما اگر صاحبان فیلم در ذهن شان به گیشه 30 میلیاردی فکر کرده باشند فروش 10 میلیاردی هم شکست محسوب می شود.

در یکی از روزهایی که تقویم آخر هفته را نشان می داد (یعنی زمان پرفروش فیلم ها در سینماهای پایتخت) برای دیدن فیلم ایکس لارج به سینما رفتم و تصمیم داشتم در یادداشتی ماحصل اتفاقی را که روی پرده دیدم را مکتوب کنم تا هر کسی دوست دارد به سینما برود بهترین را انتخاب کند.

باز برای اینکه یک طرفه به قاضی نرفته باشم سینمایی را که اتفاقا در آن روز خاص پرتماشاگر و شلوغ بود را برای تهیه گزارش انتخاب کردم.

از میان مخاطبان این فیلم تعدادی را برای نظر سنجی انتخاب کردیم و در قدم اول علت انتخاب فیلم را سوال کردیم. اکثرا اتفاق نظر داشتند در اینکه ترجیح می دهیم مدت زمانی را که برای دیدن یک فیلم در سینما حضور داریم بخندیم و کمتر وارد چالش های آثار دراماتیک شویم. جالب است بدانید در سنین مختلف از خانواده گرفته تا دخترها و پسرهای جوان این فیلم را تنها به دلیل احساسی که از یک فضای مفرح در فیلم متصور بودند انتخاب کردند و معتقد بودند حوصله اشک و آه و گریه را نداریم. اما بعد از فیلم شنیده شدن نظریات آنها جالب بود.

_من که اصلا نخندیدم!

_نه موضوع جذابی داشت نه قصه!

_هیچ اتفاق خنده داری در این فیلم نمی افتد!

_به غیر از میرطاهر مظلومی بقیه بازی ها ضعیف بود!

_نه قصه جذاب بود نه بازی ها!

_اصلا نفهمیدیم چی شد؟! و....

اما اینهمه ماجرا نبود. چراکه برخی از تماشاگران برای دیدن همه فیلم ها به سینما می آیند و فیلم ایکس لارج هم جزو آثاری بود که طبق برنامه برای آن به سالن سینما آمدند.

نکاتی که در صحبت های این قشر بیشتر به چشم می خورد کمی فنی تر بود و معتقد بودند فیلم ایکس لارج در قدم اول داستان بی رمق و سبکی دارد که نمی تواند تماشاگرش را جذب کند. موسیقی و ترانه نمی تواند جای قصه و درام را پر کند. بامزه بازی های برخی بازیگران که مشخصا در بداهه اتفاق می افتاد تنها برای دقایقی به زور با خود خنده به همراه داشت. خبری از بازی جذاب و درخشان یا کارگردانی و ... در فیلم نیست و بعید است از تهیه کننده ای مثل حسین فرح بخش که با توجه به تمرکز خاصی روی قصه های کمدی سرمایه گذاری می کند به این داستان معمولی رسیده باشد و...

نظرات بالا محصول گزارشی است که ما با تماشاگران یک سالن سینمایی تهیه کردیم و این مسئله نمی تواند امری مطلق باشد و ممکن است همین قصه در محل و سینمای دیگری با مخاطبان متفاوت دیگر با اقبال هم مواجه شده باشد اما در اینکه فیلم ایکس لارج در بحث قصه دچار ضعف بود و هیچ موقعیت کمدی جذابی در لحظه به لحظه فیلم جای نمایی نشده بود شکی نیست.

فیلم ایکس لارج مشخصا با سرعت بالا تولید شده و حتی روی فیلمنامه آن به اندازه کافی زمان گذاشته نشده است. تردیدی نیست که فرمول های مرسوم کمدی های ضعیف دیگر در این سینما و برای این مخاطب جواب نمی دهد. تماشاگر عادی هم به زودی متوجه می شود که فیلم نه بار محتوایی دارد و نه توانمند است در نگه داشتن مخاطبش در موقعیت های مفرح و با این چالش مواجه است که حتی از بازیگران خوبش هم نتوانسته بازی متوسطی بگیرد و در حقیقت به جز لحظاتی که به کمک موسیقی های تُرک و غربی تماشاگر با فیلم همراه می شود اتفاق عجیب و غریبی در این فیلم دیده نمی شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
سینمای ایران برای رشد و توسعه همه جانبه و راه یابی به بازارهای صادراتی نیازمند فیلمنامه و کارگردانی قوی و توجه به همه استعدادهایی است که در اقصی نقاط این مملکت وجود دارند؛ با باندبازی و فامیل بازی نمی توان وارد بازارهای صادراتی دنیا شد. بازارهای صادراتی فیلم دنیا طالب هنر ناب سینمای ایران هستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : فرهنگ سدید

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس اکبر صفرزاده؛ صنعتی که صادرات نداشته باشد به طور حتم محکوم به شکست و زوال است و صنعت سینما که از تمامی قواعد تجاری و اقتصادی مدرن دنیا پیروی می کند نیز از این قاعده جدا نیست.

سینمای هالیوود تقریباً یکصد سال است که با محور قرار دادن صادرات فعالیت می کند و برای رشد و توسعه این مهم پدیده ای مانند سوپراستار، کارگردان مولف و مشهور را تا جایی که توانسته و قدرت داشته بسط و گسترش داده است. امروزه بازیگرانی مانند تام هنکس یا تام کروز یا کارگردان هایی مانند اسپیلبرگ را تقریباً تمامی سینمادوستان دنیا می شناسند. این شناخت و آگاهی تقریبی تمامی سینمادوستان دنیا از بازیگران و کارگردانان سینمای هالیوود نشان دهنده این امر مهم است که هالیوود امور مربوط به رشد و توسعه صادرات فیلم را به خوبی انجام داده است.

الزام تهیه کننده های سینمای هالیوود بر رعایت استانداردهای صادراتی تا بدانجا پیش رفته که حتی فیلم های ارزان قیمت و بدون سوپراستار این سینما نیز قواعد و اصول صادرات و استانداردهای بازارهای بین المللی را تا جایی که می توانند رعایت می کنند. بسیاری از فیلم های ارزان سینمای هالیوود که راهی بازارهای بین المللی می شوند بازیگران شناخته شده ای ندارند اما فیلم نامه و کارگردانی این فیلم ها به حدی قوی است که بیننده را ازابتدا تا انتها پای فیلم می نشاند.

سینمای ایران تقریبا فاقد سوپراستاراست. تقریبا هیچ بازیگری در سینمای ایران وجود ندارد که مرزهای بین المللی را درنوردیده و آنسوی آب ها اعتباری را از آن خود کرده باشد. بازیگران سینمای ایران اغلب در داخل کشور کاربرد دارند و تقریبا می توان گفت در کشورهای همسایه نیز جایگاهی برای آنها تعریف نشده است.

برخی بازیگران سینمای ایران که در فضای مجازی حضور دارند تقریبا هیچ دنبال کننده بین المللی ندارند و اکثر دنبال کننده های آنها وطنی هستند. با توجه به نکات فوق می توان به این نتیجه رسید که اگر قرار باشد یک فیلم صادراتی در ایران تولید شود بودن یا نبودن بسیاری از بازیگران مطرح موجود هیچ کمکی به فروش بین المللی آن نمی کند و اساساً هیچ نیازی نیست بابت حضور آنها در فیلم های صادراتی دستمزدهای آنچنانی پرداخت کرد. برای تولید فیلم های صادراتی می توان از بازیگران تئاتر استفاده کرد؛ چرا که سینمای امروز دنیا بر پایه فیلمنامه و کارگردانی قوی استوار است.

سینمای ایران در وضعیت آرمانی خود می تواند با محور قرار دادن صادرات، از تمرکزگرایی در تهران دست بردارد و تمامی ظرفیت های کشور در حوزه بازیگری، فیلمنامه و کارگرانی را به کار گیرد.

اگر محوریت سینمای ایران صادرات باشد می توان این فیلم را در هر شهر یا استانی از کشور و با استفاده از نیروهای همان شهر یا استان تولید و راهی بازارها یا جشنواره های سینمایی معتبر دنیا کرد. مهمترین فیلم های ایرانی که تاکنون توانسته اند جشنواره ها و برخی بازارهای دنیا را از آن خود کنند اغلب دارای بازیگران ناشناخته بوده اند؛ فیلم هایی مانند بچه های آسمان، مهاجر، دیده بان، باشو غریبه ای کوچک، رنگ خدا، زیر نور ماه، خانه دوست کجاست، دونده و...

دستمزدهایی که امروزه برخی بازیگران و سوپراستارهای سینمای هالیوود دریافت می کنند کاملاً درست و بجا است چون این بازیگران به مدد تبلیغات رسانه ای هالیوود به چهره هایی جهانی تبدیل شده و با حضور در هر پروژه سینمایی موفقیت مالی و صادرات آن فیلم را تضمین می کنند اما دستمزدهای بالایی که برخی بازیگران سینمای ایران دریافت می کنند برای چیست؟ حضور این بازیگران در فیلم چه کمکی به صادرات فیلم می کند؟ در کدام کشور خارجی این بازیگران را می شناسند و حاضر هستند برای دیدن آن ها پول پرداخت کنند؟ برای تماشاگر خارجی چه فرقی است بین استارهای سینمای ایران و یک بازیگر تئاتر؟

اگر رویکرد سینمای ایران صنعتی و صادراتی باشد می توان امیدوار بود که تمرکزگرایی سینمای ایران در تهران به تدریج از بین برود و هنرمندان ناب و گمنامی که در اقصی نقاط این مملکت هستند بسیار بهتر و بیشتر دیده شوند.

سینمای ایران برای رشد و توسعه همه جانبه و راه یابی به بازارهای صادراتی نیازمند فیلمنامه و کارگردانی قوی و توجه به همه استعدادهایی است که در اقصی نقاط این مملکت وجود دارند؛ با باند بازی و فامیل بازی نمی توان وارد بازارهای صادراتی دنیا شد. بازارهای صادراتی فیلم دنیا طالب هنرناب است نه آقازاده ها و خاله زاده ها.

خوشبختانه طی سالهای اخیر و با رشد و توسعه علم و تکنولوژی و فن آوری امکان تولید فیلم در همه استانها و شهرهای ایران به وجود آمده و می توان با اجرای سیاست های درست و نگاه به تمامی استانهای کشور و حمایت از آنها بسترهای لازم برای تولید فیلم هایی که نماینده همه استعدادهای موجود در ایران باشند را فراهم کرد.

اگر سیاست های وزارت ارشاد به سمت حمایت همه جانبه از صادرات فیلم حرکت کند و این مهم را در اولویت تمامی امور سینمایی خود قرار دهد بدون شک سینمای ایران موفقیت های بیشماری را در بازارهای بین المللی از آن خود خواهد کرد.

انتهای پیام/ 121

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
سینماپرس: همچنان خمسه از مردم ایران به خاطر توهینی که در استندآپ کمدی کانادایش کرده، هیچ عذرخواهی ای نکرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش سینماپرس ، علیرضا خمسه با جماعتی از سلبریتی ها، چند ماهی شهربه شهر در کانادا راه افتاده بود و برای ایرانی های کانادانشین، استندآپ کمدی اجرا می کرد. نمونه اجرایش هم این چیزی است که می بینید؛ شوی تحقیر مردم ایران و اینکه در تهران حتی سگ ها هم پاچه می گیرند و کلاغ های محلش بر سر و صورتش فضله می کنند، ولی در کانادا، حتی سگ ها هم به او احترام می گذارند و سلام می کنند. طی یک هفته گذشته خبرنگار فرهیختگان با علیرضا خمسه تماس گرفته بود تا حداقل در مورد اتفاقاتی که افتاده، صحبت کند تا شاید از مردم عذرخواهی کند. با وجود وعده ای که آقای خمسه برای مصاحبه داده بود، آخر سر گفت دوستانم مصلحت ندیدند فعلا در این باره صحبت کنم. روز گذشته مصاحبه ای از او در خبرگزاری ایسنا منتشر شده که حتی یک کلام در مورد کلیپ توهینش به مردم ایران صحبت نکرده است. پیشنهاد می شود بخشی از مصاحبه او و حرف های متناقضی را که زده است، بخوانید. او در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به سوالی در مورد وضعیت فعلی سینمای کمدی گفته است: سینمای کمدی وضعیت تراژیکی پیدا کرده و فکر می کنم به درستی مدیریت نشده است. به نظر می رسد به سمت ابتذال هدایت می شویم. زمانی کسی وزیر ارشاد می شد که ما متوجه می شدیم او متخصص موتورهای درون سوز است و این باعث می شد من از درون بسوزم که او وزیر ارشاد شده است. البته این بخش از صحبت های خمسه اشاره به وزارت سیدمصطفی میرسلیم دارد که از 1372 تا 1376 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم هاشمی رفسنجانی بود و هیچ ارتباطی به وضعیت فعلی سینمای کمدی ندارد. ضمن اینکه علیرضا خمسه در همین مصاحبه به افتخاراتش در دهه 60 و 70 اشاره می کند؛ به نظر من سینمای ایران به پیش نرفته، گاه درجا زده و گاهی پسرفت داشته است، به همین دلیل افتخارات من هنوز در دهه 60 و 70 است. یکی از امیدهای من این است که جوانانی که اکنون وارد این حوزه می شوند، با موانعی که وجود دارد بتوانند مبارزه کنند و به شرایطی که بتوانیم بگوییم این سینما ایده آل است، برسند.

علیرضا خمسه در همین گفت وگو با اشاره به وضعیت فرهنگی کشور، حتی در قامت یک تئوریسین سیاسی نطق کرده و گفته است: مسئولان باید به 50 سال آینده فکر کنند نه به کشتی ای که امروز توقیف شده است! او در بخش دیگری از گفت وگویش بار دیگر می گوید که جامعه ما دچار افسردگی است: در جامعه ای که بیکاری و افسردگی به وفور به چشم می خورد، فرهنگ می تواند نقشی کمک کننده داشته باشد. حافظ می گوید با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام یعنی صبر کن، با لبخند می توان دنیا را نجات داد. فرهنگ مثل یک داربست می ماند، اما این را از ما گرفته اند.
خمسه در بخش هایی از این مصاحبه هم به همکاری با کارگردان نامداری همچون بهرام بیضایی اشاره کرده و گفته است: بارها گفتم من فکر می کردم مرگ یزدگرد ضعیف ترین کار رزومه من خواهد بود، اما الان بعد از 40 سال کار وقتی می گویند اگر بخواهی یک کار را انتخاب کنی، من می گویم مرگ یزدگرد ؛ یعنی همچنان درخشان ترین کار من است. جالب این است که آن را با اکراه قبول کرده بودم و اگر اصرار مهدی هاشمی نبود، احتمالا در آن بازی نمی کردم. این درحالی است که او در بخش دیگری از مصاحبه به شکل گلایه آمیزی از بهرام بیضایی به خاطر حذف نقشش در فیلم شاید وقتی دیگر گفته است: بهرام بیضایی دو سال بعد وقتی می خواست فیلم شاید وقتی دیگر را بسازد، دنبال هنرپیشه ای می گشت که پانتومیم بلد باشد و این گونه بود که یکی از قهرمان ها در استودیوی تلویزیونی کار می کرد و در بک گراندش یک بازیگر پانتومیم اجرا می کرد. پلان های زیادی گرفته بودند، اما آقای بیضایی بازی بازیگر را نپسندیده بود و درنهایت پلان های من هم حذف شد. نکته تامل برانگیز مصاحبه این است که همچنان خمسه از مردم ایران به خاطر توهینی که در استندآپ کمدی کانادایش کرده، هیچ عذرخواهی ای نکرده است.

*فرهیختگان

لینک خبر :‌ سینما پرس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

وزیر فرهنگ و ارشاد دولت احمدی نژاد در توئیتی در واکنش به گفته های توئیتری مصطفی تاج زاده نوشته: تاج زاده گفته حافظه مردم نسبت به حوادث گذشته ضعیفه و نتیجه گرفته ناکارآمدی دولت روحانی را هم فراموش می کنند و ما با ایجاد ترس از اصولگرایان، مجدد برنده انتخابات می شویم! جناب به همین خیال باش! حنایتان دیگر رنگی ندارد؛ جوانان انقلابی این بار مانع فراموشی مردم می شوند.
در کارنامه سیدمحمد حسینی، هم نمایندگی مجلس دیده می شود و هم وزارت در دولت دوم محمود احمدی نژاد اما تا آن جا که به حافظه رسانه مربوط می شود در هیچکدام
دقیقاً هیچکدام! کارنامه ای درخشان و قابل دفاع ارائه نداده که این روزها...
... بتوان برخی کنش و واکنش های سیاسی اجتماعیِ وی را جدی گرفت. مثلاً در همین توئیتِ واکنشی که بر محور حافظه تنظیم شده، ناخودآگاه این سوال را در ذهن متبادر می سازد که اساساً آقای حسینی به حافظه چگونه می نگرند یعنی دقیقاً از کدام زاویه و کدام منظر؟
یک وقت ممکن است استفاده از واژه حافظه، یک نوع بازی کلامی یا حتی مغلطه ی گفتاری باشد که باید گفت: قافیه چو به تنگ آید... اما یک وقت می بینی در پس این نوشتار، تفکری نیز نهفته و نهادیه شده است مثلا این که گوینده بپذیرد حافظه تاریخ مصرف ندارد، خاصه حافظه مردم و به ویژه حافظه رسانه!
در سخن اخیر وزیر مصداق به قدری فراوان است که اگر بنشینیم و سر فرصت بشماریم مثلا می شود مثنوی هفتاد من کاغذ اما اگر نخواسته باشیم خیلی با حافظه رسانه کلنجار برویم و بسنده کنیم به دوران وزارت نه نمایندگی مجلس! آیا سیدمحمد حسینی حاضر می شود پا به پای حافظه بازی های رسانه، گام بردارد؟!
مثلا اگر بپرسیم بر چه اساس محمد علی رامین به عنوان معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد انتخاب شد، با تکیه بر همان حافظه ای که از آن دم می زنند چه توضیح یا حتی
توجیهی دارند؟
یا اگر سوال شود در دوران سکونت در همسایگی مجلس چه نظارت و استیلایی بر حلقه ی کرمان تشکیل شده در وزارت فرهنگ و ارشاد داشته اند چه پاسخی خواهند داد؟
اصلا از این موارد و موارد عدیده ی دیگر اگر بگذریم و بپردازیم به بحث شیرین و حیاتی توزیع یارانه های رسانه و مطبوعات، آیا حافظه یاری می کند که مثلا چقدر محبت در حق برخی شد و چقدر ظلم در حق برخی دیگر، آن هم به واسطه ی خودی و ناخودی بودن؟ مثلا در حافظه ی ایشان چیزی از یارانه های داده شده
به برخی و نداده شده به برخی دیگر برجای مانده است؟!
اینکه برخی در یک مدتِ محدود هرچه یارانه است یک جا ببلعند و بعضی به چکنم چکنم گرفتار آیند؛ آن هم به دلیل مشی سیاسی خاصی که دارند و مستقل زیسته اند و نخواسته اند تریبون این حزب و آن جناح مورد نظر آقای وزیر باشند؟!
اگر اندکی به حافظه فشار بیاورند می توانند جدول مقایسه ای بین یارانه های پرداختی به سایت و هفته نامه حامی پایداری ها از یک سو به تنهایی و آفتاب و اعتماد و شرق از سویی دیگر سرجمع تعادل و تناسبی برقرار کنند؟
حافظه، حافظه است و تاریخ مصرف هم ندارد اما صرفاً جهت یادآوری وزیر اسبق باید گفت این درست که حافظه، حافظه است و تاریخ مصرف ندارد اما حافظه رسانه اندکی حافظه تر است!
راستی جناب آقای حسینی میزان رای شما در استان خودتان کرمان در انتخابات گذشته چند رای بود آیا حافظه تان یاری می کند؟

لینک خبر :‌ روزنامه آفتاب یزد
روزنامه زنجیره ای اعتماد در اقدامی سؤال برانگیز به تعریف و تمجید از یک نویسنده حامی رژیم پهلوی و سازمان تروریستی منافقین پرداخت.

مدیرمسئول این روزنامه، الیاس حضرتی نماینده مجلس است اما معمولا توسط تیم های اجاره ای اداره می شود. برخی همکاران این روزنامه که با گروهک ها ارتباط داشتند، اکنون در خارج کشور با رسانه های ضد انقلاب همکاری می کنند.
روزنامه اعتماد دوشنبه گذشته، یک صفحه کامل را به تجلیل از غلامحسین ساعدی اختصاص داد، بی آنکه به هویت واقعی وی بپردازد.
ساعدی به عنوان نمایش نامه نویس، بیش از هرچیز مدیون حمایت های رژیم پهلوی و همکاری با اداره تئاتر وزارت فرهنگ بود. او در ایامی که همزمان با زمزمه تشکیل کانون نویسندگان ایران و جلسات آن بود، به دعوت مهرداد پهلبد به وزارت فرهنگ و هنر پهلوی رفت و به استخدام درآمد.
با توجه به حساسیت ساواک نسبت به تشکیل کانون نویسندگان، ساعدی نیز مورد توجه این سازمان قرار گرفت. در تاریخ 31 شهریور 1349 فرم استخدام وی به عنوان مأمور مخبر در ساواک تنظیم گردید تا از طریق عمویش تیمسار ساعدی - مدیرکل پنجم ساواک- و در حضور یکی از مسئولان ساواک دعوت به همکاری گردد. مصاحبه ساعدی با تلویزیون ملی ایران در خرداد 1353 و تعریف و تمجید وی از انقلاب سفید شاه و ملت!! و کرامات شاهنشاه آریامهر! نقطه عطفی در زندگی اوست. با این حال، او به علت ارتباطاتی که با افرادی از قبیل هزارخانی از اعضای چپ گرای کانون نویسندگان ایران داشت، سال 1353 مورد قهر قرار گرفت و بازداشت شد!
بعد از یک دوره کوتاه حبس، ساعدی با نگارش نامه های متعدد به دنبال آزادی خود بود نامه مورخ 23/3/1353 به پرویز ثابتی (از مقامات ارشد ساواک)خود حاوی مطالب جالبی است:
جناب آقای ثابتی مقام محترم امنیتی. فرصت نادری که به این حقیر داده شد تا مستقیما با خود سرکار عالی صحبت کنم برایم باورکردنی نبود بیشتر به این دلیل، مسئله ای که مرتب یادآوری می کردم به هیچ صورت مورد توجه مامورین امنیتی موقع بازجویی قرار نمی گرفت چرا که تنها شاهد اصلی در این قضیه خود جنابعالی هستید... بهار سال گذشته انتشارات امیرکبیر پیشنهاد کرد که من نشریه آبرومندی برایش دربیاورم... خود من نقش یک سانسورچی بسیار شدیدی را به عهده گرفته بودم... حتی مقالات را قبلا برای بازدید و هرجا که خط و علامتی می زدند به طور کامل حذف می کردم... همان قول و قراری که حضوراً داده بودم مجددا به خاطر مبارک می آورم و زندگی این دو سه ساله اخیر را...
وی در تیر ماه سال 1357 به دعوت انجمن قلم آمریکا و ناشران آمریکایی به این کشور سفر کرد. ساعدی سپس به انگلیس رفت و در اواخر دی 1357 به ایران بازگشت و در شورای اضطراری ماه های پایانی حکومت پهلوی که با حضور شاه تشکیل می شد، شرکت کرد تا راهکارهای مهار انقلاب را به بحث و بررسی بگذارند.
غلامحسین ساعدی از شاخص ترین چهره های ضد دین بود و مقالاتی که می نوشت حاوی اهانت به اسلام و انقلاب و ساحت مقدس امام خمینی(ره) بود.ساعدی تلاش وسیعی در عرصه تبلیغات برای تجزیه کشور تحت عنوان خودمختاری برای خلق ها! مبذول می داشت.
ساعدی خرداد 1360 که سرآغاز حرکت علنی نظامی گروهک های شکست خورده، به ویژه صدور اعلامیه سیاسی نظامی سازمان منافقین بود، ناگهان ماجراجو شد و به حمایت از گروهک ها پرداخت. وی به همراه 12 تن دیگر نظیر باقر پرهام، محمدعلی سپانلو و... بیانیه ای خطاب به مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین صادر کرد.
ساعدی بعد از یک سال زندگی مخفیانه به پاریس گریخت. وی در پاریس ضمن قرار گرفتن در کنار منافقین، گاهنامه الفبا را راه اندازی نمود و آن را پایگاه عناصر فراری و ضد انقلاب قرار داد. او به دلیل پیوندی که با سازمان منافقین داشت برای نشریه شورا که متعلق به سازمان بود، مقاله می نوشت. او آذرماه سال 1364 در پاریس مرد. وی به صورت افراطی معتاد به الکل بود و همین اعتیاد عاقبت او را از پای درآورد. بعد از مرگ ساعدی، منافقین و سلطنت طلب ها به تعریف و تمجید از او پرداختند و اعضای شورای منافقین و مسعود و مریم رجوی بر سر گور او در پاریس حاضر شدند.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
شیراز- ایرنا- ماه مرداد برای خبرنگاران همواره رنگ و بویی دیگر دارد. فرارسیدن روز خبرنگار، تکاپوی بسیاری را در میان اهالی رسانه برپا می کند و ادارات مختلف درصدد هستند که به گونه ای از خبرنگاران تجلیل کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : جماران راستین آنلاین خبر پارسی

در این میان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در هر استان به عنوان متولی خبرنگاران وظیفه برگزاری مراسم های مختلف این روز را بر عهده دارد.

در نشستی که ظهر سه شنبه 8 مردادماه به منظور اعلام برنامه های هفته خبرنگار در شیراز برگزار شد، حدود 70 خبرنگار حضور داشتند؛ به گونه ای که تالار کافه کتاب اداره کل ارشاد فارس مملو از جمعیتی بود که به ناچار بر سر سه میز نشسته بودند.

دیدن این جمعیت، چنان برای مسئولان روابط عمومی اداره کل و نیز مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس هیجان انگیز بود که نتوانستند در آغاز سخن ابراز تعجب خود را نهان کنند.

چندی پیش صابر سهرابی در دیداری صمیمی با خبرنگاران ایرنا فارس درباره ظهور خبرنگاران بی هویت به ویژه در مردادماه هشدار داده بود و از دستگاه های اجرایی خواسته بود که با از سامانه جامع رسانه های کشور درباره خبرنگارانی که به نشست های خبری دعوت می کنند، استعلام کنند.

او همچنین به ایرنا گفت که تعداد خبرنگاران در استان فارس از سوی رسانه ها 200 نفر اعلام شده که این آمار با واقعیت تطابق ندارد و نصف این تعداد خبرنگاران فعال و واقعی و با هویت رسمی هستند.

در جلسات و برنامه های معمول این اداره کل در بهترین حالت حدود 10 تا 15 خبرنگار شرکت می کنند و عمده اخبار ازطریق خبرگزاری ها یا وب سایت روابط عمومی منتشر می شود.

سهرابی در این نشست از قول مدیران دستگاه های اجرایی از حضور خبرنگارانی در نشست های خبری سخن گفت که هیچ هویتی ندارد.

خبرنگاران فعال، بی هویت ها را شناسایی کنند

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس از خبرنگاران رسمی و فعال در این حوزه درخواست کرد که به شناسایی این افراد همت گمارند و رسانه های بی مجوز و خبرنگارنماها را معرفی کنند؛ البته سهرابی اعلام کرد که مشخصات خبرنگاران رسمی به دستگاه های اجرایی طی فهرستی به دستگاه های اجرایی ارسال شده است.

او این نشست را با معضل نبود امنیت شغلی در حرفه خبری ادامه داد و رفع این مشکل را از اولویت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواند.

او با اشاره به ارائه بسته های تشویقی توسط معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، گفت: با پرداخت سهم بیمه خبرنگاران به مدیران مسئول رسانه ها تا حدودی مشکل بیمه خبرنگاران حل شده بود؛ همچنین در این مدت عده ای از طریق صندوق اعتباری هنر بیمه شده اند.

مدیرکل ارشاد فارس: مدیران رسانه ها متوجه باشند که اگر رسانه ای حرفی برای گفتن در جامعه دارد و خبری را منتشر می کند، از قبل حمایت اصحاب رسانه و تلاش آنان بوده است و قانون هم مدیران را مکلف کرده است که خبرنگاران را بیمه کنند.

سهرابی خطاب به مدیران رسانه ها عنوان کرد: مدیران رسانه ها متوجه باشند که اگر رسانه ای حرفی برای گفتن در جامعه دارد و خبری را منتشر می کند، از قبل حمایت اصحاب رسانه و تلاش آنان بوده است و قانون هم مدیران مکلف کرده است که خبرنگاران را بیمه کنند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس از نمایندگان خانه مطبوعات و انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان خبری که در جلسه حضور داشتند، درخواست کرد که با برگزاری جلسات مستمر با فعالان رسانه مسائل و مشکلات را به این اداره کل منتقل کنند.

خبرنگاران بال های دستگاه های اجرایی

سهرابی با تاکید بر اینکه رسالت خبرنگاران بسیار مهم است، عنوان کرد: دستگاهای اجرایی باید بدانند خبرنگاران بال های آنها هستند و باید شأن و منزلت آنان درحد اعلا رعایت شود.

او همچنین در ادامه یکی از معضلات این حرفه را بی توجهی به سواد رسانه ای دانست و گفت: انتظار می رود هم خانه مطبوعات و هم انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان در حوزه آموزش ورود کنند و این معضل بزرگ را با آموزش های مستمر حل کنند.

سهرابی سال 1394 را سرآغاز برگزاری برنامه روز خبرنگار در قالب یک هفته عنوان کرد و گفت که این اقدام به منظور هویت بخشی به جایگاه خبرنگار صورت گرفته است.

گرچه برخی خبرنگاران منتقد این اتفاق هستند و معتقدند اگر به مسائل و دغدغه های خبرنگاران در همان یک روز خاص به خوبی توجه شود و گام های مثبتی درراستای حمایت از آنان برداشته شود، از برگزاری برنامه های جانبی و برگزاری مداوم نشست های خبری طی یک هفته بسیار بهتر است.

دبیر انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان خبری فارس نیز در این نشست اعلام کرد که تمام سیاستگذاری های انجمن صنفی درراستای حفظ منافع خبرنگاران است.

محمود شبان تقاضا کرد: معتقدیم برنامه روز خبرنگار باید صرفاً ویژه خبرنگار باشد و برای این خواسته هم دلیل داریم.

روز خبرنگار تنها متعلق به خبرنگار است

او افزود: گستره پوششی خانه مطبوعات بسیار وسیع است و مدیران مسئول تا موزعین را دربر می گیرد؛ اما در سال تنها یک روز متعلق به خبرنگار است و باید اجازه دهیم این روز برای خود آن ها برنامه ریزی شود و از آن ها تقدیر شود.

شبان نیز تعداد خبرنگاران فعال شیراز در این عرصه را حدود 100 تن عنوان کرد که 70 نفر آن ها در انجمن صنفی عضویت دارند.

این فعال رسانه ای با انتقاد از حضور برخی افراد ناشناس در رویدادهای خاص ویژه جامعه خبری گفت: در روز خبرنگار 100 خبرنگار داریم؛ اما 300 تا 400 نفر به برنامه دعوت می شوند.

او از مدیرکل ارشاد فارس درخواست کرد که سمت و سوی برگزاری برنامه ها را به سمتی ببرند که این روز تنها محدود و متعلق به خبرنگاران باشد و آشفتگی هایی که بعضاً در سال های گذشته رخ داد، تکرار نشود.

مردم به جامعه خبری بی اعتمادند

دبیر انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان خبری فارس در ادامه عدم اعتماد جامعه به خبرنگاران اشاره کرد و این مساله را ناشی از مشکلات معیشتی و فشارهای اقتصادی در سال های اخیر دانست و بیان کرد: این مسائل باعث شد جوّ بی اعتمادی در جامعه حاکم شود و وظیفه خبرنگاران این است که این شکاف را رفع کنند.

شبان افزود: مردم در مواجهه با خبرنگاران، تفاوتی بین آنان و مدیران کم کار نمی گذارند و نظر مطلوبی به رسانه ها ندارند.

برگزاری سه شب جشن مردمی و دعوت از مردم برای شرکت در این جشن ها راهی برای دوستی و آشتی جامعه با مطبوعات و رسانه ها عنوان شد.

این خبرنگار هم دل خوشی از فضای مجازی نداشت و سوءاستفاده برخی افراد بی هویت و شناسنامه را در این فضا مخرب دانست.

دبیر انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان خبری فارس: عده ای از فضای مجازی سوءاستفاده می کنند. در شرایط کنونی فضای مجازی به دست اراذل افتاده است و برخی افراد که به دنبال پست و مقامی هستند، به تخریب مدیرانی می پردازند که روی خوش به آن ها نشان نمی دهند و این افراد خود را فعال رسانه ای و خبرنگار می نامند.

او در این باره گفت: فضای مجازی یک ظرفیت است که باید از آن بهره گیری کرد؛ اما عده ای از این فضا سوءاستفاده می کنند. در شرایط کنونی فضای مجازی به دست اراذل افتاده است و برخی افراد که به دنبال پست و مقامی هستند، به تخریب مدیرانی می پردازند که روی خوش به آن ها نشان نمی دهند و این افراد خود را فعال رسانه ای و خبرنگار می نامند.

اداره ارشاد ازفعالیت صفحات خبری مجازی غیررسمی جلوگیری کند

دبیر انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان خبری فارس همچنین از اینکه دستگاه های دولتی قبل از ارسال خبر به رسانه های رسمی، خام آن را در اختیار فضای مجازی می گذارند نیز انتقاد کرد و از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی درخواست کرد طی بخشنامه ای به رسمیت شناختن صفحات خبری مجازی غیررسمی را خلاف قانون اعلام کند.

عضو هیات مدیره خانه مطبوعات فارس دیدگاهی متفاوت به برگزاری مراسم روز خبرنگار داشت.

روز خبرنگار متعلق به همه فعالان در رسانه است

غیاث الدین ملک حسینی از اینکه افراد پشت صحنه در رسانه ها در این روز نادیده گرفته شوند انتقاد کرد و گفت: هر رسانه با همه اجزای خود از تایپیست و ویراستار گرفته تا گرافیست و موزع هویت می یابد و همه آن ها به نحوی درگیر ارائه اثر خبرنگار به بهترین صورت هستند؛ در نتیجه نادیده گرفتن آنان درست نیست.

خبرنگار روزنامه خبر جنوب همچنین از راه اندازی کتابخانه تخصصی رسانه بعد از سال ها پیگیری خبر داد و گفت 238 عنوان کتاب در زمینه رسانه شناسایی شده است و 100 عنوان آن تهیه شده است که در هفته خبرنگار راه اندازی می شود.

او همچنین از برگزاری کارگاه های دانش افزایی ویژه اهالی رسانه در شیراز و شهرستان های فارس سخن گفت که در طول یک هفته برگزار خواهد شد.

برنامه های روز خبرنگار از شنبه 12 مردادماه با ادای احترام به مقام شامخ شهدا آغاز خواهد شد. برگزاری نمایشگاه عکس عکاسان خبری، برگزاری جشن های مردمی، دیدار با پیشکسوتان حوزه رسانه، بازدید از رسانه ها و تجلیل از فعالان رسانه ای، رونمایی از پوستر جشنواره مطبوعات فارس، جشن بزرگ روز خبرنگار و نیز ورزش همگانی از جمله برنامه های تدارک دیده شده برای هفته خبرنگار اعلام شد.

در پایان این نشست از پوستر هفته خبرنگار رونمایی شد.

سالگرد شهادت شهید محمود صارمی خبرنگار ایرنا در کشور افغانستان در تقویم رسمی کشور با عنوان روز خبرنگار نامیده شده است.

9885 / 2027

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی

فصل اقتصاد - معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه امروز قدرت اصلی کشورها، قدرت اطلاعات است، افزود: در رسانه ها علاوه بر تولید محتوای تخصصی باید با پردازش اطلاعات، مخاطب محوری را در دستور کار قرار دهیم.
مراسم اختتامیه نخستین دوره خبرنگاری بحران که چندی پیش با همکاری جمعیت هلال احمر و معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شده بود، در محل سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر و با حضور معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار و روزنامه نگارانی که در این دوره حضور داشتند، اعتبارنامه خود را دریافت کردند.
محمد خدادی در این مراسم گفت: دنیای امروز دنیای اطلاعات است و قدرت اصلی کشورها، قدرت اطلاعاتی است. خبرنگاران نیز که توان جمع آوری، پردازش و انتشار اطلاعات را در خود نهادینه کرده اند، در بحران هایی که رخ می دهد با نمایش این قدرت اطلاعاتی، می توانند بحران را مدیریت کنند.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: با وجود بحران آفرینی آمریکا و برخی متحدانش در جهان و منطقه، ایران به برکت خون شهدا و باورهای مردم به نظام و انقلاب، از گردنه سخت شرایط جنگ تحمیلی اقتصادی، با سربلندی عبور خواهد کرد.
وی با قیاس آمار تلفات حوادثی که همزمان با سیل فروردین در کشور رخ داد، تصریح کرد: همزمان با سیل 389 نفر در طول همان دو هفته در تصادفات جان باختند و هفتاد نفر در سیل تلفات داشتیم. همچنین در سه ماه اول سال هم 430 نفر در دو استان کشور غرق شدند. سال ها است در این حوادث تلفات داریم ولی در سیل تلفات در مقام مقایسه بسیار پایین بود و دلیلش هم شما خبرنگاران و رسانه ها بودید که نگذاشتید مردم قربانی شوند. اطلاع رسانی به موقع شما باعث کاهش تلفات شد.
خدادی ادامه داد: قدرت اطلاع رسانی، مهارت، کارکرد و اثر رسانه ای شما روزنامه نگاران موضوعی است که کمتر دیده شده است و دلیلش هم این است که ما روزنامه نگاران برای همه اقشار خدمت می کنیم جز خودمان. در ماجرای سیل هم این نکته در نظر گرفته نشد. درست است که همه امکانات و ظرفیت ها بسیج شد ولی قدرت اصلی که باعث شد مردم از مهلکه دور شوند، بخش اطلاع رسانی بود.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور در جمع روزنامه نگارانی را که در دوره خبرنگاری بحران جمعیت هلال احمر شرکت کرده بودند، بهترین برنامه ای دانست که از ابتدای دوره معاونت تاکنون در آن شرکت کرده و با ارائه چند توصیه گفت: این جمع فعال و تخصصی را حفظ کنید؛ کار در رسانه را به عنوان شغل در نظر نگیرید؛ این کار را فقط زمانی می توان انجام داد که عاشق بود. مهارت های خود را به روز کنید و افزایش دهید؛ ما در سالهای گذشته بیش از اینکه ماهر رسانه ای داشته باشیم، فارغ التحصیل رسانه ای داشتیم.
وی ادامه داد: امروز در فعالیت رسانه ای باید چند مهارتی باشید و از همه مهمتر تسلط به زبان خارجی است. دنبال فراگیری زبان انگلیسی باشید تا به منابع خارجی دسترسی داشته باشید و در این زمینه روی همراهی معاونت مطبوعاتی هم حساب کنید.
خدادی با بیان اینکه ماموریت رسانه ها در بحران ها، شریک سازی است نه تبلیغ فعالیت دستگاه ها، برگزاری مانورهای رسانه ای برای عملیاتی کردن آموزش های ارائه شده را بهترین شیوه تقویت دوره های آموزشی عنوان کرد و بر ساده سازی مفاهیم و ارائه محتوا مبتنی بر آمار برای افزایش ضریب نفوذ تاکیدکرد.
وی همچنین پیشنهاد کرد که دوره های خبرنگاری بحران جمعیت هلال احمر با گروهی که آغاز شده به صورت مستمر و هر سه ماه یک بار ادامه یابد.
در پایان مراسم با حضور معاون مطبوعاتی، رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر و مدیرکل روابط عمومی جمعیت هلال احمر، اعتبار نامه افراد شرکت کننده در دوره خبرنگاری بحران به آنها اهدا شد.
دوره جامع خبرنگاری در بحران برای نخستین بار نیمه تیرماه بصورت یک دوره سه روزه تئوری- عملی در شهر پلور برگزار شد.

لینک خبر :‌ فصل اقتصاد
یکی از نیازهای اساسی و دیرپای انسان که عمری به درازی عمر بشر دارد، و همواره به گونه های خاص متناسب با درک و تقاضای جمعی و امکانات و ظرفیت های محیطی در چهارچوب فرآیندهایی پاسخ یافته، نیاز به تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت به شیوه های متنوع و خلاق بوده است.تفریح و سرگرمی، نیاز مستمر و همیشگی بوده و در همه جوامع انسانی به تناسب شرایط و امکانات محیطی، همواره به شکل های مختلف جاری و ساری بوده است؛ ولی در عصر حاضر تحت تاثیر برخی تحولات بنیادین، اهمیت و جایگاه کنونی یافته و به یکی از مطالبات جدی و صنایع پر زرق و برق، تبدیل شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

حجت الاسلام و المسلمین حمید رضا ارباب سلیمانی- مشاور وزیر در امور فرهنگی، دینی و مشاور وزیر ارشاد در امور روحانیت با ارائه یادداشتی درباره بحث اوقات فراغت افراد جامعه و به ویژه جوانان و نوجوانان و در خصوص بهره و استفاده کافی بردن از اوقات فراغت در یاداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار ایسنا قرار داده آورده است:

یکی از نیازهای اساسی و دیرپای انسان که عمری به درازی عمر بشر دارد، و همواره به گونه های خاص متناسب با درک و تقاضای جمعی و امکانات و ظرفیت های محیطی در چهارچوب فرآیندهایی پاسخ یافته، نیاز به تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت به شیوه های متنوع و خلاق بوده است. شیوه تعامل با این نیاز و ارضای آن نیز، همچون دیگر پدیده ها، به مرور زمان و به تبع دیگر تغییرات محیطی، دستخوش دگرگونی شده است. در گذشته، فراغت به صورتی در هم آمیخته با کار و تلاش و روندهای معمول زندگی، بدون نیاز به تمهیدات و چاره اندیشی های ویژه، تحقق می یافت و بیشتر در برخی گروه های سنی همچون کودکان و نوجوانان یا برخی گروه ها همچون قشرهای متمکن و مرفه بود؛ ولی امروزه، فراغت به یکی از فرصت های همگانی نسبتا مستقل از روندهای عادی کار و تلاش رسمی تبدیل شده که به شدت به سیاست گذاری و برنامه ریزی، تمهید مقدمات و تخصیص امکانات، نیازمند است. تمدن صنعتی مدرن، با ایجاد تحولات عمیق در ساحت های زندگی بشر سبب گسترش فراغت توده ها و پیدایش احساس نیاز شدید به پوشش آن به شیوه های ممکن شده است.

