بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 24 تیر 98
سعید اوحدی در تشریح برنامه های تابستانی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از برپایی 1500 برنامه آموزشی در تابستان سال جاری خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳

به گزارش خبرنگار مهر ، سعید اوحدی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیش از ظهر امروز، یکشنبه 23 تیرماه در نشست خبری خود با اشاره به اینکه سازمان در سال جاری به استفاده از ظرفیت مشارکت های مردمی تمرکز ویژه داشته است، عنوان کرد: ساختار مرکز مشارکت های مردمی ما در سال جاری تغییر پیدا کرده است و در سه ماه ابتدای سال جاری 28 مرکز تازه به 127 خانه فرهنگ مشارکتی ما افزوده شده است. همچنین 42 کانون تازه نیز به 257 کانون مشارکتی ما افزوده شده است.

وی ادامه داد: سیاست ما توسعه مشارکت های مردمی در قالب خانه فرهنگ هاست و سعی می کنیم از این بستر برای کشف استعدادهای تازه و ارتقاء کیفیت فعالیت های فرهنگی با استفاده از مشارکت مردم استفاده کنیم. بر همین اساس به همه این مراکز عنوان شده که اگر 4 برنامه در ماه برگزار کنند که شامل دو برنامه منطقه محور، یک برنامه با محوریت مناطق محروم و یک برنامه با رویکرد کلان با مشارکت سازمان شود، 50 درصد از حق عضویت های آنها را کم خواهیم کرد.

وی همچنین با اشاره به فعالیت 102 مرکز آموزشی سازمان در تابستان سال جاری از تعریف 1500 دوره آموزشی برای این مراکز در سامانه اینترنتی سینا و فعالیت 4590 مدرس برای این مساله عنوان کرد: شبکه آموزشی سازمان بزرگترین شبکه آموزش فرهنگی غیررسمی در کشور به شمار می رود.

اوحدی با تاکید بر ادامه برنامه های فرهنگی موسوم به هنر برای همه در تابستان سال جاری افزود: دومین کنسرت محمد معتمدی در این قالب به زودی برگزار خواهد شد و برنامه های دیگری نیز در حوزه موسیقی و تئاتر با محوریت باغ موزه قصر، پردیس تئاتر خاوران، باغ موزه ایرانی و فرهنگسرای خاوران در دست اجرا قرار خواهد گرفت.

وی همچنین به افتتاح مدرسه تئاتر تهران در پردیس تئاتر تهران خبر داد و گفت: این مدرسه در 10 بخش به فعالیت مشغول خواهد بود که سه بخش آن در حال حاضر فعال شده است.

رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ادامه با اشاره به فعالیت های این سازمان در حوزه کتاب عنوان کرد: اتوبوس های سیار کتابگرد در تابستان سال جاری نیز فعالیت خود را ادامه خواهند داد و با محوریت و دبیری سازمان برنامه جام باشگاه های کتابخوانی نیز برای دوره چهارم برگزار خواهد شد. همچنین با مشارکت مجمع خیرین مدرسه ساز 4 کتابخانه تازه برای نابینایان تهرانی در تابستان سال جاری افتتاح می شود و در کنار آن نابینایان محترم می توانند در هر نطقه از تهران با تماس با شماره تماس 1837 کتاب مد نظر خود را با پیک رایگان در محل سکونت دریافت کنند. در حوزه شعر نیز خانه شعر سازمان با مدیریت آقای جعفری در باغ موزه هنر ایرانی در تابستان سال جاری برنامه های خود را سر و شکلی تازه خواهد بخشید.

اوحدی در ادامه با اشاره به جشنواره فیلم شهر و افتتاح آن در روز 26 تیرماه سال جاری در پردیس ملت تهران عنوان کرد: این جشنواره در سال جاری 4300 اثر را در 9 حوزه مورد بررسی قرار داده است و بخش سینمای محلات نیز امسال برای نخستین بار به آن افزوده شده است. همزمان با افتتاح جشنواره نیز نمایشگاهی از آثار 50 هنرمند در زمینه نقاشی و عکاسی و خوشنویسی در پردیس ملت افتتاح می شود که تا 18 مرداد ماه ادامه خواهد داشت.

وی در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه برنامه های تابستانه سازمان از 18 تیر تا 8 شهریور ماه در دست اجرا قرار می گیرد عنوان کرد: موزه چاپ کشور با تفاهم ما با سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به زودی به شکلی وسیع تر از مجموعه قبلی تاسیس خواهد شد و این مساله در انتظار جلسه ای با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

کد خبر 4666085

حمید نورشمسی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
هم زمان با هفدهمین جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) از دو تابلوی نقاشی فاخر با عناوین شیر پرده و مجلس محاجه ، اثر استاد حسن روح الامین رونمایی شد.

هم زمان با هفدهمین جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) از دو تابلوی نقاشی فاخر با عناوین شیر پرده و مجلس محاجه ، اثر استاد حسن روح الامین رونمایی شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳

همزمان با هفدهمین جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع)، از دو اثر فاخر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونین فرهنگی وهنری وزارت ارشاد، اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، استاندار و شهردار خراسان رضوی و دیگر چهره های کشوری و استانی رونمایی شد.
این دو تابلو نقاشی فاخر با عناوین شیر پرده و مجلس محاجه ، اثر استاد حسن روح الامین است که در سبک باروک و به سفارش بنیاد بین المللی امام رضا(ع) با هدف ملموس کردن قصص دینی تولید شده است.

همزمان با هفدهمین جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع)، از دو اثر فاخر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونین فرهنگی وهنری وزارت ارشاد، اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، استاندار و شهردار خراسان رضوی و دیگر چهره های کشوری و استانی رونمایی شد.
این دو تابلو نقاشی فاخر با عناوین شیر پرده و مجلس محاجه ، اثر استاد حسن روح الامین است که در سبک باروک و به سفارش بنیاد بین المللی امام رضا(ع) با هدف ملموس کردن قصص دینی تولید شده است.

لینک خبر :‌ خبر فوری
نشان خادم نمونه فرهنگ رضوی جشنواره بین المللی امام رضا(ع ) به دبیر جشنواره ملی آه و آهو در کاشان رسید و مورد تقدیر وزیر ارشاد قرارگرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان ،روح الله توکلی، دبیر یازدهمین جشنواره ملی آه و آهو در آیین اختتامیه این جشنواره از دریافت لوح تقدیر وزیر ارشاد و نشان خادم نمونه فرهنگ رضوی در جشنواره بین المللی امام رضا (ع) به عنوان خادم نمونه فرهنگ رضوی خبر داد و گفت: این مقام و افتخار وی به عنوان خادم فرهنگی در مؤسسه خادمین حضرت (ع) در کاشان متعلق به همه مردم دارالمومنین کاشان است.

وی، با تقدیر از تمامی عوامل اجرایی جشنواره در 11 شب برگزاری آن بویژه 300 نیروی جوان و و نوجوان زن و مرد افزود: شاخصه فرهنگی، تاثیرگذار و جذاب این جشنواره برگزاری همایش های تخصصی با موضوعات مناسب و مورد نیاز روز جامعه بود.

به گفته وی، یازدهمین جشنواره ملی فرهنگی هنری آه و آهو با بیش از یکصد آیتم از برنامه های فرهنگی، هنری و مذهبی و نگاه مهندسی فرهنگی در قالب 8 همایش تخصصی شامل جشن کودکان رضوی، همایش بزرگداشت مقام امامزادگان، همایش شمس الشموس، همایش خانواده ایرانی با معیار های رضوی، همایش انتظار، همایش مهرورزی، همایش باب الجواد (ع) و همایش طب رضوی از 13 تا 23 تیرماه برگزار شد.

دبیر یازدهمین جشنواره ملی آه و آهو درکاشان، با تاکید بر اینکه ظرفیت کاشان کار فرهنگی مذهبی بویژه ترویج فرهنگ علوی با بصیرت رضوی است گفت: موفقیت این جشنواره مرهون زحمات جوانانی است که خالصانه و عاشقانه بدون هیچ چشمداشتی فقط به عشق امام رضا (ع) شب و روز برای برگزاری این برنامه از ماه ها قبل با شور و شوقی وصف ناپذیر کار می کنند تا زیباترین رویداد فرهنگی مذهبی شهر را متبرک و منور به نام نامی امام رضا (ع) اجرا کنند.

شایان ذکر است: آیین اختتامیه یازدهمین جشنواره ملی آه و آهو در کاشان با طنین لبیک یا رضا و حضور خدام حرم رضوی کاروان زیر سایه خورشید و اعطای نشان رضوی توسط مبلغ این کاروان به دبیر جشنواره در دبیرستان ماندگار امام خمینی (ره) کاشان برگزارشد.

انتهای پیام/م

اختتامیه جشنواره ملی آه و آهودر کاشان

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
آمار ارائه شده از فعالیت 5 ماهه فعالیت سامانه استعلام کتب اهدایی در نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مزایای بسیاری از جمله کوتاه شدن مدت استعلام از 60 روز به 4 روز، افزایش سرعت روند بررسی، حذف بروکراسی اداری و کاهش افراد دخیل در پروسه استعلام از 18 نفر به 5 نفر را به همراه داشته است.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، اداره کل منابع نهاد در سال گذشته به منظور رفع این نقایص روند استعلام کتب اهدایی به کتابخانه های عمومی، اقدام به راه اندازی سامانه استعلام کتاب اهدایی کرد؛ آمار استخراج شده از پیاده سازی و اجرای سامانه استعلام کتب اهدایی طی بازه زمانی پنج ماهه از یکم دی ماه سال 1397 (آغاز به کار رسمی سامانه) تا 31 اردیبهشت سال جاری، نشان می دهد استعلامات انجام شده طی این بازه زمانی تقریبا حدود سه برابر کل استعلامات سال 1396 بوده است. در این میان استان اصفهان با بیش از 47 هزار درخواست دارای بیشترین میزان استعلام کتاب در بین استان های کشور بوده است. همچنین موضوع دین و ادبیات (قصه و رمان) هریک با 24 درصد فراوانی بیشترین میزان استعلام اهدایی را در بین موضوعات داشته اند.

گزارش های استخراج شده از این سامانه نشان داده متوسط زمان پاسخگویی به استعلامات با گذشت زمان و افزایش حجم بانک داده سامانه از 49 روز در دی ماه به 4 روز در اردیبهشت ماه کاهش یافته است. به طور کلی در این بازه زمانی متوسط پاسخگویی 26 روز بوده است. در مجموع 354 هزار و 397 استعلام دریافتی، حدود 86 درصد پاسخ داده شده و تنها 14 درصد از این تعداد در انتظار پاسخ در چرخه کارشناسی است. در نهایت از این میزان استعلام پاسخ داده شده، حدود 98 درصد تأیید و تنها کمتر از 3 درصد از کتاب ها جهت ثبت در کتابخانه های عمومی مناسب تشخیص داده نشده است.

اما استقرار سامانه استعلام کتب اهدایی با فرآیند جدید خود، دارای مزایای چشمگیری بوده که از آن جمله می توان به استعلام صرفا یک بار از هر عنوان کتاب و تعیین تکلیف یک کتاب برای همه کتابخانه ها، جلوگیری نسبی از تخلف کتابداران در ثبت کتاب اهدایی بدون استعلام، تسهیل امکان اصلاح پاسخ اشتباه به استعلامات، پاسخ هوشمندانه و آنی سامانه به استعلام کتابی که قبلا از طریق سامانه استعلام شده است (120 هزار مورد در 5 ماه)، تسهیل انجام استعلام کتاب توسط کاربر (کتابدار)، و امکان مشاهده وضعیت کتاب در چرخه استعلام توسط کتابدار، اشاره کرد.

همچنین کوتاه شدن مدت استعلام از 60 روز به 4 روز و کاهش مداوم این رقم، حذف بروکراسی اداری و کاهش افراد دخیل در پروسه استعلام از 18 نفر به 5 نفر، افزایش سرعت (افزایش سه برابری پاسخ به استعلامات استانی در مدت مشابه تا پیش از راه اندازی سامانه)، تسهیل استخراج انواع گزارش کمی، کیفی و تحلیلی از سامانه و تهیه بانک جامع اطلاعاتی جهت استفاده در موارد دیگر(استعلام خرید استانی و ...) از دیگر مزایای پیاده سازی سامانه استعلام کتب اهدایی است.

مهم ترین دلایل مردود شدن پذیرش برخی کتب اهدایی عبارتند از: 1. کتاب هایی که بدون مجوز فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده اند؛ 2. کتاب هایی که تاریخ مصرف آنها گذشته است؛ 3. کتاب هایی که از نظر ظاهری دارای خرابی، نقص صفحات، نم دیدگی و... هستند و 4. کتاب هایی که دارای محتوا و مفاهیم متضاد با فرهنگ مناطق خاص هستند.

گفتنی است منابع موجود در مخازن کتابخانه های عمومی معمولا یا به روش خرید و یا به روش اهدا تامین می شوند که روند اهدای کتاب به کتابخانه ها توسط اعضا، ناشران، مولفان و عموم مردم انجام می گیرد. اما از آنجا که کتاب های اهدا شده به کتابخانه ها نیز با هزینه هایی چون اشغال فضا، صرف زمان و انرژی توسط کتابدار جهت ثبت و امانت دهی، استهلاک وسایل ثبت کتاب، صرف زمان توسط اعضا جهت مطالعه و ... همراه می شود، بدیهی است که طی فرآیندی از میان انبوه کتاب های اهدا شده به کتابخانه ها، کتاب بهتر گلچین و انتخاب شود که این روند با همکاری بیش از 40 کارشناس داخلی و مدعو با هدف بررسی و ارزیابی منابع در اداره کل منابع نهاد کتابخانه های عمومی کشور، انجام می شده است.

این فرآیند در گذشته طی یک تشریفات اداری طولانی به صورت کتبی انجام می شد؛ به طوری که پس از ثبت فایل کتاب های اهدایی به کتابخانه ها در فایل اکسل، این فایل ها توسط کتابداران به رئیس هر شهرستان ارسال می شد و پس از تجمیع، فایل های ارسالی در اختیار ادارات کل هر استان قرار می گرفت.

در ادامه نیز پس از ارجاع نامه مربوطه از مدیرکل استان به کارشناس منابع استان، تجمیع فایل های کتابخانه های استان توسط کارشناس منابع استان، مکاتبه اداره کل استان با اداره کل منابع و ارسال فایل های تجمیعی به همراه نظر کارشناس استان، ارجاع نامه به مدیرکل منابع و رئیس اداره و در نهایت کارشناسان، فایل های ارسالی استان ها توسط کارشناسان اداره کل منابع بررسی و نامه پاسخ به استان ها تنظیم می شود که در نهایت طی تشریفات و مراحل اداری این پاسخ ها به کتابداران بازگردانده می شد.

طبیعتا این مسیر طولانی با معایبی چون امکان خطا (ثبت کتب اهدایی بدون استعلام)، استعلام چندباره یک کتاب به دلیل فقدان بانک اطلاعاتی، زمان بر بودن فرآیند (به طور متوسط هرکتاب دو ماه) و ناخرسندی اهداکنندگان از بلاتکلیفی کتاب، بالا بودن میزان خطاب انسانی، دشوار بودن اصلاح پاسخ اشتباه به استعلامات، دشواری و زمان بر بودن تنظیم فهرست کتب نیازمند استعلام توسط کتابدار، دشواری پیگیری وضعیت کتب وارد شده به فرآیند استعلام توسط کتابدار و همچنین دشواری استخراج گزارش میزان استعلام و میزان رد و تأیید رو به رو بود.

بر این اساس اداره کل منابع نهاد در سال گذشته به منظور رفع این نقایص روند استعلام کتب اهدایی را به همت اداره کل فناوری اطلاعات و اداره کل توسعه کتابخانه ها و ترویج کتابخوانی نهاد طراحی و پیاده سازی کرد. با پیاده سازی این سامانه از دی ماه سال 97 فرآیند استعلام کتب اهدایی نیز تغییر کرد که بر این اساس کتابداران ابتدا به جستجوی مشخصات کتاب اهدا شده به کتابخانه در سایت سامان می پردازند. در صورتی که آن کتاب قبلا توسط یکی از کتابخانه های کشور استعلام و تأیید شده باشد، کتابدار قادر به ایجاد نسخه و ثبت آن کتاب و افزودن به مخزن خواهد بود و در صورتی که آن کتاب قبلا در سامانه استعلام نشده باشد، کتابدار قادر به ایجاد نسخه نیست و ملزم به انتخاب گزینه استعلام است.

همچنین ارسال مستقیم درخواست کتابدار، اعلام نظر کارشناس منابع استان درباره کتاب در سامانه و ارسال به کارتابل ارزیابی اداره کل منابع و در نهایت بررسی توسط اداره کل منابع و اعلام نظر دیگر مراحل پیش بینی شده برای روند جدید در سامانه استعلام کتاب اهدایی است.

24 تیر 1398 11:16

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
حوزه/ فعال رسانه ای و بین المللی بر لزوم استفاده از رسانه ها به خصوص شبکه های اجتماعی در انتقال پیام حج تاکید کرد و گفت:در کشور ما بعضا تلقی می شود که این امر به افزایش قدرت عربستان می انجامد؛ پس از گسترش راهپیمایی اربعین در سالهای اخیر، متاسفانه چنین تلقی شد که دوگانه سازی بین اربعین و حج در حال رخ دادن است که به هر شکلی که انجام شود کار اشتباهی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : عقیق

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه ، محمد خواجویی امروز در نشست تخصصی حج، انسجام اسلامی و آینده همگرایی در جهان اسلام که در دفتر بعثه مقام معظم رهبری در قم برگزار شد، با ذکر این مطلب که پس از واقعه 11 سپتامبر، اسلام هراسی در جهان شدت گرفت گفت: البته پس از روی کارآمدن داعش و از بین رفتن داعش، موضوع اسلام هراسی رنگ و بو و شکل سابق خود را ندارد.

وی افزود: بلکه امروز موضوع ایران هراسی و اسلام انقلابی که از سوی ایران مطرح شده است در دستور کار رسانه های غربی قرار گرفته است.

فعال رسانه ای و بین المللی، عنوان کرد: کوبیدن ایران امروز در اولویت همه برنامه های رسانه ای غربی قرار گرفته است؛ وقتی که حکومت عربستان پیش قراول ارتباط با رژیم صهیونیستی می شود مساله ساده ای نیست که بتوانیم از آن بگذریم.

خواجویی اظهارکرد: برگزاری کنفرانس صلح با اسراییل در بحرین برگزار می شود و این مساله کاملا هدفمند و پیچیده است؛ بخشی از کشورهای اسلامی در حوزه برنامه های سیاسی و امنیتی خود با اسراییل و آمریکا حرکت همسان دارند.

فعال رسانه ای یادآورشد: انتقال پیام، کارکرد یک رسانه است و حج نیز یک ابر پیام است زیرا در هر سال حجمی میلیونی از مردم مسلمان کشورهای مختلف جهان را در کنار هم داریم مناسک مشترک و نمادین انجام می دهند و هر کدام از آنها زمینه ای برای رسانه ای شدن است.

وی گفت: از دیگر سوژه های رسانه ای در کنار حضور گسترده مردم، پیام صلح طلبی و مسالمت جویی مسلمانان است؛ با توجه به اینکه اکثر احکام حج در بین مسلمانان، اختلاف نظری وجود ندارد، این صلح و اشتراک بیش از پیش به چشم می خورد و همین مساله به ظرفیتی مهم در توسعه وحدت خواهد بود.

فعال رسانه ای و بین المللی با ذکر این مطلب که برخی تصور می کنند که تبلیغ بیش از حد حج، افزایش و تقویت جایگاه عربستان سعودی است، اظهارکرد: البته یکی از زمینه های قدرت فرهنگی عربستان، موضوع حج است و در ایام حج همه ارکان رسانه ای عربستان به دنبال قدرت نمایی عربستان هستند.

خواجویی بیان کرد: در کشور ما نیز بعضا تلقی می شود که این امر به افزایش قدرت عربستان می انجامد؛ پس از گسترش راهپیمایی اربعین در سالهای اخیر، متاسفانه چنین تلقی شد که دوگانه سازی بین اربعین و حج در حال رخ دادن است که به هر شکلی که انجام شود کار اشتباهی است.

وی با ذکر این مطلب که رسانه های کلاسیک کارکردهای خاص خود را دارند ولی رسانه هایی که در سالهای اخیر در عرصه انتقال پیام، تاثیرگذارتر هستند، شبکه های اجتماعی هستند، تصریح کرد: با تاسف در حج از کارکرد این رسانه ها غافل شده ایم.

خواجویی از ایجاد یک پدیده جهانی شبکه ای اطلاع رسانی خبرداد و گفت: امروزه با یوزرهایی مواجه هستیم که هر کدام از آنها یک رسانه هستند و در حج هر انسان، یک رسانه خواهد بود.

این فعال رسانه ای عنوان کرد: در این زمینه کمتر گزارشی برای مخاطبان دیگر فرهنگ ها در حوزه رسانه ای تولید کرده ایم و فعالان حج و زیارت باید بیش از پیش وارد تولید محتوا شوند.

وی گفت: رسانه هایی در جهان اسلام وجود دارند که می توانند ظرفیت بسیار خوبی برای انتقال پیام باشند؛ رسانه المیادین به تنهایی بار سنگینی در حوزه رسانه ای مقاومت دارد؛ شاید ظاهر این شبکه با ظاهر رسانه های ما متفاوت باشد، ولی در انتقال پیام مقاومت بسیار موفق بوده اند.

خواجویی اظهارکرد: تولید محتوا و کار تشکیلاتی از مهمترین کارهایی است که در توسعه فعالیت های رسانه ای در زمینه حج می توان انجام داد.

وی یادآورشد: رسانه های اجتماعی امروزه کارکرد بالاتری نسبت به رسانه های کلاسیک در موضوع حج دارند؛ ولی متاسفانه کمتر از این حوزه استفاده کرده ایم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری حوزه
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت؛ علی رضا رشیدیان روز یکشنبه در دومین روز حضور خود در مدینه منوره نسبت به بررسی و ارزیابی نحوه خدمات رسانی این مراکز و درمانگاه های مستقر در هتل های محل اسکان زائران در شهر نبوی پرداخت.
وی در این بازدید نحوه عمل و بخش های مختلف درمانگاه های واقع در هتل های راما مدینه و ریاض المهاجرین و الجاد المدینه را مورد ارزیابی قرار داد و طی گفت و گو با پزشکان و پرسنل فعال در این مراکز از نزدیک در جریان مسائل و کاستی ها و نیازهای این مجموعه ها قرار گرفت.
وی در این دیدار بر دقت نظر و حساسیت پرسنل این مراکز با توجه به گرمای هوا نسبت به توصیه های لازم به کاروان ها و زائران برای حفظ سلامتی و کنترل مستمر وضعیت افراد دارای برخی بیماری ها مثل دیابت ، فشار خون و غیره تاکید کرد.
وی تصریح کرد : بر اساس برنامه ریزی های انجام شده کادر درمانی مشتمل بر 550 پزشک و پرستار، تکنسین دارویی، آزمایشگاه، فوریت های پزشکی و غیره در حج امسال در مکه و مدینه همراه زائران ما خواهند بود و تمام تلاش و توان این مجموعه برای حفظ و ارتقا سلامتی حجاج ایرانی به کار بسته شده و امید است مشکل خاصی نداشته باشیم .

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳

به گزارش خبرگزاری صدای افغان ( آوا )، عبدالباسط انصاری، سخنگوی وزارت امور مهاجرین و عودت کنندگان در رابطه با قرعه کشی سهمیه مهاجرین افغانستان در ایران و پاکستان برای حج سال 1398، به خبرنگار آوا گفت: "قرار است این قرعه کشی روز سه شنبه(25سرطان) در وزارت امور مهاجرین و عودت کنندگان برگزار گردد".

او می گوید که در سال روان برای مهاجرین 290 سهمیه حج در نظر گرفته شده که 145نفر از مهاجرین کشور ایران و 145 نفر دیگر از پاکستان می باشد.

انصاری افزود، بعد از انتخاب این 290 مهاجر، مکتوب رسمی انتخاب آن ها به کنسولگری های افغانستان فرستاده شده و سپس وارد کشور شده و با پاسپورت و ویزا وارد کشور عربستان خواهند شد.

او در پاسخ به این سوال که وزارت امورمهاجرین و ریاست جمهوری سال گذشته وعده افزایش سهمیه حج مهاجرین را داده بود، گفت که در سال روان نیز سهمیه مهاجرین 290 نفر بوده و این وزارت در تلاش است که در سال های بعد، سهمیه مهاجرین برای اعزام حج بیشتر گردد.

به گفته سید ابراهیم حجازی، اتشه امورمهاجرین سفارت افغانستان در تهران به خبرنگار آوا ، امسال 1371 متقاضی حج از میان مهاجرین کشور در ایران برای دریافت سهمیه حج ثبت نام کرده اند.

این در حالی است که وزیر امورمهاجرین و عودت کنندگان در مراسم قرعه کشی سهمیه حج مهاجرین در سال 1397، از ریاست جمهوری خواسته بود تا این سهمیه برای مهاجرین هر یک از کشورهای ایران و پاکستان، به 200 تن افزایش یابد، اما سهمیه 290 نفری مهاجرین در ایران و پاکستان افزایش نیافت. وزارت امورمهاجرین از مقام ریاست جمهوری و وزارت حج و اوقاف خواستار حداقل 1500 سهمیه حج برای مهاجرین شده و امیدوار بودند حداقل سهمیه در هر یک از کشورهای ایران و پاکستان، تا 500 تن افزایش یابد؛ امیدواری که تاکنون عملی نشده است.

سهمیه حج امسال مهاجرین در ایران و پاکستان در حالی افزایش نیافته که رییس جمهور در سفر اخیر خود به پاکستان، به مهاجرین افغانستانی در این کشور وعده داده بود از سهمیه حج خود به آن ها اعطا کند.

قرار است امسال 30 هزار نفر از افغانستان در مراسم حج شرکت کنند. اولین کاروان حامل زائران بیت الله شریف از کشور، روز چهارشنبه گذشته(19 سرطان) عازم عربستان سعودی شد.

لینک خبر :‌ آوا پرس
اعزام زائران حج تمتع از 17 تیرماه آغاز شد و تاکنون 15 هزار و 804 نفر از کشورمان عازم عربستان شده اند. یک هزار و 918 نفر نیز پس از زیارت مدینه منوره، وارد مکه مکرمه شده اند.

به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، اعزام زائران حج تمتع 98 از 17 تیرماه آغاز شد و اولین گروه زائران سرزمین وحی از فرودگاه امام خمینی (ره) تهران وارد مدینه منوره شدند.

بر اساس آمارها، تاکنون 15 هزار و 804 زائر ایرانی حج تمتع سال جاری و مسؤولان و کارکنان حج از طریق 63 پرواز وارد عربستان و شهر مدینه منوره شده است.

همچنین امسال ایستگاه های پروازی برای انتقال زائران خانه خدا در ابتدا 17 ایستگاه عنوان شد که با توجه به تلاش مسؤولان، در نهایت حجاج از 19 ایستگاه پروازی منتقل می شوند و تاکنون زائران از ایستگاه های تهران، زنجان، یزد، ساری و مشهد به مدینه منوره تشرف یافته اند.

روز گذشته نیز نخستین گروه زائران ایرانی پس از 6 شب اقامت در مدینه منوره، در مسجد شجره مُحرم شده و وارد مکه مکرمه شدند به طوری که هم اکنون یک هزار و 918 زائر ایرانی در قالب 13 کاروان در مکه مکرمه حضور دارند و امروز نیز گروهی از زائران مدینه منوره را به مقصد سرزمین وحی ترک می کنند.

به گزارش فارس امسال 86 هزار و 550 ایرانی به حج تمتع مشرف می شوند که نیمی از آنها در کاروان های مدینه اول و نیمی دیگر در کاروان های مدینه دوم هستند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: رئیس سازمان اوقاف ضمن تأکید بر لزوم شفافیت در سازمان متبوعش عنوان کرد که اختیارات مدیرهای سازمان باید محدودتر شود و نظارت ها به صورت مستقیم صورت پذیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : تهران پرس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

سیده فاطمه ذوالقدر نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به نشست امروز کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: در جلسه امروز رئیس سازمان اوقاف کشور با حضور در جلسه کمیسیون گزارشی را از برنامه های کاری این سازمان به اعضا ارائه کرد.

وی افزود: خاموشی در این جلسه گزارشی از برنامه های سازمان اوقاف در حوزه های مختلف همچون اجتماعی، فرهنگی، برگزاری مسابقات قرآن و برگزاری این مسابقات در عرصه بین المللی در زمینه حفظ و قرائت ارائه کرد.

سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار داشت: خاموشی همچنین با اشاره به کتابت قرآن در کشور بر این نکته تأکید کرد که ایران مهد کتابت قرآن کریم است و اینکه عربستان و ترکیه مدعی این امر هستند صحیح نیست و بر این نکته تأکید کرد که جایگاه ایران در کتابت قرآن در ادوار گذشته باید محفوظ بماند.

ذوالقدر خاطرنشان کرد: در این جلسه نمایندگان نیز موضوعاتی را مطرح و بر بحث لزوم نظارت دقیق تر در سازمان اوقاف تأکید کردند و رئیس سازمان اوقاف هم ضمن پذیرش این موضوع گفت که نظارت باید به صورت مستقیم انجام شود و تکریم ارباب رجوع و حل مشکلات مردم باید در مدیریت جدید مورد توجه قرار گیرد.

وی افزود: خاموشی عنوان کرد که اختیارات مدیران در سازمان اوقاف در دوره جدید باید محدودتر شود و بر بحث شفاف سازی و نظارت تأکید کرد.

سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس در پایان گفت: در این جلسه نمایندگان بر این نکته تأکید داشتند که هویت موقوفات باید حفظ شود و نباید تغییر کند و دیگر اینکه خواستار شفافیت در حسابرسی و برگزاری مزایده در زمان فروش شدند و آقای خاموشی هم عنوان کرد که در مدیریت جدید موضوعات همگی مدنظر قرار خواهد گرفت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

شفقنا- رئیس سازمان حج و زیارت از حجاج ایرانی که این روزها برای انجام مناسک حج تمتع وارد عربستان می شوند، خواست تذکرات و توصیه های پزشکان، روحانیون و مدیران کاروانها را جدی بگیرند.

به گزارش شفقنا، علی رضا رشیدیان اظهار داشت: ما از همه زائران می خواهیم به تذکرات پزشکان، روحانیون و مدیران خود گوش کنند و در رعایت قوانین عربستان دقت داشته باشند.

او افزود: مهمترین تاکید ما، رعایت مسایل بهداشتی از سوی زائران است. از آنها می خواهیم در زمان گرما و زیر آفتاب راه نروند و مرتب آب بنوشند.

رئیس سازمان حج و زیارت، یکی از بزرگترین مشکلات حجاج را در فصل تابستان، گرمازدگی عنوان کرد و خوردن آب به صورت مستمر را در پیشگیری از بروز آن موثر دانست.

رشیدیان گفت: ما همچنین از همه زائران می خواهیم قوانین داخلی عربستان را رعایت کنند تا در ایام حج با مشکلی مواجه نشوند.

او در این زمینه نسبت به برداشتن هر گونه اشیای گمشده از روی زمین به زائران ایرانی هشدار داد.

رئیس سازمان حج و زیارت گفت: ما از زائران می خواهیم به هیچ وجه به اشیای گمشده ای که روی زمین است، دست نزنند.

او افزود: شهروندان ما به انگیزه خیرخواهی، گاهی اشیایی را که روی زمین افتاده است بر می دارند تا به فرد یا محیطی امن برسانند که آن را به صاحبش برگرداند اما عربستان قوانین خاص خود را دارد و برای این کار، اتهام سرقت به افراد می زند.

رشیدیان خاطرنشان کرد: به محض اینکه زائران اینگونه اشیا را از زمین بردارند و دوربین ها ببینند، آنها را به اتهام سرقت بازداشت می کنند.

او یکی دیگر از اتهامات زائران را تلصیق یعنی تماس با بدن نامحرم در هنگام طواف بیان کرد و گفت: از آنجا که هنگام طواف ازدحام جمعیت وجود دارد، از همه زائران می خواهیم در آن شرایط، فاصله بین خانم ها و آقایان را رعایت کنند.

مجازات تلصیق در عربستان، از 100 تا 400 ضربه شلاق و تحمل دو تا شش ماه زندان است.

رشیدیان از بازداشت سه زائر ایرانی در جریان حج تمتع سال گذشته خبر داد و گفت که این افراد، پس از چندین ماه بازداشت و با تلاش نهادهای ایرانی آزاد شدند.

او تصریح کرد: زائران باید بدانند ما هنگام حضور در عربستان تابع قوانین داخلی این کشور هستیم و باید آنها را رعایت کنیم.

رئیس سازمان حج و زیارت با بیان اینکه با توجه به حضور دهها هزار ایرانی در مناسک حج تمتع، ممکن است گاهی سوء تفاهم ها و مشکلاتی رخ دهد، نسبت به ارایه حمایتهای حقوقی و کنسولی از زائران اطمینان داد.

او گفت: اگر برای زائری مشکلی رخ دهد، در زمان انجام مناسک حج، وزارت امور خارجه حمایتهای حقوقی و کنسولی را انجام می دهد و در سایر ایام سال نیز دفتر نمایندگی سازمان حج و زیارت، این مسئولیت را بر عهده دارد.

رشیدیان خاطرنشان کرد: سال گذشته نیز تمامی پیگیری ها، انجام ملاقات و حتی تامین هزینه های جانبی از سوی سازمان حج برای هموطنان ما که بازداشت بودند، صورت گرفت تا بالاخره، آزاد شدند و به میهن بازگشتند.

رئیس سازمان حج و زیارت در باره وضعیت ارائه خدمات درمانی و بیمارستانی به حجاج ایرانی در سال جاری گفت: درمانگاهها و امکانات لازم برای رسیدگی به وضعیت درمانی زائران در مکه، مدینه، مشاعر مقدسه و مسیرهای تردد آنها تدارک دیده شده است.

او افزود: در مکه، یک بیمارستان مجهز داریم و در بیش از 75 هتل محل استقرار حجاج ایرانی، درمانگاههای دارای پزشک و تجهیزات لازم مستقر است.

به گفته رشیدیان، ایران در مدینه نیز سه درمانگاه دارد که در یکی از آنها، تعدادی تخت برای بستری کردن زائران پیش بینی شده است.

رئیس سازمان حج و زیارت افزود: هنگام مناسک حج درعرفات و منا دو بیمارستان صحرایی با کلیه تجهیزات و در مشعر، آمبولانس دارای تجهیزات احیا و خدمات لازم برای زائران ایرانی مستقر می شود.

او تصریح کرد: علاوه بر آن، با وزارت بهداشت و درمان عربستان و جمعیت هلال احمر آن برای ارائه خدمات بیمارستانی به زائران ایرانی در طول مناسک حج هماهنگی ها و توافقات لازم صورت گرفته است.

رشیدیان گفت: در مجموع، از نظر ارایه خدمات و امکانات درمانی به زائران هیچ نگرانی نداریم.

رئیس سازمان حج و زیارت که شب گذشته برای بررسی وضعیت ارایه خدمات به زائران ایرانی در مسیر مدینه به مکه در مسجد شجره – میقات حج گزاران- حضور یافته بود، از امکانات ارایه شده در این مسیر نیز ابراز رضایت کرد.

او گفت: با توجه به اینکه دیروز اولین روزی بود که حجاج ایرانی از مدینه منوره به سمت مکه مکرمه، محرم می شدند، برای ما مهم بود که شرایط اعزام و وضعیت اتوبوسهای بین شهری (مغادره) زائران را بررسی کنیم.

رشیدیان افزود: الحمدالله، مراسم برگزاری نماز، احرام پوشیدن و تلبیه گفتن حجاج ایرانی تحت نظارت نمایندگان بعثه مقام معظم رهبری بخوبی و با نظم و ترتیب انجام شد و اتوبوسهای حامل آنان به سوی مکه نیز از کیفیت مناسبی برخوردار بود.

او خاطرنشان کرد: از رستوران محل تامین بسته غذایی زائران در طول مسیر نیز بازدید به عمل آمد و در مجموع، به گونه ای تمهید شده است که آنان پس از طی چهار ساعت مسافت در طول شب با سلامت و امنیت از مدینه به مکه برسند.

نخستین گروه زائران ایرانی به تعداد دو هزار نفر پس از شش روز اقامت در مدینه منوره، شب گذشته در مسجد شجره (میقات) لباس سفید احرام پوشیدند و برای انجام مناسک حج تمتع راهی مکه مکرمه شدند.

امسال بیش از 86 هزار و 500 زائر ایرانی در مناسک حج تمتع شرکت می کنند.

ورود زائران به سرزمین وحی از 17 تیرماه آغاز شده است و آخرین زائران ایرانی 17 شهریور خاک عربستان را ترک خواهند کرد.

تمامی پروازهای حجاج ایرانی از 19 فرودگاه کشور توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) صورت می گیرد.

انتهای پیام

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

شفقنا- رئیس سازمان حج و زیارت از حجاج ایرانی که این روزها برای انجام مناسک حج تمتع وارد عربستان می شوند، خواست تذکرات و توصیه های پزشکان، روحانیون و مدیران کاروانها را جدی بگیرند.

به گزارش شفقنا، علی رضا رشیدیان اظهار داشت: ما از همه زائران می خواهیم به تذکرات پزشکان، روحانیون و مدیران خود گوش کنند و در رعایت قوانین عربستان دقت داشته باشند.

او افزود: مهمترین تاکید ما، رعایت مسایل بهداشتی از سوی زائران است. از آنها می خواهیم در زمان گرما و زیر آفتاب راه نروند و مرتب آب بنوشند.

رئیس سازمان حج و زیارت، یکی از بزرگترین مشکلات حجاج را در فصل تابستان، گرمازدگی عنوان کرد و خوردن آب به صورت مستمر را در پیشگیری از بروز آن موثر دانست.

رشیدیان گفت: ما همچنین از همه زائران می خواهیم قوانین داخلی عربستان را رعایت کنند تا در ایام حج با مشکلی مواجه نشوند.

او در این زمینه نسبت به برداشتن هر گونه اشیای گمشده از روی زمین به زائران ایرانی هشدار داد.

رئیس سازمان حج و زیارت گفت: ما از زائران می خواهیم به هیچ وجه به اشیای گمشده ای که روی زمین است، دست نزنند.

او افزود: شهروندان ما به انگیزه خیرخواهی، گاهی اشیایی را که روی زمین افتاده است بر می دارند تا به فرد یا محیطی امن برسانند که آن را به صاحبش برگرداند اما عربستان قوانین خاص خود را دارد و برای این کار، اتهام سرقت به افراد می زند.

رشیدیان خاطرنشان کرد: به محض اینکه زائران اینگونه اشیا را از زمین بردارند و دوربین ها ببینند، آنها را به اتهام سرقت بازداشت می کنند.

او یکی دیگر از اتهامات زائران را تلصیق یعنی تماس با بدن نامحرم در هنگام طواف بیان کرد و گفت: از آنجا که هنگام طواف ازدحام جمعیت وجود دارد، از همه زائران می خواهیم در آن شرایط، فاصله بین خانم ها و آقایان را رعایت کنند.

مجازات تلصیق در عربستان، از 100 تا 400 ضربه شلاق و تحمل دو تا شش ماه زندان است.

رشیدیان از بازداشت سه زائر ایرانی در جریان حج تمتع سال گذشته خبر داد و گفت که این افراد، پس از چندین ماه بازداشت و با تلاش نهادهای ایرانی آزاد شدند.

او تصریح کرد: زائران باید بدانند ما هنگام حضور در عربستان تابع قوانین داخلی این کشور هستیم و باید آنها را رعایت کنیم.

رئیس سازمان حج و زیارت با بیان اینکه با توجه به حضور دهها هزار ایرانی در مناسک حج تمتع، ممکن است گاهی سوء تفاهم ها و مشکلاتی رخ دهد، نسبت به ارایه حمایتهای حقوقی و کنسولی از زائران اطمینان داد.

او گفت: اگر برای زائری مشکلی رخ دهد، در زمان انجام مناسک حج، وزارت امور خارجه حمایتهای حقوقی و کنسولی را انجام می دهد و در سایر ایام سال نیز دفتر نمایندگی سازمان حج و زیارت، این مسئولیت را بر عهده دارد.

رشیدیان خاطرنشان کرد: سال گذشته نیز تمامی پیگیری ها، انجام ملاقات و حتی تامین هزینه های جانبی از سوی سازمان حج برای هموطنان ما که بازداشت بودند، صورت گرفت تا بالاخره، آزاد شدند و به میهن بازگشتند.

رئیس سازمان حج و زیارت در باره وضعیت ارائه خدمات درمانی و بیمارستانی به حجاج ایرانی در سال جاری گفت: درمانگاهها و امکانات لازم برای رسیدگی به وضعیت درمانی زائران در مکه، مدینه، مشاعر مقدسه و مسیرهای تردد آنها تدارک دیده شده است.

او افزود: در مکه، یک بیمارستان مجهز داریم و در بیش از 75 هتل محل استقرار حجاج ایرانی، درمانگاههای دارای پزشک و تجهیزات لازم مستقر است.

به گفته رشیدیان، ایران در مدینه نیز سه درمانگاه دارد که در یکی از آنها، تعدادی تخت برای بستری کردن زائران پیش بینی شده است.

رئیس سازمان حج و زیارت افزود: هنگام مناسک حج درعرفات و منا دو بیمارستان صحرایی با کلیه تجهیزات و در مشعر، آمبولانس دارای تجهیزات احیا و خدمات لازم برای زائران ایرانی مستقر می شود.

او تصریح کرد: علاوه بر آن، با وزارت بهداشت و درمان عربستان و جمعیت هلال احمر آن برای ارائه خدمات بیمارستانی به زائران ایرانی در طول مناسک حج هماهنگی ها و توافقات لازم صورت گرفته است.

رشیدیان گفت: در مجموع، از نظر ارایه خدمات و امکانات درمانی به زائران هیچ نگرانی نداریم.

رئیس سازمان حج و زیارت که شب گذشته برای بررسی وضعیت ارایه خدمات به زائران ایرانی در مسیر مدینه به مکه در مسجد شجره – میقات حج گزاران- حضور یافته بود، از امکانات ارایه شده در این مسیر نیز ابراز رضایت کرد.

او گفت: با توجه به اینکه دیروز اولین روزی بود که حجاج ایرانی از مدینه منوره به سمت مکه مکرمه، محرم می شدند، برای ما مهم بود که شرایط اعزام و وضعیت اتوبوسهای بین شهری (مغادره) زائران را بررسی کنیم.

رشیدیان افزود: الحمدالله، مراسم برگزاری نماز، احرام پوشیدن و تلبیه گفتن حجاج ایرانی تحت نظارت نمایندگان بعثه مقام معظم رهبری بخوبی و با نظم و ترتیب انجام شد و اتوبوسهای حامل آنان به سوی مکه نیز از کیفیت مناسبی برخوردار بود.

او خاطرنشان کرد: از رستوران محل تامین بسته غذایی زائران در طول مسیر نیز بازدید به عمل آمد و در مجموع، به گونه ای تمهید شده است که آنان پس از طی چهار ساعت مسافت در طول شب با سلامت و امنیت از مدینه به مکه برسند.

نخستین گروه زائران ایرانی به تعداد دو هزار نفر پس از شش روز اقامت در مدینه منوره، شب گذشته در مسجد شجره (میقات) لباس سفید احرام پوشیدند و برای انجام مناسک حج تمتع راهی مکه مکرمه شدند.

امسال بیش از 86 هزار و 500 زائر ایرانی در مناسک حج تمتع شرکت می کنند.

ورود زائران به سرزمین وحی از 17 تیرماه آغاز شده است و آخرین زائران ایرانی 17 شهریور خاک عربستان را ترک خواهند کرد.

تمامی پروازهای حجاج ایرانی از 19 فرودگاه کشور توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) صورت می گیرد.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک خبر :‌ شفقنا

ترانه سراها گول شرکت های موسیقی را نخورند. این جمله را محمدعلی بهمنی، شاعر و ترانه سرای 78 ساله کشورمان که بیشتر از نیم قرن فعالیت شاعرانه دارد، به ما گفت.

ترانه خوب زیر2 میلیون تومان نیست

اندوه بزرگ محمدعلی بهمنی، شرکت های موسیقی هستند که سرشان را برای پیدا کردن ترانه خوب به درد نمی آورند. او با اشاره به تعداد زیاد ترانه سراهای خوب در کشور، به خصوص استان ها، بزرگ ترین مشکل ترانه سرایی کشور را این شرکت ها دانست و گفت: مشکل از ترانه ها نیست. مشکل از شرکت هایی است که ترانه خوب را قبول نمی کنند و به خاطر این که برای ترانه هزینه ای نکنند، بیشتر به دنبال ترانه های ضعیف تر و ترانه سراهای بی نام ونشان ترند.

آن ها از این ترانه سراها، شعر می گیرند و به آن ها می گویند درعوض شما را در آینده موفق خواهیم کرد و با این ترفند، آن ها را فریب می دهند. بعضی از این شرکت ها هم افراد را راضی می کنند و می گویند با چهارصد هزار تومان 10 ترانه برایمان بنویس! او هم مهارتی ندارد و ترانه ای سر هم می کند.

این در صورتی است که کمترین دستمزد برای یک ترانه خوب، دو میلیون تومان است و این قیمت با توجه به خواننده و محل پخش آن، بین 4 تا 6 میلیون تومان نیز، تغییر می کند. شرکت ها، به دنبال خرید ترانه سرا و خواننده اند.

این شاعر و ترانه سرا اعتقاد دارد، این فریب شرکت ها، خواننده های زیادی را هم درگیر کرده است. او با توضیحی در این باره گفت: فرض کنید شرکت های مذکور به ترانه سراهایی که مدت ها با آن ها همکاری دارند بابت هر ترانه زیر 500 هزار تومان می دهند. معلوم است افرادی که ترانه های خوب دارند به طور مسلم حاضر به همکاری با آن ها نمی شوند. درباره خواننده های طرف حساب این شرکت ها نیز، همین وضع حاکم است. با آن ها قراردادهایی می بندند و می گویند پنج سال (بعضی هایشان حتی بیشتر) در اختیار مایید و باید آن چه ما می خواهیم بخوانید و لاغیر. با این شرایط، طبیعی است که ترانه سرا نباید به این خواسته شان تن بدهد. حتی اگر مبلغ باارزشی به او بدهند به شرطی خوب است که ترانه اش را در آلبوم خاصی کار کنند نه در کنار ترانه های ضعیف که شخصیت ترانه سرای خوب را هم زیر سوال ببرد. البته که در این شرایط خواننده و ترانه سراهای خوبی داریم که خودشان را درگیر این قضیه ها نمی کنند اما چیزی که از نظر شرایط ارجحیت دارد این است که این بخش باید برتر باشد؛ اما این طور نیست.

استقبال مردم از ترانه های شرم آور عجیب است

شاعر شعر بهار بهار که بیشترمان آن را با صدای زنده یاد ناصر عبداللهی به خاطر داریم، معتقد است این شرکت ها به وزارت ارشاد هم نفوذ کرده اند و به همین دلیل است که با وجود رد برخی ترانه ها از سوی دفتر شعر باز هم شاهد منتشر شدن آن قطعه ها هستیم. او اضافه کرد: ترانه سراهای خوبی داریم که آثار باارزشی دارند، منتها آدم دلش نمی آید آثارشان را به برخی خواننده ها بدهد. برخی از ترانه سراها بالاخره بعد از مدتی تسلیم این شرکت ها و بعد از زمان کوتاهی متوجه اشتباه شان می شوند. منتها در آن شرایط دیگر نمی توان کاری کرد چون شرکت ها با آن ها قرارداد می بندند و آن ها طبق قرارداد موظفند چند سال برای این شرکت ها ترانه بفرستند. امیدوارم همین گوشه ها و اشارات از طریق این گفت وگوها، به دست کسانی که شعر خوب می گویند، برسد و متوجه باشند چه تصمیمی می گیرند.

او در پایان با ابراز تعجب از اقبال مردم به ترانه های سخیف گفت: عجیب این است که کارهای سطح پایین و حتی مقداری شرم آور مخاطب بیشتری دارد و شرکت ها هم ازاین قضیه نهایت استفاده را می کنند. حرف شان این است که ما دوست داریم مردم را شاد نگه داریم اما در اصل می خواهند خودشان را از لحاظ مالی شاد نگه دارند.

لینک خبر :‌ روزنامه نصف جهان
دفتر یازدهمین دوره از حراج تهران در حالی بسته شد که با وجود مجموع فروش 42 میلیارد و 200 میلیون تومان، کم هیجان تر از دوره های گذشته خود برگزار شد. تعداد خریدارانِ محدود، فروش آثار به حداقل قیمت برآورد شده و به فروش نرسیدن پنج اثر از مهمترین ویژگی های حراج یازدهم تهران بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : تدبیر و امید شبکه اینترنتی آفتاب اعتماد آنلاین

در این میان اما علیرضا سمیع آذر مدیر حراج تهران بر این باور است که درست است حراج یازدهم تهران کم فروغ تر از دوره های گذشته برگزار شد، اما نسبت به حراج های هنری دیگری که در سطح منطقه و جهان برگزار می شود، همچنان در شرایط بهتری قرار دارد.

او شرایط اقتصادی و فشار تحریم ها را صرفاً تا اندازه محدودی در کم هیجان بودن این دوره از حراج تهران مؤثر می داند و بر این باور است که اگر قیمت اغلب آثار در این دوره بالاتر از قیمت های پیش بینی شده نرفته، دو دلیل اصلی دارد؛ اول اینکه بازار هنر به سمت معقول شدن پیش رفته و دوم اینکه برآورد برخی قیمت ها بالا بوده است.

*****

متن کامل گفت وگوی ایسنا با علیرضا سمیع آذر به شرح زیر است:

یازدهمین دوره از حراج تهران در حالی به پایان رسید که به نظر می رسد نسبت به دوره های گذشته کم فروغ تر برگزار شد. فروش اغلب آثار به قیمت کمینه (حداقل قیمت پیش بینی شده از سوی حراج تهران) و فروخته نشدن پنج اثر در این دوره از جمله مواردی است که در این دوره از حراج به چشم آمد. فکر می کنید علت این موضوع چه بود؟

مطمئن نیستم که منظور شما از کم فروغ بودن، دقیقاً چه می تواند باشد. شاید بتوان گفت هیجانی که برای قیمت های بالا در دوره های اول حراج وجود داشت به تدریج کاهش پیدا کرده است. این همان وضعیتی است که همه حراج های دنیا به آن سمت پیش می روند؛ منطقی و معقول شدن قیمت ها.

به طور کلی یکی از ویژگی های مارکت معقول این است که آثار در حد فاصل برآورد کمینه و بیشینه به فروش برسد و نه خیلی بیشتر از قیمت پیش بینی شده. در مهمترین حراجی های دنیا نیز قیمتی تعیین می شود و معمولاً فروش بین همان قیمت ها است و خیلی به ندرت پیش می آید که قیمت خرید بالاتر از برآورد بیشینه باشد.

اینکه در دوره های گذشته حراج تهران، برخی از آثار با قیمت بیش از بیشینه به فروش می رفتند، لزوماً نمی تواند به معنای پرفروغ بودن دوره های گذشته باشد و شاید بیشتر به معنای هیجانی بودن مارکت در دفعات نخست باشد. طبیعتاً در طی سال ها این فرآیند به مرور به سمت معقول شدن رفته است. نظرات کارشناسی دقیق تر شده و تقریباً همان ارقامی که پیش بینی می شود، در حراج نیز محقق می شود. از طرفی هم افراد با قیمت ها آشنایی بیشتری پیدا کرده اند. عین همین وضعیت در حراج کریستیز در دبی از سال 2009 به بعد اتفاق افتاد و به موجب تفسیری که مسوولان کریستیز ارائه کردند حالا می توان گفت که کم فروغ بودن این دوره حراج تهران هم همان معقول شدن مارکت است که اتفاق بسیار خوبی است.

ما فکر می کردیم این حراج بین 40 تا 44 میلیارد تومان فروش داشته باشد. در بدترین حالت نیز تصور می کردیم که ممکن است به رقم روانی 40 میلیارد در مجموع فروش نرسیم و در بهترین شرایط به مجموع فروش 44 میلیارد تومان برسیم. وقتی که تخمین ما بین 40 تا 44 میلیارد تومان است و مجموع فروش آثار 42 میلیارد تومان است یعنی خیلی بیشتر از جمع برآورد کمینه، نمی توان گفت که حراج این دوره کم فروغ بوده است؛ البته که می توانست بیشتر از این هم باشد. متوجه هستم که تعدادی از کارها در این دوره فروش نرفت و برای برخی از آثار فقط یک یا دو خریدار به جای چند خریدار بود و سایه مشکلات اقتصادی را نیز بر همه چیز از جمله حراج تهران درک می کنم. اما با همه این اوصاف رقم فروش از آنچه ما پیش بینی می کردیم کمتر نبود.

در دوره های گذشته چنین تجربه ای داشتید که شش اثر (بدون احتساب فروش یک اثر پس از پایان حراج یازدهم) به فروش نرسد؟

در این دوره 6 اثر به فروش نرسید ولی یک اثر بلافاصله بعد از مراسم به فروش رسید که در مجموع می توان گفت پنج اثر فروخته نشد. اما در حراج های قبلی حداکثر سه اثر به فروش نرفته بود؛ بنابراین از این حیث می توان گفت که حراج یازدهم نسبت به حراج های قبلی کم فروغ تر برگزار شد یا اینکه حراج های قبلی پرفروغ تر بوده اند.

آیا پیش بینی می کردید اثر منیر فرمانفرمائیان و سهراب سپهری با کمینه و بدون هیچ افزایش قیمتی به فروش برسند؟

خیر؛ تصور می کردم که این آثار بین قیمت کمینه و بیشینه به فروش می رسند؛ به این معنی بود که هر کدام می توانستند 500 میلیون افزایش قیمت داشته باشند که مجموع همین دو اثر می توانست به افزایش یک میلیاردی در مجموع فروش آثار منجر شود و با افزایش فروش برخی دیگر از آثار می توانستیم به رقم 45 میلیارد مجموعه فروش هم برسیم که برای ما یک شرایط کاملاً ایده آل بود.

فکر می کنید چرا اغلب آثار در یازدهمین دوره از حراج با قیمت کمینه به فروش رسیدند؟

قبل از پاسخ به این پرسش لازم است که آماری از برخی حراج ها که خارج از کشور برگزار می شوند مطرح کنم. اگر وضعیت فروش آثار در حراج های بین المللی را با ایران مقایسه کنیم، به این نتیجه می رسیم که همه مشکلات را نباید بی جهت بر گردن اقتصاد کشور و تحریم ها بیندازیم.

حراج کریستیز دبی در مارچ 2019 یعنی حدود سه ماه پیش، 85 اثر از حدود 20 کشور دنیا ارائه کرد که در میان آنها فقط ایران تحریم بود. در مجموع از میان این 85 اثر که از کشورهایی مثل ترکیه، مصر، سوریه، عراق، عربستان، امارات، مراکش، تونس ارائه شده بودند، 73 اثر فروش رفت و 12 اثر به فروش نرسید. مجموع فروش این حراج نیز 3.7 میلیون دلار اعلام شد. در آن حراج آثاری از نام های بزرگ خاورمیانه ارائه شده بود از جمله حسین زنده رودی، پرویز تناولی، محمد احصایی و فرهاد مشیری. این در حالی است که ما در حراج یازدهم 79 اثر ارائه کردیم، 74 اثر به فروش رسید و در مجموع 3.8 میلیون دلار با نرخ دلار آزاد فروش داشتیم؛ بنابراین کشور ما با این حجم از مشکلات اقتصادی توانست از حراج کریستیز دوبی با بیش از دو قرن سابقه و حضور خریداران ثروتمند منطقه مجموع فروش بیشتری داشته باشد. مدیر کریستیز این فروش را به ما تبریک گفت و برایش جای سوال بود که پس چرا می گویند ایران تحریم است؟ و گفت این رقم فروش که بیشتر شکوفایی اقتصاد هنر در ایران را نشان می دهد!

حراج مارچ 2018 کریستیز دوبی باز با حضور حدود 20 کشور دنیا، 77 اثر ارائه کرد که 54 اثر فروخته شد و 23 اثر نیز به فروش نرسید. مجموع فروش آنها 2.9 میلیون دلار بود؛ اما هیچ کسی از کریستیز انتقاد نکرد، خطی و مشی آن را زیر سوال نبرد و از عبارت هایی مثل کم فروغ نیز استفاده نکرد.

پا را فراتر از منطقه می گذاریم و به سراغ حراج 2019 نیویورک که حدود یک ماه پیش برگزار شد، می رویم. این حراج که یکی از موفق ترین حراج های جهان محسوب می شود، توانست چند رکورد جهانی در مارکت هنر ثبت کند از جمله اثر جف کونز که 91 میلیون دلار فردش رفت. در این حراج 58 اثر ارائه شد که 51 اثر جمعاً به مبلغ 538 میلیون دلار فروش رفت، ولی 7 اثر به فروش نرسید و حدود یک سوم آثار نزدیک به برآورد کمینه به فروش رسیدند.

بنابراین با وجود اینکه ما 5 اثر در حراج تهران نفروختیم، هنوز از میزان آثار فروش نرفته از حراجی های منطقه و جهان جلوتر هستیم. در یک نگاه منطقه ای و جهانی حراج یازدهم تهران، حتی بدون توجه به شرایط اقتصادی کشور، فروش خوبی داشته است. برآورد کمینه ما 37 میلیارد بوده که توانستیم 42 میلیارد تومان بفروشیم. اگر ما بتوانیم همین روند را ادامه بدهیم تجارت هنر از بسیاری تجارت های کشور موفق تر خواهد بود. شما اگر 80 عدد از هر کالای دیگر را بیاورید و به فروش بگذارید، فکر می کنید چند کالا در یک جلسه دو ساعته به فروش می رسد؟

فروش اغلب آثار به قیمت کمینه چقدر به قیمت گذاری حراج تهران برمی گردد؟ ممکن است علت این امر غیرواقعی بودن برخی از رقم ها بوده باشد؟

برای پاسخ به این پرسش نیاز است که ملاحظه دقیقی روی تک تک آثار صورت بگیرد و نمی توان تحلیلی کلی که دربرگیرنده همه آثار باشد را ارائه کرد. شاید قیمت برخی از آثار بالا بود. چند مورد را با صاحب اثر بحث کردیم که قیمت را پایین بیاورد، اما موافقت نکرد. با این وجود چون اثر مهمی بود به امید اینکه به فروش برود، آن را در حراج آوردیم. اثر رضا مافی از جمله این آثار بود که چون اثر مهمی از یک نام بزرگ است، می خواستیم حتماً در حراج باشد.

باید در نظر داشت که منشأ قیمت هنر دلار است. اصولاً زمانی آثار هنری در کشور گران شد که حراج های بین المللی همانند کریستیز، ساتبیز و بونامز در منطقه برگزار و قیمت ها را بالا بردند. الان نیز برخی از هنرمندان و مجموعه داران قیمت آثار را با این حراجی ها مقایسه می کنند و معادل ریالی فروش های دلاری را مبنا قرار می دهند.

در حراج یازدهم آثاری ارائه شده بود که قدمت بیش از 100 سال داشتند. با توجه به اینکه فروش آثار بالای قدمت 100 سال باید مجوز ارشاد به فروش برسند و همچنین با توجه به اینکه پیشتر تاکید کرده بودید که از فروش آثار بالای 100 در حراج تهران معذور هستید، درباره حضور این آثار در این دوره توضیح می دهید.

خرید و فروش اشیا و آثار بالای 100 سال نیاز به مجوز ندارد و فقط خروج از کشور آنها نیاز به مجوز سازمان میراث فرهنگی دارد. ما همواره با خریداران آثار بالای 100 سال یا حتی کمتر اعلام می کنیم که برای خروج اثر از کشور باید حتماً مجوز دریافت کنند.

اما اثری از مزین الدوله متعلق به سال 1311 که در حراج تهران ارائه شده بود، در زمانی خلق شده که همه نقاشان به شیوه مینیاتور کار می کردند و این سبک جدید رئالیستی رایج نبود. به همین خاطر هم آثار او از لحاظ هنری و تاریخی دارای ارزش است و خروج آن نیاز به مجوز دارد.

چرا قیمت برخی از آثار قدیمی نسبت به آثار معاصر از قیمت کمتری برخوردار بودند؟

آثار قدیمی هنوز به صورت گسترده وارد بورس خرید و فروش نشده اند. این موضوع در همه جای دنیا وجود دارد که آثار هنرمندان مدرن و معاصر به دلیل خرید و فروش زیاد از قیمت بیشتری برخوردار هستند؛ البته به غیر از چند ستاره تاریخ هنر که قیمت های شگفت انگیزی دارند. اگر از چند شخصیت خاص قرون هفده، هیجده و نوزدهم بگذریم، به طور کلی یک تابلوی این قرون را می توان با قیمت کمتری از اثر اساتید مدرنیست خریداری کرد؛ به عنوان مثال قیمت یک کار پیکاسو بسیار بالاتر از اثر خوبی از قرن نوزدهم است. برای اینکه نام پیکاسو علاوه بر اهمیت هنری، به یک برند تجاری نیز تبدیل شده است.

تلاش ما این است که با معرفی هرچه بیشتر کارهای کلاسیک ارزش آنها را ارتقا ببخشیم. فکر می کنم قیمت آثار کلاسیک به شکل غیرمنصفانه ای نسبت به آثار مدرن و معاصر پایین است. شاید به این خاطر که مجموعه داران از آشنایی کافی درباره ارزش و اهمیت این آثار برخوردار نیستند. در این میان وظیفه همه نهادها از جمله رسانه ها این است که درباره ارزش این آثار کلاسیک آگاهی رسانی بیشتری انجام دهند. چراکه این آثار میراث ملی ما هستند و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. ما نیز در حراج تهران بسیار در این زمینه تلاش می کنیم و بخشی از نمایشگاه را با احترام و وقار بسیار به آثار کلاسیک اختصاص داده ایم و با منزلت والایی آنها را ارائه می کنیم.

اما به هر حال قیمت در بازار همیشه بر اساس قوانین تجارت جلو می رود. با این وجود ما از ارائه آثار کلاسیک خسته نمی شویم. این امر به خاطر رسالتی است که حراج تهران برای خود قائل است و سعی می کند هنر کلاسیک را بهتر به جامعه هنری بشناساند و آنها را از نظر ارزش مادی چنان ارتقا دهد که شایسته ارزش معنوی آنها بشود. به عنوان مثال اثر زرین قلم که در حراج یازدهم به قیمت 320 میلیون تومان فروخته شد، چند سال پیش زیر 10 میلیون تومان قیمت داشت؛ البته ما به زور نمی توانیم قیمت آثار کلاسیک را افزایش دهیم و بازار باید به صورت طبیعی به این سمت پیش برود.

قصد دارید حراجی را به صورت جداگانه برای آثار کلاسیک و تاریخی برگزار کنید؟

بله؛ آرزو داریم که این اتفاق بیفتد. در واقع ما از همان اول امیدوار بودیم که حراج کلاسیک مثل همه جای دنیا از حراج مدرن جدا شود. اما از آنجایی که هنوز خریداران آثار کلاسیک زیاد نیستند، به این نتیجه رسیدیم که بهتر است فعلاً آثار کلاسیک در کنار آثار مدرن ارائه شوند تا خریداران مدرن به خرید آثار کلاسیک ترغیب شوند. در واقع هدف ما این است که از موقعیت رونق یافته حراج مدرن برای تقویت حراج آثار کلاسیک استفاده کنیم. زمانی که احساس کنیم حراج آثار کلاسیک به قیمت های خوبی رسیده است، حراجی مستقل برای آن برگزار خواهیم کرد.

اما متأسفانه در حال حاضر فقط کمال الملک و فرشچیان هستند که در قلمرو آثار کلاسیک قیمت های میلیاردی دارند و این دو نفر برای برگزاری یک حراج مستقل و موفق کافی نیستند.

یازدهمین دوره حراج تهران

یازده دوره از برگزاری حراج تهران گذشته است؛ فکر می کنید مهمترین دستاورد آن برای عرصه هنرهای تجسمی کشور در این سال ها چه بوده است؟

امروز ما یک بازار رونق یافته هنر داریم که علائم و نشانه های آشکاری برای آن وجود دارد. یکی اینکه قیمت آثار هنری به شکل چشم گیری افزایش پیدا کرده است. یک دهه پیش قیمت آثار هنری بسیار ناچیز بود و بهترین هنرمندان ما با درآمد معلمی زندگی می کردند. هنرمندانی مثل منیر فرمانفرمائیان، بهمن محصص و پرویز تناولی که امروز آثارشان با قیمت های میلیاردی ارائه می شود به ندرت کار می فروختند.

امروز تولید ثروت برخی از هنرمندان همانند یک کارخانه بزرگ است. ما هنرمندانی را می شناسیم که ماهیانه چند میلیارد تومان تولید دارند و تولیدشان هم مطلقاً ارزش افزوده است. یک کارخانه وقتی 10 میلیارد می فروشد، 9 میلیارد آن صرف مواد، تجهیزات و پرسنل می شود، ولی یک نقاش چنین هزینه ای را برای خلق اثر صرف نمی کند و در واقع فروش آثارش سود خالص است. هنرمندانی مثل پرویز تناولی، محمد احصایی، حسین زنده رودی و زنده یاد منیر فرمانفرمائیان از جمله این هنرمندان به شمار می روند. از طرفی دیگر بالا رفتن قیمت آثار باعث شده این هنرمندان انگیزه بیشتری پیدا کرده و حتی بیشتر از دوران جوانی اثر خلق کنند؛ به عنوان مثال در سال های اخیر هر بار خانم منیر فرمانفرمائیان را می دیدم، می گفت از فلان گالری، موزه یا مجموعه چند سفارش گرفته و مشغول کار است.

در نتیجه می توان گفت که حراج تهران به هدف نسبی خود یعنی تقویت اقتصاد هنر و توسعه مبادلات آثار هنری رسیده است. البته در تمام دنیا وقتی گفته می شود قیمت آثار هنری افزایش یافته است، منظور افزایش قیمت آثار همه هنرمندان پیر و جوان نیست و بیشتر شامل نخبگان می شود. در آمریکا ممکن است با 30 یا 40 هنرمندی که آثارشان به قیمت های میلیون دلاری به فروش می رسد مواجه باشید. در حالی که در آن کشور صدها هزار هنرمند جوان وجود دارد که حتی فرصت برگزاری نمایشگاه در گالری های درجه یک و دو را هر 10 سال یک بار هم پیدا نمی کنند، آثارشان به اندک قیمتی هم به فروش نمی رسد و اغلب با شغل های دیگر امورات زندگی شان را می گذرانند. سالانه 25 هزار نفر در رشته هنر فارغ التحصیل می شوند و فقط 2 درصد از آنها فرصت برگزاری نمایشگاه در گالری های خوب را پیدا می کنند. ما هم نباید انتظار داشته باشیم که آثار تمام هنرمندان به اندازه آثار هنرمندانی همچون پرویز تناولی، آیدین آغداشلو و ... به فروش برسد.

در عین حال باید به یکی دیگر از پارامترهای توسعه اقتصاد هنر یعنی افزایش گالری ها نیز توجه کنیم. امروز نمایشگاه های زیادی در تهران برگزار می شود و برخلاف سابق که گالری ها استاندارد نبودند، در حال حاضر از فضای خوب و متناسب، حتی گاه منطبق با استانداردهای جهانی، برخوردار شده اند. از سوی دیگر دانشکده های هنری نیز در سال های اخیر زیاد شده اند و امروز حدود 23 دانشگاه هنری داریم که در رشته های مختلف هنرهای تجسمی در مقاطع مختلف لیسانس و فوق لیسانس دانشجو می پذیرند.

در کل موفقیت یک حراج هنری را چطور تعریف می کنید؟

به نظر هر کارشناس حرفه ای، موفقیت یک حراج تعداد آثار فروخته شده و فروخته نشده آن نیست؛ چراکه ممکن است یک حراجی کم بفروشد ولی خوب بفروشد یا اینکه زیاد بفروشد ولی بد بفروشد. این موارد از پارامترهای اولیه موفقیت یک حراج هنری محسوب نمی شوند. درواقع پارامتر اصلی موفقیت یک حراج هنری این است که چقدر توانسته خریدار جدید جذب کند.

بیش از 30 درصد خریداران حراج تهران هربار جدید هستند. اگر یک حراجی خوب بفروشد ولی تعداد خریداران آن مشخص و ثابت باشد، یعنی این افراد پیوسته به هم می فروشند و از هم می خرند و این صرفاً نشان دهنده یک بازار بسته است. ما تلاش می کنیم که در هر دوره خریداران جدیدی را معرفی کنیم. جالب است بدانید که بسیاری خریداران قدیمی حراج تهران، در این دوره خرید نکردند، اما با این وجود این حراج به رقمی که پیش بینی کرده بودیم، رسید. قیمت ها می توانند به هر نحوی در حراج افزایش پیدا کنند، اما این خریداران جدید هستند که به حراج جان می دهند. خریدار جدید یعنی انرژی تازه؛ چراکه این تصور در خریداران قدیمی ایجاد می شود که اگر دیر بجنبند، افراد جدید آثار را می خرند.

فکر می کنید چرا برای عده ای فروش آثار هنری با قیمت های بالا قابل باور نیست و انتقادهای زیادی هم به این موضوع وارد می شود؟

به خاطر اینکه این اتفاق در کشور ما بی سابقه است. ولی در نقاط دیگر دنیا مخصوصاً در کشورهای پیشرفته این رقم ها سابقه طولانی دارند و به همین خاطر هم جای تعجب ندارد. حتی اگر یک رقمی شگفت انگیز هم باشد، هرگز با ناباوری مواجه نمی شود. ممکن است عده ای حیرت کنند، اما با ناباوری آن را انکار نمی کنند.

این موضع شاید به روان شناسی ما ایرانی ها در دوره معاصر نیز بازگردد که به بسیاری از پدیده های اطرافمان با دیده شک و انکار نگاه می کنیم. برای اینکه سال ها شاهد اخباری بوده ایم که به شکل سالم، شفاف و صریح به دست ما نمی رسیده و ما مجاری روشنی برای راستی آزمایی نداشتیم. در نتیجه افراد با شنیده های غیررسمی ذهنیت خودشان را شکل می دهند و لذا آکنده از ناباوری ها و تردیدها هستند.

یازدهمین دوره حراج تهران

به هر حال تشخیص این موضوع در تخصص من نیست، ولی احساس می کنم که حتی در داخل جامعه هنری عده ای هستند که دست یافتن یک اثر هنری به قیمت های بالا را با ناباوری و شک نگریسته و در مسیر تئوری توطئه فکر می کنند. یادم است وقتی اولین حراج های کریستیز در خاورمیانه در سال 2006 برگزار شد و به قیمت های بالا رسید، همه فکر می کردند که این رقم ها ساختگی یا حباب است. اما این اتفاق نیفتاد و الان دیگر کسی درباره کریستیز این چنین صحبت نمی کند. به نظرم درباره حراج تهران نیز خیلی زود همه به این نتیجه می رسند که قیمت ها تقویت شده و این ارقام حباب نیستند. در ضمن توجه داشته باشید آثاری از سهراب سپهری، منیر فرمانفرمائیان و پرویز تناولی که به قیمت های میلیاردی به فروش می رسند، بهترین آثار این هنرمندان نیستند و حراج تهران نشان داد که می توان با آثار درجه دو یا سه این هنرمندان به قیمت های میلیاردی رسید.

حقیقت این است که امروز محصول خلاقیت و زیبایی شناسی ارزش پیدا کرده و گران سنگ شده است. هرچقدر هم این قیمت ها بالاتر می رود، باید بیشتر مفتخر باشیم که در جامعه ای زندگی می کنیم که در آن به خلاقیت های انسانی و آفرینش هنری ارزش داده می شود. تصور کنید که در کشورهای اروپایی قیمت آثار هنرمندان مشهور برابر است با قیمت یک کاخ در بهترین نقطه آن کشور که ما البته هنوز با این مرحله فاصله زیاد داریم. ما در کشوری زندگی می کنیم که هنر عمیقاً در تاریخ کهن آن ریشه دارد و باید خیلی بیشتر از سایر نقاط جهان در این امر پیشرو باشیم و برای آفرینش های هنری ارزشی گران قائل شویم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تهران- ایرنا- ایرج راد، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون و فرزاد هاشمی، هنرمند عرصه عکاسی به ترتیب رئیس و نایب رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران شدند.

به گزارش خانه هنرمندان ایران، در اولین نشست دور جدید شورای عالی خانه هنرمندان ایران که دیروز (یکشنبه / 23 تیر) برگزار شد، پس از بحث و بررسی، به اتفاق آرا ایرج راد به عنوان رئیس شورای عالی، فرزاد هاشمی به عنوان نایب رئیس، حمیدرضا نوربخش، ‬ هنرمند عرصه موسیقی به عنوان خزانه دار و فرزاد فرجی به عنوان دبیر شورای عالی به مدت دو سال انتخاب شدند.

همچنین در مجمع عمومی خانه هنرمندان ایران که هفته گذشته (16 تیر) برگزار شد، افشین شاهرودی عضو هیأت مدیره انجمن عکاسان ایران و جمال عرب زاده عضو هیأت مدیره انجمن نقاشان ایران را به عنوان بازرسان مجمع عمومی و محسن سلیمانی عضو هیأت مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران را به عنوان بازرس علی البدل برای مدت یکسال انتخاب کردند.

اعضای دوره جدید که برای دوسال انتخاب شدند

1. ایرج راد نماینده خانه تئاتر

2. غلامحسین امیرخانی نماینده انجمن خوشنویسان ایران

3. علی مرادخانی نماینده شهردار تهران

4. حمیدرضا نوربخش نماینده خانه موسیقی

5. کامران ملکی نماینده خانه سینما

6. فرزاد هاشمی نماینده انجمن عکاسان ایران

7. فاطمه کرکه آبادی نماینده انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران

8. فاطمه راکعی نماینده انجمن شاعران ایران

9. حمیدرضا ناصرنصیر نماینده جامعه مهندسان معمار ایران

10. علی هاشمی شهرکی نماینده انجمن تصویرگران ایران

11. فرزاد فرجی نماینده انجمن هنرمندان سفالگر

12. علی امیرخانی راد نماینده انجمن هنرمندان نقاش ایران

13. عباس مجیدی نماینده انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران

پیش ازاین ابراهیم حقیقی، به عنوان رئیس شورای عالی، فرزاد هاشمی به عنوان نایب رئیس، حمیدرضا نوربخش به عنوان خزانه دار و کامران ملکی به عنوان دبیر شورای عالی در خانه هنرمندان فعالیت می کردند.

خانه هنرمندان ایران یک تشکیلات فرهنگی و هنری غیردولتی، غیرسیاسی و غیرانتفاعی است که برای ارتقای کمی و کیفی و ایجاد جاذبه و خلق آثار هنری برتر در عرصه های مختلف هنری در جهت افزایش سطح آگاهی و دانش هنری مخاطبان شکل گرفته است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
کارگردان نمایش های اشرافی، این بار با نمایشی مملو از شوخی های غیراخلاقی به صحنه رفته است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : مشرق نیوز سینما پرس شهدای ایران

وضعیت تئاتر هر روز خراب تر از قبل می شود! هنوز چند روزی از توقف اجرای یک نمایش که در آن علاوه بر طرح مسائل غیراخلاقی، به ارزش های انقلاب نیز توهین شده بود نگذشته است. اما همزمان با این اثر، نمایش دیگری روی صحنه رفته که دست کمی از نمایش توقیف شده ندارد. این نمایش به کارگردانی حسین پارسایی در حال اجراست. همان کارگردانی که قبلا هم نمایش های اشرافی و پر زرق و برق بینوایان و الیور توئیست را اجرا کرده و با حاشیه ها و انتقادات بسیاری مواجه شد. پارسایی همچنین در دوره مدیریت بر شبکه نمایش خانگی، این بخش را به محل تاخت و تاز سریال های مبتذل و ضدخانواده تبدیل کرد.
اما تازه ترین فعالیت این مدیر سابق دولتی، اجرای نمایشی است که مطابق مد روز، بیشتر متکی به شوخی های غیراخلاقی و هنجارشکنی است. همچنین در این نمایش ترانه های یک خواننده لس آنجلسی بازخوانی می شود. نمایشی که به ظاهر به آسیب های اجتماعی می پردازد، اما در عمل، نگاهی سطحی به این مسائل و پرداختی مبتذل و مروج ناهنجاری دارد.
متأسفانه در عرصه تئاتر حرفه ای- به استثنای برخی از نمایش ها- و اغلب تالارهای دولتی و خصوصی،مضامین و روایت هایی دور از شأن فرهنگ، هنر و مردم ایران را عرضه می کنند.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
اکنون مردم دیگر حاضر نیستند مانند موسیقی پاپ برای موسیقی دستگاهی هزینه کنند و فرضا 150 هزار تومان یا 200 هزارتومان بلیت کنسرت را بخرند، چون هزینه اش سنگین است. اما بسیاری از مخاطبان پول دار کنسرت ها، دنبال شادی های کاذب، ستاره ها، سلبریتی ها و در یک کلام دنبال پُز خودشان هستند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، رضا مهدوی که پژوهشگر، نوازنده سنتور، منتقد و برنامه ساز رادیو و تلویزیون است، در یادداشتی به کاهش مجوز کنسرت های موسیقی در بهار امسال به نسبت سال گذشته واکنش نشان داد.

طبق آمار ارائه شده توسط معاونت هنری وزارت ارشاد، در سه ماهه ابتدای امسال، 123 عنوان اجرای صحنه ای از دفتر موسیقی مجوز گرفته اند که 56 مورد پاپ، 24 کنسرت موسیقی سنتی، 26 عنوان موسیقی کلاسیک، 10 عنوان موسیقی تلفیقی و هفت مورد موسیقی نواحی بوده است.

رضا مهدوی درباره کم شدن تعداد مجوزهای موسیقی سنتی نسبت به موسیقی پاپ در بخشی از یادداشت منتشر شده اش در خبرآنلاین نوشته است: موسیقی سنتی مجوز کم تری نمی گیرد، تقاضا برای این نوع موسیقی کمتر شده است. این موسیقی ها دیگر استقبالی در پی ندارد و به نوعی تکراری شده است. به جایش، موسیقی پاپ با فضای شادی که دارد، رقص نورهایی که در سالن ها هنگام اجرا پخش می شوند، باعث می شود مردم در آن جا شادتر باشند، همین موضوعات مردم را بیش تر تحت تاثیر قرار داده و آنها ترجیح می دهند بروند چنین کنسرت هایی را ببینند که چند منظوره از آن بهره برداری کنند ولی موسیقی های دستگاهی و کلاسیک حواس جمع تری می خواهند، باید تمرکز داشت و به شعرها دقت کرد، به همین خاطر به این موسیقی ها موسیقی اندیشه ورز می گویند و تهیه کنندگان، اسپانسرها و حمایت کننده ها وارد این بخش نمی شوند. همین مافیایی که تشکیل شده و سرمایه گذاری ها و پول هایی که در این راه خرج می شود، یکی از این دلایل است که به موسیقی پاپ بیش تر توجه شود.

این منتقد و برنامه ساز ادامه داده: اکنون مردم دیگر حاضر نیستند مانند موسیقی پاپ برای موسیقی دستگاهی هزینه کنند و فرضا 150 هزار تومان یا 200 هزارتومان بلیت بخرند، چون هزینه اش سنگین است و عموما طبقه متفکر جامعه دنبال این نوع موسیقی دستگاهی هستند. حالا این طبقه متفکر الزاما طبقه پولدار و بالاشهرنشین جامعه نیست، برعکس پولدارها دنبال شادی های کاذب و دنبال ستاره ها و سلبریتی ها هستند و می توان گفت بیش تر دنبال پُز خودشان هستند که بگویند چندمیلیون تومان هزینه کرده ایم و فلان اجرا را دیده ایم، چه بسا که این میزان را هزینه هم کرده باشند.

مهدوی درباره طرفداران موسیقی سنتی هم توضیح داده است: اساسا طبقه متفکر جامعه دنبال موسیقی سنتی هستند، طبقه متفکر جامعه ممکن است در هر سطحی باشد، ممکن است متوسط باشد، ممکن است کارمند باشد، امکان دارد قشر ضعیف جامعه باشد، حتی امکان هم دارد که جز قشر پولدار باشد، اما مهم این است که دنبال اندیشه و تفکر هستند تا ببینند این موسیقی چه پیامدی برایشان دارد و به دنبال یافتن اصالت ها و ریشه ها هستند. اما چون موسیقی دانان جدی هم سرخورده شده اند، شرکت های حمایتی باید یک کاریزمای حمایتی برای آنها ایجاد کنند و بهتر است که به ازای چند موسیقی جدی یک موسیقی پاپ مجوز بگیرد چه برای تولید و چه برای اجرای صحنه ای، اما یک شرکتی که در سال فقط موسیقی پاپ اجرا می کند و سالیانه سالن ها را اجاره می کند و باعث تشکیل مافیا می شود، در پشت پرده هم هزینه هایی می کند که باعث می شود امکانات به طور طبیعی و عادلانه تقسیم نشود، باعث می شود که ما روزبه روز کمتر شاهد دیدن آثار ناب واقعی و خوب باشیم. در صورتی که مردم تشنه این آثار هستند.

متن کامل این یادداشت را بخوانید

57245

کد خبر 1279665

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : بلاغ مازندران

سرویس ورزشی-
انتشار خبر تشکیل ستاد فرهنگی المپیک2020 در وزارت ارشاد دلیلی بود تا در این باره در رسانه ها مطالبی که عمدتا رنگ و بوی انتقادی هم داشت به رشته تحریر در آید و بحث ها و سؤالاتی مطرح شود و مسئولان کمیته المپیک ناچار شوند برای روشن شدن موضوع وپاسخگویی به سؤالات مطرح شده به میدان آیند.
مهم ترین سؤال و موضوع در این باره این است که چرا کمیسیون فرهنگی کمیته ملی المپیک خود مسئولیت این ستاد را بر عهده نگرفته وآن را به وزارت ارشاد واگذار کرده است؟ پاسخ مسئولانی مثل سرپرست دبیرکل کمیته ملی المپیک در این باره این است که در ستاد تشکیل شده محوریت کار با کمیسیون فرهنگی است و همکاری دیگر دستگاه های فرهنگی بار هزینه ها را برای کمیته ملی المپیک کاهش می دهد و... اینکه این پاسخ که البته از آنچه ما آوردیم مفصل تر است چقدر درست و قانع کننده بوده ، فرصتی جداگانه می خواهد. ما در اینجا صرفنظر از اینکه متولی اصلی امور فرهنگی مربوط به المپیک بر عهده کی و کدام ساز مان قرار گرفته و باید در اختیار کدام تشکیلات قرار می داشته، به سهم خود امیدواریم که برآیند و خروجی مجموعه این فعالیت های فرهنگی مثبت باشد و بتواند در میدان بزرگ و مهمی چون المپیک که چشم دنیا به آن هست تا حدی معرف فرهنگ غنی کشور تاریخی و ریشه دار ایران باشد. هرچند که سابقه امر چنین نشان نمی دهد و در این باره تجربیات مثبت و امیدوار کننده ای در حافظه اهالی ورزش نقش نبسته است. اتفاقا ما در این یادداشت می خواهیم به بهانه طرح این بحث ها که به هرحال رنگ وطعم فرهنگ دارد بار دیگر براهمیت و ضرورت توجه جدی و فرا حرف و شعاری به امر فرهنگ در ورزش تاکید کنیم. واقعیت غیر قابل کتمان این است که در ورزش - مثل خیلی جاهای دیگر- به فرهنگ ،عنایت و توجه لازم نمی شود. وضعیت فرهنگی و اخلاقی ورزش به سامان و روبه راه نیست،سهل است که خراب و نگران کننده هم هست. این در حالی است که بنای هر آبادی واجتماع و مدنیتی فرهنگ به ویژه بعد اخلاقی و معنوی فرهنگ است. ودر این باره دانشمندان و حکیمان از گذشته تا امروز بسیار سخن گفته و فراوان تاکید کرده اند.
ورزش هم به عنوان سروکاری اجتماعی از این قاعده مستثنی نیست. یعنی اینکه اگر ما خواهان ساختن و داشتن یک ورزش ریشه ای و اصولی هستیم باید قبل از آنکه تمام هوش و حواس خود را به ابعاد ظاهری و جنبه های فنی و نمایشی ورزش معطوف کنیم به مسائل فرهنگی ورزش توجه کنیم و با فراهم آوردن شرایط لازم و رعایت اصول فرهنگی ساختار و زیر بنا را آماده کنیم ، آنگاه که دقیقا از حیث ذهنی وفکری دانستیم و فهمیدیم از ورزش چه می خواهیم و کدام یا کدامین هدف را در آن دنبال می کنیم واردصحنه عینی و عملی شویم. تا این اتفاق که با زبان الکن و به طور خیلی مختصر بیان شد در باره ورزش ما و در سیاستگذاری و نگرش مدیریتی آن اتفاق نیفتد به هیچ وجه نمی توانیم به داشتن ورزشی باحساب وکتاب ودارای ساخت و سازمان تعریف شده وآینده بهتر در این حوزه امیدوار باشیم. وضعیت فعلی که بانوعی آشفتگی وهرهری مسلکی و هنجارشکنی های اخلاقی و فرهنگی و بالاخره سردر گمی و روز مرگی دایمی همراه است تداوم خواهد یافت ودر این میان چسبیدن به نتیجه و حاکم شدن فکر نتیجه گرایی بر نگرش و روش مدیریتی ما سپر ونقابی است برای آنکه کم کاری های مدیریت ورزش ما در باره کارهای ساختاری و فرهنگی در سایه آن دیده نشود!
نکته آخر اینکه؛ روشن است موضوع و مفهوم فرهنگ - اگر نگوییم همه اما- بسیاری از جنبه های زندگانی اجتماعی و حتی حیات فردی را در برمی گیرد.فرهنگ همه چیز و ام المسائل است. وقتی حرف از تاثیر فرهنگ درپیشرفت وتعالی ورزش می شود منظور فرهنگ در همه ابعاد مادی و انسانی، ذهنی و عینی است ما نیز در این نوشته چنین تعریف و نگاهی از فرهنگ داشتیم اما آنچه که معمولا بعد از مطرح شدن موضوع فرهنگ در ورزش تداعی می شود بعد غیر مادی ومعنوی فرهنگ است به طوری که اکثریت آن را با اخلاق مترادف می دانند. البته بیراه هم نیست ویکی از ابعاد مهم فرهنگ، اخلاق و اموزه های تربیتی و پرورشی است که چنانکه می دانیم با ورزش سروکاری مستقیم دارد.
ورزش در جای خود وفراتر از پروار کردن جسم وتن وکسب پیروزی و مدال ، کارخانه و مکتب آدم سازی هم هست چنانکه فرموده اند اشجع الناس من غلب هواه . قویترین مردم کسی است که بر نفس خود غلبه کند و مجاهده و غلبه کردن بر نفس یعنی حرکت در مسیر انسان سازی و آدم شدن و...
متاسفانه ما اگر فرهنگ را در همین معنای اخلاق و تربیت هم محصور کنیم باز می بینیم در این باره که اصلا جزو ذات و از کارکردهای مهم ورزش است بسیار کوتاهی کرده ایم و... خلاصه ورزش و کارکردهای مهم آن را جدی نگرفته ایم دلیل قاطع آن هم اینکه موضوع مهم فرهنگ را در ورزش نه تنها جدی نگرفته ایم که بسیار دستکم گرفته وانشاالله ناخواسته فرهنگ سوزی هم کرده ایم! و بالاخره...
اقوام روزگار به اخلاق زنده اند
قومی که گشت فاقد اخلاق، مردنی است

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری فارس قدس آنلاین بسیج

فاطمه روح افزا، استاد دانشگاه و مدیر طرح و برنامه شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری تهران پرس ، درباره اهمیت مساله حجاب و عفاف و اینکه چه کنیم که بانوان ما بیشتر به مقوله توجه کنند، گفت: طی سال های اخیر برخی جریان های سیاسی از مقوله حجاب و عفاف بهره برداری سیاسی کردند در مقابل دستگاه های متولی حجاب و عفاف نیز در کار خود سستی کردند که امروز شاهد برخی بی حجابی ها یا بدحجابی ها هستیم.

وی افزود: درباره عفاف و حجاب مصوبات و قانون نوشته شده اما همین 26 دستگاه متولی عفاف و حجاب هیچ کدام پیگیر آن نشدند، یا همین رسانه ها و هنرمندان چند برنامه تلوزیونی یا فیلم درست کردند که اختلال های محرم و نامحرم با یکدیگر تا چه میزان در اثر هوس بوده منجر به خیانت و در نهایت طلاق شده است.

* از منظر قرآن حجاب و عفاف یک مجموعه است

روح افزا با بیان اینکه برداشت ما درباره حجاب و عفاف صرفاً محدود به پوشش شده است، عنوان کرد: هرگاه صحبت از حجاب و عفاف می شود اذهان عموم مردم بر روی پوشش بانوان به خصوص چادر آنها متمرکز می شود، در حالی که پوشش آخرین مقوله حجاب است. در قرآن خداوند خطاب به آقایان و بانوان هر دو فرموده که غض بصر یعنی کاهش دادن نگاه داشته باشند از طرف دیگر بانوان نیز دنبال تبرج یعنی خودنمایی نباشند که نگاه نامحرمان را به سوی خود جلب کنند.

مدیر طرح و برنامه شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان با بیان اینکه از نظر قرآن حجاب و عفاف یک بسته یا مجموعه ای است که از زوایای مختلف در کلام، نگاه، برخورد، ظاهر، پوشش باید مورد توجه قرار گیرد، اظهارداشت: متاسفانه در این زمینه وزارت ارشاد درباره ساخت فیلم، موسیقی، تئاتر، کلیپ، کتاب، شعر اقدامات لازم را انجام نداده است که نشان دهد ارتباط بی قید و بند یا نادرست با نامحرمان تا چه حد بر عاطفه، احساس، روان، آینده یک انسان صدمه وارد کرده بر وضعیت خانوادگی، اجتماعی و حتی اقتصادی او اثر نامطلوب و سوء دارد.

وی افزود: بسیاری از نهاد های دیگر درباره ترویج فرهنگ حجاب و عفاف کوتاهی کردند به عنوان مثال سازمان اوقاف تا چه میزان از وقف ها را در جهت پیشرفت مقوله حجاب و عفاف هزینه کرده است یا قوه قضائیه تا چه میزان بر روی پرونده های طلاق تحقیق کرده که به صورت مستند مردم نشان دهد بسیاری از هم پاشیدگی خانواده ها ناشی از ارتباطات بی قید و بند محرم و نامحرم و بدحجابی و بی حجابی است. همچنین در این زمینه دانشگاه ها، اساتید، جامعه شناسان، رسانه های ما به خصوص رسانه ملی کم کاری کردند.

*برخی نمایندگان مجلس بر بی حجابی و و بدحجابی دامن می زنند
روح افزا ادامه داد: حتی امروز برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی که خود باید ناظر بر اجرای قوانین حجاب و عفاف باشند بر بی حجابی و و بدحجابی دامن می زنند، کسانی که در مجلس بر علیه حجاب و عفاف صحبت می کنند یا سودای قدرت دارند که به نام آزادی یعنی بی قانونی با فریب برخی جوانان برای خود به جمع آوری رای بپردازند یا در اثر عدم باورهای اسلامی چنان دچار غرب زدگی شدند که شباهت همه جانبه به آنان را طلب می کنند.

مدیر طرح و برنامه شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان بیان کرد: اگر همه مسؤولان جامعه یکدست و متحد مقوله عفاف و حجاب بر مبنای آنچه در قرآن و سبک زندگی اسلامی بیان شده را باور داشتند می توانستیم از نظر عقلانی، فکری، فرهنگی، روانشناسی، جامعه شناسی، اعتقادی برای همه زنان جهان حرف داشته و الگو باشیم، اگر چه با همین وضعیت هنوز هم بسیاری از خانم ها در دنیا از زنان باحجاب و عفیف ما که تعداد آنها هم کم نیستند الگوگیری می کنند.

*می توانیم به الگوی عفاف و حجاب اسلامی در جهان تبدیل شویم

وی با اشاره به مقاومت و ایستادگی ملت ایران طی انقلاب و دوران دفاع مقدس در مقابل مستکبران عالم، عنوان کرد: همین مقاومت و ایستادگی برای آزادی از یوق استکبار الگوی بیداری اسلامی و جنبش وال استریت قرار گرفت، در مقوله عفاف و حجاب نیز اگر همه ما با هم متحد شویم می توانیم درباره حجاب و عفاف اسلامی برای دنیا الگو باشیم.

* کلمه حجاب اختیاری نشان از بی سوادی و بی فرهنگی طراحان آن دارد

روح افزا درباره حجاب اختیاری در مقابل حجاب قانونی، گفت: آیا ما چراغ قرمز اختیاری داریم، وقتی چیزی به عنوان قانون انتخاب می شود همه موظف به رعایت آن هستند حجاب در کشور ما افزون بر اینکه یک مسأله اعتقادی بوده قانون اجتماعی کشور است، کلمه حجاب اختیاری نشان از بی سوادی و بی فرهنگی طراحان آن دارد زیرا هر اختیار و آزادی در هر جامعه ای تعریف دارد کسانی که این کلمه را مطرح می کنند دنبال بی فرهنگی و نوعی هرج و مرج و بی قانونی هستند که هیچ فرهنگ و جامعه ای بی قانونی را قبول ندارد.

وی با بیان اینکه حجاب و عفاف یک مقوله دینی، اعتقادی، اجتماعی است، اظهارداشت: با وجود هجمه شدید دشمن بر علیه عفاف و حجاب و کم کاری دستگاه های متولی، مردان و زنان جامعه ما طالب عفت و عصمت علوی و فاطمی هستند.

این گفت وگو در پاسخ به درخواست های خوانندگان فارس که در سامانه تهران پرس با عنوان اتاق فکر تغییر حجاب در ایران چه کسانی هستند؟ ، و پوشش عفیفانه، جامعه عفیفانه ، تعیین تکلیف در برخورد با مساله بی حجابی ، اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد حجاب و عفاف درخواست هایی را ثبت کرده بودند، تهیه شده است.

انتهای پیام/

خبرگزاری تهران پرس را با جدیدترین و به روزترین اخبار دنبال نمایید

آرمان صالحی سردبیرتهران پرس

لینک خبر :‌ تهران پرس
اشاره: دکتر حسن خجسته استاد ارتباطات و علوم اجتماعی دانشگاه، در گفتگو با مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی به سوالاتی پیرامون ابعاد مختلف موضوع مهندسی فرهنگی پاسخ داده است که مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد:
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

با سلام و تشکر از فرصتی که برای گفتگو در اختیار ما قرار دادید؛ به عنوان سوال نخست لطفا بفرمائید به نظر شما نیاز امروز ما به اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور چیست و عدم اجرای این نقشه چه خسارتی برای جامعه در بر خواهد داشت؟
من هم به شما و همه خوانندگان محترم این گفتگو عرض سلام و احترام دارم در پاسخ به شوال شما لازم است در ابتدا عرض کنم من عضو شورای تدوین این سند بودم و جلسات زیادی به صورت هفته دوشنبه ها تشکیل شد و این جدای از کمیته های ذیل شورا بود که من عضو دو کمیته آن هم بودم.
شاید خسارت عمده ای که در حوزه های گوناگون از اول انقلاب داشتیم به دلیل نداشتن نقشه راه بوده است. مثلا در حوزه اقتصاد، ما به عنوان جمهوری اسلامی باید در کدام چارچوب توسعه پیدا کنیم. یک چارچوب های مسلط و عام جهانی در این حوزه وجود دارد که اکثر تحصیل کرده های ما هم اینها را خوانده اند؛ منتها برای مثلا یک جامعه با اهداف مشخص طراحی شده است.
یا الان در حوزه ارتباطات، برخی کتاب هایی که در مورد تاریخ ارتباطات نوشته شده است، ارتباطات را اساسا برای انسان مفید می داند اما در عمل می بینیم ارتباطات برای سلطه و نه فقط برای صلح است. اما تمام کسانی که ارتباطات می خوانند از آن منظر می خوانند.
یعنی مبنای ارتباطات پروپاگاندا است؛ اینکه من تنها توجهات را به هر قیمتی جلب کنم و بنابراین ما باید برای ارتباطاتمان فکری بکنیم؛ نه فقط ما بلکه هر کسی که از منظر دیگری به پدیده نگاه می کند. در حوزه اجتماعی هم همین طور است. اگر چارچوب فرهنگی ما از اول روشن بود امروز بسیار در این عرصه جلوتر بودیم. مثلا فرض این است که نقشه مهندسی فرهنگی چارچوب عمل را مشخص می کند. ممکن است این نقشه ایراد داشته باشد اما ادعای این نقشه این است که در عمل این ها مشخص می شود و آن وقت است که می شود ایرادات آن را برطرف کرد.
اگر چارچوب های ما مشخص بود، مسیر توسعه اجتماعی ما خیلی فرق داشت. توسعه که همان توسعه است اما توسعه اجتماعی ما مبتنی بر فردگرایی پیش رفته است چون در آن چارچوب بوده است. جامعه ما تا حد زیادی فردگرا است. به این معنا که مثلا من وقتی به شما نگاه می کنم شما را آقای فلانی خطاب می کنم اما از طرف دیگر نقشی که شما در اجتماع به عنوان پدر دارید بسیار پررنگ است. یعنی به خاطر نقش پدری یا همسری خیلی از کارها را می خواسته اید در زندگی انجام بدهید اما انجام نداده اید و خیلی از کارها را هم نمی خواسته اید انجام بدهید اما انجام داده اید. چرا؟ به خاطر قدرت آن جمع. اگر تنها بودید که انجام می دادید. کار شما خلاف قانون نیست بلکه به مصلحت و متناسب با آن جمع نیست. ما با یک رویکرد جمعی متفاوت عمل می کنیم اما تقریبا چارچوب های توسعه ما چارچوب های فردگرایانه است و مبتنی بر همین هم داریم مدام پیش می رویم.
تا آنجا که من به یاد دارم نقشه مهندسی فرهنگی کشور اتفاقا به این رویکرد جمعی توجه داشت، کسی نمی گوید که این نقشه دارای اشکال نیست. این اولین تجربه جامعه ایرانی است که چنین چیزی را آن هم در موضوع نرم و بسیار پیچیده فرهنگ دارد تهیه می کند.
دولت ها در برنامه تعیین تکلیف می شوند که چگونه عمل کنند؛ بین این وزارتخانه و آن وزارتخانه، بین این دستگاه اجرایی و آن دستگاه اجرایی و بین دولت ها همیشه ناهماهنگی است؛ چون هر دولتی براساس فهم خودش از محیط عمل می کند.
اینکه بین برنامه های دولت ها اختلاف وجود داشته باشد مهم نیست؛ منطق آن درست است، اما چارچوب های اصلی آنها باید یکی باشند هرچند اولویت های آنها متفاوت است مثلا یک دولت مثلا در توسعه اقتصادی ممکن است به صنایع زودبازده توجه کند اما یکی دیگر به صنایع سرمایه بر توجه کند. این اختلاف مهمی نیست. اما اینکه این توسعه با جمع گرایی متضاد نباشد و موجب فروپاشی خانواده نشود، یک امر محوری است.
به عنوان مثال در ایران هنوز هم بیش از 80 درصد ازدواج ها در ارتباطات خویشاوندی شکل می گیرد. علت چیست؟ علت این است که مردم می خواهند عروس و دامادشان را بشناسند. مثلا ما یک دختر را از تبریز به دانشگاه شیراز می بریم. درست است که تحصیل مهم است اما ازدواج هم مهم است. اما این دختر از ارتباطات خویشاوندی و فامیلی دور می افتد. در شیراز که با کسی نمی تواند ازدواج کند. در تبریز هم آن مردی که می توانست با این دختر ازدواج کند و هم این دختر، هر دو شانس ازدواج را از دست می دهند.
غربی ها این مساله را حل کرده اند. غربی ها در این حوزه بی مبالاتی اخلاقی دارند اما دختر و پسر ما که اینطور نیستند و نباید باشند. بنابراین ابزار توسعه مثل ریسمانی به دور گردن جامعه شده است و می کشد. کسی قصد این کار را نداشته است بلکه چارچوب فرهنگی بر توسعه حاکم نبوده است. فرض این است که نقشه مهندسی فرهنگی کشور، چارچوبی برای نحوه توسعه در کشور باشد. اینکه توسعه باید به کدام سمت و در چه جهتی باشد. در کجا سرمایه گذاری بیشتری باید صورت بگیرد و چرا باید سرمایه گذاری بیشتری صورت بگیرد. مثل این نمونه ها زیاد داریم.
در تهران خانواده ای که دختر دارند می گویند پسر خوب نیست. چرا؟ چون در تهران این خانواده مهاجر است و حلقه ارتباطی او خیلی کوچک است. خانواده ای که پسر دارد هم تنها با 3،4 خانواده ارتباط دارد. اما شیرازی در شیراز حلقه ارتباطی اش خیلی گسترده است. لذا نمی گوید دختر خوب نیست، پسر خوب نیست. اینها مصائبی است که از نوع نظام توسعه کشور در طی 50 سال اخیر، که دوره جمهوری اسلامی نیز در بر می گیرد، بر کشور تحمیل شده است. اگر چارچوب فرهنگی روشن بود، ما هم توسعه پیدا می کردیم، تعداد دانشجوهایمان زیاد می شد، دخترانمان درس می خواندند و هم ممکن بود این اثرات نامطلوب را بر روی ازدواج نداشته باشد.
دولت ها در دوره های مختلف از ناهماهنگی بین دستگاه های فرهنگی شکایت داشته اند. به هرحال دستگاه های مختلفی در حوزه فرهنگ در حال فعالیت هستند؛ صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و... نقشه مهندسی فرهنگی می توانست این هماهنگی را ایجاد کند. چرا دولت هیچ وقت به سمت اجرای این نقشه پیش نرفت؟
از دولت باید بپرسید چرا پیش نرفته اند. اما به هرحال اگر برمبنای نقشه مهندسی فرهنگی حرکت کنیم منابع هم جهت می شود. حتی وزارت ارشاد نقش جدیدی پیدا می کند. به نظر من الان وزارت ارشاد وزارت نظارت بر سطوحی از فرهنگ است به جای اینکه وزارت برنامه ریزی و نظارت بر اجرای فرهنگ کشور باشد. حق هم دارد. چه چیزی را و در چه جهتی باید برنامه ریزی کند؟ در این زمینه نقشه می تواند خیلی کمک کند.
یا مثلا سازمان ها یک دفعه متوجه آسیبی مثل طلاق می شوند درحالی که در نظام جامع فرهنگی کشور چون چرخ دنده ها درست حرکت نمی کنند، این آسیب ایجاد می شود. آسیب معلول است. شما نمی توانید آسیب را برطرف کنید مگر آنکه آن چرخ دنده ها در نظام فرهنگی درست بچرخند. وزارت ارشاد هم مجبور است همین مسیر نظارت را به جای مسیر یک برنامه ریزی فعال پیش بگیرد. اجرای برنامه های فرهنگی عمومی است چون پروژه ای ملی محسوب می شود و اجرای آن برعهده همه سازمان ها است. یعنی آموزش و پرورش یک نقشی دارد، صداوسیما هم یک نقشی دارد، وزارت راه هم در یک سطح و کار خودش نقشی را برعهده دارد. یعنی اگر بخواهد پیوست فرهنگی را برای توسعه یک جاده یا یک اتوبان و یا تاسیس سد در یک منطقه بنویسند یا بین بندرعباس و منطقه آزاد قشم بخواهند پل بزنند، همه این طرح ها ممکن است تغییرات فرهنگی زیادی ایجاد کند.
این تغییرات فرهنگی در آن چارچوب فهم می شود. با چه مقیاسی باید محیط شناسایی شود؟ یک مقیاسی باید وجود داشته باشد. نظام جامع فرهنگی برای تحلیل محیط مقیاس می دهد. اما اگر هر کس الان به محیط وارد شود تحلیل خودش را می دهم چون هرکس در یک چارچوبی تحلیل می کند. نقشه مهندسی فرهنگی به همه شما یک چشم انداز برای تحلیل می دهد و به تدریج آن نظام تحلیل جامع هم اصلاح می شود. لذا این نقشه هر چه زودتر اجرا شود، به نفع دولت هم هست؛ چون سوگیری قوی تر و بهتری پیدا می کنند و بین منابع هم افزایی است. هرچقدر تعلل بشود، دولت ها هم ضرر می کنند. مملکت هم ضرر می کند.
با توجه به تخصص شما در حوزه ارتباطات، یکی از اهدافی که در نقشه مهندسی فرهنگی کشور دیده شده است، تنظیم سیاست های مورد نیاز برای رسانه مطلوب و تقویت محتوای رسانه ای است. به عنوان کسی که در تنظیم این نقشه دخیل بودید، تا چه حد این اهداف پیش بینی شده را قابل دستیابی می دانید؟
تا آنجایی که در مورد نقشه مهندسی فرهنگی به یاد دارم، در هر موردی خیلی بحث می شد. این نقشه واقعا آرمانی نیست و واقع گرایانه نوشته شده است. یک وقتی شما ممکن بود آرزو داشتید کارتون درست کنید. الان اینقدر برای تولید کارتون سرمایه دارید که همه دست به سینه نشسته اند و منتظرند که منابعی برسد. یعنی شما از نظر نرم افزاری و سخت افزاری در تولید مشکلی ندارید. این ظرفیت ها وجود دارد که تا آنجایی که به یاد دارم به آن "تولید اثربخش" گفته می شد. منتها ممکن است لازم باشد که به تدریج روابط تولید را عوض کنید یعنی به نظام تولید ساختار دیگری بدهید تا بتوانید آن مسیر مورد نظر را به خوبی پیش بروید و به نقاط مطلوب برسید. این ظرفیت وجود دارد.
با این نگاه شما اجرای چیزی مانند سیاست های کلی نظام اداری در اجرای نقشه موثر است یعنی اصلاح سیستم اداری ما نیاز اجرای نقشه است؟
لازم نیست که همه را به هم وصل کنیم. چون اصلاح نظام اداری ممکن است نیاز به 10 سال کار داشته باشد. ممکن است ما از یک جایی به تدریج شروع کنیم تا روابط به یک سطحی از مطلوبیت برسد. آن هم روی رفتار اجتماعی اثر دارد. منتها ما باید بین اخلاق حرفه ای و اخلاق شخصی تفاوت بگذاریم. ممکن است شما به یک کارمندی در یک بانکی در داخل یا خارج مراجعه کنید و این کارمند خیلی با جدیت به کار شما رسیدگی کند. ممکن است متخلّق نباشد اما از نظر حرفه ای درست عمل می کند. اینکه از نظر حرفه ای درست عمل می کند، نیاز به یک تربیت ممتد دارد. یادم می آید که تلویزیون ما مسابقات را نشان می داد. آن زمان "توتی" بازیکن معروفی بود. داور توتی را اخراج کرد. توتی احترام گذاشت و از زمین خارج شد. گزارشگر می گفت ببینید اینها چقدر مودب و خوب هستند. اگر مقاومت می کرد چون مسابقات سطح بالا بود، جریمه آن برای خودش و باشگاهش خیلی سنگین بود. همین آقای توتی در بازی قبلی اش، بر روی صورت یکی از بازیکنان حریف آب دهان انداخت. یعنی این فرد هرچند اخلاق حرفه ای اش را دارد اما ممکن است پایبندی اش به آن براساس فشارهای وارده است. یعنی اگر این کارمند خوب عمل نمی کند، او را اخراج می کنند. ممکن است به تدریج این اخلاق درونی شده باشد یعنی بداند که باید این طور عمل کند.
فوتبالیست های حرفه ای می دانند که وقتی داور چیزی گفت بگویند چشم. ممکن است هزاران حرف ناسزا و ناروا و بد و بیراه بگویند. شما آن را نمی بینید. شما تنها می بینید که او احترام گذاشته و از زمین بیرون رفته است. بنابراین ما دو چیز داریم. یکی اتیکت ادب است و دیگری Ethics یعنی اخلاق است. من گاهی می بینم که اینها قاطی شده است.
ما باید نظام اداری مان را طوری پیش ببریم که اتیکت و Ethics هر دو با هم باشند. یعنی اگر ساده بخواهم بگویم، این کارمند ظاهر و باطنش یکی باشد. این البته ساده نیست. شاید لازم است از مهد کودک یا دبستان شروع کنیم تا بچه ها کم کم یاد بگیرند که نسبت به این چیزها احساس مسئولیت داشته باشند.
این همان کاری بود که مثلا پلیس در یک دوره ای تحت عنوان طرح "همراه پلیس" انجام داد. داشت نسلی را درست می کرد که به قوانین احترام بگذارند اما نمی دانم چرا این کار پیگیری نشد و آن را زمین گذاشتند. اگر این کار را ادامه می یافت، نسلی به وجود می آمد که به قوانین احترام می گذارد؛ ریزش آنها هم 20درصد بود. اما الان در نسل های فعلی ما، ریزش نسبت به قوانین راهنمایی رانندگی ممکن است 60درصد باشد. در دوره بعدی ریزش 10درصد می شود. شاید در دو نسل بعد این ریزش به 2درصد برسد. یعنی اتیکت یا ادب اجتماعی او رشد می کند و بدون تردید حوزه فرهنگ به نقشه راه نیاز دارد و بخش زیادی از آسیب های فرهنگی ناشی از نداشتن این نقشه راه است.
ممکن است خودش آدم خوبی نباشد اما ادب اجتماعی او خوب است. این دو را نباید با هم قاطی کنیم. الان در غرب ادب اجتماعی خیلی خوب است درحالی که ممکن است ادب شخصی او خیلی خوب نباشد. به نظر من نقشه مهندسی فرهنگی به ما کمک می کند که از یک دریچه ای بفهمیم کدام آسیب ها در اولویت قرار دارند. الان ممکن است آسیب های زیادی را ببینیم. ممکن است درجه اهمیت برخی آسیب ها زیاد نباشد اما الان حسّی ممکن است ما فکر کنیم آن آسیب خیلی مهم است. بنابراین آن نقشه می تواند به دستگاه حکومت خیلی کمک کند که بگوید من در حوزه فرهنگی زمانی که رسیدم در این نقطه بودیم و الان در این نقطه دولت را تحویل می دهم. یعنی می تواند حتی تفاوت های عینی را در جامعه نشان دهد.
با توجه به تاکیداتی که مقام معظم رهبری همیشه در حوزه فرهنگ داشته اند به نظر شما چگونه است که باز هم از دغدغه های فرهنگی ایشان کاسته نمی شود؟
مشکل عمده کشور ما این است که همیشه برنامه ریزی در دست اهل اقتصاد بوده است. تا جایی که به خاطر دارم طبق فرمول های نظام بودجه کشوری، بودجه ای که دولت به سازمان های فرهنگی می دهد تحت عنوان "جبران ضرر" است. یعنی سازمان های فرهنگی مثل سازمان های صنعتی در نظر گرفته می شوند مثل کارخانه نوشابه سازی! آن کارخانه سود دارد اما تو سود نداری. یعنی از فرهنگ چیزی که درک می شود، سود است.
به همین دلیل این دوستان مدام از بخش خصوصی صحبت می کنند. کسی با بخش خصوصی مخالف نیست. اما بخش خصوصی می تواند 20،30درصد بار فرهنگی را بکشد. در همه دنیا هم همین طور است. بخش خصوصی در جایی سرمایه گذاری می کند که برایش سود داشته باشد. به همین دلیل در جایی که برایش سود نداشته باشد، نخواهد رفت. آیا سیاست دولت این است که هر جایی بخش خصوصی می خواهد برود، برود و آن بخش رشد کند؟ الان در اروپا، مرتب می نویسند موسیقی کلاسیک در حال نابودی است. چرا؟ چون بخش خصوصی در حوزه کلاسیک سرمایه گذاری نمی کند. 500 عضو ارکست دارند، 500 شنونده.
بخش خصوصی به سراغ موسیقی مدرن می رود چون برایشان سود دارد. حالا این موسیقی کلاسیک در غرب باید نابود بشود یا نه؟ پس بخش خصوصی سراغ حل مسائل اجتماعی شما اگر برایش سود نداشته باشد نمی رود. به همین دلیل همه امروز می گویند که اگر کسی پای تلویزیون غربی بنشیند، هیچ بر معرفت، دانش و بصیرت او اضافه نمی شود. خود متفکران منتقد غربی می گویند که رسانه های غربی مملو از چند شاخص است: هیجان، خشونت، سکس، حادثه. چون این شاخص ها بخشی است که مخاطب فی المجلس برایش لذت دارد. خب آیا این برای مملکت کفایت می کند؟ برای آنها در غرب هم کفایت نمی کند.
آقای برژینسکی کتابی فکر کنم در سال 1977 منتشر کرده است. ایشان در این کتاب می گوید ما در قرن آینده نمی توانیم با فرهنگ لذت و گذران وقت دنیا را اداره کنیم. ما باید از تمدن های دیگر، مانند تمدن اسلام و کنفسیوس، ایده هایی بگیریم. خود اینها که این مسیر لذت گرایی را رفته اند به نقاطی رسیده اند که دیگر تقریبا با فقدان ایده نو مواجهند. چرا در جوامعی که تفریح و لذت بالاست، خودکشی هم بالاست، آدم کشی و قتل و جنایت و طلاق هم بالاست؟ مردم همه دنیا غرب را از طریق سینما می شناسند. سینما هم خیلی لوکس است. مثلا من اخیرا دیدم که در یکی از شبکه های اجتماعی نوشته بود: در ایران خشونت بر علیه زنان خیلی زیاد است. اتفاقا در ایران خیلی کم است. ازجمله جاهایی که خشونت خیلی خیلی بالا است فرانسه است.
من حدود 20 سال پیش یک آماری را می خواندم که 54درصد یا 45درصد خانم های کارمند زن فرانسه اعلام کردند که در طول سال گذشته به نحوی به آنان خشونت جنسی شده است. منتها در فیلم ها که این چیزها دیده نمی شود. یعنی واقعیتی که برخواسته ذهن ما از غرب است، گاهی خیلی غلط است. درک ما از روابط زن و مرد در غرب غلط است. آنها آنقدر مشکل دارند که در برخی از ایالت ها ماریجونا را آزاد اعلام کرده اند. منتها در آنجا حاکمیت سرمایه و حاکمیت قدرت اجازه نمی دهد این مشکلات تبدیل به اعتراض شود.
مثلا این جنبش 99درصد جنبشی بود که بیرون از هنجارهای غربی ایجاد شد. چون در غرب 90درصد این تظاهرات و اعتراضات در قالب جنبش مدنی است. مثلا اتحادیه شما اجازه می گیرد و به او 10 ساعت، 14 ساعت یا 2 روز اجازه می دهند. همه مسئولیت برعهده آن اتحادیه است. بنابراین نه سنگی پرتاب می شود و نه شیشه ای شکسته می شود. چون هر اتفاقی بیفتد آن اتحادیه مسئول است. شما دو روز اعتصاب می کنید و بعد هم به سر کار خودتان می روید. به ندرت مثل شورش در حاشیه فرانسه، شورش دو سه سال پیش لندن یا جنبش 99درصدی بیرون از استانداردهای غربی صورت می گیرد و خطرناک است. به همین دلیل با آن راهپیمایی ها کاری ندارند اما این ها را آن چنان که می دانید سرکوب می کنند. رودربایستی هم ندارند. این بخش جامعه مدنی غربی طرح نمی شود. کسی جرات تولید اطلاعات در مورد معضلات جامعه را ندارد؛ توصیفاتی در مورد کوچه و بازار مطرح می کنند.
به نظر شما اگر نظرات و نقدهایی که دولت در مورد نقشه مهندسی فرهنگی دارد، لحاظ بشود، امکان شروع اجرای نقشه فراهم خواهد شد؟
دولت که برنامه بودجه امسال را که داد و دیگر به برنامه امسال نمی رسد. ولی باز هم کمکی است برای فعالیت های بین برنامه ای یا اصلاح مسیر برنامه یا سیاست های اجرای برنامه.
به نظر شما اگر دولت به هر علتی نخواهد نقشه را اجرا کند، سازمان ها و نهادهای دیگر می توانند اجرای آن را برعهده بگیرند یا لزوما دولت باید این را انجام بدهد؟
نه مهم نیست. این یک امر ملی است و دولت هم مخالف قضیه نیست بلکه گرفتار امور دیگر است. به همین دلیل امور فرهنگی نمود ندارد. نمود امور اقتصادی خیلی سریع است و شاید علت گرفتاری دولت ها هم همین باشد. مثل وزارت بهداشت که گرفتار سلامت جسم مردم است اما سلامت معنوی مردم از سلامت جسمی مردم کمتر نیست. سلامت معنوی دیده نمی شود و اثر آن فوری نیست اما اگر فرد یک درد دندان داشته باشد اثر آن فوری است. فرد ممکن است دردهای روحی فراوانی دارد اما قابل کشف عینی نیست.
همان طور که وزارت بهداشت منطقا به سمت سلامت جسمی کشیده می شود، دولت هم به سمت امور جاری پرفشار یعنی نان و آب و برق و تلفن کشیده می شود. به یک معنا دولت ها گرفتار می شوند. اما دولت ها باید بدانند که هر چه زودتر این کار سامان پیدا کند ممکن است بخشی از گرفتاری شان در حوزه امور جاری نیز حل بشود.

لینک خبر :‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی
اواسط پاییز 96 بود که زمزمه هایی از بروز بحران در بازار کاغذ به گوش رسید و رفته رفته این زمزمه ها رنگ و بوی واقعیت به خود گرفت و اکنون رسانه های مکتوب در یکی از بدترین مقاطع زمانی خود از لحاظ تامین کاغذ به سر می برند. در این زمینه مدیران روزنامه ها و مجلات هم اعلام می کنند که اصلا نمی دانند کاغذی وجود دارد یا خیر. در واقع آنها معتقدند که دولت و مسئولان وزارت ارشاد با یک گفتاردرمانی قصد عبور از بحران را دارند. اما با این حال مشاهده می کنیم که به دنبال نبود کاغذ روز دوشنبه هفته گذشته روزنامه سازندگی منتشر نشد و روزنامه های دیگر هم اعلام کرده اند که کاغذ به طور روزانه به دستشان می رسد. مشکلاتی که عده ای از آن به عنوان ارسال پالس مثبت به تحریم های آمریکا یاد می کنند. برای ریشه یابی علل بروز بحران کاغذ و اینکه ساماندهی این بازار در چه مرحله ای قرار دارد، به سراغ محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم که در ادامه مشروح این گفت وگو می آید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

اواسط پاییز 96 بود که زمزمه هایی از بروز بحران در بازار کاغذ به گوش رسید و رفته رفته این زمزمه ها رنگ و بوی واقعیت به خود گرفت و اکنون رسانه های مکتوب در یکی از بدترین مقاطع زمانی خود از لحاظ تامین کاغذ به سر می برند. در این زمینه مدیران روزنامه ها و مجلات هم اعلام می کنند که اصلا نمی دانند کاغذی وجود دارد یا خیر. در واقع آنها معتقدند که دولت و مسئولان وزارت ارشاد با یک گفتاردرمانی قصد عبور از بحران را دارند. اما با این حال مشاهده می کنیم که به دنبال نبود کاغذ روز دوشنبه هفته گذشته روزنامه سازندگی منتشر نشد و روزنامه های دیگر هم اعلام کرده اند که کاغذ به طور روزانه به دستشان می رسد. مشکلاتی که عده ای از آن به عنوان ارسال پالس مثبت به تحریم های آمریکا یاد می کنند. برای ریشه یابی علل بروز بحران کاغذ و اینکه ساماندهی این بازار در چه مرحله ای قرار دارد، به سراغ محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم که در ادامه مشروح این گفت وگو می آید.

به گزارش روز نو :پرسش اول این است که ریشه بروز بحران را در کجا باید جست وجو کرد و دوم آنکه ساماندهی این بازار در چه مرحله ای قرار دارد؟

در ابتدا باید یادآور شوم که در ایران کاغذ به مقدار بسیارکم تولید می شود و اصل کاغذ مطبوعات وارداتی است. پس طبیعتا تامین آن به ارز نیاز دارد و ریشه آن را باید در بروز التهابات ارزی در کشور جست وجو کرد. طبیعتا در این مقطع یک لکنت در تامین ارز به وجود آمد و تبعات آن فقط مختص کاغذ نبود و در همه کالاها مشاهده شد. در واقع کاغذ آخرین کالایی بود که از نوسانات ارز تاثیر پذیرفت. چراکه واردات این کالا از قبل صورت می گیرد و باید چند ماه از التهابات ارزی می گذشت تا انبارهای کاغذ خالی شود یا به کف برسد. پس از آن، واردات کاغذ یک دوره توقف هم سپری کرد. در اردیبهشت ماه که من به معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد آمدم پس از بررسی ها متوجه شدم که پنج ماه است که کاغذ وارد کشور نمی شود. علت آن را جویا شدم و به این پی بردم مسئولان درباره واردات کاغذی با ارز نیمایی یا دولتی دچار تردید شده اند. البته مشکلی برای واردات کاغذ با ارز نیمایی وجود نداشته و ندارد، اما رسانه ها از پس پرداخت آن برنمی آیند. به ویژه آنکه مصرف اصلی رسانه های مکتوب کاغذ است. پس توان آن را ندارند که ناگهان با چنین افزایش هزینه ای مواجه شوند. از این رو ما باید تمام تلاش خود را در پیش می گرفتیم تا کاغذ هم در کنار دارو قرار بگیرد و با ارز 4200 تومانی تامین شود. چراکه در شرایط جاری باید کاغذ هم به اندازه دارو برای کشور اهمیت داشته باشد. البته در زمینه ارز تخصیصی برای کالاهای اساسی امروز با محدودیت های جدی مواجه هستیم و جزئیات این موضوع را دیگر همه می دانند. اساسا ترامپ روی کار آمده است تا ما را با چنین شرایطی مواجه سازد. او صریحا درباره این موضوع هم سخن به میان آورده که سیاست اعلامی و اقدامی آمریکایی ها این است که مردم ایران دچار مشکل شوند، ارکان مدیریت عنان کشور را از دست بدهد و درنهایت به زانو درآید. اقدام مقابل ما این است که هیچ گاه چنین شرایطی را نه تنها نمی پذیریم، بلکه از اختلال به وجودآمده عبور خواهیم کرد.

در قبال نپذیرفتن این فشارها، چه اقدامات متقابلی صورت گرفته است؟

اولین اقدام ایران در موضوع کاغذ این بود که مقام معظم رهبری با حضور در نمایشگاه کتاب بر ساماندهی بازار کاغذ تاکید کردند. رئیس جمهوری هم به صورت مستقیم وارد عمل شدند و معاون اول ایشان هم جلسات مختلفی را در این زمینه برگزار کردند. وزیر ارشاد هم من شهادت می دهم که شبانه روز شخصا پیگیر حل و فصل موضوع هستند اما باید به این نکته مهم توجه داشت که تصمیم گیری درباره تخصیص ارز 4200 تومانی به کاغذ کار ساده ای نیست؛ به هر حال جمعی از وزارتخانه ها و نهادها نظیر وزارت صمت، بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه، نهاد ریاست جمهوری و ... در اخذ این تصمیم دخالت دارند. این طور نیست که یک فرد تصمیم بگیرد و یک تماس با او برقرار کنیم و این سیاست به اجرا درآید. با اینکه منابع هم محدود هستند، اما سرانجام پس از کش وقوس های فراوان این تصمیم نهایی شد که طبق آن 80 هزار تن کاغذ وارد می شود که 40 هزار تن آن به صنعت نشر تخصیص می یابد و نیمی از آن متعلق به نشریات و روزنامه هاست. مرحله بعدی این بود که ما تلاش خود را در پیش بگیریم تا انجام این پروسه از وزارت صمت خارج و به صورت تخصصی بر عهده معاونت مطبوعاتی گذاشته شود تا علاوه بر توزیع، روی واردات آن هم نظارت انجام گیرد. یعنی مصرف کننده و واردکننده با نهاد ناظر ارتباط مستقیم داشته باشند. قاعدتا وزارت صمت شناختی از ساختار نظارت بر مطبوعات و کاغذ ندارد و صرفا با نگاهی کلی به ماجرا می نگرند. با پیگیری های ما این اتفاق نیز رنگ واقعیت به خود گرفت. البته برای انجام این پروسه فقط انتقال نرم افزارها به معاونت مطبوعاتی و تعریف کدهای جدید حدود یک ماه به طول انجامید. تمام این اتفاقات و تحولات به شکل ناخواسته ای روی دادند. در این بین یک نکته را نباید فراموش کنیم که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اصلا دارای ساختار تهیه و توزیع کالا نیست؛ بالطبع در این زمینه نه تجربه کافی اندوخته و نه نیروی انسانی مورد نیاز را پیش بینی کرده است و اساسا چنین ماموریتی هم ندارد. به هر حال ماموریت های دیگری نظیر صدور مجوز نشریات، بیمه خبرنگاران، اطلاع رسانی و ... به قوت خود باقی مانده اند و این معاونت باید در شرایط اضطراری که زمان کافی هم برای موشکافی و تجربه اندوزی ندارد ماموریتی جدید هم بپذیرد که البته درنهایت این مسئولیت هم وابسته به تصمیم جمعی است. حال در کنار این اتفاقات، ما با یک خلأ پنج ماهه واردات هم مواجه شدیم که در آن مدت کاغذی وارد کشور نشد. بالطبع کالایی که تامین آن با خلل پنج ماهه مواجه شده حتی اگر ارز کافی هم به آن تخصیص یافته باشد، در دو هفته قابل جبران نیست. همچنین باید توجه داشت که اکنون فقط پنج شش کشور جهان به عنوان تولیدکننده کاغذ فعالیت جدی دارند؛ درثانی نقل و انتقال دارایی هم امروز با مشکلات جدی مواجه است. نکته سوم هم این است که واردکنندگان کالا باید به درستی شناسایی و اهلیت آنها محرز شود. در واقع باید راستی آزمایی صورت بگیرد که آیا این افراد کاغذ را به دست مصرف کننده واقعی یعنی نشریات، روزنامه ها و ... می رسانند یاخیر؟ نکته چهارم نیز به بازار مصرف برمی گردد. در این بازار ما باید تیراژ اعلامی و واقعی را با نیاز بازار یکسان کنیم. چراکه میزان ارز در دسترس محدود است و براساس بازار باید تیراژ روزنامه ها و مجلات را مشخص ساخت. گستره توزیع هم که به پنج، شش روزنامه محدود نمی شود؛ در واقع نشریات کشور به تعدادی رسیده اند که تصمیم گیری و نظارت را سخت می کنند. طبیعتا یک سازوکاری را ایجاد و فعال کرده اند که هماهنگی ها، تصمیم گیری ها، اجرا و به نتیجه رسیدن را با مشکل روبه رو ساخته اند. به رغم وجود تمام این بحران ها ما به منابع ثانویه روی آوردیم و از کاغذهایی که طی سال های گذشته باقی مانده یا هنوز مجوز واردات آن وجود داشت 1350 تن کاغذ را به صورت مُسکن در اختیار رسانه ها گذاشتیم. در واقع هم آنهایی که معتقدند ما گفتاردرمانی کرده ایم درست می گویند و هم مایی که اقدام کرده ایم درست می گوییم. چراکه آنها نیازشان برطرف نشده و کار محول شده به ما هم با یک مکاتبه ساده حل و فصل نمی شد؛ در اینجا باید یک روند تغییر می کرد. لازم به توضیح است که ایجاد سازوکار واردات کالا از بلاروس، فنلاند، آلمان، اندونزی، چین و ... کار ساده ای نیست. طبیعتا تا زمانی که این اتفاق جنبه عملیاتی پیدا کند، وقت و انرژی می بُرد و در این بین نیاز مطبوعات هم هر روز بیشتر می شد. حال امروز به نقطه ای رسیده ایم که مجوز واردات ابلاغ شده و تخصیص ارز هم صورت گرفته است؛ در حال حاضر نیز به مرحله تامین رسیده ایم. بر این اساس در یک نوبت 1350 تن کاغذ به دست مطبوعات رسید، در هفته گذشته نیز بار دیگر همین مقدار کاغذ را توزیع کردیم. همه روزنامه ها هم، ولو به مقدار کم، از این کاغذ سهم برده اند. ما امیدواریم ظرف هفته جاری 3000 تن کاغذ دیگر در اختیار رسانه های مکتوب کشور قرار بگیرد. رئیس کل بانک مرکزی به وزیر ارشاد قول تامین منابع واردات این مقدار کاغذ را داده اند و کاغذ آن هم به گمرک رسیده است. حال فقط منتظر تامین ارز و ترخیص آن هستیم.

با این حال هنوز محموله های کاغذ در گمرک مانده اند و ممکن است پس از مدتی کیفیت خود را از دست دهند؛ بهتر نیست نماینده ای از سوی شما یا وزارت صمت تسریع در روند ترخیص این کالا را پیگیری کند؟

امروز در واردات کاغذ مشکلی وجود ندارد، موضوع و هدف ما این است که کاغذ ارزان به دست رسانه ها برسانیم. خلل موجود هم به این دلیل ایجاد شده است. کاغذ به وفور وجود دارد، اما ما آن را با نرخ دولتی می خواهیم، نه نیمایی. چراکه نباید در این شرایط خرج اضافه روی دست رسانه ها بگذاریم.

اما اکنون بیش از دو ماه از دستور پیگیری واردات کاغذ با ارز 4200 تومانی می گذرد. در این زمینه معاون اول رئیس جمهوری، وزیر صمت و وزیر ارشاد دستور اکید داده اند. مقام معظم رهبری نیز در نمایشگاه کتاب به اهمیت این موضوع اشاره داشتند. اکنون مشکل کجاست؟ عده ای سازمان برنامه وبودجه را متهم به سنگ اندازی می کنند، گروهی هم، در ردیف متهمان نام افراد دیگری را به میان می آورند. آیا مانع و مخالفتی در این مسیر قرار دارد؟

خیر، این طور نیست. دو موضوع در این زمینه وجود داشت، یک اینکه تصمیم گیری درباره این پروسه و تحقق آن زمان بر بود. زیرا تصمیم درباره اینکه ما 80 میلیون دلار را در اختیار واردات کاغذ قرار دهیم به هر حال به راحتی امکان پذیر نیست. تامین و ساختارسازی نیز موضوع دومی است که باید به آن اشاره کنم. پیش از این رسانه ها برای ثبت تامین کاغذ باید به وزارت صمت مراجعه می کردند، اما اکنون این امر در وزارت ارشاد صورت می گیرد. طبیعتا این فرآیندی نیست که صبح درباره آن تصمیم بگیریم و عصر همان روز عملیاتی شود. تا به حال این سیستم بانک مرکزی به وزارت صمت وصل بوده، اکنون ساختار آن به وزارت ارشاد منتقل شده است. ما حتی اگر بخواهیم در یک دفتر روزنامه نرم افزاری را جابه جا کنیم چند روز زمان می برد و برخی امور را مختل می کند، حال تصور کنید این شبکه بین گمرک، بانک مرکزی، وزارتخانه های اقتصاد، صمت و ارشاد تغییر کرده است. مثال ساده تر این است که یک نفر برای مسافرت از تهران به شمال به جای اینکه از همان ابتدا، جاده چالوس را انتخاب کند، تا قزوین می رود و سپس تصمیم خود را تغییر می دهد و از قزوین دوباره به تهران بازمی گردد و جاده چالوس را برای ادامه سفر انتخاب می کند. بنابراین امروز دغدغه ما کاغذ ارزان است.

در این بین آیا رسانه ای بوده که کاغذ تخصیص یافته برای انتشار روزنامه یا مجله را در بازار آزاد بفروشد؟

مصرف کاغذ رسانه های کشور در سال به 40 هزار تا 45 هزار تن می رسد. سال گذشته سرجمع حدود 12هزار تن کاغذ در اختیار وزارت ارشاد قرار داشت که آن هم به دست رسانه ها رسید. قاعدتا این کاغذ سر از بازار آزاد درنیاورد. چراکه تنها یک سوم مصرف بوده است. باور من این است که در رسانه ها دلال کاغذ نداریم. زیرا اساسا ماهیت رسانه دلالی نمی طلبد و اساسا گردش مالی آن به قدری نیست که زمینه سوداگری را به جود آورد. حال ممکن است سایز کاغذ رسانه ای متناسب با نیازش نباشد و اقدام به معاوضه آن کند که اسم این دلالی نیست. من بعید می دانم چنین اتفاقاتی رخ دهد. لااقل تا امروز گزارشی در این زمینه به دست من نرسیده است. حال به طور کلی یک سری سودجو در اقتصاد ایران حضور دارند که در هر بازاری اعم از پوشک، ارز، خودرو، مسکن و ... دیده می شوند و ساختار کشور هم به گونه ای است که روز به روز کار آنها را سخت تر می کند. یعنی همان طور که بازار ارز، پوشک، سیب زمینی، رب گوجه فرنگی و ... آرام گرفت، بازار کاغذ هم کنترل می شود. منتهی این امر زمان بر است.

سال گذشته قیمت کاغذ رشد بیش از 460 درصدی را تجربه کرد. یعنی دلالان و سودجویان نقشی در این گرانی نداشته اند؟ در روزهای پایانی سال 97 هم رئیس اتحادیه ناشران و کتاب فروشان از ناپدیدشدن 184 هزار تن کاغذ سخن به میان آورد. آیا این بازار سلطان دارد؟ یا احتکاری در آن صورت گرفته است؟

من اصلا چنین موضوعی را قبول ندارم که 186 هزار تن کاغذ فرهنگی ناپدید شده است و در واقع معتقدم شدنی نیست. کاغذ مصارف متعددی دارد و انواع و اقسام آن از مقوا گرفته تا کاغذ تحریر در بازار یافت می شود. قاعدتا کاغذ مورد استفاده فرهنگی در کشور در حداکثر شرایط به 80 هزار تن می رسد. 186 هزار تن را کجا نگهداری می کنند؟ اینها گفته هایی است که مبنای دقیقی ندارند. البته اگر کسی از ریز ماجرا مطلع است ما از کسب این اطلاعات استقبال می کنیم. ما باید دقت کنیم که دچار آفت کلی گویی نشویم. ما به دنبال جزئیات می گردیم. از این رو اگر متوجه شویم به طور دقیق فردی دو کیلو کاغذ هم سوءاستفاده می کند با او برخورد می کنیم. در واقع من به معاونت مطبوعاتی ارشاد آمده ام تا به همین موارد رسیدگی کنم.

شما چندی پیش هم اعلام کردید که اگر کسی از بروز تخلفی اطلاع دارد، جزئیات آن را در کاغذی بنویسد و در اختیار معاونت مطبوعاتی قرار دهد. آیا در این مدت گزارشی به دست شما رسیده است؟ اگر رسیده، شما برخوردی داشته اید؟

حتی یک ورق هم نرسیده و یک جمله هم گزارش نشده است. من معتقدم ادعا براساس شنیده ها یا برداشت ها نمی تواند قابل استناد باشد، بلکه باید اعلام هر موضوعی مبنی بر فساد مستند و مکتوب شود حتی با هویت نامعلوم اعلام کننده. صادقانه می گویم که تا امروز کسی اطلاعات دقیق و جزئی از بروز تخلف به من منتقل نکرده است. حال اگر به سایت وزارت ارشاد وارد شویم تمام اطلاعات مربوط به کاغذ به طور شفاف دیده می شود. اگر کسی اطلاعاتی دارد و ارائه نمی دهد خطا کرده، اگر هم کسی اطلاعات دقیقی ندارد و اظهار بروز تخلف کند، او هم راه نادرستی را رفته است. ما امروز با یک نسل سختکوش، پرتلاش و موثر رسانه ای به نام خبرنگار مواجه هستیم که اتهام زنی به آنها جفا در حقشان است. با اینکه صحبت های متعددی می شود، اما کسی یک ورق هم نیاورده است که در آن اطلاعات تخلفی را افشا کند. نظام هم نگاه ویژه ای به رسانه دارد و مسئولان، روزنامه ها را به اندازه دارو حیاتی می دانند. این یک رابطه متقابلی است که بین رسانه و حاکمیت وجود دارد و این یکی از موضوعات اساسی کشور به شمار می رود. در واقع اگر امروز دارو و مواد غذایی نیاز اساسی کشور هستند، کاغذ را هم باید در کنار آنها گذاشت. کاغذ هم یعنی رسانه. نباید بگذاریم رابطه بین تصمیم سازان کشور و اصحاب رسانه مورد شک و سوءظن قرار بگیرد.

یعنی شما معتقدید که هیچ رسانه ای دچار تخلف نشده است. این نگاه اندکی خوش بینانه نیست؟

من از واژه هیچ کس استفاده نمی کنم؛ چراکه معتقدم نمی توان به صورت مطلق یک فرض را رد یا تایید کرد. با توجه به اینکه 40 سال در رسانه ها زندگی کرده ام ندیدم چنین سوء استفاده هایی شکل بگیرد. رسانه بنگاه اقتصادی نیست و سوددهی خاصی هم ندارد. در بهترین حالت، رسانه ها به زیان دهی نمی رسند. کل آگهی، معاملات، یارانه و ... را حساب کنیم باز هم سود مالی آن قابل قیاس با سایر فعالیت ها نیست. در واقع نباید به حرفه روزنامه نگاری به عنوان محلی برای کسب درآمد بنگریم؛ رسانه، جایی برای عاشقان است. هر کس هم به هوای کسب وکار وارد آن شود بعد از مدتی از رسانه دور می شود؛ چراکه سود مادی عایدش نمی شود.

این امر تنها به خرید و فروش کاغذ محدود نمی شود. بلکه شاید عده ای دنبال رانت و دستیابی به قدرت باشند و رسانه ها در این بین به وسیله تبدیل شوند. آیا این موضوع را قبول دارید؟

این موضوع در هر صنفی وجود دارد. از صنف پزشکان گرفته تا رانندگان و مشاغل آزاد، عده ای دنبال سودجویی می گردند که نمی توان آن را به همه تعمیم داد. کسی که وارد رسانه می شود تنها به دنبال علاقه خود می گردد. حتی من که امروز در معاونت مطبوعاتی فعالیت دارم به دنبال حضور در معاونت یک وزارتخانه نبوده ام، وگرنه معاونت دیگری را انتخاب می کردم که فشار و پاسخگویی آن کمتر باشد. در ماهیت کار رسانه دو چیز وجود دارد. اولین آن انسان است. در تحلیل این موضوع باید بگویم که رسانه برای زندگی مردم ادامه حیات می دهد. چه آنجایی که برای مبارزه با فساد قد علم می کند و چه آنجایی که در مقابل آسیب های اجتماعی می ایستد، دغدغه، انسان است. همچنین، فعالان رسانه همواره در دل جنگ ها و حوادث حضور دارند و خود را در برابر مدیران ناکارآمد قرار می دهند. این رسانه ها هستند که علاوه بر اطلاع رسانی، پای درد دل مردم می نشینند و آن را به گوش مسئولان می رسانند. همه اینها وجوه انسانی رسانه هستند و اتفاقا رسانه ها به محلی برای قضاوت تبدیل شده اند و ناخودآگاه خبرنگاران و روزنامه نگاران در معرض قضاوت قرار می گیرند. اما در کنار این، خبرنگار باید دنبال عدالت باشد. موضوع دوم آن اندیشه و تفکر است. اندیشه و تفکر متعالی ترین امری است که در عالم حیات مورد توجه همه انسان ها قرار می گیرد. وقتی انسان به مرتبه کمال می رسد، وارد ذهن می شود؛ یعنی از جسمش عبور می کند. کسی که در رسانه فعالیت دارد وارد دنیای دیگری می شود؛ یعنی بحث اندیشه ای می کند و محتوا، دغدغه اوست. برای مثال، دغدغه یک مهندس، یک ساختمان در یک کوچه واقع در یک خیابان است، اما دغدغه یک خبرنگار تمام انسان هاست. وقتی صحبت از امنیت، صلح، آرامش و نیازمندان می شود، خبرنگار حضور دارد و قسمت های پنهان جامعه را پیدا می کند و سراغ گره های کور آن می رود. درواقع او می خواهد جایی را ببیند که دیگران نمی بینند و وقعی به آن نمی نهند. وقتی یک خبرنگار برای پوشش خبری یک زلزله به دل منطقه زلزله زده می رود، نزدیک ترین فرد به درد و رنج مردم است؛ نه تنها نزدیک ترین است، بلکه باید آن درد را منتقل کند. این یک امر والایی است و نمی توان بالاتر از آن را متصور شد. چون نتیجه رسانه رضایت مندی است. یعنی هر کاری که در رسانه انجام می شود، انسان را ارضا می کند. رسانه بیش از آنکه به جسم خبرنگاران سود برساند، روح او را جلا می دهد. اتفاقا جسم آنها دچار ضرر و زیان می شود. آتش نشانان فقط وارد آتش می شوند، امدادگران فقط در محل حادثه قرار دارند یا یک پلیس فقط ماموریت یک حادثه تروریستی را برعهده دارد، اما خبرنگاران در کنار همه این مشاغل هستند و فصل مشترک تمام مشاغلی که در خطر قرار می گیرند شغل خبرنگاری است. چون اساسا خبرنگار کارش را انتخاب کرده است. درواقع شغل خبرنگاری یک شغل تحمیلی نیست؛ بلکه انتخابی است و به همه کسانی که این کار تحمیل شده، درنهایت آن را رها می کنند. این ماهیت و ذات این شغل و مهارت است.

بحث دیگر درباره مدیریت بحران کاغذ و پیشنهاداتی است که در این باره مطرح می شود. عده ای معتقدند که در این شرایط روزنامه ها می توانند بخشی از فعالیت خود را به فضای مجازی و وب انتقال دهند. شما نیز چندی پیش بر حمایت از رسانه های برخط تاکید کردید. با این حال مدیران مسئول و روزنامه نگاران همچنان بر ادامه حیات رسانه های مکتوب اصرار دارند و معتقدند نمی توان تاثیرگذاری روزنامه ها را در رسانه های آنلاین تکرار کرد. تحلیل یا تصمیمات شما در این باره چیست؟

ما در رسانه باید به نظام عرضه و تقاضا برسیم. هر چیزی وقتی از نظام عرضه و تقاضا دور می شود موضوعیتش را از دست می دهد. مثل این می ماند که افراد وقتی تشنه هستند به دنبال آب می روند، یعنی برای رفع تشنگی آب طلب می کنند، آن هم در زمان مشخص، عرضه و تقاضا تعریف درستی از مصرف کننده و تولیدکننده ارائه می دهد. این چرخه حتما در مورد رسانه های برخط، چاپی، مجازی، تصویری و صوتی صادق است. نمی توان از نظام عرضه و تقاضا خارج شد و تقاضای آب را با اکسیژن جواب داد یا تقاضای غذا را با میوه. چاپ رسانه هم دنیای مشابهی دارد. از نظر من هیچ رسانه ای حذف نمی شود. چون کسی که می خواهد کاغذ بخواند در برخط نمی تواند بخواند، آنچه در برخط می توان خواند در شبکه های اجتماعی نمی توان دید، آنچه در تصویر است به درد صوت نمی خورد. یا اینکه کسی که در حال رانندگی است نمی تواند روزنامه بخواند و باید رادیو گوش دهد. یا وقتی شخصی می خواهد مطلب عمیق بخواند باید به روزنامه رجوع کند. در مورد رسانه چاپی باید بگویم به دلیل واردشدن به فضای فناوری اطلاعات، سرعت انتقال و دسترسی عملا خبر، دیگر ماموریت رسانه چاپی نیست، بلکه اتفاقات و تحلیل های بعد از خبر مناسب آن است. چون فناوری باعث شده حجم، سرعت و تنوع دریافت اطلاعات از حالت نرمال به یک حالت فوق العاده تبدیل شود. در گذشته انحصار وجود داشت، یعنی زمانی باید منتظر می ماندیم که روزنامه منتشر شود تا از اخبار مطلع شویم. الان اگر یک روزنامه در ساعات پایانی شب هم بسته شود، باز هم خبر آن قابل استفاده نیست؛ این همان نظام عرضه و تقاضاست. خبر در روزنامه پاسخگوی تقاضا نیست، اما بعد از خبر پاسخگوست.

آیا می توان بحران کاغذ را حمله به فرهنگ تعبیر کرد؟

بله؛ ترامپ همه چیز، از جمله فرهنگ را تحت حمله خود قرار داد. اما یادمان نرود این حمله از بیرون است نه از داخل. به دارو، سیب زمینی، پیاز، سیستم حمل ونقل، خودرو و ... حمله شد و در این بین کاغذ هم مستثنی نبود. رئیس جمهوری آمریکا 12 شرط تعیین کرده و تفکر او مشخص است. او می گوید اساسا مردم باید تسلیم شوند. ما هم در تاریخمان نشان داده ایم که در برابر حق و حقیقت تسلیم هستیم، اما در مقابل زور نه. ما در دفاع جدی هستیم، اما به کسی حمله نمی کنیم.

مشکلی که این روزها مدیران روزنامه های پرمخاطب از آن گلایه دارند تیراژ اعلامی برخی روزنامه هاست که مخاطبی ندارند. نحوه راستی آزمایی تیراژ اعلامی روزنامه ها چگونه است؟

اولا راستی آزمایی تیراژ، اخلاق رسانه ای است. یعنی اولین مساله ای که ما در تیراژ رسانه عمل کردیم حمل بر صحت گذاشتیم. الان که یک مقداری محدودیت منابع به وجود آمده، طبیعتا در این زمینه جدی تر شده ایم و دوباره از رسانه ها خواستیم که تیراژشان را اعلام کنند، بازرس به چاپخانه ها فرستادیم و از برگشتی ها و توزیع آمار لازم را به دست آوردیم تا به آن عدد برسیم و درنهایت تیراژها را کنترل کردیم. باور و اعتقاد ما این است که اگر رسانه ای به کارش علاقه مند است و شوق دارد، ما آن را تشویق و ترغیب به انتشار کنیم. در واقع ما نمی خواهیم مانع شویم و هدفمان تسهیل انتشار است. ولی طبیعتا در شرایطی که کمبود وجود دارد، چون قرار است عدالت برقرار باشد، انتظار این است که بستر عدالت فراهم شود و اجازه داده نشود که خدای نکرده عدالت دستخوش بی توجهی شود. به همین دلیل سازوکار خودش را دارد و کارش را انجام می دهد.

صحبت هایتان را به این شکل آغاز کردید که رسانه ها وابسته به واردات هستند. آیا امکان دارد که در شرایط کنونی بخشی از وظیفه تامین کاغذ را به تولید داخلی محول کرد؟

البته من دراین زمینه تخصصی ندارم، براساس اطلاعاتی که دریافت کرده ام ظرفیت تولید داخلی ما نیازمند ازبین بردن جنگل است. مواد اولیه کاغذ چوب است و کشور ما سرسبز نیست و تنها دو استان این ویژگی را دارند. بنابراین منابع چوب ما محدود هستند و علت اینکه کاغذ در داخل تولید نمی شود این است که منابع آن موجود نیست. ما سه کارخانه تولید کاغذ داریم که تنها یکی از آنها کاغذ روزنامه تولید می کند. مواد خام کارخانه تولید کاغذ روزنامه بسیارمحدود است. برداشت من این است که درنهایت ما باید کاغذ را وارد کنیم، چون مصرفمان خیلی بالا نیست و دیگر اینکه همه کشورها تولیدکننده کاغذ نیستند. اصولا کشورهای جنگل خیز به تولید کاغذ اقدام می کنند.

تا به امروز روزنامه ای بوده که بر اثر بحران کاغذ تعطیل شده باشد؟

من به صورت رسمی، خبری در این زمینه نشنیده ام.

روز دوشنبه هفته قبل روزنامه سازندگی به مرحله چاپ نرسید و هفت صبح نیز فقط در تهران توزیع شد که عمدتا آن را ناشی از کمبود کاغذ دانستند. آیا ممکن است روزنامه های دیگر هم دچار چنین مشکلاتی شوند؟

طبیعی است که در اثر اختلال منابع، برخی روزنامه ها دچار مشکل شوند. اما بنای ما بر رفع مشکل است. ما تلاش حداکثری را در جهت فائق آمدن بر بحران پیش گرفته ایم. اما پیشاپیش این را اعلام می کنیم که در یک بحران ممکن است صدمه ای هم به برخی وارد شود. با این حال، قطعا جلوی تعطیلی مستمر روزنامه ها در نتیجه بحران کاغذ گرفته می شود و نمی گذاریم این اتفاق بیفتد.

پیش بینی شما از آینده رسانه های مکتوب و تامین کاغذ آنها چیست؟ آیا گشایشی در این زمینه صورت گرفته است؟

کاغذ می رسد. امیدوارم در هفته جاری 3000 تن کاغذ داشته باشیم و در اختیار همه قرار دهیم. البته این نیاز رسانه ها را تامین نمی کند. همان طور که اشاره کردم یادمان نرود حدود پنج ماه واردات کاغذ متوقف شد و حال اینکه کاغذ به دست روزنامه ها برسد، فرآیند زمان بری است. من نمی گویم چون پنج ماه واردات متوقف بوده، پس پنج ماه هم طول بکشد تا کاغذ به دست روزنامه ها برسد، اما باید انتظار داشته باشیم که مثلا دو ماه این امر به طول بینجامد.

راهکار شما برای مدیریت مصرف کاغذ در کشور چیست؟

ما باید یاد بگیریم عرضه و تقاضا را منطقی کنیم. اولا واقعیت این است که باید به دنبال خواننده باشیم، نه فقط دنبال چاپ مطلب. یکی از نقص هایی که امروز در رسانه های ایران وجود دارد این است که بیش از آنکه به فروش روزنامه اهمیت داده شود، به گرفتن آگهی اهمیت می دهند. یعنی منبع اصلی درآمد، چرخه خرید و فروش نیست و این یک نقص به حساب می آید. ما در گذشته انحصار رسانه داشتیم و از رسانه به مخاطب می رسیدیم، امروز انحصار رسانه نداریم و باید از مخاطب به رسانه برسیم، یعنی متناسب با نیاز خواننده مطلب تولید کنیم. طبیعتا اگر خواننده احساس کند که مطلبی پاسخگوی نیازش است، آن را می خرد. من همیشه در این باره به یک مثالی اشاره می کنم؛ اینکه مردم از شیر می توانند آب بخورند، پس چرا پول آب معدنی می دهند؟ مردم از شبکه های اجتماعی می توانند خبر ببینند، اما پول روزنامه را هم می توانند بدهند و آن را خریداری کنند. بنابراین این چرخه باید اصلاح شود. اگر تیراژ روزنامه ها زیر یک میلیون است، متناسب با جمعیت کشورمان نیست. در واقع یک میلیون از حداقل 30 میلیون جمعیت بزرگسال باسواد؛ یعنی یک سی ام. نظریه ای وجود دارد که می گوید اساسا متناسب با نیاز هر کس، هر چیزی تولید شود، خریدار دارد. یعنی روزنامه باید در سبد هزینه مردم قرار گیرد. همانطور که در کشوری نظیر هندوستان چنین شرایطی وجود دارد. در این زمینه باید مثالی بزنم. درمورد شبکه الجزیره در قطر، هزینه ای که قطر صرف این شبکه می کند، به دلیل محتوای این شبکه است. یکی از شرط های برقراری رابطه عربستان با قطر، مربوط به همین شبکه بود. پس اگر قطر دارای شبکه الجزیره است، به این دلیل نیست که پول زیادی دارد، بلکه شبکه الجزیره بخشی از هویت آن شده است. به خاطر همین هویت، قطر از محتوای این شبکه دست نکشید. حتی زمانی که عربستان شرط گذاشت تا الجزیره خاموش شود، قطر نپذیرفت. چرا عربستان شرط گذاشت و قطر نپذیرفت؟ به دلیل محتوای رسانه ای شبکه الجزیره. پس بحث پول درمیان نیست. اگر ما قدرت محتوا را در رسانه جدی بگیریم، در سبد کالای مردم قرار می گیرد. عده ای می گویند مردم کالای ایرانی نمی خرند، به نظر من می خرند به این شرط که باکیفیت باشد. الان شاهدیم که با وجود واردات شامپو و صابون، مردم هر دو آنها را از برندهای داخلی می خرند و با این حال کشوری هم در دنیا داریم که آب وارد می کند. هر کالایی که خوب تولید شود مورد توجه قرار می گیرد، یعنی برخلاف اینکه گفته می شود ترجیح مردم این است که کالای خارجی خریداری کنند، من معتقدم این گونه نیست؛ به شرط اینکه در سبد زندگی قرار گیرد و همان نظام عرضه و تقاضا حاکم باشد.

در این نظام عرضه و تقاضا تصمیم جدیدی برای یارانه ها گرفته می شود؟ مدتی قبل در گفته های خود اعلام کردید که رسانه ها به پول یارانه بدعادت شده اند. آیا این به معنای تغییر روند معاون مطبوعاتی در بحث یارانه هاست؟

اولا باید یادآور شوم که یارانه ای به رسانه های دولتی پرداخت نمی شود. ما هیچ گاه به یک رسانه دولتی یارانه نداده ایم؛ چون اساسا یارانه برای رسانه غیردولتی است. حرف من این است که یارانه رسانه ها باید هدفمند باشد. ما یارانه به رسانه می دهیم که در خدمت محتوا قرار گیرد؛ یعنی باید موجب ارتقای محتوای رسانه ها شود و به همین دلیل باید هدفمند باشد. ما به دنبال این هستیم که یارانه هدفمند شود و در خدمت اثر قرار گیرد و در نتیجه اثربخشی رسانه را افزایش دهد.

و حرف آخر؟

من باید از جامعه رسانه ای کشور تشکر کنم که در شرایط بحران نیز همکاری و همدلی خودشان را نشان دادند و نقششان را ایفا کردند. یک خدا قوت به تمام خبرنگارانی که گمنام اند و پشت دوربین ها و خبرها ایستاده اند و شاید کسی هم آنها را نبیند. دست مریزاد به همه رسانه ها. صنعت رسانه ای ما نسل خوبی را تربیت کرده، اما طبیعتا ما نیاز به اثرگذاری بیشتر، نوآوری جهانی، افزایش مهارت، به روزشدن و ... داریم. درواقع ما نیاز داریم که بیشتر نیرو ماهر داشته باشیم تا نیروی شاغل در رسانه، تا با اثرگذاری بیشتر، تضمین امنیت شغلی داشته باشیم؛ به گونه ای که نوسانات ارز بر رسانه های ما اثرگذار نباشد یا حداقل باعث تعطیلی آنها نشود. ماموریت من هم به عنوان کسی که از رسانه آمده ام، این است که پای رسانه بایستم و همه کشور را برای حمایت بسیج کنم. تخصیص ارز دولتی به رسانه ها علامت خوبی است، حتی اگر تحقق نیابد. آقای صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیز در این زمینه سنگ تمام گذاشتند که این خود حامل پیام خوبی برای رسانه های کشور است. به این معنا که نیاز مردم به دارو و رسانه برابر است. درواقع، دارو غذای جسم است و رسانه غذای روح. دارو درد را تسکین می دهد و رسانه بی اطلاعی را درمان می کند. جامعه ای توسعه می یابد که روح و جسمش با هم درمان شود، سالم بماند و تغذیه شود.

آرمان

لینک خبر :‌ روز نو
منوچهر حسن زاده گفت: مغازه دارها و نشریه های رسمی به ندرت تن به قاچاق کتاب می دهند. به جرات می توانم بگویم که امکان مبارزه با قاچاق کتاب در کشور وجود ندارد. می توان گفت اکنون مافیای بسیار مستحکمی پشت سر این جریان قرار دارد. شاید من و بسیاری از دوستان دیگر کسانی را که این کار ها را انجام می دهند بشناسیم، اما توانایی دسترسی به آنها را نداریم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : خرداد نیوز

اعتمادآنلاین| علی پاکزاد- این روزها جولان کتاب های قاچاق گریبان نویسندگان و ناشران کشور را گرفته و با توجه به عدم ارائه رویکردی مناسب در مبارزه با این فعالیت فرهنگی ضدفرهنگی، شاهد لطمات زیادی به سطوح مختلف فرهنگی در جامعه هستیم. شاید بتوان گفت هر کتابی که بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بدون اجازه از ناشر رسمی و قانونی، بدون تایید مترجم و مولف، توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی منتشر و عرضه شود، کتاب قاچاق محسوب می شود و خریدوفروش آن غیرقانونی است، اما بازار این روزها پر از کتاب هایی از این دست است. در این میان فروش کتاب هایی که به دلیل محتوای غیرتاییدی وزارت ارشاد نیازمند سانسورند یا کتاب هایی که نام نویسنده آنها در لیست های ممنوعه دولتی است هم بازار کتاب های قاچاق را رونق می دهند و آثار مجوزدار از فروش باز می مانند. فروش کتاب قاچاق موجب شده انتشار کتاب برای ناشران مقرون به صرفه نباشد و این به اصل فرهنگ و تولیدات فرهنگی مکتوب آسیب زده است .

در تهران با هزار کتابفروشی، بیش از 900 دستفروش کتاب فعالیت می کنند. آنها این روزها نسخه های افست کتاب های پرفروش تالیف یا ترجمه شده را که ناشران رسمی دارند، با قیمتی پایین تر از پشت جلد کتاب به مخاطب می فروشند. معمولاً هم با عنوان نسخه بدون سانسور نظر مخاطب را جلب می کنند. در حالی که در اکثر موارد، نسخه افست هیچ تفاوتی با نسخه رسمی ندارد.

با اینکه از اسفندماه سال 96، اتحادیه ناشران و کتابفروشان استان تهران با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز پلیس امنیت قضایی، زمینه پیشگیری از رخداد این اتفاق و نیز پیگرد قاچاقچیان کتاب را از طریق کارگروه صیانت از حقوق ناشران و مولفان آغاز کردند، اما جز توقیف برخی محموله ها و دستگاه های غیرمجاز نشر کاری از پیش نبردند. این کارگروه تلاش می کند با استفاده از تمامی اهرم ها و ابزارهای قانونی به مقابله با جریان تکثیر غیرقانونی آثار اعم از چاپی، الکترونیکی، صوتی، نرم افزاری، چندرسانه ای در فضای حقیقی و مجازی بپردازد، اما گویا حل این بحران نیازمند حمایتی همه جانبه از سوی دولت، مجلس و قوه قضاییه است. به همین بهانه با منوچهر حسن زاده صاحب امتیاز و مدیر نشر مروارید گفت وگو کرده ایم که در ادامه خواهید خواند:

ناشران رسمی بیشترین ضرر و خسارت را از قاچاق کتاب متحمل می شوند

منوچهر حسن زاده، مدیرمسئول و صاحب نشر مروارید ، درباره وضعیت قاچاق کتاب در کشور به اعتمادآنلاین گفت: حوزه نشر و به خصوص ناشران رسمی بیشترین ضرر و خسارت را از قاچاق کتاب متحمل می شوند. بیشتر این معضلات در کف خیابان و از سوی دستفروشان و قاچاقچیانی به وجود می آید که این کتاب ها را به دست آنها می رسانند. معضل قاچاق فقط مختص حوزه کتاب نیست، بلکه موضوعی سراسری در کشور است که تمام حوزه ها از آن متضرر می شوند.

ریشه فساد قاچاق کتاب در دستفروشی است

حسن زاده ادامه داد: ریشه این فساد در دستفروشی است. البته اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم، بیکاری فراگیر و فساد شدید باعث شده بحث قاچاق (کتاب) پررنگ تر از هر زمان دیگری شود. شما نمی دانید که یک ناشر یا یک نویسنده چقدر زحمت می کشد تا کتابی را به مرحله چاپ برساند، اما به راحتی افرادی در خیابان این محصولات فرهنگی را با قیمت پایین تر و بدون اجازه ناشر به فروش می رسانند. این حرکت یک ضربه بسیار سخت بر پیکره نیمه جان فرهنگ، به خصوص در حوزه کتاب، وارد می کند.

مافیای بسیار مستحکمی پشت سر این جریان قرار دارد

مدیر نشر مروارید گفت: مغازه دارها و نشریه های رسمی به ندرت تن به قاچاق کتاب می دهند. به جرات می توانم بگویم که امکان مبارزه با قاچاق کتاب در کشور وجود ندارد. می توان گفت اکنون مافیای بسیار مستحکمی پشت سر این جریان قرار دارد. شاید من و بسیاری از دوستان دیگر، کسانی را که این کار ها را انجام می دهند بشناسیم، اما توانایی دسترسی به آنها را نداریم.

چرا کسی با این جرم بزرگ برخورد نمی کند؟

منوچهر حسن زاده درباره ضرر های قاچاق کتاب در حوزه فرهنگ عمومی گفت: واقعاً دردناک است. یک مترجم یا نویسنده 6 ماه تا یک سال زحمت می کشد و با مشقت فراوان کتابی چاپ می کند که کمی از قبل آن منفعت معنوی و مالی ببرد، اما بعد از این پروسه با قاچاق کتاب روبه رو می شود. این میان هم نویسنده و هم ناشر و به خصوص فرهنگ عمومی نابود می شود. سوال من این است که چرا کسی با این جرم بزرگ برخورد نمی کند و این داستان روزبه روز بیش از قبل و فراگیرتر ادامه پیدا می کند؟ نویسندگی و چاپ کتاب یک ریسک بزرگ است، زیرا کسانی در خیابان هستند که به راحتی زیرآب آن کتاب و نویسنده را می زنند و به نوعی آن شخص را نابود می کنند.

مافیای کتاب،بی رحم،خطرناک و قدرتمند هستند

صاحب امتیاز نشریه مروارید درباره پشت پرده قاچاق کتاب گفت: من اشخاصی را می شناسم، اما واقعاً نمی توان تشخیص داد که دقیقاً چه کسانی و چگونه در این مافیای بزرگ عمل می کنند. می توانم بگویم که افرادی بی رحم، خطرناک و غیرقابل پیش بینی و در عین حال نیز قدرتمند هستند. متاسفانه این افراد در پوشش فقر در خیابان ها بساط پهن می کنند و حتی پلیس نیز گاهی دلش برای آنها می سوزد.

لینک خبر :‌ اعتماد آنلاین
معاون حقوقی و امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دستگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم ردیف و رقیب دستگاه های فرهنگی دیگر نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : شمال نیوز

به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، علی اصغر کاراندیش پیش از ظهر امروز در مراسم تودیع و معارفه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران که در مجتمع فرهنگی و هنری اداره کل ارشاد استان برگزار شد، اظهار کرد: رسالت اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رشد فضایل اخلاقی در جامعه با تکیه بر ایمان و تقوا است.

وی با بیان اینکه جامعه ما به گفت وگو و مباحثه نیاز دارد، افزود: امام رضا(ع) مشکلات را با گفت وگو حل می کرد و ما هم باید با گفت وگو مشکلات را حل کنیم.

معاون حقوقی و امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه با سیره و رفتار ائمه بسیار فاصله گرفته ایم، تصریح کرد: با هر طرز و تفکری که در جامعه است خیلی با سیره ائمه فاصله گرفتیم و بیاییم قدری فکر و تامل کنیم که به کجا می رویم و چه می کنیم.

این مسؤول با اعلام اینکه دستگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم ردیف و رقیب دستگاه های فرهنگی دیگر نیست، خاطرنشان کرد: 26 دستگاه و نهاد خصوصی و دولتی در حوزه فرهنگی فعالیت می کنند و تنها 15 درصد اعتبارات فرهنگی به اداره فرهنگ و ارشاد و 85 درصد اعتبارات فرهنگی به دیگر سایر نهادها و دستگاه ها و افراد حقوقی و حقیقی اختصاص می یابد.

کاراندیش تصریح کرد: اداره فرهنگ و ارشاد نباید مجری باشد و باید سیاستگذار و ناظر و حمایت کننده سایر دستگاه های فرهنگی باشد و همه دستگاه ها را جمع کند .

*مدیر فرهنگی باید پیشقدم در افزایش اثرگذاری باشد

معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران نیز با بیان اینکه زبان هنر و خود هنر یک فرصتی است برای آنکه آنچه نمی توانیم، بگوییم به زبان ساده تر تدوین و ترسیم کنیم، اظهار کرد: بعضی از پدیده ها ترسیمش سخت و ارتباط زبان هنر در تبیین و رابطه و اثرگذاری مجموعه ی همه پدیده ها و آثاری که وجود دارد به ما کمک می کند.

حسن حسین نژاد با اشاره به اینکه همه اهل فرهنگ و هنر اهل تکریم هستند و باید روح و معلم جامعه را تکریم کرد، افزود: فرهنگ در زندگی روزمره مردم و شکل گیری آینده آنها موثر است و حوزه فرهنگ در مردم اثرگذار و اثربخش است و اگر در این حوزه توفیقی داشته باشند از فرصت ها و قابلیت های مدیریت خود در عرصه جغرافیایی و فراتر از آن استفاده کنند.

وی با عنوان اینکه مدیر فرهنگی باید حتما تفکر استراتژیک داشته باشد، گفت: باید در حوزه فرهنگی که چند بخش است کارهای اثرگذاری انجام دهیم و حتما به فضای کار فرهنگی توجه شود و با ایجاد نهادهای فرهنگی رفتاری در جامعه نهادینه کنیم.

این مسؤول اشاره کرد: مدیران فرهنگ باید تحلیل درست از موقعیت خود داشته باشد و قدرت تحلیل مسائل فرهنگی حتما به خلاقیت فرهنگی ختم می شود و برنامه های فرهنگی باید براساس برنامه ریزی اتفاق بیفتد و به مسئله تحلیل فرهنگی توجه کنند.

حسن نژاد انسجام فرهنگی و یکپارچگی جز برجسته امروز دانست و گفت: بر تحقق ارزش های فرهنگی فکر کنیم و جامعه آماری را افزایش و از جهت فرهنگی قابلیت ها را افزایش دهیم و بدنبال عمق ارزش های فرهنگی به تاریخ فرهنگی خود احترام بگذاریم که لازمه اش شناخت فرهنگ و تاریخ جامعه است.

معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران با بیان اینکه حوزه فرهنگ و هنر نیاز به مدیریت ندارد، بلکه نیاز به مفهوم غیر مدیریتی و حمایت جدی دارد، اعلام کرد: جامعه فرهنگ و هنر وابسته و مجری نیستند و نهادی برخواسته از جنس جامعه است.

این مسؤول با بیان اینکه استان مازندران را فضایی گردشگری می بینیم، افزود: با توجه به اینکه استان و کل کشور در عید امسال درگیر حوادث طبیعی بودند حضور گردشگر در مازندران حدود 9 درصد رشد داشت که باید در حوزه فرهنگ در این زمینه برنامه ریزی شود و دستگاه فرهنگی همراه حوزه گردشگری ورود پیدا کند.

حسن نژاد خاطرنشان کرد: حوزه فرهنگ حوزه چند وجهی و پیچیده است و مدیر فرهنگی باید پیش قدم و برای افزایش اثرگذاری باشد.

وی با بیان اینکه در حوزه فرهنگ نیاز به گفت وگو و شنیدن داریم، یادآور شد: برای اینکه جامعه ای پویا و زنده و اثرگذار داشته باشیم باید مهارت شنیدن و گفتن را داشته باشیم و فرهنگ شنیدن و گفتن برای قراری ارتباط هوشمند در فرهنگ باید اتفاق بیافتد.

معاون سیاسی و امنیتی استاندار مازندران با تاکید بر اینکه در حوزه فرهنگ کار غیرسیاسی و با نگاه فرهنگی باشد، تصریح کرد: هیچ پدیده ای تک وجهی نیست و کارکرد حوزه فرهنگ می تواند اثرات سیاسی داشته باشد اما سیاسی کاری را وارد فرهنگ کردن حتما سم خواهد بود.

*انتشار 700 عنوان کتاب در ارشاد

مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران نیز در این مراسم به تشریح برنامه های خود در این یکسال پرداخت و اظهار کرد: در سال گذشته رتبه نخست پژوهش را در کشور بدست آوردیم و دو دانشنامه طبرستان و مازندران که 10 درصد پیشرفت داشت، طی این مدت این دانشنامه چاپ شد و دانشنامه اندیشه سال آینده به زیر چاپ می رود.

محمود شالویی افزود: در یک سال گذشته 180 مجوز موسیقی صادر و 250 مجوز برای اجرای نمایش و 700 عنوان کتاب در ارشاد منتشر شد.

*نگاه ویژه به فرهنگ بومی مازندران داشته باشیم

مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران نیز اظهار کرد: همکارانم در ارشاد سربازان مظلوم عرصه فرهنگ و ارشاد هستند و به مظلومیت آنها اعتقاد دارم و به عنوان نخستین مدیر از بدنه ارشاد انتخاب شدم.

عباس زارع افزود: استان مازندران یک کلان شهر واقعی است و پیوستگی شهرها و فعالیت در حوزه فرهنگی را راحت تر می کند.

وی با بیان اینکه گردشگری می تواند برای استان هم تهدید و هم فرصت باشد، تصریح کرد: نگاه ویژه به فرهنگ بومی مازندران داشته باشیم.

زارع با اشاره به اینکه ضریب نفوذ اینترنت در مازندران صد درصد است، گفت: افکار عمومی توسط رسانه ها مدیریت می شود که دغدغه ای جز توسعه استان ندارند.

به گزارش فارس، عباس زارع که در چهار دوره مدیریتی گذشته، سکان دار معاونت فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران بوده به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران معرفی شده است.

انتهای پیام/86051/ع/و

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
مدیر نشر روزگار معتقد است اولین مولفه بازاریابی کتاب کیفیت محصول است و تن دادن به هر راهکار تبلیغاتی برای یک شبه پرفروش کردن کتاب ها، اخلاقی نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکی از مهم ترین دغدغه های ناشران، معرفی صحیح کتاب است؛ به نحوی که به افزایش فروش بیانجامد. البته مسیرهای مختلفی برای تبلیغات یک کتاب به کار گرفته می شود که متداول ترین آن ها، نشست های رونمایی و نقد و بررسی کتاب است. گاهی نیز دیده می شود که برای افزایش فروش، از ترفندهایی استفاده می شود؛ مانند ایجاد موج های تبلیغاتی کوتاه مدت که گاهی هم بر اساس شایعات پیش می رود؛ روشی که از نظر مدیر نشر روزگار، اخلاقی نیست.

ضرورت کیفی سازی و طبقه بندی سنی
محمد عزیزی، مدیر نشر روزگار در گفت وگو با ایبنا، درباره مولفه های بازاریابی کتاب بیان کرد: کیفیت اولین مولفه بازاریابی است و یک ناشر در وهله اول باید یک کالای خوب فرهنگی و یک کتاب سالم و با کیفیت تحویل مخاطب بدهد. مخاطب می خواهد برای کتاب پول بدهد و باید از نظر کیفیت چاپ، محتوا، ظاهر و گرافیک، جلد و صفحه آرایی، محصول خوبی برای او تولید شود.

وی اضافه کرد: اساس بازاریابی هر محصولی، حتی کتاب، مشتری و مخاطب است، بنابراین باید از نظر قیمت گذاری نیز توجه شود که اشکالی وجود نداشته باشد. از طرف دیگر با توجه به نیاز مخاطب، باید کتاب رده بندی شود، مثلا اینکه کتاب برای چه رده سنی مناسب است.

عزیزی ادامه داد: گاهی برخی از افراد گلایه می کنند که چرا مخاطب به کتاب ما توجهی نمی کند و از این موضوع غفلت می کنند که خودشان وظیفه دارند کتاب را به مخاطب معرفی کنند.

مدیر نشر روزگار با اشاره به اهمیت ارتباط مستمر و پایدار با مخاطب در شرایط امروزی جامعه گفت: در این روزگار، به دلیل اینکه ذهن مردم متوجه یک حوزه خاص نیست و هر لحظه ممکن است حواس آن ها پرت شود، نیاز است که ما به آن ها مدام یادآوری کنیم و اطلاعات صحیح به آن ها بدهیم.

وی در مورد اطلاعات صحیح توضیح داد: اینکه یک کتاب چه ویژگی هایی دارد و رویکردش چیست و چه ارزش هایی دارد را باید با صداقت به مخاطب بگوییم. ناشر نباید صرفا به قصد پر کردن جیب خودمان تبلیغات کند.

رونمایی کتاب؛ سالم ترین فضای معرفی
عزیزی گفت: رونمایی از کتاب و معرفی به مطبوعات، یکی از روش های سالمی است که می تواند به معرفی کتاب کمک فراوانی بکند و از طرفی اهالی رسانه نیز باید به درستی به تحلیل کتاب بپردازند و به نحو مناسبی آن را معرفی کنند.

وی افزود: به صورت کلی فعالیت اهالی مطبوعات و رسانه در بخش کتاب، اهمیت فراوانی دارد. همین که شما در مورد کتاب با من مصاحبه می کنید، یعنی به این موضوع اهمیت می دهید و این برای من به عنوان ناشر، خوشحال کننده است که فرهنگ کتاب و کتاب خوانی بیشتر رشد کند.

عزیزی بیان کرد: در حال حاضر علاوه بر رسانه های رسمی حوزه کتاب، سایت هایی نیز هستند که می گویند ما با درصدی خاص، کتاب شما را معرفی می کنیم یا روزنامه های که برای معرفی یک کتاب، ممکن است مبلغی را دریافت کنند. حق آن هاست که بابت کاری که می کنند مزد دریافت کنند.

وی اضافه کرد: بدیهی است که باید این هزینه ها تامین شوند و زمانی که قدرت تامین مالی نباشد، تبلیغات نیز به شکل جدی صورت نمی گیرد. متاسفانه بعد از مرحله چاپ، ما کار خاصی برای معرفی کتاب انجام نمی دهیم و در بسیاری از مواقع، کتاب به انبار می رود.

اغلب ناشران در بازاریابی ضعیف هستند
عزیزی بیان کرد: به استثنای تعداد اندکی از ناشران، باقی فعالان، در فعالیت های بازاریابی ضعیف هستند، از جمله خود ما. ما در حوزه بازاریابی با مشکل مالی روبه رو هستیم و از همین رو ترجیح می دهیم وارد این حوزه نشویم؛ می دانیم که مرتکب اشتباه می شویم اما با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و مشکلاتی که با آن ها دست به گریبان هستیم، چاره ای هم نداریم جز اینکه صبر کنیم تا کتاب، روند متداول را طی کند.

وی اضافه کرد: البته در همین شرایط اگر دولت، صدا و سیما و مطبوعات از بازار نشر و کتاب حمایت کنند، روند معمول معرفی شدن یک کتاب، سرعت می گیرد.

پروپاگاندای تبلیغات کتاب
مدیر نشر روزگار درباره معروف شدن یک شبه برخی از کتاب ها گفت: در مورد معروف شدن یک شبه کتاب ها، قطعا پروپاگاندای تبلیغاتی نیز وجود دارد. گاهی یک کتابی هنوز از چاپخانه بیرون نیامده، به چاپ سوم و چهارم می رسد. چطور چنین اتفاقی می افتد؟ قطعا از این قبیل کارهای تبلیغاتی نیز انجام می شود اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که ما در مرحله پیش تولید می توانیم کارهای تبلیغاتی سالمی انجام دهیم.

عزیزی توضیح داد: ناشرانی که قدرت مالی اش را دارند به صورت هوشمند و گسترده، در مرحله پیش تولید تبلیغات را آغاز می کنند؛ به این صورت که اخباری از مراحل مختلفی که کتاب با آن درگیر است منتشر می شود و مثلا این کتاب در حال ترجمه است، یا این کتاب مجوز گرفت و ...

وی ادامه داد: به عقیده من این خیلی بهتر است که ما به مرور زمان و به صورت نرم و آهسته فرآیند معرفی را جلو ببریم و تبلیغات کتاب را انجام دهیم؛ قطعا همه با این موضوع موافقیم که تبلیغات یک شبه، یک شبه هم از بین می رود.

توزیع؛ پای ثابت ارتباطات درون صنفی نشر
مدیر نشر روزگار گفت: توزیع و پخش یکی دیگر از مواردی است که در بازاریابی و فروش کتاب مطرح می شود. گاهی یک کتاب را دو ناشر منتشر می کنند و وقتی به آن ها نگاه می کنیم از نظر محتوا و ساختار، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند اما یکی از آن ها در عرض دو ماه به چاپ دهم رسیده و دیگری همچنان در چاپ اول مانده است.

وی توضیح داد: اینجا به نظر می رسد مسأله اصلی، توزیع است؛ انگار یکی از ناشران ارتباطات درون صنفی خود را تقویت کرده و روابط خوبی با توزیع کننده ها و کتابفروشان به وجود آورده و دیگری، تنها منتظر مانده تا توزیع کننده و کتابفروش و مخاطب، به سمتش بروند.

عزیزی گفت: از آنجایی که توزیع فیزیکی ممکن است هزینه های زیادی برای ناشر داشته باشد، توزیع غیرفیزیکی نیز به عنوان یک فرصت مطرح می شود. خوشبختانه استفاده از فضای مجازی و دیجیتال ساده است و هر روز ساده تر نیز می شود.

وی ادامه داد: معمولا افرادی که نمی توانند از نظر مالی، هزینه زیادی برای تبلیغات صرف کنند، روی این بخش بیشتر تمرکز می کنند. در حال حاضر سرعت انتقال اطلاعات، در لحظه است و فضای مجازی بستری گسترده را در دسترس ناشران قرار داده است تا به معرفی لحظه به لحظه فعالیت های خود بپردازند.

رقابت نکردن به جای رقابت ناسالم
عزیزی بیان کرد: ممکن است یک ناشر به دلایل اخلاقی، از حوزه بازاریابی عقب بنشیند؛ مثلا خود من با توجه به روحیه معلمی که در سال های گذشته داشته ام، خیلی به دنبال این موضوع نبوده ام که فروش را به هر نحوی افزایش بدهم یا فعالیت های تجاری انجام بدهم.

وی افزود: از طرفی این رفتار را هم دوست ندارم که به زور بخواهیم به مردم کتابی را بقبولانیم یا یقه آن ها را بگیریم و بگوییم حتما باید این کتاب را بخوانید. به نظر من کتاب خوب، آرام آرام جلو می رود و معروف می شود.

عزیزی گفت: بنده بعد از 30 سال کار فرهنگی و کتاب، همچنان به خودم این جرات را نمی دهم که در یک فضای عمومی، بخواهم توجه ها را به خودم و کتاب هایم جلب کنم. روحیه معلمی من باعث شده به این فکر کنم که بهتر است من کار خودم را بکنم و دیگران نیز کار خودشان.

مدیر نشر روزگار اضافه کرد: ورود جدی به حوزه بازاریابی یعنی رقابت سنگین با کسانی که چه بسا از هر ترفندی استفاده کنند. گاهی رقبا از شیوه های بدی برای تبلیغات استفاده می کنند و به نوعی با خدشه وارد کردن به اعتبار دیگران، خودشان را بالا می کشانند. از همین رو هیچ گاه به صورت جدی وارد این عرصه نشدیم. تنها راه هایی که به دنبال آن هستیم، همان راه ها و روش های مرسوم در معرفی است.

وی ادامه داد: همچنین فعالیت هایی را در حوزه نقد دنبال می کنیم و قرار است بیشتر از ظرفیت های آن بهره ببریم. قصد داریم فضایی فراهم آوریم تا چند منتقد بتوانند دور هم بنشینند و در مورد یک کتاب خاص به گفت و گو بپردازند. ما دنبال این هستیم که برای مردم ضرورت خواندن یک کتاب را روشن کنیم و به او جایگاه کتابخوانی را نشان بدهیم.

عزیزی گفت: به عنوان یک معلم، منتقد ادبی و فعال مطبوعات، اعتقاد دارم باید به مردم کمک کنیم تا سره از ناسره را تشخیص بدهند. ما نباید با هیاهوی تبلیغاتی و امواج رسانه ای، مردم را گیج کنیم. اگر هم یک کتابی را معرفی می کنیم باید با دلیل روشنی این کار را بکنیم؛ مثلا اگر می گوییم باید ناتور دشت خوانده شود، باید این را نیز بگوییم که به چه دلیل این کتاب، مفید است. اصلا چه نیازی وجود دارد؟ باید این ها را برای مردم روشن کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تهران- ایرنا- مدیر انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی نحوه توزیع کتب منتشرشده و کمبود و گرانی کاغذ را دو چالش اساسی انتشارات در سطح دانشگاه ها می داند که کنسرسیوم 13 دانشگاه بزرگ کشور باید درباره آن، چاره اندیشی کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳

امیر زندمقدم روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا، در پاسخ به این سوال که ناشران وابسته به دانشگاه ها در زمان حاضر با چه چالش هایی مواجه هستند، گفت: ناشران دانشگاه ها اکنون با دو چالش اساسی مواجه هستند؛ یکی از چالش ها که از سال های قبل هم وجود داشته بحث توزیع ناشران دانشگاه ها است.

وی ادامه داد: البته وضعیت دانشگاه علامه طباطبایی با بهره گرفتن از فضای مجازی و فروش آنلاین از این نظر بهبود پیدا کرده است.

زند مقدم تاکید کرد: توزیع چالش بزرگی برای انتشارات دانشگاه ها است که انتظار می رود در کنسرسیوم انتشارات 13 دانشگاه بزرگ کشور برای آن راه حل هایی پیدا کنیم.

مدیر انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چالش دوم ناشران دانشگاهی را بحث کاغذ دانست و گفت: این چالش باعث کاهش شمارگان شده و ناشران دانشگاه ها و نیز سایر ناشرین دانشگاهی برای مقابله با این مشکل به سمت کتاب های الکترونیک رفته اند که البته نشر الکترونیک به ویژه در فضای دانشگاهی هنوز جای کار دارد.

وی در مورد عملکرد انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی هم بیان کرد: ما در سال حدود 90 عنوان کتاب چاپ می کنیم که نزدیک به 70 درصد آنها کتاب های چاپ اول هستند. حیطه کاری انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی در حوزه های علوم انسانی و اجتماعی و همچنین علوم پایه مثل ریاضیات و آمار است.

وی افزود: دانشگاه علامه طباطبایی در زمان حاضر 51 مجله علمی دارد که طبق تقسیم بندی قبلی وزارت علوم از این تعداد 29 مجله درجه بندی علمی-پروهشی دارد، دو مجله هم درجه علمی-ترویجی دارند و بقیه هنوز درجه بندی نشده است اما از مجلات شناخته شده و برخی هم تازه تأسیس هستند.

وی با بیان اینکه 10 مجله به زبان غیرفارسی در دانشگاه علامه طباطبایی مجوز گرفته و یا منتشر می شود، ادامه داد: اساتید مختلفی با انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی همکاری می کنند و چاپ کتاب ها تنها محدود به آثار اساتید دانشگاه علامه طباطبایی نیست.

انتشارات دانشگاه ها باید هم افزایی داشته باشند

وی در مورد تشکیل کنسرسیوم انتشارات 13 دانشگاه برتر کشور هم گفت: از سال 1396 ایده ای در انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی شکل گرفت که با توجه به ضرورت هم افزایی بین ناشرین دانشگاه ها و به ویژه انتشارات 13 دانشگاه برتر، اقداماتی در این زمینه انجام شده است.

وی افزود: برای این هم افزایی بسترهای قانونی لازم فراهم شده و در نقشه جامع علمی کشور نیز به این مهم اشاره شده که هر چقدر مراکز آموزشی و پژوهشی بتوانند با یکدیگر، هم افزایی داشته باشند بهتر می توانند به اهداف خود دست یابند.

وی ادامه داد: 13 دانشگاه هم از این حیث مطرح شد که وزارت علوم چند سال پیش 13 دانشگاه را به عنوان دانشگاه بزرگ و برتر معرفی کرد. این دانشگاه ها عبارتند از؛ تهران، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، شهید بهشتی، علم و صنعت، خواجه نصیر، صنعتی شریف، صنعتی امیر کبیر، تبریز، اصفهان، صنعتی اصفهان، شیراز و فردوسی مشهد که در این کنسرسیوم حضور دارند.

وی افزود: هدف این کنسرسیوم این است که در حوزه های مختلف و تخصصی، این 13 دانشگاه با یکدیگر همکاری داشته باشند و از اقدامات و تولیدات همدیگر باخبر باشند.
زمینه های همکاری هم بحث تولید کتاب، تألیف، ترجمه و گردآوری است.

زند مقدم تصریح کرد: در بخش دوم هم همکاری ها در حوزه نشریات است. اکنون که آئین نامه جدید نشریات به دانشگاه ها ابلاغ شده همکاری در حوزه نشریات علمی بیش از پیش اهمیت دارد. به هر حال، بستر لازم برای همکاری مشترک فراهم شده است.

وی با بیان اینکه برای تشکیل این کنسرسیوم قابلیت های هر کدام از این دانشگاه ها شناسایی شده است، گفت: در اساسنامه شورای معاونان پژوهشی این 13 دانشگاه، یک بند وجود دارد که بر همکاری این دانشگاه ها در حوزه نشر تاکید می کند. ما از این بند هم استفاده کردیم تا اقدام خود را به تصویب آن شورا برسانیم.

وی ادامه داد: بعد از برگزاری چند جلسه، به وزارت علوم اعلام کردیم که چنین مسئله ای را پیگیری می کنیم تا آنها هم در صورت صلاحدید در دستور کار خود قرار دهند و به این مسئله وجاهت قانونی بدهند.

وی تصریح کرد: در جلسه شورای معاونان پژوهشی 13 دانشگاه برتر که هفته گذشته در دانشگاه فردوسی مشهد و با حضور معاون پژوهشی وزارت علوم برگزار شد اهداف کلی و خرد، برنامه ها و همچنین مباحث ساختاری به بحث گذاشته و کلیت موضوع تأیید شد. همچنین مقرر شد ساختار کنسرسیوم نیز مورد بررسی دقیق تری قرار گیرد تا بتوان در آینده بهره مناسب را برد.

مدیر انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی در مورد اهداف کلان این کنسرسیوم هم بیان داشت: 6 هدف کلی برای این کنسرسیوم ترسیم کردیم، اهدافی مثل؛ هم افزایی و رسیدن به بالاترین بازده علمی، کاری و مالی در حوزه نشر دانشگاه ها، سیاست گذاری حوزه نشر در دانشگاه ها، ادغام دانش تخصصی مشترک، برند سازی با حفظ موقعیت قانونی و استقلال مدیریتی دانشگاه ها از جمله این اهداف هستند.

وی افزود: ایجاد کمک متقابل میان گروهی برای هر کدام از ناشرین، ایجاد بازار مشترک نشر و همچنین بین المللی سازی تولیدات این 13 ناشر از دیگر اهداف کنسرسیوم انتشارات 13 دانشگاه برتر کشور است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
بر اساس آمار های رسمی، سرانه مطالعه و میزان کتابخوانی در کشور ما بسیار پایین است. بی تردید پایین بودن سرانه و میزان مطالعه در هر جامعه ای دارای دلایل خاصی است. گاه به دلیل نبود فرهنگ مطالعه و گاهی به دلیل قیمت بالای کتاب ها، برخوردار نبودن کتاب از فرصت های تبلیغاتی، گسترش تکنولوژی و نفوذ ارتباطات مجازی در میان افراد و...
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: بر اساس آمار های رسمی، سرانه مطالعه و میزان کتابخوانی در کشور ما بسیار پایین است. بی تردید پایین بودن سرانه و میزان مطالعه در هر جامعه ای دارای دلایل خاصی است. گاه به دلیل نبود فرهنگ مطالعه و گاهی به دلیل قیمت بالای کتاب ها، برخوردار نبودن کتاب از فرصت های تبلیغاتی، گسترش تکنولوژی و نفوذ ارتباطات مجازی در میان افراد و...، اما آیا تا به حال با خود اندیشیده ایم که اصلاً چرا باید کتاب بخوانیم؟ کتاب خواندن چه فایده ای دارد؟ و اگر نخوانیم چه می شود؟

جامعه ای که در آن مردمانش کتاب نخوانند، خیلی زود با بی سوادی حاد روبه رو می شوند به ویژه اینکه این روز ها استقبال مردم از اینترنت، فضای مجازی، شبکه های مختلف اجتماعی و... به مراتب بیشتر از کتاب است. اخیراً گزارشی از نمایشگاه کتاب تهران تهیه شد. مردمی که برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند، بیشتر از کتاب های موجود، از سیگار، ساندویچ ها و فست فود هایی که در آن مکان عرضه می شد، استفاده و استقبال کردند!

حضرت علی (ع) می فرمایند: الکتب بساتین العلما: کتاب ها بوستان های دانشمندان هستند. خیلی خوب است اگر در پذیرش امر حائز اهمیت کتابخوانی و افزایش میزان سرانه مطالعه در کشور قبل از هر چیز نقش و وظیفه الگو سازی را در این زمینه مدارس، متولیان امر و صدا و سیما به عنوان رسانه ملی به عهده گیرند. البته در این میان از ثأثیرات مخرب فضای مجازی، تلفن های همراه، اینترنت و... هم نمی توان غافل بود. بسیاری از امکاناتی که امروزه در اختیار ما قرار دارد و برای هر یک از ما استفاده از این امکانات بسیار راحت است و قطعاً نبود هر یک از آن ها باعث زحمت و رنج ما می شود، خود باعث شده است وابستگی ما روزبه روز به تکنوژی و علم بیشتر شود. تا جایی که حتی تصور زندگی بدون این همه تکنولوژی غیرقابل قبول است، اما می دانیم و انصافاً جای شکرش باقی است که وجود بسیاری از این امکانات کمک های بسیاری به بشر کرده و حتی هنوز انسان در تلاش است این امکانات را تا حد اعلا به ظهور برساند ولی فراموش نکنیم خیلی از امکانات و پیشرفت ها مدیون وجود کتاب و اطلاعات و دانش موجود در کتاب هاست.

نتایج مطالعات و تحقیقات اندیشمندان و صاحبنظران این حوزه کاربردی حاکی از آن است که هنگام مطالعه کتاب فعالیت مغز بیشتر می شود، چراکه کتاب در مقام یک رسانه می تواند به مدد جداول، فهرست ها، فرمول ها و دستورالعمل ها تفکر را عمیق تر سازد. این در حالی است که اینترنت، این رسانه نوین با ترکیب انواع ابزار ها از متن گرفته تا تصویر و صدا باعث می شود تمرکز شخص، عمیق و پایدار نباشد. پژوهش های پزشکی نشان می دهد هنگام مطالعه کتاب، فعالیت مغز در نواحی بیشتر است که به زبان، حافظه و پردازش تصاویر مربوط می شود. اما در اینترنت گردی بیشتر نواحی مربوط به تصمیم گیری و حل مسئله فعال می شود. این تغییر جهت باعث می شود مغز در درک مطلب و یادسپاری ضعیف شود. با تمام این تفاسیر و همچنین با در نظر گرفتن تمامی اطلاعات ارائه شده توسط متخصصان و کارشناسان مربوطه، منابع معتبر علمی - پژوهشی، کتب و... می توان گفت بسیاری از کاربران فضای مجازی اذعان دارند با مسائل و مشکلات بسیاری در زمینه مطالعه در فضای مجازی روبه رو هستند. همچنین تعداد صفحات بالا در این فضا موجب می شود آن ها وقت کافی برای مطالعه نداشته باشند. در حقیقت کاربر خود را با تعداد زیادی صفحه و وب در رابطه با یک موضوع مشخص مواجه می بیند و وقت اندکی برای مطالعه دارد، بنابراین به یک مرور سطحی می پردازد، چراکه پرداختن به تمام صفحات، کار زمانبری است و از طرفی هم نمی توان به یک یا چند صفحه اکتفا و برای استخراج اطلاعات از آنان استفاده کرد.
در پایان باید پرسید به راستی محدوده مجاز ما در فضای مجازی کجاست و آیا نباید این محدوده را به نفع حوزه های لازم دیگری همچون کتابخوانی محدود کرد؟

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : فصل تجارت

فصل اقتصاد - مشاور اجرایی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: نوشت افزار یک کالای استراتژیک وراهبردی در کشور است.

ایوب دهقانکار در برنامه اقتصاد حوالی فرهنگ رادیو اقتصاد افزود: کارهای مطالعاتی خوبی در معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای یکسری از کالاها فرهنگی به خصوص اقلام استراتژیک انجام شده است.
وی اظهارداشت: گروهی از کالاهایی که واژه استراتژیک می تواند به آنان اطلاق کرد همین اقلامی هستند که در بسته نوشت افزار قرار می گیرند.
مشاور اجرایی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بطورکلی با توجه به اینکه بخش زیادی از جمعیت کشور را دانش آموزان، دانشجویان، فرهنگیان و استادان دانشگاه تشکیل می دهند این کالاها مخاطب زیادی در سطح جامعه دارند.
وی افزود: وقتی مخاطب یک کالا در جامعه زیاد باشد بدون شک گردش مالی واقتصادی چنین اقلامی سهم قابل توجهی در اقتصاد کشور اعم از صادرات و واردات خواهد داشت.
دهقانکار تصریح کرد: این کالاها فقط تجاری و اقتصادی نبوده بلکه حامل یک پیام، بار و تاثیر فرهنگی در جامعه هستند بنابراین از این منظر نوشت افزار یک کالای استراتژیک وراهبردی در کشور به حساب می آید.
وی در بخش دیگری از سخان خود ضمن اشاره به برگزاری نشست هفته گذشته تولید کنندگان نوشت افزار کشور با معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: این جلسه صمیمی، دوستانه و بسیار کاربردی بود.
مشاور اجرایی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: تولیدکنندگان در نشست مزبور به بیان مشکلات خود پرداختند.
وی اظهارداشت: بخش عمده از مشکلات تولید کنندگان نوشت افزار مربوطه به حوزه کاغذ بود.
دهقانکار گفت: سیاست دولت بر اینکه ارز دولتی فقط برای کاغذ تولید کتاب تخصیص داده شود و بقیه از ارز آزاد استفاده کنند.
وی افزود: اهمیت نوشت افزار اگر بیشتر از کتاب نباشد کمتر از آن نیست چرا که به عنوان یک کالای شکل دهنده روح و روحیه کودکان در جامعه محسوب می شود.
مشاور اجرایی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهارداشت: خوشبختانه با توجه به نگاه فرهنگی که به مقوله نوشت افزار وجود داشت تصمیم بر این شد پیگیری شود ارز نیمایی هرچند همتراز با ارز دولتی نیست در حال حاضر بتوان کاغذ مورد نیاز تولید نوشت افزار را با ارز مزبور فراهم کرد.
وی در ادامه یادآورشد: این رویکرد کوتاه مدت وزارتخانه است اما در رویکرد میان مدت و بلند مدت برنامه ها و تلاش ها معطوف به اینکه با استفاده از ظرفیت داخلی بتوان از نظر تولید کاغذ به خودکفایی رسید و همینطور نگاهی صادرات محور نسبت به حوزه مدنظر داشت.
برنامه اقتصاد حوالی فرهنگ کاری از گروه اقتصاد و جامعه به تهیه کنندگی فرزانه صادقیان از شنبه تا پنجشنبه هر شب ساعت 22 به مدت 55 دقیقه با هدف حمایت از کارآفرینی در عرصه فرهنگ و هنر به منظور تحقق بخشی در سیاست های اقتصاد مقاومتی از رادیو اقتصاد پخش و علاقمندان می توانند جهت دریافت فایل صوتی برنامه به سایت این رادیو مراجعه کنند.

لینک خبر :‌ فصل اقتصاد
عضو هیات انتخاب سی ودومین جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان گفت: درست است که سینمای کودکان و نوجوانان وجه سرگرمی و تفریح را شامل می شود اما وجه مهم آن تعهد است. باید مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ای که در آن قرار داریم را با زبان کودکانه با آنها مطرح کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، سینمای کودک و نوجوان از ژانر های مهمی در سینمای جهان است که با توجه به اهمیت آن و اهتمامی که به غنای آن شده پیشرفت های قابل توجهی هم کرده است. متاسفانه این ژانر علی رغم پتانسیلی که دارد همچنان مهجور بوده و از ژانر های محرومی است که به جایگاه خود نرسیده است.

با توجه به هجمه فرهنگی دشمنان علیه کودکان ایران شاهدیم که کودکان ما قهرمانان خود را از تولیدات سینمای غرب گرفته اند و سینماگران ما عملا اقدامات قابل توجهی ارائه نکرده اند. اهمیت سینمای کودک و نوجوان و وجود قهرمان های متعددی که با سن کم توانسته اند در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس ماندگار شوند، و بی مهری که سینمای ایران به آنان روا داشته، سبب شد تا سلسله مصاحبه هایی با اعضای هیات انتخاب سی و دومین جشنواره کودک و نوجوان انجام دهیم.

قسمت سوم این مجموعه، مصاحبه با نادره ترکمانی است که در ادامه می خوانید.

نادره ترکمانی نویسنده، کارگردان و تهیه کننده، کارشناس سینما از دانشکده سینما و تئاتر، عضو هیئت مؤسس و هیئت مدیره مرکز توسعه سینمای کودک و نوجوان ، عضو هیئت انتخاب جشنواره های متعدد، عضو اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران، برنده جوایز متعدد ملی برای ساخت آثار کودک و نوجوان از جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان و جشنواره های دیگر است، ترکمانی همچنین تجربه نگارش و تألیف چندین کتاب را هم در کارنامه کاری اش دارد.

دفاع پرس: وضعیت سینمای کودک و نوجوان را در سطح کشور و جهان چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر بخواهیم سینمای کودک و نوجوان را به طور کلی ارزیابی کنیم باید به زمانی اشاره کنیم که آثاری، چون بچه های آسمان و رنگ خدا به جشنواره های جهانی راه پیدا کرد. مجید مجیدی ، امیر نادری و عباس کیارستمی از فیلمسازان موفق این دوره محسوب می شوند. می توان دهه 60 را دوران طلایی سینمای کودک و نوجوان دانست که از طرف فیلمسازان و مردم از اقبال خوبی برخوردار بوده است. همچنین اغلب آثار پرفروش و پر مخاطب این دوران مربوط به کودکان و نوجوانان است.

فیلم های این برهه علاوه بر پرمخاطب بودن جریان ساز نیز بودند. این آثار بعد هم وقتی وارد ساختار سینمای خانگی می شدند به فروش بالایی دست می یافتند. به دلایل متعددی که شاید تغییر رویه سینمای کودک و نوجوان مهم ترین آن باشد، این گونه سینما کم کم از دوران شکوه خود فاصله گرفت. اگر بتوانیم دلایل این فترت را پیدا کنیم قطعا راه و مسیر آینده سینمای کودک و نوجوان را بهتر شناخته و برای آن برنامه ریزی خواهیم کرد.

اما نکته مهمی در این میان وجود دارد و آن اینکه سقوط تدریجی سینمای کودک و نوجوان ریشه در شرایط اکران و استقبال مخاطب دارد. بی توجهی پخش کننده به این گونه سینمایی مسلما اکران این گونه آثار را با مشکل مواجه می کند و در نتیجه مخاطب هم میلی به پی گیری این نوع فیلم ها نخواهد داشت.

علیرغم اینکه همه سینماگران اعتراف می کنند که سینمای کودک گونه ای پرفروش است متاسفانه اقدامی برای رشد و توسعه آن صورت نمی گیرد. حدود 13 میلیون کودک و نوجوان در کشور داریم که این تعداد به خودی خود ابزار تبلیغاتی مهمی به شمار می روند و اگر خانواده را به این طیف وسیع مخاطبان نیز اضافه کنیم مخاطبان چشمگیری خواهیم داشت.

تولید موفق نیازمند وجود مصرف کننده است. ما در سینمای کودک و نوجوانان از این نظر مشکلی نداریم، اما اینکه نسبت به این تعداد مخاطب متوجه می شود باید ریشه یابی شود که کار آسانی نیست. سینمای کودک می تواند دوران طلایی دهه 60 را احیا کند البته نه به این معنا که همان فیلم ها را تکرار کند باید به تحولی ریشه ای و عمیق دست پیدا کند. ما باید خودمان را برای مخاطبان دهه 90 و حتی 1400 آماده کنیم. اتفافات جدیدی در تکنولوژی و صنعت دیجیتال وجود دارد که باید آن را در سینمای کودک نهادینه کنیم.

بعد سخت افزاری و نرم افزاری سینما و بعد محتوای آن باید با هم جلو بروند از این نظر شرایط رشد و تحول سینمای کودک و نوجوان وجود دارد، فیلمسازان مستعدی داریم از طرفی در زمینه تولید محتوا نیز مشکلی نداریم، فقط کافی است بر ساز و کار ها متمرکز شویم. با همه این استعداد ها غم انگیز است که بگویم، سینمای کودک به ورطه نابودی افتاده است. توجه داشته باشیم که هر چقدر که از بچه هایمان آثار فرهنگی خود را دریغ کنیم آن ها محتوا های دیگری را جایگزین خواهند کرد همین جمله کافی است که سینماگر کودک و نوجوان بپذیرد که مسئولیت سنگینی بر عهده دارد. متولیان فرهنگی، وزارت ارشاد، رسانه ملی و آموزش و پرورش هر کدام به نحوی در حوزه سینمای کودک و نوجوان مسئولند. سبد فرهنگی کودکان و نوجوانان باید از فرهنگ خودمان پر شود در این صورت است که هیچ چیز دیگری جایگزین آن نخواهد شد. نباید به فیلم کودک و نوجوان فقط به عنوان یک اثر هنری نگاه کرد بلکه آن را به عنوان یک کالای فرهنگی بسیار مهم باید در نظر گرفت.

دفاع پرس: در دهه 60 آثار متعددی در حوزه سینمای کودک و نوجوان تولید می شد، رسانه ملی هم در این فضا نقش مهمی ایفا می کرد. آثاری که در این دوران برای مخاطبان کودک و نوجوان عرضه می شد دارای یک خصیصه مهم بود و آن اینکه با شرایط زندگی اغلب کودکان آن سال ها مطابقت داشت، اما به تدریج با رشد فضای دیجیتال و ورود انواع فیلم ها و انیمیشن های روز دنیا ذائقه مخاطبان کودک و نوجوان تغییر پیدا کرده و سینماگران نتوانستند خود را با آن هماهنگ کنند. آیا نمی توان گفت: یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان این موضوع است؟

یکی از دلایل قطعا این می تواند باشد، اما نمی توان همه دلیل عقب ماندگی سینمای کودک و نوجوان را در این موضوع خلاصه کرد. کودکان امروز با کودکان دهه 60 بسیار متفاوتند، حتی با کودکان پنج سال پیش هم قابل قیاس نیستند. اما بحث رشد تکنولوژی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کودکان امروز با تکنولوژی و فضای دیجیتال مانوس هستند که به سختی می توانند هر انیمیشنی را دریافت کنند و با آن ارتباط بگیرند. نه تنها در حوزه فیلم که شعر و ادبیات کودک نیز رشد چشمگیری پیدا کرده است.

سینمای کودک باید بتواند خود را با سلیقه آن ها هماهنگ کند و حتی چندین پله بالاتر از خواسته های کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. در سطح جهانی دقیقا با این رویه روبه رو هستیم. همچنین کمپانی ها و فیلمسازان بزرگ و معتبر دنیا که در حوزه سینمای کودک و نوجوان کار می کنند، مدام به نیازسنجی کودکان و نوجوانان می پردازند، نیاز ها و خواسته های کودکان و نوجوانان خود را رصد می کنند تا ببینند آن ها به چه خوراک فرهنگی ای نیاز دارند و برای همان نیاز برنامه ریزی کنند.

این گونه نیست که من در خانه بنشینم و یک فیلمنامه بنویسم و بعد اقدام به ساخت کنم. چنین اثری حتی اگر هم ساخته شود مخاطبان زیادی نخواهد داشت. سلیقه مخاطب متنوع شده و پاسخ به همه سلایق کار ساده ای نیست. فیلمساز ایرانی باید این سلایق را بشناسد و برای آن کار کند. دسترسی آسان به انیمشین های روز باعث شده هر فیلمی به سادگی دیده نشود. سینماگر ما باید با این آثار رقابت کند و اگر بالاتر از آن نیست حداقل خود را همسطح آن ها قرار دهد. البته کار نشد ندارد فقط کافی است ذهن خود را متمرکز کنیم روی کاری که می خواهیم انجام دهیم.

من خوش بینانه به آینده سینمای کودک و نوجوان نگاه می کنم. باید شرایط کار را برای فیلمسازان جوانی که با تکنولوژی رشد کرده اند فراهم کنیم و از نظرات و دیدگاه های آن ها استفاده کنیم. در کنار فیلمسازان جوان باید از پیشکسوتان این حوزه نیز استفاده کرد تا بتوانیم سینمای کودک و نوجوان را تقویت کنیم. عدم حمایت رسانه ملی و آموزش و پرورش از سینمای کودکان و نوجوانان ضربه های مهلکی به بدن این نوع سینما وارد کرده است. اگر شعار رسانه ملی رشد و تعالی نسل آینده ایران اسلامی است باید وارد این حوزه حساس شود. ما نیازمند وحدت و هم دلی و هم دستی ارگان ها و نهاد هایی هستیم که در حوزه کودک کار می کنند تا نسل آینده خود را رشد و تعالی ببخشیم.

دفاع پرس: آیا تولید مشترک به خصوص در حوزه کشور های اسلامی که قرابت فرهنگی و دینی عمیقی دارند می تواند به رشد و توسعه و تعالی سینمای کودک و نوجوان منجر شود؟

هر چیزی که بتواند سینمای کودک را ارتقا دهد باید به کار گرفته شود. تولید مشترک کشور های اسلامی به دلیل قرابت های عمیق دینی می تواند تا حد زیادی موانع رشد سینمای کودک و نوجوان را مرتفع کند. ایران به دلیل فرهنگ غنی خود می تواند گام های اولیه را در این مسیر بردارد چرا که اغلب کشور های اسلامی طالب چنین فرهنگی هستند.

نکته مهم این است که در حوزه سینمای کودک با کشور های اسلامی زودتر به نتیجه می رسیم. زمینه های تولید مشترک در سینمای کودک و نوجوان در همه جای دنیا بیشتر از موارد دیگر سینمایی است. ممکن است گونه های دیگر سینمایی به دلیل مسائل سیاسی و مانند آن دچار مشکل شوند، اما سینمای کودک و نوجوان چنین مشکلی ندارد و ایجاد کمپانی های چند ملیتی در کشور های اسلامی می تواند به قطب مهم سینمای اسلامی تبدیل شود.

دفاع پرس: یکی از معضلات سینمایی کودک و نوجوان عدم قهرمان پروری است و در عین حال در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قهرمانان بسیاری از نوجوانان مانند بهنام محمدی و حسین فهمیده بودند که می توانند تبدیل به شخصیت های سینمایی بشوند و خوشبختانه چنین قهرمانانی کم نیستند توجه به این قهرمانان چقدر می تواند به ارتقای سینمای کودک و نوجوانان و جذب مخاطب منجر شود؟

مسئله قهرمان پروری نیاز ضروری سینمای کودکان و نوجوان است. نیاز به داشتن قهرمان برای کودکان و نوجوان یک نیاز ذاتی است. اگر به آثاری که چه در داخل و چه در خارج از کشور ساخته شده و این قهرمان ها را به بهترین شکل ممکن ارائه دادند از سوی مخاطبان کودک و نوجوان نیز پذیرفته شده اند. کودکان نه فقط هنگام تماشای یک فیلم بلکه در مطالعه ادبیات داستانی نیز به دنبال قهرمانی هستند تا با آن همذات پنداری کرده و الگو بگیرند. این به نگاه خلاقانه فیلمساز بستگی دارد که بداند چگونه کودکان و نوجوانان قهرمان عرصه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را انتخاب کند و تبدیل به الگو کند.

خوشبختانه نمونه های بسیاری هم در این زمینه وجود دارد و فیلمسازان ما با کمبود سوژه و موضوع مواجه نیستند. البته باید ظرفیت های سینمایی و سلیقه مخاطبان کودک و نوجوان را نیز در نظر گرفت. نویسنده فیلمنامه باید هوشمندی به خرج دهد و از یک واقعه که در تاریخ 40 ساله این مملکت رخ داده مواردی را گزینش کند و به فیلم تبدیل کند که قابلیت جذب مخاطب را داشته باشد. در خط مقدم جبهه و پشت جبهه کودکان بسیاری فداکاری های بزرگی کردند که متاسفانه تصویری از آن ها بر پرده سینما نقش نبسته است و امروز نیاز جامعه ماست که به این افراد توجه ویژه شود.

سال ها پیش من کتابی را با عنوان مشق های آسمانی کار می کردم، این کتاب خاطرات کسانی بود که در آموزش و پرورش خدمت می کردند. موضوعات بی نظیری در این کتاب جمع آوری شده بود. من در دو جلد از مجموعه مشق های آسمانی همکاری کرده بودم که با داستان های تکان دهنده ای روبرو شدم که قابلیت های بالایی برای تبدیل شدن به یک اثر سینمایی را داشتند. این داستان ها در عین نزدیکی به واقعیت، شیرین، دوست داشتنی و جذاب هم بودند. سینماگران ما باید به این داستان ها رجوع کنند و روی آن کار کنند. باید در این عرصه فیلم های متعددی داشته باشیم.

دوران دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بخش مهمی از تاریخ ایران را شکل می دهد و نیاز است که سینمای ما به خصوص کودک و نوجوان به آن بپردازد. ما متعهد هستیم که به نسل آینده بگوییم که در دورانی که از سر گذرانده ایم چه اتفاقاتی افتاد و به چه نتایجی رسیدیم. درست است که سینمای کودکان و نوجوانان وجه سرگرمی و تفریح را شامل می شود، اما وجه مهم آن تعهد است. باید مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ای که در آن قرار داریم را با زبان کودکانه با آن ها مطرح کنیم. باید دقت کنیم که در اوضاع فرهنگی کنونی چه خوراکی به آن ها می دهیم. کودک امروز ما اگر از سال هایی که از سر گذرانده ایم چیزی نداند قطعاً ظلم بزرگی در حق آن ها مرتکب شده ایم.

دفاع پرس: چرا با وجود تجربه های موفقی که مثل فیلم 23 نفر داشته ایم، فیلمسازان ما کمتر سراغ موضوعات دفاع مقدس می روند؟

وقتی فیلمسازان آثاری را تولید می کنند که به دلایلی نمی توانند توجه مخاطب کودک و نوجوان را به خود جلب کنند، انگیزه شان برای تولید این دست آثار از بین می رود. دلایل متعددی در این عرصه وجود دارد، ممکن است فیلم تبلیغ خوب یا شرایط تولید مناسبی نداشته باشد و یا حتی فاقد ساختار درستی باشد، همه این موارد باعث می شود که سینمای دفاع مقدس در حوزه کودک و نوجوان از اقبالی که مورد نظر فیلمسازان است، برخوردار نباشد.

برای همین فیلمسازان ترجیح می دهند کار های ساده تری انجام دهند و در مقابل به فروش بیشتری برسند. همه موارد تولید دندانه های یک چرخ دنده هستند که باید هماهنگ با هم حرکت کنند، هر کدام از این موارد اگر معیوب باشد در نهایت حرکت درستی ایجاد نخواهد شد. اگر چرخه تولید و اکران و جذب مخاطب به درستی حرکت کند قطعاً در سال های آتی با تعداد بیشتری از آثار سینمایی دفاع مقدس مواجه خواهیم شد. البته سایر نهاد ها و ارگان ها نیز برای حمایت از سینمای دفاع مقدس در حوزه کودک و نوجوان باید وارد میدان عمل شوند.

سینمای کودکان و نوجوان نیازمند سازوکاری است که باید به درستی برنامه ریزی شود. اگر چنین اتفاقی نیافتد قطعا نمی توانیم به وقایعی که برای ما از اهمیت فرهنگی بالایی برخوردار هستند، بپردازیم. ما باید به سینمای کودک و نوجوان با نگاه بنیادین بنگریم و معایب و آسیب های آن را شناخته و ترمیم کنیم. اگر بپذیریم به این 13 میلیون کودک و نوجوانی که در کشور وجود دارند متعهد هستیم و مسئولیت تضمین آینده آن ها را به عهده داریم قطعاً برنامه ریزی های مان سمت و سوی دیگری به خود خواهد گرفت و اقدامات فرهنگی را منطبق با نیاز آن ها مدون خواهیم کرد.

انتهای پیام/ 161

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
حضور یک سرمایه گذار با پول های مشکوک به عنوان حامی مالی جشن و جشنواره های سینمایی، منجر به جهت گیری انتخاب برگزیده ها مطابق منافع سرمایه دارها خواهد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : مشرق نیوز جهان نیوز برترین ها خبر خودرو سینما پرس

س.خ.ع ابتدا نامش به عنوان حامی مالی یک مسابقه تلویزیونی که مشابه بلیت بخت آزمایی بود شنیده شد. پول های مشکوک وی، به عرصه سینما نیز سرایت کرد. وی اقدام به تأمین بودجه نجومی یک فیلم پرستاره کرد که گفته می شود برخی از بازیگرانش به خاطر چند دقیقه بازی در این فیلم، دستمزد کلانی گرفته اند.
اما اتفاق نگران کننده، حضور چنین فردی به عنوان حامی جشن ها و جشنواره های سینمایی است. بعد از اینکه نام وی به عنوان حامی مالی جشنواره فجر سال گذشته مطرح شد، این بار به عنوان حمایت کننده جشن سینمایی حافظ نامش در رسانه ها منتشر شد. س.خ.ع اولین فردی است که علاوه بر سرمایه گذاری در ساخت فیلم، سرمایه برگزاری جشن ها و جشنواره ها را نیز تأمین می کند.
به طور طبیعی، وقتی سرمایه گذار تولیدات سینمایی به عنوان سرمایه گذار مراسم های سینمایی نیز نقش آفرینی می کند، نتیجه اش جهت گیری خاص این جوایز است. یعنی احتمال ناداوری و زدوبند برای برگزیده شدن برخی افراد و آثار بیش از گذشته بالا خواهد رفت. شاید یکی از دلایل قرارگرفتن نام عوامل بعضی از فیلم های سخیف و ضعیف سینمایی به عنوان نامزد دریافت جایزه از جشن حافظ هم، حضور این صاحب سرمایه های مشکوک به عنوان حامی مالی این جشن بود. احتمالا اگر امسال نیز شاهد حضور س.خ.ع به عنوان حامی مالی جشنواره فجر باشیم، شاهد اهدای سیمرغ به عوامل چنین فیلم ها یا آثار تولید شده با منابع مشکوک خواهیم بود. در نتیجه، همین اعتبار نصفه و نیمه جشنواره های سینمایی نیز بر باد خواهد رفت و پول های مشکوک و سرمایه گذارانی با منابع مالی نامشخص اما نفوذ کرده در بدنه سینما، این مراسم ها را به قهقرا خواهد برد.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
مجمع عمومی انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی با حضور محمدرضا مویینی نماینده خانه سینما و محمود کلاته نماینده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در محل سالن سیف الله داد خانه سینما برگزار شد.

به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، مجمع عمومی انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی روز شنبه 22 تیرماه ساعت 14 با حضور محمدرضا مویینی نماینده خانه سینما و محمود کلاته نماینده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در محل سالن سیف الله داد خانه سینما و با دستور جلسه زیر برگزار شد:
1-تصویب اساسنامه
2-برگزاری انتخاب اعضای هیات مدیره و بازرس

در این مجمع پس از تصویب کلیات اساسنامه و اعمال تغییرات پیشنهادی برخی موارد و بند های آن انتخابات هیات مدیره وبازرس با نتایج زیر برگزار شد و از مجموع 72 رای ریخته شده به صندوق، جعفر گودرزی بیشترین آراء را کسب کرد و اعضای هیات مدیره انجمن به شرح زیر انتخاب و معرفی شدند:

1-جعفر گودرزی 50 رای
2-جواد طوسی 45 رای
3-خسرو دهقان 33 رای
4-علی علایی 29 رای
5-سپیده ابرآویز 27 رای

اعضای علی البدل هیات مدیره:
1-رضا درستکار 24 رای
2-الهام حسامی24 رای

بازرس اصلی:

کامران ملکی با 46 رای

علی البدل بازرس:
لاله عالم با 5 رای

هیات رئیسه مجمع عمومی عبارت بودند از:
رییس: علیرضا غفاری
نایب رییس:مازیار فکری ارشاد
منشی:سید رضا تقوی
ناظران:مازیار شیخ محبوبی و فریبا اشویی

جلسه مجمع عمومی پس از چهار ساعت در ساعت 18به پایان رسید.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش عنوان کرد که در جلسه امروز حواشی اخیر پردیس سینمایی باغ کتاب بررسی و بر احترام به حقوق مخاطبان سینما تأکید شد.

غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتگو با خبرنگار مهر درباره خروجی امروز 23 تیرماه این شورا گفت: در جلسه امروز مقرر شد فیلم سینمایی نیوکاسل به کارگردانی محسن قصابیان از چهارشنبه 26 تیرماه در گروه باغ کتاب روی پرده برود اما اکران سامورایی در برلین به کارگردانی مهدی نادری همچنان در زیر گروه ادامه دارد. همچنین قرارداد فیلم سینمایی مردی بدون سایه به کارگردانی علیرضا رییسیان در گروه فرهنگ بعد از فیلم تپلی و من ساخته حسین قناعت ثبت شد.

فرجی درباره اتفاقات اخیر پردیس باغ کتاب عنوان کرد: در جلسه امروز، اتفاقات پردیس باغ کتاب بررسی شد از همین رو رعایت قانون و احترام به مخاطبان سینما، خواسته شورای صنفی نمایش است که باید حفظ شود و در صورت بروز هرگونه مسائل امنیتی، ذی نفعان باید پاسخگو باشند.

سخنگوی شورای صنفی نمایش با بیان اینکه در این پردیس گزارش شده که پیش از موعد مقرر، درب ها بسته و چراغ ها خاموش شده است، اظهار کرد: از آنجایی که عملکرد سینماها در چارچوب قوانین و مقررات وزارت ارشاد تبیین می شود در این باره مستندات مکتوب به سازمان سینمایی ارائه شده است.

کد خبر 4666220

زهرا منصوری

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
پیام تبریک شورای مرکزی کانون کارگردانان برای مازیار میری، آغاز پیش فروش بلیت های نمایش صدای خنده حضار ، اجرای تئاتر جدید کارگردان صد در صد و ... از جمله خبرهای سینما و تئاتر است.

شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران به مازیار میری کارگردان سارا و آیدا پیام تبریک داد.

به گزارش ایسنا، در متن این پیام خطاب به مازیار میری آمده است: دریافت جایزه بهترین کارگردانی از چهاردهمین جشنواره فیلم های خانوادگی روسیه را به شما و عوامل فیلم سینمائی "سارا و آیدا" تبریک می گوئیم و امیدواریم همچنان شاهد موفقیت های شما باشیم.

آغاز پیش فروش بلیت های نمایش صدای خنده حضار

فروش بلیت های نمایش صدای خنده حضار به نویسندگی مجتبی کاظمی و کارگردانی حسام افسری در سایت تیوال آغاز شد.

بنابراین گزارش، صدای خنده حضار داستان کارگری در آروزی کمدین شدن است که اتفاقاً در طبقه منفی 2 ساختمانی نیمه کاره، درست در کنار ساختمان معروف راکفلر پلازا کار می کند و به اتفاق همکارش راهی برای ورود به دنیای کمدی پیدا می کند. کوروش شاهونه و حسین منفرد، در این اثر نمایشی به ایفای نقش می پردازند.

از دیگر عوامل این اثر باید به: عزیز محمد قربانی (مجری طرح)، حمید الیاسی (مدیر تولید)، سهیل سلیم زاده (آهنگساز)، ایمان نظری (طراح نور و دکور)، ساچلین مهدیلو (طراح گریم)، ماهرخ سلیمانی پور (طراح لباس)، محمد مهدی صداقت (طراح آکسسوار و مشاور کارگردان)، رامین غلامی برجی، عرفان بنویدی (طراح گرافیک)، شایان محسنی (طراح اصوات و صداگذار)، ستار محرابی نسب (مدیر صحنه)، فرید رحمتی-گروه تئاتر ریما (مدیر رسانه و تبلیغات)، متین نجاتی (دستیار کارگردان)، هما عبدالهی (دستیار گریم)، مارال سوری (دستیار لباس)، ادوارد اسدزاده (مجری گریم)، رزیتا خانیان، سونیا محمد علیزاده (مجری لباس)، مبینا آواناسیان (منشی صحنه)، نورا حسینی (برنامه ریز)، سارا جاهدنیا (عکاس)، علیرضا داوری (صداپیشه)، بهروز باقری (کارگردان تیزر)، نوازندگان موسیقی- شیرین صمدپور، حسین قوامی (ویولن)، عماد بهمنی (ویولا)، سهیل سلیم زاده (پیانو)، آتنا عسگری (کلارینت)، محمد نادری (ترومپت)، بهنام شهرکی (میکس و مسترینگ) و... اشاره نمود.

نمایش صدای خنده حضار به نویسندگی مجتبی کاظمی و کارگردانی حسام افسریاز اول مرداد 1398، هر شب ساعت 19:30 در مجموعه نمایشی دیوار چهارم به روی صحنه خواهد رفت.

مرتضی اسماعیل کاشی پنجاه / پنجاه را به صحنه می برد

نمایش پنجاه / پنجاه در تماشاخانه هیلاج روی صحنه می رود.

به گزارش روابط عمومی نمایش، پنجاه / پنجاه به طراحی و کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی و به نویسندگی هاله مشتاقی نیا و مرتضی اسماعیل کاشی از اواسط مرداد ماه در تماشاخانه ی تازه تاسیس هیلاج روی صحنه می رود.

اسماعیل کاشی چندی قبل نمایش 100٪ را با استقبال مخاطبان در پردیس تئاتر شهرزاد کارگردانی کرده بود. بعد از اجرای سه خواهر این دومین اثر کارگاهی مرتضی اسماعیل کاشی در مقام مدرس، طراح و کارگردان است.

پنجاه / پنجاه به صورت کارگاهی و در یکسال و نیم نوشته و تمرین شده است که بر صحنه می رود.

نمایش مثل هیچکس مردادماه به روی صحنه می رود

نمایش مثل هیچکس به نویسندگی چیترا نادری و علی کوچکی و به کارگردانی مسعود رحیم پور و آهنگسازی شروین عباسی در سالن ماه حوزه هنری به روی صحنه می رود.

به گزارش روابط عمومی نمایش، مسعود رحیم پور کارگردانی این اثر را بر عهده دارد و پیش از این نمایش های محو ، ما سه نفر ، یک شب تا خزان و آهنگ های لاندندری را به روی صحنه برده است.

این نمایش از مرداد ماه میزبان علاقه مندان خواهد بود.

پرستو کرمی و مسعود رحیم پور در این اثر به ایفای نقش می پردازند.

دیگر عوامل این نمایش را؛ دستیار کارگردان: نسرین درویشی، طراح صحنه: مرضیه پورتور، روابط عمومی: علیرضا لرک، مشاور کارگردان: سیاوش جامع و طراح پوستر و بروشور پگاه حسینی تشکیل می دهند.

مدیر عامل انجمن سینمای جوانان ایران با هیات مدیره جدید انجمن فیلم کوتاه ایران (ایسفا) دیدار کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از وبسایت تخصصی ایسفا، دراین دیدار صمیمانه که درخانه سینمای شماره 2 برگزار شد طرفین درباره همکاری های مشترک و مسایل مربوط به فیلم کوتاه ایران گفتگو کردند.

در ابتدای جلسه سعید پوراسماعیلی رییس انجمن فیلم کوتاه ایران با خوشامدگویی به سید صادق موسوی مدیر عامل انجمن سینمای جوانان خواستار گسترش همکاری و مشارکت بیشتر و فعال تر انجمن فیلم کوتاه ایران درمناسبات و تصمیم گیری های مرتبط با فیلم کوتاه درحوزه های مختلف شد و درخصوص ظرفیت های بالای انجمن فیلم کوتاه و اعضای آن توضیحاتی داد.

سپس مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ضمن تبریک به هیات مدیره جدید ایسفا که به تازگی انتخاب شده اند، سیاست ها و ماموریت های جدید سازمان سینمایی به انجمن سینمای جوانان در حوزه فیلم کوتاه را تشریح کرد.

سید صادق موسوی همچنین در مورد بودجه اختصاص یافته از طرف سازمان سینمایی به انجمن توضیحاتی داد و با ذکراینکه امسال بودجه تولید انجمن سینمای جوانان افزایش یافته است به چگونگی تخصیص این بودجه به بخش های مختلف پرداخت.

در ادامه اعضای هیات مدیره ایسفا حاضر درجلسه الهام حسین زاده، مصطفی آل احمد، کاوه سجادی حسینی، امید عبدالهی، محمدرضا جهان پناه، میرعباس خسروی نژاد و طوفان نهان قدرتی (بازرس) در خصوص مطالبات اعضای ایسفا از انجمن سینمای جوانان و راههای مشترک برای همکاری های بیشتر دو جانبه درخواست هایی را مطرح کردند که در اکثریت موارد با نظر مساعد و تایید مدیر عامل انجمن سینمای جوانان همراه شد.

از جمله این موارد می توان به همکاری های دو جانبه در خصوص تولید فیلم با اعضای ایسفا، مشارکت در برگزاری بخش های مختلف جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشنواره های منطقه ای، بهره مندی از اعضای ایسفا به عنوان مشاور درتولید فیلم های انجمن سینمای جوانان به منظور ارتقای کیفیت آثار تولیدی، برگزاری نشست های آسیب شناسانه فیلم کوتاه با همکاری دو انجمن و موارد دیگر اشاره کرد.

در این جلسه دوستانه که بیش از 3 ساعت به طول انجامید مقرر شد موارد ذکر شده مورد توافق طرفین طی تفاهم نامه ای تنظیم شده و به مرحله اجرا برسد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
در حالی که بیش از 20 گونه سینمایی در سینمای جهان وجود دارد سینمای ایران سال ها است دو قطبی شده است
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ؛ ژانر برگرفته از واژه لاتین genus و به معنای نوع و گونه است. این واژه ابتدا برای طبقه بندی های ادبی مورد استفاده قرار می گرفت، اما با گسترش موضوعات در سینما هم به کار برده شد. در سینمای جهان هم در ابتدا گونه های کمی وجود داشتند، اما رفته رفته با آمدن نگاه ها و سلایق جدید رشد و گسترش پیدا کرد به طوری که الان بیش از 20 گونه سینمایی اعم از درام، تراژدی، کمدی، وحشت، اکشن، حادثه ای و. وجود دارد.
در سینمای ایران کمتر از تعداد انگشتان یک دست فیلم ورزشی یا وحشت دیده می شود. به طور معمول آثار سینمایی در سینمای ما در دو گونه اجتماعی یا طنز جای می گیرند. از ابتدای امسال 21 فیلم بلند داستانی در سینمای ما به نمایش در آمده که در این میان 9 فیلم اجتماعی است، 10 فیلم عنوان طنز را یدک می کشند و سه فیلم به ظاهر برای کودکان و نوجوانان ساخته شده اند.
پای صحبت مخاطبان سینما که می نشینیم از مضمون و کیفیت آثاری که خود را در دسته طنز قرار می دهند گلایه دارند. می گویند انگار با ترکیب تعدادی بازیگر که در بعضی از طرح ها ثابت هستند، دیالوگ هایی برگرفته از شوخی های کوچه بازاری و موزیک تند و حرکات موزون در بسیاری از سکانس ها می توان اثری نمایشی خلق کرد و نام آن را فیلم کمدی گذاشت و به خورد مردم داد!
محمد کوچک منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما گفت: چند وقتی است که سینمای طنز به دست جریانی افتاده است که در کمتر از 20 روز فیلم می سازند و در سینما های خود به نمایش در می آوردند، فروش میلیاردی می کنند و توجهی به مخاطب ندارند.
فیلم های اجتماعی هم اغلب سوژه ها با پرداخت هایی مشابه دارند. البته تعداد معدودی از فیلم ها سوژه ای بکر یا شکلی منحصر بفرد دارند. فیلم های شبی که ماه کامل شد و سرخپوست از جمله آن ها هستند که با استقبال مخاطبان هم رو به رو شده است.
طبق نظرسنجی های صورت گرفته تنها 4 درصد مردم به سینما می روند و شاید یکی از دلایل سینما نرفتن مردم همین نبودن تنوع در فیلم ها باشد.
کیوان کثیریان منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در این باره گفت: یک تفکر اشتباه در سینمای ما قالب شده و آن هم این است که فیلم طنز می فروشد. بله، فیلم طنز می فروشد، اما چه نوع طنزی؟
اکنون همه فیلم های طنز شبیه هم شده اند و مخاطب آن ها را پس می زند.
وی افزود: هر گونه سینمایی مخاطبان خاص خود را دارد. ما الان فیلم های ورزشی، وحشت و... نداریم و به همین شکل بخش عظیمی از مخاطبان را از دست می دهیم.
یکی از موضوعاتی که قابلیت تبدیل شدن به گونه را دارد دفاع مقدس است. در دهه 60 و 70 فیلم هایی که ابعاد مختلف دفاع مقدس را سوژه قرار داده بودند با استقبال مخاطبان همراه شدند. کمتر سینما دوستی است که فیلم های عقابها، دیده بان، پرواز در شب، آژانس شیشه ای و از این قبیل فیلم ها را فراموش کند، اما در دهه های 80 و 90 توجه سینما گران به دفاع مقدس کم شد. فیلم سازان معدودی از جمله ابراهیم حاتمی کیا یا احمد رضا درویش آستین همت بالا زدند و آثار فاخری ساختند. اکنون
در هر سال یک یا دو فیلم با کیفیت با موضوع دفاع مقدس تولید می شود که به هیچ وجه برای ایجاد یک جریان مستمر کافی نیست. پارسال فیلم تنگه ابوقریب چشم ها را به خود خیره کرد، امسال قرار است در فصل پاییز، فیلم 23 نفر قصه مقاومت و مظلومیت نوجوانان ایرانی در مقابل رژیم بعثی را به تصویر بکشد و برای سال آینده تنها می توان امیدوار بود.
جعفر گودرزی نایب رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در این باره گفت: متأسفانه دغدغه اصلی سازمان سینمایی تولید چنین آثاری نیست. اگر بود در سال چندین اثر باکیفیت تولید می شد، هر چه پیش می رفت نواقصش برطرف و به یک گونه قدرتمند تبدیل می شد.
آثار فاخر سینمایی در گونه های مختلف در سال های گذشته تولید شده است و خاک حاصلخیز سینمای ایران هم ظرفیت خلق آثار برجسته سینمایی را دارد. تنها تدبیر درست سازمان سینمایی و همت سینماگران نیاز است تا سینما به روز های طلایی خود باز گردد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
عبدالله علیخانی درباه علت معرفی نشدن چهره های جدید و سوپراستار به سینما و عواقب این جریان توضیحاتی ارائه داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : بولتن نیوز سینما پرس

عبدالله علیخانی تهیه کننده سینما در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،درباره علت معرفی نشدن چهره های جدید و سوپراستار به سینما و خطر ناشی از این جریان که به پیری سینما در جامعه ای جوان ختم می شود، گفت: در حال حاضر سینمای ما از نظر تعداد سوپراستار غنی نیست و سن کسانی که حضور دارند، بالا است که این نیاز بیش از هر زمان قابل احساس و قابل درک است.

او افزود: یکی از علت های اصلی آن نبود قصه با قهرمان واقعی و جوان است که تماشاگر با فیلم همزاد پنداری نکرده و پس می زند؛ از سویی با قصه های خنثی نمی توان چهره جدید و پس از آن سوپراستار معرفی کرد. بنابراین تهیه کننده ها به همین بازیگرانی که بیش از یک دهه سوپراستار هستند اکتفا و روی آن ها سرمایه گذاری می کنند تا حداقل بتوانند از طریق محبوبیت آن ها جذب مخاطب و فروش داشته باشند.

علیخانی گفت: نبود قصه خوب و قهرمان طی سال های اخیر باعث شده که حتی بازیگران و سوپراستار های ما به خوبی دیده نشوند چنانچه با بررسی دقیق متوجه می شوید در طول سال اگر چند فیلم در اکران داشته باشند شاید یکی از آن ها به موفقیت در گیشه و جذب مخاطب برسد.

علیخانی گفت: مهمترین دستاورد منفی این جریان کم شدن مخاطب سینما است، چون در شرایط سخت اقتصاد کنونی آن ها نمی خواهند هزینه و وقتشان برای دیدن فیلم هایی بدون جذابیت صرف شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
خبرگزاری میزان- کارگردان فیلم ماهورا گفت: من به عنوان فیلمساز با هزار بدبختی و با چنگ زدن به هر سمت فیلمم را به تولید می رسانم و آن را می سازم اما در بحث اکران فیلمساز نمی تواند مشکلات را برطرف کند، مسئله اکران بحثی بنیادین است که حل آن به هیچ وجه توسط کارگردانان میسر نیست.

تاریخ انتشار: 08:30 - 24 تیر 1398

- کد خبر: 532607
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : برترین ها بهار نیوز خبر خودرو

حمید زرگرنژاد نویسنده و کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، درخصوص وضعیت کنونی اکران در سینما گفت: مشکلات و حاشیه های اکران همواره بوده و ما هم اینقدر در این زمینه حرف زده ایم و اعتنایی نشده که موضوع به طور کامل لوس شده است.

وی فیلمسازی در شرایط فعلی را کاری بسیار سخت دانست و اضافه کرد: من به عنوان فیلمساز با هزار بدبختی فیلمم را به تولید می رسانم و آن را می سازم اما در بحث اکران فیلمساز نمی تواند مشکلات را برطرف کند، مسئله اکران بحثی بنیادین است که حل آن به هیچ وجه توسط کارگردانان میسر نیست.

کارگردان فیلم " ماهورا " با اشاره به مشکلات به وجود آمده برای اکران این فیلم افزود: ماهورا با مضمون اتحاد ملی و با محوریت دفاع مقدس ساخته شد، فیلم کاملاً دفاع مقدسی است و همه در ابتدا از ساخت آن استقبال کردند اما وقت اکران و در عمل هیچ کاری برای ماهورا انجام نشد.

وی در همین راستا ادامه داد: وقتی فیلم ماهورا را برای پخش به سینماها می بردم تمامی سینماداران فیلم کمدی می خواستند و برایشان مضمون و موضوع ماهورا اهمیتی نداشت، شاید از دور همه می گویند به عنوان فیلم دفاع مقدسی خیلی ها پشت ماهورا در آمده اند اما به هیچ وجه اینگونه نبود.

این کارگردان سینما درباره مشکلات فیلمسازان سینما اظهار کرد: فیلمساز در سینمای امروز فردی کاملاً تنهاست و وقتی فیلمش ساخته می شود، شناخته شده و نامش شنیده می شود و اگر غیر این باشد وی همچنان همان فرد تنها خواهد ماند.

وی با اشاره به حضور بسیاری از کارگردانان سینمای اجتماعی در ژانر کمدی اذعان کرد: فیلمساز تا یک جایی می تواند اکران بد و یا اکران نشدن فیلمش را تحمل کند و شاید براساس فشار به سمت سینمای کمدی برود، من نمی دانم تا چه حد می توان در وضعیت فعلی سینما دوام آورد، به عنوان یک فیلمساز شاید چندین سال فیلم نسازم و یا برای اکران فیلمم صبر کنم اما تا کی می توان تحمل کرد؟.

زرگرنژاد با تاکید بر رواج روزافزون سینمای کمدی خاطرنشان کرد: شاید به جایی برسیم که همه کارگردانان سینما به سمت ساخت آثار کمدی بروند اما باور کنید همان زمان هم باز برخی با قدرت بیشتر سینمای کمدی را هم خاص خود کرده و به دیگران اجازه کار نخواهند داد، وضعیت فعلی و اختصاصی شدن سینما برای عده ای خاص تنها به آثار کمدی مختص نیست و در سینمای اجتماعی و دفاع مقدس هم برخی فیلمسازان صرفاً می توانند به راحتی فیلم بسازند و اکران کنند و اگر نه مابقی امثال من باید در صف بمانند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
سینماپرس: خبر اینکه سحر قریشی تصمیم دارد فیلم بسازد، خیلی بیشتر از آنچه که تصور می شد، واکنش درپی داشت. این خیلی ها را عصبانی کرده و چنین خبری را نمادی از سقوط معیارهای اصیل هنری در ایران و درغلتیدن بیش از پیش سینمای کشور در ورطه ابتذال می دانند. این همه واکنش منفی از کجا می آیند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : برترین ها خبر خودرو تیک زنجان سحر

به گزارش سینماپرس ، خبر اینکه سحر قریشی تصمیم دارد فیلم بسازد، خیلی بیشتر از آنچه که تصور می شد، واکنش درپی داشت. این همه واکنش منفی از کجا می آیند؟ هنرپیشه ای که از اولین حضورش در یکی از ملودرام های شبانه تلویزیون 10 سال می گذرد و اولین فیلمش را در 22سالگی بازی کرده بود، بی اینکه تحصیلات قابل توجه یا مطالعه قابل ملاحظه ای نه تنها در فن بازیگری یا به طور کل هنر سینما، بلکه در هر زمینه ای داشته باشد، حالا می خواهد فیلم بسازد. این خیلی ها را عصبانی کرده و چنین خبری را نمادی از سقوط معیارهای اصیل هنری در ایران و درغلتیدن بیش از پیش سینمای کشور در ورطه ابتذال می دانند. اینکه چقدر احتمال اینکه چنین خبری به وقوع بپیوندد، وجود دارد، مهم نیست.

خود کسانی که بیشترین اظهار تاسف را از قضیه می کنند، خوب می دانند که خیلی ها از این جور حرف ها زده اند؛ خیلی از هنرپیشه های سینمای ایران که جایگاهی تثبیت یافته تر و جدی تر از قریشی داشتند، به اینکه تصمیم شان برای فیلم ساختن جدی است، اشاره کرده اند. حدود هفت سال پیش اکبر عبدی در یک دوره زمانی بخصوص، لااقل در پنج مصاحبه پشت سر هم گفت که می خواهد فیلم بسازد، ولی نساخت. پنج سال پیش رضا رویگری چنین حرفی زد و حتی می گفت فیلمنامه آماده ای هم دارد. شبیه این حرف ها زیاد زده شده و کسانی که آن را گفته اند، نسبت به سحر قریشی اعتبار هنری خیلی بیشتری داشتند و کلا مسیرشان از هر جهت به تحقق وعده ای که می دادند نزدیک تر بود؛ ولی این فیلم ها هیچ وقت جلوی دوربین نرفتند و احتمالا هم هیچ وقت نروند.
از مجید مظفری گرفته تا جهانگیر الماسی و حتی مهشید افشارزاده، خیلی از هنرپیشه ها هم تصمیم گرفتند فیلم بسازند و ساختند و اصلا کسی کارهایشان را ندید. البته بوده اند هنرپیشه هایی که فیلم های بهتری ساختند، اما به هرحال سابقه نشان می دهد صرف شناخته شدن یک بازیگر، باعث خواهد شد فیلم او بیشتر از حقش دیده شود و بتواند جریان سینمای ایران را به سمت و سویی خاص ببرد. پس اعلام تصمیم سحر قریشی برای فیلم ساختن چرا اینقدر مهم و واکنش برانگیز است؟ مصاحبه سحر قریشی با برنامه اینترنتی دید در شب که با اجرای رضا رشیدپور پخش می شد، فصل مهمی از موضع گیری ها درباره او را به وجود آورد. رشیدپور از قریشی می پرسد شما تحصیلات بازیگری ندارید؟ و او می گوید نه متاسفانه ندارم، اما در حال حاضر تایم پیک کاری من (زمان اوج فعالیت من) هست، ولی تصمیم گرفتم بعد از این دوران، کارگردانی بخوانم، زیرا از لحاظ تجربی به درجه ای رسیده ام که بخواهم فیلم بسازم و باید علم این کار را هم یاد بگیرم.
رشیدپور از تحصیلات، مقداری کوتاه می آید و این بار می پرسد در حوزه بازیگری مطالعه دارید؟ دروغ چرا، نه. بیشتر سعی می کنم فیلم ببینم و در دوره های عملی بازیگری یا کارگردانی شرکت کنم. عده ای می گویند شما دیپلم ندارید؛ اینکه میگن بی سوادم و حتی دپیلم ندارم، شایعه است. شاهد دارم که دیپلمم رو با معدل پایین گرفتم... هنرپیشه ای که همان پنج سال پیش هم گفته بود قصد دارد کارگردان شود، در انتهای برنامه وقتی یک سری تصاویر را نشانش دادند تا درباره شان نظر بدهد، کوئنتین تارانتینو را که تقریبا معروف ترین فیلمساز خارجی در ایران است، نشناخت. بعد تصویر فرانسیس فورد کاپولا را نشانش دادند و باز هم نتوانست بشناسد. رشیدپور برای کمی راهنمایی هم که شده، نام فیلم پدرخوانده را برد و قریشی آهی کشید و با تعجب گفت طرف چقدر پیر شده.
بلافاصله معلوم شد با اشاره به فیلم پدرخوانده ، او فکر کرده تصویر کاپولا متعلق به آل پاچینو، بازیگر آن فیلم است، بی اینکه ذره ای بین این دو نفر شباهت باشد. مردم اسم این حالت را صداقت نمی گذارند و احتیاجی نیست اشاره شود که چه نامی روی آن می گذارند. اینکه چنین فردی تصمیم می گیرد فیلم بسازد، بدون اینکه این فیلم ساخته بشود، خودش وهن هنر فیلمسازی است. شوکی که به ذهن ها می آید از این جهت است که بیچاره هنر فیلمسازی؛ این کار به قدری سبک و بی اعتبار شده که کسی با این سطح دانش و بهره هوشی، خودش را در حد انجام آن می بیند.
به اینها باید گفت در مورد سحر قریشی تا حدودی حق با شماست. فیلمسازی یعنی کاری که نام های بزرگی در سینمای ایران انجامش داده اند و باید اینقدر ابهت داشته باشد که سحر قریشی در هر مصاحبه یا فرش قرمزی هوس نکند بگوید قصد ورود به آن را دارد. اما آیا سحر قریشی تنها نمونه در بین جریانی است که به نماد آن تبدیل شده؟ او از کجا آمد؟ آیا سحر قریشی را می توان هجمه ای بیرون از ساختار سینمای ایران برای تخریب و فروکاست ارزش هایش دانست؟ باران کوثری هم تا سال های سال فقط دیپلم داشت و بعد از مدتی تصمیم گرفت معماری بخواند. بهنوش طباطبایی در همان سال ها که قریشی داشت وارد سینما می شد، در عین اینکه هنرپیشه مشهوری بود، تازه به دانشگاه علمی- کاربردی آمد تا مدرک فوق دیپلم بگیرد. از این نمونه ها بسیارند و از چنین افرادی هم بارها شنیده شده که می خواهند فیلم بسازند؛ اما چرا سحر قریشی اینقدر حساسیت برانگیز شده؟ لابد چون دوز خصوصیاتی که در این زمینه حساسیت برانگیزند، در او بالاتر از بقیه است. آیا به باقی همتایان قریشی در سینمای ایران هم به نسبت همان دوزی که چنین خصوصیاتی را دارند، واکنش نشان داده شده؟ خانم قریشی چرا اینقدر مهم است؟ چرا فیلمی که او می گوید قصد دارد بسازد و احتمال ساخته شدنش به هیچ وجه نسبت به وعده های این چنینی و محقق نشده افراد دیگر بالاتر نیست، تا این حد شایسته قرار گرفتن در جایگاه نمادین از غلتیدن سینمای ایران به ورطه ابتذال است؟ واقعیت این است که چنین واکنش هایی به سحر قریشی چندان عجیب و نامعقول نیستند. چیزی که سر جایش نیست، واکنش های دیگری از همین جنس به افراد دیگری از جنس سحر قریشی است؛ آنها هرچند کمتر از قریشی اظهارنظرها و رفتارهایی از این دست داشته باشند، متناسب با همان مقداری که از آنها سرزده هم واکنشی دریافت نکرده اند.
سحر قریشی وقتی در برنامه دید در شب حاضر شد، از رئیس جمهور قبلی دفاع کرد. این باعث شد پس از آن، وقتی اظهارنظرهای شاذ و عجیب او در فضای عمومی قرائت می شد، در بین صاحبان این تریبون های منتقد که امروز از اعلام تصمیمش برای فیلمسازی ابراز هراس می کنند، کسی از او دفاع نکند. کسی نگفت این نظر شخصی اوست و نظر شخصی هرکس محترم است. کسی نگفت او که سیاستمدار و جامعه شناس و فیلسوف نیست و نباید توقع عجیبی از چنین آدمی داشت. اینکه کسی از سحر قریشی دفاع بیجا نکرد، واقعا اتفاق خوبی بود. اما مساله سحر قریشی در همین یک نفر یا چند هنرپیشه دیگر مثل او که از رئیس جمهور قبلی دفاع کرده بودند، خلاصه نمی شود. کافی است جای قریشی را با هنرپیشه ای عوض کنیم که برای مرگ گربه خانگی اش با لحن مادران فرزندمرده، متنی را در فضای مجازی منتشر کرد که واکنش گسترده مردم را در پی داشت. آیا شنیدن خبر اینکه او هم می خواهد کارگردان شود، تا این حد واکنش برمی انگیخت؟ ایراد از واکنش هایی نیست که به قریشی صورت گرفته، ایراد از واکنش هایی است که به همتایان او در جبهه سیاسی دیگر صورت نگرفت. اگر این واکنش ها به طور آگاهانه و حتی گاهی ناخودآگاه، گزینش گرانه نبودند و یک برخورد یکدست و فراگیر از طرف تمام طیف های فکری و سیاسی و اجتماعی با پدیده ابتذال صورت می گرفت، امروز شرایط و اوضاع فرهنگی کشور می توانست تفاوت محسوسی با آنچه اکنون دارد، پیدا کند.

*فرهیختگان

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: محسن محسنی نسب از علت استفاده از بازیگران تکراری و معرفی نشدن چهره های مستعد و عواقب منفی این موضوع گفت.

به گزارش سینماپرس ، محسن محسنی نسب کارگردان سینما، درباره علت استفاده از بازیگران تکراری و معرفی نشدن چهره های مستعد در سینمای ایران و عواقب منفی این موضوع به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: این اتفاق باعث شده چرخه سینمای ایران به ناکجاآباد برود تا جایی که وزیر ارشاد هم اعلام کرد 88 درصد مردم به سینما نرفته اند و ما هم با استناد به صحبت های وزیر به دلایل آن اشاره می کنیم.

او افزود: تعداد پنج بازیگر در سینما دستمزدهای نجومی می گیرند و اگر یکی از آن ها در فیلمی نباشد، شانس اکران ندارد. متاسفانه هشتاد درصد بودجه های یک اثر به همین تعداد می رسد و بقیه بین همه عوامل و مسائل تولید تقسیم خواهد شد که آیا این عدالت است!؟

محسنی نسب گفت: محمدرضا گلزار هنوز نقش یک پسر مجرد را ایفا می کند! در صورتی که طبق فرهنگ ما و در دنیای واقعی باید نوه داشته باشد، سینمای پیر و بی رمق ما نتیجه این نمونه کارهاست چرا به شعور مخاطب توهین می کنید و راه جوان های پرشور و مستعد برای ورود به سینما را بسته اید!؟ برای رسیدن به سینمای پویا و خلاق این راه را باز کنید.

این تهیه کننده گفت:این موضوع باعث شده فیلم ها لاغرتر، ضعیف تر و فقیرتر شوند، چون همه چیز برای دو بازیگر اصلی آن فیلم باشد و بدتر اینکه قصه نیز بر مبنای دیالوگ گفتن آن ها نوشته می شود این یعنی سقوط کیفیت فنی و محتوایی سینما.

او ادامه داد:کسانی که هم اکنون به سینما می روند قشر خاصی هستند و جزء بدنه جامعه نیستند، چون بدنه جامعه، سینما را تحریم کرده اند البته که منافع و سود مافیای اکران در همین است یعنی از تعدادی بازیگر و یک سری فیلم با محتوای خاص و دلخواه خودشان خوراکی برای آن قشر سینماروی خاص تولید می کنند و عموم اصلی جامعه را از رفتن به سینما منع می کنند. تا زمانی که این چرخه شکسته نشود وضعیت روز به روز بدتر هم خواهد شد.

محسنی نسب گفت:بحث پروپاگاندای خبری به نفع همان بازیگران خاص را خود مافیای اکران راه می اندازند تا با جوک های خزینه ای فیلمنامه ای با نام کمدی ساخته و به خورد مخاطب بدهند و دیگر رنگ کمدی فاخر که به شخصه علاقه مند آن هستم کمرنگ شود.

او ادامه داد: متاسفانه این بازیگرانی که بزرگشان کرده اند بجایی رسیده اند که حتی باید وضعیت خوراک و جای خوابشان با دیگر عوامل فیلم فرق کند و بدتر اینکه در فیلمنامه و اصل فیلم دخالت و اظهار نظر و پیشنهاد مستقیم دارند و بدتر این است که در اکثر مواقع حرفشان به کرسی می نشیند؛ این بازیگران روشنفکر نیستند، اما ادای روشنفکرها را در می آورند و در مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور اظهار نظر می کنند دوستانی که فرهنگ منفی پوشش لباس و حجاب را در جامعه ترویج می کنند.

این تهیه کننده گفت:برای من جالب است هفته سیامک شایقی و بزرگداشت مجید قاری زاده برگزار می شود، اما آقای مدیر فارابی از تفکر این اشخاص مجرب در پیشبرد اهداف و سیاست های خود بهره نمی گیرد و باعث انزوا و گوشه گیری آن ها شده است و از اشخاص دیگری استفاده می کند! می خواهم بگویم سینما درگیر مدیرانی با نداشتن سابقه فرهنگی و سینمایی موثر شده و خدارا شاکرم که وزیر می داند با مدیریت این افراد، بودجه ها صرف ابتذال می شود و 88 درصد مردمی که باید به سینما بروند طرد شده و خوراکی برایشان تولید نمی شود. آقای وزیر لطفا مدیران بدون سابقه فرهنگی و سینمایی را حذف کنید.

محسنی نسب گفت:همه این اتفاقات منفی از سوی این مدیران سر می زند که دانسته یا نادانسته جولانگاهی برای مافیای سینما با خروجی عواقب منفی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آورده اند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
سینماپرس: انسیه شاه حسینی کارگردان سینما در پی اظهارات سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر نرفتن 88 درصد مردم کشور به سینما؛ گفت: تا زمانی که فساد سینمای ایران را احاطه کرده مردم به سینما نخواهند رفت، بروند که چه چیز ببینند؟ خیانت و دروغ و شوخی های رکیک جنسی و حرف های زشت و تهوع آور؟ اگر به جای وزیر ارشاد بودم هنگام ارائه این گزارش سرم را به دیوار می کوبیدم!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : منجیل خبر تابناک گیلان فرهنگ سدید

کارگردان فیلم سینمایی شب به خیر فرمانده در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: تا زمانی که سینمای ایران سرشار از فیلم های مهوع شده که مسئولان فرهنگی در قبال آن ها خائنانه سکوت کرده اند، قطعاً مردم شریف، اخلاق مدار و نجیب به تماشای این آثار سخیف و مبتذل که به اسم فیلم و سینما و هنر تولید و اکران می شود نخواهند رفت. بنده که شخصاً آرزو می کنم روزی برسد که اگر فیلم های سینما مثل امروز باشند هیچ کس به سینما نرود، آن وقت متوجه می شویم که جامعه ای سالم و فرهیخته داریم!

وی ادامه داد: ما نباید سوأل کنیم که مردم چرا به سینما نمی روند؟ این سوأل مانند آن است که از خودمان بپرسیم مردم چرا غذای فاسد و کپک زده نمی خورند؛ جواب آن واضح است، چون مردم عقل و آگاهی و خرد دارند و هرگز به سمت غذای فاسد نمی روند، سینما و فیلم هم یک کالا و غذای فرهنگی است و وقتی فاسد باشد مردم قطعاً به سمت آن نخواهند رفت. ما باید شاکر باشیم که مردم کمتر به سینما می روند تا کمتر آسیب ببینند.

شاه حسینی با تأکید بر اینکه اگر به جای وزیر ارشاد بودم هنگام ارائه این گزارش خفت بار سرم را به دیوار می کوبیدم تصریح کرد: باید از ایشان سوأل شود که شما با فرهنگ و هنر این مملکت چه کردید که مردم به این حال و روز افتاده اند و حاضر نیستند حتی برای گذران اوقات فراغت شان به سینما بروند؟ شمایی که برای دیدار مراجع عظام تقلید به قم رفتید و آن ها موأخذه تان کردند که این فیلم های فاسد چیست، چرا جلوی این آثار را نگرفتید؟

کارگردان فیلم سینمایی غروب شد بیا تأکید کرد: به خدا که ملت ایران بسیار ملتی شریف و نجیب هستند، اگر اینجا آمریکا بود، مردم موقع شنیدن چنین گزارشی از زبان وزیر فرهنگ شان به سمت او گوجه فرنگی هم پرتاب می کردند؛ این نجابت ملت ایران است که هنوز به کسانی که روی صندلی های انقلاب می نشینند احترام می گذارند در غیر این صورت رفتاری بدتر با آن ها داشتند.

این سینماگر در خاتمه اظهاراتش افزود: امروزه به جز تعداد اندکی فیلم های ارزشمند که گه گاه شاهد تولید و اکران شان هستیم اکثریت سینما را فیلم های مبتذل و سخیف احاطه کرده اند و معلوم نیست تا چه زمان این وضعیت اسفبار در سینما ادامه خواهد داشت!

لینک خبر :‌ سینما پرس
تهران- ایرنا- سخنگوی هیأت منصفه دادگاه مطبوعات گفت: مدیر مسئول روزنامه وطن امروز به اتهام خدشه وارد کردن در وحدت اسلامی به اتفاق آرا مجرم شناخته نشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : پرسش

احمد مؤمنی راد روز یکشنبه به خبرنگار قضائی ایرنا گفت: روزنامه وطن امروز مقاله ای تحت عنوان "ابوموسی اشعری منافق بن کافر" منتشر کرده بود و مروری بر یک بحث تاریخی داشت و معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با طرح شکایتی از این روزنامه اعلام کرد که انتشار این تیتر ممکن است وحدت اسلامی را خدشه دار کند. البته معاونت مطبوعاتی به محتوا کاری نداشت.

وی افزود: معاونت مطبوعاتی به محتوای مقاله اشاره نکردند و فقط به تیتر آن اشکال وارد کردند. تیتر روزنامه وطن امروز نیز برگرفته از سخنان حضرت علی علیه السلام است لذا به اتفاق آرا این روزنامه مجرم شناخته نشد.

مؤمنی راد اضافه کرد: به این پرونده های مطبوعاتی در شعبه ششم دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی شقاقی رسیدگی شد.

وی گفت: مدیر مسئول سایت اکباتان نیز به اتهام نشر اکاذیب به قصد اضرار و تشویش اذهان عمومی به اتفاق آرا مجرم شناخته نشد. البته شهرداری از این سایت شکایت کرده بود که درباره موضوع کوچکی میان برخی مدیران شهرداری منطقه شش بود و این روزنامه مطالبی را بیان کرده بود.

سخنگوی دادگاه مطبوعات افزود: گزارش منتشرشده در این روزنامه با عنوان مجرمانه هماهنگ نبود و موضوع آن نیز اهمیتی نداشت و بر همین اساس همه اعضای هیأت منصفه این روزنامه را مجرم نشناختند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی در اطلاعیه ای از مدیران مسئول نشریات خواست نسبت به اعلام وصول نشریه خود بلافاصله پس از انتشار، اقدام نمایند.

به گزارش خبرگزاری فارس، در اطلاعیه اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی که برای مدیران مسئول به صورت پیامک نیز ارسال شده، خطاب به ایشان آمده است: با توجه به الزام قانون مطبوعات در خصوص لزوم تکمیل فرایند و تأیید اعلام وصول نشریات بلافاصله پس از چاپ، مقتضی است در این خصوص اقدام لازم معمول دارید تا عدم اعلام وصول منجر به بروز برخی مشکلات احتمالی نشود.

تعداد اعلام وصول تایید شده نشریات، یکی از شاخص های اصلی و تاثیرگذار در محاسبه یارانه های ادواری است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
نماینده مردم تهران در مجلس که مدیر مسئول روزنامه اعتماد نیز است می گوید در حال حاضر معلوم نیست بر اساس کدام شاخص، سهمیه کاغذ به روزنامه ها داده می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

الیاس حضرتی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت درباره وضعیت کاغذ روزنامه به دنبال جلسه مدیران مسئول روزنامه ها با جهانگیری گفت: ما هنوز سر در نیاورده ایم که کاغذ روزنامه ها چه شده است؛ از سویی مسئولان مربوطه می گویند 150 تن کاغذ با ارز 4200 تومانی وارد بازار شده ولی از سوی دیگر نحوه توزیع آن مشخص نیست.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی افزود: تیراژ هر روزنامه، ابعاد و تعداد صفحات آن مشخص است؛ بنابراین باید لیستی از روزنامه ها وجود داشته باشد تا سهم کاغذ اختصاصی برای هر روزنامه نیز مشخص شود ولی در حال حاضر معلوم نیست کاغذها را چگونه توزیع می کنند.

مدیر مسئول روزنامه سراسری "اعتماد" تاکید کرد: به روزنامه اعتماد فقط در حد یکی دو تن بیشتر کاغذ نداده اند و مابقی نیاز خود را از بازار آزاد تهیه می کنیم؛ لذا اگر این رویه ادامه داشته باشد، روزنامه تعطیل خواهد شد.

رییس کمیسیون اقتصادی مجلس توضیح داد: این کاغذ مشمول ارز دولتی است ولی به دست روزنامه ها نرسیده است؛ معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد باید گزارش شفافی از نحوه توزیع این کاغذ ارائه دهد زیرا در حال حاضر معلوم نیست بر اساس کدام شاخص، سهمیه کاغذ به روزنامه ها داده می شود./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۲ سایت های دیگر : بولتن نیوز سینما سینما

شماره 760 مجله چلچراغ که در تاریخ 22 تیر ماه منتشر شد، در اقدامی قابل تعجب عکس روی صفحه خود را به بهروز وثوق بازیگر معلوم الحال سینمای قبل از انقلاب ایران اختصاص داد. البته این همه ماجرا نیست. بلکه در این شماره چلچراغ، شاهد مصاحبه اختصاصی این نشریه با بهروز وثوق هستیم که در خصوص مسائل سینمای ایران بویژه موضوع ستاره سازی در سینما است.

مجله چلچراغ که متعلق به فریدون عموزاده خلیلی از فعالان اصلاح طلب قدیمی و دوستان نزدیک محمد خاتمی است، از سال 1381 با محتوای فرهنگی، ورزشی، هنری، اجتماعی، ادبی، سینمایی و طنز شروع به کار کرد. هیئت نظارت بر مطبوعات، اول آذر 1389، نشریه چلچراغ را به دلیل انتشار مطالب خلاف عفت عمومی و اصرار بر تخلفات ، مشمول بند 2 قانون مطبوعات و توقیف کرد. این هیئت ابلاغ سومین اخطاریه کتبی مبنی بر درج مطالب توهین آمیز را علت توقیف این نشریه عنوان کرد. اما روز سه شنبه 14 دی 1389، به حکم مسعود امرایی فرد، رئیس شعبه 29 دادگاه حقوقی مجتمع قضایی شهید بهشتی رفع توقیف شد و از شنبه 18 دی 1389 به پیشخوان مطبوعات ایران بازگشت.

اما در خصوص بهروز وثوق . قدیمی ترها کاملا با وی آَشنا هستند. اما لازم به توجه جوان ترهایی که وی را نمی شناسند. در مطلبی تحت عنوان ماجرای ارتباط اشرف پهلوی و بهروز وثوقی نوشتیم که:

بهروز وثوقی که نام اصلی اش خلیل وثوقی است در سال 1316 در شهر خوی به دنیا آمد و پس از تحصیل مدرک دیپلم متوسطه در جستجوی کار به تهران آمد و در سال 1337 به کار دوبله فیلم های خارجی و ایرانی مشغول شد. وثوقی پس از سه سال فعالیت در این حرفه با حمایت یکی از هنرپیشگان زن سینمای ان روزگار به نام پوری بنایی با فیلم صد کیلو داماد فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد.

اما علی رغم حضور در کنار این هنرپیشه زن و بازی در فیلم های مبتذل به شهرت چندانی دست نیافت. تا این که ناگهان جریانی با عنوان موج نو با حمایت نویسندگان وابسته ای همچون فیروز شیروانلو، پرویز دوایی کارمند پرسنلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، لیلی امیر ارجمند ندیمه فرح پهلوی و با سرمایه تهیه کنندگانی مانند علی عباسی، مهذی میثاقیه در سینمای ایران شکل گرفت. این عناصر ماموریت داشتند که بهروز وثوقی هنرپیشه درجه دهم سینمای ایران را به معروف ترین و گران ترین بازیگر سینما تبدیل کنند و چنین شد که به دستور اشرف پهلوی وی به یکی از پدرخوانده های سینمای ایران تبدیل شد. چنانکه با یک تلفن برای فیلم هایش مجوز نمایش می گرفت و یا یک تلفن هم فیلم های دیگران را سالها راهی انبارها می کرد.

بستر سازی در جهت چهره سازی او چنان ماهرانه صورت گرفت که دیگر هنرپیشگانی که تا قبل از دهه 50 گران ترین بازیگران سینمای ایران محسوب می شدند و فیلم هایشان از فروش خوبی برخوردار بود در اواخر دهه 50 عمداً خانه نشین شده بودند. در حالی که وثوقی برای بازی در هر فیلم در سالهای 1357 1353 رقم بالایی معادل نیمی از هزینه تولید فیلم در آن سالها به عنوان دستمزد دریافت می کرد.

حضور مافیایی وثوقی در عرصه هنر چنان بود که در هنگام ازدواج با فائقه آتشین معروف به گوگوش وی ترانه سرایان و آهنگسازان معترض به همسرش را یکی دوسال ممنوع القلم و ممنوع التصویر ساخت تا برای همیشه ادب شوند. وثوقی پس از افتضاح افشای روابط همسرش با داریوش اقبالی و پس از طلاق همسرش این خواننده معتاد به مواد مخدر را توسط ماموران به دام انداخت و با حمایت اشرف مطبوعات را وادار ساخت تا تصویر او را به همراه مواد مخدر مکشوفه در صفحات حوادث خود به چاپ برسانند.

بدین ترتیب در جامعه این شایعه قوت گرفت که داریوش اقبالی به جرم سیاسی به زندان افتاده است سرانجام نیز داریوش با خواندن ترانه ای رسول رستاخیز و طلایه دار در تلویزیون و تقدیم آنها به شاه از زندان آزاد شد. وثوقی درآستانه پیروزی انقلاب پس از فروش سینماها و املاکش به آمریکا گریخت. وی هم اکنون بازیگر نقش های چرخ پنجم در فیلم های ضد ایرانی هالیوود است. نقش هایی همچون بادیگارد ، تروریست و الخ.

حال در شرایطی که دشمنان جمهوری اسلامی شدیدا به دنبال آسیب زدن به فرهنگ ما هستند و انتشار تصاویر پیر منافقین موس به دست در آلبانی، خود موید این موضوع است، مشاهده جاده صاف کنی برای کسی که کارنامه مشخصی چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب در سینمای ایران داشته چه معنی دارد؟ آنهم توسط نشریه ای که از سوی نهادهای رسمی جمهوری اسلامی مجوز دریافت کرده.

به نظر می رسد لازم است که وزارت ارشاد در خصوص رعایت خط قرمزها دقت بیشتری داشته و این موضوع را به سایر رسانه ها گوشزد کند. همچنین لازم است در برابر چنین هنجارشکنی هایی، اقدامات لازم را انجام دهد که شاهد تکرار آن در حد وسیع تری نباشیم.

منبع : بولتن نیوز

لینک خبر :‌ حامیان ولایت
گروه مؤسسات قرآنی مردم نهاد اعلام ترکیب جدید اعضای هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلاطم وقایع اخیر، بحث های ادغام دو اتحادیه مؤسسات قرآنی کشور و ... نویدبخش چه چیزی می تواند باشد؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

در اولین روز هفته جاری، ترکیب جدید هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت (مؤسسات قرآنی که از این وزارتخانه درخواست دریافت مجوز داشتند) از سوی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام شد.

نام هایی همچون عباس سلیمی، عضو هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم و محمدعلی خواجه پیری و حجت الاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، رئیس مرکز قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه بیش از هر چیز ترکیبی فرادستگاهی از سوی معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به ذهن متبادر کرده و در وهله اول، هوشمندی سکاندار این معاونت را نشان می دهد، به ویژه اینکه در این بین نام یکی از اعضای هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم نیز به چشم می خورد.

در حالی این عضو هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم به عنوان عضو هیئت رسیدگی به امور مؤسسات قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شده است که سازمان دارالقرآن الکریم و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی این سال ها در بحث ادغام دو اتحادیه مؤسسات قرآنی و انحلال هیئت مشترکی، که با مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی (هیئت رسیدگی به امور مؤسسات قرآن و عترت) حدود 80 جلسه آن نیز برگزار شد، تقابل هایی با هم داشته اند؛ تقابل هایی که باعث شد تا بحث ادغام را به حاشیه ببرد و سرنوشت آن هنوز هم بعد از سال ها در ابهام قرار دارد.

در ادامه گفت وگو با عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس هیئت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صورت گرفته است تا در مورد دلایل رسیدن به این ترکیب بحث شود، هرچند معاون قرآن وزیر ارشاد در این گفت وگوی نسبتاً کوتاه بیشتر به معرفی سابقه اعضای این هیئت پرداخت، اما نهایتاً در مورد دلایل این انتخاب نیز توضیحاتی ارائه کرد.

تا قبل از اینکه برای عضویت استاد سلیمی دعوت به عمل بیاید از عضویت ایشان در هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم اطلاع نداشتم، وقتی هم ایشان این مسئله را مطرح کردند، اتفاقاً بسیار خوشحال شدم و تأکید کردم این می تواند نقطه اتصال بیشتر و بهتری باشد

عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت وگو با خبرنگار ایکنا ؛ با اشاره به اینکه ترکیب این هیئت یک ترکیب فراوزارتخانه ای است، گفت: در این ترکیب از پیشکسوت قرآنی استاد عباس سلیمی دعوت شده است. ایشان یکی از مهم ترین چهره های قرآنی اثرگذار در فضای قرآنی کشور است و تعلق خاصی به نهاد خاصی ندارند و در تمامی نهادهای اصلی قرآنی چهره ای بسیار موجه و مورد احترام هستند. ایشان سابقه بسیار درخشانی از حیث تأثیرگذاری در فضای فرهنگ قرآنی دارند که بزرگوارانه دعوت ما را پذیرفته و در جلسه اخیر هم حضور یافتند.

وی محمدعلی خواجه پیری را دیگر عضو جدید این هیئت معرفی کرد و افزود: ایشان هم زمانی ریاست بر مرکز قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (مرکز هماهنگی، توسعه و ترویج فعالیت های قرآنی کشور)، که به معاونت ارتقا یافته است، برعهده داشته اند. ایشان هم از چهره های مهم و موجه فضای قرآنی است و تعلق به جناح و ارگان خاصی ندارد. بنا بر رابطه بسیار صمیمانه ای که طی این دو سال حضور در معاونت با ایشان به وجود آمده است، از این پیشکسوت قرآنی نیز دعوت شد تا در ترکیب حضور داشته باشند. ایشان در تمامی مراحل پیشین معاونت از هرگونه همکاری دریغ نداشته اند.

فقهی زاده بیان کرد: عضو دیگر این هیئت، حجت الاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی ، رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه، یکی از چهره های خوشنام فضای قرآنی است و تجربه ملی قابل توجهی در این زمینه دارد. ایشان هم مؤسسه دارد و هم یک نهاد ملی قرآنی را راهبری کرده است. بنابر رابطه بسیار خوبی که وجود داشته است، هر چند در برخی زمینه ها اختلاف سلیقه هایی هست، اما از ایشان دعوت شد و ایشان نیز از هیچ گونه همکاری دریغ نکرد.

معاون قرآن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه از ترکیب این هیئت رضایت کامل دارم و امیدوارم منشأ خدمات خوبی باشند در پاسخ به سؤال ایکنا مبنی بر دلایل حضور یکی از اعضای هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم و تقابل های این سازمان با وزارت ارشاد در بحث ادغام و صدور مجوز برای مؤسسات قرآنی، گفت: تا قبل از اینکه برای عضویت استاد سلیمی دعوت به عمل بیاید، از عضویت ایشان در هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم اطلاع نداشتم. وقتی هم ایشان این مسئله را مطرح کردند، اتفاقاً بسیار خوشحال شدم و تأکید کردم این می تواند نقطه اتصال بیشتر و بهتری باشد.

فقهی زاده بیان کرد: البته هیچ گونه مشکلی با همکاران خودمان در سازمان تبلیغات اسلامی نداریم. به هر حال این اتفاق رخداد مبارکی می تواند باشد و از این مسئله استقبال می کنیم که افرادی را دعوت کرده ایم که مورد اعتماد سایر دستگاه ها و نهادهای اصلی اند.

این ترکیب جدید می تواند نویدبخش همکاری های آتی، تعامل بیشتر، تداخل کمتر و دوری از موازی کاری ها و سردرگمی علاقه مندان به تأسیس و اداره مؤسسات قرآنی باشد. باید منتظر بود و دید آیا سازمان دارالقرآن الکریم به عنوان دیگر نهاد متولی صدور مجوز فعالیت مؤسسات قرآنی در کشور دست به کار مشابه خواهد زد؟

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : جماران

همه اش زیر سر او بود، او بود که در آن کنج، آرام و خاموش نشسته بود و ته دلش به ما، به تمام بچه ها می خندید، نه خنده ه ایی از سر شیطنت، خنده ای از سر ذوق آوردن و زندگی بخشیدن، او به تمام جان های خسته ما زندگی بخشید، او آن کنار، کنار گاراژ ایران پیما، کنار کتابفروشی فردوسی، هر هفته، وقت و بی وقت، منتظر ما و چشم به راه ما، خاطرات و سرگشتی هایمان و همه و همه چیز از او شروع شد ... .

آنچه خواندید، خاطرات جمشید آهنگرانی، کارگردان و طراح صحنه سینما به نقل از کتاب "سینما دنیای اراک" نوشته "یوسف نیکفام" ا ست. آهنگرانی فعالیت هنری خود را از سینمای آزاد اراک آغاز کرده بود و روزگاری ساعت های زیادی را برای تماشای فیلم مورد علاقه اش پشت درهای "سینما دنیا"ی اراک منتظر می ماند. سینمایی که سالهاست با عنوان "سینما فرهنگ " جزئی از زیرساخت های عرصه فرهنگ و اجتماع شهر اراک است.

به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، حدود 59 سال از زمان تأسیس سینما "دنیا" اراک می گذرد. سینمایی که در آن زمان پس از سینما "آریان" و سینما "موسیو" سومین سینمای اراک محسوب می شد و در کنار سالن "دیاموند" به سینمادوستان اراک خدمات ارائه می داد. سالن دیاموند محلی برای نمایش فیلم های خارجی ای بود که در آن زمان در سینماهای جهان معیار و معتبر بودند؛ هر چند عمرش زیاد طولانی نبود و پس از مدتی به فروشگاه تبدیل شد. سالن دنیا نیز فضای مناسبی را برای علاقمندان به فیلم های فارسی فراهم می کرد و در واقع نقطه عطفی را در تاریخ این سینما رقم زده بود. این سالن علیرغم همه مشکلاتی که در آن زمان با آن مواجه بود، توانست سرپا بماند و با تغییر نامش به سینما فرهنگ، علاقمندان زیادی را به سمت خود بکشاند. سینمایی که تا حدود یک ماه پیش علیرغم تمام کم و کاستی هایش فعالیت می کرد و بخشی از بار فرهنگی جامعه کنونی اراک را به دوش می کشید.

احتمالا طی چند هفته اخیر خبر تعطیلی این سینما به دستور مقامات قضایی به گوشتان خورده است. دستوری که برخی آن را ناشی از عدم رعایت مسائل بهداشتی و فقدان ایمنی لازم در برابر حریق احتمالی عنوان می کنند و برخی از شایعاتی مبنی بر تبدیل این فضای فرهنگی به یک مجتمع تجاری خبر می دهند. این اخبار و شایعات، درست یا غلط، در فضای محدود فرهنگ و هنر اراک نگرانی هایی را ایجاد کرده و آلارم هایی از محدودتر شدن این فضا می دهد، آنهم در زمانی که سیاست های کلان کشوری بر توسعه زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی تاکید می کنند.

تعطیلی این سینما خاطر سینمادوستان و اهالی فرهنگ اراک را مکدر کرده است؛ هرچند عده ای هم هستند که از تبدیل این سینما به یک مجتمع تجاری چندان بدشان نمی آید و درصدد این هستند تا از این آب گل آلود حسابی ماهی بگیرند و پولی به جیب بزنند.

بی شک سرنوشت سینما فرهنگ اراک این روزها یه یکی از اصلی ترین سوالات فرهنگ دوستان و عاشقان سینما تبدیل شده و در این راستا، خواندن این گزارش خالی از لطف نخواهد بود.

مالکان اراده لازم را برای راه اندازی مجدد سینما ندارند/اجازه تغییر کاربری نمی دهیم

مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان مرکزی، فقدان اراده کافی در مالکان این سینما برای راه اندازی مجدد این فضای فرهنگی و همچنین عدم اقامت ورثه در داخل کشور را از اصلی ترین دلایل عدم فعالیت مجدد این سینما می داند و به ایسنا می گوید: در حال حاضر به علت شکایاتی که از این مجموعه به علت نبود امکانات بهداشتی مناسب صورت گرفته است، راه اندازی مجدد این سینما منع قانونی دارد و به دستور مرکز بهداشت استان فعالیت این سینما متوقف شده است.

به گفته وی، اداره کل فرهنگ و ارشاد استان با همکاری دستگاه های ذیربط و مجموعه استانداری مرکزی در نظر دارند به منظور راه اندازی موقت این سینما و فعال کردن دائمی آن تصمیماتی بگیرند و اقداماتی را برای توسعه این فضای فرهنگی در دستور کار خود قرار دهند.

حجت الاسلام عباس دانشی در ادامه تاکید می کند: بنابر قوانینی که درخصوص حمایت از فضاهای فرهنگی از جمله سینماها از سوی قانون گذار وضع شده است، مراکز سینمایی با حفظ کاربری سینمایی خود اجازه دارند تعداد مشخصی از مراکز تجاری را جهت تأمین درآمدهای اقتصادی، در مجموعه خود راه اندازی کنند؛ اما بر اساس قانون قطعا تغییر کاربری کلی این فضاها ممنوع است و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز به عنوان حامی منافع شهروندان، به هیچ عنوان اجازه تغییر کاربری این سینما را نخواهد داد.

وی حمایت های بلاعوض اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان را منوط به بهسازی و تأمین تجهیزات سینمایی و فنی لازم این مجموعه می داند و ادامه می دهد: شهرداری باید به این موضوع ورود پیدا کند و در صورتی که این کار را انجام ندهند، مطمئنا برنامه های بلندمدت این اداره کل برای بهسازی و ساخت سالن های سینمایی جدید این مجموعه به نتیجه نخواهد رسید. زمان راه اندازی مجدد این سینما هنوز مشخص نیست و ما تلاش داریم با اتخاذ تصمیمات لازم در این زمینه، این سینما را مجددا به عرصه فرهنگ شهر بازگردانیم.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان مرکزی، پاسخگویی به مطالبات فرهنگی را مستلزم احداث سالن های سینمایی جدیدی در استان عنوان می کند و می گوید: این اداره کل، حمایت همه جانبه خود از تمامی سرمایه گذاران را به منظور تجهیز سالن های سینمایی کوچک اعلام می کند و امیدواریم سرمایه گذاران نیز به این موضوع توجه ویژه داشته باشند.

به گزارش ایسنا، علی حیدر شاه حسینی در کتاب "تاریخچه سینما در اراک" می نویسد: این سینما قبل از شروع رسمی فعالیت های خود، قرار بوده است به نمایندگی شرکت اتومبیل فولکس واگن آلمان تبدیل شود؛ اما به گفته برادران سیفی – موسسان سینما دنیا – مهندسی در اداره قند و شکر اراک به آنان پیشنهاد می دهد که این مکان را به سینما تبدیل کنند". تصمیمی که اگر موسسان این سینما، آینده ای که در انتظار آنست را می دانستند، شاید هرگز جامه عمل به آن نمی پوشاندند.

شاه حسینی در بخش دیگری از نوشته های خود با اشاره به معضلاتی همچون کاهش استقبال مردم از سینما و کاهش فروش فیلم ها و همینطور فرسودگی ساختمان سینما که بیش از 50 سال از عمر آن می گذرد و نیاز آن به بازسازی اساسی، به نقل از مسئولان سینما فرهنگ اینچنین می آورد "اگر شرایط به همین منوال ادامه یابد، باید به ناچار این سینما تعطیل شده و کارکنان آن که برخی از قدیمی ترین دست اندرکاران این حرفه هستند، به شغل های دیگری روی آورند شرایطی که شاید هیچ کسی تصورش را هم نمی کرد آنقدر بغرنج شود که روزی شاهد باشیم از سینمایی که در یک روز بیش از 2500 بلیت را به فروش رسانده و در این زمینه رکوردشکنی کرده بود، جز یک ساختمان قدیمی چیز دیگری باقی نماند. تعطیلی این روزهای سینما فرهنگ اراک، نتیجه بی توجهی به زنگ خطریست که سالها پیش به صدا در آمده بود؛ هشداری که نه تنها برای رفع مشکلات و بهسازی این سینما کارساز نبود، بلکه باعث شد مسئولین استانی و مالکان سینما، این فضای فرهنگی را بیش از هر زمان دیگری به حال خودش رها کنند و به قول معروف "کک شان هم از این موضوع نگزد".

مرور خاطرات اکران مردمی فیلم "جاده قدیم" به کارگردانی منیژه حکمت در مهر ماه سال گذشته نیز نشانگر نارضایتی مردم از وضعیت این سینمای قدیمی است. کم نبودند کسانی که از شیوه برگزاری و نحوه خدمت رسانی این سینما دل خوشی نداشتند و زمین و زمان را مقصر این امر می دانستند. یکی از کیفیت سالن سینما می نالید و ترجیح می داد این فیلم را در پارک و فضای آزاد ببینید، تا این که مجبور باشد ساعتی را بر روی صندلی های به گفته خودشان "عهد عتیق" این سینما بنشیند. دیگری از وضعیت بهداشتی سینما گلایه مند بود و می گفت "مسئولین باید قبل از برگزاری چنین رویدادهایی تمامی جوانب کار را بسنجد و سپس تصمیم بگیرند. این سبک از برگزاری، توهین به مردم اراک است".

" به شورا و شهرداران و تک تک کارخانجاتی که سود دارند، انتقاد دارم. اراک سالن سینمای مناسب، سالن تئاتر، گالری ندارد و کالای فرهنگی در سبد خانواده های این شهر وجود ندارد. اعضای شورای شهر اراک و استاندار مرکزی که با وی جلسه داشتم، میثاق بستند که این سینما را اصلاح کنند. من به عنوان یک شهروند اراکی، شهروندی مطالبه گر هستم و امیدوارم به زودی با همت شورای شهر، شهردار و استاندار مرکزی و صنایعی که نمی دانم سود آنها کجا می رود، به فرهنگ این شهر کمک شود."

اینها صحبت های منیژه حکمت، کارگردان فیلم جاده قدیم و از چهره های سرشناس عرصه سینمای کشور در همان روز اکران فیلم جاده قدیم است؛ صحبت هایی که ای کاش و ای کاش توجه بیشتری به آن می شد تا امروز، مجبور نباشیم زانوی غم بغل بگیریم و افسوس گذشته را بخوریم. البته از این بگذریم که همان روز رئیس شورای شهر، مردم اراک را سزاوار امکانات فرهنگی شایسته ای دانست و قول داد این نواقص را به زودی زود حل و فصل کند!

نزول چندپله ای رتبه فضاهای سینمایی استان/کیفیت امکانات رفاهی این سینما توهین آمیز است

سعید رجبی فروتن، از فعالان حوزه فرهنگی و اجتماعی اراک، در رابطه با تعطیلی اخیر سینما فرهنگ به ایسنا، می گوید: در وهله امر باید کاری می کردیم که این اتفاق نمی افتاد و درب سینما فرهنگ اراک به روی فرهنگ دوستان و سینمادوستان این شهر بسته نمی شد. اگر مالکان این سینما به توصیه های مکرری که طی دو دهه گذشته از سوی سازمان امور سینمایی در تهران و کانال ارتباطی اداره کل فرهنگ و ارشاد استان مرکزی به آنها می شد توجه بیشتری می کردند، این مهم می توانست هیچ گاه اتفاق نیفتد؛ اما متاسفانه مالکان این سینما هیچگاه برای رفع مشکلات موجود و بازسازی و تجهیز مجدد سینما آستینی بالا نزدند و آه حسرت را بر دل مردم اراک نشاندند.

این فعال فرهنگی و اجتماعی در ادامه، به شیب نزولی تعداد تماشاگران این سینما طی چند سال اخیر اشاره می کند و معتقد است: با توجه به امکانات رفاهی و تجهیزات قدیمی این مجموعه که من آن را توهین آمیز می دانم، در صورتی که این سینما حتی تعطیل هم نمی شد، بعید بود که اتفاق خاصی می افتاد و خانواده ها راضی می شدند یکی دو ساعتی در این سینما بنشینند و شرایط دشوار و غیر قابل تحمل آن را تاب بیاورند. از تعطیلی یکی از مراکز فرهنگی شهر اراک بسیار دلخور هستیم، چرا که متاسفانه هیچ جایگزینی برای آن نداریم و مجموعه ای نیز همزمان با تعطیلی این سینما افتتاح نمی شود.

وی تاکید می کند: متاسفانه با تعطیلی سینما فرهنگ، سرانه سالن و صندلی های سینمای استان مرکزی کاهش بسیار محسوسی یافت و باعث شد رتبه فضاهای سینمایی استان در سطح کشور، دچار نزول چند پله ای شود. همچنین از آنجاکه در حال حاضر در شهر اراک سرمایه گذار و متقاضی ساخت مجتمع های فرهنگی وجود ندارد، جبران این مسئله بسیار سخت است. اداره راه و شهرسازی استان مرکزی از مدتی پیش توسط نماینده خود در کمیسیون مربوطه گفته بود که این بنا به خاطر فرسودگی و مستعمل بودن، قابلیت مرمت و بازسازی ندارد و تنها راه، نوسازی مجدد این ساختمان است. متاسفانه مالکان سینما در زمانی که در قید حیات بودند، به دلیل کهولت سن، بیماری و حضورشان در خارج از کشور، هیچ علاقه ای برای این کار از خود نشان ندادند و با پاک کردن صورت مسئله، ترجیح دادند تا سرنوشت این بنای فرهنگی را به قضا و قدر بسپارند.

قانون ممانعت از تغییر کاربری فضاهای فرهنگی شامل سینما فرهنگ نمی شود

رجبی فروتن که زمانی سرپرست معاونت هنری سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی بوده است، در ادامه می گوید: جالب است بدانید سندی که در حال حاضر در اختیار مالکان این سینماست، سند یک واحد مسکونی است و سند سینمایی نیست و حدود 59 سال گذشته در زمان تأسیس این سینما، مالکان هیچگاه در صدد برنیامدند که سندی را به اسم سینما از اداره ثبت اسناد و املاک دریافت کنند؛ از این رو قانون ممانعت از تغییر کاربری فضاهای فرهنگی شامل تغییر کاربری این سینما نمی شود.

به گفته وی، بر اساس آئین نامه احداث سالن های سینمایی جدید که پس از حدود 55 سال در حال تصویب توسط هیأت دولت است، از این پس تغییر کاربری برای سینماهایی که زمین را از نهادهای عمومی یا دولت دریافت کرده باشند، غیر ممکن است و سینماهایی که در زمین های تحت تملک شخصی احداث شده باشند، پس از مدت مشخصی می توانند کاربری خود را تغییر دهند، همچنین با توجه به تمرکز واحدهای تجاری اطراف ساختمان این سینما، بسیار بعید به نظر می آید که در نقشه جامع کلانشهر اراک برای این منطقه کاربری فرهنگی در نظر گرفته شده باشد.

آخرین پیگیری ایسنا درخصوص نتیجه اقدامات جهت بازگشایی این سینما نشان می دهد که همچنان از بازگشایی خبری نیست.

دانشی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی امروز به ایسنا گفت: پیگیری ها در این خصوص هنوز به نتیجه ای نرسیده است. یکی دو جلسه در مورد سینما برگزار و گفتگوهایی شده ولی فعلا نتیجه ای برای بازگشایی و راه اندازی و مجدد آن حاصل نشده است، البته درصدد هستیم که این مشکل را حل کنیم.

وی با بیان اینکه هنوز مشخص نیست سینما چه زمانی بازگشایی شود، درخصوص ممکن بودن تغییر کاربری سینما بعلت برخورداری آن از سند مسکونی که توسط یکی از فعالان فرهنگی اراک عنوان شده بود، اظهار کرد: درخصوص سینما فرهنگ هیچگونه درخواستی برای تغییر کاربری وجود ندارد و مدیر سینما نیز به این اداره کل اعلام کرده است که قصد تغییر کاربری ندارد.

به گزارش ایسنا، اگرچه در حدود 110 سال از ورود سینما به کشور می گذرد، اما به نظر می رسد هنوز هم نقش هنر هفتم در فرهنگ سازی و ایجاد ارزش در جامعه به طور کامل بر همگان روشن نشده است، چرا که اگر این موضوع به خوبی در دل مسئولین و متولیان امر رسوخ پیدا می کرد، اجازه نمی دادند کار سینما فرهنگ اراک به اما و اگر برسد، که هیچ، بلکه این سینمای قدیمی اراک اکنون به مجتمع فرهنگی پررونقی تبدیل شده بود.

با توجه به طولانی شدن بیش از اندازه راه اندازی تالار مرکزی اراک و مشخص نبودن زمان دقیق بهره برداری از این مجمتع فرهنگی، لزوم فعالیت مجدد سینما فرهنگ اراک بیش از هر زمان دیگری احساس می شود و با توجه به فرا رسیدن فصل تابستان و افزایش تقاضای مردم از فضاهای فرهنگی، وجود تنها یک سینما در شهری با جمعیت حدود 560 هزار نفر، اصلا منطقی به نظر نمی رسد و یقینا پاسخگوی نیاز فرهنگی مردم نخواهد بود.

بی شک راه اندازی مجدد سینما فرهنگ از مطالبات عموم مردم و فرهنگ دوستان اراک است و تبدیل این فضای فرهنگی به یک مجتمع تجاری موضوعی نیست که به این راحتی به مذاق مردم خوش بیاید.

در شرایطی که مردم این شهر نیازمند فضاهای تفریحی و فرهنگی برای افزایش روحیه نشاط و شادابی بوده و با کمبود شدید اینگونه فضاها مواجه هستند تعطیلی طولانی مدت یک فضای فرهنگی قدیمی که در واقع یکی از مهمترین زیرساخت های فرهنگی این شهر محسوب می شود عجیب بنظر می رسد و باید هرچه سریع تر برای راه اندازی مجدد سینما فرهنگ اراک تصمیمی قاطع از سوی مسئولین استانی اتخاذ شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
شاهرود - ایرنا- رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شاهرود گفت: بزرگترین مرکز چاپ دیجیتال استان سمنان در شاهرود راه اندازی و مشکلات چاپ نشریات برطرف می شود.

شهرستان شاهرود دارای 12 نشریه هفتگی و ماهنامه است که برخی از آنها امور چاپ خود را در استان های اطراف انجام می دهند.

رضا مهدیان دوشنبه درگفت وگو با خبرنگاران فروش تولیدات هنری را یکی از مهمترین دغدغه های مسوولان فرهنگی عنوان کرد و یادآورشد: باید با ارائه راهکار های مناسب دغدغه فروش در این حوزه رفع شود.

وی با بیان اینکه برای معرفی ظرفیت های فرهنگی شهرستان شاهرود همکاری همه نهادها نیاز است، خاطرنشان کرد: ایجاد دانشکده هنر و هنرستان هنرهای زیبا در آینده نزدیک پیگیری می شود.

مهدیان گفت: از آغاز تابستان، 102 پایگاه برای غنی سازی مناسب اوقات فراغت دانش آموزان در این شهرستان فعالیت خود را آغاز کردند.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شاهرود، برگزاری شانزدهمین نمایشگاه استانی کتاب به میزبانی شاهرود، برگزاری هفدهمین آزمون قرآن و عترت به صورت سراسری با حضور 2 هزار و 736 نفر و کسب رتبه اول در کشور را از موفقیت های کسب شده در چند ماه گذشته اعلام کرد.

وی رونمایی از پنج کتاب در سال 97 به منظور ترویج فرهنگ مطالعه را از دیگر برنامه ها عنوان کرد و افزود: در آینده نزدیک از چهار کتاب دیگر که توسط نویسندگان شاهرودی تألیف شده، رونمایی می شود.

وی تصریح کرد: 27 عنوان کتاب نویسندگان شاهرودی به مبلغ 140 میلیون ریال خریداری و توزیع شد.

رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شاهرود گفت: در حوزه نشاط اجتماعی اجرای برنامه های شاد متناسب با فرهنگ عمومی جامعه ضروری است.

مهدیان با بیان اینکه 19 انجمن فرهنگی هنری، 20 آموزشگاه آزاد هنری و یک آموزشگاه موسیقی در حوزه هنری در شهرستان شاهرود فعالیت دارند، خاطرنشان کرد: 9 مؤسسه قرآنی و 68 کانون فرهنگی هنری در حوزه قرآنی کار می کنند.

وی با تاکید بر اینکه ظرفیت کانون های فرهنگی و هنری مورد غفلت قرار گرفته افزود: اگر این ظرفیت حمایت شود می توان ادعا کرد فعالیت ارشاد را به روستاها برده ایم.

رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شاهرود، برپایی میز خدمت در پنج نقطه محروم شهرستان، همکاری در لیگ کتابخوان، برگزاری کارگاه های هنری، پیگیری نماد جامع فرهنگی برای شهرستان، برگزاری کلاس های قرآن و عترت و رونمایی از چندکتاب را از جمله فعالیت های این اداره عنوان کرد.

اکنون در شهرستان شاهرود هشت مؤسسه فرهنگی هنری، هفت انتشارات، 12 نشریه محلی، 32 چاپخانه و 10 کانون تبلیغاتی فعالیت می کنند.

7359/ 6167

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه از آغاز اکران فیلم در سالن سینمای کانون پرورش فکری کرمانشاه خبر داد.

مهناز فتاحی در حاشیه مراسم افتتاح اکران فیلم در کانون پرورش فکری کرمانشاه در گفت و گو با خبرنگار ایسنا منطقه کرمانشاه، اظهار کرد: از امروز (24 تیر) در سالن سینمای کانون پرورش فکری کرمانشاه فیلم های ویژه کودکان و نوجوانان اکران خواهد شد.

فتاحی با اشاره به برنامه ریزی کانون پرورشی برای اکران فیلم های با محتوای کودک و نوجوان، افزود: از این پس خانواده ها با خیالی آسوده می توانند در کانون پرورش فکری به تماشای فیلم های متناسب با رده سنی فرزندانشان بنشینند.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه اقدام کانون پرورشی را در راستای اکران فیلم های متناسب با رده سنی کودکان و نوجوانان مثبت ارزیابی کرد وگفت: تا پیش از این خانواده ها برای رفتن به سینما به همراه فرزندانشان برای انتخاب فیلم های متناسب با رده سنی کودکان و نوجوانان دغدغه هایی داشتند.

فتاحی افزود: خانواده های کرمانشاهی از این پس می توانند با خرید بلیط های 2500 تومانی در دو سانس صبح و بعدازظهر پای فیلم های در حال اکران در کانون پرورش فکری بنشینند.

وی ادامه داد: اکران فیلم را در شهر کرمانشاه فعلا در مرکز شماره دو واقع در سه راه 22 بهمن خواهیم داشت، اما در صورت استقبال خانواده ها، افزایش تعداد مراکز اکران فیلم در برنامه قرار خواهد گرفت.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه گفت: امروز و به مناسبت افتتاحیه، اکران ویژه فیلم سینمایی"ضربه فنی" را در شهر کرمانشاه در دو مرکز شماره دو واقع در سه راه 22 بهمن و مرکز شماره چهار واقع در پارک معلم و مرکز کانون پرورشی سرپلذهاب به صورت رایگان خواهیم داشت.

وی ادامه داد: این فیلم که یکی از تولیدات امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1397 است به مدت یک ماه در این سالن ها در قالب طرح "کانون نمایش"به روی پرده می رود.

اکران فیلم در سالن سینمای مرکز شماره 2 کانون پرورشی واقع در سه راه 22 بهمن در دو سانس 9 تا 11 و 18 تا 20 انجام می شود و علاقمندان می توانند در همان محل نسبت به تهیه بلیط اقدام کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
موسیقی دان کرمانشاهی از همراهی صندوق اعتباری هنر در پوشش هزینه های درمانش تقدیر کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : آخرین رویداد

به گزارش ایلنا، طاهر یارویسی (موسیقی دان کرمانشاهی) در پاسخ به پرسشی مبنی بر ارزیابی عملکرد صندوق اعتباری هنر گفت: در تمام دورانی که بیمارستان بوده و هستم مدیریت و کارکنان صندوق اعتباری هنر حمایت همه جانبه از من کردند و خیالم بابت هزینه های درمانم راحت بود.

او ادامه داد: آقای سیدزاده شخصا برای عیادت من آمدند و حضورشان مایه دلگرمی بود. تمام هزینه های درمانم از محل بیمه تکمیلی صندوق پرداخت شد و بسیار رضایت دارم.

یارویسی ضمن تقدیر از همراهی کارکنان صندوق اعتباری هنر از مدیریت این صندوق خواست تا اقدامات انجام شده را مستمرا ادامه دهند و همانند یکسال اخیر کنار هنرمندان باشند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
کرج – ایرنا – بررسی تعداد رسانه های دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان می دهد که استان البرز با داشتن 218 رسانه در رتبه یازدهم کشور قرار دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : شهروند البرز

البرز که به دلیل مهاجرپذیری و وجود اقوام مختلف توسط رهبر معظم انقلاب ایران کوچک لقب گرفته است، سال 1389 با مساحت پنج هزار و 800 کیلومتر و جمعیتی حدود سه میلیون نفر به عنوان سی و یکمین استان کشور شناخته شد.

از مجموع 218 رسانه ای که دفتر مرکزی آنها در این استان واقع شده، 145 رسانه شامل هفت روزنامه، 32 هفته نامه، 19 دوهفته نامه، 45 ماهنامه، هشت دوماهنامه، 29 فصلنامه و پنج دوفصلنامه به صورت چاپی منتشر می شوند.

البرز دارای 59 پایگاه خبری الکترونیک - برخط است و 2 هفته نامه، پنج ماهنامه، 6 فصلنامه و یک دوفصلنامه الکترونیک - غیربرخط نیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت دریافت کرده اند.

بر پایه اطلاعات سامانه جامع رسانه های کشور، استان های تهران با پنج هزار 392 رسانه، آذربایجان شرقی با 471، اصفهان با 466، خراسان رضوی با 437، گیلان با 390، کرمان با 389، مازندران با 368، قم 363، فارس با 314 و خوزستان با 301 رسانه از نظر تعداد رسانه ها دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ترتیب در رده های اول تا دهم کشور قرار دارند.

البته صرف داشتن مجوز رسانه دلیلی بر فعال بودن رسانه نیست و دلایلی از جمله گرانی وسایل و تجهیزات انتشار رسانه ها، مدیران آنها را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده، به طوری که بسیاری از رسانه های دارای مجوز غیرفعال یا نمیه فعال شده اند.

سیدعلاءالدین ظهوریان دبیر هیات نظارت بر مطبوعات 13 آبان 1397 با اشاره به برخی مشکلات موجود در حوزه مطبوعات گفت: هیات نظارت بر مطبوعات فعلاً در خصوص ماده 16 سخت گیری نمی کند چرا که عذر منتشر نکردن موجه است.

در ماده 16 قانون مطبوعات آمده است: صاحب امتیاز موظف است ظرف 6 ماه پس از صدور پروانه، نشریه مربوطه را منتشر کند و در غیر این صورت با یک بار اخطار کتبی و دادن فرصت 15 روز دیگر در صورت عدم عذر موجه اعتبار پروانه از بین می رود، عدم انتشار منظم نشریه در یک سال نیز اگر بدون عذر موجه ( به تشخیص هیأت نظارت) باشد، موجب لغو پروانه خواهد بود.

در تبصره همین ماده نیز ذکر شده است: نشریه ای که سالانه منتشر می شود ( سالنامه) از ماده فوق مستثنی بوده و در صورت عدم نشر ظرف یک سال بدون عذر موجه پروانه صاحب امتیاز لغو خواهد شد.

نگاهی به فهرست رسانه های در نوبت بررسی هیات نظارت بر مطبوعات نشان می دهد که 23 فقره درخواست مجوز رسانه شامل 2 روزنامه، هشت هفته نامه، چهار دوهفته نامه، 6 ماهنامه، یک فصلنامه و 2 پایگاه خبری از البرز در سامانه جامع رسانه های کشور ثبت شده و در نوبت صدور مجوز است.

تنها مرجع رسمی رسانه های دارای مجوز سامانه جامع رسانه های کشور به آدرس http://www.e-rasaneh.ir است و استعلام رسانه های دارای مجوز و درخواست بررسی و صدور مجوز از این طریق صورت می گیرد.

7532/ ‬ 6155

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری تسنیم

مهدی نصیرزاده، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان خراسان رضوی، در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تهران پرس ، با اشاره به توزیع 17 تا 18 هزار بند کاغذ دولتی میان ناشران این استان در دو مرحله گفت: از ابتدای توزیع دولتی کاغذ تاکنون ما موفق به توزیع این حجم شده ایم ، ناشران استان خود اقدام به ثبت نام در سامانه می کنند و پس از تصویب، انتقال کاغذ از تهران به مشهد و توزیع میان ناشران باماست.

وی ادامه داد: با توزیع کاغذ دولتی ما توانستیم مقداری از نیاز بازار را تامین کنیم، البته هنوز هم مراجعاتی به بازار آزاد وجود دارد که چاره ای از آن نیست.

نصیرزاده در پاسخ به این پرسش که برای پاسخ به نیاز چاپخانه ها به کاغذ در این استان چه کرده اید، گفت: باید بگویم ظرفیت چاپخانه ها با نشر در خراسان هماهنگی ندارد، کل ظرفیت چاپخانه های استان به چاپ کتاب متمایل شده اند، در حالیکه تنها بخشی از ظرفیت چاپ باید به کتاب اختصاص پیدا کند ، اینکه تمامی زیرساخت های چاپ را به کتاب اختصاص دهیم متضرر خواهیم شد.

وی افزود: چاپخانه هایی که فعالیت تجاری می کنند، سفارشات خوبی دارند. اما متاسفانه در استان ما ظرفیت سازی دقیقی انجام نشده است، از چند سال گذشته ما زیرساخت ها را تغییر ندادیم ، چه تعداد ماشین جدید در سال های گذشته به کشور وارد شده است؟ چه میزان بر اساس نیاز زمینه سازی و بسترسازی کرده ایم؟

نصیرزاده با دفاع از حرکت ناشران به سمت چاپ دیجیتال گفت : چه اشکالی دارد که ابتدا از یک کتاب 100 نسخه چاپ کنیم و بعد اگر استقبال شد با چاپ غیردیجیتال در شمارگان بالا کتاب را منتشر کنیم؟. بعد شمارگان بالا چاپ می کنیم.این روش بهتر است تا اینکه کتاب را چاپ کنیم و مدتی در انبارها نگه داریم و در آخر نیز خمیر کنیم.

وی در پاسخ به اینکه آیا در استان خراسان رضوی نیز شاهد فروش کاغذهای دولتی در بازار آزاد توسط ناشران بودهاید؟ گفت: مورد خاصی که مشاهده شود، ندیدیم، اما ممکن است در هر کاری پنج درصد خطا وجود داشته باشد، اینکه بگوییم همه ناشران کاغذها را فروخته اند، درست نیست ، پس این کتاب هایی که چاپ می شود با کدام کاغذ است؟

نصیرزاده افزود: ممکن است ناشر کاغذ را با کاغذی دیگر تعویض کرده باشد، برای نمونه از عید تاکنون ناشران بسیاری برای کاغذ پول واریز کردند ولی کاغذ هنوز نیامده است، خوب ناشر برای پاسخگویی به تعهدات خود کاغذ را از بازار تهیه کرده است، حالا که کاغذ آمد چه اشکالی دارد که کاغذش را در بازار بفروشد تا جایگزین آن شود؟

وی درباره شهرک چاپ و نشر مشهد نیز گفت: روند ساخت و سازها همچنان ادامه دارد، مشکل دکل ها برق فشار قوی نیز در حال برطرف شدن است، چند دکل جابجا شده اند و دکل هایی نیز هنوز باقیمانده اند.

انتهای پیام/

خبرگزاری تهران پرس را با جدیدترین و به روزترین اخبار دنبال نمایید

آرمان صالحی سردبیرتهران پرس

لینک خبر :‌ تهران پرس
میثم مرادی از سوی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران به عنوان سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اسلامشهر منصوب شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : ربیع

به گزارش خبرگزاری فارس از اسلامشهر، مرتضی قاسمی چراتی معاونت توسعه و مدیریت منابع نیروی انسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران امروز در مراسم معارفه رئیس جدید اداره ارشاد شهرستان اسلامشهر، که در محل اداره ارشاد این شهرستان برگزار شد، اظهار کرد: استان تهران، بویژه شهرستان های استان تهران به لحاظ برخورداری از امکانات فرهنگی، آموزشی، رفاهی حتی از دور افتاده ترین شهرستان های استان سیستان و بلوچستان نیز محرومتر هستند.

قاسمی افزود: علی رغم تبلیغات موجود و قرار گرفتن در جوار پایتخت، شهرستان های استان تهران از نظر برخورداری و بهره مندی از امکانات و تجهیزات کمبودهای زیادی دارند که برای رفع این کاستی ها اعتبارات ویژه ای تخصیص داده شود.

وی با بیان اینکه شهرستان اسلامشهر از لحاظ موقعیت و جایگاه از وضعیت استراتژیک و حساسی برخوردار است، تأکید کرد: در انتخاب و گزینش رئیس برای اداره شهرستان اسلامشهر با مسائل و مشکلات ویژه ای مواجهه بوده ایم که در نهایت پس از ارزیابی گزینه ها، به فردی توانمند رسیدم که امیدواریم با استفاده از ظرفیت های منطقه، شاهد پیشرفت ورشد روز افزون فعالیتهای این شهرستان باشیم.

به گزارش خبرگزاری فارس در این جلسه با ابلاغ صادره از سوی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، میثم مرادی به سمت سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اسلامشهر منصوب و با اهدای لوحی از تلاشها و زحمات محسن خواجوند که طی سه ماه گذشته مسئولیت این اداره را برعهده داشت، تجلیل به عمل آمد.

میثم مرادی از کارشناسان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران بوده، سابقه ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نهاوند را در کارنامه خود دارد.

انتهای پیام/67021/الف

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تبریز - ایرنا - مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی از حضور 950 ناشر داخلی و 50 ناشر خارجی در چهاردهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تبریز خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴

تبریز - ایرنا - مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی از حضور 950 ناشر داخلی و 50 ناشر خارجی در چهاردهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تبریز خبر داد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۴ سایت های دیگر : آناج

الهام شهیدان / خبرنگار

پیش از طرح هایی مانند طرح تابستانه کتاب، وزارت ارشاد برای حمایت از کتاب فروشی ها برنامه ای نداشت و به دنبال آن خبر تعطیلی کتاب فروشی ها یکی یکی به گوش می رسید؛ اما با طرح هایی مانند تابستانه و عیدانه آمار خرید کتاب هم روند رو به رشدی پیدا کرد؛ البته چنین طرح هایی معایبی هم دارد؛ از جمله باعث اعتیاد مخاطبان کتاب در طول سال به حمایت مالی برای خرید کتاب می شود و درنهایت به همین دلیل آمار فروش کتاب فروشی ها پایین می آید؛ با این حال نمی توان منکر بازدهی این طرح ها برای کتاب فروشی ها و مخاطب شد. طرح تابستانه کتاب با شعار کتاب، هم نشین دل نشین از 25 تیرماه تا سوم مردادماه هم زمان با سراسر کشور در اصفهان هم برگزار می شود. امسال به گفته معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان، استان ما با ثبت نام 58 کتاب فروشی، پیشتاز استان های کشور در طرح تابستانه کتاب است.اصغر مختاری، معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در این رابطه می گفت: این طرح به منظور تشویق عموم به کتاب خوانی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب اجرا می شود.در این طرح، هر فرد می تواند با مراجعه به کتاب فروشی های ثبت شده در طرح تا سقف 120 هزار تومان، کتاب خریداری کند. معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان همچنین درباره مجوزهای صادر شده از ابتدای سال 98 گفت: واحد کتاب این اداره کل در بهار امسال 468 مجوز چاپ کتاب صادر کرده است. اصغر مختاری افزود: واحد کتاب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در سه ماه گذشته سال جاری 468 مجوز چاپ کتاب صادر کرد که از این میان، علوم کاربردی با 112 مجوز بیشترین تعداد موضوع و کلیات با هفت مجوز کمترین تعداد را از حیث موضوع داشته است.در طرح تابستانه کتاب، کتاب های تالیفی با 25درصد و کتاب های ترجمه با 15درصد تخفیف به فروش می رسد و تا امروز، اصفهان با ثبت 58 کتاب فروشی، پیشتاز این طرح در کشور است و پس از آن استان های خراسان رضوی با 51 و تهران با 50 کتاب فروشی قرارداد دارند. از 10 دوره ای که این طرح ها برگزار شده است، حدود 800 کتاب فروشی مشارکت داشتند. کسانی که از این طرح ها استفاده کردند 1600 نفر بودند. تعداد چهار میلیون و 184 هزار و 927 کتاب فروش رفته و حدود 87 میلیارد تومان گردش مالی وجود داشته که از این میزان فقط 16 میلیارد یارانه داده شده است. زمان بازپرداخت پول کتاب فروشی ها امسال حداکثر شش ماه تعیین شده است، امابه گفته مدیرخانه کتاب، به طورمعمول حداقل تا چهار ماه این پرداخت ها انجام می شود.

معایب و مزایای طرح تابستانه
طرح تابستانه کتاب به عنوان یکی از طرح های عرصه فرهنگی با سرمایه گذاری از سوی دولت تاکنون چندین دوره خود را طی کرده که در هرگام و هرسال برگزاری، پخته تر شدن طرح به گفته کارشناسان مشهود است؛ اما برای بهترشدن گام هایی نیز در پیش دارد. بزرگ ترین امتیاز این طرح نسبت به طرح های گذشته، تخصیص بودجه به صورت مستقیم به مصرف کننده است که به دلیل از بین رفتن واسطه ها این طرح از مسیر خودش منحرف نمی شود تا آلوده به حواشی شود. البته باید اعتراف کرد که این طرح همواره احتیاج به اصلاحات و بازبینی دارد و نواقص آن را می توان در دو بخش سازمانی و اجرایی و روانی برشمرد. درحوزه های نرم افزاری و سخت افزاری، این طرح با مشکلات عمده ای روبه روست که برای مثال می توان به نبود تبلیغات گسترده و یکپارچه اشاره کرد. باید تمامی مخاطبان کتاب بتوانند با اطلاع رسانی صحیح از این رویداد باخبر باشند.از معایب این طرح نیز می توان به این موضوع اشاره کرد که پشتوانه های سرمایه ای این طرح کافی نیست.کتاب فروشی ها پس از پایان این طرح باید برای مطالبات مالی این طرح رایزنی و گفت وگوها را تازه شروع کنند؛ درحالی که بیشتر آنها انتظار دارند پس از گذشت یک هفته هزینه ها وارد حساب کتاب فروشی شود.همین تعلل در پرداخت باعث بی رغبتی کتاب فروشی ها به این طرح است و از نظر ذهنی و روانی آنها تمایلی به حضور در این رویداد ندارند. این طرح یک سوءتفاهم برای مدیران دولتی نیز به وجود می آورد که احساس می کنند با این طرح می توانند فقر کتاب خوانی در جامعه را حل و جای خالی کتاب در سبد فرهنگی خانواده ها را پر کنند؛ درحالی که این حرکت های مقطعی و کوتاه مدت نمی تواند درمان مشکلات حوزه کتاب باشد. برای انجام یک کار ریشه ای، احتیاج به هماهنگی دستگاه های مختلف و نهادهای مرتبط با یکدیگر است و باید اقدامات اساسی انجام شود. صنعت نشر بسیار دیربازده است و اهالی این حوزه به سختی می توانند از این صنعت بهره ببرند و در این حوزه شاهد هستیم که مولف برای تثبیت خود باید سال ها مطالعه کند و تلاش مستمر داشته باشد تا بتواند کتاب خود را به چاپ های متعدد برساند و از طرف دیگر یک خریدار کتاب آن قدر با وسواس کتاب خود را انتخاب می کند که گاهی برای خرید یک کتاب چندهزار تومانی روزها در خصوص مترجم های مختلف یک کتاب تحقیق می کند تا آن را بخرد.

سال گذشته درطرح تابستانه تقریبا 60هزارکتاب به فروش رسید
طرح تابستانه کتاب 97 درسال گذشته با شعار (دانش گستری با حمایت از تالیف ایرانی) با مشارکت 715 کتاب فروشی از31 استان کشور از 30 مردادماه تا پنج شهریور در تهران و تا هشت شهریور در سایر شهرها ازجمله اصفهان برگزار شد. در این طرح 258 هزار و 782 نسخه کتاب در سراسر کشور به فروش رسید.

پرفروش های تابستانه 97

کتاب های رهش نوشته رضا امیرخانی از انتشارات افق، یک عاشقانه ی آرام نوشته نادر ابراهیمی از انتشارات روزبهان، مستند ضد صهیونیزمی-تکفیری حیفا نوشته محمد رضا حداد پور جهرمی از دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)، سلام بر ابراهیم: زندگی نامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی نوشته گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی از انتشارات شهید ابراهیم هادی، علی(ع) از زبان علی(ع): زندگی و زمانه امیرالمومنین(ع) از زبان خودش نوشته محمد محمدیان از دفتر نشر معارف، چهل نامه ی کوتاه به همسرم نوشته نادر ابراهیمی از نشر روزبهان، سمفونی مردگان نوشته عباس معروفی از انتشارات ققنوس، چشم هایش نوشته بزرگ علوی از موسسه انتشارات نگاه، جای خالی سلوچ نوشته محمود دولت آبادی از نشر چشمه، قهوه ی سرد آقای نویسنده نوشته روزبه معین از انتشارات نیماژ، طریق بسمل شدن نوشته محمود دولت آبادی از انتشارات چشمه، سال بلوا نوشته عباس معروفی از انتشارات ققنوس، پاییز فصل آخر سال است نوشته نسیم مرعشی از انتشارات چشمه، چراغ ها را من خاموش می کنم نوشته زویا پیرزاد از نشر مرکز، من او نوشته رضا امیر خانی از انتشارات افق، لطفا گوسفند نباشید ! به اهتمام محمود نامنی از نشر نامن، سلام بر ابراهیم: ادامه زندگی نامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی از انتشارات شهید ابراهیم هادی، سو و شون نوشته سیمین دانشور از انتشارات خوارزمی، مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا نوشته احمد شاملو از نشر چشمه و سیگار شکلاتی نوشته هما پوراصفهانی از نشر سخن در صدرپرفروش ترین کتاب های تالیفی عمومی طرح تابستانه کتاب 97 بودند. کتاب های جام جهانی در جوادیه نوشته داوود امیریان از انتشارات قدیانی، درخت و برگ و ریشه می می نی پیدا می شه ، می می نی گل می کشه یا نی نی ، می می نی چه دوست نازنینی ، می می نی تو مهدکودک دوسته با فیل و اردک ، می می نی پشت پرده یه سکه پیدا کرده ، می می نی دیگه بیکاره دوست و رفیق نداره ، می می نی یه عالمه شیرینی ، پنیر داداش ماسته حرف می می نی راسته ، پرنده رو درخته می می نی شده شلخته ، می می نی الهی بد نبینی ، می می نی تولد و مهمونی و می می نی حالا تمیزترینی سروده ناصر کشاورز از موسسه نشر افق، قصه های من و بابام: بابای خوب من ، قصه های من و بابام: لبخند ماه و قصه های من و بابام: شوخی ها و مهربانی ها بازنویسی ایرج جهانشاهی از انتشارات فاطمی، لینالونا دفتر نشر فرهنگ اسلامی بازنویسی سهیلا امامی، 365 قصه برای شب های سال نوشته مژگان شیخی از انتشارات قدیانی، حواستو جمع کن: تشخیص و ارتباطات تطابق و هماهنگی به اهتمام فهیمه سید ناصری از انتشارات ذکر و قصه های مجید نوشته هوشنگ مرادی کرمانی از انتشارات معین، به عنوان پرفروش ترین کتاب های تالیفی حوزه کودک معرفی شدند.همچنین از جمله کتاب های کودک پرفروش در بخش ترجمه هم می توان به آثار زیر اشاره کرد: شازده کوچولو ترجمه احمد شاملو از انتشارات نگاه، داستان های دختران بلندپرواز: قصه هایی درباره زنان استثنایی ترجمه آرزو گودرزی و امید سهرابی نیک از فرهنگ نشر نو، خانه درختی 91 طبقه ترجمه آنیتا یارمحمدی از انتشارات هوپا، بهانه های عالی (و چیزهای خوب دیگر) ترجمه بهرنگ رجبی از انتشارات هوپا، همه چی محشر است (نسبتا) ترجمه بهرنگ رجبی از انتشارات هوپا، دنیای معرکه ی تام گیتس ترجمه بهرنگ رجبی از انتشارات هوپا، پاستیل های بنفش ترجمه آناهیتا حضرتی کیا وندانی از انتشارات هوپا، خانه درختی 13 طبقه ترجمه آنیتا یارمحمدی از انتشارات هوپا، خانه درختی 52 طبقه ترجمه آنیتا یارمحمدی از انتشارات هوپا و خانه درختی 78 طبقه .

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
رئیس اداره ارشاد اسلامی بردسکن گفت: 3 مجموعه فرهنگی در بردسکن به صورت خیرساز و در انابد و شهرآباد با اعتبار دولتی احداث می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما

به گزارش خبرنگار از مشهد ، مجید مفتوحی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بردسکن گفت: بخش شهرآباد سرشار از استعداد های فرهنگی و هنری در زمینه های مختلف است که نیازمند حمایت و هدایت هستند و در دیدار 2 ماه قبل با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مقرر شد 3 مجموعه فرهنگی در بردسکن به صورت خیرساز و در انابد و شهرآباد با اعتبار دولتی احداث شود.

وی تصریح کرد: با پیگیری شهرداری و شورای اسلامی و نماینده مردم بردسکن در مجلس شورای اسلامی، زمینی در سایت اداری شهرآباد به مساحت یک هزار متر در اختیار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته و به زودی کلنگ احداث این مجموعه به زمین زده خواهد شد.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بردسکن گفت: برای ساخت این مجموعه، 16 میلیارد ریال اعتبار در نظر گرفته شده که 4 میلیارد ریال از این مبلغ صرف تجهیز آن خواهد شد.

مفتوحی افزود: راه حل کاهش آسیب های اجتماعی، توجه به استعداد ها و اجرای برنامه های فرهنگی و هنری در شهر های کوچک است و با پیگیری هایی که از طریق مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی صورت گرفته، به زودی نمایندگی این اداره درشهرآباد و انابد راه اندازی می شود.

وی ادامه داد: بر این اساس 8 انجمن مرتبط با استعداد های منطقه راه اندازی و از ظرفیت ساختمان کتابخانه های عمومی 2 شهر برای تحقق این دو مهم بهره خواهیم برد.

انتهای پیام//م.پ

3 مجموعه فرهنگی در بردسکن ساخته می شود

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
ساری- ایرنا- معاون توسعه مدیریت و منابع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر ضرورت هم افزایی دستگاه های فرهنگی برای حل مشکلات این بخش تاکید کرد و گفت: راه برون رفت از مشکلات فرهنگی، ایجاد انسجام در دستگاه های متعدد فرهنگی و برقراری گفت و گو میان آنها است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : چهار دانگه شورای عالی انقلاب فرهنگی

به گزارش خبرنگار ایرنا، علی اصغر کاراندیش روز یکشنبه در آئین معارفه مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در ساری افزود: امروز در کشور ما با احتساب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 26 دستگاه و سازمان در حوزه فرهنگی نقش ایفا می کنند که 85 درصد از اعتبار حوزه فرهنگی نیز در اختیار این سازمان و دستگاه هاست .

وی با اظهار اینکه بودجه اندک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پاسخگوی انتظارات بالا از این وزارتخانه نیست، توضیح داد: بر اساس قانون بودجه سال 98 میزان بودجه فرهنگی کشور در سال جاری حدود 6 هزار و 500 میلیارد تومان است که نسبت به سال گذشته 10 درصد کمتر شد.
کاراندیش با توجه به انتظارات موجود از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار خارج کردن این وزارتخانه از کارهای اجرایی شد و گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید از کارکرد اجرایی خارج شود و رویکرد نظارتی و سیاستگذاری را مطابق وظیفه ذاتی خود در جامعه انجام دهد.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین خواستار گفت و گوی دستگاه های فرهنگی با یکدیگر برای حل مشکلات فرهنگی شد و اظهار داشت: امروز تخریب، تهمت و افترا در فضای مجازی جای گفت و گو بین افراد گرفته است و بخش زیادی از مشکلات فعلی جامعه در ارتباط با بد اخلاقی ها از جمله تهمت و تخریب ناشی از حذف گفت و گو است و اگر بتوانیم بستر لازم را برای گفت و گو در جامعه فراهم کنیم، قطعاً کمتر شاهد بد اخلاقی هایی چون تخریب و تهمت در جامعه خواهیم بود.
وی اضافه کرد: باید گفت و گو را در سطح جامعه از دستگاه های فرهنگی شروع کنیم و این روند در بین دستگاه های فرهنگی نیز به درستی شکل نگرفته است.

مشکل خانوادگی علت تودیع زودهنگام مدیرکل ارشاد مازندران
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در این آئین به ابهامات در باره تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران پاسخ گفت و علت حداحافظی محمود شالویی پس از حدود یک سال از مازندران را مشکلات خانوادگی وی اعلام کرد.

کاراندیش گفت: با وجود حمایت استاندار مازندران از مدیرکلی آقای شالویی، ایشان به دلیل مشکل خانوادگی قادر به ادامه فعالیت در استان نبود.

وی با تمجید از سوابق کاری مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران که پیش از این سمت مدیرکلی هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رایزن فرهنگی ایران را در یکی از کشورهای اروپای شرقی بر عهده داشت، افزود: مدیرکل جدید ارشاد نیز از بین گزینه های بومی انتخاب شد که سابقه فعالیت در حوزه فرهنگی به خصوص فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران را دارد.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهان همکاری بیشتر دستگاه های فرهنگی با عباس زارع مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران شد. زارع پیش از این معاون فرهنگی مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در دولت یازدهم و دوازدهم بود.

عباس زارع سومین مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم و دوازدهم محسوب می شود.

6982/ 1654

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
ساری - ایرنا - عباس زارع که پیش از این سمت معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد مازندران را داشت روز یکشنبه به جای محمود شالویی به عنوان مدیرکل جدید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران معرفی شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۴/۲۳ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان چهار دانگه خبرگزاری آریا

به گزارش خبرنگار ایرنا، مراسم تکریم مدیرکل سابق و معارفه مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با حضور علی اکبر کاراندیش معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساری برگزار شد.

عباس زارع از آذرماه سال 1392 سمت معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد مازندران را در دوره احد جاودانی مدیرکل اسبق ارشاد مازندران به دست گرفت.

حوزه فرهنگ فضای فعالیت سیاسی نیست

معاون سیاسی، اجتماعی و امنیتی استاندار مازندران نیز در مراسم معارفه مدیرکل جید فرهنگ و ارشاد بر ضرورت ایجاد زمینه برقراری ارتباط هوشمندانه بین دستگاه های فرهنگی از طریق حوزه فرهنگ و هنر تاکید کرد و گفت: حوزه فرهنگی جایی برای فعالیت سیاسی نیست و ارشاد نیز باید کارکردی غیر سیاسی داشته باشد.

حسن نژاد با بیان اینکه زبان هنر و خود هنر فرصتی مغتنم برای معرفی، شناساندن، تبیین و ترسیم هویت و زندگی است، گفت: برقرار کردن ارتباط بین پدیده ها بسیار سخت است که مطمئن هستم هیچ ابزاری جز هنر نمی تواند این وظیفه را انجام دهد.

وی از اصحاب فرهنگ و هنر به عنوان معلمان جامعه یاد کرد و افزود: این قشر اهل تکریم هستند زیرا وظیفه آنان ساختن و شکل دادن به روح جامعه است و نباید با انها به تندی برخورد شود.

معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران افزود: افرادی که در حوزه مدیریت فرهنگی قرار می گیرند مسئولیت سختی را در پیش دارند و باید نگاه عالمانه نسبت به مسائل داشته باشند انتظار از مدیران فرهنگی اثر بخش بودن است.

حسن نژاد با تاکید بر اینکه مدیر فرهنگی باید تفکر استراتژیک داشته باشد، ادامه داد: یک مدیر فرهنگی بایستی همه ظرفیت ها، فرصت ها و قابلیت های موجود را در حوزه مدیریت خود و در عرصه جغرافیایی به کار بندد تا کارهای اثرگذاری را شاهد باشیم.

وی با بیان اینکه انسجام فرهنگی در هر جغرافیایی از نیازهای اساسی است، افزود: نباید در حوزه فرهنگی از نیروهای بی تجربه استفاده کرد و باید قابلیت ها و توانمندی های فرهنگی نیروی انسانی در جذب آنها باید مورد توجه باشد.

حسن نژاد بر لزوم ایجاد زمینه گفتگو بین مجموعه های فرهنگی برای پیشبرد این حوزه به همت دستگاه فرهنگ و هنر استان تاکید کرد و گفت: جامعه فرهنگی استان یک جامعه اداری نیست و باید زمینه بروز اندیشه های این قشر با هدف ایفای نقش فراهم شود.

معاون سیاسی استاندار مازندران اظهار کرد: در استانی با قابلیت گردشگری هستیم و امسال علی رقم حوادث غیرمترقبه، شاهد رشد حدود 9 درصدی گردشگر بودیم که حضور گردشگران در استان نیازمند پیوست فرهنگی است و می طلبد ارشاد استان پیش قدم شود.

علاوه بر این محمود شالویی، مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با اشاره به عملکرد یک ساله خود اظهار داشت: در طول مدت بیش از یک سالی که در استان مازندران حضور داشتم، توانستم شاهد برداشتم قدم های مثبت در مسیر توسعه و تعالی اهالی فرهنگ و هنر استان باشم.

وی به حوزه تئاتر، فرهنگ و ادب مازندران اشاره کرد و گفت: در جهت اعتلای این حوزه ها در یکسال اخیر گام های اساسی برداشته شده است.

شالویی همچنین برگزاری روز علویان در تبرستان با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران یکی دیگر از اقدامات مؤثر در حفظ هویتی مردم استان و حتی شمال کشور عنوان کرد و گفت: در کنار فعال سازی حوزه های هویتی بومی، برگزاری یادواره 110 شهید هنرمند مازندران و برگزاری جشن مهر ولایت گوشه هایی از فعالیت های من در مدت حضور در مازندران بوده است.

شالویی برگزاری موفق جشنواره فیلم وارش در مازندران را از رویدادهای بین المللی رخ داده در یکسال گذشته مازندران داشنت و افزود: دانشنامه تبرستان و مازندران مورد حمایت ویژه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است.

افکار عمومی مازندران با رسانه ها مدیریت می شود
مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد مازندران نیز با با بیان اینکه افکار عمومی مازندران با رسانه ها مدیریت می شود، گفت: توسعه پایدار با به کار بستن کلید واژه های فرهنگ، هنر، رسانه و تبلیغات محقق می شود.

عباس زارع افزود: در سال های اخیر رسانه های استان همدل و همراه مدیران هستند و با گذشت چهل سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی علی رقم دستاوردهای متعددی که در حوزه های مختلف شاهدیم اما در برخی موارد کاستی هایی را داریم که بکار نبستن این چهار کید واژه موجبات آن را فراهم آورده است.

وی با بیان اینکه مازندران سالانه میزبان حدود 30 میلیون گردشگر است و از دید عده ای فرصت و از نگاه افرادی تهدید بشمار می رود، گفت: گردشگری یک جامعه هدف در حوزه فرهنگ است و ما نباید از این حوزه غافل بمانیم.

مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران از ایجاد نشاط اجتماعی در حوزه گردشگری، رواج فرهنگ و هنر اسلامی، رشد فضایل اخلاقی، تجلیل از مفاخر، برگزاری هفته های فرهنگی، تبیین و ترویج فرهنگ بومی مازندران، تبیین و ترویج بعد معنوی استان از باب مهد تشیع بودن و میزبانی از بیش از یکهزار و 200 امامزاده به عنوان برنامه های پیش روی دستگاه فرهنگ و هنر استان یاد کرد و افزود: بزودی در نشستی با اصحاب رسانه برنامه های فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران تشریح می شود.

7335/ 1654

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی

رئیس حوزه هنری کشور گفت: ساخت پردیس سینمایی در آذربایجان غربی بر توسعه فعالیت های هنری بسیار موثر خواهد بود.

به گزارش ایسنا منطقه آذربایجان غربی، محسن مومنی شریف در دیدار با استاندار آذربایجان غربی که در استانداری انجام شد ضمن تقدیر از حمایت های ویژه استاندار آذربایجان غربی از بخش فرهنگ وهنر گفت: ساخت پردیس سینمایی در استان علاوه بر اثرگذاری در اقتصاد هنر در جذب مخاطب و توسعه فعالیت های هنری نیز بسیار موثر خواهد بود.

همچنین محمدمهدی شهریاری استاندار آذربایجان غربی نیز در این دیدار با اشاره به ظرفیت های بی نظیر فرهنگی در آذربایجان غربی، خواستار توجه ویژه به بخش فرهنگ و هنر و همچنین تقویت حوزه هنری استان شد.

وی افزود: باید زیرساخت های لازم برای فعالیت هنرمندان و تقویت اقتصاد هنر در استان فراهم شود.

استاندار آذربایجان غربی همچنین به تفاهم نامه منعقده با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد و گفت: بر اساس این تفاهم نامه طی دو سال، اعتبارات ویژه ای به بخش فرهنگ و هنر استان تخصیص داده خواهد شد که می تواند استان را به جایگاه واقعی خود در حوزه فرهنگ و هنر نزدیک کند.

شهریاری همچنین در این دیدار در تماس تلفنی با رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان بر ضرورت تقویت اعتبارات حوزه هنری استان تاکید کرد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران