
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل، محمد نفریه معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه از این پس دستگاه های اجرایی سهمیه 3 درصد استخدامی معلولان را در آزمون های استخدامی رعایت می کنند، گفت: با هماهنگی سازمان امور ادارای استخدامی کشور این سهمیه در ششمین آزمون مشترک فراگیر استخدامی کشور لحاظ شده است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشو، ادامه داد: براساس ماده 5 آئین نامه اجرایی بند (ز) ماده 42 قانون مدیریت خدمات کشوری استخدام معلولان به شرط آنکه به تشخیص سازمان بهزیستی کشور، معلولیت مانع از ماموریت کاری آنها نباشد، بلامانع است. در همین راستا کارشناسان معاونت توانبخشی در جلسات مربوطه حضور یافته و در خصوص توانمندی های شغلی افراد دارای معلولیت اعلام نظر می کنند.
وی در پایان ضمن تقدیر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و بانک ملی ایران به دلیل رعایت قانون حمایت از حقوق معلولان و دعوت از کارشناسان بهزیستی برای حضور در جلسات مصاحبه استخدامی، از تمامی پذیرفته شدگان دارای معلولیت در آزمون های استخدامی خواست تا در زمان مصاحبه، ضمن تأکید بر حضور نمایندگی این سازمان، برای تحقق حقوق قانونی خود تلاش کنند.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام، بر اساس حکمی از سوی دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهرداد رشیدزاده به عنوان بازرس قانون مدیریت خدمات کشوری در استان ایلام منصوب شد.
در متن این حکم آمده است:
با عنایت به پیشنهاد شماره 98/128586 مورخ 28/2/98 مدیر کل محترم دفتر مدیریت عملکرد که به تایید کمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم و شورای راهبری توسعه مدیریت رسیده است، به مدت سه سال به عنوان بازرس موضوع ماده (91) قانون مدیریت خدمات کشوری در استان ایلام منصوب می شوید.
انتظار دارد با جدیت و پشتکار در محدوده تخلفات موضوع این ماده (رشوه خواری و سوءاستفاده از مقام اداری) بازرسی های لازم را به عمل آورده و ضمن رعایت بی طرفی و امانت داری، گزارش های متقن خود را مطابق با ترتیبات مقرر در دستورالعمل اجرایی مواد 91 و 92 قانون، تهیه و ارائه نمایید.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام
9 تیر 1398 13:53
به گزارش ایلنا، در این نشست که مدیران ستادی، استانی و دستگاه های همکار حضور دارند؛ سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه، حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، علیرضا رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت و تنی چند از مدیران دستگاههای همکار و ستادی حج 98 حضور یافتند.
**ضرورت توجه به سلامت حجاج با توجه به میانگین سنی، گرمای هوا و زمان سفر
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به موضوع سلامت حجاج گفت: توجه به حوزه سلامت حجاج کشورمان بسیار ضروری است؛ با توجه به میانگین سنی زائران و همچنین شرایط گرما و طولانی شدن سفر برای حجاج، اهمیت سلامت و توجه به آن مضاعف می شود که باید بیشتر به آن اهتمام نماییم تا حجاج با سلامت به کشور بازگردند.
وی با اشاره به موضوع عزت، کرامت و امنیت حجاج خاطر نشان کرد: توجه به عزت حاجی ایرانی اهمیت زیادی دارد. حاجی باید سفیر عزت ایران باشد و این موضوع را مدنظر قرار دهد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: زائر ایرانی باید پیام آور مهرورزی، قانون گرایی، وحدت گرایی و پرهیز از تفرقه باشد تا دیپلماسی حج را با رفتارش عملی کند و پیام وحدت را با رفتارش منتقل نماید.
صالحی تصریح کرد: موضوع کرامت نیز باید مورد توجه قرار گیرد البته امسال اهمیت این مهم مضاعف است.
وی توضیح داد: شرایط حج امسال با توجه به مضیقه های اقتصادی و از طرفی زیادی سفر حج به گونه ای است که کارگزاران حج باید این کرامت را در نظر داشته باشند و رعایت حال زائران را انجام دهند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امنیت حجاج را نیز بسیار مهم دانست و تصریح کرد: امنیت روانی و داشتن احساس احساس امنیت نباید کاهش یابد بلکه مرتباً این موضوع باید مد نظر قرار گیرد و تزریق شود.
صالحی افزود: میلیون ها ایرانی به این 86 هزار نفر حاجی نگاه می کنند و فضای ایران درگیر این احساس امنیت است؛ البته ادبیات ما در این مدت نیز باید نشانگر این احساس امنیت و توسعه و معنویت و تقویت فضای امنیت باشد و نگرانی زا نباشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: ان شاالله یک حج امن را دنبال می کنیم؛ امنیت هویت حج است که این احساس امنیت باید بین حجاج و خانواده های آنها حفظ شود.
وی به موضوع سلامت حجاج اشاره کرد و افزود: توجه به حوزه سلامت حجاج نیز بسیار ضروری است؛ با توجه به میانگین سنی زائران و همچنین شرایط گرما و طولانی شدن سفر برای حجاج، اهمیت سلامت را مضاعف می کند که باید بیشتر به آن اهتمام نماییم تا حجاج با سلامت به کشور بازگردند.
**مسئولان ستادی حج باید آسیب شناسی حج گذشته را همراه داشته باشند
معاون امور حج و زیارت سازمان حج و زیارت به مسوولان ستادی حج اظهار کرد که آسیب شناسی حج 97 به اضافه شرح وظایف ستادها را همراه داشته باشند و آن را مرور نمایند.
اکبر رضایی معاون امور حج و زیارت سازمان حج و زیارت در نشست اجرایی حج تمتع 98در مشهد مقدس خطاب به مسوولان ستادی حج اظهار کرد: آسیب شناسی حج 97 به اضافه شرح وظایف ستادها را همراه داشته باشید و آن را مرور کنید.
وی افزود: تمامی مراحل اجرایی را رصد کنید و اشکالات را در محل و با سرعت حل کنید.
معاون امور حج و زیارت سازمان حج و زیارت در ادامه توصیه کرد: همواره در دسترس و پاسخگو باشید.
رضایی ادامه داد: هر ساله طرح های جدیدی در حوزه های اجرایی آغاز می شود که نیاز به همراهی و همدلی شما مسوولان ستادها دارد؛ جلسات شما در موسم حج کاربردی و دوطرفه باشد و اجازه دهید مدیران کاروان و مدیران مجموعه و بقیه عوامل نظراتشان را کامل و شفاف ابراز نمایند.
**برنامه ریزی هواپیمایی جمهوری اسلامی برای انتقال حجاج به سرزمین وحی
مدیرعامل هواپیمایی جمهوری اسلامی با اشاره به برنامه های در نظر گرفته شده برای انتقال حجاج به سرزمین وحی گفت: هواپیمایی جمهوری اسلامی عملیات حج را توفیق الهی می داند و همه امکاناتش را در این راه می گذارد.
تورج دهقانی زنگنه مدیر عامل هواپیمایی جمهوری اسلامی در نشست اجرایی حج تمتع 98در مشهد مقدس اظهار کرد: هواپیمایی جمهوری اسلامی در خدمت زائران گرامی است.
وی افزود: هواپیمایی جمهوری اسلامی عملیات حج را توفیق الهی می داند و همه امکاناتش را در این راه می گذارد.
دهقانی زنگنه تصریح کرد: امسال شرکتهای دیگر مشارکت در عملیات هوایی حج ندارند؛ هواپیمایی جمهوری اسلامی در شرایط کنونی کار حج را بر عهده دارد ولی جای نگرانی وجود ندارد و با امکانات کامل در خدمت حجاج هستیم.
وی افزود: در خدمت رسانی به حجاج نگاه سود آوری نداریم؛ پرواز ایمن و پرواز بدون تاخیر رسالت ما است که زمینه و مقدمات آن را فراهم کرده ایم.
مدیرعامل هواپیمایی جمهوری اسلامی با اشاره به خدمات رسانی ناوگان حمل و نقل هوایی به زائران گفت: تلاش ما برای به حداقل رساندن تاخیرها است.
** خدمت رسانی به زائران همانند یک امانت است
مدیر عملیات حج تمتع 98 گفت: خدمت رسانی به زائران همانند یک امانت محسوب می شود؛ ارتقا خدمات باید همه ساله انجام پذیرد و باید این وظیفه را به خوبی انجام دهیم.
نصرالله فرهمند مدیر عملیات حج گفت: این خدمت رسانی به زائران همانند یک امانت محسوب می شود.
وی تاکید کرد: ارتقا خدمات باید همه ساله انجام پذیرد و باید این وظیفه را به خوبی انجام دهیم. کشور میزبان نیز طبق قرارداد و قانوناً باید خدمات لازم را ارائه دهد.
مدیرعملیات حج تمتع 98 تصریح کرد: یکی از موضوعات مهم برای ما خدمات رسانی در مشاعر مقدس است که باید به این مهم نیز توجه صورت گیرد.
فرهمند افزود: ستادهای حج برای اجرای شایسته امور فرهنگی حج با تمام توان تلاش می کنند و برنامه ریزی های مناسبی در این خصوص صورت گرفته است.
وی اظهار کرد: به سهم خودمان از زحمات خالصانه تمامی دست اندرکاران و دستگاههای همکار و هواپیمایی جمهوری اسلامی قدردانی می کنیم.
همچنین علیرضا رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت نیز در این مراسم از زحمات تمامی دست اندرکاران و کارگزاران تقدیر کرد و آخرین برنامه ریزی های اجرایی در عملیات حج تمتع 98 را مورد توجه قرار داد.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، این اولویت ها و برنامه های پژوهشی در 9 محور فرهنگ و مسائل کنونی جامعه ایران ، فرهنگ عمومی ، تغییر فرهنگی در ایران ، سیاستگذاری فرهنگی، کتاب و نشر ، اقتصاد فرهنگ ، چشم انداز فرهنگ معاصرایران و مطالعات دینی فرهنگ و ادبیات ، تدوین شده است.
از کلیه پژوهشگران دعوت می شود جهت اجرای این اولویت ها و هماهنگی هرچه بیشتر، با پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه (88919189)، تماس حاصل نمایند.
برای دریافت فایل کامل اولویت های پژوهشی اینجا کلیک کنید.
10 تیر 1398 11:40
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حج و زیارت، علی رضا رشیدیان روز یکشنبه در نشست هماهنگی نهایی که با حضور مدیران ستادی و استانی حج و زیارت و دفاتر حوزه نمایندگی ولی فقیه درحج و سایر دستگاه ها و بخش های دست اندرکار اعم از وزارت امورخارجه ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، گفت : هماهنگی های لازم دررابطه با شروع عملیات حج از ثبت نام تا سازماندهی ،حمل و نقل ، اسکان ،تغذیه و تدارکات و بهداشت و درمان و مباحث و حمایت های کنسولی ، امور فرهنگی و بیمه ای زائران و غیره در تعامل و هم افزایی همه بخش ها به بهترین شکل ممکن انجام شده وتفاهم نامه ها و قراردادها مربوطه با همه بخش های دارای مسئولیت درداخل و نیز درعربستان به امضا رسیده و انجام شده است.
وی تصریح کرد : هماهنگی نهایی برای اعزام زائران به حج تمتع به انجام رسیده و این نشست برای استعانت از امام مهربانی ها و تلاش در انجام هر چه بهتر مسئولیت ها ووظایف در تعامل و هم افزایی بیشتربرای خدمت صادقانه به حجاج بیت الله الحرام برگزار شده است .
وی در بخشی از این نشست با بیان اینکه در سازمان حج و زیارت هم در کنار تمامی اقدامات و پیگیری ها برای برگزاری هر چه بهتر این مراسم و ایجاد هماهنگی و هم افزایی میان بخش های مختلف، با تلاش های صورت گرفته اعزام نیروهای ستادی به مراسم حج نسبت به سال قبل 17 درصد کاهش یافت.
رشیدیان گفت : به منظور توسعه عادلانه استفاده از ظرفیت های نیروی انسانی تلاش شد، توجه بیشتری به ظرفیت استان ها شود و در این راستا علی رغم کاهش نیروهای ستادی ، آمار نیروهای استانی توانمند و دارای شایستگی رادر این خدمت رسانی افزایش دادیم زیرا سیاست و نگاه ما در این اعزام ها شایستگی و توانمندی نیروهای برای انجام ماموریت و امور محوله و ارائه خدمات بهینه برای زائران است.
وی تصریح کرد : در این راستا باید در کنار هماهنگی های بیرونی چون تعامل میان بخش های بهداشتی و درمانی و وزارت امورخارجه و هواپیمایی و غیره باید مدیران و دست اندرکاران مربوطه در استان ها در موضوع اعزام و بازگشت زائران پیش بینی های لازم را داشته باشند و در این میان بحث سیاست پروازهای ایمن و بدون تاخیر که محور شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی است به عنوان هدفی مهم مورد توجه همه ما باشد و در بخش های مختلف ازسازمان مرکزی حج و زیارت تا مدیریت های استانی و کارگزاران و ایستگاه های پروازی به گونه ای اقدام و برنامه ریزی شود که در صورت بروز مساله و مشکلی به سرعت شرایط را مدیریت کنند.
وی در ادامه بر توجه به شرح وظایف ابلاغی در عملیات حج ، تمرکز به طرح آسیب شناسی حج سال گذشته و رفع اشکالات ،برنامه ریزی و داشتن طرح و برنامه برای انجام این عملیات به بهترین نحو ممکن با امکانات موجود تاکید و عنوان کرد : در عین آنکه مدیران موظفند برای موارد و حوادث غیرمترقبه و احتمالی که ممکن است درهر حوزه ای درجریان عملیات حج بروز کند در حوزه کاری و وظایف خود پیش بینی ،برنامه ریزی و تدبیر لازم راداشته باشند تا مبادا عملیات عظیم حج را از آن متاثر شود که این امر به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
رشیدیان همچنین همکاری،هم افزایی و هم پوشانی ، برخورداری از صبر و تحمل و سعه صدر را در کنار تلاش جهادی و اقدام به اندازه و به موقع توام با سرعت و دقت در انجام همه امور و وظایف محوله را از جمله ضرورت هایی دانست که همه دست اندرکاران در سطوح و حوزه های مختلف باید محور عمل قرار داده و بدان توجه داشته باشند.
وی ابراز امیدواری کرد : با توجه به بهره گیری هر چه بیشتر از ظرفیت های نرم افزاری که امسال در سازمان طراحی شده همچون بانک های اطلاعاتی حمل و نقل ،مسکن ،تغذیه و تدارکات ، حمل و نقل و نیز سایر تسهیلاتی که برای ثبت نام کاروان ها و غیره ایجاد شد، امسال این سازمان با همراهی و تعامل همه بخش های مربوطه بتواند در بحث مدیریت هوشمند حج و کنترل، مدیریت ،هدایت و نظارت بر این عملیات عظیم ،سال خوبی را داشته باشد و حجاج در سلامت و امنیت کامل مراسمی سرشار از معنویت داشته باشند.
وی خطاب به مدیران و مسئولان در سطوح و بخش های مختلف تاکید کرد : هریک از ما در هر مسئولیت و جایگاهی از رئیس سازمان تا سایر مدیریان ستادی و اجرایی و غیره در جریان برگزاری مراسم و عملیات حج، خادم و خدمتگزار زائران هستیم و باید به این فرصت میزبانی و خدمتگزاری به بخشی از ضیوف الرحمان که از سوی خداوند به ما عطا شده افتخار کنیم و تمام تلاش و توان خود را در این زمینه به کار بندیم .
**نماینده ولی فقیه در حج و زیارت : به کارگیری همه توان و ظرفیت ها برای خدمت به حجاج
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت هم در این جلسه با بیان اینکه باید قدر این فرصت را که خداوند به همه ما عطا کرده بدانیم ، گفت : در این راستا باید همه توان خود را به کار بندیم و در این خدمتگزاری از هیچ تلاشی فروگذارنکنیم .
حجت الاسلام سیدعبدالفتاح نواب افزود : شعار محوری حج هماهنگی و اتحاد و انسجام است و در سایه آن باید ابعاد درونی خودسازی بویژه تخلص به اخلاق دینی و اسلامی تمرکز یافته و در عین آنکه تقویت اخوت دینی و برادری بیش از هر زمان در بین حاجیان محور عمل قرار گیرد.
وی اظهار کرد : با توجه به فرصت و زمان طولانی سفر حج که برای برخی تا 35 روز می رسد باید تلاش کرد تا حجاج بهره مناسب و مطلوبی از این زمان برای خودسازی و تقویت اخوت دینی ببرند.
دکتر محمد جواد ظریف وزیرامور خارجه ،دکتر صالحی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی ، زنگنه مدیرعامل هواپیمایی هما و برخی دیگر از مسئولان کشوری نیز در این نشست حضور داشتند.
به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری فارس، مراسم تشییع پیکر ناصر هوشمند وزیری، پیش از ظهر امروز (دوشنبه 10 تیر) مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
عباس مجیدی، رئیس هیأت مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز درباره هوشمند وزیری گفت: ایشان علاوه بر سنگ، با پلاستیک و مواد دیگر هم مجسمه سازی می کرد و به مفاهیم اساطیری و فولکلور ایران دین خود را ادا کرد.
وی افزود: در انجمن هنرمندان مجسمه ساز در نظر داشتیم نمایشگاهی از ایشان برپا کنیم، اما متأسفانه میسر نشد.
در ادامه، حسین فخیمی از همراهان زنده یاد وزیری و اولین رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز گفت: خدمات مرحوم وزیری در عرصه مجسمه سازی و هنرهای تجسمی بر هیچ کس پوشیده نیست. او انسانی پویا بود و از کسانی که زمینه قانونی راه اندازی انجمن هنرمندان مجسمه ساز را در 20 مهرماه 78 فراهم کرد.
وی ادامه داد: این مرد خستگی ناپذیر را همسری دلسوز همراهی کرد که تربیت 4 فرزند را هم بر عهده داشت.
* 56 سال عاشقانه زندگی کردیم
همسر زنده یاد وزیری هم در این مراسم گفت: من همسر استاد وزیری هستم، ما 56 سال با عشق، خوبی و آزادگی این مرد زندگی کردیم. وزیری عاشق کارش بود و من به همین دلیل چیزی دنیوی از او نخواستم، فقط می گفتم برو و به چیزی که می خواهی برس!
وزیری هرگز به مال دنیا چشم نداشت و ابداً در پی آن نبود؛ من نمی دانم خداوند چه برکتی به مال ما می داد که اموراتمان می گذشت.
وی افزود: چون عاشق هم بودیم، خیلی راحت با هم کنار می آمدیم و اگر مشکلی هم بود، در دلم می ماند و بروز نمی کرد.
از همه تشکر می کنم که با حضورشان تسلی قلب من شدند.
همسر زنده یاد وزیری خطاب به جوانان و عاشقان هنر توصیه کرد: با هم خوب باشید و کام یکدیگر را تلخ نکنید. با نان خالی اما خوش زندگی کنید تا وقتی که همدیگر را از دست دادید، لااقل نزد خدا شاد باشید.
پسر زنده یاد وزیری هم در این مراسم گفت: راه پدرم تا لحظه مرگ افراد خانواده ادامه دارد و درهای غارموزه از چند روز دیگر دوباره به روی مردم باز می شود.
دخترش هم گفت: پدرم برای هنر ایران و از سال 84 موزه اش را راه اندازی کرد. او با دست خالی آن کوه را کند و جلو رفت و جانش را هم در همانجا از دست داد. اما غارموزه همانطور که وصیت کرده، برای تمام ایرانیان می ماند.
وی افزود: ریه اش بابت بازیافت پلاستیک مشکل پیدا کرده بود اما علیرغم منع پزشک، باز هم عاشقانه کارش را ادامه داد. او با دست خالی کار می کرد، از 5 صبح تا 10 شب. همیشه می گفت کار کنید و از کار کردن برای هنر نترسید. کاش می توانستیم نبوغش را انتقال دهیم.
* وزیری در آموزش دانسته هایش بخل نداشت
سیدمجتبی موسوی، معاون فرهنگی هنری سازمان زیباسازی شهر تهران هم در این مراسم گفت: امروز همه ما در عزا و فقدان این استاد عزیز شریک هستیم.
وی افزود: با شناختی که از ایشان و همتی که در استاد وزیری سراغ داشتیم، شاید تا روز فوت ایشان هم باور نمی کردیم که آنقدر زود از دنیا برود. به طبیعت پیوستن سرنوشتی محتوم است و شامل همه می شود، اما آرزو داشتیم این اتفاق برای استاد وزیری دیرتر رخ دهد. کسی که هم حسن خلق داشت و هم الگو برای جوانان بود.
موسوی یادآور شد: در سمپوزیوم مجسمه سازی سال 90 برج میلاد در خدمت ایشان بودم و دیدم بدون هیچ گونه بخل آنچه بلد بودند به جوانان منتقل می کردند و تأکید داشتند با کاستی ها بسازید، همه چیز درست می شود. هنانطور که در غارموزه خودشان در لواسان هم این را اثبات کردند و این مکان می تواند برای بخش خصوصی و حتی دولتی، نمونه باشد.
* وزیری در مقام موزه ای قابل احترام بود
سیداحمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم (شورای بین المللی موزه ها) در ایران هم گفت: ما در تعریف موزه می گوییم جایی است که الگوهایی را برای پیروی آیندگان دارد و فکر می کنم نه تنها غارموزه وزیری که خود ایشان در مقام ذهنی و فرهنگی، موزه ای است که باید به آن احترام گذاشت.
نماینده انجمن های ادبی همدانی های مقیم تهران، درگذشت استاد وزیری که اصالتا همدانی بود، تسلیت گفت و شعری را در وصف او قرائت کرد.
سیاوش شهریور فرماندار شمیرانات آخرین سخنران این مراسم بود و اظهار داشت: امروز شاهد مرگ کسی هستیم که حاصل ایران دوستی او (غار موزه وزیری) به شهروندان لواسان هویت بخشیده است. امیدوارم خداوند ما را قدرشناس این بزرگان قرار دهد و کمک کند تا زنده هستند، آن ها را قدر بدانیم.
وی ادامه داد: امیدواریم در شهرستان لواسان قدرشناس این گوهرهای اجلالی باشیم که نسل آن ها آرام آرام دارد از ایران می رود.
شهریور در پایان سخنان خود از حاضران تقاضا کرد برای آمرزش روح ناصر هوشمند وزیری، صلواتی ختم و فاتحه ای قرائت کنند.
سپس پیکر این پیشکسوت مجسمه سازی روی دوش دوستان و آشنایانش و اهالی هنر تشییع و به آمبولانس منتقل شد. قرار است پیکر زنده یاد وزیری تا ساعتی دیگر در شهرستان لواسان خاکسپاری شود.
از حاضران در این مراسم علاوه بر اعضای انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران می توان به هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمجتبی موسوی، معاون فرهنگی هنری سازمان زیباسازی شهر تهران، سیاوش شهریور فرماندار شمیرانات و برخی اعضای شورای شهر این شهرستان اشاره کرد.
مراسم ترحیم زنده یاد وزیری، روز چهارشنبه 12 تیر از ساعت 16:30 تا 18 در مسجدجامع شهرک غرب برگزار می شود.
به گزارش فارس، ناصر هوشمند وزیری (هنرمند پیشکسوت مجسمه ساز) 6 تیر بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. او به عنوان خالق مجسمه های سنگی (فردوسی، رستم و سهراب) پارک جمشیدیه، برخی مجسمه های موزه نظامی و مردم شناسی سعدآباد و همچنین مؤسس نخستین باغ موزه خصوصی ایران شناخته می شود.
هوشمند وزیری متولد سال 1325 در همدان بود اما در نیمه دهه 80 غارموزه شخصی خود در لواسان (منطقه کند علیا) را دایر کرد و تلاش داشت بگوید باید پلاستیک کمتری تولید کنیم. این هنرمند تأکید داشت همه چیز در این کره خاکی دور ریختنی نیست و اگر کمی با نگاه متفاوت به اشیاء نگاه کنیم، هر چیزی قابلیت تبدیل شدن به یک اثر هنری را دارد.
او عضو هیأت موسس انجمن مجسمه سازان ایران و دارای مدرک درجه یک هنری (معادل دکتری) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
انتهای پیام/
خبرگزاری فارس؛ گروه دیگر رسانه ها: اینکه پیگیری مستقیم از طریق شماره های متعدد روابط عمومی یک نهاد به نتیجه مطلوبی نمی رسد البته مشکلی نیست که فقط مختص کانون پرورش فکری باشد. تعداد زیادی شماره تماس برای تعداد زیادی مراکز روابط عمومی؛ از یکی به دیگری؛ تماس های متعدد، پاسخ های ناقص تا اینکه بالاخره نشانی از بخش موسیقی که ذیل اداره کل سینمایی و تئاتر قایم شده، پیدا می شود. گفت وگو با محمدرضا کریمی صارمی، از تولیدات امسال کانون برای کودکان آغاز می شود. او از تولید 10 نوار (CD) خبر می دهد که قرار است دو نوار آن تا دو ماه دیگر بیرون آید و هر نوار شامل 6 تا 8 ترک است. کریمی صارمی یادآور می شود که باتوجه به بودجه کانون، هرسال بین 5 تا 6 نوار برای کودکان تولید می شود و برای نوجوانان نیز یک بسته در مورد حماسه کوراوغلی تهیه شده و یک مجموعه از ردیف موسیقی ایرانی برای شناخت نوجوانان که هر دو به زودی بیرون می آید. او اضافه می کند که برای نخستین بار یک مجموعه از موسیقی بی کلام از انیمیشن های کودک هم در دست انتشار است و البته بسته به نیاز هم ممکن است گلچینی از آرشیو گذشته ارائه شود؛ بنابراین امسال مجموعاً 10 نوار برای کودکان و نوجوانان در کانون پرورشی تولید شده است.
دهه 60، موفقیت یا محدودیت؟
از این جای گفت وگو دیگر دنبال نظرات کارشناسی اما شخصی یک مسوول مرتبط هستیم. به نظر شما آیا تولیدات فعلی کانون با تولیدات دهه 60 آن قابل مقایسه است؟ و کریمی صارمی معذوریت ها را یادآوری می کند: باتوجه به جایگاه موسیقی در کانون و تعریف موسیقی، ما در چارچوب و طبق برنامه ای که تعریف شده، قدم برمی داریم.
مگر این تعاریف و چارچوب ها از آن دوره تغییری کرده؟
دهه 60 که موسیقی اصلاً وضعیت خوبی در کانون نداشته؛ از 70 به بعد واحد موسیقی فعال شده است.
اما جست وجوی ساده ای در اینترنت نظر متفاوت بهرام دهقان یار، آهنگساز قطعه پرخاطره خونه مادربزرگه را نشان می دهد: کانون در دوره ای با یک برنامه ریزی دقیق شروع به تولید موسیقی هایی کرد که هنوز قابل دفاع هستند و من نمی دانم چرا این روند متوقف شد اما کاش این اتفاق نمی افتاد. اگر حرکتی که با استاد پژمان شروع شده بود، ادامه پیدا می کرد، الان ما مجبور به نقد وضعیت موجود نبودیم. نظر پیروز ارجمند در گفت وگو با صبح نو نیز بر اهمیت کانون در تولید موسیقی برای کودکان صحه می گذارد: کانون در زمان حیات خودش یکی از تاثیرگذارترین مراکز بر فرهنگ و هنر کشور بوده؛ در سینما افرادی چون کیارستمی و امیر نادری از آن خارج می شوند و در موسیقی هم افرادی چون علیقلی و فریبرز لاچینی؛ اما سیاست های کانون در حال حاضر بیشتر نگهداری از مراکز فیزیکی فرهنگی موجودش است و در بخش های مختلف تولید سینما و انیمیشن و موسیقی و غیره، آن تأثیر لازم را ندارد.
کریمی صارمی اما به افزایش آمار تولیدات کانون استناد می کند و در پاسخ به میزان تأثیر این تولیدات می گوید: هم رسالت موسیقی تغییر کرده و هم دنیای امروز؛ هم نیازهای کودکان عوض شده و هم منابع بیشتری برای رفع آن به وجود آمده است. در دهه 60 محدودیت هایی داشتیم؛ فقط دو کانال تلویزیونی بود و یک گل آقا. الان این گستره، خیلی بزرگ تر شده است. این جواب، پای استدلال افزایش تعداد و قدرت رقیبان را به میان می کشد اما کریمی صارمی که حتی مایل نیست تقصیر را به دوش آن ها هم بیندازد! می گوید: نه. رقیب همیشه بوده و هست ولی می خواهم بگویم کانون در چارچوب های خودش دارد کارش را انجام می دهد؛ اما بالاخره نیازها و سلایق هم تغییر کرده است. او فرض کمتر شدن تأثیر عام تولیدات را هم رد می کند: قبول ندارم که این آثار کمتر دیده می شوند چون خانواده هایی که علاقه مند و پیگیر تولیدات کانون هستند در همه حوزه ها همچنان خرید و استقبال می کنند. کانون مخاطب خودش را دارد؛ مخاطبی که در کتابخانه های آن، عضو است برایش مهم است که سیر مطالعاتی اش چه باشد و چی بخواند. تعداد این دست مخاطبان خاص را جویا می شویم. از آمار بیش از یک میلیون نفری اعضای کتابخانه های کانون اطلاع می دهد؛ اما آیا عضویت در کتابخانه های کانون لزوماً به این معناست که اعضا، مصرف کننده محصولات هنری کانون هم هستند؟ مدیرکل سینمایی و تئاتر کانون پاسخ مبهمی می دهد: بچه ها در این 40 -30 فعالیتی که در کانون انجام می دهیم بچه ها مشارکت می کنند. البته ما مخاطب ثابت داریم؛ برخی مخاطب مناسبتی هستند، بعضی ها هم عضو فعال اند.
مسوول نیستیم، فقط تولیدکننده ایم!
کمی به عقب بازمی گردیم، به نقطه ای که تلاش برای پیدا کردن مسوول موسیقی در کانون، ما را به این نتیجه رسانده بود که کانون اساساً دیگر بخش مستقلی برای موسیقی ندارد. کریمی صارمی توضیح می دهد که حدود چهار سال است بخش های کانون، تجمیع و تبدیل به اداره کل شده اند و البته این اتفاق را مفیدتر از حالت قبل دانسته و افزایش تعداد تولیدات را هم موفقیت این مدل می داند. کنجکاوی درباره اینکه آیا کانون هم خود را اصلی ترین مسوول تولید موسیقی برای کودکان در کشور می داند یا نه، اولین چراغ ماجراجویی در نظرات محافظه کارانه این مقام مسوول را روشن می کند؛ اما او حاضر به تأیید این مسوولیت نیست و به فقط یکی از تولیدکننده ها هستیم! بسنده و اضافه می کند: بخش خصوصی یعنی تهیه کنندگان موسیقی که مستقیماً با ارشاد کار می کنند، هم درحال تولید است. مثلاً موسسه های فرهنگی-هنری که تولید موسیقی هم جزو وظایف شان است. اما صبح نو در پیگیری های قبلی به این نتیجه رسید که بخش خصوصی تولید موسیقی برای کودکان را به عنوان نوعی فعالیت جانبی و در صورت بازدهی اقتصادی دنبال می کند و وزارت ارشاد هم، وظیفه تولید ندارد و وظیفه اش هدایت و سیاست گذاری است. با این حال کریمی صارمی بر موضع خود پافشاری می کند: ما یک تولید کننده دولتی هستیم، مجری موسیقی کشور نیستیم؛ مثل سینما که ما فقط تولیدکننده ایم و مجری نیستیم. الان ما اگر بخواهیم یک کنسرت برگزار کنیم از چه کسی مجوز می گیریم؟ طبعاً از وزارت ارشاد! بنابراین برنامه ریز، ارشاد است و ما هم یک سازمان هنری تولیدکننده هستیم. حوزه هنری هم یکی دیگر است. دیگری ارشاد است و... .
کدام بخش در ارشاد، مسوول تولید موسیقی کودکان است؟
معاونت موسیقی.
آن ها این موضوع را رد می کنند.
دیگر خودشان می دانند! البته وظیفه سازمان های دیگر هم به ما مربوط نمی شود. ما وظیفه خودمان را داریم که باتوجه به توان مالی و سیاست های مان این تعداد را تولید می کنیم.
خطوط ارتباط را چه کسی قطع می کند؟
کنجکاوی ما در چیدمان نهادهای مسوول و نحوه ارتباط شان با هم تمامی ندارد. بالاخره در میانه کسی باید مسوولیت را بپذیرد و مشکل را شفاف توضیح بدهد. پرسش اینکه آیا این نهادها با هم در ارتباط هستند یا خیر و اینکه آیا آقای کریمی صارمی تجربه ای از حضور در جلسات مشترک برای مشورت، آسیب شناسی و هم افزایی داشته اند یا نه؟ در کمال تعجب، پاسخ مثبت دریافت می کند! با این توضیح که ما در زمان گرفتن مجوز یا زمانی که برای برگزاری جلسه دعوت کنند، ارتباط داریم. یا ممکن است در شوراهای داخلی خودمان که برای تصویب موسیقی و انتخاب شعر و ملودی هستند، از اعضای شوراهای دیگر استفاده کنیم یا از شوراهای دیگر در جلسات ما بیایند.
خوشحال و شگفت زده از اینکه جلسات مشترکی بین نهادهای مسوول وجود دارد از ارتباط کانون پرورش فکری با دفتر هنرهای آوایی که از قضا هر دو هم ذیل وزارت آموزش و پرورش تعریف شده اند، می پرسیم. بله ما همه آموزش و پرورش را می شناسیم و خودمان زیرمجموعه شان هستیم. همیشه در نشست ها و سمینارها ما را دعوت می کنند.
کارشناس را معرفی می کنید؟
ده ها کارشناس دارند.
لحظاتی سکوت بر دو سوی خط مکالمه حاکم می شود. شما می خواستید تولیدات را بپرسید یا این سؤالات را بکنید؟ شما تولیدات را پرسیدید، من گفتم! و تلفن قطع می شود! اینکه نهادهای مسوول با یکدیگر ارتباط ندارند، واقعیت تلخی است که بارها ثابت شده اما شاید این بار شکل تلخ تری پیدا کرده است. سر کلاف درافتادن مصرف موسیقایی کودکان و نوجوانان به منجلاب مبتذل ترین تولیدات بیگانه با فرهنگ، یک جایی همین جاها گم شده است. با اصرار و مصیبت، مجدداً تماس با مدیرکل سینمایی و تئاتر کانون برقرار می شود تا همین مقدار را به عنوان یک دغدغه جویا شویم که چه عواملی بر تغییر سلیقه موسیقایی کودکان تأثیر گذاشته است؟ کریمی صارمی با لحنی که دیگر دلخور و تند شده است، پاسخ می دهد: بیش از 60هزار مدرسه در کشور وجود دارد که روز معلم را جشن گرفتند. از این تعداد 5تا، 3تا یا 2تا در یک جریانی یک فیلمی را پخش کرده اند که خود سیستم آموزش و پرورش اعلام کرده مدیر من دخالتی نداشته و بخش خصوصی خطایی انجام داده است. آن وقت 59هزار و 900 و خرده ای را نادیده می گیریم و دست می گذاریم روی او چندتایی که مشکل داشته و آن را بزرگ می کنیم! این درست نیست!
یعنی به نظر شما اتفاق کوچکی بوده است؟
من اصلاً نمی گویم اتفاق کوچکی بوده یا اتفاق بزرگی!
نظر کارشناسی شما چیست؟ این اتفاق معنی دار و مهمی است یا بی اهمیت؟ به عنوان رسانه به آن بپردازیم یا نپردازیم؟
من می گویم این اتفاق افتاده اما اتفاقات بزرگ تر از این هم در کشور افتاده که خیلی مهم است؛ مثلاً سالی 50تا نوار درحال تولید است و هیچ خبرنگاری اطلاعاتی از این تولیدات ندارد. شما به من اسم پنج نوار موسیقی کودک سال پیش را بگویید!
اتفاقی که برای آهنگ جنتلمن افتاد، برای کدام یک از این قطعات افتاده؟
مگر مطمئنید در آن 59هزار مدرسه چی گوش داده اند؟ البته مدرسه وظیفه ما نیست. تولیدات کانون در کانون مصرف می شود و یک مدرسه هم از جایی چیزی را می خرد و استفاده می کند؛ نباید که کل آموزش و پرورش زیر سؤال برود! در این 59هزارتا چقدر تلاوت قرآن پخش شده؟ چقدر از رشادت ها و شهادت ها صحبت شده؟ چرا از آن ها نمی گویید؟! چرا به این ها توجه نمی کنند و به آن یک مورد می پردازند؟! به نظر من دستی در کار است! در این شرایط کنونی در کشور دارند سیاه نمایی می کنند. در مورد آن آهنگ هم وزیر، تیم کارشناسی گذاشته و باید منتظر نظر آن تیم شد و بعد قضاوت کرد. اصلاً شما می توانید مطمئن باشید که آن تصاویر واقعی و مستند است؟ باید کارشناسی محتوایی، بصری و زمان و مکان صورت بگیرد؛ شاید اصلاً صداگذاری یا سینک فریم بوده! بالاخره این را داریم از فضای مجازی می گیریم! بگذارید کارشناسی شود و بعد بنشینیم در این شرایط بحران سیاسی کشور خودزنی کنیم! 10 تا نوار در شرایط بحران اقتصادی با چنگ و دندان تولید شده؛ این جریان را باید تقویت کنیم نه جریان سوخته را!
منبع: صبح نو
انتهای پیام/
شعارسال :با شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی درمورد بودجه ای که دولت در یکی، دو سال اخیر برای هنرهای نمایشی تخصیص داده، صحبت کردیم و گویا شدت تورم های اقتصادی و همچنین کم شدن حمایت دولت، باعث ایجاد محدودیت های مالی شدید برای هنر تئاتر شده است. طبیعی است که در ترسیم وضعیت اقتصادی امروز تئاتر، صحبت های ما به ورود سرمایه هایی مشکوک به این هنر هم کشیده شد. کرمی با به کار بردن واژه تئاتر لاکچری مشکل دارد و می گوید: ما قانونی برای نظارت بر هزینه های مالی بخش خصوصی در تئاتر نداریم. الان سالن های خصوصی ما فاقد آیین نامه مشخصی هستند، یعنی آیین نامه ای ندارند و ما هم سعی کرده ایم از سال گذشته آیین نامه ای را برای این گروه تدوین کنیم، اما خب به هر حال این خلأ قانونی را داریم، مخصوصا برای مواقعی که سرمایه گذار خصوصی وارد این حوزه می شود، در اینکه این سرمایه از کجا وارد شده، ما دچار خلأ قانونی هستیم .
با کرمی درمورد پررنگ شدن صحنه های نمایش با نمایشنامه های ترجمه ای هم صحبت کردیم که او با پذیرش این مساله، راه علاج را در حد همین گزاره خلاصه کرد که باید به هر طریقی نسبت به جریان نمایشنامه نویسی کشور توجه کنیم . متن گفت وگوی فرهیختگان با شهرام کرمی را در ادامه می خوانید .
واضح است که در یک سال اخیر با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بخش های مختلف فرهنگی نیز گرفتار مشکلاتی شده است. هنرهای نمایشی و به خصوص اداره کل هنرهای نمایشی چقدر تحت تاثیر محدودیت های اقتصادی قرار گرفته است؟
از سال گذشته اعتبارمان در حوزه تئاتر کم شد، سال 96 اعتبار مصوب ما 33 میلیارد بود و چیزی در حدود 25 میلیارد توانستیم اعتبار جذب کنیم. سال 97 اعتبار مصوب 25 میلیارد تومان شد، یعنی حدود هشت میلیارد تومان کسر شد، به اضافه اینکه سال 97 ما رقمی حدود هفت میلیارد بدهی سال گذشته را هم داشتیم. یعنی در سال گذشته با جذب 25 میلیارد، آن کسری هفت میلیارد و 200 میلیون تومانی سال 96 را هم تسویه کردیم. امسال هم آن چیزی که به ما گفتند، هنوز ابلاغ رسمی نشده، همان رقم سال 97 است، یعنی احتمالا اعتبار سال جاری مان 25 میلیارد تومان خواهد بود که البته محقق شدنش بستگی به شرایطی دارد، چون اعتباری مصوب می شود ولی اینکه اعتبار مصوبی چقدر جذب شود، بستگی به دولت دارد و اعتباری که سازمان برنامه و بودجه در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می گذارد. یکی از معضلات ما که بنده بارها به آن اشاره کردم، کاهش اعتبار سالیانه حوزه هنرهای نمایشی است، ما از سال گذشته سعی کردیم، برنامه هایمان را اولویت بندی کنیم و براساس آن اولویت، برنامه های اساسی مان را برگزار کنیم. اصلی ترین برنامه های ما که به آنها توجه کردیم، حمایت از تولید و اجرای جشنواره هایی مثل جشنواره تئاتر فجر، جشنواره عروسکی و کودک و نوجوان و خیابانی مریوان بود. در خیلی از حوزه ها صرفه جویی کردیم، مثلا در حوزه اعزام، سال گذشته سعی کردیم هزینه هایش را تعدیل کنیم. یک سری رویدادهای جدید داشتیم که اینها را کنسل کردیم و حتی در هزینه های اجرایی رویدادهای مختلف، صرفه جویی شد. اینها همه درشرایطی است که هزینه تولید آثار نمایشی، به نسبت سال های 96، 97 افزایش یافته و با افزایش نرخ تورم، به خصوص در اواخر سال 97، هزینه های تولید هم خودبه خود افزایش پیدا کرده است. الان یک تئاتر با دو بازیگر که یک نمایش دو نفره است، حداقل 60 تا 70 میلیون تومان هزینه تولید و اجرای آن است. خب این هزینه کردن خیلی سخت است، به خصوص برای هنرمندان تئاتر که درآمد دیگری غیر از اجرای تئاتر ندارند؛ ما هم محدودیت داریم و نمی توانیم حمایت کاملی از این گروه ها داشته باشیم و همین کار را خیلی سخت و دشوار می کند .
یک نکته وجود دارد، این وسط یک سری بازیگر هستند که در حوزه های دیگر هم فعالیت می کنند، یعنی شاید حکم کلی نتوانیم بدهیم که اوضاع برای همه در تئاتر سخت است، چون بعضی ها هستند که تئاتر برایشان حکم حیاط خلوت را دارد، یعنی مشکلات و سختی های مالی فقط برای یک سری از پیشکسوتان هنرهای نمایشی است .
ببینید، به نظرم نمی توانیم، این طور قضاوت کنیم که چه گروهی بیشترین لطمه را خواهد خورد، بعضی گروه های نمایشی مخاطب خاص خودشان را دارند، یعنی وقتی نمایشی را تولید می کنند، با استقبال خوبی مواجه می شوند. گیشه هزینه هایشان را تامین می کند، یک سری گروه های نمایشی هم هستند که مستقلند، گاهی اوقات تولیدات نمایشی نمی تواند از طریق گیشه، هزینه ها را تامین کند یا روند بین تولید و اجرا، زمان زیادی برایش صرف می شود یا هزینه زیادی را می برد، درنتیجه حتی گیشه هم نمی تواند هزینه ها را تامین کند . خب نیازمند حمایت دولتی هستند و ما باید حمایت شان کنیم، اما حمایت های ما محدود است. سال گذشته، سقف کمک هزینه به چند گروه محدود، 100 میلیون تومان بوده است، آن هم گروه هایی که بازیگران زیادی داشتند، خب این سقف درواقع، هزینه بسیار محدودی است. کار را سخت می کند و ضرورت دارد که ما بتوانیم اعتبار بیشتری را جذب کنیم. ولی از طرف دیگر باید شرایط اقتصادی کشور را هم درنظر بگیریم. بنابراین گروه ها در سطوح مختلف و در بخش های مختلف آسیب می بینند، نمی توانیم تفکیک کنیم و بگوییم چه گروه هایی آسیب می بینند .
در همین فضایی که شما ترسیم می کنید در اغلب موارد گیشه نمی تواند هزینه های تولید یک اثر را تامین کند، بخش خصوصی هم ورود کرده است. به نظر شما چرا بعضا سرمایه گذارانی که هیچ ربطی هم به تئاتر ندارند، علاقه مند شدند پول شان را اینجا خرج کنند. آیا درمورد ورود بخش خصوصی و این پول ها نظارتی وجود دارد؟
ببینید بخش خصوصی ورود می کند و ما قانونی برای نظارت بر هزینه های مالی بخش خصوصی در تئاتر نداریم. الان سالن های خصوصی ما فاقد آیین نامه مشخصی هستند، یعنی آیین نامه ای ندارند و ما هم سعی کردیم از سال گذشته آیین نامه ای را برای این گروه تدوین کنیم، اما خب به هر حال این خلأ قانونی را داریم، مخصوصا برای مواقعی که سرمایه گذار خصوصی وارد این حوزه می شود، در اینکه این سرمایه از کجا وارد شده، ما دچار خلأ قانونی هستیم . البته در حوزه تئاتر با توجه به اینکه گردش مالی وسیعی وجود ندارد، ما کمتر شاهد ورود این مدل سرمایه گذاری ها هستیم یا عده محدودی هستند. البته به نسبت گذشته، رشد داشته ولی به نسبت سینما و شبکه نمایش خانگی، گروه های محدودی هستند و ما در این حوزه دچار خلأ قانونی هستیم .
تشخیص و تایید هویت سرمایه گذار هم، در حیطه مسئولیت شما نیست؟
نه، ما برای تولید نمایشی، مطابق قانون و مطابق مصوبه 341، با تقاضای مدیر سالن اقدام می کنیم و کارگردان را به عنوان صاحب اثر به رسمیت می شناسیم. ما در ارزیابی یک کار، کارگردان را به عنوان صاحب اثر می شناسیم .
خب اگر مشکلات احتمالی پیش بیاید، درواقع باز هم از لحاظ قانونی کارگردان باید جوابگو باشد؟
بله، اگر هم مشکلی پیش بیاید، صاحب اثر کارگردان است .
آقای کرمی، نکته ای که در چند سال اخیر، احتمالا خودتان هم دیده اید و به آن پرداخته شده است، هر چند درصد و نسبتش در مقایسه با کارهای دیگر، کمتر بوده، همین تئاترهای لاکچری است. گویا شروع کار این تئاتر ها با انتقاد بود ولی بعد انگار در سطح وزارتخانه این مقاومت شکسته شد و این تئاترها پذیرفته شدند .
البته من ترجیح می دهم واژه تئاتر تجاری را به کار ببرم. وقتی تئاتر توسعه پیدا می کند، طبیعی است جنبه های تجاری، سرمایه گذاری و فروش گیشه اهمیت پیدا می کند و در سراسر دنیا هم گونه ای به اسم تئاتر تجاری وجود دارد که هزینه هایش از طریق گیشه تامین می شود. تئاترهای تجاری هم طبیعی است که تمام برنامه ریزی ها، هویت و ماهیت شان مبتنی بر جذب تماشاگر بیشتر باشد . ما تئاتر را به عنوان یک هنر فاخر، صاحب اندیشه می شناسیم که قرار است به مخاطب فکر و ایده ای را انتقال دهد. درواقع تئاتر را به عنوان یک جریان فرهنگی موثر می شناسیم. اما تئاتر تجاری، گهگداری برای جذب تماشاگر ملاکش فقط رضایت مخاطب می شود و شاید به آن حوزه ادبیات و اندیشه کمتر توجه کند . با این وجود، این حرف بدان معنی نیست که ما نباید از جنبه های جذب مخاطب بهره نبریم، خیلی از آثار نمایشی با جنبه های تجاری تولید می شوند، ولی جنبه های هنری قوی دارند. اینکه بگوییم تئاتر ویژه یک گروه خاصی شود، به گفته شما می شود همان تئاتر لاکچری! این خطری است که تئاتر را تهدید می کند، اما به هر حال طبیعی است که سرمایه گذارها سعی می کنند با جذب سلبریتی ها و تعداد زیادی از هنرمندان حرفه ای، نمایشی را آماده کنند که با تبلیغات وسیع و سالن های بزرگ بتواند مخاطب بیشتری را جذب کند .
و البته با قیمت بلیت بالاتر؟
این مبحثی دیگر است که می توانیم به آن به طور جدا گانه بپردازیم. اما نکته ای که حائز اهمیت است و جای نگرانی دارد، اینکه ما تئاتر را از دسترس گروهی خارج کنیم و بیشتر برای یک گروه خاص دیگر این دسترسی فراهم شود . اینجاست که می توانیم بگوییم تئاتر لاکچری ایجاد شده که این نه سیاست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نه اینکه هنرمندان خواهان چنین وضعیتی هستند . اما با تنوع و گستردگی نمایش های دیگر و شبی 140 اجرا از تئاترهای متنوع در تهران، به نظرم شاید این هنوز تبدیل به یک تهدید نشده است. الان تئاتر برای گروه های مختلف در سطح شهر تهران داریم. نمی توانیم بگوییم تئاترمان فقط جنبه تجاری دارد. سالن های خصوصی زیادی داریم و تنوع خوبی هم در تولیدات تئاتری داریم .
به لحاظ کمی موافقم که ممکن است نسبت تئاترهای لاکچری به 140 اجرای دیگر، دیده نشود، اما از لحاظ کیفی به نظر شما اثرش را روی مردم و جامعه نمی گذارد؟
بله، به هر حال روی مخاطب اثر می گذارد. بنده عرض کردم اگر تئاتر، قالبش تجاری شود، می تواند به تئاتر کشور آسیب بزند. اما معتقدم اگر بتوانیم این حمایتی را که داریم، وسیع تر و اعتبار بیشتری را جذب کرده و از تئاترهای مبتنی بر جنبه های اندیشه محور حمایت کنیم، این آفت کمتر تئاتر را تهدید خواهد کرد .
یعنی اگر بودجه تئاتر اضافه شود، این تئاترهای تجاری کمتر می شوند؟
بله، دقیقا همین مساله درست است .
چند وقت پیش، از یک بسته قانونی اسم برده بودید که برای تصویب آماده می شود. در حال حاضر آن بسته قانونی در چه مرحله ای است. اگر تصویب شود چه اتفاقی برای هنرمندان می افتد؟
از سال گذشته سعی کردیم یک سری از آیین نامه ها را تدوین کنیم، مثل آیین نامه سالن های خصوصی، شورای صنفی هنرهای نمایشی، آیین نامه تئاتر کمدی و... اینها برای تعیین ضوابط، چارچوب و قاعده فعالیت در این حوزه ها تدوین شد تا کار در این حوزه ها را تسهیل کند. مثلا شورای صنفی هنرهای نمایشی کمک می کند نرخ بلیت بتواند بر هنر نمایشی ارزش گذاری کرده و سالن های تئاتر را درجه بندی کند. در این حوزه، اداره کل هنرهای نمایشی، خلأ قانونی دارد و نمی تواند وارد شود؛ ولی شورای صنفی می تواند تصمیم گیری کند و در این زمینه ورود کرده و خلأ قانونی اش را پر کند. ما از سال گذشته، این آیین نامه ها را تدوین کردیم و در مراحل حقوقی قرار دارد. بعضی از اینها به جهت نقص حقوق برخی سالن دارها و اصناف هنری، رد شده است و از ما خواستند که آنها را بازنگری کنیم. دنبال این هستیم که این خلأهای قانونی را برطرف کنیم و اگر بتوانیم آیین نامه ها و چارچوبی را در راستای قوانین هنری تدوین کنیم، فعالیت های نمایشی، فعالیت مستقل و قابل دفاعی خواهند شد .
یعنی این تغییرات را خود هنرمندان حس خواهند کرد؟
بدون شک در روند رشد و توسعه تئاتر خیلی نقش خواهد داشت .
چقدر خوشبین هستید که امسال این اتفاق بیفتد؟
چون اینها در حال طی روند حقوقی است، واقعیت این است که ما کمی با دایره حقوقی مان دچار اختلاف نظر شدیم، امیدوارم امسال بتوانیم اینها را تدوین و ابلاغ کنیم .
در چند سال اخیر، با تغییر شکل ترجمه نمایشنامه مواجه بودیم و تعداد زیادی نمایشنامه خارجی ترجمه شده است و به تبع بیشتر آثاری که روی صحنه می روند از همین ترجمه هاست. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟ این براساس سلیقه مخاطب، اتفاق می افتد یا اینکه متن های ترجمه قوی تر هستند یا اینکه ما در نمایشنامه نویسی در ایران ضعیف عمل کرد ه ایم؟
یکی از مشکلاتی که متاسفانه در حوزه هنرهای نمایشی، چند سالی است به عنوان آفتی گرفتار آن شد ه ایم، همین معضل نمایشنامه نویسی است. تقریبا درام نویسی ما دچار ضعف شده و جریان نمایشنامه نویسی ما نیز به شکلی به حاشیه رانده شده است و کمتر به حوزه درام نویسی بها می دهیم. این ضعف در 10 سال اخیر به مرور در تئاتر ما گسترش یافته است. به خاطر همین است که اجرای نمایشنامه های ترجمه ای و نمایشنامه های اقتباسی زیاد شده است. حتی نگارش نمایشنامه ها با زبان ترجمه ای، یعنی نمایشنامه هایی که تحت تاثیر ادبیات سایر کشورها نوشته می شوند یا نمایشنامه های ژورنالیستی زیادند . خیلی اهمیت دارد که ما به زیرساخت اصلی هنر تئاتر و به خصوص بنیادی ترین بخش تئاتر یعنی نمایشنامه اهمیت بدهیم. نکته شما درست است و ضرورت دارد که ما به هر طریقی شده به جریان نمایشنامه نویسی کشور توجه کنیم؛ چه حمایت از نمایشنامه نویسان پیشکسوت و چه نمایشنامه نویسان جوان .
نکته آخر اینکه ما شفافیت در بحث درآمدها و بلیت فروشی را جز در برخی سالن ها در بقیه موارد نمی بینیم حتی در شهرهای مختلف. این نباید ساختاری منظم داشته باشد که اینها شفاف درآمدهایشان را اعلام کنند؟
چرا باید این اتفاق بیفتد و این گام را هم برداشته ایم، به زودی در همین سالن های تهران، برنامه های فروش بلیت شان را اعلام می کنند. در مصاحبه ای هم اعلام کردم ما میزان درآمد و بلیت فروشی سالن های نمایش را اعلام می کنیم که در همین ماه این امر اتفاق خواهد افتاد .
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه فرهیختگان، تاریخ انتشار9تیر 98 ، کدخبر: 174425 ، newspaper.fdn.ir
به گزارش خبرنگار ایلنا، خردادماه سال گذشته، همزمان با برگزاری جام جهانی روسیه که تیم ملی فوتبال ایران نیز در آن حضور داشت، طی تفاهم نامه ای با فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته شد که به مناسبت حضور تیم ایران، بنیاد رودکی سرودی را برای تیم ملی فوتبال کشورمان آماده سازی کند و برای اجرای آن و همراهی با فوتبالیست ها، تعدادی از اعضای ارکسترهای سمفونیک و ملی را به روسیه اعزام کنند. در همین راستا، تفاهم نامه ای میان علی اکبر صفی پور (مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی) و آلکساندر سرگییویچ ساکولوف (رئیس کنسرواتوار دولتی چایکوفسکی) امضا شد و در نهایت سالار عقیلی، اعضای ارکسترها و تیم همراه که تعدادشان بیش از صد نفر بود به روسیه اعزام شدند. شرکت هاکوپیان نیز به عنوان اسپانسر با مسئولان بنیاد رودکی همکاری کرد و در نهایت با صرف مبلغی بیش از 2/5 میلیارد تومان پروژه روسیه به سرانجام رسید.
اعزام هنرمندان و تعامل فرهنگی با کشور روسیه و حمایت از تیم ملی فوتبال ایران توسط فعالان فرهنگی و هنری کشور به خودی خود امری پسندیده است؛ با این حال در همان مقطع و پس از آن حاشیه هایی در پی داشت. مهم ترین اتفاق این بود که با وجود آنکه موسسه هاکوپیان به عنوان اسپانسر تمام هزینه ها را متقبل شده بود، اما عوامل برگزارکننده از بودجه تخصیص یافته به بنیاد رودکی مبلغی بیش از پانصد میلیون تومان هزینه کرده بودند. این اتفاق زمانی ایجاد سوال کرد که مسئولان بنیاد رودکی در گزارش مالی سال 1396 به بودجه هزینه شده برای به سرانجام رساندن پروژه روسیه اشاره کرده بودند، بی آنکه به جزییات آن بپردازند. خبرگزاری ایلنا، طی گزارشی در روز دوم تیرماه به جزییات این اتفاق و ابهامات مالی آن پرداخته بود که احمد پسندیده (ذیحساب و مدیر امور مالی بنیاد رودکی) در همین راستا برای شفاف سازی و رفع ابهامات موجود به تشریح موضوع پرداخت و درباره چگونگی و جزییات پیش پرداخت پانصد میلیون تومان از بودجه بنیاد رودکی برای اعزام اعضای ارکسترها و ساخت آهنگ تیم ملی، توضیح داد.
احمد پسندیده در ابتدای سخنانش به ایلنا گفت: بنیاد فرهنگی هنری رودکی، تنها موسسه زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که با تأیید مجلس شورای اسلامی و تصویب شورای نگهبان تشکیل شده و اساسنامه آن به تصویب هیئت وزیران رسیده است.
وی درباره چگونگی نظارت بر امور مالی بنیاد فرهنگی، هنری بنیاد رودکی گفت: رسیدگی و نظارت بر حساب و کتاب بخش مالی پروژه های بنیاد رودکی، توسط سازمان حسابرسی انجام می شود. یعنی اینکه بنیاد فرهنگی، هنری رودکی بر خلاف سایر دستگاه ها که توسط موسسات حسابرسی، حسابرسی می شوند، طبق ماده 14 اساسنامه سازمان حسابرسی توسط بازرس و حسابرس قانونی انجام می شود و مسئولان و بازرسان سازمان حسابرسی بر پرونده های مالی و جزییات آنها نظارت کامل و دقیقی دارند.
مدیر امور مالی بنیاد رودکی با تاکید بر اینکه دریافت درجه کیفی مطلوب از سازمان حسابرسی بسیار سخت و دشوار است، گفت: حساب و کتاب مسئولان این سازمان دولتی بسیار دقیق و جز به جز است و بازرسان مربوطه همه پرونده ها و اسناد مالی موجود را مورد بررسی و تشریح قرار می دهند و در این باره اغماض نمی کنند. این درحالی است که صورت های مالی بنیاد فرهنگی، هنری رودکی، طی سه سال متوالی از بازرسان قانونی این سازمان که طبق استاندارادهای حسابداری به ارزیابی امور مالی می پردازند، درجه مطلوب دریافت کرده است که اتفاق خوبی است و برای هر موسسه و سازمانی رخ نمی دهد.
پسندیده در ادامه، درباره بخش مالی و رویه اداری پروژه اعزام ارکسترها به روسیه توسط بنیاد رودکی، گفت: در مقطعی که تصمیم گرفتیم اعضای ارکسترها را به روسیه اعزام کنیم برای جذب اسپانسر با شرکت ها و موسسه های مختلف، از بانک های مختلف و شرکت های معتبر تا برندهای مطرح، مذاکره و نامه نگاری کردیم که اسناد و مدارک همه آنها موجود است. تا اینکه درنهایت با برند هاکوپیان به توافق رسیدیم.
وی درباره چگونگی رایزنی با آهنگسازان و خوانندگان جهت ساخت سرود تیم ملی فوتبال نیز گفت: در آن مقطع از 11 شاعر دعوت به عمل آوردیم که پس از طی این روند و توافقات انجام شده، شعر سرود نوشته شد و آهنگی نیز برایش ساخته شد.
مدیر امور مالی بنیاد رودکی افزود: ساخت آهنگ تیم ملی و کارهای مربوط به این بخش هزینه های زیادی در پی داشته که تمام اسناد و مدراک آن به طور دقیق موجود است.
وی افزود: برای اعزام هنرمندان و دیگر اعضای پروژه روسیه نیز با آژانس هایی که در خطوط هوایی روسیه کار می کنند، رایزنی های مختلفی انجام دادیم و تلاش مان این بود که با کمترین مبلغ این بخش را ساماندهی کنیم؛ لذا همزمان با این روند از آژانس های روسیه نیز استعلام کردیم تا در نهایت به آژانس مورد نظر رسیدیم و با آنها توافق کردیم. در این بخش نیز تمام نامه ها و اسناد مکتوبِ مقایسه قیمت ها، جهت پرداخت کمتر موجود است.
پسندیده درباره دلایل به عهده گرفتن بخشی از بودجه مربوطه توسط بنیاد رودکی برای اعزام ارکسترها به روسیه که در گزارش مالی سال 1396 نیز به آن اشاره شده، گفت: در سال 1396جهت تسریع اموری مانند ساخت سرود، گرفتن بلیت و اجاره هتل و سالن های اجرا در سه شهر سن پترزبورگ، مسکو و کازان (طبق قرارداد و اخذ تضمین معتبر) باید مبالغی را به عنوان پیش پرداخت به مسئولان هربخش ارائه می کردیم که این اتفاق افتاد و در بخش های مختلف بیش از پانصد میلیون تومان پرداخت شد که رقم دقیق آن 5452200000 است.
وی درباره پرداخت مبلغ فوق، طی توضیحات بیشتر گفت: پیش پرداخت مذکور بخشی از هزینه های اعزام است و به معنی پرداخت خارج از قرارداد با شرکت هاکوپیان نیست، چراکه مبالغ مربوط به حامی مالی، ابتدا به حساب بنیاد واریز می شود و سپس به صورت تدریجی از حساب بنیاد هزینه می شود. به بیان دیگر وصول مبالغ حامی مالی در طول یک سال انجام شده است. یعنی سه ماهه چهارم سال نود وشش و نه ماه سال نودوهفت این مبالغ به حساب بنیاد رودکی واریز شده و در طول همین مدت و به تدریج هزینه ها پرداخت شده است.
ذیحساب و مدیر امور مالی بنیاد فرهنگی هنری رودکی با اشاره به اینکه لیست بخش های مختلف و ریز هزینه های آنها به صورت مکتوب موجود است، به موارد ذیل اشاره کرد و گفت: حق الزحمه شاعران، سرود تیم ملی (سفارش ساخت آهنگ اعم از دستمزد خواننده، نوازندگان، آهنگسازی و ضبط سرود)، طراحی و چاپ پوستر، استند، بروشور،، پارتیوتر، کارت دعوت، اجاره لوازم و تجهیزات، رونمایی سرود تیم ملی در تالار وحدت، اقامت اعضای ارکستر در سه شهر روسیه، بلیت هواپیمای اعضای ارکسترها و مسئولان همراه با آنها، عوارض خروج از کشور اعضای ارکستر و تیم همراه، ترانسفر اعضای ارکسترها به روسیه، غذا و سرویس های رفاهی اعضا در روسیه، حق ماموریت گروه اعزامی تمام مواردی هستند که مشمول هزینه بوده اند و اسناد و ارقام همه آنها موجود و قابل ارائه است و به زودی منتشر خواهد شد.
بنا به گفته روابط عمومی بنیاد فرهنگی، هنری رودکی، لیست ریز هزینه پیش پرداخت های سفر اعضای ارکسترها به روسیه و مبالغی که صرف ساخت آهنگ تیم ملی فوتبال در جام جهانی 2018 شده، به زودی ارائه می شود و در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در پی انتشار خبری با عنوان تمرین رقص و اختلاط به بهانه نمایش آرش کمانگیر در تاریخ نهم تیرماه 98 در فضای مجازی و برخی پایگاه های خبری؛ روابط عمومی پردیس تئاتر تهران توضیحاتی جهت تنویر افکار عمومی ارائه داد.
• نمایش منم آرش به کارگردانی نیما خسروی هنوز مجوز اجرای عمومی را از شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی دریافت نکرده است. این نمایش در بازبینی اولیه که توسط مجموعه پردیس تئاتر تهران اتفاق افتاد تمامی تذکرات لازم مبنی بر حرکات نمایشی غیر مرتبط، رعایت شئونات اسلامی، عدم استفاده از موسیقی غیر مرتبط، استفاده از آرایه های کامل لباس و چهره را دریافت کرده بود. قرار بر این بود که بازبینی نهایی نیز با حضور شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی طی روزهای آتی و با رفع موارد تذکر داده شده صورت گیرد.
• متن نمایش منم آرش از نهاد رسمی مرتبط دارای مجوز است و تا زمان تایید نهایی اجرا توسط شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی با مجموعه پردیس تئاتر تهران فقط به عنوان محل تمرین قرارداد ثبت شده دارد. مبتنی بر مفاد این قرارداد و آنچه در بند قبل اشاره شد کارگردان این نمایش می بایست از مفاد این قرارداد مبنی بر رعایت ضوابط و شئون اخلاقی به عنوان یکی از ضوابط حین تمرین رعایت های لازم را اجرایی می کرد که متاسفانه با وجود دریافت تذکرهای لازم در این مورد در انجام آن مرتکب قصور و بی اخلاقی شده است. مدیریت مجموعه پردیس تئاتر تهران هم در اقدامی توقف و ادامه همکاری با این نمایش را در دستور کار قرار داده است.
• همچنین لازم به ذکر است فیلمی که از تمرین این نمایش منتشر شد در روز تعطیل گرفته شده است؛ به استناد فیلمی که منتشر شده آنچه که مشهود و واضح است؛ این فیلم نیز به شکل غیرقانونی توسط گروه نمایشی تهیه شده است. طبق قواعد اجرایی پردیس تئاتر تهران که گروه نمایشی ملزم به رعایت آن بوده است اجازه هر گونه فیلمبرداری از تمرین و اجرای نمایش باید با هماهنگی مجموعه صورت پذیرد که در این مورد هیچ گونه هماهنگی اتفاق نیفتاده و به شکلی واضح فیلم منتشر شده توسط گروه نمایشی تهیه شده است.
پردیس تئاتر تهران به جهت تخطی گروه نمایشی منم آرش از مفاد قرارداد منعقده ضمن انعکاس موارد تخلف به اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری حقوقی و طرح شکایات در مراجع ذی صلاح قانونی به جهت صدمه به هویت فرهنگی هنری این مجموعه را در دستور کار قرار داده است.
به همین منظور خبرنگار بخش تجسمی ایسنا با 9 مجسمه ساز کشور تماس گرفت تا از موضع آنها در قبال این مجوز آگاه شود. در این میان برخی از مجسمه سازان با این مجوز موافق و برخی نیز صدور آن را بیهوده می دانستند که در ادامه نظرات آنها را می خوانید:
مجوزی برای معافیت مالیاتی
در قدم اول با عباس مجیدی رئیس هیئت مدیره انجمن مجسمه سازان ایران تماس گرفتیم تا درباره این مجوز توضیحاتی را به ما ارائه دهد. او می گوید: صدور این مجوز تبدیل به یک سوءتفاهم بزرگ شده است. هنرمندان همیشه برای فعالیت خود آزاد هستند و هیچ کسی نمی تواند برای آنها مجوزی صادر کند. این مجوز یک گواهی برای همکاری مجسمه سازان با نهادها و ارگان های خاص است که ما آن را از ارشاد گرفته ایم. زیرا خیلی وقت ها که مجسمه سازان با نهادهای مختلف کار می کردند با وجود اینکه از مالیات معاف بودند ولی مالیات از طرف وزارت دارایی به آنها تحمیل می شد و این سازمان نمی پذیرفت که طبق ماده 139 اصلاحی قانون، هنرمندان از پرداخت مالیات معاف هستند، در نهایت نیز از آنها می خواست که مجوزی برای معافیت مالی خود ارائه دهند.
مجیدی ادامه می دهد: به همین دلیل هنرمندان یک گواهی از ارشاد می گرفتند تا طبق آن از پرداخت مالیات معاف شوند. در همین راستا انجمن مجسمه سازان با موافقت ارشاد مجوزی را تنظیم کرد تا هر مجسمه سازی که مایل است آن را دریافت کند و به واسطه آن مانعی برای اخذ قرارداد نداشته باشد و در عین حال از پرداخت مالیات معاف باشد. به طور کلی این مجوز مانعی برای فعالیت هنرمند ایجاد نخواهد کرد و هرگونه ادعایی در این باره صحت ندارد.
کسی فعالیت مجسمه ساز را محدود نخواهد کرد
در ادامه با کامبیز صبری از اعضای انجمن مجسمه سازان صحبت کردیم و نظر او را نیز در این باره جویا شدیم. صبری اظهار می کند: من تا به حال نقد خاصی درباره صدور این مجوز نشنیده ام. به نظر من اگر نقدی در این باره وجود داشته باشد به ترس برخی هنرمندان برای محدود شدن فعالیتشان در آینده برمی گردد. درواقع برخی از هنرمندان از این امر هراس دارند که مبادا کم کم گفته شود تنها هنرمندی که مورد تأیید وزارت ارشاد است می تواند نمایشگاه برگزار کند. گرچه که این امر اتفاق بعیدی است؛ زیرا در حال حاضر عکاسان، گرافیست ها، نقاشان و ... هنرمندان حوزه های دیگر می توانند به راحتی نمایشگاه مجسمه سازی برگزار کنند و کسی هم کاری به آنها ندارد و به مجوز هم نیازی ندارند.
این هنرمند اضافه می کند: همچنین گاهی در قراردادهای مجسمه های شهری با ارگان های دولتی می بینیم هنرمندان حوزه های دیگر طرف قرارداد هستند و مانعی هم وجود ندارد چون همه چیز به ارزش کار هنری آنها و قابلیت خود هنرمند بازمی گردد. بنابراین من خیلی متوجه نمی شوم که چرا باید نگرانی یا انتقاد خاصی برای این مجوز وجود داشته باشد. چون کل این اتفاق رویداد مثبتی است و ما نمی توانیم به دلیل ترس هایمان درباره آینده این اتفاق مثبت، قضاوت منفی کنیم.
او در ادامه این امر را به تشکیل تعاونی ها نسبت می دهد و می گوید: تعاونی ها همیشه باعث برد جمعی می شوند ولی اینکه بخواهیم از ترس به فساد کشیده شدن آن در آینده هیچگاه یکی از آنها را تشکیل ندهیم، به جایی نخواهیم رسید. این مجوز یک گواهی است برای فعالیت هنرمند در یک کارگاه بزرگ یا همکاری او با یک نهاد خاص که اگر مسئولی درباره علت کار کردن او در آنجا سوال کرد، بتواند مجوزش را برای ادامه فعالیت خود رو کند و آن افراد متوجه شوند که او دارای یک شغل مستقل با تأیید وزارت ارشاد است.
صبری نیز همانند مجیدی از کاربرد این مجوز برای معافیت مالیاتی هنرمند مجسمه ساز می گوید و تصریح می کند: همچنین این مجوز یک هویت شغلی برای فرد ایجاد می کند. وقتی که به تاریخ هنر نگاه کنید متوجه می شوید که در یونان باستان زمانی که هنوز امپراتوری یونان قدرت نگرفته، نقش روی سکه ها فردی را نشان می دهد که جلوی یک سردیس نشسته و در حال شکل دادن به آن است. درواقع یک تاریخ 3000 ساله برای مجسمه سازی وجود دارد که از آن زمان آن را به عنوان یک شغل حساب می کند. حال ما در کجای تاریخ خود از مجسمه سازی به عنوان یک شغل یاد کرده ایم؟ به همین دلیل حساب کردن مجسمه سازی به عنوان یک شغل اتفاق مهمی است.
اثر هنری کامبیز صبری
هنرمند قابل را چه به مجوز؟
کوروش گلناری که در گذشته طی سه دوره دبیر انجمن مجسمه سازان بوده و اکنون دیگر با این انجمن در ارتباط نیست، نظری مخالف دو هنرمند قبلی دارد و بیان می کند: به نظر من اگر یک مجسمه ساز واقعاً هنرمند باشد، نیازی به چنین مجوزهایی ندارد. ولی وقتی که فرد کم توان است، مدام باید خودش را به فضای دولتی وصل کند. من خودم به شخصه هیچ نیازی احساس نمی کنم که بخواهم چنین مجوزی دریافت کنم؛ چون کار خودم را انجام می دهم. هیچ هنرمندی هم در هیچ جای دنیا دریافت چنین مجوزی را قبول نخواهد کرد چون کار هنری یک فعالیت شخصی است و به مجوز کسی نیاز ندارد. از طرفی هنرمند برای قرارداد بستن با ارگان های خاص به عنوان یک شخص حقیقی می تواند این کار را انجام دهد و مانعی نخواهد داشت. معمولاً هم هنرمندان از پرداخت مالیات معاف هستند و نیازی به این مجوز ندارند.
اثر هنری کوروش گلناری
مجوزی برای تأسیس کارگاه های مجسمه سازی
قدرت الله عاقلی ، یکی دیگر از هنرمندان مجسمه ساز، درباره این مجوز می گوید: به نظر من درباره ی مجوز فعالیت مجسمه سازی یک کج فهمی به وجود آمده است؛ چون تا آنجا که من می دانم این مجوز برای تأسیس کارگاه است نه برای ساخت مجسمه. درواقع کسانی که کارگاه مجسمه سازی دارند بیشتر روی پروژه های شهری کار می کنند و مانند کسانی که کارگاه های صنعتی دارند با کمک این مجوز می توانند به صورت قانونی فعالیت های شهری خود را انجام دهند. ولی به طور کلی هر کسی که می خواهد می تواند مجسمه خود را بسازد و کسی هم نمی تواند جلوی او را بگیرد؛ چون برای یک کار کوچک نمایشگاهی هر کسی حتی در زیرزمین خانه خود هم می تواند کار کند و اصلاً نیازی به مجوز نیست.
او ادامه می دهد: این مجوز چیز بدی نیست. زیرا وقتی که هنرمندی کارگاه مجسمه سازی دارد و یک مأمور مالیاتی از او بخواهد مالیات پرداخت کند، پروسه اثبات معافیت مالیاتی او طولانی خواهد بود، ولی با داشتن مجوز دیگر دچار این مشکلات نخواهد شد.
اثر هنری قدرت الله عاقلی
مجوز ارشاد حتماً اعتبار خواهد داشت
هومن بابایی زاده یکی از مجسمه سازانی است که این مجوز را دریافت کرده و درباره آن می گوید: خیلی به جزئیات این مجوز وارد نیستم. فقط در این حد می دانم که صادرکننده آن وزارت ارشاد است. به همین دلیل نباید قائم به فرد باشد و باید اعتبار داشته باشد. من این مجوز را برای معافیت مالی و دردسر نکشیدن در این باره گرفتم. چون ممکن است در زمان فروش مجبور شویم توضیح دهیم که اثرمان کار هنری است نه صنعتی، ولی با این مجوز می توان آنها را متقاعد کرد که نیازی به پرداخت مالیات نیست. در غیر این صورت اگر یک هنرمند بخواهد در جایی نمایشگاهی برگزار کند هیچ گاه نیازی به گرفتن مجوز ندارد. چون یک گالری دار تنها درباره رزومه کاری هنرمند و فعالیت هایی که قبلاً داشته از او می پرسد. این مجوز یک چیز اضافه بر سازمان است که برای مسائل مالیاتی به کمک هنرمند می آید.
اثر هنری هومن بابایی زاده
این مجوز دوندگی هنرمندان برای بازگشت پولشان را حذف می کند
قدرت الله معماریان، مجسمه ساز نیز می گوید: قرار بوده که مالیات از هنرمندان سلب شود، اینگونه هم بوده ولی می گفتند که خودتان بروید و قضیه را پیگیری کنید تا پولتان را پس بگیرید. واقعیت اینجاست که اگر قرار است هنرمندان مالیات و عوارض را نپردازند چرا دیگر آن را می گیرند؟! به این فکر کنید که ما یک مجسمه را ظرف یک ماه یا دو ماه می سازیم بعد برای اینکه مالیات را از پول ما کسر کرده اند باید پنج یا شش ماه هم برای برگشت پولمان دوندگی کنیم. برای خود من پیش آمده که مالیات از پولم کسر شده و آنقدر برای پس گرفتن آن اذیت شدم که از بازگشتش صرف نظر کردم.
او ادامه می دهد: در واقع این اقدام انجمن پیشگیری برای رخ دادن چنین آسیب هایی بوده است، وگرنه نمی توان با این مجوزها فعالیت هنرمند را محدود کرد. اگر فعالیت یک هنرمند محدود شود، یک جامعه بیمار خواهد شد. این امر مانند متوقف کردن طبابت یک پزشک است. در حال حاضر بیشتر هنرمندان محل مناسبی برای فعالیت خود ندارند چون اگر بخواهند مالیات پرداخت کنند آن قدری از فروش آثار خود درآمد نخواهند داشت که بخواهند پولی هم برای مالیات بدهند. به عنوان مثال اگر خود من، هنرمند حوزه هنری نبودم کارگاهی برای فعالیت نداشتم. به همین دلیل برخی از هنرمندان وقتی که سفارش می گیرند مجبور می شوند برای مدت کوتاهی جایی را برای انجام آن پروژه اجاره کنند و وقتی که کارشان تمام شد فوری آنجا را پس دهند. در ادامه هم ممکن است هشت یا 9 ماه بیکار باشد. در نتیجه بودجه ای برای تهیه محل کار ثابت نخواهند داشت.
به جای این مجوزها از حقوق هنرمندان دفاع کنید
علیرضا آسانلو که سابقه ساخت سردیس هایی از مشاهیر را در کارنامه کاری خود دارد، صدور این مجوز را امری بیهوده می خواند و اظهار می کند: به نظر من این مجوز دردی از هنرمندان را دوا نخواهد کرد. چون سیستم دولتی بسیار گزینشی است و غیرمؤثر فعالیت می کند.
او ادامه می دهد: ارگان مهمی مثل شهرداری که امکانات و سرمایه دارد و توانایی انجام کارهای مهم و ماندگار شهری را دارد، این کار را نمی کند گرچه که این امر در کشورهای پیشرفته دیده می شود. همه اقدامات سیستم های دولتی شوآف هستند و برای خودشان هزینه ای ندارند و هنرمند هیچ وقت سر در نمی آورد که فلان کاری که دولت قصد انجام آن را دارد چه سودی برای او دارد و چه کمکی خواهد کرد؟ زیرا تنها برای خود دولت منفعت خواهد داشت. اگر دولت مقداری با یک رویکرد کارشناسانه عمل کند و روی کاری که قصد انجام آن را دارد فکر کند، می تواند به جای محدودیت هایی که قصد دارند ایجاد کنند و در کنار آن از کار هنرمندان سر در بیاورند، کارهای موثرتری انجام دهند تا در این شرایط سخت که یک هنرمند مجسمه ساز مبارزه می کند تا بتواند اثر هنری خلق کند، از او حمایت شود.
آسانلو اظهار می کند که هنرمند در کشور ما یک مبارز است چون باید مراقب خط قرمزها، سلایق و عقاید مختلف باشد و اگر در نهایت زرنگ باشد شاید بتواند از این راه کسب درآمد کند. به نظر او این مجوز کار بیهوده ای است و منفعت مشخصی ندارد چون هنرمندان در نهایت از مالیات معاف هستند.
او در ادامه مثالی از پایمال شدن حقوق هنرمندان بیان می کند: چند سال پیش با خانه هنرمندان قراردادی بستم تا سه مجسمه از چهره های مرتضی ممیز، استاد غلامحسین امیرخانی و جلیل شهناز بسازم. این مجسمه ها را ساختم ولی کسی حتی نیامد کارها را ببیند. در صورتی که با من قرارداد داشتند و تعهد مالی و اخلاقی داشتند. چند بار به خانه هنرمندان رفتم تا بدانم چرا کارشان را تحویل نمی گیرند ولی در نهایت با یک پوزخند مرا از سر خود باز کردند. اگر قرار است ساختاری مشخص شود، بهتر است از حقوق هنرمندان دفاع شود و جایی باشد تا مانع پایمال شدن حقوق آنها شود؛ البته سیستم ها در کشور ما ناکارآمد هستند. اگر قرار است مسئله ای از لحاظ حقوقی حل شود، بهتر است ساختار رسیدگی به حقوق هنرمند را بهبود ببخشند. این قبیل کارها تنها باعث هدر رفتن زمان و انرژی است. به همین دلیل به نظر من هنرمندان در انزوا و تنهایی موفق ترند تا زمانی که بخواهند با سیستم های دولتی کار کنند؛ مگر اینکه روابطی در سیستم های دولتی داشته باشند.
علیرضا آسانلو
این مجوز در آینده راه گشای مشکلات مجسمه سازان خواهد بود!
بیژن غنچه پور نیز که پیش از این از اعضای هیئت مدیره انجمن مجسمه سازان ایران بود، در این باره عنوان کرد: این مجوزها در حال حاضر کارکرد کمی دارند. یعنی تنها در حد معافیت مالیاتی یا چیزهایی از این دست. ولی می تواند گسترش پیدا کند. از این نظر که در واقع ایده ای که برای طراحی مجوزها وجود داشت، ایده ای بود که تمام مشاغل و صنف های دیگر نیز آن را دارند و ما آن را نداشتیم. اینکه یک دولت به عنوان یک نهاد بالادستی شغل مجسمه سازی را به رسمیت بشناسد و به آن مجوزی برای فعالیت اهدا کند که با توجه به آن فرد صاحب شغل از پرداخت مالیات معاف شود، امر مثبتی است. همچنین این مجوز می تواند در آینده شامل مزایایی برای کاهش قیمت متریال کار مجسمه سازی و مسائلی این چنینی شود.
او ادامه می دهد: همچنین درخواست هایی که انجمن از دولت دارد می تواند با وجود این مجوز صورت بگیرد. دولت ها در قبال مشاغل مختلف وظایفی دارند. تا وقتی که چنین مجوزی از اساس وجود نداشته باشد، امکانی هم برای ساختن چنین امکاناتی وجود نخواهد داشت. این مجوز هم از این به بعد چه باشد و چه نباشد در روند کاری مجسمه ساز خللی وارد نخواهد کرد و تنها امکانی برای دریافت امکانات بیشتر از نهادهای دولتی برای هنرمندان است.
اثر هنری بیژن غنچه پور
این مجوز قدمی مثبت در توسعه هنر است
در پایان طاهر شیخ الحکمایی، مجسمه ساز در این راستا می گوید: کسی نمی تواند فعالیت مجسمه ساز را محدود کند، چون برای برگزاری یک نمایشگاه آثار هنری شرایط خاصی وجود دارد؛ به گونه ای که من به عنوان یک هنرمند با یک گالری دولتی یا غیردولتی صحبت می کنم و برای برگزاری نمایشگاهم قرار می گذارم و کسی هم نمی تواند برای فعالیتم محدودیت خاصی ایجاد کند. این مجوز برای مالیات است. گرچه که هنرمندان از پرداخت مالیات معاف هستند. به همین دلیل این فعالیت به نوعی یک قدم مثبت در توسعه هنر به شمار می رود و دقیقاً به نکات منفی این اتفاق واقف نیستم.
انتهای پیام
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: نویسنده و کارگردان آثار کودک با بیان این مطلب به باشگاه خبرنگاران گفت: تئاتر کودک از زیباترین هنر های نمایشی و در عین حال جزو سخت ترین عرصه های این هنر است. کودکان ما به تئاتر های قدرتمند و آثار ایرانی نیاز دارند تا بیشتر با فرهنگ کشور خود آشنا شوند، با استناد به همین استدلال اولیه باید گفت که کمبود آثار هنری همانند تئاتر برای این رده سنی می تواند زمینه ساز گرفتاری های فرهنگی و اجتماعی بعدی بشود، چه اینکه کمبود این آثار خانواده ها را به سمت استفاده از جایگزین های دیگر می کشاند؛ آثاری که به دلیل عدم تطابق و حتی تشابه فرهنگی و اجتماعی می توانند زمینه اضمحلال مؤلفه های ارزشی و اخلاقی وطنی و ظهور و بروز ناهنجاری و ارزش های تفکر غربی را فراهم کنند.
انوش معظمی عنوان کرد: زمانی که برای قشر حساس جامعه، در حساس ترین مقطع سنی خوراک ذهنی آماده نکنیم، شاهد آسیبی جبران ناپذیر خواهیم بود. ما کاری برای کودکان نمی کنیم و از طرفی معترض هستیم که چرا محصولات خارجی مورد توجه قرار می گیرد؟ ما نتوانستیم خود را به روز و موازی پیشرفت های جهان جلو ببریم، به همین علت ضربه آن را می خوریم.
وی با بیان اینکه تئاتر کودک مورد توجه نیست زیرا در سیاستگذاری ها و اولویت های تئاتر جایی ندارد، بیان کرد: دلیل حال بد تئاتر کودک به عوامل مختلفی بستگی دارد و فرهنگ سازی درستی برای آن انجام نشده است زیرا همه تئاتر کودک را به گونه آماتوری و غیرحرفه ای می بینند و این به دلیل بی اهمیت بودن تئاتر کودک در سیاستگذاری های تئاتر است.
وی افزود: در بسیاری از موارد به ما چشم می گویند، اما آن را عملی نمی کنند. وعده وعید ها و حرف های قشنگ زده می شود، اما تا عمل فاصله زیادی دارد. در تئاتر صرفاً چندین جشنواره برگزار و آمار هایی داده می شود ولی اتفاقی رخ نمی دهد.
ابراهیم گله دارزاده رئیس مجموعه تئاتر محراب درباره اقداماتی که از سال گذشته در این مجموعه تئاتری به لحاظ تجهیزات، امکانات و مرمت فضا انجام شده است، در گفت وگو با خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس گفت: خوشبختانه همانطور که دوستان دفتر فنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وعده داده بودند، وضعیت سالن بزرگ تالار محراب به سامان رسید.
وی در ادامه افزود: تقریبا سیستم های زیرساختی و اتاق فرمان تعمیر و نوسازی شدند، صندلی ها تعویض و وضعیت برای تماشای تماشاگران تئاتر مناسب شد، الان مخاطب به راحتی می تواند در این سالن به تماشای کار بشیند.
گله دارزاده درباره شرایط فضای اطراف و محوطه تماشاخانه نیز گفت: الان محوطه ورودی به سالن ها، سکوها و پله ها و پله های لابی اصلی سالن ها که پیشتر آسیب دیده و برخی شکسته بودند، مرمت شده است. در کنار اینها مشکلاتی هم برای روزهای برفی و بارانی برای جمع شدن آب و برف در برخی بخش های محوطه و پله ها وجود داشت که خوشبختانه آنها هم رفع شد.
وی همچنین اظهار داشت: شرایط سالن کوچک محراب هنوز چون گذشته باقی مانده و مرمتی صورت نگرفته است، امسال امیدواریم اعتبارات برسد و قول هایی که به ما داده شده، تحقق پیدا کند.
این مدیر تالار محراب همچنین یادآور شد که قرار است از هفته آینده روابط عمومی مجموعه نیز مستقر شود و شرایط برای اطلاع رسانی نمایش ها تسهیل می شود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر نمایش آفاق السلطنه در سالن بزرگ محراب به صحنه می رود، گفت: نمایش سالن کوچک نیز هفته آینده اجرایش را آغاز می کند. خوشبختانه مجموعه ما دولتی است و وابسته به اجرا و بلیت فروشی نیست بنابراین گروه ها نگرانی فروش ندارند به همین خاطر هم از خیلی وقت پیش تصمیم گرفتیم در هر سالن تنها تک اجرا داشته باشیم تا گروه ها با خیال راحت به کارهایشان بپردازند و تداخلی برایشان پیش نیاید و خوشبختانه الان این فکر تحقق پیدا کرده است.
انتهای پیام/
مناقصه مزایده گزارش می دهد
چراغ سبز سند چشم انداز تئاترشهر برای خصوصی شدن از طریق مزایده
گروه اجتماعی- از روزی که مهندس علی سردارافخمی بنابر سفارش حکومت وقت مأمور به طراحی تئاترشهر شد، بیش از 52 سال می گذرد. بزرگ ترین مجموعه نمایش تئاتر ایران پنج سال بعد از طراحی آن در سال 1346، در بهمن ماه سال 1351 با اجرای نمایشی به نام باغ آلبالو نوشته آنتوان چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان و با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار و پرویزپورحسینی رسماً افتتاح شد. مجموعه تئاترشهر به دلیل مدرن بودن و زیبایی به سرعت جزء میراث فرهنگی قرار گرفت و هم اکنون نیز بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن از افتتاح آن همچنان به عنوان بزرگ ترین مجموعه تئاتر ایران شناخته می شود. برای کسانی که علاقه مند به هنر تئاتر هستند، تئاترشهر تجلی یک رویاست و قدم زدن در محوطه آن برای دوستداران هنر مزه خاصی دارد. دهه هاست که چهارراه ولیعصر(عج) (تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولیعصر(عج)) برای دوستداران هنر تئاتر، مهم ترین و خاطره انگیز ترین مکان محسوب می شود. حال سعید اسدی، مدیر تئاترشهر سندی راهبردی برای ادامه کار تئاترشهر ارایه کرده که بسیاری از کارشناسان اجرای آن را نوعی واگذاری تئاترشهر از طریق مزایده می دانند. به همین مناسبت نگاهی داریم به این معماری باشکوه و چگونگی اجرای سند چشم انداز تئاترشهر برای واگذاری به بخش خصوصی.
معماری زیبای تئاترشهر
بنای زیبای تئاترشهر به شکل دایره و براساس طرحی از علی سردارافخمی یکی از شاگردان هوشنگ سیحون با الهام از برج طغرل و در ساختمان آن، ترکیبی جالب از کاشی و آجر به کار رفته است. ترکیب کاشی به شکل انتزاعی و استفاده از آجر برجسته که در دوره های مختلف تاریخی به ویژه معماری ایلخانیان و ستون های قرینه ای تخت جمشید ساخته شده است. تئاترشهر تنها سالن نمایش در ایران است که دارای حصار نمی باشد به طوری که علاوه بر فضاهای سرپوشیده، محوطه باز اطراف بنا در مجاورت خیابان ولیعصر(عج) و محوطه پارک دانشجو نیز بخشی از این مجموعه محسوب می شوند و نقش به سزایی در جلب مخاطبین به این سالن نمایش را داشته است. این ساختمان در محلی که پیش تر کافه شهرداری خوانده می شد جایی که در آن عصر پنج شنبه و جمعه ها بازی سازان و نمایشگران، سیرک بازان و معرکه گیران جمع می شدند تا از هنرنمایی آنها تهرانی ها اوقات فراغت خود پُر کنند و برای لحظاتی از دغدغه های روزانه به دور باشند، گشایش یافت. مساحت بستر طرح این بنا3000 متر مربع و مساحت زیربنای آن 5600 مترمربع است. با توجه به پلان دایره ای شکل این بنا، قطر تقریبی بدنه آن 34 متر است و ارتفاع تئاترشهر 15 متر است.
سالن های تئاترشهر
مجموعه تئاترشهر که در ابتدا تنها برای اجرا در تالار اصلی ساخته شده بود در حال حاضر با پنج تالار فعالیت می کند. سالن اصلی (گنجایش 579 نفر) دارای تمامی تجهیزات لازم برای یک سالن تئاتر شامل: صحنه گردان الکتریکی، آسانسور دکور، سیستم آویزهای بالارونده برای دکور، دهانه متحرک صحنه، پرده و امکانات سینمایی و دستگاه های کنترل کننده است. ورودی سالن نمایش نیز دارای دو در با پوشش آکوستیک است تا از ورود صدای سالن انتظار به سالن نمایش جلوگیری کند.
*سالن چهارسو (گنجایش 120 الی 400 نفر که تغییر حجم دکور و صحنه امکان تغییر گنجایش را می دهد).
*مرکز مطالعات قشقایی
*سالن سایه
*پلاتو اجرا
*مجموعه تئاترشهر دارای دو سالن دیگر به نام های تالار کوچک و تالار شماره2 است که طی چند سال اخیر به دلیل نیاز به تعمیر تعطیل شده و تاکنون اقدامی برای بازگشایی شان صورت نگرفته است.
*کافه تریای سالن اصلی و همچنین کافه تریای سالن چارسو نیز گهگاه میزبان اجرای نمایش ها یا محل برگزاری نمایشنامه خوانی بوده است.
تئاترشهر در راه خصوصی شدن؟
همان طور که پیش تر گفته شد اسدی، مدیر تئاترشهر سندی برای ادامه حیات تئاترشهر ارایه کرده که براساس آن بسیاری از کارشناسان اجرای این سند را به مثابه خصوصی شدن این مجموعه بزرگ می دانند. خصوصی سازی تئاترشهر البته موضوع جدیدی نیست و از چند سال قبل هم مطرح بود، موافقان و مخالفانی هم داشت که با توجه به تأکید بر جایگاه ملی این مجموعه و نیاز به توجه و حمایت دولت جدی نشد، اما به نظر می رسد نگاه سعید اسدی در تدوین سند راهبردی تئاترشهر، با آماده شدن زمینه برای خصوصی سازی این مجموعه همراه است و این خود به تنهایی جای تأمل دارد که اگر به راستی قرار است چنین اتفاقی بیفتد آیا مدیران مربوط، حاضر به از دست دادن مزیت های دولتی بودن تئاترشهر می شوند؟ آیا قرار است تئاترشهر به مزایده گذاشته شود تا با نگاه درآمدزایی بخش خصوصی با آن برخورد شود؟
مشکلات اجرای سند چشم انداز
ضمن اینکه باز هم طبق اطلاعات به دست آمده از کارشناسان آگاه به قوانین سیستم های دولتی در وزارت ارشاد، وقتی یک مجموعه ای دولتی باشد هر درآمدی که در آن کسب شود باید به خزانه دولت واریز شود کما اینکه این مسأله در سند راهبری تئاترشهر هم در بخش بلیت فروشی مورد تأیید قرار گرفته است، حال چطور این مجموعه قصد درآمدزایی در سند را برنامه ریزی کرده تا بتواند در مسیر سفارش و تولید آثار مختصِ همین مجموعه قدم بردارد؟ بنابراین از اولین سؤال هایی که پس از خواندن این سند راهبردی به ذهن می آید این است که آیا چنین سند و برنامه ای برای یک مجموعه دولتی قابل تنظیم و اجرایی شدن است؟ آیا این سند به تأیید اداره کل هنرهای نمایشی رسیده است؟ آیا اصلاً طبق همان چارت سازمانی و شرح وظایف تدوین شده در اداره کل هنرهای نمایشی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیر تئاترشهر - فارغ از اینکه چه شخصی باشد - اختیار تهیه و تنظیم چنین سندی را دارد؟
اینها تنها بخشی از سؤالاتی است که برای خیلی از اهالی تئاتر پس از انتشار سند راهبردی- سازمانی تئاترشهر پیش آمده و در روزهایی که این مجموعه در دست بازسازی و تعمیر است و امید می رود که بالاخره پس از چند سال وضعیت سالن های تئاترشهر کیفیت و امنیت پیدا کند، سبب بروز ابهاماتی شده است.
به گزارش خبرنگار کیهان، اخیرا اخباری درباره تمرین نمایشی با محوریت یکی از اسطوره های ایران باستان منتشر شد.
اما براساس پی گیری های خبرنگار کیهان، این نمایش فاقد مجوز است و شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد، آن را رد کرده است. از جمله دلایل ندادن مجوز اجرا به این اثر –علاوه بر افراط در ابتذال- ضعف کارگردانی و فقدان سابقه اجرای تئاتر در کارنامه کارگردان این نمایش است!
علی رغم نداشتن مجوز اجرا اما کارگردان این نمایش با وعده دادن فرصت بازیگری، از ده ها دختر جوان مبالغ هنگفتی را دریافت کرده تا آنها را روی صحنه این نمایش بیاورد اما ضمن خلف وعده، این مبالغ را هم به آنها پس نداده است. به طوری که مجموع مبالغ دریافت شده از سوی کارگردان این نمایش از افراد و برخی از مراکز، حدود 400 میلیون تومان برآورد شده است!
نکته قابل تأمل، مصاحبه و حمایت یک روزنامه زنجیره ای از این به اصطلاح کارگردان است که این اتفاق و پشتیبانی رسانه ای، گویای بخشی از پروژه نفوذ و دخالت جریان های سیاسی و اقتصادی در هنرهای نمایشی است.
همچنین شهرداری تهران، تالاری را در اختیار تمرین و اجرای این نمایش قرار داده که با هزینه ای بسیار بالا ساخته شده است. تالارهای عمومی و رسمی کشور که با بودجه بیت المال ساخته شده اند در حالی در اختیار اجرای نمایش های مبتذل و ضدفرهنگی قرار می گیرد که معمولا تقاضای گروه ها یا نمایش های مذهبی و انقلابی برای اجرا در این تالارها با پاسخ منفی مواجه می شود!
سرویس موسیقی هنرآنلاین: تور کنسرت های گروه همنوازان برگ ریز به سرپرستی اردشیر کامکار و آواز حسین علیشاپور در شهرهای مختلف از جمله در شهرهای شمالی ایران، شیراز، یزد و بوشهر در برگزار شد و در دیگر شهرها نیز اجرا خواهد شد. در این کنسرت ها نوازندگان مطرح موسیقی کشورمان چون اردشیر کامکار، ارژنگ کامکار، حسین بهروزی نیا و فرزاد محمدنژاد هنرنمایی می کنند.
حسین علیشاپور خواننده و اردشیر کامکار نوازنده کمانچه با حضور در هنرآنلاین درباره این مجموعه کنسرت ها و مسائل روز موسیقی صحبت کردند.
در ابتدای گفت و گو در مورد پروژه مجموعه کنسرت های گروه همنوازان برگ ریز بفرمایید که آیا از اجراهایی که تاکنون داشته اید راضی هستید؟
اردشیر کامکار: ما در شهرهای شمالی، شیراز، یزد و بوشهر چند کنسرت اجرا کردیم و قرار است که در چندین شهر دیگر هم کنسرت اجرا کنیم. خود من به عنوان نوازنده و آهنگساز این گروه، از اجرای بچه ها و مخصوصاً آقای علیشاپور لذت بردم. اعضای گروه بسیار خوب از عهده کنسرت ها بر آمدند و به خصوص در کنسرت آخر در شهر خنج در استان فارس اجرای بسیار خوبی داشتیم. احساس می کنم موسیقی ما از روابط و هم حسی ها خالی می شود. یک خواننده یا نوازنده به تنهایی هم می تواند کارهای خودش را انجام بدهد ولی اعضای یک گروه وقتی در قالب جمع قرار می گیرند باید تمام تلاش شان را انجام بدهند تا کاری که می کنند به صورت کاملاً یک دست باشد. کار ما در جمعی که هستیم بیشتر رفاقتی و قلبی است. من خودم دوستانی را که در این گروه هستند، بسیار دوست دارم. هنرمندانی خوب و فعال هستند.
ایده کنسرت همنوازان برگ ریز از کجا شکل گرفت؟
حسین علیشاپور: برای هر خواننده ای که در حوزه موسیقی اصیل ایرانی فعالیت می کند کار کردن با هنرمند بزرگی نظیر آقای اردشیر کامکار یک افتخار محسوب می شود. حالا چه خوب که استاد ارژنگ کامکار هم به ما اضافه شده اند. واقعاً این دو هنرمند دو وزنه ی مؤثر در موسیقی ما هستند. من از این بابت بسیار خوشحالم که با ایشان کار کرده ام و باعث افتخارمن است. حدود هفت هشت ماه پیش بود که از استاد اردشیر کامکار خواهش کردیم تا چنین اتفاقی بیفتد. دوست جوان و هنرمند ما آقای محمدنژاد نیز که نوازنده تار هستند به گروه ما اضافه شد. استاد حسین بهروزی نیا هم در کنسرت یزد به گروه پیوستند وامیدوارم که در کنسرت های بعدی نیز به گروه اضافه شوند. به هرحال جمعی که شکل گرفته است که همگی از استادان مسلم و نوازنده های متبحر موسیقی ایران هستند و از نظر گروهی هم بسیار منسجم و خوب کار می کنند. در حوزه موسیقی اصیل ایرانی گروه های کمی هستند که انسجام داشته باشند. یکی از منسجم ترین گروه های موسیقی، گروه کامکارها است که حدود 30-40 سال است دارند به خوبی و با انسجام کار می کنند. به نظرم وجود چنین گروه هایی برای موسیقی اصیل ایرانی لازم است. هر چند در حال حاضر به نظر می رسد کنسرت های موسیقی اصیل ایرانی در شهرهای بزرگ به محاق رفته است ولی در کنسرتی که ما در شهر خنج استان فارس برگزار کردیم عملاً از بین جمعیت 40-50 هزار نفری این شهر بیش از 500 نفر به دیدن کنسرت ما آمدند. ما از تمام مناطق اطراف شهر خنج تماشاگر داشتیم و واقعاً از این بابت که موسیقی اصیل ایرانی هنوز در شهرستان ها شنیده می شود و با استقبال فراوان رو به روست خوشحالیم. همان طور که آقای کامکار فرمودند کنسرت ما در شهر خنج از لحاظ کیفی یک کنسرت شنیدنی و خوب بود. رپرتوار اجرایی ما نیز اصالت، تجربه و جوانی را در خودش گنجانده است و خوشبختانه ما درخواست های زیادی از شهرستان ها و داریم که برویم و کنسرت بدهیم.
اردشیر کامکار: یکی از چیزهایی که در این عصر اهمیت دارد، تبلیغات است. متأسفانه رسانه های ما از جمله رادیو و تلویزیون به موسیقی و مخصوصاً موسیقی سنتی اهمیت نمی دهند. البته در همین تلویزیون یک سری برنامه ها هستند که به موسیقی پاپ می پردازند. به هر حال موسیقی پاپ هم، مثل هر ژانری از موسیقی می تواند زیبا باشد. این موسیقی هم البته که باید باشد ولی متأسفانه در رسانه ها هیچ گونه تبلیغی در مورد موسیقی سنتی صورت نمی گیرد. در برنامه "عصر جدید" یک نوجوان آمد و ردیف طاهرزاده خواند و دیدیم که مردم چه قدر خوش شان آمد و این آواز چه قدر شنیده شد. موسیقی سنتی ما هیچ مبلغی ندارد. شاید کسانی باشند که استعداد خواندن داشته باشند ولی از آن جایی که این ژانر از موسیقی درآمدزایی آن چنانی ندارد، آن ها راه شان را کج می کنند و به سراغ ژانرهای دیگر موسیقی می روند. به نظرم این مساله یک معضلی است که باید روی آن فکر شود.
آقای علیشاپور، ما در بحث خوانندگی می بینیم که همه دارند از یک نفر کپی می کنند. مثلاً همه دارند شبیه استاد شجریان می خوانند. البته کسانی مثل شما وجود دارند که در خواندن از خودشان خلاقیت داشته باشند ولی خواننده های زیادی هستند که از استاد شجریان کپی می کنند.
حسین علیشاپور: خوانندگی آوازخوانان جوان و هنرجویان به شیوه استاد شجریان به جهت این که آواز ایشان یک گفتمان فراگیر بوده است طبیعی است. من در مصاحبه های دیگر هم گفته ام که آقای شجریان در ابتدای کارشان، روی شیوه های گوناگونی کار کرده اند و بعد در ادامه شیوه ی استاد طاهرزاده را به کمال راسانده اند منتها این مسئله همیشه از طرف هنرجویان مغفول می ماند که اگر چنین اتفاقی حاصل شده، در پس آن تجربیات فراوانی هم وجود داشته است، اما در حال حاضر شیوه ی کار بیشتر دوستانی که به سمت آواز می آیند مثل این می ماند که ما بخواهیم در یک رشته مهندسی خوب قبول شویم ولی برای شرکت در کنکور آن فقط ریاضی جدید بخوانیم. این طور که نمی توانیم قبول شویم چون باید درس های دیگر را هم بخوانیم. صبوری و کوشش هم بین هنرجویان کم شده است و همه می خواهند همه چیز با یکی دو سال کار تمام شود. در صورتی که شما اگر بخواهید یک مدرک لیسانس ساده هم بگیرید باید چهار سال درس بخوانید، حالا این که آواز وقت بسیار بیشتری را می طلبد. ما در حال حاضر بیشتر از پنج میلیون نفر آدم با مدرک لیسانس داریم ولی تعداد آوازخوان های ما به 20 نفر هم نمی رسد. این آمار نشان می دهد که آواز خواندن کاری سخت است و با یکی دو سال نمی شود به آن رسید. به قول حافظ، "بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی/ مقبول طبع مردم صاحب نظر شود". مسائل بسیار زیادی دست به دست هم می دهند که یک نفر می شود یک استاد هنر. اگر بخواهید صدای تان را شبیه آقای شجریان استخراج کنید، در آن صورت اسم آن کار تقلید صدا می شود و آواز نیست. ما در بین خوانندگان "گل ها" کدام خواننده را داشتیم که تقلید صدای دیگری را انجام بدهد؟ آن ها هر کدام شیوه خاص خودشان را داشتند.
اردشیر کامکار: در واقع همه آن ها از یک جایی به نام رادیو و تلویزیون سرچشمه می گرفتند.
حسین علیشاپور: در فضای مجازی به من زیاد پیغام می دهند که چرا شما نیستید؟ می گویم شما یک محفل در تلویزیون به من نشان بدهید که آن محفل مناسب امثال من باشد. آیا من باید بروم در جنگ شادی شرکت کنم؟ من نمی گویم جنگ های شادی بد است، بلکه می گویم کار من و امثال من نیست که در آن برنامه ها شرکت کنیم. در گذشته یک برنامه سنگین و رنگینی در رادیو به نام "گل ها" وجود داشت که خوانندگان و نوازندگان درجه یک و اصیل به آنجا می رفتند و اجرا می کردند. بین برنامه های آن زمان برنامه ای بود که خوانندگان پاپ می آمدند و کارهای شان را ارائه می دادند که اغلب آن ها کار شان هم خوب بود. با این حال یک برنامه هم وجود داشت که به درد امثال من بخورد ولی رادیو و تلویزیون فعلی به درد امثال من نمی خورد. شما اگر از رادیو و تلویزیون سؤال بپرسید چرا بدون اجازه آثار من را پخش می کنید؟ آن ها منت می گذارند و می گویند تو حتی باید ممنون باشی که آثارت را پخش می کنیم!
اردشیر کامکار: باید به حال این وضعیت گریه کرد که تمام آرزوی خوانندگانی که می خواهند مطرح شوند این است که تیتراژ یکی از سریال های تلویزیونی را بخوانند. در واقع می خواهند تیتراژ بخوانند تا معروف شوند.
حسین علیشاپور: خواننده موسیقی ایرانی با آوازخوانی معروف است. مثل نوازنده موسیقی ایرانی که ابتدا تک نوازی می کند و بعد به آهنگسازی روی می آورد. مرتضی خان محجوبی ابتدا سولیست بوده و بعد تصنیف "کاروان" را ساخته است. این مقدرات و مقدورات در حال حاضر بی رنگ شده است. من در دو سه برنامه تلویزیونی مثل برنامه های "دستان"، "با کاروان شعر و موسیقی" شب موسیقی و "کرانه" شرکت کرده ام ولی می گویم این برنامه ها به تنهایی به درد موزیک نمی خورند. عرض من این است که تا مسائل فقهی و حاکمیتی در مورد موسیقی حل نشود اتفاقی نمی افتد. ما این کار را داریم با عشق و علاقه انجام می دهیم و منتی هم نیست ولی بحث این است که حاکمیت و دولت به عنوان متولی ایران که فرهنگ ملی ایران جزو بسیار مهم آن است چه کاری در این زمینه انجام می دهند؟ شما بروید در کشورهای همسایه ببینید که با موسیقی چطور برخورد می کنند. آقایان اردشیر و ارژنگ کامکار جزو سرمایه های موسیقی کشور هستند، اما ما خودمان به زحمت و تلاش شخصی زمینه برگزاری کنسرت ها را در شهرهای مختلف فراهم می کنیم.
اردشیر کامکار: به تازگی قانونی تصویب کرده اند که 10 درصد از بهای فروش بلیت کنسرت ها را هم بگیرند. من فکر می کنم جمعیت کره زمین زیاد شده است و اتاق فکرهای زمین می خواهند مردم را سرگرم کنند. مخصوصاً من در ایران این مسئله را کاملاً واضح می بینم. مردم را به سمتی می برند که به دید تفریح به موسیقی نگاه کنند، در صورتی که موسیقی یک علم است. پدیده ای است که خوراک روح آدم را تأمین می کند. به نظرم برای مردم موسیقی خوب گوش دادن از نان شب هم واجب تر است. فکر می کنم دست هایی وجود دارد که سلیقه مردم را به سمتی می برد که مردم به دید تفریح به موسیقی نگاه کنند.
حسین علیشاپور: کنسرت های موسیقی در ایران حالت جایگزین چیزهای دیگر پیدا کرده است. حس می کنم بعضی از کنسرت های موسیقی جای نایت کلاب ها را گرفته اند. در برخی شرایط در موسیقی باید دنبال یک نفر بگردیم که به صورت زنده بخواند! بعضی وقت ها فکر می کنم که کاشکی موزیسین ها جمع می شدند و پولی جمع می کردند و ماهیانه به برخی مسئولین موسیقی می دادند که فقط کار نکنند. یک سری هنرمند مثل استاد اردشیر کامکار، استاد کیهان کلهر، استاد حسین علیزاده و استاد مجید درخشانی چند سال است که دارند در موسیقی اصیل ایرانی زحمت می کشند ولی دولت برای آن ها هیچ گونه شرایطی که کنسرت بدهند نمی گذارد و بنده خدایی که علاقه مند فرهنگ است، از بیرون می آید این کار را انجام می دهد. حالا یک نفر نشسته و می گوید 10 درصد از بهای فروش بلیت کنسرت تان را هم به ما بدهید. این چه منطقی می تواند داشته باشد؟حالا می گویند می خواهیم تبصره بگذاریم و این قانون فقط در کلان شهرها باشد. همه ما در ایران وضع یکسانی داریم و چه فرقی می کند؟ اتفاقاً آن هایی که در کلان شهرها زندگی می کنند امورات شان سخت تر می گذرد. من نمی دانم این طرح از کجا درآمد. با وجود این که من اصلاً موافق نیستم از هیچ ژانری از موسیقی این 10 درصد را بگیرند ولی شما عنایت بفرمایید که مثلاً کنسرت یک خواننده معروف موسیقی پاپ با کنسرت یک نوازنده موسیقی نواحی که از شهرستان آمده تا در تالار رودکی اجرا کند، نباید یکی باشد. اتفاقاً دولت باید به آن نوازنده موسیقی نواحی پولی هم بدهد چون او دارد میراث فرهنگ ملی را تبلیغ می کند. نوازنده های محلی باید حمایت حاکمیتی شوند. قانونی که گذاشته اند بسیار ظالمانه است. من نمی دانم کسانی که این قانون را تصویب کرده اند پیش خودشان چه فکری کرده اند. متأسفانه بسیاری از مقامات مسئول ما حتی نمی دانند کنسرت چیست و فکر می کنند کنسرت یعنی چند نفر بزنند و برقصند! در بسیاری شهرستان ها که قرار است کنسرتی برگزار شوند در تبلیغات، دستورالعمل هست که به جای کنسرت بنویسید اجرای زنده!
اردشیر کامکار: همان طور که آقای علیشاپور گفتند مسئولین موسیقی را جدی نمی گیرند و فکر می کنند مردم بچه های شان را برای سرگرم شدن به کلاس آموزش موسیقی می فرستند. مثلاً ببینید والیبال ایران زمانی در آسیا هم مقام نداشت ولی الآن که والیبال ایران جهانی شده است یک عده آمده اند پولش را می گیرند. وقتی می فهمند که حوزه ای پول ساز است می گویند ما برویم برای آن ها برنامه بریزیم، در صورتی که تا قبل از موفقیت یک عده جوان به فکر برنامه ریختن نبودند. در زمینه موسیقی هم هیچ برنامه ای ندارند. جالب است که در تمام دنیا ارگان ها دست یک نفر را می گیرند و او را بالا می کشند و بعد از این که آن یک نفر موفق شود همه از او پیروی می کنند ولی در ایران همه چیز برعکس است. ما خودمان باید سال ها زحمت بکشیم تا موفق شویم. زمانی هم که اسم در می کنیم یک عده می آیند می گویند ما بودیم!
اردشیر کامکار: شما یک نوار تولید می کنید ولی یک شرکت تکثیر نوار به راحتی به شما می گوید خواننده نوارتان را عوض کنید. اصلاً وظیفه آن ها نیست که به من بگویند خواننده کارم را عوض کنم. مثلاً می گویند اگر دو تصنیف رِنگی در آلبوم شما باشد بهتر است. من اگر بخواهم به حرف آن ها گوش کنم باید کارم را رها کنم. یک عده به من می گویند شما چرا کم کار شده اید؟ به خاطر همین مسائل است که کار نمی کنم. من یا باید به حرف های آن ها تن بدهم و چشم بگویم و یا باید در خانه ام گوشه گیر شوم. کسی هم که از ما حمایت نمی کند.
حسین علیشاپور: جایگاه هنرمندانی مثل استاد کامکار باید این گونه تعریف شود که برای ایشان در خارج از ایران کنسرت و ورکشاپ بگذارند تا ایشان بروند موسیقی اصیل ایرانی را معرفی کنند. در گذشته مرکز حفظ و اشاعه هنر برای هنرمندان ایرانی در خارج از کشور کنسرت برگزار می کرد ولی در حال حاضر یک سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وجود دارد که یک سری کنسرت می گذارد که وقتی در این کنسرت ها شرکت می کنید می بینید سه نفر نشسته اند و دارند چای می خورند! اگر فلان سازمان نمی تواند اوضاع موسیقی را سامان بدهد خب بروند از خارج کشور یک مدیر خارجی بیاورند. ما در مورد موسیقی اصیل ایرانی اصلاً مدیر ایرانی نمی خواهیم. بروند یک مدیر از دانمارک بیاورند.
اردشیر کامکار: چند وقت پیش به ما می گفتند یک نفر را معرفی کنید که هم موسیقی دان و شناخته شده باشد و هم مدیریتش خوب باشد و بی غرض کار کند. چنین مدیری پیدا نمی شود.
به نظر شما حضور رهبرانی که برای ارکسترها از خارج از کشور می آورند مفید است؟
حسین علیشاپور: آوردن رهبر از خارج از کشور فقط مختص ایران نیست. کشورهایی که خودشان موسیقی دارند هم از خارج از کشور رهبر می آورند. موسیقی حرفی جهانی است و رهبران را به دلیل کیفیت و شایستگی انتخاب می کنند. هیچ ایرادی ندارد که رهبر از خارج از کشور بیاورند ولی اگر برای یک سری ارکسترها مثل ارکستر ملی که رپرتوار ایرانی اجرا می کند رهبر از کشور نروژ بیاورند، او به طورمثال نمی فهمد سه گاه چیست. اصلاً موسیقی ما را نمی شناسد ولی چه اشکالی دارد برای ارکستر سمفونیک تهران یک رهبر از خارج بیاورند یا برای حوزه برنامه ریزی موسیقی از یک مدیر خارجی برنامه بگیرند. به نظر من هیچ اشکالی وجود ندارد.
اردشیر کامکار: به فکر همه می رسد که این کار را انجام بدهند ولی حمایت حکومتی و دولتی وجود ندارد. اصلاٌ بودجه چنین کاری را ندارند.
حسین علیشاپور: این مسئله مربوط به سیاست نمی شود، بلکه یک مسئله عقلانی معمولی است. در تمام دنیا همین ماجرا دارد اتفاق می افتد. موسیقی دان ها سازمان یافته نیستند. همان طور که در جامعه هر کسی به فکر خودش است، در موسیقی هم همین طور است. گاهی اتفاقی می افتد که لازم است حداقل از نظر صوری اجماعی وجود داشته باشد ولی متأسفانه همان اجماع هم وجود ندارد. نداشتن اجماع به موسیقی لطمه می زند. فلان مسئول می گوید این ها چشم دیدن هم را ندارند، بگذار من هم از این نمد کلاهی برای خودم بدوزم. ما در حال حاضر داریم در حوزه خودمان فعالیتی می کنیم و استاد کامکار هم محبت کردند و سرپرستی کار را برعهده گرفتند.
آقای علیشاپور، در گفت وگویی که با هم داشتیم گفتید کار در موسیقی ایرانی سخت شده است و قرار نبوده آلبومی بدهم اما الآن دو آلبوم در دست انتشار دارم. سخت شدن کار در زمینه موسیقی ایرانی مسئله محرزی است اما در مورد آلبوم چطور؟
حسین علیشاپور: بخشی از ضرباتی که به موسیقی وارد می شود ضرباتی است که خود اهالی موسیقی در دو شعبه به موسیقی می زنند. یکی شعب معنوی کار است و دیگری شعب مالی کار. بسیاری از عزیزان، دوستان و همکاران بدون توجه به منش و مرام، هرگونه پیشنهادی را می پذیرند و این آفت جان هنرمند می شود. ما همکارانی داریم که از نظر کیفیت و موقعیت عمومی در حالت سرازیری قرار دارند، در حالیکه سن شکوفایی آن ها تازه رسیده است. آوازخوان موسیقی اصیل ایرانی تازه از سن 36-37 سالگی پخته می شود و قبل از آن خام است. بسیاری از همکاران به سمت اضمحلال رفته اند چون هر کاری را قبول کرده اند. ما اگر کارمان را بلد باشیم به هرحال چیزی گیرمان می آید که بخوریم و بپوشیم احتیاجی نداریم دست به سرقت مسلحانه بزنیم. به هر حال زندگی زیبایی های خودش را دارد ولی یک ناامنی تاریخی وجود دارد که همه دنبال جمع کردن هستند. مثلاً کافی است امشب اخبار اعلام کند از فردا فروش پفک ممنوع است، برخی از مردم شاید سالی یک بار هم پفک نخورند ولی می ریزند هر چه پفک هست را می خرند. این مسئله در بین موزیسین های ما هم وجود دارد. جمع کردن و حرص مال تمامی ندارد. طرف یک میلیارد تومان پول جمع کرده ولی می گوید بگذار آن را به دو میلیارد تومان برسانم. برای جمع کردن مال بیشتر کارهای عجیب و غریبی انجام می دهد و اعتبارش را از دست می دهد.
موسیقیدان وقتی کار این چنینی انجام می دهد از نظر کیفی افت پیدا می کند. رسانه ها کاری که از نظر کیفی افت پیدا کرده را به خاطر این که برای آن هزینه کرده اند در جامعه تسری می دهند. به همین خاطر شما دیگر عبدالوهاب شهیدی، گروه شیدا و پایور نمی شنوید. من گاهی رادیو آوا را روشن می کنم ولی آهنگ هایی پخش می کند که اعصابم خورد می شود و رادیو را می بندم. این ها روابط آلوده است.
اردشیر کامکار: یک بار در هنرستان یکی از معلم های هنرستان که سولفژ امتحان می گرفت از یکی بچه ها امتحان گرفت. او به خوبی نتواست بخواند ولی آن معلم او را قبول کرد. بعد یک بچه دیگر آمد و این یکی اتفاقاً خوب خواند ولی معلم او را رد کرد. گفتم چرا آن کسی که بلد نبود را قبول کردید ولی این بچه که خوب می خواند را اذیت می کنید؟ متأسفانه جامعه ما انگار دل نازک و احساسی شده است. در حال حاضر اگر استاد پایور در قید حیات بودند، من فکر می کنم کسی ایشان را قبول نمی کرد چون آدم بسیار جدی و صریح اللهجه ای بودند. بیشتر کسانی را انتخاب می کنند که مظلوم هستند. می گویند آن کسی که کار بلد است را رها کنیم و دست آن کسی که بلد نیست را بگیریم، در صورتی که باید از کسی حمایت کنند که کار بلد است. مثلاً در حال حاضر اقتصاد مملکت فلج است و ما بگوییم فلانی گناه دارد، برویم آن را بیاوریم وزیر اقتصاد کنیم! این طور که نمی توانیم وزیر انتخاب کنیم چون مردم الآن گرسنه هستند و باید کسی را بیاوریم که بتواند به داد مردم برسد و کارها را درست کند. حالا ممکن است آن آدم دلچسب نباشد ولی کارش را بلد است.
حسین علیشاپور: در حوزه مسائل مربوط به موسیقی هم همین طور است. عملاً تنها معیاری که وجود ندارد کار بلدی است. تنها یک معیار وجود دارد که می گویند فلانی اسم در کرده است. اما اسم در کردن به چه قیمتی؟ ما خودمان در جریان کار هستیم و این مسائل را درس می دهیم. می دانیم که چه اتفاقی آن پشت می افتد و چه زد و بندهایی با کجاها وجود دارد. در دوره ای آقای شجریان به رادیو رفتند و آقای تجویدی ایشان را رد کردند. در گذشته جای پارتی بازی نبود. بعد در تست مجدد خود آقای تجویدی با ایشان کار کرد و تبدیل به استاد شجریان شدند. مسائل متعددی باید دست به دست هم بدهد تا یک موزیسن به وجود بیاید. متأسفانه ما در ایران شاهد هستیم که بخش رسانه عمومی و ملی با یک بشکن هنرمند را از رده خارج می کند. بسیار بد است که ما در حوزه موسیقی بگوییم ما مافیای پخش، کنسرت، رسانه و تیتراژ داریم.
حسین علیشاپور: آلبوم هایی که من شروع به خواندن کرده ام، خوشبختانه یا متأسفانه آلبوم هایی بوده که قبلاً ضبط شده است. یک آلبوم را آقای مازیار شاهی ضبط کرده بود که آلبوم موضوعی است و روی شعر شهریار کار شده است. از آنجایی که من به شهریار علاقه مند هستم و شاهی هم خوب کار کرده بود پذیرفتم که آن را بخوانم. آلبوم دیگر یک آلبوم ویژه است. آلبوم "خیام و مینی مال" 10 رباعی از خیام است که آن را با با آقای شیوافرد کار کردم. آلبوم "کیومرث" یکی از داستان های شاهنامه است که آن را به آهنگ در آورده ایم و با ارکستر ایرانی هم کار کرده ایم. آلبوم "کیومرث" چند شاخصه دارد. نخست این که آقای مسیح تحویلداری این متریال را با ارکستر ایرانی درآورده است و دوم این که موضوع دارد و موضوع آن داستان کیومرث است. شاخصه سوم آن این است که شاعرمحور است. آلبومی که با آقای شاهی کار کردم هم همین سه مشخصه را داشت، وگرنه دل و دماغ خواندن آلبوم وجود ندارد. من به هر کسی که برای من آلبوم می آورد می گویم این کار را نکنید. می گویم اگر من مجانی هم برای شما بخوانم فردا متضرر می شوید چون آلبوم شما دانلود می شود. تا زمانی که ما قانون کپی رایت نداشته باشیم همین گرفتاری ها را در تمام ابعاد داریم. من خودم تاکنون در 22 آلبوم آواز خوانده ام. اگر قرار باشد قانون کپی رایت حاکم باشد و ما بخواهیم در پروسه پخش آلبوم ها در رادیو تلویزیون از انتفاع مالی برخوردار باشیم، با آن پولی که به حساب ما بریزند فکر می کنم ما روزانه می توانیم یک خانه در لواسان بخریم.
اردشیر کامکار: چند وقت پیش یک کمانچه نواز و ویولن نواز آذربایجانی با آقای سعید اسدللهی به خانه ما آمده بود. من زمانی که کتابم را به ایشان هدیه دادم، ایشان گفت همه این ها را خودتان نوشته اید؟ گفتم بله. گفت آثار هم متعلق به خودتان است؟ گفتم بله. گفت پس دولت به شما چه چیزی داده است؟ گفتم هیچی. گفت در آذربایجان اگر کسی چنین کتابی چاپ کند یک خانه به او می دهند.
آقای کامکار، شیوه های نوازندگی در زمینه کمانچه از چندین سال پیش تا الآن تغییر زیادی کرده و از شیوه های سنتی بیرون آمده است. آیا شیوه ها و کتاب های جدید نوازندگی که آمده است برای کمانچه خوب است یا نه؟
اردشیر کامکار: جواب دادن به این سؤال ساده نیست. ما اگر شیوه های جدید را به عنوان تجربه بپذیریم خوب است ولی ما نمی توانیم روی بسیاری از آن ها نام سبک را بگذاریم چون واقعاً سبک محسوب نمی شوند. بسیاری از جوان ها قدرت نوازندگی بالایی دارند ولی دنبال مطلب نیستند. متأسفانه نوازندگی بیشتر جنبه های شکلی و ظاهری پیدا کرده است. هیچ اشکالی ندارد که یک نفر مخاطب جذب کند. من مخالف این مسئله نیستم چون جذب کردن مخاطب خودش یک نوع هنر است ولی من کمانچه نواز هستم و اگر بخواهم جذب مخاطب کنم باید از طریق ساز و موسیقی ام این کار را انجام بدهم. اگر یک نفر اهل خودنمایی نباشد باید چه کار کند؟ بسیاری از افراد استعداد فوق العاده ای دارند ولی آدم هایی نیستند که بخواهند خودی نشان بدهند. متأسفانه فستیوال ها هم تکراری شده اند. هر سال یک عده به عنوان داور آنجا می نشینند و یک عده در مسابقه شرکت می کنند و بعد فستیوال تمام می شود. در واقع کسانی که در مسابقه شرکت می کنند معرفی نمی شوند. گاهی وقتی یک استعداد خوب پیدا می شود حتی طوری می شود که ممکن است من نوعی احساس خطر کنم که نکند او بیاید روی دست من بزند. ما موزیسین ها به همدیگر بها نمی دهیم. من همیشه می گویم فرض کنید در یک شهری یک موزیسین خوب وجود دارد، اگر تمام آن شهر متفق القول به او بها بدهند و برایش دل بسوزانند، مطمئناً آن موزیسین در تمام دنیا مطرح می شود. ما در حال حاضر می بینیم کسی که در دانشگاه تدریس می کند من را قبول ندارد و من هم او را قبول ندارم. در واقع همدیگر را خنثی می کنیم. اگر یک استعداد جوان از تهران یا شهرستان بیاید ممکن است چند تا به به و چه چه هم به او بگویند ولی پس از آن رهایش می کنند و او فراموش می شود. کسی نیست دست آن جوان را بگیرد و او خودش مجبور است که وارد کارزار شود. در نهایت کسانی دست آن استعدادها را می گیرند که زالوهای هنر هستند.
حسین علیشاپور: تقریباً تمامی نوازندگان کمانچه نواز جوان نسل سوم از شاگردان استاد کامکار بوده اند ولی ایشان به لحاظ معنایی و بیسیک زیر بال و پر آن ها را گرفته اند. وقتی با خوانندگان جوان همکاری می کنند به نوعی دارند زیر بال و پر آن ها را می گیرند. ما یک زمانی لیبل کاست ها را برمی داشتیم و می دیدیم نوازنده کمانچه آن آلبوم استاد کامکار است و حالا خودمان کنار ایشان می نشینیم و کنسرت می دهیم. این همکاری برای من یک افتخار است. آقای کامکار با وحید تاج و همایون شجریان هم کار کرده اند. ما هم از ایشان یاد گرفته ایم و شاگردانی داریم که بدون هیچ چشم داشتی برای آن ها کار می سازیم. موسیقی ملک مطلق ما نیست. باید بگذاریم یک سری جوان هم بیایند. هر چند با اوضاع و احوالی که امروز وجود دارد کیفیت ها روز به روز دارد افت پیدا می کند. نه دیگر صبوری وجود دارد و نه شاگردی. مطالب ارائه شده بسیار سطحی هستند و علوم قدیمی از بین رفته است.
اردشیر کامکار: به نظر من صحبتی که آقای علیشاپور کردند در موسیقی ما وجود دارد. ممکن است یک سری آدم های استثناء پیدا شوند ولی قاعده کلی این است که افراد شاگردی کنند و چم و خم روزگار را یاد بگیرند. باید به موسیقی خوب گوش کنند و به دید عشق به موسیقی بین اللمل نگاه کند. مثلاً بنده کُرد هستم ولی موسیقی خراسانی را به اندازه موسیقی کردی دوست دارم. یا عاشق موسیقی بختیاری، لری، شیرازی، بوشهری، آذری و شمالی هستم. جمع همه این ها می شود موسیقی ایرانی. یعنی موسیقی ایرانی فقط ردیف های میرزاعبدالله نیست. تاریخ ردیف های میرزاعبدالله صد سال است و او هم همین کار را انجام داده و رفته یک گوشه ای از دیلمان، یک گوشه ای از دشتستان و... آورده و مجموعه اینها شده است ردیف.
حسین علیشاپور: من از سال 71 تا 75 شاگرد آقای صدیق تعریف بودم. از اواسط 75 تا زمانی که آقای زنده یاد رضوی سروستانی حال شان بد شد پیش ایشان بودم و بعد که آقای رضوی فوت شد، نزد آقای محسن کرامتی رفتم و در محضر ایشان دستگاه های راست پنجگاه و نوا را یاد گرفتم. بعد از آن هم رفتم از سال 79 تا 85 هفته ای دو یا سه روز پیش آقای همایون پور می رفتم. ایشان معلم رسمی نبود و اخلاقش هم این طور بود که اگر از شما خوشش می آمد یک چیزی به شما یاد می داد و اگر خوشش نمی آمد شما را بیرون می کرد. بنابراین من 11-12 سال شاگردی کرده ام و تازه هنوز هیچ چیز نمی دانم. اولین آلبومی که من منتشر کردم در سال 1387 بود، یعنی زمانی که 34 ساله بودم و قبلش 12 سال نزد استادان مختلف تلمذ کردم. من از 18 سالگی موسیقی را شروع کردم و تازه در 34 سالگی یک آلبوم را آن هم با هزار ترس و لرز منتشر کردم و تهیه کنندگی اش را هم خودم برعهده گرفتم چون می خواستم اثری که بیرون می دهم موسیقی اصیل باشد. الآن همه چیز تغییر کرده است و این تغییر لزوماً به معنای مثبت شدن اوضاع نیست بلکه وضعیت خراب تر شده و کیفیت ها افت کرده است. زمانی وقتی یک آلبوم موسیقی منتشر می شد، یک اتفاق فرهنگی بود. آلبوم "مژده بهار" (به آهنگسازی پرویز مشکاتیان، نوازندگی گروه عارف و خوانندگی ایرج بسطامی) که بیرون آمد یک اتفاق فرهنگی بود. من یادم است 18 سالم بود که با یک جماعتی به کوه می رفتیم. آقای صدیق تعریف، آقای پرویز مشکاتیان، آقای شفیعی کدکنی، آقای فریدون مشیری، آقای علی هاشمی، آقای نعمت احمدی بودند و یک وقت هایی زنده یاد ایرج بسطامی هم می آمد. هر هفته به کوه می رفتیم و ساعت ها درباره آلبوم ها صحبت می شد چون هر آلبوم یک اتفاق فرهنگی بود، اما الآن دیگر اصلاً مهم نیست که من آلبومی بدهم یا ندهم.
اردشیر کامکار: یکی از چیزهایی که کیفیت کار را پایین می آورد مشغله آدم هاست. ما فقط یک کار نداریم و به قول معروف باید با یک دست چند هندوانه برداریم. ما الآن رفاقت و صمیمیت مان سر جایش است ولی فقط مجبوریم در یک زمان های خاصی با هم باشیم و کار کنیم. فرقش با قدیم ها این است که آن موقع یک کار را با هم انجام می دادند اما الآن آدم ها کارهای مختلف را انفرادی انجام می دهند و مشغله های بسیار دارند. یکی از علت هایی که کیفیت را پایین می آورد همین است که دور هم نیستیم و تمرین نمی کنیم. به خاطر دارم که ما با آقای شجریان، آقای مشکاتیان و گروه عارف برای اجرای دو برنامه چهارگاه و نوا به آلمان رفتیم که آنجا آلمانی ها می پرسیدند شما که نت ندارید چجوری سه ساعت اجرا می کنید؟ و ما می گفتیم که ماه ها تمرین می کنیم و رپرتوارها را حفظ می کنیم. آن موقع برای کارها وقت می گذاشتیم اما الآن دنیا خیلی تند و تیز شده است و آدم باید سریع همه کار را انجام بدهد. به هر حال مجبوریم به این شکل زندگی کنیم.
خیلی ها معتقدند که نقد چیز خوبی نیست اما نقد اصول می خواهد. نقد در کشور ما یا به این شکل است که یک نفر را آنقدر بالا می برند که به خدایی می رسانند و یا آنقدر توی سرش می زنند که هیچ چیز از او نمی ماند. همه آدم های قدیمی برای خودشان اتاق فکر داشتند. مثلاً در مجلس زنده یاد ابوالحسن صبا، آدم هایی نظیر آقای حسین تهرانی، حسین یاحقی و... جمع می شدند و صادقانه به همدیگر ایده می دادند و کمک می کردند. آقای روح الله خالقی موزیسین بزرگی بوده است ولی عواملی وجود داشته که ایشان آثار قشنگی را آفریده است و ما هنوز هم آثار ایشان را گوش می دهیم و لذت می بریم. ما خودمان هم زمانی در کانون چاووش دور هم جمع می شدیم و همین دور هم جمع شدن ها باعث پیشرفت می شد. به هر حال یک سری موزیسین درجه یک کنار هم بودند و به همدیگر کمک می کردند. من حتی یادم است که وقتی محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده اثر جدیدشان را می آوردند، ما شش ماه روی آن آثار تمرین می کردیم و آثار به مرور صیقل پیدا می کرد. به همین خاطر مجموعه چاووش تبدیل به رفرنسی شد که در تاریخ موسیقی ماند. الآن هر کسی برای خودش کار می کند و بعد می بینیم یک موزیسین که می خواهد پول در بیاورد و زندگی اش را بگذراند مجبور می شود برود کارهای دیگر انجام بدهد چون می بیند رفیق یا رقیب خودش هم رفته همان کار را انجام داده است. به این شکل موسیقی کم کم خراب می شود. ما الآن اصلاً محفل نداریم و شاید باید خانه موسیقی و وزارت ارشاد به شکل گیری این محافل کمک کنند، نه این که در آن ها بیشتر تفرقه بیندازند.
حسین علیشاپور: در گذشته، محافل چه در حوزه رسمی و چه در حوزه غیررسمی بسیار تعیین کننده بود. خیلی از شاهکارهای موسیقی ایرانی از درون محافل خصوصی و از هم صحبتی ها و هم فکری ها خلق می شد. آقای علی تجویدی گفته است چند ماه یک ملودی در ذهنش بوده که شبی در حضور آقای رهی معیری آن را در خیابان زمزمه می کند و آقای رهی به صورت بداهه روی آن شعر می سراید و به این شکل تصنیف ماندگار "دیدی که رسوا شد دلم" ساخته می شود. یا تصنیف "مرغ شباهنگ" به آهنگسازی اسدالله ملک و شعر معینی کرمانشاهی هم به همین شکل خلق شده است.
اردشیر کامکار: طبیعتاً وقتی آهنگساز، شاعر، خواننده و نوازنده در کنار هم باشند و با هم ارتباط بگیرند، اثری که ساخته می شود اثر خوبی از آب در می آید، اما الآن هر کدام جداگانه کار خودش را می کند و وقتی شما اثر را به استودیو می برید و پول می دهید تا نوازنده برای شما ساز بزند طبیعتاً او برای کار شما دل نمی سوزاند.
برنامههایتان برای آینده چیست؟ آیا قصد برگزاری کنسرت یا انتشار آلبوم جدیدی را ندارید؟
حسین علیشاپور: ان شاءالله در خدمت استاد کامکار هستیم و صحبت هایی مطرح شده است که در تنکابن، رامسر، گرگان، گنبد، نکا و دیگر شهرهای کشورمان روی صحنه برویم. امیدوارم برنامه ریزی ها درست پیش برود و این کنسرت ها برگزار شود. در حال حاضر شادمان هستیم که در خدمت استاد کامکار هستیم. همانطور که استاد فرمودند معیار گروه ما سه چیز است، اول رفاقت، دوم رفاقت و سوم همدلی و شفافیت کارهای مان. ما همه چیز را در میان می گذاریم و همه چیز مشخص و هماهنگ شده است. یکی از مسائلی که در موسیقی ایرانی باعث فروپاشی گروه ها می شود همین مسئله عدم شفافیت است. مسئله دیگر هم مسئله احترام است که ما سعی می کنیم به آن توجه کنیم. ما با وجود صمیمیتی که با استاد داریم و محبتی که ایشان به ما دارند، به این مسئله هم حواس مان هست که بزرگتر داریم. یکی از چیزهایی که در موسیقی ایرانی از بین رفته، بزرگ تری و احترام است. این احترام و بزرگتری در قدیم وجود داشت. محمدعلی بهمنی سه سال از حسین منزوی کوچکتر است ولی در شعری می گوید "چه فرق شعر خروشی است در نهاد سکوت، که منزوی به من آموخت بهمنی شده ام". کسوت و احترام در هنر شرقی مهم است و ما در گروهمان واقعاً به این مسئله پای بندی داریم و به آن اهمیت می دهیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، از اواسط دهه هشتاد فضا برای خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان موسیقی پاپ، بازتر شد و مردم نیز از آثار تولید شده استقبال کردند. از طرفی پیشرفت زودهنگام و کوتاه مدت تکنولوژی و وجود ابزار و ادوات نرم افزاری و کامپیوتری کار را به آنجا رساند که تولیدکنندگان آثار پاپ با کمترین امکانات بدون حضور در استودیوهای استاندارد، حتی در منزلشان اقدام به تولید آثار مختلف کنند. کمی بعد نیز با وجود فضای باز و عدم سختگیری مسئولان وزارت ارشاد در ارائه مجوزها، برگزاری کنسرت در تهران و شهرهای مختلف به اتفاقی معمول تبدیل شد و همین موضوع پای دلالان فرهنگی را به موسیقی باز کرد و اینگونه شد که بخشی از موسیقی نیز به مرور وجه هنری خود را از دست داد و به مقوله ای اقتصادی و تجاری با سودهای کلان تبدیل شد. همه این اتفاقات باعث شد موسیقی نیز مانند دیگر هنرها دچار آفتی به نام مافیا شود و این روند خواسته یا ناخواسته اجازه فعالیت را از هنرمندان موسیقی فاخر (سنتی، کلاسیک و نواحی) گرفت. در حال حاضر اغلب هنرمندان عرصه موسیقی ایرانی نسبت به گذشته کم کارتر شده اند؛ زیرا تهیه کنندگان به همکاری با آنها گرایشی ندارند و بعضا به دنبال سودهای کلانی هستند که توسط خوانندگان تازه از راه رسیده موسیقی پاپ نصیبشان می شود.
عبدالحسین مختاباد (خواننده، آهنگساز و مدرس موسیقی) که بین سال های 1370 تا 1395 آلبوم های متعددی منتشر کرده و کنسرت های داخلی و برون مرزی بسیاری را روی صحنه برده، درباره وضعیت فعلی موسیقی می گوید: هنرمندان ملی مملکت نه در تلویزیون جایی دارند و نه در خارج از کشور می توانند فعالیت کنند. در صورتی که خوانندگان و تولیدکنندگان موسیقی مصرفی به راحتی در خارج از کشور فعالیت می کنند و به اجرای برنامه می پردازند، اما چنانکه ما به فعالیت های برون مرزی این چنینی بپردازیم ما را دست بند می زنند و به زندان می برند!
شما در دهه های گذشته بسیار پرکار بودید و آلبوم های متعددی تولید کردید، اما از مقطعی به بعد بسیار کم کار شدید. چرا؟
در حال حاضر کدام خوانندگان آلبوم تولید می کنند تا من نیز چنین کاری کنم؟ به نظرم با وضعیت موجود تولید آلبوم منطقی نیست و توجیه اقتصادی ندارد. یعنی می توان گفت دوره تولید آلبوم به پایان رسیده و فعالیت هنرمندان عرصه موسیقی وارد مرحله دیگری شده است. آنها شیوه های دیگری را برای ادامه فعالیت برگزیده اند.
طی سال های گذشته اغلب خوانندگان موسیقی سنتی کم کار شده اند و در میان کنسرت هایی که به طور سالانه برگزار می شود نامی از آنها نیست. به نظرتان اشکال کار کجاست و چقدر شیوه فعالیت تهیه کنندگان و کنسرت گذاران را در کاستی های موجود موثر می بینید؟
در حال حاضر سلیقه عمومی به سمت آثار مصرفی سوق پیدا کرده است. فعالان این نوع موسیقی یک فصل برنامه ارائه می کنند و پس از آن برای همیشه کنار می روند و آثارشان نیز فراموش می شود. آن افراد، طی مدت زمانی کوتاه رشد می کنند و کمی بعد از بین می روند و تمام می شوند. قضیه این است که هنر کشور فضایی آنارشیستی پیدا کرده است؛ که البته این فضا محدود به موسیقی نیست و در سینما، تئاتر، ادبیات و دیگر رشته های هنری وجود دارد. متاسفانه طی سال های اخیر فرهنگ و هنر کشور به سمت و سوی غلطی سوق داده شده و این رویه کار را به آنجا رسانده که آثار تولید شده مصرفی، لحظه ای و سطحی هستند. در این میان عده ای بر اساس رانت هایی که دارند یا با اتکا به امکانات سطحی شان می خواهند بلافاصله به سود و جایگاه برسند. نام این اشخاص را تهیه کننده گذاشته اند، اما من آنها را تهیه کننده نمی دانم. آنها دلالانی هستند که از طرف مقابل پول می گیرند و در ازای آن کارهایی انجام می دهند و سالن کنسرتشان را پر می کنند و اگر شما با همان شخصی که کنسرت داده صحبت کنید خواهید دید که بدهکاری های بسیاری دارد.
طی سال های گذشته آثار زیادی از شما منتشر نشده تا گویای تغییر روند و سطح کیفی آثارتان باشد.
طی این سال ها کتاب های زیادی نوشته ام، اما خب برای به نتیجه رساندن و چاپ و انتشار آنها به سرمایه گذار نیاز است که در حال حاضر چنین شخصی وجود ندارد تا در این زمینه با من همکاری کند. به هر حال در صورت وجود این عوامل است که من و اشخاصی چون من، می توانیم خودمان را به منصه ظهور برسانیم.
در چنین فضایی آینده موسیقی کشور را چگونه می بینید؟
حافظ می گوید سخنرانی و خوش خوانی نمی ورزند در شیراز . من مطمئنم که وضعیت فعلی پایدار نیست و بالاخره خیلی زود این خس و خاشاک کنار خواهند رفت و سیستم و رویه درست حاکم خواهد شد. واقعیت این است که من و نسلی که برای هنر مملکت کار کرده و زحمت کشیده، برای شهرت و پول نیامده بودیم که حالا با تغییر شرایط همه چیز را رها کنیم و برویم. به قول نیما یوشیج این زبان دل افسردگان است/ نه زبان پی نام خیزان . به هرصورت من و امثال من برای فرهنگ وهنر این مملکت ارزش قائلیم و به فعالیت هایمان ادامه خواهیم داد و کار خواهیم کرد.
طی سال ها و دهه های گذشته موضوعات و مسائل مختلفی وجود داشته اند که وضعیت موسیقی هنری کشور را تحت تاثیر داده اند و اتفاقات فعلی را برای آن رقم زده ا ند. اولین موضوع این است که ما رسانه ملی نداریم. به طور واضح، هنرمندان ملی مملکت نه در تلویزیون جایی دارند و نه می توانند در خارج از کشور فعالیت کنند. در صورتی که خوانندگان و تولیدکنندگان همان موسیقی مصرفی که پیش تر درباره آن توضیح دادم به راحتی در خارج از کشور فعالیت می کنند و به اجرای برنامه می پردازند و اتفاقی برایشان رخ نمی دهد! حال اگر ما به فعالیت های برون مرزی این چنینی بپردازیم ما را دست بند می زنند و به زندان می برند! در دنیایی که عصر مدیاست، زمانی که اصلی ترین بخش این مدیا، یعنی تلویزیون، هنرمندان واقعی مملکت را محروم کند، طبیعی است که چنین اتفاقاتی رخ دهد. مجموعه این اتفاقات فاجعه ای است که برای هنر ملی رقم زده شده است.
در این میان مرکز موسیقی صداوسیما چه وظیفه ای دارد و در ایجاد کاستی های موجود تا چه حد مقصر است؟
می توان گفت مرکز موسیقی صداوسیما تعطیل شده است، همانطور که واحد موسیقی و دانشگاه صداوسیما، واحد موسیقی حوزه هنری و حتی وزارت ارشاد تعطیل به نظر می رسند. این دستگاه ها عملأ در ارتقای سطح کیفی موسیقی فعلی کشور نقشی ندارند.
سال هاست در دانشگاه های مختلف هنری به تدریس مشغول هستید. در این بخش با چه کاستی هایی مواجه هستیم؟
دانشگاه ها در رشته های مختلف هنری با حجم عظیم دانشجویان مواجه هستند که هم اتفاق خوبی است و هم می توان آن را بد تلقی کرد. مسئله این است که برای دانشجویان هیچ گونه بازار کاری وجود ندارد و همین عدم وجود بازار کار، روحیه دانشجویان را برای فعالیت های پژوهشی، علمی، هنری و اجرایی از بین می برد. زمانی که به دانشجویان برای فعالیت بیشتر و ارائه اثر فشار می آوریم آنها در جواب می گویند خب که چه؟ نتیجه این فعالیت ها چه می شود؟ آنها می گویند به فرض ما نوازندگان خوبی شویم، در نهایت قرار است پس از این کجا مشغول به کار شویم؟
اما جشنواره های زیادی طی سال برگزار می شوند؛ آیا این رویدادها نیز در دانشجویان و فعالان موسیقی ایجاد انگیزه نمی کنند؟
بله، چندین جشنواره از جمله جشنواره موسیقی فجر و جشنواره جوان در طول سال برگزار می شوند و به طور معمول گروه ها و اشخاص مختلف نیز طی این رویدادها بهترین اجراها را دارند و به عنوان بهترین نوازندگان و خوانندگان انتخاب می شوند اما برای آنها اتفاقات مفیدی رخ نمی دهد! آنها در جشنواره توسط عده ای دیگر تشویق می شوند و جایزه می گیرند و پس از آن به خانه هایشان می روند. آنها پس از این اتفاق ها کجا می روند و چگونه فعالیت می کنند؟ ببینید به هرحال هنر نیز مانند خط تولید است. زمانی که آثار تولید شده، مصرف کننده نداشته باشند در انبار می مانند و می پوسند و آن تولیدکنندگان نیز مانند یک کارخانه دار در نهایت شکست خود را می پذیرند و اعلام ورشکستگی می کنند. در حال حاضر هنر ما مقوله ای ورشکسته است. قاعدتأ همه این کاستی ها بر بخش آموزش هنرهایی چون سینما، تئاتر و موسیقی نیز تاثیر می گذارند. با این تفاسیر می توان گفت، بخش آموزش دانشگاه های ما به فضاهایی مرده تبدیل شده اند.
آیا عدم پرداخت حقوق مناسب به استادان قراردادی و حق و حقوق کم اساتید حق التدریسی در چند و چون کیفیت دانشگاه ها دخیل است؟
بله موثر است. در حال حاضر حقوق یک استاد دانشگاه سالی سه هزار دلار است. یعنی یک کارگر فراری و غیرقانونی در آمریکا و اروپا اگر در مکدونالد جارو بزند و ظرف بشورد و ساعتی ده دلار بگیرد به طور ماهیانه حداقل دو هزار دلار درآمد دارد. این در حالی است که حقوق یک استاد دانشگاه در کشور سالی سه تا پنج هزار دلار است.
سال ها پیش برای آموزش موسیقی در فرهنگسراها و بازگشایی آموزشگاه های موسیقی در این اماکن فرهنگی تلاش می کردید. وضعیت این بخش ها به چه شکل است؟
در حال حاضر فرهنگسرایی نیست و آن روند آموزشی وجود ندارد. حتی می توان گفت شهرداری و بخش فرهنگی آن نیز فعال نیست و به نوعی تعطیل شده است. بهتر است بگویم تمام مجاری فرهنگی که فعالیت های کم و بیش داشتند در حال حاضر غیرفعال هستند.
یعنی در حال حاضر فرهنگسراها بخش آموزش موسیقی ندارند؟
این اماکن آموزشی اصطلاحا جوشی ندارند تا به خروجی خوب منتهی شود؛ بلکه صرفا منابعی برای کسب درآمد هستند، در آن حد که استادان در آنها مشغول به کار باشند.
آیا باید بخش فرهنگی شهرداری را در این کاستی مقصر بدانیم؟
به هر حال، زمانی که به طور عمومی کاستی های این چنینی وجود دارد، همه چیز دومینووار تحت تاثیر قرار می گیرد.
قرار نیست در زمینه تولید اثر و برگزاری کنسرت فعالیتی داشته باشید؟
در حال برنامه ریزی هستیم تا انشاله تورهایی را در تهران و شهرستان ها داشته باشیم و امیدوارم اتفاقات خوبی در این زمینه رخ دهد.
خبرگزاری تسنیم - ارکستر ملی ایران تا همین سه سال پیش تعطیل بود. دولت ها حمایت لازم را نداشتند و در نهایت کار ارکستر به تعطیلی کشید. البته اوضاع خودِ ارکستر و اجراهایش هم چندان تعریفی نداشت. کار به جایی رسیده بود که بیشتر اجراهای ارکستر ملی تکراری بود و رپرتوارهای جدید به ارکستر راهی نداشتند. در نهایت هم بیشتر اجراهای ارکستر ملی ایران با مخاطبانی اندک به صحنه می رفت و بلیت ها را به افراد مختلف هدیه میدادند، تا شاید صندلی های خالی سالن خیلی به چشم نیاید.
اما از زمانی که فریدون شهبازیان مدیر هنری و رهبر دائم ارکستر ملی ایران شد، اوضاع فرق کرد. رپرتوارهای جدیدی وارد ارکستر شد و رهبران مهمان هم یکی پس از دیگری آمدند و ارکستر را رهبری کردند. خوانندگان مختلفی هم با ارکستر به صحنه رفتند. از همه مهمتر اینکه ارکستر ملی ایران در سه سال گذشته بارها به شهرستان های مختلف سفر کرد و اجراهای خوبی هم به صحنه برد.
روند رو به رشد ارکستر ملی ادامه داشت تا اینکه زمزمه هایی مبنی بر دخالتِ برخی از مسئولان بنیاد رودکی در اداره ی ارکستر شنیده شد. در نهایت هم این دخالت ها به کناره گیری شهبازیان از ارکستر ملی انجامید.
اما ماجرای رفتن شهبازیان از ارکستر ملی در نوع خودش جالب است و گویا مسئولان بنیاد رودکی که نمی خواستند دیگر شهبازیان در ارکستر باشد، یادشان می افتاد که قانونی به نام منع به کارگیری بازنشستگان وجود دارد. پس سراغ این قانون می روند و همین را دستمایه ی خروج شهبازیان از ارکستر می کنند.
شهبازیان از آهنگسازان و تنظیم کنندگان موسیقی ایران است که کارنامه ای مشخص دارد. بسیاری از آثار ماندگار موسیقی ایران یا ساخته ی شهبازیان هستند یا تنظیم شان برعهده ی او بوده است. پس از اتفاق ها و حاشیه های ارکستر ملی سراغ این هنرمند رفتیم تا ماجرا را از زبان خودش برایمان شرح دهد.
در ادامه حاصل گفت وگو با فریدون شهبازیان را می خوانید:
برای شروع درباره ی رفتن تان از ارکستر ملی و نپذیرفتنِ پیشنهاد مشاوره ی بنیاد رودکی برایمان بگویید. چه شد که ارکستر ملی را ترک کردید. با رفتن شما اوضاع مناسبی در ارکستر ملی وجود ندارد و انتخاب مدیرهنری جدیدی برای این ارکستر کار بسیار دشواری است.
نمی خواهم وارد این مقوله شوم که جانشین من چه کسی خواهد بود. ولی لازم است بگویم که هر کاری یک شروع و یک پایان دارد. من در سال 1395 با ارکستر ملی ایران کارم را به عنوان مدیر هنری و رهبر ارکستر شروع کردم و در سال 1398 با برنامه ریزی های بنیاد رودکی علیه خودم؛ اول در مورد بازنشستگی و سپس در مقوله مشاوره ی هنری، مجبور شدم کار را رها کنم و از سِمتم کناره گیری کنم.
در مدت سه سالی که در ارکستر فعالیت کردم نوازندگان جوانی از فارغ التحصیلان هنرستان و دانشگاه به ارکستر آمدند و با تمرین ها و اجراهای مستمر، توانستیم رپرتوارهای قابل توجهی فراهم و اجراهای بسیاری به صحنه ببریم.
طرح اولیه به کار نگرفتنِ بازنشستگان از سوی دولت مربوط به سال 1393 بود. اما بنیاد رودکی از چند ماه پیش این مسئله را با من مطرح کرد که به علت بازنشستگی باید کار را رها کنم.
از چه زمانی این مسئله را با شما مطرح کردند؟
حدود سه - چهار ماه قبل از پایان سال 1397.
قبل از آن بحثی در این باره نبود؟
خیر.
در بنیاد رودکی و البته وزارت ارشاد بازنشستگان زیادی هستند که شامل این قانون هستند اما همچنان به کارشان ادامه می دهند. این مسئله را با من مطرح کردند و در جوابشان گفتم که این قانون شامل من نمی شود. این قانون مشمول کسانی است که تمام وقت با بنیاد رودکی همکاری می کنند. قرار شد که در این باره استعلام انجام شود.
من این ماجرا را با آقای خسروی مدیرکل امور اداری و منابع انسانی وزارت ارشاد مطرح کردم و شرایط کاریم را برای ایشان شرح دادم و گفتم که من بازنشسته صدا و سیما هستم و در حال حاضر به عنوان مدیر هنری و رهبر ارکستر ملی ایران به صورت پاره وقت مشغول کار هستم. آقای خسروی در پاسخ به من قاطعانه گفتند که شما مشمول این قانون نمی شوید.
نامه ای که از طرف بنیاد رودکی به آقای خسروی نوشته شد، به نظرم تحریف شده و برنامه ریزی شده بود. در این نامه شرایط کاری من به طور کامل تشریح نشده و بخشی از واقعیت را در این نامه بیان نکرده اند. به نظرم این نامه را تحریف شده نوشتند تا به نوعی من را جزء قانون بازنشستگان قرار دهند.
به همین ترتیب هم آقای خسروی براساس نامه ی بنیاد رودکی اعلام کرد که بازنشستگان نمی توانند به کارشان ادامه دهند. مبنای این حرف هم بودجه دولتی بود. در حالی که می دانید بنیاد رودکی برای هر اجرای ارکستر ملی بلیت فروشی می کند و درآمدهای مجزایی به جز بودجه دولتی دارد.
یعنی بنیاد رودکی می تواند از منبع درآمدهای حاصل از بلیت فروشی هایش، دستمزد رهبر ارکستر یا خواننده یا نوازندگانش را پرداخت کند تا دیگر مجبور به استفاده از بودجه دولتی اش نشود.
بله. ما حتی در شهرستان ها هم بلیت فروشی به طور کامل انجام می گیرد و استقبال خوبی از ارکستر ملی می شود. به نظرم بلیت فروشی تمام هزینه های اجراها را تامین می کند.
به هر روی مسئولان بنیاد رودکی با تنظیم متن استعلام براساس دیدگاه خودشان، به آنچه می خواستند رسیدند. در جوابی که آقای خسروی مدیرکل امور اداری و منابع انسانی وزارت ارشاد به بنیاد رودکی داده بود، آورده شده که بازنشستگان به شرطی می توانند در ارگان های دولتی کار کنند که یک سومِ زمان موظفیِ کارمندان مشغول فعالیت باشند.
من هفته ای سه روز با ارکستر کار می کردم، یعنی 9 ساعت در هفته که در ماه 36 ساعت می شود. با یک کارمند معمولی در بنیاد رودکی یا هر اداره ی دیگری که حدود 172 ساعت در ماه کار می کنند، بسیار فاصله دارد. در نامه ای که بنیاد رودکی برای گرفتن استعلام فرستاده باید این نکات مطرح میشد و در عین حال باید می نو شتند که انجام وظیفه ی من در ارکسترها مستلزم حضور مستمر نیست. اجراهای ما خارج از ساعت اداری است و در ساعات اداری هم در هر ماه بیشتر از 36 ساعت کار نمی کنم. متاسفانه هیچ کدام از این مسائل در نامه ی استعلام بنیاد رودکی عنوان نشده بود.
علاوه بر این استعلام دیگری هم برای دکتر آذربایجانی معاون محترم اداره برنامه ریزی امور حقوقی دستگاه های اجرایی نوشته شده که در این نامه هم نکات مهمی بیان نشده بود و ننوشته بودند که شرایط کار من در ارکستر ملی به چه شکلی است.
مسئولان بنیاد رودکی متن این استعلام را هم جوری تنظیم کرده بودند که نشان دهند من شامل این قانون می شوم. در این استعلام هم هیچ توضیحی درباره شرایط کاری من ارائه نشده بود.
حتی در جلسه ای که در خانه موسیقی با جناب آقای دکتر صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبت کردم و به ایشان عرض کردم که، آقای خسروی مدیرکل امور اداری و منابع انسانی به اشتباه و خلاف واقع در این مورد اظهار نظر کرده اند، جناب دکتر صالحی فرمود که قطعا با ایشان صحبت خواهند کرد ولی متاسفانه خبری نشد.
حتی از طرف آقای دکتر آذربایجانی هم به اشتباه اظهار نظر شده بود، درحالی که من با بعضی از مدیران هر دو نهاد مذکور، صحبت کردم و همه آنها متفقا اظهار کردند که شرایط خاص من مشمول قانون بازنشستگی نیست. حتی عنوان کردند که نامه های بنیاد رودکی عمدا به شکلی نوشته شده که از من سلب اختیار شود.
شما معتقدید که بنیاد رودکی در استعلام هایی که از وزارت ارشاد گرفته، واقعیت هایِ کاری شما را بیان نکرده و بسیاری از نکات کلیدی را در نامه های استعلامش نیاورده است.
واقعیت های فعالیت من را بیان نکرده است. من به عنوان پاره وقت در بنیاد رودکی کار می کردم. رهبران ارکستر در سرزمین ما تعدادشان زیاد نیست و به نظرم نباید مشمول این قانون باشند.
در این قانون تاکید شده که بازنشستگان تنها در حالی می توانند در جایی فعالیت کنند که فقط یک سومِ یک نیرویِ ثابت مشغول فعالیت باشند.
همه این ها درحالی است که من حتی کمتر از یک سومِ یک کارمند عادی فعالیت داشتم.
به هر روی این برنامه ریزی را انجام دادند و در نهایت به من گفتند که شما مشمول قانون بازنشستگی هستید.
گویا به شما پیشنهاد مشاوره در بنیاد رودکی را ارائه کرده اند؟
از من خواستند که با عنوان مشاور هنری کارم را ادامه دهم.
این را چه زمانی به شما گفتند؟
قبل از پایان سال 1397. قرار شد که من با عنوان مشاور هنری کارم را ادامه دهم اما همچنان همان اختیارات را داشته باشم. یعنی فقط عنوان کاری ام عوض شود.
از همین جا بود که مشکلات بسیاری شروع شد. من تمام اختیاراتم به عنوان رهبر ارکستر را از دست دادم. در همه جای دنیا مدیر هنری و رهبر ارکستر حرف آخر را می زند، هیچ اتفاقی بدون اطلاع مدیر هنری و رهبر ارکستر رخ نمی دهد. اما متاسفانه دیدم که این روند اصلا رعایت نمی شود.
اولین اتفاق هم زمانی رخ داد که آزمونی برای نوازندگان برگزار کردند. این آزمون را خودم هم دوست داشتم برگزار شود تا بتوانیم نوازندگانمان را رتبه بندی کنیم. به هر حال هر نوازنده در ارکستر صندلی خاص خودش را دارد و این جاها باید براساس آزمون مشخص شود.
این آزمون برگزار شد و قرار بود که هیچ نوازنده ای از ارکستر اخراج نشود. یعنی می خواستیم فضا برای دیگر نوازندگان خوب هم فراهم شود که بتوانند به ارکستر وارد شوند. آزمون برگزار شد و بعد از مدتی گفتند می خواهیم برخی از نوازندگان را اخراج کنیم. یک روز بعد از تمرین 10 نفر از نوازندگان ارکستر را اخراج کردند و 10 نوازنده دیگر را جایگزین آنها کردند. این کار بدون اطلاع و موافقت من بود.
این اتفاق زمانی رخ داد که ارکستر چند روز بعد در قالب جشنواره موسیقی فجر اجرا داشت. من خیلی اعتراض کردم. گفتم که نباید این 10 نوازنده با تجربه را اخراج کنید و 10 نوازنده جدید و بی تجربه را برای این اجرا وارد ارکستر کنید. به هر روی قبول نکردند و بدون اجازه و با وجود مخالفت من این اتفاق رخ داد.
آن اجرا نخستین کنسرت ما در ارکستر ملی بود که با انتقادهای زیادی روبه رو شد.
باید توجه کنیم که در این اتفاق نوازندگان جدید مقصر نبودند. شما نمی توانید 10 نوازنده جدید وارد ارکستر کنید و با سه تمرین از آنها انتظار هماهنگی با ارکستر را داشته باشید.
آزمون باید برگزار می شد و گفتید که با برگزاری آزمون هم موافق بودید. پس ایده ی شما برای حضور نوازندگان جدید در ترکیب ارکستر به چه صورت بود.
قرارمان این بود که از نوازندگان جدید استفاده کنیم و آرام آرام به ارکستر اضافه شوند و کسی از ارکستر حذف نشود. چرا که از روز اول خواسته بودم که نوازندگان ارکستر کمتر از شصت نفر نباشند.
این ماجرا شروع مشکلات بود.
پس از آن هم اجرایی برای ارکستر گذاشتند که من اصلا با آن موافق نبودم. هر اجرایی برای هر ارکستری باید به تایید مدیر هنری اش برسد. اما این اجرا را به صحنه بردند و اجرا هم ضعیف بود و انتقادهای بسیاری از ارکستر شد.
نظرتان درباره حضور رهبران مهمان در ارکستر ملی چه بود؟
همیشه با رهبر میهمان ارکستر موافق بودم چرا که نوازندگان باید بتوانند با رهبران مختلف کار کنند و از تجربه های آنان استفاده کنند. اما در این مورد خاص موافق نبودم؛ چرا که اصلا نمی دانستم قرار است چه چیزی اجرا شود و رپرتوارها را ندیده بودم.
تمام جلساتی که درباره ارکستر تشکیل میشد، بدون حضور من بود. مدیر ارکسترها با کارمندهای اداری ارکستر جلسه می گذاشت و بدون حضور من در این جلسه ها درباره ارکستر تصمیم گیری می کردند. کسانی که با موسیقی و به خصوص با موسیقی ملی هیچ آشنایی نداشتند و بدون تخصص لازم برای ارکستر ملی ایران تصمیم گیری می کردند.
بعد از نوروز هم به من گفتند که شما از این به بعد تنها مشاور هنری بنیاد رودکی هستید. من تصمیم داشتم همان موقع این کناره گیری را اعلام کنم. اما چون قبل از نوروز قرار اجراهای شهرستان در کرمان و یزد را هماهنگ کرده بودیم، منتظر شدم تا این اجراها را انجام دهیم و بعد در روز اول خرداد ماه سال 1398 نامه ای خطاب به مدیرعامل بنیاد رودکی نوشتم و کناره گیری ام از ارکستر ملی را اعلام کردم.
مسئولان بنیاد رودکی اصرار داشتند که شما به عنوان مشاور هنری در کنارشان باشید؟
البته. ولی بی احترامی ها و بی حرمتی ها برایم قابل قبول نبود. بدون اجازه و موافقت من تصمیماتی گرفته میشد که در شان ارکستر ملی و آثار موسیقی ملی که آهنگسازان مطرح سرزمین مان ساخته بودند، نبود.
مصاحبه ای با یکی از رسانه ها شکل گرفت که کاملا برای من برخورنده و توهین آمیز بود. خیلی از بچه های بنیاد رودکی به من می گفتند که از این مصاحبه بسیار متعجبیم. آن زمان من چیزی نگفتم. اما اکنون باید بگویم. در سه سال گذشته من زحمات بسیاری برای ارکستر ملی کشیدم.
رپرتوارهای بسیاری برای ارکستر آماده کردم. آماده کردن رپرتوار برای ارکستر ملی بسیار دشوار است. این دشواری در ارکستر سمفونیک وجود ندارد، چرا که برای ارکسترهای سمفونیک رپرتوارهای بسیاری در سراسر جهان وجود دارد و آثار کلاسیک بسیارند. اما ارکستر ملی رپرتوار چندانی ندارد.
آهنگسازانی که دوست ندارند با نهادهای دولتی کار کنند، آثارشان را در اختیار بنیاد رودکی قرار نمی دهند. آثاری که من از آهنگسازان مختلف طی این سه سال گذشته گرفتم به خاطر لطفی بود، که این آهنگسازان مطرح سرزمین مان به من داشتند.
سه سال پیش که ارکستر ملی را تحویل گرفتید ارکستر چه وضعیتی داشت؟
اصلا ارکستری وجود نداشت و ارکسترها تعطیل بودند. ما اعلام کردیم که ارکستر ملی ایران می خواهد فعالیتش را شروع کند. نوازندگان را دعوت کردیم و به تعدادی که مشخص بود نوازنده جذب کردیم و تمرین ها را شروع کردیم. تقریبا همه نوازندگانی که پیشتر در ارکستر ملی ایران فعالیت می کردند، به ارکستر ما نیامدند.
بیشتر نوازندگانی که با من در ارکستر ملی کارشان را شروع کردند، جوانانی با استعداد بودند که بعد از سه ماه تمرین توانستیم اولین اجرایمان را با ارکستر ملی ایران در قالب جشنواره موسیقی فجر در سال 1395 روی صحنه ببریم.
وقتی به ارکستر آمدید گفتید که هدفم داشتن ارکستر ملی ایران با اجرای موسیقی نوین ایران و جهان است. به این هدف رسیدید؟
خیر.
چرا؟
امکان دسترسی به آثار و پارتیتورهای موسیقی نوین جهان بسیار سخت است. باید پارتیتورها را می خریدیم و این امکان وجود نداشت.
باید بگویم که بنیاد رودکی در این سه سال حقوق تمام نوازندگان را داده اند و بیمه ی تمام بچه ها برقرار بود. از این نظر نباید از حق گذشت.
سال 1394 در مراسم تشییع زنده یاد علیرضا خورشید فر خطاب به رئیس جمهور گفتم که شما قول داده اید که ارکسترها را راه اندازی کنید. آن زمان گفتم که جوانان بسیاری علاقه مند حضور در ارکسترها هستند. به هر حال ارکسترها راه اندازی شد.
قبل تر و در زمانی که دکتر شاه آبادی معاون هنری وزیر ارشاد بودند، حکم رهبری ارکستر را به من دادند و قرار بود ارکستر را من تشکیل بدهم. اما این مهم عملی نشد.
بعدها که در سال 1395 اولین کنسرت ارکستر ملی را به صحنه بردم، نتیجه ی کار بسیار لذت بخش بود.
بچه های ارکستر صمیمانه به ارکستر دل دادند و برای من باعث افتخار بود که توانستیم با یک ارکستر جوان چنین اجراهایی داشته باشیم. پس از اجراهای ما بود که اعتباری به ارکستر اختصاص دادند.
به هر حال در حال حاضر بهترین تصمیم برای زندگی هنریم این بود که از ارکستر کنار بروم. چون تحمل این وضع برایم ممکن نبود. در هیچ کجای دنیا شما نمی بینید که تصمیمی برای ارکستر گرفته شود که مدیر هنری و رهبر ارکستر در جریان آن نباشد یا با آن مخالف باشد. مدیران داخلی ارکستر و کارمندان اداری اجازه و توان چنین تصمیم گیری هایی ندارند.
بعد از اینکه نامه های استعلام را مطالعه کردم و با دوستانم در جایگاه های مختلف مشورت کردم، آنها هم به اتفاق گفتند که متن نامه ها به گونه ای برنامه ریزی شده که از من سلبِ اختیار کنند.
وقتی بنیاد رودکی نمی خواهد که شما در سِمت مدیر هنری و رهبر ارکسترها باقی بمانید، چرا این مقصودشان را واضح اعلام نکرده اند. چرا شما را عزل نکردند تا کس دیگری جایگزین تان کنند.
نمی دانم. شاید فکر می کردند نباید این موضوع را به صراحت بیان کنند چرا که شاید برایشان هزینه هایی داشته است. در طول سه سال همه چیز در مسیر درست هنری پیش می رفت.
کسانی در امور اداریِ ارکسترها فعال بودند که به خودشان اجازه دخالت در امور هنری را نمی دادند. این مشکلات در سه ماه آخر سال گذشته آغاز شد. آنها برنامه ریزی کردند که دست من را از اختیارات مدیر هنری و رهبر ارکستر کوتاه کنند.
پیشنهاد مشاوره ی بنیاد رودکی برای ساکت نگه داشتن شما بود؟ یعنی نمی خواستند بر علیه شان حرف بزنید؟
این پیشنهاد هم برای این بود که من کنارشان بمانم تا مبادا واقعیت ها را بیان کنم.
در حال حاضر مدیر ارکسترها کسی است که قبلا کارمند ساده ای در بنیاد رودکی بوده و هیچ تخصصی در زمینه موسیقی ندارد.
جلساتی که در ماه های آخر برای تصمیم گیری در کارهای ارکستر برگزار می شد بدون حضور من بود، این افراد هیچ تخصصی در زمینه موسیقی ندارند و متاسفانه این دخالت ها را شکل می دهند.
وقتی مهدی وجدانی رهبر مهمان ارکستر ملی ایران شد، شما واکنشی نداشتید. آیا واقعا با حضور وجدانی در ارکستر ملی موافق بودید؟
هرگز موافق نبودم. برای این کار با من هیچ مشورتی نشد. یک روز خودِ آقای مهدی وجدانی را در تالار وحدت و پس از تمرینم با ارکستر دیدم. او به من گفت قرار است ارکستر را رهبری کنم و قطعه ی نینوا را اجرا کنیم. گفتم من در جریان نیستم.
اثری هم که قرار بود آقای وجدانی با ارکستر اجرا کند، قطعه ی ماندگاری از استاد حسین علیزاده بود. اما رهبری این کارها دشوار است.
اما در نهایت با اعمال نفوذ این اتفاق رخ داد.
حتی در تمرین ها و اجرای ارکستر حاضر نشدم. در حالی که در تمام تمرین ها و اجراهای دیگر رهبران مهمان حاضر شدم و کمک می کردم که اجرایشان پربارتر شود.
در زمان مدیریت هنری شما بر ارکستر ملی ایران، اجراهای شهرستانی ارکستر شکل گرفت و بارها و بارها ارکستر به شهرهای مختلف سفر کرد و اجراهای بسیاری را به صحنه برد. این اتفاق در گذشته هم رخ داد اما تعدادش بسیار اندک بود. درباره اجراهای شهرستانی برایمان بگویید.
از همان زمان آغاز حضورم در ارکستر ملی، بحث رفتن ارکستر به شهرستان ها مطرح شد. البته پیش تر ارکستر ملی چند اجرا در شهرهایی مانند اصفهان به صحنه برده بود. مدیران ارشاد استان ها درخواست حضور ارکستر در شهرستان ها را بیان می کردند و ما هم زمینه اجرا را فراهم می کردیم. تمام اجراهای شهرستانی ارکستر ملی با استقبال بسیاری همراه میشد.
در این مدت ارکستر ملی به شهرهای بسیاری رفت و این حضور در بسیاری از موارد برای نخستین بار بود. مشکلی که در این زمینه داشتیم، عدم وجود سالن هایی مناسب برای اجرا بود.
عکس بالا مربوط به مراسم بزرگداشت فریدون شهبازیان در فرهنگسرای نیاوران است
اگر شما در ارکستر می ماندید، برنامه تان برای سال جاری و سال های آینده چه بود.
موسیقی نوین ایران و جهان، عنوانی بود که من برای ارکستر ملی ایران در نظر گرفته بودم. نظر من این بود که از این به بعد ارکستر روی آثار بی کلام کار کند و آثار نوین جهانی را اجرا کند. می خواستم آثار نوین جهانی را تهیه کنیم و به ایران بیاوریم. مبنایم در اجراهای آینده ارکستر بر این اساس بود که ارکستر دیگر خواننده محور نباشد. در این چند سال چاره ای نبود جز اینکه به سمت خواننده محوری برویم. ارکستر ملی در سال های گذشته قطعه هایی را اجرا کرده که مردم با آنها خاطره داشتند، بیشتر این قطعه ها هم با کلام بودند. اما من نظرم این بود که ارکستر به سمت قطعه های بی کلام برود.
کلام آخر.
ممالک دیگر صدها مثل ما دارند، یکی را از دیگری بالاتر قدر می نهند، شما با من یکی چه کردید و چه می کنید؟ که من سلیمانم در دام مورچگان.
----------------------
گفت وگو: یاسر یگانه
----------------------
عکس اصلی گفتگو از ماهور موسائیان
انتهای پیام/
محمد قدم پور مقدم، مدیر نشر آوارسا در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ، روند دریافت مجوز برای کتاب های صوتی را از مهمترین چالش های پیش روی فعالان این حوزه دانست و توضیح داد: برای هر کدام از آثار باید 4 حلقه را به مرکز رسانه های دیجیتال بفرستیم و منتظر باشیم تا آن ها از بخش فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزهای لازم را بگیرند. این روند تقریبا دو ماه طول می کشد درحالی که قرار بود 10 تا 15 روزه انجام شود.
قدم پور با انتقاد از این روند، ادامه داد: من باید برای 320 عنوان، 1280 حلقه سی دی رایت کنم که اگر هر کدام مورد تایید نباشد مجددا باید این کارها را انجام دهم. یعنی راهی نیست که یک فایل ساده را برای دریافت مجوز، بفرستیم و بررسی روی همان یک فایل صورت بگیرد؟
وی همچنین درباره الزامات قانونی دیگر بیان کرد: علاوه بر این ها اجازه کتبی گوینده ها نیز باید گرفته شود، به این شکل که حق و حقوق آن ها باید پرداخت شده باشد و گوینده باید رضایت کتبی درباره استفاده از صدایش را به ما داده باشد.
کار کودک حساسیت های بیشتری دارد
قدم پور به حساسیت حوزه کودک اشاره کرد و گفت: ممیزی در حوزه کودک به دلیل حساسیت این حوزه و اینکه باید مسائل آموزشی در آن لحاظ شود، ممکن است بیشتر طول بکشد که همین کار ما را سخت تر می کند.
مدیر آوارسا ادامه داد: اگر این روند کوتاه تر باشد من سریع تر می توانم محتوا را وارد بازار کنم، بیشتر کار کنم و درنتیجه به سوددهی برسم؛ اما امروز سود چندانی عاید ناشران کتاب های گویا نمی شود.
سهم ناشران از گویا سازی کتاب ها
قدم پور با اشاره به روند متداول تولید کتاب های گویا در ایران، بیان کرد: معمولا تولیدکنندگان کتاب های گویا به سراغ ناشران می روند و بعد از موافقت آن ها، نسبت به تولید کتاب صوتی اقدام می نمایند.
وی افزود: البته کار با ناشر هزینه های خاص خود را نیز دارد به این صورت که تولیدکننده کتاب گویا، گاهی اوقات از 35 تا 50 درصد فروش را به ناشر می دهد که با توجه به هزینه های ثانویه تولید کتاب، برای تولیدکنندگان به صرفه نیست.
قدم پور گفت: از همین رو اگرچه ما بیشتر به دنبال تولید محتوا در داخل مجموعه هستیم. گروه ترجمه آوارسا روی ترجمه آثار خارجی کودک و نوجوان کار می کنند و این موضوع به مراتب سودآورتر از وقتی که با ناشران کار می کنیم، تمام می شود.
کتاب های گویا و چاپی مکمل یکدیگرند
مدیر آوارسا درباره تقابل و رقابت میان کتاب های چاپی و گویا بیان کرد: کتاب های چاپی و گویا به نوعی مکمل یکدیگر هستند و با توجه به اینکه در دنیای امروز، ساده ترین دسترسی ها از طریق موبایل صورت می گیرد، کتاب های الکترونیک و گویا جایگاه خاصی پیدا می کنند.
وی ادامه داد: وقتی می خواهید سفر کنید عاقلانه نیست چند جلد کتاب حجیم را همراه خود ببرید برای همین استفاده از کتاب گویا به مراتب ساده تر و مفید تر خواهد بود. اما باز این به معنی رقابت با کتاب های چاپی نیست؛ در بسیاری از موارد، پخش کتاب های صوتی، باعث افزایش فروش کتاب های چاپی شده است.
قدم پور گفت: برداشت های شخصی یکی از دلایل ترجیح دادن کتاب چاپی به کتاب گویا است. ممکن است یک مخاطب ترجیح بدهد با تخیل خود، شخصیت ها را بسازد، که در این حالت، فرد کتاب چاپی را نیز تهیه می کند. اما در نهایت به عقیده من حوزه کتاب دیجیتال از کتاب چاپی پیشی می گیرد.
هزینه های کتاب گویا کمتر از کتاب چاپی نیست
مدیر آوارسا بیان کرد: این اشتباه است که برخی، هزینه کتاب چاپی را بالاتر از کتاب گویا می دانند. گاهی اوقات گویا کردن یک رمان هزینه هایی به مراتب بالاتر از کتاب های چاپی دارد.
قدم پور درباره قیمت تمام شده کتاب های گویا، به زمان بندی کار، تعداد گوینده ها، موسیقی و تدوین و تنظیم اشاره کرد و گفت: هرچقدر که یک کتاب طولانی تر یا تخصصی تر باشد، قیمت تمام شده آن نیز بیشتر می شود.
وی اضافه کرد: ما در آوارسا بیشتر روی کتاب های کودک و نوجوان کار می کنیم و در همین راستا برای آنکه می دانیم کودکان حوصله کتاب های طولانی را ندارند، نهایتا یک کتاب را در 10 تا 15 دقیقه به پایان می رسانیم. به همین خاطر قیمت کتاب های ما پایین است.
افزایش تولید کتاب دیجیتال در حوزه کودک و نوجوان
قدم پور با اشاره به افزایش تولید کتاب های دیجیتال در حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: در چند سال اخیر تولید کتاب دیجیتال در حوزه کودک و نوجوان رشد چشم گیری داشته است که نشان می دهد مخاطبان این حوزه بیشتر شده اند. کودکان به کتاب های گویا علاقه بیشتری دارند و شاید همین هم دلیل افزایش تولید در این حوزه بوده است.
قدم پور همچنین درباره تاثیر موسیقی در جذابیت کتاب های گویا بیان کرد: من تحصیلاتم در حوزه موسیقی کودک بوده است و فکر می کنم وجود موسیقی برای کتاب های گویا در حوزه کودک و نوجوان یک امر ضروری است و باعث می شود کودک با اشتیاق بیشتری کتاب را گوش کند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، مهدی فلاحیان در یادداشتی به بررسی لایحه شفافیت پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
مقدمه
ترسیم وضعیت کنونی کشور و آرمان هایی که بعد از گذشت چند دهه حالا بیش از پیش در میان مصادیق متعدد و ناامیدکننده فساد رنگ باخته، ذهن های بیدار را به سوی ظرفیتی بی بدیل رهنمون کرد که سالهاست کشورهای مختلف تجربه موفق و لذت بخش آن را با سهیم کردن مردم از مسیر شفافیت چشیده بودند. کلید طلایی شفافیت که نه تنها سابقه مشخصی در تجربیات بین الملل دارد، بلکه جایگاه ویژه ای نیز در ادبیات حکومت دینی دارد، تا آنجا که امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه 50 نهج البلاغه می فرماید؛ بدانید حق شما بر من آن است که چیزی را جز اسرار جنگی از شما پنهان ندارم.
در این گزارش، به تحلیل اندیشکده شفافیت برای ایران پیرامون لایحه شفافیت پرداخته شده است.
در میهن عزیز ما نیز این مفهوم بی بدیل در کارآمدی کشور و پیشگیری از فساد، چند سالی به یک رویای شیرین تبدیل شده بود. از آن زمان که در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 تحقق این ظرفیت وعده اصلی دولت منتخب اعلام شده بود[1]. اما این رویا در دولت یازدهم فرصت تعبیر پیدا نکرد تا در سال 94 وعده دولت نسبت به این ظرفیت قدری جدی تر رخ نمود. وعده لایحه شفافیت در سال [2] 1394 نقطه جدی امیدواری کشور به تعبیر این رویا بود. تعبیر این رویا نشانه هایی نیز داشت که هر کدام از آنها تحسین نخبگان و مردم را نسبت به رویکرد جدی دولت در این زمینه بر می انگیخت.
انتشار 192 ماده ای نسخه اول این لایحه در سال 1396 که تلاش ارزشمند مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری و معاونت حقوق ریاست جمهوری بود، اولین اقدام محسوس برای تحقق شفافیت به عنوان یک مفهوم مستقل بود. اما این فرآیند پس از گذشت یکسال منجر به انتشار نسخه دیگری شد که گرچه حذف بیش از نیمی از مواد نسخه اول کاملا تعجب برانگیز بود اما همچنان امیدها را در دل ها زنده نگه می داشت. نهایتا تصمیم دولت برای تعبیر این رویای طولانی، ابلاغ لایحه ای 36 ماده ای بود. امری که علی رغم پنجره های فرصت مختلفی که پیش روی کشور می گشاید، اما با چالش های مختلفی نیز مواجه خواهد بود.
ساختار محتوایی این لایحه که در 36 ماده و پنج بخش تنظیم شده، به شرح ذیل است؛
فرصتهای لایحه شفافیت
آنچه می تواند ظرفیت مفهوم شفافیت را به معنای واقعی کلمه در ساختار حکمرانی یک کشور محقق نماید، توجه جدی، مستقل و تخصصی به این مفهوم و سازوکارهای آن است. شفافیت در ابعاد و سطوح مختلف نظام حکمرانی قادر به ایجاد فرصت هایی است که هر کدام از آن ها گام های جدی برای حرکت کشور به سوی کارآمدی و پیشگیری از فساد است. در لایحه 36 ماده ای تقدیمی دولت نیز تلاش شده تا مهم ترین مصادیق این ظرفیت طراحی و محقق شود. از جمله مهم ترین این فرصت ها می توان به موارد ذیل اشاره نمود؛
شفافیت مقررات گذاری و نهادهای مقررات گذار یکی از مهمترین و اصلی ترین کارویژه های ساختار کلان شفافیت است. ارائه پیش دستانه اطلاعات نظامات شورایی و مقررات گذار از جمله مهمترین آن ها یعنی مجلس را به جرات می توان در تجربیات بین المللی اولین جبهه عملیاتی شفافیت دانست. در لایحه شفافیت تحقق این فرصت از طریق الزام نمایندگان به ارائه گزارش عملکرد در ارتباط با وظایف نمایندگی و همین طور انتشار کلیه گزارش های کلی مجلس از جمله گزارش کلیه موضوعات مطروحه در کمیسیون اصل 90 و هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان پیش بینی شده است. همچنین انتشار مشروح مذاکرات نهادهای شورایی مقررات گذار از جمله شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، شوراهای عالی و حتی هیئت عمومی دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری جزء الزامات شفافیت مقررات گذاری به شمار آمده است.
اما در این باره به چند نکته باید توجه داشت. اول اینکه شفافیت مجلس در تجربیات بین المللی مدل های مبسوط و تفصیلی مشخصی دارد، تا آنجا که برای شفافیت مجلس بیش از 100 محور مورد تبیین و البته طراحی و اجرا قرار گرفته است. اما در این لایحه این امر کاملا محدود و محتاطانه بوده، چرا که شفافیت آراء که یکی از مهمترین مصادیق شفافیت مجلس به شمار می آید، تصریح نشده است و به طور کلی به عبارت مبهم گزاریش وظایف نمایندگی بسنده شده است که می تواند زنگ خطری برای دور زدن مفاد مدنظر در لایحه باشد.
دوم اینکه در الزام انتشار مشروح مذاکرات نیز دولت خود را از دایره تصریح لایحه خارج نموده و اسمی از هیئت دولت نیست. از طرفی تصریح نام برخی نهادها مانند شورای نگهبان که پیش از این، مفاد مذکور را جامه عمل پوشانده بودند، تحصیل حاصل خواهد بود.
اما حکم بسیار مترقی و قابل تقدیری که از مدالهای افتخار لایحه به شمار می آید توجه به اصلاح سیستم تقنین و مقررات گذاری در کشور است. امری که در تجربیات بین المللی به سیستم R.I.A یا همان سیستم ارزیابی تاثیرات قوانین شهرت داشته و سابقه طولانی چندین دهه ای در کشورهای عضو OECD دارد. البته تحقق کامل این سیستم در نظام حقوقی کشور ما نیاز به تفصیل و طراحی مشخصی دارد که می توان ماده 8 لایحه را سرآغازی برای آن دانست.
از دیگر محورهای مهم لایحه که می توان شفافیت طراحی شده در آن را کاملترین نوع موجود در لایحه دانست، شفافیت مراجع رسیدگی قضائی و غیرقضائی است. لایحه شفافیت با نگاهی تفصیلی به این موضوع، موارد مختلفی از جمله ارائه اطلاعات کامل تمامی مراجع رسیدگی و همچنین منابع انسانی فعال در آن از جمله، قضات، وکلا، کارشناسان و ... الزام نموده است. اما مهمترین وجهه این نوع شفافیت در لایحه را می توان شفافیت آراء و احکام مراجع قضائی و غیرقضائی دانست. گرچه باید توجه داشت انتظار تحقق یکباره و دفعی مدل تفصیلی و کامل مورد نظر در لایحه از قوه قضائیه تکلیف بمالایطاق است.
یکی دیگر از مهمترین محورهای لایحه، شفافیت اجرایی است، که شفافیت اقتصادی را می توان جدی ترین و حساس ترین موضوع آن دانست. امری که در لایحه رویکردی دوگانه نسبت به آن اتخاذ شده است. از طرفی دولت تلاش نموده تا در آن اتفاقات مهم و خاصی را طراحی نماید اما بخش های اصلی و مهم پازل اقتصادی از جمله شفافیت مجوزها را مورد غفلت قرار داده است. البته که این بخش در نسخه های پیشین لایحه از طراحی و حجم بیشتری برخوردار بود اما به تدریج در نسخه های بعدی خلاصه تر و کوتاه تر شد تا برخی از رویه های اصلی شفافیت اقتصادی از قلم بیافتد. گرچه در همین لایحه نیز دولت نسبت به جلوگیری از تصدی گری دولت و شفافیت اموال غیرمنقول دولت (به معنای عام) به طور خاص طراحی خوبی را رقم زده است. همچنین سازوکارهای الزام آوری برای شفافیت پرداخت تسهیلات مالی و شفافیت مالیاتی تعبیه نموده است.
شفافیت احزاب و نامزدهای انتخاباتی را می توان مهمترین محور بخش شفافیت سیاسی تلقی نمود که در ماده 24 مقرر داشته کاربرگ های اعلام دارایی، اطلاعات مالیاتی، منابع در اختیار برای تبلیغات، نحوه تأمین و هزینه کرد منابع مذکور، نحوه مدیریت تعارض منافع و سایر اطلاعاتی که به آگاهی رأی دهندگان کمک می کند، پس از تکمیل به صورت خوداظهاری توسط نامزدها در دسترس عموم قرار گیرد. امری که گرچه اجرای آن منوط به آیین نامه تفصیلی و طراحی مشخصی است اما می تواند نشان از بلوغ مشخص نظام سیاسی کشور در رعایت حق ملت بر انتخاب صحیح باشد.
در بخش شفافیت فرهنگی و آموزشی نیز محورهایی از جمله شفافیت مجوزهای فرهنگی و آموزشی و شفافیت ارزیابی های علمی و حرفه ای و شفافیت موقوفات مورد اشاره قرار گرفته است. البته این موارد نیز خالی از ابهام و چالش نبوده از جمله در مورد شفافیت موقوفات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم به تاسیس سامانه ای شده که پیش از این سازمان اوقاف و امور خیریه آن را ایجاد کرده بود.
چالش های لایحه شفافیت
تدوین یک لایحه یه به عبارت بالقوه آن قانون مستقل در حوزه شفافیت را می توان یک شمشیر دولبه دانست. از طرفی تمهید بستر قانونی برای تحقق این ظرفیت بزرگ امری ضروری به نظر می رسد اما از طرف دیگر اشتباه و عدم تخصص در این موضوع می توان با انحراف مفهومی آن موجب هدر رفتن فرصتی بزرگ و غیرقابل تکرار برای نظام حکمرانی کشور شود. شفافیت بستری برای پیشگیری و مبارزه با فساد است در حالی که تلقی شفافیت به مثابه ابزار مچ گیری از فاسدان و مبارزه با فاسد به جای مبارزه با فساد، اشتباهی کشنده است که مفهوم شفافیت را یکبار برای همیشه در نظام سیاسی و اجتماعی کشور امری بیهوده و بی مصرف و حتی مضر نشان داده و از بین خواهد برد. شفافیت به معنای سهیم شدن اطلاعات حاکمیت و عملکرد نظام حکمرانی با مردم و ایجاد یک نظارت بازدارنده عمومی است. تدوین مبهم برخی از سازوکارهای شفافیت و غفلت از برخی قطعات مهم پازل شفافیت می تواند تحقق کامل این رویای شیرین را به کابوسی بی نتیجه بدل نماید.
معلق کردن تحقق بسیاری از مفاد لایحه به عناصر بیرونی از جمله آیین نامه های وابسته و اقدام نهادهای خاص عملا موجب عدم اجرای لایحه خواهد شد. کما اینکه سابقه قانونی و اجرایی کشور نشان داده بسیاری از قوانین خوب در حوزه مبارزه با فساد سالها پشت در تصویب و ابلاغ آیین نامه اجرایی مانده و حتی در برخی موارد به فراموشی سپرده شده است. از جمله این تجربیات تلخ می توان به عدم تحقق ماده 29 برنامه ششم توسعه در باب شفافیت حقوق و مزایای مسئولین و همچنین صبوری بیش از ده ساله کشور برای ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون رسیدگی به اموال و دارایی مقامات و مسئولین اشاره نمود.
از جمله حلقه های مفقوده این لایحه می توان به موارد ذیل اشاره نمود که هر کدام نیاز به اقدام تقنینی جدی دارد.
- تعیین تفصیلی و دقیق مرزهای مفهومی حریم خصوصی، اسرار تجاری، اسناد محرمانه و...
- تعیین پروتکل ارائه اطلاعات در کشور به نحوی که اطلاعات قابل استفاده و تحلیل باشد.
- تعیین و طراحی سازوکارهای مشخص نظارت مردمی؛ گزارش دهی تخلف و تشویق و حمایت از آن
استفاده از مدل های متمرکز به طور خاص در نظارت و اجرای قوانین به عنوان یک عرف سنتی در نظام حقوقی کشور از معضلاتی است که یکبار برای همیشه باید مورد اصلاح و بازبینی قرار گیرد. امری که اجرای بسیاری از قوانین موجود در نظام حقوقی متورم کشور را منوط به ایجاد یک نهاد جدید می کند. شکل گیری نهادهای متعدد و بعضا هم عرض نه تنها طبق تجربیات بین المللی کاملا مردود و بیهوده دانسته شده، بلکه به جرات در مورد موضوعات مشخصی مانند شفافیت نوعی نقض غرض محسوب می گردد. به این اشکال باید افزود که شورای عالی شفافیت به عنوان نهاد مجری و ناظر قانون با چالش های دیگری نیز مواجه است. از جمله ترکیب کاملا حاکمیتی این شورا و اشکال قانون اساسی الزام آور دانستن مصوبات آن برای تمامی نهادهای مشمول.
بررسی تفصیلی و تخصصی این لایحه می تواند چالشهای جدی این فرصت تقنینی را به طور کامل تشریح نموده که در این مقال نمی گنجد. به همین منظور گزارش تفصیلی بررسی این لایحه توسط تیم حقوقی اندیشکده شفافیت برای ایران طی روزهای آتی منتشر خواهد شد.
[1] اساساً اولین شرط دولت شایسته و کارآمد در کنار شفافیت پاسخگویی است؛ دولت باید ضمن شفافیت در همه امور به مردم پاسخگو باشد... اطلاعات مربوط به دولت باید به صورت شفاف در اختیار مردم قرار گیرد که این مسئله بسیار مهمی است . خرداد 1392
[2] مفاسد عمدتا از نبود شفافیت آغاز می شود و به همین خاطر ما لایحه شفافیت را آماده تقدیم به مجلس شورای اسلامی کرده ایم که بر اساس آن باید همه دستگاه ها عملکردشان شفاف باشد و اقلام و اموال و مزایده و مناقصه هایشان نیز مشخص و معلوم باشد . اردیبهشت 1396
انتهای پیام/
اعتمادآنلاین| ستاد تنظیم بازار در نشست اخیر خود گزارشی از کمیته ساماندهی کاغذ دریافت و مقرر کرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اخذ فهرست دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ در سال گذشته تا کنون، نسبت به کنترل عملکرد آنها و ارائه گزارشی از رفع تعهد ارزی و تحویل کالا در شبکه تحت نظارت به تفکیک شرکت اقدام کند.
بر این اساس پیش بینی شده است فهرست شرکت های متخلف به دستگاه های مسئول و دبیرخانه ستاد تنظیم بازار ارائه شود.
در این راستا ستاد تنظیم بازار مسئولیت های بانک مرکزی در راستای رفع تعهد ارزی و آزاد سازی تضامین دریافت کنندگان ارز 4200 تومان کاغذ در سال 97 و 98 را تعیین کرد.
به این ترتیب ثبت سفارش های تأمین ارز شده با نرخ 4200 که قبل از شانزدهم مرداد ماه سال گذشته ترخیص شده اند، منوط به ارائه تأییدیه سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان شد.
به این ترتیب کلیه ترخیص کنندگان کاغذ 4200 تومان قبل از تاریخ فوق لازم است با مراجعه به سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و ارائه فاکتور فروش و فهرست توزیع نسبت به اخذ تأییدیه اقدام کنند.
در این نشست که به ریاست عباس قبادی دبیر ستاد تنظیم بازار و با حضور حسین مدرس خیابانی ، قائم مقام وزیر در امور بازرگانی برگزار شد، مقرر گردید کلیه ترخیص های کاغذ با ارز 4200 تومان بعد از شانزدهم مرداد سال گذشته منوط به ارائه تأییدیه تحویل و توزیع کالا با نرخ مصوب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
در این نشست اعضای ستاد تنظیم بازار با اشاره به مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص سهم 80 میلیون دلاری کاغذ روزنامه، چاپ و تحریر در سال 98 با نرخ ارز 4200 تومان، مقرر کردند کمیته ساماندهی کاغذ از این پس نیز با مسئولیت وزارت مذکور، تمام فرآیندهای لازم برای اطمینان از تأمین به موقع کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه و رسیدن آن به دست مصرف کنندگان را از مرحله ثبت سفارش تا ترخیص و توزیع به قیمت مصوب پیش بینی کند.
در این راستا گزارش مربوطه در این خصوص لازم است به دبیرخانه کارگروه تنظیم بازار ارائه شود.
در صورت تخصیص سهمیه کاغذ با ارز 4200 تومان از سوی کمیته ساماندهی به متقاضیانی از جمله تولیدکنندگان کتب دانشگاهی، روزنامه و ...،مقرر شد فروش محصول بعدی مشمول نرخ گذاری باشد.
پیش بینی شده است نرخ کالای تولید شده از کاغذ وارداتی با ارز 4200 تومانی، با درج بر روی کالا و یا اطلاع رسانی فراگیر به اطلاع مصرف کنندگان نهایی برسد.
با توجه به تغییر گروه ارزی برخی کالاهای اساسی ضروری از گروه یک به گروه دو ارزی از جمله کاغذ و لزوم پرداخت مابه التفاوت 4800 تومان برای ترخیص کالاهای وارد شده با ارز 4200 تومان مقرر شد بانک مرکزی ضمن پیش بینی فرآیندها و تضامین مربوطه نسبت به ابلاغ آن به بانک های عامل اقدام کند.
در عین حال بانک مرکزی موظف شد با اولویت نسبت به تأمین ارز مورد نیاز کاغذ اقدام و گزارش آن را به کارگروه تنظیم بازار ارائه کند.
بر این اساس مقرر گردید گزارشی در خصوص وضعیت تامین کاغذ مورد نیاز آموزش و پرورش برای تولید کتب درسی سال 1399- 1400 و همچنین دفترچه های دانش اموزی به معاون اول رییس جمهوری ارائه شود تا مبنای تصمیمات آتی ستاد در این خصوص باشد.
منبع: تسنیم
فصل اقتصاد - وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسدول نظارت بر عملکرد دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ شد.
به گزارش فصل اقتصاد به نقل از شاتا، ستاد تنظیم بازار در نشست اخیر خود گزارشی از کمیته ساماندهی کاغذ دریافت و مقرر کرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اخذ فهرست دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ در سال گذشته تا کنون، نسبت به کنترل عملکرد آنها و ارائه گزارشی از رفع تعهد ارزی و تحویل کالا در شبکه تحت نظارت به تفکیک شرکت اقدام نماید.
بر این اساس پیش بینی شده است فهرست شرکت های متخلف به دستگاه های مسئول و دبیرخانه ستاد تنظیم بازار ارائه شود.
در این راستا ستاد تنظیم بازار مسئولیت های بانک مرکزی در راستای رفع تعهد ارزی و آزاد سازی تضامین دریافت کنندگان ارز 4200 تومان کاغذ در سال 97 و 98 را تعیین کرد.
به این ترتیب ثبت سفارش های تأمین ارز شده با نرخ 4200 که قبل از شانزدهم مرداد ماه سال گذشته ترخیص شده اند، منوط به ارائه تأییدیه سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان شد.
به این ترتیب کلیه ترخیص کنندگان کاغذ 4200 تومان قبل از تاریخ فوق لازم است با مراجعه به سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و ارائه فاکتور فروش و فهرست توزیع نسبت به اخذ تأییدیه اقدام نمایند.
در این نشست که به ریاست عباس قبادی دبیر ستاد تنظیم بازار و با حضور حسین مدرس خیابانی ، قائم مقام وزیر در امور بازرگانی برگزار شد، مقرر گردید کلیه ترخیص های کاغذ با ارز 4200 تومان بعد از شانزدهم مرداد سال گذشته منوط به ارائه تأییدیه تحویل و توزیع کالا با نرخ مصوب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
در این نشست اعضای ستاد تنظیم بازار با اشاره به مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص سهم 80 میلیون دلاری کاغذ روزنامه ، چاپ و تحریر در سال 98 با نرخ ارز 4200 تومان، مقرر کردند کمیته ساماندهی کاغذ از این پس نیز با مسئولیت وزارت مذکور، تمام فرآیندهای لازم برای اطمینان از تأمین به موقع کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه و رسیدن آن به دست مصرف کنندگان را از مرحله ثبت سفارش تا ترخیص و توزیع به قیمت مصوب پیش بینی کند .
در این راستا گزارش مربوطه در این خصوص لازم است به دبیرخانه کارگروه تنظیم بازار ارائه شود.
در صورت تخصیص سهمیه کاغذ با ارز 4200 تومان از سوی کمیته ساماندهی به متقاضیانی از جمله تولیدکنندگان کتب دانشگاهی، روزنامه و ...،مقرر شد فروش محصول بعدی مشمول نرخ گذاری باشد.
پیش بینی شده است نرخ کالای تولید شده از کاغذ وارداتی با ارز 4200 تومانی، با درج بر روی کالا و یا اطلاع رسانی فراگیر به اطلاع مصرف کنندگان نهایی برسد.
با توجه به تغییر گروه ارزی برخی کالاهای اساسی ضروری از گروه یک به گروه دو ارزی از جمله کاغذ و لزوم پرداخت مابه التفاوت 4800 تومان برای ترخیص کالاهای وارد شده با ارز 4200 تومان مقرر شد بانک مرکزی ضمن پیش بینی فرآیندها و تضامین مربوطه نسبت به ابلاغ آن به بانک های عامل اقدام نماید.
در عین حال بانک مرکزی موظف شد با اولویت نسبت به تأمین ارز مورد نیاز کاغذ اقدام و گزارش آن را به کارگروه تنظیم بازار ارائه نماید.
بر این اساس مقرر گردید گزارشی در خصوص وضعیت تامین کاغذ مورد نیاز آموزش و پرورش برای تولید کتب درسی سال 1399- 1400 و همچنین دفترچه های دانش اموزی به معاون اول رییس جمهوری ارائه شود تا مبنای تصمیمات آتی ستاد در این خصوص باشد.
خبرگزاری مهر -گروه فرهنگ : هومان حسن پور از زمستان سال گذشته به عنوان رئیس اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران و با رأی اعضای صنف انتخاب شد و به دنبال آن و در پی تغییرات تازه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور ساماندهی واردات کاغذ به عنوان مدیر کمیته نظارت بر توزیع کاغذ در کارگروه کاغذ معاونت فرهنگی نیز قعالیت می کند. به بهانه وضعیت جاری بر بازار کاغذ و نیز رکود حاکم بر فعالیت ناشران در دو ماه اخیر با وی به گفتگو نشستیم و تا راهکار او برای برون رفت از وضعیت فعلی را جویا شویم.
در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب تهران جوی ایجاد شده بود که اگر الان کتابی را نخرید دیگر بعید است بتوانید در طول سال بخرید. حتماً خودتان بهتر از من می دانید که فضا، فضای قحطی کتاب و عدم امکان تولید آن شده بود. بعد از بازدید رهبر انقلاب اسلامی از نمایشگاه کتاب اما فضا تغییر کرد و دولت اعلام کرد که مشکلات را به سرعت حل خواهیم کرد. حالا هم که داریم می بینیم وضعیت چه آشفته بازاری است. قحطی به معنای واقعی در مواد اولیه رخ داده و نمی شود اثری را منتشر کرد. در این وضعیت صورت مساله اصلی این است که مسبب این وضعیت چیست و که از این وضعیت منتفع می شود؟ و مهمتر اینکه کنترل بازار کار کیست؟
یک نکته بگویم که نه کاغذ که مقوای جلد، سلفون، زینک و جوهر نیز وضعیتشان بهتر از کاغذ نیست. الان یک جلد رقعی حدود دو هزار تومان تمام می شود که رقمی بسیار بالا است. من نمی توانم تسهیم کنم که تقصیر بیشتری دارد و که کمتر. اما می توانم وضعیت را تشریح کنم. فرض کنید روستایی داریم و روستا پزشکی دارد برای رسیدگی به درمان روستاییان. بعد ناگهان در آن روستا سیلاب می آید و حادثه ای شکل می گیرد. نه تنها آن پزشک دیگر نمی تواند کاری جدی یا مثل قبل از پیش ببرد که ممکن است نیروها و پزشک های کمکی برای او هم دیگر نتوانند کاری از پیش ببرند. داستان کاغذ هم همین است. ماجرای کاغذ ماجرای جاری در همه حوزه های کالایی کشور است. ساختاری که تا مدت ها در قیمت گذاری آزاد بود و واردکننده بخش خصوصی جنس را می آورد و می فروخت و کسی نه زیادتر می خرید و نه کمتر و عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کرده بود، ناگهان به هم ریخته است. ساختارهای نظارتی ما هم به مرور و تبع سیستم قبلی ضعیف شده اند و کارایی برای سیلاب را ندارند چون برای این وضعیت طراحی نشده اند. بعد از ماجرای تحریم ها و رویکرد تازه در استفاده از عرضه ارز ایجاد شده است و این اتفاقات تازه دست همه را از بازی خارج کرد. یعنی ما نقشه دوم و سوم نداشتیم برای این مساله یا نقشه هایمان جواب نداده است
نقشه دوم و سوم را که باید طراحی می کرد؟
طبیعتاً عمده کار می بایست در دولت و دستگاه اقتصادی آن بوده باشد البته تمام نهادهای اقتصادی مستقل از دولت هم موظف بودند و شاید هم اصلاً این کار را کرده بودند اما موفق به اجرایش نشده بودند که البته این نقشه دوم و سوم داشتن الزاماً به معنی این نیست که راهکارهای خوبی تدارک دیده شده است. یا هیچ کمبودی احساس نشود.
در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم ما تحریم بودیم و حتی در دوره ای پرش قیمت کاغذ را داشتیم اما وضعیت هرگز اینگونه نشد. این نوبت مگر چه اتفاق رخ داده است که چنین وضع آشفته است؟
ما در حال طی کردن یک مسیر اقتصادی هستیم. سوال شما این است که چرا این مساله ر ا اینقدر قبلاً حس نکرده بودیم. ما در اقتصاد هم تورم اقتصادی داریم و هم تورم ادراکی. این دومی میزان دردی است که جامعه از افزایش قیمت به خود می بیند. ما الان دچار تورم ادراکی بالا هستیم. در سال 1382 تازه سیم کارت های تلفن آمده بود به ایران. کم کم زیرساخت هایش ساخته شده و بعد سیل تلفن همراه بود که راهی ایران شد. و الان حجم دیتای سخت افزای و نرم افزار سیم کارت ها با آن زمان خیلی فرق پیدا کرده است. بسته به نوع وابستگی و حساسیت مخاطب او حاضر است از چیزهایی بزند تا به آن مطلوبش یعنی سیم کارت، اینترنت و دستگاه تلفن همراهش برسد. ما الان در وضع کاغذ هم چنین پدیده ای را داریم. من از شما می خواهم اصلاً دوران مختلف را مقایسه نکنید. ما الان دچار تورم انتظاری هم هستیم. یعنی مصرف کننده هر لحظه در انتظار افزایش قیمت است. ذهنش آماده شده است و وقتی این اتفاق رخ می دهد افرادی هستند که بتوانند از آن استفاده و سو استفاده کنند. به باور من دولت می توانست و می بایست این مساله را کنترل کند و جلوی چنین سوداگری را بگیرد اما تکرار می کنم همه باید کمک کنند.
چطور باید این اتفاق رخ می داد؟
دولت می توانست در این پانزده سال گذشته از ماجرای افزایش قیمت قبل، زیرساخت های تولید کاغذ را در کشور مهیا کند که اگر به وضع امروز برسیم، بتوانیم لااقل یک نوع کاغذ تحریر را از صفر تا صد خودمان تولید کنیم. اما چه کار کردیم؟ آدم هایی که می توانستند وارد تولید شوند را به خاک سیاه نشاندیم. خط تولیدها به جای کامل شدن خوابیدند. من روزی که فهمیدم هنوز در ایران 15 درصد خودرو پراید وارداتی است واقعاً متاسف شدم. یعنی ما وقت نداشتیم یک خودرو را خودمان تولید کنیم؟
من خاطرم هست کارخانه کاغذ مازندران قصد داشت کار و جهش جدی برای تولید کاغذ تحریر بردارد برای تولید داخلی اما هم حریف دولت برای تأمین بخشی از سرمایه و رفع موانع تولید نشدند و هم حریف مصرف کننده داخلی برای خرید. دائم گفتند که کیفیت ندارد. یعنی انگار خود ناشران ما هم برای تولید و مصرف محصول داخلی همراهی نکردند.
صحبت ما تولید داخلی کاغذ با کیفیت است. منظورمان این نیست که باید کاغذ ما دارای کیفیت نمونه خارجی اش باشد. بلکه می گوئیم کیفیت داشته باشد. زیر دستگاه چاپ پاره نشود. در دستگاه کم نیاورد. دستگاه چاپ را خراب نکند. خود آموزش و پرورش هم حاضر نبود آن محصولی که مازندران تولید می کرد را بگیرد چرا چون کیفیت حداقلی را نداشت. بحث ما تولید باکیفیت است نه حتی کاغذ با کیفیت خارجی. در این همه سال دولت آمد سری بزند به این تولید کننده و بپرسد مشکلت چیست که این کار را نمی کنی؟ نه نیامد. پس در به همان پاشنه چرخید و رسیدیم به وضعیت امروز.
شما صحبت از کیفیت کردید اما تولیدکننده ها می گویند همه تولیدات که نیاز به کاغذ با کیفیت ندارد. مثلاً می گویند چرا باید کاغذ مطبوعات و یا کتاب درسی را از نوع بهترین نمونه خارجی وارد کرد؟
شاید برای شما جالب باشد که بدانید در کشور آلمان کتاب های درسی دوره ابتدایی اصلاً جنسی نیست که بخواهیم بخریم. کتاب را اول سال می دهند و آخر سال تحویل می گیرند و اگر خرابش کرده باشید از شما جریمه می گیرند. این در آلمانی است که بسیار سبز است و منابع تولید کاغذش بالاست و یکی از بهترین کاغذهای دنیا در آنجا تولید می شود. میانگین چرخش کتاب در آنجا برای دوره ابتدایی حدود شش تا هفت سال است. ما گاهی چیزهایی را نداریم و از سر همان نداشتن کاری می کنیم و البته گاهی هم از سر نداشتن کاری می کنیم.
آقای حسن پور در این مدت نزدیک به یک سال از حضور دولت در موضوع واردات کاغذ و ایجاد کمیته و کارگروه برای آن، تأمین و توزیع کاغذ برای صنف شما چقدر رضایت صنف را برآورده کرده است؟
تا پیش از این ناشر هر وقت اراده می کرد هر میزان کاغذ نیاز داشت می خرید و این یک نوع رضایتمندی ایجاد می کرد. الان دیگر نمی شود آن سطح از رضایتمندی را ایجاد کرد. فعلاً می گویند چقدر مصرف داری، اعلام که کردی درصدی از آن را به شما از مجاری دولتی می دهد. این یعنی حجم زیادی از نقدینگی ناشر باید در طول سال صرف تأمین کاغذ شود و همین مساله به کار او لطمه زیادی وارد می کند. الان تدبیر این شده که کاغذ نشر و روزنامه با عنوان کاغذ فرهنگی از سایر واردات کاغذ جدا شده و قرار است نگاه تازه ای به آن بشود. مسیر تازه راه ما از معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و با مشورت اصناف نشر کتاب می گذرد. قرار است در مرحله تخصیص و توزیع و نظارت پس از آن ما به معنی اصناف نقش جدی داشته باشیم. اینکه تحقق پیدا کند ما دوباره به یک ایستایی در تولید کاغذ می رسیم. قرار شده صنف در هر سه بخش ما نقش کلیدی داشته باشیم و امیدواریم از این رهگذر مفید واقع شویم.
چه کاری می خواهید بکنید که رضایت تأمین شود؟ برنامه ای برای این مسئولیت تازه دارید؟
ما سهمیه نشر را از کل سهمیه مصرف کاغذ دولت جدا کردیم و این کار می تواند قیمت را تا آخر سال یکدست کند. اگر همکاران ما برسند به این وضعیت ذهنی که نیاز نیست مصرف یک سالشان را یکجا بخرند، سرمایه بیشتری برای تولید خواهند داشت و دغدغه ناشر بیشتر متوجه تولید می شود آئین نامه های تخصیص و نظارتی هم تدوین شده. تجربه کارگروه سابق تجربه موفق نبود. بسیار به گوش اهالی رسانه رسیده بود که از دل این کارگروه نیاز صنف نشر و مطبوعات تأمین نمی شود. پروفورماها (پیش فاکتورها) در مرحله واردات تغییر می کرد و یا واردکننده نمی توانست نیاز مالی اش را تأمین کند و یا اصلاً جنس وارد نمی شود.
این تغییر در شکل کارگروه قرار است واقعاً گره ای از این کار باز کند؟
طبیعتاً آن کارگروه چنین تصمیم ها و اتفاقاتی بود. وقتی به وزارت ارشادی که کارش فرهنگی است بار تأمین کاغذ کل کشور را می سپاری و آن وزارتخانه ابزار بررسی و کنترل آن را ندارد راهش می رود سمت ایجاد کارگروهی که دیدیم و در آن افرادی مستقیم ذی نفع عضو می شوند. طبیعت تصمیمات این کارگروه هم نابسامانی در وضع واردات بود. از دلش به طبع چیزی مطلوب بیرون نمی آید. البته وزارت ارشاد می بایست این مراحل را طی می کرد.
ما امیدواریم در نظام تازه و تقسیم وظایف در دو معاونت وزارت ارشاد این کارگروه ها در وضعیت فعلی تخصصی تر شده و نتیجه بهتری از دل آن خارج شود. اگر دولت تصمیم دارد که صنف صرفاً جهت اطلاع در جریان تصمیم های او در زمینه کاغذ باشد که ما بدون مخالفت با تصمیم دولت اعلام می کنیم نقشی در این رویدادها نداریم و مسئولیت با دولت است اما اگر وعده ها و رویکردهای عملی که از سوی معاونت فرهنگی شاهد هستیم می خواهد تداوم یابد و تمایلی هست که صنف نقش عملی در جریان عرضه و نظارت بر مصرف کاغذ داشته باشد، می توانیم قاطع بگوییم که به عنوان صنف نشر بلدیم با برخی رفتارهای ناصواب و مشکوک حتی اگر در بدنه نشر باشد برخورد کنیم. ما می توانیم راهکاری اجرایی برای مصرف درست کاغذ تنظیم کنیم اما این مستلزم این است که برای ما نقش اجرایی و سیاستگذاری قائل شوند.
یادمان نرود دستور قبلی صادر شده در دولت این بود که کاغذ نشر و مطبوعات دیگر ارز دولتی نگیرد. اما همدلی صنف و وزارت ارشاد باعث شده این مسیر تغییر پیدا کند. الان هم صنف برای اصلاح وضع موجود چیزی نمی خواهد بلکه تنها امید دارد از تجربه وی برای ایجاد نگاه تخصصی در توزیع و تخصیص و نظارت استفاده شود و شک نداریم با این کار حدود 40 درصد مصرف کاغذ ما حقیقی تر خواهد شد. ضمن اینکه مسائلی از قبیل مقوا گلاسه و زینک هم بسیار جدی است. ظاهراً کارگروه کاغذ سخنگویی مشخص خواهد کرد که می تواند روایت رسمی و دقیق تری از اتفاقات پیش رو برای شما ترسیم نماید.
کد خبر 4653924
حمید نورشمسی
به گزارش موسسه خانه کتاب، کتابفروشی های سراسر کشور می توانند از دوشنبه (10 تیر) با مراجعه به سایت tarh.ketab.ir نسبت به ثبت نام در طرح تابستانه کتاب 98 اقدام کنند. یازدهمین دوره طرح توزیع یارانه کتاب از طریق کتابفروشی ها با عنوان (تابستانه کتاب 98) با شعار کتاب، همنشین دلنشین از 25 تیر تا 3مردادبه مدت 10 روز در کتابفروشی های عضو طرح در استان ها آغاز و در شهر تهران از 27 تیر تا 3 مرداد به مدت 8 روز کتاب های تالیفی با کمک هزینه خرید 25 درصد و کتاب های ترجمه با کمک هزینه خرید 15 درصد عرضه می شود.
بر اساس این گزارش، حداکثر یارانه اختصاصی به هر کتابفروشی، میزان و درصد مشارکت کتابفروشی ها در تخصیص یارانه بر اساس اعتبار کلی طرح تعیین و قبل از شروع طرح اعلام خواهد شد. در این طرح سقف مجاز خرید برای هر خریدار 1,200,000 ریال است و مدت زمان تسویه حساب طرح با کتابفروشی ها، بین 4تا 6 ماه خواهد بود.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 94، در اعطای یارانه نشر تغییراتی ایجاد و به جای تخصیص یارانه به ناشران، آن را به کتابفروشی ها اعطا کرد؛ طرح های تابستانه، عیدانه و پاییزه کتاب بر همین اساس طراحی و اجرا شد. در این طرح ها، علاقمندان می توانند با تخفیف از کتابفروشی ها کتاب بخرند و کتابفروشی ها میزان تخفیف را از وزارت فرهنگ دریافت می کنند. اما طرح یادشده آخرین بار پاییز گذشته اجرا شد و در نوروز 98 هم چشم انتظاری علاقمندان به اجرای آن بی نتیجه ماند. این طرح آخرین بار در پاییز سال گذشته (24 آبان تا 4 آذر) اجرا شد که 675 کتابفروشی در آن شرکت کرده، هشت میلیارد تومان کتاب طی آن فروش رفت و بدهی کتابفروشی ها در این طرح اواخر فروردین تسویه شد.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی مؤسسه خانه کتاب خردادماه سال جاری 5 هزار و 533 جلد کتاب چاپ شده، که 3 هزار و 613 جلد کتاب تألیف شده و 1 هزار و 920 جلد ترجمه شده بوده است. در بین این تعداد 3 هزار و 82 جلد چاپ اول و 2 هزار و 451 جلد تجدید چاپ شده اند.
طبق این گزارش بالاترین میانگین شمارگان کتاب در خردادماه امسال با یک هزار و 485 نسخه متعلق به گروه کتاب های کمک درسی بوده و کمترین شمارگان به کتاب های در بخش کلیات با میانگین شمارگان 661 نسخه برای هر چاپ است. در بین تمام کتاب های چاپ شده میانگین بالاترین تعداد صفحات با 346 صفحه برای کتاب های گروه کلیات و میانگین کمترین صفحه برای هر کتاب متعلق به کتاب های تولید شده در بخش کودک با 83 صفحه است.
آمار آمده در این گزارش نشان می دهد بیشترین گردش مالی با رقم 389 میلیون و 10 هزار و 100 ریال متعلق به تولید کتاب های کمک درسی بوده است، که در این بین کتاب های حوزه کودک با میانگین 4 هزار و 190 ریال برای تولید هر صفحه حائز رتبه گران ترین ها در این بخش بود درحالی که تولید کتاب با موضوع دین با میانگین یک هزار و 341 ریال ارزان ترین قیمت برای هر صفحه را دارد.
نمودار درصد عناوین کتاب های منتشر شده در استان ها نسبت به کل کشور نشان می دهد که استان تهران سهم 86 درصدی در تولید کتاب های خردادماه امسال داشته و 31 استان دیگر تنها 14 درصد در تولید و نشر کتاب سهم داشتند.
در جدول پرشمارگان ترین کتاب های این گزارش دو کتاب 110 داستانک از شهید مدافع حرم محسن حججی با 20 هزار نسخه و مهمان خدا با 10 هزار نسخه از انتشارات شهید ابراهیم هادی و کتاب های می می نی یه عالمه شیرینی 10 هزار نسخه و می می نی پشت پرده یه سکه پیدا کرده 10 هزار نسخه از انتشارات افق آمده است.
در خردادماه 1398 ، تعداد 5 هزار و 533 عنوان کتاب منتشر شده است که در مقایسه با 6 هزار و 259 عنوان در دوره زمانی مشابه در سال 1397، 12 درصد کاهش داشته است. هم زمان با این کاهش تولید میانگین قیمت هر کتاب 51 درصد افزایش داشته است.
انتهای پیام/4028/پ
فصل اقتصاد - وزارت ارشاد مسئول نظارت بر عملکرد دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ شد.
به گزارش فصل اقتصاد، ستاد تنظیم بازار در نشست اخیر خود گزارشی از کمیته ساماندهی کاغذ دریافت و مقرر کرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اخذ فهرست دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ در سال گذشته تا کنون، نسبت به کنترل عملکرد آنها و ارائه گزارشی از رفع تعهد ارزی و تحویل کالا در شبکه تحت نظارت به تفکیک شرکت اقدام نماید.
بر این اساس پیش بینی شده فهرست شرکت های متخلف به دستگاه های مسئول و دبیرخانه ستاد تنظیم بازار ارائه شود.
در این راستا ستاد تنظیم بازار مسئولیت های بانک مرکزی در راستای رفع تعهد ارزی و آزاد سازی تضامین دریافت کنندگان ارز 4,200 تومان کاغذ در سال 97 و 98 را تعیین کرد.
به این ترتیب ثبت سفارش های تأمین ارز شده با نرخ 4200 که قبل از شانزدهم مرداد ماه سال گذشته ترخیص شده اند، منوط به ارائه تأییدیه سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان شد.
به این ترتیب تمام ترخیص کنندگان کاغذ 4,200 تومان قبل از تاریخ فوق لازم است با مراجعه به سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و ارائه فاکتور فروش و فهرست توزیع نسبت به اخذ تأییدیه اقدام نمایند.
در این نشست که به ریاست عباس قبادی دبیر ستاد تنظیم بازار و با حضور حسین مدرس خیابانی، قائم مقام وزیر در امور بازرگانی برگزار شد، مقرر گردید کلیه ترخیص های کاغذ با ارز 4,200 تومان بعد از شانزدهم مرداد سال گذشته منوط به ارائه تأییدیه تحویل و توزیع کالا با نرخ مصوب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
در این نشست اعضای ستاد تنظیم بازار با اشاره به مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص سهم 80 میلیون دلاری کاغذ روزنامه، چاپ و تحریر در سال 98 با نرخ ارز 4200 تومان، مقرر کردند کمیته ساماندهی کاغذ از این پس نیز با مسئولیت وزارت مذکور، تمام فرآیندهای لازم برای اطمینان از تأمین به موقع کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه و رسیدن آن به دست مصرف کنندگان را از مرحله ثبت سفارش تا ترخیص و توزیع به قیمت مصوب پیش بینی کند.
در این راستا گزارش مربوطه در این خصوص لازم است به دبیرخانه کارگروه تنظیم بازار ارائه شود.
در صورت تخصیص سهمیه کاغذ با ارز 4,200 تومان از سوی کمیته ساماندهی به متقاضیانی از جمله تولیدکنندگان کتب دانشگاهی، روزنامه و ...، مقرر شد فروش محصول بعدی مشمول نرخ گذاری باشد.
پیش بینی شده است نرخ کالای تولید شده از کاغذ وارداتی با ارز 4200 تومانی، با درج روی کالا و یا اطلاع رسانی فراگیر به اطلاع مصرف کنندگان نهایی برسد.
با توجه به تغییر گروه ارزی برخی کالاهای اساسی ضروری از گروه یک به گروه دو ارزی از جمله کاغذ و لزوم پرداخت مابه التفاوت 4,800 تومان برای ترخیص کالاهای وارد شده با ارز 4,200 تومان مقرر شد بانک مرکزی ضمن پیش بینی فرآیندها و تضامین مربوطه نسبت به ابلاغ آن به بانک های عامل اقدام نماید.
در عین حال بانک مرکزی موظف شد با اولویت نسبت به تأمین ارز مورد نیاز کاغذ اقدام و گزارش آن را به کارگروه تنظیم بازار ارائه نماید.
بر این اساس مقرر شد گزارشی درباره وضعیت تأمین کاغذ مورد نیاز آموزش و پرورش برای تولید کتب درسی سال 1399- 1400 و همچنین دفترچه های دانش آموزی به معاون اول رئیس جمهوری ارائه شود تا مبنای تصمیمات آتی ستاد در این خصوص باشد.
به گزارش وزارت صنعت، معدن و تجارت، در پی ارائه درخواستی از سوی وزارت جهادکشاورزی درخصوص اصلاح نرخ جوجه یک روزه و گوشت مرغ، ستاد تنظیم بازار با تاکید بر حمایت توامان از بخش های تولید و مصرف مقرر کرد تا وزارت جهادکشاورزی نسبت به تامین، توزیع و نظارت حداکثری بر رعایت قیمت مصوب عرضه نهاده ها اقدام کند و مقرر شد مدیریت بازار به گونه ای صورت گیرد تا از رسیدن کالا به دست مرغداران با حذف واسطه های غیرضروری اطمینان حاصل شود. در این نشست که به ریاست عباس قبادی، دبیر ستاد تنظیم بازار و معاون بازرگانی داخلی و با حضور حسین مدرس خیابانی، قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت در حوزه بازرگانی برگزار شد، اعضای ستاد تنظیم بازار بر فرآیند صدور فاکتور در حلقه های مختلف زنجیره تولید مرغ تاکید کردند.
این حلقه ها شامل فرآیند تولید جوجه یک روزه، فروش مرغ زنده، مرغ کشتار شده توسط کشتارگاه ها، مراکز توزیع عمده و خرده فروشان است؛ به این ترتیب تکالیف تعیین شده برای دستگاه های نظارتی مسوول، طبق تصمیمات پیشین ستاد تنظیم بازار بار دیگر مورد تاکید قرار گرفت. بر این اساس، دستگاه های نظارتی مسوول در این راستا، سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، سازمان تعزیرات حکومتی و دادستانی های استان ها اعلام شده است. دستگاه های مسوول فقط مسوول کنترل صدور فاکتور خواهند بود و سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، سازمان تعزیرات حکومتی و وزارت جهادکشاورزی مکلف هستند ضمن رصد و پایش مستمر میزان جوجه ریزی مطابق با نیاز بازار و تحقق الزامات بازار رقابتی، گزارش لازم برای اتخاذ تصمیمات آتی را به دبیرخانه کارگروه تنظیم بازار ارائه کنند.
ستاد تنظیم بازار با تاکید بر تداوم تولید مرغ و پیشگیری از نیاز به واردات، مقرر کرد در صورت بروز حاشیه زیان برای تولید کنندگان در زمان کاهش قیمت فروش قیمت کف حمایتی مرغ توسط سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان با همکاری دستگاه های مسوول و تشکل های مربوطه محاسبه و به دبیرخانه ارائه شد.
براساس این گزارش، شرکت پشتیبانی امور دام مکلف است از همه ظرفیت های خود برای جمع آوری مرغ مازاد بازار استفاده کند؛ پیش بینی شده است وجه ریالی قیمت خرید مرغ در حداقل زمان ممکن پرداخت تا انگیزه فروش و تحویل کالا به دولت کاهش نیابد. قیمت خرید مرغ گرم کشتار روز درب کشتارگاه به ازای هر کیلوگرم 11هزار و 500 تومان تعیین شد و هزینه های تبعی بعدی شامل شرینگ پک، انجماد و حمل و نگهداری بعد از خرید بر عهده شرکت پشتیبانی امور دام خواهد بود. بر این اساس، به جهت جلوگیری از واسطه گری فروش نهاده ها انجام تهاتر خرید مرغ با تحویل نهاده مطابق با میزان جوجه ریزی و با رعایت سهمیه بندی نهاده اعلامی وزارت جهادکشاورزی در چارچوب دستورالعمل ابلاغی وزیر جهادکشاورزی و تعهد مصرف و عدم فروش نهاده از سوی فروشندگان (تولیدکننده مرغ) خواهد بود.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسوول نظارت بر عملکرد دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ شد. به گزارش شاتا ، ستاد تنظیم بازار در این نشست، گزارشی از کمیته ساماندهی کاغذ دریافت و مقرر کرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اخذ فهرست دریافت کنندگان ارز برای واردات کاغذ در سال گذشته تاکنون، نسبت به کنترل عملکرد آنها و ارائه گزارشی از رفع تعهد ارزی و تحویل کالا در شبکه تحت نظارت به تفکیک شرکت اقدام کند. بر این اساس پیش بینی شده است فهرست شرکت های متخلف به دستگاه های مسوول و دبیرخانه ستاد تنظیم بازار ارائه شود. در این راستا ستاد تنظیم بازار مسوولیت های بانک مرکزی در راستای رفع تعهد ارزی و آزاد سازی تضامین دریافت کنندگان دلار 4200 تومانی کاغذ در سال 97 و 98 را تعیین کرد. به این ترتیب ثبت سفارش های تامین ارز شده با نرخ 4200 که قبل از شانزدهم مرداد ماه سال گذشته ترخیص شده اند، منوط به ارائه تاییدیه سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان شد.
به این ترتیب کلیه ترخیص کنندگان کاغذ با دلار 4200 تومان قبل از تاریخ فوق لازم است با مراجعه به سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و ارائه فاکتور فروش و فهرست توزیع نسبت به اخذ تاییدیه اقدام کنند. در این نشست، مقرر شد کلیه ترخیص های کاغذ با دلار 4200 تومان بعد از شانزدهم مرداد سال گذشته منوط به ارائه تاییدیه تحویل و توزیع کالا با نرخ مصوب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
همچنین اعضای ستاد تنظیم بازار با اشاره به مسوولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درخصوص سهم 80 میلیون دلاری کاغذ روزنامه، چاپ و تحریر در سال 98 با نرخ دلار 4200 تومان، مقرر کردند کمیته ساماندهی کاغذ از این پس نیز با مسوولیت وزارت مذکور، تمام فرآیندهای لازم برای اطمینان از تامین به موقع کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه و رسیدن آن به دست مصرف کنندگان را از مرحله ثبت سفارش تا ترخیص و توزیع به قیمت مصوب پیش بینی کند. در این راستا گزارش مربوطه در این خصوص لازم است به دبیرخانه کارگروه تنظیم بازار ارائه شود. در صورت تخصیص سهمیه کاغذ با دلار 4200 تومان از سوی کمیته ساماندهی به متقاضیانی از جمله تولیدکنندگان کتب دانشگاهی، روزنامه و...، مقرر شد فروش محصول بعدی مشمول نرخ گذاری باشد. پیش بینی شده است نرخ کالای تولید شده از کاغذ وارداتی با دلار 4200 تومانی، با درج روی کالا یا اطلاع رسانی فراگیر به اطلاع مصرف کنندگان نهایی برسد. با توجه به تغییر گروه ارزی برخی کالاهای اساسی ضروری از گروه یک به گروه 2 ارزی از جمله کاغذ و لزوم پرداخت مابه التفاوت 4800 تومان برای ترخیص کالاهای واردشده با دلار 4200 تومان مقرر شد بانک مرکزی ضمن پیش بینی فرآیندها و تضامین مربوطه نسبت به ابلاغ آن به بانک های عامل اقدام کند. در عین حال بانک مرکزی موظف شد با اولویت نسبت به تامین ارز مورد نیاز کاغذ اقدام و گزارش آن را به کارگروه تنظیم بازار ارائه کند. بر این اساس مقرر شد گزارشی درخصوص وضعیت تامین کاغذ مورد نیاز آموزش و پرورش برای تولید کتاب های درسی سال 1400- 1399 و همچنین دفترچه های دانش آموزی به معاون اول رئیس جمهوری ارائه شود تا مبنای تصمیمات آتی ستاد در این خصوص باشد.
گلعلی بابایی نویسنده در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم از انتشار ترجمه عربی دو کتاب ماه همراه بچه هاست زندگی نامه شهید همت و در هاله از غبار زندگی نامه شهید احمد متوسلیان خبر داد و گفت: پیش از این، این دو کتاب به زبان عربی ترجمه شده بود، اما زمانی که در نمایشگاه کتاب بیروت حضور یافتیم ، مرکز دایرةالمعارف لبنان خواستار عرضه این کتاب به زبان عربی شد.
وی افزود: آن ها متن ترجمه شده ما را سلیل و صحیح ارزیابی نکردند، بنابراین درخواست کردند که خودشان این کتاب را مجدد ترجمه و منتشر کنند.
بابایی با اشاره به وضعیت ترجمه کتاب های دفاع مقدس گفت: من تصور می کنم، وضعیت امروز به مراتب بدتر از سال های نخست شروع نهضت ترجمه شده است ، چرا که هر کس برای خودش یک نهضت ترجمه به راه انداخته که این خود ضربات جدی می زند. هر نهادی با سلیقه خود در این بازار فعالیت می کند ، سلیقه مخاطبان، بازاریابی و توزیع جایی در این اقدام ندارند. مشخص نیست نهاد متولی در این عرصه کیست؟
این نویسنده ادامه داد: البته وضعیت کاغذ به روند انتشار کتاب های دفاع مقدس بسیار ضربه زده است، کتابی که دو سال پیش 20 هزار تومان قیمت می خورد ، اکنون با 70 هزار تومان قیمت می خورد ، رکود بازار و کمبود بودجه موجب شده در وضعیت فعلی ناشران تمایلی به انتشار کتاب های دفاع مقدس نداشته باشند.
انتهای پیام/
نیکنام حسینی پور در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، گفت: واقعیت این است که اهل قلم و پدیدآورندگان کتاب با مشکلات مالی عدیده ای در زندگی شخصی شان مواجه هستند. خیلی از ناشران ما برای چاپ اثر، درصدی از هزینه تولید کتاب را از مؤلف می گیرند. برخی برای تولید اثر نیز مشکلات زیادی دارند. از سال گذشته رایزنی هایی را با بانک صادرات شروع کردیم و نهایتاً منجر به توافق نامه ای بین خانه کتاب و بانک صادرات شد تا یک سری تسهیلات در اختیار اهل قلم قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه پرداخت این تسهیلات از ابتدای هفته آغاز شده است، بیان کرد: کارگروه وام در خانه کتاب تشکیل خواهد شد تا اهالی قلم را برای دریافت وام معرفی کند. رقم این تسهیلات حداقل 15 میلیون تومان و حداکثر 50 میلیون تومان پیش بینی شده است که استثنائاً در برخی موارد 95 میلیون تومان هم اهدای تسهیلات خواهیم داشت.
مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب درباره پرداخت تسهیلات به کتاب فروشان نیز گفت: دوستان ما در کارگروه وام فعال هستند و قصد دارند این تسهیلات را به کتاب فروشان نیز بدهند، برای این کار، منتظر تخصیص اعتبار از طرف سازمان برنامه و بودجه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستیم.
حسینی پور با اشاره به سطح بندی شدن اهالی قلم توضیح داد: امسال در نمایشگاه کتاب برای اولین بار آیین نامه قبلی اهل قلم را کنار گذاشتیم و آیین نامه جدید با سطح بندی اهالی قلم تنظیم کردیم. ما اعتقاد داریم اهالی قلم باید سطح بندی شوند، و پنج سطح را برای این منظور در نظر گرفتیم، که بن کتاب هم با در نظر گرفتن این سطح بندی توزیع شد.
وی در ادامه افزود: نویسنده ای که برگزیده کتاب سال شده است یا کتابش در جوایز و جشنواره ها مورد توجه قرار گرفته است، با نویسندگان نوقلم و افراد دیگری که با کتاب سازی وارد گروه اهالی قلم و کتاب شده اند، تفاوت دارد و در اختصاص تسهیلات و وام نیز با همین نگاه پیش می رویم.
مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب ضمن بیان اینکه هر کسی که کتابی می نویسد، اهل قلم نیست، اظهار کرد: افرادی اهل قلم محسوب می شوند که تأثیرات اثر تولیدشده آنها را در جامعه می بینیم. درباره کتاب آن ها بحث می شود، نشست و نقد برای آن ها برگزار می شود و از راه نوشتن کسب درآمد می کنند.
انتهای پیام/4028/پ
اقتصاد24 – ابوالفضل روغنی گلپایگانی در خصوص دلار 4200 تومانی کاغذ با اشاره به ناهماهنگی هایی که از سوی دو وزارتخانه متولی تنظیم بازار کاغذ به چشم می خورد، گفت: اگرچه وزارت صنعت، معدن و تجارت، گشایش هایی را در حوزه تخصیص ارز به واردات کاغذ صورت داده، ولی مشکل اصلی این است که دو وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و صنعت، معدن و تجارت در این حوزه مدام با هم در کشمکش هستند؛ چراکه به نظر می رسد باید یک وزارتخانه، متولی کار باشد نه اینکه دو وزارتخانه دخیل شوند و در نهایت، هیچیک نیز پاسخگو نباشند.
دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا افزود: به نظر می رسد اگر فقط یک وزارتخانه متولی امر تنظیم بازار کاغذ باشد و از صفر تا صد آن را بررسی کرده و پاسخگوی آن شود، بازار کاغذ سامان می گیرد؛ این در حالی است که منابعی که تخصیص داده شده اگرچه مناسب است ولی موضوع بد مدیریت می شود.
وی تصریح کرد: اولاً این دو وزارتخانه باید توافقی با هم داشته باشند و صفر تا صد کار را به یک وزارتخانه بسپارند؛ اما نظر فعالان حوزه بازار کاغذ این است که وزارت صمت می تواند متولی بهتری برای تنظیم بازار کاغذ باشد؛ نکته دوم این است که چون واردکننده و صادرکننده و صلاحیت آنها را فقط وزارت صمت می شناسد و الان لیست افراد را هم معمولاً وزارت ارشاد تائید کرده و تخصیص سهمیه را انجام می دهد، کار به صورت یله و رها پیش می رود؛ ضمن اینکه نظارت و کنترل دقیقی نیز وجود ندارد و این بر ضعف بازار اضافه می کند.
روغنی تاکید کرد: منابع تخصیص داده شده برای واردات کاغذ، منابع مناسبی بوده و نسبتاً ارز خوبی تامین شده است و در حال حاضر نیز به نظر می رسد که خیلی نباید مشکل کاغذ در بازار وجود داشته باشد؛ اما دلیل بالا بودن قیمت، نداشتن تدبیر مناسب است.
وی خاطرنشان کرد: یکی از دلایل اصلی بر هم ریختگی بازار کاغذ، حضور دلار 4200 تومانی در این بازار است؛ به این معنا که اگر ارز 4200 تومانی نباشد، بازار روند طبیعی و عادی خود را در پیش خواهد گرفت. تا به امروز که ارز 4200 تومانی به کاغذ داده شده است، کاغذهای وارداتی سر سفره ناشران و روزنامه نگاران نیامده است.
روغنی گلپایگانی معتقد است که دولت باید ارز 4200 تومانی را در واردات کاغذ به ارز نیمایی تغییر دهد؛ البته ممکن است به طور طبیعی اندکی قیمت بالاتر رود، ولی فراوانی کاغذ در بازار منجر به کاهش عطش خواهد شد و وهمین امر رانت جویان را به سمت خروج از این بازار پیش خواهد برد و در نتیجه آن، قیمت باز متعادل تر می شود. این در حالی است که اکنون کاغذ با دلار 4200 تومانی به نام ناشران و خبرنگاران و به کام دلالان تمام می شود.
وی گفت: سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا، بارها و بارها در این زمینه با دولت صحبت کرده و نظرات خود را مبنی بر ارز 4200 تومانی و لزوم حذف آن ارایه داده است، اما دولت گوش شنوایی ندارد و همچنان اجرای این سیاست اشتباه را ادامه می دهد.
منبع: مهر
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، به نقل از روابط عمومی و امور بین الملل کتابخانه مجلس، سیّد مهدی قریشی، مدیر روابط عمومی و امور بین الملل کتابخانه مجلس، درباره چگونگی استفاده کتابخانه مجلس از منابعی که از طریق قانون واسپاری به دست این مرکز می رسد، گفت: منابعی که بر اساس قانون واسپاری به دست کتابخانه مجلس می رسد، توسط کارشناسان این مرکز بررسی می شود و کتاب هایی که با سیاست های مجموعه سازی کتابخانه مجلس هماهنگی داشته باشد، به مخازن کتابخانه مجلس برای استفاده پژوهشگران و مراجعه کنندگان منتقل می شود؛ اما کتاب هایی که موضوعاتشان طبق سیاست های مجموعه سازی این مرکز نیست، به روابط عمومی و امور بین الملل کتابخانه مجلس سپرده می شود.
او درباره مازاد منابع واسپاری شده، توضیح داد: این منابع مازاد، عموماً کتاب های کمک درسی، داستان، رمان و.. است. تلاش روابط عمومی و امور بین الملل کتابخانه مجلس بر آن است که این منابع را به کتابخانه ها، مدارس، مساجد و... در مناطق محروم کشور ارسال کند. با توجه به سیاست های رؤسای مختلف کتابخانه مجلس و ارتباطشان با نمایندگان و مردم مناطق مختلف، درخواست های زیادی برای ارسال این منابع به مراکز متنوعی در کشور به روابط عمومی کتابخانه مجلس ارسال می شود. روابط عمومی کتابخانه مجلس نیز پس از دریافت این درخواست ها و استعلام های لازم، منابع درخواستی را به مرکز درخواست کننده ارسال می کند.
مدیر روابط عمومی و امور بین الملل کتابخانه مجلس خاطر نشان کرد: اولویت ارسال کتاب، با مناطق محروم و کمتربرخوردار کشور است و در یک سال گذشته، به حدود صد مرکز مختلف کتاب ارسال شده است.
قریشی افزود: درخواست ها مورد بررسی قرار می گیرند و بر اساس جمعیت، محرومیت و نیاز مرکز درخواست کننده، بین 100 تا 250 جلد کتاب به هر مرکز اهدا می شود.
گفتنی است، قانون واسپاری، مصوبه ای قانونی است که به موجب آن افراد حقیقی یا حقوقی که اثری را در نسخه های متعدد به صورت عمومی منتشر کرده اند، موظفند یک یا بیش از یک نسخه آن را به مؤسسه های ملی تحویل دهند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی به منظور اجرای دقیق و جدی مصوبات مربوط به واسپاری و در پاسخ به درخواست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سال 1368، مصوبه ای مستقل و خاص تحت عنوان الزام ناشران به تحویل تعدادی نسخ رایگان انتشارات خود... تصویب کرد که به موجب آن کلیه ناشران اعم از دولتی و غیردولتی لازم است که به ازای هر هزار نسخه منتشر شده از هر کتاب، دو نسخه را به طور رایگان در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دهند (حداکثر نسخی که باید به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل شود، 10 نسخه است) . وزارت فرهنگ و ارشاد نیز توزیع نسخه های دریافتی را به کتابخانه ملی ایران (دو نسخه)، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، کتابخانه آستان قدس رضوی ، کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی نجفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتابخانه های عمومی، عهده دار شد.
خبرگزاری مهر - گروه ورزش: در دنیای امروز ورزش پدیده ای اجتماعی تلقی می شود که پیوندی بسیار محکم با فرهنگ دارد آنگونه که بسیاری از ارزش ها از طریق ورزش تجلی پیدا می کند و همین مسئله بیانگر اهمیت این پدیده در جامعه است.
ارتباط تنگاتنگ ورزش و فرهنگ به آن حدی است که می توانند بر هم تأثیر بگذارند آنگونه که وضعیت مناسب فرهنگی یکی از بهترین روش ها برای جذب و نگهداری ورزشکاران و مربیان و سوق پیدا کردن آنها به سمت تلاش بیشتر و مطلوب تر می شود.
به همین دلیل است که برای حضور در رویدادهای بزرگ، مسائل فرهنگی در زمره اولویت های مدیران ورزش قرار می گیرد اگرچه برای المپیک 2020 توکیو، تصمیم گیری برای این اولویت به غیر ورزشی ها محول شده است.
خلاف جهت برای تقابل و تعامل فرهنگی در المپیک
در رویدادی مانند المپیک کشورهای مختلف با فرهنگ های گوناگون در یک دوره زمانی مشخص گردهم جمع می شوند. در این عرصه تعامل و تقابل فرهنگ ها می تواند صحنه های زیبایی را خلق کند. برای کشوری مانند ایران هم این موضوع فرصتی استثنایی است تا ضمن مقابله با هجمه های ضدفرهنگی، فرهنگ اصیل و غنی خود را هم به نمایش بگذارد.
برای این نمایش بزرگ در المپیک توکیو، سیدرضا صالحی امیری در اقدامی نوبرانه تمام فعالیت های فرهنگی کمیته ملی المپیک را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار کرده تا ستاد تشکیل شده در این وزاتخانه، صفر تا 100 مسائل فرهنگی المپیک پیش رو را مدیریت و اجرا کند. پیش از این اما تمام باید و نبایدهای فرهنگی برای ادوار مختلف المپیک در ساختمان کمیته ملی المپیک و توسط مدیران همین ساختمان بررسی و به سرانجام می رسید.
واگذاری فعالیت های فرهنگی المپیک به نهادی غیر؛ چرا و به چه دلیل؟!
به گزارش خبرنگار مهر ، آنچه مسلم است وظیفه ذاتی کمیته ملی المپیک پرداختن به ورزش قهرمانی است با این حال صالحی امیری طی یک سال و نیمی که از مدیریتش در این کمیته می گذرد، به موازات این مهم به مقوله های فرهنگی هم پرداخته است. افتتاح موزه، پیگیری تاریخ شفاهی ورزش، تشکیل کمیسیون صلح و ورزش و ... به تنهایی گویای نگاه ویژه صالحی امیری به فرهنگ و احیای آن در ورزش است.
شاید پیشینه کمیته ملی المپیک و فعالیت های نصف و نیمه فرهنگی که در کاروان های المپیک انجام شده بی تأثیر در این اقدام صالحی امیری نبوده است. به هر حال بر کسی پوشیده نیست که برای کاروان های گذشته المپیک، صحبت های فرهنگی جذابی مطرح می شد اما خروجی آن بعضاً نه تنها جذابیتی نداشت بلکه ضدفرهنگی هم بود.
اینکه بازیکنان والیبال ماندن در هتل، سلفی گرفتن و نمایش آن در فضای مجازی را به حضور در افتتاحیه و رژه کاروان المپیک ریو ترجیح دادند یا حضور بدون آی دی کارت رئیس فدراسیون در دهکده بازی های آسیایی که ورود پلیس را موجب شد، نتیجه حرف های بدون عمل در زمینه فرهنگی بود.
به هر حال رفتار انسان ها برخواسته از فرهنگ و آموزش های آن است در حالی که کمیته فرهنگی کمیته ملی المپیک در این زمینه عملکرد منفعلی داشته است و این می تواند دلیلی بر تصمیم اخیر باشد. البته که احتمالاً سابقه مدیریت صالحی امیری در وزارت ارشاد و تعاملی که با بخش های مختلف آن دارد، بی ارتباط در مسئولیت دادن به این وزارتخانه برای المپیک نبوده تا اینگونه تمام تمرکز خود را به بحث قهرمانی المپیک معطوف کند اما بعید نیست فعالیت های صفر کمیته فرهنگی هم مزید بر علت شده باشد.
مدت زمان زیادی تا المپیک باقی نمانده اما تا پیش از واگذاری فعالیت های فرهنگی این رویداد، کمیته فرهنگی چه برنامه جامعی تدوین کرده بود؟ قاعدتاً پاسخی قانع کننده برای این پرسش نیست وگرنه شاید منطقی تر آن بود که ستاد فرهنگی داخل کمیته تشکیل می شد و از نمایندگان نهادهای مربوطه مانند صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت آموزش و پرورش و حتی همین وزارت ارشاد برای حضور در آن دعوت می شد نه اینکه ستاد جای دیگری باشد و کمیته یک نماینده در آن داشته باشد.
افشارزاده: اقدام کمیته ملی المپیک غیرقانونی نیست اما باید نظارت را داشته باشد
از جمله مدیران ورزشی درگیر با ادوار مختلف بازی های المپیک، بهرام افشارزاده است. وی که چند دوره سرپرست کاروان ایران در این بازی ها بود، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: مسئولیت اعزام کاروان به المپیک به صورت کامل با کمیته ملی المپیک است، نسبت به اینکه رئیس کمیته تصمیم گرفته برای انجام بخشی از فعالیت های المپیکی از همکاری یک نهاد دیگر بهره ببرد، نقدی وارد نیست و غیرقانونی به حساب نمی آید.
وی تصریح کرد: به هر حال وزارتی مانند ارشاد تجربه فعالیت های فرهنگی زیادی دارد، احتمالاً برای المپیک هم فضا و امکانات برای انجام فعالیت های فرهنگی در این وزارتخانه مهیاتر است که اینگونه تصمیم گرفته شده است.
دبیرکل پیشین کمیته ملی المپیک تاکید کرد: البته که کمیته ملی المپیک باید نظارت کامل را بر این فعالیت ها داشته باشد ضمن اینکه مدیران مربوطه در وزارت ارشاد را هم نسبت به منشور المپیک و قوانین بازی های المپیک آگاه کند تا تصمیمی خلاف آنها گرفته نشود.
ریسکی که کمیته ملی المپیک کرد
طبق آنچه افشارزاده هم به آن تاکید دارد، همکاری با یک وزارتخانه دیگر در زمینه فرهنگی بلامانع است اما بهتر نبود کمیته ملی المپیک استارت این نوع همکاری را برای رویدادی کوچک تر مانند المپیک جوانان می زد که اتفاقاً مسائل فرهنگی در آن جایگاه و اهمیت بالاتری هم دارد؟ شاید در این صورت شرایط و فضایی مهیا می شد تا از نتایج به دست آمده در آن المپیک به عنوان تضمینی برای ارائه برنامه فرهنگی بهتر در المپیک توکیو استفاده کرد. به هر حال المپیک رویدادی نیست که بتوان برای آن ریسک کرد اما مدیریت کمیته ملی المپیک این خطر را کرده و برای اولین بار بخشی از فعالیت های المپیکی حیطه وظایفش را واگذار کرده است.
باید و نبایدهای فرهنگی که باید رعایت شود
برنامه های فرهنگی کاروان المپیک به شرکت کمک به توسعه فرهنگ و هنر وزارت ارشاد واگذار شده است. در نهایت هم عملکرد این شرکت و ستاد ویژه ای که تشکیل داده، درست یا غلط بودن این واگذاری را نشان می دهد اگرچه انجام کارهای فرهنگی هم ساده نخواهد بود البته اگر قرار باشد اصولی و قانونمند انجام شود.
به هر حال بر خلاف آنچه مرسوم شده، کار فرهنگی برای میادین ورزشی صرفاً تهیه و توزیع پرچم و تی شرت میان هواداران نیست، کار فرهنگی اصولی باید دقیقاً در ماه های قبل از رویدادی مانند المپیک انجام شود تا در حین برگزاری آن شاهد ناهنجاری رفتاری، انحراف و کج روی های اخلاقی در بین ورزشکاران، مربیان و داوران و حتی چگونگی برخورد آنها با یکدیگر نباشیم.
اینکه برخی ورزشکاران بدون دریافت مدال در یادها می مانند به خاطر رفتارهای خوب و جوانمردانه آنها است؛ ویژگی هایی که در کنار حفظ ذات اخلاق ورزشی، دوری از مواد نیروزا، تداوم دوستی کشورها و ... شاخصه های مهمی از مسائل فرهنگی را تشکیل می دهد.
دیگر اینکه در جریان المپیک و در داخل دهکده، اجازه ای برای هنرنمایی های فرهنگی داده نمی شود. ستاد تازه شکل گرفته با علم به این موضوع باید از حالا پیگیر برنامه های فرهنگی مورد نظرش باشد آنگونه که هیچ اتفاق و نتیجه ای در توکیو نتواند این برنامه ها را در سایه قرار دهد.
به هر حال در المپیک رقابت ورزشکاران و نتایج آنها اهمیت زیادی دارد و اگر به هر دلیلی نتایج توکیو طبق انتظارات رقم نخورد، می تواند فضا را به قدری سنگین کند که تمام برنامه های پیش بینی شده فرهنگی را کمرنگ کند مگر اینکه این برنامه ها از ماهیت و صلابت لازم برخوردار باشند.
باید مسئله کاغذ را حل کرد؛ این طور نمی شود. وزیر فرهنگ و وزیر صنعت بنشینند و این مسئله را حل کنند . این جمله، دستور صریح رهبر انقلاب برای حل بحران کاغذ در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب امسال بود که بلافاصله از سوی معاون امور ویژه دفتر مقام معظم رهبری و طی جلسه ای مشترک با وزرای صمت و ارشاد، به آنها ابلاغ گردید.
اولین آثار عملی دستور نهم اردیبهشت رهبری، دو هفته بعد و در ماجرای رفت و آمد کاغذ بین ارز ترجیحی (4200) و ارز نیمایی نمایان شد که وزیر ارشاد پس از جلسه هیئت دولت اعلام کرد: گفت وگو های مختلفی در دولت با تاکید مقام معظم رهبری مطرح شد که موجب شد تا کاغذ مطبوعات و نشریات با همان ارز چهار هزار و 200 تومانی باشد. قرار شد همه کاغذی که در گمرکات وجود دارد ترخیص شود .
این روزها نوسان قیمت کاغذ تا حدودی کنترل شده و موجودی بازار بهبود یافته، اما همچنان مشکل تأمین کاغذ مورد نیاز کشور برقرار است.
رهبر معظم انقلاب از سال ها قبل نیز درباره تأمین پایدار کاغذ به عنوان یک کالای اساسی به مسئولان تذکر داده بودند. ایشان در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب سال 1374 در مصاحبه ای تصریح کردند که کاغذ در جامعه ما نباید یک کالای تزیینی و تجمّلاتی به حساب بیاید . رهبری در آن جلسه به سه راهکار بازیافت، صرفه جویی و تولید کاغذ داخلی اشاره نموده و تأکید کردند که بعضی از این کارها به عهده دولت و بعضی به عهده مردم است .
با وجود دغدغه و توصیه های رهبر معظم انقلاب از 24 سال پیش، تا کنون هیچیک از دولت ها نتوانسته اند با استفاده از توان اجرایی خود کاغذ مورد نیاز کشور را به طور پایدار تأمین کنند.
این روزها صنایع چاپ و نشر، تبلیغات، بسته بندی و بسیاری از مشاغل و حرفه هایی که مستقیم یا غیرمستقیم به کاغذ وابسته اند، در بحران به سر می برند. کتاب ها گران تر از همیشه چاپ می شوند، روزنامه ها کاغذ ندارند و یکی یکی خاموش می شوند و تنها در بستر اینترنت قابل دسترسی هستند، در آستانه فصل چاپ کتب مدارس، نگرانی خانواده ها از قیمت کتاب و دفتر دانش آموزان بیش از گذشته است و... .
کاغذ مورد نیاز کشور از دو کانال تأمین می شود: تولید داخل و واردات، اما این روزها نه حال و روز واردات مساعد است و نه تولید داخل سر پا است!
در بخش نخست این گزارش به مسئله واردات کاغذ اشاره کردیم که همچنان در فهرست اقلام اساسی، ارز دولتی می گیرد و از قضا همان ارز دولتی بلای جانش شده است. به سوءمدیریت، فساد و رانت در تخصیص ارز و احتکار برخی واردکنندگان اشاره شد. اما برای یافتن راه حلی پایدار، بی درنگ باید به سراغ تولید داخلی برویم و موانع خودکفایی کشور را بررسی نماییم.
وسوسه واردات و ضربه به تولید داخل
چند هفته قبل و در بحبوحه گرانی و نایابی کاغذ، صفحه توئیتر منتسب به مدیرعامل یکی از روزنامه ها مطالبی را منتشر نمود که از انحراف در استفاده از ارز دولتی از سوی یکی از کارخانه های تولید کاغذ به اسم یکی از روزنامه های نام آشنا پرده برمی داشت.
در این مطلب آمده بود: این کارخانه ظرف دو سال گذشته لاین یک خود را که مختص تولید کاغذ روزنامه است برای کسب سود بیشتر برای تولید کاغذ صنعتی استفاده و عملاً تولید کاغذ روزنامه را صفر کرده است. دو بهانه بزرگ این شرکت: 1.واردات خمیر کاغذ.2.تامین چوب مورد نیاز با توجه به ممنوعیت بهره برداری از جنگل بوده است.
جالب اینکه این شرکت در سال 97 معادل یک میلیون و 600 هزار یورو مطابق لیست بانک مرکزی ارز دولتی گرفته که طبیعتا باید صرف خرید خمیر کاغذ می شد و با همان مقدار بهره برداری از چوب جنگل که برای تولید لاینرو کاغذ صنعتی استفاده شد می توانست کاغذ روزنامه تولید کند که چنین کاری نکرد. در عوض این شرکت به جای تولید، به عنوان یک وارد کننده کاغذ با روزنامه ه برای واردات 2000 تن کاغذ روزنامه از یک برند نروژی به توافق رسید. که اگر هر تن کاغذ را 800 یورو در نظر بگیریم یعنی همان ارز دولتی که گرفته پس ارز دولتی سال 97 صرف واردات کاغذ شده نه خمیر کاغذ .
نویسنده این مطلب تصریح می کند: معلوم نیست ما به التفاوت قیمت کاغذ آزاد تا قیمت دولتی به چه حسابی واریز می شود ولی مطمئن باشید شرکت با قیمت دولتی فاکتور داده است و گیرندگان آن هم انبوه شبه روزنامه هایی بوده اند که منتشر نمی شوند اما جای خوبی هستند برای کاغذشویی!
واردات با هماهنگی ارشاد و صمت
در اثنای تهیه این گزارش، ما نیز به ماجرای واردات با ارز دولتی توسط یک کارخانه تولید کاغذ برخورداریم.
این کارخانه با تأیید اینکه در سال 97 یک میلیون و ششصد هزار یورو ارز دولتی دریافت نموده، اذعان می کند: این ارز برای واردات سه پارت کاغذ روزنامه (حدود 2500 تن) و مابقی برای واردات لوازم مصرفی کارخانه تخصیص داده شد .
این شرکت در پاسخ به این سؤال که آیا با یک برند نروژی به توافق رسیده اید تا کاغذ روزنامه وارد کنید، یعنی به جای خرید خمیر، کاغذ وارد کردید نه خمیر کاغذ؟ بیان می کند: طی توافقی که با وزارت ارشاد و صمت جهت تنظیم بازار به عمل آمد مقرر گردید به جای واسطه ها، شرکت علاوه بر تولید بخشی از نیاز کاغذ روزنامه کشور نسبت به وارد نمودن کاغذ روزنامه از مارک های معتبر اروپایی اقدام و با هماهنگی سازمان های ذی ربط نسبت به توزیع و فروش اقدام نماید .
در ادامه توضیحات این کارخانه آمده بود: ذکر این نکته ضروری است که خمیر کاغذ فقط برای کاغذ روزنامه به کار نمی رود و در تولید کاغذ چاپ و تحریر که یکی از محصولات اصلی چوب و کاغذ است نیز استفاده از خمیر سفید الزامی است .
گل به خودی دولتی ها
یکی از عواملی که به بحران تولید کاغذ دامن زده، تمایل دولتی ها به استفاده از کاغذ وارداتی در سال های گذشته بوده است.
از آنجا که دولت بزرگ ترین بخش از تقاضای کل اقتصاد یعنی بزرگ ترین مصرف کننده محسوب می گردد، این امر به توسعه واردات و ضربه خوردن تولید داخل دامن زده است.
رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران، اسفند 96 در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه شرایط برابری به منظور فعالیت تولیدکنندگان و واردکنندگان در حوزه کاغذ وجود ندارد، می گوید: حتی دستگاه های دولتی به برخی دلایل که قابل تامل است حاضرند کاغذ وارداتی با قیمت بالاتر که حدود 40 درصد است خریداری کنند. با چوب بی کیفیتی بر سر کالای داخلی می زنند و این درحالی است که مقوله کیفیت کاغذ شاخص های قابل بررسی خود را دارند .
اباالفضل روغنی گلپایگانی می افزاید: شاید در تولید کاغذ مربوط به کتاب های عتیقه عقب و نیازمند واردات در این حوزه باشیم، اما درخصوص سایر کتاب ها ازجمله رمان قابلیت تولید داخلی وجود دارد و به هیچ وجه نیاز به واردات نیست. در شرایطی که هیچ حمایتی از تولید کاغذ در داخل کشور نمی شود؛ بنابراین باید منتظر روزهای بد و بدتر در سال آینده باشیم. ما حتی در زمینه کاغذ بسته بندی نیز بیش از ظرفیت، توان تولید داریم اما هیچ حمایتی از این بخش نمی شود .اظهارات این فعال حوزه تولید نشان می دهد که تولید ملی چشم انتظار کمک های دولتی است، اما دولتی ها چه می گویند؟
مسئولیت گریزی مسئولان
متولی رونق تولید در حوزه صنایع، وزارت صنعت، معدن و تجارت است. به همین منظور به سراغ مسئولان این سازمان رفتیم تا ریشه بحران کاغذ و وضعیت تولید را از زبان آنان جویا شویم، ولی در تماس با روابط عمومی این وزارتخانه اعلام شد که موضوع کاغذ را از وزارت ارشاد پیگیری نمایید و با اصرار ما نیز حاضر به ارتباط دادن گزارشگر کیهان با مسئولان مربوط نشدند.
اما عباس صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می گوید: تولید ما در کاغذ بسیار کم است. سه کارخانه کاغذ در کشور وجود دارد که به طور اسمی 170 هزار تن تولید دارند، ولی باید گفت تولید این کارخانه ها در سال 96 حدود ده هزار تن و در سال 97 هم حدود بیست هزار تن بوده و این درحالی است که نیاز کاغذ ما سالانه حدود چهارصد هزار تن است.
صالحی مشکل را مربوط به گذشته می داند و می افزاید: بنابراین نیاز به واردات داریم و باید در بحث خودکفایی، از قبل اقدامات لازم را انجام می دادیم.
غفلت از تولید داخلی
کارشناسان، راهکار بلندمدت حل مشکل کاغذ در کشور را توجه به تولید داخل و جدا کردن سرنوشت فرهنگ با فراز و نشیب واردات عنوان می کنند.
مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در گفت وگو با گزارشگر کیهان، تولید داخلی را به عنوان کلید اصلی حل بحران کاغذ در بیانات رهبر معظم انقلاب هنگام بازدید از نمایشگاه کتاب امسال مطرح نموده و می گوید: رهبر انقلاب درباره تولید کاغذ داخلی به وزرای ارشاد و فرهنگ توصیه کردند و چیزی که اساساً مورد غفلت واقع شده، همین مسئله تولید کاغذ است. وقتی که تولید کاغذ داخلی متوقف شود به واردات وابسته می شویم که مشکلات کنونی را در پی خواهد داشت. باید برای میان مدت و درازمدت روی تولید داخل سرمایه گذاری کنیم و مطالبه اصلی باید روی این مسئله باشد .
میثم نیلی در تشریح وضعیت بازار کاغذ بیان می کند: گام اول، مبارزه با محتکران و کنترل بازار است، اما بلافاصله و در کنار این موضوع، گام دوم، استقلال در زیرساخت صنعت نشر، یعنی کاغذ است. این نکته اصلی بود که در نمایشگاه کتاب خدمت رهبر انقلاب مطرح کردیم و ایشان هم وزرای ارشاد و صمت را مأمور به رسیدگی کردند. اما تنها اتفاقی که تاکنون افتاده وعده تسهیل واردات و ترخیص از گمرک و اختصاص ارز چهار هزار و 200 تومانی برای واردات کاغذ تحریر است .
وی اظهار می کند: مسئله دیگر این است که اگر بخشی از این ارز چهار هزار و 200 تومانی دولتی را به تجهیز و احداث خطوط تولید کاغذ با کیفیت داخلی اختصاص بدهند نتیجه بهتری خواهد داشت .
این فعال بازار نشر در توضیح وضعیت تولید می افزاید: ما مواد اولیه ارزان قیمت تولید کاغذ مثل باگاس نیشکر را به وفور در داخل داریم. سالانه چیزی حدود دو و نیم میلیون تن تفاله نیشکر داریم اما برای تولید کاغذ از آن استفاده نمی شود. آن را دپو می کنند و درنهایت بخش زیادی از آن را آتش می زنند تا به محیط زیست آسیب وارد نکند!
نیلی می گوید: سه کارخانه اصلی تولید کاغذ در کشور وجود دارد که در حال کاهش تولید یا تعطیلی خطوط تولید هستند که نشان می دهد ما از همین ظرفیت موجود کشورمان برای تأمین کاغذ استفاده نمی کنیم. وزارت صمت باید پاسخگو باشد که آیا نظارت کافی برای رونق تولید این کارخانجات وجود دارد؟ و آیا زمینه سازی برای تولید اقتصادی و به صرفه کاغذ در داخل با قیمت مناسب و کمک به تولیدکننده صورت گرفته است؟ وزارت صمت باید درباره کاهش تولید داخلی کاغذ پاسخگو باشد .
یاسمن طلوعی: در یکی دو سال اخیر تعدادی از فیلم های توقیفی که بالاخره بعد از چندین سال توانستند در سینماها اکران شوند، باعث شد تا عوامل فیلم ها کمی دلگرم شوند اما در این میان بعضی از فیلم ها هم هستند که هنوز موفق نشده اند پروانه نمایش دریافت کنند. فیلم خرس ساخته خسرو معصومی یکی از همین فیلم هاست که هشت سال از ساخته شدنش می گذرد اما تا به حال نتوانسته پروانه نمایش دریافت کند. در روزهای گذشته خبری مبنی بر اینکه کمپانی نتفلیکس درخواست داده تا حق پخش فیلم خرس را برعهده بگیرد، منتشر شد که به همین دلیل با معصومی درباره اش به گفت وگو پرداختیم.
هیچکس درباره مشکل فیلم با من صحبت نکرده است
خسرو معصومی درباره اینکه کمپانی نتفلیکس درخواست داده تا حق پخش فیلم را برعهده بگیرد، توضیح می دهد: من اعلام کردم که نتفلیکس می خواهد حق پخش فیلم خرس را به دلار بخرد و طبیعتا موقعیت بدی برای فیلم من نیست. همچنین اکران فیلم در کانادا هم اتفاق خوبی خواهد بود، اما پاسخی که به من دادند این بود که درموردش فکر می کنیم. الان پنج سال است که در حال فکر کردن هستند. زمانی که به فیلم پروانه ساخت نداده بودند، در حد دو یا سه پلان بود که مخالف بودند و ما هم آن پلان ها را نگرفتیم اما باز هم درنهایت به اکران فیلم منجر نشد. پس وقتی که فیلم خرس بعد از هشت سال هنوز نتوانسته در سینماها اکران شود، حتما مشکل فراتر از این هاست. درباره مشکل فیلم هم هیچکس با من صحبتی نکرده است. تهیه کننده که خیال خودش را راحت کرد و فیلم را به رسانه های تصویری واگذار کرد. در حال حاضر فقط من دنبال کارهای اکران فیلم هستم که می گویند تهیه کننده باید کارهای فیلم را پیگیری کند.
طلاب قم گفتند فیلم مشکل شرعی ندارد
کارگردان فیلم پر پرواز از یک انتظار پنج ساله صحبت می کند که منتظر یک جواب منطقی است. من براساس یک فیلم نامه مصوب، فیلم را مقابل دوربین بردم و اینطور نبود که فیلم را بدون پروانه ساخت کارگردانی کنم. زمانی هم که تدوین فیلم را انجام دادم، خیلی چیزها را لحاظ کردم که مبادا فیلم در آینده دچار مشکل شود. بعضی از کسانی که در زمان آقای احمدی نژاد در وزارت ارشاد بودند، بی خود و بی جهت گفتند که فیلم مشکل شرعی دارد. در صورتی که فیلم خرس در مدرسه مفید قم هم نمایش داده شد و تمام طلاب گفتند که فیلم مشکل شرعی ندارد. یعنی براساس یک سری بهانه های واهی فیلم خرس نمی تواند رنگ پرده سینما را ببیند. فقط کجسلیقه گی بعضی از مدیران وقت زمان آقای احمدی نژاد در وزارت ارشاد که زیرنظر آقای شمقدری بودند، مثل آقای سجادی پور باعث شد فیلم خرس که خیلی راحت می توانست پروانه نمایش بگیرد، اکران نشود.
چرا خرس باید بازار جهانی را از دست بدهد؟
معصومی درباره موفقیت های داخلی و خارجی فیلم خرس توضیح می دهد: همان طور که این فیلم در جشنواره فیلم فجر مورد تحسین واقع شد و دو سیمرغ در بخش های بهترین بازیگری مرد و صداگذاری را دریافت کرد. همچنین در جشنواره شانگهای هم جایزه اول را دریافت کرد، در جشنواره ایتالیا هم جایزه ویژه زنان را دریافت کرد و در جشنواره آسیاپاسفیک نامزد دریافت بهترین کارگردانی و فیلم شد، در ایران هم می توانست پروانه نمایش بگیرد و ما می توانستیم فیلم را به بازار جهانی بفروشیم. اما جلوی پای ما سنگ می اندازند و معلوم هم نیست چه کسی این کار را انجام می دهد. یعنی اصلا مشخص نیست که چه کسی نمی خواهد این فیلم اکران شود. من فقط از این ناراحت هستم که یک موقعیت خوبی که برای فیلم به وجود می آید، چرا باید بازار جهانی را از دست بدهد. من در جلسه کانون کارگردانان هم به آقای تابش گفتم حیف است که این فیلم می تواند درآمدزایی داشته باشد اما یک سری با اکرانش مخالفت می کنند. حالا شاید روزی مشکل فیلم حل شود و در سینماها اکران شود. من ناامید نیستم.
258258
کد خبر 1275199
بانی فیلم: کارگردان و تهیه کننده احضار با ارسال نامه ای به مدیران سینمایی، از آنان خواست جلوی انتشار بدون اجازه قسمتهای پایانی این سریال را بگیرند.
شبکه نمایش خانگی این روزها حاشیه تازه ای را درباره یکی دیگر از محصولاتش فراروی خود می بیند. سریال ویدئویی احضار تحت عنوان نخستین مجموعه ترسناک ایرانی از سال گذشته به شبکه نمایش خانگی راه یافت، اما طولی نکشید که توزیع آن متوقف شد. اتفاقی که در ادامه با اعلام خبر ممنوع الکار شدن کارگردان و تهیه کننده آن، رامین عباسی زاده از سوی مصطفی سماوات سرپرست اداره نمایش خانگی، ابعاد پیچیده تری به خود گرفت.
این مسئله اما به نظر می رسید زمانی که شهاب کاظمی، مدیر شرکت پخش کننده سریال احضار در صفحه شخصی اش در اینستاگرام نوشت: علیرغم بدعهدی و بی تعهدی، فشارهای غیرمنطقی و قهریه و تنها به دلیل رعایت حقوق مادی و معنوی مخاطب، ولو یک نفر، سه قسمت پایانی با تلاش های انفرادی گلرنگ رسانه در روزهای آتی توزیع می شود و به پایان خواهد رسید ، به نوعی ختم به خیر شده است.
با این حال اما اختلافات همچنان دامن احضار را گرفته و در این میان مخاطبان که چند هزارتومان تا به حال خرج قسمتهای توزیع شده کرده اند، متضرر اصلی خواهند بود و بی شک اعتمادشان به سازندگان این سریال و شبکه نمایش خانگی آسیب دیده.
این اما مقدمه ای بود تا برسیم به نامه سرگشاده رامین عباسی که رونوشت آن برای حسین انتظامی، ابراهیم داروغه زاده و شورای صدور پروانه نمایش اداره نمایش خانگی نیز ارسال شده است. نامه ای که نسخه ای از آن هم برای بانی فیلم ارسال شده است.
ضمن اعلام اینکه بانی فیلم آمادگی دارد توضیحات طرفهای ذینفع را در این باره منتشر کند، متن نامه عباسی زاده را در ادامه می خوانید.
بسمه تعالی
جناب آقای سماوات سرپرست محترم اداره نمایش خانگی
به استحضار می رساند، در ادامه روند مخرب و سوء و آسیب رسان شرکت پخش کننده گلرنگ رسانه به اینجانب و پروژه سریال احضار از گذشته تا کنون و در پی درج خبر و رسانه ای شدن توهین آمیز و مخرب پخش قسمت های پایانی سریال با تلاش های یک طرفه آقای شهاب کاظمی(!!!) که متاسفانه در این اطلاع رسانی از همکاری (ارشاد نمایش خانگی) نیز گفته شده (تصویرپیوست) بدینوسیله قویاً اعلام می دارم و به اطلاع میرسانم ، بخش هایی از قسمت نهم سریال و تمامی قسمت های دهم و یازدهم سریال صرفاً جهت بازبینی و اطلاع از روند قصه توسط شورای محترم صدور مجوز نمایش ارسال شده است، توسط دستیار تدوین آماده شده و جهت بازبینی بوده است. حالیه شرکت پخش کننده با رفتاری ناشیانه وغیر حرفه ای و با تطمیع تدوینگر سریال و البته نیت سوء تدوینگر و کسب انتفاع نامشروع مادی حرام اقدام به دریافت راش کار و هاردهای حاوی راش های سریال که نزد تدوینگر به امانت بوده، کرده است. گویا با این روند غلط قصد توزیع قسمت های پایانی را دارند. بدینوسیله اینجانب به عنوان گارگردان (صاحب معنوی اثر) ، تهیه کننده و سرمایه گذار پنجاه درصدی اعلام میدارم هرگونه تدوین و انجام امور فنی در جهت پخش قسمت های پایانی بدون اطلاع، رضایت اینجانب بوده و فاقد ارزش هنری و کیفیت لازم است. لذا هشدار می دهم، با توجه به محتوای دینی و قرآنی این سریال و عدم اطلاع تدوینگر از پایان بندی ها و روند قصه، در صورت توزیع یک طرفه به شکل غیر حرفه ای باعث بروز وهن و انحرافات دینی در مسیر داستان سریال شده و قطعاً باعث اعتراض مخاطبان، روحانیون ، مومنین و صاحبان اندیشه خواهد شد. لذا خواهشمند است ضمن ابطال مجوز پخش های قسمت نهم، دهم و یازدهم تا تصمیم صحیح و نهایی در خصوص پخش، نسبت به جلوگیری از پخش قسمت های ذکر شده اقدام عاجل فرمایید .
بدیهی است، در صورت عدم اقدام در خصوص این مهم، نتیجه تمامی تبعات مادی و معنوی این رفتار سوء در خصوص محتوا و منافع اینجانب به عهده شما و پخش کننده (گلرنگ رسانه) خواهد بود و حق هرگونه اقدامات قانونی در جهت احقاق حق برای اینجانب محفوظ خواهد بود.
رامین عباسی زاده
تهیه کننده و کارگردان
سریال احضار
1398/4/9
رونوشت: معاونت محترم سمعی بصری وزارت ارشاد اسلامی(جناب آقای انتظامی)
مدیر کل محترم نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد اسلامی (جناب آقای داروغه زاده)
شورای محترم صدور پروانه نمایش اداره نمایش خانگی
اشتراک گذاری در:
تهیه کننده فیلم های سینمایی به رنگ ارغوان و جامه دران در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: یکی از نکات مهمی که ما نباید آن را فراموش کنیم این است که اصولاً برخی فیلم ها قدرت جذب مخاطب را ندارند و اگر سانس ها و سالن های بیشتری هم به آن ها تعلق بگیرد تأثیر چندانی بر فروش آن ها نخواهد داشت از این رو اختصاص سالن بیشتر به این نوع فیلم ها اصولاً اجحاف در حق فیلم های پرفروش است.
وی ادامه داد: اصولاً فیلمی که برای مخاطب جذابیت دارد و پرفروش است حق خود می داند که تعداد سانس ها و سالن های زیادی داشته باشد و از سوی دیگر فیلمی هم که ضعیف است دوست دارد برای داشتن گیشه ای پررونق تر سالن های زیادی داشته باشد اما در این میان سینماداران هم برای اینکه چرخه اقتصادی شان بتواند حرکت کند مجبور هستند از اکران فیلم های پرفروش حمایت بیشتری داشته باشند.
ساداتیان سپس با بیان اینکه من منکر پارتی بازی در نحوه پخش و نمایش فیلم ها نیستم تصریح کرد: با این همه نمی توانم بگویم که ما شاهد بی عدالتی در نحوه اکران فیلم ها هستیم چرا که همانطور که پیش تر هم اشاره کردم وقتی فیلمی ظرفیت نمایشی بالایی داشته باشد سانس بیشتری به آن فیلم تعلق می گیرد؛ در هر صورت الآن وضعیت به گونه ای است که سانس ها و سالن ها برای همه فیلم ها جیره بندی می شوند و سعی شده تا در همه سالن ها فیلم های متنوعی نمایش داشته باشند اما با این همه باز هم عده ای پیدا می شوند تا ایرادی بگیرند و مثلاً به ساعت نمایش فیلم شان اعتراض دارند.
این سینماگر تأکید کرد: برخی دفاتر پخش قدرت بیشتری از دفاتر دیگر دارند و به واسطه قدرت شان سانس ها و سالن های بیشتری به فیلم های شان اختصاص پیدا می کند؛ این مسأله ای نیست که کسی مسبب آن باشد.
تهیه کننده فیلم های سینمایی متری شیش و نیم و چهارشنبه سوری در پایان این گفتگو افزود: بگذارید بنده با یک مثال کلامم را خاتمه دهم؛ شما فکر کنید یک شرکت مهندسی برای استخدام 3 نیروی متبحر فراخوان می دهد؛ قطعاً صدها نفر به آن شرکت مراجعه می کنند و همگی هم خود را خوب می پندارند و معتقدند باید به آن ها بها داده شود اما مسئولان آن شرکت وقتی رزومه این افراد را بررسی می کنند متوجه می شوند مثلاً 50 نفر از این افراد برتر از دیگران هستند و باز از میان آن 50 نفر 3 نفر برگزیده برتر را انتخاب و استخدام می کنند؛ در سینما هم وضعیت به همین صورت است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تهران پرس ، هاشم میرزاخانی مدیر عامل موسسه تصویر شهر در نشست رسانه ای این موسسه که همزمان با جشنواره فیلم شهر برگزار شد از فروش نیم بهای بلیط سینما در پردیس سینمایی رازی خبر داد. این نشست رسانه ای که وقت را غنیمت شمرده بود و نشست رسانه ای فیلم شهر و مدیر عامل موسسه تصویر شهر و مراسم کلنگ زنی افزایش سالن در پردیس سینمایی ملت را یکجا برگزار کرده بود قصد داشت سخنرانی هیأت داوران جشنواره را تک به تک به سمع خبرنگاران برساند که رحمی کردند و این مورد را قلم گرفتند.
حال با گذشت زمانی از این تصمیم شورای صنفی نمایش به فروش نیم بهای بلیط در پردیس سینمایی رازی واکنش نشان داد که کارتان تخلف است و تنها باید در روزهای سه نشبه بلیط سینما به صورت نیم بها عرضه شود.
این تذکر شورای صنفی نمایش به دنبال اعتراض تهیه کنندگان بیان شد. تهیه کنندگان اعتراض داشتند که اگر این مدیر سینمایی قصد دیده شدن و مطرح شدن دارند چرا از جیب ما حاتم بخشی می کنند!
میرزاخانی به دنبال تصمیمات مدیریتی خود گویا قصد دارد 10 سالن سینمایی به پردیس سینمایی ملت اضافه کند که در ابتدا این موضوع عجیب می نماید اما نقشه های رونمایی شده در پردیس ملت این کار را شدنی جلوه می دهد؛ حال باید منتظر اجرایی شدن آن باشیم. اما ذکر یک نکته هم در اینجا خالی از لطف نیست و آن مشکل پارکینگ پردیس است که به یک معضل غیر قابل حل شدن تبدیل شده، این پردیس توان تامین جای پارک ظرفیت فعلی خود را ندارد چه رسد به اینکه 10 سالن دیگر به آن اضافه شود.
انتهای پیام/
خبرگزاری تهران پرس را با جدیدترین و به روزترین اخبار دنبال نمایید
آرمان صالحی سردبیرتهران پرس
این مدرس سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده صدها بار صریحاً عنوان کردم که معضل اساسی سینمای کشور سازمانی است موسوم به سینمایی که بنیاد آن از اساس دچار نقص و اشتباه بوده و اداره آن تاکنون توسط نامدیران اشتباهی صورت گرفته است. از همین رو بر معضلات و مشکلات سینمای کشور پیوسته افزوده شده که نمونه شاخص و بارز آن ظهور پدیده های شوم و شری مانند مافیا و پولشویان هستند.
وی ادامه داد: عوامل اصلی سازمان یاد شده با تخریب دستاوردهای سینما در 40 سال اخیر و تکه پاره کردن جشنواره معتبر فیلم فجر سابق به 2 جشن پاره و نابود کردن سینمای کودک و نوجوان و رواج تولید فیلم های بازاری و گیشه پسند ضد فرهنگ جامعه نشان داده اند که از جامعه، نیازها، انتظارات و خواسته های مردم به دور هستند. از همین رو هیچ نوع انتظار تغییر و تحول اساسی در سینما از این جماعت وجود ندارد.
آذین تصریح کرد: در همین راستا هم تشکیل جشنواره های موسوم به ملی و جهانی فیلم فجر در واقع به عنوان دکان هایی برای سوداگری شکل گرفته اند به ویژه جشنواره جهانی موسوم به فیلم فجر که هیچ ربطی به یک جشنواره استاندارد سینمایی، ویژگی های ملی ایران و ابعاد جهانی ندارد. به عبارتی این محفل حیات خلوتی است برای حیف و میل های بیت المال!
وی متذکر شد: در همین فضای آلوده جشنواره است که رفاقت ها و مناسبات ناسالم شکل می گیرد، نمونه آن دوستانی هستند که از داخل و خارج با پول مردم در این مراسم کاذب و پوشالی حضور میابند و با نان قرض دادن به رفقا صاحب نان و نام می شوند، نمونه اخیر این اقدام در پذیرایی مشکوک و نادرست از فیلم بد دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر می بینیم.
این منتقد سینما در خاتمه این گفتگو تأکید کرد: امروزه بسیاری از اهالی سینما به این نوع اتفاقات توأمان با تردید و شک نگاه می کنند و خواهان شفاف سازی از سوی مسئولان سینمای کشور در خصوص اقدامات برخی افراد که در سینما برای خود تشکیلاتی به هم زده اند هستند.
به گزارش ایسنا بر اساس آماری که سازمان سینمایی از وضعیت سالن ها سینمایی در کشور و همچنین به تفکیک در استان ها منتشر کرده، در پایان سال 1397 تعداد 231 سینما، 83 مجتمع، 9 سالن و 18 فرهنگسرا در کشور وظیفه نمایش فیلم ها را با فراهم آوردن 596 سالن و 157707 صندلی برعهده داشته اند. همچنین تعداد 43 سینمای سیار به نمایش فیلم بصورت غیرثابت پرداخته اند.
در سال 1397 ظرفیت کل از 153430 صندلی ها به 157707 تغییر یافته و نسبت جمعیت به تعداد صندلی از عدد 521 نفر برای هر صندلی به عدد 507 نفر برای هر صندلی رسیده است که به تعبیری می شود رشدی در حدود 3 درصد را محاسبه کرد.
همچنین در این سال تعداد 76 سالن به تعداد سالن های کشور اضافه شده که از افزایش حدود 10 درصدی در تعداد سالن های کشور خبر می دهد.
با نگاهی جرئی تر بر اساس آخرین آماری که سازمان سینمایی از تعداد سالن های سینمایی استان تهران منتشر کرده، آورده شده که در حال حاضر تهران 77 سالن سینمایی دارد که شامل 63 سینما و پردیس سینمایی و 13 فرهنگسرا می شود و به تعبیری 207 سالن سینمایی و بیش از 48 هزار صندلی وجود دارد. این در حالی است که جدایی از بحث تفاوت قیمت بلیت در برخی شهرهای دیگر به نسبت تهران، تهران همیشه بیشتری میزان فروش بلیت را در بین دیگر شهرهای کشور به خود اختصاص می دهد و همین می تواند علتی باشد بر اینکه همچنان تهران پتانسیل ساخت و تجهیز این مراکز فرهنگی را دارد.
پراکندگی سینماها در شهر تهران به عنوان یک کلان شهر بر اساس نسبت سینما و سالن نمایش با جمعیت به این صورت است که استان تهران بیش از 13 میلیون نفر جمعیت ساکن دارد و بر این اساس نسبت جمعیت به سینما 172 هزار و سیصد و هفت است. به تعبیری دیگر بر اساس پراکندگی سینماها در سطح استان، تهران 44 شهر دارد و از این تعداد تنها 11 شهر دارای سالن سینمایی هستند و 33 شهر از استان تهران فاقد امکاناتی برای نمایش فیلم اند.
از طرف دیگر اگر بخواهیم تنها به تمرکز و پراکندگی همین تعداد سالن و سینما در فقط شهر تهران بپردازیم هم تناسب استاندارد و مناسبی دیده نمی شود و بیشتر پردیسهای سینمایی که بر اساس درجه بندیها جزو سینماهای مدرن به حساب می آیند در غرب تهران ساخته شده اند و دیگر مناطق مخصوصاً محدوده شرقی تهران از این منظر در مضیغه قرار گرفته اند.
در شرق کلان شهر تهران سینماهایی مانند سینما ماندانا، سینما تیراژه 2، سینما شکوفه تهران، فرهنگسرای اشراق تهران، سینما ناهید، سینما میلاد، فرهنگسرای گلستان و ... وجود دارند که با وجود آنکه تلاش شده در سالهای اخیر بازسازیهایی در برخی از آنها انجام شود و به سیستم پخش به روزتری مجهز شوند اما هیچکدام جزو پردیس های مدرن و نوساز سینمایی به حساب نمی آیند و خلا نیاز به چنین سینمایی در منطقه حس می شود.
با این حال مدتی پیش خبری منتشر شد که قرار است مجتمع رایمون در منطقه حکیمیه تهران که متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی است، تا دو ماه آینده، سالن آن (با ظرفیت 90 صندلی) توسط موسسه بهمن سبز تجهیز و در قالب سینما فعالیت خود را آغاز کند و در فاز اول یک سالن این مجتمع به عنوان سینما راه اندازی خواهد شد و در فاز دوم، سالن بعدی ساخته و به ناوگان سینمایی کشور افزوده می شود.
به این ترتیب تصریح شد که شرق تهران نیز صاحب سالن سینمایی مدرن می شود. البته در ادامه این خبر آمده موسسه بهمن سبز بنا دارد امسال تعدادی از سالن های سازمان تبلیغات اسلامی در شهرهای مختلف را به سینما تبدیل کند. پس شاید بتوان گفت باز هم قرار نیست سازه جدیدی ساخته شود و شاهد ساخت یک مجتمع و پردیس سینمایی نوساز در شرق تهران باشیم.
برای بررسی بیشتر شرایط موجود و نحوه برنامه ریزی، ساخت و شرایط پراکندگی سینماها، محمدقاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران در گفت وگویی با ایسنا درباره احداث سالن های جدید سینمایی در تهران توضیح داد: هیچ برنامه ریزی مشخصی برای نحوه پراکندگی، ساخت و احداث سینماها وجود ندارد و به این ترتیب تنها به تقاضای سرمایه گذار برمی گردد. در حقیقت همه چیز به میزان و تعداد متقاضی وابسته است و تعداد مخاطبان در مناطقی مانند غرب و شمال تهران با به طور مثال شرق تهران یکسان نیست.
او ادامه داد: در محدوده شرقی تهران تا جایی که اطلاع دارم مجتمعی در فلکه سوم تهرانپارس در حال ساخت است و قرار بود تبدیل به یک سینمای مدرن شود. شرق تهران تا پیش از این هم چندین سینمای خوب و چنین سینما مثل تیراژه، شاهد، ماندانا، فرهنگسرای اشراق دارد اما این ها مشتریان زیادی ندارند. با این حال برای همین تعداد مخاطب سینما وجود دارد و جزو سینماهای مدرن و ممتاز به حساب می آیند. البته که درجه بندی سینما هم در کمیسیونی به نام ماده 5 انجام می شود و نمایندگانی از وزارت کشور، وزارت مسکن و شهرسازی، نمایندگان شهرداری، وزارت ارشاد، نیروی انتظامی، آتش نشانی و ... سینما را ارزیابی می کند و به آن درجه می دهند و تنها یک عامل مشخص کننده این درجه بندی ها نیست زیرا از نظر سیستم پخش اکنون تمام این سینماها مجهز شده اند.
رئیس انجمن سینمادارن افزود: باید متقاضی برای احداث و ساخت پردیس ها و مجتمع های سینمایی وجود داشته باشد تا اقدامی در این زمینه انجام شود. آن فرد باید در ابتدا به وزارت ارشاد مراجعه کند و بگوید می خواهد یک مجتمع سینمایی بسازد اگر درخواست مورد تایید قرار بگیرد میتواند اقدام به چنین کاری کند. در نهایت اتفاق ویژه و سختی نیست و مثل همان مجوزی است که باید برای یک ساختن یک ساختمان گرفته شود.
اشرفی با تاکید بر اینکه "هیچ برنامه ریزی مشخصی وجود ندارد که باید در هر منطقه چه تعداد سینما وجود داشته باشد" گفت: متقاضی، محل مناسب و نتیجه گیری کمیسیون در این زمینه مهم است. وقتی وزارت ارشاد تایید کرد سرمایه گذار می تواند کارش را آغاز کند.
همچنین مدیر سینما ماندانا درباره صحبتی که مدتی پیش رییس اتحادیه بوفه داران سینما و مجامع عمومی درباره شرایط بوفه داران سینماها گفته بود که اکثر فعالان و واحدهای فعال در زمینه بوفه داری سینماها به واسطه شرایط بد سینماها و کاهش قدرت خرید، کسب وکار خود را تعطیل یا بسیار محدود کرده اند، توضیح داد: اکنون مقدار فروش بوفه ها کم نیست و به نظر رضایت بخش می آید اما نکته اینجاست که بیشتر بوفه ها در سینما برای خود سینمادار است و برخی دیگر اجاره داده می شود با این حال درست است که بوفه سینما در داخل سینما است اما ارتباطی با آن نداشته و میزان فروش آن ارتباط چندانی با مدیر سینماها ندارد.
انتهای پیام
اعتمادآنلاین| مصائب شیرین1 20 سال قبل ساخته شد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. آن زمان مردم فیلم را دوست داشتند، اما اکنون داوودنژاد نسخه دوم را ساخته و اطمینان ندارد که موفقیت های نسخه اول تکرار شود. او اعتقاد دارد که ذائقه مخاطبان سینما تغییر کرده است و هیچ تضمینی برای فروش فیلم ها وجود ندارد. در ادامه صحبت های کارگردان مصائب شیرین2 را خواهید خواند:
علیرضا داوودنژاد، کارگردان فیلم مصائب شیرین2 ، درباره اکران این فیلم به اعتمادآنلاین گفت: سینما در ایران هیچ حساب وکتابی ندارد؛ یعنی امروز که با شما صحبت می کنم مطمئن نیستم مصائب شیرین 2 چه زمانی اکران می شود. البته به ما خبر داده اند که قرار است فیلم مان از 15 مهرماه اکران شود. امیدوارم این خبر صحت داشته باشد و فیلم برای مردم نمایش داده شود.
داوودنژاد ادامه داد: طی صحبت هایم با فارابی و آقای سرتیپی به عنوان پخش کننده، به من قول دادند که فیلم در شرایط مطلوبی اکران می شود و حالا در انتظار خبر قطعی هستم. پروانه نمایش و مجوز های لازم را صادر نکرده اند که امیدوارم این موضوع هم حل شود و شرایط مساعدی برای اکران داشته باشیم.
کارگردان فراری درباره نوع و شرایط تبلیغات و فروش فیلم در سینمای ایران گفت: وضعیت اکران در ایران پیچیده است. امکان پیش بینی وجود ندارد. با این ذائقه ای که مردم دارند نمی توان پیش بینی کرد که چه واکنشی به فیلم مصائب شیرین2 نشان خواهند داد. اما با تجربه ام از اکران نسخه اول فیلم، امیدوارم اتفاقات خوبی رخ دهد.
داوودنژاد در پایان گفت: در حال ویرایش متنی هستم که امیدوارم آن گونه که مطلوب است پیش رود و بتوانم پروژه جدیدم را بسازم. می خواهم به مسافرت بروم و برای ساخت فیلم جدیدم کمی تامل کنم. قطعاً پروژه جدیدی در راه خواهد بود و تفاوت زیادی با کارهای قبلی ام خواهد داشت. به زودی اطلاعات و اسامی بازیگران را اعلام می کنم.
چند ماهی از انتصاب حجت الاسلام ابراهیم رییسی بر مسند دستگاه عدلیه کشور می گذرد. در این مدت کوتاه ایشان با سخنانی امیدبخش ایجاد تغییر و تحول در بخش رویکرد و عملکرد قوه قضاییه را نوید دادند.
به گزارش سینماسینما ، همچنین حجت الاسلام رییسی در نشست هایی که با برخی مسوولان و اقشار جامعه داشتند از چالش های بزرگ قوه قضاییه مانند حجم بالای پرونده های قضایی، تقدم اقدامات پیشگیرانه، اطاله دادرسی ها، رعایت حقوق عامه، مبارزه با فساد سخن گفتند و نیز طی فراخوانی در اینستاگرام اعلام کردند در انتظار نظرات راهگشا در خصوص ایجاد، اصلاح یا تکمیل برخی رویه ها، رویکردها، دستورالعمل ها و آیین نامه های قوه قضاییه هستند. در این راستا و با توجه به نقش مهم سینماگران در پیشرفت و توسعه کشور و کاهش ناهنجاری ها و چالش های آن نکات ذیل مطرح می شود.
1- سینما با توجه به کارکردهایی که در حوزه آموزشی، فرهنگ سازی و الگودهی دارد توانایی آن را دارد تا ماموریت های خطیر دستگاه عدلیه را تسهیل و تسریع کند و از چالش های رو به تزاید آن بکاهد. محصولات سینمایی قادرند با آگاه سازی و هشداردهی، تهدیدات و بحران های حال و پیش رو در همه حوزه ها را با روایتی دراماتیک نمایان و متولیان جامعه را هوشیار و کارآمد کنند. این هنر با جذابیت ها و تاثیرگذاری بالایی که دارد می تواند خلأها و آسیب هایی که از نگاه مدیران، بازرسان و رسانه ها مغفول واقع می شود را در معرض تماشا قرار دهد و تبعات و پیامدهای انتخاب ها و تصمیمات متولیان و سیاستگذاران امور را بر پرده سینماها عیان کند.
2- برخوردهای قضایی آشکار و نهانی که با برخی سینماگران در گذشته صورت گرفته خواسته یا ناخواسته بر تولیدات آنان تاثیر نامطلوب گذاشته و باعث شده تولید فیلم های بی محتوا و بعضا سخیف بر فیلم های باکیفیت و با ارزش پیشی گیرد و جنبه سرگرم سازی فیلم ها بر آموزنده بودن آنها ارجحیت یابد. همچنین صدور برخی احکام قضایی و محدودیت های سلیقگی و غیرحرفه ای سینماگران را منزوی و خانه نشین کرده و موجب شده تصویری نامناسب از نظام اسلامی در سطح جهانی و محافل سینمایی پدید آید.
3- در حال حاضر سینماگران سال هاست با چالش های عدیده ای در بخش های تولید، اکران، پخش... دست وپنجه نرم می کنند و همواره بخشی از توان و فرصت گرانبهای آنان به جای خلق آثار ماندگار صرف غلبه بر چالش ها می شود. شایسته است با توجه به جایگاه و نقش بی بدیل سینماگران در اصلاح و پیشرفت جامعه نشستی رییس قوه عدلیه با آنان برگزار کند و برای برطرف کردن تنگناهای حقوقی و قضایی سینمای ایران راهکارهای لازم اندیشیده شود.
منبع: اعتماد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، فیلم سینمایی "ما همه با هم هستیم" در حالی هفته سوم اکران خود را پشت سر گذاشته که به نوعی رویای رکوردشکنی در گیشه سینما و قرارگیری میان پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را به فراموشی سپرده است.
این فیلم در ابتدا به امر با توجه به تعداد زیاد بازیگران از جمله شانس های رکوردزنی در گیشه نامیده می شد و انتظار می رفت به راحتی به رتبه های نخستین جدول فروش سال جاری نزدیک شود، اما این اثر نه تنها نتوانست به صدر نزدیک شود بلکه در سه هفته نزدیک به 7 میلیارد تومان فروخت.
شاید این مبلغ در قبال آثار معمول سینما رقمی لذتبخش و موفقیت آمیز باشد، اما برای فیلمی که خود را پربازیگرترین فیلم تاریخ سینمای ایران می داند بدون شک این فروش شکستی بزرگ محسوب می شود.
"ما همه با هم هستیم" تنها در اکران روز اول موفق بود، این اثر موفقیت خود را در هفته اول ادامه داد، اما از آنجا که مخاطب مخاطب را به سینما می آورد، این اثر نتوانست رضایت مخاطبان هفته اول را جلب کند و همین عاملی بود تا برای هفته های بعد صدرجدول را از دست بدهد.
دو فیلم "سرخ پوست" و "شبی که ماه کامل شد" دو فیلم دیگری بودند که همزمان با این اثر اکران شدند و هر کدام نتیجه بسیار بهتری را در گیشه داشتند، "شبی که ماه کامل شد" ساخته نرگس آبیار با وجود مضمون غیر کمدی خود نه تنها با اقبال مخاطبان روبرو شد بلکه توانست دو هفته پیاپی صدرنشین جدول فروش باشد.
سرخ پوست به کارگردانی نیما جاویدی هم با اختلاف بسیار کم، پایین تر از ما همه با هم هستیم ایستاد، اما این اختلاف اندک فیلم سرخ پوست را اثری موفق تر اعلام می کند، زیرا این فیلم از تنها دو یا سه بازیگر چهره در خود دیده و مضمونی غیر کمدی و خاص دارد.
محمدرضا گلزار، مهران مدیری، لیلا حاتمی، ویشکا آسایش، جواد عزتی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی، مانی حقیقی، سروش صحت، حسن معجونی، مهران غفوریان، نادر فلاح، سیروس گرجستانی، علی شادمان، رضا ناجی، سیاوش چراغی پور، سام نوری، فرزین محدث، بهادر مالکی، یداله شادمانی، مهدی حسینی نیا، شیرین آقارضاکاشی، بهزاد قدیانلو، اشپیتیم آرفی، لیدا فتح اللهی، شیوا بلوچی و دانیال کاظمی نام بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
عدم تمایل مخاطبان سینما به فیلم کمال تبریزی با وجود اسامی فوق در فهرست بازیگران نشان می دهد که مخاطب امروز سینما شاید از آثار کمدی استقبال می کند، اما به نوعی به صف کردن بازیگران به شکل نمایشی واکنش عکس نشان داده و به قول معروف رو دست نمی خورد.
کمال تبریزی، اما شاید خود بازنده این وضعیت نداند، اما تجربه ثابت کرده که همواره بهترین داوران برای موفقیت و یا عدم موفقیت یک هنرمند و یا یک اثر مخاطبان سینما هستند، مخاطبانی که تا اینجای کار بیش از فیلم تبریزی به دو اثر خاص دیگر سینما "شبی که ماه کامل شد" و "سرخپوست" رغبت نشان داده اند.
انتهای پیام/
قاسم زارع، بازیگر سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرگزاری حوزه ، با بیان این که سینما اخلاقمداری را سرلوحه کارهایش قرار دهد، اظهار کرد: سینمای ایران بعد از گذشت 4 دهه هنوز نتوانسته به نقطه آرمانی برسد، زیرا هر از گاهی، تن به اقتضائات گیشه داده و اصول دینی و اسلامی خود را فراموش کرده است، البته نگاه به گیشه اتفاق بدی نیست، زیرا اقتصاد سینما از این راه تامین می شود، اما این خواسته باید با ابزار خاص خود صورت گیرد. بگذارید برای آن گفته مثالی از دهه شصت بزنم.
وی افزود: در دهه شصت به دلیل جنگ، مشکلات مالی بسیار بیشتر از زمان حال بود، اما به دلیل تنوع موضوع و ژانر، سینمای ایران رونق خوبی داشت. در آن دوران تماشاگر هر نوع فیلمی که دوست داشت را روی پرده می دید، اما امروز جز فیلم های طنز و معدود آثار اجتماعی کار دیگر روی پرده دیده نمی شود، هرچند ممکن است در این میان استثناهایی نیز وجود داشته باشد، اما در کلیت، اتفاقی مطلوبی را هم اکنون در سینما شاهد نیستیم.
بازیگر فیلم آژانس شیشه ای ادامه داد: ممکن است این سوال پیش آید که فیلم های کمدی با استقبال تماشاگران رو به رو می شود، برای همین چرا باید مقابل آن عکس العمل نشان داد، چون به واسطه همین آثار سینما رونق مالی پیدا کرده است. این گفته در نگاه خوشبینانه یک ساده اندیشی محض است، چون اگر رقم فروش، فیلم کمدی را ارزیابی کنیم متوجه خواهیم شد که بخشی از مردم بیننده چنین آثاری هستند و اکثریت با سینماها قهر هستند، درصورتی که اگر فیلم های خوبی در دیگر ژانرها تولید شود مطمئن باشید آن کارها با استقبال مواجه خواهد شد. بهترین مثال هم فیلم شبی که ماه کامل شد است. این فیلم از داستانی امنیتی سود برده که در آن به موضوع تکفیریها پرداخته می شود، ولی به دلیل ساختار زیبای آن، فیلم مورد استقبال واقع شده است.
زارع در بخش دیگری از این گفت وگو به سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: میهن اسلامی ما، هر از گاهی پذیرای پیکر پاک شهدای هشت سال دفاع مقدس است. در این آیین ها همیشه توده مردم در آن حضور دارند. گواه روشن در این میان تشیع پیکر 150 شهید گمام در تهران بود که میزان جمعیت با توجه به گرمای هوا شگفت انگیز بود. این مثال را زدم تا بگویم وقتی جمعیتی چند صد هزار نفره در هوای گرم برای تشیع شهدا حضور پیدا می کنند، آیا اگر فیلمی خوب در حوزه دفاع مقدس ساخته شود، حاضر نیستند در سینما بیننده آن باشند؟
وی در پاسخ به این سوال که چرا برخی فیلم های دفاع مقدسی قادر نیستند، تماشاگر را به سینماها بکشانند، بیان کرد: به نکته خوبی اشاره کردید، چون این که فکر کنیم هر فیلمی می تواند در این حوزه مقبول مردم باشد اشتباه محض است، چون در گام اول، اثر باید کیفیت لازم را داشته باشد به ویژه در آن از شعارگویی و سطحی نگری پرهیز شده باشد. باز برای این گفته فیلم شبی که ماه کامل شد را مثال می زنم. این فیلم اگر توانسته نظر مردم را جلب کند به دلیل ساختار زیبا و پیام رسانی خوب آن است، والا کارهای بسیاری در این حوزه تولید شد ه اند که هیچکس آنها را ندید.
این بازیگر تاکید کرد: برخی مواقع می شنویم موضوعات دفاع مقدسی تکراری شده و دیگر قدرت جذب تماشاگر را ندارد. این گفته مثال این است که بگوییم در اقیانوس آب کم است. دلیلم این است ما هزاران شهید، جانباز و آزاده داریم که هر یک داستان و قصه مستقل دارند، پس چگونه می گویم این حوزه تکراری شده است. لازم به ذکر است اگر در این میان تکراری وجود دارد به دلیل ضعف کارگردان و نویسنده در انتخاب قصه و موقعیت است.
وی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر این که آیا باید به سینمای دفاع مقدس در قالب داستان های روز پرداخته شود یا این که باید به آن به صورت مستقیم توجه کرد؟ چنین توضیح داد: این سخن نیز از آن دسته بهانه هایی است که در چند سال اخیر برای حاشیه راندن سینمای دفاع مقدس رایج شده است، والا همانگونه که گفتم دفاع مقدس را نباید شقه شقه کرد، بلکه برای اعتلای آن باید موضوعات جدید و جذاب انتخاب کرد. برای رسیدن به این خواسته هم بهره بردن از نیروهای متعهد و جوان می تواند اقدام خوبی باشد.
بازیگر فیلم سینمایی نفوذی تاکید کرد: برای اعتلای سینما جنگ نباید تنها از سینماگر متوقع بود، چون خوب می دانیم در شرایط فعلی هیچ فیلمساز یا تهیه کننده ای به تنهایی قادر نیست در این حوزه قدم بردارد، بلکه باید ارتش و سپاه با حمایت خود، شرایط سخت افزاری را برای سینماگران مهیا کنند. این اتفاق اگر به طریق مطلوب رخ دهد مطمئن باشید ما سینماگران داریم که قادرند در این حوزه کارهایی نزدیک به استانداردهای جهانی تولید کنند.
زارع در انتهای سخنانش تاکید کرد: سینمای اجتماعی ما طی چند سال اخیر توانسته در جشنواره های خارجی جوایز مختلف را به دست آورد، اما به شخصه به عنوان بازیگر دوست دارم، کارهای این حوزه جدا از افتخار آفرینی تصویر درست از خانواده ایرانی در دنیا ترسیم کنند.
انتهای پیام
بسیاری از رسانه ها و کارشناسان در پاسخ به این پرسش مطلب نوشته اند. هرکس رویکردی خاص را برگزیده و تفسیر خاص خود را از رویدادهای امروز سینما دارد اما تقریبا همه آنها معتقدند که دست بازاریابان سینما برای مخاطبان فیلم ها رو شده است. گویی مخاطبان سینما با فرمول های تکراری فروش در سینما آشنا شده اند و دیگر با تبلیغات منفی و استفاده از بازیگران گیشه نمی توان آنها را به سینما کشاند، چرا که بهترین راه تبلیغات برای یک فیلم نقل قول هایی است که از اطرافیان خود می شنوند. اما کاهش فروش کمدی ها اثر قابل توجه دیگری را نیز در بازار سینماها رقم زده است. شاید به ذهن کمتر کسی برسد که همطراز با کاهش استقبال از کمدی ها کدام صنف مربوط به بازار سینماها نیز آسیب می بیند؛ واقعیت آن است که دوستداران سینمای کمدی بیش از دیگر مخاطبان سینما از وجه سرگرمی ساز سینما استقبال می کنند. آنان مشتریان پر و پا قرص صنف های همراه و مهم ترین آنها بوفه های سینماها هستند.
روز گذشته احمد رادان کوپایی رئیس اتحادیه بوفه داران سینما و مجامع عمومی گفت: به دلیل کاهش قدرت خرید مردم، وضعیت نامناسب سینما و فروش فیلم، میزان درآمد و کسب و کار واحدهای بوفه داری با کاهش قابل توجهی روبه رو شده است. اکثر فعالان و واحدهای فعال در زمینه بوفه داری سینماها به واسطه شرایط بد سینماها و کاهش قدرت خرید، کسب وکار خود را تعطیل یا بسیار محدود کرده اند. رئیس اتحادیه بوفه داران سینما و مجامع عمومی تصریح کرد: شرایط بوفه داران بنا بر موقعیت سینماها متفاوت است که البته موضوع فیلم و میزان فروش فیلم ها بر فعالیت و درآمد بوفه داران نیز تاثیرگذار است. از این رو می توان گفت شرایط بوفه داران فعال در پردیس های سینمایی و مراکز مهم تجاری بهتر از سینماهای تک سالن و دوسالن است. وی یادآور شد: درشرایط فعلی سینماهای تک سالن و دو سالن عموما رو به تعطیلی هستند و این موضوع تاثیر قابل توجهی بر درآمد بوفه داران گذاشته است.
کاهش اثرگذاری تبلیغات فیلم ها از یکسو و افزایش تاثیر تبلیغات شفاهی میان مخاطبان، یک حوزه تخصصی در سینما را برجسته تر از پیش کرده است. منتقدهای سینما به زودی به بخش مهمی از فرآیند فروش فیلم ها تبدیل خواهند شد. در واقع در همه بازارهای توسعه یافته هنری، این منتقدها هستند که می توانند ارزش واقعی آثار هنری را تخمین بزنند و درباره اش سخن بگویند. اگرچه به نظر می رسد هنوز زمانش فرا نرسیده که در ایران مخاطبان سینما با توجه به نگاه منتقدان فیلم ها را دنبال کنند اما راهی که صنعت سینما در ایران طی می کند، دیر یا زود چنین موقعیتی را ایجاد خواهد کرد. به طور کلی فرآیندی که در حال رخ دادن است، ساخت و بافت بازار سینما را با تحولات اساسی و قابل توجهی روبه رو خواهد کرد. از مهم ترین آ نها می تواند کاهش اثرگذاری تبلیغات، افزایش سواد سینمایی مخاطبان، افزایش مرجعیت منتقدان سینمایی در بازار سینما و تغییر در شیوه اکران فیلم ها که هم اکنون نیز در حال رخ دادن است، باشد.
با توجه به دو روز تعطیلی سالن های سینما در روزهای پایانی هفته گذشته، سینماها تقریبا روزهای آرامی را پشت سر گذاشتند. در عین حال یک فیلم کمدی دیگر نیز به این مجموعه افزوده شد. فیلم دختر شیطان ساخته قربان محمدپور با تمام تلاشی که در تبلیغات داشت در این هفته تنها 133 میلیون تومان فروش کرد و فیلم ما همه با هم هستیم کمال تبریزی با 147 میلیون و صدرنشینی فروش در دو هفته گذشته با فروش یک میلیارد و 500 میلیونی این هفته به رده سوم فروش سقوط کرد. ایکس لارج به کارگردانی محسن توکلی و تهیه کنندگی محمدحسین فرحبخش هم که از روز چهارشنبه روی پرده سینماها رفت، طی این مدت موفق به فروش 102 میلیون تومان شد که البته رقم چندان قابل توجهی نیست. اما فیلم های اجتماعی شبی که ماه کامل شد نرگس آبیار و سرخپوست نیما جاویدی با استفاده از همان تبلیغات شفاهی که از تعاریف مخاطبان سینما برمی خیزد به مرور و با داشتن 121 سینما برای سرخپوست و 129 سینما برای شبی که ماه کامل شد به رتبه های اول و دوم فروش صعود کرده اند. پس در بلندمدت می توان فهمید اگر یک فیلم ساختار درست و قابل قبولی داشته باشد نیازی به تبلیغات آن چنانی و استفاده از ترفندهای بعضا نادرست فروش هم ندارد.
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش درباره شرایط فروش بلیت نیم بها توسط سینما ها، بیان کرد: در پی تخلف بعضی از سینماها در ارائه بلیت نیم بها در ایام هفته و اعتراض شورای عالی تهیه کنندگان، شورای صنفی نمایش مقرر کرد بهای بلیت فقط بر اساس دستورالعمل وزارت ارشاد تعیین می شود و اقدام به فروش بلیت نیم بها توسط سینما ها در روز های غیر از سه شنبه تخلف محسوب می شود.
سخنگوی شورای صنفی نمایش همچنین گفت: قرارداد فیلم سینمایی سرکوب در گروه سینما آستارا برای اکران بعد از فیلم سینمایی سرخپوست ثبت شد. فیلم سینمایی کار کثیف از چهارشنبه در گروه سینما فرهنگ اکران خواهد شد و اکران فیلم سینمایی دختر شیطان محدود تر از قبل در زیر گروه ادامه دارد.
آژیر بی صدا را به جشنواره فیلم فجر می رسانم/در سینما ادای هیچکس را در نمی آورم (میزان + ۱ سایت دیگر)
رضا مقصودی کارگردان سینما در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، درخصوص ساخت دومین فیلم خود گفت: به تازگی پروانه ساخت فیلم جدیدم " آژیر بی صدا " صادر شده و ما تازه در حال برنامه ریزی های اولیه هستیم، انتشار خبر از سمت تهیه کننده رخ خواهد داد اما در کل تمام تلاشمان این است که فیلم به جشنواره فیلم فجر امسال برسد.
وی درباره نوع فیلمسازی خود ادامه داد: واقعیت امر این فیلم دومین اثر من است، در " خجالت نکش " تلاش کردم که خیلی کارها را انجام ندهم و بیشتر ترجیح دادم خودم باشم، بر همین اساس تلاش نکردم اتفاقی را انجام دهم که به نوعی اضافه کاری به نظر برسد، همواره ترجیح می دهم در سینما خودم باشم و در کل زیاد ادا در نیاورم.
کارگردان فیلم خجالت نکش در مورد کمدی مورد علاقه خود در سینما اذعان کرد: من ترجیح دادم در فیلم اولم شبیه کمدی های معمول سینما عمل نکرده و حرف های گفته شده را دوباره تکرار نکنم.
وی در همین راستا تاکید کرد: همیشه در فیلمسازی غریزی عمل می کنم و آن کاری که دلم بگوید درست است را انجام می دهم، برای فیلم جدیدم هم می خواهم همین راه را ادامه داده و بیش از خودم چیزی را در سینما ارائه نکنم تا خارج از توانایی ام چیزی را ارائه نداده باشم.
این کارگردان سینما درباره احتمال دریافت سیمرغ بلورین از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اضافه کرد: من به هیچ وجه انتظار نداشتم که در جشنواره سی و هفتم سیمرغ بگیرم، من فیلمم را به جشنواره فرستادم تا اثر و خودم را تست کنم، همینقدر که فیلم به جشنواره رسید برایم جالب بود، اما بعد از آن وقتی با عوامل و سایر هنرمندان صحبت کردم، واکنش های بسیار خوبی از اثر دریافت کردم و این اتفاق یعنی دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برایم رویدادی شیرین شد.
وی در همین رابطه تصریح کرد: اینکه بخواهم در جشنواره فیلم فجر امسال هم سیمرغ بگیرم کاملاً غیر قابل پیش بینی است، اما این را مطمئنم که دریافت یا عدم دریافت سیمرغ بلورین برایم هیچ وقت شاخص بزرگی در فیلمسازی نبوده است، من همیشه کار خودم را می کنم و ترجیح اولم این است که مردم فیلمم را دوست داشته باشند.
مقصودی جشنواره فیلم فجر را رویدادی مهم در سینما خواند و خاطرنشان کرد: هر چند من به عنوان کارگردان صرفاً برای جایزه گرفتن فیلم نمی سازم اما به هر حال جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور بوده و اهمیت خود را دارد، از نظر من جایزه جشنواره مهم است و نباید آن را کاملاً نادیده گرفت.
انتهای پیام/
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، شعبانعلی آشوری در نشستی با فعالان عرصه سینما در این اداره با اشاره به فعالیت دفتر نمایندگی انجمن سینمای جوانان شهرستان میامی تصریح کرد: برگزاری کارگاه های آموزشی و هنری، اردوهای عکاسی، برگزاری نمایشگاه از آثار هنرمندان، برگزاری مسابقات و جشنواره های عکاسی و فیلم سازی و ... از جمله برنامه هایی است که این انجمن می تواند در خصوص جذب علاقه مندان و حمایت از فعالان این حوزه انجام دهد.
اعضای شرکت کننده در این نشست جلسه نیز برنامه و پیشنهادات خود را برای ارتقای هنر سینما در شهرستان میامی به ویژه در زمینه فیلم سازی و عکاسی بیان کردند.
این نشست با تلاش دفتر نمایندگی انجمن سینمای جوانان شهرستان میامی برگزار شد.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان
10 تیر 1398 07:06
عبدالله علیخانی، تهیه کننده سینما، درباره پیشنهاد جایگزینی بازیگران تئاتر با چهره ها و سلبریتی های سینمایی به جهت بالا بودن ارقام دستمزد آنها به خبرنگار برنا گفت: اول باید بدانیم چه عواملی در چهره شدن یک هنرمند دخیل هستند تا به چگونگی جلوگیری از روند بی رویه افزایش قیمت های بازیگری بپردازیم. کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس، تبلیغات مجازی، پولهای نامعلوم و دیگر مسائل، عواملی هستند که در چهره شدن یک هنرمند تاثیر گذار هستند که تأثیرگذار بودن بسیاری از این عوامل نشأت گرفته از عدم مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
علیخانی افزود: این تهیه کنندگان هستند که باید همت کنند تا با اعتماد کردن به بازیگران تئاتر از آنها به جای چهره های سینمایی استفاده کنند. مگر بازیگران چهره یا در واقع ستاره های سینما که در حال حاضر تعدادشان به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد از کجا آمده اند؟ آنها هم روزی در عرصه تئاتر فعالیت می کردند و از همانجا به سطوح بالا دست پیدا کرده اند. با نگاهی به گذشته اغلب بازیگران متوجه خواهیم شد که این تئاتر بوده که موجب رشد و نام آوری آنها شده است.
تهیه کننده فیلم سینمایی زندگی خصوصی ادامه داد: باید بگویم مشکل گرانی بازیگران چهره از آنجایی شروع شد که پول های بی رویه ای که معلوم نیست از کجا آمده است وارد این صنف شد و غرض از وارد کردن این پول ها به این صنعت مشخص نبود و در بسیاری مواقع بحث پولشویی مطرح شد که من دقیقاً اطلاع ندارم اما این پول ها آسیب هایی جدی در این زمینه وارد کرد.
وی افزود: برای جلوگیری از روند افزایش قیمت های بازیگران باید وزارت ارشاد از ورود این پول های کثیف به این صنف جلوگیری کرده و دستمزدها را میان عوامل سینما از جمله بازیگران کنترل نماید .
علیخانی با اشاره به هنرمندانی چون علی نصیریان، پرویز پرستویی، مجید مظفری، عزت الله انتظامی و ... گفت: مگر تمامی این چهره ها از سکوی تئاتر بالا نرفته اند؟ استفاده از بازیگران، با تخصص تئاتر می تواند کمک بزرگی به افزایش تعداد هنرمندان با استعداد در این عرصه شود که خود در کاهش قیمت های نجومی دیگر چهره ها می توانند تاثیرگذار باشند.
به گزارش خبرنگار برنا از آبادان، حاتم شاکرمی عصر امروز در حاشیه جلسه بررسی مشکلات جامعه کارگران در منطقه آزاد اروند که در محل سرسرای اجتماعات فرمانداری آبادان برگزار شد، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره اقدام کند ما در راستای اجرای قانون سخت و زیان آور بودن شغل خبرنگاری و گرفتن مطالبات خبرنگاران اقدام می کنیم.
او گفت: مشکلی در این باره وجود ندارد و به صراحت هم آقای شریعتمداری وزیر کار هم عنوان کردند که خبرنگاران بر اساس قانون، مشمول قانون مشاغل سخت و زیان آور هستند اما اینکه کدام مرجع مصداق خبرنگار را مشخص می کند بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و اگر این کار از سوی این وزارتخانه انجام شود ما در اجرای قانون هیچ مشکلی نداریم.
نوآوران آنلاین - دکتر علی غیاثیان دبیر اجرایی مراسم نکوداشت هفتاد و هفتمین سالگرد تولد پروفسورعلی اکبر فرهنگی در این مراسم گفت: این مراسم به همت فصلنامه تحقیقات رسانه، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، انجمن فعالان اصحاب رسانه و جمعی از شاگردان و دوستداران ایشان برگزار شد.
وی افزود: بی شک نیم قرن تلاش و خدمات ارزنده دکتر فرهنگی در عرصه ارتباطات و مدیریت رسانه در کشور بزرگ ترین میراث ماندگار در جامعه علمی و فرهنگی ایران عزیز محسوب می شود.
دکتر غیاثیان تصریح کرد: تأسیس مدیریت رسانه توسط ایشان گامی بلند بود و امروز می بینید همین گام چطور دانشجویان برتری را به جامعه ایران تحویل داده است.
وی افزود: دکتر علی اکبر فرهنگی اگرچه در سال 1384 به عنوان چهره ماندگار کشور در رشته مدیریت معرفی شد اما ایشان بعد از این جایزه نیز در راه دادن زکات علم از پای نایستاد .
دکتر غیاثیان در ادامه گفت: بیش از بیست سال است که افتخار شاگردی استاد را دارم، دکتر فرهنگی استادی اخلاق مدار، فرهیخته و پدری مهربان برای شاگردانشان هستند، بی شک برگزاری چنین مراسمی می تواند در یادآوری خدمات بی شمار ایشان به فرهنگ و ارتباطات کشور کمک شایانی کند.
در ادامه دکتر مهدی اختر محققی مدیر مسئول فصلنامه تحقیقات رسانه نیز در خصوص برگزاری این مراسم گفت: این رسم خوبی است که برای بزرگان و فرهیختگان کشورمان مراسم نکوداشت برگزار کنیم . من افتخار شاگردی استاد را سالهاست دارم . همه ساله مراسم نکوداشت استاد توسط شاگردان، دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی برگزار می شود .
وی افزود: در حوزه ارتباطات استاد شاگردان زیادی را تربیت کرده اند و این افراد هم اکنون در اکثر رسانه های کشور به فعالیت مشغول هستند، برگزاری این مراسم تجلیلی از خدمات استاد در راستای تربیت مدیران رسانه ای در کشور می باشد. امیدوار هستیم ایشان همیشه تندرست باشند و 120سالگی شان را جشن بگیریم.
دکتر خدادی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز طی سخنانی در این مراسم گفت: بیشتر از آنچه بشر امروز به دنبال دانش باشد بدنبال انسان هست و هر آنچه قرار است خوب باشد برای انسانیت است باور من نیز این است که معرفت آقای دکتر فرهنگی را باید شناخت و نهادینه کرد.
وی تصریح کرد: قبل از هرچیزی باید یاد بگیریم تا بتوانیم یاد بدهیم و از این جلسه فرهنگی وار بیرون بیاییم و من به نوبه خود از نعمت وجود استاد فرهنگی خدا را شاکر هستم.
در ادامه دکتر اکبر نصرالهی رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد تهران مرکزی نیز ضمن تبریک سالروز تولد استاد فرهنگی بر ضرورت برگزاری چنین مراسمی تاکید کرد و گفت: اگر دکتر فرهنگی در مجامع علمی نبود این رشد و بالندگی در دپارتمان مدیریت رسانه وجود نداشت.
دکتر محکی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران نیز دیگر سخنران این مراسم در ادامه گفت: دکتر فرهنگی علاوه بر دانش وسیع در حوزه ارتباطات و مدیریت، آبروی جامع علمی کشور هستند و وجود افرادی مثل دکتر فرهنگی فرصت مغتنمی در فضای علمی کشور است.
در ادامه این مراسم پروفسور فرهنگی ضمن تقدیر و تشکر از برگزارکنندگان این مراسم، گفت: ما وارث فرهنگ بزرگ و بالنده ایران هستیم و علم برای این است که چراغ راه ما و باعث حرکت ما بشود.
وی با بیان اینکه ما که وارث چنین فرهنگی هستیم آنچه برای من روشن این است که این فرهنگ از دیرباز راه خود را شروع کرده و تا به امروز ادامه داده، تصریح کرد: ایران در چهارراه حوادث تاریخ جهان قرار گرفته است تمدن غربی در همه ادوار چشم به تمدن شرقی دوخته است مثل روز برای من روشن است نسل امروز پرچمدار عزت و مجد ایران خواهد بود.
گفتنی است؛ مراسم با بریدن کیک تولد و اهدای هدایا از سوی همکاران، شاگردان و دوستان این استاد فرهیخته در فضایی صمیمی برگزار شد.
در این مراسم از تمبر استاد فرهنگی رونمایی و کارت عضویت افتخاری انجمن فعالان اصحاب رسانه نیز به ایشان تقدیم شد.
همچنین در این مراسم دکتر امیرروشن بخش معاون ارتباطات و امور مشارکت های کمیسیون ملی یونسکو تقدیرنامه یونسکو را به پاس یک عمر تلاش مجدانه در عرصه ارتباطات، مدیریت رسانه و علوم اجتماعی به پروفسور علی اکبر فرهنگی اهدا کرد.
روشن بخش در این مراسم ضمن قرائت متن لوح یونسکو از دکتر محکی عضو کمیته ملی ارتباطات کمیسیون ملی یونسکو خواست تا به نمایندگی از یونسکو این لوح را به ایشان اهدا نماید.
خاطرنشان می شود؛ پروفسور علی اکبر فرهنگی چهره ماندگار کشور و پدر علم مدیریت رسانه ایران 9 تیر ماه سال 1321 به دنیا آمد و تاکنون بیش از 60 کتاب در حوزهای ارتباطات، مدیریت فرهنگ و ... تالیف کرده است که از شاخص ترین آنها می توان به تکنولوژی و تکامل فرهنگی ، ارتباطات انسانی ، مدیریت بازار ، ارتباطات غیر کلامی ، تنش در محیط کار ، مبانی ارتباطات سازمان سنجش آموزش کشور ، فرهنگ علوم اجتماعی با جمعی از نویسندگان ، نظریه های ارتباطات سازمانی ... اشاره کرد، جدید ترین کتاب پروفسور فرهنگی کتاب شعر در جستجوی خورشید است که توسط انتشارات راِئین منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر ، در ششمین جلسه کمیته توزیع کاغذ مطبوعات با توجه به موجودی برخی واردکنندگان کاغذ و بررسی درخواست نشریات و بر اساس اولویت های اعلامی، تخصیص 125 تن کاغذ، نهایی و روند اجرایی آن با ارسال پیامک به مدیران مسئول این رسانه ها، از تاریخ 5تیر 98 آغاز شد. این مجموعه توسط شرکت نگارگستر و به قیمت کیلویی 5,150 تومان در حال توزیع است. طبق اعلام کمیته توزیع کاغذ معاونت مطبوعاتی 300 تن کاغذ دیگر نیز تا پایان همین هفته بین مطبوعات توزیع می شود. همچنین طی روزهای آتی میزان بیشتری کاغذ توزیع می شود که جزئیات آن اطلاع رسانی خواهد شد.
مطابق گذشته، این فهرست ها با هدف شفاف سازی و دسترسی آزاد به اطلاعات، در وبسایت معاونت مطبوعاتی منتشر شده است. ( در اینجا ببیند )
کمیته توزیع کاغذ مطبوعات با دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و با هدف توزیع مناسب و شفاف کاغذ مطبوعات، سرعت بخشی به مسیر ورود کاغذ به کشور و همزمان توزیع درست آن، رسیدگی به وضعیت رسانه هایی که به دلیل کمبود کاغذ اختلالی در انتشار آن ها ایجاد شده و استفاده از ظرفیت تمام دستگاه ها برای کمک به وضعیت بازار کاغذ با توجه به تاکیدات رئیس جمهور، معاون اول رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شده است.
کد خبر 4654216
حمید نورشمسی
به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، حجت الاسلام علیرضا سلیمی امشب در نشست با فعالین قرآنی مجمع حافظان و قاریان قرآنی و موسسه قرآنی آل طاها اظهار کرد: در اوایل مجلس نهم در حوزه قرآنی، تصویب قانون یک درصد قانون بسیار خوبی بود که یکی دو سال اجرا شد و تحول آفرین بود و یک موج امیدی را در جامعه قرآنی کشور شکل داد و دولت فعلی پس از روی کار آمدن اعتقادی به آن نداشت و آن را حذف کرد و مجلس به دلیل مشکلات قانونی نتوانست آن را احیا کند.
وی تصریح کرد: بر اساس قانون مجلس نمی تواند طرحی را تصویب کند که برای دولت بار مالی ایجاد کند مگر آنکه دولت با آن موافقت کند دولت یازدهم و دوازدهم این قانون را تبدیل به عدد کردند و تخصیص آن را به شدت کاهش دادند.
نماینده مردم دلیجان و محلات در مجلس ادامه داد: وزارت ارشاد این کمک را بین چندین موسسه قرآنی در کشور تقسیم کرده است، مشکل بعدی این است که عمده همان بودجه قرآنی را مؤسسات صرف ساخت و ساز و ساختمان سازی کرده اند.
سلیمی افزود: مجلس شامل 290 نفر نماینده است؛ و برای تصمیم گیری یک اراده جمعی لازم دارد؛ وقتی برخی نمایندگان با تبلیغات دروغین و با حمایت حزب ها و پول های حزبی و شرکت های دولتی وارد مجلس شده اند، نمی توان خیلی از آن انتظار داشت؛ متأسفانه شاهدیم برخی افرادی که برای مجلس کاندیدا می شوند حتی روخوانی قرآن را نیز بلد نیستند؛ آیا نماینده جمهوری اسلامی ایران نباید حداقل ها را رعایت کند؟
وی گفت: برخی طرح هایی که در مجلس ششم در کشور موج منفی ایجاد کرد و تصویب نشد، در مجلس دهم با زیرکی مصوبه گرفت؛ مشکلات مجلس دهم بسیار زیاد است و آن هم به خاطر حضور نمایندگان دولتی و وکیل الدوله ها به جای نمایندگان واقعی مردم در مجلس است.
عضو کمیسیون آموزش مجلس بیان کرد: مجلس دست شوراهای شهر را برای هزینه کردهای فرهنگی باز گذاشته است؛ حال یک شورا برای هزینه های فرهنگی و قرآنی اهمیت قائل می شود و یک شورا اهمیتی قائل نمی شود و این موضوع طبق قانون در اختیار خود شوراهاست و آنها خود در این باره تصمیم می گیرند، دست اوقاف در زمینه حمایت های قرآنی باز است و باید در این زمینه فعالیت چشمگیر داشته باشد.
سلیمی اظهار کرد: شورای برنامه ریزی که به ریاست فرماندار در شهرستان برگزار می شود می تواند در خصوص بودجه قرآنی در سطح شهر تصمیم گیری کرده و با اختیار 15 درصد بودجه که در اختیار فرماندار است، از فعالیت های قرآنی حمایت کند.
وی گفت: بین گروه های قرآنی مختلف در شهر باید هماهنگی بیشتری به وجود بیاید و باید بودجه نهادهای فرهنگی مانند اداره اوقاف، سازمان تبلیغات و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه متمرکز شود.
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزاری فارس از کرج، ناصر گلی ، کارشناس ارشد عکاسی، استاد دانشگاه و فیلمساز حوزه دفاع مقدس است در اقدامی خلاقانه و هنرمندانه، آیه هایی از قرآن کریم را به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی در قالب چند جلد کتاب عکس به تصویر کشیده است.
این پدیده برای نخستین بار در جهان توسط این هنرمند البرزی صورت گرفته است و در هیچ کدام از ادیان بشری سابقه عکاسی با موضوعات آیات کتاب دینی وجود ندارد.
شیوه کار این عکاس خلاق به این صورت بوده است که متناسب با مفاهیم بخش اعظمی از آیات قرآن اقدام به عکاسی کرده است و این عکسها در قالب چند جلد کتاب مصور گردآوری شده است که ذیل عکس ها آیات به زبان های فارسی، عربی و انگلیسی قید شده است تا مخاطبان بتوانند با یکی از این سه زبان بین المللی با مفاهیم آیات قرآنی ارتباط بگیرند و پیام آیات به شیوه موثرتری انتقال یابد.
خبرگزاری فارس البرز گفت و گویی با تهیه کننده نخستین قرآن مصور جهان انجام داده است که در ادامه می خوانید:
فارس: خودتان را معرفی کنید.
گلی: ناصر گلی متولد سال 1336، کارشناس ارشد عکاسی و ساکن شهر کرج هستم. در ابتدا به صورت آماتور مشغول به کار عکاسی بودم و به صورت شخصی یا مثلا در راهپیمایی ها عکاسی می کردم اما از سال 1357 فعالیت حرفه ای من در این رشته آغاز شد.
فارس: قدری از فعالیت های هنری خود بگویید.
گلی: تخصص اصلی من سینما و تحصیلاتم در رشته عکاسی است. در سال 1359 یک فیلم سینمایی در حوزه دفاع مقدس ساختم که امروز به عنوان نخستین اثر سینمایی این حوزه شناخته و ثبت شده است و بنده اولین فیلمساز سینمایی دفاع مقدس نیز هستم.
علاقه فردی من کار آموزش است؛ زیرا معتقدم آنچه که از ما باقی می ماند عناصر و افرادی هستند که تربیت می کنیم. علاقه بسیاری به کمک به جوانان این مرز و بوم دارم و با اینکه پیشنهادهای بسیاری از سوی دیگر کشورها برای مهاجرت به آنجا داشتم اما نپذیرفتم زیرا قصد دارم باقیمانده عمرم را در کشور خودم باشم و آنچه را که در طی این 40 سال آموخته ام و تجربه دارم، به جوانان ایرانی انتقال دهم. یک آموزشگاه عکاسی در کرج دارم و در دانشگاه نیز تدریس می کنم.
فارس: در مورد قرآن مصوری که تهیه کردید توضیح دهید.
گلی: این کتب به نیت پنج تن آل عبا در قالب پنج جلد و با الهام از شکل خانه خدا در قالب مربع طراحی شده اند. در این مجموعه 50 آیه از قرآن در هر جلد به تصویر کشیده شده است.
تصاویر تهیه شده گاهی آیه را به صورت مستقیم مورد اشاره قرار می دهند و گاهی تمثیلی و عرفانی هستند که مخاطب با مشاهده آن ها و خواندن آیه باید در آن اندیشه کند تا به محتوای آیه برسد.
شکل کلی این کتاب ها شبیه قرآن کریم است و آیه های استخراج شده از قرآن به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی ترجمه شده اند.
فارس: این اثر چند جلد است و تاکنون چند جلد از آن چاپ شده است؟
گلی: قرآن مصور مورد نظر من پنج جلد است که تاکنون سه جلد از آن تهیه و چاپ شده است. برای جلد چهارم نیز نگرش جدیدی را در نظر دارم و تلاش می کنم این جلد را به یک سوره خاص مانند الرحمن اختصاص دهم و تمام سوره را به تصویر بکشم که در بخش های مورد نیاز ممکن است از فتوگرافیک هم استفاده شود. جلد پنجم را نیز برای جزء 30 قرآن در نظر گرفته ام.
فارس: آیا تمام آیات قرآن به شکل مصور در این مجموعه آمده است؟
گلی: خیر. از آنجایی که تمام عکس ها اورجینال هستند، تصاویر مربوط به برخی آیات را نمی توان به همین شکل تهیه کرد و باید به صورت گرافیکی تهیه شوند و در مرحله اول هدف من این بود که تصاویر، به صورت خالص چاپ شوند. بنابراین آیاتی که در توانم بود و قابلیت بصری شدن را داشتند پیدا و تصاویر مرتبط با آن ها را تهیه کردم. بسیاری از آیات باقیمانده نیز قابلیت مصور شدن را دارند که در اقدامات بعدی از آن ها استفاده می کنم.
فارس: موضوع و محتوای آیات هر جلد چیست؟
گلی: جلد اول با آفرینش آغاز می شود و یک ارتباط معنایی میان سه جلد تهیه شده برقرار است و چیدمان آیات به صورت دایره با الهام از طواف خانه خدا است و هر صفحه با صفحه قبلی و بعدی خود و هر جلد نیز با جلد قبلی و بعدی خود ارتباط دارد.
جلد یک حاوی آیات رحمانی است که خداوند آفرینش را به عنوان رحمت خود به مخلوقاتش عرضه کرده است. جلد دو با برکت ها و نعمت های الهی ادامه پیدا می کند و آیات جلد سه نیز خطاب به بنده ها و مخلوقات است.
فارس: ایده اولیه تهیه چنین مجموعه ای چطور به ذهن شما رسید؟
گلی: در تاریخچه فرهنگی انقلاب شاهد رفتارهایی در حوزه فرهنگ بودیم که به صورت مستقیم اسلام را مورد هدف قرار می داد؛ از حرکات و رفتارهای سلمان رشدی که با تهیه کتابش شرایط روحی نامناسبی را در جامعه مسلمین به وجود آورد گرفته تا داعش که با خشونت، اسلام را دینی به دور از عاطفه و احساسات انسانی در دنیا معرفی می کند.
امروز، جامعه بین المللی از این منظر دارای خلأهایی است که افراد فرهنگی فعال در این حوزه باید آن ها را پر کنند. حدود 14 سال پیش به این فکر فرو رفتم که خودم در این زمینه چه کارهایی می توانم انجام دهم؟ با توجه به رشته تحصیلی و تجارب من در این حرفه و نیز تأثیر رفتارهای بیگانه بر احساسات مردم، تصمیم بزرگی مبنی بر تهیه قرآن مصور گرفتم.
در ابتدا با انجام این کار قصد داشتم پاسخی به سلمان رشدی بدهم اما بعدها با خود گفتم سلمان و امثال او بسیار حقیرتر و ضعیف تر از آن هستند که ما بخواهیم پاسخی به آن ها بدهیم.
بارها قرآن را مطالعه و ترجمه ها و تفاسیر مختلف را بررسی کردم و متوجه شدم که بخش هایی از کتاب الهی قابل عکس برداری عینی نیست و به تصویر کشیدن تمام آیات در یک فضای خاص هنری امکان پذیر است که من قصد ورود به این فضا را نداشتم بنابراین اقدام به مصور کردن برخی آیات کردم.
فارس: چه چیزی در این کار سخت به شما انگیزه می داد؟
گلی: گاهی با آیات مختلفی برخورد می کردم که انگیزه ام را تغییر می داد اما درنهایت آنچه که در ذهن من شکل گرفت این بود که آیات جلوه های رحمانی و رحیمی خداوند را به تصویر بکشم به گونه ای که مخاطبی که قرآن کریم را تلاوت می کند با نگاه به این تصاویر به درک درستی از آیات برسد.
فارس: تصاویر چاپ شده در این کتاب ها ویرایش شده اند یا خیر؟
گلی: از آنجایی که امکان تغییر در آیات قرآن کریم وجود ندارد، تصاویری هم که در این کتاب از آن ها استفاده کردم کاملا اورجینال (خام) هستند و هیچ تغییری در آن ها صورت نگرفته است تا حس آیات به خوبی منتقل شود.
فارس: برای تهیه عکس های این کتاب به چه استان هایی سفر کردید؟
گلی: برای تهیه این کتاب به تمام ایران به جز دو استان سیستان و بلوچستان و کرمان سفر کردم.
فارس: در مسیر تولید این اثر چقدر هزینه کردید؟
گلی: هیچوقت به هزینه های این کار فکر نکردم و امروز هم بدهی در رابطه با این کار ندارم. تمام هزینه ها را خودم پرداخت کردم که رقم کمی هم نبوده اما برای صحبت کردن در این زمینه از خداوند شرم می کنم. این کار برای من آزمونی بوده که خداوند ببیند من چقدر پای کار ایستاده ام و خود خدا نیز هزینه ها را رسانده است.
فارس: چقدر طول کشید تا این سه جلد آماده شوند؟
گلی: تهیه و چاپ این سه جلد 14 سال به طول انجامید و مطالعات و تهیه تصاویر به صورت موازی با یکدیگر صورت گرفت. این کتاب ها در دوازدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن با حضور بیش از 150 نفر از فعالان قرآنی کشورهای مختلف و حدود 20 نفر از سفیران کشورهای اسلامی، با حمایت معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و توسط نمایندگانی از کشور تونس رونمایی شدند و مورد استقبال بسیار زیاد نمایندگان کشورهای مختلف قرار گرفتند.
فارس: به نظر شما تولید چنین اثری چه تاثیری در جامعه اسلامی دارد؟
گلی: پروردگار تنها یک بار قرآن را در سرزمین حجاز نازل کرد اما همان قرآن هر لحظه در زندگی ما تبلور پیدا می کند. وقتی این کتاب الهی را ورق می زنید می بینید که جلوه های رحمانی خداوند به صورت عینی در کشور ما وجود دارند؛ کشور ما بسیار زیبا و نمود عینی قرآن است.
فارس: کدام آیه از کتاب خدا بیشتر به دلتان نشست؟
گلی: همه آیات قرآن زیبا و تأثیرگذار بوده و بسیاری از آن ها آنقدر شفاف و روشن هستند که برای همگان قابل درک است. مقایسه آیات از نظر زیبایی در توان من نیست اما در سوره اسراء با آیه ای مواجه شدم که خیلی برایم جالب بود. مضمون آیه این است که تمام موجودات و هرآنچه که در آسمان های هفتگانه و زمین وجود دارند، خدا را عبادت می کنند.
فارس: از لذت ها و سختی های این کار بگویید؛ چه موانعی بر سر راهتان بود؟
گلی: در مسیر انجام این کار در شرایط سختی قرار می گرفتم که به خداوند می گفتم حواست به من هست؟ من اذیت می شوم! اما اذیت شدن در این مسیر هم برایم شیرین بود. در بسیاری از مواقع سختی هایی را احساس می کردم اما خداوند همیشه همراه من بود و لطفش را احساس می کردم.
یکی از علایق من که موجب می شد با چالش های بسیاری مواجه شوم این بود که باید سوژه هایی را انتخاب می کردم که هیچ کس بدین شکل از آن ها عکاسی نکرده باشد و این موضوع کار را برایم دشوارتر می کرد زیرا مجبور بودم به جاهایی سفر کنم که در طول تاریخ عکاسی هیچ عکاسی به آنجا نرفته باشد تا عکس ها تأثیری که می خواهم را از خود بر جای بگذارند.
اعتقاد قلبی من این است که مردم ایران بهترین مخلوقات خدا و انسان های کره زمین هستند و مردم شهرهای مختلفی که به آن ها سفر می کردم نیز بسیار خوش برخورد، باشعور و فهیم بودند. لذت های معنوی این کار آنقدر برایم زیاد بود که فکر می کنم می توانم این مسیر را ادامه دهم.
در این مسیر،هیچوقت مشکلی را احساس نکردم و به لطف خدا و کمک دوستان و مردم ایران راه را ادامه دادم اما دور از انصاف است که همراهی همسر و خانواده ام را فراموش کنم و نامی از آن ها نیاورم زیرا اگر همسرم در این مسیر همراه من نبود، شاید این کتاب ها چاپ نمی شدند.
وقتی شما خانه خودتان را برای برای یک هفته، یک ماه، سه ماه و یا حتی حتی یک روز ترک می کنید، اگر اطمینان نداشته باشید که خانه شما در امنیت کامل است و فرزندان مسیر خود را به خوبی طی می کنند، نگرانی های مربوط به خانواده موجب می شود تمرکزتان را از دست بدهید و نتوانید به خوبی به کارتان ادامه دهید.
همسرم شرایط حرکت، کار و تلاش را برای من فراهم کرد و به نوعی این کار را با مشارکت او انجام دادم؛ درست است که او از نظر فیزیکی دوربین در دست نگرفت اما اگر نبود این کار تا اینجا پیش نمی رفت.
فارس: آیا تاکنون مورد حمایت مسؤولین قرار گرفته اید؟
گلی: نگاه من این است که این کتاب ها به خداوند اختصاص دارد و او رقم می زند که چه کسی در این مسیر گام بردارد و کمک کند.
از خداوند شرم دارم از کسی درخواست کمک مالی کنم و تاکنون بدین منظور به کسی مراجعه نکرده ام البته این بدان معنی نیست که این کتاب را برای ثبت به جایی ارائه نکرده باشم.
چندین بار به بالاترین رؤسای فرهنگی شهر کرج مراجعه کردم اما آن ها حتی برای مشاهده این کتاب نیز وقتی صرف نکردند. بارها به آن ها گفتم این یک اثر فرهنگی و متعلق به استان البرز است، کتاب را به نام البرز ثبت کنید اما حتی حاضر نشدند یک سلول ذهنی خود را نیز درگیر آن کنند.
علیرغم اینکه به دلیل کرامت قرآن دوست نداشتم کتاب ها را در دست بگیرم و به دفاتر مسؤولین مراجعه کنم اما به دفتر یکی از رئوس فرهنگی شهر رفتم. وی بیش از یک ساعت کتاب جلوه های رحمانی را ورق زد اما وقتی از آنجا خارج شدم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود.
پس از آن با خود گفتم شاید خداوند این طور رقم زده که من به مسؤولین کشوری مراجعه کنم بنابراین به دفتر وزیر ارشاد وقت رفتم و وی نیز این کتاب را حدود یک ساعت ورق زد؛ سؤالات بسیاری داشت و درنهایت به من گفت: کتاب های شما بسیار نفیس هستند اما فروش نمی روند. او متوجه نبود که این کتاب ها فروشی نیستند! قیمت 14 سال عمر من، زحمات ایجاد شده برای خانواده ام و افتادن از صخره ها چقدر است؟ مسؤولین بدانند در این زمینه قصور کردند، مگر من برای فروش این کتاب ها به آن ها مراجعه کردم؟
فارس: تاکنون درخواستی از کشورهای خارجی جهت خرید این کتاب داشته اید؟
گلی: بله. تولیت حرم مطهر حضرت ابوالفضل (ع) مایل به خرید این کتاب با قیمت بالا بود و حتی اعلام آمادگی کرد که در اخذ مجوزهای لازم به من کمک کند تا کار را در کشور عراق ادامه دهم؛ با اینکه گفت و گوهایی در این زمینه صورت گرفت اما هیچوقت این موضوع به صورت جدی پیش نرفت.
من ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل (ع) دارم اما احساس می کردم این کتاب یک اثر هنری و قرآنی است که در ایران تهیه شده و نباید از این کشور خارج شود و باید در ایران چاپ و ثبت شده و به تمام دنیا ارسال شود.
به همین دلیل هیچ تلاشی برای برقراری ارتباط با آن ها نکردم اما اطمینان دارم اگر به کشورهای مسلمان دیگر می رفتم قطعا از این کتاب استقبال می کردند اما من این کار را انجام ندادم.
فیلم | صحبت های ناصر گلی عکاس نخستین قرآن مصور جهان
فارس: اکنون نیز قصد ثبت این کتب مصور را دارید؟
گلی: بله. دوستانم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی بر ثبت آن دارند که این یک وظیفه اداری نیست بلکه به دلیل علاقه به دین اسلام و قرآن در این زمینه احساس تکلیف می کنند اما انتظار دارم دوستانی که مدیریت امور را برعهده دارند نیز کمک کنند تا این اثر زودتر به ثبت برسد تا از کپی شدن آن جلوگیری شود.
فارس: گام بعدی شما چیست؟
گلی: اگر توفیق داشته باشم و خداوند مرا شایسته انجام این کار بداند باقیمانده عمرم را نیز برای تهیه بقیه این کتاب ها صرف می کنم.
فارس: برای شما آرزوی موفقیت می کنیم و امیدواریم این کتاب معنوی هر چه سریعتر به عنوان یک اثر هنری نفیس ایرانی به ثبت برسد.
گلی: من هم ضمن تشکر، برای شما و همکارانتان در خبرگزاری فارس آرزوی موفقیت می کنم.
-------------------------
گفت و گو: مینا صدیقیان
-------------------------
انتهای پیام/م ت/1105/س/ق
مقام مسئول در وزارت ارشاد:تالار مرکزی شیراز با همکاری شهرداری تکمیل می شود (خبرگزاری جمهوری اسلامی )
شیراز-ایرنا- معاون مدیرکل تحول اداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: با توجه به اینکه ساخت تالار مرکزی شیراز برای این وزارتخانه حائز اهمیت است به همین سبب توافق لازم با شهرداری این شهر برای تکمیل هر چه زودتر این طرح صورت گرفته است.
به گزارش هنرآنلاین ، فیض الله پیری در پاسخ به پرسشی مبنی بر ارزیابی عملکرد صندوق اعتباری هنر گفت: صندوق اعتباری هنر یکی از برکات وزارت ارشاد اسلامی است که توانسته خدمت متفاوتی را ارائه دهد.
او ادامه داد:من خودم عضو صندوق اعتباری هنر هستم و از خدمات مجموعه استفاده کردم،حضور صندوق اعتباری هنر باعث آرامش خاطر هنرمندان،روزنامه نگاران و عکاسان کردستان شده و من به آن ها توصیه می کنم که عضو این صندوق شوند.
پیری با بیان اینکه در طی این سالها خلا حضور مجموعه ای چون صندوق اعتباری هنر در زیر مجموعه وزارت ارشاد احساس می شد،گفت: توصیه می کنم که انعکاس فعالیت این صندوق در شهرستان ها و مراکز استان ها گسترش پیدا کند زیرا معتقدم همه هنرمندان کشور باید از این خدمات استفاده و کسی بی نصیب نماند.
این روزنامه نگار اهل کردستان اظهار کرد:مجموعه صندوق اعتباری هنر بسیار دلسوز هستند و روابطشان همانند دیگر نهادها و سازمان هایی که روابط پولی و بانکی با شهروندان دارند نیست،بلکه همچون اعضای یک خانواده با اعضای صندوق ارتباط برقرار می کنند.
او با اشاره به حضور صندوق اعتباری هنر در کنار زلزله زد گان کرمانشاه گفت: صندوق حضور بسیار فعالی در کنار زلزله زد گان داشت و برای رفاه حال هنرمندان سرپل ذهاب بیمه تکمیلی هنرمندان این محدوده را رایگان کرد. در شرایطی که درمان اولویت اول زلزله زده گان بوده،بیمه تکمیلی صندوق بزرگترین کمک به زلزله زده ها بود و باعث آرامش خاطر آن ها شد. کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، روزنامه های اصفهانی خوانش های مختلفی را از اوضاع روز کشور ارائه می کنند، آن چه در ادامه می خوانید انعکاس اخبار و تحلیل ها در روز شنبه سوم شهریور ماه و نقل آن ها برای مخاطبان است.
مرضیه محب رسول در گزارشی انتقادی در روزنامه زاینده رود با اشاره به کشف انبارهای احتکار کالا در اصفهان و گرانی که سراسر بازار را در دست گرفته است از این که مسؤولان استان اصفهان اعلام می کنند در اصفهان گران فروشی و احتکار وجود ندارد، گلایه کرده اند.
مدیر بازرسی و نظارت اصناف اصفهان چندی پیش اعلام کرده بود که در اصفهان گرانی هست اما گرانفروشی نه! و هر چند مردم درگیر تأمین کالاهای اساسی خود هستند اما کمبود کالای اساسی نداریم.
فارس: نوسانات اخیر نرخ ارز و تغییر در قیمت اجناس باعث شد تا برخی سودجویان به فکر احتکار کالاهای اساسی مردم بیفتند تا با کاهش عرضه و از طرفی تهییج مردم به افزایش تقاضا، قیمت کالای احتکار شده را بالا ببرند تا سودی هنگفتی برای خود دست و پا کنند.
موضوعی که باعث شد تا دستگاه های نظارتی ورود کرده و با شناسایی انبارهای احتکار از آب معدنی و لاستیک خودرو گرفته تا میلگرد و ... و عرضه آن به بازار از افزایش غیر منطقی محصولات جلوگیری کنند.
مصطفی قربانی در گزارشی در روزنامه کیمیای وطن جنگ معیشتی را سوژه امروز خود انتخاب کرده است و روی آوردن دشمنان بین المللی نظام جمهوری اسلامی به جنگ اقتصادی را ناشی از ناتوانی آن ها در سایر عرصه ها اعم از جنگ سخت و نظامی دانسته است.
وی معتقد است ایجاد محدودیت در دسترسی یک ملت به مایحتاج اساسی به منظور ایجاد ضعف روانی در جامعه و برای تسلیم آن جامعه است، از طرفی ماهیت جنگ اقتصادی و نظامی متفاوت است و لازم است آرایش در مقابل این جنگ نیز متفاوت باشد.
جنگ نظامی اثر آنی دارد در حالی که جنگ معیشتی اثر آنی ندارد و ممکن است اثر آن هفته، ماه و حتی بیشتر از آن مشخص شود، دوماً در تهدید نظامی رزمندگان دشمنان را می بینند و انگیزه لازم برای مقابله با آن را پیدا می کنند اما در جنگ اقتصادی به دلیل پنهان ماندن دست های دشمن، تشخیص نقش دشمن برای همه مردم به آسانی امکان پذیر نیست.
فارس: از دیگر تفاوت های جنگ نظامی این است که نیروهای شرکت کننده در آن از حداقل آموزش ها برای مقابله با دشمن برخوردار هستند و تجهیزات آن را هم به همراه دارند و بقیه مردم اصطلاحاً در پشت جبهه هستند و تقریبا خطری متوجه آن ها نیست و این در حالی است که در جنگ اقتصادی نه تنها همه مردم اعم از مسؤولان تا فقیرترین اقشار جامعه درگیر این جنگ هستند هرچند که باز هم میزان این درگیر شدن به سطح مالی آن ها نیز ارتباط دارد بلکه مردم علم و تجهیزات لازم برای مقابله با این جنگ را در اختیار ندارند.
روزنامه اصفهان امروز نیز از یک واقعه ضد فرهنگی در اصفهان خبر داده است: تخریب شبانه سینما ایران ، بعد از آن که دی ماه سال گذشته نیمی از سینما ایران تخریب شد، پنج شنبه شب گذشته، سینما ایران به طور کامل تخریب شد تا اصفهان این سینما را از دست بدهد.
فارس: بر اساس مشاهدات عینی، سینما ایران در همان دی ماه به طور کامل تخریب شد، سینمایی که باید در مالکیت حوزه هنری باشد و حوزه هنری نیز شهرداری را مسؤول این قضیه می داند.
حوزه هنری اصفهان ایراد اصلی را فروختن مالکیت این سینما دانسته و معتقد است این اشتباهات متوجه شهرداری است هرچند که بنا به اعلام حوزه هنری و با استعلام از قوه قضائیه، مدارک مالک جدید درست است و هیچ اشکالی در آن نبوده و اعتراض حوزه هنری پذیرفته شده نیست.
مهران موسوی خوانساری در روزنامه نصف جهان به داستان تابلوی گلستان پرداخته است، چندی پیش یکی از آثار سهراب سپهری نقاش و شاعر کاشانی در حراجی تهران به مبلغ بیش از 5 میلیارد تومان فروخته شد.
صاحب پیشین این تابلو علت این کار خود را خرید یک آپارتمان برای خود عنوان کرده بود، تابلویی که سپهری به سفارش مادرش برای اتاق پذیرایی آن ها نقاشی کرده بود و حالا به دلایلی که صاحب قبلی عنوان کرده است به یک فرد ناشناس فروخته شد که جزییات این موضوع را می توان در روزنامه نصف جهان مطالعه کرد.
انتهای پیام/63087/ی/
ارتقای سطح مهارتی و حرفه ای خبرنگاران قم پیگیری می شود
به گزارش قم نیوز محمدجواد محرابی با اشاره به همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم و مرکز مطالعات توسعه رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری دوره های آموزش خبرنگاری در این استان افزود: این برنامه آموزشی شهریور ماه امسال به مدت پنج هفته در دو روز پنجشنبه و جمعه و در دو نوبت صبح و بعد از ظهر به صورت فشرده ترتیب خواهد یافت.
وی با اشاره به ضرورت ارتقای مهارت های حرفه ای خبرنگاران استان ادامه داد: این دوره با حضور بهترین اساتید حوزه ارتباطات کشور و فعالان باسابقه روزنامه نگاری برنامه ریزی شده است.
معاون مطبوعات و تبلیغات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم، هدف از این دوره های آموزشی را ارتقای سطح کیفی خبرنگاری در استان دانست و ادامه داد: یکی از مهمترین وظایف مرکز مطالعات توسعه رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش خبرنگاری است که در این زمینه همکاری خوبی میان این مرکز و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم طی سال های اخیر شکل گرفته است.
محرابی ادامه داد: برگزاری دوره های آموزشی در راستای ارتقای دانش علمی روزنامه نگاران و خبرنگاران فعال رسانه های استان یکی از برنامه های جدی، اداره کل فرهنگ وراشاد اسلامی قم است که می توان از این دوره آموزشی به عنوان عالی ترین دوره آموزش روزنامه نگاری غیردانشگاهی از آن یاد کرد.
وی ادامه داد: پس از دوره آموزشی مبتدی، کسانی که موفق به سپری کردن این دوره باشند، در دوره تکمیلی شرکت کرده و در نهایت به این افراد مدرک معتبر از وزرات ارشاد داده می شود که این مدرک جزو معتبرترین مدارک آموزش روزنامه نگاری است.
معاون مطبوعات و تبلیغات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم، افزود: اولویت شرکت در این دوره های آموزشی با خبرنگاران رسانه های استان است و در صورت وجود ظرفیت خالی، از روابط عمومی دستگاه های مختلف استان به صورت محدود نیز در این دروه دعوت می شود.
محرابی با اشاره به برنامه ریزی برای برگزاری بهتر دومین جشنواره مطبوعات و خبرگزاری های استان به مناسبت روز خبرنگار گفت: جزئیات این جشنواره به زودی در نشسست خبری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم تشریح می شود.
3 درصد رسانه های دارای مجوز کشور متعلق به استان قم است. از 42 خبرگزاری کشور، بیش از 15 خبرگزاری در قم دارای نمایندگی است، ضمن اینکه از 172 روزنامه دارای مجوز برای توزیع سراسری، حدود 10 روزنامه سراسری در قم دارای دفتر نمایندگی می باشد.
انتهای پیام/ 110
نبود پوشش بیمه برای خبرنگاران، گرانی و کمیاب شدن کاغذ در نشریات و توزیع ناعادلانه آگهی ها و پاسخگو نبودن برخی مدیران به رسانه ها از عمده مطالبات صنفی است که خبرنگاران قزوینی بر روی آن اتفاق نظر دارند.
نبود جایگاهی محکم و قانونی برای خانه مطبوعات نیز از موارد مطرح شده در این نشست بود، خانه ای که به صورت رسمی و قانونی شکل گرفته تا از حقوق مادی و معنوی خبرنگاران حمایت کند اما به علت برخی مشکل درونی و بیرونی اکنون کارویژه های خود را از دست داده و قادر محقق کردن اهداف تعیین شده آنطور که باید نیست.
خبرنگاران در خانه مطبوعات ارباب رجوع نیستند
مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) قزوین در این نشست با اشاره به مقاله ای تحت عنوان "خانه ای که خود باید بسازیم" پرداخت و گفت: همه باید با خانه مطبوعات همکاری کنند تا بتوانیم مشکلات را از پیش رو برداریم.
علی حیدر شاه حسینی افزود: هنگامی که عده ای را برای تصدی خانه مطبوعات انتخاب می کنیم، نباید پشت آنها را خالی کنیم و اگر امروز کسانی در این نشست هم اندیشی شرکت نکرده اند، باید پاسخگو باشند چون انتقاد باید سازنده باشد و انشقاق و تفرقه هرگز نمی تواند به مطالبات ما پاسخ دهد.
وی همچنین گفت: اولویت خبرنگاران و فعالان رسانه ای باید پرهیز از سیاسی گرایی و حرکت به سمت مسائل صنفی مانند بیمه و معیشت باشد که لازمه آن حمایت از خانه مطبوعات است.
شاه حسینی تاکید کرد: اگر خواهان سرپا ماندن خانه مطبوعات و تشکلات صنفی روزنامه نگاری هستیم، باید پشتیبان این عزیزان باشیم و به جای اینکه در این نهادها نقش ارباب رجوع رابازی کنیم، باید پیش قدم شده و بخشی از کارها را برعهده بگیریم.
دوری خبرنگاران از خانه مطبوعات
مدیر پایگاه خبری خبرکده در این نشست گفت: متاسفانه نگاه غالب سیاسی بر مسائل صنفی باعث شده تا حتی دیدار دوستان و عیادت از برخی خبرنگاران مورد هجمه سیاسی قرار گیرد.
میترا بهرامی افزود: نبود بودجه مالی و حتی بدهی های کلان به جشنواره مطبوعات سبب شده تا امکان برگزاری برنامه های دیگری وجود نداشته باشد؛ اگر چه تجربه نشان داده برنامه های آموزشی متعددی تدارک دیده شده و متاسفانه خبرنگاران تمایلی برای شرکت در این دوره ها نداشته اند.
وی، دیدار دوره ای با مسئولان را از مطالبات خبرنگاران قزوینی دانست و گفت: دیدار با مدیران عامل شرکت شهرک های صنعتی و هلال احمر از برنامه های خانه مطبوعات بود و حتی با همکاری جمعیت هلال احمر استان یک دوره آموزشی خبرنگاری در بحران برگزار شد که بازهم به دلیل موازی کاری صنفی نتوانست به اهداف مورد نظر دست یابد.
حل مشکلات اهالی رسانه کار سختی نیست
مدیرمسئول هفته نامه آوای تات نیز در این نشست گفت: حل مشکلات اهالی رسانه کار سختی نیست و لازم است با برنامه ریزی و فرصت بیشتر جزییات را مطرح و راهکارهای لازم را پیگیری کرد.
اسدالله طاهرخانی افزود: تلاش ها باید بر این راستا استوار باشد که رسانه های فعال را جایگزین رسانه های سودجو کرده تا همه رسانه ها بتوانند همین درامد ناچیز و محدود را کسب کنند.
وی همچنین تاکید کرد که یکسری برنامه ها به منظور درآمدزایی خانه مطبوعات وجود دارد که اگر خانه مطبوعات پای کار باشد آنها را ارائه خواهم کرد.
خانه مطبوعات به فکر اخلاق در رسانه باشد
مدیر مسئول روزنامه ولایت نیز در این نشست گفت: عملکرد رسانه از 2 بعد واجبات کفایی و عینی قابل بررسی است، اگر نوشتن و داشتن رسانه یک واجب کفایی محسوب می شود، حفظ حریم و حرمت انسان از واجبات عینی است که توجه به آن برای اصحاب رسانه بسیار ضروری است.
سید عبدالعظیم موسوی افزود: متاسفانه فضای مجازی به شیوه ای افسارگسیخته در حال هتک حرمت و بردن آبروی افراد است، امروز نزدیک سالروز شهادت آیت الله بهشتی هستیم و باید از این بزرگوار یاد بگیریم که چگونه آبروی یک غیرمسلمان را خرید و اجازه نداد اخلاق اسلامی زیر سوال برود.
وی رعایت نکردن اخلاق در رسانه را زیان بار توصیف کرد و گفت: لازم است که خانه مطبوعات با دفتر نمایندگی ولی فقیه در استان ارتباط برقرار کرده و خواهان برگزاری کلاس هایی با موضوع اخلاق در رسانه باشند.
خانه مطبوعات از خبرنگاران در محاکم قضایی حمایت کند
سردبیر هفته نامه مینودر نیز در این نشست گفت: ما نیازمند منشور اخلاقی برای خبرنگاران هستیم و لازم است خبرنگار از یک خط و مشی مشخصی پیروی کند.
محبوبه امیدوار افزود: متاسفانه خانه مطبوعات در مقابل تعقیب قضایی خبرنگاران هیچ حمایتی ندارد و حتی تماس نمی گیرند که فرد خبرنگار در چه وضعیتی است و آیا نیازمند پادرمیانی هست یا خیر؟
وی تاکید کرد: اگرچه انتظار ما این نیست که خانه مطبوعات مسائل تخلف را حل کند، اما همین که از دستگاه قضایی پیگیری داشته باشد، برای خبرنگار پشت گرمی است و قطعاً باید با دستگاه قضایی تعاملات بهتر و بیشتری با اصحاب رسانه به عنوان نمایندگان افکار عمومی داشته باشد.
جایگاه خانه مطبوعات در گذشته بهتر بود
سردبیر نشریه نسیم قزوین نیز در مورد عملکرد خانه مطبوعات گفت: جایگاه این خانه در ادوار گذشته بهتر بود و تمام هماهنگی ها و حتی برگزاری همایش و برنامه فرهنگی توسط راهنمایی خانه انجام می شد.
امیرعلی رضایی با بیان این پرسش که چرا اکنون خانه مطبوعات ضعیف شده است، افزود: خانه مطبوعات همان تبلیغات هنگام انتخابات را محقق کند، موفقیت های بسیاری کسب خواهیم کرد و متاسفانه نبود هماهنگی و هم پوشانی باعث شده تا خود خانه بیشترین آسیب را از اداره ارشاد ببیند.
وی به مشکلات صنفی مانند بیمه، کاغذ و ضعیف شدن مطبوعات اشاره کرد و گفت: امروز هفته نامه های هشت صفحه ای به دلیل پرهزینه بودن از میان برداشته شده و تنها نشریات چهار صفحه ای باقی مانده و حتی صاحبان نشریه آن قدری پول ندارند که بتوانند صفحات خودشان را رنگی چاپ کنند.
رضایی همچنین گفت: خبرنگار نمی تواند مشکلات صنفی خود را به تنهایی حل کند، بلکه نیاز است نشست های مشترکی با نمایندگان مجلس تشکیل شده و مطالبات مقابل مدیران استان طرح شود.
حل مشکل بیمه و معیشت خبرنگار ضروری است
سردبیر نشریه نگاه قزوین در این نشست گفت: امروز خانه مطبوعات باید از خودش سوال کند چرا برخی مدیران مسئول رسانه تمایل و رغبتی برای نزدیکی به خانه مطبوعات ندارند و قطعاً رفتارهایی در گذشته وجود داشته که سبب شده فعال رسانه ای از این خانه ناامید شود.
رکسانا رضایی به کنار رفتن تخصص ها اشاره کرد و اظهار داشت: متاسفانه برخی رفتارها از سوی عده ای که خودشان را خبرنگار معرفی می کنند، باعث شده تا شان و جایگاه رسانه زیرسوال برود و پیگیری این موضوع بر عهده خانه است.
وی با بیان اینکه تشتت و واگرایی در بین خبرنگاران افزایش یافته است، اظهار داشت: در برخی موارد شاهد هستیم که برخی فعالان رسانه ای به صورت گزینشی در یک بازدید و یا مراسم شرکت می کنند و این درحالی است که رسانه های شناسنامه دار هیچ اطلاعی از این مراسمات ندارند که لازم است یک غربالگری مناسب در این رابطه صورت پذیرد.
رضایی به غربالگری رسانه ها تاکید کرد و گفت: به نظرم اولویت خانه مطبوعات باید پالایش رسانه باشد و نباید اجازه دهیم برخی که اصلاً فعالیت چشمگیری ندارند و یا از این استان رفته اند هنوز به عنوان یک عضو در خانه مطبوعات محسوب شوند.
این پیشکسوت رسانه ای به بیمه خبرنگاران اشاره کرد و گفت: متاسفانه عده ای از خبرنگاران با اینکه مدت ها تحت پوشش بیمه قرار داشتند، اکنون به یکباره از بیمه محروم شده اند و هنوز جایگاهی وجود ندارد که از سوابق و هویت این افراد حمایت کند.
سردبیر نشریه نگاه قزوین به تغییر شغل خبرنگاران پرداخت و یادآور شد: درآمدهای نشریه به حدی کاهش یافته که اکثر خبرنگاران این شغل را کنار گذاشته اند و حتی بنده خود نیز چندین بار تصمیم گرفتم تا شغلم را تغییر داده و یا شغل دومی دست و پا کنم.
تنش های سیاسی در رسانه عامل اصلی واگرایی است
مسئول خبرگزاری مهر استان قزوین هم در این نشست با تاکید به افزایش خویشتن داری و تحمل در مقابل مخالفت ها در در حوزه رسانه؛،اظهار داشت: خبرنگاران قبل از انتقاد مسئولان باید ابتدا خودشان را ارزیابی کنند که تا چه حد ظرفیت دارند و تا کجا می توانند با تحمل حرف مخالف در کنار یکدیگر قرار گیرند.
محمدرضا جباری افزود: دلیل اینکه خانه مطبوعات در این سال های گذشته نتوانسته موفقیت حاصل کند، حاکم بودن نگاه های سیاسی است و هرگز نخواستیم در کنار همه سلیقه ها کار گروهی را پیش گرفته و به حداقل مطالبات رسانه پاسخ دهیم.
وی به حوزه جوانان اشاره کرد و گفت: پیشکسوتان دارای تجارب بسیاری هستند و نباید آنها را فراموش کرد، اما این نگاه نباید حاکم شود که جوانان کناره گیری کنند و شاید برخی از جوانان تازه کار در رسانه باشند که بتوانند بهتر از پیشکسوتان نقش آفرینی داشته باشند.
جباری همچنین گفت: خانه مطبوعات باید در فضای مجازی نظارت مستمر داشته و به کاهش تنش ها کم کند، متاسفانه برخی از فعالان رسانه ای از زمین خوردن عده ای که شامل خبرنگار و مسئولان است، خوشحال می شوند که این رویه به دور از اخلاق است.
این پیشکسوت رسانه ای اظهار داشت: هنوز قادر نیستیم یک جشنواره مطبوعات در استان برگزار کنیم و این دوری از کار گروهی باعث شده تا مشکلات جمع رسانه تحت شعاف منافع فردی قرار گیرد.
جباری در انتقاد به برخی رفتارهای توهین آمیز مسئولان نیز پرداخت و توضیح داد: در یک مراسمی از چندین خبرنگار دعوت می شود تا پوشش خبری آن را برعهده بگیرند، اما هنگام ناهار خبرنگار را می فرستند بیرون و می گویند برای آنها غذا پیش بینی نشده است! چطور می توان باور کرد نشستی به آن بزرگی که میهمان کشوری دارد نتواند پول ناهار سه یا چهار خبرنگار را تامین کند؟، مسئله ناهار نیست، اینکه خبرنگار تهی پنداشته می شود، یعنی جامعه رسانه زیر سوال می رود و باید در مقابل این موارد ایستادگی کرد.
لزوم آموزش و پرهیز از شعارگرایی برای بیمه خبرنگاران
سردبیر خبرگزاری ایسنا قزوین در این نشست گفت: متاسفانه جایگاه رسانه ها هنوز به رسمت شناخته نشده است و حتی برخی مسئولان به شان خبرنگار توهین می کنند.
زهرا عبداللهی به وضع بیمه خبرنگاران اشاره کرد و افزود: بیمه خبرنگاران در بیشتر مواقع یک نمایش تبلیغاتی از سوی برخی مسئولان و حتی نمایندگان است و متاسفانه اراده ای برای حمایت واقعی از این صنف وجود ندارد.
وی آموزش در حوزه رسانه را بسیار مهم تلقی کرد و گفت: برخی از خبرنگاران ما نیز متاسفانه توهم خودنخبه پنداری دارند و خودشان را از هرگونه آموزش بی نیاز می دانند، درحالی که آموزش و ارتقای سطح علمی به عنوان یکی از ملزومات کار رسانه ای محسوب می شود و لازم است که کلاس ها و برنامه های متعددی در این رابطه تشکیل شود.
ضرورت غربالگری رسانه ها
مدیر مسئول نشریه کار و کارگر نیز در این نشست به بیمه خبرنگاران اشاره کرد و گفت: در انجمن صنفی روزنامه نگاران برای بیمه خبرنگاران تا هیات مدیره تامین اجتماعی پیش رفتیم و متوجه شدیم که نمایندگان مجلس مصوبه کردند تا مشاغل صنفی بتوانند با همکاری دولت و تامین اجتماعی بیمه شوند.
علی محمد مرادی افزود: برای بیمه کردن خبرنگار باید تعاملات لازم با نمایندگان مجلس شورای اسلامی انجام شود و بدون شک با وجود بار مالی این کار نمی توان انتظار داشت که تامین اجتماعی به تنهایی عهده دار این مهم باشد.
وی به شناسایی نشریات و خبرنگاران واقعی در استان تاکید کرد و گفت: بدون داشتن آمار واقعی امکان تصمیم گیری مناسب وجود ندارد و شواهد نشان می دهد که تعداد خبرنگاران و نشریات در لیست ارشاد اضافه شده است؛ بنابراین لازم است که غربالگری لازم برای آمار واقعی نشریات و خبرگزاری ها انجام شود تا بفهمیم فعالان رسانه ای چه کسانی هستند.
ضرورت اخلاق حرفه ای در رسانه؛ خانه مطبوعات با خبرنگاران سودجو برخورد کند
سرپرست دفتر روزنامه جمهوری اسلامی در قزوین گفت: ما قبل از فراگیری مهارت های حرفه ای باید اخلاق حرفه ای رسانه و خبرنگاری را فرا بگیریم و تا وقتی که متوجه نشویم جایگاه ما کجاست هرگز نمی توانیم به موفقیت برسیم.
حمید زارع دار به خودسازی خبرنگاران اشاره کرد و گفت: اولین قدم خودسازی خود خبرنگاران است که باید در اولویت قرار گیرد و بدون این اقدام حرف ما هیچ کجا اثربخش نبوده و حتی مورد آماج هجمه های عدیده قرار می گیرد.
وی اظهار داشت: مشکلات مالی باعث شده تا خبرنگاران درگیر رپرتاژ و آگهی باشند و رسالت اصلی خودشان را به فراموشی بسپارند و اینها نشان می دهد که جایگاه خبرنگار رو به افول است و خانه مطبوعات باید با کسانی که خودشان را خبرنگار جا می زنند و فقط به دنبال سودجویی (منافع مادی) هستند برخورد کند.
ضرورت توسعه فرهنگ انتقاد
خبرنگار پایگاه خبری صبح قزوین نیز گفت: خبرنگاران و مسئولان باید در نقد کردن دقت کنند و بین نقد عملکرد و نقد مسئولان تفاوت وجود دارد؛ چون اگر ما بخواهیم عملکرد و سخنان یک مسئول را نقد کنیم، نباید ذهنیت اشتباهی شکل بگیرد که خود مسئول مورد انتقاد قرار گرفته است.
طاهره سادات موسوی همچنین به فعالیت خبرنگاران در حوزه های تخصصی تاکید کرد و گفت: خبرنگار باید نسبت به موضوعاتی که در آن فعالیت می کند دغدغه مند بوده و صاحب تخصص باشد، به طوری که فعالیت برخی خبرنگاران در حوزه های غیر تخصصی هرگز به نتیجه مفیدی منجر نخواهد شد.
خانه مطبوعات به فکر تامین کاغذ باشد
سردبیر نشریه ثنای مینودری در این نشست گفت: دغدغه اصلی ما مربوط به گرانی کاغذ است و امیدواریم اقداماتی که اکنون در دستور کار خانه مطبوعات قرار گرفته است به نتیجه مطلوبی منجر شود.
مریم مهدوی افزود: بنده برای چاپ چند شماره نشریه با مشکلات فراوانی روبرو شدم و ادامه این مسیر با اوضواع کنونی و گرانی کاغذ بسیار دشوار است.
خانه مطبوعات پیگیر گردش آزاد اطلاعات باشد
خبرنگار خبرگزاری بسیج نیز در این نشست گفت: مساعدت های نمایندگان مجلس برای حل مشکلات خبرنگاران تنها یک نمایش تبلیغی در زمان انتخابات است و اگر قرار بود تاکنون اقدامی از سوی نمایندگان صورت پذیرد، در این 40 ساله اخیر اتفاق می افتاد.
صادق چگینی با بیان اینکه خانه مطبوعات خود به صورت مستقیم نمی تواند به بیمه افراد اقدام کند، اظهار داشت: به طور حتم هر تشکل و نهادی با توجه به منابع و توانایی مالی به بیمه کردن اعضای خود اقدام می کند و اکنون با اوضاع مالی خانه مطبوعات نه از حیث قانونی و نه با امکانات مالی توانایی بیمه کردن خبرنگاران به تنهایی وجود ندارد.
وی همچنین اظهار داشت: گردش آزاد اطلاعات از عمده مورادی است که می تواند توسط خانه مطبوعات پیگیری شود و این در حالی است که برخی سازمان ها همواره درهای خودشان را به روی خبرنگاران بسته اند.
چگینی در مورد تهیه کاغذ برای چاپ نشریات نیز گفت: مشکلات تامین کاغذ به حدی رسیده که در این میان رانت ایجاد شده و هر منبعی بنا بر منافع خویش به توزیع آن و با افزایش چند برابری قیمت اقدام می کند.
وی اظهار داشت: خانه مطبوعات در این ایام انتخابات نباید اجازه دهد خبرنگاران به عنوان ابزار سیاسی و تبلیغی قرار گیرند و مطالباتی هم که اگر عنوان می کنیم، نباید به عنوان یک شعار تبلیغاتی محسوب شود.
خبرنگار خبرگزاری بسیج یادآور شد: متاسفانه خبرنگاران ما به شدت با تنگدستی و درآمدهای پایین مواجه اند و لازم است که یکسری امتیازات خاص از سوی برخی دستگاه های به خبرنگاران تخصیص داده شود.
خانه مطبوعات به فکر بیمه خبرنگاران باشد
خبرنگار قدس آنلاین نیز در این نشست گفت: نشست های هم اندیشی و هم افزایی بین خبرنگاران باید به شکل مستمر ادامه داشته باید تا با بیان مطالب و مشکلات خود بتوانیم راهکاری مناسب اتخاذ کنیم.
رقیه کشاورز همچنین به بیمه تکمیلی خبرنگاران اشاره کرد و گفت: خانه مطبوعات می تواند با تشکیل تفاهم نامه ای با بیمه به دریافت امتیازاتی همچون بیمه تکمیلی خبرنگاران اقدام کند تا این قشر نیز بتوانند از خدمات درمانی مناسب بهره مند شوند.
نمایندگان مجلس با اصلاح قوانین قدرت و جایگاه خانه مطبوعات را احیاء کنند
خبرنگار خبرگزاری ایرنا نیز در این نشست هم اندیشی گفت: خانه مطبوعات باید از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطالبه کند تا در راستای توانمندی و ارتقای جایگاه خانه به اصلاح قوانین اقدام کنند.
میثم ماله میر چگینی افزود: خانه مطبوعات به عنوان تشکلی رسمی از قدرت چندانی برخوردار نیست و حتی نمی تواند در مراحل اعطای مجوز یک رسانه و تایید صلاحیت یک خبرنگار اعمال نظر کند.
وی به کوتاهی نمایندگان مجلس در راستای توانمندی خانه مطبوعات پرداخت کرد و گفت: لازم است که اعضای خانه مطبوعات با تشکیل نشست های مشترکی با نمایندگان مجلس همفکری کنند تا این نهاد صنفی به صورت واقعی به رسمیت شناخته شود.
حل مشکلات خبرنگاران باید از مراجع کشوری پیگیری شود
رییس مجتمع فرهنگی و هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوین گفت: حل مشکلات صنفی خبرنگاران و احیای جایگاه خانه مطبوعات باید به شکل کشوری پیگیری شود. بوده و نیازمند پیگیری است.
محمد رستمی افزود: مطالباتی که از سوی خبرنگاران در حوزه بیمه و تهیه کاغذ مطرح می شود را باید در سطوح کشوری پیگیری کرد.
وی اضافه کرد: ما همواره حامی خبرنگاران هستیم و شاید لازم باشد که خود خبرنگاران وارد میدان شده و با مطالبه گری پیگیر مطالبات مورد نظر باشند.
این مسئول همچنین خاطرنشان کرد: هرگونه اقدام لازم که از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوین امکان پذیر باشد با جدیت کامل پیگیری می شود تا پاسخ مناسبی به مطالبات خبرنگاران استان داده شود.
9925*3013
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بیجار گفت: استقبال از نمایشگاه کتاب بیجار خوب بوده است و روزانه یک هزار نفر از این نمایشگاه بازدید می کنند.
عباس مرادیان، امروز (یک شنبه، 9 تیر) در گفت و گو با ایسنا منطقه کردستان، با اشاره به افتتاح نمایشگاه کتاب در بیجار اظهار کرد: این نمایشگاه از یک لغایت 26 تیر ماه همه روزه در نگارخانه هنر مجتمع امیر نظام گروسی پذیرای علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی است .
وی افزود: درب های این نمایشگاه همه روزه از ساعت 9 صبح الی 13 و 16 الی 21 بر روی عموم مردم و علاقه مندان به کتاب باز است .
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بیجار با بیان اینکه 2500 عنوان کتاب در این نمایشگاه عرضه شده است، گفت: بیش از 20 هزار جلد کتاب در این نمایشگاه وجود دارد .
وی با اعلام اینکه کتاب های عرضه شده در نمایشگاه از 10 تا 40 درصد تخفیف برخوردار هستند از عموم مردم شهرستان و علاقه مندان به کتابخوانی دعوت کرد تا از این نمایشگاه دیدن کنند .
مرادیان ادامه داد: هدف از برگزاری این نمایشگاه به مناسبت دهه کرامت و پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان و دانشجویان و همچنین عرضه کتاب های با مخاطب بالا است .
وی با تأکید بر اینکه استقبال از این نمایشگاه خوب بوده است، خاطرنشان کرد: روزانه یک هزار نفر از این نمایشگاه دیدن می کنند .
انتهای پیام
نمایشگاه کتاب کردی از سری برنامه های کنگره بین المللی مشاهیر کرد با حضور استاندار کردستان، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کردستان در نگارخانه ارشاد سنندج افتتاح شد.
به گزارش ایسنا، منطقه کردستان، محمد عبدالملکی، مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کردستان در این آیین اظهار کرد: کنگره بین المللی مشاهیر کرد نقطه عطفی در تاریخ و فرهنگ استان کردستان است.
وی افزود: در بخش جنبی این کنگره نمایشگاه های متعددی برپا شده که نمایشگاه خوشنویسی و کتاب کردی از جمله آن است.
عبدالملکی عنوان کرد: در این نمایشگاه 2 هزار عنوان کتاب در 20 هزار جلد از هشت ناشر استان کردستان و شش ناشر اقلیم کردستان عراق وجود دارد.
وی ادامه داد: برگزاری این نمایشگاه اتفاق بسیار مبارکی است که به یمن برگزاری کنگره بین المللی مشاهیر کرد برپا شده است.
مدیرکل کتابخانه های عمومی کردستان خاطرنشان کرد: محور بیشتر کتاب های نمایشگاه کردی بوده و بیش از 90 درصد در حوزه کردشناسی است.
لازم به ذکر است: نمایشگاه کتاب کردی از 9 تا 14 تیرماه در نگارخانه ارشاد سنندج جهت بازدید علاقمندان دایر است.
انتهای پیام
حجت الاسلام عباسعلی احمد زاده در حاشیه افتتاح نمایشگاه کتاب در شهر آشخانه در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان اظهارداشت: باید در هر گوشه از بازار ما نمایشگاهی از کتاب باشد و به کتاب خواندن نیاز داریم.
امام جمعه آشخانه با انتقاد از اینکه به این مسایل در نمایشگاه ها کمتر توجه می شود، افزود: از متولیان امر انتظار می رود که کتاب های دینی هم در نمایشگاه ها گنجانده شود.
وی بیان کرد: ضمن استفاده از کتاب های دانشمندان خارجی باید در انتخاب کتاب ها برای آوردن در نمایشگاه ها حساس تر عمل کرد، چرا که شاید مطالبی را در لابه لای آن ها بگنجانند که با فرهنگ و آئین و مذهب نمی خورد و در این زمینه توجه ویژه شود.
حجت الاسلام احمدزاده ، با بیان این مطلب که کتاب غذای روح ماست، افزود: در انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان باید دقت کنیم.
امام جمعه شهر آشخانه گفت: کتاب هایی در زمینه اخلاق خانواده، آیین همسرداری، تربیت کودکان و معارف اسلامی کمتر مشاهده می شود و در برخی از غرفه ها اصلا مشاهده نشده است.
وی تصریح کرد: باید شرایط اجتماعی و فرهنگی ارزیابی شده و کتاب های مورد نیاز مردم آورده شود.
حجت الاسلام احمدزاده بیان کرد: آوردن آثار شهید مطهری که مفید و سازنده است را باید در میان کتاب ها در نمایشگاه هایی که برپا می شود، گنجاند.
این نمایشگاه با دوهزار عنوان کتاب در زمینه های عمومی، تاریخی و مذهبی، روانشناسی کودک و نوجوان و به مدت یک ماه با 50 درصد تخفیف در شهر آشخانه برپا شده است.
پایان پیام/ 638
مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اسدآباد گفت: از 57 کانون فرهنگی و هنری مساجد اسدآباد 52 کانون فرهنگی هنری ثبت سامانه بچه های مسجد است.
رضا قاسمی در گفت وگو با ایسنا، منطقه همدان، اظهار کرد: پیش بینی می شود در تابستان امسال 48 کانون فرهنگی و هنری اسدآباد برای غنی سازی اوقات فراغت جوانان ونوجوانان شهرستان دارای برنامه باشند.
وی با اشاره به اینکه از 48 کانون فرهنگی و هنری در راستای غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان 17 کانون مختص به بانوان بوده و از 48 کانون 25 کانون در شهر و 23 کانون در روستا درنظر گرفته شده است، افزود: این کانون ها از اول تیرماه فعالیت خود را آغاز کرده اند و فعالیت آنان تا 20 شهریور با محوریت برنامه های قرآن و عترت، آموزش و توانمند سازی، شبکه سازی و فضای مجازی، کتاب و کتابخوانی، فعالیتهای اجتماعی، استفاده از هنر، اردوهای درون استانی و ... ادامه خواهد داشت.
قاسمی با اشاره به همکاری 260 مربی در برنامه های غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان در کانون های فرهنگی و هنری شهرستان تصریح کرد: کانون های ویژه و فعال که در رابطه با فعالیتهای شاخص بومی خود طرح نویسی کرده و طرح خود را به دبیرخانه استان ارجاع دهند، به این کانون های فرهنگی و هنری کمک های مالی خواهد شد.
وی در ادامه تعداد اعضاء ثبت شده کانون های فرهنگی و هنری شهرستان در سامانه بچه های مسجد را 2520 نفر اعلام کرد و یادآور شد: پیش بینی می شود با آغاز برنامه های غنی سازی اوقات فراغت تعداد اعضا ثبت شده اسدآباد در سامانه بچه های مسجد به 6 هزار نفر افزایش یابد.
مدیر اداره ارشاد اسدآباد گفت: علاوه بر ظرفیت کانون های فرهنگی و هنری برای طرح غنی سازی اوقات فراغت، در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نیز کلاسهای قرآن، 2 گروه نمایشی، انجمن خوشنویسی و ... دایر بوده و آموزشگاه های آزاد نیز با کلاسهای مختلفی چون موسیقی، خوشنویسی و ... فعالیت دارند.
انتهای پیام
به گزارش کُرد پرس این نویسنده معروف کُرد در گفت وگویی با خبرگزاری مهر با بیان اینکه شهرت دارای هیچ بار فضیلتی نیست، مسیر کسب شهرت با به دست آوردن جایگاه اجتماعی و کسب فضیلت بسیار متفاوت است، افزود: ممکن است شخصی در یک حوزه مشهور باشد بسیار هم مشهور اما با بررسی آثار و دستاوردهای او الگو قراردادن این فرد خطایی استراتژیک باشد.
او که در این گفت و گو ادامه این بحث را به وقتی دیگر موکول کرده است در ادامه با انتقاد از نحوه اطلاع رسانی این کنگره هم گفته است: آنچه در این میان مغفول مانده است این نکته است که آیا برگزار کنندگان کنگره تنها به معرفی اسمی افراد بسنده خواهند کرد یا آنکه به جد در قالب مقاله، سخنرانی و تحلیل و بررسی دستاوردهای آن شخصیت ها ورود خواهند کرد که در صورت اتفاق اول حقیقتاً جفا به آن شخصیت ها است چرا که می دانم بعضی از اسامی مطرح شده سزاور آن هستند که ساعت ها در مورد آثار آنان گفتگو کرد که اگر این گونه نباشد ابتدایی ترین هدف کنگره به حاشیه ای فاجعه بار خواهد رفت. واقعیت آن است هم هیئت علمی کنگره و هم اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان در اطلاع رسانی به شدت محافظه کارانه عمل می کنند که دلیل آن مشخص نیست .
وی در خصوص ارزیابی اش از نی کنگره نسبت به مراسمی با عنوان فرزانگان کرد که سال 75 برگزار شده بود گفت: هنوز بسیار زود است که قضاوت کنیم آیا کنگره مشاهیر کرد تکرار کنگره فرزانگان کرد است با همان تاثیراتی که آن کنگره داشت یا نه. کنگره فرزانگان کرد در مهر ماه 1375 یعنی درست 23 سال پیش به همت مشاوره فرهنگی استاندار کردستان و مرکز انتشارات صلاح الدین ایوبی برگزار شد که دو شخصیت مطرح کرد یعنی بهرام ولدبیگی نویسنده، مورخ و روزنامه نگار و احمد قاضی نویسنده، مترجم و سردبیر ماهنامه سروه برگزار شد یک اتقاق تاریخی بود، اتفاقی بر آمده از تحلیل صحیح شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن مقطع در منطقه، کنگره فرزانگان کرد با تجلیل و تحلیل از آثار شخصیت های به نامی همچون هژار، هیمن و سواره ایلخانی زاده، پنجره ای تازه بر آثار احمد ترجانی زاده، برهان الدین حمدی و سید طاهر هاشمی گشود، آن کنگره توانست فضای فرهنگی کردستان را جانی تازه ببخشد، نام و آوازه بزرگان کرد و کردستان را در سراسر کشور طنین انداز کند و از همه مهمتر با گرمای خود بستری را برای برگزاری ده ها و شاید صدها برنامه ی فرهنگی و هنری در کردستان و مناطق کردنشین فراهم کرد، به یاد بیاوریم در آن سال ها حتی برگزاری یک شب شعر ساده واقعاً کار بسیار مشکلی بود و این کنگره توانست سردی فضای فرهنگی در کردستان را در هم شکند
وی اضافه کرده است: با این توضیحات عمیقاً بر این باورم کنگره مشاهیر کرد نباید تکرار کنگره فرزانگان کرد باشد، بلکه باید طرحی نو در اندازد با تحلیل صحیح شرایط فعلی مناطق کردنشین، موقعیت و جایگاه کردها در خاورمیانه و جهان که بنظر باید نشست و بعد از برگزاری در خصوص آن قضاوت کرد .
وی در پاسخ به این سوال که ظاهراً کنگره فرزانگان کرد با محوریت شخصیت های درگذشته کردزبان بود و کنگره مشاهیر کرد معرفی مشاهیری که زنده هستند. دیدگاه شما در خصوص این نوع فعالیت چیست؟، گفت: تفاوت خوبی است اما نمی تواند معجزه کند. فراموش نکنیم همین الان روزانه در مناطق کردنشین ده ها مراسم رونمایی از کتاب، مراسم تجلیل از شخصیت های فرهنگی، هنری و اجتماعی، برگزاری کنسرت های موسیقی و همایش های علمی با محوریت شخصیت ها برگزار می شود لذا صرف زنده بودن شخصیت های که در این کنگره معرفی می شوند و حتماً آثار آنان مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت نمی تواند کار متفاوتی باشد، معتقدم تمام این چالش ها را برگزار کنندگان این کنگره مد نظر دارند و حتماً کار دیگرگونه ای خواهند کرد یا امیدوارم اینگونه باشد. هرچند تفاوت دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه آن کنگره فرزانگان کرد بود و این کنگره مشاهیر کرد .
کریمی در خصوص * تاثیر این کنگره در معرفی شخصیت های کرد به سایر هم وطنان گفته است: زبان کردی دومین زبان کتابت در ایران است، موسیقی کردی یکی از مطرح ترین جریان های موسیقی در سطح کشور است، در حوزه سینما و تئاتر کردها حضوری به غایت موفق دارند، جریان هنرهای تجسمی در کردستان از مطرح ترین جنبش های این حوزه در ایران به شمار می رود، در میادین ورزشی کردها نام آشنا هستند، این را گفتم تا بگویم کرد و کردستان واژه و مفهومی غریب در ایران نیست، جمعیتی است فعال و پویا که با وجود تمام مشکلات قد کشید است و با همت همین آدم ها می رود تا به درختی تناور تبدیل شود. اما این موضوع نفی این مهم نیست که باید از هر فرصتی برای بهتر معرفی کردن مفاخر کرد به سایر هم وطنان استفاده کرد و این کنگره می تواند گامی دیگر در این باره باشد .
این نویسنده در پاسخ به این سوال که به باور شما دستاورد اصلی و محوری برگزاری این کنگره چه می تواند باشد؟، گفت: اولاً امیدوارم دستاورد آن تنها تبلیغاتی نباشد، واقعیت آن است در یک مقطعی مثلاً در همان سال های 75 کردها نیازمند آن بودند که تمام قد فریاد بودن را سر دهند، بودن هویت، فرهنگ و ادبیاتی غنی و توانمند، در حال حاضر از این فریاد زدن عبور کرده ایم و باید به فکر طرحی نو باشیم، طرحی که در آن بتوان بستری مطمئن، آرام و قابل اعتماد برای گفتگو و تامل میان کردها و سایر هم وطنان ایجاد کرد. بستری که در آن توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کردستان هدف غایی باشد که اگر بخواهند این کنگره فرصت مناسبی خواهد بود برای ایجاد این بستر، البته به شرطی که قبل از آن برنامه ریزی های لازم برای این مهم صورت گرفته باشد .
وی افزود: به علت همان بسته بودن اطلاع رسانی پیرامون این کنگره تاکنون رسانه ها به طور جدی به آن ورود پیدا نکرده اند که این مسئله آسیبی جدی است و باید در فرصت باقی مانده برای آن اندیشه کرد به همین دلیل من از رسانه ها و مطبوعات انتظار دارم به آسانی از کنار آن نگذرند چه قبل از برگزاری و چه بعد از آن به طور جدی به آن ورود پیدا کنند و با تشویق و نقد منصفانه آن نقش تاریخی خود را ایفا کنند.
به گزارش قدس آنلاین ، ایوب سیدالحسینی اظهار کرد: سینما قدس تایباد از تاریخ 30 بهمن ماه 1396 به صورت رسمی پس از 15 سال تعطیلی در لیست سینماهای کشور قرار گرفت و به دلیل حمایت از شهروندان با همکاری شهرداری و شورای شهر تایباد هزینه بلیت اکران فیلم تنها 30 هزار ریال بود.
وی با توضیح اینکه دریافت بهای فروش بلیت با هزینه های جاری سینما همخوانی ندارد، افزود: از این میزان دریافتی 25 هزار ریال به موسسه پخش فیلم پرداخت می شد که با توجه به هزینه های داخلی سینما بین دریافت و پرداخت توازن وجود نداشت.
شهردار تایباد مطرح کرد: ماهانه حدود 800 بلیت فروخته می شود و نسبت به درآمد حاصل از اکران فیلم فقط ضرر مالی به همراه دارد از این رو برای جبران این وضعیت و نیز تعطیل نشدن آن، تنها سینمای شهرستان، به بخش خصوصی واگذار شده است.
او بیان کرد: از ابتدای راه اندازی مجدد سینما تاکنون بیش از 20 فیلم پرطرفدار اکران شد و شهرداری تایباد برای حفظ مخاطبان علاوه بر کاهش قیمت بلیت، فرصتی برای استفاده سایر دستگاه های اجرایی به صورت نیمه بها و رایگان از این مجموعه فرهنگی فراهم کرد.
منبع: ایسنا
انتهای خبر/
رمضانعلی حیدری خلیلی در نشست هماهنگی و تبادل تفاهم نامه جرای طرح پردیس سینمایی امید تربت حیدریه که با حضور مدیرکل فرهنگ وارشاداسلامی استان ، دکتر باستانی نماینده مجلس شورای اسلامی ، شهردار و رییس شورای اسلامی شهر در شهرداری تربت حیدریه برگزار شد حضور یافت و ضمن بازدید از محل های در نظر گرفته شده برای احداث پردیس سینمایی گفت: اجرای طرح پردیس سینما یی امید تا این مرحله در شهرهای ایرانشهر،ایلام و بندرگناوه ، بانه ، ماکو ، اندیمشک ، میناب تفاهم شد و شهر تربت حیدریه با توجه به امتیازهایی که داشت به عنوان شهر برگزیده استان خراسان رضوی و مقصد هشتم برای اجرای طرح سینمای امید تعیین شد.
حیدری خلیلی اظهارداشت: این طرح با سازه سبک و در بوستان های مرکزی شهرهای مورد نظر در زمینی به مساحت یک هزار متر مربع احداث و در مدت تقریبی سه تا چهار ماه بعد از تحویل زمین و تهیه نقشه و طراحی سازه و انتخاب پیمانکار به بهره برداری می رسد.
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور گفت: این پروژه با سرمایه گذاری شهرداری تربت حیدریه احداث خواهد شد.
و سازمان سینمایی علاوه بر صدور مجوز و ارائه مشاوره های فنی ، تهیه نقشه و طراحی سازه و پرداخت 700 میلیون تومان به صورت کمک بلاعوض را بر عهده دارد.
وی ادامه داد ، برای سرعت بخشیدن به اجرای پروژه با معاونت عمرانی وزارت کشور و سازمان شهرداریها و دهداریهای کشور توافق شده است تا از شهرداریهای شهرهای فاقد سینما که در احداث پردیس سینمایی امید مشارکت دارند ، تا 500 میلیون تومان بصورت کمک بلاعوض پرداخت کنند.
حیدری خلیلی افزود در جلسه امروز تصمیم گرفته شد تا پردیس سینمایی امید تربت حیدریه در باغ ملی این شهر احداث شود و براساس توافقات بعمل آمده این پردیس در 3سالن با حمایت سازمان سینمایی و سازمان شهرداری های کشور توسط شهرداری تربت حیدریه احداث خواهد شد.
وی اظهار امید واری کرد با حمایت مجلس شورای اسلامی در تصویب بودجه طرح احداث سینمای امید و نیز با مساعدت سازمان برنامه و بودجه کشور شاهد ادامه اجرای پردیس سینمای امید در شهرهای منتخب سایر استان های کشور در سال جاری باشیم.
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار شیرازه گفت: زمانی که مقام معظم رهبری بیانیه گام دوم انقلاب را صادر کردند، وزارت ارشاد نیز این بیانیه را در دستور کار خود قرار داد.
صابر سهرابی افزود: به این دلیل که یک فعالیت فرهنگی منسجم زمان زیادی را می طلبد تا نمودش در جامعه هویدا شود، قطعا تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب در امر فرهنگ و هنر نیز زمان بر خواهد بود. با این وجود با سیاست گذاری هایی که از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اتخاذ شده است به زودی نتایج خوبی در این راستا به ثمر خواهد نشست.
از ابزار هنر برای پیشبرد اهداف بیانیه گام دوم انقلاب استفاده می شود
وی با اشاره به این که یکی از بندهای بیانیه گام دوم انقلاب میدان دادن به نسل جوان و انقلابی است گفت: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس سعی بر آن داشته است نیروهای جوانی را به کار بگمارد تا نقش مهمی در پیشبرد اهداف فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ایفا کنند.
سهرابی ادامه داد: به عنوان مثال ما از تمام ظرفیت ها و توانمندی های طراحان جوان لباس برای جشنواره مد و لباس که به زودی در هفته عفاف و حجاب برگزار خواهد شد، استفاده کرده ایم. این جشنواره که به منظور آشنایی هرچه بیشتر عموم مردم با الگوهای پوشش ایرانی اسلامی است با همکاری بنیاد ملی طراحی لباس برگزار خواهد شد.
سهرابی در همین رابطه افزود: یکی دیگر از عمده فعالیت های بنیادین اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس گسترش ارزش های مبتنی بر فرهنگ اسلامی با زبان هنر است. در واقع تلاش بر این بوده است که در سال جاری چند برنامه مهم را در این حوزه داشته باشیم که در راستای منویات مقام معظم رهبری، زیرساخت های فرهنگی را در استان تقویت کنیم.
مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس به خبرنگارما گفت: بر اساس دو سند توسعه فرهنگ عمومی که پیشتر با همکاری نماینده ولی فقیه و شورای فرهنگ عمومی در استان تدوین شده بود، سند جدیدی تدوین شده است که تا کمتر از یک ماه دیگر رونمایی خواهد شد. این سند چشم انداز و برنامه های پیش روی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس در جهت توسعه فرهنگی در استان خواهد بود.
مجوزها بر اساس نظرات کارشنان معتقد و انقلابی صادر می شود
سهرابی در پاسخ این پرسش خبرنگار شیرازه که نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس بر رویدادهای فرهنگی و هنری تا چه حد منطبق بر هنجارهای جامعه بوده است، بیان کرد: چارچوب عمومی ما در وزارت ارشاد نظارت و حمایت از فرهنگ سازی است. تمام برنامه ها از جمله نمایشگاه ها، کنسرت ها و دیگر برنامه ها از فیلتر نظارتی ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها عبور می کنند.
وی در همین خصوص افزود: در بحث اکران فیلم ها گرچه ما تولید کننده این آثار نیستیم اما هر اثر سینمایی بر اساس چارچوب های نظارتی معاونت سینمایی وزارت ارشاد مورد بازرسی قرار می گرید. هر اثر سینمایی فیلترهای متعددی را رد می کند تا اجازه نمایش عمومی به دست بیاورد با این حال ممکن است محتوای یک فیلم به مزاق برخی از افراد خوش نیاید چرا که پرداختن به آسیب های اجتماعی خود به خود حساسیت به وجود می آورد اما واقعیت این است که این فیلم ها با تایید و نظارت کارشناسان انقلابی وزارت ارشاد به اکران درمی آیند.
مدیرکل اداره ارشاد فارس همچنین با اشاره به نظارت دقیق بر رعایت اصول اخلاقی و شئونات اسلامی در کنسرت ها، عنوان کرد: هر کنسرتی که برگزار می شود استعلام های لازم را از دستگاه های امنیتی و نظارتی کسب می کند و بر روی صحنه می ورد. اگر هم تخلفی صورت بگیرد سریعاً با آن برخورد می شود.
فرهنگ سازی ها در زمینه موسیقی تا چه حد موفق بوده است؟
سهرابی با اشاره به این که تنها سیاست های وزارت ارشاد نیست که ذائقه مردم را به سمت موسیقی پاپ برده است گفت: حتی صداوسیما و دیگر نهادها و سازمان های فرهنگی نیز در ارتقا سلیقه و ذوق عمومی نقش دارند. بنابراین تنها سازمان ارشاد نیست که در این امر دخیل است، بلکه دیگر دستگاه های فرهنگی نیز بر اساس چارچوب های نظارتی خود یک اثر را برای پخش تایید می کنند.
وی با بیان ایت که وزارت ارشاد سهم محدودی برای فرهنگ سازی دارد، تصریح کرد: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس با همکاری دفتر موسیقی وزارت ارشاد نهایت تلاش را داشته است تا به سمتی برود که موسیقی فاخر از جمله موسیقی های بومی و سنتی را در میان جوانان اشاعه و گسترش دهد.
سهرابی در ادامه ابراز داشت: متاسفانه فرهنگ سازی های غلط در سالیان اخیر، ذائقه مردم را به سمتی برده است که گرایش به موسیقی های ارزشمند کمتر در میان آن ها وجود دارد. به عنوان مثال در شیراز تبیلغات یک کنسرت پاپ برابر با تبلیغات یک کنسرت موسیقی سنتی است. اما استقبال مردم از اجراهای سنتی به نسبت موسیقی پاپ بسیار اندک است. با این حال از ابتدای دوره مدیریتم تا کنون، سعی داشته ام با برنامه هایی ویژه مانند جشنواره موسیقی های بومی و محلی، سطح ذوق و سلیقه عمومی را ارتقا دهیم.
سهرابی در ادامه گریزی هم به وضعیت نظارت بر نگارخانه های شیراز زد و گفت: قانونی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد صادر شده بود مبنی بر این که صدور مجوز برای نمایشگاه ها توسط گالری دار بررسی شود. هر چند که این بخشنامه برای اعتمادسازی صورت گرفته بود اما از ابتدای سال تا کنون با نظارت بیشتری بر این امر شود.
سهرابی اظهار داشت: سعی بر آن داشته ام که از برنامه های پوپولیستی و بی محتوا در حوزه فرهنگ و هنر بگذرم . سال ها زیرساخت های وزارت ارشاد محدود بوده است اما بعدها مجوزهای زیادی برای این امر صادر شد. بنابراین تلاش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس این بوده است که با بهره گیری و شناخت این زیرساخت ها محتوایی ارزشمند را به مردم شریف استان تقدیم کند.
جشنواره شعر رضوی را به شیراز آوردیم
وی با اشاره به این که استان فارس به ویژه شهر شیراز از پیشگامان ادبیات انقلاب و هنر متعهد در کشور است، گفت: در حوزه شعر و ادبیات حدود 94 انجمن رسمی ادبی در استان فارس داریم که به صورت تخصصی در حوزه ادبیات کار می کنند.
سهرابی ادامه داد: شیراز را به عنوان شهر شعر می شناسند بنابراین تلاش من براین بوده است که بزرگترین جشنواره های شعر مذهبی را در سومین حرم اهل بیت(ع) برگزار کنیم. همچنین توانستیم یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور یعنی جشنواره شعر رضوی را به شیراز بیاوریم.
وی با اشاره به این که بعد از 25 سال جشنواره ملی شعر رضوی به دبیری دکتر کافی را به شیراز آمده است، افزود: بالغ بر 150 میلیون تومان بودجه برای این کار اختصاص یافته است و در نظر داریم دبیرخانه دائمی این جشنواره را نیز در شیراز پایه گذاری کنیم.
مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس در پایان گفت: به علت گستردگی دایره فرهنگ عمومی در کشور ما قطعا ناهنجاری هایی هم در عرصه فرهنگ و هنر پیش می آید، بنابراین از مردم شریف و شهید پرور استان فارس می خواهم که هر موردی را که خلاف شئونات اسلامی با نام هنر در معرض دید عموم قرار می دهند، به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گزارش دهند تا پیگری های لازم توسط بازرسان ما به عمل آید.
انتهای پیام/
به گزارش تابناک هرمزگان ، مدیر مسئول چلچله گفت: باز هم می گویم رییس خانه مطبوعات استان تخلف کرده است و ارشاد هم به کمک وی شتافته که در این خصوص حاضرم در حضور خبرنگاران با وی مناظره کنم.
کامبیز حسین پور مدیر مسئول چلچله با بیان اینکه ابعاد تفاهم نامه خانه مطبوعات با وکلای محترم دادگستری ممکن است به لحاظ حقوقی ابهام داشته باشد و خارج ازاختیارات اساسنامه خانه مطبوعات منعقد شده باشد، خواستار روشنگری رییس خانه مطبوعات و وکلا و همچنین انتشار مفاد تفاهم نامه برای تنویر افکار عمومی در این خصوص شد.
وی گفت: خانه مطبوعات با انعقاد تفاهم نامه تلویحا به گونه ای محتوای جلسه خود و دبیر کانون وکلا را منتشر کرده است که برخی خبرنگاران از این تفاهم نامه برداشت نادرست کرده اند که باید بگویم خانه مطبوعات تحت هیچ شرایطی حق ندارد خارج از اساسنامه عمل کند و دستور بدهد چون برخی شبهات وجود دارد که مثلا خانه مطبوعات می خواهد حق وکالت وکلای محترم را از چه محلی پرداخت کند؟ و وکلای محترم بر اساس تفاهم نامه قرار است وکالت چه کسانی را و تحت چه شرایطی قبول کنند؟ که این موضوع باید روشن شود.
حسین پور با بیان این مطلب که در بحث مدیریت خانه مطبوعات متاسفانه دچار سوء تدبیر شده ایم که نشانه مستاصل شدن مدیر عامل و رییس خانه مطبوعات استان است افزود: مسئولان خانه باید به عدم توانایی خود در انجام وظیفه ای که به عهده شان گذاشته شده اعتراف کنند چون رییس خانه عملا در ایام هفته در تهران سکونت دارد و به کارهای خانه نمی تواند رسیدگی کند و مدیر عامل هم کارمند شهرداری است.
رییس سابق خانه مطبوعات استان افزود: دبیر هیئت مدیره وکلای قضایی استان هرمزگان احتمالا از اتفاقات اخیرخانه مطبوعات که طی آن به صورت کاملا غیر قانونی یک بازرس و دو عضو هیات مدیره بواسطه تخلف رییس خانه مطبوعات و همکاری ارشاد هرمزگان از خانه مطبوعات حذف شدند ، بی خبر است اما بد نیست بدانند که برنامه ریزی رییس خانه برای اخراج سایر رقبای خود در خانه همچنان ادامه دارد و طی یکی دو ماه دیگر مجددا برخی اعضا را به بهانه غیبت از خانه حذف خواهند کرد!
وی با بیان اینکه رییس خانه به دلیل اینکه اکثریت آرا را در هیات مدیره دارد هر کاری که بخواهد انجام می دهد اضافه کرد: این گونه برنامه ریزی های رییس خانه مطبوعات غیر اصولی است که باید از سیاسی شدن خانه مطبوعات نگران بود چرا که در آینده ای نه چندان دورهمین سیاسی کاری ها کمر ارشاد استان را نیز خواهد شکست.
کامبیز حسین پور با بیان اینکه در همه ی اتفاقات خانه مطبوعات اساسنامه حرف آخر را می زند از اهمال اداره کل ارشاد در پیگیری برخی موارد در خانه مطبوعات ابراز نگرانی کرد و گفت:مدیر کل محترم ارشاد نباید اجازه تخلف به خانه مطبوعات بدهد و در این خصوص باید پاسخگوی تک تک اعضای خانه باشد و فکر نمی کنم حتی مقامات عالی استان هم اجازه بدهند یک مدیر کل در حیطه وظایف خود تخلف یا سکوت کند.
وی افزود: برداشت های متفاوت از اساسنامه خانه مطبوعات باید توسط حقوقدانان وزارت ارشاد مورد بررسی قرار گیرد نه اینکه برخی آقایان مستقر در ارشاد و خانه مطبوعات به صورت تلفنی برای اساسنامه تعیین تکلیف کنند بلکه باید راهکارهای حقوقی در این خصوص بررسی و و در اساسنامه گنجانده شود اما برخی در هر کجا که دلشان خواست از اساسنامه به نفع خود برداشت کرده اند و ارشاد نیز در این خصوص سکوت اختیار کرده است.
این فعال رسانه ای تصریح کرد: یک بار خواستم با وزیر ارشاد صحبت کنم که مدیر کل مانع شد و قول داد به مشکلات رسیدگی کند اما این اتفاق هم نیفتاد در حالی که به مدیر کل ارشاد هم گفته بودم که رییس خانه مطبوعات در خصوص تنظیم دفتر حضور و غیاب و عدم رعایت اساسنامه تخلف کرده و امیدوارم این موضوع به زودی روشن شود.
وی برگزاری جشنواره ، تور های مسافرتی و انعقاد تفاهم نامه های بدون خروجی در شرایطی که نشریات استان با بحران مالی شدید روبرو هستند را امری غیر اصولی خواند و یا آور شد: خانه مطبوعات از وظایف خود که در اساسنامه خانه نیز آمده است دور مانده است.
حسین پور تصریح کرد : بر مبنای اصل اباحه و اصل قانونی بودن جرم نمی توان به صرف اینکه رفتاری در فضای مجازی رخ داده را بدون وجود رکن قانونی مصداق جرم بدانیم و به آن دامن بزنیم که در این خصوص لازم است کارگاه های خاص با حضور حقوقدانان برگزار و خبرنگاران را آموزش داد نه اینکه مانند برخی کوته فکران ، شمشیر از رو کشیده و در راستای منافع کاملا شخصی اقدام به تهدید دیگران کرد.
منبع: چلچله بندر
انتهای پیام/*
سرنوشت غم انگیز دو تالار در شیراز: یکی پیر شد، دیگری زاده نشد (خبرگزاری جمهوری اسلامی + ۱ سایت دیگر)
تالار حافظ را همه هنرمندانی که گذرشان به شیراز افتاده می شناسند. تالاری که تنها داشته شهری فرهنگ پرور و هنردوست است و در عین حال، نیاز به بهسازی و مرمت جدی دارد.
این تالار در قطب فرهنگی شیراز بنا شده است؛ همانگونه که از نامش بر می آید در کنار مقبره شاعر بزرگ خواجه حافظ، در چهارراهی موسوم به حافظیه قرار گرفته است. در ضلع غربی آن خیابان حافظ قرار دارد که امتدادش به بولوار قرآن می رسد.
ضلع شرقی آن چهارراه ادبیات و محل دانشکده قدیمی ادبیات است و در ادامه، از یک سو به مقبره سعدی و باغ دلگشا و از دیگر سو نیز به مقبره خواجوی کرمانی و هفت تنان متصل می شود. ضلع جنوبی اش هم مشرف به باغ ملی است. در پشت این مجموعه نیز مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس و باغ جهان نما قرار دارد.
تالار حافظ از منظر جغرافیایی جایگاهی منحصر به فرد در ایران دارد تالار حافظ یکی از بهترین تالارهای ایران از لحاظ جغرافیایی است و وجود کسب و کارهای فرهنگی و هنری همچون کافه داری، کتابفروشی، صنایع دستی، سالن های خصوصی تئاتر و سینماها در این ناحیه سبب رونق فرهنگی آن شده است.
این جایگاه ویژه، تالار حافظ را به یکی از بهترین تالارهای ایران از لحاظ جغرافیایی بدل کرده است و وجود کسب و کارهای فرهنگی و هنری همچون کافه داری، کتابفروشی، صنایع دستی، سالن های خصوصی تئاتر و سینماها در این ناحیه سبب رونق فرهنگی آن شده است.
این تالار امروز بخشی از مجموعه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به شمار می رود؛ هرچند در زمان ساخته شدنش بنا بود به عنوان یک مجتمع فرهنگی و هنری بزرگ برای توسعه فعالیت های هنری مورد استفاده قرار گیرد.
ساخت تالار حافظ به وسعت 10 هزار متر مربع در دولت اصلاحات صورت گرفت و در همان زمان نیز به بهره برداری رسید. این رویداد اتفاقی شیرین برای اهالی فرهنگ و هنر در آن زمان به شمار می رفت؛ اما شیرینی آن چندان ماندگار نشد، چراکه با گذر سال ها، متولیان امر به همین یک تالار بسنده کردند و دیگر خبری از ساخت وسازهای جدید باوجود خواست اهالی شیراز و ظرفیت های موجود و درخواست های مکرر هنرمندان به گوش نرسید.
هرچند گاه و بی گاه از ساخت تالار مرکزی به مناسبت سفر مقامات یا بازدیدهای فصلی سخن هایی گفته می شود؛ اما تاکنون اتفاقی درخور توجه روی نداده است.
توقف ساخت و ساز فرهنگی بعد از تالار حافظ
بدین ترتیب به نظر می رسد ساخت وسازهای فرهنگی و هنری در بخش دولتی بعد از احداث تالار حافظ فریز شده است و جز چند مجموعه خصوصی که باید گفت تنها دارایی های درخور فرهنگ و هنر شیراز است، اثری از تالار جدید و امکانات مدرن نیست.
هنرمندان شیرازی، طی یک هفته گذشته زخم های گذشته را گشوندند و این بار با بیانی مطالبه گرانه خواستار رسیدگی به وضعیت تالار حافظ شدند.
تالاری که در نبود همتایی درخور برای فرهنگ فارس، در عرصه های مختلف هنری مورد استفاده قرار گرفته است؛ البته تعداد برگزاری مراسم یادبود و جلسات ادارات و گردهمایی ها و دیگر برنامه هایی که اساساً بویی از فرهنگ نبرده اند هم در آنجا کم نیست.
زخم هنرمندان از نبود تالار مناسب سر باز کرد
در پویشی که هنرمندان شیرازی در عرصه های گوناگون از موسیقی تا تئاتر، در شبکه های اجتماعی با عنوان " تالار حافظ، تالاری که هم شأن اسامی حافظ و شیراز نیست" به راه انداخته اند، به نبود فضایی در خور برای فعالیت هنری اشاره شده است.
در بخشی از متن این پویش آمده است: "تاسیس تالار حافظ در شیراز زمزمه خوشایندی از احداث مجموعه ای فرهنگی و هنری برای اهالی هنر بود تا بتوانند بعد از آن، به جای برگزاری کنسرت در سالن های بسکتبال و فوتسال در جایی هم شأن هنرشان به ارائه آثار خود بپردازند."
در ادامه، با انتقاد از نصب تابلوی بزرگ سر در این مجموعه با عنوان "اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس" بیان شده است: این عنوان برای این تالار هم شأن تر به نظر می آمد تا اسم حضرت حافظ و شیراز. قطعاً در شروع این طور تصور می شد که تالاری با هدف حمایت از هنرمندان بومی و کمک به رشد هنر در شیراز باشد؛ اما روز به روز با تنزل فاجعه بار استقبال مخاطبان از هنرهای فاخر و نیز افزایش بی منطق قیمت تالار، اهالی هنر شیراز به سالن های کوچک تر در سطح شهر و حومه شهر برای ارائه آثار خود منتقل شدند و تالار حافظ به جایگاهی برای موسیقی پاپ خوانندگان مشهور کشور و اندکی از هنرمندان شناخته شده در انواع دیگر موسیقی بدل شد و به عبارت ساده تر شد تالاری برای پایتختی ها."
هنرمندان در ادامه به هزینه حداقل هشت میلیون تومان برای اجاره هر شب اجرا در این تالار اشاره کرده اند که از توان بسیاری از آن ها خارج است؛ همچنین از اینکه از درآمد تالار صرف مرمت و بازسازی و بهسازی آن نمی شود، گله کرده اند.
در ادامه به وضعیت نامناسب سرمایش و تهویه، سیستم صوتی و نور بک استیج، نبود اتاق گریم و تعویض لباس و سرویس بهداشتی نیز اشاره شده است؛ همچنین آنان درصورت عدم بهبود وضعیت خواستار تحریم این تالار و اعتراض جمعی به وضعیت آن شده اند.
تالار حافظ تنها داشته فرهنگی عظیم شیراز است
نکته اینجاست که تالار حافظ در حال حاضر تنها داشته فرهنگی هزار نفره شیراز است و به بیان دیگر تنها تالاری است که هنوز هم می توان با استانداردهایی دست کم حداقلی در آن به اجرای برنامه پرداخت؛ از سوی دیگر تمام هزینه های دریافتی از هنرمندان مستقیماً به حساب خزانه دولت واریز می شود که باز پس گرفتن آن و هزینه کردش برای بخش فرهنگی بسیار دشوار است؛ چه خواسته که صرف بازسازی آن شود. چراکه مبالغ واریزی به خزانه دولت براساس فصول بودجه صرف می شود.
مطالبه بهبود وضعیت تالار حافظ نخستین بار نیست که مطرح می شود. در یکی از نمونه ها، حسین علیزاده در گفت و گو با ایرنا 24 پس از کسب عنوان شهروندی افتخاری شیراز، گفته بود: شیراز را بسیار دوست دارم، اولین کنسرت های هنری ام را در این شهر اجرا کردم و این شهر برای من محل تولد است و حیفم می آید هر موقع می روم تالار حافظ را می بینم که هر روز از هر روز بدتر و مندرس تر می شود؛ در حالیکه چندان هم قدیمی نیست.
تنها 20 درصد یا کمتر از درآمد تالار به شیراز باز می گردد همه درآمد تالار حافظ به حساب خزانه دولت واریز می شود و با وجود پیگیری های بسیار تنها 20 درصد و کمتر از آن باز می گردد
چندی پیش در پی برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه 97 اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با بیان اینکه همه درآمد تالار حافظ به حساب خزانه دولت واریز می شود و با وجود پیگیری های بسیار تنها 20 درصد و کمتر از آن باز می گردد، اعلام کرد که تعمیراتی در این تالار در سال 1397 صورت گرفته است که به این شرح عنوان شد: 150 میلیون تومان بابت سرمایش و گرمایش تالار، 50 میلیون تومان هزینه تعویض پرده ها، 12 میلیون تومان شست وشوی موکت و محوطه بیرونی تالار و 40 میلیون تومان بابت هزینه تعویض روشویی های تالار.
بدین ترتیب در سال گذشته تنها 252 میلیون تومان صرف این مجموعه شده است که دربرابر وسعت تالار و میزان استفاده از آن ناچیز به شمار می رود.
مطالبه اهالی هنر و فرهنگ وران شیرازی در این سال ها از تقاضای ساخت تالار مرکزی شیراز به تعمیر تالار حافظ تقلیل یافته است؛ بدین معنا باید گفت شیرازی ها از ساخته شدن تالار مرکزی پس از گذشت 8 سال از اولین کلنگ زنی اش ناامید شده اند و نقد را به وعده های نسیه ترجیح داده اند؛ هرچند وضعیتش نامناسب باشد.
احداث تالار مرکزی، سودای فراموش شده
قرار بود تالار مرکزی شیراز در زمینی به مساحت 18 هزار متر مربع و زیربنای 20 هزار مترمربع در محل ساختمان قدیمی سیلو بنا شود.
این پروژه برای اولین بار در سال 1390 در زمان وزارت سید محمد حسینی کلنگ زنی شد.
در مهرماه 1392 کلنگ این مجموعه برای بار دوم به زمین خورد و از آن زمان تاکنون وعده های بسیاری برای ساخت آن داده شده است.
اگر این تالار ساخته می شد، شیرازی ها از سالن همایش دو هزار نفری با زیربنای 4 هزار مترمربع، گالری نمایش آثار هنری، اتاق مخصوص تمرین موسیقی و تئاتر، کارگاه ساخت دکور، کتابخانه تخصصی، فضای نگهداری ادوات موسیقی و... برخوردار می شدند.
پس از اولین کلنگ زنی، مسئولان با توقفی یک سال و نیمه و در سال 1392 از واگذاری پروژه به پیمانکار و آغاز مراحل نقشه برداری آن طی قراردادی 420 میلیارد ریالی سخن گفتند و مدت زمان تحویل پروژه را 36 ماه برآورد کردند و این پروژه برای دومین بار کلنگ زنی شد.
در سال 1395 اعتباری بالغ بر 70 میلیارد ریال برای ساخت آن پیش بینی شد و برای سال 1396 نیز 90 میلیارد ریال به این امر تخصیص یافت.
در مهرماه 1396 طی بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مراحل ساخت و ساز تالار مرکزی شیراز قول افزایش اعتبار داده شد و مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، بهزاد مریدی اعلام کرد که ساخت اسکلت بخش اول تالار و فونداسیون بخش دوم به اتمام رسیده است و هنوز عملیات ساخت بخش سوم آن آغاز نشده است.
همچنین در نخستین بازدید استاندار پیشین فارس، اسماعیل تبادار از تالار مرکزی پیمانکار این طرح اعلام کرد که این پروژه حدود 30 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و اعتبار این طرح در سال 1396، 80 میلیارد ریال بوده است و با توجه به اینکه ساخت این مجموعه به اعتباری 420 میلیارد ریالی نیاز دارد، تنها 120 میلیارد ریال آن محقق شده است و همچنان 300 میلیارد ریال دیگر برای ادامه فعالیت ها و پیشبرد آن نیاز است.
در فروردین 1398 صابر سهرابی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در بازدید از این پروژه اعلام کرد: در حال رایزنی های لازم هستیم تا برای تکمیل این طرح از راه های پیش بینی شده وارد شویم.
کمی بعد، در اردیبهشت ماه سال جاری نیز شهرداری شیراز برای ساخت تالار اعلام آمادگی کرد و دلیل توقف آن را کمبود بودجه مالی فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس عنوان کرد.
به هر روی، با این فراز و فرودها هنرمندان شیرازی از پیر و جوان گرفته تا آن ها که از شیراز رفته اند و حالا در پایتخت صاحب نام و شهره اند و هم غیرشیرازی ها، همگی متفقاً بر آنند که تالار حافظ با این حجم استفاده دیگر تکاپوی نیازهای آنان را نمی دهد و تعمیراتی اساسی و صرف بودجه برای آن ضروری است.
از طرف دیگر، اگر این تالار به هر دلیلی تعطیل شود، شیراز عملاً از همین یک امکان نیز بی بهره می شود، دوراهی ناگواری که در هر صورت فشارش بر گرده فرهنگیان و فرهنگ دوستان است.
9885/ 2027