وجود برخی از جنبه های روانشناختی، جامعه شناختی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، اولا نیاز به فراغت را به یکی از نیازهای کانونی اجتناب ناپذیر تبدیل کرده و ثانیا، تفریح و سرگرمی را در قالب شکل ها و صورت های نسبتا روشن، به عنوان مناسب ترین و مطلوب ترین گزینه ها برای پوشش اوقات فراغت، در فهرست نیازها و ارزش های اسلامی و انسانی جای داده است. این شرایط، از یک سو فرآیند ظهور و شکوفایی رسانه های جمعی مدرن، به ویژه فضای مجاز و شبکه های اجتماعی شکل گرفته در آن را، به عنوان برخی از مظاهر تکنولوژیکی و فرهنگی جهان جدید، سرعت بخشید. از سوی دیگر، اقدام همه جانبه در جهت تامین این نیاز را، یکی از اساسی ترین و محوری ترین وظایف سازمانی و حرفه ای آنها تعیین کرد. این نوشتار در صدد است تا در حد توان، اولا دیدگاه اسلام را در خصوص سرگرمی، با توجه به مرجعیت هنجاری و نقش هدایتی آن در سیاست های کلان سیمای ملی و نحوه برخورد با این مقوله؛ ثانیا قلمرو معنایی تفریحات سالم و حلال، جایگاه، ضرورت و اهمیت عصری آن؛ ثالثا نقش رسانه ها و مشخصا فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را به عنوان پرمصرف ترین و فعال ترین رسانه جمعی در تامین این امکان؛ رابعا پیشنهادها و راهکارهای عملی برای توجه دادن به این مقوله در سطح کشور را به اختصار بیان کند.

تفریحات سالم و حلال از منظر آیات و روایات و دین اسلام

آیات قرآن

باید توجه داشت که در قرآن کریم برای تفریحات حلال و سالم دو نکته مهم و اساسی وجود دارد:

1) تفریح، فقط گردش بدون اندیشه و تفکر، و بدون عبرت گیری و پندپذیری نباشد.

2) تفریح، باعث آلوده شدن انسان به گناهان دیگر نشود.

نمونه های فراوانی برای تفریح حلال و سالم در قرآن ذکر شده که در اینجا به 2 مورد اشاره می شود:

الف – قرآن کریم درخواست برادران را از پدر در مورد حضرت یوسف این چنین بیان می کند: او را فردا با ما (به خارج شهر) بفرست تا غذای کافی بخورد، و بازی و تفریح کند و ما حافظ او هستیم.

وقتی برادران یوسف مسئله تفریح و گردش در صحرا را مطرح کردند، حضرت یعقوب اعتراض نکرد که این عمل شایسته یک جوان موحد و وابسته به خانواده نبوت نیست (بلکه از جنبه امنیتی اظهار نگرانی نمود) از این بیان بخوبی استفاده می شود که به تفریح، نظر مثبت داشته، بلکه در جامعه آن روز امر مسلمی بوده است و امروز شهرنشینی، و فضای بسته خانه های شهرها، این نیاز را دو چندان کرده است. (سوره یوسف، آیه 12)

ب – در آیات متعددی از قرآن، خداوند دستور داده در زمین سیر کنید و در آن گردش کنید از جمله فرمود: و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادیهای آشکاری قرار دادیم و سفر در میان آنها را به طور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم:) شب ها و روزها در این آبادیها با ایمنی کامل، سفر و گردش کنید. (سوره انعام، آیه 11)

تفریحات سالم در روایات دینی

در روایات نیز به امر تفریح سالم پرداخته شده، و سفارش شده که ساعتی از زندگی را به لذت های حلال و تفریح های سالم اختصاص دهید، در اینجا به چند نمونه مختصر اشاره ای می شود:

الف – حضرت علی (علیه السلام) به فرزندش می فرماید: فرد با ایمان کسی است که این سه وقت را در زندگی خود قرار داده باشد، بخشی از آن را به معنویات بپردازد و با پرورگارش مناجات کند، قسمتی در فکر معاش و امورات دنیات می گذرد و قسمتی را به این تخصیص می دهد که از لذت های حلال و مشروع بهره مند شود. (میزان الحکمه، ج10، ص 376)

ب – شادی و تفریح های سالم فرصت هایی است که زمینه بهره برداری بیشتر از اوقات عمر را فراهم می کند؛ از رسول اکرم روایت شده است که می فرماید: مسافرت کنید تا صحت یابید و غنیمت به دست آورد . (منتخب میزان الحکمه، حدیث 253 به نقل از کنزالعمال 17470)

ج – امیر مومنان (ع) در تفسیر آیه 77 از سوره قصص ... ولا تنس نصیبک من الدنیا... (... و بهره ات را از دنیا فراموش مکن ...) می فرمایند: سلامتی، توانایی، فراغت، جوانی، نشاط، بی نیازی و ثروت خود را فراموش نکن و با بهره گیری (سالم) از آنها در پی آخرت باش. (مفاتیح الحیاه، مولف: آیت الله جوادی آملی، ناشر: مرکز نشر اسراء، سال نشر: بهار 1391 ه. ش، نوبت چاپ: بیست و چهارم.)

همانطور که ذکر شد اسلام برای هر کاری ملاک معرفی کرده است، اسلام در تفریح، ما را محدود نکرده است، اما چیزی که مهم است باید خارج از مسیر بندگی نباشد و ویژگی های تفریح اسلامی مذکور در آن رعایت گردد، اینک به برخی از تفریحات مورد توجه اسلام اشاره می کنیم.

1. کار و تلاش 2. تیراندازی 3. اسب سواری 4. کشتی 5. شنا 6. صله رحم و معاشرت با نزدیکان 7. خوشرویی و خوش گویی 8. رعایت بهداشت و نظافت فردی 9. یاد خدا (دعا، نیایش، تلاوت قرآن) 10. توجه به اعیاد مذهبی (جمعه ها، فطر، غدیر، قربان) و پوشیدن لباس های روشن و شاد 11. شاد کردن مومنین 12. هدیه دادن و هدیه گرفتن 13. داشتن دوست صالح 14. سفر و رفتن به مناطق سرسبز 15. دیدارهای دسته جمعی

نکته حائز اهمیت در این میان این است که در تفریحات، سنین مختلف نقش مهمی را به خود اختصاص می دهد مثلا تفریح کودک با نوجوان و یا زن و مرد بسیار با هم فرق دارد. یک جوان از آنجایی که ابعاد روحی او رشد کرده نیاز به احترام، شخصیت، عزت نفس و ... در خود احساس می کند، هر گاه نیازهای معنوی، جسمانی و عقلانی او ارضاء می گردد، احساس شادابی و خرمی بیشتر می کند و هر گاه اینها از طرف دیگران در خطر باشد، او احساس افسردگی، خمودی و غم می کند، اسلام به مسائل تفریح تا آنجا اهمیت داده که یک سلسله مسابقات را حتی با شرط بندی اجازه داده، و برخی موارد را با عنوان های قابل تعظیم مورد تاکید قرار داده است.

ویژگی های تفریح سالم و حلال در اسلام

تفریحات سالم و حلال در دین مبین اسلام دارای ویژگی های 15 گانه به شرح زیر است:

1. در راستای فرآیند تکامل و رشد شخصیت اسلامی و انسانی

2. نشاط آور

3. در چارچوب قوانین شرع (واجب، حرام، مباح، مکروه و مستحب)

4. متعادل (نه افراط، نه تفریط)

5. دارای فواید عقلی، جسمی و روحی

6. در بردارنده بعد اجتماعی مثل ادخال سرور در قلب مومنین

7. پرهیز از تضییع وقت و سرگرمی صرف

8. رشد و تعالی نفسانی و جسمانی

9. فعال و پر تحرک بودن

10. جلوگیری از خفت و سبکی عقل (توجه به عقل و تفکر در نظام اسلام) مثل پرهیز از شرب خمر، پرهیز از گوش دادن به موسیقی مبتذل، عدم مصرف مواد مخدر و ...

11. اجتناب از هر گونه شرط بندی (غیر از تیراندازی و اسب سواری)

12. دوری از آزار و اذیت دیگران (تحقیر، مسخره کردن، همسایه و مردم آزاری و ...)

13. پرهیز از هر گونه ضرر و زیان به خود و دیگران در هنگام تفریح و سرگرمی

14. لذت و شادی پایدار

15 تقویت کننده بعد جسمانی و روحانی (شجاعت و ...) و مقدمه ای برای دفاع از خود، دین (تیراندازی)

چند شاخصه از الزامات برنامه های تفریحی در کلام رهبر معظم انقلاب

از دیدگاه مقام معظم رهبری، تفریح سالم دارای شاخص ها و الزاماتی به شرح زیر است:

1. برنامه های تفریحی و سرگرمی باید شاد باشد.

2. هدف خنداندن نیست، خنده باید آسایش و آرامش را همراه داشته باشد.

3. پرهیز از ابتذال برای شادی دادن به مردم

4. عدم ادغام تفریحات سالم با تفریحات ناسالم و منحرف

(بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما 11 آذر 83)

ضرورت های وجود تفریحات سالم و حلال

تفریح و سرگرمی، نیاز مستمر و همیشگی بوده و در همه جوامع انسانی به تناسب شرایط و امکانات محیطی، همواره به شکل های مختلف جاری و ساری بوده است؛ ولی در عصر حاضر تحت تاثیر برخی تحولات بنیادین، اهمیت و جایگاه کنونی یافته و به یکی از مطالبات جدی و صنایع پر زرق و برق، تبدیل شده است.

با الهام از مجموع مباحث طرح شده، ضرورت های تفریحات سالم و حلال را می توان اینگونه خلاصه کرد:

- افزایش نقش اوقات فراغت در آموزش و تکامل حیات مادی و معنوی انسان؛

- ضرورت برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراغت در مقیاس ملی و محلی در جهت رفاه همگانی؛

- افزایش نقش گذران اوقات فراغت در نظام تولید، توزیع و مصرف جامعه (صنعت اوقات فراغت)؛

- تنوع و همگرایی نسبی شیوه های گذران اوقات فراغت در مقیاس جهانی؛

- تغییر مفهوم اوقات فراغت، از باقیمانده زمان، به هر نوع فعالیت دلخواه و مورد علاقه (شغلی و غیر شغلی)؛

- تعمیم گذران اوقات فراغت به تمام اوقات شبانه روز، تمام ایام هفته و فصول سال؛

- غلبه اشتغالات فراغتی فرد گرایانه بر اشتغالات فراغتی جمع گرایانه؛

- تبدیل اوقات فراغت به بخشی از حقوق بشر و نیاز همگانی؛

اوقات فراغت در ایران و چرایی تفریحات سالم و حلال

در ایران نیز همچون دیگر کشورهای در حال توسعه، موضوع اوقات فراغت و نحوه پوشش آن، به ویژه با معیارهای فرهنگ دینی، یکی از معضلات جدی شده است. وجود برخی زمینه ها و شرایط فرهنگی – اجتماعی، حساسیت این موضوع را در کشورمان شدت بخشیده و ضرورت سیاست گذاری، برنامه ریزی و اقدامات عملی برای بهره گیری بیشتر از این فرصت ها بعضا ناخواسته را، بیش از پیش مبرم و موکد ساخته است. افزایش روزافزون اوقات فراغت در ایران و نیاز جدی و همگانی به عرضه خدمات تفریحی، ورزشی، و سرگرمی های مدرن، نتیجه قهری زمینه ها و شرایط ذیل است:

- کمیت قابل توجه تعطیلات اوقات فراغت (ملی، مذهبی، انقلابی، شغلی، موسمی، پایان هفته؛

- شهری شدن فزاینده و از دست رفتن بسیاری از فعالیت ها و اشتغالات سنتی؛

- بالا بودن جمعیت جوان کشور که افزون بر زیادت نسبی اوقات فراغت، به اقتضای موقعیت سنی، به تفریح و سرگرمی نیز به طور طبیعی نیاز بیشتری دارند؛

-بیکاری های آشکار و پنهان و خستگی های ناشی از آن، که اشتیاق و احساس نیاز به تفریح را بیشتر می کند؛

- کاهش تحرک و پویایی در عرصه های کاری، غلبه روحیات کارمندی، ضعف وجدان کاری، بازده نزولی به دلیل تراکم نیروی انسانی در محیط های اشتغال، اشتیاق غالب به بطالت و تن آسایی، ضعف زیرساخت های آموزشی و مهارتی موثر در کاریابی خلاق؛

- نداشتن درک درست از اوقات فراغت، و یکی پنداشتن آن با تفریح و بیکاری و استراحت؛ و در نتیجه عدم بهره گیری مناسب و خلاق از این فرصت ها؛

- ضعف برنامه ریزی همه جانبه نهادها و سازمان های مسئول و موازی کاری های آشکار؛

- کمبود امکانات فراغتی قابل استفاده برای عموم و توزیع نامناسب حداقل های موجود؛

- بالا بودن هزینه برخی خدمات تفریحی به دلیل ورود بخش خصوصی، و ضعف توان مالی اکثریت؛

- عرضه محور بودن خدمات فراغتی موجود، به جای تقاضا محوری و توجه به نیازهای متنوع مردم.

تفریحات سالم در اسناد بالادستی

در سند مهندسی فرهنگی کشور و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی برای بحث تفریحات سالم تکالیفی به شرح زیر مشخص شده است.

سند مهندسی فرهنگی کشور

ذیل راهبرد کلان شماره پنج سند مهندسی کشور، دو راهبرد ملی به همراه دو اقدام ملی برای نیل جامعه به تفریحات سالم به شرح زیر ترسیم شده است.

الف: راهبردهای ملی:

1- هدایت، غنی سازی و ایجاد تعامل در زمینه خودسازی و عبادت، کار و تلاش، ورزش و تفریحات سالم در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی.

2- تبیین و ترویج الگوی ورزش و تفریحات سالم بر اساس تعالیم اسلام

ب: اقدامات ملی:

1. تدوین و اجرای برنامه جامع غنی سازی اوقات فراغت و تفریحات سالم در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی در سنین مختلف و ارائه الگوی مناسب بر اساس آموزه های اسلامی – ایرانی و حمایت از توسعه و گسترش هدفمند نهادها و موسسات فعال این حوزه

2. تدوین و اجرای برنامه جامع تفریحی، ورزش همگانی، قهرمانی و بومی و توجه به کارکردهای ورزش در ابعاد مختلف با تاکید بر اخلاق و آموزه های اسلامی و متناسب سازی زیرساخت ها و امکانات ورزشی هماهنگ با نیازهای زنان و مردان در مناطق شهری و روستایی

شورای عالی انقلاب فرهنگی

شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه(2 اسفند 1381)، سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی در خصوص شیوه گذران اوقات فراغت را با الهام از رهنمودهای دینی، به این شرح تدوین و ابلاغ کرده است: به اعتقاد جامعه شناسان، فراغت، تجربه ای است که فرد هنگام رهایی از اشتغالات و الزامات کار روزانه، بر اساس تمایلات و ره یافت های شخصی و مشارکت داوطلبانه، متناسب با نیاز و ذوق خود انتخاب می کند، تا جسم، فکر و شخصیت او رشد و پرورش یابد. سیاست فرهنگی نظام اسلامی نیز در خصوص اوقات فراغت، بر مبنای این اصول است: 1. زمینه سازی جهت گذران مطلوب، مفید و سازنده اوقات فراغت و هدایت فکری و عملی و بارورسازی اوقات زندگی؛ 2. فراغت، در نظام ارزشی اسلام، جنبه فرهنگی و دینی دارد و از صورت تفریح و سرگرمی صرف خارج است؛ 3. زمان فراغت، زمان رشد و شکوفایی استعدادها، تقویت روحیه، و مشارکت فعال فرهنگی و اجتماعی است؛ 4. اوقات فراغت، زمان خودسازی در عین کسب نشاط پایدار، شادابی، طراوت و کارایی است؛ 5. اوقات فراغت، برای رفع خستگی فکری و روانی در زندگی فردی و جمعی است. لذا ضروری است که جوامع آگاه، با اجرای سیاست های مناسب و سنجیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، ایجاد تسهیلات و خدمات، فراهم کردن فضاها و محیط های مناسب فرهنگی و ورزشی، اتخاذ روش های تشویق آمیز و ...، از هدر رفتن اوقات فراغت جلوگیری، و به باروری آن کمک کنند و از این راه بر غنای علمی و فرهنگی جامعه بیفزایند. این سیاست ها، قاعدتا مبنای برنامه ریزی و اقدامی علمی همه سازمان های متولی امر تعلیم و تربیت عمومی، خواهد بود.

چه باید کرد؟

با توجه به آنچه که تبیین شد، پیشنهاداتی راهبردی به شرح زیر ارائه می شود:

1. تدوین سند راهبردی برای تفریحات سالم و حلال

2. تدوین الگوی تفریحات سالم و حلال برای جامعه اسلامی ایران

3. تعیین متولی در امر تفریحات سالم و حلال در بین دستگاه های اجرایی و تبیین نقش و وظایف هر یک از دستگاه ها در این مقوله

4. تعیین ساز و کارهای اجرایی لازم برای برگزاری اردوهای سالم تفریحی برای سنین و اقشار مختلف جامعه

5. فراهم آوردن امکانات و بسترهای لازم در جهت تفریحات سالم و در اختیار قرار دادن امکانات فراهم شده به مردم

6. بررسی مبانی تاریخی تفریحات و سرگرمی در ایران (از ایران باستان تا کنون)

7. بررسی مبانی و ریشه های تفریح و سرگرمی در دین اسلام

8. نقش فضای مجازی و بازی های رایانه ای در تفریح و سرگرمی سالم

9. استفاده از ظرفیت مراکز حوزوی و دانشگاهی در موضوع تفریحات سالم و حلال

10. مقایسه تطبیقی بحث تفریحات و سرگرمی در دول غربی و شرقی از یکسو و دیدگاه اسلام در این خصوص از سوی دیگر

منابع:

جمعی از نویسندگان؛ (1390)، مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی دین و رسانه رسانه دینی، دین رسانه ای ، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول

باهنر، ناصر، رسانه ها و دین، از رسانه های سنتی اسلامی تا تلویزیون، تهران، مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چاپ دوم، 1387.

رفتارهای فرهنگی ایرانیان، پدیدآورنده: دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر طرح های ملی، 1383.

سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی

http://www.iranculture.org/provs/views.php

شلبی، احمد، زندگی اجتماعی از دیدگاه اسلام، ترجمه: سید محمود اسداللهی، مشهد، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1376.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
گروه مؤسسات قرآنی مردم نهاد معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیانیه ادغام را گامی برای تقویت بیشتر همدلی بین قرآنیان دانست و انتخاب هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی را به عنوان ناظر بر فعالیت اتحادیه کشوری و استان ها از سوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، انتخابی هوشمندانه برشمرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

به گزارش ایکنا؛ پیش از این، موسسات قرآنی دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صاحب یک اتحادیه و مؤسسات دارنده مجوز فعالیت از سازمان تبلیغات اسلامی نیز اتحادیه دیگری داشتند، دوگانگی ای که سردرگمی فعالان قرآنی را در پی داشت و جایی برای هم افزایی و مطالبه جدی مؤسسات برای گرفتن حقوقشان نگذاشته بود و از نوشتن بیانیه و طومار تا مراجعات حضوری به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و تا این اواخر تجمع در این دبیرخانه، شیوه هایی بود که فعالان قرآنی از اقصی نقاط کشور در پیش گرفته بودند.

پس از پیگیری های فراوانی که مؤسسات قرآنی انجام دادند، در نهایت بیانیه ای از سوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد که انتشار این بیانیه، مهر تأییدی بر موضوع ادغام اتحادیه ها بود. حال امروز با انتشار این بیانیه ، امید برای آغاز وحدت در ذیل یک اتحادیه واحد ایجاد شده است تا مؤسسات قرآنی در سراسر کشور راه پرفراز و نشیب خود را هموارتر طی کنند. در ادامه گفت وگوی ایکنا با عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، را می خوانید؛

فقهی زاده در رابطه با انتشار بیانیه ادغام دو اتحادیه قرآنی که از سوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد، اظهار کرد: معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از هرگونه اقدامی که جهت تقویت همدلی و همکاری بین سازمان ها، نهادها و شخصیت های قرآنی انجام شود استقبال می کند.

معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه تصمیم شورا مبنی بر ادغام اتحادیه ها را نیز گامی در این جهت ارزیابی می کند، افزود: امیدوارم که وفاق و همدلی بین اعضای هر دو اتحادیه که در گذشته وجود داشته مجدد به وجود آید و سازوکاری به صورت همدلانه و با توافق طرفین تعریف شود که بحث ادغام اتحادیه ها در یک اتحادیه واحد به طور کامل صورت گیرد.

وی بیان کرد: امیدوارم با انتشار این بیانیه، گامی جهت وحدت و برادری بیشتر برداشته شود و احیاناً دلشوره های ناشناخته ای که ممکن است مانعی بر سر راه همدلی کامل باشد نیز بدین وسیله از میان برداشته شود. آرزوی ما این است که همه مؤسسات، اصحاب و شخصیت های برجسته قرآنی دور هم جمع شوند و بالندگی و اثرگذاری این اتفاق و اتحاد میان ایشان نیز روزبه روز بیشتر شود که همگی باید به سمت این مهم حرکت و در راه رسیدن به آن نیز بیش از پیش تلاش کنیم.

فقهی زاده درباره بندی از بیانیه دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی که مسئولیت قانونی اجرای مصوبه ادغام و تعیین فرایندهای حقوقی و نظارت بر تحقق آن را برعهده هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی موضوع مصوبه جلسه 385 مورخ 8/8/1375 و ماده واحده الحاقیه مصوب جلسه 520 مورخ 10/4/1382 شورای عالی انقلاب فرهنگی گذاشته است، تصریح کرد: شورا در این رابطه تصمیم هوشمندانه ای اتخاذ کرده است؛ چراکه تنها نهاد رسمی موجود در ساختار دولت که اجازه صدور مجوز فعالیت به اتحادیه ها و مؤسسات قرآنی دارد، همین هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی است که شعب مختلفی نیز دارد.

معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز یکی از شعبه های هیئت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی تلقی می شود، اظهار کرد: تصمیمی که در این رابطه اتخاذ شده از نظر ما تصمیم مثبتی است و امیدواریم که به حول و قوه الهی این تدبیر نیز گامی در جهت جلوگیری از تشتت های احتمالی و اختلاف نظرهای جدی باشد.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
کاغذ یارانه ای به 4 ناشر برای چاپ 11 هزار نسخه قرآن کریم و مصحف شریف در مناطق محروم اعطا می شود
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اصغر امیرنیا گفت: با توجه به هماهنگی هایی که میان معاونت قرآن و عترت و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد، مقرر شد به هر تعداد از ناشران که توان چاپ و توزیع قرآن کریم را داشته باشند، کاغذ دولتی و یارانه ای برای چاپ قرآن کریم و مصاحف شریفه تعلق گیرد.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه تعداد این ناشران محدودند، مسلما باید از سود کمتری نسبت به تولید آثارشان برخوردار شوند. تعداد 4 ناشر به نام های، یسال، یاسین نور، آرزوی دیدار و عصر ظهور در این زمینه اعلام آمادگی کردند که به طور کلی 11 هزار جلد قرآن کریم توسط معاونت قرآن و عترت از این چهار ناشر خریداری خواهد شد و در اختیار مناطق محروم قرار خواهد گرفت.
مدیرکل تبلیغ و ترویج معاونت قرآن و عترت با بیان اینکه مکاتبات برای اعطای کاغذ به صورت یارانه ای به نشریات برای چاپ قرآن کریم از اسفند ماه سال گذشته با معاونت فرهنگی صورت گرفته، افزود: خوشبختانه تاکنون 3 ناشر از 4 ناشر، قرآن سفارش داده شده را تحویل داده و یک ناشر دیگر هم در آینده نزدیک تحویل خواهد داد.
وی با تاکید بر پیگیری های معاونت قرآن و عترت برای حمایت از چاپ و نشر قرآن کریم و سعی بر هزینه آن " به قیمت دولتی "، خاطرنشان کرد: به هر حال محاسباتی درخصوص چاپ کتاب یا قرآن با کاغذ دولتی با حداقل سود 10-15درصد برای امورات اجرائی و هزینه های انتشارات و علاقه مندی ناشران انجام می شود که از قیمت بازار 40درصد کمتر است که امیدواریم روند اختصاص کاغذ دولتی به روال سابق برگردد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
مدیرعامل شرکت تعاونی اتحادیه ناشران خراسان رضوی از نبود نظارت جدی بر آنچه تخفیف های نجومی در نمایشگاه های کتاب در شهرستان ها که به صورت هفتگی هم برگزار می شوند، انتقاد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

مهدی نصیرزاده مدیرعامل شرکت تعاونی اتحادیه ناشران استان خراسان رضوی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با انتقاد از نبود نظارت دقیق و جدی بر تخفیف هایی که در نمایشگاه های متعدد کتاب در شهرستان های مختلف کشور از جمله در این استان روی کتاب های ارائه شده اِعمال می شوند، گفت: مسئله فراتر از موضوع نمایشگاه های استانی کتاب است؛ چون آنها بالاخره سالی یک بار هستند و می شود یک جوری با آسیب هایشان کنار آمد.

وی در توضیح بیشتر عنوان کرد: متاسفانه الان شاهد هستیم که هر هفته یا هر ماه نمایشگاه هایی با تخفیف های نجومی و 50 درصد به بالا، برگزار می شوند که معمولاً هم اجازه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان مربوطه را دارند. اعتراضاتی هم از طرف کتابفروشان آنها شهرستان ها به ما واصل می شود که به حق هم هست. ضمن اینکه غالب کتاب هایی هم که در این نمایشگاه ها عرضه می شوند، کتاب های تکراری است و یا کتاب هایی است که حق التالیف آن پرداخت نشده و یا کتاب هایی است که به صورت قاچاق چاپ می شوند.

مدیرعامل شرکت تعاونی اتحادیه ناشران استان خراسان رضوی با تاکید بر اینکه یک بار برای همیشه باید این آسیب، برطرف و این نمایشگاه ها ساماندهی شود، اضافه کرد: اگر این نمایشگاه به شکل یک رویداد فرهنگی و سالی یک بار و به صورت اِشل کوچک شده ای از نمایشگاه کتاب تهران در هر شهرستان برگزار شود، شاید این مشکلات هم پدید نیاید.

نصیرزاده ضمن یادآوری مسئولیتش به عنوان نماینده ناشران جهت استیفای حقوق آنها، در عین حال اذعان کرد: حلقه واسط ناشر و مخاطب، کتابفروش است و هر کتابفروشی که جمع می شود، یک رگ شریان حیاتی نشر قطع می شود. شاید این آسیب در کوتاه مدت چندان آشکار نباشد اما واقعیت این است که در میان مدت و درازمدت، آسیبی جدی به چرخه اقتصاد کتاب وارد خواهد کرد.

وی اضافه کرد: آسیب دیگری که این نمایشگاه ها وارد می کند، این است که انتظار مخاطبان برای ارائه تخفیف های بیشتر از سوی کتابفروشی ها، بالا می رود؛ مگر کتابفروش کتاب را چقدر از ناشر یا موزع تهیه می کند که حالا با 50 درصد تخفیف و یا حتی بیشتر از آن، بفروشد؟! وقتی من می بینم که در یک نمایشگاه شما کتاب هایتان را با این میزان تخفیف عرضه می کنید، این سوال منطقی برای من شکل می گیرد که مگر این ناشر چقدر روی قیمت کتاب کشیده که 50 درصد به من مخاطب تخفیف می دهد و هزینه های خودش را هم پوشش می دهد؟!

مدیرعامل شرکت تعاونی اتحادیه ناشران استان خراسان رضوی با بیان اینکه این نمایشگاه هم ناشران را زیر سوال می برد و هم انتظار تخفیف های خارج از قاعده و عرف را در میان مخاطبان به وجود می آورد و افزایش می دهد، آمادگی شرکت تعاونی متبوعش را برای همفکری با نهادهای مسئول و چاره اندیشی برای حل این معضل، اعلام کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
عضو ناظر مجلس در کمیته حل بحران کاغذ می گوید کارخانه چوب و کاغذ مازندران با ارز4200 تومانی تخصیص یافته به واردات مواد اولیه، به جای خمیر کاغذ، کاغذ وارد می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : اعتماد آنلاین گفتارنو پایگاه خبری استناد نیوز

محمدعلی وکیلی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به وضعیت بازار کاغذ گفت: تخلفی در حوزه کاغذ و در ارتباط با کارخانه چوب و کاغذ مازندران صورت گرفته و در حالی که این کارخانه که مبلغ کلانی ارز 4200 تومانی برای واردات مواد اولیه تحویل می گیرد و باید با تولید جایگزینی برای واردات ایجاد می کرد، اما این ارز دولتی را به جای واردات خمیر و تولید کاغذ و پاسخگویی به نیاز بازار کاغذ، مانند دیگر واردکننده ها کاغذ وارد می کند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی افزود : تخلف اصلی این کارخانه آن است که ارز اختصاص یافته به مواد اولیه را به واردات کاغذ بُرده است؛ همچنین این کاغذ وارداتی را به جای ارائه در شبکه توزیع کاغذ با قیمت دولتی به یک شبکه غیرنظارت پذیر بُرده و به نوعی عرضه داشته که به هیچ وجه منطبق بر قیمت ارز دولتی کاغذ نیست.

وی ادامه داد: فاجعه آمیز آنجا است که در لیست توزیع شده کاغذهای وارداتی چوب و کاغذ مازندران، فهرستی از روزنامه ها وجود دارد که این کاغذ با سندسازی به نام آنها توزیع شده ولی در بازار آزاد و بدون اذن و اطلاع آنها فروخته شده است.

سوداگری یک شرکت دولتی جای اغماض ندارد

عضو هیئت رییسه مجلس خواستار جدیت دستگاه های نظارتی و بخصوص تعزیرات به این تخلف که مشتمل بر دهها تخلف است، شد و گفت: در شرایطی که هر دلار ارز دولتی که به معیشت مردم پیوند دارد، به کاغذ اختصاص یافته، این انحراف و واردات کاغذ به جای خمیر و راه انداختن چرخ تولید داخلی و بالتبع بی نیازی کشور از کاغذ خارجی قابل توجیه نیست و تخلف آشکار است.

وی افزود: سوداگری یک شرکت دولتی و عرضه کاغذی که با ارز دولتی وارد شده، با قیمت آزاد جای اغماض ندارد و این کار جفا به حوزه فرهنگ است.

موضوع کاغذ زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد است

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: موضوع کاغذ زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد است و باید با نظارت این وزارتخانه تهیه و تعیین سهمیه می شد و مورد نظارت بر قیمت قرار می گرفت اما این کاغذ بدون آن که در چرخه وزارت فرهنگ به عنوان یک دستگاه نظارت پذیر وارد شود، آن را توزیع کردند.

وی ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه کاغذ وظیفه و تکلیف دارد و باید کاغذهای با ارز دولتی را بر اساس سهمیه ها و قیمت های تعیینی، توزیع و سپس نظارت کند.

وکیلی خواستار آن شد دستگاه های نظارتی ورود کنند و در پرونده ای که به این بهانه در سازمان تعزیرات شکل گرفته، گزارش نهایی برخورد با چنین تخلفاتی هر چه زودتر به اطلاع مردم و به خصوص صاحبان جراید که امروز در مضیقه تامین کاغذ هستند، برسد./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجویان ایران دیدبان ایران

شاید خیلی ها این قبیل خبرها را به سادگی بخوانند و ساده تر آن را به فراموشی بسپارند اما متولیان امر قطعا نباید به چنین رفتاری برسند بلکه از همین امروز باید به چاره برخیزند.

به گزارش اعتدال، روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت: خبر را به تلخی می خوانم. نه کلمات که حروف خبر هم مثل تیغ در جان می نشینند؛ خراسان رضوی، درمقایسه سال 96 - 97، رتبه اول طلاق را در کشور دارد! فقط طلاق نیست که، بیماری اجتماعی در شهر ما، چهره های دیگری هم دارد؛ کاهش ازدواج و در کنار آن طولانی شدن دوران جوانی و تجرد نیز هست که در جای خود می تواند به بستری برای رویداد های تلخ تر تبدیل شود. این هم یک گزاره تحلیلی نیست بلکه "خبر" است. یک خبر رسمی که مسئول رسمی در جایگاهِ سرپرست معاونت فرهنگی و امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان خراسان، می دهد با تاکید بر این نکته بدیهی تحلیلی که؛ زمانی که ازدواج درکانون خانواده شکل نگیرد، منجر به ایجاد ارتباطاتی خارج از خانواده خواهد شد و این امر سبب کاهش ازدواج، آسیب های اجتماعی و افزایش آمار طلاق می شود. حسن عزیزی در نشست خبری بزرگداشت هفته ازدواج، اضافه می کند: متاسفانه در استان خراسان رضوی حال وهوای ازدواج خوب نیست و بیش از 650 هزار جوان در انتظار ازدواج قرار دارند. در این خبر که "روز نو" با کد 382042، به نقل از ایسنا، روی خروجی گذاشته است با توجه دادن به وضعیت اقتصادی، به این نکته هم توجه می دهد که "یکی از آسیب های موجود در استان خراسان رضوی، سایت های همسرگزینی است. درحال حاضر تنها سایت معتبر در این زمینه سایت تبیان است که زیر نظر وزارت ارشاد بوده و مجوز فعالیت قانونی دارد که هدف آن همسان گزینی است. در این سایت به تناسب شخصیت و سلامت توسط مجموعه ای از تست های استاندارد و روان شناسی توجه می شود." شاید خیلی ها این قبیل خبر ها را به سادگی بخوانند و ساده تر آن را به فراموشی بسپارند اما متولیان امر قطعا نباید به چنین رفتاری برسند بلکه از همین امروز باید به چاره برخیزند این دردرا که دارد بی چاره مان می کند. این آمار هم درحالی است که بر طلاق های عاطفی، چشم می پوشیم و جدا زندگی کردن برخی زنان و مردان را که به چند سال هم می رسد، نادیده می گیریم و بر سخت گیری شدید در مشهد برای کاهش آمار طلاق هم نگاه نمی اندازیم. یعنی آنچه اعلام می شود با همه بزرگی آمار و هولناکی رویداد، همه ماجرا نیست که ابعاد مختلف دارد این داستانِ تلخ و باید که باز پرسید مسئولان استان را که چرا به این جا رسیده ایم؟ این جا که پایتخت معنوی کشور و حتی پایتخت فرهنگی جهان اسلام است، به نوعی، چرا باید گرفتار این شرایط باشد؟ چه کسانی سبک می گیرند کار را و کم می گذارند که چنین پُر و پیمان و سنگین باید برداریم پیمانه لبریز شده را؟ صاحبان تریبون و صاحب اختیاران خراسان رضوی باید بیش از گذشته اندیشه کنند که انگشت اشاره، به سوی آنان است. نمی توانند فقط مطالبه گر باشند و یا به نصیحت تمام کنند ماجرا را که خیرخواهی و "نصح" را باید به عمل درمی آوردند تا کار به این جاهای باریک نکشد و از این به بعد هم به عمل برخیزند تا موج این دریای زندگی شکن، بر جای بنشیند. مسائل استان، از این که کنسرت برگزار بشود یا نشود، هزار بار بزرگ تر است و این خود یک نمونه عینی پرداختن بزرگان به کار های کمتر از نصاب است و وانهادن امور صاحب نصاب حساسیت. اگر بر آن امور چنین باید غیرت ورزید و در اموری چنین چندین و چند برابر باید همت کرد. این دیگر مسئله ای سیاسی نیست که برای زدن این جناح و آن جناح پشت تریبون برویم یا قلم برداریم، بلکه یک مسئله صد در صد اجتماعی است که اگر برایش چاره ای عاجل اندیشیده نشود فردایی را در پی خواهد داشت که عالم فکر و فرهنگ و سیاست و حتی امنیت را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. بگذریم، سخن به درازا نکشد هرچند آمار طلاق هر روز درحال قد کشیدن است متاسفانه اما کوتاه کنیم سخن به این که متولیان استان و چهره های متنفذ و تریبون داران باید به میدان بیایند که بامشان به اندازه مسئولیت شان زیر بار سنگینی این برفِ سیاه قرار دارد...

لینک خبر :‌ اعتدال
اکران عمومی یک فیلم سینمایی در مشهد با حواشی مواجه شد.

اکران عمومی یک فیلم سینمایی در مشهد با حواشی مواجه شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی جماران

در جریان اکران عمومی فیلم "قسم" در پردیس سینمایی اطلس مشهد، "محسن تنابنده" کارگردان این فیلم طی پیام اینستاگرامی به عدم پخش ویدئوی ضبط شده یکی از بازیگران فیلم در این اکران عمومی اعتراض کرد که با حاشیه هایی همراه بود.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی روز چهارشنبه در این باره گفت: پخش نشدن ویدئو ضبط شده خانم "مهناز افشار" در جریان اکران عمومی فیلم "قسم" در پردیس سینمایی اطلس مشهد، تصمیم داخلی مدیریت سینما بوده است.

محمد رضا محمدی افزود: مطالب آقای "محسن تنابنده" در اینستاگرام را تکذیب می کنم زیرا هیچ نهاد یا ارگانی در این زمینه دخالت نداشته و به سینما اطلس نگفته که برنامه خانم افشار در جریان اکران عمومی فیلم پخش نشود.

وی اظهار داشت: مدیر این سینما به عوامل برنامه توصیه کرده است که چون در اکران های عمومی فیلم چنین چیزی عرف نبوده و خارج از برنامه است، این اقدام انجام نشود.

وی گفت: آقای تنابنده در پیام اینستاگرامی خود خلاف اخلاق عمل کرده و تصمیم داخلی مبنی بر عدم پخش ویدئوی خانم افشار را به نهاد دیگری مرتبط نموده است.

محمدی افزود: مدیر سینما اطلس نیز مطلب آقای تنابنده را تکذیب کرده و گفته است این حق را بر خود قائل می داند که علیه ایشان اعلام جرم کند.

مدیریت پردیس سینمایی اطلس مشهد نیز با انتشار پیامی نسبت به سخنان آقای تنابنده واکنش نشان داده و گفته است: پردیس سینمایی اطلس ضمن احترام به ساحت تمام هنرمندان، هنردوستان و اهالی محترم سینما که تاکنون افتخار میزبانی آنان را داشته است، در خصوص کلیپ منتشر شده توسط آقای محسن تنابنده به اطلاع عموم می رساند که انتظار می رفت ایشان احترام مشهدالرضا (ع) و میزبانی این پردیس سینمایی را رعایت می فرمودند و از فرافکنی و طرح سخنان غیرواقعی و توهین آمیز پرهیز می نمودند.

در این پیام آمده است:هماهنگی های صورت گرفته با این سینما صرفا برای حضور آقایان محسن تنابنده و حسن پورشیرازی برای اکران مردمی فیلم "قسم" بوده که مکاتبات لازم در این زمینه با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز انجام شده بود و به همین دلیل مدیریت سینما مانع از اجرای برنامه دیگری خارج از هماهنگی های انجام شده و مجوزهای دریافتی شده است.

این پیام می افزاید: به نظر می رسد راه های صادقانه تری برای جلب مخاطب این فیلم وجود داشته باشد تا نیازی به انجام چنین اقدامات خارج از اصول حرفه ای و اخلاقی به منظور اهداف تبلیغاتی و خبرسازی نباشد.

در ادامه این پیام آمده است: مدیریت سینما اطلس حق قانونی خود می داند که نسبت به سخنان کذب مطرح شده در کلیپ آقای تنابنده از طریق مراجع قضایی اقدام نماید.

در جریان اکران عمومی فیلم "قسم" در پردیس سینمایی اطلس مشهد، "محسن تنابنده" کارگردان این فیلم طی پیام اینستاگرامی به عدم پخش ویدئوی ضبط شده یکی از بازیگران فیلم در این اکران عمومی اعتراض کرد که با حاشیه هایی همراه بود.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی روز چهارشنبه در این باره گفت: پخش نشدن ویدئو ضبط شده خانم "مهناز افشار" در جریان اکران عمومی فیلم "قسم" در پردیس سینمایی اطلس مشهد، تصمیم داخلی مدیریت سینما بوده است.

محمد رضا محمدی افزود: مطالب آقای "محسن تنابنده" در اینستاگرام را تکذیب می کنم زیرا هیچ نهاد یا ارگانی در این زمینه دخالت نداشته و به سینما اطلس نگفته که برنامه خانم افشار در جریان اکران عمومی فیلم پخش نشود.

وی اظهار داشت: مدیر این سینما به عوامل برنامه توصیه کرده است که چون در اکران های عمومی فیلم چنین چیزی عرف نبوده و خارج از برنامه است، این اقدام انجام نشود.

وی گفت: آقای تنابنده در پیام اینستاگرامی خود خلاف اخلاق عمل کرده و تصمیم داخلی مبنی بر عدم پخش ویدئوی خانم افشار را به نهاد دیگری مرتبط نموده است.

محمدی افزود: مدیر سینما اطلس نیز مطلب آقای تنابنده را تکذیب کرده و گفته است این حق را بر خود قائل می داند که علیه ایشان اعلام جرم کند.

مدیریت پردیس سینمایی اطلس مشهد نیز با انتشار پیامی نسبت به سخنان آقای تنابنده واکنش نشان داده و گفته است: پردیس سینمایی اطلس ضمن احترام به ساحت تمام هنرمندان، هنردوستان و اهالی محترم سینما که تاکنون افتخار میزبانی آنان را داشته است، در خصوص کلیپ منتشر شده توسط آقای محسن تنابنده به اطلاع عموم می رساند که انتظار می رفت ایشان احترام مشهدالرضا (ع) و میزبانی این پردیس سینمایی را رعایت می فرمودند و از فرافکنی و طرح سخنان غیرواقعی و توهین آمیز پرهیز می نمودند.

در این پیام آمده است:هماهنگی های صورت گرفته با این سینما صرفا برای حضور آقایان محسن تنابنده و حسن پورشیرازی برای اکران مردمی فیلم "قسم" بوده که مکاتبات لازم در این زمینه با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز انجام شده بود و به همین دلیل مدیریت سینما مانع از اجرای برنامه دیگری خارج از هماهنگی های انجام شده و مجوزهای دریافتی شده است.

این پیام می افزاید: به نظر می رسد راه های صادقانه تری برای جلب مخاطب این فیلم وجود داشته باشد تا نیازی به انجام چنین اقدامات خارج از اصول حرفه ای و اخلاقی به منظور اهداف تبلیغاتی و خبرسازی نباشد.

در ادامه این پیام آمده است: مدیریت سینما اطلس حق قانونی خود می داند که نسبت به سخنان کذب مطرح شده در کلیپ آقای تنابنده از طریق مراجع قضایی اقدام نماید.

لینک خبر :‌ خبر فوری
مشهد- ایرنا- سفره خانه داران مشهد خواستار صدور مجوز برای فعالیت گروه های موسیقی سنتی در این سفره خانه ها هستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : جماران چمدان روزنامه همشهری

رئیس اتحادیه صنف سفره خانه داران سنتی مشهد روز سه شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: این شهر سالانه 30 میلیون زائر دارد و حضور گروه های موسیقی سنتی و مقامی خراسان در سفره خانه ها، اقتصاد گردشگری این شهر را تقویت می کند.

ابوالفضل دهستانی افزود: سفره خانه ها ظرفیت مهم گردشگری به شمار می روند و هر کدام با توجه به معماری و ساختارشان به تنهایی موزه ای برای معرفی جاذبه ها و قابلیت های فرهنگی هر شهر و منطقه به شمار می روند.

وی اظهار داشت: در سفره خانه ها می توان در کنار ارائه غذاهای سنتی، موسیقی مقامی خراسان را که ریشه عمیق در فرهنگ و هنر این سرزمین دارد توسط هنرمندان بنام این حوزه به صورت زنده اجرا کرد که هم فضا را برای گردشگران دلچسب و هم به اقتصاد هنر کمک می کند.

وی گفت: برخی نوازندگان سازهای محلی در کوچه و خیابان شهر مشهد تکنوازی می کنند که می توان با جذب و آموزش آنان به عنوان هنرمندان موسیقی سنتی یا محلی در سفره خانه ها به کار گرفته شوند.

دهستانی افزود: این نهاد به دنبال عرضه غذاهای سنتی استان های مختلف در سفره خانه های این شهر است تا بتواند نیاز زائران مختلف را که از استان های دیگر به مشهد سفر می کنند تامین کند.

وی اظهار داشت: در این راستا با همکاری اداره کل آموزش فنی و حرفه ای خراسان رضوی کلاس های آموزش آشپزی سنتی با مربیگری آشپزهای حرفه ای سفره خانه های مشهد راه اندازی می شود تا بتوان متقاضیان راه اندازی سفره خانه ها را توانمند کرد.

وی گفت: سفره خانه های سنتی جاذبه ای برای گردشگران است که می توانند خوردن غذا را در فضایی سنتی همراه با موسیقی سنتی و غذای محلی انجام دهند تا سلامت و آرامش آنان تامین شود.

معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی نیز در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: اجرای برنامه موسیقی سنتی در سفره خانه ها نیازمند ضوابط و آیین نامه های خاص است.

محمد رضا محمدی افزود: در این راستا آیین نامه ای برای اجرای موسیقی در سالن های غذاخوری، سفره خانه ها و قهوه خانه ها از سوی وزارتخانه ابلاغ شده است.

وی اظهار داشت: از آنجا که شرایط استانها با یکدیگر متفاوت است، طبق آیین نامه باید کارگروه های استانی نحوه برگزاری موسیقی سنتی و چگونگی نظارت بر آن را با توجه به شرایط استان خود بررسی و نتایج را به وزارتخانه اعلام کنند.

وی گفت: در صورتی که نتایج بررسی های کارگروه های استانی در کارگروه اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بررسی و به تصویب نهایی برسد، آیین نامه نهایی برای اجرای موسیقی سنتی در سالن های غذاخوری، سفره خانه ها و قهوه خانه ها صادر می شود.

محمدی افزود: کارگروه استانی در این ارتباط به زودی در مشهد تشکیل می شود که نتایج آن به کارگروه اصلی در وزارتخانه ارسال خواهد شد.

378 واحد صنفی از اتحادیه صنف سفره خانه داران سنتی جواز کسب در مشهد دریافت کرده اند.

7489/6053

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
دبیر سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اصفهان گفت:. وقتی که شهری مانند اصفهان به عنوان میزبان جشنواره ای مطرح می شود، ترجیح برگزار کنندگان بر این است که سینمای اصلی و مرکزی جشنواره که رسانه ها و مهمانان در آن حضور دارند در قطب تاریخی و محور اصلی شهر باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹

به گزارش خبرنگار ایمنا ، علیرضا تابش در حاشیه مراسم رونمایی از پوستر سی و دومین دوره جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اصفهان و در جمع خبرنگاران اظهار کرد: در هشت روز جشنواره بیش از 11 سالن سینما میزبان 158 فیلم هستند.

دبیر سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان با اشاره به اینکه مردم اصفهان میزبان ده ها هنرمند داخلی و خارجی در طول جشنواره خواهند بود، ادامه داد: محل های مختلف برای میزبانی از مهمانان این دوره از جشنواره آماده شدند. تلاش های مستمری برای آماده سازی سالن های سینما و مکان های دیگری جهت میزبانی در جریان است. امیدوارم این جشنواره با توجه به تنوعی که امسال در زمینه فیلم های سینمایی دارد بتواند به اهداف از پیش تعیین شده برسد.

وی درباره پوستر جشنواره سی و دوم خاطرنشان کرد: برای طراحی این پوستر به هنرمندان مختلفی پیشنهاد کار شد و آن ها نیز طرح ها و پیشنهادات مختلفی را ارائه دادند. در نهایت از حمیدرضا بیدقی خواهش کردیم که طرح اولیه خود را کامل کنند و پیش ببرد. در این پوستر تلاش شده که نشانه هایی از مردمان و کودکان پنج قاره و همچنین نشانه هایی از اصفهان و ایران باشد. پوستر با رگه های ایرانی ولی دیدی جهانی طراحی شده و امیدوارم مردم و هنرمندان از این پوستر لذت ببرند.

تابش در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا محور اصلی جشنواره گذر فرهنگی چهارباغ خواهد بود یا خیر؟ پاسخ داد: محور اصلی جشنواره چهارباغ عباسی است. وقتی که شهری مانند اصفهان به عنوان میزبان جشنواره ای مطرح می شود، ترجیح برگزار کنندگان بر این است که سینما اصلی و مرکزی جشنواره که رسانه ها و مهمانان در آن حضور دارند در قطب تاریخی و محور اصلی شهر باشد. البته در دو نقطه دیگر شهر یعنی سینما بهمن و سینما سیتی سنتر نیز برنامه هایی خواهد بود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا

دنیای سینما:
آیین رونمایی از پوستر سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان با طراحی حمیدرضا بیدقی و رونمایی از پوستر سومین المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور با طراحی فرشید مثقالی عصر سه شنبه 8 مرداد 98 در میدان تاریخی امام خمینی (ره) اصفهان، سر در بازار قیصریه برگزار شد.

ادای احترام جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان به سیل زدگان

به گزارش دنیای سینما به نقل از ستاد اطلاع رسانی سی ودومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان، علیرضا تابش دبیر جشنواره پیش از آغاز مراسم رونمایی از پوستر جشنواره از موزه عمارت بین المللی قیصریه بازدید به عمل آورد.

در این مراسم که با حضور دکتر نوروزی شهردار اصفهان، جعفری مدیر هنری ارشاد اصفهان، مدیران شهری و هنرمندان سینما و تلویزیون اصفهان، حبیب ایل بیگی، مدیر بخش المپیاد جشنواره، مسعود احمدیان مدیر اجرایی جشنواره و خانواده های شهدا برگزار شد، علیرضا تابش در ابتدا ضمن خیرمقدم به حاضران و تشکر از مدیران جشنواره و همچنین ادای احترام به سیل زدگان کشور گفت: خوشحالیم که جشنواره امسال با ایام مبارک عید غدیر همزمان شده و به همین مناسبت در ستاد جشنواره و شهرداری اصفهان تصمیم گرفتیم این دوره با تمهیداتی خاص برگزار شود.

وی ادامه داد: شعار امسال جشنواره رویای کودکان سیل زده را بسازیم شد و در این راستا تلاش مان این است در فضای همدلی و همکاری با هنرمندان برنامه های متنوعی را ساماندهی کنیم که نمایش فیلم با سینما سیار از سوی انجمن سینمای جوانان ایران همزمان با جشنواره، در مناطق سیل زده و برای کودکان سیل زده ، یکی از آنهاست.

دبیر سی و دومین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان افزود: همچنین نمایشگاه عکس کودکان مناطق سیل زده در جشنواره امسال برپا خواهد شد، فراتر از این اقدامات، برنامه هایی که منجر به جمع آوری کمک های مالی به مردم مناطق سیل زده شود، همزمان با جشنواره در دستور کار شهرداری اصفهان قرار گرفته است. ساختن رویای کودکان سیل زده و فرداهایی پر امید و نشاط برای آنان در گرو همدلی امروز مردم برای زدودن رنج های آنان است و امیدواریم با حسن همکاری جامعه هنری و عوامل جشنواره بتوانیم از این ظرفیت به سود صلح و بشردوستی استفاده کنیم.

اصفهان قطب خلاقیت سینمای کودک و نوجوان در کشور

تابش با تاکید بر اهمیت این جشنواره اظهار داشت: مخاطبان این جشنواره کودکان و نوجوانان و خانواده هایشان هستند و این رویداد آبروی ایران و اصفهان در عرصه بین المللی و سینما است، تلاش ها و حمایت های شهرداری اصفهان از این جشنواره قابل تقدیر است.اصفهان با توجه به مقیاس های بین المللی ظرفیت خوبی برای برگزاری رویدادهای بزرگ نظیر جشنواره فیلم کودک دارد، اما رویدادهای ویژه سینمای کودک و نوجوان باید در طول سال توسعه یابند و این زنجیره تکمیل شود.چرا که اصفهان می تواند قطب خلاقیت سینمای کودک و نوجوان در ایران باشد.

دبیر جشنواره با تشریح ویژگی های پوستر این دوره گفت: دیده شدن نشاط و فانتزی کودکانه، اشاره به جهانی بودن جشنواره ، ایرانی و امروزی بودن گرافیک پوستر و نشانه هایی از شهر میزبان جشنواره یعنی اصفهان، از جمله نکات و مواردی است که در طراحی پوستر جشنواره مد نظر بود و وقتی به گرافیست های متعددی مراجعه کردیم، به این نکات تاکید شد. بعد از اجرای ده ها اتود اولیه، سرانجام بر سر یکی از اتودهای آقای حمیدرضا بیدقی که خصوصیات و شرایط جشنواره را داشت، توافق صورت گرفت.

تابش تشریح کرد: فانتزی و شاد بودن و اشاره به جهان کودکان، جهانی بودن (اشاره به پنج قاره یا پنج حلقه المپیک)، اشاره به اصفهان (استفاده از نقوش سقف مسجد شیخ لطف الله و نقوش چاپ باتیک)، وفاداری به سنت های نگارگری ایرانی در نحوه ارائه پرسپکتیو و ساخت و ساز صورت ها، تمثیل سینمایی تماشای تصویر از یک روزن، آسمان لاجوردین و زمین اُخرایی رنگ اصفهان و ایران نکاتی است که در پوستر جشنواره مد نظر طراح آن قرار گرفته است.

پوستر سومین المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور نیز که همزمان با سی و دومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان در اصفهان برگزار می شود، را استاد فرشید مثقالی تصویرگر، مجسمه ساز، کارگردان، انیمیشن ساز، نویسنده و طراح گرافیک موفّق ایرانی و اصفهانی طراحی کرده است و در صحبتی که با ایشان داشتم درباره پوستر المپیاد فیلمسازی نوجوانان معتقدبودند: هنگامی که بچه ها را موقع نگاه کردن به تلویزیون و یا فیلم در سینما تماشا می کنیم، یکی از اعجاب آورترین نکته ها، غرق شدن هیپنوتیزم وار آنها در فیلم است. مثل اینکه تمام دنیا را فراموش می کنند و عمیقاً در فیلم فرو می روند.اگر یکی از منظورهای المپیاد و جشنواره، دعوت بچه ها به دیدن فیلم ها است، پس این پوستر سعی می کند حس و شعف تماشا را در مخاطب قلقلک دهد. بیائید و ببینید و لذت ببرید.

تنوع فیلم های بین الملل در جشنواره امسال

تابش در بخش دیگری از این مراسم گفت: استقبال هنرمندان ایران و سایر کشورها و تعداد آثار شرکت کننده در بخش های مختلف جشنواره خوب بوده و با پایان کار هیات های انتخاب فیلم، کار دعوت مهمانان خارجی انجام شده است. در بخش بین الملل جشنواره امسال تنوع زیادی ایجاد شده و علاوه بر فیلم های آسیایی، فیلم های اروپایی و تولید مشترک نیز خواهیم داشت.

وی تاکید کرد: امسال نگاهی به سینمای کشورهای همسایه نیز خواهیم داشت، به همین منظور نیز بخش جنبی طلوع تفلیس را از کشور گرجستان داریم. همچنین مرور فیلم های تاتارستان هم از دیگر بخش های جنبی بخش بین الملل جشنواره سی و دوم است. تلاش کردیم فعالان سینمایی شهرهای خواهرخوانده اصفهان را شناسایی و به جشنواره دعوت کنیم، امسال میهمانانی در قالب داور کودک و نوجوان، داور بزرگسال، مدرس ورکشاپ، سخنران و ... از شهرهای ایروان ارمنستان، لاهور پاکستان، کوالالامپور مالزی، گیونگجو کره جنوبی، حیدرآباد هند، سنت پترزبورگ روسیه و فلورانس ایتالیا به جشنواره دعوت شده اند. همچنین فیلم هایی تولید شده در کشورهایی همچون آلمان، اسپانیا، ژاپن و ... که یک شهر را به عنوان خواهرخوانده اصفهان اعلام کرده اند، در بخش های مختلف مسابقه جشنواره حضور دارند.

لینک خبر :‌ دنیای سینما
تهران - ایرنا - فرماندار شهرستان قرچک گفت: هیچ مسئولی در شهرستان قرچک حتی در صورت درج اخبار کذب، حق شکایت از خبرنگاران را ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : جماران

به گزارش ایرنا، بهمن خطیبی روز چهارشنبه در آئین افتتاح نمایشگاه مطبوعات جنوب شرق استان تهران که در محل نمایشگاه های شهرستان قرچک برگزار شد، افزود: مسئولان باید از ظرفیت خبرنگاران برای بیان عملکرد و دستاورد دستگاه خود استفاده کنند و در مقابل، خبرنگاران نیز باید امانتداران خوبی بوده و حس اعتماد را در جامعه رسانه متبلور کنند.
وی تصریح کرد: با وجود آن که امکانات شهرستان قرچک به دلیل نوپا بودن اندک است ولی از رسانه های قدرتمندی برخوردار است که در تمامی شرایط در کنار مسئولان بوده و آنان را در اطلاع رسانی یاری می کنند.
فرماندار قرچک تأکید کرد: دسترسی به اطلاعات به روز، از الزمات مدیریت است و این مهم را می توان با استفاده رسانه هایی که در حوزه های مختلف به صورت انفرادی و بدون کمک گرفتن از دولت، اطلاع رسانی می کنند، محقق کرد.
خطیبی گفت: هیچ مسئولی در شهرستان قرچک حق شکایت از خبرنگاران را حتی در صورت درج خبر کذب ندارد، باید خبرنگاران و رسانه ها را تقویت کرد تا حوزه رسانه، از قدرت کامل برخوردار شویم.

خبرنگاران احیا گرد لحظات نابود شدنی هستند
امام جمعه شهرستان قرچک نیز در این مراسم گفت : به فرموده رهبر معظم انقلاب، خبرنگاران لحظات نابود شدنی را تثبیت و ابدی می کنند و در اصل خبرنگاران احیا گر حوادث مختلف هستند.
حجت الاسلام حجت الله اسماعیلی افزود: هر چند که در جامعه، اقدامات بسیار زیادی انجام می شود ولی تا زمانی که این اقدامات منعکس نشود، اثر بخشی آن مشخص نمی شود.
وی اظهار داشت: انعکاس اخبار باید موثر، مفید و براساس قوانین، آرمان ها نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد.
وی گفت: دقیق، مورد وثوق بودن و ثبات در رفتار و گفتار، از مهمترین خصوصیات خبرنگار است، اگر یک رسانه مدام در حال تغییر باشد، حرمت افراد، اشخاص حقیقی و حقوقی و مسئولان را رعایت نکند، از حمایت مردم محروم می شود.

سرانه فرهنگی استان تهران اندک است

امین بابایی سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران نیز در این مراسم گفت : سرانه فرهنگی استان 13 میلیون نفری تهران تنه 47 تومان است و با این اعتبار نمی توان اقدامی اثر بخش انجام داد.
وی افزود: با این اعتبارات اندک نمی توان به دنبال فضای مجازی و رسانه های مقتدرانه باشیم و این جاست که برخی از رسانه ها با نمایش خبرنگار فعالیت هایی خارج از حیطه اطلاع رسانی انجام می دهند.
جنوب شرق تهران 31 رسانه دارد
معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران نیز در این مراسم گفت : جنوب شرق استان تهران از 31 رسانه محلی برخوردار است که این تعداد در مقایسه با کل استان تهران که در آن 96 رسانه فعالیت می کند، ظرفیت بسیار مهمی به شمار می رود.
مهرشاد کاظمی افزود: حضور این تعداد رسانه فعال در جنوب شرق استان تهران ظرفیت ویژه ای برای مسئولان به شمار می رود که باید به درستی از آن استفاده کرد تا افکار عمومی از فعالیت هایی که در حوزه های مختلف انجام می شود، آگاهی پیدا کنند.
وی از رسانه های جنوب شرق استان تهران خواست تا در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری های استان تهران که شهریور ماه امسال برگزار می شود، حضور پیدا کنند.
نمایشگاه مطبوعات قرچک به مدت سه روز در محل دائمی نمایشگاه های قرچک در خیابان اصلی روبروی ایستگاه مرکزی آتش نشانی پذیرای عموم مردم است.
تهرام/7254//1348

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

گفتارنو/گروه فرهنگ:

تالار بزرگ کرمان با زیربنای 14 هزار و 500 متر مربع که ساخت آن منطبق با فضای شهر کرمان است قرار بود تا پایان کار دولت دهم به بهره برداری برسد، اما همچنان روند ساخت این پروژه ادامه دارد. تا جایی که انتقادات فعالان فرهنگی هنری شهر کرمان را برانگیخته است.

بابک دقیقی کارگردان تئاتر در کرمان در گفت و گو با گفتارنو، با انتقاد از ارشاد کرمان، گفت: تنها نقطه ضعف بنیادی تئاتر در بخش زیر ساختی است. واقعیت این است که در این بخش از اداره ارشاد هم کاری بر نمی آید هرچند در دوره های پیشین استانداران در این حوزه کاری نکرده اند اما نیاز است استانداری در این زمینه پای کار بیاید.

به گزارش گفتارنو،بابک دقیقی همچنین بی تفاوتی نمایندگان مجلس به حوزه تئاتر را مورد نقد قرار داد و گفت: همین ساختمان تالار مرکزی شهر اگر در این سال ها دانه به دانه خشت ها را روی هم قرار می دادند حتما تا امروز تمام شده بود.

مجید عتیق از دیگر کارگردان های حوزه تئاتر نیز در گفت و گو با گفتارنو، گفت: کرمان به عنوان یک کلانشهر حتی یک سالن استاندارد تئاتر ندارد و با این کار صرفا مخاطب تئاتر را محروم می کنند.

وی اظهار داشت: به طور متوسط سالانه در پایتخت، شهرداری و ارشاد در حال ساخت و ساز، مرمت و افتتاح تالارهای تئاتر و سالن های سینما هستند اما در کرمان کدام سالن را طی حداقل بیست سال گذشته افتتاح کرده اند که به درد تئاتر بخورد؟

عتیق به تالار مرکزی شهر که در جاده تهران است اشاره کرد و یادآور شد: به خاطر دارم 7 سال پیش می گفتند 90 درصد پروژه پیش رفته اما این پروژه حالا پیر شده و افتتاح نگردیده.

شایان ذکر است تالار مرکزی شهر کرمان در سال 88 کلنگ زنی شد و به گفته مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، افتتاح آن به دلیل تغییر پیمانکار و برخی مشکلات اعتباری طولانی شده است.

تلاش گفتارنو برای مصاحبه با مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در خصوص آخرین وضعیت پروژه تالار مرکزی شهر بی نتیجه ماند. حال استاندار کرمان اعلام کرده است: 90درصد ساخت تالار مرکزی شهر انجام شده است و در هفته دولت به بهره برداری می رسد.

محمد جواد فدایی درباره آخرین وضعیت ساخت تالار مرکزی شهر اعلام کرد: متاسفانه تالار مرکزی کرمان از پروژه هایی است که اجرای آن بسیار طولانی شده، سال گذشته جلسه ای با مسئولان وزارت ارشاد داشتیم که توافق کردیم این پروژه امسال به بهره برداری برسد و مطالبات پیمانکار نیز تا سال 99 پرداخت شده است.

فدایی تصریح کرد:خوشبختانه این توافق خوب پیش رفته و طی بازدید که در چند روز گذشته داشتم 90 درصد پروژه انجام شده و تنها 10 درصد آن باقی مانده .تاکید ما این بوده که در هفته دولت این طرح افتتاح شود که امیدواریم امسال به بهره برداری برسد.

وی افزود: این تالار دارای یک سالن استاندارد موسیقی، سالن نمایش، سالن همایش و پلاتوهایی است که افتتاح آن میتواند در توسعه فرهنگ و هنر کرمان موثر باشد.

لینک خبر :‌ گفتارنو
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

امیررضا فلاح | آبیک - خبرنگار :

تئاتر یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین هنرهایی است که در رشد فرهنگ اجتماعی جامعه نقش بسزایی دارد. تئاتر با القای مفاهیم به مخاطبان به صورت غیرمستقیم علاوه بر سرگرمی، در ترویج رفتار و هنجارهای صحیح جامعه نیز تاثیر مثبت دارد. این روزها حال و احوال تئاتر و هنرمندان این عرصه در شهرستان آبیک مساعد نیست.

آبیک از جمله شهرستان هایی است که در این زمینه پتانسیل فراوانی دارد با این حال مشکلاتی مانند بی توجهی مسئولان به تئاتر و نبود سالن های مجزا برای نمایش باعث استقبال کم مردم و کاهش درآمد و انگیزه فعالان این حوزه شده است.

کاهش انگیزه هنرمندان بومی

یک بازیگر تئاتر می گوید: جایی که زبان قاصر است هنر وارد می شود. بیان مسائلی مانند خشم، عشق و نفرت در قالب تئاتر بسیار ساده تر از بیان همین مفاهیم به صورت مستقیم است. همین عامل موجب اثرگذاری بر روح و روان انسان و درک شخص از مسائلی می شود که تا به حال با آنها مواجه نشده است. در واقع به دلیل همین تاثیرگذاری بسیار زیاد هنر در افراد می توان جایگاه هنر را مقدس دانست.

سعید آیینی با اشاره به ظرفیت بالای آبیک در حوزه تئاتر بیان می کند: شهرستان آبیک با تلاش و کوشش بازیگران فعال در این زمینه پتانسیل چهره شدن در بخش تئاتر را دارد. در واقع اگر بستری مناسب برای هنرمندان این منطقه فراهم شود، تئاتر آبیک در عرصه های استانی و کشوری حرف های زیادی برای گفتن دارد.

وی ادامه می دهد: افراد بزرگی مانند نوید محمدزاده و کوروش محمدی نیا در شهرستان آبیک اجرا داشته اند که این موضوع نشان دهنده استعداد شهرستان در ارائه هنر فاخر به مردم است، اما متاسفانه امروز به این هنر و هنرمندان این عرصه در شهرستان آبیک توجه نمی شود.

مسئولان فرهنگی و مدیریتی برای هنر جایگاهی قائل نیستند و این امر باعث شده است هنرمندان بومی این منطقه برای فعالیت بیشتر انگیزه ای نداشته باشند. با این همه علاقه مندان تئاتر همچنان پیگیر این حوزه هستند اما تولید محتوای تاثیرگذار بدون حمایت مسئولان تقریبا غیرممکن است.

انجمن هنرهای نمایشی

این بازیگر تئاتر با تأکید بر لزوم حل مشکلات این هنر در آّبیک می گوید: انجمن هنرهای نمایشی در هر شهرستان باید به صورت شورا با حضور تعدادی از هنرمندان همان منطقه تشکیل شود، اما متاسفانه در شهرستان آبیک انجمن هنرهای نمایشی تک قطبی و انحصاری است.

رئیس انجمن هنرهای نمایشی باید رابط بین هنرمندان و گروه های هنری شهرستان با سایر مناطق استان و حتی سایر استان های کشور باشد تا امکان اجرای عمومی در همه نقاط کشور برای هنرمندان فراهم شود. آیینی می افزاید: در حال حاضر هزینه بالای اجاره سالن برای نمایش عمومی، مانع پیشرفت علاقه مندان این عرصه شده است. بازیگران آبیکی در شرایط فعلی دیگر برای تلاش و فعالیت در صحنه تئاتر انگیزه ای ندارند.

جای خالی جشنواره های شهرستانی

این دانشجوی کارشناسی سینما و کارگردان با انتقاد از کمبود اماکن تفریحی و سرگرمی اظهار می کند: ذات مردم به هنر علاقه مند است و اگر شرایط مناسبی ایجاد شود، مردم از انواع فعالیت های هنری استقبال خواهند کرد همان طور که از کنسرت های اخیری که در آبیک برگزار شد به خوبی استقبال کردند. کمبود تماشاگر در اجراهای تئاتر در حالی که فضای سالن ها مناسب نیست و اطلاع رسانی خوبی نیز انجام نشده است، تقصیر مردم نیست و این مسئولان شهری هستند که باید در این زمینه چاره ای بیندیشند.

وی ادامه می دهد: به منظور ارتقای سطح فرهنگ شهرستان و فراهم آورن فضایی با نشاط بین خانواده ها باید جشنواره هایی مانند فستیوال های نمایشنامه خوانی، داستان نویسی و شب شعر برگزار شود تا مردم در جریان این فعالیت ها قرار بگیرند اما متاسفانه آبیک مکان های تفریحی و سرگرمی خوبی ندارد.

امید برای بهبود وضعیت فعلی

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان آبیک با اشاره به اهمیت تئاتر در جامعه می گوید: در جامعه فعلی و به خصوص شهرستان آبیک بیش از پیش نیازمند ایجاد فضاهای فرهنگی و هنری هستیم. تئاتر یکی از بخش های اصلی در این عرصه محسوب می شود که بستر لازم را برای رشد و آگاهی فرهنگی نوجوانان و جوانان فراهم می کند. هنرمندان فاخری در شهرستان داریم و امیدواریم بتوانیم در بدنه هنر از آنها استفاده کنیم.

سیدمحمد موسوی خاطرنشان می کند: از جمله مشکلات اساسی و دغدغه اصلی ما برای توسعه اماکن و فعالیت های هنری در شهرستان، کمبود بودجه است. این معضل باعث کاهش برگزاری جشنواره ها و کمبود امکانات سالن ها برای تامین نیاز های هنرمندان شده است.

ما در شهرستان آبیک حتی برای تجهیز اماکن فعلی نیز با مشکل مواجهیم اما به هر حال پیگیر مشکلات هنرمندان منطقه هستیم و در تلاشیم که کمبود های فرهنگی آبیک هرچه زودتر رفع شود. در این باره رایزنی هایی با مسئولان شهرستان و استان قزوین داشته ایم که امیدواریم برای تحقق این اهداف، سرانه امکانات فرهنگی و تفریحی در شهرستان افزایش یابد.

وی ادامه می دهد: نخستین جلسه انجمن های هنری و فرهنگی نیز در سال جاری در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آبیک تشکیل شد و رؤسای انجمن های مختلف به بیان مشکلات خود پرداختند تا برای حل این موارد اقدامات لازم انجام شود.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان آبیک یادآور می شود: فرهنگسرای باران آبیک با ارائه تمام خدمات لازم و امکانات کافی یکی از سالن های نمونه استان است که رایگان در اختیار هنرمندان عزیز شهرستان قرار می گیرد. امکانات این فرهنگسرا به تازگی با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد استان، نوسازی و در اختیار مردم آبیک قرار گرفته است.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
بوشهر-ایرنا- قیمت بلیت سینما در استان بوشهر با افزایش 43 درصدی از 70 به 100 هزار ریال رسید.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: در روزهای سه شنبه نیز قیمت بلیت نصف و معادل 50 هزار ریال خواهد بود.

محمد حسن زندویان افزود: اکنون در استان بوشهر پنج سینما فعال است که از این مجموع سه سینما در بوشهر و 2 سینما نیز در شهرهای برازجان و خارگ است.

وی ادامه داد: سینما انقلاب بوشهر به عنوان ششمین سینمای استان با ظرفیت 200 نفر تکمیل شده و هفته دولت به بهره برداری می رسد.

زندویان یادآور شد: سینما امید گناوه نیز از برنامه های در دست اقدام است که اکنون در مرحله طراحی نقشه است.

وی با اشاره به 21 شهریورماه روز ملی سینما گفت: با توجه به همزمانی این مناسبت با ایام محرم ویژه برنامه های آن شامل تجلیل از فعالان و پیشکسوتان سینمایی و نشست های تخصصی پیش از آغاز ماه محرم برگزار می شود.

7212/6043

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
امین عباسیان گفت: اگر استانداردهای لازم در روش های مختلف آموزشگاه های موسیقی رعایت نشود می تواند آسیب جدی به هنرجویان برساند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش خبرگزاری برناازلرستان ؛ عباسیان در کنسرت کارگاهی هنرجویان کودک و نوجوان گروه چکاوک انجمن موسیقی استان ،اظهار کرد: بسته به سلیقه و نظر مدیریت و مربی های آموزشگاه روش آموزش متفاوت است و اگر استانداردهای لازم در روش های مختلف رعایت نشود می تواند آسیب جدی به هنرجویان برساند.

او در ارتباط با نظارت بر عملکرد آموزش آموزشگاه های موسیقی ،افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روش هایی برای نظارت و ارزیابی عملکرد آموزشگاه های موسیقی دارد ولی عملا در حد بخشنامه و پر کردن فرم در روند دریافت مجوزهاست و بعد از آن خبری از نظارت عملی و موثر نیست و همین نکته موجب پایین آمدن راندمان سیستم آموزش موسیقی شده است.

عباسیان ادامه داد: از طرفی صلاحیت تدریس مدرسین آموزشگاه ها که در سیستم نظارت وزارت ارشاد روش هایی برای تایید یا عدم تایید این صلاحیت پیش بینی شده است ولی این مساله هم به طور جد پیگیری و اجرایی نشده است.

او بیان کرد: با تمام این اوصاف خانواده ها به مربیان اعتماد می کنند زمان، انرژی و هزینه صرف می کنند تا فردای توام با موسیقی را برای کودکان بسازند در مقابل این وظیفه مربیان است که تعهد کاری و وجدانی داشته باشند.

عباسیان با اشاره به مربیانی که کمیت را فدای کیفیت می کنند ،تصریح کرد: اینکه برخی مربیان در بازه زمانی اندک تعداد زیادی هنرجو را آموزش می دهند خلاف مقررات و البته وجدان کاری یک مربی است.

رییس انجمن موسیقی لرستان خاطر نشان کرد: هنرجو می بایست در هر جلسه از کلاس علاوه بر تحویل درس جلسه قبل و گرفتن مشق بعدی زمانی هم برای رفع اشکال داشته باشد حالا اینکه شیوه تدریس برخی از مربیان به چه صورت است که امروز هنرجویان بسیار دارند اما فردا نوازنده های موفقی به هنرمندان این استان اضافه نمی کنند برای بنده جای سوال است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
پیشکسوت عرصه دوزندگی شهرستان سنندج گفت: گران بودن قیمت پارچه طرفداران لباس کردی را کم کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان، احمد تام پیشکسوت خیاطی شهرستان سنندج که 30 سال است در این عرصه فعالیت دارد در جریان دیدار مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان و بانیان برگزاری جشنواره مد و لباس کردی شهرستان سنندج، اظهار کرد: بازار دوخت لباس کردی مانند گذشته نیست و به دلیل گرانی پارچه های دوخت لباس کردی طرفدار چندانی ندارد.

وی با اشاره به اینکه در گذشته با 50 هزار تومان می شد یک دست لباس کردی تهیه کرد اما امسال 500 هزار تومان برای تهیه یک دست لباس کردی معمولی مردانه نیاز است.

وی با اشاره به اینکه نخ، سوزن و وسایل و ابزار خیاطی نیز نسبت به سال گذشته چندین برابر شده است، خاطرنشان کرد: افزایش قیمت ابزار خیاطی نیز انگیزه کار و فعالیت را از خیاطان می گیرد.

این پیشکسوت عرصه خیاطی در سنندج که 68 سال سن دارد، با بیان اینکه تنوع لباس کردی در سال های اخیر بیشتر از گذشته است، بیان کرد: ورود پارچه و لباس های چینی به بازار نیز لطمه ای به پوشش لباس کردی وارد کرده است.

نخستین جشنواره مد و لباس کردی از ششم تا هشتم مرداد ماه جاری در عمارت خسروآباد سنندج دایر شده و در قالب 28 غرفه از لباس های پوشش کردی زنان و مردان شهرهای کردستان و استان های آذربایجان غربی، خراسان شمالی و ایلام پذیرای بازدید علاقمندان است.

گفتنی است، در این دیدار که با تجلیل از پیشکسوتان عرصه خیاطی همراه بود، نجیب آداک مدیر نمایشگاه مد و لباس کردی، سامان احمدی معاون هنری و سمعی و بصری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان، شیدا مردوخی دبیر اجرایی جشنواره مد و لباس کردی، ناهید کریمی استاد دانشگاه و صلواتی رئیس اتحادیه دوزندگان استان کردستان نیز حضور داشتند.

روابط عمومی و اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان

8 مرداد 1398 16:14

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
موسیقی پاپ در سیر تاریخ موسیقی جهان یک هنر-کالا محسوب می شود که صنعت فرهنگ آن را به وجود می آورد و خواسته های مردم را تامین می کند اما چه بخواهیم، چه نخواهیم غالب این خواسته های مردم و آنچه که سلیقه بیشتر جوانان در زمینه موسیقی است به زعم کارشناسان امر سطحی ترین و مبتذل ترین نوع موسیقی پاپ است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : شبکه اطلاع رسانی دانا

به گزارش شیرازه ، موسیقی به عنوان یکی ازمهمترین کالاهای فرهنگی در جوامع مختلف کارکردهای مختلفی دارد. با این حال مصرف موسیقی و مباحث جامعه شناسی در این حوزه یکی از مهمترین چالش های پیش روی اصحاب فرهنگ و هنر بوده است.

این پرسش که موسیقی مصرفی و غالب در جامعه کنونی ایران چه نسبتی با ارزش های فرهنگی و بومی دارد همواره محل پرسش بوده است چرا که فارغ از مبانی زیبایی شناسی نهفته در هر اثر موسیقایی، ذوق و سلیقه مردم در انتخاب موسیقی مجال گسترده ای برای بحث در این زمینه را می طلبد.

اما به راستی نوازندگان و اهالی موسیقی چه تاثیری می توانند در جامعه بگذارند که حرف از جامعه شناسی موسیقی زده می شود؟ چرا برخی از گونه های پاپ توسط روشنفکران عرصه فرهنگ نازل خوانده می شود و مخاطبان این آثار نیز به کج سلیقه گی متهم می شوند؟ آیا باید از عموم مردم این انتظار را داشت که برای گوش دادن به موسیقی فاخر حساسیت داشته باشند؟ موسیقی فاخر چیست و مرزهای آن با موسیقی نازل کجاست؟

میزگرد این هفته پایگاه خبری تحلیلی شیرازه گفت وگویی تخصصی برای پاسخ گویی به این گونه سؤالات است. آنچه که در این نشست تخصصی مهم است همنشینی مسؤولان فرهنگی با روشنفکران عرصه فرهنگ و هنر است. حضور صابر سهرابی ، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، حمیدرضا لطف الهی به عنوان مدیر مرکز موسیقی صداوسیمای فارس با دکتر مسیح افقه ، پژوهشگر شناخته شده موسیقی بر ارزش این نشست باری کارشناسانه افزوده است. لازم به ذکر است که محور این گفت وگو در رابطه با نقش رسانه در ارتقا سلیقه موسیقایی مردم بوده است.

آنچه که در ادامه خواهید خواند، مشروح مهمترین مطالب بیان شده در این میزگرد تخصصی است که توسط سرویس فرهنگی شیرازه به شما ارائه خواهد شد. لازم به ذکر است ابراهیم شیشه گر ، سردبیر و سعید دهقانی ، دبیر سرویس فرهنگی شیرازه نیز به عنوان میزبان این گفت وگو بوده اند:

موسیقی پاپ نازل و صنعت فرهنگ سازی، دو روی یک سکه!

شیرازه: در سالیان اخیر آنچه که در بازار موسیقی عرضه گسترده تری داشته، نوع خاصی از موسیقی پاپ بوده است که مایه عصیان بسیاری از اندیشمندان علوم انسانی به ویژه پژوهشگران و محققان هنر را فراهم آورده است. چه بخواهیم، چه نخواهیم غالب خواسته های مردم و آنچه که سلیقه بیشتر جوانان در زمینه موسیقی است به زعم کارشناسان امر سطحی ترین و مبتذل ترین نوع موسیقی پاپ است.

از همه این ها گذشته موسیقی پاپ در سیر تاریخ موسیقی جهان یک هنر-کالا محسوب می شود که علاوه بر جنبه تجاری، باید سرگرمی مردم هم باشد. زمانی در اواسط قرن 20م برخی از روشنفکران اروپایی مانند تئودور آدورنو معتقد بودند که این نوع خاص ازکالاهای هنری که جنبه تجاری دارند کلیشه های رایج را به خورد مردم می دهند تا جامعه از اندیشیدن دور شود. هر چند که در حال حاضر حتی در قلب اروپا نیز نظریات آدرنو در مورد مصرف برخی ازکالاهای هنری نوعی توهم توطئه پنداشته می شود اما یک اصل اساسی در نظریات او ثابت مانده است و حتی اثبات شده است. این اصل مهم این است که موسیقی نسبت مستقیمی با اندیشه دارد. با این رویکرد اگر بخواهیم نگاهی به وضعیت کنونی جامعه ایران بیاندازیم، درخواهیم یافت که عوام زدگی و ابتذال سلیقه در نوع مصرف موسیقی برای طیف گسترده ای از مردم به خصوص نسل جوان یک حقیقت تلخ است. حتی موسیقی پاپ و تجاری هم طیف گسترده ای را شامل می شود اما آنچه که نظر مردم را به خود جلب کرده است بی ارزش تریسن نوع از این گونه های موسیقی است. آیا با آنچه من ابتذال سلیقه عوام بیان کردم، موافق هستید؟

با واژه مبتذل موافق نیستم!

سهرابی: در پرداختن به موسیقی که بحث بسیار گسترده ای را نیز می طلبد، باید این حقیقت را در وهله اول روشن کرد که سهم فرهنگ سازی ادارات فرهنگ و ارشاد استان ها در زمینه موسیقی درصد بسیار اندکی است، چرا که صدا و سیما و دیگر نهادها نیزدر این امر سهم خود را دارند.

وزارت ارشاد بیشتر وظیفه سیاست گزاری، نظارت و پشتیبانی از رویدادهای فرهنگی را دارد و برگزاری کنسرت ها نیز بر عهده شرکت های تولید و تکثیر آثار هنری قرار گرفته است. همچنین در حوزه معرفی، برنامه ریزی و آموزش موسیقی نیز انجمن موسیقی استان عهده دار وظایفی دیگر است. آنچه که بیان شد و من با آن زاویه دارم این است که به موسیقی مبتذل اشاره شد. شاید به کار بردن این واژه برای توصیف گونه هایی از موسیقی پاپ که مورد استقبال مردم است درست نباشد چرا که در نظام جمهوری اسلامی ایران، شعر همه قطعات قبل ازضبط توسط کارشناسان مورد بررسی قرار می گیرد و با هنجارهای اجتماعی مورد ارزیابی قرار می گیرد و سپس به مرحله عرضه می رسد. آنچه که به مردم عرضه می شود نیز تقاضاهای خودشان بوده است چرا که مردم این نوع موسیقی را می پسندند. با این وجود بنده به عنوان مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد استان فارس تلاش بر آن داشته ام تا موسیقی اصیل ایرانی را بیش از پیش به جامعه معرفی کرده و گوش مردم را با داشته های شنیداری خودمان بیشتر آشنا کنم.

نفوذ فرهنگ غرب، استقبال از موسیقی تجاری را بیشتر کرده است
با این وجود واقعیت این است که نفوذ فرهنگ غربی آنچنان بر روحیه طیف گسترده ای از جوانان ما تاثیر گذاشته است که موسیقی سنتی ایرانی کمتر مورد استقبال قرار می گیرد. نمی توان منکر شد که رسانه ها برای ارتقا ذائقه مردم تلاش نکرده اند، برای نمونه اگر قرار باشد کنسرتی از آثار و نواخته های کیوان کلهر برگزار شود همه رسانه های مکتوب کاغذی و برخط علاوه بر تبلیغات اداره ارشاد تلاشی را به وجود می آورند که برای تشویق مردم برای شرکت در چنین کنسرتی جریان سازی کنند با این وجود آنچه در عمل می بینیم، استقبال بسیار کم ازاین گونه رویدادهای فرهنگی است.

وزارت فرهنگ و ارشاد با حمایت از آموزشگاه های آزاد موسیقی سعی بر ارتقا سواد شنیداری مردم و تربیت هنرمندان موسیقی را در برنامه های خود قرار داده است. همین امر باعث می شود که به تدریج ذائقه و سطح سلیقه عمومی در بحث انتخاب موسیقی در جامعه افزایش باید. از سوی دیگر ما نیز در ادارات ارشاد در تلاش هستیم که تعداد اجراهای موسیقی فاخر را در همه سبک ها بالا ببریم. بر این باوریم که اگر با این روش ها حتی یک درصد هم درارتقا سطح ذائقه ها تاثیر بگذاریم بی شک موفق بوده ایم. فرهنگ سازی یک کنش کوتاه مدت در قبال جامعه نیست که مثلا ما بتوانیم سلیقه موسیقی یک نوجوان 16 ساله را به راحتی تغییر دهیم چرا که دستگاه های فرهنگی باید همه دست به دست هم بدهند تا در یک بازه بلندمدت مثلا ده ساله موفق شوند ارزش حقیقی موسیقی فاخر را نسبت به دیگر گونه های بی ارزش موسیقی تشخیص دهند و وجه تمایز یک اثر هنری باارزش را با دیگر تولیدات فرهنگی به جامعه انتقال بدهند.

تولید محتوا وپرداختن به حوزه های فرهنگی که موسیقی نیز شامل آن می شود به سیاست گزاری های صاحب امتیاز و مدیرمسؤول یک رسانه برمی گردد. تولید محتوای رسانه ای خوب در حوزه موسیقی در استان فارس چندان قوی نیست. البته مجلات تخصصی موسیقی تا کنون عملکرد خوبی را در سطح کشور از خود به جای گذاشته اند و آنچه که بیان کردم صرفا به حوزه اداری و رسانه های عمومی استان مربوط می شود. در پایان لازم به ذکر است که درصد عظیمی از رسانه هایی که می توانند موسیقی فاخر را به مردم معرفی کنند در اختیار صداو سیما است مثل رادیو فرهنگ و رادیو آوا که به خوبی محتواهایی را در این زمینه تولید می کنند و بسیار هم ارزشمند هستند اما این پرسش که سطح استقبال از این گونه رسانه ها چقدر است همان پاسخی را می طلبد که در آنچه بیان کردم به آن اشاره شد.

آموزشگاه های موسیقی امروز کجا و مکاتب اساتید کجا!؟

افقه: موسیقی در جامعه ما آنچنان جاری و ساری نیست که در روندهای اداری و آموزشی بر آن اهتمام ورزیده شود. برخی از کسانی که به اصطلاح در حال آموزش موسیقی در آموزشگاه ها هستند خود آن ها نیاز به آموزش های جدی فکری دارند. به تازگی مقاله ای نگاشته ام در رابطه با تفاوت های ساختاری مکاتب موسیقی قدیم و آموزشگاه های کنونی موسیقی که در آن این نکته را ذکر کرده ام که چگونه در آن مکاتب و نزد اساتید واقعی موسیقیدان تربیت می شده است.

ما در استان فارس خانواده های بسیار انگشت شماری را داریم که هدفشان این است که فرزندشان در جامعه هنرمند باشد، لذا باید این حقیقت را پذیرفت که جامعه هنر را به عنوان اشتغال به هیچ عنوان نمی پذیرد.

سیاست گذارهای شرکت های کنسرت گذار هیچ تخصصی در امر موسیقی ندارند البته تقصیری هم ندارند چرا که اولویت آن ها گردش اقتصادی است و نه معرفی موسیقی خالص و ارزشمند. بسیاری از متولیان برگزاری رویدادهایی که با موسیقی مرتبط است را باید از اصلی ترین عوامل ساخت این سطح از ذائقه مردم پنداشت چرا که غالب آن ها به این فکر نیستند که لزوما موسیقی فاخر را معرفی کنند بلکه بیشتر در نظر دارند که آنچه را توده مردم و عوام مصرف می کنند بازتولید و به آن ها عرضه کنند. ذائقه سازی در جهت ارتقا سلیقه موسیقایی در ایران کنونی وجود ندارد چرا که علاوه بر همه آنچه که بیان شد، توسعه فضای مجازی این امر را تغییر داده است.

در سال های پیش از انقلاب هم اکثر موسیقی هایی که در رادیو تلوزیون ملی پخش می شد چندان ارزش هنری نداشتند، هر چند که از بزرگان موسیقی نیز به ندرت آثاری پخش می شد. بعد از گذشت دو دهه از انقلاب وزارت ارشاد به این نتیجه رسید که بخش هایی از موسیقی کلاسیک ایران می تواند در جامعه تاثیرگذار باشد و مورد استقبال قرار گیرد. سال ها گذشت تا این که همین موسیقی سنتی نیز شکل تجاری به خود گرفت و سرشت پاپ بر آن تحمیل شد. همین امر نشان می دهد که مردم هر چه را عرضه شود بدون تخصص می پذیرند و از آن استفاده می کنند.

برخی از داعیه داران هنر دچار عوام زدگی هستند
مخاطب عام موسیقی آموزش موسیقی ندیده است و بدتر از آن این است که کسانی که داعیه آموزش موسیقی را دارند نیز خود درک صحیحی از موسیقی ناب ندارند. به همین خاطر دچار عوام زدگی در عرصه موسیقی شده ایم. این در حالی است که حتی برخی از علاقه مندان به موسیقی ایرانی که خارجی هستند آگاهی بیشتری نسبت به موسیقی ایرانی دارند چرا که در این رابطه مطالعه کرده اند. تجربه خود بنده این بوده است که زمانی که در خارج از ایران اجراهای نوازندگی سنتور داشته ام بیشتر از هموطنانم در رابطه با مسائل فنی موسیقی از من سوال پرسیده می شد. برخی از این افراد حتی رشته های هنری هم نخوانده اند اما سطح شعور جمعی ایجاب می کند که آن ها در مورد هر چیزی که مصرف می کنند مطالعه کنند. به این امر دانش عمومی گفته می شود که در ایران وجود ندارد. ضعف این دانش عمومی در کشور ما فقط به تولیت وزارت ارشاد برنمی گردد چرا که دیگر نهادها مانند آموزش و پرورش هم در این امر مقصر هستند.

زمانی من در جلسه شورای اداری استان ها به استاندار وقت این نکته را یاد آور شدم که آنچه در دانشگاه های موسیقی کشور توسط دانشجوها به عنوان موسیقی مصرف می شود بسیار نازل و بی ارزش است و این از ضعف ساختار آموزشی ناشی می شود. فارس به عنوان یک استان دانشگاهی از نظر آموزش موسیقی در سطح پایینی قرار دارد.

اقتصاد هنر سلیقه ها را به زمین زد/ هنر فدای پول...
اقتصاد هنر قبای خوبی برای سخن گفتن در مورد موسیقی نیست. شاید اسم اقتصاد هنر خوب باشد اما ماهیت آن لطمه به فرهنگ و هنر اصیل این مملکت است چرا که تجاری سازی، ذائقه مردم را به ابتذال می کشد. درست است که ذائقه سازی برای عموم با ارتزاق عوامل برگزاری کنسرت ها گره خورده است اما واقعیت این است که وقتی از هنرمند صحبت می شود باید هنر را به ما هو هنر تعبیر کند و از پی هنر در جست و جوی پول نباشد. مرحوم پایور ضرب المثل شیرینی را معمولا بیان می کرد که هنرداران عالم را درم نیست درم داران عالم را هنر نیست . متاسفانه روز به روز فارغ التحصیلان هنری در استان فارس زیاد می شود. درست است که بحث اشتغال و اقتصاد برای همه آن ها مهم است اما آیا برای رونق اقتصادی داشته های فرهنگی را نابود کنیم؟

اگر رسانه ها آگاه باشند میتوانند بر ذهنیت حتی مخاطبان خاص اثر بگذارند. عوام زدگی در بحث های مرتبط با موسیقی فقط به عموم مردم هم بر نمی گردد، چون در بین داعیه داران آموزش موسیقی مشکل بنیادی داریم.

دانشگاه های موسیقی و آموزشگاه های آزاد از وضعیت بسیار مشمئزکننده ای برخوردارند. بدتر از آن نیز دانشگاه هایی هستند که به اصطلاح خودشان هنرجو تربیت می کنند. ما گزارش هایی داریم مبنی بر کپی کردن پایان نامه برخی از فارغ التحصیلان همین دانشگاه ها. آیا این به اصطلاح فارغ التحصیلان موسیقی می توانند جریان موسیقی کشور را ارتقا دهند و بر ذوق و سلیقه مردم تاثیر بگذارند؟ این مدرک هایی که دریافت می کنند طبق مصوبه شورای اسلامی برای به اصطلاح فارغ التحصیل این توقع را ایجاد می کند که در سیستم آموزشی جای داشته باشد. معضل آنجاست که جامعه هم چنین افرادی را به عنوان متخصص موسیقی می شناسند. دانشجوهایی را داریم که خود اذعان می کنند که 8 سال است کتابخانه نرفته اند. این بی تدبیری ها در بحث آموزش، همان تیشه ای است که سال هاست بر ریشه موسیقی این مملکت زده شده است.

موسیقی محلی ایران را فراموش نکنیم
لطف الهی: مهمترین جریان های موسیقی کشور از ابتدای انقلاب تا کنون در برخی از رسانه ها به خوبی به مردم معرفی شده اند. پس نمی توان ادعا کرد که هیچ فعالیت رسانه ای در پرداختن به موسیقی وجود نداشته است.

ارتقا سطح سواد شنیداری مردم برای تشخیص موسیقی خوب و بد نیازمند یک فرهنگ است که اجزای مختلفی دارد و رسانه فقط یکی از ارکان آن است. آموزش های اصولی موسیقی در دوران کودکی، شناختن موسیقی ملل و دانستن مبانی مقدماتی موسیقی در جامعه کمک شایان توجهی به میانگین سواد موسیقی در جامعه می کند.

یک نکته که ذکر آن در این نشست مهم است این است که ما نباید گنجینه موسیقی های قومی و محلی ایران را فراموش کنیم. موسیقی فولکلوریک نواحی مختلف ایران آنچنان از غنی است که آهنگسازان ما می توانند برای خلق هر گونه موسیقی در هر سبکی به این نغمه های بومی رجوع کنند و از سرچشمه معنوی و ارزشمند ملودی این نغمات مردم را سیراب کنند. رسانه ها نیز می توانند در راستای توسعه و بسط و گسترش تفکر استفاده از موسیقی های محلی ایران تاثیرگذار باشند کما این که هم اکنون رادیو و تلوزیون جمهوری اسلامی ایران در مناسبت های مختلف بخشی از موسیقی نواحی ایران را پخش می کند و بسیار مورد استقبال قرار می گیرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ شیرازه
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

دریا نیوز: مدیرعامل کانون دریادلان جنوب و مسئول سرای محله آیت ا... غفاری بندرعباس گفت: کلاس های اوقات فراغت و قرآن سرای محله بدلیل نداشتن کولر تعطیل شد و قرآن آموزان چشم انتظار دریافت قرآن و رحل می باشند.

به گزارش دریا، مراد میرانی بابیان اینکه بیش از 300 نفراز نوجوانان وجوانان دختر وپسر در سنین مختلف و در رشته های مختلف ثبت نام کرده و در ساختمان استیجاری سرای محله آیت ا... غفاری در کلاس های صبح وبعدازظهر حضور داشتند وبه دلیل اینکه کولر متعلق به شخصی بود که آنرا برد، از روز دوشنبه هفته قبل نمی توانیم کلاس ها را برگزار کنیم و تعطیل شده اند وبه معاون سیاسی امنیتی استاندارهم گفتیم و وی به فرماندار دستور داد کولر را تامین کند که امیدواریم هرچه سریعتر محقق گردد تا کلاس ها دوباره برگزار شود. وی گفت: از ماه مبارک رمضان برگزاری کلاس ها را شروع کردیم.

میرانی اظهارداشت : درتابستان ازنونهالان، نوجوانان و جوانان متناسب باسن شان برای شرکت در دوره های قرآن، زبان انگلیسی، جوشکاری، لوله کشی، برق کشی، خیاطی، گل دوزی، گل آرایی، شیرینی پزی و... ثبت نام کرده ایم و نیازمند حمایت مسئولان و خیرین برای اجرای دوره های در این محله آسیب پذیر می باشیم و برخی دوره ها را آغاز کرده بودیم و بدلیل نبود کولر، کلاس ها تعطیل شد.به گفته مدیرعامل کانون دریادلان جنوب و مسئول سرای محله آیت ا... غفاری بندرعباس هر ماه جشنواره ها والمپیادهای فرهنگی ورزشی برگزار می شود که مسابقات فوتسال روز ملی خلیج فارس، دومین المپیاد فرهنگی ورزشی به مناسبت روز مبارزه با موادمخدر، جشنواره فرهنگی ورزشی در ماه مبارک رمضان، جشنواره فرهنگی ورزشی بمناسبت روز جوان همزمان با میلادحضرت علی اکبر(ع)، جام فوتسال بمناسبت فتح خرمشهر برگزار شده و اختتامیه المپیاد فرهنگی و ورزشی برگزار شد. وی با بیان اینکه اولین تیم محله دختران را در رشته فوتسال داریم؛ اظهار داشت: سالن شریعتی و سیدجمال را در اختیارمان قرار نمی دهند و هزینه می خواهند که توان پرداخت نداریم واز مسئولان انتظار داریم سانس هایی از اماکن ورزشی این سالن های ورزشی که در محله است را بصورت رایگان در اختیار نوجوانان وجوانان محله شهناز قرار دهند. میرانی گفت: تیم فوتسال کانون دریادلان جنوب در لیگ برتر استانی حضور دارد اما برای اعزام به مسابقات کشوری بودجه نداشتیم ونداریم.

این فعال فرهنگی واجتماعی با انتقاد بی توجهی به این محله گفت: حتی 60 رحل وقرآن که برای کلاس های مان را نیاز داریم و به اوقاف وسازمان تبلیغات و... رفتیم ویا برای تهیه کولر هم به نهادها و افراد مختلف مراجعه کردیم، اما بی نتیجه بود. وی گفت: دوره های آموزشی درخصوص آسیب های اجتماعی، مضرات و اثرات موادمخدر صنعتی و مشروبات، مهارت نه گفتن با همکاری برخی دستگاه های اجرایی و نظامی در محله برگزارمی شود و نیازمند توجه بیشتر مسئولان برای رفع مشکلات این محله هستیم. میرانی افزود: در کنار زمین فرهنگی ورزشی ستارگان خلیج فارس یک زمین خالی است که شب ها پاتوق معتادان، موادفروشان و مشروب فروشان است، اما برای الحاق این قطعه زمین به زمین چمن ورزشی همکاری نمی شود وآنجا پر از سرنگ معتادانی می شود که تزریق می کنند.

مدیرعامل کانون دریادلان جنوب و مسئول سرای محله آیت ا... غفاری بندرعباس با اشاره به مشکلات محله در خصوص سنداملاک، خانه های فرسوده، معتادان و موادفروشان ومشروب فروشان، بزهکاران، کوچه های تنگ وتاریک، نبود بازارچه محله ای و... گفت: معاون سیاسی امنیتی استاندار مدتی قبل از محله بازدید کرد و وعده تشکیل کارگروهی را برای رفع مشکلات این محله داد و قول داد که به زودی استاندار نیز از محله بازدید کند. وی گفت: برای اعزام 12 نفر از جوانان برتر در جشنواره حضرت علی اکبر(ع) به اردوی تفریحی مذهبی باقطار و اردوی اوقات فراغت به سیاهو برای 80 نفر ، نیازمند حمایت دستگاه های اجرایی وخیرین هستیم.

این جوان موفق 28 ساله که دومرتبه نیز در جشنواره استانی روز ملی جوان تجلیل شده است و فعالیت های فرهنگی و ورزشی را در محله اجرا می کند باقدردانی از حمایت های شهردار منطقه2 بندرعباس و ورزش وجوانان استان، می گوید: انتظار داریم دستگاه های اجرایی دیگر نیز همکاری نمایند تا دیوار نویسی با پیام های فرهنگی و مذهبی را در محله انجام دهیم و گامی در جهت رفع مشکلات محله برداشته شود.وی گفت: چندین مرتبه نورافکن، آبسردکن و... در مجموعه ورزشی محله سرقت شده است.

لینک خبر :‌ روزنامه دریا
علاءالدین قاسمی از تعزیه خوان های کشور، برای محرم و صفر امسال نوید اتفاقی خوشایند را داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹ سایت های دیگر : خبرگزاری بین المللی قرآن

علاءالدین قاسمی از تعزیه خوان های کشور، در خصوص اجرای جشنواره نمایش های آیینی و سنتی ، در گفت وگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: قرار است نمایش منصور حلاج را در جشنواره آیینی سنتی و در سالن نمایش اجرا کنیم. در حال حاضر مکان اجرا برای ما مشخص نشده است اما ممکن است این برنامه را در شهر کاشان اجرا کنیم. هر سال که می گذرد برنامه ریزی ها باید بهتر شود، جشنواره امسال مجهزتر شده و هنرمندان حرفه ای در آن حضور دارند. در جشنواره آیینی و سنتی امسال هم برنامه های تعزیه خوانی، روحوضی و نمایش های آیینی برگزار خواهد شد.

قاسمی با اشاره به اینکه امام حسین (ع) خود غریب بوده و حال تعزیه خوانی برای این بزرگوار نیز غریب است، بیان کرد: چیزی که ما در تعزیه خوانی مدنظر داشتیم، انجام نشده است؛ اما یک مژده برای علاقه مندان به تعزیه دارم و آن این است که در ماه محرم و صفر برای برپایی تکیه دولت برنامه ریزی شده و قرار است آن را در یکی از مناطق شمالی تهران برپا کنیم که هنرمندان بتوانند در آن به تعزیه خوانی بپردازند.

وی ادامه داد: برپایی تکیه دولت یکی از آرزو های ما بود تا بتوانیم در آن تعزیه را اجرا کنیم؛ قرار است گروه ما 10 شب در تکیه دولت برنامه داشته باشد. اطلاعات اجرا ها را نزدیک ایام محرم و صفر اعلام خواهیم کرد.

قاسمی در خصوص اجرای تعزیه در ایام محرم و صفر گفت: بعد از جشنواره آیین و سنتی ما برنامه های ایام محرم و صفر را داریم. منتهی مشخص نیست که در کدام مکان اجرای تعزیه داشته باشیم، زیرا از سوی اوقاف و وزارت ارشاد و... برای اجرای برنامه دعوت شده ایم.

انتهای پیام/

راه اندازی تکیه دولت در محرم و صفر

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
زنجان – ایرنا - صنایع فرهنگی افزون بر کارکردشان در انتشار ارزش های فرهنگی یک جامعه، سهم بالایی را هم در اقتصاد و اشتغال کشورهای مختلف به خود اختصاص داده اند، با این وجود چراغ این نوع فعالیت ها در اقتصاد ایران همچنان کم فروغ است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : جماران

صنایع فرهنگی به گونه ای از فعالیت های دانش بنیان اطلاق می شود که به خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی می پردازد که ماهیت فرهنگی دارند و از آنجایی که تولید محصولات و خدمات فرهنگی بر خلاقیت، مهارت، دانش و استعداد تولید کنندگان آن استوار است، صنایع فرهنگی را صنایع خلاق نیز می گویند.

صنایع فرهنگی و خلاق را می توان یک مواجهه فعال و نه انفعالی، در برابر هجمه های فرهنگی دانست. این دسته از فعالیت ها به واسطه درون زا و متکی بودنشان بر فرهنگ بومی می تواند با هزینه های کم در قیاس با صنایع دیگر موجب اشتغال زایی و رونق اقتصادی شده و محصولات دانش بنیان آن نیز با ارزش افزوده بالایی در سطح گسترده عرضه شود.

رونق تولید و مصرف کالاهای فرهنگی و حتی صدور آن به خارج از مرزها، در کنار برجسته کردن جنبه مولد فرهنگ در عرصه اقتصاد، می تواند زمینه صدور فرهنگ را نیز در پی داشته باشد چرا که امروزه سرمایه های فرهنگی در رقابت بین کشورها به عنوان یک مزیت مهم تبدیل شده است.

خبرگزاری جمهوری اسلامی مرکز زنجان به منظور بررسی و واکاوی زمینه ها و چالش های موجود در توسعه صنایع فرهنگی میزگردی را با حضور کامران جعفری، رئیس جهاد دانشگاهی استان زنجان، محمود علیمحمدی، معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان و امیر نعمتی، رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان برگزار کرد که در آن حاضران اتکای فعالیت های فرهنگی بر اعتبارات دولتی، نداشتن حساسیت لازم، عدم باور به تاثیر گذاری ایده های خلاق و نبود جریان رسانه ای برای حمایت از فرآورده ها را از عمده چالش های صنایع فرهنگی برشمردند.

فناوری های جدید ابزار گسترش عناصر و ارزش های فرهنگی

رئیس جهاد دانشگاهی استان زنجان به افتتاح نخستین واحد استانی پارک ملی علوم وفناوری های نرم و صنایع فرهنگی در این استان اشاره کرد و گفت: هدف جهاد دانشگاهی از راه اندازی چنین واحدی، حساس کردن مسئولان به این موضوع است که فرهنگ بر خلاف آنچه در کشور اتفاق می افتد، هزینه بر نیست و می شود در آن در آمدزایی کرد.

کامران جعفری افزود: در خیلی از کشورها بخش قابل توجهی از گردش مالی و تولید ناخالص ملی مربوط به درآمدهای حوزه فرهنگ و هنر است و حتی بار عمده اس از سهم اشتغال نیز بر دوش صنایع فرهنگی است.

وی با بیان اینکه هدف اصلی انقلاب اسلامی، فرهنگی بود، گفت: بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب، صدور انقلاب امری اجتناب ناپذیر است، اما صدور انقلاب با چه ابزاری محقق می شود؟ به نظر من این موضوع از 2 طریق توانمندی صنایع اقتصادی در حوزه فرهنگ و دانش و فناوری قابل تحقق است.

رئیس جهاد دانشگاهی استان زنجان خاطرنشان کرد: قرار نیست در حوزه اقتصاد فرهنگ تیشه به ریشه خودمان بزنیم بلکه اتفاقا این فناوری های جدید را می توان به خدمت عناصر فرهنگی سنتی در آورد و از طریق این ابزارها آنها را گسترش داد و جهانی کرد.

وابسته بودن به اعتبارات دولتی، مانه رونق صنایع فرهنگی است

معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گفت: خیلی از منتقدین معتقد هستند که فرهنگ و هنر نمی تواند صنعت باشد ازاین رو نمی توانیم تعریفی برای صنایع فرهنگی داشته باشیم و ما کماکان با شماری از فعالان حوزه فرهنگ و هنر، این چالش را داریم.

محمود علیمحمدی افزود: فعالان این حوزه اغلب معتقدند فعالیت های فرهنگی و هنری اغلب باید از طریق دولت حمایت شوند تا رشدو بالندگی داشته باشد ولی این چالش به واسطه نگاه سیستماتیک به فرهنگ در جوامع توسعه یافته حل شده است و به مقوله فرهنگ کاملا به صورت سیتماتیک نگاه می شود از این رو حوزه فرهنگ و هنر در چنین فضاهایی هم در آمدزا است.

وی با بیان اینکه صنایع فرهنگی یک فرصت برای خلق ثروت است، افزود: یکی از رکن های اصلی صنایع فرهنگی، انسان و انسان محوری است و تا وقتی خلاقیت انسان وجود دارد، از طریق فرهنگ نیز می شود ثروت آفرینی کرد.

علیمحمدی به لزوم تغییر نگاه این فرض که فرهنگ نمی تواند ثروت ایجاد کند، تاکید کرد و گفت: اکنون این انگاره در جامعه غلبه دارد که همچنان برای ایجاد و اجرای یک رویداد فرهنگی حتما باید دولت هرینه کند و این نشان دهنده یک خلأ است.

وی با بیان اینکه متکی کردن برنامه ها و فعالیت های فرهنگی و هنری به بودجه های دولتی مانع از تحقق از صنایع فرهنگی است، اظهار داشت: هنوز بسیاری از برنامه های فرهنگی در کشور با حمایت دولتی انجام می شود در حالی که در صنایع فرهنگی بخش خصوصی میدان داری می کند و البته از اجرای برنامه هم خلق ثروت می کند.

ظرفیت ها برای توسعه صنایع فرهنگی مغفول مانده است

رئیس حوزه هنری استان زنجان با بیان اینکه ریشه صنایع فرهنگی در ایده ها و منویات درونی انسان قرار دارد، گفت: وقتی از واژه صنعت استفاده می کنیم این واژه بیشتر شامل نیازهای مادی است و این وجه تمایز صنعت با صنایع فرهنگی است.

امیر نعمتی افزود: ماده اولیه صنایع فرهنگی ذوقیات، احساسات و خلاقیت های انسان ها است، و اثری هم که در قالب صنایع فرهنگی خلق می شود، به لحاظ ماهیت با آنچه در صنعت حاصل می شود، متفاوت است.

وی با بیان اینکه صنایع فرهنگی با هویت یک جامعه در هم طنیدگی دارد، اظهار داشت: در صنایع فرهنگی در وهله اول با محتوا سروکار داریم بنابراین هر کشور و جامعه ای که بیشتر به صنایع فرهنگی بها داده است، ارزش های آن ماندگارتر و ببشتر دیده شده است.

نعمتی با بیان اینکه متاسفانه در کشور ما از ابتدا برنامه های حوزه فرهنگ و هنر به درآمد دولت متکی شده است، افزود: این موضوع تا آنجا پیش رفته که خیلی ها به این موضوع که می شود از حوزه فرهنگ و هنر پول در آورد، باور ندارند.

وی به ضرورت تامین زیرساخت ها برای تحقق و رونق صنایع فرهنگی تاکید کرد و افزود: اکنون خیلی از ظرفیت های فرهنگی ما مورد غفلت قرار گرفته است و هنرمندان ما به نوعی بد عادت شده اند و اغلب متظر بودجه دولتی هستند.

نسبت به صنایع فرهنگی حساسیت لازم را نداریم

رئیس جهاد دانشگاهی استان زنجان به نقش رسانه ها در جا افتادن مبحث جدید صنایع فرهنگی در کشور تاکید کرد و گفت: مشکل اصلی ما این است که هیچ زیر ساختی را برای صنعت فرهنگی در کشور ایجاد نکرده ایم.

وی به فعالیت های جهاد دانشگاه در تقویت صنایع فرهنگی اشاره کرد و افزود: جهاد دانشگاهی در این زمینه بیشتر نقش دولت را ایفا می کند با وجود اینکه یک نهاد عمومی و غیر دولتی است.

جعفری با بیان اینکه زیر ساخت هایی که در جهاد دانشگاهی برای تقویت صنایع فرهنگی مهیا شده، بسیار ناچیز است، اظهار داشت: باید صنایع فرهنگی را به واسطه جایگاهی که امروز پیدا کرده است، جدی بگیریم.

وی با بیان اینکه بر اساس تعریف های ارائه شده صنایع فرهنگی شامل بازی های ویدئویی و کامپیوتری، رادیو، تلویزیون، نرم افزار، انتشارات، هنرهای نمایشی، موسیقی، فیلم و ویدئو، مد، طراحی، صنایع دستی، اشیا هنری و عتیقه جات، معماری و حوزه تبلیغات است، گفت: جهاد دانشگاهی تلاش دارد هر فردی که در این حوزه ها صاحب ایده است را مورد حمایت قرار دهد تا برای ایده ها زمینه عملیاتی شدن را فراهم کرده و از دل ایده ها شرکت های فناورانه بیرون بیاید.

جعفری به ارزش صنایع فرهنگی در کشورهای مختلف اشاره کرد و گفت: بر اساس آمارهای مربوط به سال 2013، نزدیک 30 میلیون اشتغال در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی وجود داشته و حدود 2 هزار و 250 میلیارد دلار نیز گردش مالی در این صنایع اتقاق افتاده است.

وی افزود: در حوزه قاره آسیا و اقیانوسیه 34 درصد درآمد کشورها به حوزه صنایع فرهنگی مربوط می شود.

رئیس جهاد دانشگاهی استان زنجان به هدف گذاری های انجام شده در حوزه صنایع فرهنگی در برخی کشورها اشاره کرد و گفت: اگر آمارها را به دقت رصد کنیم می بینیم که برخی کشورها حرکتشان دراین حوزه حساب شده است.

وی با بیان اینکه اکنون در خانه هر ایرانی یک صلوات شمار ساخت کشور چین وجود دارد، گفت: اینکه چرا ما خودمان سراغ ساخت چنین ابزارهای ساده ای نرفتیم در حالی که در صنعت موشکی پیشتاز هستیم، این است که نسبت به صنایع فرهنگی آن حساسیت لازم را نداریم.

جعفری خاطرنشان کرد: در حوزه اسباب بازی اگرچه حرکت هایی در کشور انجام شده ولی در واقع به جای مطلوبی نرسیده ایم، در حالی که صنعت اسباب بازی از شاخه ها ی مهم صنایع فرهنگی است.

نیازمند باور پذیری برای حمایت های از ایده های خلاق هستیم

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان به انباشت نیروی کار تحصیل کرده در جامعه اشاره کرد و گفت: این نوعی فرصت برای بروز ایده های جدی است.

وی افزود: زمانی که در دهه 60 و 70 میلادی در اروپا و آمریکا چالش انباشت نیروی انسانی ایجاد شد، در چنین شرایطی بخش خصوصی به جد وارد عرصه شد، صنایع مختلف ایجاد شد و به مروردر کنار این صنایع، صنعت فرهنگی نیز جای خودش را بازکرد تا اینکه در سال های بعد با زاده شدن اپلیکیشن های مختلف مثل فیسبوک شاهد اتقاق های قابل توجهی شدیم.

علیمحمدی گفت: دیجی کالا محصول ایده ای است که از جانب چند جوان خلاق زنجانی ایجاد شد و البته سرمایه گذار از آن ایده حمایت کرد و اکنون به چنین جایگاهی رسیده است.

وی افزود: شرکتی مثل " اوبر" که ارزشش بیش از 68 میلیارد دلار تخمین زده می شود، از درون یک یک استارت آپ بیرون آمده است.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان به ضرورت حمایت و سرمایه گذاری برای ایده های خلاق تاکید کرد و افزود: با وجود ظرفیت های قابل توجه و نیروی انسانی توانمند، سرمایه گذاران ما باید به چنین حوزه هایی ورود کنند.

با صنایع فرهنگی امکان حفظ گذشته و انتقال آن به آینده تسهیل می شود

رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان گفت: امروزه با وجود پیشرفتت های حاصل شده در حوزه فناوری، کشورهایی در گسترش فرهنگ خود موفق عمل می کنند که از طریق صنایع فرهنگی بهره لازم را می برند.

وی حاطرنشان کرد: البته اگر ضمن بهره گیری از ابزارهای جدید، نتوانیم اصالت فرهنگی خودمان را حفظ کنیم، آسیب پذیر خواهیم شد.

وی با بیان اینکه اکنون صنایع فرهنگی سهم چشم گیری در ارائه اطلاعات و حتی آموزش ها دارد، اظهار داشت: با این وجود ما از نقش صنایع فرهنگی غفلت کرده ایم.

نعمتی با بیان اینکه باید نسبت به رونق صنایع فرهنگی در جامعه با توجه به وجو د ظرفیت ها، نگاه امیدوارانه ای داشته باشیم، افزود: دولت باید در ابتدای راه حمایت های خود را داشته باشد ولی شرایط نباید به این گونه باشد که وابستگی به دولت ایجاد شود.

رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان با بیان اینکه صنایع فرهنگی در هرکشوری حامل اعتقادات، فرهنگ ها و هنجارهای جامعه است، اظهار داشت: با صنایع فرهنگی امکان حفظ گذشته و انتقال آن به آینده تسهیل می شود.

استقرار 17 استارت آپ در واحد استانی پارک ملی علوم وفناوری های نرم و صنایع فرهنگی زنجان

رئیس جهاد دانشگاهی استان زنجان به استقرار 17 استارت آپ در واحد استانی پارک ملی علوم وفناوری های نرم و صنایع زنجان اشاره کرد و گفت : با توجه به استقبال چشم گیری که صورت گرفت، ظرفیت فاز نخست این مرکز پر شده و برای پنج سال دوم باید 56 شرکت در آن مستقر کنیم اما زیر ساخت ها محدود است.

وی افزود: در این 17 استارت آپ 30 نفر تمام وقت، 19 نفر پاره وقت کار می کنند و طی یک سالی که از فعالیتشان می گذرد، 693 میلیون تومان گردش مالی داشتند و 293 میلیون تومان نیزمحصول فروختند.

جعفری تصریح کرد: جهاددانشگاهی مگر چقدر توان دارد، این نهاد بودجه دولتی ندارد ولی با این وجود در عرصه صنایع فرهنگی حرکت های قابل توجهی انجام داده است.

وی اظهار داشت: باید مدیران و دستگاههای اجرایی مختلف با ورود به حوزه حمایت از صنایع فرهنگی، ظرفیت های موجود را تقویت کنند تا راه برای صادرات محصول نیز برای این حوزه باز شود.

اگر رسانه ها پای کار نباشند، در صنایع فرهنگی موفقیتی به دست نمی آید

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگی و ارشاد اسلامی استان زنجان به نقش رسانه در توسعه و رونق صنایع فرهنگی اشاره کرد و گفت: تا وقتی که برای فرآورده های فرهنگی و هنری متن و محتوا در رسانه ها تولید نشود، آن محصول و فرآورده واثر هنری موفقیت چندان در جامعه کسب نخواهد کرد.

وی با بیان اینکه در حوزه صنعت خام فروشی همچنان برای بخش خصوصی جذابیت دارد، اظهار داشت: برای تولید فرآورده جدید چه در حوزه صنعت و چه در حوزه فرهنگ و هنر نیاز به ایده های جدید داریم.

علیمحمدی گفت: دادن تسهیلات و یا کمک های بلاعوض دولتی برای انجام کارهای فرهنگی و هنری به یک عادت در جامعه تبدیل شده است، و این یک معضل است.

وی افزود: اگر زمینه درست طراحی نشده باشد، با ارائه تسهیلات فقط یک فرد بیکار را به بیکار مقروض تبدیل می کنیم، بنابراین تا وقتی همه عوامل دست به دست هم ندهند عملا چیزی به نام صنعت فرهنگی در کشور نخواهیم داشت.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگی و ارشاد اسلامی استان زنجان به ایده مطرح شده از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص شبکه شهرهای خلاق اشاره کرد و گفت: در این طرح در سطح یک هزار و 200 شهری که در کشور وجود دارد، مشخص می کنیم در هر یک از شهرها چه حوزه هایی وجود داردکه بتوانیم حول محور آن خلاقیت های فرهنگی و هنری ایجاد کنیم و ازآن در آمد زایی داشته باشیم.

اگر به نیازهای روزجامعه پاسخ ندهیم، عقب می مانیم

رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان گفت: باید خالقان صنایع فرهنگی را حساس کنیم تا تولیداتشان برحسب نیازها، ضروریت ها و اولویتهای جامعه باشد.

وی افزود: وقتی اثری منطبق بر نیازهای جامعه نباید به طور قطع ماندگار نمی شود و تاثیری هم نخواهد داشت.

نعمتی خاطرنشان کرد: ما چشممان را به بیرون دوخته ایم در حالی که ما داشته های فراوان و غنی داریم ولی از آنها غافل هستیم.

وی با بیان اینکه اگر به به نیازهای روزجامعه پاسخ ندهیم، عقب می ماینم، گفت: باید بداینم نیازهای امروز جامعه با دهه 60 و 70 متفاوت است و مخاطبان توقع های متفاوتی دارند و لازم است ما داشته های خود را با بازنگری های جدید ارائه دهیم.

نعمتی خاطرنشان کرد: امروز از سیستم ادرای و آموزشی کشور خلاقیت بیرون نمی آید، باید واقعیت ها ببینیم و همگام با آن حرکت کنیم.

3088

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸

دریا نیوز: استاندار هرمزگان از تلاش ویژه برای تکمیل و بهره برداری بخش قابل توجهی از زیرساخت های فرهنگی و هنری در هرمزگان طی دو سال آینده خبر داد.

به گزارش خبرنگار روزنامه منطقه جنوب کشور دریا، دکتر فریدون همتی در نشست با فعالان فرهنگی، هنری و رسانه ای استان هرمزگان که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، عنوان کرد: تلاش می کنیم تا دو سال آینده بخش قابل توجهی از زیرساخت های فرهنگی و هنری در هرمزگان را تکمیل و به بهره برداری برسانیم و این کار را یکی از اولویت های خود در استان می دانیم.

وی ادامه داد: تفاهم نامه خوبی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای توسعه فرهنگی در هرمزگان امضا شد که سرعت روند اقدامات در این حوزه را افزایش خواهد داد.

استاندار هرمزگان به نقش آفرینی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در جامعه اشاره کرد و افزود: بخش زیادی از امید و نشاط جامعه وابسته به فعالیت هنرمندان، اهالی فرهنگ و اصحاب رسانه است. همتی تصریح کرد: استان هرمزگان از جامعه ای هنر پرور و فرهنگ دوست برخوردار است که امید و نشاط بیشتر برای مردم در این خطه را رقم زده است.c

لینک خبر :‌ روزنامه دریا
ابراهیم حیدری گفت: با برگزاری کارگاه های آموزشی، ضمن تشریح و توضیح برنامه های ترویج کتاب خوانی و تبادل نظر در خصوص این برنامه ها به رونق کسب و کار و تعالی ایران اسلامی کمک کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۸ سایت های دیگر : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان جنوب، ابراهیم حیدری مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و کتاب خوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حاشیه برگزای نشست فعالان حوزه کتاب خوانی جنوب کرمان در سالن اجتماعات بیمه ایران در شهر جیرفت برگزار شد، با اشاره به سفر خود به شهرستان جیرفت، گفت: با توجه به ظرفیت ها و پیشینه شهر تاریخی جیرفت و مجموعه فعالیت هایی که در حوزه ترویج کتاب خوانی دارند خواستیم که از نزدیک با فعالیت های آنها آشنا شویم.

ابراهیم حیدری، با بیان این مطلب که جنوب کرمان از مناطق کم برخوردار است، افزود: یکی از اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت تدبیر و امید و در کلان برنامه های حوزه این وزارت خانه، توجه به استان های کم برخوردار است که در راستای این سیاست ها، امروز به جنوب کرمان سفر کردم تا در میان گروه های ترویج کتاب خوانی، مسئولین و نهادها و بخش های خصوصی حوزه ترویج کتاب و کتاب خوانی حضور پیدا کرده و تاکید کنم که ما باید دست به دست یکدیگر داده و با مشارکت و استفاده احسن از ظرفیت های فردی، علاوه بر توسعه فرهنگی به توسعه پایدار دست یابیم.
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و کتاب خوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابراز داشت: نشست با فعالان حوزه کتاب خوانی جنوب کرمان، در راستای تبادل نظر و تجربه بین باشگاه های کتاب خوانی و دست اندرکاران حوزه کتاب برگزار شد.

وی، اضافه کرد: عمده ترین مشکلات مطرح شده در این نشست، تامین و توزیع کتاب بود که سعی داریم با رایزنی مشکلات این دوستان در حوزه کتاب فروشی ها و کتاب خانه ها که از دغدغه های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز است، حل کنیم.

حیدری، با اشاره به این که در این سفر 2 کارگاه آموزشی در شهرهای کهنوج و جیرفت برگزار می شود، به برخی از برنامه های این کارگاه ها اشاره کرد و افزود: قصد داریم در این کارگاه های آموزشی، ضمن تشریح و توضیح برنامه های ترویج کتاب خوانی اعم از جام باشگاه های کتاب خوانی کودک و نوجوان، پایتخت کتاب ایران، جشنواره روستا و عشایر دوستدار خانواده، جشنواره تقدیر از مروجان کتاب خوانی و در نهایت در مورد شهرهای خلاق فرهنگ و هنر که از برنامه های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است با تبادل نظر در خصوص این برنامه ها، بتوانیم به رونق کسب و کار کشور و تعالی ایران اسلامی کمک کنیم.

پایان پیام/ 586

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
معاون رسانه های دیجیتال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: برنامه جدی وزارت ارشاد افزایش سواد رسانه ای جامعه است؛ در البرز نیز با نگاه پیشگیری و مصونیت از تهدیدها باید تدابیر لازم برنامه ریزی و اتخاذ شود.

به گزارش خبرگزاری فارس از کرج، محمد صادق افراسیابی معاون رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیاظهار داشت: این نمایشگاه یکی از بهترین نمایشگاه هایی است که در سال جاری در فضای استان ها اتفاق افتاده است.

این مسؤول بیان داشت: باید در این حوزه به گونه ای عمل کنیم که زیست بوم مجازی البرز با کشور و اقتضائات آن همراه و هماهنگ عمل کند و با همراهی رسانه ها و مسؤولان ابعاد فرهنگی استان تقویت شود.

افراسیابی عنوان کرد: امروز در شرایطی قرار داریم که 9 هزار بسته ارایه خدمت در موضوع فرهنگی در فضای مجازی هویت دار و ثبت شده اند و نشان شامد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده اند.

افراسیابی همچنین مطرح کرد: 6 هزارو 140 نوع مجوز در کشور ثبت شده که تعداد 1 هزارو 257 موسسه در کشور از انواع این مجوزهای فعالیت صادر شده است و سهم البرز در این زمینه 47 موسسه است که در حوزه فرهنگ فعالیت می کنند.

معاون رسانه های دیجیتال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این آیین با طرح این موضوع که در خصوص کاربران، البرز با دارا بودن حدود سه میلیون نفر جمعیت چه خدماتی باید ارایه دهد عنوان کرد: از جمله فعالیت هایی که نباید مورد غفلت واقع شود موضوع ارتقا فرهنگ کاربران و سواد رسانه ای است.

افراسیابی با اشاره به این که در جامعه کنونی دائما در معرض پیام ها و محتواهای گوناگون در فصای مجازی قرار داریم خاطرنشان کرد: اگر در این حوزه به خوبی عمل نکنیم و آسیب ها را مورد توجه قرار ندهیم و سواد رسانه ای کاربران به طور جدی مورد توجه قرار نگیرد شاهد ضربه های مهلکی به جامعه در این بخش خواهیم بود چرا که کاربران باید به گونه ای از سواد رسانه ای بهره مند شوند تا بتوانند سره از ناسره را تشخیص داده و درگیر اخبار کذب و شایعات نشوند.

وی نگاه پیشگیرانه را مهم ارزیابی کرده و اظهار کرد: برنامه جدی وزارت ارشاد افزایش سواد رسانه ای جامعه است؛ در البرز نیز با نگاه پیشگیری و مصونیت از تهدیدها باید تدابیر لازم برنامه ریزی و اتخاذ شود.

معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: توجه به چالش نهنگ آبی نمونه این امر است؛ پرداخت رسانه ها به این موضوع موجب شد دو نفر در اصفهان فوت کنند. اهمیت افزایش سواد رسانه ای باید مورد توجه قرار گیرد.

وی برنامه ریزی برای کسب و کار دیجیتال، تسهیل گری برای فعالان فضای مجازی در جهت شروع و ایجاد کار را از جمله برنامه هایی برشمرد که در آینده باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.

انتهای پیام/ب/1/ر

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس