بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 2 مرداد 98
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیام هایی جداگانه از خدمات و تلاش های حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد حسینی شاهرودی نماینده ولی فقیه و نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری، بهمن مرادنیا استاندار کردستان، بهرام نصرالهی زاده رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کردستان و جلال قلعه شاخانی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان به پاس برگزاری کنگره بین المللی مشاهیر کرد تقدیر کرد.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در هر یک از پیام های سیدعباس صالحی آمده است:

سراسر این سرزمین، مصلای پاک الهی و مامن ریشه های فرهنگ غنی و تمدن عظیم ایران اسلامی است. دست هایی که برای حفظ و ماندگاری هویت اسلامی ایرانی این مرز و بوم به هم گره خورده و قدم هایی که به سوی قله های پر افتخار فرهنگ اسلامی برداشته شده، جملگی حافظان و افتخار آفرینان واقعی فرهنگ ناب محمدی و آرمان های سترگ انقلاب اسلامی هستند.

برگزاری شکوهمند کنگره بین المللی مشاهیر کرد، گام بلندی در مسیر تثبیت این فرهنگ اصیل و ارتقای همبستگی، همگرایی و هویت دینی و ملی کهن ترین قوم ایرانی و نشانه روشن توسعه فرهنگی در لوای امنیت پایدار استان فرهنگ مدار کردستان با مردمانی سرشار از معرفت و فرهیختگانی برجسته است.

بدین وسیله مراتب قدردانی خود را به پاس برگزاری شکوهمند این کنگره بین المللی به عنوان یکی از برنامه های فرهنگی دولت تدبیر و امید در استان کردستان اعلام کرده و از خداوند متعال تداوم توفیقات جنابعالی و اعتلا و سربلندی ایران اسلامی را خواستارم.

یادآور می شود، کنگره بین المللی مشاهیر کرد از 11 تا 12 تیر سال جاری در تالار مولوی دانشگاه کردستان بر پا شد و آیین پایانی آن با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این تالار برگزار شد.

1 مرداد 1398 16:11

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نشست هماهنگی برپایی جشن ایثارگران سال 98 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور محمدمهدی احمدی، همایون امیرزاده، حسین سیفی و جمعی از نمایندگان معاونت های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور ایثارگران برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان همسو نیوز

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این نشست محمد مهدی احمدی رئیس حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه این سنت حسنه در روز 26مردادماه همزمان با ورود آزادگان به کشور برگزار می شود، اظهار داشت: باید سعی کنیم این جشن هرسال با کیفیت بالاتری برگزار شود

وی ادامه داد: تکالیف انسان های به دو دسته تقسیم می شود، به عنوان مثال یکی از وظایف ما در این وزارتخانه تکالیف اداری است و براساس اقتضائات باید آنها را انجام دهیم، اما در نقطه مقابل یکسری تکالیف انسانی است که خارج از هرنوع دین و مذهب باید آن را انجام داد، مثلا قدرشناسی از انسان هایی که در جامعه مفید بوده اند یکی از تکالیف انسانی است که ایثارگران شامل آن می شوند.

رئیس حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تاکید کرد: این قشر بزرگترین سرمایه انسانی یعنی جان خود را برای حفظ وطن به میدان نبرد بردند که برخی از آنها به شهادت و برخی جانباز، آزاده و ایثاگر شدند. وقتی مجموعه ای از انسان ها این چنین به صحنه می آیند نشان می دهد که آنها به وظیفه خود عمل کرده اند و ما نیز باید تکلیف خود را نسبت به آنها انجام دهیم .

احمدی یادآور شد: هر حوزه ای باید از ظرفیت خود استفاده کند تا بهترین فضا را برای این قشر فراهم کنیم .

در ادامه این نشست محمدرضا سوقندی مشاور وزیر در امور ایثارگران با اشاره به اینکه از سال 92 هرساله جشنی با حضور ایثارگران ستاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شده است، گفت: این جشن پیش از این در روز میلاد حضرت عباس(ع ( برگزار شده اما چند سالی است که در تاریخ 26مردادماه همزمان با ورود آزادگان به کشور برگزار می شود.

مشاور وزیر در امور ایثارگران افزود: جشن ایثار امسال با دهه امامت و ولایت همزمان شده است و باید از این فرصت بهره لازم را ببریم. امسال خواستاریم سازمان های تابعه و اداره های فرهنگ و ارشاد اسلامی استانی نیز به صورت جداگانه این جشن را مانند حوزه ستادی برگزار کنند .

وی افزود: سامانه جامع ایثارگران در این ایام به روز رسانی خواهد شد، همچنین برای وام به ایثاگران با صندوق قرض الحسنه رسالت تفاهم نامه هایی صورت گرفته است و تلاش براین است که امتیاز وزارت خانه را در این صندوق بالا ببریم تا بتوانیم وام و تسهیلات را برای ایثاگران فراهم کنیم .

مشاور وزیر در امور ایثارگران بیان کرد: میز خدمت ایثاگران نیز در روز جشن ایجاد می شود و ایثاگران می توانند مشکلات خود را به صورت مستقیم بازگو کنند .

وی اضافه کرد: در روز جشن ایثاگران پوستر یادواره شهدا و کتاب آمار ایثاگران نیز رونمایی خواهد شد.

در بخش دیگر این نشست همایون امیرزاده رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در این روز با ارائه هدیه ا ی کوچک از خدمات ایثارگران تقدیر می شود، به نظر می رسد این مبلغ نمی تواند بخش بزرگی از مشکلات این قشر را حل کند، از این رو ایجاد یک پویش ایثاگران می تواند روحیه ایثار را بیشتر ترویج دهد.

وی تصریح کرد: می توان هدیه ایثارگران را با عنوان این پویش با هدف کمک به سیل زدگان، بازماندگان از تحصیل و... اهدا کرد .

گفتنی است نمایندگان ایثارگران در معاونت های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز نظرات خود را ارائه کردند .

1 مرداد 1398 16:10

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی شائبه ایجاد شده درباره پرداخت یارانه به تعدادی از نشریات به مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد این وزارتخانه دستور داد این موضوع را با دقت بررسی و گزارش کند.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متن دستور سیدعباس صالحی خطاب به صفرخانی مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد به شرح زیر است:

"عطف به موارد منتشر شده اخیر در زمینه پرداخت یارانه به پاره ای از نشریات بررسی موارد ذیل انجام و گزارش شود:

1-آیا نشریات مرتبط به افراد و شرکت هایی که بیش از 10 نشریه داشته و یارانه گرفته اند، منتشر شده است؟

2-آیا یارانه و کاغذ اختصاصی به آن نشریات، مطابق با ضوابط پرداخت یارانه بوده است؟

3-میزان اختصاص یارانه به این نشریات با نشریات منتشر مشابه، چگونه بوده است؟ آیا رعایت ضوابط صورت گرفته است؟

موارد فوق و موارد مورد نیاز دیگر که به شفافیت اطلاعات مندرج کمک می کند، بررسی و حداکثر ظرف دو هفته آینده به اطلاع اینجانب برسد."

یادآور می شود امور بازرسی سازمانی و رسیدگی به شکایات از جمله وظایف دفتر مدیریت عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محسوب می شود.

1 مرداد 1398 19:55

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
گروه حوزه های علمیه – رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات گفت: مظلومیت جامعةالمصطفی(ص) آن قدر زیاد و تأسف برانگیز است که در بسیاری اوقات، حتی در داخل کشور خدماتش شناخته شده نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : خبر گزاری رسا خبرگزاری حوزه قم نیوز

به گزارش ایکنا ، ابوذر ابراهیمی ترکمان، امروز، یکم مردادماه، در سیزدهمین اجلاس مدیران و نمایندگان جامعةالمصطفی(ص)، که در ستاد مرکزی گرد هم آمده بودند، با اشاره به مشکلات موجود، گفت: باید وضعیت کنونی خود را درک و شرایط را به خوبی بررسی کنیم.

وی با اشاره به اثرگذاری گفتمان انقلاب اسلامی در دنیا، اظهار کرد: باید در مصرف بودجه ها به گونه ای عمل کرد که هدف اصلی قربانی نشود و در این باره غفلت صورت نگیرد. نباید از ظرفیت، امکانات و داشته های خود غافل باشیم و به شرایط کنونی مان بی توجهی کنیم.

این استاد دانشگاه ادامه داد: همکاری هرچه بیشتر جامعةالمصطفی(ص) و سازمان فرهنگ موجب تحقق روزافزون اهداف عالی جمهوری اسلامی ایران می شود.

ابراهیمی با ابراز خرسندی از فعالیت ها و اثربخشی جامعةالمصطفی(ص) در جهان، تأکید کرد: در حوزه فعالیت معنوی و فرهنگی روش های متعددی وجود دارد و لازم است هدف ما مشخص باشد. اگر هدف ما تربیت انسان باشد، به آن نمی رسیم، بلکه باید نتیجه تعاملاتمان به تربیت انسان منجر شود.

روش اقناع در علوم معنوی

وی با بیان اینکه در علوم دیگر شیوه اثبات رواج دارد، گفت: در علوم معنوی و حوزوی، از شیوه اقناع استفاده می شود. در این روش، دل مخاطب را به آرامش می رسانیم. گاهی سخن گفته نمی شود، ولی اثر گذاشته می شود. گاهی هم هرچه سخن می گوییم، تأثیر معکوس می بینیم. در اینجا صفای دل باید از ناقل به منقول الیه منتقل شود.

ابراهیمی ادامه داد: آموزش دو مرحله دارد؛ یکی تا گوش و دیگری از گوش تا دل است. در مرحله اول مشکلی نیست، ولی گرفتاری اصلی در مرحله دوم بروز می کند.

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با ذکر اینکه طبیعت را خیلی راحت تر از انسان می توان تغییر داد، تصریح کرد: برخی از دستگاه ها اداری هستند و برخی رسالت محور. نباید از رسالتی بودن به سمت اداری بودن حرکت و این دو را با هم جابه جا کرد. گاهی اوقات ممکن است دروس و آموزش به نتیجه نرسد که لازم است در این زمینه آسیب شناسی کرد.

لزوم صرفه جویی در هزینه کرد ها

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با تأکید بر لزوم صرفه جویی در هزینه کرد ها و استفاده از داشته ها، گفت: نباید ثروت وجودی المصطفائیان نادیده گرفته شود و شما مدیران و نمایندگان جامعةالمصطفی(ص) می توانید اثرگذاری مطلوبی داشته باشید.

وی با بیان اینکه هیچ سازمانی به اندازه المصطفی(ص)، در جهت اهداف انقلاب حرکت نکرده است، افزود: باید این مسیر را به خوبی بپیماییم و آثارش را به دست بیاوریم.

ابراهیمی در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به لزوم اثرگیری و بازخوردگیری دست پرورده های المصطفی(ص)، افزود: مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، به چند مسئله بسیار مهم اشاره کرده اند. لازم است داشته های انقلاب اسلامی به ثمر بنشیند و خود را نشان دهد. بسیاری از مشکلات با تشکیل شورای مشورتی متشکل از مجربان عرصه بین الملل حل خواهد شد.

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اظهار کرد: سال گذشته مقرر گشت تفاهم نامه ای بین المصطفی(ص) و سازمان نوشته شود. امیدواریم با امضای این تفاهم نامه، هم افزایی کنیم و بتوانیم بیش از پیش به تحقق اهداف عالی کمک کنیم.

شیوه منطقه بندی المصطفی(ص)

وی شیوه منطقه بندی المصطفی(ص) را بسیار خوب ارزیابی و ابراز کرد: در مناطقی که جامعةالمصطفی(ص) مشخص کرده است، اگر سازمان رایزن فرهنگی داشته باشد، در خدمتگزاری حاضریم.

ابراهیمی ادامه داد: مسئولیت امضای موافقت نامه علمی، فرهنگی و بین المللی، برعهده سازمان فرهنگ است. پیش نویس موافقت نامه ها را به هجده نهاد می فرستیم. جامعةالمصطفی(ص) هم جزء این نهادهاست و می توان از این ظرفیت بیشتر استفاده کرد.

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی افزود: رایزنان فرهنگی سازمان می توانند مُعّرف شما باشند و فیلم، کاتالوگ و... المصطفی(ص) را در دیدارهایشان ارائه دهند. دانشگاه های دنیا بسیاری از مشکلاتشان را از طریق ایمیل حل می کنند و می توان با استفاده از این امکانات، هزینه ها را کاهش داد.

وی مطالبه گری المصطفی(ص) را از رایزنان سازمان ضروری دانست و تأکید کرد: با هم افزایی بیشتر می توان روند امور را تسهیل کرد.

استفاده از فرصت های متقابل

سپس، حجت الاسلام والمسلمین علی عباسی درباره استفاده از ظرفیت تفاهم نامه هایی که ایران با کشورهای دیگر امضا کرده است، گفت: لازم است با تشکیل کارگروه ویژه ای، زمینه برای همکاری بیشتر فراهم شود. بی شک علاقه مندیم از ظرفیت رایزنان فرهنگی سازمان استفاده کنیم.

رئیس جامعةالمصطفی(ص) ادامه داد: رایزنان می توانند از فرصت های مطالعاتی متقابلی استفاده کنند که المصطفی(ص) ارائه می دهد. این موضوع را می توان در تفاهم نامه های دوجانبه در نظر گرفت و تصویب کرد. ما آمادگی داریم در این زمینه همکاری کنیم.

وی در پایان بر عملیاتی سازی امضای تفاهم نامه فی مابین المصطفی(ص) و سازمان تأکید کرد.

یادآور می شود، در ادامه حاضران در اجلاس پیشنهادهایشان را مطرح کردند که رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات پاسخ گوی پرسش های آنان بود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
تعداد قابل توجهی از استریمرهای مطرح و شاخص کشور طی نشستی در محل بنیاد ملی بازی های رایانه ای با مدیرعامل این سازمان دیدار و گفت وگو کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : ایرانا

به گزارش خبرگزاری مهر ، استریم کردن پدیده ای است که طی سال های اخیر رشد چشم گیری در صنعت بازی دنیا داشته است و روزبه روز نیز به تعداد استریمرها و طرفداران آن ها افزوده می شود.

در کشور ما نیز استریم کردن بازی ها در جریان بوده و افراد مختلفی از سراسر ایران به استریم کردن روی آورده اند.

در ابتدای جلسه مشکلات، نظرات و پیشنهادات استریمرها مطرح شد و هر کدام به بیان دیدگاه های خود در این حوزه پرداختند.

سید صادق پژمان مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای پس از طرح نکات مختلف از سوی استریمرها با اشاره به ظرفیت های قابل توجه فعالین این حوزه گفت: استریمرها می توانند پیام آور نحوی مصرف صحیح بازی های ویدیویی باشند و در این خصوص الگوهای مناسب و استاندارد را ترویج کنند.

پژمان همچنین به لزوم پاک و سالم بودن فضای تبادل نظر و چت ها در این مدیوم اشاره کرد و افزود: باید در زمینه فضای تبادل نظر و ارایه محتوا شاهد یک محیط فرهنگی سالم باشیم.

مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مشکلات مطرح شده از سوی استریمرها وعده پیگیری مشکلات و مسائل زیرساختی این حوزه را داد.

وی همچنین بنیاد را آماده ارایه کمک و مشاوره در خصوص طراحی مدل های جدید درآمدی و اقتصادی در زمینه استریمینگ دانست و گفت: این نهاد را آماده همکاری های گسترده تر با استریمرها در چنین حوزه هایی اعلام کرد.

مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای در پایان این نشست با تشکر از مجموعه آپارات گیم عنوان کرد: از میزبانی مجموعه آپارات گیم و ایجاد ظرفیت در داخل کشور برای استریمرها سپاسگزاریم و امیدواریم با توسعه سرویس های مختلف آهنگ رشد این فضا شتاب بیشتری بگیرد.

کد خبر 4674380

مریم علی بابایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
رئیس سازمان حج و زیارت از حضور بیش از 50 هزار زائر و کارگزار ایرانی در سرزمین وحی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری فارس، علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت با بیان اینکه بیش از50 هزار زائر و کارگزار ایرانی در سرزمین وحی حضور یافته اند، گفت: این تعداد با 203 پروازشرکت هواپیمایی هما از ایستگاههای پروازی داخلی به فرودگاه های مدینه منوره و جده انتقال یافتند.

وی گفت: تاکنون برای 81732 نفر یعنی بیش از 92 درصد از ایرانیان اعزامی به حج 98 نیز ویزا دریافت شده است.

بر پایه این گزارش، در اطلاعیه ستاد مکه مکرمه هم تعداد زائران ایرانی بیت الله الحرام 37225 نفر ذکر شده و آمده است: این افراد در قالب 262 کاروان وارد این شهر مقدس شدند.

طبق آمار، 15804 زائر در قالب 110 کاروان با 66 پرواز از فرودگاه جده وارد عربستان شده و با محرم شدن در میقات جحفه برای انجام مناسک حج به مکه انتقال یافتند.

همچنین 21421 نفر از زائران مدینه قبل نیز در قالب 152 کاروان پس از زیارت بارگاه پیامبر اکرم (ص) و ائمه بقیع(علیهم السلام) در مدینه منوره در مسجد شجره محرم شده و وارد مکه شده اند.

ستاد مدینه منوره هم در اطلاعیه خود تعداد زائران ایرانی در شهر پیامبر را تا پایان اول مرداد 9384 نفر در قالب 68 کاروان اعلام کرد.

تا پایان سه شنبه (اول مردادماه) 2057 زائر در قالب 16 کاروان وارد مدینه می شوند و 1869 زائر در قالب 14 کاروان هم از آن خارج شده و به مکه می روند.

مجموع پروازهای مرحله رفت حجاج ایرانی 361 پرواز خواهد بود و تقریبا همین تعداد پرواز نیز برای برگشت آنها در نظر گرفته شده است.

آخرین پرواز حجاج ایرانی به سوی مدینه روز 9 مرداد و از شهرهای تهران، مشهد و تبریز صورت می گیرد. آخرین روز انتقال حجاج از طریق فرودگاه جده به مکه مکرمه نیز روز 14 مرداد از شهرهای تهران، مشهد و ارومیه انجام خواهد شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

رئیس سازمان حج و زیارت از ورود بیش از 50 هزار زائر ایرانی حج تمتع به عربستان و استقرار در شهرهای مکه و مدینه خبر داد.

علی رضا رشیدیان در این رابطه به خبرنگار ما در مدینه منوره افزود : در واقع این جمعیت که بخش عمده حجاح کشورمان هستند با 203 پروازشرکت هواپیمایی هما ازایستگاههای پروازی داخلی به فرودگاههای مدینه منوره و جده انتقال یافتند.
وی در زمینه روادید صادر شده برای حجاج ایرانی و روند و سرعت آن گفت: سرعت صدور روادید از شرایط خوبی برخوردار است و تاکنون برای 81 هزار و 732 از زائران و کارگزاران حج امسال یعنی 92 درصد جمعیت برنامه ریزی شده اعزامی به حج ویزا دریافت کرده اند.

*57 درصد پروازهای انجام شده شرکت هما بدون تاخیر بوده است
وی عنوان کرد : تمامی این پروازها که توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران انجام شده و می شوداز شرایط خوبی برخوردار بوده و تا کنون بر اساس ارزیابی انجام شده در مجموع 203 پرواز انجام شده، 57 درصد آنها بدون تاخیر بوده است.
وی تصریح کرد : در این میان در ارزیابی کلی، متوسط تاخیر در مجموع کل پروازها 27 دقیقه و هفت ثانیه بود که با توجه به رکورد پروازهای سال گذشته این میزان تاخیر قابل قبول است
وی ادامه داد : در واقع در کنار همه محدودیت ها و مشکلات ناشی از تحریم ها برای این شرکت ،به دلیل محروم شدن ما از پرواز واپیماهای پهن پیکر به ناچار از هواپیماهای کوچکتر برای اعزام زائران استفاده شد و در تقسیم برخی از کاروان ها بین پروازهای کوچک تر عملا برخی کاروان ها با یک روز تاخیر به مدینه النبی رسیدند که برای جبران این یک روز تاخیر برنامه ریزی شده است.
وی اظهار کرد : برنامه ریزی شد برای زائرانی که با تاخیر رسیدند یک روز بیشتر بهنگام بازگشت در صورت ظرفیت خالی هتل ها و امکان استقرار در این اماکن ، این گروه از زائران در هتل می مانند اما اگر این امکان فراهم نبود مسیر بازگشت برخی از زائران ایران از مدینه برنامه ریزی کرده این وتلاش بر آن است که یک روز در مسیر بازگشت با هماهنگی مسدولان پروازی یک روز بیشتر در مدینه می مانند در غیر اینصورت مابه التفاوت هزینه این روز محاسبه و به عنوان حق الناس به زائران برگردانده می شود.
آخرین پرواز حجاج ایرانی به سوی مدینه روز 9 مرداد و از شهرهای تهران، مشهد و تبریز صورت می گیرد.
آخرین روز انتقال حجاج از طریق فرودگاه جده به مکه مکرمه نیز 14 مرداد از شهرهای تهران، مشهد و ارومیه انجام خواهد شد.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : امین تابناک هرمزگان

عبدالجبار کاکایی در روزنامه اعتماد نوشت: می خواهم از مدیران درخواست کنم تا وزارتخانه ای به نام وزارت سرگرمی، تفنن و تفریح راه بیندازند و مسوولیت هرآنچه را امروز به نام هنر، تولید می شود به عهده بگیرند. چون تولیداتی که این روز ها در حوزه های مختلف هنری می بینیم، براساس نظر کارشناسان این حوزه ها، جنبه های هنری ندارد، بیشتر سرگرمی هستند و چرا باید وزارت فرهنگ و هنر و ارشاد متولی آن ها باشد، وقتی آثار فرهنگی و هنری نیست و همه چیز به سمت سرگرمی و ابتذال هنری کشیده شده.

با این دسته بندی می شود آثار را با توجه به کیفیت شان به یکی از این وزارتخانه ها ارجاع داد و وزارت ارشاد هم هزینه کار های تجاری، سبک، سخیف و غیرهنری را ندهد. به نظر می آید امروز بیشتر تفریح مردم در خرید لباس یا رفتن به رستوران های مجلل، کنسرت و نمایش های تفریحی خلاصه شده است. تازه این هم مربوط به قشر مرفه جامعه است. مشکلی هم نیست اگر برای همین قشر هم برنامه ای داشته باشیم.

اما نباید اجازه دهیم پای وزارت فرهنگ و ارشاد به تولید چنین آثاری باز شود و با هزینه و سرمایه ای که خرج می کند شخصیتش زیر سوال برود. باید راهی برای سامان دهی تولید موسیقی ناهنجاری که امروز شاهد آن هستیم هم باشد. البته ناهنجار از حیث منتقدان رسانه ای و نگاه هنری نسبت به موسیقی. اگر نه سرگرمی همیشه لازم است.

لینک خبر :‌ برترین ها
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه برگزاری سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان پیامی را منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، سید محمد مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه برگزاری سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان پیامی را منتشر کرد.

در متن پیام سید محمد مجتبی حسینی آمده است:

هو الجمیل / فرزندان عزیز ایران - هنرمندان نامدار فردا

موسیقی، مواجهۀ با خویش و گفتگوی با دیگران است. رنج کریمانه ای که به گنج دانایی ره می سپارد و خلوت خیال انگیزی که جان و جهانِ جامعه را به خونِ آواها و آوازها، جویا و گویا می دارد. موسیقی، حماسۀ شنیدن و حادثۀ شنیده شدن است. ملاقات دیگرگونه ای که بی رخصت زبان، خالق هم زبانی هاست. روزگار ما، بیش از هر روزگاری، به خلق این گفتگو و ترویج آن محتاج است که به مَرهم موسیقی می توان روح مجروحِ انسان را علاج بخشید و خدشۀ خشم را از خاطرۀ جهان زدود.

نهال نازک جشنوارۀ ملّی موسیقی جوان به پویایی فرزندان ایران زمین، که کلاه سروَری هنر بر سر و هُمای همت بر شانه دارند، درخت بالنده ای شده است که امید ثمرها و سَمرها به دنبال خواهد داشت. خرسندم که به فروتنی می توانم آفرین گوی هنرمندان این دوره از جشنواره باشم و آرزومندم آموزه های استادانِ نیک منشِ این روزگار، به شایستگی در سرزمین هنر به بار نشیند. برادر شما - سیدمجتبی حسینی

کد خبر 4675051

علیرضا سعیدی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر

نماینده مدیران آموزشگاه های موسیقی از نتایج تازه ترین پیگیری های انجام گرفته پس از ارسال نامه اعتراضی به مدیران دولتی و نمایندگان مجلس نسبت به اجرا نشدن قانون معافیت مالیاتی سخن گفت.

منوچهر فیروزی مسئول پیگیری مشکلات اخیر مدیران آموزشگاه های موسیقی کشور در گفتگو با خبرنگار مهر توضیح داد: خرداد ماه امسال تعدادی از مدیران آموزشگاه های موسیقی سراسر کشور با ارسال نامه ای به سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و دفتر ریاست جمهوری خواستار اجرای کامل قانون معافیت از مالیات توسط مجموعه های مرتبط شدند.

پس از ارسال این نامه ها سید محمد مجتبی حسینی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، لادن حیدری معاون توسعه مدیریت و منابع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمد اله یاری مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد انصافاً پیگیری های بسیار ارزشمند و موثری را برای حل این موضوع انجام دادند که خوشبختانه منجر به اتفاقات خوبی شد.

وی ضمن ارائه رونوشت نامه امید علی پارسا رییس سازمان امور مالیاتی کشور به معاون توسعه مدیریت و منابع وزیر ارشاد از تلاش این مجموعه دولتی برای حل مشکل مالیاتی مدیران آموزشگاه های موسیقی خبر داد و از اقدامات مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان امور مالیاتی ایران قدردانی کرد.

در متن نامه امید علی پارسا به لادن حیدری معاون توسعه مدیریت و منابع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که تصویر آن توسط منوچهر فیروزی در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته، آمده است:

بازگشت به نامه شماره 149057 مورخ اول تیر ماه 1398 در خصوص مکاتبه جمعی از مدیران آموزشگاه های موسیقی کشور در رابطه با مشکل به وجود آمده در مورد محاسبه مالیات آموزشگاه ها به آگاهی می رساند:

دستورالعمل اجرایی موضوع ماده 12 آیین نامه اجرایی تبصره 3 ماده 139 اصلاحی قانون مالیات های مستقیم مصوب 27 بهمن 1380 به انضمام جدول مصادیق فعالیت های معاف موضوع بند (ل) ماده 139 یاد شده طی بخشنامه شماره 200/93/149 مورخ 25 اسفند ماه سال 1393 به کلیه ادارات امور مالیاتی ابلاغ و در حال اجرا می باشد و از آنجا که بررسی مشکلات مالیاتی و پاسخگویی به آن مستلزم بررسی اسناد و مدارک مربوط در هر دوره خاص می باشد. لذا شایسته است در صورت عدم اجرایی قوانین و مقررات مالیاتی توسط ادارات امور مالیاتی مربوط، مراتب به صورت موردی و به همراه اسناد و مدارک به این سازمان منعکس گردد تا بررسی لازم، اقدامات مقتضی در این خصوص صورت پذیرد.

مسئول پیگیری مشکلات اخیر مدیران آموزشگاه های موسیقی کشور همچنین به ارسال نامه احمد مازنی رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی اشاره کرد و از پیگیری های وی برای حل مشکل مالیاتی مدیران آموزشگاه های موسیقی سخن گفت.

در متن نامه احمد مازنی هم آمده است: نظر به ارتباط موضوع به پیوست نامه جمعی از مدیران آموزشگاه های موسیقی کشور در رابطه با مشکل به وجود آمده پیرامون محاسبه مالیات این آموزشگاه ها ایفاد می شود. همان طور که مستحضرید بر اساس بند (ل) ماده (139) قانون مالیات های مستقیم فعالیت های فرهنگی و هنری دارای مجوز از این وزارت خانه معاف از مالیات هستند و تعیین مصادیق این فعالیت ها نیز به موجب ماده (12) آیین نامه اجرایی تبصره (3) ماده 139 که در سال 1393 به تصویب رسیده است آموزشگاه و آموزش موسیقی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می شود و همچنین آموزشگاه های آزاد هنری و موسسات مجری رشته های فرهنگی و هنری در زمره مصادیق برخوردار از معافیت مندرج در بند (ل) پیش گفته شناخته شده اند.

با این وصف خواهشمند است دستورات لازم را در خصوص رفع مشکل پیش آمده برای آموزشگاه های موسیقی و اعمال معافیت مربوط طبق رویه سال های گذشته صادر فرمایید.

فیروزی در بخش پایانی صحبت های خود ضمن قدردانی از همه مدیرانی که در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور مالیاتی کشور پیرامون حل مشکل مالیاتی مدیران آموزشگاه های موسیقی کشور تلاش کردند از تشکیل صنف آموزشگاه های موسیقی تهران در آینده ای نزدیک خبر داد.

لینک خبر :‌ موسیقی ایرانیان
تهران – ایرنا – رهبرسابق ارکستر ملی ایران با بیان اینکه آثار موسیقی درکشورما فروش فیزیکی ندارد و مشکلات حوزه دامنگیرهمه کسانی است که دستی بر آتش دارند، گفت: پیوند موسیقی وگردشگری می تواند راهگشای عرصه موسیقی ما برای درآمد زایی ارزی و معرفی آن در جهان باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : چمدان

فریدون شهبازیان روز سه شنبه درنشست هم اندیشی تخصصی هنرمندان موسیقی با مدیران سازمان توسعه تجارت ایران در راستای برگزاری نخستین جشنواره فرهنگی و هنری تصویر صادرات صنایع خلاق، افزود: سی دی امروز منتشر می شود، فردا در فضای مجازی همه مشغول دانلود غیرقانونی هستند لذا همه کسانی که دستی بر آتش دارند با این مشکلات دست به گریبانند.

وی افزود: مشکل دوستانی که امروز ما را دعوت کرده اند آوازخوانی خانم ها وگُم شدن ردیف موسیقی ایرانی یا اتفاقات رسانه ملی نیست. البته که من جزو کسانی هستم که در صدا و سیما به موسیقی پاپ مجوز دادم و متاسفم که این کار را کردم.

تاکید بر پیوند گردشگری با موسیقی در خارج کشور

این موسیقی دان پیشکسوت کشور، افزود: ما در این جلسه هستیم که به معضلاتی چون فروش فیزیکی آثار موسیقایی است که متاسفانه موضوع دانلود غیر قانونی به آن دامن زده است. این خیلی بد است که اینجا بنشنیم و از مشکلاتی حرف بزنیم که وظیفه حل آن به عهده دفتر موسیقی وزارت فرهنگ است نه سازمان توسعه تجارت ایران.

شهبازیان گفت: مهم ترین موضوعی که من برای این مجموعه مطرح می کنم شرایطی است که بیش از 15 سال است درگیر آن هستم و آن موضوع سازمان مرتبط با حوزه گردشگری است که در این حوزه دچار مشکلاتی هستیم. در تمام دنیا وقتی گردشگرانی به کشورهای مختلف سفر می کنند گروه ها و ارکسترهایی نیز از یک کشور همراه با گردشگران حضور دارند که معرف خوبی برای موسیقی هر کشوری محسوب می شوند.

به گفته وی البته ممکن است در حوزه هزینه ها دچار مشکلاتی باشیم اما می توان این موضوع را حل کرد. پس بهترین راه برای این مرکز ارتباط با سازمان های مرتبط با گردشگری و حتی خود این مجموعه است که باید در این زمیته کارهایی را انجام دهند.

موسیقی به عنوان ارزش افزوده کالا در صادرات

در ادامه این نشست تقی ضرابی آهنگساز و موسیقی دان هم، مدیریت در حوزه موسیقی را دلیل ورود رواج موسیقی کم ارزش در میان جامعه عنوان کرد و افزود: آنچه نیاز داریم، حفاظت از موسیقی خودمان است و در جهت صادرات می توانیم موسیقی را به عنوان ارزش افزوده بودن کالایمان به کار بریم.

استاد موسیقی دیگری هم در این نشست با اشاره به اینکه حکومت پس از40 سال تصمیم به صادرات موسیقی گرفته است، گفت: خوشحالم که دولت بالاخره به این نتیجه رسیده که می تواند موسیقی را به تمام دنیا صادر کند.

کامبیز روشن با اشاره به اینکه هنوز پس از چهل سال تکلیف موسیقی در کشور ما مشخص نیست، گفت: هیچ مدیری نتوانسته برنامه ریزی برای این هنر داشته باشد و این بزرگترین مشکلی است که ما امروز با آن مواجه هستیم.

موسیقی زبان مشترک همه دنیا

این استاد پیشکسوت موسیقی اضافه کرد: از زمانی که یک هنرجوی موسیقی از هنرستان فارغ التحصیل می شود تا زمانی که وارد دانشگاه می شود، هیچ ضابطه کاری ندارد. نتیجه اش تربیت تعدادی معلول هنری است که هیچ فایده ای برای کشور ندارند.

وی افزود: موسیقی زبان مشترک همه دنیاست. همه افراد می توانند بی واسطه این هنر را درک کنند. این همان ویژگی است که می تواند موسیقی را به کالایی پر مصرف تبدیل کند. دنیای امروز دنبال کیفیت است. ما باید ببینیم کیفیت موسیقی در کشورمان چه جایگاهی قرار دارد.

روشن روان اضافه کرد: برای اینکه بتوانیم سرمان را در دنیا بالا نگه داریم و موسیقی ارزشمندی داشته باشیم باید سراغ اتاق فکر رفت.

صدا و سیما همراه نیست

عبدالحسین مختاباد هم دراین نشست گفت: وقتی صنعتگری بخواهد وارد عرصه صادرات شود، دشواری های بسیاری پیش رو خواهد داشت. به عنوان هنرمند وقتی می خواهم هنرم را به دنیا معرفی کنم اما صدا و سیما هیچ همکاری نمی کند، اگر صدا و سیما این کار را انجام نمی دهد، بگذارند شبکه های خصوصی تلویزیوی ایجاد شود.

وزارت فرهنگ باید مشکلات را حل کند

حسام الدین سراج هم در این نشست با بیان اینکه تجاری سازی کلمه درستی برای موسیقی نیست، گفت: متولی فرهنگ و هنر در دوران قدیم، وزارت فرهنگ و هنر بود. معتقدم متولی هنر در حال حاضر هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

وی با بیان اینکه اسم موسیقی را نباید به عنوان کالا ذکر کنیم، گفت: موسیقی بدون کالا بودن می تواند به دنیا صادر شود. هنر کالا نیست. وزارت ارشاد که باید مشکلات را حل کند، مشکل مجوز ایجاد می کند.

توان صادرات دف تا200 هزار ساز درسال

حبیبی نوازنده و صادرکننده ساز دف هم با اشاره به اینکه مشکلات پیچیده ای پیش پای تولیدکنندگان محصولات موسیقی قرار دارد، گفت: این پیچیدگی ها آنقدر زیاد است که اگر عشق نباشد خیلی زود منصرف می شوند.

وی افزود: روزی که تصمیم گرفتم ساز دف را از وضعیت بدویش خارج کنم و به حالت استاندارد در بیاورم مشکلات زیادی پیش رویم بود. در سطح کشور درخواست سالانه حدود 150 هزار سال را داریم. معتقدم که می توانیم تعداد صادرات این ساز را به 200 هزار قطعه در سال برسانیم.

بازار سالانه برای فروش و نمایش آثار هنرمندان ایجاد شود

عباس عظیمی مدیرعامل هنرمندان پیشکسوت نیز با اشاره به اینکه جنبه مثبت تحریم ها همین پرداختن به صادرات موسیقی است، گفت: فکر می کنم که تنها تجارتی است که با فوت صاحب اثر، ارزش سهام آن اثر بالا می رود. می توان روی این تجارت کار کرد و به درآمدزایی بالایی رسید.

مشکل موسیقی فقهی نیست

مشاور عالی اقتصادی اتاق بازرگانی گفت: وقتی صحبت از صنایع خلاق و صادرات می شود، ما با موضوعی کاملاً تخصصی سروکار داریم. شاید ما موسیقی دان ها آنقدر صلاحیت نداشته باشیم که درباره این علم و تخصص صحبت کنیم. جای خالی کسانی که در این زمینه تخصص دارند، خالی است. اگر قرار است کمیته ها شکل بگیرد، بیش از آنچه به موسیقیدانان نیاز داریم به متخصصان اقتصادی نیاز داریم.

پیروز ارجمند، با بیان اینکه زمانی که در دفتر موسیقی وزارت ارشاد بودم با تسهیل گری که ایجاد شد، اقتصاد موسیقی را رونق پیدا کرد و سهم اقتصاد خلاق در اقتصاد ملی به گستردگی آن صنعت بستگی دارد.

پیوستن به کنواسیون کپی رایت هزینه دارد

وی درباره عضویت ایران در کنواسیون کپی رایت گفت: اگر بخواهیم به کنوانسیون برن وارد شویم باید سالیانه رقمی حدود 10 میلیارد دلار به کشورهای دیگر پرداخت کنیم. پس وارد شدن به کنوانسیون برن تقریباً غیرممکن است.

مدیر سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با اشاره به اینکه بخشی از سیاست های حاکمیتی کشور در دست من و شما نیست، گفت: هنگامی محدودیت موسیقی راک و متال برداشته شد، از خروج 15 هزار نفر از مخاطبان برای رفتن به کنسرت های راک و متال در کشور ترکیه جلوگیری کردیم. کنسرت های خارجی در کشور شکل گرفت و از خروج عرض جلوگیری کردیم. ارزش افزوده موسیقی حدود 800 درصد است.

ارجمند گفت: موتور محرکه صنعت موسیقی رسانه ها هستند. انفعال رسانه ها موجب عدم محرک شدن موسیقی شده است.

زیرساخت هایی برای توسعه و رونق وجود ندارد. مشکل صادرات ما ارتباط با دنیاست. رایزن های فرهنگی در ایران تقریباً منفعل هستند. جشنواره ای مانند موسیقی فجر که سی و چند ساله هنوز جایگاه جهانی ندارد.

به گفته وی مشکل ما فقهی نیست. کمترین مشکلات ما علما و فقهاست. مشکل اصلی ما با بخش صنعت موسیقی است. موسیقیدانانی که چهل سال موسیقی دستشان بوده اما امروز باز هم غر می زنند.

سفارتخانه های ایران از موسیقی حمایت کنند

مدیرعامل بنیاد رودکی گفت: هنر و صنایع خلاق ایران باید راهی به خارج از ایران پیدا کند. در کار همکاری با ارکستر ایتالیایی، تمام هزینه های ارکستر ایتالیا را شرکت های ایرانی مقیم ایتالیا پرداخت کردند. من به همان شرکت ها مراجعه کردم و گفتم برای ارکستر سمفونیک تهران هم همین هزینه را بدهید. جوابشان جالب بود، به من گفتند ما اگر برای ارکستر ایتالیایی هزینه می کنیم، از مالیاتمان کم می شود. اگر برای شما خرج کنیم چگونه جبران می شود.

علی اکبر صفی پور گفت: هیچ جای دنیا موسیقی بدون حمایت حاکمیت نمی تواند پیشرفت کند. تمام اجراهای خارجی در ایران از سوی سفارتخانه ها حمایت می شوند. حتی اگر بلیت فروشی در آن کنسرت هم مطرح باشد. سفارتخانه های ما آیا از اجراهای موسیقی در کشورهای دیگر دنیا حمایت می کنند.

قابلیت ویژه موسیقی در دنیای تجارت

فاضل جمشیدی خواننده موسیقی ایرانی در ابتدا ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این جلسه، توضیح داد: این جلسه تقریباً نشست پایانی ما از مجموعه برنامه هایی است که پیش از این با تعدادی از هنرمندان عرصه های مختلف داشته ایم. به هر حال ما چندین سال است که به دوستان تاکید می کنیم که فرهنگ و هنر هیچ گاه پایان نمی یابد و ما می توانیم بسیار فراتر از ماجرای نفت از آن استفاده کنیم. پس حالا که چنین وضعیتی در سازمان توسعه تجارت ایران به وجود آمده می توانیم از این فرصت بهترین استفاده را داشته باشیم. این اولین بار است که مجموعه ای چون سازمان توسعه تجارت ایران وارد ماجرا شدند و این اقدام بسیار مناسبی است که می تواند مورد توجه قرار گیرد.

جمشیدی: حدود 10 سال است که صدور موسیقی در دستورکار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است اما با وجود تمام تلاش هایی که در این زمینه صورت گرفته اما این مجموعه در حوزه تجاری سازی و صدور موسیقی ایرانی نقش موثری را ایفا نکرده است

موسیقی بهترین قابلیت ها را برای صدور و حضور در دنیای تجارت دارد

وی ادامه داد: موسیقی بهترین قابلیت ها را برای صدور و حضور در دنیای تجارت دارد که هیچ کس نمی تواند این ملودی های ناب را تحریم کند. بنابراین برگزاری چنین جلسه ای را به فال نیک می گیریم و امیدوارم این جلسه بتواند نشست مفیدی برای اهالی هنر باشد. من از دوستان مدیر در سازمان توسعه تجارت ایران می خواهم در این حوزه کارگروه هایی را تشکیل دهند تا راهکار توسعه فرهنگ و هنر در دنیا را مورد توجه و تمرکز قرار دهیم و تجاری سازی هنر هر چه زودتر در ایران شکل گیرد. البته متاسفانه حدود 10 سال است که صدور موسیقی در دستورکار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است اما با وجود تمام تلاش هایی که در این زمینه صورت گرفته اما این مجموعه در حوزه تجاری سازی و صدور موسیقی ایرانی نقش موثری را ایفا نکرده است.

توجه به طراحی پروژه در توسعه تجارت موسیقی

عضو هیات مدیره خانه موسیقی نیز در این نشست تخصصی توضیح داد: با توجه به اهدافی که برای این جلسه در نظر گرفته شده و همچنین تجربه ای که هنرمندان در عرصه های مختلف دارند می توان این چنین گفت که موضوع طراحی یک نکته بسیار مهم است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و شما مطمئن باشید اگر ما در طراحی اشتباه عمل کنیم قطعاً با اتفاقات بدی مواجه می شویم. اینکه دوستان می گویند فروش نفت به صفر برسد باید بگویم بهتر است این چنین دعا کنیم که ای کاش فروش نفت به صفر نرسد اما بتوانیم از آن به درستی استفاده کنیم.

محمد تقی ضرابی اظهار کرد: متاسفانه موسیقی ای که در جامعه ما رشد کرده موسیقی ای نیست که مربوط به خود ما باشد. متاسفانه به دلیل مدیریت های ناروا و نادرست موسیقی هایی که در کشور ما جریان دارد از خرده موسیقی های فرهنگ های دیگر وام گرفته شده که دارای مولفه های بسیار ناپسند و بدی است. بنابراین اول موضوع حفظ اصالت موسیقی ایرانی و دوم تلاش برای حضور جهانی موسیقی ایرانی در جهت افزودن کالاهای فرهنگی، مهم ترین نکاتی است که می توانیم روی آن تمرکز داشته باشیم.

پتاسیل های سازمان توسعه تجارت ایران چه حد است

ناصر وحدتی خواننده موسیقی نواحی گیلان هم در این نشست گفت: من بر خلاف نظر آقای مختاباد و سراج هنر و موسیقی را کالا می دانم، چرا که موسیقی گیشه دارد. به هر حال من این روزنه را بسیار مثبت نگاه کرده و چندان ماجرا را تلخ نمی بینم.

ناصر وحدتی: من بر خلاف نظر آقای مختاباد و سراج هنر و موسیقی را کالا می دانم، چرا که موسیقی گیشه دارد. به هر حال من این روزنه را بسیار مثبت نگاه کرده و چندان ماجرا را تلخ نمی بینم

صادرات صنایع خلاق جایگزین مناسب فروش نفت

مدیرکل دفتر توسعه صادرات خدمات و محصولات دانش بنیان هم در این نشست گفت: من به صرف وظیفه سازمانی می خواهم مطلب را این گونه باز کنم که سازمان توسعه تجارت ایران وظیفه دارد در تمامی حوزه های تجارت وارد کار شود اما متاسفانه توجه راس هرم تجارت کشور به این موضوعات طی سال های اخیر چندان خوب نبوده است. شاید به صفر رسیدن فروش نفت ایران که من آرزو می کنم هر چه زودتر اتفاق بیفتد، بتواند حضور حوزه های دیگر در عرصه تجارت را بیشتر فراهم کند. به همین منظور ما با برگزاری جشنواره تصویر صادرات تلاش کردیم تا تلنگری به مدیران بزنیم که حوزه های دیگر غیر نفتی هم می توانند در قالب صنایع خلاق فضای جدیدی را برای ورود به دنیای تجارت ایجاد کنند.

محمود اسکندری افزود: ما باید به سمتی برویم که بتوانیم نسبت به راهکارهای ورود صنایع خلاق به عرصه تجارت جهانی اقداماتی را انجام دهیم. شما ببینید فیلم های اصغر فرهادی و دیگر محصولات سینمایی ما چه میزان می تواند به بهبود اوضاع سبد صادراتی ما کمک کند. بنابراین ما می توانیم با هنر موسیقی مان هم به بهترین شکل در عرصه های جهانی حضور داشته باشیم.

معرفی محصولات و خدمات کشور توسط هنر موسیقی به دنیا

وی تأکید کرد: همین موسیقی می تواند در شرایط درست، در معرفی دیگر محصولات کشورمان هم نقش قابل توجهی را ایفا کند. در همین کشور کره جنوبی شما می بینید که چگونه سریال های کره ای با در نظر گرفتن مولفه های پوشش و مواردی از این دست در دنیا توانسته نفوذ پیدا کرده و در کشورهای مسلمان به بهترین شکل عرضه شود. به همین جهت ما تصمیم گرفتیم در نهاد فعالیتی خودمان، اتاق فکری را تشکیل دهیم تا هر چه زودتر از چارچوب درامدهای نفتی جدا شده و از حوزه های دیگر بهره برداری کنیم. ما در سازمان توسعه تجارت آنچنان دولتی کار نمی کنیم. ما فقط می خواهیم شما عزیزان ما را از خودتان بدانید و دوست داریم از تمام مشاوره ها و کمک شما استفاده کنیم.

اسکندری: شما ببینید فیلم های اصغر فرهادی و دیگر محصولات سینمایی ما چه میزان می تواند به بهبود اوضاع سبد صادراتی ما کمک کند. بنابراین ما می توانیم با هنر موسیقی مان هم به بهترین شکل در عرصه های جهانی حضور داشته باشیم

ارائه بسته های حمایتی توسط سازمان توسعه صادرات

مدیر کل دفتر توسعه صادرات خدمات و محصولات دانش بنیان در بخش دیگری از صحبت های خود تصریح کرد: من از شرایط پیش آمده ناامید نیستم پس باید بسترها را فراهم کرد تا یک روزی شاهد رفع همه مشکلات حوزه برای حضور در بازار جهانی باشیم.

محمود اسکندری در نشست تخصصی گروه موسیقی نخستین جشنواره تصویر صادرات و نمایشگاه صنایع خلاق که در نمایشگاه بین المللی برگزار شد، گفت: سال ها است سازمان توسعه تجارت به منظور حمایت از صادرکنندگان اقدام به ارائه بسته های حمایتی به آنها کرده است؛ حالا در نظر داریم ارائه دهندگان خدمت همچون هنرمندان را به این عرصه اضافه کنیم.

وی با بیان اینکه صادرکنندگان خدمات با کسب پروانه صادرات از وزارت صنعت، خدمات حمایتی دریافت می کنند، گفت: با ابلاغ وزیر مربوطه هنرمندان و صنایع خلاق نیز این امکان را داشته باشند؛ به عنوان مثال بخشی از هزینه های اعزام هیات های تجاری فرهنگی را دریافت کنند.

نیازمند تشکیل اتاق فکر با همراهی هنرمندان هستیم

اسکندری اضافه کرد: سازمان توسعه تجارت و صادرات ایران به منظور تهیه استراتژی نیازمند اتاق فکر است که هنرمندان عرصه موسیقی می توانند، کمک کنند.

محمود اسکندی گفت: هر موضوعی که بتواند در راستای توسعه تجارت راهگشا باشد، باید برایش برنامه ریزی کرد؛ دفتر ما توسعه خدمات است. فرصت استثنایی پیش آمده و شاید بتوان دستورات خاصی برای موضوعات موسیقی از این مجرا گرفت. ما نباید ناامید باشیم.

سازمان توسعه تجارت ایران در طول یک ماه گذشته میزبان متخصصین و هنرمندان هفت گروه تخصصی فرهنگ و هنر از جمله هنرمندان رشته های تجسمی شامل نقاشی، خوشنویسی، عکاسی، گرافیک، تصویرسازی، کاریکاتور، مجسمه سازی و همچنین شاخه های مختلف عرصه سینما و تآتر بوده است تا با برگزاری این نشست های مشترک، امکان رفع موانع و مشکلات صادرات آثار هنری هنرمندان و حضور بیش از پیش فعالان اقتصادی رشته های مختلف فرهنگی در عرصه جهانی را افزایش دهد.

نخستین جشنواره تصویر صادرات صنایع خلاق با حضور حوزه های مختلف فرهنگی، هنری، تجسمی، رسانه های دیجیتال، صنایع دستی و گردشگری، سینما، تئاتر و دیگر فعالیت ها در این راستاو مرتبط، اسفندماه 98 برگزار می شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
دبیر علمی نخستین سمینار مطالعات اجرا ضمن اشاره به پاره ای جزئیات در خصوص ضرورت برگزاری این سمینار، از اهمیت تاسیس پژوهشگاه مطالعات تئاتر ایران گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : تیتر برتر تئاتر آنلاین

به گزارش خبرنگار مهر ، بهزاد آقاجمالی عضو شورای کانون تئاتر دانشگاهی و دبیر علمی سمینار مطالعات اجرا درباره ایده اولیه برگزاری نخستین سمینار مطالعات اجرا توضیح داد: وقتی در شورای کانون تئاتر دانشگاهی برنامه هایی طراحی کردیم به بررسی امکان یا عدم امکان اجرایی آنها نیز پرداختیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که می توانیم بعضی از برنامه ها را در قالب شکل های کوچک تری مانند سمینار ببینیم تا به تحقق نزدیک شوند. ایده اولیه ما به نوعی تاسیس پژوهشکده مطالعات تئاتر ایران بود که به چیزی فراتر از ظرفیت و امکانات کانون نیاز داشت و سمینار مطالعات اجرا در این راستا به نوعی کوچک شده همین ایده اصلی است.

دبیر علمی سمینار مطالعات اجرا همچنین در این باره که در شرایط کنونی چه ضرورتی برگزاری چنین سمیناری را ایجاب می کرد، بیان کرد: با توجه به فقدان تجربه و سنت مطالعات اجرا در ایران و با توجه به اینکه یک جور گرایش و میل غریزی در تئاتر تجربی و دانشگاهی معاصر نسبت به این شکل از اجرا بوجود آمده، فکر کردیم می توانیم موضوع را تا حدی تئوریزه کنیم و ببینیم اساساً فضای تئاتری یا آکادمیک ما در این رابطه چه اندازه شناخت دارد یا اصولاً چقدر می تواند به شناخت تکمیلی این پدیده کمک کند. این شد که به سمینار مطالعات اجرا فکر کردیم، ضمن اینکه من و دیگر دوستان متوجه بودیم حتی در نهادهای آکادمیک ما نیز تصور دقیق و درستی از بحث مطالعات اجرا وجود ندارد و با میزانی ابهام و سردرگمی مواجه هستیم. گرچه بخشی از این سردرگمی به ماهیت اجرا و نوپا بودن آن بازمی گردد، حتی در غرب نیز همینطور است و اتفاق نظر وجود ندارد. البته بخش دیگر ابهام به این مقوله بازمی گردد که اجرا در ایران جویده جویده و نادرست وارد شده، یعنی سنت به طور کامل تجربه نشده است.

وی یادآور شد: برگزاری سمینار مطالعات اجرا در چنین وضعیتی ابتدا بعنوان شکلی از آموزش و توسعه شناخت کارکرد می یابد. و در سوی دیگر با در نظر گرفتن این موضوع که اجرا یک مقوله درون گفتمانی تئاتر نبوده و مفهومی ساری در علوم و مقولات دیگر اجتماعی است، به تولید مقالات تالیفی که انعکاسی از محیط یا جامعه بومی نیز باشد فکر کردیم. چون این مطالعات از حیطه و زمینه تئاتری فراتر رفته، به ویژه فعالیت های اجتماعی و رشته های علوم اجتماعی را در بر گرفته و از آنجا نیز کسب اعتبار می کند. با توجه به شرایط ویژه جامعه معاصر ایران و بروز گفتمان های تو در توی اجتماعی، مقوله اجرا می توانست مسئله جذابی برای تمرکز، مطالعه و دقت باشد.

آقاجمالی همچنین در خصوص دعوت از پژوهشگران و صاحب نظران برای حضور در سمینار توضیح داد: برای تولید محتوای سمینار دو محور در نظر گرفتیم، یکی انتشار فراخوان که اینجا ترجیح ما تولید اختصاصی برای سمینار بود. متقاضیان در این بخش موضوعات خود را طرح کردند و در نهایت با داوری هیات علمی سمینار متشکل از خانم دکتر آزاده گنجه استادیار دانشکده هنرهای زیبا، کامران سپهران دانشیار دانشکده سینما و تئاتر، فرهاد مهندس پور دانشیار دانشگاه تربیت مدرس و رضا سرور مترجم، نویسنده و مدرس، مقالات نهائی انتخاب شد. بخشی هم به صورت دعوت از افراد که بر مبنای امکان های موجود اتفاق افتاد. به طور اجمالی فکر کردیم کسانی که قبلاً در حوزه تئاتر کار تئوریک انجام داده اند، و احتمالاً حرف تازه ای داشته باشند و گروهی بیرون از حوزه مطالعات تئاتر با توجه به خصلت بینارشته ای مطالعات پرفورمنس می توانستند مقالاتی تولید کنند. البته در صورت آشنایی ضمنی با هنرهای نمایشی. علاوه بر این در سمینار شاهد یک پنل گفتگو با مدیریت علی اصغر دشتی و همکاری بهنام نوائی خواهیم بود که به موضوع سوتفاهمات مطالعات اجرا: مروری بر نحوه مواجهه با اجرا در تئاتر ایران می پردازد.

دبیر علمی سمینار مطالعات اجرا در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا تاسیس پژوهشکده مطالعات تئاتر ایران در شرایط فعلی امکان پذیر است یا خیر، بیان کرد: این واقعاً رویایی بود که در سر داشتیم، برهمین مبنا هم به نظرمان رسید اگر قرار باشد بعداً چنین پژوهشگاهی ذیل وزارت ارشاد یا اداره کل هنرهای نمایشی تاسیس شود، کانون تئاتر دانشگاهی یا هر دفتر دیگری که در اداره کل کار پژوهشی انجام می دهد می تواند پیشنهاددهنده و آغازکننده باشد. به نظرم اصلاً کار دشواری نیست و امکان عملیاتی شدن دارد، آقای کرمی هم با توجه به تنگناهای مالی موجود در برابر خواسته های کانون انعطاف نشان داده و از آنجا که در این زمینه به امکانات و عقد تفاهم نامه هایی خارج از وزارت ارشاد نیاز داریم، عزمی جدی می طلبد که البته چندان هم دور از تصور نیست. کانون هم آمادگی دارد برنامه نویسی پژوهشکده را برعهده بگیرد.

این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه اگر قرار است در ایران چنین مرکزی وجود داشته باشد ضرورت دارد زیر نظر اداره کل هنرهای نمایشی فعالیت کند، افزود: به نظرم اداره کل هنرهای نمایشی نباید فقط تولیت ارزشیابی و منابع مالی تئاتر را برعهده بگیرد، بلکه حداقل بعنوان یک مخاطب انتظار دارم طراحی سیاست های فکری و تئوریک هنرهای نمایشی را انجام دهد، این چطور اتفاق می افتد؟ با تاسیس پژوهشکده مطالعات تئاتر ایران ، جایی که به صورت رسمی و جدی هیات علمی داشته باشد، کسانی جذب آن شوند و فقط به مطالعه و پژوهش و انتشار محتوا بپردازد. به نظرم با در نظر گرفتن همین وضعیت مالی و کمی مدیریت اقتصادیِ منابع ایده قابل اجرا است.

نخستین سمینار مطالعات اجرا به همت کانون تئاتر دانشگاهی اداره کل هنرهای نمایشی در روزهای 6، 7 و 8 مرداد در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار می شود.

عکس کنار خبر از گاتا ضیاتبری است.

کد خبر 4674169

فریبرز دارایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

فاطمه امین الرعایا
روز گذشته نشست خبری مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران با حضور هادی مظفری، مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی و مجید آقایی، مدیر موزه هنرهای معاصر تهران در کتابخانه این موزه برای پاسخ به پرسش های اهالی مطبوعات در خصوص پیگیری روند مرمت و بازسازی این موزه برگزار شد.
مظفری در ابتدای این نشست، با اشاره به نوسانات اقتصادی، درباره طولانی شدن روند مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر گفت: ما برای مرمت موزه دو فاز 60 درصد و یک فاز 40 درصد را پیش بینی می کردیم که فاز نخست به اتمام رسید. موزه هنرهای معاصر تهران در سال 1356 افتتاح شد و با گذشت 42 سال از آغاز فعالیت آن نیازمند انجام اقدامات بسیاری است که برخی قابل پیش بینی بود و برخی بعد از شروع مرمت مشخص شد. مرمت موزه شامل 12 جبهه اصلی و 130 جبهه فرعی است. اما دلایلی برای محقق نشدن بازگشایی موزه در زمان مقرر وجود داشت. در 14 ماهی که گذشت، نوسانات اقتصادی بسیاری در بازار وجود داشت. البته مشکلی از لحاظ تامین اعتبار توسط وزارت ارشاد وجود نداشته و حالا هم ندارد اما به روز شدن قیمت ها، کار را برای ما سخت می کرد.
او همچنین سرعت پیمانکار در برخی از جبهه ها را به عنوان عامل دوم برشمرد و گفت: همچنین در بعضی جبهه های کاری احساس کردیم که پیمانکار سرعت کافی را ندارد. برداشت ما این بود که برخی جبهه ها باید همزمان پیش بروند اما پیمانکار معتقد بود باید پس از پایان هر مرحله و هر جبهه وارد جبهه بعد شد و به همین جهت از حضور پیمانکار نخست صرف نظر کردیم و مراحل تغییر پیمانکار زمان برد.
مظفری شرایط خاص موزه را به عنوان سومین دلیل تاخیر در روند مرمت عنوان کرد و گفت: موزه هنرهای معاصر دارای سه ویژگی است. ساختمان و بنای این موزه دارای ارزش و قدمت بالایی است که باید از آن مراقبتی دو چندان شود. همچنین وجود گنجینه بسیار باارزش موزه باید مورد توجه قرار بگیرد و به همین سبب باید ورود و خروج افراد و سلامت آثار مدنظر قرار بگیرد. ویژگی سوم، تاریخ شفاهی این موزه است. ما تنها با یک ساختمان مواجه نبودیم. تک تک هنرمندانی که در این 40 سال به موزه آمده اند تاریخی ساخته اند که مراقبت از آن تاریخ بر سختی کار می افزاید. در واقع، اصل موضوع پاسبانی از ساختمان موزه، آثار گنجینه و توجه به تاریخ شفاهی است که با توجه به این سه مورد کار مرمت و بازسازی ممکن است با کمی کندی پیش برود.
در ادامه این نشست مجید حبیبی نژاد، مدیر کنترل پروژه مرمت موزه هنرهای معاصر تهران، با بیان جزئیاتی درباره روند و چگونگی مرمت فیزیکی این موزه گفت: مرمت موزه در 12 جبهه کاری انجام می شود. ضرورت بعضی اقدامات برای بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران از ابتدای کار مدنظر ما قرار گرفت. آب بندی و عایق بندی ساختمان، ذخیره سازی انرژی، برطرف کردن آسیب های وارده در طول زمان، بهسازی و نوسازی تاسیسات و زیرساخت ها، ترمیم و حفظ ارزش های کالبدی نما، بهسازی و مرمت گنجینه موزه، نوسازی و بهسازی تاسیسات گنجینه و... از جمله این ضرورت ها بود.
او همچنین گفت: بنابر نظرات مدیران وقت قرار بر این بود که کلیه فازهای این پروژه ظرف شش ماه به پایان برسد، اما پس از بررسی ها و آغاز مرمت با توجه به ملاحظات گوناگون چنین نشد. فاز اول مرمت موزه هنرهای معاصر تهران 18 اردیبهشت ماه سال 98 توسط پیمانکار نخست به پایان رسید و 5 خردادماه 98 فاز دوم مرمت با ورود پیمانکار دوم آغاز شد. در واقع 60 درصد از پروژه که تاکنون انجام شده است، توسط پیمان کار اول صورت گرفت و 40 درصد باقی مانده را قرار است پیمان کار جدید انجام بدهد.
حبیبی نژاد در ادامه گزارشی مفصل از کارهای انجام شده در جریان مرمت موزه هنرهای معاصر ارائه کرد. او همچنین درباره کارهای انجام شده در فاز اول مرمت موزه افزود: بام، نما، فضای گالری ها، محوطه و تاسیسات و الکتریکال گالری ها در فاز اولیه مرمت شد که بر اساس اسکوپ اولیه باید 62 درصد آن انجام می شد اما 60 درصد آن محقق شده است.
در بخش بعدی نشست، مظفری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اعلام زمان بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران و پایان مرمت این موزه گفت: شاید اعلام یک تاریخ کار ساده ای باشد اما ممکن است آنچه که باعث خارج شدن پروژه از زمان بندی های ما شد، دوباره اتفاق بیفتد، بنابراین تاریخ دیگری را اعلام نمی کنیم اما همه دست اندرکاران شبانه روز در حال کار هستند تا اگر ممکن است یک روز زودتر موزه بازگشایی شود، چنین اتفاقی بیفتد.
مظفری همچنین درباره شرایط نگهداری آثار گنجینه و حفاظت از آنها در زمان مرمت موزه گفت: تا امروز هیچ گونه تغییری در وضعیت حرارتی و برودتی گنجینه ایجاد نشده و آثار جابه جا نشده اند. زمانی که ماشینری ساخته شده برای نصب آثار آماده شده و برای نصب آن اقدام شود، حتماً اقدامات لازم برای جابه جایی و رعایت استاندارد ها صورت خواهد گرفت.
در ادامه احسان آقایی در پاسخ به سوالی مبنی بر چگونگی تغییر برخورد در موزه پس از افتتاح مجدد آن گفت: مهر ماه سال 1356 موزه هنوز آماده افتتاح نبود اما با فشار سیستم حکومتی این کار انجام شد. آن زمان باید برنامه ریزی هایی برای موزه انجام می شد که این اتفاق نیفتاد و در سال های بعد هم در بخش سخت افزاری و نرم افزاری این کاستی ها ادامه داشت. بنابراین در دوره جدید تصمیم گرفتیم بعضی برنامه های نرم افزاری که باید از در زمان افتتاح موزه انجام می شد و نشده بود را انجام دهیم. یکی از مهم ترین اقدامات بازنگری در سازمان موزه به لحاظ کاری است. در این سال ها وجه اداری موزه بر وجه هنری آن غالب بوده است، به همین دلیل تصمیم گرفته شد چارت سازمانی اجرایی موزه تغییراتی کند تا به سمت موزه های مدرن و معاصر حرکت کند.
مظفری در بخش دیگری با اشاره به قولی که سال گذشته در نشست خبری خود درباره گنجینه آثار موزه هنرهای معاصر داده بود، گفت: خبر خوشی می خواهم به شما بدهم. موزه در بخش نرم افزاری تعطیل نبوده است. تا پیش از این موزه هنرهای معاصر، بانک اطلاعاتی از آثار خود را نداشت و بعد از چهل سال، گنجینه آثار موزه در یک دفتر چهل برگ، دست نویس بود. اما قول داده بودم که بانک اطلاعات را ایجاد می کنیم و امروز این خبر را به شما می دهم که بانک اطلاعاتی موزه هنرهای معاصر به اتمام رسیده و آماده بهره برداری است. 3259 اثر موجود در موزه ثبت شده است، چهار ماه برای راستی آزمایی زمان گذاشته شد. در کنار این اتفاق، آقای آقایی و کیوریتورهای دیگر کار پژوهشی خود را آغاز کردند و مطمئن باشید دوره بعدی موزه پس از بازگشایی مجدد، دوره علمی و پژوهشی خواهد بود.
او افزود: شبکه موزه های هنرهای معاصر کشور را با حضور چهار موزه هنرهای معاصر کشور یعنی تهران، کرمان، آبادان و اصفهان آغاز کرده ایم. متاسفانه به دلایل حقوقی از موزه هنرهای معاصر اهواز امکان بهره برداری وجود ندارد که از طریق حقوقی در حال پیگیری است. به زودی حرکت آثار بین موزه های معاصر کشور آغاز خواهد شد و برای گردش این اطلاعات حتی پیش از افتتاح موزه برنامه ریزی شده است. اگر بخش سخت افزاری و بنا در حال مرمت و بازسازی است، در بخش نرم افزاری دوبرابر بیشتر تلاش می شود.
مظفری در پاسخ به ابتکار درباره علت تاخیر از رونمایی بانک اطلاعاتی که 14 ماه پیش قرار بود در مدت 6 ماه به سرانجام برسد اما بیش از یک سال به طول انجامید، گفت: کار در همان شش ماه تمام شده بود اما برای ما مهم بود پیش از رونمایی یک بار راستی آزمایی صورت بگیرد و در همین روند و بازدیدهای میدانی به نکاتی پی بردیم که اشتباه ثبت شده بود که در طی این راستی آزمایی اصلاح شد. این پروسه برای در اختیار قرار گرفتن اطلاعات متقن تر طول کشید.
در پایان این نشست، پیش نمایشی از بانک اطلاعاتی گنجینه موزه هنرهای معاصر نیز به نمایش درآمد.

ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:

لینک خبر :‌ روزنامه ابتکار
دبیر یازدهمین دوسالانه کاریکاتور گفت: طبق تصمیم مدیر کل هنر های تجسمی، دوسالانه کاریکاتور امسال برگزار نمی شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : عصر شهروند

سید مسعود شجاعی طباطبایی دبیر یازدهمین دوسالانه کاریکاتور درباره برگزاری دوازدهمین دوسالانه بین المللی کاریکاتور در سال جاری به خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: طی صحبتی که آقای محمد مکارچیان با آقای مظفری مدیر کل هنر های تجسمی وزارت ارشاد داشته، اعلام شده که این دوسالانه امسال به دلیل مشکلات بودجه ای برگزار نمی شود.

وی با بیان اینکه این دلیل خیلی منطقی و صحیح نیست، افزود: هزینه این فستیوال خیلی سنگین نیست، آثار از طریق ایمیل ارسال می شود و هزینه پست و... ندارد. به نظرم بحث نبود بودجه یک دلیل سطحی برای رفع تکلیف و از سربازکردن این جشنواره است.

دبیر دوره های پیشین دوسالانه کاریکاتور گفت: هنرمندان کارتون و کاریکاتوریست ایرانی در دنیا سرآمد هستند، اگر هنرمندان ما در یک رویداد کارتونی شرکت نکنند اعتبار آن فستیوال هرقدر هم مشهور باشد زیر سوال می رود. در این چند سال اخیر جایزه های مهم و سرشناس رشته کارتون و کاریکاتور را هنرمندان ما درو کرده اند، حال چرا باید در کشور خودمان این موقعیت از آن ها سلب شود؟

شجاعی ادامه داد: دوسالانه کاریکاتور ایران یک فضای حرفه ای برای بروز استعداد های داخلی و استفاده از توانمندی های خارجی است، این جشنواره جز معتبرترین جشنواره های کارتون در دنیاست؛ شورای سیاست گذاری آن 24 نفر هستند که نظرات مختلفی را با دیدگاه های مختلف بیان و در نتیجه محور های جشنواره را مشخص می کنند از این رو درست نیست که صرفا با یک دلیل کم اهمیت این جشنواره کنسل شود.

بنیانگذار خانه کاریکاتور ایران در پاسخ به اینکه آیا شما فکر می کنید واقعا می توان اعتبار نقدی این دوسالانه را تامین کرد یا خیر، اظهار کرد: بله اگر همکاران وزارت ارشاد همت کنند می توان از سازمان ها و ارگان های مختلف تقاضای حمایت کرد، با توجه به اینکه این دوسالانه هم اتفاق مهم و شناخته شده ای است قطعا همکاری خواهند کرد.

شجاعی گفت: حتی برای بحث اجرایی هم حاشیه ای وجود ندارد، اگر با حضور بنده به عنوان دبیر موافق نیستند، هر شخصی را که صلاح می دانند معرفی کنند ما هم با تمام قدرت در کنارشان خواهیم بود و به هرچه بهتر برگزار شدن کمک خواهیم کرد. باید دلایل این ناهماهنگی را اداره کل تجسمی توضیح دهد تا بتوانیم فکری برای رفع مشکل در نظر بگیریم.

انتهای پیام/

آخرین اخبار از دوسالانه کاریکاتور

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
دبیر یازدهمین دوسالانه کاریکاتور از تصمیم مسئولان وزارت ارشاد و مشخصاً مدیر کل هنر های تجسمی، جهت برگزار نشدن این رویداد بین المللی به بهانه نداشتن بودجه خبر داد. طباطبایی در عین حال معتقد است که ریشه این اظهارات بیشتر از آنکه واقعی باشد بهانه جویی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: پس از انتشار اخباری مبنی بر احتمال عدم برگزاری مسابقه دوسالانه کاریکاتور تهران به دلیل مسائل مالی و عدم تأمین بودجه از سوی وزارت ارشاد، سیدمسعود شجاعی طباطبایی دبیر دوره قبل این دوسالانه در رابطه با علت اصلی و واقعی چنین موضوعی به خبرنگار جوان گفت: آقای محمد مکارچیان از طرف ما پیگیر برگزاری یا عدم برگزاری دوسالانه کارکاتور تهران از مسئولان ذیربط وزارت ارشاد شد که آقای مظفری گفته امسال به دلیل نداشتن بودجه نمی توانیم این مسابقه را برگزار کنیم. واقعیت این است که برگزار نشدن یک چنین مسابقه ای مصداق ضرر و خسران است و اگر دوستان وزارت ارشاد واقعاً به دلیل مسائل مالی و نداشتن بودجه تصمیم به چنین کاری گرفته اند باید خدمتشان عرض کنم که با توجه به اعلام اشتیاق و آمادگی از سوی برخی اسپانسر های علاقه مند به سرمایه گذاری در این حوزه به نظر نمی رسد این مسئله، آنقدر مشکل بزرگی باشد که اجازه برگزاری دوسالانه تهران را ندهد.
بنیانگذار خانه کاریکاتور ایران در ادامه خاطر نشان می کند: هر چند ما تفاوت و افتراقی بین اهداف و افکار خودمان و دوستان بزرگوار وزارت ارشاد نمی بینیم، اما حاضریم برای مساعدت به برپایی این رخداد هنری بسیار مهم که اتفاقاً جزو سه مسابقه مهم و اثرگذار دنیا در حوزه کارتون و کاریکاتور محسوب می شود، هر کاری که از دستمان برمی آید از پیدا کردن و معرفی اسپانسر گرفته تا به کار گرفتن و به میدان آوردن توان ارتباطی، رسانه ای و حتی شخصی را انجام بدهیم.
دبیر دوره های پیشین این دوسالانه می افزاید: آثار از طریق ایمیل ارسال می شود و هزینه پست و... ندارد، حتی ما طرحی داریم که مطابق دیگر جشنواره های بین المللی داوری آثار را از طریق اینترنتی انجام بدهیم. در این چند سال اخیر جایزه های مهم و سرشناس رشته کارتون و کاریکاتور را هنرمندان ما درو کرده اند، حال چرا باید در کشور خودمان این موقعیت از آن ها سلب شود؟ شجاعی ادامه می دهد: شورای سیاستگذاری دوسالانه کاریکاتور 24نفر هستند که نظرات مختلفی را با دیدگاه های مختلف بیان و در نتیجه محور های جشنواره را مشخص می کنند، از این رو درست نیست که صرفاً با یک دلیل کم اهمیت این جشنواره کنسل شود.
شجاعی با اشاره به اینکه واقعیت این است که در بین تمام مسابقات مهم و بهترین های دنیا سه تا مسابقه دارای بالاترین تراز بین المللی در حوزه کاریکاتور و کارتون هستند، می افزاید: اولین آن ها مسابقه آیدین دوغان در کشور ترکیه است که فقط در حوزه کارتون برگزار می شود که به دلیل سرمایه گذاری بسیار بالای همین آقای دوغان در صدر لیست مسابقات بین المللی قرار دارد. دومین مورد مسابقه پورتو کارتوناله در کشور پرتغال است که با تمرکز بر کارتون و کاریکاتور چهره برگزار می شود. سومین رتبه متعلق به مسابقه دوسالانه کاریکاتور تهران است که با محوریت کارتون موضوعی و آزاد، کاریکاتور آزاد و ویژه چهره و همچنین یک جایزه ویژه برگزار می شود.
طباطبایی در پاسخ به این سؤال مبنی بر اینکه علت اصلی و واقعی عدم برگزاری این مسابقه را حضور خودتان در رأس آن می دانید یا اینکه واقعاً از نظر مالی وزارت ارشاد توان برگزاری آن را ندارد؟ می گوید: همانطور که در ابتدا گفتم من در رابطه با بحث اجرایی این مسابقه هیچ اصراری بر حضور خودم ندارم. اگر کسی یا افرادی با حضور بنده به عنوان دبیر موافق نیستند، هر شخصی را که صلاح می دانند معرفی کنند ما هم با تمام قدرت در کنارش خواهیم بود و برای هرچه بهتر برگزار شدن آن تمام توان خود و دیگر دوستانمان را پای کار می آوریم. باید این نکته را در پایان عرض کنم که برای کسب اعتبار و جایگاه پنج ستاره ای بین المللی دوسالانه کاریکاتور تهران تلاش زیادی از سوی هنرمندان نجیب و بی ادعای عرصه تجسمی کشیده شده است. قطعاً برگزار نکردن آن در تاریخ مقرر (که تا الان دیر هم شده) به اعتبار و آبروی آن خدشه وارد شده و باعث کمرنگ شدن نام و جایگاه آن در میان فعالان و هنرمندان سراسر جهان خواهد شد.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
ما همیشه معترض به موسیقی و شرایط آن هستیم که متأسفانه صدا و سیما درآن نقش بسیاری دارد. در واقع وقتی بودجه و پولی نباشد نهادهایی چون صدا و سیما ترجیح می دهند در این باره ورود نکنند البته بعد از چهل سال پرداختن به این ماجراها دیگر دیر است اما وظیفه داریم در این تریبون ها بار دیگر اعتراضات خود را اعلام کنیم. اینها بخشی از صحبت های حسین علیزاده درنشست رسانه ای سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان است که روز گذشته برگزارشد. این موسیقیدان می گوید: متأسفانه یک نفر در صدا و سیما نیست که مسئولیتی برای موسیقی داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

شعار سال : اینها بخشی از صحبت های حسین علیزاده درنشست رسانه ای سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان است که روز گذشته برگزارشد. این موسیقیدان می گوید: متأسفانه یک نفر در صدا و سیما نیست که مسئولیتی برای موسیقی داشته باشد. آنها فکرهای ضد فرهنگی دارند و وای به حال مملکتی که صداوسیمای آن درکی از موسیقی ندارد. عضو هیأت داوران بخش موسیقی دستگاهی جشنواره موسیقی جوان بیان کرد: جشنواره موسیقی جوان یک رویداد مهم موسیقی است و مسلماً هرچیزی که پیشرفت کند نشان دهنده تداوم یک حرکت است. این جشنواره یک رویداد پاک ومعصوم است و هرکسی که به آن نرسیده باخته است. این آهنگساز با انتقاد از حضور برندگان جشنواره های موسیقی در برنامه های تلویزیونی اظهار داشت: من به همه پدر و مادرها توصیه می کنم از چهره های این جشنواره ها سوء استفاده نکنند و فرزندان خود را از شهرت های کاذب دور کنند چرا که چنین رویکردی موجب می شود کودکان پیشرفتی نداشته باشند و حتی در جاهای دیگر مورد سوء استفاده های تبلیغاتی قرار می گیرند. جالب اینکه صدا و سیما هم در این شرایط از کودکان حمایت می کند که به جای نفع به آنها ضرر می رساند. قطعاً اگر برنامه های رسانه ملی سالم بود ما استقبال می کردیم. به اعتقاد من جشنواره موسیقی جوان باید با این موضوع جدید برخورد جدیدی داشته باشد. جالب اینکه در این شرایط تبلیغاتی فقط خوانندگان شرکت دارند و در برنامه تلویزیونی ستاره می شوند و نوازندگان هیچ ارزشی ندارند .

جشنواره موسیقی جوان برای هیچ دولتی اتفاق ملی نبوده است

حسین علیزاده در خصوص توجه مسئولان فرهنگی به جوان گرایی و نخبه گرایی در کشورمان به ایران گفت: این مسأله هیچ گاه مورد توجه مسئولان نبوده اما درجشنواره موسیقی جوان به این موضوع توجه بسیاری شده است. البته متأسفانه در جامعه ما مفاهیم برخی از این کلمات تغییر کرده است به عنوان مثال نمی دانیم امروزه نخبه به چه کسی اطلاق می شود یا فاخر به چه معنا است؟ به عقیده من باید مفاهیم این کلمات دوباره تعریف شوند. البته طرح این سؤال ها نشان از این یک درد مشترک است و جای تأسف است که باید بگوییم جشنواره موسیقی جوان برای هیچ دولتی یک اتفاق ملی نبوده است به این سبب که دائم درگیر سیاست زدگی هستیم و کشوری که تمام مدت شعار معنویت می دهد به نظر من تمام اتفاقات معنویش و رفتارهایش حتی بیش از همه دنیا نگاه مادی دارد. او در ادامه این سؤال افزود: هدف جشنواره موسیقی جوان استعدادیابی است، استعدادی که در وجود همه قراردارد اما باید مسیر آن بدرستی مشخص گردد. حُسن جشنواره موسیقی جوان کشف این استعداد ها است که البته در این باره خانواده ها هم با ما همکاری داشتند و جای تشکر دارد. این آهنگساز می گوید: اگردر هنر دارای یک استعداد متوسط باشید ولی پشتکار تداوم داشته باشد می توانید هنرمند بزرگی شوید. البته هنرمندان بسیاری بودند که با وجود نبوغ بسیار نتوانستند به راه خود ادامه بدهند چرا که پشتکارنداشتند. علی ثابت نیا مدیر عامل انجمن موسیقی ایران در این نشست ضمن ارائه گزارشی از روند برگزاری این جشنواره بیان کرد: در سال گذشته با ارسال مواد تبلیغاتی جشنواره، این افتخار را داشتیم که شاهد رشد 20 درصدی استقبال از جشنواره نسبت به دوره های قبل باشیم و امیدوارم در سال های آینده با تدابیر بیشتری که در حوزه اطلاع رسانی و تبلیغات انجام می دهیم، شاهد رشد بیشتر چه در زمینه کیفی و چه در زمینه کمی باشیم. ما در همه بخش های مختلف اجرایی جشنواره، نهایت تلاش خود را انجام داده ایم تا سطح جشنواره پایین تر از دوره های قبل نباشد .

چرا تهیه کننده های تلویزیون استعدادهای جشنواره موسیقی جوان را پوشش نمی دهند؟

هومان اسعدی دبیر سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان هم به ماجرای برنامه های استعدادیابی تلویزیون و ارتباط آن با رویدادهایی چون جشنواره موسیقی جوان اشاره کرد و گفت: این جشنواره یک برنامه استعدادیابی ویژه است که بهتر است تهیه کنندگان تلویزیون به جای نمایش ستاره های تبلیغاتی شان در تلنت شوهای تبلیغاتی استعدادهای همین جشنواره را پوشش دهند .

او در پاسخ به ایران در خصوص اینکه آیا جوانان مستعد از کشور های همجوار امکان حضور در این جشنواره را خواهند داشت یا خیر گفت: ایران فرهنگی نقش مهمی در گذشته داشته اما غفلت فرهنگی سبب شده امپراطوری عثمانی احیا شود. ما می توانستیم به کشورهای اطراف خود مرکزیت فرهنگی خود را نشان بدهیم اما متأسفانه این اتفاق مهم انجام نگرفت در صورتی که این امر می توانست در روابط و سیاست بین الملل نیز اثر گذار باشد و یکی از آرزوهای من این است که کشورهای همجوار و فرهنگ های هم خانواده به نوعی به بهانه این جشنواره ها گرد هم آیند .

جشنواره موسیقی جوان محلی برای تعمیر گوش هاست

حمیدرضا اردلان مدیر بخش موسیقی نواحی جشنواره ملی موسیقی جوان نیز در ادامه این نشست رسانه ای بیان کرد: برگزاری جشنواره موسیقی جوان باعث شده که بسیاری از سازهای مهجور موسیقی نواحی ما از حالت گوشه نشینی خود خارج شده و به معرفت شنیداری جامعه ما کمک قابل توجهی کند. متأسفانه در شرایطی هستیم که مدیران ما به سرمایه های معنوی خود توجهی ندارند. به اعتقاد من جشنواره موسیقی جوان محلی برای تعمیر گوش هاست. به اعتقاد من ناب ترین جشنواره موسیقی جوان محلی برای تبادل فرهنگ هاست که اتفاقاً از سوی جامعه موسیقی کشور هم جدی گرفته شده است. مهرداد پاکباز عضو هیأت داوران بخش موسیقی کلاسیک نیز اظهارکرد: من فکر می کنم جشنواره ملی موسیقی جوان عنوان بسیار مناسبی است و مانند نفت یک سرمایه بزرگ است که باید با هدف های خوب مورد توجه قرار گیرد. در غیر این صورت وارد شرایطی می شود که تخریب آن بهتر از سودهای آن است. سیزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی و با مشارکت استادان موسیقی کشور توسط انجمن موسیقی ایران، با حمایت معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر موسیقی و با همکاری بنیاد رودکی از 5 مردادماه تا 5 شهریورماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد .

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ایران آنلاین ، تاریخ انتشار 31تیر 98 ، کد خبر : 488649، www.ion.ir

لینک خبر :‌ شعار سال
در شرایطی که شش ماه از ممنوع الکاری مهدی یراحی می گذرد، این خواننده در اولین اجرای خود بعد از ممنوع الکاری اش، باز هم به زعم خود شیطنت کرد!

در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مهدی یراحی قطعه پاره سنگ را منتشر و روانه بازار کرد که منجر شد این خواننده از سوی وزارت ارشاد تحت عنوان ضد جنگ بودن این اثر ممنوع الکار شود. یراحی قبل تر نیز کنسرتی در حمایت از کارگردان معترض اهوازی برگزار کرده بود و برای اخذ مجوز قطعه پاره سنگ نیز یکسال در نوبت ارشاد بود، اما با اینکه اصلاحاتی به متن این ترانه خورد، در نسخه منتشر شده این اصلاح ها را اعمال نکرد و خودش هم در گفت وگویی گفته بود که درست است من شیطنت کردم!

اما یراحی پس از گذشت 6 ماه توانست دوباره اجرا کند. در طراحی دکور آخرین اجرای این خواننده آنچه بیش از پیش جلب توجه می کرد استفاده از چند المان اصلی و موجود در موزیک ویدئوی پاره سنگ بود، از جمله موشک هایی به رنگ سفید و قرمز و همچنین کبوترهای سفیدی که از سقف سن آویزان شده بودند و نیمکت های سبزی که روی هر کدام از آنها کیف مدرسه و دفتر و کتاب و قلم قرار داده شده بود.

اولین قطعه ای که توسط یراحی اجرا شد، قطعه بی دفاع بود و او در شرایطی که پشت میز اعتراف نشسته بود این آهنگ را اجرا کرد گویی که در حال اعتراف کردن است و باز در نوع اعترافش با اینکه قطعه مجوز گرفته از سوی وزارت ارشاد برای بخشیده شدن هرگز دعا نمی کنم، بود او ترانه را به دلخواه خود و شرایطی که این روزها دارد و به نشانه اعتراض اینطور خواند: برای بخشیده شدن هرگز ریا نمی کنم! این نشان از این دارد که خواننده این قطعه حالا و بعد از این مدت نسبتا طولانی که ممنوع الکار بوده است باز هم روی حرفش اصرار دارد و معتقد است حرف درستی را در پاره سنگ گفته که برای رفع اتهام از خود می گوید: هرگز ریا نمی کنم!

یراحی در خلال این اجرا هیچ حرفی از ممنوع الکاری خود در این 6 ماه نزد و تنها به این بسنده کرد که در این مدت دلتنگ شما بودم. همچنین این را بیان کرد که ترجیح می دهم بیشتر برایتان بخوانم تا حرف بزنم، بغض من از لحظه تولدم تا الان است.

همچنین در بخشی دیگر که یراحی ترانه خاک را خواند، به جای گفتن یه خاکی که به دنیا نفت میده بزار چند قطره شم خرج خودش شه، این را خواند که یه خاکی که به دنیا نفت می داد! که مشخص نیست این جابه جایی های صورت گرفته با مجوز بوده و یا باز هم خواننده قصد شیطنت داشته است!

دست آخر و در پایان اجرا نیز یراحی کار را هدفمند به پایان رساند. با اینکه در پایان کنسرت های موسیقی پاپ، ساختن تیتراژ و تشکر از عوامل برگزار کننده کنسرت روال طبیعی نیست اما در پایان این اجرا و زمانیکه گروه از مخاطبان خداحافظی کرده و به پشت سن رفتند، این تیتراژ با موسیقی بی کلام قطعه پاره سنگ پخش شد و همین باعث شد تا مردم نیز همصدا با موسیقی بخش هایی از این ترانه را خواندند.

فارس

لینک خبر :‌ عصر شهروند
نشست تخصصی گروه موسیقی در نخستین جشنواره تصویر صادرات و نمایشگاه صنایع خلاق صبح امروز با حضور هنرمندان و برخی از مسئولان اقتصادی کشور برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، نشست تخصصی گروه موسیقی در نخستین جشنواره تصویر صادرات و نمایشگاه صنایع خلاق صبح امروز سه شنبه یکم مرداد 1398 در طبقه دوم سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار شد.

در این نشست محمود اسکندری مدیرکل دفتر توسعه صادرات خدمات و محصولات دانش بنیان و برخی از چهره های موسیقی ایران حضور داشتند. این جلسه به بررسی اقتصاد موسیقی و ظرفیت های صادرات موسیقی به دیگر نقاط دنیا اختصاص داشت. البته این نشست در بخش هایی، به جایی برای بیان درددل ها و بیان گلایه های اهالی موسیقی تبدیل شد.

در ادامه صحبت های هنرمندانی که در این جلسه صحبت کردند را می خوانید.

حفاظت از موسیقی خودمان برای صادرات

تقی ضرابی آهنگساز و رهبر ارکستر: به دلیل مدیریت های نادرست موسیقی جاری است که از خرده فرهنگ های بیگانه گرفته شده است. آنچه من می گویم حفاظت از موسیقی خودمان و دوم در جهت صادرات می توانیم موسیقی را به عنوان ارزش افزوده بودن کالایمان به کار بریم.

ما در این سالها دچار سقوط فرهنگی شده ایم / اتاق فکر بدون غرض و مرض می خواهیم

کامبیز روشن روان: خوشحالم که کشور به این نتیجه رسیده که می تواند موسیقی را به تمام دنیا صادر کند. مشخص نیست جایگاه این هنر در کشور کجاست. وقتی چنین باشد هیچ مدیری جرات برنامه ریزی برای این هنر را ندارد. این بزرگترین مشکلی است که ما امروز با آن مواجهیم. از زمانی که یک هنرجوی موسیقی از هنرستان فارغ التحصیل می شود تا زمانی که وارد دانشگاه می شود، هیچ ضابطه کاری ندارد. نتیجه اش تربیت تعدادی معلول هنری است که هیچ فایده ای هم برای کشور ندارند.

موسیقی زبان مشترک همه دنیاست. همه بی واسطه می توانند این هنر را درک کنند. این همان ویژگی است که می تواند موسیقی را به کالایی پر مصرف تبدیل کند. دنیای امروز دنبال کیفیت است. ما باید ببینیم کیفیت موسیقی در کشورمان کجاست. بررسی اینها نشان می دهد که ما در این سال ها دچار سقوط فرهنگی شده ایم. برای اینکه بتوانیم سرمان را در دنیا بالا نگه داریم و موسیقی ارزشمندی داشته باشیم باید سراغ اتاق فکر رفت. اتاق فکری که بدون غرض و مرض فکر کنند و تصمیم بگیرند.

صنعتی نیستیم اما می توانیم در تولید هنر موفق باشیم

عبدالحسین مختاباد: وقتی صنعتگری بخواهد وارد عرصه صادرات شود، دشواری های بسیاری پیش رو خواهد داشت. اما در کشورهای دیگر تاجران کمترین مشکل برای صادرات را دارند. من به عنوان هنرمند وقتی می خواهم هنرم را به دنیا معرفی کنم باید تلویزیون خودمان کارهای ما را نشان دهد. اگر صدا و سیما این کار را انجام نمی دهد، بگذارد شبکه های خصوصی تلویزیونی ایجاد شود. بیشتر شرکت های تولید موسیقی یا ورشکسته شدند یا کارشان را رها کردند و رفتند.

موسیقی کالا نیست

حسام الدین سراج: تجاری سازی کلمه درستی برای موسیقی نیست. متولی فرهنگ و هنر در دوران قدیم، وزارت فرهنگ و هنر بود. معتقدم متولی هنر در حال حاضر هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. شما از موسیقی می خواهید پول در بیاورید؟ بزرگترین مشکل سازمان ایرانیان خارج از کشور، نامِ خودِ این سازمان است.

اسم موسیقی را به عنوان کالا ذکر نکنید. موسیقی بدون کالا بودن می تواند به دنیا صادر شود. هنر کالا نیست. وزارت ارشاد که باید مشکلات ما را حل کند، مشکل مجوز ایجاد می کند. تازه بعد از مجوز مشکل اماکن ایجاد می شود. اگر خیلی بخواهید در این زمینه کمک کنید باید موانع را بردارید. هنرمند باید استقلال هنری داشته باشد.

نباید نا امید شد

محمود اسکندی مدیرکل دفتر توسعه صادرات خدمات و محصولات دانش بنیان: من را با مسئولان ارشاد اشتباه نگیرید. هر چیزی که بتواند در راستای توسعه تجارت راهگشا باشد من باید برایش برنامه ریزی کنم. دفتر ما توسعه خدمات است. در حوزه های مختلف که خدمات هیچ مشکلی ندارد، همه دارند کار می کنند. امسال دست روی هنر موسیقی گذاشته ایم که می دانیم حاشیه های زیادی خواهد داشت.

باید از زاویه دیگری به این مشکلات نگاه کنیم. فرصت استثنایی پیش آمده و شاید بتوان دستورات خاصی برای موضوعات موسیقی از این مجرا گرفت. ما نباید ناامید باشیم. شرایط کشور متفاوت است و در عین حال نمی خواهیم اسلام مان را از دست بدهیم. باید خواسته هایمان را به گوش مسئولان عالی رتبه برسانیم.

صادرکنندگان ساز نباید مالیات پرداخت کنند. تقاضایم این است که دوستان در اتاق فکر بیایند و به ما راهکار بدهند. پتانسیل سازمان توسعه تجارت را به کار گیریم. من حلال مشکلات موسیقی ایران نیستم اما می توانم در بخش های مختلف عرصه موسیقی حمایت هایی که لازم است را داشته باشیم.
می توانیم نمایشگاهی بین المللی در عرصه موسیقی داشته باشیم.

بسته حمایتی داریم که سازمان توسعه تجارت به صادرکنندگان می دهد. اگر هیات خارجی لازم است از خارج کشور بیاید، مقداری از هزینه های آنها را پرداخت می کنیم. حتی اگر می توانید دفاتری در خارج از کشور تاسیس کنید برای توسعه صادرات در این عرصه، سازمان توسعه تجارت می تواند بخشی از هزینه های آن دفتر را هم پرداخت کند.

سازها را از ترکیه به آمریکا پست می کنند

کیوان پهلوان: آقای ضرابی می گویند روی صنعت صحبت کنید. می گویند موسیقی برای عروسک بسازیم تا بچه ها بازی کنند با عروسک ها. ما درد دل نمی کنیم. خانم ملکی گریه می کند. ما نباید با واژه ها بازی کنیم.

در اسپانیا و در همین سه روز پیش آماری منتشر شده که جمعیت توریست ها از مردم خودِ اسپانیا بیشتر است. در اسپانیا و در کشورهای دیگر بخشی از جذب توریست از طریق موسیقی شکل می گیرد. بیشترین ساز از ایران به آمریکا می رفت. آنهایی که از طریق اینترنت ساز می فروختند الان با مشکلات بسیاری مواجه هستند. قیمت پُست وسایل از ایران به دیگر کشورها آنقدر گران شده که دوستان صادر کننده ساز، سازهایشان را به ترکیه می برند و از آنجا به آمریکا صادر می کنند.

می توان صادرات دف را به 200 هزار ساز در سال رساند

حبیبی نوازنده و صادرکننده ساز دف: مشکلات پیچیده ای پیش پای تولیدکنندگان محصولات موسیقی قرار دارد. این پیچیدگی ها آنقدر زیاد است که اگر عشق نباشد خیلی زود منصرف می شوند. روزی که تصمیم گرفتم ساز دف را از وضعیت بدویش خارج کنم و به حالت استاندارد در بیاورم مشکلات زیادی پیش رویم بود. در سطح کشور درخواست سالانه حدود 150 هزار سال را داریم. معتقدم که می توانیم تعداد صادرات این ساز را به 200 هزار قطعه در سال برسانیم.

نمایشگاه بین المللی باید در سال میزبان اهالی موسیقی باشد

عباس عظیمی مدیرعامل هنرمندان پیشکسوت: جنبه مثبت تحریم ها همین پرداختن به صادرات موسیقی است. فکر می کنم که تنها تجارتی است که با فوت صاحب اثر، ارزش سهام آن اثر بالا می رود. می شود روی این تجارت کار کرد و به درآمدزایی بالایی رسید. همین نمایشگاه بین المللی می تواند سالانه میزبان هنرمندان عرصه موسیقی باشد تا آثارشان را در اینجا ارائه کنند. موسسه هنرمندان پیشکسوت با هشتصد هنرمند پیشکسوت پای کار این حرکت هستیم.

مشکل ما فقهی نیست / جای متخصصان اقتصاد در این جلسه خالی است

پیروز ارجمند: وقتی صحبت از صنایع خلاق و صادرات می شود، ما با موضوعی کاملا تخصصی سروکار داریم. شاید ما موسیقی دان ها آنقدر صلاحیت نداشته باشیم که درباره این علم و تخصص صحبت کنیم. جای خالی کسانی که در این زمینه تخصص دارند، خالی است. آنچه امروز تشکیل شده ما حدود هفت سال در اتاق بازرگانی رویش کار کرده ایم. اگر قرار است کمیته ها شکل بگیرد، بیش از آنچه به موسیقیدانان نیاز داریم به متخصصان اقتصادی نیاز داریم. من زمانی که در دفتر موسیقی وزارت ارشاد بودم با تسهیل گری که ایجاد کردم اقتصاد موسیقی را رونق دادم. سهم اقتصاد خلاق در اقتصاد ملی به گستردگی آن صنعت بستگی دارد.

صادرات موسیقی در دو بخش خدمات و کالا خواهد بود. در بخش خاص تقریبا با مقایسه با بقیه بخش ها نزدیک به صفر است. این رقم در اقتصاد کلان کاملا نادیده گرفته می شود. اگر بخواهیم به کنوانسیون برن وارد شویم باید سالیانه رقمی حدود 10 میلیارد دلار به کشورهای دیگر پرداخت کنیم. در عین حال ما محدودیت فقهی هم داریم. پس وارد شدن به کنوانسیون برن تقریبا غیرممکن است.

ما بخش ارز آوری داریم. وقتی من در وزارت ارشاد بودیم محدودیت موسیقی راک و متال برداشته شد. از خروج 15 هزار نفر از مخاطبان برای رفتن به کنسرت های راک و متال در کشور ترکیه جلوگیری کردیم. کنسرت های خارجی در کشور شکل گرفت و از خروج ارز جلوگیری کردیم. ارزش افزوده موسیقی حدود 800 درصد است. موتور محرکه صنعت موسیقی رسانه ها هستند. انفعال رسانه ها موجب عدم محرک شدن موسیقی شده است. زیرساخت هایی برای توسعه و رونق وجود ندارد. مشکل صادرات ما ارتباط با دنیاست. رایزن های فرهنگی در ایران تقریبا منفعل هستند. جشنواره ای مانند موسیقی فجر که سی و چند ساله هنوز جایگاه جهانی ندارد.

مشکل ما فقهی نیست. کمترین مشکلات ما علما و فقهاست. مشکل اصلی ما با بخش صنعت موسیقی است. موسیقیدانانی که چهل سال موسیقی دستشان بوده اما امروز باز هم غر می زنند. ترکیه الگوی بسیار موفقی است در عرصه موسیقی و فرهنگش به ما هم نزدیک است.

سفارتخانه های ایران از موسیقی حمایت کنند

علی اکبر صفی پور مدیرعامل بنیاد رودکی: دو سال پیش به مناسبتی به کره جنوبی رفتیم. در سخنرانی یکی از مسئولان کره جنوبی گفت که سال هاست که دنیا کره جنوبی را با صنعتش می شناسد، اما ما می خواهیم از این پس کره جنوبی را با فرهنگش بشناسند.

هنر و صنایع خلاق ایران باید راهی به خارج از ایران پیدا کند. در کار همکاری با ارکستر ایتالیایی، تمام هزینه های ارکستر ایتالیا را شرکت های ایرانی مقیم ایتالیا پرداخت کردند. من به همان شرکت ها مراجعه کردم و گفتم برای ارکستر سمفونیک تهران هم همین هزینه را بدهید. جوابشان جالب بود، به من گفتند ما اگر برای ارکستر ایتالیایی هزینه می کنیم، از مالیاتمان کم می شود. اگر برای شما خرج کنیم چگونه جبران می شود. چطور می شود که ما حمایت صنعت و تجارت را در ایران داشته باشیم تا چنین رخدادهایی بیشتر شکل گیرد.

هیچ جای دنیا موسیقی بدون حمایت حاکمیت نمی تواند پیشرفت کند. تمام اجراهای خارجی در ایران از سوی سفارتخانه ها حمایت می شوند. حتی اگر بلیت فروشی در آن کنسرت هم مطرح باشد. سفارتخانه های ما آیا از اجراهای موسیقی در کشورهای دیگر دنیا حمایت می کنند.

من از موسیقی پاپ امروز اصلا طرفداری نمی کنم

مریم حیدرزاده: من از موسیقی پاپ امروز اصلا طرفداری نمی کنم. چرا که این موسیقی را قبول ندارم. صادر کردن ترانه در ایران جرم است. من دوازده سال از کلیه فعالیت های موسیقی در ایران محروم بودم چرا که ترانه به خارج از ایران صادر می کردم.

موسیقی و گردشگری را به هم پیوند دهیم

فریدون شهبازیان: سه ساعت اینجا جلسه گذاشتیم ولی دستور جلسه برای کسی توجیه نشده بود. ما در اینجا درباره صادرات هنر موسیقی باید صحبت کنیم. اینکه ردیف موسیقی مشکل دارد یا زنان نمی توانند بخوانند، به این جلسه ربطی ندارد. گفته شد صدا و سیما مشکل اصل موسیقی است. من خودم صدا و سیمایی هستم. سال هفتاد و پنج به موسیقی پاپ در تلویزیون مجوز دادم و از این کارم متاسفم.

آثار موسیقی در مملکت ما فروش فیزیکی ندارد. سی دی امروز منتشر می شود، فردا در فضای مجازی همه مشغول دانلود غیرقانونی هستند. مشکلات موسیقی دامنگیر همه ماست. همه کسانی که دستی بر آتش دارند با این مشکلات دست به گریبانند. وزارت ارشاد که به ترانه ها و خواننده های بی هویت مجوز می دهد، ما نمی توانیم جلویشان را بگیریم.

مهمترین مسئله ای که برای این مجموعه مطرح می کنم، مسئله گردشگری و موسیقی است. همراه گردشگرانی که به دیگر کشورها می روند، یک ارکستر همراه می کنیم تا در شهرهای مختلف برنامه اجرا کند. این برنامه را هم گردشگران می بینند و هم مردمان آن کشور. حدود پانزده سال پیگیر این کار بودم اما تنها یک بار موفق به انجام این کار شدیم. این کار باید منافعش در جیب هنرمند برود. این جلسه برای مسئله صادرات موسیقی تشکیل شده است و امیدوارم با جلسات پی در پی به نتیجه برسد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
اغلب شرکت کنندگان در نخستین نشست هم اندیشی تخصصی هنرمندان موسیقی با مدیران سازمان توسعه تجارت ایران اطلاعی از دستور جلسه نداشتند و بیشتر به گلایه ها و محدودیت های فقهی، فرهنگی و اجتماعی موسیقی پرداختند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس، نخستین نشست هم اندیشی موسیقی از سوی مدیران سازمان توسعه تجارت ایران روز سه شنبه اول مرداد ماه با حضور چهره های موسیقی و اقتصادی برگزار شد.

در این نشست به بحث و بررسی راهکارهایی برای عرضه و معرفی موسیقی در حوزه تجارت بین المللی و بهره از این ظرفیت برای درآمدزایی به عنوان بخشی از پروژه بزرگ توسعه تجاری کشور و شیوه ها و ساز و کار گسترش تولیدات موسیقایی و فعالیت های هنری در زمینه های مرتبط با موسیقی ایرانی در کشورهای جهان، مهمترین و موثرترین راهکارها، موانع، الگوها و شیوه های کمک به توسعه فعالیت هنرمندان موسیقی در سطح بین المللی، پرداخته شد.

فاضل جمشیدی خواننده که اجرای این نشست را برعهده داشت به عنوان اولین سخنران گفت: این جلسه نشست پایانی ما از مجموعه برنامه هایی است که پیش از این با تعدادی از هنرمندان عرصه های مختلف داشته ایم. چندین سال است که به دوستان تاکید می کنیم نفت تمام می شود اما فرهنگ و هنر هیچ گاه پایان نمی یابد. حالا که چنین وضعیتی در سازمان توسعه تجارت ایران به وجود آمده می توانیم از این فرصت بهترین استفاده را داشته باشیم. این اولین بار است که مجموعه ای چون سازمان توسعه تجارت ایران به حوزه اقتصاد موسیقی ورود می کند و این اقدامی بسیار مثبت برای حوزه موسیقی خواهد بود. حدود 10 سال است که صدور موسیقی در دستور کار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است اما با وجود تمام تلاش هایی که در این زمینه صورت گرفته این مجموعه در حوزه تجاری سازی و اقتصاد موسیقی ایرانی نقش موثری ایفا نکرده است. موسیقی بهترین قابلیت ها را برای صدور و حضور در دنیای تجارت دارد. بنابراین برگزاری چنین جلسه ای را به فال نیک می گیریم و امیدوارم این جلسه بتواند نشست مفیدی برای اهالی هنر باشد.

دومین سخنران این نشست محمود اسکندری مدیرکل دفتر توسعه صادرات خدمات و محصولات دانش بنیان بود. وی در مورد هدف از برگزاری این نشست گفت: به جهت وظیفه سازمانی می خواهم مطلب را این گونه آغاز کنم که سازمان توسعه تجارت ایران وظیفه دارد در تمامی حوزه های تجارت وارد کار شود اما متاسفانه توجه راس هرم تجارت کشور به این موضوعات طی سال های اخیر چندان خوب نبوده است. امیدوارم فروش نفت به صفر برسد تا حضور حوزه های دیگر در عرصه تجارت بیشتر فراهم شود و قابلیت جهانی شدن بحث اقتصادی هنر بر همه روشن شود. ما با برگزاری جشنواره تصویر صادرات تلاش کردیم تلنگری به مدیران بزنیم که حوزه های دیگر غیر نفتی هم می توانند در قالب صنایع خلاق فضای جدیدی را برای ورود به دنیای تجارت ایجاد کنند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم نسبت به راهکارهای ورود صنایع خلاق به عرصه تجارت جهانی اقداماتی را انجام دهیم.

وی در ادامه افزود: در همین کشور کره جنوبی شما می بینید که چگونه سریال های کره ای با در نظر گرفتن مولفه های پوشش و مواردی از این دست در دنیا توانسته نفوذ پیدا کند و در کشورهای مسلمان به بهترین شکل عرضه شوند. به همین جهت ما تصمیم گرفتیم در نهاد فعالیتی خودمان، اتاق فکری را تشکیل دهیم تا هر چه زودتر از چارچوب درآمدهای نفتی جدا شده و از حوزه های دیگر که واقعا قابلیت دارند، بهره برداری کنیم. ما می توانیم با هنر موسیقی مان هم به بهترین شکل در عرصه های جهانی حضور داشته باشیم.

محمدتقی ضرابی عضو هیات مدیره خانه موسیقی نیز در این نشست گفت: موضوع طراحی یک نکته بسیار مهم است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مطمئن باشید اگر ما در طراحی اشتباه عمل کنیم قطعا با اتفاقات بدی مواجه می شویم. اینکه دوستان می گویند فروش نفت به صفر برسد باید بگویم بهتر است این چنین دعا کنیم که ای کاش فروش نفت به صفر نرسد اما بتوانیم از آن به درستی استفاده کنیم. متاسفانه موسیقی ای که در جامعه ما رشد کرده موسیقی ای بیشتر وارداتی است. به دلیل مدیریت های ناروا و نادرست از خرده موسیقی های فرهنگ های دیگر وام گرفته شده که دارای مولفه های بسیار ناپسند و بدی است. بنابراین اول موضوع حفظ اصالت موسیقی ایرانی و دوم تلاش برای حضور جهانی موسیقی ایرانی است.

کامبیز روشن روان آهنگساز نیز در این نشست نظرات خود را پیرامون اقتصاد موسیقی بیان کرد و گفت: خیلی خوشحالم که بعد از چهل سال به این نتیجه رسیدیم که هنر نیز می تواند امکانی برای صادرات داشته باشد. متاسفانه یکسری معلول هنری در دانشگاهای هنری ما فارغ التحصیل می شوند که هیچ کارایی برای هنر ندارند، این در حالی است که موسیقی یک زبان مشترک جهانی است که در کشورهای مختلف به عنوان یک کالای پرسود فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی در یک شهر یا شهرستان کنسرتی با هزاران مشکل لغو می شود نشان دهنده عدم ثبات جایگاه در عرصه موسیقی است.

روشن روان در ادامه افزود: اما آیا کیفیت تولیدکنندگان و آنچه از موسیقی روی صحنه ها اجرا می شود به میزان عرصه جهانی آن هست؟ متاسفانه اگر مشاهده کنید خواهید دید که ما در این عرصه شاهد یک سقوط فرهنگی بوده ایم که خود را نمایان کرده است. پس بعد از ماجرای حل شدن حوزه فقهی موسیقی، باید سراغ اتاق فکر و کیفیت حوزه موسیقی برویم که می تواند در حوزه توسعه صادرات هم مهم ترین نقش را ایفا کند. ما سازهایی داریم که می تواند در بهترین شرایط در حوزه صادرات مورد توجه قرار گیرد اما متاسفانه چنین ظرفیتی در حوزه تجارت اصلا دیده نشده است. البته ما در حوزه های زیربنایی موسیقی دچار مشکلات جدی هستیم که امیدوارم هرچه زودتر حل شود.

حسام الدین سراج خواننده موسیقی ایرانی در این نشست گفت: می خواهم بگویم واژه تجاری سازی اصلا واژه مناسبی برای این نشست نیست. کما اینکه اعتقاد هم دارم که چنین مباحثی همچنان باید توسط متولی این ماجرا یعنی وزارت فرهنک و ارشاد اسلامی دنبال شود. متاسفانه هنر از بدو شروع انقلاب اسلامی با نگاه سیاسی مواجه بوده است. پس ما باید واقعی به این موضوع نگاه کنیم. از شما می خواهم موسیقی را به مثابه یک کالا نگاه نکنید. هنر و موسیقی کالا نیستند که بخواهید از آن به عنوان یک ابزار اقتصادی صادر کننده استفاد کنید. من فقط در این شرایط می خواهم موانع را از سرکار هنرمند برداشته و اجازه دهید او استقلال کاری خود را داشته باشد. من در این زمینه هر کمکی از دستم بر بیاید از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد.

مسعود حبیبی نوازنده پیشکسوت موسیقی ایرانی که مجری برنامه او را به عنوان یکی از صادر کنندگان فعال حوزه ساز دف به خارج از کشور و ارز آوری معرفی کرد در این نشست گفت: با توجه به تجربیاتی که بنده در این چند سال داشتم می توانم به این موضوع اشاره کنم که مشکلات پچیده ای پیش پای تولیدکنندگان محصولات موسیقی وجود دارد که شاید به جرات می توان گفت دربرگیرنده پیچیدگی های مخوفی است که بسیاری از هنرمندان اگر عاشق حرفه خود نبودند از کارشان صرف نظر می کردند. شما بدانید هرکدام از ما روی پای خودمان برای کار ایستاده ایم اما به نظر می آید باید در این زمینه کمک های دولتی فراوانی وجود داشته باشد. البته یکی از مسائل حیاتی که در این حوزه می توان اشاره کرد بحث کپی رایت است که هیچ امنیتی را برای هنرمندان موسیقی به وجود نیاورده است. مطمئن باشید تا زمانیکه کپی رایت در ایران اجرا نشود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. به جرات می توانم بگویم شرایط درخواست سازهای ایرانی از جمله دف می تواند در طول سال بیش از دویست هزار درخواست باشد. این ساز می تواند در وجوه مختلف قابلیت صدور داشته باشد که ای کاش سازمان توسعه تجارت ایران بتواند در این زمینه کارهایی را انجام دهد.

پیروز ارجمند آهنگساز و مدیرکل اسبق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به عنوان سخنران بعدی گفت: وقتی صحبت از اقتصاد هنر می شود ما از یک موضوع کاملاً تخصصی و علمی صحبت می کنیم پس شاید ما موسیقیدان ها آن قدر در این زمینه تخصص نداشته باشیم پس بهتر بود که در این جلسه تعدادی از مدرسان و پژوهشگران عرصه اقتصاد نیز در این برنامه حضور می داشتند. شما بدانید ما بیش از اینکه به موسیقیدان ها در حوزه اقتصاد هنر نیاز داشته باشیم نیازمند متخصصان حوزه اقتصاد خلاق هستیم. صنعت موسیقی ایران آنچنان گسترده نیست که سازمان توسعه تجارت امیدوار به ارز آوری آن باشد.

ارجمند افزود: علیرغم صحبت های جناب سراج موسیقی یک کالای هنری است که می توانیم در وجوه مختلف به آن اشاره کنیم. ما در حوزه کپی رایت نیز دچار مشکلاتی هستیم که اجازه ورود ما به کنوانسیون بِرن را نمی دهد پس در این حوزه نیز دچار مشکلاتی هستیم که باید مطالعه مفصلی در این زمینه کرد. سیاست های پنهان حاکمیتی در حوزه موسیقی، برخوردهای سلبی و امنیتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جلوگیری از خروج هنرمندان سبک های مختلف موسیقی به ویژه راک با هدف ارز آوری، نقش رسانه ها در توسعه فرهنگ شنیداری موسیقی و انفعال آنها در این حوزه، انفعال بنگاه های تولید موسیقی در حوزه توسعه تجارت جهانی، عدم وجود زیرساخت های رونق موسیقی، عملکرد منفعل سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی، عدم معرفی جشنواره موسیقی فجر در عرصه های بین المللی، از مواردی هستند که مشکلات اصلی امروزه موسیقی هستند و قطعا چالش هایی پیش روی توسعه و رونق حوزه اقتصاد هنر و صادر کردن موسیقی و درآمدزایی و ارزآوری آن خواهند بود.

علی اکبر صفی پور مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی ضمن قدردانی از برگزاری این جلسه در حوزه صنایع خلاق اظهار کرد: در سفری که به کشور کره جنوبی داشتیم با مدیران فرهنگی این کشور در حوزه توسعه صنایع خلاق گفتگو کردم.کره ای ها استراتژی را تعیین کردند که می خواهند دنیا کره جنوبی را با فرهنگ و هنرش بشناسند. شما مطئن باشید اگر این استراتژی وجود داشته باشد ما هم در حوزه نگاه اقتصاد محور و هم در حوزه معرفی فرهنگ و هنر ایران اقدامات موثری را انجام داد. ما وظیفه داریم در این دو حوزه هزینه هایی را انجام دهیم. پس در این جریان صنایع خلاق از جمله موسیقی می تواند در این راه به ما کمک کند. در این راه سازمان توسعه تجارت ایران می تواند کمک هایی را انجام دهد. سازمان توسعه تجارت ایران می تواند به عنوان اسپانسر حمایت کننده فرهنگ و هنر سرزمین ایران باشد. هیچ جای دنیا هنر بدون حمایت حاکمیت نمی تواند جای خود را پیدا کند.

فریدون شهبازیان آهنگساز پیشکسوت موسیقی ایرانی نیز در بخش پایانی این نشست گفت: متاسفم که نزدیک سه ساعت است کنار هم هستیم ولی هنوز کسی نمی داند دستور جلسه چیست؟ نشستی که ما امروز به خاطر آن گرد هم آمده ایم برای پیگیری گم شدن ردیف موسیقی ایرانی یا اتفاقات رسانه ملی و مشکلات فقهی با موسیقی نیست. البته که من جزو کسانی هستم که در صدا و سیما به موسیقی پاپ مجوز دادم و متاسفم که این کار را کردم. ما در این جلسه هستیم که به معضلاتی چون فروش فیزیکی آثار موسیقایی که متاسفانه موضوع دانلود غیرقانونی به آن دامن زده بپردازیم. خیلی بد است که بنشنیم و از مشکلاتی حرف بزنیم که وظیفه حل آن به عهده دفتر موسیقی وزارت ارشاد است نه سازمان توسعه تجارت ایران. مهم ترین موضوعی که من برای این مجموعه مطرح می کنم شرایطی است که بیش از 15 سال است درگیر آن هستم و آن موضوع سازمان مرتبط با حوزه گردشگری است که در این حوزه دچار مشکلاتی هستیم.

شهبازیان در ادامه افزود: در تمام دنیا وقتی گردشگرانی به کشورهای مختلف سفر می کنند گروه ها و ارکسترهایی نیز از یک کشور همراه با گردشگران حضور دارند که واقعا معرف خوبی برای موسیقی آن کشور هستند. پس بهترین راه برای این مرکز ارتباط با سازمان های مرتبط با گردشگری و حتی خود این مجموعه است که باید در این مورد اقداماتی انجام دهند. سازمان توسعه تجارت ایران در طول یک ماه گذشته میزبان متخصصین و هنرمندان هفت گروه تخصصی فرهنگ و هنر از جمله هنرمندان رشته های تجسمی، خوشنویسی، عکاسی، گرافیک، تصویرسازی، کاریکاتور، مجسمه سازی و سینما بوده است تا با برگزاری نشست های مشترک، امکان صادرات آثار هنری در حوزه اقتصادی در عرصه جهانی را ارتقاء بدهد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دیدار با دست اندرکاران جشنواره نمایش های آیینی و سنتی برپایی چنین رویدادی را سرمایه گذاری برای فردای این سرزمین عنوان کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی، صبح سه شنبه یکم مردادماه و در فاصله حدود 20 روز مانده تا شروع جشنواره، جمعی از اعضای ستاد اجرایی این رویداد در دیدار با سید مجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ارائه گزارش از آنچه تا کنون برای برپایی این جشنواره تئاتری انجام شده است، پرداختند.

کرمی: ماهیت اصلی جشنواره توجه به فرهنگ عامه است

در ابتدای این جلسه شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی ضمن معرفی اعضای ستاد به مشارکتی برگزار شدن جشنواره امسال با شهر کاشان اشاره کرد و گفت: جشنواره نمایش های آیینی و سنتی اصلی ترین رویداد در حوزه نمایش و ماهیت آن هم توجه به فرهنگ عامه است. بخش هایی که در این رویداد تدارک دیده شده نیز در راستای همین ماهیت و رویکرد توجه به مخاطب عام و فرهنگی قرار دارد.

وی با اشاره به دبیری داود فتحعلی بیگی در این دوره از جشنواره یادآور شد: این هنرمند طولانی ترین دوران دبیری را در جشنواره نمایش های آیینی و سنتی از دوره اول آن تاکنون داشته و برای برگزاری این دوره هم حدود هشت ماه است که ستاد جشنواره فعالیت خود را آغاز کرده است.

کرمی با اشاره به مدت زمان کمی که تا شروع جشنواره باقی مانده به مسائل مالی هم اشاره کرد و گفت: متاسفانه هنوز بودجه جشنواره جذب نشده و امیدوار هستیم این مسئله با همراهی معاونت محترم هنری برطرف شود.

فتحعلی بیگی: از کودک سه ساله تا هنرمند 80 ساله متقاضی شرکت در جشنواره هستند

در ادامه داود فتحعلی بیگی دبیر جشنواره در سخنانی با ابراز امیدواری از اینکه سیاست های هنری به سمت اعتلای بیشتر نمایش های ایرانی برود، بیان کرد: سال 68 که کار را در این جشنواره شروع کردیم تنها 11 گروه در جشنواره حاضر بودند؛ گروه هایی که تعدادی از آن ها از شهرستان ها و تعدادی هم از تهران بودند. اما الان پس از 30 سال از یک کودک 3 ساله تا هنرمند 80 ساله در این جشنواره متقاضی شرکت شده اند و آن 26-27 متقاضی که در دوره اول داشتیم نیز اکنون به 500 اثر متقاضی رسیده است.

این هنرمند ادامه داد: جشنواره نمایش های آیینی و سنتی از ابتدا یک رویکرد پژوهشی داشته و بر همین اساس هر دوره یک بخش به آن افزوده شده است. به این ترتیب جشنواره به محلی برای کسانی که این فرهنگ را دوست دارند تبدیل شد تا در آن فعالیت کنند، این در حالی است که یک زمانی عده ای می ترسیدند از اینکه بگویند در حوزه نمایش های ایرانی کار می کنند اما امروز اغلب مشارکت کنندگان به ویژه بزرگسالان، تحصیلکرده این حوزه هستند و اینکه این فرهنگ به قشر جوان منتقل شده از برکات جشنواره محسوب می شود.

فتحعلی بیگی با اشاره به تاثیرات مثبت سمینار جشنواره در آگاه سازی و مباحث نظری ای که در پایان نامه های دانشجویی نیز انعکاس یافته است خطاب به مجتبی حسینی اظهار کرد: تا الان به هر جایی که در این جشنواره رسیدیم بر اساس یک وظیفه ملی بوده و بهترین حمایت ها را هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری و اداره کل هنرهای نمایشی داشته اند. اطمینان دارم این حمایت از طرف شما نیز ادامه خواهد داشت.

شریعتی: باید مکانی مشخص برای نمایش های سنتی در تهران تعریف شود

در بخش دیگری از این جلسه پیمان شریعتی دبیر اجرایی جشنواره با بیان اینکه جشنواره نمایش های آیینی و سنتی مهم ترین ماموریتی است که همه ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم و نمونه دیگر آن در حوزه موسیقی نواحی است، گفت: این جشنواره هر سال با اضافه شدن بخش های مختلف، با خلأهایی که شناسایی می شدند مواجه بوده است از جمله بخش جوانه ها؛ چرا که زمانی متوجه شدیم بزرگان حوزه نمایش های آیینی و سنتی از میان ما می روند در حالی که مستنداتی از کارهای آنها نیست و همه چیز به صورت شفاهی و سینه به سینه منتقل شده است. پس باید چاره ای اندیشیده می شد و این بخش کمک بسیار زیادی در این راستا انجام داده و نیروهای جوانی آموزش دیده و معرفی شده اند.

به گفته وی جشنواره نمایش های آیینی و سنتی تنها جشنواره ای است که یک ستاد ثابت نانوشته دارد و کانون نمایش های آیینی و سنتی تنها کانونی است که بدون معرفی ماموریت از طرف اداره کل هنرهای نمایشی خودجوش فعالیت می کند و براساس همین فعالیت هاست که وقتی امروز برای بخش جوانه ها فراخوان داده می شود از سراسر ایران متقاضی شرکت در جشنواره دیده می شود.

شریعتی در بخشی دیگر بیان کرد: علاوه بر پیگیری هایی که در حوزه هنرهای نمایشی صورت می گیرد، تلنگرهایی نیز باید به حوزه میراث فرهنگی، آموزش و پرورش و آموزش عالی زده شود تا ببینیم چه تلاش های انجام شده که نتیجه آن به اینجا رسیده که وقتی مثلا صحبت از چاپ نمایشنامه می شود می شنویم که نمایشنامه ایرانی خیلی کم داریم و بیشتر آن ها خارجی هستند.

وی با اشاره به اقداماتی که از سوی فعالان قدیمی هنرهای نمایشی آیینی و سنتی برای اضافه شدن تعداد واحدهای درسی در این حوزه انجام شده گفت: حالا با توجه به آنچه در جشنواره انجام گرفته، قدم بعدی ای که باید برداشته شود ایجاد یک مدرسه ویژه نمایش های آیینی و سنتی است همانند آنچه تئاتر کابوکی ژاپن در اختیار دارد.

دبیر اجرایی جشنواره ضمن اشاره به مسائل مالی و کمتر شدن بودجه هر ساله جشنواره با وجود گسترده شدن فراخوان و افزایش متقاضیان یادآور شد: جشنواره نمایش های آیینی و سنتی هر سال بین المللی بود و آثار مختلفی از کشورهای خارجی در آن شرکت می کردند اما چند دوره ای است که به خاطر مباحث مالی این کار سخت شده و جشنواره دیگر به جز بخش سمینار به آن شکل برگزار نمی شود در حالی که ما قدم های لازم را در حوزه آسیا، چین، هند و ژاپن برداشته ایم و باید کم کم دامنه این حضور و فعالیت ها گسترده تر و در برنامه ریزی های آینده این حلقه مفقوده گنجانده شود.

وی همچنین ضمن اشاره به اینکه برای برخی هنرمندان پیشکسوت این حوزه تصاویر مستند کمتر وجود دارد و کمبود منابع مالی مانعی برای اقدام هستند و نیز اینکه در این میان جای شبکه مستند سیما خالی است، گفت: باعث خوشحالی فعالان و هنرمندان حوزه هنرهای نمایشی آیینی و سنتی خواهد بود که با حمایت معاونت هنری و دوستان دیگر این حوزه صاحب یک مکان شود چون ما در تعریف شهری تهران هیچ مکان مشخصی برای نمایش های آیینی و سنتی نداریم در حالی که پیش از این اقداماتی برای ایجاد تکیه دولت صورت گرفته بود و امروز جا دارد این موضوع باز هم پیگیری شود. ما حتما باید مکانی را برای این گونه نمایش ها داشته باشیم چرا که می تواند در توسعه حوزه گردشگری شهری تهران هم تاثیر به سزایی داشته باشد تا علاوه بر شهروندان و مسافران داخلی، وقتی مهمانان خارجی هم به تهران سفر می کنند فضایی باشد تا در طول سال پرده خوانی، نقالی و این نوع نمایش ها در آن اجرا شود.

ناصربخت: دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی سنتی تاسیس شود

در ادامه این جلسه محمدحسین ناصربخت، مشاور دبیر جشنواره هماظهار کرد: شاید یک اقدام اصلی و ویژه ای که باید انجام شود ایجاد یک بنیاد یا پژوهشگاه یا دانشکده مربوط به نمایش های آیینی و سنتی باشد و البته این مسئله می تواند گسترده تر شود و در حوزه موسیقی سنتی هم تعمیم یابد.

وی با اشاره به وظیفه سازمان میراث فرهنگی در پرداختن به این نوع از میراث کشور و تلاش هایی که از دهه 60 در کانون نمایش های آیینی و سنتی صورت گرفته گفت: اگر جشنواره نمایش های آیینی و سنتی نبود خیلی از تجارب و اتفاقاتی که در گذشته وجود داشت از بین می رفت و این رویداد می تواند یکی از افتخارات وزارت فرهنگ باشد چرا که پس از مشروطه عملاً به سنت هایمان بی توجهی داشتیم و به جز اقداماتی که توسط آقایان بیضایی و نصیریان صورت گرفته بیشترین حجم حمایت ها در این حوزه پس از انقلاب و توسط وزارت فرهنگ بوده است.

وی همچنین به شعار امسال جشنواره به عنوان نمایش های ایرانی فرصتی برای تئاتر معاصر ایران اشاره کرد و افزود: این رویکرد در کشورهای دیگر نیز هست با این مبنا که به سنت و فرهنگ خودمان برگردیم. ما نیز تلاش کرده ایم تا نوآوری را در این نوع نمایش ها ایجاد کنیم.

حاجیان: 524 اثر متقاضی شرکت در جشنواره بودند

سپس در بخشی دیگر مهدی حاجیان مدیر دبیرخانه این جشنواره با اشاره به انتشار فراخوان در آذرماه سال گذشته و تدوین 7 بخش اجرایی و یک بخش تحقیقی در آن گفت: در تمام بخش ها 524 اثر متقاضی شرکت در جشنواره بودند که پس از مراحل ارزیابی 141 اثر در بخش نمایشی و پژوهشی پذیرفته شدند.

وی به بستری بودن مرشد سعیدی به عنوان یکی از بزرگان حوزه نقالی در بیمارستان اشاره کرد و ادامه داد: این اتفاق برای ما جای نگرانی دارد و امیدوارم بستر لازم برای ضبط و ثبت مجالس نقالی این هنرمند و دیگر پیشکسوتان در حوزه های مختلف هنرهای نمایشی آیینی و سنتی فراهم شود تا منابع شنیداری و تصویری خوبی از هنرمندان با سابقه داشته باشیم.

حسینی: محدودیت های مالی فرصتی برای سرند جشنواره های هنری است

در بخش پایانی این جلسه سید مجتبی حسینی با تاکید بر اینکه دیروز را باید چراغ راه فردا کرد گفت: هنر ایران به دلیل اینکه در صحنه جهان شناخته و اجرا نشده می تواند در صورت معرفی به عنوان یک منبع الهام بخش مورد توجه قرار گیرد و حتی برای دیگر گونه های نمایشی غیر ایرانی منبع تجربه قرار گیرد.

معاون هنری با بیان اینکه شعار امسال جشنواره دقیق است، افزود: سرمایه های ارزشمندی که در این حوزه داریم باید بیشتر مورد توجه اجزای کشوری قرار گیرند یعنی هم دانشگاه ها که تعدادشان در حوزه نمایشی هنرهای نمایشی زیاد شده در کنار صدها موسسه آموزشی باید به آشناسازی این نمایش های ایرانی و آیینی و سنتی بپردازند و در نظام تحصیلی هم با دقت بیشتری باید گنجانده شوند. پیشرفت علوم تربیتی نشان می دهد این سنت ها و نمایش های آن مثل آنچه درباره بخش جوانه ها گفته شد، در مدارس هم می تواند گنجانده شود.

وی با تأکید بر اینکه ملتی که با فرهنگ خودش آشناتر باشد مقاوم تر خواهد بود به اعداد و ارقام آماری جشنواره اشاره و از آن ابراز خشنودی کرد و گفت: تاثیرگذاری جشنواره نمایش های آیینی و سنتی باید برانگیخته تر کردن کسانی باشد که می توانند به ما کمک کنند تا چنین رویدادی به یک امر روزانه تبدیل شود.

حسینی با اشاره به آنچه درباره مسائل مالی گفته شد، توضیح داد: بخشی از این ماجرا به خود ما بر می گردد که آن هم به دلیل تعداد زیاد جشنواره هاست، درحالی که خیلی از آن ها که جای خود را می توانند به جشنواره هایی که گسترده تر هستند و فرصت درخشیدن بیشتری دارند و نتیجه مراحلی دارند بدهند. در این راستا باید منابع مالی خود را با توجه به محدودیت هایی که وجود دارد و با برنامه ریزی درست صرف کنیم. البته با توجه به تنگناهای مالی که در سال گذشته پیش آمد و انشاالله به سمت صلاح و خیر می رود، این فرصت وجود دارد تا به سرند رویدادها و جشنواره های خود بپردازیم و از محل صرفه جویی ها بتوانیم رویدادهای درخشان تر را توسعه دهیم. بنابراین بررسی کارشناسی تخصصی جشنواره ها و رویدادها و مطالعه دوباره ضرورت دارد تا بتوان به نتیجه رسید که چه رویدادهایی ضرورت و برای هنر نتیجه دارند.

وی ادامه داد: علاوه بر صرفه جویی و اینکه در اعتبارات ملی باید اعتبارات فرهنگ و هنر بیشتر دیده شود، باید تلاش کنیم رسالت نهادهای مختلف اجتماعی را نیز برانگیزانیم چرا که بسیاری از صاحبان ثروت علاقه مند هستند در این حوزه ها فعالیت کنند اما نمی دانند از چه مسیری می توانند کمک کنند.

معاون هنری در بخشی دیگر از صحبت های خود درباره بخش بین الملل اظهار کرد: گاهی با دعوت از یک گروه خارجی جشنواره و رویداد مان را بین المللی تلقی می کنیم، اما اگر افزون بر دعوت، به سمت معرفی رویداد خود با قواعد بین المللی برویم شاید سرمایه گذاری سنجیده ای باشد و برکات بیشتری در آینده به دست آید.

سید مجتبی حسینی یادآور شد: برخی از جشنواره های معاونت هنری مثل جشنواره تئاتر عروسکی، جشنواره نمایش های آیینی و سنتی، جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره تجسمی جوانان بیش از آنکه نمونه ای از هنر امروز باشند سرمایه گذاری برای فردا هستند.

وی همچنین اظهار کرد: یکی از فرصت هایی که این جشنواره می تواند فراهم کند استفاده از ظرفیت های شهرداری ها و نیز شهرهای دیگر کشور است. این رویداد را صرفاً نباید در تهران نگه داشت و شاید گردشی شدن آن در ایران فرصت اجرای سالانه مجدد آن را فراهم کند.

در این دیدار مهدی صفاری مدیر بخش پاتوق نمایش های سنتی کودک و نوجوان، حمید نیلی مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی، رقیه وکیلی آذر مدیر بخش بین الملل اداره کل هنرهای نمایشی، جواد مستخدمی مدیر کمیته پشتیبانی و مالی جشنواره و مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری نیز حضور داشتند.

کد خبر 4674515

آروین موذن زاده

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه جشنواره هایی مثل جشنواره نمایش های آیینی و سنتی سرمایه گذاری برای فردای این سرزمین هستند، گفت: ملتی که با فرهنگ خود آشناتر باشد مقاوم تر خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، ستاد خبری نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی خبر داد، صبح سه شنبه یکم مردادماه و در فاصله حدود 20 روز مانده تا شروع جشنواره، جمعی از اعضای ستاد اجرایی این رویداد در دیدار با سید مجتبی حسینی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ارائه گزارش از آنچه تا کنون برای برپایی این جشنواره تئاتری انجام شده پرداختند.

حسینی: محدودیت های مالی فرصتی برای سرند جشنواره های هنری است

در این جلسه سید مجتبی حسینی با تاکید بر اینکه دیروز را باید چراغ راه فردا کرد گفت: هنر ایران به دلیل اینکه در صحنه جهان شناخته و اجرا نشده می تواند در صورت معرفی به عنوان یک منبع الهام بخش مورد توجه قرار گیرد و حتی برای دیگر گونه های نمایشی غیر ایرانی منبع تجربه قرار گیرد.

وی با بیان آنکه بخش جوانه های جشنواره می تواند به بخش آموزش مدارس اضافه شود، گفت: تاثیرگذاری جشنواره نمایش های آیینی و سنتی باید برانگیخته تر کردن کسانی باشد که می توانند به ما کمک کنند تا چنین رویدادی به یک امر روزانه تبدیل شود.

حسینی با اشاره درباره مسائل مالی جشنواره توضیح داد: بخشی از این ماجرا به خود ما بر می گردد که آن هم به دلیل تعداد زیاد جشنواره هاست، درحالی که خیلی از آن ها که جای خود را می توانند به جشنواره هایی بدهند که گسترده تر هستند و فرصت درخشیدن بیشتری دارند و نتیجه مراحلی دارند. در این راستا باید منابع مالی خود را با توجه به محدودیت هایی که وجود دارد و با برنامه ریزی درست صرف کنیم. البته با توجه به تنگناهای مالی که در سال گذشته پیش آمد و انشاالله به سمت صلاح و خیر می رود، این فرصت وجود دارد تا به سرند رویدادها و جشنواره های خود بپردازیم و از محل صرفه جویی ها بتوانیم رویدادهای درخشان تر را توسعه دهیم. بنابراین بررسی کارشناسی تخصصی جشنواره ها و رویدادها و مطالعه دوباره ضرورت دارد تا بتوان به نتیجه رسید که چه رویدادهایی ضرورت و برای هنر نتیجه دارند.

او ادامه داد: علاوه بر صرفه جویی و اینکه در اعتبارات ملی باید اعتبارات فرهنگ و هنر بیشتر دیده شود، باید تلاش کنیم رسالت نهادهای مختلف اجتماعی را نیز برانگیزانیم چرا که بسیاری از صاحبان ثروت علاقه مند هستند در این حوزه ها فعالیت کنند؛ اما نمی دانند از چه مسیری می توانند کمک کنند.

سید مجتبی حسینی گفت: برخی از جشنواره های معاونت هنری مثل جشنواره تئاتر عروسکی، جشنواره نمایش های آیینی و سنتی، جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره تجسمی جوانان بیش از آنکه نمونه ای از هنر امروز باشند سرمایه گذاری برای فردا هستند.

وی افزود: یکی از فرصت هایی که این جشنواره می تواند فراهم کند استفاده از ظرفیت های شهرداری ها و نیز شهرهای دیگر کشور است. این رویداد را صرفاً نباید در تهران نگه داشت و شاید گردشی شدن آن در ایران فرصت اجرای سالانه مجدد آن را فراهم کند.

شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی ضمن معرفی اعضای ستاد به مشارکتی برگزار شدن جشنواره امسال با شهر کاشان اشاره کرد و گفت: جشنواره نمایش های آیینی و سنتی اصلی ترین رویداد در حوزه نمایش و ماهیت آن هم توجه به فرهنگ عامه است. بخش هایی که در این رویداد تدارک دیده شده نیز در راستای همین ماهیت و رویکرد توجه به مخاطب عام و فرهنگی قرار دارد.

وی با اشاره به دبیری داود فتحعلی بیگی در این دوره از جشنواره یادآور شد، این هنرمند طولانی ترین دوران دبیری را در جشنواره نمایش های آیینی و سنتی از دوره اول آن تاکنون داشته و برای برگزاری این دوره هم حدود هشت ماه است که ستاد جشنواره فعالیت خود را آغاز کرده است.

کرمی با اشاره به مدت زمان کمی که تا شروع جشنواره باقی مانده به مسائل مالی هم اشاره کرد و گفت: متاسفانه هنوز بودجه جشنواره جذب نشده و امیدوار هستیم این مسئله با همراهی معاونت محترم هنری برطرف شود.

فتحعلی بیگی: از کودک سه ساله تا هنرمند 80 ساله متقاضی شرکت در جشنواره هستند

در ادامه داود فتحعلی بیگی، دبیر جشنواره در سخنانی با ابراز امیدواری از اینکه سیاست های هنری به سمت اعتلای بیشتر نمایش های ایرانی برود، بیان کرد: سال 68 که کار را در این جشنواره شروع کردیم تنها 11 گروه در جشنواره حاضر بودند؛ گروه هایی که تعدادی از آن ها از شهرستان ها و تعدادی هم از تهران بودند، اما الان پس از 30 سال از یک کودک 3 ساله تا هنرمند 80 ساله در این جشنواره متقاضی شرکت شده اند و آن 26-27 متقاضی که در دوره اول داشتیم نیز اکنون به 500 اثر متقاضی رسیده است.

این هنرمند ادامه داد: جشنواره نمایش های آیینی و سنتی از ابتدا یک رویکرد پژوهشی داشته و بر همین اساس هر دوره یک بخش به آن افزوده شده است. به این ترتیب جشنواره به محلی برای کسانی که این فرهنگ را دوست دارند تبدیل شد تا در آن فعالیت کنند، این در حالی است که یک زمانی عده ای می ترسیدند از اینکه بگویند در حوزه نمایش های ایرانی کار می کنند اما امروز اغلب مشارکت کنندگان به ویژه بزرگسالان، تحصیلکرده این حوزه هستند و اینکه این فرهنگ به قشر جوان منتقل شده از برکات جشنواره محسوب می شود.

شریعتی: باید مکانی مشخص برای نمایش های سنتی در تهران تعریف شود

در بخش دیگری از این جلسه پیمان شریعتی، دبیر اجرایی جشنواره با بیان اینکه جشنواره نمایش های آیینی و سنتی مهم ترین ماموریتی است که همه ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم و نمونه دیگر آن در حوزه موسیقی نواحی است گفت: این جشنواره هر سال با اضافه شدن بخش های مختلف، براساس خلأهایی که شناسایی می شدند مواجه بوده است، از جمله بخش جوانه ها چرا که یک زمانی متوجه شدیم بزرگان حوزه نمایش های آیینی و سنتی از میان ما می روند در حالی که مستنداتی از کارهای آنها نیست و همه چیز به صورت شفاهی و سینه به سینه منتقل شده است. پس باید چاره ای اندیشیده می شد و این بخش کمک بسیار زیادی در این راستا انجام داده و نیروهای جوانی آموزش دیده و معرفی شده اند.

به گفته وی جشنواره نمایش های آیینی و سنتی تنها جشنواره ای می تواند باشد که یک ستاد ثابت نانوشته دارد و کانون نمایش های آیینی و سنتی تنها کانونی است که بدون معرفی ماموریت از طرف اداره کل هنرهای نمایشی خودجوش فعالیت می کند و براساس همین فعالیت هاست که وقتی امروز برای بخش جوانه ها فراخوان داده می شود از سراسر ایران متقاضی شرکت در جشنواره دیده می شود.

شریعتی خواهان ورود میراث فرهنگی، آموزش و پرورش و آموزش عالی به این جشنوراه شد و از کمبود انتشار آثار ایرانی گفت. وی با اشاره به اقداماتی که از سوی فعالان قدیمی هنرهای نمایشی آیینی و سنتی برای اضافه شدن تعداد واحدهای درسی در این حوزه انجام شده گفت: حالا با توجه به آنچه در جشنواره انجام گرفته، قدم بعدی ای که باید برداشته شود ایجاد یک مدرسه ویژه نمایش های آیینی و سنتی است همانند آنچه تئاتر کابوکی ژاپن در اختیار دارد.

دبیر اجرایی جشنواره ضمن اشاره به مسائل مالی و کمتر شدن بودجه هر ساله جشنواره با وجود گسترده شدن فراخوان و افزایش متقاصیان یادآور شد: جشنواره نمایش های آیینی و سنتی هر سال بین المللی بود و آثار مختلفی از کشورهای خارجی در آن شرکت می کردند اما چند دوره ای است که بخاطر مباحث مالی این کار سخت شده و جشنواره دیگر به جز بخش سمینار به آن شکل برگزار نمی شود در حالی که ما قدم های لازم را در حوزه آسیا، چین، هند و ژاپن برداشته ایم و باید کم کم دامنه این حضور و فعالیت ها گسترده تر و در برنامه ریزی های آینده این حلقه مفقوده گنجانده شود.

او همچنین ضمن اشاره به اینکه برای برخی هنرمندان پیشکسوت این حوزه تصاویر مستند کمتر وجود دارد و کمبود منابع مالی مانعی برای اقدام هستند و نیز اینکه در این میان جای شبکه مستند سیما خالی است، گفت: باعث خوشحالی فعالان و هنرمندان حوزه هنرهای نمایشی آیینی و سنتی خواهد بود که با حمایت معاونت هنری و دوستان دیگر این حوزه صاحب یک مکان شود چون ما در تعریف شهری تهران هیچ مکان مشخصی برای نمایش های آیینی و سنتی نداریم در حالی که پیش از این اقداماتی برای ایجاد تکیه دولت صورت گرفته بود و امروز جا دارد این موضوع باز هم پیگیری شود. ما حتما باید مکانی را برای این گونه نمایش ها داشته باشیم چرا که می تواند در توسعه حوزه گردشگری شهری تهران هم تاثیر بسزایی داشته باشد تا علاوه بر شهروندان و مسافران داخلی، وقتی مهمانان خارجی هم به تهران سفر می کنند فضایی باشد تا در طول سال پرده خوانی، نقالی و این نوع نمایش ها در آن اجرا شود.

ناصربخت: دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی سنتی تاسیس شود

محمدحسین ناصربخت، مشاور دبیر جشنواره هم اظهار کرد: شاید یک اقدام اصلی و ویژه ای که باید انجام شود ایجاد یک بنیاد یا پژوهشگاه یا دانشکده مربوط به نمایش های آیینی و سنتی باشد و البته این مسئله می تواند گسترده تر شود و در حوزه موسیقی سنتی هم تعمیم یابد.

او با اشاره به وظیفه سازمان میراث فرهنگی در پرداختن به این نوع از میراث کشور و تلاش هایی که از دهه 60در کانون نمایش های آیینی و سنتی صورت گرفته گفت: اگر جشنواره نمایش های آیینی و سنتی نبود خیلی از تجارب و اتفاقاتی که در گذشته وجود داشت از بین می رفت و این رویداد می تواند یکی از افتخارات وزارت فرهنگ باشد چرا که پس از مشروطه عملاً به سنت هایمان بی توجهی داشتیم و به جز اقداماتی که توسط آقایان بیضایی و نصیریان صورت گرفته بیشترین حجم حمایت ها در این حوزه پس از انقلاب و توسط وزارت فرهنگ بوده است.

حاجیان: 524 اثر متقاضی شرکت در جشنواره بودند

مهدی حاجیان، مدیر دبیرخانه این جشنواره با اشاره به انتشار فراخوان در آذرماه سال گذشته و تدوین 7 بخش اجرایی و یک بخش تحقیقی در آن گفت: در تمام بخش ها 524 اثر متقاضی شرکت در جشنواره بودند که پس از مراحل ارزیابی 141 اثر در بخش نمایشی و پژوهشی پذیرفته شدند.

او به بستری بودن مرشد سعیدی به عنوان یکی از بزرگان حوزه نقالی در بیمارستان اشاره کرد و ادامه داد: این اتفاق برای ما جای نگرانی دارد و امیدوارم بستر لازم برای ضبط و ثبت مجالس نقالی این هنرمند و دیگر پیشکسوتان در حوزه های مختلف هنرهای نمایشی آیینی و سنتی فراهم شود تا منابع شنیداری و تصویری خوبی از هنرمندان با سابقه داشته باشیم.

در این دیدار مهدی صفاری (مدیر بخش پاتوق نمایش های سنتی کودک و نوجوان)، حمید نیلی (مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی)، رقیه وکیلی آذر (مدیر بخش بین الملل اداره کل هنرهای نمایشی)، جواد مستخدمی (مدیر کمیته پشتیبانی و مالی جشنواره) و مجید فروغی (مدیر روابط عمومی معاونت هنری) نیز حضور داشتند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تصاویر موجود در این کتاب بسیار کیفیت پایینی دارند و در مجموع یکی از ضعیف ترین کتاب های هنری موجود در بازار است و همچنین این کتاب بیشتر سیاسی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : سلام نو توازن تیتر برتر

هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دومین نشست خبری مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران درباره پیگیری حقوقی کتابی که درباره آثار گنجینه موزه توسط فرح پهلوی به چاپ رسیده بود، گفت: بعد از چاپ کتاب ایران مدرن، این کتاب مورد پیگرد قرار گرفت و محتویات کتاب بررسی و ترجمه شد و در اختیار وکلای وزارتخانه قرار گرفت و همچنین موضوع با وکلای خارج از کشور مطرح شد. بسته به کنوانسیون هایی که ایران امضا کرده است و همچنین تلاش دوستان حقوق بین الملل، آن را پیگیری خواهیم کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از ایرنا، احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران نیز درباره این کتاب گفت: تصاویر موجود در این کتاب بسیار کیفیت پایینی دارند و در مجموع یکی از ضعیف ترین کتاب های هنری موجود در بازار است و همچنین این کتاب بیشتر سیاسی است. در واقع این کتاب مستمسکی برای معرفی خاندان پهلوی قرار گرفته است.

گفتنی است سال گذشته در نیویورک با حمایت مالی فرح پهلوی کتابی حاوی تصاویر و توضیحاتی در مورد آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر منتشر شد که به نظر می رسید نه تنها حقوق مادی و معنوی ایران را زیر پا گذاشته است؛ بلکه به دنبال مصادره اموال ایران به نفع خاندان پهلوی بوده است.

نشست خبری تشریح روند مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران با حضور حضور احسان آقایی رئیس موزه و هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیش از ظهر امروز (دوشنبه 31 تیرماه) در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.

لینک خبر :‌ عصر ایران
تهران- ایرنا- حال و روز کتاب و کتابخوانی در ایران چندان خوب نیست و تیراژ پایین، کیفیت نازل فرم و محتوای آثار در کنار نبود سیاستگذاری های منسجم و مشخص در این زمینه، نفس های صنعت نشر را به شماره انداخته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، گرانی کاغذ و هزینه های چاپ و نشر فشار مضاعفی بر این صنعت وارد شده و همین امر وضعیت نیم بندِ صنعت نشر کتاب و کتابخوانی را وخیم تر کرده است.

همچنین ضعف محتوا و افت کیفیت آثار نیز مزید بر علت شده تا از رغبت برای خرید و مطالعه کتاب کاسته شود. برای نمونه در زمینه ترجمه آثار، نقاط ضعف بسیاری را شاهد هستیم. همچنین برخی از آثار با چندین ترجمه به بازار نشر عرضه شده اند که حتی تفاوت در نام و عنوان کتاب ها، مخاطبان را به اشتباه می اندازد. در واقع در زمینه ترجمه آثار به جز معدودی از مترجمان، آثار ترجمه شده از استاندارهای لازم برخوردار نیستند و نمی توان چارچوب مشخص و منسجمی را در زمینه ترجمه مشاهده کرد.

از طرفی دیگر نیز فضای مجازی و شبکه های اجتماعی عرصه را بر آثار چاپی تنگ کرده اند و جای نفس کشیدن را از آن گرفته اند هر چند فروش کتاب های الکترونیکی تا حدودی این مساله را جبران کرده است.

به طور کلی دلایل اقتصادی و کوچک شدن سبد خانوارها نیز مزید بر علت شده تا کتاب نخوانی ما همچنان پابرجا بماند.

وضعیت سرانه مطالعه کتاب در ایران ناامید کننده است. بر اساس آخرین آمارها، مطالعه کتاب غیردرسی افراد 15ساله و بیش تر در ماه به طور متوسط 7 ساعت و 41 دقیقه بوده است که از این میزان، سرانه مطالعه قرآن و ادعیه 3ساعت و 7 دقیقه و سرانه سایر کتب غیر درسی 4 ساعت و 34 دقیقه بوده است.همچنین حدود 30 درصد از افراد باسواد 15 ساله و بیش تر در ماه قبل از آمارگیری در سال 1396، روزنامه (چاپی یا الکترونیکی) مطالعه کرده اند. افرادی که روزنامه مطالعه کرده اند، 69 درصد روزنامه چاپی و 58 درصد روزنامه الکترونیکی مطالعه کرده اند. هر فرد 15ساله و بیش تر در ماه به طور متوسط 1 ساعت و 26 دقیقه مطالعه روزنامه داشته است.

این روند نشانگر آن است که باید راهکارهای کاربردی و اساسی در این زمینه تدارک دیده شود تا این وضعیت به سمت بسامانی حرکت کند.

از این رو، هر ازگاهی طرح ها و ایده های جدیدی مطرح می شوند که می توانند تا حدودی روحی تازه بر پیکر نیمه جان صنعت نشر و کتاب و کتابخوانی بدمند. یکی از این طرح ها که چندسالی است اجرایی شده، فروش های فصلی با تخفیف های مناسب است. بر این اساس امسال نیز طرح تابستانه کتاب 98 با شعار کتاب، همنشین دلنشین از روز بیست و پنجم تیرماه در استان های سراسر کشور و از 27 تیرماه در شهر آغاز شده و تا سوم مردادماه ادامه خواهد داشت. در این طرح علاقه مندان می توانند با مراجعه به کتابفروشی های عضو طرح، کتاب های تالیفی را با یارانه 25 درصد و کتاب های ترجمه را با یارانه 15 درصد خریداری کنند.

البته به نظر می رسد در کنار اجرای طرح های موفق، افزایش کمی و کیفی کتابخانه های عمومی می تواند در رونق نرخ مطالعه مثمر ثمر باشد. بر اساس سند چشم اندازی که سیاست های کلان جمهوری اسلامی را مشخص می کند، اعضای کتاب خانه های عمومی ایران باید تا سال 1404 به 20 میلیون نفر رسیده باشد. با این حال به دلیل همسان نبودن میزان کتابخانه ها با میزان مطالبات افراد کتابخوان، برای تحقق سند چشم انداز 1404 نیازمند افزایش چندین برابری کتابخانه های عمومی هستیم. اما از آنجایی که بخش فرهنگ همواره در بودجه های اختصاص یافته در رده های پایین و انتهایی قرار دارد، دستیابی به اهداف از پیش طراحی شده اگر نگوییم محال اما کمتر امکان تحقق دارد.

برگزاری طرح های فروش فصلی کتاب نیز اگر در فواصل کوتاه تری همچون برگزاری ماهانه به جای فصلی باشد می تواند در ترغیب افراد برای کتاب خریدن بیافزاید. همچنین دادن تسهیلاتی مانند کارت های اعتباری خرید کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران با بازپرداخت چندماهه می تواند تا حدودی در رونق خرید و فروش کتاب نقش سازنده ای داشته باشد.

به نظر می رسد ارائه برنامه های کوتاه مدتی همچون یارانه کتاب و اجرای طرح های موفقی مانند تخفیف های فصلی کتاب و برنامه های میان مدتی همچون حمایت مالی از ناشران و کتابفروشان و برنامه ریزی های بلندمدت از طریق تقویت کتابخانه های عمومی بتواند وضعیت کتاب و کتاب خوانی را به جایگاه واقعی اش بازگرداند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
یک ناشر گفت: برخی ناشرنما ها سوبسید دولتی می گیرند در حالی که هیچ کتابی منتشر نمی کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : گذار نیوز خبرگزاری بین المللی قرآن

رضا حاجی آبادی مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس ، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در خصوص نقش دولت در حمایت از صنعت نشر و حمایت از تولید کاغذ داخلی، گفت: مشکل حوزه فرهنگ مکتوب ما این است که چند وزارتخانه ، سازمان، نهاد و اتحادیه، درگیر جریان حمایت دولت از تولید کاغذ داخلی هستند.

این ناشر افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت صنعت، اتحادیه ناشران و خود ناشران باید با کمک هم برای تولید کاغذ دولتی به کشور اقدام کنند. در کشور ما معمولا برای چاپ کتاب ها از کاغذ تولید خارجی با مارک کشور های اندونزی، کانادا و برزیل استفاده می شود.

حاجی آبادی در خصوص تأثیر گرانی کاغذ بر انتشارات هزاره ققنوس، بیان کرد: بنده جزو معدود ناشرانی هستم که مخالف تخفیف ارز 4200 تومانی برای کاغذ دولتی ام. به دلیل اینکه وقتی شما سوبسید برای کالای خاصی می دهید، بعضی از افراد مثل ناشر نما ها به طمع یارانه، برای انجام آن کار انگیزه پیدا می کنند.

وی افزود: نظر بنده به عنوان ناشر این است که، سوبسیدهای دولتی باید به سمت خوانده شدن کتاب ها روند و آن ها را به مخاطب بدهند. خیلی از ناشران فعالیتی در سال های اخیر به صورت مفید انجام نداده اند و حتی ناشرنما ها هم سراغ گرفتن مجوز نشر نرفته اند.

مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس با اشاره به ناشرنما هایی که به گرفتن کاغذ ارز دولتی اقدام می کنند، اظهار داشت: 6 ماه گذشته دادن کاغذ با ارز دولتی شروع شده است که به علت سود زیاد آن خیلی کمک بزرگی به ناشرنما ها می شود. خیلی از ناشران کم سابقه با گرفتن کاغذ های ارز دولتی فعالیت خود را گسترش دادند و این عامل متاسفانه باعث گسترش قاچاق کتاب در کشور شده است.

حاجی آبادی در خصوص راهکار ها برای جلوگیری از افزایش قیمت کاغذ ، گفت: مطمئن باشید با همین قیمت کاغذ، ارز دولتی و 4200 تومان که دولت به ناشران می دهد، اگر افراد سودجو که فقط برای ارتقای مادی وارد صنعت نشر شده اند، از این حوزه بیرون روند فعالیت دوستانی که ناشران اصیل و با شرف هستند، بیشتر و بهتر خواهد شد.

انتهای پیام/

افزایش قیمت کاغذ و نقش دولت در کمک به ناشران

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
حمید تبریزی گفت: ساعدی اصلا در پی تجدید چاپ آثارش نبود و فقط نوشتن برایش مهم بود و هر جا که می شد نوشته هایش را منتشر می کرد. به نظر می رسد که هر روزنامه و مجله ای که از او مطلب می خواسته، با آنها همکاری می کرده و پیشنهادشان را رد نمی کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : فرهنگ امروز

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به تازگی مجموعه سه جلدی پراکنده ها و از یاد رفته ها ی غلامحسین ساعدی با گردآوری حمید تبریزی در نشر پارسه منتشر شده است. در سراچه دباغان به داستان ها و داستان واره ها می پردازد و شامل؛ مقدمه، پیگمالیون، خلدآشیان، مهدی دیگر، ساندویچ، مدخلی بر یک داستان بلند،
مقتل 2، در آغاز سفر، در سراچه دباغان، تندیسه جاوید و... می شود.

محال ممکن به فیلمنامه ها و سفرنامه ها می پردازد و ما نمی شنویم، محال ممکن، از همه جا شروع می شود شروع کرد، ماسه های بادی فیلمنامه های کوتاه منتشر شده در آن هستند و در ساحل کاکی، وینه، سایه های خاموش در حاشیه خلیج و شاملوها سفرنامه های منتشر شده در این کتاب را تشکیل می دهند.

جلد سوم این مجموعه، محاکمه میرزا رضای کرمانی نام دارد که شماری از نمایشنامه ها و یادداشت های ساعدی را در برمی گیرد؛ کاربافک ها در سنگر، محاکمه میرزا رضای کرمانی، خانه برفی، لیلاج ها و .... نمایشنامه های این کتاب هستند. در کنار این ها یادداشت هایی با عناوین انقلابی در تئاتر، بازیگری همه فن حریف، هست شب آری شب و نصرت کریمی و صورتک هایش منتشر شده است.

تبریزی در این مجموعه، به بازیابی آثار پراکنده غلامحسین ساعدی از مطبوعات و نشریات می پردازد. گردآوری و انتشار دوباره برخی از آثار این نویسنده که حق بزرگی بر گردن ادبیات نمایشی و داستانی فارسی دارد، اقدامی قابل تامل در حفظ تاریخ ادبی این نویسنده است به همین مناسبت با حمید تبریزی گفت وگویی داشتیم که در پی می آید:

در ابتدا بفرمایید آثار ساعدی که در این دوره سه جلدی منتشر شده اند، متعلق به چه دوره ای از زندگی او هستند؟
تقریبا 99درصد آن مربوط به دوره جوانی او است که در تبریز چاپ شدند. البته همه اش هم در مطبوعات تبریز چاپ نشده است. ظهر که شد ، میمونه خاتون و چند تای دیگر در نشریه های داخلی دانشکده های تبریز چاپ شده اند. در دسترس عموم نیستند. همان سال های 34 و 35 منتشر شده اند و از بین هم رفته اند. من هم به اقتضای شغلم که بعد از بازنشستگی توی کار مطبوعات و کتاب آمده ام، الان مغازه ای برای فروش نشریات و کتاب های قدیمی دارم،طی این شانزده سال، متوجه شدم که این کتاب ها به تدریج از بین رفته اند. مثلا جنگ هنر امروز که سال 46 به عنوان ضمیمه هفته نامه دنیای جدید در 9 شماره به سردبیری سیروس طاهباز منتشر شد. در شماره 9 آن، جلال آل احمد چیزی می نویسد و توقیف می شود. این جنگ در کتابخانه ملی موجود نبود. یا مثلا نشریه ای که صمد بهرنگی در سال 44، هفده شماره در تبریز منتشر کرده است و ساعدی در آن سفرنامه جنوب را منتشر کرده است؛ سایه های خشک حاشیه خلیج . کسی این ها را ندیده است. چون در دسترس عموم نیستند و حجم بالایی هم دارند. پیگمالیون یا خانه های شهر ری، در همان سال 35، 36 در نسخه های محدودی چاپ و منتشر شده اند. به همین دلیل من قصد کردم که بعد از سال ها، اینها در قالب یک مجموعه منتشر شود. ناشر هم پذیرفت و کار خیلی سریع پیش رفت.

این کار شما جامعیت دارد؟... یعنی هیچ کار دیگری نیست که در مجله یا روزنامه ای چاپ شده باشد، و در این دوره سه جلدی نیامده باشد؟
بله. برخی از مطالب به لحاظ ممیزی امکان انتشار ندارند.

در ابتدای نمایشنامه محاکمه میرزا رضای کرمانی اشاره شده که در 12 صحنه نوشته شده است. اما فقط یک صحنه از آن در این کتاب منتشر شده است.
فقط یک صحنه از آن را به مجله صدا در شیراز داده است. بقیه اش در همان جا هم منتشر نشده است.

نمایشنامه بلندی مثل کاربافک ها در سنگر قبلا به صورت کتاب منتشر شده بود. چرا این نمایشنامه صد و خرده ای صفحه ای را در کنار کارهایی که در مطبوعات منتشر شده بود، در این مجموعه آورده اید؟
این نمایشنامه بر اساس نسخه چاپ اول کتاب منتشر شده است. آن نمایشنامه سال 39 به صورت کتاب در تبریز منتشر شده بود. بعدها این نمایشنامه با دستکاری هایی منتشر شد. اما در این کتاب سعی کردیم تا نسخه اصلی منتشر شود.

یادداشت های مطبوعاتی ساعدی در حد همین چند مطلبی بوده که شما در این کتاب آورده اید؟
ساعدی از جوانی فعالیت مطبوعاتی داشت. حتی گفته شده که یکی، دو تا مجله ارمنی زبان را در تبریز سردبیری می کرده، در دوران جوانی اش، اما کسی اطلاعات دقیقی از آن مجلات ندارد و نمونه ای از آن باقی نمانده است.

ساعدی در طول حیاتش، کتاب های زیادی چاپ کرده است. برای شما سوال پیش نیامد که خودش چرا این داستان ها و نمایشنامه ها را در کتاب هایش نیاورده است؟
در این مجموعه، کارهای نایاب و کمتر دیده شده ساعدی آمده است.

بحث من بر سر حقوق مولف است. شاید ساعدی نمی خواسته این اثار به عنوان کتاب منتشر شوند.
ما نمی توانیم در این زمینه صحبت کنیم. فروغ نمی خواست سه کتاب اولش تجدید چاپ شود؛ اسیر و عصیان و دیوار. خودش را بعد از تولد دیگر شاعر می دانست. اما در مورد ساعدی، ما نمی دانیم. خیلی آدم عجول و شتابزده ای بود. فکر نمی کنم اصلا به یاد تجدید چاپ این آثار بود. من احتمال می دهم که سفری به آبادان داشته و در آنجا جنگ ادب و هنر جنوب مطلبی از او گرفته است. اصلا در پی تجدید چاپ این ها نبود. فقط نوشتن برایش مهم بود و هر جا که می شد نوشته هایش را منتشر می کرد. به نظر می رسد که هر روزنامه و مجله ای که از او مطلب می خواسته، با آنها همکاری می کرده و پیشنهادشان را رد نمی کرد. در کتابشناسی هایش هم اسمی از این مطالب برده نشده است.

شما در مورد تجدید چاپ این آثار، با خانواده ساعدی هم گفت و گویی داشته اید؟
بله. ما چند جلسه رفتیم پیش برادر ساعدی. خیلی هم از این کار استقبال کردند. من هم گفتم که آدم پولداری نیستم. به هیچ وجه هم به دنبال حق تالیف و این ها نیستم. فقط آرزو دارم که این آثار منتشر شود و به دست مردم برسند. در رونمایی کتاب هم برادر ساعدی به همراه همسرش آمد.

از این فیلمنامه های کوتاه، چیزی هم ساخته شده است؟
من معمولا آثار ساعدی را تعقیب می کنم. ندیده ام که از این ها چیزی ساخته شده باشد. از نزدیک هم با ساعدی آشنایی داشتم. از پنجاه سال قبل که محصل بودم. یک روز برای دیدن ساعدی به مطبش رفتم. آقایان والی و نصیریان هم در دفترش بودند. همین حالا هم من از هر کتاب او، چند چاپ دارم.

منابع شما برای جمع آوری مطالب این کتاب ها چه بود؟
تمام منابع مورد نیاز برای جمع آوری مطالب کتاب را من در اختیار دارم. همین حالا، تمام این ها در مغازه ام موجود است.

و سخن آخر؟
ساعدی سال 58 کار فوق العاده ای کرده است و پیام ها و سخنرانی های دکتر مصدق را در یک آلبوم 4 کاسته منتشر کرده است که الان نایاب شده است. پیام ها و سخنرانی های دکتر مصدق با چند یادآوری از غلامحسین ساعدی . سال 58 به سرعت نایاب شد. بعد هم دیگر کسی پیگیر تجدید چاپش نشد. من به ناشران پیشنهاد می دهم که این مجموعه را روی سی دی منتشر کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
خبرگزاری میزان- عضو کارگروه ساماندهی کاغذ گفت: نابسامانی و نوسانات قیمت ارز در افزایش قیمت کاغذ تاثیر بسیاری داشت از سوی دیگر دو نرخی شدن ارز و تفاوت قیمت ارز آزاد و دولتی سبب شده تا پای دلالان و سودجویان به بازار کاغذ باز شود.

تاریخ انتشار: 09:31 - 02 مرداد 1398

- کد خبر: 535756
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : بولتن نیوز

غلامرضا شجاع عضو کارگروه ساماندهی کاغذ در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان با اشاره به اهداف کارگروه ساماندهی کاغذ و تلاش برای کنترل قیمت این کالای مهم گفت: کارگروه ساماندهی کاغذ از زمان راه اندازی تلاش کرده تا با برنامه های مختلف بازار کاغذ را ساماندهی کند، اما عدم حرکت به موقع از سوی تعزیرات و برخی دستگا ها سبب شده تا سوءاستفاده کنندگان و دلالان وارد عرصه بازار کاغذ شوند و از فضای به وجود آمده استفاده کنند.

وی ادامه داد: افزایش قیمت کاغذ از سال 97 به طور ناگهانی شیب صعودی پیدا کرده و چالش های بسیاری را پیش روی مصرف کنندگان قرار داده، به همین منظور کارگروه ساماندهی کاغذ اقدام به تدوین بسته حمایتی کرد، اما این بسته با بی مهری دولت و برخی سازمان ها روبه رو شد.

شجاع به عوامل گوناگون دیگری که سبب افزایش قیمت کاغذ شد اشاره و اظهار کرد: قیمت کاغذ در سال 96 در سه مرحله در سطح جهان افزایش پیدا کرد این افزایش قیمت در ایران هم بی تاثیر نبود و به بالا رفتن قیمت کمک کرد.

وی تصریح کرد: نابسامانی و نوسانات قیمت ارز در افزایش قیمت کاغذ تاثیر بسیاری داشت از سوی دیگر دو نرخی شدن ارز و تفاوت قیمت ارز آزاد و دولتی سبب شده تا پای دلالان و سودجویان به بازار کاغذ باز شود.

شجاع به اقدامات کارگروه ساماندهی کاغذ اشاره کرد و افزود: با تغییر و تحولات و نوسانات اقتصادی کارگروه ساماندهی کاغذ اقدام به اتخاذ تصمیماتی گرفت و به تدوین برنامه ای برای ساماندهی و کنترل بازار کاغذ دست زد، اما سازمان های نظارتی کار خود را با تأخیر آغاز کردند و این امر سبب شد که بسیاری از دلالان اقدام به احتکار کاغذ کنند تا حدی که در طی زمان دو شب پنج هزار کامیون کاغذ را از انبار های تهران به بنگاه های غیر تخصصی و یا انبار های خارج از شهر انتقال دادند.

این عضو کارگروه ساماندهی کاغذ ابراز کرد: در این میان اقدامات بی تدبیرانه، دفترچه هایی که با کاغذ قیمت مناسب در بازار تولید شده بود به کشور های عراق و افغانستان با دلار آزاد صادر شد همین امر سبب شد تا قیمت دفترچه و کاغذ به صورت ناگهانی افزایش پیدا کند و بسیاری از خانواده های ضعیف و اقشار کم درآمد نتوانند نیاز کودکان خود را برآورده کنند.

وی به اقدامات دولت برای مهار واردات کاغذ و معایب و مزایای آن اشاره و اظهار کرد: حضور سامانه نیما برای ساماندهی واردات کاغذ علاوه بر معایب، مزایایی نیز در بر داشت بدین ترتیب که هر بازرگان و یا تاجری که قصد وارد کردن کاغذ را داشت می باید ابتدا ثبت سفارش کند و این موجب شد تا آماری دقیق از تعداد و میزان واردات کاغذ به دست بیاید، اما معایبی نیز وجود داشت بدین ترتیب که به خاطر طولانی شدن پروسه واردات بسیاری از واردکنندگان دست از واردات کاغذ برداشتند و تعداد بسیار بسیار محدودی اقدام به واردات کاغذ کردند این امر به کاهش میزان واردات کاغذ انجامید و در افزایش قیمت ها بی تأثیر نبود.

وی بار دیگر تاکید کرد: من همواره معتقد هستم که واردات کاغذ باید آزاد سازی شود تا رانت به وجود نیاید و بازارسیاه تشکیل نشود.

شجاع به امضا های طلایی اشاره کرد و نقش این مقوله را در اوضاع نابسامان اقتصادی بی تأثیر ندانست و ابراز کرد: ردپای امضا های طلایی بر روی کاغذ های وارداتی نیز دیده می شود و این یک چالش بزرگ است. چنانچه تدابیری اتخاذ شده از سوی کارگروه ساماندهی کاغذ به موقع اجرا می شد قطعاً شاهد چنین رخداد هایی نبودیم. آزادسازی قیمت ها مهمترین و بزرگترین خدمت در راه کاهش التهاب قیمت کاغذ در بازار خواهد بود.

وی به حمایت از کالای داخلی اشاره و اظهار کرد: حمایت از کالای داخلی و تولید کاغذ داخلی همواره مد نظر بوده است سرمایه گذاری که در این حوزه انجام شده و واردات مواد اولیه و ارائه تسهیلات مواردی است که نباید از چشم قانونگذاران و حامیان اقتصادی دور بماند.

شجاع در ادامه افزود: حمایت از همین دو کارخانه تولیدکننده کاغذ که داریم برای ما کافی است، زیرا تولید کاغذ چه از نظر زیست محیطی و چه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست. ما جنگل های زیادی برای تولید کاغذ نداریم از سوی دیگر آب لازم برای تولید کاغذ نیز وجود ندارد پس باید تدابیر مناسبی در این زمینه اندیشیده شود تا علاوه بر حمایت از تولید داخلی به واردات نیز وابسته نباشیم.

وی در خصوص میزان واردات کاغذ و آمار منتشر شده از سوی کارگروه ساماندهی کاغذ افزود: واردات کاغذ بر اساس آخرین آمار منتشر شده گمرک حدود 3 میلیون و 252 میلیون دلار بوده است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حدود 33 میلیون دلار وارادت را تایید کرده است واردات انواع کاغذ بالکی، چاپ و تحریر، چاپ و تحریر رول و کاغذ روزنامه از جمله کاغذ های بوده که در لیست واردات قرار داشته است.

شجاع خاطرنشان کرد: کارگروه ساماندهی کاغذ برای شفاف سازی به صورت دوره ای آخرین آمار های مربوط به کاغذ را از طریق وزارت ارشاد اطلاع رسانی می کند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
یکی از کتابفروشان حاضر در طرح تابستانه کتاب می گوید کارشناسان وزارت ارشاد اذعان دارند حمایت های فصلی از کتابفروشی ها بهتر از طرح های نمایشگاهی هستند اما متاسفانه هنوز اولویت با نمایشگاه است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ _ صادق وفایی: یازدهمین دوره اجرای طرح حمایت های فصلی از کتابفروشی ها با عنوان تابستانه کتاب 98 با شعار کتاب؛ همنشین دلنشین از 25 تیر در سراسر کشور و از 27 تیر در شهر تهران آغاز شده و فردا پنجشنبه سوم مرداد به پایان می رسد. پس از ثبت نام کتابفروشی ها، مشخص شد 653 کتابفروشی در این دوره طرح حمایت های فصلی خانه کتاب مشارکت دارند.

در این طرح با در نظر گرفتن 120 هزار تومان یارانه برای خرید کتاب به مخاطبان، 25 درصد یارانه برای خرید کتاب های تالیفی و 15 درصد برای خرید آثار ترجمه در نظر گرفته شده است. با توجه به رسیدن این طرح به یازدهمین دوره، تصمیم گرفتیم میزگرد نقد و بررسی و بیان انتقاد و پیشنهاد درباره آن را در خبرگزاری مهر برگزار کنیم. بنابراین از مدیرعامل موسسه خانه کتاب و چند کتابفروش موافق و مخالف طرح دعوت کردیم در این نشست نقد و بررسی حضور پیدا کنند. طرح مذکور در سومین سال اجرای خود به سر می برد و تجربه ای به اندازه این مدت را پشت خود اندوخته کرده است.

گزارش نشست مذکور در دو قسمت منتشر می شود که قسمت اول مربوط به بیان انتقادات و پیشنهادات کتابفروشان و قسمت دوم هم به پاسخ های مدیرعامل خانه کتاب به نکات طرح شده و جمع بندی بحث است.

در این نشست، فرشته سنگری مدیر کتابفروشی افراکتاب (مخالف)، علی حاجی تقی مدیر انتشارات و کتابفروشی ارمغان طوبی (موافق)، حسین قوامیان مدیر کتابفروشی دنیای کتاب در شهر قم (موافق)، محمدرضا اربابی رئیس انجمن صنفی مترجمان (مخالف) و نیکنام حسینی پور مدیرعامل موسسه خانه کتاب حضور داشتند. البته قابل توجه است که موافقت یا مخالفت کتابفروشان و حاضران این جلسه نسبی بود و به طور مطلق بیان نشد. از دیگر نکات مهمی که در این نشست توسط حسینی پور تذکر داده شد، توجه به تفاوت مفهوم تخفیف و یارانه بود که در گزارش مشروح قابل مطالعه است. به بیان حسینی پور، طرح های حمایت های فصلی از کتابفروشی ها، برای رساندن یارانه به دست مخاطبان است و استفاده از لفظ تخفیف برای این طرح ها اشتباه است.

یک نکته جالب مخالفت کتابفروشان، حتی موافقان طرح با تفاوت میزان تخفیف یا یارانه درنظر گرفته برای کتاب های تالیف و ترجمه است. قسمت دوم گزارش نیز متعاقباً منتشر خواهد شد.

در ادامه گزارش مشروح این میزگرد را می خوانیم:

* خب در این جلسه هم موافقان طرح حمایت های فصلی از کتابفروشی ها حضور دارند هم مخالفان.

حاجی تقی: البته موافق و مخالف مطلق وجود ندارد. آن هایی که مخالف اند، بخش هایی از طرح را قبول دارند و آن هایی هم که موافق اند شاید با بخش هایی از آن مخالف باشند. منتهی فکر کنم درصد مخالفت خانم سنگری بیشتر باشد.

* پس اجازه بدهید اول از خانم ها شروع کنیم و موارد مخالفت خانم سنگری را بشنویم!

سنگری: راستش من مقابل طرح تخفیف برای هر کالایی مقاومت می کنم. چون این حس ناخوشایند را در مخاطب به وجود می آورد که قیمت پیشین، بهای واقعی این کالا نبوده که اعلام کرده اند و ارزشش کمتر است. کتاب هم کالای ضروری نیست که مشتری هر روز برای خریدش بیاید؛ یعنی دارو، غذا و پوشاک نیست. چنین طرح هایی هم این معنی را به مخاطب القا می کنند که می توانم در دوران تخفیف خرید کنم.

معمولاً از طرح های تخفیف استقبال می شود و ما هم مبلغ مورد نظر صندوق فروشگاهمان را پر می کنیم. اما مساله ای که داریم این است که خودِ ما کتابفروش ها نگران این هستیم که آخرش قرار است چه اتفاقی بیافتد؟ یعنی نتیجه اجرای چنین طرحی چیست؟ فکر می کنم اجرایش تاثیری در میزان بازدید از کتابفروشی ها و خرید کتاب ندارد.

* پس با وجود مخالفتی که با طرح دارید، در کتابفروشی تان اجرا می شود!؟

بله. به این دلیل که متقاضیان درخواست دارند. اگر مشتری درخواست نکند، ممکن است ما هم مسئولیت اجرا را به عهده نگیریم. ولی مشتری استقبال می کند و می آید در ایام اجرای طرح خرید می کند. در مقابل این حس که قرار نیست به طور مستقیم از طرح منتفع شویم و بعد از 6 ماه مبلغش برای ما واریز می شود، ناخوشایند است.

* پس با دیر بودن پرداخت است که طرح مشکل دارید؟

این هم هست؛ بله. اما مساله دیگر این است که پیش و پس از اجرای طرح، یک مکث وجود دارد. یعنی پس از اتمام طرح، یک دوره رکود و خاموشی وجود دارد. از طرفی افرادی هم که از پیش، می دانند طرح قرار است اجرا شود، خرید خود را نگه می دارند تا در ایام اجرای طرح انجامش بدهند. یعنی این میان، داریم یک چیزهایی را با آن تخفیف مبادله می کنیم.

من در کل با تخفیف موافق نیستم؛ در هیچ حوزه و برای هر کالایی. قاچاقچیان کتاب هم که تخفیف می دهند، در واقع دارند اعتماد مخاطب را جلب می کنند؛ با این رویکرد که فلان کتابفروش یا ناشر اصلی، می توانسته کتاب را با این قیمت بفروشد ولی این کار را نکرده است. فروش های خیابانی و نمایشگاهی هم با تخفیف هایشان دارند کار کتابفروش را تضعیف می کنند. من فکر می کنم اگر می گویند تابستانه یا عیدانه کتاب برای کتابفروشان است باید حد و مرزش را هم معین کنند. اگر برای مخاطبان است، قضیه عوض می شود اما اگر برای کتابفروشان است، آن ها به خیلی چیزهای دیگر نیاز دارند. وقتی کتابفروش، مکانی برای استقرار ندارد، وقتی نمی تواند حقوق کارمندانش را بدهد، وقتی نمی تواند حق بیمه اش را بدهد، فکر کنید حالا مثلاً یک میلیون تومان هم چنین کمکی گرفت _ آن هم پس از 6 ماه _ چه تاثیری دارد؟

* پس مخالفت شما، یکی نفس تخفیف است و دیگری، از نظر اقتصادی این تاخیر چندماهه در پرداخت است!

بله. و از طرفی فکر می کنم بیشتر کاری است که انجام می شود که شده باشد نه اینکه کمک به من کتابفروش باشد. من دوست دارم مشکلات بقایم را حل کنم. الان 10 سال است در کتابفروشی مستاجر و با این سوال روبرو هستم که چه طور می توانم ماهی 13 میلیون تومان اجاره بدهم.

* شما قائل به دولت و حمایت دولتی هستید؟ یعنی معتقدید ارشاد و دولت باید از شمای کتابفروش حمایت کنند تا بتوانید اجاره تان را بدهید یا نه، فکر می کنید کتابفروش باید روی پای خودش بایستد؟

فکر می کنم کتابفروش باید وضعیتی داشته باشد که بتواند روی پای خودش بایستد اما اگر احتیاج به وام یا کمک داشت، نهادی هم باید باشد که حمایتش کند. الان نشر شهر در برج کناری من دارد ماهیانه یک یا دو میلیون اجاره می دهد که در شرایط فعلی مبلغی نیست. نمی تواند هم آن جا را نگه دارد. مدیر آن جا به من می گوید می خواهم کتابفروشی را ببندم چون برایم صرف نمی کند. برای او که یک میلیون تومان می دهد، صرف نمی کند، حالا برای من که شش هفت کارمند دارم و ماهی 13 میلیون اجاره می دهم، چگونه صرف کند؟ خب من در این وضعیت دارم خودم را ثابت می کنم. آیا ارشاد بعد از 10 سال نباید هنوز به من هیچ امکاناتی بدهد؟

کار حمایتی ارشاد باید این باشد که بتواند اداره مالیات یا شهرداری را درگیر این ماجرا کند. یعنی در واقع تسهیل گری کند. نه اینکه بیاید پول بدهد. من اصلاً منظورم از حمایت، پول نیست. ما کاسه ای به دستمان نگرفته ایم. به نظرم ارشاد باید برای کسانی که سابقه دارند و روی پای خودشان ایستاده اند، تسهیل گری کند.

* پس ایرادی که شما به طرح حمایت های فصلی دارید ساختاری است.

من کلاً فکر می کنم این طرح حمایتی نیست. در حال حاضر؛ هم مالیات امان ما را گرفته، هم بیمه و هم حتی تابلوی شهرداری. خب یک کتابفروش چگونه می تواند حتی برای همین طرح تبلیغ کند؟

* فکر کنم فقط موضوع ارشاد و معاونت فرهنگی و خانه کتاب مطرح نباشد. این جا پای اتحادیه ناشران هم به وسط کشیده می شود!

خب، ارشاد باید درگیر کند. کار حمایتی ارشاد باید این باشد که بتواند اداره مالیات یا شهرداری را درگیر این ماجرا کند. یعنی در واقع تسهیل گری کند. نه اینکه بیاید پول بدهد. من اصلاً منظورم از حمایت، پول نیست. ما کاسه ای به دستمان نگرفته ایم. به نظرم ارشاد باید برای کسانی که سابقه دارند و روی پای خودشان ایستاده اند، تسهیل گری کند. ما الان می خواهیم برای تابستانه تبلیغ کنیم. اما چرا در طول سال این کار را نمی کنیم. چرا در تلویزیون برنامه ای برای معرفی چند کتابفروشی نداریم؟

* یعنی الان شما دارید یقه صدا و سیما را هم می گیرید.

اگر داریم کار فرهنگی می کنیم، نمی توانیم یک دستی این کار را انجام دهیم. دیوار ساختن نیست که یک شبه انجام شود. نمی شود همه چیز را گردن اتحادیه و کتابفروشی انداخت. برای درست شدن این مسائل است که دولت و ارشاد باید کمک کنند. و نه فقط ارشاد و دولت؛ که ما نیازمند مشارکت گروه ها و نهادهای مختلف هستیم.

* پس راه حل پیشنهادی تان مشارکت است!

بله و فکر می کنم اگر در طرح هایی که در طول مدت سال می خواهیم اجرا کنیم، همین هزینه طرح تابستانه و دیگر طرح های مشابه را به طور تبلیغی در نظر بگیریم، مفیدتر باشد؛ مثلاً در تلویزیون یا چند بیلبورد در سطح شهر. بالاخره به گونه ای اطلاع رسانی شود. کارها را هم بین نهادهای مختلف تقسیم کنند نه این که به پسرخاله یا فامیل خود بسپارند. من اگر بدانم یک صفحه در روزنامه یا یک دقیقه برنامه در تلویزیون دارم، شاید بتوانم تاثیرگذاری ای را داشته باشم. من فکر می کنم طرح تابستانه باید باعث شود که ما درگیر کتاب بشویم نه این که پولی بدهیم، یک سری هم خرید هیجانی کنند و کتاب را بخرند و ببرند. معلوم هم نیست که بخوانند. باید به تاثیرش در درازمدت پرداخت. آیا ما روی روانشناسی مشتری کار کرده ایم؟

* این از مواردی است که آقای حسینی پور باید جواب بدهند.

هدف من از طرح این حرف ها کمک به بهترشدن اوضاع است. هدفم تخریب یا ندیدن زحمات نیست. من یک زاویه دید دارم، دیگری هم همین طور و از اجماع این زوایا، باید به نتیجه رسید.

* خب آقای حاجی تقی به شما رسیدیم.

حاجی تقی: من در شرایط کنونی موافق این طرح هستم. الان نمی خواهم درباره چرایی موافقتم صحبت کنم. بلکه می خواهم کمی درباره نقدهایی که به طرح می شود صحبت کنم.

* یعنی نقدهایی را که شده، منتقل کنید؟

بله. می خواهم انتقادها را نقد کنم. ما انتقادهای مختلفی به طرح داریم. یکی نحوه اجرای آن و برخی پارامترهای آن است. یکی از انتقادهایی که می شود و خانم سنگری هم به آن اشاره کردند، این است که چرا کتاب تخفیف می گیرد. ببینید، ما در کشوری که اقتصاد آزاد دارد، زندگی نمی کنیم. نیمی از اقتصاد ما دولتی و نیم دیگرش آزاد است. به هر حال کشوری که اقتصاد دولتی دارد، درگیر یارانه ها و تخفیف است. ما در همه چیز تخفیف داریم، در برق، حمل و نقل و ... تخفیف داریم. حالا چرا نباید این تخفیف در بحث فرهنگ هم مصادیقی داشته باشد؟ اگر این بحث کلاً از مملکت جمع و اقتصاد آزاد شود، بله می شود گفت چرا یارانه می دهید؟ ولی حالا که وجود دارد و بودجه برایش تخصیص داده می شود، باید بهترین مسیر را برای خرج این بودجه پیدا کنیم. به هر حال چه بخواهیم چه نخواهیم تخفیف و یارانه هست. اما بهترین مسیر آن کدام است؟ آیا در نمایشگاه هاست؟ که یک نمایشگاه با چندصد میلیون تومان برپا شود، بن داده شود و فقط ناشران و مصرف کننده ها استفاده کنند؟ یا راهش این است که در کتابفروشی ها استفاده شود و مردم به کتابفروشی های شهر خودشان بروند؛ نه به نمایشگاه های مرکز استان یا تهران. این طرح می تواند به اقتصاد کتابفروشی و مراکز پخش و توزیع و در کل اقتصاد نشر کمک کند. بله در کل سیاست یارانه ای خوب نیست اما در حال حاضر بهترین مسیر همین است.

اگر مشکل از جای دیگر است، اگر کتاب خوب تولید نمی کنیم و فرهنگ سازی نمی کنیم، چرا می اندازیم گردن طرح؟ ظاهراً عده ای می خواهند این طرح را بکوبند و از این بهانه استفاده می کنند. اما در نظر نمی گیرند اگر این طرح هم نباشد، در نمایشگاه کتاب همین رمان ها و به ویژه رمان های ترجمه هستند که به فروش می روند. حتی در سایر فصول در کتابفروشی ها چه چیزی بیشتر به فروش می رود؟ همین رمان ها. * بهترین مسیر این است یعنی همین که الان دارد اجرا می شود؟

بله. البته اگر مشکلاتش حل شود. انتقادهای دیگری هم می شود. مثلاً این که این طرح به ترویج کتاب های رمان _ چه ترجمه و چه تالیف _ کمک می کند. خب پاسخ این است که اگر این طرح نباشد، در نمایشگاه کتاب چه کتاب هایی بیشتر فروش می رود؟ باز هم همین رمان ها. من ناشر کتاب مذهبی هستم و دارم می بینم که چه خبر است. کتاب من فروش می رود یا رمان ها _ به ویژه رمان های ترجمه_. این حقیقت وجود دارد. چرا باید آن را به گردن طرح هایی مثل تابستانه بیاندازیم؟ اگر مشکل از جای دیگر است، اگر کتاب خوب تولید نمی کنیم و فرهنگ سازی نمی کنیم، چرا می اندازیم گردن طرح؟ ظاهراً عده ای می خواهند این طرح را بکوبند و از این بهانه استفاده می کنند. اما در نظر نمی گیرند اگر این طرح هم نباشد، در نمایشگاه کتاب همین رمان ها و به ویژه رمان های ترجمه هستند که به فروش می روند. حتی در سایر فصول در کتابفروشی ها چه چیزی بیشتر به فروش می رود؟ همین رمان ها.

انتقاد دیگر این است که مردم منتظر طرح می مانند. من چنین چیزی را در کتابفروشی خودم ندیده ام. درست است که طرح مشوق این است که مردم بیشتر کتاب بخرند ولی من ندیده ام کسی بگوید من صبر می کنم، این کتاب را نمی خرم تا طرح شروع شود. به نظرم چنین انتقاداتی، موضوعاتی نیستند که به این طرح وارد باشند و ریشه در جای دیگر دارند. در کل به نظرم این طرح بهترین مسیر تخصیص یارانه است. منتهی مشکلاتی هم دارد.

* و این مشکلات چه هستند؟

مثلاً زمان بر بودن تسویه. خب این برای کتابفروش ها مطلوب نیست که چندماه طول بکشد که پول شان دست شان را بگیرد. از آن طرف هم خانه کتاب نمی تواند طرح را اجرا نکند. وزارت ارشاد هم قول می دهد شما طرح را اجرا کنید ما بودجه را می دهیم. بنابراین مسئولان خانه کتاب باید دنبال بودجه بدوند. به نظرم مقصر یک سری سیاست هاست که اولویت بندی ها در آن ها مشخص نشده. خود کارشناسان وزارت ارشاد اذعان دارند که این طرح ها بهتر از طرح های نمایشگاهی هستند اما هنوز اولویت با نمایشگاه است. ببینید، چنین مشکلاتی هستند که باید حل شوند.

* خودتان انتقادی به طرح حمایتی از کتابفروشی ها دارید؟

یک مشکلی که من به آن قائل ام و انتقاد دارم، تفاوتی است که در طرح، برای کتاب های تالیف و ترجمه قائل شده اند. پیش تر به آقای حسینی پور هم گفته ایم. به نظرم این تفاوت، فایده ای ندارد. نه زمانی که 5 درصد بود تاثیر داشت نه الان که 10 درصد شده است. شاید ضدتبلیغ هم باشد. من می آیم آمارم را می بینم؛ فروش ترجمه بالاتر است. 5 درصد اختلاف می گذارم؛ ولی باز ترجمه بالاتر است. 10 درصد اختلاف می گذارم و باز هم می بینم که ترجمه بالاتر است. چه کسی با خود می گوید من فلان کتاب ترجمه را می خواهم ولی چون تخفیفش 15 درصد است آن را نمی خرم ولی چون کتاب تالیفی که نمی شناسم و تخفیفش 25 درصد است، همان را می خرم.

علی حاجی تقی

* ظاهراً این تفاوتی که در نظر گرفته اند، بیشتر حالت حمایتی از آثار تالیفی دارد.

حمایتی نیست. بیشتر جنبه شعاری دارد و تبدیل به ضدتبلیغ می شود. در نتیجه می گویند نگاه کنید برای تالیفی ها 25 درصد تخفیف گذاشته اند ولی هنوز فروش ترجمه ها بالاتر است. اگر در زمینه تالیف مشکل داریم، برویم جای دیگر حلش کنیم. یعنی جای دیگر تالیف را حمایت کنیم. همان طور که می گوییم طرح را به خاطر مشکلات دیگر نکوبیم، بیاییم به خاطر مشکلات جای دیگر هم در طرح تفاوت قائل نشویم. نویسنده مشکل دارد؟ سلیقه مردم مشکل دارد؟ توزیع در مدارس مشکل دارد؟ خب در مدارس طرح کتابخوانی بگذارید نه این که فقط کتاب های نشر فلان و بهمان را در مدرسه توزیع کنید! مثلاً هنگام توزیع و انتخاب کتاب ها برای مدارس می گویند در این فهرست کتاب های آقای مرادی کرمانی هم هست ها! اما نگاهی به کتاب های ترجمه شده و می گویند نه بچه ها این یکی ها را بیشتر دوست دارند! خب مشکل دارد از مدرسه شروع می شود. بچه از همان جا عادت می کند که ترجمه بهتر و هیجانی تر است و بعد هم که بزرگ می شود، این تفاوت تخفیف را که ضدتبلیغ است می بیند و بر عقیده اش بر بهتر بودن ترجمه راسخ تر می شود.

* البته فکر می کنم مشکل ریشه ای تر از مدرسه باشد. یعنی از مدارس که نه، از خانواده ها شروع می شود.

خب این خانواده هم قبلاً به مدرسه رفته است. در کل می خواهم بگویم همان طور که نقدهایی را که مربوط به جای دیگرند، و نباید متوجه این طرح کنیم؛ سعی نکنیم مشکلاتی را هم که نمی توان با این طرح حل کرد، این جا حل کنیم. با این اختلافی که الان بین کتاب ترجمه و تالیف وجود دارد، ممکن است فردا منِ ناشر مذهبی هم بیایم و هیاهویی راه بیاندازم که بیایید از کتاب مذهبی هم حمایت کنید. چرا 10 درصد تخفیف برای کتاب های مذهبی نمی گذارید؟ از آن طرف ناشر کتاب های دفاع مقدس می گوید چرا برای کتاب های ما تخفیف نمی گذارید؟ بعد طرح شروع می کند به تکه تکه شدن. بعد بحث می شود که برای کدام کتاب ها بیشتر تخفیف بدهیم. این مهم تر است یا آن؟

* و مسابقه تخفیف راه می افتد!

دقیقاً. من با وجود این که طرح را بهترین راه تخصیص یارانه ها می دانم، مخالف این تبعیض درباره کتاب های ترجمه و تالیف هستم.

ما هیچ کدام مخالف حمایت از کتابفروشی ها نیستیم. منتهی هرکسی به نوعی این حمایت ها را تعریف می کند. اگر با یارانه مخالف ایم، با یارانه ای هم که به خود کتابفروش بدهیم، باید مخالف باشیم. به نظرم بهترین نوع یارانه، آن است که همه از آن متنفع بشوند. از کتابخوان گرفته تا موزّع کتاب، ناشر و کتابفروش.

* پس ارزیابی کلی شما در وضعیت فعلی این است که...

این سیستم (طرح) را با وجود ضعف هایی که دارد، فعلاً بهترین سیستم می دانم.

* خب آقای قوامیان شما هم نکات و مسائل خود را بفرمائید.

قوامیان: فکر می کنم سومین سالی است که این طرح اجرا می شود. همه نگاهشان به یارانه این بحث است. اما من اهمیت بحث را در یارانه آن نمی بینم. وقتی طرح شروع شد، انگار خانه کتاب دچار تحول؛ و متوجه صدای کتابفروشان شد. خیلی جالب بود که کتابفروش ها مقداری ساماندهی شده و با هم ارتباط برقرار کردند. یعنی این یارانه ها مسکّنی برای کتابفروش ها شد. چون طی چندسال گذشته کتابفروش های زیادی مشغول یا در تدارک خروج از این کار بودند. بالاخره این کار در حکم مسکّن بود؛ نه یک راهکار اصلی. این مسکن دُز اش هم در حال کم شدن است. شاید دلیلش این باشد که کتابفروشی ها با این طرح آشنا شدند یا رونق بیشتری گرفته اند.

سعی کنیم همه نگاهمان به طرح، این نباشد که یک تخفیفی دارد اعطا می شود. به نظر من روش خوبی است که این یارانه به صورت مستقیم به خود مخاطبان می رسد چون در نمایشگاه ها که بن ها و در واقع یارانه ها در نظر گرفته می شوند، دیده ایم که چه آسیب ها و معضلاتی به وجود می آید و یارانه مستقیم به دست مخاطب نمی رسد. گاهی هم دیده ایم که مخاطب نمی خواهد یارانه را صرف خرید کتاب کند ولی این جا یارانه مستقیم به دست خودِ مخاطب می رسد و صرف کتاب می شود.

* یعنی یارانه دارد کمتر می شود؟

ببینید در سال های پیش، عیدانه هم داشتیم که نقطه قوت این طرح بود. یعنی بهانه ای بود که خانواده ها برای عیدی به جای پول نقد، کتاب بخرند. یکی از انتقادات من این است که عیدانه که نقطه قوت این طرح بود چرا امسال اجرا نشد؟ اما در کل اجرای این طرح باعث شد صدای کتابفروش ها هم شنیده شود چون تا پیش از آن فقط ناشرها دیده می شدند. اما با اجرای این طرح، یک کتابفروش در شهرستانی دور، هم دیده و صدایش شنیده شد.

یکی از موضوعاتی که خانم سنگری به آن اشاره کردند، این بود که این طرح تاثیری در میزان بازدید از کتابفروشی ها ندارد. من به عکس، فکر می کنم این یارانه، بهانه ای برای حضور کسانی است که اهل کتاب نیستند. کسانی را که اهل کتاب هستند در نظر بگیرید. اگر قیمت کتاب 80 درصد هم رشد کند، باز این افراد به کتابفروشی ها خواهند آمد. اما کسانی که اهل کتاب نیستند، وقتی اخباری از این یارانه ها را در رسانه ها می شنوند، حداقل برای فرزندانشان به کتابفروشی ها می آیند. من به آمارهای خانه کتاب اعتقاد دارم. ما می بینیم طبق این آمارها کسانی که در کتابفروشی حضور پیدا کرده اند، نسل دهه 80 ما هستند. یعنی خانواده ها را مجبور کرده اند به کتابفروشی بیایند و هزینه کنند. سعی کنیم همه نگاهمان به طرح، این نباشد که یک تخفیفی دارد اعطا می شود. به نظر من روش خوبی است که این یارانه به صورت مستقیم به خود مخاطبان می رسد چون در نمایشگاه ها که بن ها و در واقع یارانه ها در نظر گرفته می شوند، دیده ایم که چه آسیب ها و معضلاتی به وجود می آید و یارانه مستقیم به دست مخاطب نمی رسد. گاهی هم دیده ایم که مخاطب نمی خواهد یارانه را صرف خرید کتاب کند ولی این جا یارانه مستقیم به دست خودِ مخاطب می رسد و صرف کتاب می شود.

به آمارها اشاره کردم. بانک اطلاعاتی که از این رهگذر در خانه کتاب ایجاد شده، به نظرم میلیاردها تومان می ارزد.

* که باید توضیحاتش را از آقای حسینی پور جویا شویم.

بله. با وجود این بانک، دوستان خانه کتاب می دانند مخاطب مثلاً کتاب های فلسفی، چه کسانی هستند؛ شماره تلفن شان را دارند و در کل آن ها را می شناسند. کتابفروش هم می تواند به این تعداد افراد علاقه مند که در شهر خودشان هستند، پیامک بدهد یا از راه دیگر کتاب های پرفروش یا کتاب های جدید را برایشان اطلاع رسانی کند. چون اطلاع رسانی در این بحث خیلی مهم است؛ برای مدیریت جامعه هدف. به نظرم این بانک اطلاعاتی یک از نقاط قوت این طرح است.

اما یکی از مشکلات این طرح، تبلیغات زودهنگام آن است. یعنی از 20 روز قبل، تبلیغات طرح در رسانه ها شروع می شود و کسانی که اهل کتاب هستند دیگر خرید نمی کنند تا 20 روز دیگر طرح شروع شود.

* پس این زودهنگام بودن، بد است؟

خیلی بد است. تبلیغات را بگذارید از 3 روز قبل از شروع، انجام بدهید. این به استقبال رفتن یک ماهه، به نظرم بد است. می توانم آمار فروش کتابفروشی خودم را به شما بدهم که ببینید چه ضربه ای به فروش می زند. اطلاع رسانی زودهنگام، شاید برای کتابفروش ها اشکالی نداشته باشد ولی برای مخاطبان اهل کتاب خیلی زود است.

کتابفروش هایی که در تهران هستند، مجهز به کامپیوتر (رایانه) هستند. این طرح باعث شد یک سری کتابفروش هایی که در شهرستان ها به صورت سنتی کار می کردند، به رایانه و فضای مجازی مجهز شوند. برایم جالب بود که یکی از این کتابفروش های قدیمی که سنی از او گذشته و اصلاً فضای مجازی را نمی شناسد، یک نیرو برای این قضیه گذاشت.

* در شهر قم؟

بله. تا پیش از این طرح، رایانه نداشت و به من گفت این طرح باعث شد یک نیرو را برای این کار اختصاص بدهم و نرم افزار حسابداری روی رایانه فروشگاه نصب کنیم. به نظرم این نقطه مثبت طرح است که یک سری افرادی که سنتی کار می کردند، به خاطر این طرح وارد فضای مجازی بشوند. جالب است که تک تک کتابفروشی ها با هم رقابت می کردند. در شهرهای بزرگ این رقابت خیلی مشهود است که بعضی ها بنر سطح شهری می زنند، برخی پیامک می زنند و در کل مرتب راهکارهای جدید برای تبلیغ پیدا می کنند. کتابفروشی ای که این کارها را بکند به نظرم می تواند استقلال پیدا کند و درآمدزایی کند. پس همیشه ذهنمان را به این سمت نبریم که یارانه داده شده و چه و چه...

* خب نظر شما درباره یارانه ای که داده می شود چیست؟

ببینید من به آقای حسینی پور هم گفته ام که این یارانه باید موقتی باشد. یعنی اگر دیدید کتابفروشی ها رونق نسبی پیدا کردند، این یارانه در زمینه دیگری صرف شود. مثل اطلاع رسانی، قوت دادن به بانک اطلاعاتی، معرفی کتاب و...

حسین قوامیان

* یعنی می گویید رونق طرح زمانی است که کسانی که کتاب نمی خریده اند، عادت می کنند به کتابفروشی ها بیایند و یارانه در حکم نیروی پشت سر آن هاست که تاتی تاتی کردن را یادشان می دهد و باید با رونق و یادگرفتن راه رفتن، از پشت شان برداشته شود؟

بله. من با آمار به شما نشان می دهم. کسانی که اهل کتاب بوده اند حتی وقتی کتاب 80 درصد افزایش قیمت داشته باز هم خرید کرده اند.

* خب آن ها چه تخفیف باشد چه نباشد می آیند.

سنگری: ما هم با آن ها مشکلی نداریم.

قوامیان: نه منظور من، عموم مردم است. اصل قضیه مردم هستند که جو کتاب آن ها را می گیرد و به کتابفروشی ها می آیند.

اربابی: برای چند درصد چنین اتفاقی افتاده است؟

قوامیان: من در کتابفروشی خودم بین 30 تا 40 درصد این اتفاق را دیدم.

اربابی: یعنی 30 تا 40 درصد مشتری گذری داشتید که مشتری ثابت شدند؟

قوامیان: بله در این طرح های فصلی می آیند. به نظرم این تاتی تاتی کردن که دوستمان به آن اشاره کردند، خیلی خوب است.

سنگری: نه. این خوش بینانه است.

قوامیان: خانم سنگری، نباید مساله را کاملاً سیاه ببینیم! یک واقعیت را به شما بگویم. دولت برای ما هیچ کاری نمی کند؛ مخصوصاً برای کتابفروشی ها. رانت ها همه برای ناشران است. صنف ما اول ناشر را می بیند بعد کتابفروش را. این را به خودشان هم گفته ام. اصلاً انگار کتابفروشی در صنف اتحادیه ها وجود و صدایی ندارد.

سنگری: بله. من خودم در تشکل هستم.

قوامیان: اما چرا تشکل ایجاد نمی شود؟ چون اهرمی وجود دارد که نمی خواهد تشکل اتحادیه ها به وجود بیاید. چون می دانند که کتابفروشی ها ولی نعمت ناشرین هستند. اگر کتابفروشی ها نباشد نشر از بین می رود.

* آقای قوامیان شما وقتی طرح در کتابفروشی خودتان در قم اجرا می شود، تفاوت میزان فروش کتاب های ترجمه و تالیف را می بینید؟ این تفاوت مشهود است؟

من اصلاً این تخفیف 15 و 25 درصدی را قبول ندارم و در کتابفروشی ام اعلام کردم که کلیه کتاب های تالیف و ترجمه با 25 درصد تخفیف ارائه می شوند. اصلاً این کار را قبول ندارم. در تمام دنیا، کتاب ترجمه بیشتر از تالیف فروش می روند. اگر بخواهم کتاب تالیفی فروش برود، راهکارهایی دارد. مثلاً باید نویسنده را دعوت کنم، جشن امضا بگذارم و کارهایی از این دست انجام دهم. اگر کسی بخواهد کتاب تالیفی را بخرد، با 10 درصد تخفیف یا یارانه بیشتر نمی خرد. آن موقعی هم که در طرح، بین کتاب کودک و غیرکودک تفاوت گذاشتند، من مخالف بودم.

* بگذارید در این جای بحث بگویم که من مشکل اصلی را در خانواده ها می بینم. اگر بناست یک سوزن به دیگری بزنیم، یک جوالدوز هم به خودمان بزنیم. ما فقط سوزن را به دولت و دستگاه های مجری می زنیم. اما در شرایطی که خوراک فرهنگی بسیاری از خانواده ها را شبکه من و تو تامین می کند و بیشتر وقت شان را در فضای مجازی، به خواندن مطالب غیرمفید، حاشیه ای و سطحی می گذرانند، فکر نمی کنم جایی برای کتاب باقی بماند. خوراکی که خانواده ها برای فرزندانشان تامین می کنند، باعث می شود احساس نیازی به کتاب نداشته باشند.

سنگری: همه چیز دست دولت است. امکانات، صدا و سیما، مساجد و مدارس همه دست دولت هستند. کتابفروشی هم یک هدف است که نشان برویم و بگوییم کم کاری اش این بود و آن بود. و نتوانسته مخاطب را جذب کند.

* همه چیز را گردن دولت نیاندازیم. نکته مهم احساس نیاز به کتاب است. ممکن است خانواده ای که پدرش کارگر است، شب جمعه به جای رفتن به باغ و بستان و عَلَم کردن قلیان و دود، فرزندش را به کتابفروشی ببرد تا در آینده برای خودش کسی بشود. اما خب این رفتار عمومیت ندارد. کار ما از اصل و ریشه ایراد دارد؛ یعنی خانواده ها. بعد از دولت توقع داریم بیاید همه کارها را سروسامان بدهد. دولت هم این میان دارد دست و پا می زند. ما بارها این جمله را می شنویم که مردم را به کتابفروشی ها بکشانیم . به نظرم این صورت مساله است که ایراد دارد. درست است که رانت خواری می شود و باید بودجه ها را هدایت کرد اما آب از سرچشمه گل آلود است. و این لفظ تخفیف هم که برای طرح حمایتی فصلی استفاده شده، به نظرم به روانشناسی مردم برمی گردد. در این اقتصاد نفتی و یارانه ای کشور، مردم ما مرتب دنبال بلیط رایگان یا تخفیف دار تئاتر و سینما، کتاب مفت و مجانی و هر کالای ارزان دیگر می گردند.

حسینی پور: رایگان.

* بله همین طور است. یه با قول شما رایگان.

حاجی تقی: من مخالفم. مردم مقصر نیستند. این مردم در چه سیستمی بزرگ شده اند؟ بگوییم حداقل در 20 تا 30 سال گذشته چه حمایتی از کتاب کودک و نوجوان شده است. من در نوجوانی کتاب می خواستم، یک سری کتاب ها در کانون پرورش فکری بود و ما مشترک بودیم. اوایل کتاب های خوبی بود ولی بعد همه کتاب ها به سمت ترجمه رفتند. خب چه کسی مردم را به این ترجمه عادت داده؟ من مخالف باز شدن در روی ادبیات ترجمه نیستم اما...

* خب قانون عرضه و تقاضا هم هست. کسی که کتاب چاپ می کند، می بیند مردم کتاب تالیفی را نمی خرند پس کتاب ترجمه چاپ می کند.

حاجی تقی: خب مردم این سلیقه را از کجا گرفته اند؟ این عادت از کجا در آن ها به وجود آمده؟ از کمبود و کم کاری در زمینه فرهنگ. شما از شبکه من و تو یاد کردید. خب علت رفتن به سمت این شبکه چیست؟ کم کاری رسانه ملی.

* بله درست است. رسانه ملی در مقاطعی بد کار می کند اما من اگر به خاطر بدبودن برنامه های صدا وسیما به من وتو پناه ببرم، یعنی دارم صورت مساله را پاک می کنم و خودم را گول می زنم. بد بودن صدا و سیما، نباید باعث شود من به سمت برنامه های مبتذل و سطحی بروم. بلکه من باید فعالانه به دنبال ارتقای سطح فرهنگی ام باشم نه این که چون برنامه این طرف خوب نیست به دامان برنامه بد آن طرف پناه ببرم.

حاجی تقی: خب ما با جمعیت عام سر و کار داریم. امثال همان کارگری که شما گفتید.

* خب همین مردم عام و همین کارگرها و کارمندها باید سطح فرهنگی خود را بالا ببرند. یعنی دغدغه اش را داشته باشند. نباید دیگران و دولت بیایند سطح فرهنگ آن ها را بالا ببرند. حرف کلی من وجود احساس نیاز به کتاب و این ارتقای فرهنگی است. مردم ما تنبل شده اند و توقع دارند دولت بیاید فرهنگ شان را بالا ببرد. در حالی که باید خودشان از درون شروع کنند.

اربابی: حرف آقای حاجی تقی این است که ما اگر می خواستیم مردم کمتر به سمت کتاب ترجمه بروند، باید خودمان بیشتر تالیفی تولید می کردیم. شهید مطهری می گوید نباید یک جوان تشنه را به صرف این که آب آلوده است، از آشامیدن منع کنی! نمی توانی منع کنی!

حاجی تقی: حالا چرا اصلاً مردم باید کمتر ترجمه بخوانند. اصلاً باید ترجمه بخوانند.

الان چه قدر از کاغذی که وارد شده _ اگر فرض کنیم صرف کار کتاب شده _صرف ترجمه و چه قدرش صرف تالیف شده؟ خب بیشترش صرف ترجمه شده و خیلی از این ترجمه ها، ترجمه های خوبی نیستند. ما اتفاقاً باید چشمه را درست کنیم، اما مشغول کار روی مظاهر چشمه هستیم. تولیدمان ایراد دارد. اربابی: بحث اصلی عدم توازن است. ما الان در تقاضای ترجمه ادبیات کودک و نوجوان 80 درصد رشد داریم. حتماً تقاضایش وجود دارد که این رشد به وجود آمده. چرا تقاضا وجود دارد؟ چون بالانس و تعادل فرهنگی که حاکمیت باید ایجاد می کرده، به هم خورده. چرا؟ چون یا نخواسته و یا به غلط این بازار را کنترل و هدایتش کرده. تولیدی اتفاق نیافته، بلکه تحدید بوده که رخ داده است. یعنی به جای کنترل، تحدید انجام شده است.

من در مناظره رادیویی با انجمن صفنی داستان نویسان هم گفتم که این مساله، حکایت سروش و تلگرام است. دیگر نمی شود با تجویز گفت که از تلگرام استفاده نکنید و بروید سراغ سروش! می بینید مقدار زیادی هم پول و سرمایه صرف سروش می کنید، اما جواب نمی دهد. چیزی که به نظر من، نکته اصلی آقای حاجی تقی است، این است که ما نباید خیلی دستمان میان کار باشد و همه چیز را کنترل کنیم. نگوییم این را بخوانید، آن را نخوانید!

حاجی تقی: ما باید بستر را بسازیم.

اربابی: بله. بستری فراهم کنیم که ادبیاتمان اعتلا پیدا کند. الان چه قدر از کاغذی که وارد شده _ اگر فرض کنیم صرف کار کتاب شده _صرف ترجمه و چه قدرش صرف تالیف شده؟ خب بیشترش صرف ترجمه شده و خیلی از این ترجمه ها، ترجمه های خوبی نیستند. ما اتفاقاً باید چشمه را درست کنیم، اما مشغول کار روی مظاهر چشمه هستیم. تولیدمان ایراد دارد.

ادامه دارد...

کد خبر 4673343

صادق وفایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
سینماپرس: محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی در پی شنیده هایی مبنی بر قطع بودجه صدا و سیما توسط دولت به دلیل پخش سریال گاندو گفت: نگاه دولت تدبیر و امید به هنر و هنرمند، ابزاری و مزدورانه است؛ دولت آقای روحانی از ابتدای عملکردشان تاکنون هیچ توجهی به حوزه فرهنگ و هنر نداشتند و مسأله فرهنگ در دولت ایشان امری فرعی و در حد زینت المجالس بود آن هم به این شرط که هنرمندان تأییدکننده دیدگاه های مسئولان دولت باشند، در واقع یک نگاه ابزاری و زشت صرف به هنرمند!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : فرهنگ سدید

این منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: نحوه رفتار هر فرد یا مجموعه ای با پدیده فرهنگ و هنر بسته به ذهنیت آن مجموعه با فرهنگ است؛ مجموعه دولت آقای روحانی هم ثابت کردند که هنر و هنرمند برایشان هیچ جایگاهی ندارند و صرفاً در مواقعی مانند انتخابات و... از آن ها بهره برداری ابزاری می کنند. ما طی این سال ها شاهد بوده ایم که اگر هنرمندی از ایشان حمایت کرده و تأییدکننده مواضع ایشان بوده و به منتقدان شان توهین کرده، خوب محسوب شده و اگر این کار را نکرده از نظر دولت بد بوده است!

وی خطاب به مسئولان دولت اظهار داشت: نباید زبان ها را بست و قلم ها را شکست، باید به هنرمند آزادی عمل داد، نگاه آقای روحانی به هنرمند این است که در خدمت اهداف و منویات دولت باشد و برای دولت مثل برده کار کند و رأی جمع کند! هنرمند از نظر ایشان زمانی خوب است که منتقدان دولت را مسخره کند اما اگر هنرمندی حتی نگاهی مستقل و غیرسیاسی داشته باشد از نظر ایشان هیچ جایگاهی ندارد چه برسد به آنکه احیاناً هنرمندی بخواهد ایشان و دولت شان را نقد کند!

کوشکی تصریح کرد: از نظر دولت، هنرمند منتقد، فردی دلواپس و وابسته به جریان های خاص سیاسی است که می خواهد دولت را به زمین بزند! این هنرمند به زعم ایشان باید از همه عرصه های فرهنگی و هنری طرد و بایکوت شود و با هجوم شدید هنرمندان وابسته دولت تنبیه گردد. حق هنرمندان منتقد باید در جشنواره ها خورده شود و همه امکانات باید از او گرفته شود! این عیناً رویه آقای روحانی است!

این استاد دانشگاه در همین راستا خاطرنشان کرد: اگر دولت آقای روحانی در مواجهه با سریال گاندو سکوت می کرد برای ما عجیب بود! ما همچنین رفتاری را از آن ها توقع داشتیم چرا که آن ها و تفکرات شان را به خوبی می شناسیم. گاندو اثری هنری بود که بحث سینمای راهبردی را مطرح کرد، این سریال تلاش داشت به صورت مستقل، واقعیات را به اطلاع مردم برساند و همین اتفاق باعث شورش دولت علیه آن شد.

نویسنده کتاب سبک زندگی به روایت انقلاب اسلامی یادآور شد: اما همه این اتفاقات به نفع سریال گاندو تمام شد؛ این فشارهای عجیب دولت آقای روحانی و سانسورهای شدیدی که به این سریال وارد شد، به همراه اهانت ها و توهین مسئولان دولت باعث شد تا جامعه نسبت به این قلدری و گردن کلفتی دولتی ها واکنش نشان دهد و به سمت این سریال برود، همه این اتفاقات باعث شد بینندگان این سریال بی حد افزایش پیدا کنند. رفتار قلدرمنشانه دولت بهترین خدمت را به گاندو کرد و باعث شد دست دولت برای همه مردم رو شود و همه به خوبی آن ها را که شعار آزادی بیان سر می دهند اما مخالف آزادی بیان هستند، بشناسند.

این کارشناس فرهنگی در خاتمه اظهارتش افزود: رفتار قلدرمآبانه تان را کنار بگذارید. حداقل بروید و با شیوه های نوین سانسور آشنا شوید! هرچند که از یک دولت امنیتی که امنیتی های دهه 60 در آن همه کاره هستند توقع نمی رود که اصلاً حوزه فرهنگ و هنر را بشناسد و بدانند که گردن کلفتی در این زمانه جواب نمی دهد و مردم را بر علیه شان می کند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: در حالی که مدت ها است هیأت مدیره خانه سینما با تهدید و ارعاب همه توان خود را به کار بسته اند تا صنوف سینمایی را مجبور به ثبت در وزارت کار و رفاه اجتماعی کنند، یکی از روسای صنوف سینمایی که نخواست نامش فاش شود خبر از تأیید تلویحی نماینده متبوع این وزارتخانه مبنی بر انحلال خانه سینما داد! گویا این نماینده که در مجامع عمومی صنوف شرکت می کند پیروی انتقاد این سینماگر در خصوص ثبت اجباری در وزارت کار گفته در صورت ثبت تمامی صنوف در وزارت کار خانه سینما وجاهت رسمی خود را از دست خواهد داد و ماهیت آن از بین می رود و وزارت ارشاد هم دیگر به این نهاد هیچ کمک مالی نمی تواند بکند!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : فرهنگ سدید تابناک هرمزگان

به گزارش سینماپرس اگر چنین مطلبی صحت داشته باشد می توان گفت خانه سینما به دست خود صنوف منحل خواهد شد! سوأل اینجا است که آیا این یک ترفند از سوی برخی نهادها برای بستن دائمی خانه سینما است؟ آیا کسانی می خواهند خانه سینما برای همیشه منحل شود؟ چرا هیأت مدیره که خود را داعیه دار حمایت از صنوف سینمایی می دانند تن به این بازی داده اند؟

بر اساس شنیده ها پرسشی که این روزها اهالی سینما دارند این است که اگر بودجه خانه سینما توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قطع شود و دیگر هیچ یارانه ای از سوی دولت به این نهاد صنفی اعطا نشود تکلیف صنوف سینمایی چه خواهد شد؟ آیا بیمه سینماگران هم از بین خواهد رفت؟ تکلیف اهالی سینما که با مشکلات شدید مالی روزگار می گذرانند چه خواهد شد؟

یکی از اهالی سینما در همین خصوص به سینماپرس گفت: یکی از مقامات بلندپایه وزارت کار به خود من اعلام کرد این ترفندی از طرف مدیریت خانه سینماست!؛ ایشان به بنده تأکید کردند: آقای .... شما و همه صنوف را به گروگان گرفته اند تا به برخی اهداف شان برسند، حالا این اهداف چه چیزی می تواند باشد، الله اعلم! هیچ یک از اهالی سینما نمی دانند پشت سر این اجبارها و اصرارها چیست؟ چرا مسئولان خانه سینما می خواهند این خانه ویران شود؟

بر اساس شنیده ها هیأت مدیره خانه سینما با حمایت از چند صنف مانند تدوین گران توانسته اند برای خود هوادار و طرفدار جمع کنند و به نوعی با تشکیلات مافیایی که به راه انداخته اند علیه سایر صنوف سینمایی که مدت ها است نسبت به عملکردهای ناشایست هیأت مدیره معترض هستند اقدام کرده و دست به حذف برخی از این صنوف بزنند. همچنین برخی شنیده ها حاکی از آن است که هیأت مدیره خانه سینما برخی صنوف پایین دست را مجبور کرده اند تا به برخی از روسای صنوف که مایل نیستند صنف شان را در وزارت کار ثبت کنند توهین کنند!

در همین راستا شنیده می شود چندی قبل یکی از اعضای هیات مدیره خانه سینما در جمعی خصوصی اعلام کرده زمانی که موعد برگزاری مجمع عمومی شود از چند صنف خواهش می کنیم شرکت نکنند تا مجمع به حد نصاب نرسد و عقب بیفتد !؛ این سخنان عجیب نشان از آن دارد که گویا هیأت مدیره خانه سینما دسیسه تازه ای چیده اند تا در خانه سینما ماندگار شوند.

در حال حاضر دیگر دوره تمدیدی برای انتخابات هیأت مدیره که قرار بود در زمستان سال گذشته برگزار شود وجود ندارد و حتماً مجمع باید به زودی برگزار شود! هرچند که مسئولان خانه سینما نشان داده اند به قانون پایبند نیستند و هر کاری دلشان بخواهد انجام می دهند، نمونه اش اینکه در حال حاضر ادامه حضور و فعالیت فاطمه معتمدآریا در هیأت مدیره غیرقانونی است چرا که او رئیس یک صنف شده و از نظر قانونی نمی تواند هم رئیس صنف باشد و هم عضوی از هیأت مدیره!

در نهایت اینکه یکی از چهره های مطرح سینمایی به سینماپرس گفت: همه ما صنوف که مظلوم و بی پناه مانده ایم این روزها با یک امید زنده ایم، اینکه نهادهای قضایی ورود کنند و ماجرای خانه سینما و ظلم و جور و اجباری که در آن وجود دارد را از بین ببرند. این هیأت مدیره فعلی نقشه دارند که ثابت بمانند، هیأت نظارتی باید معرفی شود و کفیل برای اداره خانه سینما معرفی کنند تا این هیأت مدیره فعلی از خانه سینما بروند و ما بتوانیم نفس راحتی بکشیم. مماشات با شاه نشینان خانه سینما تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند؟!

لینک خبر :‌ سینما پرس
پخش کننده و تهیه کننده فیلم خانه پدری پیگیری های تازه ای را برای اکران سراسری این فیلم دنبال می کنند.

به گزارش ایسنا، 9 سال از ساخت فیلم خانه پدری به کارگردانی و تهیه کنندگی کیانوش عیاری می گذرد و این فیلم که یکی از آثار توقیفی سینما در سال های گذشته بود در زمان مدیریت ابراهیم داروغه زاده رفع توقیف شد، اما به این شرط که به طور محدود و در واقع در سینماهای هنر و تجربه که تعداد سالن ها و سانس های کمی دارد اکران شود؛ مسئله ای که عیاری زیر بار آن نرفت چون آن را غیرمنصفانه می دانست.

حال با تغییراتی که در نظام نامه اکران فیلم های سینمایی پیش آمده از جمله الزام به تعیین محدوده سنی مشخص برای فیلم ها، شرایط امیدوارکننده تری برای اکران این فیلم به وجود آمده است و حتی اخیرا داروغه زاده، معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی که جای خود را به محمدمهدی طباطبایی نژاد داده است، به ایسنا گفته بود: فیلم خانه پدری آقای عیاری مجوز نمایش دارد و فکر نمی کنم دیگر با رده بندی مشکلی برای اکران در سینماها داشته باشد و اگر جدی تر پیگیری شود مشکلی برای اکران ندارد.

و علی سرتیپی، مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران که پخش خانه پدری را برعهده دارد، در گفت وگویی کوتاه با ایسنا از پیگیری های تازه برای اکران این فیلم خبر می دهد و می گوید: تغییرات مدیریتی کمی در پیگیری ما وقفه ایجاد کرد ولی از آنجا که خود آقای عیاری هم خیلی جدی پیگیر هستند ان شاءالله هفته آینده تکلیف مشخص خواهد شد.

خانه پدری برنده تندیس بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی از هشتمین جشن انجمن منتقدان سینمایی است که با وجود داشتن پروانه نمایش فقط یک روز در گروه هنر و تجربه در تهران اکران و بعد از پرده پایین کشیده شد.

این فیلم با بازی مهدی هاشمی، شهاب حسینی، مهران رجبی، ناصر هاشمی و نازنین فراهانی محصول سال 89 است. خانه پدری درباره داستان یک خانه قدیمی است که داستانی را از اواخر دوره قاجار تا اواخر دهه 70 را در چند اپیزود روایت می کند.

در این فیلم ناصر هاشمی (نقش جوانی) و مهدی هاشمی (نقش میانسالی و پیری) شخصیت اصلی این فیلم با نام محتشم را که روایت زندگی اش از پانزده تا هشتاد سالگی به تصویر کشیده شده است بازی می کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
حال محمد آزادی مهربانی خوب نیست و آرام آرام صحبت می کند و از صداوسیما، وزارت ارشاد و اهالی فرهنگ و هنر انتظار دارد به دادش برسند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : تیک فردا نیوز تابناک باتو بانکداری ایرانی نامه نیوز

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سال 63 فعالیت هنری خودش را آغاز کرد که از جمله فیلم هایی که در آن حاضر بوده می توان به ترن مرحوم امیر قویدل، پلاک ابراهیم قاضی زاده، میرزا کوچک خان و سردار جنگل و نمایشنامه بایرام به کارگردانی تقی سلحشور و چند کار تلویزیونی دیگر به کارگردانی تقی سلحشور در آن سال ها اشاره کرد.

چند سالی از محیط سینما دور بود تا اینکه در سال 89 دور کرج در 8 روز انجام داد بعد از آن فیلم اجتماعی و تأثیرگذار پشت دیوار باغیست را در کارنامه خودش دارد. سپس فیلم سینمایی تنها صداست که می ماند ، فیلم سینمایی دهه شصتی ها و سریال های سال های حادثه و از گهواره تا ماه و فیلم سینمایی ریشوهای باریشه در نقش های مختلف، ظاهر شد. اما یکی از حساس ترین نقش هایی را که محمد آزادی مهربانی داشته است، نقش حضرت امام خمینی(ره) بود که دو بار این اتفاق را رقم زد.

او در این باره به خبرنگار خبرگزاری تسنیم ، گفت: بنده در ابتدا تنها تهیه کننده سالهای حادثه بودم و قرار بود نقش دیگری را در آنجا بازی کنم و حتی برای انتخاب بازیگر نقش امام خمینی(ره) به روی صورت بسیاری از بازیگران مطرح سینما تست گریم انجام دادیم که یکی از آن ها ولی الله مؤمنی بود. وقتی نظرات مردمی را دیدیم و متوجه شدیم زیاد مورد اقبال عموم قرار نگرفت کارگردان به این نتیجه رسید بازیگر را تغییر دهد، در آنجا به یک باره گریم بنده تأیید شد.

آزادی مهربانی در دو مقطع مختلف از زندگی امام خمینی(ره) را بازی کرده است. فیلم سال های حادثه مربوط به ایام قبل از ارتحال حضرت امام خمینی(ره) بوده است و گریم فیلم از گهواره تا ماه هم مربوط به دوران جوانی و وقایع دستگیری ایشان در خرداد سال 42 است.

حالا این بازیگر و تهیه کننده سینما و تلویزیون حالِ خوبی ندارد. سه یا چهار سال قبل از فرط مشکلات کاری، کلاهبرداری و کارگردان متواری سکته کرده است. کسی از او خبر ندارد و ناگفته های بغرنجی دارد که هر دلباخته فرهنگ و هنری بشنود آزرده می شود. محمد آزادی مهربانی با خبرگزاری تماس می گیرد و نکاتی را مطرح می کند که بهت زده می شویم.

به راحتی نمی توانست تکلم کند ولی با تألم و ناراحتی از وضع نامساعد خود گفت؛ این که چند سال قبل( ه. م) تهیه کننده قدیمی سینمای ایران که فیلم های ماندگاری را تهیه کرده بود، 40 میلیون تومان وام از صندوق هنرمندان دریافت کرد و آزادی با اخذ سند از یکی از آشنایان و ارائه آن ضامن این فرد شد. اما وی سال 94 فوت شد و بازپرداخت وام هم انجام نشد و حالا آزادی که امکان و توانایی پرداخت این مبلغ را ندارد، گرفتار شده است و حتی قرار بوده به زندان برود که به دلیل نامساعد بودن وضعیت جسمانی فعلاً از این اتفاق صرف نظر شده است.

محمد آزادی مهربانی، سال ها با ه. م در سینما همراه بود، به ویژه در فیلم هایی چون ترن و میرزاکوچک خان که در اولی، ایفای یکی از نقش های فرعی را هم به عهده داشت، حتی به تعبیر آزادی در این دو فیلم، مشارکت مالی هم داشته است، با این حال آزادی در سال های اخیر، فعالیت های مهمی در عرصه تصویری انقلاب و دفاع مقدس در تلویزیون داشته و دو بار در نقش حضرت امام(ره) ظاهر شد.

او به خبرنگار تسنیم می گوید: من کارهایی درباره نظام و انقلاب و دفاع مقدس برای تلویزیون انجام دادم و امیدوارم با شنیدن و دیدن صحبت های من، رئیس سازمان صداوسیما و وزیر ارشاد و دیگر مدیران مربوطه عنایتی به بنده داشته باشند .

فعالیت آزادی مهربانی در عرصه تصویری انقلاب و دفاع مقدس، ریشه در زندگی واقعی و اعتقاد و علاقه شخصی او به نظام و انقلاب دارد، زیرا با آن بغض پنهان در گلو اشاره دارد که همه سعی خود را برای انتقال مفاهیم انقلاب و دفاع مقدس به نسل جوان انجام داده است.

جالب است که بدانید یکی از برادران او سردار عبدالله آزادی بود که از شهدای لشکر عاشوراست. برادر دیگر او حیدرعلی آزادی هم از جانبازان جنگ تحمیلی است که قطع نخاع و از سال 60 جانباز شده است، یکی از فرزندانش به نام رضا آزادی هم در حالی که 21 سال داشت در عملیات کربلای5 به شهادت رسید. آزادی به قول خودش در یک گوشه خانه افتاده و دستش به جایی نمی رسد.

البته خود این تهیه کننده و بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون هم از هفته اول جنگ، عازم جبهه شده و در مجموع سه سال را در جبهه گذراند، با این حال آزادی مهربانی، آبرومندانه گلایه می کند از زمانی که در چند سال قبل، سکته مغزی کرده، دوستان و همکاران سینمایی اش به عیادت او نیامده و حتی احوالی از او نپرسیده اند.

آزادی در بخش دیگری از صحبت های خود خطاب به همراهان سال های نه چندان دور کاری اش، می گوید: من خانه افتادم و هیچ کس به داد من نمی رسد؛ واقعاً این چه وضعی است؟ در چند سال بیماری، س.چ تمام تولیدات من را فروخته و از او خبری ندارم. نمی دانم دردم را کجا منعکس کنم. آیا کسی صدای من را می شنود؟ .

وی افزود: کسی عین خیالش نیست، یک روزی هم برای دفاع مقدس و انقلاب آثار هنری را ساخته ام. سرمایه هایم از دست رفته ولی ناراحت نیستم از روزگاری که برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا به میدان آمدم. یادم می آید زمانِ آقای ضرغامی به من می گفتند "بساز"، و تمام هوش و حواسم به تولید این آثار بود. خبر نداشتم کارگردان از جوان ها پول می گرفت تا به آن ها نقش بدهد، حتی به برخی هم گفته بود "شما خواننده می شوید و خواندنِ تیتراژ را به شما واگذار خواهم کرد". او الآن نه تلفن من را جواب می دهد و نه خبری از او دارم.

وی تأکید کرد: خبردار شدم این فرد می خواهد کارگردانی کند و فراخوان زده برای دو کار جلال آل احمد و شهید آوینی، نمی دانم کدام تهیه کننده و حمایت کننده می خواهند با او کار کنند اما مواظب باشند دوباره جوان های مردم را سرکیسه نکند. الآن 5 سال است نه من از او خبر دارم و نه او از من! واقعاً انتظار دارم صداوسیما، وزارت ارشاد و یا اهالی فرهنگ و هنر به دادِ من برسند. حداقل آثار ساخته شده ام را به دستم برسانند که معلوم نیست دست چه کسی است و به گوشم می رسد به من نگفته آثارم فروخته شده است.

آزادی در پاسخ به این سؤال که "چرا از کارگردان موردنظر، شکایت نکردید؟"، خاطرنشان کرد: نمی توانم از فرط نقاهت و بیماری کاری انجام دهم و البته پول هم ندارم وکیل بگیرم. به بازرسی سازمان صداوسیما هم اطلاع داده ام. امیدوارم تکلیف آثارم روشن شود و از طرفی حق به حق دار برسد.

انتهای پیام/+

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
شهرداری تهران عوارض نصب و بهره برداری سردرهای سینماهای تهران را تا 10 برابر افزایش داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : اعتماد آنلاین

محمد قاصد اشرفی (رئیس انجمن سینماداران) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به اینکه از سال 98 عوارض و هزینه های نصب و بهره برداری سردرهای سینمای شهر تهران افزایش پیدا کرده است، گفت: بسیاری از سینماهای قدیمی و سینماهای مدرن و پردیس های سینمایی که به تازگی راه اندازی شده است و سردرهای خود را از حالت معمولی به دیجیتال ارتقا داده اند، با افزایش عوارض از سوی سازمان زیباسازی شهرداری تهران روبه رو شدند.

وی ادامه داد: پیش از این عوارض سردرهای سینما اعم از معمولی و دیجیتال سالیانه سه میلیون تومان بود اما از سال 98 سازمان زیباسازی این رقم را به 30 میلیون تومان افزایش داده است که پرداخت آن برای سینماداران و به خصوص سینماهای مرکز و جنوب شهر تهران بسیار مشکل است.

اشرفی افزود: در حالی که در این سردرهای دیجیتال فقط محصولات فرهنگی تبلیغ می شود و تصاویر این سردرها به معرفی فیلم های سینمایی در حال اکران در همان سینما اختصاص پیدا کرده اما سازمان زیباسازی و شهرداری تهران اعلام کرده که این سردرها فرهنگی نیست و تجاری است و از ما عوارض مکان های تجاری را اخذ می کنند.

وی با اشاره به اینکه امسال از سوی مقام معظم رهبری سال رونق تولید نامگذاری شده، ادامه داد: سردرهای سینمایی به جز تبلیغ فیلم کار دیگری انجام نمی دهند و فیلم های سینمایی نیز تولیداتی کاملا ایرانی هستند که یک محصول فرهنگی است و باید از آنها حمایت شود و هیچ کالای دیگری به جز فیلم هایی که نمایش داده می شود در این سردرها تبلیغ نمی شود.

وی ادامه داد: این سردرهای سینمایی علاوه بر تبلیغ فیلم های سینمایی باعث زیبایی منظر شهری شده است و حتی اگر مخاطبانی نخواهند از فیلم های این سینماها استفاده کنند، تصاویری که پخش می شود باعث آزار آنها نمی شود.

اشرفی افزود: زمانی که نوبت به قیمت گذاری برای بلیت های سینما و یا سایر خدمات می رسد گفته می شود که سینما یک مرکز فرهنگی و خدماتی است و نباید خدمات آن گران باشد اما زمانی که نوبت اخذ عوارض می رسد از سینماها به عنوان یک مرکز تجاری عوارض اخذ می شود.

رئیس انجمن سینماداران ادامه داد: در کنار افزایش این عوارض هزینه های انرژی نیز به خصوص هزینه های نگهداری و استفاده از دستگاه های سرمایشی نیز به شدت افزایش پیدا کرده و قبض برقی که امسال برای سالن های سینما صادر شده بیشتر از سال قبل است.

اشرفی افزود: طی تماس هایی که با مسئولان شهرداری تهران گرفتیم قرار است به زودی جلسه ای را با آنها برگزار کنیم تا شاید بتوان این مسئله را حل و فصل کرد و عوارض را کاهش دهیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : بیتوته

شهروند| در یکی دو روز گذشته سینمای ایران زیر سایه دعوا و درگیری فیلم های شبی که ماه کامل شد و ایده اصلی بوده است؛ دعوایی که بعد از اعلام ادامه اکران فیلم نرگس آبیار آغاز شد و درنهایت هم بعد از اعلام انصراف تهیه کننده این فیلم از ادامه اکران در سینمای سرگروه ختم به خیر شد.
آغاز داستان
ماجرا از یک اظهار نظر حساسیت آفرین و حاشیه ساز شروع شد. اظهارنظری از طرف شورای صنفی نمایش که اعلام کرد به دلیل ارزشی بودن شبی که ماه کامل شد اکران این فیلم علیرغم پایان مدت نمایش آن در سینماهای کشور تمدید شده است! موضوعی که به معنای تعویق اکران سایر فیلم های معطل در نوبت نمایش بود و به خصوص فیلم ایده اصلی ساخته آزیتا موگویی که بعد از یک بار تعویق اکرانش، قرار شده بود از چهارشنبه این هفته روی پرده سینماها برود. مهمتر از آن، اما، تقسیم سینما به ارزشی و طبیعتا غیرارزشی بود که مخالفت هایی را موجب شد، ازجمله مهرزاد دانش، منتقد فیلم، که نوشت: تقسیم بندی فیلم ها به ارزشی و غیرارزشی فاقد معیار واضح است و درج آن در متون حقوقی/اداری، باعث شبهه و خدشه در عدالت می شود. همه سینماگران کشور، فرزندان این دیارند و هر فیلمی از آنها که مراحل قانونی برای نمایش طی کرده، حق برابر با دیگری دارد.
تمدید اکران شبی که ماه کامل شد اعتراض سعید خانی را موجب شد. تهیه کننده و پخش کننده خوشنامی که اکران ایده اصلی را به عنوان مدیر پخش خانه فیلم بر عهده دارد. او ضمن اعتراض به تصمیم شورای صنفی نمایش از خسارت تصمیم های خلق الساعه این چنینی به برنامه ریزی و تبلیغات سایر فیلم ها انتقاد کرد. او گفت: طبق برنامه ریزی هایی که داشتیم، قرار بود از دوم مرداد ماه این اثر روی پرده برود اما متوجه شدیم که قرار است از فیلمی که قبل ما روی پرده رفته، حمایت شود؛ به همین دلیل اکران ما با تأخیر صورت خواهد گرفت. برنامه ریزی های تبلیغاتی هزینه بسیاری دارد و اگر قرار باشد تغییری در زمان نمایش فیلم ایجاد شود، برنامه ریزی پخش یک فیلم به هم می ریزد.
آغاز درگیری
واکنش محمدحسین قاسمی تهیه کننده شبی که ماه کامل شد برخلاف آن چه توقعش می رفت تند بود. او تمام این حرف ها و حدیث ها را خلاف واقع دانست و تهدید به شکایت از پخش کننده ایده اصلی کرد: قطعا از دفتر پخش کننده به مراجع قضائی مربوطه شکایت خواهم کرد ! تهدیدی که باعث ایجاد جوی منفی در فضای رسانه ها شد و خیلی ها علیه لحن او نوشتند، ازجمله سایت سینما ایده آل که نوشت: به آقای قاسمی یادآور می شود قوه قضائیه شورای صنفی نمایش نیست که محمدرضا صابری همه کاره اش باشد، نهادی است حامی قانون که همین حالا محمد امامی را که دوره ای فکر می کرد همه کاره سینماست به پای میز محاکمه کشانده است!
انصراف
اما مهمتر از اینها انصراف محمدحسین قاسمی از تمدید سه هفته ای اکران در سینمای سرگروه بود. این تهیه کننده در بیانیه مانندی با اعتراض به مصاحبه های خلاف واقع مدیر پخش خانه فیلم که از به تأخیرافتادن اکران فیلم شان در سرگروه استقلال مطرح کرده است اعلام کرد که از حق فیلم خود جهت ادامه اکران در سرگروه سینما استقلال صرف نظر می کنیم اما در ادامه افزود که همچون فیلم های دیگر (مانند فیلم متری شیش ونیم که نزدیک به پنج ماه است، اکران است) با سینماهای زیرمجموعه خود به اکران این فیلم ادامه می دهم .
به رغم این انصراف، البته غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش، در موضعگیری حیرت آوری اعلام کرد که شورای صنفی نمایش تصمیم تهیه کننده شبی که ماه کامل شد را فعلا قبول نکرده است تا نشان دهد علاقه ویژه ای به درگیری و دعوا دارد! اما اعلام اکران قطعی فیلم ایده اصلی در تاریخ نهم مردادماه و البته بیانیه سعید خانی فضا را تلطیف و این درگیری را ختم به خیر کرد. خانی به این موضوع اشاره کرد که اعتراض او و فیلم ایده اصلی نه به آن فیلم خاص، بلکه به روندی بود که به بهانه های گوناگون روند قانونمداری را مخدوش می کند.
برد- برد
حالا به رغم انصراف شبی که ماه کامل شد، اکران این فیلم در سینماهای دیگر ادامه خواهد داشت -و اگر این را در نظر آوریم که سرگروه این فیلم یعنی سینما استقلال سینمای چندان پرفروشی هم نیست، معلوم می شود که فیلم ارزشی نرگس آبیار در این چالش به نوعی برد رسیده است. ایده اصلی آزیتا موگویی نیز با خبرسازی یک هفته مانده به آغاز اکرانش دیگر برنده این درگیری بود.
رکوردهای فروش
حق با تهیه کننده شبی که ماه کامل شد است. اکران متری شیش ونیم در حال حاضر به پنج ماه رسیده، البته به گفته سعید خانی به این شکل که طبق آیین نامه بعد از هفت هفته از سرگروه برداشته شد. طبق آیین نامه سه هفته در زیرگروه نمایش داده شد و الان بعد از پایان 10 هفته طبق قانون به اکران تک سانسش ادامه می دهد . این فیلم با این اوصاف به فروش حدود 28 میلیارد تومان رسیده است. مثل تگزاس دو که این نیز بدون سرگروه اکرانش ادامه دارد و به فروش 22 میلیارد رسیده است. یا سرخپوست که 11 میلیارد را رد کرده است.
حالا شبی که ماه کامل شد هم که بعد از 6 هفته با نمایش در 132 سالن به 14 میلیارد تومان رسیده، این فرصت را دارد تا فروشش را بیشتر هم بکند. آیا این اتفاق رخ خواهد داد و فیلم نرگس آبیار که تاکنون چهارمین فیلم پرفروش امسال است، به رده های بالاتر خواهد رسید؟

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

از فردا با اکران 3فیلم جدید در سینماهای کشور، رنگ و رخساره سردر سینماها تغییر خواهد کرد. قرار است از روز چهارشنبه اکران فیلم های ما همه با هم هستیم ، سرخ پوست و کار کثیف در سرگروه های سینمایی شان به پایان برسد و ادامه اکران این فیلم ها در زیرگروه ادامه یابد. دو فیلم اول مدت زمان قانونی اکران را پر کرده اند اما به دلیل داشتن فروش مناسب و همان قانون پرکردن کف فروش به اکران شان ادامه خواهند داد. کار کثیف اما بعد از شکست سنگین در گیشه مدتی هم بخت خودش را در اکران زیرگروه جست وجو خواهد کرد؛ هرچند بعید است این ساخته خسرو معصومی بتواند در وقت اضافه هم کاری از پیش ببرد.

به جای این فیلم های سرگروه قرار است قصرشیرین، سرکوب و فیلم ویژه گروه سنی کودک و نوجوان به نام تپلی و من نمایش عمومی خود را آغاز کنند.
نکته جالب اما در تغییرات برنامه های اکران، جنجالی بود که بر سر ادامه سرگروهی فیلم شبی که ماه کامل شد به راه افتاد و البته به درخواست تهیه کننده فیلم منتفی شد. شورای صنفی نمایش در جلسه اخیر خود اعلام کرده بود که سقف نمایش فیلم
شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار خاتمه یافته ولی طبق ماده 14 نظام نامه فصل چهار، فیلم های ارزشی، دفاع مقدسی و انقلابی می توانند درصورتی که کف فروش را پر کنند تا سقف 10 هفته نمایش داشته باشند. بعد از این تصمیم سازندگان فیلم
ایده اصلی که ظاهرا قرار است جایگزین فیلم نرگس آبیار شود لب به اعتراض گشودند و حرف از اجرایی نشدن قانون زدند.
سعید خانی پخش کننده فیلم ایده اصلی و مدیر خانه فیلم در واکنش به این تصمیم شورای اکران گفت: طبق برنامه ریزی هایی که داشتیم، قرار بود از دوم مردادماه این اثر روی پرده برود اما متوجه شدیم که قرار است از فیلمی که قبل ما روی پرده رفته حمایت شود، به همین دلیل اکران ما با تأخیر صورت خواهد گرفت. برنامه ریزی های تبلیغاتی هزینه بسیاری دارد و اگر قرار باشد تغییری در زمان نمایش فیلم ایجاد شود، برنامه ریزی پخش یک فیلم به هم می ریزد. براساس قانون فیلم ها می توانند تا 7 هفته در سرگروهی روی پرده باشند و ما براساس همین قانون موجود برنامه ریزی کرده بودیم و کارمان را پیش بردیم حالا اگر مسئولین بخواهند از فیلمی حمایت کنند و آن را بیشتر از زمان مقرر روی پرده نگه دارند کاری خلاف قانون صورت گرفته است.
این اعتراض های پخش کننده فیلم ایده اصلی به کارگردانی آزیتا موگویی البته از سوی تهیه کننده فیلم شبی که ماه کامل شد با واکنشی جالب مواجه شد. محمدحسین قاسمی، تهیه کننده شبی که ماه کامل شد در بیانیه ای از حق اکران این فیلم در سرگروه سینما استقلال انصراف داد و در متنی نوشت: بدینوسیله اعلام می دارم به دلیل مصاحبه های خلاف واقع مدیر پخش
خانه فیلم که از به تأخیر افتادن اکران فیلمشان در سرگروه استقلال مطرح کرده اند، از حق فیلم خود برای ادامه اکران در سرگروه سینما استقلال (با توجه به ماده 15 در فصل چهارم آیین نامه اکران) صرف نظر می کنم و همچون فیلم های دیگر (مانند فیلم متری شش و نیم که نزدیک به 5 ماه است اکران است)، با سینماهای زیرمجموعه خود به اکران این فیلم ادامه می دهم.
قاسمی همچنین در بخش پایانی متن خود اظهار امیدواری کرده که اعتراض های پخش کننده فیلم ایده اصلی حربه تبلیغاتی نبوده باشد و فیلم واقعا برای اکران در سینماها آماده باشد.
نکته آخر اینکه بعد از این کشمکش ها و انصراف تهیه کننده فیلم شبی که ماه کامل شد شورای صنفی نمایش در بیانیه ای اعلام کرده که تصمیم این تهیه کننده نظر شخصی ایشان است و اکران فیلم در سرگروه با همان تبصره ارزشی بودن تا یکشنبه آینده ادامه خواهد داشت.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
حبیب رضایی همزمان با پخش فیلم، گفتارهای صوتی لازم در ارتباط با فضاسازی فیلم و توضیح صحنه ها را برای نابینایان بازگو کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : شعار سال

عصر ایران ؛ کاوه معین فر - فیلم دیدن در سالن سینما همراه با تماشاگران یک تجربه خاص است که بی شباهت به یک مراسم آئینی نیست، همگی راس ساعتی وارد سالن شده و در زمان مقرر چراغها خاموش شده و فیلم شروع می شود، تماشاگران در ان سالن تاریک در کنار همدیگر تجربه ای مشترک را از سر می گذرانند، با همدیگر می خندند، ناراحت می شوند، می ترسند و ... به همین دلیل همواره دیدن فیلم در سالن سینما رنگ و بوی دیگری دارد که مختص به آن زمان و مکان است.

روز جمعه 28 تیر ماه اولین گردهمایی سِوِنا (سینمای ویژه نابینایان) با اکران فیلم سرخ پوست با حضور بیش از 250 نفر نابینا در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. این رویداد به همت گلاره عباسی موسس سِوِنا (سینمای ویژه نابینایان) و با حضور پری ناز ایزدیار، نیما جاویدی و ... برگزار شد.

نکته جالب این بود که در این اکران، حبیب رضایی بازیگر فیلم سرخ پوست به صورت همزمان با پخش فیلم، گفتارهای صوتی لازم را (در ارتباط با فضاسازی فیلم و توضیح صحنه ها) برای نابینایان بازگو کرد، که برای حاضرین تاثیرگذار بود و مورد توجه قرار گرفت.

به نوعی برای اولین بار در ایران و حتی جهان است که اکران یک فیلم روز ، همزمان برای هموطنان کم بینا و نابینا با سیستم توضیح صحنه در حین نمایش ، ارائه می شود.

حبیب رضایی خود از این تجربه به عنوان پرچالش ترین تجربه زندگی حرفه ای و تجربه ای ناشناخته و غیر قابل توصیف یاد کرد و در صفحه اینستاگرامش نوشت:

تجربه ای ناشناخته و بسیار مهم دست کم برای این حقیر و حال که به سرانجام رسید و به لطف خدا بازخوردهای غیرقابل توصیفی دریافت شده، می توانم بگویم یکی از پرچالش ترین تجربیات زندگی حرفه ای ام از سر و دل گذشت.

زمان بندی و رعایت شنیده شدن دیالوگ ها در فاصله های نامعین سکوت ، و در عین حال، انتخاب درست کلمات که باید ضمن ساده بودن معنی لحظات تصویری ولی بی کلام درون فیلم را درست و در راستای قصه، به گفتار تبدیل می کردند، تمرکزی می طلبید که تا الان تجربه نشده بود و از آنجا که امکان خواندن همزمان از روی نوشته و یا متن -دست کم برای من- وجود نداشت و باعث از بین رفتن تمرکز می شد، لازم بود همه چیز در لحظه و بداهه انتخاب و اجرا و گفته شود و اینکه فیلم را توانسته باشی درست روایت کرده باشی، بی قضاوت، خودش یکی از بهترین تمرین های ذهنی و
روحی است به نظرم، که عادت کنیم راوی بی قضاوت باشیم.

وقتی به کلمه پایان رسیدم و همه عوامل و دست اندرکاران این اتفاق ناب، هیجان و شور مخاطبان درخشان این تجربه را دیدیم، تازه دریافتیم که چه پتانسیل و منبع کمیاب انرژی وجود داشته و ما از آن غافل بودیم در سینما...

گفتنی ها از برخوردها و محبت های غیرقابل توصیف این عزیزان، بسیار است، اما این چند خط قلمی شد تا هم، خوشی و لذت بی مثالش، تقسیم شود و هم دعوتی باشد به این ضیافت از جنس نور، برای سایر همکاران. که گفت: آنچه نادیدنی است، آن بینی ... فعلا همین.

همواره در سینما دغدغه نمایش فیلم برای ناشنوایان و نابینایان وجود داشته است و حتی به مدد تکنولوژِی های جدید ایده هایی هم در این زمینه مطرح شده است ولی تا کنون برای استفاده عموم همه گیر نشده است. مثلا برای ناشنوایان استفاده از عینک های مخصوصی که همزمان با تماشای فیلم زیرنویس دیالوگها و صداهای صحنه نمایش داده می شود.

یا برای نابینایان هم سالهاست موضوع رادیو فیلم مطرح است استفاده از هدفون های مخصوص نابینایان که توضیحات صحنه را به همراه داشته باشد.

اگر بخواهیم رادیو فیلم را در چند جمله توضیح دهیم باید اینگونه گفت که برای شما بارها اتفاق افتاده است که در هنگام نگاه کردن به یک فیلم لحظه ای چشم از نمایشگر خود برداشته اید و در همان لحظه حادثه ای در فیلم رخ داده، از فردی که در کنار شما بوده میپرسید چه شد؟ توضیح دادن یک نفر برای شما همان رادیو فیلم است. فیلمی که با فرمت صوتی برای شنیدن آماده شده است و فردی به عنوان راوی صحنه های مختلف را توضیح می دهد را فیلم توضیح دار یا رادیو فیلم می گویند.

تا کنون آنچه که به مرحله اجرا درآمده است زیرنویس مخصوص ناشنوایان است که در نسخه های DVD فیلم ها وجود دارد، مثلا فیلم به زبان انگلیسی است و علاوه بر زیرنویس انگلیسی دیالوگها، توضیحاتی راجع به صداهای صحنه مانند (بسته شدن در، یا صدای خنده، موسیقی و ...) هم در زیرنویس نوشته می شود.

در راستای این اقدام ارزشمند سِوِنا باید اشاره کرد که شاید هر فیلمی هم خصوصیت نمایش به این شکل را نداشته باشد و واقعا فیلم هایی که بر محوریت دیالوگ داستانشان پیش می رود مناسب انتخاب نیستند، اما فیلم هایی که بر پایه تصویر و اتفاقات تصویری است قابلیت بیشتری برای این شکل از نمایش را دارد.

انصافا از سختی این کار برای شخص توضیح دهنده هم نمی توان گذشت چون باید شرح صحنه و اتفاقات را به شکلی موجز و کامل در فاصله هایی که بازیگران دیالوگ نمی گویند ارائه کند و این کار تمرکزی بالا و بیانی شیوا می خواهد که کار هر کسی نیست.

پذیرش چنین موقعیت ریسکی مستلزم داشتن اعتماد به نفس بالا، دانش و قدرت تفکر در لحظه است ، چون پتانسیل این را دارد که به یک تجربه ناخوشایند برای هر دو طرف ماجرا تبدیل شود و از این روی باید به حبیب رضایی تبریک گفت که چنین ریسکی را پذیرفته است.

این پیشنهاد را می توان داد حال که این زحمت کشیده شده و احتمالا فایل صوتی آن هم وجود دارد در زمان عرضه فیلم سرخپوست در شبکه نمایش خانگی تمهیدی اتخاذ شود که این توضیحات برای نابینایان در آن قرار گیرد تا در سراسر کشور نابینایان بتوانند از آن بهره مند شوند.

در میان اخبار غالبا زرد، حاشیه ای و گاه ناخوشایند و منفی سینما، این اتفاق فرخنده قرار است هر ماه یک بار به همت سِوِنا برگزار شود و این که به این بخش از جامعه هم برای حضور در سینما و مشارکت در مراسم دسته جمعی فیلم دیدن امکانی داده شده است، بسیار قابل احترام است.

چه نیکوست که این رویه در سینماهای کلان شهرها، مراکز استان و هر مکانی که پتانسیل آن را داشته باشد هم برگزار شود.

این نوشتار هم فقط در جهت تقدیر از این حرکت زیباست، نگارنده نه با هیچکدام از عوامل برگزار کننده آشنایی، دوستی یا رفاقتی دارد و نه رپرتاژ آگهی است.

لینک خبر :‌ عصر ایران
عدم آشنایی سرمایه گذار با سرمایه گذاری در سینما و تمرکز سرمایه اش تا این حد در یک پروژه سینمایی، بستر نقد را فراهم کرد و سازندگان فیلم نیز متهم شدند دستمزدهایی بیش از رقم متعارف به این چهره ها دادند. سرمایه گذار این پروژه به عنوان چهره فعال در حوزه بیت کوین مطرح شد که البته تا چندی پیش غیرقانونی نبود...
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم در شرایطی همچنان روی پرده و در حال نمایش است که بیشترین کوشش برای عدم فروش آن از سوی یک جریان در دستور کار قرار گرفت؛ شرایطی که کاملاً برگرفته از رفتار سرمایه گذار این فیلم و سکوت او در قبال مجموعه اتهاماتی است که نسبت به او مطرح شد و در قبال آنها سکوت کرد و حتی خود نیز حاضر به دفاع از سرمایه اش نیست. در این شرایط، سازمان سینمایی در معرض این پرسش جدی است که آیا این عدم شفافیت و همچنین حمله به فیلم های سینمایی به عنوان سرمایه مالی اشخاص در حین اکران فیلم ها قابل دفاع است؟

به گزارش تابناک ؛ فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی چه در زمان تولید و چه در زمان اکران با حواشی فراوانی روبه رو شد. برخی اعضای شورای مرکزی کانون کارگردان های خانه سینما که مشی عجیبی در قبال گروه وسیعی از تهیه کنندگان و کارگردان های باسابقه در پیش گرفتند، فشار حداکثری به مدیریت خانه سینما آوردند و چیزی شبیه به محاکمه برای سازندگان این فیلم در خانه سینما به وجود آوردند که تبریزی اشاره ای گذرا به آن کرده بود.

ما همه با هم هستیم ، مهران مدیری، لیلا حاتمی، پژمان جمشیدی، جواد عزتی، مهران غفوریان، محمدرضا گلزار، ویشکا آسایش، سروش صحت، هانیه توسلی، مانی حقیقی، حسن معجونی و... را در ترکیب بازیگرانش داشت و تجمیع این تعداد ستاره در یک فیلم سینمایی در تاریخ سینمای ایران بی سابقه بود. سرمایه گذار تأکید کرده بود که دوست دارد چنین اتفاقی تاریخی رقم بزند و قاعدتاً سرمایه گذاری سنگینی برای به خدمت گرفتن همه این بازیگران در سناریویی که استحکام بالایی نیز نداشته، انجام داد.

از قضا همین عدم آشنایی سرمایه گذار با سرمایه گذاری در سینما و تمرکز سرمایه اش تا این حد در یک پروژه سینمایی، بستر نقد را فراهم کرد و سازندگان فیلم نیز متهم شدند، دستمزدهایی بیش از رقم متعارف به این چهره ها دادند. سرمایه گذار این پروژه به عنوان چهره فعال در حوزه بیت کوین مطرح شد که البته تا چندی پیش غیرقانونی نبود و بنابراین فعالیتش در این حوزه خلاف قانون محسوب نمی شود؛ اما مشکل آنجا بود که این شخص حاضر به دفاع از حیثیت خود و سرمایه اش نشد و در قالب یک گفت وگو به ابهامات پاسخ نداد.

پیش از این، وضعیت مشابهی درباره سرمایه گذار فیلم های سینمایی متری شیش و نیم و سرخپوست مطرح بود که او در گفت وگویی با تابناک به ابهامات پاسخ داد و پس از آن حملات نسبت به او رفع شد. اگر سرمایه گذار ما همه با هم هستیم نیز اقدام مشابه می کرد و در پاسخ به تابناک، ابهامات موجود را به صورت مستند رفع می نمود، قاعدتاً این حملاتی که به او شد، کاهش می یافت؛ اما ترجیح داد از خود دفاع نکند و همین باعث شد عوامل این فیلم سینمایی نیز حاضر نشوند از فیلم و سرمایه ای دفاع کنند که صاحبش حاضر نیست از آن دفاع کند.

با وجود این نقدها، اتفاق قابل تامل، حمله به خود فیلم و شادی از نفروختن این فیلم توسط برخی اشخاص است. سوای اینکه عقبه مالی این فیلم سینمایی چه باشد، بی شک تلاش برای عدم فروش یک فیلم سینمایی به منزله ضربه به سرمایه است و اذعان چنین مسئله ای بستر حقوقی لازم را برای پیگیری حقوقی مسئله فراهم می کند و شاکی می تواند با تکیه بر اعتراف اشخاصی که عنوان می کنند دست به چنین عملی زده اند، خواستار دریافت خسارتی سنگین شود. در واقع هرچند این جوان اساساً نمی داند با پول خود چه کند و بلد نیست حتی از خود دفاع کند اما اگر می دانست چه باید بکند، آنهایی که او را متهم کردند، شرایط سختی را در پیش داشتند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک

سایت رسمی سفارت ژاپن در ایران نوشت :دولت ژاپن در تاریخ 16 ژوئیه 2019 (به وقت ژاپن) اعطا نشان افتخار از طرف وزیر خارجه ژاپن به جناب آقای کمال تبریزی، کارگردان محترم ایرانی را تصویب نمو د. اینبار 206 شخص و 63 سازمان برای دریافت نشان افتخار از سوی وزیر امورخارجه ژاپن انتخاب شده اند.

به گزارش سینماسینما ، در خبر منتشر شده در سایت رسمی سفارت ژاپن در ایران آمده است :جناب آقای تبریزی در سال 2001 میلادی فیلم مشترک ژاپن و ایران به نام “فرش باد” را کارگردانی کردند و همچنین به مناسبت نودمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین ژاپن و ایران در فیلم “مهمانخانه ماه نو” که امسال ساخته شد به عنوان مشاور کارگردان نیز فعالیت داشتند. ایشان از طریق سینما در توسعه و تبادلات فرهنگی بین ژاپن و ایران نقش به سزایی را ایفا نموده اند.

سفارت ژاپن در ایران امیدوار است که جناب آقای کمال تبریزی همواره در جهت توسعه تبادلات فرهنگی و هنری بین ژاپن و ایران فعالیت نمایند.

لینک خبر :‌ سینما سینما
نپرداختن به موضوعات قهرمانی در سینمای ایران علی رغم وجود قهرمانان فراوان در تاریخ معاصر کشور علل مهمی دارد که تا زمان وجود آن ها قهرمان ملی بومی و قمی کمتر بر پرده سینما نقش خواهد بست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجو مشرق نیوز جهان نیوز روزنامه جوان آنلاین

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، مساله قهرمان زن در سینمای ایران یکی از مسائل مهم سینمایی ما است که کمتر آن را مشاهده می کنیم. در حالی که تاریخ ایران اسلامی قهرمانان زن متعددی را در قلب خود دارد. از طرفی دیگر مساله زن در سینمای امروز ما عموما محوریتی فمینیستی دارد و تلاش می کند تا زن را مدرن و امروزی ترسیم کند. برای همین جایگاه زن قهرمان هم اهمیت تاریخی دارد و هم اهمیت اجتماعی.

پرویز شیخ طادی به عنوان یکی از کارگردانان سینما و تلویزیون که آثاری را با محوریت دفاع مقدس، استکبار ستیزی، درام های اجتماعی و... در کارنامه خود دارد به تازگی مراحل آخر ساخت سریال 12 قسمتی خود را با موضوع یک زن قهرمان در تاریخ ایران پشت سر گذاشته است. با او درباره ویژگی های قهرمان در سینمای ایران به گفتگو نشستیم تا زوایای این مساله مهم روشن و مبین شود.

شیخ طادی در ابتدا از کار جدید و تازه خود درباره زن قهرمان در تلویزیون خبر داد و گفت: همانطور که می دانید یک سریال 12 قسمتی با موضوعی اقتباسی از یکی از قهرمانان ملی کشور به نام بی بی مریم بختیاری را در حال ساخت دارم که رو به پایان است. در این کار قصد داشتم تا ابعاد قهرمان ملی را به تصویر بکشم مانند عدالت طلبی، مبارزه با انگلیسی ها، توسعه عدالت در محدوده و منطقه خودش و... به نظر من فیلمسازی دارد حرکت می کند به سمت پروژه هایی با بودجه های ضعیف و دست پایین و تحقیقات ساده و پیش پاافتاده و در نهایت کارهای سهل الوصول. ساخت آثار معمولی که به راحتی ساخته می شوند و به راحتی هم در سینماها به فروش می روند یکی از دلایل اصلی برای عدم ساخت سریال ها و فیلم هایی با این مضامین ویژه در قالب بیگ پروداکشن است. در حالی که قهرمان داشتن و قهرمان پروری نیازمند تحقیقات گسترده است و بعضا یکسال شاید تحقیقات آن وقت شما را بگیرد.

وی در ادامه گفت: این کار فوق العاده حساس است و این حساسیت تبعات خاص خودش را دارد؛ برای همین این سختی ها باعث می شود که کمتر کارگردانان به سراغ آن برود البته عدم اقبال اقوام مان به دلیل اینکه حساسیت هایی روی قهرمان های قومی خود دارند باعث می شوند که برخی از فیلمسازان به سراغ این موضوعات نروند. بعد از آن متاسفانه شاهد آن خواهیم بود که این قهرمانان نه وارد کتاب های درسی می شوند، نه وارد مستندات و نه سینمایی. این مسائل باعث می شود که امکان آزمون و خطا از فیلمساز گرفته شود و مدام احتیاط کند که مبادا حساسیت های اقوام دچار سو تفاهم شود.

کارگردان فیلم سینمایی روزهای زندگی اظهار داشت: اگر علاقه به ساخت آثار قهرمانی بیشتر شود و همینطور اهمیت آن برای فیلمسازان روشن گردد و همینطور کمی اقوام محترم ما اجازه ورود ما به قهرمانان را بیشتر کنند می بینیم که همین شخصیت بی بی مریم بختیاری و علی مردان خان باید سال های پیش ساخته می شد ولی بعد این همه سال ساخته شده است. یا حتی قهرمانان دفاع مقدس همینطور است برخی از نزدیکان آنان نمی گذارند که فیلم یا سریالی از آنان ساخته شود. اما بگذارند تا اقدامات اولیه انجام و راه باز شود تا دیگر هنرمندان هم با بی بی مریم ها آشنا شوند تا بتوانند فیلم های بعدی خود را بسازند. اگر قرار باشد آن ها را فقط در طاقچه و کتاب های قدیمی بگذاریم فراموش می شوند و دیگر قهرمان ملی نخواهد بود. امروز در سینمای جهان قهرمان های متعددی در تاریخ هستند که بر پرده سینما می نشینند و هر سال نیز تکرار می شوند. این نشان دهنده آن است که قهرمان دارای راهبرد کلان تمدنی است و باید آن را جزو موضوعات مهم سینمایی و نمایشی قرار داد.

او درباره احتمال خروجی فیلم سینمایی از این سریال تلویزیونی به خبرنگار فرهنگی تسنیم گفت: کسانی که با این پروژه آشنایی دارند معتقندند که می توان از هر دو قسمت آن یک فیلم سینمایی خارج کرد ولی در هر حال این کار برای تلویزون ساخته شده است و فکر نمی کنم که چنین کاری را بتوان انجام داد.

شیخ طادی همینطور درباره برآیند سینمای اجتماعی ما در نسبت با دیگر منافع مالی گفت: من به عنوان یک فیلمساز چیزی را که ساختم را باید ببینم که بعد از ساختن با واقعیت توانسته ارتباط داشته باشد یا خیر یا به عبارت دیگر چقدر با واقعیت در ارتباط است؟ آیا فقط یک ارتباط و رفلکس دیدم؟ آیا می توانم فقط یک پوسته ببینم و به عبارت دیگر خبررسانی کنم؟ برای تحلیل فیلم های اجتماعی ما و این که چقدر همسو با واقعیت هستند باید اساتید علوم انسانی مانند علوم اجتماعی و روان شناسی درباره آن صحبت کنند اینکه آیا منجر به تغییر رفتار ما و بهبود آن شده است یا خیر؟ چقدر می توان با اتکای به این آثار به اصلاح جامعه کمک کرد؟ البته این مسیر بسیار زمان بردار است و طوری نیست که بتوان با چند تحقیق ساده درباره آن صحبت کرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
هدف مهاجرت سلبریتی های ایران از جمله بازیگران ، مجریان و ورزشکاران مطرح ، در دهه اخیر چه چیزی می تواند باشد؟امروزه آغوش باز بسیاری از شکارچیان در عرصه های سیاسی،هنری و... به روی سلبریتی های ایران باز است.کوچ بسیاری از سلبریتی ها در دهه اخیر ریشه یابی نشده از سوی جامعه شناسان کشورمان و امروزه به دغدغه ای برای جامعه تبدیل شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

مهاجرت در سال های اخیر طرفداران بسیاری پیدا کرده است.دلایل بسیاری برای مهاجرت وجود دارد و هر فردی به دلایل خاصی مهاحرت می کند ،اما به طور کلی همه افراد جهت ساختن یک زندگی بهتر و ایده آل تر کوچ کرده و زادگاه بهتری را انتخاب می کنند.به طور کلی انگیزه های بسیاری برای مهاجرت وجود دارد که می توان به فشار های اقتصادی ، سیستم آموزشی سطح بالا ، فقر ، بیکاری و ... اشاره کرد.

حدود 10 سال است که مهاجرت سلبریتی ها از کشور ایران بر سر زبان ها افتاده،بررسی ها نشان می دهد بیشترین علت مهاجرت جهت جستجوی کار و آزادی های سیاسی بیشتر بوده است.
شاید بتوان گفت چراغ کوچ سلبریتی ها را گلشیفته فراهانی روشن کرد!

در مرداد سال 1387، خبر ممنوع الخروج شدن گلشیفته فراهانی به دنبال ایفای نقش وی در فیلم مجموعه دروغ ها اعلام شد. و بعد از مدتی خبری مبنی بر سفر او به آمریکا در خبرگزاری ها پخش شد. او در تیزر فیلم مجموعه دروغ ها در کنار لئوناردو دی کاپریو بدون حجاب دیده می شود.وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – که کنترل فیلم ها را انجام می دهد – اعلام کرد که مسئول ممنوع الخروج کردن افراد نیست. در همین حال، فراهانی بخاطر بازی در فیلم هالیوودی تذکر دریافت کرده بود. پس از این که شایعه هایی مبنی بر پیش آمدن مشکلاتی برای وی در ایران رواج پیدا کرد، ریدلی اسکات کارگردان فیلم تلاش کرد با تغییراتی در فیلمنامه شرایطی را بر اساس قوانین ایران رعایت کند تا فیلم مشکلی برای فراهانی ایجاد نکند.

در تاریخ 7 اکتبر 2008 میلادی، گل شیفته فراهانی در مصاحبه با روزنامه آمریکایی دیلی نیوز گفت: این فیلم برای من دردسرهای زیادی ایجاد کرد. گذرنامه من را توقیف کردند و چندین بار از طرف وزارت اطلاعات بازجویی شدم. نهایتاً قاضی دادگاه انقلاب اعلام کرد که باید ابتدا فیلم را ببیند تا نهایتاً حکم قضایی را برایم صادر کند.

حال بیاییم ببینیم که مشکل از کجاست؟ آیا سلبریتی ها خودخواسته مهاجرت نمودند یا در دام شکارچیان افتادند؟!در حدود 5 سال پیش بود که وزارت خارجه دولت اوباما شرایط جدید و ویژه ای را برای اخذ گرین کارت این کشور توسط هنرمندان و ورزشکاران و افراد ثروتمند ایرانی ایجاد کرد و موجی از مهاجرت عوامل سینمای ایران به آمریکا از همان تاریخ آغاز شد. این اتفاق باعث شد در کنار حلقه هنرمندان ایرانی در لس آنجلس که از دوران قبل انقلاب شکل گرفته بود و سپس بر تعداد آن به شدت افزوده شد، حلقه جدیدی از چهره های هنری ایران، این بار در ایالت واشنگتن شکل بگیرد. عنوان حقوقی گرین کارتی که برای نخبگان صادر می شد، EB1 بود و رده مخصوص به شخصیت های مشهور بدون کارفرما، EB1a نام داشت. اثبات موارد درج شده در فرم این ویزا مشکل بود اما مزیت آن سریع تر بودن روند اخذ روادید به حساب می آمد.

اختلاف میان علی فروغی مدیر جوان و تازه کار شبکه سه و عادل فردوسی پور سرانجام به حذف عادل فردوسی پور از برنامه نود انجامید. این اختلاف نهایتاً علنی شد، وقتی که در جریان جشنواره جام جم آقای فردوسی پور هنگام دریافت جایزه اش (که با حواشی در زمینه ی تقلب در شمارش پیامک ها و آراء به ضرر فردوسی پور همراه بود) گفت که "سخت ترین سال" دوره کاری اش در صدا و سیما را پشت سر گذاشته است. وی درست پس از انتخاب شدن نود به عنوان برترین برنامه تلویزیونی جشنواره جام جم کنار گذاشته شد. در اسفند 97، تنها سه ساعت قبل از پخش آخرین برنامه نود در سال 1397، برنامه نود اجازه پخش از شبکه 3 را دریافت نکرد.
این آغاز جرقه پدیده نو در صنعت مهاجرت کشور شد،مهاجرت مجریان صدا وسیما!!!
مزدک میرزایی گزارشگر ورزشی صداوسیما از ایران رفت.
این تیتر اول روزنامه های سراسری کشور در صبح 31 تیر ماه 98 بود...میرزایی که پدرش هم در پخش زنده مسابقات ورزشی صداوسیما فعالیت داشت، 49 ساله است و از سال 1376 در صداوسیما به گزارش مسابقات فوتبال، مجریگری، تهیه کنندگی و مستندسازی پرداخت.جدایی میرزایی در پی تغییرات شتاب زده ای در سیاستگذاری شبکه سه سیما است. برای مدت ها برنامه مشخصی به میرزایی سپرده نشده بود.با این حال، مدیران صداوسیما تاکنون حاضر نشده اند به تماس های خبرگزاری ها پاسخ بدهند. خود میرزایی هم تا این لحظه از تایید یا تکذیب آن خودداری کرده

تقریبا از همان سال که دولت دوم باراک اوباما اعلام کرد چنین قانونی برای مهاجرت هنرمندان به کشورش وضع شده، موج پولشویی و مفاسد اقتصادی مرتبط با موضوعات فرهنگی هم در سینمای ایران به راه افتاد و این لاین توانست امکان پر کردن بخش هایی از فرم روادید را که برای عده ای از سینماگران ایرانی صرفا توسط همکاری با نهادهای دولتی فعال در امر سینما فراهم نمی شد، از روش های دیگر فراهم کند.

هنوز تبصره ای در خصوص که هنرپیشه ها و عوامل هنر در چه نوع پروژه هایی با چه محتوایی باید بازی کنند و حضورشان در کدام پروژه های بین المللی ممنوع است، صادر نشده و مطابق منطق سرمایه داری، صرفا گرانقیمت بودن پروژه و پولدار بودن عوامل آن اهمیت دارد، نه چیزهای دیگر. در صورت صدور چنین قانونی، دارندگان ویزای EB1a در میان هنرپیشه های ایرانی، در بن بست یک سو آتش و یک سو دریا گیر خواهند افتاد.در میان همه این غوغای شکار سلبریتی هایی که سودای زندگی در آن طرف را دارند و برای فرزندان خود در کانادا و آمریکا برنامه ریزی می کنند، هستند افرادی که نمک بر زخم مردم نپاشند؛غیر این است که رزمندگانی هشت سال جنگیدین؟ دستاورد آن چه بوده؟ هیچی. چه بر سر رزمندگانی که شهید شدند آمد؟ یک سری شکارچی هنرمندان در کمین آمدند. کی خورده و کی برده؟ اصلا گیریم که حرف اساسی می زنند. مگر ترس و واهمه ای داریم؟ ما یک ایرانی و عاشق وطنمان هستیم.
پایان باز...

لینک خبر :‌ تیتر برتر
فیلمبردار سینما گفت: وزارت ارشاد می تواند کمک مالی بلاعوض را با هدف ارتقای فرهنگ اجتماعی، به فیلم اولی ها اختصاص دهد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : سینما پرس شاینا نیوز

علیرضا زرین دست فیلمبردار سینمای ایران ، درباره گران شدن و در پی آن دشوار شدن تولید در سینما بخصوص برای فیلم اولی های مستعد به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: آسان شدن فیلمسازی در گرو آسان شدن دیگر فعالیت های صنفی و اجتماعی است؛ به عنوان نمونه اگر کرایه حمل و نقل و در کل زندگی ارزان شود، فیلمسازی نیز ارزان خواهد شد. فیلمسازی تحت تاثیر جامعه گران امروز ماست. پس در این شرایط آسان و ارزان نخواهد بود.

او ادامه داد: هر فیلم اولی این را نباید فراموش کند که سینما هنر گرانی است و این اجتناب ناپذیر است. او باید در ذهنش تحلیل کند و بعد به سمت ساختن فیلم اولش بیاید؛ چون ما در زمانه ای نیستیم که بتوان از کسی خواست مجانی کار کند. ممکن است یک بار این اتفاق بیفتد، اما اصلا تداوم نخواهد داشت.

زرین دست افزود: اگر قرار باشد فیلمسازی برای فیلم اولی ها ساده تر شود، به سیستم تولید فیلم در وزارت ارشاد، فارابی و ... بر می گردد. این ها باید بخشی را ایجاد کنند که در آن برای فیلم اولی ها کمک مالی بلاعوض به عنوان سرمایه گذاری با هدف ارتقای فرهنگ اجتماعی در نظر بگیرند. البته اجرای آن باید کاملا حساب شده و با برنامه ریزی دقیق باشد؛ چون در کشور ما اینقدر بعضی ها زرنگ هستند که زود پیدا می شوند و پول را می گیرند بعد هم خروجی خوبی ندارند و سر بقیه بی کلاه می ماند.

زرین دست در پایان در خصوص جدیدترین فعالیت هنری خود گفت: حدود شش ماه است کار نکردم؛ اگر طی ماه های آینده کاری پیشنهاد شود و بدانم بودن در آن مفید است، انجام می دهم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
شهرام خرازی ها منتقد سینما معتقد است ما به نمایش خانگی مجال رشد و گسترش نمی دهیم و به آن فقط به عنوان یک رسانه تولید فیلم و سریال نگاه می کنیم که در حاشیه کار می کند. انگار در مملکت ما سینما و تلویزیون هستند که رسانه های اصلی هستند. همین نگاه باعث شده شبکه نمایش خانگی در پست ترین رسانه ها قرار گیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

شهرام خرازی ها عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری برنا با اشاره به نوسانات شبکه نمایش خانگی گفت: شبکه نمایش خانگی از بدو ورود تاکنون دچار نوسانات زیادی شده است. گاهی اوقات با ارائه محصولاتی نظیر شهرزاد مورد توجه مردم قرار گرفته، گاهی اوقات هم به دلیل بی رونقی محصولاتش از نظرها پنهان مانده است. ما در هیچ دوره ای این شبکه را ثابت ندیدیم بلکه مدام در حال نوسان بوده و خیلی اوقات پشیمان شده است.

وی ادامه داد: به نظر می آید در مملکت ما سیاست خاصی درمورد نمایش خانگی وجود ندارد. اگر هم بوده در عمل و اجرا خوب پیاده نشده است. شبکه نمایش خانگی در ایران نسبتی با سینما، تئاتر و تلویزیون ندارد و یک حاشیه ای است برای طرح سوژها و مردمی که یک مقداری خط قرمزها را رد می کنند، چون فضای نسبتا باز و آزادتری برای گفتن حرف هایی که شاید در تلویزیون نمی توان گفت، دارد. در عین حال در این شبکه محصولات سینما و تلویزیون هم عرضه می شود و در کنار محصولات ویژه نمایش خانگی قرار می گیرند.

این منتقد با تاکید بر اینکه کار در شبکه نمایش خانگی از سایر رسانه های تصویری سخت تر است، بیان داشت: سریال هایی که برای شبکه نمایش خانگی تدارک دیده می شوند قاعدتا باید از یک سری ویژگی ها و شاخص هایی بهره مند باشند که بتوانند ببیننده را دنبال خودشان بکشند. یادمان باشد در نمایش خانگی کار مثل تلویزیون راحت نیست که فرد در خانه بنشیند و اپیزود به اپیزود یک سریال را هر شب ببیند. مخاطب باید محصولات شبکه نمایش خانگی را هفته به هفته از فروشگاه ها بخرد. بنابراین تغییر ماجراهای سریال باید آنقدر قوی باشد که انگیزه خرید را به مخاطب بدهد تا هر هفته آن را دنبال کند.

وی در ادامه درباره تفاوت های رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی افزود: در نمایش خانگی نویسنده از همان مرحله ابتدایی سریال یعنی زمانی که می خواهد کلنگ داستان را روی کاغذ بزند کار سختی پیش رو دارد. هم باید انگیزه تعقیب سریال را در مخاطب به وجود بیاورد هم اینکه تماشاگر ترغیب شود قسمت های بعدی را بخرد. یک بیننده تلویزیون قسمت های بعدی سریال را راحت تر در دسترس دارد اگر هم خوشش نیاد تعقیب نمی کند و صرفا بابت وقتی که گذاشته متضرر می شود اما نمایش خانگی علاوه بر آن، ضرر مالی هم می کند. تمام این موارد نشان دهنده این است که سریال سازی در شبکه نمایش خانگی حداقل در ایران ریسک است.

شهرام خرازی ها با اشاره به تاثیر اِستارها در سریال اظهار داشت: بارها دیدیم سریال های پرستاره ای ساخته شدند که با کله زمین خوردند در مقابل سریال هایی هم داشتیم که چندان از ستاره بهره مند نبودند اما موفق بودند. در این بل بلشو گاهی پدیده هایی ظهور می کنند که کم نظیر هستند و هر چند سال یکبار ممکن است با آن مواجه شویم که یک نمونه همان سریال شهرزاد است که یک استثناست.

این منتقد در وهله اول سرگرم کننده بودن را عامل اصلی موفقیت یک سریال معرفی کرد و گفت: اصل اول اثر هنری و ادبی برای موفقیت سرگرم کننده بودن است. رکن اصلی در یک محصول فرهنگی ایجاد سرگرمی است. در سریال های تلویزیونی چون زمان اهمیت زیادی ندارد ممکن است وقت زیادی صرف شود تا بیننده با موقعیت ها آشنا شده و برای دنبال کردن آن انگیزه پیدا کند. اما در نمایش خانگی سریال باید از همان قسمت اول مخاطب را مشتری خودش کند و به تور بیندازد چون مخاطب برای آن پول می دهد.

وی با اشاره به پنهان بودن این شبکه از دید مردم، افزود: به نظر می آید نمایش خانگی یک رسانه مخفی در ایران است. اگر هم مخفی نباشد چندان شناخته شده نیست و از پتانسیل هایش خوب استفاده نمی شود. هنوز که هنوزه خیلی از هموطنان نمی دانند نمایش خانگی اصلا چی هست و چه محصولاتی در آن عرضه می شود. اگر تصوری هم درمورد آن دارند این است که این شبکه فیلم های سینمایی را چندماه بعد از اکران در قالب لوح فشرده عرضه می کند. خیلی ها حتی در شهرستانها نمی دانند در این شبکه محصولاتی تولید می شود که ویژه همین شبکه است و از سینما و تلویزیون بیرون نیامده است. بنابراین فکر می کنم کار تبلیغی درمورد آن کم صورت می گیرد که البته آن هم به این دلیل اس تلویزیون نمایش خانگی را تبلیغ نمی کند اگر هم بخواهد کند به دلیل هزینه های بالا برای تولیدکنندگان نمی ارزد.

خرازی ها ادامه داد: البته باید به این نکته توجه کنیم که شبکه نمایش خانگی تلاش کرده رقیب تلویزیون شود. یک جاهایی هم موفق بوده و یک جاهایی خیر! اما با این حال بُرد به نفع رسانه ملی است. با وجود اینکه در نمایش خانگی خیلی از سریال ها خط قرمزها را رد می کنند و فضای بازی دارند اما باز هم سریال های تلویزیون موفق تر هستند.

وی افزود: ما به نمایش خانگی مجال رشد و گسترش نمی دهیم و به آن فقط به عنوان یک رسانه تولید فیلم و سریال نگاه می کنیم که در حاشیه کار می کند. هیچ وقت به عنوان یک شبکه که در متن وجود دارد نگاه نشده است. انگار در مملکت ما سینما و تلویزیون هستند که رسانه های اصلی هستند. همین نگاه باعث شده شبکه نمایش خانگی در پست ترین رسانه ها قرار گیرد و کاملا به حاشیه رانده شود.

شهرام خرازی ها در پایان بیان داشت: به نظر می آید شبکه نمایش خانگی یک جزیره جدا افتاده ای است که کار خودش را می کند و خیلی هم کاری ندارد محصولاتش به دست مخاطب می رسد یا خیر... سیاسیت کلی این است این شبکه در حاشیه قرار بگیرد حالا بادی به هر جهت فعالیت می کند و هر از گاهی سریال هایی مثل شهرزاد جرقه می زند و دوباره به فراموشی سپرده می شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
سینما آزادی قرار است بخشی از مردم را که به دلیل مشکلات مالی امکان تماشای فیلم در سینما را ندارند را به سینما بیاورد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : سینما پرس اعتماد آنلاین

به گزراش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، سینما آزادی در طی یک اقدام پسنیده قرار است بخشی از مردم تهران را که به دلیل مشکلات مالی امکان حضور در سینما و تماشای فیلم ندارند با همکاری خیریه ها به سینما آورد.

سجاد نوروزی رئیس سینما آزادی در تماس تلفنی خبرنگار تسنیم در اینباره گفت: این ایده معطوف به سوق دادن پردیس سینما آزادی به سمت فعالیت های فرهنگی است. از اهداف اولیه ما در ابتدای مسئولیت این بود که کارکرد پردیس سینما آزادی در کنار فعالیت های اصلی خودش کارکرد فرهنگی، اجتماعی و هنری هم داشته باشد. اولین گام این است که با همکاری خیریه های معتبر و سرشناس افراد تحت پوشش آن خیریه ها را به صورت رایگان برای تماشای فیلم ها پوشش دهیم. در واقع خیریه افراد را معرفی می کند و ما سانس مشخصی را رزرو می کنیم و افراد می آیند و از فضای فرهنگی در سینما استفاده می کنند و فیلم ها را به صورت رایگان میبینند.

این مدیر فرهنگی اظهار داشت: به نظرم این کار یک اقدام خوب و مثمر ثمر برای رفاه و فعالیت های فرهنگی اقشار مستضعف است. چون واقعا به خاطر مشکلات اقتصادی موجود تفریحی مانند سینما نمی تواند در سبد خانواده جا پیدا کند و خود این موضوع می تواند آسیب هایی را ایجاد کند ولی با این کار می توان امید داشت که یک تفریح سالم و اوقات فراغت خیلی خوب برای آنان رقم بخورد تا از مشکلاتشان کم بشود.

او درباره نوع انتخاب فیلم ها بیان کرد: انتخاب فیلم ها هم به این صورت است که دارای پیام و انتقال مفهوم مثبت باشد و هم در حوزه سرگرمی کارکرد داشته باشد و فضای فیلم به گونه ای نباشد که احساس مطلوبی بعد از دیدن آن نداشته باشند و نتواند نیازهای فرهنگی و اوقات فراغت آنان را تامین کند.

او درباره ساعت و زمان اکران فیلم ها گفت: با برنامه ریزیهای صورت گرفته هیچ خللی در فروش روزمره و عام فیلمهای در حال اکران ایجاد نخواهد شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
حوزه / یک کارگردان سینما گفت: آنچه باعث شده که اقتصاد و فرهنگ ما تا به این اندازه آسیب بیند، رواج تفکر لیبرالی است که در این حوزه ها رواج پیدا کرده است
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : سینما پرس

حبیب الله بهمنی، کارگردان سینما و تلویزیون در گفت و گو با خبرگزاری حوزه ، با بیان این که تولیدات سینما را مخاطبان جهت دهی نمی کنند، اظهار کرد: در سال های اخیر این مردم نیست که نیازشان در سینما مد نظر قرار می گیرد، چون اگر چنین بود باید شاهد تولیدات ارزشی بودیم، اما آنچه در ظاهر عیان است، این است که تولیدات دینی عموماً کمترین درجه اهمیت را دارا هستند، چون این سرمایه گذاران سینما هستند که خط مشی فیلم های روی پرده را مشخص می کنند.

وی افزود: ممکن است این سوال پیش آید که اگر سرمایه گذاران جهت دهی سینما را تعیین می کنند باید فیلم های دینی رواج داشته باشد، چون طبق حرفی که در ابتدای بیان کردم مردم نسبت به این دست تولیدات علاقمند هستند؟ این پرسش کاملاً درست است و جواب آنهم این است که به دلیل برخی سیاست گذارهای غلط دست فیلمسازان برای ساخت کارهای خوب و غیر کلیشه ای در حوزه آثار دینی بسته است، برای همین هم تولیدات بی کیفیت در گیشه موفق نیستند. در این شرایط طبیعی است که سرمایه گذار نتواند پول خود را آنجایی که باید خرج کند.

کارگردان فیلم سینمایی سیب و سلما ادامه داد: وضعیت نابسامان موجود تنها به سینما ختم نمی شود، بلکه در اقتصاد هم آن را شاهد هستیم، زیرا وقتی تفکر لبیرالی در کشور رواج پیدا کند، طبیعی است که اقتصاد نیز به آن متمایل شد. در اقتصاد لبیرالی تنها چیزی که اهمیت ندارد مساوات و عدالت است، پس تنها این سودآوری برای سرمایداران است که اهمیت دارد. نتیجه چنین امری نیز هم اکنون در جامعه به شکل واضحی دیده می شود.

وی افزود: مدیران فرهنگی و اقتصادی چندان به فکر کار ارزشمند کردن نیستند، بلکه آنچه بیشتر مد نظرشان است ماندگاری در پس و شغلشان است. این معضل در شرایطی است که مقام معظم رهبری بارها پیرامون معضلات که در عرصه فرهنگ و اقتصاد وجود دارد، حرف زده است. با این توضیح مهمترین اتفاقی که می تواند رخ دهد تبیین سیاست های است که باید بر اساس توصیه های رهبری برنامه ریزی شود.

بهمنی تاکید کرد: حضرت آقا در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، چهلمین سالگرد را پختگی و اوج انقلاب دانست و به پیرو همین موضوع برنامه چهل سال دوم را تبیین کرد. در چنین شرایطی سینمای ایران که تا یک یا دو دهه پیش نمود بارز اخلاقیات بود در چهل سالگی به سمت فیلمفارسی متمایل شده است. این آسیب اگر درمان نشود سینما را نابود کرده و دیگر تولید ملی نخواهیم داشت.

بهمنی متذکر شد: توجه سینما به موضوعات فاخر تنها به موضوعات دینی ختم نمی شود، بلکه مسیرهای بسیاری وجود دارد که می تواند برای هنر هفتم مفید فایده باشد. برای مثال به بحق اقتصاد مقاومتی اشاره می کنم که اگر در فیلم ها و سریال ای به صورت ویژه مد نظر قرار گیرد، یک فرهنگ پسندیده خواهد بود که ما را به سمت روزهای بهتر رهنمود خواهد کرد. به ویژه در شرایط فعلی که دشمنان این سرزمین می خواهند به واسطه حربه ای اقتصادی به انقلاب اسلامی ضربه بزنند.

این فیلمساز در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که فیلمسازان متعهد خانه نشین شده اند، تاکید کرد: متاسفم که سینماگران ارزشی خانه نشین شده اند، البته آنها نیز می توانستند با تولید کارهای گیشه، هم فیلمسازی کنند هم این که درآمد بالای اقتصادی داشته باشند، اما هنرمندی که سینما را بلندگویی برای تبلیغ ارزش های دینی می داند، حاضر نخواهد شد که ارزش های خود را فدای مصلحت های زمانه کند.

این کارگردان با تاکید برای اینکه سینمای دفاع قمدس یکی از گونه های در حال فراموشی است، گفتم. عملاً برخی ژانرها در سینما ما از بین رفته اند. برای مثال دیگر فیلم های اکشن یا پلیسی در کشورمان تولید نمی شود، درحالی که این گونه همیشه برای سینما درآمدزا بود. این اتفاق به نوعی برای سینمای دفاع مقدس هم در حال رخ دادن است و سالانه تنها چند کار در این ژانر تولید می شود که متاسفانه مخاطب و اکران خوبی هم ندارند.

بهمنی متذکر شد: نکته دردآور در این زمینه برخی تصورات نادرست است که باعث شده ذهنیت عموم مردم نسبت به سینمای دینی یا دفاع مقدسی کم مخدوش شود. آنهم این که این تولیدات به منابع دولتی وصل بوده و هیچ مشکلی برای تولید در این عرصه وجود ندارد. در حالی که این وضعیت کاملاً بر عکس است. چون اگر من بخواهم یک فیلم طنز کم کیفیت روانه پرده کنم، هیچ مشکلی نخواهم داشت، اما برای یک فیلمنامه دفاع مقدسی باید به نهادهای مختلف برم تا مدیران حاضر به سرمایه گذاری شود، اما متاسفانه آن تلاش ها هم عموماً به نتیجه نمی رسد. گواه این ادعا نیز چند سال فیلم نساختن من است.

وی در انتهای این گفت وگو تاکید کرد: همانگونه که در ابتدا گفتم رمز موفقیت سینما زمانی خواهد بود که خانواده ها مجدداً به سمت اقبال نشان دهند، البته منظور از خانواده نیز تنها اقشار حاضر در سالن های سینمای نیستند، بلکه خانواده مذهبی نیز باید مخاطبان سینما باشند.

انتهای خبر

لینک خبر :‌ خبرگزاری حوزه
جبار آدین با انتشار یادداشتی در صفحه اینستاگرامش به بهانه بازداشت محمد رسول اف کارگردان سینما یادداشتی درباره این موضوع نوشت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون به شرح زیر است:

دراوضاع نابسامانی که برفرهنگ و هنر بویژه سینمای بدون دروپیکر کشورحاکم است، هر گونه مساله و برخورد کارشناسی نشده با فیلم وسینمامی تواند سخت حاشیه آفرین و آسیب رسان باشد.بی بی سی در مطلبی،از محکومیت محمد رسول اف کارگردان فیلم "لرد" در دادگاه انقلاب، به دلیل ساختن این فیلم که گفته می شود، ضد نظام جمهوری اسلامی، تبلیغ کرده است، به یکسال زندان و دوسال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت ازعضویت درتشکل های سیاسی و اجتماعی، خبرداده است. پیشتر مطالبی درباره بعضی از سینماگران دگراندیش که به علت ساختن فیلم های تند سیاسی و اجتماعی ازسوی محاکم قضایی محکوم شده اند، درحد خبر خوانده وشنیده ایم. جعفرپناهی از این جمله است.تحریم و بایکوت برخی فیلم ها از سوی بعضی گروه ها، سازمان ها وارگان ها، به علت مضامین و مسایل آن ها، مانند محکومیت قضایی سینماگرانی که از خط قرمز هاعبور کرده اند، برای اهالی سینما، مقوله ای آشنا است، بااینهمه، این نوع رویدادها و برخوردها و محکومیت ها، از چند نظر قابل تامل وبررسی کار شناسانه است. مهمترین مساله اینکه، چون اغلب آثارمورداشاره، درایران دیده نشده اند، این سوتفاهم را دامن می زنندکه درایران و حوزه های هنرو سینما،اختناق حاکم است.این همان چیزی است که بی بی سی ها و خبر سازان خارجی، ازآن، ضدایران و سینماگران ایرانی حربه می سازند. موضوع دیگراینکه، ازآنجاکه فیلم های فیلمسازان محکوم شده، درکشوراکران نشده اند و جامعه ازکم وکیف آن ها چیزی نمی داند،کسانی،این اقدام را نقدناپذیری و مخالفت با هرگونه اندیشه و فرهنگ متفاوت،تلقی و ترویج می کنند.نکته دیگراینکه،چون این نوع محکومیت ها ودلایل اجتماعی وفرهنگی آن ها ازسوی مسوولان، عنوان نمی شود،ابهام ها،سوتفاهم ها و سو برداشتهاباواقعیتهادرهم می آمیزد و حقیقت هویدانمی شود.به نظرمی رسد،لازم است، برای رفع این ابهام هاوارایه پاسخ های لازم و جلوگیری ازتبدیل آن هابه خوراک تبلیغاتی، به جهت روشنگری واحترام به اهالی سینما ومردم،درکنارتیم قضایی،یک کارگروه هنری وسینمایی هم حضور داشته باشد تاهرکدام براساس نگاه ودیدگاه قانونی و تخصصی به مسایل این گونه فیلم هاوفیلمسازان بپردازند ودرنشست رسانه ای، آن رابازگو نمایند. چنانچه این رخداد شکل گیرد، تفاوت مقوله های نبودآزادی بیان درایران وبرخورد جناحی با سینما و سینماگران، باتبلیغ ضدنظام و... تمیز داده خواهدشد و دیگربلندگوهایی مانند بی بی سی نمی توانند باسو استفاده،ضد ایران و ایرانی،تبلیغ کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
سینماپرس: کارگردان سینما، از ورود پول های کثیف به شبکه نمایش خانگی و سینما و راه جلوگیری از آن گفت.

به گزارش سینماپرس ، پرویز شیخ طادی کارگردان سینما، درباره ورود پول های کثیف به شبکه نمایش خانگی و سینما و راه جلوگیری از آن به باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: این موضوع چند سالی است که مطرح است و متاسفانه برای جلوگیری از آن به نتیجه خوبی نرسیده ایم. یکی از دلایل آن این است که پول کثیف طالب دارد؛ اما چرا باید پول کثیف وارد کار و خانواده سینمایی ما شود؟ مگر هر چیز کثیفی هرجا وجود دارد، باید آن را برداریم؟
او افزود: پول، شغل و فکر کثیف وجود دارد؛ اینکه چرا ما دروازه سینما را برای ورود این ها باز می کنیم و چرا به اینجا رسیده ایم و آن را سر سفره مان می بریم، باید بررسی شود.

این کارگردان ادامه داد: باید بدانیم اصلا چرا این پول ها وجود دارند و از آن استفاده می کنیم؟ ما سینمایی ها اگر یک سال اعتصاب کنیم و فیلم نسازیم، چه اتفاقی می افتد؟ بهترین اثرش این است که منبع این مشکل ریشه یابی می شود؛ اما وقتی همه با هم می سازیم و دستمان در جیب پول کثیف است؛ وقتی بودن آن را می پذیریم تا کارمان راه بیفتد، اتفاق مثبتی نمی افتد؛ چون همه ما کاسبیم.

او در خصوص وظایف وزارت ارشاد و به تبع آن مجلس و کمیسیون فرهنگی در جلوگیری از ورود پول های کثیف به سینما گفت: وقتی نظام سرمایه داری بدون حد و حصر و حدود وارد جایی می شود، هیچ چارچوبی نمی توان برای آن قائل شد. وزارت ارشاد هم اگر بخواهد ورود این بودجه ها را قیچی کند، باید ریاضت بکشد و این اراده و قدرت و ایمان را داشته باشد که بگوید من پول کثیف وارد نمی کنم، حتی اگر سینما بمیرد. آن وقت همه مجبورند برای حل این معضل فکری درست و اصولی کنند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
پیش از آنکه مزدک میرزایی (احتمالا) تصمیم به حضور در شبکه ایران اینترنشنال گرفته باشد، هنرمندان، مجریان رسانه و شخصیت های مختلفی تصمیم به مهاجرت گرفتند اما وضعیت کنونی آنها قابل مقایسه با ایام حضورشان در ایران نیست.

خبرگزاری فارس؛ گروه دیگر رسانه ها: انتشار گسترده خبر تکذیب نشده مهاجرت مزدک میرزایی از ایران و حضور او در شبکه سعودی ایران اینترنشنال حواشی زیادی را در فضای مجازی پدید آورد، چرا که این مجری کم کار ورزشی بدون هیچ ممانعتی مشغول برنامه سازی در شبکه های مختلف سیما بود و ناگهان خبر مهاجرت او به یک شبکه ضدایرانی بسیاری را شوکه کرد. شایعه حضور او در شبکه اینترنشنال عمدتا با واکنش های منفی مواجه شد، زیرا پیش از این ارتباط مستقیم اداره این شبکه ضدانقلاب با حاکمان عربستان سعودی به اثبات رسیده بود و برای مردم قابل قبول نبود که یک گزارشگر ورزشی به هر دلیلی به عضویت یک شبکه سعودی و ضدانقلاب درآید. هر چند این خبر همچنان در هاله تایید و تکذیب ها به سر می برد اما با نگاهی به تجربه های پیشین مهاجرت اهالی رسانه و هنر می توان براحتی مشاهده کرد هیچ کدام از مهاجرت های رسانه ای و هنری موفقیت آمیز نبوده و این بی راهه تنها باعث شده مسیر حرفه ای فعالیت آن فرد از جریان اصلی خود دور شود. از اهالی سینما و تلویزیون تا ورزش هرکدام مسیری برای مهاجرت از ایران و حضور در شبکه های بیگانه برعهده گرفته اند شکست محتوم، سرنوشت مشترک تمام آنها بوده است.

شایعه ای نزدیک به واقعیت
خبر شایعه حضور یک گزارشگر ورزشی در شبکه سعودی و ضدانقلاب ایران اینترنشنال ابتدا به عادل فردوسی پور نسبت داده شد. خبری که البته فردوسی پور آن را تکذیب کرد و بسیاری از کارشناسان آن را حمل بر تلاش گروه رسانه ای و اطرافیان این گزارشگر ورزشی مبنی بر حضور او در صدر اخبار رسانه ای و فراموش نشدنش دانستند اما با گذشت چند روز این شایعه به مزدک میرزایی رسید؛ خبری که همچنان به صورت رسمی نه تایید و نه تکذیب شده است. این گزارشگر ورزشی هیچ گاه به عنوان برنامه ساز پرکار و برجسته تلویزیون شناخته نمی شد و حضور وی در برنامه های صداوسیما همچنان بدون هیچ ممانعتی ادامه داشت. حالا شایعه مهاجرت میرزایی بعد از سکوت مجاری رسمی و همچنین خود او جدی تر شده است. برخی همکاران رسانه ای وی نیز پیش از این از حضورش در کلاس های زبان انگلیسی خبر داده بودند که به نظر می رسد تصمیم میرزایی برای حضور در لندن و شبکه ایران اینترنشنال از مدت ها پیش قطعی شده بوده.

عبرت های یک مهاجرت!
پیش از آنکه مزدک میرزایی (احتمالا) تصمیم به حضور در شبکه ایران اینترنشنال گرفته باشد، هنرمندان، مجریان رسانه و شخصیت های مختلفی در این حوزه بودند که تصمیم به مهاجرت گرفتند اما وضعیت کنونی آنها قابل مقایسه با ایام حضورشان در ایران نیست. وجه مشترک تمام این افراد کاهش محبوبیت و شهرت شان در جامعه ایرانی است. لیست بلندبالایی از هنرمندان و اهالی رسانه می توان فهرست کرد که اگرچه در ایران از محبوبیت نسبی برخوردار بودند اما با حضور در شبکه های بیگانه نه تنها آن محبوبیت نسبی را از دست دادند، بلکه مجبور شدند دست به کارهایی بزنند که پیش از این از انجام آن ابا داشتند. سیدمحمد حسینی ، فرشید منافی ، مینا لاکانی ، امیر نادری ، محسن مخملباف ، سوسن تسلیمی ، چکامه چمن ماه ، مانی کسرائیان ، سعید ابراهیمی فر ، افشین علیزاده ، گلشیفته فراهانی و... تنها بخشی از فهرست بلندبالای اهالی هنر و رسانه هستند که تصمیم به مهاجرت از ایران گرفتند. در ارزیابی میزان محبوبیت و شهرت آنها می توان نام شان را برابر مخاطبانی از نسل جدید قرار داد تا مشاهده کرد نام چند درصد از این افراد حتی به گوش شان نخورده است. فارغ از آنکه حضور در شبکه های خارجی مانعی بزرگ در جهت رشد هنری و فنی این افراد می شود و از تنوع فعالیت شان می کاهد، موجب می شود هیچ گاه نتوانند با بدنه مخاطبان خود در جامعه روبه رو شوند و برنامه های تولیدی خود را در معرض مخاطبان 80 میلیونی رسانه ملی قرار دهند. این در حالی است که عمده انتظارات آنها برای خروج از ایران و حضور در شبکه های ماهواره ای، درآمد بالا و برنامه سازی در فضایی بدون موانع است. تجربه عمده مهاجران رسانه ای نشان می دهد انتظار آنها با آن چیزی که در واقعیت موجود است، از تفاوت بالایی برخوردار بوده و عمدتا زمانی متوجه این تفاوت می شوند که دیگر راه بازگشت خود به ایران را مسدود کرده اند. محمدحسینی که پیش از این به عنوان مجری برنامه های سرگرمی تلویزیون شناخته می شد و برای مخاطبان عام تلویزیون نیز جذاب به نظر می رسید، با خروج از ایران و حضور در یک شبکه ماهواره ای خارجی مشی جدیدی را در پیش گرفت. تفاوت انتظار وی از کار رسانه ای به نسبت شبکه های ماهواره ای او را به کارهای تعجب آوری واداشت؛ به گونه ای که شباهت وی به دلقک سیاسی بیش از یک مجری برنامه های تفننی شد. وی با راه اندازی فعالیت های آشوبگرایانه تحت عنوان ری استارت مخاطبان خود را به آتش زدن اماکن عمومی، مساجد و... وادار می کرد. مرتضی حسینی، برادر وی و مجری تلویزیون نیز درباره برادرش اینگونه یاد کرده است: فکر نکنید برادرم شرایط خوبی دارد. پولش را خورده اند، بی کس و تنها شده است و صدها مساله دیگر . بازیگرانی که اقدام به مهاجرت کردند نیز با چالش های متعددی مواجه شده اند. اکثریت هنرمندانی که به جم تی وی رفتند، پس از مواجهه با واقعیت جم تصمیم به بازگشتند گرفتند و برخی دیگر نیز تمام راه های بازگشت خود را با رقم زدن چالش های سیاسی و عقیدتی مسدود کردند. شاید عمده نگاه ها به گلشیفته فراهانی به عنوان بازیگر مطرح سینمای دهه 80 باشد. بازیگری که عریان شدن در یک کلیپ را به عنوان گام نخست فعالیت هنری خود در خارج از ایران رقم زد. پس از آن حضور وی در فیلم های درجه 2 و 3 سینمای جهان مورد تمجید جامعه روشنفکری قرار گرفت؛ درحالی که وی هم اکنون بیشتر به عنوان یک بازیگر درجه 2 و 3 سینمای جهان شناخته می شود تا بازیگری در سطح اول سینمای ایرانی و فارسی زبان. تا جایی که عمده مخاطبان سینما جز چند خبر و سکانس ارتباط ویژه ای با بازیگر برجسته سال های دور سینمای ایران برقرار نمی کنند. در میان کارگردان های ایرانی، این چالش برجسته تر است، چرا که یک کارگردان باید در خارج از کشور نه تنها سرمایه فیلم را تهیه کند، بلکه با طراحی فیلمنامه و قصه جذاب و متناسب با سینمای جهان تهیه کنندگان را مجاب به تولید فیلم خود کند. حال آنکه بخش زیادی از این کارگردانان در سینمای ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند. کارنامه افرادی چون امیرنادری ، بهرام بیضایی ، بهمن قبادی و... پس از مهاجرت شان از ایران می تواند به عنوان شاهد مثال این ادعا قرار بگیرد.

آغازی بر پایان یک راه
عمده شخصیت های برجسته دنیای هنر و رسانه محبوبیت خود را مدیون تلویزیونند. در سال های دور تلویزیون به عنوان اصلی ترین رسانه جامعه ایرانی افراد بسیاری را در جامعه ماندگار کرد. برنامه های نمایشی و ترکیبی فراوانی بودند که پس از انقلاب رونق گرفته و به واسطه آنها شخصیت های رسانه ای متعددی نیز معرفی شدند اما هرچه زمان می گذشت، کنترل شخصیت های برجسته به عنوان سرمایه های انسانی رسانه ملی و سرمایه فرهنگی جامعه دچار چالش می شد. راه مهاجرت هموار شد و روحیه حساس و شکننده هنرمندان نیز مزید برعلت شد تا آنها سریع تر به شبکه های ماهواره ای پاسخ مثبت دهند. حال آنکه تمام سرمایه های اجتماعی این شخصیت های معروف به واسطه حضور در میان مردم و رسانه ملی تحقق یافته بود. مهاجرت به کشوری که دیگر در آن سلبریتی به حساب نمی آمدند، فعالیت در شبکه هایی که باید تمام قواعد سیاسی و اقتصادی آنها را به ناچار بپذیرند و محدود شدن به یک الی دو حیطه کار رسانه ای- برخلاف بستر متنوع ایران- موجب می شد عمده مهاجرت کنندگان با چالش روحی و روانی دست و پنجه نرم کنند؛ چالشی که در نهایت یا آنها را به ایران و مردمش بازمی گرداند یا به راهی می کشاند که امروز در انتهای آن از سیدمحمدحسینی تا امیر نادری و گلشیفته فراهانی قرار دارند. شنیده ها حکایت از آن دارد که همچنان مزدک میرزایی در پذیرش همکاری با اینترنشنال قراردادی به صورت قطعی امضا نکرده است. مرور تاریخ و عبرت های هم صنفان وی می تواند بخوبی او را برای ادامه مسیر حرفه ای اش راهنمایی کند.
منبع:وطن امروز
انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سینماپرس: عجله ویژه دولت یازدهم در ثبت یک اقدام خبرساز در حوزه سینما و فراهم نمودن خوراک تبلیغاتی و ایجاد شرایط مانور رسانه ای و ... اسباب ثبت سریع یک مجموعه ظاهرا علمی را فراهم آورد و این در حالی بود که حضور پُررنگ جریان و طیف فرانسوی در عرصه فرهنگی و سینمایی کشور و به تبع آن حقنه ی ساختارهای فرانسوی بر پیکره ی صنعت سینمای ایران سبب شد تا بر ماهیت التقاطی سیستم های فرهنگی افزوده شده و مجموع عملکرد مدبران بنفش، شرایط فرهنگی کشور را به وادی ولنگاری بکشاند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : فرهنگ سدید

سیدعلی فاطمی/ مدرسه ملی سینمای ایران را می بایست یکی دیگر از اقدامات دولت تدبیر و امید در عرصه فرهنگی و سینمایی کشور قلمداد نمود؛ اقدامی که در همان ابتدای حضور دولت بنفش بر مدیریت سینمایی کشور رقم خورد و در این دوران بود که حجت الله ایوبی به عنوان مدیر پرحاشیه ی سازمان سینمایی، با افکار کپی برداری شده خود از سیستم فرهنگی فرانسه، اقدام به تاسیس و راه اندازی این بخش در مجموعه تحت مدیریت خود نمود. اقدامی عجولانه که طرح اولیه آن در آبان ماه سال 1392 هجری شمسی و تنها دوماه پس از حضور این مدیر فرهنگی در عرصه سینمایی کشور و آشنایی او با صنعت سینمای ایران مطرح گردید.

ماهیت کپی برداری شده مدرسه ملی سینمای ایران ( Iranian National School of Cinema ) از نسخه های غربی و بویژه نسخه فرانسوی آن سبب شد تا مراحل مطالعاتی این طرح به سرعت طی گردیده و در فروردین سال 1393 هجری شمسیی، شورای سیاست گذاری و برنامه ریزی مدرسه تشکیل شود. شورایی با تمرکز ویژه ریاست سازمان سینمایی تشکیل و پیگیری آن بر عهده مدیر کل دفتر مطالعات، توسعه ی دانش و مهارت های سینمایی گذاشته و به دستور ایشان وظیفه ترجمه و بومی سازی مُدل مدرسه عالی فرانسه ( La F mis ) را در ساختار سینمایی کشور عهده دار گردید.

اگر چه بسیاری از کارشناسان فرهنگی و سینمایی کشور در همان بدو تاسیس مدرسه ملی سینمای ایران ، نسبت به ماهیت کُپی شده و غیر خلاقانه این مجموعه تذکر داده و بر ضرورت مطالعات دقیق و کارشناسی جهت فهم ضرورت ها و نیازهای صنعت سینمای ایران و لحاظ آن در ساختار تشکیلاتی و بالاخص در اساسنامه این مجموعه تاکید ورزیدند؛ لکن متولیان امر بر سیاق معمول و متداول سایر مدبران بنفش، بر این تذکرات وقعی ننهاده و با عجله فراوان ریاست سازمان سینمایی و پشتیبانی ویژه علی جنتی به عنوان وزیر ورقت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، به سرعت مراحل تصویب طرح در مرکز رسیدگی به امور مراکز فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی گردید و این گونه بود که نخستین نشست هیئت امنای مدرسه ملی سینمای ایران در 23 دی ماه 1393 هجری شمسی تشکیل شد.

اما در این میان، اگر چه ساختار اولیه ی مدرسه ملی سینمای ایران ، موضوع جدیدی در بر نداشت و همان متون ترجمه شده ای بود که پیش از این و در جلسات شورای سیاست گذاری و برنامه ریزی مدرسه تهیه و به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارایه شده بود و از این جهت بسیاری از کارشناسان بر ناکارآمدی این مجموعه در همان بدو امر تاکید می ورزیدند؛ اما انتصاب هیئت امنای مدرسه و ملاحضه ترکیب اعضا موجب شد تا امیدهای حداقلی در باب موفقیت این طرح ضایع شده و عموم صاحب مظران فرهنگی بر ماهیت ابتر و ناکارآمد این مجموعه متذکر شوند.

نخستین جلسه هیات امنای مدرسه ملی سینمای ایران در روز سه شنبه 23 دی ماه 1393 هجری شمسی، در محل تشکیل این مدرسه واقع در ساختمان شماره 2 سازمان سینمایی واقع در خیابان فاطمی تهران و با حضور حجت الله ایوبی در مقام ریاست سازمان سینمایی کشور و به عنوان رییس هیات امنای این مدرسه تشکیل گردید.

مجید مجیدی ، مجتبی راعی ، ناصر تقوایی ، یونس شکرخواه ، لیلا حاتمی ، محمد باقر قهرمانی ، مجید شیخ انصاری و رمضانعلی حیدری خلیلی (در مقام شخصیت حقوقی و سرپرست وقت بنیاد سینمایی فارابی ) نیز هشت عضو دیگر هیات امنای مدرسه ملی سینمای ایران بودند که در حکم عضویت ایشان آمده بود: سینمای پر افتخار ایران به پشتوانه فرهنگ درخشان و دیرپای اسلام و ایران به زبان گویای ریشه دارترین ارزش های انسانی روزگارمان تبدیل شده است. اینک زمان نهادینه کردن این تجربه گرانسنگ و انتقال آن به نسل های آینده و به روز رسانی هنر و صنعت سینما با بهره گیری از آزموده های جهانی فرا رسیده است. مدرسه ملی سینمای ایران با چنین مأموریتی راه اندازی و شما که پیشینه ای درخشان در اعتلای هنر هفتم این سرزمین دارید، به موجب این حکم، به سمت عضو هیأت امنای مدرسه ملی سینمای ایران منصوب می شوید. امیدوارم با تدبیرتان این مدرسه به مرکز پویا، روزآمد و درخور نام سینمای بلند آوازه ایران تبدیل شود. این مدرسه می تواند حلقه وصلی بین اهالی سینما و نوید بخش آینده ای پر امید برای اعتلای این هنر و مرکزی برای تولید اندیشه های ناب ریشه دار در فرهنگ اسلامی و ایرانی باشد. موفقیت های روز افزونتان را در انجام این مأموریت سترگ از خداوند متعال خواستارم.

مبتنی بر اساسنامه مدرسه ملی سینمای ایران ، هیات موسس این مدرسه را علی جنتی ، حجت الله ایوبی و محمدرضا طالش مجیدی (مجید مجیدی) تشکیل می دادند؛ دو شخصیت نا آشنا و کاملا بیگانه با صنعت سینمای ایران که در ابتکاری مدبرانه و با ضمیمه نمودن یک فعال شناخته شده سینمایی به جمع خود سعی نمودند تا از برای هیات موسس این مجموعه وجاهت و مقبولیت ایجاد نمایند و این در حالی بود که با انتخاب هیأت امنای مدرسه، روح الله حسینی ، لیلا حاتمی و سعید پور اسماعیلی به عنوان اعضای هیات مدیره این مجموعه برگزیده شدند. سه شخصیت کاملا مجذوب در سیستم فرهنگی فرانسه که از قابلیت بالایی برای کپی سازی و ترجمه مُدل مدرسه عالی فرانسه ( La F mis ) در ساختار سینمایی کشور برخوردار بودند. سه شخصیت که فرای نظر از بررسی شکل حضور ایشان در شرایط نفوذ فرهنگی حال حاضر؛ هر یک به نوعی نمایندگی فرهنگی فرانسه را عهده دار بوده و در این راستا اگر چه حضور سعید پوراسماعیلی به عنوان دانش آموخته انستیتو لومیر ( Institut Lumi re ) که وظیفه ترویج و ارتقاء جنبه های گوناگون فیلم سازی و حفظ آثار سینمای فرانسه را عهده دار می باشد و یا حضور موثر و مدیریت ویژه روح الله حسینی که عضو هیات مدیره انجمن بین المللی اساتید زبان و ادبیات فرانسه بوده و به عنوان فارغ التحصیل دکترای ادبیات فرانسه از علایق ویژه ی فرهنگی برخودار است و در مجموع می تواند به خوبی ماهیت کاملا فرانسوی مدرسه ملی سینمای ایران روشن سازد و ...؛ اما حضور شخصیتی همچون لیلا حاتمی در ترکیب هیات مدیره ابهامات بسیاری را ایجاد نمود و ماهیت حضور این بازیگر سینما که در سال 1391 هجری شمسی، نشان لژیون دونور ( Legion of Honour ) یا همان نشان ادب و هنر درجه شوالیه را توسط وزیر فرهنگ و ارتباطات فرانسه دریافت نموده بود و ... در ترکیب مدیریت این مدرسه سوال برانگیز گردید.

عجله ویژه دولت یازدهم در ثبت یک اقدام خبرساز در حوزه سینما و فراهم نمودن خوراک تبلیغاتی و ایجاد شرایط مانور رسانه ای و ... اسباب ثبت سریع این مجموعه ظاهرا علمی را فراهم آورد و این در حالی بود که حضور پُررنگ جریان و طیف فرانسوی در عرصه فرهنگی و سینمایی کشور و به تبع آن حقنه ی ساختارهای فرانسوی بر پیکره ی صنعت سینمای ایران سبب شد تا بر ماهیت التقاطی سیستم های فرهنگی افزوده شده و مجموع عملکرد مدبران بنفش، شرایط فرهنگی کشور را به وادی ولنگاری بکشاند؛ ولنگاری شدیدی که بخش قابل توجهی از آن در کارنامه کاری علی جنتی در مقام وزیر وقت ارشاد و حجت الله ایوبی به عنوان ریاست سازمان سینمایی کشور ثبت گردید و عرصه فرهنگی جامعه را در دوران مدیریت ایشان با پدیده های مختلف و بعضا جدیدی روبرو ساخت.

به این ترتیب علی جنتی، حجت الله ایوبی و مجید مجیدی (محمدرضا طالش مجیدی) موسسین این مدرسه بوده و روح الله حسینی به سمت مدیر اجرائی و عضو هیئت مدیره، لیلا حاتمی به سمت عضو هیئت مدیره و سعید پوراسماعیلی نجف آبادی به سمت عضو هیئت مدیره و به مدت 3 سال انتخاب شدند. همچنین مجید شیخ انصاری به سمت بازرس اصلی و یونس شکرخواه نیز به عنوان بازرسان اصلی و علی البدل انتخاب گردیدند. البته طبق مطالب منتشر شده در رسانه های آن زمان و پیرامون تشکیل اولین جلسه این مجموعه و همچنین صحبت های حسن نوش آبادی، معاون وقت پارلمانی وزارت ارشاد در گفتگو با خبرگزاری خانه ملت، ناصر تقوایی نیز عضو هیئت مدیره این موسسه می باشد، اما نام وی در آگهی درج شده در روزنامه رسمی کشور به چشم نمی خورد.

همین تعجیل متولیان سینمایی وقت کشور در راه اندازی سریع مدرسه ملی سینمای ایران موجب شد تا در روز 24 اسفند 1393 هجری شمسی، این مدرسه رسما آغاز به کار نموده و پس از خبرسازی ویژه در زمینه این شروع فعالیت؛ رییس وقت سازمان سینمایی به فکر هیات علمی این مجموعه بیافتد و طی احکام جداگانه ای، تازه اعضای شورای علمی و مدیر اجرایی مدرسه ملی سینمای ایران را منصوب نماید.

در 30 فروردین سال 1394 هجری شمسی، حجت الله ایوبی طی احکام جداگانه ای، منصور ابراهیمی ، یونس شکرخواه ، رضا میرکریمی ، سعید پوراسماعیلی ، مجتبی راعی ، روح الله حسینی و مجید شیخ انصاری را به عنوان اعضای شورای علمی مدرسه ملی سینمای ایران منصوب و روح الله حسینی را که هم عضو هیات امنا و هم عضو هیات مدیره این مدرسه بود را به عنوان مدیر اجرایی و دبیر شورای علمی مدرسه انتخاب نمود و این گونه بود که مدرسه ملی سینمای ایران با حمایت ویژه ی ریاست وقت سازمان سینمایی کشور، در ید قدرت این استاد علاقمند به هنر و ادبیات فرانسه قرار گرفت.

البته افقی که مدرسه ملی سینمای ایران برای خود ترسیم کرده بود را می توان در پنج سطح و محور مختلف مورد ارزیابی قرار داد که نخستین از آن دستیابی به استانداردهای سینمای جهان و پیشنهاد این استانداردها به عوامل سینمای ایران در حِرف و حوزه های مختلف بود که این مورد در کنار ماموریت دیگر این مجموعه از برای فراهم ساختن بستری مناسب برای تجمیع تجارب اساتید سینمای ایران و انتقال این تجارب به نسل جوان و همچنین فراهم ساختن بستری مناسب برای انتقال دانش سینمای جهان به ایران در نهایت مقصود از تشکیل مدرسه را به پرورش نیروهای حرفه ای در حوزه هایی که نهادهای دیگر آموزشی کمتر به آنها توجه دارند و پرورش سینماگرانی خلاقی که ضمن حفظ نگاه شخصی خود به جهان، آثاری ملی و ایرانی را پدید آورند منتج ساخته و وجاهتی ویژه به این مجموعه در بدو تاسیس آن بخشیده و ذهنیتی خلاق و مترقی از متولیان امر در اذهان جامعه فرهنگی و سینمایی کشور ایجاد ایجاد می نماید؛ ذهنیتی که متاسفانه هیچ گاه محقق نگردید و در نهایت طیف امیدواران دولت تدبیر و امید را با انحلال این مجموعه کاملا ناموفق در خردادماه سال 1398 هجری شمسی مواجه ساخت.

ادامه دارد...

لینک خبر :‌ سینما پرس
به نظر می رسد معاونت سینمایی و وزارت ارشاد نسبت به فیلم هایی که این روز ها در حال اکران است بی تفاوت هستند، اینکه این گونه فیلم ها چگونه پروانه ساختِ سینمایی می گیرند تعجب برانگیز است. اساساً هیچ متر و معیاری برای فیلم های سینمایی در نظر گرفته نمی شود و شاهد فیلم هایی بر پرده سینما هستیم که حتی ویژگی یک تله فیلم هم ندارند.

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سینمای ایران دچار مبتذل گرایی عجیبی شده و مقصرِ اصلی این فاجعه وزارت ارشاد است که به سادگی به هر فیلمنامه ای اجازه ساخت می دهد و این می شود که سینمای ایران روز به روز دچار افت ساختاری و محتوایی می شود. واقعاً کدام یک از فیلم های کمدی که از اول امسال اکران شده اند از نظر مضمونی و ساختاری استاندارد های لازم را داشته اند؟ آیا اصلاً فیلمسازانِ کمدی به ساختار و محتوا توجه دارند؟ و چرا سازمان سینمایی که متولی سینما در کشور است نسبت به این وضعیت بی اعتناست. آیا سیاستگذاری برای بهبود کیفیت آثار سینمایی جزو وظایف سازمان سینمایی نیست؟
چند روزی می شود فیلم نیوکاسل به نمایش درآمده است که اساساً یک تله فیلم نخ نما شده است، اینکه چرا باید چنین فیلمی به عنوان یک اثر کمدی در سینما اکران شود قطعاً یک موضوع چالش برانگیز محسوب می شود.
نیوکاسل یک اثر شلخته و بی محتواست که هدف و رویکردش مشخص نیست البته مشخص است که این اثر فیلمنامه کاملی نداشته و فیلمسازش بر اساس موقعیت سازی و دیالوگ آن را ساخته است چراکه این فیلم به هیچ وجه چارچوب های لازم برای ساخت یک کمدی را رعایت نکرده و فقط دیالوگ و موقعیت سازی های بی منطق باعث شده است این فیلم جلو برود. محسن قصابیان در کارنامه هنری اش چند تله فیلم ساخته و همین باعث شده او با رویکرد تله فیلم سازی نیوکاسل را بسازد.
فیلمساز با یک طرح چند خطی منسوخ شده یک خانه با چند همسایه را جلوی دوربین برده است و قصد داشته از طریق کمدی به مقوله بحران های اجتماعی نزدیک شود، اما نتیجه آن یک فیلم شلوغ و بی اساس شده است؛ فیلمی هجو که اساساً هیچ پیامی در آن نیست و حتی نمی تواند یک طنز تلویزیونی باشد. استفاده کردن از تیپ و موقعیت هم باعث نشده که نیوکاسل بتواند مخاطب را بخنداند یا اینکه بخش درام فیلم به دلیل شرایط ساکنان خانه مخاطب را احساسی کند.
قطعاً حضور بهرام افشاری کمک بزرگی به فیلم بوده که در چند مقطع باعث خنده ای آرام شود که آن هم به دلیل فیزیک و نوع دیالوگ گویی افشاری است وگرنه هیچ کدام از بازیگران فیلم نمی توانند تاثیری روی مخاطب بگذارند، البته انتخاب بازیگران هم یکی از مهم ترین ضعف های نیوکاسل است.
بازیگران فیلم تلویزیونی اند و اضافه کنید که چند نابازیگر هم در این فیلم هستند که باعث شده اند فیلم به مراتب از یک تله فیلم هم ضعیف تر شود. اینکه چرا فیلمساز برای نقش دکتر از یک بازیگر ناشناخته استفاده کرده که نمی تواند دیالوگ بگوید باعث تعجب است! گاهی خودِ فیلمسازان باعث می شوند تا فیلم شان هیچ نکته استانداردی نداشته باشد.
اینکه چند بازیگر تلویزیونی و چند نابازیگر را با یک طرح چند خطی ضعیف در یک خانه رها و فکر کنیم داریم فیلم سینمایی می سازیم تفکر اشتباهی است که مسئول اصلی آن وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است. سینما با تلویزیون تفاوت دارد و پرده سینما نابلد بودنِ فیلمساز در کارگردانی را لو می دهد. در نیوکاسل هیچ چیز مشخص نمی شود. اینکه ارتباط فرید با نازنین چیست؟ گروه موسیقی چه نقشی در فیلم دارد؟ کتایون چرا با کسی در ارتباط نیست و خودش را در آن اتاق حبس کرده؟ آن افغانستانی و به دنیا آمدن بچه اش چه کارکردی در فیلم دارد؟ اگر دکتر و برادرش (و آن سکانس دعوای باسمه ای را) از فیلم حذف کنیم چه اتفاقی رخ می دهد؟ هیچ. اساساً فیلم نیوکاسل بر اساس هیچ ساخته شده که اگر هر کدام از آن ساکنان را حذف کنیم یا چند سکانس را از فیلم دربیاوریم هیچ اتفاقی برای فیلم نمی افتد. زمانی که یک فیلم از نظر داستان و شخصیت هویت نداشته باشد دیگر نمی شود آن فیلم را مورد ارزیابی یا نقد جدی قرار داد.
نیوکاسل حتی از نظر اجرا هم ضعف های بزرگی دارد و انتخاب نما های آن برای قاب سینما نیست، حتی تدوین هم نتوانسته شلختگی سکانس ها را نظم دهد و این نشانی از ضعف فیلمساز است. بازیگران فقط در قاب رفت و آمد دارند و کارگردان نسبت به بازی گرفتن بی تفاوت بوده است.
تمامی بازیگران این فیلم همان نقش های گذشته خود را تکرار می کنند، البته به مراتب ضعیف تر! فیلمی مثل نیوکاسل که با خام دستی کامل ساخته شده اساساً نباید در سینما اکران شود چراکه در حد و اندازه قاب سینما نیست و این تشخیصی است که باز باید سازمان سینمایی بدهد. وزارت ارشاد موظف است جلوی ساخت چنین آثار مبتدیانه ای را بگیرد تا از این طریق فیلمسازان کیفیت کار خود را ارتقا دهند.
فیلمسازی نباید تا این اندازه کاری ساده و دم دستی فرض شود و لازم است شأنیت آن به عنوان یک هنر صنعت در کشور حفظ شود. نیوکاسل و فیلم هایی شبیه آن جایگاهی در سینمای ایران ندارند، این فیلم ها بعد از پایان به سرعت از ذهن مخاطب پاک می شوند.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین

دبیر انجمن صنفی مدیران رسانه کشور و عضو کارگروه تنظیم بازار کاغذ وزارت ارشاد در نامه ای به محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، مسایلی را درباره ی کاغذ و زینک مطرح کرد.

متن این نامه که به انصاف نیوز ارسال شده است در پی می آید:

1- مستحضر هستید تا این لحظه تنها یک شرکت به نام جام جم پیشرو از بانک مرکزی ارز نیمایی واقعی دریافت کرده است اما در خرداد و تیرماه شاهد بودیم که با حمایت مستقیم اداره کل مطبوعات داخلی، کلیه ی پروفرمای دو شرکت ارمغان گستر نوید و نگار گستر هامون که ثبت سفارش پروفرمای مذکور در سال 1397 صورت پذیرفته و با ارز 4200 تومانی سویفت شده است در خرداد و تیر ماه 1398 با پرداخت 4800 تومان مابعدالتفاوت از گمرک خارج شده و به صورت نیمایی (12480 و 11800) تومان به فروش رسیده است. مستحضر هستید ارز نیمایی در حال حاضر 12500 تا 13000 تومان واگذار می شود لذا اختلاف جمع دو عدد برای بازرگان (4800 + 4200) می شود 9000 تومان که یک عدد 3500 تا 4000 تومانی در این بین سود مضاعف بازرگان است این پول به جیب چه کسی می رود؟

قیمت گذاری هر دو شرکت بدون نظارت سازمان حمایت صورت پذیرفته است که تا این لحظه و با استعلام از آقای وحید منایی معاون محترم نظارت بر کالاهای سرمایه ای و خدمات سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و آقای ابراهیمی کارشناسان سازمان حمایت صحت ادعای بنده قابل پیگیری و تایید است نکته ی مهم نقل و انتقال فوق اینجاست بازرگان با نامه ی اداره کل می توانسته بار موجود را با همان ارز 4200 تومانی خارج و در شبکه ی تشنه ی کاغذ بین اهالی مطبوعات توزیع کند اما با هماهنگی اداره کل مطبوعات داخلی بازرگان مجاز می شود مابعد التفاوت 4800 تومانی پرداخت کند و هم درصد بالاتری (15 درصد سود هر بازرگان در فروش) را از شبکه توزیع دریافت کند هم یک عددی حدود 3500 تومان تا 4000 تومان بیشترین به حساب خودش ثبت کند و بار را با قیمت کاملا نیمایی و بر اساس ارز 12500 تا 13000 تومانی به فروش برساند و متاسفانه بارها اداره کل مطبوعات داخلی به عنوان ویزیتور این دو شرکت وارد عمل شده و بین اهالی مطبوعات تبلیغ و فروش کاغذ نیمایی این شرکت ها را تقبل نموده و به جای ایفای نقش قانونی خود در تامین کاغذ دولتی مدیریت فروش کاغذ نیمایی این شرکت ها را به عهده داشته است.

2- در اواسط خرداد ماه امسال محموله ی کاغذی توسط شرکت نگارگستر هامون از گمرک با ارز 4200 تومانی وارد بازار گردید طبق هماهنگی اداره کل مطبوعات داخلی کاغذ فوق با رقم 5700 تومان به مصرف کنندگان (لیست توزیع در سامانه اداره کل مطبوعات موجود است) واگذار شد.

نکته ی مهم این واگذاری فروش کاغذ دولتی با نرخی بالاتر از قیمت مصوب سازمان حمایت است نماینده ی اداره کل مطبوعات داخلی در جلسه ی تعیین قیمت ذیل کارگروه تنظیم بازار کاغذ به ریاست آقای حسین انتظامی حاضر بودند. در آنجا 3 قیمت برای فروش کاغذ رول کاهی دولتی تعیین شده است. کاغذ درجه 1 (سولیکامسک) 5150 تومان، درجه 2 (ولگای بلاروس) 4900 تومان و هندی 4800 تومان ارقامی بوده که مورد وثوق سازمان حمایت و شبکه تنظیم بازار بوده است. این ارقام شامل سود بازرگان و تمام هزینه های واردات است لذا مصرف کننده بدون افزایش حتی یک ریال کاغذ خود را از درب انبار با حواله ی اداره کل مطبوعات داخلی دریافت می کند اما در بار توزیع شده 800 تومان افزایش قیمت به عنوان دموراژ ثبت شده است. تعیین عدد دموراژ تنها با سازمان حمایت است و اداره کل حق دخالت در قیمت گذاری و همراهی با شرکت گران فروش و صدور حواله بالاتر از نرخ مصوب نداشته است این مبلغ کیلویی 800 تومان به جیب چه کسی واریز شده است؟

3- در جریان توزیع زینک های وارداتی همراهی اداره کل مطبوعات داخلی با تعاونی لیتوگرافان و واردکننده بار که از قضا شرکت نگارگستر هامون است سبب آشفتگی بازار شده است طبق اعلام تعاونی لیتوگرافان حجم وارداتی زینک دولتی به حدی بوده که برآوردها نشان از تامین نیاز بازار مصرف تا دی ماه 1398 بوده است اما در اردیبهشت ماه و بعد از خروج کاغذ و زینک از گروه یک کالایی و برگشت دوباره کاغذ به گروه یک (حجم 80 هزار تن) زینک در گروه دو باقی ماند طبق مصوبه کارگروه کاغذ به ریاست آقای حسین انتظامی که در حضور نمایندگان سازمان حمایت – وزارت صمت معاونت مطبوعاتی و معاونت فرهنگی و سایر دستگاه های عضور کار گروه با حضور آقای علیرضا بختیاری و بنده نمایندگان مطبوعات برگزار شد مقرر گردید توزیع زینک در بخش فرهنگی بین لیتوگرافان و چاپخانه داران و در بخش مطبوعاتی فروش به ناشران و مدیران مطبوعات و تحویل به چاپخانه صورت پذیرید حال اینکه اداره کل مطبوعات داخلی زینک های وارداتی را در بخش مطبوعات بدون کار کارشناسی در میان چاپخانه ها توزیع کرده است و در حال حاضر به رغم برآوردهای کارشناسی مبنی بر تامین نیاز بازار تا دی ماه سال 1398 در حال حاضر زینک دولتی در بازار وجود ندارد. مابعدالتفاوت زینک های دولتی و آزاد به جیب چه کسی رفته است؟

4- با بررسی لیست شرکت های وارد کننده کاغذ در سال 1397 متوجه می شویم در حوزه ی روزنامه (رول کاهی) دو شرکت نگارگستر هامون و ارمغان گستر بیشترین حجم واردات کاغذ را به خود اختصاص داده اند طبق مصوبات وزارت صمت وارد کنندگان کاغذ از اواخر مرداد سال 1397 موظف شدند علاوه بر انجام روال عادی واردات یک تعهدنامه مبنی بر فروش بار وارداتی با لیست معاونت مطبوعاتی یا فرهنگی بر اساس نوع کاغذ وارداتی اقدام نمایند. سال 1397 دو مقطع تاریخی در واردات کاغذ دارد قبل از 17 مرداد و بعد از آن. طی بررسی های به عمل آمده بیشترین پرونده های بلاتکلیف در واردات کاغذ در حوزه ی روزنامه به همان دو شرکت فوق اختصاص دارد حال بر اساس کدام مکانیزم یا مناقصه یا اطلاع رسانی عمومی اداره کل مطبوعات داخلی این دو شرکت را به همراه یک شرکت دیگر امین و طرف اعتماد واردات چهل هزار تن کاغذ در سال 1398 معرفی کرده است و سایر شرکت ها (در صورت لزوم دو شرکت که تمایل به واردات داشتند و کاغذ هم در راه دارند را می توانم معرفی کنم) را از چرخه ی واردات کنار گذاشتند. رانت ایجاد شده از بازار انحصاری برای شرکت های فوق به جیب چه کسی می رود؟

5- با عنایت به بررسی های کارگروه کاغذ چهل هزار تن کاغذ کاهی روزنامه برای تامین کاغذ نشریات در سال 1398 تعیین شده است. بررسی ها از شیوه ی توزیع کاغذ نشان می دهد نشریاتی که حتی یک نسخه هم در سال جاری چاپ نکرده اند تنها به استناد اعلام وصول سال گذشته و بر اساس جدول تعیین شده در اداره کل مطبوعات کاغذ دریافت می کرده اند و در مقابل آن نشریاتی که در کیوسک های مطبوعاتی حاضر هستند و بنگاه های بزرگ و روزنامه های فعال به دلیل عدم اختصاص سهمیه یا ناچیز بودن وزن حواله ناچار به خرید همان کاغذهای نیمایی وارداتی هستند. برآوردها نشان می دهد شیوه ی توزیع کنونی باعث افزایش سرانه ی مصرف کاغذ روزنامه بدون تاثیر در فرایند چاپ و انتشار نشریات می شود. این شیوه ی غیرکارشناسی باعث اتمام چهل هزار تن کاغذ بدون تاثیر در فرایند انتشار نشریات خواهد شد.

6- طبق مصوبه ی کارگروه کاغذ به ریاست آقای حسین انتظامی، اداره کل مطبوعات داخلی موظف شده است لیست توزیع کاغذ روزنامه در سال 1397 را بعد از شهریور سال 1397 که حواله ها توسط اداره کل صادر شده و قبل از آن که بازرگانان مستقیم نسبت به فروش به مصرف کنندگان اقدام نموده اند را با هماهنگی سازمان حمایت و سازمان تعزیرات دریافت و منتشر نماید. لیست های منتشره تنها بعد از شهریور 1397 را آن هم به صورت ناقص شامل می شوند و قبل آن را مشمول نیستند عدم تمکین اداره کل از مصوبه ی کارگروه پیرامون انتشار لیست دریافت کنندگان کاغذ در سال 1397 به چه دلیل است؟

منافع واردات کاغذ در شش ماه اول سال 1397 به جیب چه کسی رفته است که لیست کامل دریافت کنندگان کاغذ در سال 1397 تاکنون منتشر نشده است؟

انتهای پیام

لینک کوتاه شده: http://www.ensafnews.com/Igyhh

لینک خبر :‌ انصاف نیوز
" بحران کاغذ و عبور از آن " عنوان موضوع برنامه شهربرگ شبکه پنج سیماست که امشب ساعت 21 بر روی آنتن می رود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما؛ مطبوعات، گرانی، توزیع، بازار کاغذ و ... فهرست موضوعات این برنامه است که از منظر مسئولان و کارشناسان همچون ابوالفضل روغنی ( رئیس سندیکای تولید کنندگان کاغذ و مقوا )،هومان حسن پور ( رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان )،محمد خدادی ( معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت ارشاد )ّ، محمد جواد مقدم ( سرمایه گذار در حوزه تولید کاغذ )، عاطفه جعفری ( خبرنگار) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
شهربرگ به تهیه کنندگی احسان میرزا ابوالحسنی و کارگردانی غلامرضا حیدری تولید شده است.
برنامه شهربرگ ،ورق زدن موضوعات مطرح جامعه همراه بامردم است. این مجله ی تصویری در اختیار مردم هست تا درآن از مسائل و مشکلات، سلایق و علایق، انتقادات و پیشنهادهاشون با مسئولان مختلف( فرهنگی، سیاسی، قضایی، شهری و....) بگویند.
برنامه شهربرگ کاری از گروه سیاسی شبکه پنج سیما سه شنبه هر هفته ساعت21بر روی آنتن می رود.

انتهای پیام/ن

لینک خبر :‌ پایگاه اطلاع رسانی سیما
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

محمد آقازاده ، روزنامه نگار در یادداشتی تلگرامی نوشت:

سالها پیش در روزنامه ایران با مصاحبه ها و یادداشتهایی هم در دولت هاشمی و هم در دولت خاتمی نسبت به افزایش فساد هشدار دادم ولی گوش شنوایی در دو دولت نیافتم . در آن زمان بر این نکته انگشت گذاشتم افزایش نهادهای نظارتی نه تنها گسترش فساد را متوقف نمی کند بلکه آن را پیچیده و زیر زمینی می کند و چون در اعماق ریشه می دواند به آسوده گی تکثیر و فراگیر می شود و زمانی انفجاری ظهور و بروز می یابد که برای درمانش همه احساس خواهند کرد خیلی دیر شده است.

امروز هم باور دارم مجازات شدید افراد فاسد و غارتگر لازم و ضروری است ولی جلوی رشد شتابان فساد را نمی گیرد چرا که این ویروس آنچنان فراگیر شده که لاجرم هیچ گوشه سالمی را باقی نگذاشته است .همان موقع نوشتم تنها دو راه ساده برای رفع این مشکل وجود داد که هیچکدام شان نه آن موقع و نه امروز جدی گرفته نشدند. راه اول شکستن حلقه انحصاری مدیریت بر کشور ، اصلاح فرایندها اداری و کاهش اختیار مدیران برای حذف ویژه خواری است . این راه حل جواب نمی دهد اگر مطبوعات آزاد ، شجاع و دشمن رانت خواری فرصت نظارت همگانی را بر اداره امور فراهم نکند.

امروز اخباری به گوش می رسد رانت خواران برای روزنامه ها و مجلاتی که هرگز منتشر نمی شوند و مخاطب ندارند از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد سالهاست یارانه ها و سهمیه کاغد سود آور می گیرند و روزنامه هایی که منتشر می شوند هم به جای آنکه محل افشای حقیقت باشند تبدیل به بنگاه تجاری شده اند که از ناشران تا شبه خبرنگاران خبر و تحلیل شان را با قیمت مناسب به فروش می رسانند . یعنی رسانه ها بجای آنکه چون نمک از فساد جلوی کنند خود تبدیل به نمک گندیده شده اند . تا وضع رسانه ها به این اسفباری است فساد چون جت های مافوق صوت آنچنان می تازد که حتی به چشمهای تیزبین قدرت تعقیب شان را نمی دهد

راستی آنها که مثل محمد خاتمی قهر کردن با صندوقها را انحلال ملت می دانند چرا بعد از بیست سال یک کلمه از این فساد فراگیر سخن نمی گویند چون صندوقهای رای برای بسیاری از اعضای این جناح دسترسی به همین رانتخواری است.

انتهای پیام

لینک کوتاه شده: http://www.ensafnews.com/E9RQU

لینک خبر :‌ انصاف نیوز
گروه ادب مشاور رئیس سازمان دارالقرآن الکریم گفت: وزارت ارشاد نظارتی بر توزیع کاغذ دولتی ندارد و این نبود نظارت فساد ایجاد می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

احمد حاجی شریف، کارشناس چاپ قرآن و مشاور رئیس سازمان دارالقرآن الکریم، در گفت وگو با خبرنگار ایکنا درباره کاهش آمار چاپ قرآن در کشور گفت: دلیل عمده این مسئله گرانی کاغذ است و در این راستا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماه های اخیر کاغذ به قیمت ارز دولتی را در اختیار ناشران اعم از ناشران قرآنی و ... قرار داده که اقدام خوبی است، اما نظارت بر توزیع این کاغذ ها وجود ندارد.

وی افزود: ناشر یا سازمانی هزار بند کاغذ از وزارت ارشاد دریافت می کند، اما هیچ نظارتی بر چگونگی مصرف آن وجود ندارد. برای مثال ناشری که می تواند با این میزان کاغذ 20 هزار جلد قرآن چاپ کند اعلام وصول نمی شود و نظارتی نیست که با قیمت کاغذ دولتی وارد بازار نشر می شود یا به قیمت کاغذ آزاد و نبود نظارت سبب ایجاد فساد می شود.

حاجی شریف ادامه داد: برای مناطق محروم نیاز به قرآن بود و از ناشری که کاغذ دولتی دریافت و قرآن چاپ کرده بود قرآن خواستیم که هر جلد را 22 هزار تومان قیمت گذاری کرده بود، در حالی که با کاغذ دولتی قیمت تمام شده هر جلد قرآن 10 هزار تومان می شود. البته کاغذ هایی هم وجود دارد که بند های آن دست نخورده در بازار آزاد به فروش می رود. در حال حاضر قرآن هایی که با کاغذ دولتی چاپ می شود، نباید بیش از 14 هزار تومان در بازار نشر فروخته شود.

وی درباره چاپ قرآن در سازمان دارالقرآن الکریم نیز بیان کرد: سازمان دارالقرآن هنوز قرآنی چاپ نکرده، اما با توجه به دریافت 500 بند کاغذ از وزارت ارشاد و انعقاد قراردادی، تعدادی کتاب و قرآن چاپ خواهد کرد و این قرآن ها تا اواخر ماه جاری آماده عرضه خواهند بود و در این راستا می توانید قیمت آن را از فروشگاه سازمان رصد کنید.

حاجی شریف در ادامه با تأکید بر حمایت از خوشنویسان و کاتبان قرآن و تأثیر آن در ارزان سازی ادامه داد: در حال حاضر سازمان دارالقرآن بودجه ای ندارد و در سال گذشته با حمایت مرکز طبع و نشر قرآن دو قرآن با خط مرتضی رهنما و محمدعلی قربانی چاپ شد. البته خط مهدی توتونچی نیز به همت سازمان دارالقرآن زیر چاپ است که قرآن ویژه ای به شمار می آید و هر حزب در دو صفحه جای گرفته و برای مساجد کاربرد دارد.

وی در ادامه با بیان اینکه با کاهش چاپ قرآن بدون شک با کمبود مواجه خواهیم بود، اظهار کرد: با اجرای طرح تلاوت نور در مساجد که به صورت فعال اجرا می شود، قرآن های بسیاری مورد نیاز است و اغلب قرآن های مساجد صحافی مناسبی ندارند و باید تعویض و یا مرمت شوند. در همین راستا طی هفته گذشته از بین 10 هزار جلد قرآن مساجد که وضعیت مناسبی نداشتند و قرار بود خمیر شوند، 400 قرآن را که فقط نیاز به صحافی داشتند استخراج کردیم و بقیه خمیر خواهند شد.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه برآوردی از میزان نیاز به قرآن در کشورمان وجود دارد یا خیر، گفت: برآوردی نداریم، اما حداقل 700 یا 800 هزار ازدواج در سال انجام می شود که هر یک از آن ها نیاز به یک جلد قرآن دارند.

این کارشناس چاپ و نظارت بر قرآن درباره چاپ بدون مجوز قرآن نیز بیان کرد: در حال حاضر قرآن بدون مجوز در کشور چاپ می شود، اما کسی نیست که رسیدگی کند و با توجه به گرانی کاغذ، برای آن ها صرفه اقتصادی ندارد که بخواهند آن را با کاغذ آزاد چاپ کنند و به نوعی عرصه برای آن ها تنگ می شود.

حاجی شریف مهمترین مشکل در بازار نشر را نظارت دانست و یادآور شد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید نظارت های خود را تقویت کند و هر ناشر یا سازمانی که کتاب یا قرآن چاپ می کند بر تعداد کتاب های چاپ شده، محل چاپ و ... نظارت کند. البته تعداد چاپخانه ها چندان زیاد نیست که از این کار عاجز باشد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
گروه مؤسسات قرآنی مردم نهاد دستور کار پنجمین جلسه هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش ایکنا؛ پنجمین جلسه هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سه شنبه، هشتم مردادماه با حضور اعضا در دفتر این معاونت تشکیل می شود.

حمیدرضا شیخ ویسی، مسئول دبیرخانه هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت با اشاره به دستور جلسه آتی، ادامه داد: آئین نامه رسیدگی به شکایات و بررسی تخلفات مؤسسات قرآنی و پرونده های جدیدی که در انتظار صدور مجوز هستند در دستور کار جلسه آینده است. همچنین این آیین نامه ها پس از تأیید نهایی در پایگاه اینترنتی معاونت قرآن و عترت ارشاد بارگذاری می شود.

در این جلسه، حداقل صدور مجوز 15 پرونده جدید مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین این جلسه هر دو هفته یکبار، سه شنبه ها تشکیل خواهد شد.

یادآور می شود، طی احکامی که 22 تیرماه سال جاری از سوی عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت اعلام شد، حجج اسلام محمدعلی خسروی و سیدمصطفی حسینی، همچنین عباس سلیمی، محمدعلی خواجه پیری، مهدی محمدی و اصغر امیرنیا برای حضور در این هیئت معرفی شدند.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
در گذشته فعالیت هایی تحت عنوان خانه هنرمندان در شهرداری انجام می شد اما این فعالیت ها ساختار و فرآیند چندان مشخصی نداشت بنابراین از سال گذشته با در دستورکار قرار گرفتن تاسیس خانه هنرمندان مشهد فعالیت جدی در خصوص تدوین اساسنامه خانه هنرمندان آغاز شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجویان ایران قدس آنلاین

وزارت ارشاد در حمایت از مصوبه شورای شهر پنجم مشهد، مجوز فعالیت موسسه فرهنگی و هنری خانه هنرمندان مشهد را صادر کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد، آبان ماه سال گذشته بود که شورای شهر مشهد در راستای حمایت از هنرمندان این شهر، لایحه تاسیس موسسه خانه هنرمندان را تصویب و این فرصت را در اختیار مدیریت شهرداری قرار داد تا در راستای حمایت از هنرمندان و استفاده از ظرفیت های فرهنگی و هنری آن ها در ابعاد مختلف مدیریت شهری، برای تاسیس این موسسه اقدام کند.
امروز با پیگیری ها صورت گرفته طی یک سال گذشته، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز رسمی فعالیت موسسه خانه هنرمندان را صادر کرد. البته مدیریت شهری طی یک سال گذشته هم معطل صدور مجوز این موسسه نماند و با تشکیل هیات مدیره خانه هنرمندان مشهد، فعالیت های خود را با تشکیل جلسات و برنامه ریزی برای راه انداری خانه های تخصصی زیر مجموعه خانه هنرمندان آغاز کرد.
حالا هنرمندان شهر با حمایت مدیریت شهری برای خود خانه ای دارند که توسط خود آنها مدیریت خواهد شد.
حمایت از هنر ساختارمند می شود
شهردار مشهد با ابراز خرسندی از صدور مجوز رسمی تاسیس این موسسه در شهر مشهد گفت: یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، شیوه حمایت از فعالیت های هنری در قالب ساز و کارهای قانونی و تشکیل انجمن ها و موسساتی است که براساس آن فعالیت های هنر بتوانند در یک شبکه قانونی و اجرایی دقیق از حمایت های مجموعه مدیریت شهری بهره مند شوند، از این رو تاسیس موسسه ای به نام خانه هنرمندان مشهد در شهرداری مشهد را دنبال کردیم.
محمدرضا کلائی افزود: در گذشته فعالیت هایی تحت عنوان خانه هنرمندان در شهرداری انجام می شد اما این فعالیت ها ساختار و فرآیند چندان مشخصی نداشت بنابراین از سال گذشته با در دستورکار قرار گرفتن تاسیس خانه هنرمندان مشهد فعالیت جدی در خصوص تدوین اساسنامه خانه هنرمندان آغاز شد.
به گفته وی این اساسنامه با استفاده از تجربیات سایر شهرهای کشور به خصوص خانه هنرمندان تدوین شد تا براساس چارچوب مسئولیت ها و وظایف مجموعه شهرداری، مدیریت امور هنری و خانه هنرمندان مشخص شود.
شهردار مشهد افزود: پس از تصویب اساسنامه این موسسه در شورای شهر مشهد که سال گذشته انجام شد، مراحل اخذ مجوز از وزارت ارشاد پیگیری شد که خوشبختانه در سازمان ثبت اسناد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسید.
کلائی ادامه داد: هیات موسس این مجموعه متشکل از شهردار، دو معاون شهردار و نظارت رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر است و هنرمندان رشته های مختلف در هیات مدیره آن حضور دارند.
وی در پایان اظهار کرد: امیدواریم بتوانیم با تشریک مساعی با هنرمندان و استقبال آنها از خانه ای که متعلق به خودشان است، گام های موثری برداریم تا همه هنرمندان طعم داشتن مجموعه ای متعلق به خود در شهر مشهد و در مجموعه شهرداری را بچشند.

لینک خبر :‌ شهرداری مشهد
مدیر کتابفروشی خانه کتاب در گرگان که پای ثابت مشارکت در همه طرح های فصلی خرید کتاب بوده است، با اشاره به برخی مشکلات اجرای این طرح ها، نظارت مسئولان امر بر اجرای طرح هایی مانند تابستانه کتاب را ضروری دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان - سیدحسن حسینی نژاد : به منظور رونق بخشیدن به بازار کتاب و ترویج کتابخوانی، طرح تابستانه کتاب 98 از تاریخ 25 تیرماه، همزمان با سراسر کشور، در استان گلستان و با 9 کتابفروشی عضو این طرح آغاز شده است که از این تعداد 6 کتابفروشی در مرکز استان، یعنی شهرستان گرگان قرار دارند که شامل خانه کتاب، شهر کتاب، بانک کتاب جلالی سه، جنگل، سرزمین کتاب و پاتوق کتاب گرگان هستند. همچنین 2 کتابفروشی شهرکتاب و سلام در گنبدکاووس و کتابفروشی اوستا در شهرستان کردکوی در این استان، تا پایان طرح، پذیرای دوستداران یار مهریان کتاب خواهند بود.

به بهانه این رویداد فصلی، پوریا میدانی مدیر کتابفروشی خانه کتاب گرگان و از هنرمندان نام آشنای عرصه موسیقی در گلستان و یکی از 6 کتابفروشی فعال در طرح در مرکز استان، در گفت وگویی با ما از کار کتابفروشی و دغدغه های آن، بایدها و نباید ها در اجرای طرح های فصلی و پیشنهاد ها و انتظارت خود برای کاستن از مشکلات این عرصه گفت. این گفت وگو در ادامه از نظر مخاطبان می گذرد.

برای آشنایی بیشتر مخاطبان ما، لطفا کمی از کتابفروشی خانه کتاب برایمان بگویید.

نیمه های آبان سال 90 به اتفاق یکی از دوستانم آغاز به کار کردیم اما دوستم تقریباً 11 ماه بعد از اینجا رفت و من تا الان به صورت تنهایی این کار را ادامه داده ام؛ هم اکنون در کتابفروشی بین 10 تا 13 هزار جلد کتاب موجود است که به صورت موضوعی و زیرشاخه ای دسته بندی شده اند. فضای کتابفروشی هم کمتر از 100 مترمربع است اما دنج ترین و بهترین جای فروشگاه را به کتاب های کودکان و نوجوانان اختصاص داده ایم و تنها کتابفروشی شهر هستیم که کتاب های کمک درسی، دانشگاهی و لوازم التحریر عرضه نمی کنیم

کتابفروشی خانه کتاب گرگان، تنها کتابفروشی مرکز استان گلستان است که فقط کتاب های عمومی عرضه می کند و هیچگونه کتاب کمک درسی و دانشگاهی و یا لوازم التحریر در اینجا به فروش نمی رسد

و فقط و فقط کتاب های عمومی داریم. همچنین در این کتابفروشی به طور منظم جلسات پنجشنبه های خانه کتاب و سه شنبه های نقد و تحلیل داستان را با حضور مولفان، مترجمان کتاب و منتقدان استانی و ملی و علاقه مندان برگزار می کنیم.

به عنوان یک کتابفروش حاضر در طرح تابستانه کتاب، چقدر دیدگاه شما و همکاران و مخاطبانتان در بهبود و ارتقاء کیفیت برپایی این قبیل طرح ها نقش داشته و دارد؟

بارها نظرات خودمان و مخاطبانمان را به مسئولان و تصمیم گیران طرح های فصلی کتاب و حوزه های مرتبط با کتاب و کتاب خوانی منتقل کرده ایم؛ منتهی نتیجه ای را شاهد نبوده ایم اما به طور کلی با توجه به شعار سال (رونق تولید) و رونق اقتصاد اهالی نشر، تخصیص 25 درصد یارانه خرید برای کتاب های تالیفی در برابر یارانه 15 درصدی کتاب های ترجمه ای، اتفاق خوبی است اما فکر می کنم بهتر است در راستای توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی و نگاه تشویقی به این گروه سنی در حوزه کودک و نوجوان، تفکیک مولف و مترجم نباشد و 25 درصد یارانه لحاظ شود.

البته با توجه به تجربیات برپایی دوره های متعدد، طرح به شکل و سامان خوبی رسیده است فقط اگر دولت بودجه کافی را داشته باشد و این سنت طرح های فصلی را به جای سالی سه بار، هر فصل برپا کند، بهتر است. مثلاً عیدانه، تابستانه، پاییزه و زمستانه؛ در حالی که بارها شاهد بوده ایم که زمستان و بهار، یکی شده و یک طرح برگزار شده است؛ در صورتی که به عنوان مثال می تواند در دی ماه یک طرح برگزار شود و طرح بعدی از 25 اسفند تا مثلاً 15 فروردین ادامه پیدا کند.

در یک ارزیابی مقایسه ای بین این طرح های فصلی و رویدادی چون نمایشگاه کتاب، کدام یک را موفق تر و موثرتر می دانید؟

متاسفانه در کشور ما یکی از جاهایی که انرژی افراد را خالی می کند، همین نمایشگاه ها است. مثلاً نمایشگاهی برپا می شود با محوریت مصالح ساختمانی و خانواده ها هم چون جای دیگری برای تفریح ندارند، از آن نمایشگاه دیدن می کنند. به باور من یکی از جاهایی که این رونق و پر کردن وقت را دارد، نمایشگاه کتاب است یعنی اساساً خیلی وقت ها نمایشگاه های کتاب محلی برای سه تا چهار ساعت وقت گذراندن است و بعضا مسئله آن خانواده هم اصلاً کتاب نیست. وقتی کارکرد نمایشگاه در جامعه ما این می شود، طبیعی است که محتوای آن هم تحت تاثیر قرار می گیرد؛ من این مسئله را بارها و بارها گفته ام که محتوای خوب در یک نمایشگاه خوب، هیچ آسیبی به هیچ کتابفروشی در شهرهای بزرگ و کوچک نمی زند، بلکه مشکل این است که نمایشگاه های ما چون محتوای موجودی آن ها اساساً

نمایشگاه های استانی کتاب، خیلی اوقات صرفاً محلی است برای گذراندن اوقات و بعضا مسئله خانواده هایی هم که از آن دیدن می کنند، کتاب نیست. در واقع چون جای دیگری برای تفریح ندارند، به نمایشگاه می روند. وقتی کارکرد نمایشگاه کتاب ابن بشود، طبیعی است که محتوای آن هم تحت تاثیر قرار می گیرد

خوب نیست، پس طرح ها در کتابفروشی ها اثر بهتری برای کتابخوان ها دارد. زیرا در کتابفروشی ها کتاب ها دسته بندی موضوعی شده و برای ورودش به کتابفروشی انتخاب می شود. از سویی دیگر، از همه یا اکثر ناشران، کتاب در کتابفروشی ها به چشم می خورد در حالی که در نمایشگاه ها به خصوص نمایشگاه های استانی اینگونه نیست. به عنوان نمونه ناشرانی چون نی، ققنوس، مرکز و چشمه و خیلی از ناشران صاحب نام با غرفه مشخص (مگر در شهرهای بزرگ) در نمایشگاه های استانی حاضر نمی شوند. به همین خاطر، وقتی این طرح ها به کتابفروشی ها اختصاص داده می شود، با توجه به مواردی که ذکر کردم و اینکه عموماً کتابفروش ها به خاطر شناخت نسبی که از موضوعات و علاقه مندی جامعه هدف خود دارند، کتاب هایی با محتوای بهتری را به کتابفروشی خود می آورند و معمولاً کتابخوان ها به سراغ کتابفروشی ها در طرح ها می آیند و یارانه در جای درست تری مصرف می شود.

ما اگر بخواهیم وارد بحث نمایشگاه کتاب بشویم؛ در حالت صحیح اش این است که پایبند همان عنوانی که برایش انتخاب شده (نمایشگاه) بشویم؛ ناشر غرفه ای را بر اساس تعداد روزهای تعیین شده برای نمایشگاه بگیرد و در این بازه زمانی، ناشر از مولف و مترجم آثاری که در کارنامه یکسالش اثر تولید کرده اند، دعوت کند و با حضور منتقدان و مردم در یک زمان بندی مشخص این آثار بررسی شوند و در این شکل مخاطب سخنان مولف، مترجم و منتقد را می شنود و در صورت تمایل به خرید اثر، ناشران مخاطبان را به سمت کتابفروشی هایی که اثرش را به فروش می رساند، هدایت کند.

در برخی فروشگاه های اینترنتی کتاب، در تمام روزهای سال با 25 درصد تخفیف کتاب عرضه می کنند و بعضاً به صورت رایگان آن را ارسال می کنند. برای یک کتابخوان حرفه ای خرید از اینگونه فروشگاه ها که عموماً کتاب های روز را عرضه می کنند، مقرون به صرفه تر است. حالا با این قبیل تخفیف ها، این میزان یارانه خرید کتاب، تا چه حد مشوق مخاطبان خواهد بود؟

در اینجا با یک بحث طولانی صنفی روبه رو هستیم. کتابفروشی ها یک پایشان در اصناف است و یک پایشان در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و در این شکافی که بین این دو پیش می آید، یک جماعتی در حال سوء استفاده کردن هستند؛ مثل بسیاری از پخش هایی که کتاب ها را ارزان از ناشر می گیرند و به جای آنکه با همان تخفیف به دست منِ کتابفروش برسانند، بی واسطه به دست مشتری می رسانند.

تجارت الکترونیک اساساً همچون شتری است که دم در خانه همه ما خوابیده و یا دیر یا زود می خوابد. بنده هیچ مخالفتی با تجارت الکترونیک ندارم اما این مسئله در یک بستر سالم عُرفی برایم قابل پذیرش است. یعنی به باور من، پخش نباید اجازه فروش داشته باشد و بر حسب وظیفه ذاتی باید کتاب ناشر را به دست منِ کتابفروش در شهرستان برساند. در مجموع این موضوع یک گفتگوی مستقل را می طلبد و چالشی که الان با آن روبرو هستیم، این است که هم ناشر، هم پخش و هم کتابفروش در حال فروختن کتاب هستند و هر کدام به توان و قدرتی که دارد، تخفیف می دهد. به نظر

چالشی که در حال حاضر در حوزه عرضه کتاب با آن روبرو هستیم، این است که هم ناشر، هم پخشی و هم کتابفروش در حال فروش کتاب هستند و هر کدام بستگی به توان و قدرتی که دارند، تخفیف می دهند. کتابفروشی های محلی به خاطر این کار از بین می روند ولی به نظر من دود این مسئله در درازمدت به چشم پخشی و نشر هم می رود

من در دراز مدت دود این کار به چشم پخشی و نشر هم می رود؛ چون کتابفروشی های محلی به خاطر این کار از بین می روند. البته در این میان ناشران خوبی داریم که کتاب هایشان را بدون تخفیف مستقیم می فروشند و حداکثر تخفیفشان هزینه پستی است. اگر نظارت صحیح انجام شود و صنف درست عمل کند، با این مسائل روبرو نخواهیم شد و یارانه های طرح ها هم توجیه پیدا می کنند.

الان که به این مسئله اشاره کردید سوالی بی پاسخ در ذهنم دوباره جان گرفت. این سوال جوابش برایم مجهول مانده که دستگاهی فرهنگی مثل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی (استان گلستان) برایش سوال نمی شود که یک کسی چطور می تواند یک کتاب را با 50 درصد تخفیف به فروش برساند؟ حتی به این افراد اجازه می دهند در داخل سوله نمایشگاهی همان اداره کل، نمایشگاهی با 50 درصد تخفیف برپا کنند. البته چند دلیل برایم متصور است؛ اول اینکه آن افراد بابت اجاره سوله نمایشگاهی به گمانم حدود 15 میلیون تومان برای یک ماهه رمضان در سال جاری به ارشاد اجاره پرداخت کرده اند؛ آن هم در زمانی که ارشاد هیچ درآمدی از تالارش (تالار فخرالدین اسعد گرگانی) ندارد. دوم اینکه از یکی کارکنان فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان بابت این موضوع پرسیدم که چطور شما به این فرد مجوز می دهید و از وی سوال نمی کنید که این 50 درصد را از کجا می آورد، او در پاسخ به من گفت: ایشان سخاوتش از شما بیشتر است!

متاسفانه این کارمند وارد محتوا نشد و فقط فرم و پوسته ظاهر را دید، در حالی که همگان با محتوای اینگونه کتب آشنایی دارند و من بارها درباره اش صحبت کرده ام که این کتاب ها یک سری کتاب قاچاق است. متاسفانه شهرهایی در ایران هستند که کاغذهای سوبسید دار دارند و به جای اینکه آنها را در جای درستش مصرف کنند، بدون دادن حق التالیف و حق الترجمه با حداقل قیمت، کتابشان را چاپ می کنند اما با حداکثر قیمتِ تهران، روی آن لیبل می زنند و بعد 50 درصد روی آن تخفیف می دهند؛ لُب کلام اینکه یک قاچاق تمام عیار را شاهد هستیم و متاسفانه متولیان امر خواسته یا ناخواسته از آن چشم پوشی می کنند.

انتظارات شما به عنوان یک کتابفروش که در دوره های متعدد طرح های فصلی حضور داشته اید از متولیان این امر چیست؟

بنده به عنوان کتابفروش از متولیان برپایی طرح های فصلی در ابتدا انتظار انسجام این رویداد را دارم؛ یعنی یک مرتبه چند روز مانده به شروع طرح، هماهنگی ها بعضاً صورت نگیرد؛ حداقل در اطلاع رسانی درون شبکه ای بین خود ما (مسئولان و کتابفروشان) شاهد نظم و انسجام باشیم. زیرا من کتابفروش تمایل دارم موجودی کتاب هایم را پیش از آغاز طرح افزایش داده و به روزرسانی کنم. همچنین تعداد طرح ها در سال مشخص باشد و از همه مهمتر جلو تخفیف های فروشگاهی گرفته شود چون الان یکی از مشکلاتی که داریم، این است که بنده هم اکنون در حال ارائه تخفیف عرفی طرح هستم اما همکارانی در سطح شهر دارم که بیش از این تخفیف مصوب را ارائه می دهند. این کتابفروشی ها بعضاً می گویند می خواهیم از جیب خودمان خرج کنیم و من معتقدم این حرکت نشان از سخاوت کتابفروش نیست بلکه خراب کردن بازار است. انتظاری

از یکی کارکنان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان پرسیدم که چرا به یک فرد مجوز می دهید که در داخل سوله نمایشگاهی شما، نمایشگاه کتاب با 50 درصد تخفیف برگزار کند. در پاسخ به من گفت: ایشان سخاوتش از شما بیشتر است!

که از طرح داریم، این است که نظارت بالا باشد که کتابفروشی بیشتر از عُرف طرح نتواند تخفیف بدهد وگرنه خود طرح که توسط خانه کتاب اجرا می شود، خوب است هرچند فی نفسه انتظار بودجه و زمان بیشتر را در اجرای آن داریم که البته با توجه به جنگ اقتصادی که اکنون گرفتارش شده ایم، به باور خودم حداقل تا بهبود شرایط انتظار بجایی نیست.

به عنوان یک کتابفروش چه انتظاری از دستگاه های متولی همچون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دارید؟

من در این هشت سالی که کتابفروش بوده ام، هیچ وقت هیچ کاری با ارشاد نداشته ام الا همین طرح های فصلی کتاب و اینکه واقعاً می پرسید چه انتظار یا حمایت و تعهدی ارشاد می تواند برای منِ کتابفروش داشته باشد، نمی دانم چیست اما بنده کتابفروش در شهر گرگان با پدیده ای روبه رو هستم که همین لحظه ای که من با شما در حال گفت وگو هستم، 18 دستفروش در گوشه و کنار شهر گرگان در حال فروش کتاب های قاچاق، اُفست، ممنوعه و کتاب هایی که فروش روزانه من به شمار می آیند، هستند. همین الان یک دهن کجی به بنده کتابفروش در گرگان می شود که به فاصله 200 متر از کتابفروشی من 3 دستفروش هستند که بین 5 تا 7 میلیون تومان کتاب قاچاق را بدون اینکه هزینه گرداندن یک کتابفروشی را بپردازند، می فروشند و با اینکه بارها به شهرداری و ارشاد گفته ام، هیچ کاری نکرده اند. حتی من از آن ها خواستم این افراد را جمع نکنند بلکه آن ها را در جای مشخصی مستقر کنند و هر روز آنجا بساط کنند اما...، من از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار دارم که با کمک شهرداری جلوی این افراد را از حیث محتوا بگیرد؛ زیرا عمده کتاب هایی که عرضه می کنند هم قاچاق و هم ممنوع هستند.

انتظار فروشگاه خانه کتاب به عنوان یک فضای فرهنگی از شهرداری و ارگان ها در مسیر تبلیغ و حمایت از طرح های فصلی جیست؟

انتظار دارم با توجه به پتانسیلشان که خود بیشتر به آن آگاه هستند، برای ترویج و تبلیغ این رویداد قدمی بردارند؛ مثلاً می توانست حداقل 30 درصد بنرهای شهری به تبلیغ طرح تابستانه کتاب اختصاص پیدا کند که معتقدم در راستای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی اگر این مهم صورت بگیرد؛ نتایج مراجعه مردم به کتابفروشی ها و کتابخوانی در انتها به نفع فرهنگ شهر خواهد شد.

استقبال مخاطبان شما از این طرح به چه صورت بوده است؟

احساس می کنم در رسانه های عمومی و اجتماعی و رسانه هایی که خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختیار دارد، به اندازه کافی و به صورت موثر، این طرح تبلیغ نشده است. ما کتابفروشان هم با توجه به شرایط اقتصادی کنونی حداکثر توان تبلیغی مان در حد فضای مجازی است؛ به همین خاطر آن استقبالی که من انتظارش را داشتم، تاکنون صورت نگرفته است. در

به فاصله 200 متر از کتابفروشی ما، 3 دستفروش کتاب هستند که بین 5 تا 7 میلیون تومان کتاب قاچاق را بدون اینکه هزینه گرداندن یک کتابفروشی را بپردازند، می فروشند و با اینکه بارها به شهرداری و ارشاد گفته ام، هیچ برخوردی با این مسئله نکرده اند

کنار همه مواردی که گفتم، وقفه ای ایجاد شده است؛ از آخرین دوره این طرح ها که پاییز سال گذشته اجرا شد تا امسال نیز مشکلات معیشتی و تورم نیز در این کم رونقی و صدالبته موثر بوده است. البته خوشبختانه پس از پایان کنکور سراسری در این روزها عمده مراجعین ما نوجوانان کنکوری اند که پس از فراغت از آزمون به سراغ کتابفروشی ما آمده اند.

ارزیابی شما از وضعیت و میزان خرید کتاب از سوی مخاطبان، با توجه به گران شدن کاغذ و تورم و مشکلات معیشتی دیگر که به آن ها اشاره کردید، چیست؟

من در سال 90 که قیمت دلار حدود 700 تومان بود، میانگین فروش هفتگی و ماهانه ام مشخص بود. از اواخر سال 90 که قیمت دلار شروع به افزایش کرد و قیمت کاغذ بالاتر رفت، مشکلات آغاز شد. مشکل اینجاست زمانی که دلار 700 تومان بود، میزان فروش من همان عددی بود که الان قیمت دلار به 12 هزار تومان رسیده است؛ یعنی فرقی نکرده است و مشکل اساسی من همین مسئله است. پس چه اتفاقی افتاده است؟ من تعداد فروش کتابم در ماه به شدت کم شده اما چون قیمت کتاب بالا رفته، آن مبلغ درآمد ماهیانه ثابت مانده است در صورتی که اگر شما افزایش بیش از ده برابری قیمت دلار را حساب کنید، روی کاغذ باید فروشمان یک عدد نجومی باشد در حالی که با بررسی ساده مشاهده می کنید که چقدر قدرت خرید مردم کم شده است؛ یک چیز حداقل به اندازه تورم دلار ما به قیمت امروز، یک دوازدهم نسبت به سال نود، مردم کتاب کمتر خریداری می کنند که اصلاً خوب نیست.

برخی از کتابفروشان حاضر در طرح در نقاط مختلف کشور از ابهام موضوع معافیت مالیاتی کتابفروشی ها سخن گفته اند، شما هم با این مشکل روبرو هستید؟

خدا را شکر که در این حوزه تا به امروز مشکلی نداشته ام. روز اول که به اداره مالیات رفتم، خود ممیز اداره مالیات از محل کتابفروشی بازدید کرد و مشکلی نداشتم چرا که فقط و فقط کتاب می فروشم. اما دوستان و همکارانی که بعضا گله دارند بابت مالیات و دچار ابهام می شوند، آن دسته از همکاران من هستند که در کنار کتاب احتمالاً چیزهای دیگری چون لوازم التحریر و اسباب بازی و گالری و ... دارند.

سخن پایانی پوریا میدانی؟

در حوزه کتاب حرف خاصی ندارم اما پُرواضح است مثل بقیه تجارت ها، کسب و کار ما هم دچار مشکل است. در ظاهر نشان نمی دهد و از بیرون هر کسی به ما نگاه می کند گمان می کند اینجا (کتابفروشی) یک بنگاه فرهنگی است در صورتی که شاید حدود 80 درصدش بنگاه اقتصادی به شمار بیاید و همان فشاری که روی دیگر حوزه های درآمدی کشور (تولید، توزیع و تجارت های خرد و ...) است،ر روی ما هم هست و من به عنوان مدیر یک کتابفروشی که فقط کتاب عمومی می فروشم و حاشیه های امنی چون فروش لوازم التحریر، گالری، کمک درسی و ... ندارم، از مشتریانم می خواهم همچنان با خرید کتاب، از ما حمایت کنند تا بتوانیم کتابفروشی را سرپا نگه داریم چون با این وضعیت واقعیت امر آینده روشنی را برای کتابفروشی خانه کتاب گرگان نمی بینم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

برگزاری جشنواره فرمالیته ای دیگر، این بار در حوزه مد و لباس در استان نشستن باطل به از به راه بادیه رفتن

سهراب جان بزرگی

جشنواره مد و لباس ایرانی در اراک با معرفی نفرات برتر به کار خود پایان داد. فراخوان این جشنواره از خرداد ماه منتشر شد و با رشد دو برابری نسبت به سال گذشته 206 اثر از استان های مرکزی، قم و تهران به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد؛ آثار سرآمدان و برجستگان طراحان مد و لباس از قم و تهران به این جشنواره ارسال شد که پس از داوری 150 اثر برای داوری نهایی انتخاب، و از این تعداد 70 اثر در نمایشگاه به نمایش در آمد. هیات داوران این جشنواره 39 اثر به عنوان آثار برگزیده را شایسته تقدیر در بخشهای مختلف دانست که علاوه بر دریافت لوح تقدیر، تندیس جشنواره و جایزه نقدی، کدشیما را نیز دریافت می کنند. موضوع مد یکی از چالش های همیشگی مسئولان فرهنگی ایران بوده است. چالشی که یکسویش غول های طراحی و مد دنیا با طراحان حرفه ای و رسانه های قدرتمند قرار دارد و در سوی دیگرش تلاش های نصفه و نیمه ادارات ارشاد استان ها و یا وزارت ارشاد در ایران. این رقابت که البته از منظر سیاست گذاران داخلی بیشتر به نوعی مبارزه تعبیر می شود چندان عادلانه به نظر نمی رسد. هرچند بعید است برخلاف تصور آغشته به توهم برخی نظریه پردازان داخلی، غربی ها و یا در مجموع آنان که صنعت مد دنیا را می چرخانند برنامه ریزی هایی خاصی برای کشورهای مختلف به صورت جداگانه داشته باشند و مثلا عده ای در یک اتاق نشسته باشند و همه روز و شب مشغول تلاش برای تاثیر بر مد در ایران باشند. در دنیای سرمایه داری امروز همه چیز، از ورزش گرفته تا همین مقوله مد به یک صنعت تبدیل شده است و هدف اصلی آن کسب درآمد برای صاحبان این صنعت است. از سوی دیگر با گسترده شدن شبکه ارتباطی در سراسر جهان و سرعت سرسام آور حرکت رو به جلوی تکنولوژی نیازهای مردم هر روز و هر لحظه در حال تغییر است. این اتفاق باعث شده تا در عرصه جهانی طراحان مد بیشترین تلاش شان را برای بروز خلاقیت هایی ارائه دهند که در بسیاری موارد حتی عجیب و غریب به نظر برسد. نمونه اخیرش هم مراسم مت گالا بود که در آن سلبریتی ها در لباس هایی غریب که عمدتا توسط طراحان برجسته مد و لباس برای اولین بار ارائه می شدند حضور یافتند. مراسمی که قیمت هر بلیط آن به سی هزار دلار می رسید و هزینه های آن با در نظر گرفتن حضور سرشناس ترین افراد حال حاضر جهان در حوزه های هنری مختلف به خصوص سینما حتی بیشتر از بودجه چند سال وزارت فرهنگ و ارشاد ما ارزیابی می شود.
حالا تصورش را بکنید که در شرایط فعلی و در یک شهرستان چند طراحی که برای حضور در برنامه های وابسته به بخش های دولتی تمایل نشان می دهند، می خواهند با ایده هایشان مخاطبان را متقاعد به استفاده از این طرح ها کنند. اگرچه پرداختن به موضوع بومی سازی مد و لباس در کشور ایران با توجه به المان های فرهنگی نیازی ضروری است اما بعید به نظر می رسد با امکانات موجود توانایی رقابت با عرصه های جهانی وجود داشته باشد.
از سوی دیگر مخاطبان این جشنواره ها عمدتا جوان ها هستند. جوان هایی که شاید حتی روح شان هم از برگزاری مراسمات اینچنینی خبر دار نشود چرا که مدیای اصلی آنها این روزها در شبکه های اجتماعی خلاصه می شود. باید بپذیریم که وقتی جوان ترها به طرح های بیگانه علاقه بیشتری نشان می دهند نشان از جذابیت آن طرح ها برای نسل امروز ایران دارد. یکی از راه حل هایی که همیشه به عنوان اولین راه به ذهن مبارزان فرهنگی می رسد تخریب هرچه غیر از خودمان و ایستادن در مقابل آن است. بستن شبکه های اجتماعی به گمان تصمیم گیران می تواند جای خودشان را در میان جوان ترها به خصوص در موضوعات فرهنگی و اجتماعی بیشتر کند اما تجربه نشان داده است که اینگونه برخوردها از قضا نتیجه معکوس داشته اند و تنها باعث ایجاد بی اعتمادی به فرهنگ خودمان شده اند.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا یک جوان به عنوان مثال 25 ساله ترجیحش این باشد که مقوله مد و لباس را در آن سوی آب به جای این سو دنبال کند. پاسخ این سوال کار چندان سختی نیست. کافیست تصاویر مربوط به دو مراسم مد یکی داخلی و جشنواره ای که همین روزها در استان به کار خود پایان داد و دیگری غربی و مت گالا که چندی پیش برگزار شد را مقایسه کنید. در مراسم های آنها حتی به رنگ و طراحی سالن محل برگزاری، لباس خبرنگاران و عکاسان، دکور مراسم، حضور سلبریتی ها و کوچکترین جزئیات از منظر طراحی و روانشناسی توجه می شود اما در اینجا چه؟ در سالن نیمه تاریک فرهنگسرای آیینه که آچار فرانسه همه مراسم های فرهنگی کلانشهر پر افتخار اراک است، چند مسئول نا مرتبط با کت شلوارهای نا متناسب و تکراری شان به برگزیدگان این مراسم جایزه می دهند. بدون شک بیان این موضوعات به هیچ عنوان به عنوان تاییدی بر مراسم های مد و لباس خارجی از جمله مراسم نامبرده مت گالا چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ فرمی نیست و نگارنده مخالفت شدید خود با این مراسم را در همین سطور اعلام می دارد. چرا که تجربه نشان داده است شکست دوباره دوستان در مباحث فرهنگی ممکن است منجر به اتهام زنی به منتقدان شان از جمله روزنامه نگاران شود. اما همیشه یک اما وجود دارد و آن هم این است چه با خودمان فکر کرده ایم که با این دست از برنامه ریزی های سطح پایین، بدون هزینه، بدون نظرات کارشناسی، بدون بررسی نیازهای جوانان و سلایق شان، بدون درک درستی از تاثیر مدیای امروز بر ذهن آنها و بدون هزار نادانی دیگرمان از قشر جوان به دنبال جذب آنها به سمت ایده های خودمان هستیم؟
تا کی با اعتماد به نفس و لبخند، خودمان دور هم جمع بشویم و به چند نفر از کسانی که از قبل می شود به راحتی طرح هایشان را پیش بینی کرد جایزه بدهیم و فستیوال بگیریم؟ که چه؟ اگر فقط هدف رفع تکلیف است که بخواهیم در کارنامه مدیریتی مان یک مراسم مد و لباس ایرانی اسلامی هم باشد، حالا با هر نتیجه و بازخوردی که حرفی در آن نیست. اما اگر حقیقتا دلمان برای فرهنگ مان که هر روز بیشتر از قبل در مقابل دیگر فرهنگ ها رنگ می بازد می سوزد، با این کارها نتیجه ای نخواهیم گرفت. اگر هم هریک از مسئولان فرهنگی شهر ادعایی مبنی بر تاثیر گذاری و موفقیت جشنواره استانی مد و لباس شان دارند با آغوش باز در قالب یک گفتگو آماده شنیدن نتایج و بازخوردهای کارهایشان هستیم. اینگوی و این میدان در اختیار آنها. سوال اینجاست که چند جوان از غیر خودی ها را در این مراسم جذب کردیم؟ کدام طرح برگزیده مان در جامعه به یک مد و ترند شده است؟ آقایان بیایید برای یک بار هم که شده در مقوله فرهنگ با خودتان رو راست باشید. به نظر من کاری نکردن بهتر از تلاش های بیهوده است و در این مقوله باید گفت نشستن باطل به از به راه بادیه رفتن است.

لینک خبر :‌ هفته نامه وقایع استان
سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی اوقاف و امور خیریه کرمان گفت: در راستای خدمات دفاتر طرح افق واقع در اماکن متبرکه، 22 سری جهیزیه به زوج های جوان نیازمنداستان کرمان اهداء می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ، حجت الاسلام رضا حدادی سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی اوقاف و امور خیریه استان در نشست توجیهی با روحانیون بومی مستقر در بقاع متبرکه کرمان به رویکرد جدید سازمان اوقاف در ورود به حل مشکلات و آسیب های نظام جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: سیاست سازمان به ایفای نقش پر رنگ و مؤثر بقاع متبرکه در حوزه ای اجتماعی، فرهنگی و قرآنی است.

وی افزود: سازمان اوقاف در راستای ساماندهی این امور طرح مراکز افق را در بقاع متبرکه به اجرا گذاشته تا علاوه بر ترویج برنامه های فرهنگی و قرآنی، بعد خدمات اجتماعی و امور خیریه اوقاف درجامعه منعکس و گسترش یابد.

حجت الاسلام حدادی با اشاره به راه اندازی 22 دفتر طرح افق دربقاع متبرکه شاخص و مراکز فرهنگی استان به خدمات ارائه شده دراین دفاتر پرداخت و گفت: در اولین اقدام و خدمات این دفاتر 22 سری جهیزیه به زوج های جوان نیازمند اطراف بقاع متبرکه استان اهداء می شود.

وی افزود: توزیع این جهیزیه ها طی کاروانی نمادین از محل 22 امامزاده شاخص استان کرمان انجام و در اختیار زوج های جوان قرار می گیرد.

انتهای پیام/ح

جهیزیه اوقاف کرمان برای زوج های نیازمند

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مخالفت نیروی انتظامی با اجرای زنده گروه کنسرت بانوان در ارومیه با واکنش استاندار آذربایجان غربی مواجه شده و گویا تلاش های پنهانی مسئولان دولتی برای کسب مجوز چنین کنسرت هایی ادامه دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از اروم نیوز ، طی هفته گذشته و به بهانه برگزاری جشن خیریه در یکی از انجمن های حمایتی بیماران صعب العلاج، پوسترهایی در فضای مجازی منتشر شد که حکایت از برگزاری کنسرتی با اجرای زنده بانوان در سالن عمومی داشت.

این کنسرت که قرار بود با نوازندگی و خوانندگی بانوان و با عنوان ویژه بانوان روی صحنه برود، پس از مدتی تبلیغ و فروش بلیط ها، در آخرین روز فروش بلیط و در آستانه برگزاری، لغو و از اجرای این گروه جلوگیری به عمل آمد.

* لغو کنسرت با مخالفت ناجا/ اگر موافقت ناجا باشد ارشاد مخالفت ندارد!

خبرگزاری ایرنا به عنوان منبع اصلی خبر لغو کنسرت، روز چهارشنبه 26 تیرماه در خبری به نقل از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی که متولی اصلی نظارت بر برنامه های فرهنگی و هنری در استان محسوب می شود، در خصوص لغو برگزاری کنسرت گروه بانوان در ارومیه، این گونه نوشت که برگزاری کنسرت در ارومیه منوط به ارائه موافقت کتبی از فرماندهی انتظامی استان است و این گروه هنری فاقد موافقت نامه کتبی بود.

حجت الاسلام والمسلمین ناصر خدایاری در این گفت و گو، اشاره ای به صدور مجوز برای کنسرت در صورت موافقت ناجا نیز کرده و بیان داشته: در مورد اجرای این کنسرت از فرماندهی انتظامی استان استعلام شده و اگر جواب مثبت باشد، مجوز صادر می شود ولی در این زمینه تاکنون پاسخی دریافت نشده است.

سخنان مدیرکل ارشاد اسلامی استان مبنی بر اینکه در صورت مثبت بودن نظر ناجا مجوز صادر می شود ، به این مفهوم است که تمام تقصیرات بر عهده ناجا بوده و ارشاد و مجموعه دولت مخالفتی با چنین کنسرتی نداشته و در صورت موافقت نیروی انتظامی حاضر به همکاری با اجرای زنده بانوان است.

هرچند نظارت بر نوع اجرا و نیز نحوه اجرای کنسرت بر عهده ارشاد اسلامی بوده و نه ناجا، اما همین اقدام نیروی انتظامی در جلوگیری از بدعت گذاری خاص با حمایت دولتی ها امری است که قابل ستایش و شایان توجه از سوی مسئولان و متولیان فرهنگ آذربایجان غربی است.

* واکنش خاص استاندار به موضوع کنسرت بانوان در جلسه ایثار و شهادت!

اما نکته جالب توجه که به صورت ریز به آن اشاره شده، واکنش استاندار آذربایجان غربی به عنوان مقام عالی دولتی در استان است که در جلسه شورای حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس در خصوص کنسرت بانوان اظهار نظر کرده و مدعی شده که پیگیر این ماجرا خواهد بود!

بر اساس این خبر که روی خروجی خبرگزاری ایرنا قرار گرفته، محمدمهدی شهریاری، در جلسه ای که با فرهنگ دینی و انقلابی ارتباط مستقیم دارد و در راستای سیاستگذاری به منظور اجرای طرح ها و برنامه های خاص حوزه شهدا و دفاع مقدس برگزار می شود، ضمن اشاره به مضووع لغو کنسرت بانوان در ارومیه، این گونه بیان داشته که دلیل برگزار نشدن این کنسرت را پیگیری می کند.

گذشته از اینکه چرا چنین اظهارنظری در خصوص بدعت گذاری برای اجرای زنده بانوان در جلسه شورای حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس بیان می شود، نوع واکنش استاندار به عنوان مقام عالی دولت نیز جای تعجب دارد که نشانگر بی اطلاعی وی از دلایل لغو و نیز اصرار بر راه اندازی چنین بدعت هایی در استان است.

* بدعت گذاری توسط دولتی ها برای اجرای بانوان

باید توجه داشت که چنین کنسرت هایی در برخی استان ها نظیر تهران و شیراز اجرا و حاشیه های آن نیز رسانه ای شده، اما این که مقامات دولتی در آذربایجان غربی اصرار بر اجرای آن داشته باشند و برخلاف رویه موجود در استان به دنبال بدعت گذاری در حوزه موسیقی و فرهنگ باشند جای تعجب و البته سوال از مقام عالی دولت در این استان را دارد که چرا و بر اساس کدام دلیل خود را وارد ماجرایی می کند که با مخالفت دستگاه انتظامی مواجه شده و البته مدیرکل دستگاه فرهنگی زیرمجموعه خود وی از موافقت با اجرای آن در صورت تایید ناجا خبر داده است.

* نبود نگاه تخصصی به اجرای گروه های موسیقی

در کنار تمام این مباحث، آنچه مدتی است در آذربایجان غربی بیشتر به چشم می خورد، نگاه نادرست مقامات دولتی به ماجرای کنسرت ها و اجرای برخی گروه های موسیقی در این استان است که نشان دهنده نبود نگاه تخصصی به ماجرای گروه های موسیقی است.

تلاش چند روز اخیر برخی چهره ها برای دریافت مجوز نیروی انتظامی در خصوص همین کنسرت لغو شده بانوان و نیز تلاش های آشکار و پنهان مسئولان مربوطه برای کسب رضایت متولیان ارشد فرهنگی استان به منظور موافقت با اجرای زنده بانوان در قالب کنسرت، نشان دهنده عزم جدی دولت در زمینه این موارد و نیز بدعت گذاری در راستای تشویق گروه های بانوان برای اجرای عمومی است.

هرچند اظهارات استاندار در خصوص پیگیری ماجرای لغو این کنسرت و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی مبنی بر صدور مجوز برای اجرای کنسرت در صورت موافقت ناجا را نمی توان بی دلیل دانست، اما شایسته است مسئولان مربوطه و غیرمرتبط در این موارد اندکی نیز به بحث فرهنگ ایرانی اسلامی و البته حواشی قطعی و احتمالی پس از این اجرا داشته باشند تا این گونه بی محابا و بدون بررسی و پیگیری های اولیه وارد گود نشوند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
خلیج فارس: شب شعر محلی " بُلبُلی بی و گُلی، زِر نَفسِ باد شمالی " به مناسبت زاد روز زنده یاد "ایرج شمسی زاده" شاعر محلی سرا گناوه که قرار بود سه شنبه شب در مجتمع فرهنگی خلیج فارس این شهر برگزار شود، لغو شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی پایگاه خبری پیغام

به گزارش خلیج فارس به نقل از ایرنا؛ اجرای این برنامه از چند روز قبل در فضاهای مجازی در فراخوانی به همت انجمن ادبی آدینه انتشار یافته بود.

متولیان برگزاری این برنامه باتوجه به لغو آن در مجتمع فرهنگی خلیج فارس آن را در کنار قبر این شاعر در قطعه هنرمندان آرمستان در فضایی نامناسب و با حضور شاعران مطرح استانی و علاقه مندان به ادبیات و فرهنگ بومی اجرا کردند.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گناوه به خبرنگار ایرنا گفت: متولیان برگزاری برنامه از این اداره درخواست صدور مجوز کردند که تقاضای آنها برای طی مراحل قانونی به مدیریت متبوعه در اداره کل فرهنگ و ارشاداسلامی استان بوشهر ارسال شد.

علیرضا سبحانی افزود: مدیریت استان به علت تأخیر در درخواست توسط متولیان اجازه برگزاری آن را نداد.

لغو این برنامه در فضاهای مجازی شهرستان گناوه بازتاب داشت و بنا به گفته ها ورود و دستور برخی نهادها و افراد در استان بوشهر و شهرستان گناوه در اجرا نشدن این برنامه دخیل بوده است.

مرحوم ایرج شمسی زاده متولد یکم مرداد ماه 1321 در سال 1356 از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی فارغ التحصیل و از طلایه داران شعر بومی جنوبی است و در شعر محلی "ایرجو" تخلص می کند.

وی در 29 اسفند 1393 در پی ابتلاء به بیماری سرطان در گذشت.

شمسی زاده در همه قالب های شعر فارسی طبع آزمایی کرده و غزل های لطیف و پرمغز او پهلو به پهلوی غزل سرایان بزرگ فارسی می زند.

در شعر نیمایی و شعر سپید، نوآوری های خاص خود را دارد اما آنچه نام این شاعر فقید را بر زبان ها جاری ساخته، شعرهای محلی است که او را به عنوان یکی از پرآوازه ترین محلی سرایان، بر قله شعر محلی استان بوشهر نشانده است.

اشعار محلی که مواقعی با رویکرد طنز سروده شده و سرودن اشعار سیاسی و اجتماعی جزو پررنگ ترین سروده های این شاعر محسوب می شود.

در سال 1392 در آئین بزرگداشت استاد شمسی زاده از گزینه سروده های وی در آئینی باشکوه در تالار میلاد گناوه رونمایی شد و این کتابچه را می توان به گونه ای تنها کتاب شعر این شاعر در طول عمر وی دانست که به همت یکی از دوستدارانش به چاپ رسید.

از جمله مشهورترین سروده های محلی این شاعر محبوب جنوبی می توان به "عیده بیو"، "آهای مردم"، "زن ذلیل"، " ویمونویمو"، "بیو بارون" و "تلفن" یاد کرد.

" هموطن"، " این بندر عزیز" و " حماسه خلیج فارس " از جمله شاخص ترین سروده های وی در اشعار کلاسیک این شاعر فقید به شمار می رود.

لینک خبر :‌ خلیج فارس
خبرنگاران فرهنگی خبرگزاری برنا حاضرند مسئولیت ایجاد این باشگاه نقد فیلم را برعهده بگیرند و برنامه ای برای سینمای فجر اسلامشهر ترتیب دهد تا عشق فیلم ها و صاحب نظران در این جلسات حضور پیدا کنند و به نقد و بررسی آثار سینمایی ر وی پرده بپردازند و شاهد یک گعده تماما سینمایی باشیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش برنا از تهران ؛ خبرگزاری برنا همواره میل و اشتیاق زیادی به پوشش اخبار فرهنگی و هنری شهرستان اسلامشهر داشته و همیشه تلاش دارد تا تمام رویداد های فرهنگی و هنری را به شکلی که زیبنده مردم هنردوست اسلامشهر باشد، پوشش دهد.

حال اگرچه عملکرد سینما فجر در بحث نمایش فیلم های روز داخلی قابل ستایش است و ما هم این اتفاقات مثبت را نشر دادیم، اما مواردی دیگری هم است که باید مورد توجه متولیان تنها سینمای اسلامشهر قرار بگیرد.

ضعف مفرط در برگزاری اکران خصوصی

ظرف سالیان اخیر ایونت های سینمایی زیادی در نقطه به نقطه کشورمان برگزار می شود و بازیگران فیلم های روی پرده با حضور در شهرستان ها ارتباط نزدیکی با مخاطبان فیلم پیدا می کنند، از سوی دیگر حضور سلبریتی ها در سینماها محاسن فراوانی در بحث جذب مخاطب برای سینما ها دارد. اما در سینما فجر اکران خصوصی کجاست؟ کدام بازیگر مطرحی در سینما فجر حضور یافته؟ اصلا چرا سلبریتی ها به اسلامشهر نمی آیند؟؟ دوستان اداره کننده سینما فجر اسلامشهر از هزینه ساز بودن حضور سلبریتی ها در اسلامشهر می گویند که تحقق آن برایشان دشوار است. حال جذب اسپانسر برای محوطه بیرونی سالن ها یا همان لابی می تواند بودجه ای را در اختیار این دوستان قرار دهد تا شاهد حضور سلبریتی ها در اسلامشهر هم باشیم. البته راهکار دیگری هم برای این موضوع می توان اتخاذ کرد. حضور یک خبرنگار حاذق و شناخته شده فرهنگی می تواند مقدمات حضور سلبریتی ها را در اسلامشهر مهیا کند. باید دید مدیران سینما فجر نسبت به این شرایط یکنواخت اجرایی در این سینما چه اقدامی را لحاظ می کنند.

راه اندازی باشگاه نقد فیلم

اگرچه ما نباید هرچه در چنته داریم به راحتی برای مدیران رو کنیم، اما امروز بسیاری از پردیس ها و فرهنگسراهای تهران بحث باشگاه نقد فیلم را در برنامه کاری خود تعریف کردند. یقین داریم که تاکنون چنین ایده و فکری به ذهن مدیران فرهنگی خطور نکرده است. اما باشگاه نقد فیلم در اسلامشهر می تواند تحول و پیوند عمیقی میان شهروندان با سینما فجر به وجود بیاورد. خبرنگاران فرهنگی خبرگزاری برنا حاضرند مسئولیت ایجاد این باشگاه نقد فیلم را برعهده بگیرند و برنامه ای برای سینمای فجر اسلامشهر ترتیب دهد تا عشق فیلم ها و صاحب نظران در این جلسات حضور پیدا کنند و به نقد و بررسی آثار سینمایی ر وی پرده بپردازند و شاهد یک گعده تماما سینمایی باشیم.

راه اندازی بوفه و کافی شاپ از اوجب واجبات است

باورتان می شود سینمای فجر اسلامشهر که نو نوار شده، کافی شاپ یا بوفه ای ندارد که به مراجعه کنندگان سرویس دهد. متاسفانه علیرغم اینکه مکان استقرار کافی شاپ و بوفه در سینما فجر طراحی شده، ولی هیچگونه استفاده ای از این امکان درآمدی نشده است. بوروکراسی حاکم بر مالکیت سینما فجر شرایط را برای واگذاری کافی شاپ و بوفه بسیار سخت کرده که باید هرچه سریعتر برای آن تدبیری لحاظ کرد.

کانال تلگرامی سینما فجر را سینمایی اداره کنید

پل ارتباطی بسیاری از پردیس های تهران با مخاطبان در کانال تلگرامی خلاصه می شود. کانال اختصاصی سینما فجر وظیفه دارد که نگاه تخصصی و علمی به مقوله و حوزه سینما داشته باشد. به عنوان مثال تاکنون از نظر شهروندان درباره وضعیت اکران فیلم ها در سینما فجر سوال شده است در صورتی که می توان این اتفاق را با دوربین تلفن همراه هم رقم زد. اصلا فرصت های خبری و تبلیغی مختلفی در اختیار ادمین کانال تلگرامی سینما فجر است که نسبت به آن چندان توجهی نمی شود. کدام ژانر یا گونه سینمایی در سینما فجر بیشتر به مذاق همشهریان ما خوش می آید؟ کدام فیلم در سینما فجر فروش قابل توجه داشته است؟ از کدام فیلم در سینما فجر استقبال نشده؟ چرا آمار فروش هفتگی سینما فجر را اعلام نمی کنند؟ چرا فیلم ها در سینما فجر به مدت سه ماه به نمایش درمی آید؟ اصلا چرا کانال تلگرامی سینما فجر هیچگونه تبلیغی برای جذب مخاطب نمی کند. این ها سوالاتی است که متولیان سینما باید پاسخ صریح و روشنی برای آن داشته باشند.

خبرگزاری برنا تاکنون مطالب بی شماری درباره سینما فجر نوشته است که حول محور راغب کردن شهروندان برای حضور در سینما فجر اسلامشهر بوده است، اینکه هر چند روز یک بار سانس های نمایش دهنده فیلم ها را در سینما فجر منتشر کنیم چه انگیزه ای برای حضور شهروندان در سینما فجر ایجاد می کند؟

کانال سینما فجر را به یک فرد متخصص واگذار کنید که علم انجام تبلیغ و رپورتاژ های جذب کننده برای سینما فجر را داشته باشد تا ظرفیت سینمای فجر اسلامشهر نسوزد.

یک پیشنهاد؛ سینما فجر را به بخش خصوصی واگذار کنید

صراحتا اعلام می کنیم سینما فجر در حالتی ارزش افزوده دوچندان پیدا می کند که پای بخش خصوصی در میان باشد.

باید سینما فجر را به متخصصان سینما واگذار کنیم تا ضعف هایی که در این متن اشاره شده به نقط قوت تبدیل شود. سینما فجر را به بخش خصوصی متخصص واگذار کنید

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
عجیب است که حتی پایتخت فرهنگی کشور نیز از جولان کتاب های کپی در امان نمانده است؛ آن هم درست در گذرگاهی که نام فرهنگ را یدک می کشد؛ چهارباغ عباسی!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : جماران

در طول ماه های گذشته اخبار زیادی در ارتباط با رواج فروش کتاب های کپی در سرتاسر کشور منتشر شد و گزارش های زیادی از آسیب های ترویج بی رویه این کتاب ها در کشور داشتیم.

عجیب است که حتی پایتخت فرهنگی کشور نیز از جولان کتاب های کپی در امان نمانده است؛ آن هم درست در گذرگاهی که نام فرهنگ را یدک می کشد؛ چهارباغ عباسی.

گذرگاه فرهنگی چهارباغ امروزه به همه چیز شباهت دارد به جز پیاده راهی که محلی برای تفکر و گذر بی دغدغه عابران پیاده باشد؛ از میز و صندلی های بی قواره ای که فروشگاه های متعدد مواد غذایی در سرتاسر این خیابان قدیمی اصفهان برپا کرده اند و گذرگاه پیاده روی عابران را تنگ کرده است تا فضایی که به جای اکسیژن ناب متصاعد از چنارهای قدیمی اصفهان، از دود و دم فروشگاه های فست و فود آکنده است.

بگذریم از عبور خودروهای متعدد و بوق های بی امان آنها برای کنار رفتن عابران از مسیر تنها اسم خیابان را در ذهن زنده می کند، گرچه مسئولان معتقد هستند عبور این خودروهای برقی در گذرگاه چهارباغ برای رفت و آمد افراد میانسال و یا خسته ضرورت دارد اما توجیهی برای حضور بی شمار خودروهای عبوری معمولی متعددی که به بهانه سکونت در خیابان یا حمل اجناس برای فروشگاه ها وارد میدان می شوند وجود ندارد.

اما نکته جالب اینکه در میان این آشفته بازاری که گذرگاه پیاده روی نام گرفته است، مسئولان شهری روزهای تعطیل مانند پنج شنبه و جمعه در بخشی از این خیابان اقدام به برپایی غرفه هایی کرده اند که صنایع دستی اصفهان و دیگر اقلام فرهنگی را برای گردشگران به نمایش می گذارد اما آنچه که در این میان جلب توجه می کند غرفه هایی است که با مجوز رسمی اقدام به فروش کتاب کپی می کنند ؛ کتاب هایی که چندین چاپ از آنها گذشته است و کاملا شبیه کتاب های فلان و بهمان انتشارات هستند به نوعی که حتی برگه های خاص برخی از انتشاراتی های معروف کشور را نیز تقلید کرده اند تا شکی در ذهن مخاطب در ارتباط با اصل بودن کتاب ها باقی نگذارند.

قانونی به نام حق تالیف در تمام جهان وجود دارد و بدین ترتیب زمانی که محدودیت زمانی حق تالیف یک کتاب رد شود مانعی برای کپی یا تجدید انتشار آن وجود ندارد اما موضوع این است که این کتاب ها با چاپ هایی کاملا جدید از برخی انتشاراتهای معروف کشور آن هم با تخفیف 50 درصد به فروش می رسند آن هم در شرایطی که همین کتاب در فروشگاه های کتاب سمت مخالف خیابان قیمتی دو برابری دارد!!

در طول سالهای گذشته حتی در تخفیف های نمایشگاه کتاب و انتشاراتی های معروف نیز تخفیف 50 درصدی را شاهد نبوده ایم اما اگر توجه کنیم که حتی برخی غرفه های نمایشگاه های کتاب نیز اقدام به فروش کتاب ها کپی کرده اند فروش کتاب در روز روشن آن هم در مرکز شهر اصفهان شاید چندان عجیب نباشد.

در این میان در گوشه و کنار شهر اصفهان نیز شاهد فروش همین کتاب ها به شکل چمدانی با قیمت پشت جلد کتاب اصلی هستیم! شاید فروش کتاب درگوشه خیابان موضوعی تازه و عجیب در کشور ما نباشد اما اینکه کتاب های کپی آن هم با قیمت پشت جلد کتاب اصلی در اصفهان بدون نظارت اداره فرهنگ به فروش برسد نشان از کم کاری متولیان فرهنگی دارد.

مسئولان اداره کل ارشاد اصفهان در ارتباط با این موضوع تنها به غیرقانونی بودن فروش این نوع کتاب ها اشاره داشتند، بدین ترتیب معروف ترین خیابان اصفهان جولانگاه کتاب های کپی شده است اما مسئولان فرهنگی اصفهان معتقدند اصلا فروش کتاب های چمدانی و کپی در اصفهان به اندازه ای نیست که به چشم بیاید !!!

در این میان یک نکته را نباید فراموش کنیم و آن اینکه استقبال مردم از خرید کتابهای کپی و با تخفیف نشان می دهد به واقع برخلاف آمارها در ارتباط با مطالعه اندک ایرانیان، مردم کشورمان به خواندن کتاب علاقه مند هستند اما قیمت بالای کتاب در طول تمامی سال های گذشته موجب شده تا خرید کتاب برای تمامی اقشار جامعه امکان پذیر نباشد .

از سویی این مطلب که می توانیم کتابی تولید کرد که از نظر کیفی هیچ تفاوتی با کتاب اصلی به جز تفاوت قیمت ندارد نشان می دهد می توان چاره اندیشی اساسی و راهکاری جدید برای چاپ کتاب ها را مدنظر قرار داد تا هم مشکل ترویج بی رویه کتاب های کپی رفع شود و هم مردم بتوانند با خیال راحت و با قیمت مناسب تر کتاب های مورد علاقه خود را تهیه کنند.

* خبرنگار و فعال رسانه ای

46

کد خبر 1281929

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
تهران – ایرنا - مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران گفت: کتابخانه عمومی نیمه کاره شهرستان دماوند بعد از گذشت سالها بلاتکلیفی ، امسال با حمایت مسئولان شهرستان به ویژه شهرداری دماوند، تکمیل می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : تابناک تهران

به گزارش ایرنا، علی نیکنام روز سه شنبه در جلسه انجمن کتابخانه های عمومی شهرستان دماوند که با حضور اعضای انجمن در فرمانداری این شهرستان برگزار شد، به اهمیت افزایش سرانه مطالعه در جامعه اشاره کرد و اظهار داشت: اگر می خواهیم سرانه مطالعه را در جامعه بالا ببریم باید به سه عامل افزایش تیراژ کتاب، افزایش کتابخانه های عمومی و گفتمان رایج کتاب و کتابخوانی توجه کنیم.

وی با بیان اینکه متأسفانه میزان تیراژ کتاب وضعیت مناسبی ندارد، خاطرنشان کرد: یکی از اولویت های این نهاد علاوه بر تشویق مردم جهت عضویت در کتابخانه ها، ترویج گفتمان کتابخوانی در بین خانواده ها، جلسات و نشست ها است که می تواند در افزایش سرانه مطالعه مؤثر باشد.

این مقام مسئول با اشاره به اینکه کتابخانه های عمومی هیچگونه بودجه ای برای توسعه و تقویت زیرساخت های کتاب و کتابخوانی ندارد، تصریح کرد: سهم نیم درصد شهرداری ها و نقش خیرین در این میان بسیار مؤثر است؛ اگر چه در مواقعی شاهد هستیم با وجود موافقت جهت احداث یک کتابخانه، نهادی اعتبار تخصیصی را به موضوع دیگری اختصاص می دهد که هم اکنون این مهم در خصوص احداث یک کتابخانه در منطقه دماوند صورت گرفته است.

وی با اشاره به موضوع پایتخت کتاب و تحقق این مهم در شهرستان دماوند نیز گفت: موضوع پایتخت کتاب هم اکنون در حال پیگیری است و حتی طرحی به عنوان جام باشگاه های کتابخوانی نیز فعال شده و در این زمینه اقدامات ارزشمندی در حال تحقق است اما برای دست یابی به این موقعیت باید شاخص ها را تقویت کنیم.

این مقام مسئول با بیان اینکه هم اکنون شهرستان دماوند شاخص های لازم را در ایجاد پایتخت کتاب ندارد، گفت: دماوند پتانسیل های خوبی دارد اما برای تحقق این مهم باید زیرساخت ها را فراهم کرد؛ هم اکنون یک کتابخانه نیمه کاره در دماوند وجود دارد و حتی منطقه گیلاوند و شهر آبعلی از کتابخانه محروم است.

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران گفت: کتابخانه های عمومی پایگاه های فرهنگی و اجتماعی یک جامعه هستند و اگر می خواهیم جامعه ای شاد و دور از افسردگی، ایمن و دور از هر گونه حادثه ای باشیم، باید به کتاب و توسعه کتابخانه ها به عنوان یک ابزار توجه کنیم چرا که افزایش کتابخانه فضیلت ها را آشکار می کند.

رشد 16 درصدی عضویت بخش کودک در کتابخانه های دماوند

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران با اشاره به رشد 16 درصدی عضویت کودکان دماوندی در کتابخانه های این شهرستان طی سال گذشته، افزود: تلاش داریم این مهم را با کمک نهادهای مربوطه افزایش دهیم چرا که هدف ما سرمایه گذاری در بخش کودکان و نوجوان است.

این مقام مسئول با بیان اینکه در استان تهران 155 کتابخانه در قالب کتابخانه های شهری، روستایی و سیار وجود دارد، گفت: چند کتابخانه نیز در دستور کار این نهاد قرار گرفته که با تکمیل آن تا پایان سال به 160 باب کتابخانه خواهیم رسید؛ تعداد کتابخانه در یک منطقه به نسبت جمعیت باسواد شهرستان بررسی می شود.

نیکنام در خصوص تقویت کتاب و کتابخوانی در مناطق روستایی نیز خاطرنشان کرد: یکی از اقدامات صورت گرفته در این نهاد، ایجاد کتابخانه سیار برای مناطق روستایی است که البته در روستاهای پرجمعیت علاوه بر این مهم، در نظر داریم با حمایت امور روستایی استانداری تهران، مکان های که مناسب ایجاد کتابخانه است با همکاری دهیاری ها، بررسی و تجهیز و به این مهم اختصاص دهیم.

وی ادامه داد: هم اکنون روستای سربندان از توابع شهرستان دماوند به دلیل اینکه از جمله روستاهای پرجمعیت منطقه است، در دستور کار قرار گرفته و در آینده ای نزدیک به کتابخانه مجهز می شود.

این مقام مسئول در ادامه با اشاره به اینکه کتابخانه های موجود در مراکز علمی و مساجد برای تقویت این بخش مؤثر بوده ولی کافی نیست، گفت: کتابخانه های مدارس، دانشگاه ها و مساجد صرفاً تخصصی هستند ولی ما برای جامعه نیازمند توسعه کتابخانه های عمومی هستیم اما می توان با تعامل و مشارکت از این کتابخانه ها نیز بهره مند شد.

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران در خصوص تقویت تروجی فرهنگ کتابخوانی در فضای مجازی نیز تصریح کرد: این مهم خوب است ولی به دلیل نوع دسترسی مخاطبان به کتاب ها، با مشکلات حقوقی همراه خواهد بود و امکان شکایت توسط نویسندگان وجود دارد که این مهم از نظر حقوقی نیازمند بررسی است.

استفاده از ظرفیت های موجود در جهت تقویت سرانه مطالعه

مجید صفری، فرماندار شهرستان دماوند در ادامه این جلسه با اشاره به اینکه یکی از موضوعات مهم در شهرستان افزایش سرانه مطالعه است، گفت: برای تحقق این مهم با توجه به سند توسعه شهرستان و افق 5 ساله این سند، لازم است با توجه به میزان بودجه و اعتباراتی که وجود دارد، حرکت کرد.

وی ادامه داد: هم اکنون مدارس، دانشگاه ها، مساجد و دیگر مراکز فرهنگی و علمی شهرستان دارای کتابخانه های مطلوبی هستند که نسبتاً کمتر از آنان استفاده می شود؛ به نظر می رسد استفاده درست و کافی از امکانات موجب نیز می تواند بسیاری از مشکلات این حوزه را برطرف کند.

این مقام مسئول با بیان اینکه نبود اطلاعات کافی در خصوص شاخص های بخش کتاب و کتابخوانی نمی تواند ما را در تحقق اهداف سند توسعه شهرستان یاری کند، تصریح کرد: داشتن اطلاعات در خصوص میزان فضا، سرانه مطالعه، تعداد عناوین کتاب و... می تواند شهرستان را در این زمینه بیش از پیش یاری و از هزینه های اضافی جلوگیری کند.

فرماندار شهرستان دماوند همچنین به تقویت بخش کتابخوانی در فضای مجازی اشاره و خاطرنشان کرد: امروزه بخش عمده ای از جامعه در فضای مجازی فعالیت و یا از آن استفاده می کنند که اگر با برنامه ریزی و ارائه طرح های ارزشمند در این حوزه نیز با ایجاد کتابخانه مجازی فعالیتی صورت گیرد، موفق خواهد بود.

حسین محمدی، مسئول کتابخانه های عمومی دماوند در خصوص احداث کتابخانه پیش بینی شده در منطقه گیلاوند نیز گفت: این مهم با حمایت فرماندار شهرستان در کمیته برنامه ریزی استان و سند توسعه شهرستان مصوب شد؛ هم اکنون توسط راه و شهرسازی زمینی به مساحت 2600 متر در جنب حوزه علمیه خواهران شهرستان اختصاص یافته ولی به دلایلی اعتبار تخصیص نیافته و فعلاً متوقف است.

وی ادامه داد: در روستای سربندان بنایی حدود 300 متر جهت احداث کتابخانه پیش بینی شده است که لازم است تجهیز و تأمین نیروی انسانی صورت گیرد که در صورت تکمیل در دهه فجر افتتاح خواهیم کرد.

تهرام/7246// 6139

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

شیراز- مسعود شناسا، هنرمند موسیقی سنتی که با مجموعه آلبوم 5 گانه در زمینه ردیف نوازی گامی در شناخت موسیقی ایرانی برداشته، اعتقاد دارد موسیقی پاپ ازنوع بدش درایران شدیدا رایج شده است.

خبرگزاری مهر - گروه استان ها: ردیف، پایه، اساس، مهمترین و ارزنده ترین سند موسیقی ملی ایران و از برجسته ترین نشانه ها و هویت ملی ایرانی است؛ مسعود شناسا، ردیف میرزاعبدالله را پس از سال ها تجربه و پختگی و با برداشت ها و دریافت های بسیار ویژه ای که در ریتم ها و نوانس ها از این ردیف دارد، با سنتور نواخته است.

مسعود شناسا، هنرمند موسیقی دان و نوازنده در گفت و گو با خبرنگار مهر، می گوید: از کودکی موسیقی را آغاز کردم چرا که خانواده ما از قدیم به موسیقی اصیل و جدی می پرداخت؛ از 8 سالگی تنبک را آغاز کردم و چند سال بعد به نواختن سنتور پرداختم در حالی که در سالهای 50 بود در آنجا موسیقی ایرانی سنتی یا به اصطلاح موسیقی کلاسیک و آهنگسازی کلاسیک اروپایی خواندم.

شناسا ادامه می دهد: در رشته آهنگسازی کلاسیک دانشجوی ممتاز شدم و برای آمریکا بورسیه گرفتم که نرفتم؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شرایط تغییر کرد و این شد که ادامه بدهم. سپس آهنگسازی و در زمینه های موسیقی ایرانی دو کتاب چاپ کردم؛ کتاب سنتور نامه که متد آموزشی می باشد و دیگری که سرگذشت نام دارد و دوره عالی کارهای خودم شامل ضربی و آوازی است را شامل می شود.

وی می افزاید: چند آلبوم منتشر کردم به نام تندر سال ها پیش که تم نوازی یا دو نوازی سنتور و تنبک بود؛ آلبوم دیگری دارم به نام غم زیبا که با شهرام ناظری منتشر شد.

شناسا که با آلبوم دیگری دارم به نام سرگذشت که بازسازی آلبوم تندر است اقدام به چند صدایی کردن آن برای سنتور و ارکستر زهی کرد؛ دو سال پیش کنسرتی در شیراز برگزار کرد به نام خلوتگاه که آلبوم آن به این نام منتشر شد.

*اساساً؛ ردیف در موسیقی چه نقشی دارد؟

در فرهنگ ردیف نوازی این پدیده ایست که هر کسی پس از گذراندن دوره شاگردی کم کم پس از طی گذر سال ها با تدریس اندیشه و شخصیت خود را در نواختن ردیف پیاده و ارائه می کند.

من به همراه دیگر هنرمندان در دانشکده هنرهای زیبا و مرکز انتشار موسیقی کار کردم و درس ها گرفتیم؛ در آغاز همه در نواختن یک شکل بودیم اما به مرور زمان هر کسی در ردیف نوازی شخصیت خود را پیدا کرد طبیعتاً تفکر و روحیه و فکر خودم را پیدا کردم و ایجاب کرد که بگونه ای که خودم می نوازم ارائه و روایت کنم.

دریافتی که از ریتم در ردیف دارم از نظر حسی و نُوانس هایی که دریافت، کشف و پیدا کردم یا جایگاه جمله ها از نظر ساختارهای ریتمی هر کدام با چه حس و نظمی است؛ البته این ها قطعی نیست هر بار که ردیف می نوازیم تفاوت های بسیاری می کند از لحاظ حسی و این همین بخشی از ارزش ردیف است که هر بار که تکرارش می کنیم با بار پیش فرق می کند و استفاده از برخی مضراب ها و تکنیک ها و امکانات ساز هر بار که گوشه ای را اجرا می کنیم حتماً فرق می کند، گاهی از نظر حسی و فکری معجزه ای رخ می دهد در اجرای ردیف و غوغایی می شود که البته بستگی دارد که چه کسی بنوازد. ردیف را بعضی کسان نواخته اند و تدریس کرده اند که باعث شده بعضی از شاگردان زده شوند از کسی که می خواهد ردیف را آموزش دهد.

کسی که می خواهد ردیف را آموزش دهد باید اول خودش آن را به خوبی فهمیده باشد و به خوبی درک کرده باشد، خوب با جزئیات خو گرفته باشد و آن را با حس خوبی ارائه دهد که شاگرد را جذب و خرسند کند و بداند که هر لحظه، هر جمله و فیگوری از ردیف و هر موتیفی چگونه باید به شاگرد تفهیم و انتقال توضیح دهد که در کجا چه اتفاقی می افتد و او باید چگونه فکر کند در این لحظه اگر شخص خودش متوجه نشده باشد طبیعی است که نمی تواند مفهوم را انتقال دهد.

*در موسیقی سنتی ایران چه ردیف هایی داریم؟

ردیف صبا، ردیف میرزا عبدالله، میرزا حسینقلی، موسی خان و ردیف چپ کوک فرامرز پایور.

*آیا برای آموزش آواز سنتی ضرورتی برای آموزش تئوریک هست؟

در چارچوب سنتی ضرورتی برای آموزش تئوریک به آن معنی نیست کسی که موسیقی کار می کند؛ اصولاً هر چیزی در بخش تئوری خوب است.

در گذشته شاید تئوری به معنی امروز نبود و در گفتگوی سینه به سینه مطالبی را استاد به شاگرد می گفته است اما نه شاید به صورت تکمیل شده امروز، البته که هر کس در زمینه تئوریک در عمل اثر دارد.

*چند ردیف در موسیقی ایرانی داریم و چرا میرزا عبدالله برای شما از اهمیت برخوردار است؟

دلیل اصلی علاقه مندی من به ردیف میرزا عبدالله در آغاز این بوده که ما ردیف را کار کردیم و طبیعتاً جذبش شدیم؛ همه ردیف ها خوب است. ردیف استاد صبا را کار کردم ردیف میرزا حسین نوری را تا پس از انقلاب مدتی کار کردم و ارتباط بسیاری با ردیف بر قرار کرده و با هم آنکه این ردیف را مرتب بود را اجرا و در جمله بندی غوغا کرده؛ کم و زیاد را در جمله بندی نمی بینید، یک مضراب کم و زیاد پیدا نمی کنید؛ آن ارتباطی که برقرار می شود خود به خود علاقه بیشتری را ایجاد می کند در هر صورت در بر حق بودن ردیف میرزا عبدالله شکی نیست، البته در ردیف ها نمی توان گفت الان ردیف ساده و فلان ردیف سخت است.

*وضعیت آموزشی موسیقی سنتی را چطور می بینید؟

سطح آموزش در آموزشگاه ها آنچنان که باید باشد نیست زیرا کسانی را دعوت می کنند برای تدریس و بسیاری کسان هم پذیرفته می شوند؛ دانشجویانی هستند که می بینیم بسیار ضعیف هستند البته آدم های با استعدادی هم در آنها وجود دارد.

این مسئله بستگی به سیاست دانشگاه ها دارد ممکن است دانشگاهی آنقدر اهمیت بدهد که دانشجویان با استعداد و دارای زمینه را بپذیرد برخی دانشگاه ها هم اهمیت نمی دهند.

در دانشگاه هایی که تدریس کرده ام شاگردانی بسیار ضعیف دیده ام درحالیکه شاگردانی هم دیده ام که نوازندگانی بسیار خوب بودند؛ روی هم رفته کیفیتی که باید داشته باشند در دانشگاه ها وجود ندارد شاید در همه رشته ها همین باشد نه فقط در موسیقی.

*با وجود غلبه سلیقه پاپ وضعیت موسیقی سنتی را چگونه پیش بینی می کنید؟

موسیقی پاپ از نوع بدش در ایران شدیداً رایج شده است و به ندرت خواننده خوب پیدا می شود اما، خوشبختانه گرایش جوانان برای یادگیری موسیقی کلاسیک ایران که به غلط آن را سنتی می نامیم چون سنتی واژه درستی برای هنر نیست چیزی به نام موسیقی سنتی نداریم و به غلط جا افتاده است، بسیار زیاد دیده می شود؛ به هر حال موسیقی کلاسیک ایران کار خودش را می کند. موسیقی اصیل ایرانی آموزش داده می شود کنسرت های هم گرچه بسیار کم است هر از گاهی برگزار و در سطح گسترده ای هم آموزش داده می شود.

خوشبختانه گرایش دیده می شود، البته اگر موسیقی پاپ از نوع خوبش بود و کمتر نفوذ داشت البته نتیجه بهتر بود؛ شوربختانه نفوذ موسیقی پاپ از نوع بدش لطمه های زده و گرایش خیلی از جوانان می شود همین موسیقی پاپ در نتیجه موسیقی اصیل یا کلاسیک ایرانی کمتر آنها را جذب می کند اما به هر حال ناامید کننده هم نیست.

*آیا موسیقی تلفیقی را به رسمیت می شناسید؟

مخالف تفکرهای دیگر گونه نیستم و فکر می کنم کارهایی باید صورت گیرد تا اینکه آدم دو سبک موسیقی را تلفیق کند می تواند غلط نباشد مهم این است که کی چه کار می کنند آیا کسی که می خواهد تلفیق کند آیا به خوبی موسیقی ایرانی را فهمیده است؛ اینکه آیا موسیقی پاپ را خوب فهمیده باشیم در موسیقی کلاسیک غرب هم دیده می شود.

برخی از سنت گراها تعصب دارند که نباید موسیقی غرب را با موسیقی ایران آمیخت، زیرا معتقدند موسیقی ایرانی باید یک صدایی باشد اشکالی ندارد اما برخی مثل من مخالف این حرف ها هستند و طرفدار ترکیبش هستم.

معتقدم کسی که می خواهد این کار را بکند باید شرایطی داشته باشد از جمله اینکه موسیقی ایرانی را خوب فهمیده باشد و عمیق درک کرده باشد، دوم موسیقی غربی را خوب درک کرده باشد و جنبه های تئوریک و علمی آن را هم خوب فهمیده باشد. این فرد ذوق، صلاحیت، استعداد و شعور ترکیب اینها را داشته باشد حتماً چیز خوبی از آب در می آید.

*برخی بدون آموزش ردیف اقدام به آموزش می کنند؛ آیا به صرف آموزش تصنیف می توان موسیقی آموخت؟

بدون آموزش ردیف نمی توان موسیقی آموخت زیرا به یک جز سردستی بدل می شود برای اینکه شخص بخواهد موسیقی را به طور واقعی بشناسد باید ریشه را دریابد و اساس کار را بشناسد که بخش مهمی از آن ردیف است و بخشی از آن هم ضربی هاست ؛ چهارمضراب ها، پیش درآمدها و قطعات دیگر البته ردیف از پایه و اساس مرکزیت دارند.

*ویژگی های آلبوم جدید شما چیست؟

آلبوم ردیف میرزا عبدالله - برومند با تفکر و احساس خودم آغشته شده است؛ همان چیزی که پس از سال ها تدریس بعد از 40 و اندی سال تدریس پیدا و درک کرده ام. چه در بخش مقایسه چه در بخش ریتمیک جمله بندی ها و تاکید ها هم خودم خیلی نیاز دیدم که این کار را انجام دهم و خیلی ها این را از من خواستند که این یک واقعیت است که در این سی، چهل سال سر کلاس آمده اند و شیوه ردیف نوازی حس و حال و شیوه ای که ردیف و تدریس می کنم دیده اند و شنیده ام تأکید کرده اند که باید آلبوم را منتشر کند فکرش را داشتم تا در سه، چهار سال گذشته شرایطش به وجود آمد و آن را ضبط کردم.

*برگزاری جشنواره ها و رقابت های موسیقی کمکی به روند اعتلای موسیقی ایرانی کرده است؟

برگزاری جشنواره های متعدد در بالا رفتن سلیقه موسیقایی مردم تأثیر داشته و نمی تواند بی تأثیر باشد زیرا باعث ایجاد انگیزه در جوانان می شود و تجربه می کنند و می توانند در دیدگاه هنرمندان تأثیر گذار باشند.

*مدتی است که هنرمندان از نبود سالن مناسب و فرسودگی تالار حافظ در شیراز گلایه دارند و استاد حسین علیزاده هم به این موضوع واکنش نشان داد؛ آیا شما هم از این موضوع احساس کمبود می کنید؟

برای اطلاع و همه گیر شدن یک فرهنگ در واقع بخش های گوناگون فرهنگی در جامعه حمایت و بودجه و کار دولتی پسندیده است؛ یک دولت اگر که برای مردم کار می کند باید بودجه بگذارد و مدیریت کند؛ سالن ها و محیط های آموزشی مناسب به وجود بیاورد و از اهل فرهنگ و هنر چه نویسنده کتاب یا نوازنده حمایت مالی کند آنان را شاد می کند.

چه صنعتگری که در حوزه تجسمی کار می کند چه آنکه در حوزه موسیقی کار می کند باید حمایت مالی شود در امور مختلف در آلبوم معرفی و شناساندن آن به مردم کمک کنند هزینه ها را پرداخت کنند تا نتیجه درستی بدهد. شک نیست که حمایت مالی و ساختن سالن، به وجود آوردن محیط های فرهنگی و آموزشی و به کار گرفتن افراد بر حق و درست تأثیر بسیاری دارد.

*مراودات فرهنگی بین المللی را در زمینه موسیقی مناسب ارزیابی می کنید؟

دست کم در زمینه موسیقی سنتی فکر نمی کنم به تعداد زیاد بوده است؛ یا من خبر ندارم، اینها به یک سری مسائل باز می گردد که بخشی از آن به سیاست های دولت مربوط است که ارتباطی میان دولت های مختلف ایجاد کند و بده بستان های فرهنگی ایجاد کنند. البته من اجراهایی در خارج از کشور با اساتید مختلف داشتم درحالیکه تکنوازی، سه نوازی، گروه نوازی و خوانندگی در خود ایران هم کم نبوده است.

هرچه مردم بیشتر توجه کنند و اهمیت دهند و سرمایه گذاری مادی و غیرمادی کنند از جانب خودشان برای فرهنگ خودشان و فرزندانشان شکی نیست که نتیجه خوبی گرفته خواهد شد و در اعتلای یک جامعه بخشی از حرکت و کار این است که هر شخصی و هر فردی از جامعه دگرگونی، پیشرفت، تحول و اعتلا را از خود شروع کند و آغاز از خودش باشد. وجود تفکرات درست با مطالعه در زمینه های درست محقق می شود.

به گزارش تیتربرتر، آلبوم ردیف میرزاعبدالله - برومند در یک بسته که شامل 5 سی دی است.

لینک خبر :‌ تیتر برتر
اصفهان- ایرنا- صنعت چاپ در ایران از بازرگانی تا تولید داخلی ، چاپخانه داری به دلایل نوسانات ارزی، کمبود کالا در بازار، نبود حمایتها، قوانین دست و پاگیر با مشکلات عدیده ای مواجه است که باید برای این صنعت که در بخش فرهنگی کشور نقش مهمی و موثری دارد، فکری اساسی کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

اختراع فن چاپ در حقیقت به قرن ها پیش از گوتنبرگ، که نامش به عنوان مخترع چاپ در تاریخ به ثبت رسیده باز می گردد.

حروف دستی و حروف قلعی که پس از آنها به کارآمد، هیچیک رواج نیافت و برعکس حروف چوبی متداول شد. تا این که در سال 1440 گوتنبرگ ظاهراً بدون اطلاع از اقدام چینی ها، حروف قابل انتقال را اختراع کرد.

حروف متحرک را چینی ها اختراع کردند، ولی گوتنبرگ که حرفه اش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریخته گری حروف را از سرب و آنتیموان به دست آورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونه ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند.

سرانجام برای مرکب چاپ هم فرمول مناسبی پیدا کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد.

به طور تقریبی 20 سال پس از نخستین تلاش های گوتنبرگ در امر چاپ، این صنعت با استفاده از سطوح برجسته در ونیز، فلورانس، پاریس و لئون در حدی مختصر و محدود رواج یافت.

اما دستگاه چاپ گوتنبرگ، به علت هزینه های بسیار زیاد فقط برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدت های طولانی استقبال چندانی از آن نشد.

300 سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، نمایشنامه نویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال 1796 میلادی اختراع کرد.

اما چاپ در ایران به پنج قرن پیش از میلاد یعنی زمان هخامنشیان و مهرهای سلطنتی می رسد که برای تأیید احکام و فرمان های حکومتی از آن ها استفاده می کردند.

نخستین چاپخانه در ایران به دوران صفویه باز می گردد که کشیشان ارامنه در جلفای اصفهان با آن تعدادی دعا و ذکرهای مسیحی را چاپ کردند.

در دوره حکومت نادرشاه افشار به گزارش دو سیاح خارجی جزوه هایی به لاتین و عربی در ایران چاپ و پخش شد. اما این در دوران ولایت عهدی عباس میرزای نایب السلطنه است که صنعت چاپ در ایران به طور جدی آغاز شده و شکل می گیرد. زمان فتحعلیشاه قاجار، عباس میرزا به دلیل استقرار حکومتش در تبریز و نزدیکی اش با عثمانی با برخی از صنایع آن دیار آشنا شد؛ بدین ترتیب او بنای نخستین چاپخانه ای را گذاشت که در ایران، به زبان فارسی و با روش چاپ سربی، به نشر کتاب پرداخت.

چاپ در ایران از 1357 به این سو به طور کلی بر اثر چند عامل از جمله افزایش عناوین کتاب و نشریه ، برداشته شدن ممیزی، گسترش آموزش چاپ ، ورود تجهیزات و فنون جدید چاپ به ویژه استفاده از رایانه و شبکه ها و نظام های رایانه ای که انقلابی در اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی به بار آورد و توسعه دانشگاه ها و آموزش عالی روند رو به رشدی را آغاز کرد.

صنعت چاپ در ایران و به ویژه در حوزه های فرهنگی نقشی مهم و تعیین کننده دارد و از اینرو باید مانند یک صنف فرهنگی به آن نگاه کرد و توجه داشت.

اما اهالی این صنف این روزها و در گیرودار مشکلات و مسائل اقتصادی ایجاد شده در کشور، تشدید تحریم ها علیه ایران و نوسانات نرخ ارز و دلار در کشور حال و روز خوبی ندارند و با مشکلات زیادی در بخش های بازرگانی، تولید و مصرف دست به گریبان هستند.

نوسانات نرخ ارز صنعت چاپ را بیمار کرد

مدیرعامل شرکت مبین تک که در حوزه ماشین آلات چاپ دیجیتال فعالیت دارد درباره مشکلات حوزه چاپ در کشور می گوید: این روزها مشکلات این صنف در دو حوزه بازرگانی و واردات و نیز تولیدات داخلی ماشین آلات چاپ خود را به خوبی نشان داده است.

مجتبی نیکنام در گفت و گو با ایرنا افزود: فعالان این صنف برای به روز نگه داشتن صنعت چاپ در کشور ناچار باید یا ماشین آلات پیشرفته و یا قطعات آن را وارد و در کشور به ساخت ماشین آلات چاپ بپردازند.

وی با اشاره به اینکه نوسانات قیمت ارز باعث شده هزینه ها به شدت افزایش یابد و در عمل وارد کردن دستگاه ها به صرفه نباشد اظهارداشت: قیمت ها در حوزه چاپ بالا رفته و مشتریان توانایی خرید ندارند.

این فعال حوزه چاپ بر کاهش قیمت دلار نسبت به ماه های قبل اشاره می کند و ادامه می دهد: در چنین شرایطی واردکننده ای که سه تا چهار ماه زمان می برد تا دستگاه خود را وارد کند چهارماه قبل با دلار به طور مثال 15 هزار تومان دستگاه را خریداری کرده و اکنون که دستگاه به کشور وارد شده و دلار کاهش چندهزار تومانی داشته است باید آن را با ضرر به فروش برساند.

وی این شرایط نابه سامان را یکی از دلایل بی رونقی بخش بازرگانی حوزه چاپ در زمان حاضر بیان کرد.

نیکنام اضافه کرد: امکان ساخت دستگاه های چاپی با ساختار ساده و قدیمی در ایران وجود دارد ولی ساخت همین دستگاه نیز نیازمند واردات 80 درصد قطعات از خارج است و برای خرید و ورود آنها با نوسان قیمت ارز در کشور مشکل ایجاد می شود بنابراین تمام مشکلاتی که برای بازرگانان صنعت چاپ وجود دارد برای تولیدکنندگان داخلی نیز به وجود می آید.

مدیرعامل شرکت مبین تک، حوزه چاپخانه داری و تهیه مواد اولیه را هم بدون مشکلات ندانست و گفت: مواد اولیه چاپ مثل جوهر و مدی چاپ هم افزایش قیمت داشته و بسیار گران شده و مشتریان چاپخانه ها دیگر رغبتی برای انجام فعالیت های چاپی ندارند.

وی تصریح کرد: در یک کلام باید گفت صنعت چاپ در ایران از بازرگانی تا تولید داخلی و چاپخانه داری و مشتری نهایی به دلیل این نوسانات قیمت دلار و کمبود کالا در بازار، هیچیک برای فعالیت تمایلی ندارند و برایشان به صرفه نیست.

این فعال حوزه چاپ که در هر سه بخش بازرگانی، تولید و چاپخانه داری دستی برآتش دارد از نبود هیچگونه یارانه دولتی در بخش چاپ و چاپخانه داری گفت و از مسؤولان خواست تسهیلات ویژه ای برای صنف چاپ قائل شوند زیرا این صنف از قدیم به صنف فرهنگی معروف بوده است.

وی آرزوی همه اهالی صنف چاپ را ثبات نرخ ارز حتی در شرایط بالای قیمت بیان می کند و می افزاید: در سال 97 نسبت به سال قبل مشتریان ما حدود 60 درصد کاهش داشت و فروش یک سوم شد و در سال 98 نیز تاکنون نسبت به سال قبل حدود 40 درصد کاهش مشتری داشته ایم.

وی که 13 سال سابقه فعالیت در حوزه چاپ دارد خاطرنشان کرد: اگر برای واردکنندگان ارز نیمایی و برای کسی که می خواهد فعالیت تولیدی انجام دهد ارز مناسب قرار دهند که بتواند با قیمت مناسب قطعات را وارد و در کشور دستگاه چاپ تولید کند خیلی بهتر است ولی در عمل اکنون واردکننده و تولیدکننده هر دو باید دلار را با یک قیمت بخرند.

نیکنام تاکید کرد: هم بالا رفتن و هم پایین آمدن قیمت دلار باعث می شود که فعالان حوزه چاپ قدرت ریسک نداشته باشند.

قوانین دست و پاگیر گمرکی بلای جان اهالی صنعت چاپ

مدیرفروش شرکت رایا شقایق که در زمینه فروش مواد اولیه و تولید دستگاه های چاپ لارج فورمت فعالیت دارد می گوید: چون ما در رأس زنجیره صنعت چاپ یعنی تأمین کننده مواد اولیه هستیم به طور قطع با مشکلات دست و پاگیر گمرک و واردات کالاها روبه رو هستیم.

نوید عطارزاده از تعرفه ها و بخشنامه هایی که هر روزه تغییر می کنند گلایه کرد و افزود: مسیرهای غیرقانونی که ناخودآگاه پیش پای واردکنندگان ایجاد می شود تا کالاهای مصرفی دارای تاریخ انقضای خود را زودتر از گمرک ترخیص کنند و هزینه های گزافی که روی دست واردکنندگان گذاشته می شود این صنعت را دچار مشکل کرده و بر قیمت تمام شده کالا تأثیر منفی دارد.

وی تصریح کرد: یک سرمایه گذار، تولیدکننده و بازرگان به دلیل نوسان ارزی در کشور هیچ برنامه ریزی حتی کوتاه مدت هم نمی تواند انجام دهد، اگر کارآفرین باشد که بدتر از همه و تلاشی که سال ها انجام داده در نوسان یک شبه دلار از بین می رود.

این مدیر فروش با اشاره به اینکه در بحث چاپ دیجیتال هیچ یارانه ای به فعالان این حوزه پرداخت نمی شود و نگاه حمایتی از سوی دولت به این صنف نشده است اضافه کرد: برعکس در بحث های تعرفه ای و غیرتعرفه ای که در گمرک و واردات کالا برای ما ایجاد می کنند کار را هر روز برایمان دشوارتر می کنند.

وی بحث ثابت نگه داشتن نرخ ارز را سیاسی و فرا اقتصادی دانست و افزود: افراد دارای صلاحیت و تخصص در این خصوص باید اظهار نظر کنند ولی در وضع قوانینی که یقه تولیدکنندگان و واردکنندگان را می گیرد، ما هر روز با داستان های جدیدی در گمرک روبه رو هستیم که واردات را برای ما سخت و سخت تر می کند.

عطارزاده این موضوع را زمینه سازی بالا رفتن هزینه تمام شده کالاها و مواد اولیه چاپ می داند و می گوید: زمان مناسبی که باید کالا به دست تولیدکننده و مصرف کننده برسد متأسفانه نمی رسد.

مدیر فروش شرکت رایا شقایق که در حوزه نساجی، عفاف و حجاب و چاپ روسری و پوشاک نیز فعالیت دارد اظهار داشت: خوشبختانه به دلیل بالا رفتن نرخ ارز واردات در این حوزه کاهش یافته و نزدیک به صفر شده است و این فرصتی بسیار مناسب و بکر برای تولیدکنندگان است تا بتوانند با حداقل سرمایه و بیشترین ارزش افزوده کارآفرینی کنند ولی به دلیل مشکلات ذکرشده روز به روز این تعداد کمتر و کارخانه های تولیدی بسته می شوند که همه آنها به دلیل نبودن یک نظام اقتصادی منسجم و منظم است.

وی تاکید کرد: موضوعی که روز به روز صنعت چاپ کشور را نابود می کند ندانم کاری بعضی مسؤولان بالادست و برخی قوانین بی ربط و نامربوطی است که متأسفانه سد راه برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این حوزه است.

استقبال از کالاهای چاپی بسیار کاهش یافت

مدیرعامل چاپ همرنگ که در زمینه کارت عقد و عروسی فعال است مشکل بزرگی که در حوزه چاپ کارت عروسی وجود دراد را تهیه کاغذ کارت عروسی برشمرد و گفت: کاغذ کارت های عروسی باید فانتزی باشد که به طور معمول در ایران تولید نمی شود و باید وارد شود و در شرایط کنونی تحریم ها علیه ایران و به دلیل لوکس بودن آن، وارد نمی شود.

سید محسن کشفی در گفت و گو با ایرنا بیان کرد: بنابراین ناچار به استفاده از کاغذهای داخلی و یا کاغذهای تحریر هستیم که رقابت با کارت های خارجی را از بین برده زیرا کیفیت این کاغذها و چاپ روی آن هردو پایین است.

وی بیان کرد : تولید کاغذهای داخلی هم مشکلات مربوط به خود را دارد برای مثال کیفیت تولید کارخانه در هفت تپه مشکل دارد.

وی درخصوص اختصاص ندادن یارانه های دولتی به این بخش از صنعت چاپ گفت: اکنون به انتشاراتی ها هم به سختی یارانه دولتی پرداخت می کنند چه برسد به تولیدکنندگان کارت های عروسی.

این تولیدکننده کارت های عروسی تصریح کرد: ما به دنبال الگوبرداری از کارت های خارجی و تولید کارت های داخلی با قیمت های مناسبیم و سعی کردیم در امر ازدواج هزینه این کارت ها برای عروس و دامادها به حداقل برسانیم ولی متأسفانه در زمان حاضر نمی توانیم دیگر این کاهش هزینه های تولید را داشته باشیم و قیمت کارت ها بالا رفته است.

وی به کاهش قدرت خرید، میزان ازدواج ها و تعداد سفارش کارت های عروسی اشاره و خاطرنشان کرد: در شرایط اقتصادی فعلی کشور بسیاری از جوانان مراسم ازدواج برگزار نمی کنند و افرادی هم که سفارش کارت می دهند میزان آن از 200 کارت برای هر مراسم در سال های قبل به حدود 80 کارت کاهش داشته است.

کشفی تاکید کرد: تولیدکنندگان و فعالان حوزه چاپ هدفی جز کمک که به تولید کشور ندارند پس مسؤولان از آنها به روش های مختلف از جمله کاهش تعرفه واردات دستگاه حمایت کنند.

در ایران ، یازدهم شهریور را روز صنعت چاپ نامیدند که یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی تاریخ بشری یعنی ورود صنعت چاپ به دنیایی با چشم انداز توسعه و ارتقاست.
به گفته کارشناسان صنعت چاپ یکی از مهمترین و قدیمی ترین صنایع در دنیاست که بسیاری از صنایع به نحوی با آن مرتبط هستند و با توجه به پیشرفت فناوری از چاپ اوراق بهادار تا چاپ بر روی انواع مواد جدید هر روز تعجب بسیاری را بر انگیخته است.
برخی از معتقدند که فناوری چاپ کمک بسیار زیادی به توسعه فناوریها و صنایع دیگر کرده است و اهمیت کیفیت چاپ باعث رقابت محصولات تولیدی کشورهای مختلف با یکدیگر شده است.
طراحان حرفه ای با شناخت ماشین آلات چاپ، طراحی های بسیار تاثیرگذاری را در صنایع ارائه می کنند و عامل موفقیت در جهت رشد و تولید موفق می شوند و از این رو کیفیت طراحی یکی از نیازهای یک چاپ موفق است.
به تاکید کارشناسان بسیاری از مشکلات فراروی صنعت چاپ، زمانی رفع خواهد شد که مسئولان نسبت به این بخش دید صنعتی پیدا کنند و حمایت همه جانبه داشته باشند.
برآیندها مبین این است که بسیاری از متولیان صنعت چاپ، این بخش را جزو صنعت به حساب نمی آورند و این در حالی است که صنعت چاپ در حوزه فرهنگی کشور نقش بسیار مهم و موثری دارد.
اکنون در استان اصفهان حدود 400 چاپخانه فعالیت دارد که از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان پروانه تاسیس صادر شده است.
از این تعداد حدود 90 درصد چاپخانه ها زیر مجموعه وزارت ارشاد محسوب می شوند ولی تعدادی از آنها که در شهرک های صنعتی قرار دارند، پروانه فعالیت خود را از وزارت صنعت دریافت کرده اند.

7135/6026/

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

زهرا اشرف زاده | البرز - خبرنگار

البرز همواره یکی از مراکز پرورش شعرای بزرگ کشور بوده است، از این رو سابقه تشکیل انجمن های شعر و ادب در استان به سال های دور بازمی گردد؛ انجمن هایی که شاید در ظاهر کارشان فقط خواندن شعر باشد اما در واقع نقد و بررسی هم بخش مهمی از کارکردهای این انجمن هاست. ضمن این که خواندن شعر و دورهم جمع شدن انگیزه ای برای ادامه کار، سرایش و شعر بهتر گفتن و ایجاد حس رقابت بین شعرا و آشنایی با شعرای پرسابقه است. در البرز حدود 20 انجمن شعر وجود دارد، اما خروجی این انجمن ها چیست، چند شاعر بزرگ از دل این انجمن ها بیرون آمده و چه قدر توانسته اند در این زمینه موفق باشند.

نقد شعر در انجمن دلشدگان

انجمن دلشدگان یکی از انجمن های شعر کرج است که هر یکشنبه جلسات خود را در اداره ارشاد برگزار می کند.
رئیس این انجمن با بیان این که انجمن دلشدگان حدود 25 سال است که تشکیل شده است، می گوید: تاسیس انجمن دلشدگان به سال 72 بازمی گردد که آن زمان به صورت دوره ای و با حضور شاعران بزرگ در خانه اعضا تشکیل می شد، اما حدود 8 سال قبل بود که تصمیم گرفتیم جلسات را به صورت تشکیلاتی و منسجم در اداره ارشاد و یا حوزه هنری برگزار کنیم.

حجت الاسلام اکبر حمیدی می افزاید: هر صنفی برای خود تشکیلات و سازمانی دارد و هدف خاصی را دنبال می کند، هدف ما نیز ترویج و زنده نگه داشتن ادبیات فارسی و بیان آموزه های دینی، فرهنگی، اجتماعی و.. به زبان شعر است. البته در این انجمن از اشعار ترکی، لری، کردی و دیگر اقوام کشور نیز بهره مند می شویم، اما همان طور که گفتم هدف ما پرداختن به موضوعات روز جامعه به زبان شعر است.
وی ادامه می دهد: انجمن دلشدگان ترکیبی از شعر و موسیقی است، چراکه به نظر من موسیقی جدای از شعر و ادبیات نیست. ما تعریف خاصی از موسیقی داریم و می گوییم موسیقی، جریان هماهنگ طبیعت با خداوند است. البته ما در جلسات از موسیقی فاخر لذت می بریم که مورد استقبال شرکت کنندگان نیز هست.

حمیدی با اشاره به این که هدف ما در انجمن تنها خواندن شعر نیست، ادامه می دهد: سعی داریم اشعاری را که خوانده می شوند نقد کنیم و حتی از اساتید بزرگ استان هم در این زمینه بهره می بریم، زیرا نمی خواهیم جلسات نمایشی باشند.
این شاعر البرزی اضافه می کند: یکی دیگر از ویژگی های انجمن دلشدگان این است که هر هفته یا هر 2 هفته یک بار مهمان ویژه داریم که از اطلاعات آنها بهره مند می شویم.
حمیدی در پاسخ به این که استقبال از جلسات انجمن چگونه است می گوید: در جلسات ما بیشتر پیشکسوت ها هستند اما جوان هایی هم هستند که از تجربه آنها بهره مند می شوند. استقبال هم خوب است و ما مهمان هایی از استان های مختلف مانند قم، تهران، قزوین و شهرستان های مختلف البرز داریم. همچنین خانم های بسیاری عضو انجمن هستند و در جلسات شرکت می کنند که استعداد زیادی دارند.

وی با بیان این که اداره ارشاد البرز و حوزه هنری در حد توان خود به انجمن ها کمک می کنند، می افزاید: اما حمایت ها باید بیشتر شود، چراکه شاهدیم بسیاری از شعرا و نویسندگان ما برای مطرح و دیده شدن به تهران رفته اند، در حالی که هنوز ساکن کرج هستند. حمیدی می گوید: جلسه های انجمن دلشدگان یکشنبه ها ساعت 17 تا 19 در اداره ارشاد کرج برگزار می شود که علاقه مندان می توانند در آن حضور داشته باشند.

پیشبرد و نقد شعر

یکی از شاعران کرجی و عضو هسته مرکزی انجمن شعر جوان در مورد کارکرد انجمن های شعر می گوید: انجمن ها برای پیشبرد و نقد شعر تشکیل می شوند و به نوعی گردهمایی شاعران برای ارائه آثارشان است.
رضا یعقوبی می افزاید: اگر انجمن ها کارکرد آموزشی و نقادانه پیدا کنند، تاثیر بسزایی در کیفیت آثار می گذارند، اما گاهی حالت شو (نمایش) پیدا می کنند که انتظار می رود کمتر شود. یکی دیگر از کارکردهای انجمن شعر ایجاد فضایی برای جلسات نقد و رقابت برای روشن نگه داشتن چراغ شعر و ادب است.

وی ادامه می دهد: البرز شاعران شاخصی نظیر علیرضا آذر ، امید صباغ لو ، هادی خوانساری و.. دارد حتی شاعر بزرگی چون علی بهمنی در کرج بوده است.
یعقوبی اضافه می کند: با فعال شدن و ساماندهی انجمن های ادبی، شاهد دوران شکوفایی جریان ادبی در فضای عمومی خواهیم بود و برای تعمیق، گسترش و نهادینه کردن شعر، احتیاج جدی به فعالیت انجمن های ادبی داریم.

بی مهری به اهالی شعر و ادب

رئیس انجمن های ادبی استان البرز با بیان این که انجمن ها ساختارهای مختلفی دارند، می گوید: برخی انجمن ها پژوهشی هستند، برخی علمی و برخی تحقیقاتی و در واقع هر انجمنی سیستم مشخص خود را دارد.
خسرو عباسی می افزاید: ایده آل این است که انجمن های ادبی تشکیل شوند و با نقد و آموزش و ادب و اخلاقی که ارائه می دهند، به طور جدی به ارتقای شعر کمک کنند، ولی همیشه این ایده آل اتفاق نیفتاده است.
وی ادامه می دهد: البته تاثیر انجمن ها در زمینه هایی چون نقد شعر و مسائل فنی آن، گرد هم آمدن شاعران و تبدیل شدنشان به یک صنف انکارناپذیر است. از طرفی خوب است که تعامل میان ظرفیت های ادبی دانشگاه ها و انجمن های ادبی بیشتر شود و مراودات بیشتری وجود داشته باشد.

عباسی با گلایه از این که انجمن ها به عنوان ساختار قانونی مورد توجه قرار نمی گیرد، می گوید: اگر اتفاقی در زمینه شعر و ادبیات استان می افتد ما هم باید باخبر شویم، اما اینطور نیست. برای مثال اکنون خانه هنرمندان به دست خود هنرمندان رسیده، اما می بینیم که شعر و ادب هیچ جایگاهی در این خانه ندارد.
وی می گوید: حضور در خانه هنرمندان و سهم داشتن در آن حق شاعران و نویسندگان است، چراکه این افراد هم هنرمند هستند اما با وجود نامه نگاری های بسیار هنوز این اتفاق نیفتاده است.
عباسی می گوید: از مسئولان حوزه هنری و اداره ارشاد می خواهیم بیشتر به اهالی شعر و ادب کمک کند تا آثار فاخری در این زمینه داشته باشیم.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
اهواز - ایرنا - خوزستان که روزگاری بیشترین سینما را در کشور را داشت اکنون حق انتخاب فیلم سینمایی را در پردیس های سینمایی از متقاضیان این صنعت گرفته است و این استان در رویایی است تا شاید این مجتمع های سینمایی با همکاری بخش خصوصی یا سرمایه گذار دولتی احداث شوند تا همانند سایر استان ها، پیشرو در صنعت سینما باشیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش ایرنا با ورود صنعت نفت در خوزستان و افزایش جمعیت شهر نشینی و گسترش آن، نخستین و به تدریج بیشترین تعداد سینما پس از تهران در خوزستان توسط شرکت نفت احداث شد و پس از آن به ترتیب در سایر استان ها و شهر ها این صنعت رونق گرفت اما با گذشت زمان و به ویژه جنگ تحمیلی در خوزستان باعث شد تا تعداد سالن های سینما در خوزستان کاسته شود.

بنابر آمار اعلامی از سوی مسئولان مربوطه، تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حدود 45 سینما در نقاط مختلف خوزستان فعال بود.

ورود تکنولوژی های برتر در صنعت نمایش فیلم در عصر حاضر، دسترسی به امکانات رفاهی و حق انتخاب به مخاطب در تماشای فیلم از جمله عوامل رونق اقتصادی و پیشرفت هنر سینما است تا از لحاظ کیفی، کمی و کسب درآمد همواره پیشرو بماند.

پردیس سینمایی مجتمعی است که با دکوراسیون متفاوت و بهره گیری از سیستم ها و فناوری روز دنیا همچون پخش فیلم به صورت دیجیتال و 35 میلیمتری، پخش فیلم های Full HD، سیستم صوتی Dolby surround و از همه مهم تر سیستم پخش سه بعدی، گالری، کافی نت رایگان، کافه سینما و سالن انتظاری شیک و مدرن است که بخشی از امکانات پردیس سینمایی هستند.

خوزستان نیاز به سالن های Dolby Cinema دارد

عضو انجمن سینمای جوان استان خوزستان پردیس سینما را مجتمعی برای اکران فیلم های با کیفیت خوب بیان کرد و گفت: پردیس سینمایی در شهرهای بزرگ امکانات تماشای فیلم را با تنوع و کیفیت متفاوت را به دوستداران این هنر می دهد تا آنچه را که می خواهند انتخاب کنند.

مرتضی حیدری زاده در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: هنر هفتم از صد سال پیش تا به امروز در زمینه پخش صدا و تصویر تغییرات و تکامل زیادی داشته است؛ پس از رشد و تکامل سیستم های نمایش تصویر مهم ترین تغییرات و پیشرفت ها در زمینه پخش صدا اتفاق افتاده که تماشاچی فیلم انتظار دارد با مطلوب ترین کیفیت فیلم مورد نظر خود را ببیند که متأسفانه در اهواز و خوزستان این امکان وجود ندارد.

وی ، کیفیت تجهیزات سخت افزاری سالن های سینمای خوزستان را خیلی ضعیف بیان کرد و گفت: سالن های باکیفیت سینما باید رنگ سیاه خالص باشند، و در طرح و بافت رنگ ها از رنگ مشکی مات استفاده شود؛ صندلی ها منحنی و به صورت جدا در سالن نصب شده باشد و سیستم تهویه و خنک کننده هوا مطلوب و بی صدا باشند، اما در خیلی از سالن های سینما در خوزستان گرم و هیچ خبری از کمپرسور خنک کننده برای خنک سازی سالن نیست.

حیدری زاده نیاز ضروری ساخت سالن های باکیفیت رادر خوزستان خاطر نشان کرد و افزود:ساخت سالن های Dolby Cinema توقعی چندانی نیست؛ امکان دسترسی به ساخت و فراهم کردن این امکانات با تجهیزات و تکنولوژی امروزه کاری ساده است که فقط همکاری سازمان های مربوطه را می طلبد تا فیلم های برتر دنیا را با فناوری Dolby Vision تماشا کرد.

مکان نامناسب سینماهای اهواز

یکی از علاقه مندان به فیلم های سینمایی ، سینماهای اهواز را فاقد موقعیت مکانی مطلوب بیان کرد و گفت: سینما و نیز پردیس سینمایی باید در محلی قرار داشته باشد که امکان دسترسی محلی و پارک خودرو به راحتی وجود داشته باشد.

مینا ریاحی نبود فضا برای دسترسی به سینماهای مرکز شهر را عاملی برای بازدارندگی بسیاری از خانواده ها برای استفاده از این مکان ها بیان کرد و افزود: بیشتر سینماهای اهواز در مرکز شهر قرار دارند و امکان تردد با وسیله نقلیه در این مناطق مشکل است؛ زمانی که به همراه خانواده می خواهیم به سینما برویم در خیلی از مواقع به دلیل کمبود جای پارک و دور بودن سینما از محل قرار دادن خودرو از رفتن به سینما منصرف می شویم

محسن بدر از تماشاگران سینما و دوستداران صنعت سینما که ترجیح می دهد فیلم های روز کشور را در سینما ببیند گفت: فضای سینماهای اهواز مطلوب و مناسب نیست و با ورود به این فضا احساس نمی کنیم که وارد یک مجتمع سینمایی، فرهنگی و هنری شده ایم.

وی، طراحی دکور داخل سالن سینماها را فرسوده و قدیمی بیان کرد و افزود: تماشای یک فیلم در سینما بهترین تفریح در هوای گرم خوزستان است و این دلگرمی لازم است از طرف سینما داران حمایت شود تا مخاطبان این صنعت با انگیزه و رفاه کامل به این محل فرهنگی بروند.

وی گفت: برخی از سینماهای اهواز فاقد سیستم خنک کننده مناسب هستند و نیز درهای ورود و خروج سالن نیز با صدا باز و بسته می شوند؛ همچنین نور موجود در فضای سالن به قدری است که کیفیت پخش فیلم بر روی پرده سینما را کاهش می دهد.

ناصر میاحی تهیه کننده و کارگردان تئاتر خوزستان ایجاد پردیس سینما را در اهواز نیاز به بحث کارشناسی و شناخت دقیق از این هنر دانست و گفت: پردیس سینما ضروریست در محل مناسبی جانمایی و احداث شود تا از همه لحاظ بدون نقص باشد و دسترسی به تمام مناطق شهر امکان پذیر باشد.

وی ادامه داد: در بیشتر کشورها سینمای تک سالنه دیگر وجود ندارد و فیلم ها در مجتمع های بزرگ تجاری نمایش داده می شوند؛ دلیل موفقیت مجتمع های بزرگ نوساز بودن سالن ها و مدرن بودن سینماها و صندلی ها می باشد، معمولاً در مجتمع های تجاری مخاطب ترجیح می دهد گردش، خرید و دیدن فیلم را با هم انجام دهد.

دولتمردان برای حمایت از صنعت سینما پا به میدان بگذارند

سرپرست امورسینمایی بهمن سبز خوزستان نیز در گفت وگو با خبرنگار ایرنا بیان کرد: احداث پردیس های سینمایی که با رویکرد فرهنگی، تجاری و تفریحی در بسیاری از استان های کشور راه اندازی شده، راهکاری برای رونق سینما و کشاندن خانواده ها در فضایی با نشاط به سینما است اما تاکنون در خوزستان سرمایه گذار برای احداث این مجتمع های رفاهی، سینمایی مراجعه نکرده است.

فرزاد جعفری ادامه داد: خوزستان مهد سینما و تئاتر در کشور است که در این صنعت نخستین های سینمایی ایران که پرچمدار این صنعت هستند پرورش یافته و در کشور و مجامع بین المللی فیلم های مطرح تولید می کنند.

وی در ادامه با بیان اینکه حوزه هنری به دنبال ساخت سینما در شهرهای کوچک است افزود: مؤسسه بهمن سبز در خوزستان با حمایت حوزه هنری پرچمدار ساخت سینما در استان است که از این طریق چراغ سینما را در شهرهای کوچک روشن کند.

وی بیان کرد: گرمای شدید هوا در خوزستان در چندین ماه از سال، و کمبود مجتمع های تفریحی باعث شده تا شهروندان از این خدمات دور بمانند و تنها سینما است که محلی امن برای گذراندن اوقات فراغت در ساعاتی از شبانه روز باشد.

جعفری از نبود پردیس سینما در خوزستان گفت و ادامه داد: پردیس های سینمایی به علاقه مندان تماشای فیلم حق انتخاب نوع فیلم و ساعت مورد نظر خود را می دهند که در خوزستان به دلیل نبود این مجموعه سانس های سینما به گونه ای طراحی شده است تا علاقه مندان این صنعت بتوانند در ساعات مختلف بدون تداخل در یک روز چند فیلم را تماشا کنند.

سرپرست امورسینمایی بهمن سبز خوزستان گفت: این مؤسسه آمادگی کامل را برای احداث پردیس سینمایی با مشارکت سرمایه گذار دارد.

جعفری از کمبود سینما در خوزستان گفت و خاطر نشان کرد: سینما اکسین، قدس و بهمن در اهواز، سینما آزادی در آبادان و نخل در خرمشهر از جمله سینماهای این مجموعه هستند و متأسفانه در سایر شهرستان ها با کمبود سینما روبه رو

هستیم.

9 شهرستان خوزستان فاقد سینما هستند

معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان پردیس های سینمایی را محلی برای جذب مخاطب بیان کرد و گفت: پردیس سینمایی به تناسب سلیقه و ذوق مخاطب، یک حق انتخاب می دهد و همین عامل باعث می شود مخاطب پای تولید یک فیلم بنشیند که این عامل نخستین مزیت پردیس های سینمایی به حساب می آید.

ناصر چنانی ادامه داد: پردیس های سینمایی به لحاظ بافت و شکل معماری فضای راحت تری برای مخاطب ایجاد می کنند؛ درسینماهای تک سالن تنها یک سالن انتظار داریم که تماشاگر زمان کمی می تواند آنجا منتظر شروع فیلم باشد و سپس وارد سالن شده و در پایان با تیتراژ پایانی فیلم باید از سالن خارج شود، اما پردیس های سینمایی در مجموعه های تجاری، ورزشی و تفریحی هستند که این امکان را به مخاطبان خود می دهند که بخش قابل توجهی از اوقات فراغت خود را در این اماکن فرهنگی بگذرانند.

وی افزود: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری استان خوزستان از سرمایه گذاران در این بخش فرهنگی حمایت می کنند تا بتوانند مجتمع های پردیس سینمایی را در مراکز تجاری، رفاهی در سراسر خوزستان احداث کنند.

وی با اشاره به 20 سینمای فعال در خوزستان بیان کرد: شهرستان اهواز پنج سینمای فعال (اکسین، بهمن، قدس، هلال وساحل) دارد و در شهرستان های دیگر استان 15 سینمای فعال و 10 سینمای غیر فعال وجود دارد.
چنانی افزود: این سینماها در شهرستان های شوش، بهبهان، ایذه، دشت آزادگان، اندیمشک، اهواز، مسجدسلیمان، دزفول و رامهرمز هستند که برخی از آنها توسط بخش خصوصی و تعدادی توسط مؤسسه بهمن سبز در حال بازسازی و ترمیم هستند.

وی ادامه داد: 22 کانون فیلم و عکس فعال در خوزستان وجود دارد و سه دفتر سینمای انجمن جوانان فعال در شهرستان های اهواز، دزفول و آبادان، و دفتر نمایندگی در ماهشهر، مسجدسلیمان و شوش نیز در حال تاسیس است.
معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان با اشاره به عضویت 2 هزار نفر در انجمن سینمای جوان خوزستان گفت: به غیر از کسانی که از خوزستان مهاجرت کرده اند حدود 250 فیلمساز فعال در حوزه داستانی، انیمیشن، مستند و ... در این استان فعالیت می کنند.

به گزارش ایرنا سینمای خوزستان باقدمتی حدود 100 سال فراز و فرودهایی داشته است و فیلم های موفقی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر پرده خود به نمایش گذاشته، این در حالی است که این صنعت با وجود مشکلات و دشواری ها توانسته به وسیله سینماگران و بازیگران موفق استان بدرخشد.
نخستین سینمای خوزستان از نسل اول این صنعت با قدمتی حدود صد سال در آبادان، تنها سینمایی است که تاکنون فعال و ثبت ملی شده است. سینما تاج آبادان از جمله سینماهای خوزستان است که بزرگانی از این دیار در عرصه سینما از جمله ناصر تقوایی، نجف دریابندری، صفدر تقی زاده، امیر نادری را معرفی کرده است.

گزارش از حمیدرضاترابی فرد

7165/ 6037

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
مسؤول دفتر شورای سیاست گذاری ائمه جمعه استان اصفهان گفت: در استان اصفهان 90 نماز جمعه برقرار می شود که سیاست کلی ما، ترجیح کیفیت بر کمیت است، برای مثال در بحث جوان گرایی، ائمه جمعه باید جوان باشند و جوانان را به نماز جمعه ترغیب کنند همان طوری که تقریباً نیمی از ائمه جمعه استان اصفهان جوان هستند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

مسؤول دفتر شورای سیاست گذاری ائمه جمعه استان اصفهان گفت: در استان اصفهان 90 نماز جمعه برقرار می شود که سیاست کلی ما، ترجیح کیفیت بر کمیت است، برای مثال در بحث جوان گرایی، ائمه جمعه باید جوان باشند و جوانان را به نماز جمعه ترغیب کنند همان طوری که تقریباً نیمی از ائمه جمعه استان اصفهان جوان هستند.

به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، حجت الاسلام محمدرضا صالحیان پیش از ظهر امروز در نشست خبری ستاد نماز جمعه استان اصفهان به مناسبت چهلمین سال برگزاری نماز جمعه اظهار کرد: مردم باید بدانند که نماز جمعه بزرگ ترین صحنه انجام صله رحم است چراکه مؤمنان همه باهم برادر هستند و در یک روز هفته از شعاع یک فرسخی در یک مکان جمع می شوند و به نوعی نماد وحدت و همبستگی است.

مسؤول دفتر شورای سیاست گذاری ائمه جمعه استان اصفهان بابیان حق نماز جمعه بر عهده مردم ادامه داد: مردم باید این فریضه عبادی سیاسی را واجب دانسته و پیش از خطبه ها به صورت حماسی در محل برگزاری نماز حاضر باشند و بدانند که این حضور باعث تقویت اسلام و نظام و همچنین تزلزل دشمن خواهد بود.

وی با اشاره به وظایف دولت مردان و حکومت در قبال نماز جمعه تأکید کرد: در نماز جمعه، خطبه ها و تحلیل های خطیب، فتنه ها را خنثی می کند و به نوعی سرچشمه راهپیمایی های مختلف و مهم، ازجمله روز قدس و 22 بهمن از نماز جمعه و خطبه های آن است که موجب تقویت دولت هم داخل کشور و هم در مجامع بین المللی خواهد شد و بر همین اساس، دولت و حکومت هم باید بهره ای برای نماز جمعه داشته باشند و در بخش های سخت افزاری و نرم افزاری مشارکت داشته باشند، به طور مثال بودجه لازم برای تأمین رفاه مردم که از مهم ترین موضوعات مطرح در بحث نماز جمعه است را اختصاص دهد.

صالحیان ابراز داشت: در استان اصفهان 90 نماز جمعه برقرار می شود که سیاست کلی ما، ترجیح کیفیت بر کمیت است، برای مثال در بحث جوان گرایی، باید امامان جمعه جوان باشند و جوانان را به نماز جمعه ترغیب کنند همان طوری که تقریباً نیمی از ائمه جمعه استان اصفهان جوان هستند اما باید به بحث جوان گرایی در این موضوع به صورت پلکانی و آگاهانه پرداخته شود و از طرفی نماز جمعه برای عموم مردم در جهات مختلف مانند بصیرت افزایی، رونق تولید و اقتصادی مفید باشد.

حل معضلات جامعه با تبیین جایگاه نماز جمعه ممکن است

در ادامه حجت الاسلام سید حسین هاشمی نماز جمعه را از برکات انقلاب و تدابیر حکیمانه امام راحل دانست و یادآور شد: احیای نماز جمعه پس از انقلاب اسلامی، یکی از حرکات بسیار مهم بوده که متأسفانه در طول این سال ها، جایگاه آن به طور شایسته تبیین نشده که اگر حق آن به طور کامل ادا می شد، بسیاری از مشکلات امروز جامعه وجود نداشت.

رئیس ستاد نماز جمعه اصفهان اذعان داشت: بودجه لازم برای نماز جمعه برنامه ریزی و واگذار نمی شود درحالی که مثلاً برای رده های مختلف موسیقی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، بودجه تعیین می شود.

وی در خصوص وظایف رسانه ها عنوان کرد: خط دهی و رساندن پیام نماز جمعه باعث افزایش حضور مردم و بهره مندی افراد غایب از مطالب آن می شود و رسانه ها مبلغان این قرارگاه فرهنگی کشور هستند.

لینک خبر :‌ رجا نیوز
نقدی بر نگرش چندپهلو و چندوجهی برگزاری جشنواره های بومی و محلی که در اقصی نقاط استان برگزار می گردد و اما همین نگرش ها در خصوص جشنواره مشک و ملار طور دیگری است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

سیاوش باقرنژاد؛

نقدی بر نگرش چندپهلو و چندوجهی برگزاری جشنواره های بومی و محلی که در اقصی نقاط استان برگزار می گردد و اما همین نگرش ها در خصوص جشنواره مشک و ملار طور دیگری است.

به حمدالله جشنواره بومی و محلی و عرضه فرهنگ ها و تولیدات و صنایع دستی روستائیان و عشایر استان و کشور با اجرای موسیقی زنده و حضور خوانندگان و نوازندگانی از برخی از استان های کشور که در تیرماه آغاز و اتفاقاً با استقبال خیلی خوب مردم در شب های خنک یاسوج و در پارک ولایت برگزار شد و چقدر دیدن شادی مردم و ایجاد شعور و شعف در این شرایط سخت تحریم ها و اوضاع بد اقتصادی کار پسندیده ای است و جا دارد از بانیان و برگزارکنندگانش نهایت تقدیر و تشکر را داشته باشیم.

اما در همین خصوص بیان چند نکته خالی از لطف نیست :

1 _ تفاوت این جشنواره با جشنواره مشک و ملار چیست؟

_ جشنواره مشک و ملار هرساله از دی ماه شروع و در اواخر اسفندماه یا نوروز اختتامیه آن با برگزاری مسابقات مختلف بومی محلی بین تمامی روستائیان و عشایر گچساران و باشت با همکاری دهیاری ها و ادارات مختلفی همچون ورزش و جوانان و ارشاد اسلامی و امور عشایر و بخشداری و دهیاری ها برگزار می گردد.

_ جشنواره مشک و ملار هیچ گونه پوشش تصویری یا رادیویی زنده ندارد و فقط برخی از سایت های محلی و خبرگزاری ها به درج اخبار می پردازند؛ ولی در جشنواره مرکز استان در هنگام اجرای زنده هم نوازندگان را به تصویر می کشند و هم خوانندگان و هم حاضرین و گاها هم پسربچه ها و دختربچه هایی که از روی غریزه اقدام به رقص می نمایند .

_ در جشنواره یاسوج هم نماینده مجلسشان به ایراد سخن می پردازد و هم استاندار و هم برخی مدعیون محترم و به صورت زنده پخش می گردد ولی در مشک و ملار فقط نماینده محترم چند کلامی به ایراد سخن می پردازد

_در مشک و ملار همه مجاز به حضور هستند و منع قانونی ندارد و همه حق شادی دارند و هدف شادی و تفریح خوش گذشتن و همدلی و صمیمیت و نوع دوستی و مقابله با طایفه گرایی و نفاق می باشد چون زمان برگزاری مشک و ملار در ایام عید و نوروز می باشد.

_ مشک و ملار توسط نماینده محترم بنیان گذاری گردیده و ثبت ملی گردید و تمام زحماتش به دوش عاشقان مردم می باشد و عوامل پشت پرده دنبال مزد و مواجب نیستند ولی بانی جشنواره یاسوج چندین سازمان و اداره با هزینه دولتی برگزار گردیده .

اما سؤال اینجاست که چطور در برگزاری جشنواره یاسوج آن هم در 7 شبانه روز حتی یک متن چندخطی نه نقدی می شود و نه انتقادی و نه حرفی و نه حدیثی؟ ولی همان جشنواره بنام مشک و ملار که با یک دهم هزینه یاسوج فقط در چند ساعت برگزار می گردد این همه جنگ و جدل و حواشی برپا می کند؟ ایراد کار کجاست؟ در یاسوج نه در خطبه های پرفیض نماز جمعه به نقد آن می پردازند و نه دفتر ولی محترم فقیه هشدار می دهد و نه جریان مخالف نماینده فعلی بیانیه می دهد و نه نقل محافل مختلف می گردد؛ اما برعکس آن در گچساران به هر عنوانی سنگ اندازی می گردد که خللی در برگزاری آن ایجاد گردد و چه در حین برگزاری و چه در بعد از برگزاری آن قدر نقدهای مغرضانه می گردد که کام شیرین و شادی چندساعته مردم را مثل زهرمار تلخ نموده و حتی تریبون های برخی مراسمات عزاداری داری مردم نیز از این قاعده مستثنی نمی شوند و صاحب عزا را وادار می کنند که داغ عزیز ازدست داده شان را فراموش کنند و برای بروز شادی مردم در جشنواره ساعت ها گریه کنند.

زمان برگزاری جشنواره مشک ملار در گچساران در اوج پذیرش مهمان های نوروزی و جذب گردشگر و توریست می باشد و کاش ما هم مثل یاسوج که در این فصل نهایت بهره را از گردشگران و توریستان می برند ماهم به این رشد بینش برسیم که از بهترین زمان ها و مکان هایمان و ایده هایمان و انسان های نابغه مان نهایت بهره را ببریم .

البته دلیل مخالفت مشخص می باشد و همه نیک میدانیم اگر این ایده از سوی هر کس دیگر به جز نماینده محترم مجلس دکتر تاجگردون بود یقیناً منتقدین خودشان بیشتر استقبال می کردند .

به امید روزی که قدر داشته هایمان را بیشتر و بهتر بدانیم و این قدر از روی غرض پا به بخت دیارمان نزنیم و در این وانفسای تحریم اقتصادی با ایجاد همدلی و همگرایی به روزهای خوب آینده دیارمان فکر کنیم نه به خواسته های شخصی مان .

لینک خبر :‌ توازن
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی میاندورود گفت: برای تکمیل مجتمع فرهنگی میاندورود 2 میلیارد اعتبار نیاز است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ مجتبی اکبری در گفت وگو با خبرنگار بلاغ ، درباره وضعیت ساخت مجتمع فرهنگی میاندورود اظهار کرد: زمین این مجتمع توسط یک خیر برای برنامه های فرهنگی و هنری به اداره ارشاد واگذار شد و در سال 92 توسط وزیر وقت کلنگ زنی انجام شد.

وی بیان کرد: تا سال 96 پیشرفت فیزیکی خاصی نداشت اما از این سال با پیگیری های انجام شده از سوی، فرمانداری، ارشاد، شهرداری و شورای شهر سورک و دستور اسلامی استاندار وقت مازندران این پروژه جزو پروژه های اولویت دار قرار گرفت.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی میاندورود، خاطرنشان کرد: با تخصیص اعتبار مصوب در کمیته برنامه ریزی شهرستان و استان، در سال گذشته یک میلیارد و 300 میلیون اعتبار مصوب شد که در حدود 800 میلیون تومان تخصیص پیدا کرد و 40 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.

اکبری تصریح کرد: در سال جاری برای این پروژه پیمانکار جدید مشخص شد که 250 میلیون تومان پیش پرداخت گرفت و 300 میلیون هم اوراق از محل اعتبارات سال 97 گرفت.

وی تاکید کرد: این پروژه در سال جاری نیز جزو پروژه های اولویت دار شهرستان قرار گرفت و به فرمانداری و استانداری معرفی شد.

اکبری با بیان اینکه برای تکمیل این پروژه به 2 میلیارد اعتبار نیاز است، ادامه داد: در حال حاضر سرانه فرهنگی شهرستان صفر است.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی میاندورود در پایان گفت: این مجتمع در یک هزار 200 متر مربع و در سه طبقه و در زمینی به مساحت دو هزار متر که شامل سالن آمفی تئاتر، سایت اداری، اتاق گریم و کلاس های آموزشی است در حال ساخت است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
اهواز - ایرنا - پرفورمنس "دور باطل" با هنرمندی مریم حسینی و بیتا حسنی دو هنرمند اهوازی عصر سه شنبه در اطراف موزه هنرهای معاصر اهواز برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما

به گزارش ایرنا این برنامه از ساعت 19 تا 20 در محوطه بیرونی موزه هنرهای معاصر اهواز در اعتراض به تعطیلی این موزه برگزار شد.

یکی از اجراکنندگان این اجرای هنری بیان کرد: این پرفورمنس در اعتراض به تعطیل بودن موزه هنرهای معاصر است چراکه این موزه کاملاً تعطیل شده و حتی بهره بردار نیز دیگر از آن استفاده نمی کند در حال حاضر نیز رستوران آن تعطیل شده و بخش هایی از موزه نیز مسدود شده است.

مریم حسینی افزود: در حال حاضر موزه هنرهای معاصر اهواز نگهبان و کادر اداری ندارد و طی ماه های گذشته درهای آن قفل بوده است که اجرای ما در اعتراض به این وضعیت است.

وی در خصوص نحوه اجرای این پرفورمنس بیان کرد: روبان های سیاهی دور تا دور ساختمان پیچیده شدند و پس از آن آگهی های باطل شد روی دیوارهای موزه چسبانده می شود که اعلام کنیم ما هنرمندان با دست خودمان موزه را باطل کردیم و دیگر نیازی به وعده مسئولان استان نیست.

این هنرمند بیان کرد: امیدواریم تصاویر این حرکت به دست مسئولان برسد، ما سعی خود را می کنیم و این تنها کاری است که از دستمان برمی آید.

به گزارش ایرنا پرفورمنس یک روزه "دور باطل" عصر سه شنبه در محوطه بیرونی موزه هنرهای معاصر اهواز توسط بیتا حسنی و مریم حسینی اجرا شد.

موزه هنرهای معاصر اهواز در 2 طبقه و پنج گالری در سال 1388 گشایش یافت این موزه شهریور 94 در قراردادی هفت ساله به بخش خصوصی واگذار شد که واگذاری آن واکنش و اعتراض بسیاری از هنرمندان را در پی داشت.

از زمان واگذاری این موزه به بخش خصوصی تاکنون هنرمندان تجسمی موفق به برگزاری برنامه های خود در این مکان نشده اند و اعلام کرده اند سپردن آن به بخش خصوصی برای تبدیل به مکانی برای برپایی جشن های خانوادگی، در تضاد با ماهیت این موزه و توهین به هنرمندان استان است.

پس از اعتراضات فراوان هنرمندان تجسمی و فعالان فرهنگی استان خوزستان بالاخره در آبان ماه سال 96 پیگیری وضعیت موزه هنرهای معاصر اهواز به دستگاه قضائی سپرده شد که در همان زمان مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان اعلام کرد: برای بازپس گیری موزه هنرهای معاصر اهواز با یک وکیل قرارداد نیز منعقد شده تا مسائل بازپس گیری موزه را پیگیری کند و روند قانونی و قضائی کار در حال انجام است.
محمد جوروند تاکید کرد: تلاش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان باز پس گیری موزه هنرهای معاصر اهواز از بخش خصوصی است چراکه سرمایه گذار بخش خصوصی، اهداف تعیینشده در قرارداد مانند فعالیت های حوزه تجسمی را عملی نکرده است و هنرمندان تجسمی از عملکرد او دراین مکان فرهنگی رضایت ندارند.

/ 6002/ 7164

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
اهواز - ایرنا –هنرمند اهوازی اجرا کننده پرفورمنس "دور باطل " در محوطه بیرونی موزه هنرهای معاصر اهواز می گوید این پرفورمنس تلاشی اعتراضی نسبت به تعطیلی موزه هنرهای معاصر اهواز و نمادی از مردن موزه است تا نشان دهد که این مکان به طور کلی اهمیت خود را در نگاه مسولان از دست داده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : تابناک خوزستان

بیتا حسنی عصر سه شنبه در حاشیه این پرفورمنس در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: از یک ماه پیش برای برگزاری این پرفورمنس یک روزه برنامه ریزی آغاز شد که هدف اصلی آن اعتراض به انفعال اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان نسبت به شرایط فعلی موزه هنرهای معاصر اهواز و انجمن هنرهای تجسمی است.

وی با بیان اینکه در واقع در این پرفورمنس ، ما اعلام کردیم به عزای این موزه نشسته ایم و برای آن عزاداری نمادین برگزار کردیم، ادامه داد: مبنای تشکیل انجمن هنرهای تجسمی نجات موزه از حالت انفعال بود اما همه اینها به فراموشی سپرده شد لذا تصمیم گرفتیم حرکت اعتراضی نسبت به این انفعال داشته باشیم.

این هنرمند ادامه داد: هر چه بیشتر می گذشت مسئولان غیرمستقیم و تلویحی به ما می گفتند موزه را باید فراموش کنید تا روند قضائی آن طی شود و اکنون سال به سال می گذرد اما اتفاق جدیدی نمی افتد.

وی ادامه داد: موزه هنرهای معاصر خوزستان جایگاه هنرمندان و عرضه آثار هنری فاخر بوده است اما الان همه اینها از بین رفته است.

حسنی گفت: کاری که در این پرفورمنس به اجرا درآمد این بود که نوارها و روبان های مشکی دور تا دور ساختمان موزه پیچیده شدند به این معنا که تمامی تلاش های ما در این مدت چرخیدن در یک دور باطل بوده است، زیرا ما هنرمندان تجسمی بارها برای نجات موزه دور هم جمع شدیم، اعتراض کردیم و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان وعده داد اما بعد از مدتی این موضوع مسکوت می ماند.

این هنرمند، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و همچنین انجمن هنرهای تجسمی را مسئول این ناامیدی در هنرمندان تجسمی خوزستان عنوان کرد و گفت: انجمن هنرهای تجسمی که بنا بود موزه را نجات دهد امروز فقط به محفلی دوستانه تبدیل شده که با عنوان اصلی خود فاصله بسیار دارد.

ما بیداریم و به موزه فکر می کنیم

وی بیان کرد: این پرفورمنس یک حرکت یا اجرا برای خودنمایی نیست بلکه تلنگری است که مسئولان و دیگر هنرمندان بدانند ما خواب نیستیم و همچنان پیگیر فعال کردن فضای کار هنری در موزه به عنوان تنها امکان فرهنگی هنری کلانشهر اهواز هستیم.

به گزارش ایرنا پرفورمنس یک روزه "دور باطل" عصر سه شنبه در محوطه بیرونی موزه هنرهای معاصر اهواز توسط بیتا حسنی و مریم حسینی اجرا شد.

موزه هنرهای معاصر اهواز در 2 طبقه و پنج گالری در سال 1388 گشایش یافت این موزه شهریور 94 در قراردادی هفت ساله به بخش خصوصی واگذار شد که واگذاری آن واکنش و اعتراض بسیاری از هنرمندان را در پی داشت.

هنرمندان اهوازی می گویند از زمان واگذاری این موزه به بخش خصوصی تاکنون هنرمندان تجسمی موفق به برگزاری برنامه های خود در این مکان نشده اند.

7164/ 6002

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشهر گفت: بخش کجور محروم نیست، بلکه در بخش فرهنگی مغفول مانده است و تلاش می کنیم با همراهی و همکاری مردم و شما مسؤولان بخش، آنچه شایسته مردم متمدن بخش تاریخی کجور است را رقم بزنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان نوشهر، بابک شمس ناتری سه شنبه شب در حاشیه ملاقات عمومی با اهالی فرهنگ و هنر بخش کجور در نشست بررسی مشکلات و معضلات فرهنگی و هنری بخش کجور که در راستای تحقق عدالت فرهنگی برگزار شد، با اشاره به اینکه تأکید من بر تحقق شعار عدالت فرهنگی است، اظهار کرد: باید همه نقاط شهری و روستایی شهرستان را در حوزه فرهنگی و هنری عادلانه ببینیم و همت کنیم تا در تمامی نقاط بخش کجور، اتفاقات فرهنگی و هنری وزین و فاخر رخ دهد.

وی با بیان اینکه عرصه فرهنگ و هنر، عرصه دانایی و توانایی است، افزود: اگر بُن مایه های دانایی نباشد نمی توان به درستی حرکت کرد و از منظر توانایی هم، باید مهارت و تجربه کافی و وافی در این حوزه را داشت تا قطار فرهنگ و هنر بتواند در مسیر درست خود حرکت کند.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشهر، یادآور شد: امروز چهره های تأثیرگذاری در حوزه فرهنگ و هنر کشور داریم که می توانند منشاء خدمات مهمی برای مازندران باشند زیرا فرهنگ و هنر را پایه و اساس هر جامعه است و بنابراین جامعه پویا نیاز به زیرساخت فرهنگی قوی همراه با فرهنگی غنی دارد که در این حوزه، بخش کجور دارای سابقه فرهنگی بسیار ارزشمندی است.

وی با تأکید بر اینکه باید اصالت فرهنگی و هنری خود را حفظ کنیم، تصریح کرد: در حوزه موسیقی بومی و محلی مازندران و سنتی ایرانی به اندازه کافی کار نشده است به طوری که اگر سازی از سازهای بومی مازندرانی را به نسل امروز نشان دهیم اغلب نمی شناسند ولی یکی از سازهای غربی را، همه از کوچک و بزرگ می شناسند که این نشان می دهد در معرفی ظرفیت های فرهنگی و هنری مانند موسیقی و آواها و نواهای بومی و محلی کمتر کار شده است که احساس نیاز ضروری در این زمینه به چشم می خورد.

شمس ناتری با بیان اینکه باید گستره فعالیت خود را در حوزه فرهنگ و هنر افزایش دهیم، عنوان کرد: جامعه نیاز به نشاط اجتماعی دارد و بنابراین سعی کنیم تا ابزارهای متفاوت و متناسب فرهنگ عمومی برای نشاط اجتماعی در جامعه به کار گرفته شود.

وی اظهار کرد: بخش کجور صاحب فرهیختگان و اندیشمندان ریشه داری است که از همین روستاها رشد کردند و بنابراین باید ظرفیت های عظیم فرهنگی و هنری را بیشتر شناسایی کنیم و چراغ فرهنگ و هنر این منطقه را پر فروغ تر کنیم.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نوشهر، ابراز کرد: بخش کجور محروم نیست، بلکه در بخش فرهنگی مغفول مانده است و تلاش می کنیم با همراهی و همکاری مردم و شما مسؤولان بخش، آنچه شایسته مردم متمدن بخش تاریخی کجور است را رقم بزنیم.

وی تصریح کرد: ماهانه یکی از سه شنبه ها را برای ملاقات عمومی به بخش کجور اختصاص دادیم که در مناطق مختلف روستایی حاضر می شویم تا تعدد رفت و آمد در مسیر طولانی و کوهستانی برای اهالی فرهنگ و هنر به سمت شهر را کاهش دهیم و نیازهای آنها در همان زادگاهشان انجام شود.

ششمس ناتری در پایان گفت: آماده هر نوع همکاری با سرمایه گذاران فرهنگی و هنری در بخش کجور هستیم و مجوزهای لازم را بدون تشریفات و بدون اینکه مشمول زمان شود، صادر می کنیم.

انتهای پیام/86019/ج

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سنگینی بار روز ملی کرمانشاه -سینه ستبر ایران اسلامی- که تنها یک نام دارد بعد از چنددهه هنوز روی دوش تقویم سنگینی می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از شبکه اطلاع رسانی مرصاد ، مدال افتخار سینه ستبر و چهره زیبای ایران اسلامی که رهبر معظم انقلاب بر گردن کرمانشاهی ها انداخت التیامی بود بر زخم های کهنه به یادگار مانده از جنگی هشت ساله که مردمان مقاوم این دیار در برابر دشمن تا دندان مسلح سینه سپر کردند تا عزت ایران اسلامی خدشه دار نشود.

اما از تمام آن روزهای پرالتهاب دفاع در میانه آتش و خون یک روزش از همه درخشان تر است؛ پنجم مردادماه سالروز رویارویی نفاق و تزویر با ملت ایران بود که به فضل خدا در کمینگاه مرصاد بساطشان برچیده شد.

این روز که سالروز پیروزی عملیات غرورآفرین مرصاد است از چند سال پیش به نام روز ملی کرمانشاه نامگذاری شده اما با گذشت چندین سال از این نامگذاری هنوز در تقویم ملی ما به عنوان یک روز ملی به ثبت نرسیده است.

مردم استان کرمانشاه که مقام معظم رهبری آن را سینه ستبر ایران خواندند، از اولین روزهای دفاع مقدس تا پایانی ترین روزها در مقابل تهاجم ناجوانمردانه دشمن مقاومت کردند و نگذاشتند حتی یک وجب از خاک میهن اسلامی به دست دشمنان بیفتد.

در طی سال های سپری شده از جنگ تحمیلی، هرگاه یکی از مسئولین کشوری به استان کرمانشاه سفر می کند مقاومت و دفاع جانانه مردم این دیار را یاد آوری کرده و آن را نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس ایران اسلامی می دانند، اما علی رغم این توجه و یادآوری پس از چندین سال از نامگذاری 5 مرداد به عنوان روز ملی کرمانشاه هنوز اقدام خاصی برای ثبت آن در تقویم ملی صورت نگرفته است.

کرمانشاهیان در واقع نماد مقاومت در مقابل فتنه ای هستند که طی آن دشمن بعثی و منافقان می خواستند ظرف سه روز به پایتخت کشور برسند و نسخه نظام اسلامی را در هم بپیچند.

کرمانشاهیان توانستند در عملیات مرصاد که هر ساله پنجم مرداد ماه سالروز آن را جشن می گیریم، منافقین کور دل را که با خیال خام خود و پشتوانه جنگنده های رژیم بعث که قصد داشتند سه روزه و تحت عملیاتی موسوم به فروغ جاویدان کشور را تصاحب کنند، شکست دهند و تنگه معروف چهارزبر که در 35 کیلومتری کرمانشاه قرار دارد و اکنون به تنگه مرصاد تغییر نام داده است، مهلک ترین ضربات را بر پیکره نفاق وارد کنند.

عملیات مرصاد و مقاومت مردم کرمانشاه در این عملیات، برگ زرینی از تاریخ دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران است که توان هر گونه باج خواهی و زیاده خواهی را از صدام و هم پیمانانش گرفت و آنان را مجبور کرد که از موضع ضعف و شکست بر سر میز مذاکره با ایران بنشینند، لذا ثبت چنین روزی در تقویم ملی علاوه بر یادآوری این مقاومت جانانه، می تواند زمینه ساز معرفی بیش از پیش این عملیات و دستاوردهای آن به ویژه شکست و مذاکره صدام از سر ضعف، برای نظام اسلامی، مردم کشورمان و حتی سایر ملت ها باشد.

همچنین با توجه به اینکه جنگ از استان کرمانشاه آغاز و در این استان پایان یافت، ثبت نام روز ملی کرمانشاه در تقویم می تواند حداقل پاسداشتی باشد که در حق این مردم مقاوم می تواند صورت گیرد.

خبرنگار مرصاد چند سالی است که این موضوع را پیگیری می کند و تاکنون تنها نتایج کسب شده از این پیگیری ها، قول های مسئولین از جمله مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه مبنی بر تلاش برای تحقق این موضوع بوده است که البته نتیجه این تلاش ها تاکنون بروز و ظهوری نداشته و هنوز هم نام روز ملی کرمانشاه در هیچ تقویمی به ثبت نرسیده است.

مکاتباتی برای ثبت روز ملی کرمانشاه در تقویم انجام شده است

بهرام فاضلی زاد، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مرصاد و در پاسخ به این سوال که با توجه اعلام مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان طی سال گذشته مبنی بر پیگیری ثبت روز ملی کرمانشاه در تقویم تاکنون چه اقدامی در این زمینه شده است؟ گفت: تا جایی که اطلاع دارم مکاتباتی در این زمینه صورت گرفته و یکی از مواردی که من قطعا در شورای فرهنگ عمومی مطرح خواهم کرد، همین موضوع است.

وی افزود: انجام این اقدام یک پروسه زمانبر بوده و روندی خاص دارد و باید مراحل مختلف را در مرکز بگذراند که روز پنجم مرداد ماه بتواند در تقویم به عنوان روز ملی کرمانشاه ثبت شود.

انتخاب سالروز عملیات مرصاد به عنوان روز ملی کرمانشاه اقدام خردمندانه ای است

این مسئول انتخاب سالروز عملیات مرصاد به عنوان روز ملی کرمانشاه را یک انتخاب خردمندانه دانست و یادآور شد: جنگ از استان کرمانشاه آغاز شد و در استان کرمانشاه نیز خاتمه یافت و این دلیل خوبی برای نامگذاری این روز است.

مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه افزود: عملیات مرصاد که روز ملی کرمانشاه نیز در سالروز همین عملیات و به این دلیل نامگذاری شده، نقطه عطفی در دفاع از کیان نظام و جمهوری اسلامی ایران بوده است.

فاضلی زاد ادامه داد: ضمن اینکه تمام ملت ایران در آن ذی سهم بوده اند، نقش کرمانشاهیان در این موضوع خیلی نقش برجسته ای است.

عملیات مرصاد یکی از فرازهای مهم دفاع مقدس است

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه تاکید کرد: اگر بخواهیم برای جنگ و دفاع مقدس چند فراز مهم را بشماریم، قطعا عملیات مرصاد یکی از این فرازها است.

وی یادآور شد: این عملیات زمانی اتفاق افتاد که آتش بس پذیرفته شده بود و این تصور غلط برای حکومت بعث عراق و گروهک معاند نفاق پیش آمده بود که در این شرایط می توانند به جمهوری اسلامی ایران ضربه بزنند، اما جمهوری اسلامی ایران و مردم استان کرمانشاه نشان دادند که در هر شرایطی آمادگی دفاع از کشور را دارند.

فاضلی زاد تاکید کرد: مردم ما باید عملیات مرصاد را به عنوان یک حرکت قابل توجه و نقطه برجسته همواره مد نظر داشته باشند، چرا که در این دفاع زن و مرد و پیر و جوان سر از پا نشناختند و با ایثار جان و هستی خودشان آنچه را که اتفاق افتاد، محقق کردند.

وی خاطرنشان کرد: نامگذاری این روز به عنوان روز ملی کرمانشاه بهترین انتخاب ممکن بوده و در این روز به نوعی هم استان کرمانشاه نجات پیدا کرد و هم بلای مهمی از ایران اسلامی دفع شد.

لزوم ثبت روز ملی کرمانشاه در تقویم/فرهنگ مقاومت در بین تمام کشورها، ادیان و مذاهب یک ارزش است

این مسئول یادآور شد: دشمن ما و منافقان در آن زمان با خودفریبی، خیال خام و تحلیل های غلط و بیمارگونه ای که داشتند، تصور می کردند که چون ما در شرایط آتش بس قرار گرفته ایم، شاید انگیزه مقاومتی وجود ندارد اما مردم ما نشان دادند که در پایانی ترین روزهای جنگ هم از روزهای اول و میانی جنگ مقتدرتر و فعال تر به عرصه مقابله با دشمن و خودفروختگانی چون منافقین می آیند.

مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه تاکید کرد: این روز هم باید در تقویم ملی ثبت شود و هم نتایج و ثمرات آن که همان ارزش های دفاع مقدس است، به نسل های مختلف منتقل شود.

فاضلی زاد تصریح کرد: فرهنگ مقاومت، فرهنگی است که در تمام کشورها، ادیان و مذاهب از آن به عنوان یک ارزش یاد می شود و سالروز عملیات مرصاد و روز ملی کرمانشاه روز نمادینی برای مقاومت است.

وی خاطرنشان کرد: عملیات مرصاد یکی از فراز های دفاع مقدس و ختم همه توطئه های بعدی ممکن بود علیه نظام و کشور ما رخ دهد، بود و همه را در نطفه خفه کرد و سالهای سال پس از آن ایران اسلامی در امنیت کامل و رو به جلو در حرکت بوده است.

این مسئول اشاره ای به برنامه های این اداره کل به مناسبت روز ملی کرمانشاه داشت و گفت: ما هر ساله برنامه هایی را به مناسبت این روز داریم و امسال نیز برنامه هایی به این منظور در نظر گرفته شده که از آن جمله می توان به برگزاری جشنواره سراسری تئاتر مرصاد اشاره کرد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه افزود: این جشنواره، جشنواره خوب و ارزشمندی است و تلاش ما نیز این است که سال به سال آن را تقویت کنیم.

فاضلی زاد ادامه داد: امسال گروه های خوبی از سراسر کشور در این جشنواره شرکت کرده اند و انعکاس آن نیز تا این لحظه خوب بوده است.

وی در پایان گفت: با توجه به اینکه مرکز برگزاری این جشنواره استان کرمانشاه و شهرستان اسلام آباد غرب بوده و به مناسبت سالروز عملیات غرور آفرین مرصاد است، می تواند به موضوع ثبت روز ملی کرمانشاه نیز کمک کند و موثر واقع شود.

تلاش خواهیم کرد تا ثبت روز ملی کرمانشاه در تقویم در هیات وزیران تصویب شود

حجت الاسلام سیدجواد حسینی کیا، عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه نیز در گفتگو با خبرنگار مرصاد در این خصوص گفت: همه ما از جمله دولت و مجلس همه باید دست به دست هم دهیم و کمک کنیم که این موضوع را به سرانجامی برسانیم.

وی تصریح کرد: دولت در این زمینه می تواند کمک کند و ما هم در مجلس شورای اسلامی همه تلاشمان را در همین جهت به کار خواهیم بست.

عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه تاکید کرد: قطعا نمایندگان دیگر در استان هم در این موضوع همراه و هم سو هستند.

وی گفت: تلاش خواهیم کرد که دولت این موضوع را در هیئت وزیران تصویب کند و روز 5 مرداد که حماسه مردم کرمانشاه مقابل دشمن بوده است، در تقویم ملی ما ثبت شود.

حسینی کیا افزود: هم دولت، هم مجلس هم شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه می توانند تاثیر گذار باشند و به یکدیگر در این راستا کمک کنند.

حضور آیت الله عراقی در شورای عالی انقلاب فرهنگی شانسی برای ثبت روز ملی کرمانشاه

وی ادامه داد: با توجه به اینکه آیت الله محمدی عراقی، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان، در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هستند، یک ظرفیتی است و از طریق ایشان می توانیم این موضوع را پیگیری کنیم.

عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه در پایان گفت: استان کرمانشاه نماد مقاومت، ایثار و بصیرت است و امیدواریم که این روز هم ثبت شود و به نوعی جبران زحمات مردم این استان در دفاع مقدس باشد.

حسینی کیا، ثبت روز ملی کرمانشاه در تقویم را مطالبه اصلی مردم استان دانست و ابراز امیدواری کرد که این موضوع به وقوع بپیوندید.

با توجه به نقش اثرگذار کرمانشاهیان در دوران دفاع مقدس و به ویژه شکست دشمن و منافقان در پایانی ترین روزهای جنگ، ثبت یک روز ملی برای این مردم مقاوم در تقویم حداقل کاری است که می تواند صورت گیرد.

از طرف دیگر نیز ثبت چنین روزهایی که نماد مقاومت یک ملت است، همچون روز مقاومت دزفول که سالهاست در تقویم ثبت شده، می تواند در انتقال ارزشهای دفاع مقدس به مردم کشور و جهانیان بسیار اثرگذار باشد و آنها بیش از پیش با این ارزش ها و فرهنگ مقاومت که اصلی ترین ارزش بوده، آشنا شوند و آن را به عنوان یک الگو در ادوار مختلف زندگی مد نظر قرار دهند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان شوشترحکم صادره را تایید کرد
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش آراس: اخباری همراه با تصاویر حکم رای قطعی دادگاه شعبه سوم دادگستری شوشتر در فضای مجازی دست به دست می شود که مربوط به حکم "تخلیه پلاک5112/2" بخش یک شوشتر است، منتشرکنندگان مدعی شده اند که این شماره پلاک مربوط به دفتر نهاد نماینده شوشتر و گتوند واقع در خیابان امام خمینی(ره) است که این خبر توسط رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان شوشتر تایید شد.

دکتر میثم رشنو در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار آراس اظهارداشت: اصل خبر و حکم قطعی در این زمینه تایید است و این حکم قطعی در خصوص این پرونده صادر شده است.

لینک خبر :‌ صبحانه پرس
اهواز - ایرنا - حکم قطعی تخلیه و استرداد موقوفه مسجد میرشکار شوشتر از سوی شعبه سه دادگاه عمومی حقوقی دادگستری شوشتر صادر شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ سایت های دیگر : خوزنیوز خوزتاب

به گزارش ایرنا اداره کل اوقاف و امور خیریه خوزستان چندی پیش با طرح شکایتی علیه آموزش و پرورش شوشتر خواستار تخلیه موقوفه مسجد میرشکار شوشتر شده بود که پس از ارائه ادله و مدارک که دال بر تخلف آموزش و پرورش، دادگاه حکم قطعی رفع تصرف این موقوفه را صادر کرد.
روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه خوزستان صدور حکم تخلیه و استرداد موقوفه مسجد میرشکار شوشتر را تایید و اعلام کرد و این حکم در مرحله اجرا قرار دارد.
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شوشتر نیز روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: این ملک (موقوفه مسجد میرشکار شوشتر) سال ها پیش بر اساس قرارداد فی مابین برای کاربری آموزشی در اختیارآموزش و پرورش قرار گرفت ولی بعدها به صورت غیرقانونی در اختیار دفتر نمایندگی مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.
میثم رشنو افزود: دادگاه پس از بررسی ادله و احراز تخلف (واگذاری ملک موقوفه به غیر) رای به تخلیه و استرداد موقوفه 600 متر مربعی مسجد میرشکار و بازگشت آن به اداره اوقاف و امور خیریه شوشتر کرد.
وی گفت: موقوفه ای که در اختیار آموزش وپرورش شوشتر بوده از مسیر قانون موجر و مستاجر منحرف شده بود و اوقاف نیز بر اساس وظیفه ذاتی نزد مراجع قضایی منطقه طرح شکایت کرد.
وی صیانت از موقوفه ها را وظیفه اصلی اوقاف وامور خیریه بیان کرد.
شماری ازشهروندان شوشتری از اقدام دستگاه قضایی منطقه در صدور حکم قطعی تخلیه و استرداد موقوفه مسجد میرشکار تقدیر کردند.
گفته می شود موقوفه مسجد میرشکار در سال های اخیر در اختیار نهاد نمایندگی مردم شوشتر و گتوند در مجلس شورای اسلامی بوده است.

دهها پرونده موقوفه خواری و تصرف موقوفه با طرح شکایت از سوی بخش حقوقی اداره کل اوقاف و امور خیریه خوزستان در محاکم قضایی خوزستان در حال بررسی است.
6065/ 6064

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
زنجان - ایرنا - طرح "مهربانی در مهر" برای کمک به دانش آموزان مناطق سیلزده توسط نهاد کتابخانه های عمومی از مرداد ماه جاری در شهرستان ابهر اجرا می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲

رئیس کتابخانه های عمومی شهرستان ابهر در خصوص نحوه اجرای این طرح به خبرنگار ایرنا گفت: در این طرح کتاب های کمک درسی، لوازم التحریر و انواع نوشت افزار اهدایی خیران و مردم نوعدوست در کتابخانه های عمومی ابهر جمع آوری و به مناطق سیلزده ارسال می شود.
غلامحسین بختیاری تصریح کرد: این طرح در ادامه طرح " بهار مهربانی" است که توسط نهاد کتابخانه ها به منظور کمک به مناطق سیلزده در بهار امسال اجرا شد.
وی ادامه داد: در طرح بهار مهربانی مردم نوعدوست این شهرستان، کتاب و اسباب بازی به ارزش 50 میلیون ریال برای کودکان و مردم مناطق سیلزده در کتابخانه های ابهر جمع آوری و ارسال کردند.
رئیس نهاد کتابخانه های عمومی ابهر خاطرنشان کرد: امسال در شهرستان ابهر نهمین جشنواره اهداء کتاب با شعار "اهدای کتاب، اهدای دانایی" با هدف ترویج اهدای کتاب و کتابخوانی برگزار شد.
وی عنوان کرد: در این جشنواره 21 هزار و 219 جلد کتاب به کتابخانه های عمومی شهرستان ابهر اهدا شده است.
بختیاری با بیان اینکه این کتاب ها بیشتر در کتابخانه منازل مردم است که خوانده شده اند یادآور شد: کتابهای اهدا شده بعد از بررسی بین کتابخانه های عمومی شهری و روستایی توزیع می شود.
9556/6085

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تبریز - ایرنا - طرح تابستانه کتاب 1398، با شعار کتاب، همنشین دلنشین از 25 تیر ماه همزمان با سراسر کشور در کتاب فروشی های آذربایجان شرقی آغاز شده و کتابفروشان می گویند این اقدام یخ فروش را تا حد زیادی ذوب کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۲ سایت های دیگر : نصر نیوز

طرح تابستانه از 25 تیر تا 3 مرداد ماه سال جاری به مدت 10 روز در کتابفروشی های عضو طرح اجرا می شود. به این ترتیب کتاب های تألیفی با کمک هزینه خرید 25 درصد و کتاب های ترجمه با کمک هزینه خرید 15 درصد عرضه می شوند و حداکثر یارانه اختصاصی به هر کتابفروشی 6 میلیون تومان است.

در این طرح سقف مجاز خرید برای هر خریدار 120 هزار تومان است و مدت زمان تسویه حساب طرح با کتابفروشی ها، بین 4 تا 6 ماه خواهد بود.

یکی از شاخص های توسعه ای سازمان ملل، در برنامه هزاره و در آرمان های توسعه ای 2016 تا 2030 کتاب است و می توان گفت موضوع مطالعه جزء شاخص های توسعه جوامع است.
دوستی جهاندیده تعریف می کرد در یکی از شهرهای آلمان صبح اول وقت صفی طولانی مرکب از چند صد نفر دیدم، ابتدا شیطنت ایرانی ام گل کرد و در دلم کمی خوشحال شدم که خدا را شکر اینها هم صف می ایستند، ما که چندین سال هست برای خیلی چیزها صف می ایستیم، بگذار اینها درد ما را بچشند؛ بعد کنجکاو شدم ببینم این صف چه چیز است؟ از انتهای صف تا اول صف که طی نمودم، با کمال تعجب نه تنها خوشحالی ام دقیقه ای بیش دوام نیاورد بلکه با مشاهده صف و انگیزه صف داران خیلی هم شرمنده شدم. دیدم صف کتابخانه است و افراد ساعت ها برای بازگشایی کتابخانه شهرشان در نوبت ایستاده اند.

و این نمونه ای از حکایت کتابخوانی و تاثیر آن بر رشد فرهنگ، تجارت، صنعت و اجتماع غربیان و به قولی ملتی کتابخوان و شرح حال ما در کتاب نخوانی است. اما طی چند سالی که دولت تدبیر و امید طرح هایی با عنوان " عیدانه کتاب" و "تابستانه و زمستانه کتاب" آغاز کرده، نویدی برای کتابخوانان و ناشران بوده و در اثر آن فروش و مطالعه کتاب به گفته کتابفروشان و ناشران در این ایام از رشد دو برابری نسبت به روزهای قبل برخوردار شده است.

اگر امروز اروپاییان به علم و فناوری می نازند، تا عصر رنسانس، کتاب های ابوعلی سینا، ملاصدرا، ذکریای رازی، خوارزمی، حکیم عمر خیام، ابن عربی در دانشگاه های آنان بحث و فحص می شد.
بیش از 700 سال قبل دانشگاه ربع رشیدی تبریز محل رجوع خیل مشتاقان علم در رشته های مختلف از اقصی نقاط دنیا بود و بنا بر اسناد تاریخی در این مرکز علمی افزون بر 30 هزار نفر از دانشمندان فعالیت داشتند.
این افتخار، حاصل جد و جهد دانشمندان ایرانی و شب را در پای کتاب به صبح رساندن بود؛ دانشمندانی که از فرط فقر ولی شدت علاقه به کتاب، در پای چراغ گزمه تا صبح کتاب می خواندند.
اما چه شد که چراغ علم در مهد دانش رو به خاموشی نهاد و گذشته پرطمطراق و غرور آفرین علمی ایران زمین دچار نسیان شد؟
این دستاوردها و افتخارات تنها در سایه موانست و همنشینی دانشمندان با کتاب و غرق شدن در آن به دست آمده است و اگر امروز با حسرت به گذشته درخشان می نگریم و آرزوی بازگشت به شکوه علمی و ظهور نامداران علمی را داریم، تنها راهش آشتی با کتاب و بردن آن به در هر خانه ای است.
بر این اساس متولیان فرهنگی دولت تدبیر و امید با وقوف بر این مساله، طرح هایی با عنوان 'عیدانه کتاب' و 'تابستانه کتاب' را با اعطای تخفیف برای علاقمندان و رویکرد ترویج فرهنگ مطاالعه در جامعه اجرا می کنند.
برای آگاهی از چند و چون تاثیر طرح تابستانه کتاب بر میزان فروش کتابفروشان، پای صحبت خادمان کتاب که عمری در روشن نگه داشتن چراغ خانه کتاب صرف کرده اند و با وجود درآمد بیشتر اصناف دیگر همچنان با جان و دل در این عرصه می کوشند، می نشینیم.

طرح تابستانه، زمینه ساز ایجاد نگاه مشترک بین مردم، کتابفروشان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
مدیر کتاب فروشی دهخدا، طرح تابستانه کتاب را امری مبارک می داند و می گوید: علاوه بر جنبه ریالی باید جنبه معنوی مساله را هم نگاه کرد و همراهی مشترک بین مردم، فرهنگ و ارشاد و فروشنده حلقه ای بود که ایجاد شد.
محمدتقی امین پور ادامه می دهد: هر چند از جنبه ریالی سقف فروش حداکثر 60 میلیون ریال برای هر کتابفروش است، اما این همراهی دولت قابل تقدیر است زیرا که ذوق و شوقی در بین مردم و کتابخوانان به وجود آورده است.
وی از فروش دو برابری کتاب در طرح تابستانه خبر داد و گفت: این طرح به نفع کتابفروشی ها هم هست؛ در واقع آستانه ای برای ورود به مشکلات کتاب هست و تنها جنبه مالی نیست، بلکه در حوزه های دیگر هم باید مشکلات کتاب و کتابخوانی بررسی شود.
امین پور با بیان اینکه این طرح (اختصاص یارانه خرید کتاب) اصلاً هزینه ای برای دولت نیست، تداوم این طرح در فصول مختلف را کار شایسته و خدمتی به عرصه فرهنگ و کتاب دانست و اضافه کرد: اجرای این طرح امیدی برای مردم و کتابخوانان ایجاد می کند که امیدواریم در افزایش میزان مطالعه هم نقش موثری ایفا کند.

مدیر کتابفروشی دهخدا بیشترین کتاب های فروش رفته و میزان علاقمندی مخاطبان را شامل کتاب های ادبیات و رمان، عرفان و فلسفه و روانشناسی دانست و گفت: اقبال به کتاب های علوم سیاسی و جامعه شناسی نسبت به دوره های قبل کمتر شده است.

وی با بیان اینکه کتاب خواندن ذهنی آسوده و فراغ بال نیاز دارد، اظهار داشت: در این وانفسای مشکلات اقتصادی که مردم مشکلات زیادی چه از نظر اقتصادی و چه اجتماعی دارند، همین میزان کتاب فروشی و کتابخوانی مردم نیز مایه امیدواری است و ما از این وضعیت شاکریم و البته دعا می کنیم مشکلات اقتصادی جامعه هر چه سریع تر بهبود یابد تا کتابخوانان واقعی و مشتاقان کتاب که کم هم نیستند، با فراغ بال و دستی گشاده بتوانند کتاب های مورد نیاز و علاقه شان را بخوانند.

فروش کتاب در طرح تابستانه 2 برابر شد
دیگر فعال فرهنگی نیز طرح تابستانه و تخفیف 25 درصدی کتاب را در ترویج کتابخوانی مفید می داند و با اعلام رضایت از اجرای چند دوره قبلی و افزایش فروش کتاب، می گوید: این طرح در وهله اول بیشتر به نفع قشر کتابخوان است و در کنار آن کتاب فروشان نیز منتفع می شوند.

مدیر کتابفروشی دانش با ابراز خرسندی از اجرای مجدد طرح تابستانه کتاب و با اعلام اینکه در مدت اجرای این طرح فروش ما دو برابر می شود، اظهار داشت: شور و شوقی هم در بین مردم ایجاد می شود که به همراه خانواده در کتابفروشی ها حضور می یابند.
علی باقری بیشترین کتاب های فروش رفته را شامل کتاب های فلسفی، جامعه شناسی، تاریخ و ادبیات ذکر کرد و گفت: این طرح علاوه بر سودی که برای کتابخوانان دارد برای ناشران نیز مفید است و پیشنهاد می کنم که در هر فصل طرح هایی از این دست را اجرا کنند.
از مزایای قابل توجه اجرای این طرح، اقبال مردم برای حضور در کتابفروشی ها به همراه خانواده هاست؛ به تعبیری می توان گفت کتابفروشی ها هم به فهرست مکان های گردش و حضور مردم در کنار پاساژها و فروشگاه ها اضافه شده است.

طرح های حمایتی از کتاب، بسترساز افزایش نرخ مطالعه است
علاقمندان کتابخوان نیز با استقبال از این طرح، آن را در اشاعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی مفید دانسته و محرکی برای فروش بیشتر و افزایش نرخ مطالعه می دانند.
صادق -م، که معلم ادبیات و علاقمند به مطالعه است، به ایرنا می گوید: هر چند عشق به کتاب و مطالعه همواره وجود دارد، اما مشکلات اقتصادی باعث می شود ناخواسته آن را از سبد خانواده حذف کنیم.
وی طرح عیدانه و تابستانه کتاب را اقدامی بخردانه از سوی دولت دانست و اظهار داشت: این طرح علاوه بر انگیزه خرید برای شیفتگان کتاب، محرکی برای کشاندن سایر افراد به کتابفروشی هاست.
در طرح تابستانه کتاب کتابفروشی هایی که شرایط لازم را دارا باشند، پس از ثبت نام در سایت خانه کتاب می توانند کتاب هایی که با شرایط تعیین شده در این طرح، مطابقت داشته باشند با 25 درصد تخفیف برای کتاب های تالیفی و 15 درصد تخفیف برای کتاب های ترجمه ای به خریداران بفروشند.
یکی از نکات قابل توجه در طرح تابستانه کتاب، تشویق کودکان و نوجوانان به مطالعه است که در این راستا کتاب های کودک و نوجوان نیز از 25 درصد تخفیف برخوردار می شوند.
کتاب های کمک درسی، کمک آموزشی، نایاب، افست، بدون شماره شابک و کتاب هایی که در سایت خانه کتاب نباشند، مشمول تخفیف نمی شوند.
در این طرح سقف مجاز خرید برای هر خریدار یک میلیون و 200 هزار ریال است که خریداران می توانند با ارائه کد ملی در چند نوبت و از کتابفروشی های مختلفی که عضو طرح هستند، تا سقف تعیین شده، کتاب خریداری کنند.

گزارش از نعمت مرادپور

6132/518

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه های کهگیلویه و بویراحمد در بیانیه ای اعلام کرد: مراجع بالادستی استان باید مواظب تصمیمات خود در تعیین مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی این استان باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه های استان کهگیلویه و بویراحمد در مورد انتخاب یکی از عناصر و حامیان فتنه 88 در استان در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان بیانیه ای صادر کرد.

متن بیانیه به شرح زیر است:

طبق اخبار قرار است یکی از عناصر و حامیان مؤثر فتنه و فتنه گران شهرآشوب 88 در استان کهگیلویه و بویراحمد که به عینه نقش بسیار فعالی هم درسطح استان وهم در سطح پایتخت در فتنه انگیزی ها و آشوب های خیابانی داشتند، در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان انتصاب گردد. در این خصوص چند نکته را به اطلاع عموم و خاصه شورای تامین استان می رسانیم، باشد که صدا و هشدار مشفقانه مؤذنین جامعه خود را به موقع بشنوید:

1. در شرایطی که دشمن عرصه های فرهنگ و هنر را در یک نبرد نامتقارن برای مقابله همه جانبه با هویت و تمدن ایرانی اسلامی برگزیده و به دلیل قصور ها و غفلت های صورت گرفته تاکنون، آسیب ها و تهدیدات جدی را در حوزه اجتماعی، فرهنگی و هنری به کشور و نسل جوان و نوجوان تحمیل کرده است، انتصاب افرادی که درفتنه 88نقش اصلی داشتند، عین بی تدبیری و ناامید کردن مردم و خیانت به آرمان های بلند نظام خواهد بود.

2. احتمال بسیار جدی وجود دارد که از تغییرات بوجود آمده در حوزه استانداری و تشریف فرمائی استاندار جدید و عدم آشنایی ایشان به سوابق افراد یا رایزنی های فرا استانی نوعی سوء استفاده شده باشد، که امیدواریم هم شورای تأمین و استاندار در این خصوص هوشمندانه اقدام نماید.

3. همه مستحضریدکه گذشت زمان، هرگز باعث کم رنگ شدن خطوط قرمز، فتنه گران نشده و فتنه و فتنه گران نه فراموش می شوند و نه بخشوده خواهند شد، لذا مراجع بالادستی استان خصوصاً وزیر ارشاد اسلامی و حراست این وزارتخانه در این راستا باید مواظب تصمیمات خود در تعیین مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی این استان باشند، خط قرمز ما انتصاب معدود کسانی است که در فتنه 88 بازیگر اصلی بودند و گرنه این حق طبیعی دولت در انتصاب مدیران خودش هست.

4. باکمال تأسف شاهد حمایت یا حداقل سکوت نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی در این خصوص هستیم که چهار سال قبل عدم حمایت از فتنه گران جزء شروط تایید صلاحیت آنان بوده و گویا فراموش کرده اند و نیک بدانید که رفتار شما از دید ما پنهان نبوده و در صورت ادامه حمایت ها و یاسکوت، موارد را علنی اعلام خواهیم کرد.

5. به نهاد های نظارتی، امنیتی و قضایی استان دلسوزانه و جدی اعلام می کنیم، جریان دانشجویی و مردمی را در استان با بی تفاوتی و سکوت خود در برابر فتنه گران آزمایش نفرمایید، اعتراض ما جدی است و اقدام بعدی ما فراتر از بیانیه و مکاتبه هست و مسئولیت آن متوجه شماهاست، نمونه هشدار دانشجویان را در پی گیری بدون واهمه حقوق کارگران سد چم شیر همگان شاهد بودند، انشالا که آن روز فرا نرسد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو