
به دنبال انتشار اخباری مبنی بر توزیع یارانه های مطبوعاتی به افراد و شرکت های خاص و شائبه انگیز بودن شیوه توزیع این یارانه ها،انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران بیانیه ای را خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرد.در این بیانه آمده است:
اطلاعات منتشر شده درباره نحوه ی توزیع کمک های دولتی به نشریات موجب نگرانی های چند سویه در مورد رسوخ مناسبات ناسالم در مدیریت دولتی بر امور مطبوعات است.چنین اطلاعاتی اساسا این گمان را تقویت می کند که از گذشته، منابع مالیِ در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که برای کمک به توسعه ی مطبوعات و بالطبع توسعه ی حرفه روزنامه نگاری تخصیص داده شده اند، در مسیر دیگری به کار گرفته شده و مبنا و معیارهای شخصی در توزیع آنها ارجحیت داشته است.
در واقع، گرچه میزان توجه دولت به مطبوعات و رسانه ها بسیار ناچیز بوده ولی همین اندک نیز هزینه امیال و آرزوهایی شده که کوچکترین کمکی به هیچ بخشی از فرهنگ نکرده و عده ای رانت خوار را در این اوضاع پرورش داده است.
ما به عنوان روزنامه نگاران و تولید کنندگان محتوای رسانه ای کشور اعلام می کنیم که بخش مهمی از این بودجه ها، جای آنکه صرف تقویت روزنامه نگاری، آموزش روزنامه نگاران و نیز تثبیت و قوت رسانه های واقعی شود، به جیب کسانی رهسپار شده که به ظاهر ده ها نشریه دارند اما چند روزنامه نگار واقعی را به همکاری دعوت نکرده اند.
در پایان این بیانه تاکید شده :باید فرایند کمک به مطبوعات از وضعیت فعلی خارج و صرف ارتقای کیفیت مطالب رسانه ها و نیز تامین آموزش های جدید به روزنامه نگاران و بیمه آنان شود. شما یا هر مقام دیگر در برابر اوضاع ضعیف نظام رسانه ای کشور و ضعف و ناتوانی حرفه روزنامه نگاری مسئولید. اینک شیوع رانت و احتمال فساد مالی در مناسبات اقتصادی ناشی از توزیع کمک به مطبوعات وضعیت را وخیم تر از همیشه کرده است.
ما نیز به سهم خود مسئولیم و می پذیریم که در تهیه گزارش های مرتبط با مسایل حرفه خود کم کاری کرده ایم. از این پس می کوشیم موضوعات صنف را در ابعاد گوناگون و در حد بضاعت رصد و گزارش آن را عمومی کنیم. درباره موضوع خاص حاضر نیز امیدواریم کیفیت و سرعت پیگیری آن وزارتخانه ی محترم همه پرسش های احتمالی را پاسخ دهد و نیازی به گزارش های بعدی نباشد.
به دنبال انتشار اخباری مبنی بر توزیع یارانه های مطبوعاتی به افراد و شرکت های خاص و شائبه انگیز بودن شیوه توزیع این یارانه ها،انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران بیانیه ای را خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرد.در این بیانه آمده است:
اطلاعات منتشر شده درباره نحوه ی توزیع کمک های دولتی به نشریات موجب نگرانی های چند سویه در مورد رسوخ مناسبات ناسالم در مدیریت دولتی بر امور مطبوعات است.چنین اطلاعاتی اساسا این گمان را تقویت می کند که از گذشته، منابع مالیِ در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که برای کمک به توسعه ی مطبوعات و بالطبع توسعه ی حرفه روزنامه نگاری تخصیص داده شده اند، در مسیر دیگری به کار گرفته شده و مبنا و معیارهای شخصی در توزیع آنها ارجحیت داشته است.
در واقع، گرچه میزان توجه دولت به مطبوعات و رسانه ها بسیار ناچیز بوده ولی همین اندک نیز هزینه امیال و آرزوهایی شده که کوچکترین کمکی به هیچ بخشی از فرهنگ نکرده و عده ای رانت خوار را در این اوضاع پرورش داده است.
ما به عنوان روزنامه نگاران و تولید کنندگان محتوای رسانه ای کشور اعلام می کنیم که بخش مهمی از این بودجه ها، جای آنکه صرف تقویت روزنامه نگاری، آموزش روزنامه نگاران و نیز تثبیت و قوت رسانه های واقعی شود، به جیب کسانی رهسپار شده که به ظاهر ده ها نشریه دارند اما چند روزنامه نگار واقعی را به همکاری دعوت نکرده اند.
در پایان این بیانه تاکید شده :باید فرایند کمک به مطبوعات از وضعیت فعلی خارج و صرف ارتقای کیفیت مطالب رسانه ها و نیز تامین آموزش های جدید به روزنامه نگاران و بیمه آنان شود. شما یا هر مقام دیگر در برابر اوضاع ضعیف نظام رسانه ای کشور و ضعف و ناتوانی حرفه روزنامه نگاری مسئولید. اینک شیوع رانت و احتمال فساد مالی در مناسبات اقتصادی ناشی از توزیع کمک به مطبوعات وضعیت را وخیم تر از همیشه کرده است.
ما نیز به سهم خود مسئولیم و می پذیریم که در تهیه گزارش های مرتبط با مسایل حرفه خود کم کاری کرده ایم. از این پس می کوشیم موضوعات صنف را در ابعاد گوناگون و در حد بضاعت رصد و گزارش آن را عمومی کنیم. درباره موضوع خاص حاضر نیز امیدواریم کیفیت و سرعت پیگیری آن وزارتخانه ی محترم همه پرسش های احتمالی را پاسخ دهد و نیازی به گزارش های بعدی نباشد.
به گزارش خبرنگار مهر ، سید عباس صالحی صبح شنبه در جلسه شورای فرهنگ عمومی هرمزگان طی حکمی حجت الاسلام محمد عبادی زاده نماینده ولی فقیه در هرمزگان را به عنوان رئیس شورای فرهنگ عمومی هرمزگان منصوب کرد.
پیش از این حجت الاسلام غلامعلی نعیم آبادی نماینده سابق ولی فقیه در هرمزگان ریاست شورای فرهنگ عمومی استان هرمزگان را به عهده داشت.
کد خبر 4677038
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از بندرعباس، همایون امیرزاده در نشست شورای فرهنگ عمومی استان هرمزگان که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار جلسات دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه بندرعباس در حال برگزاری است، اظهار کرد: توسعه فرهنگی زیربنای توسعه همه جانبه است.
وی افزود: متاسفانه هیچ راه حل مشخصی برای اعتلای شورای فرهنگی عمومی وجود ندارد.
مدیرکل روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: چند صدایی که در حوزه فرهنگ عمومی وجود دارد که همواره ضرر رسانده است.
وی عنوان کرد: تا کنون نتوانسته ایم یک برنامه جامع و تدوین شده ایی را در حوزه شورای فرهنگ عمومی معرفی کنیم.
پایان پیام/ 88
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان، دکتر سید عباس صالحی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه دکتر همتی استاندار و دکتر احمد مرادی نماینده مردم هرمزگان در مجلس شورای اسلامی با حضور در گلزار شهدای گمنام با عطر افشانی و اهدای گل به مقام شامخ شهدا ادای احترام کرد .
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز از طریق فرودگاه بین المللی شماره 655 وارد بندرعباس شدند و در بدو ورود مورد استقبال استاندار هرمزگان، نمایندگان مجلس و مدسران دستگاه های اجرایی قرار گرفت .
شرکت در نشست شورای فرهنگ عمومی این استان هرمزگان و اعطای حکم ریاست این شورا را به امام جمعه بندرعباس از برنامه های صبح امروز سفر دکتر صالحی به هرمزگان است.
سفر به بندرلنگه و دیدار با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شهرستان غرب هرمزگان و همچنین افتتاح چندین پژوه فرهنگی هنری از برنامه های عصر امروز سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است .
صبح فردا دکتر صالحی پس از دیدار صمیمی با کارکنان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، راهی شهرستان رودان می شود تا نشستی با اصحاب فرهنگ و هنر رسانه حوزه شرق هرمزگان داشته باشد و مجتمع بزرگ فرهنگی هنری رودکان را افتتاح کند .
شرکت در نشست ادارات زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشست با نمایندگان انجمن های فرهنگی، هنری و رسانه ای استان هرمزگان و همچنین نشست خبری از برنامه های عصر روز دوم سفر وزیر به استان هرمزگان است.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان
5 مرداد 1398 10:51
به گزارش روز چهارشنبه پایگاه اطلاع رسانی دفتر هیات دولت، در جلسه اصلی کمیسیون فرهنگی هیات دولت، پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با عنوان دستورالعمل اجرایی تجارت اموال فرهنگی - تاریخی و هنری منقول مجاز بررسی شد.
در جلسه روز یکشنبه کمیسیون فرهنگی که به ریاست عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، بررسی دستورالعمل اجرایی تجارت اموال فرهنگی - تاریخی و هنری منقول مجاز ادامه یافت.
بر همین اساس، بررسی این پیشنهاد در جلسه پیشین این کمیسیون، آغاز و تا ماده هشت تصویب شده بود و اکنون در ادامه بررسی این دستورالعمل تا پایان ماده 21 به تصویب رسید.
بر اساس این گزارش، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برابر تکلیف آیین نامه مدیریت ساماندهی نظارت و حمایت از مالکان و دارندگان اموال فرهنگی تاریخی منقول مجاز -مصوب 1384- هیات دولت و اصلاحات بعدی آن، دستورالعمل اجرایی فصل چهارم این آیین نامه را با عنوان دستورالعمل اجرایی تجارت اموال فرهنگی- تاریخی و هنری منقول مجاز، تنظیم و در شورای عالی میراث فرهنگی تایید و جهت بررسی و تصویب به هیات وزیران ارائه کرده است.
این دستورالعمل برای سیر مراحل تصویب در کمیسیون فرهنگی هیئت دولت مورد بررسی قرار گرفت و متن پیشنهادی تا پایان ماده 21 بررسی، تصویب و ادامه بررسی به جلسه آتی کمیسیون موکول شد.
جلسه اصلی کمیسیون فرهنگی روز یکشنبه 30 تیر 1398 به ریاست عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و و دبیری طالبی و با حضور مونسان، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان، بروجردی، رئیس کتابخانه ملی، و نمایندگان معاونت حقوقی رئیس جمهور، سازمان میراث فرهنگی و وزارت اطلاعات به میزبانی دفتر هیئت دولت برگزار شد.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در متن حکم سیدعباس صالحی خطاب به محمود شالویی آمده است:
نظر به جایگاه زبان فارسی در هویت ملی_دینی و باتوجه به پیشینه علمی و فرهنگی ارزشمندتان به عنوان "مشاور وزیر در امور پاسداشت زبان فارسی" منصوب می شوید.
زبان فارسی، یادگار زرین تمدن بشری و کانون هویت بخش و امنیت آفرین در کهن بوم ایرانی است و از جناب عالی انتظار می رود که در هماهنگی و نظارت وظایف وزارت متبوع در حوزه پاسداشت و گسترش زبان فارسی کوشا باشید.
امید می رود که با یاری خداوند متعال و همراهی معاونت ها و سازمان ها و مراکز، در انجام وظایف موفق باشید .
2 مرداد 1398 13:18
به گزارش روابط عمومی موسسه خانه کتاب؛ محمد رضا سوقندی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور ایثارگران و فرهاد مجلسی مدیرعامل خانه فرهنگ ایثار و مهربانی، صبح روز دوم مرداد ماه با حضور در موسسه خانه کتاب با نیکنام حسینی پور مدیرعامل موسسه خانه کتاب دیدار و گفت و گو کرد. در این دیدار، مصطفی حبیبی دبیرکارگروه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، مجتبی تبریز نیا مشاور اجرایی موسسه خانه کتاب، سید سعید میرمحمد صادق معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب و آزاده نظر بلند معاون فناوری و اطلاع رسانی موسسه خانه کتاب حضور داشتند.
نیکنام حسینی پور در این دیدار با بیان اینکه ایثار صرفا نباید در حوزه دفاع دفاع مقدس خلاصه شود، گفت: باید به حوزه های دیگر نیز تسری پیدا کند، تصحیح این رویه بر عهده موسسه خانه کتاب، خبرگزاری کتاب ایران و خانه فرهنگ ایثار و مهربانی است چرا که مفهوم ایثار در حوزه های دیگر کمرنگ شده است.
وی ادامه داد: موسسه خانه کتاب اخیرا در راستای توجه به مقوله وقف که نوعی ایثار است، با همکاری کتابخانه آستان قدس طی برنامه ای از واقفان نسخ خطی، نفایس و آثار فرهنگی تقدیر کرد. همچنین می توانیم در هفته کتاب برای اهالی قلمی که در حوزه ایثار فعالیت می کنند برنامه هایی تدارک ببینیم.
مدیرعامل خانه کتاب افزود: در جایزه کتاب سال می توانیم به کتاب هایی که در حوزه ایثار نوشته و ترجمه شده اند، توجه ویژه ای داشته باشیم. ما در نمایشگاه های مختلف داخلی و خارجی کتاب های برگزیده جشنواره های مختلف کتابی در ایران را در معرض نمایش قرار می دهیم.از جمله جشنواره های کتابی حوزه ایثار، جایزه بهترین کتاب دفاع مقدس، کتاب سال پاسداران اهل قلم است. اسامی و مشخصات این کتاب ها در کتاب، کتابشناسی توصیفی آثار منتخب جشنواره های کتاب ایران به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر می شود و ما نسخه انگلیسی آن را در نمایشگاه های خارجی مانند فرانکفورت در معرض دید علاقمندان قرار می دهیم.
حسینی پور عنوان کرد: می توانیم به اهالی قلمی که در حوزه ایثار فعال هستند تسهیلاتی در قالب وام پرداخت کنیم. همچنین، با استفاده از ظرفیتی که در سرای اهل قلم داریم می توانیم جلسات نقد و بررسی و رونمایی کتاب های این حوزه را با حضور منتقدان و صاحبنظران برگزار کنیم. برگزاری نشست های تخصصی با حضور اهالی قلم به مناسبت هفته دفاع مقدس با موضوع ایثار از دیگر برنامه هایی است که می توانیم در مورد آن همکاری کنیم.
در ادامه این دیدار، سوقندی با بیان اینکه ما از مخاطبان غفلت می کنیم و در ساختار و تشکیلات می مانیم، گفت: مقوله های تاثیر، اثر بخشی و بهره وری در مخاطبان مهم است و ابزار فرهنگی مخاطب در کتاب، عقل و اندیشه است. تماشای فیلم، گوش دادن به رادیو و استفاده از فضای مجازی در مقایسه با کتاب خواندن فعالیت های آسان تری هستند چرا که در کتاب خواندن اندیشه انسان درگیر می شود و در کتاب عقلانیت و خردورزی ارجحیت دارد که از سخت ترین کارهای بشری است.
وی ادامه داد: در جامعه امروز در همه حوزه ها آسیب هایی وجود دارد به ویژه آسیب اجتماعی که اولویت نظام جمهوری اسلامی ایران است. به عنوان نمونه آسیب های حوزه سیاسی به دلیل انتخاب های غیر عقلانی اتفاق افتاده است. وقتی عقلانیت و خردوری در جامعه کاهش پیدا کند جامعه آسیب پذیر می شود. ابزار عقلانیت در جامعه، کتاب است.
مشاورز وزیر در امور ایثارگران عنوان کرد: با گسترش فناوری همه نگران سرنوشت کتاب در جامعه هستند این نگرانی در دورانی که رادیو و تلویزیون گسترش پیدا کرده بود نیز پدید آمد و در دوران کنونی با گسترش و همه گیر شدن فضای مجازی، در مورد وضعیت کتاب نگرانی هایی مشاهده می شود. کتاب و قرآن به عنوان معجزه دین، نشان می دهد که کتاب ماندگار خواهد بود و اصل کتاب پایدار خواهد بود.
وی کتاب را شاخص عقلانیت دانست و گفت: کتاب تمدن ساز است. برای سنجش میزان فرهنگی بودن یک جامعه باید شاخص های کتاب و کتابخوانی آن را در نظر بگیریم.
سوقندی به ابعاد مختلف ایثار اشاره کرد و گفت: اوج ایثار، ایثار در جنگ است اما ایثار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...از دیگر ابعاد ایثار است. ما باید ایثار در بعد فرهنگی را جریان سازی کنیم تا به مقوله اندیشیدن و کتاب برسیم.
وی پیشنهاد کرد: موسسه خانه کتاب با استفاده از ظرفیت های مختلفی که در خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه جهانی کتاب سال، جشنواره نقد کتاب دارد به مقوله ایثار در ساختار این برنامه ها توجه کند. همچنین، سالانه گزارش آماری از وضعیت نشر در حوزه ایثار ارائه کنید تا از کم و کیف میزان و تعداد انتشار کتاب در این حوزه مطلع شویم و درباره آن برنامه ریزی کنیم.
سوقندی در پایان گفت: خانه کتاب می تواند ترتیبی اتخاذ کند تا نویسندگان، ناشران و اهالی قلم این حوزه با رهبر معظم انقلاب دیدار و گفت و گو داشته باشند. همچنین در حوزه ایثار می توانیم نشست ها و گفتمان سازی داشته باشیم. ساماندهی اهالی قلم در حوزه ایثار از دیگر برنامه هایی است که باید در دستور کار موسسه خانه کتاب قرار بگیرد. در هفته کتاب می توانیم روزی را به ایثار و مقاومت اختصاص دهیم. از دیگر برنامه ها برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب است که می تواند جلوی کتاب سازی را بگیرد.
در پایان این دیدار، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور ایثارگران از خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) بازدید کرد.
معرفی ظرفیت های نهبندان و سربیشه در دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی )
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی؛ناصر نبی زاده مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان 1 مرداد ماه 98 بهمراه دکتر نظر افضلی نماینده مردم شریف شهرستان های سربیشه و نهبندان و روسای ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی نهبندان و سربیشه با دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدار و گفتگو کرد.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در این دیدار ضمن تقدیر و تشکر از نماینده مردم شریف شهرستان های سربیشه و نهبندان جهت پیگیری مشکلات فرهنگی و هنری منطقه و همچنین پیگیری های لازم جهت برگزاری این دیدار ،در راستای معرفی ظرفیت های فرهنگی و هنری دو شهرستان و کسب مساعدت لازم در این زمینه به بیان مشکلات و ظرفیت ها و پتانسیل های موجود در این مناطق پرداخت.
در این دیدار همچنین روسای دو شهرستان نهبندان و سربیشه ضمن ارائه ظرفیت ها ،استعداد ها و مشکلات برای اجرای برنامه های شاخص فرهنگی و هنری درخواست مساعدت برای در اختیار گذاشتن امکانات لازم و حمایت مربوط در حوزه های تحت پوشش داشته که قول مساعدت دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به اختیارات و امکانات موجود در برداشت.
از جمله مباحث مطرح شده در دیدار می توان به ارائه مشکلات زیرساختی از قبیل پروژه نیمه تمام فرهنگی و هنری سربیشه با توجه وسعت شهرستان و قرار گرفتن در مناطق مرزی و نبود مکان فرهنگی هنری در شهرستان، احداث فرهنگسرا در مود با توجه به سبقه تاریخی و زادگاه مفاخر و مشاهیر برجسته بخش مود و.. و همچنین در بحث فعالیتها می توان به اعلام آمادگی برای برگزاری جشنواره موسیقی با توجه به سبقه و فعالیت عشایر شهرستان در بخش موسیقی سنتی و اصیل عشایری و جشنواره مد لباس بومی با توجه به وجود سرزمین رنگها روستای چنشت که قدمتی کهن به جهت استفاده از رنگها در پوشش اسلامی ایرانی دارد اشاره کرد.
1 مرداد 1398 12:56
سیامک رحمانی سردبیر
در روزهای اخیر یکی از موضوعاتی که برای صنف روزنامه نگاران و مدیران نشریات جدی بوده و در میان آنها غوغایی به پا کرده است، فهرست هایی است از بنگاه های انتشاراتی با تعداد بالای نشریه که سهم بزرگی از کیک یارانه و کاغذ را به خود اختصاص می دهند. مسأله جدی در این میان ناشناخته بودن اغلب این نشریات است. این که همه می دانند اغلب این نشریات تحریریه حرفه ای ندارند و به شیوه انبوه و برای درآمدزایی بالا تولید می شوند. فهرست های منتشر شده مشخص می کند که بعضی از این بنگاه ها یا اشخاص به تنهایی ده ها نشریه دارند و میلیاردها تومان بابت یارانه، خرید نشریه برگشتی، کاغذ و غیره دریافت می کنند. این درحالی است که حرفه ای های این صنف می دانند که گرفتن حتی یک امتیاز نشریه نیاز به چه مراحل پیچیده و سختی دارد. از آن بالاتر انتشار نشریه است که به راحتی برای حرفه ای های این حوزه و بنگاه های واقعی ممکن نیست. مثال بارز آن هم همشهری است که با وجود درآمد بالای آگهی و حمایت شهرداری، در دو سه سال اخیر به مرز ورشکستگی رسید. روزنامه شکلی حداقلی پیدا کرد و نشریات جانبی یا بسته شدند یا برای انتشار واگذار شدند تا زندگی گیاهی داشته باشند، تا تعطیل نشده باشند. در این احوال، این که عده ای در سایه و به دور از غوغای مشکلات عمومی این صنف می توانند همچنان از امتیازات دولتی بهره مند شوند و با عناوین متعدد و البته بدون حضور در جامعه واقعی و مجازی و بدون دیده شدن منتشر شوند، از آن شگفتی هاست که فقط از ما برمی آید و سیستم معیوب مان. این اخبار و اتفاقات سرانجام مدیران محترم وزارت ارشاد را به تکاپو واداشت و در روزهای گذشته وزیر محترم فرهنگ ارشاد اسلامی به مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد وزارتخانه دستور صریح داد تا پرداخت یارانه به نشریات بررسی شود.
دکترصالحی دستور داده اند بررسی و مشخص شود که نشریات مورد اشاره در گزارش های خبرساز منتشر می شود یا نه. که یارانه و کاغذشان مطابق با ضوابط پرداخت شده یا نه و این که این یارانه ها تناسبی با دیگر نشریات دارد یا نه.
در همین رابطه، معاون امور مطبوعاتی وزارت ارشاد هم روز جمعه در صفحه شخصی خود در توییتر تاکید کردند که اگر خطا و اشتباهی در شیوه پرداخت یارانه انجام شده، تصحیح و اصلاح می شود .
محمد خدادی در این توییت نوشت: درباره یارانه یک موسسه مطبوعاتی: یارانه مطبوعات با قواعد شفاف برای نشریات منتشرشده محاسبه و پرداخت می شود، دستور رسیدگی دقیق و اعلام نتیجه به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و شما را دادم، مطمئنا اگرخطا و اشتباهی شده تصحیح و اعلام شیوه پرداخت یارانه اگر مانع توسعه کیفی عدالت باشد اصلاح می شود.
در این جا با قدردانی از حساسیتی که جناب وزیر و معاون مطبوعاتی ایشان نشان داده اند و درخواست جدیت بیشتر تا به نتیجه رسیدن این نظارت و پیگیری ها، می خواستم عرض کنم که با کمال احترام باید بگویم من هم مثل بسیاری از دوستان روزنامه نگارم امید زیادی برای تغییر و اصلاح روند موجود ندارم. چرا؟ در چند خط و به اجمال عرض می کنم.
یک- این که چنین تصمیمی فقط وقتی گرفته می شود که خود خبرنگاران تلاش می کنند و در فضای مجازی از فهرست های پرشائبه رونمایی می کنند، جای ابهام دارد. وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی هم مطمئنا مثل ما روزنامه نگارها مطلع اند که بخش بزرگی از یارانه، کاغذ، آگهی های دولتی و دیگر امتیازات دولتی در اختیار نشریات واقعی قرار نمی گیرد. شما هم مثل ما می دانید که انتشار چند صد نشریه در کشور، اگر در گذشته ممکن بود، حالا نه توجیه اقتصادی دارد، نه مخاطب دارد و نه چنین چیزی عملا اتفاق می افتد. بخش عمده این نشریات فقط در فهرست های ارشاد حضور زنده و دایمی دارند و تنها برای ارتزاق از بودجه عمومی و به شیوه انگلی به حیات خود ادامه می دهند. اینها حرف جدید نیست. مدیران قبلی هم می دانستند و مدیران کنونی هم می دانند. اجازه بدهید فکر کنیم به همان دلایلی که در گذشته این نشریات قارچ وار پدید آمده اند و تکثیر شده اند و به حیات خود ادامه داده اند،؛ باز هم خواهند داد و کسی نمی تواند جلویشان را بگیرد.
دو- بنگاه ها و نشریاتی که به شیوه غیرمطبوعاتی و از طریق رانت و رابطه و استفاده از بودجه عمومی به انتفاع می رسند، کم نیستند. در این روزها دو فهرست منتشر شده، اما بدون تردید تعداد نشریات و بنگاه های مشابه بیش از این حرف هاست. این که وزیر محترم دستور خود را تنها عطف به موارد اشاره شده کرده اند، این نگرانی را به وجود می آورد که اصل مشکل دیده نشود. موضوع ساده است جناب وزیر؛ در فهرست های ارشاد صدها نشریه وجود دارند که به عنوان روزنامه یا هفته نامه، به عنوان یک نشریه با تعریف های معمول، به عنوان نشریه ای که برای مخاطب منتشر شود، وجود خارجی ندارند. اگر فکر می کنید لازم است به این وضع رسیدگی شود، ماجرا را محدود به موارد اشاره شده نبینید، اگرنه، شاید این رسیدگی لزوم چندانی هم نداشته باشد. به هرحال این را به یاد داشته باشیم برخورد با کسانی که توانسته اند چنین شبکه سازی هایی انجام دهند، به سادگی ممکن نیست.
سه- جناب آقای خدادی که در عزم شان برای بهبود این شرایط تردیدی نداریم، گفته اند یارانه مطبوعات با قواعد شفاف محاسبه و پرداخت می شود. من امیدوارم خود آقای خدادی به این مسأله وقوف داشته باشند که شفافیت به تنهایی کافی نیست. همان طور که امروز فهرست دلارهای 4200 تومانی داده شده به افراد منتشر شده، اما تخلفات به جای خود هستند. کسانی که دلار گرفته اند و چیزی وارد نکرده اند یا کسانی که واردات را به قیمت های بالاتری فروخته اند. این جا بحث نظارت است. قواعد مورد اشاره را همه مطبوعاتی ها می دانند. فارغ از مشکلات همان قواعد، یک نگاه گذار به رتبه بندی و یارانه ها و امتیازات داده شده برای درک این که چه اتفاق ناگواری درحال رخ دادن است، کافی است. شاید اگر به قواعد مورد اشاره یک بند اضافه می شد 90 درصد این نشریات ناجور از غربال رد نمی شدند: نشریه باید نشریه باشد. منتشر شود. اسمش را کسی شنیده باشد!
چهار- جناب وزیر و جناب خدادی! شما اراده کنید در 24 ساعت بخش بزرگی از این داستان را می شود جمع کرد. فقط یک شرط دارد: ملاحظه کسی را نکنید! اما همین شرط نشان می دهد که کار چقدر سخت است. از مدیران سابق و کنونی خود ارشاد که در به وجود آمدن این بلبشو نقش عمده داشته اند و ما هم مثل شما جرأت نداریم اسم شان را بیاوریم، تا بسیاری از مدعیان نشر و صاحبان امتیاز که سال هاست در وزارت فخیمه
آمد و شد دارند و جلوی پایشان بلند می شوند و حق آب و گل دارند و نمی شود نازک تر بهشان گفت. این تار و پود چنان پهن و تنیده است که دست بهش نمی توان زد. پس شاید همان بهتر که بی خیالش شوید. اگرنه، ما برایتان دعا می کنیم، پشت تان هستیم و هر کمکی از دست مان بربیاید دریغ نداریم. شما بگویید، واقعا می شود به اصلاح دل خوش کرد؟
علیرضا هوشیار در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در ساری با اشاره به موقوفات استان مازندران اظهار کرد: بعضی از موقوفات استان مستعد سرمایه گذاری هستند که باید در راستای افزایش بهره وری وقف و برای اجرای نیت واقفان خیراندیش از آنها بکارگیری کرد.
وی افزود: مازندران با توجه به داشتن شرایط آب و هوایی مناسب برای کشاورزی و باغی، گردشگرپذیر بودن و ظرفیت معدنی می توان از موقوفاتی که مستعد سرمایه گذاری در این حوزه ها هستند استفاده بهینه کرد.
معاون توسعه مدیریت، پشتیبانی و امور مجلس سازمان اوقاف و امور خیریه با تاکید بر اینکه همه ادارات اوقاف سراسر کشور موظف به بکارگیری تمامی ظرفیت ها برای احیای موقوفات هستند، ادامه داد: موقوفات نقش مهمی در تولید دارند و از این رو اوقاف مازندران باید از موقوفات کشاورزی برای افزایش تولید محصولات زراعی تلاش کند.
هوشیار استفاده از طرح های دانش بنیان در پروژه های عمرانی و سرمایه گذاری موقوفات را یک ضرورت دانست و تصریح کرد: استفاده و حمایت از طرح های دانش بنیان و فناور برای افزایش بهره وری موقوفات سیاست سازمان اوقاف و امور خیریه در رویکرد جدید است.
وی با بیان اینکه سازمان اوقاف و امور خیریه از طرح های دانش بنیان و فناور در جهت افزایش بهره وری موقوفات استقبال می کند، گفت: وقف از ارکان اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی است و اقتصاد دانش بنیان با کمک موقوفات می تواند در تولید کارگشا باشد.
انتهای پیام/86031/غ
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، علیرضا رشیدیان افزود: 53 هزار و 328 نفر از زائران و عوامل حج 98 با 216 پرواز تا روز چهارشنبه (دوم مرداد ماه) وارد سرزمین وحی شده اند.
وی در گفت وگو با ستاد خبری حج با یادآوری اینکه امروز پروازهای حجاج از یازده ایستگاه پروازی پایان می یابد، افزود: 9/56 درصد پروازهای شرکت هواپیمایی ایران " هما" به مقصد دو فرودگاه مدینه و جده بدون تاخیر انجام شده است.
امسال قرار است تمامی پروازهای حج 98 توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران انجام شود.
مجموع پروازهای مرحله رفت زائران ایرانی 361 پرواز خواهد بود و آخرین پرواز کاروان ها به سوی مدینه روز 9 مرداد صورت می گیرد.
آخرین روز انتقال حجاج از طریق فرودگاه جده به مکه مکرمه نیز روز 14 مرداد از شهرهای تهران، مشهد و ارومیه انجام خواهد شد.
رئیس سازمان حج و زیارت ادامه داد: تاکنون برای 83 هزار و 121 نفر ویزا دریافت شده که نشان دهنده دریافت روادید برای 93/9 در صد از زائران و عوامل حج 98 می باشد.
وی با بیان اینکه حمل و نقل درون شهری در مکه به صورت جدی در حال جابجایی زائران ایرانی بین هتل ها و مسجدالحرام است، یادآورشد: 161 دستگاه اتوبوس و شش دستگاه مینی بوس در 19 خط اتوبوسرانی در حال خدمت رسانی به زائران ایرانی هستند.
به گزارش ایلنا، حجت الاسلام والمسلمین شیخ خالد اباذر العطیه رئیس شورایعالی حج و عمره عراق و هیئت همراه شب گذشته (چهارشنبه شب) با حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی در مدینه منوره دیدار و گفتگو کرد.
در این دیدار که علی رضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت و جمعی از مسئولان حوزه حج و زیارت؛ سرپرست حجاج ایرانی را همراهی می کردند، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت پیوند وهماهنگی بین دو طرف را محصول ارتباط طولانی مدت بزرگان دین و وحدت معنوی بین دو کشور و دو ملت دانست.
حجت الاسلام والمسلمین نواب با اشاره به اینکه انتخاب آقایان برهم صالح و عادل عبدالمهدی بعنوان رئیس جمهور و نخست وزیر عراق زمینه مناسبی را برای رشد و توسعه فعالیت ها در حوزه های مختلف از جمله فرهنگی بین ایران وعراق فراهم کرده است، افزود: در حالیکه بدخواهان دو ملت در انتظار فرصتی برای ایجاد شکاف بین مردم ایران و عراق هستند، روابط و همکاریها بین تهران- بغداد با هوشیاری مسئولان و مردم دو کشور روز بروز در حال توسعه است و تفاهم نامه های متعددی در سفر مسئولان بلندپایه دو طرف امضا شده است.
نماینده ولی فقیه حذف روادید بین ایران وعراق را اقدامی مثبت در راستای گسترش روابط بین دو ملت دانست و تاکید کرد: باید زمینه و امکان مناسب برای اینکه زائران با سهولت بیشتربه زیارت بروند، فراهم شود.
وی افزود: مردم عراق علاقمند هستند که بارگاه حضرت رضا (ع) را زیارت کنند و مردم ایران نیز مشتاق اند به زیارت بارگاه امام علی و امام شهیدان در کربلا و دیگر ائمه معصوم در عراق مشرف شوند.
وی ابراز امیدواری کرد که این رفت و آمدها و گفتگوها به رشد و توسعه دو کشور و ارائه خدمات بیشتر به زائران اعتاب مقدسه در عراق و ایران منجر شود.
سرپرست حجاج ایرانی در ادامه با اشاره به اینکه با حذف روادید بین دو کشور پیش بینی می شود امسال تعداد زائران بیشتری به عراق بروند، گفت: مردم عراق در بزرگترین اجتماع انسانی، باانگیزه، مخلصانه و عاشقانه به صحنه می آیند و به زائران ابی عبدالله (ع) خدمت می کنند که باید تقدیر کرد.
در این دیدار رئیس شورایعالی حج و عمره عراق نیز خدمت به ضیوف الرحمان را فرصتی بزرگ برای خدمتگزاران حجاج دانست و گفت: پیام حج، محبت، همکاری و اتحاد میان ملل مسلمان است.
وی همچنین انتصاب حجت الاسلام والمسلمین نواب و آقای رشیدیان را بعنوان نماینده ولی فقیه در امور حج وزیارت و رئیس سازمان حج وزیارت تبریک گفت و با اشاره به اینکه جغرافیایی تغییرناپذیر دو کشور را به هم پیوند زده است، اظهار داشت: سطح همکاریهای دو طرف باید پایدار بماند و توسعه پیدا کند.
حجت الاسلام والمسلمین خالد العطیه با اشاره به اینکه با انتقال تجربیات جمهوری اسلامی ایران برنامه های بعثه حج عراق شکل گرفته است، اظهار داشت: ما همچنان علاقمندیم انتقال این تجربیات تداوم و سطح خدمات ارائه شده به زائران ارتقاء یابد.
وی با بیان اینکه ملت عراق بر فتنه های چالش برانگیزی نظیر گروهک داعش پیروز شد، افزود: مردم در صحنه سیاسی حاضرند و توانستند فتنه ها و چالش های دشمنان را نقش برآب کرده و شیعه ، سنی ، کرد، عرب، ترکمان و ... در مقابل تروریست ها ایستادند.
وی افزود: باید برای ترویج روحیه برادری و حدت دست بدست هم بدهیم و فتنه ها را خنثی کنیم.
در این دیدار رشیدیان رئیس سازمان حج وزیارت نیز با بیان اهداف برگزاری کنگره عظیم حج ، تاکید کرد: اجتماع بزرگ مسلمانان در حج در شرایطی که دشمنان در تلاش اند بین مسلمانان اختلاف بیاندازند بسیار مهم و ارزشمند و فرصتی بی نظیر برای نزدیک کردن قلوب و وحدت امت اسلامی است.
رئیس سازمان حج و زیارت با بیان اینکه ریشه های تاریخی ، فرهنگی و مذهبی گسترده ای دو ملت ایران و عراق را به هم پیوند زده است، حضور مسلمانان در حج و ارتباط و هماهنگی آنها با یکدیگر را در زدودن نقشه هایی که دشمنان علیه ملت های مسلمان شکل می دهند، بسیار موثرتوصیف کرد.
وی ابراز امیدواری کرد که با استفاده از تجارب و دستاوردهای کشورهای اسلامی ، فضای مناسبی برای حج گزاری امت اسلامی فراهم شود.
رئیس سازمان حج وزیارت با اشاره به اینکه فاجعه منا و حادثه مسجدالحرام بسیار تلخ بود، زنده نگاه داشتنن یاد و خاطره این عزیزان را مهم دانست و گفت: امیدواریم دیگر شاهد اینگونه حوادث نباشیم.
حجت الاسلام غلامرضا عادل، معاون فرهنگی و امور اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه در گفت وگو با ایکنا ؛ در پاسخ به این پرسش که سازمان به منظور ترویج وقف های متناسب با نیاز روز جامعه و هدایت واقفان به سمت این نیت ها، چه برنامه ای دارد، اظهار کرد: سازمان اوقاف و امور خیریه در راستای جهت دهی به نیات واقفان، امکان سنجی و نیازسنجی در سطح استان ها را دنبال می کند و دستورالعمل این موضوع را به تمامی استان ها ابلاغ کرده است تا نیات واقفان براساس این نیاز سنجی و امکان سنجی شکل گیرد.
معاون فرهنگی و امور اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه ادامه داد: در این جریان ممکن است استانی در حوزه دارو و درمان و استان دیگری در حوزه آموزش، مدرسه، فرهنگ سازی و یا تشکیل خانواده با مشکل روبرو باشد؛ بر همین اساس به فراخور حال استان ها این نیاز سنجی ها انجام می گیرد. در کنار این نیازسنجی ها دفاتر مشاوره هم در موضوع وقف دایر است و افرادی که برای وقف جدید مراجعه می کنند، مشاوره می بینند. همچنین در خیمه های معرفت سازمان که در سراسر کشور برپا می شود نیز غرفه های همه واقف باشیم، راه اندازی شده است که به ارائه مشاوره به واقفان می پردازد. همچنین مجموعه ای از محصولات فرهنگی شامل نرم افزار، بروشور و سایر بسته های فرهنگی نیز تهیه شده است که به تشریح نیاز روز جامعه و سهمی که واقفان می توانند در تأمین آن داشته باشند می پردازد، این کار باعث می شو د که واقفان هم، نسبت به هدایت نیت های خود بنابر نیاز های روز جامعه اقدام کنند.
وی در تبیین هشت اولویتی که سازمان اوقاف به واقفان معرفی می کند، گفت: برای مثال در بحث علم و آموزش موضوعاتی همچون؛ تقویت دانش بنیان ها، حمایت از فناوری های نوین، مخترعان و شکوفایی استعداد های درخشان را مدنظر قرار داده ایم. همچنین در حوزه جوانان بر اولویت هایی از جمله ازدواج، مسکن و اشتغال تأکید داریم و بعد از آن هم بحث دارو، درمان و ساخت و ساز های درمانی در این حوزه مطرح است. همچنین وقف تجهیزات پزشکی و یا ایجاد موقوفه برای حمایت از افرادی که بیماری حاد دارند و یا توان پرداخت هزینه های آن را ندارند، از جمله اولویت هایی است که به واقفان معرفی می کنیم.
حجت الاسلام عادل با بیان اینکه در موضوعات فرهنگی و مذهبی هم برای استفاده از وقف، کلید واژه هایی داریم که برگرفته از کلام رهبر معظم انقلاب است، اظهار کرد: ترویج دین به شیوه های مدرن مانند استفاده از ابزار های چندرسانه ای، ایجاد سایت و ساخت اپلیکیشن، تولید نرم افزار های دینی و قرآنی و امثال آن نیز به مخاطبان معرفی می شود تا در انتخاب نیات وقفی خود بدان نیز توجه داشته باشند.
وی تصریح کرد: با تمام این احوال و با وجود تمام مشاوره هایی که به واقفان و خیران ارائه می شود، تصمیم گیر نهایی در مورد وقف و نیت، خود شخص خیر است. فرض کنید که نیتی مدنظر واقف است و به هر دلیل و انگیزه ای تصمیم به اجرای آن گرفته است، در این شرایط هر مرجع و یا عالمی بخواهد مسیر رسیدن به هدف و یا شکل رسیدنش را تغییر دهد، موفق نمی شود؛ بار ها با چنین افرادی در سازمان اوقاف مواجه شده ایم.
وی با اشاره به اینکه در سال های اخیر مسیر نیات واقفان بیش از گذشته به سمت نیاز های روز جامعه مایل شده است، اظهار کرد: اگر وقف های جدید را در اجرا و عمل بررسی کنید عمدتا این موضوع رعایت شده و وقف براساس نیاز های روز جامعه است، اما تا حد مطلوب فاصله داریم.
حجت الاسلام عادل ساخت و تجهیز مسجد و امور مرتبط با اهل بیت(ع) را از جمله مواردی برشمرد که از بیشترین فراوانی نیت برخوردار است و گفت: از فعالیت های هنری و به ویژه فیلم و سریال هم می توان در زمینه فرهنگ سازی برای منطبق کردن نیات واقفان با نیازهای روز جامعه بهره برد، اما سازمان اوقاف بودجه چندانی برای اختصاص به این امور ندارد.
وی تصریح کرد: در گذشته رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه این اجازه را داده بود که درصد های ناچیزی در حد دو درصد از عواید بقاع و موقوفات برداشت و در جهت نشر معارف و ترویج وقف استفاده شود، اما این موضوع هم با مشکلات حقوقی و شرعی که شبه آمیز بود روبرو و حذف شد و امروز دیگر این برداشت هم وجود ندارد و مبلغی هم که به صورت مختصر وجود داشت از بین رفته است.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، بیش از 86 هزار زائر ایرانی برای انجام مناسک حج از کشور ایران به عربستان می روند، قبل از اعزام حجاج ایرانی تا به امروز که نزدیک به 50 هزار زائر ایرانی وارد عربستان شده اند، حجاجی که هریک از آنان قصد انجام عمل مستحبی خریدن سوغات برای فرزندان و اطرافیان خود را دارند.
مسئولان زیادی در خصوص نخریدن کالا و سوغاتی از کشور عربستان و بازار گردی در این کشور توصیه هایی زیادی به حجاج کردند، توصیه هایی که همچنان شاهد آن از سوی مقامات هستیم.
خرید سوغاتی برای اعضای خانواده به ویژه در سفر هایی همچون حج 98 مسئله ای است که از دیرباز به آن توجه شده است و ایرانیان زیادی با رفتن به بازار ها و خرید کالا علاقه زیادی نشان می دهند.
در طی سال های گذشته نخریدن سوغات و حمایت از کالای ایرانی نیز مورد توجه همگان بوده است، اما با پیش فرض بر اینکه کالایی که برای سوغات خریداری می شود باید متبرک از شهر مدینه و مکه باشد عده زیادی از حجاج به این مسئله و هشدار ها توجه نمی کنند
اما زائران باید به این نکته توجه کنند که بسیاری از این کالا ها که به عنوان سوغاتی خریداری می شوند، کالای های چینی و یکبار مصرف هستند که با خرید آن ها فقط به اقتصاد کشور صدمه وارد می شود.
این درحالی است که رهبر معظم انقلاب دوازدهم تیرماه سال جاری در دیدار با کارگزاران حج فرمودند: واقعا فرصت حضور در مسجد الحرام و مسجدالنبی یک فرصت مغتنمی است که برای انسان عادی به آسانی به دست نمی آید؛ حالا برای شما، برای آن حجاج محترم ایرانی حاصل شده، توانسته اند، توفیق پیدا کرده اند به اینجا رسیده اند. دعای در مسجدین، نماز در مسجدین، طواف در مسجد الحرام، تضرع، توجه، این ها را از دست نباید داد. اینکه بیفتند داخل بازار ها و از اینجا به آن و خرید و مانند این ها، خلاف شان یک مومن قدر دادن حج ابراهیمی است.
بیشتر بخوانید: خرید سوغات از داخل کشور /550 کادر پزشکی و درمانی به حجاج خدمت می دهند
باوجود اینکه بسیاری از زائران از کبود کیفیت کالایی که خریداری می کنند خبر دارند، اما با خود می گویند زمانی که به ایران باز می گردند باید حتما با خود سوغاتی به همراه داشته باشند تا به عنوان تبرک به فرزندان و اطرافیان خود بدهند، اما حجاج باید بدانند با خرید کردن سوغاتی از الین کشور نه تنها از اقتصاد کشور عربستان حمایت می کنند بلکه به اقتصاد کشور خودمان در این برهه حساس کنونی نیز ضربه خواهند زد.
علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت درباره این موضوع اظهار کرد: برای تسهیل این امر برای زائران امکان خرید کالا های تولید داخل به صورت اینترنتی فراهم شده که این امر هم به نوعی حمایت از تولید داخل و جلوگیری از خروج ارز از کشور و نیز صرفه جویی در وقت و زمان و بهره گیری بهتر از این سفرمعنوی است.
همچنین سازمان حج و زیارت برای جلوگیری از خرید سوغات حجاج ایرانی سال گذشته در پی اقدامی چمدان های حجاج را کوچک تر کرده است تا مسافران سرزمین وحی تنها وسایل مورد نیاز و ضروری خود را به همرا داشته باشند.
این موضوع مسئله مهمی است که هرسال به زمان آغاز حج 98 در مورد آن هشدار هایی داده می شود که به نظر می رسد تنها با فرهنگ سازی مناسب می توان زائران را در این باره متقاعد کرد.
سفر حج، سفری ارزشمند است که ممکن است تنها یک بار در سراسر عمر برای هرفرد فراهم شود، بنابراین بهتر است که افراد این فرصت را برای عبادت بیشتر و خداشناسی قرار دهند نه اینکه اوقات ارزشمند خود را برای خرید کالا های بیهوده کشور عربستان صرف کنند و از این ظرفیتی که سازمان حج و زیارت برای خرید سوغاتی در داخل کشورفراهم کرده است، استفاده کنند.
انتهای پیام/
کوچک تر شدن چمدان های حجاج ایرانی برای جلوگیری از خرید سوغات
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نشست آینده کتابخانه ها به همت اندیشگاه و با مشارکت دفتر امور بین الملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
این نشست با حضور محمد زره ساز، عضو هیئت مدیره انجمن علمی کتابداری و اطلاع رسانی و دبیر علمی کنگره پنجم متخصصان علوم اطلاعات، علی زرافشان، معاون اسناد ملی، فریبرز خسروی، معاون کتابخانه، سمیه توحیدلو، معاون پژوهش و منابع دیجیتال، صالح زمانی، مشاور ریاست سازمان در اموربین الملل و هانیه گرائیلی، مدیرکل حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
در این نشست پاول هاوکینز مدیر نظام کتابخانه ای و بنیاد کتابخانه های کنزاس نیز از طریق ویدئو کنفرانس در این نشست حضور یافت و با موضوع آینده علوم اطلاعات، کتابخانه ها و آرشیوها
زره ساز : نام کتابخانه در زمان ایرانی های پیش از اسلام، دژ نوشت بوده است
با توجه به تحولات نوپدید در ایران و جهان مطالبی را عنوان کرد.
زره ساز در ابتدای این نشست گفت: معدود پژوهش هایی در این حوزه انجام شده که با رویکردهای علمی همراه باشد و در این باره می توان گفت عموماً در این حوزه دچار ضعف هستیم. البته کارهایی انجام شده است که این نشست هم جزو همین فعالیت هاست.
مدیر انجمن علمی کتابداری در باب شناخت آینده افزود: پیش بینی و پیش گویی باهم متفاوت است و امروزه با پیش گویی روبرو هستیم این در حالی است که پیش بینی براساس یک کار علمی قابل دفاع است. در فضای علمی انتظار نمی رود عالمان و دانشمندان به سمت پیش گویی بروند.
وی ادامه داد: اخیراً با استفاده از روش های آینده پژوهی، پژوهش هایی انجام شده تا به سناریوهای آینده پژوهشی در مورد کتابخانه ها پرداخته شود اما نیاز است این تعامل با حوزه آینده پژوهی بیشتر رخ دهد.
زره ساز با بیان اینکه یک سری اصول و ارزش ها از گذشته تا به امروز به صورت پایدار وجود دارد، گفت: نام کتابخانه در زمان ایرانی های پیش از اسلام، دژ نوشت بوده است. آنها تلاش داشتند آثار از گزند و آسیب روزگار (انسان ها به سبب جنگ هایی که میان آن ها بود) در امان بمانند.
وی با بیان اینکه
زرافشان: فقط کتابخانه ها نیستند که نگران آینده هستند، این امر در حوزه دانشگاه و آموزش و پرورش با عناوینی نظیر مرگ مدرسه مطرح است
در دنیای دیجیتال خاصیت دژ نوشت مورد غفلت واقع شده است، تصریح کرد: مخزنی در کتابخانه آستان قدس رضوی در زیر زمین وجود دارد و یک نسخه از هر نسخه ای که در قفسه های این کتابخانه وجود دارد در این مخزن نگهداری می شود.
مدیر انجمن علمی کتابداری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با طرح سوالی مبنی بر اینکه آیا اسنادی که در اتوماسیون ها است برای آیندگان قابلیت نگهداری دارند؟ و آیا در دنیای دیجیتال ماندگاری وجود دارد؟ گفت: کتابخانه ها روح دموکراسی را در جامعه توسعه می دهند، امروز رویکرد اجتماعی کتابخانه ها پر رنگ تر شده است.
زره ساز به کارکردهای اصلی کتابخانه ها اشاره کرد و گفت: امروزه انتشار اطلاعات کار ساده ای شده و از طرفی خطر نادیده گرفتن کیفیت مطرح است در این میان کتابداران نقش مهمی دارند.
وی افزود: فناوری در آینده به سمتی می رود که از سواد خواندن و نوشتن بی نیاز شویم و از کتابداران سوال شده در این شرایط چه باید کرد؟ پاسخ آنان تمرکز بر مباحث سمعی و بصری بوده است.
وی از شکاف اطلاعاتی و دیجیتالی سخن به میان آورد و افزود: کتابخانه ها در رفع شکاف موجود نقش مهمی دارند. کتابخانه ها جایگاهی برای ترغیب و ترویج فناوری های نوین هستند و در این میان کتابداران در دسترسی به یافته های علمی نقش انکارناپذیری دارند.
مدیر انجمن علمی کتابداری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به پژوهش های صورت گرفته توسط انجمن کتابداری آمریکا در
هاوکینز: در سیستم آموزشی آمریکا تلاش می شود که بیش از پیش به مقوله کتابخانه پرداخته شود
سال های 2008 و 2018 اشاره کرد و افزود: تمام شاخص های آماری پژوهش در سال 2018 نسبت به سال 2008 کاهش یافته است. فقط یک مورد از این شاخص ها که در مورد ارتباطات اجتماعی و حضوری در کتابخانه ها بود با رشد مواجه شده است.
مردم باید در مرکز آرشیوها باشند
علی زرافشان نیز در ادامه این نشست گفت: آرشیوها باید به نحوی باشند که مردم در کانون آن قرار داشته باشند. فقط کتابخانه ها نیستند که نگران آینده هستند، این امر در حوزه دانشگاه و آموزش و پرورش با عناوینی نظیر مرگ مدرسه مطرح است.
معاون اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران محوریت مردم را به عنوان نگرش امروز مطرح کرد و افزود: تحولی در تمامی عرصه های زندگی در جریان است و در حوزه کتاب و کتابخانه اگر اصالت را به کتاب بدهیم این دغدغه وجود دارد اما اگر اصالت را به مطالعه و کتابخوانی بدهیم می توان گفت فقط قالب تغییر یافته است.
لزوم فعالیت کتابخانه ها در حوزه محصولات الکترونیک
در پایان پاول هاوکینز، مدیر نظام کتابخانه ای و بنیاد کتابخانه های کنزاس گفت: ما همه کتابدار هستیم ولی چیز زیادی از کتابخانه ایران نمی دانم اما در این حد واقف هستم که سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران خدمات گسترده ای را ارائه می دهد.
وی به سخنان، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران
هاوکینز: جمع آوری اطلاعات باعث دانش و این دانش باعث گسترش کتابخانه ها می شود
مبنی بر اینکه کتابخانه فقط محل نگهداری کتاب ها نیست اشاره کرد و افزود: در سیستم آموزشی آمریکا تلاش می شود که بیش از پیش به مقوله کتابخانه پرداخته شود.
هاوکینز درباره آینده کتابخانه ها، گفت: کتابخانه صرفاً جنبه فیزیکی ندارد و مربوط به تکنولوژی ها می شود. کتابخانه ها باید در حوزه محصولات الکترونیک، فروش کتاب و ایجاد فضاهای دیگر فعال باشند.
مدیر نظام کتابخانه ای و بنیاد کتابخانه های کنزاس با بیان اینکه، کتابخانه های پیشرفته در حوزه دیجیتال خدمات متنوعی را ارائه می دهند، اضافه کرد: در آینده تغییراتی در ساختمان کتابخانه ها ایجاد خواهد شد و در این زمان در کنار توکل به خداوند لازم است حرکتی جدی آغاز شود و برنامه ریزی های درستی برای مشخص کردن جایگاه جدید کتابخانه ها پیش بینی شود.
وی کیفیت منابع دیجیتال را نیز حائز اهمیت دانست و ادامه داد: کتابخانه ها از طریق خدمات مختلف به ابداعات و ابتکار عمل های جدید در ارتباط با حوزه دیجیتال نیاز دارند.
هاوکینز به نقش کتابخانه به عنوان طوفان در کشورش یاد کرد و گفت: منابع دیجیتال در دسترس است و لذا آینده کتابخانه ها در حوزه دیجیتال خواهد بود. جمع آوری اطلاعات باعث دانش و این دانش باعث گسترش کتابخانه ها می شود.
دکتر خامه یار در این دیدار که روز گذشته در وزارت فرهنگ لبنان انجام شد، تصریح کرد: هدف از این دیدار توسعه همه جانبه روابط فرهنگی میان ایران و لبنان از طریق فعال سازی هر چه بیشتر توافقنامه های فرهنگی میان دو کشور عنوان شده است.
دعوت از وزیر فرهنگ لبنان برای سفر به ایران
وی همچنین در این دیدار دعوت رسمی دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وزیر فرهنگ لبنان جهت سفر به کشورمان را تقدیم ایشان کرد.
خامه یار ضمن ابراز خرسندی از این دیدار و اشاره به جایگاه ویژه لبنان در منطقه و وتشریح ابعاد و ویژگیهای فرهنگی و تمدنی دو کشور ایران و لبنان گفت: ایران آماده میزبانی هفته فرهنگی لبنان در تهران است و از مشارکت لبنان در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و حضور هنرمندان و نخبگان این کشور در تمامی مناسبت های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران استقبال می کند.
رایزن فرهنگی کشورمان در ادامه افزود: همچنین تهران آمادگی پذیرایی گسترده از هنرمندان لبنانی را در جشنواره فیلم سینمایی، تئاتر و موسیقی فجر دارد به ویژه اینکه لبنان از جایگاه ویژه ای نزد اقشار مختلف جامعه ایران برخوردار است؛ لبنانی ها چه از نظر مقاومت و چه از نظر همزیستی مسالمت آمیز میان طوایف مختلف، گفتگوی فرهنگ ها و ادیان و چه از نظر تقریب بین مذاهب اسلامی از ظرفیت های بالایی برخوردارند. این موارد از مهمترین عناوینی است که جمهوری اسلامی ایران به آنها احترام می گذارد و در سرلوحه اهداف فرهنگی خود قرار داده است، لذا روابط با این پیشینه تاریخی فرهنگی میان دو کشور باید الگویی برای دیگران و روابط میان ایران و عرب باشد.
رایزن فرهنگی کشورمان در پایان این دیدار در پاسخ به پرسش خبرنگاران ضمن تشکر از محمد داود وزیر فرهنگ لبنان به دلیل فراهم کردن فرصت این دیدار آن را بسیار موفقیت امیز ونتیجه بخش توصیف کرده و اظهار داشت: توافقات خوبی داشتیم، خوشبختانه دو دولت تمایل زیادی برای گسترش روابط در تمام زمینه ها، بویژه در امور فرهنگی دارند.
وی ادامه داد: ایران دومین کشوری بود که پس از استقلال، با لبنان در سال 1335 با این کشور توافقنامه فرهنگی منعقد کرد. ایرانیان به تمام اقشار ملت مقاوم ومتمدن وبا فرهنگ لبنان علاقه دارند و ما این سیاست را ادامه خواهیم داد و با همه همکاری خواهیم کرد و هیچ گروهی را مستثنی نمی کنیم و دست خود را به سوی همه دراز می کنیم.
امیدوارم به زودی به ایران سفر کنم
محمد داوود وزیر فرهنگ لبنان نیز در این دیدار ضمن تشکر از رایزن فرهنگی کشورمان و آرزوی موفقیت در مأموریت جدیدش، ابراز امیدواری کرد، هر چه زودتر دعوت آقای صالحی را محقق سازد و ادامه مذاکرات و اقدامات لازم در راستای گسترش روابط فرهنگی میان دو کشور را در تهران دنبال کند.
وی از پیشنهادات ارائه شده استقبال کرد و بر ضرورت معرفی همه جانبه فرهنگ، هنر و ادب جامعه لبنان به مردم ایران ودستاوردهای فرهنگی وهنری جمهوری اسلامی به مردم لبنان تأکید نمود.
محمد داوود تصریح کرد، وزارت فرهنگ لبنان و نیز همکارانش از هیچ گونه همکاری و مساعدت در تسهیل فعالیت های فرهنگی کشورمان دریغ نخواهند کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین زمان خواننده موسیقی پاپ که حدود 17 سال ممنوع الفعالیت بود، بالاخره پنجشنبه شب (سوم مرداد) با حضور سی نفر از اعضای ارکسترش به رهبری صابر جعفری، طی سانس های 18:30 و 21:30 در مرکز همایش های برج میلاد روی صحنه رفت و به اجرای آثارش پرداخت.
در سانس اول این کنسرت که در ساعت 18:30 برگزار شد، علاوه بر حضور تعداد فراوان مخاطبان و علاقمندان، هنرمندانی چون محمدعلی بهمنی (شاعر و ترانه سرا)، قاسم افشار، محمدرضا عیوضی، مجید خراطها، علی تفرشی، حمید غلامعلی (خوانندگان موسیقی پاپ)، محمدرضا چراغعلی (آهنگساز)، حمیدرضا هاتفی (معاون اجرایی خانه موسیقی) حضور داشتند و به دیدن اجرای حسین زمان و اعضای ارکسترش نشستند.
بغض نخستین آهنگی بود که توسط حسین زمان و اعضای ارکسترش اجرا شد و مورد تشویق و تمجدید مخاطبان قرار گرفت. حسین زمان پس از اجرای این قطعه از حضور تماشاگران اظهار خوشحالی کرد و خطاب به آنها گفت: شما خوب و عزیز و قدرشناس هستید و من از شما، به خصوص از آنهایی که از مشهد، رشت، کرمان و دیگر شهرستان ها به اینجا آمده اند، شرمنده ام و خجالت می کشم.
حسین زمان در ادامه خطاب به حاضران گفت: روی صحنه نرفتن و ندیدن روی شما اتفاق بسیار سختی بود.
این خواننده در ادامه سخنانش افزود: آخرین باری که روی این صحنه رفتم موهایم تا این حد سفید نبود و این سفیدی مو حرف های بسیاری برای گفتن دارد اما من نمی توانم همه آن حرف ها را اینجا بیان کنم؛ هرچند شما به خوبی می دانید چه می خواهم بگویم.
من هنوز فکر تو بودم وقتی آیینه ها شکستن دومین قطعه ای بود که توسط حسین زمان و اعضای گروه ش اجرا شد.
حسین زمان، پس از اجرای این اثر گفت: متاسفانه موسیقی ما خواننده محور شده و این اتفاق ناحق و ناعادلانه است و این درحالی است که اگر نوازنده ها، ترانه سراها، تنظیم کننده ها و صدابرداران و دیگر دوستان نباشند آثار ما خریداری نخواهد داشت و من نیز سعی می کنم که در میان قطعات همکارانم را به شما معرفی کنم.
زمان در ادامه کنسرت به معرفی قطعه مسافر پرداخت و درباره آن گفت: قطعه مسافر اثری از زنده یاد بابک بیات است. ایشان زمانی که این اثر را برایم می ساخت نیمه شب بود و شخص دیگری حضور نداشت تا حس خودنمایی ایجاد کند. در آن شب بابک بیات هربار که نت هایش را روی کاغذ می آورد و بخشی از آهنگ را می ساخت آن را یک بار برای من می خواند و همزمان صورتش از اشک خیس می شد.
زمان در ادامه گفت: چنین هنرمندانی که تمام وجودشان را به کار اختصاص می دهند ماندگار می شوند.
حسین زمان سپس قطعه مسافر را اجرا کرد و پس از آن به حاضران گفت: محمدرضا چراغعلی یکی از افرادی است که از بدو فعالیتم در کنارم بود و باعث افتخار من است که بسیاری از آثار مرا او ساخته است.
این خواننده افزود: قصد دارم امشب به عنوان هدیه اثری را با پیانو نوازی محمدرضا چراغعلی و ترومپت نوازی حسن براهنی به شما تقدیم کنم.
حسین زمان در ادامه کنسرتش به اجرای قطعه آخرین مرد عروج پرداخت و پس از تشویق حاضران گفت: چند ماه پیش بود که تصمیم به اجرای کنسرت گرفتم و پس از پشت سر گذاشتن هفت خوان که در واقع هفتاد خوان بود، افراد بسیاری تلاش کردند مرا از این کار پشیمان کنند. می گفتند تو به نسل قبل تعلق داری و راه دشواری را در پیش گرفته ای و در بازار امروز و فضای فعلی جایی نخواهی داشت. من نیز در پاسخ به آنها گفتم فکر بازار نیستم، بلکه فقط به فعالیت های هنری ام فکر می کنم.
زمان افزود: بسیاری دیگر گفتند اگر کنسرت برگزار کنی سالن خالی می ماند، زیرا مردم نمی آیند و آبرویت می رود. من در پاسخ به آنها گفتم به هرحال من بازگشته ام و امیدوارم با این اتفاق دیگران هم بیایند.
حسین زمان درباره دلایل فعالیتش در دهه هفتاد نیز اینگونه توضیح داد: ما در دهه هفتاد نیز خطر کردیم؛ زیرا آمده بودیم تا موسیقی پاپ را احیا کنیم. حالا نیز من به خاطر خودم نیامده ام و اگر مردم مرا نپسندند و نخواهند، به احترام آنها دست از فعالیت می کشم و ادامه نخواهم داد.
پس از صحبت های حسین زمان، حاضران به تشویق بی وقفه و طولانی او پرداختند.
پس از تشویق حاضران، حسین زمان دوراهی یکی از قطعات جدیدش را اجرا کرد، اما پیش از آن رادین فخار و داوود رحمت اللهی را به عنوان آهنگساز و ترانه سرای این اثر معرفی کرد و در ادامه گفت: داوود رحمت اللهی علاوه بر قطعه دوراهی ، قطعه زندان را نیز سروده است.
هبوط ، بوی تنهایی ، به تو می رسم دوباره ، تو تنها ماندی ، روشن تر از ستاره ، مشق عشق ، تو خود منی ، یکی لیلی یکی مجنون ، برادرجان ، گریه های بعد تو ، ایران، ایران و زندونی دیگر آثاری بودند که حسین زمان با همکاری اعضای ارکسترش به اجرای آنها پرداخت و پس از آن با تشویق بسیار حاضران مواجه شد.
گفتنی است اعضای ارکستر حسین زمان در کنسرت به تو می رسم دوباره بیش از سی نفر بوده اند که اسامی آنها به قرار زیر است:
صابر جعفری (رهبر ارکستر، طراح و کارگردان)، بابک ریاحی پور (نوازنده گیتار بیس)، حسین شریفی (نوازنده ترمبون)، حسن فراهانی (نوازنده ترومپت)، محمود عربانی (مایستر گروه زهی و نوازنده ویلن)، النا یزدان بخش و عطیه پدیدار و مینا جعفری (همخوان)، عباس معالجی (نوازنده کلارینت)، علی رضوانی (نوازنده تار و گیتار)، محمدرضا سلیمیان (نوازنده پرکاشن)، داریوش مشکین (نوازنده گیتار الکتریک)، آریا شاه رستم بیک (نوازنده پیانو)، بردیا کریمخان زند (نوازنده درامز)، سحر شاطری (نوازنده کاخون)، مهدی نایینی (کیبورد)، راژان بیات (نوازنده فلوت)، همایون هاشم زاده و داریوش حجازی (نوازنده ویولا)، غزاله شیرازی و ابراهیم قائدی و زهرا ساجدی (نوازنده ویلنسل)، بهراد سوخکیان، پریا کاظمی، رمیصا نفیسی، ستار ترابی، سرمد انکشافی، محمودرضا میرصیافی، نازنین طهرانی، هدیه حجازی و یگانه حسینی نیا (نوازنده ویلن).
قطعه به تو می رسم دوباره ترانه سرا: بابک صحرایی، ملودی: حامد حنیفی، تنظیم: میلاد اکبری با صدای حسین زمان؛ بشنوید و دانلود کنید؛
متن ترانه؛
فکرِ چشمای تو بودم وقتی که این خونه می سوخت
وقتی شب ستاره هاشو به یه ابرِ تیره می فروخت
فکرِ چشمای تو بودم وقتی دریا زجه می زد
وقتی جنگلا می مردن اما بارون نمی اومد
نگرانِ خنده هاتم که پَسه پنجره خشکید
این که هیشکی بغضِ مارو به غریبی مون نبخشید
من و تو پَر نکشیدیم اما پرواز و می فهمیم
چه قفس ها که شکستیم توی این گردشِ تقدیر
به تو می رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه ی زخمی با همین دستای خالی
به تو می رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه ی زخمی با همین دستای خالی
فکرِ چشمای تو بودم وقتی که گریه نکردی
وقتی می دیدم که داری سمتِ طوفان برمی گردی
فکرِ چشمای تو بودم که هنوز آروم و زیبان
که هنوز مثلِ گذشته غرقِ رویاهای فردان
دستِ من حتی به مرزِ سایه ی تو نرسیده
چه کسی این همه دیوار میونِ منو تو چیده
دستِ من حتی به مرز سایه ی تو نرسیده
چه کسی این همه دیوار میونِ منو تو چیده
به تو می رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه ی زخمی با همین دستای خالی
به تو می رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه ی زخمی با همین دستای خالی
با عرض سلام و احترام و همچنین سپاس و تشکر فراوان از فرصتی که برای این گفتگو اختصاص دادید؛ به عنوان سوال نخست لطفا بفرمائید به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی، به نظر شما نیاز امروز جامعه ما به مهندسی فرهنگی از چه منظری است و اساسا چرا مهندسی فرهنگی طرح شده است و چه لزومی دارد؟
من هم به شما و همه مخاطبان فرهیخته این گفتگو عرض سلام و ادب دارم و امیدورام مطالبی که عنوان می شود مفید باشد، در پاسخ به سوال شما عرض می کنم به نظر می رسد هر چقدر زمان می گذرد، نیاز به اینکه تعاملات اجتماعی میان اصناف و گروه های مختلف جامعه به سوی یک بستر فکری تعریف شده هدایت شود تا چرخه روابط اجتماعی و فرهنگی در واقع سامان مند بشود، بیشتر احساس می شود. در موضوع فرهنگ این ضرورت بیش از دیگر حوزه ها است البته در بحث مهندسی فرهنگی، بخش های مختلف مربوط به فرهنگ باید در یک چرخه مناسبی قرار بگیرند و یک سیکل مشخصی را تشکیل بدهند و هر چیزی جای خودش باشد تا هر بخش به وظایف خود عمل کند.
در این شرایط هم جامعه تکلیف خودش را می داند و هم هنرمندان و اهل فرهنگ تکلیفشان را می دانند و هم تکلیف مسئله اقتصاد هنر مشخص می شود. ضرورت این امر از مدتها پیش احساس شده است و خوب است که الان به شکل مشخص به آن پرداخته شود. ما نیز با شورای عالی انقلاب فرهنگی جلساتی داشته ایم از این باب خیلی کار کرده ایم.
در خانه موسیقی نیز در چند سال پیش ما چند طرح تحقیقاتی در این زمینه داشتیم که به نهادهای مختلف فرهنگی ارائه کردیم. چه برای رسیدن به سند موسیقی و چه برای استاد بالادستی. به هر حال در شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاش زیادی شده است. از همه مسائل مهمتر بحث اقتصاد هنر است که باید خیلی به آن توجه شود برای اینکه منشا تحول اساسی بشود. تا زمانی که هنر توجیه اقتصادی پیدا نکند، سامان نخواهد یافت و باید گفت هنرمندان به عنوان گروه مرجع باید وارد میدان مهندسی فرهنگی شوند.
کمااینکه الان در چنین وضعی هستیم. الان ما در زمینه نشر موسیقی مشکلات عدیده ای داریم. من همیشه می گویم نشر موسیقی صنعت ورشکسته ای است و در خود چرخه فعالیت های هنری یک سیکل معیوبی را به وجود می آورد. باید به همه اینها پرداخت و به همه اینها اندیشید. در خلال این کار خیلی چیزها مطرح می شود: بحث حقوق مولف و مصنّف، بحث کپی رایت و آموزش این حقوق از سوی نهادهای مردمی و رعایت آنها توسط نهادهای دولتی و رسانه ملی. اینها همه چیزهایی است که فکر می کنم زیرمجموعه چیزی است که مهندسی فرهنگی می نامیم.
به لزوم مهندسی فرهنگی اشاره کردید. از این طرف اگر بخواهیم نگاه کنیم، هنرمندان به طور مشخص و مشخصا صنف شما در تحقق سند مهندسی فرهنگی چه نقشی می توانند برعهده بگیرند؟
این مسئله امری دوطرفه است؛ در واقع ذووجوه است و همه می توانند در بخش خودشان نقش داشته باشند. طبیعتا هنرمندان هم می توانند نقش به سزایی داشته باشند.؛ هم در تهیه این طرح و ملزومات آن و انجام پژوهش هایی که می تواند به ایجاد چرخه ای که پیشتر عرض کردم بیانجامد و هم در زمینه فعالیت هایشان و تعاملشان با مردم و با نهادهای ذی ربط. طبیعتا یکی از نقش های عمده را در این زمینه هنرمندان ایفا خواهند کرد که تا الان هم چنین بوده است. به هر حال خانه موسیقی، به معنای نهاد صنفی تخصصی موسیقی دان ها است و طبیعتا هر فعالیتی که این نهاد می خواهد انجام بدهد معطوف به فعالیت و تلاش خود هنرمندان است.
به نظر شما اولین نهادی که متولی اجرای این سند است چه نهادی است و اگر بخواهید سایر نهادها را نیز دسته بندی کنید، به طور مشخص هر دستگاهی چه وظیفه ای را برعهده دارد؟
من فکر می کنم که همه می دانند که عالی ترین نهاد قانون گذاری در زمینه فرهنگ، شورای عالی انقلاب فرهنگی است. با توجه به اینکه یک نهاد فرادستی متصل به رهبری است و همه نهادهای فرهنگی هم زیرمجموعه آن قرار می گیرند؛ طبیعتا متولی اصلی سند، شورای عالی انقلاب فرهنگی است. بعد هم نهادهایی که به امر فرهنگ می پردازند مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانه ملی، سازمان تبلیغات اسلامی و به ترتیب نهادهای دیگر. اما فکر می کنم شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد بالادستی و بعد هم وزارت فرهنگ و رسانه ملی اصلی ترین متولیان این سند هستند.
هنرمندان در چارچوب نقشه مهندسی فرهنگی چطور می توانند مسائل مبتلابه جامعه امروز ما مانند مثل شایسته سالاری، وجدان کاری، محیط زیست و... را نهادینه کنند و آن را جا بیندازند؟ مثلا شما در عرصه موسیقی چه کمکی می توانید به حفظ محیط زیست کنید؟
بالاخره همه می دانند که هر هنرمند شاخصی یک مرجع فرهنگی و هنری هم هست و همچنین یک تریبون خیلی خیلی قوی و پرصدایی محسوب می شود.
طبیعتا نفوذ کلام و نفوذ عمل و رفتار هنرمندان در جامعه قابل انکار نیست. ما در طول تاریخ هم نمونه هایی داریم که از چهره های مهم فرهنگی که وقتی در یک امری پیش قدم شده اند، جامعه هم به آن امر گرایش بیشتری نشان داده است. بالاخره این تأثیر وجود دارد. فکر می کنم هنرمندان ما هم همیشه در این مسائل پیش قدم بوده اند. منتها مسئله ای که وجود دارد، سامان مند کردن این حرکت ها است.
این کار نیاز به یک اتاق فکر دارد و برای اینکه هر وقت احساس نیاز یا ضرورت شد که هنرمندان در موضوعی حضور داشته باشند، این اتفاق بیفتد. منتها مسئله این است که چه کسی آنها را به آن سمت و سو سوق بدهد. این مسئله مهمی است؛ وگرنه یک سری حرکات فردی انجام می شود و ممکن است تاثیر واقعی هم نداشته باشد. مثلا در بحث محیط زیست همه نهادهای مرتبط باید جمع بشوند و به یک راهکاری برسند. طبیعتا هنرمندان هم بخشی از آن راهکار خواهند بود. فکر نمی کنم که هنرمندی باشد که مایل نباشد در این امور مایه بگذارد تا پیامی را به جامعه برساند. اما فکر نمی کنم چگونگی سمت وسو دادن به این روند، کار هنرمندان باشد بلکه دیگران باید این کار را برعهده بگیرند.
با این توضیح، موانع حقوقی و ساختاری تحقق این موارد را چه می بینید؟
نمی توانم مطلب مشخصی را خدمت شما عرض کنم. شاید بشود NGO هایی در این زمینه به صورت فعال و شناخته شده ایجاد کرد و یا خود نهادهای دولتی متولی این هماهنگی ها باشند. مثلا در مورد مسئله محیط زیست، بالاخره ما سازمان حفاظت محیط زیست را داریم.
همچنین کمپین ها یا NGO های فعال در مورد این موضوع می توانند از تمام چهره ها اعم از هنرمندان، ورزشکاران و همه آدم هایی که صاحب نفوذ اجتماعی هستند بهره بگیرند. در موضوعات دیگر هم به همین ظرفیت وجود دارد. من فکر می کنم که در تمام دنیا هم به همین شکل عمل می شود یعنی NGO ها هستند که در این مسائل پیشگام هستند و محوریت دارند. چون در این مسائل طبیعتا دولت و دولت ها خیلی نمی توانند مؤثر باشند. ما نیاز به یک حلقه واسطی داریم که آن هم NGO ها هستند تا بتوانند موضوع را واکاوی و برای رفع مشکلات کمک کنند.
به عنوان نکته آخر اگر توصیه ای به هنرمندان یا مسئولین در موضوع مهندسی فرهنگی دارید بفرمایید.
من که نمی توانم توصیه کنم اما می توانم دغدغه هایم را بگویم. ما امروز نیاز داریم که امر فرهنگ و هنر را در جامعه نهادینه کنیم؛ چون الان این امر نهادینه نیست. ما امروز بیشتر از هر زمان دیگری به فرهنگ نیاز داریم، لازمه این کار آن است که همه این ضرورت را احساس کنند و هر کسی به فراخور نقشش بتواند در شقوق و شئون مختلف این موضوع نقش آفرین باشد. ما امروز بیشتر از همه وقت به همگرایی هنرمندان و اهل فرهنگ نیاز داریم.
امروز همه به وحدت و پرهیز از تشتّت و تک روی در این زمینه نیاز داریم. این مسئله ای است که من امروز نیاز به آن را بسیار احساس می کنم؛ همه ما امروز یک قدم باید از خویش فاصله بگیریم.
به گزارش شیرازه ، وجه مشترک تمام کشورهای توسعه یافته در غرب و ریشه های فرهنگی مشرق زمین در این است که در هر دوی این موارد نوع پوشش افرادی که در تعاملات اجتماعی نقش آفرین هستند اهمیت دارد. بر اساس آمارهای موجود در اغلب کشورهای دنیا نوع پوشش کارمندان دولتی یک پیش شرط برای حضور آن ها در عرصه خدمات رسانی به مردم است.
در اغلب نقاط دنیا؛ حتی در کشورهای غربی؛ لباس رسمی کارمندان در ادارات بر اساس استاندارد های کرامت انسانی که مقوله ای جهانشمول است مورد اهتمام قرار می گیرد. با همه این ها چند سالی است که پوشش کارمندان برخی از ادارات و نهادها در جمهوری اسلامی ایران که نظامی برخواسته از تفکر و نیات متعالی انسانی را در خود داراست، مایه نگرانی فعالان فرهنگی شده است.
پوشش مناسب و مطابق با هنجارهای اجتماعی از این جهت برای کارمندان دولت اهمیت دارد که می توان آن ها را به نوعی نمایندگان ارزش های پذیرفته شده فرهنگی در جامعه دانست. با این حال چرا برخی از افراد جامعه و حتی روشنفکران بر این باور که الگوهای نادرست فرهنگی در عرصه عمومی ریشه در سهل انگاری های دستگاه های اجرایی دارد؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر را باید همانند آنچه که در گذشته وجود داشته است اعمال کرد یا باید آن را به رو کرد و در ادارات نهادینه کرد؟ چرا برخی از کارکنان دولت و حتی مدیران آن ها دغدغه های فرهنگی نظیر آن چه ذکر شد را ندارند؟
از ترس اخراج، پوشش نامناسب خانم مدیر را نادیده گرفت؟!
وجود بروکراسی های تخریبگر ، کم کاری ها و سهل انگاری های مدیران و مسؤولان برخی از ادارات و ضعف بزرگ اعتقادی و باوری در بخش های فرهنگی بعضی از دستگاه ها باعث شده است که کسی برای تذکر به پوشش خارج از عرف و اخلاق همکارش به او تذکر ندهد!
این مشکلات تا جایی در عرصه عمومی رسوخ پیدا کرده است که یکی از فعالان فرهنگی، اداره آموزش و پرورش از تذکر به مدیر مدرسه دخترانه ای که با لاک ناخن و بیرون انداختن مو در میان دانش آموزان ظاهر می شود، اظهار ناتوانی می کند!
وی که معلم یکی از مدارس دخترانه شیراز است و هم اکنون عضو شورای امر به معروف و نهی از منکر نیز محسوب می شود در نشستی که با حضور جمعی از اعضای شوراهای امربه معروف و نهی از منکر استان فارس برگزار شده بود، این باور را داشت که: مایه نگرانی است که در بسیاری از عرصه های فکری و فرهنگی کشور، امر به معروف و نهی از منکر کمرنگ شده است. به عنوان نمونه مدیر مدرسه ای که بنده در آن تدریس می کنم، با پوششی نامناسب و با لاک ناخن و بیرون ریختن مو در میان دختران ظاهر می شود، این در حالی است که بسیاری از دختران دانش آموز ممکن است تاثیرات مخرب و بسیار بدی را از چنین وضعیتی در سیستم فکری خود نهادینه کنند. آیا نباید به این موارد رسیدگی کرد؟! چه کسی حق دارد به چنین مدیری اخطار دهد؟ ما که زیردست او محسوب می شویم؟
آنچه که مایه نگرانی خاطر این معلم و فعال فرهنگی شده است را یکی دیگر از کارمندان نهاد مرتبط با هنرمندان به گونه ای دیگر با خبرنگار شیرازه در میان می گذارد. او که نخواست نامش در این گزارش فاش شود، گفت: سال هاست که از نفوذ نرم فرهنگی حرف ها زده ایم و سخن ها رانده ایم اما هنوز هم برخی خود را به ندیدن زده اند و نمی بینند که این نفوذ تا کجا ریشه دوانده است، نوع لباسی که برخی از کارمندان یک اداره مرتبط با فرهنگ و هنر می پوشند، هیچ تناسبی با آنچه ما فرهنگ پوشش می خوانیم ندارد.
وی تجربه خود را از تذکر برای رعایت پوشش مناسب به همکارش در مقابل ارباب رجوع را چنین با خبرنگار شیرازه در میان می گذارد: روزی همکارم با تی شرت چسبان قرمز به سر کار آمده بود. به او گفتم خجالت نمی کشی که با این لباس به سر کار می آیی؟ او هم در جوابم گفت که این جا هنرمندان، ارباب رجوع هستند و باید با تیپ هنری در مقابل آن ها ظاهر شد تا کارها خوب جلو برود!
فعالان فرهنگی را بایکوت کرده اند!
نگرانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان فارس را می توان مهر تاییدی دانست از آنچه که تا کنون ذکر شد. سلیمان مهدوی ؛ دوم تیرماه 1398 در نشست دبیران شوراهای امر به معروف و نهی از منکر دستگاه های اجرایی می گوید: وقتی از حجاب سخن گفته می شود مورد خطاب تنها زنان جامعه نیستند بلکه مردان هم باید پوشش مناسب داشته باشند تا از ناهنجاری های اخلاقی در جامعه کاسته شود.
مهدوی همچنین تصریح می کند: به زودی بازرسانی برای ارائه گزارش عملکرد های فرهنگی در حوزه پوشش مناسب به ادارات استان فارس خواهند رفت و در صورت گزارش هر گونه تخلفی آن را از طریق ستاد امر به معروف کشور به وزارتخانه مربوطه ابلاغ خواهیم کرد.
حال باید دید که بخش فرهنگی و آموزشی این ادارات رسالت اصلی خود را در مورد فرهنگ سازی پوشش مناسب انجام خواهند داد یا نظارت و برخوردها به این معضلات خاتمه خواهد داد.
وضعیت نامناسب پوشش در شرکتهای خصوصی
در همین رابطه جانشین قائم مقام وزیر کشور در ستاد صیانت و حقوق شهروندی و عفاف و حجاب وزارت کشور با اشاره به وضعیت مطلوب پوشش در ادارات دولتی، اظهار داشته که: در ادارات و شرکت های خصوصی، با توجیه اینکه دولتی نیستند، وضعیت مناسبی از نظر پوشش وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه با عمل به مصوبات و انجام بازرسی ها، وضعیت جامعه مطلوب خواهد شد، به دو موضوع ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و صیانت حقوق شهروندی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنکی اشاره کرد و گفت: در بحث ترویج فرهنگ عفاف و حجاب دو مبنای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای 25 دستگاه، 310 بند تکلیف مشخص شده که وظایف برون سازمانی دستگاه ها و نخستین اولویت است.
جانشین قائم مقام وزیر کشور در ستاد صیانت و حقوق شهروندی و عفاف و حجاب وزارت کشور خطاب به ادارات و شرکت های خصوصی بیان کرد: باید مطالبه حکومت را در بحث عفاف و حجاب رعایت کنید.
جانشین قائم مقام وزیر کشور در ستاد صیانت و حقوق شهروندی و عفاف و حجاب وزارت کشور همچنین بر عمل به مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره و تأکید کرد: باید از جزیره ای عمل کردن پرهیز کرده و تجمیع جلسات و بازرسی ها انجام شود.
آغاز مسائه اصلاح حجاب از ادارات
لزوم رعایت حجاب و پوشش مناسب اسلامی و اداری در دستگاه های دولتی اهمیت خاصی دارد تا جایی که آیت الله العظمی مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در اوایل فعالیت دولت یازدهم در سخنان مهمی با بیان اینکه مفاسد جامعه به دلیل بی بند و باری است، تاکید کردند: دولت جدید به مسئله حجاب رسیدگی و آن را از ادارات دولتی آغاز کند. خداوند از آن هایی که در این چند سال اخیر نسبت به مسئله حجاب بی اعتنایی کردند و هرگاه شخصی قصد داشت بر ضد بی حجابی قیام کند، مانع شدند، نگذرد و آن ها را نیامرزد.
دستورالعمل 10 گانه ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندان
بر اساس بخشنامه ای که با عنوان دستورالعمل 10 گانه ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندان کشور ابلاغ شده، حدود پوشش کارکنان زن و مرد دستگاههای اجرایی کشور و مراکز خصوصی به شرح زیر اعلام شده است.
1- پوشش کارکنان زن شامل: چادر یا مانتوی غیرچسبان با آستین بلند تا زیر زانو و بدون علائم، شلوار پارچه ای، مقنعه بلند به طوری که تمام سر، مواه و نواحی گردن پوشیده شود، با رنگ های متعارف، عدم استفاده از زینت و زیورآلات غیرمتعارف و عدم استفاده از هرگونه لوازم آرایشی.
2- پوشش کارکنان مرد شامل: رعایت آراستگی و متانت ظاهری، اجتناب از پوشیدن تی شرت، پیراهن تنگ یا آستین کوتاه، شلوار تنگ یا جین و لباس های دارای نشانه های غربی، عدم استفاده از زیورآلات، کمربندهای پهن با سگک غیرمتعارف و پیرایش نامناسب موی سر و صورت
راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب
قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در 13 دی 1384 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده که در مقدمه آن آمده است: حجاب از ارزنده ترین نمودهای فرهنگی، اجتماعی در تمدن ایرانی - اسلامی است که پیشینه آن به قبل از ورود اسلام می رسد، اما در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهای ارزش و اعتبار خود می رسد. سیاست ها و راهکارهایی در این قانون آمده است که صراحتاً بند سوم آن به رعایت حجاب و عفاف در سازمان های دولتی و عمومی تأکید کرده است:
1- در اولویت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه های دستگاه های اجرایی کشور برای مقابله با روند فزاینده بدحجابی.
2- ابلاغ روش های اجرایی و تعیین ضوابط و هنجارهای روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخش های رسمی و اداری کشور.
3- نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمان های دولتی و عمومی و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگی و پوشش و فرم های اسلامی و حضور ساده و بی آرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفی بر مراجعان.
4- تعریف استانداردهای فرهنگی مناسب برای ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینی و ملی و فراهم کردن زمینه های لازم برای ترویج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده.
5- ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازی، ارائه مدل های مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در زمینه بین افراد.
6- وضع قوانین و مقررات لازم برای اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7- گسترش و تقویت مراجع قانونی برای ترویج پوشش اسلامی در جامعه.
8- اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.
9- رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامی از سوی مدیران، مسئولان حکومتی و خانواده های آنان و تدوین شاخص هایی در این زمینه برای گزینش مدیران.
10- رفع اشکالات قانونی در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی.
11- پیگیری نحوه اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استان ها و ارائه گزارش های منظم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رئیس کمیته).
12- ارزیابی دقیق از اجرای طرح ها توسط دستگاه های فرهنگی، انتظامی و قضایی برای مقابله با مظاهر بدحجابی و یافتن راهکارهای مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13- نظارت و ارزیابی عملکرد رسانه ها - خصوصاً صدا و سیما - در ارتباط با الگوهای تبلیغی آنها و تأثیر آن در جامعه.
14- احیاء سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر درمورد حجاب و عفاف.
15- فراهم کردن زمینه های لازم برای تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمی - فرهنگی به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویی به شبهات موجود در مورد آن.
16- انجام سیاست های تشویقی درباره مدیران و کارگزارانی که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامی را رعایت می کنند.
در این میان کشور ما به عنوان یک جامعه اسلامی که دین مبین اسلام را همواره چراغ راه خود قرار داده است باید مانند بسیاری از امور پیشروی این مسیر باشد و اقداماتی را انجام دهد که از ایران به عنوان الگو در جهان نام برده شود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار ایمنا ، زمانی که موسیقی پاپ داخل ایران کم کم پا گرفت، هر کسی دلش می خواست خواننده شود. خواننده ها و آهنگ سازانی جدید کار خود آغاز کردند اما کار خود را به درستی انجام نمی دادند. آهنگسازان آهنگشان را پر از ساز های الکترونیکی می کردند در حالی که جایگاه این ساز ها را نمی دانستند و این خوانندگان بعد از خواندن، صدای خود را با هزار افکت که در صدر این ها لیزری (تیون) کردن نامتناسب صدا بود، قابل تحملتر می کردند و اما بدتر از همه اینها اشعار بی سر و تهی بود که کلیت آن ها به شکست های عشقی ختم می شد و ادامه آن مرگ موسیقی ایران بود؛ اما در اواخر دهه 70 این سبک های موسیقی با حضور خوانندگان تکنیکی جان تازه گرفت. پس از آن در اوایل دهه 80 نیز یک موج جدید در موسیقی ایرانی به نام رپ فارسی راه افتاد؛ سبکی از موسیقی که تا به امروز به صورت رسمی مجوز فعالیت نگرفته است.
اتفاقاتیدر تاریخ معاصر موسیقی ایران افتاده است که امروز در یک برهه حساس قرار دارد و به اعتقاد برخی متخصصین حوزه موسیقی "اگر قرار باشد با همین منوال ادامه پیدا کند تقریبا دیگر هیچ چیز از موسیقی ایران باقی نمی ماند." در حالی که رشد هنر موسیقی در کشور ما روزگار خوشی ندارد، هنر موسیقی را در بسیاری از نقاط جهان به عنوان صنعت می شناسند و از آن در آمدی هنگفت دارند. گاهی سختی ها و مشکلاتی فراروی فعالان عرصه موسیقی وجود دارد که عده ای از هنرمندان را مجبور به تحمل شرایط ناگوار می کند و عده ای را به فعالیت زیر زمین یا مهاجرت وا می دارد.
علیرضا عارف مهر، آهنگساز، نوازنده و مدرس گیتار معتقد است که حال موسیقی ایران خوب نیست. از همین رو، خبرنگار ایمنا به گفت و گو با وی نشسته تا حال این روزهای موسیقی ایران را دریابد.
صنعت موسیقی چیست؟
موسیقی صنعتی است که چرخ اصلی آن با اجرای موسیقی می چرخد. اجرای موسیقی باعث جذب مخاطب و پس از آن احساس نیاز به آموزش ایجاد می شود. آموزش احساس نیاز به پژوهش و کارهای تبلیغاتی را به وجود می آورد. حاصل این تحقیقات تولید موسیقی است و موسیقی تولید شده به اجرا می رود و چرخه همیشه ادامه دارد و چرخ این صنعت را اجرا می چرخاند و اگر اجرا به هر دلیلی دچار مشکل شود کل این چرخه می ایستد.
وضعیت این صنعت در کشور در حال حاضر چگونه است؟
اجرا در موسیقی های مختلف در ایران به طور دائم کم و زیاد می شود. اجرا کننده موسیقی نیاز دارد که پیش از اجرا خیلی از مسائل را به تصمیم گیرندگان ثابت کند. باید به مرحله ای برسیم که اراده هنرمند برای اجرا کافی باشد، اما به دلیل کافی نبودن اراده هنرمند این فرایند معمولاً دچار مشکل می شود و در بسیاری از مواقع هنرمند از اجرا کردن پشیمان می شود. به همین دلیل حال صنعت موسیقی هیچ وقت در ایران خوب نبوده است. مدت زیادی است که صنعت موسیقی در ایران با روند بدی کار می کند، اما در برخی مقاطع زمانی یا مکان های مشخص حال موسیقی خوب می شود، اما به طور کلی شرایط برای موسیقی های مختلف مساعد نبوده است.
آیا نبود فعالیت یکسان سبک های مختلف موسیقی در اجرا ایجاد مشکل می کند؟
گاهی یک سبک از موسیقی اجازه اجرا ندارد و سبک دیگری اجرا می رود. این مسئله باعث ایجاد عدم تعادل می شود و هنرمندان برای اجرا راحت نیستند.
وضعیت آموزش در این حوزه چگونه است؟
حوزه آموزش نیز شرایط خوبی ندارد. بسیاری از مدرسین موسیقی از کیفیت بالای آموزشی برخوردار نیستند و مناسبات پشت پرده نیز در امر آموزش از توانایی تدریس مربیان بیشتر می شود. در زمینه تألیف نیز اوضاع نابسامان است، گاهی شاهد تألیف هایی هستیم که از نظر فنی و حتی ویراستاری دچار مشکل است. طی چندسال گذشته پدیده ای به نام ناشر مؤلف در زمینه نشر به وجود آمد. این پدیده اجازه انتشار کتاب را به نویسندگان بدون نیاز به موسسه های انتشاراتی می دهد. این پدیده از جهاتی به نویسندگان کمک کرد، اما مسئله کنترل کیفی و ویراستاری از بین رفت و کتاب هایی ناکارآمد منتشر شد. این پدیده در حوزه های تخصصی و آموزشی مشکلات بسیاری دارد.
فعالیت هنرمندان زیرزمینی را چگونه ارزیابی می کنید؟
یکی دیگر از معضلاتی که در اثر اجرا نکردن به وجود می آید هنرمندان زیرزمینی هستند. نظام اداری حواسش نیست که زمانی که اجازه اجرای موسیقی خوب از یک ژانر خاص را نمی دهد موسیقی زیر زمین می رود و این موسیقی هیچگونه نظارت و ارزشیابی ندارد. هرنوعی از موسیقی اگر با کیفیت باشد ارزشمند است. نمی توانیم بگوییم یک ژانر از موسیقی بد است یا خوب است. زمانی که افرادی معتقدند که یک ژانر موسیقی بد است دیگر قادر به تفکیک خوب و بد در آن نوع موسیقی نیستیم. اگر موسیقی زیر زمین نباشد مردم در طول یک زمان خوب و بد را جدا خواهند کرد.
چگونه می توان به تجاری سازی صنعت موسیقی در ایران کمک کرد؟
تا زمانی که ما قواعد قانون کپی رایت را رعایت نکنیم هنرمندان نمی توانند پول در بیاورند و هزاران مشکل اجتماعی دیگر به دنبال دارد. اگر کپی رایت را بپذیریم هرکسی در قبال اثری که خلق می کند منافع اقتصادیش را کسب می کند. اما ما کپی رایت را نمی پذیریم به این دلیل که رسانه های دولتی می خواهند موسیقی را پخش کنند و حاضر نیستند هزینه آن موسیقی را بدهند. از همین رو یک قشر را از در آمد می اندازند و آن قشر فاقد در آمد مشکلات بسیاری برای جامعه ایجاد می کنند.
حرف آخر؟
دیگر به بی مهری ها و بی توجهی ها عادت کرده ایم اما اگر اجازه بدهند که سیستم هنری کار خودش را انجام دهد و در آن دخالت نکنند اوضاع می تواند در طول زمان بهتر شود و به تعادل برسد. تا زمانی که برخی فکر می کنند باید قسمت هایی را ببندند و قسمت هایی را باز بگذارند این مشکلات ادامه خواهد داشت.
به هنرمندان خارجی اجازه شرکت در جشنواره موسیقی الکترونیک تهران داده نشد (دیدبان ایران + ۱ سایت دیگر)
به گزارش سایت خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ مهدی جلالی، دبیر جشنواره موسیقی الکترونیک، در گفت وگو باایلنا، با اعلام این خبر گفت: امسال برای اولین بار جلوی ورود میهمانان خارجی ما، یوآخیم هاینتس، دیمیتری پاپاگئورگیو، اولریکه براند (نوازنده ویلنسل اهل آلمان)، افا زولنر (نوازنده آکوردئون اهل آلمان)، ورنا ووست هوف (نوازنده ریکوردر اهل سوئیس) را گرفتند.
آقای جلالی با اشاره به این که برنامه حضور مهمانان غیرایرانی جشنواره از یک سال قبل چیده شده و بلیت های آن ها نیز تهیه شده بود، درباره دلیل این اتفاق گفت: هیچ توضیحی به ما ارائه نشده و حتی عوامل مربوط در دانشگاه تهران نیز نسبت به این قضیه اعتراض کردند.
جشنواره موسیقی الکترونیک که سومین دوره آن از 29 تیر در حال برگزاری است، سالانه با حمایت معاونت فرهنگی و مدیریت دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و شماری از گروه های هنری از جمله گروه موسیقی یارآوا و برخی هنرمندان ایرانی و خارجی برگزار می شود.
به گفته مهدی جلالی، هزینه برگزاری جشنواره موسیقی الکترونیک را خانواده رضا کروریان تأمین می کند.
رضا کروریان، متولد 1350، هنرمند فعال در زمینه موسیقی الکترونیک، در سال 1393 درگذشت.
از سویی دیگر، به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بنا به اعلام ستاد برگزاری جشنواره، از اجرای دو تن از شرکت کنندگان ایرانی در این جشنواره نیز که مجوزهای لازم برای حضورشان اخذ شده بود، ممانعت به عمل آمده و بلیت فروشی جشنواره به دلیل حضور نام این دو هنرمند در لیست اجرا بسته شده بود.
بنا بر این گزارش، دو دی جی به نام های پویا معمارزاده و محمد صادقی به دلایلی اجازه حضور در این جشنواره را ندارند. حمید خسروبیگی، مدیر برگزاری جشنواره موسیقی الکترونیک دربارهٔ حذف نام این دو دی جی نیز گفته است: تقریباً هیچ دلیلی به ما اعلام نشده ولی آنچه مشخص است جشنواره باید بدون اجرای آنها برگزار شود و توضیحات بیشتری در این باره ندارم.
این بار تصمیم گرفتیم سوای هنرمندان موسیقی با برخی از ناشران موسیقی نیز در این باره صحبت کنیم؛ به همین دلیل افشین معصومی مدیر موسسه فرهنگی هنری نغمه حصار را برای مصاحبه انتخاب کردیم. زمانی که موضوع گفت وگو را با او در میان گذاشتیم، گفت: میزان انتشار تک آهنگ در تمام دنیا یکسان است ولی در کشور ما خودش را بیشتر نشان داده است چون ما جامعه کوچک تری داریم و کاملا محلی (local) هستیم. به این منظور که جامعه ما بین المللی نیست. ولی در اروپا یا امریکا و یا هرجای دیگر دنیا که طلیعه دار موسیقی هستند، کمتر دست به گریبان افزایش انتشار تک آهنگ شده اند.
معصومی با بیان اینکه اقتصاد موسیقی از روی آلبوم برداشته شده است، در توضیح این مفهوم گفت: در دهه های 50 یا 40 زمانی که یک موسیقیدان قصد انتشار اثرش را در بازار داشت، باید از فرمت تک آهنگ استفاده می کرد. اگر صفحه های گرامافون را نگاه کنید تمام قطعات تک ترک هستند. ولی ظهور آلبوم با جمع آوری یک مجموعه آثار شکل گرفت و وارد بازار شد و در آن زمان همه از آن استقبال کردند. ولی دوباره به دلیل وضعیت اقتصادی، مارکت موسیقی از روی آلبوم برداشته شد و به سمت تک آهنگ رفت.
او افزود: در حال حاضر که انتشار تک آهنگ در ایران باب شده است، هنرمندان در بیشتر مواقع اثر خود را به صورت رایگان در اختیار مخاطب قرار می دهند تا مردم با کارشان آشنا شوند و پس از اینکه آهنگ شان شنیده شد برای اجرای کنسرت آماده می شوند. امروزه مردم بیشتر دوست دارند به تماشای اجراهای زنده بنشینند و به این صورت اوقات فراغت خود را پر کنند. می توان گفت تک آهنگ به خوراکی تبدیل شده تا مردم به سالن های کنسرت کشیده شوند.
این تهیه کننده موسیقی بیان کرد که حوزه های موسیقی همانند کلاسیک، نواحی و یا سنتی می توانند در رابطه با انتشار تک آهنگ یا آلبوم تأثیرگذاری بالایی داشته باشند. به این منظور که انتشار تک آهنگ در حوزه موسیقی های جدی کمتر دیده می شود.
او اضافه کرد: ولی در موسیقی های جدی هنوز به ارائه آلبوم و کار هنری دلبستگی وجود دارد؛ چراکه در این حوزه ها آثاری که ارائه می شود باید دارای انسجام و هماهنگی باشند؛ هنرمند به دلیل اینکه می تواند با انتشار آلبوم آثاری مرتبط ارائه دهد، آن را ترجیح می دهد. ولی موسیقی پاپ خلاف این روند عمل می کند و ترجیح می دهد کارهای خود را به صورت تک آهنگ به مخاطب عرضه کند؛ چراکه در این سبک نیازی به انسجام بین کارها نیست.
از معصومی سوال کردیم که در انتشار تک آهنگ ذی نفعان چه کسانی هستند؟ که او در پاسخ، به استفاده هنرمند از تک ترک به عنوان خوراکی برای کشاندن مخاطب به سالن کنسرت، اشاره کرد و ادامه داد: ناشر در انتشار تک آهنگ خیلی دخیل نیست؛ چراکه این کار اصلا سود مالی ندارد. تک ترک ها حتی در سایت های مجازی مانند بیپ تونز نیز به صورت رایگان منتشر می شوند. درواقع این امر اصلا ساز و کار مالی ندارد. انتشار تک آهنگ راهی برای جذب مخاطب است؛ چراکه گردش مالی موسیقی از راه عرضه سی دی آلبوم به بازار برداشته شده و قرار نیست که مردم آلبوم بخرند.
او مخاطبان موسیقی مصرفی و جدی را با هم مقایسه و اظهار کرد: مردم در ایران موسیقی مصرفی را واقعا مصرف می کنند؛ یعنی با دریافت یک ترک مجانی، چند ساعت از آن برای خوشگذرانی در جاده یا مهمانی استفاده می کنند و در نهایت ممکن است در اوقات فراغت خود ساعاتی را به کنسرت بروند تا همان قطعات را به صورت زنده گوش کنند. ولی مخاطبان موسیقی جدی این گونه نیستند و تنها نمی خواهند وقت خود را با اثر پر کنند. به همین دلیل انتشار آلبوم در موسیقی جدی پایدارتر است و گمان نمی کنم تا به حال تک آهنگی از شهرام ناظری یا از محمدرضا شجریان شنیده باشید.
چرا کسی به قانون کپی رایت توجه نمی کند؟
این تهیه کننده موسیقی در بین سخنانش به رعایت نشدن قانون کپی رایت در ایران اشاره کرد. به همین منظور از او سوال می کنیم که چرا این قانون در کشور ما رعایت نمی شود؟ و چه راهکاری وجود دارد که بتوانیم این امر را به مرور در کشور آموزش دهیم و فرهنگ سازی کنیم؟ پاسخ داد که رعایت نشدن قانون کپی رایت در ایران با مسئله چگونگی فرهنگ شنیداری مردم متفاوت است و هر کدام به صورت جداگانه قابل بحث هستند.
او در ابتدا درباره رعایت نشدن قانون کپی رایت در ایران توضیح داد: قانون کپی رایت، قانونی است که حقوق معنوی کار را برای مولف در نظر می گیرد و از او دفاع می کند. ما در ایران به دلیل اینکه عضو کنوانسیون برن (یک معاهده بین المللی درخصوص حق تکثیر و حق مؤلف) نیستیم، در تمام زمینه ها از جمله کتاب، سینما و ... از این قانون تبعیت نمی کنیم. این امر باعث شده که آثار هنری و ادبی ما هر جایی خیلی راحت و به صورت رایگان در دسترس عموم قرار گیرد و کاری هم نتوان در این باره کرد.
معصومی در ادامه درباره فرهنگ شنیداری مردم، صحبت کرد و گفت: فرهنگ شنیداری مردم ما هنوز آنقدر ارتقا پیدا نکرده که بدانند بابت خرید یک کالای فرهنگی مثل موسیقی باید پول بپردازند و هنوز گمان می کنند که این کالا مجانی است. حال چرا این فکر را می کنند؟ به دلیل اینکه خود هنرمندان نیز در بازار، مجانی بودن موسیقی را به مخاطب القا می کنند. یعنی زمانی که هنرمند برای پر کردن سالن کنسرتش یک ترک مجانی به مارکت ارائه می کند، پس همیشه مخاطب را به دریافت رایگان موسیقی عادت خواهد داد. درواقع همانند این است که به مخاطب بگوییم: تو اصلا نمی خواهد پولی بپردازی! تنها هر موقع که خواستی اجرای زنده ببینی باید پول بدهی.
او ادامه داد: پس ما نمی توانیم این فرهنگ را درست کنیم. این فرهنگ زمانی درست می شود که همه با یکدیگر در مقابل این امر بایستیم و بگوییم که کالای مجانی ندهند تا بتوانیم این ساختار را درست کنیم. ولی وقتی که خود هنرمندان مردم را بد عادت می کنند کسی نمی تواند به مردم بگوید که آلبوم یا تک آهنگ را خریداری کنند. چون در آن صورت طرف مقابل می گوید: پس چرا فلان خواننده اثر خود را مجانی در اختیار ما می گذارد؟
مدیر موسسه نغمه حصار در پاسخ به اینکه راه حل موجود برای مشکل کپی رایت چیست؟ گفت: ما فعلا نمی توانیم در این زمینه کاری کنیم و جای کار زیادی دارد. باید برای حل این مشکل از نهادهای دولتی و تمام کسانی که ممکن است بتوانند در بحث حقوق معنوی به ما کمک کنند، کمک بگیریم. ولی فعلا چنین توان و انگیزه حمایتی در متولیان حوزه موسیقی وجود ندارد. از طرفی در بین خود ناشران نیز انگیزه ای وجود ندارد که بخواهند یک دست شوند و جلوی کپی غیرقانونی اثر موسیقی را بگیرند.
او همچنین نمونه ای از همکاری سینماگران را برای متوقف کردن مسائل کپی رایت، مثال زد و تعریف کرد: نمی دانم به خاطر دارید یا نه که حدود 10 یا 15 سال پیش، سینماگران یکی شدند و با کمک وزارت ارشاد، خانه سینما و قوه قضاییه توانستند، سی دی های کپی را از بازار جمع کنند. بعد از آن نیز ساختاری به عنوان سینمای خانگی ساختند و فیلم های خود را توسط آن به دست مردم رساندند. در چنین حالتی هر کسی که می خواست سینما نرود سی دی فیلم را به صورت ارزان تر از بازار و یا حتی بقالی سر کوچه دریافت می کرد.
دولت نباید دست در جیب مردم کند
در ادامه به معصومی گفتیم که با وجود قانون واریز 10 درصد از سود ناخالص کنسرت ها به خزانه دولت و همچنین نداشتن سود مالی انتشار آلبوم در موسیقی جدی، چه اتفاقی برای تولید اثر در سبک موسیقی جدی خواهد افتاد؟ او بیان کرد: خانه موسیقی در تلاش است تا این قانون را از موسیقی جدی که شامل کلاسیک غربی، کلاسیک ایرانی و نواحی است، حذف کند و خوشبختانه دارد به جایی می رسد که قرار است از موسیقی جدی حذف شود. در حقیقت قصد دارند قانون 10 درصد را تنها برای موسیقی مصرفی نگه دارند. ولی من با کلیت این امر حتی برای موسیقی مصرفی نیز مخالف هستم و دولت نباید به خاطر پروژه های ناتمام خود دست در جیب ملت کند. این امر توهینی به ملت است.
این تهیه کننده موسیقی در ادامه به روند مارکت موسیقی جدی در تمام دنیا اشاره کرد و گفت: اگر بخواهید برنامه کاری ارکستر سمفونیک برلین را زیر نظر بگیرید، خواهید دید که توجیه اقتصادی ندارد و حتما باید بودجه مالی داشته باشد و از آن حمایت شود. موسیقی ایرانی هم در یک دوره زمانی توانسته برای خود درآمدی داشته باشد ولی حقیقت این است که این موسیقی جزو موسیقی خواص حساب می شود و باید حمایت مالی شود.
او در ادامه بیان کرد که لزوما موسیقی پاپ به محتوا بستگی ندارد و هر موسیقی که طرفدار زیادی داشته باشد و مردم استقبال کنند جزو موسیقی پاپ است.
معصومی همچنین در این باره یکی از هنرمندان را بدون ذکر نام مثال زد و گفت: زمانی که یک هنرمند 30 شب اجرا می گیرد، موسیقی او کاملا پرطرفدار است و جزو همان دسته پاپ حساب می شود. ما که نباید خود را گول بزنیم. موسیقی این هنرمند جزو موسیقی جدی جا نمی گیرد، حتی اگر محتوای آن جدی باشد ولی باید توجه کرد که رویکرد آن پاپ است. او 30 شب در یکی از تالارها اجرا می کند و مخاطبان او در این شب ها 21هزار نفر بوده اند؛ در واقع هر شب 700 نفر. من به شما قول می دهم که ما در تهران این تعداد مخاطب موسیقی جدی نداریم.
ارشاد دخالتی در افزایش تک آهنگ ندارد
از او سوال کردیم که سیاست های ارشاد تا چه حد در زمینه افزایش انتشار تک آهنگ دخیل بوده است؟ پاسخ می دهد: به نظر من سیاست های ارشاد در این امر دخالت خاصی نداشته است و براساس عرضه و تقاضا سیاست های خود را می سازد. سیاست ارشاد باید در جای دیگری موثر باشد که نیست. درواقع باید در قضیه حمایتی از هنرمندان و بروکراسی اداری موثر باشد.
در پایان در پاسخ به اینکه خود او به عنوان تهیه کننده موسیقی تا چه حد به سمت انتشار تک آهنگ رفته، گفت که خیلی کم این کار را کرده و تک آهنگ هایی که منتشر کرده شاید برای جذب مخاطب بوده است و درواقع بیشتر جنبه معرفی آلبومی در دست انتشار را داشته است.
افشین معصومی
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، اوایل زمستان سال گذشته (1397)، مهدی یراحی قطعه ای به نام پاره سنگ منتشر کرد. خودِ این قطعه شاید چندان چالشی نداشت، اما موزیک ویدیویی که برای پاره سنگ ساخته شد، ابهام هایی در دل خود داشت. به گفته بسیاری از کارشناسان، این موزیک ویدیو ارزش های دفاع مقدس را مورد هجمه قرار داده است.
چندی پس از انتشار این موزیک ویدیو، مهدی یراحی گفته بود: شیطنت کردم و نظر ارشاد را پذیرفتم .
یراحی همچنین هرگونه توهین به ارزش های دفاع مقدس را رد کرد و توضیحات مفصلی درباره رویکردش نسبت به مسئله جنگ ارائه داده بود.
یراحی گفته بود: گفتند بازوبند حزب نازی را بسته اید و به شهدا توهین کرده اید! من یک کار ننگ بر جنگ و ضدجنگ درست کرده ام. چه کسی هست که بگوید من با جنگ موافقم؟ من اصلاً با او بحثی ندارم و خودم، خودم را ممنوع الفعالیت می کنم. من ادوار جنگ را می گویم، نه فقط جنگ هشت ساله خودمان را. من از نگاه مستقل خودم برای شهدا کار خوانده ام. من بچه اهوازم، من با صدای آژیر بزرگ شده ام. من حق دارم بپرسم. اما بدون جنجال، بدون شوآف .
چندی بعد یراحی در صفحه شخصی اش خبرِ ممنوع الفعالیتی اش را تأیید کرد.
مهدی یراحی به علت این حاشیه ها برای 6 ماه ممنوع الفعالیت بود و اجازه برگزاری هیچ کنسرت یا انتشار هیچ اثری را نداشت.
بالاخره مجوز کنسرت مهدی یراحی برای اجرا در برج میلاد به تاریخ 26 تیر 1398 بار دیگر صادر شد تا این خواننده به فعالیت عادی اش برگردد. مجوز دفتر موسیقی برای برگزاری کنسرت یراحی، به هیچ وجه شامل اجرای قطعه پاره سنگ نبود.
اما برگزارکنندگان کنسرت یراحی در اقدامی غیرحرفه ای پس از پایان کنسرتش و در حالی که مخاطبان مشغول خروج از سالن بودند، موسیقیِ قطعه پاره سنگ را پخش می کنند. برخی از مخاطبان هم در سالن می مانند و این قطعه را همخوانی می کنند.
همین مسئله آغاز چالشی دیگر برای این خواننده جوان است.
طراحی لباس های مهدی یراحی و گروهش در کنسرت 26 تیر 1398 هم مسئله هایی ایجاد کرده است. یراحی و گروهش تی شرت هایی مشکی به تن کردند که به رویشان تصویر یک مُشت گره کرده حک شده بود.
طراحی دکور صحنه کنسرت مهدی یراحی هم شائبه هایی در ذهن مخاطبان ایجاد می کرد. همچنین مهدی یراحی و تیم تبلیغاتی اش برای کنسرت 26 تیر تیزری یک دقیقه ای ساخته اند که ایرادهای بسیاری هم به این تیزر وارد شده است.
این تیزر به علت اینکه زمانش کمتر از یک دقیقه (59 ثانیه) بوده، از نظر قانونی نیاز به اخذ مجوز برای انتشار ندارد.
در همین باره محمد الله یاری مدیرکل دفتر موسیقی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم گفت: صبح امروز چهارشنبه جلسه ای با برگزارکننده کنسرت مهدی یراحی داشتم و توضیحات شفاهی آنها را شنیدم. شرکت برگزارکننده این کنسرت مکلف است تا اوایل هفته آینده توضیحات کتبی خود را درباره کنسرت آقای یراحی به ما ارائه کند. بلافاصله پس از دریافت توضیحات مکتوب، تشکیل جلسه می دهیم و تصمیم گیری های لازم را در این باره اتخاذ می کنیم.
الله یاری درباره احتمال ممنوع الفعالیتیِ یراحی تأکید کرد: پس از دریافت توضیحات مکتوب برگزارکننده، تشکیل جلسه می دهیم و در این باره تصمیم می گیریم.
مدیر کل دفتر موسیقی گفت: یراحی درخواست دیگری هم برای اجرای کنسرت در اواخر مرداد ماه دارد، اما صدور مجوز آن اجرا منوط به تصمیم گیری های ما درباره اجرای 26 تیرماه است.
به هر روی باید منتظر ماند و دید که این بار سرنوشت شیطنتِ دوباره مهدی یراحی به کجا می انجامد.
دفتر موسیقی به نوعی بر سر دوراهی قرار دارد، از یک سو باید با تخلف صورت گرفته برخورد کند و از سوی دیگر اگر یراحی را ممنوع الفعالیت کند، به پروژه مقدس سازی این خواننده کمک کرده است.
انتهای پیام/+
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: اواسط دی ماه سال گذشته یک موزیک ویدئو با نام پاره سنگ از سوی یراحی منتشر شد که به دلیل موهن بودن نسبت به ارزش های دفاع مقدس و شهدا و رزمندگان، اعلام شد خواننده و سازنده کلیپ تا اطلاع ثانوی ممنوع الفعالیت است. شش ماه بعد از اعلام این مسئله مجدداً خبر رسید که یراحی ضمن کسب مجوز از مسئولان وزارت ارشاد قرار است که در برج میلاد تهران کنسرت برگزار کند. این خبر در حالی منتشر شد که هیچ کدام از مسئولان معاونت هنری وزارت ارشاد و به خصوص حوزه موسیقی به پیگیری های ما در مورد کیفیت تنبیه و چرایی اعطای مجوز مجدد به یراحی جهت برگزاری کنسرت، پاسخی ندادند، به همین دلیل چند روز پیش و همزمان با برپایی کنسرت مهدی یراحی روزنامه جوان با انتشار گزارشی در مورد این خواننده موسیقی پاپ و گستاخی وی در توهین به رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس با اتکا به این جمله وی که گفته بود شیطنت کردم ، انذار های دلسوزانه ای را خطاب به مسئولان وزارت ارشاد و مشخصاً به معاونت هنری و مدیران حوزه موسیقی در مواجهه منطقی و البته قانونی با چنین نمونه هایی مطرح کرد که متأسفانه گوش شنوایی پیدا نشد.
سؤال اساسی این بود که چطور ممکن است یک خواننده موسیقی می تواند به بهانه مخالفت با جنگ یک موزیک ویدئو موهن منتشر کند و بعد اعلام کند که در این مورد شیطنت کرده ام (یعنی عامدانه و عالمانه بودن تخلف و توهینش را بپذیرد)، اما بدون کمترین هزینه ای به استیج و برگزاری کنسرت بازگردد؟
حالا یراحی در کنسرت چند روز قبلش که اتفاقاً در یکی از بهترین سالن های کشور برگزار شد ضمن بازپخش آهنگ پاره سنگ ضمن دهن کجی به مسئولان و مجوز های وزارت ارشاد، با بهره گیری از زبان و تکنیک نمادگرایی، روی استیج برج میلاد تلویحاً ندای هل من مبارز سر داد. یراحی با انتخاب تیشرت سیاه رنگ (رنگ سیاه نمادی از پلشتی و اهریمن است) که روی آن یک مشت گره کرده (نماد و نشانه مقاومت و استیلا) سفید رنگ (رنگ سفید نماد پاکی است) نقش بسته برای گروه موسیقی کنسرتش نشان داد برخلاف تجاهل مسئولان، اقداماتش کاملاً عالمانه و عامدانه است، به همین علت لازم است در دادن مجوز به افراد مختلف، دقت نظر بیشتری صورت بگیرد.
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد درباره شبهه ای که درباره تعداد آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر وجود دارد، گفت: تمامی آثاری که در موزه وجود دارد یا سند اهدا دارند یا سند خریداری. یعنی کسی نمی تواند این ها را کم و زیاد کند و اگر کسی چنین شبهه ای ایجاد کرده، شبهه ای غلط است.
روز شنبه هادی مطفری، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، در جریان نشست خبری مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران از تکمیل بانک اطلاعاتی گنجینه آثار این موزه خبر داد و تعداد آثار موجود در این گنجینه را 3259 اثر عنوان کرد. این در حالی است که علی محمد زارع، سرپرست وقت موزه هنرهای معاصر تهران در تاریخ 22 تیر سال 97 در گفت وگویی که با مهر داشت، در بخشی از سخنانش گفت: زمانی که موزه بنا شد، گنجینه دارای حدود هزار اثر بوده است که بر اساس آن ریل گذاری نیز انجام شده بود ولی بعد از انقلاب تعداد ریل ها افزایش یافت، اما با این حال گنجینه نیاز به افزایش ظرفیت دارد، چراکه بیش از 3500 اثر در این محل نگهداری می شود و از این تعداد حدود 2 هزار اثر قابلیت نصب روی ریل ها را دارند .
از مظفری علت این اختلاف را جویا شدیم. او به ابتکار گفت: اختلافی وجود ندارد. آنچه که من عنوان کردم بر اساس تعداد آثاری است که از قدیم در موزه وجود داشته است. همه این آثار سند و مدرک دارند، چه آثاری که به موزه هدیه شده اند و چه آثاری که موزه آن ها را خریداری کرده است. شاید بهتر باشد از آقای زارع در این رابطه سوال کنید. شاید او درباره ظرفیت عددی حدودی گفته اند اما تعدادی که من هم ابتدایی که وارد حوزه شدم اعلام کردم و چه عددی که بعد از تکمیل بانک اطلاعاتی اعلام کرده ام، 3259 اثر بوده است. بانک اطلاعاتی بر مبنای اسنادی که در موزه وجود داشته تکمیل شده است.
او افزود: تمامی آثاری که در موزه وجود دارد یا سند اهدا دارند یا سند خریداری. یعنی کسی نمی تواند این ها را کم و زیاد کند و اگر کسی چنین شبهه ای ایجاد کرده، شبهه ای غلط است. برای این اختلاف دلایل بسیار زیادی وجود دارد اما آنچه که شماره پلاک بر آنها قید نشده، جزو آمار رسمی محاسبه نمی کنیم و ممکن است آثار بسیاری هم سه لتی یا چهار لتی باشد که زمانی 4 عدد شمارش شده باشد. اما به طور کلی من سال گذشته هم تعداد آثار گنجینه را 3259 اثر عنوان کردم و حالا هم که بانک اطلاعاتی شکل گرفته عدد همان است و قابل دفاع.
با تمام توضیحاتی که مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد داد، به نظر می رسد بهتر باشد با بررسی های بیشتر علت این اختلاف به صورت دقیق برای تنویر افکار عمومی مشخص شود.
ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا ، در متن پیام محمد اله یاری فومنی، مدیرکل دفتر موسیقی به سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، چنین آمده است:
جشنواره ملی موسیقی جوان با هدف شناسایی استعدادهای درخشان از نسل نو و معرفی ایشان به عرصه موسیقی کشور در سه حوزه موسیقی دستگاهی ایران، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی ایران برگزار می شود. جای بسی خرسندی است که می بینیم جوانان هنرمند نسل جدید انقلاب، با آمادگی و انگیزه ای ستودنی دارای این ظرفیت هستند که بار مسئولیت معرفی فرهنگ و هنر ایران زمین را پذیرفته و طرحی نو در هنر این مرز و بوم دراندازند.
از دیگر اهداف و قابلیت های این جشنواره احیای دیپلماسی موسیقی به عنوان زیرمجموعه ای از دیپلماسی فرهنگی کشور است که بر پایه موسیقی نواحی و دستگاهی ایران که منبعث از فرهنگی غنی و برخوردار از قدمتی طولانی است می تواند با وسعت بخشی به نقش هنر ایرانی هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه فرهنگی بین المللی و با تکیه بر توان جوانان ایران زمین آوردگاه مهمی در رقابت با سایر کشورهای مدعی فرهنگ و هنر در جهان باشد. موسیقی زبان مشترک ملت هاست و مخابره پیام صلح از سوی نوجوانان و جوانان ایران در قالب جشنواره ملی موسیقی جوان، هم راهگشای شکل گیری یک گفتمان جامع و چند وجهی در حوزه فرهنگی و هم ضامن معرفی سفیران هنری از نسل جدید کشور به سایر ملل جهان است.
امید است سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با کارکردی چندبعدی هم از منظر شناسایی استعدادهای نسل جوان و هم معرفی این قشر به پیشکسوتان عرصه موسیقی و زمینه سازی ارتباط میان نسلی، همچنین تسهیل کسب وکار، خلق فرصت های شغلی و ارتقاء اقتصاد موسیقی و صادرات موسیقی ایرانی با بهره مندی از جوانان ایرانی گامی مؤثر و ماندگار باشد.
دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کنشگر دولتی با نقش و دیدگاه حمایتی خود در جشنواره ملی موسیقی جوان در تحقق اهداف فوق الذکر می کوشد و با تمرکز بر رهنمودهای رهبر معظم انقلاب درخصوص اجرایی شدن گام دوم انقلاب از طریق دخالت و حضور جوانان در عرصه های تصمیم سازی و اجرا، در عملیاتی شدن این نقشه راه، به دور از شعارزدگی اهتمام ویژه ای دارد.
فرصت را مغتنم شمرده و مراتب تقدیر و تحسین خویش را تقدیم دبیر ارجمند و فرهیخته، داوران گرانمایه و نامدار این رویداد شریف و دست اندرکاران اجرایی این جشنواره می دارم.
محمد اله یاری فومنی
انتهای پیام/
حسین زمان از خوانندگان پیشگام موسیقی پاپ بعد از انقلاب که مدت ها فعالیتی نداشت، موفق شد تا پس از اخذ مجوز رسمی از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شب گذشته (سوم مردادماه) با مخاطبان قدیمی و علاقه مندان جوان موسیقی پاپ دیدار کند.
از دل نرود هرآنکه از دیده برفت
این کنسرت با اورتور بی کلامی که از قطعه ای ایران اقتباس شده بود آغاز شد. پس از این قطعه حسین زمان در میان تشویق های ممتد حاضران روی صحنه آمد و ضمن خیر مقدم به حاضران در سالن گفت: از مدت ها پیش برای امشب لحظه شماری می کردم و بسیار خوشحالم که می بینم بعد از مدت ها سکوت و غیبت هنوز مرا به یاد دارید.
این هنرمند افزود: بسیاری از دوستانم به من توصیه کرده بودند که اقدام به برگزاری کنسرت نکنم چون دیگر کسی مرا به خاطر نخواهد آورد و شاید حنجره من بعد از این مدت طولانی توانایی اجرای دو نوبت کنسرت در یک شب را نداشته باشد اما من باور داشتم که در خاطر شما مانده ام و امشب آمده ام تا با اجرای گلچینی از قطعات قدیمی و تعدادی قطعه جدید با شما تجدید دیدار کنم و بگویم هنوز هم می توانم برای شما بخوانم.
ارکستری برای مردم
این هنرمند که برای تازه ترین کنسرت خود از ارکستر بزرگ شامل سکشن سازهای زهی، بادی، کوبه ای و گیتار الکتریک، باس، درامز و سازهای پرکاسیو استفاده کرده در باره انتخاب چنین آنسامبل بزرگی گفت: می شد این کنسرت با یک ارکستر کوچک پاپ نیز برگزار شود اما من دوست داشتم برای مردمی که سالهاست موفق نشده اند از رسانه های رسمی سازها و نوازندگان را به صورت زنده ببینند ارکستری بزرگ تدارک ببینم.
حق نوازندگان ادا نشده است
وی افزود: از طرفی امروزه موسیقی ما خواننده محور شده و آنچنان که باید به نوازندگان بها داده نمی شود و از آنها تقدیر و تشکر به عمل نمی آید درصورتی که نوازندگان و بسیاری از عوامل پشت صحنه نقش غیرقابل انکاری در موفقیت و به شهرت رسیدن خوانندگان دارند.
موسیقی جولانگاه دلالان شده است
وی در بخش دیگری از کنسرت خود گفت: امروزه موسیقی ما در دستان دلالانی است که جز منفعت شخصی هیچ دغدغه فرهنگی و هنری ندارند و ما هنرمندان باید باور کنیم که حرمت هنر و موسیقی در دستان خود ماست و اگر ما برای حفظ حرمت خود تلاشی نکنیم از دیگران نباید انتظاری داشت.
درد دل با مخاطبانی خاص
یکی از جداب ترین بخش های این کنسرت اجرای قطعه جدید برادرجان بود که در این قطعه که به گفته حسین زمان ترانه آن درد دلی است با بعضی از هم نسلان خود در دوران دفاع مقدس، محمد رضا چراغعلی با نوازندگی پیانو و حسن فراهانی نوازنده ترومپت حسین زمان را بدون ارکستر بزگ همراهی کردند. پخش تصاویری از فیلم آزانس شیشه ای به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در زمان اجرای این قطعه اشاره ای تلویحی بود به رزمندگانی که بعد از جنگ مورد بی مهری قرار گرفته و امروزه با مشکلات عدیده ای دست به گریبان هستند که مخاطبان اصلی این خواننده برای درد دل های حسین زمان بودند که خود در سال های دفاع مقدس حضوری فعال در جبهه ها داشت.
تمرکز این موسیقی بر کلام است
پیش از اجرای این قطعه محمدرضا چراغعلی در سخنان کوتاهی گفت: مخاطبان هنر موسیقی سلیقه های مختلفی دارند. برخی از آنها به موسیقی بیکلام علاقه دارند و برخی به موسیقی ریتمیک، برخی به موسیقی ملودی محور و برخی در موسیقی به کلام و مفهوم ترانه ها علاقه دارند و ما هنرمندان موظفیم به همه این سلیقه ها احترام بگداریم اما مخطبان اصلی موسیقی حسین زمان کسانی هستند که به دنبال کلام و مفاهیم ترانه ها در موسیقی دقت می کنند و علاقه دارند.
سپاس از همسری فداکار
ترانه بعدی کنسرت دیشب حسین زمان تو نباشی بود که این خواننده آن را به پاس سال ها همراهی و همدلی دوران سخت گذشته به همسرش تقدیم کرد.
نوستالژی های یک ترانه
اجرای قطعه ایران ایران که برای نخستین بار در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط هنرمند فقید موسیقی ایران یعنی عبدالرضا کیانی نژاد با نام مستعار مازیار اجرا شد یکی از جذاب ترین بخش های کنسرت دیشب حسین زمان بود که فضای بسیار نوستالژیکی را در سالن ایجاد کرد و حاضران در سالن یکصدا این ترانه را با حسین زمان خواندند.
پایان بخش کنسرت حسین زمان اجرای ترانه زندونی بود که با استقبال شایان توجه حاضران در سالن روبه رو شد.
گاهشماری یک جریان هنری
در آخرین سال های دهه هفتاد که شروع دوباره ای برای موسیقی پاپ ایران بعد از سال ها سکوت بود، هنرمندانی در این عرصه هنری آغازگر جریانی نو و رویکرد زیبایی شناسانه بدیعی در موسیقی پاپ ایران شدند جریانی که در مدت کوتاهی موفق شد بر موج موسیقی لس آنجلسی که در آن دوران به عنوان تنها مرجع موسیقی پاپ ایرانی بود غلبه کرده و گوی سبقت را از موسیقی پاپ لس آنجلسی برباید.
این نگاه بدیع و هنرمندانه نوین به موسیقی پاپ ایران بعد از مدتی هویت هنری خود را به بازار موسیقی واگذار کرد و موسیقی پاپ ایران به صورت ابزاری تجاری به دست برخی تهیه کنندگان افتاد که جز رقابت در بازار موسیقی و سود سرشار مالی به چیز دیگری توجه نداشتند این اتفاق سرآغاز روند رو به افولی شده که تا امروز ادامه یافته است. و باعث شده تا موسیقی پاپ امروز ما جز مواردی اندک به محصولی تجاری و عاری از نگاه هنرمندانه با تاریخ مصرف کوتاه مدت تبدیل شود.
یکی از هنرمندان و خوانندگان پیشگام موسیقی پاپ بعد از انقلاب که نگاه ویژه ای به ساختار هنرمندانه موسیقی با تمرکز بر اشعار فاخر و مفهومی داشت و از همه مهم تر در آثارش به مضامین اجتماعی توجه ویژه ای می شد، حسین زمان بود.
این هنرمند در 18 مرداد 1338 در شهر تهران به دنیا آمد. پس ازاتمام تحصیلات متوسطه در تهران و اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان خوارزمی در سال 1356، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان به تحصیل پرداخت.
این هنرمند که همواره در آثارش ردپاهای پررنگی از هنر متعهد دیده می شود در پیش از انقلاب مبارزات سیاسی اش را از شانزده سالگی در دبیرستان و با پخش اعلامیه ها و نوشتن مقالات سیاسی آغاز کرد. و پس از دو ترم تحصیل توسط ساواک دستگیر شده و از دانشگاه اخراج شد. پس از آن برای تحصیل به آمریکا رفت و تا آغاز جنگ ایران و عراق در آنجا بود.
هنرمند جدا از مردم نیست
حسین زمان که معتقد است اثر هنرمند بدون توجه به جریانات و تاثیرات اجتماعی اصالت نخواهد داشت با آغاز جنگ با وجود اینکه حدود صد واحد دانشگاهی را گذرانده بود و برای چند ترم پیاپی شاگرد اول شده بود، تحصیلاتش را نیمه کاره رها کرد و به ایران بازگشت و بلافاصله راهی جبهه شد و در طول هشت سال جنگ هم زمان با ادامه تحصیل، به مبارزه با دشمن نیز پرداخت. او تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد در رشته مهندسی مخابرات ادامه داد و در طی بیست سال گذشته به تدریس در دانشگاه ها و مراکزآموزش عالی و نیز پژوهش در زمینه های الکترونیک، مخابرات و رایانه مشغول بوده است.
مجوز فعالیت هنری این هنرمند 17 سال پیش بنا به دلایلی که به گفته خودش تا کنون مشخص نشده به حالت تعلیق درآمد تا اینکه در دوران مدیریت علی ترابی بر دفتر موسیقی وزارت ارشاد مراحل لغو این ممنوعیت از کارهای هنری آغاز و در روزهای نخست مدیریت محمد الهیاری فومنی در دفتر موسیقی به نتیجه رسید./
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، هومان اسعدی دبیر سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، در آستانه برگزاری این دوره از جشنواره یادداشتی را برای رسانه ها منتشر کرد.
در یادداشت هومان اسعدی آمده است:
جشنوارۀ ملی موسیقی جوان یکی از بزرگترین رویدادهای هنری کشور و در نوعِ خود، حتی در سطح جهان، رویدادی منحصربه فرد محسوب می شود: بیش از 770 اجرا در مرحلۀ نهایی توسط موسیقیدانانی نوجوان و جوان از تمامی استان های کشور، در طول زمانی قریب به یک ماه از صبحگاه تا شامگاه، در حضور هیئت داورانی مرکب از بیش از 100 استاد و موسیقیدان برجستۀ کشور. این جشنواره یکی از گسترده ترین گردهمایی های موسیقایی در تاریخ ایران زمین را رقم زده است؛ فضایی مملو از شور و نشاطِ نسل های جوان تر و امکانِ ارزیابی دست آوردهای شان به محکِ دانش و تجربۀ استادان پیشکسوت؛ و این همه خود ترسیم کنندۀ چشم اندازی روشن از آیندۀ موسیقایی کشور و حاکی از تداوم و استمرار سنت هایی دیرپاست، علی رغم تمامی تنگناها و فراز و نشیب هایِ این هنر شریف در طول تاریخ این سرزمین ... .
یکی از نکات شایان توجه در سیزدهمین دوره از جشنوارۀ ملی موسیقی جوان مشارکت موسیقیدانان جوان از تمامی استان های کشور در بیش از 100 شاخۀ مختلف است: بخش های موسیقی دستگاهی و موسیقی کلاسیک هر کدام مشتمل بر 12 شاخه اند و در بخش موسیقی نواحی نیز خوانندگان و نوازندگانِ بیش از 80 ساز از مناطق مختلف کشور مشارکت داشته اند. این دوره از جشنواره در قیاس با دوره های پیشین از بیشترین تعداد متقاضیان و شرکت کنندگان برخوردار بوده است که نمایانگرِ اقبال روزافزون جامعۀ موسیقی نسبت به این رویداد مستمر و سالانه است. در این دوره تعداد 2121 اثر به دبیرخانۀ جشنواره ارسال شد که از این میان 1091 اثر مربوط به بخش موسیقی دستگاهی، 667 اثر مربوط به بخش موسیقی نواحی و 363 اثر مربوط به بخش موسیقی کلاسیک بود. پس از بررسی کلیۀ آثار توسط هیئت داوران در نهایت 778 اثر به مرحلۀ نهایی راه یافت که از این میان بیشترین سهم مربوط به بخش موسیقی نواحی (416 اثر) و پس از آن بخش های موسیقی دستگاهی (249 اثر) و موسیقی کلاسیک (113 اثر) است.
یکی از مهم ترین دست آوردهای این جشنواره، به ویژه در ادوار اخیر، جلب اعتماد و مشارکت حداکثری جامعۀ موسیقی بوده است؛ به گونه ای که در این دوره بیش از 100 نفر از استادان و موسیقیدانان برجستۀ کشور در مراحل مختلف، از تدوین فراخوان تا داوری آثار در مراحل مقدماتی و نهایی، با جشنواره همکاری کرده اند. لذا، شایسته است ساز و کارِ حصول این دست آورد مورد توجه مسئولین قرار گیرد. در واقع، مهم ترین دلیل ایجاد این فضای همدلانه و مشارکت حداکثری جامعۀ موسیقی، اتخاذ سیاستی مناسب در تکوین ساختار جشنواره بوده است: بدین معنا که دولت صرفاً نقشی حمایتی و معطوف به امور اجرایی داشته است و تصمیم گیری ها و امور برنامه ریزی و سیاست گذاری را برعهدۀ اهل فن شوراهای تخصصی و هیئت های داوران گذاشته است. دبیرخانۀ جشنواره نیز صرفاً نقش ایجاد هماهنگی میان شوراهای تخصصی در بخش های مختلف، جمع بندیِ آراء و در نهایت اتخاذ تصمیم بر اساس برآیند نظرات شوراها را برعهده داشته است.
اکنون، در آستانۀ برگزاری این رویداد مهم فرهنگی و هنری، فرصت را مغتنم شمرده، از تمامی استادان بزرگوار و گران قدری که در مراحل مختلف با حضور همدلانه در شوراهای تخصصی و هیئت های انتخاب و داوری به رونق و اعتبار جشنواره افزوده اند، عمیقاً سپاسگزاری می کنم. همچنین از تمامی متقاضیان و شرکت کنندگان گرامی در جشنواره، که آینده سازان فرهنگ موسیقایی این مرز و بوم اند، صمیمانه قدردانی می کنم. برگزاری این جشنواره با حمایت معاونت محترم امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر موسیقی، توسط انجمن موسیقی ایران و با همکاری بنیاد رودکی میسر شده است. از ایشان و به ویژه مدیر عامل محترم انجمن موسیقی ایران، که مدیریت امور اجرایی جشنواره را برعهده داشته اند، و نیز کلیۀ همکاران گرامی و کوشا در دبیرخانه و ستاد جشنواره سپاسگزاری می کنم.
هومان اسعدی/ دبیر سیزدهمین جشنوارۀ ملی موسیقی جوان
کد خبر 4676457
علیرضا سعیدی
سعیدی مبارکه مطرح کرد: / نقش مافیای پشت پرده در افزایش 400 درصدی قیمت چادر (خانه ملت + ۱۷ سایت دیگر)
زهرا سعیدی مبارکه در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با انتقاد از گرانی قیمت چادر گفت: با توجه به گرایش مردم و بسیاری از بانوان کشور به چادر مشکی و اینکه آن را به عنوان یک پوشش مطلوب برگزیده اند اما متاسفانه اخیراً گلایه های بسیاری در مورد قیمت چادر شده تا جایی که شاهد افزایش 400 درصدی قیمت چادر بوده ایم.
نماینده مردم مبارکه در مجلس شورای اسلامی افزود: آنچه پذیرفتنی نیست این است که پیشنهاد و تلاشی برای قرار دادن پارچه چادری در لیست ارز دولتی انجام نپذیرفته؛ ضمن آنکه حتی معافیت های خاصی برای تولید این نوع پارچه در نظر گرفته نشده است.
تولید چادر داخلی نیازمند مشوق برای تولیدکنندگان و تجار
عضو فراکسیون زنان مجلس توضیح داد: افراد و تجاری حاضرند در این زمینه پیگیری و سرمایه گذاری کنند ولی نیاز به مشوق هایی از جمله معافیت های مالیاتی و دریافت ارز یارانه ای دارند اما متاسفانه تلاشی در این راستا نشده است.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه دبیرخانه کارگروه مد و لباس زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد قرار دارد انتظار ما این بود که وزارتخانه در این زمینه تلاش بیشتری می کرد.
دست های پشت پرده در حوزه چادر مشکی
سعیدی همچنین با اشاره به وجود مافیا در حوزه چادر گفت: من به استناد بررسی های خود این برداشت را دارم که مافیایی در حوزه چادر است؛ اصلا دولت پاسخ منطقی دهد که چرا با وجود آن که مصرف چادر در کشور زیاد است اما تولید ژاپنی و سوئیسی وارد می شود و کارخانه تولید چادر با کیفیت در کشور وجود ندارد.
سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس توضیح داد: مطلع هستم زمانی ژاپنی ها و کره ای ها حاضر بودند در کشور ما این سرمایه گذاری را انجام دهند و آن را به تولید برسانند اما دست های پشت پرده اجازه نداد./
پایان پیام
به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین ، نیمه تیرماه امسال یازدهمین حراج هنری تهران با ثبت رکورد 42 میلیارد و 4 میلیون تومان برای 79 اثر برگزار شد. به نظر می رسد با این که مدت زمان زیادی از عمر این فعالیت اقتصادی هنری نمی گذرد، با استقبال خوب هنردوستان و مجموعه داران روبه رو شده است. این در حالی است که هنوز گلایه و انتقاداتی پیرامون وضعیت نابسامان گردش اقتصادی در هنر وجود دارد و بسیاری معتقدند هنرمندان به ویژه در عرصه هنرهای تجسمی به جایگاه واقعی خودشان دست نیافته اند و منزلت واقعی آنها در نظر گرفته نمی شود، چنانکه آنها می توانند به واسطه هنر ممتاز خود یکی از منابع مهم گردش اقتصادی در هنر باشند.
حبیب الله صادقی نقاش، مدرس دانشگاه و مدیر اسبق موزه های هنر معاصر معتقد است هنرمندان ما خودشان را اثبات کرده و در جهان شناخته شده اند، امروز روزی است که باید آنها را حمایت و شرایط مساعدی را برای فعالیت آنها فراهم کرد. از همین روی برپایی حراجی های هنر نقش عمده ای در گردش اقتصادی هنر دارد و ظرفیت های لازم را برای حضور در فضای بین المللی داراست.
صادقی با اشاره به مقدمات شکل گیری اقتصاد هنر در روند حراجی های هنری و حضور آثار شاخص در چنین محفل هایی می گوید: اقتصاد هنر یا هنری که بتواند فرآیند اقتصادی در برداشته باشد نیازمند واکاوی و فراهم کردن شرایطی است که در نهایت به بالندگی آن بیانجامد. زمانی که موزه هنرهای معاصر در ایران دایر شد، نزدیک به دو هزار عکس و آثار چاپی از حراجی های بزرگ دنیا خریداری شد که می توان این حرکت فرهنگی را یکی از کارهای مهمی قلمداد کرد که امتیاز اجتماعی بسیاری برای ما به ارمغان آورد و کارشناسان آن دوران گنجینه بسیار خوبی از آثار مطرح جهان را برای ایران خریداری کردند.
وی در ادامه می افزاید: چنان که در این مجموعه شاهد آثار شاخصی از هنرمندان بزرگ و ارزنده ای همچون جکسون پولاک و بیکن هستیم که تابلوهایشان خریداری شده و آمریکایی ها افتخار می کنند که مهمترین کار این دو هنرمند در موزه هنرهای معاصر است و قدر و قیمت این موزه در غرب آسیا و خاورمیانه بی مثال است، در حالی که امروز می بینیم در ریاض و دیگر کشورهای منطقه موزه لوور تأسیس می کنند اما باید بدانیم که ایران جزو پیشگامان و پیش قراولان این حرکت های فرهنگی بوده و اواسط دهه 50 ایران کانون توجه محافل فرهنگی شده بود و موج وسیعی از هنرمندان و پیشگامان هنر معاصر مانند مسعود عربشاهی، علی اکبر صادقی، غلامحسین نامی، فرامرز پیلارام، سهراب سپهری و دیگر هنرمندان تلاش های بسیاری در این راه کردند و توجه بسیاری به هنر معاصر داشتند.
این هنرمند در ادامه می افزاید: اما شرایط پس از پیروزی انقلاب کمی تغییر کرد و این حرکت ها در یکی دو سال نخست پس از انقلاب به خاموشی گرایید اما این بارقه و بازشناسی هویت و استعداد نهفته ملی در هنر معاصر ما موجود بود که با توجه به تغییر شرایط یک پرونده هنر اجتماعی نیز به آن اضافه شد که در واقع هیچ مغایرتی با اصل هنر نداشته و ندارد و به خوبی می تواند این معنا را برساند. همانطور که در اسپانیا، امریکای لاتین و مکزیک می بینیم که تابلوی گرنیکا اثر پیکاسو و تیرباران سوم ماه مه1808 اثر فرانسیسکو گویا به قدری مطرح است که هنر اجتماعی را عیان می کند و البته آثار گرانقیمتی هم هستند.
صادقی با طرح این پرسش که حال چگونه باید اقتصاد را به این شکل و شمایل تبدیل کرد، در ادامه می گوید: امروز با رشد روزافزون آموزش و شناسایی استعدادهای بی نظیر و بی بدیلی مواجه هستیم که من از نزدیک در اروپا، آلمان، اتریش، انگلیس و فرانسه شاهد آن بودم و در مدارس مختلف دیده ام که هنرمندان ما استعداد بسیاری در عرصه هنر تجسمی ایران دارند که در آتلیه ها و گالری ها به نمایش درآمده اما متأسفانه ما فرصت برون تابی، تجلی و نمایش آن را در داخل نداشته ایم. در این شرایط باید چه کنیم؟ در حالی که اروپا ادعا می کند 78 درصد درآمد سرانه ملی اش را از توریسم و هنر به دست می آورد ما چگونه از راه هنر به اقتصاد دست پیدا می کنیم؟ اینکه فقط نفتی که متعلق به نسل های بعدی ماست را از مسجدسلیمان استخراج کنیم چه فایده ای دارد؟ در حالی که هنرمند می تواند با فرهنگ زیباشناسی انسانی و رحمانی که ایرانیان دارند، معرفت شناسی و پدیدارشناسی روح متعالی انسان را در اثرشان بروز دهند و از آن به عنوان مافی الضمیر و زمینه اندیشه تصویری بهره ببرند. فراموش نکنیم امروز در نسل جوان استعدادهای بسیاری داریم که برای کشف آنها نیازمند امکانات هستیم.
مدیراسبق موزه هنرهای معاصر با حمایت از برپایی برخی رخدادهای هنری و فرهنگی می گوید: به نظرم حراجی های تهران یکی از امکانات خوب و ارزشمندی است که این سال ها تجلی پیدا کرده است اما گاهی از سوی برخی افراد با ادبیاتی نامتعارف و بازدارنده نفی می شود و تنها بارقه ای که در این عرصه در حال بال و پر گرفتن است را نادیده گرفته یا سرکوب می کنند. بد نیست اشاره کنم که چند روز پس از برپایی حراجی اخیر تهران در رادیو برنامه ای پخش می شد که دو کارشناس رسانه با یکدیگر صحبت و به حراجی تهران انتقاد می کردند که باید قوه قضاییه به پولی که در این رویداد هنری جابه جا می شود ورود کند و مشخص شود که اینجا پولشویی اتفاق می افتد! این ادبیات بسیار سخیف و نازلی است و نشان می دهد ما اصلاً یاد نگرفته ایم براساس رفتار جهانی زندگی کنیم.
وی ادامه می دهد: زمانی که من رئیس موزه هنرهای معاصر بودم یک کشتی با باری از آثار هنری چینی به ایران آمد و مسئولان مربوطه اعلام کردند همه بارشان تابلوهای نقاشی است که از چین برای بازار ایران آورده شده است؛ من هم به آنها گفتم همه را بگردانید چون نقاش تجاری ما در این کشور در خرج یومیه خودش مانده است، شما به چه اجازه ای چنین کاری کردید که بازار را از هنرمندان ایرانی بگیرید! من یک سال در برابر چنین خواسته ای مقاومت کردم اما سال بعد همان تابلوها در یکی از فروشگاه های میدان ونک تهران فروخته شد که به نظرم این فاجعه بزرگی برای ماست. این در حالی است که هنرمندان پیشکسوت ما منزوی شدند و این اتفاق بسیار دردناکی است. من به عنوان یک نقاش زحمات این نسل را دیده ام و فداکاری را جزو ویژگی های اصیل این هنرمندان می دانم تا جایی که حتی سلامتشان را هم به خطر می اندازند تا اثری خلق کند و تازه پس از این که فوت می کنند این آثار به فروش می رسد.
وی درباره قیمت های میلیاردی تابلوهایی که در حراجی ها فروخته می شود، می گوید: بحثی تحت عنوان اقتصاد بین المللی وجود دارد و هنر نیز جزو ملزوماتی است که می تواند سکو و بازوی حرکتی برای نظام های فرهنگی باشد. اما چگونه است که هنرمندان ما نمی توانند به عنوان یک اقتصادساز در جامعه حضور داشته باشند در حالی که تراوشات هنری او می تواند سرمایه ملی ما را افزایش دهد. در حالی که انتقاداتی که به قیمت تابلوها می شود کاملاً بی اساس است. من چندین دوره دبیر دوسالانه نقاشی جهان اسلام بوده ام و می دانم کشورهای مسلمان از جهت توانایی، هوشیاری و دانش تجسمی به گرد پای نقاشان ایرانی هم نمی رسیدند و در حالی که خوشنویسی ما در خاورمیانه و اندیشه تمدن جهان اسلامی بسیار ممتاز و بی مثال است چرا هنرمندان ما باید بروند در ساختمان ها و لابی هتل های کشورهای عربی نقاشی های دکوراتیو کنند در حالی که می توانند فرهنگ و مدنیت ملی و معرفتی مردم بزرگ ایران را نقاشی کنند و باید بتوانیم از آن به عنوان یک دستاورد ملی در حوزه تمدنی در دنیا، اشاعه فرهنگی و ورود پول به کشور بهره ببریم. به نظرم مبلغ نهایی در حراجی این دوره، تکاپویی ایجاد کرده و من فکر می کنم استعداد چندین برابر شدن این را هم داریم.
وی درباره شرایط فضای بین المللی و داد و ستد فرهنگی گسترده تر از دایره منطقه ای معتقد است: متأسفانه در منطقه ما یکی دو کشور هستند که گروه های وهابی قدرت را در دست گرفته اند و از قدس تا خانه خدا را متعلق به خود می دانند و ترامپ آنها را گاو شیرده خطاب می کند. اما خوشنویسی و امضای ایران برای اینها تبرک است و همه جهان می دانند که نحوه درک ایرانیان از اسلام و هنر تا چه حد عالی رتبه و بزرگ است و جهانیان می دانند بخش عظیمی از فرهنگ و فطرت بشر در مدنیت ملت ایران است و در طول سال ها به لحاظ معرفتی رشد بسیاری داشتند حال اگر ما بتوانیم این استعداد ژرف را شناسایی کرده و در وهله بعد امکان سنجی کنیم و بنیادهای لجتسیک مانند بانک های عامل را وارد کار کنیم و پول های سرگردانی را که وجود دارد، در هنر متمرکز کنیم به نتیجه خواهیم رسید.
وی می گوید:عموماً با این سرمایه ها اطراف تهران عمارت ساخته می شود در حالی که این سرمایه گذاری زایش و رشد محدودی دارد، اما کسی که تابلوی پولاک و بیکن را خریداری کرده یک کار هوشمندانه ای برای نظام فرهنگی ما انجام داده که می بینیم امروز یکی از گرانترین آثاری که در غرب آسیا وجود دارد در موزه هنرهای معاصر واقع شده است. بنابراین باید با آرامش و متانت از هنر و اقتصاد آن حمایت کرد و من به عنوان یک هنرمند و فرد دانشگاهی آرزومندم بتوانیم در جهان معاصر با مدیریت کلان و عاقلانه شرایطی را فراهم کنیم که هنرمند بتواند اثرش را خلق کند و بفروشد. ما باید مرز بین هنر و اقتصاد را درست، هوشمندانه و آرمانی پر کنیم که بتوانیم بعدها به استعداد ژرف و سترگی که در فرهنگ ماست ببالیم و اعلام کنیم نسل جوانی که در حال ورود به جامعه است مورد حمایت قرار می گیرد. در حالی که متأسفانه امکانات محدودی داریم، شرایط برای رشد هنرمندان نوپا مساعد نیست و در بستر دانشگاه ها امکانات و ابزار لازم وجود ندارد.
وی معتقد است: باید به وزیر صنعت یادآور شد با چه استدلالی می گوید ملزومات هنری جزو کالای لوکس است. رنگ و قلم چطور جزو کالاهای لوکس مطرح می شود در حالی که ابزار اولیه کار یک هنرمند است و امروز می بینیم همین مسئله کار را برای هنرمندان سخت کرده است و با خریدهای بدون کارشناسی هنری هم به این معضلات دامن زده می شود.
این مدرس دانشگاه در پایان خاطرنشان می کند: ما باید به داشته ها و دانش ملی خود احترام بگذاریم و بدانیم این زایش از بیرون نمی آید و در کالبد فرهنگی ما وجود دارد و اگر نتوانیم هنرمندان را جذب کنیم آنها منزوی و پراکنده می شوند. حراج تهران یک افتخار برای ملت ما و حرکت فرهنگی بزرگی است و امیدوارم بانک های عامل و یا سازمان هایی که امکانات لجستیکی در اختیارشان است به این حوزه ورود کنند. ما باید به ساحت هنر احترام بگذاریم و برای اثر هنرمند یک قیمت واقعی تعیین کنیم در این شرایط است که هنرمند هرگز منزوی و گوشه گیر نخواهد شد و پای مردمش می ایستد و در عزت طلبی و افتخارآفرینی برای فرهنگش خدمت می کند. شأن نزول هنرمند این است که در خاک خودش باشد و کارش را انجام دهد. لذا باید به بحث اقتصاد هنر عاقلانه و تعمیق یافته ورود کنیم و از آن حمایت کنیم.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار مهر ، علیرغم اینکه معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل هنرهای تجسمی چندی پیش اعلام کردند مشکل گالری ها رفع شده است اما در روزهای پایانی تیرماه شاهد اخطار شهرداری به یکی از گالری های قدیمی بودیم. پیش از این، یک گالری یا آتلیه هنری می توانست در فضای مسکونی مستقر باشد اما از سال گذشته تاکنون شهرداری، به کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری مربوط به تخلفات ساختمانی اشاره و بر اساس آن اخطار پلمپ برای برخی گالری ها ارسال می کند.
مریم مجد مدیر هنری گالری اثر درباره اخطار شهرداری برای پلمپ کردن این مرکز هنری به خبرنگار مهر گفت: روز شنبه 29 تیرماه از شهرداری تهران به گالری اثر مراجعه کردند و اخطار پلمپ دادند و به ما اعلام کردند که گالری اثر شاکی دارد و باید حضوری به اداره اجرای احکام ناحیه یک منطقه 6 مراجعه کنیم. به همین دلیل امید تهرانی مقدم موسس گالری اثر روز 30 تیرماه به این اداره مراجعت کرد و قرار شد فردای آن روز کارشناسانی بابت حل این مشکل به گالری بیایند.
وی ادامه داد: وقتی کارشناسان شهرداری به گالری آمدند، اعلام کردند که کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری در مورد گالری اثر مورد بررسی قرار گرفته و حکمش نیز ابلاغ شده است و از آنجایی که شاکی پرونده نیز شهرداری تهران است، گالری اثر باید پلمپ شود و برای این منظور فرصتی چند روزه به ما دادند.
مجد بیان کرد: همچنین به ما اعلام کردند که باید برای دریافت مجوز تجاری گالری اقدام کنیم، حتی به ما گفتند مجوز نشر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کنیم اما این در حالی است که پروسه این کار یک سال طول می کشد. در ضمن مجوز نشر متعلق به گالری هنری نیست و اصلاً نمی دانیم چرا باید چنین مجوزی را بگیریم.
وی به مشورت با هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی اشاره کرد و گفت: آقای مظفری نیز از نامه ای که سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به پیروز حناچی شهردار تهران برای حل مشکل گالری ها نوشته شده، خبر داد و قرار شد این نامه را دوباره به شهرداری ببریم اما متاسفانه این نامه هنوز به دست ما نرسیده است. از طرف دیگر انجمن صنفی گالری داران نیز کمک بسیاری به ما کردند و در حال پیگیری این مساله هستند.
مدیر هنری گالری اثر با اشاره به پیشینه ای از این گالری بیان کرد: گالری اثر از گالری های قدیمی پایتخت است و 20 سال در حال فعالیت است و در حال حاضر نیز دو هنرمندانی که با گالری همکاری می کنند، در بینال ونیز 2019 شرکت کردند و به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران هستند. این گالری همیشه برای ارتقای هنر مملکت پیشرو بوده است و باعث تعجب است که این گالری پلمپ شود.
وی در پایان گفت: قبلاً قانون اینگونه بود که گالری ها می توانستند در فضای مسکونی فعالیت کنند اما گویا چند سال اخیر این قانون تغییر پیدا کرده است و این موضوع، مایه تاسف است.
کد خبر 4676035
هادی مظفری مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت گالری ها و پلمپ آنها بیان کرد: از سوی دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره حقوقی این وزارتخانه و دفتر هنرهای تجسمی مکاتباتی در مورد رسیدگی به وضعیت فعالیت گالری ها با شهرداری تهران صورت گرفته است اما گویا متاسفانه مناطق مختلف، رویه های مختلفی را اجرا می کنند.
وی یادآور شد: در پایان سال 97 با مساعدت اعضای شورای شهر و شهرداری تهران اتفاقاتی که برای چند گالری افتاد، به سرانجام مثبتی رسید. در سال 98 گزارشی از برخورد شهرداری با گالری نداشتیم تا اینکه مطلع شدیم گالری اثر اخطار پلمپ دریافت کرده است.
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی در پایان گفت: از شهردار و اعضای شورای شهر تهران فرهنگ و هنر دوست که حوزه هنر همیشه برایشان اهمیت جدی دارد و اتفاقات هنری در شهر را در بهبود حال و روحیه شهروندان مناسب می دانند، درخواست مساعدت در مورد وضعیت گالری ها دارم و امیدوارم رویه مشخصی از سوی مناطق مختلف شهرداری ابلاغ شود تا هر روز شاهد برخورد با یک گالری نباشیم.
کد خبر 4676046
به گزارش ایسنا به نقل از ستاد اطلاع رسانی رویدادهای ترویج کتابخوانی و شبکه شهرهای خلاق، در نشستی که با حضور معاونان هنری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور برگزار شد، ابراهیم حیدری دبیر اجرایی این رویداد فرهنگی به شرح برنامه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر پرداخت و گفت: دو هفته پیش فراخوان این رویداد فرهنگی منتشر و به ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی تمامی استان های کشور ابلاغ شده است.
او عمده هدف از تشکیل شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را فراهم آوردن زمینه بروز خلاقیت های نهفته در شهرها و مناطق مختلف کشور دانست و گفت: این خلاقیت ها باید پویا شوند و در قالب این برنامه، هنرها و ظرفیت های هنری برای رونق کسب و کار را فراهم آوریم.
حیدری در ادامه این برنامه را در راستای اجرای بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری مبنی بر درون زایی اقتصاد دانست و آن را از برنامه ها و ابلاغیه های مهم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد.
دبیر اجرایی شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر از اداره های کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان های سراسر کشور خواست از طریق مذاکره و هم افزایی با دیگر نهادها و سازمان های استانی دبیرخانه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را در استان ها ایجاد کنند تا از ظرفیت های انجمن ها و تشکل ها و نهادهای دولتی و غیردولتی در استان ها برای تحقق اهداف این برنامه استفاده شود.
او اظهار کرد: با تشکیل دبیرخانه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در مراکز استان ها، طرح ها و ایده ها در مرحله نخست در سطح استان داوری می شود. پس از داوری آثار اولیه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر آثار به دبیرخانه مرکزی ارسال و براساس ضوابط و شرایط تعیین شده در فراخوان آثار بررسی و شهرهای خلاق حوزه های مختلف انتخاب خواهد شد. همچنین از طریق این برنامه زمینه و فرصت تعامل و همکاری موثر با سازمان جهانی یونسکو از طریق دفتر ملی یونسکو در ایران فراهم می شود و شهرهای خلاق فرهنگ و هنر ایران با شبکه شهرهای خلاق جهان ارتباط می گیرند.
همچنین در این نشست علی اصغر سیدآبادی مشاور وزیر در امور برنامه ریزی هدف از تشکیل برنامه شبکه شهرهای خلاق را جلب مشارکت حداکثری استان های کشور اعلام کرد و گفت: شبکه شهرهای خلاق فرصت کنار هم قرار گرفتن شهرهای مختلف ایران را فراهم می آورد و با گروه سازی چند شهر و مشارکت موثر آن ها، هر گروه برای یک منطقه جغرافیایی در زمینه مسائل فرهنگی و رونق کسب و کار هنر در سطح کشور تصمیم گیری می کند. در شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر باید از تمام ظرفیت های اقتصادی و صنعتی نهادهای عمومی مانند شهرداری و تشکل ها و انجمن های غیردولتی در همه استان ها استفاده شود تا با اتکا بر ظرفیت های محلی و بومی برنامه شبکه شهرهای خلاق هر شهر برنامه ریزی شود و پس از جمع آوری اطلاعات پرونده شهرهای مختلف در بخش های مختلف این فراخوان به دبیرخانه مرکزی تهران ارسال و شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در بخش های مختلف انتخاب شود.
در ادامه برنامه، معاونان فرهنگ و ارشاد سراسر کشور در گروه های مختلف تقسیم شدند و به صورت کارگاهی به انجام فعالیت پرداختند. این برنامه تا عصر روز دوشنبه دوم مردادماه ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام
پرنیان سلطانی
صدای حمید حامی برای دوستداران موسیقی پاپ کشورمان آشناست؛ صدایی که برای بیش از دودهه خالق قطعه های ماندگاری ازجمله قبیله عشق، دونیمه رویا، دلم گرفت، فقط نگاه می کنم، خداحافظ، یاد من باش، یک لحظه عاشق شو، پرواز ممنوع، گلایه ای نمی کنم، زمستون، نارنج و ترنج و... شده است. صدایی که طی سالیان سال با حضور بزرگانی چون بابک بیات، ناصر چشم آذر، مجید انتظامی، محمدرضا چراغعلی، شاهین فرهت و... پرورش یافته و هنوز که هنوز است خیلی ها فیلم های سام و نرگس و گل یخ را بیش از بازیگرانش، با این صدا به یاد می آورند. حمیدحامی کار حرفه ای را از سال1377 آغاز کرده و اگرچه در مقاطعی به دلیل نداشتن سرمایه گذار، حضورش در دنیای هنر کمرنگ شده، اما در تمام این سال ها هیچ وقت از اصل خودش فاصله نگرفته و کار فاخر یا به قول خودش موسیقی متفکر را فدای کار بازاری نکرده است. خبر رفع ممنوع الکاری و کنسرت مشترک حمید حامی با نیما مسیحا را که در عرض چند ساعت Sold out شد، بهانه ای کردیم تا با این خواننده قدیمی پاپ کشورمان به گفت وگو بنشینیم؛ کسی که با صداقت، صراحت لهجه و انتقاداتش به ساختار موسیقی کشور شناخته می شود.
متولد: 14خرداد 1355
سال های فعالیت:
از سال 1377تا کنون
همکاری با موسیقی دانان:
بابک بیات، مجید انتظامی، ناصر چشم آذر، محمدرضا چراغعلی، شاهین فرهت و...
آلبوم ها:
قبیله عشق/ حامی / دو نیمه رؤیا / بوی گندم / فقط نگاه می کنم/ آخدا / یه لحظه عاشق شو
تیتراژها و آهنگ های میانی:
فیلم های سینمایی سام و نرگس، گل یخ، هدف اصلی و فالگیر
افتخارات:
انتخاب آلبوم یک لحظه عاشق شو به عنوان بهترین آلبوم موسیقی پاپ در دومین جشن سالانه موسیقی ما
اگر موافق باشید از کنسرت مشترکتان با نیما مسیحا شروع کنیم. چطور شد تصمیم به اجرای مشترک گرفتید؟
من و نیما دوستان قدیمی هستیم. حدودا یک سال پیش که متوجه شدم نیما قرار است پدر شود با او تماس گرفتم و تبریک گفتم. بعد از چند دقیقه صحبتمان به کار مشترک و حتی اجرای مشترک رسید. این ماجرا به همین شکل رها شد تا بعد از به دنیا آمدن فرزندش که به اتفاق رضا تاجبخش به منزلش رفتیم، دوباره پیشنهاد اجرای مشترک یک قطعه به صورت ضبط استودیویی و حتی اجرای مشترک کنسرت را ارائه دادم. تا اینکه درنهایت چند هفته بعد در بهمن ماه سال گذشته نیما را به کنسرتم دعوت کردم. آنجا برای معرفی نیما بخشی از قطعه پروانگی اش را خواندم. خود نیما هم کنار استیج آمد و قسمتی از این قطعه را خواند. ویدئوی این بخش از کنسرت به قدری مورد توجه رسانه ها قرار گرفت که هر دو برای این اجرای مشترک مصمم تر شدیم. درنهایت با یک تهیه کننده به توافق رسیدیم و تصمیم گرفتیم با هم یک کنسرت مشترک برگزار کنیم که نتیجه آن، اجراهای پانزدهم و شانزدهم مردادماه در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی شد.
کنسرتی که در عرض چند ساعت هم Sold out شد.
بله، شکر خدا. من از همین جا از همه افرادی که به این شکل از موسیقی متفکر حمایت می کنند، تشکر می کنم.
در این کنسرت قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟ کمی درباره جزئیات آن توضیح می دهید؟
تقریبا نصف زمان کنسرت متعلق به من است که قرار است در آن 7قطعه مورد اقبال مردم را بخوانم. آنهایی که من را می شناسند می دانند که معمولا در اجراهایم کار جدید ارائه نمی دهم و قطعاتی انتخاب می کنم که مردم آنها را شنیده اند و با آنها خاطره دارند؛ مثل قطعه نارنج و ترنج که خیلی مورد اقبال مردم قرار گرفته است. به نظر من انتخاب کارهایی که مردم آنها را دوست دارند، هم به نوعی احترام به مخاطب است و هم برای خواننده انرژی مثبت زیادی به همراه می آورد، چون مردم هنگام اجرا با خواننده همخوانی می کنند و این لحظه برای هر خواننده ای لذتبخش است. نصف دیگر زمان اجرا هم به نیما اختصاص دارد؛ ضمن اینکه رضا تاجبخش رهبری ارکستر را به عهده دارد و تنظیم قطعات کنسرت هم بر عهده محمدرضا عقیلی است.
شما تجربه حضور در کنسرت عاشقانه های پاپ رضا تاجبخش را هم دارید؛ کنسرتی که اردیبهشت ماه سال گذشته با حضور 5خواننده دیگر ازجمله رضا صادقی، روزبه نعمت اللهی، مهدی یراحی، سیامک عباسی و امیرعباس گلاب برگزار شد. اساسا به نظرتان اجرای کنسرت های مشترک نسبت به اجراهای تک چه مزایایی دارند؟
ابتدا که رضا تاجبخش حضور در این کنسرت را پیشنهاد کرد، خیلی تمایلی به شرکت در آن نداشتم، چون فکر می کردم قرار است خواننده های به اصطلاح بازاری در آن حضور داشته باشند. اما به خاطر رفاقتم با رضا پذیرفتم و بعد هم دیدم شکر خدا انتخاب خواننده ها، انتخاب های خیلی خوبی بوده و تمامی آنها موسیقی متفکر را می شناسند. نتیجه این شد که آن اجرا برای من اجرای بسیار خاطره انگیزی شد و خیلی آن را دوست داشتم. درباره مزیت کنسرت های مشترک این چنینی هم باید بگویم که در این اجراها زیر یک سقف، سلیقه های مختلفی جمع شده اند و این فرصت در اختیار خواننده قرار می گیرد تا خودش را روی استیج و به صورت زنده به طرفداران خواننده های دیگر هم معرفی کند. به نظر من این اتفاق ارزشمند، برجسته ترین فاکتور اجراهای مشترک به حساب می آید.
راستی چرا اینقدر کم کار هستید؟ بیش از 20سال است که در موسیقی ایران حضور دارید، اما از شما فقط 7 آلبوم و چند تک تِرَک منتشر شده. در انتخاب کارهایتان وسواس دارید؟
نه، من خیلی هم کم کار نیستم. اما خب، همیشه این مصرع کم گوی و گزیده گوی چون دُر در ذهنم هست و برای همین کارهایم را با وسواس انتخاب می کنم؛ وسواسی که البته جنبه منفی ندارد و به نظرم کاملا بجاست، چون به هر حال هر فردی برای خلق اثر هنری اش باید وقت بگذارد و کیفیت کارش را بالا ببرد. اگر من امروز تصمیم بگیرم یک قطعه منتشر کنم و هفته دیگر آن را منتشر کنم، مسلما خروجی، خروجی خوبی نخواهد شد و کم و کاستی های زیادی خواهد داشت. با این حساب من به خودم لقب کم کار بودن نمی دهم. اما یکی از دلایل اینکه شما می گویید کم کارم می تواند این باشد که در دنیای امروز موسیقی، مافیایی پرقدرت پشت همه کارهای هنری قرار گرفته که نگاهش به موسیقی یک نگاه کاملا تجاری است؛ به همین دلیل امروزه تهیه کننده ها با یا پشتوانه مالی شان فقط از خوانندگانی حمایت می کنند که به اصطلاح کار بازاری ارائه دهند. متأسفانه برخی از همکاران ما هم با طمع بیشتر دیده و شنیده شدن، به شبکه های ماهواره ای و چهره های شناخته شده شبکه های مجازی روی آورده اند و با پرداخت مبالغی به آنها سعی دارند ویدئو کلیپ ها یا قطعه هایشان را بیشتر به چشم و گوش مخاطب های موسیقی برسانند. متأسفم که بگویم در این راه حتی به ایجاد دابسمش توسط اینفلوئنسرهای اینستاگرام هم متوسل می شوند! اما من و امثال من که به هنرمان اعتقاد داریم، از این فضاها کاملا دور هستیم و به همین دلیل ممکن است در سیل تبلیغات شبکه های ماهواره ای و مجازی، جای زیادی نداشته باشیم. به هر حال هر کسی دیده و شنیده شدن را دوست دارد، اما من به هر قیمتی این کار را نخواهم کرد.
در یک دوره طولانی، کنسرت را هم کنار گذاشتید. دلیل آنچه بود؟
حدودا 10-9سال پیش بود که 5سالی از فضای استیج و اجرای کنسرت دور شدم. دلیل آن هم بیماری ای بود که حنجره، سیستم صوتی و تنفسی ام را هدف گرفته بود. در آن سال هایی که نمی توانستم بخوانم، تقریبا به حال افسردگی نزدیک شده بودم اما با یاری خدا، کمک دوستانم و البته تلاش خودم، توانستم آن دوره سخت را پشت سر بگذارم. حالا 5-4سالی است با اینکه هنوز مشکلم به طور کامل برطرف نشده، اما روی استیج می روم و می خوانم تا هم به مردم عشق بدهم و هم خودم لذت ببرم.
داستان ممنوع الکاری اخیرتان چه بود؟ پخش تصاویر غیرمتعارف روی مانیتور پشت سرتان در کنسرت شیراز و متعاقب آن ممنوع الفعالیتی تان چطور پیش آمد؟
اول یک توضیح بدهم و آن اینکه من ممنوع الکار نبودم. فقط به حالت تعلیق درآمده بودم که آن هم خیلی زود با دستور وزیر محترم و مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، رفع تعلیق شدم. من شک ندارم مدیریتی پشت این ماجرا بود، چون بلافاصله بعد از کنسرت درحالی که من از همه جا بی خبر بودم، شبکه ها و صفحه های زرد به صورت گسترده به تخریب من پرداختند و بدون اینکه ممنوع الکار شده باشم، خبر ممنوع الفعالیتی ام را منتشر کردند. کار حتی به شبکه های تلویزیونی غیرایرانی هم کشید! اما همان زمان سیستم اطلاعاتی کشور تحقیقات گسترده ای روی این موضوع انجام داد و برایشان مسلم شد که در این اتفاق هیچ تقصیری متوجه من نیست؛ به همین دلیل و به خاطر سابقه خوبی هم که داشتم، به 2 ماه نرسید که نامه رفع ممنوع الفعالیتی ام از سوی وزیر ارشاد به دستم رسید.
پس چرا ما اینقدر دیر متوجه رفع این ممنوعیت شدیم؟
دلم نمی خواست از این خبر استفاده تبلیغاتی کنم. مثل برخی از همکارانم که متأسفانه خودشان خبر دروغین ممنوع الفعالیتی شان را اعلام می کنند و بعد دوباره به دروغ از رفع ممنوع الفعالیتی شان خبر می دهند تا بلیت های کنسرت شان به فروش برسد! من هیچ وقت از ممنوع الفعالیت بودن یا تعلیق کارم استفاده تبلیغاتی نکرده ام؛ برای همین نامه وزیر ارشاد را منتشر نکردم و بی سر و صدا به دنبال رفتن روی استیج بودم.
کمی قبل تر، از مافیای موسیقی گفتید. می خواهم بپرسم هم اکنون فضای موسیقی کشورمان را چطور می بینید و به نظرتان بزرگ ترین مشکل این روزهای موسیقی چیست؟
فضای موسیقی امروز ما واقعا نیازی به تحلیل های تخصصی ندارد. متأسفانه این روزها فضای موسیقی به قدری فاسد و زرد شده که همه متوجه وخامت اوضاعش می شوند و من بعید می دانم که در کل تاریخ موسیقی هیچ کشوری، اینقدر فضای موسیقی سخیف و متشنج شده باشد. دلیلش هم همانطور که قبلا گفتم استفاده ابزاری از موسیقی برای بهره برداری های خاص و تجاری است. متأسفانه افراد خودفروخته ای به دنیای موسیقی کشورمان نفوذ کرده اند که هیچ چیز از هنر نمی دانند و صرفا با دید جلب توجه و نگاه تجاری به موسیقی، فضای امروز این دنیای هنری زیبا را مسموم کرده و به فساد کشانده اند.
اینکه متأسفانه در سال های اخیر شاهد یک بی سلیقگی عمومی در موسیقی هستیم و سلیقه موسیقایی مردم به سمت کار سخیف تمایل پیدا کرده هم نتیجه همین حضور افراد کارنابلد با نگاه های خاص است؟ به نظرتان چرا در سال های اخیر موسیقی کم ارزش و سخیف جای کارهای فاخر را گرفته؟
با بخش اول سؤالتان موافقم و علت آن را هم خوراک بدی می دانم که نفوذ کرده ها به دنیای موسیقی به مردم ارائه می دهند. اما به این اعتقاد ندارم که موسیقی سخیف جای کارهای فاخر را گرفته. موسیقی فاخر هنوز زنده است و به نظر من هیچ وقت هم نمی میرد. من اعتقاد دارم اگر لشکر چند صد میلیونی افراد با کار بی کیفیت و سخیف وارد عرصه بشوند، باز هم یک خواننده، یک آهنگساز، یک ترانه سرا یا به بیان کلی یک هنرمند به معنای واقعی که در آثارش فخر وجود دارد، می تواند جلوی این لشکر چند صدمیلیونی بایستد؛ اتفاقی که همین حالا هم در کشورمان می افتد.
اگر چند سال اخیر را کنار بگذاریم، بیشتر تیتراژهای سریال ها و فیلم ها که سکوی پرتاب بسیار خوبی برای خواننده های جوان به حساب می آید، همیشه به چند خواننده محدود رسیده است. دلیل این موضوع را چه می دانید؟
ببینید! واقعیت این است که برای انتخاب خواننده تیتراژ، فقط و فقط شخص آهنگساز باید تصمیم بگیرد. اگر مرحوم بابک بیات زنده بود و روی این موضوع پافشاری می کرد، قطعا هنرمندانی که کار فاخر تولید می کنند، شرایط بهتری در این حوزه داشتند اما حالا متأسفانه تیتراژ سریال ها و فیلم های سینمایی بیش از آنکه یک اثر هنری به حساب بیاید، یک تیزر تبلیغاتی برای عواملش شده است که یکی از این عوامل خواننده است. خواننده ای که می تواند به واسطه خواندن یک تیتراژ یا چند کار میانی برای یک سریال یا فیلم، کنسرت های یکی دوسال آینده اش را تضمین کند، سرمایه گذاری می کند و با خرید تیتراژها خودش را بر سر زبان ها می اندازد. جالب اینکه در این فضا تهیه کنندگان و کارگردانان هم روی درآمدی که از فروش تیتراژ اثر تصویری شان دارند، حساب می کنند! یعنی در این میان تیتراژ که قرار بود یک اثر هنری تلفیقی باشد که به رشد هر دو هنر کمک کند، تضمینی برای بقای خواننده در دنیای موسیقی و منبع درآمدی برای تهیه کننده و کارگردانان سینما شده است.
از رسالت تیتراژ به عنوان یک اثر هنری تلفیقی گفتید. به عنوان خواننده ای که تجربه تیتراژخوانی هم داشته، تلفیق موسیقی و فیلم را چقدر در رشد و شکوفایی هر دو هنر مؤثر می دانید؟
این دو کاملا لازم و ملزوم یکدیگرند و برای رشد و شکوفایی نیاز به قدرت هر دو هنر است. اگر موسیقی خوب روی یک فیلم ضعیف باشد، خیلی اثرگذار نمی شود و برعکس اگر یک فیلم یا سریال قوی با موسیقی تیتراژ ضعیف عرضه شود، خیلی چشمگیر نخواهد شد. اما اگر هر دو کاری فاخر و ارزشمند باشند، قطعا به بهتر شنیده شدن و بیشتر دیده شدن یکدیگر کمک خواهند کرد.
بیش از 20سال است که در دنیای موسیقی ایران فعالیت دارید. به نظرتان جوانان علاقه مند به موسیقی، امروز برای ورود به این دنیای هنری کار سخت تری دارند یا شما و هم نسل هایتان؟
حقیقتش در این دوره و زمانه تنها شرط ورود جوانان به دنیای موسیقی، فقط و فقط وابستگی های ویژه به سازمان ها و ارگان ها یا داشتن پشتوانه مالی است. اما زمان ما اینطور نبود و افرادی که هنری داشتند با تلاش و پشتکارشان می توانستند قدم به دنیای موسیقی بگذارند.
نسل جدید موسیقی را چقدر در کارشان موفق می دانید؟
اگر منظورتان خواننده های جدید هستند، باید بگویم که متأسفانه بیشتر این خواننده ها فقط چند روزی مطرح می شوند و خیلی زود کسی حتی نام آنها را هم به یاد نمی آورد. دلیلش هم همانطور که عرض کردم، کار کردن صرفا به ضرب و زور سرمایه گذاری های سنگین و عملکردهای سیاسی شان است؛ بدون اینکه به فکر ارتقای کیفیت کارشان باشند. اما درباره نسل جدید نوازندگان، آهنگسازها و ترانه سراها، من آینده را خیلی روشن می بینم، چون امروز یک سری نوازنده بی نظیر در حال پرورش هستند که فکر می کنم ظرف چند سال آینده بتوانند توانایی های خودشان را ثابت کرده و خیلی زود نسل خواننده ها، آهنگسازها و نوازنده های بی هنر و بی تخصص را از دور خارج کنند.
از خودتان چقدر رضایت دارید؟ حامی چقدر توانسته به آرزوهایش در دنیای موسیقی دست پیدا کند؟
شکر خدا بسیاری از آرزوهای من در موسیقی محقق شده اند. اما من همیشه فکر می کردم که بزرگ تر از چیزی که امروز هستم، می شوم؛ البته منظورم از بزرگی، بزرگی در تکنیک و تولید موسیقی نیست، بزرگی در شهرت را عرض می کنم ولی چون من بیشتر روی کیفیت کار و مولف بودن سرمایه گذاری کرده ام تا ایجاد شهرت اجتماعی، به همین دلیل در این زمینه خودم را آدم موفقی می دانم. البته که آرزوهای زیادی در سر دارم که تصور می کنم با توجه به روندی که در پیش است و اینکه سلیقه مردم به سمت موسیقی ای از نوع موسیقی من در حال تغییر است، ان شاءالله به زودی به سایر آرزوهایم هم خواهم رسید.
و به عنوان آخرین سؤال، طرفدارهایتان چه زمانی منتظر آلبوم جدیدتان باشند؟
چند سال است که مرتب قول انتشار آلبوم می دهم اما تاکنون به چند دلیل نتوانستم به قول هایم عمل کنم؛ یکی اینکه هم اکنون آلبوم موسیقی به صورت فیزیکی فروش چندانی ندارد و به همین دلیل خواننده در این زمینه برگشت سرمایه ای نخواهد داشت. دلیل دیگر هم نبود قانون کپی رایت در ایران است که مردم معمولا موزیک ها را به صورت رایگان دانلود می کنند و به این ترتیب خواننده ای که وابستگی نداشته باشد، رسما نمی تواند با فروش آلبومش، هزینه آلبوم بعدی اش را دربیاورد. اما به هر حال، هم اکنون چند آلبوم در دست تهیه دارم که اسم یکی از آنها نارنج و ترنج است؛ آلبومی که شامل گزیده ای از آثار انتشار یافته ام در این سال ها به علاوه چند کار جدید است. 3آلبوم دیگر هم در دست تهیه دارم که یکی از آنها الکترونیکی است و کارش تقریبا به پایان رسیده. به امید خدا ظرف یکی دو سال آینده تمامی این 4آلبوم منتشر خواهند شد.
حال من با حال خوب مردم خوب می شود
شعار روز هفتم حال خوش آخر هفته ها ست؛ به همین دلیل در حاشیه گفت وگو با حامی، از این خواننده نام آشنا چند سؤالی هم درباره این پرسیده ایم که حالش چه شکلی و با چه کاری خوب می شود.
حامی که از بین همه کارهایش، آلبوم یک لحظه عاشق شو و فقط نگاه می کنم را از همه بیشتر دوست دارد، در پاسخ به این سؤال که در ماشین معمولا چه آهنگ هایی گوش می کند، می گوید: آهنگ های خودم را زیاد گوش نمی دهم و اگر گوش بدهم به دلیل چک کردن میکس و مستر یا برطرف کردن ایراداتش پیش از انتشار است. از نظر احساسی من کارهای فریدون آسرایی را دوست دارم و گوش می کنم. بین خواننده های سنتی هم صدای محمد معتمدی را خیلی می پسندم .
این خواننده خارج از دنیای موسیقی هم فعالیت های زیادی دارد؛ از شرکت در مسابقه های تلویزیونی بگیرید تا عضویت در تیم فوتبال ستارگان هنر. خودش در این باره می گوید: من که خیلی اجتماعی نیستم و تقریبا آدم گوشه گیری به حساب می آیم، افسردگی ها و سرخوردگی هایم را با ورزش، آن هم کنار هنرمندانی که خیلی هایشان هنرمندان شاخصی هستند کنار می گذارم و کلی امید و انرژی مثبت می گیرم. برای همین است که در تیم های ورزشی هنرمندان، چه بسکتبال و چه فوتبال حضوری جدی دارم .
از او می پرسیم حالش چطور خوب می شود که پاسخ می دهد: شکر خدا حال من کنار خانواده ام خوب است اما قطعا با تغییرات اقتصادی و بهتر شدن وضع معیشت مردم بهتر هم خواهد شد؛ به ویژه اینکه معتقدم با بهتر شدن اوضاع زندگی مردم، جرم و جنایت کمتر شده و اوضاع فرهنگی جامعه ازجمله حال تئاتر و سینما، موسیقی و هنرهای دیگر بهتر خواهد شد .
موسیقی فاخر هنوز زنده است. من اعتقاد دارم اگر لشکر چندصد میلیونی افراد با کار بی کیفیت و سخیف وارد عرصه بشوند، باز هم یک خواننده، یک آهنگساز، یک ترانه سرا یا به بیان کلی یک هنرمند به معنای واقعی که در آثارش فخر وجود دارد، می تواند جلوی این لشکر چندصدمیلیونی بایستد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشست هماهنگی معاونان هنری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها با موضوع شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر با حضور معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار و سایت شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر به نشانیwww.creative-cities.ir رونمایی شد.
سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست گفت: شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر بیشترین ظرفیت های آمایشی هنر را فعال می کند. زیرساخت های هنری گرچه در چند دهه اخیر رشد کرده است اما متناسب با رشد نیروی انسانی و ظرفیت های انسانی در هنر نیست. در زمینه نیروی انسانی هنر رشد چشمگیری در این سال ها اتفاق افتاده است و دانشگاهها، مراکز آموزشی و آموزشگاه ها به آموزش هنر پرداخته اند.
حسینی در ادامه افزود: مشارکت مردمی و هنرمندان و تشکل ها و نهادهای مختلف در شهرها از جمله شهرداری ها در شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر انرژی و توان مضاعفی را در شهرها برای فرهنگ و هنر فراهم می کند و منظومه ارتباطی بین شهرها و مشارکت نهادها و مشارکت مردمی و هنرمندان هم افزایی ایجاد می کند. همچنین از منظر اشتغال و کسب و کار نیز فرهنگ و هنر ظرفیت و امکان بیشتری دارد و ایجاد اشتغال در حوزه هنر ارزان تر از بسیاری از صنایع است و مزیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تاریخی فرهنگ و هنر فرصتی برای اشتغال و کسب و کار است که شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در این زمینه موثر است. شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر یک جریان ممتد و مستمر است.
علی اصغر سیدآبادی مشاور وزیر در امور برنامه ریزی هدف از طرح شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را جلب مشارکت حداکثری استان های کشور اعلام کرد و گفت: شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر فرصت کنار هم قرار گرفتن شهرهای مختلف ایران را فراهم می آورد و با گروه سازی چند شهر و مشارکت موثر آن ها، در هر گروه برای یک منطقه جغرافیایی در زمینه مسائل فرهنگی و رونق کسب و کار هنر در سطح کشور تصمیم گیری می شود. در شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر باید از تمام ظرفیت های اقتصادی و صنعتی نهادهای عمومی مانند شهرداری و تشکل ها و انجمن های غیردولتی در همه استان ها استفاده شود تا با اتکا بر ظرفیت های محلی و بومی برنامه شبکه شهرهای خلاق هر شهر برنامه ریزی شود و پس از جمع آوری اطلاعات پرونده شهرهای مختلف در بخش های مختلف این فراخوان به دبیرخانه مرکزی تهران ارسال و شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در بخش های مختلف انتخاب شود.
ابراهیم حیدری دبیر اجرایی این رویداد فرهنگی به شرح برنامه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر پرداخت و گفت: دو هفته پیش فراخوان این رویداد فرهنگی منتشر و به ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تمامی استان های کشور ابلاغ شده است.
حیدری هدف از تشکیل شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را فراهم آوردن زمینه بروز خلاقیت های نهفته در شهرها و مناطق مختلف کشور دانست که باید این خلاقیت ها پویا شوند و در قالب این برنامه، هنرها و ظرفیت های هنری برای رونق کسب و کار فراهم شود.
دبیر اجرایی شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر از ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان های سراسر کشور خواست از طریق مذاکره و هم افزایی با دیگر نهادها و سازمان های استانی دبیرخانه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را در استان ها ایجاد کنند تا بتوانند از ظرفیت های انجمن ها و تشکل ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در استان ها برای تحقق اهداف این برنامه استفاده شود.
حیدری افزود: با تشکیل دبیرخانه شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در مراکز استان ها، طرح ها و ایده ها در مرحله ی نخست در سطح استان داوری می شود، پس از داوری آثار اولیه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر، آثار به دبیرخانه مرکزی ارسال و براساس ضوابط و شرایط تعیین شده در فراخوان، آثار بررسی و شهرهای خلاق حوزه های مختلف انتخاب خواهد شد. همچنین از طریق این طرح زمینه و فرصت تعامل و همکاری موثر با سازمان جهانی یونسکو از طریق دفتر ملی یونسکو در ایران فراهم می شود و شهرهای خلاق فرهنگ و هنر ایران با شبکه شهرهای خلاق جهان ارتباط می گیرند.
مجید عبداللهی رییس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری و روستایی سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور نیز در این نشست گف: موضوع شهر خلاق چند سالی است که در وزارت کشور دنبال می شود و سازمان شهرداری ها و دهیاری های وزارت کشور آمادگی دارد در شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر همکاری کند.
سید امین مویدی، مشاور برنامه ریزی و نظارت راهبردی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست گفت: شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر می تواند به آمایش و پیمایش هنر کمک کند و شناخت دقیق تری از ظرفیت ها بدهد و به گردشگری هنر و کسب و کار هنر نیز کمک می کند.
در ادامه این نشست معاونان هنری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها پرسش ها و نظرات خود را درباره شبکه های شهرهای خلاق فرهنگ و هنر و روند اجرای آن بیان کردند.
کد خبر 4676214
فریبرز دارایی
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- احمد ابوالفتحی: مقوله کپی رایت و مالکیت فکری، از جمله مباحث بغرنجی است که اهالی اندیشه و هنر در سال های اخیر بسیار با آن دست به گریبان بوده اند. بهروز وجدانی، عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشی سازمان میراث فرهنگی که تحقیقات جامع و فراوانی در زمینه مردم شناسی موسیقی انجام داده و به تازگی کتابی را با نام موسیقی و مالکیت فکری منتشر کرده که علاوه بر مروری بر اسناد سازمان جهانی مالکیت فکری، راهکارهایی برای اجرایی شدن این قوانین در ایران ارائه می دهد. با او درباره این کتاب و چشم انداز اجرای قوانین مربوط به مالکیت فکری در ایران گفت وگویی کرده ایم:
اکثر آثاری که تا پیش از کتاب موسیقی و مالکیت فکری منتشر شده است در حوزه مردم شناسی موسیقی بوده است. چه شد که به سراغ موضوعی رفتید که نسبت موسیقی با یک موضوع حقوقی و قانونی را بررسی می کند؟
تمام سابقه من در حوزه مردم شناسی است. عضو هیئت علمی مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی بودم و در سال 1385 از آنجا بازنشسته شدم. همیشه در کنار مسئولیت های مرتبط با مردم شناسی و امور بین الملل در سازمان میراث فرهنگی داشتم، به تحقیق در زمینه موسیقی هم علاقه مند بودم و یکی از مسائلی که برای من وجود داشت این بود که اکثر تحقیقاتی که در حوزه موسیقی صورت می گیرد از سوی کسانی است که خودشان اهل موسیقی هستند و پژوهشگرانی از حوزه های دیگر کمتر به این موضوع می پردازند. همین باعث شد به عنوان کسی که عمر علمی خود را در حوزه مردم شناسی طی کرده است، به تحقیق در زمینه موسیقی علاقه مند شوم.
مردم شناسی علم مطالعه فرهنگ هاست و مهمترین شاخصه فرهنگی هر ملت موسیقی است. رویکرد من به موسیقی مطالعه آن به عنوان یک عنصر فرهنگی بود و در این زمینه تعدادی مقاله و سخنرانی و کتاب بود و همه مطالعاتم در زمینه موسیقی از منظر مردم شناسی بوده است و در عین حال به جز فرهنگ تفسیری موسیقی که اولین کتاب من بود، تمامی تحقیقاتم مرتبط با جایگاه موسیقی در فرهنگ ایرانی بوده است.
کتاب موسیقی و مالکیت فکری هم در حوزه مردم شناسی می گنجد؟ به نظر می رسد این کتاب را بیشتر بتوان در حوزه مدیریت فرهنگی طبقه بندی کرد.
این کتاب پس از آن نوشته شد که ارتباط من با پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات شکل گرفت. سال ها پیش که اولین اجلاس کنوانسیون تنوع فرهنگی در پاریس برگزار شد سه نفر به عنوان نماینده ایران در این اجلاس شرکت کردیم. دو نفر از سازمان میراث فرهنگی و یک نفر از همین پژوهشگاه. ارتباطی که از همان جا شکل گرفت باعث شد من کتابی با نام عناصر مشترک هویت ملی ایرانیان را با این پژوهشگاه منتشر کنم که این کتاب هم از منظر موسیقی به هویت نگاه کرده بود. پس از آن کتابی با نام موسیقی ایرانی و هویت را با همین پژوهشگاه منتشر کردم که نگاهش به موسیقی به گونه ای کاربردی بود. یعنی به شکلی که مسئولین بتوانند با خواندن آن ذهنی چند جانبه نسبت به موسیقی پیدا کنند و بهتر بتوانند چاره ای برای مشکلات آن بیابند. در آن کتاب با نمونه های فراوان از موسیقی در نواحی مختلف ایران اثبات کرده ام که موسیقی شاخص ترین عنصر فرهنگی و هویت ساز در ایران است. در کتاب موسیقی و مالکیت فکری هم همان عوامل مردم شناختی و روان شناسی اجتماعی مهم و مورد توجه بوده است.
از اساس چه شد که به فکر نوشتن این کتاب افتادید؟
من از سال 1380 به عنوان نماینده سازمان میراث فرهنگی در اجلاس های سازمان جهانی مالکیت فکری که مقرش در ژنو است شرکت می کردم و در حدود 10 جلسه در نشست های این سازمان شرکت کردم. پس از بازنشستگی من دیدم که اطلاعات زیادی را در زمینه کارویژه های سازمان جهانی مالکیت فکری دارم که بهتر است به صورت یک کتاب به دیگران هم منتقل شود. مسئله این بود که شرکت کنندگان در چنین اجلاس هایی که مطالب متنوعی هم در این زمینه نوشته اند اکثراً حقوق دان هستند و از منظر حقوقی به مسئله نگاه می کنند. کارگروهی که من در آن عضویت داشتم عنوانش فولکلور، دانش سنتی و منابع ژنتیکی بود و در این زمینه و نسبت آن با مقوله مالکیت فکری کمتر چیزی نوشته شده بود. همین انگیزه ای بود برای نوشتن این کتاب.
تفاوت کار شما با کارهایی که از منظر حقوقی به مقوله مالکیت فکری پرداخته اند و تعدادشان هم کم نیست از چه جنسی است؟
من این افتخار را داشته ام که با اکثر کارشناسان حقوقی ای که کتاب هایی در زمینه مالکیت فکری کتاب نوشته اند نشست و برخاست داشته باشم. نکته اساسی ای که ایجاد تفاوت می کند، اختلاف در منظرهای تخصصی است. آن ها از منظر یک حقوق دان به موضوع نگاه کرده اند و من بیشتر بر جوانب فرهنگی مقوله مالکیت فکری تاکید کرده ام. البته من در این کتاب به مسائل حقوقی هم پرداخته ام ولی همه آن مسائل را هم از منظر فرهنگی مورد توجه قرار داده ام و کتاب مملو از مباحث فرهنگی است.
یعنی در این کتاب راهکارهای فرهنگی برای امکان پذیر شدن اجرای قوانین مرتبط با مالکیت فکری ارائه کرده اید؟ به عنوان نمونه شما از لزوم مستندسازی سابقه موسیقیایی اقوام ایران به عنوان پیش نیاز اعمال قوانین مرتبط با مالکیت فکری گفته اید. از اساس کاربردی بودن تا چه میزان دغدغه این کتاب بوده است؟
هم درباره این کتاب و هم در مورد کتاب موسیقی ایرانی و هویت تاکید بر این بود که نحوه نوشتار کاربردی باشد. کتاب موسیقی ایرانی و هویت خوشبختانه باعث تغییری نگرشی در مدیران فرهنگی شد و حالا می بینیم که هر وقت از موسیقی سخن می گویند از جنبه هویتی موسیقی هم حرف به میان می آید. در این کتاب هم جوانب کاربردی بسیاری وجود دارد. در این کتاب من مطرح کرده ام که موسیقی یکی از عناصر شاخص میراث فرهنگی ناملموس است و بر این پایه نمی شود گفت فقط فلان وزارت خانه مسئول موسیقی است، هشت سازمان و ارگان و نهاد مرتبط با موسیقی هستند و اگر بنا باشد که برخوردی جدی در زمینه موسیقی صورت بگیرد باید کمیته ای ملی با حضور نمایندگان این هشت بخش و کارشناسان زبده هر بخش که دائماً عوض نشوند و با شخصیت حقیقی خود در این کمیته حضور داشته باشند شکل بگیرد تا فکری به حال موسیقی بشود.
این هشت بخش را می توانید نام ببرید؟
من در کتاب دقیق گفته ام که کدام بخش موسیقی به وزارت ارشاد مربوط است، کدام بخش به سازمان میراث فرهنگی، به قوه قضائیه کدام بخش، وزارت امورخارجه، سازمان ثبت، صداوسیما، خانه موسیقی و... مربوط می شود و همه این نهادها باید در هماهنگی با یکدیگر به مقوله موسیقی بپردازند. مسائل مرتبط با موسیقی را با انداختن آن به گردن وزارت ارشاد یا صداوسیما نمی توان حل کرد. موسیقی جنبه های فرهنگی، تاریخی و حقوقی دارد و در هر یک از این جنبه ها با مسائلی دست به گریبان است، هر وقت هماهنگی ای در پرداختن همه جانبه به موسیقی حاصل شود امکان حل مسائل فراهم می شود. یکی دیگر از جنبه های کاربردی کتاب که شما هم به آن اشاره کردید مقوله مستندسازی است. این مسئله تا حد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیش رفته است و مطلع هستم که دستور پیگیری مقوله آرشیو ملی صوتی و تصویری موسیقی را داده اند. این آرشیو نیازمند هزینه فراوانی است که موسساتی مانند خانه موسیقی از پس آن برنمی آیند و وجودش هم برای اثبات دعاوی مرتبط با مالکیت فکری در زمینه موسیقی الزامی است.
بخشی از کتاب شما به زیرساخت های فرهنگی لازم برای رعایت مقوله مالکیت فکری می پردازد. از اساس اگر جوانب مدیریتی مرتبط با این موضوع را کنار بگذاریم آیا شما از کسانی هستید که معتقدید زیرساخت فرهنگی لازم در زمینه مالکیت فکری وجود ندارد؟
زیرساخت فرهنگی لازم وجود ندارد. هر معضلی در ظاهر ممکن است سیاسی، اقتصادی یا امنیتی باشد، اما در زیرساخت فرهنگی است. به عنوان نمونه مسئله ترافیک را آیا می شود فقط با چراغ قرمز و جریمه حل کرد؟ ما نیازمند کار درازمدت فرهنگی از کودکی هستیم. ما در طول تاریخ چندان به مقوله مالکیت فکری اهمیت نداده ایم. شما نقش و نگارهای زیبای بناهای تاریخی اصفهان را نگاه کنید. پای کدام یک از آنها امضای یک نقاش را مشاهده می کنید؟ نگرش این بوده که هنر موهبتی الهی است و نباید آن را وسیله ثروت اندوزی یا پست و مقام کرد. این نشان دهنده یک مسئله خیلی مهم فرهنگی است. یعنی ما ملتی هستیم که چندان به دنبال حق و حقوق خودمان نیستیم. این تفکر، تفکری بوده است که اتفاقا میراث سنتی ما در زمینه موسیقی را حفظ کرده است ولی اگر شما بخواهید وارد مسئله حقوقی جدید به نام کپی رایت شوید نیاز به ابزارهای جدید و نگرش های جدید دارید. در حال حاضر اگر ادعایی درباره سرقت ادبی یا هنری در زمینه موسیقی مطرح شود به دادگاه فرهنگ و رسانه ارجاع می شود و آنها برای اثبات از خانه موسیقی نظر می خواهند. آنها هم بر مبنای اسناد و موارد مستند می توانند نظر بدهند و تا زمانی که مستندنگاری دقیقی در این زمینه صورت نگیرد نمی شود در چنین مواردی با قطعیت نظر داد. بنابراین تا زمانی که بانک اطلاعاتی دقیقی در زمینه موسیقی نداشته باشیم با معضلات قابل توجهی در زمینه دعاوی حقوقی مربوط به مالکیت فکری مواجه خواهیم شد. بانک های اطلاعاتی ما در صداوسیما، ارشاد، موزه موسیقی و... پراکنده هستند و باید تجمیع شوند.
در این شرایط شما چشم انداز آینده این مقوله را چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظرم ما باید کار فرهنگی فراوانی در این زمینه انجام دهیم و تا زمانی که وضعیت باثباتی در این زمینه نداشته باشیم، خلاقیت ها بدون ترس شکوفا نمی شوند و همه خلاقیت خود را از ترس سرقت پنهان می کنند.
آنچه ما به آن پرداختیم بیشتر در زمینه حقوق مالکیت فکری در داخل است. اما مسئله اساسی ای که اکنون وجود دارد پیوستن به کنوانسیون های جهانی مرتبط با کپی رایت است. هنگامی که ما در مورد اجرای قوانین داخلی با معضلاتی که به آن اشاره کردید مواجه هستیم آیا پیوستن احتمالی ما به قوانین بین المللی به اجرایی شدن قوانین منجر می شود؟
ما در بعد ملی به جز قانون آذرماه 1348 قانونی در زمینه حقوق مولفین و مصنفین نداریم. از این قانون پنجاه سال می گذرد و نیازهای روز را پاسخگو نیست. آن قانون در زمان خود بسیار پیشرفته و مترقی بوده است ولی تلاش هایی که برای به روزرسانی قانون صورت گرفته به نتیجه نینجامیده است. یادم است که در سال 1384 در همین پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات که ناشر کتاب من است، تیمی شکل گرفت برای تدوین لایحه جامع حقوق مالکیت فکری. آن گروه لایحه ای را تدوین کرد و دولت آن را برای تصویب به مجلس فرستاد ولی هنوز که هنوز است، آن لایحه تصویب نشده است. آن لایحه بسیار مدرن و پیشرفته می شد. پارسال خبر دادند اگر تا پایان سال 97 این لایحه تصویب شود بهتر است، در غیر این صورت تصویب آن به دور بعدی مجلس احاله می شود. در آن قانون هم از کنوانسیون های جهانی استفاده شده بود، هم از قوانین کشورهای پیشرو اسلامی و هم از قوانین کشورهای اروپایی و آسیایی و مجاور. این قانون حتی اگر تصویب شود هم معلوم نیست همانی باشد که تدوین کردیم.
در بعد بین المللی چطور؟
در این کتاب به قوانین بین المللی هم اشاره کرده ام. در این بعد چند کنوانسیون وجود دارد که ما در هیچ یک از آنها عضو نیستیم. سازمان جهانی مالکیت فکری هم کنوانسیون های فرهنگی دارد و هم صنعتی. ما در بخش صنعتی از منظر پیوستن به سازمان جهانی مالکیت فکری از همه کشورهای منطقه جلوتریم ولی عضو هیچ یک از کنوانسیون های فرهنگی نیستیم. هر وقت صحبت پیوستن به کنوانسیون برن می شود ناشرانی پیدا می شوند که سنگ اندازی می کنند. ممکن است این ناشران درباره مسائل مالی مرتبط با اعمال قوانین این کنوانسیون راست بگویند ولی این نمی شود که به جای چاره اندیشی برای حل این مسائل به عدم اعمال قوانین فکر کنند. اگر عضو این کنوانسیون شویم شاید مقداری از نظر اقتصادی با گرانی مواجه شویم ولی از هزار جای دیگر برنده خواهیم شد. علاوه بر کنوانسیون برن، کنوانسیون رم هم هست که مربوط به اجرای موسیقی، استودیوهای ضبط موسیقی، برگزاری کنسرت و... است. اگر عضو آن کنوانسیون می شدیم مقدار زیادی از مسائل مربوط به سالن های ضبط و برگزاری کنسرت و... حل می شد، ولی ما عضو این کنوانسیون هم نیستیم. ما برای پیوستن به این کنوانسیون ها گیر فراوانی داریم ولی همه قابل حل هستند و در این کتاب داروهای وطنی و ارزان حل این گیرها را نوشته ام. ما حتی برای پیوستن به سازمان جهانی تجارت هم نیازمند سروسامان دادن به قوانین مربوط به هنر و مالکیت فکری هستیم.
حسین عابدینی مدیر مسئول انتشارات سفیر اردهال، در گفت وگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در خصوص فعالیتش طی چند سال اخیر در حوزه صنعت نشر، گفت: من به عنوان ناشر 10 سال است که در انتشارات سفیر اردهال شروع به فعالیت کرده ام. در ابتدا با حمایت وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی کتاب هایمان با تیراژ 3 هزار نسخه به فروش می رسید.
وی افزود: اما طی چند سال اخیر فروش کتاب های ما به 10 نسخه هم رسیده است؛ چون انتشارات ما تخصصی است و امکان چاپ بالای هزار و سرمایه گذاری کتاب برای فروش به مخاطب را ندارد. انتشارات ما مجبور است با وجود چنین مشکلاتی اغلب کار های خود را با تیراژ های محدود بر اساس نیاز بازار به چاپ برساند.
عابدینی با اشاره به دلایل کم شدن تیراژ کتاب ها، اظهار داشت: دلیل اصلی و عمده آن این است که هزینه های تولید، مخصوصا کاغذ که 60 درصد هزینه تولید یک کتاب را پوشش می دهد، به شدت بالا رفته است. دلیل دیگر آن این است که تعداد مخاطبان و خوانندگان کتاب به شدت کاهش یافت. دلیل سوم آن هم حجم بالای کتاب سازی در بازار و به تبع آن کم شدن تیراژ کتاب هاست. همین امور باعث می شود که ناشران جرئت نکنند تیراژ کتاب ها را برای چاپ بالا ببرند.
مدیر مسئول انتشارات سفیر اردهال در خصوص ضرر دانلود کتاب از کانال های تلگرامی و صفحات مجازی، گفت: PDF ها در همه ی موارد نمی توانند جای کتاب کاغذی را بگیرند؛ چرا که کتاب هایی هستند که ارزش یک بار بیشتر خواندن را ندارند. در عوض کتاب های تخصصی و ضروری نیازمند آن هستند تا مخاطب مکتوب آن را در اختیار داشته باشد.
عابدینی در پایان خاطرنشان کرد: انتشارات ما یک مجموعه 20 جلدی کتاب دارد. بنده به عنوان ناشر هیچ وقت پی دی اف این کتاب را در صفحه مجازی منتشر نمی کنم؛ چرا که هزینه زیادی برای چاپ این کتاب صرف کرده ایم.
انتهای پیام/
چرا تیراژ کتاب ها پایین آمد؟
خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ _ صادق وفایی: طرح تابستانه کتاب 98 روز پنجشنبه 3 مرداد به پایان رسید. براساس مشاهدات خبرنگار مهر استقبال مخاطبان این طرح با حضور آگاهانه و در پی انتفاع از تسهیلات آن در کتابفروشی ها حضور پیدا کرده و به خرید کتاب های تخفیف دار پرداختند. برخی از کتاب ها مثل آثار خارجی یا بعضی کتاب های ترجمه هم شامل یارانه این طرح نمی شدند.
به هرحال با برگزاری نشست نقد و بررسی تابستانه کتاب و همه طرح های حمایتی فصلی موسسه خانه کتاب از کتابفروشی های کشور در خبرگزاری مهر ، 3 کتابفروش، رئیس انجمن صنفی مترجمان شهر تهران و مدیرعامل خانه کتاب درباره این مساله به بحث و گفتگو پرداختند. در قسمت اول میزگرد که چندی پیش منتشر شد، دلایل موافقت و مخالفت کتابفروشان و رئیس انجمن صفنی مترجمان به طور مشروح مطرح شدند که از جمله آن ها می توان به گلایه از تفاوت میزان یارانه برای کتاب های تالیف و ترجمه در طرح، عدم تسویه زودهنگام با کتابفروشی ها و یا تبلیغ طرح در زمان نامناسب اشاره کرد.
در قسمت دوم و پایانی میزگرد، پاسخ های نیکنام حسینی پور مدیرعامل خانه کتاب به نکات مطرح شده (در قسمت اول) و همچنین جمع بندی هریک از حاضران در جلسه را خواهیم خواند. از جمله نکات مهمی که حسینی پور در این قسمت از میرگرد بیان کرد یکی این بود که اگر یک صنف سراسری در کشور وجود داشته باشد که مطالبات ناشران و کتابفروشان را دنبال کند، منجر به نتایج مثبت شود. مدیرعامل خانه کتاب همچنین درباره مساله اعتماد بین مردم و دولت صحبت کرد و گفت باید قراردادی مثل یک نشان استاندارد بین مردم و دولت وجود داشته باشد. مردم باید به دولت اعتماد کنند. او گفت دولت هم باید نقشش را درست بازی کند. به این معنی که ممیزی، سلیقه ای نباشد.
حسینی پور همچنین در این بخش از بحث و گفتگو درباره مساله تفاوت یارانه کتاب های تالیف و ترجمه، به شناوربودن طرح حمایت های فصلی خانه کتاب اشاره کرد و گفت: طرح شناور و قابل بازنگری است. چون اگر اصلاح نشود شاید منجر به تعطیلی اش شود. این شناور بودن یکی از خوبی های طرح است. او گفت اگر در این دوره از طرح نتیجه متفاوتی بین فروش کتاب های تالیف و ترجمه مشاهده نشود، امکان بازنگری و اصلاح میزان یارانه هایی که برای کتاب های تالیف و ترجمه در نظر گرفته شده، وجود دارد.
یکی از جمع بندی های مهم این جلسه که همه حاضران روی آن اتفاق داشتند، تقویت کتابفروشی های استانی به جای برگزاری نمایشگاه های استانی کتاب بود. به این معنی که بودجه نمایشگاه های استانی، اگر صرف کتابفروشی های شهری و محلی شود، خیلی بهتر است. به علاوه این کار موجب جلوگیری از قاچاق کتاب نیز خواهد شد. ارزش گذاری کیفی آثار حاضر در طرح های حمایت فصلی خانه کتاب هم از جمله پیشنهادات مطرح شده در این جلسه بود که حسینی پور با آن مخالفت کرد و گفت در صورت اجرایش ممکن است طرح آسیب ببیند.
در ادامه مشروح دومین بخش گزارش میزگرد بررسی طرح تابستانه 98 را می خوانیم:
* خب آقای نیکنام بخشی از صحبت های دوستان کتابفروش را درباره طرح های فصلی خانه کتاب شنیدیم. حالا پاسخ ها و صحبت های شما را می شنویم.
به نظرم یکی از حسن های چنین طرح هایی برگزاری همین نشست هاست. چون مسائل و دغدغه های کتابفروشان توسط رسانه ها عمومی می شود. شاید در همین گردهمایی ها باشد که رسانه ها بتوانند با کتابفروش ها صحبت کنند و دغدغه هایشان را مطرح به گوش دیگران برسانند. در حوزه فرهنگ هم البته توقع اثربخشی آنی نداریم. بلکه باید ذهنیت ها تغییر کند.
طی 40 سالی که از انقلاب می گذرد، مستحضر هستید که در معاونت فرهنگی که دارد حوزه کتاب را در ایران مدیریت می کند، تا به حال خیلی ناشرمحور بوده ایم و حلقه های دیگر زنجیر نشر را ندیده ایم. به همین میزان هم ناشران در تصمیم گیری ها و تغییرات اثربخش و تاثیرگذار بوده اند. فضای کلی هم از آن ها اثرپذیر شده است. دوره وزارت دکتر صالحی بود که به کتابفروشی ها به عنوان یکی از حلقه های مهم نشر نگاه شد. البته نمی گویم به طور تمام و کمال نگاه شد اما بالاخره شروع ماجرا از این جا بود. من معتقدم از کسی که خلقِ اثر می کند تا فردی که دارد کتاب چاپ شده را می خواند، همه دست اندرکاران، در چرخه نشر قرار دارند. اما شاید نگاه بخش محور علت رشد نامتوازن ناشران کشورمان بوده است. در حالی که در دیگر نقاط جهان، وضعیت عکس است. _نمی گویم ناشر _ ولی ما 17هزار دارنده پروانه نشر داریم؛ یعنی باید 3 برابر این مقدار، کتابفروشی داشته باشیم اما خب این گونه نیست. در همه جای دنیا، تولیدکننده یک یا دو کارخانه است ولی پخش کننده زیاد است. در خوراک، صنعت و همه حوزه های دیگر همین است. به هر حال این رشد نامتوازن باعث شد در این دولت و دولت قبلی، وزارت ارشاد و دوران تصدی آقای صالحی، نگاه به سمت کتابفروشی ها برود.
* تمایل این نگاه به سمت یارانه ها چه طور بود؟
در قوانین بالادستی برنامه ششم تکلیف همه ما مشخص شده است. و گفته شده که یارانه را باید به مصرف کننده بدهید. قبل از برنامه ششم، یارانه به تولیدکننده داده می شد یعنی ناشران؛ و در قالب فیلم و زینک، کاغذ و یا خرید کتاب. حالا گفتند یارانه را به مصرف کننده بدهید. نکته ای که به خانم سنگری می گویم این است که در معاونت فرهنگی تدبیری اندیشیده شد که یارانه از کانال کتابفروشی به مصرف کننده برسد. این مساله، با این که یارانه را به کتابفروشی بدهیم فرق دارد. بنابراین تکلیف یارانه مشخص شده و قوانین بالادستی معین کرده که باید به دست مصرف کننده برسد. حالا این مصرف کننده دانشجو باشد، طلاب، مردم عادی و یا دانش آموز باشد. تفاوتی که در طرح های فصلی با نمایشگاه های کتاب و فعالیت های مشابه وجود دارد این است که ما به دانشجو و طلاب یارانه می دهیم ولی در طرح های فصلی، همه مردم ایران، فارغ از قومیت، جنسیت و هر طبقه بندی دیگر از یارانه منتفع می شوند؛ یعنی همه افرادی که شهروند ایران محسوب می شوند و کد ملی دارند.
خانم سنگری درباره تخفیف نکته ای گفتند. ما هم در دستور و نامه های مربوط به طرح های فصلی این لفظ را اصلا ح کرده ایم. توضیح آن که ما داریم یارانه می دهیم نه تخفیف. بله لفظ تخفیف سطح کار را تنزل می دهد. ما هم تخفیف نمی دهیم؛ یارانه می دهیم. در همه دنیا برای حوزه فرهنگ یارانه در نظر گرفته می شود.
* یعنی بخشی از قیمت کتاب را شما به عنوان دولت می پردازید و بخش دیگرش را مخاطب.
بله. همین طور است. دولت ها در همه جای دنیا برای حوزه فرهنگ هزینه کرده و یارانه می دهند. حالا ممکن است شکلش متفاوت باشد.
* پس شما می گویید در این طرح های فصلی تخفیفی داده نمی شود و اصطلاحا توی سر قیمت کتاب نمی خورد.
بله. ما تخفیف نمی دهیم. ما به مصرف کننده یارانه می دهیم که کتاب را با قیمت مناسبی خریداری کند. از قِبَل این که این اتفاق، دارد از کانال کتابفروشی رخ می دهد اتفاقات مثبتی می افتد. 75 تا 80 درصد منابع را که کتابفروش ها مستقیم از مخاطب می گیرند. 20 تا 25 درصد می ماند که به قول دوستان 6 یا 4 ماه بعد تسویه می شود. بنابراین یک نقدینگی در کتابفروشی رخ می دهد. نکته دوم این که مخاطب های جدیدی به کتابفروشی ها افزوده می شوند. من معمولا به کتابفروشی ها سر می زنم و با آن ها گفتگو می کنم. خودشان که در سنگر اول هستند، اذعان دارند که هنگام اجرای طرح، خیلی از مخاطبانِ جدید می آیند و پایشان به کتابفروشی باز می شود. خب البته نگه داشتن شان دیگر هنر کتابفروش است. ما سعی می کنیم کاری بکنیم که پای مردم به کتابفروشی باز شود، اما تداوم این حضور در طول سال، به هنر کتابفروشی ها بستگی دارد. درباره این که خانم سنگری گفتند این طرح چه فایده ای برای کتابفروشی ها دارد، باید بگویم تا پیش از طرح، خیلی از کتابفروشی ها به ویژه در خیابان انقلاب، در شرف تعطیلی یا رو به تغییر کاربری بودند ولی این طرح تا حدودی امیدوارشان کرد.
* به چه چیزی امیدوارشان کرد؟
که دولت دارد به کتابفروشی ها فکر می کند. از قِبَل همین طرح های فصلی بود که بسیاری از مشکلات کتابفروشی ها رو آمد و در سطح تصمیم گیری مطرح شد. این طرح ها منجر به تشکیل به کارگروهی در معاونت فرهنگی شدند که در آن، تسهیلات به کتابفروشی ها اختصاص پیدا کند نه ناشران. و کتابفروشی های محلی در استان های محلی رونق گرفتند. به عبارتی این طرح منجر به تاسیس کتابفروشی های مختلف در شهرهای مختلف _ خارج از تهران _ شد.
من نکته ای را که درباره تاخیر در پرداخت ها گفتند، قبول دارم. البته ترجیح مان این است که در حداقل زمان، سهم کتابفروشی ها پرداخت شود ولی همان طور که آقای حاجی تقی گفتند، ما در ایران زندگی می کنیم و می دانیم که شاید فرهنگ در اولویت نباشد اما ما باید کار کنیم و فرهنگ را در اولویت قرار بدهیم. الان 4 ماه از سال گذشته است. پس چرا سازمان مدیریت تخصیص یارانه نمی دهد؟ آیا حوزه های دیگر هم همین وضع را دارند؟ هنوز یک ریال هم به حوزه یارانه نشر اختصاص داده نشده است. این مسائل هم باید در این نشست ها مطرح شوند.
ترجیح ما برای تسویه با کتابفروشی ها، حداقلِ زمان ممکن است اما واقعیت این است که وقتی تخصیص اعتبارها به وزارت ارشاد بیاید، باید برویم و چانه بزنیم. به همین دلیل، زمان 4 تا 6 ماه را مطرح کرده ایم و تلاش می کنیم به 6 ماه نرسد با هر زوری که می توانیم تسویه حساب کنیم.
* زمان ایده آل مورد نظرتان چند وقت است؟
اولویت ما این است که حداکثر یک ماه بعد از پایان اجرای طرح، تسویه کنیم. تسویه خریدِ کتاب از ناشرها هم که در ارشاد انجام می شود، حدود 5 تا 6 ماه طول می کشد. این چرخه شاید چرخه معیوبی است که از سازمان مدیریت شروع می شود. اگر یارانه موجود باشد، حتما سریع تر پرداخت می شود. اگر امروز به خانه کتاب پرداخت شود، ظرف 4 تا 5 روز کل عملیات بانکی اش را انجام می دهیم. یعنی این طور نیست که پول را به خانه کتاب بدهند و خانه کتاب برود آن را جای دیگری سرمایه گذاری کند. بعد از مدتی هم پول را به کتابفروشی ها بدهد. حداقل در زمان حضور من در خانه کتاب اصلا چنین اتفاقی نیافتاده است. زمانی که تخصیص اعتبار می شود، پول همان جایی می رود که بنا بوده برود.
* سقف طرح تابستانه کتاب، برای هر شهروند 120 هزار تومان است. این سقف برای چیست؟ آیا به دلیل کمبود بودجه و اعتبار است؟ به دلیلِ همین مشکلات اعتباری است که شما می گویید؟
ما یک ردیف بودجه در ایران داریم که یارانه مورد نظر ما در آن است؛ یارانه نشر و مطبوعات؛ مثل یک صندوق ذخیره مشترک. این یارانه را اگر در طرح فصلی استفاده نکنیم، حذف نمی شود اما در مسیر دیگری هزینه می شود. می تواند برای برگزاری نمایشگاه، خرید کتاب یا برنامه های دیگر باشد. هر سال عدد و رقمش متفاوت است و به خاطر وضعیت کشور نوسان دارد. اما به هرحال وجود دارد. به ما گفته اند در سال 98 میزان یارانه ای که برای طرح های فصلی در نظر گرفته شده، 7 میلیارد تومان است. ما باید این 7 میلیارد را تدبیر و مدیریت کنیم. می توانیم برای یک طرح هزینه اش کنیم. اگر این 7 میلیارد را برای تابستانه می گذاشتم، بدانید که 653 کتابفروش می توانستند جذبش کنند. اما باید تدبیر کنیم با همین مبلغ تا پایان سال بتوانیم دو یا سه طرح دیگر هم اجرا کنیم که مردم را به کتابفروشی ها بکشیم. حتی به دنبال این رفتیم که در طرح، مشارکت سایر سازمان ها را داشته باشیم. یعنی فقط ارشاد نباشد و سازمان های دیگر هم باشند. اعلام هم کردیم. چرا فلان کارخانه برای کارگرهایش، برود در کارخانه نمایشگاه بزند که کتاب های 50 درصد تخفیف عرضه می کند. خب طرح اعتباری با کد ملی را اجرا کنید که خود کارگر بیاید کتابش را انتخاب کند. زمانی که خود کارگر انتخاب کند، یک سری اطلاعات به شما داده می شود که ما براساس شان یک بانک اطلاعاتی درست کردیم اما متاسفانه هیچ کس از این اطلاعات استفاده نکرد؛ نه ناشران و نه تصمیم گیرندگان.
* فایده بانک اطلاعاتی مورد نظر در چیست؟
مثلا ایران خودرو 20 هزار کارگر دارد. در نتیجه استفاده از این بانک اطلاعاتی مشخص می شود که این کارگران به چه کتاب هایی تمایل دارند.
* یعنی ناشران و کتابفروشان ما با عدم استفاده از این اطلاعات، جامعه مخاطب را شناسایی نمی کنند.
نمی آیند بگویند آقا آمار مخاطبان ما را بده! تحلیل رفتار مشتریان خود را نمی خواهند. در این طرح ها چنین امکانی وجود دارد که افراد بیایند تحلیل کنند و برای مخاطبان برنامه ریزی کنند. یعنی بفهمند زیر پوست شهر چه اتفاقی دارد می افتد. منتهی نه ناشران، نه کتابفروشان از این آمارها استفاده نمی کنند. اعلام هم کردیم که آمادگی داریم آمار طرح های فصلی را در اختیار کتابفروشی ها قرار بدهیم تا با مخاطبان خود درگیر شوند. اما کدام ناشری آمده بگوید فلان کتاب ما پرفروش شده، برویم رویش برنامه ریزی کنیم؟ از طریق همین بانک اطلاعاتی، ما اطلاعات مفیدی درباره قاچاق کتاب استخراج کردیم.
بخشی از این کارها دولتی است؛ بخشی هم صنفی است. یعنی فقط این نیست که خانه کتاب به تنهایی بر همه این کارها فائق بیاید. خیلی از مسائل صنفی هستند و متاسفانه ما در کشورمان، صنفِ کلی نداریم و صنف ها استانی هستند * چه طور؟
یک ناشر از ما پیگیری کرد. کتابش در زاهدان فروش رفته بود. گفت من اصلا کتابم را در زاهدان عرضه نکرده ام. وقتی پیگیری کردیم متوجه شدیم کتاب عرضه شده در زاهدان قاچاق کتاب آن ناشر بوده است. بنابراین می شود این ردیابی ها با این بانک اطلاعاتی انجام داد. بالاخره در هر دوره طرح، اطلاعات زیادی گردآوری شده و بین 150 تا 200 هزارنفر آمده اند کتاب خریده اند. بعضی ها ثابت و افراد حرفه ایِ کتابخوان هستند؛ برخی دیگر هم ثابت نیستند. در مجموع در 10 دوره ای که طرح حمایت های فصلی را اجرا کردیم، یک میلیون و 400 هزار نفر آمده اند در کتابفروشی ها کتاب خریده اند.
نکته دیگری که دوستان اشاره کردند، این بود که بتوانیم بخشی از یارانه ها را به سمت تبلیغات طرح ببریم. راستش این نافی این نیست که ما این کارها را انجام داده ایم. ما در کنار اجرای طرح در برنامه ششم، اولویت هایی برای کتابفروشی ها پیش بینی کرده ایم. مثلا این که هزینه های آب وبرق و گاز برای کاربری فرهنگی محاسبه شود. در حوزه تبلیغات، مکاتباتی با صدا و سیما و سازمان زیباشناسی داشتیم. بخشی از این کارها دولتی است؛ بخشی هم صنفی است. یعنی فقط این نیست که خانه کتاب به تنهایی بر همه این کارها فائق بیاید. خیلی از مسائل صنفی هستند و متاسفانه ما در کشورمان، صنفِ کلی نداریم و صنف ها استانی هستند. مثلا می گوییم اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران یا قم. درست است که شاید مشکلات تهران با قم متفاوت باشد اما خیلی از مشکلات هم شبیه به هم هستند. به نظرم اگر یک صنف سراسری وجود داشته باشد که مطالبات ناشران و کتابفروشان را دنبال کند، منجر به نتایج مثبت شود. دوستانمان از قم در جلسه حضور دارند و می توانند شهادت بدهند که از قِبَل همین طرح ها، بخشی از پروانه کسب ها ساماندهی شد.
* یعنی چه اتفاقی افتاد؟
بخشی از پروانه کسب هایی که کتابفروشان داشتند متفاوت بود. تهران یک اسم داشت، قم یک اسم داشت. پس توجه کنیم که از جمله اتفاقات مثبت این طرح ها فقط جنبه های مالی نیست. جنبه های ساماندهی و اطلاع رسانی هم هست.
این که بعضی از دوستان، کلا با یارانه موافق نیستند بله؛ در طرح های قبلی هم پای صحبت شان نشسته و از آن آگاه شده ام. این یک بحث است، اما واقعیت چیز دیگری است. ما جامعه ای هستیم که آب و برق و نان و همه چیزمان را با یارانه پرداخت می کنیم. همه داریم از یارانه استفاده می کنیم و در همه وجوه زندگی شخصی و عمومی مان هم ریشه دوانده است. در عرصه فرهنگ، یارانه کاغذ زمانی خیلی زیاد بود و پیش از سال 86 حذف شد. من محاسب کردم و به دوستان گفتم اگر همان یارانه را الان در سال 98 می دادند، یارانه ما باید بالای 500 میلیارد تومان می شد. اما کجا رفت؟ به مسیر دیگری رفت و وارد سیستم حوزه نشر نشد. این یارانه شاید الان در حوزه برق یا آب باشد اما اگر حذف نمی شد _و با قیمت قبل از سال 86 محاسبه اش می کردید، امروز به معاونت فرهنگی 300 تا 500 میلیارد تومان یارانه داده می شد. بنابراین اگر یارانه طرح حذف شود، اتفاق خاصی نمی افتد؛ تزریق می شود به حوزه دیگر. اما آیا تشخیص دوستان این است که باید حذف و در حوزه دیگری هزینه شود؟ به نظرم در کشوری که ما داریم با یارانه همه وجوه زندگی را مدیریت می کنیم، وظیفه دولت است که به حوزه نشر کمک کند.
نیکنام حسینی پور
* که چه بشود؟ چه طور باید کمک کند؟
که کتاب در سبد خانواده قرار بگیرد وگرنه خیلی از خانواده ها در اولویت شان نیست کتاب بخرند. چون درگیر مشکلات اولیه و مواد اساسی هستند.
* پس شما می گویید بودن این یارانه بهتر از نبودنش است.
من می گویم ما حتما به یارانه کتاب نیاز داریم اما نحوه مصرفش اهمیت دارد. به اذعان اکثر قریب به اتفاق ناشران و کتابفروشان، کم انحراف ترین برنامه برای هزینه یارانه، همین طرح های فصلی است. در همین طرح تابستانه فعلی، یارانه بین 653 کتابفروشی درسراسر کشور توزیع شده است. هر کتابفروشی به طور متوسط 5 میلیون تومان سهم دارد. اصلا بگوییم انحراف هم داشته باشد. در این صورت می گوییم اصلا این پول را می خواهیم به کتابفروشی ها بدهیم برای پول آب و برق و گازشان. در حالی که این طرح ها با حداقل انحراف اجرا می شوند.
* نتیجه چیست؟ در حالت ایده آل به نظرتان چه دستاوردی دارد؟
اتفاقی که می افتد این است که کتاب است که دارد خرید و فروش می شود.
نکته بعدی درباره تفاوت کتاب های ترجمه و تالیف در بحث است. واقعیت این است که قبل از این هم، در حوزه کودک و بزرگسال این تفاوت وجود داشت. بالاخره دولت یا وزارت ارشاد یک سری اولویت هایی دارد. شاید این اولویت ها تفاوت چندان معناداری با اولویت های دیگران نداشته باشند ولی یک مساله هم این میان هست که براساس آن داریم نشان می دهیم رویکرد وزارت ارشاد حمایت از آثار تالیفی است. ما نافی چاپ و توزیع آثار ترجمه نیستیم. می شود برای کم شدن عرضه آثار تالیف آسیب شناسی کرد یا درباره این که اگر هم اقبالی هست، مربوط به آثار تالیفی 30 سال پیش است، بحث و گفتگو کرد. اما مردم ما نشان داده اند اگر اثر خوبی چاپ شود، تمایل و رغبت به آن وجود خواهد داشت. نمونه بارزش در نمایشگاه امسال کتاب تهران بود؛ کتاب آقای شفیعی کدکنی درباره عطار که در نمایشگاه فروش رفت و پس از نمایشگاه هم خیلی فروش داشت.
ما این تفاوت درصد تخفیف را برای این در نظر گرفتیم که از آثار تالیفی حمایت کنیم؛ و به طور غیرمستقیم از نویسندگانشان. امیدواریم نهادهای دیگر هم در حوزه تالیف به کمک بیایند. در کنارش هم، نویسندگان ما باید در کتابفروشی ها و برنامه های فرهنگی حضور پیدا کنند.
درباره این بحث هم که گفته شد مردم در زمان اجرای طرح، به تخفیف عادت می کنند؛ پیش تر هم عده ای از کتابفروش ها گفته بودند که نباید مردم را عادت بدهیم. راستش ما هم خواهان چنین چیزی هستیم اما نمی توانیم واقعیت روز را نادیده بگیریم. یکی از مسائلی که برای عادت نکردن مخاطبان در نظر گرفته ایم این است که زمان اجرای طرح، متغییر و شناور است. یعنی این طور نیست که بگوییم هر تابستان از 25 تیر تا 3 مرداد طرح را اجرا می کنیم. بیشتر هم سعی می کنیم اجرای طرح در تاریخ هایی باشد که دوران رکود کتاب هستند. مثلا تابستان، برهه ای است که نمایشگاه کتاب تمام شده و بازار کتاب یک افت محسوس دارد. از طرفی در شرایط فعلی، نوسانات قیمت کاغذ باعث افت فروش مضاعف کتاب شده است. نتیجه همه این عوامل باعث شد تا تابستانه امسال را با هر زحمتی که بود اجرا کنیم. شاید هم اگر برگزار نمی کردیم، کسی گلایه نمی کرد یا سوالی نمی پرسید. ما هم شاید راحت تر بودیم و از پاسخ گویی به نهادهای مختلف راحت می شدیم اما خواستیم که طرح را اجرا کنیم.
* خب تا این جا، این شد پاسخ های آقای حسینی پور به موارد مطرح شده. به ادامه بحث پیشین برگردیم.
آقای اربابی گفتند باید سرچشمه را درست کنیم اما مشغول کار روی مظاهر چشمه هستیم. ببینید در سال های پیش و کمی پس از انقلاب، مردم احساس نیاز می کردند. یعنی نسبت به عقاید و اتفاقات اطرافشان حساس و جدی بودند. به همین دلیل این نیاز را حس می کردند که باید درباره مارکسیست ها یا مسلمانان کتاب بخوانند. به همین دلیل جلوی دانشگاه تهران، از جمعیت کتابخوان پر می شد. چه کارگر، چه معلم و هر شغل دیگر، مردم کتاب می خواندند. تیراژ کتاب ها هم بسیار بالا بود. اما حالا شاید ذائقه و سبک زندگی ها عوض شده و باید جمیع شرایط را مد نظر داشت.
اربابی: مساله ای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که طی چند دهه گذشته روند گسترش آثار وارداتی در جامعه ما و همه ابعاد فرهنگی، رشد زیادی داشته است؛ فیلم، موسیقی، شعر، کتاب و حتی واژگانی که در مکالمات روزمره به کار می بریم.
سنگری: خب وقتی فرهنگ سفارشی بشود، این طور می شود دیگر!
اربابی: دقیقا. وقتی تجویز می کنی، این طور می شود. در جلسه همفکری ای هم که برای طرح تابستانه داشتیم، به دوستان گفتم که این تفاوت رقم یارانه برای کتاب های ترجمه و تالیف یک نماد است؛ نمادی برای نخواندن. وقتی شما روی پوستر این طور می زنید، یعنی بیایید بیشتر ترجمه بخوانید و سراغ تالیف نروید! در جامعه ما نسبت به تجویز، این طور واکنش نشان داده می شود. ما بستر را فراهم نکرده ایم. بلکه سعی کرده ایم آب را از همان پایین رودخانه تمیز کنیم.
* البته درباره مساله سفارشی بودن تولیدات باید به یک نکته اشاره کنیم و آن هم این که تولید سفارشی باید باشد اما نباید جا را برای غیرسفارشی تنگ کند. بالاخره هر دستگاه و حاکمیتی، تولیدات سفارشی خودش را دارد. اما همان طور که گفتم این تولیدات نباید جا را برای تولیدات دیگر تنگ کنند.
سنگری: تولید سفارشی جا دارد. ادبیات باربر نیست که بخواهد بار هر عقیده ای را به دوش بکشد و به گوش مخاطب برساند. ادبیات باید ناب باشد. وقتی از این ناب بودن دور شود و بنا باشد چیزی را با استفاده از عواطف و احساسات انسانی منتقل کند، اعتماد مخاطب از بین می رود. یک سری بکن نکن و باید و نباید اعتماد را سلب می کند. در نتیجه مخاطب باورش را نسبت به این کالا یعنی کتاب، از دست می دهد. الان مخاطب از در کتابفروشی وارد می شود و به من می گوید کتاب بدون سانسور چه دارید؟ خب من چگونه می توانم اعتماد این مخاطب را جلب کنم؟
* این پدیده ای است که در زمینه کتاب قاچاق خیلی نمود دارد.
قوامیان: این شگرد همان کسانی است که کتاب را قاچاق می کنند.
سنگری: بله. فرد قاچاقچی اسم کتابش را می گذارد بی سانسور و می فروشد.
اربابی: در تکمیل حرف خانم سنگری، شما وقتی هزار تومان دارید، نمی آیید 500 تومانش را سفارشی کار کنید. من با خیلی از دستگاه ها کار کرده ام. همه عموما می گویند بودجه مان کم شده اما همین بودجه کم شده، صرف کارهای سفارشی می شود و هزینه بسترسازی نمی شود. همان بودجه محدود و کمِ سازمان های دولتی، چندبرابر بودجه نهادهای خصوصی است.
ما در کتابفروشی، نسخه های افست و واقعی کتاب دو قرن سکوت دکتر زرین کوب را کنار هم می گذاریم و به مخاطب می گوییم ببین این همان است فقط یک یا دو صفحه نوشته آقای مطهری را اضافه دارد. کم ندارد. من این مساله را چندبار برای چند مشتری توضیح داده ام
* بله. ممیزی سلیقه ای به سوءاستفاده از مردم و قاچاق کتاب منجر می شود اما باز هم در نظر داشته باشید که روی دیگر ماجرا، روانشناسی مردم ماست که کارآگاه بازی و مرموز بودن را دوست دارند. یعنی دنبال نسخه بی سانسور هستند. ممکن است کتابی اصلا سانسور نشده باشد ولی مردم دنبال نسخه بی سانسورش باشند.
اربابی: نمی شود این بحث را مستقل دید. این بحث هم توام با بحث قبلی و مربوط به فضایی است که در آن زندگی می کنیم. یعنی فضا طوری شده که ما علاقه مندیم برویم صحت و سقم چیزی را که شنیده ایم از یک منبع دیگر بشنویم.
سنگری: ما در کتابفروشی، نسخه های افست و واقعی کتاب دو قرن سکوت دکتر زرین کوب را کنار هم می گذاریم و به مخاطب می گوییم ببین این همان است فقط یک یا دو صفحه نوشته آقای مطهری را اضافه دارد. کم ندارد. من این مساله را چندبار برای چند مشتری توضیح داده ام. این یکی از کارهای کتابفروش است که مشتری را مجاب کند.
حسینی پور: بعد از انقلاب، دولت های مختلفی سر کار بوده اند. به نظرم چون نگاه دولت ها متفاوت بوده، شکاف بین مردم و دولت گاهی زیاد و گاهی هم کم شده است. این شکاف از مشروطه وجود داشته و بعد از انقلاب هم در یک دولت زیاد شده و در دولت بعدی کم. در مقطعی دولت در حوزه فرهنگ به مردم نزدیک بوده و در مقطع دیگر دور. آمارها همین را می گویند. مثلا در دولت اصلاحات، به خاطر فضای بازی که ایجاد می شود، تیراژ کتاب و مجلات با زمان ابتدای انقلاب و قبل از انقلاب برابری می کند اما در دولت دیگر سیاست ها انقباضی می شود و این رقم کاهش پیدا می کند. به این ترتیب بازار قاچاق پروار می شود. در صورتی که شاید اصلا یک کتاب ممیزی نشده باشد ولی چون فضای ذهنی این طور القا می کند و مردم این آمادگی را دارند، دنبال نسخه بی سانسورش می گردند. شما این وضعیت را در تئاتر، سینما، موسیقی و دیگر حوزه های فرهنگ و هنر هم می بینید.
مردم دنبال کالایی هستند که خارج از سیستم کنترل دولت، بیرون آمده باشد. در صورتی که مردم اگر دولت را از خودشان بدانند، اعتماد می کنند. دولت هم که خیرخواه مردم است. اما این شکاف همچنان وجود دارد و هنوز اثرش را در بی اعتمادی مردم می گذارد. این شکاف را باید از نظر سیاسی و فرهنگی حل کنیم. شما اگر نشان استاندارد روی کالایی نباشد، آن را نمی خرید یا حداقل اگر ناچار شوید بخرید، با رغبت نمی خرید. ته ذهنتان این است که حتما یک عیبی دارد. شاید نشان استاندارد تقلبی روی کالا خورده باشد، اما ذهن شما را آسوده می کند. می خواهم بگویم در حوزه فرهنگ هم باید همین طور باشد. یعنی قراردادی مثل یک نشان استاندارد بین مردم و دولت وجود داشته باشد. مردم باید به دولت اعتماد کنند. از آن طرف هم دولت باید نقشش را درست بازی کند. یعنی ممیزی، سلیقه ای نباشد. یعنی کتابی که بیرون می آید من و شما و هرکس دیگر بتواند با صدای بلند در خانواده اش بخواند.
قوامیان: یک بار از مسئولان خانه کتاب، آمار کتاب هایی را که پیش از انقلاب چاپ می شد و الان چاپ نمی شوند، جویا شدم. تعدادشان خیلی کم بود. یعنی تاثیرگذاری شان در بازار نشر کم بوده است.
اربابی: در مورد بحثی که درباره وارداتی بودن فرهنگ در دهه های گذشته کردم، یک نمونه موفق داریم؛ حداقل از نظر اقتصادی و نه فرهنگی. ولی بد نیست به آن توجه کنیم. اوایل دهه 70 موسیقی رایج در کشور ما یا سنتی بود یا کاملا وارداتی و غیرمجاز. اما یک حرکت آگاهانه اتفاق افتاد و این فرض ذهنی که موسیقی پاپ غنا و غیرمجاز است، کنار گذاشته شد. در نتیجه شرایطی بر موسیقی کشور حاکم شد که خیلی ها گفتند موسیقی داخل فرقی با آن موسیقی های خارجی یا لس آنجلسی ندارد و شاید حتی بدتر هم باشد. نتیجه کلی هم این بود که یک رونق اقتصادی بسیار نجومی در صنعت موسیقی کشور به وجود آمد. چرا؟ چون گفته شد تویی که داخل کشور هستی، می توانی تولید داشته باشی! پس هرچه می توانی تولید کن! اگر به آمارهای کنسرت هایی که این روزها برگزار می شوند، دقت کنید، متوجه میزان موفقیت و رونق موسیقی داخلی کشور می شوید. حالا اگر همین الگو را با ملاحظات فرهنگی و محتوایی بیشتر، درباره حمایت از کتاب های تالیفی مان به کار بگیریم، چه می شود؟
خیلی از مولفان و داستان نویسان کشور ما در حال حاضر دستشان بسته تر از نویسندگان خارجی است. یعنی تیغ ممیزی دست نویسنده داخلی را بیشتر می برد تا نویسنده خارجی و کتاب ترجمه را. اما از یک طرف نمی گذاریم نویسندگان داخلی کارشان را درست انجام بدهند و از طرف دیگر کتاب ترجمه را با شکل و ظاهری زیبا و شکیل تولید می کنیم. خب مشخص است که اگر برای کتاب تالیفی 30 درصد هم تخفیف بگذاریم، مخاطب سراغش نمی رود. اگر می خواهیم طرح های حمایت فصلی موفق باشند، باید به محتوا هم توجه کنیم.
سنگری: البته امروز ترجمه های افتضاح هم کم نداریم.
اربابی: ما باید در زمینه ادبیات ایرانی، علاوه بر توجه زیرساختی به تولید، به محتوا هم توجه کنیم. قطعا باید مولفه های زیادی را در آن وارد کنیم. در طرح های حمایت فصلی، هر تالیف یا ترجمه ای را وارد نکنیم. رشد زیادی در چاپ کتاب های ترجمه به چشم می آید اما به قول خانم سنگری، ترجمه های بد و افتضاح هم زیاد اند. بنابراین به نظر من هر تالیف یا ترجمه ای را نباید در طرح حمایت های فصلی خانه کتاب وارد کرد.
* یعنی کتاب هایی که اعتماد مخاطب را خدشه دار می کنند، از فهرست خط بزنیم؟
بله. کتاب هایی که اعتماد را خدشه دار و همه چیز را نابود می کنند. ما به همین دلیل طرح نقد ترجمه را با همکاری خانه کتاب شروع کرده ایم که در آن، مبنا را برای کیفیت سنجی روی نقد علمی گذاشته ایم. اگر نقد به صورت جدی، حرفه ای و گسترده با حجم بالا اتفاق بیافتد، زمینه را برای اعمال فشار برای محتوا فراهم می کند. نتیجه این می شود که ترجمه بد را مشخص کنیم و کنار بگذاریم.
حاجی تقی: کنار نگذاریم؛ به مخاطب آگاهی بدهیم. در نتیجه از این ترجمه های بد استقبالی نمی شود.
اربابی: بله. واقعا حیف درخت و کاغذ برای برخی از کتاب ها! باید چنین کتاب هایی را کنار گذاشت. تعارف را هم باید کنار بگذاریم. یعنی یک مرحله جلوتر باید یک فیلتر بگذاریم؛ چون بخشی از بحث، آگاهی است و بخشی هم فشار روانی روی ناشر.
سنگری: مرحله اول این است که با کتاب سازی برخورد بشود.
حاجی تقی: در بحث کتاب سازی و ربطش به این طرح ها، باز به معضل قاچاق کتاب می رسیم. اغلب، جای این کتاب ها در کتابفروشی ها نیست. همین جاست که می گویم مسیر صحیح تخصیص یارانه، همین طرح های حمایت فصلی است. جای این کتاب ها به طور عمده روی میز نمایشگاه های استانی است. ناشرانی که برای این کار به وجود می آیند، ناشران خانوادگی، ناشران نمایشگاهی، نمایشگاه های استانی، مسجدی، مترویی، کنار خیابانی همه باعث و بانی و مجموعه عوامل قاچاق کتاب هستند. چنین کتاب هایی ساخته دست این عوامل هستند اما الان به 10 کتابفروشی بروید. یک نمونه از این کتاب ها روی میز کتابفروشی نمی آید؛ حتی اگر مشتری بخواهد.
حسینی پور: قابل ردیابی هم هستند.
* به نظرتان این طرح های حمایتی کمکی به جلوگیری از توزیع این کتاب های قاچاق می کند؟
حاجی تقی: بله. مسیر بودجه ای که به نمایشگاه های استانی می رود، نتیجه اش می شود این کتاب سازی ها و ناشرهای ناشرنما. بنابراین اگر این بودجه به همین یارانه فصلی تزریق شود، می تواند به جلوگیری از گسترش کتاب قاچاق کمک کند. در این نمایشگاه ها ناشرِ ناشرنما یک شاگرد می فرستد تا کتاب هایش را بفروشد اما منِ کتابفروش وقتی می بینم کتابفروشی شلوغ شده از دفترم بیرون می آیم و با مشتری ها به گپ و گفت مشغول می شوم و درباره کتاب ها صحبت می کنیم. یعنی در کتابفروشی، آن هیجانی که بریزند در نمایشگاه و بخواهند بی هدف کتاب بخرند، وجود ندارد.
اربابی: این طور (در کتابفروشی) تعامل بهتری شکل می گیرد.
مسیر بودجه ای که به نمایشگاه های استانی می رود، نتیجه اش می شود این کتاب سازی ها و ناشرهای ناشرنما. بنابراین اگر این بودجه به همین یارانه فصلی تزریق شود، می تواند به جلوگیری از گسترش کتاب قاچاق کمک کند حاجی تقی: در ابتدای صحبت اشاره کردم که برخی می گویند چرا طرح های فصلی از کتاب های رمان و به ویژه رمان عاشقانه حمایت می کند؟ ببینید طرح حمایت نکرده، طرح شفاف سازی کرده که مردم ما در حال حاضر این کتاب ها را می خواهند. آقای حسینی پور گفتند آمارهای ارزشمندی دارند. خب بیاییم از این آمارها استفاده کنیم. البته دست کاری نکنیم. نگوییم چون میزان مطالعه ترجمه بیشتر است، درصد تخفیف تالیف را بیشتر کنیم. این دستکاری است. اتفاقا به نظر من بهتر است این درصد تخفیف در یک دوره از اجرای طرح مساوی باشد. بعد یک سال یا دوسال کار فرهنگی کنیم و در دوره های بعدی طرح ببینیم چه تغییری ایجاد شد. به نظرم آن اختلاف در درصد تخفیف، کمی دستکاری آمار به وجود می آورد.
حسینی پور: من مخالفم. چون این لفظ دستکاری آمار موجب سوءتفاهم می شود. ما با این طرح، واقعیت جامعه را به صورت عریان نشان دادیم. ما در آمار دستکاری نمی کنیم. اگر این کار را بکنیم می توانیم بگوییم آثار تالیفی فروش بیشتری داشته اند. من هم گفته ام که علی رغم حمایتی که ما از تالیف کردیم، تفاوت معناداری بین فروش ترجمه و تالیف رخ نداده است. اگر به این جمع بندی برسیم که اتفاقی نمی افتد و تغییری ایجاد نشده، قطعا در دوره طرح بعدی تجدیدنظر می کنیم؛ شاید با یک رویکرد دیگر. چون آمارها را بعد از اجرای طرح روی سایت خانه کتاب می گذاریم؛ خیلی شفاف و با تفکیک آثار تالیف و ترجمه. من حتی به دوستانم گفتم اسامی کشورهای صاحب اثر را هم استخراج کنند تا بفهمیم کدام کشورها در ایران بیشتر خواننده دارند.
حاجی تقی: اجازه بدهید توضیح بدهم که سوءتفاهم نشود. اصلا منظور من دست کاری در آمارها نیست. می گویم اگر کسی برود به خاطر تخفیف کتاب تالیفی بخرد، باعث می شود آمار واقعی تغییر کند.
حسینی پور: ما دنبال این قضیه رفته ایم. احساس ما هم این است که شاید یک سری انحراف ها در اجرای طرح رخ می دهد. در این زمینه داریم راستی آزمایی می کنیم. نمی گوییم کارمان بی اشکال است. اگر احساس کنیم انحراف دارد زیاد می شود، میزان یارانه تالیف و ترجمه را یکسان می کنیم. طرح شناور و قابل بازنگری است. چون اگر اصلاح نشود شاید منجر به تعطیلی اش شود. این شناور بودن یکی از خوبی های طرح است.
اربابی: این نکته هم در ادامه فرمایش شما، قابل بیان است که خودش، موضوع یک پژوهش جدید است. یک تشکل صنفی مثل انجمن داستان نویس ها می آید و می گوید اگر این کار را بکنید(رقم تخفیف تالیف را بالاتر از ترجمه بگیرید) با این شواهد و مستندات آمار تغییر خواهد کرد. می گویند این است که ممیزی بیشتر روی ماست، کتاب هایمان هم کمتر فروش می رود. تبلیغات کمتری هم دارند. می گویند حداقل این تفاوت را قائل شوید که فروش ما بالا برود. زورشان هم زیاد بود انصافا! خب این کار انجام شد. اما الان وقت پژوهش دوم است. یعنی ببینیم آیا این تفاوت رقم، واقعا اثربخش بوده یا نه. اگر اثربخش نبوده، بی پروا و بی تعارف بگوییم اثر بخش نیست و کنارش بگذاریم. چه بسا باعث انحرافات شود و بازدارنده باشد.
به نظرم این تفاوت در یارانه تالیف و ترجمه، اثر مثبتی روی بازار ندارد و باعث شکاف می شود. باید به جای این کارها روی تبلیغات کتاب کار کنیم. الان دقت کنید که میزان اجرای متون نمایشنامه خارجی بیشتر است یا تولیدی ها. اگر فیلم یا تئاتری می خواهد با اقتباس از یک کتاب ساخته شود، کاری کنیم که آن کتاب تولیدی باشد. اگر نیاز به تبلیغ در خارج است، باید از ابزار ترجمه کمک بگیریم. آثار فرهاد حسن زاده و هوشنگ مرادی کرمانی با ترجمه در دنیا شناخته شد. این ها راهکار هستند و دولت باید به این ها رسیدگی کند. تا جایی هم که می دانم کارهایی مثل طرح گرنت انجام شده است.
* آقای اربابی، شما نکته دیگری هم دارید؟
بحث نمایشگاه های استانی هم مطرح است که واقعا فایده شان چه قدر است؟ هزینه و فایده این نمایشگاه ها چیست؟ اگر بودجه شان به این طرح های فصلی تزریق شود، چه اتفاقی می افتد؟ نمایشگاه های استانی مثل نمایشگاه تهران نیستند که به تشکل ها واگذار شده باشند و تصدی گری دولتی دارند. منطق می گوید تزریق پول این نمایشگاه ها به یارانه طرح های فصلی، حتی یک سومش می تواند اتفاقات شگرفی رقم بزند. هرچه کتابفروشی های استانی را تقویت کنیم بهتر است. یعنی بودجه ای که صرف نمایشگاه های استانی می شود، اگر صرف کتابفروشی های شهری و محلی شود، خیلی بهتر است. چون کتابفروش حرفه ای مشتری را رها نمی کند. ولی در نمایشگاه این اتفاق نمی افتد.
روی محتوامحور کردن طرح هم تاکید دارم. هر حمایتی که دولت می کند، باید محتوامحور باشد. فقط خطری دارد و این است که اعمال سلیقه روی این محتوا بشود. آقای حسینی پور به تفاوت دیدگاه دولت ها اشاره کردند. من می گویم این کار را دولت انجام ندهد.
* یعنی نظارت روی محتوا را؟
بله. برون سپاری شود و دولت بر روند کار نظارت کند. هرچه محتوای بهتری تولید کنیم، سود کارمان بیشتر می شود. الان تولید ما بالاست ولی سودمان در حدی نیست که تولید داریم. می توانیم با تولید کمتر، سود بیشتری ایجاد کنیم؛ هم برای کتابفروش هم ناشر حرفه ای؛ به خصوص در بخش ترجمه که کنترل محتوا دست ما نیست. می شود این کار را با کمک تشکل ها انجام داد. البته منظورم از نظارت ممیزی نیست. بحثم روی کیفیت آثار است.
* آقای قوامی، نکته یا جمع بندی شما را هم بشنویم!
قوامی: درباره کمبود بودجه صحبت شد. یادم هست وقتی که آقای دکتر صالحی رای اعتماد گرفتند، یک نقطه قوت موافقین، بحث طرح های فصلی ایشان بود. می گفتند این طرح های فصلی باعث شد که نقاط قوت آقای صالحی دیده شود چون کار نو و جدیدی انجام دادند. خیلی خوب است که رای اعتماد شما از قبل چنین طرح هایی حاصل شود. اما من از آقای دکتر توقع داشتم بودجه این طرح را افزایش بدهند. بودجه یارانه هایی که برای کتاب در این طرح اختصاص داده می شود، متاسفانه از ته مانده هاست. و این خیلی بد است. به نظر من این باید دوباره گوشزد شود.باید به آقای صالحی بگوییم که طرح را حمایت و بیشترش کنید. طرح فصلی یعنی طرحی که عیدانه، تابستانه، پاییزه و زمستانه داشته باشد. نه این که مرتب کمتر و کمتر شود.
هرچه کتابفروشی های استانی را تقویت کنیم بهتر است. یعنی بودجه ای که صرف نمایشگاه های استانی می شود، اگر صرف کتابفروشی های شهری و محلی شود، خیلی بهتر است. چون کتابفروش حرفه ای مشتری را رها نمی کند. ولی در نمایشگاه این اتفاق نمی افتد
* آقای حسینی پور صحبت های پایانی و جمع بندی شما!
حسینی پور: درباره بحث محتوایی که آقای اربابی کردند، اگر چنین نکاتی مطرح شود، قطعا مطالبات از نهادها و انجمن های مخلتف و درگیری شان خیلی زیاد خواهد شد. مبنای ما بر این است که کتاب هایی که از وزارت ارشاد مجوز گرفته اند، در اختیار مخاطب قرار داده شوند. ارزش گذاری باید در حوزه های دیگر انجام شود. جلسات نقدی هم که ما برگزار می کنیم در حوزه خودشان یعنی حیطه نقد هستند که محدوده کار ما در طرح نیست. ما گفتیم کتابی که از ارشاد مجوز می گیرد، به جز کتاب های آموزشی، کمک آموزشی و دانشگاهی، در بانک اطلاعاتی خانه کتاب قرار می گیرند. اگر بخواهیم ارزش گذاری کنیم، طرح به مرور زمان دچار آسیب می شود.
نکته بعدی هم که چندبار در بحث رویش تاکید شد این بود که بهترین شیوه توزیع یارانه، همین طرح فصلی است. درباره بحث نمایشگاه های استانی هم به نظرم باید دوستانی از موسسه نمایشگاه ها حضور داشته باشند تا صحبت جدی و مفید داشته باشیم. شاید همین طرح های فصلی هم به مرور دچار مشکل نمایشگاه ها شوند. نمایشگاه کتاب هم که در دهه 70 شروع شد، در حکم مُسکّن بود. منتهی این قدر به مریض مسکن داده ایم که دیگر جواب نمی دهد. توجه کنیم که طرح های فصلی هم شاید به مرور عین همان مسکن شوند. باید به سمتی برویم که بند ناف دولت را از کتابفروشی ها ببریم. یعنی کتابفروش ها به عنوان یک بنگاه اقتصادی و فرهنگی روی پای خودشان بایستند و دولت کارهای زیرساختی را انجام دهد.
* یعنی چه کارهایی؟
بخشی از آن در حوزه بیمه، مالیات، آب وبرق وگاز و بخشی هم استقرار در محل های مسکونی با هزینه پایین است.
تا زمانی که این طرح ها و این یارانه وجود دارد، آمادگی داریم با هم فکری دوستان، نقاط ضعفش را به حداقل برسانیم.
* خب آقای حاجی تقی شما هم نکات پایانی خود را بفرمائید!
حاجی تقی: دو نکته دارم. اول این که در وضعیت موجود، موافق اجرای این طرح هستم؛ به عنوان جایگزین همه طرح ها. در مورد نمایشگاه ها هم باید بگویم الان دیگر جای آن نمایشگاه ها نیست. از همه فسادها که بگذریم، بیش از نیمی از بودجه یک نمایشگاه صرف هزینه های اجرایی می شود.
* مشخصا نمایشگاه تهران را می گویید؟
نمایشگاه تهران استثناعاتی دارد اما در نمایشگاه های استانی، نیمی از بودجه صرف هزینه های اجرایی می شود؛ یعنی همان بودجه ای که باید یارانه شود. منتهی این طرح فکر می کنم با هزینه های جاری خانه کتاب است که دارد اجرا می شود. آقای حسینی پور هم اگر طرح را اجرا نکنند، شاید کسی به ایشان خرده نگیرد. کمتر هم انتقاد بشود و حرف و حدیثی هم نباشد اما حرف من این است که چرا سیاست کلی به این طرف نمی رود که خانه کتاب برای اجرای این طرح حمایت شود؟ و طرح هم به عنوان جایگزین بهتر نمایشگاه های استانی قرار بگیرد؟ شاید این طرح چند سال دیگر جواب ندهد ولی در حال حاضر بهترین راهکار است. نکته دوم هم این که مخالف تبعیض در طرح هستم حتی از نظر محتوا. اگر محتوای خوب تولید می شود، تبلیغ کنید و کتابفروش را هم آموزش بدهید. دیگر برای تالیف و ترجمه تعیین تکلیف نکنیم. به نظرم هر تبعیضی چه کودک و نوجوان چه ترجمه و تالیف باعث انحراف در طرح می شود.
* و شما خانم سنگری!
سنگری: فکر می کنم اگر در بودجه هایی که به این طرح ها اختصاص داده می شود، شفافیت وجود داشته باشد و کتابفروش و ناشر حق اش را از بودجه بداند، ما حد و حدود خودمان را پیدا می کنیم. این شفافیت موجب می شود هر گونه دست درازی به بودجه متوقف شود. بالاخره باید روزی برسد که حوزه فرهنگ از حقوق خودش دفاع کند. بی اعتمادی ای که حرفش را زدیم باعث می شود خیلی از کتابفروش ها ازطرح حمایت نکنند. با یکی از دوستان کتابفروش در سیرجان صحبت می کردم می گفت باز قرار است در فلان معدن نمایشگاه کتاب برگزار کنند. وقتی تخفیف نمایشگاه بالاست، حضور من در طرح چه فایده ای دارد؟
قوامیان: جالب است که وقتی نمایشگاه استانی برگزار می شود، مدیرکل های استانی خیلی فعال می شوند. اما وقتی طرح تابستانه یا یک طرح فصلی دیگر برگزار می شود، در پاسخ به هر سوال و خواسته ای می گویند الان امکانش وجود ندارد. خیلی هایشان که اصلا از اجرای طرح خبر ندارند. به نظرم کتابفروش ها خیلی فعال ترند. انگار مدیرکل ها اصلا موافق این طرح نیستند.
کد خبر 4674671
صادق وفایی
شاید تنها موضوعی که همگان از دوست و دشمن گرفته تا جناح های مختلف درون کشور در مورد آن توافق دارند، درگیر بودن جمهوری اسلامی با یک جنگ اقتصادی تمام عیار است. جنگی که دشمن تقریبا از همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی با ابزار تحریم بر ملت ایران تحمیل کرده و در یک دهه گذشته شکل و ابعادی به مراتب گسترده تر و پیچیده تر نیز به خود گرفته است.
توجه به این میدان مهم و محوری نباید نهادها و نیروهای انقلابی و دلسوز کشور را از یک جنگ مهم دیگر که به موازات جنگ اقتصادی در جریان است، غافل کند. و آن، جنگ فرهنگی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی از سال های ابتدایی دهه هفتاد نسبت به این موضوع هشدار داده و بارها از عبارت شبیخون فرهنگی در توصیف آن استفاده کردند. شدت و پیچیدگی این جنگ در یک دهه اخیر با گسترش ابزارهای رسانه ای و اطلاعاتی مانند فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، جهشی قابل توجه یافته است.
مسئله حجاب و عفاف در این میدان نبرد، نقشی مهم و تعیین کننده دارد. حجاب اگرچه مسئله ای ظاهری است اما کارکردی نمادین و بسیار موثر دارد. تبدیل حجاب برتر به حجاب، سپس شل حجابی، کم حجابی، بدحجابی و در نهایت بی حجابی اگر چه یک سیر ظاهری را در پوشش نشان می دهد اما به روشنی گویا و آیینه ای از یک استحاله فکری و ایدئولوژیک نیز هست.
شورای عالی انقلاب فرهنگی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به عنوان قرارگاه فرهنگی کشور یاد می کنند در 13 دی ماه سال 1384 راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در کشور را با شماره 427 به تصویب رساند. بر اساس این مصوبه وظایف موردی و تخصصی 26 نهاد و دستگاه در کشور در این زمینه روشن شده که چیزی در حدود 300 راهکار است. نکته قابل توجه آنکه این راهکارها صرفاً پیشنهادی نبوده و این دستگاه ها موظف به اجرای آن هستند و هر شش ماه یک بار در جلسه ای که باید به ریاست وزیر ارشاد برگزار شود، موظف هستند گزارشی از اقدامات خود ارائه کنند.
قانونگذاران با نگاهی وسیع و عمیق وظایف دستگاه هایی مانند وزارت امور خارجه، وزارت صنایع و حتی وزارت راه را نیز مشخص کرده اند. سؤال اینجاست که چند درصد از این وظایف و تکالیف سیصدگانه پیگیری و عملیاتی می شوند؟ چند نهاد به طور جدی و دغدغه مند، مسئله حجاب و عفاف را پیگیری می کنند؟
سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی در جمع ائمه جمعه سراسر کشور گریزی به این موضوع زده و با گلایه از کم کاری نهادهای مربوط، به حق از تنها بودن پلیس در مقابله با ناهنجاری های اجتماعی گفت و البته تاکید کرد که کم کاری دیگران باعث دلسردی و کم کاری پلیس نخواهد شد و نیروی انتظامی قاطعانه به وظایف قانونی خود در این زمینه عمل خواهد کرد.
اغلب کم کاران و مسئولیت گریزان در این زمینه هربار که نیروی انتظامی مورد هجمه و فشار قرار می گیرد، به جای حمایت از نیروی انتظامی در عمل به وظیفه قانونی خود، به فرافکنی متوسل شده و با رد اقدامات پلیس، مدعی می شوند که با اقدامات سلبی کاری از پیش نمی رود و باید کارهای فرهنگی، عمیق و درازمدت کرد!
برای فهم میزان سست بودن ادعا و استدلال این عده، ذکر یک مثال شاید خالی از لطف نباشد. فرض کنید جیب بری و کیف قاپی در شهر افزایش یابد و عده ای بگویند؛ نباید با دزدان برخورد انتظامی و قضایی کرد! اینها افرادی نیازمند و مشکل دار هستند که باید با بهبود وضع اقتصادی، زمینه عمل خلاف آنها را از بین برد! به طور منطقی یکی از زمینه های سرقت، مشکلات مالی اغلب سارقان است اما آیا مشکل مالی مجوز سرقت می شود؟ و سؤال مهم تر اینکه تا وقتی اوضاع اقتصادی مطلوب نشده، باید جیب برها و کیف قاپ ها را رها کرد و به حال خود گذاشت؟! چنین نسخه ای نتیجه ای جز ترغیب دیگر افراد به سرقت و افزایش میزان جرم دارد؟
مسئله حجاب و عفاف نیز مانند بسیاری از مسائل دیگر از آفت دوقطبی های کاذب در امان نمانده و نمود آن را می توان در دوگانه انحرافی حجاب اجباری و اختیاری مشاهده کرد. شبهه افکنان برای پیش بردن خط خود، از تحریف تاریخ نیز ابایی ندارند و حتی مدعی می شوند حضرت امام(ره) هم قائل به حجاب همه زنان نبوده اند! موضوعی که رهبرمعظم انقلاب اسلامی 17 اسفند سال 96 به آن پرداخته و فرمودند: آنچه بنده را حسّاس می کند، این است که ناگهان شما می بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب می شوند، مسئله حجاب اجباری مطرح می شود؛ معنایش این است که یک عدّه ای نادانسته -حالا من می گویم نادانسته؛ ان شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال می کنند که دشمن با آن همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال می کنند؛ در بین اینها روزنامه نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [می گویند] امام که فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همه زنها را نگفتند ! حرف بیخود! ما بودیم آن وقت، ما خبر داریم؛ چطور این جور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که به وسیله پهلوی و دنباله های پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد.
سردار اشتری در سخنرانی خود به نکته مهم و ظریفی، البته به صورت گذرا اشاره کرده و دلیل برخی از مخالفت ها با برخورد نیروی انتظامی با بدحجابان را، تذکر گرفتن نزدیکان فرد منتقد و مخالف عنوان کرد. در کنار این مسئله شخصی، انگیزه های سیاسی و نگاه های کوته نگر انتخاباتی نیز جای خود را دارد که برای چند رای بیشتر، قانون کشور و مسائل فرهنگی و اعتقادی را مورد بی مهری و بی توجهی قرار می دهند و مسائلی تخیلی مانند دیوار کشیدن در پیاده روها ! را مطرح می کنند. این عده را می توان مصداق کاملی از نشستن بر سر شاخ و بن بریدن دانست که منافع زودگذر سیاسی و حزبی را به آینده کشور و جامعه و حتی آخرت خود ترجیح می دهند. تضعیف پلیس و حتی هجمه به آن در حمایت از هنجارشکنان و قانون گریزان، چیزی جز بستن سنگ و رها کردن سگ است؟!
امروز نیروی انتظامی تنها از آب و خاک کشور مرزبانی نمی کند و پلیس مرزبان حریم عفاف جامعه نیز هست. موج حمایت ائمه جمعه و فرماندهان سپاه های استانی از قاطعیت فرمانده نیروی انتظامی و اقدامات پلیس در حراست و حفاظت از مرزهای عفاف در کشور را باید به فال نیک گرفته و آغازی بر پایان تنهایی و مهجوریت نیروی انتظامی در این عرصه بسیار مهم و کلیدی دانست.
محمد صرفی
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا ) ، چالش معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان در سال های اخیر به عنوان یکی از دغدغه های جدی اهالی نشر مطرح بوده است؛ چالشی که فراز و فرودهای بیشماری را پیش روی دست اندرکاران و فعالان نشر قرار داده. این موضوع اگرچه در قانون پیش بینی شده اما سال های زیادی است که در اجرا، مبنای مستحکم و اصولی ندارد و ناشران و کتابفروشان هر سال در موعد حسابرسی مالیاتی با مشکل روبه رو می شوند.
اردیبهشت ماه امسال به دنبال نشست اهالی نشر با اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، پیچیدگی های معافیت مالیاتی ناشران مطرح شد و به دنبال آن قرار شد اگر در اجرا مشکلی وجود داشت، گزارش آن به دفتر ریاست جمهوری ارسال شود. در همین زمینه اوایل تیر ماه امسال بود که هومان حسن پور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نامه ای به جهانگیری نوشت و درباره برداشت هایی که معافیت صریح مالیات ناشران و کتابفروشان را مخدوش می کند، درخواست مساعدت کرد و قرار شد که معاون اول رئیس جمهوری جلسه ای با حضور نمایندگان سازمان امور مالیاتی و اتحادیه برگزار و این موضوع را بررسی کند که اکنون که طبق آخرین اطلاعات با وجود اینکه در مرداد ماه هستیم هنوز نشستی برنامه ریزی نشده است.
این موضوع بهانه ای شد تا به سراغ سه تن از ناشران که مستقیما درگیر بحث موانع معافیت مالیاتی هستند برویم تا درباره مشکل های موجود در زمینه رفع معافیت مالیاتی نظرشان را جویا شویم.
برخوردهای سلیقه ای ممیزان
یکی از ناشرانی که این روزها حسابی درگیر جریمه های مالیاتی شده، حسین عابدینی؛ مدیر نشر سفیر اردهال است. او در این باره می گوید: طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، قانون تمام فعالیت های مربوط به موسسات انتشاراتی را از پرداخت مالیات معاف کرده است ولی اداره های مالیاتی این قانون را به نظر خودشان تفسیر می کنند، یعنی هربار با بهانه های مختلف مثل انجام ندادن تکالیف مالیاتی یا معاملات فصلی، جریمه های مختلف برای ناشران در نظر می گیرند.
او ادامه داد: موضوعی که اخیرا ما را درگیر خود کرده این است که بر اساس قانون اصلاحیه ماده 169 مالیات مستقیم، اگر دفتر کل یا معاملات فصلی نداشته باشیم، ناشر به تناسب کارکرد و فعالیتش جریمه می شود که البته در این زمینه اصلا اطلاع رسانی نشده بود.
عابدینی به موضوع و مشکل دیگری که ناشران با آن دست و پنجه نرم می کنند اشاره کرد و افزود: یکی از موضوعات مهم این است که سازمان امور مالیاتی به کارکرد ناشران نگاه می کند و از آنجایی که ناشران اطلاعات کتاب های خود شامل تیراژ و قیمت را در موسسه خانه کتاب ثبت می کنند، این آمار ملاک آن ها است. اما مساله اینجاست که طی چند سال اخیر به دلیل گران شدن قیمت کاغذ و هزینه بالای تولید کتاب، بخشی از این اطلاعات غیرواقعی شده و فقط برای حفظ اعتبار ناشر درج می شود.
او یادآور می شود: سازمان مالیاتی بر اساس تیراژ و قیمت پشت جلد کتاب که در خانه کتاب ثبت شده است، محاسباتی انجام می دهند و بعد به ما می گویند باید مالیات بدهید که بعد از ماه ها درگیری و رفت و برگشت به این اداره در نهایت درصدی از این مالیات را دریافت می کنند. شاید جالب باشد بدانید وضعیت به گونه ای شده است که ما را ابتدا بدهکار کرده و بعد مجبور می کنند که مبلغی را پرداخت کنیم تا از این مخمصه نجات پیدا کنیم.
تفاوت عملکرد شعبه های مالیاتی
عابدینی با بیان اینکه طبق قانون ناشران از پرداخت مالیات معاف هستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که وقتی معاف هستیم بخواهیم هزینه یا مبلغی را بابت مالیات بپردازیم، می گوید: البته تصمیم گیری و برخوردها در حوزه های مختلف مالیاتی متفاوت است؛ در برخی حوزه ها معافیت مالیاتی ناشران صفر می شود و مبلغی دریافت نمی شود اما در برخی حوزه های دیگر اصلا اینگونه نیست و رئیس شعبه و ممیز تلاش می کنند مبلغی را از ناشران بگیرند.
به گفته مدیر انتشاران سفیراردهال، این برخورد کاملا سلیقه ای هستند و آموزش درستی نیز به ممیزان مالیاتی داده نشده است، دو سال پیش گفتند ناشران باید اظهارنامه مالیاتی خود را آخر سال بدهند و همه این کار را انجام می دادند. بعد از آن در اواسط سال آینده که برای حساب و کتاب می رفتیم، بحث دفتر کل یا معاملات فصلی را مطرح کردند. در اصل قانون های سلیقه ای است که تفسیر به رای ممیزان و مسئولان امور مالیاتی است و فقط با همین ترفندها از ناشران پول دریافت می کنند.
عابدینی در این زمینه بیشتر توضیح داد: ما از سال 1386 که فعالیت کردیم نهایتا فقط توانستیم یک یا دو سال از معافیت مالیاتی بهره مند شویم و بقیه سال ها مبالغ مختلف پرداخت کردیم، همچنین از سال 1394 تا 1396 از ما مالیات دریافت کرده اند؛ به عنوان مثال در سال 1396 حدود 40 میلیون تومان ما را جریمه کردند که 35 میلیون آن جریمه و فقط پنج میلیون تومان مالیات بود! در ابتدا نیز حدود سه میلیون تومان یعنی 75 درصد کل مالیات را از ما گرفتند و بقیه را نیز گفته اند اعتراض بزنید شاید ببخشیم که البته این پرونده هنوز باز است.
او درباره لزوم پیش بینی راهکار در این زمینه می گوید: متاسفانه در این میان صنف این هنر را ندارند که حقی که قانون برای ما در نظر گرفته را برایمان بگیرند و ما هم چاره ای نداریم و مجبور هستیم برای اینکه درگیر بحث های دیگر مثل خروج از کشور نشویم باید از کارمان بزنیم تا این هزینه ها را پرداخت کنیم. اینگونه است که می بینیم کتابفروشی ها اغلب در حال تغییر کاربری هستند و به ساندویچ فروشی و کافه تبدیل می شوند.
بی اطلاعی از قوانین
یکی از نکات قابل توجه در بحث معافیت مالیاتی این است که گویا اخیرا بسیاری از پرونده های مالیاتی ناشران که مختومه شده بودند هم دوباره باز شده اند و برای بسیاری از ناشران پیامکی ارسال شده است که باید جریمه عدم ارائه دفاتر فصلی یا عدم انجام تکلیف مالیاتی بدهند.
در این زمینه زینب یزدانی، مدیر انتشارات تیرگان به ایبنا گفت: از سال 89 به ناشران اعلام شد که با وجود معافیت مالیاتی باید اظهارنامه مالیاتی را پر کنیم، ما اعلام کردیم که ناشران معاف هستند و به همین دلیل ابتدا ما موضوع را چندان جدی نگرفتیم. کمی بعد برای ما جریمه آمد و پس از آن برای سال های آتی این اظهارنامه را پر کردیم.
وی می افزاید: با این وجود بازهم برای ما جریمه آمده که وقتی سوال کردیم به ما گفتند باید معاملات فصلی خود را ارائه دهید که شامل هزینه ها و سودهای دفتر می شد. چند روز پیش هم پیامکی آمد که با توجه به ماده 169 جریمه مشاغل باید مبلغی را به عنوان جریمه سال 92 پرداخت کنیم و این موضوع در حالی بیان می شود که ما در آن زمان اصلا اطلاع نداشتیم.
یزدانی با بیان اینکه وظیفه سازمان امور مالیاتی این است که نقص پرونده را بگوید، اظهار کرد: ابتدا آن ها باید نقص پرونده را بگویند و بعد اخطار جریمه بدهد؛ همان گونه که جریمه ها را پیامک می دهند! نه اینکه بعد از شش سال به ما اعلام کنند که جریمه شدیم، چون می توانستیم به ازای پر نکردن دفاتر همان سال، دفتر سال بعد را پر کنیم چون از سال 1396 ما دفتر معاملات فصلی را پر کردیم.
ای کاش معاف نبودیم...
مجید بدرکوهی، مدیر انتشارات ماهریس نیز در گفت وگو با ایبنا، ضمن بیان اینکه در کشور ما همیشه قانون گذار قانون را می گذارد، گفت: مساله اینجا است که مجری عموما هنگام اجرای قانون تفسیر خود را دارد و به شکل های مختلف آن را تفسیر کرده و اجرا می کند که معافیت مالیاتی یکی از این موارد به شمار می آید.
وی ادامه داد: به عنوان مثال آئین نامه ای داخلی برای مالیات می آید که درباره آن اطلاع رسانی نشده است اما در حسابرسی ها ملاک قرار می گیرد و پس از مدتی می گویند چون شما بر اساس آئین نامه رفتار نکردید، از مالیات معاف نیستید.
بدرکوهی با اشاره به مثال دیگری در این زمینه، افزود: در برخی موارد نیز می گفتند چون کتابفروش هستید از مالیات معاف نیستید زیرا فقط ناشران معاف هستند اما بعد گفتند کتابفروش هم معاف است اما توزیع کننده معاف نیست و دائما تفسیرهای مختلف از این قانون شده است.
وی تاکید کرد: هر کسی که کتاب می فروشد در این زنجیره قرار دارد و اگر قرار است در آن افرادی که در کار کتاب هستند شامل ناشر، کتابفروش و موزع می شود اگر قرار نیست باشند شامل همه می شوند. اما بعد می بینیم که گفته می شود اگر یک میزان کتاب داشت، معاف است و اگر از آن حد کمتر بود معاف نیست.
بدرکوهی با بیان اینکه وقتی قرار است کاری تفسیر شود می توان آن را به 50 مدل مختلف تفسیر کرد، گفت: گروه مالیاتی یک و دو متفاوت هستند و هرکدام تفسیر مختلفی از این موضوع دارند، اگر شما در منطقه ای باشید که به گروه 2 بخورید ممکن است به شما یک حرف بزنند و اگر به گروه یک بخورید ممکن یک حرف دیگر به شما بزنند و برخوردها اصلا یکسان نیست.
وی یادآور شد: در این زمینه ما از ابتدای فعالیت خود برای اینکه خطای خود در مواجهه با سازمان ها و نهادهای مرتبط را تا حد زیادی کاهش دهیم، با فردی که سال هاست در حوزه مالیاتی با این سازمان کار می کند قرارداد همکاری امضا کرده ایم تا کارهای مربوط به این حوزه را پیگیری کند اما به دلیل پیچیدگی های اداری همچنان اندر خم یک کوچه هستیم و بعد از شش سال از گذشت سال 1392 برای من پیامک ارسال کرده اند که بدهی دارم و این قصه سر دراز دارد و به مرور باقی سال ها طی سال های آینده باید برویم بدهی هایمان را صاف کنیم.
مدیر انتشارات ماهریس با بیان اینکه گاهی به این نتیجه می رسم ای کاش معاف نبودیم و از روز اول مالیات خود را می پرداختیم، می گوید: مساله اینجا است که سازمان امور مالیاتی هم مثل همه سیکل های اداری شده است. جالب اینجا است که پرونده معافیت و بخشودگی جریمه ها در کمیسیون های مختلف قبول و تایید شده است اما دوباره جریمه در سیستم ما نشسته است. وقتی به این مجموعه مراجعه می کنیم به ما می گویند این مالیات را بده و خودت را راحت کن چون هر چه بروید و بیاییید دوباره در سیستم قرار می گیرد.
او در این زمینه توضیح می دهد: شاید جالب باشد بدانید یک زمانی مالیات ما 900 هزار تومان بود اما الان با جریمه ها 2 میلیون تومان شده است. در حالی که در جلسه ای که با کمیسیون های مرتبط داشتیم شامل بخشودگی جرایم شدیم و این جریمه از سیستم من پاک و تسویه حساب شد اما سیستم اداری آن ها به گونه ای است که هر سال این جریمه برای ما صادر می شود و ما هم هر سال باید اعتراض کنیم تا جریمه نخورد و این یک نکته نادر است!
باید گفت که بند ل ماده 139 ق.م.م به منظور تسهیل فعالیت شغلی اهل فرهنگ و کارآفرینان فرهنگی، رشد سرمایه گذاری و نیز مصونیت این دسته از فعالیت ها از قوانین دست و پاگیر و موانع ریز و درشتی که صاحبان سایر فعالیت های تولیدی با آن روبه رو هستند تصویب شده و مهم ترین هدف آن ترویج و تقویت فرهنگ کشور خصوصا فرهنگ مکتوب است. در این میان برخی رفتارهای سلیقه ای و قوانین دست و پاگیر همچنین بروکراسی موجود بر اداره ها موجب شده است که معافیت مالیاتی ناشران در هاله ای از ابهام قرار گیرد.
نیکنام حسینی پور مدیرعامل خانه کتاب
طرح تابستانه کتاب، روزهای آخر اجرای خود را می گذراند و قرار است، سوم مرداد به فرجام برسد. گرچه تاکنون هم بسیاری از نظرات مطرح و منعکس شده است و مجموع اظهارنظرها حاکی از رضایت نسبی از نحوه اجرای طرح است اما نظر کلی در این باره پس از پایان یافتن طرح جامع تر و دقیق تر خواهد بود.
بسیاری از خریداران کتاب خواستار ادامه طرح، تمدید یا طولانی تر شدن زمان اجرای آن هستند. برنامه ریزی ای که قبلا، پیش از آغاز طرح برای این منظور شد با در نظر داشتن زمان فعلی اجرای طرح بود و امکانات و محدودیت ها اجازه تمدید زمان اجرا را نمی دهد. با این حال باید در نظر داشت که این طرح در آینده نیز می تواند اجرا شود؛ ضمن اینکه طرح های دیگری نیز در حمایت از کتاب، پدیدآورندگان و مخاطبان آن و درمجموع کتابخوانی در حال اجراست یا قرار است به زودی اجرا شود.
تنوع، موجب هم افزایی و هم پوشانی این طرح ها، کاهش ضعف ها و افزایش نقاط قوت می شود.
همانطور که اشاره شد، اظهارنظر قطعی درباره طرح تابستانه کتاب که امسال به مرحله اجرا درآمده، پس از پایان کار منطقی تر است. با این حال لازم به یادآوری می دانم که با این کار ما وارد فاز یازدهم حمایت های فصلی از کتابفروشی ها شدیم. کتاب به عنوان همنشین دلنشین به مردم یادآوری و یارانه های کتاب با کمترین انحراف به گروه هدف پرداخت شد.
بنابراین هم پدیدآورندگان کتاب احساس می کنند که رها نشده اند و چتر حمایتی بر سر آنان گسترده است، هم مخاطبان از راه هایی که برای دسترسی آسان و ارزان آنها به کتاب هموار شده اطمینان دارند و هم اهالی فرهنگ با مشاهده چنین تلاش هایی پیشنهادها و نظرات ارزشمند خود را برای رفع اشکالات مطرح می کنند.
حمیدرضا غلامعلی مجدآبادی کهنه در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ارزیابی سامانه اینترنتی پست کتاب گفت: اوایل وضعیت خوبی حاکم نبود اما به تازگی شرایط بهتری را شاهد هستیم. ما تا امروز حدود 150 مرسوله را از طریق سامانه اینترنتی پست کتاب ارسال کرده ایم.
وی توضیح داد: غالب مشکلاتی که داشتیم از این جنس بود که مثلا مامور پست برای تحویل بسته نمی آمد، یا از نظر نرم افزاری مشکلاتی پدید می آمد و اعداد و قیمت ها، اشتباه درج می شد.
مجدآبادی با اشاره به روند فروش و دریافت مبلغ کتاب ها از مشتری توسط اداره پست، ادامه داد: یکی از مهم ترین مشکل های که ناشران با این طرح دارند این است که تسویه حساب ها دیر انجام می شود. برای نمونه ما تسویه سال گذشته را اواخر خرداد امسال انجام دادیم.
وی گفت: مشکل هایی نیز با اداره پست و در خصوص تخفیف ها وجود دارد؛ پیش تر که مستقیم با اداره پست فعالیت می کردیم این موارد دیده نمی شد و تخفیف بیشتری نیز می گرفتیم. به عقیده من برای آنکه شرایط درست شود، باید سوء استفاده ها کم شود.
مدیر انتشارات پروان افزود: سامانه اینترنتی پست کتاب از این رو راه اندازی شده است تا علاوه بر ارائه تخفیف به ناشران، شرایط ارسال کتاب را نیز ساده تر کند؛ اما در شرایط فعلی اینطور نیست.
وی بیان کرد: در حال حاضر، هم هزینه پست گران تر شده و هم اینکه پول ما چند ماه معوق می ماند؛ البته خانه کتاب می گوید که مشکل های سخت افزاری دارد و نمی تواند بلافاصله تسویه کند.
مجدآبادی ادامه داد: این شرایط در حالی است که همان ابتدا از ما شماره حساب گرفته اند و قرار بوده 10 روز یک بار با ما تسویه صورت بگیرد. وقتی قرار است هزینه ها برای من بیشتر از حد معمول تمام شود، چرا من باید با این سیستم کار کنم.
مدیر نشر پروان گفت: به عقیده من این اوضاع در خور کار فرهنگی نیست؛ ما توقع نداریم پست را رایگان کنند اما حداقل پول ما را به موقع بدهند و بروکراسی سنگین این حوزه را برداند.
فاطمه ذوالقدر سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم ، از ورود کمیسیون متبوعش به موضوع بحران کاغذ خبر داد و گفت: ارز 4200 تومانی کاغذ به دست مصرف کننده واقعی کاغذ نمی رسد.
وی افزود: اعضای کمیسیون تاکنون جلساتی را با وزرای صمت ، فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقتصاد و همچنین سایر مسئولان مربوط به این مسئله برای بررسی دلایل به وجود آمدن بحران در این حوزه و راهکار های برون رفت از آن برگزار کرده اند.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه مسئولان متولی این امر در جلسه مذکور عنوان کردند که تلاش می کنند که کاغذ هم جزو کالا های اساسی محسوب و با ارز 4200 تومانی عرضه شود، ادامه داد:کمیته ای نیز برای بررسی بحران کاغذ تشکیل شده است.
ذوالقدر با تأکید بر اینکه بحران به وجود آمده در این حوزه به دلیل ضعف نظارت دستگاه های مربوطه است، اضافه کرد: هماهنگی چندانی بین دستگاههای متولی در این حوزه ایجاد نشده و وزارتخانه های مربوطه به درستی به وظایف خود در حوزه کاغذ عمل نکرده اند.
وی اظهار داشت: متأسفانه دستگاه های ذی ربط توپ را به زمین یکدیگر می اندازند و از طرفی هم به نظر می رسد، مافیای کاغذ هنوز دستش از این بازار کوتاه نشده و با سوء استفاده ها کاغذ به دست مصرف کننده واقعی نمی رسد.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس تصریح کرد: با توجه به اهمیت موضوع در جلسه هیئت رئیسه کمیسیون بحث بحران کاغذ را مطرح می کنیم تا مجدداً در دستور کار کمیسیون قرار گیرد.
به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب؛ علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی تا فردا سوم مرداد ماه فرصت دارند با مراجعه به 653 کتابفروشی عضو طرح تابستانه کتاب 98 از سراسر کشور، کتاب های تالیفی را با یارانه 25 درصدی و کتاب های ترجمه ای را با یارانه 15 درصدی تهیه کنند.
طرح تابستانه کتاب98 با شعار کتاب، همنشین دلنشین از 25 مرداد ماه در استان ها و از 27 مرداد ماه در شهر تهران آغاز به کار کرد. با باقی ماندن تنها یک روز از اجرای این طرح 290هزار و 728 نسخه کتاب به مبلغ 8 میلیارد و 220 میلیون و 416 هزار و 83 تومان به فروش رسیده است.
کتابفروشی های استان های تهران ، اصفهان، خراسان رضوی و قم به ترتیب با 95، 79، 68 و 59 کتابفروشی بیشترین مشارکت را در طرح تابستانه کتاب 98 داشتند.
پرفروش ترین کتابفروشی ها بر اساس تعداد خرید کتاب به ترتیب در استان های خراسان رضوی، اصفهان، تهران، خوزستان، فارس، قم، گیلان، مازندران، آذربایجان شرقی و کرمانشاه بودند. همچنین تاکنون استان های تهران، اصفهان، خراسان رضوی، گیلان، فارس، قم، خوزستان، آذربایجان شرقی، مازندران و کردستان از بین 31 استان فعال در طرح تابستانه کتاب98 به عنوان پرفروش ترین استان ها بر اساس مبلغ فروش معرفی شدند.
در این طرح، سقف مجاز خرید برای هر خریدار حداکثر 120 هزار تومان است و خریداران کتاب می توانند در چند نوبت و از چند کتابفروشی، کتاب های مورد نیاز خود تهیه کنند.
انتهای پیام/
فردا؛ پایان کار تابستانه کتاب
وزارت ارشاد وعده داده بود در راستای شفافیت اسامی ناشرانی که کاغذ با حواله دولتی گرفتند را منتشر می کند. کمیته تخصیص و توزیع کاغذ نشر که زیر نظر کارگروه تخصصی کاغذ نشر معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد تشکیل شده است، فهرست ناشران دریافت کننده کاغذ را منتشر کرد. ناشران اعلام شده در این فهرست بعد از تشکیل این کمیته در تیرماه سال جاری و با نظر کمیته، کاغذ دریافت کرده اند. فعالیت ناشر در سال های گذشته و تعداد کتاب های منتشرشده از ناشر در سال جاری از جمله معیارهای تخصیص کاغذ به ناشران است.
حواله های صادرشده برای تحویل کاغذ شامل دو نوع کاغذ بالکی و تحریر و در دو قطع (70*100و 90*60) بوده و براساس اعلام کمیته تخصیص و توزیع کاغذ نشر حواله یک هزار و 313 بند کاغذ بالکی و 21 هزار و 358 بند کاغذ تحریر در ابعاد 70*100 به وزن 566 تن و پنج هزار و 731 بند کاغذ بالکی و 18 هزار و 239 بند کاغذ تحریر در ابعاد 90*60 به وزن 453 تن برای ناشران صادر شده است.
ناشرانی که فعال نیستند
حدود 17 هزار مجوز نشر در بازار نشر و چاپ حضور دارند که حدود 72 هزار و 878 عنوان کتاب در سال منتشر کرده اند. طبق این آمار تنها 130 ناشر توانسته اند بیش از 75 عنوان کتاب منتشر کنند. همچنین 235 ناشر بیش از 50 عنوان و 540 ناشر نیز بیش از 25عنوان کتاب منتشر کرده اند. سه هزار و 69 ناشر کمتر از 25 عنوان کتاب چاپ کرده اند که در مجموع 3974 ناشر در طول سال، در چاپ کتاب فعال هستند. با نگاهی به رقم 17 هزار مجوز نشر، می بینیم که 77 درصد ناشران حضور فعالی در صنعت نشر کتاب نداشته اند.
ناشرانی که کاغذهایشان را فروختند!
کسانی که در حوزه نشر هستند، می گویند که قبل از تعطیلات نوروز، ناشرانی بودند که کاغذهایی را که از ارشاد برای چاپ گرفتند، در بازار آزاد فروختند! یکی از فروشنده های خیابان ظهیرالاسلام می گوید: شب عید، تعداد زیادی از ناشران کاغذی را که وزارت ارشاد در اختیارشان قرار داده بود، به قیمت آزاد در بازار می فروختند. این فروشنده توضیح می دهد: بیشتر ناشران برای چاپ کتاب هایشان، کاغذ آزاد خریده بودند و ترجیح می دادند سهمیه ارشاد را به قیمت آزاد به ما بفروشند تا شاید بتوانند کمی از خسارت شان را جبران کنند.
ناشران دولتی و حضور پررنگ در لیست
یک اتفاق دیگر در این آمار، اسامی ناشران دولتی است که در این لیست دیده می شوند؛ البته ناشران خصوصی هم هستند، اما مطمئنا قرار است این تسهیلات برای ناشرانی باشد که از کمک های دولتی بی بهره اند. در این لیست هم ناشران دولتی وجود دارند و هم ناشران پرکاری که معمولا از حمایت های دولتی بی بهره نیستند.
جدول سهمیه کاغذ انتشارات در کانال تلگرام https://t.me/Akhbarkaghazmoghava
به نقل از مرکزاطلاعات کاغذ
احمد شاکری نویسنده کتاب انجمن مخفی در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان درباره طولانی شدن پروسه چاپ کتاب توسط انتشاراتی ها گفت: طولانی شدن پروسه تولید و چاپ یک کتاب که این روزها بیش از هر زمانی دیگری شاهدش هستیم تاثیرات بدی بر روی برخی کتاب ها به ویژه کتب نقد و پژوهشی می گذارد.
وی در همین راستا ادامه داد: البته این مسئله بیشتر در حوزه کتاب هایی که به نقد جامعه ادبی می پردازند باز می گردد. این کتاب ها به دلیل اینکه برهه زمانی با موضوعیت مشخصی را نقد می کنند، موجب می شود که کتاب تنها در فرصت خاصی زمان برای انتشار داشته باشد تا تاثیر لازم را بگذارد اما با طولانی شدن و در صف ماندن برای انتشار، ارزش خود را از دست می دهد لذا زمان برای برخی کتب از اهمیت خاصی برخوردار است و چنانچه به این مهم بی توجهی شود کار نویسنده بی اثر خواهد بود.
شاکری لزوم توجه به نویسندگان آثار پژوهشی را امری مهم قلمداد کرد و افزود: اتخاذ تدابیری کاربردی در حوزه فرهنگ برای کتاب های پژوهشی باید در صدر قرار بگیرد. فراهم کردن شرایط مناسب برای نویسندگان و فعالان عرصه نگارش پژوهشی ضروری است.
این پژوهشگر تصریح کرد: وقایع و رخداد های حوزه نشر و افزایش قیمت کاغذ متوجه قشر پژوهشگران نیز شده است، افزایش طول دوره انتظار برای چاپ کتاب خصوصا کتاب هایی که در حوزه پژوهش به رشته نگارش درآمده نویسنده را دلسرد و کم کار خواهد کرد.
شاکری ادامه داد: در این میان افزایش قیمت کتاب فشار زیادی به خریداران این نوع کتاب ها که عموما دانشجویان و قشر پژوهشگر و محصل هستند وارد می کند و این امر باعث می شود خریداران این کتاب توانایی خرید نداشته باشند و ترجیح بدهند تا از کتابخانه ها استفاده کنند.
وی قیمت تمام شده برخی کتب پژوهشی را بسیار بالا دانست و ابراز کرد: برخی از کتاب هایی پژوهشی که عموما کتاب های جدید و نوآورانه ای هستند صرف اقتصادی برای خریدار ندارند برای مثال کتاب 800 صفحه ای که قیمت تمام شده آن حداقل 100 هزارتومان است، خرید آن برای برخی دانشجویان سخت است و به همین خاطر خریداری نمی کنند به همین خاطر نشر این نوع کتاب ها برای ناشران صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل از تولید آن سر باز می زنند.
شاکری پیرامون موضوع تبلیغات و تاثیر آن بر جامعه ادبی خاطرنشان کرد: تبلیغات معنا و ابزار متنوعی را در بر دارد، تبلیغات برا ی کتاب و جذب مخاطب عموما کم است، اما در حوزه کتاب های پژوهشی به علت خاص بودن محتوای این نوع کتاب ها شرایط متفاوتی را برای تبلیغ نیازمندیم چراکه در حوزه پژوهش با یک جریان مستتر و ناپیدا و ضد تبلیغ همراه هستیم اما علاوه بر این این روزها نوع سیاستگذاری ها و نوع بی اهمیت شمردن ها و کم توجهی ها و ورود افراد غیر پژوهشگر به این حوزه موجب شده جریان ضد تبلیغ بیشتری در این حوزه نمود پیدا کند.
انتهای پیام/
المیرا حسینی در گزارش روزنامه اعتماد به بررسی ترجمه های مجدد پرداخته است.
انبوه امکاناتی که افراد برای یادگیری این زبان و هر زبان دیگری در اختیار دارند، یکی از ویژگی های سال های اخیر به حساب می آید. حتی برای ترجمه یک متن نیازی به تسلط هم نیست و گزینه های متعددی پیش روی افراد است تا بتوانند برداشت خود را از متنی که به زبانی دیگر نوشته شده است، داشته باشند و دقیقا همین جاست که این امکان می تواند در جهتی منفی عمل کند.
عوامل و نشانه ها
تعدد انتشاراتی ها، سهولت دسترسی به کتاب های مختلف به زبان های گوناگون و امکانات یادگیری حتی به صورت خودآموخته در جامعه ای که منتقد در آن نقش پررنگی ندارد، از کسانی که تنها زبان بیگانه ای را می دانند، مترجم خلق کرده است؛ مترجم هایی که نظارت دقیقی هم بر کیفیت کارشان وجود ندارد.
از سویی دیگر برخی انتشاراتی ها به اقتضای سودی که ناچار از به دست آوردن آن برای ادامه حیاتند، کمیت را بر کیفیت ارجح می دانند. بهره گرفتن از مترجمانی که تنها ویژگی شان آشنایی با زبان انگلیسی است - کمتر کتابی در دنیا پیدا می شود که به این زبان بین المللی ترجمه نشده باشد - برای پرداخت دستمزد کمتر آشفته بازاری به نام بازار کتاب ترجمه ساخته است.
اما قضیه به همین جا نیز ختم نمی شود. گاهی این دسته از مترجمان تقلبی، برای دریافت آن دستمزد ناچیز، به خود زحمت ترجمه مجدد را هم نمی دهند. کافی است ترجمه های متعددی را که از یک اثر وجود دارد، باهم مخلوط کنند. جمله ای از این مترجم و جمله ای دیگر از مترجمی دیگر؛ حاصل هم آش شله قلمکاری است که به هیچ کس تعلق ندارد: نه مترجمان، نه نویسنده و نه حتی مخاطبان.
متاسفانه مساله سانسور نیز به این اتفاق دامن می زند و مخاطبان با وعده دستیابی به بخش های ناگفته ای که از زیر تیغ ممیزی ارشاد جان سالم به در نمی برند، اسیر نسخه های بی کیفیت افستی می شوند که دستفروش ها به آنها عرضه می دارند.
روی دیگر ترجمه مجدد
اما ترجمه متعدد و مجدد مساله ای تماما سیاه نیست. همان طور که نگاه تاریک به افزایش امکانات ترجمه و چاپ اثر معقول به نظر نمی رسد. در سال های اخیر به مدد همین مساله است که ما با ترجمه های جدید و ایضا ارزشمندی از آثار گوناگون روبرو شده ایم. یکی از اینها مجموعه ای است که رضا رضایی با ترجمه دقیق خود به دست می دهد. او که نگاهی دوباره به آثار جین آستین و خواهران برونته در نشر نی انداخته است، چند سال پیش ترجمه مجددی از گتسبی بزرگ را در نشر ماهی عرضه کرد که تا پیش از او کتابخوانان با ترجمه کریم امامی این اثر را می شناختند. او به آثار کلاسیک علاقه جدی دارد و معتقد است وجوه اجتماعی و روانشناسی در این کتاب ها بسیار جالب توجه است؛ نکاتی که به کار جامعه امروز نیز می آیند و اگر ترجمه درستی از آنها صورت گیرد، مطالعه شان را لذتبخش تر خواهد کرد و دید درستی به مخاطب می دهد.
اما آیا ارزشش را دارد که این کتاب ها دیگر بار ترجمه شوند؟ چه نکاتی این ارزنده بودن را تعیین می کنند؟ پاسخ رضایی چنین است: گاهی می ارزد و گاهی نه. باید مصداقی صحبت کنیم. ترجمه مجدد آثار کلاسیک در دنیا امری متداول است. اگر ترجمه جدید نسبت به ترجمه های قبلی چیزی به دانش ما اضافه کند، خوب است. یعنی ترجمه جدید ضعف هایی را پوشانده یا حتی ممکن است دیدگاه ما را درباره رمان عوض کند. اما گاهی این اتفاق نمی افتد و ترجمه جدید ضعیف تر از ترجمه قبلی از کار درمی آید. متاسفانه در کشور ما زیاد بحث نمی شود که آیا ارزش دارد اثری ترجمه مجدد شود یا نه.
با این تفاسیر، ترجمه گتسبی بزرگ از چه نظر باارزش است؟ رضایی به ترجمه کریم امامی انتقادهایی داشته و معتقد است در این ترجمه، حق مطلب ادا نشده است: در این ترجمه خطاهای قابل توجهی چه در درک متن اصلی و چه در انتقال معنا به فارسی به چشم می خورد. اما با دیدن ترجمه هایی که چهل و اندی سال بعد از ترجمه کریم امامی به بازار آمدند، متقاعد شدم که ترجمه کریم امامی در مقایسه با آنها سربلند از کار درآمده است. حدود پنجاه سال پیش کریم امامی با متن دشواری دست و پنجه نرم کرد و از پس آن برنیامد اما این مترجمان جدید اصلا دست و پنجه ای نرم نکرده اند. منظورم این نیست که تسلط کریم امامی به زبان انگلیسی ضعیف بود، اما دقت هایی که امروزه می توان به خرج داد، مترجمان پنجاه سال پیش نداشتند. نمی گویم ترجمه در ایران قوی تر شده است. به صراحت می گویم که ترجمه نسبت به آن سال ها خیلی ضعیف تر شده است. اما در مورد گتسبی بزرگ کافی است شما چند صفحه از هر دو ترجمه را مقابل هم بگذارید تا متوجه شوید چقدر تفاوت وجود دارد. از طرفی این کتاب بسیار مهم است. بیشترین حجم نقد در امریکا درباره گتسبی نوشته شده. چرا؟ انگار هر جمله اش مهم است. چرا از بعضی قسمت ها تفسیرهای گوناگون می شود؟ مگر نویسنده چه نوشته که کارشناسان برجسته آن را از جنبه های مختلف بررسی می کنند؟ چرا گتسبی در دانشگاه متن درسی می شود؟ ظرایفی هست که باید در ترجمه دربیاید.
مساله زبان و ترجمه های ناقص
چیزی که رضا رضایی درباره اهمیت ظرافت در ترجمه و توجه به مساله زبان می گوید، کاوه میرعباسی به شکل دیگری مطرح می کند. او که چندی پیش ترجمه مجددی از رمان 1984 روانه بازار کرده بود، چند دلیل را برای ترجمه مجدد خود عنوان کرده بود که اولین آن، کم توجهی سایر مترجمان به زبان اورول و واژه های من درآوردی اوست: یکی از دلایلی که سبب شد من این کتاب را دوباره ترجمه کنم، کم توجهی به مساله زبان و واژگان من درآوردی اورول در کتاب بود. منظورم از مساله زبان، نوع نگارش اورول نیست بلکه مساله کاربرد زبان در کشور خیالی اقیانوسیه است. اینها دارند زبان جدیدی می سازند به اسم نوگفتار. یک سری واژه های من درآوردی در این کتاب هست که به شکل های مختلف در کتاب ها ترجمه شده اند. من شخصا معمولا وقتی می خواهم کتابی را ترجمه کنم یک استراتژی اولیه بعد از خواندن و بررسی کتاب انتخاب می کنم.
دلیل دومش نیز علاقه ای است که از سی وچند سال پیش، زمانی که این کتاب را به زبان انگلیسی خوانده بود، در دلش پدید آمده بود. اما مهم تر از علاقه، باید برای این کار دلایل منطقی موجود باشد: قطعا اگر مترجم ببیند از اثری ترجمه بسیار درخشانی موجود است و این ترجمه تاریخ مصرفش هم نگذشته، منطقا دلیلی برای ترجمه مجدد وجود ندارد. ولی من در ترجمه هایی که از 1984 دیدم، جز یک متن که آن هم از چاپ سیزدهم به بعد این کار را انجام داده بود، فهمیدم همه متن ها ناقصند. یعنی آن ضمیمه ای که جزو اصل کتاب است و حدود 10، 12 صفحه درباره نوگفتار یا آن زبان ابداعی توضیح داده، حذف شده است.
او در انتها مساله فروش را نیز مطرح می کند و یکی دیگر از دلایل خود را بی رودربایستی مساله فروش می داند، زیرا طی این سال ها هر چند ترجمه هایی از آثاری ارزشمند را به بازار کتاب عرضه کرده اما آنچنان که باید و شاید خوانده نشده اند. میرعباسی معتقد است مساله فروش هم از حیث مالی و هم از حیث روانی برای مترجم قابل اهمیت است، چون هر کسی دوست دارد حاصل کار و زحمتش دیده شود.
خوانندگان را دست کم نگیریم
درست است که تاریخ ادبیات ثابت کرده ترجمه های بد و ضعیف راهی جز نابودی ندارند اما در همین عمر کوتاهی که در فضای ادبیات نفس می کشند، می توانند لطمات زیادی وارد کنند. اگر میزان و مدیران آنها در روزگاری که افراد با یک کلیک ساده امکان دسترسی به هر مطلب و فیلمی را دارند، با خوانندگان کتاب به مثابه نابالغانی گمراه برخورد نکنند و تیغ سانسور کتاب ها را گردن نزنند، راه فریب مخاطب از برخی طرق بسته خواهد شد.
کاوه میرعباسی: یکی از دلایلی که سبب شد من این کتاب را دوباره ترجمه کنم، کم توجهی به مساله زبان و واژگان من درآوردی اورول در کتاب بود. منظورم از مساله زبان، نوع نگارش اورول نیست بلکه مساله کاربرد زبان در کشور خیالی اقیانوسیه است. اینها دارند زبان جدیدی می سازند به اسم نوگفتار. یک سری واژه های من درآوردی در این کتاب هست که به شکل های مختلف در کتاب ها ترجمه شده اند.
رضا رضایی: در قرن نوزدهم رمان های بسیاری نوشته شده ولی همه آنها از نظر ما کلاسیک نیستند. آثاری بودند که در بوته زمان سربلند بیرون نیامدند، یا شیوه های نقد ما عوض شدند و آثاری که زمانی مهم تلقی می شدند اهمیت خود را از دست دادند. حتی آثاری هستند که پیش تر مهم نبودند اما الان مهم تلقی می شوند. شیوه های نقد ادبی، تحقیقات ادبی و انواع بحث هایی که در محافل آکادمیک رواج دارد، روی دیدگاه ما اثر می گذارد و ممکن است نظرمان را در مورد آثار گذشتگان تغییر دهد.
یک ناشر گفت: برخی همکارانم کتاب هایی را که سال ها در نشرشان باقی مانده بود، به عنوان کاغذ باطله فروختند.
کامران شرفشاهی مدیر مسئول انتشارات تجلی مهر ، در گفت وگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، با اشاره به اینکه متاسفانه اوضاع در حوزه فرهنگی روند سالم و مطلوبی ندارد، گفت: جامعه ما به لحاظ فرهنگی بیمار است و این بیماری شکل بسیار حادی پیدا کرده است. برخلاف تصور برخی در قلمرو چاپ و نشر رونق و سود سرشاری وجود ندارد. این صنعت صرفه اقتصادی ندارد و ناشر با ریسک کامل برای چاپ کتاب اقدام می کند. ناشران حتی به این راضی هستند که علیرغم زحماتشان فقط سرمایه اولیه شان برگردد.
وی افزود: از آنجا که جامعه ما کتابخوان نیست و پشتیبانی هوشمندانه ای در زمینه فروش کتاب وجود ندارد، بسیاری از کتاب های چاپ شده به فروش نمی رود. ناشران ناچار شدند کتاب هایی را که سال ها در نشرشان باقی مانده است، به عنوان کاغذ باطله به کسانی بفروشند که در کار خرید ضایعات هستند! نمی توان انتظار داشت ناشر با قرارداد بالا و چشمگیری به سراغ مولف برود. به خصوص مولفانی که کتاب اولشان را منتشر می کنند و در حوزه مربوطه شناخته شده نیستند.
مدیر مسئول انتشارات تجلی مهر گفت: معمولاً مولفان شناخته شده با ناشر قرارداد بالای ده درصد می بندد؛ آن هم به میزانی که ناشر پیش بینی می کند کتاب فروخته شود و بیش از ده درصد قیمت پشت جلد کتاب به مولف تعلق بگیرد. حق التالیف یا در ابتدای انتشار کتاب یا پس از پایان کار پدید آورنده به وی پرداخت می شود. البته قانون صریح و مصوبی در زمینه پرداخت حق التالیف به پدید آورندگان وجود ندارد. بنابراین قرارداد های چاپ کتاب صرفا جنبه توافقی دارد.
شرفشاهی ادامه داد: از آنجا که چاپ کتاب بسیار گران درمی آید، اکثر ناشران رغبتی به چاپ کتاب ندارند. حتی بسیاری از شخصیت ها و چهره های نام آشنا حاضرند از دریافت حق التالیف صرف نظر کنند و تنها کتابشان را به ناشر بسپارند تا منتشر شود. از سوی دیگر این مسئله به تیراژ کتاب هم برمی گردد؛ از آنجا که تیراژ کتاب بسیار پایین است حق التالیف مولفان رقم چندان جالب و جذابی نیست. تا وقتی نتوانیم مشکلات چاپ و نشر را رفع کنیم و مسئولان ما رونق را در صنعت نشر ایجاد نکنند، مشکل حق التالیف مولفان حل نخواهد شد.
وی به کافی نبودن تعداد کتابخانه ها در کشور و نبود کتابخانه در برخی مناطق اشاره و بیان کرد: بودجه های فرهنگی صرف کار دیگری غیر از احداث کتابخانه می شود؛ صرف ریخت و پاش هایی که کمکی به افزایش توان فرهنگی کشور نمی کند این هزینه ها می توانست به کار هایی اختصاص پیدا کند که به افزایش توان فرهنگی کشورمان منجر شود.
مدیر مسئول انتشارات تجلی مهر افزود: در کشور ما برخلاف کشور های پیشرفته دنیا هیچگاه به نوشتن شاعری و نویسندگی به عنوان شغل نگاه نشد. اکثر مولفان معیشتشان را از کار های دیگری تامین می کنند. اگر از ناشر حمایت شود، اوضاع کتابخوانی ما به حد مطلوبی می رسد. ناشران هم متضرر نمی شوند و کتاب هایشان به فروش می رسد.
انتهای پیام/
گلایه یک ناشر از حمایت نشدن از سوی مسئولان
محمد عزیزی/نویسنده و ناشر
پیش از نوشتن هرچیزی درباره طرح تابستانه کتاب، چون این طرح امکان تهیه کتاب را برای همه گروه های سنی آسان تر می کند، دوست دارم خوانندگان این مطلب را در لذت تماشای بچه هایی که با کیسه های کتاب در دست چهره ای شاد و راضی دارند، شریک کنم.
اجرای طرح تابستانه کتاب با اعمال 25 درصد تخفیف و مشارکت 660 کتابفروشی در سطح کشور اتفاق خوب و مبارکی است. نه تنها این طرح، بلکه هر برنامه و اقدامی که در ترویج کتابخوانی نقش مؤثری داشته باشد، به نفع فرهنگ، جامعه و پدیدآورندگان این کالای فرهنگی است. در گزارش ها و گفت وگوهایی که درباره چرایی پایین بودن نرخ مطالعه منعکس می شود همواره گرانی کتاب یکی از دلایل ذکر شده است. بنابراین تخفیف 25 درصدی که یک چهارم از قیمت کتاب را کاهش می دهد می تواند قدرت خرید کتابخوان ها را افزایش دهد و کتاب را به دست اهلش برساند.
امیدوارم این طرح تداوم داشته باشد و ما بتوانیم از ثمرات آن در تمام طول سال استفاده کنیم.
پیشنهاد می کنم، اجرای این طرح پوشش بیشتری داشته باشد و خریداران بتوانند از کتابفروشی های بیشتری خرید کنند. قطعاً این توسعه، قدرت انتخاب خریداران را افزایش می دهد و مخاطبان می توانند انتخاب و گزینش دلخواه تری داشته باشند.
نشر روزگار نیز سال گذشته قراردادی در این زمینه داشت که متأسفانه فسخ شد. بر این اساس تصور می کردم که این طرح اجرا نخواهد شد، اما اکنون با اجرای این طرح گرچه مشارکتی در آن نداشته ام، خوشحالم و به نوبه خودم از خانه کتاب و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپاسگزارم. ضمن اینکه به نظرم اجرای این طرح از توزیع بن کتاب که در بسیاری از موارد به جای خرید کتاب تبدیل به نقدینگی می شد، بهتر است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از گاردین – اخیرا مشخص شد که در سال 2018 فروش کتاب های صوتی 43 درصد افزایش داشته، در حالی که فروش کتاب های چاپی برای اولین بار طی پنج سال گذشته با کاهش پنج درصدی مواجه شده است. آیا مردم دیگر حوصله ندارند برای خودشان کتاب بخوانند؟ آیا این پیام آور مرگ تدریجی کتاب های چاپی است که مدت ها پیش درباره اش هشدار می دادند؟ و اگر این طور باشد چه معنایی برای فرهنگ ادبی دارد؟
بگذارید اول به برخی دیدگاه های تاریخی بپردازیم و به این اشاره کنیم که ایلیادِ هومر اساسا پیش از آنکه نوشته شود، یک کتاب صوتی بود. فرهنگ ادبیات شفاهی مدت ها پیش از کتاب وجود داشته و دلایل زیادی برای افزایش محبوبیت آن وجود دارد. برخی افراد از کتاب های صوتی برای به خواب رفتن بعد از یک روز پراسترس استفاده می کنند، برخی هنگام پیاده روی یا نگهداری از نوزاد، و برخی به عنوان جایگزینی برای تلویزیون. پدر و مادرها می گویند از اینکه فرزندان شان در ماشین مشغول می شوند خوشحال اند و مسافران در سفرهایشان از این کتاب ها استفاده می کنند. نویسنده ای می گفت از کتاب های صوتی برای تحقیق درباره چیزهایی استفاده می کند که می ترسد اگر با چشم هایش مجبور باشد آنها را بخواند، مغزِ لذت طلبش از خواندن بازبماند.
اما آیا واقعا تفاوت قابل ملاحظه ای بین خواندن با چشم و خواندن با گوش وجود دارد؟ بر اساس تحقیقی که در سال 2016 بر روی 90 نفر انجام شد، تفاوت قابل ملاحظه ای در درک یا یادآوری یک قطعه غیرداستانیِ شنیده یا خوانده شده پس از دو هفته وجود نداشت. اگرچه در این تحقیق در بخش خواندن از کتاب های الکترونیک استفاده شد که سایر مطالعات نشان می دهند درک و یادآوری آنچه از روی صفحه نمایش خوانده شده در مقایسه با خواندن نسخه های چاپی پایین تر است. از دهه 1980 روانشناسی شناختی به طور مداوم ثابت کرده که یادآوری پس از خواندن متن چاپی به نسبت گوش دادن به آن بهتر صورت می گیرد. نتیجه ای که توسط مطالعه ای که در سال 2010 انجام شده نیز به دست آمده و نشان داد دانش آموزانی که به پادکست یک مقاله علمی گوش کردند به نسبت آنهایی که مقاله را خواندند، نتیجه بدتری در آزمون گرفتند.
کتاب های چاپی این مزیت را دارند که اگر اولین بار متوجه یک جمله نشدید می تواند دوباره آن را بخوانید، یا زیر عبارت های خاص خط بکشید تا دوباره به آنها مراجعه کنید. در مقابل، کتاب های صوتی از حافظه پژواکی ما استفاده می کنند که فرآیندی است که در آن اطلاعات صوتی تا چهار ثانیه ذخیر می شوند تا ما صداهای بعدی را بشنویم و معنای کلی جمله را درک کنیم. همچنین کتاب های صوتی نمی توانند یکی از مهیج ترین ویژگی های کتاب های چاپی را که ابهام خلاقانه است داشته باشند: یک خط شعر یا یک جمله که به زیبایی بین دو معنی متفاوت تعادل برقرار کرده است. در مقابل، خواننده در استودیو باید تنها یکی را انتخاب کند و این چیزی است که به شنونده تحمیل می شود. چیزی که به نفع آنهاست می تواند این باشد که لحن و طنین خاصی از صدای خواننده در کتاب صوتی اطلاعات آهنگینی می دهد که به حافظه بلندمدت کمک می کند، درست مثل اطلاعات بصری و لمسی که یک متن چاپ شده در کتاب می دهد.
جنیفر هاوارد، مدیر و موسس استودیوی صوتی ساند آندراستندینگ می گوید: صدا همه چیز است. به کارگیری صدای درست بسیار مهم و حیاتی است. اگر در انتخاب آن اشتباه کنید واقعا شنونده را از دست می دهید. و غیرداستانی ها حتا از داستان هم دشوارترند. در یک کتاب غیرداستانی، خواننده باید چیزی را که می خواند بفهمد و به آن علاقه مند باشد. زیرا درک نمی تواند با ترفندهای صوتی و نور و سایه ی شخصیت پردازی پنهان شود.
اینکه کتاب های صوتی در حال حاضر دارند طرفداران بیشتری نسبت به کتاب های چاپی پیدا می کنند، آیا نشان از این دارد که ما تلاش می کنیم در زمان کمتر کار بیشتری انجام دهیم؟ اگرچه آمارها نشان می دهند که ما در واقع به اندازه چند دهه گذشته عجله و شتاب نداریم، ماهیت فزاینده استفاده از رسانه ها و کوهی از کارها که هر روز به ما محول می شود، افراد را وامی دارد که چند کار را همزمان انجام دهند: مثل گوش دادن به کتاب صوتی حین رانندگی. اما متاسفانه تحقیقات نشان می دهد که به جز اقلیت کوچکی از افراد، ما به سادگی نمی توانیم چند کار را همزمان انجام دهیم. در واقع وقتی فکر می کنیم داریم چند کار را با هم انجام می دهیم، تنها در حال منتقل کردن توجه مان از یک چیز به چیز دیگر هستیم که روندی خسته کننده است. به علاوه روان شناسان معتقدند که تلاش برای انجام همزمان چند کار به یادگیری صدمه وارد می کند. درنتیجه گوش کردن به کتاب صوتی وقتی در حال رانندگی یا باغبانی هستید با اینکه ممکن است لذت بخش باشد اما آن چنان که باید شما را جذب نمی کند.
به نظر می رسد کتاب های صوتی هنوز فروش کتاب های چاپی را در ابعاد بزرگ تهدید نمی کند و بیشتر در حال رقابت با پادکست ها، موسیقی و تلویزیون است. دراموند مویر، ناشر ایبری پرس درباره چالش کتاب های صوتی می گوید: من فکر می کنم باید در این باره خوش بین باشیم. کتاب های صوتی می توانند راه دیگری برای اتصال خواننده ها و نویسنده ها باشند. به ویژه درباره کتاب های غیرداستانی، شاهد این هستیم که افرادی که ممکن است زمان کافی یا رغبتی برای انتخاب کتاب های چاپی نداشته باشند، کتاب های صوتی را انتخاب می کنند، زیرا مشتاق ایده ها، روایت ها و تجربه های جدید هستند. اگر این باعث می شود افراد بیشتری اثر یک نویسنده را بخوانند، باید آن را جشن بگیریم.
خبرگزاری فارس - گروه کتاب و ادبیات: چگونه کتاب نخوانیم ، کتاب طنزی است درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی که بر خلاف عنوانش با معرفی آثار برجسته ادبیات کلاسیک و بعضی آثار روز دنیای انگلیسی زبان، خواننده را به کتابخوانی دعوت می کند. نویسنده می گوید که اگر این کتاب را بخوانید، دیگر تا آخر عمر نیاز ندارید حتی یک کتاب دیگر بخوانید. اما بعد از خواندن چگونه کتاب نخوانیم بعید است بتوانید بر حس کنجکاوی تان در مورد آثاری که او در این کتاب معرفی کرده است غلبه کنید و به سراغ این آثار نروید!
این پاراگراف در واقع توضیحی است که ناشر کتاب، پشت جلد آن نوشته تا در واقع معرفی کوتاهی باشد بر اثری که مخاطب ممکن است تهیه کند تا بهتر بتواند انتخاب کند. هرچند که خیلی نباید به این توضیحات اعتماد کرد، ولی خب راهی است برای اینکه در یک نگاه بتوانیم پی ببریم قرار است با چه اثری روبه رو باشیم.
کتاب چگونه کتاب نخوانیم که نشر هنوز آن را منتشر کرده در روزگاری که کتابخوانی امر دشواری است و با گران شدن کاغذ و به دنبال آن گرانی کتاب ها، بر دشواری آن اضافه شده، قرار است مخاطب را به خواندن دعوت کند و با توضیحی که پشت جلد آن نوشته شده این حس تقویت می شود که با خواندن این اثر می توانیم ترغیب شویم آثار ادبیات کلاسیک را بخوانیم و از خواندن آنها لذت ببریم، ولی در عمل چنین خبری نیست و قرار نیست با خواندن این کتاب به خواندن دیگر آثار ترغیب و دعوت شویم.
اگر نگوییم فریب ولی توضیحات پشت جلد این کتاب چیزی جز بیان مطالب خلاف واقع نیست. در واقع ناشر یا مترجم یا دبیر مجموعه ای که بر انتشار این کتاب نظارت داشته با بیان مطالبی دست به منحرف کردن خواننده زده و او را از رسیدن به اصل مطلب دور کرده با این هدف که کتابش را بفروشد. در واقع در این میان فروش اصالت دارد و آنچه اصالت ندارد، اعتماد مخاطب است. مخاطبی که به توضیحات یک ناشر در ظاهر حرفه ای اعتماد کرده و کتابی را تهیه کرده، ولی در واقع خبری از آن چیزی که پشت جلد نوشته شده نیست.
قرار است با کتاب طنزی روبه رو باشیم که درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی حرف بزند، ولی چیزی که در ابتدا خبری از آن نیست، طنز و طنازی است. شاید واقعا کتاب طنز است ولی مترجم نتوانسته لحن طنز را به فارسی برگرداند و خواننده را در لطیفه های کتاب شریک کند. ولی قضاوت ما درباره چیزی است که در اختیارمان است و به همین خاطر باید یادآوری کنیم که خبری از طنز وعده داده شده در پشت جلد کتاب نیست. حتی گاهی شوخی های بی مزه ای را در کتاب شاهد هستیم که این تردید که ممکن است مترجم نتوانسته در انتقال معانی موفق باشد را نیز از بین می برد، شاید هم برخی شوخی ها و مزه پرانی ها برای جغرافیا و فرهنگ خاصی است که ترجمه شدن آنها نه تنها با مزه نباشد بلکه بی معنی و بی نمک جلوه کند.
برای مثال بیایید قسمتی را با هم بخوانیم: آثار غیرداستانی به درد آدم هایی می خورد که وقت ندارند، کتاب های الکی را بخوانند که همه درباره شان حرف می زنند.
نکته دیگر دعوت به خواندن است؛ اتفاقی که در این اثر خبری از آن نیست و خواننده بعد از اتمام این کتاب 174 صفحه ای از خود می پرسد وعده هایی که در پشت جلد کتاب داده شده بود، کجاست؟ ماجرایی که نه تنها خواننده را در لذت خواندن شریک نمی کند بلکه تجربه ای منفی از خواندن را در ذهن او رقم می زند و این یعنی از دست رفتن یک فرصت خوب برای کتابخوان شدن افراد! در شرایطی که خواندن کتاب ها امری دشوار تلقی می شوند خلق یک تجربه منفی با نشانی غلط می تواند برای همیشه مسیر کتابخوان شدن یک مخاطب را ببندد و کتاب چگونه کتاب نخوانیم این توانایی را دارد تا اعتماد مخاطب را لکه دار کند.
کتاب خواندن خیلی سخت است ولی کار ارزشمندی است. اُه، صبر کنید... ببخشید! فکر کردم دارم با بچه های پنج ساله حرف می زنم که تا حالا تلویزیون تماشا نکرده اند و از حیاط خانه شان دورتر نرفته اند. اصولا کتاب خواندن کار بی خود و مسخره ای است....من که سخنرانی های نوآم چامسکی را از نزدیک دیده ام دارم می گویم کتاب خواندن خسته کننده ترین کارِ دنیاست. اصولا کتاب خواندن، یک مکالمه یک طرفه و طولانی است. تصور کنید کتاب محبوب تان را در کافه ملاقات می کردید... او شروع می کرد به پرچانگی و حال همه را در آن کافه به هم می زد. حتی اگر کتاب محبوب تان رمانی از بوکوفسکی بود شما مجبور بودید کنارش بنشینید و ساعت ها به داستان های او گوش کنید؛ طوری که آخرش دلتان می خواست خودتان را بکشید.
نکته دیگری که درباره این کتاب باید به آن اشاره کرد، موضوع ترغیب شدن به خواندن آثار کلاسیک ادبیات جهان در حیطه زبان انگلیسی است. ادعایی که می تواند علاوه بر ترغیب کننده بودن حتی آنهایی را که این آثار را خوانده اند دعوت کند به اینکه این کتاب را تهیه کنند تا ببینند نویسنده از چه ترفندی برای جذب مخاطب به این گونه آثار استفاده کرده است. ولی اتفاقی که در کتاب می افتد مایه سرخوردگی خواننده خواهد شد. در واقع صرف اسم بردن از شخصیت هایی مانند شکسپیر، تولستوی، مارک تواین و ... معرفی آثار آنها به شمار نمی رود که اگر اینطور باشد همین یادداشت هم آثار کلاسیک را معرفی کرده و شما را به خواندن آنها دعوت کرده است. ادعایی که هیچکس نمی تواند آن را رد کند و آن را به چالش بکشد.
از مثال هایی که در این متن به آنها اشاره کردیم در این کتاب 175 صفحه ای فراوان یافت می شود و اصولا تمام آن به این شکل است که مولف دست به تمسخر و مزه پرانی زده و هدفی جز خوشمزگی کردن با کتاب ها نداشته، ولی خب این سوال ایجاد می شود که ناشر با چه انگیزه ای دست به ترجمه و انتشار آن زده و گذشته از آن با هر انگیزه ای هم که باشد بهتر بود با اعتماد مخاطبانش با توضیحات پشت جلد کتاب بازی نمی کرد.
انتهای پیام/
مهدی افشار مترجم در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در خصوص ارزیابی وضعیت بازار ترجمه کتاب در کشور گفت: وضعیت آشفته و پریشان است. چند سال پیش در دانشگاه تهران رشته ای به نام آموزش ادبیات انگلیسی تدریس می شد که با شکل امروزی آن تفاوت بسیاری داشت. افرادی که از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده بودند، شکسپیر می خواندند، اما چیز زیادی از ادبیات انگلیسی نمی دانستند. بعد ها که رشته ترجمه وارد دانشگاه ها شد، از بین دانشجویان، عده کمی از افراد توانایی درک زبان و مفاهیم مطالب انگلیسی را به شکل واقعی داشتند.
وی افزود: در حال حاضر فهرستی انبوه از مترجمان جوان در کشور وجود دارد و بنده به عنوان مترجم چند سالی است که در این حوزه فعالیت می کنم، اما بیشتر افراد جدیدی که وارد حوزه ادبیات انگلیسی شده اند را نمی شناسم جز چند نفری که شاگرد خودم در دانشگاه بودند.
این مترجم با اشاره به نبود نقد در خصوص کتاب های ترجمه شده اظهار داشت: نقد ترجمه یک بحث بسیار مهم و اساسی است. تا زمانی که ما نهاد و سازمانی برای نقد ترجمه نداشته باشیم واقعا نمی توانیم ارزیابی درستی از ترجمه ها کنیم. وقتی خواننده ای کتابی واحد از مترجمان مختلف را بخواند به علت بلد نبودن زبان انگلیسی نمی تواند تفاوت متن های کتاب با یکدیگر را بفهمد بلکه فقط به روخوانی متن اقدام می کند.
افشار افزود: نداشتن نقد در بحث ترجمه کتاب ، یک مسئله جدی است که باید به آن پرداخته شود. یک مشکل جدی در این است که به دانشجویان رشته زبان و مترجمی انگلیسی در دانشگاه ها کتاب زبان فارسی یاد نمی دهند اما شرط اول موفقیت، در رشته مترجمی زبان این است که فرد در ابتدا تسلط کافی را بر زبان مادری خود یعنی فارسی داشته باشد.
وی درباره وضعیت دانشجویان مترجمی زبان در دانشگاه هاگفت: در وضعیت بدی به سر می بریم، دانشجویان کارشناسی ارشد من در دانشگاه علامه طباطبایی، نمی توانستند گلستان سعدی و نثر روان را بخوانند تا من به زبان انگلیسی بنویسم و ترجمه کنم.
وی افزود: متاسفانه نادرست خواندن اشعار فارسی به معنای بیگانگی با زبان کلاسیک و ارزشمند فارسی است. وقتی کسی به زبان فارسی مسلط نیست چگونه می تواند به انتقال زبان انگلیسی بپردازد.
این مترجم با اشاره به باز ترجمه کردن آثار کلاسیک بیان کرد: عده ای از مترجمان، متون کلاسیک و ترجمه های خوب را دوباره بازنویسی می کنند که این قضیه اصلا درست نیست و در نشر ما سرقت ادبی حساب می شود.
افشار در خصوص راهکار هایی برای بهتر شدن وضعیت ترجمه کتاب گفت: در وهله نخست باید به طبقه بندی مترجمان بپردازیم، تا بتوانیم مترجم درجه یک و دو را از هم تشخیص دهیم و در قسمت دوم باید نشریه ای باشد تا به نقد آثار مترجمی بپردازد.
انتهای پیام/
در نشست سلسله نشست های گفت وگوی فرهنگی مطرح شد؛ / ضرورت تصویب قانون حمایت از مالکیت فکری (خانه ملت )
به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، سلسله نشست های گفت وگوی فرهنگی با موضوع بررسی لایحه حمایت از مالکیت فکری با حضور حجت الاسلام والمسلمین احمد مازنی ، طیبه سیاوشی شاه عنایتی ، محمداسماعیل سعیدی ، اعضای کمیسیون فرهنگی و محمود صادقی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات، کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت ارتباطات و اصناف هنری از جمله نمایندگان خانه هنر ایران، خانه موسیقی و خانه سینما برگزار شد.
احمد مازنی در حاشیه این نشست با بیان اینکه در سال سوم مجلس دهم، کمیسیون فرهنگی اولویت های فرهنگی را در دستورکار خود قرار داد که یکی از اولویت ها برگزاری سلسله نشست های گفت وگوی فرهنگی بود، گفت: امروز پنجمین نشست این سلسله گفت وگوهای فرهنگی تشکیل شد که به موضوع لایحه حمایت از مالکیت فکری اختصاص داشت.
نماینده مردم تهران با یادآوری اینکه حمایت از مالکیت فکری عنوان لایحه ای است که دولت به مجلس تقدیم کرده است، گفت: این لایحه در دولت ها و مجالس مختلف در دستورکار قرار گرفته ولی هیچ گاه به سرانجام نرسیده است، افزود: در حال حاضر هماهنگی مناسبی بین اصناف، مجلس و دولت برای تصویب این لایحه ایجاد شده است که در نشست امروز در این حوزه بحث و گفت وگو شد.
وی اضافه کرد: کشور ما نیاز به قوانینی که مالکیت فکری را به رسمیت بشناسد، دارد و کمیسیون فرهنگی به دلیل درک از همین موضوع پیگیری هایی در این زمینه دارد.
کلیات لایحه حمایت از مالکیت فکری در کمیسیون قضایی تصویب شده است
طیبه سیاوشی نیز با اشاره به اهمیت موضوع مالکیت فکری در تولید آثار هنری، عنوان کرد: لایحه ای در این زمینه تحت عنوان حمایت از مالکیت فکری تدوین شده که کمیسیون فرهنگی به عنوان کمیسیون فرعی این موضوع را در دستورکار خود قرار داده است.
وی با اعلام این خبر که کلیات لایحه حمایت از مالکیت فکری در کمیسیون اصلی لایحه یعنی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به تصویب رسیده است، افزود: در نشست امروز کمیسیون فرهنگی با توجه به اینکه بیش از 30 ماده از این لایحه به آن ارجاع شده از صاحب نظران این حوزه دعوت کرد تا ایرادات و جزئیات بیشتری برایش روشن شود.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس یادآور شد: با توجه به اینکه هنوز در این زمینه سوالات باقی است و باید به موادی که در این نشست به آن پرداخته نشد، در نشست های آتی به آن پرداخته خواهد شد.
سیاوشی اضافه کرد: با تصویب این لایحه موضوع کپی رایت به شکل گسترده تری و فراگیری آثار هنری را در برگرفته خواهد شد.
وی یادآور شد: مواردی که سال ها است در کشورهای دیگر رعایت می شود و درباره آن قانون وجود دارد، در ایران رعایت نمی شود و شود.
لایحه حمایت از مالکیت فکری بروزرسانی شده است
محمود صادقی نیز با اشاره به پیشینه لایحه حمایت از مالکیت فکری، افزود: این لایحه از سال 93 از سوی دولت به مجلس تقدیم شده که در حال حاضر کلیات این لایحه در کمیسیون قضایی تصویب شده است.
وی با بیان اینکه این لایحه به دلیل اینکه مشمول مرور زمان شده نیازمند بروزرسانی است، گفت: در کمیته ای در کمیسیون قضایی و حقوقی برای بررسی این لایحه تشکیل شده، چنین اقداماتی انجام شده است.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ادامه داد: پس از تصویب این لایحه در کمیسیون قضایی، موضوع در صحن مطرح و بالاخره این حوزه پس از مدت ها دارای قانون خواهد شد./
پایان پیام
یازدهمین دوره طرح فصلی فروش کتاب با نام طرح تابستانه 98 از سه شنبه گذشته (25 تیر) در شهرستان ها و از پنجشنبه گذشته (27 تیر) در تهران شروع و تا سوم مرداد ادامه دارد. بر اساس طرح تابستانه کتاب 98، هر فرد می تواند با اعلام کد ملی خود به کتابفروشی های مشارکت کننده در طرح، تا 120 هزار تومان کتاب بخرد و برای کتاب های تالیفی 25 و برای کتاب های ترجمه 15 درصد تخفیف دریافت کند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1394 برای هدفمندکردن یارانه نشر طرح های فصلی فروش کتاب را آغاز کرد؛ در این طرح ها کتابفروشی ها می توانند روی فروش کتاب به خریداران تخفیف بدهند و مبلغ تخفیف داده شده را از وزارت ارشاد دریافت کنند. بر اساس آمار خانه کتاب، طی 10 دوره ای که این طرح برگزار شده، در مجموع 87 میلیارد تومان کتاب فروخته شده که از این میزان 16 میلیارد تومان یارانه ای بوده که وزارت ارشاد به کتابفروشی ها داده و بقیه سهم خود خریدار کتاب بوده است. همچنین به طور متوسط در هر دوره 800 کتابفروشی در طرح مشارکت کرده اند و هر بار 250 هزار خرید صورت گرفته است؛ در مجموع هم چهار میلیون و 180 هزار جلد کتاب طی این طرح ها فروخته شده است.
با اینکه در بادی امر به نظر می رسد اجرای طرح فروش فصلی کتاب موجب رونق بازار نشر و بهبود وضعیت کلی کتاب است، انتقاداتی نسبت به آن میان کتابفروشان از جهت دشواری های سخت افزاری و امکان تخلف های مختلف همچنین تغییر رفتار مصرف کننده جدی قبل و بعد از طرح، میان مترجمان به دلیل کمتر بودن تخفیف روی کتاب های ترجمه و حتی نویسندگان به دلیل اختلافات با ناشران به دلیل فروش کتاب ها وجود دارد.
خبرگزاری ایرنا برای بررسی معایب و مزایای این طرح ها، همزمان با برگزاری یازدهمین دوره آن میزگردی با حضور نمایندگانی از صنوف مختلف نشر؛ شامل کتابفروش ها و ناشران، یک نویسنده و همچنین معاون فناوری اطلاعات موسسه خانه کتاب برگزار کرد.
هر چند قرار بود در این میزگرد به طرح های فروش فصلی کتاب بپردازیم، موضوعات دیگر؛ از جمله گلایه های نویسندگان از صادق نبودن ناشران در مورد تعداد کتاب های فروش رفته، دیجیتالی شدن نشر و مشکلات ناشی از آن، کتاب های قاچاق، هزینه های همسان کتابفروشی ها و دیگر صنوف و حمایت نکردن دیگر نهادها از طرح های فروش فصلی نیز در میزگرد مطرح شد که در ادامه می خوانید.
پرداخت حق یارانه کتابفروشی ها با تاخیر شش ماهه؛ ضرر کتابفروش
محمود آموزگار ، از پیشکسوتان حوزه کتاب و مدیر نشر و کتابفروش آمه با اشاره به تحولات تاریخی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایت از صنعت نشر گفت: ارزیابی من از همه حمایت ها این است که اکنون دوره متمایزی را تجربه می کنیم، به این علت که قبلا حمایت ها امکان و جنبه های حمایتی برای ناشران بود و کتاب فروشان، نقش پررنگی نداشتند و حتی به عنوان جزئی از این بدنه هم دیده نمی شدند، پروانه کسب شان را از جای دیگری می گرفتند و با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کاری نداشتند.
از این دوره بر اساس نظرهای کارشناسی متوجه شدیم، با وجود اینکه کتاب فروشی یک شعبه فرهنگی است و باید تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد، اما نه تنها توجه لازم به آن ها نشده بلکه سیاست های ایجادشده، کتاب فروشی را بیرون پرت کرده است، به ویژه برگزاری نمایشگاه ها و مشخصاً نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و در کنار آن نمایشگاه های کتاب استانی.
وی ادامه داد: بحث نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، دیگر جاافتاده است، تغییر روال دیگری در ارتباط با آن نمی شود انجام داد، اما یکی از موضوعات این بود که یارانه های نشر را به سمتی سوق دهند که بهتر بتوان مصرف کرد.
نویسنده کتاب گوگل و حقوق با یادآوری خاطره سفری با وزیر ارشاد در زمان مدیریت فرهنگی این وزارتخانه به اهواز و دیدار از کتابفروشی های پرفروغ این شهر افزود: برنامه ریزی برای اجرای طرح های فصلی فروش کتاب از آنجا آغاز شد و تا امروز در مدت 4 سال و 10 دوره 16 میلیارد تومان یارانه پرداخت شده است؛ این رقم کمتر از رقمی است که در یک سال در نمایشگاه کتاب دست به دست می شود.
آموزگار در نقد طرح های فروش فصلی کتاب گفت: باید در تعریف طرح ها، دقت لازم به کار می رفت. موضوع این است تخفیفی که باید بدهیم و یارانه ای که ارشاد به کتاب فروش ها می دهد، نقدی نیست، پولی که الآن باید بدهد را شش ماه دیگر می پردازد و هیچ سودی ندارد. این امتیازی برای کتاب فروش ها نیست. این طرح فقط این ویژگی را دارد که به جای نمایشگاه، کتاب فروشی ها محل مصرف یارانه شده اند. به نظرم این طرح خوب بود اما به شرط این که مانند نمایشگاه بین المللی، همان موقع یا 10 ساعت بعد پول به حسابشان بیآید.
طرح فروش فصلی کتاب؛ اعطای یارانه به انتهای زنجیره نشر
معاون فناوری اطلاعات موسسه خانه کتاب به عنوان مجری طرح های فروش فصلی با بیان اینکه فقط از سه دوره گذشته تسویه حساب با تاخیر صورت می گیرد گفت: موافقم که طرح باید طور دیگری پیش می رفت. طرح اولیه جور دیگری بود، در دوره اول ما مراجعه خریداران به کتاب فروشی ها را داشتیم که می خواستند تخفیف شان را بگیرند و بروند. این ها اصلاح شد و به شکل اعطای یارانه نشر از طریق کتاب فروشی ها درآمد، یارانه عملاً به انتهای زنجیره نشر منتقل می شود و به تبع کتاب فروش، مرکز پخش، ناشر و بقیه مشمولین زنجیره نشر را هم دربرمی گیرد.
آزاده نظربلند با پذیرش اینکه تاخیر در پرداخت یکی از نقاط ضعف طرح های فروش فصلی است، افزود: با وجود این ایراد؛ طرح ها از تولید تا مصرف را پوشش می دهد. درباره آمار، از سال 97 تا الآن که مستقیم مسئول طرح هستم، آمار فروش کلی به دو فاکتور مهم بستگی دارد؛ یکی اعتبار کلی که از طرف وزارت ارشاد در اختیار داریم و دوم زمان و مدت طرح.
نظربلند با اشاره به وجود انتقاد به طرح های فروش فصلی افزود: کتاب یک مقوله فرهنگی است و تخفیف مداوم آن باعث توقع مشتری می شود، با در نظر گرفتن پیشنهاد کتاب فروشان مبنی بر اینکه یارانه تقسیم و بخشی را ببریم به سمت توسعه زیرساختی در صنعت نشر موافقم. یکی از مشکلات عمده در صنعت نشر، نبود زیرساخت هاست. در همه صنایع مهم ترین عامل برای تصمیم گیری های راهبردی مصرف بازار است، عرضه- تقاضا یا تولید-مصرف و آمار مرتبط با آن، اما در صنعت نشر ما متأسفانه آمار تولید را داریم؛ اما مصرف را نداریم، نمی دانیم چه کتابی در چه مقطعی پرفروش شده که هم به ضرر ناشران است و هم کتابخوانان.
وی پیشنهاد کرد طرح ها یک یا دو دوره در سال و طی روزهای کمتر برگزار شود؛ به ویژه که در سال های 96 و 97 سه دوره، عیدانه، تابستانه و پاییزه برگزار شده اند. در عوض بخشی از بودجه صرف زیرساخت هایی شود که مثلاً بتوانیم یک سامانه فروش و انبارداری داشته باشیم تا کتاب فروش بتواند از آن برای تأمین کتاب و فروش استفاده کند. ناشر قاعدتاً بر اساس ذائقه خریدار باید رفتار کند و این ذائقه را به صورت مشخص نمی شناسیم؛ هر چه هست، حسی و لمسی و میدانی است.
بازار مصرف کننده کتاب کم است، سالی چهار بار هم برای آن تخفیف بگذاریم، مصرف کننده را عادت می دهیم که همیشه برای خرید کتاب منتظر تخفیف باشد.
نظربلند در پاسخ به انتقاد آموزگار مبنی بر کاهش فروش کتاب از روزهای منتهی به طرح اظهار داشت: تعاملات با کتاب فروشی ها می گوید همیشه دو دوره رکود در کتاب فروشی ها داریم؛ یکی در دوره نمایشگاه کتاب و دیگری در میانه تابستان، همین زمانی که طرح در حال برگزاری است اما تأیید می کنم طرح های ما خریداران بالفعل خود را عادت داده که منتظر طرح باشند.
معاون فناوری اطلاعات موسسه خانه کتاب تصریح کرد: در کنار همه مزایای طرح و اینکه یارانه هدفمندتری است و به دست مصرف کننده نهایی می رسد، نفی نمی کنیم امکان تخلف وجود دارد؛ اما واقعاً درصد آن کم است. چون کنترل و پایش ما زیاد است، همین آماری که از پنل پیام رسان گرفته ایم در کل چیزی حدود دو درصد پیامک اختلاف داشته ایم. کمتر از یک درصد خرید غیرواقعی بوده است. این تخلفات اندک است، شما نسبت به تخلفات همان نمایشگاه در نظر بگیرید، در هرصورت یارانه عامل فساد است.
نظربلند در مورد فروش کتاب های کمک درسی که در طرح نیست اما بعضی کتابفروشی ها می فروشند، نیز گفت: چون پایش با حضور فیزیکی نداریم، نمی دانیم چه کسی چه چیزی خریده، ممکن است این امر روی دهد، اما اگر تخلفی گزارش شود پیگیری می کنیم.
یکی از اهداف این طرح افزایش فرهنگ مطالعه است، ولی در این طرح چه کتاب هایی نباید فروخته شود: کتابی که شابک ندارد، کتابی که غیرواقعی منتشر می شود تا حق مؤلف را پرداخت نکند، یا کتاب هایی که بدون مجوز منتشر می شود و کتاب هایی که 10 سال اخیر منتشر شده اند.
انتشار کتاب بدون مجوز، ممکن است؟
با توجه به طرح موضوع انتشار کتاب های بدون مجوز وزارت ارشاد در میزگرد و اینکه اصلا چطور می توان این کتاب ها را منتشر و به بازار عرضه کرد، آموزگار چنین توضیح داد: وضعیت چاپ الآن خیلی به هم ریخته است، یک زمانی ما باید مجوز نشر را به چاپخانه می دادیم، به ویژه قبل از انقلاب اصلاً امکان چاپ بدون مجوز وجود نداشت، چون بازخواست می شد، اما الان به دلیل تغییرات فناوری، ناشر هر چند تعدادی که بخواهد منتشر می کند و دیگر به مجوز گرفتن نمی رسد و کتاب اصلاً به چاپخانه نمی رود که مجوز بخواهد، فناوری به قدری همه چیز را به هم ریخته که نمی دانیم می شود آن را سامان داد یا خیر.
سوالی مبنی بر ثبت نشدن کتاب های چاپ سال 98 در سامانه خانه کتاب و اینکه این کتاب ها را نمی توان در طرح، خرید، مطرح شد که نظربلند توضیح داد: ک تاب هایی که شابک نگرفته باشند، یا هر مشکل دیگری داشته باشند در این بانک اطلاعاتی ثبت نشده اند. کتابی که اعلام وصول نداشته باشد، در بانک اطلاعاتی خانه کتاب موجود نباشد در سیستم فروش هم بازنمون نمی شود. عملاً نباید کتابفروش کتاب دیگری را ثبت کند؛ اما اگر متوجه شویم کتابفروشی این کار را می کند، جزء تخلف محسوب می شود که البته درجه سه است و چند ساعت پنل کتاب فروشی متخلف بسته می شود. ممکن است کتاب از سیستم حذف شده باشد، در دستورالعمل آمده است که چه کتاب هایی در این سیستم وجود ندارد. کتابفروش روی سیستم این را می بیند که کتاب چه مشکلی دارد. قبلاً اسم آن مجوز خروج از کتابخانه بود که الآن به نام اعلام وصول خوانده می شود.
نظربلند در مورد اینکه امکان اطلاع از کتاب های مشمول طرح در سامانه خانه کتاب هست یا خیر گفت: کتاب فروشان آن را می بینند اما برای خریدار این امکان وجود ندارد، چون کتاب ها بر اساس شابک دسته بندی شده اند. البته این پیشنهاد خوبی است اما معمولاً خریدار شابک را نمی شناسد و با اسم به دنبال کتاب می گردد، چون آن شابک را ندارد این دسترسی خیلی فایده ندارد.
کتابفروش از اجرای طرح فصلی خرسند نیست
مدیر انتشارات اسم نیز با تاکید بر اینکه کتابفروش از اجرای این طرح خرسند نیست گفت: این مساله برای مخاطبان تعجب آور است؛ اما دلایل متعددی دارد. نخست آنکه ما د ر این طرح تبلیغات محیطی پرحجم نداریم. وقتی در برنامه های پرمخاطب تلویزیون کتابی معرف یا تبلیغ می شود، از روز بعد شاهد هجوم مخاطبان برای تهیه آن کتاب هستیم. این به معنای تبلیغات پرحجم و حداکثری از طریق پرنفوذترین رسانه برای اجرای هدفمند کاری فرهنگی است.
سعید مکرمی ادامه داد: این در شرایطی است که ما حتی چنین فرآیند سیستماتیکی (برنامه ریزی شده) برای جوایز دولتی و غیر دولتی نداریم که اگر کتابی جایزه گرفت، بتوانیم برای آن کتاب صحبت کنیم، نهاد و دستگاهی مسئولیت تبلیغ آنرا به عهده بگیرد و حتی رسانه ها از صدا و سیما تا خبرگزاری ها آن را معرفی کنند.
ضحی کاظمی ، نویسنده نیز در تایید این بخش از صحبت های مکرمی یادآور شد: زمانی که کتاب من؛ کاج زدگی در جشنواره ادبی نوفه تقدیر شد، بعد از مراسم اختتامیه (بهمن 97) تا این لحظه، هیچ رسانه ای حتی با من مصاحبه نکرد. گویا برای دستگاه های خبری و رسانه ای که یکی از رسالت های آنها تبلیغ برای محصولات فرهنگی است توجه به جوایز ادبی اولویتی ندارد.
برابری هزینه های کتابفروش با نمایشگاه خودرو
در ادامه مکرمی در برشمردن انتقادات کتابفروشان به طرح های فصلی فروش کتاب خاطرنشان کرد: و زارت نیرو فعالیت یک کتابفروشی را به همان شکل تجاری می داند که نمایشگاه خودرو را . به جمع این هزینه ها می توانید برابری هزینه های شهرداری، هزینه های بیمه و نظایری از این دست را نیز بیفزایید.
مدیر انتشارات اسم با اشاره به آنکه کتابفروش هزینه های ستادی بسیاری دارد و به سبب اقتصاد خُرد صنعت نشر، مجبور است به سبب گردش مالی بسیار پایین تر از دیگر فعالیت های تجاری با حداقل نیرو کار کند ادامه داد: هنگام برگزاری طرح های فصلی این کمبود نیرو به معضل بزرگ و اساسی بدل می شود؛ به عنوان نمونه در شکل فعالیت و ارائه خدمات هنگام برگزاری طرح های فصلی، کتابفروش ملزم است اطلاعات کتاب و خریدار را هم در سیستم خود و هم در آن واحد در سیستم خانه کتاب ثبت کند. در حقیقت فروشنده به عنوان اپراتور رایانه با سیل مخاطبانی مواجه است که برای هر کدام از آنها باید کاری دوبرابر انجام دهد. این خود باعث ایجاد صف های طویل صندوق می شود. در فروشگاه های بزرگ شاید بتوانند تدارکات خاصی را برای چنین مقطعی ببینند؛ اما کتابفروشی های کوچک با این دست آسیب ها که به همان میزان هزینه های جانبی فراوانی را با خود همراه دارند دست به گریبان هستند.
طرح فصلی اجرا می شود که شده باشد
به گفته این فعال حوزه نشر، تمام این هزینه ها در شرایطی است که تبلیغات محیطی خوبی هم برای برگزاری طرح تابستانه صورت نگرفته است، به عنوان نمونه امسال خانه کتاب برای برگزاری طرح فصلی بودجه ای برای تبلیغات ندارد و یک پوستر کوچک را در ابعاد A3 برای کتابفروشی ها ارسال کرد و از آنها خواست اگر تمایل داشتند خودشان این پوستر را چاپ کنند.
مدیر انتشارات اسم افزود: نکته بعدی در مسیر ترغیب و شکل دهی به گرایش مخاطبان به آثار تالیفی باکیفیت نسبت به آثار ترجمه شده پاسخ به این پرسش است که چرا مفهومی به عنوان جوایز ادبی و موفقیت آثار در این جوایز نیز تأثیری در تیراژ بالا، اقبال مخاطب و در نهایت فروش کتاب های تالیفی در کشور ما ندارند و تفاوتی هم ندارد جایزه ای دولتی مانند جایزه جلال باشد یا برگزیده جشنواره های ادبی خصوصی.
وی با بیان آنکه تعاریف اولیه طرح های فصلی به خوبی تبیین نشده افزود: اهداف کلان در اجرای طرح های فصلی برخلاف گفته های مسئولان و متولیان آن وجود ندارد. یعنی معلوم نیست در طرح های فصلی دنبال افزایش سرانه مطالعه هستیم یا صرفاً می خواهیم بودجه یارانه موجود را توزیع کنیم.
پیشتر این بودجه به شکل بن کارت ها توزیع می شد و شاهد بودیم اغلب آن افراد به کتابفروشی ها مراجعه می کردند و به جای تهیه کتاب دنبال نقدکردن وجه آن بن کارت ها بودند. با تغییر تزریق بودجه حمایتی از شکل بن کارت به شیوه طرح های فصلی آسیب نقد کردن وجه کارت ها حل شد؛ اما در اجرای طرح های فصلی به دلیل نبود سیاست گذاری صحیح با آسیب های دیگری مواجه شدیم.
اجرای طرح های فصلی با گستره ملی تعریف شده یا منطقه ای و محدود
مکرمی آسیب دیگر را نبود سیاستگذاری دقیق در مورد ملی یا منطقه ای بودن طرح های فصلی دانست و گفت: اگر طرح های فصلی، برنامه ای ملی است تمام دستگاه های فرهنگی در اجرای آن باید مشارکت کنند. در حالی که در اجرا اینطور نیست.
خانه کتاب، موسسه ای فرهنگی از موسسه های اقماری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. اگر طرح های حمایتی فصلی رویکردی ملی دارند باید دیگر سازمان های فرهنگی مانند صدا و سیما، شهرداری ها و دستگاه های فرهنگی – هنری برای تبلیغات در این پروژه مشارکت کنند؛ آنچنانکه در نمایشگاه بین المللی کتاب شاهد مشارکت تمام دستگاه های فرهنگی و اجتماعی هستیم.
مکرمی با تاکید بر آنکه بین تمام طرح های فصلی، بهترین طرح، طرح پاییزه است یادآور شد: در آن ایام به سبب خلا رخدادها و رویدادهای فرهنگی در جامعه؛ شاهد مشارکت بیشتر دستگاه ها هستیم. شهرداری ها در سطح شهرها و استان ها شروع به تبلیغ و بیلبوردهای محیطی می کنند یا صدا و سیما تمرکز بیشتری بر تبلیغات برگزاری طرح پاییزه کتاب دارد.
اولویت خانه کتاب؛ پرداخت به موقع تعهدات مالی به کتابفروشان
نظربلند در پاسخ به فقدان تبلیغات لازم برای معرفی طرح های فصلی توضیح داد: در دوره های دیگر مانند سال 96 خانه کتاب اسباب و ابزار تبلیغاتی فراوانی تهیه کرد و در اختیار کتابفروشی ها قرار داد؛ اما امسال به دلیل شرایط اقتصادی حاضر و گرانی کاغذ در موسسه خانه کتاب بنا شد در اجرای طرح تابستانه کتاب این هزینه ها را نداشته باشیم.
معاون فناوری اطلاعات موسسه خانه کتاب با تاکید بر آنکه همین تنگناهای مالی باعث شد نتوانیم طرح عیدانه کتاب را برگزار کنیم ادامه داد: اگر مقرر شده بود در اجرای طرح تابستانه سقف دو میلیارد یارانه هزینه شود با آن تبلیغات ممکن است این سقف به چهار میلیارد افزایش پیدا کند و پرداخت این مبلغ یارانه در شرایط فعلی، اجرای تعهدات خانه کتاب را با آسیب هایی مواجه می کند.
تاخیر در پرداخت یارانه کتابفروشی ها در کمترین زمان ممکن مهمترین اولویت خانه کتاب در همراهی و حمایت از کتابفروشان است و افزایش مبلغ یارانه بیشتر از توان و تعهد پرداخت موسسه مساله ای غیرمنطقی ست. برای جلوگیری از چنین آسیب هایی، شیوه تبلیغات را از خود کتابفروشی ها درخواست کردیم.
اگر مشارکت همگانی بود؛ دغدغه مالی وجود نداشت
در ادامه مکرمی با اشاره به صحبت های نظربلند گفت: رویکرد ما نیز در روند آسیب شناسی طرح های فصلی در معین نبودن شیوه برگزاری این طرح در نگاه ملی یا منطقه ای و محدود متوجه همین نکاتی است که به آن اشاره کردید. اگر این طرح نگاه و مشارکت ملی داشت باید شاهد مشارکت حداکثری در اجرای آن بودیم. این مشارکت حداکثری بودجه های حمایتی برای تبلیغات را از صدا و سیما گرفته تا رسانه ها افزایش می داد؛ همچنین در مساله مالی نیز باعث افزایش میزان یارانه اختصاص پیدا کرده می شد.
اگر به شکل عینی و عملی شاهد اجرای این طرح در نگاهی ملی بودیم دیگر چنین دغدغه هایی نسبت به افزایش سهم یارانه و استطاعت مالی خانه کتاب و تاخیر در تسویه بدهی با کتابفروشان را شاهد نبودیم.
به گفته مدیر انتشارات اسم با تاکید بر آنکه وقتی طرح برخلاف گفته ها در شکل اجرایی به شکل ملی برگزار نشود، چنین آسیب هایی را همراه دارد تصریح کرد: کسی از خانه کتاب انتظار ندارد صفر تا صد مقوله تبلیغات را انجام دهد. اگر نگاه در اجرای طرح فصلی به شکل ملی بود در تهاترها و تفاهمنامه هایی که میان خانه کتاب و نهادی مانند سازمان صدا و سیما بسته می شد دیگر نیازی نبود خانه کتاب بار تبلیغات و هزینه های آنرا به تنهایی به دوش بکشد.
آسیب جدی طرح های فصلی؛ تغییر رفتار مصرف کننده
مکرمی در ادامه آسیب شناسی در مسیر اجرای طرح های فصلی؛ سومین نکته را به تغییر رفتار مصرف کننده مربوط دانست و خاطرنشان کرد: طرح های فصلی میان مخاطبان حوزه کتاب به ایجاد روند کاهشی در خرید کتاب به شکل مستمر در تمام ایام سال منتج شده است. مخاطبان به سبب آگاهی از برگزاری طرح های فصلی؛ 10 تا 15 روز مانده به برگزاری این طرح ها دست از خرید کتاب می کشند.
مکرمی افزود: مخاطبان با شروع ایام طرح برای بهره مندی از یارانه موجود و سقف تخفیف ها به کتابفروشی ها هجوم می آورند تا آثار مد نظر خود را تهیه کنند و بعد از پایان طرح تا برگزاری طرح بعدی حضور آنها برای تهیه کتاب روند کاهشی می گیرد. وقوع چنین پدیده ای در نگاه اقتصادی برای کتابفروش نمی تواند مفید باشد؛ زیرا کتابفروشی در طول تک تک روزهای سال و ماه هزینه هایی دارد که آن هزینه ها را در شکل روند مستمر خرید کتاب توسط مخاطبان تامین می کند. اما برگزاری طرح های فصلی به تغییر الگوی مخاطبان در هزینه کرد برای خرید کتاب های مدنظرشان منتج شده است.
ضرر پشت ضرر؛ با آنکه خانه کتاب مقصر نیست
مدیر انتشارات اسم با اشاره به آنکه برگزاری طرح های فصلی و تأخیر در تسویه بدهی موسسه خانه کتاب با کتابفروشان، هزینه های کتابفروشان را با افزایش چشمگیر و سرسام آوری مواجه می کند تصریح کرد: وقتی کتابفروش می داند طی همراهی با طرح فصلی، بازه زمانی چهار، پنج، شش، هفت یا هشت ماه را باید در انتظار تسویه بدهی باشد؛ وزنه سنگینی را در هزینه های کتابفروشی دارد.
تاخیر در تسویه بدهی خانه کتاب در پرداخت یارانه کتابفروشان؛ تغییر الگو و عدم گردش مالی مستمر میان مخاطب و کتابفروش و از همه مهمتر افزایش هزینه های کتابفروشی و قیمت کتاب ها به دلیل شرایط مالی و متغیرهای جامعه؛ شکل همراهی و مشارکت کتابفروشان را از نظر هزینه کرد و تأخیر در پرداخت بدهی ها بیشتر با ضرر مواجه می کند.
به گفته مدیر مسئول سابق انتشارات عصر داستان ، ناگفته پیداست در این میان خانه کتاب تقصیر ندارد؛ زیرا بودجه محدودی دارد که باید تخصیص پیدا کند تا بتواند بدهی کتابفروشان را تسویه کند. زمانی اجرای طرح های فصلی مانند طرح تابستانه می تواند هدف کلان مسئولان یعنی حمایت از کتابفروشان را تامین کند که شاهد تسویه کوتاه مدت یا روزانه یارانه کتابفروشان از سوی موسسه خانه کتاب باشیم. همین روند باعث بی میل شدن آنها برای مشارکت و کاهش تعداد کتابفروشان برای حضور در این طرح را سبب می شود.
برچسب را ناشر می زند؛ کتابفروش را سودجو می خوانند
مدیر انتشارات اسم در ادامه به چهارمین و آخرین مورد مربع کلان آسیب شناسی این رویداد از زاویه دید خود اشاره کرد و گفت: در سال 98 به دلیل شرایط اقتصادی و البته بحران کاغذ با معضلی به نام افزایش نرخ کتاب مواجه هستیم. یعنی کتابفروشان با کتاب هایی مواجه هستند که از سوی ناشر برچسب قیمت جدید خورده اند.
اما افزایش قیمت در سایت خانه کتاب ثبت نشده است. وقتی مخاطب به ما مراجعه می کند و دو عدد موجود درباره قیمت کتابی واحد را در سایت خانه کتاب و بعد، برچسبی که ناشر به کتاب زده را می بیند، کتابفروش را مقصر یا حتی سودجو جلوه می دهد. کتابفروش نباید پاسخگوی اتفاقی باشد که در وقوع آن هیچ دخالتی نداشته. اما خانه کتاب قیمت را اصلاح نمی کند و حرف های تند، خشن و چندپهلوی مخاطبان را کتابفروشان باید شنونده باشند.
طرح های فصلی کتاب فاقد اثرات ملموس برای نویسنده
نویسنده ادبیات داستانی کشور نیز گفت: به طور کلی طرح هایی که برای بهبود شرایط کتابخوانی و زیرساخت های این حوزه باشد طرح های خوشایندی است، اما نویسنده همیشه نادیده گرفته می شود و آمار چاپ ادبیات داستانی تالیفی شاهدی بر این مطلب است.
ضحی کاظمی، نویسنده معتقد است: در طرح های یارانه ای از جمله طرح های فصلی کتاب، همچون سایر زمینه ها آخرین کسی که دیده می شود نویسنده و مترجم است. این طرح ها در جنبه های حمایتی نویسنده را نمی بینند.
نویسنده رمان سال درخت گفت: اینکه یارانه طرح های فصلی حتی از ناشر به سمت کتابفروشی می رود خوب است اما باید به فکر نویسنده هم باشیم و در عین حال که از اجرای این طرح به خاطر رسیدن کتاب به عنوان کالای فرهنگی به مخاطب حمایت می کنیم اما معتقدم برای منِ نویسنده اثری ندارد.
نایب رئیس هیات مدیره انجمن صنفی داستان نویسان تهران به تفاوت تخفیف یارانه تالیف و ترجمه با هدف حمایت از مولف در طرح تابستانه کتاب اشاره کرد و افزود: این تفاوت در حد 10 درصد است و در شرایط اقتصادی کنونی نمی توان گفت تفاوت و اثر زیادی در انتخاب مخاطب داشته باشد زیرا فردی که کتابخوان باشد این رقم اختلاف تخفیف نمی تواند انتخاب او را تغییر دهد.
تفاوت یارانه تالیف و ترجمه بیشتر به صورت نمادین است اما ما نویسندگان سعی می کنیم همچنان آن را حفظ کنیم؛ چون امید داریم در درازمدت موجب تغییر دیدگاه و ترغیب شود تا ناشران و مخاطبان به سمت تالیفات داخلی حرکت کنند.
گفت وگو و برگزاری میزگرد از خبرنگاران ایرنا: منیره زینلی، امین خرمی، فاطمه رحمتی و منصوره شوشتری.
وحید نیک خواه آزاد، معتقد است که کارایی جشنواره فیلم کودک و نوجوان، در گرو تقویت بخش بین الملل است و می گوید: این جشنواره باید به جایگاه درست سیارک ها، در منظومه عظیم سینمای کودک و نوجوان توجه داشته باشد.
این فیلم نامه نویس، تهیه کننده و کارگردان سینمای کودک و نوجوان در گفت وگو با خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان اظهار کرد: امسال، فیلم های بلند زیادی در بخش های مختلف، متقاضی حضور در جشنواره فیلم کودک و نوجوان بوده اند و همین امر، نشانه این است که برخلاف آنچه گاه شنیده می شود، سینمای کودک و نوجوان در ایران زنده است؛ اگرچه تا رسیدن به شرایط مطلوب، راهی طولانی در پیش داریم.
نیک خواه آزاد، با اشاره به این گزاره که گاه گفته می شود در شرایط نامطلوبِ کنونیِ سینمای کودک و نوجوان، برگزاری جشنواره چه فایده و ضرورتی دارد، تصریح کرد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان، ویترینی است که ما محصولات یک سال سینمای کودک را در آن، در کنار هم می بینیم و آن ها را قضاوت می کنیم. خیلی از کشورهای جهان، سینمای کودک ندارند؛ اما جشنواره کودک دارند، بنابراین نمی توان برگزاری جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان را به وجود سینمای کودک در سطح ملی مشروط کرد.
وی افزود: سینمایی که ما آن را تحت عنوان سینمای کودک می شناسیم، شامل طیفی از فیلم هاست که سینمای اکران، بخشی از آن است. بخشی از این سینما می تواند به معضلات کودکان و نوجوانان اشاره کند و ممکن است جذابیتی هم برای خود کودکان و نوجوانان نداشته باشد؛ اما چنین فیلم هایی باید ساخته شود تا پدران و مادران و مسئولان را متوجه آسیب ها کند.
کارگردان فیلم علی و دنی گفت: در چنین کارکردی، فیلم های حوزه کودک، می تواند همان تأثیری را داشته باشد که فیلم لانتوری در تغییر روند مجازات عاملان اسیدپاشی داشت و ما نباید انتظار اکران گسترده همه فیلم های تولیدشده را داشته باشیم. جشنواره فیلم کودک و نوجوان، مانند رنگین کمانی است که همه رنگ ها را پوشش می دهد و به دیده شدن فیلم ها کمک می کند. چه جای دیگری به غیراز جشنواره فیلم کودک داریم که بتواند همه این طیف ها را در چشم و نظرگاه ما بنشاند؟
نیک خواه آزاد، کارایی بهتر جشنواره فیلم کودک و نوجوان را در گرو تقویت بخش بین الملل آن دانست و ادامه داد: بخش بین الملل، فرصتی است که سینماگران ما در آن می توانند آثار درجه یک سینمای کودک دنیا را ببینند؛ گرایش ها را بشناسند؛ درباره آن ها حرف بزنند و پیشرفت های آن ها را ملاحظه کنند تا متوجه بشوند برای نزدیک شدن به دنیای کودکان و نیز سینمای برتر، به چه ابزارها و زیرساخت هایی نیاز داریم. این تجربه می تواند با برگزاری جلسات هم اندیشی، کارگاه های تخصصی و... کامل شود.
نویسنده فیلم نامه گنجشکک اشی مشی ، تأکید کرد که بخش بین الملل، پنجره ای برای ورود هوای تازه به ریهٔ سینمای کودک کشور است و تمرکز بر محصولات داخلی به تنهایی نمی تواند راهگشا باشد.
وی، سینمای کودک و نوجوان را منظومه ای دانست که جشنواره فیلم کودک و نوجوان، اکران، تولید محتوا و فکر و فیلم نامه، نیروی انسانی، ابزار و ... به مثابه سیاره های آن هستند و افزود: جشنواره فیلم کودک و نوجوان، وقتی می تواند در خدمت سینمای کودک باشد که همه سیاره های این منظومه، در نسبتی منطقی و پویا با یکدیگر قرار بگیرند و همدیگر را کامل کنند. اگر اکنون اشکالی وجود دارد ناشی از شکل نگرفتن کامل این منظومه است و جشنواره فیلم کودک و نوجوان از این منظر باید تقویت شود.
نیک خواه آزاد ابزار امیدواری کرد: در حال حاضر اطلاعات، دانش و عزم مسئولان ما برای برطرف کردن مشکلات سینمای کودک و ارتقا دادن آن در شرایط نسبتاً مطلوبی قرار دارد. در دو سه سال اخیر، حرکت های چشم نوازی دیده شده که ناشی از همین عزم و علاقه است و اگر این رویکرد، ادامه پیدا کند، قطعاً در سال های آینده شاهد وضعیت بهتری در سینمای کودک و نوجوان کشور خواهیم بود.
کد خبرنگار:13038
انتهای پیام
تهیه کننده فیلم های سینمایی ضیافت و اشک سرما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: کسانی که دم از اجرای عدالت در سینما می زنند بیشتر شوخی می کنند؛ کدام عدالت؟ اگر عدالتی در سینما وجود داشت چرا باید فیلم های ارزشی و اخلاق مدار پشت در اکران می مانند؟ بنده خودم فیلمی ارزشمند دارم که بیش از 4 سال است پشت اکران مانده و هیچ مدیر متعهد و دغدغه مندی هم پیدا نمی شود تا مشکل ما را حل کند.
این سینماگر با بیان اینکه سینمای ایران امروزه توسط عده ای افراد خاص اداره می شود که خودشان تهیه کننده و پخش کننده و سینمادار هستند تصریح کرد: برخی از این افراد چندین شرکت پخش فیلم به عنوان زیرمجموعه خود دارند که کسی از آن ها مطلع نیست از جمله می توان به موسسه فیلمیران اشاره کرد که جالب است مسئول این شرکت پخش به حکم آقای انتظامی در شورای صنفی نمایش هم حضور دارند و هر کاری بخواهند می کنند!
وی ادامه داد: کل سینما دست همین باند خاص است، این ها همان گروهی هستند که با پولشویان و کسانی که پول های کثیف را وارد سینما می کنند ارتباط دارند؛ من نمی دانم چرا هیچ یک از نهادهای ناظر بر عملکرد دستگاه های فرهنگی کشور جلوی فساد در سینما را نمی گیرند؟ چرا جلوی این باندها و پولشویان گرفته نمی شود؟ چطور در سینمای ما فیلمی مانند رحمان 1400 بدون ممیزی اکران می شود در صورتی که قرار بوده سانسور شود؟ این ها اتفاقی نیست! باید جلوی این کار ها گرفته شود.
شریفی یادآور شد: زمانی در سینمای ایران عدالت وجود داشت و فیلم ها بر اساس 3 درجه کیفی الف، ب و ج تقسیم بندی می شدند و همین مسأله باعث می شد هیچ فیلمی روی زمین نماند و در مدت زمان کمتر یا بیشتری همه آثار اکران شوند اما در حال حاضر همه چیز بر اساس باندبازی جلو می رود و فیلمسازان ارزشی که جزو هیچ باند و دسته و گروهی نیستند فیلم های شان روی زمین می ماند چرا که نه سینمادار هستند و نه پخش کننده و نه اینکه متولیان سینما توجهی به آن ها دارند.
تهیه کننده فیلم های سینمایی مستأجر و آوازهای سرزمین من در خاتمه این گفتگو افزود: متأسفم که در جمهوری اسلامی ایران فیلم های ارزشی، انقلابی، اخلاق مدار، دغدغه مند و متعهدانه دیده نمی شوند. متأسفم که به فیلم هایی در رابطه با مدافعان حرم، داعش و... بها داده نمی شود اما در عوض کمدی های سخیف و نازل و سبک که جز ترویج ابتذال هیچ چیز دیگری در چنته ندارند مرتب تولید و اکران می شوند و فرهنگ جامعه را بیشتر به سمت نابودی و انحطاط سوق می دهند.
به گزارش سینماپرس، بررسی و آسیب شناسی سینمای کمدی و طنز در چند دهه اخیر، موضوع شب گذشته برنامه هفت بود.
منوچهر محمدی تهیه کننده سینما در این باره گفت: برای جامعه امروز ما و با توجه به شرایط اجتماعی احتیاج به سینمای کمدی ضروری است. اگر سینمای طنز را با لودگی اشتباه بگیریم، اشتباه است. اگر سینمای طنز مبتنی بر دغدغه باشد و با زبان طنز مسائل را بیان کند، درست است. ما سطحی از طنزهای دغدغه مند را داشتیم؛ مثل لیلی با من است، اجاره نشین ها و ... که مخاطبان از آن استقبال می کردند و بهره می بردند. با این ها چه برخوردی شد؟ برخی فیلم ها را تا مرحله تکفیر پیش بردند و تازه بعد از چند سال این مسائل برطرف شد.
جبار آذین منتقد سینما هم درباره لزوم بهره گیری از طنز و کمدی در سینما اظهار کرد: مهمترین ژانر و گونه سینمایی که در دنیا امتحان پس داده گونه کمدی است که باید از داستان، ابزار و موقعیت ها درست استفاده کند. اینکه در میانه به مقصد نمی رسد، باید بررسی شود. ما فیلم های کمدی داریم، ولی یک فیلم کمدی دارای یک تعریف است. کمدی سازی یک تخصص است؛ اما در کشور ما یک فیلمساز چند نوع فیلم می سازد. داشتن فیلمنامه های کمدی خیلی مهم است. در حال حاضر بیش از دو دهه است که از زمانی که سیاست و تجارت به جای فرهنگ آمد، فیلمسازی ما دگرگون شد. رهبری و هدایت سینمای کشور در دو دهه اخیر به کسانی سپرده شد که کمترین آشنایی را با سینما داشتند.
سپس منوچهر محمدی گفت: مهمترین چیز در این حوزه امنیت فکری است. در حال حاضر با هیج یک از افراد در جامعه نمی توان شوخی کرد. در حوزه فرهنگ باید به کسانی که خط شکن هستند، اختیار بدهیم. وقتی برای این جنس فیلمساز و کارگردان مانع ایجاد کنیم، این اتفاقات می افتد. ما متاسفانه به یک شکاف دو قطبی در فرهنگ رسیده ام. اگر درباره خط قرمزها از حوزه سلایق خارج شویم، بهتر است. این جور و این سبک فیلمسازی ها مردم را زده می کند. این نوع فیلم ها هم دوره ای دارد. در سال 98 صدر جدول فروش سینما برای فیلم های اجتماعی است. وقتی بستری را فراهم می کنید، ولی چاره اندیشی نمی کنید؛ همین موقعیت پیش می آید. سینماگر به دنبال برگشت سرمایه است و برخی برای همین وارد ژانر کمدی می شوند. حمایت دولت در دو دهه اخیر از سینما صفر شده است. یکی از فیلمنامه هایی که الان ساخته شده، دوسال پیش به دست من رسید که با آن موافقت نکردم.
جبار آذین هم در پایان گفت: زمانی که فرهنگ کنار می رود و سیاست وارد می شود، نداشتن سینمای کمدی معلول آن خواهد بود. بخشی از این اتفاقات به مدیران، هنرمندان و وضعیت اجتماعی مربوط می شود. کار به جایی رسیده که گفته می شود سینما در خدمت جناح ها قرار گرفته است. برخی از فیلم های کمدی که فروش خوب دارند به علت نبود فیلم های کمدی خوب است.
حال با تغییراتی که در نظام نامه اکران فیلم های سینمایی پیش آمده از جمله الزام به تعیین محدوده سنی مشخص برای فیلم ها، شرایط امیدوارکننده تری برای اکران این فیلم به وجود آمده است و حتی اخیرا داروغه زاده، معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی که جای خود را به محمدمهدی طباطبایی نژاد داده است، گفته بود: فیلم خانه پدری آقای عیاری مجوز نمایش دارد و فکر نمی کنم دیگر با رده بندی مشکلی برای اکران در سینماها داشته باشد و اگر جدی تر پیگیری شود مشکلی برای اکران ندارد.
و علی سرتیپی، مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران که پخش خانه پدری را برعهده دارد، در گفت وگویی کوتاه از پیگیری های تازه برای اکران این فیلم خبر می دهد و می گوید: تغییرات مدیریتی کمی در پیگیری ما وقفه ایجاد کرد ولی از آنجا که خود آقای عیاری هم خیلی جدی پیگیر هستند ان شاءالله هفته آینده تکلیف مشخص خواهد شد.
خانه پدری برنده تندیس بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی از هشتمین جشن انجمن منتقدان سینمایی است که با وجود داشتن پروانه نمایش فقط یک روز در گروه هنر و تجربه در تهران اکران و بعد از پرده پایین کشیده شد.
این فیلم با بازی مهدی هاشمی، شهاب حسینی ، مهران رجبی، ناصر هاشمی و نازنین فراهانی محصول سال 89 است. خانه پدری درباره داستان یک خانه قدیمی است که داستانی را از اواخر دوره قاجار تا اواخر دهه 70 را در چند اپیزود روایت می کند.
در این فیلم ناصر هاشمی (نقش جوانی) و مهدی هاشمی (نقش میانسالی و پیری) شخصیت اصلی این فیلم با نام محتشم را که روایت زندگی اش از پانزده تا هشتاد سالگی به تصویر کشیده شده است بازی می کنند./ایسنا
کلمات کلیدی
کیانوش عیاری
در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی خانه سینما در دوازده ماهه سال 97 منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، اطلاعات گزارش عملکرد مالی خانه سینما بر اساس کمک به موسسات، مراکز، انجمن ها، کانون ها و تشکل های صنفی و سینمایی و مراکز استان ها تنظیم شده است.
گزارش عملکرد مالی خانه سینما در دوازده ماه سال97
در سال های اخیر استفاده از بازیگران خارجی در سینمای ایران رواج فراوانی یافته و سازندگان با استفاده از این بازیگران و یا تصویربرداری در خارج از ایران تمامی هنجارهای اخلاقی و همچنین حجاب را از سر راه بر می دارند. اما تاریخ نشان داده اکثریت آثاری به این سمت رفته اند از لحاظ کیفی و محتوایی در سطح پایینی بوده و تنها به گیشه چشم دوخته اند. در مورد دلیل اینگونه انتخاب ها از سوی تهیه کنندگان با محمد نیک بین تهیه کننده آثاری چون ملی و راه های نرفته اش ، آتش بس 2 ، سوپراستار ، تسویه حساب و... گفت وگو کردیم.
او با اشاره به دلایلی که تهیه کنندگان سراغ بازیگران زن خارجی می روند، به خبرنگار برنا گفت: هر تهیه کننده و کارگردانی با یک دیدگاه به سراغ این کار می رود. گاهی اوقات فیلمنامه و سناریو جوری نوشته می شود که باید یک بازیگر زن خارجی در آن بازی کند. در این مواقع طبیعی است که تهیه کننده سراغ بازیگران خارجی برود. در این سال ها سریال هایی هم داشتیم که موفق بودند و مورد اقبال مخاطبان قرار گرفتند.
نیک بین ادامه داد: گاهی تهیه کنندگان فقط به جنبه اقتصادی این موضوع نگاه می کنند. در واقع می خواهند بازیگران زن خارجی جذابیتی به فیلم بدهند تا مخاطب به سینما کشیده شود و درنهایت گیشه موفقی داشته باشند.
تهیه کننده فیلم آتش بس با اشاره به تاثیر اقتصادی اینگونه انتخاب ها بیان داشت: دست نویسندگان برای پرداختن به شخصیت زن خارجی بازتر است چراکه یک بازیگر غیر ایرانی محدودیت هایی مثل حجاب و... ندارد و راحت تر جلوی دوربین قرار می گیرد. با پرداختِ بیشتر به اینگونه شخصیت ها می توان جذابیت های بصری ایجاد کرد که گیشه پررونق شود. نمی توان گفت تاثیر اقتصادی بر گیشه، تنها دلیل انتخاب این بازیگران است اما خیلی ها هم فقط به همین دلیل سراغ این انتخاب ها می روند که گاهی موفق بودند گاهی هم خیر.
فیلم سرخپوست توانسته در هفت هفته نمایش روی پرده سینماها بیش از 11 میلیارد تومان فروش داشته باشد و نزدیک به یک میلیون مخاطب به سینما جذب کرده است. به تفکیک از این مقدار فروش، هفت میلیارد و 624 میلیون تومان حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است.
به گزارش خبرگزاری موج، فیلم سینمایی نیوکاسل محسن قصابیان که از 26 تیرماه در سینماهای سراسر کشور به نمایش درآمده است، تا امروز با داشتن بیش از 31 هزار مخاطب و در اختیار داشتن 77 سینما، 370 میلیون تومان فروش داشته است.
فیلم کار کثیف به کارگردانی خسرو معصومی پس از سه هفته نمایش، با در اختیار داشتن 50 سینما، حدود 167 میلیون تومان فروش داشته است. این اثر که موضوعی اجتماعی دارد با محدودیت سنی 15+ سال روی پرده رفته است.
ایکس لارج ساخته محسن توکلی در ژانر کمدی دو و نیم میلیارد تومان فروش داشته است و 254 هزار مخاطب آن را در سینماها تماشا کرده اند. به تفکیک از این مقدار فروش و پس از چهار هفته نمایش، یک میلیارد و 347 میلیون تومان حاصل فروش در تهران بوده است.
فیلم سینمایی زهرمار سید جواد رضویان که از 29 خردادماه روی پرده سینماها رفته است، پس از پنج هفته نمایش نزدیک به چهار میلیارد تومان فروش داشته و 357 هزار مخاطب آن را در 168 سینما تماشا کرده اند. از این مقدار دو میلیارد تومان در تهران فروش داشته است.
فیلم سینمایی سرخپوست توانسته در هفت هفته نمایش روی پرده سینماها بیش از 11 میلیارد تومان فروش داشته باشد و نزدیک به یک میلیون مخاطب به سینما جذب کرده است. به تفکیک از این مقدار فروش، هفت میلیارد و 624 میلیون تومان حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است.
شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار که از 15 خردادماه روی پرده سینماها رفته است، پس از هفت هفته نمایش، 14 میلیارد و 393 میلیون تومان فروش داشته و بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر آن را تماشا کرده اند. این فیلم سینمایی در 153 سینما در تهران و شهرستان به نمایش درآمده که از این مقدار هشت میلیارد و 300 میلیون تومان حاصل نمایش این اثر در تهران بوده است.
فیلم دختر شیطان قربان محمدپور با 7 هفته اکران 867 میلیون تومان فروش داشته و با در اختیار داشتن 134 سینما، 84 هزار نفر آن را در سینماهای تهران و شهرستان تماشاکرده اند.
فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی پس از هفت هفته اکران نزدیک به 10 میلیارد تومان فروش داشته و حدود 914 هزار نفر پای تماشای این اثر نشسته اند. به تفکیک از این مقدار فروش با در اختیار داشتن 171 سینما، پنج میلیارد و 614 میلیون تومان حاصل فروش در تهران بوده است.
سینمای ایران روزهای چندان غافلگیرکننده ای را تجربه نمی کند. دودستگی و موضع گیری های صفر و صدی درباره فیلم ها به حداقل رسید و به جز یکی دو مورد کم تر فیلمی وضعیت چالش برانگیزی در رسانه ها و جشنواره ها پیدا می کند. جشن خانه سینما که دیروز نامزد هایش اعلام شد هم از این قاعده مستثنی نبود.
در سال هایی نه چندان دور جشن خانه سینما به دلیل فاصله گیری عامدانه از سیاست های دولتی و ملاحظات مدیریتی حاکم بر ساز و کارهای فرهنگی کشور توانست به جایگاه کم رقیبی دست پیدا کند. در سایه همین تصمیم جشن خانه سینما هر سال به بخشی مهجور از سینمای ایران نور می تاباند و به سینماگران جوان و استعدادهای نوظهور به شکل ویژه ای بها می داد. الان اما به دلیل یکدست ُسازی سیاست ها و سلیقه های مدیریتی در سطح کلان و خرد، که رد پایش هم در سازمان سینمایی مشاهده می شود و هم در نهادی صنفی مثل خانه سینما، اثرگذاری رویداد مهمی در حد و اندازه های جشن خانه سینما به سمت کمرنگ شدن متمایل شده است. خصوصاً که فارغ از فیلم های رکورد دار نامزدی امسال، فیلم های نادیده گرفته شده در آن تقریباً با فهرست آثار محروم از حضور در جشنواره فیلم فجر برابری می کند و به جز مورادی مثل فیلم نه چندان باکیفیت مثل آشغال های دوست داشتنی سلیقه متفاوت یا نگاه نوگرایی به آن راه نیافته است. به نظر می رسد انگار عزمی برای جدی گرفتن این بخش از سینمای ایران در آن وجود نداشته و نامزد هایش به همین دلیل تا این حد یکدست از کار درآمده اند.
درست است که روند انتخاب و داوری فیلم ها در جشنواره فیلم فجر و جشن خانه سینما تفاوت دارد اما همین که نتیجه این دو در عمل یک تصویر از سینمای ایران را در ذهن مان ترسیم می کنند حتماً یک جای کار می لنگد. سینمای ایران هیچ وقت در آثار پر سر و صدای سال و فیلم های کارگردان های اسم و رسم دار متوقف نمانده است و استعداد ها و جسارت ها همیشه راهی برای عرض اندام پیدا کرده اند و منتظر سیاستگذاری های دولتی و سلیقه های صنفی نمانده اند؛ استعداد ها و جسارت هایی که جشن خانه سینما روزگاری بستر مهمی برای جدی گرفتن شان بودن و الان به نظر کاملاً بی تفاوت به آنها عمل می کند.
کلمات کلیدی
سیاست ها وسلیقه ها جشن خانه سینما منتقدان و صاحب نظران سینمایی
برخی رسانه ها گزارش داده اند که جلسه رسیدگی به اتهامات محمد رسول اف، کارگردان سینما و برنده جایزه نوعی نگاه جشنواره کن 2017 در تاریخ 23 تیرماه در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران برگزار شد و کانون نویسندگان ایران مدعی شده روز شنبه 29 تیرماه حکم یک سال زندان و دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از عضویت در تشکل های اجتماعی و سیاسی به محمد رسول اف ابلاغ شده است.
این کارگردان سینما روز 3 تیر با دریافت ابلاغیه ای به شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران احضار شده بود. احضار او در ارتباط با ساخت فیلم لرد بود که در بخش نوعی نگاه جشنواره کن 2017 جایزه بهترین فیلم را به خود اختصاص داد.
حال سوالی که وجود دارد این کارگردان سینما در ساخت فیلم لرد به چه محتوایی پرداخته است که زمینه محکومیت خود را فراهم کرده است که در ادامه به آن می پردازیم.
فیلم سینمایی لرد در حالی در جشنواره کن جایزه بخش نوعی نگاه را از آن خود کرده است که فیلم در امتداد سیاه نمایی درباره ایران و ساختار حاکم بر آن ، در سکانسی از فیلم علناً به تقدیس فرقه ضاله بهائیت پرداخته است؛ یک دانش آموز به اتهام بهائی بودن از مدرسه ای اخراج می شود و بعد از خودکشی، حتی اجازه دفن وی در گورستان داده نمی شود!
نمایش این فیلم در جشنواره کن نه تنها تمسخر تماشاگران را نسبت به ایران و ایرانیان موجب شد بلکه سبب ساز آن گردید تا چند نفر از فیلمسازان ایرانی حاضر در جشنواره هم اعتراض نمایند.
به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران لرد در حالی پروانه ساخت از وزارت ارشاد را اخذ نمود که فیلمساز آن سوابق مشخصی در زمینه فیلمسازی دارد، پس دور از ذهن نبوده است که امروز مسئولان اداره نظارت سازمان سینمایی ارشاد می گویند آنچه رسول اف ساخته با فیلمنامه مصوب تفاوت اساسی دارد! همین تفاوت باعث شد فیلم در ایران مجوز نمایش نگیرد ولی به راحتی می تواند در جشنواره های خارجی به نمایش درآید و با تمسخر ملت ایران جایزه هم اخذ نماید!
به گزارش خبرنگار مهر ، زمان برگزاری بیست و یکمین جشن بزرگ سینمای ایران خانه سینما مشخص شد. این جشن قرار است، جمعه 8 شهریور برگزار شود. هرچند جشن بزرگ سینمای ایران، هرسال در روز 21 شهریور ماه همزمان با روز ملی سینمای ایران برگزار می شد، اما این جشن امسال و در بیست و یکمین دوره خود به دلیل همزمانی با ایام شهادت امام حسین ( ع) زودتر از دوره های گذشته برگزار می شود.
البته خانه سینما در نظر دارد تا مراسم شامی با حضور نامزدهای این دوره از جشن خانه سینما روز دوشنبه 7 مردادماه برگزار کند، که در این مراسم همانند مراسمی که جشنواره فیلم فجر هر سال برگزار می کند، از تک تک نامزدهای جشن تقدیر و جوایزی را اهدا کنند.
کد خبر 4675506
نیوشا روزبان
مهدی صباغ زاده کارگردان و تهیه کننده سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، پیرامون فعالیت های خود در عرصه سینما گفت: خودم فعلاً هیچ فیلمی را در دست تولید ندارم اما در حال برنامه ریزی برای ساخت فیلم جدید پسرم کاوه صباغ زاده هستیم، در حال حاضر تمام تلاشمان را برای جذب سرمایه این پروژه انجام می دهیم و امیدواریم که هرچه سریعتر مشکلات آن مرتفع شود.
وی دلیل عدم ساخت فیلم توسط خودش را اینگونه شرح داد: سال گذشته یک فیلم کمدی به نام "کلوب همسران" را ساختم که هنوز در صف دریافت پروانه نمایش است، تا وضعیت آن فیلم مشخص نشود سراغ پروژه دیگری نمی روم.
کارگردان فیلم سینمایی " خانه کاغذی " در مورد احتمال حضور خود در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر امسال اذعان کرد: فعلاً زیر بار آخرین فیلمم که ساخته ام مانده ام، چطور می خواهم سراغ کار دیگری بروم؟، متاسفانه نگاه های بسیار سلیقه ای نسبت به کلوب همسران شده و به همین دلیل تاکنون پروانه نمایش نگرفته است، این در حالی است که بسیاری از آثار کمدی هجو را هر جور دوست دارند می سازند و اکران هم می شود.
وی درباره ساخت فیلم جدید فرزندش کاوه صباغ زاده اضافه کرد: فیلم جدید کاوه همچون ایتالیا ایتالیا حال و هوایی پر انرژی و رنگی با همان فضا را دارد، کاوه علاقه چندانی به سینمای اجتماعی ندارد و من احتمال می دهم فیلم جدیدش از ایتالیا ایتالیا به شدت بهتر و با کیفیت تر شود، در حال حاضر تمام تلاشمان را انجام می دهیم که این فیلم به جشنواره فیلم فجر امسال برسد.
تهیه کننده فیلم "ایتالیا ایتالیا" درباره حضور اکثریت کارگردانان در بخش کمدی سینما اذعان کرد: به شخصه یک فیلم کمدی را با شرایط بسیار سختی ساخته ام و هنوز هم تکلیف اکرانش مشخص نیست، چه برسد بخواهم به سراغ سینمای جدی و یا اجتماعی بروم، متاسفانه شرایط ساخت فیلم هر روز سخت تر از گذشته می شود.
صباغ زاده وضعیت کنونی سینما را شرایطی ناعادلانه خواند و اظهار کرد: همانطور که ژانر از سینمای ایران خداحافظی کرده به مرور کارگردانان هم از سینمای امروز خداحافظی می کنند، شرایط اقتصادی برای تهیه یک اثر سینمایی اصلاً خوب نیست، از من و هم سن و سال های من گذشته اما نسل جوان برای فیلمسازی باید هزار بدبختی بکشند.
انتهای پیام/
در آستانه مجمع عمومی خانه سینما، در شرایطی گزارش مالی سال پیشین این مجموعه منتشر شده که شواهد نشان می دهد مدیریت کنونی این مجموعه، این نهاد صنفی را گران اداره کرده است و برخی امور بسیار کم هزینه با ارقام قابل توجهی برای این نهاد فاکتور شده است؛ موضوعی که حتماً در تصمیم گیری هیات مدیره بعدی برای انتخاب مدیرعامل آینده نهاد صنفی سینمای ایران لحاظ خواهد شد.
به گزارش تابناک ؛ همزمان با اقدام شتابزده برای برگزاری مجمع عمومی خانه سینما و طرح برخی پیش نیازها از صنوف برای حضور در این رویداد که تحقق آن در این ظرف زمانی شاید ممکن نباشد، گزارش عملکرد مالی سال 1397 خانه سینما از سوی سازمان سینمایی منتشر شد که زمینه ساز نقدهایی شد. هرچند برخی از ردیف های هزینه کرد خانه سینما قابل دفاع است اما برخی دیگر آنچنان قابل هضم نیست که از آن جمله می توان به هزینه 108 میلیون تومانی برای طراحی ساختار سازمانی خانه سینما اشاره کرد؛ ساختاری که تغییری نکرده و اساساً امکان تغییر وسیعی نیز در آن وجود ندارد.
از دیگر موارد قابل تامل هزینه قریب به نیم میلیارد تومانی برای کمک به تامین زیرساخت های اولیه برای فروش اینترنتی و تبلیغات سینمایی است؛ حوزه ای که انتظار می رود بازخورد مالی آن برای این نهاد صنفی و مجموعه سینما در کوتاه مدت مشخص شود و ارزش این سرمایه گذاری عیان شود. از سویی دیگر برخی امور نظیر توزیع حق پخش فیلم / Screening Fee جشنواره ملی فیلم فجر در گزارش مالی خانه سینما آمده و مسئولیت توزیع آن به این نهاد واگذار شده، حال آنکه این امور هیچ دستاورد مالی یا تکنیکی برای این نهاد صنفی ندارد و تنها انداختن بخشی از دردسرها بر دوش این نهاد است که به اندازه کافی امور مهم برای رسیدگی دارد.
در مجموع آنچه آخرین گزارش مالی احتمالی پیش از برگزاری تغییر و تحولات مدیریتی در خانه سینما نشان می دهد، حکایت از گران اداره شدن این مجموعه صنفی توسط مدیرعامل کنونی دارد؛ رویکردی که قطعاً هیات مدیره آینده خانه سینما در انتخاب مدیر بعدی لحاظ می کنند، چرا که این نهاد صنفی منابع محدودی دارد که باید به دقت و صرف امور مهم شود و به عنوان نمونه طرحی که خبرگان سینما می توانستند در خانه سینما تنظیم کنند و صرفاً همه چیز به پرداخت حق الجلسه ای محدود می شد، چنین هزینه ای روی دست این نهاد باقی نمی گذاشت.
در این شرایط که بحث میان اهالی فن درباره کیفیت هزینه های خانه سینما مطرح است، برخی تحرکات برای برگزاری سریع و همچنین برخی پیش شرط های عجیب و اشکال تراشی ها برای حضور اغلب صنوف اصلی در مجمع عمومی مسئله ساز شده است. تابناک در روزهای آینده در گزارشی به جزئیات مجمع عمومی و انگیزه های احتمالی از این اقدام شتاب زده که می تواند مشارکت حداکثری صنوف سینمایی را در این تصمیم گیری مهم با ثلمه جدی مواجه سازد، خواهد پرداخت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، طرح خیریه سینما با ما با هدف حمایت فرهنگی از اقشار کم برخوردار جامعه در پردیس آزادی اجرا و طی آن با همراهی موسسه های معتبر و مجوزدار اکران های رایگان برگزار می شود.
این طرح با همکاری پردیس سینما آزادی و موسسه خیریه همیاری اجرایی می شود و نخستین برنامه آن روز چهارشنبه 2 مردادماه با همکاری موسسه خیریه همیاری و موسسه خیریه ایلیا در پردیس آزادی برگزار شد و جمعی از کودکان و نوجوانان خیریۀ ایلیا مهمان پردیس سینمایی آزادی بودند.
این طرح از آنجا اجرایی می شود که پردیس سینمایی آزادی در دور جدید مدیریت و فعالیت های خود قصد دارد در فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و هنری به نفع همه اقشار جامعه مشارکت داشته باشد و ایده سینما با ما معطوف به سوق دادن سینما به سمت فعالیت های فرهنگی با مشارکت حداکثری مردم است.
در این طرح فیلم ها به گونه ای انتخاب می شود که علاوه بر پر کردن اوقات فراغت، سرگرم کننده و حامل پیام مثبتی برای مخاطبان باشد.
اولین گام اجرای طرح سینما با ما شناسایی و همکاری با خیریه های معتبر و سرشناسی که افرادی را تحت پوشش خود دارند، است. در گام بعدی افراد از طریق خیریه ها به سینما معرفی می شوند و در روز و ساعت مشخص برای تماشای فیلم ها به صورت رایگان به سینما می آیند.
سینما با ما در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه هر هفته به صورت متغیر صبح ها یک سانس خود را به قشر کم برخوردار تحت پوشش خیریه ها اختصاص می دهد و در صورت استقبال از این طرح تعداد سانس های نمایش فیلم افزایش پیدا می کند.
258258
کد خبر 1283579
به گزارش سینماروزان، این فهرست مشخص می کند که در سال 97 نزدیک به هفت میلیارد بودجه (دقیقا شش میلیارد و 850میلیون) در خانه سینما صرف شده است.
اصولا باید بخش عمده این بودجه میلیاردی صرف کمک به ارتقای وضعیت زندگی بدنه سینما می شد اما جزییات خرج بودجه حکایت هایی دیگر دارد.
چنانکه بیش از یک میلیارد بودجه (دقیقا یک میلیارد و 180میلیون) صرف کمک به برگزاری نشست های تخصصی شده! بیش از یک میلیارد (دقیقا یک میلیارد و 294میلیون) صرف برگزاری جشن و کتاب سال و فعالیت فرهنگی(!؟) شده است.
نزدیک به نیم میلیارد(دقیقا 475میلیون) صرف کمک به تأمین زیرساخت های فروش اینترنتی و تبلیغ شده است! در فهرست بودجه ای خانه سینما با صرف رقم 108 میلیونی برای طراحی خانه سینما رو به روییم!
بنابراین در خانه سینما هزینه های هنگفت شده برای اموری که کمترین ربط مستقیم به ارتقای رفاه بدنه سینما ندارند و از آن سو برای یک اقدام کاملا رفاهی مربوط به صنف که تعاونی مسکن اعضاست فقط 20 میلیون هزینه شده است!
فهرست بودجه ای خانه سینما شگفتی های دیگری هم دارد. مثلا صرف 420 میلیون برای سایر خدمات !
امید که در ادامه شفاف سازی حسین انتظامی، جزییات دقیق بودجه ای خانه سینما هم مشخص شود و اینکه مثلا آن 108میلیون برای طراحی خانه سینما دقیقا به چه کسانی رسیده؟ یا آن بیش از یک میلیارد بودجه که اسما صرف برگزاری جشن و کتاب و... شده دقیقا بین چه کسانی و به چه منظوری تقسیم شده؟
طرح چند پرسش به بهانه نمایش دو فیلم کودک ایرانی در استرالیا (خبرگزاری دانشجویان ایران + ۱ سایت دیگر)
جشنواره انار در استرالیا که طی سال های اخیر در برگزاری رویدادهای هنری و سینمایی برای ایرانیان و فارسی زبانان مقیم استرالیا گام برداشته، امسال با افزودن بخشی به عنوان سینمای کودک و نوجوان به برنامه خود، با نمایش دو فیلم گلنار و خاله قورباغه ، میزبان کودکان و خانواده های ایرانی و فارسی زبان ساکن ایالت کویینزلند خواهد بود.
طی مذاکرات انجام شده در سال گذشته میان مسئولان این جشنواره و فرشته طائرپور (نویسنده و تهیه کننده فیلم های سینمایی کودک و نوجوان) و مدیرعامل خانه ادبیات و هنر کودکان ، در این دوره از جشنواره انار که شهریور ماه امسال برگزار می شود، دو فیلم کودک به انتخاب هیات انتخاب جشنواره، به نمایش گذاشته خواهند شد. قرار است عواید حاصل از فروش بلیت برای این دو فیلم، در اختیار بنیاد خیریه یارا قرار بگیرد تا صرف خرید لوازم التحریر برای دانش آموزان مناطق محروم در ایران شود.
دست اندرکاران این رویدار امیدوارند بخش سینمای کودک در دوره های آتی این جشنواره نیز برقرار باشد و آثار بیشتری از سینمای کودک و نوجوان ایران به بچه های ایرانی در استرالیا و خانواده هایشان عرضه شود.
فرشته طائرپور درباره این رویداد و دو فیلم انتخاب شده برای مرحله اول این تجربه، به خبرنگار ایسنا گفت: فیلم عروسکی موزیکال خاله قورباغه به کارگردانی افشین هاشمی که از جدیدترین تولیدات سینمای ایران است، در واقع انگیزه آغاز چنین مذاکراتی از سوی جشنواره مذکور با اینجانب شد که خوشبختانه دایره آن مذاکرات به پیشنهاد من به یک مبحث کلی تر و مفید برای کلیت سینمای کودک ایران کشیده شد.
طائرپور افزود: فیلم گلنار بخاطر وجوه خاطره ساز آن برای والدین جوان امروزی و فیلم خاله قورباغه بخاطر نکات آموزشی و جذابیت های موزیکالی آن در مرحله اول این تجربه مورد انتخاب قرار گرفتند. با آنکه ترجمه دیالوگ های مسجع و ترانه های متعدد فیلم عروسکی خاله قورباغه به انگلیسی کار آسانی نبود، اما با دعوت از آقای بونا الخاص که تسلطی ستودنی به ترجمه دیالوگ های فیلم های ایرانی، بخصوص اشعار ترانه های کودک دارند، این کار با موفقیت انجام شد و اولین نمایش با زیرنویس انگلیسی این فیلم موزیکال، در این جشنواره ایرانی استرالیایی صورت خواهد گرفت.
تهیه کننده فیلم های گلنار ، پاتال و آرزوهای کوچک ، مدرسه پیرمردها و خاله قورباغه ادامه داد: بعد از نمایش موفقیت آمیز فیلم خاله قورباغه در لندن برای بچه های ایرانی مقیم انگلستان، خوشحالم که جریانی جهت دسترسی کودکان ایرانی و خانواده های علاقمندشان به آثار سینمای کودک و نوجوان ایرانی در کشورهای مختلف ایجاد شده که باور دارد عمیق ترین ارتباط فرهنگی نسل های آینده را با هویت و فرهنگ و هنر ایرانی، فقط می توان با استفاده از زبان فارسی و شیرینی های آن در قالب دیالوگ های ساده فیلم های کودک حفظ کرد.
طائرپور همچنین اظهار کرد: متاسفم از اینکه فیلم سینمایی خاله قورباغه در حالی به شبکه نمایش خانگی راه یافته و در حالی روی سایت های اینترنتی خارج از کشور بالاترین رتبه تماشا توسط کاربران فیلم های کودک را کسب کرده و در حالی دارد از سالن های نمایش در خارج از کشور سر درمی آورد که هنوز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به نیمی از وعده شفاهی خود برای پخش تیزرهای آن در حین اکران عمل نکرده است؛ هنوز معاون مربوطه در وزارت آموزش و پرورش (علیرغم تایید فیلم در شورای ممیزی اش برای صدور مجوز) نامه توصیه موثرش به مناطق مختلف ادارات تابعه اش جهت استفاده دانش آموزان مدارس از بلیت های نیم بهای این فیلم را صادر نکرده و هنوز اداره مربوطه در معاونت هنری وزارت ارشاد (شوراهای شعر و موسیقی) با انتشار ترانه های این فیلم در قالب نسخ صوتی موافقت نکرده و آن را خلاف ضوابط وزارت ارشاد تشخیص داده است.
او گفت: این وضعیت یک تصویر شفاف و بی نیاز از توضیح درباره وضعیت فیلم های ایرانی کودکان و سرنوشت فیلمسازان کودک را نشان می دهد که در آن تصمیم سازان فرهنگی و ذی ربط، با جدیت در حال تضعیف همان چیزی هستند که فرزندان خودشان در خانه یا مدرسه، محتاح و مشتاق آنند. کدام منطقی می پذیرد که معاونت هنری وزارت ارشاد، بی اعتنا به این واقعیت که همه ترانه های یک فیلم، طی دو ماه اکران قانونی آن در بیش از یکصد سینمای سراسر کشور، به سمع و نظر!!! کودکان رسیده باشد و اکنون نیز همان ترانه ها در نسخ نمایش خانگی فیلم در دسترس بچه ها باشد؛ اما به آلبوم صوتی آن فیلم مجوز انتشار ندهد و متوجه نباشد که چنین تصمیمی در تضاد فاحش با مجوزهای معاونت سینمایی همان وزارت ارشاد متبوعش است؟ تصمیمی که نه خاصیت ممیزی دارد و نه وجاهت قانونی و صرفا تهیه کننده ای را از حق طبیعی اش برای تکمیل ضمائم صوتی و تصویری آثارش محروم می کند؟
وی افزود: کدام عقل سلیمی قبول می کند که در سال حمایت از تولید داخلی، یک فیلم مفرح کودک ایرانی، حق پخش تیزر در لابلای انبوهی از انیمیشن ها و سریال های خارجی در رسانه ملی را نداشته باشد؟ کدام هدف مدیریتی توجیه می کند که وزارت آموزش و پرورش کشور با پوشش های میلیونی سنین مختلف دانش آموزی، در حالی که خود برای نیازهای پرورشی، هنری و تفریحی بچه ها هیچ برنامه جذابی ندارد، بی اعتنا از کنار فیلم های کودک و نوجوانی که با برخورداری از جذابیت و نکات آموزشی ساخته می شوند بگذرد و شرایطی فراهم نکند تا دانش آموزان محروم از نشاط و تفریح های گروهی، با کمترین بهای ممکن برای تماشای آن فیلم ها به سینما بروند و آداب تفریح جمعی در جامعه را نیز بیاموزند؟ چه کسی باید به این سوال های تکراری پاسخ بدهد؟ چه کسی باید سوال های جدید مطرح کند؟ و چه کسی باید برای رفع سوال های قدیم و جدید اقدام کند؟ وزیر ارشاد؟ وزیر آموزش و پرورش؟ رئیس رسانه ملی؟ معاون رئیس جمهور؟ خود رئیس جمهور؟... و چه کسی درک می کند که انجام کارهای هوشمندانه و جذاب برای کودکان این سرزمین، مهلت کوتاهی دارد و اهمیت آن مطلقا کمتر از اهمیت تحریم ها، برجام ها، نفتکش ها و نتیجه انتخابات در انگلیس و امریکا نیست؟
این تهیه کننده سینما گفت: کاش در آستانه برگزاری دوره جدید جشنواره فیلم های کودک و نوجوان (که لابد و همچنان در وادی مشکل بودجه، محل برگزاری و بحث چالشی و مزمن تفکیک مخاطبانش درجا می زند)، مسئولی فرهنگی در دولت، یا مدیری سینمایی در ارشاد همت کند و به جفای رفته بر کودکان و حقوقشان و سینمای شان و محرومیت های افزوده سال های اخیرشان از امکانات تبلیغی و نمایشی، نگاهی دلسوزانه و خلاقانه و گره گشا بیاندازد و از موضوع سینمای کودک و کاربردهای روانی و اجتماعی آن آسان نگذرد و این بحث را کاری بچگانه و فاقد اهمیت تلقی نکند. برای وزارت خانه های ارشاد و آموزش و پرورش و همچنین رسانه ملی، که می توانند مثلث نجات کودکان و نوجوانان ایرانی از هرگونه تهاجم فرهنگی، افسردگی و بی نشاطی و انفعال باشند، باید مایه شرمساری باشد که در چرخه عادت ها و روش های ناکارای خود گرفتار مانده باشند و شغلشان در بیرون کشیدن موی سپید از ماست خلاصه شده باشد و نتیجه سیاست ها و اقداماتشان، اوضاعی باشد که در خانواده ها، مدارس و جامعه با آن مواجه هستیم.
انتهای پیام
به گزارش اتاق خبر، از سامان دادن به وضعیت توزیع کاغذ مطبوعات به عنوان ماموریت اورژانسی اش یاد می کند و می گوید در ماه های اخیر ساز و کار تخصیص کاغذ به سمتی رفته که همه چیز شفاف است. اینها گفته های محمد خدادی ، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. خدادی سال ها در سمت های مختلف در رسانه ها حاضر بوده است. او پیش از حضور در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، از شهریورماه 92 تا دی ماه 96 مدیرعامل خبرگزاری ایرنا بود و از جمله مدیران بازنشسته ای است که وزارت ارشاد موفق شده مجوز حضورش را در معاونت این وزارتخانه بگیرد. شاید به پشتوانه همین تجربه بود که خدادی در گفت وگو با اعتماد از موضعی نسبتا مطمئن سخن گفت انگار که بخواهد این پیام را به مخاطب منتقل کند که: نگران نباشید اوضاع تحت کنترل است. این روزها با استناد به اطلاعات مربوط به سال 97، دوباره بحث کاغذ و توزیع رانت در سیستم نشریات برگشتی و سایر طرح های وزارت ارشاد مطرح شده است و رسانه ها از عیوب توزیع یارانه های ارشاد می نویسند. هر چند گفت وگو با خدادی پیش از انتشار این خبرها انجام شده اما او در گفته هایش تاکید کرد که معاونت مطبوعاتی الان به اتاق شیشه ای تبدیل شده است. او همچنین از بازنگری احتمالی و رفع نواقص برخی طرح های گذشته این معاونت خبر داد.
آقای خدادی ماموریت شما در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد چیست؟
در ماه های گذشته در پی کمبود کاغذ در بازار از عبارت هایی برای توصیف حال و روز مطبوعات استفاده شد که فضای خوبی در کشور شکل نگرفت. مثلا برخی از فضای سیاه مطبوعات نوشتند یا برخی از بد بودن حال مطبوعات یا به گل نشستن کشتی مطبوعات و عبارت هایی از این دست... به هر حال کشور در شرایط جنگ اقتصادی قرار دارد و در این شرایط موضوع واردات کاغذ هم به دلیل محدودیت ارز با موانعی روبه رو شده بود؛ ماموریت اورژانسی من این بود که اول به این وضعیت غلبه کنیم و به موازات آن موضوعات دیگر را پی بگیریم.
به نظر خودتان توانستید بر این وضعیت غلبه کنید؟
اینکه چقدر موفق بوده ایم را دیگران باید بگویند. من خیلی به نگاه صفر و صدی قائل نیستم که بگوییم، نتوانستیم حل کنیم یا حل کردیم. ما روی ریل حل مشکل قرار گرفته ایم. وقتی بحرانی رخ می دهد نیازمند تدبیر، برنامه ریزی، آسیب شناسی و راهکار کوتاه مدت و بلندمدت هستیم. کلیدی ندارد که با زدن آن، بحران خاموش شود. غلبه بر این وضعیت نیازمند طراحی سلسله اقداماتی است که باید در یک روند پیگیری شوند که به نظرم در مسیر قرار گرفته و اگر مانع جدیدی ایجاد نشود به صورت نسبی حل می شود.
برای اینکه در ریل حل مشکل کاغذ قرار بگیرید چه کارهایی انجام دادید؟
4 ماه بود که به دلایل اختلالاتی مانند نوع ارز تخصیصی نیمایی یا کالای اساسی به واردات این کالا، کاغذ به کشور وارد نشده بود. بالاخره تصمیم بر این شد که بخشی از واردات کاغذ با ارز تخصیصی کالاهای اساسی وارد شود. از طرف دیگر نظارت چند بعدی بر روند توزیع و استفاده از کاغذ را هم طراحی کردیم.
شماری از روزنامه نگاران و کارشناسان اقتصادی می گویند نباید به کاغذ و هر کالای دیگری ارز 4هزار و 200 تومانی اختصاص یابد زیرا تولید رانت می کند و در نهایت هم کالایی مانند کاغذ به قیمت مصوب به دست مصرف کننده نمی رسد. آنها می گویند اگر دولت بر حمایت اصرار دارد، می تواند مدل دیگری را برای حمایت از مطبوعات طراحی کند. سال گذشته آقای دربندی، مدیرکل مطبوعات داخلی در یک نشست خبری اعلام کردند که برخی از دریافت کنندگان ارز 4هزار و 200 تومانی اصلا کاغذی به کشور وارد نکرده اند یا اگر وارد کرده اند، کاغذ را به قیمتی دیگر در بازار عرضه کرده اند. اطلاعاتی که وزارت ارشاد هم از واردات کاغذ منتشر کرده، نشان دهنده ابهامات زیاد در این باره است. شما در این باره چه موضعی دارید؟
من با هر دوی این مباحث موافقم. از طرفی منطق کار رسانه، عرضه و تقاضاست. منطق کار رسانه ای به ما می گوید، بقای رسانه به این نیست که با کمک دولتی ادامه حیات دهد. اما در وضعیت فعلی شرایطی به کشور ما تحمیل شده که با هدف تحقیر، فروپاشی و تجزیه کشور ما طراحی شده است. در شرایطی که فضاسازی رسانه ای علیه کشور به حداکثر رسیده و در داخل هم نوعی اختلال وجود دارد، کار سخت شده است. در این شرایط نمی توان رسانه ها را تنها گذاشت. پس باید از این بحران عبور کرد و نهایتا چاره اندیشی برای اقتصاد رسانه کرد که ما همین روش را پیش گرفته ایم.
مصداق اختلال در فضای رسانه ای ایران چیست؟
تعداد زیاد مجوز رسانه ها که باعث شده فضای رسانه ای ما قدری آشفته شود. البته اصل این موضوع ایراد ندارد و فرصت مناسبی است تا کسانی که ادعای مدیریت رسانه دارند، محک بخورند. البته ما برای صدور مجوز محدودیت ایجاد نخواهیم کرد. الان فضا به گونه ای است که عملا با یک بررسی حداقلی مجوز را صادر می کنیم. به همین دلیل هم تعداد مجوز رسانه ها به 11 هزار و 120 رسیده است. از سوی دیگر جنگ اقتصادی امریکا علیه ایران که پیامدش را در مساله کاغذ می بینیم. موجب شده نتوانیم به روزنامه ها بگوییم ما قائل به نظام عرضه و تقاضا هستیم. اول باید از این اختلال عبور کنیم ولی هدف نهایی باید این باشد که به سمت عرضه و تقاضا برویم.
سیاست دخالت در بازار کاغذ موقتی است؟
قطعا همین طور است. مگر تا قبل از تحریم های ترامپ ما در عرضه و تقاضا دخالتی داشتیم؟ اصلا این طور نبود.
مساله این است که دخالت شما هم نتوانسته قیمت کاغذ را کنترل کند. منتقدان می گویند در چنین شرایطی وقتی بر اختصاص ارز 4هزار و 200 تومانی اصرار می شود، تعداد اندکی واردکننده از رانت این ارز ارزان قیمت بهره مند می شوند و بهتر است که این کار متوقف شود.
ما نظر رسانه ها را پرسیدیم. اکثرا نظرشان این بود یک مرتبه قیمت کاغذ آزاد نشود. از ابتدای امسال عملا ارز تخصیص داده شده به روزنامه ها از طریق سازوکارهای وزارت ارشاد توزیع شده است. چارچوب جدید تا حدود زیادی مشکل را رفع کرده است. من باورم بر این است که الان فساد اندک است. وقتی منشأ ورود، نام وارد کننده و نام رسانه دریافت کننده کاغذ را منتشر می کنیم، معنایش این است که فساد خیلی در این زمینه زیاد نیست.
افزایش قیمت کاغذ را ناشی از چه می دانید؟
افزایش قیمت کاغذ ناشی از کمبود آن اختلال 5-4 ماهه بود. به دلیل بحث بر سر اینکه کاغذ از ارز نیمایی استفاده کند از دی ماه تا اردیبهشت ماه کاغذ به کشور وارد نشد در نتیجه انبارها ذخایرشان کم شد و قیمت افزایش یافت.
با این روند تصورتان این است که چه زمانی وضعیت عرضه کاغذ به ثبات برسد و بحران فروکش کند؟
مساله این طور نیست که من الان یک تاریخ مشخص اعلام کنم. ما شروع کرده ایم و روند را تغییر داده ایم. بنای ما هم بر شفافیت است. الان چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید. معاونت مطبوعاتی الان اتاق شیشه ای است. ما همه جزییات را منتشر می کنیم.
شما در انتخاب واردکنندگان هم دخالت دارید؟ مثلا آدمی نیست که با سفارش شما ارز بگیرد؟
نه، من سفارش کسی را نکرده ام، نمی کنم و نخواهم کرد، ما رفته ایم سراغ واردکنندگان شناخته شده کاغذ تا در این شرایط حساس دچار آزمون و خطا نشویم و به کاغذ ارزان برسیم. البته اگر کسی بوده که گفته، می خواهم کاغذ وارد کنم را هم رد نکرد ه ایم. طبیعتا راستی آزمایی می کنیم. محکم کاری هم کرده ایم. الان یکی از پیش شرط های خروج کاغذ از گمرک نامه معاونت مطبوعاتی برای تعیین تکلیف این کاغذ است. یعنی قبل از اینکه از گمرک بیاید بیرون معلوم است که کاغذ متعلق به کدام نشریه است.
بسیار خب اگر از ماموریت اورژانسی شما بگذریم؛ ماموریت اصلی شما چیست؟
زمینه سازی برای هویت بخشی، اقتصاد رسانه و تقویت محتوای رسانه که اثربخشی رسانه در چرخه زندگی مردم به روز شود. وارد نظام عرضه و تقاضا برای اطلاعات در رسانه شویم و از داشتن رسانه عبور کنیم و به استفاده از رسانه در زندگی امروز مردم برسیم، واقعیت این است که نسبت نیاز به رسانه امروز معنی دیگری پیدا کرده و کارکرد جدیدی می طلبد و باید در سبد کالای مورد نیاز مردم قرار گیرد تا اقتصاد رسانه به عرضه مبتنی بر نیاز تبدیل شود. ضمن اینکه باید محتوای قابل استفاده عرضه شود که الان در این زمینه دچار اختلال هستیم.
اگر فرض شما را قبول کنیم که رسانه نتوانسته در سبد کالای مردم قرار بگیرد؛ دلیلش را چه می دانید؟
نمی توانیم به طور کلی بگوییم رسانه در این زمینه ناتوان بوده است. رسانه هایی هم هستند که اتفاقا جای شان را باز کرده اند و در همین بحران کاغذ سراغ ما هم نیامدند که کاغذ بگیرند.
مثل چه نشریاتی؟
مثل برخی مجلات تخصصی که عملا توانسته اند چرخه عرضه و تقاضایشان را شکل دهند.
پرسش مشخص من این بود؛ دلیل اینکه رسانه ها از نظر شما نتوانسته اند در سبد کالای مردم قرار بگیرند، چیست؟
دو عامل دارد؛ اول محتوی متناسب با نیاز مخاطب سپس مدیریت بر اقتصاد رسانه. در جهان امروز مخاطبان حق انتخاب های بیشتری نسبت به گذشته دارند و مجبور نیستند از محتوای یک یا چند رسانه خاص استفاده کنند و الزاما اطلاعات خود را از رسانه بگیرند. رسانه ها بیش از هر چیز باید ببینند، مخاطبان شان دنبال چه چیزی هستند و کوشش کنند، تنوع، تمایز و تفاوت در محتوا ایجاد کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، مخاطب هم به رسانه احساس نیاز خواهد کرد. روزنامه ها باید به جای انتشار خبر به انتشار بعد از خبر بپردازند. باید از انتشار مطالب خیلی بلند پرهیز کنند و به جای آن تنوع مطلب، تمایز مطلب و تفاوت در نحوه عرضه اطلاعات داشته باشند مثل روزنامه خود شما که در ارایه اینفوگرافی بسیار موفق بوده اید و این قدرت تمایز و تنوع شماست که به عنوان یک فرآورده خبری اطلاعات را ارایه می کنید. در بحث مدیریت اقتصاد رسانه تکیه بر آگهی و دریافت حمایت به جای تکیه کردن بر فروش و اهمیت دادن به تیراژ که موجب شد، چرخه معیوب شکل بگیرد یعنی چون درآمد از تیراژ نیست خود به خود اثر کم می شود و چون کم اثر است، آگهی و حمایت کم دریافت می کند و نهایتا درآمد به حداقل می رسد و مانع از استمرار حرکت و توسعه می شود.
آقای خدادی، اجازه دهید قدری از نشریات دفاع کنم. در یکی، دو سال اخیر مد شده که بسیاری از افراد از روزنامه ها انتقاد کنند. در اینکه روزنامه ها ضعف دارند یا برخی از آنها به محتوای تحلیلی کم توجه اند، شکی نیست. خود روزنامه ها هم در دو، سه سال اخیر به این نتیجه رسیده اند که به بعد از خبر بپردازند. اما گاهی به نظر می رسد، منتقدان نفع را در نقد دایمی روزنامه ها می بینند حتی بدون آنکه آنها را بخوانند.
من در اینکه روزنامه ها رسانه های پایه هستند، شک ندارم. روزنامه ها مرجع هستند و مرجعیت شان را هم حفظ خواهند کرد. همان طور که سینما باقی مانده و کنار نرفته است. اما اینکه بسیاری نخوانده می گویند روزنامه ها چیزی برای خواندن ندارند، محدود به روزنامه ها نیست. در عرصه های دیگر هم وجود دارد. جامعه ما کنشی نیست، واکنشی است. اشتباه بسیاری از ما این است که تصور می کنیم اگر شبکه های اجتماعی روی کار آمدند و مخاطب جذب کردند، معنایش این است که رسانه های سنتی
از بین رفته اند یا دیگر به آنها نیازی نداریم. اصولا رسانه های نوین جاهای خالی و جدید را پر کرده اند و جای کسی را نگرفته اند. مثال ساده اش استفاده از تلفن همراه در رختخواب، مترو، اتوبوس و... است اما این به معنی این نیست که کارکرد رسانه های سنتی نباید عوض شود.
برای رسیدن به این اهداف برنامه ای هم تدوین کرده اید؟
ما دو سال وقت داریم. دو انتخابات هم در پیش داریم. باید این شرایط را در نظر بگیریم. من 40 سال است که پشت میز نبوده ام و با کار رسانه بزرگ شده ام. علت آمدنم شرایط پیچیده و سخت بود. طبیعتا خوشحال می شوم، بتوانم کاری کنم تا رسانه ها یک قدم به جلو بروند. نمی توانم بنشینم و فقط مشاهده گر باشم. امیدوارم لااقل صدای رسانه های پیشرو هم دربیاید، این سکوت رسانه در مورد خودش به نظرم پسندیده نیست. مطمئن باشید هر کاری بتوانم می کنم و برنامه هم دارم.
خب برای اینکه رسانه ها در ایران یک قدم به جلو بروند چه برنامه عملی و روشنی دارید؟
من یک مثلث تعریف کرد ه ام که شامل اقتصاد، هویت و محتوای رسانه می شود.
یعنی چه کار می کنید؟
اقتصاد رسانه باید به سمت عرضه و تقاضا با تمرکز بر فروش اطلاعات در رسانه شکل گیرد. هویت رسانه باید از فضای عام که هر کس خود را خبرنگار بداند، دور و به کارکرد تخصصی و حرفه ای شناسنامه دار تبدیل شود و در موضوع محتوا نیز از مخاطب به رسانه برسیم نه برعکس و اولویت رسانه نیاز سلیقه، تقاضای مخاطب برای تولید اطلاعات و عکس و... باشد و یارانه رسانه به این سمت سوق داده شود. یعنی هدفمند شود و بیشتر اثر با تولید محتوا را هدف انتخاب کند نه یارانه صرفا برای وجود رسانه.
اما این تجربه در نمونه های دیگرش شکست خورده است. مثلا مدتی گفته می شد از رسانه هایی که در حوزه هایی مثل ترویج نماز محتوا تولید کنند، حمایت می شود. برخی رسانه ها برای برخورداری از این حمایت دست به تولید محتوای نازلی می زدند که عملا ارزش رسانه ای چندانی نداشت.
اولا ما معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد هستیم و نه یک تشکیلات غیرمرتبط با حوزه رسانه. دوم اینکه یارانه باید در خدمت اطلاع رسانی باشد. یارانه باید برای اثرگذاری باشد. اثربخشی نه برای یک فرد یا یک سازمان بلکه اثربخشی برای کشور. با چنین هدفی می خواهیم، بخشی از یارانه را به سمت حمایت از تولید محتوای موثر هدایت کنیم.
این نگرانی وجود دارد که همین هدایت بخشی از یارانه به سمت حمایت از تولید محتوا در حوزه های مشخص، موجب تولید رانت شود بی آنکه اثربخش باشد؟
سختی کار مربوط به موقعی است که بدون تولید محتوا، یارانه بدهی. کسی که تولید می کند، محصولش روی میز و قابل رویت است پس خیلی راحت می توان قضاوت کرد. ضمنا اگر شفافیت نباشد، رانت به هر شکلی تولید می شود. علاوه بر شفافیت تولید هم مانع رانت است. مشارکت همه و استفاده از همه تجربیات و ظرفیت ها و مهم تر از همه اراده مقابله با رانت هم مهم است.
در دوره مدیران پیش از شما طرح هایی در زمینه توزیع مطبوعات یا انتشار آگهی و... اجرا شده بود؛ سرنوشت این طرح ها چه می شود؟
سیاست ما درباره طرح های مدیریت های گذشته معاونت مطبوعاتی این است که طرح های موثر را ادامه می دهیم و طرح هایی که اشکال دارد را رفع اشکال می کنیم و اگر قابل اصلاح نبودند هم متوقف خواهیم کرد. مثلا درباره نشریات برگشتی داریم بررسی می کنیم که چه کاری بهتر است درباره آنها انجام شود. قبلا طرح هایی مثل عرضه این نشریات در زندان ها اجرا شده و ما داریم اثربخشی شان را بررسی می کنیم. ما نمی خواهیم طرح جدیدی بنویسیم. می خواهیم فعلا مشکلات طرح های گذشته را رفع کنیم. یکی از دغدغه های من افزایش مهارت کار رسانه ای است. به نظر من ما آدم ماهر در حوزه رسانه کم داریم. امیدوارم از طریق مرکز آموزش رسانه ها، فضایی فراهم کنیم که زمینه مهارت آموزی خبرنگاران تسهیل و تقویت شود.
یکی از گلایه های بخش خصوصی این است که نمی توانیم با روزنامه های دولتی رقابت کنیم. چقدر احتمال دارد نظام توزیع آگهی های دولتی به نحوی تغییر کند که فضای عادلانه و رقابتی شکل بگیرد؟
رسانه داری دولتی نسخه اش منسوخ شده است. این خیلی روشن است که در آینده این بخش خصوصی است که باید فضای رسانه ای را در اختیار داشته باشد. ما هم آمادگی داریم به سمتی حرکت کنیم که رسانه های دولتی، خصوصی شوند.
منظور مشخص من درباره تغییر نظام توزیع آگهی ها بود به نحوی که دولتی ها از رانت ویژه ای در این باره برخوردار نباشند.
سمت و سوی ما که مشخص است. حرکت ما به سمت تقویت بخش خصوصی است. اما اگر درباره نظام توزیع آگهی ها کسی نظر یا پیشنهادی دارد، بنویسد بدهد به ما بررسی و عملیاتی کنیم. ما مدیران رسانه ها را شرکای خودمان حساب می کنیم. اگر آنها احساس می کنند که باید اصلاحی رخ دهد ما نه تنها از آن استقبال می کنیم بلکه آن را در اولویت قرار می دهیم.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، به اطلاع شهروندان محترم و به ویژه اصحاب گرانقدر رسانه می رساند؛ شهرداری تهران با هدف ایجاد شفافیت و زمینه سازی گسترش نظارت عمومی، فهرست اسامی دریافت کنندگان سهمیه طرح ترافیک خبرنگاران، روزنامه نویسان و عکاسان خبری در سال 1398 را منتشر کرده است. این فهرست به همراه اسامی دریافت کنندگان طرح ترافیک خبرنگاری در سال 97 و نام رسانه متبوع ایشان و نیز جدول مقایسه ای سهمیه رسانه های دارای بیش از 6 سهمیه در این دو سال به طور کامل در سایت تهران من قابل مشاهده است.
انتشار اسامی دریافت کنندگان سهمیه طرح ترافیک خبرنگاری، اولین بار در سال 97 با توجه به رویکرد جدید مدیریت شهری در تحقق شهرداری شیشه ای و ایجاد زمینه نظارت همگانی صورت گرفت. اکنون گام بعدی این روند با انتشار اسامی به همراه نام رسانه یا تشکل معرفی کننده خبرنگاران، روزنامه نویسان و عکاسان خبری برای هر دو سال اخیر برداشته می شود.
بر اساس دستورالعمل کمیسیون ویژه شورای شهر در سال 98، تعیین تعداد سهمیه هر رسانه در سال جاری به کارگروهی 7 نفره محول شد که سه تشکل صنفی، دو کمیسیون شورای شهر، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در آن نماینده داشتند. این کارگروه سهمیه هایی را برای هر رسانه تعیین کرد که بر اساس اولویت های اعلامی از سوی مدیران رسانه، سهمیه به افراد متقاضی تخصیص داده شد. اکنون برای همگان امکان مقایسه این سهمیه ها با آنچه در سال 97 از سوی سازمان حمل و نقل و ترافیک تخصیص یافت، وجود دارد و این مقایسه می تواند مبنایی برای ارزیابی کارنامه تخصیص طرح ترافیک در سال گذشته نیز باشد.
برخلاف سال های گذشته که طرح ترافیک خبرنگاری به صرف ارائه کارت خبرنگاری ارائه می شد و این موضوع زمینه ساز سوءاستفاده هایی شده بود، در دو سال اخیر طرح خبرنگاری صرفاً به کسانی تخصیص یافت که علاوه بر ارائه معرفی نامه از یک رسانه یا تشکل صنفی مرتبط، بیمه خبرنگاری یا 10 اثر منتشرشده با نام خود در 6 ماه اخیر را نیز ارائه کرده بودند. این رویکرد باعث شد، اطمینان بیشتری نسبت به خبرنگار بودن واجدین شرایط حاصل شود. در عین حال انتشار اسامی، می تواند این اطمینان را مضاعف کند و نظارت عمومی را به یاری شهرداری بیاورد.
بر این اساس، سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ضمن دعوت از کلیه فعالان مطبوعات و رسانه ها برای راستی آزمایی فهرست منتشرشده، تأکید می کند در صورتی که پس از این مرحله نیز با دلایل موجه مشخص شود افرادی از این فهرست حائز شرایط دریافت طرح خبرنگاری نیستند، درباره تخصیص طرح به آن ها بازنگری صورت می گیرد. لازم به یادآوری است که در سال 97 بر اساس گزارش های رسیده و بررسی هایی که پس از انتشار اسامی صورت گرفت، طرح خبرنگاری بیش از سی نفر طبق ضوابط قانونی ابطال شد.
امید است این پیش قدمی در عرصه شفافیت، زمینه ساز نظارت بیشتر بر فعالیت های شهرداری و نیز حسن اعتبار فعالان عرصه خبر و رسانه قرار گیرد. سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون های شورای شهر و نمایندگان ایشان در کارگروه، تشکل های صنفی مطبوعات و خبرنگاران و همه دست اندرکاران رسانه ها که با صبوری و همراهی، ما را در بررسی هرچه دقیق تر و توزیع هرچه عادلانه تر سهمیه ها یاری کردند، قدردانی می کند و از اصحاب قلم دعوت می کند که در تنویر افکار عمومی برای پیگیری سیاست های ناظر به بهبود وضعیت ترافیک و آلودگی هوا، همچنان فعال و پیگیر باشند.
به گزارش وانانیوز،
به نقل از سایت بازتاب ، محمد ابراهیمی سردبیر سایت خبری وانانیوز گفت: تقسیم بندی خبرگزاری و پایگاه خبری واقعا بی معنی است. چه فرقی بین سایت خبری و خبرگزاری وجود دارد که ما نمی دانیم هر کسی که یکی از این دو مجوز را بگیرد یک سایت و آدرس اینترنتی خواهد داشت.
سردبیر سایت خبری وانانیوز در ادامه اظهار داشت: این تقسیم بندی به فعالیت رسانه های اینترنتی ضربه می زند که به طور مثال می توان به جذب تبلیغات و ارزش گذاری سازمان ها و نهادی دولتی اشاره کرد. ما در این رابطه بارها با وزارت ارشاد صحبت کردیم که آنها گفتن خبرگزاری ها صد در صد تولید محتوا دارند ولی پایگاه خبری ها از این حیث مستثنی هستند. اما در واقعیت ما خبرگزاری ها داریم که صد در صد مطالب آنها کپی شده از دیگر رسانه ها است ولی عنوان خبرگزاری را یدک می کشند.
محمد ابراهیمی در ادامه عنوان کرد: این تقسیم بندی در هیچ جای دنیا وجود ندارد فقط در ایران می بینیم. آقایان بیایند مثل همه جای دنیا یک عنوان تعریف کنند به طور مثال روزنامه، روزنامه است چه مطالبش تولیدی و چه کپی باشد. در بخش اینترنتی همه سایت هستند چه خبرگزاری باشد و چه پایگاه خبری بنابراین این تقسیم بندی جز ضرر به کسانی که مجوز پایگاه خبری دارند هیچ حسن دیگری ندارد. حتی رسانه های خارجی برای ترجمه مطالب رسانه های اینترنتی داخلی کشورمان به این موضوع توجه نمی کنند.
سردبیر سایت خبری وانانیوز در پایان گفت: آقایان در ارشاد به جای این تقسیم بندی ها جلوی صدور بی رویه مجوز پایگاه خبری را بگیرند و کمی در روند صدور مجوز الزمات جدی بگذارند اگر به همین روال ادامه پیدا کند به زودی شاهد هر ایرانی مدیر مسئول یک سایت خبری خواهیم بود. در واقع هر کسی که بلد است با سیستم محتوای وردپرس کار کند مجوز می گیرد یک سایت خبری رسمی راه می اندازد بدون آنکه ذره ای هزینه کند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور، نماینده مطبوعات و عضو کارگروه تنظیم بازار کاغذ وزارت ارشاد در نامه ای خطاب به محمد خدادی، معاون محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاستار رسیدگی به مسائل و مشکلات مرتبط با کاغذ و زینک شد.
"جناب آقای محمد خدادی، معاون محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام و عرض ادب با عنایت به عدم پاسخگویی اداره کل مطبوعات داخلی و لزوم رسیدگی فوری به مسائل و مشکلات مرتبط با کاغذ و زینک، مسائل خاص این حوزه جهت رسیدگی عاجل به استحضار جنابعالی می رسد.
خاطرنشان می شود جنابعالی مورد وثوق و اعتماد جامعه ی مطبوعاتی و رسانه ای کشور هستید لذا انتظار می رود با برخوردی قاطع و فوری نسبت به مسائل مندرج در نامه رسیدگی فرموده و راسا سکان هدایت در بخش اجرایی کمیته کاغذ را در اختیار گرفته و نسبت به سامان بخشی این حوزه اقدام کنید؛ در پایان تقاضا دارم پاسخ شش بحث مطروحه را جهت تنویر افکار عمومی اعلام فرمایید؛ قبلاً از بذل توجه و مساعدت جنابعالی سپاسگزارم.
پیوست:
1- مستحضر هستید تا این لحظه تنها یک شرکت به نام جام جم پیشرو از بانک مرکزی ارز نیمایی واقعی دریافت کرده است اما در خرداد و تیرماه شاهد بودیم که با حمایت مستقیم اداره کل مطبوعات داخلی، کلیه پروفرمای دو شرکت ارمغان گستر نوید و نگار گستر هامون که ثبت سفارش پروفرمای مذکور در سال 1397 صورت پذیرفته و با ارز 4200 تومانی سویفت شده است در خرداد و تیر ماه 1398 با پرداخت 4800 تومان مابعدالتفاوت از گمرک خارج شده و به صورت نیمایی (12480 و 11800) تومان به فروش رسیده است. مستحضر هستید ارز نیمایی در حال حاضر 12500 تا 13000 تومان واگذار می شود لذا اختلاف جمع دو عدد برای بازرگان (4800 + 4200) می شود 9000 تومان که یک عدد 3500 تا 4000 تومانی در این بین سود مضاعف بازرگان است این پول به جیب چه کسی می رود؟
قیمت گذاری هر دو شرکت بدون نظارت سازمان حمایت صورت پذیرفته است که تا این لحظه و با استعلام از آقای وحید منایی معاون محترم نظارت بر کالاهای سرمایه ای و خدمات سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و آقای ابراهیمی کارشناسان سازمان حمایت صحت ادعای بنده قابل پیگیری و تایید است نکته ی مهم نقل و انتقال فوق اینجاست بازرگان با نامه ی اداره کل می توانسته بار موجود را با همان ارز 4200 تومانی خارج و در شبکه تشنه کاغذ بین اهالی مطبوعات توزیع کند اما با هماهنگی اداره کل مطبوعات داخلی بازرگان مجاز می شود مابه التفاوت 4800 تومانی پرداخت کند و هم درصد بالاتری (15 درصد سود هر بازرگان در فروش) را از شبکه توزیع دریافت کند هم یک عددی حدود 3500 تومان تا 4000 تومان بیشترین به حساب خودش ثبت کند و بار را با قیمت کاملا نیمایی و بر اساس ارز 12500 تا 13000 تومانی به فروش برساند و متاسفانه بارها اداره کل مطبوعات داخلی به عنوان ویزیتور این دو شرکت وارد عمل شده و بین اهالی مطبوعات تبلیغ و فروش کاغذ نیمایی این شرکت ها را تقبل نموده و به جای ایفای نقش قانونی خود در تامین کاغذ دولتی مدیریت فروش کاغذ نیمایی این شرکت ها را به عهده داشته است.
2- در اواسط خرداد ماه امسال محموله کاغذی توسط شرکت نگارگستر هامون از گمرک با ارز 4200 تومانی وارد بازار شد طبق هماهنگی اداره کل مطبوعات داخلی کاغذ فوق با رقم 5700 تومان به مصرف کنندگان (لیست توزیع در سامانه اداره کل مطبوعات موجود است) واگذار شد.
3- در جریان توزیع زینک های وارداتی همراهی اداره کل مطبوعات داخلی با تعاونی لیتوگرافان و واردکننده بار که از قضا شرکت نگارگستر هامون است سبب آشفتگی بازار شده است طبق اعلام تعاونی لیتوگرافان حجم وارداتی زینک دولتی به حدی بوده که برآوردها نشان از تامین نیاز بازار مصرف تا دی ماه 1398 بوده است اما در اردیبهشت ماه و بعد از خروج کاغذ و زینک از گروه یک کالایی و برگشت دوباره کاغذ به گروه یک (حجم 80 هزار تن) زینک در گروه دو باقی ماند طبق مصوبه کارگروه کاغذ به ریاست آقای حسین انتظامی که در حضور نمایندگان سازمان حمایت – وزارت صمت معاونت مطبوعاتی و معاونت فرهنگی و سایر دستگاه های عضور کار گروه با حضور آقای علیرضا بختیاری و بنده نمایندگان مطبوعات برگزار شد مقرر گردید توزیع زینک در بخش فرهنگی بین لیتوگرافان و چاپخانه داران و در بخش مطبوعاتی فروش به ناشران و مدیران مطبوعات و تحویل به چاپخانه صورت پذیرید حال اینکه اداره کل مطبوعات داخلی زینک های وارداتی را در بخش مطبوعات بدون کار کارشناسی در میان چاپخانه ها توزیع کرده است و در حال حاضر به رغم برآوردهای کارشناسی مبنی بر تامین نیاز بازار تا دی ماه سال 1398 در حال حاضر زینک دولتی در بازار وجود ندارد. مابعدالتفاوت زینک های دولتی و آزاد به جیب چه کسی رفته است؟
4- با بررسی لیست شرکت های وارد کننده کاغذ در سال 1397 متوجه می شویم در حوزه ی روزنامه (رول کاهی) دو شرکت نگارگستر هامون و ارمغان گستر بیشترین حجم واردات کاغذ را به خود اختصاص داده اند طبق مصوبات وزارت صمت وارد کنندگان کاغذ از اواخر مرداد سال 1397 موظف شدند علاوه بر انجام روال عادی واردات یک تعهدنامه مبنی بر فروش بار وارداتی با لیست معاونت مطبوعاتی یا فرهنگی بر اساس نوع کاغذ وارداتی اقدام نمایند. سال 1397 دو مقطع تاریخی در واردات کاغذ دارد قبل از 17 مرداد و بعد از آن. طی بررسی های به عمل آمده بیشترین پرونده های بلاتکلیف در واردات کاغذ در حوزه ی روزنامه به همان دو شرکت فوق اختصاص دارد حال بر اساس کدام مکانیزم یا مناقصه یا اطلاع رسانی عمومی اداره کل مطبوعات داخلی این دو شرکت را به همراه یک شرکت دیگر امین و طرف اعتماد واردات چهل هزار تن کاغذ در سال 1398 معرفی کرده است و سایر شرکت ها (در صورت لزوم دو شرکت که تمایل به واردات داشتند و کاغذ هم در راه دارند را می توانم معرفی کنم) را از چرخه ی واردات کنار گذاشتند. رانت ایجاد شده از بازار انحصاری برای شرکت های فوق به جیب چه کسی می رود؟
5- با عنایت به بررسی های کارگروه کاغذ چهل هزار تن کاغذ کاهی روزنامه برای تامین کاغذ نشریات در سال 1398 تعیین شده است. بررسی ها از شیوه ی توزیع کاغذ نشان می دهد نشریاتی که حتی یک نسخه هم در سال جاری چاپ نکرده اند تنها به استناد اعلام وصول سال گذشته و بر اساس جدول تعیین شده در اداره کل مطبوعات کاغذ دریافت می کرده اند و در مقابل آن نشریاتی که در کیوسک های مطبوعاتی حاضر هستند و بنگاه های بزرگ و روزنامه های فعال به دلیل عدم اختصاص سهمیه یا ناچیز بودن وزن حواله ناچار به خرید همان کاغذهای نیمایی وارداتی هستند. برآوردها نشان می دهد شیوه ی توزیع کنونی باعث افزایش سرانه ی مصرف کاغذ روزنامه بدون تاثیر در فرایند چاپ و انتشار نشریات می شود. این شیوه ی غیرکارشناسی باعث اتمام چهل هزار تن کاغذ بدون تاثیر در فرایند انتشار نشریات خواهد شد.
6- طبق مصوبه ی کارگروه کاغذ به ریاست آقای حسین انتظامی، اداره کل مطبوعات داخلی موظف شده است لیست توزیع کاغذ روزنامه در سال 1397 را بعد از شهریور سال 1397 که حواله ها توسط اداره کل صادر شده و قبل از آن که بازرگانان مستقیم نسبت به فروش به مصرف کنندگان اقدام نموده اند را با هماهنگی سازمان حمایت و سازمان تعزیرات دریافت و منتشر نماید. لیست های منتشره تنها بعد از شهریور 1397 را آن هم به صورت ناقص شامل می شوند و قبل آن را مشمول نیستند عدم تمکین اداره کل از مصوبه ی کارگروه پیرامون انتشار لیست دریافت کنندگان کاغذ در سال 1397 به چه دلیل است؟
منافع واردات کاغذ در شش ماه اول سال 1397 به جیب چه کسی رفته است که لیست کامل دریافت کنندگان کاغذ در سال 1397 تاکنون منتشر نشده است؟
انتهای پیام/
اوضاع نشر کتاب و مطبوعه خراب است، اما نه برای همه. آنهایی که درست وسط میدان ایستاده اند و دارند کتاب و نشریه چاپ می کنند و می دهند دست خلق ا... روزگار سختی دارند اما هستند ناشران و صاحب امتیازهایی که خوب می توانند از هر خلأیی چه در حساب و کتاب ها، چه در قانون یا هر جای دیگری بهره بگیرند و از یک بازار گل آلود، ماهی های بزرگ و درشت صید کنند. نمونه اش تاجرانی که ارز دولتی می گیرند، کاغذ وارد می کنند و به قیمت آزاد می فروشند یا حتی ناشرانی که حواله کاغذشان را به قیمت آزاد می فروشند. درباره این گروه دوم محمدصادق علیزاده همین سه شنبه گذشته گزارش جمعی نوشت و طی یک کارآگاه بازی پرده از خرید و فروش های کوچه پس کوچه های ظهیر الاسلام برداشت. دسته دیگری از این ماهیگیرها ، کسانی هستند که مجوز انواع مطبوعه را گرفته اند و بدون این که منتشرشان کنند، یارانه کاغذ به جیب می زنند. برای دور زدن شورای نظارت بر مطبوعات هم راهکارهایی پیدا کرده اند؛ ارائه پی دی اف صفحات یا همان نسخه های صفحه آرایی شده رنگ چاپ به خود ندیده، شریف ترین راهکار ممکن این مورد اخیر است. فعالان رسانه ای هفته گذشته فهرستی منتشر کرده اند از تعدادی نشریه که در شش ماهه دوم سال 97 و به عنوان علی الحساب سال جاری در مجموع بیش از چهار میلیارد ریال یارانه کاغذ برای آنها صادر شده و تمامی آنها متعلق به افرادی است با نام خانوادگی سعیدی پور. یارانه ای که در قالب کاغذ ارائه شده و اگر در بازار آزاد فروخته شده باشد می تواند تا 5/1 میلیارد تومان سود به بار بیاورد. حالا سؤال این است که آیا سعیدی پور یکی از آن ماهیگیرهاست که از بد حادثه، خودش به تور افتاده یا جزو دسته اول است که خود را وقف فرهنگ جامعه کرده و همه ظرفیتش را گذاشته پای مطبوعات؟!
سعیدی پور ها را بشناسید
در فهرست منتشر شده از نشریاتی که یارانه کاغذ دریافت کرده اند، نام 16 نشریه وجود دارد که صاحب امتیازشان، کسانی با نام خانوادگی سعیدی پور است؛ سعید، رضا، حسین، سپیده و ریحانه سعیدی پور. خانواده سعیدی پور هر کدام دست کم مجوز یک نشریه در اختیارشان است. سعید سعیدی پور مجوز هفت نشریه دارد، رضا سعیدی پور مجوز پنج نشریه، سپیده و حسین سعیدی پور هر کدام دو نشریه و ریحانه سعیدی پور یک نشریه.
اجازه بدهید به نام برخی از این نشریات اشاره کنیم: برداشت، تغییر، خانه جدول، زندگی زیبا، سمبل و طرح برتر. این فهرست نشریاتی است که سعید خانواده سعیدی پور صاحب امتیاز آنهاست.
رضا سعیدی پور عضو دیگر این خانواده صاحب امتیاز نشریات جدول متفاوت، راه پویا، غریو، عصر کن دو و هوشمند است.
هر چقدر اسامی این نشریات برای اهالی فرهنگ و هنر ناآشناست، در عوض نام سعیدی پور را دوستان مطبوعاتی و به خصوص سینمایی خوب می شناسند. یکی از اعضای خانواده سعیدی پور یعنی رضا سعیدی پور سال هاست که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت می کند. زمانی مدیر پردیس سینمایی آزادی بوده و حالا مدیر پردیس سینمایی ایران مال است.
ما چه کردیم؟
طبیعی است صحت و سقم اطلاعات برای هر رسانه معتبری، از هر چیز دیگر مهم تر است. بنابراین لازم بود در درجه اول مطمئن می شدیم سعیدی پورهایی که نامشان در فهرست دریافت یارانه کاغذ آمده، به راستی با هم نسبت خانوادگی دارند و در ادامه یکی از اعضای این خانواده را یافته و صحبت های او را بشنویم که یک طرفه به میدان نرفته باشیم.
رضا سعیدی پور که به واسطه مدیریت در عرصه سینما، در دسترس تر از دیگران بود، در گام اول درباره این که آیا پنج نشریه ذکر شده در این فهرست متعلق به اوست، سؤال پرسیدیم و بعد درباره این که آیا سعیدی پورهای این فهرست با هم نسبتی دارند یا خیر. جواب هایی که دریافت کردیم به این ترتیب بود:
شما اصلا این فهرست را دیده اید؟ اگر دیده اید چرا از من سؤال می پرسید؟ بروید از اداره کل مطبوعات وزارت ارشاد سؤال کنید. کشور، قانون مطبوعات دارد و اگر تخلفی صورت گرفته باشد به آن رسیدگی خواهند کرد.
طبق قانون هر شخص حقیقی که بخواهد، می تواند درخواست مجوز نشریه بدهد و بعد از بررسی سابقه و صلاحیت به او مجوز خواهند داد و درباره تعداد مجوز هم هیچ منع قانونی وجود ندارد. شما اگر صلاحیت داشته باشید، طبق قانون می توانید هر تعداد که می خواهید مجوز بگیرید.
خانواده سعیدی پور از سال ها پیش روزنامه دار بوده و حالا هم چنین است. فرزندان یک بقال، فروشگاه های متعددی راه اندازی می کنند و کارشان را توسعه می دهند، چرا درباره مطبوعات این کار عجیب باشد؟!
دستور وزیر چه بود؟
بعد از استخراج نام نشریات متعلق به خانواده سعیدی پور و انتشارش در فضای مجازی و رسانه های رسمی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد این وزارتخانه دستور داد این موضوع را با دقت بررسی و گزارش کند.
متن دستور سیدعباس صالحی خطاب به صفرخانی مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد به این شرح است: عطف به موارد منتشر شده اخیر در زمینه پرداخت یارانه به پاره ای از نشریات بررسی موارد ذیل انجام و گزارش شود:
آیا نشریات مرتبط به افراد و شرکت هایی که بیش از 10 نشریه داشته و یارانه گرفته اند، منتشر شده است؟
آیا یارانه و کاغذ اختصاصی به آن نشریات، مطابق با ضوابط پرداخت یارانه بوده است؟
میزان اختصاص یارانه به این نشریات با نشریات منتشر شده مشابه، چگونه بوده است؟ آیا رعایت ضوابط صورت گرفته است؟
موارد فوق و موارد مورد نیاز دیگر که به شفافیت اطلاعات مندرج کمک می کند، بررسی و حداکثر ظرف دو هفته آینده به اطلاع اینجانب برسد.
در این زمینه دو نکته مهم وجود دارد که به نظر می رسد جای آنها در دستور وزیر خالی بوده یا به وضوح به آنها اشاره نشده است. در قانون مطبوعات کشور منعی برای دریافت مجوز چند نشریه توسط یک فرد وجود ندارد و همین طور افراد متعددی از یک خانواده می توانند مجوز دریافت کنند و از سهیمه یارانه این نشریات هم بهره مند شوند. اما نکته این که آیا تمام این افراد از همان ابتدا صلاحیت دریافت مجوز نشریه را داشته اند و نکته مهم تر این که تاکنون چند شماره از نشریات متعلق به خانواده سعیدی پور منتشر شده است.
در بند دوم دستور وزیر ارشاد به ضوابط پرداخت یارانه اشاره شده که به نظر می رسد در این بند باید چاپ و توزیع نشریات خانواده سعیدی پور به صورت منظم و مستمر مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد.
سوال هایی که بی جواب ماند
تا اینحا تردیدی نیست که تمام سعیدی پورهای فهرست دریافت کنندگان یارانه کاغذ از یک خانواده هستند و برخی از آنها مجوز چند نشریه را دریافت کرده اند. اما چنانچه رضا سعیدی پور، گفت وگو را نیمه کاره قطع نمی کرد و همین طور تمام تماس های بعدی ما را، می شد این سؤالات را مطرح کرد:
آیا تمام نشریاتی که نامشان در فهرست دریافت یارانه ذکر شده، منتشر می شوند؟
این نشریات کجا و به چه صورت منتشر می شوند؟
هر کدام از این نشریات با دریافت این میزان یارانه، چقدر تیراژ دارند که روی دکه های مطبوعاتی دیده نمی شوند؟
تمام سعیدی پورهای فهرست یارانه کاغذ، مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد دارند و از صلاحیت لازم برای دریافت نشریه برخوردار بوده اند؟
اوضاع نشر کتاب و مطبوعه خراب است، اما نه برای همه. آنهایی که درست وسط میدان ایستاده اند و دارند کتاب و نشریه چاپ می کنند و می دهند دست خلق ا... روزگار سختی دارند اما هستند ناشران و صاحب امتیازهایی که خوب می توانند از هر خلأیی چه در حساب و کتاب ها، چه در قانون یا هر جای دیگری بهره بگیرند و از یک بازار گل آلود، ماهی های بزرگ و درشت صید کنند. نمونه اش تاجرانی که ارز دولتی می گیرند، کاغذ وارد می کنند و به قیمت آزاد می فروشند یا حتی ناشرانی که حواله کاغذشان را به قیمت آزاد می فروشند. درباره این گروه دوم محمدصادق علیزاده همین سه شنبه گذشته گزارش جمعی نوشت و طی یک کارآگاه بازی پرده از خرید و فروش های کوچه پس کوچه های ظهیر الاسلام برداشت. دسته دیگری از این ماهیگیرها ، کسانی هستند که مجوز انواع مطبوعه را گرفته اند و بدون این که منتشرشان کنند، یارانه کاغذ به جیب می زنند. برای دور زدن شورای نظارت بر مطبوعات هم راهکارهایی پیدا کرده اند؛ ارائه پی دی اف صفحات یا همان نسخه های صفحه آرایی شده رنگ چاپ به خود ندیده، شریف ترین راهکار ممکن این مورد اخیر است. فعالان رسانه ای هفته گذشته فهرستی منتشر کرده اند از تعدادی نشریه که در شش ماهه دوم سال 97 و به عنوان علی الحساب سال جاری در مجموع بیش از چهار میلیارد ریال یارانه کاغذ برای آنها صادر شده و تمامی آنها متعلق به افرادی است با نام خانوادگی سعیدی پور. یارانه ای که در قالب کاغذ ارائه شده و اگر در بازار آزاد فروخته شده باشد می تواند تا 5/1 میلیارد تومان سود به بار بیاورد. حالا سؤال این است که آیا سعیدی پور یکی از آن ماهیگیرهاست که از بد حادثه، خودش به تور افتاده یا جزو دسته اول است که خود را وقف فرهنگ جامعه کرده و همه ظرفیتش را گذاشته پای مطبوعات؟!
سعیدی پور ها را بشناسید
در فهرست منتشر شده از نشریاتی که یارانه کاغذ دریافت کرده اند، نام 16 نشریه وجود دارد که صاحب امتیازشان، کسانی با نام خانوادگی سعیدی پور است؛ سعید، رضا، حسین، سپیده و ریحانه سعیدی پور. خانواده سعیدی پور هر کدام دست کم مجوز یک نشریه در اختیارشان است. سعید سعیدی پور مجوز هفت نشریه دارد، رضا سعیدی پور مجوز پنج نشریه، سپیده و حسین سعیدی پور هر کدام دو نشریه و ریحانه سعیدی پور یک نشریه.
اجازه بدهید به نام برخی از این نشریات اشاره کنیم: برداشت، تغییر، خانه جدول، زندگی زیبا، سمبل و طرح برتر. این فهرست نشریاتی است که سعید خانواده سعیدی پور صاحب امتیاز آنهاست.
رضا سعیدی پور عضو دیگر این خانواده صاحب امتیاز نشریات جدول متفاوت، راه پویا، غریو، عصر کن دو و هوشمند است.
هر چقدر اسامی این نشریات برای اهالی فرهنگ و هنر ناآشناست، در عوض نام سعیدی پور را دوستان مطبوعاتی و به خصوص سینمایی خوب می شناسند. یکی از اعضای خانواده سعیدی پور یعنی رضا سعیدی پور سال هاست که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت می کند. زمانی مدیر پردیس سینمایی آزادی بوده و حالا مدیر پردیس سینمایی ایران مال است.
ما چه کردیم؟
طبیعی است صحت و سقم اطلاعات برای هر رسانه معتبری، از هر چیز دیگر مهم تر است. بنابراین لازم بود در درجه اول مطمئن می شدیم سعیدی پورهایی که نامشان در فهرست دریافت یارانه کاغذ آمده، به راستی با هم نسبت خانوادگی دارند و در ادامه یکی از اعضای این خانواده را یافته و صحبت های او را بشنویم که یک طرفه به میدان نرفته باشیم.
رضا سعیدی پور که به واسطه مدیریت در عرصه سینما، در دسترس تر از دیگران بود، در گام اول درباره این که آیا پنج نشریه ذکر شده در این فهرست متعلق به اوست، سؤال پرسیدیم و بعد درباره این که آیا سعیدی پورهای این فهرست با هم نسبتی دارند یا خیر. جواب هایی که دریافت کردیم به این ترتیب بود:
شما اصلا این فهرست را دیده اید؟ اگر دیده اید چرا از من سؤال می پرسید؟ بروید از اداره کل مطبوعات وزارت ارشاد سؤال کنید. کشور، قانون مطبوعات دارد و اگر تخلفی صورت گرفته باشد به آن رسیدگی خواهند کرد.
طبق قانون هر شخص حقیقی که بخواهد، می تواند درخواست مجوز نشریه بدهد و بعد از بررسی سابقه و صلاحیت به او مجوز خواهند داد و درباره تعداد مجوز هم هیچ منع قانونی وجود ندارد. شما اگر صلاحیت داشته باشید، طبق قانون می توانید هر تعداد که می خواهید مجوز بگیرید.
خانواده سعیدی پور از سال ها پیش روزنامه دار بوده و حالا هم چنین است. فرزندان یک بقال، فروشگاه های متعددی راه اندازی می کنند و کارشان را توسعه می دهند، چرا درباره مطبوعات این کار عجیب باشد؟!
دستور وزیر چه بود؟
بعد از استخراج نام نشریات متعلق به خانواده سعیدی پور و انتشارش در فضای مجازی و رسانه های رسمی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد این وزارتخانه دستور داد این موضوع را با دقت بررسی و گزارش کند.
متن دستور سیدعباس صالحی خطاب به صفرخانی مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد به این شرح است: عطف به موارد منتشر شده اخیر در زمینه پرداخت یارانه به پاره ای از نشریات بررسی موارد ذیل انجام و گزارش شود:
آیا نشریات مرتبط به افراد و شرکت هایی که بیش از 10 نشریه داشته و یارانه گرفته اند، منتشر شده است؟
آیا یارانه و کاغذ اختصاصی به آن نشریات، مطابق با ضوابط پرداخت یارانه بوده است؟
میزان اختصاص یارانه به این نشریات با نشریات منتشر شده مشابه، چگونه بوده است؟ آیا رعایت ضوابط صورت گرفته است؟
موارد فوق و موارد مورد نیاز دیگر که به شفافیت اطلاعات مندرج کمک می کند، بررسی و حداکثر ظرف دو هفته آینده به اطلاع اینجانب برسد.
در این زمینه دو نکته مهم وجود دارد که به نظر می رسد جای آنها در دستور وزیر خالی بوده یا به وضوح به آنها اشاره نشده است. در قانون مطبوعات کشور منعی برای دریافت مجوز چند نشریه توسط یک فرد وجود ندارد و همین طور افراد متعددی از یک خانواده می توانند مجوز دریافت کنند و از سهیمه یارانه این نشریات هم بهره مند شوند. اما نکته این که آیا تمام این افراد از همان ابتدا صلاحیت دریافت مجوز نشریه را داشته اند و نکته مهم تر این که تاکنون چند شماره از نشریات متعلق به خانواده سعیدی پور منتشر شده است.
در بند دوم دستور وزیر ارشاد به ضوابط پرداخت یارانه اشاره شده که به نظر می رسد در این بند باید چاپ و توزیع نشریات خانواده سعیدی پور به صورت منظم و مستمر مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد.
سوال هایی که بی جواب ماند
تا اینحا تردیدی نیست که تمام سعیدی پورهای فهرست دریافت کنندگان یارانه کاغذ از یک خانواده هستند و برخی از آنها مجوز چند نشریه را دریافت کرده اند. اما چنانچه رضا سعیدی پور، گفت وگو را نیمه کاره قطع نمی کرد و همین طور تمام تماس های بعدی ما را، می شد این سؤالات را مطرح کرد:
آیا تمام نشریاتی که نامشان در فهرست دریافت یارانه ذکر شده، منتشر می شوند؟
این نشریات کجا و به چه صورت منتشر می شوند؟
هر کدام از این نشریات با دریافت این میزان یارانه، چقدر تیراژ دارند که روی دکه های مطبوعاتی دیده نمی شوند؟
تمام سعیدی پورهای فهرست یارانه کاغذ، مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد دارند و از صلاحیت لازم برای دریافت نشریه برخوردار بوده اند؟
عدم برگزاری مناقصه و فساد در واردات کاغذ مطبوعات!
مسعود طاهری- کاغذ برای روزنامه همچون هوا برای انسان اهمیت دارد، اما از ابتدای سال گذشته بحران جدی کاغذ مطبوعات آغاز شد، برخی از نشریات دکان خود را به همین دلیل تعطیل کردند، برخی هم مجبور شدند تعداد صفحات روزنامه خود را کم کنند، برخی حتی قطع روزنامه را کم کردند و از همه بدتر به همین دلیل بسیاری دست به تعدیل نیروهای مطبوعاتی زدند زیرا وقتی کاغذی برای چاپ نباشد و روزنامه ای برای فروش، حضور نیرو، اهمیتی ندارد! کار به جایی رسید که کلاً در بازار آزاد هم کاغذی برای خرید موجود نبود تا هر روز عرصه بر مدیران مسؤول روزنامه و نشریات کاغذی تنگ تر شود. البته این تمام مشکلات مطبوعات نبود و نبود زینک نیز خان بعدی چاپ یک نشریه کاغذی بود، زیرا مطبوعات تازه بعد از پیدا کردن کاغذ، نیاز داشتند تا آن را به روی زینک آورده و سپس چاپ کنند؛ اما زینک نیز در بازار نایاب شد و قیمتش از حدود 11 هزار تومان به 80 هزار تومان نیز در اوج نایابی رسید تا روزهای ابری مطبوعات کاغذی ابری تر شود. حال بگذریم از اینکه طی همین مدت مرکب برای چاپ نشریه نیز از دغدغه های اصلی روزنامه ها و نشریات کاغذی بود! این در شرایطی است که مسؤولان وزارت ارشاد بار ها اعلام کردند که دولت یارانه کاغذ را به مطبوعات اختصاص داده است . در حالی که همچنان مشکل کمبود کاغذ برای چاپ نشریه وجود دارد، سؤال همه مطبوعاتی ها این است که پس محموله های کاغذ کجاست و چه شرکت یا شرکت هایی مسؤول واردات آن به کشور بوده اند؟
صفر تا صد کاغذ مطبوعات
محمد خدادی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی در گفت وگو با یکی از روزنامه های دولتی به عملکرد دولت در این باره پرداخت و گفت: برای رفع مشکلات بازار کاغذ، مبلغ 40 میلیون دلار برای نشر و 40میلیون دلار برای مطبوعات در نظر گرفته شد. معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی ادامه داد: براساس مصرف سال گذشته، در سال جاری 40 هزار تن کاغذ مطبوعات نیاز داریم. خدادی با اعلام اینکه توزیع کاغذ در میان مطبوعات در سه مرحله انجام شد، اظهار داشت: مرحله اول مرحله فوریتی بود. به این شکل که 1350 تن کاغذ تا امروز توزیع شده است. معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی پیش بینی کرد، اگر مشکلی ایجاد نشود 2000 تن کاغذ طی دو هفته آینده وارد کشور شده و به سرعت توزیع آن آغاز شود. خدادی ورود خود به معاونت مطبوعاتی را در اوج بلاتکلیفی (وضعیت کاغذ) دانست و ادامه داد: اما با اقدامات انجام شده و تلاش های شبانه روزی صالحی، وزیر ارشاد فاز اول یعنی قرار گیری کاغذ در سبد کالاهای اساسی با موفقیت انجام شد و این اقدام نشان می دهد توجه به رسانه در کشور در سطحی بالا قرار دارد.
افشاگری دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور
هفته گذشته بود که محمد حیدری، دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور در نامه ای خطاب به محمد خدادی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی، بخشی از تخلفات و رانت های موجود در واردات کاغذ را تشریح کرد. در مهم ترین بخش های نامه وی آمده است: همان طور که مستحضر هستید تا این لحظه تنها یک شرکت به نام جام جم پیشرو از بانک مرکزی ارز نیمایی واقعی دریافت کرده است، اما در خرداد و تیرماه شاهد بودیم که با حمایت مستقیم اداره کل مطبوعات داخلی، کلیه پروفرمای دو شرکت ارمغان گسترنوید و نگارگسترهامون که ثبت سفارش پروفرمای مذکور در سال 1397 صورت پذیرفته و با ارز 4200 تومانی سوئیفت شده است در خرداد و تیرماه سال1398 با پرداخت 4.800 تومان مابه التفاوت از گمرک خارج شده و به صورت نیمایی (12480 و 11800) تومان به فروش رسیده است. مستحضر هستید ارز نیمایی در حال حاضر 12500 تا 13.000 تومان واگذار می شود لذا اختلاف جمع دو عدد برای بازرگان (4800 + 4200) می شود 9.000 تومان که یک عدد 3500 تا 4000 تومانی در این بین سود مضاعف بازرگان است این پول به جیب چه کسی می رود؟ قیمت گذاری هر دو شرکت بدون نظارت سازمان حمایت صورت پذیرفته است.
جای خالی مناقصه برای تعیین شرکت واردکننده
دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور در ادامه این نامه تخلف واضح برای تعیین شرکت واردکننده را یادآور شده است: با بررسی لیست شرکت های واردکننده کاغذ در سال 1397 متوجه می شویم در حوزه روزنامه (رول کاهی) دو شرکت نگارگسترهامون و ارمغان گستر بیشترین حجم واردات کاغذ را به خود اختصاص داده اند طبق مصوبات وزارت صمت واردکنندگان کاغذ از اواخر مردادماه سال 1397 موظف شدند علاوه بر انجام روال عادی واردات یک تعهدنامه مبنی بر فروش بار وارداتی با لیست معاونت مطبوعاتی یا فرهنگی براساس نوع کاغذ وارداتی اقدام کنند. سال 1397 دو مقطع تاریخی در واردات کاغذ دارد قبل از 17 مردادماه و بعد از آن؛ طی بررسی های به عمل آمده بیشترین پرونده های بلاتکلیف در واردات کاغذ در حوزه روزنامه به همان دو شرکت فوق اختصاص دارد حال براساس کدام مکانیزم یا مناقصه یا اطلاع رسانی عمومی اداره کل مطبوعات داخلی این دو شرکت را به همراه یک شرکت دیگر امین و طرف اعتماد واردات 40 هزار تن کاغذ در سال 1398 معرفی کرده است و سایر شرکت ها (در صورت لزوم دو شرکت که تمایل به واردات داشتند و کاغذ هم در راه دارند را می توانم معرفی کنم) را از چرخه واردات کنار گذاشتند. رانت ایجاد شده از بازار انحصاری برای شرکت های فوق به جیب چه کسی می رود؟
دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور در بخش پایانی نامه خود به خدادی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد نوشته است: طبق مصوبه کارگروه کاغذ به ریاست حسین انتظامی، اداره کل مطبوعات داخلی موظف شده است لیست توزیع کاغذ روزنامه در سال 1397 را بعد از شهریورماه سال 1397 که حواله ها توسط اداره کل صادر شده و قبل از آنکه بازرگانان مستقیم نسبت به فروش به مصرف کنندگان اقدام نموده اند را با هماهنگی سازمان حمایت و سازمان تعزیرات دریافت و منتشر نماید. لیست های منتشره تنها بعد از شهریورماه سال 1397، آن هم به صورت ناقص شامل می شوند و قبل آن را مشمول نیستند ع دم تمکین اداره کل از مصوبه کارگروه پیرامون انتشار لیست دریافت کنندگان کاغذ در سال 1397 به چه دلیل است؟ منافع واردات کاغذ در شش ماه اول سال 1397 به جیب چه کسی رفته است که لیست کامل دریافت کنندگان کاغذ در سال 1397 تاکنون منتشر نشده است؟
حال باید منتظر ماند و دید که جوابیه وزارت ارشاد به نامه دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور مبنی بر تخلفات آشکار در زمینه کاغذ چیست و آیا بعد از مدت ها لیست توزیع کاغذ روزنامه در سال 1397 اعلام می گردد یا خیر.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مراحل اولیه واردات کاغذ با توزیع 3 هزارتنی کاغذ انجام شده و واردکنندگان مشخص و نیاز روزنامه ها برای توزیع، پیش بینی شده است. در هفته آتی، توزیع هزار تن آغاز می شود و باقی هم به زودی وارد و توزیع خواهد شد.
محمد خدادی افزود: پیش فاکتور (پروفرم) 17هزار تن کاغذ مطبوعات مورد تایید قرار گرفته و بخش اعظم تخصیص ارز آن انجام شده است و پیش بینی می کنیم توزیع این کاغذها نیز برای شهریور، مهر و آبان باشد چراکه بر اساس وعده ای که بانک مرکزی داده است، به مرور کاغذ در تناژهای مختلف تامین ارز می شود.
وی اظهار داشت: درخصوص نظام توزیع این کاغذها، تیراژ اعلامی و تیراژی که چاپخانه به ما اعلام می کند، شاخص توزیع است و با وجود 1500 نشریه که در کشور درحال چاپ است، اولویت توزیع، با روزنامه های کثیر الانتشار است.
خدادی اضافه کرد: در تخصیص و توزیع، اصل بر شفافیت است. کاغذهای وارداتی و توزیعی در سایت معاونت مطبوعاتی قرار می گیرد و عدالت توزیعی برقرار می شود البته نیاز به بازنگری در شمارگان (تیراژ) رسانه ها و به روز سازی آن ها وجود دارد که در مسیر انجام است.
معاونت مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: همچنین کاغذهایی که با ارز نیمایی وارد می شود به وفور است و مطبوعات زیادی هم از کاغذهای نیمایی استفاده می کنند که امروز از قیمت 18هزار تومان به قیمت تثبیتی 11تا 12هزار تومان رسیده است. با همکاری روزنامه نگاران امیدوارم در هفته های آینده موضوع تامین و توزیع کاغذ ارزان را حل کنیم.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مراحل اولیه واردات کاغذ با توزیع 3 هزارتنی کاغذ انجام شده و واردکنندگان مشخص و نیاز روزنامه ها برای توزیع، پیش بینی شده است. در هفته آتی، توزیع هزار تن آغاز می شود و باقی هم به زودی وارد و توزیع خواهد شد.
محمد خدادی افزود: پیش فاکتور (پروفرم) 17هزار تن کاغذ مطبوعات مورد تایید قرار گرفته و بخش اعظم تخصیص ارز آن انجام شده است و پیش بینی می کنیم توزیع این کاغذها نیز برای شهریور، مهر و آبان باشد چراکه بر اساس وعده ای که بانک مرکزی داده است، به مرور کاغذ در تناژهای مختلف تامین ارز می شود.
وی اظهار داشت: درخصوص نظام توزیع این کاغذها، تیراژ اعلامی و تیراژی که چاپخانه به ما اعلام می کند، شاخص توزیع است و با وجود 1500 نشریه که در کشور درحال چاپ است، اولویت توزیع، با روزنامه های کثیر الانتشار است.
خدادی اضافه کرد: در تخصیص و توزیع، اصل بر شفافیت است. کاغذهای وارداتی و توزیعی در سایت معاونت مطبوعاتی قرار می گیرد و عدالت توزیعی برقرار می شود البته نیاز به بازنگری در شمارگان (تیراژ) رسانه ها و به روز سازی آن ها وجود دارد که در مسیر انجام است.
معاونت مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: همچنین کاغذهایی که با ارز نیمایی وارد می شود به وفور است و مطبوعات زیادی هم از کاغذهای نیمایی استفاده می کنند که امروز از قیمت 18هزار تومان به قیمت تثبیتی 11تا 12هزار تومان رسیده است. با همکاری روزنامه نگاران امیدوارم در هفته های آینده موضوع تامین و توزیع کاغذ ارزان را حل کنیم.
به گزارش خبرگزاری مهر ، برنامه تابستان داغ با موضوع طرح ها و برنامه های تابستانه با حضور حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی، رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد کشور، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر ستاد روستا و عشایر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روانه آنتن رادیو گفت و گو شد.
حجت الاسلام ارزانی در آغاز به تشریح سابقه کانون های مساجد پرداخت و عنوان کرد: در 18 اسفند سال 71 مصوبه ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر ایجاد کانون هایی در مدارس تصویب شد تا در حوزه های نمایش فیلم، کتاب خوانی و هنری مانند خیاطی و گلدوزی فعالیت کنند و کودکان و نوجوانان را به خود جذب کنند.
وی اضافه کرد: در حال حاضر در حدود 25 هزار کانون در اقصی نقاط ایران وجود دارد که 12 هزار عدد از آن مربوط به روستا و مابقی به حوزه شهری مرتبط هستند. همچنین 2میلیون و 100 هزار نفر به عنوان اعضای کانون های مساجد شناخته و در سامانه ثبت شده اند.
رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد کشور درباره وظایف کانون های مساجد عنوان کرد: کانون ها باید در حوزه فعالیت های فرهنگی و هنری ورود پیدا کنند و از طریق دریچه هنر و با ظرفیت و قابلیت های این حوزه برای جذب کودکان و نوجوانان قدم بردارند.
حجت الاسلام ارزانی دلایل کاهش حضور مردم در مساجد نسبت به سال های نخست انقلاب را تشریح کرد و گفت: نگاهی که در ابتدای انقلاب وجود داشت این بود که برنامه های مختلف با کارکردهای مختلف در مسجد ساماندهی شود به همین دلیل مساجد محل اعزام نیرو به جبهه نیز بود و بسیاری از فعالیت ها و توزیع اجناس برای مناطق جنگی در این مکان صورت می گرفت.
وی ادامه داد: در گذشته اغلب کلاس های عقیدتی و فرهنگی در مسجد تشکیل می شد.یعنی مسجد با نیازهای مردم عجین شده بود و شخص برای تأمین نیاز خود به مسجد می آمد. به تدریج نهادهایی در کنار مسجد ایجاد شد که برخی از کارکردهای مسجد را پاسخ می داد و دیگر نیازی نبود فرد به مسجد مراجعه کند و به آرامی جدایی میان مردم و مسجد اتفاق افتاد.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشکیل شورای عالی سیاستگذاری کانون های مساجد اشاره کرد و گفت: تمام افرادی که در مساجد فعالیت می کنند اعم از مرکز رسیدگی به امور مساجد، ائمه جمعه و حوزه علمیه کشور، ببسیج مستضعفان، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سه نفر از وزرا، سازمان تبلیغات اسلامی و اوقاف، در این شورا عضو هستند که با تشکیل جلسات متعدد در خصوص نحوه عملکرد کانون ها همفکری می کنند.
حجت الاسلام ارزانی فعالیت های کانون مساجد را برشمرد و عنوان کرد: شاخص ترین عرصه در حوزه محتوایی قرآن و عترت است که شامل فعالیت های اجتماعی، شبکه سازی و فضای مجازی، فعالیت های هنری، کتاب و کتابخوانی و آموزش و توانمند سازی می باشد.
وی با بیان اینکه اهمیت شبکه سازی و ساماندهی کانون ها سبب ایجاد معاونتی با همین نام شده است، عنوان کرد: معاونت شبکه سازی کانون، در بستر فضای مجازی سامانه ای را جهت ثبت نام کانون های کشور ایجاد کرده است که می توان آن را یکی از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی دانست که نمونه آن در هیچیک از کشورها دیده نمی شود.
دبیر ستاد روستا و عشایر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایجاد مرکز رشد مسجد اشاره کرد و گفت: این مرکز در حوزه کارآفرینی کلید می خورد و نه فقط در قالب ایده شغل و استارت آپ، بلکه برای تبدیل به هسته فناورانه و رشد در زمینه اشتغال حرکت می کند.
حجت الاسلام ارزانی گفت: در این راستا طرح های نوآورانه و خلاقانه هر استان در سامانه سحاب بارگزاری می شود و کانون به نسبت اعتبار مورد نیاز طرح های ارائه شده منابع مالی جهت انجام طرح تخصیص می دهد به طوری که طرح های زیر پنج میلیون تومان در استان و بالای این مبلغ در مرکز کانون اعطا می شود.
رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی و هنری مساجد کشور در خصوص فعالیت های این نهاد برای اوقات فراغت اظهار کرد: کانون در سال جاری برای اوقات فراغت متفاوت تر ظاهر شده و مدل "پایتخت فهما" (فرهنگ و هنر مساجد ایران) را تعریف کرده است که در 4 عرصه محله محوری، خانه بنیانی، مسجد پایه و نشاط اجتماعی و در حوزه فعالیت های فرهنگی و هنری میان مساجد رقابت ایجاد می کند.
وی افزود: فعالیت کانون درعرصه قرآن و عترت شامل فعالیت های حفظ، روخوانی، تفسیر، نهج البلاغه، طرح 1453، صحیفه سجادیه است و در عرصه هنر سرود، نمایش مسجدی، خیاطی، نقاشی، صنایع دستی مداحی، تولیدات هنری، تئاتر، قصه گویی، تواشیح، داستان و فیلم نامه نویسی، تصویر سازی، کاریکاتور و پرده خوانی را در برمی گیرد.
حجت الاسلام ارزانی در پایان عنوان کرد: تعداد مساجد در حدود 70 هزار و تعداد کانون ها 25 هزار است یعنی کانون ها در همه مساجد فعال نیستند و قرار شد کاردانی رشته "خادمی مسجد" در دانشگاه پایه گذاری شود.
کد خبر 4677103
به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیت های دینی خبرگزاری فارس حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی دبیر ستاد عالی کانون های فرهنگی، هنری مساجد و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باحضور در برنامه تابستان داغ رادیو گفت وگو با اشاره به اهمیت توجه به اوقات فراغت جوانان و امور فرهنگی و دینی قشر جوان جامعه اظهار داشت: کانون های فرهنگی مساجد برای جذب کودک و نوجوان و مقابله با هجمه غرب تشکیل شده است. 25 هزار کانون مساجد در کشور وجود دارند که 12 هزار کانون در روستا ها تشکیل شده که میلیون ها نفر در آن عضو هستند.
وی با بیان اهمیت تشکیل کانون های مساجد در کشور افزود: هدف از تشکیل کانون های مساجد جذب قشر جوان و نوجوان جامعه برای حضور در مساجد است. ما برای مساجد کارکردهای عبادی، سیاسی، نظامی، قضایی و ... را برای مساجد پیش بینی کردیم و لذا مساجد کانون فعالیت های فرهنگی و عقیدتی و اخلاقی است.
حجت الاسلام ارزانی تأکید کرد: در تمدن های کهن تاریخی نیز کتابخانه و مسجد به عنوان مقر فرهنگی شناخته شده بود و ایران نیز به عنوان یک تمدن کهن در این فضای فرهنگی زیست می کند.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور فرهنگی و مساجد با بیان اهمیت فضای مجازی به عنوان یک حوزه مهم فرهنگی در ترغیب اقشار مختلف جامعه یادآور شد: در حوزه شبکه سازی و فضای مجازی فعالیت های خوبی در کانون های مساجد انجام شده و یک معاونت تحت عنوان شبکه سازی و فضای مجازی ایجاد شده است و در شش عرصه فعالیت می کنیم که یکی از آنها فعال سازی بخش شبکه یکپارچه فضای مجازی در کانون های فرهنگی مساجد است.
وی اضافه کرد: در حوزه فضای مجازی آموزش و توانمند سازی از جمله ساخت کلیپ ها و موشن گرافی پی گیری و انجام شده است. سرانه ای نیز در قالب کمک به کانون های فرهنگی مساجد در نظر گرفته شده است و اعضای کانون در این حوزه حدود 2 میلیون 100 هزار نفر در این حوزه ثبت نام کردند.
حجت الاسلام ارزانی تصریح کرد: بیش از 90 هزار فعالیت فرهنگی در کانون های مساجد ثبت شده که بخش عمده آن در حوزه شبکه سازی و فضای مجازی است. ما ارتباط بسیار خوبی نیز با صدا و سیما داریم که هم افزایی خوبی با این کانون ها دارند. صدا و سیما نیز به دنبال این است که برنامه های خوبی در حوزه کانون های فرهنگی مساجد انجام شود و در این خصوص از رسانه ملی تشکر می کنیم.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ما مرکز رشد مساجد را در حوزه کار آفرینی راه اندازی خواهیم کرد و به زودی در قالب هسته های فناورانه این مراکز فعالیت خواهند کرد.
وی با اشاره به اهمیت لزوم فعالیت تمام وقت مساجد ادامه داد: باید مساجدی که به شکل تمام وقت کار می کنند افزایش یابند تا مهارت های مختلف به جوانان آموزش داده شود.
حجت الاسلام ارزانی عنوان داشت: دغدغه خادمان مساجد این است که هزینه ها از سوی مردم تأمین می شود و لذا در این زمینه تأمین منابع مالی حائز اهمیت است.
وی با بیان اینکه طرح های غنی سازی اوقات فراغت با همه توان پیگیری می شود، افزود: ما در حوزه اوقات فراغت یک مقدار متفاوت ظاهر شدیم و پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران را راه اندازی کردیم که بخشی از فعالیت های ما در قالب این شکل تعریف شده است. فعالیت های ما محله محوری، خانواده بنیان و نشاط آور است.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: کلاس های مهارت قرآن کریم، سرود، خیاطی، نقاشی، مداحی، عکاسی، گرافیک، فیلمنامه نویسی، نویسندگی و ... را برگزار شده و نتایج قابل قبولی را به همراه داشته است.
حجت الاسلام ارزانی عنوان داشت: کلاس های مهارت آموزی ما بیشتر رایگان است و یا با هزینه های بسیار کمی برگزار می شود. این کلاس های مهارت آموزی قبل یا بعد از نماز برگزار می شود و با یک انسجام خوبی در حال پیگیری است.
وی در پایان با بیان اهمیت برگزاری دقیق کلاس های غنی سازی اوقات فراغت خاطرنشان کرد: مسجد به عنوان یک فضای آموزشی باعث رشد و تعالی انسان می شود .
انتهای پیام/
شیما خزدوز/ خبرنگار
روزشمار سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودک و نوجوان آغاز شده و کمتر از یک ماه دیگر پرده نقره ای سینماهای اصفهان میزبان کودکان خواهد بود. اما این سو در دنیای سینمای کودک و نوجوان چه می گذرد؟ دغدغه های این سینما چیست و جشنواره چه نقشی در تکاپوی این سینمای بی رمق ایفا می کند؟ به همین بهانه گفت وگویی کردیم با مارال سجادی که از فیلم نامه نویسان جوان علاقه مند سینمای کودک و نوجوان است. سجادی دنیای داستان نویسی را هم تجربه کرده و ورودش به حوزه فیلم نامه نویسی با سینما مستند کلید خورده و بعد وارد سینمای کودک شده است. او سال گذشته با نگارش فیلم نامه لکنت جشنواره فیلم های کودک و نوجوان را تجربه کرد. فیلمی که برنده جایزه هم شد و به اعتقاد بسیاری، از فیلم نامه محکمی برخوردار بود. ایده این فیلم از یک عکس خبری گرفته شده بود و به دغدغه های بچه های روستایی و آرزوی داشتن یک کتابخانه می پرداخت، ضمن اینکه بافت روستایی و نمادهای فرهنگی و فولکلوریک هم در آن، نقش پررنگی را ایفا می کرد. مارال سجادی حالا پس از پشت سر گذاشتن نخستین تجربه حضور در فستیوال فیلم های کودک معتقد است جذابیت، خیال و اندیشه اصلی ترین نشانه های سینمای کودک است و فیلم نامه مهم ترین نقش را در پروراندن این سه شاخصه بازی می کند. او می گوید: کودکان تنها سرمایه آینده ما هستند پس باید به درستی آموزش ببینند و با تماشای بهترین فیلم ها و انیمیشن ها سرگرم شوند. اگر ما در این بخش به درستی عمل کنیم، پایه های یک جامعه سالم و ایدئال را پی ریزی کرده ایم، چرا که سینمای کودک از اصلی ترین و اثربخش ترین زیرساخت های فرهنگی هر جامعه است. به باور او، سینمای کودک باید سه شاخصه جذابیت، خیال و اندیشه را همزمان داشته باشد: ممکن است در فیلمی یکی از این شاخصه ها بر دیگری پیشی بگیرد، اما تعادل بین اینها قطعا یک فیلم خوب را به مخاطب عرضه می کند. از سویی خیال پردازی در فیلم گاهی در جریانی واقعی شکل می گیرد و گاهی فانتزی تر می شود و جذابیت نیز گاهی با رنگ و لعاب فیلم و گاهی در قصه ای ساده رقم می خورد. اما در کل حضور این سه شاخصه برای سینمای کودک و نوجوان ضروری است. علاقه خود من به سینمایی است که در آن تخیل به منزله خط اول داستان در نظر گرفته شود و بقیه عناصر به مثابه چاشنی عمل کند. از نگاه این فیلم نامه نویس، تخیل غذای روحی کودکان است و به اندازه تغذیه بدنی در رشد کودک نقش دارد: تخیل می تواند در دل داستانی ماورایی بروز کند، هرآنچه که کودک گمان می کند نمی شود شدنی شود یا با اتفاق هایی خارج از زمان و مکان به وقوع برسد. به زعم او، کودکان امروز حتی بیش از گذشته تخیل را می پذیرند چرا که کنجکاوتر هستند: کودکان امروز بیشتر سوال می پرسند و بیشتر مسائل را به چالش می کشند. این پذیرش تخیل از جانب کودکان و نوجوانان را می توان در محبوبیت فیلم ها و انیمیشن های جذاب دنیا و تاثیری که بر کودکان ما گذاشته دید. سینمای اروپا و فیلم هایی چون هری پاتر، بن تن و فیلم کو کو به خوبی تاثیر تخیل بر کودکان را اثبات کرده اند. به اعتقاد سجادی، فیلم نامه کودک و نوجوان حتی با سوژه های ساده اما با پرداخت درست می تواند به مطلوبیت نزدیک شود. سجادی اصلی ترین تفاوت سینمای کودک دهه 60 و 70 ایران را نسبت به امروز این طور می بیند: دوره ای فیلم سازان به سمت سینمای کودک رفتند، اما آن دوره تمام شد و امروز همه فیلم سازان معطوف به سینمای اجتماعی و کمدی بزرگسال هستند. اغلب فیلم سازانی هم که امروز در حوزه کودک فعالیت می کنند به قصد نفع شخصی وارد این عرصه می شوند. به تعبیری، سینمای کودک و نوجوان جایی برای معرفی فیلم ساز و پلی برای ورود به سینمای بزرگسال شده است و امروز می بینیم که تعداد آدم های دغدغه مند در سینما ی کودک بسیار انگشت شمار است و هرازگاهی جرقه های کوچکی به چشم می خورد. از سویی مشکل دیگر اینجاست که ما منفعل عمل می کنیم. تولیدات تلویزیونی ضعیفی داریم و ادبیات کودک ما هم قدرت چندانی برای تغذیه سینما ندارد. ما قدرت تولید انیمیشن خوب را داریم، اما در محتوای قوی لنگ می زنیم. شاید ایده های خوبی داشته باشیم اما این ایده ها در تبدیل شدن به فیلم و سریال موفق نمی شوند. پس شاید برای رسیدن به آن اندیشه که یکی از ارکان مهم فیلم کودک و نوجوان است، باید به گذشته فرهنگی خودمان تکیه کنیم. به زعم او، اینکه بتوان در سینمای کودک متخصص تربیت کرد مطلوب است، اما تجربه نشان داده این جریان هم نتایجی گلخانه ای دارد؛ گاهی جواب می دهد و گاهی نه. پس بهتر است استعداد ها را ترغیب کرد و متخصصان به شکل راهبردی عمل کنند. اما توجه به این مورد ضروری است، چرا که خوراک فرهنگی کودکانمان سینمای جهان است. سالی چند اثر با کیفیت جهانی تولید و عرضه می شود و کودکان ما بهترین فیلم ها و انیمیشن های جهان را تماشا می کنند. به باور این نویسنده، ایران برای رسیدن به سینمای آرمانی در حوزه کودک لازم است بیشتر از سینمای بزرگسال به سینمای کودک توجه داشته باشد: از آنجا که فیلم، نام کودک را یدک می کشد ساده و دم دستی در نظر گرفته نشود. از سویی جشنواره فیلم های کودک که تنها روزنه امید و فضا برای سرمایه گذاری در این زمینه است، نباید منفعل عمل کند. همین جشنواره اگر نباشد وضعیت قرمز و شرایط حادتر از امروز می شود. از طرفی برطرف شدن چالش های آن به کار پژوهشی نیاز دارد. چرخه تولید در سینما باید خودگردان باشد و تولیدات با کیفیت خود وارد رقابت شوند اما در تمام دنیا سیاست های کلان برای تقویت یک بخش وجود دارد. فستیوال فیلم های کودک هم در این زمینه می تواند موثرتر عمل کند.
به گزارش ایرنا، به گواه نوشته های تاریخی اولین، چاپخانه سربی با حروف فارسی و عربی 202 سال قبل توسط میرزا زین العابدین تبریزی در تبریز دایر شد و اولین کتاب منتشر شده توسط این چاپخانه رساله جهادیه میرزاعیسی خان قائم مقام بود و با توجه به اینکه در آن زمان هنوز واژه چاپ متداول نشده بود، آن را باسمه خانه، بصمه خانه، مطبعه، دارالطباعه و دارالطبع می نامیدند.
اصطلاحات باسمه و باسمه خانه به ترتیب به معنای چاپ و چاپخانه از طریق آذربایجان و تبریز از 1233 قمری با تاسیس مطبعه سربی رواج یافت و تا مرگ عباس میرزا در سال 1249 دایر بود تا این که چاپ سنگی جای آن را گرفت و نخستین کتاب چاپ سنگی در ایران نیز قرآن چاپ دارالطبعه دارالسلطنه تبریز در سال 49-1248 هجری قمری مصادف با 33-1832 میلادی است.
آذربایجان شرقی و تبریز به عنوان خاستگاه صنعت چاپ در ایران با برخورداری از پیشینه درخشان در صنعت چاپ کشور و داشتن نخستین چاپخانه و چاپخانه های تاریخی هم اکنون براساس آخرین آمار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، دارای 367 واحد چاپی است که این واحدها در بحبوحه کمبود و گرانی کاغذ از رونق بازمانده و مشکلات عدیده ای دامن آن ها را گرفته است.
افزایش قیمت کاغذ، زینک و سایر اقلام مورد نیاز صنعت چاپ در 6، 7 ماه گذشته موجب شده تا نشریات و مطبوعات کاغذی از میزان سفارشات خود به چاپخانه ها بکاهند و در صورت ضرورت نیز تعداد صفحات خود را کمتر کرده اند و این روند نیز بر فعالیت چاپخانه ها حتی میزان اشتغال و درآمد آن ها تاثیر منفی گذاشته است.
مدیر مجتمع چاپ مهدآزادی و عضو اتحادیه چاپخانه داران آذربایجان شرقی می گوید: اعمال تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن گران شدن کاغذ مشکلات زیادی بر چاپخانه های استان تحمیل کرده است.
شهرزاد پیمان، با بیان اینکه افزایش قیمت کاغذ صنعت چاپ را از رونق انداخته است، می افزاید: رونق صنعت چاپ در دهه های قبل امکان انجام برنامه های توسعه ای و استفاده از فناوری های جدید را برای چاپخانه ها فراهم می کرد ولی با رکود بازار این صنعت، این امکان از چاپخانه ها گرفته شده است.
وی اعمال مالیات و ارزش افزوده بر چاپخانه ها را از دیگر مشکلات این صنعت اعلام و اظهار می کند: تصمیم های آنی و لحظه ای دولت، استفاده نکردن از تجربیات متخصصان این صنعت، راه اندازی دولت الکترونیک و سوق یافتن روزنامه ها و نشریات به سمت دیجیتالی و مجازی از دیگر عوامل رکود بازار صنعت چاپ کاغذی است.
مدیر مجتمع چاپ مهدآزادی با اشاره به اینکه حدود 70 سال است که به صورت خانوادگی در این صنعت فعالیت داریم، یادآوری می کند: در زمان کنونی نسل جدید برای ورود به این صنعت علاقه ای نشان نمی دهد و برای ایجاد انگیزه در آن ها باید دولت حمایت و تشویق های لازم از این صنعت انجام دهد.
پیمان، با اشاره به سوء استفاده برخی افراد از وضعیت گرانی کاغذ ادامه می دهد: موضوع احتکار کاغذ در این صنعت درست نیست، چراکه کاغذ باید انبار و به تدریج وارد بازار شود و دستگاه های نظارتی باید در این زمینه تدابیر لازم را اتخاذ کنند.
وی با بیان اینکه واردات کاغذ با مشکل مواجه شده است، می گوید: در زمان کنونی کسی علاقه ای برای سرمایه گذاری در این صنعت ندارد و توان و رمق سرمایه گذاران این حوزه نیز از بین رفته است.
عضو اتحادیه چاپخانه داران آذربایجان شرقی اضافه می کند: چاپخانه مهدآزادی اختصاص به چاپ روزنامه و نشریات زیرمجموعه مهدآزادی دارد و هم اکنون حدود 20 نفر در آن اشتغال دارند در حالی که در سال های گذشته تعداد شاغلان در آن حداقل 2 برابر بود.
پیمان، ادامه می دهد: پیش از افزایش قیمت کاغذ، روزنامه مهدآزادی در 12 صفحه و به صورت رنگی چاپ می شد که پس از گرانی کاغذ تعداد صفحات روزنامه به 8 صفحه کاهش یافته است.
مدیر چاپخانه جام جم در تبریز نیز می گوید: گرانی کاغذ فعالیت چاپخانه ها را تحت تاثیر قرار داده و موجب تعطیلی یا نیمه تعطیلی برخی از آن ها شده و برخی از مدیران چاپخانه ها را وادار به کاستن از نیروهای خود کرده است.
بهمن راهری، با بیان اینکه این چاپخانه مختص چاپ رول روزنامه است، می افزاید: این چاپخانه قابلیت چاپ همزمان و پشت رو 8 صفحه روزنامه به صورت رنگی را دارد که در ماه های اخیر با کاهش تیراژ روزنامه ها، فعالیت این چاپخانه نیز کمتر شده است.
وی اظهار می دارد: قبل از گرانی کاغذ این چاپخانه به صورت 2 نوبته با 24 پرسنل فعالیت می کرد که پس از افزایش قیمت کاغذ و کاهش میزان تیراژ روزنامه ها و نشریات هم اکنون تعطیل شده و پرسنل آن بیکار شده اند.
مدیر چاپخانه جام جم با اشاره به اینکه این چاپخانه تنها چاپخانه رول روزنامه در شمالغرب کشور است، یادآوری می کند: تا سال گذشته در این چاپخانه سهمیه روزنامه های جام جم، ایران، همشهری استان های آذربایجان شرقی و غربی، زنجان و اردبیل و 50 درصد از نشریات محلی چاپ می شد که با افزایش قیمت کاغذ، کاهش شدید تیراژ این روزنامه ها و چاپ آن ها در تهران فعالیت این چاپخانه به تعطیلی کشیده شد.
راهری، ادامه می دهد: افزایش شدید قیمت سایر اقلام صنعت چاپ مانند لیتوگرافی، مرکب و زینک و قطع سهمیه روزنامه های چاپی استان تاثیر زیادی بر فعالیت چاپخانه ها گذاشته است و خیلی از آن ها به صورت نیمه تعطیل کار می کنند.
وی با بیان اینکه چاپخانه جام جم فعالیت خود را به صورت مجتمع از فروردین 82 آغاز کرده و پس از 16 سال در فروردین 98 به تعطیلی کشیده شد، می گوید: مسئولان ذیربط در حوزه چاپ و نشر باید با اتخاذ تدابیر لازم مشکل تامین کاغذ نشریات و چاپخانه ها را حل کنند تا چاپخانه های تعطیل شده یا نیمه تعطیل فعالیت خود را از سربگیرند.
معاون فرهنگی و رسانه ای مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی نیز می گوید: افزایش قیمت کاغذ بر بخش انتشارات و مطبوعات و میزان تولید آن ها تاثیر منفی گذاشته است و نشریات و روزنامه ها از تیراژ و صفحات خود کاسته اند.
وحید حسین زاده، می افزاید: افزایش قیمت کاغذ، زینک و سایر اقلام مورد نیاز صنعت چاپ میزان تقاضای مشتریان این صنعت را کاهش داده است و در نتیجه بر میزان اشتغال و نیروهای فعال چاپخانه ها تاثیر گذار شده است.
وی یادآوری می کند: دولت با تزریق یارانه، توزیع کاغذ یارانه ای با ارز دولتی و ارایه آگهی های دولتی به نشریات و مطبوعات تلاش می کند رونق را به حوزه صنعت چاپ برگرداند.
حسین زاده، با اشاره به اینکه فعالان این حوزه به صورت زنجیر وار به هم مرتبط هستند، ادامه می دهد: در صورت کاهش قیمت کاغذ حوزه های مرتبط با این صنعت نیز فعال می شود.
وی می گوید: آذربایجان شرقی و تبریز دارای پیشینه غنی تاریخی در صنعت چاپ و نشر بوده و هم اکنون براساس آخرین آمار 367 واحد چاپی در استان وجود دارد.
گزارش از: پرویز بابائی
8023/518
انتهای پیام
امروز رسانه ها و به خصوص رسانه های مکتوب با حاکم شدن مشکلات اقتصادی و گرانی در شرایط نامناسبی قرار دارند که کوچک شدن قطع کاغذ مطبوعات، کاهش تعداد صفحات و چاپ نشدن روزنامه ها در روزهای پنجشنبه و حتی چاپ هفته نامه ها و ماهنامه ها به فاصله زمانی زیاد از شماره های قبلی، بیانگر وجود مشکلات عدیده در این بخش به ویژه در رسانه های بخش خصوصی است.
رسانه ای که می تواند با انتقاد و البته تمجید از عملکرد مدیران محور توسعه قرار گیرد امروز در باتلاق گیر کرده و برخی رسانه های مکتوب باسابقه را حتی تا مرز تعطیلی نیز کشانده است.
وضعیت نامطلوب مالی، گرانی کاغذ، مطالبات معوق از دستگاه های اجرایی در قبال انتشار آگهی ها، نیروی انسانی، بیمه، توزیع نامتوازان آگهی ها از جمله مشکلاتی است که از سوی مدیران رسانه ها مطرح می شود.
با انتقاد نکردن رسانه ها، توسعه محقق نمی شود
مدیرمسئول روزنامه صدای زنجان گفت: مهم ترین بحث و مشکل در رسانه ها و مطبوعات به این موضوع برمی گردد که عمده نگاه مدیران این است که کوچک ترین نقدی از آن ها صورت نگرفته و مطبوعات، بلندگوی مدیران باشند که این به توسعه استان و مطبوعات لطمه می زند.
مسیح الله سلطانی اظهار داشت: با انتقاد سازنده در رسانه ها امکان توسعه وجود داشته و همه صداها شنیده می شود و فضایی باز برای تمام رسانه ها در استان پدید می آید.
وی با اشاره به مشکلات رسانه های مکتوب به ویژه روزنامه ها، خاطرنشان کرد: مطبوعات از لحاظ مالی در شرایط خوبی قرار ندارند اما نهایت سعی و تلاش را به کار می بندیم تا رسانه را حفظ کنیم تا به تعطیلی کشیده نشود.
مدیرمسئول روزنامه صدای زنجان گفت: متاسفانه در رسانه ها و فضای مجازی به این موضوع پرداخته می شود که دوران مطبوعات مکتوب، تمام شده است.
وی با بیان اینکه این افراد، علاقه مند به حذف مطبوعات چاپی هستند، اظهار داشت: اگر رسانه های مکتوب، بی تاثیر هستند این افراد چرا اینقدر حساس اند و اگر مطبوعات، موثر هستند باید اجازه دهند تا فضایی باز برای رقابت و انتقاد و فعالیت رسانه ای وجود داشته باشد.
مشکل اصلی، کم سوادی رسانه ای است
مدیرمسئول روزنامه زنگان امروز گفت: مشکل اصلی رسانه ها کم سوادی یا بی سوادی رسانه ای برخی مدیران، مسئولین روابط عمومی ها و گاهی خود ما رسانه ای ها هستیم که با آن مواجه می شویم.
مصطفی ارفعی افزود: به همین دلیل مدیران نمی توانند تعریف درستی از مطبوعات داشته و از فضای رسانه ای استان استفاده کنند.
وی خاطرنشان کرد: آگهی ها باید با هماهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در مطبوعات منتشر شوند اما برخی ادارات و شرکت های دولتی از این دستورالعمل تمکین نمی کنند.
مدیرمسئول روزنامه ندای ابهر نیز گفت: روابط عمومی ها می توانند اطلاعات را در اختیار مطبوعات قراردهند در حالی که بسیاری از ادارات یا روابط عمومی ندارند و یا افرادی هستند که چندین مسئولیت دارند.
شعبان ربی اظهار داشت: مشکل دیگر این است که نوع دعوت از رسانه ها به جلسات توسط روابط عمومی ها انتخابی است.
وی با بیان اینکه باید از موازی کاری در خانه مطبوعات و انجمن صنفی خبرنگاران پرهیز شود، اظهار داشت: شورای اطلاع رسانی استان باید به مشکلات و شهبات موجود در بین رسانه ها پاسخ دهد.
مدیر خبرگزاری مهر در استان زنجان نیز با بیان اینکه تمام رسانه ها با مشکل مالی مواجه هستند، گفت: همیشه عنوان می شود که رسانه های وابسته به دولت یا سایر سازمان ها تاز طریق آن ها تامین مالی می شوند در حالی که اینطور نیست.
رحیم مقدمی اظهار داشت: به دلیل کاهش اعتبارات سازمان تبلیغات اسلامی و مشکلات مالی، خبرگزاری مهر با وجود وابستگی به این سازمان در تگنای مالی قرار دارد.
وی افزود: متاسفانه مدیران استان شان و جایگاهی برای خبرنگاران قائل نیستند.
کاغذ، مشکل اصلی مطبوعات است
مدیر خانه مطبوعات استان زنجان نیز کاغذ را مشکل اصلی نشریات خواند و گفت: کاغذ در موضوع گرانی، بیش از هر کالای دیگری گران شد و به دلیل محدودیتی که در توزیع به ویژه در استان وجود داشت متاسفانه دست نشریات را نگرفت.
یوسف ناصر اظهار داشت: به عنوان تشکل صنفی، پیگیری هایی از سازمان صنعت، معدن و تجارت و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شده و امیدواریم که کمکی برای حل این مشکل باشد.
وی خاطرنشان کرد: در سفر معاون اول رئیس جمهوری به استان زنجان مقرر شد کاغذ به صورت ویژه به استان تخصیص یابد که امیدواریم این موضوع محقق شود.
مدیر خانه مطبوعات استان زنجان با اشاره به برگزاری جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری استان، گفت: این جشنواره از سال 94 آغاز شده و پنجمین دوره آن در راستای ایجاد انگیزه و حمایت از رسانه ها و خبرنگاران در سال جاری برگزار می شود.
وی اظهار داشت: مهلت بارگزاری و ارسال آثار از اول تا 20 تیر بود که در ادامه تا 25 این ماه، تمدید شد و 324 اثر در 10 بخش مختلف توسط 81 نفر از فعالان رسانه ای استان به دبیرخانه این جشنواره ارسال شده است.
ناصر با بیان اینکه آثار دریافتی در مرحله تفکیک قرار دارد، افزود: این آثار پس از تفکیک جهت داوری به مرکز ارتباطات و برنامه ریزی رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال می شود.
وی خاطرنشان کرد: در 17 مرداد همزمان با روز خبرنگار از برگزیدگان این جشنواره تجلیل به عمل می آید.
ناصر اضافه کرد: در دوره های اول تا چهارم به ترتیب 200، 403، 365 و 345 اثر به این جشنواره ارسال شده بود.
رئیس انجمن صنفی خبرنگاران استان زنجان نیز گفت: این انجمن 2.5 سال است که به صورت خودجوش و به پیشنهاد جمعی از فعالان رسانه ای تشکیل شده است.
رضا رحیم پور افزود: فلسفه تشکیل انجمن این بود که پشتیبان معیشتی، رفاهی، حقوقی و آموزشی همکاران باشیم.
وی با بیان اینکه برخی مسائل را به صورت خودجوش پیگیری کرده ایم، اظهار داشت: پرداخت تسهیلات، تامین برخی کالاهای ضروری و اختصاص سهمیه اماکن اقامتی با هماهنگی اداره کار، بخشی از این اقدامات است.
رحیم پور، بیمه تامین اجتماعی را مهم ترین دغدغه خبرنگاران خواند و خاطرنشان کرد: توافقنامه ای در این خصوص انجام شده اما پرداخت حق بیمه با نرخ 27 درصد با توجه به درآمد پایین و حق التحریر بودن خبرنگاران، دشوار است که امیدواریم راهکاری برای حل این مشکل ارائه شود.
وی گفت: هیات منصفه مطبوعات تشکیل شده نماینده ای از خبرنگاران در آن حضور نداشته و این خلاء وجود دارد.
وزارت ارشاد، حمایت های گوناگونی از رسانه ها دارد
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با بیان اینکه وزارت متبوع، حمایت های مختلفی از رسانه ها می کند، گفت: اولین حمایت مالی در قالب پرداخت یارانه است به شرطی که تیراژ مطبوعات مشخص باشد و در سال گذشته به همان مقدار تیراژ اعلامی از سوی مطبوعات، یارانه اختصاص یافته است.
فاطمه کرباسی اظهار داشت: حمایت دوم، ارجاع آگهی های تبلیغاتی به مطبوعات است که استان زنجان در این مورد حتی زودتر از وزارت ارشاد اقدام کرده و با ارسال نامه ای از سوی استانداری، تمام دستگاه های اجرایی را ملزم کرده تا آگهی های خود را از طریق اداره کل ارشاد به مطبوعات بفرستند.
وی در خصوص آگهی های قوه قضاییه، افزود: در گذشته به صورت توافقی ارسال می شد اما سپس با دستور معاون اول رئیس جمهوری مقرر شد که این آگهی ها نیز از طریق ادارات ارشاد اقدام شود.
کرباسی خاطرنشان کرد: جهت جلوگیری از احتمال ایجاد هرگونه تبانی، مسئول ارسال آگهی ها در اداره کل ارشاد از هر شش ماه یا حداکثر یک سال تغییر می کند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان، اختصاص کاغذ یارانه ای با ارز نیمایی را حمایت بعدی این دستگاه از مطبوعات خواند و گفت: کاغذ در ردیف مواردی قرار گرفته که مشمول یارانه باشد و اداره کل ارشاد اسلامی با وجود اینکه متولی توزیع کاغذ نیست اما به این موضوع ورود پیدا کرده که کاغذ در اختیار چاپخانه ها با تایید این اداره کل در اختیار مطبوعات قرار گیرد.
وی با بیان اینکه مطبوعات، رکن چهارم دموکراسی است، اظهار داشت: برگزاری جشنواره نیز حمایت بعدی از رسانه ها است. همچنین تامین 60 واحد آپارتمان در راستای معیشت و رفاه فعالان رسانه ای بوده و نگاه آموزشی نیز در برنامه های این دستگاه قرار دارد.
کرباسی، بیمه تامین اجتماعی روزنامه نگاران و خبرنگاران را یکی دیگر از حمایت های ارشاد اسلامی از رسانه ها برشمرد و تصریح کرد: وزارت ارشاد، یارانه خوبی به صندوق بیمه هنرمندان اختصاص می دهد اما هر کدام از رسانه ها باید به عنوان یک کارگاه برای این موضوع اقدام کنند.
8068/9556
علی مغانی در گفتگو با قدس آنلاین اظهار داشت: صنعت چاپ وضعیت مناسبی ندارد، زیرا هیچ حوزه ای در دولت خود را متولی این حوزه و تامین مواد اولیه این صنعت نمی داند. وی با بیان اینکه در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت صنعت هر کدام دیگری را مسئول این حوزه معرفی می کنند،تصریح کرد: در کشور 6هزار واحد فعال و بیش از 250هزار کارگر در صنعت چاپ مشغول به کار هستند و از طرفی کل صادرات غیر نفتی کشور به حوزه چاپ بستگی و اگر این حوزه با مشکلات متعددی مواجه شود که نتواند به فعالیت ادامه دهد صادرات کشور نیز تعطیل خواهد شد، زیرا این حوزه چاپ است که مشخصات یک محصول را به مصرف کننده معرفی می کند و از این طریق است که کالاهای مختلف از یکدیگر قابل شناسایی می باشند. رئیس اتحادیه صنعت چاپ مشهد با اشاره به اینکه وزیر صمت و سازمان صنعت و معدن هیچ توجهی به این حوزه ندارند،افزود: در حالی که با ارز نیمایی اقدام به گشایش اعتبار برای واردات 60تن مرکب کرده ایم اما چند ماه است که نه مرکب تحویل ما شده و نه پولی که داده شده به ما برگردانده می شود.همچنین واردات مقوای پشت طوسی با ارز نیمایی هرکیلو بین 8هزار تا 10هزار تومان تمام می شود این در حالی است که در بازار هر کیلو 20هزار تومان خرید و فروش می گردد. از طرفی هر بند کاغذ با ارز نیمایی کیلویی350هزار تومان هزینه دارد اما در بازار آزاد همین بند کاغذ کیلویی 650هزار تومان داد و ستد می شود. مغانی با بیان اینکه وظیفه ما چاپ و بسته بندی است نه واردات، افزود: بسیاری از مشکلات موجود در حوزه چاپ ناشی از سوئ مدیریت در کشور است به طوری که مثلا وزیر قبلی صمت در بخش نامه ای اعلام کرده بود که کسانی که در سال 96واردات کاغذ و مرکب نداشته اند در سال 97نمی توانند واردات این کالا ها را داشته باشند این در حالی بود که در سال 96این کالاها به صورت شرایطی و با قیمت مناسب در داخل کشور در اختیار واحد های چاپ قرار می گرفت و نیازی به وارد کردن آنها نبود.از این رو کسانی که طبق بخش نامه وزیر موفق به واردات عمده در این زمینه شدند مدیریت در بازار را در دست گرفته و قیمت ها را تعیین می کنند. وی تصریح کرد: دولت در زمینه تامین مواد اولیه چاپ سیاست مشخصی ندارد و در این زمینه دچار بی برنامگی و بلاتکلیفی می باشد و به جای اینکه ارز دولتی را در اختیار مجموعه هایی نظیر تعاونی های چاپ برای وارادات قرار دهد به افرادی داده است که هیچ نام و نشانی از آنها و میزان وارادات آنها وجود ندارد و انهایی هم که وارد کرده اند با احتکاراین مواد اولیه در مکان هایی نظیر گاو داری به دنبال افزایش قیمت و سود بالاتر می باشند. مغانی افزود: مشکل کشور تحریم ها نیست بلکه مشکل اساسی کشورخود تحریمی داخلی است و اینکه دولت کشور را گران اداره می کند. وی با اشاره به اینکه از ابتدای سال جاری تاکنون در حدود 40واحد چاپ در استان خراسان رضوی تعطیل شده است، افزود: هر جا دولت وجود داشته باشد رانت و فساد ایجاد خواهد شد، از این رو اگر دولت در حوزه چاپ و کاغذ دخالت نکند وضعیت این حوزه سامان پیدا می کند، زیرا زمانی که کارگروه حل بحران کاغذ ایجاد شد هر بند کاغذ 70هزار تومان بود اما اکنون همین بند کاغذ 600هزار تومان شده است. وی با بیان اینکه گوش شنوایی برای شنیدن مشکلات حوزه چاپ و برطرف کردن انها وجود ندارد ، ادامه داد: فساد در حوزه تخصیص ارز و توزیع کالاهای وارداتی باعث شده است که حوزه چاپ به مرز تعطیلی و فلج شدن برسد، زیرا علی رغم افزایش قیمت مواد اولیه که مثلا قیمت یک کیلومرکب از 25هزار تومان به 75هزار تومان و یک کیلو گلاسه از 3هزار و پانصد تومان به 17هزار تومان رسیده است اما محصولات با همان قیمت سال گذشته به مشتریان عرضه می شود. مغانی با بیان اینکه بالغ بر 3هزار و پانصد نفر در حوزه چاپ در استان خراسان رضوی مشغول به فعالیت هستند، اعلام داشت: علی رغم اینکه در جلسه با استاندار خراسان رضوی ،قول مساعد مبنی بر حل مشکلات حوزه چاپ استان داده شد اما مجموعه هایی نظیر بانک های استان علی رغم دریافت مبلغ بیشتر از آنچه برای گشایش اعتبار لازم است امابیشتر از 3 ماه است که درخواست این اتحادیه برای واردات را معطل کرده است و حتی در پاسخ به اینکه وجه واریز شده را نیز برگردانند اعلام کرده اند که در حدود 30درصد از وجه واریزی کسر و سپس برگردانده می شود. وی همچنین اظهار داشت: نمایشگاه چاپ و بسته بندی کشورهای عضو اکو در بهمن ماه سال جاری در شهر مشهد برگزار خواهد شد.
با توجه به تاثیرگذاری هنرمندان در حوزه های مختلف جامعه، باید به مطالباتشان پاسخ داده شود و مشکلاتشان را پیش بینی و حل کرد ، این مهم بدون همکاری و حمایت بخش های دولتی و شهری قابل دستیابی نیست، و با اینکه همواره این امر دغدغه مسوولان بیان می شود ولی در عمل هیچگاه اقدامی مستمر و جدی نمی شود و برخی اقدامات در سال های گذشته نیز خیلی زود رها شده یا به مرحله عمل نرسیده است.
بررسی ها نشان می دهد در دهه گذشته برای نخستین بار شورای تشکل های فرهنگی، هنری و اجتماعی کاشان روز سه شنبه 13 خرداد 93 با حضور نمایندگانی از رسانه، تئاتر، شعر، موسیقی، هنرهای تجسمی، سینما، عکاسی، فعالین اجتماعی و تاریخی در ساختمان فرمانداری کاشان ابوالفضل صدرائیه ، فرماندار اسبق کاشان دیدار و ملاقات کردند. یک سال بعد در تاریخ 10 آذر سال 94 مصطفی جوادی مقدم رئیس سابق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان از تشکیل شورای هنر شهرستان به ریاست فرماندار و دبیری این اداره خبر داد و افزود: این شورا متشکل از هنرمندان برجسته و شاخص در رشته های مختلف فرهنگی و هنری برای ارائه راهکار در جهت استفاده از ظرفیت های موجود در شهرستان و همچنین هم افزایی و مشارکت جامعه هنری در راستای پیش برد اهداف این اداره ایجاد خواهد شد.
این قول مجددا یک سال به تعویق افتاد تا اینکه در تیرماه سال 95 اعلام شد نخستین نشست هم اندیشی شورای هنر کاشان به ریاست حمیدرضا مومنیان فرماندار و دبیری مصطفی جوادی مقدم رئیس اداره فرهنگ کاشان و با حضور معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان با ضیافت افطار در هتل سرای راهب برگزار گردید. اما این برنامه در حد همین یک نشست باقی می ماند تا اینکه در 21 خرداد ماه 96 خبری مبنی بر برگزاری اولین نشست شورای هم اندیشی هنر کاشان به ریاست حمیدرضا مومنیان فرماندار سابق کاشان به عنوان رئیس این شورا، و مصطفی جوادی مقدم رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان به عنوان دبیر و اعضای این شورا در هتل آریانا کاشان منتشر می شود که اساسنامه شورا هنری کاشان نیز در این جلسه قرائت می شود.
جالب آن است که هرکدام از جلسات با تعویق یک ساله مجدد تشکیل می شود و در تمام این تاریخ ها گفته شده برای نخستین بار این شورا برگزار می شود. ولی هیچگاه خبری از نتایج و جلسات مستمر نیست.، و متاسفانه از سوی هنرمندان و اعضای این شورا هم مطالبه گری و پیگیری جدی نمی شود تا همه چیز کم کم رو به فراموشی برود تا اینکه دوباره در سال 98 نام شورای هنر شنیده می شود،
ماجرا این است که پس از برگزاری شب های دورهمی هنرمندان در ماه مبارک رمضان به میزبانی شهرداری کاشان اخباری مبنی بر تشکیل شورای هنر توسط شهرداری در فضای مجازی دیده می شود؛ دیری نمی گذرد که نخستین اطلاعیه آن توسط سازمان فرهنگی ورزشی اجتماعی شهرداری در 29 خرداد ماه مبنی بر فراخوان ثبت نام نامزدهای این شورا در تلگرام و صفحه اینستاگرام هنرمندان صادر می شود و از هنرمندان داوطلب خواسته می شود رزومه خو د را با شرایطی مانند نداشتن سو پیشینه، خوش نامی، داشتن افتخارات ملی و بین المللی ارسال کنند. و مهلت ثبت نام را تا پایان روز بعد یعنی ساعت 12 ظهر 30 خرداد تعیین می کنند.
سپس ساعاتی بعد در اطلاعیه دوم این شورا اسامی دوازده رشته تئاتر، سینما، موسیقی، خوشنویسی، عکاسی، مجسمه سازی، نقاشی، معماری، ادبیات، نمایش های ایینی سنتی، گرافیک و صنایع دستی برای حضور در شورای هنر اعلام شده و زمان برگزاری انتخابات 48 ساعت بعد یعنی شنبه اول تیرماه اعلام می شود این در حالیست که رشته های مجسمه سازی، نمایش های آییینی و معماری تنها با یک نماینده وارد انتخابات می شوند. همچنین در بین اسامی نامزدها، نماینده ای از گروه خوشنویسان به چشم نمی خورد.
در این میان انتقاداتی از طرف برخی از هنرمندان به نحوه ثبت نام ها، و دسته بندی رشته ها و نبود اطلاعات لازم از این شورای هنر در فضای مجازی وارد می شود و به سبب ابهامات و انتقادات وارده عده ای از نامزدها با نوشتن متنی در صفحات خود در فضای مجازی از رقابت انصراف می دهند، اما با بی توجهی به این مسائل از تاریخ یکم تیرماه تا چهارم تیر انتخابات برگزار می شود و اسامی منتخبین اعلام می شود و برای برخی از رشته ها که یک نامزد دارد رای گیری انجام نمی شود و همان یک فرد به عنوان منتخب شورا یا در تعریف دقیق تر به عنوان منتصب شورا معرفی می شود.
سرعت زیاد روند تشکیل شورا از ابتدای تصمیم گیری تا اعلام نفرات منتخب و کناره گیری برخی نامزدهای ثبت نامی در این انتخابات کمی عجیب به نظر می رسد. همچنین در تمام مدت فرایند تشکیل شورای هنر تنها راه اطلاع رسانی در صفحات مجازی اینستاگرام و تلگرام بوده است که زیر نظر هیچ نهادی رسمی یا ارگانی نیست و کاملا شخصی اداره می شود این صفحات تا چه میزانی مطمئن است در حالی که مجموعه شهرداری از نیروها و رسانه های متعددی بهره می برد؟
اعضای این شورا قرار است آینده هنری کاشان را هدایت کنند پس تایید صلاحیت کارشناسی نامزدها و در مقابل رای دهندگان به آنها بسیار مهم است، و این درحالیست که آیین نامه ای برای رای دهندگان ترسیم نشده بود، با توجه به مدت زمان کوتاه بین فراخوان اعلام اسامی نامزدها تا اعلام منتخبین شورا استعلام صلاحیت ها چگونه و از طریق کدام نهاد صورت گرفته است؟ تنها شرط رای گیری به همراه داشتن کارت ملی و 18 سال سن عنوان شده است حال این سوال ایجاد می شود افراد رای دهنده هر رشته با چه معیاری تعیین شده اند؟ مگر بانک اطلاعات هنرمندان در کاشان وجود دارد که بتواند افرادی دارای صلاحیت هر رشته را برای انتخابات مشخص یا معرفی کرد.نکته ای دیگر درباره این انتخابات این است که فقط نام منتخیبن هر رشته اعلام شده در حالی که تعداد کل آرا و تعداد رای هر نامزد اطلاع رسانی نشد.
به هر حال هیچگاه به این سوالات پاسخی داده نشد تا در نهایت نخستین نشست رسمی شورای هنر سه شنبه یازدهم تیرماه سال جاری با حضور سعید ابریشمی راد شهردار، میثم نمکی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان، مرتضی والی زاده مدیرعامل سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری و هنرمندان منتخب رشته ها در سالن کنفرانس شهرداری کاشان برگزار می شود که این جلسات باز هم ادامه دارد به گونه ای که در مدت 14 روز چهار نشست با حضور شهردار و اعضای شورای هنر برگزار می شود.
تشکیل شورای هنر موانع قانونی ندارد
سعید ابریشمی راد شهردار کاشان در صد و دهمین نشست رسمی شورای شهر با تاکید بر عدم موانع قانونی برای تشکیل شورا ی هنر گفت: شهردار بر طبق قانون می تواند هر اندازه که بخواهد در هر زمینه ای مشاور طلب کند.
ابریشمی راد با تاکید بر اینکه شهرداری یک نهاد اجتماعی است و در حوزه هنر و فرهنگ باید دخیل باشد افزود: تعالی فرهنگی شهر به واسطه هنر و هنرمند تقویت می شود و هنر موثر ترین ابزار انتقال مفاهیم فرهنگی است و از آن جهت که هنر موضوعی تخصصی است و نظرات متفاوتی در خصوص این موضوع وجود دارد و برای عملکرد درست در این حوزه مشاورانی نیاز داریم.
ابریشمی راد با تاکید بر خرد جمعی و پشتوانه عقلی بیان کرد: بودجه مصوب در زمینه فعالیت های هنری شهرداری باید به درستی هزینه شود و من تشکیل این شورا را اتفاق خوبی می دانم همچنان که تاکنون حداقل از سه شهر نسبت به این موضوع استقبال شده است و شورای هنر ابزاری برای حضور هنرمندان در سطح جامعه است و از رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورا هم تقاضا می شود ما را در انجام چنین مسئله مهمی یاری دهد.
اطلاع رسانی درباره تشکیل شورای هنر کامل بود
مرتضی والی زاده، مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان در رابطه با تشکیل شورای هنر به خبرنگار پایگاه خبری اهل کاشانم گفت: تصمیم بر این است که برنامه هایی را که هر سال شهرداری در حوزه هنر و فرهنگ طراحی و اجرا می کنند و بودجه دارد با مشورت و همکاری هنرمندان در قالب شورایی با نام شورای هنر که انتخاباتش زیر نظر شهرداری و نظارت غیرمستقیم اداره فرهنگ و ارشاد بوده انجام دهد.
والی زاده در پاسخ به چگونگی اطلاع رسانی انتخابات این شورا اظهار داشت: اطلاع رسانی از طریق صفحه هنرمندان در اینستاگرام و کانال تلگرامی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری بوده است و خود هنرمندان هم دهان به دهان این خبر را به دوستان خود می رساندند.
والی زاده در ادامه افزود: اطلاع رسانی کامل بوده و اگر شخصی مطلع نشده است نمی توان ایرادی به اطلاع رسانی گرفت شاید ایراد با من نوعی بوده است که آن روز در فضای مجازی نرفتم یا مسافرت بودم و از روند انتخابات شورای هنر آگاه نشدم.
والی زاده خاطرنشان کرد: ما از چند تن از هنرمندان به طور اختصاصی برای همکاری دعوت کردیم اما آنها بنا به دلایلی نمی خواستند وارد امور اداری شوند و می خواستند روند هنری خود را ادامه دهند در نتیجه افرادی را بجای خود معرفی کرد، افراد این شورا به هیچ وجه قرار نیست مستقل از دیگر هنرمندان عمل کنند بلکه نماینده های انتخابی قرار است کمیته های خاص خود را ایجاد کنند و سپس نتیجه را اعلام کنند.
شورای شهر از تشکیل شورای هنر هیچ اطلاعی ندارد
علی رسول زاده، رئیس شورای شهر کاشان، در گفت و گو با پایگاه خبری اهل کاشانم پیرامون تشکیل شورای هنر اظهار داشت: شورا برای اینکه بتواند از هنرمندان حمایت کند و باید مطلع از امور منفعت رسان به هنرمندان باشد اگر بناست مقوله جدیدی ایجاد شود باید قانونی باشد، حمایت شورا را داشته باشد و کار کارشناسی روی ان انجام شود.
رسول زاده تصریح کرد: هیچ اطلاعی مبنی بر تشکیل شورای هنر به شورای شهرکاشان داده نشده و هیچ دعوتی از بنده برای حضور در جلسات این شورا نشده است.
وی افزود: اخیرا نامه ای در رابطه با این موضوع به میثم نمکی رئیس اداره ارشاد نوشتیم و پرسیدیم جایگاه تشکیل و شکل گیری این شورا چگونه بوده و مستندات آن بر اساس چه ماده و ایین نامه ای بوده و ایا مورد تایید و تصویب اداره ارشاد قرار گرفته است.
وی در ادامه بیان کرد: رئیس اداره فرهنگ و ارشاد کاشان در جواب نامه شورا اذعان داشته اند که این شورا با نام شورای هنر شهرداری شکل گرفته است و بیشتر ماهیتی مشورتی و درون سازمانی دارد و در صورت اتخاذ تصمیمات خارج از حیطه شهرداری، دستورالعمل و آیین نامه های اختصاصی و تخصصی ملاک و مبنای هرگونه فعالیت فرهنگی و هنری شورا است.
رسول زاده با اشاره به اینکه در خصوص تشکیل شورای هنر لایحه ای از طریق شهرداری به شورای شهر ارسال نشده است و مصوبه ای در شورای شهر نیز ندارد، گفت: طبق ماده 8 تبصره4 بند 2 قانون شوراها بررسی و شناخت نیازها و کمبودهای اجتماعی، فرهنگی، اموزشی ، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابیه تهیه و پیشنهادهای طرح های اصلاحی و راه حل های کاربردی در این زمینه ها جهت برنامه ریزی و ارائه آن به مقامات مسئول ذی ربط جزو وظایف و اختیارات شورای اسلامی شهر تعریف شده است.
رئیس شورای شهر کاشان خاطرنشان کرد: بنابراین شهردار هر اقدامی که بخواهد انجام دهد که بار مالی داشته باشد حتما باید در بودجه قرار گرفته باشد و یا خارج از ان لایحه اش در شورا تصویب شود که چنین اقداماتی در خصوص تشکیل شورای هنر صورت نگرفته است.
شورای هنر مورد تایید اداره فرهنگ و ارشاد کاشان نیست
معاون امور هنری اداره فرهنگ و ارشاد کاشان در رابطه با تشکیل شورای هنر توسط نهاد شهرداری کاشان در گفتگو با پایگاه خبری اهل کاشانم اظهار داشت: این شورای هنر مورد تایید این اداره نیست و جایگاه قانونی ندارد.
محمد نظافتی افزود: بر اساس وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی شهر و روستا مصوب سال 75 تشکیل شورای هنر توسط شهرداری جایگاه قانونی ندارد و رسیدگی این امور جزو وظایف شوراهای شهر و با هماهنگی دستگاه های ذی ربط بیان شده است.
وی تصریح کرد: هر یک از رشته های هنری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مراکز استان ها به صورت تخصصی دارای تشکیلاتی هستند اما به دلیل پاره ای از محدودیت ها در شهرستان ها برخی از این رشته ها تشکل خاصی ندارند، زیرا بعضی رشته ها برای ایجاد تشکل به حد نصاب قانونی لازم نرسیده اند یا قانون ایجاد برخی تشکل ها را تنها در مراکز استان ها (مانند خانه مطبوعات) تعیین کرده است.
نظافتی در ادامه گفت: در حال حاضر سه انجمن خوشنویسان، سینمای جوان و تعزیه در کاشان به صورت رسمی و قانونی فعال هستند که قاعدتا مدیران این انجمن ها نماینده ی رسمی همان انجمن هستند که هیچ کدام هم در میان اعضای شورای هنر دیده نمی شوند.
وی در ادامه گفت: شهردار کاشان در جلسه ی شورای شهر به این نکته اشاره کرده است که اعضای شورای هنر در حکم مشاوران ایشان هستند و فرماندار، شهردار و بسیاری از مسوولین می توانند در حوزه های مختلف مشاورانی را برای خود تعیین کنند.
معاون امور هنری اداره فرهنگ و ارشاد کاشان افزود: برگزاری انتخابات برای تعیین مشاور خارج از عرف و همچنین بر خلاف قواعد و مقررات و آیین نامه های مربوطه می باشد.
نظافتی اظهار داشت: برگزاری انتخابات در حوزه های مختلف هنری بنابر ضرورت و طبق قوانین و مقررات مربوطه تابع شرایط خاص خود بوده و افراد منتخب و رای دهنده هرکدام باید ویژگی های خاصی داشته باشند که قطعا این کار در صلاحیت شهرداری نیست.
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از هنرمندان کاشان ضمن اعتراض به برگزاری انتخابات و تشکیل شورای هنر بیان می کنند که ما نماینده انتخاب شده در شورای هنر را قبول نداریم و از آنجا که هر یک از شاخه های هنری تخصصی می باشد بنابراین تصمیم گیری برای موضوعات تخصصی این شورا را با چالش مواجه خواهد کرد چرا که هر عضو فقط می تواند در حوزه ی تخصصی خود اظهار نظر کند.
وی اضافه کرد: حتی در گذشته قرار بود که یک کمیته مشورتی در حوزه فرهنگی ورزشی، اجتماعی در شهرداری تهران تشکیل شود که اعلام شد باید مصوبه شورای شهر را داشته باشد و بدون وجود تشکیلات ساختاری جدید و صرفا با یک ایین ناامه داخلی افرادی برای تشکیل این کمیته به عنوان بازوی مشورتی معرفی شوند.
نظافتی افزود: از جمله ضعف های جدی این شورا کلی بودن و مبهم بودن نام آن است که با اسامی متنوعی مانند شورای مشورتی یا راهبردی معرفی می شود و یا نداشتن شیوه نامه ای مدون برای تاسیس و شکل گیری و بالطبع نداشتن هدف برای ادامه راه، پشتوانه ی قانونی برای مصوبات و از همه مهمتر نداشتن پشتوانه ی شورای شهر کاشان و بسیاری از هنرمندان شهرستان می باشد.
معاون اداره فرهنگ و ارشاد کاشان در ادامه اظهار داشت: تشکیل شورای هنر نوعی موازی کاری در خود ساختار شهرداری است که در کنار سازمان فرهنگی ورزشی تصمیم به تاسیس شتابزده چنین شورایی گرفته است.
نظافتی در پایان گفت: شورای هم اندیشی فرهنگ و هنر که در سال های گذشته با برگزاری جلساتی و تدوین اساسنامه آن شکل گرفته است به زودی در ساختار قانونی و استفاده از نظرات اهالی فرهنگ و هنر مجددا فعالیتش را آغاز خواهد کرد.
در پایان این گزارش این نکته قابل ذکر است اگر شهری بخواهد ارتقا فرهنگی پیدا کند باید به هنرمندانش بها دهد، اما با چنین شرایطی چه روزهایی پیش روی فرهنگ و هنر کاشان است؟ چرا جامعه هنری شهر باید همواره گرفتار اختلافات و تصمیمات بی نتیجه و شعاری مسوولان باشد و در آخر این سوالات پیش می آید که چه کسی پاسخگوی مطالبات هنرمندان خواهد بود؟ و به راستی کشتی هنر کاشان تا چه روزی باید سوار بر امواج خروشان باشد و چه زمانی قرار است به ساحل نجات و آرامش برسد.
گزارش از: حانیه ابوالحسنی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از " تیتریک "؛ آبرنگ یک ماده انعطاف پذیر و چندمنظوره است و نقاشی های حاصل از آن می تواند بسیار متفاوت باشد. نقاشی با آبرنگ تکنیکی است از حل کردن رنگدانه های رنگ در آبِ نقاشی مورد نظر و هزاران سال است که آبرنگ ماده فریبنده هنرمندان به شمار می آید.
تکنیک های متفاوتی برای کار با آبرنگ وجود داشته و به طور قطع مهارتی است که ارزش دنبال کردن و یادگیری دارد. زمانی که یک نقاشی با آبرنگ خلق می کنید، انعکاس نور سفید کاغذ از میان رنگ ها، به آن درخششی جادویی می بخشد.
و اما نمایشگاه "دریای رنگ" اولین نمایشگاه گروهی هنرمندان آبرنگ استان است که با همت و تلاش جمعی از اساتید و هنرمندان و پشتیبانی و حمایت انجمن هنرهای تجسمی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز به ثمر نشست.
این نمایشگاه در اواخر تیرماه در نگارخانه سیروس قائم مقامی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار شد.
اقتصاد هنر در رشته نقاشی با آبرنگ بسیار ضعیف است/ مسئولان به آموزشگاه ها یارانه دهند
استاد دانشگاه و مسئول برگزاری نمایشگاه نقاشی با آبرنگ استان در گفتگو با خبرنگار " تیتریک " گفت: آبرنگ یکی از شیوه های سخت نقاشی است و دلیل آن هم این است که دو طرف به صورت تعاملی کار می کنند، یک طرف آب که سیال است و طرف دیگر خود شما هستید، نه شما می توانید در حین کار تکنیک هایی که استفاده می کنید را کاملا کنترل کنید و نه آب.
علی مینوی افزود : نقاشی با آبرنگ یک کار مشارکتی است، ممکن اتفاق هایی در زمان خلق اثر بیافتد که کاملا ناخواسته باشد و کنترلش خیلی سخت است و در عین حال اغلب موارد نیاز به کنترل نیست، شما باید اجازه دهید که آب کار خودش را انجام دهد و اتفاق های زیبا در آبرنگ بیفتد.
وی اظهار داشت: نمایش آثار هنرجویان و هنرمندان نقاشی با آبرنگ، جذب افراد به این شیوه نقاشی، انگیزه دادن به هنرمندان این عرصه، آشتی برقرار کردن مردم با این رشته هنری و ... مهمترین اهداف برگزاری نمایشگاه نقاشی آبرنگ در استان بود.
مینوی با بیان اینکه البرز استانی با بیش از دو میلیون جمعیت است، تصریح کرد: عامه مردم البرز بازدید کننده نمایشگاه نیستند و علی رغم برگزاری نمایشگاه های نقاشی رایگان، بازدید کنندگان صرفا به هنرمندان و خانواده های آنها ختم می شود که بزرگترین ضعف این هنر است.
وی با بیش از 28 سال سابقه فعالیت در رشته نقاشی تصریح کرد: قریب به 20 سال نقاشی با رنگ روغن، مداد رنگی و طراحی انجام دادم و 8 سال در زمینه نقاشی با آبرنگ کار می کنم، 30 هنرجو به صورت تخصصی آموزش دادم اما کار با آبرنگ به قدری جذاب است که غالب موفقیت هایم در زمینه نقاشی با آیرنگ بوده است.
مسئول برگزاری نمایشگاه با ابراز امیدواری افزود: ایران جزء جامعه بین المللی آبرنگ شده است و در سال های اخیر شاهد رشد این رشته نقاشی در کشور هستیم، هنرمندان بسیار خوبی در استان اصفهان روی این رشته نقاشی کار می کنند و من آینده بسیار خوبی برای رشته نقاشی با آبرنگ می بینم.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه اقتصاد هنر در رشته نقاشی با آبرنگ بسیار ضعیف است، تصریح کرد: در کشور و به ویژه در البرز، هنر نقاشی در سبد خانوار جایگاهی ندارد و از طرفی کار جدی ای هم از طرف خود ما صورت نگرفته است، روی فروش آثارمان سرمایه گذاری نکرده ایم و ضربه ای که غالب نقاشان می خورند به واسطه همین مسئله است، زیرا امیدی برای فروش آثارشان ندارند و اصلا ساز و کار مناسبی برای این کار وجود ندارد.
مینوی در خاتمه اظهار داشت: گرانی و کمیابی ابزار کار در نقاشی آبرنگ باعث شده هنرجویان ما نتوانند به این هنر روی بیاورند، در نتیجه مسئولان می توانند به آموزشگاه ها یارانه دهند تا آموزشگاه ها با تهیه ابزار باعث آشتی هنرجویان علاقمند با این رشته شوند.
نقاشی آبرنگ؛ هنری ناشناخته و مظلوم در البرز/ وقتی گرانی لوازم، داد هنرمندان را در می آورد
فرخ محمدی از هنرمندان نقاشی با آبرنگ استان و از شرکت کنندگان در این نم ایشگاه گفت: پیش از آشنایی با آبرنگ، 40 سال نقاشی رنگ روغن، سیاه قلم و پاستل کار می کردم اما از زمانی که تکنیک نقاشی با آبرنگ را یاد گرفتم صرفا با این سبک نقاشی می کشم.
وی ادامه داد: تکنیک نقاشی با آبرنگ جاذبه های خاصی دارد و بازی با آب و رنگ حس خاصی به نقاش و بیننده منتقل می کند.
این هنرمند البرزی گرانی وسایل نقاشی با آبرنگ را مهمترین دغدغه و مشکل هنرمندان این رشته دانست و اظهار داشت: جایگاه هنر نقاشی با آبرنگ در البرز خوب نیست و این اولین نمایشگاه تخصصی نقاشی با آبرنگ بود که در این استان برگزار شد.
محمدی با اشاره به اینکه امیدوارم این نمایشگاه زمینه دوستی مسئولان و مردم را با این هنر برقرار کند، تصریح کرد: هنر نقاشی با آبرنگ، در کشور هنر شناخته شده ای نیست و هنرمندان بسیار کمی در این زمینه فعالیت می کنند.
وی افزود: موضوعات نقاشی من به خاطر شغلم (کاپیتان کشتی) بیشتر دریا، کشتی و قایق است و حس خاصی بخاطر سالها کار در دریا (بیش از 20 سال) به من دست می دهد .
این هنرمند مهمترین ویژگی کار نقاشی با آبرنگ را تمرین دانست و تصریح کرد: هنر نقاشی در کشور ما شغل درآمد زایی نیست و هنرمندان این رشته فقط به دلیل علاقه این هنر را انتخاب می کنند.
این هنرمند در خاتمه گفت: متاسفانه نقاشی آبرنگ در سطح کشور و به ویژه خصوص در سطح استان البرز ناشناخته و مظلوم واقع شده و مردم شناخت کمی در این مورد دارند و اساتید کمی در این استان در حوزه نقاشی آبرنگ فعالیت می کنند .
.
نقاشی کهن ترین هنر دنیاست
مریم کیانفر یکی دیگر از هنرمندان نقاشی با آبرنگ استان در گفتگو با خبرنگار " تیتریک " گفت: نقاشی با آبرنگ سخت ترین سبک نقاشی است به این دلیل که آب با رنگ ترکیب می شود و کنترل کردن آن بسیار مشکل است.
وی ادامه داد: نقاشی با آبرنگ به دوران بسیار کهن که مصریان در غارها با کشیدن نقاشی با آبرنگ یادگارهایی بجای گذاشته اند، برمی گردد. بعد از آن، از دوران رنسانس بیشتر از آبرنگ برای کشیدن نقاشی استفاده می کردند و نقاشی با ابرنگ بسیار جذاب و لطیف است.
این هنرمند با اشاره به اینکه 22 سال در هنر نقاشی فعالیت می کنم، افزود: من از کودکی استعداد زیادی در زمینه هنر نقاشی داشتم و نقاشی را نزد اساتید بزرگ و زیادی آموختم و اکنون دانشجوی رشته نقاشی هستم.
کیانفر کمبود و گرانی وسایل به ویژه مقوای مخصوص نقاشی آبرنگ را مهمترین مشکل هنرمندان این رشته دانست و تصریح کرد: وسایل نقاشی با آبرنگ با افزایش قیمت دلار به شدت کم و گران شد به گونه ای که تفاوت قیمت چندین برابر شده و این مشکل باعث شده هنرمندان با علاقه زیاد دیگر در این رشته کار نکنند.
وی با تاکید بر اینکه ارزش هنر در کشور بسیار پایین آمده است، گفت: باعث تاسف است که مشکلات هنرمندان در کشور به قدری زیاد است که یا هنر را کنار می گذارند و معدود هنرمندانی هم که در کشور به فعالیت حرفه ای خودشان ادامه می دهند، علاقه آنها را پایدار نگه داشته است.
این هنرمند افزود: برای موفقیت در رشته های هنری عشق و علاقه حرف اول را می زند و در گام بعد باید آنقدر تمرین کرد تا به آن چیزی که می خواهید برسید و در انتها استعداد و احساس هم به اندازه علاقه اهمیت دارد.
کیانفر گفت: زندگی بدون هنر واقعا بی معناست، نقاشی کهن ترین هنر دنیاست، زمانی که انسانهای اولیه نمی توانستند حرف بزنند بانقاشی روی دیوار غارها، خواسته هایشان را به همدیگر منتقل می کردند. امروز به هنر اول دنیا بی رحمی می شود!
وی در پایان تصریح کرد: هنر باعث آرامش روح، روان و پیشرفت بشر می شود، اما متاسفانه هیچ بهایی به هنرمند داده نمی شود. امیدوارم در ایران که مهد هنر است به هنر به عنوان یک میراث گرانیها نگاه کنند و به هنر و هنرمند ارج دهند.
انتهای پیام/
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ فرامرز بابایی امروز در گفت وگو با خبرنگار موج رسا; ، اظهار داشت: آزاد برهای بدون مجوز از جمله خانم جلسه ای ها،ائمه جماعت و عواملی که تجربه سفرهای سیاحتی دارند، در بخش عتبات عالیات بدون مجوز کار می کنند.
وی با بیان اینکه در برخی موارد این موضوع را کنترل کرده ایم اما در برخی موارد کاری از پیش نبرده ایم، خاطرنشان کرد: متاسفانه یکسری مسائل ریشه فرهنگی دارد و مردم باید از منظر فرهنگی مدافع حقوق خود باشند.
این مسئول خاطرنشان کرد: گاهی زائران به موضوعات مهم از جمله اینکه خانم جلسه ای که به صورت آزاد بر در زمینه عتبات عالیات کار می کند،چقدر توانایی دارد و چطور می تواند تور زیارتی را مدیریت کند، منابع مالی و تجربه او چقدر است و چه جور قراردادهایی را در خصوص تدارکات،غذا حمل و نقل، امنیت و خدمات پزشکی منعقد می کند،فکر نمی کنند.
مدیرحج و زیارت استان زنجان با بیان اینکه برخی افراد متاسفانه به دنبال 50 تومانی ارزانی در زمینه سفر به عتبات عالیات هستند، افزود: باید در این زمینه ریشه ای کار کنیم.
بابایی با اشاره به اینکه گاهی مشاهده شده است که زائر ما عتبات می رود و سه ما بعد مریض می شود و هیچ کس هم نمی داند چرا؟،افزود: باید ریشه چنین موضوعاتی را در سفرهای بدون مجوز پیدا کرد.
بیشتر بخوانید نخستین نیم ضریح عتبات عالیات از زنجان ارسال می شود
بابایی با اشاره به سابقه 40 ساله حج و زیارت در زمینه عتبات عالیات، بیان داشت: این سازمان دولتی در کنار ارائه همه خدمات دارای کارشناسان ویژه و آشپزخانه های مجهز در عراق است که در سطح ایران این آشپرخانه ها به دلیل محدودیت تحریم وجود ندارد.
وی با بیان اینکه علم بومی این کار را سازمان حج و زیارت در عربستان و عراق ایجاد کرده است، افزود: کاملا مهندسی و بهداشتی و با معیارهای بهداشت جهانی غذا در عراق و عربستان ارائه می شود.
این مسئول خاطرنشان کرد: آزاد بر برای استفاده از یک وعده غذای مجانی زائر را تا سامرا می برد و امنیت او را به خطر می اندازد.
انتهای پیام/
مراسم شکرانه برنامه های دهه کرامت با حضور محمد مهدی احمدی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، تولیت آستان قدس رضوی و امام جمعه مشهد در تالار قدس حرم مطهر رضوی برگزار شد.
در این مراسم از دست اندرکاران برگزاری جشن های میلاد امام رضا(ع) در دهه کرامت تقدیر شد.
از محمود رضا بزارش، مدیرعامل بنیاد بین المللی امام رضا(ع) نیز در این مراسم به دلیل برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری جشنواره امام رضا(ع) در استان های مختلف تجلیل شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، علی اصغر کاراندیش مروستی در تقدیرنامه خطاب به حجت الاسلام والمسلمین علی اصغر فضیلت تاکید کرد: ترویج فرهنگ منور رضوی افتخار بزرگی است که خداوند متعال برای بنده های برگزیده اش اراده می کند و توفیقی است که به پاس تلاش و خلوص قلبی تان میسر گردیده است.
در ادامه این تقدیرنامه می خوانیم: اکنون و در ایام دهه کرامت و میلاد پرمهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و خواهر بزرگوارشان حضرت فاطمه معصومه (س) بر خود لازم می دانیم که از زحمات بی دریغ حضرت عالی در برگزاری ارزشمند شانزدهمین جشنواره بین المللی امام رضا (ع) تقدیر و تشکر نماییم.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این تقدیر نامه ابراز امیدواری کرده است: این شجره طیبه که باقیات صالحات بزرگی برای حضرتعالی و تمامی خادمان ثامن الائمه (ع) خواهد بود آثار و برکات آن به طور مداوم جریان یابد و امید است بیش از پیش در جهت اعتلای فرهنگ اسلامی و انسانی پایدار و در سایه الطاف امام مهربانی ها مستدام باشید.
استان سمنان از امسال میزبان دو جشنواره از جشنواره های فرهنگی هنری امام رضا (ع) است که به صورت دوسالانه برگزار می شود و جشنواره داستان رضوی (کبوتر حرم) نیز سال آینده در سمنان برگزار خواهد شد.
اختتامیه دو سالانه ملی سفرنامه و خاطره نویسی رضوی اوایل آبان ماه در سمنان برگزار و تاکنون قریب 60 اثر به این دوسالانه ارسال شده است.
هشتمین دوسالانه ملی شامل دو بخش سفرنامه نویسی و خاطره نویسی است و گروه سنی زیر 18 سال و بالای 18 سال در هر دو بخش این جشنواره می توانند در آن شرکت کنند.
مهلت ارسال آثار به این جشنواره تا 12 مهر 1398 است و دوستداران شرکت در این جشنواره می توانند آثار خود را به شیوه های مختلف از جمله ثبت نام و ارسال اثر از طریق تارنمای شمس توس به نشانی semnan.shamstoos.ir و portal.shamstoos.ir ارسال نمایند.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان
5 مرداد 1398 10:28
محمد جواد مرادی نیا عصر پنجشنبه در آیین اختتامیه دومین دوره جایزه کتاب کردستان که در سقز برگزار شد، اظهار داشت: برای حمایت از ناشران کردستانی و کاهش مشکلات آنها به ویژه رفت و آمد به تهران، تصمیم داریم صدور مجوز نشر کتاب را به استان تفویض کنیم.
وی اضافه کرد: تاکنون این اقدام در 10 استان کشور انجام شده و کردستان یازدهمین استانی خواهد بود که صدور مجوز نشر به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آن تفویض خواهد شد.
مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: قیمت کاغذ نسبت به یکی دو سال اخیر پنج برابر شده که این مساله بر روی قیمت کتاب همچنین چاپ و نشر آن تاثیر بسزایی گذاشته است.
مرادی نیا یادآور شد: این اتفاق منجر به هم ریختن بازار عرضه و تقاضای کتاب شده و گردش اقتصادی ناشر هم با مشکل مواجه گردیده به همین دلیل بسیاری از ناشران عطای حرفه نشر را به لقای آن بخشیده اند چون وقتی هزینه زیاد و سود و تعداد مشتریان کاهش می یابد فعالیت انتشارات با معضل روبه رو می شود.
مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه رسالت دولت حمایت از ناشران ونویسندگان است، گفت: در شرایط اقتصادی امروز، دست دولت از لحاظ مالی زیاد باز نیست ولی با این وجود با تمام توان حامی فعالیت های فرهنگی هستیم.
مرادی نیا با بیان اینکه خانه کتاب به منظور حمایت از نویسندگان و ناشران تاسیس شده است، تاکید کرد: اوضاع بازار کتاب مناسب نیست و در این شرایط برگزاری جایزه کتاب سال کردستان اقدام ارزشمند و تاثیرگذاری است.
مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه پایه های فرهنگ ایران زمین بر دوش نویسندگان است، افزود: وظیفه همه ماست که قدر نویسندگان خود را بدانیم و بستر فعالیت بیشتر را برای آنها فراهم کنیم.
مرادی نیا با اشاره به اینکه کردستان مهد تمدن، تاریخ و فرهنگ ایران است و خدمات قوم کُرد به فرهنگ ایران زمین مثال زدنی است، یادآور شد: در این استان حدود 70 ناشر وجود دارد که سال 97، 300 عنوان کتاب منتشر کردند.
نخستین دوره جایزه کتاب سال کردستان آبان سال 90 در شهرستان کامیاران برگزار شد و حال بعد از گذشت هشت سال، دومین دوره آن از عصر چهارشنبه دوم مرداد به مدت دو روز در شهرستان سقز برگزار شد و عصر امروز نیز با معرفی 27 اثر برگزیده در بخش های مختلف بکار خود پایان داد.
دومین دوره جایزه کتاب سال کردستان قرار بود سال 97 برگزار شود که به دلایلی این اتفاق روی نداد.
این دوره از جایزه کتاب در 12 بخش شعر، داستان، رمان، نقد و پژوهش، ادبیات کودکان و نوجوانان، جامعه شناسی و روانشناسی، علوم سیاسی و دینی، هنر، معاری، فلسفه و جغرافیا برگزار و داوری شده است.
آثار ارسالی در بازه سال های 91 تا 96 چاپ و منتشر شده و آثار شامل کتاب درسی نباشد از جمله شرایط شرکت دراین دوره جایزه کتاب سال کردستان بود، از دیگر شرایط شرکت در این دوره از جایزه کتاب استان اینکه پدید آورنده کردستانی یا ناشر کتاب از انتشارات این استان باشد.
432 عنوان کتاب از 46 انتشارات به زبان های کردی و فارسی به دومین دوره جایز کتاب سال استان ارسال شده بود، از تعداد مذکور 23 اثر به دلیل نداشتن شرایط مندرج در فراخوان حذف شدند و 409 اثر داوری شد.
9936/9102
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ صبح زاگرس ظهر امروز آیین نماز سیاسی عبادی و دشمن شکن جمعه در سراسر استان کهگیلویه و بویراحمد این هفته با حضور مردم ولایتمدار استان برگزار شد.
لنده :
امام جمعه شهرستان لنده: انتصاب فتنه گرانی که می خواستند فاتحه انقلاب را بخوانند در جایگاه مدیرکلی ارشاد به صلاح این استان نیست
محمودی اصل گفت:نماز جمعه پایگاه برهم زننده تحلیل های غلط دشمنان است که خنثی کننده تهدیدات و بیدار کننده اقشار مختلف جامعه است.
حجت السلام سید هدایت محمودی اصل در خطبه های نماز عبادی سیاسی جمعه شهرستان لنده با اشاره به رعایت تقوای الهی خطاب به نمازگزاران جمعه گفت:تنها راه سعادت و پیشرفت انسان توجه به معنویت و تقرب به درگاه حق تعالی است.
وی افزود: نماز جمعه بهترین هدیه به مردم و بهترین تریبون برای بیان مسائل خرد و کلان جامعه و تذکر به مسئولان و نقد و پیشنهاد به انان است.
امام جمعه شهرستان لنده تصریح کرد:امروز بیش چهل سال از برگزاری نماز جمعه می گذرد که در بیش از 900شهر کشور برگزار می شود و هر نماز جمعه به منزله یک انقلاب و یک راهپیمایی برای ترویج شعائر دینی است.
وی تاکیدکرد:نقش مهم نماز جمعه در تقویت مقاومت در برابر هجمه های بی امان دشمنان است که این میدان ظرفیتی عظیم برای ادامه حیات انقلاب و تحقق بیانیه گام دوم انقلاب است.
محمودی اصل گفت:نماز جمعه پایگاه برهم زننده تحلیل های غلط دشمنان است که خنثی کننده تهدیدات و بیدار کننده اقشار مختلف جامعه است.
خطیب جمعه لنده خاطرنشان کرد: در استانه اقامه دهمین سال از اقامه نماز جمعه در شهرستان لنده هستیم که همراهی مردم با ستاد نماز جمعه قابل تقدیر است.
وی تاکیدکرد: این روز ها به برکت انقلاب شاهد یدالله ایدهیم هستیم که اقتدار ایران در منطقه قابل تقدیر است و هر کسی بخواهد مانوری دهد می تواند همانند دوران قاجار بگذرد ولی نمی دانند سپاه مقتدرانه پاسخ کوبنده می دهد.
محمودی اصل گفت:برخورد قاطع سپاه باعث شد هیمنه شرق و غرب اینگونه شکسته شود و که این حرکت سیلی مستحکمی به استکبار بوده است.
وی در ادامه گفت: کشوری که با اقدامی غیر منطقی می اید و کشتی نفتی ما را توقیف می کند و سپاه و نظام ما بارها اعلام کرد که قاطعانه برخورد می کنیم و دستگیری همین 17نفر جاسوس با اطلاعات تکمیلی از سوی وزرات اطلاعات دستگیر شدند و برخی ها به زندان و برخی نیز به اعدام محکوم شدند که این حرکت مورد تحسین مردم است.
امام جمعه شهرستان لنده تاکید کرد:قدرت و اقتدار امنیتی ما در حوزه اطلاعاتی باعث شد دشمن ها این همه کینه و غضب نسبت به ما داشته باشند .
وی گفت:آه مظلومین یمنی دامن عربستان را گرفت و بیشتر کشورهای منطقه عربستان را که پنج سال است که در حال جنگ است را این گونه برخورد می کند و وعده خداوند را باورد داریم که جبهه مقاومت به زودی جشن پیروزی را در مناطق مختلف برگزار خواهیم کرد.
محمودی اصل تاکید کرد: برخی کشورها باید از اقتدار ایران اسلامی یاددبگیرند در مقابل ایران زیاده خواهی نکنند و کشورهای اروپایی باید خوب بدانند که هرچه وقت کشی کنند میزان بی اعتمادی ما نسبت به انان دوچندان خواهدشد.
رئیس شورای فرهنگ عمومی لنده گفت: بعد از گذشت بیش از شش سال متوجه خواهیم شد که کلید حل مشکلات در لوزان و امریکا و کشورهای اروپایی نیست.
وی اظهارکرد: سالروز عملیات غرور افرین مرصاد نشان از تلاش نیروهای انقلاب در مقابله با کومله های ضدانقلاب و منافقین را داشتیم.
محمودی اصل گفت: برابر برنامه ریزی استاندار در اینده نزدیک به شهرستان لنده خواهند اماد و محرومیت های را بسنجند و دردها و نواقصات را بشناسند و برق، آب روستاها، جاده ها و پروژه های عمرانی ما در رکود و تعطیل هستند و اگر حضور بنیاد علوی را نداشتیم مشکلات ما دو چندان بود اما وقتی بنیاد پای کار است بایداستانداری نیز پای کار باشد.
وی اظهارکرد:برخی مدیران اگر تادامروز تعهداتشان را با بنیاد عملیاتی می کردند امروز مشکلات این شهرستان لنده حل می شد و امروز باید از حمایت ها و زحمات اقای سعیدی کیا تقدیر می کنیم.
امام جمعه لنده گفت:دقت در انتخاب مدیران کل خیلی مهم است که استاندار باید ملاک های یک چهره خوب باید رعایت شود و اگر نیروی در خط فتنه هست لیاقت منصب مدیرکلی اداره فرهنگ و ارشاد را ندارد .
وی اظهارکرد:فتنه خط قرمز ما است و انتصاب مدیرانی که حاضر بودند فاتحه انقلاب خوانده شود امروز به چه روی می خواهند در انقلابی که به دنبال سرنگونی ان بودند مسئولیت بگیرند که قطعا مردم این استان با چنین انتصاباتی برخورد خواهند کرد.
******************
گچساران:
امام جمعه گچساران: استدعا داریم از وزرای محترم و از مسئولین کشوری،استانی و شهرستانی در انتصاب مسئولین روحیه انقلابی گری را ملاک قرار دهند؛ چرا که دستور نائب امام زمان است و یکی از معیار ها این باشد که این فرد روحیه انقلابی داشته باشد.
حجت الاسلام سید امین الله حجازی ،امام جمعه گچساران ظهر امروز در خطبه های نماز عبادی سیاسی جمعه این هفته ضمن دعوت نمازگزاران به رعایت تقوای الهی با اشاره به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، گفت:حضرت آقا فرمودند که انگلیس خبیث دزدی دریایی می کندو کشتی ما را می دزد و جنایت می کند و شکل قانونی به آن هم می دهند به طوری که مردم دنیا را اغفال کنند ،اما نمی توانند.
وی افزود:رهبری فرمودند"که جمهوری اسلامی ایران و عناصر مومن نظام این خباثت ها را بی جواب نمی گذارند" و مدت بسیار کوتاهی هم جواب داده شده و به دنیا نشان دادند که قدرتمندترین کشور جهان ایران است و هرکسی فضولی بکند سیلی محکمی نیز دریافت خواهد کرد.
حجازی اظهارکرد:نشان داده شده که ظرف چهل سال هیچکس حق ندارد و جرات و توان ندارد با ایران اسلامی به صورت قلدوری برخورد کند،اگر خارج از قوانین بین الملل قرار شد قلدری کنید مثل خودتان برخورد و تنبیه خواهید شد.
امام جمعه گچساران درادامه گفت:این پهباد فوق پیشرفته آمریکایی را فرزندان غیور و مخلص ایران اسلامی منهدم کردند،اول آن ترامپ ابله و بدبخت که همه دنیا می گویند فهم ندارد، می گفت که چنین چیزی امکان ندارد،بعدشاخ و شانه کشید و بعد هم سخنانی مضحک در این باره گفت.
حجازی درادامه تصریح کرد:اما نتانیاهوی بدبخت به التماس افتاد که اگر شما اقدامی بکنید، اسرائیل محو خواهد شد اینکه اگر شما نقطه ای از ایران را بزنید ما نابود خواهیم شد،به نوعی التماس کرد که ما نابود خواهیم شد و این یعنی ابرقدرت جهان شد ،ایران اسلامی.
وی تصریح کرد:معنای این ابرقدرت ایمان و بنده خدابودن است و پناه به خلیفه خدا بردن؛ یعنی همان امام زمان(عج)،اما دشمن تلاش می کند که این قدرت را بگیرد و ما باید حواسمان جمع باشد.
حجازی درادامه گفت:مقام معظم رهبری در بخش دیگری ازفرمایشاتشان در دیدار با ائمه جمعه فرمودند که از رفتن به سمت صاحبان قدرت ، ثروت و کسانی که زبان چرب و نرم دارند پرهیز کنید و امام جمعه باید باید مستقل ، حر و به هیچ عنوان وابسته به کسی نباشد که بعدها سرشکستگی برایش داشته باشد.
خطیب جمعه گچساران گفت:رهبری باز فرمودندکه رفتار و عمل ائمه جمعه باید به گونه ای باشد که مردم از آن دین ،تقوا ، صداقت و انقلابی گیری را استشمام کنند و یک امام جمعه باید انقلابی باشد و بعد در نکته ای دیگری فرمودند که امام جمعه باید از نیروها و جوانان انقلابی حمایت کند و امام جمعه باید برای تقویت و گفتمان انقلاب و حفط ارزش های انقلاب تلاش کند.
وی تصریح کرد:جوانان عزیز ما گاهی اوقات در سطح عالم تحت عناوینی مختلف آبرو می آفرینند و در مقابله با ورزشکار رژیم صهیونیستی امتناع می کنند،و آنها را به حساب نمی آورند و بارها چنین عزت آفرینی هایی هم صورت گرفت.
حجازی ادامه داد:اخیرا هم جمعی از جوانان عزیز کشورمان رهسپار انگلیس مرکز روباه مکارشده اند،و برادر عزیز سید محمد مهدی حاتمی جوان مومن و انقلابی بعد از کسب مقام افتخار روی پل و در ملا عام به نماز می ایستند و با همان بطری های آب دورن دستانشان وضو گرفتند و به نماز ایستادند که این اقدام دنیا را به بهت وادار کرد که این بچه های کم و سن و سال چه ارتباط قوی با خداوند دارند که در بطن کشور کفر ، حیله و مکار اینگونه به نماز می ایستند.
امام جمعه گچساران درادامه تصریح کرد:امروز 23ذیعقده روز زیارتی حضرت ثامن الحج علیه السلام است بنا به روایتی احتمالا روزشهادت امام رضاعلیه السلام باشد ،اما روایت قوی همان 29ماه صفر است بنابراین شهادت این امام همام را تسلیت عرض می کنم.
وی افزود:فردا مصادف است با اولین اقامه نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نمایشگاهی به همین منظور در این شهرستان برپا شده که از همه عزیزان تشکر و قدردانی می کنم،در سال 1358 حضرت امام راحل مرحوم آیت الله طالقانی را به عنوان امام جمعه تهران منصوب کردند و یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی تشکیل نماز جمعه بود و الان در حال حاضر حدود 900امام جمعه در سطح کشور چنین آیینی را برگزار می کنند.
حجازی تصریح کرد:با گذشت چهل سال از اولین نماز جمعه در این کشور می گذرد ،از خدمات بسیار ارزشمند مرحوم حجت الاسلام متقی کاشانی و نیز مرحوم حجت الاسلام خواجه زاده تشکر و قدردانی می کنیم و ان شاءالله روحشان با پیامبراکرم(ص) و اهل بیت علیهم السلام محشور شود و از خدمات جناب حجت الاسلام موسوی هم که چند سال امام جمعه این شهرستان بودند هم تشکر می کنیم و از مسئولین ستاد و اعضای ستاد نماز جمعه در این چهل سال تشکر می کنم،هرچند باید در تقویت نماز جمعه نیز بیشتر همت کنیم.
امام جمعه گچساران درادامه اظهارکرد:استدعا داریم از وزرای محترم از مسئولین کشوری،استانی و شهرستانی در انتصاب مسئولین روحیه انقلابی گری را ملاک قرار دهند چرا که دستور نائب امام زمان است و یکی از معیار ها این باشد که این فرد روحیه انقلابی دارد و در مواردی که انقلاب تهدید می شد ابراز وجود کرد؟و درکدام میدان بود؟.
وی افزود: مثلا چنین افرادی در بحث فتنه 88آیا رسما یا عملا این اقدام را محکوم می کنند یانه؟مقام معظم رهبری بعد از فتنه 88کم جلسه ای پیش آمد که اشاره ای به جریان فتنه نداشته باشند بنابراین توجه داشته باشیم که ملاک انقلابگیری و روحیه انقلابی و ملاک این است که فتنه که خواست دشمن است محکوم شودو توقع داریم در انتصاب مسئولین ملاک انقلابی گری باشد.
حجازی تصریج کرد:روز 6مردادماه روز کارآفرینی و فنی و حرفه ای است ،و باید تلاش کنیم فن و مهارت یاد بگیریم و در بحث رونق تولید و اشتغالزایی موثر باشیم.
امام جمعه گچساران در ادامه اظهارکرد:عید غدیر در پیش است و این روز بزرگ را به همه عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنم و ان شاءالله مومنین دست به دست هم بدهند و اطعام به مستمندان بدهیم .
******************
سوق:
امام جمعه شهر سوق: مدتهاست در خلیج فارس دیگر ساعت ها به وقت انگلیس تنظیم نمی شود
آیین عبادی سیاسی نماز جمعه این هفته شهر به امامت حجت الاسلام کیانی اصل امام جمعه شهر سوق برگزار شد که حجت الاسلام کیانی خود و نمازگزاران را به تقوای الهی توصیه کرد.
امام جمعه شهر سوق با اشاره به دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب گفت: رهبر معظم انقلاب در دیدار هیئتی از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین بار دیگر قضیه فلسطین را قضیه اول و مهمترین مسئله دنیای اسلام دانستند و از ایستادگی و مقاومت شگفت آور مردم فلسطین و گروه های مقاومت تمجید کردند و فرمودند خواندن نماز در مسجد القصی یک امید کاملا عملی و قابل تحقق است. البته پیروزی بدون مقاومت به دست نمی آید و خداوند به کسانی که ثابت قدم در راه او ایستادگی کنند وعده یاری و پیروزی داده است.
وی افزود: عربستان نفس های آخر را در باتلاق یمن می کشد و به همین خاطر حملات وحشیانه را به مردم بیگانه یمن شروع کرده است و سعی می کند با افزایش حملات وحشیانه عقده های 50 ساله گذشته را خالی کند هر چند که انصارالله یمن هم این حملات عربستان را بدون جواب نمی گذارد و پاسخ های محکمی داده که باعث هراس آل سعود خائن و خبیث شده است.
حجت الاسلام کیانی اصل با اشاره به تحرکات اخیر در منطقه خلیج فارس خاطر اظهار کرد: توقیف نفتکش انگلیس خبیث که کارنامه 200 ساله حضور آن ها در کشور ما کارنامه سرتا پا سیاهی است، توسط ایران که در صدر خبرهای رسانه های دنیا قرار گرفته اقدام درست، صحیح و انقلابی بوده است و بار دیگر اقتدار ایران را به جهان نشان داد.
وی گفت: به همین خاطر از سپاه مقتدر و انقلابی کشور تقدیر و تشکر می کنیم. انگلیسی ها هنوز در توهم دوران برده داری وسلطه استعماری در کشور ها به سر می برند ولی بدانند که دوران ابرقدرتی آنها به سر آمده و راهزنی دریایی لندن در قرن 21 دیگر جواب نخواهد داد و باید به یاد داشته باشند که مدتهاست در خلیج فارس دیگر ساعت ها به وقت انگلیس تنظیم نخواهد شد.
امام جمعه سوق با استناد به روزنامه فرامنطقه ای رای الیوم گفت: این روزنامه با اشاره به توقف نفتکش انگلیسی توسط ایران نوشت: این قدرتی است که ما می خواهیم این رفتاری است که ما می خواهیم تا غرب متوجه شود قدرتی اسلامی در منطقه حضور دارد که آنها نمی توانند ثبات منطقه را برهم بزنند.
حجت الاسلام کیانی اصل گفت : با بررسی نماز جمعه در 40 سال گذشته می توان در حوزه های مختلف سیاسی فرهنگی اقتصادی و اجتماعی آثار مثبت این اجتماع عظیم را مشاهده کرد. این شجره طیبه نماز جمعه توانسته است در این چهل سال به عنوان یک رسانه عمل کند. یعنی با بررسی و طرح مباحث اصلی در جامعه دامنه آگاهی های مردم مسلمان را در مورد آنچه که وجود دارد و آنچه که ممکن است در عرصه های مختلف سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی به وجود بیاید افزایش داده است.
وی افزود: اوج خود باوری و خود اتکایی که بعد از انقلاب در جامعه ایجاد شد را در صفوف نماز جمعه می توان مشاهده کرد نماز جمعه تریبونی است که ارزش سواد آموزی و ارتقای سطح علمی جامعه را در کنار مسائل دینی و سیاسی ارج گذاشته. در طول سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماز جمعه کانون اصلی تجمع نیروهای انقلابی و اعلام همبستگی مردم با سیاست های کلی نظام بوده است. اعلام این همبستگی به پای صندوق های رای کشیده شده در تظاهرات اعتراضی به فتنه گران خود را نشان داده و با مرگ و منافقان داخلی و خارجی نمایان گشته است. نمازجمعه به مثابه یک قدرت نرم توانسته است یک ارتباط دوسویه بین مردم و مسئولان ایجاد کند. از یک طرف مشکلات مردم را به گوش مسئولان برساند و از مسئولان بخواهد که برای حل مشکلات مردم اقدام کنند و از طرف دیگر خدمات مسئولان را به مردم یادآوری کرده و از خدمات و زحمات مسئولان تقدیر و تشکر کرده است.
کیانی با مثمر ثمر دانستن نماز جمعه گفت: در این چهل سال دستاوردهای نماز جمعه بسیار زیاد بوده است که از دستاوردهای اجتماعی می توان به تقویت آگاهی های مردم در زمینه مسائل سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی، تقویت روحیه جمع گرایی، ایجاد روحیه خودباوری ارتقای انسجام و همبستگی ملی، تحول روحیه مردم در اجتماع، عمومی شدن آموزش و ارتقای سطح علمی جامعه و مواردی از این دست اشاره کرد.
******************
یاسوج:
حجت الاسلام حسینی امام جمعه در خطبه های این هفته نماز جمعه یاسوج با دعوت مردم به رعایت تقوای الهی و دوری از گناه گفت: دروغ از گناهان کبیره است دروغ نگو راست بگو نجات در راستی است، غیبت نکنید غیبت کردن گناه بزرگی است اگر غیبت کسی کنید و طرف مقابل حلالش نکند گرفتار است.
وی با اشاره به سوره عنکبوت گفت هر انسانی باید مرگ را بچشد و به سوی خدا و نعمت های خدا باز می گردد کسانی که می خواهند خوشبخت و بخت سفید باشند.
وی گفت خداوند می فرماید کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند ما آنها را در غرفه هایی زیبا جای می دهیم غرفه های عالم آخرت مثل دنیا نیست غرفه های آخرت دایمی است همیشگی است انسان از آن غرفه ها خارج نمی شود انسان باید صبور باشد مردانگی به خرج دهد استقامت به خرج دهد راه چاره پیدا می کند، خود را نمی بازد در برابر مشکلات استقامت می کند عبادت کردن هم مشکلاتی دارد اما استان تحمل می کنند در برابر گناهان می ایستد در مقابل نفس اماره می ایستد و به وسوسه شیطان گوش نمی دهد صبر می کند و به خدا توکل می کند.صبر و استقامت و توکل دو ویژگی و صفت بسیار مهم است.
حجت الاسلام حسینی در خطبه های دوم نماز عبادی سیاسی این هفته اشاره به مناسبت های هفته پیش رو گفت: مسله به اصطلاح پیش آمدی است که بعد از قطع نامه جنگ تحمیلی است که منافقان پیش خودشان گفتند ایران به بن بست رسیده است که قطع نامه را قبول کرده و فکر کردند موقع مناسبی است از راه غرب به کمک صدام و پشتیبانی او وارد کشور شدند به کرمانشاه که رسیدند حکومتشان را اعلام کنند و از آنجا تهران را اشغال کنند و به قول خودشان حکومت را در دست بگیرند، با 25تیپ وار کشور شدند اسلام آباد را اشغال کردند اما در آنجا عزیزان رزمنده که آنها را محاصره کردند و با رمز یا علی بن ابی طالب 2500منافق به هلاکت رسید 400دستکاه خودور زرهی از آنها غنیمت گرفته شد خداوند آنها را رسوا کرد، مرصاد با این تحلیل منافقانه به وجود آمد و به نفع اسلام تمام شد.
وی بیان کرد: در 5مرداد 58اولین نماز جمعه به امامت مرحوم طالقانی در دانشگاه تهران اقامه شد چهل سال از اقامه نماز جمعه در ایران می گذرد ایران قبل از انقلاب مملکتی ضعیف بود در منطقه تاثیری نداشت اما بعد از انقلاب و پیروزی ایران عزت و استقلال و رشد چشم گیری کرد که در مناقشات بین المللی دارای اثر بسیار بالایی است و این اثرگذاری در هر هفته به وسیله ایمه جمعه از تریبون های نماز جمعه به مردم ارایه می شود واین شبکه به هم پیوسته امام جمعه که آغازش از سال 58در داشتکاه تهران بود اکنون بیش از 900نماز جمعه در کشور برگزار می شود.
امام جمعه یاسوج گفت: همه ائمه جمعه مردم را به صبر تقوا یاد شهدا تلاش و کار و تولید دعوت می کنند به جوانان گوشزد می کنند نسل گذشته وظیفه شان را انجام دادند اکنون نوبت شماست.
شعاری که در نماز جمعه ها داده می شود دشمن شناسی است مرگ بر آمریکا یعنی اینکه آمریکا دشمن شماست شیطان بزرگ سال های سال این کشور را عقب نگه داشت مواظب باشید مرگ بر آمریکا فراموش نشود.
وی گفت چند وقت قبل کشتی حامل نفت ایران از طرف انگلیس خبیث که سابقه ننگینی دارد توقیف شد، کشور ما از انگلیس ضربه های فراوان خورد کشورهای خاورمیانه نیز از انگلیس یا روباه پیر ضربه هایی خورده اند. دزدی دریایی از گشتی حامل نفت ایران در جبل الطارق بود و طولی نکشید سپاه ما در خلیج فارس کشتی که با پرچم انگلیس تردد می کرد و سوخت قاچاق داشت را توقیف کردند، هنوز این جریان بود که مطلب دیگری پیش آمد و کشتی انگلیسی که قوانین را زیرپا گذاشت و به اخطار سپاه توجه نکرد و خیال می مرد قرن هجدهم است پاسداران ما حافظان خلیج فارس نیز این کشتی را توقیف کردند.
انتهای پیام/
افشین تحفه گر معاون فرهنگی و مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی با اشاره به نامه مدیر کل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: با توجه به اینکه صدور مجوز نشر به مولفان به شکل ناشر-مولف جایگاه قانونی ندارد، صدور این نوع مجوز متوقف شده است .
وی افزود: در گذشته صدور مجوز به مولفان به صورت موردی و غیررسمی برای افرادی در نظر گرفته شد که فقط یک اثر داشتند و احیاناً ناشری هم برای چاپ و نشر کتاب خود پیدا نمی کردند، لذا برای کمک به این نویسندگان اجازه داده شد که استثنائاً کتاب را خودشان چاپ کنند .
معاون فرهنگی ارشاد خراسان رضوی تاکید کرد: اکنون روند صدور مجوز کتاب برای مولف–ناشرها متوقف شده است بنابراین از این پس آثار این دسته از مولفین و مترجمین بایستی از طریق ناشران رسمی و دارای پروانه معتبر برای گرفتن مجوز قبل از چاپ اقدام نماید.
تحفه گر در پایان تصریح کرد: ناشران برای ورود به کار نشر صلاحیت های حرفه ای و صنفی شان سنجیده و ارزیابی می شود و در برابر حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی مسئولیت پذیر می شوند اما درباره ناشر مولفان وضعیت این گونه نیست
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی
5 مرداد 1398 07:26
به گزارش ایسنا، مهدی جمالی نژاد امروز، پنجشنبه در حاشیه نشست خود با شهرداران و مسئولان شهرستان خمینی شهر در جمع خبرنگاران، اظهار کرد: شهرستان خمینی شهر در جوار اصفهان قرار دارد و مشکلات کلانشهر اصفهان در این شهر اثرگذار است و به همین دلیل نیاز است که در کنار اصفهان، مشکلات این شهرستان نیز دیده شود.
وی افزود: برنامه ریزی در خلاء امکان پذیر نیست و اگر قرار است برای اصفهان برنامه ریزی کنیم باید خمینی شهر و دیگر شهرها و روستاهای استان را در نظر بگیریم.
رئیس سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور با اشاره به موضوعات مطرح شده در نشست با شهرداران و مسئولان شهرستان خمینی شهر، گفت: موضوعات این جلسه در دو قالب معاونت عمرانی وزرات کشور و مباحثی با شورایعالی معماری و شورایعالی ترافیک و همچنین موضوعات مرتبط با سازمان شهرداری ها و دهیاری ها مطرح شد.
وی گفت: اگر شهرداری ها یکسری پروژه های کم هزینه و زودبازده را تعریف کنند، تسهیلاتی به آنها پروژه اعطا خواهیم کرد.
جمالی نژاد، نبود قیر و آسفالت مناسب را مشکل بزرگ اکثر شهرها عنوان کرد و افزود: مشکل قیر و روکش آسفالت مطالبه همه شهرداری ها و دهیاری های خمینی شهر است که باید در سازمان شهرداری ها و دهیاری ها حل شود. این سازمان می تواند برای شهرهای زیر 50 هزار نفر اقدامات خوبی را انجام دهد و قرار شد سهمیه مازادی را برای شهرستان در نظر بگیریم.
وی در مورد مشکلات شهرها در بخش ناوگان حمل و نقل عمومی، گفت: شهرداری ها برای تامین مالی ناوگان حمل و نقل عمومی به فکر راهکارهای جدید باشند و به خصوص اوراق مشارکت در این بخش می تواند کمک کند. اصفهان و کلانشهرهای دیگر از این اوراق استفاده می کنند. همچنین با توجه به اینکه جمعیت خمینی شهر کمتر از مراکز استان ها نیست، می تواند از این ظرفیت استفاده کند.
معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور با اشاره به امضا تفاهم نامه اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اظهار کرد: شهرهایی که سینما ندارند، می توانند زمینی را از طرف شهرداری در نظر بگیرند و وزارت کشور نیز به صورت بلاعوض 500 میلیون تومان و وزارت فرهنگ و ارشاد نیز700 میلیون تومان برای ساخت سینما کمک می کنند تا همه این شهرها سینمادار شوند.
وی به سیاست های رئیس جمهور در حوزه های شهری مبنی بر توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی و بازآفرینی شهری اشاره کرد و افزود: متاسفانه در بسیاری از شهرها با مشکل حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی مواجه هستیم که اسکان غیررسمی در هسته های مرکزی شهرها و بافت های ناکارآمد شهری و بافت های تاریخی رسوخ کرده است و به همین دلیل موضوع بازآفرینی شهری بسیار حائز اهمیت است.
جمالی نژاد افزود: این شهرستان و به خصوص شهر خمینی شهر در این زمینه می تواند نقش آفرینی کند.
وی ادامه داد: یقینا سازمان شهرداری ها، وزارت کشور و استاندار اصفهان می توانند در یک بازه زمانی کوتاه اقدامات خوبی را در خمینی شهر داشته باشند که این همت مدیران شهری را می طلبد. همچنین تفاهم نامه ای که اخیرا سازمان با شرکت بازآفرینی منعقد کرده موضوعات را تسریع بخشیده است.
انتهای پیام
دریا نیوز: مطبوعات و اهالی رسانه از همه می نویسند و می گویند وکسی نیست که از خودشان بگوید و بنویسد.مطبوعات ورسانه ها هم که از فشاراقتصادی متاثر هستند و برای تامین هزینه چاپ، کاغذ، حقوق و... درمانده شده اند و دستگاه متولی مطبوعات هم که گره گشای مشکلات شان نیست و گهگاهی تصمیمات سلیقه ای اتخاذ می کنند. برخی از مدیران هم که کم لطفی شان شامل حال مطبوعات است و حتی نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام نمی کنند. یکی از مدیران که در دوسال اخیر معاونان خود را عوض کرده است و بدهی های حوزه برخی معاونت به نشریات مانده است و آنها هم اعلام کرده اند، مربوط به معاونت قبلی است و نسبت به پرداخت و تسویه حساب اقدام نکرده اند و مدتی قبل هم که مدیر روابط عمومی این دستگاه اجرایی عوض کرد، فاکتورهای حوزه روابط عمومی نیز بلاتکلیف مانده است و فاکتورهایی هم که به امورمالی رسیده است، در آنجا ناپدید شده است. به مدیرش می گوییم بدهی تان را پرداخت کنید، می گوید سال گذشته به شما بیشترین پرداخت را داشته ایم که می گوییم چندین برابر این مبلغ متعلق به ادوار گذشته و حال بدهی دارید. جالب اینجاست که به این مدیرمحترم می گوییم اصلا هیچ آگهی از شما نمی خواهیم و شما فقط بدهی های تان را پرداخت کنید که حاضر به پرداخت بدهی نیستند. برخی دستگاه ها هم از دادن آگهی خودداری می کنند و می گویند به شما بدهی از سال های گذشته داریم و شما خیلی پیگیری می کنید و آگهی های مان را به نشریات دیگر می دهیم.برخی دستگاه ها هم عنوان می کنند که ذیحساب با پرداخت فاکتورها موافقت نمی کند. برخی دیگر هم می گویند شما رسالت انجام کار فرهنگی دارید وبایستی همه امور را رایگان انجام دهید که به آنها می گوییم شما کاغذ، چاپ، آب، برق و... را رایگان تامین کنید ونیروی انسانی رایگان هم برایمان بیاورید تا ما هم برای تان رایگان چاپ کنیم. برخی از دستگاه ها هم که هزینه دهها وصدها میلیونی برای برگزاری جلسات وهمایش ها و... می کنند وحاضرند برای تمام بخش ها هزینه کنند، اما هنگامیکه قرعه به نام مطبوعات می افتد واتفاقا خودشان دعوت می کنند تا اطلاع رسانی گسترده ای شود، اما حاضرنیستند برای اطلاع رسانی ریالی هزینه کنند. بیشتر دستگاه های اجرایی علی رغم دستور استاندار، پرداخت بدهی به مطبوعات را در اولویت ندارند. آنچه که باعث شده است در بیشتر حوزه ها بامشکل مواجه شویم این است که تصور این است که برای فرهنگ سازی واطلاع رسانی در جامعه نباید هزینه شود و همین موضوع باعث شده است که فرهنگ سوزی شود و رسانه ها که وظیفه فرهنگ سازی و اطلاع رسانی را برعهده دارند، بجای اینکه به ارتقای کیفیت مطالب بیندیشند، بایستی تمام دغدغه شان این باشد که چه کار کنند و ازکجاهزینه تامین کنند تا بتوانند ادامه نشر داشته باشند وفرصتی برای کیفیت بخشی ندارند. نیروهای مجرب شان را بدلیل عدم توانایی در پرداخت حقوق از دست می دهند و تعدیل نیرو دارند و برخی هم حالت تعطیل ونیمه تعطیل دارند. از آن طرف دولتمردان تاب وتحمل انتقاد ندارند که در خصوص پخش سریال گاندو هم دیدیم که دولت چگونه باصداوسیما برخوردکردند.
علی زارعی/دریا
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یزد - سیدضیاء میرحیمی: تابستانه کتاب 98 فردا پنجشنبه 3 مرداد به فعالیت خود در 653 کتابفروشی عضو این طرح در سراسر کشور پایان می دهد. در این دوره از طرح های فصلی حمایتی خانه کتاب، 17 کتابفروشی در استان یزد مشارکت داشتند که بر اساس آخرید آمار رسمی اعلام شده از سوی این موسسه، تاکنون (نهمین روز اجرای طرح) تعداد 2935 عنوان کتاب به مبلغ یک میلیارد و 153 میلیون و 810 هزار و 400 ریال به فروش رسیده است.
تابستانه کتاب، گامی در جهت کیفی سازی مطالعه
نیکوروش، مدیر کتابفروشی و انتشارات نیکوروش یزد که در تابستانه کتاب 98 مشارکت داشته است، در این باره گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گام های مفید و موثری در زمینه کتاب و کتابخوانی برداشته که طرح های فصلی از جمله آنهاست. اما پیشنهاد من به این وزارتخانه، جمع آوری نمایشگاه های کتاب در استان ها و تقویت این قبیل طرح های فصلی است؛ چراکه بازدهی بیشتری را در آنها شاهد هستیم.
وی با اشاره به بی اطلاعی بسیاری از مردم از برگزاری طرح تابستانه کتاب ادامه داد: متاسفانه در این طرح ما شاهد کمبود تبلیغات بودم که در استان ها به خوبی این کاهش و کمبود به چشم می خورد.
نیکوروش ادامه داد: در نمایشگاه های کتاب ما شاهد هستیم که انتشاراتی های مختلف، کیفیت را در دستور کار خود قرار نمی دهند و در هر استان کتاب های تکراری ارائه می شود؛ در صورتی که در طرح های فصلی علاقمندان می توانند بر اساس نیازهای خود کتاب را تهیه کنند.
این کتابفروش در عین حال به برخی کاستی های این طرح هم اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات ما طولانی شدن پروسه پرداختی ها است که امیدواریم مشکلات بودجه ای کشور کاهش پیدا کند و این پرداختی ها به زودی صورت گیرد.
نیکوروش همچنین با اشاره به مسئولیت کتابفروشی ها در قبال علاقمندان به حوزه کتاب در آگاه سازی آنها از این قبیل طرح ها گفت: مخاطبان ما عموم مردم هستند و اگر فردی نیز از این طرح خبر ندارد، در کتابفروشی خود آنها را آگاه می کنیم و در این طرح شرکت می دهیم.
تبلیغات ضعیف، استقبال عمومی را از تابستانه کتاب کم کرد
ناصر ملک ثابت، مسئول کتابفروشی ملک و یکی از باسابقه های حوزه کتاب و کتابخوانی نیز درباره این طرح گفت: تابستانه کتاب یکی از طرح های خوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما متاسفانه به دلیل کمبود تبلیغات شاهد اثرگذاری کمتر آن بودیم. تبلیغات طرح کم بود به همین خاطر مردم از آن استقبال کمتری کردند.
این کتابفروش یزدی بیان کرد: برای کتابخوان های حرفه ای، تخفیف های اِعمال شده در این طرح، چندان حائز اهمیت نیست. اگرچه این میزان تخفیف ناچیز است، او (کتابخوان حرفه ای) طبیعتاً از قبل هم با کتابفروشی ها ارتباط مناسبی داشته و این تخفیف را قبلاً نیز از آنها گرفته است.
ملک ثابت ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات طولانی شدن زمان تسویه حساب با کتابفروشی های عضو طرح است که انگیزه را از کتابفروشان کم می کند. طرح تابستانه کتاب نسبت به دوره نخست آن، ضعیف تر بود و میزان تخفیف ها و منابع به نحوی در این اُفت کیفی اثر داشته است. متاسفانه مردم استان نیز به دلیل کمبود تبلیغات از این طرح کمتر خبردار شدند.
تابستانه کتاب رضایت اهل کتاب را جلب کرد
احسان عابدی به عنوان یکی از علاقمندان و فعالان حوزه کتاب نیز در این خصوص گفت: تابستانه کتاب طرح خوبی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که توانست رضایت بخش های مختلف نشر و علاقمندان به حوزه کتاب را جلب کند.
وی افزود: اگرچه برگزاری نمایشگاه کتاب در استان ها باعث تضعیف کتابفروشی های آن استان ها می شود ولی طرح های فصلی از جمله طرح تابستانه کتاب، می تواند کتابفروشی های استانی را تقویت کند زیرا مختص فروشگاه های هر شهرستان است و یارانه تنها به کتابفروشی های مجاز تعلق می گیرد.
عابدی ادامه داد: من چندین دوره از این طرح استفاده کرده ام اما این دوره به دلیل افزایش قیمت ها شاید میزان یارانه ها کم باشد اما موضوع مهم این است که این افزایش قیمت ربطی به طرح ندارد. به نظر من وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این طرح خوب عمل کرد و میزان استقبال علاقمندان به حوزه کتاب نیز خوب بوده است.
این فعال حوزه کتاب گفت: یکی از مهمترین کمبودها در این طرح ضعف اطلاع رسانی بود که امیدواریم در دوره های آتی بهتر شود تا مردم بیشتری نسبت به آن اطلاع پیدا کنند.
تابستانه کتاب تنها به علاقمندان حوزه کتاب توجه دارد نه عموم مردم
حسینی، مدیر کتابفروشی آگاه یزد که در طرح تابستانه کتاب 98 شرکت نکرده است، اما نظرش را درباره چنین طرح هایی اینگونه بیان کرد: برای هر طرح فرهنگی باید در ابتدا تامین بودجه صورت گیرد و پس از آن نیز اجرا شود که متاسفانه در این طرح بعد از اجرای طرح و گذشت بیش از 6 ماه، هزینه ها بازگردانده می شود.
وی گفت: همانطور که در نمایشگاه های کتاب استان ها ابتدا بودجه تامین می شود در این طرح ها نیز بایستی ابتدا بودجه ها تامین شود و پس از آن نیز اجرایی شود. با توجه به اینکه امسال شاهد تغییرات در قیمت ها هستیم، این نسیه فروشی ها به ضرر کتابفروشی ها است و با این شیوه، مبالغ از دست ما می رود و در مقابل هزینه های ارائه شده بسیار ناچیز و گاهی همراه با ضرر است. تقسیم بندی تخفیف ها درباره کتاب ها به ترجمه و تالیف هم کار را پیچیده کرده بود.
این کتابفروش یزدی در خصوص اثرگذاری طرح های فصلی کتاب نسبت به برگزاری نمایشگاه های استانی کتاب، گفت: به نظر من این طرح ها بازدهی کمتری دارند و خواننده محدود کتاب دسترسی بیشتری پیدا می کنند؛ در صورتی که نمایشگاه ها با بار روانی بیشتر، شاهد حضور عموم مردم هستند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان - فریبا حیدرپور: شاید به جرئت بتوان گفت مشکلات اقتصادی که امروز گریبانگر حوزه های مختلف تولید در کشور شده، بیشترین ضربه را بر پیکره نحیف چرخه نشر وارد کرده است. در چنین تنگنایی، بازار تولید و فروش کتاب با افزایش قیمت کاعذ روز به روز ضعیف تر می شود. البته برای بقای حیات این صنعت، متولیان امر درصدد بوده و هستند تا با استفاده از راهکارهای مختلف، روش هایی را برای تداوم حیات صنعت نشر و متاب به کار گیرند. یکی از این حرکت ها اقدامات موسسه خانه کتاب در اجرای طرح های فصلی حمایت از کتابفروشی ها است که اکنون پس از سه سال اجرا، جای خود را در بین دوستداران کتاب و به ویژه کتابفروشی ها باز کرده است.
در گرمای این روزهای خوزستان، اجرای تابستانه کتاب جنب و جوش و حال و هوایی دیگر را در کتابفروشی های شرکت کننده در این طرح ایجاد کرده است. در این استان، شهرستان دزفول با 4 کتابفروشی پس از اهواز بیشترین تعداد کتابفروشی شرکت کننده در طرح را دارد. سراغ تعدادی از کتابفروشی های این شهرستان رفتیم تا از نظرات آنها درباره این طرح و کم و کیف اجرای آن، بیشتر مطلع شویم.
مدیر کتابفروشی معراج دزفول که تجربه چند دوره شرکت در طرح های فصلی را دارد، بر این باور است که امسال زمان مناسبی برای طرح تابستانه در نظرگرفته نشده بود؛ چرا که چند روز نخست طرح، با آخر تیرماه توام شد و اگر در 10 روز اول مرداد، این طرح اجرا می شد، مخاطبان بیشتری می توانستند از مزایای آن برخوردار شوند.
اگر پارسال می شد با تخفیف تابستانه 6 کتاب خرید الان تنها می توان 2 کتاب خرید
محسن حلاج استقبال مردم از این دوره را نسبت به دوره های گذشته، کمتر عنوان کرد و افزود: با توجه به گران شدن کاعذ، قیمت کتاب ها افزایش یافته و کسی که در سال گذشته 6 کتاب با استفاده از تخفیف مصوب این طرح می خرید، در حال حاضر تنها می تواند 2 کتاب خریداری کند؛ وقتی قیمت کتاب کمتر بود مردم بیشتر خرید می کردند.
وی در عین حال یکی از نقاط قوت طرح تابستانه کتاب 98 را اختصاص اعتبار کامل به کتابفروشی ها بیان کرد و توضیح داد: در سال های گذشته از اعتبار کم شروع می کردند و در طول طرح اعتبار بیشتر به کتابفروشی تزریق می شد که همین عامل موجب می شد کتابفروش نتواند تبلیغات مناسب انجام دهد چون هفته اول اعتبار تمام می شد و هنوز طرح به پایان نرسیده بود، شرمنده خریداران می شدیم؛ اما با تدابیر اتخاذ شده از سوی موسسه خانه کتاب در طرح تابستانه امسال این موانع برطرف شد.
برخی برای استفاده از تخفیف بیشتر، خواستار ثبت 2 شماره ملی در سامانه بودند!
مدیر کتابفروشی رشد دزفول اما زمان دوره تابستانه را مناسب دانست و گفت: به نظر من بهترین زمان به تابستانه کتاب 98 داده شد و دوره 10 روزه برای این طرح خیلی خوب بود چرا که در دوره های قبل از سال 97، این طرح به مدت یک ماه اجرا می شد.
حمید پوررکنی در عین حال پاسخگویی خانه کتاب را در مقایسه با دوره های پیشین کمی ضعیف تر دانست و افزود: سال گذشته از طریق تشکیل کارگروهی، اطلاع رسانی انجام می شد اما امسال از سوی خانه کتاب چند خط تلفن اعلام شده بود و ارتباط برقرار کردن را با مشکل مواجه کرده بود.
وی با اشاره به یکی از موانعی که توسط خریداران در بعضی کتابفروشی ها بر سر راه اجرای این طرح ایجاد می شد، عنوان کرد: برخی مخاطبان درخواست های نادرستی از کتابفروشی ها دارند؛ به طور مثال یک کتاب را خریداری می کنند اما با ارائه 2 کد ملی می خواهند 2 بار کتاب در سامانه ثبت شود تا مثلاً به جای 17 هزار تومان بتوانند از تخفیف 36 هزار تومانی برخوردار شوند.
انتقاد برخی مشتریان تابستانه کتاب از قرار گرفتن قرآن در فهرست کتاب های ترجمه
اما سخنان مدیر کتابفروشی کتاب تبیان دزفول متفاوت تر از دو کتابفروش قبلی است؛ مهدی ارجمندی با استناد به اعتقادات مذهبی قوی در این شهرستان گفت: با توجه به تخفیف متفاوت کتاب های ترجمه با 15 درصد و کتاب های تالیفی با 25 درصد و قرار گرفتن کتاب های مذهبی چون قرآن و مفاتیح در رده کتاب های ترجمه ای، سیل اعتراض ها به سمت ما شکل گرفت چرا که انتظار مردم این بود که کتاب مقدس آسمانی در بخش 25 درصد تخفیف قرار گیرد.
وی اضافه کرد: اگر زمان اجرای طرح از 10 روز به دو هفته تغییر پیدا کند و اعتبارمان بیشتر شود، جوابگوی مخاطبان بیشتری خواهیم بود.
مدیر کتابفروشی وارثین دزفول اما بر این باور است که طرح های فصلی جنب و جوش را در کتابفروشی ها ایجاد کرده و در این آشفته بازار گرانی کاغذ به کتابفروشی ها رونق می بخشد؛ این طرح ها طی چند سال اجرا برای کتابفروش و مردم جا افتاده اند و به نظم و نسق مشخصی رسیده اند .
زمان اجرای طرح مناسب بود اما سقف خرید، نه!
مهدی سخاوت نیا، مدیر این کتابفروشی که در دوره های گذشته طرح های فصلی مشارکت داشته است، زمان اجرای طرح را مطلوب دانست و گفت: با وجود اینکه متولیان محدودیت بودجه ای دارند، اما با توجه به قیمت بالای کتاب، انتظار ما این بود که سقف خرید هر فرد بیشتر می شد.
وی در جواب این سوال که وضعیت اطلاع رسانی و تبلیغات برای طرح تابستانه کتاب چگونه بود؟، گفت: متاسفانه پوستر طرح به دست ما نرسید و با هزینه بالای کاغذ برای من کتابفروش مقدور نبود که بتوانم فایل پوستر را به صورت رنگی چاپ کنم. اگر روسای ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی با شهرداری های هر شهرستان توافق کرده و تبلیغات محیطی را انجام دهند، مشکلات کتابفروشان کمتر می شود. برای جذب بیشتر مخاطبان، سعی کردیم به کتابخانه ها 5 درصد تخفیف بدهیم تا تشویق شده و کتابخوانی را تقویت کنیم.
لزوم مشارکت سایر سازمان ها با خانه کتاب در اجرای طرح های فصلیِ حمایت از کتابفروشی ها
مدیر کتابفروشی وارثین، حضور ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ها را در زمان اجرای این قبیل طرح ها مایه دلگرمی برای کتابفروشان دانست و ادامه داد: مسئولان ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر بتوانند با سازمان ها و نهادها تفاهمنامه هایی معقد کنند که این طرح ها را یاری کند، قطع به یقین نتایج بهتری از این طرح ها حاصل می شود.
این کتابفروش دزفولی از دیگر راهکارها برای تقویت طرح های فصلی حمایت از کتابفروشی ها را دعوت از نویسندگان برجسته کشوری برای حضور در کتابفروشی ها همزمان با اجرای این طرح ذکر کرد.
مدیر کتابفروشی رشد شوشتر نیز با گلایه از اینکه اعتبار اختصاص یافته به کتابفروشی او پاسخگوی تقاضای مخاطبانش نبوده است، گفت: اعتبار ما در دو روز اول طرح، به نیمه رسید. قطعاً اگر این یارانه افزایش می یافت، خریداران بیشتری از امکانات طرح تابستانه کتاب در کتابفروشی ما بهره مند می شدند.
محمد پنبه کار در عین حال ضمن قدردانی از موسسه خانه کتاب برای تداوم این قبیل طرح های فصلی در جهت حمایت از کتابفروشی ها در سراسر کشور، افزود: با توجه به اینکه 70 درصد فروش مربوط به کتاب های ترجمه ای است، میزان 15 درصد تخفیف برای این کتاب ها کم بود و اگر این میزان دست کم به 20 درصد می رسید، تفاوت چندانی در فروش نسبت به کتاب های تالیفی نمی داشت.
هومن حکیمی/
اشاره: مرداد که از راه می رسد، نحوه رفتار تعداد زیادی از نمایندگان و مدیران و مسوولان با اهالی رسانه تغییر می کند. اگر دقت کنید، شروع این تغییر را از روزهای ابتدایی مرداد حس می کنید. یک جوری که ملایم تر به نظر برسند، برخورد می کنند! هرچه هم تقویم بیشتر ورق می خورد و به 17 مرداد نزدیک می شویم، این منحنی تغییر رفتارها سیر صعودی می گیرد. 17 مرداد هم که دیگر گفتن ندارد؛ همه چیز در بهترین اندازه و بالاترین سطح خودش به سر می برد! اما اینها حال مرا بد می کند؛ حالت تهوع می گیرم... .
آنچه حرفه نویسندگی و روزنامه نگاری و خبرنگاری در کشور ما را دشوار کرده، نه بیمه نامناسب و حقوق و مزایای اندک و نه وضعیت نامناسب کاغذ و چاپ و نه حتی اقبال کم مطبوعات و رسانه ها در نگاه مردم (همه اینها که اشاره کردم، البته که مایه دشواری و غمگینی کار ماست اما...) بلکه همین مقدمه ای ست که در ابتدای یادداشت آوردم.
تعداد زیادی از مدیران و مسوولان ما، نگاه صدقه ای به حوزه و عرصه رسانه دارند. آنها حتما از مطبوعات آزاد به عنوان رکن چهارم دموکراسی می ترسند و قطعا در اعماق وجودشان، اعتقادی به گسترش اندیشه و ایجاد تفکر و گفتمان ندارند و اصلا اگر فقط دست خودشان باشد، غیر از یکی دو رسانه متمایل(!) بقیه را داخل قوطی و گونی می کنند و خلاص!
با این حال همین ها که گفتم، به دلیل همان ترس و البته احتیاجشان به دیده شدن در بزنگاه ها و اینکه بهشان گفته شده که بالاخره، مطبوعات و اینها، یک کارکرد ویترینی که دارند... ، کجدار و مریز به ارتباطشان با رسانه؛ به شرطی که منافعشان تامین شود، ادامه می دهند و رسانه ها را داخل گونی نمی کنند! و اینجاست که تنها راه حل باقی مانده از نظر این دوستان، برای اینکه نه سیخ بسوزد و نه کباب، ایجاد فرآیند صدقه دادن و صدقه بگیری در عرصه رسانه هاست. اشتباه نکنید، منظورم از به کار بردن این اصطلاح، تنها تأکید بر وجه مالی و مادی آن نیست چون مهم تر از هر چیزی و هر وجهی، آن نگاه ترحم برانگیز منت گذار متفرعن چاپلوسانه حداقلی توهین آمیزی است که این مسوولان و مدیران به ما اهالی رسانه دارند. برای همین هم هست که تا به مرداد می رسیم، تلاش می کنند که شرایط را تغییر دهند و این کار را هم به مسخره ترین حالت ممکن انجام می دهند. یعنی آخر آخر برنامه ها و تغییر رفتارشان محدود می شود به برگزاری سخن رانی و ارسال پیام تبریک و دادن چس مثقال (ببخشید که با این لحن می نویسم؛ بلکه شاید اثر کند) هدیه نقدی و لبخند زدن های زورکی و (مخصوصا) گفتن کلیشه ای و باسمه ای درباره اهمیت قلم و اینکه اسلحه ماست (ما؟!) و انشاالله سال دیگر همین موقع، مشکل بیمه و امنیت شغلی حل خواهد شد و کلی خزعبلات و مهمل بافی دیگر.
از این طرف هم عده ای از هم صنفان ما، یا آنقدر مغزشان رشد نکرده که هر سال فریب این حرف ها و وعده ها را می خورند یا سوار خر مراد شدن را در پیمودن مسیر این دوستان، می دانند که می صرفد حتما! بنابراین در برابر شنیدن توهین ها و تماشای تحقیرها سکوت می کنند و با لبخند متقابل پاسخ می دهند که یعنی؛ ما خر شما هستیم و شما مراد ما !
اصلا من متوجه نمی شوم یا بهتر است بگویم نمی فهمم که این کاری که ما در مازندران و گلستان وگیلان انجام می دهیم، چقدرش و کجایش شبیه روزنامه و خبرنگاری است؟ کدام اصول حرفه ای می گوید که روزنامه نگار و خبرنگار باید از مسوول بترسد و تا کمر مقابلش خم بشود و کرنش کند؟ کجای حرفه ما گفته شده که هر کسی یک کارت هدیه داد، باید او را به عرش برد؟ کجای کلاس های روزنامه نگاری مطرح شده که اگر مسوولی از نقد شما ناراحت و عصبانی شد، باید از دلش درآورد؟ (عصبانی و ناراحت شده که شده؛ برود... خودش را اصلاح کند!) کجای عرصه رسانه قید شده که شرط اول کار رسانه این است که آدم اول به شعور خودش توهین بکند و بعد اجازه بدهد که به شعورش توهین بشود؟
در این میان، آن مدیران متعهد و باشعور و آگاهی که واقعا به رسانه معتقد هستند نیز تباه می شوند و در آتشی که ما و مسوولان بی تدبیر روشن کرده ایم، می سوزند. یادش بخیر، در همین مازندران، یک زمانی احد جاودانی مدیرکل بود که دست کم شأن رسانه را حفظ و مرداد لعنتی را برای ما اهالی رسانه، تبدیل به ماهی دوست داشتنی می کرد. محمود شالویی که اصلا رسانه را اندازه پهن گاو و گوسفند هم نمی دانست و می گفت؛ جشنواره مطبوعات کیلویی چند؟ پولمان کجا بود که برای اینها جشنواره برگزار کنیم و... اما پول برای کلی کار دیگر داشت! مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد مازندران اما خوشبختانه قرار است، ممات مطبوعات مازندران را به حیات تبدیل کند ولی می دانم و می داند و می دانیم که یک دست، صدا ندارد.
من ناچارم به درشت گویی؛ یعنی تصمیم گرفته ام که دست کم در مرداد ماه هر سال، خلاف جهت آب شنا کنم. برای درشت گویی هایم هم کلی مصداق و سند و مدرک دارم که حتی اگر به قول معروف، کسی به آنها وقعی هم ننهد(!) باعث می شود که اجازه ندهم کسی به این راحتی ها به شعور من توهین کند.
آخرش هم بنویسم که تا با نگاه صدقه ای برخی مسوولان و مدیران به رسانه و اهالی اش، مقابله نکنیم، آش همان آش است و کاسه... .
تابناک فارس به نقل از تسنیم:در چند سال گذشته که گرانی و تورم دامن اغلب کسب و کارهای جامعه را گرفته است و همه از کسادی بازار سخن می گویند، کتابفروشی ها به واسطه سرانه پایین کتابخوانی در جامعه این کسادی را بیشتر حس کردند.
چند سالی است که وزارت ارشاد با همکاری خانه کتاب طرحی را برای رونق کتابفروشی ها و بازار کتاب در نظر گرفتند که با عناوین عیدانه کتاب، تابستانه و پاییزه کتاب معرفی می شود.
در این طرح تسهیلاتی در قالب یارانه خرید کتاب از طریق کتابفروشی های سراسر کشور، به صورت مستقیم به خریداران کتاب پرداخت می شود. در این طرح کتابفروشی هایی که شرایط لازم را داشته باشند پس از ثبت نام می توانند کتاب های خود را که با شرایط تعیین شده مطابقت داشته باشند به خریداران بفروشند.
امسال نیز طرح تابستانه کتاب از 25 تیرماه در استان ها آغاز شده و تا پایان ساعت 24 امروز سوم مردادماه ادامه دارد. یارانه خرید برای کتاب های تالیفی 25 درصد و برای کتاب های ترجمه 15 درصد تعیین شده است. در این دوره سقف خرید افزایش یافته و میزان مجاز خرید برای هر خریدار حداکثر 120 هزار تومان است.
استان فارس نیز با 34 کتابفروشی در این طرح شرکت کرده که 31 کتابفروشی در مرکز استان و 3 کتابفروشی در شهرستان های جهرم، فسا و لار است که به گفته مهدی امیدبخش، معاون فرهنگی ارشاد اسلامی استان فارس مشارکت 31 کتابفروشی در مرکز استان نشان دهنده موفقیت این طرح است.
هر چند معاون فرهنگی ارشاد فارس این مشارکت را موفقیت آمیز خوانده اما نگاهی به آمار دیگر استان ها نشان می دهد که استان فارس با وجود سابقه ای که در فرهنگ و تمدن دارد، نتوانسته که رتبه ای مناسب با این پیشینه داشته باشد و چند پله ای از دیگر استان ها عقب است.
براساس آماری که در خانه کتاب درج شده است، استان فارس 5 درصد از کل کتابفروشی ها را دارد و پس از استان های تهران، اصفهان، خراسان و قم رتبه پنجم را دارد که نگاهی به طرح های سال های گذشته نیز نشان می دهد این استان در طول 3- 4 سال گذشته حدود همین رتبه را داشته است.
همچنین آمار کل فروش این استان 24 هزار و 235 کتاب ثبت شده که 7 درصد از کل فروش طرح تابستانه را به خود اختصاص داده است و مبلغ فروش در استان فارس در این طرح تا امروز 6 میلیارد و 414 میلیون و 933 هزار ریال بوده است.
استان فارس به لحاظ پرفروش ترین استان ها براساس کتاب رتبه پنجم را پس از استان های خراسان رضوی، اصفهان، تهران و خوزستان دارد.
همچنین به لحاظ پرفروش ترین استان براساس مبلغ نیز در رتبه 4 پس از استان ها تهران، اصفهان و خراسان رضوی دارد.
عدم تبلیغات کافی در کنار کاهش قدرت خرید مردم و عدم تمایل به خرید کتب غیردرسی را شاید بتوان از جمله دلایل رتبه های پایین استان فارس در فروش کتاب ذکر کرد علاوه بر همه اینها گسترش فضای مجازی این روزها سبب شده که مردم کمتر به سمت کتابخوانی بروند.
نکته قابل تامل اما این است که تکرار رتبه های استان فارس حداقل در 3 سال گذشته نشان می دهد که استان فارس از لحاظ فروش و تعداد کتابفروشی های شرکت کننده تغییر محسوسی نداشته است و اگر بناست که شیراز و استان فارس در زمینه رونق کتابخوانی جهشی قابل توجه داشته باشد و در طرح های آینده گوی سبقت از دیگر استان ها برباید، باید یک بررسی همه جانبه و تحلیلی از سوی متولیان امر انجام شود.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس - محمدحسین نیکوپور، هنوز چند روزی از تعطیلی کتابفروشی بلادی شیراز نگذشته بود که با درگذشت غلامحسین امامی، مدیر کتاب اسفند و نشر شیوا، خبر می رسد خانواده این مرحوم نیز مانند خانواده بلادی قصد دارند کتابفروشی اسفند را برای همیشه تعطیل کنند و با انتشار یک آگهی در فضای مجازی 31 تیر تا 4 مردادماه را فرصتی برای خواندن کتاب خوب اعلام کردند.
کتاب اسفند از معدود کتابفروشی های شیراز بود که در زمان حیات مرحوم غلامحسین امامی محل رفت و آمد نویسندگان، شعرا، پژوهشگران و اصحاب فرهنگ و هنر به شمار می رفت و اگرچه کافه ای و آرت شاپی در آن رخنه نکرده بود، به رسم دوستی آنان که پای ثابت این کتابفروشی به شمار می رفتند و شمارشان هم کم نبود، گپ و گفتی پیرامون تحولات روز و حول محور کتاب که بهانه ای برای گردهمایی های دوستانه بود، لیوانی چای مهمان امامی می شدند.
اکنون که چندی است از فقدان غلامحسین امامی می گذرد، کتاب اسفند در جوار بیمارستان دکتر امامی به رسم گذشته که در زیرزمینی قرار داشت، یاران کتاب و امامی را فراخوانده تا چوب حراج به آنچه از این کتابفروشی به جا مانده، زده شود و بخشی از وابستگی های آن یار کتاب هم به فروش برسد.
وقتی پای در پله های کتاب اسفند مانند روزهایی که در خیابان ساحلی یا به قول خودش ریورساید می گذارم، همچنان انتظار دارم امامی با آن روحیه بشاش و درودی به استقبالم بیاید، اما افسوس که اینگونه دیگر نیست و جمعیتی در میان قفسه های کتاب و میزهایی که در گوشه ای تصویری از امامی را نمایان می سازد احاطه شده اند و هر کسی به دنبال گوهری ناب از کتاب های باقیمانده به جست و جوست.
در این میان شیفته و شیدا، فرزندان غلامحسین امامی گاهی به درخواست های مراجعه کنندگان که به دنبال کتابی می گردند، پاسخ می دهند و اگر که کتابی باشد، آن را یافته و به دوستان امامی واگذار می کنند.
شیفته امامی، که کیلومترها راه پیموده تا برای شرکت در آیین خاکسپاری و بزرگداشت پدر حضور داشته باشد، به خبرنگار ایبنا می گوید: سخت است که آنچه را پدرم به آن سال ها وفادار بود، اینچنین حراج کنیم، اما شرایط دیگر اجازه ادامه کار را نمی دهد و ناچاریم کتاب هایی را که باقی مانده است، با قیمت پشت جلد به فروش برسانیم و کتاب هایی را که چاپشان تمام شده و متعلق به سال های دور است، قیمت گذاری کرده و به مشتریان آن بسپاریم.
این درحالی ست که شماری از دوستان مرحوم امامی هم به یاری فرزندان او شتافته اند تا با فراخوانی که منتشر شده، این حراج کتاب را تسهیل کنند.
اندک نسخه های باقیمانده برخی از کتاب ها که به تفکیک موضوع در قفسه ها قرار دارند، در انتظار خریدار هستند و برخی نیز انگار که پیش دستی کرده اند و کتابهای ارزشمند را کناری به امانت گذاشته و با نام خویش قرار داده اند تا سر فرصت بیایند و ببرند.
کتاب ها در کنار نشریاتی که امامی آنها را مانند یار مهربان دوست داشت و همواره تورق می کرد، در میانه میزی قرار گرفته اند و چنانچه مشتری داشته باشد به فروش می رسند.
شیدا امامی، که همواره یار و یاور پدر در این سال ها بوده است، با رخت سیاه میان جمعیت حضور دارد و قیمت ها را به مشتریان اعلام می کند و کارت می کشد.
چهره او نیز همچنان مغموم و افسرده از مرگ پدر است، اما با اشتیاق به مراجعه کنندگان پاسخ می دهد و چنانچه کتابی روی میزها و در میان قفسه ها نباشد، قول گشتن می دهد تا شاید مشتری ناراضی از کتاب اسفند بازنگردد.
گاهی هم کتابی که به یادگار از سوی نویسنده، مترجم یا شاعری و مولفی به امامی هدیه شده است، در دستان مشتری ها به شیدا نشان داده می شود تا چنانچه قصد فروش ندارند، بماند به یادگار.
برخی از کتاب ها هم حاوی نشانه است که مشخص می کند امامی آنها را می خوانده و کناری گذشته تا سر فرصت دوباره سراغشان برود؛ افسوس که اجل این فرصت را از او دریغ کرد و کتاب اسفند را تنها گذاشت.
به مرور ساعت که به ظهر نزدیک می شود، آنها که کتاب های خود را یافته اند، می روند و برخی هم با شتاب می آیند تا اگر کتاب نایابی باقی است، آن را از دست ندهند. این در حالی است که عده ای به خیال طرح فصلی تابستانه کتاب مراجعه کرده اند و نمی دانند که این دیگر تخفیف نیست؛ بلکه حراج کتاب هایی است که سال ها غلامحسین امامی گرد آورد تا عاشقان دانش و دانستن آنها را تهیه کنند.
من هم به مانند دیگران برای ساعتی غرق در کتاب ها می شوم و گاهی اثری می یابم که سال ها چاپش پایان یافته و پیشتر نمونه ای از آن را در گوشه ای از کتاب اسفند که در خیابان ساحلی قرار داشت، دیده بودم و امامی گوشزد می کرد که اینها متعلق به خودش است و قصد فروش ِشان را ندارد.
کتاب ها را که به شیفته امامی نشان می دهم، او هم با شگفتی می پرسد که اینها را کجا پیدا کرده ام و چرا هیچ وقت ما آن ها را ندیده ایم؟! شگفت اینکه اهل کتاب دست کم یک بار هم که شده این تجربه را داشته اند که به کتابی نیاز پیدا می کنند، اما با اینکه می دانند آن ها را دارند، هرچه کتابخانه خود را می گردند، نمی یابند و پس از مدتی کتاب، خودش نمایان می شود!
لحظه ها به سرعت می گذرند و کتاب ها دسته، دسته و روی هم قرار گرفته در دستان مشتری ها به سوی شیدا می آیند تا پس از حساب و کتاب برای همیشه محفل اسفند را ترک کنند و چه دردناک که اسفند، ماه پایانی سال است و در ابتدای دومین ماه تابستان، کتابفروشی دیگری به پایان نزدیک می شود.
من نیز پس از بارها مرور کتاب ها در قفسه و میزها برای آخرین بار نگاهی به چهره سراسر لبخند غلامحسین امامی در تصویری که لبه پنجره ای رو به حیاط پشتی کتابفروشی گذاشته شده، می اندازم و فاتحه ای به روحش نثار می کنم تا شاید جایی برای آنان که در راه پله منتظر هستند، باز شود و از قافله کتاب باز نمانند.
این بار دیگر غلامحسین امامی نیست که با لبخند مرا بدرقه کند و به شوخی بگوید خوش تیپ مک کوئین! بیشتر به ما سر بزن، کتاب اسفند همیشه درهاش بازه و جمعه ها دوباره بیا تا چای بنوشیم و گپی بزنیم .
نصف جهان: پرفورمنس دور باطل دو هنرمند اهوازی در اطراف موزه هنرهای معاصر اهواز در اعتراض به تعطیلی این موزه برگزار شد.
موزه هنرهای معاصر اهواز دومین موزه بزرگ کشور در عرصه هنرهای تجسمی است. شهریور سال 94 این موزه به مدت هفت سال به بخش خصوصی واگذار شد. قرار بود بعد از این واگذاری و آغاز فعالیت بخش خصوصی موزه هنر های معاصر اهواز رونق بیشتری داشته باشد اما در سال 97 و پس از سه سال، خبر هایی درباره وضعیت بد گنجینه و تبدیل موزه هنر های معاصر اهواز به سالن عروسی منتشر شد. هنرمندان و حامیان میراث فرهنگی سال گذشته اعتراضاتی را مطرح کردند. اخیراً نیز یک بانوی هنرمند به صورتی متفاوت دست به اعتراض زد و خواستار رسیدگی به وضعیت این موزه شد.
بیتا حسنی ، هنرمند اهوازی اجرا کننده پرفورمنس دور باطل در محوطه موزه هنرهای معاصر اهواز درباره اعتراض متفاوت خود می گوید: کاری که در این پرفورمنس به اجرا درآمد این بود که نوارها و روبان های مشکی دور تا دور ساختمان موزه پیچیده شدند به این معنا که تمامی تلاش های ما در این مدت چرخیدن در یک دور باطل بوده است، زیرا ما هنرمندان تجسمی بارها برای نجات موزه دور هم جمع شدیم، اعتراض کردیم و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان وعده داد اما بعد از مدتی این موضوع مسکوت می ماند.
این منتقد ادبی و شاعر ایلامی در یادداشت خود تأکید می کند: ضروری بود شخص استاندار و سایر مسئولین ذی ربط همپای منتقدان و فعالان معترض ایلامی مطالبات استان را اعلام می کردند چرا که این استان یکی از استان های کردنشین ایران است و قطعاً از دیگر استان ها چیزی کم ندارد.
امروز پنج شنبه سوم مرداد ماه سال1398، بیست و دو روز از برگزاری کنگره مشاهیر کُرد می گذرد. بعد از پایان این کنگره، یادداشت های گوناگونی در باب محاسن و اغلب معایب آن با قلم نویسندگان محترم رقم خورد. حس می شود پس از ته نشین شدن احساسات و با اعلام بیانیه ی دبیر علمی کنگره، دکتر بهروز چمن آرا و نقد عه تا منصوری و اظهارات سایر کاربران فضای مجازی وقت آن است که تکمله ای بر این نقدها نوشت تا ان شاالله کاستی های این کنگره در سایر جشنواره تکرار نشود و سایر مسؤلان فرهنگی در استان های مجاور در انجام این گونه کنگره ها با طمأنینه بیشتر و تجربیاتی ارجمندتر برنامه ریزی نموده تا به اهداف پیش بینی شده نایل آیند.
بی شک کنگره مشاهیر کرد بدون مساعی مدیران، مجریان، نخبگان، اساتید، کارمندان و دانشجویان نمی توانست به انجام آید که در این ابتدا باید به آن ها درودها گفت و تلاششان را ستود. اما لازم است به عنوان یکی از مدعوین مشاهدات خود را ذکر کنم و از مطالعه مکتوبات متعدد نظر خود را به قصد اصلاح یادآور شوم.
یکم: کنگره ی مشاهیر کرد رویدادی بزرگ در ظرفی حقیر و تنگی تنگ برای مطلوبی غامض بود. عموماً عناوین بزرگ به دلیل نداشتن معیار کمی و حتی کیفی معین، حدود و ثغوری دست نیافتنی دارند و اگر برنامه ریزان و سیاست گزاران روشی علمی و کم خطا را برنگزینند به نتایج مطلوبی نخواهند رسید به قول معروف سنگ بزرگ برداشتن نشانه نزدن است. مردمک چشم مجریان نمی تواند افق های نابسوده را در خود جای دهد و کرانه های دیگر را درست ببیند. کنگره مشاهیر دقیقاً مصداق همین سخن است.
دوم: عدم توجه به مشاهیر کرد ایلام تیتر اغلب نقدهایی ست که تا کنون نویسندگان در فضای رسانه ها چه مجازی و چه حقیقی به آن پرداخته اند.
در روزهای نخست که نوشته هایی عجولانه نگاشته شدند نقایصی بر مکتوبات مرتب بود مثلاً گاه نویسندگان محترم اسامی را درست ذکر نمی کردند و یا اسم حضراتی در لیستشان بود که اساساً کُرد نبودند. این جریان ناشی از التهاب قلم در انتقاد از کنگره بود اما به هر حال، کوتاهی عوامل کنگره در انتخاب فرد و یا افرادی از استان ایلام کاملا مشهود است. با رونمایی از اسامی مشاهیر، پرسشی جدی در ذهن کنشگران فرهنگی رقم خورد و تا این اواخر پاسخی از طرف عوامل مؤثر کنگره به آن سؤال بزرگ؛ یعنی چرایی نبود مشاهیر کرد ایلام در کنگره، داده نشد. اخیراً، جناب دکتر بهروز چمن آرا، دبیر علمی محترم کنگره که زحمات فراوانی در برگزاری کنگره کشیدند، مرقومه ای انتشار دادند که برخی از مطالب آن توسط عه تا منصوری مورد نقد قرار گرفت.
سوم: در بررسی منتخبین این کنگره چند مسئله قابل بررسی است:
1) چهار ملاک اعلام شده توسط دبیر علمی تا چه اندازه می تواند روایی و اعتبار داشته باشند؟
2) مشاهیر برگزیده آیا مصداق واقعی این معیارها بوده اند؟
3) با عنایت به سوابق علمی، خدمات، شهرت و... مشاهیر منتخب، آیا در استان ایلام با جمعیت کرد بالغ بر هشتاد درصد، هیچ دیاری وجود نداشت که در حد و اندازه ی این مشتهران به شهرت باشد؟
4) در کنگره های بزرگ معمولاً در انتخاب افراد، توزیع جغرافیایی یکی از ملاک هاست. چگونه در این جهان پهناور متخصصی در سوئد دیده می شود و دانشمندی مانند پروفسور جعفر دارابی به دید نمی آید؟ دکتر کریمی دوستان زبانشناس شهیر که سال ها ریاست دانشگاه کردستان به عهده داشته و با قلم خود چندین مقاله ی ارزشمند در باب زبان شناسی و هم کتاب های قابل توجهی را نگاشته است جزء مشاهیر نیست؟ به قول سهراب سپهری چشم ها را باید شست / جور دیگر باید دید .
5) ظاهرا یکی از ملاک ها یی که از دل این انتخاب ها می توان به آن رسید شرایط سنی است به جز یکی دو نفراز مشاهیر مابقی محدوده ی سنی بالاتر از پنجاه سال دارند. چرا یعنی مشاهیر حتما باید جز مکابر باشند تا مشهور شوند؟! خوب شاید کسی در میانسالی یا جوانی مشهور بود و تمامی معیارها را داشت؛ تکلیف مشاهیر میانسال و جوان چه می شود؟ به قول منطقیون حتما بین مشهور بودن و مسن بودن رابطه ی تساوی وجود دارد! مثلاً نوید محمد زاده بازیگر معروف کشورمان و یا ذبیح اله پور شیب و علی هاشمی ورزشکاران بنام ایران نمی توانستند جز مشاهیر باشند؟
6) مسئله دیگر که در نقد این انتخاب قابل توجه است عدم توزیع جنسی است به جز خانم کردستان موکریانی، تمام مشاهیر مرد بودند و سهم زنان در این گزینش مانند بسیاری از انتخاب های دیگر، حداقل ممکن بود.
7) با مرور لیست مشاهیر کرد می توان شاهد عدم رعایت عدالت توزیعی در رشته ها هم بود.شاعران،موسیقی دانان، هنرمندان، نویسندگان،ورزشکاران،نظامیان، اساتید دانشگاه همه و همه جز مشاهیرند در برخی رشته ها یک نفر در برخی پنج نفربرگزیده وجود دارداگر عزیزان مدعی شوند اشتهار فرد بر رشته تفوق داشته می توان به آن پاسخ مقدر داد چرا که مثلاً سیه چمانه گو چه برتری بر هوره چر ایلامی دارد؟ یا نقش فردی چون استاد علیدوست فلاحتی استاد مسلم ساز دوزله که مقامی کشوری دارد و خدمات او به موسیقی کردی کمتر از سایرین نبوده و نیست.
چهارم: یکی دیگر از مشکلات کنگره بی برنامگی در حوزه تدارکات و پشتیبانی بود.انصافا کیفیت و نحوه پذیرش و پذیرایی ازمهمانان در حد یک جشنواره ی استانی هم نبود.دخالت سه نهاد استانداری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه کردستان و انتخاب عوامل متعدد اجرایی ناهماهنگ، مزه ی شیرین یک برنامه ی ارجمند را در کام تعدادی از مدعوین تلخ کرد و موجب گلایه ها و نارضایتی ها شد.
سالن جلسات در دانشگاه کردستان به هر دلیل که بنده از آن بی اطلاعم خوب نبود، کارت های ویژه ای که به مهمان های ویژه داده بودند و قرار بود در جایی از سالن استقرار یابند از حیز انتفاع ساقط بود با خود گفتم ما قدر خودمان را نمی دانیم. یاد کنگره هایی چون کنگره ی غلامرضا خان ارکوازی، شاکه و خان منصور، بهاران، گول زخم لاله و اردیبهشت افتادم که عوامل متعدد چه عزتمندانه پذیرای مهمانان و مشتاقان بودند.
پنجم: جای خالی هنرمندان و اساتید سایر رشته ها نظیر: تئاتر، مجسمه سازی، هنرهای تجسمی، خوشنویسی، عکس، ورزش و...خالی بود. در ضمن حضور نخبگان لک زبان ایلام می توانست رنگین کمانی از گویش ها را به نمایش بگذارد.
در هر صورت کنگره مشاهیر کرد با همه ی شیرینی ها وتلخی هایش به پایان آمد اما مهم ترین گلایه ی ایلامیان عدم رعایت عدالت در انتخاب مشاهیر و نداشتن سهمی متناسب با نخبگان این دیار است.
در این کنگره به دلایلی مبهم بالانس انتخاب به هم خورد، ضروری بود شخص استاندار و سایر مسئولین ذی ربط همپای منتقدان و فعالان معترض ایلامی مطالبات استان را اعلام می کردند چرا که این استان یکی از استان های کردنشین ایران است و قطعا از دیگر استان ها چیزی کم ندارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، در روزهای گذشته اخباری همراه با تصاویر حکم رأی قطعی دادگاه شعبه سوم دادگستری شوشتردر فضای مجازی دست به دست می شود که مربوط به حکم تخلیه پلاک 2/5112 بخش یک شهرستان شوشتر است. ادعا شده که این شماره پلاک مربوط به دفتر نماینده مردم شوشتر و گتوند واقع در خیابان امام خمینی(ره) است.
بنا بر اخبار منتشر شده در فضای مجازی، این پلاک جزو اموال وقفی شهرستان شوشتر است که بنا بر تعبیر قانون جزو اموال وقفی خاص است.
حجت الاسلام مرتضی خاکباز، مدیرکل اوقاف و امور خیریه خوزستان در گفت وگو با خبرنگار فارس در اهواز، درباره حکم تخلیه دفتر نماینده مردم شوشتر در مجلس اظهار کرد: در بحث موقوفات باید به نیت واقف عمل شود و اجاره آن مکان را دریافت کنیم.
وی افزود: این ملک تحت اجاره اداره آموزش و پرورش شوشتر بود و فرمانداری این ملک را از این اداره به عنوان دفتر نماینده مردم شوشتر در مجلس می گیرد. رئیس اداره اوقاف شهرستان شوشتر چندین مرتبه برای انعقاد قرارداد پیگیری های لازم را می کند اما کسی حاضر به انعقاد قرارداد اجاره نمی شود.
خاکباز عنوان کرد: پس از این مسائل، اداره اوقاف در دادگاه طرح دعوی می کند و خوشبختانه قاضی پرونده خارج از نوبت به موضوع رسیدگی و حکم خلع ید را صادر می کند.
وی بیان کرد: ما در راستای پیگیری ها برای احیای موقوفه ها به دنبال اجرای نیت بودیم و به همین دلیل حکم دادگاه به اجرای احکام رفته است تا نسبت به تخلیه ملک اقدام کنند.
وی با بیان اینکه پس از طرح دعوی در محاکم قضائی استرداد پرونده و انصراف از شکایت بر عهده اداره اوقاف نیست، اظهار کرد: انصراف از شکایت جزو اختیارات نماینده ولی فقیه در استان است. بعد از این موضوع فرماندار شوشتر چندین بار تماس گرفت که باید از این شکایت منصرف شویم و در صورت ادامه دعوی در دادگاه، از طریق شورای تأمین به موضوع ورود و از اجرای حکم جلوگیری می کنیم.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه خوزستان گفت: آموزش و پرورش درباره این ملک تحت فشار قرار می گیرد تا قراردادی جدید منعقد کند اما چون قرارداد منعقد نشد، این پرونده در دادگاه مطرح شد.
فرماندار گفت از طریق شورای تأمین جلوی اجرای حکم را می گیرم
خاکباز عنوان کرد: ما به فرماندار شوشتر هم گفتیم که اگر شورای تأمین قدرت نقض حکم دادگاه را دارد، ما مخالفتی نداریم ولی مطمئن هستم که چنین چیزی ممکن نیست.
وی افزود: ما یک اصل در اوقاف داریم که موقوفه ها باید به کمک مردم بیاید تا از جامعه فقرزدایی کند. بنده به عنوان مدیرکل موظف به دفاع از موقوفه ها هستیم و به همین دلیل اگر موقوفه ای در اختیار هر شخص حقیقی و حقوقی قرار دارد باید به نیت واقف عمل شود. حرف ما این است که همانگونه از منافع این ملک در حال استفاده هستند باید اجاره آن را پرداخت کنند.
نماینده مردم شوشتر باید ملک را تخلیه کند
یکی از مسؤولان اداره اوقاف شوشتر در این باره به خبرنگار فارس می گوید: اصل خبر حکم تخلیه ملک صحیح است و نماینده مردم شوشتر باید این ملک را تخلیه کند.
وی با بیان اینکه انتشار نام بنده در رسانه ها برای من حاشیه ساز می شود، اظهار می کند: این ملک به اداره آموزش و پرورش شوشتر اجاره داده شده است و معلوم نیست که این اداره با چه مجوزی این پلاک را در اختیار نماینده مردم در مجلس داده است.
تعریف وقف مطابق ماده 55 قانون مدنی چنین آمده: عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود و به بیان ساده تر، اصل یک مال یا منافع حاصل از آن را که شخصی برای خدمات عمومی یا اختصاصی در جهت خیر و رضای الهی هدیه می کند، وقف می گویند و بدین وسیله مانع از انتقال آن به دیگری می شود و هرگونه معامله ای نسبت به آن مال مورد وقف را غیرممکن می سازد.
با این حال رجوع به فرمایشات مقام معظم رهبری در این باره ضروری است که ایشان می فرمایند: در ابعاد مختلف، اعم از امانت داری و تدین و شایستگی مدیران وقف نسبت به حفظ این امانت الهی و تلاش و کوشش فراوان آن ها خود یکی از راه های تبلیغ وقف است که مردم بدانند افرادی که در حوزه وقف دخیل هستند، افراد مؤمن و پاکی هستند. همین مسئله بر اهمیت پاسخگویی و شفاف سازی در این باره توسط مسؤولان می افزاید.
نماینده شوشتر پاسخگو نیست
پیگیری های خبرنگار فارس برای گفت وگو با نماینده شوشتر در مجلس هم نتیجه نداد و وی هم حاضر به پاسخگویی در این باره نبود.
مقام معظم رهبری درباره اهمیت ترویج وقف توسط مسؤولان اجرایی و نمایندگان مجلس می گویند: نکته مؤثر دیگر در تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف، نقش مدیران اجرایی کشور است؛ آن هایی که با سرمایه وقف سروکار دارند مانند استان داران، فرمان داران، شهرداران، بخش داران، وزرا و همچنین نمایندگان مجلس، دستگاه قضایی، ادارات مربوط به اوقافات، دستگاه ثبت. ضمن این که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی باید با موقوفه خواری و کسانی که به این سرمایه دست اندازی می کنند – و متأسفانه در طول سالیان گذشته به این کار غیر شرعی عادت کرده اند- مبارزه کنند. مردم باید ببینند که دستگاه های نظام اسلامی در قوای مختلف این سرمایه را نگهداری می کنند و مدافع حق و حقوق وقف هستند.
انتهای پیام/
حجت الاسلام ناصر حمزه نژاد، متولی مدرسه رضویه هویزه، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز ، با اشاره به مشکلات متعدد مالی حوزه شهرستان اظهار داشت: بنا شد تا از ظرفیت حوزه و مکان فیزیکی آن برای پیشبرد اهداف خدماتی رفاهی ویژه طلاب بهره ببریم که در این زمینه پس از پیگیری های بسیار و از منابع مالی بنیاد برکت و ستاد فرمان امام، مبالغی مصوب و در اختیارمان قرار گرفت.
متولی مدرسه رضویه هویزه بیان داشت: طی رایزنی با شورای عالی و مدیریت حوزه های علمیه کشور مجوز ساخت یک ساختمان خدماتی رفاهی در حوزه اخذ شد تا به عنوان یک منبع پایدار برای استقلال مالی حوزه شهرستان صورت بگیرد.
حجت الاسلام حمزه نژاد با بیان اینکه ساختمان مزبور ساخته شده است، ادامه داد: این ساختمان در سه طبقه ساخته شد که طبقه اول به عنوان پاساژ و 17 باب مغازه دارد و طبقه دوم نیز برای آزمایشگاه و رادیولوژی و خدمات پزشکی اختصاص یافت ضمن اینکه طبقه سوم به عنوان ساختمان پزشکان برای پزشکان متخصص و فوق تخصص در نظر گرفته شده است.
امام جمعه هویزه افزود: ارائه خدمات برای شهروندان و منبع پایدار برای مدرسه در ورای تأسیس ساختمان مذکور است تا دیگر مدرسه علمیه برای داشتن منابع مالی دنباله روی دیگران نباشد.
وی پیرامون موقوفات حوزوی گفت: متأسفانه اوقاف شهرستان علی رغم پیگری های بسیار از سوی حوزه، اقدام هدفمند و سودمندی در زمینه موقوفات حوزه ترتیب نداده و هنوز درصد معینی برای حوزه تعریف نشده است./9456/ت303/ب1
به گزارش خبرگزاری تسنیم از لارستان ، کاروانسرای قدیم (نو) واقع در لارستان فارس مجموعه قیصریه با خصوصیات کاروانسرا درون شهری و با طراحی فضاهای سرای اقلیم گرم و خشک مطابقت و شکل گرفته است. از طرف جهت غربی به کاروانسرای گلشن وصل شده و از جهت جنوبی میدان قیصریه راه ورودی که توسط دالانی بزرگ صورت می گرفته است.
کاروانسرا در سال 1285ه.ق ساخته شده است که با توجه به نوع ساخت و تزئینات مربوط به زمان صفویه بوده و در زمان قاجاریه مرمت شده است.
این بنا به صورت کامل با آجر ساخته شده و ابعاد آن 50در50 متر است. کاروانسرای قدیم (نو) در زمان صفویه در دو طبقه ساخته شده است (همکف و اول)که طبقه اول آن در زلزله های متعدد کاملاً تخریب شده است.
این بنا دارای چهار حیاط و چهار ایوان باریک است و ایوان در طرف جنوبی دارای یک فرورفتگی (محراب) است. دور تا دور این حیاط (محوطه) هشت ضلعی اتاقک هایی قرار دارد و دو ستون هایی با مصالح سنگ و گچ در مقابل 43 اتاق این بنا نشان دهنده بارز نحوه ورود هستند.
اکثر این اتاق ها به کمک دیوارهای داخلی جدا شده اند. اتاق هایی که در گوشه ها قرار گرفته اند، تقسیم نشده هستند. اتاق های گوشه ای بزرگ در آن ایام برای پذیرایی به کار می رفتند.
در مرکز حیاط یک حوض هشت گوش تعبیه شده است که در ارتفاع پایین تر از کف سرای نو قرار دارد و در جهت غرب و شرق حوض فضای سبز و باغچه تعبیه شده است.
از لحاظ تزئینات این بنا دارای کاشی های مربع و مستطیل شکل به رنگ آبی ساده و نقش دار در پیشانی گوشه های فرورفتگی و جلو طاق ها اجرا شده است. نوع نمای آجری و متفاوت بودن طرح های آجری در بدنه های کاروانسرا به زیبایی و شکوه این بنا افزوده است.
کاروانسرای قدیم (نو) که در وضعیت نسبتاً بهتری از کاروانسرای گلشن نگهداری شده و باقی مانده است، امروزه هم مانند سرای گلشن از حجره های این بنا به عنوان انبار و محوطه حیاط به عنوان پارکینگ وسایل نقلیه استفاده می شود که خود موجب تخریب روزافزون بنا می شود.
دخل و تصرف هایی که توسط مالکین در این بنا صورت گرفته از لحاظ دید منظر و زیبایی این بنای با ارزش و با اهمیت کاسته است. ساخت سرویس بهداشتی در جهت جنوبی و جنب حوض از زیبایی فضای سبز و حوض به شدت کاسته شده است.
این بنای با ارزش، فاقد کف سازی محوطه حیاط بوده و معظل دفع آب های سطحی و نزولات آب باران دارد و در زمان بارندگی رفت وآمد مختل و در فضای محوطه حیاط آب جمع که این امر خود به مرور زمان موجب تخریب بنا می شود. رسیدگی از طرف مالکین و ادارات مربوطه نسبت به این بنای زیبا و با اهمیت صورت نگرفته، در زلزله های متعدد تخریب شده و روزبه روز هم به شدت آن افزوده می شود.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری لارستان در گفت و گو با خبرنگار تسنیم در لارستان در پاسخ به این سؤال که چرا کاروانسراها به انبار مغازه ها و پارکینگ اتومبیل ها تبدیل شده است، اظهار داشت: کاروانسراها مالک خصوصی دارند و بخشی از آن نیز اوقافی هستند و وقتی ملکی مالک خصوصی دارد، اختیار آن نیز بر عهده مالک است.
به گفته وی مالک برای تعمیر و مرمت می تواند از میراث فرهنگی اجازه بگیرد، ما نیز مجوز تعمیر را می دهیم و به کار مرمت آن نظارت می کنیم و با آنها همکاری نیز خواهیم داشت.
سیما علویه افزود: این مسأله به نوع نگرش، فرهنگ و دیدگاه مالکین آن برمی گردد، افرادی که در بازار قیصریه مغازه دارند، کاروانسرا را تبدیل به انبار خود کرده اند از لحاظ قانونی ما نمی توانیم آنها را مجبور کنیم که ملک خصوصی شان را تبدیل به انبار و یا پارکینگ ماشین نکنند.
به رئیس اداره میراث فرهنگی لارستان عبورومرور ماشین در کاروانسرا سبب تخریب آن شده است و این مسأله برمی گردد به همکاری و هماهنگی فرمانداری، شهرداری، راه وشهرسازی و مردم. البته میراث فرهنگی چند سال قبل، ممنوعیت ورود اتومبیل به کاروانسراها را از پلیس راه گرفته است.
وی تصریح کرد: خرید، فروش و سرقفلی کاروانسراها متعلق به اداره اوقاف لارستان است و چون صاحب ملک است، ماهیانه اجاره ای را دریافت می کند. چه اداره اوقاف و چه فرد در صورت ارائه طرح مرمتی توسط مالک، اجازه تعمیر به آن می دهیم و می توانند به عنوان کاروانسرا، سفره خانه سنتی و یا حتی هتل از آن بهره ببرند.
گزارش از امینی و کمالی
انتهای پیام/ ش
شعار سال : دو روز پیش یعنی هفدهم خردادماه بود که آب محله دهقان ویلای کرج بدون اطلاع رسانی و به صورت سراسری قطع شد. نتیجه پیگیری های مردمی و تماس های مکرر ساکنان این منطقه با اداره آب و فاضلاب کرج نشان از این داشت که مشکل مربوط به ساختمان آب رسانی دهقان ویلا است و اداره آب و فاضلاب مسئولیت محدودی در این منطقه دارد .
لازم به ذکر است که سال هاست مشکلات آب و فاضلاب منطقه دهقان ویلای کرج و همچنین واگذاری مالکیت ساختمان آب رسانی این منطقه به اداره آبفا مورد مناقشه بین مسئولان و ادارات مختلف بوده و حتی باوجوداینکه مهرماه سال 1392 بهنام مظلومیان، مدیریت آبفا کرج در گفتگویی بیان کرده بود که شبکه آب رسانی منطقه دهقان ویلای این شهرستان از بخش خصوصی تحویل آبفا استان البرز شده است اما این اتفاق تا به امروز نیفتاده است .
مستقل بودن شبکه آب رسانی منطقه دهقان ویلای کرج مشکلات متعددی برای ساکنان این محله قدیمی به وجود آورده است که یکی از مهم ترین آن ها قطع آب به علت خرابی پمپ این شبکه قدیمی است .
یکی از ساکنان این منطقه از نداشتن آب تسویه شده و لوله کشی گلایه منداست می گوید: آبی که توسط شبکه آب رسانی دهقان ویلا در لوله های این منطقه وجود دارد، آب چاه است .
غلامرضا رضایی فر مدیرعامل شرکت آبفای استان البرز گفت: محله دهقان ویلا تحت پوشش شبکه ما نیست، متولی آب رسانی به این منطقه بخش خصوصی است و اداره اوقاف و امور خیریه بر این موضوع نظارت دارد .
وی با تأکید بر اینکه آب رسانی این منطقه وقفی است، به طرحی از سوی اداره آبفای استان اشاره کرد که در حال اجرا است و گفت: اگر شهروندان این محله تمایل داشته باشند می توانند از شبکه آب شهری استفاده کنند .
اما حجت الاسلام محمد صالحی مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان البرز نیز با اشاره به اینکه آب رسانی به این محله متولی دارد و ما بر روند کلی کار نظارت داریم، گفت: متولی بخش خصوصی است که پیگیر امور است .
وی در پاسخ به این سوال که دو روز گذشته شهروندان محله دهقان ویلا با قطعی آب مواجه شده اند مشکل چه بوده و با توجه به افزایش دمای هوا آیا مشکل قطعی آب حل خواهد شد؟ گفت: نمی دانم این موضوع را باید متولی پاسخگو باشد .
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان البرز در پاسخ به این پرسش که شما بر روند کاری متولی بخش خصوصی در این محله نظارت دارید، چگونه نمی دانید؟ گفت: ما کاری با مباحث فنی نداریم، نظارت ها بر تخلفات متمرکز است که تخلفی صورت نگیرد .
حجت الاسلام صلحی با اشاره به اینکه قطعی آب را در دیگر مناطق شهری شاهد هستیم، در پاسخ به این سوال که قطعی آب در این محله اطلاع رسانی نشده است، گفت: از این موضوع بی اطلاع هستم ما به مباحث فنی ورود نمی کنیم .
وی همچنین اضافه کرد: البته در خصوص قطعی آب دو روز گذشته پیگیری های لازم انجام شد و متولی اعلام کرد که پمپ آب خراب شده و تعمیرات لازم انجام شده است .
در پایان باید گفت؛ چندسال می شود که با فرارسیدن فصل گرما آب برخی از مناطق در تهران و کرج قطع می شود اما این اتفاق به صورت برنامه ریزی شده و بااطلاع رسانی به ساکنان آن منطقه انجام می شود. شهروندان دهقان ویلا نیز از متولیان درخواست دارند که در فصل گرما یا شاهد قطعی آب نباشند یا اگر بنا است چنین شود با اطلاع رسانی قبلی باشد .
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری مهر ، تاریخ 19 خرداد 98، کد مطلب: 4635765: www.mehrnews.com
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان روز چهارشنبه در نشست خبری پیرامون سفر سید عباس صالحی به این استان گفت: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح روز شنبه در بدو ورود به این استان به گلزار شهدای گمنام می ورد و مراسم عطرافشانی در این مکان با حضور استاندار و جمعی از مسوولان حوزه فرهنگ و هنر برگزار می شود.
رضا کمالی زرکانی افزود: وزیر ارشاد بلافاصله به دیدار با نماینده جدید ولی فقیه در استان هرمزگان و امام جمعه بندرعباس می رود و در نشست شورای فرهنگ عمومی شرکت می کند.
وی با بیان این که نشست شورای فرهنگ عمومی وزیر ارشاد و امام جمعه بندرعباس متفاوت با دوره های قبل است، بیان داشت: در این نشست حکم شورای فرهنگ عمومی استان به حجت الاسلام و المسلمین محمد عبادی زاده نماینده ولی فقیه هرمزگان اعطا خواهد شد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان، امضای تفاهم نامه فرهنگی و هنری بین وزیر ارشاد اسلامی و استاندار هرمزگان در بخش های بیمه فعالان رسانه ای و فرهنگ و هنر، توسعه زیرساخت های سینمایی، علوم قرآنی و غیره به امضا می رسد.
کمالی زرکانی، میزان اعتبار این تفاهم نامه را 361 میلیارد ریال اعلام کرد و افزود: جزییات کامل تر این تفام نامه از زبان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست شورای فرهنگ عمومی اعلام خواهد شد.
وی حضور در شهرستان بندرلنگه و عطرافشانی گلزار شهدای این شهرستان را از برنامه های عصرشنبه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد و گفت: در این روز وزیر ضمن بازدید از سینمای دیجیتال و طرح پلاتو بندرلنگه، مجتمع نگارخانه این شهرستان را نیز افتتاح می کند.
این مسوول در هرمزگان در خصوص جزییات نگارخانه بندرلنگه نیز گفت: این طرح در زمینی با 250 متر مربع مساحت و زیربنای 206 متر با تجهیزات کامل و حرفه ای توسط دفتر فنی ارشاد اسلامی استان انجام شده است.
به گفته کمالی زرکانی، عملیات اجرایی نگارخانه بندرلنگه که آذرماه سال گذشته (97) آغاز شده بود تیرماه امسال تکمیل و آماده بهره برداری است.
وی از دیگر برنامه های سفر وزیر ارشاد به شهرستان بندرلنگه در سالن فرمانداری این شهرستان به برگزاری نشست وزیر با اصحاب فرهنگ و رسانه شهرستان های بندرلنگه، خمیر و پارسیان و هم چنین تقدیر از خدمات استادان و پیشکسوتان حوزه فرهنگ این استان (احمد حبیبی و علی رادمهر) اشاره کرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در خصوص دومین روز سفر سید عباس صالحی به این استان، به دیدار با کارکنان اداره کل ارشاد استان در صبح روز یک شنبه و حرکت به سمت شهرستان رودان برای افتتاح مجتمع فرهنگی و هنری رودان و نشست با اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه این شهرستان و هم چنین تقدیر از استاد موسی روشی استاد خوشنویسی و موسیقی رودان اشاره کرد.
کمالی زرکانی اعتبار هزینه شده مجتمع فرهنگی و هنری رودان را 30 میلیارد ریال اعلام کرد و ادامه داد: این مجتمع با 2 هزار و 500 مترمربع و زیربنای یکهزار و 150 مترمربع شامل بخش های نگارخانه، پلاتو تئاتر، بخش های اداری و 150 صندلی که از سال 87 آغاز شده بود، با مشارکت مسکن و شهرسازی در سال جاری تکمیل شد.
این مسوول برنامه های عصر یک شنبه ششم تیرماه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به حضور صالحی در منزل استاد احمد سایبانی اشاره کرد و بیان داشت: دکتر صالحی بعد از آن نشستی با مدیران ادارات زیرمجموعه وزارت ارشاد از جمله حج و زیارت، اوقاف و امور خیریه، خبرگزاری جمهوری اسلامی و امورکتابخانه ها در سالن نشست های استانداری دارد.
کمالی زرکانی برگزاری نشست با اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه بندرعباس و استان هرمزگان و تقدیر از خدمات استادان حسین پریش، منصور نعیمی و حسین احمدی نسب را از دیگر برنامه های یک شنبه شب صالحی وزیر ارشاد در بندرعباس اعلام کرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان افزود: وزیر فرهنگ و ارشاد بعد از پایان نشست های خود با مسوولان سیاسی و فرهنگی استان در یک نشست خبری نتایج و دستاوردهای این سفر را تشریح می کند.
وی خاطرنشان کرد: در سفر 2 روزه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان هرمزگان شاهد دستاوردهای ارزشمند در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه خواهیم بود.
6048/ 9887
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهار محال و بختیاری ؛ لادن حیدری معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارشنبه (2 مراد98)درنشستی با جواد کارگران مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهار محال و بختیاری با تاکید بر اینکه همه تلاش خود برای حفظ جایگاه مادی و سازمانی کارکنان در دستور کار داریم، گفت: اگر چه هنوز به حد مطلوب نرسیده ایم ولی همه دست اندرکاران در این حوزه تمام تلاش خود برای ارتقای این جایگاه به کار می گیرند .
لادن حیدری در این نشست و دیدار افزود: بزودی با حضور در جمع همکاران اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری مسایل و مشکلات آن استان را مرتفع خواهیم نمود
وی ادامه داد: اگرچه ما در حوزه اعتبارات حوزه فرهنگ هنر همچنان کمبود داریم و لی در حال پیگیری اعتیارات مربوط به فعالیتهای فرهنگی هنری در فصل پنجم هستیم و امیدواریم هر چه زودتر مشکلات برطرف شود .
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: همکاران استانی همواره در خدمت حوزه فرهنگ و هنر بوده اند و برا ی ارتقای این حوزه در تلاش بوده و هستند .
وی در عین حال تصریح کرد: کارکنان فرهنگ و ارشاد اسلامی صادق و تلاشگر هستند و باید قدر آنها را دانست و زحمات شان را پاس بداریم .
جواد کارگران دهکردی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز با ارائه گزارشی از مجموعه اقدامات و فعالیت های فرهنگی هنری ، مالی و رفاهی این اداره کل در سال گذشته گفت : با توجه به تاکیدات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره سعی در ارتقای جایگاه فرهنگ و هنر را در استان داشته و داریم. اگرچه موانعی پیش رو داریم ولی تمام تلاش خود را در این زمینه به کار می گیریم .
وی افزود: سال گذشته با وجود مشکلات اقتصادی که بر کشور حاکم بود تلاش کردیم خللی در وظایف ما وارد نشود و با همکاری و همدلی فعالیت های خود را پیش ببریم .
کارگران دهکردی گفت: در سال جاری با حمایت وزارتخانه تمام اهتمام خود را برای حفظ و ارتقای مسائل رفاهی کارکنان به کار می گیریم و سعی می کنیم علاوه بر پیگیری امور مربوط به مراکز فرهنگی هنری در حال انجام از جمله لردگان ، گهرو ، باباحیدر ، شلمزار و... امور اداری و رفاهی کارکنان را با چشم اندازی که معاون محترم وزیر برای استانها دارند، افزایش دهیم .
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری
3 مرداد 1398 10:01
همایون امیر زاده روز پنجشنبه در رویداد دهمین سالگرد تاسیس انجمن طراحان مد و لباس هرمزگان افزود: پوشش بومی هرمزگان بویژه پوشش زنان، در گذر زمان اصالت فرهنگی خود را حفظ کرده و از کهنه گی به دور مانده و همواره در دوره های مختلف رو به تکامل و جذابیت بوده است.
وی ادامه داد: راز چشم نوازی لباس محلی هرمزگان را باید در کاربردی هنری رنگ هایی که در آن بکار می رود جست و جو کرد.
وی اضافه کرد: پوشش در هرمزگان صرف تن پوش نبوده و از حجاب تا زیورآلات جزء جدایی ناپذیر آن محسوب می شود، طرح، رنگ، بافت و تزیینات از نظر فرم و مستوری و عفیف بودن، پوشش محلی این استان را نسبت به گونه های مشابه متمایز کرده است.
رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابراز داشت: لباس هرمزگان به عنوان شان انسانی و نمادی از هویت فرهنگی به شایستگی از گذشته تا کنون از شانیت انسانی مردمان این استان صیانت کرده است.
وزارت ارشاد توجه ویژه ای بر توانمندسازی انجمن ها غیر دولتی و خصوصی دارد
امیر زاده در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید و توجه ویژه ای بر توانمند سازی و انجمن های غیر دولتی و و خصوصی و حمایت از راه اندازی و تقویت آنها دارد.
وی ادامه داد: کمک به افزایش توانمندی طراحان و فعالان مد و لباس از وظایف اصلی انجمن های غیر دولتی بود و مهمترین فعالیت در این زمینه آموزش برای تولید محتوا و توجه به کار آفرینی است.
جریان سازی استفاده از پوشش محلی در مناطق مختلف
رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بهره مندی از لباس اقوام و تلفیق ظرفیت های بومی و منطقه ای در راستای جریان سازی برای کاربردی شدن در سایر مناطق کشور از اولویت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
امیرزاده خاطر نشان کرد: کمک به ظرفیت های بومی در سطح ملی به جد مورد توجه مسوولان قرار داشته و سال گذشته 2 منطقه یکی در استان گلستان و دیگری منطقه مکران با توجه به غنای فرهنگی در حوزه لباس، توانستند در سطح ملی مطرح شوند و هرمزگان هم به خوبی از این قابلیت برخوردار است.
وی اشاره کرد: وجود هنرمندان و طراحان زبردست در هرمزگان و موضوع های بکر در کنار ظرفیت های جوشان این منطقه می تواند دست آوردهای مهمی در عرصه ملی به همراه داشته باشد.
طراحی و تولید ملحقات لباس می تواند در هرمزگان توسعه و به قطب این فعالیت تبدیل شود که در این راستان هم افزایی و تعامل رقابت های حرفه ای صنفی و برگزاری مستمر رویدادها از مهمترین اقدام های قابل انجام است.
وی گفت: طراحی و مد و لباس در هرمزگان بهترین ظرفیت در بخش مشاغل خانگی را دارد که می توان با جذب اعتبارهای لازم به این بخش کمک کرد.
6048/ 3219
به گزارش برنا در اصفهان، پروین داداندیش در ایین اختتامیه دبیران و اعضای سازمان های مردم نهاد سراسر کشور که امروز در اصفهان برگزار شد، با اشاره به اینکه از 16 سالگی در سمن ها بوده است، اظهار کرد: در عرض 40 سال گذشته نزدیک به 10 سازمان در حوزه بانوان را کمک کردم تا فعال شدند.
وی افزود: درست است که باید از جوانان در بخش ها و پست های مختلف استفاده شود، اما این کار باید با اطمینان و با برنامه انجام شود تا اعتمادها برای مدیران جوان بعدی جلب شود.
وی ادامه داد: اگر ما در بخشی از مدیر جوانی استفاده کنیم که تخصص و توان لازم را نداشته باشد علاوه بر اینکه در آن زمان ضربه خواهیم خورد، مسیر را برای استفاده و حضور دیگر مدیران جوان که ممکن است در بین آن ها مدیر توانمند نیز باشد را ببندیم بنابراین باید در این مسیر با احتیاط گام برداریم.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطر نشان کرد: آنچه جوانان و به خصوص ثمن ها باید به آن توجه کنند خودباوری و نمثبت اندیشی است تا در ادانه کار خود بتوانند موفقیت کسب کنند.
دریا نیوز: وزیر ارشاد قرار است شنبه آینده به استان هرمزگان سفری داشته باشد و ای کاش بگونه ای برنامه ریزی می شد که از حضورشان بهترین بهره برداری صورت می گرفت و اثرات حضورشان برای اقشار مختلف ملموس می شد. متاسفانه حوزه فرهنگ استان با مشکلات فراوانی از گذشته های دور مواجه بوده و همواره وضعیت بدتر شده و گویا عزمی برای بهبود وضعیت موجود وجود ندارد و دولت بنظر می رسد که بخش فرهنگ را نیز رهاکرده است. در بخش قرآنی اعتبارات قطره چکانی و عدم حمایت ها باعث شده است که موسسات قرآنی روز به روز و بیش از پیش از رده خارج شوند و موسسات و فعالان قرآنی چندان رمقی نداشته باشند و از کیفیت لازم در حوزه آموزشی برخوردار نباشند و همواره از نبود حمایت ها گلایه مند هستند. علی رغم گذشت هفت سال از فرمان رهبرمعظم انقلاب مبنی بر تربیت ده میلیون حافظ قرآن کریم در کشور و مشخص شدن سهم استان ها، اما هرمزگان در این حوزه کارنامه درخشان و قابل قبولی ندارد و والدین هرمزگانی همچنان برای آموزش قرآن به فرزندان شان با مشکل مواجهند. آموزش قرآن به موسسات قرآنی واگذار شده است و از آن طرف این موسسات هم از هیچگونه حمایتی برخوردار نیستند و همین موضوع باعث تنزل کیفیت شان شده است و بخشی از این موسسات هم که مجوز فعالیت شان را از فرهنگ وارشاد دریافت می کنند، اما حمایت مادی و معنوی لازم از آنها صورت نمی گیرد و مشخص نیست وزارت ارشاد چه میزان برای محقق شدن فرمایش مقام معظم رهبری برای تربیت ده میلیون حافظ قرآن کریم در کشور برنامه ریزی کرده است ودر همین راستا چه برنامه حمایتی از موسسات وفعالیت های قرآنی دارد؟ موضوع دیگر در حوزه رسانه است که رسانه ها وبخصوص رسانه های مکتوب و بخصوص محلی با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند. وزارت ارشاد فقط با صدور مجوزهای خلق الساعه در سال های اخیر نشان داد که فقط بدنبال کمیت است و توجه چندانی به کیفیت نشریات با سیاست های حمایتی از آنها ندارد و مرتب دستورالعمل هایی صادر می کند که فقط مشکلات نشریات را بیشتر می کند و حتی در اجرای دستورالعمل ها در استان هم شاهد سلیقه گرایی هستیم. نشریات هرمزگان نیازمند تزریق اکسیر حمایتی در رگ های شان هستند تا از تعطیلی نجات یابند. زیرا در حال حاضر بیشتر آنها نیمه تعطیل ودر حال احتضار هستند و در گام نخست نیروهای شان را تعدیل کرده اند که هم اشتغالزدایی داشته اند وهم اینکه بدلیل مشکلات مالی چندان نمی توانند به کیفیت بیندیشند که تداوم این روند باعث اختلال در حوزه اطلاع رسانی می شوند و انتظار می رود وزیر ارشاد برای حوزه های مختلف از جمله نشریات وموسسات قرآنی در استان تدبیری بیندیشند. وضعیت فعلی این حوزه ها چندان رضایتبخش نیست و بایستی در این بخش ها تجدید نظر شده و نواقص موجود برطرف گردد.
علی زارعی/دریا
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از زرین خبر ، علی اصغر کاراندیش مروستی در نشست با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در میاندوآب در سخنانی با اشاره به اینکه یکی از اصلی ترین وظایف وزارت ارشاد رشد فضائل اخلاقی در جامعه بر اساس تقوا و ایمان است، اظهار کرد: یعنی باید به رسالت خود عمل تا فضائل اخلاق بر اساس ایمان و تقوا در جامعه رشد پیدا کند.
معاون حقوقی، امور مجلس و استانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: در برخی جاها مانند مثلا راهسازی، تنها یک دستگاه و مجموعه پاسخگو بوده و امکانات و سیاستگذاری توسط آنها انجام می گیرد ولی در حوزه فرهنگ دستگاه ها و مجموعه های مختلفی دخیل بوده و نقش دارند.
وی با بیان اینکه26 دستگاه و نهاد در حوزه فرهنگ فعالیت می کنند، گفت: اعتباری که به حوزه فرهنگ و هنر داده می شود در بین این 26 دستگاه توزیع شده و 15 درصد از اعتبار فرهنگی به وزارت ارشاد داده می شود و 85 درصد در جاهای دیگر هزینه می شود.
کاراندیش تصریح کرد: اگر بگوییم ما متولی فرهنگ هستیم و باید 100 درصد پاسخگوی نیازها باشیم، اشتباه کردیم و فقط هم بحث اعتبار نیست و لذا نباید این توقع را در شما ایجاد کنیم که پاسخگوی مسائل فرهنگی هستیم نه شما باید این انتظار را داشته باشید.
معاون حقوقی، امور مجلس و استانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه فرهنگ یعنی هم فرهنگ، هم هنر و هم رسانه، اظهار کرد: هر مجموعه و دستگاهی یک کاری در این زمینه انجام می دهد و مجموعه فعالیت اینها تبدیل به فعالیت فرهنگی منسجم در شهرستان می شود.
وی با بیان اینکه تلاش کردیم آن چیزی که به ما مربوط می شود را به سمت شهرستان ها ببریم، افزود: در دولت یازدهم، اعتبار وزارتخانه ما دو برابر شد اما اعتباری که به استان ها فرستادیم شش برابر بود، هر چند که با این وجود هم به حداقل ها هنوز نرسیده ایم.
کاراندیش با اشاره به اینکه آموزش مهم ترین موضوع در حوزه فرهنگ است که از آن غافل هستیم، گفت: باید بتوانیم امکانات را به سمت استان ها بیاوریم.
معاون حقوقی، امور مجلس و استانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: در بودجه 98 طرحی است که بر اساس آن 10 درصد از بهای بلیط کنسرت هایی که در کلانشهرها به غیر از مشهد و قم برگزار می شود، به حساب خزانه واریز شود تا برای فعالیت شهرستان های غیرمراکز استان هزینه شود که از زمان تصویب این قانون علیه بنده چقدر مصاحبه انجام شده و چقدر مافیای کنسرت دنبال لغو این قانون هستند.
وی تصریح کرد: هم اکنون نظام جامع رسانه به مجلس رفته و دنبال نظام جامع صنفی فرهنگ و هنر در وزارتخانه بوده و تعدد مجوز برای فعالیت های فرهنگی، هنری را هم کم کرده و برخی را نیز تبدیل به خدمت کرده ایم.
کار اندیش با اشاره اینکه هم اکنون 33 هزار نفر در بیمه هنرمندان و فعالان قرآنی در کشور بیمه شده تامین اجتماعی هستند، گفت: تلاش می کنیم این تعداد امسال به 35هزار نفر برسد و این در حالی است که تا پایان سال 96 تنها 18 هزار و 700 نفر بیمه شده تامین اجتماعی داشتیم.
معاون حقوقی، امور مجلس و استانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به موضوع کاغذ نیز اشاره و با بیان اینکه شرایط کاغذ مانند شرایط گوشت شده است، اظهار کرد: سالانه 40 هزار تن کاغذ نیاز مطبوعات و 50 هزار تن نیاز کتاب و نشر است و این مشکلات مقطعی و دنبال حل هستم.
وی افزود: یارانه نیز در سطح کلان افزایش یافته و در سال 92 مبلغ یارانه کتاب و مطبوعات 150 میلیارد تومان بود که امسال به 280 میلیاردتومان رسیده است.
کاراندیش با تاکید بر تسهیل در کار اهالی اصحاب فرهنگ و هنر و تلاش برای جلوگیری از موازی کاری، تصریح کرد: بر موضوع آموزش و حمایت از اهالی فرهنگی و هنری تاکید ویژه داریم.
انتهای پیام/
علی اصغر کاراندیش مروستی ، در حاشیه بازدید از این پروژه، در گفتگو با خبرنگار شبستان در ارومیه، با بیان اینکه تالار مرکزی ارومیه پروژه ملی وزارت فرهنگ و ارشاد بوده که در سطح کشور بی نظیر است، اظهار کرد: این پروژه تقریبا به اتمام رسیده فقط قسمت هایی از جمله دکوراتیو دو سالن، تجهیزات نور، سالن، تصویر و صوت، صندلی های دو سالن مانده که انشالا بزودی تکمیل خواهد شد.
معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزیر ارشاد افزود: از اعتبارت سال 97 هنوز 3 میلیارد تومان مانده که تا پایان شهریورماه سال جاری جذب خواهیم کرد.
وی در ادامه گفت: همچنین در دیدا با استاندار آذربایجان غربی ایشان قول مساعدت 7 میلیارد تومانی از اعتبارات استان دادند که امیدواریم با این جدب این اعتبارات بتوانیم مشکلات این پروژه را حل کنیم.
این مسوول ادامه داد: در سال 98 وزارت خانه نیز 25 میلیارد تومان اعتبار گذاشته امیدواریم با تخصیص به موقع توسط برنامه و بودجه و انتخاب پیمانکار و تچهیز قسمت های ناقص بتوانیم تا پایان سال 98 یا هم اوایل سال 99 این پروژه را افتتاح کنیم.
گفتنی است، علی اصغر کاراندیش، در ادامه به شهرستان میاندواب سفر کرده و با اصحاب فرهنگ و هنر و هنرمندان این شهرستان دیدار و گفت و گو خواهد کرد و بازدید از مجتمع فرهنگی و هنری میاندواب و تلاش برای رفع نواقصات این مجموعه را از دیگر برنامه های وی است.
پایان پیام/ 566
