
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت کاغذ گفت: 3000 تن کاغذی که در حال حاضر در گمرکات موجود است در هفته آینده ترخیص خواهد شد. البته در سه ماه گذشته 30 هزار تن کاغذ توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تایید شده است که با توجه به اینکه کاغذ فرهنگی (نشر و مطبوعات) از غیرفرهنگی جدا شد، خود این موضوع اختلالی را در روند سامانه و مسیر های اداری وزارت صمت و بانک مرکزی ایجاد کرد.
وی ادامه داد: خوشبختانه سامانه های اداری، مرتب و منظم شدند و بانک مرکزی هم مسیر را در هفته جاری تسریع کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ثبت دهه کرامت در تقویم رسمی کشور خاطرنشان کرد: دیروز در شورای فرهنگ عمومی در این رابطه صحبت های مقدماتی انجام و مراتب آن مورد گفت وگو قرار گرفت، البته یک بار این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شد که به علت نبود مستندات کافی مورد توجه قرار نگرفت و قرار شد یک بار دیگر با مستندات قوی تر آن را مطرح کنیم.
صالحی درباره موضوع آیین نامه نظام نامه صنفی نیز تصریح کرد: گروه های مختلف صنفی جلسات متعددی در این خصوص برگزار کردند. در حوزه هنر تنوع صنفی وجود دارد و در پاره ای از موارد اتحادیه روشن صنفی نداریم. به همین منظور دوستان ما 20 یا 30 جلسه با اصحاب صنوف جلسه برگزار کردند.
وی افزود: متنی هم در این باره تنظیم شده است و با توجه به اینکه بخشی از این بحث مربوط به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، این متن نهایی شده و با آقای شریعتمداری وزیر کار هم صحبت کرده ایم و ایشان نیز آمادگی خود را اعلام کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان گفت: درحال نهایی کردن این موضوع هستیم و در آینده ای نزدیک به هیات دولت ورود پیدا می کند.
19 تیر 1398 16:23
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرنگار قدس آنلاین درباره رفع موانع ثبت دهه کرامت در تقویم رسمی کشور اظهار داشت: این موضوع دیروز در شورای فرهنگ عمومی مطرح و مقدمات آن مورد بحث و گفت وگو قرار گرفت.
وی خاطرنشان کرد: چون این موضوع قبلاً نیز یک بار در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شده و به دلیل آنکه مستندات کافی از نظر این شورا برای آن مورد توجه قرار نگرفت، قرار شد که مسئله را با مستندات قوی تری پیگیری و به نتیجه برسانیم و از طریق شورای فرهنگ عمومی به شورایعالی انقلاب فرهنگی منتقل کنیم.
وزیر ارشاد همچنین درباره آخرین وضعیت آیین نامه نظام صنفی هنر نیز به قدس آنلاین گفت: چون در حوزه هنر گروه های مختلف و تنوع صنفی وجود دارد و از طرفی در پاره ای از موارد اتحادیه های روشن صنفی هم نداریم گفت وگوهای ما طولانی بود و همکاران ما با مجموعه احصاب صنوف مختلف شاخه هنر 20 تا 30 جلسه کارشناسی و بحث داشته اند و متنی تنظیم شده که این متن را با توجه به اینکه بخشی از کارهم به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مربوط است نهایی شده به آقای شریعتمداری نیز ارائه دادیم و ایشان هم آمادگی مجموعه خودشان را اعلام کردند.
صالحی تصریح کرد: کار در حال نهایی شدن است و انشاالله در آینده نزدیک آماده ورود به هیأت دولت خواهد بود.
وزیر ارشاد در مورد وضعیت کاغذ هم گفت: 3 هزار تن کاغذ تا هفته آینده از گمرکات ترخیص می شود.
وی افزود: در سه ماه گذشته حدود 30 هزار تن کاغذ را وزارت ارشاد تقیید کرده است. البته در مسیر اداری با توجه به اینکه کاغذ فرهنگی حوزه نشر و مطبوعات از کاغذ غیر فرهنگی جدا شد در روند اداری اختلال هایی را هم در سامانه وزارت صمت و هم در بانک مرکزی ایجاد کرد، اما خوشبختانه سامانه های اداری منظم شده اند.
انتهای پیام/
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ دوشنبه 17 تیرماه مجوز اجرای نمایش عاشقانه های خیابان با نویسندگی محمد چرمشیر و بهمن عباسپور و کارگردانی شهرام گیل آبادی که از 27 خردادماه در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته بود، لغو شد و با توجه به اینکه بلیت های نمایش تا پایان هفته به فروش رفته بود و مخاطبان به تماشاخانه ایرانشهر مراجعه کرده بودند، این اثر روی صحنه نرفت.
شهرام گیل آبادی؛ کارگردان نمایش عاشقانه های خیابان ، نامه اعتراض خود به این اتفاق ناپسند را در فضای تئاتر کشور به ابراهیم رئیسی؛ رئیس قوه قضائیه، حجت الاسلام والمسلمین علوی؛ وزیر اطلاعات، سید عباس صالحی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای داوری خانه تئاتر ارائه کرد.
در متن این نامه اعتراضی آمده است:
با سلام و احترام
تئاتر عاشقانه های خیابان نمایشی اجتماعی بر اساس قصه ی پژوهشی از زندگی زنان دستفروش مترو است که از تاریخ 27 خردادماه 1398 در تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد سمندریان روی صحنه رفت و بر اساس قرارداد و مجوز اجراء، تا تاریخ 26 تیرماه 1398 باید اجراء خود را ادامه می داد. امّا به ناگاه و بدون اطلاع قبلی پس از نوزده اجراء پروانه ی نمایش لغو و تا کنون هیچ دلیلی برای آن ذکر نشده است. این نمایش که حاصل تلاش یک ونیم ساله ی گروهی چهل نفره از هنرمندان حرفه ای کشور است بر اساس شنیده هایی که به ما منتقل شده با توصیه جناب آقای قطبی؛ رئیس محترم مجتمع قضایی فرهنگ و رسانه و دستور جناب آقای خورشیدی؛ رئیس محترم مرکز حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نامه ی اداره کل هنرهای نمایشی لغو مجوز شده است. جناب آقای وزیر به نمایندگی از سوی گروه چهل نفره ی نمایش عاشقانه های خیابان از شما درخواست می کنم این موضوع را که باعث لطمات جبران ناپذیر معنوی، مادی و روحی به گروه و جامعه ی هنری کشور شده است رسیدگی و پس از دادخواهی ما را از نتیجه مطلع فرمایند.
شهرام گیل آبادی
کارگردان نمایش عاشقانه های خیابان
به گزارش خبرگزاری فارس در ساری، طی حکمی از سوی سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عباس زارع به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران منصوب شد.
زارع پیش از این معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران بوده است.
محمود شالویی پیش از این مدیرکلی ارشاد استان مازندران را برعهده داشته است که در 13 تیرماه 97 منصوب شده بود.
به گزارش فارس، مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران دقایقی پیش در گفت وگو با خبرنگار فارس این خبر را تایید کرد.
انتهای پیام/86031/غ
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دیدار با جمعی از هنرمندان خالق اثر در مورد قیام مسجد گوهرشاد، اظهار داشت: تعلق به مسجد گوهرشاد برای هر ایرانی وجود دارد، مجموعه ای از آثار هنری که در این مسجد وجود دارد نمایه ای از یک خلاقیت هنری است، این نگاه هنری در خاطره همه ایرانیان نقش بسته است. کتیبه ها و نقش بندی های مسجد گوهرشاد به عنوان یک اثر هنر ایرانی مطرح است و برای هر زائر در هر دوره ای جذاب است.
وی ادامه داد: فضای هنری مسجد گوهرشاد نقطه ورود به یک عالم خاص است، این مکان در سبک معماری و هنر قدسی خود شبیه مسجد شیخ لطف الله است و این بعد هنری چند صد ساله است که ادامه دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: اتفاق قیام مسجد گوهرشاد در کنار ظرافت و فضای هنری مسجد، مظلومیت و مقاومت را هم به خود اضافه کرده است، آثار هنری قابل اعتنایی در این خصوص خلق شده و اگر تاریخ شفاهی نبود و هنرمندان به این موضوع نمی پرداختند شاید این واقعه زنده نمی ماند.
صالحی یادآور شد: قیام مسجد گوهرشاد از زوایای مختلف قیام خاصی بود که نماد یک دوره خاص از مبارزه ملی به شمار می رود که در مقابل یک شبه مدرنیزم مبتذل رخ داد، سیستم استبدادی رضاخانی که این ابتذال را با قالب بزک کرده به راه انداخت و این قیام توانست تاثیر قابل توجهی در انتقال مقاومت و مبارزه ملی برای مسیری جدید پدید آورد.
وی افزود: شاید ما کمتر اتفاق تاریخی در دوران معاصر ببینیم که با این ترکیب از مظلومیت همراه باشد، از سوی دیگر این قیام نقطه عطفی در فضای جنبش های روحانیت است و بعد از این اتفاق نقش قابل توجهی از حضور سیاسی_اجتماعی روحانیت را شاهد هستیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: بعد از این قیام بر حوزه علمیه خراسان فشارهای زیادی وارد شد و تنها سه نفر در این حوزه حق عمامه داشتند و بیشتر روحانیون به روستاهای اطراف متفرق شدند، عملا فضای حوزوی کشور درگیر با رژیم رضاخان بود اما حوزه خراسان مستقیم با آن رژیم مقابله می کرد.
صالحی ابراز داشت: مسجد گوهرشاد از زاویه های مختلف در تاریخ ما جایگاه خاصی دارد و امروز هنرمندان از نگاه های مختلف این حادثه را زنده نگه داشتند و نسلی که این حادثه را ندیده است می تواند از این آثار نسبت به جنبه های مختلف این اتفاق آگاهی پیدا کند.
وی خاطرنشان کرد: مدلی از کارهای متنوع خوب در مورد این واقعه شکل گرفته است، برخی از حوزه ها ممکن است هنوز این فرصت را پیدا نکرده باشند که در قالب این موضوع اثری خلق کنند، با این وجود خوشبختانه هسته ای به وجود آمده تا بزرگی این اتفاق بیشتر نشان داده شود زیرا تاثیرات و پیامدهای این قیام کمتر بازآفرینی شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در حال حاضر حادثه گوهرشاد این فرصت را پیدا کرده که نمونه های کار موثری در مورد آن خلق شود، امروز مخاطب عام بیشتر به سمت محصولات چند رسانه ای حرکت می کند و اگر ما بتوانیم آثاری با قالب های چند محصولی ارائه کنیم موفق خواهیم بود.
قیام گوهرشاد قابل مقایسه با هیچ واقعه ای در زمان خود نیست
در ادامه این جلسه سینا واحد نویسنده و محقق پیشکسوت کشور با اشاره به اینکه به لحاظ تاریخی هر واقعه ای یک اندازه ای دارد، گفت: در یک سده اخیر این قیام قابل مقایسه با هیچ واقعه ای در زمان خود نیست، رسانه های خارجی که این روزها به رضاخان و حکومت او می پردازند به واقعه مسجد گوهرشاد که می رسند یک پرش تاریخی دارند زیرا این اتفاق به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
وی ادامه داد: واقعه مسجد گوهرشاد از نظر تاریخی در میزان کشتار جمعی با هیچ اتفاقی در زمان خود قابل مقایسه نیست، چهار هزار نفر در این اتفاق به شهادت رسیدند و نزدیک ترین حوادث شبیه این قیام به زحمت به عدد کشتار هزار نفر می رسد.
این نویسنده تاکید کرد: این واقعه در رسانه های خارجی در آن زمان با موضوع حضور اندکی از مردم معترض در مسجد گوهرشاد و کشته شدن شش نفر مخابره و منتشر شد، بنابراین هرنوع کوتاهی نسبت به این اتفاق اجحاف در حق این واقعه تاریخی است، زیرا دیگران روایت ها و تفسیرهای نادرست از این واقعه بزرگ خواهند داشت.
سنگینی واقعه گوهرشاد در قالب موسیقی منتقل شد
آریا عظیمی نژاد از موسیقیدانان کشور نیز در ادامه این جلسه با اشاره به ساخت اثر موسیقایی گوهرشاد تصریح کرد: اولین انگیزه من برای ساخت این قطعه ایجاد نوگرایی با ریشه های فرهنگی و اعتقادی بود و این شاید در تضاد با نسل نو بود، سختی و سنگینی این اتفاق می توانست در قالب موسیقی به نسل امروز منتقل شود و به نظرم از این دست اتفاقات کم در تاریخ ما وجود ندارد که می توان بروی آنها کار کرد.
در ادامه این جلسه مهدی سیار از شاعران جوان در مورد سروده خود در مورد مسجد گوهرشاد یادآور شد: امروز مایه دلگرمی است که اثر هنری توسط اهل فرهنگ و صاحب نظران مورد توجه قرار گیرد، همکاری با حجت اشرف زاده و آریا عظیمی نژاد افتخاری بود که برای من محقق شد، در لحظه سرودن شعر خواننده قطعی برای این قطعه هنوز مشخص نبود و آنچه در هنگام سرودن برای من اتفاق افتاد همان چیزی بود که به هنگام شنیدن اثر آن را گوش کردم.
وی ادامه داد: شان هنرمند در جامعه باید این باشد که دائما موضوعات مختلف را تذکر بدهد، قیام مسجد گوهرشاد دفاع از هویت ملی_دینی و حکم شرعی و حتی تولید ملی است، مردم حتی در این اتفاق سعی داشتند آنچه را به عنوان یک پوشش خودشان تولید می کنند استفاده کنند و نه آنچه از سوی غرب برای آنها فرستاده می شود.
پخش و توزیع آثار هنری دینی با مشکل مواجه است
حجت اشرف زاده از خوانندگان جوان کشور با بیان اینکه قطعه گوهرشاد تجربه جدید و متفاوتی بود، گفت: چرایی خواندن این قطعه به تاریخ زندگی من در شهر مشهد بر می گردد، خاطرات دوران کودکی من در کوچه های مشهد سپری شد و به همین منظور به این کار علاقه داشتم.
وی ادامه داد: برای پخش یک اثر فرهنگی ما مشکلات و فضای خالی از امکانات داریم، در آثاری که امروز تهیه کنندگان ما منتشر می کنند هزینه های زیادی را پرداخت می کنند اما این اتفاق برای آثار دینی رخ نمی دهد، پخش اینگونه آثار نیازمند حمایت است و بعضی اوقات در ایام دهه کرامت تنها این اثر را پخش می کنند و این احجاف است.
در ادامه حسن روح الامین نقاش جوان کشور خاطرنشان کرد: در پخش آثار هنری مشکل داریم، چرا ما روزانه موسیقی های زیادی از رسانه ها می شنویم که بعضا آثار سطحی و نازلی است، اما اثر موسیقی فاخر مثل همین گوهرشاد را نمی شنویم، برای آثاری چون مسجد گوهرشاد و از این دست اتفاقات سفارش دهنده ای وجود ندارد، این آثار با ذوق هنری هنرمند و اعتقاد وی و بدون سفارش تولید می شود اما امکانی برای توزیع آن وجود ندارد.
بشیری از هنرمندان عرصه تئاتر و کارگردان تئاتر باغ خونی نیز در ادامه خاطرنشان کرد: نمایش ما در خصوص مسجد گوهرشاد پس از دو سال تلاش سال گذشته به روی صحنه رفت، طرح نمایش به صورت خودکفا از سوی بچه های نمایش مشهد در نظر گرفته شد، این نمایش با هفتاد بازیگر با سطوح مختلف اجرا شد و پرونده دوساله نمایش با زمان اجرای این اثر به پایان رسید.
وی افزود: ما انتظار نداریم اجرا توسط گروه ما در تمام کشور به روی صحنه برود اما این شرایط وجود ندارد که این اثر هنری توسط هنرمندان سایر استان ها نیز اجرا شود. انتظار از هنرمندان این است که اثری را خلق کنند اما مشوق و آغاز کننده ای برای آثار هنری از این دست وجود ندارد. سوال اینجاست که آثار هنری با این مضامین چقدر دغدغه مسئولین است که از آن حمایت کنند.
در ادامه این جلسه نقایی از دیگر هنرمندان خالق تئاتر باغ خونی گفت: اتفاقات زیاد تاریخی در استان خراسان رخ داده است، بنابراین این حقی را بر دوش ما گذاشته و ما نیاز داریم شرایطی فراهم شود که این آثار در سطح بیشتر تولید و نشر پیدا کند.
در بخش پایانی این نشست نیز محمد حسین ملکیان از شاعران کشور با بیان اینکه اگر در مورد اتفاق گوهرشاد امروز خیلی سخن به میان نمی آید به خاطر کم کاری خودمان است، تاکید کرد: کتاب هایی که امروز در حوزه شعر چاپ می شود نیازمند سنجش سطح ادبی است و عدم نظارت خیانت به بنیان ادبی است، از سویی دیگر برخی از کتاب ها موازی کاری است که در جشنواره های شعر که در سطح کشور برگزار می شود بیشتر این اتفاق را شاهد هستیم.
وی افزود: حمایت از شاعران کم است، شاعرها تاثیر زیادی در فرهنگ کشور و جامعه دارند ولی کمترین معروفیت و حمایت از آنها می شود، حمایت از شعر برای شناساندن هرچه بیشتر شاعرها باید صورت بگیرد.
گفتنی است این شاعر اصفهانی در پایان سروده ای در وصف شهید محسن حججی قرائت کرد.
در پایان این نشست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اهدای لوح تقدیر به هنرمندان حاضر در جلسه از تلاش آنها در خلق اثر با موضوع قیام گوهرشاد قدردانی کرد.
21 تیر 1398 10:33
سید عباس صالحی روز جمعه در بدو ورود به شهرستان پاکدشت، مورد استقبال مسئولان این شهرستان قرار گرفت و با حضور در مزار شهدای گمنام در دانشگاه ابوریحان، به مقام شهدای انقلاب اسلامی و دوران هشت سال دفاع مقدس ادای احترام کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین با حضور در کتابخانه سیار شهرستان پاکدشت، با روند فعالیت این کتابخانه آشنا شد.
این کتابخانه با یک هزار و 300 عضو روستایی، بیش از 13 هزار جلد کتاب دارد و 12 روستا را تحت پوشش خدمات فرهنگی خود دارد.
صالحی همچنین با حضور در غرفه دستاوردهای چهل ساله انقلاب در شهرستان پاکدشت، غرفه ناشران شهرستان پاکدشت و دستاوردهای علمی و پژوهشی دانشگاه ابوریحان، با دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی در پاکدشت آشنا شد.
قرار است که صالحی در آئین اختتامیه جشنواره تئاتر استان تهران که طی چهار روز در به میزبانی پاکدشت برگزار شد حضور یافته و سخنرانی کند.
تقدیر از خانواده استاد جمشید مشایخی و محمدعلی دیباج از اساتید دوبلاژ کشور از جمله برنامه های جانبی آئین اختتامیه جشنواره تئاتر استان تهران است.
به گزارش ایرنا جشنواره تئاتر لبخند استان تهران از 17 تا 20 تیر با روی صحنه رفتن 12 اثر از شهرستان های استان تهران در پاکدشت برگزار شد که با استقبال گسترده مردم و هنردوستان همراه شد.
پاکدشت در 20 کیلومتری جنوب شرق تهران واقع شده است.
تهرام/7254/ / 1348
زیرساخت های عرصه هنرهای نمایشی گسترش یابد/ جامعه نیازمند طنز مضاعف است (خبرگزاری فارس + ۳ سایت دیگر)
به گزارش خبرگزاری فارس از پاکدشت سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم اختتامیه جشنوار طنز استان تهران با عنوان لبخند اظهار داشت: در شرایط سخت کنونی به طنز و نشاط مضاعف نیاز داریم.
وی در ادامه افزود: هنر تئاتر با ویژگی های شناخته و تعریف می شود که آن را از هنرهای انسانی متمایز می کند که از قدیمی ترین هنرهای انسانی به شمار می رود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به بیان روایت زندگی در هنرهای نمایشی اشاره و عنوان کرد: هنرهای نمایشی با ویژگی مردمی تعریف می شوند و ما خود را در تئاتر مشاهده می کنیم.
صالحی درباره فضای روبه رشد هنرهای نمایشی گفت: در سال گذشته تعداد اجرای تئاتر استان و شهرستان ها با مرکز به شدت کاهش داشته و دیگر در حاشیه نمایش نیستند.
وی در خصوص اجرای جشنواره تئاتر طنز لبخند بیان داشت در شرایط سخت کنونی لبخند، طنز و نشاط نیازمند مضاعف بوده و بیش از گذشته به آن نیازمندیم، همچنین این موضوع به سلامت اجتماعی کمک می کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأکید بر تداوم این اتفاق خاطرنشان کرد: باید در هر شهرستان یک سالن نمایش و پلاتو تأسیس شود تا زیرساخت ها در عرصه هنرهای نمایشی گسترش یابد.
انتهای پیام/پ/ر
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه گرامیداشت سالروز قیام مسجد گوهرشاد که مصادف با هفته عفاف و حجاب است با جمعی از هنرمندان خالق اثر در مورد قیام مسجد گوهرشاد دیدار و گفت و گو کرد .
در این دیدار استاد سینا واحد(نویسنده)، آریا عظیمی نژاد(آهنگساز)، حجت اشرف زاده(خواننده)، مهدی سیار(شاعر)، حسین روح الامین(نقاش)، امیر بشیری(کارگردان)، محمد نقایی(نویسنده) و محمد حسین ملکیان(شاعر) حضور داشتند .
در این دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به نقش هنر در زنده نگه داشتن قیام مسجد گوهرشاد، اظهار داشت: اتفاق قیام مسجد گوهرشاد در کنار ظرافت و فضای هنری مسجد، مظلومیت و مقاومت را هم به خود اضافه کرده است، آثار هنری قابل اعتنایی در این خصوص خلق شده و اگر تاریخ شفاهی نبود و هنرمندان به این موضوع نمی پرداختند شاید این واقعه زنده نمی ماند .
صالحی ابراز داشت: مسجد گوهرشاد از زاویه های مختلف در تاریخ ما جایگاه خاصی دارد و امروز هنرمندان از نگاه های مختلف این حادثه را زنده نگه داشتند و نسلی که این حادثه را ندیده است می تواند از این آثار نسبت به جنبه های مختلف این اتفاق آگاهی پیدا کند .
وی خاطرنشان کرد: مدلی از کارهای متنوع خوب در مورد این واقعه شکل گرفته است، برخی از حوزه ها ممکن است هنوز این فرصت را پیدا نکرده باشند که در قالب این موضوع اثری خلق کنند، با این وجود خوشبختانه هسته ای به وجود آمده تا بزرگی این اتفاق بیشتر نشان داده شود زیرا تاثیرات و پیامدهای این قیام کمتر بازآفرینی شده است .
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در حال حاضر حادثه گوهرشاد این فرصت را پیدا کرده که نمونه های کار موثری در مورد آن خلق شود، امروز مخاطب عام بیشتر به سمت محصولات چند رسانه ای حرکت می کند و اگر ما بتوانیم آثاری با قالب های چند محصولی ارائه کنیم موفق خواهیم بود .
گفتنی است در این دیدار هریک از هنرمندان نقطه نظرات خود را در مورد اثر خلق شده خود در مورد قیام مسجد گوهرشاد را بیان و نکاتی را در جهت حمایت بیشتر از این دست اتفاقات تاریخی دینی مطرح کردند .
لازم به ذکر است در پایان این نشست سید عباس صالحی با اهدای لوح تقدیر به هنرمندان حاضر در جلسه از تلاش آنها در خلق اثر با موضوع قیام گوهرشاد قدردانی کرد .
در متن این لوح تقدیر آمده است :
گوهرشاد قطعه ای دلنشین از بهشت مشهد الرضا(ع) از دیرباز تاکنون میزبان دل های خسته و جان های مشتاق زیارت امام رئوف بوده است .
آمیزه ای از ظرافت و زیبایی بر صحن و سرای آن نقش بسته و پیوند هنر اسلامی با معنویت و اخلاص، فضایی عطرآگین و سرشار از طراوت را در این مسجد رقم زده است .
در این میان حادثه حمله به مسجد گوهرشاد در 21 تیر سال 1314 و به گلوله بستن مردم دیندار و مجاوران امام مهربانی در آن روزگار، واقعه ای تلخ و فراموش نشدنی است که تنها گوشه ای از ظلم حکومت پهلوی و استبداد رضاخانی را به تصویر می کشد .
به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، حادثه گوهرشاد(مساله مظلومی است) و در سال های پس از انقلاب آن گونه که شایسته این حماسه بوده، مورد توجه قرار نگرفته است .
اهتمام خالصانه جناب عالی در خلق اثری ارزشمند پیرامون این حادثه تاریخی، نشان از دغدغه مندی تان نسبت به ارزش های دینی دارد و شایسته قدردانی است .
در آستانه میلاد ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع)، با تقدیم این لوح تقدیر همت والایتان را ارج نهاده و از درگاه خداوند متعال تداوم توفیقات و صحت و سلامتی تان را مسالت دارم .
21 تیر 1398 19:24
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از صندوق اعتباری هنر، سید حسین سیدزاده مدیر عامل صندوق از داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون که چندروزی است به علت ناراحتی تنفسی و کهولت سن در بیمارستان بستری است، عیادت و برای وی آرزوی بهبودی کرد.
سیدزاده با اشاره به نقش تاثیرگذار این هنرمند بر فرهنگ و هنر ایران طی دهه های گذشته، از پرداخت کلیه هزینه های درمانی این هنرمند با هماهنگی صندوق اعتباری هنر و بیمه سرمد خبر داد.
ایشان افزود: وظیفه ما در صندوق اعتباری هنر حمایت مادی و معنوی از فعالان فرهنگی و هنری سراسر کشور است.
اسدزاده نیز در این دیدارضمن قدردانی از مدیرعامل صندوق اعتباری هنر و هیأت همراه از روند درمانی خود گفت.
در این دیدار مجتبی کاتب،رییس هیات مدیره بیمه سرمد و مهدی مهدوی، مدیرعامل بیمه سرمد حضور داشتند.
22 تیر 1398 10:10
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حج و زیارت، علی رضا رشیدیان عصر روز جمعه قبل از عزیمت به عربستان در گفت و گو با خبرنگاران با اشاره به اعزام هشتاد هزار و 550 زائر امسال از کشورمان به حج تمتع می گفت : این زائران از طریق پروازهای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی عازم این سفر معنوی می شوند .
وی افزود : تا کنون 10 هزار و 700 نفر از17 تیرماه شروع عملیات اعزام زائران تا کنون وارد مدینه منوره شده اند.
وی با بیان اینکه عملیات اعزام زائران تا 14 مردادماه ادامه می یابد ، اظهار کرد : امسال بر اساس برنامه ریزی های انجام شده 19 ایستگاه پروازی در سطح کشور عملیات انتقال زائران به عربستان را انجام می دهند و در عربستان هم دو ایستگاه جده و مدینه فعال هستند وی تصریح کرد : امسال فقط فرودگاه اردبیل به دلیل تعمیرات باند فرودگاهی در این عملیات حضور ندارند و بقیه ایستگاه فعال هستند و پروازها هم تا کنون به صورت کاملا ایمن و در زمان مقرر انجام شده و تاخیری نداشته اند.
وی در ادامه با اشاره به راه اندازی و افزوده شدن ترمینال سلام به عملیات امسال گفت : این مجموعه از جمله ترمینال های کشور با سازه های مناسب برای خدمات دهی به این حجم از زائران است و به خوبی از عهده این فعالیت بر می آید.
رشیدیان همچنین با بیان اینکه در عربستان هم از فردا بعد از ظهر نخستین کاروان حجاج ایرانی عازم مکه می شود ، اظهار کرد: در راستای انجام مطلوب عملیات حج ، تا کنون تمامی بخش ها از شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی پروازها را به موقع امن انجام داد تا حوزه مسکن ، حمل و نقل ، تغذیه و تدارکات وظایف خود را به خوبی انجام داده اند.
وی عنوان کرد: ستاد مدینه سازمان حج و زیارت هم از یک هفته قبل از اعزام زائران در این شهر مستقر شده بود و ستاد مکه هم از چند روز گذشته در این شهر استقرار یافته و آماده پذیرایی حجاج بیت الله الحرام هستند.
وی تصریح کرد : تا کنون موضوع خاصی نداشته ایم و طی هماهنگی های که با طرف عربستانی انجام شده برای همه مباحث پیش بینی های لازم شده و امید است زائران ما حجی آرام سرشار ازدعای مقبول داشته باشند و از این فرصت بهره معنوی لازم را ببرند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم ؛ مسئولان ستاد حج و زیارت در مدینه اعلام کردند در این برنامه، بیش از 2 هزار نفر از زائران ایرانی با استفاده از 45 اتوبوس از مکانهای تاریخی و مذهبی اطراف شهر مدینه دیدن کردند.
این زائران، اعضای 13 کاروان حج تمتع بودند و مدت زیارت دوره آنان، سه ساعت و نیم به طول انجامید.
به گفته ناصر حویزاوی رییس ستاد حج و زیارت در مدینه منوره، زیارت دوره شامل بازدید و زیارت مقبره شهدای احد، مسجد قبلتین (ذوقبلتین)، منطقه خندق، مساجد سبعه (هفتگانه) و مسجد قبا است.
غزوه احد از غزوه های معروف حضرت محمد (ص) است که در سال سوم هجری میان مسلمانان و مشرکان در کنار کوه احد رخ داد و موجب شهادت بیش از 70 تن از یاران پیامبر از جمله حمزه عموی ایشان و نیز، مجروح شدن پیامبر شد؛ این جنگ به دلیل سرپیچی برخی اعضای سپاه مسلمانان از دستورات پیامبر و در نتیجه، از دست رفتن پیروزی اولیه بدست آمده در این نبرد، در تاریخ اسلام شهرت فراوان دارد؛ در حال حاضر، مقبره شهدای احد در شمال مدینه از مکانهای بسیار مقدس و تاریخی این شهر است و تقریبا، همه زائران به زیارت آن می روند.
مسجد ذوقبلتین در غرب مدینه نیز مسجدی است که پیامبر به فرمان خدا، هنگام نماز ظهر قبله مسلمانان را از بیت المقدس به سوی کعبه در مکه تغییر داد؛ به نوشته مورخان، این واقعه 18 ماه پس از هجرت حضرت محمد(ص) به مدینه صورت گرفت.
منطقه خندق نیز محل جنگ خندق (جنگ احزاب) میان مسلمانان و کفار به عنوان سومین نبرد مهم آنان در صدر اسلام به فرماندهی پیامبر است و به گواه تاریخ نویسان، سلمان فارسی در پیشنهاد ایجاد خندق و پیروزی سپاه اسلام نقش فراوانی داشت.
بعدها به پاس جانفشانی های سپاه اسلام، مساجد هفت گانه ای در این منطقه به نام صحابه از جمله مسجد علی بن ابی طالب (ص)، مسجد فاطمه (س)، مسجد ابوبکر و مسجد سلمان فارسی ساخته شد که شش مسجد آن همچنان پابرجااست.
منطقه خندق در غرب مدینه قرار دارد و کوههای آن از مسجدالنبی قابل مشاهده است؛ مسجد قباء در جنوب مدینه نیز نخستین مسجد جهان اسلام است که توسط پیامبر پس از هجرت ایشان از مکه به مدینه بنا نهاده شد.
وی افزود: به همین دلیل، روز نخست اقامت حجاج به طور کامل به زیارت مسجدالنبی و قبرستان بقیع اختصاص دارد اما در روزهای بعد، آنها به صورت کاروانی با اتوبوس به زیارت دوره می روند و هنگام بازدید از هر مکان، ضمن زیارت، با جزییات تاریخی هر مکان و رویدادهای مهم آن آشنا می شوند.
این مقام مسئول خاطرنشان کرد: همزمان با برنامه های فرهنگی، زیارت مسجدالنبی و مرقد پیامبر و نیز، ائمه اطهار در بقیع هر روزه از سوی زائران انجام می شود.
تاکنون بیش از 6 هزار زائر ایرانی برای انجام مناسک حج تمتع وارد عربستان شده اند و طبق برنامه، نخست از مدینه منوره دیدن می کنند.
حجاج ایرانی به مدت پنج شب و شش روز به منظور زیارت در مدینه منوره می مانند و پس از آن، برای انجام مناسک حج تمتع راهی مکه مکرمه خواهند شد.
شمار کل زائران ایرانی حج تمتع در سال جاری 86 هزار و 500 نفر اعلام شده است.
انتهای پیام/
اعتمادآنلاین| علیرضا رشیدیان درباره نرخ دلاری که با حجاج تمتع سال جاری محاسبه شده، گفت: ما به حجاج دلار نداده ایم؛ بلکه با بانک مرکزی صحبت کرده ایم که بانک مرکزی آن 200 دلاری که برای حجاج در نظر گرفته را با نرخ مسافرتی به زائران خانه خدا واگذار کند.
وی با بیان اینکه سازمان حج و زیارت درباره قیمت دلار مسافرتی و همراه حجاج، هیچ گونه صحبت و دخالتی نداشته افزود: آنچه برای ما اهمیت داشت، قیمت تمام شده عملیات حج بود که ارزان تمام شود و دولت برای این کار، دلار 7 هزار تومانی اختصاص داد.
رئیس سازمان حج و زیارت ادامه داد: برای تأمین مسکن، تغذیه و تدارکات، حمل و نقل و خدمات بهداشتی حجاج از ارز 7 هزار تومانی استفاده کرده ایم.
وی تصریح کرد: ارزی که بانک ملی به حجاج داده، ارز مسافرتی است که بانک ملی با نرخ بازار (12 هزار و 800 تومان) به حجاج داده است.
رشیدیان درباره علت عدم دخالت سازمان حج و زیارت در تعیین قیمت دلار مسافرتی حجاج گفت: این سازمان حجاج را تشویق می کند که برای خرید سوغات از عربستان اقدام نکنند و فرصتی که برای عبادت در ایام حج دارند، به بازار و خرید اختصاص ندهند.
وی یادآور شد: سازمان حج و زیارت سامانه برکت به خانه را تدارک دیده که در این سامانه شرکت ها و فروشگاه های مختلف اینترنتی، مشابه اجناس و کالاهایی که در عربستان عرضه می شود را بارگذاری کرده اند و حجاج می توانند از آن سامانه خریداری کنند. قیمت کالاها و اجناس موجود در سامانه برکت به خانه مناسب تر از قیمت آن کالا در عربستان بوده و به درب منازل حجاج حمل می شود و هزینه گمرک نیز بر زائران بیت الله الحرام مترتب نخواهد شد.
رئیس سازمان حج و زیارت بیان داشت: به حجاج پیشنهاد می کنیم وقتی در بازارهای عربستان کالایی را قیمت می کنند، با قیمت آن در سامانه برکت به خانه مقایسه کنند و به جای آنکه بخواهند کالای بی کیفیت را از بازارهای عربستان بخرند از این سامانه خریداری کنند که مسلماً به نفع زائران خواهد بود.
وی درباره اظهارات مدیرعامل هما مبنی بر اینکه ایران ایر به دنبال منافع اقتصادی در پروازهای حج نبوده و اینکه آیا هزینه پروازهای یک سر خالی چه در عملیات رفت و چه در عملیات پروازهای برگشت حجاج، در ارقام پرداختی حجاج لحاظ شده است یا نه؟ اظهار داشت: اینکه پروازهای حج همواره یک سر خالی هستند، اتفاق جدیدی نیست. همه ساله حج بر اساس انجام پروازهای یک سر خالی برنامه ریزی می شده و حجاج پول پروازشان را می دهند و پول پروازهای خالی به حجاج منتقل نشده است.
منبع: مهر
علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس با اشاره به حضور زائران ایرانی حج تمتع در مدینه منوره گفت: امسال 85 هزار و 550 ایرانی به حج تمتع مشرف می شوند که نخستین گروه زائران خانه خدا از 17 تیرماه به مدینه منوره مشرف شدند.
وی با بیان اینکه اعزام زائران حج بیت الله الحرام از فرودگاه امام خمینی (ره) تهران آغاز شد، افزود: تاکنون حدود 11 هزار ایرانی عازم مدینه منوره شده اند و از بعد از ظهر فردا 22 تیرماه اولین کاروان زائران خانه خدا از مدینه منوره به سمت مکه مکرمه حرکت می کند.
رشیدیان با اشاره به آمادگی پذیرایی از زائران حج بیت الله الحرام در مکه مکرمه، خاطر نشان کرد: تمامی تجهیزات و امکانات برای حضور زائران در مکه مکرمه آماده است و تیم اجرایی و پشتیبانی از یک هفته قبل برای پذیرایی از زائران در مکه مکرمه حضور یافته اند.
به گزارش فارس، اعزام زائران خانه خدا از 17 تیرماه آغاز شد و تا 14 مردادماه ادامه دارد.
همچنین عملیات بازگشت حجاج کشورمان نیز با 361 پرواز از 26 مرداد تا 17 شهریور به مدت 23 روز انجام می شود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، هنوز یکسالی از تغییرات و افزایش قیمت سفر به عتبات نگذشته است که خبر هایی از گران تر شدن سفر به عتبات به گوش می خورد. سفری که عاشقان زیادی در انتظار آن هستند و خیلی ها آرزوی رفتن به عتبات را دارند، آرزویی که شاید با گران شدن هزینه های سفر به سختی محقق نشود.
تابستان سال گذشته سفر به عتبات عالیات 60 درصد گران تر شد و سازمان حج و زیارت وعده کاهش قیمت را داد.
بیشتر بخوانید: وعده کاهش قیمت سفر به کربلا دادند اما سفر ها 60 درصد گران شد
اکنون سازمان حج و زیارت طبق اعلام ثبت نام عتبات عالیات در دوره های تابستانه ثبت نام عتبات برای ایام عرفه، عید قربان و ... را به دلیل افزایش قیمت احتمالی به روز های آتی موکول کرد. حال با وجود اینکه هم اکنون قیمت دلار تقریبا به ثبات نسبی رسیده است و تغییرات چشم گیری در هزینه های سفر ایجاد نشده است، دلیل این افزایش قیمت چیست؟
شاید این افزایش قیمت احتمالی به دلیل گران شدن مسکن و بلیت های هواپیما و سایر مسائل برای زیارت به عتبات در این ایام خاص باشد؛ اما آیا بعد از گذشت از این ایام خاص قیمت سفر به عتبات کاهش پیدا می کند؟ درحالی که افراد زیادی در آرزوی سفر به عتبات هستند، امید است سیاست های کلان نظام از سفر های زیارتی حمایت کنند و با مشورت و رایزنی با کشور عربستان از افزایش قیمت سفر به عتبات تجدید نظر کنند.
بیشتر بخوانید: آغاز ثبت نام عتبات عالیات از 24 تیر ماه
با این افزایش قیمت ممکن است حسرت و آرزوی این سفر بر دل خیلی ها باقی بماند سفری که قبل از همه این شرایط اقتصادی 2 میلیون و 100 بوده و اکنون به بالای سه میلیون رسیده است و در آینده نیز بالاتر نیز خواهد رفت.
با وجود اینکه همچنان سفر های ارزان قیمت برای گروه نیازمند وجود دارد، اما بازهم هزینه هزینه سفر به عتبات برای عده ای سنگین است. امید است سازمان حج و زیارت با همکاری سایر سازمان های مربوطه شرایطی را فراهم کنند تا همه مشتاقان و آرزومندان سفر به عتبات عالیات با پرداخت حداقل هزینه ها به این سفر مشرف شوند.
انتهای پیام/
به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، در ابتدای این مراسم که توسط شورای کتاب کودک و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در محل این انجمن برگزار شد، حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اظهار کرد: رفتن از کودکی به بزرگسالی و از خردی به کلانی یک امر طبیعی است. اما عکس این حرکت کار بسیار دشواری است. برگشت به کودکی و نشان دادن زیبایی های جهان کودکی، کار دشواری است که تنها از عهده افرادی چون یمینی شریف برمی آید.
او با اشاره به این که زیبایی، سادگی است، گفت: سادگی و روانی در شعر عباس یمینی شریف، ویژگی ای اساسی است و از این رو می توان او را حافظ شعر کودکان خواند.
نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک نیز با تشکر از بلخاری و همکاران او در برگزاری این مراسم، به دو مناسبت یعنی سالگرد کوچ مهدی آذریزدی و زادروز عباس یمینی شریف اشاره و اظهار کرد: هر دو بزرگوار، از افراد مهم و تاثیرگذار بودند. هر دو سجایای اخلاقی والا داشتند و هر دو از بنیان گذاران شورای کتاب کودک بودند و ما به روح هر دو و دیگر بنیان گذاران شورا درود می فرستیم.
همچنین ناهید معتمدی، عضو شورای کتاب کودک در سخنانی با عنوان آموختن برای زیستن گفت: در دورانی که بین صداهای خشن و مفاهیم پیچیده و دشوار، کودکی جایی نداشت، یمینی شریف هنر خود را در خدمت تعلیم و تربیت قرار داد و احساسات خود را در لابه لای عبارات خشک کتاب های درسی گنجاند.
به گفته این عضو گروه بررسی شعر شورای کتاب کودک، یمینی شریف موضوعاتی چون ایران، طبیعت و کودکی را در شعرش به صورت صادقانه و با تمامی بضاعت خویش به کودکان تقدیم کرده است.
علی اصغر سیدآبادی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان نیز به چند اعتبار، یمینی شریف را چهره ای مهم و تاثیرگذار دانست. او بنیان گذاری، نقش آفرینی در خلق خاطره های جمعی ایرانیان، استمرار و پایداری را از جمله ویژگی های یمینی شریف عنوان کرد.
مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان این که انسان هایی که نقش بنیان گذاری دارند، در ابتدای راهی بوده اند که ما امروز در انتهای آن ایستاده ایم، افزود: کار آنان دشوار بوده است زیرا باید راه را می کوبیدند و پیش می آمدند.
او با اشاره به ویژگی های شعر یمینی شریف بیان کرد: نگاه زیبایی شناسی در حال تغییر است. ممکن است ما به شعر دیروز نقد داشته باشیم، ولی اگر عامل زمان را نادیده بگیریم، دچار بی انصافی خواهیم شد.
مسعود ناصری، مدیر موزه عروسک و فرهنگ هم با ذکر خاطره ای از حضور یمینی شریف در این موزه درباره کتابی مهجورمانده از این شاعر با عنوان دنیاگردی مهشید و جمشید سخن گفت.
به گفته این پژوهشگر اقوام، این کتاب که سفرنامه است، بیانگر تنوع فرهنگی است و شناخت و مطالعه آن می تواند مهارت همزیستی ما را بالا ببرد.
او با تبیین ویژگی های این کتاب، اظهار امیدواری کرد که این اثر متناسب با فرهنگ امروز بازنویسی شود.
سخنران بعدی نشست، اسدالله شعبانی، شاعر کودک و نوجوان بود که به بیان ویژگی های محتوایی شعرهای یمینی شریف پرداخت. او دانستن و توانستن را دو مولفه مهم در این شعرها دانست و افزود: او در شعر خود آموزه های کهن ایرانی را با آموزش مدرن پیوند زده است.
شعبانی صدای صلح و دوستی، ایمان به آینده بهتر، شادی، تندرستی و زبان ساده را از ویژگی های مهم شعرهای نغمه سرای کودکان دانست.
لیلا میرزایی، عضو شورای کتاب کودک در سخنانی با عنوان بازتاب چندزبانی در داستان های بلند عباس یمینی شریف به ویژگی های زبانی در داستان های این شاعر و نویسنده اشاره کرد.
این مدرس دانشگاه با استناد به آرای باختین نظریه پرداز روسی به بررسی لایه های زبانی در چهار داستان بلند دو کدخدا ، خر و خرکچی ، جدال در پرتگاه توچال و شهر ناپدیدان از یمینی شریف پرداخت.
سخنران نهایی این نشست، هومن یمینی شریف، فرزند شاعر بود که ضمن قدردانی از برگزارکنندگان مراسم، به رابطه نزدیک و صمیمی خود با پدر اشاره و اظهار کرد: او مهربان بود و منصف. از این رو من از کودکی به او نزدیک بودم و به واسطه این نزدیکی با حالات او آشنا شدم و این حالات در زندگی من موثر بودند.
اجرای موسیقی توسط گروه ارف و اجرای نمایش خیمه شب بازی توسط گروه هنری راما از دیگر برنامه های این نشست بود.
انتهای پیام
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نامگذاری خیابان های پایتخت به نام هنرمندان با مرگ یک بازیگر پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون آغاز شد. فروردین ماه بود که شورای شهر تهران پس از مرگ جمشید مشایخی با قید دو فوریت خیابان ج را به نام او تغییر داد.
یک هفته بعد محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون نامگذاری شورای شهر تهران پیشنهاد جنجالی را به شورای شهر داد که بر اساس آن برخی از خیابان های تهران به نام هنرمندانی چون محمدرضا شجریان، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد تغییر داده شود.
این پیشنهاد بدون هیچ مخالفی و با 17 رأی موافق به تصویب شورای شهر رسید. اگرچه برخی این اقدام شورای شهر را تحسین برانگیز و بی سابقه خواندند، اما برخی هم به مخالفت با این اقدام برخاسته و اعلام کردند شورای شهر تهران به جای حل مشکلات شهر و مردم، اسم-فامیل بازی می کنند. گروهی هم اعتراض می کردند که چرا در میان نام این هنرمندان که برخی از آنها مخالف نظام هستند، اسمی از هنرمندان انقلاب نیست؟
رئیس شورا تأیید نمی کند
اما و اگرها درباره این مصوبه جنجالی شورای شهر باعث شده است که این مصوبه تا به امروز و با گذشته نزدیک به سه ماه از تصویب آن، هنوز به شهرداری تهران ابلاغ نشود. در این میان، حتی خبرهایی از لغو این مصوبه به گوش می رسد. در جدیدترین اخباری که در فضای مجازی منتشر شده، گفته می شود که شورای شهر تهران مصوبه قطعی خود در مورد نامگذاری خیابان به نام هنرمندان را از فرمانداری تهران پس گرفته است.
البته محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران در گفت وگو با ایرناپلاس این موضوع را تأیید نمی کند و ادامه می دهد: خبری از چنین اتفاقی در دستم نیست و من الان نمی خواهم راجع به این موضوع صحبت کنم.
حساسیت روی برخی از نام ها
در این میان، حسن خلیل آبادی یکی از اعضای کمیسیون نامگذاری شورای شهر تهران هم در گفت وگو با ایرناپلاس این موضوع را رد می کند. به گفته او، بخشی از این مصوبه به شهرداری ابلاغ شده است و بخشی از آن هم محل مناقشه است. از طرفی نسبت به نامگذاری بعضی از این خیابان ها نظراتی وجود دارد که شورا در حال رایزنی برای برطرف کردن مشکلات و حساسیت هاست. به اعتقاد او این حساسیت ها و اختلاف نظرها روی برخی از اسامی است و با گفت وگو حل می شود.
اعتراض فرمانداری ملاک حقوقی ندارد
او در پاسخ به این سوال که امکان دارد با حذف دو یا سه نام از این لیست، بقیه نامگذاری ها انجام شود، می گوید: امیدوارم این نظر شما تحقق پیدا کند. در کمیسیون اعلام کردند که فرمانداری نسبت به بخشی از این نامگذاری ها اعتراض دارد.
خلیل آبادی ادامه می دهد: در واقع هیئت انطباق به مصوبات شورا اعتراض می کند و این اعتراض باید طبق نص صریح قانون انجام شده و مشخصاً اعلام شود که بر اساس این ماده قانونی نسبت به این مصوبه مخالفت دارد. نامه ای که فرمانداری به شورا ارسال کرده است این ویژگی ها را ندارد و به هیچ بند قانونی اشاره نشده است و ملاک حقوقی ندارد و به صورت کلی اعلام شده است که ما به این نامگذاری اعتراض داریم.
حالا باید منتظر بود و دید که نتیجه رایزنی های شورای شهر چه خواهد شد. آیا حساسیت های ایجاد شده باعث لغو کامل مصوبه خواهد شد یا نه، با حذف برخی اسامی حساسیت برانگیز اوضاع ختم به خیر می شود.
لینک کوتاه کپی لینک
به گزارش مشرق ، کوروش شاهونه بازیگر جوان تئاتر وی درباره وضعیت فعلی گفت : حال تئاتر اصلا خوب نیست، هیچ چیز سرجایش نبوده و انگار کسی هم راه حلی برای آن ندارد. امیدوارم تئاتر از حال مریض گونه فعلی خود که منبع درآمدی برای دلالان شده، به سرعت خارج شود.
بیشتر بخوانید:
قطب الدین صادقی، کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه در نشست سرقت هنری که در خانه موسیقی برگزار شد گفت: به باور من سه ایراد اساسی وجود دارد؛ نخست اینکه در ایران هنر ارزشی ندارد. 25 سال قبل، من مقاله ای نوشتم در مورد تئاتر ایران و به این موضوع اشاره کردم که بودجه ای که برای مسأله ی دخانیات در ایران اختصاص داده اند بیشتر از هفت هنر است و این یعنی فاجعه. مطلب دیگر اینکه، ما قانون را نمی فهمیم و بی قانونی در حوزه هنر بیداد می کند. سومین ایراد هم بی اخلاقی در این حوزه است. من معتقدم اخلاق تجلی عرفی قانون است.
به گزارش سینماسینما ،صادقی در ادامه به تفاوت کپی رایت در ایران و فرانسه اشاره کرد و در این زمینه گفت: در کشوری مثل فرانسه یک اثر بعد از 60 سال که از مرگ نویسنده گذشت، همه می توانند از آن استفاده کنند. در ایران چنین چیزی وجود ندارد. وقتی در اروپا درس می خواندیم، اولین چیزی که به ما گفتند این بود که استفاده از اثر دیگری باید با ذکر منبع باشد و جدای از این، فقط حق داشتیم که از یک اثر دیگر، 38 خط استفاده کنیم و اگر بخواهیم 39 خط استفاده کنیم، باید از مؤلف اجازه بگیریم. من در اینجا یک استاد تمام را می شناسم که 41 صفحه از یک اثر خارجی را استفاده کرده و استاد دانشگاه هم است. اساتیدی را می شناسم که به دانشجو پول می دهد تا متنی را ترجمه کنند و بعدا به اسم خود چاپ می کند. یا به عنوان نمونه، من چند سال داور کتاب سال بودم. یکبار یک نمایشنامه کوتاه را خواندم و فهمیدم که 60 غلط در آن وجود دارد و بعد مشخص شد که این نمایشنامه کار کلاسی بوده که دانشجو به استاد داده و وی به اسم خودش زده است. من هم مانند آقای نوروزی معتقدم که در عرصه هنر و سرقت نباید تعارف کنیم و باید اسامی را منتشر کنیم.
این کارگردان تئاتر در بخشی دیگر از صحبت های خود گفت که در جشنواره فجر، موردی بود که یک جوانی رفته و اجرایی را از مونیخ آورده و آن را کپی کرده و جالب اینجاست که جایزه اول فجر را نیز گرفته است. فاجعه اینجاست که ندانستن داوران نیز بر گسترش این سرقت ها افزوده است. یا مثلاً یک کارگردان تئاتر، نمایشنامه خارجی را در یک سالن اجرا می کند و هم زمان کپی ایرانی آن را می زند و بعد از یک ماه در سالن دیگری به اجرا می گذارد و هیچ کس هم نمی فهمد. بی اخلاقی دیگر این است که برخی ترجمه را به اسم خودشان می زنند، مثلاً نمایش اتاق ورونیکا را خانومی به اسم خودش زده و حتی اشتباهات و غلط ها را هم پاک نکرده است.
به گزارش پندار آنلاین:
اگر از اهالی موسیقی باشید حتما می دانید برای اینکه یک خواننده بتواند آلبومی را به بازار ارائه کند یا کنسرت های خود را در شهرهای بزرگ برگزار کند، در ابتدا باید مجوز خوانندگی داشته باشد. مجوز انتشار برای یک آلبوم موسیقی یا حتی انتشار تک آهنگ لازم است و توسط معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر موسیقی این معاونت صادر می شود و دریافت این مجوز خودش ماجراهای پیچیده ای دارد.
اگر از علاقه مندان موسیقی هستید و یا کارهای موسیقی را از دور دنبال می کنید، قطعا عبارت هایی مثل خواننده زیرزمینی و در نقطه مقابل آن، خواننده مجاز به گوش شما خورده است. اگر مایل هستید بدانید که این دو عبارت چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و چرا یک خواننده ایرانی در ابتدا باید مجوز داشته باشد تا بتواند وارد دنیای موسیقی شود، در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.
چه تفاوتی بین خواننده مجاز و غیرمجاز وجود دارد
ساده ترین تفاوت بین خواننده مجاز و غیرمجاز یا زیرزمینی این است که یک خواننده زیرزمینی، خواننده ای است که مجوز خاصی برای ارائه آثار هنری خود به بازار ندارد ولی خواننده مجاز دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است. اما این مجوز چه تفاوت هایی را بین خوانندگان مختلف ایجاد می کند یا ساده تر بگوییم، چه امکاناتی در اختیار خواننده مجاز قرار می دهد که در اختیار خوانندگان غیرمجاز نیست؟
مهم ترین مسأله ای که باعث می شود دریافت مجوز خوانندگی از اهمیت بالایی برخوردار باشد این است که یک خواننده دارای مجوز یا همان خواننده مجاز می تواند آثار هنری خود را به طور رسمی به بازار ارائه کند. ارائه رسمی یک آهنگ یا آلبوم موسیقی به بازار هم مساوی درآمدزایی برای خواننده است. یعنی دریافت مجوز راهی برای تجاری سازی کار خواننده و کسب درآمد توسط اوست. این مسأله چیزی است که بسیاری از خوانندگان غیرمجاز از آن محروم هستند و برای درآمدزایی باید از راه های پیچیده ای عبور کنند یا قید درآمدزایی با مقدار بالا را بزنند.
یکی دیگر از مسائلی که اتفاقا آن هم به درآمدزایی مرتبط است و یکی از ابزارهای درآمدزایی بسیاری از خوانندگان است، اجازه اجرای کنسرت است. خواننده ای که مجوز نداشته باشد، نمی تواند کنسرتی در ایران برگزار کند و از این راه کسب درآمد کند. البته برای اجرای کنسرت علاوه بر مجوز خوانندگی یا همان مجوز انتشار آهنگ به مجوز اجرای کنسرت در هر شهر خاص هم نیاز است و شرایط خاصی برای اجرای کنسرت در هر شهر وجود دارد.
یکی دیگر از مسائل نیز اجازه انتشار قانونی آهنگ ها در وب سایت های اینترنتی مجاز دانلود آهنگ است که در برندسازی شخصی و ایجاد شهرت برای یک خواننده بسیار مهم است. خوانندگان غیرمجاز یا زیرزمینی از این مورد هم محروم هستند و برای معرفی خود به جامعه باید از مسیرهای دیگری که بسیار سخت هستند، عبور کنند.
اصلا چرا نیاز به کسب مجوز است؟
موارد زیادی هستند که باعث می شوند در ایران برای انتشار یک آلبوم موسیقی و خواننده شدن به اخذ مجوز نیاز داشته باشید.
قوانین اسلامی
همانطور که می دانید ما در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم و مبنای قوانین کشور ما، قوانین اسلامی هستند. برای مثال طبق نظر مراجع، در شرایط کنونی خوانندگان زن در ایران مجاز به خواندن و انتشار آلبوم نیستند و اگر زن هستید قطعا دریافت مجوز خوانندگی و تک خوانی برای شما امکانپذیر نیست. همچنین ممکن است در ترانه هایی که برای یک آهنگ استفاده می شوند، مواردی مغایر با قوانین اسلامی باشد که در این صورت شعر باید تغییر کند تا بتوانید مجوز دریافت کنید.
عرف جامعه و تابوهای فرهنگی
برخی از اشعار و سبک های خواندن هستند که با فرهنگ جامعه ایرانی متناسب نیستند و در عرف و فرهنگ ما دارای اشکال هستند. از آنجائیکه یک آلبوم موسیقی باید در سطح کشور توزیع شود، اگر حاوی موارد ضدفرهنگی باشد، این موارد در دید اکثریت جامعه ایرانی قرار می گیرد و باعث ایجاد مشکلات فرهنگی در کشور خواهد شد. برای مثال ما ایرانیان در روابط کاری و خانوادگی دارای آداب و رسوم و تابوهای فرهنگی خاصی هستیم که اگر در یک آلبوم موسیقی به ضدیت با آن ها پرداخته شود، از نظر عرف جامعه قابل پذیرش نیست.
بوروکراسی اداری
یکی دیگر از موارد هم که در کشور ما مرسوم است، بوروکراسی اداری برای انجام اکثریت کارها در کشور است. همانطور که می دانید کاغذبازی در ادارات ایران بسیار مرسوم است و صدور مجوز خوانندگی هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید فرآیند ارزیابی یک آهنگ که به سادگی و با بررسی موازین اخلاقی و اسلامی قابل انجام است، نیازی به طی مراحل زمانبر صدور مجوز نداشته باشد ولی برحسب عادات اداری و بوروکراسی در ایران، فرآیند طولانی صدور مجوز برای خوانندگی در نظر گرفته شده است.
سوابق کاری
قطعا می دانید به دلیل مسائل سیاسی خاصی که کشورمان با برخی از کشورهای دنیا مانند آمریکا دارد، بسیاری از شبکه های تلویزیونی خارجی و ماهواره ای معاند با ایران هستند که در کنار برنامه های سیاسی خود به پخش آثار هنری برخی از خوانندگان ایرانی می پردازند که جذابیت شبکه تلویزیونی خود را افزایش دهند.
گاهی اوقات برخی از خوانندگان در گذشته به صورت خواسته یا ناخواسته با این شبکه های تلویزیونی همکاری داشته اند و آهنگ های قبلی این خوانندگان بخشی از برنامه های یک شبکه تلویزیونی خارجی مشهور و معاند با ایران را تشکیل می داده است. در فرآیند صدور مجوز آلبوم موسیقی چنین سوابقی بررسی می شوند تا شخصی که مشهور به همکاری با شبکه های ماهواره ای بوده است، نتواند آلبوم خود را در ایران منتشر کند.
سخن پایانی
فارغ از تمامی مسائل و دشواری های که صدور مجوز خوانندگی در ایران دارد و شاید بسیاری از افراد از طی این مراحل دشوار و زمانبر ناراضی باشند، باید به این نکته اشاره کرد که صدور مجوز خوانندگی در نهایت و در شرایط کنونی به نفع یک خواننده ایرانی خواهد بود. همانطور که گفته شد، یک خواننده خوب پس از اخذ مجوز می تواند نسخه های زیادی از آلبوم خود را در بازار بفروشد و یا با برگزاری کنسرت به درآمد بالایی از توانایی هنری خود دست پیدا کند. همچنین، یک خواننده مجاز به راحتی می تواند اقدام به نشر آثار خود در سایت های مشهور دانلود آهنگ مانند نکس وان ،رادیونواز و سایر سایت های مجاز بپردازد و از این راه شهرت زیادی کسب کند.
به گزارش روابط عمومی کمیسیون ملی یونسکو- ایران، این نکوداشت در راستای وظایف کمیسیون در بزرگداشت مروجان علم و فرهنگ و آموزش صورت می پذیرد. کمیسیون ملی یونسکو- ایران سال گذشته با راه اندازی برنامه ای به نام تماشای خورشید، ثابت قدمی و تلاش نام آوران حوزه فکر، قلم، اندیشه و هنر را گرامی داشت.
استاد محمدعلی موحد، نویسنده، مترجم، مورخ و مولوی پژوه در نخستین برنامه تماشای خورشید سال گذشته تجلیل و نشان عالی کمیسیون ملی یونسکو- ایران در دانشگاه تهران به این استاد اهدا شد. امسال نیز استاد یدالله کابلی چهره نامدار فرهنگ و هنر ایران با همکاری کتابخانه ملی تجلیل خواهد شد. دکتر بروجردی رئیس کتابخانه ملی ریاست کمیته حافظه جهانی کمیسیون ملی را نیز بر عهده دارد. بزرگداشت این استاد خط، ساعت 15 و 30 دقیقه روز 29 تیر 1398 در سالن همایش های کتابخانه ملی برگزار می شود و اساتید درباره یدالله کابلی خوانساری سخن می گویند.
استاد یدالله کابلی در سال 1328 در شهرستان خوانسار به دنیا آمد. وی اولین گواهینامه استادی خط شکسته انجمن خوشنویسان ایران را در سال 1368 اخذ کرد. کابلی استاد انجمن خوشنویسان ایران و شورای عالی تشخیص و ارزشیابی هنری استادی، عضو شورای عالی ارزشیابی هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین عضو شورای ارزشیابی سازمان میراث فرهنگی کشور و دارای گواهینامه درجه یک هنری است.
وی همچنین به عنوان چهره ماندگار خوشنویسی کشور در سال 1385 انتخاب شد. از فعالیت های هنری، آموزشی و اجتماعی استاد کابلی می توان به مسئولیت راه اندازی و آغاز دوره جدید تعلیم خط شکسته معاصر از سال 1350 در کلاس های آزاد خوشنویسی ایران، عضویت و فعالیت 20 ساله آموزشی هنری و فرهنگی در شورای عالی و ساختار و تشکیلات انجمن خوشنویسان ایران، آموزش هنرجویان و تربیت مدرس جهت توسعه امر خوشنویسی در تهران و تمامی شعبات شهرستانی، مشاور فنی و هنری در شورای انتشارات، عضویت مؤثر در کادر اجرایی، برپایی جشنواره های فرهنگی و همایش های هنری سراسر کشور، عضویت مؤثر در کادر اجرایی برپایی گرامی داشت درویش عبدالمجید طالقانی در مهران طالقان سال 1357 و سید علی اکبر گلستانه (میراث فرهنگی) سال 1377، کارشناس هنری خوشنویسی در میراث فرهنگی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد و داوری جشنواره ها و همایش های داخلی و خارجی اشاره کرد.
از جمله آثار مکتوب و منتشر شده استاد کابلی از سال 1390_1361 عبارتند از: کتاب های شکسته نویسی و شکسته خوانی ، سماع قلم ، کلک شیدایی ، دو بیتی های بابا طاهر ، مجموعه های نمایشگاهی محراب خیال، باغ نظر، نقش شوق، دولت قرآن، کتاب مجموعه آثار منحنی عشق، کتاب آموزشی شکسته پیوسته برای دوره تکمیلی فوق ممتاز، دیوان خواجه حافظ شیرازی، مجموعه آئینه ادراک و مجموعه نمایشگاهی مرقع گلرخ.
از دیگر فعالیت های وی نیز می توان به برگزاری 15 نمایشگاه انفرادی در موزه ها و گالری های معتبر تهران و شرکت در نمایشگاه های جمعی خوشنویسی کشور، برگزاری 30 نمایشگاه انفرادی در موزه ها، دانشگاه ها، گالری های معتبر خارج از کشور همچون: لندن، پاریس، رم، مادرید، کراچی، لاهور، دبی، ابوظبی، ترکمنستان، لس آنجلس و منترال کانادا اشاره کرد.
نمایشگاه و سخنرانی پیرامون سیر و تحول هنر خوشنویسی ایران در دانشگاه های جورج واشنگتن، هاروارد بوستون، (یو.سی. ال. ا) کالیفرنیا، مریلند، ویرجینیا، لس آنجلس، برکلی، پارلمان اواتا، تورنتو، آکسفورد، لندن، دانشگاه دولتی مسکو، دانشگاه سن پترزبورگ، دانشگاه (اس. اف.یو) ونکوور، جشنواره جهانی خوشنویسی کویت، جشنواره جهانی مولانا هالیوود (هم آوایی موسیقی و خوشنویسی)، برگزاری نمایشگاه جشنواره بهار ایرانی در پاریس، جشنواره بین المللی دبی، برگزاری نمایشگاه مسکو جشنواره بین المللی خوشنویسی، سخنرانی و نمایشگاه در سن پترزبورگ، برگزاری نمایشگاه آرت گالری مک کیک مونترال، نمایشگاه و دریافت نشان درجه یک اکو پاکستان، برگزاری نمایشگاه تورنتو، برگزاری نمایشگاه آرت سنتر ونکوور، برگزاری نمایشگاه کی میک ونکوور و برگزاری نمایشگاه بهارانه نوا آرت سنتر ونکوور از دیگر فعالیت های فرهنگی هنری استاد کابلی است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، خانه کاریکاتور ایران که بیش از دو دهه پیش (در سال 1375) توسط شهرداری تهران (زیرمجموعه سازمان فرهنگی هنری) بنیانگذاری شده، نهادی تخصصی برای کاریکاتور است؛ نهادی که با هدف مهارت آموزی و سازمان دهی کاریکاتور و کارتون (یا پویانمایی (و پشتیبانی از کاریکاتوریست ها و علاقه مندان کاریکاتور و معرفی آثار آنان در ایران و جهان فعالیت خود را آغاز کرد؛ و به سرعت تبدیل به مرکز اصلی کاریکاتور ایران شد.
در معرفی ویکی پدیا از این مرکز آمده است: از جمله فعالیت های خانه کاریکاتور ایران برگزاری کلاس های آموزش و نمایشگاه های کاریکاتور است. مدیر و مؤسس این مرکز حسن عوض وردی معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری منطقه 3 تهران بود و در سال 1377 یکی از کارکنان روزنامه کیهان به مدیریت آن گمارده شد. آرم این خانه توسط حسین خسروجردی طراحی شده است. افتتاح این خانه با حضور دکتر حسن حبیبی / گل آقا و جمعی از کاریکاتوریست های بنام کشور توسط غلامحسین کرباسچی شهردار تهران صورت گرفت. خانه کاریکاتور ایران با همکاری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به برگزاری نمایشگاه دوسالانه کاریکاتور تهران می کند و خانه کاریکاتور ایران دبیرخانه دائمی این نمایشگاه است.
لازم به ذکر است که خانه کاریکاتور دو سال است که به حالت تعطیل درآمده و این دغدغه را برای اصحاب رسانه و علاقه مندان به این هنر ایجاد کرده است تا نسبت به وضعیت این نهاد و این هنر ابراز نگرانی کنند.
آنچه در ادامه می آید گفت وگوی پژوهشگر ایرنا با محمود محمد تبریزی نقاش و کاریکاتوریست مستقل است. تبریزی که سال ها سابقه فعالیت در عرصه کاریکاتور و نقاشی را به صورت حرفه ای در کارنامه دارد، ضمن انتقاد از وضعیت کاریکاتور کشور، شرایط این هنر را تأسف برانگیز و درگیر شکلی از مافیا خواند.
محمد تبریزی در ابتدا و با اشاره به شرایط کاری خودش بیان داشت: از زمانی که در کاریکاتور با مافیا روبرو شدم، احساس کردم در فضای کاریکاتور ایران، جایی برای حضور من نیست. تصمیم گرفتم که به سمت نقاشی بیایم و وقتی سمت نقاشی آمدم هیچ جایی شرکت نکردم نه در دو سالانه ای شرکت کردم و نه با خانه هنرمندان، حوزه هنری و با هیچ جایی کار نکردم؛ بعدها نقاش فدراسیون فوتبال شدم، توانستم مجله داشته باشم و در مسابقات بزرگی هم شرکت کنم و رتبه اول و دوم را بیاورم؛ اگر امروز کاری انجام می دهم یا نقاشی ای را می فروشم خیلی مستقل است و برای فوتبالیست ها یا باشگاه های سراسر دنیا است.
این کاریکاتوریست در ادامه و در تشریح معضلاتی که پیرامون کاریکاتور در ایران وجود دارد بیان داشت: در کاریکاتور ایران چند باند و یک سری از آدم هایی را داریم که این افراد توانایی بالقوه ای در گرفتن و برگزاری جشنواره ها دارند. به واسطه سابقه و یا هرچیزی که دارند، خیلی راحت می توانند جشنواره بگیرند و نهادها و ارگان های مختلف بر اساس این سابقه با آنها همکاری می کنند.
این افراد در سال ممکن است چیزی حدود بیست الی سی نمایشگاه (و حتی بیشتر) برگزار کنند و این جریان برگزاری مسابقه یک موضوع چرخشی بین خودشان است؛ مثلاً 5 الی 10 داور دارند که یک بار پنج تایشان داور هستند و دو تا شرکت کننده اند و جایزه می گیرند؛ دفعه بعد نقش ها عوض می شود و آنها که شرکت کننده بوده اند داور می شوند؛ یعنی جوایز کاریکاتور در ایران در دست یک عده مشخص در حال چرخش است. بعدها یک سری آدم دیگر آمده اند و در شهرهای دیگر و جاهای دیگر برای خودشان فاند (سرمایه) تشکیل داده اند؛ به این شکل که مثلاً توانسته اند جشنواره بگیرند و این را من از نزدیک بارها دیده ام. مثلاً تا دیروز آقایان Aو B و C جشنواره می گرفتند و خودشان جوایز را برنده می کردند (حتی مثلاً کاریکارتوریست خارجی را برنده می کردند)؛ از سمت دیگر مثلاً آقایان X و Z و Y رفتند جایی سخنرانی کردند، 50 میلیون بودجه گرفتند و مسابقه کاریکاتور برگزار کردند و همه را بین خودشان تقسیم کردند. در نهایت مثلاً فقط 5 میلیون از این پول از جمع خودشان خارج می شود. اینها کسانی هستند که با محتوی و شعار کاریکاتور کاری ندارند و آن بودجه برایشان اولویت دارد؛ این موضوع به وفور برای کاریکاتوریست ها پیش آمده و آنها خیلی دل چرکین هستند .
وی افزود: مثلاً اگر شما کاریکاتوریست باشید و در یک مسابقه داخلی برنده شوید، و این موضوع را در فیسبوکتان بگذارید، کاریکاتوریست های دیگر می آیند آنجا و ناسزا می گویند؛ می گویند مافیا بوده و باندبازی کرده اید و این گونه صحبت هایی را مطرح می کنند.
محمد تبریزی در اشاره به فضای اجرایی کاریکاتور و باندبازی ای که در جریان است خاطر نشان کرد: مسابقاتی هستند که در داخل برگزار می شوند، مثلاً تصور کنید سازمانی که مسابقه ای برای معلولین برگزار می کند و شما را به عنوان کاریکاتوریست می خواهید شرکت کنید؛ از شما درخواست می کنند که مدارک خودتان را حضوری به فلان آدرس ببرید، وقتی می برید عمدتاً اعلام می کنند که این مسابقه به دلیل عدم استقبال، به احتمال قوی لغو شده است. در نتیجه شما منصرف می شوید و پس از مدتی می بینید که این مسابقه یا جشنواره برگزار شده و اسامی افراد برنده هم آمده است. همان هایی که همیشه برنده شده اند، در اینجا هم برنده شده اند، بدون هیچ نگرانی. بعد مطرح می شود که داوران گفته اند ما مسابقه را برگزار می کنیم و این افراد (برنده ها) هم کارها را آماده کرده اند (10 نفر) کارشان را به داوران داده اند و مسابقه به همین راحتی برگزار شده و جوایز را هم گرفته اند.
کاریکاتور در ایران میدانی کاملاً انحصاری است؛ و خانه کاریکاتور که در میرداماد تهران است برای یک مدت طولانی، دست آقای شجاعی بود؛ به خاطر حضوری که در جبهه داشته اند و اینکه کارشان هم خوب بود و باسواد بودند. می شود گفت آقای مسعود شجاعی طباطبایی برای دوره ای جزو بهترین کاریکاتوریست های عصر خودشان بوده اند و فکرهای نویی هم داشته اند. ایشان مجله کیهان کاریکاتور را تأسیس کردند و جزو صاحب امتیازان و سردبیران آن بوده اند که چندین دهه کاریکاتوریست ها از مجله کیهان کاریکاتور الگو می گرفتنند و جریان مسابقات خارج را در این مجله انعکاس می دادند و کاریکاتوریست ها می توانستند در این مسابقات شرکت کنند و اخبارش را پیگیر شوند .
وی افزود: حالا سایتش بالا آمده است و با زبان های مختلف قابل دسترسی است. اینها تخصص دارند، متخصص و کاریکاتوریست هستند اما شیوه اجرایی شأن اصلاً درست نیست.
من مسابقات زیادی را برنده شده ام؛ هم داخلی و هم خارجی. حتی وقتی به عنوان برنده در محافل کاریکاتوریست ها می نشینید، با اینکه آنها دارند از این سفره نفع می برند، باز هم به این مساله اشاره دارند و همه این را می دانند؛ همه تحت عنوان این مافیا از آن یاد می کنند و اینکه امروز همه جوایز به یک اسم ختم می شود .
محمدتبریزی در پاسخ به این سوال که پیشنهادش برای برون رفت از این وضعیت چیست، تصریح کرد: نمی شود کاری کرد و تنها کاری که می شود کرد و افراد انجام داده اند، بیرون رفتن از دایره است؛ مثلاً مازیار بیژنی یا رحیم بقال اصغری به شهرهای دیگر رفته اند و کار می کنند؛ آنهایی هم که می توانند تلاش می کنند تا برای خودشان ارگان ها یا نهادها مختلف را مجاب کنند که وام یا بودجه ای بگیرند و مسابقه برگزار کنند یا جشنواره بگذارند.
من در طول این سال ها تخلف های عجیب و غریبی را شنیده ام؛ تخلفاتی فاحش که مدتی در جریان بود. مثلاً سالیانی بود که کاریکاتوریست هایی می آمدند و ادعا می کردند که ما در اتیوپی یا فلان کشور برنده شده ایم (جاهایی که سرچ و جستجوی آن راحت نبود؛ یعنی خبرگزاری ها نمی توانستند راحت رد آن را بگیرند) و اخبار این ادعاها مدام داشت در کیهان کاریکاتور یا سایت های مرجع منتشر می شد. این افراد داشتند برای خودشان رزومه جعلی جمع می کردند در حالی که چه از نظر فکری و چه از نظر اجرایی، صلاحیت نداشتند؛ کاریکاتور به لحاظ فکری از این جهت اهمیت دارد که برای سوژه اش هم خلاقیت می طلبد و هم قدرت قلم .
وی افزود: در نتیجه ما به عنوان گروهی منتقد، رفتیم و این مساله را به خانه کاریکاتور اطلاع دادیم و به کیهان کاریکاتور گفتیم که این اطلاعاتی که می زنید جعلی است؛ وقتی یک سری افراد دارند زحمت می کشند و به این سختی پول پُست می دهند (برای ارسال کار به خارج از ایران) و مقام می آورند، درست نیست که یک عده به این شکل برای خودشان اعتبار جمع می کنند. ولی بعدها دیدیدم که این افراد که رزومه جعلی برای خودشان ساخته بودند در ایران از نهادهای مختلف، مسابقات کاریکاتور گرفتند و خودشان را به ارگان هایی متصل کردند و توانستند با سوژه های ایدئولوژیکی چون مرگ بر آمریکا و یا مبارزه با صهیونیسم و این گونه سوژه های دم دستی که می دانستند می توانند از این ارگان ها بودجه بگیرند، کار کردند.
این کاریکاتوریست تصریح کرد: این خیلی جای تعجب بود که اهالی خانه کاریکاتور (مثلاً آقای شجاعی که رئیس آنجا بود) با وجودی که می دانستند که فلان آدمی که دعوتش کرده اند همان آدمی است که چند سال قبل ادعای مقام اول اتیوپی را داشت، اما به روی خودشان نیاوردند؛ البته این را همه فهمیدند و یک سال بعد همه کاریکاتوریست ها خندیدند و گفتند اتیوپی کجا بوده که بخواهد به تو 5 هزار دلار جایزه بدهد؟ این نشان می دهد که این افراد دنبال منفعت و پول هستند و نه دنبال هنر. در صورتی که نباید این گونه باشد.
محمدتبریزی در انتها و ضمن ناامیدی از وضع موجود بیان داشت: کاریکاتور ایران چند تکه شده و در واقع می توان گفت که مرده است؛ دلیل آن هم این است که کاریکاتور یک هنر و زبان انتقاد است.
کاریکاتور وقتی نتواند این مسائل را عنوان کند، دیگر زنده و پویا نیست. مگر یک کاریکاتوریست چقدر می تواند در یک روزنامه در مورد ترافیک و آلودگی هوا بنویسد؟ شاید آن روز آدمی به دلیل سهل انگاری شهرداری در فلان منطقه با موتور در چاه افتاده است، ولی بازتاب این موضوع برای کاریکاتوریست با مخالفت و ممانعت شهرداری روبرو می شود. یا ممکن است یک پزشک با قصور، باعث مرگ بیماری شده است اما کار کردن در مورد این موضوع هم عملی نیست .
وی افزود: کاریکاتوریست ها فقط می توانند در مورد چیزهای خیلی پیش پا افتاده بنویسند چرا که خط قرمز زیاد دارند به همین دلیل می توان گفت بهترین کاریکاتوریست های تاریخ ایران (که حتی می توان آنان را بهترین های جهان نامید) امروز خارج از ایران سیاسی کار می کنند درصورتی که نباید این گونه باشد چون این افراد زمانی در ایران و در کیهان کاریکاتور یا روزنامه های ایران و همشهری کار می کردند.
در نتیجه وضعیت کاریکاتور ما امروز جالب نیست و هرکس برای خودش مستقل فعالیت و در مسابقات مختلف شرکت می کند .
گروه پژوهش ایرنا در راستای تعهد حرفه ای خبرنگاری در راستای احترام به شخصیت های حقیقی و حقوی و امکان دفاع و پاسخگویی افراد در مقابل انتقادات مطروحه، به گفت وگویی با مسعود شجاعی طباطبایی (رئیس سابق خانه کاریکاتور که بخش عمده ای از انتقادات متوجه ایشان بود) پرداخته است که ادامه و در مطلبی با عنوان خانه ای که نیست منتشر شده است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، پیرو مطلبی که با عنوان"خانه کاریکاتور، ملجایی که دیگر نیست" از طرف این گروه منتشر شد و در آن یکی از کاریکاتوریست های مستقل، انتقادات و مسائلی را نسبت به جریان جاری در وضعیت کاریکاتور کشور بیان ساخته و انتقاداتی را مستقیماً نسبت به رئیس سابق خانه کاریکاتور مسعود شجاعی طباطبایی عنوان کرده بود، پژوهشگر ایرنا در گفت وگویی نظرات و جواب های شجاعی طباطبایی را جویا شده است که در ادامه می آید.
شجاعی طباطبایی که در حال حاضر مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری و پیش از این رئیس سابق خانه کاریکاتور بوده است در پاسخ به انتقادات مطرح شده در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا بیان داشت: برخی شائبه ها و حواشی در این سال ها مطرح شده و می شوند که من می دانم از سوی چه کسانی شکل می گیرند.
وی در ابتدا ضمن توضیح پروژه نفوذ و دست داشتن سازمان ملل و صهیونیست ها در برگزاری مسابقه رانان لوری اوراد Ranan Lurie award که به نام یک کاریکاتوریست اسرائیلی-آمریکایی با همین نام رانان لوری (صهیونیستی که در عکس هایش تل آویو را فتح کرده و سرباز داوطلب جنگ ویتنام بوده) است و بالاترین جایزه در دنیا را دارد، تصریح کرد: این پروژه و آدم های پشت آن به برخی افراد مأموریت می دهند که پروژه هایی مانند عکس پیامبر (ص) را در فرانسه کار کنند؛ اینها کارهای دیگری هم می کنند چنانچه تعدادی از هنرمندان ایرانی را با عناوین بزرگی مانند سفیر و ... مطرح می کنند؛ زیر مجموعه اینها هم یونایتد استیج و مانند آن هستند؛ ما در مقابل این اتفاق یک سری مسابقه ارزشی گذاشتیم؛ مسابقاتی مانند ترامپیست یا هولوکاست.
عزیزانی که مطرح می کنند فلانی تمام مسابقات را در انحصار خودش درآورده است آیا در جریاناتی مانند کاریکاتور پیامبر، مسابقاتی مانند هولوکاست را برگزار می کنند؟ مسابقه ای که باعث ممنوع الورود شدن من به 22 کشور شده است. پروژه نفوذ از طریق رسانه هایی که اسمشان را نمی آورم ، فشار می آورند که مسعود شجاعی ای که 35 سال از عمرش را در حوزه کاریکاتور و کارتون گذاشته است را زیر سوال ببرند
وی افزود: اولین گروه کاریکاتور و اولین دوسالانه کاریکاتور را ما تشکیل دادیم؛ اولین خانه کاریکاتور توسط ما تأسیس و اولین سایت تخصصی ایران کارتون توسط ما راه اندازی شد؛ و همه اولین ها توسط دو سه نفر رقم خورد که یکی از آنها من بودم.
رئیس سابق خانه کاریکاتور تصریح کرد: ما برای اینکه بتوانیم همیشه در مقابل تهاجمات برخورد داشته باشیم، دائم یک سری از اتفاقات را رقم زدیم که به جز یکی دو مورد، عمدتاً سیاسی بوده اند؛ این موارد سیاسی غالباً توسط NGO ها و سازمان های مردم نهاد رغم خورده است؛ یعنی شجاعی رفته و تلاش پیگیر کرده تا توانسته است این مسابقات را به نتیجه برساند.
مثلا مسابقه هولوکاست را نه وزرات ارشاد قبول کرد متولی باشد و نه شهرداری؛ و توسط یک سری آدم هایی برگزار شد که دغدغه دین داشتند و دغدغه این را داشتند که با صهیونیست هایی که کاریکاتور پیامبر را کار کردند، مقابله کنند و من به عنوان یک کاریکاتوریست وظیفه خودم دانستم که حضور پیدا کنم. مسابقه ترامپیست دومین دوره اش در حال برگزاری است و می دانستم که باز سروصدای برخی در می آید که ترامپیست چه چیزی است؟
شجاعی طباطبایی ادامه داد: عده ای این نقد را به من وارد می کنند که دائماً مسابقات ایدئولوژیک برگزار می کنم؛ بله من ایدئولوژیک برگزار می کنم چون وقتی ترامپ تمام موجودیت جمهوری اسلامی یا برجام را زیر سوال می برد و به هیچکدام از تعهداتش پایبند نیست و تحریم های ظالمانه ای را علیه ایران ایجاد می کند، من نوعی باید دنبال این اتفاق بروم و به عنوان یک کاریکاتوریست (که در حال حاضر مستقل هستم و هیچکس نمی تواند بگوید من یک کاریکاتوریست وابسته به نهاد یا ارگانی هستم؛ در عین اینکه اعتقاد به نظام و ولایت و برجام و بسیاری از این مسائل دارم) در این گونه موارد وظیفه دارم. دغدغه من ایجاب می کند که بروم دنبال اینکه حمایت کننده مالی بگیرم و بروم سراغ کار.
این عزیزانی که می فرمایند برخی اسامی دائماً تکرار می شود، بفرمایند بیایند و مسابقه هولوکاست یا ترامپیست را برگزار کنند؛ ما از خدایمان است که یکی پیدا شود و این گونه مسائل را برگزار کند .
وی افزود: من به عنوان دبیر در دو سالانه کاریکاتور از دوره پنجم، دائماً توسط یک شورا انتخاب می شدم که آن هم از زمانی که وزارت ارشاد یک سری تغییرات کرد و یک سری از آدم های جدید آمدند، دیگر به سراغ ما نیامدند، چون همیشه به سراغ من می آمدند و می خواستند که به عنوان دبیر باشم و کار کنم. ولی الان چند سالی است که برگزار نمی شود و این حضراتی که می گویند اسامی تکرار می شوند، بیایند و دو سالانه کاریکاتور را برگزار کنند.
شجاعی طباطبایی در پاسخ به این سوال که چرا دائماً ایدئولوژیک کار می کند تصریح کرد: تخصص من کار جدی ایدئولوژیک است؛ امام می گوید اگر در برابر دین ما بایستید، ما در برابر تمام دنیایتان خواهیم ایستاد، در نتیجه من وقتی می بی نم کسی نیست، مجبورم که خودم بروم جلو و نمی توانم صحنه را خالی کنم. من یک کاریکاتوریست سیاسی هستم که دغدغه ام مسائل سیاسی، دین و اسلام است و چیزهایی که مربوط به اینها نمی شود را درخواست می کنم دیگرانی که نقد دارند، اجرا کنند. و اگر من برای تخصص خودم می روم از ارگان ها و نهادها و سازمان های مردم نهاد کمک می گیرم کجای کارم ایراد دارد؟
وی افزود: ما در حوزه های دیگر هم کار کرده ایم اما همه کارها را ما نکرده ایم. مثلاً در جشنواره تجسمی فجر، اثری از نام ما در برگزار کنندگان نیست، پس چرا می گویند اسامی تکرار می شود؟
یک مسابقه به نام مسابقه بین المللی کارتون کتاب است که متولی آن نهاد کتابخانه های کشور است؛ از من خواستند که باشم؛ چون من سابقه چهار دوره همکاری را با اینها داشته ام و من را می شناسند، خواسته اند تا به عنوان دبیر این مسابقه حضور داشته باشم. در آنجا هم اتفاقی که می افتد، اتفاقی بسیار معنادار است؛ یعنی تمام کسانی که جایزه اول تا سوم دوره های قبل را برده اند، داور می شوند. دموکراسی و عدالت از این بالاتر نیست. یعنی کسانی داور می شوند که برندگان قبلی همین مسابقه بوده اند. مسابقه دیگری هم نداریم. چیزی که می ماند همان دوسالانه کاریکاتور است که همانطور که بیان شد، چند سالی است برگزار نمی شود و آن زمانی که ما بودیم تمام تلاشمان را کردیم و الان هم از همه (کاریکاتوریست ها) عاجزانه درخواست می کنم که اگر می گویند مونوپول (انحصار) است بیایند و خودشان برگزار کنند. دو سال است که خانه کاریکاتور تعطیل است و من عاشقانه منتظرم که کسی بیاید و با تمام وجود تجربیاتم را به او منتقل کنم و آن خانه کاریکاتور پا بگیرد .
شجاعی طباطبایی ضمن رد کار صرفاً ایدئولوژیک خاطرنشان کرد: انحصار یعنی چی؟ من موضوع کتاب را هم کار کرده ام و دوسالانه های قبلی همه با موضوعات آزاد و موضوعات دیگری بوده است که کار کرده ام. هرجایی که از من خواسته اند و من را انتخاب و انتصاب کرده اند (مثلاً در دوره های قبل نگاه وزارت ارشاد با ما همسو بوده است و علاقه مند بوده و ما در خدمتشان بوده ایم) بوده ام و جایی هم که اینها نبوده، ما کار خودمان را انجام داده ایم و اصلاً این گونه نبوده که انحصاری در کار باشد.
سایت ایران کارتون ما از سال 2000 فعال است و با هزینه شخصی داریم این سایت را می گردانیم و به روز رسانی می کنیم؛ و سه سال به عنوان برترین سایت کاریکاتور دنیا (نه به عنوان سایت ایدئولوژیک که به عنوان یک سایت هنری) انتخاب شده است .
وی در پاسخ به این سوال که این انتخاب سایت به عنوان برترین سایت در دنیا، از طرف کدام بنیاد، نهاد یا چیزی شبیه به آن انتخاب شده است، گفت: از جاهای مختلف انتخاب شده است که الان حضور ذهن ندارم. به عنوان کسی که می خواهد نگاه عادلانه داشته باشد بروید و سایت ایران کارتون لاتین را ببینید که تازه در آن تغییراتی انجام داده ایم؛ خودم شش ماه کنار برنامه نویس نشسته ام که یک کار اساسی انجام دهم. در حال حاضر اگر سایت دیگری مشابه آن پیدا کردید، من اسم خودم را عوض می کنم چرا که این بهترین سایت در حال حاضر است و همه اطلاعات را به مخاطب می دهد؛ از کارتون روز و دیگر مباحثی که لزوماً سیاسی نیستند و هنری اند .
شجاعی طباطبایی در انتها و در پاسخ به این پرسش که جریان حواشی مقام اول از اتیوپی چه بوده است، اظهار داشت: در جریان این موضوع نیستم. اتیوپی اساساً کشوری نیست که کاریکاتور داشته باشد و من چیزی از این موضوع نمی دانم . فقط یادم هست که یک نفر آمد و یک مسابقه جعلی را درست کرد و بعد هم گفت که می خواستم مسابقه ای برگزار کنم که بگویم این مسابقاتی که برگزار می شوند را هرکسی می تواند مسابقه برگزار کند یا کاری انجام دهد؛ البته با برخورد جدی تمام کاریکاتوریست های دنیا و ایران روبرو شد که نه اسم و نه هویت داشت؛ نمی دانم موضوعش اتیوپی بود یا نه و این تنها چیزی است که در ذهنم هست. بعید می دانم مردم اتیوپی که در معیشت خودشان مانده اند، مسابقه بین المللی یا ملی کاریکاتور داشته باشند.
پرنیان سلطانی
درست مثل آهنگ هایشان هستند؛ ساده و بی آلایش، اما شیطان و بازیگوش! شوخی هایشان تمامی ندارد. با انرژی و سر حوصله جواب همه سؤال هایمان را می دهند؛ گاهی حرف یکدیگر را تأیید می کنند، گاهی هم با هم سر ناسازگاری می گذارند. می گویند در تمام این سال ها کلی با هم دعوا کرده اند، اما چیزی که معلوم است هیچ وقت بین شان از بین نرفته، دوستی شان است. شوخی که نیست؛ 11سال است کنار هم کار می کنند و با صبر و حوصله قدم به قدم از موسیقی زیرزمینی به اجرای کنسرت در برج میلاد رسیده اند! صحبت از گروه موسیقی بُمرانی است؛ گروهی که حاصل حال خوب چند جوان عشق موسیقی است که شاید در ابتدا فقط برای حال خودشان ساز می زدند، اما حالا مخاطبان زیادی را هم با خودشان همراه کرده اند. گروهی خوشحال، پرانرژی و البته متفاوت که از سال 1387تا به امروز می توان سبک های مختلف موسیقی را در کارشان دنبال کرد؛ از بلوز و کانتری و بالکان بگیرید تا راک و جیپسی . آنها آمده اند تا به قول خودشان آلترناتیو باشند؛ یک گروه موسیقی غیرمتعارف که می تواند جایگزینی برای سبک های شناخته شده موسیقی ازجمله موسیقی پاپ به حساب بیاید. با برو بچه های بُمرانی در استودیوی موسیقی شان از هر دری صحبت کرده ایم که حاصل آن را در ادامه خواهید خواند.
بُمرانی پله پله به موفقیت رسید؛ کارتان را از فضای مجازی شروع کردید، به کافه رسیدید، کار تئاتر و سینما انجام دادید و درنهایت پا روی سن سالن های کنسرت گذاشتید. درباره این روند توضیح می دهید؟
مانی: ما چند تا دوست بودیم که می خواستیم ساز زدن را تجربه کنیم. کنار هم کار می کردیم و خیلی خوش می گذراندیم. برای همین در شروع واقعا هیچ انتظار و توقعی از خودمان نداشتیم و دنبال یک کار زودبازده نبودیم. همین که جایی داشتیم که می توانستیم کنار هم کار موسیقی انجام بدهیم، راضی بودیم و خوشحال.
بهزاد: اتفاقا خیلی هم ذوق داشتیم. با هر موفقیت کوچکی روی ابرها بودیم! روز اولی که قرار شد در کافه اجرا کنیم در پوست مان نمی گنجیدیم. همه اش به هم می گفتیم بچه ها باورتان می شود می خواهیم در کافه بزنیم؟! بعد که کار در تئاتر پیشنهاد شد باز همین حس را داشتیم. باورمان نمی شد در تئاتر شهر اجرا داریم.
مانی: ما همین که می توانستیم با کارهای اینچنینی پول آلبوم مان را دربیاوریم بی نهایت خوشحال بودیم. دقیق خاطرم هست که برای انتشار آلبوم جوراب های لخت در سال 1389باید یک میلیون و 350هزار تومان هزینه تسویه استودیو را می پرداختیم. من آن پول را از پدرم گرفتم تا بتوانیم زودتر کار را منتشر کنیم. بعد از انتشار در 2آموزشگاه موسیقی 7تا اجرا گذاشتیم و با بلیت فروشی آن پول پدرم را برگرداندیم. نفری 20تومن هم برای خودمان ماند!
راستی اصلا چطور دور هم جمع شدید؟
جهانیار: سال86 اینطورها بود که من و مانی که با هم پسرخاله ایم، به آموزشگاه موسیقی می رفتیم. در آنجا با آقایی به نام حمیدرضا بهزادیان آشنا شدیم که کار ضبط موزیک را انجام می داد. بهزاد هم همان موقع ها برای ضبط یکی دو کارش آنجا می آمد و از این طریق با هم آشنا شدیم. نخستین کارمان هم آهنگ هنوز همونم بود که بعدها در قالب آلبوم جوراب های لخت منتشر کردیم.
بهزاد: من تا قبل از دانشگاهم کلاس گیتار می رفتم. یک روز اتفاقی استادم را در خیابان دیدم و به او گفتم که روی چند آکوردی که یادم داده شعر گفته ام. وقتی آنها را گوش کرد گفت بیا همین ها را ضبط کن. برای کار ضبط که به آموزشگاه می رفتم با مانی و جهانیار آشنا شدم و درنهایت وقتی تصمیم جدی گرفتیم که یک گروه موسیقی تشکیل بدهیم، کیارش و آرش هم که پسرعموهایم هستند، به جمع مان اضافه شدند.
کیارش: من اول برای اجراهای کافه ای بچه ها بلیت می فروختم! بعد یک روز که بچه ها در خانه ما تمرین داشتند گفتم من هم بیایم برایتان بیس بزنم؟! گفتند مگر گیتار بیس داری؟ گفتم خب می خرم! همان موقع یک گیتار بیس خریدم و از آنجا که از 13، 14سالگی گیتار آکوستیک کار می کردم، خیلی زود هم به آن مسلط شدم و چند روز بعد با همان گیتار اجرا رفتیم!
سبک کاری تان در موسیقی خیلی متفاوت است. به خصوص اینکه یک دهه پیش این سبک را انتخاب کردید و آن موقع فضای موسیقی به اندازه امروز رشد نکرده بود. نترسیدید کارتان نگیرد؟!
بهزاد: خب ما انتخاب دیگری نداشتیم. همین ها را بلد بودیم و همین ها را می زدیم!
کیارش: ضمن اینکه واقعا همانطور که مانی هم گفت ما واقعا از اول به فکر جذب مخاطب نبودیم. ما برای خودمان می زدیم و می خواندیم و از کار کردن در سبکی که دلمان می خواهد لذت می بردیم. بعد به مرور که کارهایمان منتشر شد، مخاطبان خاص خودش را هم پیدا کرد.
مانی: بله دقیقا. چون ما خودمان از ابتدا سبک های بلوز و کانتری را دوست داشتیم، سعی کردیم مثل آنها باشیم و وقتی می دیدیم نتیجه کارمان به این سبک بی شباهت نیست، خوشحال بودیم و کیف می کردیم.
جهانیار: در واقع ما کاری را انجام می دهیم که دوست داریم و حالمان را خوب می کند. بعد سعی می کنیم این حال خوب را با آنهایی که سبک موسیقی پاپ را نمی پسندند، به اشتراک بگذاریم.
بالاخره سبک کاری بُمرانی چیست؟ تا جایی که من می دانم دوست ندارید برای معرفی سبک کارتان از واژه تلفیقی استفاده شود.
مانی: والا خودمان هم به طور دقیق نمی دانیم. یعنی می دانیم ها، اما نمی توانیم به طور کلی بگوییم سبک کاری مان چیست. چون کارمان آلبوم به آلبوم و قطعه به قطعه فرق می کند و باید برای هر قطعه به طور جداگانه درباره سبک مان صحبت کنیم. اما می توان گفت بیشتر کارهایمان بلوز، کانتری، راک، بالکان و جیپسی است.
جهانیار: با تلفیقی مخالفیم چون خیلی واژه سردرگمی است. ما الان به هر نوع موسیقی که در قالب کلاسیک و پاپ نگنجد می گوییم تلفیقی! درحالی که واقعا اینطور نیست و سبک های زیادی وجود دارد که شاید در کشورمان کمتر شناخته شده باشد، اما به عنوان یک سبک موسیقی مستقل در دنیا شناخته می شوند و طرفداران خودشان را هم دارند. برای همین ما ترجیح می دهیم به سبک کارمان آلترناتیو بگویند؛ یک نوع موسیقی غیرمتعارف که جایگزینی برای سبک های مرسوم ازجمله پاپ است و می تواند از موسیقی های بومی و خاص کشورهای دیگر الهام بگیرد.
آن زمان که کارتان را شروع می کردید، داخل ایران کسی با این سبک کار می کرد؟
مانی: بله، سبک ما زیاد است؛ چه حالا، چه قبل از ما. درواقع هر سلیقه ای که پاپ را نپسندد، دنبال یک موسیقی جایگزین است و به خاطر همین تقاضا، همیشه یک سری از فعالان حوزه موسیقی به این سبک روی می آورند. گروه های آویژه، کیوسک، 127، اوهام و... گروه هایی هستند که از قبل موسیقی آلترناتیو را در کشورمان دنبال می کردند.
از بیرون که به کارتان نگاه می کنیم، احساس می کنیم سبک کارتان بیشتر تین ایجری است و احتمالا مخاطب هایتان بیشتر باید نوجوانان و جوانان باشند. همینطور است؟
جهانیار: نه، همه جور مخاطبی داریم. ما طرفدار کم سن و سال و 12، 10ساله داریم، مخاطب 50، 60ساله هم داریم؛ منتها هر کدام یک سری از کارهایمان را گوش می دهند.
مانی: به طور کلی الان قشری که بیشتر موزیک را دنبال می کند، قشر جوان است؛ به خصوص اینکه سبک کاری ما خیلی متفاوت است و بیشتر جوان هایی که با موسیقی پاپ ارتباط برقرار نمی کنند، به کارمان علاقه مند می شوند. اما همانطور که جهانیار گفت ما همه جور مخاطبی داریم؛ به خصوص بعد از آلبوم گذشتن و رفتن پیوسته که یکباره باعث زیاد شدن مخاطب هایمان شد.
راستی کمی هم درباره اسم گروه تان بگویید. بُمرانی ترکیبی از نام بهزاد عمرانی است، درست است؟
بهزاد: اوایل دهه 80که می خواستم برای خودم یک ایمیل بسازم، نام کاربری ام را با ترکیب حرف اول اسم و فامیلی ام B omrani گذاشتم. بعدها که برای دیگران ایمیل می فرستادم یا با دوستان و فعالان حوزه موسیقی چت می کردم، همه بُمرانی صدایم می کردند و همین باعث شد وقتی به دنبال اسم مستعاری در دنیای موسیقی می گشتم، از همین نام استفاده کنم. و این نام همینطور روی گروه مان ماند.
خب بعد که گروه شدید هیچ وقت به این فکر نکردید که اسم گروه تان را عوض کنید؟
کیارش: چرا اتفاقا، اما اسم بهتری پیدا نکردیم!
جهانیار: چون همه پسرخاله و پسرعمو هستیم، بهترین ایده مان این بود که اسم گروه مان را Cousins بگذاریم که بعد دیدیم قبل از ما یک گروه موسیقی کانادایی این اسم را برای خودش گذاشته! این شد که درنهایت به همان بُمرانی رضایت دادیم!
با این حساب اگر یک روز بهزاد بخواهد از گروه تان برود، تکلیف اسم گروه چه می شود؟!
بهزاد: کلا بُمرانی دیگر تلفیق اسم و فامیلی من نیست؛ بُمرانی حالا فامیلی همه ما شده! جالب اینجاست که همه ما را با نام آقای بُمرانی صدا می زنند!
مانی: خودمان که خوب است؛ یک روز پدر من سر اجرایمان آمده بود، می خواستند خیلی احترامش را نگه دارند صدایش کرده بودند آقای بُمرانی!
ظاهرا اکثر شعرهایتان را هم خودتان می گویید، بله؟
مانی: بله، تقریبا همه شعرهایمان را خودمان می گوییم.
کدام تان شاعر است؟
بهزاد: همه مان! ما گروهی شعر می گوییم! معمولا یکی از بچه ها یک شعر خام و نصفه و نیمه با خودش می آورد، آن را روی تخته می نویسیم و بعد هر کدام به آن چیزی اضافه می کنیم که در نهایت یک شعر به نظر خودمان خوب از آن در می آید!
چقدر خوب است که اینقدر با هم خوب هستید. چطور چند تا جوان فعال و پرانرژی این همه سال کنار هم بدون حاشیه کار کرده اند؟ دعوایتان نمی شود؟
بهزاد: چرا اتفاقا، تا دلتان بخواهد با هم دعوا می کنیم! سر فوتبال، سر ترانه، سر تنظیم، سر اجرا، سر هر کاری دعوایمان می شود. اما خیلی زود هم با هم آشتی می کنیم و به کارمان می رسیم. یادم می آید یک روز با مانی روی صندلی عقب یک خودرویی نشسته بودیم و نزدیک 40دقیقه با هم دعوا می کردیم! نفراتی که روی صندلی جلویمان نشسته بودند و خیلی با اخلاق مان آشنایی نداشتند پیش خودشان فکر می کردند حتما همین حالا کل گروه از هم می پاشد. اما چند دقیقه بعد یک دفعه یک موضوعی در خیابان توجه من را جلب کرد و باعث شد وسط دعوا به مانی بگویم مانی آنجا را ببین. بعد کلا مسیر صحبت مان عوض شد و کلی گفتیم و خندیدیم! ما فردای آن روز اجرا داشتیم، آن بنده خداهای صندلی های جلو گفتند با این دعوایی که شما کردید ما فکر می کردیم اجرای فردایتان کنسل می شود!
شما 6سال زیرزمینی کار می کردید و اجراهایتان به کافه و آموزشگاه ها خلاصه می شد. چطور شد که یک دفعه تصمیم گرفتید مجوز بگیرید؟ به خاطر کار در تئاتر؟
جهانیار: نه، اتفاقا تئاتر مجوز نمی خواست و همین اجراهای تئاتر بود که گروه مان را سرپا نگه می داشت. ما چون سال ها دنبال گرفتن مجوز نبودیم، فکر می کردیم کلا برای این شکل کارمان نمی توانیم مجوز بگیریم. برای همین زیاد هم به فکرش نبودیم. تا اینکه سال 93نشر چکه به گروه مان سفارش یک آلبوم برای کودکان را داد و خودش هم کمک مان کرد تا بتوانیم گروه مان را ثبت کنیم و مجوز بگیریم. در واقع از سال 93با انتشار آلبوم اتوبوس قرمز رسما از زیر زمین به روی زمین آمدیم!
پس مجوز گرفتن آنقدرها که فکرش را می کردید، سخت نبود.
مانی: چرا اتفاقا، خیلی سخت بود. همین حالا هم سخت است. با اینکه 4آلبوم مجوزدار داریم، اما باز هم مجوز گرفتن برایمان سخت است. برای خودمان هم جالب است که ارشاد وقتی یک گروه ثبت شده و مورد تأیید دارد که تاکنون 4بار برای آلبوم هایش مجوز صادر کرده، چرا باز برای مجوز دادن همه چیز را از صفر بررسی می کند؟!
جهانیار: متأسفانه هیچ ساختار روشنی هم برای مجوز دادن وجود ندارد و همه چیز سلیقه ای است. همین می شود که وقتی یکی از افراد مؤثر در روند ارائه مجوز عوض می شود، ما فقط می گوییم وای بدبخت شدیم!
از وقتی روزمینی شدید 4آلبوم منتشر کردید که قطعا بهترین و پرمخاطب ترینش گذشتن و رفتن پیوسته بود. خودتان فکر می کردید این آلبوم اینقدر محبوب شود؟
کیارش: آلبوم مخرج مشترک واقعا تجربه خوبی نبود، برای همین گذشتن و رفتن پیوسته برای ما حکم مرگ و زندگی را داشت. اگر آن هم شکست می خورد شاید دیگر نمی توانستیم کار کنیم. برای همین سعی کردیم خیلی خیلی بهتر از قبل کار کنیم و شکر خدا نتیجه اش خوب شد.
بهزاد: خب ما آلبوم به آلبوم بیشتر یاد می گیریم. از تجربه آلبوم های قبلی مان استفاده کردیم و با آموخته های جدید سعی کردیم یک کار خوب ارائه بدهیم. اتفاقا من قبل از انتشار آلبوم جایی نوشتم که همه ما وقتی نام یک خواننده یا یک گروه موسیقی را می شنویم، یاد یک ترانه یا یک آلبوم وی ژه اش می افتیم. گذشتن و رفتن پیوسته هم برای بُمرانی حکم همان آلبومی را دارد که احتمالا بعدها مخاطب هایمان ما را با آن بشناسند؛ آلبومی که شناسنامه گروه مان می شود.
و قطعه گذشتن و رفتن پیوسته یا همان خیلی دوری در این آلبوم هم که حسابی طرفدار پیدا کرد.
بهزاد: راستش این حجم استقبال از این ترانه برای خودمان هم عجیب بود. اینکه یکی شعر را بخواند و دیگری معنی کلمات را بگوید، یک ابتکار بود که به همان اندازه که ممکن بود جالب باشد، می توانست از نگاه دیگران بی معنی تلقی شود. اما شکر خدا مخاطب هایمان از این خلاقیت خوش شان آمد.
خودتان بیشتر کدام یک از قطعه هایتان را دوست دارید؟
مانی: فکر می کنم برای هر کدام مان متفاوت است مثلا من خوشحال و شاد و خندانیم را خیلی دوست دارم، آرش هم آهنگ سرمست را.
کیارش: جهانیار مردمی را دوست دارد؛ من هم مردمی و هم درونی را دوست دارم. بهزاد هم عاشق ترانه به من بخند است.
در ماشین بیشتر آهنگ های خودتان را گوش می دهید یا انتخاب دیگری دارید؟
جهانیار: راستش در پروژه ضبط کار آنقدر کارهایمان را گوش می دهیم که وقتی منتشر شد دیگر کنارشان می گذاریم! البته وقتی اجرا داریم حتما دوباره گوش می کنیم؛ چون هم ما باید موسیقی اش را تمرین کنیم و هم بهزاد باید شعرها را مرور کند که یک وقت یادش نرود! به غیر از این باشد کارهای گروه های مختلف دنیا را که در سبک های دلخواهمان کار می کنند، گوش می دهیم.
بُمرانی برایتان چقدر جدی است؟ یعنی شغل دوم تان به حساب می آید یا همه وقت تان را برایش می گذارید؟
بهزاد: قطعا کار اول همه ما بُمرانی است. اما خب در کنار کارگروه، مانی و آرش تدریس هم می کنند، کیارش هم عینک سازی دارد.
با این حساب که اولویت همه تان بُمرانی است، به نظرتان کمی، کم کار نیستید؟!
کیارش: نه، اتفاقا ما خیلی هم پرکاریم و از هر فرصتی برای ارائه کار جدید استفاده می کنیم. گواهش هم ارائه 6آلبوم در 10، 11سال گذشته است. ما برای 10تئاتر هم اجرا داشته ایم تا جایی که سال 91پرکارترین گروه موسیقی تئاتر لقب گرفتیم. موزیک 5فیلم سینمایی هم با گروه ما بود که جدیدترینش مارموز کمال تبریزی است. یعنی ما داخل این استودیو زیاد کار می کنیم، اما متأسفانه بیرون از اینجا خیلی فضایی برای ارائه نداریم.
یعنی اجازه نمی دهند کنسرت برگزار کنید؟
آرش: نه اینکه نگذارند، اما خب خیلی بیشتر از اینها می توانیم کار کنیم.
جهانیار: ما تا به امروز علاوه بر تهران فقط توانسته ایم در رشت، شیراز و اصفهان اجرا کنیم. خب اگر این امکان برای همه شهرها فراهم بود، آن وقت اجراهایمان چندین برابر می شد. ما خیلی از مردم کامنت می گیریم که چرا در شهر ما اجرا نمی گذارید؟ و ما هم در جواب همه شان می گوییم ما از خدایمان است. اما خب به هر حال مجوز گرفتن برای اجرا واقعا سخت و در بعضی از شهرها عملا غیرممکن است.
بهزاد: در واقع مشکل اینجاست که تکلیف هیچ کس با ما و سبک موسیقی مان روشن نیست. خب اگر ساز زدن مشکلی ندارد، پس چرا اجازه نمی دهند به عنوان مثال به تلویزیون برویم و ساز بزنیم؟ یا اگر مجوز برگزاری کنسرت داریم، چرا فقط در چند شهر خاص؟ البته که در همین شهرها هم خیلی سخت به ما نوبت می رسد؛ به 2دلیل؛ یکی اینکه سالن های عمومی ما یا گنجایش 200نفر دارد که برایمان کوچک است، یا هزار نفر به بالاست که اجرا در آنها هزینه زیادی دارد. از طرفی اجرای کنسرت عملا در چند ماه از سال به دلیل مناسبت های مذهبی امکان پذیر نیست، در زمان جشنواره ها هم که کنسرتی برگزار نمی شود. خب نتیجه این است که در 6، 5 ماه باقی مانده سال همه خواننده ها می خواهند با هم کنسرت بگذارند و معلوم است که در چنین شرایطی ظرفیت سالن ها بیشتر در اختیار گروه های با سبک کاری متعارف تر قرار می گیرد تا ما.
مانی: همین می شود که ما 2سال است نتوانسته ایم در سالن میلاد اجرا بگذاریم و به قول بهزاد هیچ وقت پنجشنبه و جمعه های این سالن را ندیده ایم!
خب چاره چیست؟
مانی: به نظرم هم اکنون بهترین راهکار ایجاد سالن های کوچک تر برای اجراست که گروه های کوچک یا آنهایی که مخاطبان خاص و محدودی دارند بتوانند در این سالن ها اجرا بگذارند.
بزرگ ترین مشکل امروز دنیای موسیقی را چه می بینید؟
بهزاد: از نگاه ما بزرگ ترین مشکل تک بعدی بودن کار در موسیقی است. صدا و سیما فقط یک مدل خاص از موسیقی را نشان می دهد و همانطور که گفتم سالن های کنسرت هم بیشتر به پاپ خوان ها می رسد. خب وقتی شما فقط یک نوع موسیقی را ببینی و بشنوی، احتمالا سلیقه ات هم به همان سمت می رود و حتی اگر خودت بخواهی کار کنی در همین سبک کار می کنی. درحالی که ما چندین و چند سبک موسیقایی داریم که اتفاقا خیلی هم دلنشین و زیبا هستند، اما هیچ ظرفی برای ارائه پیدا نمی کنند. اگر این انحصار دست از سر ما بردارد، حال موسیقی مان خیلی بهتر از اینی می شود که حالا می بینید.
و آخرین سؤال اینکه مخاطب هایتان چه زمانی منتظر کار جدیدتان باشند؟
بهزاد: ان شاءالله آلبوم جدیدمان در فصل پاییز منتشر می شود. هم اکنون مشغول کار روی پروژه سیزده چهل هم هستیم که بخش نخست آن سال گذشته منتشر شد. به امید خدا در مردادماه هم اجرای کنسرت داریم.
بُمرانی ها از کامنت های جذاب و بامزه مردم می گویند
من یه اضطراب یا معنی اضطراب ؟!
در حاشیه گفت وگوی ما با گروه بُمرانی فرصتی دست داد تا بر و بچه های پرانرژی این گروه برایمان از کامنت ها و فیدبک های جالبی بگویند که از مردم گرفته اند. بهزاد به نمایندگی از بچه های گروهش برایمان می گوید: در گذشتن و رفتن پیوسته یک جاهایی هست که می گوییم معنی انتخاب، معنی اضطراب، معنی اجتناب و... . یک بنده خدایی در صفحه شخصی اش وقتی می خواست متن شعرمان را بگذارد به اشتباه نوشته بود من یه اضطراب ، من یه اجتناب . برایش کامنت گذاشتم و گفتم درستش معنی اضطراب و معنی اجتناب است که آن بنده خدا عصبانی شد و گفت کاش نظر شخصی تان را تحمیل نکنید. یعنی چیزی که شما در آهنگ شنیده اید درست تر است؟! گفتم من نشنیدم، به خدا من خودم آن را خوانده ام! .
بهزاد یک خاطره جالب دیگر هم دارد: آلبوم گذشتن و رفتن پیوسته به نسبت مخرج مشترک که آلبوم قبل مان بود، خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت. یک روز یک بنده خدایی آمد و با ناراحتی گفت آقا شما چرا از اول این آلبوم تان را بیرون ندادید؟! انگار که مثلا ما 10، 8، 7تا آلبوم آماده داریم، بعد می نشینیم و با بچه ها می گوییم خب بچه ها، امسال کدام آلبوم را منتشر کنیم؟! .
و بعد ادامه می دهد: یک بار هم بعد از اینکه پوستر کنسرت مان روی بیلبوردها رفت، یکی آمد و زیر پست مان کامنت گذاشت بهزاد جان جریان چیه؟! واقعا مانده بودم! از خودم می پرسیدم واقعا معلوم نیست؟! خب کنسرت داریم. تاریخ و ساعت و محل برگزاری اش هم که مشخص است! .
البته که همیشه هم کامنت ها اینقدر جالب و حال خوب کن نبوده اند. آرش می گوید یک بار یکی از فعالان فضای مجازی یک یادداشت درباره ما منتشر کرد و نوشت: بند بُمرانی، شروع فاشیسم در موسیقی! بعد هم کلی آسمان و ریسمان بافته بود که این مجموعه از طبقه بی درد جامعه تشکیل شده که با عقاید خنثایی که دارد سعی می کند فاشیسم را ترویج کند! خدا شاهد است تا همین حالا که در خدمت شماییم داریم روی این قضیه کار می کنیم که ربط ما به فاشیسم چیست، اما به نتیجه ای نرسیده ایم!
اوایل دهه 80که می خواستم برای خودم یک ایمیل بسازم، نام کاربری ام را با ترکیب حرف اول اسم و فامیلی ام B omrani گذاشتم. بعدها که برای دیگران ایمیل می فرستادم یا با دوستان و فعالان حوزه موسیقی چت می کردم، همه بُمرانی صدایم می کردند و این نام همینطور روی گروه مان ماند
کیارش عمرانی
نوازنده گیتار باس
32سال
لیسانس معماری
مانی مزکی
نوازنده سازهای بادی (ساز دهنی و ترومبون)
30سال
لیسانس نرم افزار
آرش عمرانی
نوازنده کیبورد
38سال
دانشجوی انصرافی رشته موسیقی
جهانیار قربانی
نوازنده گیتار الکتریک
و ترومپت
32سال
دانشجوی انصرافی شیمی
بهزاد عمرانی
خواننده و نوازنده
گیتار آکوستیک
33سال
فوق دیپلم گرافیک
سال شکل گیری گروه: 1387
سبک موسیقی: آلترناتیو (موسیقی جایگزین سبک های متعارف و رایج از جمله پاپ)
آلبوم ها:
- آسمان زرد و خورشید آبی (زیرزمینی) در سال 1388
- جوراب های لخت (زیرزمینی) در سال 1389
- اتوبوس قرمز (آلبوم کودکان) در سال 1393
- مخرج مشترک در سال 1393
- گذشتن و رفتن پیوسته در سال 1394
- سیزده چهل (بازخوانی ترانه های دهه چهل)
در سال 1397
عباس مجیدی با طرح این پرسش که چرا باید مجسمه سازان مجوز فعالیت داشته باشند و چرا انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران و وزارت ارشاد باید مرجع صادرکننده مجوز باشند؟ گفت: بیش از هر چیز باید بیان کنم انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران، بنا به رسالت خود مبتنی بر اساسنامه و چشم انداز، اهدافی را دنبال می کند که در آن منافع مادی، معنوی، هنری و حرفه ای اعضا را پوشش دهد؛ این منافع شامل داشتن مجوز فعالیت و پروانه های شغلی به عنوان یک ضرورت حرفه ای و قانونی بوده است که از دیرباز به عنوان یکی از مطالبات و خواسته های اعضای انجمن طرح شده است؛ مطالبه ای که به منظور تسهیل در حوزه تعامل حرفه ای و هنری با سایر سازمان ها مطرح بوده است.
او اضافه کرد: به همین منظور روندی از چند سال قبل، در دوره هیئت مدیره قبلی (دوره دهم) آغاز شد و طی تفاهم نامه ای با تنها متولی آن یعنی وزارت ارشاد، چگونگی و مراحل صدور مجوز برای اشخاص فعال در حوزه مجسمه سازی و پروانه کارگاهی برای کارگاه های مجسمه سازی، بررسی شد و طی همراهی مطلوبی بین انجمن و اداره کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، مقرر شد که انجمن نظر کارشناسی خود را در حوزه فعالیت هنری متقاضیان اعلام کند و سپس مجوز از سوی وزارت ارشاد صادر شود.
مجیدی بیان کرد: در مدت اخیر اولین سری از مجوزها صادر شد و انجمن در حال پیگیری برای تعیین مراحل صدور پروانه کارگاهی بود که شاهد موضع گیری عجیب و حاشیه سازی هایی از سوی افرادی بودند.
او تصریح کرد: گویا این افراد برداشت درستی از این موضوع نداشتند و آگاهانه یا ناآگاهانه به مسیری که منجر به محقق شدن خواسته های هنرمندان مجسمه ساز بود، لطمه وارد کردند و فعالیت هنری یعنی تفکر و اندیشه هنری و خلاقیت هنرمند را که از جمله حقوق فردی هنرمند مجسمه ساز در ارائه آثار هنری است را با مطالبات حقوقی و قانونی در هم آمیخته و موجبات تشویش اذهان عمومی و نهایتاً اختلال و جلوگیری از صدور این مجوزها را رقم زدند. عجیب تر اینکه یک حق و امتیاز را با تحمیل محدودیت اشتباه گرفتند.
مجیدی اظهار کرد که باید بدانیم داشتن مجوز به منزله یک امتیاز و حق قانونی است که هر هنرمندی در تعامل حرفه ای خود با اشخاص حقیقی و بخصوص حقوقی به آن نیاز داشته است و در صورت تمایل می تواند آن را دریافت کند؛ بنابراین داشتن مجوز برای هنرمند یک امتیاز است نه محدودیت. به عبارت دیگر نداشتن مجوز به منزله عدم امکان فعالیت هنری نیست و برداشت هایی که این روزها باعث نگرانی برخی فعالان رسانه ای شده، مصداق یار و همراه دیگری شدن از ظن خود است.
ایسنا پیش از این در گزارشی با عنوان مجوز فعالیت مجسمه سازی؛ معافیت یا محدودیت؟ به انتشار نظرات هشت مجسمه ساز درخصوص این مجوز پرداخته است.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار کیهان، شهرام گیل آبادی از مدیران سابق صدا و سیما و مدیرعامل خانه تئاتر، به عنوان کارگردان نمایش هتاک عاشقانه های خیابان با نامه نگاری خطاب به وزیران ارشاد و اطلاعات و رئیس قوه قضائیه، طلبکارانه خواهان مجوز برای ادامه اجرای نمایش خود شد.
هیاهوی گیل آبادی در حالی صورت می گیرد که نمایش وی واجد اهانت به ساحت مقدس حضرت امام خمینی(ره)، توهین به حجاب اسلامی و زنان محجبه و در مجموع؛ مروج اباحه گری و ابتذال است. در بخشی از این نمایش، بازیگر زن– سیما تیرانداز- مردم را وادار به همخوانی ترانه یک زن خواننده طاغوتی و کاباره ای می کند که پس از انقلاب از ترس مجازات به عنوان یک زمین خوار، به آمریکا فرار کرد!
در نمایش یاد شده، تعدادی از تماشاگران در بخشی از صحنه به شکل مختلط قرار می گرفتند که همین وضعیت موجب بروز مزاحمت برای زنان تماشاگر می شد.
جالب است که قبل از رسانه ای شدن خبر توقیف کار یاد شده، تلویزیون وهابی و تجزیه طلب ایران اینترنشنال که از لندن برنامه های خود را پخش می کند، سراسیمه خبر توقیف را منتشر کرد و نسبت به این اتفاق ابراز ناخشنودی نمود.
گفتنی است، فیلم اجرای نمایش هتاکانه و مستندات دال بر ابتذال و فضای کثیف این کار، در بخش ادب و هنر کیهان موجود است!
متأسفانه چند چهره فعال در عرصه هنر و فرهنگ و خاصه تئاتر کشور مانند ح.پ ، م.ر.م و... با پیش کشیدن پاره ای سوابق، هر عمل مبتذل خود را موجه جلوه می دهند.
کیهان در صورت لزوم نسبت به کارنامه و تحرکات افراد یاد شده، اطلاع رسانی خواهد کرد.
سرویس معماری هنرآنلاین: دکتر محمدجواد حق شناس، از جمله چهره هایی است که اعتقاد دارد، فضای شهر تهران، نیازمند تعامل دو طرفه مردم و دولت است. رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران، مشکلات و معضلات بخش های فرهنگی نظیر تئاتر شهر را نیازمند حضور بیشتر هنرمندان در عرصه می داند و اعتقاد دارد با تلاش و مطالبه گری این قشر می توان فضاهای اینچنینی را بهبود بخشید. آنچه می خوانید گفت وگوی هنرآنلاین با رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران در بازدید از خبرگزاری هنر ایران است و درباره موضوعات مختلفی چون وضعیت محوطه اطراف تئاتر شهر، وضعیت آثار هنری در شهر تهران، درخواست جامعه هنرهای تجسمی برای ایجاد فضای نمایشگاهی بزرگ در شهر تهران، موقعیت بازارچه اطراف موزه هنرهای معاصر تهران، ایجاد راسته فرهنگی و هنری حد فاصل تالار وحدت و تئاتر شهر و وضعیت ساخت و سازها در شهر تهران و ... سخن گفته شد.
یکی از مهمترین مسائلی که در هفته ها و ماه های اخیر در حوزه هنر مطرح شده، بحث ناامن بودن محوطه تئاتر شهر است. هنرمندان تئاتر و مردم بابت وضعیت اطراف تئاترشهر گلایه دارند. بسیاری این فضا را ناامن می دانند و این مسئله باعث ریزش مخاطبان تئاترشهر هم شده است. حال بفرمایید در شورای شهر تهران چه برنامه هایی وجود دارد که در اطراف تئاتر شهر امنیت ایجاد شود؟
اگر بخواهیم به جایگاه تئاترشهر نگاه کنیم، به نظرم جزو یکی از معروف ترین و ارزشمندترین بناهای فرهنگی شهر تهران محسوب می شود. اگر ما در تهران پنج ساختمان یکه و یگانه داشته باشیم، قطعاً تئاترشهر یکی از آنهاست. ما وقتی می خواهیم تهران را معرفی کنیم، تهران عبارت از شهری است مرکب از مردم و بناهایی که تهران را معرفی می کند. تهران بدون برج آزادی، برج میلاد، تئاتر شهر، تالار وحدت، کاخ گلستان، کاخ سعدآباد و مدرسه سپهسالار یا شهید مطهری شناخته شده نیست. تهران بدون بازار آن و بدون عودلاجان تهران نیست. ما نمی توانیم در مورد تهرانی حرف بزنیم که تئاترشهر، در آن فراموش شده باشد. من چهارراه ولیعصر که مهمترین تقاطع شهر ماست را قلب تهران می دانم و از نگاه من، تئاترشهر که در قلب تهران واقع شده است از ارزشمندترین بناهای فرهنگی شهر محسوب می شود. اگر شهرسازی و مدیریت شهری درست عمل می کرد، امروز این منطقه و به خصوص پهنه فرهنگی رودکی می توانست به عنوان کلیدی ترین، جدی ترین و مهمترین نقطه فرهنگی شهر که نبض فرهنگ، هنر و اندیشه در آن، رقم می خورد و می زند، شناخته شود. ما در این منطقه، بناهای ارزشمندی مانند تالار وحدت، انجمن فلسفه و حکمت، مدرسه البرز، دانشگاه تهران و بسیاری از بناهای ارزشمند دیگر را داریم. تنها 108 قطعه بنای تاریخی و ارزشمند را در خود پهنه رودکی داریم. این هاست که موقعیت تئاترشهر را ویژه و جایگاه آن را یکه و برازنده می کند. بنابراین تئاترشهر هویت تهران است و هر اقدامی که بتوان برای بهتر شدن حال تئاترشهر انجام داد، جزو وظایف ما و جزو خواسته هایی است که شما باید از ما و مدیریت شهری و مدیریت کلان هنری بخواهید. من فکر می کنم مدیریت شهری و مدیریت کلان فرهنگی و هنری جامعه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بسیاری از نهادهای دیگر، در این سال ها انصافاً کوتاهی کرده و کم کار کرده اند. من حداقل به سهم خودم بابت تمامی کوتاهی هایی که در این 40 سال برای تئاتر شهر رخ داده است، عذرخواهی می کنم.
یکی دو هفته پیش یک مصاحبه ای از سخنگوی شورای شهر در تمام رسانه ها پخش شد که گویا ایشان قضیه تئاتر شهر را یک مقدار اشتباه می گیرند. در واقع وقتی ما راجع به محوطه تئاتر شهر صحبت می کنیم، متأسفانه خلط مبحث می شود و مسئله اشتباه گرفته می شود. مسئله فقط حضور دست فروش ها در کنار محوطه تئاتر شهر نیست زیرا قضیه دست فروش ها به دو سه سال پیش برمی گردد و اتفاقاً آن قدر هم قدیمی نیست. درست است که این اتفاق ناشی از کم توجهی شهرداری منطقه یا شورای شهر بوده است اما این قضیه مربوط به دو یا سه سال پیش است و بحث جدی امروز اهالی تئاتر نیست. بلکه اتفاقات عجیب و غریبی در هفت هشت سال اخیر در محوطه بیرونی تئاتر شهر رقم خورده است که اهالی تئاتر را نگران کرده است. مثلاً حضور انواع قاچاقچی ها و قاچاق مواد مخدر در پارک دانشجو که در حال نفوذ به محوطه تئاتر شهر است، یک مسئله و دغدغه بسیار جدی به شمار می رود. نکته دیگر این است که مجموعه تئاتر شهر مجموعه ای است که خانواده ها باید به آنجا بروند بنابراین هنرمندان باید در امنیت کامل باشند اما متأسفانه حضور افرادی که در آن منطقه بعضاً با سلاح سرد حضور دارند، باعث شده است دیگر خانواده ها به تئاتر شهر نروند و از تئاتر استقبال نشود و هنرمندان نیز امنیت نداشته باشند. این مسئله باعث شده است که تئاتر شهر از رونق تماشاگر بیفتد و دیگر آن اهمیت قدیمی خود را نداشته باشد. همان طور که خودتان فرمودید، تئاتر شهر پایتخت تئاتری ایران است و ما هیچ شهر و استانی را نداریم که مجموعه ای مانند تئاترشهر داشته باشد. مجموعه تئاتر شهر زمانی به سبب معماری زیبایی که داشته است، در منطقه هم ساختمان یکه ای بوده است. اما متأسفانه تا اهالی تئاتر می آیند راجع به محوطه تئاتر شهر صحبت کنند، همه می گویند شما می خواهید هنرمندان و فرهنگی ها را از مردم عادی جدا کنید، در حالی که اتفاقاً ما می گوییم باید امنیت تأمین شود تا مردم در امنیت خاطر تئاتر ببینند. وقتی آن امنیت وجود نداشته باشد طبیعتاً مردم به سمت فرهنگ و دیدن تئاتر نمی روند. دوست داریم شما قاطعانه بفرمایید که آیا واقعاً اراده ای بین مسئولین وجود دارد که در اطراف تئاتر شهر امنیت ایجاد شود تا مردم با فراغ بال تئاتر ببینند؟
مدیریت تئاترشهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و اتفاقاً این مطالبه ما در شورای شهر از وزارت ارشاد است که چرا تئاتر شهر را رها کرده است و چرا صدایش در نمی آید؟ آیا وزارت ارشاد سخنگو ندارد؟ این خیلی بد است که صدای وزارت ارشاد شنیده نمی شود. آیا صدای وزارت ارشاد خیلی کوتاه تر از این است که هنرمندان، تئاتر شهر را نمایندگی می کنند؟ متأسفانه وزارت ارشاد جایی که مسئولیت دارد، پیگیر ماجرا نیست. قطعاً اگر مجموعه ارشاد می خواست و بخواهد خیلی راحت می تواند به شورای شهر مراجعه کند و خواسته اش را بگوید و درخواست کمک کند. آن موقع اگر شورای شهر و مدیریت شهری کمک نکردند، مسئولین ارشاد بیایند مصاحبه کنند و بگویند ما خواستیم مشکلات تئاتر شهر را درست کنیم اما کمکی نشد. مسئله این است که این اراده وجود ندارد. شما باید بدانید گیر قضیه کجاست. نگاه ما به تئاترشهر روشن است. قطعاً کسی رد نمی کند که مخاطب تئاتر باید امنیت داشته باشد. اصلاً شهر باید امنیت داشته باشد چه برسد به همچین جایی. یعنی هم هنرمند باید امنیت داشته باشد، هم تماشاگر و هم محوطه و ساختمان. همه این ها واجد ارزش هستند. اگر شهروند عادی یک واحد امنیت می خواهد، در این منطقه ما ده واحد امنیت می خواهیم و اصلاً شکی در این نیست.
ما دو یا سه هفته پیش یک نشستی با پلیس داشتیم که قائم مقام پلیس تهران نیز حضور داشتند. من ایشان را چهره بسیار ارزشمندی دیدم و نگاهی که به امنیت داشتند، بسیار انسانی و انسان محور بود. اتفاقاً ایشان آنجا اشاره کردند که ما در محوطه تئاتر شهر حضور دگرباشان را هم داریم که نمی توانیم آنها را از جامعه طرد کنیم و باید فکری به حال این موضوع نیز کرد. به نظرم رویکرد پلیس و قائم مقام پلیس تهران در این ماجرا رویکرد کاملاً هوشمندانه ای است. حتی در بحث دست فروش ها هم پای کار آمدند و گفتند ما همکاری های لازم را در این قضیه انجام می دهیم. به نظرم یک بخش این قضیه هم به خود اهالی تئاتر برمی گردد. اگر ما هر روز آنجا تئاتر خیابانی و رویدادهای مختلف داشته باشیم، طبیعی است که بساط ناامنی ها برچیده می شود. اساساً هر جا که مردم حضور داشته باشند، امنیت ایجاد می شود و گروه های آسیب گذار خود به خود رد می شوند و می روند. من فکر می کنم تغییر دادن این شرایط به یک عزم نیاز دارد که مهمترین آن هم مطالبه ارزشمندی است که شما دارید. این مطالبه باید تبدیل به مطالبه عمومی شود و یک بخشی از آن هم باید تبدیل به سرمایه گذاری و وقت گذاشتن شود. ممکن است جنابعالی بگویید من برای اینکه این اتفاق بیفتد، روزی دو ساعت می روم آنجا حاضر می شوم و مثلاً کار عکاسی را در آن محوطه به شاگردم یاد می دهم. همین حضور شما امنیت ایجاد می کند، به همین راحتی. من فکر می کنم اگر کسی شهرش را دوست دارد باید به سهم خودش برای آن وقت بگذارد و سرمایه گذاری کند. ما به سهم خودمان اعلام آمادگی می کنیم و هستیم و افتخار هم می کنیم که هستیم. هیچ منتی هم نداریم. این که بتوانیم خدمتی به فرهنگ و هنر این شهر بکنیم جزو وظایف شورای شهر است و قطعاً این قضیه را دنبال می کنیم.
مسئله دیگری که در تئاترشهر وجود دارد این است که گروه های تئاتر واقعاً هیچ جایی برای تبلیغات ندارند. همان طور که خودتان فرمودید شهر تهران زمانی بسیار زیبا بوده و امروز شرایط آن سخت شده است. من فکر می کنم یک بخشی از آن زیبایی به خاطر وجود پوسترها بوده است و خود پوسترها جلوه زیبایی به شهر می دهند. آیا برنامه ای برای اختصاص دادن بیلبورد به اجراهای نمایشی وجود ندارد؟
ما هفته گذشته با اهالی تئاتر جلسه داشتیم و آنجا قرار شد با معاونت تبلیغات منطقه و روابط عمومی هماهنگ کنند تا دو یا سه نقطه مناسب در منطقه 11 شناسایی شود تا حداقل بتوانند نمایش ها را آنجا تبلیغ کنند. قرار شد پیگیری کنند و به من خبر بدهند. خود شهرداری منطقه گفت ما این مسئله را پیگیری می کنیم و خود من حتماً پیگیری خواهم کرد.
اتفاقی که برای تئاتر شهر افتاده سال هاست که تقریباً برای موزه هنرهای معاصر تهران هم رخ داده به نحوی که جنب موزه که مکانی فرهنگی و هنری است، یک بازارچه سنتی ایجاد شده که شرایطی نظیر تئاتر شهر را رقم زده است. سال هاست این موضوع نیز مورد مناقشه است و مسئولان نمی دانند باید با این بخش چه کنند. حتی مدیریت قبلی موزه هنرهای معاصر پیشنهاد داده بود تا به افرادی که در آن بازارچه هستند در مترو تهران، فضایی داده شود تا آنها بروند در مترو کاسبی کنند و آن محوطه به موزه اختصاص داده شود. شما چه برنامه ای در شورای شهر تهران دارید تا بتوان به حاشیه مکان های فرهنگی شهر سر و سامان داده شود؟
این مسئله تنها یک پیام دارد و آن ناتوانی مسئولین این بخش برای حل کردن مسئله است. این که یک موضوع 20 یا 25 سال زمان برده و ما نمی توانیم چنین بناهای ارزشمندی که حافظه تاریخی و بزرگترین سرمایه ماست را از این اتفاقات مصون بداریم، ناشی از ناتوانی همه مسئولین در بخش های مختلف است. به نظرم موزه هنرهای معاصر تهران بعد از موزه جواهرات، ارزشمندترین مجموعه ثروت این مملکت و حتی ثروت معنوی جهانی را در خود دارد. وقتی ما نمی توانیم از این مکان به درستی محافظت کنیم، من دلیلی به جز بی ارادگی، ناتوانی و بی عرضگی برای آن قائل نیستم.
طرح خیابان فرهنگی مابین تالار وحدت و تئاتر شهر به کجا رسید؟
طرح پهنه فرهنگی رودکی جزو دستور کار است و ما امسال در بودجه سالانه و حتی در برنامه پنج ساله شهر پیگیر آن بودیم و امسال برایش بودجه گذاشته شد. به این طرح کاملاً توجه شده است و فکر می کنم از ماه آینده عملیات فاز اول آن که خیابان شهریار باشد و دو مرکز مهم فرهنگی تالار وحدت و تئاتر شهر را به هم متصل می کند، استارت بخورد و عملیاتی شود.
ما در حوزه هنرهای تجسمی یک مطالبه بسیار جدی داریم و آن مطالبه این است که در تهران فضای نمایشگاهی بزرگ نداریم. به همین خاطر برای رویدادهای بزرگ و جشنواره هایی که می خواهد برگزار شود، تنها موزه هنرهای معاصر تهران را داریم که دیگر آن هم گنجایش رویدادهایی مانند جشنواره هنرهای تجسمی فجر را ندارد. واقعیت این است که اهالی تجسمی گله مند هستند که شهرداری تهران برای تئاتر کار های زیادی انجام داده و فضاهایی مانند پردیس تئاتر را تأسیس کرده و در فرهنگسراها سالن تئاتر افتتاح کرده است اما هیچ وقت در حوزه تجسمی ورود نکرده است تا ما یک فضای نمایشگاهی بزرگ برای ارائه آثار تجسمی داشته باشیم که این فضا بتواند به حوزه تجسمی یک جامعیتی در میان مردم ببخشد.
ما همین چند روز پیش سمپوزیوم مجسمه سازی مفاخر ایران را در عمارت عین الدوله داشتیم که از اتفاقات خوب شهر است و خوشبختانه بعد از مدت ها رقم خورد. ما سعی کردیم با حضور 26 هنرمند برای 26 چهره تاثیرگذار هنر کشور سردیس بسازیم تا در شهر نصب کنیم. من شهر را مهمترین منظر و مرعا و محل تبلور و حضور آثار تجسمی می دانم. ما متأسفانه در شهرمان از این بابت بسیار دچار مشکل هستیم و مجسمه ها، آثار گرافیکی و دیوارنگار ه های کمی در شهر می بینیم. شهر به شدت شهر سختی است و بیشتر بتن، سیمان، آهن و فلز در آن دیده می شود و این برای تهران زیبا که به خاطر طبیعت اش شهرت داشته است، اصلاً مناسب نیست. مردم و شهروندان به جای اینکه تهران و زیبایی اش را حفظ کنند با ساخت و سازها و بی توجهی هایی که به منظر شهری کرده اند، آسیب جدی به منظر شهری تهران وارد کرده اند. به نظرم مردم هم وظیفه دارند که به فکر منظر شهری باشند. شما اگر به کشورهای دیگر بروید می بینید، هر شهروندی سهم خود را برای زیبایی شهر می دهد. شما در هر بالکن حداقل 10 گلدان می بینید که این به زیبایی شهر کمک می کند، اما آیا شهروندان تهرانی برای اینکه شهرشان را زیبا کنند، چنین اتفاقی را رقم می زنند؟ ما وقتی در شهرمان وارد خانه های مردم می شویم، زیباترین مناظر و تابلوها، نفیس ترین فرش ها و قشنگ ترین امکانات و گچ بری ها را می بینیم اما وقتی بیرون می آییم با یک روح سخت، بتنی، افسرده کننده و بی رنگ در کوچه و خیابان ها مواجه می شویم و حتی حاضر نیستیم سالی یک بار در و پنجره مان را رنگ بزنیم. مردم می توانند به اندازه سهم خودشان شهر را زیبا کنند و به نظرم شما باید به این مسئله بپردازید و فرهنگ سازی کنید. اما به اعتقاد من مدیریت شهری هم به همین بیماری که مردم به آن دچار هستند، دچار است. مدیریت شهری هم به زیبایی شهر نپرداخته است. آیا ما به جز میدان فردوسی در تهران، میدان دیگری داریم که در آن یک مجسمه قابل ارزش باشد و مردم با آن مجسمه خاطره داشته باشند؟ شاید فقط میدان حر را بتوان مثال زد که آن هم فاصله زیادی با میدان فردوسی دارد. ما اگر در جهان 10 چهره بزرگ جهانی داشته باشیم، قطعاً چهار نفر آن ها ایرانی هستند. قطعاً ابن سینا، فردوسی، حافظ و مولوی در میان بزرگان جهان هستند. اما در تهرانی که مولوی را نمایندگی می کند، مولوی کجای شهر ما قرار دارد؟ آیا ما مجسمه سازی که بخواهد و بتواند مجسمه مولوی و حافظ بسازد را نداشته ایم؟ ما در تهران نشانی از سعدی نمی بینیم و تنها خاطره و تصویری که از سعدی در ذهن من است، به دروازه سعدی شیراز برمی گردد. ما به همین دلیل سال قبل یک بودجه ای را در نظر گرفتیم و حتی شهرداری منطقه را مکلف کردیم که منطقه دروازه دولت دوباره احیا شود و مجسمه حضرت سعدی را در تقاطع خیابان سعدی داشته باشیم. به جز فردوسی، نشانه ای از هیچ کدام از بزرگان ما در شهرمان نیست. ابن سینا، خیام، حافظ، مولوی، سعدی و نظامی کجا شهر تهران هستند؟ این وضعیت بسیار اسفناک و خجالت آور است و من مسئول باید خجالت بکشم که شهرم مجسمه این چهره ها را ندارد. ما خیابان حافظ داریم اما مجسمه حافظ نداریم. ما میدان خیام داریم و مجسمه خیام نداریم. مجسمه خیام را برده ایم در پارک لاله گذاشته ایم. آخر یعنی چه؟ کاش ما صد مجسمه خیام در این شهر داشتیم و یکی از آنها را در پارک لاله می گذاشتیم. در شهر ما چه تصویری از خیام وجود دارد؟ مردم ما کجا با خیام آشنا هستند و ارتباط دارند؟ این درد شهر ماست. ما امروز هنرمندان بزرگ مقیاسی در حوزه جهانی داریم که همین حالا در قید حیات هستند. همین چند روز پیش در حراج تهران اثر آقای فرشچیان میلیاردی فروش رفت، اما یک اثر از آقای فرشچیان در این شهر نیست. یک اثر خوشنویسی استاد امیرخانی در این شهر کجاست؟ من شک ندارم که کم کاری کرده ایم. امیدوارم ما و شهر به خودمان بیاییم و در این حوزه ها که برای مردم می تواند آرامش، غرور و افتخار ایجاد کند، تلاش بیشتری انجام بدهیم. شما اگر به پاریس بروید در هر مغازه ای طرح برج ایفل را بر روی انواع و اقسام اجناس و اشیاء مغازه می بینید و وقتی از سفر برمی گردید حتماً با خودتان 10 برج ایفل می آورید و به بچه های اقوام می دهید، در حالی که ما حتی نماد شهرمان را نمی فروشیم. نماد شهر ما چیست که اگر کسی به تهران آمد بگوید این نماد تهران است و من این نماد را بردم؟ اصلاً برای شهرمان نماد ایجاد نکرده ایم. این ضعف ما در مدیریت شهری است. ما گرفتار تعارض شده ایم و با خودمان رودربایستی داریم. اگر بالفرض مهمترین بنای شهر تهران برج آزادی است، دیگر نباید با خودمان رو در بایستی داشته باشیم. اصلاً مهم نیست که چه کسی برج آزادی را ساخته است. یکی از گرفتاری های ما این است که اگر این برج را معرفی کنیم این بحث مطرح می شود که برج را چه کسی ساخته است؟ این اصلاً مسئله مهمی نیست چون امروز این برج نماد آزادی ملت ایران و هویت تهران است. ما این برج را می توانیم تبدیل به مجسمه، نماد شهری و حتی دسته کلید و... کنیم، به طوری که اگر شما به خانه هر ایرانی رفتید، نماد برج آزادی را در خانه اش ببینید. ما وقتی خودمان نسبت به این مسائل بی توجه هستیم، دیگر شهرداری که دو سال می آید و گرفتار آسفالت و آشغال مردم است به چه می خواهد برسد؟
یکی از شکایت هایی که همیشه معماران مطرح می کنند، بحث تراکم فروشی شهرداری تهران است که ظاهراً متوقف نمی شود و مدام در بخش های مختلف شهر توسعه پیدا می کند. البته گفته می شود که تراکم فروشی شهرداری متوقف شده است اما واقعاً برخی پروژه ها هنوز در حال ساخت و ساز هستند. آیا شورای شهر تهران برنامه ای برای توقف کامل تراکم فروشی در تهران ندارد؟
خوشبختانه تراکم فروشی در تهران یک سال است که متوقف شده است و قطعاً پروژه های جدید ساخته نمی شوند. در واقع اگر پروژه ای ساخته می شود مجوز آن مربوط به قبل از مدیریت جدید شورای شهر تهران است. ما خوشحال می شویم اگر شما به عنوان خبرنگار یک نمونه خلاف به ما نشان بدهید و بگویید این پروژه از شهریور 96 به بعد مجوز گرفته است و امروز در حال ساخت است. چنین پروژه ای وجود ندارد و تراکم فروشی شهرداری از یک سال پیش متوقف شده است.
بحث های زیادی درباره بازسازی برخی فضاهای شهری در مناطق مختلف شهر تهران شکل گرفته است اما متأسفانه ما می بینیم، باز هم یک برج دیگر در این فضاها جایگزین می شود. این در حالی است که فضاهایی مانند عودلاجان و فضاهایی که مردم بتوانند دور یکدیگر جمع شوند و اتفاقاً ما بتوانیم تعامل اجتماعی را در آنها داشته باشیم، هر روز کمرنگ تر می شود. در شورای شهر چه برنامه هایی برای این مسئله وجود دارد؟
وجود چنین فضاهایی کمرنگ تر نمی شود و خوشبختانه ما یک روحیه بازگشت را در شهر تهران شاهد هستیم. من بسیاری از چهره های فرهنگی، هنری و حتی عادی را می بینم که خانه خود را مثلاً از ولنجک به منطقه 6، 11 یا 12 تهران می آورند. اتفاقات جدیدی در حال رخ دادن است. مثال هنری این قضیه هم این هست که رویداد تیرآرت که سال گذشته در منطقه یک تهران برگزار شد، امسال در منطقه 11 خود را نشان داد و برگزار شد. می خواهم بگویم که یک روحیه بازگشت شکل گرفته است و توجه ها به این سمت می رود. کاری که ما برای خیابان استاد نجات اللهی کردیم تا گذر صنایع دستی راه بیفتد، باعث شد امروز تقاضاهای جدیدی از مشاغل بیاید که در این راسته بخواهند شغل خود را عوض کرده و به صنایع دستی تبدیل کنند. خانه های زیادی در آن منطقه خریده می شود تا به کافه تئاتر، کافه کتاب، کافه سینما و کافه گالری تبدیل شود. این ها نشان می دهد که چند سالی است دوباره یک روح جمعی احیا شده است و ما هم داریم به این روند کمک می کنیم. واقعاً شهرداری از خود، سرمایه ای ندارد اما سرمایه بزرگی در شهر وجود دارد که با رونقی که شکل گرفته و معرفی می شود، آرام آرام می توانیم این تغییرات را دنبال کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ممنوع الکاری هنرمندان عرصه های مختلف یکی از موضوعاتی است که همواره وجود داشته و به طور معمول نیز دلایل واضحی از سوی مسئولان مربوطه در این باره به هنرمندان ارائه نمی شود و به دلیل این عدم توضیح، گاه پیش می آید که هنرمندان سال ها ممنوع الکار می مانند و بهترین سال های عمرشان را در گوشه عزلت می گذرانند یا اینکه فعالیت های محدودی دارند و در نهایت از سوی مخاطبان فراموش می شوند. حسین زمان، خواننده موسیقی پاپ، یکی از همین هنرمندان است. او در حالی که فقط چند سال از حضورش در فضای حرفه ای گذشته بود از سوی مسئولان وقت ممنوع الفعالیت شد و این اتفاق شانزده سال به درازا کشید و باعث شد که او یکی از ممنوع الکاران رکورددار باشد.
حسین زمان درباره دلایل این اتفاق می گوید: نخستین بار سازمان صداوسیما به حکم رسمی و کتبی آقای لاریجانی، پخش آثار مرا از شبکه های مختلف تلویزیونی و رادیویی ممنوع کرد. هیچ گاه دلیل این اتفاق را نفهمیدم. شاید یکی از دلایلش این بود که من خیلی به سفارشات و فرمایش ها توجه نمی کردم و آنها نیز به دنبال اشخاصی بودند که به سفارش ها و فرمایش ها احترام بگذراند و انجامشان دهند که چنین مواردی برای من قابل قبول نبود. از آن مقطع تاکنون آثار من غیرقابل پخش شد، حتی دوستان به من گفتند که پیشتر، برخی از آثارم سهوا روی آنتن تلویزیون رفته اند و باعث شده اند مدیر مربوطه توبیخ شود.
شما سال گذشته پس از 16 سال ممنوع الکاری، بالاخره مجوز تولید چند قطعه موسیقایی را از وزارت ارشاد دریافت کرده اید. طی چه روندی این اتفاق افتاد؟
شاید باخبر باشید که کسب مجوز در عرصه موسیقی راه های مختلفی دارد. گاه به یک نفر اجازه می دهند که فقط آلبوم منتشر کند و برخی مواقع نیز صرفأ اجازه تولید و ارائه تک آهنگ به هنرمند داده می شود. گاهی نیز مجوز مربوطه فقط جوازی برای برگزاری کنسرت است. تنها اجازه ای که به من داده اند این بود که چند تک آهنگ تولید کنم و اجازه نشر آنها را بگیرم. من نیز به اضافه چند قطعه ای که از قبل داشتم، چند اثر دیگر نیز تولید کردم که تعدادشان مجموعأ به شش، هفت آهنگ رسید و وزارت ارشاد مجوز آنها را به عنوان تک آهنگ به من داد.
گویا قرار است به زودی کنسرتی برگزار کنید. درست است؟
بله به شدت پیگیر دریافت مجوزهای کنسرتم هستم و حتی سالن نیز رزرو کرده ام، اما با این حال نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد و تکلیفم در ارتباط با آن تا این لحظه مشخص نیست؛ زیرا برای دریافت مجوز باید هفت خوان را بگذرانیم. به این دلیل که ارائه مجوز فقط در اختیار وزارت ارشاد نیست و اجازه اداره اماکن، شورای تامین و دادستانی نیز لازم است. با همه اینها تلاشم را می کنم و امیدوارم اتفاقات خوبی در این زمینه رخ دهد.
چرا تک آهنگ هایتان را به صورت آلبوم منتشر نمی کنید؟ آیا مشکلی در این زمینه وجود دارد؟
در حال حاضر اصراری برای ارائه آلبوم ندارم، زیرا تولید آلبوم از لحاظ اقتصادی به هیچ وجه توجیه ندارد. در شرایط فعلی پس از انتشار آلبوم، طی مدتی کوتاه همه قطعات آن در فضای مجازی منتشر می شود و به راحتی قابل دانلود کردن است. آنها که در شرایط فعلی به تولید و انتشار آلبوم می پردازند، جنبه تبلیغاتی آن را در نظر دارند. در حال حاضر با توجه به فرصت هایی که طی پانزده، شانزده سال گذشته از دست داده ام، بیش از هر چیز ترجیحم این است که اجرای زنده داشته باشم و تلاشم این است که مجوز برگزاری کنسرت بگیرم.
برای دریافت مجوز تک آهنگ ها و کنسرت تان چه مراحلی را طی کرده اید و با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود که تصمیم گرفتم به دنبال دریافت مجوز فعالیتم در عرصه موسیقی باشم، از آن مقطع تاکنون در این زمینه تلاش کرده ام که البته جواب و نتیجه مثبتی نیز دریافت نکردم؛ تا اینکه سال گذشته آقای علی ترابی به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد انتخاب شدند. من از ایشان بسیار ممنونم، زیرا برای رفع مشکلاتم همه تلاش شان را به کار گرفتند و در حد ارائه مجوز برای تک آهنگ ها با من مساعدت و همکاری کردند. موضوع این است که ارائه مجوز برای تولید تک آهنگ برای وزارت ارشاد دردسرهای آنچنانی ندارد، زیرا عوامل بیرونی در آن دخالتی ندارند. اما روند برگزاری کنسرت متفاوت است و دشواری های خاص خودش را دارد به این دلیل که سازمان ها و نهادهای مختلف باید درباره آن نظر دهند و همین موضوع، رویه را از اختیار وزارت ارشاد خارج می کند.
یعنی وزارت ارشاد با برگزاری کنسرت شما مخالفتی ندارد؟
وزارت ارشاد تا این لحظه مشکلی برای ارائه مجوز کنسرتم نداشته است، اما باقی مراجع و دستگاه ها هنوز در این زمینه به ما جوابی نداده اند.
شما دقیقأ در مقطعی ممنوع الکار شدید که مخاطب شما را پذیرفته بود و از آثارتان استقبال می کرد، با این حال پس از شانزده سال دوری از عرصه حرفه ای، هنوز فراموش نشده اید. راز ماندگاری شما و آثارتان چیست؟
یک دلیلش لطف دوستان بوده که با وجود غیبتم و گذشت سال ها، من و آثارم را فراموش نکرده اند، اما دلیل اصلی تر این است که مردم ما، همواره به نوعی پاسخِ رفتار غلط را داده اند و من در عرصه موسیقی مظلوم واقع شدم و این از نگاه مردم دور نمانده است. می توان این قضیه را اینگونه تفسیر کرد که این همراهی و هم دلی مردم به دلیل فشار نابجا و ناعادلانه ای است که طی سال های طولانی به من وارد شده است و مردم نسبت به آن بی تفاوت نبوده اند. حال نیز نزدیک به هفده سال است که از عرصه موسیقی دور بوده ام.
در نهایت مسئولان برای این همه سال ممنوع الکاری چه توضیحی دادند؟
سال هشتاد بود که این اتفاق افتاد، یعنی زمانی که حدودا چهار پنج سال از فعالیت حرفه ای ام گذشته بود. نخستین بار سازمان صداوسیما به حکم رسمی و کتبی آقای لاریجانی، پخش آثار مرا از شبکه های مختلف تلویزیونی و رادیویی ممنوع کرد. هیچ گاه دلیل این اتفاق را نفهمیدم. شاید یکی از دلایلش این بود که من خیلی به سفارشات و فرمایش ها توجه نمی کردم و آنها نیز به دنبال اشخاصی بودند که به سفارشات و فرمایش آنها احترام بگذراند و انجامشان دهند که چنین مواردی برای من قابل قبول نبود. از آن مقطع تاکنون آثارم غیرقابل پخش است، حتی دوستان به من گفتند که پیشتر برخی از آثارم سهوا روی آنتن تلویزیون رفته اند و باعث شده اند مدیر مربوطه توبیخ شود. از سال هشتاد و یک تاکنون نیز هر گاه برای برگزاری کنسرت اقدام کردم، مانع تراشی کرده اند. به طور مثال قرار بود در آبادان کنسرت برگزار کنیم که آن را برهم زدند. کنسرت اصفهان نیز با مشکلاتی مواجه شد و روی صحنه نرفت. در نهایت این مشکلات باعث شد به این نتیجه برسم که در این باره اراده ای وجود دارد که نمی گذارد کارهایم به نتیجه برسد. از طرفی رسما به من نمی گفتند که ماجرا از چه قرار است تا اینکه چند سال پیش زمانی که به وزارت ارشاد مراجعه کردم به من گفتند این دستور از بیرون و خارج از وزارتخانه صادر شده و من نیز هیچ گاه نفهمیدم از سوی چه مرجعی صادر شده و کماکان منتظرم تا این طلسم شکسته شود.
طی آن پانزده - شانزده سال گذشته از سوی جناح یا اشخاصی خاص پیشنهاداتی نداشته اید تا مثلا در ازای انجام آنها مشکل ممنوع الکاری تان رفع شود؟
قطعا چنین پیشنهاداتی وجود داشته است، اما خب موسیقی برای آنها که واسطه شده بودند یا قصد داشتند در این راستا کاری کنند، ارزش و اعتباری نداشت. آنچه برای آنها اهمیت داشت یا حرکتی سیاسی بود یا آنکه سودش به جیب دلالانی می رفت که درباره شان توضیح دادم. بنا به همین دلایل هیچ گاه به آن پیشنهادات توجهی نکردم. البته از سوی افرادی در خارج از کشور نیز پیشنهاداتی داشتم اما خب دوست ندارم و علاقه ای ندارم که این مملکت را ترک کنم. می مانم و اگر بتوانم در کشورم به فعالیت های هنری ام ادامه می دهم.
شما طی سال های پیش از انقلاب فعالیت های مدنی و سیاسی داشته اید و توسط ساواک نیز بازداشت شده اید. پس از انقلاب نیز تحصیلات خارج از کشورتان را رها کردید و به جبهه رفتید. این روحیه و وقوع اتفاقات سیاسی اجتماعی چقدر فضا و محتوای آثار شما را تحت تاثیر قرار داده است.
قطعأ اتفاقات و وقایع مختلف خروجی آثار هنرمند را تحت تاثیر قرار می دهد. بی شک زندگی نسل من تلاطم بسیاری داشته است. نسل ما به مفهوم واقعی آرامش را تجربه نکرده و تاثیر همه اینها را می توانید در آثارمان ببینید. اتفاقا گاهی در این باره به من انتقاد می کنند و می گویند چرا نود و نه درصد آثارتان رنگ و بوی شادی ندارد! ببینید زمانی که هنرمند با وجود و اعتقادش به تولید آثار هنری می پردازد و احساس واقعی اش را به کار می گیرد، همان اتفاقی می افتد که وجود دارد و باید رخ دهد. به هرحال ما نمی توانیم خودمان را مخفی کنیم و خودمان را شخص دیگری نشان دهیم. زندگی ما در آن مقاطعِ پراتفاق سپری شده و ویژگی هایی که در زندگی مان وجود داشته، آثار هنری مان را تحت تاثیر قرار داده است. اگر آلبوم قصه شب را گوش کنید متوجه خواهید شد که این اثر به لحاظ محتوایی بیش از آثار دیگرم به روحیاتم نزدیک است، یعنی حرف دل و زبان حال من است. البته باقی آثارم نیز چنین فضایی دارند و اگر هم، سیاسی و اجتماعی نیستند، یا عرفانی اند یا عاشقانه. به طور کلی می توان گفت در کارنامه ام همه نوع اثری دارم، اما فضای هیچ کدام از آنها شاد و طرب انگیز نبوده است.
به نظرتان هنر و سیاست تا چه حد با یکدیگر ارتباط دارند و در این میان وظیفه هنرمند چیست و تا چه حد باید فضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را مدنظر قرار دهد؟
معتقدم که هنر زبانِ زیبا بیان کردن واقعیت های جامعه است. یعنی اگر بخواهیم واقعیات جامعه را به شکلی زیبا و جذاب و تاثیرگذار بیان کنیم، می توانیم در قالبی هنری به آنها بپردازیم. حال این هنر می تواند سینما، تئاتر یا موسیقی باشد. در این میان وظیفه هنرمند این است که واقعیات جامعه اش را به خوبی بشناسد و براساس این شناخت به تولید آثار هنری بپردازد. هرگاه هنرمندان ما زبان به اعتراض می گشایند نباید انگیزه آنها را سیاسی بدانیم زیرا در واقع اینگونه نیست، اما از آنجا که اتفاقات و واقعیت های جامعه ما خواسته یا ناخواسته درگیر مسائل سیاسی است، طبعا فعالیت های هنری هنرمندان نیز به نوعی با مسائل سیاسی گره می خورد. به طور مثال هرگاه هنرمند از فقر بگوید به او برچسب سیاسی می زنند؛ زیرا این اتفاق حداقل به چند نفر بر خواهد خورد. اگر هنرمندان به وظیفه و رسالت هنری شان عمل کنند، آنها چه بخواهند چه نخواهند درگیر مسائل سیاسی خواهند شد. اما اگر هنرمندان بخواهند از گل و بلبل و چمن بگویند و درباره چنین مسائلی بخوانند و همه چیز را خوب و دلچسب نشان دهند که سیاسی به حساب نمی آیند و سیاسی هم نخواهند شد.
به نظرتان دوران طلایی موسیقی پاپ کدام مقطع است و تا چه حد به آن پرداخته شده است؟
به نظرم دوران طلایی موسیقی پاپ ما دهه پنجاه است و زیباترین، تاثیرگذارترین، با وجاهت ترین و بامفهوم ترین آثار تولید شده، مربوط به این دهه است. تلاش نسل اول موسیقی پاپ پس از انقلاب که من نیز جزوشان هستم، این بود که آن موسیقی جامانده در دهه پنجاه را ادامه دهیم؛ زیرا از هر نظر قابل دفاع بوده، هرچند کم و کاستی هایی نیز داشته است. هدف نسل ما در سال های پس از انقلاب این بود که آن موسیقی را ادامه دهیم و به روزش کنیم و زنده نگاهش داریم و از آن بهره بگیریم. اوائل اتفاقات خوبی هم افتاد و آثار خوبی در دهه هفتاد تولید شدند، اما پس از آن به ندرت از کنترل خارج شد زیرا پای واسطه ها و دلال ها به میان آمد و فضای موسیقی به کلی تغییر کرد. در حال حاضر موسیقی پاپ ما سوپرمارکتی است و نمی توان نام هنر بر آن نهاد.
به دلیل تولید انبوه آثار ضعیف؛ سلیقه مخاطب طی این سال ها تنزل یافته است؛ با توجه به این موضوع، اگر خوانندگان موسیقی پاپ دهه هفتاد و هشتاد به تولید آثاری با همان سبک و سیاق ادامه دهند، آن آثار بازهم طرفدار خواهد داشت؟
سلیقه مخاطبان را ما می سازیم. ذائقه آنها را برخی اهالی موسیقی تغییر داده اند و آن را به سلایقی غیرموجه تبدیل کرده اند که امروزه با آن مواجهیم. مردم ما تقصیری ندارند. زمانی که همه را ه های درک و فهم و موسیقی اصولی را به روی مردم بسته ایم و زمانی که در مدارس مان موسیقی تدریس نمی شود و زمانی که موسیقی خوب را به جوانان ارائه نمی کنیم، چه توقعی داریم؟ از طرفی صداوسیما و رادیو در اشاعه موسیقی خوب و سالم هیچ نقشی ندارند. زمانی که موسیقی در دست دلالانی است که صرفا به جیب و سودشان فکر می کنند و در کمال پررویی پشت میکروفن قرار می گیرند و می گویند اگر کسی می خواهد کار فرهنگی کند به دنبال موسیقی نرود، از مردم چه انتظاری می توان داشت. در چنین شرایطی مردم از کجا تغذیه شوند؟ شما در کدام کنسرت امروزی طعم موسیقی را می چشید؟ آنهم با بلیت های صدونود هزارتومانی و کیفیت نازل آثار. همه اینها در حالی است که اغلب گروه های موسیقی فعلی سه ، چهار نوازنده دارند و آثاری را از کامپیوتر پخش می کنند و نام آن را کنسرت می گذارند. بی شک هیچ کدام از این اتفاقات ذائقه مخاطب را ارتقا نخواهد داد.
کنسرت خودتان که قرار است به زودی برگزار شود چند نوازنده دارد و در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟
برای برگزاری کنسرتم از چند ماه پیش فعالیت های مرتبط را آغاز کرده ام و در حال تقویت سی نوازنده هستم تا کنسرت را با همراهی گروهی کامل، بدون استفاده از کامپیوتر و به صورت کاملا زنده روی صحنه ببرم. در حال حاضر همه تلاشم این است که سوم مرداد روی صحنه بروم و همانطور که گفتم رزرو و کارهای مربوط به وزارت ارشاد را انجام داده ام و منتظرم تا باقی ارگان ها و مراجع مجوزهای لازم را به من بدهند و امیدوارم این اتفاق رخ دهد.
گروه فرهنگ و هنر - چند روزی است که ماجرای لغو مجوز ناگهانی نمایش عاشقانه های خیابان در صدر اخبار تئاتر قرار گرفته است. این اولین باری نیست که خانواده تئاتر با مشکلاتی پیرامون مجوز روبه رو می شوند و حالا اتفاقی که برای این تئاتر رخ داده، باعث شده تا انجمن بازیگران خانه تئاتر هم به این اتفاق واکنش نشان دهد.
عاشقانه های خیابان نام آخرین اثر شهرام گیل آبادی است که از میانه های خرداد ماه در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفت. در این اثر که روایتی داستانی و عاطفی از زندگی دست فروشان مترو است، بازیگرانی چون سیما تیرانداز، الهام پاوه نژاد و ژاله صامتی و با حضور رضا یزدانی به عنوان بازیگر و خواننده به ایفای نقش می پردازند. این نمایش که به گفته کارگردان، اثری تحقیقی است روز 17 تیر ماه پس از 20 روز اجرا، توسط اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی لغو مجوز شد. سید وحید فخر موسوی، رئیس اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی درباره دلایل این تصمیم به مهر گفت: در اجرای این اثر نمایشی مواردی مشاهده شده بود که در بازبینی های قبل از اجرا وجود نداشت و از همین رو نامه ای به تماشاخانه ایرانشهر ارسال شد مبنی بر اینکه با این اوصاف نمایش اجازه اجرا ندارد. بعد از رفع موارد مورد نظر و اصلاح و بازبینی مجدد نمایش می تواند مجدداً به صحنه برود اما تا امروز هنوز درخواستی از طرف تماشاخانه ایرانشهر مبنی بر پذیرش این موارد به ما ارسال نشده است.
او ادامه داد: از آنجا که درخواست مجوز اجرا برای نمایش های متقاضی از طرف سالن ها و تماشاخانه به ما داده می شود، ما نیز تایید نهایی برای اجرای یک اثر نمایشی و یا موارد دیگر را به سالن ها ارسال می کنیم و در مورد این نمایش نیز با تماشاخانه ایرانشهر مکاتبه داشته ایم و تا این لحظه نیز هنوز جوابی از طرف آقای رجبی معمار، رئیس تماشاخانه ایرانشهر دریافت نکرده ایم.
این در حالی است که الهام پاوه نژاد، بازیگر این اثر در صفحه اینستاگرامش پستی منتشر کرد با این مضمون که نمایش عاشقانه های خیابان به کارگردانی شهرام گیل آبادی در شرایطی که تمام بلیت های اجرا تا روز جمعه 23 تیرماه به پایان رسیده بود، بدون اطلاع به گروه و به ناگاه توقیف و لغو مجوز شد.
گروه تئاتر ب ضمن کذب دانستن مصاحبه رئیس نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی هرگونه مغایرتی از بازبینی تا اجرا را رد کرده و صحت کار خود را مطابق با بازبینی (با استناد به فیلم بازبینی) اعلام می دارد. دلیلی برای توقیف نمایش به گروه اعلام نشده است .
همچنین شهرام گیل آبادی، کارگردان نمایش در گفت وگویی با ایرنا ضمن رد اعلام قبلی به گروه، گفت: در روزهای ابتدایی مواردی به گروه از سوی اعضای شورای ارزشیابی و نظارت اعلام شد که به هیچ وجه مواردی مهم و آسیب زا در مسیر جلوگیری از اجرای این اثر نمایشی نبود. تاکید می کنم این نمایش مواردی از این دست که باعث توقف اجرا و جلوگیری از اجرای عمومی اثر می شود نداشته و نه به شکل شفاهی و شکل کتبی از طرف شورای ارزشیابی و نظارت مرکز هنرهای نمایشی به این گروه اعلام نشده است. این در شرایطی است که باخبر شدیم برای نخستین بار در تاریخ تئاتر بعد از انقلاب، مجوز و پروانه اجرای نمایش عاشقانه های خیابان به شکل قطعی باطل شده است .
این در حالی است که رئیس اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی در این باره گفته است: اینکه عنوان می کنند توقیف این نمایش بدون اطلاع گروه انجام شده است، صحت ندارد چون نامه نگاری ها طبق روال با تماشاخانه انجام شده و طبیعتاً از طریق آنها به گروه اعلام می شود. همانطور که توضیح دادم شورای ارزشیابی و نظارت نامه نگاری ها را انجام می دهد و از طرف مسئولان سالن اجرا پیگیر قضایا خواهد بود، نه از طرف گروه نمایشی .
از سوی دیگر این کارگردان در نشست خبری ای که پیش از روی صحنه رفتن نمایش برگزار شد از تهدیداتی از سوی برخی رسانه ها برای جلوگیری از روی صحنه رفتن اثرش خبر داد. او در نشست خبری مذکور گفته بود: وقت آن رسیده که بعضی از رفقا، قلم به مزدی را کنار بگذارند و گاهی اوقات قلم به سمت مردم حرکت کند و این قلم تبدیل به صدای مردمی شود که صدا ندارند. حرف نزدن از آسیب اجتماعی، راه حل نیست که رسانه ای به سمت تهدید برود که به ما بگوید اگر به این موضوعات بپردازید، ما طور دیگری عمل می کنیم ! هر طور که دوست دارید عمل کنید! برای من تفاوتی ندارد! ما تا انتهای راهی که انتخاب کرده ایم، پیش می رویم .
با در کنار قرار دادن قسمت های مختلف این ماجرا و تناقض های بی شمار، سوالات بسیاری در ذهن مخاطبان ایجاد می شود. به دلیل همین تناقض ها، انجمن بازیگران خانه تئاتر نیز در بیانیه ای خواستار قطع فشار نهادهای غیر مسئول بر تئاتر، پایان دادن به توقیف نمایش های دارای مجوز و نشست با مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی شد. در متن این بیانیه آمده است: توقیف و تهدید و محدودیت، دیگر از امور روزمره تئاتر شده است و در این میان کسی پاسخگوی امنیت حرفه ای و روانی گروهی که با کاری جانفرسا نمایشی را اجرا می کنند نیست. در شرایط دشوار و پراضطراب کنونی که به صحنه بردن یک نمایش خود جسارت و همتی بیش از پیش می طلبد، توقیف هر نمایش نه تنها باعث خسارت اقتصادی، بلکه لطمات روحی به بازیگران و کارگردان و عوامل نمایش می شود.
دم به دم دایره حیات تئاتر محدودتر می شود. فشارهای بیرونی که در ابتدا با حملات رسانه ای آغاز می شود، به تحمیل نظرات به مسئولان محتاط تئاتر منجر و دست آخر حتی با دخالت مستقیم نهادهای غیرمسئول مواجه می شود.
و به تازگی بهانه بدیعی نیز برساخته شده است و آن عدم تطابق اجرا با تصاویر ضبط شده بازبینی است. گویی مدیران مربوطه نمی دانند (و شاید می دانند) که تئاتر موجودی زنده است و تفاوت اجرای هر روز با روز دیگر از ویژگی های هنر نمایش است. در این میان تکلیف نمایش های تعاملی چه می شود؟ با چنین محافظه کاری تحمیلی تکلیف خلاقیت زنده تئاتر چه می شود؟
انجمن بازیگران خانه تئاتر ضمن اعتراض به توقیف و محدودیت و ممیزی رو به گسترش در حوزه تئاتر، موارد زیر را خواستار است: قطع فشار نهادهای غیرمسئول بر تئاتر، حمایت مسئولان مربوطه از کلیه نمایش های در حال اجرا و فعالان تئاتر، پایان دادن به توقیف نمایش های دارای مجوز، نشست مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی با هیئت مدیره خانه تئاتر برای یافتن راهی برای برون رفت از وضعیت کنونی توقیف و سانسور تئاتر.
در هر حال به دلیل تناقض های بالا بین گفته های کارگردان نمایش و رئیس اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی همچنان علت لغو مجوز این نمایش واضح و شفاف نیست، آیا تغییر جزئیاتی کوچک در اجراهای مختلف که آن هم به دلیل زنده بودن نمایش امری اجتناب ناپذیر است، باعث چنین سخت گیری ای شده؟ آیا اجراهای عمومی به اندازه ای با بازبینی نهایی گروه برای اجرای عمومی مقابل اعضای شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی مغایرت داشته که مجوز نمایشی در میانه راه لغو شود یا دلیل دیگری وجود دارد؟
در هر صورت بنابر خواست کارگردان که گفته با تمام احترامی که برای تماشاگران این اثر نمایشی قائل است، به دلیل رفتار غیرحرفه ای اداره کل هنرهای نمایشی، حتی در صورت درخواست آنها برای برای بازبینی مجدد و اجرای عمومی موافقت نخواهد کرد زیرا او و گروهش به دلیل احترام به نگاه حرفه ای دیگر به اجرای عمومی این اثر نمایشی نخواهند پرداخت؛ عاشقانه های خیابان به پایان راه رسیده است ولی آیا این اتفاق، بدعتی تازه برای لغو مجوز در حوزه تئاتر خواهد بود؟
ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:
به گزارش خبرنگار ایلنا، حمید قبادی (دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور و مشاور معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) درباره ضرورت پرداخت به مسئله ساماندهی لباس دانش آموزان در سایه فعالیت های انجمن پوشاک مدارس، گفت: لباس مدارس جایگاه قابل توجهی در عرصه مد و لباس دارد و طبق قانون، مکلف و موظفیم این موضوع را با عاملیت و محوریت وزارت آموزش و پرورش جلو ببریم.
قبادی با بیان اینکه آئین نامه اجرایی قانون ساماندهی مد و لباس وظایف متعددی را برای وزارت آموزش وپرورش پیش بینی کرده است. گفت: هرچند که تا پیش از برگزاری نخستین نمایشگاه پوشاک مدارس، همکاری قابل توجهی را از سوی این وزارتخانه نمی دیدیم اما پس از این رویداد اهمیت موضوع، در گام نخست نمایان شد.
او با اشاره به اینکه بیش از دو سال است شاهد تغییر نگرش مسئولان در حوزه لباس مدارس هستیم، گفت: انجمن تخصصی پوشاک مدارس در ذیل کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور می تواند جامعه متصدی این حوزه در آموزش وپرورش را رصد و پایش کند و سپس در مسیر ساماندهی لباس دانش آموزان گام بردارد. همچنین انجمن این امکان را دارد که در تمامی فعالیت های مرتبط به این عرصه نقش آفرینی کرده و در سیاست گذاری ها ایفای مسئولیت کند.
دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس همچنین با بیان اینکه موضوع انجمن طراحان لباس مدارس از مدت ها پیش مطرح شده است ، یادآور شد: پس از برگزاری جلسات متعدد با حضور جمعی از کارشناسان امر و تأکیدهایی که در قالب پیش نویس ها و بیانیه های اولیه مبادله شد، امروز درنهایت شاهد شکل گیری انجمن پوشاک مدارس هستیم.
قبادی تأکید کرد: انجمن فرهنگی هنری طراحان و تولیدکنندگان پوشاک مدارس به طور مستقیم مبانی قانونی را طی کرده و اقدامات این مجموعه تا امروز مورد تأیید ما بوده است.
او با اشاره به انتشار فراخوان جهت ثبت نام اعضا در بخش های مختلف انجمن گفت: طبعاً انتظارات و مطالبه گری بعد از شکل گیری انجمن و ایجاد ساختار حقوقی آن شکل می گیرد و باید بگویم که در آینده نزدیک، انجمن پوشاک مدارس محل مراجعه و مطالبه جامعه مرتبط با وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از عصر همدان ؛ در سه بخش از آیین نامه اجراییِ قانون سامان دهی مد و لباس، وزارت صنعت به عنوان یکی از مجریان اصلی اجرای این قانون به ویژه در حوزه چادر مشکی، برای بهبود وضع چادر و پوشش اسلامی در کشورمان تکالیفی تعیین شده است.
"طبق بند "د" مادّه ی 7 این قانون، وزارت صنعت موظّف شده است از کارخانه های تولید چادر مشکی با کیفیت و از متقاضیان تأسیس کارگاه های تولید چادر مشکی حمایت لازم را به عمل آورد."
افزایش پنج تا هفت برابری قیمت چادر مشکی در سراسر کشور
کارخانه تولید چادر مشکی در کشور هنوز دوتایش سه تا نشده است و هر روز با دلار 13 هزارتومانی و خروج ارزی بسیار، پارچه چادر مشکی وارد می شود و از آنجا که دولت در این زمینه عقب رفت داشته است شاهد افزایش پنج تا هفت برابری قیمت چادر در سراسر کشور هستیم.
بیش از 90 درصد پارچه چادر مشکی وارداتی است و اگر هم یکی دو کارخانه تولید پارچه می خواهند کارشان را پیش ببرند از آنجا که مواد اولیه تولید پارچه، از جمله رنگ و نخ را هم وارد می کنند با کوچکترین مسئله در سرمایه در گردش کارخانه، تولیدشان با مشکل روبرو می شود.
ایران اسلامی در حوزه تولیدات نانوتکنولوژی حرف های بسیار برای گفتن دارد و در نمایشگاه های متعددی هم بارها دیده ایم پارچه ای با فناوری نانو تولید شده که حتی آب از آن عبور نمی کند، چگونه می شود که همین کشور در حوزه تولید پارچه چادر مشکلی با هزار مشکل دست و پنجه نرم می کند، چادری که بیش از 100 سال است که به عنوان حجاب برتر مردم دیار پارت شناخته می شود.
تن نمایی بانوان محصول مثلث شوم بی توجهی فرهنگی،جنگ نرم و عدم اجرای قانون در وزارت صمت
در این میان هجمه های همه جانبه دشمنان اسلام، شبیخون های فرهنگی، تبلیغات رسانه ای و به ویژه این روزها شوهای تن نمایی در فضای افسارگسیخته مجازی، کم کاری متولیان فرهنگی یک طرف و عدم تمکین به اجرای قانون از سوی وزارتخانه صنعت و معدن برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی مثل شومی را برای کشیدن چادر از سر بانوان ایرانی شکل داده اند، حال یکی مستقیم و دیگری غیرمستقیم با اثرات اقدامات انجام داده و انجام نداده خودشان.
در حالی که متولیان امر، ارز دولتی برای واردات غذای سگ و گربه تعیین کرده اند، با برخوردی قابل تأمل واردات پارچه چادری را با خروج ارز 13 هزارتومانی به رخ می کشند!
واردات سالانه نزدیک 100 میلیون متر پارچه به کشور
آیا متخصصان داخلی توان تولید چادر مشکلی را ندارند تا سالانه نزدیک 100 میلیون متر پارچه وارد کشور نشود قرار است از این واردات چه سودی عاید وارد کنندگان شود و نقش دولت در نظارت و کنترل در این زمینه چیست که از تولیدکنندگان داخلی حمایت نمی کند؟!
آیا جوانان ما که در عرصه های بسیار پیچیده تر علمی برای کشور افتخارآفرین بوده اند نمی توانند دانش فنی برای تولید پارچه را بومی کنند یا دست های پشت پرده نمی گذارند؟
کارخانه هایی که برای حجاب برتر آب می روند!
متولیان امر زمینه را با بی تدبیری های خود برای افزایش قیمت چادر مهیا کرده اند و از سویی دیگر با عرضه مانتوهایی جلو باز و ارزان قیمت که هر روز همچون کارخانه تولید پارچه آب می رود، دست مشتریان را برای انتخاب پوشش اسلامی بسته اند.
آیا مگر نه این است که وزارت صنعت و معدن دولت روحانی باید از تولیدکنندگان داخلی حمایت کند، پس چگونه یک کارخانه تولید پارچه مشکی برای تهیه مواد اولیه که به طور عمده وارداتی است هم گریبانگر هزاران مشکل می شود و باید روزها و گاهی ماه ها منتظر بماند تا تأییدیه ترخیص مواد اولیه از گمرگ را به آنان بدهند.
وابستگی به مواد اولیه؛ دست تولیدات کنندگان چادر را بسته است
این بدان معنا است که جتی اگر تعداد کارخانه های تولیدپارچه افزایش یابد به دلیل مشکلات بسیار بر سر راه وارد کردن مواد اولیه، کارخانه بالاجبار چادری تولید می کند که به دست مشتری ارزان نمی رسد.
در حوزه چادر مشکی به خارج از کشور وابسته هستیم
در این باره حسینعلی حاجی دلیگانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفت و گو با خبرنگار عصر همدان؛ گفت: به طور قطع وزارت صمت مؤظف است که حمایت لازم را از تولید داخلی به ویژه کالاهایی که مورد مصرف داخلی هم دارد، داشته باشد.
وی اظهار کرد: جای تعجب دارد که در حوزه تولید چادر مشکی آن هم برای افرادی که در حمایت از کشور بیشترین سرمایه گذاری را داشته اند، دچار مشکل شده ایم و به خارج وابسته ایم.
90درصد پارچه چادر مشکی وارادتی است
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با بیان اینکه در حدود 90 درصد پارچه چادری مورد نیاز کشوز از خارج وارد می شود، افزود: در حالی که در بسیاری از بخش ها مؤسسات دانش بنیان و افراد ایده پرداز و دارای خلاقیت کشور را به خودکفایی رسانده اند، یعنی نمی توانیم در این حوزه خودکفا شویم، یا مسئله ای دیگر در میان است.
دست های پشت صحنه، جلوی خودکفایی در تولید پارچه چادری را گرفته اند
حاجی دلیگانی تصریح کرد: اینکه در این حوزه اقدامی نمی شود جای تعجب دارد و به نظر می رسد که دستانی پشت صحنه، زمینه ساز چنین مسائلی در کشور شده اند.
برای وزیر صمت زشت است که به واردات سنگ پا و غذای گربه، ارز دولتی اختصاص می دهد برای چادر نه!
وی از تخصیص ارز دولتی و ارزان قیمت به کالاهای غیر ضروری که کشور به واردات آن ها نیاز ندارد، خبر داد و عنوان کرد: این مسئله برای وزیر صنعت و معدنی که مسلمان هست، زشت است که شاهد باشیم نخست آن که چادر مشکی به اندازه نیاز کشور در داخل تولید نمی شود، دوم آن که واردات کالاهایی همچون سنگ پا، غذای مخصوص گربه و یا حتی خاک برای استراحت گربه با ارز ارزان قیمت انجام می شود.
آیا وزیر صمت برای عدم حمایت از تولیدکنندگان داخلی استیضاح می شود؟
عضو کمیسیون ولایی مجلس با بیان اینکه گرچه رحمانی را به عنوان وزیری معتقد و مذهبی می شناسیم، تأکید کرد: با این وجود اگر او درباره مسئله و مشکل پیش روی تأمین چادر در کشور به درستی عمل نکند، وظیفه خودمان می دانیم که با ورود به موضوع از وزیر صمت سوال شود و حتی اگر لازم شد نمایندگان مجلس او را استیضاح کنند.
به سراغ کارشناس فضای مجازی هم می رویم تا از چگونگی اثرگذاری شبکه های اجتماعی بر نحوه پوشش مردان و زنان ایرانی اطلاعاتی به دست آوریم.
دولت به بهانه حقوق شهروندی بر ولنگاری در حوزه پوشش دامن می زند
سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم نیز در گفت و گو با خبرنگار عصر همدان، گفت: تفکر حاکم در دولت فعلی این است که اهتمام لازم در حوزه عفاف و حجاب را ندارد و یا توجهی به موارد گفته شده درباره پوشش و لباس در بنیاد ملی مد و لباسی که راه اندازی کردیم و قرار بر آن بود که الگوهای ایرانی اسلامی و نه الگوهای غربی ترویج کند، از سوی دولت دیده نمی شود.
وی با بیان اینکه به نظر متولیان این حوزه بر ولنگاری موجود دامن می زنند، اظهار کرد: زمانی که می آیند و می گویند به عنوان حقوق شهروندی خودرو حریم خصوصی افراد محسوب می شود و مجوز بی حجابی در خودروها را می دهند، آیا فرد اگر از همان خودرو پیاده شود و در خیابان قدم بگذارد کم کم بر نوع پوشش او در جامعه اثر نمی گذارد؟
زیر سوال بردن حجاب با تغییر در ضوابط تولیدات هنری فرهنگی
وزیر ارشاد دولت دهم افزود: در تولیدات هنری فرهنگی انچام شده هم اوضاع به همین منوال است، زمانی که در فیلم های سینمایی، تئاتر، هنرهای تجسمی و دیگر هنرها ضوابط و چارچوب های عرفی و شرعی حجاب رعایت نمی شود، به طور طبیعی این بدپوششی ها به تدریج در درون جامعه هم نفوذ پیدا می کند.
رهاشدگی در فضای مجازی و عدم نظارت دولت
حسینی با بیان اینکه دولت اعتقاد و نظارتی چه در حوزه های گفته شده و چه در فضای مجازی ندارد، تصریح کرد: در حوزه مجازی شاهد یک نوع رهاشدگی هستیم و کنترلی هم وجود ندارد و هر کسی هم می خواهد نقد و اعتراضی کند می گویند که این منتقدان با استفاده از ابزارهای مدرن مخالف هستند و نمی خواهند از این فرصت فضای مجازی استفاده شود.
وی تأکید کرد: این در حالی است که کسی با اصل بهره گیری از فضای مجازی مخالف نیست و اگر مخالفتی ابراز می شود با این بی بند و باری ها است، از این رو زمانی که چنین نگاهی در دولت وجود دارد، متأسفانه هر روز شرایط بدتر می شود و مشکلات افزایش پیدا می کند.
عدم نظارت دولت بر نحوه پوشش جامعه برای حفظ جایگاه اجتماعی/ساکت کردن منتقدان دولت با مغلطه و سفسطه
وزیر دولت دهم عنوان کرد: یکی از دلایلی عدم نظارت ها این است که دولت می خواهد رأی افراد را داشته باشد و به تعبیری دیگر پایگاه اجتماعی خودشان را گسترش بدهند بدین ترتیب از این روش ها استفاده می کنند، چرا که با انجام فعالیت های مذهبی و دینی نمی توانند برخی از اقشار جامعه را جذب کنند.
حسینی تصریح کرد: به همین دلیل است که مشاهده می کنیم کنسرت ها را در فضای باز برگزار می کنند و گاهی اختلاط زن و مرد و پایکوبی در حواشی برگزاری این کنسرت ها روی می دهد و هر کسی هم که اعتراض می کند می گویند که آن معترض با موسیقی و هنر مخالف است و می آیند با مغلطه و سفسطه منتقدین را ساکت می کنند تا کسی به آنان اعتراضی نکند.
ضرورت ورود هنرمندان متعهد برای برای فعالیت های ایجابی در راستای حجاب برتر
وی ادامه داد: بنابراین در وهله اول باید خود مدیران و مسئولان کشور به بحث عفاف و حجاب اعتنا و اهتمام داشته باشند و مرحله بعد خود خانواده ها، مردم و مراکز دینی هستند که در تمامی ابعاد مرتبط با حجاب وارد شوند و همچنین هنرمندان متعهد و متدین وارد میدان شوند و فعالیت های ایجابی برای ارائه حجاب برتر داشته باشند.
وزیر ارشاد دولت دهم عنوان کرد: این ضروری است که متخصصان و هنرمندان بیایند و پشت صحنه برنامه ها و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای را که به دنبال ترویج سبک زندگی غربی هستند، برای مردم افشا کنند و اگر این اقدامات انجام نشود نه تنها وضع حجاب در جامعه بهتر نمی شود بلکه شاهد یک عقب نشینی هم خواهیم بود.
برخی برنامه ها برای عادی سازی بدحجابی در جامعه و رفتن به سمت نوعی برهنگی است
حسینی همچنین به روند عادی سازی بدحجابی به روش های مختلف از سوی افراد متعدد اشاره کرد و گفت: متأسفانه با برخی اقدامات می خواهند جامعه را به سمت برهنگی بکشاند، زمانی که به سفارتخانه های می روند و آن با شکل و ظاهر تصاویر خود را در فضای مجازی منتشر می کنند این خود یک نوع عادی سازی درباره بی حجابی نیست؟
وی اظهار کرد: گاهی هم در خارج از شهرها به نوعی ظاهر می شوند که در واقع کمی بیشتر از بی حجابی است و این موارد همه و همه رفتن به سمت برهنگی جامعه است و اگر برنامه های اثرگذار و جامعی ارائه نشود روز به روز شرایط وخیم تر می شود.
رسانه، مهمترین ابزار جنگ نرم
حسین ربیعی کارشناس حوزه فضای مجازی و فعال فرهنگی در گفت و گو با خبرنگار عصر همدان؛ گفت: جنگ نرم در هر دوره ای ابزار خاص خودش را دارد و از مهمترین ابزار جنگ نرم، رسانه و متعلقات وابسته به آن است که زمینه توزیع و نشر برنامه های از پیش تعیین شده را فراهم می سازد.
وی اظهار کرد: روزگاری دشمنان اسلام و مذهب از رسانه های مکتوب در این زمینه بهره می گرفتند و بعدها به واسطه رادیو، تلویزیون و ماهواره، سیطره رسانه ای خود را برای ترویج بی بند و باری و افکار لاییک بر جهان حاکم کردند و امروز در کنار تمامی این رسانه ها، بحث فضای مجازی و خاص تر شبکه های اجتماعی است، که نمی توان از آن غافل ماند.
حوزه اثرگذاری شبکه های اجتماعی بر رفتار مردم بسیار بالا است/ایسنتاگرام؛ شبکه ای برای تغییر سبک زندگی
این کارشناس حوزه فضای مجازی کشورمان افزود: با توجه به اینکه فضای مجازی، فضایی تعاملی، هوشمند و دارای جذابیت های بصری و شنیداری بسیاری است و با استفاده از چندرسانه ای ها زمینه جذب را برای همه سنین با هر فکر و عقیده ای فراهم کرده، حوزه اثرگذاری بسیار بالایی دارد.
ربیعی تصریح کرد: امروز شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام به جولانگاه و قتلگاهی برای تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی تبدیل شده است و چشم و هم چشم ها، ترویج زندگی غربی بدون دانستن واقعیت زندگی آنان، رفتارسازی، شکستگی اخلاق و بد پوششی چه برای بانوان و چه برای مردان، در این فضا موج می زند.
تغییر ذائقه و رفتارسازی؛ مأموریت اصلی اینستاگرام در یک"نظام لایک محور"
وی با بیان اینکه دنیای غرب تنها در اینستاگرام با تغییر ذائقه جوامع به ویژه جهان سومی ها به دنبال تغییر عقبه ذهنی در حوزه اجتماعی و چگونگی وارد شدن در جامعه هستند، عنوان کرد: در این فضا، ابتدا با رفتارسازی، نیاز جوامع را تغییر می دهند و این گونه با ذائقه سازی و بعد مدلسازی و در نهایت تبلیغ گسترده، عرضه و فروش پوشاک ارزان قیمت به سبک غربی در بستری از یک "نظام لایک محور" و "مدلینگ"، نوجوان و جوان ایرانی را قانع می کند که تنها رفتار و عمل درست همان است که در این فضا تبیین شده و غیر از آن به اصطلاح بی کلاسی است.
این کارشناس حوزه فضای مجازی در ادامه به عرضه نزدیک به رایگان و حتی گاهی رایگان پوشاک با رنگ و شکلی متفاوت و خلاف عرف و شرع در فضای مجازی هم اشاره کرد و گفت: چگونه ممکن است که عرضه انواع پوشاک با طرح های آنچنانی و نامناسب ارزانتر از هزینه تولیدش باشد.
ربیعی ادامه داد: گاهی هم پوشاک عرضه شده بسیار گران قیمت است اما به طور مثال شاهد تبلیغ عرضه شلوارهای پاره پاره شده، مانتوهای شیشه ای و جلو باز در فروشگاه های بالای شهر هستیم که شاید در ابتدا کمتر کسی با یک نگاه آن را خریداری کند، ولی از آنجا که در بستر فضای مجازی زمینه ذهنی مخاطب را با این گونه پوشش ها تطبیق داده اند، به راحتی با عنوان لاکچری ها پوشندگان این گونه لباس ها را برای لایک گرفتن در فضای شبکه های اجتماعی ترغیب می کنند که هر روز بر تعداد آنان نیز افزوده می شود.
خلاء تولید بومی در حوزه پوشاک در کنار خلاء نظارتی در فضای مجازی
وی با ابراز تأسف از خلاء نظارتی بر شبکه های اجتماعی به ویژه در حوزه تبلیغ، عرضه و فروش کالاهایی به سبک زندگی غربی در فضای مجازی، اظهار کرد: در کنار این مشکل، شاهد خلاء تولید بومی در حوزه پوشاک هم هستیم، هرچه غرب با تغییر نیازها و برنامه های متنوع دائقه پوششی مردان و زنان ما را تغییر داده اند، به همان اندازه متولیان این حوزه حتی در امر طراحی پوشاک اسلامی اقداماتی انجام نداده اند.
مشکلات پیش روی یک بانوی محجبه برای تهیه پوشاک مناسب
این کارشناس حوزه فضای مجازی افزود: امروز یک بانوی محجبه در تهیه و تأمین لباسی برای حضور در اجتماع با مشکلات بسیار روبرو است و حتی لباس مجلس مناسبی هم پیدا نمی کند، در حالی که از طراحی گرفته تا عرضه پوشاک اسلامی متولیانی دارد که این روزها وظایف ذاتی خود را به درستی انجام نمی دهند.
راهکار چیست؟ ضرورت حمایت جهادی از طراحان و تولیدکنندگان پوشاک اسلامی
ربیعی رفتن به سمت همتی جهادی برای مدلسازی و طراحی لباس های فاخر ایرانی اسلامی با بهره گیری از طراحان خوب کشور که کم هم نیستند را یکی از راهکارهای مقابله با ذائقه سازی دشمنان در فضای مجازی عنوان کرد.
وی ادامه داد: حمایت دستگاه های اقتصادی از تولیدکنندگان داخلی بسیار در این زمینه اثرگذار است، چرا که اگر بسترهای تولید و فروش محصولات به خوبی مهیا شود پوشاک اسلامی با قیمت تمام شده مناسب به بازار عرضه می شود که البته پیش از آن، نیاز به معرفی صحیح در جامعه برای ترغیب استفاده از پوشاک مناسب است.
تولیدکنندگان ایرانی در گرداب تغییر ذائقه در فضای مجازی گرفتار شده اند
این کارشناس حوزه فضای مجازی با بیان اینکه بسیاری از پوشاک نامناسب در ایران هم تولید می شود، افزود: عمده تولیدکنندگان ما با تولید پوشاک اسلامی مشکلی ندارند، امان آنان نیز خواه ناخواه در گرداب تغییر ذائقه در فضای مجازی و تقاضای جامعه مواجه شده اند و بالاجبار به سمت تولید پوشاک نامناسبی که نباید، کشیده شده اند.
عمق نفوذ فرهنگی؛ عرضه پوشاک نامناسب ارزان قیمت/دستگاه های امنیتی وارد شوند
ربیعی به نفوذ فرهنگی گسترده به ویژه در بستر فضای مجازی حتی در زمینه نوع و نحوه پوشش تمامی اقشار جامعه اشاره و تصریح کرد: به نظر ورود دستگاه های امنیتی به این حوزه نیز می تواند کارساز شود.
وی با تأکید بر اینکه عرضه ارزان قیمت و گاهی رایگان برخی پوشاک مشکوک است، اظهار کرد: چگونه می شود به طور مثال مانتو و ساپورتی با قیمت های ناچیز و زیر قیمت تولید در کشور ما به فروش می رسد، در حالی که در کشور تولید کننده قیمتی بالاتری دارد، این مسئله به نوعی شبیه عرضه مشروبات الکلی بسیار ارزان قیمت در برهه ای از زمان در کشور است.
دشمن خوب می داند، که اگر کم کم چادر را از سر بانوان ایرانی بردارد، دیگر برای نابودی جمهوری اسلامی ایران نیازی به حمله نظامی و هزینه کردهای بسیار ندارد، چرا که با تهی کردن یک کشور مسلمان که الگوی بیداری اسلامی در سراسر جهان شده است، هویت او را به نابودی می کشاند و آنچه که جای تأمیل دارد همراهی خواسته و ناخواسته تعدادی غرب زده های داخلی و برخی بی تدبیرهای متولیان فرهنگی و دولتی در حوزه عفاف و حجاب است.
امید آن که افراد دغدغه مند خودجوش در این عرصه وارد شوند و با مطالبه گری از دولت بخواهند به اصول قانونی در حوزه تأمین پوشاک اسلامی پایبند باشد و تدبیرهای سوخته خود را کنار بگذارد.
انتهای پیام/
ریما محمدزاده| این هفته در شلوغی برگزاری کنسرت های مختلفِ تهران، نام دو خواننده به میان آمد که مدت ها بود از روی استیج رفتن محروم شده بودند؛ یکی به مدت 6ماه و دیگری برای 17سال! مهدی یراحی پس از 6ماه توقف در فعالیت های خود قرار است روز چهارشنبه 26 تیرماه آلبوم سه گانه اجتماعی اول و تعدادی از قطعات منتخبش را در برج میلاد برای مخاطبان اجرا کند. از طرف دیگر، حسین زمان خواننده ای که از چندین سال پیش مجوزی برای برگزاری کنسرت نگرفته بود، هم قرار است سوم مرداد نخستین کنسرت خود را به رهبری ارکستر صابر جعفری بعد از 17 سال ممنوع الفعالیت در مرکز همایش های برج میلاد تهران برگزار کند. به این ترتیب، برج میلاد در هفته های پیش رو میزبان صداهایی است که با خاموشی خداحافظی کردند و حالا قرار است بلندتر از هر زمان دیگری شنیده شوند. سیدمجتبی حسینی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم اعلام کرده که درحال حاضر هیچ هنرمندی ممنوع الفعالیت نیست: آقای یراحی چندوقت پیش نمونه کاری به دفتر موسیقی ارایه کرده بود که مشکل داشت. درحال حاضر اگر اثر جدیدی برای ارایه دارد، می تواند به اداره امور موسیقی مراجعه و برای انتشارش درصورت تأیید مجوز بگیرد. ممنوعیت فقط برای کار قبلی آقای یراحی بود و درحال حاضر اگر کار جدید او موردی نداشته باشد، اداره امور موسیقی دلیلی برای ممنوعیت این خواننده هم ندارد.
پاره سنگِ یراحی حرف می زند
مهدی یراحی همان طور که با انتشار یک کلیپ ممنوع الفعالیت شد، با انتشار کلیپی در صفحه اش خبر از مجوز برگزاری کنسرت و پایان ممنوع الفعالیتی اش را داد. ماجرای ممنوع الفعالیت این خواننده به 6ماه پیش برمی گردد؛ زمانی که با انتشار ویدیوی پاره سنگ حاشیه ساز شد. یراحی همچنین با پوشیدن لباس کارگران فولاد اهواز روی استیج رفت و کار را برای فعالیت خود پیچیده تر کرد. او اما حالا باز هم با انتشار کلیپ جنجالی پاره سنگ از آلبوم سه گانه اجتماعی به صحنه بازمی گردد. این یعنی 6ماه ممنوع الفعالیت بودن، تغییری در ایده آل های این خواننده ایجاد نکرده و او همچنان خواننده اجتماعی باقی مانده است؛ خواننده ای که دغدغه دارد و برای دردهای مردم سرزمینش می خواند.
کلیپ پاره سنگ که از آلبوم سه گانه اجتماعی این خواننده است، محتوایی ضدجنگ داشت و بعدتر گفته شد کلیپ منتشرشده با کلیپی که از ارشاد مجوز گرفته بود، فرق داشته است. معاون هنری وزیر ارشاد گفته بود: طبیعتا به دلیل آن که اداره کل موسیقی باید از آن چه که مجوز داده، صیانت کند و فضا را به صورت قانونی پیش ببرد، از دست اندرکاران این موضوع دعوت کرده است که برای ادای توضیحات به این اداره کل مراجعه کنند. اما یراحی درباره تفاوت کلیپ مجوز گرفته با آن چه پخش شده، ضمن تأیید این موضوع گفته بود: یکی از رسالت های بزرگ هنر، ایجاد تعامل و تقارب میان خواسته های جامعه و سیاستمداران است، اما برخی جریان های صاحب قدرت مقابل هنرمندان جبهه دارند و با هر ابرازنظر غیرموافقشان، مخالف هستند. حتی دروغ هایی به ما نسبت دادند مانند توهین به شهدا که اصلا چنین چیزی نبوده است. تا امروز قانونمند کار کرده ام و همیشه هم سرم مقابل قانون پایین است، اما یک جاهایی نداشتن جسارت در برخی مدیران باعث خودسانسوری می شود که در عرصه های مختلف ازجمله موسیقی، مردم را به سطح برده است. من تمام مسأله ام این است! هنرمند کارش پرسشگری و رساندن حرف مردم به مسئولان و تلطیف فضای بین این دو است. اگر هنرمند صدای مردمش نباشد، عاشقانه بخواند تا راحت مجوز بگیرد و فقط بخواهد پول چاپ کند، این که دیگر نامش هنر متعهد نیست!
یراحی در بهمن سال97 با انتشار متنی در کانال تلگرامی اش اعلام کرد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا اطلاع ثانوی او را از هرگونه فعالیت رسمی هنری منع کرده است: اینجانب مهدی یراحی، توسطِ مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا اطلاع ثانوی عملا از هرگونه فعالیتِ رسمیِ هنری منع شده ام. به همین دلیل مجوز های اجرای من در تمامی کنسرت های تهران و شهرستان ها لغو شده است. با همه اینها، حالا وقت استیج رفتن یراحی فرا رسیده است. او روز چهارشنبه 26 تیرماه ساعت های 18 و 21:30 آلبوم سه گانه اجتماعی اول و تعدادی از قطعات منتخب خود را در برج میلاد اجرا خواهد کرد. بهای بلیت های این کنسرت از 45 تا 200هزارتومان متغیر است. همچنین خبرها حاکی از آن است که به زودی تازه ترین آلبوم این خواننده به زبان عربی منتشر می شود.
حسین زمان و صبر 17ساله
خواننده دیگری که در روزهای آینده می تواند حس خوب روی صحنه بودن را تجربه کند، حسین زمان است. این هنرمند در سال 81 ممنوع الفعالیت شد. او دیگر مجوز انتشار هیچ قطعه ای را دریافت نکرد. حسین زمان دلیل این ماجرا را اظهارنظرهای سیاسی- اجتماعی اش می داند: من به بسیاری از اتفاقاتی که در کشور رخ داده است و آن اتفاقات را درست نمی دانستم یا مغایر با حقوق بشر یا مغایر با آزادی های فردی یا مغایر با ارزش های هنری می دانستم، اعتراض کردم. برخی اتفاقاتی که من نسبت به آنها واکنش نشان می دادم، در صداوسیما رخ می داد و من اعتراض می کردم که چرا صداوسیما ارزش کار هنرمندان را نمی داند؟ چرا به هنر احترام نمی گذارد؟ چرا ساز هنرمندان را پشت گلدان پنهان می کند؟ و به خاطر این اعتراض مورد سرزنش قرار می گرفتم یا برخی اوقات به خاطر همین تفکر من را به صداوسیما دعوت نمی کردند و بعدها این محدودیت ها اضافه شد. به طورکلی موضع گیری های سیاسی من، البته سیاسی نه به آن مفهوم اعتراضی، بلکه موضع گیری هایی که یک هنرمند باید درجامعه داشته باشد، همگی موجب شد که بعضی ها خوششان نیاید. حسین زمان از سال 1375 وارد عرصه خوانندگی شده است. او تنها 6سال فرصت فعالیت رسمی را به دست آورد و ممنوع الفعالیت شد. از یک سال پیش نشانه های پایان ممنوع الفعالیتی حسین زمان به چشم آمد؛ وقتی که او با انتشار پستی در اینستاگرام از مجوزگرفتن سه قطعه از 9 قطعه ای را که به وزارت ارشاد فرستاده بود، خبر داد. او در این پست گفت که درصورت صدور مجوز برای تمامی قطعاتش، اجرای زنده برگزار می کند. حالا زمان اجرای زنده فرا رسیده است و او می تواند در برج میلاد با مخاطبانش همراه شود. حسین زمان در یک پست اینستاگرامی از سختی فعالیت پس از سال ها دوری از صحنه نوشته بود: واقعیت تلخ دیگر که از بیان آن نگرانی ندارم، این است که غیبت 17ساله و عدم برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم، عدم شرکت در برنامه های تلویزیونی و نداشتن فرصت و توان مالی در تولید و انتشار کار های قابل توجه در طی 16 سال گذشته نه من را از مردم، ولی مردم را از من دور کرده و البته گله و شکوه ای از این بابت ندارم. حال این سوال برایم مطرح است که آیا برای اجرا های زنده، مخاطبان لازم را دارم؟ سوال دیگر که برایم وجود دارد این است که با توجه به فضای موسیقی امروز و اصرار من در حفظ سبک کاری خودم آیا می توانم از عهده مخاطبان و خواسته هایشان برآیم؟
زمان با همه این حرف ها قرار است روز پنجشنبه سوم مرداد در دو نوبت (19:30 و 21) نخستین کنسرت خود را بعد از 17 سال توقف در فعالیت ها در مرکز همایش های برج میلاد تهران برگزار کند. هنوز قیمت بلیت های این کنسرت اعلام نشده است. شب دلتنگی- 1376 ، فصل آشنایی- 1377 ، قصه شب- 1378 ، شاپرک- 1379 ، مشق عشق- 1380 ، قصه نگفته- 1385 و قرار عاشقی- 1388 آلبوم هایی اند که این خواننده در بازار موسیقی منتشر کرده است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آئین تقدیر از واقفان کتاب خطی، نفایس و آثار فرهنگی امروز شنبه(22 تیر ماه) با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید جلال حسینی، رئیس سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، نیکنام حسینی پور، مدیر عامل موسسه خانه کتاب و حجت الاسلام سید محمد تقی حکیم، واقف کتاب و موسس کتابخانه، رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران و غلامرضا پرنده، رئیس موقوفات آستان قدس رضوی در سرای کتاب موسسه خانه کتاب برگزار شد.
حسینی پور در ابتدا ضمن خیر مقدم به میهمانان و واقفین و تشکر از مسئولان کتابخانه استان قدس رضوی به ویژه ریاست این مجموعه حجت الاسلام والمسلمین حسینی، بیان کرد: درحضور شما گرامیان درباره وقف صحبت کردن خیلی سخت است زیرا شما عملا این را ثابت کرده اید.
وی با بیان این مطلب که کتاب، پایدارترین جلوه وقف فرهنگی است، افزود: وقف یک امر انسانی است که در فرهنگ ایرانی و اسلامی ریشه ای عمیق و پیشینه ای کهن دارد و از صدر اسلام تاکنون به عنوان یک سنت نیکو در میان مسلمانان رواج داشته و دارد و یکی از عوامل مهم ایجاد این سنت، مسأله ثواب و تلقی آن به مثابه باقیات و صالحات و صدقه جاریه است.
حسینی پور ادامه داد: وقف از سنت های حسنه اسلامی است و از اصلی ترین زیرساخت های اقتصادی جامعه اسلامی بوده است شاید بتوان گفت بهترین نمود کار اقتصادی فرهنگ و نهاد مستمر و مورد توجه تمام آحاد مردم در کشورهای اسلامی وقف است.
مدیر عامل موسسه خانه کتاب گفت: سابقه اختصاص دارایی هایی برای تنگدستان و امور عام المنفعه در ایران باستان و عصر ساسانی نیز وجود داشته است و در طول تاریخ اسلام نقش مهمی در حفظ، نگهبانی و انتقال دانش به نسل های بعدی داشته است که در قالب وقف کتاب، کتابخانه و ساخت بناهای فرهنگی نمود داشته است و در خیلی از کشورها این سنت حسنه باعث تاسیس دانشگاهایی شده است که هنوز با همین سنت ادامه مسیر می دهند.
وی بیان کرد: وقف یکی از مظاهر تزکیه نفس و وارستگی از تعلقات نفسانی و نفی روحیه زر اندوزی است، و گرایش انسان به ابدیت و جاودانگی است. اگرچه اساساً موضوعی اقتصادی است و عمدتاً شامل اموال و دارایی ها می شده و برای رفع نیازهای ضروری جامعه بوده، اما صورت ها و شکل های مختلفی می تواند داشته باشد.
حسینی پور ادامه داد: وقف فرهنگی یکی از ماندگارترین و ثمربخش ترین نوع وقف است که جلوه های متنوع و گوناگونی دارد و سابقه ای کهن و دیرینه دارد.
وی افزود: وقف فرهنگی به معنای برخوردار ساختن اقشار محروم جامعه از مزایای فرهنگی، در راستای توسعه فرهنگی جامعه است، که خلاقیت را در وجود جامعه می دواند، وقتی جامعه خلاق شود، تفکر در جامعه زنده می شود و با زنده شدن تفکر در یک جامعه، آن جامعه هرگز رو به فقر گام برنمی دارد؛ برای این که تفکر، جامعه و افراد آن را به شناخت درست از زمان و نقش آن در تکامل پدیده ها هدایت می کند.
مدیر عامل موسسه خانه کتاب گفت: وقف فرهنگی کمک به پویایی و تعالی فرهنگ و ارزش های مطلوب همچون آگاهی، دانش اندوزی و بالندگی است. کاری که نتیجه آن را نه تنها یک نسل بلکه نسل های متعددی تجربه خواهند کرد.
حسینی پور افزود: انسان هایی که نهادهای فرهنگی را به جامعه وقف می کنند، در واقع با این وقف، اندیشه را به جامعه اهدا کرده اند؛ اگر تفکر را به افراد جامعه اعطا کنند نه تنها جامعه را نجات داده اند، بلکه خود را نیز جاودانه کرده اند.
وی ادامه داد: سنت ساخت مساجد، حوزه علمیه، مدرسه و کتابخانه، اهدای کتاب، پرداخت کمک هزینه تحصیلی به دانش آموزان و دانشجویان و طلاب از قدیم وجود داشته است.
وی افزود: خواجه نظام الملک از مشهورترین افرادی است که در اواسط قرن پنجم هجری به واسطه تأسیس مدارس نظامیه در ممالک اسلامی نظیر بغداد، اصفهان، نیشابور و هرات و غیره، شهرت یافت؛ بازارها، کاروانسراها، گرمابه ها و ده ها ملک دیگر در اطراف دور و نزدیک مدرسه خریداری و وقف مدرسه می شد. این یکی از نامدارترین موقوفات فرهنگی بود.
حسینی پور بیان کرد: کتابخانه های مهمی نیز در جهان اسلام تأسیس و در اختیار عموم گذارده شد، ازجمله بیت الحکمه توسط خلفای عباسی در بغداد که نخستین کتابخانه عمومی قلمداد می شد. این روند تا دوران معاصر تداوم یافت، در شهر قم کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی نجفی یا پیش از آن کتابخانه مسجد اعظم که توسط آیت الله بروجردی ایجاد شد از این جمله اند.
وی بیان کرد: مدارس علمیه که معمولاً در کنار مساجد بودند در طول تاریخ، فراوان بودند ازجمله فقط در تهران دوره قاجار: مانند مدارس امام زاده زید چال، حکیم هاشم (این مدرسه به مدرسه مهد علیا مشهور است) محمدیه، چال، حصار، رضائیه، دارالشفاء، پامکنار، حکیم، رضا قلیخان، میرزاصالح، مروی ، محسنیه، حاج رجبعلی، آصفیه، فرخ خان، خازن الملک، سپهسالار قدیم و قندی.
حسینی پور بیان کرد: واقفین این مدارس و نیز سایر مردم برای اداره این مراکز یعنی پرداخت حقوق استادان، طلاب و خدام، تعمیر و نگهداری مدرسه و غیره، مکان های تجاری، مسکونی، زمین، باغ، حقّابه و غیر وقف می کردند. سنت وقف کتاب سنت حسنه دیگری است که از قدیم الایام وجود داشته است، منابع معتبر از وقف دو قرآن در سال های 361 و 393 به آستان قدس رضوی خبر می دهند.
وی افزود: نهادها و بنیادهایی همچون بنیاد موقوفات افشار یزدی و جوایز سالانه و ارزشمند آن و همچنین ریحانه الرسول از نمونه های عالی موقوفات فرهنگی هستند و در چند سال اخیر بیت شریف شهید محراب آیت الله صدوقی در یزد که مجری برگزاری کتاب سال یزد می باشند و هرساله هم زمان با سالگرد شهادت آن بزرگوار برگزار می شود.
مدیر عامل موسسه خانه کتاب بیان کرد: اصولاً یزد از نظر موقوفات به طور کلی و موقوفات فرهنگی سابقه ای کهن و امروزه پیشرو هستند. تلاش متولیان فرهنگی یزد برای برگزیده شدن این شهر به عنوان پایتخت کتاب ایران نیز ناشی از فرهنگ مداری ایشان دارد.
حسینی پور ادامه داد: امروزه باید بر مبنای مقتضیات زمانه به تعریف مصادیق جدید وقف فرهنگی نیز اشاره شود؛ زیرا سرچشمه جوشان دانایی از سنت وقف است که گسترش میابد و سازمان های عریض و طویلی که در این حوزه وجود دارند باید این سنت را فراگیر کنند؛ نه اینکه بدون توجه به محتوا و فرهنگ وقف، به کالبد فیزیکی توجه کنند؛ زیرا وقف یک نوع مسئولیت اجتماعی است درزمانه ای که این مسئولیت کم رنگ تر شده است.
وی بیان کرد: افزایش بهای تمام شده کتاب برای خریداران بار دیگر احیای سنت اعطای کتاب به کتابخانه و کمک به انتشار کتاب و ارزان تر فروختن کتاب های عمومی و تخصصی را می طلبد، موارد جالبی از وقف فرهنگی نیز وجود دارد که ترکیبی دلنشین از بداعت و نواندیشی در کنار نیت خیر است، برای مثال در شهرستان تفت موقوفه ای برای نامه نوشتن افراد بی سواد وجود دارد تا از عواید موقوفه برای اجرت کاتب نامه برای شخص بی سواد استفاده شود.
حسینی پور گفت: وقف مغازه کتاب فروشی به عنوان نخستین وقف سال 1392 در شهر بابک با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و شناخت سیره اهل بیت(ع) صورت گرفته است. اواخر آذرماه سال 1385، یک شهروند تهرانی اموالش را برای کمک به برندگان جایزه نوبل وقف کرد، واقف دیگری است که یک باب مغازه تجاری خود را در بجنورد وقف اعطای جایزه به دانش آموز ممتاز فارغ التحصیل در رشته های متوسطه فنی و حرفه ای کرد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از جالب ترین وقف های مبتکرانه در سال 1392، وقف مجازی یا وقف سایبری است که برای نخستین بار توسط جوان سی وچهارساله ای به نام مرتضی میرسراجی انجام شده است، درآمد این موقوفه، جوایز، هدایا، حمایت های مالی و غیره به برگزیدگان وب سایت که منتخب هیئت داوری هستند اختصاص داده می شود.
حسینی پور بیان کرد: به طورکلی تأسیس کتابخانه های عمومی، موزه ها، ساخت خوابگاه های دانشجویی، تأسیس مراکز آموزشی برای فراگیری حرفه و شغل توسط جوانان، ساخت کارخانه های تولیدی و مراکز خدماتی در مناطق محروم و جذب جوانان بیکار، تأسیس مدارس شبانه روزی برای کودکان بی بضاعت، کمک به سازمان بهزیستی، آموزش وپرورش، دانشسراها، هلال احمر و ... می تواند ازجمله مصارف جدید اوقاف باشد.
وی ابراز امیدواری کرد؛ به امید روزی که این سنت حسنه در همه بخش ها ساری و جاری شود؛ به خصوص در این شرایط اقتصادی که جامعه بیشتر به آن نیاز دارند.
فصل اقتصاد - سیاست های واردات محور متولی کاغذ چاپ و تحریر در کنار ناهماهنگی های 2وزارتخانه منجر به تغییر کاربری تولیدکنندگان این نوع کاغذ شده است؛ حال آنکه در سایر انواع کاغذ صادرات هم صورت می گیرد.
روزهای تلخ بازار کاغذ چاپ و تحریر هنوز سامان نیافته است؛ مدتهاست نه تنها تولیدکنندگان حال و روز خوشی دارند، نه واردکنندگان و توزیع کنندگان و چاپخانه داران. این در حالی است که در سایر رسته های تولیدی این صنعت یعنی در سایر انواع کاغذ به جز چاپ و تحریر، نه تنها بازار داخلی به صورت کامل تأمین و تنظیم است، بلکه تولیدات روانه بازارهای خارجی شده و راه را برای ارزآوری هرچه بیشتر فراهم می کند.
واقعیت آن است که سیاست های واردات محور در زمینه کاغذ چاپ و تحریر ظرف سال های گذشته موجب شده تولیدکنندگان کاغذ چاپ و تحریر که اتفاقاً سنگ بنای کارخانه های خود را برای تولید این نوع کاغذ گذاشته بودند، بدلیل از بین رفتن صرفه اقتصادی کم کم از دور خارج شوند؛ این در حالی است که آنها در تولید انواع کاغذ به غیر از چاپ و تحریرگام های محکمی برداشته و تولید خود را افزایش داده اند؛ حتی به صادرات هم مشغول شده اند. در حالی که در کاغذ چاپ و تحریر، نه تنها کار به خوبی پیش نرفته، بلکه اکنون ماه ها است که بازار کاغذ با آشفتگی های بسیاری مواجه است که دامنه آن از افزایش های بی حساب و کتاب قیمت کاغذ گرفته تا مشکلات تأمین کاغذ کشیده شده است.
یکسال اخیر بر بازار کاغذ چگونه گذشت؟
بر اساس آمار رسمی، تا قبل از شروع التهابات ارزی سال 96 یعنی اوایل مهرماه این سال، قیمت کاغذ تحریر متعارف در بازار، هر بند حدود 80 هزار تومان بود که این میزان در پایان سال 96 به 102 هزار تومان رسید. در سال 97 همزمان با افزایش قیمت ارز قیمت هر بند کاغذ در فروردین ماه و قبل از اعلام نرخ ارز دولتی، حدود 110 هزار تومان بود که تا 28/ 03/ 97 به 126 هزار تومان رسید.
بررسی های آماری نشان می دهد با افزایش قیمت ها، سرانجام وزارت ارشاد در 14 مرداد 97 واردات و توزیع کاغذ را انحصاری کرد که در ابتدا قیمت کاغذ تا حدودی کاهش یافت، به طوری که قیمت هر بند کاغذ تحریر 70 100 در 02/ 06/ 97 به 112 هزار رسید؛ اما طولی نکشید که باز هم قیمت ها سر به فلک زد و قیمت هر بند کاغذ 70 100 از 112 هزار تومان در دوم شهریور 97 به 260 هزار تومان در 21 آبان 97 رسید و تا پایان سال 97 نیز، این میزان به 400 هزار تومان افزایش یافت.
از سوی دیگر، در سال 98 تا دوم اردیبهشت قیمت هر بند کاغذ تحریر 70 100 به 430 هزار تومان رسید که این میزان تا 9 اردیبهشت به 450 هزار تومان و طی یک روز یعنی از 9 اردیبهشت تا سه شنبه دهم اردیبهشت به 505 هزار تومان رسید؛ به عبارت دیگر، طی یک روز هر بند کاغذ تحریر 70 100 برند اندونزی 55 هزار تومان افزایش قیمت داشت.
بررسی ها نشان می دهد طی دوره یک ساله اردیبهشت 97 تا اردیبهشت 98 قیمت هر بند کاغذ تحریر 70 100 با گرماژ 70 از حدود 115 هزار تومان در نیمه اول اردیبهشت 97 به 505 هزار تومان در اوایل اردیبهشت ماه 98 رسیده است که از افزایش 340 درصدی یا 4.4 برابری قیمت کاغذ در این مدت حکایت می کند.
روایتی تلخ از سیاست های واردات محور
داستان از این قرار است که سیاستگذاری تولید و تجارت کاغذ هم اکنون توسط دو وزارتخانه دولتی پیگیری می شود و این درست آغاز دردسرهای تولید و بازار کاغذ است. به این صورت که سیاست گذاری درباره تولید و تجارت کاغذهای غیرتحریر در وزارت صنعت، معدن و تجارت متمرکز است و سیاست گذاری کاغذ چاپ و تحریر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال می شود؛ در مورد کاغذهای غیرتحریر که سیاست گذاری آن در وزارت صمت انجام می شود کار تا حدود زیادی خوب پیش می رود، تولید داخلی برقرار است و حتی صادرات هم انجام می شود. اما در مورد کاغذ چاپ و تحریر که سیاست گذاری آن در وزارت ارشاد انجام می شود، سیاست گذاری واردات محور و ضد تولید داخلی است و همین امر سبب شده کارخانه های بزرگ تولید کاغذ که برای تولید کاغذ چاپ و تحریر مورد نیاز کشور بنا نهاده شده بودند، کم کم کار خود را متوقف کنند.
بررسی های آماری نشان می دهد تولید کاغذ روزنامه در سال 97 معادل 3.8 هزار تن و واردات آن نیز 40 هزار تن بوده است؛ ضمن اینکه صادرات نیز از کشور صورت نگرفته است؛ در عین حال در همین سال مقدار مصرف نیز 44 هزار تن بوده است؛ در حالی که برآورد مصرف 45 هزار تن در کشور است. همچنین تولید کاغذ چاپ و تحریر نیز در سال 97 به 18.6 هزار تن رسیده بود که این عدد نسبت به سال 96 معادل 57 درصد رشد داشته است؛ این در حالی است که واردات نیز 273 هزار تن بوده است؛ در حالی که کل نیاز بازار کشور در این حوزه نیز به حدود 320 هزار تن رسیده است که این اعداد و ارقام نشان می دهد که حدود 20 تا 30 هزار تن کسری واردات در سال 97 وجود داشته و از سوی دیگر، در حوزه کاغذ چاپ و تحریر تولید صورت نمی گیرد.
در حوزه بحث کاغذ تیشو و بسته بندی یا لاینر که مسئولیت به صورت کامل بر عهده وزارت صنعت، معدن و تجارت است، تولید طی سال های اخیر نسبتاً وضعیت مناسبی داشته و صادرات نیز انجام شده؛ این در حالی است که در سال 92، کشور در حوزه تیشو ، 50 هزار تن تولید داشته که این رقم در سال 97 به 153 هزار تن رسیده است؛ ضمن اینکه در سال 92 در کاغذ تیشو 87 هزار تن واردات داشته که این رقم در سال 97 به 6 هزار تن واردات و حتی 10 هزار تن صادرات شده است.
همچنین تولید تیشو در کشور در فاصله سال های 92 تا 97 معادل 300 درصد افزایش داشته است و بیش از 12 برابر نیز کاهش در واردات را تجربه کرده ایم؛ این در حالی است که صادرات این حوزه که صفر بوده را نیز ده برابر کرده ایم که به 10 هزار تن رسیده است.
فرشاد مقیمی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت می گوید: در کاغذ بسته بندی نیز 550 هزار تن تولید در سال 92 صورت گرفته که همان زمان 189 هزار تن واردات و 5 هزار تن صادرات صورت گرفته است؛ در حالی که در سال 97 به 725 هزار تن تولید، 22 هزار تن واردات و 188 هزار تن صادرات رسیده ایم؛ این در حالی است که تولید کاغذ بسته بندی از 550 هزار تن سال 92 به 725 هزار تن رسیده که بیش از 200 هزار تن اضافه شده است.
وی می افزاید: در عین حال در حوزه کاغذ بسته بندی، واردات از 189 هزار تن به 22 هزار تن کاهش یافته که نشان از کاهش 160 هزار تنی واردات دارد؛ ضمن اینکه صادرات نیز که 5 هزار تن بوده به 188 هزار تن رسیده است؛ این در حالی است که حدود 155 هزار تن افزایش صادرات صورت گرفته که این رشد تولید و صادرات به این دلیل بوده که کل سیاستگذاری تولید، واردات و صادرات در وزارت صنعت بوده است؛ در حالی که در حوزه تولید کاغذ چاپ و تحریر که کار بر عهده وزارت ارشاد است، تولید صورت نمی گیرد.
به گفته مقیمی، هم اکنون مجتمع های چوب و کاغذ مازندران، کاغذ پارس و مجتمع کاغذ امیرآباد، توانایی تولید کاغذ چاپ و تحریر را دارند؛ این در حالی است که وزارت ارشاد به منظور تنظیم بازار، سیاست خود را بر این گذاشته تا مالیات بر ارزش افزوده را برای کسانی که واردات این نوع کاغذ را انجام می دهند؛ صفر در نظر گرفته و آنها را معاف کند؛ ضمن اینکه حقوق و عوارض و تعرفه ها را به 5 درصد کاهش داده است.
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت خاطرنشان کرد: در سال 97 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نوع ارز پرداختی به واردات کاغذ را به 4,200 تومان تغییر داد که این موضوع هم اکنون منجر به تولید نشده است؛ چراکه واردات به صرفه تر است؛ این در حالی است که مواد اولیه وارداتی برای تولید کاغذ چاپ و تحریر باید 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده و نیز حقوق ورودی چوب را نیز بپردازد که این شرایط سبب شده تا تولیدکننده داخلی امکان تولید را نداشته باشد؛ این در حالی است که اساس کارخانجات چوب و کاغذ مازندران، کاغذ پارس و مجتمع کاغذ امیرآباد بر روی تولید کاغذ چاپ و تحریر نیز متمرکز است؛ اما به دلیل این شرایط آنها بر روی تولید سایر انواع کاغذ متمرکز شده و اتفاقاً موفق هم هستند.
افزایش 3 برابری قیمت از زمان دولتی شدن توزیع کاغذ
سیدحسین میرباقری، رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا نیز چندی پیش اعلام کرده بود که از زمانی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توزیع کاغذ را بر عهده گرفته، قیمت در بازار سه برابر شده است و این نشان از ناکارآمدی سیاستگذاری این وزارتخانه در بازار دارد؛ این در حالی است که واردکنندگان اکنون ملزم هستند که کاغذهای وارداتی خود را به این وزارتخانه تحویل دهند و در مقابل، توزیع کنندگان تخصصی صنفی کنار گذاشته شده اند.
وی با طرح این سوال که چطور کاغذی که با ارز دولتی وارد شده و جزو کالاهای اساسی است، سر از بازار آزاد در می آورد، تصریح کرد: در حالیکه وزارت ارشاد می گوید کاغذ را فقط به ناشران می دهد، کاغذ وارداتی با قیمت آزاد در بازار به وفور وجود دارد. به هرحال این سیاستگذاری باید اصلاح شود.
تغییر کاربری تولیدکنندگان کاغذ چاپ و تحریر
مهشید پورداد ، دبیر سندیکای تولید کنندگان کاغذ و مقوای ایران نیز گفت: در شش ماهه دوم سال گذشته، تولید کاغذ چاپ، تحریر و روزنامه تقریباً به صفر نزدیک شد و مهم ترین علت آن را هم مشکلاتی است که پیش روی تولیدکنندگان قرار گرفته است و دامنه آن از تعرفه گذاری و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده برای تولید کاغذ حکایت دارد؛ در حالیکه واردات چنین الزاماتی را ندارد.
وی افزود: مجموعه سیاستگذاری ها سبب شده تا تولید کاغذ تحریر و چاپ در نیمه دوم سال گذشته به صفر نزدیک شود و تولیدکنندگان هم تغییر کاربری داده و از تولید کاغذ چاپ و تحریر دست بکشند، چراکه مجموعه شرایط به نحوی پیش رفته که تولید برای آنها مقرون به صرفه نیست.
پورداد ادامه داد: مدتها است که کاغذ چاپ و تحریر در تأمین بازار دچار مشکل است و واحدهای تولیدی کشور نمی توانند کاغذ تولید کنند؛ بنابراین تولید داخلی تقریباً نداریم و عمده واحدهای کاغذسازی که در این زمینه فعال بودند، اکنون تعطیل شده یا به سمت تغییر کاربری رفته اند.
وی اظهار داشت: تخصیص ارز به واردکنندگان مواد اولیه نیز همچنان دچار مشکل است و البته واردات کاغذ هم به راحتی انجام نمی گیرد و مشکلاتی را پیش رو دارد، بنابراین بازار همچنان ملتهب است.
این شرایط نشان می دهد که باید نوع سیاستگذاری در زمینه بازار کاغذ اصلاح شده و ریل گذاری به نحوی تغییر یابد که تولید کاغذ چاپ و تحریر که زیرساخت های آن در کشور وجود دارد و قابلیت تولید کاملاً فراهم است، رونق گیرد؛ چراکه روش های کنونی به هیچ عنوان مناسب نبوده و سیاست گذار مربوطه در این زمینه نتوانسته موفق عمل کند.
کاهش انتشار کتاب حقیقتی انکارناپذیر است/بازگرداندن کتاب به چرخه زندگی رویکرد اصلی خانه کتاب (میزان )
نیکنام حسینی پور مدیر عامل موسسه خانه کتاب در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان با اشاره به آمار های ضد و نقیض از میزان کاهش تعداد کتاب گفت: کاهش انتشار کتاب حقیقتی انکارناپذیر است، اما شرایط درخصوص کاهش میزان کتاب آنگونه که بیان می شود نیست.
وی ادامه داد: عمده تحولات و تغییرات در حوزه چاپ کتاب مربوط به عناوین بوده متاسفانه آمار در این بخش کاهش 15 درصدی را نشان می دهد، تلاش خانه کتاب افزایش ظرفیت به منظور تولید محتوا و کتاب بوده و همچنین بازگرداندن کتاب به چرخه زندگی و اجتماعی جامعه از جمله سایر برنامه های این موسسه محسوب می شود.
حسینی پور با اشاره به میزان کتاب های چاپ شده در طی دو سال اخیر اظهارکرد: بررسی ها نشان می دهد در سه ماهه اول سال 97 حدود 19 هزار عنوان کتاب به چاپ رسیده این در حالی که در سه ماه اول 98 بیانگر چاپ حدود 16 هزارعنوان کتاب بوده، البته تغییراتی ایجاد شده، ولی این تغییرات چشمگیر نیست نکته مهم کاهش 15 درصدی عناوین کتاب است.
وی با اشاره به افزایش قیمت کتاب اظهار کرد: قیمت کتاب طی سه ماه نخست امسال نسبت به زمان مشابه در سال گذشته حدود 65 درصد افزایش داشته (از 186000 ریال برای هر کتاب به 307000 ریال) که تاثیر قابل توجهی را بر روی حوزه نشر گذاشته است.
حسینی پور دلایل افزایش قیمت کتاب را مرتبط با تحولات اقتصادی دانست و بیان کرد: افزایش قیمت کاغذ و مواد اولیه چاپی بزرگترین تاثیر را بر حوزه کتاب گذاشت، به همین دلیل شاهد افزایش 65 درصدی قیمت کتاب هستیم ولی با این همه کتاب نسبت به سایر کالا ها افزایش قیمت چندانی نداشته است.
وی به تدابیر اندیشیده شده از سوی مسئولان اشاره و بیان کرد: مسئولین برای کنترل قیمت کاغذ و کتاب اقدام به اتخاذ تدابیر ویژه ای کردند، بدین ترتیب که با اختصاص یارانه به کاغذ تلاش کردند تا قیمت کتاب را کاهش دهند، در این شرایط بسیاری از ناشران توانستند با قیمت ارز دولتی کاغذ خریداری کنند با وجود چنین تدابیری انتظار نمی رفت که قیمت کتاب افزایش پیدا کند.
حسینی پور افزود: متاسفانه برخی از ناشران کاغذ را با ارز دولتی خریداری کرده، ولی کتاب های چاپ کرده با آن کاغذ را به نرخ ارز آزاد در اختیار حوزه نشر قرار دادند. البته باید بر قیمت کاغذ و کتاب نظارت بیشتری انجام شود تا شاهد ثبات در بازار قیمت کاغذ و کتاب باشیم.
وی اظهار کرد: با این همه مردم می توانند با مراجعه به کتابفروشی ها کتاب های خوب و ارزشمند خریداری کنند، کتاب هایی که از نظر اندیشه و فکر اطلاعات ارزشمندی را در اختیار آنان قرار دهد.
حسینی پور در خصوص نقش و رویکرد خانه کتاب طی سال گذشته تصریح کرد: خانه کتاب تلاش کرده با هم افزایی نهاد ها و تشکل ها در حوزه کتاب و همچنین انجمن های مختلف و فعال در حوزه اهل قلم و با همفکری و کمک خرد جمعی به حل و فصل مشکلات نویسندگان و چالش های موجود بر سر راه تولید کتاب و محتوا بپردازد. در این راستا جلساتی برگزار شده تا دغدغه ها مطرح شود و اهالی قلم بتوانند مشکلات خود را اعلام کنند و در این زمینه برنامه ها و تدابیری اندیشیده شود.
وی نقش تولید کنندگان محتوا را مهم تبیین کرد و افزود: در حقیقت اهل قلم و پدیدآورندگان حوزه کتاب نقش زیادی در هویت بخشی فرهنگ دارند از این رو توجه به رفع موانع و مشکلات پیش روی آنان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در رشد و تعالی فرهنگ است.
حسینی پور به مسابقات بزرگ کتابخوانی با عنوان (پوپک دانا) اشاره و بیان کرد: به منظور ترویج و تبلیغ کتابخوانی خصوصا برای گروه های سنی کودک و نوجوان با همکاری بانک صادرات ایران اقدام به برپایی مسابقاتی با عنوان (پوپک دانا) ویژه کودکان 5 تا 12 سال کرده ایم تا از این طریق بتوانیم در تقویت درک مطلب، فهمیدن کتاب، خلاصه کردن و فن بیان این گروه سنی تاثیر گذاشته باشیم، در این مسیر مشارکت خانواده ها و فضای مجازی نیز در نظر گرفته شده است.
وی به تلاش های انجام شده در سایر استان ها اشاره و ابراز کرد: موسسه خانه کتاب تلاش دارد تا در راستای تمرکززدایی و رسیدن به توسعه همه جانبه نگاهی متفاوت داشته باشد، به همین منظور برنامه های ویژه ای را برای استان ها در دستور کار خود قرار داده است. برنامه هایی همچون عصر کتاب استانی، کتاب سال های استانی، افتتاح شعب خبرگزاری کتاب در استان ها و برنامه هایی در حوزه اهل قلم این امکان را فراهم می کند تا سایر استان ها بتوانند از امکانات بیشتری برای کتاب و کتابخوانی بهره مند شوند.
حسینی پور خاطر نشان کرد: خانه کتاب مطابق با رویکرد و اهداف از پیش تعیین شده تلاش کرده تا با تشکیل بانک اطلاعات سهم بزرگی در گردآوری اطلاعات کتاب های بعد از انقلاب داشته باشد، فرایندی که اکنون به ثبت اطلاعات 1300000 عنوان کتاب تاکنون منجر شده است. با این همه معتقدیم تا نقطه مطلوب فاصله داریم، اما از تمام ظرفیت و توانایی خود برای رسیدن به اهداف و برنامه های پیش بینی شده استفاده خواهیم کرد این امر برای موسسه خانه کتاب به عنوان دغدغه مهم محسوب می شود به همین منظور تلاش شده تا بانک های اطلاعاتی بازبینی و به روز شود که این امر به زودی محقق می شود.
انتهای پیام/
آثار کلاسیک ادبیات جهان، از جمله آثار ادبی هستند که پیرنگ آنها مهم ترین موضوعات و مسائل پیرامون زندگی بشر است. بر اساس یک نظرسنجی انجمن کتاب نروژ دن کیشوت اثر سروانتس، سفرهای گالیور از جاناتان سوئیفت، آنا کارنینا نوشته لئو تولستوی، بوستان و گلستان سعدی و کوری از ژوزه ساراماگو در فهرست یکصد اثر ادبی کلاسیک جهان قرار دارند. ناگفته پیداست ترجمه این آثار به دلیل مشخصه جهان شمولی در فرهنگ های مختلف با اقبال روبرو می شود و روندی سهل و ممتنع دارد، همچنین غیر از اعتباری که ترجمه آن برای مترجم به بار می آورد (البته ترجمه خوب و روان)، ناشر نیز در ارائه آن به بازار دشواری کمتری دارد.
با اینکه این آثار به سرعت بعد از انتشار، ترجمه می شوند بازترجمه آنها نیز در سال های بعد ممکن است؛ اما در دهه های اخیر شاهد بازترجمه چندباره این آثار توسط مترجمان نام آشنا و حتی تازه کار هستیم در حالی که بعضی از این آثار توسط مترجمان برتر در سال های قبل و دور ترجمه شده اند. البته بازترجمه آثار در بازار نشر ایران به آثار کلاسیک محدود نمی شود و در مورد آثار معاصر نیز وجود دارد. طوری که از یک اثر ادبی زبان های دیگر (به ویژه زبان انگلیسی) همزمان چند ترجمه به بازار می آید.
رئیس کانون کشوری انجمن های صنفی مترجمان، در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در مورد بازترجمه آثار کلاسیک، دلایل و درستی یا نادرستی این امر توسط ناشران و مترجمان گفت: اصلی در ترجمه وجود دارد مبنی بر اینکه ترجمه پایان ناپذیر است .
محمدرضا اربابی افزود: اما باور این است که ترجمه جدید باید بر ترجمه قبلی بیافزاید؛ یعنی اگر ترجمه یا ترجمه های قبلی از نظر زبانی متعلق به نسل قبل است ترجمه جدیدی با زبان روز عرضه شود یا اگر مترجم قبلی اشتباهی کرده که وزن آن در ترجمه بالاست و بر فهم اثر تأثیر منفی دارد، در ترجمه جدید باید اشکالات رفع شود.
ترجمه های جدید، بیشتر آماده خوری است
وی ادامه داد: اما می بینیم اغلب ترجمه های جدید آماده خوری است؛ مترجم کار قبلی پرفروش را می خواهد به اسم خود ارائه دهد و ناشر هم به دنبال سود قطعی از اثر است، بنابراین سوار بر بال مترجم قبلی ترجمه جدیدی به بازار می دهند که بیشتر کاهنده است تا افزاینده.
نویسنده کتاب مترجم خود باشید در مورد راهکار بهبود این وضعیت گفت: مادامی که صدور مجوز انتشار کتاب در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ ساماندهی وضعیت فعلی باید با همکاری و حمایت ارشاد انجام شود اما صنف اتحادیه ناشران و مترجمان نیز باید در این زمینه همکاری کنند.
وی با اشاره به وجود پاره ای مشکلات در تشکیل و اثرگذاری صنف ناشران گفت: بر اساس آمار خانه کتاب، قریب به 16 هزار مجوز نشر وجود دارد، همچنین 6 هزار ناشر فعال هستند که طی پنج سال گذشته بیش از یک عنوان کتاب منتشر کرده اند اما فقط 500 ناشر عضو صنف اتحادیه ناشران هستند.
باید دریچه ترجمه و انتشار کتاب ترجمه را تنگ تر کنیم
اربابی با اشاره به ضرورت رعایت کپی رایت (حق مؤلف) گفت: معاهده برن و پیوستن به آن شاید موضوعی فراقوه ای باشد که در مورد آن اجماع وجود ندارد؛ اما می توانیم داوطلبانه اصول کپی رایت را رعایت کنیم و به این شکل اگر ناشری کپی رایت (حق مؤلف) کتابی را از یک ناشر خارجی دریافت و کتاب را ترجمه و به بازار عرضه کرد، ناشر دیگر نتواند آن را بازترجمه و منتشر کند مگر اینکه از جهت ترجمه اشکال فاحشی وجود داشته باشد که در این صورت نیز کانون صنفی مترجمان می تواند در مورد تعیین کیفیت ترجمه کمک کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا بازار نشر ایران به ویژه با توجه به افزایش شدید ارز توان خرید کپی رایت را از ناشران خارجی دارد، گفت: به طور کلی کپی رایت کتاب های ادبی و داستان و کتاب های عمومی زیاد نیست و در بخش کتاب های علمی، درسی و دانشگاهی هزینه کپی رایت بالاست.
اربابی با اشاره به وجود تقاضا در بازار ترجمه اظهار داشت: از یک طرف دانش آموخته های رشته ترجمه زیاد و به طور طبیعی مایل به کار هستند و از طرف دیگر ناشران زیادی تمایل به ارائه کتاب های ترجمه شده دارند که بعضی هم خوب فروش می روند، بنابراین باید جلوی تقاضای نامحدود را گرفت و نظارت بر عملکرد را افزایش داد. بنابراین باید این چرخه معیوب در بازار نشر را با ارتباط دقیق تر نماینده های صنف ناشران و مترجمان با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تصحیح کنیم. رئیس کانون صنفی مترجمان با اشاره به ضرورت تشکیل حلقه های دیگر نظارت بر بازار ترجمه نیز گفت: کپی رایت اولین و اصلی ترین حلقه از ساماندهی بازار نشر کتاب های ترجمه است، اما حلقه های دیگر آن شامل نقد جدی آثاری است که همزمان ترجمه می شوند یا بازترجمه آثار کلاسیک. برای نمونه کانون این جلسات را با همکاری خانه کتاب آغاز کرده و به زودی جلسه نقد بازترجمه کتاب 1984 نوشته جرج اورول را برگزار می کنیم که اخیراً کاوه میرعباسی ترجمه جدیدی از آن ارائه داده است که ترجمله قبلی متعلق به صالح حسینی در سال 1361 است و بعد از آن بارها بازترجمه شده است. برگزاری مستمر و جدی این جلسات به شناخت ترجمه های خوب و فروش بیشتر آنها همچنین خارج شدن ترجمه های ضعیف از بازار کتاب کمک می کند.
وی در این مورد که ترجمه همزمان آثار پرفروش معاصر می تواند به بازار کلی کتاب آسیب بزند یا خیر گفت: آمار نشان می دهد با وجود تمام فشارهای اقتصادی مردم هنوز خوب کتاب می خرند، مثلاً وقتی از یک کتاب مثل شدن میشل اوباما چند ترجمه به بازار می آید، تقریباً همه آنها خوب می فروشند ولی این وضع در درازمدت هم به ضرر ناشران مختلف است و هم به بازار آسیب می زند.
اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدی پای کار بیاید و اتحادیه ها و تشکل های نشر نیز متحدانه تولید را کنترل کنند در یک هم اندیشی و همکاری آثار باکیفیت بیشتری تولید شده و فروش ناشران حرفه ای افزایش می یابد که دستاورد آن بهبود اقتصاد نشر است.
وی افزود: ولنگاری در حوزه نشر دیده می شود که ضرر آن به همه می رسد، در شرایطی که فقط 5 هزار ناشر فعال هستند 16 هزار مجوز نشر داریم که باری بر دوش دولت می گذارند. ترجمه همزمان از آثار و ارائه ترجمه های بی کیفیت نیز از دیگر مشکلات است، در حالی که وزارت ارشاد دریچه ورود ناشران و تولید کتاب را در دست دارد می تواند اقدامات اصلی را با کمک ناشران و مترجمان انجام دهد.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،زمانی که نام کتاب های الکترونیک یا کتاب های صوتی بر سر زبان ها افتاد , این فکر نیز به ذهن ها خطور کرد که این کتاب ها جایگزین کتاب های کاغذی شده و کم کم رنگ و بوی کتاب های کاغذی از میان آدم ها خواهد رفت. دیگر نه کتابخانه ای وجود دارد و نه کتاب فروشی.
اما به مروز زمان و البته با استقبال جوامع از کتاب های صوتی و الکترونیک , هم چنان کتاب های کاغذی در بازار وجود دارد و مردم بسیاری از آن استفاده می کنند و معتقدند که کتاب های کاغذی رقیبی ندارند. از آن جایی که اکثر افراد جامعه ساعات زیادی را با تلفن همراه و رایانه می گذرانند دیگر علاقه ای به خواندن کتاب های االکترونیک ندارند ولی افراد بسیاری نیز اوقات خود را با گوش دادن به کتاب های صوتی سپری می کنند. از طرفی کتاب های صوتی و الکترونیک حس لمس کتاب و کاغذ را به خواننده نمی دهند , از همین رو ممکن است خواننده درحین خواندن حس خوب همراهی با کتاب را نداشته باشد.
درست است که بسیاری از مردم کتاب های صوتی و الکترونیک را رقیبی برای کتاب های کاغذی نمی دانند اما این کتاب ها با مرور زمان تاحدودی جای کتاب های کاغذی را می گیرند و البته یکی از عوامل مهم برای این موضوع افزایش قیمت کاغذ است یعنی اگر ما افزایش قیمت کاغذ و کتاب را نداشتیم شاید کتاب های صوتی و الکترونیک نمی توانستند در بازار کتاب پیشرفت قابل توجهی داشته باشند.
کتاب های کاغذی با وجود گران بودن اما مزایای بسیار خوبی دارند که می توان به این موارد اشاره کرد ؛ کتاب های کاغذی نیازی به برق و باتری ندارند و می توان به راحتی آن را به دوستان خود قرض داد. به راحتی می توان آن را تورق و در میان کلمات غرق شد. در دست گرفتن آن راحت است و از طرفی می توان آن را امضا کرد یا با هدیه دادن , روی آن یادگاری نوشت. از مهم ترین نکات این موضوع باید به رعایت حقوق نویسنده اشاره کرد زیرا کنترل فیزیکی حقوق نویسنده و ناشر به مراتب راحت تر است .
در کنار وجود مزایای خوب کتاب به یک عامل مهم نیز می توان اشاره کرد ؛کتاب های کاغذی با میزان یادگیری و به خاطر سپردن بهتری نسب به کتاب های صوتی و الکترونیک همراه است. در پژوهشی از یک گروه 25 نفری خواسته شد که یک کتاب 28 صفحه ای را در کتابخوان Kindle بخوانند و یک گروه 25 نفری دیگر هم همان کتاب را از روی کتاب کاغذی مطالعه کردند؛ سپس از آنها خواسته شد که 14رویداد از داستان را به ترتیب زمان وقوع بیان کنند؛ در این بررسی عملکرد خوانندگان کتاب های کاغذی بسیار بهتر بود. یک بررسی دیگر هم در دانشگاه Stavanger نروژ بر روی گروهی از دانشجویان انجام شد و نشان داد مطالعه از روی کاغذ یادگیری بهتری به دنبال دارد.با این حال دانشجویان نیز به یادگیری بهتر از کتاب های کاغذی اشاره د ارند ولی قیمت بالای آن را سبب روی آوردن به کتاب های اینترنتی دانستند.
مهدی رضایی نویسنده و مدرس داستان نویسی درخصوص کتاب های صوتی و کتاب های کاغذی در گفت وگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: از نظر من چیزی جای کتاب های کاغذی را نمی تواند بگیرد اما آرام آرام این اتفاق در حال رخ دادن است و کتاب های صوتی و الکترونیک مخاطبان خود را پیدا می کنند. بسیاری از افرادی که کتاب های کاغذی و فیزیکی را نمی خواندند با مطالعه کتاب های صوتی و الکترونیک شروع به خواندن کتاب کردند .
وی ادامه داد: روند گرایش مخاطبان به کتاب های صوتی و الکترونیک بسیار کند پیش می رفت ولی از زمان افزایش قیمت کاغذ و کتاب این روند در حال افزایش است. زمانی که از اشخاص درباره این موضوع می پرسم , می گویند: اگر بخو اهیم کتابی را تهیه کنیم باید 50 یا 60 هزار تومان هزینه کتاب کاغذی را بدهیم در حالی که می توانیم کتاب صوتی آن را با قیمت 20 یا 30 هزار تومان یا کمتر تهیه کنیم.
رضایی با اشاره به اینکه جامعه خواه یا ناخواه به سوی استفاده از کتاب های صوتی و الکترونیک می رود, گفت: باید از کتاب های صوتی و الکترونیک حمایت و برای آن تبلیغات شود. در بهار امسال تیراژ کتاب های چاپ شده پایین آمده است و این افول کتاب های کاغذی را نشان می دهد. امروز خبری خواندم که در آن آمده بود: کاغذ هست ولی گران است و همین مسئله سبب شکوفایی کتاب های صوتی می شود.
رضایی با اشاره به اینکه من از افرادی هستم که بسیار کم کتاب کاغذی دست می گیرم , گفت: کتاب های صوتی و الکترونیکی وارد جامعه ما شده اند ولی خیلی از افراد آن را امتحان نمی کنند ولی به مرور زمان استفاده از آن ها رایج تر می شود و البته این موضوع نیز بستگی به نوع و کیفیت تولید کتاب های صوتی و الکترونیک دارد.
انتهای پیام/
آغاز ثبت نام چهارمین دوره جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان (خبرگزاری کتاب ایران + ۴ سایت دیگر)
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، به نقل از شبکه ترویج کتابخوانی ایران، معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد و اسلامی، به منظور توسعه و ترویج کتابخوانی با همکاری ستاد هماهنگی شهرها و روستاهای دوستدار کتاب و ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور و تعدادی از دستگاه ها و نهادهای همکار ملی و بین المللی چهارمین دوره جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان را برگزار می کند.
جام باشگاه های کتابخوانی با مشارکت نهادهای غیردولتی و دستگاه های اجرایی و عمومی استان ها و شهرستان ها ازجمله نهاد کتابخانه های عمومی، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، صندوق بین المللی کودکان سازمان ملل متحد یونیسف،کمیسیون ملی یونسکو، سازمان بهزیستی،سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، خانه کتاب و سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در شهرها و روستاهایی برگزار می شود که متقاضی شرکت در این برنامه هستند.
طرح کلی برگزاری جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان
جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان رقابتی است میان باشگاه های کتابخوانی در شهرها و روستاهای سراسر ایران که در سال 1398 با شرایط زیر برگزار خواهدشد:
1- فعالیت باشگاه های کتابخوانی دائمی بوده و هر زمان از سال با شرایطی که در این شیوه نامه آمده است، علاقه مندان واجد شرایط می توانند با مراجعه به سایت، باشگاه خود را ثبت کنند.
2-باشگاه هایی که در سال های قبل ثبت شده اند، در سال 1398 هم رسمیت دارند و می توانند در جام باشگاه ها شرکت کنند و از تخفیف کتاب برخوردار شوند.
3-تسهیل گرانی می توانند باشگاه تشکیل دهند که در کارگاه های آموزشی شرکت کرده باشند. تسهیل گرانی که در سال های گذشته دوره های آموزشی را گذرانده باشند، می توانند در سال 1398 باشگاه جدید هم تشکیل بدهند.
4- دوره ی جدید کارگاه های آموزشی برای تسهیل گران مطابق شیوه نامه ها برای سال 1398 نیز در شهرهای مختلف برگزار خواهد شد.
5- کارگاه های تسهیل گران را مربیانی برگزار خواهند کرد که در کارگاه های آموزشی مراکز استان شرکت کرده اند و مطابق این شیوه نامه واجد شرایط هستند.
6- کار تسهیل گران داوطلبانه است.
7- تسهیل گران پس از گذراندن کارگاه آموزشی می توانند طبق شیوه نامه باشگاه کتابخوانی ثبت کنند.
8- باشگاه های کتابخوانی ثبت شده می توانند در رقابت های جام باشگاه های کتابخوانی شرکت کنند.
9- باشگاه های کتابخوانی شهری و روستایی برای شرکت در جام باشگاه های کتابخوانی ابتدا باید در مرحله ی جام باشگاه های کتابخوانی در شهرستان شرکت کنند.
10 این جام در شهرستان ها در رشته های باشگاه برگزیده، نامه ی برگزیده، فیلم برگزیده، کتاب برگزیده، تسهیلگر برگزیده و کتاب فروش برگزیده برگزار می شود.
11- برگزیدگان جام باشگاه های شهرستان به شرح زیر به دبیرخانه ی مرکزی در تهران معرفی می شوند:
الف) سه باشگاه برگزیده
ب) سه نامه ی برگزیده
ج) سه فیلم برگزیده
د) سه کتاب برگزیده به انتخاب اعضای باشگاه های شهرستان
ه) یک کتاب فروش فعال در شهرستان
12-جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان کشور با حضور برگزیدگان شهرستانی در رشته های پنج گانه برگزار خواهدشد. علاوه بر این داوران بر اساس مستندات پرونده ی باشگاه ها از میان تسهیلگران کل باشگاه های راه یافته به مرحله ی کشوری، تسهیل گران برگزیده را نیز معرفی خواهند کرد.
تبصره: استان ها می توانند در صورت تمایل مرحله ی استانی داشته باشند و برگزیدگان استانی را معرفی و از آنان تقدیر کنند.
ثبت نام چهارمین دوره این برنامه از طریق سایت شبکه ترویج کتابخوانی ایران به نشانی www.bookpromotion.ir قابل انجام است.
برخی از مهم ترین نکات برای ثبت نام:
*ثبت نام در چهارمین دوره جام باشگاه ها فرآیندی دومرحله ای است. به این ترتیب که اول باید در سایت ثبت نام کرده و بعد فرم ثبت نام را پرکنید.
* اگر می خواهید دو یا چند باشگاه ثبت کنید، نیازی به ثبت نام دوباره در سایت نیست. یک نفر با یک نام کاربری می تواند مجموعه ای از باشگاه ها را به ثبت برساند.
*درعین حال پیشنهاد می شود تمامی مدرسان، مربیان و تسهیل گران یک بار در سایت ثبت نام کنند.
*در ورود اطلاعات مربوط به باشگاه دقت داشته باشید. در این دوره امکان ویرایش برای اولین بار باز شده است اما ویرایش اطلاعات فقط در زمان مشخص و توسط خود کاربر ثبت شده در سایت ممکن خواهد بود.
در سومین دوره برگزاری این برنامه 15 هزار و 107 باشگاه کتابخوانی از 1746 شهر و روستای کشور با221 هزار و 320 عضو فعالیت داشتند که پس از دو مرحله داوری در سطح استان و کشور باشگاه های برتر و نفرات برگزیده بخش های مختلف این برنامه با حضور معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اسفندماه سال گذشته انتخاب و معرفی شدند.
حجت الاسلام احمد سالک در گفتگو با خبرنگار مهر درباره علت گرانی کاغذ اظهار داشت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید پاسخگوی وضعیت فعلی نرخ و موجودی کاغذ در کشور باشد، چرا که کاغذ یکی از کالاهای اساسی است و باید به حد کافی در کشور موجود باشد.
وی با بیان اینکه با توجه به عدم رفع نیاز کاغذ بازار، نیازمند واردات کاغذ هستیم، ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید واردات کاغذ را ساماندهی کند و بر آن نظارت داشته باشد تا مشکلی در این عرصه ایجاد نشود.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس تصریح کرد: اخیراً وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارشی را به مجلس داده است مبنی بر اینکه حدود 70 هزار تن کاغذ قرار است وارد کشور شود که بعضاً هم وارد گمرکات شده است.
سالک با بیان اینکه این کاغذهای وارداتی باید بخش اعظمی از نیازمندی های ناشران و مؤلفان را تأمین کند، گفت: مسئله مهم تر نظارت بر توزیع کاغذ در سطح کشور است.
عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس افزود: طبق خبرهای واصله سهمیه توزیع کاغذها را به مرکز استان ها داده اند و قرار است متناسب با نیاز شهرها و بخش های آن استان، این توزیع صورت گیرد.
وی با تأکید بر اینکه ما باید به سمت خودکفایی در بازار کاغذ برویم، گفت: در صورتی که در این زمینه خودکفا نشویم، استکبار جهانی مشکلاتی را در این زمینه برای کشورمان ایجاد می کند و ما نباید به خارج از کشور متکی باشیم و باید هر چه سرمایه داریم، صرف تقویت تولید داخلی کنیم.
کد خبر 4658640
زهرا علیدادی
تب و تاب اکران فیلم های سینمایی با پایان فصل اکران عید فطر رو به خاموشی می رود. این قاعده هرساله چرخه اکران سینمای ایران است که در 6 ماهه نخست سال بویژه نوبت اکران نوروز و عید فطر تمام محصولات پرمخاطب و برجسته خود را روی پرده می برد و در 6 ماهه پایانی سال به تعداد انگشتان یک دست نیز نمی توان اثری پرمخاطب، برجسته و پرقوت معرفی کرد. با مشخص شدن ترکیب فیلم هایی که تاکنون روی پرده رفته اند و مصوبات شورای اکران برای ماه های آینده، معلوم شد این چرخه همچنان ادامه دارد و به نظر می رسد با وجود رونق بالای فصل اکران نوروزی و عید فطر 98، سینمای ایران برای 6 ماهه دوم سال آثار چندان پرمخاطبی را روی پرده نخواهد داشت.
سرشکن شدن فروش در ازدحام پرمخاطب ها
چندسالی می شود که اکران نوروزی به عنوان یکی از پرفروش ترین فصل های اکران در سینمای ایران به حساب می آید برای همین عمده محصولات سینمایی تلاش دارند به هر ترتیبی اثر خود را در این نوبت از اکران به نمایش بگذارند. نوروز امسال فیلم هایی چون متری شیش و نیم ، غلامرضا تختی ، چهار انگشت ، ژن خوک ، زندانی ها ، آهوی پیشونی سفید 3 ، رحمان 1400 و جایگزین آن یعنی تگزاس2 روی پرده رفتند که فارغ از ارزش کیفی و محتوایی آن هر کدام از این آثار می توانستند در نوبت های اکران دیگر پرفروش حاضر شوند.
اما بخش زیادی از این فیلم ها به خاطر رقابت سنگین در گیشه نتوانستند به فروش چشمگیری دست پیدا کنند. چینش فیلم های برجسته در یک سانس اکران موجب می شود گزینه های انتخاب یک فیلم خوب افزایش یابد.
اما هزینه بالای بلیت سینما باعث شده مخاطبان تنها دست به انتخاب یک یا دو فیلم بزنند و سایر آثار از انتخاب مخاطب برای تماشای آن محروم بمانند حال آنکه حضور این فیلم ها در سانس دیگر می توانست فروش قابل توجهی را برای آنها به ثبت برساند. این اتفاق برای سانس عید فطر نیز تکرار شده و رقابت شبی که ماه کامل شد و سرخپوست با سایر آثار موجب شده است این فیلم ها نیز با فروش متوسطی روبه رو شوند و حضور رقبای قدرتمند فروش گیشه را سرشکن کند.
اندوه گیشه در برگ ریزان پاییز و زمستان
با پایان یافتن فصل اکران عید فطر و ورود تدریجی فیلم های جدید به چرخه اکران، آنگونه که مشاهده می شود کمتر اثر درخوری در 6 ماه آینده روی پرده خواهد آمد که نظر مخاطبان را به خود جلب کند. نیوکاسل ، ایکس لارج ، کار کثیف ، ایده اصلی ، خداحافظ دختر شیرازی ، ماجرای نیمروز 2 ، تصویرم در آیینه نیست ، برنده ها ، درخونگاه ، جمشیدیه ، یلدا ، انیمیشن شب آفتابی ، قلعه عشق ، مشت آخر ، سمفونی نهم ، جهان با من برقص (پیچ تند) ، انیمیشن بنیامین ، مسخره باز ، زعفرانیه 14 تیر ، قسم و... از جمله فیلم هایی هستند که با تصویب شورای نمایش بناست در ماه های آتی روی پرده بروند.
آنچه واضح و عیان است حضور کمرنگ فیلم های برجسته در نوبت دوم اکران است، به گونه ای که به کمتر فیلمی می توان امید داشت تا با فروشی چشمگیر مواجه شود. بخت ماجرای نیمروز ، سمفونی نهم ، مشت آخر و جهان با من برقص در گیشه از سایر فیلم ها بیشتر است اما این تعداد قابل مقایسه با فیلم های حاضر در پرده در اکران نوروزی و عید فطر نیست.
چرخه فیلمسوزی
شاید بتوان یکی از دلایل اقبال فیلمسازان به اکران آثارشان را بازگرداندن سرمایه فیلم در کمترین و سریع ترین زمان دانست که در کنار برگزاری جشنواره فجر در بهمن ماه –و تلاش برای آماده سازی فیلم جدید در نیمه دوم سال- موجب می شود اقبال به اکران فیلم ها در نیمه نخست سال بیشتر باشد، حال آنکه به نظر می رسد بیشتر از این اقبال، چرخه ناقص اکران علت نابرابری نمایش فیلم ها بر پرده سینما باشد، چراکه فقر اکران فیلم ها در ماه مبارک رمضان – در نیمه نخست سال- و چینش معنادار فیلم ها در آن نیز حکایت از آن دارد که این چرخه چالش های فراوانی را با خود به همراه داشته که موجب شده سینمای ایران از تبدیل شدن به یک صنعت حرفه ای فاصله بگیرد.
درحالی که اکران بسیاری از آثار سینمایی با اقبال متوسط می توانست در نیمه دوم سال فروش این فیلم ها را به صورت چشمگیری افزایش دهد اما شاهد هستیم که این آثار با اکران در نوبت های نامناسب دچار پدیده فیلمسوزی شده و علاوه بر کاهش مخاطب، سرمایه فراوانی را به باد می دهند. تکرار رسم فیلم سوزی در نیمه دوم سال موجب شده است بسیاری از کارگردان ها ترجیح بدهند فیلم خود را در نیمه نخست سال روی پرده ببرند.
به نظر می رسد قانون نانوشته ای در شورای عالی اکران به تصویب رسیده است که گلچین فیلم های سینمایی در نیمه نخست سال روی پرده بروند و در نیمه دوم آن انبوه فیلم های به جا مانده در صف اکران پی درپی اکران شده و پس از کسب حداقل فروش، بسیار زود از روی پرده کنار بروند. از همین رو می توان پذیرفت که مخاطبان با آشفتگی بیشتری در نیمه دوم سال به سینماها بروند، به گونه ای که عمده این فیلم ها کمتر از یک ماه فرصت نمایش داشته و در این یک ماه نیز چالش های متفاوتی را برای بقا در گیشه تجربه می کنند.
مطالب مرتبط
این روزها که بازار تولید و تماشای مجموعه های شبکه نمایش خانگی داغ شده، بررسی بیشتر معایب و محاسن آن برای ادامه حیات بهتر این صنعت-هنر محبوب ضروری دیده می شود. مطالعاتی که بتواند این رسانه فراگیر را در مسیر مناسب پیش برده و از محتوای به نمایش گذاشته برای بهبود مسائل جامعه بهتر بهره ببرد.
شاید به دلیل کمبود مطالعات کارشناسی است که نقدهای بسیاری به لحاظ فنی، تولیدی و محتوایی در مورد این سریال ها نوشته می شود. خبرها و گزارش های متعددی در رسانه ها منتشر می شود که در بیشتر مواقع مجموعه های این رسانه نوپا اما ریشه دار را در مظان اتهام برای ارائه تصویری مفهوم هایی تأثیرگذار در این شبکه قرار می دهد.
شبکه نمایش خانگی که به دلیل علاقه مردم ایران زمین به قصه گویی با روایت هایی عاشقانه پا به عرصه ظهور گذاشت در آغاز با دو مجموعه قلب یخی و قهوه تلخ که اولی معمایی عاشقانه و دومی کمدی بود، مهمان خانه های مردم شد اما در بدو ورود نتوانست به دلایل بی شمار از جمله بی اعتمادی مخاطبان به ادامه داشتن یا نداشتن سریال ها میزبانان ثابتی برای خود دست و پا کند. آنچه سرنوشت شبکه نمایش خانگی را دگرگون کرد ساخت روایتی عاشقانه با تبلیغاتی گسترده بود که هم سود تهیه کننده را تضمین و هم اعتماد را بین مخاطبان و تولیدات شبکه خانگی ایجاد کرد.
این تغییر موفق موجب روی آوردن تهیه کنندگان و کارگردانان بیشتر به ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی با قصه های عاشقانه شد اما مشکل مجموعه های عاشقانه نمایش خانگی با شمایل امروزی، نبود احساس خوشبختی در میان عشاق است؛ آنها که مدام در دوری باطل گرد موضوعی می گردند. با توجه به مجموعه های اخیر که همزمان در ماه های گذشته عرضه شده اند می توان یکی از مهم ترین مشکلات را روابطی دانست که با نام عشق به نمایش گذاشته می شوند؛ اما هر کدام دچار مشکلاتی هستند و بیشتر آنها نتیجه خوبی در بر ندارند.
به نام عشق؛ به کامِ...
به همین دلیل در بخش دوم سلسله گزارش های شبکه نمایش خانگی به سراغ سارا علی عسگری روانشناس خانواده رفتیم که معتقد بود شبکه نمایش خانگی به ما نشان داد عشق را نیاموخته ایم و روابط در این مجموعه ها را نه عشق های مریض که نشأت گرفته از نابلد بودن ارتباطات عاشقانه می دانست و در سریال های شبکه خانگی که ترویج یافته روابطی نشان داده می شود که نام عشق را بر خود نهاده اند اما این نوع روابط عشق نیست و پایه اشتباهی دارد.
وی علت اصلی این روند در روابط زن و مرد را بلد نبودن وارد شدن به یک رابطه یا ساختن آن دانست طوری که معنای حقیقی عشق را داشته باشد، اینکه به دلیل ناآشنایی روابط آسیب زننده را شکل می دهیم؛ زیرا از کودکی به درستی نحوه ایجاد ارتباط درست را یاد نگرفته ایم و به همین دلیل در زمان مواجه شدن با عشق و جنس مخالف خود مسیری سخت و پرچالش را پیش می گیریم که به سرانجام مثبتی منتهی نمی شود.
عسگری همچنین با اشاره به وجود اختلال شخصیتی در نقش های مختلف این سریال ها معتقد است این افراد بعد از پست سرگذاشتن مشکلات بسیاری در زندگی امروز به دیگران آسیب می زنند و نه تنها این اختلالات را بلکه تمام آسیب ها را به خانواده منتقل می کنند. وی آموزش را راه حلی مناسب برای تغییر روابط امروزی برشمرد تا فردا جامعه ای سالم تر داشته باشیم.
لیست سیاه در انتظار تهیه کنندگان متخلف در نمایش خانگی
سرپرست جدید دفتر نمایش خانگی نیز در مصاحبه ای با خبرنگار ایرنا از ایجاد دستورالعمل های تنبیهی برای تهیه کنندگانی که مجموعه های خود را در نیمه راه رها می کنند خبر داد.
مصطفی سماوات معتقد است اختلال و مشکلات در فضای رونق گرفته سریال های شبکه نمایش خانگی اجتناب ناپذیر است و در شبکه ای مانند نت فلیکس با اعتبار و قدرت نیز دیده می شود با وجود این، دلیل محکمی برای نیمه کاره رهاکردن آثار تولیدی عرصه شبکه نمایش خانگی نیست.
وی جلوگیری از عرضه تا زمان تکمیل فیلمبرداری پروژه را یک راهکار برای جلوگیری از رها شدن سریال ها در شبکه نمایش خانگی معرفی و تاکید کرد لیست سیاه در انتظار تهیه کنندگان متخلف در نمایش خانگی است .
سماوات معتقد است حمایت از تولید در عرصه نمایش خانگی اهمیت دارد، زیرا این فعالیت در بخش خصوصی انجام می شود. هر چند قانون عرضه سریال پس از تولید کامل، بر ساخت این سریال ها تأثیر خواهد داشت زیرا همزمان با عرضه از مخاطبان نظرخواهی و ادامه سریال را با نظر مخاطبان تولید و عرضه می کنند، برای حمایت از مصرف کنندگان نمایش خانگی این قانون اجرا شده است.
به گفته سرپرست جدید دفتر نمایش خانگی، برای رونق در شبکه نمایش خانگی ذره ای از نظارت کوتاه نخواهد آمد و از پخش آثار ضعیف یا دارای انحراف، جلوگیری خواهد شد.
محتوا در نمایش خانگی رها شده است
رئیس سابق شبکه نمایش خانگی نیز محتوا را در تولیدات شبکه نمایش خانگی مهم دانست و معتقد بود زمانی که حرف از محتوای بابرنامه به میان می آید فقط درباره محتوای اخلاقی یک اثر نباید صحبت کرد.
محمدرضا عباسیان با بیان اینکه کنترل محتوا در نمایش خانگی رها شده است تاکید کرد: مدیران بودجه ای دارند اما راهبرد برای تولید محتوا ندارند و به این فکر نمی کنند که در پایان سال 98 می توانند از کارنامه کاری خود دفاع کنند؛ آنان با نداشتن چارچوب اجرایی فکری فقط آثار را بررسی می کنند و همین باعث می شود شاهد فاجعه های جبران ناپذیری در شبکه نمایش خانگی باشیم.
وی رها شدن محتوا در شبکه نمایش خانگی را نگران کننده دانست که حمایت از حقوق مصرف کننده در آن وجود ندارد. در حالی که برای عرضه هر محصولی استانداردهایی وجود دارد؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای صدور مجوز در آثار این عرصه هیچ استانداری در نظر نگرفته است.
شهرزاد؛ قله آرزوهای سریال سازان
اگر از نظرهای کارشناسان در این زمینه بگذریم به مسائلی می رسیم که از دید مخاطبان شبکه خانگی وجود دارد؛ یکی از آن ها موضوع کلاهبرداری یا رؤیای شهرزاد شدن است که با فروش موفق سه فصل کامل از سریال شهرزاد به دور از حواشی که این روزها گریبان هنرمندان این مجموعه را گرفته است باعث شد تهیه کنندگان دیگر نیز با تفکر فروش و سودآوری سراغ موضوعات عاشقانه امروزی بروند تا شاید جا پای سریالی پرفروش در شبکه نمایش خانگی بگذارند.
عامل دیگر مؤثر در روی آوردن تهیه کنندگان به شبکه نمایش خانگی وجود نسبتاً قابل توجه افرادی هستند که با دل کندن از سریال های صداوسیما، مخاطب این سریال ها شده اند. در حالی که مجموعه های تلویزیونی فاقد جذابیت های بصری در طراحی لباس و صحنه و استفاده از لوکیشن های زیبا برای تصویربرداری هستند؛ سریال های شبکه خانگی در طراحی صحنه و لباس غنی ظاهر می شوند و با شکل فریبنده مخاطب را با خود همراه می کنند. همچنین تولیدکنندگان شبکه خانگی در روایتگری سراغ موضوعاتی می روند که با زندگی واقعی مردم انطباق بیشتری دارد، برگرفته از مسائل و دیده ها و شنیده های آنهاست و موجب همذات پنداری می شود. عواملی که برگشت سودآور سرمایه را تاحد زیادی تضمین می کند، هر چند عوامل دیگر چون ارائه سروقت همه قسمت ها، تبلیغات، داستان خوش نوشته، بازی ها و استفاده از بازیگران مطرح را نباید از یاد برد.
با وجود اینکه از ابتدای تولد شبکه خانگی سریال های زیادی در ژانرهای مختلف اجتماعی و کمدی در این عرصه ساخته شده است؛ تعداد انگشت شماری از آنها با موفقیت به پایان رسیدند و بسیاری از این مجموعه ها به دلیل فروش کم و پیش از متحمل شدن ضررهای کلان در نیمه راه تولید را رها کردند. جدای از اینکه پایان نداشتن سریال ها به هر دلیلی توهین به مخاطبان است، نخستین ضربه را به اعتماد طرفداران شبکه خانگی زده است و در کنار عوامل دیگر باعث شد تولید سریال در شبکه نمایش خانگی کاری سهل و ممتنع باشد که چون رفتن به اقیانوس پر از ماهی و مروارید و دیگر منافع، گاه سود در بر دارد و گاه زیان.
سریال شهرزاد را می توان یکی از محبوب ترین مجموعه ها در شبکه نمایش خانگی معرفی کرد که توانست با ایجاد اعتماد در میان مخاطبان به ستونی محکم برای اتصال تولیدکنندگان و دنبال کنندگان شبکه خانگی تبدیل شود و همین موضوع شاید یکی از بزرگترین دام ها برای تهیه کنندگان بود که به امید سود کلان، موجب سقوط و حتی زیان برای آنها شد.
شبکه خانگی مسیر پرریسکی برای تولیدکنندگان است که می تواند شائبه کلاهبرداری را تقویت کند اما دست بالای دست بسیار است.
در آخرین گزارش در خصوص شبکه نمایش خانگی به ماجرای سایت هایی پرداختیم که به جای در دسترس قرار دادن لینک دانلود رایگان یا به اصطلاح قانونی سریال های شبکه نمایش خانگی، ساعت جایزه می دهند. در مورد دو گروه مخاطبان صحبت کردیم؛ گروهی که مجموعه های شبکه خانگی را می خرند و گروهی که با کلیک روی سایت های غیرمجاز رایگان این سریال ها را تماشا می کنند که هر کدام دلایلی برای نوع دنبال کردن سریال ها دارند.
یکی از مشکلات تولیدکنندگان این است که دنبال کنندگان یک سریال در شبکه نمایش خانگی باید مبلغی را برای هر قسمت تا پایان یک فصل سریال پرداخت کنند با وجود منطقی که در عرضه و خرید محصول وجود دارد؛ سرنوشت دیگری برای سریال های شبکه نمایش خانگی در اغلب موارد رخ داده است، زیرا عده ای از مصرف کنندگان از مسیرهای میانبر برای تهیه قسمت های مختلف سریال استفاده کرده و به این ترتیب تمام قسمت های یک مجموعه را بدون پرداخت هزینه ای تماشا می کنند.
در آغاز به وجود آمدن شبکه نمایش خانگی که هنوز سایت های اینترنتی به این گستردگی در دسترس مردم نبود راه میانبر تماشای مجموعه ها به صورت رایگان دست به دست کردن یک سی دی میان خانواده ها بود اما این روزها با همگانی شدن فضای مجازی هرکس به تنهایی می تواند یک سریال را رایگان در سایت های مختلف غیرمجاز ببیند.
شبکه نمایش خانگی با جذابیت های بسیار و افزایش روزافزون مخاطبان این انگیزه را برای سایت های غیرمجاز ایجاد می کند که با قرار دادن لینک دانلود رایگان در سایت خود تعداد کلیک ها را افزایش دهند تا در موتور جست وجوی گوگل در جای مناسب تری قرار بگیرند.
درباره شبکه نمایش خانگی از سو استفاده های اینترنتی و درآمد آن تا روابطی که عشق می پنداریم اما دیوار آن را کج می چینیم، از محتوای درست و غلط تا بی اعتمادی مخاطبان به دلیل نداشتن پایان بندی بسیاری مجموعه گفتیم و حتی تهیه کنندگان را به دلیل پایان ندادن سریال ها وارد لیست سیاه کردیم. پای روانشناس به نمایش شبکه خانگی باز کردیم و از وی در مورد نادرستی تشریح این روابط در سریال ها پرسیدیم؛ نتیجه اینکه با این حجم از مخاطبانی که رایگان یا حتی با پرداخت هزینه سریال ها را می بینند، نیاز به بازنگری برای اصول پایه ای رسانه ای داریم که ریشه هایی برای خود در دل مردم ایجاد کرده است؛ اما فقدان قوانین در فضای مجازی و نبود نظارت بر محتوای سریال ها و نیمه کاره رها شدن بعضی از آنها، ضمن آسیب زدن به ریشه ها، شاخه هایش را با بادهای شدیدی روبرو کرده است.
عکاس فیلم های سینمایی استشهادی برای خدا و تسویه حساب در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: ای کاش این بودجه هایی که صرف گسترش و توسعه ساختاری خانه سینما می شد به اهالی سینما تعلق می گرفت تا بتوانند بخشی از مشکلات زندگی خود را حل کنند؛ ای کاش مسئولان به فکر آن بودند که بروکراسی های اداری را کوتاه تر کنند و تنها دغدغه شان حمایت از هنرمندان باشد.
این سینماگر با تأکید بر اینکه ما از وجود خانه سینما حمایت می کنیم اظهار داشت: وجود این نهاد صنفی قطعاً به نفع اهالی سینما است؛ خانه سینما مکانی صنفی برای سینماگران است و از همین رو ما از مسئولان این نهاد انتظار رفع مشکلات صنفی مان را داریم. این خانه که زیرمجموعه ای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است باید به درد کسانی که عضوش هستند بخورد در غیر این صورت هویت خود را از دست می دهد و دیگر سینماگری به آن دلبسته نخواهد بود.
عبدی نسب تأکید کرد: مسائل مهمی همچون تأمین امنیت شغلی، تأسیس صندوق بیمه بیکاری و... علیرغم وعده های مکرر مسئولان خانه سینما سال ها است روی زمین مانده و معلوم نیست مسئولان این نهاد به جای رسیدگی به این امور مهم و حیاتی چرا به فکر انجام کارهایی هستند که اصلاً نفعی برای اعضای صنوف ندارد.
فیلمبردار فیلم سینمایی شهر فرشتگان خاطرنشان کرد: بحث بیمه و خدماتی که خانه سینما می تواند برای صنوف انجام دهد هنوز درست اجرایی نشده و ما شاهد حضور افرادی در خانه سینما هستیم که هنوز حتی بیمه پایه ندارند و به هر دری می زنند نمی توانند بیمه شوند. بسیاری از نیروهای متخصص و کاربلد سینما هم به واسطه عدم تأمین امنیت شغلی بیکار و خانه نشین شده اند و این اتفاقات در حالی است که مسئولان خانه سینما باید در اولین قدم از کارهای شان به آن ها رسیدگی کنند.
وی با بیان اینکه باعث تأسف است که بسیاری از سینماگران مطرح در فقر مطلق به سر می برند تصریح کرد: ما شاهد از کارافتادگی بخش عمده ای از سینماگران هستیم که مسئولان خانه سینما و وزارت ارشاد توجهی به آن ها ندارند و خود ما اهالی سینما به صورت خودجوش به آن ها کمک می کنیم؛ این بسیار تلخ و دردآور است که بسیاری از پیشکسوتان هنر در فقر شدید مالی، در حالی که مستأجر بودند و حتی از پس تأمین اجاره بهای منزل شان برنمی آمدند فوت کردند؛ ای کاش مسئولان خانه سینما این مسائل را از یاد نبرند و تدبیری برای برون رفت از این اوضاع بحرانی در زندگی اهالی سینما داشته باشند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، شورای اکران با تایید مصوبه شورای صنفی نمایش فیلم مبنی بر حذف نیم بها بودن بلیت سینما در روزهای شنبه اعلام کرد: سینماهای سراسر کشور می توانند علاوه بر نیم بها بودن قیمت بلیت در روزهای سه شنبه، دو سانس اول خود را تا قبل از ساعت شروع سانس 15:00 با هماهنگی دفتر پخش، فیلم مورد نظر خود را به صورت نیم بها اکران کنند.
بر اساس این طرح که از اول مردادماه سال جاری لازم الاجرا خواهد بود طبق فروش برخط به محض تراکنش، سهم صاحبان سینما و پخش کننده فیلم ها مشخص و توزیع خواهد شد.
به منظور هماهنگی بیشتر در نحوه محاسبه و پرداخ
مالیات بر ارزش افزوده فیلم و سینما مقرر شد انجمن سینماداران و شورای صنفی نمایش فیلم، نشستی را پیرامون نحوه عملیاتی کردن و اجرای مصوبات قانونی به عمل آورند.
در این جلسه قیمت اصلاح شده سینماها بر اساس درجه سینما (مدرن، ممتاز و درجه یک و دو) با احتساب ارزش افزوده مشخص و مورد تایید شورا قرار گرفت که با توجه به تایید این مصوبه توسط ریاست سازمان سینمایی از اول مردادماه لازم الاجرا خواهد بود.(جدول به پیوست)
همچنین با درخواست شورای صنفی نمایش مبنی بر اکران آزاد فیلم مستند آبی رنگ آسمان ساخته امیر رفیعی و فیلم سینمایی شکستن همزمان بیست استخوان با نام بین المللی رونا مادر عظیم ساخته برادران محمودی به دلیل اکران همزمان در کشور افغانستان از شهریورماه سالجاری موافقت شد.
انتهای پیام/
فیلم شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار توانسته تماشاگران را به سینما کشانده و به خوبی با آنها ارتباط برقرار کند. این فیلم که چهارمین هفته صدرنشینی اش را پشت سر می گذارد، توانست با فروش هفتگی 2 میلیارد تومان، مجموع فروشش را به 11.5 میلیارد تومان برساند تا اصلی ترین رقیب متری شیش و نیم برای شکستن رکورد پرفروش ترین فیلم سال باشد.
سرخپوست ساخته نیما جاویدی نیز مانند هفته گذشته به فروش 1.5 میلیارد تومان دست یافت و در رتبه دوم جدول قرار گرفت. همچنین با مجموع فروش 9.100 موفق شد از فیلم ما همه با هم هستیم که شروعی طوفانی داشت سبقت بگیرد. سرخپوست که داستان جدید خود را در فضایی متفاوت تعریف می کند، هفته آینده خودش را به جمع پنج فیلم پرفروش امسال می رساند و به احتمال زیاد از پرفروش ترین فیلم های سال خواهد بود.
عجیب ترین اتفاق هفته گذشته افزایش فروش سیصد میلیونی تگزاس 2 بود. این فیلم که پرفروش ترین کمدی امسال بوده است، موفق شد در هفته دوازدهم اکرانش با فروش هفتگی بیش از 1 میلیارد و عبور از ما همه با هم هستیم خود را به رتبه سوم جدول برساند. به این ترتیب تگزاس 2 با مجموع فروش 19.6 میلیارد تنها یک قدم با بیست میلیاردی شدن فاصله دارد.
فیلم پرستاره ما همه با هم هستیم پس از آنکه در دو هفته متوالی افت فروش میلیاردی را تجربه کرد، این هفته با فروش 850 میلیون تومانی توانست فروش هفته گذشته خود را حفظ کند. اما یک رتبه دیگر در جدول سقوط کرد و در جایگاه چهارم قرار گرفت. زهرمار نیز که یک کمدی با فروش نسبتا خوب است، این هفته با فروش 830 میلیون در رتبه پنجم قرار گرفت.
کار کثیف به کارگردانی خسرو معصومی هفته گذشته اکرانش را با 27 سالن آغاز کرد و به فروش 53 میلیون تومان دست یافت که شروعی ناامیدکننده محسوب می شود.
کار کثیف مضمونی اجتماعی دارد و به موضوع کار و مهاجرت می پردازد. در این فیلم بازیگرانی چون پدرام شریفی، الهام نامی، شاهرخ فروتنیان، لوون هفتوان، خیام وقار، مهران نائل، رضافیاضی، سام ولی پور، اکبرمعززی به ایفای نقش پرداخته اند.
حاشیه هفته:
در پی نقدهای تند و تیز مسعود فراستی درباره فیلم شبی که ماه کامل شد که در برنامه هفت مطرح شده بود، الناز شاکردوست با انتشار تصویری از خود در فیلم شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار در اینستاگرام، درباره مردم بلوچستان نوشت: بلوچ اصیله بلوچ مهربونه! ندیدی چطور از دار دنیا یه گوسفند داشتند، برای ما گذاشتن رو آتییش؟ (بخشی از دیالوگ فائزه در فیلم ماه!) بلوچ لعنتی نیست، صداوسیما و برنامه هفت باید جوابگوی این بی حرمتی به مردم سیستان و بلوچستان و طایفه محترم ریگی باشد.
فراستی نیز با انتشار ویدئویی گفت: مثل اینکه نقد فیلم شبی که ماه کامل شد در برنامه هفت دست آویزی شده است برای یک عده ای، روشن است من به هیچ وجه به طایفه بزرگ ریگی، که محترم و مظلوم هستند، جسارتی نکردم. علیه قوم بلوچ که پاره تن ما هستند و حتی پاره تن این کشور عزیز، مطلقا جسارتی نکردم. خوب است که یکبار دیگر بگویم؛ به نظر من فیلم شبی که ماه کامل شد یک فیلم ضد ملی، ضد انسانی و ضد نیروهای امنیتی ما است که در دفاع از مرز و بوم ما، شبانه روز کار می کنند.
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: علیرضا خمسه بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان این مطلب و با تأکید بر اینکه هزینه های زندگی بسیار زیاد است و تنها فعالیت در تئاتر جوابگوی امرار معاش هنرمندان نیست به ایسنا، می گوید: وقتی پیشنهاد کار تئاتری می شود می گویم نمی توان با دستمزد سه ماه کار تئاتر یک سال زندگی را چرخاند و شاید به همین دلیل دنبال کار تلویزیونی و سینمایی رفتم. همین اتفاقات به طور کلی باعث می شود از تئاتر دور شویم. با این حال هر وقت احساس کرده ام که می توانم کاری انجام دهم آن را پذیرفته ام. کمرنگی هنرمندان در این حوزه از هنر به خاطر رفع ضعف بنیه اقتصاد تئاتر کشور است. اکنون بچه هایی که در این حوزه کار می کنند اسپانسر می گیرند و بلیت هاشان را پیش فروش می کنند تا به نوعی رونقی به تئاتر گرانقیمت ببخشند. واقعیت این است که هنرمندان تشنه کار هستند، اما گذران زندگی از این طریق جوابگویشان نیست.
وی درباره فعالیت هایش ضمن اشاره به اینکه هیچ وقت کار آموزش را رها نکرده ام، می افزاید: من کلاس های آموزشی دارم و حاصل آن آموزش های من و همکارانم تعداد زیادی جوان است که به تئاتر وارد شده اند. این تعداد هنرپیشه تئاتر داریم، اما بیشترشان بیکار هستند. تئاتری که دغدغه فرهنگ سازی دارد به احتمال زیاد مخاطب چندانی ندارد. از سویی دیگر مردم علاقه ای به سینما رفتن ندارند. دولت باید ببیند چه کرده که 90درصد مردم به سینما نمی روند، این 10درصدی هم که به سینما می روند، جوانانی هستند که تفریح دیگری ندارند و برای نیاز های فرهنگی شان نیست که به سینما می روند.
خمسه با تأکید بر اینکه یکی از مهم ترین انگیزه ها و دغدغه های من از اجرای تئاتر در خارج از ایران گسترش فرهنگ و زبان فارسی است، می گوید: مخاطبان ما در کشور های خارجی فارسی زبان هستند. من تأکیدم همیشه این بوده که تمام اجرا ها باید به زبان فارسی باشد. این در حالی است که خیلی از هنرمندان وقتی برای نمایش آثار خود به کشور های دیگر می آیند با مخاطبانشان به زبان انگلیسی صحبت می کنند ولی من حتی در استندآپ کمدی هایی که در خارج از کشور اجرا می کنم به دلیل تأکیدم روی همین نکته از زبان فارسی استفاده می کنم. تماشای یک نمایش یا یک شو به زبان فارسی به مخاطب یادآوری می کند که زبان مادری را هرگز نباید فراموش کرد و این مطلب به نظر من از طرف دولتمردان باید جدی گرفته شده و حتی از آن حمایت شود.
شورای صنفی به صاحبان فیلم و سینماداران اجازه داد که اگر به توافقی برسند در طرحی بلیت ها را به صورت نیم بها عرضه کنند. اما برای طرح تابستانه و بلیت نیم بها تا ساعت 15 تصمیمی گرفته نشده بود. اگر هم این تصمیم گرفته شده باید بگویم که تأثیری در میزان فروش فیلم ها نخواهد داشت. سال های قبل هم این مسأله را تجربه کردیم و هیچ بار مثبتی نداشت چون تا ساعت 15 مردم درگیر زندگی روزمره هستند و به سینما نمی روند.
واقعیت هم این است که بلیت سینما افزایشی پیدا نکرده است که هم اکنون هر روز نیم بها شود. پارسال هم بلیت 15 هزار تومان بود و امسال فقط دو روز در هفته قیمت بلیت 5 هزار تومان افزایش پیدا کرده آن هم در برابر هزینه هایی مانند برق، آب، گاز، نگهداری صندلی و سیستم صوتی و تصویری که 4، 5 برابر شده اند. اما مخاطبان برای ما با اهمیت هستند و به دلیل اینکه این قشر بتوانند از سینما استفاده کنند قیمت ها را افزایش ندادیم. هم اکنون هم سینماداران و صاحبان فیلم ها برای بلیت نیم بها از منابع مالی خودشان یارانه می دهند نه دولت. البته طرح نیم بها تا به حال هم به نفع فیلم ها بوده و هم سینماها. سینماداران وقتی امکاناتی برای قشر کم درآمد در نظر می گیرند به جنبه مالی آن نگاه نمی کنند چون جذب مخاطب برای ما مهم است. ما می دانیم که همه مردم توانایی مالی پرداخت بلیت سینما را ندارند و برایشان مهم است که با بلیت ارزان تر فیلم ببینند و ما هم این امکانات را برایشان فراهم کردیم.
بلیت نیم بهای روزهای سه شنبه مؤثر است چون همه مردم از آن باخبرند. برای طرح هایی مانند بلیت های شناور هم باید این مسئله را در نظر بگیریم و در صورت اجرا نباید توقع داشته باشیم در ابتدا جوابگو باشد. تا طرح جا نیفتد و مردم آگاهی پیدا نکنند شاید خیلی موفق نباشد. سانس های شناور در تمام دنیا در نظر گرفته می شود و ما هم این کار را کردیم اما جواب نداد. شاید اگر مانند طرح بلیت نیم بهای روزهای سه شنبه به صورت مرتب اجرا شود و در جریان آن تصمیم های دیگر گرفته نشود به مرور برای مشتری ها جا بیفتد و در فروش فیلم ها مؤثر باشد.
23302
اتاق خبر صبا - نستوه - ویرایش خبرگزاری - نسخه 6.6.21، ساخت 20190706.
12 results are available, use up and down arrow keys to navigate.
کد خبر 1278562
محمد صراف (رئیس انجمن صنفی وی او دی، آی پی تی وی) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به رابطه خوب تهیه کنندگان فیلم های سینمایی با اعضای این صنف و همچنین خدماتی که سامانه نمایش های درخواستی به سینمای ایران کرده است، گفت: از حدود سه سال پیش نهادهای نظارتی مختلفی همچون مرکز فناوری رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد، موسسه رسانه های تصویری، شورای عالی فضای مجازی، مرکز فضای مجازی قوه قضائیه، کمیته فیلترینگ، سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر، نمایندگان مجلس در کمیسیون هایی همچون کمیسیون فرهنگی، پلیس فتا بر روی فعالیت سامانه های وی او دی و آی پی تی وی نظارت می کنند و اگر تخلف آشکاری در فعالیت این سامانه ها دیده شود، قطعا باید توسط یکی از این نهادها اعلام می شود.
وی ادامه داد: بر خلاف این سامانه ها که مدیران آنها همگی به سختی مجوزهای خود را دریافت کرده اند ما شاهد هستیم که سایت های بدون مجوز تخلف های آشکاری را انجام می دهند و بدون دریافت هیچ گونه مجوزی به فروش آثار نمایش خانگی و همچنین فیلم های سینمایی اقدام می کنند و انتظار ما این است که جناب آقای شایسته و صنف تهیه کنندگان به این مساله بیشتر توجه کنند. این درحالی ست که پیشنهادهای مختلفی از این انجمن در راستای ساماندهی به سایت های مورد اشاره در راستای فعالیت قانونی با مشارکت انجمن صنفی ارائه شده است که متاسفانه بی نتیجه بوده است.
به گفته صراف، هم اکنون نزدیک به 60 درصد سایت های عرضه کننده محتوای سینما و نمایش خانگی بدون مجوز و بدون کوچکترین مشکلی و بدون هیچ نظارتی توسط نهادها و سازمان های مذکور در حال فعالیت هستند.
وی خطاب به سخنگوی انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران افزود: جناب آقای شایسته آیا تهیه کننده ای می تواند فیلم خودش را خود به تنهایی در خیابان عرضه کند و خودش بلیت فروشی کند؟! آیا نباید حتما طبق قانون به شرکت پخش کننده مراجعه نموده و پس از طی مراحل لازم مجوزهای عرضه آن را کسب و سپس اکران کند؟! اما امروز علی رغم سرمایه گذاری های بسیار زیاد در صنعت وی او دی هر فیلمسازی می تواند یک سایت اینترنتی ایجاد و محصول خود را عرضه نماید. ای کاش حضرتعالی به عنوان یکی از تهیه کنندگان باسابقه سینما مشکلات اینچنین را هم بازگو می کردید.
صراف گفت: بسیاری از آثار خارجی توسط شرکت های وی او دی از موسسات ویدیو رسانه خریداری شده است و بر اساس قراردادهایی که شرکت های ویدیو رسانه با شرکت های مالک آثار در خارج از کشور منعقد کرده اند این عرضه کاملا قانونی صورت گرفته است. حال آنکه اگر تشکیکی در قراردادهای شرکت های ویدیو رسانه با شرکت های سوری خارجی مطرح است، این موضوع توسط وزارت ارشاد قابل پیگیری ست.
مدیرعامل مجموعه فیلم نت و آیینه جادو با اشاره به سامانه های وی او دی در بحث اشتغالزایی و اینکه آنها در کمک به تولید در سال رونق تولید نقش پررنگی ایفا کرده اند، افزود: اینکه گفته می شود به دلیل نمایش آثار خارجی در این سامانه ها امکان بلوکه شدن اموال ایران در خارج از کشور وجود دارد یا ضرر و زیان اقتصادی وارد می کند، صحیح نیست.
وی ادامه داد: فقط در سال 97 شرکت های وی او دی و آی پی تی وی بیش از 200 میلیارد تومان برای فیلم ها و سریال های ایرانی فقط برای رایت وی او دی در قالب خرید یا سرمایه گذاری در تولید هزینه کرده اند. این درحالی ست که تصور درآمدی این چنین در فضای مجازی برای تهیه کنندگان قابل تصور هم نبوده است. این اتفاق به خاطر سرمایه گذاری های بسیار زیاد شرکت های وی او دی در کشور رخ داده است. جناب آقای شایسته این ارقام آیا زیانی به صنعت فیلمسازی ایران رسانده است؟
صراف ادامه داد: تا پیش از گسترش سامانه های وی او دی فیلم های سینمایی اکران می شدند و بعد از اکران در شبکه نمایش خانگی عرضه می شدند و سپس در تلویزیون به نمایش درمی آمدند اما سامانه های وی او دی بازار جدیدی را خلق کردند که درآمد بسیار بیشتری نسبت به عرضه آثار در نمایش خانگی برای تهیه کنندگان به وجود آورد. ضمن آنکه هیچ رقابت منفی بین این بازارها وجود ندارد. برای نمایش برخی فیلم ها در سامانه وی او دی گاهی مبلغی حدود یک میلیارد تومان پرداخت می شود و حتی قراردادهایی وجود دارد که برای نمایش یک سریال در این سامانه ها مبلغی نزدیک به 15 میلیارد تومان به صاحبان آن سریال پرداخت شده است.
وی ادامه داد: البته انتقاداتی به نحوه خرید آثار سینمایی و سریال و هزینه های بدون منطق که برای آنها پرداخت می شود، وجود دارد و خود ما به عنوان فعالان این حوزه و مسئولان صنفی این انتقادات را داریم اما مهم این است که این سامانه ها به سینما خدمت کردند و درآمدزایی را نسبت به قبل چند برابر افزایش دادند.
صراف افزود: هنر صنعت وی او دی تا رسیدن به نقطه متعالی فاصله دارد و همچنان در گام های اولیه و در مسیر شکل گیری است زیرا ما معتقدیم ظرفیت های زیادی در حوزه اقتصادی و فرهنگی وجود دارد و همچنین همه ما از دولت تا نهادهای دیگر باید به توسعه زیرساخت ها توجه کنیم زیرا گسترش زیرساخت ها هزینه زیادی دارد و رشد این هنر صنعت به نفع کلیت سینما و فرهنگ کشور است. هرچند رشد این صنعت متکی رشد تولیدات آثار سینمایی و نمایش خانگی است که برای رسیدن به این نقطه نیاز به تغییر ساختارهایی در عرصه تولید احساس می شود و ضرورت ایجاد شرکت های تجمیع کننده محتوا (content aggregator) بیش از پیش محسوس است.
غلامرضا فرجی: حذف بلیت نیم بها موقتی است/ برخی سینماها خودسرانه در روزهایی به غیر از سه شنبه ها بلیت نیم بها می فروختند
غلامرضا فرجی حذف بلیت نیم بها از سینماها را به دلیل تصمیماتی خودسرانه از سوی برخی سینماها دانست که بلیت ها را در ساعاتی مشخص نیم بها کرده بودند و تصمیم شورای صنفی برای حذف بلیت نیم بها را موقتی دانست.
غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش، در گفت وگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: برخی سینماها خودسرانه اقدام به فروش بلیت نیم بها در روزهایی غیر از سه شنبه ها کرده بودند که این اتفاق منجر به ورود شورای صنفی نمایش به این مسأله شد چراکه به هر حال نیم بها بودن بلیت ها در روزهای دیگر هفته باعث می شد فروش سینماهای دیگر تحت الشعاع قرار بگیرد.
فرجی خاطرنشان کرد: تهیه کنندگان به این مسأله اعتراض کردند و پس از بررسی های شورای صنفی نمایش مشخص شد که این تصمیم خودسرانه برخی سینماها باعث شده تا مخاطبان به سالن های دیگر نروند و طبیعتاً باید تصمیمی برای رفع این وضعیت گرفته می شد که فعلاً تصمیم ما بر این بوده که به طور کلی بلیت نیم ها در روزهای سه شنبه را حذف کنیم.
وی افزود: سینماهایی که قصد دارند همچنان بلیت نیم بها داشته باشند باید درخواست خود را به صورت کتبی به شورای صنفی نمایش ارائه دهند و در غیر اینصورت فروش بلیت نیم بها در هر سینما خلاف قوانین خواهد بود. تصمیم حذف بلیت های نیم بها در روزهای سه شنبه فعلاً به صورت موقتی گرفته شده تا به وضعیت شکل گرفته رسیدگی شود اما ممکن است طبق تصمیم شورای صنفی نمایش این تصمیم به صورت دائم اجرا شود.
فرجی در پایان درباره امکان کم شدن مخاطبان سینما با حذف بلیت نیم بها، گفت: نیم بها بودن بلیت ها اگر قرار است اتفاق خوبی باشد باید در چارچوب قوانین اجرا شود و اینکه هر سینما به تشخیص خود بلیت ها را در ساعاتی مشخص نیم بها کند مطمئناً این وضعیت روی دیگر سینماها تأثیر می گذارد و به ضرر سینما تمام می شود. مطمئناً در شرایطی که دو سینما در مجاور یکدیگر قرار دارند و یا فاصله چندانی بین آنها وجود ندارد سینمایی که بلیت هایش نیم بها است مخاطبان بیشتری خواهد داشت.
رضا سعیدی پور: بلیت نیم بها باید به سینما بازگردد
رضا سعیدی پور از بازگشت بلیت نیم بها با شرایط جدید خبر داد.
مدیر سینمای ایران مال در گفت وگو با خبرنگار برنا ، اظهار داشت: در تمام دنیا به دلیل اینکه مردم بتوانند از سینماها استفاده کرده و به دیدن فیلم های سینمایی بروند به صورت شناور سانس هایی در نظر گرفته می شوند که بلیت ارزان تری نسبت به قیمت اصلی دارند. در نیز موافق وجود بلیت های نیم بها هستم و فکر می کنم در ساعاتی مثل ساعات صبح تا قبل از بعد از ظهر که افراد کمترین به سینما می روند تخفیفی برای بلیت ها در نظر گرفته شود.
سعیدی پور خاطرنشان کرد: شورای صنفی نمایش برای جلوگیری از تخلفاتی که انجام می شد تصمیمی مبنی بر حذف بلیت نیم بها در سینما گرفت که به همین خاطر در کارگروه اکران جلسه ای گذاشته شد که من نیز در آن جلسه حضور داشتم و ما نظرات خود را درباره مسأله بلیت نیم بها ارائه دادیم و فکر می کنم شنبه خبرهای خوبی برای مردم از خروجی این جلسه مطرح شود.
وی افزود: در کارگروه چند پیشنهاد ارائه شد که قطعاً شنبه یکی از این پیشنهادات عملی خواهد شد و قطعاً بلیت نیم بها در روزهای سه شنبه به سینماها بازخواهد گشت و تصمیم بر این است که بلیت های سینما از صبح تا ساعت 15 هر روز نیم بها باشد تا همه مردم بتوانند به دیدن فیلم های سینمایی بروند.
مدیر سینمای ایران مال در پایان گفت: من با حذف بلیت نیم بها به طور مخالف هستم و فکر می کنم ما نیز در سینمای مان مثل همه جای دنیا باید بلیت نیم بها داشته باشیم و قانونمند کردن این مسأله قطعاً اتفاق خوبی برای سینمای ما خواهد بود.
محمدحسین فرحبخش: ارزان فروختن خودسرانه بلیت های سینما به یک اپیدمی تبدیل شده بود/ نیم بها بودن سینماها در روزهای سه شنبه غیر قابل حذف است!
محمدحسین فرحبخش عدم جلوگیری از ارزان فروختن بلیت سینماها به صورت خودسر را منجر به همه گیرتر شدن این مسأله دانست و تأکید کرد ارزان فروختن خودسرانه بلیت های سینما به یک اپیدمی تبدیل شده بود.
محمدحسین فرحبخش، تهیه کننده و کارگردان سینما، در گفت وگو با خبرنگار برنا ، اظهار داشت: قرار بر این است که دو سانس اول همه سینماهای کشور نیم بها باشد و نیم بها بودن بلیت ها در روزهای سه شنبه در جای خود باقی بماند. قیمت بلیت سینما در ایران به قدری نیست که بتوان آن را نیم بها کرد و فکر می کنم امروز قیمت به قدری بالا نیست که مردم توان خرید بلیت نداشته باشند.
فرحبخش خاطرنشان کرد: اگر بلیت های سینما در روزهای دیگر مثل روزهای سه شنبه نیم بها شود ضربه بزرگی به سینمای ایران وارد خواهد شد و این مسأله که برخی سینماها به صورت خودسرانه بلیت ها را نیم بها و حتی یک سوم بها کرده بودند بدون توجه شورای صنفی نمایش و تصمیم گیری به موقع ممکن بود آسیبی جدی به سینما وارد کند. من به شخصه شاهد بودم برخی سینماها در برخی شهرستان ها بلیت ها را به یک سوم قیمت می فروختند و این قطعاً منجر به داشتن مخاطبان بیشتر برای آن سینما می شد اما به طور کلی دیگر سینماها متضرر خواهند شد و این به ضرر سینمای ایران است.
وی افزود: بدون تصمیم گیری شورای عالی اکران پایین آوردن خودسرانه قیمت بلیت ها همانطور که دیدیم به یک اپیدمی تبدیل می شد و ناگهان متوجه می شدیم که بدون اعلام رسمی بلیت سینماها با قیمتی نامشخص در حال فروش است. قطعاً نیم بها بودن بلیت ها باید به روشی قانونمند صورت بگیرد و طبق تصمیم جدیدی که گرفته شده بلیت ها در دو سانس اول سینماها نیم بها خواهد بود و از طرفی روزهای سه شنبه نیز بلیت سینماها نیم بها به فروش می رسد.
این تهیه کننده در ادامه گفت: نیم بها بودن بلیت ها در روزهای سه شنبه برای مردم مسأله ای است که جا افتاده و اگر این مسأله کنار برود نیز سینماها ضرر خواهند کرد. مطمئناً بلیت نیم بها در روزهای سه شنبه برای مردمی که شاید توان خرید بالایی ندارند بتواند شرایطی ایجاد کند که به سینما بروند. در شرایطی که مدیریت و نظارتی بر فروش بلیت های سینما نبود مطمئناً 10 درصد سینماها با فروش بلیت های ارزان به سود می رسیدند اما قطعاً ادامه این روند به ضرر 90 درصد سینماها بود همانطور که امروز نیز نیم بها بودن بلیت در روزهای سه شنبه شاید به ضرر 10 درصد سینماها باشد اما از آنجا که برای باقی سینماها مفید است قطعاً می تواند به عنوان اتفاقی مثبت ادامه داشته باشد.
داریوش بابائیان: حذف بلیت نیم بها در روزهای سه شنبه تصمیم درستی نیست / سینما متعلق به همه اقشار جامعه است
داریوش بابائیان حذف بلیت نیم بها در روزهای سه شنبه را تصمیمی نادرست دانست و تأکید کرد نیم بها بودن بلیت در ساعات پیش از ظهر هر روز نیز می تواند تصمیمی درست در راستای بیشتر شدن مخاطبان باشد.
داریوش بابائیان، تهیه کننده سینما و مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری شکوفا فیلم، در گفت وگو با خبرنگار برنا ، اظهار داشت: نیم بها بودن بلیت های سینما در روزهای سه شنبه برای مردم مسأله ای جا افتاده است که به نفع سینمای ما است و قشری که کمتر می توانند به سینما بروند، سه شنبه ها امکان سینما رفتنشان فراهم می شود.
بابائیان خاطرنشان کرد: حذف بلیت نیم بها از سینماها در روزهای سه شنبه ابتدا منجر به کم شدن مخاطبان سینما نمی شود اما به مرور زمان این اتفاق به ضرر سینما تمام خواهد شد چرا که بسیاری مواقع افراد زیادی با بلیت نیم بها پایشان برای اولین بار به سینما باز شده و از مخاطبان اصلی آن می شوند و از طرفی افراد بسیاری هستند که ترجیح می دهند روزهای سه شنبه به سینما رفته و ارزانتر فیلم ببینند. سینما باید به عنوان یک تفریح سالم در دسترس همه مردم از اقشار مختلف باشد.
وی درباره نیم بها شدن بلیت سینماها پیش از ساعت 15، گفت: با نیم بها شدن بلیت های سینما در ساعات پیش از ساعت 15 موافقم چرا که مزایای بسیاری را به سینما می رساند که یکی از آنها می تواند استقبال مدارس از فیلم ها باشد. مدارس می توانند با تدارک دیدن اردوهایی فرهنگی دانش آموزان را در این ساعات که نیم بها هستند به سینما ببرند و از طرفی در روزها تابستان نیز وقتی اوغات فراغت دانش آموزان و دانشجویان بیشتر می شود می توانند در این ساعات به سینما بروند.
این تهیه کننده خاطرنشان کرد: این تصمیم از جهات بسیاری می تواند به فروش فیلم ها کمک کند و استقبال از سینماها در ساعاتی که می توان به آنها ساعات مرده گفت نیز قطعاً بیشتر می شود. از طرفی حذف بلیت نیم بها در روزهای سه شنبه تصمیم درستی نیست و با توجه به اینکه قیمت نیم بها در این روز مسأله ای جا افتاده برای مردم است بسیاری از مخاطبان برای دیدن فیلم ها در روز سه شنبه برنامه ریزی می کنند و به هیچ وجه نباید بلیت نیم بها در روزهای سه شنبه حذف شود.
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، پردیس سینمایی باغ کتاب از سال گذشته اقدام به ارائه تسهیلات رایگان به خبرنگاران سینمایی در روزهای یکشنبه، دوشنبه و چهارشنبه کرده است که این طرح در سال جاری نیز تمدید شد. به همین دلیل، خبرنگار فارس برای تماشای فیلم شبی که ماه کامل شد در سانس 23:59 به این سینما مراجعه کرد اما پس از اتمام سانس مخاطبان قصد خروج از مجموعه را داشتند که با درب های بسته و چراغ های خاموش مواجه شدند. درباره این اتفاق عنوان شد ساعت کار مجموعه به پایان رسیده و طبق دستور درب ورودی اصلی بسته شده است.
پس از مشاجره ای که بین تعدادی از مخاطبان و نیروهای حراست باغ کتاب شکل گرفت، در نهایت از سوی یکی از این نیروها عنوان شد پردیس سینمایی باغ کتاب کار غیرقانونی انجام داده است و نباید از ساعت 22 به بعد بلیت فروشی کند و حتی اعلام شد قوه قضاییه در نامه ای اعلام کرده فعالیت سینما از 10 شب به بعد باید تعطیل شود!
این در حالی است که سینماها با مجوز وزارت ارشاد و اداره اماکن نسبت به برگزاری سانس های شبانه اقدام می کنند، نه قوه قضائیه.
در فیلمی که خبرنگار سینمایی فارس از جنجال دیشب ضبط کرده است، نارضایتی مخاطبان از این اقدام به وضوح دیده می شود. باید پرسید چه سیاستی پشت تعطیلی سانس های شبانه پردیس سینمایی باغ کتاب نهفته است؟ آیا این رویه در روزهای آتی ادامه دار خواهد بود؟ مدیران شهری چه پاسخی برای این موضوع خواهند داشت؟
انتهای پیام/
غلامرضا فرجی درباره وضعیت اکران فیلم ها در پردیس سینمایی باغ کتاب تهران به عنوان یکی از مجموعه های پرمخاطب سینمایی که گفته شده از این پس آخرین سانس نمایشی خود را ساعت 22 قرار می دهد، در گفت وگویی با ایسنا توضیح داد: اداره سینماهای سراسر کشور بر اساس دستورالعمل ابلاغ شده وزارت ارشاد است و همه سینماها مکلف به اجرای آن هستند. سینمای باغ کتاب هم همانند دیگر سینماها موظف است طبق همان دستورالعمل به مخاطبان خدمات دهد.
او افزود: صدور حواله شورای صنفی نمایش طبق نظام نامه اکران، سینمادار را موظف می کند تا بر اساس سانس تعریف شده، میزبان مخاطب باشد و خارج از موارد فوق تخلف محسوب می شود و تخلف گزارش شده هم در شورای صنفی نمایش بررسی خواهد شد.
فرجی یادآوری کرد: آخرین سانس سینماها ساعت 23:59 است و اتفاقی که در باغ کتاب پیش آمده در جلسه آینده شورا بررسی می شود.
طبق مشاهده خبرنگار ایسنا، چهارشنبه شب 19 تیرماه، پردیس سینمایی باغ کتاب در ساعات پایانی کار دچار خاموشی موقتی شد، در حالی که تماشاگرانی برای سانس های آخر شب بلیت داشتند.
البته سانس های نمایش فیلم برقرار شد اما محوطه پردیس سینمایی برخلاف سالن های دیگر باغ کتاب دچار خاموشی بود و تماشاگرانی که در سانس 24 فیلم دیدند، بعد از تماشای فیلم با درهای بسته باغ کتاب روبرو شدند که نمی توانستند آن مکان را ترک کنند.
طبق پیگیری های انجام شده، مسئولان باغ کتاب از پردیس سینمایی این مجموعه خواسته اند که از شنبه آینده بعد از ساعت 22 سانسی نداشته باشند و در تایم تعطیلی باغ کتاب، سالن های سینمایی این مجموعه هم تعطیل شود.
انتهای پیام
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، پول های مشکوک و عباراتی مثل این چند وقتی است بیش از همیشه درباره پروژه های سینمایی شنیده می شود. حالا خیلی ها که خودشان سال ها متهم بودند با بودجه های ارگانی و البته گاه بودجه هایی که مشخص نیست از کجا تامین می شدند، فیلمسازی کرده اند هم با صدایی بلند علیه دارندگان پول های مشکوک انتقاد می کنند.
اما این سرمایه گذاران به دور از فضای سینما کیستند و از کجا این بودجه ها را سر سفره سینمای ایران آورده اند؟ بودجه هایی که فریادهای زیادی را به همراه داشته. مثلا همین چندی قبل در برنامه هفت فراستی و دوستانش در میز نقد به فیلم ما همه با هم هستیم تاختند و گفتند با پول حاصل از دلالی نمی شود کار فرهنگی خوب ساخت. آنها علی جانی سرمایه گذار اپلیکیشن تیک را نواختند و قبل از مراجع قضایی به دارایی هایش خرده گرفتند!
کاری که واکنش میرکریمی و تبریزی را به همراه داشت.
این فقط گوشه ای از حاشیه هایی است که این پول های مشکوک در ماههای اخیر در سینمای ایران به وجود آورده اند. در چندماهه اخیر مسعود ده نمکی، غلامرضا موسوی، محمود رضوی و حتی تیم شفیعی و سازندگانی چون حامد عنقا که سال ها اسم خودشان و سرمایه هایی که برای فیلم های شان فراهم می شد مطرح بود و آنها را پول های ارگانی می دانستند، منتقد گروهی مولتی میلیاردر شده اند که پول بی حساب و کتاب وارد پروژه های سینمایی و سریال های نمایش خانگی کرده اند که باعث گرانی این صنعت شده است.
اما این پولداران گران کننده سینما در سال های اخیر چه کسانی بوده اند؟ مروری روی این نام ها شاید جالب باشد.
صادق رنجکشان : این چندساله اخیر بارها و بارها نام صادق رنجکشان به عنوان یکی از آورندگان پول های مشکوک در سینما سر زبان ها افتاده. او البته این روزها مالک پردیس تئاتر شهرزاد است و تئاتر معروف بینوایان حسین پارسایی هم با سرمایه اش ساخته شده و به روی صحنه رفته است.
رنجکشان یک فعال در حوزه گردشگری است که گروه تورهای مسافرتی دلتابان را دارد.
خودش می گوید هیچ فعالیت مشکوکی ندارد و همه سرمایه اش حاصل از این تور بوده اما گمانه های غیررسمی و شایعات و اتهامات اثبات نشده در مراجع قضایی بسیاری را در این مدت شنیده. او سرمایه گذار فیلم های سرخ پوست و متری شیش ونیم بوده که می گویند دستمزدهای کلانی به ستاره هایش پرداخته است.
او درباره این اتهام زنندگان به خود گفته است: عمده مطالبی که هرازگاهی در رابطه با اینجانب در بعضی از سایت ها و رسانه های مجازی عنوان می شود مربوط به افراد معلوم الحالی است که در جایگاه تهیه کنندگی یا نویسندگی یا هر مورد دیگری در این چند سال اخیر توفیقی در سینما حاصل نکرده و بدون سند و مدرک بوده و بنا به همین دلایل نتوانستیم با هم همکاری داشته باشیم، لذا اقدام به نشر اکاذیب می کنند که حتما در جای خود پاسخ آنها را خواهم داد.
سجاد خواجه علیجانی : او نفر دوم فهرست متهمین است . علیجانی به خاطر اسپانسرینگ جشنواره جهانی فیلم فجر و همکاری مداوم در یکی دو سال اخیر با محمدرضا گلزار از برنده باش تا ما همه با هم هستیم زیر ذره بین است. علیجانی در چند فیلم جشنواره امسال هم سرمایه گذاری داشته. این جوان که می گویند مجموعه شرکت های اپلیکیشنی دارد، کمتر پاسخی به اتهامات داده و بیشتر سکوت کرده است. او که می گویند یک دهه قبل مالک یک مغازه ساده تجهیزات کامپیوتری بوده، حالا این قدر دارد تا دستمزد میلیاردی گلزار را بدهد و فیلم پرهزینه کمال تبریزی را بسازد یا پولش را صرف ساحت رحمان 1400 کند.
گروهی شایعه کردند او در تجارت ارزهای دیجیتال بوده و با گرانی این پول های دیجیتالی حالا صاحب چنین ثروتی شده. شایعاتی که البته علی جانی نسبت به آنها واکنشی نداشته است.
ابراهیم عامریان : در سال های اخیر خاندان عامریان که کارشان تجارت بین ایران و برزیل است هم وارد سینما شدند. کارشان واردات گوشت و دانه های روغنی از برزیل و صادرات فرش و جواهر به آن کشور است. آنها از سرمایه گذاری در من سالوادور نیستم وارد سینما شدند. بعد هم کارهایی چون تگزاس1 و2 را ساختند. حالا هم دیگر ابراهیم، برادر کوچکتر خانواده مجوز تهیه کنندگی گرفته و به نظر می رسد کار گیشه ای سینمای بدنه و فیلم های طنز پرمنتقد را برای بازگشت سرمایه به عنوان هدف انتخاب کرده است.
اول مارکت : اول مارکت اسپانسر اختصاصی کارهای اخیر مهران مدیری است. از دورهمی شروع کردند و بعد فیلم ساعت 5 عصر را ساختند. حالا هم که سریال هیولا را در شبکه نمایش خانگی دارند. آنها مالک یک اپلیکیشن هستند و می گویند برای تولیدات فرهنگی شان با مدیری قراردادی سنگین دارند.
بی تردید این توانایی پرداخت هزینه های سنگین فیلمسازی و سریال سازی را داشتند و از آنهایی هستند که خوب پول به عوامل داده اند. اصل کارشان و مالکان شان به طور شفاف چه کسانی هستند؟ خیلی روشن نیست اما به نظر می رسد تهیه کنندگی سیدمصطفی احمدی برای درخت گردو کار تازه محمدحسین مهدویان هم بی ربط به آنها نباشد.
برادران یاری : این نام البته نام غریبی در حوزه نمایش خانگی نیست.
یاری ها که در چند سال اخیر با هشتگ خاله سوسکه و ممنوعه و گلشیفته در شبکه نمایش خانگی سرمایه گذاری کردند، تا پیش از این و اقلا در دو دهه گذشته شرکت پخش هنرنمای پارسیان را داشته اند.
آنها هم سریال های نمایش خانگی پرهزینه ای ساختند اما ادعای شان این است که کارهای شان خوب فروخته و پول بی حساب و کتاب هزینه نکردند.
سیدمحمود رضوی : رضوی این روزها منتقد پول های کثیف در سینماست. ولی خود او فیلم هایی که شکست تجاری داشتند، کم نساخته. رضوی که از سیمای مهر هستی کارش را با تهیه کنندگی درباره الی آغاز کرده همیشه ارتباطی نزدیک با خانواده قالیباف داشته است. او در سیانور و ماجرای نیمروز ضرر هم داده. مثل پروژه خیابان های آرام که به کلی بیخیال اکران فیلمش شده است!
او اما چطور با ضرر فیلم می سازد؟ خودش می گوید: کارم ساخت تیزرها و فیلم های تبلیغاتی و پروژه های مربوط به نهادهای اقتصادی است. سرمایه ام را از آنجا درمی آورم و سینما علاقه ام است.
این ادعای خود اوست که خیلی در بازار و تجارت خریداری نباید داشته باشد.
محمدرضا شفیعی: شفیعی مالک موسسه وصف صباست. از انیمیشن تا روزنامه سینمایی و تا سریال های شبکه سه سیما حوزه تخصصی آنهاست. کارهای سینمایی هم گهگاهی دارند. او نمونه استاندارد تولیدات سینمایی مستقل اصولگرایان سنتی است. طیف بچه مذهبی ها و نهادهای مذهبی قم.
محمد امامی : می گویند هنوز هم پول هایش در سینما و شبکه نمایش خانگی مانده. او حالا حکم زندان بلندمدتش صادر شده است. همین حالا می گویند سال های دور از خانه هم با پول او ساخته شده و یک سریال نمایش خانگی در دست ساخت دیگر هم از مانده پول های اوست. امامی که به خاطر اخلال در نظام مالی در پرونده بانک سرمایه ، بازداشت است اولین بار برای سریال شاهگوش پول وارد نمایش خانگی کرد و خوب هم فروختند. درست مثل سریال شهرزاد . در ابله شکست خوردند اما مصادره و ابد و یک روز شان خوب فروخت. سرمایه گذار اولیه شبی که ماه کامل شد هم بود و او را در صف اول واردکننده پول های مشکوک به سینما معرفی می کنند.
احسان دلاویز :احسان دلاویز شریک امامی و حالا احتمالا هم بندش است. او فعالی رسانه ای در دو دهه گذشته بوده که فعالیت های سیاسی در دفاتر روسای جمهور پیشین هم داشت. در شاهگوش کنار امامی بوده و بعد هم د ندون طلا را سرمایه گذاری کرده. دلاویز هم متهم پرونده صندوق بازنشستگی آموزش و پرورش است، مثل امامی.
هادی رضوی : ضلع سوم مثلث امامی و دلاویز است. او که در شهرزاد یک شریک امامی بود اما با افتادن امامی به زندان به دلیل اینکه داماد محمد شریعتمداری وزیر کار است، تلاش زیادی کرد از آنها فاصله بگیرد. او چند جشنواره فیلم دفاع مقدسی را به عنوان اسپانسر همراهی کرد و بعد هم که کارش به دادگاه کشید.
حسین هدایتی : حسین هدایتی هم بی ارتباط به رضوی و امامی نیست. او حالا 20 سال حبس گرفته. حوزه تخصصی هدایتی اما بیشتر فوتبال بود. فقط یک بار خواست با داود میرباقری از طریق تیم دلاویز و برومند، ماه تی تی بسازد که یک بودجه میلیاردی اش از مدیری تا طنابنده و افخمی و چند نفر دیگر پخش شد و برگشتی هم نداشت.
بابک زنجانی : بابک زنجانی که حالا زندان است هم خیلی در سینما برای خودنمایی حاضر نشد. عکس هایی با امیر جعفری و چند نفر دیگر دارد اما اصل کارش همان تیم داری فوتبال بود. شایعاتی درباره سرمایهگذاریاش در پروژه ناموفق نقش نگار علی عطشانی با بازی ناصر ملک مطیعی وجود داشته است.
گلرنگ رسانه : یکی از ناموفق ترین حضورهای اقتصادی گلرنگ، فعالیت در شبکه نمایش خانگی بود. آنها که شرکت پخش محصولات بهداشتی داشتند، با مهران مدیری و سریال قهوه تلخ وارد این عرصه شدند و شروع به تولید هم کردند ولی به رغم هزینه های بالا ، پروژه شان شکست خورد و به همان کار تخصصی شان برگشتند.
برادران گلیان : در دهه 80 نامشان با مهران مدیری گره خورده بود. آنها تقریبا همه جا با او کار مشترک می کردند. از سینما تا تلویزیون! آنها غول آگهی های تبلیغاتی بودند و برند پرمخاطب مهران مدیری در پاورچین و نقطه چین و بقیه، ویترین پر زرق و برق شان بود!
ولی در شبکه نمایش خانگی و با تغییر الگوی آگهی ها، تقریبا از این چرخه پول آوری و سودآوری خارج شدند!
برادران مدرسی : برادران مدرسی همان نقش گلیان ها را در کارهای طهماسب و جبلی داشتند. صاحبان آگهی که تنها برند سودده سال های اخیرشان کلاه قرمزی بود. برندی که به دلیل عدم توافق با رسانه ملی، دو سه سالی است کاری تولید نمی کند و این گروه هم خیلی دیگر سهمی از ورود و تولید پول یا هزینه کلان در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ندارند.
حمید اعتباریان : او را از سابقون ورود سرمایه به سینما می دانند برای حوالی سال 80 . اعتباریان که در لندناقتصاد خوانده یکباره به ایران برگشت و سه گانه ستاره را ساخت. سن پطرزبورگ و شام عروسی دیگر تولیداتش هستند و حالا چند سالی است که کار مهمی تولید نکرده.
پولش از کجا آمده، برگشت داشته یا نه هم خیلی درباره اش اطلاعاتی وجود ندارد .
258258
کد خبر 1278670
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ سیدرضا اورنگ در یادداشتی با تاکید بر تصویب قانون سینما در مجلس شورای اسلامی نوشت: در جهانی که ما زندگی می کنیم، همه چیز بر محور قانون می چرخد. آسمان قانون خود را دارد و زمین نیز تابع قوانین خاص خویش است. چرخه حیات آدمی هم قانونی دارد که آغاز و انتها دارد. بشر که خود تابع قانون طبیعت است، برای زندگی بهتر و کم کردن خطر، قوانینی را برای اداره اجتماع خود وضع کرده است، قوانینی که رعایت نکردن آن جرم محسوب می شود. هر پدیده ای در جهان قانون مخصوص به خود را داشته، دارد و خواهد داشت، زیرا اگر این گونه نباشد همه چیز از هم خواهد پاشید.
در کشور ما نیز قانون حاکم است و هر سازمان و اداره ای قانون مصوب خود را دارد. مردم نیز باید در چارچوپ قانون حرکت کنند. هنر، با این که تجلی ذات انسان است، برای تولید و ارائه باید تابع قانونی باشد. قانونمندی به معنای حذف ذوق هنری نیست، زیرا کشف و شهود هنر وابسته به ذات انسان هاست. آنچه مد نظر است، تصویب قانون برای رعایت و حرمت گذاشتن به حق هنرمندان و مخاطبان هنر است. سینما، به عنوان هنر هفتم، تأثیرگذارترین و محبوب ترین هنر در جهان محسوب میشود. برای همین باید برای ارائه آن به مخاطب از قانون خاصی پیروی کند. تمام کشورهای صاحب سینما که پیشرفت های روزافزون داشته و دارند، مدیون قانونی مدون و مصوب برای تولید و ارائه آن هستند. 100 سال از حضور سینما در ایران میگذرد، اما هنوز قانونی مدون و مصوب برای آن وجود ندارد. در طول سالیان دراز هرکس و هر گروهی بنا بر سلیقه خود قصد داشته جهت سینما را به سمت و سویی که خود خواسته ببرد و برده است. هرج و مرجی که در حال حاضر در سینمای ایران وجود دارد، به خاطر نداشتن قانون است، قانونی که به تصویب مجلس برسد و تخلف از آن جرم محسوب شود. اگر قانون بر سینما حاکم باشد، بساط برخورد سلیقه ای مطمئناً از سینما رخت بر خواهد بست.
اگر قانون وجود داشته با شد، هر گروهی به خود اجازه نخواهد داد تا مجمعی از افراد مورد وثوق خود تشکیل داده، بندهایی را در جمع خودی و به نفع خودی تصویب کرده و بخواهد آن را به جامعه سینمایی و علاقه مندان آن تحمیل کند. اگر سینما قانون داشته باشد، هیچ مدیر دولتی نخواهد توانست، زیر مجموعه ای را که به دست او امانت داده اند، به سلیقه خود تغییر و اداره کند. نمی توان گفت در سینما قانون شکن وجود دارد، چون قانونی بر آن حاکم نیست که بخواهد شکسته شود.
برخوردهای سلیقه ای که در تمام سطوح سینما دیده می شود به خاطر نبود قانون است. همه از خط قرمزها در سینما صحبت می کنند، اما هیچ کس چارچوبی برای این خط قرمزها ترسیم نکرده است. برای همین همه چیز بر مدار سلیقه ها می چرخد. سینما باید دارای قانون باشد، قانونی که مجلس تصویب کند و تخلف از آن جرم محسوب شود. بی قانونی سینمای ما را به هرج و مرج و نابودی خواهد کشاند. نمایندگان محترم مجلس، برای نجات سینما که در حال حاضر مهم ترین ابزار تبلیغات یک نظام محسوب می شود، هرچه زودتر قانونی را مصوب کنند تا سینمای ایران شکل واقعی خود را پیدا کند.
تصویب این قانون توسط آنان، گوهر تابناکی است که بر پیشانی تاریخ سینمای ایران همواره خواهد درخشید.
هر از گاهی آماری منتشر می شود که در آن به نام برخی از بازیگران اشاره می شود که مثلا آنها در این مدت زمان n مقدار میلیارد در سینما فروش کرده اند، آماری که حتی اگر وجهه بین المللی و رسمی هم به خود بگیرد نمی تواند منطقی در آن دیده شود .
اینکه نوید محمد زاده x میلیارد فروش کرده است و نفر اول فروش ستارههای سینما محسوب می شود یا محمد رضا گلزار دوم است، مهران مدیری سوم است و پژمان جمشیدی چهارم و ... شاید نگاهی به میزان استقبال مخاطب به لحاظ فروش فیلم در اثری که این هنرمندان در آن ایفای نقش داشته اند باشد اما دور از منطق است که فکر کنیم ستاره ها با هر اندازه از محبوبیت و توانمندی شان تنها عنصر موثر در فروش یک فیلم سینمایی محسوب می شوند.
فروش یک فیلم سینمایی به عوامل مختلفی بستگی دارد که تنها یکی از آنها می تواند بازیگر باشد. اما موارد مهم و موثری چون؛
الف: زمان اکران
ب: فیلمنامه
ج: کارگردانی
د: چیدمان بازیگر
ه: ساختار و کیفیت فیلم
و: ژانر
و چندین عامل دیگر که هر کدام در موفقیت یک فیلم سینمایی موثر هستند.
بی تردید ستاره ها هم نمی توانند در یک قصه آبکی بدرخشند! مگر می شود در قصه ای که هیچ حرفی برای گفتن ندارد ستاره ای بتواند ناجی قصه باشد؟
در طول ادوار مختلف بارها شاهد این بوده ایم که ستاره های سینما از یک قصه بی سر و ته به اقبالی دست پیدا نکرده اند!
و باز بارها مشاهده کرده ایم که ستاره ها به لطف توانایی و توانمندی بازیگر مقابلشان( نقش مکمل) توانسته اند صاحب سیمرغ شوند.
در حقیقت گذشته است آن دوره ای که تماشاگران تنها به واسطه ستاره ها وارد سالنهای سینما می شدند.
در حقیقت امروزه حتی می توان گفت تبلیغات دهان به دهان جای تبلیغات مختلف در مدیاهای متفاوت را گرفته است و فیلم های ضعیف با تبلیغات قوی و ترفند های مختلف تبلیغاتی هم نمی توانند به فروش ایدآل دست پیدا کنند. مگر از تماشاگرانشان نمره قبولی بگیرند و اثر در تبلیغات دهان به دهان هم موفق باشد.
بدین ترتیب باید گفت موفقیت هر فیلم سینمایی و دیده شدن هر ستاره ای در سینما به فاکتورهایی بستگی دارد که نبود هر یک شرایط را برای درخشش ستاره و اقبال اقتصادی مهیا نمی کند.
با این اوصاف باید گفت این ستاره ها نیستند که از یکدیگر پیشی می گیرند ، ستاره ها نقش خودشان را بازی می کنند، یعنی تنها به اندازه ای که شاید روی کاغذ هم مشخص شود تماشاگرشان را به سالن می کشاند و موفقیت هر فیلم تنها برای آنها و به اسم آنها نیست.
وفتی که یک چهره پرفروش کمدی در سینمای جدی نمی فروشد یا یک چهره استار در سینمای درام در ژانر کمدی حرفی برای گفتن ندارد، باید مطمئن شد که ستاره ها هم برای دیده شدن باید در جایی درست قرار بگیرند.
اخیرا در آماری اعلام شده است که نوید محمدزاده پول سازترین بازیگر چهار ماه اول سال 1398 است. در اینکه او بازیگری توانمند است و می تواند زندگی هنری واقتصادی یک پروژه را تحت تاثیر قرار دهد شکی نیست اما همه چیز باید دست به دست هم دهد تا ستاره هم به پولسازی برسد.
با رسیدن فروش سرخ پوست به هشت میلیارد و ششصد میلیون تومان فیلم نیما جاویدی، کمدی ما همه با هم هستیم را در جدول فروش جا گذاشت و به رتبه دوم جدول فروش عید فطر رسید.
بازیگران زیر پولسازترین بازیگران سینمای ایران در چهار ماه اول سال 98 بوده اند.
نوید محمد زاده با 35230000 اول
محمدرضا گلزار و مهران مدیری با 31080000 دوم
پژمان جمشیدی با 27810000 سوم
به گزارش سینماپرس ، تجربه کاهش بلیت سینما در برخی سالن های سینما و برخی روزها و افزایش اقبال عمومی نسبت به این سالن ها و در روزهایی که قیمت بلیت نیم بها محاسبه شده بود، باعث شد تا شورای اکران با تأیید مصوبه شورای صنفی نمایش فیلم مبنی بر حذف نیم بها بودن بلیت سینما در روزهای شنبه، این اقدام را مشروط به نیم بها کردن دو سانس اول تمامی روزهای سالن های سینما علاوه بر نیم بها بودن کل سانس های روزهای سه شنبه نمود.
در واقع نیم بها نفروختن تمامی بلیت های سالن سینما در روزهای شنبه، مشروط به آن شده که سانس های اول هر روز تا قبل از ساعت 15 نیم بها عرضه شود. این رویکرد در راستای افزایش مخاطبان سالن های سینما در سانس های صبح تا ظهر و توزیع بیشتر مخاطب شنبه در سانس های صبحگاهی در نظر گرفته شده؛ اما گام بلندی در راستای افزایش دسترسی عمومی به سینما و ارزان سازی سینما قلمداد نمی شود. واقعیت آن است که قیمت بلیت سینما به عنوان یک تفریح نسبتی با درآمد عموم مردم ندارد و به همین دلیل کمتر از 10 درصد مردم در سال به سینما می روند.
مطابق با این مصوبه قیمت اصلاح شده سینماها بر اساس درجه سینما (مدرن، ممتاز و درجه یک و دو) با احتساب ارزش افزوده مشخص و از سوی شورا تأیید شورا شد که با توجه به تأیید این مصوبه توسط ریاست سازمان سینمایی از اول مردادماه لازم الاجرا خواهد بود؛ قیمت هایی که البته تفاوت معناداری با گذشته ندارد و تنها بخش قابل توجه آن، تفکیک دقیق تعرفه ها است؛ به گونه ای که تنها در روزهای پنجشنبه و تعطیل قیمت بلیت سینما صرفاً در سالن های سینمای مدرن نظیر پردیس های سینمایی بیست هزار تومان است.
البته این قیمت گذاری به نوعی بازی با اعداد است و چه بسا توسط برخی پردیس های سینمایی وابسته به برخی نهادها که شمار بالایی از سالن ها را در اختیار دارند نیز اجرا نشود؛ کما اینکه در گذشته نیز در موارد متعددی توجهی به نرخ گذاری ها و مصوبات سازمان سینمایی را اجرا نکرده بودند. از این منظر بعید نیست مصوبات شورای اکران سازمان سینمایی را نیز چندان جدی نگیرند و بر اساس نرخ گذاری که تشخیص می دهند، عمل کنند.
واقعیت آن است سینما که در دنیا جزو ارزان ترین و عمومی ترین تفریحات فرهنگی محسوب می شود، در ایران به شدت نسبت به سطح درآمد عمومی گران است و بر خلاف دیگر نقاط دنیا برای طبقه فرودست اقتصادی و بخشی از طبقه متوسط نیز سهل الوصول نیست؛ بنابراین، باید به سمت ارزان کردن قیمت بلیت سینما ولو از طریق اعمال حاکمیت رفت و برای چندین سال متمادی از این طریق مانع از افزایش قیمت بلیت سینما شد. این نگرش باعث خواهد شد، اکران فیلم ها در سانس ها با جمعیت بیشتری صورت پذیرد و هزینه سالن داران که بهانه افزایش قیمت بلیت سینما تا این سطح بوده را پوشش دهد.
همچنین بر اساس طرح دیگری که از اول مردادماه سال جاری لازم الاجرا خواهد بود، مطابق با فروش برخط بلیت سینما، به محض تراکنش، سهم صاحبان سینما و پخش کننده فیلم ها مشخص و توزیع خواهد شد. به منظور هماهنگی بیشتر در نحوه محاسبه و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده فیلم و سینما مقرر شد، انجمن سینماداران و شورای صنفی نمایش فیلم، نشستی را پیرامون نحوه عملیاتی کردن و اجرای مصوبات قانونی به عمل آورند.
این مصوبه به نظر کارآمدتر می آید، مشروط به آنکه واقعاً عملیاتی شود. یکی از دلایل کندی تولید در سینمای ایران، مسیر طولانی و پرپیچ و خم بازگشت سرمایه به تهیه کننده و سرمایه گذار فیلم های سینمایی است. پس از آنکه فیلم سینمایی تولید می شود، بعضاً حتی بیش از یک سال برای اکران مناسب باید صبر کند. پس از اکران فیلم نیز تهیه کننده مسیر طولانی را باید طی کند تا درآمدش را از دفتر پخش دریافت کند که در مواردی تا هشت ماه به طول می انجامد. برخی سامانه های فروش بلیت نیز، درآمد در لحظه را برای پانزده روز حبس می کردند و بدین ترتیب کسب سود بانکی می نمودند.
همین رویه ها باعث شده میان تولیدات برخی تهیه کننده ها فاصله ای چشمگیر تا سه سال بیفتد، حال آنکه با بازگشت به لحظه سرمایه به پخش کننده که پخش کننده را مکلف به تسویه حساب سریع با تهیه کننده می نماید، تهیه کننده به محض پایان اکران فیلمش، درآمدش از اکران عمومی در اختیارش قرار گرفته و می تواند اقدام به ساخت فیلم تازه نماید. این رویه تازه نه تنها سوددهی تولید را در سینمای ایران را افزایش می دهد، بلکه باعث می شود، تهیه کنندگان در دوران طلایی شان، فرصت تولید شمار بیشتری از فیلم ها را داشته باشند.
*تابناک
به گزارش سینماپرس ، نود و شش دقیقه معادل پنج هزار و هفتصد و شصت ثانیه؛ سخت بود اما گذشت. تماشاگر عادی می تواند برخیزد اما فقط یک منتقد غیرمسئول می تواند فیلم را در نیمه رها کند و شب شنبه در چشم مردم خیره شود و به نقدش بپردازد یا درباره اش چند خط بنویسد. منتقد می بایست تک تک این ثانیه های سخت را با دقت خیره به پرده عریض سینما باشد تا در نهایت داوری همه جانبه گرایانه و نزدیک به انصافی نسبت به فیلمی چون کمدی سامورایی در برلین داشته باشد.
امیر نادری پس از تجربه های نه چندان موفق بدرود بغداد و افسانه شکارچیان گرگ ، این بار با یک فیلم کمدی کوشید بخت خود را بیازماید و در همین راستا حمید فرخ نژاد، امیر مهدی ژوله، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی، سامان صفاری و چند بازیگر دیگر را مقابل دوربین امیر موسوی برد تا در این دوران اقبال عمومی نسبت به فیلم های کمدی، فیلم تازه اش دست کم فروش قابل توجهی داشته باشد و خود را به عنوان یک فیلمساز موفق سینمای بدنه معرفی کند.
با این حال نادری دیر به قافله رسیده بود و این فیلم نیز همچون چند فیلم اخیر فرخ نژاد فروش چشمگیری نداشت تا مشخص شود تماشاگر نیز از تکرار این بازیگر توانمند در فواصل کوتاه با کمترین میزان تغییر در بازی خسته شده است. تنها فرخ نژاد نیست که در حد یک تیپ ظاهر شده و امیر مهدی ژوله نیز در حد همان تیپ باقی مانده و شخصیت کم هوش خودش را مجدداً بازنمایی کرده اما مگر از ارائه یک تیپ تکرار چقدر می توان مردم را سرگرم نمود و کاسبی کرد!؟ ً دیگر بازیگران نیز وضعیت مشابهی دارند و کستینگ از قضا بر ضد داستان عمل می کند.
داستان فیلم درباره سه شرخر است که شغل شان زنده کردن چک و وصول طلب است و در همین راستا، برای یک مورد کاری درباره سند زمینی به برلین می روند و این آغاز حواشی است. این ایده تکراری است که داستان فیلم را به یک کشور خارجی و چند زن زیبارو کشاند که می توان بدون حجاب با توانایی بیان چند کلمه فارسی به تصویرشان کشید و با قرار دادن چند دیالوگ دوپهلو و همچنین چند کمدی موقعیت، یک فیلم دارای جاذبه برای مخاطب عام در چارچوب سینمای بدنه خلق کرد اما این فیلم در استفاده از همین فرمول بازاری نیز ناکام مانده است.
برخی ماموریت این فیلم ها را خنداندن مخاطب و فراموش شدن می خوانند اما حقیقت تلخ آن است که این فیلم حتی در این زمینه ولو با شیوه مبتذل مرسوم در چنین فیلم هایی نیز ناموفق است. فیلمنامه سامورایی در برلین که از منطق روایی قابل دفاعی برخوردار نیست، با یک گروه از بازیگران جلسه ای که به زور در داستان گنجانده شده اند.
ظاهراً این رویکرد در پیش گرفته شده تا بتوان تصویر و نام این گروه از بازیگران جلسه ای را در تبلیغات تجاری فیلم استفاده کرد مواجه بوده که برای گنجاندن شان در خط روایی، داستان های فرعی و شاخ و برگ های بی موردی داده شده که کارگردان را برای چفت و بست دادن همه اینها با دشواری همراه ساخته و در نهایت نه داستان چفت و بست درستی دارد و نه کارگردان با تمرکز بر فضای کمدی، کمترین موفقیتی در خلق چند کمدیِ موقعیتِ حداقلی را به دست آورده است.
اگر امیر نادری، خود نویسنده فیلمنامه نبود، این امکان وجود داشت که بخشی از تقصیر را به گردن سناریست انداخت اما واقعیت آن است که راه دررویی وجود ندارد! نادری به تنهایی مسئول خلق چنین فاجعه احتمالاً گرانقیمتی است؛ فاجعه ای ماقبل نقد که نگارنده حس کرد باید خطر تماشایش را به تماشاگران هشدار دهد تا مردم در این روزها با قیمت های بلیت سینما، بتوانند با دقت بهتری انتخاب کنند. سامورایی در برلین یک هشدار نیز محسوب می شود که فرمول فروش شماری از کمدی های سطح پایین آهسته آهسته کارکردش را از دست داده و تماشاگری که صرفاً به دنبال خنده است نیز دیگر حاضر به خرید بلیت این فیلم ها نیست.
*تابناک
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت منتشر شده در صفحه اینستاگرام جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون به شرح زیر است:
صف آرایی شورای عالی تهیه کنندگان در برابرقبیله پولشویان سینما باچنداما واگر! شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران در اطلاعیه ای، بااعلام مواضع روشن و شفاف، برای مقابله جدی با پولشویان که در بروز نابسامانی های سینما،نقشی مشخص دارند، واردکارزارشده است. شورای یاد شده در بیانیه خود، تهیه کنندگان سینمای کشوررا به پرهیزاز هرگونه همکاری باپولشویان ومبارزه با آن ها دعوت کرده است. باخشنودی ازاین اقدام مهم شورای عالی تهیه کنندکان، ذکر نکاتی دراین ارتباط ضروری و تعیین کننده است. اهالی سینما به درستی می دانند که افزون برحضوروفعالیت قبیله پولشویان ، دارودسته مافیا و ابتذالگراها هم درسینمای امروز ایران درجهت غارت بیت المال و تخریب سینما وایجاد انحصار و انزوای سینماگران مستقل، سهم ونقش دارندکه نبایدنادیده گرفته شوند. ازهمین رو چنانچه قراراست برای پاک و سالم سازی سینما از وجود مفسدان و ازجمله قبیله پولشویان، مبارزه ای فرهنگی، اجتماعی و قانونی شکل بگیرد، باید مبارزان راه آزادی سینما از یوغ جهل وقدرت وثروت های آلوده و سرمایه های کثیف،باعزم راسخ و همت بلند درکنارمبارزه باپولشویان با مافیا و ابتذالگراها هم مبارزه کنند. ازاین دومهم تر، مبارزه با باافراد و جریان هایی است که شرایط ورود وفعالیت مافیا و پولشویان و ابتذالگراها را درسینمامهیا کرده و همچنان ازآن هاحمایت می کنند. اعضای این طایفه حامی و سهم بر که ازعوامل آن سه طیف انحرافی تلقی می شوند، در سازمان اشتباهی سینمایی، خانه سیاسی و تجاری سینما،بنیادپهلوی و...... آشیان دارند.
به همین دلایل اگربیانیه شورای عالی تهیه کنندگان شعارنیست و به راستی مبارزه ای درکار است، باید مبارزه ای همه جانبه، قدرتمندانه، یکپارچه، فراگیر و مستمر باشدوسینماگران بویژه تهیه کنندگان سینما ، با هرچهارجریان تخریبگرسینما یعنی؛ مافیا، پولشویان ،ابتذالگراهاوحامیان آن هامبارزه کنند. دراین مقابله و مبارزه ،حتا اگر یکی از چهارطیف مذکور، آگاهانه یا ناآگاهانه نادیده یا کم دیده گرفته شود، مبارزه دوستان، دور باطل وحرکتی بدون نتیجه خواهد بود. این جدال عزت و شرف،می تواندوبایدمبارزه ای بزرگ برای احیای ساختار،مناسبات و حرمت و اعتبار سینمای ایران باشد. بنابراین شعار و رفاقت و کادو وهدیه برنمی تابد.مردم ایران و دوستداران سینما،مدافع وناظرهمت مبارزان سلامت اندیش سینماباآلودگی ها و فسادهای جاری درعرصه های فرهنگ وهنر بویژه سینماهستند!
به گزارش خبرنگار مهر ، محمدرضا شفاه تهیه کننده فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است به کارگردانی رضا زهتابچیان شب گذشته با حضور در برنامه تلویزیونی هفت درباره بلاتکلیفی این فیلم برای اکران عمومی و دست اندازهای پیش روی این فیلم برای دریافت پروانه نمایش، توضیحاتی ارائه کرد.
شفاه در گفتگو با محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و مجری برنامه هفت درباره وضعیت فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است توضیح داد: واقعیت این است که سوال درباره وضعیت این فیلم، سوال خود ما هم هست! هفته گذشته و به دلیل همین نگرانی بود که نامه ای را خطاب به آقای طباطبایی نژاد معاون تازه منصوب ارزشیابی و نظارت نوشتیم و درخواست کردیم که وضعیت فیلم ما را روشن کنند. وضعیت بلاتکلیفی فعلی به شدت به فیلم ما آسیب می زند.
وی ادامه داد: خاطرم هست در ایام جشنواره فجر به برخی دوستان می گفتم که اتفاقات و اظهاراتی وجود دارد که من را به نسبت قبل نگران تر می کند که مبادا مجوز اکران برای فیلم صادر نشود. برخی آن زمان احساس می کردند که این اظهارات تبلیغاتی است اما واقعاً بنای ما از ابتدا این بود که فیلم در ایام نوروز 98 اکران شود. ابتدا گفتند نیروی انتظامی مخالف نمایش فیلم است و باید نظر آن ها جلب شود. جلسات متعددی هم داشتیم تا نهایتاً دوستان نیروی انتظامی در زمان مقرر نظر خود را به صورت مکتوب به ارشاد اعلام کردند.
شرط کردند فیلم نباید نوروز اکران شود!
شفاه افزود: بعد از آن به ما اعلام شد که در صورتی پروانه نمایش برای فیلم شما صادر می شود که آن را در عید نوروز اکران نکنید و واقعاً نمی دانم آیا این شرط برای صدور پروانه نمایش یک فیلم چقدر در سینمای ایران مسبوق به سابقه بوده است. ما حتی برای اکران نوروز درخواست هم داده بودیم اما تأکید شد که باید انصراف بدهید و نهایتاً هم تصمیم بر این شد که اکران نوروز را از دست بدهیم. معترض این وضعیت بودیم اما واقعاً احساسمان این بود که بعد از این تصمیم پروانه نمایش فیلم صادر خواهد شد، اما بعد از چهارماه انتظار و ارائه درخواست رسمی و کتبی، هنوز پروانه نمایش برای فیلم صادر نشده است. هر بار هم به مراجعی ما را ارجاع دادند که به ظاهر ارتباطی با صدور پروانه نمایش فیلم نباید می داشتند!
وقتی پیگیری می کنیم ما را ارجاع می دهند به مذاکراتی در سطح وزیر ارشاد. مذاکرات هم انجام می شود اما وقتی پیگیری می کنیم مجدد به پاسخی نمی رسیم. این یک چرخه باطل است که طبیعی است به نتیجه هم نمی رسد وی تأکید کرد: در این بازه زمانی چهارماهه تصمیم ما این بود که هیچ تحرک رسانه ای نداشته باشیم چراکه قائل به این بودیم که بررسی برای صدور پروانه نمایش، حق طبیعی وزارت ارشاد است. اما بعد از این زمان احساس کردیم باید رسانه ها را در جریان قرار دهیم تا حق فیلم سلب نشود.
تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است تأکید کرد: اگر تعلل در صدور پروانه نمایش فیلم بیش از این ادامه پیدا کند، عملاً ما فرصت اکران فیلممان در سال جاری را از دست خواهیم داد. در سال های بعد هم امکان دارد فیلم کهنه شود و باز همین هم به دلیل دیگری برای اکران نشدن فیلم تبدیل شود.
شفاه در ادامه در پاسخ به اظهارنظر محمدحسین لطیفی مبنی بر تحت فشار بودن ارشاد از بیرون برای عدم صدور پروانه نمایش فیلم دیدن این فیلم جرم است تأکید کرد: همه چیز علی الظاهر در داخل ارشاد است و مثلاً وقتی پیگیری می کنیم ما را ارجاع می دهند به مذاکراتی در سطح وزیر ارشاد. مذاکرات هم انجام می شود اما وقتی پیگیری می کنیم مجدد به پاسخی نمی رسیم. این یک چرخه باطل است که طبیعی است به نتیجه هم نمی رسد.
آیا شخص وزیر ارشاد هم زیر فشار است؟
لطیفی باردیگر تأکید کرد که این شرایط می توان نشان دهنده فشار از بیرون حتی به شخص وزیر ارشاد باشد که شفاه در پاسخ گفت: به نظرم اگر چنین فشاری وجود دارد باید صراحتاً اعلام شود. شفاف سازی که شعار جناب آقای انتظامی ریاست سازمان سینمایی است، یکی از مصادیقش همین است. البته من امید دارم با توجه به سابقه جناب طباطبایی نژاد که همیشه با جوانان کار کرده اند، این فیلم، که تجربه اول یک فیلمساز جوان است، تعیین تکلیف شود. کاش حداقل اعلام کنند که تصمیم گیری درباره این فیلم برعهده ما نیست، تا ما تکلیف خود را بدانیم. روش و رویکرد فعلی دوستان باب هرگونه مذاکره را بسته است چراکه ما اساساً نمی دانیم در چه وضعیتی قرار داریم.
اگر در وزارت ارشاد برخی دوستان احساس می کنند فیلم علیه جناح متبوع آن ها است، پاسخ من این است؛ نه وقت مان اینقدر بی ارزش است و نه وسیله سینما را اینقدر بی ارزش می دانیم که آن را صرف مجادله دو جناح کنیم در ادامه لطیفی این جنس بلاتکلیفی را مسبوق به سابقه دانست و به عنوان مثال به فیلم رستاخیز احمدرضا درویش اشاره کرد، که شفاه در واکنش به آن گفت: در آن نمونه هم گفته شده برخی مراجع با فیلم مشکل دارند و حالا یا مذاکرات با ایشان به نتیجه می رسد یا خیر! اما درباره فیلم ما اساساً نمی دانیم مشکل از کجاست و باید با چه کسی در این زمینه مذاکره کنیم!
مجری برنامه هفت در ادامه با اشاره به حساسیت ها نسبت به جنس خاصی از فیلم ها گفت: زمانی که فیلم سینمایی آژانس شیشه ای ابراهیم حاتمی کیا اکران شد، بسیاری از ما در سالن می گفتیم چطور جرئت کردند چنین چیزی را بسازند و نمایش بدهند، اما واقعیت این بود که همه مردم آن فیلم را دیدند و اتفاقی هم نیفتاد. بالاخره این جنس فیلم ها یا درباره یک واقعیت موجود در جامعه صحبت می کنند یا نه؛ اگر نه که جای نگرانی ندارد! دیدن این فیلم جرم است مشخصاً حاصل دغدغه مشترک یک تهیه کننده و کارگردان است که به راحتی می توانستند سراغ سوژه دیگری بروند اما به عنوان یک خودی و از سر دردمندی این فیلم را ساخته اند. وقتی این فیلمساز دردمند را اینقدر اذیت کنیم، فردا تبدیل به چه فیلمسازی می شود!؟
سینما را اجل از مجادلات سیاسی می دانیم
شفاه در تکمیل این اظهارات لطیفی تأکید کرد: برخی نگاه بسیار سطحی به فیلم دارند و احساس می کنند این فیلم ساخته شده تا یک جناح سیاسی خاص را بزند. اگر در وزارت ارشاد هم برخی دوستان چنین نگاهی به فیلم دارند و احساس می کنند فیلم علیه جناح متبوع آن ها است، پاسخ من این است که ما اساساً فیلمسازی را اجل از این نگاه سطحی می دانیم. نه وقت مان اینقدر بی ارزش است و نه وسیله سینما را اینقدر بی ارزش می دانیم که آن را صرف مجادله دو جناح کنیم.
وی تأکید کرد: اعتقاد ما این است که آنچه ساخته ایم، نقد سیاست ورزی در جامعه امروز است که نه چپ و راست دارد و نه اصلاح طلب و اصولگرا. مهمترین شاهد ما هم خود فیلم است که نشانه هایی از همه این افراد در آن وجود دارد. شاهد دیگر هم این است که امروز هر دو جناح سیاسی مخالف فیلم هستند!
تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است در ادامه تأکید کرد: ما این فیلم را نعل به نعل مطابق فیلم نامه ای که به ارشاد ارائه کرده بودیم ساختیم و حتی برخی از بخش های فیلمنامه را به تشخیص خودمان کوتاه کردیم. وقتی اینگونه پا به پای دوستان حرکت کرده ایم توقع نداریم بازی را به هم بزنند.
شفاه در بخش پایانی صحبت های خود تأکید کرد: تیم تولید این فیلم در اثر این جنس فشارها و سختی ها قرار نیست خسته شود و سراغ سینمایی بی خاصیت برود. ما همین امروز آمادگی کامل برای ساخت دیدن این فیلم جرم است 2 را داریم. ایده ها و طرح هایی داریم و اینگونه نیست که به واسطه سختی ها سراغ سینمایی کم خطر برویم. تکلیف ما این است که اگر اشکالی در کشور وجود دارد آن را بگوییم و معتقدیم نگفتن ها باعث افزایش اشکالات شده است.
محمدحسین لطیفی در پایان این گفتگو تأکید کرد: امیدواریم دوستان وزارت ارشاد تصور نکنند که این برنامه به دنبال ایجاد فشار برای صدور پروانه نمایش یک فیلم بوده است و معتقدیم دوستی ها را باید ادامه داد.
کد خبر 4664746
حبیب الله بهمنی، کارگردان سینما، در گفت وگو با ایکنا درباره سینمای رویدادمحور گفت: سینما ماهیت و ویژگی خاصی دارد که تابع نیاز های مخاطب و افراد دغدغه مند نیست، بلکه سینما بازتاب احساس نیازی است که تهیه کنندگان، نویسندگان و نهاد های فرهنگی دارند و آن ها هستند که محتوای سینما را شکل می دهند؛ از این رو اگر می بینیم که در دوره ای فضای خاصی در سینما شکل می گیرد، ناشی از پرورش ذائقه هایی است که تهیه کنندگی، مدیریت و حاکیمت فرهنگی بر سینما ایجاب می کند و در دوره های مختلف جریان های گوناگونی شکل می گیرد.
وی با بیان اینکه وضعیت فعلی سینما محصول همین نگاه است، افزود: حاکمیت سرمایه، سینما را شکل می دهد و ذائقه ها را رقم می زند؛ از این رو نباید توقع داشت که در چنین شرایطی آنچه نیاز واقعی مردم و انقلاب است و فرهنگ انقلابی می طلبد همان نیاز ها رشد و نمو پیدا کنند. طبیعی است که سینما مسیر خود را طی می کند و مسیر کنونی سینما اقتصاد است، یعنی حاکمیت سرمایه بر سینما.
حاکمیت لیبرالیسم اقتصادی بر سینما
بهمنی این مسیر را مسیر اقتصاد لیبرابی خواند و تصریح کرد: لیبرالیسم اقتصادی در ابعاد دیگر مانند صنعت، بانک، بازار و ... نیز نمود پیدا کرده و شکل بحران آفرینی را هم رقم زده و این بحران در فرهنگ هم به وجود آمده است. وقتی فرهنگ در خدمت اقتصاد قرار گیرد و اقتصاد هم افسارگسیخته باشد، طبیعی است که فرهنگ فدای اقتصاد می شود. اگر این روند ادامه یابد، فرهنگ خودمان را به پای سودآوری و زیاده طلبی اقتصادی قربانی کرده ایم.
وی تأکید کرد: اگر این روند تغییر پیدا نکند و نگاه جدیدی به وجود نیاید و اقتصاد را به سمت اقتصاد مقاومتی نبریم و نیاز مردم و انقلاب را به خوبی نفهمیم و همه مسائل را در دست سرمایه رها کنیم، فرهنگ هم تابع این جریان و فدای سودآوری و زیاده طلبی خواهد شد.
بهمنی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا در شرایط فعلی می توان در طولانی مدت دست کم به اقتصاد موفق دست پیدا کرد، گفت: می توانیم نمونه های افول و شکست اقتصاد لیبرالی را در آمریکا و غرب ببینیم و بحران هایی که در سیستم اقتصادی آن ها رخ داده، نشان می دهد که این روش ره به جایی نخواهد برد و نه تنها بر نگاه آرمانی و عدالت طلبانه انقلاب اسلامی تطابق ندارد و قادر به اجرای عدالت نخواهد بود، بلکه خودش هم رو به افول می رود و آن ها هم به اینجا می رسند که اقتصاد باید عدالت را جایگزین توسعه و سودآوری کنند.
وی افزود: اقتصاد لیبرالی به دنبال توسعه همه جانبه به قیمت فدا کردن همه چیز هست تا توسعه گسترش یابد و سودآوری افزایش پیدا کند و مهم نیست که عدالت تحقق پیدا کند یا خیر. این نگاه لیبرالی از نقطه اوج خود عبور کرده و در حال سقوط است و بسیاری از کشور های اروپایی و آمریکایی با آن درگیرند.
فرهنگ را فدای اقتصاد نکنیم
بهمنی ادامه داد: نباید فرهنگ را به امید داشتن اقتصاد فدا کنیم، زیرا اقتصاد را هم نخواهیم داشت و این اشتباهی استراتژیک است که در کشورمان نیز رخ می دهد و امیدواریم با بازگشت اقتصاد مقاومتی و عدالت طلبانه بتوانیم رویکرد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را اصلاح کنیم.
این کارگردان در ادامه درباره امکان تغییر مسیر سینمای ایران از روند اقتصاد محور گفت: سینما مجموعه ای از شرایطی است که رقم می خورد. یکی از این شرایط تربیت ذائقه های مخاطب است و این امر می تواند به گونه ای شکل بگیرد که تابع ابتذال باشد و رونق سینما به شکل امروزی آن متکی به ابتذال شود، اما همین مخاطب می تواند ذائقه اش طوری پرورش یابد که سینما را متکی به توسعه فرهنگ متعالی و ارزشی کند. آنچه نیاز واقعی مخاطب را تأمین می کند نیازی نیست که به سمت غرایز حیوانی می رود، بلکه عواطف و نیاز هایی است که می توانند انسان را به تعالی نزدیک کنند. این تربیت ذائقه مخاطب دوره ای است که باید روند ابتذال در آن کاهش یابد و متوقف شود و روند تعالی جایگزین شود. وقتی این اتفاق رخ دهد، سینما هم کارکرد خود را از نظر اقتصادی و فرهنگی خواهد داشت. اکنون سینما تابع جریان سودجویانه اقتصادی شده است و فرهنگ را قربانی می کند.
انتهای پیام
کارگردان فیلم سینمایی گام های شیدایی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: امروزه سازمان سینمایی نیازمند حضور مدیری است که نظارت دقیق روی یکایک فیلم ها داشته باشد، با ضرس قاطع جلوی سینماگرانی که قصد ترویج ابتذال دارند بایستد و اجازه تولید و پخش هیچ فیلم نازل و بی مایه ای را ندهد. از کوزه همان برون تراود که در اوست!؛ سازمان سینمایی امروزه چیز دیگری در چنته ندارد. وضعیت همین است که امروز شاهد آن هستیم. بنده تأکید می کنم تا زمانی که سینمای اندیشمند، رهگشا و استراتژیک که جریان روز سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را به چالش نکشد، در دستور کار مدیران سازمان سینمایی قرار نگیرد وضعیت سینما رو به بهبود نخواهد رفت.
وی ادامه داد: از سوی دیگر هنرمندان فیلمساز هم باید نسبت به شرایط روز حرکت کنند و آثاری را بسازند که درخور جامعه باشد؛ بنده نمی گویم فیلم های طنز نباید ساخته شوند، فیلم طنز هم باید باشد، اما طنز سالم، نه این طنزهایی که در آن هرزگی و لودگی و ابتذال موج می زند. اسم شوخی های شنیع جنسی و کلمات رکیک را طنز نمی توان گذاشت. ما باید بر اساس فرهنگ ایرانی-اسلامی در سینما پیش برویم، ما فرهنگی غنی داریم اما اسفا که این فرهنگ غنی هیچ بازتابی در سینما ندارد.
بهمنی با انتقاد شدید از عملکرد مدیران سینمایی اظهار داشت: درهای سینما به روی فیلمسازان ضد نظام و انقلاب، سطحی و مبتذل ساز باز شده است؛ امروزه هر کس از راه می رسد بدون هیچ تأمل و تحقیقی می تواند فیلم تولید کند. این کار غلط است! همه این اشتباهات به عدم سیاست گذاری و نظارت دقیق در سازمان سینمایی باز می گردد.
این سینماگر تأکید کرد: ما باید قدرت نظارت کارشناسانه را در حوزه فرهنگ و هنر بالا ببریم تا وضعیت بغرنج فعلی دچار تحول و بهبودی شود. امروز نه تنها در سینما که در حوزه های موسیقی و تئاتر و... هم ما شاهد همین وضعیت اسفبار هستیم. ما امروزه در موقعیت خطرناکی به لحاظ فرهنگی به سر می بریم. فرهنگ پا به پای تهدیدها و تحریم ها جلو می رود و به جای راهگشایی برای جامعه، گره افکنی می کند!
کارگردان فیلم سینمایی گلوگاه شیطان تصریح کرد: کسانی که به باندها و جناح ها و گروه های سیاسی وابسته هستند و به عنوان مدیر در مراکز فرهنگی حضور دارند سبب ساز اصلی این اتفاقات در حوزه فرهنگ و هنر هستند. روش آن ها یک فاجعه است. از سوی دیگر این مدیران افرادی را برای حضور در شوراهای پروانه ساخت و نمایش انتخاب می کنند که بعضاً هیچ سابقه ای در حوزه سینما ندارند، این غلط است، همه این ها باعث شکل گیری نفوذ و تهاجم فرهنگی می شود.
بهمنی در خاتمه این گفتگو یادآور شد: ماجرای خراب شدن فرهنگ و هنر ما ریشه در دهه 70 و دوران اصلاحات دارد؛ از آن دوران کاشت غلط و برداشت غلط تر باب شد. ما اگر امروزه شاهد وفور سطحی نگری و ابتذال در سینمای کشور شده ایم و محتوای آثار به جای پرداختن به مسائل ارزشمند انسانی و اخلاقی به مسائل بی پروای جنسی و امثالهم می پردازند، ریشه در سیاست گذاری های غلط مدیران فرهنگی و سینمایی آن دوران دارد که باید با حضور مدیری متعهد، انقلابی و دغدغه مند ریشه این حرکت برکنده و خشک شود.
این گزارش اطلاعاتی با رویکردهای متفاوت از جمله رویکردهای تجاری و سینمایی دارد و برای تشخیص رفتار تماشاگر در شبکه نمایش خانگی راهنمای جامعی است. از جمله اینکه فیلم ها و سریال های برتر در شبکه نمایش خانگی چه سلیقه هایی را پوشش می دهند و حتی اگر بعضی بازیگران و عوامل کنار یکدیگر قرار بگیرند می توانند پرفروش ترین فیلم نمایش خانگی را بسازند.
اهمیت دیگر اطلاعات مطرح شده در گزارش فیلیمو به تقسیم میزان تماشا در ابزارهای متفاوت مربوط است. همانطور که قابل پیش بینی است عموم افراد به تماشای فیلم و سریال روی گوشی موبایل علاقه دارند و البته تماشا بر روی تلویزیون هوشمند هم با 21 درصد تماشا، روند رو به رشدی را نشان می دهد.
همچنین فیلیمو با اعلام رقم تقسیم پهنای باند بر روی شبکه های اینترنتی، نشان داده است که کاربران تلفن همراه از جمله ایرانسل و همراه اول، بیشتر از 45 درصد ترافیک این سایت را پوشش می دهند.
در این میان ارقام بزرگ و قابل توجهی از جمله تماشای بیش از 4 میلیارد و 660 میلیون دقیقه فیلم و سریال در بازه زمانی خرداد 97 تا خرداد98 نیز در گزارش فیلیمو آمده است که نشان می دهد بیش از 19 هزار اپیزود فیلم و سریال موجود در شبکه نمایش خانگی فیلیمو با چه میزان تماشا همراه است.
گزارش کامل را می توانید از لینک زیر بخوانید:
https://www.filimo.com/info97
کارگردان فیلم سینمایی جهنم سبز در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: هیچ عدالتی در سینمای ایران وجود ندارد؛ بنده معتقدم برای حل این ماجرا باید به گذشته رجوع کرد، باید به سر منشاء این اتفاقات مراجعه کرد. ما باید بدانیم که فرصت اکران یک امکان آزاد برای اهالی سینما نیست و در واقع یک اهرم قدرت برای کنترل سینما است.
وی ادامه داد: بحران زمانی به اوج می رسد که ما به عنوان مدیر و مسئول سینما اندیشه راهبردی نداشته باشیم. همه مدیران سینمای ما که شهید آوینی نیستند تا تفکر و اندیشه داشته باشند، هیچ یک از آن ها تفکری ندارند و همه مصرف کننده تفکرات موجود هستند و ابتکارعمل در سیستم مدیریتی آن ها دیده نمی شود.
براری با تأکید بر اینکخ مدیران سینما که مدیریت را بر عهده گرفتند قادر نیستند تولید فکر کرده و به رشد فکری جامعه کمک کنند تصریح کرد: تنها یک راه برای این قبیل مدیران باقی می ماند، آنکه بیاید و مثل کودتای 28 مرداد سال 1332 که فواحش و لات ها به نفع شاه به میدان آمدند، لمپن ها را به دور خود جمع کنند و از لمپن ها و سخیف سازان و مبتذل سازان حمایت کنند تا بتوانند بقای خود را حفظ کنند.
این سینماگر با بیان اینکه مدیران همیشه در پی پیدا کردن سریع ترین راه و روش ممکن برای جذب حامی هستند اظهار داشت: دم دستی ترین قشر ممکن همین لمپن هایی هستند که امروزه مورد وثوق مدیران سینمایی اند؛ باعث شرمساری است که متفکران، صاحب نظران، کارشناسان و اندیشمندان در این میان هیچ جایی ندارند و اصولاً همه چیز تنها در اختیار لمپن ها قرار دارد.
کارگردان فیلم سینمایی شهر در دست بچه ها خاطرنشان کرد: مدیران سینمایی هیچ دغدغه و اهتمامی برای رفع مشکلات و نواقص سینما ندارند، آن ها اصلاً به این مسائل توجهی نمی کنند. این مدیران حتی نتوانسته اند مشکلات ابتدایی اهالی سینما مانند بیمه و بیمه تکمیلی را برطرف کنند؛ کافی بود از سرمایه های کثیفی که در سال های اخیر با علم کامل و چشم باز وارد سینما شده و از جلوی دست مدیران عبور کرده بخشی را برای اعتباربخشی بیمه هنرمندان کنار می گذاشتند، اما از این هم دریغ کردند.
وی متذکر شد: ما برای حل مشکلات مان راهی نداریم جز اینکه وضع را تغییر دهیم؛ سینماگران اندیشمند و صاحب نظر و دغدغه مند باید به میدان بیایند و وضع موجود را به نفع خود به پایان برسانند.
براری در پایان این گفتگو با تأکید بر اینکه من فیلمی را دارم که سال ها قبل ساخته شده و پروانه نمایش گرفته اما هنوز در ایران امکان اکران پیدا نکرده اظهار داشت: این در حالی است که این فیلم در بیش از 20 فستیوال بین المللی شرکت داشته و مورد تحسین جشنواره های جهانی قرار گرفته؛ سوأل بنده این است که چه کسی و به چه دلیلی امکان اکران به فیلم بنده و امثال بنده نمی دهد؟ دلیل این اتفاقات چیست؟
الناز عباسیان
این روزها مهاجرت به کشوری دیگر یکی از گزینه های روی میز اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان شده است. بسیاری پیدا کردن شغل مناسب، ادامه تحصیل، رسیدن به رفاه اقتصادی، آزادی های اجتماعی و... را در جایی جز وطن دنبال می کنند. از این رو سختی های غربت و مصائب مهاجرت را به جان می خرند. آرزوی زندگی بهتر با مهاجرت موجب شده تا آمارها از میزان افزایش تمایل افراد به سکونت در یک کشور خارجی خبر دهند. البته زندگی بهتر یک روی سکه است و آن سوی دیگر مشکلاتی است که کمتر از آن صحبت شده است. فیلم سینمایی کار کثیف به خوبی توانسته با تکنیک های هنری حول محور مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان و موضوع مهاجرت اثری ماندگار خلق کند. این فیلم که در جشنواره فیلم فجر سال96 اکران شده بود به کارگردانی خسرو معصومی با بازی پدرام شریفی، الهام نامی، شاهرخ فروتنیان، مسعود فروتن و... در ایران و ترکیه ساخته شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: فرهاد تصمیم می گیرد برای مهاجرت به ترکیه سفر کند اما به دلیل گرفتاری هایی که برایش رخ می دهد نه تنها مهاجرت، بلکه برای بازگشتش به ایران نیز در هاله ای از ابهام قرار می گیرد. در ادامه گفت وگوی ما با معصومی را که دانش آموخته سینما و تلویزیون از دانشکده هنرهای دراماتیک است می خوانید.
آقای معصومی! شما در کار کثیف می خواهید نشان دهید که مسائل و مشکلات جامعه ممکن است از جوانی چون فرهاد که دانشجوی رشته حقوق است یک انسان خلافکار بار بیاورد. چه شد که به این درونمایه رسیدید؟
چندی پیش آماری را در یک سایت مطالعه می کردم که در آن اعلام کرده بود بیش از 4میلیون فرد تحصیل کرده دارای لیسانس و فوق لیسانس بیکار هستند. من به شخصه فرد تحصیل کرده دارای مدرک دکتری می شناسم که مشغول کار بنایی است و وقتی از او می پرسیم چرا این کار را انتخاب کردی، می گوید در شرایط فعلی جامعه بهترین گزینه برای من شغل پدرم است. در جامعه ای که ما جوان ها را براساس فضیلت های اخلاقی به ازدواج و تشکیل خانواده تشویق می کنیم نیازمند فراهم کردن شرایط کار مناسب هستیم. وقتی جوانی کار مناسب نداشته باشد چگونه می تواند به ازدواج فکر کند. من فکر می کنم در این سال ها فقط شعار داده ایم و کسی به فکر ارائه راهکار عملیاتی و گره گشا نبوده است. در این شرایط است که جوان از سر ناچاری تن به مهاجرت و به قولی فرار از وطن می دهد که این خود مشکلاتی به مراتب بیشتر پیش روی او خواهد گذاشت. یک عده دل خودشان را به ویزای لاتاری خوش کرده اند که از این مملکت بروند و زندگی بهتری داشته باشند، این در حالی است که کمترین شناختی از آن سمت ندارند. من خودم شخصا به بیش از 15کشور سفر کرده ام اما در هرکشور10روز بیشتر نمی توانستم زندگی کنم و احساس می کردم همه چیز من در ایران است و هیچ کجا خاک وطن نمی شود. اما وقتی در وطن من هیچ چیز مهیا نیست، کار مناسب و حقوق مکفی نیست، برخی مجبور می شوند به مهاجرت فکر کنند. کار کثیف به این نکته اشاره دارد که یک دانشجوی حقوق و تحصیل کرده به خاطر شرایط اقتصادی خانواده اش به پست ترین شغل در جمهوری اسلامی که همان ساقی بودن و فروش مشروبات الکلی است روی آورده و چه مشکلاتی برایش ایجاد می شود. مشکلات اقتصادی بسیاری از افراد جامعه را به پرتگاه رسانده و ما باید اندیشه ای کنیم تا شرایط اجتماعی فرزندان مان به این نقطه تلخ نرسد. همه این مسائل در کنار هم فیلمنامه کار کثیف را تشکیل می دهد.
حالا که خودتان اعتراف کردید بگذارید راحت تر از شما بپرسیم چرا اغلب فیلم های شما درام های تلخی است که با پایان ناخوشایند تمام می شوند. برای مثال همین پایان کار کثیف با یک فاجعه تمام می شود. این شکل پایان، امضای شماست یا داستان این فیلم اساسا به گونه ای است که باید به این فاجعه ختم می شد؟
اول اینکه من از واقعیت های جامعه می نویسم و واقعیت ها هم همیشه تلخ است. ما هر روز در جامعه حوادث ناگواری می بینیم و ناچاریم منعکس کنیم. درباره پایان فیلم کار کثیف هم، از یک حادثه واقعی که دوست خوبم ساتیار امامی تعریف کرد الهام گرفتم. اما شاید گفت اینگونه پایان ها امضای من در کارهایم باشد.
در این فیلم فرهاد به عنوان ساقی به خانه مشتریان می رود و سعی کرده است تا قشرهای مختلف جامعه را نشان بدهد و با شباهت و یا تفاوت های فرهاد با مشتریانش به شخصیت پردازی او بپردازد. یکی از بخش های خوب فیلم چه به لحاظ فرم، چه به لحاظ محتوا همین سکانس هاست. آیا پرداخت به این تابو درخصوص مشروبات الکلی در فیلم کار کثیف برای شما محدودیت هایی هم در پی داشت؟
من روزها درباره این فیلم و حتی اسم آن با مسئولان ممیزی بحث و از کار دفاع کرد ه ام. حتی اسمش را عوض کردم تا پروانه ساخت بگیرم. در دفاع از این فیلم به این موضوع اشاره کردم که به خاطر ناآگاهی استفاده از این مواد منجر به مصدوم شدن و حتی کور شدن و فوت مصرف کنندگان مشروبات الکلی می شود. شما ببینید در چند سال اخیر چقدر مصرف این مواد به خانواده و حتی جامعه لطمه وارد کرده است. پس باید به این موضوع به درستی ورود پیدا کرد و آگاهی داد. اما متأسفانه کم لطفی برخی مسئولان ما را در این راه دلسرد می کند.
منظورتان از کم لطفی مسئولان چیست؟ کمی واضح تر می گویید؟
نباید از نقش تبلیغات غافل شد. مسئولان شهری و به ویژه شهرداری ها نقش مهمی در ترویج هنرهای نمایشی و تبلیغ فیلم های سینمایی دارند. تبلیغات شهری و به ویژه بیلبوردها کمک مؤثری به معرفی فیلم می کنند. اما این فیلم با وجود اینکه به یک آسیب مهم اجتماعی می پردازد هنوز نتواسته از سوی شهرداری برای نصب بیلبوردهای تبلیغاتی حمایت شود. این در حالی است که من بیش از 8 ماه است که از قوه قضاییه، شورای شهر و معاون زیباسازی و وزارت ارشاد و مسئولان مختلف نامه تأیید گرفته ام اما هنوز این کار نتوانسته نظر برخی مسئولان زیباسازی را جلب کند. متأسفانه می گویند این کار یک کار تجاری است و نمی توان به آن بیلبورد داد. سؤال من از این افراد این است که آیا می دانید محتوای فیلم چیست؟ چرا باید به این فیلم که به یک آسیب اجتماعی مثل مهاجرت های جوانان اشاره دارد اینگونه نگاه شود. باید این نگاه تغییر کند. من مطئمنم اگر کسی این فیلم را ببیند، عذاب وجدان می گیرد که حمایتش نکرده است. البته من امیدوارم از این فیلم حمایت شود.
8سال از ساخت فیلم خرس گذشته و هنوز اکران نشده است، چطور فیلمی مثل خرس که پروانه ساخت داشته، در جشنواره فیلم فجر سیمرغ گرفته و در جشنواره خارجی برگزیده شده تا کنون امکان اکران پیدا نکرده است؟
فیلم خرس قربانی کج سلیقگی برخی مدیران شده است. در این سال ها به دلایل واهی جلوی نمایش این فیلم اجتماعی که مشکلات جامعه را مطرح می کند گرفته اند. این فیلم یک فیلم ضد جنگ است که جایزه سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری (محمدرضا دلپاک) و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (فرهاد اصلانی) را در سی امین دوره جشنواره فیلم فجر کسب کرده است اما حالا به خاطر ایرادات بی اساس که می گویند مشکل شرعی دارد اکران نمی شود. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان مذهبی نداشتن مشکل شرعی و اعتقادی در این فیلم را تأیید کرده اند. بعضی وقت ها در سینما اتفاقاتی می افتد که آدم به یک بن بست و سرگیجگی می رسد. برای من هم سؤال است که چرا با وجود این شرایط هنوز مجوز اکران نگرفته است.
از فیلم های مورد علاقه تان بگویید؟
از جوانی علاقه زیادی به تماشای فیلم های ایرانی مثل قیصر و امثالهم داشتم اما فیلم طبیعت بی جان سهراب شهیدثالث مسیر زندگی ام را تغییر داد و فهمیدم سینما چقدر خوب می تواند در دیدگاه و تفکر انسان مؤثر باشد. از این رو تصمیم گرفتم بعد از این فیلم خوب ببینم. من فیلم زیر درخت زیتون و خانه دوست کجاست؟ آقای کیارستمی را بسیار می پسندم. عاشق فیلم های گاو و دایره مینا ی داریوش مهرجویی هستم. مگر می شود ناخدا خورشید ناصر تقوایی را فراموش کنیم؟ بارها و بارها دیده ام. یا فیلم های کیانوش عیاری و علی ژکان واقعا قابل تقدیرند. یک نکته به شما عرض کنم که سعی کنید فیلم خوب ببینید؛ فیلم بد شما را از سینما سیر و دور می کند.
به نظر می رسد تمایل چندانی به تماشای فیلم کمدی ندارید. از فیلم های کمدی ای که دید ه اید برایمان بگویید.
درست است. من تمایلی به دیدن فیلم های کمدی ندارم اما یک بار در سالن انتظار سینما نشسته بودم که خنده های بسیار تماشاچیان از سالن نمایش مرا به دیدن یک فیلم راغب کرد. فیلم مارمولک کمال تبریزی با هنرنمایی فوق العاده دوست خوبم آقای پرویز پرستویی سالن را به وجد آورده بود. من این فیلم را دیدم و بسیار هم خندیدم. شرایط و موقعیت هایی که نویسنده اثر خلق کرده بود با بازی خوب آقای پرستویی کار خوبی به نمایش گذاشته بود.
فعالیت یا شغل دیگری جز کارهای سینمایی دارید؟
نه فقط نویسندگی و کارگردانی می کنم. گاهی هم در کلاس های درس فوق لیسانس در دانشگاه تهران به دعوت اساتید حاضر می شوم و تدریس می کنم. اما شغل دیگری ندارم. جالب است بدانید من به عنوان فارغ التحصیل رشته سینما از دانشگاه هنرهای دراماتیک که 14فیلم سینمایی و چند تله فیلم ساخته ام با حقوق بازنشستگی حدود یک میلیون و 600هزار تومان زندگی می کنم. من مستأجرم و هنوز نتوانسته ام با این همه فعالیت هنری در تهران صاحب یک خانه شوم. در شرایطی که اجاره خانه بیش از 3میلیون تومان است چطور با حقوق زیر 2میلیون می توان زندگی کرد. به نظر من فاجعه است.
حتی خاطره ای در این زمینه دارم که جا دارد به آن اشاره کنم. من اوایل 4 فیلم ساخته بودم که همسرم که یک معلم و فرهنگی هم هست به من گلایه کرد و گفت 4فیلم ساخته ای اما هنوز هیچ درآمدی از آنها کسب نکرده ای؟ این چه شغلی است که تو داری؟ به او گفتم من برای سینما هزینه می کنم ولی خیانت نمی کنم. من راه خودم را انتخاب کرده ام و به هر قیمتی فیلم نمی سازم.
هم اکنون مشغول چه کاری هستید؟
این روزها در حال نگارش فیلمنامه ای جدید هستم و احتمالا در زمستان آن را جلوی دوربین ببرم. فیلم بعدی من درباره کوله بران است. کوله بری که به خاطر مشکلات اقتصادی بارهای بسیار سنگین را از راه های بسیار خطرناک و در کمین تیرهای هنگ مرزی به دوش می کشد باید دیده شود. او به خاطر مشکل بیکاری و نداری به این کار روی آورده است. فیلمنامه دیگرم هم درام اجتماعی تلخی به نام شلیک به اسب لنگ است. این فیلمنامه به نوعی ادامه کار کثیف بوده و درباره خرید و فروش مشروبات الکلی در مرز ایران و کردستان است؛ جایی که عشق -در این سرمای کوهستان- نابود و امیدها به فراموشی سپرده می شود.
از تفریح و ساعت های خارج از کارتان برایمان بگویید.
تفریح من نوشتن و فیلم دیدن است. خیلی اهل سفر نیستم. شاید جالب باشد که من با آنکه زادگاهم شمال ایران و شهر بهشهر هست اما 12سال است که تنم به آب دریای خزر نخورده است و اغلب در حال کار هستم. البته با فیلم هایم سفر زیاد رفته ام. نزدیک به51کشور رفته ام که همه آنها سفرکاری یا برای تولید فیلم و یا برای شرکت در جشنواره بین المللی بوده است.
این روزها در تلویزیون کم کار شده اید؟ دلیل خاصی دارد؟
چند سالی است که تلویزیون ایران تماشاچی خود را تا حدی از دست داده است. شرایط فعلی تلویزیون به عقیده من نابسامان است و باید نگاه سطحی برخی مدیران آن تغییر کند. مگر نه اینکه امام خمینی(ره) گفتند تلویزیون دانشگاه است پس اجازه بدهید این کار صورت بگیرد و با فیلم خوب به مردم چیزهای خوب یاد بدهیم. فقط نباید دنبال پر کردن آنتن باشیم. من برای تلویزیون چند سریال ساخته ام. یکی از آنها سریال 13قسمتی بچه های بهشت است که هر سال دهه فجر بازپخش می شود. گرچه این فیلم بسیار کوتاه و سانسور شد اما توانست جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره مجموعه های تلویزیونی دریافت کند.
معصومی از تأثیر سینما در نگرش افراد می گوید
رسالت سینما فقط تفریح نیست
خسرو معصومی دغدغه درونمایه فیلم های سینمایی را دارد و به تغییر نگرش تماشاگر فکر می کند. او دوست ندارد به هر قیمتی فیلم بسازد و از سینما درآمد کسب کند. وقتی از او درباره گزیده کاری هایش می پرسیم می گوید: اغلب مردم آن قدر ناراحتی دارند و گرفتارند که حوصله تماشای فیلم هایی که از دردهایشان می گویند را ندارند. می خواهند به سینما بروند و فقط فیلم کمدی ببینند و بخندند. ما هستیم که باید آن را تغییر دهیم تا هم تماشاگر از فیلم لذت ببرد و هم دچار فکر و دگرگونی شود.
وظیفه سینما فقط تفریح نیست بلکه نقش مهمی در فکر و اندیشه مخاطب هم دارد. البته ناگفته نماند در کنارش تماشاچیانی هم داریم که نگاهشان به سینما خوب است و منتظر دیدن فیلم های خوب هستند. الان ببینید جایگاه فیلم طعم گیلاس عباس کیارستمی کجاست؟ درحالی که یادم می آید وقتی در سینماها اکران شد بسیاری از تماشاگران ناراضی سالن را ترک کردند اما همین فیلم در جشنواره فیلم کن نخل طلا را می گیرد. وقتی برای تماشاچی مشکلات و شرایط اقتصادی را به تصویر می کشیم اذیت و ذهنش درگیر می شود اما او می تواند کمک کند شرایط اجتماعی را از این وضعیت نجات دهد. این بخشی از رسالت سینماست.
شما ببینید آدمی چون کیارستمی برای سینمای ما تماشاچی تربیت کرد. فیلم خوب ذائقه و نگاه تماشاچی را عوض می کند و ما هم تلاش می کنیم این راه را ادامه دهیم .
او به فروش فیلم در حال اکران خودش هم گریزی می زند و می گوید: وقتی شرایط فروش برخی فیلم های سخیف را می بینم حس می کنم که در حق فیلم کار کثیف اجحاف شده است. گرچه با سرمایه خودم این فیلم را ساخته ام اما بازهم پشیمان نیستم و به هر قیمتی از ارزش های فیلمسازی در سینما دور نمی شوم. حتی اگر ضرر کنم.
زمانی فیلم پر پرواز را ساختم و دیدید که چقدر دیده شد و چه فروش خوبی داشت. بعد از این ده ها پیشنهاد ساخت فیلم از این نوع داشتم اما قبول نکردم تا با تولید هر فیلمی به سینما خیانت نکنم. نمی دانم شاید در آینده شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه روزی ما را به ساختن فیلم های دیگر بکشاند اما همیشه تلاش می کنم دنباله روی بزرگانی چون ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی باشم .
او در پایان تعبیر جالبی از سینما به کار می برد و می گوید: امروز سینمای ایران سفیر جمهوری اسلامی است و نباید از نقش آن در دنیا غافل شد. بسیاری از کشورها از فیلم های ایرانی می ترسند و اجازه شرکت در جشنواره های مختلف را از فیلم های ایرانی می گیرند.
مسئولان کشور باید از فیلم های خوب حمایت کنند. برای تأیید این صحبت هایم به خاطره ای در سفر به کشور چین اشاره می کنم. برای شرکت در جشنواره ای به شانگهای رفته بودم. در آن سفر فردی، متوجه شدم که بسیاری ایران را با فیلم های سینمایی خوب ازجمله خانه دوست کجاست اثر آقای عباس کیارستمی می شناسند. این موضوع نقش سینما در معرفی فرهنگ ایرانی را به خوبی نشان می دهد .
نگاهی به کارنامه آقای فیلمساز
خسرو معصومی متولد اول مرداد1334 و دانش آموخته سینما و تلویزیون از دانشکده هنرهای دراماتیک است. او سال1355 فعالیت خود را در سینمای آزاد بندرعباس آغاز کرد و از اوایل دهه 60 با کارگردانی فیلم های کوتاه و بلند ادامه فعالیت داد. سپس نخستین فیلم سینمایی خود را در سال 1365 با نام ملاقات ساخت. حضورهای بین المللی وی عبارتند از:
سال1986 شرکت در جشنواره های پزارو ایتالیا، پراگ و دهلی برای فیلم دوران سربی
سال2004 شرکت در جشنواره شانگهای چین و برنده بهترین فیلم برای رسم عاشق کشی
سال 2005 تقدیر شده در جشنواره های مسکو، دنور آمریکا، دانشگاه یوسی ال و دهلی برای فیلم جایی در دور دست
سال 2006 شرکت در جشنواره قاهره مصر برنده بهترین کارگردانی برای فیلم باد در علفزار می پیچد
سال2008 شرکت در جشنواره بین المللی فیلم پیونگ یانگ کره شمالی و برنده بهترین کارگردانی
سال2007 شرکت در جشنواره بین المللی فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم
سال2008 تقدیر شده در جشنواره های سیاتل آمریکا و دانشگاه یوسی ال آمریکا برای فیلم خرس
سال2012 شرکت در جشنواره شانگهای چین برنده بهترین فیلم
سال2012 شرکت در جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی
سال2012 شرکت در جشنواره آنتالیای ترکیه نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی
سال 2012 شرکت در جشنواره اسلو نروژ تقدیر شده در بخش افق ها
او همچنین در سال2013 به عنوان داور بخش اصلی جشنواره شانگهای چین انتخاب شد و در همین جشنواره (به دلیل برنده شدن 2 بار جایزه اصلی در این جشنواره) بزرگداشت وی برگزار شد.
وقتی جوانی کار مناسب نداشته باشد چگونه می تواند به ازدواج فکر کند؟ من فکر می کنم در این سال ها فقط شعار داده ایم و کسی به فکر ارائه راهکار عملیاتی و گره گشا نبوده است
خبرویژه این قسمت ویژه برنامه سینمایی برداشت، رفت و آمد یک تهیه کننده خاص به دفتر معاون جدید نظارت و ارزیابی وزارت ارشاد است که می خواهد برای فیلم توقیف شده اش، مجوز اکران بگیرد.
در برداشت امروز همچنین نگاهی به انتقاد کیهان به فیلم سینمایی "دختر شیطان" خواهیم داشت. فیلمی که از نگاه کیهان، تنها یک مدل هندی، با لب های پروتز کرده و لباس قرمز دارد!
در ادامه نقد این نقدهای خاص سینمایی هم برداشت حرف های جدید مسعود فراستی را مرور می کند که منتهی به عقب نشینی این منتقد پرحاشیه شد.
ویژه برنامه سینمایی خبر فوری ، این هفته از حاشیه های سریال گاندو هم غافل نمانده و به اعتراض های دولت به تحریف تاریخی در این سریال پرداخته است.
در پایان این قسمت هم بعد از گفتگو با بازیگران تئاتر "دروغ"، گفتگوی پدرام ابدان با حدیث بیابانگرد را می بینیم که در تئاتر "مادر" درخشید.
بیابانگرد که چهره مشهور سریال تلویزیونی "ساختمان پزشکان" است، در این گفتگو تاکید کرده که برای مطرح شدن و کار گرفتن در سینما و تلویزیون، هیچ وقت سراغ حاشیه سازی در فضای مجازی نمی رود .
برنامه برداشت امروز را ببینید و نظر بدهید.
خبرویژه این قسمت ویژه برنامه سینمایی برداشت، رفت و آمد یک تهیه کننده خاص به دفتر معاون جدید نظارت و ارزیابی وزارت ارشاد است که می خواهد برای فیلم توقیف شده اش، مجوز اکران بگیرد.
در برداشت امروز همچنین نگاهی به انتقاد کیهان به فیلم سینمایی "دختر شیطان" خواهیم داشت. فیلمی که از نگاه کیهان، تنها یک مدل هندی، با لب های پروتز کرده و لباس قرمز دارد!
در ادامه نقد این نقدهای خاص سینمایی هم برداشت حرف های جدید مسعود فراستی را مرور می کند که منتهی به عقب نشینی این منتقد پرحاشیه شد.
ویژه برنامه سینمایی خبر فوری ، این هفته از حاشیه های سریال گاندو هم غافل نمانده و به اعتراض های دولت به تحریف تاریخی در این سریال پرداخته است.
در پایان این قسمت هم بعد از گفتگو با بازیگران تئاتر "دروغ"، گفتگوی پدرام ابدان با حدیث بیابانگرد را می بینیم که در تئاتر "مادر" درخشید.
بیابانگرد که چهره مشهور سریال تلویزیونی "ساختمان پزشکان" است، در این گفتگو تاکید کرده که برای مطرح شدن و کار گرفتن در سینما و تلویزیون، هیچ وقت سراغ حاشیه سازی در فضای مجازی نمی رود .
برنامه برداشت امروز را ببینید و نظر بدهید.
اگر آمار فروش فیلم ها در دهه 60 و 70 را بررسی کنیم متوجه این نکته می شویم که آمار گیشه همه فیلم ها کاهش یافته. مثلا عقاب ها به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در اکران اولش در سال 1364 در تهران375 میلیون تومان فروخت که این مبلغ و در نهایت رقم نهایی فروش 740 میلیون تومان با توجه به هزینه تولید و قیمت بلیت سینماها در آن زمان، این اثر را به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بدل کرد.
به گزارش سینماسینما ،طبق اسناد تاریخ سینما از سال 1345 که متوسط قیمت بلیت آثار سینمایی 40 ریال (چهار تومان) بوده تا امروز که قیمت بلیت آثار سینمایی 200هزار ریال (20 هزار تومان) است شاهد رشد عجیب و غریبی در قیمت بلیت آثار سینمایی در ایران بودیم که البته تورم اقتصادی نیز در این رشد نقش مهمی ایفا می کند. چرا که میزان تورم اقتصادی در قرار گرفتن سینما در سبد کالای فرهنگی خانواده ها بسیار مهم است.
از این رو در اوایل دهه 90 به دلیل کیفیت نازل اکثر فیلم های روی پرده و همچنین افزایش بدون توجیه قیمت بلیت سینماها چراغ سینماها می رفت که رو به خاموشی برود، اما این روند خوشبختانه ادامه پیدا نکرد و از سال 92 شاهد افزایش فروش فیلم ها شدیم. پس از سال 92 بود که مردم دوباره با سالن های سینما آشتی کردند و شاید همین گرایش مجدد مردم به سالن های سینما بود که باعث شد تا در چند سال اخیر شورای صنفی تصمیم به افزایش بهای بلیت سینماها بگیرد که البته میزان استقبال مردم از فیلم ها در روزهای سه شنبه که سینماها بلیت را به بهای نیم بها عرضه می کنند نشانگر آن است که برای بخش وسیعی از جامعه ارزان بودن بلیت سینماها اهمیت زیادی دارد.
بلیت سینماها تا ساعت 15 نیم بهاست
بر این اساس آن طور که مهر گزارش داده، شورای اکران در جلسه اخیرش مقرر کرده به منظور حمایت از مخاطبان سینما و اجرای طرح تابستانی توسط شورای اکران، قیمت بلیت سینماها هر روز در سراسر کشور تا ساعت 15 نیم بها شود.
شورای اکران با تایید مصوبه شورای صنفی نمایش فیلم مبنی بر حذف نیم بها بودن بلیت سینما در روزهای شنبه اعلام کرده; سینماهای سراسر کشور می توانند علاوه بر نیم بها بودن قیمت بلیت در روزهای سه شنبه، دو سئانس اول خود را تا قبل از ساعت شروع سئانس 15 با هماهنگی دفتر پخش، فیلم مورد نظر خود را به صورت نیم بها اکران کنند.
براساس این طرح که از اول مرداد امسال لازم الاجرا خواهد بود طبق فروش آنلاین به محض تراکنش، سهم صاحبان سینما و پخش کننده فیلم ها مشخص و توزیع خواهد شد. همچنین به منظور هماهنگی بیشتر در نحوه محاسبه و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده فیلم و سینما مقرر شده انجمن سینماداران و شورای صنفی نمایش فیلم نشستی را پیرامون نحوه عملیاتی کردن و اجرای مصوبات قانونی به عمل آورند. در این جلسه قیمت اصلاح شده سینماها بر اساس درجه سینما (مدرن، ممتاز و درجه یک و دو) با احتساب ارزش افزوده مشخص و موردتایید شورا قرار گرفته که با توجه به تایید این مصوبه توسط ریاست سازمان سینمایی از اول مردادماه لازم الاجرا خواهد بود.
اجرای این طرح قطعا به عموم مردم این اجازه را می دهد تا با بلیتی ارزان به سینماها بروند و به حفظ هویت و استمرار این هنر در سالن ها کمک کنند، اما به نظر می رسد تنها راه جذب مخاطب بیشتر ارائه ارزان تر بلیت نیست و البته راهکار کاربردی تر و اصولی تر این است که فیلم های اکران شده آن قدر جذابیت داشته باشند تا مخاطبان رغبت کنند برای سینما هم پول خرج کنند.
به نفع مردم و سینما
حسین کشاری، مدیر سینما سپیده اجرای طرح بلیت نیم بها تا ساعت 15 در سینماها را به نفع مردم و سینما دانست. او در گفت وگو با جام جم بیان کرد: این طرح از اول مرداد در سینماهای کل کشور اجرا می شود و سینما تیکت هم این طرح را به طور خصوصی برای مدیران سینماها ابلاغ کرده.
او در ادامه افزود: این طرح در مجموع هم به نفع مردم است و هم به نفع کلیت سینما. در حال حاضر شرایط اقتصادی کشور به گونه ای است که مردم در وهله اول ترجیح می دهند مایحتاج اولیه زندگی شان را تامین کنند و بنابراین سینما رفتن به خودی خود از برنامه زندگی شان حذف یا کمرنگ می شود. در شرایط کنونی بلیت سینماها گران نیست، اما مساله اینجاست که وقتی جیب مردم خالی است، نمی توان از آنها توقع سینما رفتن داشت.
کشاری خاطرنشان ساخت: پیشتر طرح بلیت نیم بها تنها در روز سه شنبه ها اجرا می شد و خب شاید مردم سه شنبه وقت آزاد نداشتند، اما با اجرای این طرح در تمام ایام هفته، مردم از صبح تا سئانس ساعت 15 (3 بعدازظهر) می توانند به سینما بیایند. به شخصه اکثر مخاطبان این ساعت سینماها خانواده ها باشند و از آنجا که این طرح تابستانه است و دانش آموزان الان در اوقات فراغت شان به سر می برند اجرای این طرح قطعا مفید خواهد بود.
او در پایان تاکید کرد: الان از صبح در سالن ها ما با شش نفر هم که شده دستگاه آپارات را روشن می کنیم و این تعداد اگر به 30 نفر هم برسد ما باز هم همین کار را انجام می دهیم. بنابراین تعداد مخاطبان بالا هرچند با بلیت نیم بها باز هم به نفع سالن های سینماست و سینما در این میان متضرر نیست.
روزنامه جام جم
سرویس سینمایی هنرآنلاین : این روزها فیلم "کار کثیف" ساخته خسرو معصومی کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون است بر پرده سینماهاست.
فیلم حاصل دغدغه های اجتماعی معصومی و بر مبنای یک داستان واقعی ساخته شده است. "کار کثیف" درباره یک دانشجوی رشته حقوق است که بنا به مشکلات اقتصادی که بر سر راهش قرار گرفته مجبور به کسب درآمد از راهی می شود که کثیف است و در انتها راهی جز مهاجرت برای او نمی گذارد.
به بهانه اکران این فیلم با این کارگردان سینما به گفت وگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر می خوانید:
آقای معصومی، در حال حاضر وضعیت اکران فیلم "کارکثیف" به لحاظ استقبال مردم و سئانس های در اختیارتان چگونه است؟
وضعیت اکران از همه لحاظ بد است.
شما تبلیغات بدی هم ندارید و بیلبوردهای فیلم شما کم کم در سطح شهر دیده می شوند؟
تاکنون دو بیلبورد از فیلم "کار کثیف" یکی در اتوبان تهران- کرج و دیگری در بزرگراه شهید بابایی نصب شده است و قرار است هفت بیلبورد دیگر هم نصب شود ولی چه فایده ای دارد؟ فایده ای ندارد.
چقدر از سالن های سینما نسبت به فیلم های دیگری که روی پرده هستند به فیلم شما اختصاص داده شده است؟ یا دلایل دیگری دارد که تا این اندازه نسبت به فروش فیلم ناامید هستید؟
یک سوم از سالن های من در اختیار آثار دیگر است.
چرا فیلم "کار کثیف" را در این زمان اکران کردید؟
به نظرم زمان آن بد نیست. از همان ابتدا که می خواهند فیلمی را اکران کنند، سینمادارها می گویند این فیلم نمی فروشد یا می فروشد. یک عده از سینماداران می روند در سالن جشنواره فیلم فجر می نشینند و برای خودش یک قانون می گذارند و می گویند این فیلم می فروشد یا نه. بعد آن سینمادارانی که می خواهند به ما سالن بدهند به دهان او نگاه می کنند و از او می پرسند به این فیلم اکران بدهیم یا نه؟ او هم می گوید نه این فیلم نمی فروشد. من فکر می کنم آقای انتظامی، رئیس سازمان سینمایی نمی تواند جلوی این مافیا را بگیرد. شما ببینید وقتی فیلم "رحمان 1400" از پرده پایین می آید، فیلم "تگزاس 2" اکران می شود که این فیلم برای همان شرکت پخش است. در واقع به نوعی به او باج هم می دهند. هیچ کس در این مملکت از سینمای اجتماعی حمایت نمی کند. فقط من فیلمساز هستم که باید سرمایه خودم را به خطر بیندازم و چنین فیلمی بسازم! من 9 ماه به سازمان زیباسازی شهرداری تهران رفتم و همه مراحل را طی کردم اما در پایان این مذاکرات به من گفتند در سطح شهر 10 بیلبورد به فیلم شما تعلق می گیرد. درنهایت نیز لحظه ای که رفتم امضاء کنم گفتند امضاء نمی کنیم، چرا باید امضاء کنیم؟ گفتم در تمام دنیا شهرداری ها با قشر هنری سینما، تئاتر و موسیقی همکاری می کند. من فیلم "رحمان 1400" نساخته ام که بیایم از شما بیلبورد بگیرم، آن فیلم خودش می تواند بیلبورد خودش را بگیرد، من یک فیلم تجاری ساخته ام که باید برای فروش و دیده شدن آن تماشاگر را دعوت کنم تا به سینما بیاید. من بارها و بارها در صحبت هایم گفته ام که یک عده نمی خواهند سینما به سمت و سویی برود که حرفی برای گفتن داشته باشد. انگار بیشتر دوست دارند که سینما فقط مردم را سرگرم کند. از نظر آن ها الآن بهترین موقعیت است تا تماشاگرانی که امثال آقای کیارستمی و آقای مخملباف تربیت کردند له کنند. آن تماشاچی ها دوست ندارند که بروند فیلمی مانند "هزارپا" را نگاه کنند. از مخاطبان آن فیلم می پرسیم که چرا رفتید فلان فیلم را دیدید؟ می گویند رفتیم خندیدیم. این صحبت ها آدم را ناامید می کند. در این موقعیت فرهنگی که ما داریم زندگی می کنیم، آدم هایی مثل من که به سینما بسیار جدی نگاه می کنند، ناامید می شوند چون احساس می کنیم آینده دیگری نداریم. من فیلم "پر پرواز" را هم ساختم و یک نقد هم درباره آن فیلم خودم به خودم کردم و گفتم: "پر پرواز" فرزند ناخلف من است؛ یعنی آن فیلم را براساس اجبار ساختم. یک عده می خواهند شما را به همان خانه اول بفرستند و می گویند بیا یک فیلم کمدی و تجاری بساز. در چنین موقعیتی ما چه کار می توانیم کنیم؟ من، کیانوش عیاری و سایر دوستان را خانه نشین می کنند. در حال حاضر هفت سال است که فیلم "خرس" را توقیف کرده اند. شما این فیلم را ببینید و بگویید چه چیزی دارد که توقیف شده است؟ درزمان مدیریت آقای شمقدری شخصی گفت این فیلم مشکل شرعی دارد؛ یعنی مثل آن دیوانه ای می ماند که یک سنگ را در چاه می اندازد که هزاران نفر عاقل هم نمی توانند آن را در بیاورند.
پس از آن دوره، چند بار دیگر مدیریت سازمان سینمایی تغییر کرد، اما چرا فیلم "خرس" اکران نشد؟
همه ترس این را دارند که بگویند چرا یک فیلمی که آن ها توقیف کرده اند را شما اکران کردید؟ من رفتم فیلم "خانه پدری" به کارگردانی کیانوش عیاری را دیدم. این فیلم چه چیزی دارد که نمی گذارند اکران شود؟ این وسط تعدادی از دوستان فرهنگی ما که دارند کار مطبوعاتی می کنند هم حرف نمی زنند و همه نان را به نرخ روز می خورند.
در مدتی که آقای داروغه زاده آمدند قرار شد یک سری فیلم های توقیفی اکران شوند ولی باز هم فیلم شما اکران نشد. چرا؟
از نظر من آقای داروغه زاده متاسفانه مُبلغ فیلم های زرد بود و این نوع فیلم ها را در سینما رواج داد. من هیچ وقت ایشان را نمی بخشم.
فکر می کنید با حضور آقای طباطبایی نژاد فیلم شما از توقیف در می آید؟
اولین کاری که آقای طباطبایی نژاد انجام داده این است که می خواهد فیلم "خانه پدری" را اکران کند. آدم های ترسو به درد مدیریت نمی خورند، بلکه آدم هایی که دل و جرئت دارند باید بیایند این کار را انجام دهند. من با چشم خودم دیدم که آقای مهاجرانی وزیر ارشاد آقای خاتمی، وقتی فیلم "سکوت" محسن مخملباف را دید به آپاراتچی آنجا گفت این فیلم چه مشکلی دارد که توقیفش کرده اند؟ بنویسید که پخش شود. به همین راحتی آن فیلم پخش شد و هیچ اتفاقی هم برایش نیفتاد. مگر وقتی فیلم "به رنگ ارغوان" به کارگردانی آقای حاتمی کیا پس از پنج سال در سینما اکران شد اتفاق خاصی افتاد؟ خودشان بی خود جو درست می کنند.
به نظر می رسد در چند سال اخیر فیلم هایی که در جشنواره های خارجی صاحب جایزه می شوند انگار در کشور خودمان با بی مهری بیشتری روبه رو می شوند، در حالی که در کل دنیا برعکس است و اتفاقاً فیلمی که صاحب جایزه بین المللی می شود در کشور خودش مورد توجه بیشتری قرار می گیرد.
واقعیت این است که سینمای ایران در دنیا سروصدای زیادی کرده است و در بسیاری از کشورهای دنیا ایران را با سینما می شناسند. در کره شمالی یک نفر از من سوال کرد شما اهل کجا هستید؟ گفتم ایران. گفت ایران کجاست؟ گفتم چون اهل سینما هستید یک فیلم به شما معرفی می کنم، شما فیلم "خانه دوست کجاست؟" کیارستمی را دیده اید؟ آنجا ایران است. گفت بله می شناسم، شما باید خیلی با فرهنگ و با کلاس باشید. در واقع او من را با فیلم شناخت. آیا سفیری بهتر از فیلم وجود دارد؟ در حال حاضر تا آنجایی که من شنیده ام عربستان چیزی حدود 350 میلیون دلار هزینه کرده است تا سینمای ایران را تخریب کند. شاید شما فکر کنید این حرف چرت است ولی واقعاً عربستان بخشی از آن پول را به صورت غیرمستقیم به جشنواره فیلم کن داده است و جشنواره کن هم امسال هیچ فیلمی را از ایران انتخاب نکرد.
بنابراین به نوعی می شود گفت جشنواره های سینمایی هم درگیر مسائل سیاسی شده اند. درست است؟
همه جشنواره ها درگیر مسائل سیاسی نیستند ولی این در مورد برخی از جشنواره ها صدق می کند.
آقای معصومی، "کار کثیف" یک فیلم قابل توجه است و وجوه مختلفی از اجتماع را به نمایش می گذارد. در زمان جشنواره فیلم فجر درباره اینکه چطور شد به سراغ این موضوع رفتید صحبت کردیم، اما موضوع مهاجرت و بیکاری و آن پایان تلخی که برای فیلم "کار کثیف" انتخاب کردید موضوعی است که حداقل کسانی که دغدغه مسائل اجتماعی دارند را به فکر وادار می کند. این پروسه و روند تحقیق و نگارش شما چه مدت طول کشید تا به فیلم "کار کثیف" رسیدید؟
من همیشه دلم می خواست برای بیکاری و به خصوص بیکاری جوانان فیلم بسازم. در حال حاضر تقریباً چهار میلیون و ششصد هزار نفر تحصیل کرده مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا در کشور وجود دارند که بیکار هستند. این افراد به ناچار مشغول به کارهایی می شوند که در شأن آن ها نیست. مثلاً من یک فیلم مستند دیدم که بسیار جالب بود. داستان آن فیلم مستند در مورد جوانانی بود که در رشته های مختلف تا مقاطع بالا تحصیل کرده بودند اما در نهایت در کارهایی مانند بنایی یا ظرف شوری در رستوران فعالیت می کردند. در همین زمان داماد من وکالت جوان مهندسی را برعهده داشت که به دلیل فعالیت در تولید مشروبات الکی و پخش آن برای گذران زندگی اش به طور ناخواسته مشروبات الکلی را که صاحب بار به او داده بود به یک مراسم عروسی برد و یک عده آدم به دلیل نامرغوب نبودن کالا کشته و عده ای دیگر نیز کور شدند. زمانی که این داستان را شنیدم بر آن شدم که موضوع بیکاری را در چنین قالبی بگذارم و روی آن کار کنم.
جدای از این پرونده، به پرونده های مشابه هم رسیدید؟
به شکل مستقیم تلاش کردم تا با افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند ارتباط بگیرم و پای صحبت هایشان بنشینم. فعالیت این افراد همانند یک مافیاست، نحوه مواجه آن ها و فرار از دست پلیس خودش ماجرایی است.
ماحصل تمام گفت وگوهای شما کم کم فیلمنامه "کار کثیف" را شکل داد؟ ضمن این که در زمان نگارش تا چه اندازه به بازیگران فیلم فکر می کردید؟
بله یک سال و دو ماه طول کشید تا فیلمنامه "کار کثیف" را بنویسم. البته زمانی که متن فیلمنامه را می نوشتم به چند شخصیت فکر می کردم. مثلاً من از ابتدا به خانم الهام نامی فکر می کردم چون ایشان قبلاً در فیلم "تابو" با من کار کرده بود و می دانستم که دختر با استعدادی است. با زنده یاد لوون هفتوان از طریق فیس بوک ارتباط برقرار کردم. یک بار برای او یک پیغام گذاشتم و گفتم می خواهم فیلم بسازم، تو می آیی کار کنی؟ او من را می شناخت و گفت فیلم "رسم عاشق کشی" شما را خیلی دوست دارم، فیلمنامه "کار کثیف" را بده تا بخوانم. پس از دو هفته دیدم لوون پیغام داده که وقتی فیلمنامه را خواندم کیف کردم و اصلاً من دنبال چنین نقشی بودم.
این که خودتان پدر هستید دغدغه شما را برای اینکه روی این موضوع کار کنید تشدید نمی کرد؟
بله من دو فرزندم با تحصیلات عالیه و به دلیل مشکلات اقتصادی موفق به ازدواج نشده اند و این برای من یک غم است. در حال حاضر مشغول کار و تحقیق در مورد کولبران هستم. وضعیت آن ها هم بسیار وحشتناک است. به طور مثال یک نفر با یک پا دو کیلومتر تا بالای کوه می رود و با خودش یک یخچال ساید بای ساید می آورد و در نهایت 120 هزار تومان پول می گیرد. چه کسی این کار را می کند؟ من با آن کولبر صحبت کردم و فیلمنامه بعدی من در همین زمینه است ولی با وضعیت فروش فیلم "کار کثیف" نمی دانم چطور باید دوباره فیلم بسازم. شاید باید برویم یک بانک بزنیم و بعد کار کنیم!
اشاره کردید که از همان ابتدا برای بستن گروه بازیگران فیلم به الهام نامی فکر می کردید. آیا به پدرام شریفی و لوون هفتوان هم فکر می کردید؟
من به پدرام و لوون فکر نمی کردم و به محمود نظرعلیان که رفیق قدیمی من است بیشتر فکر می کردم. یک روز پسرم گفت بابا بازیگری هست که به نظر من خیلی خوب بازی می کند. گفتم کی؟ گفت پدرام شریفی. گفتم نمی شناسمش. گفت فیلم "متولد 65" را ندیده ای؟ گفتم او خیلی خوب است. بالآخره با پدرام شریفی تماس گرفتیم و او هم رضایتش را اعلام کرد. واقعیت این است که در سینمای امروز اگر بازیگر چهره نداشته باشید فیلم نمی فروشد. مخاطب به خود فیلم کاری ندارد و فقط عکس و پوستر فیلم را نگاه می کند تا ببیند چه کسانی در آن فیلم بازی می کنند.
موضوع مهاجرت را چرا وارد فیلم کردید؟
در واقع به موضوع لاتاری پرداختم که مدتی بسیار باب شده است. الهام در آشپزخانه به پدرش می گوید من یک جورهایی فدا شدم ولی بچه ام در آمریکا آینده دارد. در واقع بسیاری از جوانان امروز در صدد هستند تا به خارج از کشور بروند چرا که فکر می کنند آن سوی مرزها بهتر می توانند زندگی کنند. من 10 روز در شهر مونترال کانادا بودم و 10 روز من جهنمی بود چون زبان بلد نبودم. مثلاً می خواستم پیتزا بگیرم، خجالت می کشیدم چون نمی دانستم چه باید بگویم. این طور زندگی کردن برای من سخت است ولی شاید جوان ها پس از مدتی به زندگی در آنجا عادت کنند. در هر صورت شرایط اجتماعی داخل ایران طوری نیست که من بخواهم از آن تعریف کنم ولی احساس می کنم ریشه ما این جاست. من در جشنواره شانگهای چین وقتی فیلم "کات" ساخته آقای امیر نادری را دیدم بابت آن بسیار تأسف خوردم، چون فکر می کنم پشت آن فیلم هیچ فکر و اندیشه ای نبود. امیر نادری کسی است که فیلم "دونده" را ساخته است.
یعنی معتقد هستید کسانی که از ایران مهاجرت می کنند برای کارهای شان در خارج از کشور هیچ اندیشه و تفکری ندارند؟
شما یک نفر را بگویید که در خارج از کشور کار خوبی انجام داده باشد. اصلاً هر کسی که از ایران می رود تمام شده تلقی می شود. آقای کیارستمی به همین خاطر بود که از ایران نرفت. حتی ریشه فیلم "مثل یک عاشق" آقای کیارستمی که در ژاپن ساخته شد هم ایرانی بود.
آقای معصومی، چرا این پایان بندی را برای فیلم "کار کثیف" انتخاب کردید؟ حس نکردید که این میزان تلخ بودن ممکن است مخاطب را به نوعی آزار بدهد؟ شما به هر حال برای مخاطب خاص کار می کنید. با وجود شرایط حال حاضر نمی توانیم بگوییم که فیلم های اجتماعی مخاطب عام را می طلبند و فقط یک سری مخاطب خاص هستند که همچنان دغدغه مندی مسائل اجتماعی را دارند.
این برمی گردد به استاد من هوشنگ طاهری. او یک فیلم در زمان دانشجویی برای ما گذاشت و گفت بچه ها من خودم از این فیلم خوشم نمی آید ولی شاید از بین شما یکی دو نفر از آن خوشش آمد. من توی دلم گفتم بگذار ببینم این فیلم چیست. آن فیلم، یک فیلم ترکی با نام "راه" بود. ییلماز گونی، کارگردان فیلم یک دستیار با نام شریف گورن داشت. ییلماز در زندان بود و شریف گورن هر جمعه برای دیدن او به زندان می رفت. او روی پوست سیگار خودش فیلمنامه "راه" را نوشت. شریف گورن آن فیلمنامه را با اسم خودش ساخت و وقتی فیلم "راه" به جشنواره کن رفت، همه دیدند که نام نویسنده فیلم ییلماز گونی است و گفتند او از زندان چطور این فیلمنامه را نوشته است؟ پس از آن به شریف گورن خیلی سخت گرفتند ولی آن فیلم نخل طلا گرفت. داستان فیلم در مورد پنج نفر زندانی است که از یک زندان کوچک آزاد می شوند تا به مرخصی یک هفته ای بروند و دوباره به زندان برگردند. حرف ییلماز گونی این بود که ترکیه یک زندانی بزرگ تر از این زندان کوچک است. آخر آن فیلم آن قدر تلخ است که جگر شما از دیدنش تیر می کشد.
به همین خاطر بود که فضای ترکیه را به آن شکل نشان دادید؟
من فقط به این خاطر ترکیه را نشان دادم که شما وقتی می خواهید مثلاً به آمریکا یا جاهای دیگر بروید باید ابتدا به ترکیه بروید و از سفارت آنجا ویزا بگیرید.
چرا فیلم را با موضوع مرگ تمام کردید؟ آیا فیلم نمی توانست یک پایان بهتر و خوشایندتر داشته باشد؟
از نظر من وقتی یک زن و شوهر می خواهند ایران را ترک کنند و بروند در یک جای دیگر زندگی کنند یعنی مرگ! به نظر شما فرهاد یا آن عرق فروش مقصر این اتفاق هستند؟ از نظر من نه! وقتی این همه سرسختی و بلا وجود دارد آخرش به همان جا ختم می شود.
احساس می کنم با این پایان بندی یک تاوان بسیار سختی برای این آدم در نظر گرفته شد. غرق شدن در دریاچه یک تاوان بسیار سنگین برای این آدم است.
ساده انگاری است که من بخواهم بگویم چون فرهاد عرق فروخته است پس زن و بچه اش باید تاوان پس بدهند. من خواستم بگویم او فکر کرد که این ها فرار کردند و تنهایش گذاشتند ولی فاجعه زیر آن دریاچه است. شما در فیلم "ده فرمان" اثر کریشتوف کیشلوفسکی می بینید که یک پسر بچه می خواهد در سطح دریاچه یخ، پاتیناژ بازی کند و به همین خاطر پدرش همه شرایط آن دریاچه را با برنامه کامپیوتری بررسی می کند تا ببیند آیا آنجا برای بازی بچه اش مناسب است یا نه اما زمانی که آن اتفاق برای پسر بچه می افتد و یک جای دریاچه سوراخ می شود، نمی توانیم پدر را مقصر بدانیم چون آن یک تصادف است و بچه هم در دریاچه عرق می شود. اینجا هم همین طور است. پسر به صورت تصادفی ماشین را خلاص می کند و مادر چون نمی تواند ماشین را هدایت کند به ته دریاچه می رود.
بعد از نسخه جشنواره ای تغییری در فیلم ایجاد شده است؟
چیزی اضافه نکرده ایم. ما فصل ها را جابجا کرده ایم. فکر کردم اگر بعضی فصل ها جابجا شود معنی بهتری پیدا می کند. ضمن این که نسخه جشنواره ای فیلم 125 دقیقه بود و الآن فیلم با 105 دقیقه اکران می شود. آن 20 دقیقه اضافه نبود بلکه 20 دقیقه فضا درآوردیم.
این تدوین چقدر روی ریتم فیلم تأثیر گذاشت؟
بسیار. شما فیلم را ببینید دیگر خسته نمی شوید. شروع و پایان این فیلم با نسخه جشنواره فرق می کند.
اتفاقی که شما در فیلم "کار کثیف" تجربه اش کردید همکاری مشترک با ترکیه بود. این همکاری چقدر به شما کمک کرد؟
ما با هیچ کس در ترکیه همکاری نکردیم. ما از وزارت امور خارجه کشورمان یک نامه می خواستیم که می خواهیم وارد خاک ترکیه شویم و این فیلم را آنجا بسازیم ولی این نامه را به ما ندادند. آن موقع در ترکیه کودتا شده بود و فکر کردند ممکن است برای ما و برای آن ها دردسر درست شود. بعضی از عوامل گروه ما هم ترسیدند و عقب نشینی کردند و حتی گفتند برویم فیلم را مثلاً در گرجستان یا ارمنستان بسازیم. گفتم هر کسی می خواهد برود در ارمنستان فیلم بسازد از این پروژه برود، اما من می خواهم فیلمم را در ترکیه بسازم.
چرا تا این اندازه روی حضور در ترکیه اصرار داشتید؟ فیلم را در ارمنستان یا گرجستان نمی توانستید بسازد؟ حتماً باید فیلم را در ترکیه می ساختید؟
به خاطر این که واقعی است. من چند بار برای ویزا به ترکیه رفتم. بسیاری از مهاجران ایرانی ابتدا به ترکیه رفتند، ممکن است بعدها از آنجا به جایی دیگر رفته باشند، اما اول همه به ترکیه رفتند. نمونه یکی از آن ها در فیلم من هم هست.
آیا امکان این که در کشورهای دیگر یک بازسازی فضا داشته باشید میسر نبود؟
به نظر من مسیر زمینی ترکیه بسیار زیباتر است. من از مرز بازرگان به ارزروم و بعد به آنکارا و سپس به استانبول رفتم. همه این مسیر را با ماشین رفتم. سوار هواپیما نشدیم چون من تمام این مسیر را فیلمبرداری کردم. اصولاً سختگیری در کار خودم را دوست دارم. در ترکیه خانمی به اسم الیف دمرلی بود که همسر یک ایرانی اهل کاشان است. خود این خانم هم فارسی حرف زدن را بلد بود، هرچند فارسی نوشتن را نمی دانست. خانم دمرلی خیلی به ما کمک کرد. او عضو سازمان سینمایی کشور ترکیه بود. ترجمه فیلمنامه من را گرفت و به سازمان سینمایی ترکیه ارائه داد و تصویب پنج نفری که آنجا بودند را خیلی سریع گرفت. آن موقع در ترکیه درگیری هم بود و برای ورود به خاک ترکیه سختگیری زیادی وجود داشت، اما حضور خانم دمرلی کار را برای ما بسیار راحت کرد. من وقتی به آنکارا رسیدم در فرودگاه دو تانک دیدم و واقعاً فکر کردم آنجا نمی شود فیلمبرداری کرد ولی خانم دمرلی اجازه فیلمبرداری در آنجا را برای ما در عرض دو ساعت گرفت.
تصمیم دارید که فیلم را در خود ترکیه اکران کنید؟
بله. ضمن این که در حال حاضر با چینی ها وارد مذاکره شده ایم. آن ها برای خرید فیلم و اکران سراسری آن در چین ابراز تمایل کرده اند.
خیلی ها معتقدند که ما داریم از محصولات چینی استفاده می کنیم ولی از سینمای چین غافل هستیم، در صورتی که سینمای چین می تواند یک بازار خیلی خوب و بستری عالی برای اکران گسترده تر فیلم های ایرانی باشد. شما با این حرف موافقید؟
بله کاملاً. من دو بار در جشنواره فیلم شانگهای جایزه اول را بردم، یک بار برایم بزرگداشت گرفتند و یک بار هم داور بین الملل جشنواره بودم. شما اگر به موزه جشنواره بروید هم عکس من را به عنوان پرافتخارترین کارگردان ایرانی جشنواره می بینید. چین بازار خیلی خوبی برای فیلم های ایرانی است اما متاسفانه در این حوزه از مدیران سینمایی کسی فعالیت لازم را انجام نمی دهد. در بنیاد فارابی تلاشی برای پخش جهانی فیلم های ایرانی نمی شود. در حال حاضر شرکت پخش فیلم "کار کثیف" در حال مذاکره برای اکران فیلم در چین هستند و تنها بر سر قیمت فروش فیلم اختلاف وجود دارد که این اختلاف قابل حل است. فیلم "خرس" را هم نتفلیکس می خواهد بخرد اما پروانه نداریم. فیلم را رسانه تصویری از آقای نوروزبیگی خریده است و اگر فیلم فروخته نشده بود و پروانه هم داشت ما می توانستیم آن را به نتفلیکس بفروشیم. از کانادا هم با بنیاد فارابی تماس گرفتند که ما می خواهیم فیلم "خرس" را بخریم و اکران عمومی کنیم اما بنیاد فارابی اعلام کرد این فیلم پروانه ندارد.
برنامه تان برای اکران "کار کثیف" در خارج از کشور چگونه است؟
به فکر اکران فیلم در خارج از کشور هم هستیم. چندی پیش یکی از سینماداران آرژانتین درخواست خرید فیلم را داد و دوستان ما هم دارند روی این پیشنهاد فکر می کنند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
مشغول فیلمنامه آخرم که در رابطه با کولبران است.
فکر می کنید این فیلم را چه زمانی می توانید بسازید؟
من با نوید محمدزاده که کُرد است برای بازی در این فیلم صحبت های ابتدایی را انجام دادم تا در این فیلم بازی کند. او نیز به دلیل این که مشغول بازی در سریال "قورباغه" است گفت تمام امسال سر کار است؛ و چون تایید ضمنی داده است حاضرم فیلم را زمستان سال بعد بسازم تا او در این فیلم بازی کند. یک سال و نیم روی آن زحمت کشیدم و دوست دارم کار خوب شود.
فکر می کنید بتوانید روی موضوع کولبران کار کنید یا فیلم دوباره دچار ممیزی و اصلاحات می شود؟
ممیزی که همیشه با ما هست، اما ما در کانون کارگردانان آقای فریدون جیرانی را به شورای پروانه ساخت فرستادیم تا از بچه ها دفاع کند، مخصوصاً از فیلمنامه هایی که حرفی برای گفتن دارند. واقعیت این است که در شورای پروانه ساخت یک تعداد آدم هایی هستند که همیشه چارچوب های خودش را دارند و مثلاً دوست ندارند کسی "متری شیش و نیم" بسازد. ما با ورود آقای جیرانی به شورای پروانه ساخت یک مقدار فضا را تلطیف کردیم تا اوضاع کمی به نفع فیلمسازها شود. خوشبختانه تا الآن حضور آقای جیرانی در شورای پروانه ساخت مؤثر بوده است و فیلمسازها راضی بوده اند.
به گزارش ایسنا، این کیوسک در واقع دفتر نمایندگی روزنامه اطلاعات بوده و صاحب آن، سوای فعالیت در عرصه انتشار اخبار و آگهی، از محل فروش روزنامه بازیافتی نیز مشغول کسب درآمد است. شاید بپرسید مگر روزنامه باطله می تواند به عنوان منبع درآمد محسوب شود؟
روزنامه باطله کیلویی چند؟
امروز همکارم رامین را در کیوسک تنها می بی نم و قصد دارم از او درباره این موضوع سوالاتی را بپرسم اما گویا شاهد از غیب رسید. دو بانوی میانسال خسته از گرمای تابستان وارد کیوسک شده و خواهان خرید روزنامه باطله هستند.
آقا روزنامه باطله دارید؟ یکی از خریداران می پرسد و رامین در جواب می گوید: "چند کیلو حاج خانم؟ " خریدار ادامه می دهد: "کیلویی چنده ؟ " رامین می گوید کیلویی 15 هزار تومان و با خنده اضافه می کند: روزنامه باطله الان از روزنامه معمولی گران تر شده تازه اگر پیدا بشه .
من مات و مبهوت پس از شنیدن قیمت روزنامه باطله محو گفت و گو فروشنده و خریدار می شوم. رامین برخلاف تمامی کاسبکاران در این دوره و زمان، به قصد کمک و راهنمایی منصفانه به دو بانوی خریدار پیشنهاداتی را نیز مطرح می کند.
روزنامه روی گیشه، ارزان تر از روزنامه باطله
رامین با لبخندی ملیح : حاج خانم شما 6 تا روزنامه اطلاعات امروز را بخرید برابر یک کیلوگرم میشه و برای شما به صرفه تره چون هم قیمت هر روزنامه هزار تومنه و هم اینکه صفحاتش بزرگ تر و کاغذش هم نرم تره، به نظرم به نفع شماست. البته روزنامه های هزار تومنی زیاده ولی خب کاغذ اطلاعات یه چیز دیگست .
پس از این دیالوگ مانند شخصی شده بودم که از یک مشت محکم تمام حواس خود را از دست داده باشد. زمان برایم متوقف شده بود. تنها صدایی که می شنیدم مربوط به قیمت روزنامه باطله می شد و پیشنهاداتی که رامین به خریداران با خنده ارائه کرده بود و مدام این گفت و گوها در گوشم می پیچید.
گرانی کاغذ چه عواقبی داشت؟
پس از رفتن خریداران حواسم را جمع کردم و از همکارم علل این مشکل را جویا شدم. رامین شیخ اشکوری از اوضاع بد کاغذ و گرانی ها و کمبودهای اخیر گفت و ادامه داد: اکثر روزنامه های محلی، استانی و حتی سراسری کاهش سایز داده و تعداد اوراق خود را کم کرده اند . مصداق آن روزنامه همشهری که ضمیمه استانی خود را قطع کرده است.
اشکوری با بیان اینکه اکنون اکثر نشریات خواهان روزنامه های بازیافتی خود هستند، خاطرنشان کرد: تا پیش از مشکلات کاغذ و در پاییز سال گذشته هر کیلوگرم روزنامه باطله به مبلغ 2 هزار تومان به فروش می رسید اما اکنون قیمت یک کیلو روزنامه بازیافتی از قیمت روزنامه روز بیشتر شده است.
وی از احتمال بروز سودجویی در وانفسای گرانی روزنامه بازیافتی سخن گفت و تصریح کرد: این احتمال وجود دارد که دکه داران تمامی سهمیه روزنامه های ارزان قیمت خود را بر روی گیشه قرار نداده و با فروش مقدار بیشتر بازیافتی آن که بسیار سودمندتر است، درآمد به مراتب بیشتری را کسب کرده و سود بیشتری داشته باشند.
به صحبت های رامین اکتفا نکرده و موضوع را از چند دکه دار دیگر نیز جویا شدم. آنان نیز صحبت های همکارم را تائید کردند.
یکی از آنان می گوید: اکنون روزنامه ها سهمیه شهرستان ها را به شدت کاهش داده اند و روزنامه های مانند همشهری و ایران نیز ضمیمه شهرستان یا ندارند و یا به ندرت چاپ می کنند.
دیگری می گوید: پیشتر ما خرید روزنامه باطله نداشتیم اما اکنون خودمان کیلویی 12 هزار تومان خریده و 15 هزار تومان می فروشیم که البته در شهرهای دیگر و حتی برخی روستاها روزنامه باطله تا کیلویی 20 هزار تومان نیز به فروش می رسد.
اما مگر روزنامه باطله چه کاربردهایی دارد؟ این موضوع را از یک دکه دار دیگر می پرسم و او می گوید: اولین مصرف روزنامه باطله برای اسباب کشی جهت کاغذ پیچ کردن ظروف و لوازم شکستنی است.
وی ادامه داد: شیشه پاک کردن مصرف رایج و همگانی روزنامه بازیافتی است و از دیگر موارد مصرف، می توان به استفاده از کاغذ باطله در انتهای سبدهای میوه برای چیدن انواع میوه های آبدار اشاره کرد. بعضاً سبزی فروشی ها نیز از روزنامه باطله استفاده می کنند.
تأثیرات گرانی و کمبود کاغذ از زبان چند مدیرمسئول
موضوع برایم حساس تر می شود. به سراغ چند مدیرمسئول در نشریات متفاوت می روم و این موضوع را پیگیر می شوم.
مدیرمسئول دوهفته نامه شالیزار که یک نشریه محلی بوده معتقد است: مشکلات گرانی و کمبود کاغذ بیانگر عدم توجه و اهمیت مسئولان کشور به موضوع روزنامه، نشریه و بطور کلی رسانه است.
سیدامید ساداتی در گفت و گو با ایسنا مشکلات چاپ و نشر در کشور را نشانگر افول فرهنگ در جامعه دانست و اظهار کرد: در جامعه ای که مسئولان آن مشغول فضای مجازی هستند و انتشار اخبار و عقاید را از آن طریق دنبال می کنند باید روزنامه ها و نشریات در چنین مشکلاتی غرق شوند.
ساداتی با تبیین ارتباط فرهنگ و سرانه روزنامه خوانی در یک جامعه به تیراژ برخی روزنامه های بزرگ دنیا اشاره کرد و گفت: کشور ژاپن تنها با 2 روزنامه خود یعنی یومیوری و آساهی رقمی بیش از 15 میلیون نسخه در روز روزنامه به چاپ می رساند که این تنها مربوط به بخش کوچکی از گستره مطبوعات در جامعه متمدن ژاپن است.
وی با بیان اینکه مشکلات کاغذ در روزنامه های بزرگ کشور، اکثر آنان را مجبور به کاهش تیراژ کرده است، در پاسخ به این پرسش که چالش های اخیر چه تأثیری در روند کاری شما ایجاد کرده، گفت: تا سال گذشته نشریه به صورت منظم هر 2 هفته یکبار به چاپ می رسید اما اکنون به چاپ ماهانه بسنده کرده ایم .
چالش های اخیر بر رسانه های مکتوب ناشی از عملکرد نامطلوب مسئولان
مدیرمسئول روزنامه حرف مازندران که یک نشریه استانی با گستره توزیع در همه شهرستان های استان است تأثیر چالش های اخیر بر رسانه های مکتوب را ناشی از عملکرد نامطلوب مسئولان در این عرصه عنوان کرد و افزود: مسئولان با همه ادعای خود در زمینه فرهنگ هیچ مشکلی را حل نکرده و دغدغه فرهنگ ندارند.
شکرالله رضازاده شرمه ، اولین تأثیر گرانی کاغذ را معطوف حوزه نشر دانست و خاطرنشان کرد: بیشترین تأثیر بر روی روزنامه و نشریات است که سبب کاهش تعداد صفحات و سایز و اندازه روزنامه ها می شود که خوشبختانه روزنامه حرف، علیرغم تمام ناملایمات اخیر توانسته مقابل این اتفاقات ایستادگی کند.
رضازاده تصریح کرد: عدم اتخاذ تصمیم در بحران کمبود و گرانی کاغذ از سوی مسئولان ذی ربط به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
وی به پرداخت یارانه مستمر کاغذ به صورت هر سه ماه یکبار در سنوات گذشته علیرغم مبلغ ناچیز آن اشاره کرد و افزود: اکنون این پرداختی به سالی یکبار یا هر 8 ماه یکبار تقلیل پیدا کرده و هیچ نظم مشخصی در پرداخت یارانه کاغذ به اهالی مطبوعات و چاپ و نشر وجود ندارد.
مدیرمسئول روزنامه حرف مازندران با اشاره به اینکه برای حل برخی چالش ها می توان از تدابیر داخل استانی استفاده کرد، گفت: با مدیریت اعتبارات و منابع استانی بخش اعظم مشکلات قابل حل است.
وی خاطرنشان کرد: مسئولان اعتقاد به انجام کارهای بنیادی و اساسی ندارند، بر خلاف ادعاهایی که وجود دارد ارز دولتی به کاغذ داده نشده و اگر هم اختصاص یافته مشخص نیست در کجا هزینه شده و چرا به دست ناشرین و اهالی حوزه مطبوعات نرسیده است.
افزایش 2 برابری انتشار نشریه
حسین کاظمی پرندان مدیرمسئول دوهفته نامه صبح طبرستان که به دلیل مشکلات گرانی و کمبود کاغذ چاپ نشریه خود را متوقف کرده است، در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: پس از افزایش قیمت کاغذ هزینه های جاری انتشار نشریه دقیقاً 2 برابر افزایش یافت.
وی افزود: بدلیل استقلال دوهفته نامه، عدم وابستگی و همچنین رویکرد انتقادی، نشریه مورد پذیرش برخی دستگاه های اجرایی منفعل قرار نگرفت و برای اخذ رپرتاژ آگهی و تبلیغات دچار مشکل شد که در نهایت با کمبود منابع مالی، توزیع نشریه متوقف شد.
کاظمی با بیان اینکه در مدت فعالیت نشریه از سال 94 تا 97 حتی یک ریال کمک مالی به نشریه از سوی اداره مربوطه نشد، تصریح کرد: اگر قیمت کاغذ ارزان و کمبودها جبران شده و مشکلات و چالش های اخیر مرتفع شود، 100 درصد چاپ و توزیع این نشریه از سر گرفته خواهد شد.
اتفاق جالب ماجرا در مازندران
اما نکته تأمل برانگیز ماجرا اینجا نمایان می شود که برخی مسئولان استانی خود صاحب امتیاز روزنامه بوده و از نزدیک با شرایط چاپ، نشر و توزیع نشریات و همچنین به اتفاقات و چالش های کمبود و گرانی کاغذ اشراف کامل دارند.
حال سوال اینجاست که چرا در یک استان که مسئولان آن نیز از دلسوختگان مطبوعات هستند هیچ سیاستی را در قبال این حجم از مشکلات در پیش نگرفته و تصمیم و تدبیری اتخاذ نمی کند؟
گزارش از نوید ساداتی خبرنگار ایسنا مازندران
انتهای پیام
علی مزینانی مدیر مسئول روزنامه هفت صبح، درباره وضعیت فعلی کاغذ مطبوعات به خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: در حال حاضر ماجرای بحران واردات کاغذ بیشتر از توزیع آن اهمیت دارد؛ به دلیل اختلالی که در 6 ماه گذشته در حوزه واردات کاغذ ایجاد شد و در کارخانه های داخلی هم تولید نداشتیم، در حال حاضر عملاً کاغذی موجود نیست. حتی محموله های کاغذ وارداتی همچنان پشت در های گمرک هستند و مشکل آن ها حل نشده است. ابتدا باید مسئله موجودی کاغذ حل شود تا برسیم به جایی که بگوییم آیا میزان توزیع را وزارت ارشاد درست انجام داده است یا خیر.
او افزود: موجودی کاغذ به قدری پایین است که گا ه به یک نشریه 300 کیلو داده اند، در صورتی که یک رول کاغذ 700 کیلو است و مدیر آن اصلاً نمی دانست که با آن مقدار چه کار باید کند؟ من مشکل را بیشتر موجودی می بینم و دلیل این وضعیت هم سیاست هایی است که اعمال شده و هنوز هم غیرشفاف است؛ یعنی ابتدا ارز کاغذ دولتی بود اما بعد ها به ارز نیمایی تبدیل شد. بعد از آن با صحبت هایی که شد و همچنین تاکیدات مقام معظم رهبری، قرار شد که به ارز دولتی برگردد. اما تا همین دو سه روز پیش هم این اتفاق نیفتاده و کاغذ ها معطل تعیین نرخ و بحث های اداری هستند.
مدیر مسئول روزنامه هفت صبح، درباره محقق شدن وعده معاون مطبوعاتی مبنی بر حل مشکل کاغذ مطبوعات تا سه ماه آینده گفت: دو مشکل برای احقاق این وعده وجود دارد؛ مشکل اول اینکه بازار کاغذ فقط مطبوعات و نشریات و کتاب نیست. کاغذ وارداتی چه با ارز نیمایی چه ارز دولتی، وارد صنایع دیگری می شود. یعنی هرچقدر فشار بر آن صنایع برای تامین کاغذ زیاد باشد، از این طرف هرچقدر آقای خدادی و همکارانشان سعی کنند موجوی کاغذ را توزیع کنند، سر از جای دیگر در می آورد. بنابراین اگر مشکل کارخانجات و صنایعی که کاغذ مورد نیازشان است، برطرف نشود عملاً مشکل کاغذ مطبوعات حل نمی شود.
او ادامه داد: مورد دوم این است که آقای خدادی و معاونت مطبوعاتی متولی امور رسانه ها هستند. اصل مشکل کاغذ در بانک مرکزی است که باید تامین ارز و تسهیل در واردات را انجام دهند. واقعیت این است که در دو ماه گذشته این همکاری صورت نگرفته و معاون مطبوعات با ریسک بسیار این وعده را داده است. البته با قول هایی که دولت داده در صورت رفع این دو مشکل می توانیم به تحقق وعده آقای خدادی امیدوار باشیم، اما تا سه ماه آینده بسیاری از مطبوعات از جمله روزنامه هفت صبح دچار مشکل عدیده ای خواهند شد.
مزینانی در پاسخ به اینکه شما در روزنامه هفت صبح تا چه حد با نبود کاغذ دست و پنجه نرم می کنید، اظهار کرد: متاسفانه دو روز پیش، به دلیل اینکه کاغذ نداشتیم، چاپ شهرستان را از دست دادیم. البته ما دو سه ماه قبل تقاضای کاغذ را به شرکت بازرگانی داده بودیم، اما به دلیل مسائل جاری هنوز کاغذ به دستمان نرسیده و ما هم در این چند وقت از انبارمان استفاده می کردیم. واقعیت این است که هرشب از جایی قرض می کنیم و روزنامه را سرپا نگه می داریم.
وی درباره احتمال تعطیلی مطبوعات در آینده گفت: من با اینکه مطبوعات به سمت تعطیلی می روند، موافق نیستم. مطبوعات مثل صنایع دیگر یکسری مشکلات فنی برای تامین مواد اولیه دارند که باید این مشکلات حل شود. بعد از آن رسانه ها و مطبوعات می توانند به این فکر بیفتند که آیا زنده می مانند یا می میرند. اگر حرف مردم را زدند، آگهی می گیرند و زنده می مانند و اگر مخاطب نداشته باشند، حیات خود را از دست می دهند.
مدیر روزنامه هفت صبح درباره برگزاری نمایشگاه مطبوعات و کمک این رویداد به رسانه ها گفت: جلسه ای درباره نمایشگاه مطبوعات در وزارت ارشاد داشتیم و نطر من این بود که این رویداد کمکی به روزنامه ها و نشریات نمی کند. این تنها نمایشی است از نشریات و روزنامه هایی که خیلی قدرت ظهور روی دکه و کیوسک را ندارند. اگر فقط دنبال نمایش هستیم، بله مهم است اما اگر دنبال حل مشکل هستیم خیر کمکی نمی کند.
مزینانی در ادامه درباره نشریاتی که چاپ نمی شوند اما یارانه می گیرند، گفت: شاید سیاست یارانه ای ارشاد سیاست یارانه دادن و حمایت از ناشر است؛ اما واقعیت این است که باید یارانه به مصرف کننده برسد یعنی حتی اگر میخواهند یارانه ای به ناشر بدهند، باید اولویت ناشری باشد که مصرف کننده دارد.
وی افزود: متاسفانه این سیاست عملی نمی شود و یک ناشر به صرف داشتن مجوز از کمک های دولتی بهره مند می شود. در صورتی که نشریات باید کسب و کار خود را داشته باشند و اگر یارانه ای هم هست، به مصرف کننده اختصاص یابد که آن محصول را با مبلغ کمتری تهیه کند.
مدیر مسئول روزنامه هفت صبح خاطرنشان کرد: وزارت ارشاد از این وضعیت خبر دارد؛ اما برای مقابله با آن تصمیم سختی گرفته نمی شود. حذف یارانه ها و کمک های متمرکز یکی از راهکار هایی است که می تواند در رفع این مورد موثر باشد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه ، مسعود بصیری در جلسه شورای راهبردی و همفکری بسیج رسانه اظهار داشت: بسیج رسانه باید مطالبه گر مشکلات جامعه خبرنگاران و صنف مطبوعات باشد.
رئیس سازمان بسیج رسانه افزود: یکی از سئوالات اهالی رسانه تغییرات زیاد در حوزه معاونت وزارت ارشاد است که در 6 سال گذشته چهار مدیر در این پست مدیریتی عوض شده اند و ثبات مدیریتی در این بخش وجود ندارد.
رئیس سازمان بسیج رسانه گفت: چرا بسیاری از صنوف همچون کامیون داران بیمه تکمیلی و وضعیت بیمه ای مشخصی دارند اما وضعیت شغلی خبرنگاران مشخص نیست و امنیت شغلی ندارند.
بصیری خاطرنشان کرد: چرا کاغذ سیگار با ارز 4200 تومانی وارد می شود اما مدیران مطبوعات قادر به تهیه کاغذ برای نشریات و روزنامه های خود با ارز 4200 تومانی نیستند.
وی افزود: کل یارانه ای که در سال به مطبوعات تعلق می گیرد 21 میلیارد تومان است که در مقایسه با سایر هزینه های کشور بسیار ناچیز است و دولت باید برای تأمین اعتبار لازم جامعه مطبوعات فکر اساسی کند.
وی با اشاره به اینکه باید از تمام توان خود برای هم افزایی و ایستادگی در برابر دشمن استفاده کنیم بیان کرد: امروزه دشمن از همه ابزار و توان خود برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده می کند و بیش از 3000 رسانه استکبار در مقابل رسانه های انقلاب اسلامی ایران ایستاده اند.
بصیری افزود: باید نیروهای جهادی و مومن رسانه های انقلابی توسط مسئولان و نهادهای مسئول مورد حمایت جدی قرار بگیرند زیرا خواب برخی از مسئولان و دستگاه ها نسبت به حملات رسانه ای دشمن سبب از دست رفتن استعدادهای ما در این حوزه و پیشروی دشمن می شود.
وی با بیان اینکه در شرایط کنونی فکر، روح و روان مردم ما توسط رسانه های مبتذل استکبار تحت تاثیر قرار گرفته است گفت: هر اندازه که دنبال حفظ کرامت و ارزش های انسانی هستیم باید در مقابل رسانه های استکبار بایستیم که آن هم تنها با وحدت و همدلی همه نیروها محقق می شود.
انتهای پیام/ش
مدیر مسوول روزنامه همشهری از ناهماهنگی برخی دستگاه ها برای اجرایی شدن عرضه کاغذ با ارز 4200 تومان به مطبوعات خبر می دهد. او همچنین تاکید می کند که مشکل تامین کاغذ اتفاقاً برای رسانه های دولتی دشوارتر از رسانه های خصوصی است.
مهران کرمی مدیرمسوول روزنامه همشهری درباره وضعیت این روزهای کاغذ و شرایط مطبوعات به ایسنا می گوید: مشکلی که وجود دارد این است که هماهنگی بین نهادهای دولت برای اینکه تصمیمات و مصوباتی که در حوزه تخصیص ارز دولتی به کاغذ گرفته شده، عملی شود، به وجود نیامده است؛ بر این اساس در حال حاضر وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی یک سیاست دارد، بانک مرکزی که اجراکننده تصمیمات است تاکنون ارزی تخصیص نداده است یا بسیار ناچیز بوده است.
وی ادامه داد: دستوراتی که آقای جهانگیری در حوزه ریاست جمهوری دادند، هیچ کدام عملی نشد؛ یعنی مساله ای که داریم این است که یکسری کاغذ در بازار موجود است یا واردکنندگان کاغذ در گذشته به شکل های مختلف آن را وارد کردند و مطبوعات هم با این کاغذها اداره می شود. در حقیقت چیزی وجود ندارد که روزنامه هایی مثل همشهری یا مؤسسه های کوچک و بزرگ بتوانند کاغذ مورد نیاز خود را تهیه کنند. اینگونه نیست که ما اگر روزنامه دولتی هستیم کاغذ یا ارز دولتی در اختیارمان است و اتفاقاً مسئله این است که در سیاستی که توزیع کاغذ توسط معاونت مطبوعاتی انجام شود، حجم کاغذی که در اختیارشان است آنقدر نیست که مؤسسات بزرگی مثل همشهری را تأمین کند.
مدیرمسئول روزنامه همشهری سپس درباره وضعیت روزنامه ها با تیراژ پایین اظهار کرد: روزنامه های با تیراژ پایین می توانند مدیریت کنند و کاغذ در اختیارشان قرار بگیرد؛ بر فرض حجمی از کاغذ در اختیار وزارت ارشاد است. این کاغذ باید بین 300 روزنامه یا دو، سه هزار مجله توزیع شود. خب این میزان برای برخی روزنامه ها ممکن است جوابگو باشد، اما برای موسسه ای مثل همشهری، ممکن است مصرف 15 یا 10 روزش باشد و قطعاً جوابگو نیست. بنابراین ما باید خودمان در بازار تلاش کنیم و کاغذ تهیه کنیم.
او سپس با اعتقاد بر اینکه مشکل کاغذ اتفاقاً برای رسانه های دولتی دشوارتر از رسانه های خصوصی است، در این زمینه توضیح داد: رسانه های خصوصی از دولت یارانه می گیرند و چون مصرف پایین تری دارند، وزارت ارشاد کم و بیش تأمین می کند؛ البته همه نیازهایشان برآورده نمی شود. بنابراین مشکل ما در عدالت توزیعی است که هر کسی که اسمش نشریه است در آن سبد توزیع قرار می گیرد و بر اساس آن تیراژی که اعلام می کند ممکن است در اختیارش قرار بگیرد. در صورتی که کشف حقیقت نمی شود که تیراژ واقعی یک نشریه و یک روزنامه چقدر است و متناسب با آن کاغذ در اختیارش قرار بگیرد.
مدیرمسوول همشهری سپس با تاکید بر اینکه کاغذ به اندازه نیاز در اختیارشان قرار نمی گیرد، مطرح کرد: متأسفانه چاره ای نداریم؛ کاغذ واقعاً در بازار کم است، چون وارد نمی شود. آماری که شنیده ام این بود که قرار بود 9 میلیون یورو، ارز، در این سه ماه در اختیار مطبوعات قرار بگیرد و کاغذ برایشان وارد شود اما حدود 240 هزار اختصاص پیدا کرده است. این 240 هزار کجا و آن 9 میلیون یورو کجا؛ البته شاید آمار من دقیق نباشد و توضیح من از این باب بود که بدانید فاصله چقدر زیاد است.
کرمی در نهایت درباره وضعیت کاغذ یادآور شد: متأسفانه اتفاقی که منجر به نتیجه ای شده باشد که مطبوعات از این وضعیت فعلی دربیایند رخ نداده است و واقعیت چشم اندازی هم برای این مساله نمی بینم اما پیشنهاد می دهم که به ما اجازه دهند خودمان در این قضیه ورود پیدا کنیم و کاغذ را وارد کنیم. الان وزارت ارشاد این مجوزها را به ما داده است که بتوانیم در مورد کاغذ خودمان مدیریت کنیم. وزارت ارشاد هم این را پذیرفته است اما تا زمانی که این در یک روند تصویب قرار بگیرد در وزارت سمت هم تأیید شود و بعد بانک مرکزی ارز برود و ارز تخصیص داده شود عملاً روندی است که بسیاری از آنها عملی نمی شود و هیچ روزنامه ای تا کنون نتوانسته است کاغذ وارد کند.
ایسنا در روزهای گذشته هم با انتشار گزارشی با عنوان آه و ناله که خودمان بلدیم، کاری کنید! به انعکاس نظرات تعدادی از مدیران مسوول روزنامه ها، دو ماه بعد از انتشار خبرهایی مبنی بر اختصاص ارز 4200 تومانی به کاغذ نشر و مطبوعات اقدام کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تهران پرس ، بحران کاغذ در سال های گذشته در ایران مشکلات بسیاری را برای صنایع درگیر آن از جمله چاپ و نشر ایجاد کرده است ، در دو سال اخیر با افزایش نرخ ارز دولت کاغذ را جزو کالاهای اساسی قرار داد و تلاش کرد تا مشکلات این حوزه را مرتفع کند. اگرچه تمرکز دولت روی واردات کاغذ چاپ و نشر و روزنامه توانست مشکلات را به صورت موقت مرتفع کند، اما نباید از نظر دور داشت که راه حل اصلی این درد، تولید داخلی است. در داخل کشور هم توانایی تولید بخشی از کاغذ روزنامه و کاغذ چاپ و تحریر وجود دارد.اخیراً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رفع نیاز به کاغذ مطبوعات مذاکراتی را با بزرگترین تولیدکننده کاغذ مطبوعات در سال های اخیر آغاز کرده است، تولیدکننده ای که دو سالی است خط تولیدش متوقف شده است.
سید محمدرضا دربندی، مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های دولتی، در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تهران پرس ، با اشاره به این موضوع گفت: معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ماه گذشته جلسه ای با مدیریت جدید شرکت چوب و کاغذ مازندران برگزار کرد، تا برای رفع موانع تولید کاغذ مطبوعات در داخل کشور مذاکره کند، البته سال گذشته نیز با مدیریت پیشین این مجموعه جلسه ای داشتیم که به نتیجه نرسید.
وی ادامه داد: در این جلسه مطرح شد که شرکت چوب و کاغذ مازندران برای تولید کاغذ مورد نیاز مطبوعات دو مشکل اصلی دارند؛ نخست ارز لازم برای واردات خمیر کاغذ و دوم جمع آوری چوب های درختان شکسته در جنگل های ایران که وزارت جهاد کشاوزی این اجازه را به آن ها نمی دهد.
دربندی تصریح کرد: از آنجایی که ما این جلسه را برگزار کرده بودیم تا مشکلات شناسایی و در صورت امکان برطرف شود، مشکل نخست که همان واردات خمیر روزنامه است ، برطرف شد. برای مشکل دوم نیز قرار شد تا نامه ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بنویسند تا با پیگیری این وزارت این موضوع نیز به نحو احسن حل شود. به محض اینکه اطلاعات را در اختیارمان قرار دهد ، ما اقدام خواهیم کرد.
انتهای پیام/
خبرگزاری تهران پرس را با جدیدترین و به روزترین اخبار دنبال نمایید
آرمان صالحی سردبیرتهران پرس
مشکلات به همین جا ختم نشده و تا تعدیل اجباری و ناخواسته نیروی انسانی و بیکار شدن گروهی از روزنامه نگاران برای بقای نشریات هم پیش رفت. مشکلی که ناشی از تحمیل شرایط بیرونی است و نمی توان مدیران مسئول را در آن مقصر دانست. از این رو صاحبان نشریات از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد خواسته اند به منظور جلوگیری از ورشکستگی و تعطیلی مطبوعات اقدامات ویژه ای انجام دهند. هرچند در اردیبهشت ماه سال جاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور کنترل و ساماندهی بازار کاغذ کارگروهی تشکیل داد تا کاغذ مورد نیاز روزنامه ها و نشریات تأمین شود و فشار افزایش قیمت و کمبود این کالای اساسی از شانه مطبوعات برداشته شود اما طی یک ماه اخیر به دلیل پاره ای از مشکلات وضعیت کاغذ مطبوعات به شرایط طبیعی و عادی بازنگشته است و همین مسأله انتقاد مدیران مسئول را به دنبال داشته تا جایی که آنها معتقدند اقدامات اخیر انجام شده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد همچون مسکن مقطعی بوده و باید راهکاری مؤثرتر در پیش گرفت.
توضیح اینکه برخی مدیران مسئول بر این باورند در شرایط کنونی وزارت فرهنگ و ارشاد باید در اختصاص سهمیه کاغذ، تیراژ واقعی روزنامه ها را ملاک و معیار عمل خود قرار دهد چراکه برخی صاحبان نشریات با هدف تغییر نظر بازرسین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چاپخانه ها اقدام به افزایش کاذب تیراژ کرده تا از این طریق سهمیه بیشتری از کاغذ را از آن خود کنند؛موضوعی که به نظر می رسد نیازمند حساسیت بیشتر مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد است.
برای روشن شدن برخی ابهامات و مسائل ایجاد شده در حوزه کاغذ با محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیرامون سیاست ها و اقدامات انجام شده توسط این معاونت در خصوص ساماندهی بازار کاغذ و نحوه حمایت از مطبوعات به گفت و گو پرداخته ایم که می خوانید:
تأثیر تحریم بر کاغذ
معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد در این باره می گوید: از آنجایی که ظرفیت تولید کاغذ مورد نیاز برای رسانه های چاپی در داخل کشور وجود ندارد یا بسیار محدود است، قسمت عمده این کالا از سایر کشور ها وارد می شود. طبیعتاً با ایجاد اختلال در وضعیت بازار ارز، بروز محدودیت اختصاص و کمبود ارز و همچنین اختلاف قیمت ارز، واردات کاغذ نیز مانند سایرکالاها دچاراختلال در نظام عرضه و تقاضا شده است.
در حقیقت شدت محدودیت در فروش نفت و متقابلاً تحریم های تحمیلی از سوی رئیس جمهوری امریکا به عنوان جنگ تحمیلی اقتصادی، محدودیت هایی در کشور ایجاد کرد که کاغذ هم از آن بی نصیب نماند. او ادامه می دهد: از این رو برای رفع مشکلات کاغذ مطبوعات کشور، جلسات و مذاکرات متعددی صورت گرفت که حدود 4ماه به طول انجامید اما خوشبختانه در نهایت با ورود رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری، آقای جهانگیری و اهتمام ویژه وتلاش مستمر دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع، توانستیم به نتیجه مثبت یعنی استفاده از ارز کالاهای اساسی برای واردات کاغذ حوزه فرهنگ دست پیدا کنیم. از سوی دیگر اما در این مدت، بلاتکلیفی نوع ارز تخصیصی، باعث شد با توقف واردات کاغذ و به دنبال آن اتمام ذخایر کاغذ مطبوعات و کمبود این کالا در بازار مواجه شویم. مشکلی که این روزها رسانه ها از آن گلایه دارند. البته بایدبه این نکته اشاره کنم که در حال حاضر کاغذ در بازار موجود است اما کاغذ ارزان نیست.
اختصاص 40 میلیون دلار برای مطبوعات
او با اشاره به سازماندهی واردات کاغذ و راستی آزمایی در توانایی واردات این کالا، تأکید می کند: در مرحله بعد برای رفع مشکلات بازار کاغذ، مبلغ 40 میلیون دلار برای نشر و 40میلیون دلار برای مطبوعات در نظر گرفته شد. چرا که پیش بینی این بود بر اساس مصرف سال گذشته در سال جاری 40 هزار تن کاغذ مطبوعات نیاز داریم. از سوی دیگر زیرساخت های مورد نیاز برای صدورمجوز واردات کاغذ و مکانیزم مورد نیاز بسرعت در اداره کل مطبوعات داخلی فراهم شد چون تا چندی پیش همه این اقدامات در وزارت صمت انجام می شد. همچنین کارگروه کاغذ که در وزارت ارشاد وظیفه هماهنگی بین دستگاه ها را انجام می داد و انصافاً در سال گذشته وظایف خود را بخوبی انجام داد، ولی به دلیل تشدید تأمین منابع ارز کالای اساسی از دی ماه توقف واردات به وجود آمد. همزمان به دلیل نامعلوم بودن اختصاص ارز از محل کالای اساسی یا نیمایی این وقفه 4ماهه شد و کاغذ مطبوعات وارد نشد. در واقع دو دوره را باید درمورد کاغذ در نظر گرفت دوره اول در سال 97 تا دی ماه که واردات با ارز کالای اساسی انجام گرفت و دوره دوم یعنی از دی ماه 97 که توقف واردات به دلیل تشدید محدودیت ارز و عدم اختصاص ارز به کاغذ، بیش از پنج ماه با اختلال واردات مواجه شدیم.
معاون امور مطبوعاتی در همین زمینه ادامه داد: اقدامات ما عملاً از خرداد ماه شروع شد. به همین دلیل دو کارگروه با عنوان کارگروه واردکنندگان و کارگروه توزیع در معاونت مطبوعاتی و اداره کل مطبوعات داخلی تشکیل شد. کارگروه وارد کنندگان که متشکل از افرادی است که سابقه واردات کالا را دارند و همه افرادی که توان واردات دارند به بررسی های لازم پرداختند. نتیجه این تلاش ها این بود که توانستیم میزان مناسبی از کاغذ با کیفیت و با زمان بندی مناسب برای انتقال به کشور را سفارش دهیم که البته این اول راه است به عبارتی پروسه تأیید سفارش، تخصیص ارز، تأمین ارز، خرید و حمل و وارد شدن کالا از گمرک و نهایتاً توزیع مناسب که کار خیلی ساده ای نیست اما در حال انجام است.
وی افزود: البته دراین میان فراموش نشود اصولاً معاونت مطبوعاتی سازو کار ورود به این کار را نداشته؛ نه نیروی انسانی، نه ساختار و نه اساساً تجربه تأمین و توزیع کالا اما شرایط خاص ایجاد شده در جنگ تحمیلی اقتصادی نیاز ورود این معاونت و مدیریت شرایط را ایجاب کرده است؛ ضمن اینکه ما با به کارگیری همه ظرفیت ها و ایجاد هماهنگی بین بانک مرکزی، وزارت صمت، واردکنندگان و مصرف کنندگان کاغذ را نیز بر عهده داشتیم که البته به صورت طبیعی اختلالاتی مانند حضور برخی دلالان و سوء استفاده از شرایط در ابعاد مختلف به وجود می آید که برخورد با آن هم نیازمند تصمیم گیری قاطع و درعین حال شفاف است که تا حد ممکن تلاش برمرتفع کردن آن داشتیم.
توزیع کاغذ در 3 مرحله
خدادی ادامه می دهد: توزیع کاغذ در میان مطبوعات در سه مرحله انجام شد. مرحله اول مرحله فوریتی بود. به این شکل که 1350 تن کاغذ تا امروز توزیع شده و با توجه به خلأ موجود، این مُسکن در حد بضاعت برای بازار کاغذ مطبوعات است. تقریباً سعی شده یک نوبت به همه مطبوعات کاغذ داده شود و رسانه های کثیر الانتشار بعضاً چند نوبت البته به میزان اندک کاغذ دریافت کرده اند. به موازات این موضوع واردات کاغذ نیز تسهیل شد و حدود 10 هزار تن کاغذ در مسیر واردات به داخل کشور قرار گرفته است. حتی پیش بینی می شود اگر مشکلی ایجاد نشود 2000 تن کاغذ طی دو هفته آینده وارد کشور شده و بسرعت توزیع آن آغاز شود. البته تأکید می کنم معاونت مطبوعاتی تلاش مستمر دارد و لحظه به لحظه این پروسه را برای رفع مشکل احتمالی پیگیری می کند.
به گفته او، هم اکنون نقل و انتقال پول و همچنین خرید و انتقال کالا دچار مشکلاتی است که مسئولان در تلاش هستند این مشکلات را برطرف و ورود کاغذ به کشور را تسریع کنند.
خدادی درباره نحوه توزیع کاغذ مطبوعات نیز اظهار می کند: همه رسانه هایی که اعلام وصول کرده اند، با اولویت بندی اعلامی توسط کارگروه در همه نقاط کشور مورد توجه قرار گرفته اند. به طوری که حتی به برخی از رسانه ها به کیلو کاغذ اختصاص داده شد تا مبادا نبض حیات رسانه ای دچار مشکل شود.
راستی آزمایی شمارگان اعلامی نشریات
او در خصوص اقدامات انجام شده برای سهمیه بندی درست و عادلانه هم می گوید: با سازمان امور مالیاتی رایزنی هایی شده در جهت ورود به موضوع مالیات چاپ اعلامی ازسوی رسانه ها و چاپخانه ها ؛همزمان با راستی آزمایی شمارگان اعلامی نشریات از سوی چاپخانه ها. متأسفانه بسیاری از اعلام وصول ها با عدد واقعی تفاوت دارد. چاپخانه ها با توجه به میزان شمارگان نشریات، تابع فرمول خاصی هستند که طبق آن فرمول هم هزینه چاپ می گیرند، اما در نهایت برای کاهش هزینه های کاغذ، تعداد کمتری چاپ می کنند، بنابراین این مسأله هم باید اصلاح شود. از سوی دیگر سهمیه کاغذ سالانه رسانه ها هم بررسی شده است تا برآن اساس، سهمیه مدنظر، تعلق گیرد و از این به بعد طبق نامه و تقاضا، کاغذ اختصاص نخواهد یافت. در این زمینه باید چرخه تهیه کاغذ هم تسهیل شود. یعنی نیاز نشریه بموقع برطرف شود که این امر هم در حال انجام است. در مجموع باید بگویم که این چرخه متوقف شده، اکنون فعال شده است و روزانه درحال عبور از موانع متعدد می باشد تا در مسیر منطقی قراربگیرد و تمام افرادی که می خواستند از کاغذ بهره برداری و سود جویی و دلالی کنند، حذف شده و خواهند شد. به گفته معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد، مالیات، نظارت دقیق بر چاپخانه ها، راستی آزمایی تیراژهای اعلامی و اعلام وصول های دقیق در کنار اخذ آمار برگشتی ها و ارتباط با شبکه توزیع از جمله راهکارهایی است که برای توزیع عادلانه کاغذ در دستور کار بوده. تنها در این صورت است که هزینه ای که در کنار دارو برای رسانه ها در نظر گرفته می شود به دست مصرف کننده واقعی خواهد رسید. البته ما برای نیازمندی ها و ویژه نامه ها کاغذ نمی دهیم، اما تلاش می کنیم که بر اساس تیراژ واقعی رسانه ها درسال 97 کاغذ مورد نیاز آنها را به میزان ممکن و ارز موجود در کشور تأمین کنیم. خدادی گفت: فعالان عرصه فرهنگی به ویژه در حوزه اطلاع رسانی صادقانه در انجام وظایف و رسالت شان تلا ش می کنند و معتقدم فساد و رانت در رسانه نداریم.
معاونت مطبوعاتی بر مدار شفاف سازی
او با تأکید بر اینکه اصل کار ما بر مدار شفاف سازی بنا شده و معاونت مطبوعاتی دیوار شیشه ای است، می افزاید: برای عبور از این بحران با حداقل خسارت حرکت خواهیم کرد و قدرت ما این است که فارغ از دیدگاه ها و جناح ها، با همگرایی و همراهی رسانه ها، این مشکل را حل کنیم و با توجه به اقدامات انجام شده به نظرم جای نگرانی وجود ندارد، اما باید توجه داشت که مشکل به وجود آمده درمدت بیش از شش ماه نیازمند زمان و تلاش است که اقدامات جدی درحال انجام است و زمان را نیز باید صبر وحوصله کرد و مدارا نمود. وی در پاسخ به برخی مدیران مسئول که ازکیفیت برخی کاغذهای وارداتی گله مند بودند، می گوید: در دوره ای که رسانه ها کاغذ ندارند و مجبور به کاهش صفحات خود و حتی کاهش شمارگان هستند تا به حیات خود ادامه دهند، ما توانستیم مقدارمحدودی کاغذ را برای رفع بحران موجود که با تغییر ارز نیمایی به دولتی قابل استفاده بود، توزیع کنیم. این کاغذ در اغلب ماشین های چاپ مناسب است و تنها بعضی دستگاه های قدیمی در استفاده از آن دچار مشکل شدند. راهکاری که برای این دو - سه رسانه پیشنهاد شد، این بود که یا خودشان کاغذ مذکور را به سایز مورد نیاز تبدیل کنند که محل تبدیل بدون هزینه را هم به آنها معرفی کردیم یا این اقدام را به مطبوعات داخلی واگذار کنند.
خدادی تأکید می کند: در شرایطی که روزنامه ها به یک تُن کاغذ برای چاپ همان روز نیاز دارند ما چگونه می توانیم کاغذی را که برای تعداد زیادی از نشریات راهگشا است به بهانه نامناسب بودن سایز برای دو- سه رسانه، وارد چرخه توزیع نکنیم؟!
امکان مشارکت 3 هزار مدیر مسئول وجود ندارد
او همچنین در پاسخ به برخی از مدیران مسئول که خواستار مشارکت در واردات کاغذ بودند، می گوید: در شرایط بحران که سرعت در تصمیم گیری بسیار اهمیت دارد امکان مشارکت حدود 3000 مدیر مسئول وجود ندارد. بسیاری از این مدیران مسئول هم خودشان اطلاعات کافی ندارند و مدیران فنی خود را برای اظهار نظر می فرستند. بنابراین در شرایط بحران ما نیازمند مدیر بحران قوی هستیم نه تصمیم گیری شورایی. البته اخذ نظرات، پیشنهادات، انتقادات و هرکمکی که بتواند موضوع را تسهیل کند با آغوش باز ما روبه رو است و همزمان ما در واردات محدودیت نداریم و اعلام کرده ایم هرکس توانایی این کار را دارد، اعلام کند. اما یک نشریه می گوید من10 هزار تن کاغذ برای خود وارد می کنم، این درحالی است که مصوبه امکان واردات 40 هزار تن کاغذ برای کل رسانه ها بوده چگونه می توان یک نشریه فقط برای نیازخودش 10 هزارتن از ارز کالای اساسی وارد کند بنابراین باید کاغذ به گونه ای وارد شود که در اختیار همه رسانه ها قرار گیرد نه در انحصار چند نشریه خاص! نگاه ما هم توجه به یک برند در کشور نیست اما قاعدتاً روزنامه های کثیر الانتشار هم سطح روزنامه های کوچک محلی نیستند ومتناسب با تیراژ ونیاز و امکانات موجود اقدام خواهیم کرد.
البته باید یادآور شویم که در طی دو ماه اخیر همه رسانه ها در این زمینه همکاری و مساعدت داشتند که جای تشکر دارد. او همچنین به توزیع 110 تن کاغذ طی روزهای گذشته اشاره می کند و می گوید: علاوه بر این مقدار، توزیع 300 تن کاغذ دیگر نیز آغاز شده است. البته تلاش بر این است که نیاز مطبوعات و نشریات بدرستی و بسرعت رفع شود. معاون مطبوعاتی در پایان اظهار می کند: باید شرایط را درک کنیم و فراموش نکنیم که در جنگ تحمیلی اقتصادی ترامپ علیه مردم ایران با هدف به زانو درآوردن مردم هستیم. شرایط امروز ما با دو ماه پیش یکسان نیست و ما به سمت جلو در حرکتیم.
بنابراین رسانه ها باید حمایت رهبر معظم انقلاب ، رئیس جمهوری معاون اول و همه دستگاه ها از رسانه ها را با حمایت همه جانبه از نظام و دولت و مردم در کارکرد رسانه ای به عنوان خط مقدم مقابله با جنگ اقتصادی ترامپ پاسخ دهند و نقش و سهمشان را مانند گذشته ادا کنند.
برش
قر ارگیری کاغذ در سبد کالاهای اساسی
خدادی با تأکید بر اینکه تعیین تکلیف وضعیت کاغذ مطبوعات و نشریات در اولویت اقدامات معاونت مطبوعاتی کشور قرار دارد، می گوید: ورود من به معاونت مطبوعاتی در اوج بلاتکلیفی (وضعیت کاغذ) صورت گرفت؛ اما با اقدامات انجام شده و تلاش های شبانه روزی آقای صالحی؛ فاز اول یعنی قرار گیری کاغذ در سبد کالاهای اساسی با موفقیت انجام شد. این اقدام نشان می دهد توجه به رسانه در کشور در سطحی بالا قرار دارد. در واقع از نظر اهمیت می توان گفت کاغذ در کنار دارو قرار گرفته است، بنابراین به دلیل این توجه و حمایت همه جانبه از مطبوعات، باید احساس تکلیف رسانه ها چند برابر شود و باور کنند مدیران عالی کشور مطبوعات را نیاز اساسی کشور در شرایط فعلی تلقی کرده اند. معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می افزاید: از سوی دیگر باید پذیرفت بستر اصلی جنگ تحمیلی اقتصادی، جنگ رسانه ای است. یعنی اساساً ناامیدی، از بین بردن همبستگی و اثبات ناتوانی و نهایتاً شکستن مقاومت مردم هدف اصلی ترامپ است و این رسانه ها هستند که می توانند با آنها مقابله کنند. در چنین شرایطی رسانه ها به عنوان خط مقدم جبهه جنگ باید تقویت شوند و من شهادت می دهم همه مسئولان کشور این باور را دارند و همه تلاش ها در راستای حل و فصل این موضوع است.
کلمات کلیدی
معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کاغذ مطبوعات توزیع کاغذ
سکته خفیف شاید تعبیر درستی باشد برای آنچه امروز درباره دو روزنامه پرتیراژ ایران و تهران رخ داد و بعید نیست که این سکته خفیف خبر از یک بیماری شدیدتر برای روزهای آتی بدهد.مخاطبان شهرستانی روزنامه هفت صبح روز گذشته از خوانش نسخه کاغذی این روزنامه محروم بودند و کیوسک های شهرهای خود را خالی از این روزنامه دیدند و در کنار آن صبح امروز نیز روزنامه سازندگی موفق به انتشار شماره روز دوشنبه 17 تیرماه خود نشد و البته بلافاصله این مسئله به موضوع کاغذ نسبت داده شد که گویا درست هم بوده است.به گزارش مهر، گرچه محمد قوچانی در این زمینه در فضای مجازی صحبتی از کاغذ به میان نیاورد، اما روایت مساعدتی که وی آن را از قول معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل مطبوعات داخلی این معاونت نقل کرد، خبر از این داشت که کمبود کاغذ مطبوعات گریبان این روزنامه را بدجور فشار داده است تا در نهایت یک شماره از این روزنامه نتواند در روز 17 تیر راهی به دکه های مطبوعات باز کند.علی مزینانی، مدیرعامل شرکت هفت صبح ماندگار و مدیر مسئول این روزنامه در این باره می گوید: هفت صبح تقریبا جزو روزنامه هایی بود که با کمترین مشکل در موجودی کاغذ مواجه بود وما همواره موجودی مورد نیاز برای سه ماه انتشار روزنامه را پیشاپیش می خریدیم. در سال جاری نیز ما برای انتشار تا پایان خردادماه کاغذمان را تهیه کرده بودیم و با کم کردن شمارگانمان آن را تا دوازدهم تیرماه کشاندیم. برای فصل تابستان نیز ما از اردیبهشت ماه با شرکت واردکننده معرفی شده قرارداد امضا کردیم و کاغذ را پیش خرید کردیم، اما مشکلات موجود بر سر راه ترخیص این کاغذها باعث شد کار به اینجا برسد که دیروز چاپ شهرستان ها را متوقف کنیم و برای شماره فردا هم چند رول کاغذ به صورت امانی تهیه کرده ایم.مزینانی ادامه داد: در حال حاضر کاغذ به روایت واردکنندگان وارد فازی شده است که میان ترخیص با ارز دولتی و نیمایی معلق مانده است. گویا دولت که اعلام کرده کاغذ روزنامه با ارز دولتی وارد شود هنوز این موضوع را در قالب مصوبه یا دستور ابلاغ نکرده است و کاغذهای وارد شده از سوی شرکت ها در گمرک به همین خاطر امکان ترخیص ندارد. وی در عین حال از دریافت پیامکی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر تخصیص سهمیه کاغذ برای روزنامه خود در روز جاری خبر داد و گفت: تاکنون در دو نوبت دو محموله پنج تنی کاغذ با ارز دولتی دریافت کرده ایم و سهمیه تخصیصی فعلی نیز در نهایت می تواند کاغذهایی را که ما از دیگران برای انتشار روزنامه قرض گرفتیم، به آنها برگرداند و برای انتشار روزنامه دوباره به خانه اول باز می گردیم. مزینانی در عین حال می گوید: موضوع کاغذ در حال حاضر در گیر و دار اختلافات بانکی و مالی میان وزارت صنایع و بانک مرکزی باقی مانده و مطبوعات را به جایی رسانده که باید برای هر روز به صورت مجزا برنامه ریزی برای انتشار داشته باشند. کاغذی که الان مشخص نیست با ارز دولتی یا نیمایی باید ترخیص شود راهی برای مصرف کننده اش جز این باقی نمی گذارد.با این همه از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر می رسد که پیامک تخصیص کاغذ سهمیه ای برای مدیران مسئول روزنامه ها و نشریات ارسال شده است و محموله ای بالغ بر 4 هزار تن کاغذ مطبوعات تا پایان تیرماه برای توزیع میان اهالی مطبوعات مهیا خواهد شد.در همین حال روزنامه شرق به دلیل انتشار گزارشی درباره دریافت ارز دولتی برای واردات کاغذ و واردنشدن کاغذ توسط یک شرکت خصوصی، طرف شکایت این شرکت قرار گرفته است. این شکایت از سوی شرکتی انجام شده است که سال گذشته بیش از 23 میلیون یورو برای واردات ارز مطبوعاتی دریافت کرد و هیچ کاغذی را وارد نکرد. این شکایت به دلیل درج گزارشی درباره این اتفاق از این رسانه انجام شده است.به نظر می رسد روزهای سخت مطبوعات ایران چه در عرصه تولید و چه در عرصه انتشار با منتشر نکردن یک نسخه از یک روزنامه به خاطر نبود کاغذ و گاه شکایت به خاطر احقاق حق قانونی مطبوعات برای انتشار در حال کامل شدن است.
لینک خبر : روزنامه اصفهان زیبا خبرگزاری مهر -گروه فرهنگ : اتفاقات عجیب در کارگروه کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آمار منتشر شده در این نهاد که در حال حاضر مهمترین مرجع تأیید و تخصیص کاغذ دولتی میان ناشران و روزنامه نگاران است تمامی ندارد.
در هفته گذشته با وجود آغاز توزیع کاغذ دولتی در میان ناشران که مهر در گزارش درباره آن اطلاعاتی منتشر کرد ( اینجا بخوانید )، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در حاشیه جلسه هیئت دولت با اشاره به اینکه 3000 تن کاغذی که در حال حاضر در گمرکات موجود است در هفته آینده ترخیص خواهد شد.، در اظهاراتی با تأیید گزارش های مهر در این زمینه عنوان داشت: با توجه به اینکه کاغذ فرهنگی (نشر و مطبوعات) از غیرفرهنگی جدا شد، خود این موضوع اختلالی را در روند سامانه و مسیرهای اداری وزارت صمت و بانک مرکزی ایجاد کرد. که خوشبختانه سامانه های اداری، مرتب و منظم شدند و بانک مرکزی هم مسیر را در هفته جاری تسریع کرد.
با این همه در آخرین روز کاری هفته گذشته کارگروه کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدول تازه و به روز شده خود از وضعیت پرونده های واردات کاغذ را منتشر کرد که در آن اتفاقات جالب توجهی رخ داده است.
از سویی تعداد پرونده های تأیید شده واردات کاغذ روزنامه در باز زمانی یک هفته از 19 پرونده تأیید شده به 39 پرونده افزایش یافته است که این به معنی تأیید واردات بیش از 8 هزار تن کاغذ مطبوعات در هفته گذشته است. با این همه در اتفاق عجیب تعداد پرونده های تأیید شده برای واردات کاغذ چاپ و تحریر کاهش پیدا کرده و نزدیک به هزار تن از کاغذهایی که در هفته قبل عنوان شده بود از سوی این وزارتخانه تأیید شده از پروسه واردات خارج شده است.
همچنین پرونده های موجود در زمینه واردات کاغذ بالکی و چاپ و تحریر رول نیز ثابت باقی مانده است.
در جدول دوم ( اینجا ببینید ) که درباره وضعیت شرکت های وارد کننده است و در زمینه شرکت های وارد کننده کاغذ چاپ و تحریر تنها سه شرکت موفق به ترخیص کالای خود شده اند باقی شرکت ها که شامل دو شرکت عمده می شود که درباره یکی از آنها پیش از این گزارشی در مهر منتشر شد ( اینجا بخوانید ) کماکان آماری از وضعیت ترخیص کالای آنها که برخی از آنها دو سال پیش تأمین ارز شده است منتشر نشده است.
نکته دیگر اینکه 53 پرونده تأمین کاغذ مصوب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سمت کماکان موفق به تأمین ارز برای واردات این محصول نشده اند که ارزش کالای هر پرونده به صورت متغیر بین 20 تا 50 هزار یورو عنوان شده است و البته برخی از این پرونده ها نیز با وجود اینکه با ارزهایی نظیر روپیه، یوان و لیر هم ثبت شده است کماکان تأمین ارز نشده است.
نکته جالب دیگر اینکه مؤسسات بزرگ مطبوعاتی مانند کیهان، اطلاعات، خراسان و جام جم به صورت شخصی اقدام به ثبت پرونده برای واردات کاغذ مطبوعاتی کرده اند که البته برای این تقاضاها تاکنون تأمین ارز نشده است.
از 75 پرونده ثبت شده در جدول تازه 38 پرونده اختصاص به تأمین کاغذ چاپ و تحریر و 40 پرونده به کاغذ مطبوعات اختصاص پیدا کرده است.
جدای از این آمار در میان بسیاری از شرکت های مطبوعاتی وضعیت کاغذ روی خط قرمز قرار گرفته است و تأمین ارز نشده و ترخیص نشدن بسیاری از کاغذهای موجود در گمرک منجر به وضعیت حادی چون عدم انتشار در برخی روزنامه ها و کاهش شدید شمارگان و حذف انتشار در شهرستان ها نیز شده است.
در همین رابطه هفته گذشته محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در یک گفتگوی مطبوعاتی با تأیید اینکه نقل و انتقال پول و همچنین خرید و انتقال کالا به کشور دچار اختلال شده است عنوان داشت که توزیع کاغذ در میان مطبوعات در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول و با فوریتی 1350 تن کاغذ میان مطبوعات توزیع شده و حدود 10 هزار تن کاغذ نیز در مسیر واردات به داخل کشور قرار گرفته است. حتی پیش بینی می شود اگر مشکلی ایجاد نشود 2000 تن کاغذ طی دو هفته آینده وارد کشور شده و بسرعت توزیع آن آغاز شود.
کد خبر 4663997
حمید نورشمسی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان اوقاف و امور خیریه دو نهاد برگزارکننده مهم ترین رویدادهای قرآنی کشور در طول سال هستند، رویدادهایی که به صورت دوره ای برگزار می شود و هر کدام تجربه نزدیک به سه دهه برپایی را پشت سر گذاشته اند. این رویدادها از آن حیث اهمیت چندبرابری دارند که جنبه بین المللی داشته و به عنوان نمایش دهنده اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران به مباحث قرآنی به شمار می روند.
بر همین اساس پرداختن به مسابقات بین المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران و نمایشگاه بین المللی قرآن از سوی نهادهای مربوطه، که هر دو جزء کمیسیون تبلیغ و ترویج شورای توسعه فرهنگ قرآنی محسوب می شوند، اهمیت دوچندانی پیدا کرده و همین امر باعث شده تا برگزارکنندگان هر سال تلاش بیشتری را برای برگزاری مطلوب تر این رویدادها به کار بگیرند، تلاش هایی که به نظر می رسد باید بلافاصله بعد از پایان یک دوره، برای دوره بعد آغاز شود. در همین راستا بارها شاهد بوده ایم که عوامل اجرایی این رویدادها در مراسم اختتامیه، نشست های خبری و گفت وگوهای حاشیه ای بر آغاز برنامه ریزی ها برای برپایی مطلوب دوره بعد، بلافاصله بعد از پایان دوره فعلی، تأکید داشته اند.
این موضوع در بسیاری موارد در خروجی کار به چشم نیامده و شیوه اجرا و برپایی این رویدادها به گونه ای نبوده است که همه اذعان داشته باشند برنامه ریزی برای برگزاری آن از مدت ها قبل از افتتاح رویداد آغاز شده باشد. برای همین جنبه شعاری بودن این اظهارات بیشتر خود را نمایان می کند. شاید برنامه ریزان مسابقات و نمایشگاه بین المللی قرآن بلافاصله بعد از پایان یک دوره، برنامه ریزی برای دوره بعد را آغاز کنند، اما چون رسانه ها فقط بعد از آغاز فاز عملیاتی و اجرایی، که معمولاً نزدیک به آغاز رویداد است، دعوت به کار می شوند، این شائبه ایجاد می شود که فعالیت ها از همان زمان آغاز شده است.
ایکنا تلاش دارد تا از این به بعد برنامه ریزی برای رویدادهایی را که به صورت سالانه برگزار می شوند، بیش از پیش مورد توجه قرار دهد و به انتشار آخرین اخبار این رویدادها بلافاصله بعد از پایان هر رویداد بپردازد. در همین راستا دو رویداد بین المللی مسابقات و نمایشگاه بین المللی قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.(پیش از این نیز این دو رویداد مهم قرآنی با محوریت غائبان و حاضران در محل برپایی نمایشگاه قرآن و مسابقات نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای مشاهده اینجا کلیک شود.)
مقدمات اجرایی نمایشگاه آتی از دو ماه آینده
بیست وهفتمین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن 21 اردیبهشت ماه امسال در مصلای امام خمینی(ره) آغاز به کار کرد و تا روز چهارم خردادماه ادامه یافت. نمایشگاهی که در آن به زعم برگزارکنندگان تلاش شده بود تا ملی تر و بین المللی تر از ادوار گذشته برگزار شود و خروجی کار نیز بیانگر چنین تلاشی بود که البته موفقیتی نسبی داشت.
عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس نمایشگاه بین المللی قرآن، در گفت وگوی کوتاه خود با خبرنگار ایکنا در مورد این موضوع که برنامه ریزی برای برپایی نمایشگاه بیست وهشتم را از چه زمانی آغاز کرده اند، به طراحی و اجرای یک سری فعالیت ها در این زمینه اشاره کرد و گفت: هم اینک در مرحله آسیب شناسی دوره بیست وهفتم هستیم و پیش بینی می شود که مقدمات اجرایی و عملیاتی دوره آینده نمایشگاه بین المللی قرآن از دو ماه آینده آغاز شود.
وی در پاسخ به این سؤال که جلسه ای با دستور کار نمایشگاه بیست وهشتم برگزار شده است یا خیر، گفت: آسیب شناسی و بررسی نقاط ضعف و قوت نمایشگاه بیست وهفتم در واقع مقدمه ای برای پرداختن به دوره آینده است.
پیش از این و حدود دو هفته بعد از پایان بیست وهفتمین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن محمدمهدی عزیززاده، مشاور برنامه ریزی نمایشگاه قرآن، با حضور در یک برنامه رادیویی به فراهم سازی مقدمات نمایشگاه بیست وهشتم طی آن روزها اشاره کرد و گفته بود: طی یک تا دو هفته آینده، تمام گزارش های مربوط به نمایشگاه تکمیل می شود و مجموعه مستندات ویژه نمایشگاه های بیست وششم و بیست وهفتم قرآن کریم در قالب یک بسته تهیه خواهد شد. سپس تیم های ویژه بر روی گزارش ها کار خواهند کرد و پس از برگزاری جلسات متعدد تا پایان مهرماه سال جاری مدل اولیه ای برای تیم اجرایی نمایشگاه ارائه خواهند داد.
با توجه به سابقه ای که از نمایشگاه قرآن به خصوص در سال های اخیر وجود دارد، به نظر می رسد اهتمام جدی برای شروع برنامه ریزی ها وجود دارد، برای نمایشگاهی که عادت کرده بودیم، اخبار آغاز فاز اجرایی آن را چند هفته مانده به آغاز نمایشگاه منتشر کنیم، حتی شروع کار از مهرماه نیز می تواند یک پیشرفت به حساب بیاید، هرچند رئیس این نمایشگاه اذعان کرده باشد که جلسات آسیب شناسی دوره قبل به نوعی مقدمه دوره جدید است.
انتظارات از یک بنیاد جدید التأسیس
دیگر رویداد بین المللی قرآن، که سابقه سی وشش دوره برگزاری را در کارنامه خود دارد، مسابقات بین المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران است، رقابتی که بسیاری از فعالان قرآنی حتی در کشورهای دیگر به آن چشم دوخته اند و به حدی از گستردگی رسیده است که برنامه ریزی برای آن نیاز به استقرار یک تیم مستقل و فعالیت آنها در طول سال را داشته باشد، شاید برای همین باشد که سازمان اوقاف اقدام به تشکیل بنیاد مسابقات قرآن کرد.
سی وششمین دوره مسابقات بین المللی قرآن به فاصله اندکی از نمایشگاه قرآن و زودتر از آن برگزار شد، رقابتی که همچون نمایشگاه در مصلای امام خمینی(ره) برپا شد و برگزارکنندگان تلاش کردند تا وجهه خوبی از اهتمام به قرآن در ایران اسلامی را به منصه ظهور برسانند.
حجت الاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه، در گفت وگو با خبرنگار ایکنا در مورد آغاز برنامه ریزی های این سازمان برای برگزاری سی وهفتمین دوره مسابقات بین المللی قرآن گفت: قصد مقایسه رویداد مسابقات قرآن با دیگر رویدادها را ندارم، اما بسیاری از رویدادها مهم اند و فرایند جدی برای اجرای کار حدود دو یا سه ماه مانده به آغاز رویداد آغاز می شود. در خصوص مسابقات بین المللی نه تنها امسال بلکه چند سال است که در کمتر از یک ماه ستاد برگزاری مسابقات دوره بعد را تشکیل می دهیم و در حال حاضر هم بلافاصه بعد از مسابقات سی وششمین دوره با تمام کمیته ها که مسئولیت در اجرا داشتند جلسه برگزار کرده و نقاط ضعف و قوت و یک سری بایدها و نبایدها را بررسی کرده ایم.
وی به استقرار بنیاد مسابقات قرآن به همت سازمان اوقاف و امور خیریه و ستاد عالی هماهنگی مسابقات قرآن اشاره و اظهار کرد: برخلاف بسیاری از فعالیت هایی که ممکن است یک وزارتخانه یا یک سازمان در طول انجام دهد و تعداد به چندین فعالیت نیز برسد، سازمان اوقاف اما یک بنیاد را مسئول تمشیت کار مسابقات قرآن کرده است. این بنیاد ضمن اینکه در حال حاضر مشغول برگزاری مسابقات قرآن در مرحله استانی است و در ادامه مرحله کشوری را در برنامه خود دارد، در کنار آن مجموعه ای را فعال کرده اند که باید برنامه ریزی لازم را برای مسابقات بین المللی انجام دهد.
حسینی در ادامه با اشاره به اینکه در دوره های گذشته با اضطراب فراوان به زمان برگزاری مسابقات می رسیدیم، گفت: بخشی از این اضطراب ناشی از فقدان ساختار و بخشی هم ناشی از فقدان سازوکار مناسب برای تمشیت کار بود، اما در این سال ها اضطراب کمتر شده است و با فراغ بال بهتری به زمان برگزاری مسابقات می رسیم.
ضرورت وجود دبیرخانه دائمی
گروهی مانند نمایشگاه قرآن یا مسابقات بین المللی قرآن یک کار اداری عادی نیست که یک ساختار اداری بتواند آن را انجام دهد. اگر جشنواره فجر با موفقیت نسبی برگزار می شود یا اگر در فضای مسابقات ورزشی و ... شاهد موفقیت و برپایی به موقع هستیم، ناشی از وجود یک دبیرخانه دائمی و وجود یک ساختار مستقل برای اجرای کار است. لذا موضوع نمایشگاه و مسابقات چیزی نیست که در حوزه تأمین منابع مالی و سخت افزار و نیروی انسانی و محتوا بخواهد با روند کند اداری پیش برود در نوبت اداری قرار بگیرد و اولویت بندی شود. هر چقدر بتوانیم یک مجموعه چابک را در نظر بگیریم و اعتبارات لازم را در اختیار آن قرار دهیم و نظارت کافی و کامل را هم داشته باشیم، خواهیم توانست که بهینه و صرفه جویانه کار را مدیریت کنیم.
همچنین رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه به صرفه جویی هایی صورت گرفته در دوره سی وششم مسابقات بین المللی قرآن به لطف استقرار بنیاد مسابقات اشاره و اظهار کرد: امسال با افزایش سه برابری هزینه ارز و سایر هزینه ها مواجه شدیم، در عین حال با توجه به اینکه منابع را به صورت متمرکز در اختیار بنیاد قرار داده بودیم، این بنیاد توانست بدون افزایش یک ریال در قیاس با سال 97 مسابقات را برگزار کند، در حالی که تعداد مهمانان و برنامه ها بیش از سال گذشته بود، اما وقتی مدیریت متمرکز حضور یافت و دخالت های سازمانی را که مانع یکپارچگی کار می شد کاهش داد، هم تخفیف خوبی وجود داشت و هم مشارکت های بسیار خوبی جذب شد.
وی در بخش پایانی صحبت های خود در پاسخ به این سؤال که سازمان اوقاف و امور خیریه جلسه ای را که دستور کار آن سی وهفتمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم باشد، برگزار کرده است؟ گفت: چنین جلساتی برگزار شده و همان گونه که گفته شد با همه کمیته ها جلسه تشکیل شده، جمع بندی دوره قبل صورت گرفته و هر آنچه را باید در سال 98 انجام بگیرد ابلاغ کرده ایم. یک سری دستورات و منویات ریاست سازمان اوقاف نیز مطرح شد که بخش قابل توجهی از آن انجام شده است.
ورود به فاز اجرایی زودتر آغاز شود
بر اساس گزارش ایکنا، به نظر می رسد که برگزارکنندگان مهم ترین رویدادهای قرآنی کشور به این موضوع اذعان دارند که برنامه ریزی برای برپایی رویدادها را باید بلافاصه بعد از پایان هر دوره آغاز کنند و هر کدام نیز اقداماتی برای این موضوع انجام داده اند؛ اما آنچه باید برگزارکنندگان این دو رویداد بین المللی به آن توجه کنند، بحث طولانی شدن جلسات آسیب شناسی و استخراج نقاط ضعف و قوت دوره گذشته برای رسیدن به یک برنامه مطلوب جهت استفاده در دوره بعد است. گاهی طولانی شدن این جلسات و گاهی نیز به تعویق افتادن های مکرر آن باعث می شود تا وارد شدن به فاز اجرایی و عملیاتی نیز به تعویق بیفتد تا در برخی ادوار شاهد باشیم که فاز اجرایی فقط چند هفته مانده به آغاز رویداد شروع شود.
ایکنا پیگیری این موضوع را در هفته های آتی همچنان ادامه خواهد داد.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، از دهه 80 لزوم تشکیل اتحادیه و مجموعه ای برای انسجام فعالیت های قرآنی احساس شد که آن زمان اتحادیه تشکل های قرآن و عترت کشور به عنوان نخستین اتحادیه شکل گرفت تا مؤسسات دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تحت پوشش قرار دهد. همچنین سال 88 سازمان تبلیغات اسلامی در زمینه صدور مجوز برای فعالیت مؤسسات قرآنی اقدام کرد و سپس اتحادیه مرتبط با آن با عنوان اتحادیه مؤسسات مردمی قرآنی تشکیل شد. حدود هفت سال پیش موضوع ادغام اتحادیه های قرآنی بر سر زبان ها افتاد و در سال 93 بررسی روند ادغام اتحادیه های استانی و کشوری شکل جدی تری به خود گرفت و حدود 100 جلسه در رابطه با ادغام دو اتحادیه قرآنی در شورای توسعه فرهنگ قرآنی برپا شد. برآورد این جلسات، بر اساس مصوبه شورای توسعه فرهنگ قرآنی و به منظور ایجاد ساز وکار لازم برای هماهنگی دستگاه ها در اجرای ضوابط و مقررات تأسیس مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت (ع) و حُسن تعامل، هماهنگی و هم افزایی در انجام وظایف مصرّح و قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و اتخاذ روش های مطلوب در عرصه ساماندهی مشارکت های مردمی و صدور مجوز و نظارت بر فعالیت های آنها، هیأت رسیدگی به امور مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت کشور تشکیل شد. دبیرخانه این هیأت نیز در سازمان تبلیغات اسلامی استقرار یافت و صدور مجوز به موسسات قرآنی در کشور آغاز شد.
پس از آغاز فعالیت هیات رسیدگی به موسسات، به تدریج صدور مجوز موسسات و رسیدگی به مشکلات موسسات در دستور کار قرار گرفت و به دفعات، مدیران ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی در جلسات و همایش های مختلف، سخن از بهبود وضعیت موسسات به میان آوردند، تا جایی که حتی اساسنامه استانی اتحادیه مدغم از سوی شورای توسعه تدوین و مورد تایید موسسات قرار گرفت امّا قضیه به اینجا ختم نشد و در موضوع ادغام اتحادیه کشوری، اختلافاتی در خصوص بندهای اساسنامه بوجود آمد. پس از تشدید اختلافات دو اتحادیه قرآنی طی ماه های اخیر و تجمع برخی از مدیران موسسات قرآنی در ساختمان شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی این وعده را داده تا ظرف مدت یک هفته به این اختلافات پایان دهد و تکلیف موسسات و اتحادیه مدغم را روشن کند.
بر همین اساس با "رحیم قربانی" مدیر عامل اتحادیه موسسات و تشکل های قرآن و عترت درباره " جزئیات ادغام و حواشی پیرامون این فرآیند قرآنی " به گفت وگو نشستیم که متن و ویدئوی آن را ملاحظه خواهید کرد.
* ایده ادغام اتحادیه های قرآنی توسط چه کسانی مطرح شد؟ آیا در آن برهه هر دو اتحادیه تمایل داشتند تا این ادغام صورت گیرد؟
جریان برمی گردد به اوایل دهه 80 که موسسات مردمی به صورت خودجوش شکل می گرفتند. در آن برهه اتحادیه تشکل های قرآن و عترت راه اندازی شد و به تناسب گسترش فعالیت های قرآنی، سازمان دارالقرآن نیز اقدام به ایجاد اتحادیه موسسات قرآنی کرد. همان اوایل هم لزوم اینکه نباید دو اتحادیه باشد کاملاً احساس می شد و همین موضوع سبب شد تا اتحادیه تشکل های قرآن و عترت کشور پیش قدم شود و پیشنهاد ادغام را جهت هم افزایی و حمایت و نظارت بیشتر موسسات مطرح کرد. یادم است در آن دوره سازمان دارالقرآن به شدت مخالف این بود و دوستان اتحادیه خیلی تلاش کردند تا در این قضیه به سرانجام برسد. شاید این خودش 5 سال طول کشید تا سازمان دارالقرآن ادغام را بپذیرد و دوسال هم طول کشید تا ساز و کارش مشخص شود و این جریان انقدر مهم بود که به شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشیده شد.
* یعنی اتحادیه تشکل ها خودش پیشنهاد ادغام را مطرح کرد؟
بله، اتحادیه هم پیشنهاد داد و هم پیش قدم شد. اوایل دهه 90 بود که این قضیه از سوی دوستان اتحادیه تشکل ها مطرح شد و پس از آن به شورای توسعه فرهنگ قرآنی روانه شد. جلسات متعددی با موضوع ادغام و هیات رسیدگی به موسسات اجرا شد و به گفته دبیر شورای توسعه که جایی اعلام کرده بود نیمی از وقت خود را بابت این دو اتحادیه گذاشته است.
در هیات رسیدگی به موسسات که نمایندگان وزارت ارشاد، سازمان دارالقرآن و شورای توسعه حضور داشتند، روندی بوجود آمد تا چه در بحث اساسنامه ها و چه روند انتخابات اتحادیه مدغم در استان ها تصمیماتی گرفته شود. این جریان هم به تدریج در استان ها شکل گرفت و یک به یک استان ها با همدلی و به راحتی این ورند را پذیرفتند و در همه 31 استان اتحادیه مدغم با برگزاری مجمع عمومی هر دو اتحادیه انجام شد و ناظران هم صورتجلسه برگزاری انتخابات تایید کردند. در دو استان اختلافاتی مطرح شد که با گفت و گو حل و فصل شد؛ حتی در استان تهران دوباره این انتخابات انجام شد و روند اجرای ادغام پی گرفته شد.
* موضوع اصلی این اختلاف و کناره گیری اتحادیه تشکل ها از فرآیند ادغام بابت اعتراضشان به انتخابات استان های مدنظر بود و یا این کناره گیری دلیل دیگری داشت؟
من از جنبه های مختلف فرآیند ادغام را بررسی کرده ام و به طور دور را دور در جریان ادغام استان ها و به ویژه در جریان انتخابات اتحادیه استان تهران قرار داشتم امّا به صورت مستقیم در آن زمان ورودی به این مساله نداشتم امّا کلیت این موضوع هر چه که باشد انقدر مهم نبود که دستاورد هشت ساله جامعه قرآنی و هزاران ساعت و میلیون ها تومانی که برای آن صرف شده را زیر سوال ببرد. اینکه ادعای تبانی و نقض قانون در انتخابات و غیره مطرح می شود خیلی اساس و مبنا ندارد.
* چه اتفاقی در انتخابات استان خراسان رضوی افتاد؟
اعتراضی که دوستان اتحادیه تشکل ها عنوان می کنند این است که نمایندگان اتحادیه در آن انتخابات تخریب شده اند و لابی گری خاصی صورت گرفته تا افراد مشخص انتخاب شوند امّا هیات ناظر که از خود دوستان اتحادیه تشکل ها هم بودند این انتخابات را تایید کردند.
* تا پیش از انتخابات استان خراسان ضوی، انتخابات در چند استان انجام شده بود؟
تقریباً تا پایان کار هیات رسیدگی به موسسات این مساله در تمامی استان ها انجام شد.
* مگر تصمیم ادغام اتحادیه های قرآنی از مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی نبود؟ پس چرا اجرای آن برای هر دو اتحادیه لازم الاجرا نیست؟
نزدیک به یک دهه است که شورای توسعه فرهنگ قرآنی شکل گرفته است. جالب است اولین وظیفه ای که برای آن شورا آورده شده، هماهنگی بین دستگاه ها و جلوگیری از موازی کاری ها در میان دستگاه های دولتی و مردمی است. اینکه شورای توسعه پس از چند سال عنوان کند که این موضوع از این حیث اینکه بخش مردمی است به شورا مربوط نیست و خودشان باید این قضیه را حل و فصل کند، مغایر وظیفه ذاتی شورا است امّا عدم همکاری و پیگیری مناسب و البته ارتباطات ویژه ای که اعضای شورای توسعه با اعضای اتحادیه تشکل های قرآنی دارد سبب شده تا اهمال صورت گیرد و مساله به جای ویژه کشانده شود. از آذر سال گذشته که هیات مدیره اتحادیه کشوری تشکیل شد و روند قانونی خود را آغاز کرد به مدت دو ماه اتحادیه به ثبت رسمی رسید و از همان موقع از شورای توسعه خواسته شد تا این موضوع به شکل رسمی ابلاغ شود. شاید ده ها جلسه، نامه و بیانیه به شکل محترمانه به عزیزان شورای توسعه فرهنگ قرآنی، وزیر ارشاد، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، فراکسیون قرآن و عترت مجلس و غیره انجام شد و همه آنها اعلام کردند که حق با شماست امّا در مقام عمل به بهانه هایی موضع خود را اعمال نکردند.
* چرا نامه هایی که شورای توسعه فرهنگ قرآنی در این زمینه صادر کرده است ارشادی و توصیه ای است؟
چه رئیس قبلی شورای توسعه و چه دبیر فعلی شورای توسعه در قضیه ادغام اهمال و کم کاری کرده اند، گرچه به ظاهر ادعایی را مطرح می کنند امّا در عمل نتیجه بخش نبوده است. برخی از اعضای اتحادیه تشکل ها که وابستگی به نهادهای دولتی هم دارند به عناوین مختلف عضو شورای توسعه هستند امّا اتحادیه مدغم نماینده ای در شورای توسعه ندارد. قطعاً آنها می توانند جریان ساز شوند و برای اجرای این فرآیند مانع تراشی کنند. جالب است بدانید که آنها حتی مسئولیت کمیته تخصیص شورای توسعه را هم بر عهده گرفتند. وقتی که از اعضای اتحادیه تشکل ها عضو کمیته تخصیص شود و مدیر عامل آن، نائب رئیس کمیته تخصیص شود، طبیعی است که کمیته و کارگروه های شورای توسعه تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
* آیا اتحادیه تشکل های قرآن و عترت همانند اتحادیه مدغم ثبت رسمی شده است؟
اتحادیه تشکل های قرآنی از سال 90 در سامانه سازمان ثبت اسناد رسمی کشور به روز رسانی نشده است و تغییرات آن از سال 92 تاکنون در مجمع عمومی اعلام نشده است.
* با صحت سخنان شما یعنی اختصاص بودجه از سوی شورای توسعه به اتحادیه تشکل ها غیرقانونی است ؟
دقیقا همین طور است. شورای توسعه با علم بر اینکه نمی تواند هزینه ای به آنها بدهد، بودجه برای اتحادیه واریز می کند و البته بانک هایی که بودجه اتحادیه را پرداخت می کنند نیز تخلف می کنند. تعجب می کنم از عزیزان قرآنی که داعیه دار فعالیت های قرآنی هستند چطور از تخلفی به این بزرگی غافل شده اند.
* چند هفته پیش مدیران برخی از موسسات در مقابل ساختمان شورای عالی انقلاب فرهنگی تجمع کردند و مطالبه ای در شورای توسعه مبنی بر مشخص شدن مساله ادغام مطرح کردند و صورتجلسه ای هم در این زمینه در حضور نماینده دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تنظیم شد. در این باره توضیح دهید.
به دنبال مکاتبات و جلسات متعددی که در این رابطه صورت گرفت، مدیران موسسات به نمایندگی از چند هزار موسسه، علی رغم میل باطنی مجبور شدند داخل ساختمان شورای توسعه تجمع کنند. حجت الاسلام عاملی در آن روز حضور نداشت امّا نمانیدگان خود را برای ثبت اعتراضات مدیران موسسه فراخواند و در نهایت صورتجلسه ای در ساختمان شورای عالی انقلاب فرهنگی تنظیم شد. در این صورتجلسه که دو نفر از نمایندگان شورای توسعه و 8 نفر از نمانیدگان موسسات امضا کردند این وعده داده شد تا ظرفت مدت دو هفته تکلیف ادغام مشخص شود امّا در موعد مقرر هیچ اتفاقی نیفتاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی جوابیه دیگری را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که یک هفته دیگر مهلت خواهی برای تصمیم نهایی ادغام اتحادیه مدغم اعلام شده است.
* اگر شورای توسعه به هر دلیلی نتواند در این مدت تکلیف ادغام را مشخص کند، اقدام بعدی موسسات چه خواهد بود؟
ما با اتکا سلوک و مرام قرآنی کار را پیش خواهیم برد و تا جاییکه ممکن است، مسالمت آمیز این موضوع را دنبال می کنیم امّا اگر به هر دلیلی به نتیجه نرسد، به شدت با مسئولان خاطی برخورد خواهیم کرد. مطالبات ما صرفاً قرآنی و فرهنگی است. حرف ما این است که اگر شورای توسعه نتواند و یا نخواهد به مصوبه خود عمل کند، این موضوع مطرح خواهد شد که این پارلمان قرآنی برای چه باید تشکیل شود و به چه کاری می آید؟ بنابراین اتحادیه موسسات و تشکل های قرآن و عترت به نمایندگی از هزاران موسسه تا تحقق مطالبات پیگیر این ماجرا خواهد بود.
انتهای پیام/
بهزاد فراهانی روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهارداشت: جشنواره تئاتر استان تهران با محوریت لبخند فعالیت خود را از بهمن ماه سال گذشته با فراخوان عمومی و تشکیل دبیرخانه در شهرستان پاکدشت آغاز شد که در زمان رسمی این فراخوان، 84 اثر به دبیرخانه ارسال و از سوی داوران مورد بازبینی قرار گرفت.
وی اظهار داشت: با بازبینی آثار ارائه شده به دبیرخانه جشنواره توسط داوران، در نهایت یک اثر از ورامین، یک اثر از اسلامشهر، 2 اثر از قرچک، 2 اثر از تهران، یک اثر از ری، یک اثر از دماوند، 3 اثر از پاکدشت و یک اثر از رباط کریم و در مجموع 12 اثر به مرحله نهایی جهت رقابت راه یافتند.
فراهانی گفت: در بخش جانبی و به عنوان میهمان، یک اثر نمایشی از اتباع افغانستانی ساکن در شهرستان پاکدشت به نام " هیچکس تنها نیست" به کارگردانی ابراهیم حیدری در دو روز اجرا شد.
دبیر اجرایی دوازدهمین جشنواره تئاتر پاکدشت افزود: آثار راه یافته به مرحله نهایی در آمفی تئاتر کتابخانه امام جعفر صادق (ع)، سالن زنده یاد هوشنگ حنیفه فرهنگسرای امام خمینی (ره) و سالن اجتماعات فرهنگسرای امام خمینی پاکدشت (سینما فرهنگ) در دو سانس شامل یک سانس مردمی و یک سانس ویژه داوران روی صحنه رفت که در هر روز بیش از 700 نفر و در مجموع 2 هزار و 800 نفر از این آثار دیدن کردند و بسیاری از علاقه مندان نیز نتوانستند در سالن محل اجرای آثار حضور پیدا کنند.
وی تصریح کرد: دبیرخانه جشنواره تئاتر استان تهران همه روزه نسبت به نظر سنجی از مردم در خصوص تجهیزات محل سالن ها، دسترسی به سالن های نمایش، تبلیغات محیطی و فضای مجازی، نحوه برنامه ریزی و عملکرد دبیرخانه جشنواره، داوران انتخاب آثار، هیأت داوران جشنواره، نحوه برخورد عوامل اجرایی، زمان برگزاری جشنواره و توانمندی پاکدشت در اجرای جشنواره های مشابه اقدام شد که در تمامی موارد با رضایتمندی بیش از 80 درصدی مردم همراه بود.
فراهانی گفت: آئین اختتامیه این جشنواره امروز جمعه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهرستان پاکدشت برگزار و از گروه های برتر تقدیر می شود.
پاکدشت با 350 هزار نفر جمعیت در 20 کیلومتری جنوب شرق تهران واقع شده است.
تهرام/7254/ / 1348
آلاء توحیدی راد / خبرنگار
نداشتن انجمن صنفی مشخص برای حمایت از حقوق روزنامه نگاران مشکلات آنها را دوچندان کرده و همین کشمکش های درون صنفی و تشکلی باعث شده تمرکز روزنامه نگار و خبرنگار از حرفه خود برداشته و رسالت کار حرفه ای در روزنامه نگاری و خبرنگاری قربانی شود. روزنامه نگاران معتقدند برای اصلاح این وضعیت باید انجمن صنفی شان توجه بیشتری به حقوق آنان کند. آنها بر این باورند که اهالی رسانه نیازمند قانون های حمایتی بیشتری هستند؛ قانون هایی که از دغدغه معیشت روزنامه نگاران کم کند. مهم تر از آن، خبرنگاران و روزنامه نگاران خواهان برداشته شدن سنگینی نگاه های سلیقه ای و کنایه ای از سر خود هستند؛ سنگینی که گاه استخوان روزنامه نگاران و خبرنگاران را تا حد خرد شدن می فشارد. در همین رابطه اصفهان زیبا با عبدالحسین جعفری، رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان گفت وگویی داشته است.
انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان چند عضو و چه جایگاهی در کشور دارد؟
انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان با فعالیتی 20 ساله به خاطر وقفه در فعالیت صنفی تهران جلوتر از این استان است و تا کنون توانسته از همه استان ها پیشی بگیرد.این انجمن 140 عضو فعال دارد که تعداد این اعضا نسبت به سال های گذشته بیشتر شده است.
دلیل تشکیل انجمن صنفی روزنامه نگاران چیست؟
انجمن صنفی روزنامه نگاران براساس قانون نظام صنفی تشکیل شده است. در این قانون آمده همه امور صنفی هر صنف به وسیله انجمن های صنفی باید اجرایی و اداره شود.انجمن صنفی روزنامه نگاران عهده دار همه امور، معضلات، چالش ها و برنامه ریزی ها برای افزایش سطح علمی شده است .
آیا این انجمن در اصفهان توانسته وظایف خود را انجام دهد؟
در حد توان توانسته، اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشکل دیگری بها داده و تشکل قانونی را مدنظر ندارند.
کدام تشکل منظورتان است؟
خودتان بهتر می دانید کدام تشکل را می گویم.سال گذشته به دیدار معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتم و این مسائل را با ایشان در میان گذاشتم ،اما فایده ای نداشت.در سایت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دو قرارداد وجود دارد که مستند شدن آنها مبتنی بر اجرای قوانین صنفی است، اما مورد بی مهری قرار گرفته و همین موضوع باعث اعتراض تشکل های صنفی سراسر کشور شده است.
امسال جشنواره مطبوعات در استان اصفهان برگزار می شود، آیا انجمن صنفی روزنامه نگاران در برگزاری این جشنواره نقشی دارد؟
ما فقط می دانیم قرار است جشنواره مطبوعات در استان اصفهان برگزار شود. در مراسمی از انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان به عنوان یکی از متولیان برگزاری اسم آورده شد، ولی به طور رسمی از این اتفاق اطلاعی نداریم.
سال گذشته انجمن چه فعالیت هایی انجام داد؟
فعالیت های زیادی برای ارتقای سطح علمی اعضا انجام و بیش از 15 دوره و کلاس آموزشی برای تحلیل محتوا، شیوه های خبرنویسی برگزار شد که مشابه این اتفاق در سایر تشکل ها انجام نشده است.سال گذشته در چهلستون مراسمی برای روز خبرنگار برگزار شد که احساس کردیم با عملکرد انجمن سازگاری ندارد و به خبرنگاران توهین شده است، به همین دلیل در فرهنگسرای خورشید جشنی شاد برای خبرنگاران تدارک دیده شد. همچنین برای روز زن جشنی شاد برای مادران و زنان خبرنگار برگزار شد.دیدار نوروزی خبرنگاران و روزنامه نگاران هم با حضور همه تشکل ها و انجمن های استان برگزار شد.
البته توقع خبرنگاران از انجمن صنفی شان صرفا برگزاری کلاس و جشن نیست؛ در زمینه پیگیری مطالباتشان مثل بیمه چه فعالیتی انجام شده است؟
دو نوع بیمه برای خبرنگاران وجود دارد؛ در اولی کارفرما پرسنل را بیمه می کند تا شغل ایشان به عنوان خبرنگار ثبت شود و پنج سال زودتر بتواند از مشقت این شغل استفاده کند و بازنشسته شود. انجمن صنفی همواره به کارفرمایان گوشزد می کند که هنگام رد کردن بیمه دقت کنند شغل خبرنگاری قید شود و عنوان کارمند برای آنها رد نشود. نوع دوم بیمه آزاد است که سال ها پیش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صندوقی را برای بیمه تامین اجتماعی معرفی کرده بود اما به دلیل نبود بودجه قطع شد، در صورتی که می توانستند در کارهای دیگر صرفه جویی کنند اما دیواری کوتاه تر از خبرنگار پیدا نکردند.
انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان تا کنون مدافع حقوق خبرنگاران بوده است؟
خبرنگاری با اینکه عضو انجمن نبود مراجعه کرد و گفت که به سه سال زندان و خوردن شلاق به خاطر نشر اکاذیب محکوم شده و حکم وی معلق است، در صورتی که مستندات دارد. انجمن صنفی برای این ماجرا پیش قدم و با استاندار اصفهان وارد مذاکره شد و در نهایت توانست مشکل این خبرنگار را رفع کند.
به تازگی عده ای به اسم خبرنگار در فضای مجازی مطالبی منتشر می کنند که باعث شده خبرنگاران واقعی نتوانند مطالبه گری کنند. در این زمینه چه حمایتی انجام شده است؟
چند سوال مطرح است که آیا بعضی کانال ها از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان مجوز دارند؟ مسئله این است که هرکس پایگاه و مغازه ای برای خودش باز کرده است و مقاصد سودجویانه و تخریبی دارد که سیاه نمایی کند و علیه مقامات و مسئولان مطالب بی ربط بنویسد.
نادر قاضی پور، نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با سرویس سیاسی باریش نیوز ، اظهار کرد: در چند روز اخیر تعدادی از سایت های خبری در ارومیه به بنا شکایت برخی از ارگان ها توقیف شده اند.
وی افزود: اگر اینگونه برخوردهای قهریه شامل تمامی سایت ها و فعالان رسانه ای می شد تصمیم توقیف برخی سایت های خبری تصمیمی همه جانبه و قابل قبول بود، اما توقیف سایت های محلی تنها سبب ایجاد شبهه های قوم گرایی در اذهان می شود و بدون شک قوه قهریه راه حل مناسبی برای رفع مشکلات با رسانه ها نیست و باید از راهکارهای اجتماعی مانند گفت و گو موارد اینگونه رفع شود.
قاضی پور ادامه داد: انتظار داریم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین نمایندگان مجلس نسبت به موضوع حساس شده و در راستای احقاق حقوق افراد تلاش داشته و برای رفع توقیف سایت های خبری اقدام کنند.
نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: توقیف سایت های خبری گزینه خوبی برای حل مشکلات نیست و باید از طریق راهکارهای مناسب نسبت به حل مشکلات اقدامات اصولی و اساسی صورت گیرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، رمضانعلی حیدری خلیلی پس از بازدید از سینماهای فعال و غیرفعال اردبیل با حضور در دفتر انجمن سینمایی جوانان اردبیل اظهار کرد: با ورود به انجمن سینمایی اردبیل حس زندگی، حرکت و جوش و خروش را می توان در آن درک کرد.
وی افزود: به باور ما انجمن سینمایی استان، واحد اداری نیست؛ یک مرکز فنی، توان و ظرفیت است؛ توانی که می تواند سبب معرفی مزیت های استان شود یا به آنها اضافه کند.
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور ادامه داد: بیان تصویری، پرنفوذترین ابزاری است که در اختیار شما است و باید از آن بهره بگیرید تا قابلیت ها و استعدادهایش را معرفی کند.
وی اضافه کرد: حوزه سینما و تصویر حرف نخست را در بیان مسائل فرهنگی و اجتماعی می زند بنابراین دور از انتظار بود که توان فرهنگی انجمن سینمایی استان در چنین مکانی باشد؛ با این وجود کارنامه تولیدات این شهر با چنین شرایطی، از کارنامه های بی نظیر انجمن سینمایی جوانان کشور است.
حیدری خلیلی ضمن تأکید بر اینکه اعتبارات سازمان سینمایی بابت هزینه پیشتیبانی اجاره نیست بلکه این هزینه باید صرف پشتیبانی فرهنگی از فیلمسازان استان شود، تصریح کرد: تقاضای ما از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان این است که یکی از فضاهای موجود خود را برای استقرار فعالیت های انجمن سینمایی اردبیل در نظر بگیرد؛ ما نیز در تهران منابعِ در اختیارِ خود را به لحاظ درجه اعتباری صرف فعالیت های فرهنگی خواهیم کرد.
وی اذعان کرد: یکی از کلان برنامه های وزارتخانه عمومی سازی دسترسی فرهنگی است از این رو دلیل حضور سازمان سینمایی در اردبیل، برقراری عدالت فرهنگی است و هم زبان با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قصد دارد شعار ایران تهران نیست را عملی کند.
فعالیت سینمایی استان اردبیل گسترده تر می شود
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور گفت: در حوزه سینما ما تفاهم نامه ای با ارشاد داریم که قرار است بر اساس آن سبب ساز حدود 18-19 فعالیت سینمایی در استان شویم و هم زمان با مرکز، جشنواره فیلم فجر، کودک و نوجوان، تهران، مستند حقیقت، سیمرغ و پروانه ها و حتی پاتوق فیلم و هفته فیلم و عکس را در استان ها نیز داشته باشیم .
وی افزود: در حوزه افزایش توان زیرساختی سینمای ایران در راستای همین عدالت فرهنگی، جدا از سرمایه گذاری های بخش خصوصی -که در حال حاضر 250 عنوان توسط این بخش در دست احداث است- از مسئولان استان انتظار می رود اعتباراتی را برای شهر خود قائل شوند که سرمایه گذار بخش خصوصی جذب این شهر شود.
حیدری خلیلی ادامه داد: اردبیل شایستگی داشتن پردیس سینمایی 8-10 سالنی را دارد و اگر این زیرساخت را داشته باشیم سینما را به لحاظ رویداد فرهنگی در یک موضوع می توانید میزبانی کنیداما اگر اکنون اراده کنیم میزبانی یک جشنواره ملی یا بین المللی با اردبیل باشد، نخستین زیرساخت لازم را ندارد؛ به عبارتی، توان و ظرفیت لازم را دارید، اما زیرساخت ندارید که بر این اساس لازم است استاندار تدبیری بیندیشد تا اگر بخش خصوصی وارد کار شد مانعی برای اجرا ایجاد نشود؛ به بانک ها دستور تسهیلات ارزان قیمت بدهد، شهرداری مجوز لازم را صادر کند و به ازای فضای فرهنگی ایجاد شده در شهر از سوی سرمایه گذار، امتیاز تجاری به وی تعلق بگیرد.
وی تأکید کرد: اگر در این شهر پردیس سینمایی ساخته شود، علاوه بر صدور مجوز، سازمان سینمایی به ازای هر پرده سینمایی تا سقف 160میلیون تومان تسهیلات بلاعوض می دهد؛ این سیاست برای شهر لازم است اما شرایط آن را استاندار و شهردار و نمایندگان باید فراهم کنند.
احیای سینما لاله پیگیری شود
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور با ابراز تأسف از تعطیلی سینما لاله تصریح کرد: برای ساخت همین سینما با ظرفیت 500-550 صندلی، غیر از هزینه زمین، حدود 9میلیارد تومان لازم داریم تا این سینما احیا شود، اما با هزینه بسیار کمتر و پشتیبانی از مالکین، هم تنوع اکران خواهید داشت، هم زیرساخت شما فراهم می شود و هم شاخص های فرهنگی استان مبتنی بر آن ارتقا می یابد.
وی افزود: بالکن دو سینمای فعال شهر با سرمایه اندک می واند به دو سالن دیگر تبدیل شود؛ در واقع فضای فرهنگی کم نیست و این یعنی سرمایه اولیه را دارید؛ از باقی هزینه ها یک سوم با ما و برای بقیه مالک باید بخواهد تا شرایط اولیه فراهم شود.
حیدری خلیلی اضافه کرد: هر طرح بازسازی پس از تأیید و بررسی متن، تا سقف یک سوم هزینه بازسازی، کمک هزینه بلاعوض خواهد داشت؛ یک سوم بعدی سهم مالکین و یک سوم سهم استانداری یا شهرداری است.
وی ادامه داد: با توجه به سبقه فرهنگی و پتانسیل های موجود، اردبیل می تواند به خوبی در موضوعات مختلف، کشور را نمایندگی کند؛ در واقع سرمایه ملی ما در حوزه صنعت و تصویر کنار این دوستان قرار بگیرد و تولید محتوا بشود تا در کل کشور و حتی سطح بین الملل مورد استفاده قرار گیرد.
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور اظهار کرد: سیاستی که ما در سازمان سینمایی داشتیم این بود که انجمن سینمای استان روی پای خودش بایستد، در سطح فعالیت های استانی مستقل باشد و در حوزه خط مشی و برنامه ریزی و سیاستگذاری، پیرو انجمن مرکز باشد.
وی تصریح کرد: 23 طرح فیلمسازی باید از سوی فیلمسازان استان و از محل اعتبارات حمایت شود و در راستای اولویت های فرهنگی استان که باید با جهت گیری محتوایی برنامه جامع سازمان سینمایی همسویی داشته باشد، قرارداد حمایتی بسته شود و تولید محتوا انجام گیرد.
حیدری خلیلی گفت: هنرمند سینمایی باید بداند در چه ساختاری، بر اساس چه معیارها و پارامترهایی، از چه حمایت هایی باید استفاده کند تا بتواند کار فرهنگی انجام دهد، لذا خواهش من از مسئولان استانی این است که موانع برطرف و مقدمات در استان فراهم شود تا بتوانیم ابزار حمایتی را تأمین کرده و در حوزه های فرهنگی و زیرساختی سینما اثربخش باشیم.
باید از ظرفیت دستگاه های استانی استفاده شود
صدیف بدری نیز در این جلسه اظهار کرد: کاش همه مسئولان ما در 40 سال گذشته به این باور عملی می رسیدند که همه ایران فقط تهران نیست.
وی افزود: اگر آمایش سرزمینی که باید در حوزه های مختلف کار می شد واقعا" اتفاق می افتاد، مطمئنا" مشکلات امروز تهران وجود نداشت؛ روستاهای ما از 70درصد به 23درصد نمی رسید و وضعیت شهرها چنین نبود.
نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: ارشاد اکنون بر روی پروژه پردیس فرهنگی- سینمایی کوثر کار می کند از این رو ما نیز در مجلس بودجه ای برای مجتمع فرهنگی داشتیم که 1میلیارد تومان به مبلغ پیشنهادی اضافه کردیم و حتما" تلاش می کنیم در سریع ترین زمان ممکن به بهره برداری برسد و هنرمندان بتوانند از امکاناتی که در دست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل است، استفاده کنند.
وی اضافه کرد: این انجمن هم هنرآموزان بسیار مستعدی دارد و هم تهیه کنندگان و فیلمسازان علاقه مندی در اردبیل وجود دارد، برنامه ها و تولیدات امسال هم مبیّن این است که پای کار هستند و انجمن با مبلغ کمکی بسیار ناچیزی برای حدود 40 اثر تولیدی و حضور در عرصه های مختلف تنها با 15میلیون دست آنها را گرفته است.
بدری افزود: هنرمندان ما به لحاظ فیزیکی و تجهیزات و امکانات محروم اند که باید از ظرفیت دستگاه های استانی استفاده شود و با هم افزایی بتوانیم برای حل مشکل فضای فیزیکی استان طی برنامه زمان بندی مشخص تسهیلات خوبی بگیریم.
وی اذعان کرد: تجربه خوب شهرداری و دستگاه ها در خلخال می تواند در اردبیل هم پیاده شود و ظرفیت های آن مورد استفاده قرار گیرد.
نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی گفت: امید که این سفر از بُعد تجهیزاتی و امکاناتی کمک رسان باشد؛ ما هم در کنار شما به این مهم کمک خواهیم کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور ضمن بازدید از دو سینمای فعال، یک سینمای غیرفعال و بررسی فعالیت های انجمن سینمای جوانان، خروجی تولیدات سینمایی استان اردبیل را با وجود کمبود امکانات، مثبت ارزیابی کرد و درخصوص تجهیز امکانات و دریافت تسهیلات با برخی از مسئولان مربوطه به گفت وگو نشست.
انتهای پیام/3463/214/
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرقم ( قم نا ) ، علی الظاهر ولنگاری فرهنگی در برخی از برنامه های فرهنگی قم پایانی ندارد و عدم مدیریت یکپارچه فرهنگی در مدیریت فرهنگی شهر و همچنین نهادی همچون شهرداری ، این تصور را در اذهان متبادر و تقویت می کند که دغدغه های فرهنگی برخی مسئولین، صرفا بر روی کاغذ و در نشست های خبری و دیدارها با مراجع و حضرات آیات است که بیان می شود و در مقام عمل گاها کارکردی خلاف فرهنگ دینی و بومی شهر قم را دارد که اگر در غیر این صورت بود؛ هر از چند گاه، شاهد شبهه کنسرت و شادی های هزل و به دور از شانیت شهر مقدس قم نبودیم!
در جشنی که دو شب پیش به مناسبت دهه کرامت در بوستان جوان برگزار گردید؛ مجریان این مراسم اقدام به پخش ترانه و تهییج حاضرین در مراسم برای رفتارهای خلاف شان و کرامت انسانی آن هم به بهانه شادی کردند. در بخشی از این مراسم، یک نوجوان با دست گرفتن میکروفون، روی سن و در برابر حضار اقدام به دابسمش کردن این آهنگ و اجرای رقص می کند.
این موضوع، اینجا قابل توجه تر می شود که این اقدامات به بهانه پاسداشت دهه کرامت و اعیاد مذهبی است که برگزار شده و می طلبید مجلسی در خور ائمه باشد اما متاسفانه این گونه نبوده است و این مهم، مظلومیت فرهنگ دینی را، آن هم در شهر مقدس قم به عنوان خاستگاه انقلاب اسلامی نشان می دهد. این برنامه ها به طور قطع خلاف تعظیم و ترویج شعائر دینی است و عملا قبح شکنی و تضعیف شعائر دینی محسوب می شود.
پیگیری های اولیه خبرنگار قم نا حاکی از بی اطلاعی سازمان فرهنگی شهرداری قم از برگزاری این برنامه و عدم دریافت مجوز برگزار کنندگان از این سازمان را دارد که در جای خود قابل تامل و بررسی می باشد. اما نکته قابل توجه فعالیت و همکاری مستمر جریانی مشکوک در پوشش لیدر فعالیت های فرهنگی و عمومی در قم است. گروهی غیررسمی که به بهانه آمار غلط پایین بودن سطح شادابی مردم قم و ارائه آدرس های غلط، نسخه ولنگاری و ترویج ابتذال را راهکار خروج از این آسیب خودساخته می داند و با دلالی اقتصادی در حوزه فرهنگ، سطح فعالیت های فرهنگی قم را به برنامه های مبتذل تقلیل داده اند.
لازم به ذکر است که در طول ماه های گذشته برنامه های متعدد فرهنگی در بوستان های قم با مجوز و نظارت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری قم برگزار شده است که متناسب با محتوای دینی و اعتقادی قم بوده است.
هر خبرنگاری جایی به اسم پاتوق دارد، پاتوق من دکه روزنامه فروشی یکی از همکاران است که آنجا را به نام کیوسک تمام خبرنگاران شهر می شناسند. کیوسک غالبا صبح ها دایر بوده و چون در محل مناسبی از شهر واقع شده است اکثر خبرنگاران نیز به آنجا آمد و شد دارند و بساط گپ و گفت و گو همیشه در کیوسک داغ است .
به گزارش ایسنا مازندران، این کیوسک در واقع دفتر نمایندگی روزنامه بوده و صاحب آن، سوای فعالیت در عرصه انتشار اخبار و آگهی، از محل فروش روزنامه بازیافتی نیز مشغول کسب درآمد است. شاید بپرسید مگر روزنامه باطله می تواند به عنوان منبع درآمد محسوب شود؟
روزنامه باطله کیلویی چند؟
امروز همکارم رامین را در کیوسک تنها می بینم و قصد دارم از او درباره این موضوع سوالاتی را بپرسم اما گویا شاهد از غیب رسید. دو بانوی میانسال خسته از گرمای تابستان وارد کیوسک شده و خواهان خرید روزنامه باطله هستند.
آقا روزنامه باطله دارید؟ یکی از خریداران می پرسد و رامین در جواب می گوید: "چند کیلو حاج خانم؟" خریدار ادامه می دهد: "کیلویی چنده؟" رامین می گوید کیلویی 15 هزار تومان و با خنده اضافه می کند: روزنامه باطله الان از روزنامه معمولی گرانتر شده تازه اگر پیدا بشه.
من مات و مبهوت پس از شنیدن قیمت روزنامه باطله محو گفت و گو فروشنده و خریدار می شوم. رامین برخلاف تمامی کاسبکاران در این دوره و زمان، به قصد کمک و راهنمایی منصفانه به دو بانوی خریدار پیشنهاداتی را نیز مطرح می کند.
روزنامه روی گیشه، ارزانتر از روزنامه باطله
رامین با لبخندی ملیح: حاج خانم شما 6 تا از هر نوع روزنامه امروز را بخرید برابر یک کیلوگرم میشه و به نظرم به نفع شماست.
پس از این دیالوگ مانند شخصی شده بودم که از یک مشت محکم تمام حواس خود را از دست داده باشد. زمان برایم متوقف شده بود. تنها صدایی که می شنیدم مربوط به قیمت روزنامه باطله می شد و پیشنهاداتی که رامین به خریداران با خنده ارائه کرده بود و مدام این گفت و گوها در گوشم می پیچید.
گرانی کاغذ چه عواقبی داشت؟
پس از رفتن خریداران حواسم را جمع کردم و از همکارم علل این مشکل را جویا شدم. رامین شیخ اشکوری از اوضاع بد کاغذ و گرانی ها و کمبودهای اخیر گفت و ادامه داد: اکثر روزنامه های محلی، استانی و حتی سراسری کاهش سایز داده و تعداد اوراق خود را کم کرده اند. مصداق آن روزنامه همشهری که ضمیمه استانی خود را قطع کرده است.
اشکوری با بیان اینکه اکنون اکثر نشریات خواهان روزنامه های بازیافتی خود هستند، خاطرنشان کرد: تا پیش از مشکلات کاغذ و در پاییز سال گذشته هر کیلوگرم روزنامه باطله به مبلغ 2 هزار تومان به فروش می رسید اما اکنون قیمت یک کیلو روزنامه بازیافتی از قیمت روزنامه روز بیشتر شده است.
وی از احتمال بروز سودجویی در وانفسای گرانی روزنامه بازیافتی سخن گفت و تصریح کرد: این احتمال وجود دارد که دکه داران تمامی سهمیه روزنامه های ارزان قیمت خود را بر روی گیشه قرار نداده و با فروش مقدار بیشتر بازیافتی آن که بسیار سودمندتر است، درآمد به مراتب بیشتری را کسب کرده و سود بیشتری داشته باشند .
به صحبت های رامین اکتفا نکرده و موضوع را از چند دکه دار دیگر نیز جویا شدم. آنان نیز صحبت های همکارم را تائید کردند.
یکی از آنان می گوید: اکنون روزنامه ها سهمیه شهرستان ها را به شدت کاهش داده اند و روزنامه های مانند همشهری و ایران نیز ضمیمه شهرستان یا ندارند و یا به ندرت چاپ می کنند.
دیگری می گوید: پیشتر ما خرید روزنامه باطله نداشتیم اما اکنون خودمان کیلویی 12 هزار تومان خریده و 15 هزار تومان می فروشیم که البته در شهرهای دیگر و حتی برخی روستاها روزنامه باطله تا کیلویی 20 هزار تومان نیز به فروش می رسد .
اما مگر روزنامه باطله چه کاربردهایی دارد؟ این موضوع را از یک دکه دار دیگر می پرسم و او می گوید: اولین مصرف روزنامه باطله برای اسباب کشی جهت کاغذ پیچ کردن ظروف و لوازم شکستنی است.
وی ادامه داد: شیشه پاک کردن مصرف رایج و همگانی روزنامه بازیافتی است و از دیگر موارد مصرف، می توان به استفاده از کاغذ باطله در انتهای سبدهای میوه برای چیدن انواع میوه های آبدار اشاره کرد. بعضا سبزی فروشی ها نیز از روزنامه باطله استفاده می کنند.
تاثیرات گرانی و کمبود کاغذ از زبان چند مدیرمسئول
موضوع برایم حساس تر می شود. به سراغ چند مدیرمسئول در نشریات متفاوت می روم و این موضوع را پیگیر می شوم.
مدیرمسئول دوهفته نامه شالیزار که یک نشریه محلی بوده معتقد است: مشکلات گرانی و کمبود کاغذ بیانگر عدم توجه و اهمیت مسئولان کشور به موضوع روزنامه، نشریه و بطور کلی رسانه است.
سیدامید ساداتی در گفت و گو با ایسنا مشکلات چاپ و نشر در کشور را نشانگر افول فرهنگ در جامعه دانست و اظهار کرد: در جامعه ای که مسئولان آن مشغول فضای مجازی هستند و انتشار اخبار و عقاید را از آن طریق دنبال می کنند باید روزنامه ها و نشریات در چنین مشکلاتی غرق شوند.
ساداتی با تبیین ارتباط فرهنگ و سرانه روزنامه خوانی در یک جامعه به تیراژ برخی روزنامه های بزرگ دنیا اشاره کرد و گفت: کشور ژاپن تنها با 2 روزنامه خود یعنی یومیوری و آساهی رقمی بیش از 15 میلیون نسخه در روز روزنامه به چاپ می رساند که این تنها مربوط به بخش کوچکی از گستره مطبوعات در جامعه متمدن ژاپن است .
وی با بیان اینکه مشکلات کاغذ در روزنامه های بزرگ کشور، اکثر آنان را مجبور به کاهش تیراژ کرده است، در پاسخ به این پرسش که چالش های اخیر چه تاثیری در روند کاری شما ایجاد کرده، گفت: تا سال گذشته نشریه به صورت منظم هر 2 هفته یکبار به چاپ می رسید اما اکنون به چاپ ماهانه بسنده کرده ایم.
چالش های اخیر بر رسانه های مکتوب ناشی از عملکرد نامطلوب مسئولان
مدیرمسئول روزنامه حرف مازندران که یک نشریه استانی با گستره توزیع در همه شهرستان های استان است تاثیر چالش های اخیر بر رسانه های مکتوب را ناشی از عملکرد نامطلوب مسئولان در این عرصه عنوان کرد و افزود: مسئولان با همه ادعای خود در زمینه فرهنگ هیچ مشکلی را حل نکرده و دغدغه فرهنگ ندارند.
شکرالله رضازاده شرمه، اولین تاثیر گرانی کاغذ را معطوف حوزه نشر دانست و خاطرنشان کرد: بیشترین تاثیر بر روی روزنامه و نشریات است که سبب کاهش تعداد صفحات و سایز و اندازه روزنامه ها می شود که خوشبختانه روزنامه حرف، علیرغم تمام ناملایمات اخیر توانسته مقابل این اتفاقات ایستادگی کند.
رضازاده تصریح کرد: عدم اتخاذ تصمیم در بحران کمبود و گرانی کاغذ از سوی مسئولان ذی ربط به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
وی به پرداخت یارانه مستمر کاغذ به صورت هر سه ماه یکبار در سنوات گذشته علیرغم مبلغ ناچیز آن اشاره کرد و افزود: اکنون این پرداختی به سالی یکبار یا هر 8 ماه یکبار تقلیل پیدا کرده و هیچ نظم مشخصی در پرداخت یارانه کاغذ به اهالی مطبوعات و چاپ و نشر وجود ندارد.
مدیرمسئول روزنامه حرف مازندران با اشاره به اینکه برای حل برخی چالش ها می توان از تدابیر داخل استانی استفاده کرد، گفت: با مدیریت اعتبارات و منابع استانی بخش اعظم مشکلات قابل حل است.
وی خاطرنشان کرد: مسئولان اعتقاد به انجام کارهای بنیادی و اساسی ندارند، بر خلاف ادعاهایی که وجود دارد ارز دولتی به کاغذ داده نشده و اگر هم اختصاص یافته مشخص نیست در کجا هزینه شده و چرا به دست ناشرین و اهالی حوزه مطبوعات نرسیده است.
افزایش 2 برابری انتشار نشریه
حسین کاظمی پرندان مدیرمسئول دوهفته نامه صبح طبرستان که به دلیل مشکلات گرانی و کمبود کاغذ چاپ نشریه خود را متوقف کرده است، در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: پس از افزایش قیمت کاغذ هزینه های جاری انتشار نشریه دقیقا 2 برابر افزایش یافت.
وی افزود: بدلیل استقلال دوهفته نامه، عدم وابستگی و همچنین رویکرد انتقادی، نشریه مورد پذیرش برخی دستگاه های اجرایی منفعل قرار نگرفت و برای اخذ رپرتاژ آگهی و تبلیغات دچار مشکل شد که در نهایت با کمبود منابع مالی، توزیع نشریه متوقف شد .
کاظمی با بیان اینکه در مدت فعالیت نشریه از سال 94 تا 97 حتی یک ریال کمک مالی به نشریه از سوی اداره مربوطه نشد، تصریح کرد: اگر قیمت کاغذ ارزان و کمبودها جبران شده و مشکلات و چالش های اخیر مرتفع شود، 100 درصد چاپ و توزیع این نشریه از سر گرفته خواهد شد.
اتفاق جالب ماجرا در مازندران
اما نکته تامل برانگیز ماجرا اینجا نمایان می شود که برخی مسئولان استانی خود صاحب امتیاز روزنامه بوده و از نزدیک با شرایط چاپ، نشر و توزیع نشریات و همچنین به اتفاقات و چالش های کمبود و گرانی کاغذ اشراف کامل دارند.
حال سوال اینجاست که چرا در یک استان که مسئولان آن نیز از دلسوختگان مطبوعات هستند هیچ سیاستی را در قبال این حجم از مشکلات در پیش نگرفته و تصمیم و تدبیری اتخاذ نمی کند؟
گزارش از نوید ساداتی خبرنگار ایسنا مازندران
انتهای پیام
محسن یاوری - کرمانشاه- خبرنگار:
مرتضی اسدی مرام نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر متولد سال 1362 در شهرستان هرسین است. او که جایزه جوان برتر هنرهای نمایشی ایران در بخش کارگردانی را از آن خود کرده است، کارشناسی مدیریت فرهنگی دارد و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی فرهنگی است. اسدی مرام همچنین سرپرست گروه تئاتر نقال ها و مسئول دفتر تئاتر خیابانی استان کرمانشاه نیز است. در ادامه گفت وگوی همشهری را با این هنرمند می خوانید.
به عنوان یک تئاتری حرفه ای که سال هاست در استان کرمانشاه فعالیت می کند، جایگاه هنر نمایش کرمانشاه را در کشور چگونه می بینید؟
من علی رغم فعالیت های زیادم تئاتریِ حرفه ای نیستم، چراکه اصلا تئاتر حرفه ای در شهرستان ها وجود ندارد. چون تئاتر حرفه ای یک زنجیره به هم پیوسته است که اگر یک حلقه آن مفقود شود، بقیه بخش ها هم کارکرد خود را از دست می دهند؛ از سالن مناسب با تجهیزات گرفته تا تبلیغات حرفه ای و مخاطب. اگر هنرمندانی که شغلشان تئاتر باشد، مشمول حمایت های دولتی، آموزش، کمپانی های تخصصی و... نباشند عملا نمی توانیم شاهد شکل گیری تئاتر حرفه ای و هنرمند حرفه ای در این حوزه باشیم، چون در شهرستان ها تئاتر شغل نیست و هنرمندان تنها با عشق سرپا می مانند.
با این حال تئاتر کرمانشاه به شهادت جشنواره های مختلف ملی و بین المللی دارای ظرفیت بالایی است و آثار هنرمندان کرمانشاه گاه در جشنواره های مطرح تنه به تنه بزرگان ایران زده است و حتی از آنها نیز پیشی گرفته. به جرات می توان گفت جشنواره معتبری در ایران برگزار نمی شود مگر این که گروه های کرمانشاه در آن حضور داشته باشند و جایزه بگیرند. اکثر هنرمندان کرمانشاهی هم که به تهران یا استان دیگری مهاجرت کرده اند به راحتی و به سرعت جایگاه خود را پیدا کرده اند.
به طور کلی مشکلات و کمبودهای حال حاضر فعالان حوزه تئاتر در استان چیست؟
مشکلات بسیار است و بخش مهم آن مربوط به کل کشور است و همه درگیر آن هستند، مانند اعتبارات و مشکلات مالی و... خوشبختانه کرمانشاه دارای سالن های زیادی است و با این که همه شان تخصصی نیستند اما قابل استفاده اند، اما متاسفانه توان مالی مردم برای حمایت از تئاتر بسیار ضعیف است و در اینجا دولت است که باید حمایت بیشتری داشته باشد. موضوع بعد تئاتر پایه و دانش آموزی است که عملا خروجی آن باید جذب انجمن ها شود اما استان در سال های گذشته بسیار ضعیف عمل کرده و تزریق هنرمندان جوان و پویا و خلاق به بدنه انجمن ها صورت نمی گیرد. در شهرهای بزرگی مثل مشهد و رشت شهرداری ها بیشترین حمایت را از تئاتر دارند، اما متاسفانه هنوز سازوکاری در استان برای این امر نیست و حمایت ها مقطعی است. در شهرستان ها هم شرایط پیچیده تر است. بیشتر مجتمع های فرهنگی و هنری توسط ادارات ارشاد تبدیل به محیط های اداری شده اند که تجربه ثابت کرده فعالیت در این فضاها برای هنرمندان ممکن نیست و باید فکری به حال این شرایط شود.
از فعالیت های اخیر خودتان در حوزه تئاتر بگویید.
در حال حاضر مشغول تدارک برگزاری یک رویداد مهم هنری هستیم و دومین جشنواره منطقه ای تئاتر خیابانی هرسین را پیش رو داریم، با حضور هنرمندان 12 استان و آثاری بسیار شاخص و باکیفیت. همچنین به دنبال آماده سازی یک نمایش جدید هستم. مستند نمایشی که قرار است یکی از قهرمانان امروز کرمانشاه را در آن معرفی کنیم و در قالب تئاتر سایه ای همراه تجربیات عجیبش شویم.
نگاه مسئولان استان به حوزه فرهنگی چقدر جدی است؟
کرمانشاه در زمینه ادبیات چه شعر چه داستان دارای ظرفیت های بالایی است، امروز هم نویسندگان توانمندی دارد که اگر حمایت شوند می توانند در جریان ادبیات داستانی ایران موثر واقع شوند، اما مشکل نبود حمایت است؛ هم در چاپ آثار و معرفی این نویسندگان به محافل ادبی کشور و هم برگزاری جایزه ادبی مستقل برای ارتباط موثر بین نویسندگان استان و کشور. نبود کارگاه ها و نشست ها و همایش های تخصصی نیز از دیگر مسائل پیش روی این حوزه است. هرچند معاونت فرهنگی ارشاد اسلامی و اداره فرهنگی و همچنین حوزه هنری و انجمن های مستقل دارند تلاش هایی می کنند، ولی واقعا کافی نیست و نقشه راهی در سطح کلان مشاهده نمی شود. خوشبختانه اداره کل ارشاد با اعطای مجوزهای لازم به انجمن های جوان و نوپا در حال باز کردن فضای ادبیات داستانی استان است. همچنین برنامه ریزی برای راه اندازی خانه داستان استان که می تواند تسهیلگر فعالیت انجمن ها باشد، از اتفاقاتی است که نویددهنده
روزهای خوب است.
برای کسانی که علاقه مندند وارد عرصه تئاتر و به ویژه بازیگری شوند، چه پیشنهادی دارید؟
علاقه مندان چند مسیر را می توانند انتخاب کنند؛ هنرستان هنرهای زیبا و تحصیلات دانشگاهی در زمینه بازیگری یا حضور در انجمن ها و گروه های فعال و طی کردن دوره های کوتاه مدت و تجربه های عملی. ولی به صورت عام در حال حاضر می توانند به تالار شهید آوینی در میدان غدیر و یا مجموعه تئاتر شهر در میدان آزادگان یا آموزشگاه ها و موسسات دارای مجوز سطح شهر کرمانشاه و در شهرستان ها هم به ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگی انجمن هنرهای نمایشی شهرستان ها مراجعه کنند.
و کلام آخر؟
متاسفانه بعضی از افراد با سوءاستفاده از علاقه خانواده ها به دیده شدن فرزندانشان بدون داشتن مجوزهای لازم و به اسم تست برای فیلم و... هزینه های زیادی را به خانواده ها تحمیل می کنند و در نهایت باعث دلسردی نوجوانان می شوند، بنابراین باید پیش از هر ثبت نامی استعلام های لازم را از سینمای جوان استان و انجمن هنرهای نمایشی استان بگیرند.
خبر
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه ،حجت الاسلام رحیم جعفری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه گفت : به نظر می رسد برخی دوستداران و شرکت کنندگان کنسرت ، هنگام عکس گرفتن با تذکر مسئولان حراست میراث فرهنگی مبنی براینکه وقت پایان یافته و باید محل را ترک کنید مواجه شدند که موجب دلخوری برخی مخاطبان شده است و این برخورد ارتباطی به مسئولان و پرسنل سازمان ما نداشته است.
وی در واکنش به این جمله که همه تلاش مدیریتی استان ارائه چهره ای زیبا از کرمانشاه است که گاه برخی حواشی موجب دورشدن این خواسته می شود، گفت : جزییات دقیق ماجرا مشخص نیست و نمی توان یک طرفه قضاوت کرد، آنچه که اتفاق افتاده باید از طریق میراث فرهنگی عنوان و پیگیری شود و به اطلاع مردم رسانده شود و در کل باید گفت که برخورد به دور از فرهنگ از سوی هر فرد و یا هر ارگان درست نیست و برای شهر ما پسندیده نیست.
به گفته جعفری، این کنسرت، کار بسیار باکیفیت و حرفه ای بوده که می توان از آن به عنوان هنر منحصر به فرد کلهر یاد کرد .
باید قبول کنیم که تیم برگزار کننده کنسرت استاد کیهان کلهر ضعیف عمل کرد
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه در خصوص حواشی برگزاری کنسرت، گفت: باید قبول کنیم که تیم برگزار کننده کنسرت استاد کیهان کلهر ضعیف عمل کرده است و نتوانسته تمام خواسته های وی را تامین کند.
کلهر گفت: کنسرت ما در اولین شب با تاخیر بسیار زیادی همراه بود که دلیل آن عدم تحویل محل اجرا در زمان مقرر به تیم اجرایی بود و این امر سبب انتظار بیش از اندازه ما در پشت در ها شد و به همین سبب فرصت کافی برای نصب و چینش صحیح لوازم و حتی صحنه محل اجرا نبود و این در حالی بود که طبق برنامه از پیش تعریف شده این محل باید از صبح برای ورد علاقمندان آماده می شد.
وی با اشاره به برخورد نامناسب برخی از نیرو های مسؤول حراست در مجموعه، یادآور می شود: برخورد زشت مسؤولان حراست در ورودی مجموعه سبب دلخوری بسیاری از علاقمندان شده بود که مان نیز از آن مستثنی نبودیم و این در حالی بود که در پایان مراسم نیز برخورد مناسبی برای خروج مردم از مجموعه، صورت نگرفت است
این هنرمند کرد در پایان پیام خود می آورد: از مردم عزیز شهرم که طی این 2 شب حضور این ناقابلان را با متانت تحمل کردند تشکر می کنم و از خود نیز عذر خواهم که چرا در تقابل با این بیمایگان نشتسم و در پایان به این مسؤولان به دور از عشق و فرهنگ می گویم که قدمت هنر و هنر دوستی در این خطه بیش از قدمت طاق بستان است که نه بزور از میان رفتنی است نه به بی حرمتی، آن چه باید برود هنر و فرهنگ نیست، بلکه شما هستید.
این در حالی است که بنا به شهادت حاضران در مراسم عدم صبوری مجموعه برگزار کنند مراسم و همچنین تیم اجرایی موسیقی دلیل اصلی این کنش و واکنش ها بوده است؛ به نحوی که یکی از حاضران در مراسم می گوید: باید قبول کرد که در مجموعه مدیریت و فرهنگ کرمانشاه هنوز نحوه برخورد صحیح با یکدیگر و حتی برخورد ساده در حد سلام و احوال پرسی صحیح را بلد نیستیم.
وی ادامه داد: اگر مجموعه ای که مشخص نیست دقیقا از طرف کدام نهاد حضور داشتند، چرا که تشخیص و تفکیک آن ها قدر مشکل بود قدری با متانت و صبوری با مسؤولان اجرایی کنسرت برخورد می کردند و دوستان عزیز ما در اجرا و کیهان کلهر نیز با متنانت برخورد می کرد قطعا شاهد چنین مشکلاتی نبودیم.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه در خصوص حواشی برگزاری این کنسرت در گفتگو با فارس، اظهار داشت: باید قبول کنیم که تیم برگزار کننده کنسرت استاد کیهان کلهر ضعیف عمل کرده است و نتوانسته است تمام خواسته های وی را تامین کند.
امید قادری گفت: تیم حراست در برگزاری کنسرت هیچ نقشی نداشته است، اما در مقابل حفاظت از آثار باستانی، حفظ شئونات اسلامی و حفظ جان افراد محیط طاق بستان و دریاچه آن مسؤول بوده و در این خصوص تذکراتی را داده است.
وی با بیان اینکه تخریب وجه کرمانشاه زیبا نیست، ادامه داد: مسؤولان برگزاری این کنسرت خواهان نصب بنر های تبلیغاتی از اسپانسر های خود در مجموعه طاق بستان را داشته اند، اما با توجه به دستورالعمل های مشخص در این خصوص اجازه نصب این بنر ها داده نشد و همین مساله سرآغاز دلخوری تیم برگزار کننده و به تبع آن کیهان کلهر شده است.
وی با اشاره به مشخص بودن ضوابط فعالیت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، یادآور شد: عدم اجازه برای نصب بنر های تبلیغاتی، تذکر برای حفظ حریم دریاچه، جلوگیری از تخریب آثار باستانی، حفظ پوشش و حجاب همگی از وظایف این اداره بوده که در دستورالعمل های مشخص به ما ابلاغ شده است و نمی توانیم در خصوص آن ها کوتاهی کنیم.
قادری با مخاطب قراردادن کیهان کلهر، گفت: این استاد بزرگ موسیقی که از بزرگان موسیقی این استان است، می توانست پس از بروز مشکلات در روز نخست برگزاری کنسرت آن ها را به اطلاع بنده می رساند و قطعا در راستای حل آن ها گام بر می داشتیم، اما ابراز این صحبت ها و ایجاد یک وجهه زشت از استان کرمانشاه در رسانه زیبنده این استاد بزرگ نیست.
وی با دعوت به خویشتن داری از کیهان کلهر، اضافه کرد: علی رغم ضعف سیستم اجرایی کنسرت، ما تمام تلاش خود را برای برپایی هر چه باشکوه تر این مراسم به کار بستیم و تنها در چهارچوب دستورالعمل های مشخص و سازمانی خود فعالیت کرده ایم و قطعا شایسته توهین و اهانت از طرف هیچ کسی نیستیم .
انتهای پیام/د
کلهر، هنر منحصر به فرد را عرضه کرد
دکتر رحیم خستو، رئیس کمیسیون هنر و ارتباطات شورای اسلامی شهر کرج در گفت و گو با خبرنگار فارس در البرز در پاسخ به گلایه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان از اقدام شهرداری کرج در رابطه با ساخت تئاتر شهر در پارک تاجیکستان گفت: ساخت تئاتر شهر مطالبه اهالی تئاتر شهر کرج بوده و گلایه مطرح شده به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
رئیس کمیسیون هنر و ارتباطات شورای اسلامی شهر کرج افزود: اینکه معاون محترم هنری و سینمایی ارشاد البرز مطرح کرده اند که شهرداری هزینه ساخت تئاتر شهر را برای تکمیل پروژه پردیس تئاتر اختصاص می داد مبنای قانونی ندارد چرا که ما به عنوان مجموعه مدیریت شهری اجازه اختصاص بودجه به نهادهای دولتی را نداریم؛ شورا نماینده مردم است و تنها در رابطه با مطالبات مردمی می تواند اقداماتی را صورت دهد.
خستو تصریح کرد: وقتی سخن از ساختمان تئاتر شهر به میان می آید، جانمایی، فیزیک و طراحی داخلی و ظاهری ساختمان مذکور باید برازنده هنرمندان کلانشهری مانند کرج باشد؛ فضایی که به منظور احداث تئاتر شهر کرج در پارک تاجیکستان در نظر گرفته شده سه هزار متر مربع است که سازه ای حدود یک هزار و 500 متر مربع در آن ساخته و یک المان شهری بسیار فاخر محسوب می شود.
سخنگوی شورای اسلامی شهر کرج مطرح کرد: طراحی این بنا به پنج معمار ملی سفارش داده شده است تا طرح های خود را ارائه دهند. رئیس پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و تعدادی از طراحان برجسته کشور از جمله متخصصانی هستند که این پروژه بر عهده آن ها گذاشته شده است تا طرح اجرایی بازتاب دهنده هویت ایرانی و اسلامی باشد و بتواند به معماری شهر هویت بخشی کند.
رئیس کمیسیون هنر و ارتباطات شورای اسلامی شهر کرج اذعان کرد: تئاتر های فوق العاده ای توسط هنرمندان کرجی برگزار می شوند و این هنر در استان البرز هنر ریشه داری است اما مراکز اختصاص یافته به هنرمندان تئاتر شرایط مناسبی ندارند و امکانات استان به هیچ عنوان برازنده اهل هنر نیست و هنرمندان گاهی مجبور می شوند برای تمرین یا اجرا به تهران بروند.
خستو با بیان اینکه کرج پایتخت تئاتر کشور است گفت: پلاتوی فعلی اداره کل فرهنگ و ارشاد البرز، فضا و شرایط مناسبی جهت برگزاری جشنواره ها و برنامه های هنری ندارد. این سازه ای هم که توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد ساخته می شود مجموعه ای چند منظوره است و تا جایی که بنده خودم مراجعه کرده و بررسی کرده ام سالن اختصاصی تئاتر نیست. نمای ظاهری مناسبی ندارد و موقعیت آن درون محوطه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است و به هیچ عنوان با طرحی که شهرداری در دست اجرا دارد از نظر امکانات و نمای بیرونی و جذابیت های هنری قابل مقایسه نیست.
وی در پایان گفت: چه اشکالی دارد شهری با دومیلیون نفر جمعیت چند سالن و پلاتوی تئاتر داشته باشد؟ هیچ یک از این ساختمان ها جای دیگری را تنگ نخواهد کرد و هر مقدار فضاهای فرهنگی شهر افزایش یابد به ظرفیت های شهر افزوده می شود و این اظهارات مسؤولین فرهنگ و ارشاد اظهارات دقیقی نیست.
انتهای پیام/م/1104/ب/3
. منافقینی که رد پای ترور و جنایات آنها نه تنها در ایران اسلامی بلکه در عرصه بین المللی هنوز مشهود است . در این راستا هنر و ابزارهای هنری مانند رسانه تئاتربهتر از هر ابزار دیگر می توانند نقش آفرینی داشته باشند، بی شک جشنواره ملی تئاتر مرصاد یکی از ابزارهایی است که توانسته است بخشی از رسالت این حماسه بزرگ را به دوش بکشدوبهترین ابزار هنری برای انتقال ارزش های این حماسه در کشور بوده و با تمام تنگناها و مشکلات این جشنواره توانسته خود را در سطح ملی مطرح کند.
شهر شهیدان مرصاد از آغاز تا کنون میزبان ده دوره برگزاری جشنواره که سه دوره آن استانی و پنج دوره آن منطقه ای ، یک دوره نمایشنامه نویسی و یک دوره آن ملی در دو بخش خیابانی و صحنه ای بوده است این جشنواره از آغاز تا کنون کاستی ها و فراز و فرودهایی داشته است از بی مهری مسئولین استانی و شهرستانی تا حمایت تمام قد مسئولین شهرستان اسلام آباد غرب از اولین دوره ملی شدن این جشنواره و..
امسال نیزدر حالی فراخوان برگزاری یازدهمین جشنواره ملی تئاتر مرصاد اعلام شده است که نه تنها بودجه یازدهمین جشنواره ملی تئاتر مرصادتعین نشده ، بلکه چراغ مشکلات برگزاری جشنواره ملی دوره دهم همچنان روشن است.
رسول نادری دبیر یازدهمین جشنواره ملی تئاتر مرصادو ریس انجمن هنرهای نمایشی شهرستان در خصوص برگزاری جشنواره گفت :این جشنواره جایگاه خود را در بین هنر مندان مسئولان و مردم پیدا کرده است و تجربه برگزاری ادوار گذشته باعث گردید تا مشکلات و اجرایی جشنواره در دوره گذشته به حداقل ممکن برسد.
وی ادامه داد:در سال قبل همکاری و هماهنگی بسیار عالی بین مسِولان شهرستان و حضور آنهابرای برگزاری هر چه بهتر جشنواره بودیم که ان شالا امسال هم این هماهنگی و همکاری تداوم خواهد داشت.
دبیر انجمن تئاتر مرصاد وریس انجمن هنرهای نمایشی شهرستان بیان کرد:این جشنواره هر سال نسبت به سال قبل سیر رشد و بازدهی خود را طی می کند که متاسفانه عمده مشکل جشنواره کمبود زیر ساختها و کمبود اعتبارات است از جمله سالن مختص اجرای نمایش و کمبود هتل جهت اسکان که هر چند با همت دبیر خانه جشنواره و مسئولین شهرستان امکانات رفاهی مناسبی جهت اسکان شرکت کنندگان فراهم گردیده است.
نادری یکی از ویژگی های برجسته جشنواره سال قبل را اضافه شدن بخش خیابانی به جشنواره دانست و تصریح کرد: بخش تئاتر خیابانی جهت ارتباط مستقیم با مخاطب و اجرای نمایش در نقاط مختلف شهرستان یکی از آثار رشد و ارتقاِ جشنواره محسوب می شود و امسال در تلاش هستیم تا با دعوت از مسِئولین کشوری و استانی و همچنین دعوت از اساتید و هنرمندان شناخته شده و مطرح تئاتر کشور جهت حضور در جشنواره یازدهمین شاهد برگزاری باشکوه تر این دوره باشیم.
مرصاد یک برند و نماد مقاومت مردم و شهیدان/ جشنواره ملی تئاتر مرصاد یکی از اتفاقات خوب فرهنگی کرمانشاه و کشور است
مظفر تیموری معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه به خبر نگار تسنیم گفت:مرصاد یک برند و نماد مقاومت مردم و شهیدان مرصادو یاد واره شجاع مردان شهید ایران اسلامی است.
وی افزود:جشنواره ملی تئاتر مرصاد یکی از اتفاقات خوب فرهنگی کرمانشاه و کشور است .جهت برگزاری اولین جشنواره ملی تئاتر مرصاد بین مسئولان یک وفاق و همدلی خوبی صورت گرفت.همه مسئولان با تمام توان با دلسوزی برای برگزاری جشنواره تلاش کردند.
معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بیان کرد:برای برگزاری جشنواره های ملی یکی از مهمترین بحث های ما بحث کمبود زیر ساخت ها است
تیموری اضافه کرد:اسلام آباد غرب قابلیت و توانمندی برگزاری این جشنواره را دارد این شهر از نظر نمایش ، هنرمندان و انجمن نمایشی برجسته ای دارد ما دریازدهمین جشنواره شاهد ایجاد دبیر خانه دائمی جشنواره ملی تئاتر مرصاد بودیم. و سال گذشته به برکت تئاتر مرصاد شاهد ایجاد یک پلاتوی تخصصی نیزبودیم که نیاز است در اسلام آباد غرب این پلاتو های تخصی را توسعه دهیم.
وی ادامه داد: امسال با حضور دکتر کرمی ریس انجمن های نمایشی کشور که فرزند اسلام آباد است واقای خلیل پور دبیر، دبیر خانه تئاتر خیابانی جشنواره را اسیب شناسی کردیم و الزاما با سر فصل قرار دادن اعتبارات بودجه ای جشنواره با برنامه ریزی بهتری در صدد تامین اعتباراتش هستیم.
سیروس عبدی معاون سیاسی فرمانداری اسلام آباد غرب با بیان اینکه مشکلات تئاتر مرصاد را بررسی و شناسایی کرده ایم گفت : مشکل ما در دو بخش بودجه و اسکان شرکت کندگان است. اداره کل ارشاد اسلامی استان به عنوان برگزار کننده اصلی این جشنواره بایدبودجه بیشتری را برای ارتقائ سطح جشنواره در اختیار مسئولان جشنواره قرار دهد. اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد اسلامی در نظر دارد از جشنواره حمایت کند.اما هنوز تفاهم نامه ای در این سو منعقد نشده است که با توجه به این مساعدت باید یازدهمین جشنواره ملی تئاتر مرصاد را با نقص خیلی کمتر برگزار کنیم
جشنواره ملی تئاتر مرصاد نیازمند نگاه مدیران ارشد استان به ویژه استانداری کرمانشاه است
تمری ریس اداره ارشاد اسلامی اسلام آباد غرب و مسئول اجرایی دهمین جشنواره ملی تئاتر مرصاد در باره جشنواره گفت : به دلیل مجموعه حمایتهایی که از جشنواره صورت گرفت به اذعان مسئولین جشنواره ملی دهمین تئاتر مرصاد یک تجربه موفق را پشت سر گزاشته است .
وی ادامه داد: برای جشنواره دهم حدود 220 میلیون تومان هزینه شد و که 65 درصد بودجه را ادره فرهنگ ارشاد اسلامی اسلام آباد غرب با همکاری شورای اداری تامین کردیم وحدود 50 میلیون هنوز بدهکار هستیم.
تمری افزود: این رویداد با توجه به موضوعیت آن با جریان منافقین در آن مقطع زمانی و اقدامات ، خیانتها و تجاوز آنها به سرزمین ملی ما و حضور منافقین در عرصه بین المللی این جشنواره یکی از زنده ترین جشنواره ها در عرصه دفاع مقدس و مقاومت است و به دنبال آن هستیم که در یک افق چند ساله آن را در سطح بین المللی مطرح کنیم.
وی با اشاره به توجه مسئولان به این جشنواره گفت : مع الوصف انتظار داریم که استانداری نگاه ویژه تری نسبت به این جشنواره داشته باشد، نه تنها استانداری بلکه سایر نهادها در مرکز استان من جمله سپاه نبی اکرم ، حوزه هنری استان ، ادره کل ارشاد اسلامی ، بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس .
تمری در ادامه افزود: همانطور که استانداری کرمانشاه برای جشنواره ایثارکه جشنواره ای ملی است و توسط سازمان بنیاد شهید برگزار می شود نزدیک 200میلیون اعتبار به آن اختصاص داده است، انتظار می رود یک اعتبار ویژه سالیانه به این جشنواره که از بطن استان است تخصیص دهد، تا بتوانیم جشنواره را در سطح کیفی بالاتری برگزار کنیم.
وی ضمن اشاره به کمبود بودجه جشنواره و نیاز به یک سالن تخصصی با ظرفیت حداقل سیصد نفر برای اجراها و یک هتل برای اقامت هنرمندان شرکت کننده گفت: اگراستانداری اعتبار سالیانه ای برای جشنواره قرار بدهد بزرگترین اتفاق در راستای پیشبرد اهداف بعدی جشنواره رقم خواهد خورد که یکی از پیامدهای این اتفاق این است که جشنواره رابه سمت بین المللی شدن سوق خواهیم داد.
درخشش تئاترملی خیابانی مرصاد
مسعود نریمانی کارگردان اصفهانی و کارشناس ارشد تئاتر که با نمایش نقل معبر سرخ سابقه حضور در دهمین جشنوا ره ملی تئاتر مرصاد را داشته است گفت: مشکلات جشنواره بیشتر بودجه ای است و در بخش صحنه ای نیازمند تجهیزات بیشتری است.
کارگردان نقل معبر سرخ افزود :جشنواره باید یک سالن تخصصی تئاتر در اختیار شرکت کنندگان قرار دهد . پلاتو آنها کوچک و هزینه های ورودی جشنواره هم کم است ، وی با بیان اینکه اجراها از طرف مردم مورد استقبال خوبی قرار گرفت عنوان کرد: بعضی اجراها به دلیل حضور کثیر تماشاچیان و شلوغی زیاد سالن دو بار برگزار می شدند .یک بار برای داوران و یک بار برای عموم .
نریمانی گفت: در سال 97 این جشنواره با توجه به امکانات موجود در ارائه تئاتر خیابانی موفق تر بود ،زیرا نه مشکل سالن داشت ،نه نور، نه صداو نه ازدحام تماشاگر .
حسن نوری ریس شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش شهرستان و کارگردان تئاتر که با نمایش تنهایی در جشنواره دهم شرکت کرده بود در خصوص مشکلات برگزاریاولین جشنواره ملی تئاتر مرصاد گفت : این جشنواره اسم مرصاد را یدک می کشد، مسئولان ما باید دینشان را به شهدای مرصاد ادا کنند. جشنواره دهم فقط از طرف چند نهاد من جمله شورای شهر اسلامی ، شهر داری، آموزش و پرورش، شبکه بهداشت جهت برگزاری حمایت شد و این کافی نیست.
نوری در پایان با بیان اینکه بدهی مسئولان جشنواره هنوز تسویه نشده گفت : امکانات زیر ساختی ما در حد جشنواره ملی نیست ، اما آثاری که به دهمین جشنواره ملی تئاتر مرصاد ارسال شده بودند در حد جشنواره ملی تئاتر بود .
این جشنواره برای تداوم و معرفی هر چه بیشتر نیازمند حمایت راسخ مدیران استانی ، اختصاص اعتبار ویژه ، ایجاد مکان مناسب برای اجراها است. امید است که در جشنواره یازدهم شاهد وفاق و همدلی بیشتر بین مردم ، مسئولین سطح شهرستان ، استان وحتی کشور باشیم ومسئولین بااختصاص بودجه ای در حد جشنواره ملی گامی بزرگ در راستای اهداف بلند جشنوار مرصاد بردارند .
به گزارش خبرنگار مهر ، محمد اله یاری فومنی قبل از ظهر پنج شنبه در آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی سرود رضوی که در تالار مرکزی شهر قم برگزار شد، اظهار داشت: تفاوت مهم سرود با سایر گونه های موسیقی در این است که سرود گونه ای از موسیقی آوازی است و موسیقی سازی نیست و بدون ساز قابلیت اجرا دارد که این ویژگی سرود آن را همه گیر می کند.
وی گفت: سرود دارای ویژگی های محتوایی است زیرا می تواند زبان هویت یک ملت و همچنین عامل اتحاد ملی شود.
مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: بدون اینکه افراد مهارتی در موسیقی داشته باشند می توانند از سرود استفاده کنند که این یکی از ویژگی های مهم سرود است.
وی گفت: در ایام حج مردم با زبان و ملیت های مختلف سرود لبیک را می خوانند که این امر خود عامل پیوند میان ملت در ایام حج محسوب می شود.
سرودهای ابتدای انقلاب فراموش شدنی نیست
اله یاری فومنی با اشاره به تأثیر شنیدن سرودهای انقلابی افزود: با سیر در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی در می یابیم که اگر همه خاطرات روزهای اول انقلاب را هم فراموش کنیم هرگز نمی توانیم سرودهایی را که عامل وحدت مردم شده است را از یاد ببریم.
وی بیان کرد: امروز گروه های مختلف فرهنگی در جبهه انقلاب سرود تولید می کنند و سرودها با مضامین ملی، مذهبی و انقلابی توسط گروه های مختلف ساخته و اجرا می شود.
مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: امروز که کشور ما در معرض تهاجم فرهنگی است سرود تلاش می کند تا با اشاعه سبک های مختلف مورد تأیید کشور حرفی برای گفتن در زمینه تهاجمات فرهنگی داشته باشد تا بتواند کمک کند که بسیاری از مفاهیم ارزشمند را از جنبه های مختلف فرهنگی، سیاسی و مذهبی به همگان انتقال دهد.
وی در خصوص مزایانی جشنواره سرود رضوی افزود: حسن این جشنواره این است که موضوع سرود با نام امام رضا (ع) پیوند خورده است.
اله یاری فومنی بیان کرد: امیدواریم که با تقویت جشنواره و افزوده شدن بر گستره ملی و بین المللی آن به گسترش موضوعات و شعرهایی با موضوع ائمه به ویژه امام رضا (ع) کمک مفیدی داشته باشیم.
کد خبر 4663965
محمد رضا الوند روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در مشهد افزود: فرآیند تشکیل و راه اندازی و حمایت از تئاتر در شهرستان ها و تهران تقریباً با یکدیگر همسان شده است و حداقل سیاست ها به سمت یکسان سازی سطح تئاتر در شهرستان ها و مرکز کشور پیش می رود.
وی تاکید کرد: توجه به تئاتر شهرستان ها باید از حالت شعار خارج شود و به عمل گرایش یابد که یکی از وجوه عملی آن بها دادن به تئاتر شهرستان ها به صورت نرم افزاری است.
او ادامه داد: مشکل دوم فعالان تئاتر در شهرستان ها، کمبود امکانات به لحاظ سخت افزاری است، در واقع عمده شهرستان ها از سالن کافی یا تجهیزات فنی مناسب برای سالن های تئاتر برخوردار نیستند.
مدیر هماهنگی تئاتر استان های اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: طی یک برنامه جامع، همه سالن های تئاتر در سطح شهرستان های کشور طبقه بندی و درجه بندی می شود تا انجمن های نمایش بر اساس اعتبارات عمرانی که دریافت می کنند بتوانند برای توسعه و تأمین این سالن ها اقدام کنند.
الوند در پاسخ به سوالی در خصوص حمایت شهرداری ها از تئاتر شهرستان ها گفت: در تمام دنیا شهرداری ها موظف هستند که به لحاظ اجتماعی سالن مورد نیاز برای گروه های تئاتر را فراهم کنند اما شهرداران شهرهای بزرگ و کوچک ایران یا نسبت به این مقوله آشنایی زیادی ندارند و یا مطالعه کافی ندارند که بدانند قوانین شهرسازی و اداره شهر در دنیا به چه سمتی پیش رفته است.
وی ادامه داد: یکی از ارکان اصلی توسعه شهرها مسائل فرهنگی است و اگر شهرداری این ضرورت را درک کند به طور قطع وزارت ارشاد به عنوان مجری می تواند با سیاستگذاری های شهرداری همسو شود.
مدیر هماهنگی تئاتر استان ها اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: شهرداری براساس قانون باید امکانات سخت افزاری را برای هنرهای نمایشی در شهرها تأمین کند و وزارت ارشاد هم مسئول فرهنگ عمومی و تأمین حوزه نرم افزاری و تدوین سیاستگذاری هنرهای نمایشی است.
الوند افزود: از آنجا که خواسته عموم انجمن های نمایش استان ها احیای جشنواره منطقه ای تئاتر بود، امسال این جشنواره دوباره راه اندازی می شود و این رویداد فرهنگی بار دیگر در استان های مختلف کشور برگزار می شود.
7489/ 1922
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از اروم نیوز ، شورای فرهنگ عمومی به عنوان زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای تصمیم گیرنده و نیز تصمیم ساز در حوزه فرهنگی برای استان ها به شمار می رود که ریاست آن بر عهده نماینده ولی فقیه و دبیرخانه آن نیز با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هر استان است.
اجرای قوانین مربوطه به حوزه فرهنگی، تصویب و اجرای اقدامات متناسب با شرایط روز جامعه در حوزه فرهنگ عمومی و نیز هدایت و راهبری مجموعه فرهنگی استان ها جزو اصلی ترین کارکردهای شورای فرهنگ عمومی محسوب می شود که البته باید با نظارت و پیگیری های دبیرخانه میسر شود.
قطعا یکی از دغدغه های مهم فرهنگی در دوره فعلی که چندین مرتبه نیز توسط رهبر انقلاب اسلامی بیان شده، توجه به موضوع حجاب و عفاف در جامعه است. هرچند اوضاع عمومی جامعه به خوبی بیانگر بی توجهی صرف مسئولان و متولیان امر به مساله حجاب است، اما با اندکی تامل و توجه به قوانین و نیز جایگاه ادارات در این میان، کم کاری و کم توجهی ارشاد اسلامی به پیگیری ها از دستگاه های مسئول به خوبی نمایان می شود.
اما اینجا و در شمال غربی ترین نقطه کشور اتفاقات فراتر از انتظاری نیز در حوزه فرهنگ عمومی رخ می دهد که به خوبی نشانگر ضعف اساسی در بدنه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی به عنوان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان و اصلی ترین پایه ریز برای ورود جدی ادارات به موضوع فرهنگ عمومی است.
* بی بند و باری در ملا عام؛ نتیجه شعارهای توخالی
مقوله بدحجابی و بی حجابی در جامعه امروز به یکی از اصلی ترین دغدغه های حوزه فرهنگی تبدیل شده که همین امر باعث ورود برخی دستگاه های متولی نظیر ناجا به موضوع شده است. ورودی که تنها به برخورد سلبی با عاملان منتهی می شود چراکه طبق قانون موجود وظیفه نیروی انتظامی تنها به این بخش خلاصه شده است.
اما بحث اصلی در این میان، جایگاه فرهنگسازی و اقدامات فرهنگی در حوزه حجاب و عفاف است که متاسفانه شاهد بی توجهی صرف مسئولان متولی به ویژه ارشاد اسلامی به عنوان مجری این بخش هستیم.
این موضوع در آذربایجان غربی به عنوان استانی مرزی و هم مرز با کشور ترکیه با رویکردی اروپایی بیش از دیگر نقاط کشور به چشم می آید. وضعیتی که تنها با برنامه ریزی های اصولی و مناسب از سوی شورای فرهنگ عمومی محقق خواهد شد.
ولی برخلاف انتظار و در کمال ناباوری، شاهد این موضوع هستیم که شورای فرهنگ عمومی به جای پرداختن به موضوعات مهم و حساس اجتماعی نظیر مقوله حجاب و عفاف و بررسی راهکارهای جلوگیری از افزایش این وضعیت، بیشتر دنبال مباحث حاشیه ای نظیر درگیر کردن ادارات و دستگاه های تاثیرگذار فرهنگی به راه اندازی موزه ها یا اجرای برنامه های کلیشه ای است.
در این میان، جایگاه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دبیرخانه این شورا به خوبی در طرح ریزی موضوعات آشکار و بارز است و بی توجه بودن مسئولان مربوطه به بحث روز جامعه و مشکلات اساسی موجود به خوبی نمایش داده می شود.
زمانی که مدیرکل و مسئولان ارشاد اسلامی در سخنرانی ها و اظهارات خود به جای پرداختن به موضوعات اصلی ترجیح می دهند به ارائه نوشتارهای غربی و نیز خاطراتی از حضور چهره های غربی در میان مردم مسلمان بپردازند، قطعا وضعیت رسیدگی به موضوعات فرهنگی جامعه نیز بهتر از این نخواهد بود.
* مدیرکلی که خود هنجارشکنی می کند!
در کنار این موضوع، نگاهی به گذشته نه چندان دور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی به عنوان متولی اجرای قوانین درست و مناسب در حوزه فرهنگی، نشان دهنده بی رغبتی وی به برخورد مناسب با عاملان بی عفتی و بی بند و باری ها است.
زمانی که در جریان برگزاری جشنواره موسیقی بوکان، شاهد اجرای رقص مختلط با حضور دختران بالغ در مقابل چشمان مدیرکل ارشاد اسلامی به عنوان فرد روحانی با سواد بالا و در ادامه نیز شاهد جبهه گیری خاص وی و کارکنان دستگاه مربوطه در خصوص این بی بند و باری در مقابل دیدگان مسئولان و متولیان حوزه فرهنگ بودیم، نباید انتظاری فراتر از این داشته باشیم که در میان عامه مردم و جوانان توجهی به جریان ارتقای فرهنگ عمومی و حجاب و عفاف شود.
این رفتار مدیرکل که بدون عذرخواهی یا اجرای توصیه نماینده ولی فقیه در استان به استاندار مبنی بر عزل یا توبیخ مسئولان برگزاری همراه بود، می تواند به یکی از آشکارترین اقدامات هنجارشکن در سطح آذربایجان غربی معرفی شود که متاسفانه مسئولان به سادگی از کنار آن گذشتند و ترجیح بر سکوت سنگین در برابر قانون شکنی داده شد!
* صدور فله ای مجوزهای کنسرت در برابر بی توجهی به برنامه های دینی
بخش دیگر اقدامات نامناسب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی، مربوط به صدور مجوزهای فله ای اجرای کنسرت چهره های مختلف موسیقی در سطح استان و به ویژه ارومیه است که در کنار بی توجهی صرف این اداره به اجرای برنامه های فرهنگی با محوریت دینی و مذهبی موجب انتقادات فراوان از سوی فعالان حوزه فرهنگی شده است.
متاسفانه در طول مدت جلوس مدیرکل فعلی بر راس دستگاه اصلی حوزه فرهنگ استان، شاهد بی توجهی به اجرای برنامه ها و تئاترهای با محوریت موضوعات دینی و مذهبی بوده ایم. تا جایی که این اداره کل در روزهای اخیر و همزمان با اجرای جشنواره زیر سایه خورشید نیز از همراهی با موسسه برگزارکننده برنامه های جشنواره امتناع کرده و خود را کنار کشیده است!
جالب است که این اتفاقات و بی توجهی ارشاد اسلامی به موضوعات این چنین، در حالی رخ می دهد که این دستگاه اجرایی در موضوعات قومیتی و حمایت از تئاترهای پرحاشیه و دارای مشکلات خاص ید طولانی دارد و خود را مکلف به حمایت ویژه از آن ها می داند.
* بروز بی حجابی در اماکن عمومی و ادارات در غفلت متولیان اصلی
محور دیگر در موضوع فرهنگ عمومی آذربایجان غربی، اتفاقاتی است که اخیرا در حوزه حجاب و عفاف رخ داده و این قضیه تا حدی اهمیت و بروز داشته که نماینده ولی فقیه در استان نیز طی چند هفته اخیر یکی از بخش های اصلی سخنان خود در خطبه های نماز جمعه را به لزوم برخورد مسئولان با بروز پدیده کشف حجاب و بی حجابی در ملا عام اختصاص داده است.
اما متاسفانه همین بی توجهی از سوی دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی در کنار عدم حضور استاندار آذربایجان غربی به عنوان نائب رئیس شورا در جلسات و اعزام نماینده ای که هیچ جایگاه قانونی در شورای فرهنگ عمومی ندارد، باعث شده تا رنگ و بوی بدحجابی هرروز پررنگ تر شده و خیابان ها و حتی دستگاه های دولتی و غیردولتی هم دچار این موضوع شوند.
ناگفته نماند که تذکرات نماینده ولی فقیه در استان و ریاست شورا نیز تاکنون آن چنان که باید کارساز نبوده و شاهد ناتوانی ارشاد اسلامی و بی توجهی استاندار به ورود جدی در موضوعات فرهنگی هستیم.
اینکه تمام ماجرا به کم کاری ارشاد اسلامی و عدم پرداختن شورای فرهنگ عمومی به موضوع باشد قطعا نادرست است، اما یقینا می توان نقش پررنگ نبود مصوبه در این شورا و نیز بی رغبتی ارشاد اسلامی در وارد کردن موضوع بدحجابی در جریان جلسات شورا را اصلی ترین دلیل عدم ورود ادارات و دستگاه های مسئول و متولی به ماجرا دانست.
اینکه دستگاه های فرهنگی و عضو شورای فرهنگ عمومی خود را از پرداختن به موضوع حجاب و عفاف مستثنی بدانند و در این زمینه اقدام مناسبی از سوی آن ها حتی در طول هفته حجاب و عفاف انجام نشود، به طور یقین ناشی از همین بی وجهی دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی یعنی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است که خود را ملزم به چنین اجرائیاتی نمی داند.
* حلقه ای که در میان تمام سیاسی بازی ها و سیاست کاری ها گم شده است
حال در این شرایط موجود و با توجه به حساسیت مقوله فرهنگ عمومی به ویژه در حوزه حجاب و عفاف، باید دید که آیا مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دبیر شورای فرهنگ عمومی و نیز متولی اصلی پیگیری موضوعات فرهنگی از دستگاه های اجرایی، این اجازه را به خود می دهد که اندکی در کنار تمام امورات روزمره به ماجرای عقب ماندگی فرهنگی در استان نیز ورود کند یا همچنان ترجیح می دهد که خود را همانند چهره های حاضر در کنار گود به مشاهده و نظاره مشغول کند و اندک وجهه مثبت موجود را نیز بر باد دهد؟!
نقش و جایگاه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی به عنوان حلقه وصل دستگاه های دولتی به بدنه شورای فرهنگ عمومی و نظارت بر اجرای قوانین مربوط به حوزه فرهنگ عمومی در این میان به خوبی بارز و آشکار می شود که به احتمال زیاد هنوز آشنایی کافی با مسئولیت دبیرخانه این شورا را ندارد.
انتهای پیام/
به گزارش تبریز بیدار ، حجت الاسلام علی مصائبی مدیر کل سابق اوقاف و امور خیریه آذربایجان شرقی ظهر امروز در مراسم تودیع خود گفت: از تمام مسئولین تشکر کرده و از تمامی همکاران طلب حلالیت می کنم چون همه آن ها را اذیت کردم و نتوانستند به خانواده های خود برسند.
وی ادامه داد: بعضا سکوت کردیم تا حاشیه ای به وجود نیاید و بعضا مباحثی مطرح شد که قابل گذشت نیست و تسویه حساب به روز قیامت واگذار می شود. هیچ کدام از مسایل مطرح شده واقعیت نداشت و ما هم سکوت کردیم تا کار ها پیش برود.
مدیرکل سابق اوقاف و امور خیریه استان اضافه کرد: موقوفه خواران در تهران خانه ام را آتش زدند و تنها دارایی طلبه که کتاب هایش است در آتش سوخت.
وی با بیان اینکه قبلا تمام ادارات و ساختما ن های اوقاف موقوفه بودند، افزود: توانستیم در استان و شهرستان ها ساختمان و خودروهای دولتی اجاره کنیم. بیش از 1400 سند تک برگی برای موقوفات اخذ شده و 6300 سند رقبه شده است
حجت الاسلام مصائبی در ادامه گفت: در این مدت ساعت 6 صبح صبح اداره می آمدم و تا 12 یا 2 نیمه شب در اداره حضور داشتم.
گفتنی است سال گذشته افشای نامه درخواست پاداش میلیاردی از سوی مصائبی در رسانه ها و فضای مجازی بازتاب های گسترده ای داشت.
حجت الاسلام سیدشهاب حسینی جایگزین حجت الاسلام مصائبی در اداره کل اوقاف و امور خیریه شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، به نقل از روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه، جلسه مشترک اداره کل اوقاف خراسان رضوی و شهرداری مشهد در خصوص تبدیل به احسن موقوفات منطقه ثامن و افزایش بهره وری و سرمایه گذاری موقوفات حاشیه شهر مشهد با حضور حجت الاسلام سیدمهدی خاموشی، نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، محمدرضا کلائی شهردار مشهد، مهدی پندار معاون بهره وری سازمان اوقاف و امور خیریه و جمعی از مسؤولان اوقاف خراسان رضوی برگزار شد.
در این نشست نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه با تأکید بر اینکه مسائل حاشیه شهر مشهد باید به طور خاص پیگیری شود، گفت: در حاشیه شهر اگر موقوفات و رقباتی وجود دارد که می تواند کمک کننده باشد باید به صورت درست بارگذاری شود تا به نتیجه دلخواه منتهی شود.
حجت الاسلام سیدمهدی خاموشی با اشاره به طرح نوسازی بافت فرسوده منطقه ثامن مشهد اظهار کرد: در اجرای طرح نوسازی بافت فرسوده منطقه ثامن همکاری می کنیم اما در موضوع مساجد با شهرداری اختلاف نظر داریم.
وی افزود: اصل بر تثبیت و حفظ مسجد است مگر اینکه ضرورت غیرقابل چشم پوشی وجود داشته باشد.
رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه تصریح کرد: با اینکه چند مسجد تخریب و به صورت تجمیعی یک مسجد ساخته شود، موافق نیستیم.
خاموشی اظهار کرد: عرصه مساجدی که بنا به ضرورت در معابر عمومی واقع شده اند بایستی با یک رنگ مشخص از سایر قسمت ها متمایز باشد تا مردم بدانند اینجا قبلا مسجد بوده و در حفظ طهارت آن مراقب باشند.
وی ادامه داد: اماکن تاریخی به عنوان هویت فرهنگی شهر باید حفظ شوند.
در ادامه این جلسه شهردار مشهد با اشاره به اینکه برخی ظرفیت ها در شهر وجود دارد که متعلق به سازمان اوقاف است، گفت: معتقدیم می توانیم از ظرفیت های موجود و بدون استفاده در این سازمان استفاده بهتری ببریم.
محمدرضا کلائی افزود: در انجام وظایف اوقاف و امور خیریه که منابعی صرف امور خیریه می شود، می توان صرفه جویی هایی انجام داد، یعنی در مواردی که اوقاف سرمایه گذاری و هزینه می کند، با ایجاد یک مدل اقتصادی، می توانیم کدهای هزینه ای را به کدهای درآمدی تبدیل کنیم تا باری از روی دوش سازمان اوقاف برداشته شود.
در ادامه مدیرکل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی با بیان اینکه اوقاف به دور از سیاست در زمینه های فرهنگی و اجتماعی فعالیت دارد، گفت: در خصوص انجام پروژه ها و حل مسائل، برخی الزامات شرعی وجود دارد که باید رعایت شود.
حجت الاسلام محمد احمدزاده افزود: ما از ارتقا در بهره وری استقبال می کنیم و در خصوص جابه جایی منابع هم تعاملاتی با شهرداری وجود دارد.
انتهای پیام/ 70051/خ
ادبیات داستانی در استان ایلام با تلاش کلانتر محمدی شروع شده که شوربختانه ادامه پیدا نکرده است. بعد از ایشان، خداداد ابراهیمی با نگارش داستان های کوتاه پسری زیر سقف و دوچرخه در سال 1355 آغازی جدی و حرفه ای در این عرصه دارد. ایشان خوشبختانه نگارش داستان را ادامه می دهند و داستان هایی در مجلات تهران (اطلاعات هفتگی و جوانان امروز) منتشر می کنند و تلاش هایی گسترده در این حوزه دارد که الحق و الانصاف پدر ادبیات داستانی ایلام زیبنده ی ایشان است.
ابراهیمی مجموعه داستان عاطفه در غبار را در سال 78 منتشر می کند که نخستین کتاب در ادبیات داستانی استان ایلام است.
محمدعلی قاسمی نیز در این میان یکی از فعالان ادبیات داستانی و رمان استان ایلام است و کتاب هایش بیشتر در حوزه ی ادبیات دفاع مقدس و پایداری و داستان زندگی شهیدان و سرداران جنگ تحمیلی است که جوایز معتبری هم چون جایزه کتاب سال دفاع مقدس را به خود اختصاص داده اند.
حسن افشار ، نعمت الله داودیان و... در ابتدای دهه ی شصت با نگارش داستان و داستان واره هایی که بیشتر تم جنگ و مباحث اجتماعی داشتند، راهگشایان ادبیات داستانی در ایلام شدند. البته نبایستی تلاش نویسندگان روزنامه نگار را هم در این سال ها فراموش کرد.
بعدها حسین شکربیگی، نویسنده ی جوان با نگارش رمان و مجموعه داستان کوتاه حضوری جدی و حرفه ای در این عرصه پیدا و جوایز معتبری هم در این راستا کسب کرد. یاسر بابایی، فاطمه عبداللهی، شاهدخت حیدری، میعادمهدی صفری، کامران محمدرحیمی، بهروز بوچانی (نویسنده ی مهاجر)، حسین خدنگ، مهتاب رشیدیان، احسان محمدی، محمدرضا پاکزادان، حشمت الله کرمی نژاد، مرتضی مرشدوندی و جوان ترهایی چون محمدامین منصوری، بابک زمانی، افرا سرنایه، محمدحسین کرمی، علی خانمرادی، مهرزاد میرزایی، سیدمهدی حسینی نژاد، زینب خوشرو، طاهره گل نظری، طیبه شیخ مرادی، مهدی عبدالی و... با جدیت در این مسیر حرکت کردند. نویسندگان نوجوان عضو انجمن های داستان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان نیز با مسئولیت اینجانب، حرکت هایی رو به آینده را در حال تمرین و اندوختن تجربه آغاز کرده اند که به فردای شان بسیار امید هست.
خوشبختانه نویسندگان ایلامی چون شکربیگی برای نگارش داستان بلند جنگ بود دیگر ، برگزیده ی جایزه صلح در کشور افغانستان شد و مجموعه داستان روایت های من از این نویسنده نیز در جایزه ی کتاب سال دفاع مقدس تقدیر شد. او در فضای مجازی و نشر الکترونیکی آثارش هم حضور دارد و موفقیت هایی نیز کسب کرده است. محمدعلی قاسمی ، شاعر و نویسنده هم با انتشار رمان هات در جایزه ی کتاب سال دفاع مقدس در بخش رمان تقدیر شد. افرا سرنایه در جشنواره داستان بانه و جایزه ی صادق هدایت تقدیر و حشمت الله کرمی نژاد در سومین جشنواره ی ادبی ابن حسام با داستانی کوتاه تجلیل شد. به تازگی نیز یک داستان کوتاه از یاسر بابایی در دومین جشنواره ادبی حبیب حرم شایسته ی تقدیر شناخته شد. از بابایی یک مجموعه داستان کوتاه نیز با عنوان پوست کنده تر از مرگ منتشر شده است.
در ادبیات داستانی کودک و نوجوان نیز حرکت هایی کوتاه و کند صورت گرفته که به تقویت و بالندگی جدی و حرفه ای نیاز دارد.
عمر رمان نویسی در ایلام، کمتر از عمر داستان کوتاه و غالب محتوای آن جنگ ایران و عراق است. یاسر بابایی در بهار سال 1381 نخستین رمان استان ایلام را در دویست نسخه با عنوان خش و خاطره در یک نشر غیررسمی منتشر کرد. پس از او محمدعلی قاسمی نخستین رمان استان در یک نشر رسمی را با نام طعم خدا در سال 84 منتشر نمود. بووومه شین ، عزیز بومی و هات از رمان های دیگر قاسمی است که در جای خود به نقد و بررسی نیاز دارند. بهاری دیگر اثر فاطمه عبداللهی نیز در سال 89 منتشر شده که کار ضعیفی است. فاطمه عطابیگی ممتاز نیز با رمان یاس من صاحب تجربه در این زمینه است. در سال 97 نیز شاهد انتشار دو رمان نوجوان بودیم؛ یکی رمان سبز و سرخ و سپید اثر حسین شکربیگی و دیگری رمان مهر مهران اثر یاسر بابایی که هر دو به جنگ تحمیلی و آثار آن بر زندگی مردم استان ایلام با نگاه خاص خود می پردازند.
در استان ایلام سرودن اشعار آیینی و ادبیات پایداری (دفاع مقدس) از اعتبار خوبی برخوردار است. شرایط اجتماعی، اقلیمی و اعتقادی حاکم در نوع محتوا و پردازش ادبیات شعری مؤثر بوده است و نسبت به داستان جایگاهی بهتر و شناخته شده تر داشته زیرا فرصت نشان دادن آن به جامعه ی ادبی معاصر، میسر بوده است و واقعیت امر آن است که داستان ایلام، از اقبال برخوردار نبوده است.
ادبیات داستانی در استان ایلام، خوشبختانه در مسیر حرکت و رشد محتوایی و تکنیکی قرار گرفته که این حرکت و پویایی، مولود تلاش های فردی و جمعی بوده است. انجمن های ادبی فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری (انجمن داستان راوی)، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و... پاتوق های کتاب و کافه ها، در رشد و توسعه کمی و کیفی ادبیات داستانی استان ایلام نقش داشته اند. برپایی نقدهای ادبی با محوریت داستان، رونمایی ها از آثار مکتوب و دیدار و آشنایی با نویسندگان، از مؤلفه های خوب توسعه و ترویج این بخش از داستان است؛ هر چند نمی توان اثرات اداری بر محافل داستانی را در نظر نداشت. فعالیت های مجازی و تلاش نویسندگان و حضورشان در مسابقات و جشنواره ها هم مزید و بهانه ی خوبی برای این حرکت و پویایی است.
تنوع و گرایش داستان نویسان جوان به موضوعات بومی و پرداخت داستان به شیوه های مدرن و پست مدرن و گاه گرایش های نوشتاری به سمت و سوی زبان رسم الخط کُردی ایلامی، از بسامدها و فرکانس های ساختاری و محتوایی داستان کوتاه و رمان است، هر چند نباید موضوع جنگ و خاطرات آن را نیز در محتوا و اندیشه ی نویسندگان ایلامی در پردازش داستان کوتاه و رمان نادیده گرفت. جنگ در استان ایلام فرصتی اجتماعی و تاریخی برای نگارش داستان و سرودن شعر برای اهالی قلم این استان به وجود آورد. نویسندگان نسل اول داستان نویسی با بهره گیری از این فرصت، نخستین آثار مکتوب خود را به یادگار گذاشته و به خوبی از این فرصت در آفرینش و نگارش رمان و مجموعه داستان استفاده کرده اند؛ فرصتی تاریخی که بخش هایی از فرهنگ و هنجارهای اجتماعی را ماندگار و ثبت کرد.
جنگ و ابعاد بعدی آن، همچنان دستمایه و خمیره ی محتوایی نویسندگان استان است و کتاب های خوبی نیز در همین راستا منتشر شده و جوایز معتبری هم به خود اختصاص داده. البته ادبیات داستانی استان در این ژانر (ادبیات پایداری و دفاع مقدس) در جای خود به بررسی و آسیب شناسی محتوایی و تکنیکی نیاز دارد که در این مجال و مقال نمی گنجد، اما بهره مندی نویسندگان از جنگ، تبدیل لحظه های ناب به فرصت های ادبی بوده است.
در نسل های جدید داستان نویسی استان و طیف نویسندگان جوان، حرکت هایی تازه و رو به جلو و امیدبخش با پرداخت های تکنیکی به داستان کوتاه، مسیر و حرکت را به سوی داستان های مدرن، آغاز کرده اند که امیدواریم این رفتار و حرکت ادبی، همچنان با جدیت و نگاهی حرفه ای به تعالی و بالندگی بهتر منجر شود. نسل جوان داستان ایلام، با مطالعه ی آثار خلاقه و مدرن و بهره گیری از فضاهای نقد و تحلیل، در چراغ افروزی داستان نقش آفرین شده اند. با این حال نویسندگان نسل اول در دو فضای فعال و نیمه فعال هم چنان حضوری معنوی دارند.
نشر مکتوب در حوزه ی ادبیات داستانی به بازتعریفی تازه نیاز دارد. نگاه تخصصی به این مقوله و انتشار آثار ضعیف و کم مایه و عدم تخصص و جدیت در این حوزه از آسیب های جدی ادبیات داستانی است. اغلب کتاب هایی مشاهده می شود که از معیارها و اصول محتوایی و تکنیکی داستان و رمان بی بهره و گاه کم بهره اند؛ آثاری در کارهای عامه پسند و زندگی نامه های داستانی با نیم نگاهی به خاطرات جنگ و دغدغه های شخصی و... که همگی محصول عدم آموزش و مشاوره ی صحیح و بررسی پیش از انتشار در این حوزه بوده است.
البته نویسندگان حرفه ای و جدی هم با درک شرایط حاکم بر نشر و توزیع معصومانه دست و پنجه نرم می کنند و گاه گاهی مجموعه داستانی موفق از انتشاراتی های دولتی و خصوصی خارج از جغرافیای استان منتشر می کنند و چراغ ادبیات داستانی استان را همچنان روشن نگه می دارند.
برای تقویت ادبیات داستانی در استان ایلام، حرکت ها و تلاش های موجود کافی نیست. در میان نویسندگان جوان، پتانسیل های خوب و ارزنده ای وجود دارد که اگر با جدیت و نگاه حرفه ای به این مقوله در مسیر اصلی و اصولی قرار بگیرند، می توانند جایگاه ادبیات داستانی استان ایلام را ارتقا دهند و به بالندگی مناسب برسانند.
*نویسنده و روزنامه نگار ادبی
به گزارش میانه نیوز ، قریب به 8ماه پیش بود که رسانه های آذربایجان شرقی با افشای سند طلب پاداش 15 میلیارد ریالی مدیرکل اوقاف و آذربایجان شرقی خواستار استعفای وی از سمت خود شدند. علی مصائبی که با عملکرد نه چندان مطلوب و پرحاشیه خود در نوک پیکان انتقادهای رسانه های استان قرارگرفته و فعالان رسانه ای و خبرنگاران حضور وی را به عنوان مدیرکل اوقاف و امور خیریه نمی توانستند تحمل کنند سرانجام پس از چند ماه کش وقوس با برکناری از این مسئولیت جای خود را به حجت الاسلام سید شهاب الدین حسینی مدیرکل سابق تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی داد. این مدیرکل پرحاشیه که پس از افشای سند درخواست پاداش میلیاردی اش لقب مدیرکل “میلیاردی” گرفته و با توهین به منتقدان و عدم پاسخگویی مطلوب به افکار عمومی سعی در انحراف افکار مردم داشت علاوه بر عملکرد ضعیف و جنجالی خود در برخی شهرستان های استان ازجمله شهرستان میانه نیز موجب بروز اختلافات شدید اوقاف با نهادهای فرهنگی و مذهبی شده بود. شهر میانه که نیم دانگ آن موقوفه امامزاده سید اسماعیل علیه السلام بوده و چندین هزار هکتار از موقوفات این شهرستان تحت صرف اشخاص است متأسفانه تاکنون موقوفات آن به خوبی ساماندهی نشده و حجت الاسلام محمد پرورش هم که چندی پیش به عنوان مدیر اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان میانه منصوب شده و در طی دوران مسئولیتش به دنبال مبارزه با موقوفه خواری و ساماندهی موقوفات این شهرستان بود باکمال تأسف طی اقدامی غیرمنتظره و تأمل برانگیز توسط مدیرکل میلیاردی اوقاف به خاطر مقابله با موقوفه خواری کلان در شهرستان میانه از سمت خود برکنار گردیده و یک ماه تحت فشارهای فراوان در اختیار کارگزینی اوقاف استان آذربایجان شرقی قرار گرفت و اکنون در شهرستان خوی استان آذربایجان غربی مشغول به کار است. اکنون که رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه کشور با برکناری این مدیرکل میلیاردی، به عملکرد جنجالی وی و دارو دسته اش پایان داد از حجت الاسلام والمسلمین حسینی مدیرکل جدید این اداره که عملکرد مطلوبی در اداره کل تبلیغات اسلامی استان داشته است انتظار می رود با ساماندهی وضعیت ادارات اوقاف شهرستان ها علی الخصوص اداره اوقاف شهرستان میانه که همواره نیازمند کارمندان و مدیری باروحیه انقلابی است از موقوفه خواری در سطح استان جلوگیری کرده و نگاه ویژه ای به این شهرستان داشته باشد. انتهای پیام/
کلیدواژه ها : آذربایجان شرقی , اوقاف , شهرستان میانه , مصائب , مصائبی
دسته : اخبار شهرستان میانه , مقالات
این خبر را به اشتراک بگذارید :
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج روز 21 تیرماه هر سال به نام روز حجاب و عفاف نام گذاری شده روزی که عده ای از مردم با غیرت ایران در مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیده شدند تا گوهر حجاب برای همیشه حفظ شود.
در استان تمام شیعه کهگیلویه و بویراحمد که از دیرباز به حجاب و عفاف اهمیت زیادی داده می شد به دلایل مختلف اکنون شاهد برخی بدحجابی ها هستیم که به خصوص در فضاهای تفریحی و امامن عمومی مثل پارک ها شاهد بروز چنین پدیده ای هستیم.
ائمه جمعه استان کهگیلویه و بویراحمد در خطبه های نماز جمعه که درست مصادف با روز حجاب و عفاف بود از مسؤولان خواستند تا در برابر این بدحجابی ها چاره اندیشی کنند.
تالارهای عروسی محلی برای ترویج بدحجابی
موسوی اعظم بخش عمده ای از خطبه های نماز جمعه یاسوج را به موضوع حجاب و عفاف اختصاص داد و با بیان وضعیت امروزی حجاب در جامعه با انتقاد از برخی بدحجابی ها اظهار کرد: مردم ومسؤولان مانند شهدای واقعه گوهرشاد غیرت و تعصب دینی خود را نشان دهند و با افرادی که مروج بدحجابی در جامعه هستند، برخورد کنند.
امام جمعه موقت شهر یاسوج گفت: گسترش بدحجابی موجب افزایش گناه و بی بند و باری و آسیب های اجتماعی در جامعه می شود، همچنان که بیشتر مشکلات امروزی به بدحجابی و عبور از مرزهای عفاف و حجاب برمی گردد.
وی به برخی توجیهات غیرعقلی که توسط افراد بدحجاب می شود اشاره کرد و گفت: وقتی به دنبال امر به معروف و نهی از منکر با این افراد هستیم، متوجه برخی بهانه ها و توجیهات بی پایه و اساس می شویم.
موسوی اعظم گفت: متاسفانه بدتر از همه، برخی شوهران هستند که بی غیرت شده اند و می گویند چه ربطی به شما ندارد که مایه تاسف است.
وی همه را در جامعه اسلامی مسؤول دانست و گفت: یکی از دلایل ترویج بدحجابی در جامعه تالارها و باغ های عروسی هستند که گناه را ترویج می دهند و از همه مهم تر، اقتصاد زوج های جوان را در همین بدو امر هدف قرار می دهند؛ در حالی که باید این هزینه ها خرج مایحتاج اولیه زندگی شود.
دستگاه های فرهنگی کهگیلویه و بویراحد خوابیده اند
امام جمعه قلعه رئیسی به هفته عفاف و حجاب اشاره و بیان کرد: فرهنگ عفاف و حجاب باید از خانواده ها شروع شود ارزش و عظمت و قداست این آموزه الهی و دینی و انسانی و عقلی باید از درون خانواده نهادینه شود؛ آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی مثل سازمان تبلیغات و اداره ارشاد و اوقاف و بسیج و حوزه های علمیه و روحانیت مسئول هستند.
وی تاکید کرد: متاسفانه امروز فرهنگ عفاف و حجاب دچار آسیب های فراوان شده است امروز وضعیت حجاب در خیابان ها و بازار و مراکز عمومی و تفریحی استان مایه شرمساری است و انسان از خجالت آب می شود که چرا چنین وضعیتی در استان غیور مردان و شیر زنان کهگیلویه و بویراحمد بوجود آمد حقیقتا جا دارد از غصه بعضی بمیرند.
صلواتی خاطرنشان کرد: امروز تالارها در استان ما مکانی هستند برای نمایش بی حجابی و بی حیایی، از ساحت مقدس خانواده ها غیرت زدایی و عفت زدایی می کنند آنچه در تالارهای استان اتفاق می افتد مایه شرمساری و توهین و دهن کجی به ارزش ها و آرمان ها و خیانت به احکام اسلام و خون مطهر شهیدان است متولیان این نهادها سرشان را از زیر برف غفلت بیرون آورند چرا جلو این مراکز گناه گرفته نمی شود؟ ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان کجاست؟
آموزش و پرورش چه خدمتی به فرهنگ عفاف و حجاب در این استان نمود؟ چند همایش عفاف و حجاب اجرا نمود؟.
خطیب جمعه قلعه رئیسی یادآور شد: حوزه های علمیه خواهران و برادران و دانشگاه چه عملکردی دارند؟ نهادهای فرهنگی و حوزه های مقاومت خواهران برای تقویت فرهنگ عفاف و حجاب چه اقداماتی انجام دادند؟ وضعیت خیابانها و بازار و مراکز عمومی و تفریحی و پارک ها نشان دهنده ضعف خانواده ها و نهادهای فرهنگی است.
صلواتی با بیان اینکه از محضر نماینده معزز ولی فقیه در استان می خواهم برای تالارها چاره اندیشی کنند اظهار داشت: خواسته ای را هم از استاندار محترم دارم اگر می خواهید در این دو سال باقیمانده عمر دولت به فرهنگ قرآن و عترت و دین در این استان خدمتی کرده باشید نهادهای مثل آموزش و پرورش استان و اداره ارشاد اسلامی نیازمند مدیریت انقلابی و جهادی و حزب الهی هستند و این تفکر می تواند فرهنگ عفاف و حجاب را از آسیبهای فعلی نجات دهد؛ مردم همه در مقابل خدای متعال و رسول الله و اهل بیت(ع) و قرآن مسئول هستید تالارها مراکز و مجالس گناه و معصیت هستند شرکت در این مجالس حرام است وظیفه آحاد مردم تذکر لسانی است و وظیفه نیروی انتظامی مبارزه و برخورد با بی حجابی است رسالت علما و روحانیون کار فرهنگی است.
سلامت روانی در گرو حفظ حجاب
امام جمعه موقت گچساران با توصیه به مسوولان کشوری گفت: انسان به دنبال آرامش است، مغز مردها معمولا با حس بینایی ارتباطی بسیار گسترده دارد چرا که 65 تا 70 درصد از دریافت حسی از طریق چشم است.
رشیدی کیا ادامه داد: بدپوششی موجب ایجاد تغییر و تحولاتی در مغز آقایان می شود که استرس نامیده می شود به عبارتی دیگر در خصوصی ترین بخش تصمیم گیری طرف مقابل تاثیر گذار و باعت افسردگی، اضطراب و خشونت می شود.
این خطیب جمعه گچساران افزود: پوشش محافظ مغز آقایان است و ثانیا باعت سلامت روانی و روحی و جسمی خانم ها می شود.
عده ای دنبال بی غیرت کردن مردان هستند
راوند با اشاره به قیام خونین مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب رضاخانی گفت: بدترین توطئه ها ، توطئه های فرهنگی است که رضاخان با توطئه انگلیس بر سر کار آمد و با ایجاد و اجرای مسئله کشف حجاب درصدد نابودی اسلام و دین مردم شدند.
وی افزود: در حال حاضر هم کسانی هستند که با کمپین های مختلف درصدد بدحجاب کردن جامعه هستند اما باید بدانند که کانون و تحکیم خانواده با حجاب اسلامی شکل می گیرد. اسلام از ما حجاب را خواسته و باعث مصونیت و امنیت کانون خانواده می شود، کسانی که به دنبال ترویج بدحجابی اند به دنبال بی غیرت کردن مردان هستند و ما باید با امر و نهی خودمان هوشیار باشیم و جلوی بد حجابی را بگیریم و نسبت به حجابمان غیرت داشته باشیم.
بزهکاری ها از بدحجابی ریشه می گیرد
امام جمعه چرام در بخشی از سخنان خود با اشاره به این مطلب که حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است،حجاب زن، تکریم زن است، در بیشتر کشورها در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زن های اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان می انداختند؛ در بعضی از فیلم های قدیمی شاید دیده باشید، یک حجاب می انداختند که چشم ها به روی آن ها نیفتد، این، تکریم است. در ایران باستانی زن های اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زن های افراد پائین و طبقات پست، نه،بی حجاب هم می آمدند؛ مانعی هم نبود.
وی افزود: اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنی این تکریم مال همه زنان است، این نظر اسلام است،در کشورهایی مثل آمریکا که ولنگاری اخلاقی کانون خانواده را با فروپاشی پدید آورده طبق آمار از هر دو ازدواج یک ازدواج به طلاق می انجامد و با فرزندان طلاق زمینه بزهکاری ،دزدی قتل و ناامنی را برای جامعه امریکا بوجود آوردند.
حجت الاسلام افشار،ابراز کرد: دشمنان با انحای مختلف بدنبال کم رنگ کردن حیا و عفت در بین زنان و مردان ایران اسلامی هستند اما زنان ومردان جامعه ما با محکم کردن سنگر حیا و عفت این توطئه دشمنان را بی اثر خواهند کرد.
وی عنوان داشت: در زمینه مقابله با هنجار شکنان فرهنگی بویژه مقوله حجاب از اقدامات نیروی انتظامی تقدیر و تشکر می شود.
انتهای پیام/82009
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد گفت: برقراری و برصحنه بودن تئاتر نشان دهنده استقبال عمومی از آن است؛ یعنی پهنه اجتماعی آن رشد کرده است.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، سید محمد مجتبی حسینی که در همایش روسای انجمن های هنرهای نمایشی کشور در هتل بزرگ فردوسی مشهد سخن می گفت، اظهار کرد: گرفتاری های ما ناشی از یک موضوع است؛ آن هم این که ما توسعه یافتیم؛ اما توسعه نامتوازن در عرصه هنر و به ویژه هنرهای نمایشی. اگر توسعه ما متوازن بود، اکنون راجع به خواسته های درجه اول چانه نمی زدم و شرایط را غیر واقعی ببنیم.
وی ادامه داد: اگر چند پهنه صحبت کنیم، می بینیم این توسعه اتفاق افتاده است که مایه افتخار هم هست؛ اما کاستی ها در کنار پیشرفت ها موجب می شود که ما متوجه کاستی ها باشیم و گاهی اعتماد به نفسمان پایین بیاید و این سرمایه بزرگ را دور از نظر بدانیم. به عنوان مثال در پهنه انسانی هنر تئائر 150 هزار نفر فارغ التحصیل دانشگاهی داریم. در کنار این فارغ التحصیلان حدود 5000 آموزشگاه آزاد هنری در کشور وجود دارد که بخشی از این آموزشگاه ها مربوط به هنرهای نمایشی هستند و آموزش های خصوصی می دهند.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد گفت تصریح کرد: تقریبا این تعداد هنرآموخته در قیاس با کشورهای توسعه یافته هم عدد قابل توجهی است. تعداد دانشگاه ها و دانشکده هایی که در پهنه این نهاد ها هستند و هنرهای نمایشی تدریس می کنند، بیش از 64 مرکز است.
حسینی خاطرنشان کرد: در کنار این دو به پهنه اجتماعی اشاره کنیم که در 10 سال پیش تعداد تئاترها نسبت به زمان کنونی رشد قابل توجهی داشته است و در خود مشهد اکنون شبی 15 تئاتر روی صحنه است و در تهران بیش از 140 تئاتر و ... این برقراری و برصحنه بودن تئاتر نشان از استقبال عمومی دارد؛ یعنی پهنه اجتماعی آن رشد کرده و تعداد شرکت های تک منظوره و چند منظوره فعال نیز رشد کرده است.
وی افزود: حضور ما در عرصه بین الملی و جهانی بسیار رشد کرده است. جشنواره تئاتر فجر با 38 دوره سابقه به یکی از 20 جشنواره معتبر تئاتری تبدیل شده است؛ یعنی حجم استعداد به روز رسیده در این رویداد آنچنان بوده که این اجماع را منتشر کرده است؛ اما آنچه که کار را در پهنه اقتصادی خراب می کند، این است که اگر چه عددها رشد کرده است، اما به اندازه سایر پهنه ها نتوانسته همراهی کند؛ بنابراین تمرکز ما به یکی از نقصان ها آن چنان جلب می شود که نقاط قوتمان را از فرصت بودن و فرصت دیدن خارج کنیم.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد گفت: بنابراین اگر بخواهیم قدری با آرامش نگاه کنیم تا نگاهمان جامع نگر باشد و بتوانیم فرصت و تهدید را در کنار هم ببینیم، باید این ها را هم راستا و هم عرض کنیم.
حسینی عنوان کرد: متولی هر جامعه ای شهروندان آن جامعه هستند؛ بنابراین متولی هنر تئاتر هنرمندان تئاتر کشور هستند. بر اساس قانون تکالیف وزارت فرهنگ و ارشاد مصوب در سال 65 که در اختیار ماست، سیاست گذاری حمایت نظارت در عرصه تئاتر با اداره کل هنرهای نمایشی است و از همان سال ها با توجه به دشوای ها، نهادهایی تشکیل شده تا بازوی اجرایی ادارات کل تخصصی برای پیشبرد سیاست ها و انجمن ها باشند و انجمن موسیقی تئاتر و هنرهای تجسمی و... تشکیل شود.
وی افزود: به عنوان بازوی همراه ارشاد که ظرفیت راستین و درست، حرکت به سمت تشکیل صنف تخصصی ذیل صنف هنرمندان کشور است، این صنف است که ساز و کار قانونی این کار را دارد و چند صدایی را دنبال می کند و در عین وحدت، یک ساختار حقوقی منسجم و درست ارائه می دهد.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد گفت افزود: تلاش ما این بوده، پیش نویس تشکیل صنف هنری مدنظر باشد و در حال دنبال است و این تشکیل یک ضرورت است و کمک می کند کارکرد و نقش های ما شناخته شود؛ این که آیا قرار است از هنر تئاتر کشور در قالب انجمن حمایت شود یا خانه تئاتر و صنف هنر تئاتر در کشور، هنر بسیار مهمی است. این رشد و علاقه مندی که در نهادهای مختلف برای توسعه آن بوده، نشان دهنده شناخت این اهمیت بوده که درباره قالب ها و لباس های مختلف می توان آراء مختلفی داشت و پیش برد.
حسینی بیان کرد: این که بخواهیم به شکل بهتری برسیم، باید از آسیب شناسی روشمند بگذریم. در ایران بیش از 40 جشنواره صرفا با حمایت معاونت هنری وزارت فرهنگ وارشاد برگزار شده است و قریب به همین تعداد جشنواره بدون همراهی معاونت هنری برگزار می شود. این ها منابع ما را به درستی صرف خواهد کرد؟ این که می گویند به سمت کمپانی ها برویم، باید تجربه های جدید را آزمون کنیم یا دست کم بررسی دقیق و مجدانه داشته باشیم.
وی گفت: در دولت دوازدهم موضوع شفافیت به عنوان یکی از کلان برنامه های وزیر ارشاد در راستای شفافیت مورد توجه است. آنچه که در سفرهای استانی می بینیم، در رشته های مختلف تئاتر موسیقی نشان می دهد که پراکنش هنرمندان بزرگ در ایران خیلی متفاوت از سه دهه پیش است و تقریبا همه جای ایران هنرمندان بزرگ و تاثیرگذار و صاحب نظر حضور دارند و این که گمان ببریم تهران کاملا نماینده ایران تلقی می شود، گمان صحیحی نیست.
حسینی گفت: در واقع گونه ها و ژانرهای هنرهای نمایشی می تواند مسئولین شهری و استانی را درگیر کنند و اتفاقا مجموعه و بستر مناسبی برای توسعه هنرهای نمایشی در شهرهای مختلف اتفاق بیفتد.
انتهای پیام
رمضان علی حیدری خلیلی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در خلخال افزود: در حال حاضر 536 سالن سینما در کشور فعال هستند و ساخت 250 سالن سینمای جدید توسط سرمایه گذاران بخش خصوصی هم اکنون در حال اجرا است.
وی با بیان اینکه میانگین شاخص برخورداری از سالن های سینما در کشورمان یک سالن برای 34 هزار نفر است، اظهار داشت: این شاخص در بسیاری از کشورهای جهان یک سالن برای 52 هزار نفر می باشد که از این لحاظ موقعیت ایران اسلامی بهتر از بسیاری از کشورهای دیگر است.
وی گفت: در سال های اخیر به همت دولتمردان تلاش های موثری برای افزایش تعداد سالن های سینما و بهره مندی مساوی مردم مناطق مختلف کشور از امکانات سینمایی صورت گرفته و نتیجه آن اضافه شدن 100 سالن سینما به مجموع سالن های فعال کشور در سال های 96 و 97 بوده است.
او همچنین اظهار داشت: در کنار تلاش سرمایه گذاران بخش خصوصی برای احداث سالن های سینما در شهرهای بزرگ و برخوردار کشور، سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز پردیس های سینما امید در شهرهای کم برخوردار با حمایت سرمایه گذاران بخش خصوصی احداث می کند.
حیدری خلیلی افزود: پردیس های سینما امید در 20 شهر از 20 استان کشور با انتخاب زمین مناسب از سوی شهرداران شهرهای هدف با ویژگی های خاص از جمله نزدیکی به مرکز شهر و دسترسی راحت مردم در کمترین زمان ممکن احداث می شود.
وی کاهش هزینه تمام شده و زودبازده بودن پروژه، تامین هزینه های تهیه نقشه و پشتیبانی اجرا و پرداخت اعتبارات بلاعوض به شهرداری ها را از جمله ویژگی های منحصر بفرد پردیس های سینما امید دانست که پس از پایان کار با پیش بینی سه سالن و گنجایش 400 نفر به مالکیت شهرداری ها درآمده و علاوه بر تامین نیاز فرهنگی مردم می توانند منبع درآمد پایدار برای شهرداری های شهرهای کوچک باشند.
7119/ 6018
کمال دهقانی فیروزآبادی روز پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: در دیداری به همراه فرماندار میبد با بیژن زنگنه، وزیر نفت، درخواست هایی به منظور کمک به زیرساخت های ورزشی و عمرانی شهرستان های تفت و میبد از محل اعتبارات وزارت نفت مطرح شد که با موافقت و دستور مساعد وزیر همراه شد.
وی به نشست با حسن منتظر تربتی معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران اشاره کرد و گفت: در این نشست مشکلات گازرسانی به دهستان شیرکوه تفت (ده بالا و طزرجان) بررسی شد و درخواست شد تا اجرای این پروژه تسریع شود.
رئیس مجمع نمایندگان استان افزود: همچنین موضوع گاز رسانی به روستاهای باقی مانده شهرستان های میبد و تفت پیگیری و تصمیماتی به منظور گازرسانی به اردوگاه آموزش و پرورش بنستان میبد گرفته شد.
دهقانی فیروزآبادی اضافه کرد: در دیداری با علی اصغر کاراندیش، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مسائل و مشکلات حوزه های فرهنگی و هنری شهرستان های تفت و میبد بررسی شد.
وی ادامه داد: در این نشست که رؤسای اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان های تفت و میبد هم حضور داشتند، در زمینه حمایت از انجمن های فرهنگی و هنری، تجلیل از هنرمندان و فرهیختگان و رفع مشکلات سینما با دستور معاون وزیر، جذب اعتبار صورت گرفت.
رئیس فراکسیون مناطق آزاد تجاری و اقتصادی و ویژه اقتصادی با اشاره به دیدار با خداداد غریب پور، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس هیئت عامل سازمان گسترش و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) اظهار داشت: در این نشست با حضور فرماندار میبد، معاون وزیر دستور اختصاص بیش از پنج میلیارد تومان دیگر به پروژه جاده ندوشن - ورزنه را داد.
به گفته دهقانی فیروزآبادی، پیرو این دیدار، نشستی هم با مهران کفاش و امیرمحمود غفاری معاون پارلمانی و معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت راه و شهرسازی صورت گرفت و دستور اقدام فوری به منظور بستن تفاهم نامه مشترک بین وزارت راه و شهرسازی و ایمیدرو برای تکمیل و نهایی کردن پروژه جاده ندوشن - ورزنه صادر شد.
نماینده تفت و میبد همچنین به پیگیری انجام گام نهایی رفع مشکل آب شهرستان تفت از سازمان برنامه و بودجه کشور اشاره و اظهار امیدواری کرد تا در روزهای آینده، اتفاق مبارکی در این زمینه صورت گیرد.
دهقانی افزود: در نشست با محمدباقر نوبخت، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور همچنین به عنوان رئیس مجمع نمایندگان یزد در زمینه تأمین آب استان و تخصیص اعتبارات عمرانی صحبت کرده و درخواست هایی ارائه دادم.
وی دیدار و نشست با مقامات عالی وزارت خانه ها را امری در راستای تسریع امور و رفع مشکلات خواند و گفت: از موقعیت تعطیلی مجلس استفاده شد تا برخی از مسائل و مشکلات شهرستان های تفت و میبد و حتی استان یزد در نشست با وزرا و معاونین وزیر بررسی شود تا در راستای رفع آن گام برداشت.
1968/ 6197
شهروند| رودبار، قلعه گنج و مَنوجان سینما ندارند. سینمای شوباد کهنوج تعطیل است، بمی ها 16 سال پس از آن زلزله مرگبار برای سینمارفتن باید تا کرمان بروند و مردم جیرفت یک آمفی تئاتر تازه دارند برای دیدن فیلم که فیلم ها را نصفه نیمه نشان می دهد. تا پنج سال پیش هیچ کدام از هفت شهرستان جنوب کرمان سینما نداشتند؛ موضوعی که هنوز برای تعدادی از این شهرها به جاست. استان کهگیلویه و بویراحمد تنها یک سینما دارد؛ سینمای دهناد دهدشت، در مرکز استان، یاسوج هم روزگاری سالن سینمایی داشته که حالا از آن تنها خرابه ای مانده برای پارک ماشین. دوستداران هنر هفتم البته در دوران جشنواره خودشان را به سالن کوچکی در اداره فرهنگ یاسوج می رساندند؛ سالنی که تنها در جشنواره فیلم اکران داشته و حالا منتظر مناسبتی دیگر است.
اینها گوشه ای از ماجرای هزار شهر بدون سینمای ایرانند؛ شهرهایی که بخشی از جمعیت 80میلیونی را تشکیل می دهند و در قرن بیست ویکم هنوز تجربه نشستن روی صندلی های سینما و همراه شدن با دنیای فیلم ها را در شهرهای شان تجربه نکرده اند و گاهی برای دیدن فیلمی که سروصدای زیادی به پا کرده، خود را به نزدیک ترین شهر رسانده اند.
هفته گذشته بود که مهدی جمالی نژاد معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور از امضای تفاهمنامه همکاری مشترک بین سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور و سازمان امور سینمایی و سمعی- بصری وزارت فرهنگ و ارشاد خبر داد تا براساس آن در شهرهای بدون سینما سالن سینما ساخته شود. رمضانعلی حیدری، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور هم آن روز همین ها را گفت. آنها گفتند که حدود هزار شهر ایران سینما ندارند و فردایش، وزیر فرهنگ هم گفته شان را تأیید کرد: بیش از هزار شهر در کشور از امکان سینما بی بهره هستند و براساس آمارها حدود 88 درصد مردم کشور تا کنون به سینما نرفته اند. با بررسی های صورت گرفته در شرایط کنونی شهرهای کشور با مشکل جدی کمبود فضاهای فرهنگی و هنری مواجهند که باید معاونین عمرانی استانداری های سراسر کشور در پروژه ها این امکانات مهم را لحاظ کنند.
حالا قرار است در 20 شهری که جمعیت بیشتری دارند، 60 سالن سینما ساخته شود؛ ایلام، ایرانشهر، گناوه، بانه، ماکو و اندیمیشک 6 شهری اند که برای داشتن پردیس امید مرحله تهیه نقشه و طراحی سازه و انتخاب پیمانکار را پشت سر گذاشته اند. شهرداری های میناب، تربت حیدریه، یاسوج، بم و طبس هم اعلام آمادگی کرده اند تا در 11 شهر از 20 شهر مورد نظر استارت طرح سینمای امید زده شود؛ خبرهای خوشی که رمضانعلی حیدری خلیلی، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان سینمایی در حاشیه همایش معاونان هماهنگی امور عمرانی استانداری ها از آنها سخن گفت تا خاطرات دوباره هرندی و تماشا رفتن برای اهالی بم زنده شود و مردم تربت حیدریه را به روزهایی ببرد که در سینمای 22 بهمن به تماشای فیلم می نشستند؛ اگر چه همان سالن هم به بهانه بازسازی کاملا تخریب شد و سالن اندیشه هم هیچ گاه رنگ سینماشدن به خود ندید تا چراغ سینما در سال 94 برای همیشه در این شهر خاموش شود.
فاصله معنادار با استانداردهای جهانی
نمی گذارند تخریبش کنم؛ چون زمینش در موقعیت خوبی قرار دارد، البته اجازه راه اندازی دوباره سینما را هم نمی دهند. اینها را صاحب تنها سینمای جیرفت به شاهین گفته بود. این معلم، سینمای قدیمی جیرفت را به خاطر دارد؛ سینمایی که آدم برفی در آن روی پرده رفت اما حالا سال هاست که تعطیل است. البته درحال حاضر تنها آمفی تئاتر شهر مسئولیت سینما را به دوش دارد، سالنی فاقد استانداردهای سالن سینما. در شهرستان جیرفت یک سالن آمفی تئاتر بوده که گهگاه در آن فیلمی اکران می شود، البته عموما با برنامه های دیگر تداخل دارد. این سینما سعی می کند با فیلم های روز پیش برود؛ آخرین فیلم متری شش ونیم بود و فیلم های جشنواره را هم پوشش داد. شاهین اقبال مردم جیرفت از فیلم های اکران شده را بالا می داند: در اکران ابدویک روز بعضی پشت در سالن مانده بودند. البته فیلم هایی بوده که به جز من و همراهم کسی در سالن سینما نبوده است. یکی از ایرادات این سالن آمفی تئاتر این است که برای صندلی های جلویی نمی توان بلیت فروشی کرد چون به پرده خیلی نزدیکند. مردم واقعا به سینما علاقه دارند اما در بیشتر اوقات سالن کرایه داده می شود یا در جشنواره های تئاتر و موسیقی عملا اکران فیلم تعطیل است.
هر چند وزیر فرهنگ و ارشاد از نرفتن 88 درصد ایرانی ها به سینما می گوید، به نظر می رسد آمارهای مرکز نظرسنجی ایسپا به واقعیت نزدیک تر باشد؛ یعنی سهم بیشتر سینما و کمتر تئاتر. براساس این نظرسنجی، 30.2درصد مردم ایران اصلا سینما نرفته اند و از آخرین بار سینمارفتن 5.37درصد سه سال می گذرد، البته اوضاع تئاتر هم بهتر از سینما نیست چون 88.6درصد مردم اصلا تئاتر نرفته اند و 6/3دهم گاهی اوقات به تئاتر می روند.
سینماهای ایران در سال 92 به 247 سینما رسیدند و تلاش های بسیار حوزه فرهنگ توانست این تعداد را در سال 97 به حدود 550 پرده نمایش برساند؛ اگر چه این تعداد هم در قیاس با نسبت جمعیت و پراکندگی جغرافیایی عدد پایینی است. نگاهی به آمایش پژوهشی اطلس سالن های سینما بر این مسأله صحه می گذارد و نیاز به سالن های سینما را با در نظر گرفتن افق 10 ساله و رسیدن به شرایط استاندارد دست کم 3500 سالن سینمایی عنوان می کند و این به معنای مهیاکردن حدود هفتصدهزار صندلی دیگر است تا شاید تغییری در جایگاه ایران که میان 10تا 20 کشور آخر لیست در میان 75کشور صاحب سالن سینما در جهان دیده می شود، ایجاد کند.
فضای فرهنگی سانتی متری
سینمای قدیمی یاسوج خیلی وقت است تخریب شده و دیگر کسی نامش را به یاد نمی آورد و شده پارکینگ ماشین ها. یاسوج سینما ندارد و سالن کوچکی در اداره فرهنگ به شکل موقت فیلم نمایش می دهد، البته در دوران جشنواره فعال بود اما این که هنوز فعال است یا نه؟ خبری ندارم. دهناد تنها سینمای رسمی استان کهگیلویه وبویراحمد است که تابلو سینما با نام خودش بر سردرش نصب شده و فیلم ها را با کمی تأخیر از شهرهای بزرگ روی پرده می برد و اغلب با استقبال بالای سینمادوستان روبه رو می شود. محمد ساکن دهدشت است و فیلم هایی که دوست داشته را در سینما دهناد دیده است. محمد که بیشتر اوقات به یاسوج در رفت وآمد است از علاقه شهروندان به فیلم دیدن می گوید: هیچ کدام از شهرهای استان سینمای رسمی ندارند برای همین بیشتر اوقات از کلوپ ها فیلم کرایه می کنند؛ فیلم هایی که یا تبلیغات شان را دیده اند یا از دوستان و آشنایان شان تعریفش را شنیده اند.
شاید در جامعه ای که این روزها دغدغه معاش دارد و حتی در مقابل بالا و پایین رفتن قیمت ها هم عکس العملی نشان نمی دهد، گفتن از مسائل فرهنگی و کمبود سینما و تعداد کم علاقه مندان به تئاتر و موسیقی خیلی مناسب به نظر نرسد و تا حدودی هم بی معنی باشد؛ جامعه ای که جامعه شناسان از تهدیدهای اجتماعی اش می گویند و در میان دلایل شان بر این ادعا می توان افزایش فقر، بیکاری گسترده، بی ثباتی و ناپایداری شغلی، کاهش ظرفیت تولید ثروت و تامین رفاه برای اغلب جامعه، افزایش آسیب های اجتماعی، جدایی گزینی، فرسایش سرمایه اجتماعی و بسیاری دیگر از مشکلات که در روندی کم وبیش پرشتاب، وخیم تر می شوند را دید. جامعه ای که در تشکیل پرونده های قضائی، آمارهای بالایی را به خود اختصاص داده و نزاع های خیابانی و خشونت های خانگی و ... پای ثابت اخبار روزانه آن است و صاحب نظران بسیاری در حوزه های جامعه شناسی و روانشناسی و ... همگی بر این مسأله اذعان دارند که باید به مسائل ریشه ای پرداخت و در تک تک این زمینه ها فرهنگسازی داشت! البته وزیر ارشاد هم در همایش معاونان هماهنگی امور عمرانی استانداری ها در کنار گفتن از کمبود سینما به راه های برون رفت از وضع اجتماعی حال حاضر پرداخته و گفته بود: یکی از راه های برون رفت از این وضع این است که شهر تنها محل کار و خواب نیست بلکه شهر یک زیست بوم است و ما باید برای این زیست بوم با توجه به تغییرات پیش رو بیندیشیم. اگر فضای شهری را تنها به محل مسکن و کار تبدیل کنیم، عوارض موجود وسعت پیدا می کند و بحران های شدیدتری خواهیم داشت، بنابراین این زیست بوم نیازمند فضای اجتماعی و جمعی است. شهرهای ما در حوزه فضاهای اجتماعی رقیق و ضعیفند، اما مشکل بزرگ ما در همین شهرها فضاهای فرهنگی - هنری است. امروز سرانه فضای سبز 11متر، فضای آموزشی 5متر و فضای ورزشی یک متر است، اما فضای فرهنگی ما سانتی متری است. جمعیت شهری ما 74 درصد شده و متاسفانه انزواگری در آن بیداد می کند و متعاقب آن، تعلقات جمعی هم کم شده و در عین حال فضای اجتماعی هم کمتر؛ در همین وضع فضای فرهنگی شرایط نگران کننده ای دارد.
معاون عمران و امور شهر و روستایی وزیر کشور در گفت وگو با شهروند : شروع سینماسازی برای شهرها با یک میلیارد و 200 میلیون تومان!
مهدی جمالی نژاد، معاون عمران و امور شهر و روستایی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداری ها و دهیاری ها در گفت وگو با شهروند از طرح سینمای امید و منابع تأمین مالی آن و این که حوزه فرهنگ بعد از چه مدت شاهد اجرایی شدن کامل این پروژه خواهد بود، می گوید. او می گوید بخشی از منابع مالی ساخت پردیس های سینمایی امید توسط شهرداری تا سقف 5میلیارد ریال و کمک هزینه ای معادل 7میلیارد ریال هم برای احداث از سوی سازمان امور سینمایی و وزارت ارشاد تأمین شده و این یعنی قرار است پردیس های سینمایی برای شهرهای بدون سینما با یک میلیارد و 200 میلیون تومان ساخته شود.
پایلوت مناطقی که قرار است صاحب سالن سینمایی شوند بر چه اساسی بوده است؟
با توجه به این که حدود یک هزار شهر کشور به لحاظ تعداد، نیازمند احداث سالن های سینما هستند، اجرای این تفاهمنامه با انتخاب از بین شهرهای مذکور با هماهنگی وزارت ارشاد صورت می گیرد.
در شهرهای پایلوت شده آیا این امکان پیش بینی شده است تا تمام جمعیت آن شهر بتوانند به این سالن ها دسترسی داشته باشند؟
استاندارد جهانی دسترسی به سالن های سینما به ازای هر 10هزار نفر یک سینماست. شهرهای ایران هم در طبقه بندی زیر 20 یا 10هزار نفر قرار دارند، به گونه ای که شهرهای زیر 20هزار نفر به 960 شهر می رسند. قطعا احداث یک سالن در چنین شهرهایی امکان دسترسی حدود 74درصد از تعداد شهرهای کشور و جمعیت ساکن در آنها به خدمات را فراهم می کند.
پروسه تکمیل هر کدام از این سینماها چه مدت زمانی خواهد بود و منابع این طرح ها چگونه تأمین خواهد شد؟
مدت زمان توافق شده برای اجرای طرح در این تفاهمنامه سه سال پیش بینی شده است و مطابق نقشه ها و طراحی سازه پروژه با اخذ مجوز از شهرداری و وزارت ارشاد، کار ساخت آنها آغاز خواهد شد. بخشی از منابع مالی ساخت پردیس های سینمایی امید توسط شهرداری تا سقف 5میلیارد ریال و کمک هزینه ای معادل 7میلیارد ریال هم برای احداث از سوی سازمان امور سینمایی و وزارت ارشاد تأمین می شود، بنابراین برنامه زمان بندی پروژه ها حسب نقشه تهیه شده و اعتبارات تنظیم و اجرایی می شود. طرفین متعهد به تسریع در اجرای پروژه ها هستند.
آیا این سالن ها ظرفیت پخش همزمان فیلم های روی پرده کلانشهرها را خواهند داشت یا برای تقویت فیلمسازی توسط بومی ها خواهد بود.
پردیس های سینمایی امید در راستای ارتقای شاخص های فرهنگی و عمومی سازی و دسترسی فرهنگی در شهرهای فاقد سالن سینما در کشور با استفاده از ظرفیت مشترک شهرداری ها و وزارت ارشاد ایجاد خواهد شد. امکانات و تجهیزات و نحوه مدیریت و بهره برداری از این سالن ها به گونه ای خواهد بود که بتواند توازن و فرصت برابر در دسترسی به خدمات سینمایی را فراهم آورد؛ اگرچه ظرفیتی مناسب را برای توسعه و توجه به ظرفیت های بومی و محلی در حوزه سینما فراهم می کند.
سالن های سینما در کاهش ناهنجاری ها و کمک به همبستگی اجتماعی چه نقشی می تواند بازی کند؟
این بدیهی است که در دسترسی به زیرساخت ها ی فرهنگی اعم از سالن های نمایش، تئاتر و سینما امکان پر کردن اوقات فراغت، حس همبستگی و تقویت سرمایه های اجتماعی وجود خواهد داشت و فضایی را فراهم می کند که ناهنجاری های اجتماعی کاهش یافته و هویت و نشاط اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
مصلح پیرخضرانیان، عکاس ایرنا مرکز سنندج، درباره اتفاقاتی که در آیین اختتامیه کنگره بین المللی مشاهیر کُرد چهارشنبه هفته گذشته در تالار مولوی دانشگاه کردستان افتاد، اظهار داشت: با توجه به اینکه افتتاحیه و اختتامیه این رویداد در روزهای یازدهم و دوازدهم تیر در سنندج برگزار شد، روز نخست آن بدون حاشیه پیش رفت ولی در مراسم پایانی که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد از ورود عکاسان خبری هنگام ورود این مسئول کشوری به داخل سالن جلوگیری کردند.
وی اضافه کرد: افرادی که مانع حضور عکاسان و تعدادی از خبرنگاران شده بودند خود را عضو گروه تشریفات معرفی می کردند البته به شیوه ای بی ادبانه و زننده با عکاسان خبری برخورد کرده و در این بین دو، سه نفر از عکاسان را هم کتک زدند به گونه ای که دوربین من و یکی دیگر از همکارانم صدمه دید.
پیرخضرانیان افزود: این اتفاق باعث شد عکاسان به دلیل بی احترامی که به آنها شده، تحصن و از پوشش این مراسم صرف نظر کنند البته با وساطت مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان دوباره عکاسان به سالن برگشتند، اما برخوردها به همین جا ختم نشد و بعد از خواندن سرود ملی، 2 نفر از اعضای تشریفات که کسی هویت شان را نشناخت به یکی دیگر از عکاسان توهین کردند.
عکاس ایرنا درباره دلایل به وجود آمدن چنین برخوردی گفت: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان از این بابت که عکاسان مراسم را پوشش دهند، مشکلی نداشت و همیشه در استان حامی عکاسان خبری بوده اما در این مراسم چند دستگی در مدیریت ایجاد شده بود و اجرای این برنامه را به چند ارگان سپرده شده بود.
وی اضافه کرد: به عنوان مثال هماهنگی گروه مشاهیر بر عهده ارشاد بود که ارشاد هم آن را به گروه تشریفات یک بخش خصوصی سپرده بود و این شرکت خصوصی 40 یا 50 نفر نیرو داشت که برقراری نظم سالن برگزاری مراسم را هم عهده دار بودند البته دانشگاه کردستان هم در اداره سالن دخیل بود و این چندگانگی مدیریت، بی نظمی زیادی ایجاد کرده بود.
پیرخضرانیان یادآور شد: چند روز پیش مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان به نمایندگی از وزارت به خانه مطبوعات و در جمع عکاسان حضور یافت و بخاطر این اتفاق عذرخواهی کرد ضمن اینکه رئیس دانشگاه نیز با حضور در دفتر ایرنا سنندج از جامعه خبری و عکاسان استان از این بابت عذرخواهی کرد.
وی گفت: این مسئولان اعلام کردند که این اتفاق عمدی نبوده است و گروه تشریفات هیچ نوع آگاهی به این گونه مراسمات نداشتند و حتی جلال قلعه شاخانی مدیر کل ارشاد استان هم عنوان کردند که به من هم اجازه ورود به سالن را ندادند.
پیرخضرانیان در پاسخ به این پرسش که آیا در گذشته هم با چنین برخوردهایی مواجه شده اید، یا خیر، گفت: نزدیک 9 سال است که عکاسی می کنم، به ندرت چنین مساله ای پیش آمده که از ورود عکاسان ممانعت کنند که آن موارد معدود هم با رایزنی های انجام شده برطرف شده است، اما تاکنون این چنین توهینی به ما نشده بود.
9936/ 9102
رئیس انجمن صنفی خبرنگاران غرب استان مازندران گفت: انتصاب عباس زارع بعنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران بهترین گزینه ای بود که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد.
به گزارش خبرگزاری موج مازندران ، ساسان شیخی اظهار داشت: با صدور حکمی که از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای عباس زارع بعنوان مدیرکلی فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران صادر شد موجی از شادی و رضایتمندی در بین اهالی فرهنگ ، هنر و رسانه مازندران موج می زند.
وی ادامه داد: زارع فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران را به خوبی می شناسد و بعنوان جوان ترین مدیرکل ارشاد استانها می توانند بهره گیری مطلوب و ویژه ای از جوانان در حوزه فرهنگ و هنر داشته باشد.
شیخی تصریح کرد: ارتباط نزدیک و خوب ایشان با اهالی فرهنگ و هنر مازندران امتیاز ویژه زارع بوده که همواره خود را از اهالی فرهنگ و هنر می دانست.
وی گفت: ایشان در سالها حضور در معاون فرهنگی و رسانه ای این اداره کل همواره توانست برنامه های خوب و مطلوبی را اجرایی کند و رسانه های مازندران جزء رسانه های برتر کشور بوده اند.
رئیس انجمن صنفی خبرنگاران غرب استان مازندران تاکید کرد: قطعا با حضور عباس زارع در راس مدیرکلی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران شاهد نگاههای مطلوب تری به حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی غرب استان مازندران خواهیم بود.
اختصاصی مازنی خبر / گروه فرهنگی : با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، عباس زارع به سمت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران منصوب شد.
زارع پیش تر مسئولیت معاونت فرهنگی و امور رسانه ای اداره کل را برعهده داشت.
مراسم تودیع و معارفه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران روز یکشنبه با حضور مسئولین وزارتخانه برگزار خواهد شد.
گفتنی است در صورتی اهالی فرهنگ و هنر مازندران این انتصاب را به فال نیک گرفته اند ، که اداره کل ارشاد مازندران در طی مسئولیت محمود شالوئی دچار چالش های جدی شده بود.
زارع از شخصیت های ممتاز فرهنگی استان مازندران است که ارتباط بسیار خوبی با اهالی فرهنگ ، هنر و رسانه دارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج ، نشست صمیمی حجت الاسلام حبیب الله ارزانی مشاور وزیر ارشاد و دبیر ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد عصر امروز با مدیران کانون های فرهنگی و هنری مساجد کردستان در این شهر برگزار شد.
مدیران کانون های فرهنگی و هنری مساجد کردستان در این نشست از عدم تخصیص بودجه به کانون های فرهنگی سطح استان جهت پیشبرد اهداف و امورات کانون از سه سال گذشته، نبود سیستم کامپیوتری کافی در مساجد، کمبود تجهیزات لازم مانند تلفن و اینترنت، تعطیلی برخی از کانون ها و کمبود فضای آموزشی انتقاد و گله مندی خود را مطرح کردند.
مشاور وزیر ارشاد و دبیر ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد نیز پس از شنیدن گله مندی برخی از مدیران کانون ها کردستان اظهار داشت: زمانی به کانون ها سرانه تعلق می گرفت که امروزه در شرایط سخت اقتصادی این کار صورت نمی گیرد و خروجی مناسبی هم ندارد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر بودجه و اعتبارات کم و با مشکل مواجه است، افزود: باید مدیران کانون با فکر و چاره اندیشی مناسب وضعیت را کنترل کنند چراکه کانون متعلق به آن محله است.
مشاور وزیر ارشاد و دبیر ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد با بیان اینکه مشکل مجوز فعالان کانون ها برطرف می شود، اذعان کرد: کانون های مساجد پس از گذشت 25 سال از فعالیت فاقد شناسنامه بودند که خوشبختانه امسال اساس نامه صادر و دارای هویت شدند.
وی رونمایی از سند تحول ستاد کانون های مساجد در چند روز آینده را از دیگر دستاوردها و اهداف پیش رو ذکر کرد و گفت: متأسفانه در کردستان از سامانه ثبت فعالیت های کانون استقبال نشده و به همین دلیل بودجه مناسبی به استان تعلق نگرفته است.
ارزانی با بیان اینکه مدیران کانون باید از ظرفیت های محلات استفاده کنند، گفت: وجود رایانه در مساجد و کانون ها الزامی نبوده و مدیران به راحتی می توانند از طریق گوشی از سامانه استفاده کنند.
دبیر ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد از توزیع کاروان کتاب ظرف 10 روز آینده در کشور و استان کردستان خبر داد و گفت: بودجه ای جزئی برای اختصاص به کانون ها در اختیار ارشاد کردستان قرار می گیرد.
ارزانی با یادآوری اینکه سال گذشته اعضای کانون های برتر به مناطق عراق و سوریه اعزام شدند، عنوان کرد: کانون های کردستان نیز با افزایش فعالیت های خود می توانند به دیگر کشورها سفر کنند.
انتهای پیام/
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شهرکرد ، حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا ارباب سلیمانی مشاوره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر به چهارمحال و بختیاری اظهار داشت: بیش از هشت هزار امامزاده در سامانه اوقاف کشور ثبت شده است.
وی افزود: تکریم افرادی که با بزرگواری و کرامت وارد کشور شده و در راه خدا به مجاهدت و مهاجرت پرداختند در دهه کرامت مورد توجه است.
ارباب سلیمانی ادامه داد: یکی از نعمت هایی که خداوند به مردم کشور ایران عنایت کرده، ورود امام رضا علیه السلام به این سرزمین است.
وی افزود: بسیاری از پیام های امام رضا علیه السلام از طریق این نمایندگان به مردم ایران منتقل شده و اسلام ناب محمدی در این کشور شکل گرفت.
مشاور وزیر ارشاد با اشاره به روز بزرگداشت احمد بن موسی علیه السلام گفت: از احمد بن موسی با عنوان امین ولایت یاد شده و باید از چهره و شخصیت ایشان، اطلاعات زیادی منتشر شود.
وی در ادامه افزود: این شخصیت بزرگوار در سفر خود به ایران بیش از 3 هزار همراه داشته و در طول سفر به خاطر جذابیت فراوانی که در صحبت کردن و دعوت به اسلام داشتند، بالغ بر 15 هزار نفر را با خود همراه کردند.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: احمد بن موسی علیه السلام در طول حیات خویش بیش از 100 بنده را در راه خدا آزاد کرده و بار ها قرآن را کتابت فرمودند.
ارباب سلیمانی نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در برگزاری جشنواره های امام رضا علیه السلام پر رنگ دانست و افزود: نخستین جشنواره امام رضا علیه السلام در سال 83 در مشهدالرضا کلید خورده و سایر استان های کشور نیز با مشارکت ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورا های فرهنگی و کانون مساجد استان هر ساله برپا کننده این جشنواره و ادامه دهنده این راه شدند.
انتهای پیام/خ
سفر مشاوره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به چهارمحال و بختیاری
قدس آنلاین – سعید کوشافر: معاون مطبوعات وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی درجریان بازدید از قدس آنلاین به خبرنگار ما گفت : تاکید دارم که قصد ندارم شعار بدهم ، بنا برپیش بینی ما باید اول هفته آینده 3هزارتن کاغذ درمیان مطبوعات توزیع شود اما چون واردات وصادرات مطلق نیست وباید مسیرش را درگمرک طی کند لذا امیدوارم که مشکلی رخ نداده واین اتفاق رخ دهد.
محمد خدادی درپاسخ به پرسش خبرنگار ما درباره وعده واردات کاغذ با ارز یارانه ای برای مطبوعات نیز گفت : کاغذ رسیده است اما کاغذی که صحبت میشود کاغذ با ارز 4200 تومان هست و دردسترس هم هست .
خدادی با بیان اینکه تنها تعداد اندکی از کالاها هستند که از ارز یارانه ای استفاده میکنند خاطرنشان کرد:اول باید تلاش میکردیم تا برای مسوولان نظام از رییس جمهور تا معاون اول رییس جمهور ووزرا و هیات دولت و سایر مسوولان این مساله پذیرفته شود که تخصیص یارانه به کاغذ برابر با اختصاص یارانه به دارو اهمیت دارد وما توانستیم این مهم را اطلاعات و اخبار به اندازه دارو برای مردم اهمیت دارد ، به سرانجام برسانیم .
معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی تصریح کرد : نکته دوم این بود که سازو کار واردات کاغذ از وزارت صنعت، معدن وتجارت جدا شده و به دستگاه تخصصی خودش محول شود که معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی است.
این مقام مسوول با بیان اینکه کشورهای محدودی تولید کننده کاغذ هستند گفت : نکته سوم این بود که خاطرجمع شویم که واردا کنندگان کاغذ اقدام لازم برای واردات را انجام داده اند، چرا که مقرر شده بود ارز زمانی تخصیص یابد که تبدیل به کاغذ شود، که اینکار هم انجام شد.
خدادی یادآورشد: اکنون نیاز ارزی برای واردات 3هزارتن تخصیص شد اما تامین نشد. طی 24ساعت گذشته وعده تامین راهم گرفتیم که بتوانیم 2 تا 3 هزارتن کاغذ درحجمهای کوچکتر 200 تا 300 تن را ترخیص کرده وتوزیع کنیم .
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی با بیان اینکه قصد ندارم حرفهای شعاری بزنم وتلاش میکنم تنها براساس واقعیات سخن بگویم افزود: این 3 هزارتن را با کاغذهای موجود درگمرکات محاسبه کردیم که میتواند ارز آن نیمایی شود یا از ارز نیمایی به ارز یارانه ای (4200تومانی) برگردد.
این مقام مسوول با بیان اینکه مقرر شده که 40هزارتن کاغذ به ارزش 40میلیون یورو با ارز یارانه ای وارد شده ومیان مطبوعات توزیع شود ، تصریح کرد: بنابر اطلاعاتی که ساعتی قبل به دستم رسیده است آقای همتی رییس کل بانک مرکزی امروز تخصیص ارز برای 3هزارتن را ابلاغ کرده است و شخص وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی پیگیر واردات هستند.
خدادی گفت : البته نباید فراموش کنیم که همین هفته 300 تن کاغذ میان مطبوعات توزیع شده و 1350تن هم قبل از این توزیع شده بود.
شایان ذکر است صبح امروز محمدخدادی ، معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی به همراه جمعی از مدیران استانی از بخشهای مختلف موسسه فرهنگی قدس بازدید کردند .درجریان این بازدید که باحضور مدیرمسوول ؛ سردبیر ومدیران و دبیران روزنامه قدس همراه بود، خدادی با کارگران واحد چاپ ، بسته بندی وتوزیع به گفت و گو پرداخت .
وی همچنین در تحریریه روزنامه قدس حاضر شده ودرگفت وگو با خبرنگاران و دبیران سرویسهای مختلف روزنامه درخصوص مسایل مختلف از جمله مشکلات صنفی آنها به تبادل نظر پرداخت .معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی همچنین با حضور در قدس آنلاین با بخشهای مختلف فعالیت های مجازی موسسه فرهنگی قدس آشنا شد.
لزوم تعامل با دانشگاه ها به منظور استفاده از استارت آپ ها در حوزه رسانه (شهرداری مشهد + ۱ سایت دیگر)
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر لزوم تعامل با دانشگاه ها به منظور استفاده از استارت آپ ها در حوزه رسانه تاکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد، امروز نوزدهم تیرماه محمد خدادی در دیدار با محمدرضا کلائی شهردار مشهد، اظهار کرد: تاکید کردم اگر قرار باشد نمایشگاهی برپا گردد، برای کسب و کار و رونق رسانه برگزار شود و در این راستا نباید به دنبال برگزاری شوو و فستیوال رسانه ای باشیم و برپایی این نمایشگاه ها را با خرج های عجیب و غریب همراه کنیم. در واقع در شرایط کنونی اقتصادی کشور جای پرداختن به چنین مسائلی نیست.
وی با تاکید بر اینکه نباید در برپایی نمایشگاه مطبوعات هزینه ای صورت گیرد، افزود: اگر قرار است هزینه ای نیز شود، این هزینه ها باید در حداقل ممکن باشد.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: نباید به دنبال برگزاری افتتاحیه و اختتامیه و جشن و مراسمات باشیم و معتقدم افتتاحیه بلای جان کشور است. وزارت فرهنگ نیز این آمادگی را دارد که در صورت پرهیز از اسراف، ماکت کار را زده و بر سر اجرای آن به تفاهم برسیم.
خدادی در بخش دیگری از صحبت های خود رسانه را بحث اصلی هر دستگاه و حاکمیتی دانست و گفت: این موضوع، تفاوت نگاه حکمرانی و حکومت داری در حال به نسبت گذشته است. حکمرانان در گذشته با حمایت، جمع کردن و همراه کردن هواداران کاری را انجام می دادند. اما امروز با شرکت و شریک سازی کار اجرایی می شود.
وی خاطرنشان کرد: در بخش های مختلف همراهی با شراکت توام است و شراکت نیز به دو فاکتور سهم و نقش نیازمند است. اینکه نقش افراد چیست و چه سودی از آن عاید افراد می شود.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه این مهم با اطلاعات حاصل می شود، گفت: کارکرد اصلی رسانه کارکرد شبیه سازی و ایجاد خط رفت و برگشت است. در آن صورت است که هر پروژه ای میخواهید انجام دهید، شریک دارید و از انجام کار مطمئن هستید.
خدادی با تاکید بر اینکه در مورد مدل رسانه ای باید به دنبال اقناع سازی باشیم، خاطر نشان کرد: راه اقناع سازی ارائه اطلاعات کمی به مردم است و در این راستا باید تبیین صورت گیرد.
وی افزود: با این کار امکان مقایسه فراهم می گردد و اینجا مرحله ساده سازی اطلاعات و عینی سازی آن است که اطلاعات با ذهن مخاطب متناسب سازی می شود.
* تبلیغ به جای بیان کارکردها، نقط ضعف کار است
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه ایراد کار ما تبلیغ کردن به جای بیان کارکردها است، گفت: در عین حال بدیهیات را به عنوان نقاط قوت مطرح می کنیم. در حالیکه بدیهیات باید از اطلاعات حذف شود تا اطلاعات منجر به اثر شود.
خدادی بیان کرد: اگر اطلاعات منجر به قضاوت، تصمیم و سپس اقدام نشود، اطلاعات ناقص است. اگر اطلاعات را ارائه کردید، باید منجر به نتیجه شود. در غیر این صورت کار دارای مشکل است.
وی با بیان اینکه نظرسنجی اولین کاری است که باید انجام شود، افزود: باید دید مردم چه توقع و انتظاراتی دارند. چرایی و چگونگی کار چیزی است که باید در هر فرآیندی مهندسی شود و دنبال چراها باشیم.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر لزوم گسترش بخشیدن به فعالیت استارت آپها تاکید کرد و اظهار داشت: استارت آپ ها می تواند در رسانه اثرگذار باشد و برای این منظور باید با دانشگاه ها وارد تعامل شویم.
خدادی بر لزوم کار ترویجی تاکید کرد و گفت: رسانه و کارکرد تولید اطلاعات باید در اولویت قرار گیرد. رسانه به مفهوم سنتی شاید در گذشته محوریت اطلاعات بود. اما امروزه قدرت پردازشگری اطلاعات بی نهایت شده است و این امر قدرت اصلی اطلاعات را تعیین می کند و نقشه راه را مشخص می کند. در عین حال جمع آوری و دسترسی اطلاعات دیگرموردی است که امروز تعیین کننده است.
نجمه کیشی
معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز پنجشنبه در نشستی با خبرنگاران با بیان این مطلب افزود: خود رسانه ها اذعان دارند که برخی از افراد غیرخبرنگار و مرتبط با آن رسانه به عنوان بیمه شده صندوق اعتباری هنر از مزایای آن بهره مند هستند به همین منظور گروهی را مسئول بررسی این موضوع قرار داده ایم تا این موضوع راستی آزمایی شود.
محمد خدادی اضافه کرد: طی مکاتبه با مدیر عامل صندوق اعتباری هنر درصدد افزایش ظرفیت این صندوق برای پذیرش خبرنگاران بیشتر هستیم و به جد تحقق این موضوع را پیگیری می کنیم.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: علاوه بر صندوق اعتباری هنر، بیمه خبرنگاران از دو طریق دیگر دنبال می شود که یک شیوه ثبت نام در سامانه ای مربوط به این وزارتخانه با همکاری سازمان تأمین اجتماعی است و شیوه دیگر مربوط به رسانه های دولتی است که خود، خبرنگارانشان را بیمه می کنند.
خدادی در پاسخ به سوالی در خصوص اصلاحیه قانون نظام صنفی در مجلس شورای اسلامی و تحقق برخی مفاد آن به نفع خبرنگاران گفت: این لایحه در مجلس در دست بررسی است و در بین متولیان این امر اختلاف نظرهایی در مورد برخی از بندهای این لایحه وجود دارد.
وی اضافه کرد: دو سال به پایان این دولت باقی مانده است و از آنجا که مجلس شورای اسلامی امسال وارد انتخابات دوره جدید خود می شود و بعد از آن چند ماه طول می کشد که مجلس جدید به روال عادی خود بازگردد مشخص نیست که این اصلاحیه قانون نظام صنفی در این دولت تصویب بشود یا خیر.
واردات کاغذ به وزارت ارشاد محول شده است
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کاغذ در کشور به اندازه کافی وجود دارد اما کاغذ وارداتی ارزان که دولت برای تامینش یارانه اختصاص می دهد محدود است و رسانه ها نیز با توجه به دو برابر شدن قیمت کاغذ قادر به خرید کاغذ به قیمت آزاد در بازار نیستند.
خدادی افزود: در شرایط جنگ و شرایط حساس کشور، رهبر معظم انقلاب، معاون اول رئیس جمهوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اهمیت فعالیت رسانه ها تاکید دارند و دغدغه شأن تأمین کاغذ با نرخ مناسب برای رسانه های مکتوب است و حتی وزارت ارشاد از طریق مکاتبه با وزارت ارتباطات درصدد است که اینترنت ارزان در اختیار رسانه های برخط قرار دهد.
وی اضافه کرد: هم اینک ارز 4200 تومانی برای تأمین کالای اساسی به حداقل رسیده است و در شرایطی که تأمین دارو و کالاهای اساسی دیگر برای کشور حیاتی است مسئولان معتقدند که تأمین کاغذ برای رسانه ها به اندازه تأمین دارو اهمیت دارد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: 80 میلیون یورو ارز برای کاغذ تخصیص یافت که از این میزان 40 میلیون یورو مربوط به سال گذشته بوده لذا قرار است ساز و کار واردات کاغذ از چرخه واردات کالاهای دیگر خارج شود و در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد.
خدادی افزود: تغییر ساز و کار واردات از وزارت صنعت، معدن و تجارت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تسریع در واگذاری کاغذ به رسانه های مکتوب و تأمین کاغذ براساس نیاز هر رسانه زمان بر است.
وی با بیان اینکه از اوایل تیرماه امسال وارد پروسه واردات کاغذ شدیم افزود: برای تأمین کاغذ مورد نیاز رسانه ها از محل هزار و 700 تن کاغذ سال گذشته که با ارز نیمایی تأمین شده بود 100 تا 200 تن در اختیار رسانه ها قرار گرفت.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: 300 روزنامه در کشور در حال انتشار است و در کنار تعداد زیادی هفته نامه، فصلنامه و ماهنامه منتشر می شود و سهم هر کدام از آنها در بازار مشخص است و تلاش می کنیم که کاغذ، عادلانه توزیع شود.
خدادی افزود: در هفته گذشته به سه هزار تن کاغذ دیگر ارز اختصاص یافت اما این ارز هنوز تأمین نشده است، با این حال روز چهارشنبه دستور تأمین ارز آن داده شد و به همین منظور در نظر است که در ابتدای هفته آینده دو هزار تن کاغذ را در اختیار روزنامه ها قرار دهیم.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص مسکن خبرنگاران گفت: میل و تقاضا برای تأمین مسکن خبرنگاران از سوی مسئولان وجود دارد اما اینکه در شرایط کنونی بتوان حتماً این مهم را محقق کرد دشوار است اما هر چه قدر که بتوان به فکر معیشت خبرنگاران بود به نفع توسعه کشور و در راستای پاسخگویی به تقابل هایی است که از سوی دشمن انجام می گیرد.
کمی گرایی، آسیبی جدی برای رسانه ها ست
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: داشتن رسانه برای هر کشور به منزله قدرت است و این وزارتخانه نمی تواند به درخواست برای راه اندازی یک رسانه مجوز ندهد.
خدادی افزود: با این حال آسیبی نیز بر این موضوع مترتب است زیرا بدیهیات جای خبر نشسته است، کمی گرایی و تعداد اخبار یک رسانه یا تعداد صفحات روزنامه تبدیل به قدرتی برای آنها شده است و در واقع به محتوا پولی داده نمی شود بلکه به تعداد اخبار پول می دهند و کمی گرایی به مقوله ای ضد کار رسانه تبدیل شده و این در حالی است که باید شاخص پرداخت پول براساس محتوای مطالب باشد.
وی اضافه کرد: در دوره ای، رسانه کارکرد تبلیغی داشت و نتیجه اش جلب حمایت بود، در این دوره کارکرد تبلیغی جواب می داد و در آن صورت فکر می کردیم داشتن رسانه به منزله داشتن قدرت است و محتواهای تولیدی ما درباره عملکردمان بود اما 95 درصد از این محتواها به ضد خود ما تبدیل شد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در این دوره کارکرد رسانه باید تبیینی باشد و به جای حمایت، به دنبال شریک سازی رود، با شریک سازی می توان بحران ها را رفع کرد و جریان اطلاعات را اثربخش نمود به عبارت دیگر کارکرد رسانه باید کاملاً تبیینی باشد که فرد را به اقناع برای جلب شراکت برساند.
خدادی افزود: برای حفظ حرمت داخل خانه باید رسانه ها شراکت کنند و در این مسیر کارکرد رسانه های ما از تبلیغی به تبیینی تبدیل شود و رسانه ها خودشان الگوی تولید اطلاعات شوند.
چرخه معیوب رسانه
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ما در حوزه رسانه از تولید تا درآمد و پرداخت دستمزد به خبرنگاران، دچار چرخه معیوبی هستیم و این مساله باعث تکثیر رسانه ها شده است و هم اینک پنج هزار سایت اینترنتی خبری در کشور وجود دارد که بیشتر آنها به جای اینکه محتوا تولید کنند فقط سایت هستند.
خدادی افزود: در این شرایط رسانه های مستقل نمی توانند وجود نداشته باشد و رسانه های دولتی به پایان کار خود نزدیک شده اند چون اندک اندک عملکردشان به سمتی پیش می رود که فقط در حد یک پایگاه اطلاع رسانی خواهند بود.
وی اضافه کرد: آینده متعلق به رسانه هایی است که وابسته نیستند، کارکردشان متناسب با واقعیت کار رسانه ای است و این رسانه ها ماندگار هستند.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: خبرنگاران باید در تولید محتوا مهارت خود را افزایش دهند تا قلمشان نشان دهد که با باقی مردم متفاوت هستند آنها باید در همه فناوری های اطلاعات و ارتباطات سواد لازم را پیدا و خود را برای کار با آنها تجهیز کنند.
هیچ رسانه جدیدی، جای رسانه دیگر را نمی گیرد
معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: امروز در دنیا قدرت اصلی تولید، جمع آوری و پردازش اطلاعات در دست رسانه هاست و این معاونت بنا دارد که بخش اطلاع رسانی حوزه مسئولیتی خود را تقویت کند و بستر لازم برای گسترش آن را فراهم نماید و به موازات آن موانع را در این مسیر بردارد.
خدادی افزود: هیچ رسانه جدیدی جای قبلی را نمی گیرد، بلکه فضای جدیدی را ایجاد می کند و از آنجا که نیاز به اطلاعات در بشر و مشاغل مختلف روز به روز بیشتر می شود اینکه چه طور بتوانیم خود را کارآمد و روزآمد کنیم اهمیت دارد.
وی اضافه کرد: آن قدر سرعت فناوری بالاست که تحولات منطقه ای شده و متناسب با خصوصیت مردم و شرایط هر منطقه تغییر می کند و اساساً تحول در فناوری اطلاعات انتخاب ما نیست بلکه تحمیل زمانه است لذا فعالیت رسانه جدید به معنای حذف کسی یا رسانه ای نیست حال رسانه های پیشین یا خود را به روز نگه می دارند یا هیچ پیشرفتی نمی کنند.
خبرنگاران با مهربانی، عذرخواهی معاون مستعفی شهردار مشهد را بپذیرند
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سوالی در خصوص موضع این وزارتخانه در خصوص توهین به خبرنگاران از سوی معاون شهردار مشهد گفت: اینکه فردی حرف توهین آمیزی بزند هیچکس آن را نمی پذیرد و اگر هم این فرد مسئولیتی داشته باشد مسئولیتش سنگین تر می شود.
خدادی افزود: اگر مسئولی با ادبیات نامناسب، گلایه یا شکایتی را پاسخ دهد برخلاف اخلاق انسانی است و مأموریت کسانی که در حوزه فرهنگی فعالیت می کنند، رعایت ادب و حفظ حرمت هاست و مسئولانی که در مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی ایران حضور دارند مسئولیتشان در حفظ حرمت ها مضاعف است.
وی ادامه داد: ساز و کار قانونی برای شکایت از این موضوع به دادگاه نداریم اما در مقابل عذرخواهی این فرد از جامعه خبرنگاری، بهتر است کرامت انسانی به خرج داده و گذشت کنیم چون انسان ممکن الخطا بوده و بهتر است که جامعه خبرنگاری با مهربانی عذرخواهی آن مسئول را بپذیرد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اگر خبرنگاری نقدی به عملکرد مسئولی دارد باید آن را با ادبیات مناسب بیان کند و کسانی هم که در منصبی قرار می گیرند، نخستین مسئولیتشان پاسخگویی به خبرنگاران با ادبیات مناسب است.
خدادی افزود: خبرنگاران نباید در مقابل هیچ نامهربانی ای سکوت کنند اما باید آداب و اخلاق را رعایت نمایند نامهربانی را نباید با نامهربانی پاسخ داد اما نباید از آن هم عبور کرد و برخورد با نامهربانی باید عرفی باشد نه حقوقی.
وی اضافه کرد: ترویج اخلاق مداری در جامعه برعهده خبرنگاران است و باید مهربانی و اخلاق نیکو در برابر ناملایمات را ترویج دهند و به طور کلی روند رسانه باید مطالبه منطقی با ادبیات متناسب با شأن مردم باشد و اهالی رسانه باید کلمات خوب را در اعتراضات و نقدهایشان به کار گیرند.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: خبرنگاری، کار دل و ارضاء کننده روح آدمهاست اما انتخاب خوبی به عنوان شغل نیست.
خدادی با گرامیداشت دهه کرامت افزود: شهر مشهد محل تعالی کرامت و معرفت مهربانی است و خبرنگاران وظیفه ساده سازی مفهوم مهربانی و تکثیر و ترویج معرفت آن را دارند، جهان گرفتار در جست و جوی مهربانی است و نامهربانی و عدم کرامت در جامعه لطمه زیادی به انسان و خانواده می زند.
وی اضافه کرد: هدف سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع این است که انسان را به نقطه تشریک مساعی و همزیستی همراه با مهربانی برساند و در این عرصه خبرنگاران نه تنها در دهه کرامت بلکه در تمام روزهای سال باید اطلاعاتی در جهت ترویج مهربانی و آموزه های اهل بیت (ع) در این خصوص منتشر و ثمرات مهربانی و آسیب های نامهربانی را بازگو کنند.
7489/ 1922
به گزارش خبرنگار مهر ، محمد خدادادی ظهر پنج شنبه در نشست با خبرنگاران خراسان رضوی که در هتل فرهنگ و هنر مشهد برگزار شد، اظهار کرد: کاغذ در کشور هست اما کاغذی که با استفاده از ارز نیمایی باشد، محدود است و از آن جایی که معتقدیم امروز در خط مقدم جبهه جنگ، رسانه ها قرار دارند، این موضوع شبانه روزی در حال پیگیری است و یکی از دغدغه های اصلی وزیر ارشاد است.
وی افزود: متأسفانه شرایط کشور به گونه تغییر کرد که ارز کشور به حداقل رسید و واردات کاغذ ارزان قیمت کاهش پیدا کرده و تقریباً متوقف شد اما تأکیدی که همه مسئولین داشتند این بود که کاغذ رسانه ها به اندازه دارو برای مردم مهم است.
معاون مطبوعاتی و رسانه ای وزارت ارشاد تصریح کرد: از اوایل تیرماه ما وارد فرایند واردات شدیم، در این مدت هم برای اینکه رسانه ای با مشکل جدی برخورد نکند، هزار و 700 تن از کاغذهایی که از سال قبل با ارز نیمایی وارد شده بود به مقدار کم در اختیار روزنامه ها قرار دادیم. همچنین در هفته گذشته نیز اقدامات لازم برای سه هزار تن کاغذ را انجام دادیم و روز چهارشنبه آقای همتی دستور تأمین ارز آن را هم دادند و امیدواریم اول هفته آینده دو هزار تن از آنها را کم کم توزیع کنیم.
وی در پاسخ به موضع وزارت ارشاد نسبت به توهین به جامعه خبرنگاری که توسط معاون شهردار مشهد صورت گرفت، خاطر نشان کرد: اینکه هر انسانی فارغ از جایگاهش توهین کند پذیرفته نیست و اگر مسئولیتی داشته باشد این بار سنگین تر است. طبیعتاً از افرادی که در کارهای فرهنگی هستند انتظار بیشتری داریم، خصوصاً کسی که در کنار بارگاه رضوی است، مسولیتش سنگین تر می شود اما برای اینکه به دادگاه شکایت کنیم، سازو کار حقوقی وجود ندارد.
وی ادامه داد: متأسفانه درد جامعه ما بیان ما است، ما اگر حرف نقد را با بیانی خوب بگوییم، قطعاً پذیرفته می شود.این اتفاق هم تجربه خوبی است برای افرادی که در مسولیت های مختلف قرار می گیرند، که بدانند در اولین قدم به پاسخ گویی با بیان مناسب نیاز دارند.
وی تاکید کرد: قانون نظام صنفی الان در مجلس است اما بین خود خبرنگاران اختلاف نظر وجود دارد. انچه از ارشاد بر می آید یکی بحث بیمه است که ساز و کار آن وجود دارد و باید تقویت شود و با جدیت پیگیری شود.
معاون وزیر بیان کرد: مرحله دوم سامانه ای است که در سازمان تأمین اجتماعی است که افراد می توانند خویش بیمه ای شوند و ما یک تسهیلاتی را در نظر گرفته ایم. همچنین مرحله سوم صندوق حمایت از هنرمندان است که سه نفر را با توجه شاخص ها ثبت نام کردند.
خددادی در خصوص این صندوق اضافه کرد: اما اینجا بحثی وجود دارد که گفته می شود تعدادی از این افراد خبرنگار نیستند و مرتبط با رسانه هستند. به همین دلیل تیمی را برای بررسی این موضوع قرار داده ایم.
کد خبر 4663984
به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد، محمد خدّادی در نشست با اعضای هیئت مدیره خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی در هتل فرهنگ و هنر مشهد در پاسخ به درخواست هایی که آنان داشتند بر این جمله تاکید کرد که به جای پرداختن به مسائل معیشتی، رفاهی و ... اعضا دنبال این باشید که اتاق فکری برای رسانه ها باشید.
وی ادامه داد: در بسیاری از امور به تصدی ها باختیم؛ رسانه ها بیشتر از آن که به محتوا بپردازند به شکل خود توجه کرده اند، بنابراین باید به ارتقای محتوای رسانه ها کمک کنید.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان این که در دهه های 70 و 80 منابع دولتی موجود بود و کمک می شد به این نکته اشاره کرد که وضعیت فعلی مثل آن سال ها نیست و گفت: 11 هزار و 120 نشریه وجود دارد که سه هزار از این تعداد یارانه دریافت می کنند و این یعنی تقاضا زیاد شده است.
وی از هویت، اقتصاد و محتوا به عنوان سه ضلع مثلثی یاد کرد که رسانه ها باید به آن توجه داشته باشند و در تقویت برای دستیابی به آن تلاش کنند.
خدّادی افزود: خانه های مطبوعات و رسانه ها هم به عنوان مدیریت راهبردی فکری رسانه ها، قوه آینده پژوهی، ارتباطی، تحلیلی و آسیب شناسی باشند.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی هم در ابتدای این نشست، خانه مطبوعات و رسانه های استان را بازوی مشورتی و انتقادی این اداره کل دانست؛ نهادی که مطالبات صنفی اصحاب رسانه را به دولت و انتظارها را به رسانه ها منتقل می کند.
جعفر مروارید به محدودیت های دولت در ورود به مسائلی اشاره کرد که تشکل های صنفی و نهادهای مدنی می توانند این کار را به خوبی انجام دهند.
وی گریزی هم به رها بودن شبکه های مجازی و مشکلات ناشی از آن زد و یادآور شد که گاه تاثیر انتشار یک شایعه در این فضا از حقیقت موضوع موثرتر جلوه می کند.
او نقش آفرینی خانه مطبوعات و رسانه های استان در فضای جدید مجازی را خواستار شد تا به کارآمد کردن شبکه های اجتماعی کمک کند.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، از حضور سالانه 25 میلیون زائر با فرهنگ ها، قومیت های مختلف به عنوان یک ظرفیت و از هر زائر به عنوان یک رسانه یاد کرد که می تواند تجربیات زیارت خود را ثبت کند.
او همچنین رفت و آمدها و حضور مسئولان کشوری در مشهد را امتیازی دیگر دانست که باید از هر دو ظرفیت زائر و این مسئولان استفاده کرد.
رئیس هیئت مدیره خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی نیز با شاره به قدمت حدود 20 ساله این خانه از تاسیس خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی به عنوان اولین خانه ها در کشور یاد کرد و گفت: مشهد با پنج روزنامه و دو رسانه در فضای مجازی با بیشترین عضو و البته با لحاظ دیگر نشریات و رسانه های استان، خراسان رضوی قطب رسانه ای کشور است.
سید جلال فیاضی آموزش های نوین را نیاز امروز رسانه ها اعلام کرد و خواستار نهادینه شدن سیستم آموزش های آنلاین در حوزه معاونت مطبوعاتی شد و سپس با اشاره به مشکلات صنفی اصحاب رسانه، مهم ترین آن را بیمه خبرنگاران دانست و یادآور شد که بیش از 500 خبرنگار حق التحریر استان از آن محروم هستند.
او همچنین با توجه به سیاست دولت بر واگذاری امور به نهادهای مدنی، خواستار واگذاری مسئولیت هایی به این تشکل صنفی شد تا علاوه بر کار تخصصی، کمکی به درآمدزایی این مجموعه باشد.
حسینعلی آریانی مدیرخانه مطبوعات و رسانه های استان نیز صدور کارت عضویت برای اعضا را که طی دو سال گذشته به موضوعی نخ نما و مورد انتقاد اعضا تبدیل شده است یادآوری کرد و از معاون وزیر خواست با دستور صدور هر چه سریع تر، این خواسته به حق اعضا را اجرایی کنند.
مجتبی نوریان عضو هیئت مدیره خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی و کشور هم موضوع نمایشگاه و جشنواره مطبوعات در استان را مطرح کرد و با توجه به نگاهی که استان بر کیفیت برنامه ها دارد خواستار کمک وزارت ارشاد شد. وی همچنین بر امکان استفاده اعضای خانه مطبوعات و رسانه ها از امکانات در اختیار آن وزارت خانه در شهرهای مختلف تاکید کرد.
علی پاکباز خسروشاهی به اقدامش در دوره مدیریت خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی برای درخواست و صدور کد اقتصادی اشاره کرد و این که خانه مطبوعات و رسانه های استان با مشکل پرداخت مالیات مواجه شده است؛ بنابراین وزارت با مکاتبه ای این تشکل را از معافیت مالیاتی برخوردار کند.
محمد جواد رنجبر دیگر عضو هیئت مدیره خانه مطبوعات و رسانه های خراسان رضوی هم در این دیدار خواستار آغاز مجدد و تسهیل صدور کارت خبرنگاری توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین تسهیل عضویت خبرنگاران در صندوق اعتباری هنر و نیز اختصاص سهمیه ای از این صندوق برای بیمه خبرنگاران استان شد.
وی همچنین با اشاره به این که خراسان رضوی قطب دوم رسانه ای کشور پس از تهران است، بر حمایت بیشتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری دومین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری خراسان رضوی طی سال جاری تاکید کرد. اختصاص کاغذ تحریر و زینک مناسب برای نشریات شهرستانی از دیگر مطالبات وی از معاون وزیر بود.
در این نشست افشین تحفه گر معاون فرهنگی و مطبوعاتی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و محسن سمیع سرپرست اداره مطبوعات و تبلیغات این اداره کل حضور داشتند./
دیروز در نخستین روز از حضور "محمد خدادی" در مشهد مقدس، وی در نشست قرارگاه رسانه ای خراسان رضوی به منظور هم اندیشی با مدیران و مسئولان خبرگزاریها، مطبوعات و رسانه های این استان حضور یافت.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست گفت: می بایست هدف رسانه اقناع مخاطب باشد زیرا نتیجه اقناع مخاطب جلب شراکت آنها در امور مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
خدادی اضافه کرد: با توجه به تحولات روزافزون فناورانه، امروز رسانه های کشور محدود به 11 هزار و 200 نشریه ثبت شده نیستند زیرا هر فردی می تواند با استفاده از تلفن هوشمند همراه خود و ظرفیتهای فضای مجازی به صورت یک نشریه در ارسال خبر و عکس نقش آفرینی کند.
وی در ادامه از مجتمع فرهنگی – هنری قدس و پایگاه اطلاع رسانی قدس آنلاین بازدید کرد و با کارگران واحد چاپ، بسته بندی و توزیع این روزنامه به گفت و گو پرداخت.
او همچنین در تحریریه روزنامه قدس حاضر شد و در گفت و گو با خبرنگاران و دبیران سرویسهای مختلف این روزنامه در خصوص مسایل مختلف از جمله مشکلات صنفی آنها بحث و تبادل نظر کرد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جمع خبرنگاران روزنامه قدس و سایت قدس آنلاین گفت: هفته آینده در صورت ترخیص به موقع محموله از گمرک، سه هزار تن کاغذ با ارز 4200 تومانی تحویل معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد شده و بین مطبوعات کشور توزیع خواهد شد.
خدادی همچنین از سرویس های مختلف تحریریه روزنامه و بخش های مختلف موسسه فرهنگی شهرآرا بازدید کرد.
وی در این بازدید خبرنگاری را شغلی مهم توصیف کرد که ویژگی برجسته آن، مواجهه با انسان هاست.
او ضمن خداقوت به تحریریه روزنامه شهرآرا در پاسخ به صحبت یکی از خبرنگاران مبنی بر لزوم در نظر گرفتن سختی کار خبرنگاری در مساله بیمه خبرنگاری و موعد بازنشستگی، اعلام کرد این موضوع را پیگیری می کند.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با شهردار مشهد نیز دیدار داشت و در این دیدار با اشاره به برگزاری نمایشگاه مطبوعات گفت: اگر قرار است نمایشگاهی برپا شود باید هدفش کسب و کار و رونق رسانه باشد و نباید این نمایشگاه تبدیل به فستیوال رسانه ای شود و در واقع در شرایط کنونی اقتصادی کشور جای پرداختن به چنین مسائلی نیست.
خدادی تاکید کرد: نباید به دنبال برگزاری افتتاحیه و اختتامیه برای نمایشگاه باشیم و معتقدم افتتاحیه بلای جان کشور است و وزارت ارشاد نیز این آمادگی را دارد که در صورت پرهیز از اسراف، ماکت کار را زده و بر سر اجرای آن با شهرداری به تفاهم برسد.
معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر لزوم گسترش بخشیدن به فعالیت استارت آپها تاکید کرد و اظهار داشت: استارت آپ ها می تواند در رسانه اثرگذار باشند و برای این منظور باید با دانشگاه ها وارد تعامل شویم.
خدادی از روزنامه خراسان نیز بازدیدی داشت و در جمع مسئولان و خبرنگاران این روزنامه گفت: یکی از برنامه های اصلی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، ایجاد کارگروه ها برای توسعه و توانمند سازی بیشتر رسانه هاست و به تازگی نیز مصوبه ای از وزیر کشور در این زمینه گرفته شده مبنی بر اینکه در استان ها ستاد تبلیغات اقتصادی کشور را با مسئولیت معاون سیاسی استانداری و دبیری مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها راه اندازی کنیم.
خدادی در دومین روز از سفر خود به مشهد مقدس با استقرار در هتل فرهنگ و هنر، نشست هایی را با اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات خراسان رضوی و هیات مدیره انجمن صنفی تبلیغات استان برگزار کرد.
وی سپس در جمع خبرنگاران مطبوعات، جراید و خبرگزاری ها و پایگاه های اطلاع رسانی قرار گرفت و طی یک نشست خبری به سوالات متعدد صنفی و تخصصی خبرنگاران پاسخ داد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در جمع خبرنگاران گفت: تاکنون سه هزار نفر از خبرنگاران رسانه ها از محل صندوق اعتباری هنر بیمه و امسال نیز 500 نفر از بیمه شدگان این صندوق از مزایای بیمه تکمیلی بهره مند شده اند.
خدادی اضافه کرد: کاغذ در کشور به اندازه کافی وجود دارد اما کاغذ وارداتی ارزان که دولت برای تامینش یارانه اختصاص می دهد محدود است و رسانه ها نیز با توجه به دو برابر شدن قیمت کاغذ قادر به خرید کاغذ به قیمت آزاد در بازار نیستند.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: 80 میلیون یورو ارز برای کاغذ تخصیص یافت که از این میزان 40 میلیون یورو مربوط به سال گذشته بوده لذا قرار است ساز و کار واردات کاغذ از چرخه واردات کالاهای دیگر خارج شود و در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد.
خدادی اضافه کرد: ما در حوزه رسانه از تولید تا درآمد و پرداخت دستمزد به خبرنگاران، دچار چرخه معیوبی هستیم و این مساله باعث تکثیر رسانه ها شده است و هم اینک پنج هزار سایت اینترنتی خبری در کشور وجود دارد که بیشتر آنها به جای اینکه محتوا تولید کنند فقط سایت هستند.
وی ادامه داد: آینده متعلق به رسانه هایی است که وابسته نیستند و کارکردشان متناسب با واقعیت کار رسانه ای است و این رسانه ها ماندگار هستند.
7489/1922
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از عطار نیوز، حجت الاسلام یعقوبی ظهر امروز در مراسم کلنگ زنی کتابخانه مرکزی نیشابور در محل پارک ارغوان گفت: خوشحالیم که در دینی هستیم که اعجازش کتاب است و اهل کتاب واقعی در همه امت ها اسلام است، خدا را شاکریم که در زمانی که نوشتن حدیث در صدر اسلام ممنوع بود، دستور دادند که حدیث ها را بنویسند.
وی با اشاره به توصیه ائمه به مردم جهت نوشتن احادیث تأکید کرد: خدا را شاکریم که در قرن دوم و سوم که بی سوادی در جهان رایج بود در یک جلسه در نیشابور، هزاران قلمدان مرصع حضور داشتند.
امام جمعه نیشابور خاطرنشان کرد: خدا را شاکرم که بعد از سال ها آرزو و اسرار شاهد کلنگ زنی این کتابخانه هستیم.
مدیرکل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی نیز گفت: تجاربی را که در کل اداره کل کتابخانه های استان داشته ام را می گویم که رسانه ها و مسئولین پیگیری کنند.
حجت الاسلام علی اکبر سبزیان افزود: مرکز فرهنگی خودش، خودش را باید معرفی کند. در کل استان سیاستمان این است که کل کتابخانه ها به محل فرهنگسراهای اجتماعی تبدیل شود و فقط محل دریافت کتاب نباشد.
وی تأکید کرد: مسئولین شهرستان جمع شوند و هفتگی پروژه را پیگیری کنند و هر جا مشکل خورد حل کنند و ما نیز کمک می کنیم.
سبزیان تأکید کرد: همین جا تصمیم بگیرید که این پروژه را در چه مدت می توانید تکمیل کنید و به مردم اعلام کنید تا مردم مطالبه کنند.
مدیرکل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی ادامه داد: شهری که گذرگاه امام رضا (ع) است می تواند این پروژه را تا دهه فجر به بهره برداری برساند.
وی تصریح کرد: اگر پول باشد و کارشکنی هم باشد پروژه ها به نتیجه نمی رسد، بیایید حول محور نماینده ولی فقیه در نیشابور جمع شوید و همه کمک کنند تا این پروژه به بهره برداری برسد.
سبزیان عنوان داشت: کتابخانه ها به کاهش آسیب های اجتماعی، کاهش طلاق، افزایش امید به زندگی، تأمین امنیت خانواده ها و مهارت آموزی بچه ها کمک می کند.
رئیس شورای شهر نیشابور در این مراسم گفت: در شورای سوم و چهارم این طرح مصوبه و زمین گرفت و مهندس وکیلی تصمیم به ساخت آن گرفت ولی امروز آمده ایم گوشه ای تا کلنگ این کتابخانه را بزنیم ولی باید دید چه افرادی در اجرای این پروژه در سال های قبل سنگ اندازی کردند.
سید هادی درودی افزود: بعد از 10 سال امروز کتابخانه مرکزی را برای اینجا نمی دانم، اینجا مرکز نیست و من بابت این موضوع نگران هستم
وی با اشاره به در اختیار ندادن زمین در دوره سوم شورا تصریح کرد: شورا در هر جا زمین در اختیار می گذارد زمان مشخص می کنند و دیگر تاریخ آن گذشته است.
وی در پایان گفت: خدا را شاکریم که اینجا ساخته می شود ولی اگر می خواهید کتابخانه در این مکان بسازید یا اسم مرکزی را بردارید یا طوری بسازید که واقعاً مرکزی باشد.
نماینده مردم نیشابور در مجلس شورای اسلامی عنوان داشت: از سال 94 این طرح قرار بود با همت بانک ملت ساخته شود و الان نیز همه در این طرح کمک کردند.
حمید گرمابی خاطرنشان کرد: در دین اسلام معجزه حضرت رسول (ص) کتاب قرآن است و ما نیز باید قطعاً در بین ملل دنیا سرآمد باشیم و نیشابور نیز وارث بزرگانی هست و باید بتواند از این ظرفیت استفاده کند.
وی تأکید کرد: امیدوارم کتابخانه مرکزی نیشابور بهانه ای مناسبی برای ترغیب جوانان به کتاب خواندن باشد
گرمابی با اشاره به مشکلات کتاب خواندن در نیشابور و مراکز فرهنگی گفت: جوانان نیشابوری برای پیدا کردن جای مناسبی برای کتاب خوانی مشکل داشتند که امیدواریم با افتتاح این طرح این مشکلات برطرف شود.
دیگر نماینده مردم نیشابور و فیروزه در مجلس شورای اسلامی نیز گفت: یکی از نشریاتی شهر بزرگ نوشت که 10 میلیارد را خانم چنارانی چه کار کرد؟ تمام پول ها را در اینجا به مردم گزارش می دهم، برای این پروژه دو میلیارد بانک ملت گذاشت، یک میلیارد را استانداری و یک میلیارد را من گذاشتم. آن سه میلیارد البته نیاز به پیگیری دارد.
هاجر چنارانی خاطرنشان کرد: الباقی قصه تمام تقدیر و تشکل ها توخالی است، خیلی فشار آوریدم تا امروز این کلنگ زنی صورت بگیرد.
وی تصریح کرد: وقتی اولین بار کتابخانه شریعتی را دیدم واقعاً ناراحت شدم، به عشق تمام دختران سرزمینم این کلنگ را می زنیم تا هشت هزار کتاب خوان فعال در نیشابور بتوانند از این خدمات بهره ببرند و امیدوارم در راستای آن برنامه ریزی های خوبی انجام گیرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی خاطرنشان کرد: جامعه ای تعصبی و قومیتی نیستیم و اعتقاد داریم بهترین اندیشه ها از کتاب سرچشمه می گیرد.
چنارانی بیان داشت: اعتقاد دارم نیشابور لیاقت دارد و باید بزرگ ترین کتابخانه کشور در این شهرستان باشد.
وی ادامه داد: ما دوباره تلاش می کنیم تا امتداد بزرگ فرهنگی در شهرستان نیشابور جاری و ساری باشد، همه کمک می کنیم بهترین کتابخانه شرق کشور در نیشابور افتتاح و به بهره برداری برسد.
در حاشیه این مراسم پس از تشکر مجری برنامه از معاون سابق پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که احتمالاً در انتخابات پیش رو یکی از کاندیدا خواهد شد گفت: آقای حسینی قطعاً در این زمینه تلاشی نکرده اند و نباید فعالیت انتخاباتی صورت گیرد.
کارگاه آموزشی مربیان چهارمین جشنواره ملی جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان با حضور سید آبادی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور برنامه ریزی و اساتید کشوری در مجتمع فرهنگی ایثار شهر طرقبه برگزار شد.
در این دوره از کارگاههای آموزشی بیش از 50 مربی از شهرستانها و روستاای سراسر استان شرکت کردند.
طی سه دوره از برگزاری جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان در کشور در سال نخست دو هزار باشگاه، در سال دوم پنج هزار باشگاه و در سال سوم 15 هزار و 107 باشگاه کتابخوانی کودک و نوجوان با شرکت بیش از 200 هزار کودک و نوجوان در سراسر کشور تشکیل شده است.
معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد و اسلامی با همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور و نهاد کتابخانه های عمومی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان را برگزار می کنند.
دستورالعمل های اجرایی و شیوه نامه جام باشگاه ها و برگه های ثبت نام از طریق سایت www.bookpromotion.ir قابل دریافت است.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی
21 تیر 1398 06:53
