بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 25 خرداد 98
تهران- ایرنا- نمایندگان مجلس شورای اسلامی هفته آینده روزهای یکشنبه و دوشنبه (در دو نوبت صبح و عصر) و سه شنبه 26 تا 28 خرداد جلسه علنی دارند و میزبان وزیران ارتباطات و ارشاد اسلامی خواهند بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : دنیای اقتصاد خبرگزاری شبستان خبرگزاری برنا

قرار است وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای پاسخ به سئوالات بیت الله عبدالهی نماینده اهر و محمود نگهبان سلامی نماینده خاف در مجلس حضور یابد. همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای پاسخ به پرسش بهرام پارسایی نماینده شیراز، عبدالکریم حسین زاده نماینده اشنویه و محمدرضا صباغیان نمانیده مهریز در مجلس حاضر خواهد شد.

در هفته پیش رو گزارش معاون نظارت مجلس درباره اقدامات نظارتی مجلس شورای اسلامی در اجلاسیه سوم دوره دهم و گزارش کمیسیون آموزش و تحقیقات در مورد حادثه واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در صحن علنی در مجلس شورای اسلامی قرائت می شود. در این نشست گزارش کمیسیون آموزش و تحقیقات درمورد پذیرش خارج از ظرفیت دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی و گزارش کمیسیون آموزش در مورد حادثه آتش سوزی مدرسه دخترانه در زاهدان در صحن علنی مجلس قرائت خواهد شد.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه هفته آینده خود لایحه اهداف وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان، طرح یک فوریتی ساماندهی بازار خودرو و لایحه حمایت از محیط بانان و جنگل بانان را بررسی می کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
رفع اختلاف در چگونگی ارائه اطلاعات ، چهارمین شیوه نامه از مجموعه شیوه نامه های مرتبط با قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات که به تایید رئیس محترم جمهوری رسیده، توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعنوان رئیس کمیسیون به دستگاههای مشمول قانون ابلاغ شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران آنلاین

نوآوران آنلاین - حسین انتظامی ، دبیر کمیسیون با اعلام این خبر گفت: در این شیوه نامه، که ساز وکار رسیدگی به شکایت ها و اعتراض های درخواست کنندگان اطلاعات در آن پیش بینی شده است هم شهروندان و هم موسسات عمومی و خصوصی مشمول قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات می توانند بر اساس این شیوه نامه برای رفع اختلاف اقدام نمایند.

بر اساس ماده 18 قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، تمامی مصوبات کمیسیون ذیربط، پس از تایید رئیس جمهوری لازم الاجراست.

برای دریافت فایل شیوه نامه بر روی لینک زیر کلیک کنید:

شیوه نامه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات رفع اختلاف در چگونگی ارائه اطلاعات

لینک خبر :‌ روزنامه نوآوران
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عیادت محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت کشورمان رفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : سینما پرس بانی فیلم باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آخر هفته گذشته به عیادت محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت کشورمان رفت.

در این دیدار که روز پنجشنبه 23 خرداد صورت گرفت، سیدمجتبی حسینی معاون هنری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را همراهی می کرد.

کشاوز در این دیدار از علی حاتمی گفت و اینکه از او نجابت آموخته است. همچنین از علی نصیریان و مهارتش در بازیگری و زنده یاد حمید سمندریان یاد کرد و گفت که تئاتر ایران مدیون اوست.

این بازیگر 89 ساله که به دلیل مشکلات حرکتی چند سالی است از عرصه بازیگری دور مانده، در پایان سخنان خود از مردم نجیب ایران یاد کرد و حیات هنرمندان وابسته به توجه مردم دانست.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
مدیر ارتباطات، پژوهش و آموزش مجموعه تئاتر شهر از تحویل نامه در خواست های مدیر تئاتر شهر به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر کشور و شهردار تهران خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : روزنامه ایران

امین عظیمی در گفتگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا با اشاره به دیدار روز گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجموعه تئاتر شهر گفت: آقای سعید اسدی مدیر مجموعه تئاتر شهر در جریان بازدید دیروز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای شهرام کرمی مدیر کل هنرهای نمایشی از مجموعه تئاتر شهر مسائل و مشکلات مربوط به فضای بیرونی و محوطه این مجموعه فرهنگی را به اطلاع آقای صالحی رساندند.

وی اظهار کرد: یک نامه رسمی از سوی مدیریت تئاتر شهر آماده و تقدیم آقای وزیر شد تا ایشان به صورت مستقیم و امروز موارد مطرح شده را به وزیر کشور و شهردار تهران منتقل کنند. درخواست های ما که در قالب این نامه مطرح شد چیزهای جدیدی نبودند، اما با توجه به حواشی روزهای گذشته و قضیه تیراندازی در محوطه تئاتر شهر آنها را با جدیت بیشتری پیگیری خواهیم کرد. آقای صالحی هم عنوان کردند که این مشکلات و راهکارهای ارائه شده از سوی مجموعه تئاتر شهر را فارغ از آن روند بوروکراسی عادی و با قید فوریت به اطلاع وزیر کشور و شهردار تهران خواهند رساند.

مدیر ارتباطات، پژوهش و آموزش تئاتر شهر درباره مفاد کلی این نامه عنوان کرد: اولاً بنای تئاتر شهر مربوط به میراث ملی کشور ما است و این بنا باید به صورت جدی تری مراقبت شود؛ نه این که در فضای بیرونی آن شاهد حضور افراد ولگرد یا تجمع معتادان و روشن کردن آتش و بساط کردن دستفروشان باشیم؛ وضعیتی که حتی باعث آسیب رساندن این افراد به دیوارهای بیرونی ساختمان شده است. خواسته روشن ما این است که به صورت جدی تمهیدی دراین باره اندیشیده شود.

وی افزود: یکی از راهکارهای بنیادین که پیش از این هم مطرح شده بود، ایجاد حصار مجموعه تئاتر شهر است. نکته دیگر ایجاد پهنه رودکی است که بر مبنای آن از مجموعه تئاتر شهر تا تالار وحدت فضایی برای فعالیت های فرهنگی هنری فراهم شود. برنامه ریزی ها در این زمینه در شورای شهر و شهرداری انجام شده بود و ما خواهش کردیم که در پیشبرد این برنامه ریزی ها تسریع شود. به این ترتیب، عملاً وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر کشور و شهردار تهران به صورت مستقیم در جریان مشکلات و مسائل بنیادین تئاتر شهر قرار گرفتند.

انتهای پیام/4104/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
وزرای ارتباطات و ارشاد در هفته آینده برای پاسخ به سوالات نمایندگان در صحن مجلس حضور می یابند.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، دستور هفتگی مجلس شورای اسلامی از روز یکشنبه الی سه شنبه (26 لغایت 28 خرداد) منتشر شد.

بر همین اساس قرار است محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با حضور در صحن علنی به سوالات بیت الله عبداللهی نماینده اهر و محمود نگهبان سلامی نماینده خوار پاسخ دهد.

همچنین سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم قرار است به سوالات بهرام پارسایی و عبدالکریم حسین زاده نمایندگان شیراز و نقده و محمدرضا صباغیان بافقی نماینده مهریز پاسخ دهد.

گزارش کمیسیون آموزش تحقیقات و فناوری در مورد حادثه واژگونی اتوبوس در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و همچنین گزارش این کمیسیون در مورد پذیرش خارج از ظرفیت دانشجو در این دانشگاه قرائت خواهد شد؛ ضمن اینکه گزارش بعدی که از سوی این کمیسیون قرائت خواهد شد در مورد حادثه آتش سوزی مدرسه دخترانه در زاهدان است.

طرح الزام اجرایی قانون اجرای توزیع و عرضه سوخت و CNG در کشور و گزارش کمیسیون قضایی و حقوقی در مورد لایحه حمایت از محیط بانان و جنگلبانان بخش دیگری از موضوعات مطرح شده در دستور کار مجلس است.

ادامه رسیدگی به گزارش کمیسیون صنایع و معادن در مورد طرح یک فوریتی ساماندهی بازار خودرو و لایحه اهداف و وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان هم در دستور کار مجلس در هفته آینده است.

برای اطلاع از جزئیات دستور کارهای مجلس اینجا را مشاهده کنید.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
استاد نگارگری دانشگاه گفت: کتاب آرایی ایرانی اسلامی حرف اول را می زند و هنر اصیلی است اما به لطف وزارت علوم دروس عملی در دانشگاه ها حذف شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : منجیل خبر خبرگزاری آنا

به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز ، محمدباقر آقامیری در پنل تخصصی آموزش های شیوه نظام استاد شاگردی که ظهر امروز در دانشگاه فرشچیان برگزار شد، گفت: درحال حاضر نظام استاد شاگردی وجود ندارد و همچنین اساتیدی در این حوزه فعالیت نمی کنند.

وی افزود: کتاب آرای تهی ایرانی اسلامی حرف اول را می زند و هنر اصیلی است اما به لطف وزارت علوم دروس عملی حذف شده است.

آقامیری تصریح کرد: هنر یکی از صفات خداوند است و هنر فرهنگ را می سازد. اگر در یک جامعه هنر پرورش داده شود جامعه از فرهنگ جاری خواهد شد.

وی اظهار کرد: دانشگاه استاد فرشچیان ارزشگاهی است که پدید آمده است تا فضایی برای پیگیری اصالتمان داشته باشیم.

آقامیری عنوان کرد: دو سال است که می خواهم وزیر ارشاد را ببینم تا از او در مورد اصالت های هنر بپرسم اما به من وقت نمی دهند.

جعفر نجیبی ستاد مجسمه سازی هنرهای اسلامی ایرانی همچنین در ادامه مراسم این پنل عنوان کرد: وزارت علوم، تحقیقات وفناوری به هنرهای سنتی ایرانی اهمیت نمی دهد و فقط مدرک برای وزارتخانه از اهمیت بالایی برخوردار است.

وی افزود: زمانی که دانشجو بودیم فضا متفاوت بود و الان اولویت ها در میان دانشجویان تغییر کرده است.

نجیبی ادامه داد: فرهنگ ما ایرانی است و باید با همان زبان به آن بها دهیم و استفاده کنیم و امیدوارم در آینده بیشتر به هنرهای سنتی ایرانی بها داده شود.

استاد مجسمه ساز هنرهای اسلامی ایرانی تصریح کرد: متاسفانه کارمندان وزارت علوم دغدغه هنر ندارند و بیشتر به فکر حقوقشان هستند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه برگزاری کنگره مشاهیر کرد یک ضرورت است، گفت: این وزارتخانه از برگزاری هر چه بهتر این کنگره حمایت می کند.

به گزارش ایسنا، منطقه کردستان، استاندار و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدار و پیرامون مسائل فرهنگی استان بحث و تبادل نظر کردند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن قدردانی از تلاش های استاندار و مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان در جهت توسعه فعالیت های فرهنگی و هنری در این استان بیان کرد: حوزه فرهنگ و هنر کردستان بایستی بیش از پیش مورد توجه باشد.

سیدعباس صالحی، پیگیری مطالبات اصحاب فرهنگ و هنر توسط استاندار کردستان را قابل توجه دانست و اضافه کرد: خوشحال و خرسندیم که مسئولان کردستان با جدیت پیگیر مطالبات و مسائل حوزه فرهنگ و هنر هستند.

وی با بیان اینکه برگزاری کنگره مشاهیر کرد یک ضرورت است، گفت: این وزارتخانه با بسیج امکانات از برگزاری هر چه بهتر این کنگره حمایت می کند.

استاندار کردستان هم در این دیدار با اشاره به ظرفیت های فرهنگی استان، اظهار کرد: کردستان ظرفیت های قابل توجهی از منظر فرهنگی دارد، پیشنیه فرهنگی این استان و وجود هنرمندان نام آور در تمامی عرصه های هنری گواه این مدعاست.

بهمن مرادنیا، ارتقای سرانه فضای فرهنگی را یکی از مطالبات اصحاب فرهنگ و هنر استان برشمرد و افزود: در همین راستا پرژه تالار مرکزی سنندج و کلنگ زنی ساخت هشت ساختمان پلاتو در هشت شهرستان استان در دستور کار قرار گرفت.

وی ادامه داد: خوشبختانه اعتبارات خوبی برای ساخت این فضاهای فرهنگی جذب شده است و براساس قراردادهای منعقده با پیمانکاران این پروژه ها امیدواریم طی ماه های آینده شاهد افزایش قابل توجه سرانه فضای فرهنگی استان باشیم

استاندار کردستان در ادامه همچنین با اشاره به برگزاری کنگره مشاهیر کرد، گفت: کنگره مشاهیر کرد در روزهای 11 و 12 تیرماه سال جاری در سنندج با معرفی و تجلیل از 30 مشاهیر بین المللی کرد و پنج کردشناس برگزار می شود.

مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان نیز در این دیدار، مسائل و مشکلات حوزه فرهنگ و هنر استان را تشریح و خواستار جذب اعتبارات بیشتر برای توسعه فعالیت های فرهنگی و هنری استان شد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
معاون مرکز ملی فضای مجازی از تدوین سند نظام جامع تنظیم مقررات در حوزه فضای مجازی خبر داد و گفت: این سند آماده طرح در شورای عالی فضای مجازی برای تصویب نهایی است.

عباس آسوشه در گفتگو با خبرنگار مهر ، با بیان اینکه سند نظام جامع تنظیم مقررات در حوزه فضای مجازی یک سال است که در دستور کار تدوین در مرکز ملی فضای مجازی است، اظهار داشت: تاکید این سند بر این است که همانطور که سازمان تنظیم مقررات در حوزه ارتباطات ذیل وزارت ارتباطات در حال فعالیت است، سایر سازمانها و نهادهای درگیر فضای مجازی نیز باید رگولاتوری داشته باشند.

وی با بیان اینکه این نظام جامع هم اکنون آماده تبیین است، ادامه داد: به زودی این سند در صحن شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسیده و ابلاغ می شود.

معاون مرکز ملی فضای مجازی با اشاره به اینکه پس از تصویب این سند، هر وزارتخانه و سازمان، مسئول رگولاتوری و تنظیم مقررات در حوزه خدمات فضای مجازی خواهد بود. به عبارت بهتر نظم دادن به المان های غیر زیرساخت ارتباطی در شبکه ملی اطلاعات، در دستور کار مرکز ملی فضای مجازی قرار گرفته است.

آسوشه ساماندهی حوزه مقررات را از جمله اهداف این سند عنوان کرد و گفت: تمامی رگولاتورهای حوزه فضای مجازی در ذیل کمیسیون عالی تنظیم مقررات قرار می گیرند. این کمیسیون بالادستی است و نمی تواند به صورت تخصصی در تمامی حوزه ها اظهارنظر کند اما تببین سیاست کلی رگولاتوری فضای مجازی در این کمیسیون عالی اتفاق می افتد.

وی با تاکید براینکه بر مبنای این سند، هر سازمان و دستگاهی باید رگولاتوری و تنظیم مقررات تخصصی در حوزه خود داشته باشد و تحت مصوبات کمیسیون عالی مرکز ملی فضای مجازی عمل کند، گفت: برای مثال سازمان صدا و سیما، وزارت ارشاد، وزارت بهداشت، وزارت صمت و وزارت علوم که به نوعی خدمات در حوزه فضای مجازی دارند باید مطابق این سند، نسبت به ایجاد رگولاتوری اقدام کنند. در این باره با دستگاه ها وارد مذاکره شده ایم و از آنها خواسته ایم که رگولاتوری و سازمان تنظیم مقررات را در مجموعه خود ایجاد کنند.

معاون مرکز ملی فضای مجازی با اشاره به اینکه ایجاد یک ساختار سازمانی جدید منظور نیست، ادامه داد: بلکه منظور این است که این دستگاه ها سازمانهای سنتی خود را تغییر داده و به رگولاتوری فضای مجازی تبدیل کنند. این سازمانها با توجه به تنوع محتوا، باید رگولاتوری داشته باشند. برای مثال وزارت علوم برای رگولاتوری محتوای علمی و وزارت صمت برای رگولاتوری محتوای تجارت الکترونیکی نیازمند ایجاد ساختار سازمان تنظیم مقررات است.

کد خبر 4640195

معصومه بخشی پور

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
علیرضا مختارپور به همراه شورای معاونین نهاد در سفر به استان مرکزی ضمن دیدار با استاندار استان مرکزی از پروژه کتابخانه مرکزی اراک بازدید کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : تابناک مرکزی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، به نقل از روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی نشست هماهنگی، همفکری و همکاری در تکمیل و بهره برداری کتابخانه مرکزی اراک با حضور سیدعلی آقازاده، استاندار استان مرکزی؛ مهدی زندیه وکیلی، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری مرکزی؛ احمد مرزبان، مدیرکل راه و شهرسازی استان مرکزی؛ رقیه یادگاری، رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مرکزی؛ محمد کریم شفیعی، شهردار اراک؛ علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد؛ اسماعیل شفاعی، معاون اداری و مالی؛ امین متولیان، معاون برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات؛ مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانه ها و ترویج کتابخوانی؛ محمدهادی ناصری طاهری، مدیرکل روابط عمومی و اموربین الملل؛ و هادی امیری، مدیرکل اداره کل عمرانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور برگزار شد.

در این نشست سیدعلی آقازاده، استاندار استان مرکزی به ارائه گزارشی از اعتبارات تخصیص یافته به استان مرکزی پرداخت و با توجه به اهمیت موضوع اتمام پروژه کتابخانه مرکزی اراک نسبت به همکاری و تعامل با نهاد کتابخانه های عمومی کشور درخواست هایی را مطرح کرد.

علیرضا مختارپور نیز در این نشست با تشریح فعالیت ها و اقدامات نهاد کتابخانه های عمومی کشور گفت: نهاد ظرفیت متنوعی در حوزه فرهنگی دارد و با توجه به تأکیدات وزیر ارشاد بر تبدیل شدن کتابخانهها به باشگاه های چند منظوره کتابخانه ها در حال تبدیل شدن به پایگاه های اجتماعی هستند.امروز استفاده از کتابخانه های عمومی فراتر از سالن های مطالعه در حال تبدیل شدن به فضایی برای تعامل اجتماعی، گفت وگو، مشارکت های فرهنگی، برگزاری جلسات کتابخوانی و به اشتراک گذاری کتاب های خوانده شده، برگزاری جلسات نقد و بررسی و معرفی کتاب و برگزاری جشن های مربوط به کتاب هستند.

وی با اشاره به تجربه نهاد در ورود به پروژه کتابخانه مرکزی امام خمینی (قدس سره) مشهد افزود: الگوی بهره برداری از کتابخانه مرکزی مشهد که بیش از 23 سال از زمان کلنگ زنی آن گذشته بود، الگوی بسیار موفقی است. در این پروژه تعامل همه نهادها با حضور مدیران جوان و انقلابی به ثمر نشست و در کمترین زمان ممکن پروژه آماده استفاده عموم مردم شد.

وی در ادامه با اشاره به محدودیت های مالی و بودجه ای در کشور خواستار تعامل و همکاری همه دستگاه ها و نهادهای استان مرکزی برای بهره برداری از کتابخانه مرکزی اراک در کمترین زمان ممکن شد.

در ادامه سفر شورای معاونین نهاد به اراک، دبیرکل نهاد به همراه معاون فنی استاندار استان مرکزی از پروژه کتابخانه مرکزی اراک بازدید کردند.

گفتنی است زمین کتابخانه مرکزی اراک در سال 1384 اختصاص و در سال 1393 با حضور وزیر آموزش و پرورش وقت کلنگ زنی شد. این پروژه با زیربنای حدود 18060 مترمربع در زمینی به مساحت حدود 6200 مترمربع در حال احداث است.

ساختمان کتابخانه مرکزی اراک در هفت طبقه مشتمل بر دو طبقه پارکینگ و پنج طبقه کتابخانه طراحی شده است و تاکنون حدود 140 میلیارد ریال برای آن هزینه شده است و 40 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. گفته می شود این پروژه برای تکمیل به حدود 300 میلیارد ریال دیگر نیاز دارد.

در این مجموعه که یکی از بزرگترین کتابخانه های مرکزی کشور محسوب می شود، ریزفضاها و امکانات بسیاری به جهت استفاده حداکثری پیش بینی شده که بدین شرح است: مخزن اصلی و مرجع، آرشیو نشریات، قرائت خانه مردها و زن ها، اتاق های محققین فردی و گروهی، بخش نشریات، نابینایان، امانت، چند رسانه ای، سمعی و بصری، بخش فهرست نویسی و رده بندی، کلاس های آموزشی، نمایشگاه، فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی، چاپخانه، کارگاه تعمیر و صحافی، واحد عکاسی، سالن های چند منظوره و جلسات، مجموعه فضاهای اداری، نمازخانه، انبار کتاب و تجهیزات، پارکینگ، رستوران و ...

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
بنیاد ملی بازی های رایانه ای طرحی راه اندازی کردند که استریمرها می توانند با بهره گیری از حمایت هواداران خود و تشویق آن ها نسبت به میزان مشارکت هواداران شان در مبلغ فروش سهیم شوند.

به گزارش خبرنگار مهر ، بنیاد ملی بازی های رایانه ای برای نخستین بار جهت حمایت و جلب مشارکت استریمرهای فعال، طرحی را با همکاری مجموعه آپارات گیم تدوین کرده است. براساس این طرح، استریمرها می توانند با بهره گیری از حمایت هواداران خود و تشویق آن ها به حضور در مسابقات جام قهرمانان بازی های ویدیویی ایران نسبت به میزان مشارکت هواداران شان در مبلغ فروش سهیم شوند.

استریم کردن بازی ها مفهومی است که به پخش زنده بازی های ویدیویی عموماً در بستر اینترنت اطلاق می شود و افرادی که بازی کردن خود را به این شکل پخش می کنند به عنوان استریمر شناخته می شوند.

طبق شرایط تعیین شده برای طرح مذکور، استریمری که از طریق کد تخفیف منحصر به فرد خود حداقل 100 تا 200 شرکت کننده در مسابقات ثبت نام کنند 5 درصد از قیمت هر بلیت و هر استریمر که بیش از 200 شرکت کننده از طریق کد تخفیفش در مسابقات ثبت نام کنند 10 درصد قیمت هر بلیت را دریافت خواهد کرد.

کدهای تخفیف به پیشنهاد هر استریمر در فرمی که باید برای شرکت در این طرح تکمیل شود، مشخص خواهد شد و پس از تایید نهایی در اختیار استریمرها قرار می گیرد. استریمرها نیز این کدها را در اختیار هواداران خود قرار می دهند تا از طریق این کدهای تخفیف در مسابقات جام قهرمانان بازی های ویدیویی ایران ثبت نام کنند. هر کد تخفیف باعث اعمال 5 درصد تخفیف در خرید بلیت مسابقات خواهد شد.

در نهایت و در مراسم فینال مسابقات، از استریمری که بیشترین مشارکت را داشته باشد، به عنوان تاثیرگذارین استریمر سال تقدیر بعمل خواهد آمد.

استریمرها می توانند تا پایان روز سه شنبه 28 خردادماه با تکمیل فریم در صفحه https://www.ircg.ir/fa/form/46 درخواست خود را برای مشارکت در این طرح ارسال کنند.

کد خبر 4638827

مریم علی بابایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سفر به اراک با استاندار مرکزی دیدار کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اراک ، علیرضا مختارپور مدیرکل کتابخانه های کشور در سفر یک روزه به اراک از ساختمان در حال احداث کتابخانه مرکزی اراک در میدان سرداران دیدن و در نشست با استاندار مرکزی و معاونان وی شرکت کرد.

کتابخانه مرکزی اراک سال 93 کلنگ خورد و عملیات ساخت آن شروع شد و قرار بود سال 97 به بهره برداری برسد، اما با توجه به کمبود بودجه استانی و ملی به سرانجام نرسید.

مختارپور پس از این سرکشی در جلسه ای که با آقای سید علی آقازاده استاندار و برخی مسئولان استان مرکزی داشت قول داد برای ادامه ساخت این پروژه ، امسال 50 میلیارد ریالی از نهاد کتابخانه کشور اختصاص دهد.

کتابخانه مرکزی اراک بزرگترین کتابخانه کشور

سید علی آقازاده استاندار مرکزی هم در این جلسه با اشاره به اهمیت ساخت و راه اندازی کتابخانه مرکزی اراک این کتابخانه را بزرگترین کتابخانه کشور با 19 هزار متر مربع زیربنا دانست و بر تکمیل این پروژه تا شهریور 99 تاکید کرد.

طبق پیش بینی ها برای تکمیل کتابخانه مرکزی اراک 23 میلیارد تومان بودجه لازم است.

انتهای پیام / ج

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در پیامی درگذشت رئیس جامعه خیرین مدرسه ساز کشور را به جامعه خیرین مدرسه ساز و خانواده وی تسلیت گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : وزارت آموزش و پرورش خبرگزاری اقتصادی ایران

به گزارش خبرگزاری مهر ، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در پیامی درگذشت محمدرضا حافظی رییس جامعه خیرین مدرسه ساز کشور را به جامعه خیرین مدرسه ساز و خانواده وی تسلیت گفت و برای وی طلب آمرزش و مغفرت کرد.

مشروح متن پیام مختارپور به این ترتیب است:

وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالَِِاتُ خَیٌْْر عِنْدَ رَبکَ ثوَابا وَخَیْْر مَرَدًّا

نیکی های ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوشفرجام تر است (مریم / 76)

خبر درگذشت محمدرضا حافظی، بزرگ مردی که نامش قرین نیکوکار در عرصه خیرات و مبرات است، موجب تالم و تاثر گردید.

رجاء واثق دارم مجاهدت آن مرحوم که عمری را در عرصه ساخت واحدهای آموزشی و کتابخانه و بنا نهادن محلی برای علم آموزی و معرفت اندوزیِ نسل آینده ساز کشور موسپید کرد، شجره طیبه ای برای دنیا و آخرت ایشان خواهد بود؛ ان شاءالله

این جانب مصیبت وارده را به خانواده معزز، بازماندگان و جامعه خیرین نیکوکار کشور تسلیت عرض نموده از درگاه خداوند سبحان برای آن مرحوم علو درجات الهی و برای بازماندگان صبر مسئلت می نمایم.

کد خبر 4639701

صادق وفایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
حضرت آیت الله مکارم شیرازی تاکید کرد: سعودی ها باید حجاج ایرانی را کاملا محترم بشمارند و ما هم باید مقدسات آنها را محترم بشماریم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در دیدار حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با تبریک انتصاب وی ابراز داشت: انتخاب شما را که تجربه فراوانی در امور حج دارید بسیار مفید می دانم و امیدواریم در این مسؤولیت موفق باشید.

این مرجع تقلید با بیان توصیه هایی مهم خطاب به نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، خاطرنشان کرد: عربستان سعودی مایل است مسائل حج از مسائل سیاسی جدا باشد و واقعا هم باید جدا باشد تا مشکلی در امور حج پیدا نشود.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی افزود: آن ها باید حجاج ما را کاملا محترم بشمارند ما هم باید مقدسات آن ها را کاملا محترم بشماریم؛ نکته دیگر اینکه روحانیون حج باید آموزش های لازم را دیده باشند؛ به اعضاء کاروان گوشزد کنند که اهانتی به مقدسات دیگران نکنند و به گونه ای رفتار کنند که در شأن زائر ایرانی باشد؛ هنگامی که از منزل به مسجد یا به خیابان می آیند، لباس مناسب، تمیز و در شأن ایرانی داشته باشند.

وی اضافه کرد: مسائل حج را کاملاً برای حجاج تببین کنند تا مبادا با یک حرکت نابجا حج آن ها باطل شود و مجبور شوند سال آینده به حج بیایند که این امری است عملاً غیر ممکن و این مساله نیاز به آموزش های قبلی دارد.

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم با تاکید بر این که حج باید انسان را متحول کند، اظهار داشت: انسان وقتی از حج یا زیارت برمی گردد باید با قبل متفاوت باشد، اگر هیچ تغییری ایجاد نشود دلیل بر این است که مقبول نشده است.

این مرجع تقلید ابراز داشت: نکته دیگری که حتما باید رعایت شود و می شود این است که یک هماهنگی بین روحانیون کاروان ها باشد؛ این که با پاسخ های مختلف حجاج را سرگردان کنند درست نیست.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر این که در مسائل مربوط به حج حتما باید موضوع آموزش حجاج را به صورت ویژه مدنظر داشت، گفت: برخی قبل از این که به مکه بروند هیچ گونه آشنایی با مسائل حج ندارند، باید به آنها آموزش داده شود؛ آنهایی که مدینه قبل هستند فرصت خوبی دارند تا به صورت کامل آشنا بشوند ولی مدینه بعدی ها فرصت کمتری دارند که آموزش های لازم را ببینند و ای بسا یک کار کوچک باعث شود حج را بهم بزند و حتی در بعضی جاها مجبور شوند سال آینده به فتوای آقایان دوباره مکه بروند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر لزوم پرهیز از بازار گردی حجاج ایرانی و بهره گیری حداکثری از فرصت معنوی حج، یادآورشد: البته با توجه به بالا رفتن قیمت ارز کمتر کسی به فکر خرید و بازار گردی می افتد، اما باز هم باید توصیه کرد و مراقب بود؛ روحانیون کاروان در این زمینه نقش مهمی دارند که هم خودشان رعایت کنند و هم مردم را توصیه کنند.

وی با اشاره به نقش مهم روحانیان کاروان در سفر حج، ابراز داشت: روحانیون کاروان ها باید حال و شرایط حجاج که از وطن و خانواده دور شده اند را درک کنند و با سعه صدر و مدارا برخورد کنند و در این زمینه الگو باشند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی همچنین بر لزوم دقت و حساسیت در گزینش و انتخاب روحانیان کاروان های حج تاکید و تصریح کرد که این کار هم باید روی حساب و کتاب باشد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی گفت: آموزش ها به کاروان ها چند قسم است، یک بعد آموزش عمومی است که کاروان ها را جمع می کنند و مسائل لازم درباره موضوعات مختلف از جمله دعای ندبه و کمیل را به آنها گوشزد می کنند، یک جنبه دیگر آموزش خصوصی است که هر کاروان برای خودش دارد؛ یک بعد دیگر آموزش هم آموزش اخصی است که اگر روحانی کاروان احساس کند افرادی در کاروان ضعفی دارند آنها را دعوت کند و راهنمایی لازم را انجام دهد.

این مرجع تقلید در پایان ضمن آرزوی توفیق برای حجت الاسلام والمسلمین نواب در مسؤولیتی مهمی که عهده دار شده است، ابراز امیدواری کرد که حجاج جهان اسلام و بویژه حجاج ایرانی حج امسال را به خوبی پشت سر بگذارند. /924/ج

لینک خبر :‌ خبر گزاری رسا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

شفقنا- رییس سازمان حج و زیارت کشور گفت: امسال همه پروازهای حجاج ایرانی توسط سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران صورت خواهد گرفت و امیدواریم که این پروازها به موقع و با کیفیت کامل انجام شود؛ با توجه به اجباری که دولت عربستان در برنامه ریزی پروازهای حجاج، مخصوصا پروازهای برگشت داشته، ممکن است نتوانیم سفر زائران عزیزمان را به زیر 35 روز تقلیل بخشیم.

علیرضا رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت کشور در گفت وگو با شفقنا اظهار کرد: در راستای توجیه و آموزش کازگزاران و زائران حج 98، سلسله همایش هایی را از قبل ماه مبارک رمضان آغاز کردیم که طی آن مناسک حج و شرایط اجرایی کشور عربستان که زوار با آن مواجه می گردند، آموزش داده می شود. برای روحانیون محترم کاروان ها نیز دوره های آموزشی خاصی در حوزه مناسک، مباحث فرهنگی و هماهنگی هایی لازم در این خصوص، برگزار گردیده است.
رشیدیان با تاکید براینکه مدیران ستادی، مدیران استانی، مدیران کاروان ها، مدیران آشپزخانه ها و... همه یک مجموعه به هم پیوسته هستند، افزود: طبیعتا بایستی همه مدیران قبل از اعزام به حج، در جریان آخرین تغییر و تحولاتی که در حوزه اجرایی رخ داده است، قرار گیرند. هم چنین باید از ظرفیت ها و محدودیت هایی که امسال در موضوع کارگزاری وجود دارد و از آئین نامه ها و دستورالعمل هایی که توسط کشور عربستان باعنوان کتاب “تعلیمات حج1400 ” به همه کشورها ارسال شده، آگاهی پیدا کنند تا بتوانند هم محدودیت ها را مدیریت و تدبیر نموده و هم از ظرفیت های موجود برای ارائه خدمات بهتر به زائرین، استفاده کامل ببرند.
وی ادامه داد: به همین سبب جلسات منطقه ای با حضور کارگزاران تشکیل شد که مدیران ستادی سازمان حج و زیارت و مدیران محترم حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، در آن ها حاضر شدند و توضیحات خود راجع به آخرین تغییر و تحولا ت را ارائه کردند و امیدواریم ارتقاء هماهنگی، هم افزایی، همکاری و اجرای دقیق تر برنامه ها طبق زمان بندی و تقسیم کاری که صورت گرفته، براساس چک لیست ها و دستورالعمل هایی که در حوزه های مختلف ابلاغ می گردد؛ نتیجه عملی این جلسات باشد و در نهایت به اجرای عملیات حج 98 با کیفیت مناسب تر و شرایط بهتر برای حجاج و زائران ایرانی منجر گردد.
علیرضا رشیدیان در ادامه با بیان اینکه از هفدهم تیرماه اولین کاروان حجاج ایرانی به سمت کشور عربستان اعزام خواهند شد، خاطر نشان کرد: امسال اولین مرتبه پس از سال های بسیار دور است که کلیه پروازهای حجاج ایرانی توسط سازمان هواپیمایی جهموری اسلامی ایران صورت خواهد گرفت. امیدواریم که این پرواز ها به موقع و با کیفیت کامل انجام شود تا بتواند نیازمندی ها و خواسته های زائران حجاج عزیز ما را برآورده سازد.
وی افزود: با توجه به اینکه پرسنل، اعضا و کادر پروازی سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، از هم وطنان ایرانی ما بوده و با فرهنگ و آداب حجاج و زائرین ایرانی آشنایی دارند، یقینا از لحاظ هماهنگی ها و ایجاد آرامش، وضعیت بهتری را برای حجاج مان خواهیم داشت. و انشالله با مدیریت خوبی که مدیران صنعت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران دارند، شاهد پروازهای منظم و بدون تاخیر باشیم که در نتیجه مورد قبول و رضایت هرچه بیشتر حجاج مان قرار گیرد.
رییس سازمان حج و زیارت کشور با بیان مدت زمان سفر امسال حجاج بیت الله الحرام اظهار کرد: امسال با توجه به اجباری که دولت عربستان در برنامه ریزی پرواز های حجاج، مخصوصا پروازهای برگشت داشته، ممکن است نتوانیم سفر زائران عزیزمان را به زیر 35 روز تقلیل بخشیم، با وجود اینکه ما برای رسیدن به این هدف تلاش خود را به کار گرفته ایم اما این احتمال وجود دارد که سفر تعدادی از کاروان ها بیش از 35 روز نیز به درازا بکشد.
رشیدیان در ادامه گفت: از مدیران کاروان ها خواسته شده که این مساله را به اعضای کاروان خود اطلاع دهند و باتوجه به اینکه به طور کلی مدیران باید برنامه ریزی لازم برای بهره گیری و بهره برداری هرچه بیشتر از این فرصت تاریخی و بی بدیل سفر حج که برای زائران عزیز فراهم می گردد، داشته باشند؛ بهتر است در این فرصت چند روزه که ممکن است به زمان سفر حجاج افزوده شود، ارتقاء مسائل فرهنگی، بهره برداری های معنوی و بازید از اماکن تاریخی مذهبی را برای زوار بوجود آورند.
رییس سازمان حج وزیارت کشور در پایان با ابراز خرسندی از آمادگی های امدادی کارگزاران حج بیان کرد: در برنامه ریزی های ما برای کلیه مسائل مورد نیاز، دستورالعمل های لازم ابلاغ شده و مدیران، کارگزاران و خدمه حجاج نسبت به این مسائل آموزش کافی دیده اند. از جمله اینکه به عنوان مثال جهت انجام اعمال سرزمین منا، برنامه ریزی مدوّنی برای حرکت حجاج درنظر گرفته ایم و همگی ملزم به انجام دقیق آن هستیم. هم چنین چندین سال است که در آموزش به کارگزارن حج، شیوه های مهم امداد رسانی تدریس می شود و همگی نسبت به این مسائل دارای آمادگی های لازم هستند.

انتهای پیام

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

شفقنا- رییس سازمان حج و زیارت کشور گفت: امسال همه پروازهای حجاج ایرانی توسط سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران صورت خواهد گرفت و امیدواریم که این پروازها به موقع و با کیفیت کامل انجام شود؛ با توجه به اجباری که دولت عربستان در برنامه ریزی پروازهای حجاج، مخصوصا پروازهای برگشت داشته، ممکن است نتوانیم سفر زائران عزیزمان را به زیر 35 روز تقلیل بخشیم.

علیرضا رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت کشور در گفت وگو با شفقنا اظهار کرد: در راستای توجیه و آموزش کازگزاران و زائران حج 98، سلسله همایش هایی را از قبل ماه مبارک رمضان آغاز کردیم که طی آن مناسک حج و شرایط اجرایی کشور عربستان که زوار با آن مواجه می گردند، آموزش داده می شود. برای روحانیون محترم کاروان ها نیز دوره های آموزشی خاصی در حوزه مناسک، مباحث فرهنگی و هماهنگی هایی لازم در این خصوص، برگزار گردیده است.
رشیدیان با تاکید براینکه مدیران ستادی، مدیران استانی، مدیران کاروان ها، مدیران آشپزخانه ها و... همه یک مجموعه به هم پیوسته هستند، افزود: طبیعتا بایستی همه مدیران قبل از اعزام به حج، در جریان آخرین تغییر و تحولاتی که در حوزه اجرایی رخ داده است، قرار گیرند. هم چنین باید از ظرفیت ها و محدودیت هایی که امسال در موضوع کارگزاری وجود دارد و از آئین نامه ها و دستورالعمل هایی که توسط کشور عربستان باعنوان کتاب “تعلیمات حج1400 ” به همه کشورها ارسال شده، آگاهی پیدا کنند تا بتوانند هم محدودیت ها را مدیریت و تدبیر نموده و هم از ظرفیت های موجود برای ارائه خدمات بهتر به زائرین، استفاده کامل ببرند.
وی ادامه داد: به همین سبب جلسات منطقه ای با حضور کارگزاران تشکیل شد که مدیران ستادی سازمان حج و زیارت و مدیران محترم حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، در آن ها حاضر شدند و توضیحات خود راجع به آخرین تغییر و تحولا ت را ارائه کردند و امیدواریم ارتقاء هماهنگی، هم افزایی، همکاری و اجرای دقیق تر برنامه ها طبق زمان بندی و تقسیم کاری که صورت گرفته، براساس چک لیست ها و دستورالعمل هایی که در حوزه های مختلف ابلاغ می گردد؛ نتیجه عملی این جلسات باشد و در نهایت به اجرای عملیات حج 98 با کیفیت مناسب تر و شرایط بهتر برای حجاج و زائران ایرانی منجر گردد.
علیرضا رشیدیان در ادامه با بیان اینکه از هفدهم تیرماه اولین کاروان حجاج ایرانی به سمت کشور عربستان اعزام خواهند شد، خاطر نشان کرد: امسال اولین مرتبه پس از سال های بسیار دور است که کلیه پروازهای حجاج ایرانی توسط سازمان هواپیمایی جهموری اسلامی ایران صورت خواهد گرفت. امیدواریم که این پرواز ها به موقع و با کیفیت کامل انجام شود تا بتواند نیازمندی ها و خواسته های زائران حجاج عزیز ما را برآورده سازد.
وی افزود: با توجه به اینکه پرسنل، اعضا و کادر پروازی سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، از هم وطنان ایرانی ما بوده و با فرهنگ و آداب حجاج و زائرین ایرانی آشنایی دارند، یقینا از لحاظ هماهنگی ها و ایجاد آرامش، وضعیت بهتری را برای حجاج مان خواهیم داشت. و انشالله با مدیریت خوبی که مدیران صنعت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران دارند، شاهد پروازهای منظم و بدون تاخیر باشیم که در نتیجه مورد قبول و رضایت هرچه بیشتر حجاج مان قرار گیرد.
رییس سازمان حج و زیارت کشور با بیان مدت زمان سفر امسال حجاج بیت الله الحرام اظهار کرد: امسال با توجه به اجباری که دولت عربستان در برنامه ریزی پرواز های حجاج، مخصوصا پروازهای برگشت داشته، ممکن است نتوانیم سفر زائران عزیزمان را به زیر 35 روز تقلیل بخشیم، با وجود اینکه ما برای رسیدن به این هدف تلاش خود را به کار گرفته ایم اما این احتمال وجود دارد که سفر تعدادی از کاروان ها بیش از 35 روز نیز به درازا بکشد.
رشیدیان در ادامه گفت: از مدیران کاروان ها خواسته شده که این مساله را به اعضای کاروان خود اطلاع دهند و باتوجه به اینکه به طور کلی مدیران باید برنامه ریزی لازم برای بهره گیری و بهره برداری هرچه بیشتر از این فرصت تاریخی و بی بدیل سفر حج که برای زائران عزیز فراهم می گردد، داشته باشند؛ بهتر است در این فرصت چند روزه که ممکن است به زمان سفر حجاج افزوده شود، ارتقاء مسائل فرهنگی، بهره برداری های معنوی و بازید از اماکن تاریخی مذهبی را برای زوار بوجود آورند.
رییس سازمان حج وزیارت کشور در پایان با ابراز خرسندی از آمادگی های امدادی کارگزاران حج بیان کرد: در برنامه ریزی های ما برای کلیه مسائل مورد نیاز، دستورالعمل های لازم ابلاغ شده و مدیران، کارگزاران و خدمه حجاج نسبت به این مسائل آموزش کافی دیده اند. از جمله اینکه به عنوان مثال جهت انجام اعمال سرزمین منا، برنامه ریزی مدوّنی برای حرکت حجاج درنظر گرفته ایم و همگی ملزم به انجام دقیق آن هستیم. هم چنین چندین سال است که در آموزش به کارگزارن حج، شیوه های مهم امداد رسانی تدریس می شود و همگی نسبت به این مسائل دارای آمادگی های لازم هستند.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک خبر :‌ شفقنا
دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی گفت: سعودی ها در ادامه کارشکنی های خود امسال اعلام کردند که در پروازهای حج به ایران کمک نمی کنند و ایران ایر هم فقط می تواند با هواپیماهای ملکی خود حجاج را به عربستان منتقل کند.

مقصود اسعدی سامانی در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با اشاره به نزدیکی ایام پروازهای حج، اظهار داشت: شرکت هواپیمایی ایران ایر با کمک هواپیمایی سعودی و همچنین شرکت هواپیمایی قشم ایر هر سال بابت اعزام زائران بیت الله الحرام از ایران، اقدام به جابه جایی زوار از ایران به خانه خدا اقدام می کند و این امر طی موافقت نامه دوجانبه ایران و عربستان و ایران ایر و شرکت سعودی انجام می شد.

وی ادامه داد: اما به تازگی عربستان اعلام کرده است که ایران ایر برای پرواز انتقال حجاج به عربستان باید فقط از هواپیماهای ملکی خود استفاده کند و حق استفاده از هواپیماهای هیچ شرکت هواپیمایی داخلی و خارجی دیگری را ندارد.

دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی افزود: به نظر می رسد این اقدام سعودی ها در ادامه فشار حداکثری آمریکا به مردم ایران است و سعودی ها هم در راستای تبعیت از آمریکایی ها می خواهند این فشار حداکثری را به شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران وارد کنند.

اسعدی سامانی در پاسخ به این سؤال که آیا این تعیین شرط سعودی ها برای پرواز حجاج قانونی است، گفت: سعودی ها قانوناً نمی توانند چنین الزامی داشته باشند، اما به هر حال کشوری می تواند مقرراتی وضع کند که هواپیماهایی در آسمان آن کشور پرواز نکنند، در حالی که هواپیماهای ایران ایر اجازه پرواز به اتحادیه اروپا دارند و یا قشم ایر هم که پیش از این کمک ایران بود اجازه پرواز به اتحادیه اروپا را دارد و این بهانه سعودی ها غیرعقلانی و غیرمنطقی است.

وی با بیان اینکه اگر سعودی ها بر اصرار خود پابرجا بمانند ممکن است در انتقال حجاج امسال با مشکل مواجه شویم، گفت: موضوع از طریق سازمان هواپیمایی کشور و سازمان حج و زیارت در حال پیگیری است تا از ظرفیت دیگری استفاده شود.

دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی ادامه داد: امسال قرار است 86 هزار و 400 نفر از زائران حج از ایران به زیارت خانه خدا مشرف شوند.

اسعدی سامانی با بیان اینکه تعداد ناوگان پهن پیکر شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران محدود است، گفت: فرودگاه سعودی به دلیل ترافیک بالا در ایام حج فقط هواپیماهای با ظرفیت بالا پذیرش می کنند و ایران ایر هم تعداد محدودی ناوگان پهن پیکر دارد و این ممکن است در انتقال حجاج به بروز مشکل بینجامد.

وی اظهار داشت: سعودی ها امسال که حداقل در انجام پروازهای حج به ما کمک نمی کنند، باید اجازه دهند ایران ایر از قشم ایر که قابلیت پرواز و گواهینامه لازم برای پرواز به اروپا را دارد، استفاده کنیم تا انتقال حجاج به خوبی انجام شود.

انتهای پیام/ب

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد که درخواستی از سوی سعودی ها برای جابجایی زائران حج تمتع در سال جاری به این سازمان ارائه نشده است و به نظر می رسد که جابجایی تمامی 86 هزار و 400 زائر توسط طرف ایرانی انجام می شود.

به گزارش ایسنا، درحالی که هر سال حدود 50 درصد از عملیات پروازی حج با مسؤولیت و تعهد شرکت هواپیمایی عربستان سعودی انجام می شد، اما چندی پیش رئیس سازمان حج و زیارت اعلام کرد که پروازهای حج امسال توسط شرکت های هواپیمایی ایران انجام می شود.

ایران و عربستان یک توافق دیرینه دارند که هر سال در زمان حج 50 درصد پروازهای حج را شرکت های هواپیمایی سعودی و 50 درصد دیگر را ایرلاین های ایرانی انجام دهند. بعد از سال 1394 با تیره شدن روابط دو کشور، برخی تفاهم نامه ها و توافق ها تحت تأثیر قرار گرفته که حج از آن جمله بود. در سال 1396 با توافق دوباره دو کشور در موضوع حج و از سر گرفتن اعزام زائران ایرانی به عربستان، عملیات پروازی همچنان یکی از بحث های چالشی دو کشور بود.

در سال 1396، حجت الاسلام و المسلمین قاضی عسکر - نماینده وقت ولی فقیه در امور حج - در یک مصاحبه تلویزیونی به تعلل شرکت های هواپیمایی عربستان یک اشاره تلویحی کرد و توضیح داد که در گذشته دو کشور توافق کرده بودند، هر یک از شرکت های هواپیمایی ایران و عربستان، 50 درصد زائران را جا به جا کنند که طرف سعودی امسال دو شرکت را معرفی کرد و 25 درصد از جابه جایی ها را انجام می داد، اما بلافاصله پس از آن اعلام کرد که خودش هم عهده دار سهم تعیین شده خواهند بود، به این ترتیب 25 درصد از جمعیت زائران ایرانی را آن دو شرکت، 25 درصد، ایرلاین سعودی و 50 درصد شرکت های ایرانی جا به جا خواهند کرد.

در سال 1397 نیز این تعلل ها ادامه پیدا کرد و شرکت های هواپیمایی ایران آماده تقبل 50 درصد سهم عربستان برای جابه جایی حجاج ایرانی بودند که سرانجام نزدیک به آغاز اعزام ها، مرتضی دهقان - معاون عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی - خبر داد که در سال 97، معادل 50 درصد سهمیه انتقال حجاج برای هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران و 50 درصد برای طرف سعودی است.

به گزارش ایسنا، در حالی که کمتر از یک ماه به آغاز عملیات حج باقی مانده است، علی رضا رشیدیان- رئیس سازمان حج و زیارت - اعلام کرد که پروازهای حج امسال توسط هواپیمایی کشورمان انجام می شود. با این حال رضا جعفرزاده - سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری- در ارتباط با محدودیت مطرح شده از سوی سعودی ها مبنی بر اینکه صرفاً جابجایی زائران باید از سوی ایران ایر انجام شود، تصریح کرد که این موضوع از سوی سازمان هواپیمایی کشوری در حال پیگیری است تا علاوه بر این ایر از ظرفیت سایر شرکت های هواپیمایی ایرانی نیز استفاده شود.

جعفرزاده درباره این که گفته می شود در سال جاری عملیات پروازی حج به صورت کامل توسط طرف ایرانی انجام می شود و در عین حال سعودی ها اعلام کرده اند ایران ایر هم فقط می تواند با هواپیماهای ملکی خود، حجاج را به عربستان منتقل کند، به ایسنا اعلام کرد: این موضوع به سازمان حج و زیارت اعلام شده است و از سوی سازمان هواپیمایی کشوری نیز تأیید می شود. هر ساله از سوی سعودی ها به سازمان هواپیمایی کشوری درخواستی برای انجام بخشی از جابجایی زائران حج تمتع ارائه می شود اما با توجه به این که در سال جاری درخواستی برای جابجایی زائران حج تمتع از سوی عربستانی ها به سازمان هواپیمایی کشوری ارائه نشده است، به نظر می رسد که 86 هزار و 400 زائر ایرانی از سوی طرف ایرانی جابجا خواهند شد.

وی افزود: این که سعودی ها اعلام کرده اند ایران ایر برای پرواز انتقال حجاج به عربستان باید فقط از هواپیماهای ملکی خود استفاده کند و حق استفاده از هواپیماهای هیچ شرکت هواپیمایی داخلی و خارجی دیگری را ندارد، از سوی سازمان هواپیمایی کشوری در حال پیگیری است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
رییس سازمان حج و زیارت کشور گفت: اجاره به موقع مسکن و انعقاد به موقع قرارداد های تغذیه و تدارکات موجب صرفه جویی در هزینه های حجاج ایرانی در حج تمتع امسال شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت کشور صبح امروز در همایش کارگزاران (مدیران کاروان ها و اعضای ستاد های حج) استان های گیلان، مازندران، گلستان و سمنان در ساری گفت: دفتر نمایندگی سازمان حج و زیارت ایران در عربستان فعال شده است و اقدامات لازم برای عقد قرارداد های مسکن، حمل و نقل، تغذیه و تدارکات حجاج ایرانی اجام دادند.

وی افزود: توانسیتم با هماهنگی و حمایت های دولت تامین اعتبار لازم برای این عملیات ها انجام دهیم بطوری که این اعتبار به حساب سازمان حج وزیارت ایران در عربستان انتقال داده شده است.

رشیدیان گفت: عقد این قرارداد ها در موعد مناسب موجب صرفه جویی در قرارداد مسکن و تغذیه زائران حج تمتع امسال شده است.

رییس سازمان حج و زیارت کشور افزود: اجاره به موقع مسکن و انعقاد به موقع قرارداد های تغذیه و تدارکات درمقایسه با مدت مشابه پارسال موجب صرفه جویی 8 و 5 درصدی در هزینه های حجاج ایرانی در حج تمتع امسال شده است.

وی به همایش کارگزاران شامل مدیران کاروان ها و اعضای ستاد های حج استان های 4 استان گلستان، سمنان، مازندران و گیلان اشاره کرد و گفت: این جلسات برای هماهنگی بیشتر دستگاه های خدمات رسان در امر حج و زیارت و هماهنگی قبل از شروع عملیات مناسک حج تمتع سال 98 برگزار می شود.

رشیدیان گفت: برگزاری دوره ای همایش سازمان حج و زیارت، بعثه مقام معظم رهبری ، کاروان ها، مجموعه های خدماتی اعم از پزشکی و آشپزخانه ها همه اجزای یک پیکره محسوب می شوند و برای عملکرد بهتر و خدمت شایسته تر باید همه بخش ها در تعامل و همکاری و هم افزایی با هم عمل کنند.

وی تأکید کرد: مدیران کاروان ها نسبت به کلیات تفاهمنامه، دستورالعمل های حج، شرح وظایف، برخی محدودیت ها همانند اسکان در مدینه منوره آگاهی های لازم را داشته باشند.

رئیس سازمان حج و زیارت کشور با بیان اینکه پرواز های حج امسال توسط هواپیمایی کشورمان انجام می شود، گفت: نخستین پرواز حجاج 17 تیرماه انجام می شود.

رشیدیانافزود: پرواز های بازگشت حجاج ایرانی از 27 مرداد تا 17 شهریور برابر با 8 محرم انجام می گیرد.

انتهای پیام/آ

17 تیرماه نخستین پرواز حجاج ایرانی به عربستان

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
محمد معتمدی درباره برگزاری کنسرت ارزان قیمت گفت: اگر واقع بینانه نگاه کنیم از نظر اقتصادی کاری که من می کنم شکست مطلق است.

به گزارش ایسنا، نشست خبری کنسرت محمد معتمدی به نفع سیل زدگان لرستان سه شنبه، 21 خرداد ماه برگزار شد.

محمد معتمدی در این نشست اظهار کرد: مدت ها بود دغدغه ای داشتم؛ چرا که بخش زیادی از جامعه ما مخاطب هیچ کنسرتی نبودند، دلیلش هم وضعیت اقتصادی است. عید امسال طرحی را که مدت ها رویش کار کردم به نام هنر برای همه آغاز کردیم و استقبال بسیار خوبی شد.

این خواننده ادامه داد: برنامه من بود برای تابستان این کنسرت را تمدید کنم اما دست تنها بودم تا اینکه از سوی انجمن دیده بان آزادی و توسعه به ما پیشنهاد شد که به نفع سیل زدگان استان لرستان کنسرت خیریه برگزار کنیم. هدف هایمان در راستای همدیگر بود. افتخار داشتیم در کنار این انجمن این کار را شروع کردیم. در نهایت تصمیم گرفتم ارکستر بسیار بزرگی جمع کنیم و قطعاتی را آماده و تنظیم کردیم. امیدوارم اجرایی برگزار شود که به اهداف هنری و معنوی خودش برسد.

معتمدی اظهار کرد: آنچه دولت نمی تواند انجام بدهد آن چیزی است که هنرمندان باید انجام بدهند. همه ما یک پیکر واحد هستیم به نام ایران و هرچه بتوانیم وحدت و همدلی را حفظ کنیم استحکاممان هم بیشتر می شود.

او درباره اینکه قانون اخذ 10 درصد بهای کنسرت ها در این کنسرت نیز اجرا شده است؟ بیان کرد: هنوز به قانون 10 درصد برخورد نکرده ام؛ این قانون خیلی خام است.

معتمدی درباره رهبر ارکستر اجرا گفت: رهبر ارکستر آقای زندی است. کارهای او خصوصیتی داشت که آثار ربع پرده اجرا می شد به او پیشنهاد دادم ارکستری در تهران تشکیل می دهم که او رهبری آن ارکستر را بر عهده بگیرد.

این خواننده در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: اگر واقع بینانه نگاه کنیم از نظر اقتصادی کاری که من می کنم شکست مطلق است، یک فصل کاری و کنسرتی اجرا می کنی بدون اینکه به حق خودت برسی دوم اینکه بار دوم بخواهی کنسرت برگزار کنی همه انتظار دارند با همان قیمت کم باشد. این کار هیچ مزیت اقتصادی ندارد مزیت اجتماعی خاصی هم ندارد کما اینکه ما دچار مشکل هم می شویم.

او درباره طرح هنر برای همه در عید نوروز گفت: من پیشنهاد دادم و سازمان فرهنگی هنری سالن در اختیار ما گذاشت. اگر بشود در درازمدت این کار (برگزاری کنسرت با قیمت بلیت کم یا رایگان) به یک رویداد سالیانه و فستیوال تبدیل شود.

این خواننده درباره بهای سالن اجرا و قیمت بلیت ها نیز گفت: اجاره سالن با انجمن بوده و تخفیف در این زمینه گرفته شده است. قیمت بلیت ها 25 تا 80 هزار تومان است.

معتمدی اظهار کرد: سیاست من ضدانحصار است و با اینکه کل بلیت فروشی کنسرت ها در اختیار فرد خاصی باشد، مشکل دارم.

او درباره هدف و نتیجه برگزاری چنین کنسرت هایی گفت: کارکرد اول متمرکز کردن اذهان عمومی نسبت به آن اتفاق است. کارکرد دوم نیز این است که در حاشیه این کنسرت از افرادی که می توانند کمک کنند دعوت می شود.

این کنسرت 29 خرداد ماه در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران برگزار می شود.

در ابتدای نشست هم فاطمه فرید، نماینده انجمن دیده بان آزادی و توسعه توضیحاتی را درباره فعالیت های این انجمن ارائه کرد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
امروزه خواننده هایی که به بازار موسیقی وارد شده اند هیچ دانشی از موسیقی ندارند و تنها با گوش کردن آثار دیگر خواننده ها و کار با چند نرم افزار کامپیوتری ملودی سازی، دست به تولید آثاری زده اند؛ این افراد به ظاهر خواننده با ارائه اثر خود به دختران نوجوان و جوان می دهند که با آهنگ های آن ها کلیپ ساخته و با آن برقصند و این گونه است که جای خود را در ذهن و گوشی مردم باز می کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : زنجان سحر

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ فضای مجازی با آمدنش به زندگی مدرن آدم ها اتفاقات بزرگی را رقم زده است، اما در این لحظه می خواهیم از تاثیرات آن بر هنر، به ویژه هنر موسیقی بپردازیم؛ شبکه های اجتماعی تاثیرات بسیاری بر مردم داشته اند که هم شامل تاثیرات مثبت و هم شامل تاثیرات منفی است اما نکته قابل توجه آن، این است که متاسفانه تاثیرات منفی آن بسیار بیشتر از نکات مثبتش بوده است.

این که هر هنرمند و یا چهره مشهور دیگری در این شبکه ها صفحاتی داشته باشند چیزی طبیعی است و این نکته مثبت را به همراه دارد که ارتباط مردم را با این افراد راحت تر می کند؛ معضل بزرگی که در شبکه اجتماعی اینستاگرام به وجود آمده و بر روی هنر موسیقی تاثیر گذاشته، رشد قارچ گونه خواننده هایی است که این روزها در بازار موسیقی جولان می دهند.

سالی های قبل اگر کسی می خواست خواننده شود و وارد دنیای موسیقی شود و در آن به موفقیتی دست یابد، باید ابتدا سالیان سال در این رشته آموزش می دید و مدت های مدیدی در بازار موسیقی فعالیت می کرد تا این که بالاخره بتواند خود را به مردم بشناساند و نظر آن ها را به هنر خود جلب کند.

امروزه خواننده هایی به بازار موسیقی وارد شده اند که هیچ دانشی از موسیقی ندارند و تنها با گوش کردن آثار دیگر خواننده ها و کار با چند نرم افزار کامپیوتری ملودی سازی دست به تولید آثاری زده اند که هیچ گونه دانش و تکنیکی را در آن ها نمی توان یافت و جالب تر آن است که این افراد به ظاهر خواننده با ارائه اثر خود به دختران نوجوان و جوان می دهند که با آهنگ های آن ها کلیپی بسازند و با آن برقصند و این گونه است که جای خود را در ذهن و گوشی مردم باز می کنند.

یک خواننده پشت سر هم در شهرهای مختلف کنسرت برگزار می کند، مردم به این دلیل به کنسرت می روند که موسیقی را به صورت زنده ببینند و بشنوند و خواننده با حال و هوای آن سالن و تماشاگرانش بخواند و طنین صدایش در آن فضا بپیچد در صورتی که حمید هیراد(حمید حسین زاده) که یکی از همین خوانندگانی است که در اینستاگرام خود را به عنوان خواننده به مردم معرفی کرد و به شهرت رسید، مشخص شد که در کنسرت هایش مردم را فریب می داده و به صورت لب خوانی برای مردم اجرا می کرده است.

مهدی رنجبر معاون هنری اداره ارشاد استان فارس خبر پلی بک خوانی هیراد در کنسرت تیر ماه را در گفت وگو با ایرنا تایید و از تذکر به خواننده، موسسه و تهیه کننده، خبر می دهد و خبر ممنوعیت هیراد از برگزاری کنسرت در شیراز تا پایان امسال را اعلام می کند.

حامد همایون ( سیدحامد محمودزاده) یکی دیگر از خواننده هایی است که در همین شبکه های اجتماعی به شهرت رسید تا جایی که در برگزار کردن کنسرت رکورد شکست و بیشترین تعداد کنسرت را در یکسال به ثبت رساند؛ این خواننده که بسیار دیده شد در سفرش به آمریکا که برای اجرای کنسرت به آنجا رفته بود، از بهروز وثوقی بازیگر زمان طاغوت و لس آنجلس نشین در کنسرتش به عنوان ستاره سینمای ایران یاد می کند و او را به آغوش می کند و در روز بعد بر سر مزار هایده خواننده زن پیش از انقلاب که پس از پیروزی انقلاب به آمریکا رفته بود، می رود به یاد او یکی از ترانه های وی را می خواند و ارادتش را به این خواننده متوفی اعلام می کند و فیلم این حرکت خود را در فضای مجازی پخش می کند.

محسن رجب پور مدیر شرکت فرهنگی هنری ترانه شرقی و تهیه کننده آثار حامد همایون در یک نشست خبری با اصحاب رسانه گفت: من یک تهیه کننده موسیقی هستم اما پیش از آن یک تاجر هستم، حامد همایون وقتی که پیش من آمد سیدحامود محمود زاده بود و من او را حامد همایون کردم، 10 سال با او قرارداد دارم و در این 10 سال مجبور است که به قراردادش متعهد باشد در غیر اینصورت پوستش را می کنم، حالا شما می خواهید اسم این را استثمار، استعمار و یا هر چیز دیگری بگذارید.

مسئله دیگر دعوت از این افراد به برنامه های تلویزیونی پر بیننده است، برنامه هایی مانند دورهمی و خندوانه که از برنامه های پربینندهو جذاب تلویزیون بودند از این افراد که تا آن زمان شهرت به این اندازه نداشتند دعوت می کردند که این اتفاق به شهرت بیشتر آنها کمک کرده و باعث می شود به رسمیت شناخته شوند، چنانکه بعد از پخش برنامه تعداد دنبال کنندگان این افراد در اینستاگرام به طرز چشمگیری افزایش یافت و می توان گفت پس از این برنامه ها به شکل رسمی به برگزار کردن کنسرت های خود پرداختند؛ دلیل حضور این افراد در رسانه ملی و بها دادن به آن ها برای چه بود، مشخص نیست.

نویسنده احسان رستمیان

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ شبکه اطلاع رسانی دانا
بعد از حضور استاد شجریان با همراهی اصغر فرهادی در سال 95 برای بازدید از یک نمایشگاه نقاشی در فرهنگسرای نیاوران که ارتباطی هم با صداوسیما ندارد، من را به صداوسیما احضار کردند و رسماً اعلام کردند باید نامه ای بنویسی و اعلام کنی من مواضع آقای شجریان را قبول ندارم.

مواضع چندگانه تلویزیون در برخورد با مسائل شبیه به هم، همه را سردرگم کرده است. از یک سو، شاهد پخش موسیقی های سخیف از رسانه ملی هستیم و از سوی دیگر، شاهد محدودیت برنامه های هنری فاخر و محبوب. به این ها اضافه کنید روند حذف مجری های باسابقه و برتر را به بهانه های سیاسی.

ایرنا نوشت: سیدعباس سجادی، شاعر، ترانه سرا و موسیقی پژوهی است که سال ها در صداوسیما برنامه های هنری مختلف و به یادماندنی اجرا کرده است. آخرین برنامه سجادی دستان نام داشت که از تلویزیون پخش می شد و در آن با رویکردی تخصصی به موسیقی و گفت وگو با هنرمندان موسیقی می پرداخت.

قطع یک باره برنامه دستان و بعد از آن، عدم حضور سجادی در تلویزیون مشخص کرد که داستانی پشت این ماجرا نهفته است و غیر از روند نامشخص و سردرگم تلویزیون در حوزه موسیقی، انگار مشکل این بار، شخص اوست.

عباس سجادی که اکنون مدیرعامل بنیاد آفرینش های هنری نیاوران است، درباره این ماجرا به خبرنگار ایرناپلاس گفت: بعد از حضور استاد شجریان با همراهی اصغر فرهادی در سال 95 برای بازدید از یک نمایشگاه نقاشی در فرهنگسرای نیاوران که ارتباطی هم با صداوسیما ندارد، من را به صداوسیما احضار کردند و رسماً اعلام کردند باید نامه ای بنویسی و اعلام کنی من مواضع آقای شجریان را قبول ندارم. من گفتم اصلاً چه ربطی دارد؟ من مدیر یک مجموعه فرهنگی هستم و ایشان آمده اند آنجا برای بازدید از یک نمایشگاه و من هم طبق وظیفه اداری و اخلاقی ام از ایشان و آقای فرهادی استقبال کرده ام. مصرانه اعلام کردند اگر چنین نامه ای در اعلام برائت از ایشان ننویسی، برنامه دستان را قطع می کنیم. بنده هم اعلام کردم برنامه دستان که هیچ، اگر دستان خود من را هم قطع کنید در حوزه ای که به من ارتباط ندارد، چیزی نمی نویسم و این طور شد که برنامه را علی رغم استقبال وسیع مردم قطع کردند.

سید عباس سجادی در کنار محمدرضا شجریان و اصغر فرهادی

نظر دکتر دینانی درباره برنامه دستان
وی درباره وجه مردم و استقبال هنرمندان و فرهیختگان از برنامه اش گفت: برنامه دستان را بسیاری از هنرمندان برجسته کشور و حتی برخی مقامات سیاسی و کشوری می دیدند و به من زنگ می زدند و پیشنهاد می دادند و حتی انتقادهای سازنده می کردند. مثلاً استاد فرهاد فخرالدینی بارها درباره این برنامه به من زنگ زدند و نظر دادند. استاد علی نصیریان و خانم پری صابری هم همین طور. دکتر دینانی، استاد بزرگ فلسفه را همراه همسرشان در نمایشگاه کتاب دیدم و استاد عین این جمله را گفت که: همسر من شاهد است که من می نشینم و برنامه شما را نگاه می کنم و استفاده می کنم. گفتم استاد شرمنده نکنید ما می نشینیم پای برنامه معرفت شما در شبکه چهار که به معرفتمان اضافه شود. ایشان فرمودند: حرف من اصلاً از روی تعارف نیست.

کج سلیقگی سیاسی در تلویزیون

این مدیر فرهنگی با گلایه از سیاسی کاری در تلویزیون گفت: ببینید به خاطر یک کج سلیقگی و سیاسی کاری تنها برنامه تخصصی و موسیقی محور دستان را قطع کردند که چرا مجری کارشناس این برنامه در مجموعه دیگری از استاد شجریان استقبال کرده و به ایشان احترام گذاشته است. غیر از احترام شخصی بنده به آقای شجریان، من به عنوان مدیر یک مجموعه فرهنگی باید به ایشان احترام می گذاشتم و در نمایشگاه از ایشان استقبال می کردم که این وظیفه را در برابر همه شخصیت ها و اهالی فرهنگ و هنر انجام داده و می دهم.
به آقایان گفتم من که ممیز نیستم تا دم در فرهنگسرا بایستم یا دستگاهی هم ندارم که صلاحیت افراد را بسنجم و جلوی افراد را بگیرم و ورود و خروج افراد را کنترل کنم. فرهنگسرا یک فضای عمومی است و محل آمد و شد شهروندان به ویژه اهالی فرهنگ و هنر!

موسیقی پوشال لابه لای میوه نیست

سجادی که دلیل روند نامشخص و نامتعادل موسیقی در تلویزیون را در نوع نگاه مدیران می داند اضافه کرد: نگاه دوستان ما در تلویزیون به موسیقی به عنوان پوشال لابه لای میوه هاست. یعنی فقط برای پرکردن بین برنامه هاست و از طرفی هم نمی توانند تأثیر موسیقی را انکار کنند و برای جلب و جذب مخاطب هر نوع موسیقی که دستشان بیاید را پخش می کنند.

وی با اشاره به وضعیت تولید موسیقی در صداوسیما گفت: الان تولید در مرکز موسیقی صداوسیما به حداقل رسیده و بیشتر آثار مناسبتی تولید می شود. مثلاً برای تولد یا شهادت ائمه اطهار (ع) قبلاً صدها قطعه ساخته شده و الان هم می آیند چند کار سطحی دیگر طبق تقویم سال می سازند. اما ببینید یک بار برای امیرالمؤمنین (ع) یک اثر استاد فخرالدینی در سریال امام علی (ع) ساخته که برای همیشه در ذهن مخاطب مانده است، یا موسیقی فیلم محمد رسول الله (ص) که موریس ژار ساخته همچنان اثرگذار و محبوب است.

حرف من این است که آیا در مرکز صدا و سیما با انبوه تولیدات، تا به حال آثاری برای ائمه و دیگر بزرگان ساخته اند که در ذهن ها ماندگار شده باشد؟ به دلیل اینکه برخورد دوستان با موسیقی، برخورد بخشنامه ای و اداری است و برخورد حرفه ای و هنری نیست، کار ماندگاری هم تولید نمی شود. انتصابات اخیر در صداوسیما را مقایسه بکنید با دوره ای که آقای علی معلم دامغانی و آقای فریدون شهبازیان در مرکز موسیقی تلویزیون بودند. دو بازوی قدرتمند شعر و موسیقی سکان دار شعر و موسیقی در رسانه ملی بودند. خروجی های آن موقع را با الان مقایسه کنید. آن زمان آثاری که آنجا تولید می شد، بیرون می آمد و تبدیل به آلبوم می شد ولی الان برعکس شده است و قطعه های آلبوم های بیرون در تلویزیون پخش می شود آن هم سخیف ترین و سطحی ترینش!

رضایت بالادستی ها مهم است

این ترانه سرا در پایان گفت: مدیران تلویزیون هنوز نمی دانند این رسانه چقدر در فرهنگ این مملکت مؤثر است و بدین جهت مخاطب برایشان اهمیتی ندارد و فقط برای رضایت بالادستی هایشان کار می کنند در حالی که مقامات عالی کشور از حضرت امام (ره) تا به حال همه توصیه به خدمت به مردم کرده اند. تذکرات اخیر رهبر انقلاب در دیدار با شاعران و دیگر اقشار فرهنگی و دانشگاهی در ایام ماه مبارک را مرور کنید، ایشان دلخوری ها و توقعاتشان را از صداوسیما بیان فرمودند ولی کو گوش شنوا؟

اما الان در تلویزیون برخی مدیران به دنبال راضی نگه داشتن مدیران بالادستی خود هستند که باعث تعجب و تأسف است و وضعیت اخیر رادیو و تلویزیون باید به جای جمله معروف: هر سال دریغ از پارسال، باید گفت: هر روز بدتر از دیروز!

لینک خبر :‌ عصر ایران
محمد معتمدی از مافیایی در دل موسیقی ایران می گوید که حتی عالی رتبه ترین مسئولان فرهنگی کشور هم زورشان به آن نمی رسد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : تهران پرس شفاف خبرگزاری اقتصادی ایران بولتن نیوز

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی، می خواهد اواخر هفته جاری کنسرتی به نفع سیل زدگان لرستان برگزار کند. اجرایی که گویا با حمایت برخی از مسئولان وزارت ارشاد عملی شده است. معتمدی در نشست خبری که هفته گذشته برگزار کرد، از علی اصغر کاراندیش معاون امور مجلس و استان های وزیر ارشاد برای حمایت هایش از این اجرا تشکر کرد. او همچنین از نمایندگان مجلس استان لرستان هم برای حمایت هایشان قدردانی کرد.

این یعنی هم مسئولان عالی رتبه وزارت ارشاد و هم نمایندگان مجلس حامیِ برگزاری این کنسرت بوده اند، اما با این حال زور و نفوذ این مسئولان هم نتوانست برخی امکانات را برای کنسرت معتمدی فراهم کند. گویا برگزارکنندگان کنسرت محمد معتمدی می خواسته اند که بیلبوردهایی را در سطح شهر به کنسرت خیریه محمد معتمدی اختصاص دهند اما در عین تلاش های بسیار نتوانسته اند این کار را عملی کنند.

مطلبی که در روزهای اخیر محمد معتمدی در صفحه شخصی اش منتشر کرده است

معتمدی معتقد است که در موسیقی ایران مافیایی هست که هر کسی با آن مخالفت کند را به حاشیه می راند. این خواننده موسیقی ایرانی ادعا می کند که از چند سال پیش جلوی این مافیا ایستاده و تن به خواسته های آنان نداده است. معتمدی سال گذشته و هم زمان با روزهای محاکمه سلطان سکه ، موضوع سلطان کنسرت را مطرح کرد و از مقامات قضایی خواست تا در این باره هم تحقیقاتی را انجام دهند.

این خواننده هر جا که بتواند گریزی به مافیای موسیقی می زند و هشدارهایی را در این باره مطرح می کند. در همین نشست خبریِ اخیر این خواننده، معتمدی درباره مافیای موسیقی گفت: من ضد امپریالیسم و ضد انحصارگرایی هستم. یک شخص، تاثیر گذاریش در مسیر موسیقی ایران از تمام مسئولان فرهنگی کشور بیشتر است، او سلطان کنسرت است.
من نام این شخص را نمی برم تا بتوانم به جای درگیر شدن در روند حقوقی و دادگاهی، وقتم را صرف کار موسیقی بکنم.

شاید زمان آن فرا رسیده که مسئولان وزارت ارشاد و البته مسئولان قضایی تحقیقاتی ویژه درباره صحبت های محمد معتمدی انجام دهند. چرا مافیایی در عرصه موسیقی تا این حد نفوذ دارد که بیلبوردهای سطح شهر را هم در اختیار دارد.

چرا زورِ عالی رتبه ترین مسئولان فرهنگی به این مافیای موسیقی نمی رسد؟

محمد معتمدی اواخر هفته جاری یعنی 29 خرداد 1398 اجرایی به نفع سیل زدگان برگزار خواهد کرد. اجرایی که طی دو سانس در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی به صحنه می رود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: باتوجه به توان هنری و گستردگی رشته های هنری ایران انتظار می رود مجلس شورای اسلامی بار دیگر قانون تخصیص نیم درصدی بودجه دستگاه ها برای خرید آثار هنری را تصویب کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : تابناک هرمزگان

محمدمجتبی حسینی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما افزود: سالهای گذشته قانونی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که نیم درصد از بودجه دستگاه ها با اختیار بالاترین مقام برای خرید آثار هنری هنرمندان کشورمان تخصیص یابد و دستگاه ها می توانستند از محل درآمدهاشان برای آراستن ساختمان دستگاه خود این اقدام را انجام دهند اما متاسفانه این قانون دیگر تمدید نشد.
وی در جریان بازدید از نمایشگاه خانه خوبان در پردیس گالری ملت گفت: 127 اثر از 87 هنرمند نامدار و بلند آوازه هنرهای تجسمی ایران در این نمایشگاه در معرض تماشای علاقمندان قرار گرفته تا بهترین مخاطبان خودش را پیدا کند.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه افزود: آثار در گونه های مختلف هنری و در رشته های مختلف است از آثار هنرمندان نوگرا تا هنرهای اصیل و قدیم ایرانی و نام های بلند و آشنا آثارشان عرضه شده است.
حسینی با تاکید بر اینکه نمایشگاه خانه خوبان که به نیت تجهیز مدارس مناطق سیل زده تشکیل شده نمونه ای از خیر خواهی و همراهی هنرمندان با مردم است گفت: برگزاری چنین نمایشگاهی با این هنرمندان بزرگ و آثار ناب نشان دهنده این است که خانواده بزرگ هنرمندان ایران یکی از حساس ترین خانواده هایی هستند که در این سرزمین حضور تاریخی شان گواه بر این است که همیشه در مواقع ضروری پیشگام کمک و خدمت به همنوعانشان بودند.
این نمایشگاه به همت اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مجمع نوسازی مدارس و خانه سینما تشکیل شده و تا پایان خرداد 98 به مدت یک هفته در پردیس گالری ملت دایر است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
دنیای اقتصاد : در سال های اخیر تلاش شده است تا امور مربوط به خلق و نمایش آثار هنری از دوش دولت برداشته و بر شانه نهادهای صنفی حوزه های هنری گذاشته شود. این اتفاق در بیش از دو دهه اخیر نتایج قابل توجهی داشته و بسیاری از هنرها به ویژه تئاتر، سینما، نقاشی و... تا حدود قابل توجهی از سایه دولتی بودن، خارج شده اند یا در مسیری قرار گرفته اند که می توان دورنمایی خصوصی شده برای آنان تصور کرد. در بسیاری از هنرها دولت در خلق و آفرینشگری هنری دخالتی ندارد و صرفا در مرحله نمایش آن حضور نظارتی دارد. اما در این میان انجمن هنرمندان مجسمه ساز که مهم ترین نهاد سازمانی در حوزه مجسمه سازی است، برخلاف جهت آب شنا کرده و اساسنامه ای تازه با امضای مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد را تصویب کرده است که بر اساس آن نه تنها نمایش آثار مجسمه سازان بلکه خلق و آفرینش چنین آثاری هم باید تحت نظارت دولت باشد؛ یعنی برای فعالیت مجسمه سازی به مجوز این انجمن نیاز است و ظاهرا بدون چنین مجوزی نمی توان کارگاه مجسمه سازی و نظایر آن را حتی در خانه های شخصی به راه انداخت. اگرچه هنرمندان مجسمه ساز می توانند بدون مجوز دولت دست به کار مجسمه سازی بزنند، اما اگر خواسته باشند با نهادی، سازمانی یا جایی قراردادی ببندند تنها در شرایطی مجاز به انجام این کار هستند که از پیش مجوز فعالیت را از انجمن گرفته باشند. این تصمیم، البته با واکنش بسیاری از مجسمه سازان و فعالان هنرهای تجسمی نیز روبه رو شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : اکو فارس

سال 1396 انجمن مجسمه سازان ایران از سوی ارشاد به عنوان انجمن برتر سال انتخاب شد. در این سال اعضای هیات مدیره انجمن تصمیم هایی گرفتند که هر اندازه به کام ارشادنشینان شیرین بود، کام هنرمندان را تلخ کرد. قضیه از این قرار است که انجمن نامبرده اساسنامه ای تازه برای خود طراحی و تصویب کرد و در مهم ترین تغییری که در این اساسنامه ایجاد کرد، برای فعالیت مجسمه سازی در ایران، الزام به داشتن مجوز را گنجاند.

مجوز فعالیت مجسمه سازی، موافقان و مخالفان بسیاری دارد. به نظر می رسد عمده موافقان کسانی هستند که در انجمن عضویت دارند و بیشتر مخالفان هنرمندانی هستند که نام خود در این انجمن ننوشته اند. عباس مجیدی، رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران در توضیح چرایی و چگونگی صدور مجوز فعالیت مجسمه سازی می گوید: طبق قانون هنرمندان مجسمه ساز از پرداخت مالیات معاف هستند. معافیت از مالیات منوط به ارائه مدرکی برای اثبات این مهم است. در گذشته گواهی فعالیت توسط وزارت ارشاد اسلامی برای هنرمندان صادر می شد و این امکان برای مجسمه ساز ایجاد می شد تا بتواند کار کند، اما این گواهی فقط برای کار کردن مجسمه ساز کافی بود و نمی توانست مراتب قانونی از جمله معافیت مالیاتی را به پیش ببرد. از این رو انجمن بر آن شد تا رایزنی هایی با وزارت ارشاد داشته باشد تا بتواند پروانه فعالیت کارگاه های مجسمه سازی را دریافت کند. او ادامه داد: افرادی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند می توانند به کار خود بپردازند، اما افرادی که می خواهند با مراکز مختلف قرارداد ببندند و نیازمند معرفی نامه هستند، این مجوز این امکان را برایشان ایجاد می کند. درواقع مجوز فعالیت مجسمه سازی شبیه به پروانه کسب است تا مجسمه سازان بتوانند راحت تر کار کنند. حتی افرادی که عضو انجمن نیستند می توانند این مجوز را دریافت کنند، ولی هزینه ها متفاوت است.

در مقابل اما سیدمحسن هاشمی، دبیر نخستین سمپوزیوم بین المللی مجسمه سازی تهران و فعال فرهنگی گفته است: صدور مجوز آفرینشگری همان طور که در این مجوز مشهود است، یک خطر بزرگ را برای آفرینش ایجاد می کند که آن هم دولتی شدن است. ممکن است که این موضوع برای بحث بیمه یا مالیات راهگشا باشد اما در بلندمدت برای هنرمندان محدودیت زا است. درست این بود که برای برطرف کردن مشکل مالیاتی، وزارت ارشاد نامه ای را به اداره دارایی می داد و می گفت کسانی که انجمن های مدنی نقاشان، مجسمه سازان، تصویرگران، عکاسان و... معرفی می کنند هنرمند تلقی بشوند. او می گوید: این نخستین باری است که یک انجمن هنری می پذیرد که برای آفرینش هنری و نه نمایشش از دولت مجوز بگیرد. مرجع هنرمند بودن نخست به آفرینش آفرینشگر و آنگاه تایید صلاحیت توسط انجمن هنری مربوطه است. آنچه در جهان وجود دارد مجوز نمایش آثار است نه مجوز آفرینش. در جهان پیشرفته حتی مجوز نمایش آثار هم به نهادهای مدنی و صنفی واگذار می شود. هاشمی می افزاید: سیستم دریافت مجوز سال هاست در دنیا منسوخ شده و تبدیل به سیستم ثبت برنامه شده است. در حال حاضر که این مجوز فراگیر نشده یک مجسمه ساز می تواند در نگارخانه ها یا گالری ها اثرش را به نمایش بگذارد، اما با فراگیر شدن این اتفاق گالری یا نگارخانه باید جوابگو باشد و همین مساله محدودیت زاست و نتیجه محدودیت آفرینش هم تهاجم فرهنگی است.

هاشمی در ادامه می گوید: وقتی در داخل تولید به اندازه کافی و نیاز نداشته باشید محصول از جایی که بیشتر تولید می شود به جایی که تولید کمتری دارد، می آید. محدودیت یعنی پذیرش تهاجم. البته این را باید در نظر داشت که تهاجم با تبادل فرق می کند. به گفته این کارشناس، اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبادرت به این اقدام غیرسازنده و مغایر آزادی آفرینشگری کرده است از دو حالت خارج نیست. بدبینانه آن این است که با ایجاد محدودیت در آفرینشگری قصد کنترل پیش از نمایش آثار هنری را که در هیچ جای جهان مسبوق به سابقه نیست، در برنامه دارد و در خوش بینانه ترین حالت ناشی از ندانم کاری مدیریت محترم مربوطه است. در هرحال پیامدهای حقوقی نداشتن مجوز آفرینشگری خواه ناشی از عدم صدور از سوی مرجع صادرکننده و خواه از سوی هنرمند می تواند بر خلاقیت و آزادی تولید اثر هنری تاثیرات نامطلوب بگذارد پس سزاوار است انجمن های هنری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع واکنش نشان دهند.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : خبرگزاری آریا

موسیقی ما - نشست علمی ابعاد و پیامدهای قانون جدید اجرای کنسرت در کلان شهرها دوشنبه 20 خرداد 98 با حضور دکتر پیروز ارجمند، احسان ذبیحی فر و امیر شریفی، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

در این نشست احسان ذبیحی فر عضو هیأت علمی و معاون آموزشی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر، با اشاره به مخالفت جامعه موسیقی با این طرح اذعان کرد: در حال حاضر اکثریت اهالی موسیقی مخالفت خود را با این طرح اعلام کردند و این مخالفت نشان دهنده این است که کارشناسی لازم که باید روی آن می شده، اتفاق نیفتاده است. بنابراین برای اهالی موسیقی جای سؤال است که چطور طرحی که کارشناسی لازم برای آن صورت نگرفته، می تواند به تصویب برسد؟ و اینکه چه کسی باید پاسخگو باشد در جایی که افرادی از بدنه دولت اظهار بی اطلاعی از این طرح می کنند؟ اگر قرار باشد هر سال قوانینی به این شکل در هر قسمت از عرصه فرهنگ و هنر تصویب شود و افرادی از آن اظهار بی اطلاعی کنند، باید پرسید این ساختار چگونه اداره می شود؟

ذبیحی فر به موضوع صنف در موسیقی نیز پرداخت و تصریح کرد: صنف در موسیقی هنوز آن تعریفی که باید داشته باشد را ندارد. در صنف موسیقی مشکلاتی وجود دارد که تا حل نشود نمی توان اقدامی کرد. ابتدا باید صنف و جایگاه آن به درستی تعریف شود و بعد درباره نقش و عملکرد آن صحبت کرد. در حال حاضر صنفی که در موسیقی داریم نمی تواند عملکرد وزارت ارشاد را توضیح و توجیه کند.

ذبیحی فر افزود: وظیفه وزارت ارشاد وظیفه حمایتی است. لذا باید گزارشی باشد که بدانیم تا کنون وزارت ارشاد چه حمایتی از جامعه موسیقی داشته است. آیا وزارت ارشاد حمایت مشخصی از برگزاری کنسرت به شکل ثابت و به عنوان ضابطه داشته که حالا بخواهد 10 درصد از برگزاری آن را به خود اختصاص دهد؟ .

این عضو هیأت علمی دانشگاه هنر در مورد پیامد اجرای این قانون گفت: مهم ترین پیامد اجرای این قانون این است که اجرای کنسرت ها به حداقل برسد و با این قانون به جامعه موسیقی این پیام را فرستادند که لطفاً کنسرت برگزار نکنید! .

در ادامه امیر شریفی عضو هیأت علمی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و عضو شورای سیاست گذاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی، با بیان این که کمیسیون فرهنگی مجلس به ظرایف کاری که انجام می دهد اشراف ندارد، گفت: چرا کمیسیون فرهنگی مجلس قبل از هر کاری، از این که جامعه موسیقی در جریان جزئیات طرح هستند یا نه، اطمینان حاصل نمی کند و چرا راستی آزمایی نمی شود؟ وقتی سِمتی از وزارت ارشاد می تواند طرحی را که می خواهد به تصویب مجلس برساند، می توان گفت که استقلال مدنظر ما از مجلس از بین رفته است.

دکتر پیروز ارجمند مدرس و پژوهش گر موسیقی و آهنگساز، پس از ذکر مقدماتی درباره تاریخچه ی این طرح و تلاش های خود برای عملی کردن آن در زمان فعالیت خود در وزارت ارشاد به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی، گفت: پس از تغییر روند درآمد موسیقی از عرصه حامل های صوتی به کنسرت ها از دهه 70 به بعد، شاهد کاهش تیراژ آلبوم ها زیر 5000 مورد (در بهترین حالت) بودیم و همین مسأله باعث شد ما روی این مسأله که چگونه از سقوط اقتصاد موسیقی جلوگیری کنیم، مطالعه داشته باشیم و جلسات و نشست های مختلفی را برای آن ترتیب دهیم. اما امروز آن طرح مصادره به نفع شده است؛ مصادره به نفع وزارت ارشاد نه صنف موسیقی.

پیروز ارجمند با انتقاد از عملکرد وزارت ارشاد عنوان کرد: من به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی، هیچ اختیار و سهمی در نظارت بر صرف بودجه اختصاص یافته و دریافت گزارش از واحدهای مختلف نداشتم. وزارت ارشاد به معاونت های مالی و هنری قدرت مطلقه داده و مدیرکل هیچ اختیاری ندارد؛ مدیرکل عملاً یک کارمند ساده است. وقتی یک مدیرکل نمی تواند نظارتی روی بودجه بخش خود داشته باشد، چطور می تواند 40 میلیارد از مبلغی که قرار است از خزانه به وزارتخانه برگردد را نظارت کند تا منجربه رشد و بالندگی موسیقی شود؟ .

ارجمند با شرح وظایف ساختاری وزارت ارشاد که آن ها را در سه دسته نظارت، سیاست گذاری و ارزشیابی قرار داد، بیان کرد: وزارت ارشاد بخش زیادی از وظایف ساختاری خود را که ازجمله سالن سازی (تنها 3 سالن استاندارد در کشور وجود دارد)، تسهیل گری (هر خواننده ای برای هر اجرا در یک روز، به تعداد اجراها مورد استعلام قرار می گیرد)، تأمین بیمه و امنیت اجتماعی، نظارت بر قیمت گذاری سالن ها و... است، به نحو درست انجام نمی دهد.

مدیرکل اسبق دفتر موسیقی در ادامه از عملکرد خانه موسیقی انتقاد و اذعان کرد: خانه موسیقی در مقابل تمام این افعال سکوت اختیار کرده و این که امروز چنین طرحی تصویب می شود، دلیلش همین سکوت است. کلونی بسته وزارت ارشاد به کارش ادامه می دهد و صدایی از صنف موسیقی شنیده نمی شود.

این پژوهش گر موسیقی درمورد نحوه کاستن از اثرات منفی این قانون گفت: برای این که بتوانیم جلوی تبعات منفی این قانون را بگیریم، باید تالارهایی مثل تالار وحدت را با کمترین هزینه یا حتی رایگان در اختیار هنرمندان قرار گیرد. هم چنین باید بازارهای دوطرفه ایجاد کنیم که در این مسیر وزارت ارشاد باید در سه محل ازجمله اپراتورها (در پخش قطعه ای از هنرمندان به عنوان پیشواز)، صداوسیما و فضای مجازی ورود کند و پس از برگزاری جلساتی با این گروه ها، قوانینی را تصویب کند تا بتواند سهمی از آن ها را به هنرمندان اختصاص دهد.

ارجمند هم چنین پیشنهاد تصویب طرح دیگری را داد و یادآور شد: بهتر است که طرح دیگری نیز به مجلس داده شود تا اپراتورها و صداوسیما را وادار به دادن سهمی به هنرمندان کند تا اثرات منفی قانون تصویب شده کاهش یابد.

گزارش: فریبا رضایی

لینک خبر :‌ موسیقی ما

امیر تاجیک می گوید: دنیا ما را با موسیقی سی و چهل سال قبل می شناسند، چون به آن پرداخته می شد و بها و ارزش داشت زیرا موسیقی ما اصیل و بکر بود و حرفی برای گفتن داشت. نسل ما قصد داشت همان رویه قبلی را ادامه دهد و به اهداف والایی در زمینه موسیقی برسد و طی آن روند، نقطه عطفی ایجاد کند؛ اما در اواسط مسیر شوکی به ما وارد شد که دلیلش عدم مدیریت، عدم مسئولیت پذیری و عدم دلسوزی نسبت به موسیقی بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، امیر تاجیک خواننده و آهنگساز موسیقی پاپ که مخاطبان دهه های قبل او را با تیتراژ سریال زیر آسمان شهر ساخته مهران غفوریان به یاد می آورند و طی سال های فعالیتش آلبوم های همکلاسی ، زیر آسمان شهر و زندگی را تولید کرده و تک آهنگ هایی چون هجوم مرگ ، جنگل سبز ، توهم تایید کن ، زندگی ، یه مسجد و از بوسه تا عشق را خوانده، در گفتگوی پیش رو با نگاهی آسیب شناسانه به تشریح وضعیت فعلی موسیقی کشور پرداخت.

موسیقی پاپ اوضاع خوبی ندارد دلیل عمده این کاستی و سیر نزولی کیفیت آثار چیست؟

آنچه که در درجه اول پیش آمد عدم نظارت بر موسیقی کشور بود که باعث شد آنها که صرفا ذوق هنری دارند پا به عرصه موسیقی بگذارند؛ در صورتی که هنر تنها به ذوق نیاز ندارد، بلکه اشتیاقی فطری است که پس از آن بعد اقتصادی و تجاری آن مورد توجه است و در حال حاضر به وجه هنری آن کمتر پرداخته می شود. اما آنچه باعث شد موسیقی سیری نزولی را طی کند، این بود که برخی با خودشان گفتند حال که بازار موسیقی تا این حد مخاطب دارد از این آب گل آلود ماهی بگیریم. آنها با خودشان گفتند از میان این همه متقاضی و مخاطب، برخی از غیر خواننده ها را خواننده می کنیم تا به این ترتیب درآمد کلان داشته باشیم و به سود برسیم. آنها تصمیم گرفتند تبلیغات وسیع انجام دهند. تبلیغاتی تا آن حد وسیع که مردم تصور کنند آن خوانندگان از کره دیگری آمده اند! زیرا با این رویه، مردم به آن خواننده ها توجه می کنند و آثارشان را خواهند شنید. در این مقطع موسیقی حرفه ای ما به دلیل شانه خالی کردن عده ای از مسئولان پشتوانه ای نداشت و همین موضوع باعث شد آنها فعالیت های راحت تری داشته باشند؛ زیرا میدان را خالی دیدند.

چرا هنرمندان حرفه ای و کاربلد موسیقی، بخصوص فعالان عرصه پاپ، میدان را خالی کرده اند و دست از فعالیت کشیده اند؟

دلیلش این است که دوستان فعلی به صورت سازماندهی شده فعالیت می کنند و حرفه ای های این عرصه چنین رویه ای ندارند و به خودشان متکی هستند. در حال حاضر دست اندرکاران، مدیران، برنامه ریزان، برگزارکنندگان و دیگر عوامل عرصه موسیقی به تیم مقابل رفته اند و اصطلاحأ دفتر و دستکی راه انداخته اند و مشغول سرمایه گذاری و تجارت در موسیقی هستند تا به سود برسند، در صورتی که بچه های حرفه ای و هم نسلان من چنین نگاهی ندارند. اولویت اول من و هم نسلانم در موسیقی صرفا تجارت نیست و نخواهد بود. نسل ما می خواست موسیقی خوب و با کیفیت ارائه دهد و با تمام مشکلات موجود خالق اثر باشد. به همین دلیل می گویم ما به خودمان متکی هستیم. ما روی پای خودمان می ایستیم و با وضعیت موجود مبارزه می کنیم. هم نسلان من می گویند مهم نیست که پشتوانه ای نداریم و به فعالیت مان ادامه خواهیم داد.

به نظرتان آثار قابل قبول هم نسلان شما در میان انبوه آثار ضعیف گم نمی شود؟

نظرم این است که موسیقی به هرحال راه خودش را پیدا خواهد کرد؛ زیرا شاهراهی است در قلب همه مردم و در نهایت به هر طریقی شنیده خواهد شد. در کشورهای دیگر موسیقی اهمیت بسیاری دارد. همین کشور ترکیه که با ما همسایه است در حال حاضر بیش از دویست کانال موسیقی دارد. آنها کمپانی های به نامی دارند که صرفا به تولید موسیقی می پردازند و در کنار آن تجارت می کنند. هدف اول آنها حمایت و ارائه موسیقی است. واقعا چرا کشور ما موسیقی را ارج نمی نهد؟ در حال حاضر موسیقی در هنرهای دیگر نیز اهمیت بسیاری یافته و یکی از ویژگی های اغلب فیلم هایی است که روزانه تولید می شوند. اغلب نریشن ها با موسیقی همراه است و در چنین فضایی چرا نگاه ما به موسیقی اینقدر بد است و چرا آن را خراب می کنیم؟ اتفاقأ با نگرش فعلی، موسیقی مشتاقان و طرفداران بیشتری پیدا خواهد کرد، زیرا مردم می دانند که موسیقی در روح و قلب آدمی خانه می کند.

وضعیت کمپانی ها و دفاتر تولید در دهه های قبل چگونه بود وتکنولوژی در این میان چه تبعات و ویژگی هایی داشت؟

در دهه های قبل اغلب کمپانی ها به شیوه سنتی فعالیت می کردند، اما پس از چند سال تحولاتی در زمینه تولید و اجرای موسیقی ایجاد شد و نحوه فعالیت آنها را تحت تاثیر قرار داد. طی این روند، نسل جدید پا به عرصه فعالیت نهاد و در زمینه تکنولوژی نیز تحولات بزرگی صورت گرفت. می توان گفت ما در درجه اول قربانی وجود ابزارآلات شدیم و میان فضای آنالوگ و دیجیتال قرار گرفتیم که البته بحث من در این باره نیست. ببینید در حال حاضر موضوع کیفیت مطرح است و ما باید خروجی مان را بررسی کنیم. شما به آثاری که با استفاده از همه امکانات و ابزارآلات توسط هنرمندان فعلی تولید می شود، توجه کنید تا ببینید خروجی آنها به چه سمت و سویی می رود! می توان گفت آثار موجود، تعدادی اثر بسته بندی شده هستند که در نهایت می توانید با جستجویی سطحی در اینترنت منابع اصلی آنها را پیدا کنید. در حالی که یکی از مولفه های مهم موسیقی خلق اثر است، برخی از دوستان هنرمند فعلی اثر خلق نمی کنند. آنها به سراغ آثار تولید شده و احیانا کپی شده قبلی می روند و برخی از ویژگی های آن را بر می دارند و بر وزن همان اثر قبلی، موسیقی تولید می کنند که این اتفاق اصلأ خوشایند نیست. قطعا چنین آثاری نه تنها چنگی به دل نمی زنند، بلکه مشکلاتی ایجاد خواهند کرد. حتی اگر ملودی و ترانه آن آثار کپی شده، زیبا و قابل قبول باشد، بازهم آن آثار کپی محسوب می شوند و این اتفاق برای آنهایی که خلق اثر می کنند و در موسیقی به شعر و ادبیات اهمیت می دهند، بغرنج و غیرقابل تحمل خواهد بود.

یعنی در دهه های قبل آثار کپی شده کمتری تولید می شد؟

اغلب آثار ما کپی نبود و حاصل دسترنج خودمان بود. ما بارها نت ها و حتی آکوردهایمان را چک می کردیم تا مبادا آثارمان شبیه فلان قطعاتی شود که قبلا شنیده شده اند. به هرحال آکوردهای محدودی در موسیقی مورد استفاده قرار می گیرند و ما دغدغه مان این بود که مخاطب با شنیدن اثرمان، ملودی آهنگ دیگری را به یاد نیاورد. این را هم بگویم که به هرحال شباهت هایی هست و اشکالی هم ندارد و الهام گرفتن مشکلی ایجاد نمی کند. مهم عدم کپی کردن از آثار شنیده شده قبلی است.

با وجود آنکه آثار دهه های قبل همچنان قابل شنیدن است، اما چرا همان هنرمندان به تولید اثر با شیوه قبلی نمی پردازند؟

اگر حمایتی وجود داشت، همان نسل قبلی و همان هنرمندان دهه های قبل می توانستند حرفی برای گفتن داشته باشند و چهره قابل قبولی از موسیقی کشور ارائه دهند. البته در حال حاضر آن روند کم و بیش توسط همان هنرمندان قبلی رعایت می شود و آنها کماکان به فعالیت خود مشغولند. بی شک اگر واقعا مدیریتی دلسوزانه در موسیقی وجود داشته باشد ما باید پترن یا الگویی از موسیقی داخلی خودمان به دنیا ارائه دهیم. ایران مهد فرهنگ است و ما باید شخصیت خودمان را ارائه دهیم، همانطور که غربی ها و اروپایی ها خودشان سبک خودشان را پیش گرفته اند. مگر آنها از سبک دیگر کشورها تقلید می کنند؟ به طور مشخص خیر.

بله زمانی هست که در عرصه موسیقی ملل هنرمند برای ارائه اثر بخشی یا بخش هایی از فرهنگ های دیگر را برمی دارد که اشکالی ندارد. مانند یانی که کنسرت های تلفیقی درباره موسیقی ملل اجرا می کند. این کار اشکالی ندارد و من با این موضوع کاری نداریم. من درباره ماهیت کلی موسیقی کشور صحبت می کنم که خروجی آن چه رنگی است. حرفم این است که به فرهنگ و هنر خودمان بپردازیم. آنقدر زوایا و منابع داریم که اگر به آنها بپردازیم، می توانیم آثار بسیار زیبایی تولید کنیم. می خواهم بگویم که مسئولان دلسوز موسیقی بیایند و بهترین گزینه ها را از هر سبک انتخاب کنند و به آنها بها بدهند و از آنها حمایت کنند تا موسیقی ما به درستی شنیده شود. اگر این رویه شکل بگیرد می توانیم موسیقی کشورمان را آنگونه که هست به دنیا ارائه دهیم، اما متاسفانه این امکان تاکنون میسر نشده است.

به نظرتان دوران طلایی موسیقی پاپ ما چه مقطعی است و کدام برهه را می توانیم به عنوان الگو مدنظر قرار دهیم؟

تمام دنیا ما را با موسیقی سی و چهل سال قبل می شناسند، چون به آن پرداخته می شد و بها و ارزش داشت زیرا موسیقی ما اصیل و بکر بود و حرفی برای گفتن داشت. نسل ما قصد داشت همان رویه قبلی را ادامه دهد و به اهداف والایی در زمینه موسیقی برسد و طی آن روند، نقطه عطفی ایجاد کند؛ اما در اواسط مسیر شوکی به ما وارد شد که دلیلش عدم مدیریت، عدم مسئولیت پذیری و عدم دلسوزی نسبت به موسیقی بود. اگر ادامه دهنده مسیری بودیم که پایه و اساس آن در دهه های قبل ایجاد شده بود حال حرفی برای گفتن داشتیم و آثار تولید شده مورد نقد قرار می گرفتند و در نهایت به جایگاه والایی می رسیدیم. واقعا اگر نماینده یکی از فستیوال های خارجی به ایران بیاید تا به عنوان سمبل موسیقی خوانندگانی را انتخاب کند، آن خوانندگان چه کسانی خواهند بود؟

در این میان وظیفه مهم مسئولان فرهنگی کشور چیست؟

باید باور کنند و بپذیرند که موسیقی در خون آدمی جریان دارد و نمی توان منکر آن شد. مسئولان باید پای کار بیایند و با بزرگان موسیقی جلسه بگذارند و به کمک آنها به رفع کاستی هایی که مسبب برخی از آنها خودشان بوده اند، بپردازند. ما باید به موسیقی کشور هویت ببخشیم و اصطلاحأ به آن شخصیت بدهیم. قطعأ این شخصیت را به آدمی نمی دهند که صرفأ برای فعالیت در عرصه موسیقی ذوق و شوق دارد. برای شخصیت بخشی به موسیقی هنرمندانی را می خواهیم که تلاش کرده باشند و زحمت کشیده باشند و توانایی های لازم را داشته باشند.

با اینکه موسیقی پاپ فعلی را با کیفیت و قابل قبول نمی دانید؛ اما این گونه از موسیقی طرفداران و علاقمندان بسیاری دارد و گواه آن کنسرت های پرمخاطبی است که به طور معمول در تهران و شهرهای مختلف برگزار می شود.

ببیند کشور ایران بیش از هشتاد میلیون جمعیت دارد و حال در نظر بگیریم که مثلا حدود یک میلیون نفر طرفدار موسیقی پاپ امروزی هستند. با این حساب نمی توان گفت عموم مردم مخاطب این گونه از موسیقی اند. بله در میان هشتاد میلیون جمعیت یک میلیون نفر به دلیل علاقه، جذب این آثار می شوند. اما اگر قرار باشد آماری حداکثری ارائه دهیم این یک میلیون نفر تنها یک درصد از آن هشتاد میلیون نفر است. اگر اینگونه بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که خیر، عموم و اغلب مردم، مخاطب این گونه موسیقی نیستند و به آن علاقه ای ندارند؛ بلکه تعدادی جوان که اتفاقا گناهی ندارند به اقتضای سن و جوان بودنشان صرف انرژی می کنند و به دنبال آثاری هستند که با حس و حالشان همخوانی داشته باشد. چه بهتر که انرژی آنها هدفمند صرف شود. اگر تعداد این اقلیت را یک میلیون نفر فرض کنیم، تامین مخاطب این همه کنسرت که به صورت سالانه برگزار می شود با همین تعداد جمعیت کار سختی نیست. بحث من این است که به دلیل قیمت بالای بلیت ها، اکثریت جامعه توانایی حضور در کنسرتهای فعلی را ندارند و اتفاقا ایرادی که بر تهیه کنندگان جدید وارد است، این است که آنها آمدند اجاره سالن های ده میلیونی را یک شبه به صد میلیون تبدیل کردند و از مردم بلیت صدهزارتومانی گرفتند. این موضوع شک برانگیز است و از همین اتفاق می توان فهمید که در این هجمه، عده ای پولی به جیب می زنند.

چرا در شرایط فعلی کنسرت برگزار نمی کنید؟

علاقه شخصی من برگزاری کنسرت هایی با قیمت مناسب است که استفاده ای حداکثری داشته باشد. مایلم حضور موجهی داشته باشم و با این حساب ها و کتاب های نجومی حضور من موجه نخواهد بود و در ذهن مردم شک و شبه ایجاد خواهد شد.

به طور کلی آنچه که موسیقی پاپ فعلی ما را تهدید می کند و باعث تنزل کیفی آن شده چیست؟

ببیند همان جوانان علاقمند با ادبیاتی غلط مواجهند و با آن رشد می کنند که خیلی خطرناک است، از طرفی تبلیغات مسموم موجود باعث می شود این ناهنجاری گسترش یابد و درنهایت چهره زشتی از موسیقی ما به جامعه ارائه خواهد شد. به طور واضح می توان گفت اکثریت جامعه، خواهان موسیقی خوب و با کیفیت هستند و این نوع موسیقی خیلی کم به دست این مشتاقان می رسد، زیرا تولید یک موسیقی خوب در حال حاضر بسیار سخت و پرهزینه است. بی شک آن ابتذالی که از فرهنگ ما ساتع می شود در نهایت یقه جوانان را خواهد گرفت. همین الان با برخی جوان ها که گفتگو کنید متوجه ادبیات غلط در گویش کلامی آنها خواهید شد و این دردآور است. زمانی که مصرع فلان ترانه عشق من در خیابان پخش و پلا شد، حالیته؟ است و زمانی که واژ ه هایی چون حالیته و اصطلاحات سخیفی که گفتنشان را جایز نمی دانم، وارد ادبیات و موسیقی می شود، برخی جوان ها نیز آنها را در گفتارشان به کار می برند. آنها تصور می کنند که حتما آن لحن و اصطلاح و واژه درست است که وزارت ارشاد به آن مجوز داده است، سپس با خودشان می گویند پس ما نیز مجازیم از آنها در کلام و گفتارمان استفاده کنیم. اینگونه است که آن واژ های سخیف و سطحی و غلط خواه ناخواه در ادبیات کلامی ما قرار می گیرند و در مدرسه، خانه و خانواده کاربرد پیدا می کنند و عمومیت می یابند. ضربات و آسیب های این روند ده سال دیگر نمود پیدا می کند و نتیجه آنکه در آینده نمی توانیم ثابت کنیم که دارای فرهنگی کهن هستیم و در سالها و دهه های بعد نیز خواهیم دید که نه ادبیات کهن و فاخری داریم و نه می توانیم ریشه های آن را پیدا کنیم. در آن مقطع اکثریت جامعه با اقلیت فعلی همراه و هم نظر می شوند و اگر چنین اتفاقی بیفتد دیگر راه بازگشتی نخواهیم داشت.

نوع سیاست گذاری ها و نحوه عملکرد تهیه کنندگان و کنسرت گذاران چقدر به نفع یا به ضرر موسیقی ماست و در این میان وزارت ارشاد چه نقش دارد و وظیفه اش در قبال بلبشوی فعلی چیست؟

واقعیت این است که ما با نوع برنامه ریزی و عملکردمان هنر و موسیقی کشوری کهن را دستخوش بازی قرار داده ایم. همان هایی که از آنها سخن می گویید حتی در تلویزیون و وزارت ارشاد نیز رسوخ کرده اند. اگر به نوع عملکرد وزارت ارشاد توجه کنید، خواهید دید دوستان می خواهند کار خوب انجام دهند، اما از آنجا که هجمه فعلی به شکلی وسیع ریشه گسترانده به ناچار سکوت می کنند که این رویه یکی از عوامل تخریب موسیقی خوب است.

تا حالا به این موضوع فکر نکرده اید که برای شهرت بیشتر و کسب درآمد سبک و سیاقتان را تغییر دهید؟

من و هم نسلانم بر سر اصول و عقاید خود ایستاده ایم. قطعأ می توانستم شش و هشت بخوانم و کنسرت بگذارم و صرفا می توانستم به گونه ای دیگر بپردازم، اما نگاه من تاکید بر کلام بود. من بر سر هویت هایم ایستاده ام. میثاق بسته ایم نستوه و پرغرور تا فتح شهر علم تا قله های دور/سازنده جهان با طرح دیگریم، تنها منادی فردای بهتریم این شعر یکی از آثار من است که خورشید افتخار نام دارد و محدثی خراسانی آن را سروده است.

از فعالیت های اخیرتان بگویید.

دو سال پیش اثری را تولید کردیم که تو هم تایید کن نام داشت بسیار شنیده شد و اصطلاحأ در میان مردم سر و صدا کرد و پس از آن برای برگزاری کنسرت به آلمان رفتم و شش شب به اجرای برنامه پرداختم و طی آن چند روز توانستیم سالن های بزرگ آنجا را پر کنیم. سپس کنسرت گذارن کشور آلمان آمدند تا برای برنامه های بعدی با من قرارداد ببندند و از من خواستند به ایران باز نگردم تا با موقعیت های بهتری مواجه شوم. خلاصه اینکه به دلیل عرق وطن پرستی که در وجود و خون و رگ من مشهود است به ایران بازگشتم و واقعا دوست دارم در کشور خودم فعالیت کنم. این اتفاق بالاخره خواهد افتاد زیرا که ما ایستاده ایم.

لینک خبر :‌ موسیقی ایرانیان
گردش چندصدمیلیاردی کنسرت ها و همچنین توزیع و فروش آلبوم های موسیقی از نظر دستگاه های ناظر پوشیده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : بولتن نیوز مردم نیوز بسیج خبرگزاری فارس

به گزارش مشرق ، محمد معتمدی در حالی در سال های اخیر به عنوان چهره ای ضدانحصار در صنعت موسیقی مطرح شده که پیش از او نیز شخصیت های متعددی در دنیای موسیقی از انحصارگرایی در این صنعت سخن گفته بودند؛ خوانندگان و تهیه کنندگانی که به رغم توانایی بالای هنری و اجرا نتوانسته بودند از مافیای توزیع موسیقی و اجرای کنسرت عبور کنند. انحصار موسیقی در دستان جریانی خاص نه تنها ذائقه مخاطب را به نازل ترین حد ممکن رسانده، بلکه مانع از رشد برخی گونه های موسیقایی شده است که منفعت اقتصادی و فرهنگی آنها را تهدید می کند. عدم نظارت بر بازار موسیقی توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد و ابهام سراسری بازار موسیقی، چالش های فرهنگی و اقتصادی فراوانی خلق کرده که هم اکنون برای حل آن چالش ها با وضعیت پیچیده ای روبه رو هستیم.

بیشتر بخوانید: آقای خاتمی! نمی دانستم زیر عبای یزدی شما چه مافیایی قرار دارد

حرکت به سوی انحصار جهانی

با نگاهی کلی به ساختار صنعت موسیقی در جهان، به این نتیجه خواهیم رسید 80 درصد بازار موسیقی در جهان تنها در اختیار 4 شرکت است که توزیع محصولات موسیقایی و اجرای کنسرت ها را بر عهده دارند؛ انحصاری چندگانه که باعث شده تنها گونه خاصی از موسیقی و جمع معدودی از چهره های موسیقایی در جهان مورد توجه قرار بگیرند. این اتفاق نمونه مشابه انحصار در سیستم توزیع و پخش سینمای جهان است، به گونه ای که بسیاری از فیلم های خلاف جریان اصلی هالیوود امکان روی پرده رفتن و نمایش حداکثری را ندارند. آنچه مشخص است، هدایت شدن جریان موسیقی ایران به سمت انحصار چندگانه ای است که قسمتی از جریان بخش خصوصی آن را رقم زده و به مثابه سیستم جهانی در حال برجسته کردن گونه های خاصی از موسیقی پاپ و سلبریتی سازی برخی چهره های موسیقایی است که با ذائقه و فرهنگ ایرانی - اسلامی نسبتی ندارند.

کنسرت های خودمانی

در ساختار صنعت موسیقی ایران توزیع دیجیتال (استریم ها، سایت های فروش و...) تنها در اختیار چند سایت بوده و توزیع فیزیکی آنها نیز به صورت دی وی دی آلبوم ها به واسطه چند شرکت معدود رقم می خورد. این انحصار موجب شده عمده سود فروش آلبوم ها به توزیع کنندگان و سپس تهیه کنندگانی برسد که بتوانند در این ساختار انحصاری نظر یکدیگر را جلب کنند. ماجرای کنسرت اما متفاوت است؛ معدود تهیه کننده های موسیقی که بیشتر به فعالیت های اقتصادی مشغولند، اختیار عمده کنسرت های موسیقی را دارند و از همین رو عمده هنرمندانی که با جریان اصلی موسیقی نازل پاپ و مقاصد فرهنگی - اقتصادی آنها فاصله داشته باشند نمی توانند براحتی سانس های متعدد کنسرت بگیرند. این انحصار حتی در سامانه های فروش بلیت نیز مشهود است؛ موضوعی که معتمدی نیز به آن اشاره می کند، به گونه ای که عمدتاً یک سایت فروش متولی تمام کنسرت های موسیقی است و امضای قرارداد با این سایت هم محدودیت های ویژه ای دارد.

پول های غبارآلود

در ایران هیچ گونه اطلاعات شفافی از عملکرد اقتصادی موسیقی و منفعت مالی آن وجود ندارد. دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها از تعداد مجوزهای صادره اطلاع دارد. شرکت های موسیقی نیز به دلیل آنچه در قانون به عنوان فعالیت فرهنگی مطرح شده، از پرداخت مالیات معافند. گردش چندصدمیلیاردی کنسرت ها و همچنین توزیع و فروش آلبوم های موسیقی از نظر دستگاه های ناظر پوشیده است. هیچ سامانه جامعه ای برای تحلیل اطلاعات اقتصادی و اعلام میزان درآمدها وجود ندارد. از همین رو بسیاری معتقدند بازار ناشفاف موسیقی بهترین نقطه برای جرائم اقتصادی از جمله پولشویی است. نظارت و هدایت این حجم از تراکنش مالی در صنعت موسیقی و قدرت سلبریتی سازی انحصارگران آن، از توان دستگاه های ناکارآمدی چون دفتر موسیقی وزارت ارشاد خارج بوده و به نظر می رسد نهادهای ناظر دیگری باید برای نظارت و هدایت بازار موسیقی با انبوه مخاطبانش وارد کار شوند.

موسیقی؛ طفل بی سرپرست فرهنگ

انحصاری که بدان اشاره شد اگرچه شکل گرفته اما تا قوام یافتن آن فاصله بسیاری است؛ همچنان که برخی خوانندگان دور از حلقه انحصار می توانند در سانس های معدود به برگزاری کنسرت و توزیع آلبوم های شان اقدام کنند. با این وجود فرآیند مشکوک ذائقه سازی برای مخاطبان و انحصار اقتصادی در بازار موسیقی همچنان قدرت اصلی بازار موسیقی را در اختیار دارد. از جانب شورای عالی انقلاب فرهنگی حتی یک سطر نیز پیرامون سیاست های کلان صنعت موسیقی تدوین نشده است. تنها 2 قانون اصلی در این باره تصویب شده و به نظر نمی رسد تاکنون چندان تلاشی برای کنترل و هدایت بازار موسیقی وجود نداشته است، در حالی که موسیقی یکی از خوراک های اصلی مخاطبان رسانه ای امروز است. وجود این انحصار و ذائقه سازی برای مخاطب بیش از هر چیزی معلول عدم نظارت جدی بر بازار و شفاف سازی آن است و نهادهای فرهنگی در نبود اهتمام سازمان های دولتی باید این وظیفه را بر دوش بگیرند.

مدتی می شود محمد معتمدی به عنوان یکی از خوانندگان برجسته جریان موسیقی سنتی اعتراضات فراوانی را نسبت به انحصار در صنعت موسیقی مطرح کرده است؛ اعتراضاتی که در واکنش های مجازی او تبلور ویژه ای داشته است. او در پست اخیر اینستاگرامی خود انحصارگرایان کنسرت را زیر سایه یکی از شخصیت های سیاسی معرفی کرده که این مطلب وی توجه بسیاری از کاربران مجازی و فعالان هنری را جلب کرد. او در متن اینستاگرامی خود در این باره آورده: ای کاش سال 76 که روی دوچرخه با سریش عکست را به دیوار می چسباندیم می دانستیم زیر آن عبای زیبای یزدی و در لوای دولت اصلاحات شما چه مافیایی در موسیقی قرار است تشکیل شود. با هزار مشقت برای خود طناب دار بافتیم! معتمدی پیش از این با مطرح کردن واژه سلطان کنسرت در جریان خبری موسیقی کشور نیز مورد توجه قرار گرفت. او در بخشی از متن منتشر شده اش با اشاره به انحصار در برگزاری کنسرت و سامانه های فروش بلیت آورده بود: سال های سال است فروش بلیت همه اجراهای ارکستر دولتی و فروش بلیت تمام جشنواره های دولتی فقط از طریق یک سایت خصوصی مشخص انجام می شود. یکی از مقامات محترم فرموده بودند فساد معرفی کنید، جایزه بگیرد. لطفاً جایزه بنده را بدهید . او همچنین در جایی دیگر نوشته بود: اگر همه مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همه دولتی ها در یک جا جمع شوند به اندازه سلطان کنسرت در حوزه موسیقی کشورمان تاثیر ندارند. این همان انتقادهایی است که من همیشه در حوزه انحصارطلبی به آن اشاره داشته ام .

منبع: وطن امروز

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
پس از خنثی سازی و سترون کردن جشنواره موسیقی فجر با حذف جایزه باربد از سوی معاونت هنری به بهانه های واهی، برخی گعده های خصوصی به دنبال برپایی جشنواره های موسیقی جهت نقش آفرینی و جریان سازی هستند. برگزاری جشنواره امیر جاهد پس از جشنواره ای که فرقه اسماعیلیه به راه انداخت به طور تدریجی می رود تا وزانت و جایگاه جشنواره فجر را به طور کامل تحت تاثیر قرار دهد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: جشنواره موسیقی فجر به عنوان یکی از میدان های مهم موسیقایی کشورمان می بایستی بر روی ضریب دادن به موسیقی فاخر و معرفی افراد دغدغه مندی که به دنبال انتشار و انعکاس آثار حوزه موسیقی به داخل و خارج از کشور هستند متمرکز می شد و پس از گذشت چندین سال با طراحی جایزه ای تحت عنوان جایزه باربَد حرکتی دیر هنگام ولی مفید در جشنواره فجر آغاز شد که به رقابتی شدن و جدی تر شدن این عرصه کمک می کرد.
این جایزه همزمان با برگزاری سی و یکمین دوره جشنواره موسیقی فجر پایه گذاری شد. بر اساس طرح ریزی های اولیه قرار بود جایزه باربَد همانند جایزه سیمرغ جشنواره فیلم فجر، اعتباری برای جشنواره موسیقی و افتخاری برای دریافت کنندگانش باشد.
این جایزه به دلیل نوپا بودن در مقام اجرا با اشکالاتی همراه شد که ریشه در کیفیت متن اساسنامه ابتدایی آن و نیز نحوه شناسایی و معرفی برگزیدگان آن داشت. از همین رو برخی افراد و جریانات با استناد به تخلفات صورت گرفته در زمینه تشخیص، تعیین و اهدای این جایزه به برگزیدگان که در دوره های اول آن صورت گرفت در دوره های بعد با ایجاد پروپاگاندای رسانه ای سعی کردند تا آن را از حیز انتفاع ساقط کرده و حذف کنند؛ اتفاقی که در نهایت به خود رنگ واقعیت گرفت. در حالی که اقدامات اصلاحی نوید بخش پختگی بیشتر در مورد این جایزه بود، با ورود وزیر ارشاد به بحث حذف این جایزه، با طرح این موضوع که به هر حال تعریفی که دوستان دارند این است که فضای غیررقابتی بودن جشنواره باید حفظ شود و بخش رقابتی هم توسط بخش خصوصی انجام شود تا جشنواره موسیقی فجر درگیر فضای رقابتی نشود حکم منحل شدن این جایزه امضا شد.
حالا با سر دست گرفتن همین استدلال جناب وزیر که جشنواره موسیقی فجر یک جشنواره غیررقابتی است و جشنواره موسیقی فجر [نباید]درگیر فضای رقابتی شود از سوی بخش به اصطلاح خصوصی در حوزه موسیقی با راه اندازی جشنواره هایی مانند جشنواره موسیقی امیر جاهد باید شاهد بی اثر شدن و به حاشیه رفتن بیشتر جشنواره موسیقی فجر باشیم.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
در پی انتشار بیانیه خانه موسیقی به مباحث عنوان شده در تصویب قانون ده درصدی فروش بلیط کنسرتها با پیروز ارجمند آهنگساز، مدرس دانشگاه و مدیرکل پیشین دفتر موسیقی وزارت ارشاد به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید .
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : تابناک هرمزگان

پیروز ارجمند در پاسخ به بیانیه پر سر وصدای خانه موسیقی به خبرنگارسرویس فرهنگ و هنر برنا گفت: در نشست تخصصی قانون کسر ده درصدی فروش بلیط کنسرت ها ، مسائل مختلفی عنوان شد که بنده با بیان اینکه اگر خانه موسیقی، پیش از این به عنوان نماینده صنف موسیقی از تمامی ظرفیت های قانونی اش و با پشتوانه چند هزار موسیقی دان استفاده کرده بود طبیعتا یک معاون در وزارت ارشاد نمی توانست یک چنین طرحی را به تصویب برساند . البته واکنش های خانه موسیقی در اعتراض به این طرح قابل توجه و قدردانی است ولی کافی نیست. باید دید چرا روش خانه موسیقی در اعتراض به قانون کسر ده درصدی موثر نبوده که چند هزار موسیقی دان به فکر تهیه و امضا بیانیه ای می افتند. به نظرم دلیل آن، کم شدن مشروعیت و مقبولیت خانه موسیقی در میان اهالی موسیقی است. این خانه در سالهای اخیر نتوانسته اعتماد کامل و اکثریت جامعه موسیقی را جلب کند.

مدیرکل سابق دفتر موسیقی گفت: در آن جلسه من اشاره کردم که انفعال قبلی و کم تحرکی خانه موسیقی باعث شده که اهالی موسیقی در تصمیم سازی برای امورشان دخالت داده نشوند. در گذشته دستوری مبنی بر اینکه باید خانه سینما منحل شود داده شد که این صنف سینمایی به مدت چهار سال با قدرت در مقابل فشارهای دولت ایستاد و باعث شد علیرغم همه این فشارها خانه سینما بماند و قوی تر از پیش حرکت کند. آیا امروز این قدرت و استقلال در خانه موسیقی وجود دارد؟

خالق اثر موسیقی سفر به چزابه واکنش های رئیس خانه موسیقی آقای نوربخش را در جلسه ریاست جمهور ارج نهاد و گفت: من معتقد هستم ما وقتی یک سازمان غیر دولتی به نام خانه موسیقی داریم و این صنف در واقع نماینده ده ها هزار موسیقی دان کشور مان است طبیعتا باید از قدرت معنوی و پشتوانه اهالی موسیقی کشور استفاده کند. زمانی که مسائلی مثل لغو کنسرت ها ، بحث کپی رایت، مساله ده درصدی ، عدم تلاش دولت برای احقاق حقوق موسیقی دانان از طریق اپراتورهایی مانند همراه اول و یا ایرانسل و یا بحث کپی رایت پخش آثاردر صدا و سیما و پرداخت دستمزد هنرمندان و طرح تکریم هنرمندان پیش کسوت پیش می آید باید خانه موسیقی نه فقط در قالب یک بیانیه، بلکه با استفاده از ابزارهای قانونی اش، قدرتمند عمل کند. آیا مدیران خانه در این زمینه تلاش کرده اند و اگر تلاشی صورت گرفته چرا موثر نبوده و هنوز این مشکلات پا بر جا هستند.

ارجمند در پاسخ به سوال خبرنگار برنا که خانه موسیقی این قدرت را به پشتوانه کدام نهاد و یا شخص باید داشته باشد گفت : ببینید هر مدیری شیوه مدیریتی ویژه خود را دارد ، آقای حمید رضا نوربخش با شیوه و مدل مدیریتی خودش این نهاد را مدیریت می کند. من این مدل را مطلوب فایده برای صنف موسیقی نمی دانم. ایشان هم به مدل مدیریتی من نقد وارد می کند. انفعال و بی تاثیر بودن این نهاد در تصمیم سازی ها، نشان از این سوء مدیریت دارد. این نقد را باید طرفین بپذیریم ولی مستند و با ارائه دلایل متقن، نه این که هر گاه نقدی به عملکرد مدیریتی ایشان وارد شد بیانیه ای بدهند که سراسر الفاظ تند و تهدید آمیز و نسبت های ناروا دادن به منتقدانشان باشد.

وی افزود: نقد کردن و نقد پذیری از اصول اولیه نهادهای یک جامعه قانونمند و دموکراتیک و حتی بر مبنای آموزه ها و تعالیم دینی ما است. این امر خوشبختانه در ساختار نظام ما نهادینه شده و همه در برابر مردم پاسخگو هستند، چه نهاد دولتی باشد چه عمومی. اطلاق واژگانی مثل "عنادورزی" "تنگ نظری""اغراض شخصی" "اظهار نظر غیر مسئولانه" دروغگو" "مصاحبه های کذب" "وعده های مکرر وتوخالی" "تهمت زننده" "افترا زننده بی اساس" "دروغ پراکنی" بخشی از واژگان به کار رفته برای بنده در بیانیه خانه موسیقی است. این گونه ادبیات نه در شان نهادی است که نام هنر مقدس موسیقی را در بر دارد و آن هم برای بنده که سی و اندی سال فعالیت حرفه ای موسیقی درنوازندگی، آموزش، آهنگسازی و پژوهش و مدیریت دارم. همه ی این واژگان برای کسی استفاده شده که منتقد مدل مدیریتی مدیر عامل خانه موسیقی در مواجهه با مسائل صنفی موسیقی است.

ارجمند گفت: توصیه می کنم دوستان ما در خانه موسیقی به جای بیانیه دادن ها و تخریب شخصیتی افراد، به فکر استفاده از تمامی ظرفیت های اهالی موسیقی به عنوان سرمایه های اجتماعی موسیقی باشند. جامعه موسیقی بیش از التهاب درونی، نیاز به اتحاد و همسویی دارد همه ما باید آستانه نقدپذیری مان را بالا ببریم. بعید می دانم اعضا شورای عالی وهیات مدیره محترم خانه موسیقی از جمله استاد فرهاد فخرالدینی، استاد داوود گنجه ای، دکتر حسن ریاحی، استاد داریوش پیر نیاکان، دکتر محمد سریر، استاد هوشنگ کامکار ودیگر عزیزان که از مفاخر موسیقی ایران هستند با ادبیات به کار رفته و شیوه برخورد با اینجانب که منتقد شیوه مدیریتی خانه موسیقی هستم، موافق باشند

دکتر ارجمند در بخش پایانی گفتگو اعلام کرد آمادگی دارد در جلسه ای عمومی با حضور اهالی رسانه ها به بررسی و نقد عملکرد دوره مدیریتی اش پرداخته شود.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
خانه موسیقی در سایت رسمی خود به ادعای پیروز ارجمند واکنش نشان داد.خبرگزاری برنا آماده انعکاس اظهارات پیروز ارجمند در این زمینه نیز هست.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ خانه موسیقی نوشت:

موارد بسیاری نشانگر فعالیت های خانه موسیقی در تقابل با اجرای قانون ده درصد بوده است اما شگفتا که برخی عنادها و تنگ نظری ها موجب شده است تا عده ای معدود با اغراض شخصی به قلب واقعیات مسلم پرداخته و با انتشار مطالب و مقالات خود شرافت قلم را به زیر سوال می برند.

اخیرا در نشستی با عنوان ابعاد و پیامدهای قانون جدید اجرای کنسرت در کلان شهرها که در پژوهشگاه وزارت ارشاد برگزار شده پیروز ارجمند بعد از مقادیری تعریف خلاف واقع از زمان مدیریت خودش در پست مدیریت دفتر موسیقی در اظهار نظری غیرمسئولانه گفته است که خانه موسیقی در مقابل تمام این افعال سکوت اختیار کرده و اینکه امروز چنین طرحی تصویب می شود دلیلش همین سکوت است.

لازم به توضیح است که علی رغم برخی تبعات وجود شبکه های مجازی که یکی از آنها شیوع دروغ و اتهام زنی و القاء مطالب کذب با اغراض مختلف و خود نمایی و ریاکاری و غیره است یکی از محاسن این شبکه ها و از جمله سایت های خبری درج تاریخ دقیق و حتی ثانیه و دقیقه انتشار اخبار است و گزارش تاریخ اعتراض فعالیت های خانه موسیقی به محض اعلان عمومی این قانون غیر موجه و ناقض حقوق هنرمندان دقیقا روشن و برای همگان قابل رویت و دستیابی است.

اعتراض مدیرعامل خانه موسیقی به این قانون در دیدار با وزیر محترم ارشاد با اعضای خانه موسیقی در محل این نهاد که به همراه معاون امور هنر و دیگر همراهان و هنرمندان در اوایل فروردین ماه سال جاری برگزار شد ویا اعتراض خانه به این قانون در دیدار هنرمندان با ریاست جمهوری در ضیافت افطاری، نامه شورای عالی خانه به وزیر ارشاد در تاریخ 8 اردیبهشت ماه، تشکیل جلسه مشاور حقوقی و مسئولان خانه موسیقی با آقای کامبیز نوروزی وکیل مجرب امور حقوق مولفین و مصنفین در ارتباط با راهکارهای قانونی لغو و یا کاهش تبعات اجرای این قانون، دعوت از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به همین منظور، شرکت در جلسه ای به همراه ناشرین و ابلاغ اعتراضیه خانه موسیقی به آقای کاراندیش(یکی از مدافعان طرح مزبور) و دهها مورد دیگر از جمله فعالیت های خانه موسیقی در تقابل با اجرای این قانون بوده است اما شگفتا که برخی عنادها و تنگ نظری ها موجب شده است تا عده ای معدود با اغراض شخصی، در روز روشن، به قلب واقعیات مسلم پرداخته و بدون ابای از رسوایی، چشمان خود را بسته و دهان باز می کنند تا سفید را سیاه جلوه بدهند و یا با انتشار مطالب و مقالات خود شرافت قلم را به زیر سوال می برند.

از میان آن چند نفری که به دروغ مدعی هستند که خانه موسیقی در قبال تصویب این قانون سکوت اختیار کرده است بیش از همه نام آقای پیروز ارجمند شگفتی زا است چرا که ایشان به خوبی امتحان مدیریت خود را پس داده و انتظار می رفت تا سال ها در انظار عمومی حضور پیدا نکند چرا که هنوز آن دستور و پیام چند ماده ای اش به ناشران و یا مصاحبه های کذب و وعده های مکرر و توخالی و عملکرد بسیار ضعیف ومشکل زا و مدیریت سوال برانگیزش که نهایتا موجب عزل زودهنگام ایشان شده، از یاد کسی نرفته است و مهم تر از آنها تهمت ها و افتراهای بی پایه و اساس اش که در پی شکایت خانه بلافاصله منجر به عذرخواهی آقای ارجمند و قول عدم تکرارش شد (اسنادش در این نهاد موجود است) طبیعتا باید موجب می شد تا ایشان کمی با احتیاط تر عمل کرده و دست کم بعد از کمی مطالعه و تحقیق مطالب خودش را بیان می کرد نه اینکه بر اساس عادت دیرینه به دروغ پراکنی اش مبادرت ورزد.

هرچند که مجال برای بررسی عملکرد و گشودن پرونده مدیریت ایشان وجود داشته و در زمان مقتضی انجام خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا

روزنامه همشهری در شماره امروز خود از ممنوعیت پخش موسیقی در مدارس خبر داده است.

این روزنامه در ادامه نوشت: وزیر سابق آموزش و پرورش در آخرین روزهایی که سکان هدایت این وزارت خانه را برعهده داشته، بخشنامه ی محرنامه ای را به مدارس ارسال و پخش هرگونه موسیقی را در مدارس ممنوع کرده است.

در این بخشنامه تاکید شده مدیری که از این دستور سرباز زند، متخلف خواهد بود.

مدیر یکی از مدارس به خبرنگار ما گفته مدتی است به دلیل پخش یک آهنگ مجاز از سوی وزارت ارشاد مجوز دارد و در کتابفروشی ها به فروش می رسد، اداره تخلفات آموزش و پرورش وی را احضار و توبیخ کرده است.

لینک خبر :‌ برترین ها
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : آخرین خبر بیتوته روزنامه خراسان

چند وقت پیش انتشار ویدیویی از رقص و شادی دانش آموزان به مناسبت روز معلم آن هم با آهنگ یکی از خواننده های آن طرف آبی، چنان جنجالی به راه انداخت که پای وزیر و وکیل را به ماجرا باز کرد و همان طور که انتظار می رفت حساسیت بیشتری بر روی موسیقی هایی که در مدارس پخش می شوند، ایجاد شد و بخشنامه هایی هم به دست مدارس رسید، بخشنامه هایی که مسئولان آموزش و پرورش خود خبر از تدوین و ابلاغ آنها داده بودند. مانند دستورالعمل سرود دانش آموزی و بخشنامه ممنوعیت ترانه های نامناسب در مدارس. با گذشت چند هفته این موضوع درحال به حاشیه رفتن بود مخصوصا که اتفاقات دیگری تمام حواس کاربران فضای مجازی را به خودشان مشغول کرد تا این که دیروز روزنامه همشهری با تیتر توبیخ شادی در مدارس خبر از ممنوعیت پخش هر گونه موسیقی در مدرسه ها داد. این روزنامه نوشت که وزیر سابق آموزش و پرورش در آخرین روزهایی که سکان هدایت این وزارتخانه را برعهده داشته، بخشنامه محرنامه ای را به مدارس ارسال و پخش هرگونه موسیقی را در مدارس ممنوع کرده است. در این بخشنامه تأکید شده مدیری که از این دستور سرباز زند، متخلف خواهد بود . گویا مدیر یکی از مدارس هم به همشهری گفته بود مدتی است به دلیل پخش یک آهنگ مجاز از سوی وزارت ارشاد مجوز دارد و در کتابفروشی ها به فروش می رسد، اداره تخلفات آموزش و پرورش وی را احضار و توبیخ کرده، اما پیگیری های شهروند از مدیران وزارت آموزش و پرورش خبر از بی اطلاعی آنها از وجود چنین بخشنامه ای می داد. نخستین کسی که سراغش رفتیم رضوان حکیم زاده معاون ابتدایی آموزش و پرورش بود، او به کلی از این موضوع اظهار بی اطلاعی کرد. نفر دوم علیرضا کاظمی معاون پرورشی آموزش و پرورش بود که به شهروند گفت: همین الان که شما تماس گرفتید درحال بررسی این بودیم که چنین خبری از کجا آمده است، با تمام مدیرانی که به نحوی به ماجرا مربوط بودند هم تماس گرفتیم و همگی می گفتند که چنین بخشنامه ای از سمت ما صادر نشده است.
او ادامه داد: اصلا از نظر خود شما چنین چیزی ممکن است؟ امکان دارد که آموزش و پرورش بگوید هر گونه موسیقی ممنوع است؟ آن هم درحالی که صداوسیما و خیلی از نهادهای فرهنگی که خوب هم کار می کنند از موسیقی برای پیشبرد اهداف فرهنگی و تربیتی استفاده می کنند. من احساس می کنم غرض ورزی هایی وجود دارد و عده ای می خواهند حاشیه درست کنند وگرنه اصلا چنین چیزی چرا باید در شرایط کنونی که تازه برای وزارتخانه سرپرست تعیین شده مطرح شود آن هم بدون سند و مدرک! خواهش ما از رسانه ها مخصوصا رسانه ای که این خبر را منتشر کرده این است که اگر سندی دارند به ما هم بدهند تا ما هم باخبر شویم. نفر سومی که اعلام کرد روحش هم از وجود چنین بخشنامه ای خبر ندارد، علی رمضانی مدیرکل فرهنگی هنری اردوها و فضاهای پرورشی وزارت آموزش و پرورش بود، کسی که در زمینه صدور بخشنامه های مربوط به سرود مدارس و انتخاب موسیقی مناسب برای فضاهای آموزشی نقش زیادی داشت. او گفت: هنوز هم سیاست همان است یعنی تهیه و پخش موسیقی مناسب با فضای آموزشی در مدرسه ها و چیزی تحت عنوان ممنوعیت پخش هر نوع موسیقی اصلا سیاست آموزش و پرورش نبوده است که بخواهد در این زمینه بخشنامه صادر کند.
بعد از اظهار بی اطلاعی مدیران آموزش و پرورش به سراغ چند نفر از مدیران مدارس رفتیم که آنها هم از وجود این بخشنامه اظهار بی اطلاعی کردند. فقط طباطبایی مدیر یکی از مدارس غیرانتفاعی به شهروند گفت: بعد از غائله کلیپ ها چند بار در جلسات مختلف به شکل تذکر و هشدار به ما گفته شده که داشتن مجوز وزارت ارشاد برای پخش یک موسیقی در مدرسه چه در جشن ها و چه در فضاهای دیگر کافی نیست، بلکه موسیقی که پخش می شود باید مناسب فضای آموزشی باشد و به رقص و پایکوبی بچه ها منجر نشود.
او ادامه داد: اتفاقا یکی از مدیران برای ما از محسن یگانه مثال زد و گفت که مثلا فلان آهنگ این آقا اگر در مدرسه ای پخش شود درنهایت منجر به رقص خواهد شد، بنابراین داشتن مجوز کافی نیست، بلکه باید شرایطی که در بخشنامه های دیگر درباره سرود مناسب آمده وجود داشته باشد. برای همین هم ما ترجیح دادیم که فعلا در برنامه هایی مانند صبحگاه یا جشن هایی که پیش می آید یا موسیقی بی کلام استفاده کنیم یا اصلا موسیقی استفاده نکنیم تا تکلیف ماجرا روشن شود.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
بزرگداشت تماشاخانه ایرانشهر با حضور معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از هنرمندان تئاتر و رییس خانه هنرمندان روز شنبه 25 خرداد با بریدن کیک ده سالگی این تماشاخانه برگزار می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، تماشاخانه ایرانشهر در تیرماه 1388 به عنوان یکی از قطب های تئاتر ایران افتتاح شد؛ این تماشاخانه در زمینی به مساحت 2500 مترمربع در مجاورت خانه هنرمندان ایران در باغ هنر قرار دارد؛ در طراحی معماری آن - با توجه به وجود ساختمان های قبلی - سعی بر آن شد که ضمن نوآوری به جنبه تطبیق با دوره تاریخی قبلی نیز توجه ویژه شود. این مجموعه دارای دو سالن تئاتر به نام های استاد سمندریان و دکتر ناظرزاده کرمانی است که در تاریخ های خرداد و تیرماه سال 1388 افتتاح شده است.

در دهمین سال تاسیس این تماشاخانه مراسم بزرگداشت تماشاخانه ایرانشهر قرار است در خانه هنرمندان با حضور مسئولان هنری و اهالی تئاتر برگزار شود؛ مونا رحمانی درباره جزئیات برنامه های بزرگداشت ده سالگی تماشاخانه ایران به خبرنگار شبستان گفت: مراسم بزرگداشت دهمین سال تاسیس تماشاخانه ایرانشهر با حضور سید مجتبی حسینی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرام کرمی مدیر کل مرکز هنرهای نمایشی و جمعی از هنرمندان و پیشکسوتان تئاتر و تشکل های تئاتری برگزار می شود.

مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان افزود: در این مراسم قرار است کیک ده سالگی تماشاخانه ایرانشهر بریده شود و گروه های موسیقی هم به اجرای برنامه بپردازند همچنین در این مراسم مجید رجبی معمار، سید مجتبی حسینی، حسین مسافر آستانه ،ناظرزاده کرمانی و ایرج راد با محوریت ده سالگی تماشاخانه ایرانشهر سخنرانی خواهند کرد.

پایان پیام/ 32

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
خبرگزاری میزان- بیست و دومین روز از خرداد ماه 1398 با اخبار و حاشیه های فراوانی در عرصه فرهنگ و هنر روبرو بود که از جمله مهمترین آن ها می توان به اظهار نظر دو تن از نویسنگان برجسته درباره بحران کاغذ اشاره کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، بیست و دومین روز از خرداد ماه 1398 با اخبار و حاشیه های فراوانی در عرصه فرهنگ و هنر روبرو بود که از جمله مهمترین آن ها می توان به اظهار نظر دو تن از نویسنگان برجسته درباره بحران کاغذ اشاره کرد.

حضور سلبریتی ها ضربه مهلکی به بدنه تئاتر زده است/ستاره های پوشالی عرصه نمایش را فرا گرفته اند

بازیگر عرصه تئاتر گفت: همان طور که پیش تر گفته شد حضور چهره ها خواه و ناخواه ضربه مهلکی بر بدنه تئاتر زده چرا که پول و تجارت با ماهیت تئاتر ضدیت دارد. علت این است که تمامیت یک اثر تحت تاثیر شهرت و چهره بودن یک بازیگر قرار می گیرد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ، این روزها تئاتر بیش از گذشته شاهد حضور چهره های سینمایی، ورزشی و موسیقی در قامت بازیگر هنرهای نمایشی است. افرادی که شاید گیشه را برای خود و تهیه کننده اثر تضمین کنند اما به همین نسبت فضا و فرصت کافی برای ظهور و بروز جوانان را از آنها می گیرند.

سالانه تعداد زیادی از جوانان در رشته های مختلف هنرهای نمایشی از قبیل ادبیات نمایشی ، بازیگری، طراحی صحنه، کارگردانی و سایر شاخه ها، فارغ التحصیل می شوند اما نکته مهم آنجاست که زیرساخت های تئاتر به هیچ عنوان نتوانسته در قیاس با تعداد هنرمندان جوان بستر اجرایی فراهم آورد.

به همین مناسبت خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ، با یکی از هنرجویان، فارغ التحصیلان و هنرمندان جوان عرصه تئاتر به گفت و گو نشسته و جویای دغدغه ها و مشکلات وی برای حضور در عرصه هنرهای نمایشی شده است. امیرعلی گودرزی بازیگر جوان تئاتر از جمله بازیگرانی است که سال نسبتاً پرکاری را پشت سر گذاشته و هم اکنون سه نمایش را در شرف اجرا می بیند.

میزان: از نظر شما در حال حاضر تئاتر در مسیر رشد قرار دارد و آیا می توان تئاتر امروز را تئاتری پویا دانست؟

گودرزی: متاسفانه در حال حاضر تئاتر ما در ورطه رخ دادن ایده های تکراری و یا کپی های دست چندمی از کار های موفق گذشته گرفتار شده که صرفا با هدف پول سازی به اسم هنر و در حوزه تئاتر صورت می گیرند و همچنین به طرز وحشتناکی شاهد نادیده گرفتن گروه هایی هستیم که بدون داشتن پشتوانه ای مالی و فقط به شوق اتفاق افتادن تئاتر حقیقی در پوچی حل می شوند.

میزان: با آمدن تماشاخانه های خصوصی امید بها دادن به نسل جوان به شدت قوت گرفت، اما بعد از چند سال این تماشاخانه ها تغییر رویه دادند. آیا به نظرتان تماشاخانه های خصوصی امروزه برای نسل جوان وقتی می گذارند و یا اینکه باعث رشد آنها شدند؟

گودرزی: ماهیت پول باعث تغییر در ماهیت اصول تمامی همین تماشاخانه هایی است که حرف و عملشان به طرز غریبی متضاد از آب در می آید. در اینجا تماشاخانه های خصوصی به جای حمایت از تئاتر مستقل و تجربی مسیر تئاتر تجاری را می پیمایند.

برای مشاهده ادامه این خبر اینجا کلیک کنید.

وزارت ارشاد جلوی احتکار کاغذ را بگیرد/برای خروج از بحران کاغد به ناشران یارانه دهند

نویسنده کتاب تو تمام نمی شوی گفت: متصدیان امور، مسئولین فرهنگی و وزارت ارشاد باید جلوی احتکار کاغذ را بگیرند و با متخلفین برخورد جدی تری نمایند، یارانه هایی برای کاغذ در نظر گرفته شود و قیمت تمام شده کاغذ در بازار را پایین بیاورند.

سهیلا راجی کاشانی نویسنده کتاب در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان در مورد اثر جدید خود با نام تو تمام نمی شوی گفت: این کتاب به همت انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده و شامل خاطرات سید اسدالله میر محمدی است، وی پیش از انقلاب سرگرد ژاندارمری بوده و بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز جزو اولین افرادی بود که به جرگه انقلابیون پیوست.

وی در همین راستا ادامه داد: سید اسدالله میر محمدی بعد از شروع جنگ تحمیلی بااینکه در مخابرات مشغول به کار بود، به صورت داوطلب وارد جبهه می شود و در قسمت عملیات و فرماندهی عملیات نقش داشت و حتی با شهید چمران نیز همکاری نزدیکی داشت، وی در اوایل جنگ تحمیلی در سال 1359 در جریان یک عملیات شناسایی متأسفانه به اسارت برده شد و جزو 57 اسیری بود که به مدت 10 سال یعنی تا آخر جنگ تحمیلی در سال 1369 در اسارت ماند.

راجی کاشانی تصریح کرد: سید اسدالله میر محمدی همچنین جزو افسرانی بود که به دستور صدام حتی بعد از صدور قطعنامه نیز بدون اینکه کسی اطلاعی از اسارت وی داشته باشد به صورت مخفی نگهداری می شد که اگر می خواستند برای معاوضه ای از افسران ارشد استفاده کنند از وی استفاده کنند و سرانجام وی در سال 1369 آزاد شد و به ایران بازگشت.

این نویسنده در خصوص انگیزه خود از نگارش کتاب تو تمام نمی شوی افزود: سید اسدالله میر محمدی در سال 1370 خاطرات خود را در محافل مختلف مخصوصاً خانواده های شهدا عنوان می کرد و دریکی از این محافل با دیداری که با شهید آوینی داشت، شهید اهل قلم از وی پرسید که چرا خاطرات خود را مکتوب نمی کنی که میرمحمدی در جواب پاسخ داد، هر موقع زمانش برسد این کار را انجام می دهم و بعد ها خاطرات وی در مجموعه روایت فتح ثبت و ضبط شد.

وی ادامه داد: چند سال قبل این افتخار نصیب بنده شد، پیشنهاد نگارش این کتاب به من داده شد و من هم باکمال میل پذیرفتم و نگارش آن را انجام دادم که امیدوارم کار خوبی شده باشد.

برای مشاهده ادامه این خبر اینجا کلیک کنید.

با تخصیص 10 درصدی بلیت کنسرت ها به شدت مخالفم/باید مردم را با موسیقی آشتی دهیم

خواننده قطعه "کجا می روی" گفت: به نظر من این قانون که به تازگی تصویب و اجرا شده به شدت خام دستانه و سرسری بوده و ایرادات بسیار زیادی دارد که اگر رفع نشود جبران ناپذیر است، مشخصاً در طرح اجرای این قانون هیچ تمهید و تصمیم گیری درستی در کار نبوده و هیچ فکری پشت آن نبوده است.

محمد معتمدی خواننده موسیقی پاپ در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان ، درخصوص طرح تخصیص 10 درصد از فروش بلیت های کنسرت به وزارت ارشاد گفت: من به شدت با این طرح مخالفم، زیرا معتقدم این طرح مخالف جریان موسیقی اصیل ایران بوده و در آینده تاثیرات جبران ناپذیری بر موسیقی دارد.

وی در همین راستا ادامه داد: به نظر من این قانون که به تازگی تصویب و اجرا شده به شدت خام و سرسری بوده و ایرادات بسیار زیادی دارد که اگر رفع نشود جبران ناپذیر است، مشخصاً در طرح اجرای این قانون هیچ تمهید و تصمیم گیری درستی در کار نبوده و هیچ فکری پشت آن نیست.

این خواننده موسیقی سنتی با اشاره به دریافت مالیات از خوانندگان اضافه کرد: در حال حاضر خوانندگان بابت کنسرت های خود 9 درصد مالیات می دهند و مشخص نیست چرا باید باز هم 10 درصد از فروش خود برای وزارت ارشاد در نظر گیرند، من با این طرح مخالفم و بار ها هم مخالفتم را بسیار واضح با مسئولین مطرح کرده ام.

وی ادامه داد: در اینکه این طرح اتفاق ضربه زننده ای به موسیقی است که شکی نیست اما حال باید با مشورت و گفتمان به دنبال راهی بود تا بتوان مشکلات حاضر را حل کرد و پشت سر گذاشت.

خواننده قطعه " کجا می روی " درباره عدم تمایل اکثریت جامعه برای تماشای کنسرت اضافه کرد: بدون شک وضعیت اقتصادی باعث می شود که فرهنگ اولین چیزی باشد که از سبد خرید خانوار حذف می شود، در حال حاضر اگر یک خانواده چهار نفری بخواهد یک کنسرت ببیند باید بخش اعظمی از در آمد یک ماه حقوق خود را کنار بگذارد که طبیعتاً ممکن نیست.

برای مشاهده ادامه این خبر اینجا کلیک کنید.

قرار بود کتاب جزو کالای اساسی خانواده ها باشد/گرانی کاغذ به ناشران صدمه جدی می زند

نویسنده کتاب آن بیست و سه نفر گفت: قرار بود کتاب جزء کالای اساسی خانواده ها باشد، اما در حال حاضر و با توجه به گرانی ها، خانواده ها خرید کتاب را در اولویت های بعدی خود قرار می دهند. این مسئله باعث ایجاد جامعه ای خالی از اطلاعات می شود.

احمد یوسف زاده نویسنده کتاب آن بیست و سه نفر در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری میزان اظهار داشت: به زودی و پس از پایان پایان نامه دکتری، نوشتن جلد سوم کتاب خاطراتم را که به دوره پنج ساله پایانی اسارتم متعلق است را آغاز می کنم.

این نویسنده کتاب با اشاره به اکران فیلم سینمایی آن بیست و سه نفر تصریح کرد: من در ساخت این فیلم سینمایی به عنوان مشاوره نویسنده و کارگردان حضور داشتم و این فیلم پس از تایید این فیلم به جشنواره فیلم فجر راه یافت و بنا بر اخباری که شنیده ام این فیلم اواخر تابستان اکران می شود.

وی خاطرنشان کرد: آن بیست و سه نفر پاسخ منطقی و قانع کننده به کسانی است که مخالف حضور دانش آموزان و نوجوان در جنگ هستند. در این فیلم شاهد سطح شعور و درک نوجوانان و انگیزه شان برای حضور در جبهه ها و عشقی که به دفاع از وطن دارند، خواهیم بود.

یوسف زاده اظهار کرد: فیلم سینمایی آن بیست و سه نفر همچنین در یونسکو نیز برگزیده اعلام شد، بنابراین امکان اکران آن در سایر کشور ها نیز وجود دارد.

این نویسنده کتاب با اشاره به معضل گرانی کاغذ بیان کرد: این مشکل عمدتا متوجه انتشارات است نه نویسندگان، اما می تواند انگیزه نویسندگان برای نوشتن را را نیز کاهش دهد.

برای مشاهده ادامه این خبر اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
خبرگزاری میزان- همواره در طول سالیان سال فعالیت هنرهای نمایشی در ایران، جشنواره ها نقش عمده ای در فعالیت های گروه های تئاتر جوان داشته اند و همچنان این وظیفه را به دوش می کشند اما به واقع جشنواره ها چه تاثیری بر بدنه تئاتر کشور دارند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : بولتن نیوز

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، همواره در طول سال ها فعالیت هنری در تئاتر ایران، جشنواره ها نقش عمده ای در فعالیت های گروه های تئاتری داشته اند و همچنان این وظیفه را به دوش می کشند، اما مدتی است که شاهد رشد برخی جشنواره های متفرقه در عرصه تئاتر شده ایم که به واقع این جشنواره ها چه تاثیری بر بدنه تئاتر کشور دارند.

یکی از مهم ترین معضلات این جشنواره های متفرقه حضور و تقدیر از گروه هایی است که موجب ابتذال در عرصه هنر نمایشی می شوند، به طور مثال در یکی از جشنواره تئاتر که به تازگی هم به پایان رسید، یک اثر نمایشی که به واسطه استفاده از الفاظ بسیار رکیک مورد نقد تمامی اهالی تئاتر و منتقدان قرار گرفت در اختتامیه در چند بخش نامزد جایزه جشنواره شد.

یا از دیگر حواشی جشنواره های متفرقه که برگزار می شوند، می توان به اجرای اثری باز هم در جشنواره ای دیگر اشاره کرد که به دلایلی نامعلوم تماشاگران را به سالن راه نداد و داوران آن تصمیم گرفتند این نمایش را بدون حضور تماشاگران ببینند که در تاریخ تئاتر کشور چنین نمونه ای را تا به امروز نداشته ایم، اما گروه اجرایی این جشنواره با قبول این اتفاق و توهین به تماشاگر تنها برای حضور در بخش داوری و کسب جوایز انتقادات فراوانی را در فضای حقیقی و مجازی تحمل کردند. نقدی که نشان می دهد نگاه جشنواره ای در تئاتر امروز به شدت روز افزون شده و رشد قارچی جشنواره های تئاتر هر روز این نگاه را تقویت می کند.

در سال های دور به دلیل نبود امکانات کافی برای اجرای عموم آثار نمایشی گروه های جوان و جویای نام بهترین راه برای حضور موثر در عرصه تئاتر را حضور در جشنواره ها می دانستند. جشنواره هایی که شاید به تعداد و انبوهی امروز نبودند، اما همواره مقصد نهایی اکثریت دانشجویان بودند.

جشنواره هایی مانند جشنواره بین المللی تئاتر فجر، جشنواره تئاتر دانشگاهی و جشنواره تئاتر سوره از جمله جشنواره های قدیمی تئاتر در سالیان اخیر بوده اند، اما در سال های اخیر شاهد رشد روز افزون جشنواره های تئاتر متعددی بوده ایم.

جشنواره تئاتر تجربه، جشنواره تئاتر رادی، جشنواره تئاتر مونولوگ هنر، جشنواره تئاتر مونولیو، جشنواره تئاتر موندا، جشنواره تئاتر شهر، جشنواره تئاتر صنعت نفت، جشنواره تئاتر عروسکی، جشنواره تئاتر کودک و نوجوان، جشنواره تئاتر الف. و جشنواره تئاتر کیش تنها بخشی از رویداد هایی هستند که در عرصه تئاتر به صورت سالانه برگزار می شوند.

اما سوال اصلی اینجاست که آیا این تعداد زیاد جشنواره کمکی هم به عرصه هنر نمایش کرده اند؟. چند در صد از این جشنواره ها به کشف و استعدادیابی عناصر جوان و مستعد در رشته های جوان تئاتر پرداخته اند.

از طرفی باید دید آیا با هزینه های سرسام آور این جشنواره ها نمی توان گامی دیگر در تئاتر برداشت؟. وقتی این جشنواره ها در کلیت تئاتر تاثیری ندارند چرا و چگونه وزارت ارشاد به آن ها بودجه داده و به برگزاری آن ها جواب مثبت می دهد. آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی تواند با تعطیلی این جشنواره ها بودجه آن ها را صرف تاسیس سالن های دولتی و هر چه بهتر برگزار شدن جشنواره تئاتر فجر و ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان کند؟.

در این میان انگار جشنواره ها و برگزاری آن ها تنها به عنوان یک رزومه در فهرست کاری مدیران فرهنگی قرار می گیرد. زیرا سابقه نشان داده دبیران و مسئولین برگزاری این جشنواره ها حتی به صورت مدون و ده ساله برنامه ای برای برگزاری درست این رویداد ها ندارند و مدیران اصلی هر سال با سلیقه خود جشنواره را برگزار می کنند.

به واقع لزوم برگزاری جشنواره های تئاتر چیست؟. آیا این جشنواره ها مختلف، فرهنگ جشنواره زدگی را ترویج نمی دهند. آیا باعث به وجود آمدن رقابتی اشتباه و کم کیفیت در عرصه تئاتر نمی شوند؟. به عنوان مثال در جشنواره ای مثل جشنواره تئاتر دانشگاهی و یا تجربه که تعداد نزدیک به سیصد اثر برای بازبینی در مرحله اول انتخاب می شوند، این تعداد باید در طول نزدیک به دو هفته تا یک ماه اثرشان را آماده کنند.

سوال اول اینکه بازخوانان جشنواره چگونه در این بازه زمانی قادر به خوانش متون شده اند و دیگر اینکه چگونه بازبین های حضوری تنها با دیدن ده دقیقه از کار در خصوص کلیت یک اثر نظر می دهند. آیا در قبال یک اثر هنری همچون تئاتر یا فیلم می توان با تماشای ده دقیقه ابتدای نظری کارشناسانه داد؟.

طی سال های اخیر بر تعداد جشنواره های تئاتر افزوده می شود و ما شاهد آن هستیم که این روند هر روزه افزایش می یابد. اما مرکز هنر های نمایشی، خانه تئاتر و در راس وزارت ارشاد هیچگونه دستورالعمل مدونی برای برگزاری هدفمند این جشنواره ها ندارد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
محمدعلی بهمنی، شاعر و ترانه سرای پرکار و پیشکسوت که با همایون شجریان، ناصر عبداللهی، حبیب و دیگر خوانندگان مطرح همکاری هنری داشته است با اشاره به نگرانی از وضعیت ترانه سرایی در کشور گفت: چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه داده کار به جایی برسد که ترانه سرایان ما به هر قیمتی آثارشان را در اختیار خوانندگان و آهنگسازان برون مرزی قرار دهند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

محمدعلی بهمنی، شاعر و ترانه سرا که به تازگی از فعالیت در خانه شعر و موسیقی کناره گیری کرده است، در بررسی حقوق معنوی ترانه سرایان به خبرنگار برنا گفت: از چند منظر می توان به این معقوله نگاه کرد؛ یکی اینکه ترانه سرایان بسیار هنرمند و توانایی در کشور وجود دارد که هوشمندانه جایگاه خود را حفظ نموده و حاضر نیستند آثار خود را در اختیار شرکت ها و یا تهیه کنندگانی بدهند که قدر و منزلت شعر را نمی شناسند.

وی افزود: کما اینکه هستند خوانندگان و یا آهنگسازانی که تخصص های لازم را در تشخیص سطح شعر مناسب ندارند و در انتخاب خود دچار اشتباهات زیادی می شوند.

بهمنی گفت: متاسفانه در جامعه امروز ما به آثار هنری بیشتر دید اقتصادی وجود دارد تا دید هنری چراکه در یک تعریف غلط یک تهیه کننده ادعا می کند شاعر می خواهد شعرش را بفروشد پس نمی تواند هنر باشد و از آن به عنوان یک کالای بازاری یاد می کند. ما در گذشته پیش از انقلاب برای هر بار استفاده و یا پخش یک اثر موسیقایی حق الزمه ترانه سرا را منظور و پرداخت می کردند.

شاعر مجموعه های نیستان و غزل زندگی کنیم ادامه داد: امروزه به دلیل فضای خواننده سالاری و نبود سواد کافی در عرصه هنر به وفور می بینیم که آهنگسازان و یا خوانندگان از اشعار مفاخری همچون مولانا و سعدی استفاده می کنند که بدون شناخت کافی از طرز بیان و ادبیات شعر و بدون توجه به شیوه درست خوانش آن آثار خود را تولید و عرضه می کنند و هیچ کس هم نگران این نیست که مردم را دچار اشتباهاتی می کنند که دیگر قابل جبران نیست.

بهمنی افزود: هنر برای خودمان است و برای خودمان باقی می ماند، امروز شاعران بزرگی را داریم که می توان با حمایت و توجه از آثار آنها در تولیدات رادیویی، سینمایی و تلویزیونی و در سطوح مختلف دیگر استفاده و برای مردم به نمایش بگذاریم.

وی می گوید: به طور کلی نمی توان گفت که چرا جامعه ما با این ریشه فرهنگی تن به شعرهای سطحی و آسیب رسان داده است.

بهمنی در پذیرش وضعیت نابسامان شاعران و ترانه سرایان در کشور گفت: زمانی که یک ترانه سرا فقط برای دیده شدن و وجود نام او در یک مجموعه و یا یک پروژه اثرش را به تهیه کننده می دهد و در یک تفکر سطحی می پذیرد که ترانه اش ارزش ارائه به این شیوه را دارد تهیه کنندگان هم به مرور متوجه این ذائقه لذت جویی از نام آوری در جوانان شده اند و به راحتی از این شیوه استفاده و حتی در مواقعی دیده شده است که از یک ترانه سرا مبلغی برای اینکه اثرش را در پروژه ای کار کنند دریافت کرده اند.

بهمنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول اصلی این وضعیت می داند و می گوید: که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه داده کار به جایی برسد که ترانه سرایان ما آثارشان را در اختیار خوانندگان و آهنگسازان برون مرزی قرار دهند حتی به قیمت نبردن نام آنها در آثارشان . شاعر و ترانه سرا مانند همه هنرمندان دیگر دارای نیازهای اقتصادی و اجتماعی است که این وزارت خانه باید از آنها حمایت کرده تا کسی نتواند حقوق آنها را ضایع کند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
می دانستیم که زیر آن عبای زیبای یزدی و در لوای دولت اصلاحات شما چه مافیایی در موسیقی قرار است تشکیل شود. با هزار مشقت برای خود طناب دار بافتیم!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : حامیان ولایت سینما پرس منجیل خبر روزنامه کیهان

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - معتمدی خواننده سرشناس در اینستاگرامش خطاب به محمد خاتمی نوشت:

سید بزرگوار، سلام عرض شد

با اینکه خیلی محترم و دوست داشتنی هستید ولی به جدّت قسم هزار بار دیگر هم تَکرار کنی من یکی هرگز دیگر تَکرار نخواهم کرد.ای کاش سال 76 که روی دوچرخه با سریش عکست را به دیوار می چسباندیم می دانستیم که زیر آن عبای زیبای یزدی و در لوای دولت اصلاحات شما چه مافیایی در موسیقی قرار است تشکیل شود. با هزار مشقت برای خود طناب دار بافتیم!

بیشتر بخوانید:

سلطان کنسرت کیست؟ معتمدی: قدرت سلطان کنسرت از کل وزارت ارشاد بیشتر است معتمدی: من فساد را معرفی کردم، جایزه ام را بدهید!

مشاور جوان خاتمی چه ارتباطی با هادی رضوی و پرونده بانک سرمایه دارد؟ +تصاویر

انتقادات اخیر معتمدی به دامنه نفوذ کارتل های موسیقی باز می گردد. معتمدی در پستی دیگر درباره جلوگیری از نصب بیلبورد کنسرت هایش نوشته بود: در سال های اخیر تقریباً تمامی مسیرهایی که برای گرفتن بیلبورد به فکرمان می رسید، امتحان کردیم، اما ظاهراً دامنه نفوذ کارتل موسیقی ایران بسیار گسترده تر از آن است که فکر می کردیم. او به صورت تلویحی با ارتباط دادن مافیای کنسرت و دولت اصلاحات از این وضعیت انتقاد کرده است.

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

مهرداد رسولی

هر کدام از تابلوهای خوش نقشی که زینت این دفتر محقر اما باصفا شده اند برای خودشان حکایتی دارند اما یکی از تابلوها در بهترین جای ممکن و به قول معروف جلوی چشم است؛ تابلو خطی با مضمون بخشی از قصیده معروف الا یا ایهاالساقی که حافظ شیرازی در باب عاشقی گفته و استاد عباس اخوین آن را شرح زندگانی اش می داند. شاید کسی به اندازه او برای زنده نگه داشتن هنر خطاطی به خصوص خط نستعلیق تلاش نکرده باشد و حاصل این کوشش ها این بوده که امروزه عباس اخوین را به عنوان استاد مسلم خطاطی و یکی از برجسته ترین خطاطان معاصر می دانند؛ کسی که از کلاس سوم ابتدایی تا امروز قلم را روی زمین نگذاشته و می گوید همه سختی های عشق به هنر و خطاطی را به جان خریده است. استاد مدتی قبل و به پاس نیم قرن کوشش برای زنده نگه داشتن خط نستعلیق لقب عالیجناب خط ایران را دریافت کرد. او تاکنون کتاب های زیادی را به چاپ رسانده که بیشتر آنها به دلیل تقاضای زیاد نایاب است و حالا در 82سالگی بیش از هر زمان دیگری به خطاطی عشق می ورزد. محققان حوزه خوشنویسی، استاد را یک اتفاق نادر در تاریخ خوشنویسی می دانند و چلیپاها و کتاب هایش را جزو برترین آثار خوشنویسی معاصر طبقه بندی می کنند اما او همچنان با خضوع و افتادگی درباره خودش و آثارش صحبت می کند و می گوید از دریافت لقب های دهان پر کن به وجد نمی آید. با عالیجناب خط ایران درباره فراز و فرودهای زندگی هنری اش گفت وگو کرده ایم.

استاد اخوین! چطور شد که به هنر خطاطی علاقه مند شدید؟
من از کلاس سوم دبستان و زمانی که در دبستان عنصری مشهد تحصیل می کردم به خطاطی علاقه مند شدم. در آن سال ها، خط و نقاشی، جزو دروس بود و نمره عالی داشت. ما تا کلاس نهم معلم و دبیر خط داشتیم و یک جورهایی نوشتن تکالیف با خوشنویسی عجین بود. تمرین خطاطی در مدرسه و آموزه هایم در کلاس خط، بعدها بدل به عشق شد و تا امروز در وجود من مانده است.
چرا به هنر دیگری مثل نقاشی علاقه مند نشدید و خطاطی را انتخاب کردید؟
برای خود من هم جای سؤال است اما تصور می کنم علاقه مندی ام به خطاطی یک حس درونی بود و همین حس نگذاشت به سمت نقاشی یا موسیقی بروم. یادم هست وقتی با مادرم به حرم امام رضا(ع) می رفتم همه حواسم به کتیبه های داخل حرم بود و محو خطاطی روی آنها می شدم. رؤیای دوران کودکی ام این بود که یک روزی بتوانم همینطور با خط خوش بنویسم و دیگران از تماشای آن لذت ببرند.
بین اعضای خانواده کسی بود که مثل شما خط خوشی داشته باشد؟
در خانواده ما همه به قول معروف خوش خط بودند. پدرم 2،3 کلاس بیشتر درس نخوانده بود اما خط ریز زیبایی داشت. یک خواهر و 4برادر داشتم که همه خط خوبی داشتند اما به جز من کسی دنبال خطاطی نرفت.
پس هنر شما برگرفته از استعداد ذاتی است و از پدر به ارث برده اید؟
احتمالا همینطور است اما یک حسی هم مرا به سمت و سوی هنر خطاطی سوق داد. همان حسی که هنگام دیدن نقاشی یا گوش دادن موسیقی نداشتم.
بسیاری از استادهای خطاطی در مدرسه خط خوبی نداشتند اما بعدها در خطاطی به درجه استادی رسیدند. خط شما در سال های تحصیل چگونه بود؟
البته در سال های قدیم خط دانش آموزان بد نبود و استانداردها رعایت می شد؛ چرا که در مدرسه، نستعلیق آموزش می دادند و ما از بدو نوشتن با قواعد و زیر و بم خوشنویسی آشنا می شدیم. من هم مثل خیلی از دانش آموزان خط خوبی داشتم اما توأم با احساس بود و حس خوبی که موقع نوشتن داشتم مرا از بقیه متمایز می کرد.
کسی از دیدن خط خوش شما که دانش آموز ابتدایی بودید تعجب نمی کرد؟
برخی تعجب می کردند اما در دوران ما کمتر کسی به این مسائل توجه می کرد و اساسا چیزی به نام تشویق نداشتیم. من عملا هیچ مشوقی نداشتم و حتی در خانواده هم کسی مرا بابت خط خوبی که داشتم تحسین نمی کرد. طی 9سالی که در دبستان و دبیرستان تحصیل کردم هیچ معلمی با وسواس مرا تعلیم نداد و صرفا رونویسی می کردم. از سوم ابتدایی که حس خوبی نسبت به خطاطی پیدا کردم قلم را زمین نگذاشته ام اما تا اردیبهشت امسال که برایم نکوداشت برگزار کردند و لقب عالیجناب خطاطی را به من دادند مورد تشویق قرار نگرفته بودم. در واقع نخستین بار در سن 81سالگی و بعد از 70سال مورد تشویق قرار گرفتم. البته به طور جسته و گریخته مقالاتی می خواندم که مرا با بزرگان نستعلیق مقایسه می کردند اما همه نقد بود و تمجیدی در کار نبود.
یعنی هیچ وقت از طرف خانواده یا معلم ها مورد تشویق قرار نگرفتید؟
یادم هست یک بار مشق هایم را با خط خوش نوشته بودم اما وقتی با شوق و ذوق به معلم نشان دادم، بدون اینکه مرا نگاه کند، قلمش را به شکمم فشار داد و گفت برو سر جایت بنشین. در خانه هم معمولا پدرم مدام می گفت به جای خطاطی بهتر است مشق هایت را بنویسی و من گاهی اوقات به طور پنهانی تمرین خطاطی می کردم. با این حال عشقم که همان خطاطی بود را رها نکردم.
هنر خطاطی چقدر در مأنوس شدن شما با بزرگان و مفاخر ادبیات فارسی تأثیر داشت. می خواهیم بدانیم هنگام نوشتن اشعار بزرگان ادبیات، به معنی و مفهوم آنها توجه می کردید یا صرفا مشغول رونویسی بودید؟
استادهای خوشنویسی با شعری از سعدی شروع می کنند که می گوید: اول دفتر به نام ایزد دانا/ از عظمت ماورای فکرت دانا . البته نخستین شعری که من نوشتم از فردوسی بود که می گوید: توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود . بنابراین از همان ابتدا با شعر و ادبیات مأنوس شدم و تا امروز ادامه پیدا کرده است.
بهترین شعر یا متنی که نوشته اید و شما را تحت تأثیر قرار داده چه بوده است؟
اشعاری که از دیوان حافظ انتخاب می کنم مرا تحت تأثیر قرار می دهد؛ مثلا قصیده الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها. فکر می کنم این بیت شرح زندگی من است چون هرگز از عشقم که همان خطاطی باشد دست نکشیدم و به رغم همه ناملایمات رهایش نکردم. گاهی اوقات شاگردانم می گویند فلان خطی که نوشتی برای رو کم کنی است اما در جواب آنها می گویم من روی خودم را کم می کنم و باید از خط دیروزم بهتر بنویسم.
از چه زمانی از راه خطاطی به درآمد رسیدید؟
سال1337 که دیپلم گرفتم در بانک بیمه بازرگانان استخدام شدم اما یک سال بعد که پدرم فوت کرد قلم و دوات را در دست گرفتم. به کانون های تبلیغاتی و استودیوهای فیلمسازی رفتم و خودم را به عنوان خطاط معرفی کردم. بعد از جست وجوهای فراوان همکاری ام را با آنها شروع کردم و کارم این بود که آگهی های داخل روزنامه یا تایتل های سینما می نوشتم. همه آگهی ها با خط نستعلیق در روزنامه ها چاپ می شد و بعدها با استاد فرادی که پیشکسوت این کار بود، نسخ سربی را ابداع کردیم که مثل حروفچینی دستی در روزنامه های قدیم بود. یک روز یکی از دوستانم که در کانون آگهی پرسپولیس کار می کرد با من تماس گرفت و گفت خط تو قرار است پنجشنبه در روزنامه کیهان چاپ شود.آن موقع رادیو ترانزیستوری نت تازه به بازار آمده بود و در روزنامه ها تبلیغ می شد و من متن آگهی اش را برای روزنامه کیهان نوشتم. وقتی روزنامه را خریدم تا آگهی را ببینم چشم ام به آگهی استخدام روزنامه کیهان افتاد که نوشته بود این روزنامه به یک خطاط نیاز دارد. من هم چند نمونه کار بردم و از بین چند نفر از خوشنویسان آن موقع، مرا انتخاب کردند. به رغم مخالفت خانواده ام، کارمندی بانک را رها کردم و به استخدام روزنامه کیهان درآمدم چون به خطاطی عشق می ورزیدم. البته در آن سال ها به طور حرفه ای آموزش ندیده بودم و بعدها متوجه شدم در خیابان خانقاه تهران جایی به نام کلاس های آزاد خوشنویسی برقرار است. بعد از تعلیم در این کلاس ها، جهش بزرگی را در خطاطی احساس کردم. معلم من مرحوم علی آقا حسینی، یکی از شاگردان مستقیم عماد الکتاب بود که خیلی روی کارم تأثیر گذاشت.
برای استخدام شما بین روزنامه های آن زمان رقابت هم بود؟
چند روز از فعالیتم در روزنامه کیهان گذشته بود که از طرف روزنامه اطلاعات پیشنهاد کار دریافت کردم. در آن سال ها همه روزنامه ها برای خودشان آتلیه داشتند و به ازای هر 5یا 6نفر نقاش، یک خطاط هم در این آتلیه ها کار می کرد. تعداد خطاط ها خیلی کم بود و به همین دلیل روزنامه اطلاعات حاضر بود حقوق بیشتری به من بدهد اما قبول نکردم.
اطلاعات چقدر بیشتر می داد؟
وقتی کارمند بانک بودم 210تومان حقوق می گرفتم که 10درصدش بابت مالیات کم می شد اما با حقوق 300تومانی به کیهان رفتم. چند روز از شروع کارم در کیهان گذشته بود که روزنامه اطلاعات پیشنهاد حقوق 500تومانی داد. من هم گفتم اجازه بدهید نخستین حقوقم را از کیهان بگیرم تا به شما جواب بدهم. وقتی برای دریافت حقوق به حسابداری کیهان رفتم دیدم جلوی اسم ام نوشته 500تومان و به همین دلیل به اطلاعات گفتم اگر هزار تومان هم بدهید از کیهان تکان نمی خورم.
کار شما در کیهان فقط نوشتن آگهی بود؟
بله از 8صبح تا یک بعد از ظهر متن آگهی ها را می نوشتم و تعداد آگهی ها متغیر بود. فرم کار هم اینگونه بود که می گفتند مثلا متن 100کلمه ای را در باکسی با ابعاد مشخص بنویس. نخستین آگهی ای که نوشتم برای کانون تبلیغاتی پرسپولیس بود و باید یک آدرس را در 17سانت جا می نوشتم. آنقدر قلم ام را ریز و درشت کردم که کار انجام شد و خیلی هم موردپسند صاحب آگهی قرار گرفت.
آگهی هایی که در آن سال ها با خط نستعلیق در روزنامه ها چاپ می شد تأثیر بیشتری روی ذهن مخاطب داشت یا آگهی هایی که این روزها با بهره گیری از نرم افزارهای مختلف چاپ می شود و خوش رنگ و لعاب تر به نظر می رسد؟
قطعا هر آنچه با خط خوش نوشته شود بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. حتی شعر هم وقتی با خط نستعلیق نوشته می شود مخاطب بیشتری را جذب می کند و گویی شعر هم زیباتر و پرمعناتر جلوه می کند.
چه چیزهای دیگری در آن سال ها با خط نستعلیق معرفی می شد که حالا نمی شود؟
خیلی چیزها. کارت ویزیت ها و سر نسخه پزشکان، سردر شرکت ها، برگه های سهام و لوگوی روزنامه ها با خط نستعلیق و یک مقداری هم نسخ بود. حتی متن مدرک دیپلم و مدارک دانشگاهی با خط نستعلیق بود.
چرا هنر خطاطی، به خصوص نستعلیق، آرام آرام فراموش شده و مثل سال های دور مورد توجه قرار نمی گیرد؟
یکی از دلایلش این است که همه چیز صنعتی و ماشینی شده است. حتی نرم افزار خط من به نام کلک در سال1373 وارد بازار شد و جزو بهترین نرم افزارهای زمان خودش بود. از طرفی، خطاطی مثل گذشته علاقه مندان زیادی ندارد. سال1371 که مرکز کتابت و تعلیم ایران را برای آموزش خطاطی به هنرجویان تاسیس کردم بالغ بر 250شاگرد داشتم اما حالا تعداد شاگردانم به کمتر از 50نفر رسیده است. بعد از انقلاب، تعداد کلاس های هنری مثل موسیقی و تئاتر محدود شد اما بعدها که فضا را بازتر کردند، علاقه مندان به هنر پخش شدند و خیلی ها هنرهای دیگر مثل موسیقی و تئاتر و حتی یادگیری زبان انگلیسی را به خطاطی ترجیح دادند. البته تعداد اعضای انجمن خوشنویسی و کلاس های خوشنویسی و تدریس های خصوصی خطاطی در مقایسه با سال های گذشته خیلی بیشتر شده و نمی توان این موضوع را نادیده گرفت.
تعداد هنرجوها بیشتر شده اما به نظر می رسد خط نستعلیق به عنوان یکی از هنرهای اصیل ایرانی در معرض فراموشی قرار گرفته است. برای احیای خط نستعلیق چه باید کرد؟
به نظرم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید وارد میدان شود و هنرمندان خطاط را مورد حمایت قراربدهد. خیلی از استادهای خطاطی به طور پاره وقت در این حرفه فعالیت می کنند چون از راه آموزش خطاطی نمی توان امرار معاش کرد. خط نستعلیق مختص ایرانی هاست و هیچ کشور دیگری نمی تواند در برابر خوشنویسان ایرانی عرض اندام کند. البته آموزش و پرورش هم می تواند برای احیای این هنر قدم بردارد.
معتقدید نستعلیق باید به کتاب های درسی برگردد؟
یکی از راه ها همین است. متأسفانه به این بهانه که نستعلیق و دایره های نون و عین برای دانش آموزان سخت است، خط را از دروس مدارس حذف کردند و خط دست و پا شکسته با کرسی غلط را به بچه ها یاد دادند. خط بسیاری از افراد تحصیل کرده ما خوب نیست درحالی که دانش آموزان دوره ما به واسطه اینکه نوشتن را با نستعلیق شروع می کردند خط خوشی داشتند. در دوره ما مشق کلاس اول را با خط نستعلیق می نوشتند و خط همه کتاب های درسی نستعلیق بود. با حذف نستعلیق از کتاب های درسی شاید فراگیری دروس راحت تر شد اما باعث بدخطی چند نسل شده و این یک اشتباه بزرگ است. چند سال قبل از طرف آموزش و پرورش با من صحبت کردند و نتیجه اش این شد که یک مقدمه برای کتاب های درسی و یک تمرین خوشنویسی برای کتاب های پنجم دبستان نوشتم اما بعد از مدتی آنها را هم از کتاب های درسی حذف کردند.
در زندگی احساس رضایت دارید؟
احساس رضایت دارم چون با عشق زندگی کردم و در نتیجه مادیات هم ناخودآگاه وارد زندگی ام شد. سالم زندگی می کنم و در زندگی فقط اهل خط بوده ام و بس.
به جز خطاطی معمولا چه کارهای دیگری انجام می دهید؟
تمام زندگی من با خطاطی عجین است و تقریبا می توانم بگویم اوقات فراغتی ندارم. در 82سالگی هنوز هم صبح زود به دفتر کارم می آیم و تا عصر کار می کنم. هنوز عاشق خطاطی هستم و با عشق به زندگی ام ادامه می دهم.
در اوقات بیکاری مشغول چه کارهایی می شوید؟
روزهای شنبه و سه شنبه به باغ جمع و جوری که در منطقه کردان کرج دارم می روم و ورزش می کنم. ورزش هم جزو برنامه های روزانه من است و هر روز صبح بین نیم ساعت تا 40دقیقه نرمش می کنم. 15حرکت ورزشی بلدم که روزی 30بار هر کدام را تکرار می کنم تا از کمر درد که نتیجه نشستن زیاد است در امان بمانم. تجربه به من می گوید داروهای شیمیایی برای درمان درد مفاصل افاقه نمی کند و بهترین دارو ورزش است.
فکر می کنید تا چه زمانی می توانید به خطاطی ادامه بدهید؟
سلطانعلی مشهدی که از خوشنویسان دوره صفویه و قبل از میرعماد بوده کتابی دارد به نام صراط السطور که در سن 84سالگی نوشته و در آن خوشنویسی را تعلیم داده است. یکی از آرزوهای من این بود که بتوانم مثل سلطانعلی مشهدی تا 84سالگی بنویسم و تعلیم بدهم. حالا که به 82سالگی رسیده ام و به قول دوستان خطم بهتر شده است، بدم نمی آید تا 100سالگی بنویسم.
به جز آثار هنری فاخر، فکر می کنید چه میراث مهم دیگری از خودتان به جا خواهید گذاشت؟
همه شاگردانم با سبک و آداب زندگی ام آشنایی دارند و شاید برایشان سرمشق باشد. در زیست شخصی ام به جای صحبت، عمل کرده ام و این را با رفتارم نشان داده ام. در فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی روی این نکته تأکید شده که هر چه برای خودت می پسندی را برای دیگران هم بپسند. فرهنگ ایرانی می گوید یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران. اگر به همین توصیه ها گوش بدهیم درست رانندگی می کنیم و با زیر پا گذاشتن قوانین رانندگی موجب آزار همشهری خودمان نمی شویم.
از اینکه خطاطی را برای زندگی و امرار معاش انتخاب کردید رضایت دارید؟
اگر صد بار دیگر هم زمان به عقب برگردد، به جز خط هیچ هنر دیگری را انتخاب نخواهم کرد. مدتی در بانک و حدود 2سال هم در روزنامه کیهان کارمند بودم اما روحیات من با پشت میز نشینی سازگار نبود و به همین دلیل برای خودم آتلیه خطاطی راه انداختم. از سال1371 هم مرکز کتابت و تعلیم ایران را تاسیس کردم و مدام در تکاپو بوده ام. شاید اگر به پشت میز نشینی رضایت می دادم الان اینجا نبودم.

علاقه مندی ام به خطاطی یک حس درونی بود و همین حس نگذاشت به سمت نقاشی یا موسیقی بروم. یادم هست وقتی با مادرم به حرم امام رضا(ع) می رفتم همه حواسم به کتیبه های داخل حرم بود و محو خطاطی روی آنها می شدم

اگر خط نبود معلم شیمی می شدم
عباس اخوین تحصیلات آکادمیک دارد اما در رشته ای که هیچ ارتباطی با هنر و خطاطی ندارد. او فارغ التحصیل رشته شیمی است، کارمند بانک بوده و حالا یکی از استادهای برجسته خطاطی در ایران است: ما از سال1334 که از مشهد به تهران آمدیم برای ادامه تحصیل به مدرسه خرد در حوالی میدان منیریه رفتم. در مدرسه خرد دبیری داشتیم به نام دکتر محدث که داروسازی خوانده بود و شیوه تدریسش اینگونه بود که اگر نیمی از کتاب را خوانده بودیم از همه فصل ها امتحان می گرفت. به همین دلیل به شیمی علاقه مند شدم. آقای محدث جمله معروفی داشت که می گفت خریت نه تنها علف خوردن است . همین جمله برای خیلی از بچه ها درس بود و می دانستیم که هر کار اشتباهی را نباید انجام بدهیم و می بایست در مسیر درست قدم برداریم . استاد عباس اخوین لیسانس شیمی دارد اما همانطور که بارها در شرح زندگی اش تأکید کرده از دوره نوجوانی به خطاطی عشق می ورزیده و هیچ اعتنایی به موقعیت های دیگری که برایش فراهم شده نداشته است؛ وقتی دیپلم طبیعی گرفتم، پدر و مادرم می گفتند می توانی پزشکی بخوانی اما علاقه ام خطاطی بود. از طرفی در سال های تحصیل تحت تأثیر رفتار و شخصیت آقای محدث بودم و اگر خطاط نمی شدم سراغ دبیری شیمی می رفتم. استاد برای این پرسش که چرا تحصیلات در زمینه هنر و خطاطی نیست، پاسخی جالب دارد؛ در کار خطاطی دنبال تئوری نیستم و انگار یک حس درونی به من می گوید فقط بنویس. خیلی از خوشنویس ها به جای نوشتن دنبال تئوری می روند اما من مرد عمل هستم نه سخن.

می توانستیم پیکان را به بنز تبدیل کنیم

اینکه چطور یک هنرمند بیش از نیم قرن در یک رشته هنری دوام می آورد تا به درجه استادی برسد سؤالی است که بسیاری از شاگردان عباس اخوین در کلاس های خطاطی با او در میان می گذارند و جواب استاد فقط یک جمله است: هر کاری را درست و بهتر از روز قبل انجام دادم.

بعد از یک عمر فعالیت هنری و تلاش برای زنده نگه داشتن خط نستعلیق، لقب عالیجناب خط ایران را به شما داده اند. خودتان را سزاوار چنین القابی می دانید؟
بهتر است دیگران درباره هنر من قضاوت کنند. خوشنویسان معروف القابی مثل زرین قلم و زرین خط داشته اند، حتی عمادالملک با لقب میرعماد شناخته می شد اما از حدود 75سال قبل که قلم در دست گرفتم تا امروز هیچ لقبی برای خودم انتخاب نکردم. در شرح حالم هم نوشته ام؛ کمترین، عباس اخوین.
در طول زندگی تا امروز که در حال پشت سر گذاشتن هشتادودومین بهار زندگی هستید هرگز به مادیات اعتنا نکرده اید و به قول خودتان دنبال عشقتان که همان خطاطی است، بوده اید. اگر زمان به عقب برگردد باز هم خطاطی را انتخاب می کنید یا به دنبال شغل پردرآمدتری می روید؟
اگر زمان به عقب برگردد باز هم عشق را انتخاب می کنم. یک بار در مجله هنرمندان که قبل از انقلاب منتشر می شد نوشته بودند اخوین با اینکه حجم کارش بالاست اما روزبه روز در حال پیشرفت است. دوستان زیادی بودند که شاید خطشان از من بهتر بود اما چون سرسری می نوشتند و عاشق واقعی نبودند خطشان از بین رفت و آرام آرام محو شدند.
فکر می کنید راز موفقیت و پیشرفت تان در هنر خطاطی چه بوده است؟
راز موفقیتم در بهتر نوشتن است. همیشه بهترین کارم را برای مشتری انجام می دهم و تصورم این است که دارم برای خودم کار می کنم. معتقدم هر کاری را باید درست انجام بدهیم و این لازمه زندگی در مملکت ماست. اگر هر ایرانی وظیفه خودش را به خوبی انجام بدهد کشورمان بهشت روی زمین خواهد شد. وقتی ما خط تولید پیکان را داشتیم کره ای ها به حالمان غبطه می خوردند اما حالا با هیوندا دنیای خودرو را تسخیر کرده اند. اگر کارمان را درست انجام می دادیم کیفیت پیکان را به مرسدس بنز می رساندیم.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
دانشجویان در جشنواره مد و لباس دانشجویی از نبود بازاری برای عرضه محصولاتشان گلایه کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان ، سومین دوره جشنواره مد و لباس دانشجویی به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دانشگاه فنی و حرفه ای دختران شریعتی در حال برگزاری است.

صد دانشجو از 15 استان کشور به تهران آمده اند تا ایده های خود را به اجرا دربیاورند و به عرصه تولید برسانند اما نبود بازار فروش، خیلی از آنها را دلسرد کرده است.

بیشتر بخوانید : حکایت چادری شدن یک دختر جوان در نمایشگاه گوهر زیبایی

کد ویدیو
دانلود

فیلم اصلی

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تعدادی از دانشجویان در اعتراض به فتنه جدید انگلیسی ها در برپایی جشن تولد ملکه مقابل سفارت این کشور در تهران تجمع کرده و با سردادن شعارهای انقلابی خواستار محکومیت اقدامات اخیر لندن شدند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : تهران پرس پایگاه خبری تحلیلی حرا

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، فتنه جدید انگلیسی ها در ایران این بار به نام جشن تولد و پارتی های مختلط بود.

جشن تولد ملکه انگلیس و ایمیل ارسالی به شرکت های ایرانی برای اسپانسری در این میهمانی در حالی صادر شده است که تولید کنندگان کشورمان به دلیل همراهی لندن با واشنگتن در تحریم های ظالمانه علیه تهران مشارکت گسترده ای دارند.

عصر امروز هنگامی که میهمانان این مراسم وارد سفارت انگلیس می شدند با زنجیره انسانی دانشجویان مقابل سفارت مواجه شدند که به برگزاری مراسم جشن تولد ملکه معترض بودند. این دانشجویان همچنین با در دست داشتن دست نوشته هایی جنایت های انگلیس علیه مردم ایران را یادآوری کرده و از مسئولان و مدیران دل در گرو انقلاب اسلامی خواستند مقابل فتنه گری های جدید لندن بیاستند.

در این تجمع بسیج دانشجویی دانشگاه های شهید بهشتی (ره)، صنعتی شریف، امام صادق(ع)، صنعتی خواجه نصیر و علم و صنعت به سفارت انگلیس به مناسبت نود و سومین سالگرد تولد ملکه الیزابت دوم، CD فیلم سینمایی یتیم خانه ایران را به منظور یادآوری جنایت های دولت انگلستان علیه مردم کشورمان به وی اهدا کردند !

همچنین دانشجویان با در دست داشتن پلاکارهایی با مضامین مقاومت ولایت رمز نجات ملت ، اسپانسر با غیرت پولت را بده به صنعت به اقدامات لندن و حمایت برخی خودباختگان داخلی اعتراض کردند.

این دانشجویان شب گذشته هم با انتشار تصاویری بر روی دیوار سفارت خانه انگلیس جنایت های این کشور علیه ایران را یادآوری کردند.

گفتنی است در روزهای گذشته یک دیپلمات انگلیسی به همراه یک دیلپمات هلندی در یک پارتی مختلط که مشروبات الکی هم وجود داشته دستگیر شدند.

پیش از آن هم و در ماه رمضان افطاری سفارت انگلیس سروصدای زیادی را به پا کرد زیرا میهمانان این نشست تعدادی نماینده مجلس، مدیران دولتی و برخی معاونین وزارت خانه ها و همچنین تعداد زیادی از بازیگران سینما و تئاتر حضور داشتند.

به نظر روباه صفتی لندنی های این بار با حربه موضوعات فرهنگی و در خواب غفلت وزارت خارجه، وزارت ارشاد و مسئولان امنیتی در حال اجراست.

ما جمعی از علما بلاد و طلاب حوزه های علمیه سراسر کشور با صدور بیانیه ای در همین باره گفتند در پی خبر برگزاری جشن تولد ملکه یهودی تبار انگلیس در سفارت و دعوت از فعالان اقتصادی کشور در موقعیت جنگ تمام عیار اقتصادی کنونی، پس از مراسم افطار سفارت انگلیس برای مدیران دولتی و برخی نمایندگان مجلس و بعد از رای آوردن های پیاپی لیست های انگلیسی در مجلس و شورای شهر و نامزد مورد حمایت در ریاست جمهوری، همه دلسوزان میهن اسلامی را متعجب و انگشت بر دهان نموده است که چه ارتباطی بین ذی نفوذ ترین افراد در ارکان سیاسی-اقتصادی – فرهنگی نظام اسلامی که حاصل خون شهداست با انگلیس وجود دارد که در طول تاریخ به جز تاراج ذخایر ملی، قحطی و نسل کشی، انحراف مشروطه، تجزیه ایران به نصف مساحت قبل و اختلاف افکنی و نابودی بود عهدی و قتل اساطیر ملت چیزی در کارنامه شیطانی خود ندارد!

وزارت خارجه کشورمان هم باید در این بین نقش خود را تعریف کرده و بگوید چه وظیفه ای در برابر دخالت های لندن در امور داخلی کشورمان و همچنین نفوذ در بدنه حاکمیت دارد. ضمن اینکه چه کسی پاسخگوی از بین رفتن عزت ملی ایران اسلامی که ثمره خون هزاران شهید و تقدیم هزاران جانباز است؟

همچنین ظریف باید به مجلس توضیح دهد چرا سفیر انگلیس در تهران به دلیل افطاری ماه رمضان، پارتی شبانه دیپلمات ها و سرو مشروب و جشن ملکه احضار نکرده است؟

به نظر می رسد انگلیسی ها می خواهند با احیای ادبیات استعماری گذشته خود نسبت به ایرانیان، به جهانیان بگویند: ایرانی ها شیفته ملکه انگلیس هستند. همان انگلیسی که: بخش های متعددی از خاک کشورمان را از ایران جدا کرد، در جنگ جهانی اول ضمن اشغال ایران با غارت و احتکار گندم نیمی از مردم ایران را قتل عام نمود، نوکر خود رضا میرپنج را با کودتا در ایران به پادشاهی رساند، در جنگ تحمیلی با صدام همکاری داشت، در فتنه 88 به جاسوسان و فتنه گران خوش خدمتی کرد و هم اکنون نیز در خط مقدم جنگ اقتصادی با ملت ایران در کنار آمریکا ایستاده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : تابناک هرمزگان

عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانه سراست. از این منتقد و پژوهشگر ادبیات، کتاب های متعدد شعر و ترانه با عناوینی هم چون با سکوت حرف می زنم ، هرچه هستم از تو دورم ، باغ خیالی ، با تو این ترانه ها شنیدنی ست ، بی چتر و بارانی ، حق با صدای توست و... منتشر شده اند. او این روزها در معاونت پژوهشی و برنامه ریزی موسیقی وزارت ارشاد مشغول فعالیت است. هنرآنلاین گفت وگویی با او داشته که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید.
وظیفه شما در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست؟
پستی که برای من در نظر گرفتند معاونت پژوهشی و برنامه ریزی موسیقی است. اما عجالتا دارم به شورای شعر کمک می کنم و به اعضای شورای شعر مشاوره می دهم. همکاری من با شورای شعر بیشتر روی ارزیابی آثار است. آثار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دو گونه متفاوت بررسی می شوند و چند سالی ارزیابی و نظارت این دو گونه متفاوت را یک شورا انجام می داده است. مراد از ارزیابی، ارزیابی فنی اثر است که آیا این اثر در خور تلفیق با موسیقی است و استحکام زبان را دارد یا خیر و آیا رعایت قوافی درونی و برونی شده است؟ نظارت هم یعنی شعرها با اصول شورای انقلاب فرهنگی تطبیق داشته باشد. گاهی شورای شعر این دو مسئولیت را با هم انجام می داده و گاهی هم تفکیک می شده است. در حال حاضر حالت تفکیک شده و شورای ما شورای ارزیابی هنری و فنی است. این شورا به خاطر کثرت کار به صورت الکترونیکی کارها را انجام می دهد.
چرا معاونت پژوهشی و برنامه ریزی موسیقی کار پژوهشی انجام نمی دهد؟
متاسفانه یکی از نقایص حوزه موسیقی وزارت ارشاد این است که موضوعی به نام پژوهش به خاطر کثرت کار نادیده گرفته شده است. به نظر من پژوهش می تواند کمک بسیار زیادی به وضعیت ترانه کند. به هر حال اینکه یک هیئتی به بررسی و تحلیل ترانه های ارائه شده بپردازند و کارنامه فصلی ترانه ها را ارائه کنند تاثیرگذار است. شورای پژوهشی باید نقض تصمیم گیری دفتر موسیقی باشد ولی معمولا تصمیم گیری ها با مدیر مرکز موسیقی و مشاورانش انجام می شود. فکر می کنم اغلب مدیریت های وزارت ارشاد به چنین شورای راهبردی نیاز دارند. در حال حاضر نزدیک به 400 تا 450 شرکت موسیقی برای فعالیت مجوز گرفته اند و این ها برای اینکه بتوانند در شرایط فعلی جامعه ارتزاق کنند بدون در نظر گرفتن مبانی هنری و فقط به صرف ایجاد تنوع و سرگرمی برای مردم یک سری سبک ها را رایج کرده اند و شعارشان این است که مردم نیاز به شادی و تفریح دارند و به همین خاطر ابزار موسیقی را در خدمت گرفته اند. حرف شان معقول است و مردم به شادی و تفریح نیاز دارند ولی وقتی می خواهند اثری عرضه کنند تقریبا تمام مصادر جدی موسیقی ما را اشغال می کنند. از رسانه ملی گرفته تا تالارهای اصلی شهرها در اختیار شرکت هایی است که به کار موسیقی سرگرمی مشغول هستند. صدای اهالی موسیقی که دنبال عرضه فرآورده های هنری است درآمده، چون آن ها نه فرصتی برای فعالیت دارند، نه اسپانسر جدی دارند و نه حمایت مالی می شوند. حتی کارنامه آن ها ارزیابی نمی شود. در این شرایط موسیقی وضع بحرانی دارد.
در بخش ترانه با خوانندگان مختلفی همکاری داشته اید و نخستین خواننده ای که با او همکاری کردید فریدون آسرایی بود. چگونه وارد حوزه ترانه سرایی شدید؟
یکی از دغدغه های من ایجاد یک رابطه دوستی با افراد نسل بعد از انقلاب است. قرائت رسمی تاریخ افراد نسل جدید را فریب می دهد و درست به آن ها پاسخ نمی دهد. از طرفی شاعران هم غالبا کم کاری می کنند. من به نظرم آمد که این ها را با هم آشتی بدهیم. مثلا دهه هشتادی ها بفهمند که دهه شصتی ها چه روحیاتی داشته اند و زندگی شان چطور بوده است. عدم آشنایی نسل ها با همدیگر یک گسل های تاریخی بدی را ایجاد می کند و نسل های مختلف از هم منتفر می شود. من شعرهایم را به نوعی در جهت آشتی نسل ها گفته ام. ما همه یک احساسات داریم و در دروه هایی از زندگی یک اعمالی انجام می دهیم که اشتباه است اما قصدمان تخریب نبوده است. شروع به گفتن شعرهای محاوره ای کردم. فریدون آسرایی هم برای اقامت موقت از ونکوور آمده بود ولی ترانه های من و دیگران را خواند و یک جورایی ماندگار شد. ترانه های من مورد توجه قرار گرفت و خواننده ها و آهنگسازان زیادی به سمتم می آمدند. پس از فریدون آسرایی با محمد اصفهانی، علیرضا افتخاری، حسام الدین سراج، نیما مسیحا، حامی، محسن یگانه، علی اصحابی، رضا صادقی و مجید اخشابی همکاری کردم و هنوز هم همکاری من با خوانندگان ادامه دارد؛ ولی الان مارکت موسیقی به خاطر تقلیل آلبوم گرایی، رواج تک ترک ها، گسترش استیج ها و گسترش سپهر زندگی تغییر پیدا کرده است. مثلا یکی از موضوعات معمول رایج ترانه ها عشق است. عاشقانه های دهه شصتی با عاشقانه های دهه نودی به خاطر شرایط جامعه، تغییر ماهیت داده است. گاهی احساس می کنم آن علایقی که ما در ترانه های عاشقانه دهه 60 داشتیم مورد توجه دهه 90 نیست. در ترانه های عاشقانه چند محور و کانون است که طرف توجه ترانه سرا قرار می گیرد. یکی از آن محورها زیبایی معشوق است. دومین موضوعش صمیمیت و با هم بودن و گذراندن لحظات خوب است و سومین محورش تعهد و پایبندی است که انگار این ضلع سوم دارد دهه نودی ها را اذیت می کند. می خواهم بگویم روحیات عوض می شود. در حال حاضر در ترانه ها بیشتر رابطه جای با هم بودن را گرفته است. به نظرم یک فضایی ایجاد شده که ورود به آن جالب نیست. من خودم گاهی سعی کرده ام وارد این مارکت شوم و ترانه بگویم ولی دیده ام اصلا روحیات من به این حرف ها نمی خورد. این ترانه ها یک سر لوندی هایی می خواهد که با روحیات من جور در نمی آید. در توصیف چهره معشوق نکاتی را می گویند که به هیچ عنوان در روحیات ما نیست. ما معشوق را کمی افلاطونی نگاه می کنیم و زیبایی معشوق را گسترش می دهیم ولی آن ها وارد جزئیات می شوند. مثلا تعابیری درباره استفاده از لوازم آرایشی می گویند که برای ما چندان جالب نیست چون موضوع را بیش از اندازه لوس می کند. در حال حاضر کار حتی به جایی رسیده که گاهی چت های تلگرامی را تبدیل به ترانه می کنند. نسل جدیدی از سازندگان این کلمات شکل گرفته است که اغلب شاعر نیستند. در شورای شعر وزارت ارشاد اسم افرادی که ترانه های شان سخیف است را می نویسم که این لیست من به لیست 400 نفره معروف شده است. اسم 400 نفر را نوشته ام که آن ها ترانه های به شدت سخیفی می گویند و کوچک ترین اطلاعات ادبی هم ندارند. زمانی که پیگیر آن ها نمی شوم می بینم غالبا آهنگساز هستند و یک کلماتی را از محیط و اطراف می گیرند. وقتی با آن ها روبه رو می شوید و می گویید شعر شما بیش از 20 غلط دارد. می گوید من فقط می خواهم یکی از کلماتم بگیرد و بقیه آن ها برایم فرقی ندارد. می گوییم مگر شما نمی خواهید کسی که ترانه تان را می شنود از معنای آن لذت ببرد؟ می گوید معنا برای من مهم نیست، من فقط می خواهم صدای خواننده شنیده شود. درواقع می خواهند بگویند موسیقی ما کلام را برده کرده است. این رفتاری است که موزیسین هایی که کلام می نویسند ایجاد کرده اند. یعنی ترانه را از یک انتفاع خارج کرده اند. هدف اصلی از انتشار اثر اجرای یک موسیقی ریتمیک و شاد است. غالبا نیت شان این است که کلام چندان توجه را جلب نکند چون اگر کلام بخواهد توجه ها را جلب کند آن وقت موسیقی ضایع می شود. به همین دلیل کلام را پرت و پلا و بی ربط می گویند. در حال حاضر این نوع ترانه ها ایجاد شده و در استیج ها هم جواب داده است. سازمان صداوسیما هم به خاطر بحران مخاطب رو به تبلیغ این ترانه ها آورده است. مشکلی نیست که این نوع موسیقی تولید می شود، بلکه مشکل این است که مجاری پخش و انتشار و عرضه موسیقی ها را گرفته اند. از طرفی خواننده های جدی و رسمی ما حمایت نمی شوند و سالن های اصلی در اختیار خواننده های مارکتی قرار می گیرد. مارکت موسیقی هم حق دارد که خودش را به بازار ارائه کند و ما حق نداریم که جلوی آن را بگیریم، بلکه ما باید یک مارکت دیگر درست کنیم تا آن مارکت را کم فروغ کنیم. روش درست عرضه هنر این طوری است. وقتی جامعه پر از شاعر بد است، شما با یک شعر خوب می توانید همه را کنار بزنید. شما نمی توانید به مردم توهین کنید و بگویید مردم نادان هستند. وقتی شما موسیقی را درست توزیع نمی کنید و گوش ها را به آن نوع موسیقی عادت می دهید چرا انتقاد می کنید. به هر حال امیدوارم یک تغییر تصمیم در مدیریت هنری و موسیقی جامعه ایجاد شود.
شما بارها از تریبون های مختلف به وضعیت موسیقی و گرفتن مجوز انتقاد داشتید.
عرضم این بوده که ما پیش از انقلاب هم موسیقی عامیانه، لاله زاری و کافه ای داشتیم ولی آن ها هیچ وقت نمی آمدند جلوی وزارت فرهنگ و هنر صف بکشند تا مجوز انتشار بگیرند، بلکه آن ها کار خودشان را انجام می دادند. آن زمان کمتر کسی جرئت می کرد اطراف تلویزیون و وزارت فرهنگ و هنر ظاهر شود و هر کسی در مسیر خودش مشغول بود. متاسفانه الان این طور نیست و مایل هستند تمام افرادی که تولید موسیقی می کنند بیایند از وزارت ارشاد مجوز بگیرند تا نظارت کامل و استصوابی اجرا شود. تصور کنید که موسیقی های لاله زاری و عامیانه هم بیایند مجوز بگیرند. یک دفعه با سیل موسیقی تفننی و سرگرمی و تک ترک ها مواجه می شوید. مدت هاست که انتشار آلبوم دیگر به صرفه نیست. زمانی که آلبوم افول پیدا کند، شنونده های جدی موسیقی برای شنیدن موسیقی به سمت شبکه های اجتماعی روی می آورند. شبکه های اجتماعی هم شبکه های مبلغ استیج ها و کنسرت ها هستند؛ لذا موسیقی برای خلوت آدم ها کمتر تولید می شود، بلکه بیشتر برای سرگرمی و تفنن تولید می شود چون صرفه اقتصادی ندارد. من حرفم بسیار ساده بود و گفتم چرا شورای شعر وزارت ارشاد در حد یک دژبانی در ورودی است که هر کسی را بازرسی بدنی می کند و به داخل می فرستد. این کار دور از شان شورای عالی شعر و وزارت ارشاد است. باید یک راهی برای اینگونه ترانه ها باز بگذارند. این ترانه ها پیش از انقلاب هم بوده است و بعدا هم خواهد بود. بالاخره همه مردم همیشه جدی نیستند. آن شخصی که دارد در جاده چالوس سفر می کند دوست دارد یک نوع موسیقی بشنود و آن شخصی هم که در مجلس عروسی شرکت می کند یک نوع موسیقی دیگر. به هر حال باید راهی برای انتشار این آثار هم وجود داشته باشد که آن راه متاسفانه به مجاز و غیرمجاز تقسیم شده است. علاوه بر موسیقی درست باید آن نوع موسیقی هم تولید شود، منتها مسئله سر پخش آن نوع موسیقی است. در حال حاضر سازمان صداوسیما به خاطر ریزش مخاطبانش به صورت تمام قد پشت موسیقی تفننی ایستاده است و به هر خس و خاشاکی دست می زند تا بتواند مخاطبش را نگه دارد. از طرفی می بینیم شبکه های اجتماعی در اختیار این نوع موسیقی ها قرار دارد و روش هایی که برای تبلیغ و پخش این نوع موسیقی انجام می شود بسیار روش های پیچیده ای است. بالاخره هر طور که شده این موسیقی را به زور به گوش مردم فرو می کنند و مردم هم به آن عادت می کنند. بعد خواننده را روی استیج می آورند و درآمد هنگفتی کسب می کنند. در نهایت هم می گویند ما داریم برای شادی مردم کار می کنیم.

ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:

لینک خبر :‌ روزنامه ابتکار
سید غلامرضا میرمعنوی که نیم قرن است در عرصه بازیگری فعالیت دارد، می گوید: این روزها حالِ من مثل خیلی از هنرمندانی که سال ها دود چراغ خورده اند و کنج حجره های نمور در کتاب ها پی اندوخته هایشان گشتند خوب نیست چون الان نمی توانیم آن اندوخته ها که از سال ها زحمت بدست آمده، نمایش دهیم.

به گزارش ایسنا، میرمعنوی بازیگر، کارگردان، محقق و مدرس تئاتر است که از سال 1348 به صورت جدی وارد عرصه بازیگری شده و تاکنون بیشتر از 130 اثر نمایش را بازی و کارگردانی کرده است. اولین بازی تئاتری او در نمایش پرچم به کارگردانی محمد رئیس زاده بود. ادیپ شهریار ، گفت وگوی شبانه ، بوی باران لطیف است ، پلکان ، شب روی سنگ فرش خیس و شب بخیر جناب کنت از دیگر آثار تئاتری این هنرمند است.

البته میرمعنوی در بیش از 20 سریال تلویزیونی هم بازی کرده که از مهم ترین آن ها می توان به کوچک جنگلی ، خط قرمز ، پس از باران ، آواز مه ، بشارت منجی ، شب پرستان ، گیلان خاتون ، پیوند دل ها ، عطر ترنج و معمای شاه اشاره کرد.

این بازیگر که دو جلد کتاب به نام های سیمای تئاتر گیلان و سیمای تئاتر رشت و نیز چند مقاله علمی و تحقیقی در حوزه نمایش را نوشته است، سال ها در زمینه مدیریت دوبلاژ کار کرده و سابقه دبیری شورای سیاستگذاری تئاتر و عضویت در شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر را هم دارد.

میرمعنوی که چند روز قبل تولد 69 سالگی اش را جشن گرفته است، تولد را بهانه ای می داند برای بهتر دیدن کائنات و به جا آوردن شکر خداوند که فرصت داده زیبایی هایش را زیادتر ببینیم.

او با وجود سال ها فعالیت حرفه ای از اینکه این روزها بهره ای از تجربه و اندوخته هایش برده نمی شود و فرصتی برای ارائه آن ها و همچنین انجام فعالیت هنری ندارد گله مند است، هرچند با وجود گله هایش خدا را سپاس می گوید که تکه نانی دارد و سر سوزن ذوقی که آن ها را هم به بهانه سال ها دود چراغ خوردن به دست آورده است.

این بازیگر و کارگردان تئاتر که همچنان پیگیر آثار نمایشی است و به گفته خودش حداقل هفته ای یک تئاتر می بیند، در گفت وگویی با ایسنا از وضعیت این روزهای تئاتر و انتظاراتی که دارد صحبت کرد.

میرمعنوی با وجود انتقاداتی که خیلی از اهالی تئاتر به وضعیت کلی این هنر بویژه در پایتخت دارند، اوضاع تئاتر در تهران را نسبت به شهرستان ها خیلی خوب می داند و معتقد است: این خوب بودن به این دلیل است که نمایش ها بازیگران چهره و مطرح و اسپانسر دارند و هزینه های خود را درمی آورند. اساساً تئاترهای تهرانی علاوه بر درآوردن هزینه های خود سود هم می کنند. مشکلات بیشتر در تئاترهای شهرستانی نمایان است. در شهرستان ها هیچ حمایت مالی و اسپانسری وجود ندارد، به همین دلیل بچه های شهرستانی نمی توانند آثار فاخری تولید کنند و دچار روزمرگی می شوند.

او مثال خود را نمایش بینوایان عنوان کرد و افزود: مخاطبان زیادی در هتل به تماشای آن نشستند و کارگردانش هم اعلام کرد که 125 هزار نفر نمایش اش را تماشا کرده اند‬ آن هم‬ با بلیت های گران. این نمایش کاری هزینه بر بود ولی از آن استقبال شد و سود هم داشت.

وی ادامه داد: من عضو شورای ارزشیابی و نظارت تئاتر هستم و آمار دقیقی از نمایش هایی که اجرا می شوند را دارم. در شهرستان ها اساس اجرا بر کمیت است نه کیفیت. اثر با کیفیت آدم های با کفایت و امکانات، ابزار و عنصر ارتباطی زیادی می خواهد اما در شهرستان ها این موارد وجود ندارد، بنابراین به کمیت اکتفا می کنند. بر همین اساس تعداد اجراهای عمومی در شهرستان ها زیاد است اما نمی توان از آن ها حس خوبی گرفت و بگوییم تئاتری اجرا شد و کشفی در تئاتر اتفاق افتاده است.

میرمعنوی در ادامه بیان کرد: ما در تئاتر همچنان دو مشکل بزرگ داریم؛ یکی نمایشنامه که نویسندگان خبره نداریم، به ویژه در شهرستان ها که اساساً با فقر متون نمایشی مواجه هستیم، دیگری هم مشکل هنر کارگردانی است. در شهرستان ها هنر کارگردانی بر اساس ذائقه های شخصی است یعنی در آنجا خیلی کارگردان مؤلف نداریم و نمی توانیم بگوییم کارگردان ها اثری را دراماتوژی می کنند و دارای تفکر اجتماعی و سیاسی خاصی هستند که آثارشان را بر اساس این تفکر اجرا می کنند. بسیاری از بچه هایی که در شهرستان ها به عنوان کارگردان کار می کنند یک جورایی هماهنگ کننده هستند و تیم را مدیریت می کنند نه اینکه به عنوان کارگردان و یک عنصر هنری هنر خود را عرضه کنند. در شهرستان ها شاید خیلی کم یک کارگردان مؤلف داشته باشیم ولی در اکثر موارد اینگونه نیست و درواقع بیشتر کارگردان های شهرستانی در حال تجربه هستند.

به گفته او برای رفع این مشکل نیازمند برگزاری کلاس های تخصصی و ویژه برای شیوه های جدید و مدرن کارگردانی، آن چیزی که دنیا به روش آن آثار خودش را عرضه می کند، هستیم. البته کارگردان های جوان ما هم باید غرور خود را کنار بگذارند و در این کلاس ها شرکت کنند تا روش های درست کارگردانی را یاد بگیرند، در این صورت آثار مؤثری ارائه می دهند و ارتباط های دقیقی برقرار می کنند.

این هنرمند تاکید کرد: مرکز هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد باید یک سلسله سفرهای آموزشی به ویژه در زمینه نمایش نامه نویسی و کارگردانی با هزینه های خودشان و رایگان برگزار کنند. اگر رایگان برگزار نشود کسی در آن شرکت نمی کند چرا که امروزه وضعیت اقتصادی جامعه به شدت خراب است و والدین نمی توانند فرزندان خود در کلاس های هزینه بر شرکت دهند. با این کار می تواند یک دهه از آموزه هایی که می دهد، استفاده هنری کند و افراد آموزش دیده وارد بازار حرفه ای می شوند و با قدرت و قوت کارشان را ارائه می دهند.

میرمعنوی با اشاره به اینکه حال من مانند تمام هنرمندانی که سال ها دود چراغ خوردند خوب نیست گفت: به این جهت که نمی توانیم تمام اندوخته هایی که سال ها برای آن زحمت کشیدیم را نمایش دهیم. ابزار و امکانات به اندازه کافی در اختیار ما نیست. این روزها سالن های نمایش و تئاتر به خصوص سالن های بزرگی مانند تالار وحدت، تئاترشهر و ... در انحصار افراد خاصی است که تقویم آن را دو سال، دو سال بسته اند و هیچ جای خالی برای ما در این تقویم نیست. با این حال تکه نانی داریم و سر سوزن ذوقی و این را به بهانه سال ها دود چراغ خوردن به دست آوردیم. همین که زندگی می کنیم، خدا را سپاس می گوئیم.

میرمعنوی در معمای شاه

میرمعنوی در کوچک جنگلی

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
حوزه/ مسئول دفتر سیاسی و اجتماعی حوزه های علمیه گفت: دشمن به دنبال غفلت است، زمانی که غافل شویم شبیخون می زند، متاسفانه برخی دولتمردان ما دچار غفلت شدند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر در چند دهه اخیر در کشور کم رنگ شده است و با کمال تأسف مواردی دیدیم که آمران امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و جرح یا قتل و شهادت قرار گرفته اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن زمانی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه ، با اشاره به اقدام ارزشمند یک راننده اسنپ در برخورد با یک بی حجاب، خواستار حمایت آمران به معروف و ناهیان از منکر شد و اظهارداشت: امر به معروف و نهی از منکر مهترین دامن اسلامیت یک جامعه و انقلاب است، برتری امت اسلامی بر بقیه ملت ها، طبق صریح آیه قرآن، فعال بودن امت در مسئله امر به معروف و نهی از منکر و پاکسازی جامعه است.

وی با اشاره به آیه 110 سوره مبارکه آل عمران کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ افزود: در احادیث متعددی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) تأکید زیادی شده که مسلمانان از امر به معروف و نهی از منکر غافل نشوند چرا که طبق گفته بزرگان دین فریضه امر به معروف و نهی از منکر بالاترین و پسندیده ترین اعمال است.

سنگینی کفه فریضه امربه معروف از سایر واجبات

حجت الاسلام والمسلمین زمانی ادامه داد: اگر تمام اعمال خیر همچون نماز، روزه، حج و جهاد در یک کفه ترازو قرار دهیم و امر به معروف را در کف دیگر ترازو بگذاریم، وزنه کف امر به معروف و نهی از منکر سنگین تر است.

مسئول دفتر سیاسی و اجتماعی حوزه های علمیه تأکید کرد: اگر در جامعه ای به امر به معروف و نهی از منکر توجه شود و رواج داشته باشد، فساد رواج پیدا نمی کند، مفسدین هم راهی به جایی ندارند و اعمال خیر هم در جامعه تعلیم داده می شود به فراموشی سپرده نمی شود، اما اگر در جامعه ای امر به معروف و نهی از منکر عمل نشود علی القاعده مفسدان به ترویج فساد خواهند پرداخت و فاسدان به انجام فساد عمل می کنند و افرادی که خیّر هستند و نسبت به امر به معروف و نهی از منکر دغدغه دارند به فراموشی سپرده خواهند شد.

وی بیان داشت: لذا آینده ملتی که ترک امر به معروف و نهی از منکر کند دچار سرنوشتی تلخ و تاریک خواهد شد، همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرمودند؛ قطعا شما باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، در جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، افراد شرور در جامعه حضور پیدا می کنند و اداره جامعه را خواهند گرفت و شرارت را ترویج خواهند کرد و احیاناً اگر هم خوبانی باشند و دعا هم کنند، دعای آنان پذیرفته نیست و مستجاب نمی شود .

حجت الاسلام والمسلمین زمانی ادامه داد: جامعه ای که رفاه طلبی، خوش گذرانی و به سکوت عادت داشته باشند سرنوشت آنان تلخ خواهد بود و دشمن نیز در مسیر این فساد حامی و حضور چشمگیری دارد.

معاون سابق بین الملل حوزه های علمیه خاطرنشان کرد: تجربه ثابت کرده است هر جایی که غفلت کرده ایم،ضربه خورده ایم. در تجربه گذشته اندلس اسلامی محکم قرون 5-6-7 هجری داریم که فاز اصلی آن بود، وقتی دشمن دید که نمی تواند اقتدار و تمدن اندلس اسلامی را طریق جنگ و راه های نظامی تسخیر کند، از راه ترویج فساد اخلاقی ورود کرد و نسل انقلابی، جوان و متدیّن را به نسلی هرزه مبدّل ساخت و طی 200 سال جنگ در آخرین عملیات خود وقتی صلیبی ها وارد مسجد اندلس شدند مورخین آورده اند که اسب های صلیبی ها تا زانو در خون و جراحت مسلمانان بود.

این کارشناس مسائل بین الملل افزود: از آن به بعد بجای اینکه شاهد یک اندلس اسلامی پیشرفته و متمدن باشیم، شاهد یک اسپانیای مسیحی ، مروج مسیحیت بودیم و از این داستان ها باید درس بگیریم چرا که تاریخ و توجه به آن تجربه خوبی را در اختیار ما می گذارد.

برخی دولتمردان ما دچار غفلت شدند

وی با اشاره به آیه 2 سوره مبارکه نساء وَ آتُوا الْیَتامی أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلی أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبیراً اظهارداشت: دشمن به دنبال غفلت است، زمانی که غافل شویم شبیخون می زند، متاسفانه برخی دولتمردان ما دچار غفلت شدند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر در چند دهه اخیر در کشور کم رنگ شده است و با کمال تأسف مواردی دیدیم که آمران امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و جرح یا قتل و شهادت قرار گرفته اند.

حجت الاسلام والمسلمین زمانی گفت: با این وجود اما برخی دولتمردان ما به بهانه آزادی اخلاقی و اجتماعی و فرار از اشکال غربی ها به این که شما دارای استبداد و خودکامگی هستید، عرصه را برای گسترش فساد اخلاقی و اجتماعی در جامعه باز گذاشته اند. بسیاری از حوزویان و متدیّنین یاد دارند که دهه اول انقلاب دهه رشد فضائل اخلاقی بود، اما با کمال تأسف از دهه دوم به بعد دولتمردان ما در حاکمیت گوشه و کنار کشور به یک نحوی آزادی اخلاقی و اجتماعی را در دستور کار خود قرار دادند و این زاویه به ارزش های اسلامی اضافه شد.

شاهد وجود وضعیت فاجعه باری در تهران و برخی از شهرها هستیم

وی ادامه داد: متاسفانه امروز شاهد وجود وضعیت فاجعه باری در تهران و برخی از شهرها هستیم، نه تنها در خیابان بلکه در مجالسی که برگزار می شود، از دبستان تا دانشگاه این فاجعه اخلاقی و معضل وجود دارد که تنها راه علاج آن احیای مجدد فریضه امر به معروف و نهی از منکر است.

عزم جدی مسئولان قوای سه گانه و رؤسای نهای دهای زیربط

مسئول دفتر سیاسی و اجتماعی حوزه های علمیه با طرح این سوال که چگونه می توان با این آفت ها و معضلاتی که در جامعه روز به روز در حال افزایش است، پاسخ داد و گفت: عزم جدی مسئولان قوای سه گانه و رؤسای نهای دهای زیربط در تهیه و اجرای طرح جامعه عفاف و حجاب ، تظاهر به فساد درواقع تظاهر به فسق است و از نظر اسلامی جرم محسوب می شود، باید فسقی که در جامعه صورت می گیرد جرم تلقی گردد، قوه مقننه باید عنوان جرم را تنقیح کند و قوه قضائیه مجازات کند، نیروی انتظامی هم باید پای کار باشد.

در خصوص فرهنگ سازی بحث حجاب و عفاف هیچ حرکتی دیده نمی شود

وی دومین راه کار را فعال شدن دستگاه های فرهنگی کشور به منظور برنامه ریزی برای تربیت نسلی متعهد و اخلاقی برای آینده کشور عنوان کرد و افزود: از جمله دستگاه های فرهنگی ؛ "مرکز مدیریت حوزه های علمیه" به ویژه معاونت تبلیغ، تهذیب و دفتر اجتماعی سیاسی آن است که باید برنامه های عملیاتی خود را ارائه کنند، " وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی" که دارای ظرفیت زیادی در خصوص فرهنگ سازی بحث حجاب و عفاف است که متاسفانه نه تنها حرکت خاصی از آن شاهد نیستیم، بلکه در برخی موارد با دادن مجوز هایی در خصوص فیلم های سینمایی و موسیقی خود باعث نشر و ترویج فساد است.

حجت الاسلام والمسلمین زمانی در ادامه به نقش صدا و سیما اشاره کرد و بیان داشت:رسانه ملی دارای دو نقش پرهیز از نمایش سریال ها و فیلم هایی که عامل فساد و ترویج فساد را دارد و تولید فیلم ها و برنامه هایی که مروج فرهنگ عفاف و حجاب هستند که متاسفانه اقدام شایسته چندانی از آن شاهد نبوده ایم.

وی شورای عالی انقلاب فرهنگی را نهاد دیگر تأثیر گذار معرفی کرد و گفت: این بزرگواران که با حکم مقام معظم رهبری انتخاب می شوند طی این مدت فقط پوز این حکم را در جامعه داده اند و هیچ اقدام علمی و طرح جامع که عملیاتی شده باشد را در پرونده فعالیت خود ندارند. آیا تاکنون طرح و برنامه ای در خصوص مبارزه با بدحجابی، فساد و ترویج عفاف و حجاب داشته اند؟

ناهنجاری های در دانشگاه در حال انجام است

این فعال عرصه امور اجتماعی و فرهنگی، نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه و وزارت آموزش و پرورش را به عنوان نهادهای تاثیر گذار امر فرهنگی یاد کرد وگفت: متاسفانه امروز بسیاری از ناهنجاری های در دانشگاه در حال انجام است که باید نهاد مقام معظم رهبری با همکاری نهادهای فرهنگی دانشگاه نگاه عاجلی نسبت به این موضوع داشته باشند.

وی ادامه داد: همچنین وزیر آموزش و پرورش باید نسبت به پاکسازی آسیب های موجود که در اقصی و نقاط مراکز آموزش و پرورش و مدارس در کشور هستیم برنامه عاجلی را تدارک ببیند و اقدام جدی داشته باشد.

حجت الاسلام والمسلمین زمانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار انقلاب اسلامی توصیف کرد و گفت: سپاه با داشتن معاونت فرهنگی و قرارگاه های فرهنگی در دورانی که جنگ و تهاجم نظامی را کمتر شاهد هستیم باید با تمام توان در صحنه حاضر شود و نسبت به این مهم اقدام جدی داشته باشد.

وی به نقش مردم و فعال شدن عموم جامعه در خصوص احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و افزود: در این عرصه همانطور که رهبر معظم انقلاب تآکید داشتند باید دستگاه های زیربط حمایت جدی را از آمران به معروف و ناهیان به معروف داشته باشند و ائمه جمعه و جماعات نسبت به این موضوع روشنگری داشته باشند تا همگان با شجاعت پای در این عرصه بگذارند.

مصیب بزرگی برای نظام اسلامی است که آمران به معروف آن توبیخ می شوند

مسئول دفتر اجتماعی و سیاسی حوزه های علمیه ادامه داد: متأسفانه در بسیاری از موارد شاهد آن بوده ایم که آمران به معروف از سوی دستگاه های مربوطه مورد بی مهری قرار گرفته اند و جای آمر با گناهکار عوض شده است، بطوریکه وقتی از یک مأمور نیروی انتظامی پرسیدم، چرا در مقابل مظاهر فساد و ترویج بی بند و باری اقدامی نمی کنید، پاسخ داد اگر چنین کار کنم از سوی دستگاه انتظامی مورد بازخواست شده و توبیخ خواهم شد، این مصیب بزرگی برای نظام اسلامی است که آمران به معروف آن توبیخ می شوند و لذا باید این موانع از سوی فرمانده نیروی انتظامی برداشته شود و اگر منع قانونی است، قانون گذار نسبت به رفع آن اقدام جدی داشته باشد.

وی در پایان خواستار تشویق و تکریم آمران به معروف و نهی از منکر در جامعه شد و گفت: اقدام ارزشمندی که این راننده اسنپ انجام داد از سوی متدینین مورد تکریم قرار گرفت، اما دستگاه ها و نهادهای فرهنگی چه اقدامی انجام دادند؟.

انتهای پیام 313/17

لینک خبر :‌ خبرگزاری حوزه
مدیر مجموعه تئاترشهر طی روزهای گذشته ضمن رایزنی با برخی مقامات دولتی و انتظامی پیرامون بهسازی و اصلاح شرایط اجتماعی محیط پیرامونی این مجموعه، خواستار اقدامات جدی آنها در این زمینه شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، در پی تشدید آشفتگی محیط فیزیکی پیرامون تئاتر شهر ، مدیریت این مجموعه از سال گذشته اقدامات گسترده ای را از مسیر رایزنی با نهادها و مقامات مسئول انجام داد و حتی در ماه قبل در قالب نامه ای به مدیرکل هنرهای نمایشی نسبت به وقوع حوادث غیرقابل جبران هشدار داد. امری که در یکی از نمونه های خود چند روز قبل در قالب تیراندازی میان دست فروشان حاشیه ی این مجموعه خود را آشکار کرد که انعکاس فراوانی در فضای رسانه ای و اجتماعی کشور داشت.

در همین رابطه سعید اسدی مدیر مجموعه تئاتر شهر با فرماندار تهران،مدیران شهرداری و تعدادی از مقامات بلند پایه ی انتظامی دیدار و ضمن دیدار و گفت و گو با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از ایشان خواست مشکلات مجموعه را به سمع عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور و پیروز حناچی شهردار تهران برساند.

سعید اسدی همچنین در دیدار با عیسی فرهادی فرماندار تهران ضمن ابراز نگرانی از شرایطی که طی ماه های اخیر در محیط پیرامونی مجموعه تئاتر شهر اتفاق افتاده است به طرح موضوعاتی چون محصور کردن فضای مجموعه تئاتر شهر، پاکسازی محیط این مجموعه از افراد نابهنجار و ایمن سازی مضاعف و جمع آوری دستفروشان را خواستار شد.

همچنین مدیر مجموعه تئاتر شهر روز گذشته با سرهنگ قاسم زاده رییس کلانتری، سرهنگ باقری معاون اطلاعات کلانتری ، سرهنگ کرمی سرکلانتر کلانتری جامی، طاهری شهردار ناحیه 1 و مهندس خرد معاون خدمات شهری منطقه 11 شهرداری تهران جلساتی را برگزار کرد.

در این جلسات به راه های عملی دست یابی به آرامشی پایدار پیرامون تئاتر شهر پرداخته و مقرر شد علاوه بر برنامه ریزی راهبردی جهت حذف آسیب ها در این محیط، اقدامات عملی و فوری نیز جهت بالا بردن امنیت و حفظ حریم مجموعه صورت پذیرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تهران - ایرنا - شلیک گلوله در محوطه تئاترشهر غروب نوزدهم خرداد، یقینا تلنگری جدی به مسئولان فرهنگی، مدیران حوزه شهری و نهادها و نخبگان اجتماعی است تا برای روزهای ناخوش قطب فرهنگی تهران چاره ای بیاندیشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

شلیک گلوله در محوطه تئاترشهر (شامگاه 19 خرداد) هر چند جنبه امنیتی نداشت و حاصل نزاع دو دست فروش اطراف پیاده راه تئاترشهر بود؛ بازتاب دهنده آسیب حضور دست فروشانی است که از مدت ها قبل چهره، امنیت اجتماعی و نظم عمومی این محیط فرهنگی را برهم زدند.

محدوده چهارراه ولیعصر به عنوان یکی از نقاط مرکزی کلان شهر تهران و یکی از پر رفت و آمدترین خیابان های پایتخت شناخته می شود. منطقه ای که علاوه بر این خصیصه، به سبب میزبانی کردن از مجموعه تئاترشهر در بوستان دانشجو، قطب هنرهای نمایشی، در نگاهی کلان تر یکی از قطب های فرهنگی کشور به شمار می رود.

محوطه مجموعه تئاترشهر، بوستان دانشجو و پیاده راه مجموعه چهارراه ولیعصر طی دو، سه سال اخیر با حضور بساط گستران و دست فروشان چهره متفاوتی از یک منطقه فرهنگی به خود گرفته است. همین مساله نه تنها باعث بر هم خوردن نظم عمومی این محوطه شده مقر نزاع ها، درگیری ها و برخی بزه کاری های شهری را نیز شده است.

البته بسیاری دست فروشان این منطقه با توجه به شرایط اقتصادی موجود برای امرار معاش خانواده در حال فعالیت و تلاش هستند و مسئولان شهرداری در راستای ساماندهی آنها بارها اقدامات متعددی را انجام داده اند؛ اما هم جواری پیاده راه تئاترشهر با بوستان دانشجو که بخشی از آن متأسفانه به پاتوقی برای افراد بزه کار و معتادان متجاهر بدل شده طی دو، سه سال اخیر خاطرات تلخی برای افرادی رقم زده که در این بوستان به قصد تفریح و تفرج آمده اند یا مخاطبان آثار هنری هنرمندان و همکاران مجموعه تئاترشهر بوده اند.

با مرور اخبار به حوادث مختلفی در زمینه نزاع، درگیری، سرقت، زورگیری و حتی قتل چند ماه گذشته به سبب نزاع دو تن از این دست فروشان با سلاح سرد، بر می خوریم که بازتاب دهنده برهم خوردن نظم عمومی، اجتماعی و از هم گسستن شاکله فرهنگی منطقه است.

درخواست های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری این وزارتخانه، اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد و در نهایت مدیریت مجموعه تئاترشهر طی سه سال گذشته از نهادهایی چون شهرداری، شورای تأمین استان تهران و دستگاه انتظامی هر از گاهی شاهد برچیده شدن بساط دست فروشان و بازگشت چهره آرام و نظم جاری در این منطقه بوده ایم.

اما به دلیل استمرار نداشتن طرح های پیشگیرانه بار دیگر با هجوم بساط گستران ، دست فروشان و جولان بزه کاران در بوستان دانشجو، رویدادهای منفی و تلخی روی داده است. اما اتفاق روز یکشنبه از آن دست تلنگرهایی بود که بار دیگر به شکلی جدی تر، مساله بازگرداندن امنیت اجتماعی و نظم عمومی در این منطقه و احترام به محیط فرهنگی مانند تئاترشهر به عنوان مکانی ثبت شده و ملی و یکی از میراث های فرهنگی کشور را برای مدیران دولتی، شهری و نظامی بازتاب داد.

اما به دلیل استمرار نداشتن طرح های پیشگیرانه بار دیگر با هجوم بساط گستران ، دست فروشان و جولان بزه کاران در بوستان دانشجو، رویدادهای منفی و تلخی روی داده است. اما اتفاق روز یکشنبه از آن دست تلنگرهایی بود که بار دیگر به شکلی جدی تر، مساله بازگرداندن امنیت اجتماعی و نظم عمومی در این منطقه و احترام به محیط فرهنگی مانند تئاترشهر به عنوان مکانی ثبت شده و ملی و یکی از میراث های فرهنگی کشور را برای مدیران دولتی، شهری و نظامی بازتاب داد.

از لیدر و محافظ دست فروشان گرفته تا بروز قتل

مدیر مجموعه تئاترشهر در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با بیان آنکه از گذشته های دور گروه هایی در بوستان دانشجو ساکن بودند که سو ء شهرتی برای این بوستان و مجموعه تئاترشهر ایجاد کردند افزود: از جمله رفتارهای سازمان یافته و حساب شده دست فروش ها تا جایی پیش می رود که برخی از آنها لیدر (هدایتگر) و حتی محافظ شخصی هستند، به همین سبب در بسیاری موارد شاهد نزاع های خیابانی میان دست فروشان هستیم که حتی در مواردی به واسطه این درگیری ها اتفاق تلخی مانند قتل روی می دهد.

دکتر سعید اسدی تاکید کرد: از زمان پذیرفتن مسئولیت این مجموعه با شهردار منطقه 11 به شکل مستمر در ارتباط بوده و برای ساماندهی دست فروشان در این نقطه نامه نگاری های فراوانی صورت گرفته است. حتی پیش از من با توجه به پیگیری های مدیران پیشین مجموعه تئاترشهر همچنین اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد شاهد بودیم مطابق مصوبه وزارت ارشاد برای حفظ و حراست از مجموعه تئاترشهر به عنوان محیطی فرهنگی که به ثبت میراث رسیده است پلیس مستقر در این منطقه حضور داشت. عزیزانی که برای بالا بردن ضریب امنیت به شکل مستمر به گشت زنی در منطقه بوستان دانشجو و محوطه اطراف تئاترشهر می پردازند.

توجه به مخاطبان، هنرمندان و کارمندان مجموعه تئاترشهر

مدیر مجموعه تئاترشهر با تاکید بر آنکه مساله تئاترشهر؛ مسأله ای فراتر از یک مجموعه فرهنگی است گفت: به دلیل ایجاد بافت اجتماعی متفاوت در این منطقه؛ مساله امنیت این نقطه صرفاً به وجود یک مجموعه فرهنگی (تئاترشهر) در منطقه چهار راه ولیعصر محدود نمی شود.

اسدی با تاکید بر آنکه مساله تئاترشهر؛ فراتر از یک مجموعه فرهنگی است گفت: به دلیل ایجاد بافت اجتماعی متفاوت در این منطقه؛ مساله امنیت این نقطه صرفاً به وجود یک مجموعه فرهنگی (تئاترشهر) در منطقه چهار راه ولیعصر محدود نمی شود.

طی نامه نگاری ها و پیگیری های مستمر با شهردار منطقه 11 یکی از اصلی ترین درخواست هایم از زمان آغاز مدیریتم در این محیط فرهنگی، ساماندهی فیزیکی و حریم تفکیک شده محدوده تئاترشهر برای مصرف فرهنگی هنرمندان، مخاطبان و البته کارمندان این منطقه بود تا گرفتار سرقت ها، زورگیری ها یا نزاع های خیابانی نشوند.

تعجیل برای اجرایی شدن پهنه رودکی

اسدی خاطرنشان کرد: از سال گذشته مطلع شدیم شورای شهر با همکاری شهرداری در امتداد طرح گذر فرهنگی که قرار بود از مجموعه تئاترشهر تا تالار وحدت را شامل شود، طرحی جامع تر به عنوان پهنه رودکی را برای ساماندهی این نقطه با نگاه و رویکرد فرهنگی به تصویب رسانده است. هر چند این طرح هنوز جنبه عملیاتی پیدا نکرده و نتوانسته در راستای افزایش ضریب امنیت این نقطه همچنین آسایش خیال مصرف کنندگان فرهنگی و عموم افرادی که در این نقطه تردد دارند کارایی خاصی داشته باشد امید داریم این طرح با سرعت بیشتری شکل اجرایی پیدا کند.

وی با بیان آنکه در ارتباط با جمع آوری دست فروشان و بساط گستران علاوه بر نامه نگاری های مجموعه تئاترشهر و اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد رسانه ها نیز به این امر پرداخته اند گفت: آنگونه که خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز طی گزارشی در زمان برگزاری جشنواره تئاتر فجر به این نکته پرداخت؛ نباید فراموش کنیم مجموعه تئاترشهر مجوز جمع آوری و ساماندهی این افراد را ندارد و وظیفه این مساله به شکل قانونی و اجرایی در ید قدرت شهرداری است.

این مدرس دانشگاه افزود: شهرداری نیز طی چند ماه اخیر با ایجاد پاساژی تلاش کرد این دست فروشان را به نقطه ای مشخص انتقال دهد؛ اما ایجاد این پاساژ نیز باعث نشد دست فروشان از حضور در پیاده راه چهارراه ولیعصر و اطراف مجموعه تئاترشهر دست بکشند.

وی ادامه داد: همچنین مشخص شد صدور مجوز نهایی برای جمع آوری دست فروشان و بساط گستران به شورای تأمین استان تهران باز می گردد. آنگونه که در زمان برپایی جشنواره بین المللی تئاتر فجر در بهمن و اسفند سال گذشته موانع فیزیکی و گذرگاه نوری در پیاده راه های اطراف مجموعه تئاترشهر باعث جمع شدن بساط دست فروشان و آرامش این منطقه شد. طرحی که مجوز آن را شورای تأمین استان تهران صادر کرد.

اسدی با اشاره به آنکه اجرای آن طرح تا آستانه نوروز با پشتیبانی پلیس و خدمات شهری به شکل کامل باعث برچیده شدن دست فروشان در اطراف مجموعه تئاترشهر شد، گفت: بعد از پایان تعطیلات و آغاز سال جدید بار دیگر بازگشت دست فروشان را شاهد بودیم بودیم و متأسفانه اجرا نشدن مستمر طرح قبلی بار دیگر حضور این افراد را در پیاده راه های مجموعه تئاترشهر دامن زد.

برطرف شدن آسیب ها نیازمند همکاری بینابخشی

مدیر مجموعه تئاترشهر خاطرنشان کرد: نباید فراموش کنیم رسیدن به نقطه ایده آل و آرمانی از نظر امنیت و برطرف کردن چهره مخدوش شده اطراف مجموعه تئاترشهر و پیاده راه چهارراه ولیعصر با حضور دست فروشان به همکاری بینابخشی وزارت ارشاد، اداره کل هنرهای نمایشی، شهرداری، شورای شهر، نهادهای قضائی و مجموعه نیروی انتظامی بستگی دارد.

وی ادامه داد: تا زمانی که رفتار یکی از این بخش ها رفتاری مقطعی و مسکن وار باشد نمی توان در راستای تحقق برطرف شدن این دسته از آسیب ها اطمینان حاصل کرد. بر طرف کردن آسیب ها ی مجموعه تئاترشهر، بوستان دانشجو و برقراری نظم و امنیت ابعاد اجتماعی و کلان تری دارد که از عهده من به عنوان مدیر مجموعه تئاترشهر خارج است. من تنها در محدوده داخلی این مجموعه اراده و قدرت برای برقراری نظم و امنیت دارم و برقراری امنیت عمومی در فضای خارجی از قدرت و اراده من خارج است، مجوزی هم برای این دست از اقدامات ندارم.

ریشه یابی بروز معضل برای جلوگیری از تکرار آن

مدیرکل اداره هنرهای نمایشی ارشاد در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با بیان آنکه بوستان های شهری در کنار آنکه محلی برای تفریح و تفرج عموم مردم به شمار می آیند همواره معضلات خاص خود را داشتند می گوید: یکی از این معضلات به تجمع های مختلف در طول دوران تأسیس این بوستان ها و تبدیل شدن آنها به پاتوق عده ای افراد برمی گردد که با بزه کاری چهره این دسته از محیط ها را بر هم می زنند.

شهرام کرمی یادآور شد: مجموعه تئاترشهر به عنوان اثر ملی و ثبت شده در بوستان دانشجو نیز خارج از این دست اتفاقات و آسیب ها نبوده است. به همین سبب است تاکید داریم اتفاقات ناخوشایندی مانند نزاع، درگیری و ختم شدن آن به تیراندازی مشکلی است که باید ریشه یابی شود.

افزایش بزه کاری ها با توسعه زندگی شهری

کرمی با تاکید بر آنکه با گسترش زندگی شهری حجم معضلات طی دو دهه اخیر بسیار افزایش پیدا کرده خاطرنشان کرد: تمام بوستان ها در تهران همچنین دیگر بوستان ها در استان های دیگر با حضور بخشی از بزهکاران و به قول عوامل نیروی انتظامی، اراذل و اوباش نه تنها بخشی از آن چهره آرام بخش خود را از دست داده اند که حضور این افراد در مکان های عمومی مانند بوستان های شهری موجب سلب آسایش افرادی می شود که می خواهند از این مکان ها استفاده کنند.

ساختمان تئاترشهر در چهارراه ولیعصر به عنوان یکی از پر رفت و آمد ترین نقاط مرکز شهر تهران در چند سال اخیر به پایگاهی برای دست فروشان و آسیب های همراه آنها اعم از نزاع و درگیری و برهم خوردن چهره نظم عمومی این منطقه بدل شده است، طی این مدت کارهایی که باید از سوی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت می گرفت انجام شده و نتیجه آن به استقرار پلیس در مجموعه تئاترشهر منتج شده است.

وی ادامه می دهد: حضور پلیس، مأموران نیروی انتظامی و گشت مستمر آنها در داخل بوستان باعث پیشگیری بسیاری از اتفاقات ناخوشایندی شده است که می توانست تبعات اتفاق ناخوشایندی که طی این چند روز به وقوع پیوست را بدتر کند.

اقدامات صورت گرفته مقطعی بودند

کرمی به پیگیری های یک سال اخیر با شهرداری تهران برای برچیدن بساط دست فروشان به ویژه در بخش غربی محوطه تئاترشهر اشاره کرد و گفت: اقداماتی تاکنون صورت گرفته است که بیشتر شکل مقطعی داشته؛ اما در این میان شورای تأمین استان تهران با توجه به فعالیت دست فروشان برای تأمین معاش خانواده هاشان با برچیده شدن بساط دست فروشان به شکل کامل موافقت نکرده است.

کرمی به پیگیری های یک سال اخیر با شهرداری تهران برای برچیدن بساط دست فروشان به ویژه در بخش غربی محوطه تئاترشهر اشاره کرد و گفت: اقداماتی تاکنون صورت گرفته است که بیشتر شکل مقطعی داشته؛ اما در این میان شورای تأمین استان تهران با توجه به فعالیت دست فروشان برای تأمین معاش خانواده هاشان با برچیده شدن بساط دست فروشان به شکل کامل موافقت نکرده است.

وی افزود: اگر بخواهیم نگاهی منطقی داشته باشیم نباید تنها به یک موضوع و آن هم مجموعه تئاترشهر فکر کنیم و حال افرادی که در پیاده راه مجموعه برای تأمین معاش خود و خانواده در حال تلاش هستند را نیز باید در نظر بگیریم.

به گفته کرمی این نوع اتفاقات حتی اگر دست فروشان نیز حضور نداشته باشند روی می دهد و باید برای جلوگیری از این دست حوادث نگاهی متکی بر ریشه یابی و کار کارشناسانه داشت. یکی از این دست اقدامات پیشگیرانه، اجرای طرح پهنه رودکی و تغییر کاربری این دسته از دست فروشان به فروشندگان محصولات فرهنگی به مخاطبان این منطقه است تا بتوانند علاوه بر بخشیدن چهره متفاوت به بوستان دانشجو، بار دیگر محوطه بیرونی تئاترشهر را به محیطی فرهنگی و هنری بدل کنند.

برقراری نظم عمومی بوستان داشجو در اختیار اداره کل هنرهای نمایشی نیست

مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت ارشاد با تاکید بر آنکه اقدامات صورت گرفته در فضای بیرونی مجموعه تئاترشهر در زمینه برقراری امنیت یا برچیدن بساط دست فروشان تحت اختیار این اداره کل نیست خاطرنشان کرد: تحقق این مهم نیازمند رایزنی های مستمر نهادهای مختلف شهرداری، نیروی انتظامی و نهادهای صنفی با همراهی این ا داره کل و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجرای طرحی مستمر در برقراری بیشتر نظم عمومی و امنیت اجتماعی در این منطقه است.

کرمی با اشاره به جلسات مکرر با مدیران و مسئولان نهادهای مختلف چند ساعت بعد از وقوع اتفاق مجموعه تئاترشهر - نزاع و درگیری با اسلحه گرم - گفت: دکتر سعید اسدی مدیریت مجموعه تئاترشهر به همراه معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص وزیر نیز طی نامه نگاری های متعدد و جلسات حضوری بر ساماندهی هرچه سریع تر دست فروشان و ممانعت از شکل گیری پاتوق های افراد بزه کار تاکید داشته اند.

حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجموعه تئاترشهر

مدیرکل اداره هنرهای نمایشی ارشاد می گوید: با صداقت باید گفت تنها یک نهاد نمی تواند برای برقراری نظم عمومی و بخشیدن چهره ای متفاوت نسبت به آنچه که امروز به عنوان آسیب های پیاده راه چهارراه ولیعصر و مجموعه بوستان دانشجو و محیط تئاترشهر است اقدام کند.

وی با تاکید بر اینکه مدیران دولتی، فرهنگی، شهری و انتظامی نگران وضعیت عمومی این منطقه هستند یادآور شد: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز گذشته (دوشنبه 20 خرداد) بنا داشت در مجموعه تئاترشهر حضور داشته باشد تا یکی از آثار اجرا شده در سالن های اقماری این مجموعه را ببیند اما به دلیل پیگیری ها حضور ایشان به روزهای بعد موکول و شامگاه سه شنبه (21 خرداد) محقق شد.

وی با تاکید بر اینکه مدیران دولتی، فرهنگی، شهری و انتظامی نگران وضعیت عمومی این منطقه هستند یادآور شد: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز گذشته (دوشنبه 20 خرداد) بنا داشت در مجموعه تئاترشهر حضور داشته باشد تا یکی از آثار اجرا شده در سالن های اقماری این مجموعه را ببیند اما به دلیل پیگیری ها حضور ایشان به روزهای بعد موکول و شامگاه سه شنبه (21 خرداد) محقق شد.

کرمی با اشاره به فعالیت خبرنگاران برای بازتاب معضلات و آسیب های مجموعه اطراف تئاترشهر افزود: محیط تئاترشهر به عنوان مکان ملی ثبت شده صرفاً در اختیار مدیران این مجموعه و همکارانشان در اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد تنها به عنوان بهره بردار قرار نگرفته است.

وی ادامه داد: ما صرفاً ملزم به نگهداری محیط فیزیکی این منطقه نیستیم و باید اقداماتی در راستای امنیت خاطر مخاطبان این مجموعه، هنرمندان و همکاران مجموعه تئاترشهر را نیز در خاطر داشته باشیم. یکی از اصلی ترین اقدامات ساماندهی طرح دست فروشان و برقراری بیشتر نظم و امنیت عمومی در این منطقه است.

اتفاق تلخ سه روز گذشته تلنگری جدی به مسؤولان

مدیرکل اداره هنرهای نمایشی ارشاد درباره اجرا شدن طرح مستمر ساماندهی دست فروشان گفت: امیدواریم اتفاق تلخ دو روز گذشته تلنگری جدی به همه مسئولان فرهنگی، شهری، انتظامی و قضائی باشد تا بتوانیم با همدلی و تعامل با یکدیگر و توجه بیشتر، طرح ساماندهی بوستان دانشجو و محوطه مجموعه تئاترشهر را با سرعتی بالاتر عملیاتی و نهایی کنیم.

فراهنگ **9266**9157

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تهران- ایرنا- یک مدرس دانشگاه معتقد است: بیشتر اعضای جامعه موسیقی به اشکال مختلف مخالفت خود را با قانون جدیدی که برای اجرای کنسرت در کلان شهرها به تصویب رسیده، اعلام کرده اند حتی در بدنه مدیریتی وزارت ارشاد هم مخالفت هایی حتی در حد استعفا اتفاق افتاده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری آریا موسیقی ما روزنامه اقتصاد برتر

چندی قبل نمایندگان مجلس با تصویب طرحی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کردند که 10 درصد بهای بلیت اجراهای صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلانشهرها را أخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز چهارم اسفند ماه سال گذشته و در ادامه بررسی بودجه 98، بند (ح) و بند الحاقی 5 به تبصره 9 را به تصویب رساندند.
مطابق با بند (ح) شرکت ها، بانک ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در پیوست شماره (3) این قانون، مکلفند در اجرای تکالیف قانونی مربوط، حداقل 40 درصد از هزینه امور پژوهشی خود مندرج در آن پیوست را در مقاطع سه ماهه به میزان 25 درصد، به حساب خاصی نزد خزانه داری کل کشور واریز کنند.

مطابق با بند (ح) شرکت ها، بانک ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در پیوست شماره (3) این قانون، مکلفند در اجرای تکالیف قانونی مربوط، حداقل 40 درصد از هزینه امور پژوهشی خود مندرج در آن پیوست را در مقاطع سه ماهه به میزان 25 درصد، به حساب خاصی نزد خزانه داری کل کشور واریز کنند.
همچنین وکلای ملت بندالحاقی 5 را هم تصویب کردند که بر اساس آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است 10 درصد بهای بلیط اجراهای صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلانشهرها را أخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند. این در حالی بود که قبل از تصویب این طرح هزاران نفر از فعالان عرصه موسیقی با انتشار سرگشاده ها، مصاحبه ها و از طریق صفحات مجازی مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده و از عالی ترین مرجع اجرایی تا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درخواست کردند تا قبل از تصویب با این طرح مخالفت کرده و مانع تصویب آن شوند. همچنین برخی از فعالان موسیقی جدای مخالفت با تصویب این طرح از اینکه مراجع بالادستی در ارائه این طرح نظر کارشناسانه اهالی موسیقی را جویا نشدند به شدت اظهار گله مندی کردند.
اما فردای روز تصویب این طرح، احد آزادیخواه نماینده مردم ملایر در مصاحبه با خبرگزاری مجلس شورای اسلامی عنوان کرد که نظر اهالی موسیقی در این رابطه مد نظر قرار گرفته است.
نماینده مردم ملایر در مجلس شورای اسلامی در این گفت و گو درباره اینکه چرا با وجود مخالفت های اهالی موسیقی چنین مصوبه ای در صحن علنی مجلس به تصویب رسید، اظهار کرد: این پیشنهاد از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با اخذ نظر از اهالی موسیقی پیشنهاد شد و مقاصد هزینه ای دارد که به توسعه فرهنگ و هنر این مرز و بوم کمک می کند.
همچنین وی تأکید کرد: مجلس می توانست برای توسعه فرهنگی و هنری، تعمیر، تجهیز و اداره مجتمع های فرهنگی و هنری شهرستان ها دو اقدام انجام دهد یا از محل سود شرکت ها درصدی برای این مهم در نظر گیرد که تجربه چندین ساله ما در بودجه نویسی حاکی از این است که عملاً این درآمد محقق نشده و تخصیص نمی یابد به همین دلیل به این پیشنهاد در کمیسیون فرهنگی و کمیسیون تلفیق بودجه رأی مثبت داده شد.
در حالی که سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی عنوان کرده است که در صورت اجرای درست این قانون توسط مجری تعیین شده یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اهالی موسیقی خود اولین گروهی خواهند بود که از اجرای این تبصره قانونی دفاع خواهند کرد اما به هر شکل اعتراض اهالی موسیقی به این طرح تا به امروز ادامه دارد.

در همین راستا سه تن از فعالان عرصه موسیقی یعنی پیروز ارجمند مدیرکل سابق دفتر موسیقی، احسان ذبیحی فر عضو هیأت علمی و معاون آموزشی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و امیر شریفی عضو هیأت علمی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و از اعضای شورای سیاست گذاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی و دانشگاه در نشست تخصصی بررسی ابعاد و پیامدهای قانون جدید اجرای کنسرت در کلانشهرها در پژوهشگاه فرهنگ، هنر درباره این قانون به نکات قابل تأملی اشاره کردند.
در ابتدای این نشست پیروز ارجمند گفت: شاکله اصلی این طرح به من در دوران تصدی مدیریت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعلق دارد. در طرح اولیه من قرار بود 10 درصد از سود خالص کنسرت های پاپ به صندوقی واریز شود که در جهت تکریم هنرمندان، سرمایه گذاری در زیر ساخت ها و یارانه در صنعت موسیقی هزینه شود.
وی افزود: در طرح اولیه من قرار بود 10 درصد از سود خالص کنسرت های پاپ به صندوقی واریز شود که در جهت تکریم هنرمندان، سرمایه گذاری در زیر ساخت ها و یارانه در صنعت موسیقی و حمایت از ژانرهایی نظیر موسیقی ملی و سنتی و موسیقی کلاسیک جهانی هزینه شود. ما حتی دستورالعمل ها را هم تدوین کرده بودیم اما نهایی شدن این طرح و عبور به مرحله تصویب طرح من به دوران مدیریتی خودم در دفتر موسیقی قد نداد.
ارجمند با بیان اینکه قانون فعلی با آنچه پیشتر در زمان مدیریت وی تدوین شده، متفاوت است، گفت: این طرح در سال 1980 در بریتانیا اجرایی شده که ثمرات آن تا به امروز در این کشور قابل مشاهده است. اما در کشور ما وقتی مدیرکل دفتر موسیقی از نحوه هزینه کرد بودجه خود مطلع نیست چگونه می توان انتظار داشت این طرح بعد از تصویب مفید فایده باشد؟ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیرکل صرفاً یک کارمند است و در میان تمام پرسنل شاغل دفتر موسیقی تنها یک نفر تحصیلات موسیقی در حد کارشناسی دارد.
در ادامه این نشست احسان ذبیحی فر درباره این طرح گفت: در حال حاضر بیشتر جامعه موسیقی به اشکال مختلف مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده اند حتی در بدنه مدیریتی وزارت ارشاد هم مخالفت هایی حتی در حد استعفا اتفاق افتاده است و معتقدم این طرح به هیچ عنوان کاری کارشناسانه نبوده است.

احسان ذبیحی فر در حال حاضر بیشتر جامعه موسیقی به اشکال مختلف مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده اند حتی در بدنه مدیریتی وزارت ارشاد هم مخالفت هایی حتی در حد استعفا اتفاق افتاده است و معتقدم این طرح به هیچ عنوان کاری کارشناسانه نبوده است
این هنرمند از سکوت و بی پاسخ ماندن وضعیت موجود ابراز نارضایتی کرد و منتقدانه پرسید: آیا اگر این طرح در سایر حوزه های هنری هم تصویب می شد اکنون شاهد چنین سکوتی بودیم؟
در ادامه این نشست امیر شریفی ضمن انتقاد از تصویب این طرح گفت: چطور ممکن است کمسیون فرهنگی مجلس قبل از تصویب این طرح از جامعه هنری نپرسیده باشد که آیا در جریان جزئیات این طرح هستند یا نه؟ و چرا کمیسیون تلفیق طرحی را تصویب می کند که در حوزه تخصصی او نیست؟ جالب است بدانید که این طرح از سوی کمسیون فرهنگی رد شده بود.
در ادامه این نشست پیروز ارجمند گفت: در قانون سه وظیفه اصلی برای وزارت ارشاد مشخص شده است. نظارت، سیاست گذاری و ارزش گذاری.
وی همچنین با انتقاد از وضعیت فعلی زیرساخت ها در حوزه موسیقی پرسید: آیا تمام سالن های موسیقی ما استاندارد است؟ آیا جز تالار آوینی و رودکی و تالار وحدت سالن استاندارد موسیقی داریم؟ اما باید بگوییم و اعتراف کنیم تا به امروز در بخش زیر ساخت قدمی برنداشته نشده است.
در ادامه این نشست احسان ذبیحی فر خطاب به حاضران گفت: کاش قبل از تصویب این طرح نگاهی به کشورهای همجوار و سیاست های آنها در زمینه موسیقی می شد.
امیر حسین شریفی در قسمت بعدی ضمن اشاره به سکوت جامعه موسیقی در قبال تصویب این طرح گفت: جامعه موسیقی به شدت درونگرا است. اگر این قانون در حوزه تئاتر اتفاق می افتاد شک نکنید اهالی تئاتر به صورت نمادین تابوتی را در اطراف تئاتر شهر می گرداندند و شعار می دادند که تئاتر را به قتل رساندید.
در ادامه احسان ذبیحی فر گفت: با تصویب این قانون پیغامی تلویحی به جامعه موسیقی داده شد مبنی بر اینکه قید برگزاری کنسرت را بزنید.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

فهیمه پناه آذر/روزنامه نگار

با آغاز بازسازی و ماشینری تالار اصلی تئاترشهر و چند روز بعد از اتفاق تیراندازی در محوطه این مجموعه، عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شامگاه سه شنبه به تئاترشهر رفت و بعد از تماشای نمایش کمیته نان در تالار قشقایی تئاترشهر در گفت وگو با مدیران تئاتری در جریان تازه ترین اقدامات انجام شده در بازسازی تالار اصلی و حاشیه های محیط پیرامونی این مجموعه قرار گرفت.
به گزارش همشهری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قبل از آغاز اجرای نمایش در دیدار کوتاهی که از تئاتر شهر به عمل آورد با سعید اسدی، مدیر تئاتر شهر نیز دیدار کرد و در جریان تازه ترین اقدامات وی و مدیریت مرکز هنرهای نمایشی پیرامون اتفاقات اخیر محیط پیرامونی تئاترشهر که طی روزهای گذشته موجب بروز مشکلات و حاشیه هایی شده بود، قرار گرفت. شهرام کرمی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی در گفت وگو با همشهری درباره اتفاق رخ داده در محوطه تئاتر شهر گفت: اتفاقی که در محوطه تئاترشهر افتاد واقعه پراهمیتی است که جامعه هنری، مخاطبان و مدیران شهری و فرهنگی و هنری را نگران کرده است. این نگرانی سال های پیش نیز وجود داشت. چرا که مجموعه تئاترشهر در نقطه مرکزی شهر تهران به عنوان نقطه پرترددی که قرار گرفته، یک نقطه طلایی به شمار می رود که نهادهای زیادی را درگیر موضوع صیانت از تئاترشهر کرده است. کرمی ادامه داد: آنچه بر عهده مرکز و وزارت ارشاد است حفظ این بناست اما متأسفانه بنا به ضروریات اقتصادی موجود دستفروش ها استقرار دارند که از سال گذشته پیگیر موضوع بودیم و مدتی هم این دستفروش ها جمع شدند، اما بعد از پایان جشنواره تئاتر فجر در سال گذشته با نگاه معیشتی دستفروشان و ارتزاق آنان باز هم دستفروشان مستقر شدند. نکته دیگر ازدحام گروه ها در بوستان دانشجو بیشتر شد. در این بوستان با طیف های مختلف روبه رو هستیم که گاهی کنترل و نظارت آنان حتی از دست نیروی انتظامی خارجی می شود. وی در ادامه یادآور شد: بعد از ماجرا جلساتی برگزار و وزیر ارشاد هم آمدند و بازدید از شرایط محیطی داشتند. مقرر شد تا با شهردار و مدیران شهری موضوع را مطرح کنند و نتیجه این است که اگر بتوانیم طرح پهنه رودکی را پیگیر شویم تا زودتر به مرحله عملیاتی و اجرایی برسد، مشکلات تئاترشهر هم برطرف می شود. همچنین صالحی پس از بازدید از عملیات بازسازی و بهسازی تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر با محمدعلی سلیمانی، مدیر پروژه بازسازی پیرامون جزئیات عملیات بازسازی به گفت وگو پرداخت و از آنها خواست تا با تلاش هایی که توسط وی و همکارانش در حال انجام است، پروژه بازسازی و بهسازی ماشینری تالار اصلی در وقت مقرر به پایان برسد.

توییت وزیر برای یک نمایش

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از تماشای کمیته نان به کارگردانی لیلا عاج در توییتی این نمایش را روایتی انسانی از سوز فقر با شورعشق خواند. در توییت منتشر شده از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده: نمایش کمیته نان را در تئاتر شهر دیدم. با موضوع کولبری. روایتی انسانی از سوز فقر با شور عشق، ترکیبی از اشک و زهرخند و لبخند، با قصه نفسگیر، کارگردانی خوب و بازیگری دلنشین.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
تهران- ایرنا- خانه موسیقی با انتشار بیانیه ای مواردی را که نشانگر فعالیت های خانه موسیقی در تقابل با اجرای قانون ده درصد بوده است، برشمرد.

در بیانیه خانه موسیقی آمده است: اعتراض مدیرعامل خانه موسیقی به این قانون در دیدار با وزیر محترم ارشاد با اعضای خانه موسیقی در محل این نهاد که به همراه معاون امور هنر و دیگر همراهان و هنرمندان در اوایل فروردین ماه سال جاری برگزار شد و یا اعتراض خانه به این قانون در دیدار هنرمندان با ریاست جمهوری در ضیافت افطاری، نامه شورای عالی خانه به وزیر ارشاد در تاریخ 8 اردیبهشت ماه، تشکیل جلسه مشاور حقوقی و مسئولان خانه موسیقی با آقای کامبیز نوروزی وکیل مجرب امور حقوق مولفین و مصنفین در ارتباط با راهکارهای قانونی لغو و یا کاهش تبعات اجرای این قانون، دعوت از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به همین منظور، شرکت در جلسه ای به همراه ناشرین و ابلاغ اعتراضیه خانه موسیقی به آقای کاراندیش (یکی از مدافعان طرح مزبور) و دهها مورد دیگر از جمله فعالیت های خانه موسیقی در تقابل با اجرای این قانون بوده است.
هفته گذشته در نشستی با عنوان ابعاد و پیامدهای قانون جدید اجرای کنسرت در کلان شهرها که در پژوهشگاه وزارت ارشاد برگزار شده بود، برخی خانه موسیقی را به سکوت و انفعال در برابر این قانون متهم کرده بودند.
چندی قبل نمایندگان مجلس با تصویب طرحی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کردند که 10 درصد بهای بلیت اجراهای صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلانشهرها را اخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز چهارم اسفندماه سال گذشته و در ادامه بررسی بودجه 98، بند ( ح) و بند الحاقی 5 به تبصره 9 را به تصویب رساندند .

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
شورای سیاستگذاری بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران طی احکامی از سوی هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شدند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از واحد ارتباطات و رسانه اداره کل هنرهای تجسمی، هادی مظفری رئیس شورای سیاستگذاری بیست و ششمین جشنواره جوانان ایران، در احکام جداگانه ای عمران خودآموز، فرزاد ادیبی، سیدامین مویدی اصفهانی، عبدالرحیم سیاهکارزاده، رضوان صادق زاده، علی صداقت کریمی، علی اشرف صندوق آبادی و اردشیر میرمنگره را به عنوان اعضای این شورا منصوب کرد.

عمران خودآموز مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام، فرزاد ادیبی طراح گرافیک، سیدامین مؤیدی اصفهانی مشاور برنامه ریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری، عبدالرحیم سیاهکارزاده مدیرعامل موسسعه توسعه هنرهای تجسمی معاصر، رضوان صادق زاده هنرمند نقاش و استاد دانشگاه، علی صداقت کریمی مستندساز، علی اشرف صندوق آبادی هنرمند خوشنویس و رئیس انجمن خوشنویسان ایران و اردشیر میرمنگره طراح گرافیک و معاون هنری اداره کل هنرهای تجسمی به سمت اعضای شورای سیاستگذاری بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران منصوب شدند.

بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران در رشته های هنری ارتباط تصویری (پوستر)، تصویرسازی، مجسمه سازی، خوشنویسی (نستعلیق)، طراحی، عکاسی، کاریکاتور (کارتون)، نقاشی، نگارگری (نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب) از 30 مرداد تا 2 شهریورماه 1398 در شهرستان ایلام برگزار خواهد شد.

بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران به همت اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام و همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور با حضور استادان برجسته هنرهای تجسمی و با هدف ایجاد فضای تعامل بین هنرمندان و استادان و کشف استعداد برپا خواهد شد.

کد خبر 4638809

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
یک نویسنده جوان گفت: کتابی در قالب مستندنگاری به اسم بی خمینی در دست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) دارم که منتظر دریافت مجوز است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

میثم امیری در گفتگو با خبرنگار ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، درباره فعالیت های این روزهای خود گفت: نسخه اولیه کتاب داستانی با عنوان پانجیلا را تمام کرده ام و در حال بازنویسی آن هستم.

وی با بیان اینکه پانجیلا اسم گونه ای از مرکبات است، عنوان کرد: هم زمان با بازنویسی رمان پانجیلا در حال مذاکره و بررسی هستم تا با یک ناشر مناسب به توافق برسم و بتوانم این کتاب را به دست مخاطبان برسانم.

این نویسنده جوان اظهار کرد: کتابی در قالب مستندنگاری به اسم بی خمینی در دست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) دارم که منتظر اجازه نشر و مجوز است. این مستندنگاری پس از سه سال هنوز به مرحله چاپ نرسیده است.

امیری خاطرنشان کرد: اتفاقات و حوادث مهم که در کشور رخ می دهد نباید فراموش شوند و باید در قالب های مختلف آن ها را ثبت کنیم، به همین دلیل پس از سیل گسترده که استان های زیادی را دربرگرفت یک مجموعه مستندنگاری برای سیل خوزستان را در دستور کار قرار دادم و نگارش آن را شروع کرده ام.

انتهای پیام/4072/4028/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
دبیر سابق سندیکای تولید کنندگان کاغذ و مقوای می گوید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بزرگترین مخالف افزایش تعرفه واردات کاغذ به نفع تولید داخلی است.

به گزارش ایکنا ، مهر نوشت: سیدطاهر شبیری، دبیر سابق سندیکای کاغذ و مقوای ایران از فعالان بخش خصوصی کاغذ است. سال ها فعالیت وی در کارخانه چوب و کاغذ مازندران به عنوان مدیر بازرگانی او را به یکی از تحلیل گران مطلع درباره وضعیت بازار کاغذ در ایران تبدیل کرده است. در ادامه پرونده مهر با موضوع بررسی وضعیت تولید کاغذ با وی به گفتگو نشستیم.

بازار کاغذ این روزها بازار پرآشوبی است. تدابیر دولت هم برای کنترل آن راه به جایی نبرده است و حاصل این شده که دلالان نبض بازار را در دست گرفته اند. شما به عنوان یکی از فعالان بازار کاغذ ریشه این موضوع را در چه می دانید. این روزها خیلی صحبت از این می شود که اگر تولید داخلی کاغذ سامانی داشت وضعیت چنین نبود، نظر شما چیست؟

موضوعی که به آن پرداختید، مسئله ای است که باید از چند منظر به آن نگاه کرد و از همه مهمتر بدون توجه به سوابق قبلی آن تحلیل و رسیدن به وضعیت موجود تقریباً، بی فایده است.

اتفاقی که در طول سال ها نسبت به مدیریت آن اقدامی صورت نگرفت و امروز به عنوان معضل گریبانگیر بخش وسیعی از صنعت و فرهنگ گرفته شده است. واقعیت این جاست که موضوع کاغذ با توجه به مصارف گوناگون در صنعت و بخش فرهنگ از جایگاه خاص خودش برخوردار بوده است.

اما آنچه که مد نظر شماست اگر مصرف کاغذ در حوزه فرهنگ باشد، باید بگویم اساساً شاخص مصرف کاغذ در حوزه نشر و یا رسانه، موید سطح مطالعه در یک جامعه است. حتی امروزه که رسانه های مجازی شاید تا حدودی جایگزین برخی رسانه های مکتوب شده اند بازهم سرانه مطالعه تا حد زیادی به مصرف کاغذ مرتبط است.

ایران از نخستین سال های پس از انقلاب تحت تحریم های مختلف بوده که شدت و ضعف آن با توجه به شرایط گوناگون تغییر می کرده است ولیکن این وضعیت در طول عمر چهل ساله انقلاب همیشه وجود داشته. در مقاطع پس از پیروزی بنا بر شرایط مستقر بر نظام مالکیت بسیاری از کارخانجات به دولت و یا بخش های وابسته به نظام قرارگرفت تا پاسخ گوئی به نیازهای جامعه بتواند تحت کنترل مدیریت بازار انجام شود، خوب با اتخاذ این نوع مدیریت اساساً بهای تمام شده موضوعی ثانویه بوده و تأمین مایحتاج و نیازهای عمومی در اولویت اقدامات صنایع بوده است. از طرفی به دلیل مسئولیت حاکمیت در برابر اشتغال، صنایع برای جذب نیروی کار تحت فشار قرارداشتند و بدون درنظر گرفتن هرگونه آینده نگری و تحلیل های توسعه ای و آینده پژوهانه حجم نیروی کار در بخش صنعت افزایش چشم گیری داشته، متأسفانه این اقدام در طول سال ها به نوعی فرهنگ عمومی در نگاه مدیریت کلان کشور تبدیل شده به صورتی که امروزه نیز از منظر بسیاری سیاسیون صنایع مستقیماً محلی برای رفع معضل اشتغال هستند. در صورتی که این امر سال هاست تغییر مسیر پیدا کرده و حجم زیادی از نیروی کار در صنایع خدماتی جذب شده و منافع بسیاری از این طریق عاید کشورها می شود.

برای اینکه از موضوع زیاد فاصله نگیریم عرض می کنم صنایع کاغذ بواسطه انقلاب تحت مدیریت بخش های دولتی و مشابه آن قرارگرفت در زمان جنگ تحمیلی هم این روند ادامه پیدا کرد و به دلیل کنترل قیمت ها و استفاده از رانت های دولتی توسط کارخانجات داخلی هیچ توجیهی برای ورود بخش خصوصی به سرمایه گذاری در این بخش بویژه تولید کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر وجود نداشت، مالکین دولتی و یا وابسته به آن هم به هر نحو دلخواه نسبت به مدیریت این واحدها اقدام می کردند، نکته مهم این بوده که اساساً اهداف تولید از تأمین نیاز در شرایط بحرانی جنگ با واگذاری واحدهای صنعتی به شرکت های شبه دولتی تغییر پیدا کرد به توجیه اقتصادی این واگذاری ها از طریق سودآوری.

اما چگونه. عدم سرمایه گذاری در به روزی آوری ماشین آلات و تجهیزات، استفاده از تسهیلات شاید آسان تر و ارزان تر از طریق مناسبات بالادستی، عدم پرداخت به موقع برخی مصارف عمومی نظیر برق و گاز و بیمه و ... و استفاده از رایزنی های فرادستی برای تعویق پرداخت و درنهایت تبدیل برخی هزینه های لازم الاجرا به زیان انباشته، تزریق منابع توجیه ناپذیر از طریق شرکت ها و یا سازمان های متولی و..... و شاید صدها مورد ریز و درشت دیگر که به منظور سرپا نگاهداشتن واحدهای وابسته انجام شده ولی در نهایت، از ایجاد رقبای بخش خصوصی و سرمایه گذاری در برخی صنایع جلوگیری کرده است.

این مسأله ای که بر شمردید مسأله ای نیست که متعلق به امروز بازار کاغذ باشد. بلکه ناشی از فعالیت هایی است که در طول سال ها به وجود آمده بود و نتوانستیم جلوی آن را بگیریم و برنامه ای هم برای مقابله با آن را نداشتیم.

در سال های پس از انقلاب به خاطر خاص بودن شرایط سیاست های دولتی بر کنترل اقتصاد قرار گرفت تا پاسخگوی نیاز جامعه باشد. این مساله در طول دفاع مقدس هم پابرجا بود اما کمی تعدیل شد و بخش خصوصی بیشتر وارد عرصه واردات شد. کارخانه هایی که به واسطه شرایط انقلابی تحت مالکیت بخش دولتی قرار گرفته بودند رفته رفته واگذار شدند و بخش خصوصی تازه ای در کشور شکل گرفت. اما قسمت اعظم آنها باز هم در اختیار سازمان های دولتی و شبه دولتی قرار گرفت. مساله کاغذ و بازار آن ریشه در همان دوران و همان واسپاری ها دارد؛ ریشه در بازار دوگانه دولتی خصوصی که هیچ وقت دولت ها نخواستند از آن دل بکشند و پاسخگوی نیاز بازار باشند

منظور شما این است که دولت نیز منتفع بوده و به نوعی کسب و کار از این وضعیت می کند؟

من یک جمله معترضه عرض می کنم، عبارت کسب و کار شاید انتخاب درستی نباشد. رنجی که بخش خصوصی سال ها با آن دست در گریبان بود و تحمل می کرد و می کند می کشد و ترسی که در اقتصاد دولتی هست و مکرراً به انحاء مختلف تکرار می شود، از انتخاب واژه است. با یک واژه می شود جلوی یک جریان را گرفت و یا یک جریان را ایجاد کرد. نمونه آن انتخاب واژه وارداتی سرمایه دار زالو صفت و تقابل آن با سایر اقشار جامعه و در طول سال ها تبدیل آن به کارآفرین و.... بوده است، پس واژه ها جریان ساز هستند و دقت در انتخاب آن ها هدف های کلان را دستخوش تغییر و تحول می کنند.

من گمان می کنم سیاست گذاری ها به شکلی بوده که بخشی از اقتصاد را کنترل کنند که به بازار هدف ضربه وارد نشود، اما مدیران سیاستگذاری که برای این بخش انتخاب شدند روششان به شکلی نبود که منجر به ایجاد فضای رقابتی و حضور بخش خصوصی در بازار متوازن شود و حاصل این کار چه مفید و چه غیر مفید تنها به منظور سرپا ماندن این صنایع دولتی بیشتر مبتنی بر رانت و رابطه و دستورالعمل های حمایتی بوده است

از طرف دیگر در دنیا صنعت را دیگر یک پدیده اشتغال زا نمی دانند. نگاه صنعتی این است که از کارگر کم و کار توسط ماشین و تکنولوژی انجام شود که خستگی و افزایش نرخ دستمزد و اعتصاب و....ندارد. اتفاقاتی که در کشور ما از بابت پایداری صنایع دولتی رخ داده اما منجر به ایجاد یک بخش دولتی فربه و ناکارآمد و فاقد نوآوری بوده که امروز موجب توقف بسیاری از همان صنایع و معضل تعطیلی و رکود و عدم توجیه پذیری در ادامه حیات اقتصادی شده است. هم متوقف شده است. شاید ما شانس آورده باشیم که بعد از چهل سال این اتفاق رخ داده است.

و در این میان بخش سرمایه داری و سرمایه گذاری در مقابل این روش به سراغ چه مسیری رفته است؟

مشخصاً مسیری که بتواند از پول در جریان سیال و کم مخاطره استفاده کند، یعنی تجارت و واسطه گری جالب اینک بدانیم این سیاست گذاری های دولتی به خاطر اینکه شرایط سرمایه گذاری صنعتی در مقابل سرمایه گذاری تجارت همیشه یک امر زمان بر بوده است همیشه یک آسیب ایجاد و ضرر مضاعفی به بخش صنعتی وارد می کند.

در موضوع صنعت کاغذ هم ما با صنعتی روبرو هستیم که چهل سال به هر شکل ممکن از آن بهره کشیدیم، تقویت انجام نداده ایم، از نو آوری و تکنولوژی فاصله گرفته ایم به آن آسیب زده ایم و آن را خسته و کهنه و خسته اش کرده ایم. تبدیلش کردیم به یک علم از دست رفته و حالا می خواهیم با شعار دوباره احیایش کنیم، چگونه؟ متأسفانه مجدداً بدون حضور و استفاده از توانمندی، اطلاعات و تخصص افرادی که این حوزه محل ارتزاق و تخصص حرفه ای آنان است.

ممکن است مصداقی تر صحبت کنید؟

بله، شرکت کاغذ پارس سال های 1340 در ایران احداث شد. در زمان خودش صنعتی پیشرو بود و باگاس یا (تفاله نیشکر) را تبدیل به کاغذ می کرد که، تولید در این شرکت بر مبنای ایجاد ارزش افزوده بود. دارای ارزش افزوده بود. باید در طول این سال ها این صنعت خودش را رشد می داد و همگام با خیلی از تولیدکنندگان کاغذ در دنیا به دنبال تولید در مقیاس جهانی می گرفت می رفت، ماشین آلات و تجهیزات را روزآوری می کرد، را اورهال می کرد و بازار برای خودش پیدا می کرد و در مسیر حفظ و توسعه بازار ادامه حیات می داد. مدیریت دولتی چه بلائی بر سر آن آورد؟ در بدترین شرایط و در دشوارترین وضعیت ممکن تصمیم گرفت آن را پس از سال ها مدیریت راهبردی اشتباه و زیان انباشته کلان و نیروی کار متورم به بخش خصوصی واگذار کند، نمی دانم اگر در یک کشور با روحیه سرمایه پذیری بودیم، از متقاضی خرید این کارخانه تقدیر و تشکر می شد یا در مقابل واگذار کردن بدترین شرایط و خلاص شدن بخش دولتی از گرفتاری های کارگری و مالی و... مبلغی دریافت می شد؟ و امروز با وجود گذشت چندسال وضعیت این کارخانه را بررسی کنیم نتیجه می گیریم که یک سرمایه گذاری برای حفظ اموالش و توسعه بازار، چگونه تصمیم می گیرد و بحران را با چه روش هایی پشت سر می گذارد.

کارخانه چوب و کاغذ مازندران نیز در زمان فعالیت و افتتاح خود یکی از شاخص ترین کارخانه های آسیا بود. کارخانه ای که مطابق با فن آوری های روز دنیا تأسیس شد، پیش از افتتاح کارشناسان مختلف آن برای ارتقا دانش تولید و نگه داری دوره های کاری و آموزشی را در بهترین مراکز دنیا گذرانده بودند و یا در حین زمان طراحی و نصب دانش کافی به مجموعه تولید منتقل شده بود. در یک جمله افتتاح این واحد صنعتی باعث مباهات و افتخار بود و فعالیتش باعث افتخار بود. این واحد صنعتی از بدو تأسیس دچار محدویت های عرضه و رقابت شد، با وجود نظارت بر قیمت گذاری و صدور حواله برای مصرف کنندگان از طریق نهاد دولتی، دستگاه های نظارتی اقدام به محاسبه نرخ بهای تمام شده تولید و تخصیص سود محاسبه شده محدود به نظارت برای این واحد تولیدی شدند.

شاید بگویید نتیجه؟ وقتی یک واحد صنعتی امکان مهندسی بازار و استفاده از قابلیت های خود برای صادرات و حتی استفاده از بهره مندی نرخ منصفانه عرضه و تقاضا را نداشته باشد، یقیناً به لحاظ توان تجدید حیات و وارد کردن خطوط جدید و حفظ و ماندگاری در مقایسه ای جهانی با مشکل روبرو خواهد شد.

یکبار نهادهای نظارتی بررسی کنند در طول مدت صدور حواله های کاغذ این کالا به چه کسانی تحویل شد و در کدام مسیر به مصرف رسید و چگونه کاغذهای تحویلی از بازار آزاد سردرمی آورد.

شما موضوع استهلاک توان تولید در این واحدهای تولیدی را چگونه تفسیر می کنید؟

کارخانه چوب و کاغذ مازندران تا سال 85 کاغذ تحریر و روزنامه را تولید می کرد و به صورت یارانه ای به مصرف کننده می رساند. یعنی دولت برای مصرف کننده حواله یارانه ای می زد و آنها از کارخانه تحویل می گرفتند و مابه التفاوت قیمت را دولت تأمین می کرد.

این شرکت اما چون متعلق به نهادهای دولتی و عمومی بود و به خاطر نوع قیمت گذاری، امکان حضور رقابتی در بازار را نداشت و سود برایش تعریف شده بود و در نتیجه بازگشت سرمایه ای نداشت که بتوانند خود را تأمین کنند. این دست صنایع در یک خط مصرف دائمی افتاده بودند و رفته رفته در حال استهلاک افتادند.

نظارت دولت بر قیمت گذاری و توزیع کاغذ تا سال 1385 ادامه پیدا کرد، در این سال با فعالیت های زیاد و اقدامات و توجیهات علمی و عملی از سوی دولت مصوب شد، یارانه کاغذ از تولیدکننده به سمت مصرف کننده هدایت شود و در جهت ارتقا توان تولید داخلی کاغذ از شمول قیمت گذاری خارج شود تا امکان رشد و توسعه واحدها با استفاده از فضای عرضه و تقاضا میسر شود، اما متأسفانه مصوبه دولت به دلیل عدم تاسی وزارت خانه های مسئول اجرای آن از بندهای حمایتی تولید مسیر دیگری را طی کرد، مسیری که موجب تضعیف بیش از پیش صنعت و نهایتاً کاهش توان تولید داخلی در مقابل واردات در پی داشت.

این داستان و بیش از سیزده سال عدم اجرای بندهای حمایتی، بسیار غم انگیزتر از آن است که بشود در یک مصاحبه کوتاه به آن پرداخت.

جهت استحضار مخاطبین شما تنها به ذکر یک نکته اشاره بسنده می کنم که در طول این سال ها وزارت محترم ارشاد هیچ گاه حاضر به پذیرش تعرفه حمایتی از واردات کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر نشد و هیچ گاه فهرستی از دریافت کنندگان یارانه کاغذ را در اختیار هیچ نهاد و شخصی قرار نداد.

ما بارها و بارها در کمیسیون های مختلف مجلس محترم، نهاد مرکز پژوهش ها، کمیسیون ماده یک هشدار قاطع دادیم که روش اتخاذ شده مقاومت در برابر افزایش تعرفه به مفهوم هدایت یارانه کاغذ به سمت تولید کننده خارجی است و در صورت اقدام به توقف تولید کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر در دو واحد پارس و مازندران، مدیران ما تمام بازار کاغذ را یکجا به تولیدکنندگان خارجی هدیه می کنند. اتفاقی که شاهد وقوع آن هستیم، حالا واسطه گری می تواند با هر قیمت دلخواه مصرف کننده واقعی را مجاب به تامین کاغذ کند. لطفاً، از این بخش به دلیل مشقاتی که برده ایم بگذریم.

چرا بخش خصوصی در مقابل این فرآیند سکوت کرد؟ نمی شد علیه یارانه آفت زا دولتی اقدامی کرد؟

باید بدانیم که دو واحد تولیدی مورد اشاره اساساً در اختیار بخش خصوصی واقعی نبوده اند و سهامداران دولتی و یا وابسته به نهادهای عمومی مالکیت آن ها را بر عهده داشتند، اما ما در سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران به دلیل وظیفه ذاتی حمایت از صنعت تا حد ممکن از این صنایع حمایت کردیم، برای ادای دین به سایر کسانی که در طول این سیزده سال مجدانه و مشفقانه با ما همراهی و هم افزائی داشتند ذکر نام وزارت صنعت، معدن و تجارت ضروری است، این وزارت خانه از مدیریت کل تخصصی سلولزی تا مقام عالی وزارت واقعاً، همراه بودند و جهت استحضار به صورت ویژه و خاص عرض کنم مقابله با صنعت کاغذ هیچ ربطی به هیچ سمت و سوی سیاسی در هیچ دولتی نداشته است و همینطور حمایت وزارت صمت از صنعت کاغذ هم به هیچ خط و ربط سیاسی وابسته نبوده است.

پس چگونه تصمیمات کلان نظام در اجرا متوقف می شود؟

ما با دولت در آن زمان توافق کردیم و مصوب شد، برای ارتقاء خودمان و مصون ماندن از تاثیرات سو رانتی واردات کاغذ، به ما کمک کنند تا خودمان را ارتقا دهیم. در همین راستا قرار بود به تعریف تعرفه بالمناصفه ای برای واردات کاغذ برسیم که بتواند قوای تولید و واردات را هم سنگ هم کند. می دانیم که جنگ استفاده از ابزار تعرفه ها در همه جای دنیا برای حمایت از تولید داخل هست. مورد استفاده قرار می گیرد و این یک سیاست منطقی و توجیه پذیر است. از سال 85 تا امروز هنوز این اتفاق رخ نداده است و دولت زیر قولش زده است. از سال 1385 تا کنون مصوبه دولت معطل تصمیم گیری دولت است. جالب اینکه وزارت ارشاد از همان زمان که یارانه را برای رساندن به مخاطبان در دست گرفت با افزایش تعرفه واردات کاغذ مخالفت کرد.

ما همان زمان هشدار دادیم، در مجلس و کمیسیون های آن هشدار دادیم که اگر این دو شرکت روزی تصمیم بگیرند دیگر کاغذ تحریر و روزنامه تولید نکنند و به خاطر نبود توجیه تولید، خود را تعطیل کنند شما صد درصد وابسته به بازار واردات می شوید. همه این هشدارها در وضعیتی بود که کارخانه مازندران در سال 85 حدود 90 هزار تن کاغذ روزنامه را تولید کرد که بیش از 60 درصد تولید کشور بود. در عرصه کاغذ تحریر هم وضعیت همین بود.

آقای شبیری اما بسیاری از مصرف کنندگان از کیفیت پایین تولیدات این دو کارخانه نیز شکایت داشتند و می گفتند که نمی شود از این محصولات استفاده کرد

ما باید ببینیم کی هستیم و در چه موقعیتی قرار داریم و چه آینده ای روبروی ماست. از همه جهت ما در ایران آماج تحریم هستیم. ناچاریم تجهیزات چاپ دست دوم بخریم یا ماشین آلات به روز را به سختی و با قیمت گزاف تهیه کنیم، شمارگانمان حداکثر پنج هزار جلد است. مرکب مواد اولیه چاپ را هم باید وارد کنیم که امروز هم دچار مصرف اجناس کم مرغوبیت و یا محدود به تولیدکنندگان خاص شده ایم. در این وضعیت شما صحبت از چه کیفیتی می کنید؟ شاهنامه چاپ مسکو پنجاه سال با کاغذ مکانیکال قبل چاپ شده و هنوز در کتابخانه ها مورد استفاده قرار می گیرد هست. مگر قرار است همه کتاب های ما لوکس و دکوری کلکسیونی است؟ باشد. مگر عمر کتاب های درسی ما بیشتر از هشت ماه است. در چند کشور دنیا کتاب درسی را با سفیدی بیش تر از 80% تولید می کنند؟ تعدادی از کشورها برای برخی نهادها و ارگان ها استفاده از کاغذهای تولید شده از بازیافت را الزامی کرده، چشم پزشکان بازتاب نور کاغذ با سفیدی بالا را برای مطالعه در مدارس مضر می دانند. این موضوع کیفیت که اینقدر می گویند بحث انحرافی است.

مساله کاغذ نه مرغوبیت نیست که مطلوبیت است. شما مطلوبتان استفاده از کاغذ خارجی است نه اینکه این کاغذ صرفاً مرغوب باشد دوست دارید از این کاغذ استفاده کنید، اما حق ندارید مطلوبیت مورد نظرتان را در مسیر تغییر و تحدید منافع ملی تعریف کنید. باید خود روزنامه های و صنایع داخلی بگویند که چرا حاضر نیستند از محصول داخلی استفاده کنند. اینکه کیفیت کم پائین است را نمی پذیریم چون بهانه است. ما حرفه ای ترین کارشناسان را از چوب و کاغذ مازندران برای رفع عیوب و یا افزایش رضایت بارها و بارها به چاپ خانه ها اعزام کردیم، در همکاری متقابل و جلب رضایتمندی هزینه های متفاوتی انجام دادیم. کارخانه مازندران در سال 85 کاغذ روزنامه های ایران و همشهری و اطلاعات و قدس را تامین می کرده.. اگر الان استفاده نمی کنند باید خودشان دلیلش را بگویند. منصفانه پاسخ بدهند، کاغذ را از ما با چه شرایطی خریداری می کردند؟ چگونه تسویه می کردند؟ امروز چطور پول فروشنده را نقداً پرداخت می کنند؟ من با توجه به تجربه شخصی خودم می توانم مصرف کننده را مجاب به خرید محصولم کنم و دیگران هم می توانند. شما باید دنبال ریشه تغییر ذائقه مدیران در مصرف کننده بگردید.

شما ریشه مساله را در چه می دانید؟

شاید منافع شخصی مدیران و بی اطلاعی آنها از وضعیت و مزایای تولید. بنده صلاحیت پاسخ گوئی به این سوال را ندارم، چون دغدغه تولید ملی را دارم... چون عرق کارگر و سرمایه، سرمایه گذار داخلی برایم اهمیت دارد، چون به تهدیدات اقتصادی اهمیت می دهم. پاسخ این سوالات را باید کسانی بدهند که فرهنگ و صنعت ما را به این وضعیت کشاندند.

روزی عرض کردم، آقایان محترم دست اندرکاران چاپ و نشر، مشکل شما تولید محتوا است، ناآگاهی از ذایقه عمومی است، هدف گذاری تولید در ایجاد انگیزه برای مطالعه ندارید وگرنه افزایش تعرفه ای که حامی تولید است در افزایش قیمت کتاب و روزنامه ای که مخاطب دارد نگرانی ایجاد نمی کند.

شما بازار را به لباس و موبایل و مبلمان و... باخته اید ایجاد حس نیاز به مطالعه وظیفه و سیاستگذاری شماست. مردم وقتی جاذبه ایجاد می شود به سمت مصرف هدایت می شوند، چطور داستانی اعتقادی در همین فضای گرانی توسط مولف هموطن به درستی و به زیبائی حکایت و منتشر می شود، بارها تجدید چاپ می شود و با افزایش قیمت های متواتر به فروش می رسد؟ چطور مجموعه کتابی ترجمه می شود و مردم برای خریدن آن منتظر می مانند و آن را به هر قیمت عرضه ای تهیه می کنند؟ وقتی گفتیم به خودتان برگردید و اشکال را آن جا جستجو کنید، تهمت و توهین شنیدیم. وقتی خواستیم از صنعت حمایت شود، تحقیر شدیم. برای همین می گویم بنده صلاحیت اظهار نظر در خصوص انتخاب دیگران را ندارم، شاید پی گیری امروز شما و سایر رسانه ها و حساسیت های ایجاد شده بتواند پاسخی برای این پرسش پیدا کند.

در موضوع تولید داخلی کاغذ مساله قیمت گذاری این محصول و فاصله کم آن با قیمت های وارداتی و در نتیجه ترجیح به خرید آنها هم همیشه مطرح بوده است. در این زمینه چه نظری دارید؟

ما هرگز به قیمت های نزدیک به قیمت محصولات خارجی نرسیدیم و همیشه تفاوت قیمت داشتیم. کمتر از محصول وارداتی قیمت گذاشته بودیم و این قیمت ها همیشه در سازمان حمایت مطرح و بررسی شده بود. این بحث ها بازی های دلال مابانه است. از سوی دیگر کاغذ خارجی را باید نقد خرید اما کاغذ داخلی را می شد به صورت ده تا بیست درصد نقد و پرداخت مابقی به صورت شش تا هشت ماهه مدت دار خریداری کرد. اینها همه قصه و افسانه است که برای زمین زدن تولید داخلی بافتند و بیان کردند.

جناب شبیری در حال حاضر این دو کارخانه به هر تقدیر دیگر کاغذ مصرفی تحریر و روزنامه تولید نمی کنند و سیستم تولیدی خود را تغییر داده اند. وضعیت الان بازار کاغذ چقدر ناشی از این رویه است؟

با توجه به آماری که من دیدم و از دوستانم شنیدم ما الان کمبود حضور کاغذ در کشور نداریم. مساله اصلی نحوه عرضه است. اینکه کاغذ به دست مصرف کننده نرسیده است. این تشتت ناشی از این است که کانال های عرضه محصولات وارداتی تنگ و یا شناخته نشده است. اما یک نکته عرض کنم، دوستانی که در خصوص کاغذ تصمیم گیری می کنند از سایر مصرف کنندگان کاغذ غافل هستند، مصرف کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه که فقط در نشر و مطبوعات و فرهنگ نیست، برخی صنایع و مشاغل هم مصرف می کنند، خوب برادران من وقتی جائی ارزش افزوده بالاتری داشته باشد، کالا با قیمت بالاتر به همان سمت سرازیر می شود، پس وزن این مصارف هم تعیین کننده در شیوه های توزیع است.

کنترل دولتی بر توزیع را عامل این موضوع می دانید؟

دولت ها در دنیا در کدام بخش از صنعت و بازرگانی توانسته وارد شوند و موفق خارج شوند؟ شده باشد که کنترل کند. کدام بخش؟ کارنامه بخش دولتی در تولید و عرضه بعد از جنگ چیست؟ بازار در ایران بیش از هزار سال جلوتر از اقتصاد دولتی است. بازار سابقه فکری و عملیاتی بزرگی در ایران دارد. دولت باید به جای دخالت، کنترل را به بازار بسپارد.

فکر می کنید خروج دولت از عرضه و سپردن به بخش خصوصی این مساله را رفع می کند؟

شک نکنید که این اتفاق می افتد. مگر اینکه بانک مرکزی در تخصیص ارز نیمایی شروع کند به شناسائی اشخاص مهم و مهمتر. مگر ما در دوران جنگ و تحریم ها پس از آن ما بحران کاغذ داشتیم؟ بحران زمانی رخ داد که دولت تصمیم گرفت جراحی اقتصادی کند و کانال هایی برای پیشبرد کار اقتصادی تعریف کرد و همه هم از آن فرار کردند خودش هم آن را ابتر و نیمه کاره رها کرد، حتی یارانه سوخت را نتوانست تا پایان تیرماه ادامه بدهد، مدیریت را فقط برای چهار ماه را نتوانست تحمل کند. چرا؟ چون آمارهای دولتی با واقعیات موجود فاصله دارد، چون هیچ تصمیم گیر دولتی از محل تصمیم گیریش ارتزاق نکرده که بداند برای ادامه حیات باید چه گزینه هایی را اتخاب کند، چون روی کاغذ نمی شود ماتریکس بازار و صنعت را ترسیم کرد.

به عنوان سوال آخر بفرمایید که آیا در وضعیت فعلی می توان راهکار تولید در مقابل واردات کاغذ را راهکاری برای حل بحران فعلی دانست؟

در بلند مدت بله. راهکار پیشنهادی من این است که ما برای هر کدام از بخش های تولید در ایران تشکل خصوصی یا NGO داریم. دولت باید کار را به این تشکل ها واگذار کند. تشکل ها باید تعیین کنند که چقدر می توان در تامین محصول مورد نیاز سرمایه بگذارند، از صنعتگران موفق و بازاریان معتبر برای ایجاد و تولید فکر دعوت کنند، به آن ها اعتماد کنند، به مدیریتشان اعتماد کنند. از بزرگ شدن سرمایه های بخش خصوصی هراس نداشته باشند. دولت باید خودش را از بازار و تنظیم بازار دستوری و صنعت و حمایت های غیر واقعی و تصنعی دور کند. یادتان باشد که شما اگر در صنعت و بازار حضور داشته باشید، سود بدون حساب و کتاب را نمی پذیرید چون برای یک سرمایه دار واقعی به جز زیان چیز دیگری ندارد، یک کاسب و صنعتگر واقعی هیچ گاه توان مصرف کنندگانش را به خاطر منافع خود از بین نمی برد. هم مشتری هایتان را کم می کند و هم بدنامی دارد و هم راه سوء استفاده را نشان بقیه می دهد. باید بازار خودش را طوری اداره کرد می کند که دیگران به طمع استفاده از آن نیفتند. این قاعده ای که تولید کننده واقعی می داند و انجامش می دهد. ایجاد طمع برای منافع مقطعی نکند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
کتاب های سطحی و عامه پسند، در هر جامعه ای بازار موجهی دارند اما آیا می توان امیدوار بود که سطحی خوان ها کم کم به سمت آثار عمیق تر گرایش پیدا کنند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : فرهنگ امروز خبرگزاری جمهوری اسلامی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، اینکه چطور برخی از نویسندگان با آثاری نه چندان ماندگار می توانند در مدتی کوتاه میان گروهی از افراد جامعه شناخته شوند، شاید به قدرت نفوذ فضای مجازی میان جوان ها بازگردد؛ قدرتی که در سال های اخیر با افزایش کاربری گوشی های تلفن همراه توسط مردم افزایش یافته است.

خیلی زود رواج یافتن استفاده از فضای مجازی، کسب وکارهای اینترنتی را موجب شد و کالاهای فرهنگی هم بی نصیب نماند اما دامنه تاثیرات فضای مجازی بر حوزه نشر، تنها به خرید و فروش های اینترنتی محدود نمی شود بلکه بعضا به عنوان معیار انتخاب و انتشار کتاب از سوی ناشران قرار می گیرد؛ به طوری که برخی ناشران، نویسنده خود را براساس تعداد فالوئر(دنبال کننده) در شبکه های اجتماعی انتخاب می کنند و این مساله که به معنای نادیده گرفتن معیارهای محتوایی آثار است، به عنوان یک آسیب جدی صنعت نشر و فرهنگ عمومی را تهدید می کند.

نویسندگان و ناشرانی که پیشرفت نمی کنند
علیرضا بهشتی، مدیر انتشارات روزنه با بیان اینکه گاهی کتاب های عامه پسند موجب ترویج بی اخلاقی می شوند، به ایبنا گفت: قطعا ترویج بی اخلاقی، امر قابل قبولی نیست و باید با آن مقابله کرد. اما درباره آثار عامه پسند باید در نظر داشت که چهره های برجسته ای مانند مرحوم عبدالحسین زرین کوب یا شخصیت های معاصر هم روز اول مطالعه را با اثری ساده شروع کرده اند و آهسته آهسته سطح سلیقه شان بالا رفته است. مساله اساسی این است که این جریان وجود داشته باشد؛ نه اینکه کتاب خوان تا آخر عمر کتاب عامه پسند بخواند.

به گفته مدیرانتشارات روزنه، همچنین از این دیدگاه می توان به رواج کتاب های سطحی در جامعه انتقاد کرد که برخی از نویسنده ها تا آخر عمر آثاری ابتدایی می نویسند. او ادامه داد: برخی از ناشران هم که تمام سرمایه خود را روی انتشار کتاب های سطحی می گذارند و هیچ تلاشی برای رشد نمی کنند، مستوجب انتقادند.

بهشتی درباره چرایی اصرار برخی از ناشران بر انتشار آثار سطحی و ادامه این

بهشتی: برخی از ناشران آشنایی خوبی با موضوع ها دارند و این باعث می شود در گردش اقتصاد نشر موفق باشند؛ در مقابل افرادی که بنیه لازم را ندارند ممکن است به سمت کارهای سطحی بغلتند

روند توضیح داد: برخی از انتشار آثاری که عمیق نیستند، سود خوبی به دست می آورند؛ البته در بسیاری از موارد، افراد با انگیزه میلیاردر شدن وارد این صنف نمی شود؛ بلکه به فرهنگ و نشر علاقه داشته اند، پول و ثروتی به آن ها رسیده و سعی در حفظ علایق خود دارند.

او با تاکید بر اینکه برخی ناشران بنیه فرهنگی قوی تری نسبت به سایر ناشران دارند، افزود: برخی از ناشران آشنایی خوبی با آثار ارزشمند دارند و این باعث می شود در گردش اقتصاد نشر موفق باشند؛ در مقابل افرادی که بنیه لازم را ندارند ممکن است به سمت کارهای سطحی بغلتند.

جاه طلبی فرهنگی و خلا نقد
مدیر انتشارات روزنه درباره رویکرد برخی از ناشران در استمرار انتشار آثار سطحی اظهار کرد: مشکلی که وجود دارد این است که می خواهیم همه چیز را با پول به دست آوریم، اما موفق نمی شویم و این رفتار مشکل ایجاد خواهد کرد.

وی افزود: برای یک نویسنده، در درجه اول جاه طلبی فرهنگی اهمیت دارد اما اگر آثار او به صورت علمی مورد نقد و بررسی قرار گیرد، در تولید آثارش توجه بیشتری خواهد داشت و احساس می کند که باید به سمت موضوع های جدی تر رود.

هیچ فاکتوری برای پرفروش شدن قطعی نیست
بهشتی درباره قابل پیش بینی بودن فروش کتاب، پیش از انتشار بیان کرد: یک سری عوامل مانند تعداد فالوئرهای نویسنده در فضای مجازی تا حدی مشخص می کند که کتاب تا چه اندازه ای فروش خواهد داشت، اما هیچ کدام از این فاکتورها قطعی نیست.

او با اشاره به موفقیت برخی از انتشارات در معرفی آثار خود به جامعه و بالابردن میزان فروش، اظهار کرد: ممکن است من که ناشر موفقی نیستم، ناشر دیگر را برای موفقیت در بازار، به مسائل کلیشه ای منتصب کنم. مخصوصا زمانی که موانع زیادی در حوزه اطلاع رسانی و تبلیغ داریم.

بهشتی ادامه داد: بیش از 100هزار عنوان کتاب در سال منتشر می شود و خیلی از آثار خوب زیر دست و پا می ماند. ناشری که کتابش فروش دارد، فردی است که موفق بوده و می تواند رشد کند. تبلیغ برای فروش مساله ای است که من توانایی انجامش را ندارم. نمی دانم چگونه در فضای مجازی فعالیت کنم. شاید ناشرانی مانند من باید کنار رویم تا جوانان بیایند و نشر روز را رشد دهند.

برای برخی ناشران جنبه تجاری مهم تر است
هرآنچه در سال هایی دورتر به عنوان ارزش می شناختیم، تبدیل به کالایی قابل داد و ستد شده است. چنانچه گفته شد، رواج یافتن شیوه های جدید کسب وکار، فقط به روش خرید و فروش محدود نمانده و در کیفیت محصولات فرهنگی و بازارهایی مانند بازار نشر تاثیرات واضحی داشته است. در این شرایط؛ چرا برخی از ناشران به سمت کسب سود بیشتر می روند و برخی همواره با مشکلات گرانی کاغذ و زینک دست و پنجه نرم می کنند اما از کیفیت آثار چاپی خود نمی کاهند؟

حسین حسینخانی، مدیر انتشارات آگاه با اشاره به اینکه علایق ناشران در انجام فعالیت حرفه ای با یکدیگر متفاوت

حسینخانی: امید داریم که افراد علاقه مند به رمان های عامه پسند هم رشد کنند

است، به ایبنا گفت: طبیعتا برای برخی از ناشران جنبه های فرهنگی مهم است و برای برخی جنبه های تجاری از اهمیت بالاتری برخوردار است.

حسینخانی که معتقد است کار نشر از دو بخش صنعتی و فرهنگی تشکیل شده، ادامه داد: ویراستاران یا مدیرمسئول موسسه کتابی را برای انتشار انتخاب می کند، ویرایش و نمونه خوانی شده، منابع و رسم الخط آن تنظیم می شود و برای نشر مجوز می گیرند. اینجا فعالیت فرهنگی به پایان می رسد و فعالیت صنعتی یعنی لیتوگرافی، چاپ و صحافی شروع می شود.

جامعه به رمان عامه پسند عادت نمی کند
حسینخانی که بیش از 50 سال در حوزه نشر سابقه کاری دارد، سال های نخست کار حرفه ای خود را با انتشار رمان و آثار ادبی آغاز کرده است. او دراین باره توضیح داد: بعد از چند سال وارد حوزه علوم انسانی و جامعه شناسی و نظریه ها شدیم که مخاطبان خاص خود را دارند و خیلی عام نیست.

این پیشکسوت نشر گفت: در این سال ها، اگر رمان هم منتشر کردیم رمان هایی بوده که حاوی دیدگاه های جامعه شناسی بوده اند؛ مانند رمان جنگ آخرالزمان نوشته ماریو بارگاس یوسا با ترجمه عبدالله کوثری که می توان گفت جامعه شناسی آمریکای لاتین است یا کتاب سیمای زنی در میان جمع نوشته هاینریش بل و ترجمه مرتضی کلانتریان به صورتی جامعه شناسی آلمان قبل و بعد از جنگ است. این دو رمان های فوق العاده ای هستند که هر دو باعث شدند نویسندگان شان جایزه نوبل بگیرند.

او ادامه داد: کتاب های دیگری هستند که رویکردی جامعه شناختی ندارند و عامه پسندند. به هرحال هر جامعه ای باید کتاب عامه پسند داشته باشد تا افرادی که علاقه مند به مطالعه این کتاب ها هستند، بتوانند از آن ها استفاده کنند. امید داریم که افراد علاقه مند به رمان های عامه پسند هم رشد کنند.

مدیر انتشارات آگاه اضافه کرد: من معتقدم جامعه به رمان عامه پسند عادت نمی کند؛ بلکه افراد رشد می کنند و عاقل تر می شوند؛ وگرنه نمی توان به آینده امیدوار بود.

پیشتر در پرونده توسعه ابتذال در بازار نشر منتشر شده است:

کاسبان عاطفه و احساسات در حوزه نشر!

مرادی: تعداد پدیدآورندگان متخصص کمتر از پروانه های نشر است

وقتی لومپن ها در نقش ناشر، نویسنده و مترجم وارد میدان می شوند
ناصر فکوهی: ابتذال مثل یک بیماری واگیردار است

ناشرانی که چشمشان به تعداد فالوئرهای نویسنده است

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
بیست وششمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی به یوشیفوسا سکی ، ایرانشناس ژاپنی تعلق گرفت و طی مراسمی در کانون زبان فارسی به وی اهدا شد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نزدیک پنجاه سال است که با ایران رابطه دارم و در این مدت دوستان و استادان زیادی از نظر علمی و مالی به من کمک کرده اند، که به آن ها بسیار بدهکارم؛ از صمیم قلب از ایشان سپاس گزارم، ولی بدهی خود را به آنها پس نمی دهم. دوست دارم بگویند سکی به ایران آمد، خورد، خوابید،به ما بسیار زحمت داد و رفت. اما بسیار مفتخرم که من چنین سرمایه ای دارم . این جمله ها بخشی از سخنان یوشیفوسا سکی ، ایرانشناس ژاپنی، پس از دریافت بیست وششمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی است.
جایزه ای که در مراسمی تحت همین عنوان عصر جمعه (24 خردادماه) در کانون زبان فارسی واقع در باغ موقوفات محمود افشار به وی اهدا شد.

برنامه بر خلاف تمام برنامه های این چنینی که در تالار یا سالن های رسمی برگزار می شود، در باغ واقع در حیاط مجموعه ترتیب داده شده بود و صندلی هایی که دور تا دور حوض بزرگ وسط باغ چیده شده بود، پر بود از شخصیت های بزرگ ادبی، تاریخی و مقامات دولتی.

در راس مجلس و در کنار یوشیفوسا سکی، سیدمصطفی محقق داماد، ژاله آموزگار، علی دهباشی و حسن انوری حضور داشتند.

ایرج پارسی نژاد، هوشنگ کامکار، کاوه بیات، محمود آموزگار، رسول جعفریان، سیروس پرهام، شهرام ناظری هم از دیگر چهره های ادبی و فرهنگی بودند که در گوشه های مختلف مجلس دیده می شدند.

این جمع از مسئولین و مقامات رسمی هم خالی نبود و محسن جوادی، معاونت فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیکنام حسینی پور، مدیر عامل موسسه خانه کتاب، محمود صادقی، نماینده مجلس و الهام فخاری عضو شورای شهر تهران از مسئولان حاضر در این مراسم مهم فرهنگی بودند.

البته محمدرضا شفیعی کدکنی مهمان ویژه دیگر این مراسم بود، که طبق عادت همیشگی، جایی در ورودی باغ را برای ایستادن انتخاب کرده و از همان جا شاهد اجرای برنامه بود.

کشوری که از در و دیوار آن فرهنگ می بارد
سیدمصطفی محقق داماد، رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات محمود افشاربا قرائت قطعه ای از سعدی شیرازی آغازگر رسمی این برنامه بود و ضمن معرفی بنیاد موقوفات افشار به عنوان محل فرهنگ ایران، گفت: واقف این بنیاد آنچه داشته در کف نهاده، در کفه اخلاص خود فقط ایران، ادبیات و فرهنگ ایران را دیده و دو دستی همه مایملک خود را به فرهنگ ایران تقدیم کرده است.

وی ضمن بیان اینکه ملتی که تاریخ ندارد، هویت ندارد، عنوان کرد: ملتی هم که تاریخ دارد، ولی به آن آگاهی ندارد، مطمئناً در پیچ و خم مشکلات زندگی و حوادثی که برای آن ها روی می دهد، تجربه ای نخواهد داشت. ما در کشوری زندگی می کنیم که از در و دیوار آن فرهنگ می بارد. تاریخ فرهنگ ما درخشان ترین تاریخ های ملت های جهان است. فرهنگ یعنی ادبیات، زبان و هنر؛ این ها چیزی است که فرهنگ را می سازد و هویت یک ملت را تشکیل می دهد.

محقق داماد در ادامه ضمن بیان اینکه فرهنگ ایرانی روز به روز ارتقاء پیدا کرده، ادامه داد: تاریخ فرهنگ ایران حرکت تکاملی داشته و علی الدوام رو به تکامل و ترقی بوده است. امروز به مناسبت جلسه تجلیل از یک شخصیت ژاپنی که سال ها عمرش را برای بخش هنر ایرانی گذرانده و کارهای بسیار مهم و بزرگی انجام داده؛ در موسسه ای گرد هم آمده ایم،که واقف آن محمود افشاریزدی است. بزرگواری که تمام آنچه که داشته را وقف ایران کرده و هیچ چیز برای خود و فرزندانش جدا نکرده است. افشار معتقد بود که فرزندانش را به علم و دانش موفق کرده و چیزی غیر از این برای آن ها لازم نیست؛ پس آنچه داشته برای ایران نهاده، که باید صرف تاریخ و ادبیات ایران شود.

بعد از آن ملیحه سعیدی، از استادان برجسته ساز قانون و هم دوره یوشیفوسا سکی در دوره لیسانس رشته موسیقی، به جایگاه دعوت شد که ضمن اشاره به سختی کار موسیقی در زمانی که با سکی همکلاس بوده، گفت: سکی سال 1349 به دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات آمد، اما از سال 1350 در رشته موسیقی با هم هم کلاس شدیم. آن زمان ما موسیقی را سینه به سینه کار می کردیم. کار بسیار سختی که برای سکی خیلی سخت تر بود، اما استادان به او به طور ویژه کمک می کردند.

او درباره چرایی آمدن سکی به ایران هم گفت: سکی سال 1347 در دانشگاه توکائی ژاپن بوده، که در آنجا یکی از استادان به او توصیه می کند به ایران بیاید و یک رشته از موسیقی خاور زمین را انتخاب کند. سکی هم چون صدای ساز سه تار استاد عابدی را شنیده بوده؛ خیلی تمایل داشته که برای این کار به ایران بیاید و به این ترتیب در سال 1349 به ایران آمد و سال 1350 وارد دانشکده موسیقی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد.

پس از آن به دعوت علی دهباشی، مسعود راستی پور، پیام فرانسیس ریشار، استاد فرانسوی، رشته نسخه شناسی و میناکو میزونو، استاد رشته هنر اسلامی دانشکده هنر دانشگاه ریو کوکو کیوتو برای یوشیفوسا سکی را قرائت کرد.

سکی نمونه بارز متخصص ژاپنی در کشوری دیگر است
رسول جعفریان، مدیر کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران که سابقه آشنایی 10 ساله با سکی دارد، هم در این مراسم ایراد سخنرانی کرد و ضمن بیان اینکه این بار جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات زنده یاد محمود افشار به یک دانشمند ژاپنی تعلق گرفته است، به سابقه نگاه جامعه علمی ایران به شرق اشاره کرد و آن را ناکافی دانست.

جعفریان گفت: از حدود 400 پارسال و در دوره نخست تمدن اسلامی هم نگاه ما به غرب بوده و تنها در یک فرصت کوتاه به سمت شرق نظر کرده ایم و برای نخستین بار بخشی از میراث و فرهنگ آن ناحیه را کسب کرده ایم؛ که این نگاه مدیون تلاش رشیدالدین فضل الله است.

وی ضمن اشاره به مقدمه ای که رشیدالدین فضل الله بر یک کتاب طب چینی نوشته، عنوان کرد: در این مقدمه ضمن ستایش کسانی که میراث یونان را در اختیار ما گذاشته اند، اینکه ما از شرق بهره نگرفته ایم را، به عنوان یک اشکال مطرح می کند و می گوید هر منطقه ای برای خودش محصول، دانش و صنعتی دارد و اگر کسی می خواهد فرهنگی پویا و موفق در تمدن داشته باشد، بایستی همه این عناصر را بگیرد. اشکال ایران و تمدن اسلامی این است که از فرهنگ شرق استفاده نکرده است.

رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سیاستی که امروز ژاپنی ها دارند، این است که برای هر کشوری متخصص خودشان را می فرستند و سکی در این جهت، یکی از نمونه های بارز است. این سیاستی است که ما هم باید داشته باشیم و با یک نگاه باز به مجموعه تمدن بشری نظر کنیم.

جعفریان در پایان سخنانش به سابقه آشنایی خود با سکی اشاره کرد و گفت: امسال دهمین سال آشنایی من با یوشیفوسا سکی است. نخستین بار در کتابخانه مجلس با او دیدار داشتم و از آن سال تا به حال، تقریبا هر سال ایشان به کتابخانه مجلس دعوت شده و در کنار فهرست نویس های خوب ما، بدون حاشیه و با دقت تمام مشغول بوده است. خروجی آن هم مقالاتی است که در مجله نامه بهارستان منتشر شده است. از پارسال هم در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران از سکی دعوت کردیم و الان حدود 11 ماه است که در آنجا خدمت او هستیم و تمام امکانات برای دیدن مرقعات در اختیار او است.

در ادامه ضمن حضور سید مصطفی محقق داماد، ژاله آموزگار، حسن انوری، محمد افشین وفایی، بیست و ششمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات محمود افشار، به همراه لوح و فرش ابریشمی دستبافت منقش به نام یوشیفوسا سکی به وی اهدا شد.

طبق اعلام دهباشی هدایایی از طرف سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه خانه کتاب، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و چند موسسه دیگر، به یوشیفوسا سکی اهدا شده بود که هدیه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط محسن جوادی، معاونت فرهنگی وزیر ارشاد، به این ایرانشناس ژاپنی تقدیم شد.

هنوز یک دانشجویم، نه محقق!
پس از انجام تمام برنامه ها، نوبت به صحبت های یوشیفوسا سکی رسید. صحبت هایی که با عنوان به یاد استاد فقیدم؛ ایرج افشار شروع کرد و گفت: وقتی شنیدم که برای دریافت جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزیده شده ام، در عین خوشحالی، بسیار خجلت زده و ناراحت شدم، که مگر من چنین سعادتی دارم؟!
زیرا دریافت کنندگان پیشین این جایزه، همه نمایندگان و پیشکسوتان ایرانشناسی بودند و تحقیقات عالی ایشان، در همه جا شناخته شده و سر مشق روش پژوهش امروز بود؛ اما نتایج تحقیقات من هیچ وقت به پای آن استادان بزرگوار نرسیده است و خودم می دانم در مقابل ایشان ذره ای بیش نیستم. در واقع هنوز خود را نه یک محقق، بلکه یک دانشجو می دانم.

ایرج افشار مشوق من در فنون موسیقیایی بود
وی در ادامه صحبت های خود درباره رابطه اش با ایرج افشار اظهار کرد: از سال 1349 تا 1361 که در ایران اقامت داشتم، مشغول آموختن موسیقی بودم. پس از بازگشت به ژاپن، فنون مختلف موسیقیایی موضوع جدید مطالعات من شد و می کوشیدم به توضیحات مطالب در این زمینه عمل کنم و ببینم چه نتیجه ای به دست می آید. اینگونه آزمایش ها شیرین ترین اوقات را برای من فراهم می آورد. هرگاه هم به ایران مراجعت می کردم، نتایج کارم را به ایرج افشار نشان می دادم. آن استاد در نسخه شناسی تبحر بسیار داشت و علاوه بر این، به جزئیات فنون موسیقیایی علاقه سرشار نشان می داد، در در آن کار مرا تشویق می کرد و برای دنبال کردن مطالعات، راهنمایی های ارزنده ای انجام می داد، حتی کارهایم را در مجلات معرفی می کرد.

سکی ضمن اشاره به احساس مسئولیت عجیب خود در قبال تحقیقاتش، عنوان کرد: وقتی چیزی می فهمم که می دانم کسی پیش از من متوجه آن نشده است، احساس مسئولیت می کنم که آن را بنویسم تا دیگران نیز بدانند و نمی خواهم پیش از نوشتن آن بمیرم. شاید این طرز فکر من از نظر دیگران خنده آور یا نوعی غرور یا خودخواهی تلقی شود؛ اما اعتراف می کنم که هرچه تابه حال نوشته ام، با همین انگیزه بوده است.

این ایرانشناس ژاپنی که مقالات فراوانی به زبان فارسی نوشته، در دلیل نوشتن این مقالات اظهار کرد: علت نوشتن مقاله به زبان فارسی نیز این بود که ایرانی ها را بهترین خواننده و منتقد در هنر ایرانی می دانم. همیشه از اینکه چیزی بنویسم که از نظر ایرانی ها که با فرهنگ خود آشنایی بیشتری دارندنادرست باشد، می ترسم.

سکی در پایان گفت: نزدیک 50 سال است که با ایران رابطه دارم و در این مدت دوستان و استادان زیادی از نظر علمی و مالی به من کمک کرده اند، که به آن ها بسیار بدهکارم؛ از صمیم قلب از ایشان سپاس گزارم، ولی بدهی خود را به آن ها پس نمی دهم. دوست دارم بگویند سکی به ایران آمد، خورد، خوابید،به ما بسیار زحمت داد و رفت. اما بسیار مفتخرم که من چنین سرمایه ای دارم.

این نشست با پذیرایی مختصری در ضلع دیگر باغ و شروع گپ وگفت های صمیمانه حاضران در برنامه، پایان یافت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
عدم توجه به مخاطب کودک و نوجوان یکی از چالش های ادبیات پایداری و دفاع مقدس است که تاکنون از سوی ناشران این حوزه مورد مداقه قرار نگرفته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : حیات روزنامه اصفهان زیبا

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، ادبیات دفاع مقدس گونه ادبی پدید آمده پس از انقلاب اسلامی است که بعد از اتمام جنگ تحمیلی هشت ساله، در سایه تعهد طیفی از نویسندگان و رزمندگان و پس از مدتی با ورود نویسندگان جوان و نوقلم شکل گرفت. ادبیات دفاع مقدس در پی سال ها مداومت مجموعه ای چون دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری با محوریت مرتضی سرهنگی و هدایت الله بهبودی به قوام رسیده به گونه ای که امروز بخش مهمی از ادبیات تالیفی کشورمان متعلق به این گونه ادبی است.

ابتکار ایجاد ادبیات دفاع مقدس در سال های ابتدایی جنگ، ابتداً در حد نوشتن زندگی نامه های شهدا شکل گرفت و در ادامه با پرداخت تخصصی بخش های مستندنگاری، زندگی نامه داستانی، تاریخ شفاهی، خاطره و داستان به آن اضافه شد به گونه ای که نظر بسیاری از کارشناسان ادبی و مخاطبین را به خود جلب کرد.

امروز و بعد از حدود سه دهه پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله، بیش از 50 ناشر تخصصی در حوزه ادبیات دفاع مقدس فعالیت دارند. این ناشران آثار ادبی مختلفی را درباره شهدا و جریانات و ابعاد مختلف دفاع مقدس توسط صدها نویسنده جوان و پیشکسوت به چاپ می رسانند.

دفاع مقدس رکورددار پرتیراژترین کتاب های تاریخ نشر

تاکنون بیش از 25 هزار عنوان کتاب توسط ناشران تخصصی و غیر تخصصی در موضوع دفاع مقدس و مسائل پیرامون آن به چاپ رسیده است. تعداد زیادی از این آثار با اقبال مخاطبین مواجه شده و به همین دلیل بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته و منتقدین و اهالی ادبیات نیز آن ها را از جمله آثار برجسته ادبی دانسته اند.

بیش از یک صد چاپ برای کتاب دا از انتشارات سوره مهر، چاپ بیش از یک میلیون تیراژ برای کتاب سلام بر ابراهیم از سوی انتشارات خصوصی ابراهیم هادی نشان می دهد ناشران دغدغه مند خودجوش خصوصی و دولتی در کنار هم توفیقات مهمی در زمینه جلب توجه مخاطبین این ژانر ادبی داشته اند به گونه ای که آمار فروش برخی کتاب ها در تاریخ نشر ایران بی سابقه و رکورددار است.

آینده ادبیات دفاع مقدس و افق های پیش و رو

در کنار همه توفیقاتی که در زمینه ادبیات دفاع مقدس این سال ها به طور محسوس با تلاش دستگاه های مختلف محقق شده اما آینده این ژانر ادبی به زعم کارشناسان با چالش های مختلفی روبرو خواهد شد. صحت سنجی ادبیات از موضوعات مورد مناقشه ای است که بحث های زیادی را در پی داشته است. بسیاری از کارشناسان متعهد نسبت به چاپ خاطرات بدون صحت سنجی انتقاد دارند و معتقدند باید سازوکاری برای بررسی میزان دقت خاطرات رزمندگان و فرماندهان در نظر گرفته شود تا کتاب ها با دقت بیشتری منتشر شوند.

به لحاظ ادبی نیز ادبیات دفاع مقدس نیازمند آزادسازی اطلاعات طبقه بندی شده برای خلق آثار جدید و نوآورانه است. شاید نویسندگان سوژه های زیادی در نظر داشته باشند که هنوز خط قرمز طبقه بندی اسناد اجازه ورود نویسندگان را به آن محدود می کند.

نبود نظریه های فرهنگی در این زمینه نیز محدودیت های فکری برای صاحبان اندیشه و قلم به وجود آورده که در این زمینه ضعف و کم کاری پژوهش های عمیق فرهنگی رخ نمایان می کند. لازمه ایجاد نظریه های فرهنگی در زمینه ادبیات و دفاع مقدس کارهای عمیق علمی در دانشگاه ها و مراکز علمی پژوهشی است.

مخاطب سازی برای ادبیات دفاع مقدس

ادبیات دفاع مقدس به گفته برخی از کارشناسان در آینده دچار کمبود موضوعی خواهد شد چراکه به علت موازی کاری و عدم وجود سند بالادستی و حتی نبود لیست موضوعات کار شده و مغفول مانده، همچنان تهیه نشده است تا ناشران نسبت به موضوعات کم تر مورد پرداخت، آگاه شوند.

مخاطبین ادبیات دفاع مقدس علاوه بر مطالعه خاطرات شهدا و زندگی نامه رزمندگان به روبرو شدن با ادبیات جدید نیازمند هستند. خلق ادبیات جدید مولفه های زیادی را می طلبد که هنوز راه برای ورود به این عرصه کاملاً مهیا نشده است.

بی توجهی ناشران دفاع مقدس به مخاطب کودک و نوجوان

عدم توجه به مخاطب کودک و نوجوان یکی از چالش های ادبیات پایداری و دفاع مقدس است که تاکنون از سوی ناشران شکل نگرفته. هزاران شهید نوجوان سوژه های نابی برای خلق آثار ادبی برای مخاطبین کودک و نوجوان هستند که متاسفانه به دلیل عدم شناخت ناشران دفاع مقدس با نحوه درست کتاب سازی برای کودک و نوجوان، این ظرفیت مهم مورد غفلت قرار گرفته است.

توجه به مخاطب کودک و نوجوان مهمترین مولفه برای مخاطب سازی آینده ادبیات دفاع مقدس است که نباید از آن چشم پوشی کرد. نزدیک شدن ادبیات دفاع مقدس به زبان کودک شاید در نگاه اول کمی سخت به نظر آید اما اگر از ظرفیت نویسندگان تخصصی کودک و نوجوان استفاده شود حتماً راه های جدیدی برای ورود به این عرضه باز خواهد شد، چراکه خانواده های ایرانی به صحت و سلامت اصل جریان دفاع مقدس و فرهنگ حاکم آن برای کودکان و نوجوانانشان آگاه هستند و در صورت گام برداشتن در این حوزه موفقیت های بزرگی حاصل خواهد شد.

انتهای پیام/ 121

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
مدیرکل دفتر برنامه ریزی، تامین و توزیع تنظیم بازار وزارت صمت، تاریخ اخذ مابه التفاوت ریالی واردات کره، حبوبات، چای و کاغذ را از گروه یک به گروه 2 اعلام کرد و ترخیص این کالاها پس از ماه رمضان با پرداخت مابه التفاوت ریالی امکانپذیر است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم ، به دنبال نامه محمدرضا کلامی مدیرکل دفتر برنامه ریزی، تامین و توزیع تنظیم بازار وزارت صنعت، معدن و تجارت به مدیرکل سیاست گذاری های ارزی بانک مرکزی، تاریخ اخذ مابه التفاوت ریالی از کالاهای اساسی و ضروری که گروه ارزی آنها به گروه 2 انتقال یافته اعلام شد.

در این نامه آمده است: با عنایت به طرح تصمیمات کمیته بند 3-4 مصوبه کارگروه تنظیم بازار با حضور نمایندگان بانک مرکزی در جلسه 13 خرداد کارگروه ملی تنظیم بازار، مقرر شد دریافت مابه التفاوت ارزی به ازای هر دلار 4800 تومان از محموله های تامین ارز شده کره، حبوبات، چای و کاغذ که از تاریخ 18 خرداد (بعد از پایان ماه مبارک رمضان) از گمرکات کشور ترخیص می شوند، اجرایی گردد و محموله های ترخیص شده تا قبل از تاریخ فوق الذکر با ارز 4200 مشمول رصد، پایش و عرضه با نرخ مصوب سازمان حمایت بر مبنای ارز 4200 تومانی می باشد.

به گزارش تسنیم، اجرایی شدن اخذ مابه التفاوت ریالی برای ترخیص این کالاها در گمرک در شرایطی اجرایی شده که اوایل اردیبهشت امسال بر اساس مصوبه هیئت دولت، ارز دولتی با نرخ 4200 تومانی برای واردات گوشت قرمز، کره، حبوبات و چای حذف و مقرر شد از این پس واردات این کالاها با ارز نیمایی انجام شود.

در این میان البته حذف کاغذ از لیست کالاهای مشمول اخذ ارز دولتی طی یکی دو ماه گذشته بحث های بسیاری را به دنبال داشت ولی در نهایت 23 اردیبهشت ماه حسین انتظامی، رئیس کارگروه ساماندهی کاغذ گفت: در جلسه ای که امروز به همت معاون اول رئیس جمهور و با حضور مسولان همه دستگاه های مرتبط با کاغذ از جمله وزیر فرهنگ و رئیس بانک مرکزی و نمایندگان حوزه های نشر و مطبوعات تشکیل شد، پیشنهاد مشترک وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و صنعت، معدن، تجارت بررسی شد و با توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر حل مساله کاغذ حوزه فرهنگ مقرر شد ارز تخصیصی برای مصرف کاغذ نشر و مطبوعات، همچنان 4200 تومانی باقی بماند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

پولاد امین| درست در نخستین روز هفته بود که رسانه ها و خبرگزاری ها خبری را منتشر کردند که با توجه به شرایط موجود در ایران عجیب بود. خبری که همزمان با بازجویی شدن الیف شافاک نویسنده ترک برای پاسخگویی درباره محتوای آزار جنسی کودکان در ادبیات داستانی این کشور برای نخستین بار ادبیات ترکیه را تیتر اول کانال های مجازی و صفحات فرهنگی کرد: نشر چشمه ناشر رسمی اورهان پاموک در ایران شد.
در متن خبری که روابط عمومی نشر چشمه منتشر کرد، آمده بود که طبق قرارداد با آژانس ادبی اورهان پاموک، انتشارات چشمه ناشر اصلی کتاب های این نویسنده نوبل گرفته ترک در ایران شد. این انتشاراتی که پیش از این شش کتاب پاموک به نام های نام من سرخ، کتاب سیاه، موقرمز، شوری در سر، آقای جودت و پسران و اسرار کتاب سیاه را به بازار فرستاده؛ از این پس با مجوز رسمی نویسنده دست به چاپ آثارش خواهد زد. از همان لحظه انتشار این خبر البته فضایی منفی علیه آن شکل گرفت. فضایی که ناظر به بی قانونی آزارنده حاکم بر فضای صنعت نشر (بخوانید تمام عرصه های هنری) این آب وخاک بود؛ که در قالب پست ها و توییت هایی کنایه آمیز جلوه کرد: حالا یعنی نشر چشمه دیگه نمی گذاره دیگران آثار پاموک رو چاپ کنن؟ ، مگه ما کپی رایت داریم که این جور قراردادها ضمانت اجرا داشته باشن؟ ، یا این یکی که تند و تیزتر بود: از فردا حتی ناشرانی هم که اورهان پاموک رو نمی شناختن، فکر می کنن تجارت پرسودیه که یک انتشاراتی رفته پول داده حق چاپ آثارش رو به دست آورده. نتیجه: من بدو پاموک بدو چشمه بدو !

اورهان پاموک تاکنون دو بار به ایران آمده و هر دو بار هم به دعوت و میزبانی نشر ققنوس که کتاب های زندگی نو، پدرم و قلعه سفید را به ترجمه ارسلان فصیحی از پاموک منتشر کرده است. برای همین هم آنهایی که براساس گفته های اورهان پاموک در آخرین حضورش در ایران (که گفته بود آرزو دارم یک ناشر وفادار ایرانی داشته باشم و یک مترجم خوب که تمام کتاب های من را با لذت برای خوانندگان ایرانی من ترجمه کند ) پیش بینی می کردند که پاموک به زودی یک ناشر را به عنوان همکار رسمی اش در ایران انتخاب خواهد کرد، گمان شان این بود که نشر ققنوس به عنوان ناشر رسمی پاموک معرفی خواهد شد که هم رابطه دوستانه و نزدیکی با پاموک داشت و هم مترجمش، ارسلان فصیحی به عنوان یکی از بهترین و تحسین شده ترین مترجمان آثار پاموک مورد تحسین این نویسنده نیز واقع شده بود.

بعد از انتشار خبر، گمان می رفت نشر ققنوس عکس العمل تندی به آن نشان خواهد داد. به هرحال، به رغم این که تاکنون ناشران زیادی چون چشمه، ققنوس، پوینده، نیلوفر، مروارید، نیماژ و... آثار پاموک را به چاپ رسانده اند، اما او گفته بود: دوست دارم با توجه به معاهده برن و کپی رایت، کتاب هایم در ایران با اجازه خودم در یک مجموعه و از طرف یک انتشارات، شاید توسط فردی مثل آقای ارسلان فصیحی منتشر شود ؛ که بسیاری این را به ابراز تمایل پاموک برای این که کتاب هایش توسط نشر ققنوس و ارسلان فصیحی ترجمه شود تعبیر کردند؛ برای همین هم انتظار واکنشی صریح از نشر ققنوس می رفت. ولی مهدی حسین زادگان، مدیر داخلی نشر ققنوس انگار قصد چنین عکس العملی را ندارد: این موضوع اصلا مهم نیست و اتفاق خاصی رخ نداده. پاموک در مصاحبه های خود بارها گفته که علاقه مند است ناشرش در ایران نشر ققنوس باشد، ولی گویا آژانسی که پاموک با آن کار می کند قراردادی با نشری دیگر بسته. اما ادامه حرف های مدیر ققنوس نشان می دهد که بی تفاوتِ بی تفاوت هم نیست: در فروردین ماه، پاموک کتاب جدیدش را به ارسلان فصیحی نشان داده و ابراز تمایل کرده بود نسخه فارسی همزمان با انتشار نسخه ترکی و انگلیسی منتشر شود. ما و ارسلان فصیحی حسن نیت خود را سر کتاب نام من قرمز هم به پاموک نشان دادیم و وقتی متوجه شدیم که ارشاد گفته قسمت های زیادی از کتاب باید حذف شود از انتشار کتاب منصرف شدیم، که پاموک هم از این اتفاق بسیار خوشحال شد. حالا هم در مورد کتاب جدید پاموک هنوز تصمیمی نگرفته ایم و شاید ترجمه اش کنیم و شاید هم نه. با این حال ترجمه های ارسلان فصیحی رقیب ندارد و حیف است که خوانندگان پاموک را از خواندن اثر جدید او محروم کنیم. ارسلان فصیحی، نخستین مترجم اورهان پاموک اما دلخوری اش را از ایبنا پنهان نمی کند: ترجیح می دهم فکرم را به این چیزها ندهم. شاید این مسائل برای خبرنگاران جذاب باشد، اما برای من نه. اگر این شایعاتی که در بازار است، حقیقت داشته باشد باید از پاموک سوال کنیم که چرا حرف هایی که امروز چشمه می زند با آن چه شما سال گذشته در ایران مطرح کردید، متفاوت است. خود اورهان پاموک اما ظاهرا دوست ندارد وارد این بحث ها شود. در نخستین گفت وگوی منتشر شده با پاموک بعد از معرفی نشر چشمه به عنوان ناشر رسمی آثار پاموک در ایران ؛ اورهان پاموک درباره این که این بحث ها ریشه در کجا دارد، می گوید که سال گذشته از سوی نشر ققنوس به تهران دعوت شدم. این باعث شد که نشر چشمه برای تماس با من ابراز علاقه کند. از آن جا که چشمه بسیاری از کتاب های قبلی من را با تماس با آژانس من منتشر کرده بود و برای برخی از آنها هم حق امتیاز پرداخته بود، این قرار گذاشته شد.

نشر چشمه 6 کتاب اورهان پاموک را منتشر کرده است؛ بیشتر از نشر ققنوس یا هر انتشاراتی دیگر. اما منتقدان و کارشناسان بر این عقیده اند که ترجمه های ارسلان فصیحی بهترین ترجمه های موجود از آثار پاموک است و این نشر ققنوس را یک پوئن جلو می اندازد. اما آیا این عوامل هم در زمان انتخاب ناشر رسمی مد نظر بوده است؟ پاموک می گوید: نشر ققنوس با من دوستانه برخورد کرده و ارسلان فصیحی هم دوست من است. اما او تنها سه ترجمه از کتاب های من را انجام داده است، درحالی که من 15 کتاب نوشته ام و البته از آنجایی که من فارسی را نمی شناسم، نمی توانم درباره کیفیت ترجمه این دوستم نیز قضاوت کنم. می شنوم که ترجمه چشمه هم به اندازه کافی خوب نیست، ولی درباره این مسأله هم نمی توانم قضاوت کنم !

اشاره مدیر ققنوس به این که این بحث ها اصلا اهمیت ندارد؛ چراکه ما در ایران چیزی به نام کپی رایت نداریم لُب مطلب را درباره چنین بحثی عیان می کند. چرا که نبود کپی رایت نشان می دهد که چنین قراردادهایی ضمانت اجرایی ندارند. مثلا همین نشر ققنوس حق رایت آثار مارگارت اتوود را خریداری کرده ، اما ناشران دیگر هم دست به انتشار کتاب های این نویسنده زده اند، یا حق انتشار کتاب نغمه یخ و آتش توسط انتشارات ویدا خریداری شده، اما بی شمار ناشران دیگر دست به انتشار این داستان ها زده اند، یا نشر افق که حقوق انتشار آثار پل آستر را خریداری کرده، باید شاهد بیش از دوجین ترجمه های دیگر از آثار این نویسنده در بازار کتاب باشد. این اتفاق بی تردید در مورد پاموک نیز رخ خواهد داد و کشمکش میان نشرهای چشمه و ققنوس بر سر پاموک هم در هفته های آتی ادامه خواهد یافت. به هرحال بازار نشر و ترجمه در ایران، خصوصا در مورد چهره های صاحب نام و محبوب، بازاری گرم و سودآور است. این را هم مدیر نشر چشمه می داند، هم ققنوس و هم خود اورهان پاموک که خودش را از ماجرا کنار می کشد و می گوید: هیچ ناشری را به آن دیگری ترجیح نمی دهم. درباره اثر جدیدم شب های طاعون هم هر کسی به ترجمه اش علاقه مند باشد، می تواند با آژانس پاموک در لندن یا در ایران با نشر ققنوس یا چشمه تماس بگیرد.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

رضا عبداللهی/شاعر

این روزها اوضاع کاغذ برای چاپ و نشر کتاب بسامان نیست. قصد ندارم زیاد در این باره صحبت کنم چون موضوعی واضح و غیرقابل انکار است. بنابراین با حرف های من چیزی به دانسته های بقیه اضافه نمی شود. ضمن اینکه آن قدر در این باره گفته اند که هر سخن تکراری خواهد بود. با این حال عقیده دارم اگر به مشکلات نگاه جزءنگر داشته باشیم با بررسی دقیق هر مشکلی می توان از جایی شروع به حل مشکل کرد. اکنون حوزه چاپ با 2 مشکل مواجه است؛ فراوانی آثار و کمبود امکانات برای انتشار کتاب. اگر بخواهم درباره کثرت اشعار صحبت کنم، ناگزیر از اشاره به فضای بی در و پیکری هستم که هر کس با اندک سوادی می تواند در آن داعیه استاد بودن داشته باشد. ماحصل این وضع مجموعه هایی هستند که در اکثر مواقع حتی با سرمایه گذاری شاعر منتشر می شوند و با وجود اینکه تیراژ شان حتی گاه به کمتر از 100نسخه می رسد، فروش نمی روند. نتیجه این می شود که نگاه مخاطبان به هر مجموعه ای با این تصور همراه است که مشت نمونه خروار است. بر این اساس باور عمومی این است که همه این مجموعه ها بدون توجه به وزن ، نظم و لازمه های شعری با پشت سر هم چیدن کلمات شکل گرفته اند. طبیعی است که چنین باوری تا چه حد می تواند شعر را با بحران مخاطب مواجه کند. از سوی دیگر با هیچ زبانی از عزیزانی که قصد دارند نیامده، برسند نمی توان خواست که برای چاپ اثرشان منتظر باشند تا با افزایش مهارت اثری خواندنی تر ارائه دهند. حال مشکل کاغذ در چنین موقعیتی قوز بالای قوز است. این وضعیت زحمتکشان عرصه ادب و فرهنگ و آنانی را که در عرصه شعر و شاعری به واقع حرفی برای گفتن دارند، بیش از گذشته آزار می دهد.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
قربان محمدپور نسبت به نحوه اکران فیلم سینمایی دختر شیطان اعتراض کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : خبر فوری کندو نیوز روزنامه ایران

قربان محمدپور تهیه کننده و کارگردان سینما که این روز ها دختر شیطان را در اکران دارد، درباره وضعیت نمایش فیلمش به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: چهارشنبه پانزدهم خرداد که اکران نیمروز داشتیم، فروش فیلم به صد میلیون تومان رسید، اما از روز بعد که باید فروش فیلم بیشتر می شد، فروشمان نصف روز قبل شد؛ چون سانس های ما را به دیگر آثار در حال اکران دادند.

وی افزود: متأسفانه سانس های مرده و ساعت هایی که کمتر کسی به سینما می رود به دختر شیطان تعلق گرفته؛ این اجحاف در سینماهای تهران و شهرستان ها رخ داده است.

این تهیه کننده بیان کرد: متأسفانه انگار بحث پول و تجارت و درآمدزایی مهمتر از هرچیز دیگر است. به راحتی فیلم ها قربانی چنین رویکردی می شوند و انصاف و وجدان و عملکرد مثبت جایگاهی ندارد.

محمدپور اظهار کرد: فیلم دختر شیطان اثری با شرف و تمیز است که مخاطب پس از مشاهده آن کاملاً راضی از سالن بیرون می آید. چنین فیلمی باید درگیر بازی اکران شود؟!

محمدپور با اشاره اینکه به مسئولان ارشاد برای رفع مشکل اکران دختر شیطان نامه زده، گفت: در این چند روز دائما به مسئولان شورای صنفی و ارشاد نامه زدیم و اعتراض کردیم تا شاید مشکل اکران دختر شیطان حل شود، اما به جایی نرسیدیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : انصاف نیوز

خبر آنلاین نوشت :پخش نشدن تیزر فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم با این همه ستاره سینما و تلویزیون از رسانه ملی سبب شده بخش فارسی یک رسانه عربی بنویسد اسم فیلم باعث عدم پخش تیزرهایش شده است.

،دربخشی از خبر العربیه آمده است:
در حالی که ابراهیم داروغه زاده، معاون نظارت و ارزشیابی رییس سازمان سینمایی ایران برای جلوگیری از تبلیغ فیلم های سینمایی ایرانی در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خارج از این کشور، از پخش تیزرهای فیلم های دارای پروانه نمایش از صداوسیما خبر داده بود، اما آگهی تبلیغاتی یک فیلم سینمایی که نامش شباهت زیادی با شعارهایی دارد که در تجمعات 88 توسط معترضان به نتیجه انتخابات داده می شد، بدون هیچ دلیل مشخصی از پخش بازماند. غلامرضا فرجی، مسئول پخش فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم ، سه شنبه 21 خرداد 1398 (11 ژوئن 2019) از عدم پخش آگهی تبلیغاتی تلوزیونی برای این فیلم خبر داد، در حالی که این فیلم از 15 خردادماه روی پرده رفته اما هنوز مجوز پخش تبلیغات تلوزیونی آن توسط صداوسیما صادر نشده است.

او افزود: این در حالی است که فیلم به طور کامل توسط شورای بازرگانی سیما بازبینی شده و تیزر هم به آن ها ارائه شده است. قرار بود نسبت به پخش آن اقدام کنند، اما تاکنون دستوری صادر نشده است .
فرجی درباره علت تأخیر در شروع تبلیغات این فیلم نیز به خبرگزاری ایسنا اظهار کرد: پاسخ این سوال را باید از بخش بازرگانی سیما پرسید زیرا تا الان فیلم های دیگری که نمایش آن ها همزمان با ما همه با هم هستیم آغاز شده، آگهی های شان از شبکه های تلویزیونی پخش شده است. ما انتظار داشتیم آن ها همراهی بیشتری ما داشته باشند زیرا تنها محل تبلیغات ما از همین مسیر است و با توجه به تعهداتی که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بازرگانی سیما داریم تا تبلیغات فیلم ها از ماهواره ها و شبکه های خارجی پخش نشود، توقع همراهی بیشتری داشتیم .
در ادامه این سایت دلیل پخش نشدن تیزرهای فیلم ره به انتخابات 888 ربط داده و نوشته: گفتنی است، با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388 که به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد منجر شد تعداد زیادی از رای دهندگان که حامی میرحیسن موسوی بودند، به نتیجه اعلام شده اعتراض کردند. نترسید، نلرزید، ما همه با هم هستیم یکی از شعارهایی بود که در جریان همین رویداد سر داده می شد.
درحالی العربیه چنین ادعایی را مطرح کرده که این شعار بارها در این سال ها در فیلم های طنز دیگر و حتی خود رسانه ملی به شوخی گرفته شده یا فیلم آشغال های دوست داشتنی حتی با وجود مضمون سیاسی اش اکران شد.
عدم شفاف سازی رسانه ملی در موارد از این دست چنین تحلیل هایی را به همراه می آورد.

لینک خبر :‌ سینما سینما
مدیرعامل اسبق موسسه رسانه های تصویری نسبت به ترویج و عادی سازی مصرف مواد مخدر و مشروب و روابط خارج از عرف در سریال های شبکه نمایش خانگی هشدار داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: محمدرضا عباسیان در گفت و گو با ایرنا ، می گوید: مصرف مواد و مشروب و روابط خارج از عرف به شکل غیرقابل باوری در حال عادی سازی شدن است. زمانی که می گوییم اثری پروانه ساخت از وزارت ارشاد دارد یعنی نباید این مسائل را در سریال ببینیم. ای کاش حداقل بگویند پروانه ساخت از وزارت ارشاد نداریم. سازمان سینمایی در چند سال اخیر ضربه زیادی به خاطر همین مسائل خورد. باید راهکار های جدیدی انتخاب کرد و به استاندارد هایی در این حیطه رسید تا اگر اثری خلق می شود محتوای خوبی داشته باشد و بتواند به سازمان سینمایی کمک کند نه اینکه تیشه به ریشه خود بزند.
افزایش حجم محصولات شبکه نمایش خانگی و سرازیر شدن محصولات بی کیفیت سینما به چرخه انتشار در فضای شبکه نمایش خانگی، باعث افت شدید کیفیت و همچنین توزیع آثار نامطلوب شده است. مدیرعامل اسبق موسسه رسانه های تصویری که بخش عمده ای از تولیدات شبکه نمایش خانگی از مجرای آن موسسه توزیع می شود، می گوید: سینمای ایران در یک سال 100 فیلم تولید می کند. از میان این فیلم ها فقط 10 درصد پیروز گیشه هستند و 10 درصد دیگر نیز زیان ده نیستند. پس می توان گفت: 80 درصد فیلم ها گیشه خوبی نداشته و زیان ده بوده اند که اتفاقاً فیلم هایی با محتوای خوب و فاخر جزو همین 80 درصد هستند. قرار بود این فیلم های ناموفق در گیشه در سبد خرید مردم قرار بگیرد و مخاطبان برای دیدن فیلم هایی که خوب بودند، اما خوب فروش نرفتند در شبکه خانگی هزینه کنند تا این چرخه جریان داشته باشد.
وی ادامه می دهد: زمانی که ما این سبد را پر کنیم از سریال ها، انگار سعی داریم سینمای ارزشمند را زمین بزنیم و راه تنفس فیلم های سینمایی خوبی را بسته ایم که در فروش موفق نبوده اند و در شبکه نمایش خانگی می خواستند نفس بکشند.
مدیرعامل اسبق موسسه رسانه های تصویری، تأکید می کند: گفت: تولید و پخش حجم زیاد سریال خیانت به سینمای خوب و با محتواست. گفته شده است این نگاه سیاسی مدیران است و می خواهند اینگونه رقابت کنند با تلویزیون، اما من عقیده دارم انتخاب این راه یک رقابت اشتباه است. اگر سریال سازی در نمایش خانگی محدود شود، صنعت سریال سازی در ایران دچار اختلال نمی شود، چون محل پخش آن تلویزیون است، اما اگر فیلم های خوب سینما برای عرضه دچار مشکل جدی شوند، دیگر جایی در هیچ کجا ندارند.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : سینما پرس

گفتگو نیوز: حجت الاسلام احمد مازنی گفت: من سال گذشته اعلام کردم مسئله هنرمندان ایران نداشتن نظام صنفی است که این برای هنرمندان خوب نیست. در این راستا باید طرح نظام صنفی هنرمندان بوجود بیاید و امیدوارم در کمیسیون فرهنگی طرح از پیش تعیین شده آن در مجلس به تصویب برسد. نداشتن سازمان و قانون در کار شما به خود شما ربط دارد که اگر کمک و همکاری کنید ما در رفع مشکلات آن کمک خواهیم کرد.

به گزارش گفتگو نیوز به نقل از ایسنا احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در سخنانی بیان کرد: مساله هنرمندان در ایران نداشتن نظام صنفی است و این در شأن هنرمندان نیست که در سطح وزارت کار بخواهند پرونده ایجاد کنند. آنها کمتر از پزشکان نیستند که نظام جداگانه داشته باشند زیرا هنر یک شغل است. ما طرح تأسیس سازمان نظام صنفی هنر را تهیه کردیم و به وزارت ارشاد و دیگر صنوف دادیم تا آن را مطالعه کنند. اشکالاتی در طی یک سال گذشته وجود داشت و سو تفاهم هایی ایجاد شد که حاکمیت می خواهد در کار هنرمندان دخالت کند. توضیح این است که قانون نظام صنفی باید ایجاد شود و بعد خودشان رأی گیری و نماینده خواهند داشت. اشکال دوم این است که برخی منافعشان در نداشتن قانون و سازمان است که مدیران تولید در حل این مورد می توانند نقش مؤثری داشته باشند.

لینک خبر :‌ گفتگو نیوز
هجدهمین جشن مدیران تولید با تقدیر از مدیران تولید سینمایی برگزار و به داشتن سیمرغی برای این حوزه سینمایی و توجه بیشتر مسئولین به سینما اشاره شد.

به گزارش ایسنا هجدهمین جشن مدیران تولید سینمای ایران شامگاه جمعه 24 خردادماه در هتل پارسیان انقلاب با حضور هنرمندان، سینماگران و مسئولین کشوری و لشکری برگزار شد.

محمدرضا منصوری رئیس انجمن صنفی مدیران تولید سینمای ایران در ابتدای این مراسم بیان کرد: تهیه کنندگان فیلم با استفاده از منابع محدودی که در اختیار دارند به رفع نیازهای فیلم می پردازند و از آنجا که منابع تولید همواره با کمیابی مواجه است بنابر این اصلی ترین هدف یک تهیه کننده در اجرای یک پروژه استفاده بهینه از عوامل تولید است. این عوامل می توانند شامل سرمایه، نیروی انسانی و تجهیزات فنی باشد. شاید با توجه به ساختار تولید و توزیع در کشور، کسانی که سرمایه گذاری چندان به بازگشت سرمایه امیدوار نباشند اما تهیه کننده حرفه ای از مدیران تولیدی استفاده می کند که بر اساس زمان بندی پیش برود و هزینه را کاهش دهد.

منصوری همچنین گفت: در سینمای ایران یکی از دلایل مهم نبود امنیت شغلی نداشتن ساز و کار و قانونی و اجرایی از طرف دولت و همچنین نبود آئین نامه اجرایی در تشکل های صنفی است از این منظر روند درست صدور پروانه ساخت می تواند اولین قدم در جهت تأمین امنیت شعلی اصناف باشد.

تقدیر از حبیب اسماعیلی

با حضور فریدون جیرانی، فریدون صباغ زاده، علیرضا زرین دست، غلامرضا موسوی از حبیب اسماعیلی تقدیر شد.

فریدون جیرانی درباره این فیلمساز بیان کرد: حبیب اسماعیلی دومین فیلم پس از انقلاب را ساخت. او اولین فیلم مطرح پس از انقلاب را تهیه کرد و هم در آن بازی کرد.

علیرضا زرین دست نیز گفت: او همیشه حال خوبی را پشت دوربین ایجاد می کند و این حال خوب جلوی دوربین و درفیلمهای او هم به خوبی حس می شود.

حبیب اسماعیلی پس از دریافت لوح خود با بیان اینکه "خوشحالم این جشن توانسته تداوم پیدا کند" اظهار کرد: امیدوارم همه صنوف به یکپارچگی برسند. مدیر تولید به عنوان نماینده تهیه کننده باید تلاش کند بهترین برنامه ریزی برای ساخت یک فیلم به وجود بیاید.

تقدیر از محمد بانکی

در ادامه با حضور مهدی سجاده چی، مصطفی کواکبیان، کامران ملکی، محمد مهدی احمدی (مدیر کل حوزه وزارتی ارشاد) و امیر شاهین تقی خانی (سخنگوی ارتش) از محمد بانکی تجلیل شد.

مصطفی کواکبیان نماینده مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه "ما در سنگر خانه ملت درحد وسع خودمان در خدمت هنرمندان هستیم" اظهار کرد: امشب برخی گلایه ها را شنیدیم که نه در بحث کمیسیون فرهنگی بود و نه دولت. از افزایش قیمت ها گفته شد. امیدوارم بتوانیم در حد توانیم کاری انجام دهیم. بحث مبارزه با رانت خواری و سو استفاده از موقعیت های شغلی و فساد هم مطرح شد که امیدوارم در قالب هنر بتوانیم آنها را نشان دهیم و بتوانیم تأثیرات آن را در جامعه ببینیم.

کامران ملکی عضو هیئت مدیره خانه سینما نیز بیان کرد: یکی از موضوعاتی که در جشن مدیران تولید به چشم می خورد حضور هنرمندان در کنار دیگر ارگان های مملکتی از جمله ارتش، سپاه، مجلس و نهادهای دیگر است.

محمد بانکی پس از تقدیر، در سخنانی گفت: ای کاش تهیه کنندگان سینمای ایران از مدیران تولید یاد بگیرند. همه منتظر اند پول بگیرند تا مدیر باشند. من قبل اینکه بخواهم راجع به دستمزدها و پولشویی بگویم باید اشاره کنم که مشکل از طرف همان تهیه کنندگان است که امروز روی کار هستند و نمی خواهند انجمن تهیه کنندگان شکل بگیرد تا مشکل برطرف شود.
متأسفانه ما بعد از 40 سال یک انجمن مشخص نداریم در حالی که همه ادعای تهیه کنندگی دارند.

تقدیر از حبیب الهیاری

سید محمود دعایی، جمشید هاشم پور، جلال معیریان، مجتبی راعی، احمد مازنی برای تقدیر از حبیب الهیاری در جایگاه حاضر شدند.

احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در سخنانی بیان کرد: مساله هنرمندان در ایران نداشتن نظام صنفی است و این در شأن هنرمندان نیست که در سطح وزارت کار بخواهند پرونده ایجاد کنند. آنها کمتر از پزشکان نیستند که نظام جداگانه داشته باشند زیرا هنر یک شغل است. ما طرح تأسیس سازمان نظام صنفی هنر را تهیه کردیم و به وزارت ارشاد و دیگر صنوف دادیم تا آن را مطالعه کنند. اشکالاتی در طی یک سال گذشته وجود داشت و سو تفاهم هایی ایجاد شد که حاکمیت می خواهد در کار هنرمندان دخالت کند. توضیح این است که قانون نظام صنفی باید ایجاد شود و بعد خودشان رأی گیری و نماینده خواهند داشت. اشکال دوم این است که برخی منافعشان در نداشتن قانون و سازمان است که مدیران تولید در حل این مورد می توانند نقش مؤثری داشته باشند.

حبیب الهیاری که به سختی راه می رفت نیز در سخنانی با اشاره به اینکه سال گذشته دچار یک ضایعه مغزی شده بود گفت که مدیریت تولید را در کنار منوچهر محمدی یاد گرفته است . او همچنین پیشنهاد کرد که سیمرغ بلورینی برای مدیران تولید در نظر گرفته شود.

تقدیر از تقی علیقلی زاده

عزیرالله حمیدنژاد، بهمن اردلان، مجید انتظامی و منوچهر محمدی برای تجلیل از تقی علیقلی زاده در جایگاه حاضر شدند.

منوچهر محمدی درباره این هنرمند گفت: او در آثار ماندگاری نقش تهیه و تولید داشت و آثار و کتابهای ارزشمندی به نویسندگی او وجود دارد.

در این قسمت درخواست شد تا کلاسهای آموزشی برای مدیریت تولید برگزار شود.

تقدیر از آزیتا موگویی

با حضور نرگس آبیار، احترام برومند، زهرا کاوه ، گوهر خیراندیش، طیبه سیاوشی، فاطمه ذوالقدر از این هنرمند تقدیر شد.

فاطمه ذوالقدر نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار کرد: ما از حضور زنان در عرصه سینما و هنر حمایت می کنیم. سعی کردیم ارتباط خوبی هم با هنرمندان داشته باشیم. ما در مجلس برای رفع توقیف فیلمها نیز کمک کردیم.

آزیتا موگویی نیز در سخنانی عنوان کرد: خوشحالم که مقامات کشوری و لشکری حضور دارند. من از شماها خواهش دارم که وقتی جایی با ضایع شدن اهالی فرهنگ مواجه شدید از ما حمایت کنید.

تقدیر از رضا زنجانیان وفا برای فیلم 23 نفر

تقدیر از رضا زنجانیان وفا و اهدای دیپلم افتخار برای مدیریت تولید فیلم 23 نفر با حضور محمدرضا باهنر، امیر قربانی، ناصر نامجو و حسن آقاکریمی و هارون یشایائی انجام شد.

محمدرضا باهنر نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در سخنانی عنوان کرد: متأسفانه فاخر بودن فیلم با حجم گیشه هماهنگی ندارد و گاهی متضاد است و هرچه اثر زردتر باشد گیشه پرحجم تر است. نیاز به کار ویژه است تا کارهای سینمایی که روی پرده می روند ارزشمندتر باشند.

تقدیر از بهزاد هاشمی برای فیلم شبی که ماه کامل شد

در ادامه مراسم از بهزاد هاشمی با اهدای لوح تقدیر برای مدیریت تولید فیلم شبی که ماه کامل شد با حضور تورج منصوری، فریدون شهبازیان، سردار مهدی ربانی (معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح)،امیر پوردستان (رییس مرکز مطالعات راهبردی ارتش) و محمد بزرگ نیا تقدیر شد.

او پس از دریافت این لوح بیان کرد: این یک کار تیمی بود و من به نمایندگی آن را دریافت کردم.

محمد بزرگ نیا و تورج منصوری به انجمن مدیران تولید برای برگزاری این جشن و بهزاد هاشمی برای دریافت لوح تبریک گفتند.

تقدیر از حسین هادیان فر برای فیلم متری شیش و نیم

از حسین هادیان فر برای مدیریت تولید فیلم سینمایی متری شیش و نیم با با حضور علی مطهری، محمدمهدی عسگرپور، علی قائم مقامی، محمدرضا منصوری تقدیر شد.

علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در سخنانی اظهار کرد: من این فیلم را دیده ام و بازیگران به خوبی در آن ایفای نقش کرده بودند.

او همچنین افزود: غیر از فیلمهای تاریخی و طنز که نیاز جامعه است سوژه دیگر فیلمها باید درباره مسائل جامعه باشد اما سوژه هایی نباشد که مربوط به درصد کمی از جامعه باشند بلکه گریبان گیر درصد زیادی از افراد جامعه باشد تا در زمان مجوز هم دچار مشکل نشود. اگر بخواهیم یک معضل اجتماعی را حل کنیم ارزشمند است. سینما صرفاً سرگرمی نیست و شاید یک فیلم اثرش از دهها کتاب بیشتر باشد.

عسگرپور نیز در بین سخنانش به این نکته اشاره کرد که امیدوارم نماینده های مجلس بیشتر فیلم ببینند.

در پایان مراسم نیز توضیحاتی درباره اینکه هنرمندان می توانند به عنوان سفیر فرهنگی همکاری کنند و همچنین بازرس نامحسوس ترافیکی باشند بیان شد.

در این مراسم که اجرای آن را پژمان بازغی برعهده داشت و دبیر آن علی قائم مقامی بود می توان از حاضران آن می توان از سید جمال ساداتیان، مهرداد فرید، محمد حسین قاسمی، پرویز آبنار، کامبوزیا پرتوی،، رضا ناجی، سید مسعود اطیابی، مسعود مددی، رضا مقصودی، محمد رحمانیان، محمد متوسلانی، سعید خانی، جمشید هاشم پور، سعید سهیلی، جهانگیر الماسی و...نام برد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تبلیغ در فضای مجازی موضوعی جدید نیست، اما به تازگی انتشار تصاویری نامتعارف از انجام عمل جراحی یا نحوه مصرف دارو سقط جنین به معضلی حاد تبدیل شده است.

به گزارش مشرق، مدتی می شود که فضای مجازی به جولانگاهی برای تبلیغات محصولات و خدمات نامتعارف تبدیل شده است و متاسفانه هر روز شاهد اتفاقاتی عجیب تر از روز گذشته هستیم؛ جراحی بینی، سفید کردن دندان ، لاغری 10 روزه و حالا تبلیغات برای سقط جنین! تبلیغات جراحی های رنگارنگ که ممکن است به قیمت آسیب جدی برای بیمار تمام شود.

بیشتر بخوانید: تبلیغ سقط جنین در سینماها با مجوز وزارت ارشاد
تبلیغات آزادانه سقط جنین در فضای مجازی! +عکس

اعمالی غیر قانونی که روزگاری عده ای از صحبت درباره آن ها شرم داشتند و حتی گاهی آن را کتمان می کردند، امروز به افتخارات و محل درآمد برخی تبدیل شده است؛ تصاویر خط قرمزی که امروزه بدون فیلتر و تنها برای تبلیغات برخی پزشکان در صفحات مجازی منتشر می شوند.

استفاده های مخرب از فضای مجازی به تبلیغات ختم نمی شود و به تازگی شاهد ارائه آموزش هایی هستیم که به یقین اثرات مخرب فردی و اجتماعی آن غیر قابل تصور خواهد بود؛ در کنار صفحات فروش و آموزش استفاده از مواد مخدر حالا کم کم سر و کله صفحات فروش قرص و آموزش سقط جنین پیدا شده است؛ ارائه آموزش های نامناسب پزشکی به طور قطع به اندازه آموزش ساخت دینامیت در منزل یا آموزش کاشت و پرورش ماریجوانا در گلدان های زینتی خطرناک خواهد بود.

به هیچ وجه ارزش و اهمیت پزشکانی را که دغدغه ای جز خدمت به مردم دارند را زیر سوال نمی بریم، اما دیدن اسامی پزشکان با پیش وند متخصص و فوق تخصص عذاب آور است. مگر در همه دنیا پزشکان بعد از فارغ التحصیلی سوگند نامه بقرات را بر زبان نمی آورند که به خداوند متعال قسم یاد می کنم که نسبت به معلم و استاد نهایت قدردانی و ازخودگذشتگی را انجام دهم، نهایت تلاش و تخصص خور را در جهت کمک به بیماران و جلوگیری از آسیب آن ها به کار بگیرم، به اتانازی (به مرگی) و سقط جنین هیچ کسی کمک نکنم.

ختم شدن بخشی از تصاویر منتشر شده به یک مامای مازندرانی

ناهید خداکرمی رئیس انجمن مامایی، درباره تبلیغات نامتعارف یکی از متخصصان مامایی اظهار کرد: تبلیغات غیرمعمول در حوزه پزشکی به معضلی جدی تبدیل شده، به طوری که طی بخشنامه ای کمیته ای جداگانه در نظام پزشکی برای رسیدگی به این تبلیغات های غیرمجاز به خصوص فضای مجازی در نظر گرفته شده است.

وی ادامه داد: متاسفانه تا به امروز کنترل مناسبی در این حوزه وجود نداشته است و امیدوار هستیم به زودی شاهد بهبود این وضعیت باشیم.

خداکرمی درباره تصاویر منتشر شده از تبلیغات نامتعارف یک متخصص مامایی، اظهار کرد: اغلب تصاویر منتشر شده از این تبلیغات غیر معمول به یکی از متخصصان این حوزه در استان مازندران مربوط بوده، این پزشک با استفاده از فضای مجازی و تنها برای تبلیغات اقدام به انتشار و پخش تصاویر نامتعارفی از این حوزه می کرده است.

رئیس انجمن مامایی با تاکید بر محکومیت این پزشک اظهار کرد: بدون شک با متخلفان این حوزه از جمله همین پزشک برخوردهایی جدی انجام خواهد شد، به طور معمول در ابتدا به صورت تذکر کتبی به پزشک های متخلف اخطار داده می شود و در صورتی که شرایط حاد باشد یا شخص خاطی توجهی به اخطارها نکنند، پروانه طبابت باطل خواهد شد و به مراجع انتظامی معرفی می شوند.

وی ادامه داد: رسیدگی به شکایات مختلف در حوزه فضای مجازی و محکومیت متخلفان، نیاز به دقت بیشتری دارد چرا که در برخی موارد اثبات صحت و سقم تخلف و شناسایی فرد خاطی کمی دشوار است.

توجه ویژه معاونت درمان دانشگاه ها علوم پزشکی به تخلفات تبلیغاتی

خداکرمی با تاکید بر توجه معاونین درمان دانشگاه ها برای جلوگیری از فعالیت تبلیغاتی غیرمجاز پزشکان، بیان کرد: توجه داشته باشید که تبلیغات گمراه کننده نه تنها در بین پزشکان بلکه در همه صنوف وجود دارند که به طوری همه روزه شاهد تبلیغات گسترده ای از بخش هایی مثل موسسات مالی و مواردی از این قبیل هستیم.

رئیس انجمن مامایی تشریح کرد: به طور کلی در هر بازاری که تقاضا بیشتر باشد، مشکلات و موارد غیرقانونی بیشتر دیده می شود؛ باید علاوه بر برخورد با تبلیغات غیرقانونی به دنبال مدیریت فرهنگی و اجتماعی در این گونه حوزه ها باشیم، بدون شک اگر این دسته فعالیت های فرهنگی به درستی انجام شوند شاهد این حجم از جراحی های زیبایی در سطح کشور نخواهیم بود.

وی افزود: بدون شک مراجعه به پزشکان و متخصصان حوزه زیبایی کمترین میزان خطا و عوارض را برای بیماران به همراه دارد، اما افزایش غیرمعمول تقاضا برای جراحی های زیبایی باعث شده است تا افراد غیرمتخصص به این حوزه ورود پیدا کنند و این امر باعث ایجاد آسیب های جدی و حتی نقص در آن ها می شود؛ در موارد غیرقانونی نهاد و سازمانی برای مدیریت آن ها وجود ندارد و به طورمعمول افراد آسیب دیده برای شکایت به دادگاه ها مراجعه می کنند، اما مشکلی از این افراد حل نخواهد کرد.

خداکرمی گفت: سازمان نظام پزشکی کشور به طور جدی با متخلفان تبلیغاتی برخورد خواهد کرد به خصوص اگر این تبلیغات گمراه کننده در حوزه های پرخطری مثل سقط جنین و انجام عمل های تناسلی باشد.

رئیس انجمن مامایی گفت: متقاضیان انجام چنین جراحی هایی هم باید به محل انجام جراحی و هم به پزشک توجه کنند؛ گاهی تبلیغات مراکز غیرمجاز می تواند شما را به مراجعه به این مراکز ترقیب کرده و در نهایت هزینه سنگینی را چه از نظر جسمی و چه از نظر مالی به شما تحمیل کند.

وی یادآوری کرد: پزشک خاطی در استان مازندران محکوم شده و پروانه کسب او باطل شده است، بعد از بررسی کامل مراجع انتظامی به تخلفات او رسیدگی خواهند کرد.

چشم انتظار برخوردی مناسب با افراد متخلف ماندیم

مدتی می شود که تبلیغات عجیب برخی پزشکان بیش از گذشته به چشم می خورد؛ سازمان نظام پزشکی خود را متولی این امر معرفی کرده است و همه مسئولان بر ضرورت برخورد با این متخلفان تاکید دارند.

مدتی پیش ایرج فاضل رئیس سازمان نظام پزشکی در نشستی خبری گفت: دادگاه نظام پزشکی قابلیت برخورد با تبلیغات پزشکی را دارد و در صورت مشاهده هرگونه تخلفی، سازمان نظام پزشکی بدون هیچ اغماضی برخورد می کند و مجازات برخورد با تبلیغات پزشکی از تذکر تا محرومیت از فعالیت بر اساس قانون است.

بدون شک این چند مدت فرصت مناسبی بود تا برای یک بار هم که شده، معنای واژه برخورد قاطع و بدون اغماض را در عمل ببینیم؛ خوشبختانه وقاحت این افراد متخلف و هشتگ های که زیر پست هایشان درج می کنند باعث شده است تا با یک جست وجوی ساده در اینترنت بتوانید همه آن ها را بشناسید. سازش نهادهای انتظامی و نظارتی با این افراد باعث شده است تا بی هیچ ترسی به انجام این کار ادامه دهند.

ابتدای کار فقط حرف از تبلیغات در میان بود که با انجام تخلف برای پزشک و خطر برای بیمار همراه است، اما حالا شاهد آموزش این مسائل هستیم، زمانی که حرف از آموزش می زنیم به معنای بارها و بارها تکرار این اشتباه است، به معنای خطری است که نفر به نفر بین مردم این کشور پخش می شود؛ این آموزش ها بدون شک هزاران بار خطرناک تر از تبلیغات است؛ در شرایطی که یکی از بزرگترین افتخارات جامعه پزشکی کشورمان رفع مشکل باروری و بچه دار شدن افراد بیمار است؛ مال دوستی برخی از افراد پزشک نما ممکن است حسرت تولد نوزادی را بر دل چند نفر باقی بگذارد.

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
مجتبی فرآورده تهیه کننده سینما ضمن اشاره به تولیدات نمایشی اخیر تلویزیون و فیلم های سینمایی از ترسیم جامعه ای پُر از زشتی و پلشتی در این آثار انتقاد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : سینما پرس بولتن نیوز

به گزارش خبرنگار مهر ، مجتبی فرآورده تهیه کننده باسابقه سینما در یادداشتی به انتقاد از فیلم ها و سریال های اخیر پخش شده از سینما و تلویزیون پرداخت و مدیران و هنرمندان را در این زمینه مورد سوال قرار داد.

متن یادداشت تهیه کننده فیلم های سینمایی ملک سلیمان و 23 نفر با عنوان حکمت؛ گمشده سینما و تلویزیون که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است را در ادامه می خوانید؛

مخاطبان امروز سینما و تلویزیون، بیش از گذشته تحت تاثیر برنامه های درام قرار دارند و درام به یکی از ابزارهای عمده اطلاع رسانی و یکی از شیوه های مسلط تفکر درباره زندگی و موقعیت های آن و یک ترفند مهم برای انتقال اندیشه بدل شده است. در جهان مدرن، درام است که پی ریزی عمده الگوهای نقش پذیری جامعه، رفتارهای اجتماعی، ارزش ها و خواست ها را شکل می دهد.

در چنین شرایطی، بایسته است که آثار نمایشی سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی را بررسی کنیم که چه مسیری را پی گرفته، و چه ارزش ها و هنجارهایی را در جامعه ایرانی نهادینه می کنند.

آنانی که گمان می برند سریال ها و فیلم های پُر محتوایی برای مخاطبان تولید کرده اند بد نیست بدانند که در واقع اندکی ویتامین را در بیست لیتر آب حل کرده و به خورد مخاطب داده اند. شاید اندکی از آن ویتامین باشد، اما مابقی آب است، آب! پُرمحتواترین ماه، ماه رمضان است اما مدیران محترم فرهنگی ما بی محتواترین و بی خاصیت ترین سریال ها و فیلم ها را در این ایام روانه آنتن و اکران می کنند. در ماهی که ماه رحمت است و بخشایش و خداوند شیاطین را به قُل و زنجیر می کشد تا آدمیان انسانیت خود را باز یابند و خویشتن خویش را با اوصاف و اخلاق انسانی بیارایند، با نمایش آثار تولیدی خود از طریق صفحه تلویزیون و پرده سینما روزنه ای می گشایند برای ترویج خشونت و انتقام و لودگی تا با ترسیم فضایی مملو از عصبیت و ابتذال، روح و روان مردم جامعه را به اسارت بگیرند و بجای ارائه تصویری از زندگی که سیری است عمودی از زمین به آسمان، با نمایش صِرف زنده بودن که حرکتی است افقی از گهواره تا گور، جامعه را به سمت خمودی و افسردگی، و سرخوشی و سرمستی سوق دهند. آیا ارائه تصویر فضای امید و مثبت و رفیع، از آثار نمایشی رخت بربسته و تلویزیون و سینمای ما با هر هنجاری بیگانه شده است؟

حیرانی مدیران محترم فرهنگی و سازندگان محترم آثار از عدم شناخت نیازهای حقیقی جامعه و پرداختن صِرف به نیازهای واقعی ولی کاذب جامعه، در فضایی که هیچ نشانی از تفکر و تعقل از تبعات آثار نمایشی ندارند سبب شده تا طیف گسترده ای از عواطف و احساسات انسانی در آثار نمایشی مورد غفلت واقع شود و زیبایی، آرامش، متانت، مناعت طبع، مِهر و مَحبت، رحمانیت و رحیمیت، امید به زندگی و... در آثار نمایشی سینما و تلویزیون جایگاهی نداشته باشد.

آیا باور کنیم تلاش مدیران محترم فرهنگی و سازندگان محترم این آثار بی مایه، ارضاء قشر خاکستری و بی درد جامعه است و تعالی انسان برای آنان معنی و مفهمومی ندارد؟

مدیران محترم فرهنگی کشور آیا نمی دانند درد جامعه و گوهر گمشده این مرز و بوم فقدان فضایی صحیح در سپهر فکری و فرهنگی این جامعه است؟ آیا نمی دانند معضلات مختلف درحوزههای گوناگون بیانگر عدم تبیین، و فقدان راهبرد و عدم ترسیم و رویکرد صحیح فرهنگی و اصلاح چارچوبهای فکری، فرهنگی و هنری است؟

اگر اصرارمان بر این باشد که جامعه ای ترسیم کنیم پُر از زشتی و پلشتی، میل به زیباخویی و زیباجویی و انسانیت در مردمان آن جامعه خواهد مُرد. نشانه های ناهنجاری های روزمره در کوچه و خیابان و خانواده ها را نمی بینید؟ اگر بر این امر واقفند، چرا آثار سینمایی و تلویزیونی جامعه ایران لبریز است از نمایش قتل، عصبیت، خشونت، خیانت، ترویج حرام، ناهنجاریهای اجتمایی، و نمایش بی حیایی و ابتذال؟

آنانی که گمان می برند سریال ها و فیلم های پُر محتوایی برای مخاطبان تولید کرده اند بد نیست بدانند که در واقع اندکی ویتامین را در بیست لیتر آب حل کرده و به خورد مخاطب داده اند. شاید اندکی از آن ویتامین باشد، اما مابقی آب است، آب! وقتی که در آثار نمایشی، جامعهای ترسیم می کنیم بدون آرمان و خواستگاه، چگونه باید خلاءهای این جامعه نمایان شود؟ نمایش پُر تعداد ناهنجاری ها و زشتی ها و پلشتی های جامعه، ما را به فکر وا نمی دارد که بفهمیم چقدر فرهنگ جامعه ایرانی جمود و ایستا و تهی است و فاقد تفکر و اندیشه و آینده نگری؟ مگر جز این است که آدم های کوچک به یکدیگر می پردازند و آدم های متوسط به وقایع و آدم های بزرگ به ایده ها و آرمان ها؟

سازندگان محترم آثار و به تبع آن مدیران محترم فرهنگی به تغییرات ظرفیت فرهنگی جامعه که در خلال زمان گوناگون است توجهی نمی کنند و تلاش و کوششی در جهت ارتقای فرهنگ جامعه صورت نمی دهند، بلکه بجای نمایش راه برون رفت از وضع موجود و ارائه تصویر مصادیق ارتقاء جامعه به سوی صلاح و رستگاری، به صورت مداوم زشتی های جامعه را تصویر می کنند. کدام جامعه فرهنگی را سراغ دارید که در به رخ کشیدن زشتی ها و پلشتی های جامعه خود این مقدار اصرار بورزد؟ این کلام نبی مکرم اسلام را سرلوحه آثارمان کنیم که فرمود: دل آدمی گونه ای ساخته شده که با خوبی ها آرام می گیرد و بدی ها و زشتی ها مضطربش می کند.

اگر اصرارمان بر این باشد که جامعه ای ترسیم کنیم پُر از زشتی و پلشتی، میل به زیباخویی و زیباجویی و انسانیت در مردمان آن جامعه خواهد مُرد. نشانه های ناهنجاری های روزمره در کوچه و خیابان و خانواده ها را نمی بینید؟

کد خبر 4640963

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
سینماپرس: تعدادی از سینماگران و کارشناسان در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها ، ضمن تأکید بر غرب زدگی مفرط در سینمای کشور، انتقاد جدی خود را نسبت به بی تفاوتی مسئولان فرهنگی در قبال اظهارنظرهای برخی هنرمندان ابراز داشتند و تأکید کردند قوه قضائیه باید برخوردی جدی و قاطع با همه سلبریتی ها داشته باشد و قانونی باید تدوین شود تا آن ها حق هیچ گونه اظهارنظری به غیر مسائل هنری را نداشته باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : فرهنگ سدید

به گزارش سینماپرس طی سال های اخیر و با گسترش روز به روز فضای مجازی برخی افراد که به واسطه حرفه شان محبوبیت و شهرتی به هم زده بودند سعی در دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بیشتر کردند؛ از بازیگران سینما و تلویزیون گرفته تا فوتبالیست ها و...!

شاید تا اینجای کار به خودی خود اتفاق بدی رخ نداده باشد اما آنچه حائز اهمیت است اینکه طی سال های اخیر برخی از این چهره های مشهور که به سلبریتی معروف هستند با برخی اظهارنظرهای جنجالی حتی بر ضد انقلاب و حکومت خون مردم را جوش آوردند!

مهناز افشار، تهمینه میلانی، حمید فرخ نژاد، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مهراب قاسم خانی و... از جمله افرادی هستند که در فضای مجازی فعالیت های زیادی دارند و برخی اظهارنظرهای شان با انتقاد مردم انقلابی و مومن کشور روبرو شده است!

از به اشتراک گذاشتن صحنه رقاصی دختران جوان در صفحه شخصی اینستاگرام فرخ نژاد گرفته تا انتقادات تند افراد بسیاری از وضعیت کشور در مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی و...!

اما در ان اواخر مهناز افشار به خاطر انتشار یک توئیت به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و پرونده قضایی برای او تشکیل شده است. افشار همچنین ممنوع الخروج شده و باید درباره اظهار نظرهای اخیرش در فضای مجازی پاسخگو باشد؛ مردم در فضای مجازی با هشتگ های #مهناز_افشار_را_محاکمه_کنید #بازداشت_مهناز_افشار و... خواهان برخورد جدی دستگاه قضایی با سلبریتی هایی شدند که دانسته و نداسته در هر مسأله ای خود را استاد می پندارند و در هر موضوعی ولو اینکه هیچ ارتباطی با شغل و تحصیلات آن ها ندارد دخالت می کنند.!

مردم و هنرمندان اینک خواهان برخورد جدی با سینماگرانی هستند که به واسطه انقلاب اسلامی مشهور شده اند و حالا به وسیله های مختلف می خواهند این نظام را تضعیف کنند. در همین رابطه 10 تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور آقایان: پرویز فارسیجانی، محمدرضا اسلاملو، علی مهام، محمد قهرمانی، سیدسعید سیدزاده، حسین مسافرآستانه، حبیب الله بهمنی، علیرضا سربخش، محمدحسین نیرومند و محسن علی اکبری با ما به گفتگو پرداختند که ماحصل نظرات آن برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

فارسیجانی: قوه قضائیه باید با سلبریتی هایی که علیه قوانین و موازین فرهنگی و قانونی فعالیت می کنند برخورد کند/ سلبریتی ها تخریب گر فرهنگ و هنر کشور شدند!

پرویز فارسیجانی تهیه کننده سینما و تلویزیون و کارشناس فرهنگی در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها گفت: قوه قضائیه باید با سلبریتی هایی که علیه قوانین و موازین فرهنگی و قانونی کشور فعالیت می کنند برخورد قاطع کند، آن ها ناهنجاری های بی شماری را به وجود آورده اند که یکی از دلایل عمده این اتفاق فقدان مقررات مدون علیه چنین رفتارهایی است. بنده معتقدم ضعف قانونی باعث سوء استفاده سلبریتی ها شده و در کنار آن مدیریت بد هم این موضوع را مضاعف کرده چرا که مدیران می توانند راهکار موثر و جدی در این حوزه طراحی کنند و نظارت و هدایتی جدی بر عملکرد سلبریتی ها داشته باشند. سلبریتی ها در عمل تخریب گر فرهنگ و هنر کشورند و این برخلاف ادعایی است که دارند. سلبریتی ها مدعی اخلاق و خدمتگذاری به مردم هستند در صورتی که به هیچ عنوان خروجی اعمال و رفتارشان گواه این مدعا نیست.

اسلاملو: پدیده سلبریتی یکی از سوغات های شوم سینمای غرب است/ دچار غرب زدگی مفرط در سینما شده ایم!

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما و کارشناس فرهنگی نیز در این باره اظهار داشت: پدیده سلبریتی یکی از سوغات های شوم سینمای غرب است؛ سینمای غرب اگر 5 کلیت داشته باشد یکی از آن ها همین پدیده است؛ مهد سلبریتی ها غرب است و زندگی های شان سرشار از لهو و لعب! این جور پدیده ها نشأت گرفته از غفلت است و بس! بنده معتقدم ما در سینمای کشورمان باید اصول دیگری را ترسیم کنیم. ما باید مانیفست و اساسنامه جدی و روشنی برای سینمای مان داشته باشیم. همانطور که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی قانون اساسی خودمان را نوشتیم باید در سینما و حوزه فرهنگ هم بر اساس اهداف و آرمان های کشور مانیفستی تعیین کنیم و از تقلید و کپی برداری نعل به نعل و کورکورانه دست بردایم.

مهام: مسئولان وزارت ارشاد و قوه قضائیه میدان را باز گذاشتند تا سلبریتی ها هر کاری می خواهند بکنند

علی مهام تهیه کننده سینما و تلویزیون در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها گفت: بنده معتقدم در چالش مهم سلبریتی محوری در سینمای کشور سلبریتی ها مقصر اصلی ماجرا نیستند، مسئولان وزارت ارشاد و قوه قضائیه میدان را باز گذاشتند تا سلبریتی ها هر کاری می خواهند بکنند و از این رو آن ها مقصر این ماجرا هستند. اغلب سلبریتی ها آدم های ترسو و بی سوادی هستند که باید با قوه قهریه با آن ها برخورد شود؛ اینکه شخصی به عنوان بازیگر مطرح شده و احیاناً جوایزی هم گرفته است دلیلی بر باسواد بودنش نیست.

قهرمانی: برخی از سلبریتی ها پیاده نظام دشمن شده اند/ دستگاه قضایی باید به طور قاطع با این افراد برخورد کند

محمد قهرمانی تهیه کننده سینما نیز در این باره گفت: برخی از سلبریتی ها پیاده نظام دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند؛ ما بعد از انقلاب اسلامی با دشمنی های زیادی مواجه شدیم که در رأس آن ها آمریکا قرار داشت، ما با یک جنگ همه جانبه از سوی آن ها روبرو بودیم که یکی از بخش های پازل این جنگ، جنگ فرهنگی بود و امروزه دشمنان توانسته اند با به کارگیری سلبریتی ها به برخی خواسته های خود در حوزه جنگ فرهنگی دست یابند. در این جنگ فرهنگی همه در مسیر یک فلش هستند و آن مخالفت با جمهوری اسلامی ایران است؛ دشمنان ما با برنامه ریزی طی این سال ها یارگیری های زیادی انجام داده و برای خودشان سربازانی در دل نظام دارند.

سیدزاده: بی بندوباری فرهنگی واژه سلبریتی را به وجود آورده است/ اگر مسئولان فهیم سکان مدیریت فرهنگی را در دست بگیرند شاهد این اتفاقات شوم نخواهیم بود

سیدسعید سیدزاده تهیه کننده سینما در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها گفت: مشکل عمده ما این است که حوزه فرهنگ در کشورمان به حال خود راها شده و آدم های بی فرهنگی که لیاقت صدارت و ریاست بر این حوزه را ندارند به عنوان مدیر اداره حوزه فرهنگی را در دست دارند، حضور این مدیران نالایق بی بندوباری شدیدی در حوزه فرهنگ به وجود آورده و این بی بندوباری فرهنگی واژه چندش آور سلبریتی را در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده است. این قبیل واژه های چندش آور شایسته فرهنگ ایرانی-اسلامی نیست؛ کسانی که هرچه دارند از این انقلاب است فقط به دلیل بی بندوباری فرهنگی مفرطی که در کشور وجود دارد دچار این اتفاقات می شوند. بنده معتقدم مشکل از این به اصطلاح سلبریتی ها نیست، مشکل ما مسئولان فرهنگی نظام هستند که نه خودشان درست سرجای شان قرار دارند و نه آدم های نوپایی که به آن ها بال و پر داده اند درست سرجای خود هستند!

مسافرآستانه: نباید به سلبریتی ها اهمیت داد و آن ها را بزرگ کرد/ نظر این افراد غیرتخصصی است و از آن سوء استفاده های فراوانی می شود

حسین مسافرآستانه کارشناس فرهنگی در رابطه با این مسأله اظهار داشت: بنده معتقدم نباید به سلبریتی ها اهمیت داد و آن ها را بزرگ کرد، متأسفانه طی سال های اخیر ما شاهد هستیم که برخی از مردم و رسانه ها مرتب در مورد اظهارنظر سلبریتی ها واکنش نشان می دهند، اظهارنظرهایی بی ارزش که بدون هیچ گونه دانش و سوادی مطرح شده و این باعث می شود که آن ها خود را بسیار مهم و بزرگ فرض کنند و روز به روز به دامنه فعالیت های شان وسعت ببخشند. نباید به سلبریتی ها بیش از حد بها داد و آن ها را بزرگ کرد؛ اهمیت دادن به این افراد به هیچ عنوان به صلاح جامعه و کشور نیست. آن ها می توانند در حد معمول که سایر مردم در خصوص مسائل اجتماعی دخالت دارند در این امور دخالت کنند و نباید به آن ها اجازه داد که بیش از این کاری انجام دهند.

بهمنی: قانون برای مردم عادی و سلبریتی ها باید به صورت یکسان اجرا شود/ دادستانی با متخلفان در فضای مجازی به صورت ویژه برخورد کند

حبیب الله بهمنی کارگردان سینما در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها گفت: قانون برای مردم عادی و سلبریتی ها باید به صورت یکسان اجرا شود و مسئولان قضایی نباید هیچ تفاوتی در مواجه با سلبریتی ها قائل شوند، سلبریتی ها باید بدانند به واسطه انقلاب اسلامی و از طریق رسانه های جمهوری اسلامی ایران مشهور شده اند و نباید علیه آن حرکت تخریبی انجام دهند. سلبریتی ها به واسطه شهرت شان قطعاً دنبال کنندگان بیشتری در فضای مجازی دارند و از این رو باید هوشیار باشند به نفع جامعه، حکومت و روابط اجتماعی مردم قدم بردارند و خواسته یا ناخواسته کاری نکنند که رفتار و کلام آن ها باعث ایجاد تشتت در کشور شود. این دسته افراد باید به واسطه فرهنگی و هنری بودن شان جریان سازنده مثبتی را در کشور ایجاد کنند.

سربخش: مسئولان باید جلوی اظهارنظرهای غیرکارشناسی سلبریتی ها را بگیرند/ فضای مجازی به حال خود رها شده است!

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در این باره گفت: مسئولان فرهنگی و قضایی باید جلوی اظهارنظرهای غیرکارشناسی سلبریتی ها را بگیرند و نگذارند که آن ها در جامعه به عنوان یک مرجع رسانه ای معرفی شوند. اینکه مثلا فلان هنرپیشه راجع به مسائل و مشکلات مردم صحبت می کند و وارد مسائل سیاسی و امنیتی می شود چه معنایی دارد؟ آیا این اظهارنظرهای بدون تحقیقات که باعث تهییج کردن عده ای در جهت برخی اهداف خاص می شود به نفع کشور است؟ بنده تأکید می کنم که سلبریتی ها باید پاسخگوی عملکرد خود باشند، آن ها باید بدانند به جز در چارچوب خاص حرفه خود نباید در هیچ مسأله دیگری دخالت کنند.

نیرومند: رسانه ملی و نشریات با حمایت بی دلیل، سلبریتی ها را نزد افکارعمومی بزرگ کرده اند/ سلبریتی ها نباید در حاشیه ای امن قرار گیرند

محمدحسین نیرومند مدیرعامل پیشین انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها گفت: متأسفانه سیستم فرهنگی کشور طی سالیان متمادی به افرادی که ظرفیت های لازم را نداشته اند بهای بسیار داده و باعث شده تا آن ها خود را مهم فرض کنند، رسانه ملی و نشریات با حمایت های بی دلیل از سلبریتی ها آن ها را نزد افکارعمومی بزرگ جلوه داده اند و کاری کرده اند تا این افراد خود را در هر زمینه ای متخصص بدانند و در هر حوزه ای بدون دانش و مطالعه و سواد کافی اظهارنظر کنند که این اتفاق قطعا به نفع جامعه نیست. وقتی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به هر مناسبتی از سلبریتی ها دعوت می کند و آن ها مهمترین تریبون رسانه ای کشور را در اختیار دارند، ناخودآگاه بزرگ و مهم جلوه می کنند. از این رو مشکل اصلی به سیستم فرهنگی بازمی گردد که متأسفانه متوجه این اتفاقات نیست. مسئولان فرهنگی ما در همین رسانه ملی با بال و پر دادن بیش از حد به سلبریتی ها کاری می کنند که افکار و اهداف نسل جوان کشور نیز دچار خدشه شود به نحوی که بسیاری از جوانان که جویای نام و شهرت هستند به جای اینکه در پی کسب دانش و علم بروند ترجیح می دهند بازیگر یا فوتبالیست شوند و یک شبه ره صد ساله موفقیت و مشهور شدن را طی کنند!

علی اکبری: سلبریتی ها مسیر انقلاب اسلامی را به کلی فراموش کرده اند/ کسانی که شهرت و محبوبیت شان را مدیون نظام هستند باید به آن وفادار باشند

محسن علی اکبری تهیه کننده سینما و تلویزیون نیز در پی انتقاد افکارعمومی از چالشی به نام سلبریتی ها گفت: سلبریتی ها مسیر انقلاب اسلامی را به کلی فراموش کرده اند، آن ها نمی توانند جای مردم تصمیم بگیرند و حکم دهند، حرکات آن ها شبیه حرکات و رفتار چهره های قبل از انقلاب اسلامی در سینما است، این انقلاب برگرفته از اخلاق اسلامی است و سلبریتی ها باید بدانند بر اساس اخلاق اسلامی نباید حکم صادر کنند و در هر موضوعی که هیچ دانش و تخصصی در آن ندارند وارد شوند و اظهارنظر نمایند. بنده به عنوان فردی که طی 40 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی کرده ام در سینما و تلویزیون و به طورکل حوزه فرهنگ و هنر، فرهنگ اسلامی را رواج دهم نمی توانم این رفتارهای عجیب برخی سلبریتی ها را هضم کنم. این فرهنگ سلبریتی محوری فرهنگی طاغوتی است که در دوران رژیم ستم شاهی در سینمای کشور رواج داشت. ما انقلاب کردیم که همه عادات و فرهنگ های دوران رژیم ستم شاهی را فراموش کنیم، اصلاً یکی از دلایل اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی که به اذعان بسیاری از متخصصان انقلابی فرهنگی بود تغییر وضعیت در عرصه فرهنگ و هنر و سینما و تلویزیون بود. حالا چه شده که پس از این همه سال دوباره همان فرهنگ منحوس دوران طاغوت در حوزه فرهنگ و هنر رواج پیدا کرده است؟

لینک خبر :‌ سینما پرس
نیما جاویدی در سال 92 ملبورن را به عنوان اولین فیلم بلند سینمایی اش ساخت که در آن زمان با توجه به موفقیت این فیلم در جشنواره های جهانی با نقد های تند منتقدان ایرانی از جمله نگارنده روبه رو شد، او پنج سال هیچ فعالیت سینمایی انجام نداد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سرخ پوست دومین فیلم جاویدی است که این روز ها اکران شده و نشان می دهد فیلمساز ما در این پنج سال وقت خود را به پژوهش سینمایی، مطالعه و فیلم دیدن گذرانده است.
زمانی که این فیلم را روی پرده سینما می بینید جذب آن می شوید، همین عنصرِ جذب شدن و چشم بر پرده سینما دوختن و گذر زمان را نفهمیدن برای یک فیلم چیز کمی نیست آن هم در این وانفسای ابتذال سینمای ایران. سرخ پوست اغلب عناصرِ ساختاری را به درستی رعایت کرده و استفاده از این عناصر در بعضی از سکانس ها فراتر از استاندارد های مرسومِ سینمای ایران است. نیما جاویدی فیلمی برای پرده سینما ساخته که به اصطلاح کمتر لَق می زند؛ فیلمی که به مخاطب توهین نمی کند بلکه باعث ارتقای سطح سلیقه مخاطب در محتوا و ساختار می شود. مخاطب از سینما چه توقعی دارد؟ ایده، قصه، نوعِ روایت، شخصیت پردازی و کارگردانی؛ تمامی این عناصر در دومین فیلمِ نیما جاویدی به درستی جا گرفته و مشخص است سینما مسئله و دغدغه فیلمساز است. درباره فیلمنامه نکته این است که فیلمساز جوانِ ما در قصه گویی به دنبال خرده پیرنگ نرفته است بلکه قصه بر اساس خطی مستقیم به دور از حاشیه جلو می رود. شخصیت اول هسته مرکزی فیلم است. نعمت جاهد به عنوان یک نظامی و رئیس زندان در دهه 30 به درستی شکل می گیرد؛ شخصیتی که تمام و کمال است، ادا درنمی آورد، پرداخت به چنین شخصیتی و به وجودآوردن آن در سینما کار دشواری است؛ شخصیتی که در نگاهِ اول خنثی به نظر می رسد، اما بسیار کنش مند و باهوش است. نعمت جاهد دارای هویت و نشانه های شخصیتی است، در هیچ نمایی از فیلم فریاد های نظامی نمی کشد، با سربازهایش با آرامش حرف می زند، اما نعمت جاهد از درون کوهِ آتشفشان است و نما به نما در حال فوران شدن. در سکانس اول از سرهنگ مدبر می شنویم که به جاهد می گوید تو سرگرد با لیاقتی هستی که می توانی ترفیع بگیری، سکانس بعد جاهد به پستوی دفترش می رود و در خلوتی یک نفره خوشحالی می کند. تضاد حسی جاهد در این سکانس تبدیل به تغییری بکر می شود و در ادامه کنترلِ حس توسط جاهد برای مخاطب باورپذیر می شود. روند شخصیتی جاهد نما به نما ذره ای افت نمی کند، حتی نگاه عاشقانه اش به مددکار هم در هاله ای از ابهام می ماند. بو کردنِ مدادِ مددکار و پخش صدای آهنگ در راهرو های زندان نشانی از درونیات حسی جاهد است، حتی گفت وگوی دو نفره او با مددکار کنار پنجره و شنیدن صدای هواپیما و نزدیک شدن جاهد به مددکار نشانه ای از عشق جاهد است، این درون گرایی برای مخاطب تبدیل به یک باور می شود. جاهد کنش مند است، اما این کنش مندی در قالب شخصیت او جا گرفته و در لحظه لحظه فیلم این حس به مخاطب انتقال می یابد برای همین هم است که در سکانس پایانی فیلم می توانیم رها کردن زندانی را باور کنیم. ما با کاراکتری مواجه بودیم که درونگرایی اش اجازه بروز بیش از حد تمایلات عاطفی اش به یک زن را نمی دهد و او باید این غلیان عاطفی را در خود ذخیره می کرد تا به یک باره آن را در آزادسازی زندانی که آن همه برای دستگیری اش تلاش کرده بود بروز دهد. در واقع جاهد برای دستگیری زندانی بیش از آنکه انگیزه ترفیع شغلی و اثبات توانمندی به خودش و دیگران را داشته باشد با چالشی عاطفی و درونی دست و پنجه نرم می کند که ما در بیرونی کردن آن از این کاراکتر به شدت محافظه کاری می بینیم و این با روحیه و شخصیت درونگرای او کاملاً هماهنگ است.
سرخ پوست در اجرا فیلم قدرتمندی است. اندازه نما ها و حرکت دوربین، چیدمان و رنگ تصاویر حتی زوم ها و زوم بک ها مخاطب را به سینما نزدیک می کند. جاویدی قطعاً با دکوپاژ این فیلم را ساخته و حتماً برای کوچک ترین نمای فیلمش هم دلیل داشته، مثل همان نمای اولی که اوج گرفتن یک هواپیما از بالای دیوار زندان را می بینیم که در چند سکانس جلوتر می فهمیم دلیلش چه بوده. چه خوب است که احمد سرخ پوست را نمی بینیم همان (پی او وی) آخر کافی است، چراکه آنقدر درباره اش دیالوگ می گویند که ناخواسته تبدیل به یک شخصیت کامل می شود.
از بازی نوید محمدزاده در این فیلم به هیچ وجه نمی شود به سادگی گذشت، قطعاً جاویدی در مرحله نگارش فیلمنامه نعمت جاهد را بر اساس ویژگی های محمدزاده نوشته، اما یک محمدزاده جدید و بکر که نقش او مثلاً ربطی به کاراکترش در فیلم خفگی ندارد. جنس و لحن بازی محمدزاده نگاه و واکنش های او در این فیلم به مراتب غافلگیرکننده است، این حجم از استعداد در وجود یک بازیگر قابل ستایش است، البته با کمک و هدایت فیلمسازی متبحر به نام نیما جاویدی. سرخ پوست برای جاویدی پرشی رو به جلو محسوب می شود و این فیلم در ذهن مخاطب و منتقد خواهد ماند.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : خبرگزاری تسنیم خبرگزاری اقتصادی ایران سینما پرس منجیل خبر

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تهران پرس ، طبق گزارشات موجود در تارنمای سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت نظارت و ارزشیابی در سال نزدیک به 500 فیلم چه در حوزه شبکه نمایش خانگی و چه در سالن های سینمایی را بررسی می کند و از میان تقریبا 80 درصد را تایید می کند.

باتوجه به پیشینه فرهنگ و دین مردم این مرز و بوم قاعدتا فیلم ها و سریال هایی با مضامین خلاف عرف و اخلاق ما اصلا ساخته نمی شود و مواردی که از سینمای خارج از کشور برای اکران یا شبکه نمایش خانگی انتخاب می شود نباید از فضای اخلاق و فرهنگی ما خیلی دور باشد. بنابراین بررسی و صدور مجوز برای پخش و اکران عملا کار سخت و پرپیچ و خمی برای این معاونت نیست.

طی چندسال اخیر فارغ از اکران فیلم های کمدی سخیف و بعضا مواردی که حتی بعد از اکران از پرده پایین آمد، متوجه تولید و اکران آثار سینمایی شده ایم که در آن بازیگران زن خارجی خصوصا هندی به ایفای نقش بدون حجاب می پردازند. مشخصا این آثار اگر در داخل تولید شوند نمی توانند بدون حجاب فیلمبردای شوند و باید موازین فرهنگی و اخلاقی ما مانند رقص و دیگر مصادیق فرهنگی و اخلاقی را رعایت می کردند. اما عملا برای دور زدن این قیود، فیلمساز به خارج از کشور سفر می کند تا بتواند با خیال راحت به ساخت اثر سینمایی نه تنها بدون حجاب و پوشش لازم برای فیلمسازی در کشور بپردزاد که بتواند فضای فیلم را آنگونه که مایل است مجسم کند.

فیلم دختر شیطان ساخته جدید قربان محمدپور یکبار دیگر در هند بعد از فیلم سلام بمئی با همان شرایط و با استفاده از یکی از بازیگران هندی که بیشتر او را به عنوان یک مدل برهنه می شناسیم است. اینجا جای سوال از معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با مدیریت آقای داروغه زاده دبیر پیشین جشنواره فیلم فجر است.

باید پرسید که چرا این نهاد که وظیفه آن مشخصا نظارت و کنترل اخلاقی و ارزشی است اجازه ساخت آثاری با حضور چنین بازیگرای را می دهد. اینبار اگر مساله صرف بی حجایی بازیگران خارجی به دلیل حضور آنان در کشور خودشان قابل اغماض باشد استفاده از بازیگری که اکثرا مدل نیمه برهنه است قابل توجیه نیست.

حتی بعد از انتشار تیزر فیلم و اکران آن برخی از بازیگران مهاجر به خارج از کشور نیز واکنش نشان دادند و معترض این موضوع شدند که استفاده از بازیگر زیبا بدون اشکال است ولی آیا به صفحه شخصی این خانم نگاه کردند؟ چطور یک بازیگر خارجی میتواند همچین عکس هایی داشته باشه و داخل ایران کار کنه؟! ولی بازیگر های ایرانی...

جالب آن است که داروغه زاده نه تنها به این مساله واکنش خاصی نشان نداده بلکه به عنوان یک انسان مدعی العموم درباره عدم نمایش تیزر فیلم های لاکجری و پر هزینه مانند ما همه با هم هستیم در صداوسیما نیز منتقد است. آیا وظیفه آقای داروغه زاده نظارت و ارزشیابی بر اثار سینمایی نیست؟ در گزارش ابتدای این یادداشت مشخص شد که کار این نهاد کار سنگین و پر مشغله ای نیست و نباید مثلا نسبت به ساخت جلوه های ویژه و یا برآورد مالی و سنجش آن در تولید دستی داشته باشد پس چرا انجام همین کار ساده به درستی انجام نمی شود؟

انتهای پیام/

خبرگزاری تهران پرس را با جدیدترین و به روزترین اخبار دنبال نمایید

آرمان صالحی سردبیرتهران پرس

لینک خبر :‌ تهران پرس
در هجدهمین جشن مدیران تولید که با تقدیر از چند فعال سینمایی برگزار شد، علاوه بر هنرمندان، جمعی از فرماندهان نظامی، نمایندگان مجلس و چهره های سیاسی حضور داشتند. در این مراسم، از عملکرد تهیه کنندگان سینما و فتح گیشه سینماها توسط فیلم های زرد انتقاد شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، هجدهمین جشن مدیران تولید سینمای ایران، دیشب (جمعه 24 خرداد) در هتل پارسیان انقلاب و با حضور هنرمندان، مدیران سینمایی، نمایندگان مجلس و مقامات نظامی برگزار شد. در این مراسم، چند تن از فعالان این عرصه مورد تقدیر قرار گرفتند.

نخستین تقدیر از حبیب اسماعیلی صورت گرفت که با حضور فریدون صباغ زاده، فریدون جیرانی، علیرضا زرین دست و غلامرضا موسوی انجام شد.

او پس از دریافت لوح خود گفت: امیدوارم همه صنوف به یکپارچگی برسند. مدیر تولید به عنوان نماینده تهیه کننده باید تلاش کند بهترین برنامه ریزی برای ساخت یک فیلم به وجود بیاید.

در ادامه و با حضور مهدی سجاده چی، مصطفی کواکبیان و کامران ملکی، از محمد بانکی تجلیل شد.

محمد بانکی پس از تقدیر، در سخنانی گفت: ای کاش تهیه کنندگان سینمای ایران از مدیران تولید یاد بگیرند. همه منتظرند پول بگیرند تا مدیر باشند. من قبل اینکه بخواهم راجع به دستمزدها و پولشویی بگویم، باید اشاره کنم که مشکل از طرف همان تهیه کنندگان است که امروز روی کار هستند و نمی خواهند انجمن تهیه کنندگان شکل بگیرد تا مشکل برطرف شود. متأسفانه ما بعد از 40 سال یک انجمن مشخص نداریم در حالی که همه ادعای تهیه کنندگی دارند.

سپس، مصطفی کواکبیان، نماینده مجلس شورای اسلامی، در واکنش به برخی انتقادها گفت: امشب برخی گلایه ها را شنیدیم که نه در بحث کمیسیون فرهنگی بود و نه دولت. از افزایش قیمت ها گفته شد. امیدوارم بتوانیم در حد توان کاری انجام دهیم. بحث مبارزه با رانت خواری و سوء استفاده از موقعیت های شغلی و فساد هم مطرح شد که امیدوارم در قالب هنر بتوانیم آنها را نشان دهیم و بتوانیم تأثیرات آن را در جامعه ببینیم.

حبیب الهیاری دیگر سینماگری بود که مورد تقدیر قرار گرفت که برای این کار، سیدمحمود دعایی، جمشید هاشم پور، احمد مازنی (نماینده مجلس)، جلال معیریان و مجتبی راعی در جایگاه حاضر شدند.

الهیاری در سخنانی کوتاه پیشنهاد کرد که سیمرغ بلورینی برای اهدا به مدیران تولید در جشنواره فجر در نظر گرفته شود.

احمد مازنی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هم در سخنانی با اشاره به ضرورت نظامی صنفی هنر گفت: مساله هنرمندان در ایران نداشتن نظام صنفی است و این در شأن هنرمندان نیست که در سطح وزارت کار بخواهند پرونده ایجاد کنند. آنها کمتر از پزشکان نیستند که نظام جداگانه داشته باشند. ما طرح تأسیس سازمان نظام صنفی هنر را تهیه کردیم و به وزارت ارشاد و دیگر صنوف دادیم تا آن را مطالعه کنند. اشکالاتی در طی یک سال گذشته وجود داشت و سو تفاهم هایی ایجاد شد که حاکمیت می خواهد در کار هنرمندان دخالت کند. توضیح این است که قانون نظام صنفی باید ایجاد شود و بعد خودشان رأی گیری و نماینده خواهند داشت. اشکال دوم این است که برخی منافعشان در نداشتن قانون و سازمان است که مدیران تولید در حل این مورد می توانند نقش مؤثری داشته باشند.

در ادامه، با حضور مجید انتظامی، منوچهر محمدی، عزیرالله حمیدنژاد و بهمن اردلان از تقی علیقلی زاده تقدیر شد.

سپس با حضور نرگس آبیار، گوهر خیراندیش، زهرا کاوه ، طیبه سیاوشی و فاطمه ذوالقدر (نمایندگان مجلس)، آزیتا موگویی مورد تقدیر قرار گرفت.

آزیتا موگویی در سخنانی گفت: خوشحالم که مقامات کشوری و لشکری در این مراسم حضور دارند. من از شماها خواهش دارم که وقتی جایی با ضایع شدن حق اهالی فرهنگ مواجه شدید، از ما حمایت کنید.

فاطمه ذوالقدر، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در همین رابطه توضیح داد: ما از حضور زنان در عرصه سینما و هنر حمایت می کنیم. ما در مجلس برای رفع توقیف فیلم ها نیز کمک کردیم.

تقدیر از رضا زنجانیان وفا و اهدای دیپلم افتخار برای مدیریت تولید فیلم 23 نفر به او، دیگر بخش این مراسم بود که با حضور محمدرضا باهنر، حسن آقاکریمی، امیر قربانی، ناصر نامجو و هارون یشایائی انجام شد.

محمدرضا باهنر، فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلی در سخنانی تاکید کرد: امیدوارم از این نمونه فیلم های ارزشمند بیشتر ساخته شود. 23نفر کار فاخری بود و سال گذشته جمله ای گفتم که می خواهم تکرار کنم؛ متاسفانه این روزها فاخر بودن فیلم با درآمد گیشه هماهنگی ندارد و هرچه اثر زردتر باشد، گیشه آن رونق بیشتری دارد. برای همین نیاز به کار ویژه است تا کارهای سینمایی که روی پرده می روند، ارزشمندتر باشند.

تقدیر از بهزاد هاشمی برای مدیریت تولید فیلم شبی که ماه کامل شد ، دیگر بخش این مراسم بود که با حضور فریدون شهبازیان، تورج منصوری، سردار مهدی ربانی (از فرماندهان ارشد سپاه) و محمد بزرگ نیا انجام شد.

در ادامه این مراسم، لوح تقدیر به حسین هادیانفر برای مدیریت تولید فیلم سینمایی متری شیش و نیم تعلق گرفت. علی مطهری که به این مناسبت در جایگاه قرار گرفته بود، گفت: این فیلم را من دیدم و بسیار لذت بردم و از بازی نوید محمدزاده و پیمان معادی لدت بردم.

او ضمن تشکر از برگزارکنندگان این جشن تاکید کرد: باید سوژه هایی انتخاب شوند که مسئله حداکثری مردم باشد. سینما را صرفا با نگاه سرگرمی نبینیم و دیگر تاثیرگذاری های ان را نیز ببینیم.

در پایان این مراسم، همه سینماگرانی که از آن ها تجلیل شد، روی صحنه آمدند و عکس یادگاری گرفتند.

جمشید هاشم پور، سعید سهیلی، مهدی صباغ زاده، علیرضا زرین دست، احترام السادات برومند، محمد متوسلانی، کامبوزیا پرتوی، محمدمهدی عسگرپور، گوهر خیراندیش، جهانگیر الماسی، سیدجمال ساداتیان، رضا ناجی، پرویز آبنار، سیدمسعود اطیابی، رضا مقصودی، محمد رحمانیان، مجید انتظامی، فریدون جیرانی، غلامرضا موسوی، فریبا کوثری، پژمان بازغی، لاله اسکندری، مهرداد فرید و... از جمله سینماگران حاضر در این مراسم بودند.

عکس ها: ایرنا

5757

کد خبر 1270011

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
هجدهمین جشن مدیران تولید سینما شب گذشته جمعه 24 خرداد با حضور اهالی سینما و برخی نمایندگان مجلس برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : شعار سال

به گزارش خبرنگار ایلنا، در ابتدای جشن مدیران تولید سینما که اجرای آن را پژمان بازغی برعهده داشت، محمدرضا منصوری (رئیس انجمن صنفی مدیران تولید سینما) با اشاره به اهمیت مدیران تولید در سینما گفت: در زمانی که منابع تولید و سرمایه بسیار محدود شده است، تهیه کننده حرفه ای از مدیران تولیدی استفاده می کند که بر اساس زمانبندی پیش برود و هزینه را کاهش دهد.

وی با اشاره به وضعیت امنیت شغلی در سینما گفت: یکی از دلایل مهم نبود امنیت شغلی نداشتن ساز و کار و قانونی و اجرایی از طرف دولت و همچنین نبود آیین نامه اجرایی در تشکل های صنفی است.

مصطفی کواکبیان (نماینده مجلس شورای اسلامی) نیز با اشاره به اهمیت سینما گفت: یکی از مواردی که امروز مطرح است بحث مبارزه با رانتخواری و سوءاستفاده از موقعیت های شغلی و فساد است که می توانیم در قالب هنر آنها را نشان دهیم و تأثیرات آن را در جامعه ببینیم.

احمد مازنی (نماینده مجلس) نیز با اشاره به اهمیت نظام صنفی در سینما گفت: مساله هنرمندان در ایران نداشتن نظام صنفی است و این در شأن هنرمندان نیست که در سطح وزارت کار بخواهند پرونده ایجاد و ثبت کنند. آنها کمتر از پزشکان نیستند که نظام جداگانه داشته باشند زیرا هنر یک شغل است. ما طرح تأسیس سازمان نظام صنفی هنر را تهیه کردیم و به وزارت ارشاد و دیگر صنوف دادیم تا آن را مطالعه کنند.

علی مطهری (نماینده مجلس شورای اسلامی) نیز با اشاره به لزوم اکران فیلم هایی در گونه های مختلف گفت: به جز فیلم های تاریخی و طنز که نیاز جامعه است سوژه دیگر فیلم ها باید درباره مسائل جامعه باشد اما سوژه هایی نباشد که مربوط به درصد کمی از جامعه باشند بلکه دربرگیرنده درصد زیادی از افراد جامعه باشد تا در زمان مجوز هم دچار مشکل نشود.

در این مراسم از حبیب اسماعیلی، محمد بانکی، حبیب الهیاری، تقی علیقلی زاده، آزیتا موگویی، رضا زنجانیان وفا، بهزاد هاشمی و حسین هادیان فر تقدیر شد.

در این مراسم، فریدون جیرانی، مهدی صباغ زاده، علیرضا زرین دست، غلامرضا موسوی، مهدی سجاده چی، مصطفی کواکبیان، کامران ملکی، سیدمحمود دعایی، جمشید هاشم پور، جلال معیریان، مجتبی راعی، احمد مازنی، عزیرالله حمیدنژاد، بهمن اردلان، مجید انتظامی، منوچهر محمدی، نرگس آبیار، زهرا کاوه ، گوهر خیراندیش، طیبه سیاوشی، فاطمه ذوالقدر، محمد بزرگ نیا، تورج منصوری، سیدجمال ساداتیان، مهرداد فرید، محمدحسین قاسمی، پرویز آبنار، کامبوزیا پرتوی، رضا ناجی، سیدمسعود اطیابی، مسعود مددی، رضا مقصودی، محمد رحمانیان، محمد متوسلانی، سعید خانی، جمشید هاشم پور، سعید سهیلی و جهانگیر الماسی،زهرا کاوه (فرزند شهید کاوه )،ناصر نامجو(فرزند شهید موسی نامجو،امیر پوردستان رئیس مرکز راهبردی ارتش،سردار مهدی ربانی معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح،یوسف قربانی فرمانده هوانیروز ،محمد مهدی احمدی مدیرکل حوزه وزارتی وزارت ارشاد ،فاطمه ذوالقدر ،طیبه سیاوشی ،علیرضا محجوب،افشین حبیب زاده ، حضور داشتند دبیری جشن را علی قائم مقامی بر عهده داشت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : بانی فیلم

دنیای سینما:

کارگردان چهل سالگی و دوران عاشقی ، بخشنامه جدید تولیدات نمایش خانگی را راه حل درستی برای سر و سامان دادن به این آثار نمی داند.
به گزارش دنیای سینما؛ علیرضا رئیسیان درباره بخشنامه جدید آثار نمایش خانگی به بانی فیلم گفت: به نظر می آید مدیران ما برای حل کردن هر مشکلی به سراغ ساده ترین راه حل ها می روند. اینکه یک کارگردان تمامی قسمت های سریالش را بسازد و سپس اجازه عرضه آن را پیدا کند، در هیچ جای دنیا مرسوم نیست. تولیدات نمایش خانگی در همه جای دنیا بر اساس میزان استقبال مخاطبان ساخته می شوند. به عنوان مثال عوامل یک سریال پس از دریافت بازخوردها و نظرات تماشاگران در قسمت های بعدی به سراغ پررنگ کردن نقاط قوت آن بخش ها می روند. اگر تنها به این دلیل که یکی – دو پروژه نمایش خانگی به تعهدات خود در قبال مخاطبان وفادار نبوده اند، نمی توان برای همه افراد چنین قانونی را وضع کرد.
وی افزود: هزینه تولید یک سریال نمایش خانگی نسبت به پروژه های سینمایی و تلویزیونی به دلیل حضور بازیگران چهره و مدت زمانی که افراد در مجموعه مشغول به کار هستند، به مراتب بالاتر است. پس نمی توان از عوامل انتظار داشت به مدت یک تا دو سال منتظر باشند تا تولید به طور کامل به پایان برسد و سپس اجازه عرضه را به آنان داد. ضمن اینکه ابتدا آن کار به اصطلاح سوژه اش قدیمی می شود و دیگر اینکه تا قبل از پخش سریال، سرمایه گذار نیز به بودجه اش نمی رسد. در واقع برای مرتفع کردن معضلات اینچنینی، وضع کردن این قوانین به هیچ وجه منطقی و درست نیست.
رئیسیان با اشاره به اینکه ارشاد و مدیران سینمایی، برای جلوگیری از ناتمام ماندن پروژه های نمایش خانگی باید تهیه کنندگان حرفه ای را در رأس پروژه ها قرار دهند ادامه داد: وقتی افراد ناشناخته بی مقدمه و به راحتی به این حرفه ورود می کنند نتیجه آن همین می شود که می بینیم. شما ببینید اینگونه اتفاقات معمولاً در پروژه هایی با تهیه کنندگان کاربلد و حرفه ای کمتر اتفاق می افتد، چون این افراد با شناخت درستی که از کارشان دارند و با تجربه بالای خود پروژه را به بهترین شکل ممکن مدیریت می کنند و در ادامه برای عوامل و بازیگران حواشی نیز به وجود نمی آید.
این کارگردان و تهیه کننده در ادامه درباره معضل دستمزدهای بالای بازیگران در پروژه های اینچنینی نیز گفت: بله متأسفانه این اتفاق طوری در تمام زمینه ها گسترده شده که باید برای جبران آن به دنبال راه حلی جدی بود. ماجرای دستمزدهای کلان ابتدا در سینما مطرح شد، سپس به آثار نمایش خانگی رسید، پس از آن عده ای از پرداخت رقم های آنچنانی در تئاترها پرده برداشتند. به نظرم همانطور که ما در دهه 60 به سراغ چهره های جدیدی رفتیم که هر کدام از آنان در حال حاضر برای خود بازیگران صاحب سبکی هستند، در حال حاضر نیز باید این شیوه در پیش گرفته شود. به عنوان مثال بازیگران شاخصی چون ابوالفضل پورعرب، نیکی کریمی، فاطمه معتمدآریا و...، همگی با اعتماد برخی کارگردانان کار خود را آغاز کردند. پس حالا نیز می توان برای دهه های بعدی به سراغ برخی چهره های جدید رفت و به جوانان اعتماد بیشتری داشت تا بتوانیم این معضل را ریشه کن کنیم.
وی افزود: برخی می گویند ورود پول های کثیف به سینما باعث بالا رفتن دستمزدهای بازیگران شده است. صحبت من این است که این اتفاق را خود تهیه کنندگان باید مدیریت کنند تا دود آن به چشم پروژه های دیگر نرود. سینماگران از ورود سرمایه گذاران جدید استقبال می کنند، ولی نه به این معنا که افراد بتوانند به هر شکل و وضعی و با هر سرمایه ای وارد سینما شوند. افرادی که تجربه نشان داده خیلی زود نیز فراموش می شوند. وقتی می بینیم فردی بدون هیچگونه پشتوانه سینمایی وارد این حرفه شده و بلافاصله توانسته کارت تهیه کنندگی نیز دریافت می کند، باید به سیاستگذاری مدیریت صنفی شک کرد.
رئیسیان درباره حواشی به وجود آمده برای سرمایه گذاران سریال شهرزاد نیز گفت: دادستان پرونده بانک سرمایه که به پروژه شهرزاد هم پرداخته، به صراحت اعلام کرده که این افراد برای پولشویی اثری را تولید کرده اند. حالا سوال من این است چرا ما سرمایه گذارانی را جذب نکنیم که از خود سینما باشند. متأسفانه این روزها شرایط به شکلی رقم خورده که هر کس برای مطرح کردن خودش به راحتی وارد سینما می شود. به نظرم شورای عالی تهیه کنندگان بر اساس یک دستورالعمل حساب شده باید به این قضیه به طور جدی رسیدگی کنند تا بدبینی رایج در جامعه نسبت به اهالی سینما نیز از بین برود.
این کارگردان در پایان درباره ماجرای پس دادن دستمزدهای سریال شهرزاد نیز گفت: در مورد این مسئله شکل حقوقی آن را نمی دانم، ولی شنیده ام که وکلا اعلام کرده اند باید مبالغ پس داده شود. فکر می کنم در این مورد خاص باید ببینیم قانون و قانونگذار چه می گویند. اگر بر اساس قانون باید این مبالغ بازگردانده شود، پس همه باید به آن احترام بگذارند.

لینک خبر :‌ دنیای سینما

روزنامه فرهیختگان نوشت: گیشه سینمای ایران به 100 میلیارد تومان رسید؛ مبلغی که برای نخستین بار در طول تاریخ سینمای ایران در این بازه 80 روزه رقم خورده است. در همین دهه 90، مدیران سینمایی برای فروش 100 میلیاردی سالیانه کشور به یکدیگر تبریک می گفتند و مسئولان هم در تلاش بودند این موفقیت را به برنامه ریزی های خود الصاق کنند.

حالا اما با بلیت های 10 تا 20 هزار تومانی در سراسر کشور، رقم گیشه سینمای ایران به 100 میلیارد تومان رسیده است. رخدادی که قطعا روی کاغذ یک اتفاق خوشایند است، اما آیا باید نسبت به این فروش 80 روزه خرسند بود و بر درستی تصمیم گیری های سینمایی صحه گذاشت یا نباید از این 100 میلیارد به عنوان لفافه ای برای ندیدن اشکالات تصمیم گیری ها استفاده کرد. در ادامه به برخی از تبعات این فروش یا دلایل شکل گیری این میزان فروش خواهیم پرداخت.

قطعا نخستین پارامتری که در آسیب شناسی این میزان فروش وجود دارد، بالا رفتن 30 درصدی قیمت بلیت در سال جدید است. تا سال گذشته، بیشترین قیمت بلیت متعلق به پردیس های مدرن تهران و چند پردیس مشهد بود که بلیت روزهای عادی خود را 15 هزار تومان تعیین کرده بودند. امسال اما این قیمت به 20 هزار تومان در پایان هفته رسیده است و سینمایی در یک کلانشهر هم بلیت وی آی پی خود را 50 هزار تومان می فروشد.

دیگر هیچ سینمایی در کشور، بلیتی کمتر از 10 هزار تومان ندارد، حال آنکه تا پایان سال گذشته، برخی سینماها، بلیت های هفت و هشت هزار تومانی عرضه می کردند. تمام این رشدها سبب شده قیمت بلیت در سال جدید، با افزایش قابل توجهی همراه باشد. بنابراین نخستین دلیل رقم خوردن فروش 100 میلیاردی در 80 روز نخست امسال، افزایش بی رویه قیمت بلیت است.

ضمن اینکه در تعطیلات نوروزی امسال، به دلیل نبود نظارت، برخی سینماهای معمولی پایتخت که باید بلیت خود را 12 هزار تومان به فروش می رساندند، این قیمت را به 15 و گاهی 20 هزار تومان افزایش دادند تا یک حاشیه امن خیلی خوب برای فروش بیشتر آنها فراهم شود. اتفاقی که تا 17 فروردین ادامه داشت و پس از پایان تعطیلات نوروزی، به روال معمول خود بازگشت.

مورد بعدی که سبب بالا رفتن میزان فروش امسال سینمای ایران شده است، افزوده شدن چندین سالن به ناوگان سینمایی کشور است. در سال گذشته، تنها 49 سالن به سالن های سینمایی تهران و شهرستان ها افزوده شده که این میزان افزایش سالن، قطعا به اکران بیشتر فیلم ها و درنتیجه فروش بالاتر فیلم ها کمک کرده است. روندی که امسال نیز ادامه خواهد داشت، به طوری که تنها در تهران، 35 سالن تا پایان امسال به بهره برداری خواهد رسید.

قطعا در این افزایش فروش سالیانه سینمای کشور، علاوه بر بالا رفتن قیمت بلیت، افزایش تعداد سالن نیز نقش قابل اعتنایی دارد.

در 80 روز فعالیت سینمایی امسال کشور، 18 فیلم روی پرده رفته اند. این آمار در مدت مشابه سال 94، 14 فیلم، 95، 16 فیلم، 96، 17 فیلم و 97، 15 فیلم بوده است. با وجودی که تعداد فیلم های اکران شده در 80 روز نخست امسال، از تمام پنج سال گذشته بیشتر بوده، اما در تعداد مخاطب، حدود 600 هزار نفر کمتر از سال گذشته هستیم. در سال 94 دو میلیون و 500 هزار نفر ، در سال 95 هفت میلیون و 800 هزار نفر، سال 96، 6 میلیون و 600 هزار نفر، سال 97، 9 میلیون و 250 هزار نفر و امسال هم هشت میلیون و 650 هزار نفر در 80 روز نخست سال به سینما رفتند.

کنار هم قرار دادن تعداد فیلم های اکران شده و میزان مخاطب یعنی فیلم سوزی. اینکه در سال گذشته با 15 فیلم، 9 میلیون و 250 هزار نفر به سینما رفتند و امسال با 18 فیلم، 8 میلیون و 650 هزار نفر، یعنی مصداق کامل فیلم سوزی. کارگروه اکران هر چه برای اکران نوروزی و اکران عید فطر تلاش کرد، برای اکران رمضان، کم گذاشت و حداقل پنج فیلم را با تصمیم های اشتباه خود سوزاند.

اشتباهی که شکل دیگر آن را در اکران عید فطر تکرار کرد و با قرار دادن چهار فیلم گیشه پسند و اکران هم زمان آنها، فروش هر یک از آنها را سرشکن کرد و دست سینمای ایران را برای اکران دیگر فصل ها خالی گذاشت. بنابراین یکی دیگر از دلایل رقم خوردن گیشه 100 میلیاردی در 80 روز نخست امسال، فشردگی اکران فیلم های پرمخاطب است. نباید از یاد ببریم که این 100 میلیارد، در نتیجه فروش 10 فیلم به تمام معنا گیشه پسند است. حال آنکه در هیچ سالی سابقه نداشته در 80 روز ابتدایی سال، این میزان فیلم گیشه پسند به صورت هم زمان به اکران درآیند.

لینک خبر :‌ برترین ها
می شود جای عبارات امامی و رنجکشان را در جمله فوق عوض کرد این بار از رئیس هیات مدیره انجمن تهیه کنندگان مستقل پرسیده شود: غلامرضا موسوی: امامی چگونه یک شبه تهیه کننده شد؟

به گزارش مشرق ، در سال 1385، پس از مدت ها اختلاف میان اعضای اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران که از 1367 تشکیل شده بود، بالاخره این نهاد دچار گسست شد و دو تشکل موازی با عناوین مجمع فیلمسازان سینمای ایران و کانون تهیه کنندگان به وجود آمدند. اعضای مجمع فیلمسازان شامل کارگردان هایی بود که تهیه کنندگی هم می کردند و اساساً این مجموعه توسط تعدادی از چهره های سرشناس کانون کارگردانان تشکیل شد؛ اما جریان تفکیک در همین جا متوقف نماند. پس از مدتی یکی از همین دونهاد جدیدالتاسیس، یعنی کانون تهیه کنندگان باز به دو قسمت تقسیم شد و انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران از دل آن بیرون آمد.

بیشتر بخوانید:

میلیاردری که قصد دارد سلطان سینما شود

حالا سه تشکل موازی در زمینه تهیه کنندگی وجود داشتند که به اختصار با عناوین مجمع ، کانون و انجمن از آنها یاد می شد. عمده مشکلاتی که سینمای ایران را به لحاظ منطق سرمایه وارد چالش کرد، ریشه در شرایطی دارد که اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 ایجاد شدند. در آن بازه زمانی شرایط خاصی به وجود آمد که تعداد زیادی از افراد ناشناخته و فاقد تجربه موثر در زمینه فیلمسازی به این حرفه ورود پیدا کردند. بعضی از این افراد هنوز در سینمای ایران فعال هستند. اختلافات بین اعضای خانه سینما با مدیریت سینمایی دولت دهم، در مقطعی از ریاست جواد شمقدری بر سازمان سینمایی به قدری بالا گرفت که جبهه بندی حامیان خانه سینما در برابر حامیان دولت فضا را ملتهب کرد و از سال 1389 با حمایت جواد شمقدری و بیرون از خانه سینما، جامعه صنفی تهیه کنندگان به عنوان چهارمین نهاد تهیه کنندگی در ایران اعلام موجودیت کرد.

بیشتر بخوانید:

نخستین سینمای سلطان سینما در فجر افتتاح می شود

با روی کار آمدن دولت یازدهم، زمزمه هایی در راستای یک کاسه شدن صنوف تهیه کنندگی مطرح شد. سرانجام شورای عالی تهیه کنندگان که قرار بود همه صنوف چهارگانه در آن ادغام شوند، تشکیل شد؛ اما پیش از آن باید موارد اضافی و کسانی که با استفاده از چندگانگی در صنوف تهیه کنندگی، توانسته بودند کارت عضویت یکی از این اصناف را بگیرند، حذف می شدند. وقتی حجت الله ایوبی بالاخره از سازمان سینمایی رفت و محمدمهدی حیدریان به جای او آمد، در اواخر سال 1395، به عنوان خروجی نشست های مشترک اعضای این صنوف چهارگانه و مسئولان دولتی اعلام شد که بهتر است هر چهار صنف در یک صنف واحد ادغام شوند. تشکیل کمیته یکپارچه سازی و ارتقای نظام تهیه کنندگی در سینمای ایران از همین جا بود.

بیشتر بخوانید:

16 میلیارد تئاتر بینوایان را از کجا آورده ای؟

قرار شد هرکدام از این صنوف چهارگانه دو نماینده در کمیته یکپارچه سازی داشته باشند و در 22 خرداد 1397 محمدمهدی حیدریان طی حکمی، غلامرضا موسوی، محمد بانکی، سیدضیاء هاشمی، مسعود اطیابی، مهرداد فرید، کامران قدکچیان، علی آشتیانی پور و منوچهر شاهسواری را به عنوان این اعضای هشت گانه انتخاب کرد که علیرضا رضاداد هم به عنوان نماینده دولت در کمیته آنها حضور داشت. وظایف آنها در این حکم، تنظیم اساسنامه، ثبت حقوقی و تعیین اعضا براساس راهبرد و اهداف مشخص شده بود. مهرداد فرید و کامران قدکچیان عضو انجمن تهیه کنندگان - کارگردانان یا همان مجمع فیلمسازان سینمای ایران ، مسعود اطیابی و سیدضیاء هاشمی از جامعه صنفی تهیه کنندگان که تشکل خارج از خانه سینما بود، غلامرضا موسوی و محمد بانکی از طرف انجمن تهیه کنندگان مستقل و منوچهر شاهسواری و علی آشتیانی پور از طرف کانون تهیه کنندگان سینمای ایران در این کمیته حضور داشتند.

بیشتر بخوانید:

سرمایه گذاران مشکوک چگونه وارد سینما می شوند

غلامرضا موسوی بعدها اعلام کرد: حدود 80 نفر هستند که کاملاً مشخص است تهیه کننده سینمای ایران به حساب می آیند و به صورت مستمر در سینما فعالیت می کنند. تعدادی دیگر باید با ارائه مدرک احراز شود که تهیه کننده هستند. تمام کسانی که در پنج سال گذشته یک فیلم تولید کردند و پروانه ساخت دارند، می توانند عضو این تشکیلات شوند. کسانی هم که در پنج سال اخیر فعالیت نداشته اند اما پیش از این تعدادی فیلم تهیه کرده اند به عنوان اعضای افتخاری در این تشکل حضور خواهند داشت، اما حق رای نخواهند داشت. با انتشار فهرست کسانی که کمیته یکپارچه سازی آنها را به عنوان تهیه کنندگان سینمای ایران به رسمیت شناخته بود، اعضای افتخاری ازجمله کیومرث پوراحمد، مهدی حیدریان، علیرضا رضاداد، آشر الف امیدی، عباس عیسی تهرانی، احمد (سعید) حق پرست (راد)، هارون یشایایی افتخاری و ناصر تقوایی اعلام شدند.

چرا ادغام صنوف تهیه کنندگی نتیجه نداد؟

شورای عالی تهیه کنندگان که قرار بود این انجمن های چهارگانه در آن ادغام و یکپارچه سازی شوند، تشکیل شده بود و هر چند وقت یک بار اعلام می شد که یکی از مراحل اداری و صنفی آن پیشرفته است؛ اما غلامرضا موسوی که عضو کمیته اصلی یکپارچه سازی این شورا بود، در دوم مرداد 1397 اعلام کرد که برای انجمن مستقل تهیه کنندگان سینمای ایران با عنوانی جدید، در وزارت کار پروانه ثبت گرفته است. او همان وقت اعلام کرد که پس از بازگشایی مجدد خانه سینما در دولت جدید، تصمیم بر این شد که هر کدام از اصناف دارای شکل حقوقی و قانونی باشند تا بعداً به این راحتی ها نشود دوباره صنوف خانه سینما را تعطیل کرد.

روی همین حساب هر صنفی باید به طور مستقل در وزارت کار فعالیت خود را ثبت می کرد اما وزارت کار به انجمن تهیه کنندگان مستقل و کانون تهیه کنندگان اعلام کرد که هر دو نهاد یک شکل دارند و وقتی کانون تهیه کنندگان با این عنوان شغلی مجوز گرفته است، معنا نمی دهد که انجمن هم به طور موازی همان مجوز را بگیرد. از اینجا بود که انجمن تهیه کنندگان مستقل با عنوان جدید انجمن صنفی کارفرمایی شرکت ها و تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران وارد شد و توانست از وزارت کار پروانه فعالیت صنفی بگیرد. غلامرضا موسوی، فرق فعالیت انجمن تهیه کنندگان مستقل پس از ثبت در وزارت کار با دوران پیش از آن را تبدیل شدن یک فعالیت مدنی به فعالیتی حقوقی عنوان کرد و گفت: تمام کسانی که تمایل و در واقع شرایط عضویت در این انجمن را داشته باشند می توانند به عضویت انجمن درآیند. البته بسیاری از تهیه کنندگان پیش از این هم عضویت داشتند که در آن زمان بیشتر تحت یک تشکل مدنی بود

اما هیچ گاه به طور رسمی اعلام نشد که شرایط عضویت در این انجمن به واقع چه چیزهایی هستند. این انجمن نه اساسنامه ای منتشر کرده و نه شرایط عضویت در آن برای بررسی در اختیار عموم قرار دارد. نکته جالب تر، ثبت موازی این انجمن در وزارت کار همزمان با حضور غلامرضا موسوی و محمد بانکی به عنوان نمایندگان آن در کمیته یکپارچه سازی بود. غلامرضا موسوی کسی بود که سال 1395 به ورود انبوه افراد تازه واردی که با استفاده از شکاف و چندگانگی در صنوف سینمایی، توانستند کار تهیه کنندگی را بگیرند اعتراض کرد. او کسی بود که با استناد به همین موارد، تا حد ممکن به نفس تهیه کننده بودن محمد امامی تاخت اما حالا محمدصادق رنجکشان از انجمنی که ریاست هیات مدیره آن برعهده اوست، کارت تهیه کنندگی گرفته است. هشتم خرداد ماه 1398 بود که نظام نامه تهیه کنندگی در سینمای ایران به علاوه فهرست اعضا، پس از اینکه به تایید سازمان سینمایی رسید منتشر شد.

این نظام نامه در 9 ماده، 35 بند و 4 تبصره، دوم اردیبهشت ماه 98 به تصویب رسید و گفته شد که مبنای تنظیم فهرست تهیه کنندگان در رتبه بندی های ماخوذه از این نظام خواهد بود و حدود یک ماه و یک هفته بعد، سازمان سینمایی هم آن را تایید کرد. در ماده 7 این نظام نامه، شرایط اختصاصی عضویت در صنف تهیه کنندگان عنوان شده اند. این شرایط عبارتند از: یک؛ دارا بودن حداقل پنج سال سابقه سینمایی یا صنفی در سینما، دو؛ حسن شهرت و عدم اشتهار به فساد مالی و اخلاقی، سه؛ کسب حداقل 63 امتیاز از محل جداول شرایط اختصاصی احراز تهیه کنندگی. البته این امتیازها به سابقه فعالیت های مرتبط با تهیه کنندگی بستگی دارد و همچنین تشخیص و امتیازدهی ها از سوی صنوف سینمایی انجام می شود. با اینکه محمدصادق رنجکشان هیچ کدام از این شرایط را دارا نیست اما در هفته سوم خرداد ماه سال 1398 کارت تهیه کنندگی او از طرف انجمن تهیه کنندگان مستقل که برای دور زدن شورای عالی، با عنوانی دیگر از وزارت کار مجوز گرفته است، صادر شد.

نمونه هایی مثل امامی چگونه شکل می گیرند؟

محمدصادق رنجکشان در چندین پروژه سینمایی پس از اتمام فیلمبرداری، نسخه نهایی کار را از تهیه کننده آن خریداری کرده است و به این ترتیب، نه تنها تهیه کننده، بلکه سرمایه گذار رسمی فیلم هم نیست و پس از انجام نامه نگاری های رسمی با سازمان سینمایی وزارت ارشاد و تایید این نهاد دولتی، این پروانه مالکیت است که می تواند به نام او ثبت شود، نه موارد دیگر. این اتفاق در مورد فیلم سرخ پوست هم یک سال پس از تدوین نهایی کار افتاد. نام رنجکشان با اینکه فیلم را یک سال پس از ساخت آن خریده بود، به عنوان مجری طرح در تیتراژ پروژه درج شد.

علی اکبر ثقفی تهیه کننده فیلم روسی

فیلم روسی هم با همین قاعده پیش رفت و نام رنجکشان با اینکه پروژه را پس از اتمام ساخت آن خریداری کرده بود، به عنوان مجری طرح در تیتراژ وجود دارد. گذشته از اینکه چنین اقدامی، یعنی فروش فیلم به یک سرمایه گذار بدون نامه نگاری مجدد با وزارت ارشاد و اعلام اینکه نام سرمایه گذار اولیه ای که در نامه نگاری های پروانه ساخت آمده بود، فرق کرده است، جرم تلقی می شود و سازمان سینمایی و ابراهیم داروغه زاده درخصوص آن باید پاسخگو باشند. نام رنجکشان در همان نامه نگاری های پروانه ساخت به عنوان مجری طرح هم ذکر نشده بود و مغایرت تیتراژ فیلم با آن فرم ها، خلاف قانون است.

اما چرا رنجکشان می خواست که نامش به عنوان مجری طرح درج شود؟ اینها زمینه سازی هایی برای دریافت کارت تهیه کنندگی بود. با اینکه عنوان رنجکشان در چند فیلم سینمایی جعلی و مستلزم پیگرد قانونی از تمام عوامل صدور آنها و اهمال کنندگان در این موارد است، حتی اگر این عناوین حقیقت داشتند، باز هم رنجکشان صرفاً به دلیل عدم برخورداری از سابقه پنج ساله در سینمای ایران، نمی توانست طبق نظام نامه شورای عالی تهیه کنندگی، به عنوان تهیه کننده در سینمای ایران شناخته شود. اینکه او چرا می خواهد کارت تهیه کنندگی بگیرد و چنین موقعیتی می تواند چه امکاناتی را برای فعالیت های خاکستری مالی اش پدید بیاورد، در مبحث جداگانه ای قابل بررسی است که پیش از رنجکشان هم در مورد افراد دیگر مطرح شده بود و دادگاه های بانک سرمایه نشان داد که عدم توجه به آنها چطور باعث سر برآوردن پدیده هایی مثل هادی رضوی، حسین هدایتی، محمد امامی، احسان دلاویز و... در سینمای ایران شد.

اما نکته قابل توجه اینجاست که دو سه سال پیش، عده ای از تهیه کنندگان که غلامرضا موسوی ازجمله آنها به حساب می آمد، علیه فساد در اقتصاد سینمای ایران مصاحبه های متعددی کردند و آنچنان که مشخص بود، متهمان و محکومان امروز دادگاه های بانک سرمایه، جزء دسته دوستان و همکاران آنها به حساب نمی آمدند؛ اما حالا توسط خود این افراد اقداماتی صورت می گیرد که دقیقاً و با بیان جزئیات، در مورد امثال امامی به آن اعتراض کرده بودند. می شود جای عبارات امامی و رنجکشان را در جمله فوق عوض کرد و تیتر رسانه های سینمایی ایران در دوم آبان 1395 را به یاد آورد تا همین سوال، این بار از رئیس هیات مدیره انجمن تهیه کنندگان مستقل پرسیده شود: غلامرضا موسوی: امامی چگونه یک شبه تهیه کننده شد؟

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
آخرین آمار فروش فیلم های سینمایی روی پرده در حالی مشخص شد که فیلم های جدید سینمایی که از هفته گذشته روی پرده رفتند توانستند نسبت به ماه گذشته مخاطبان بیشتری به سینما جذب کنند و رونق مجددی به آن بدهند.

به گزارش ایسنا، فیلم سینمایی دختر شیطان به کارگردانی قربان محمدپور با جذب 22 هزار مخاطب پس از یک هفته نمایش، در مجموع تهران و شهرستان 274 میلیون تومان فروش داشته که از این مقدار 164 میلیون 500 هزار تومان حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است. این فیلم سینمایی تاکنون در 89 سینما روی پرده رفته است.

فیلم شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار که از هفته گذشته 15 خردادماه روی پرده رفته ، در تهران یک میلیارد و 643 میلیون تومان و در مجموع با جذب 197 هزار مخاطب و نمایش در 115 سینما، دو میلیارد و 500 هزار تومان فروش داشته است.

سرخپوست نیما جاویدی در تهران و شهرستان دو میلیارد و 150 میلیون تومان فروش کرده است که نیمی از این مقدار یعنی یک میلیارد و 500 میلیون تومان حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است. این اثر را تاکنون 154 هزار نفر در 99 سینما تماشا کرده اند.

فیلم سینمایی ما همه با هم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی با جذب بیش از 247 هزار مخاطب در مجموع پس از یک هفته نمایش نزدیک به سه میلیارد تومان (دو میلیارد و نهصد و هشتاد میلیون تومان) فروش داشته که به تفکیک یک میلیارد و 790 میلیون از آن حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است. این فیلم سینمایی در 139 سینما در تهران و شهرستان نمایش داشته است.

فیلم سامورایی در برلین ساخته مهدی نادری که اکران آن از 18 اردیبهشت ماه آغاز شده، در تهران دو میلیارد و چهارصد و هشت هزار تومان و در مجموع تا کنون با داشتن 164 سینما و نزدیک به 400 هزار مخاطب چهار میلیارد تومان فروش داشته است.

همچنین دیگر فیلم هایی که در جدول اکران ماه رمضان قرار داشتند و از 18 اردیبهشت ماه روی پرده رفتند مانند وکیل مدافع سلمی بابائی و ونداد دوشن 76 میلیون تومان، تولدت مبارک ساخته سمیه زارعی حدود 38 میلیون تومان، خانه دیگری به کارگردانی بنوش صادقی نزدیک به 79 میلیون تومان، نبات پگاه ارضی بیش از 643 میلیون تومان، به دنیا آمدن ساخته محسن عبدالوهاب نزدیک به 124 میلیون تومان فروش داشته اند.

فیلم تگزاس2 به کارگردانی مسعود اطیابی نیز که از 28 فروردین ماه روی پرده رفته است و همچنان در برخی سینماها نمایش دارد، با جذب یک میلیون و 500 هزار مخاطب، در مجموع نزدیک به 16 میلیارد تومان فروش داشته است.

آمار و ارقام استفاده شده در این گزارش بر اساس اطلاعات موجود در سامانه فروش سینمای ایران تا امروز ( 22خردادماه) نوشته و تهیه شده است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
یکی از مدل های برهنه خارجی در سایه خلا های نظارتی بر امور سینما به عنوان بازیگر در یک فیلم سینمایی ایرانی به نقش آفرینی پرداخته است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، مدتی است که قبح رویکرد به موضوعات جنسی در یک فیلم و استفاده از واژگان خاص در سایه سکوت مسئولان نظارت بر امور سینمایی شکسته شده است. اگرچه واکنش هایی نیز در این باره صورت گرفته اما استمرار این روند در سینمای ایران نگران کننده است.

به تازگی یک بازیگر خارجی که بررسی سوابق وی نشان می دهد بیش از آن که بازیگر تلقی شود، به عنوان یک مدل برهنه در امور تبلیغاتی کشور خود مورد توجه قرار دارد، به عنوان بازیگر نقش اصلی یکی از فیلم های تازه اکران شده سینمای ایران نقش آفرینی می کند!

گفتنی است که این مدل تبلیغاتی در تیزرهای تلویزیونی فیلم مذکور نیز حضور دارد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
خبرگزاری میزان- وضعیت فروش فیلم های خارجی اکران شده در سینما های کشور از سال 64 تا 97 اعلام شد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری میزان به نقل از روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، از سال 64 تا سال گذشته تعداد زیادی فیلم های خارجی در سینما های ایران نمایش داده شده و حتی در سال 64 تعداد فیلم های خارجی نسبت به فیلم های ایرانی بیشتر بوده است تا آنجا که 74 درصد فیلم خارجی و 25 درصد به فیلم های ایرانی اختصاص داشت، اما در دهه 90 تعداد نمایش فیلم های خارجی در ایران بسیار کم و حتی در سال هایی به صفر نیز رسید و در سال 97 با آغازی مجدد 3 فیلم خارجی بر پرده نمایش اکران قرار گرفت.

طی این دوره زمانی جمعا 754 فیلم خارجی در سینما های کشور اکران شده است که مسئولیت اکران آن ها بنیاد سینمایی فارابی بوده است.

بنابر این گزارش که توسط معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی آماده شده است در سال 64 میزان فروش فیلم های خارجی 2 میلیارد و 671 میلیون و 71 هزار و 986 ریال با 38 میلیون و 406 هزار و 143 نفر بیننده و در سال 97 میزان فروش 2 میلیارد و 253 میلیون و 480 هزار ریال با 22 هزار و 489 نفر بیننده بوده است. این درحالیست که متوسط قیمت فروش بلیت فیلم خارجی در سال 64 معادل 70 ریال و در سال 97 معادل صد هزار و دویست و بیست ریال بوده است.

پر فروشترین فیلم های خارجی اکران شده در سال 64 فیلم فرار به مکزیک محصول کشور سوئد بود که به فروش یک میلیون و 245 هزار و 224 ریال رسید و در سال 97 فیلم وینچستر محصول آمریکا- استرالیا که با فروشی معادل 2 میلیارد و 23 میلیون و 850 هزار ریال بیشترین میزان فروش را در بین سایر فیلم های خارجی به خود اختصاص داد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
محمدعلی سجادی به عملکرد شورای پروانه نمایش در صدور پروانه فیلمش واکنش نشان داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : فانوس خبر فوری

محمد علی سجادی تهیه کننده و کارگردان سینما، درباره آخرین وضعیت اکران فیلم سینمایی بازیچه به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: حدود هفت هفته است که فیلم را برای دریافت پروانه نمایش ارائه دادیم اما تاکنون جوابی نداده و اصلاً فیلم را ندیده اند!

وی افزود: با این روند کار شورای پروانه نمایش، دیرتر فیلم را ثبت می کنیم. توانمان هم در حوزه اکران کم است و باید در قعر بمانیم!

سجادی اظهار کرد: انگار همه دست به دست هم داده اند تا بازیچه دیده نشود. هیچکس پاسخگو نیست و فیلم ما بازیچه دست مافیای اکران شده است.

این کارگردان عنوان کرد: در دنیای مافیایی سینما، فیلم ما هم مانند خودمان به انزوا می رود و هیچکس هم به آن اعتنا نمی کند.

سجادی اظهار داشت: عده ای با زد و بند و مافیا سینما را به نفع خود پیش می برند و از این جریان فقط چوبش بر سر ما می خورد. ما در تنهایی خود مانده ایم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مسئله ی سرمایه های مشکوک و پول های کثیف در سینما، مدتی می شود که به یکی از داغ ترین سوژه ها تبدیل شده است. بحث هایی که از زمان پخش سریال شهرزاد شروع شد و تا به امروز ادامه دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : دیار آفتاب

گروه فرهنگی-رجانیوز: مسئله ی سرمایه های مشکوک و پول های کثیف در سینما، مدتی می شود که به یکی از داغ ترین سوژه ها تبدیل شده است. بحث هایی که از زمان پخش سریال شهرزاد شروع شد و تا به امروز ادامه دارد. قاضی اسدالله مسعودی مقام در جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان بانک سرمایه گفته است مسئله پولشویی در سریال شهرزاد به زودی روشن می شود.

باز میشه این در، صبح میشه این شب این دیالوگ معروف سریال شهرزاد است. سریالی که هم شب بی فروغ سریال سازی در ایران را به صبحی دل انگیز تبدیل کرد و هم درهای بسته ی زیادی را برای پولشویان بی هنر باز.

با گذشت یک سال از اتمام پروژه شهرزاد اما بازهم نام این سریال بر سر زبان ها افتاد. گویا قرار نیست داستان های هزارویک شب شهرزاد به این زودی ها تمام شود. قاضی اسدالله مسعودی مقام روز چهارشنبه 22 خرداد98 در هفتمین جلسه رسیدگی به اتهامات 31 نفر از متهمان بانک سرمایه درباره سازندگان این سریال از واژه ی پولشویی استفاده کرد و گفت:

پولشویی در سریال شهرزاد در آینده مشخص خواهد شد... از بیان برخی مسائل معذورم ولی می دانیم پول در ساخت فیلم شهرزاد بابت چه چیزی گرفته شده و در آینده مشخص می شود

شاید برای سازندگان این سریال هم بعید به نظر می آمد که با انتشار تنها چند قسمت از آن در سال 94 آنهم در شبکه نمایش خانگی با این حجم از مخاطب مواجه شوند. می توان با جرات شهرزاد را اولین نمونه ی موفق سریال سازی در شبکه نمایش خانگی دانست که در سه فصل از سال94 تا 97 به کارگردانی حسن فتحی روانه ی بازار شده بود.

اما سروصداهای شهرزاد تنها به خود سریال خلاصه نشد و با اتمام فصل اول این سریال در سال94 و دستگیری تهیه کننده آن، حرف های جدیدی درباره ی آن بر سر زبان ها افتاد. آیا سریال شهرزاد بستری برای پولشویی سرمایه گذارانش است؟ این سوالی بود که تولیدکنندگان سریال برای آن جوابی نداشتند.

محمد امامی سرمایه گذار و تهیه کننده سریال شهرزاد در مهرماه 95 به اتهام اختلاص از صندوق ذخیره فرهنگیان دستگیر شد. همان زمان امیر خجسته، رئیس کمیسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس، درباره او گفته بود: تخلفات این تهیه کننده در فراکسیون مبارزه با مفاسد مجلس مورد بررسی قرار گرفته و مواردی مربوط به پولشویی او اثبات شده است که مجلس برای بررسی بیشتر، این موضوع را به دستگاه های نظارتی و قوه قضائیه ارجاع داده است.

با انتشار خبر دستگیری تهیه کننده شهرزاد به اتهام فساد اقتصادی، یک سونامی رسانه ای برعلیه این سریال به راه افتاد و کمپینی تحت عنوان نه به شهرزاد در فضای مجازی شکل گرفت.

خواسته اعضای کمپین نه به شهرزاد توقف تولید سری دوم این مجموعه به عنوان یکی از پروژه های محمد امامی تا روشن شدن منابع مالی آن بود. با اینکه مخاطبان چراغ عمر این سریال را خاموش شده می دیدند اما این سریال با افت شدید کیفت به کار خودش ادامه داد و در سه فصل به پایان رسید.

شهرزاد اما اولین برگ از داستان هزارو یک شب پولشویی در سینما و آثار هنریست. در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نیز شائبه ای بر وجود یک پولشویی گسترده وجود داشت. هشت فیلم سینمایی و یک سرمایه گذار! آنهم سرمایه گذار پا به سن گذاشته ای که مسئول یک شرکت مسافربری بوده.

رنجکشان، مدیر آژانس مسافرتی دلتابان است. کسی که تا به حال نامش در تیتراژ هیچ فیلمی نقش نبسته اما به یکباره حجم عظیمی از نقدینگی را به سینما سرازیر کرده و شمار قابل توجهی از فیلم های سینمایی مانند متری شیش و نیم، سرخپوست، بی حسی موضعی و قاتل و وحشی، با سرمایه گذاری این شخص تولید شده است. اتفاقی که خواه یا ناخواه بوی پولشویی می دهد و باید برای جلوگیری از سوتفاهم شفاف سازی صورت بگیرد.

از آنجا که داستان پول های مشکوک در سینمای ایران تمامی ندارد، اخیرا و با اکران فیلم پر هزینه ی ما همه با هم هستیم آخرین ساخته کمال تبریزی، دوباره بحث پولشویی در سینما به بحث داغ سینمادوستان تبدیل شد.

این بار نیز نام شخص دیگری به عنوان سرمایه گذار این فیلم پرهزینه مطرح شد. سجاد علیجانی، که گویا سرمایه گذار برنامه تلویزیونی برنده باش و جشنواره فیلم فجر نیز بوده و اینک وارد حوزه ساخت فیلم شده است.

روزنامه شهروند در مورد علیجانی می نویسد:

علیجانی تاسال 89 یک مغازه تجهیزات کامپیوتری در نارمک داشته و با فعالیت حیرت انگیز در زمینه بیت کوین به این سرمایه و دارایی رسیده است

فعالان فضای مجازی این سوال را مطرح می کنند که علیجانی که در سال 89 در نارمک یک مغازه تجهیزات کامپیوتری و نصب ویندوز داشته، چگونه در کمتر از ده سال به ثروتی رسیده که سرمایه گذار مسابقه برنده باش و جشنواره فیلم فجر و چند فیلم سینمایی شود؟ و اینکه چرا باید شخصی که هیچ سررشته ای از هنر و سینما ندارد این حوزه را برای سرمایه گذاری انتخاب کند؟

این ها همان سوال هاییست که باعث می شود شائبه ی پول های کثیف و پولشویی در سینما و آثار هنری تقویت شود. سوال هایی که باید از طرف سازندگان فیلم ها به آن ها پاسخ هایی روشن و مشخص داده شود. باید دید که محمدصادق رنجکشان و سجادعلیجانی عاقبتی مانند محمد امامی خواهند داشت یا همه ی این ها سوتفاهمی بیش نبوده.

لینک خبر :‌ رجا نیوز
در دهمین قسمت از برنامه برداشت در سال 98، باز هم از ردپای پول های کثیف در سینما خواهیم گفت.

در دهمین قسمت از برنامه برداشت در سال 98، باز هم از ردپای پول های کثیف در سینما خواهیم گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

در برداشت امروز، نگاهی به عدم اکران فیلم سینمایی زهرمار خواهیم داشت. ازطرفی حواشی "دختر شیطان" را مرور خواهیم کرد .

در پایان این قسمت، گفتگوی پدرام ابدان با داریوش فرضیایی را شاهد خواهیم بود.

در برداشت امروز، نگاهی به عدم اکران فیلم سینمایی زهرمار خواهیم داشت. ازطرفی حواشی "دختر شیطان" را مرور خواهیم کرد .

در پایان این قسمت، گفتگوی پدرام ابدان با داریوش فرضیایی را شاهد خواهیم بود.

لینک خبر :‌ خبر فوری
کارشناس سینما: جشنواره ها را باید منسجم کنیم تا دچار جشنواره زدگی نشویم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : مدآرا

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، اورنگ کارشناس سینما و روزنامه نگار در برنامه شهر فرنگ، گفت: با رجوع به خرد جمعی باید از تعداد زیاد جشنواره ها جلوگیری کنیم.

وی افزود: اگر راجع به آفت جشنواره ها صحبت نکنیم، دچار رخوت می شویم.

اورنگ با اشاره به آفت زدگی و جشنواره زدگی گفت: بیشتر کارشناسان احساس خطر کرده اند.

اورنگ روزنامه نگار گفت: باید هر استان یک جشنواره داشته باشد و برآیند آن در جشنواره فیلم فجر مطرح شود.
جلیل اکبری صحت کارشناس سینما دیگر مهمان برنامه گفت: طبق آمار 36 یا 37 جشنواره داریم و برخی از این ها هم جشنوارهای دوسالانه است.

اکبری صحت افزود: اینطور نیست که هر کس بتواند جشنواره برگزار کند، افزود: جشنواره ها بر اساس نیازهای سینما شکل گرفته اند.

وی با بیان اینکه برخی از جشنواره ها کارکرد خوبی ندارند، گفت: به لحاظ شکل و محتوا جشنواره هایی که ما برگزار می کنیم، می توانند دو گام به جلو باشند.

اکبری صحت گفت: ویترین تلقی کردن جشنواره نمی تواند درست باشد و این تلقی کارکرد جشنواره را دچار تردید می کند.

دانلود

لینک خبر :‌ شبکه خبر
صداوسیما برای کمک به سینمای ایران، تیزرهای تبلیغاتی معرفی آثار پرده نقره ای را بدون دریافت هزینه یا با تخفیف های ویژه روی آنتن می برد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، هر چند وقت یک بار فضایی ایجاد می شود که چرا تیزر فلان فیلم را تلویزیون پخش نمی کند، یا کمتر پخش شده و یا تصویر فلان بازیگر در آن فیلم سینمایی به نمایش تلویزیونی درنیامده است؟ این شائبه هایی است که مطرح می شود چه عامدانه و چه از روی ابهام؛ فیلمسازان معتقدند تلویزیون باید به کمک و حمایت از سینما بیاید اما از طرفی مدیران صداوسیما با انتقاد از محتوای برخی فیلم ها از پخش تیزر تبلیغاتی این آثار سر باز زده اند.

ولی با همه این انتقادات که عمدتاً دغدغه بسیاری از سینماگران کاربلد و جامعه علاقه مند به فرهنگ بوده که چرا آثار سینمایی رو به ابتذال می روند و کمتر فیلمِ تجاری با محتوا به جایگاه پرفروش بودن دست پیدا می کند. چرا که با پیگیری از اداره کل بازرگانی رسانه ملی متوجه شدیم آن ها تیزرهای تبلیغاتی کالاهای فرهنگی با محتوای ارزشی و دینی شامل کتاب و فیلم های حوزه دفاع مقدس، انقلاب، خانواده، کودک و... گروه دوم شامل سایر تولیدات محتوایی کتاب و فیلم از تخفیفات ویژه ای برخوردار است.

تیزرهای این آثار در دو گروه اول و دوم با تخفیف های 95 و 98 درصد امکان تبلیغ از شبکه های مختلف سیما را دارند؛ اما زمان پخش این تیزرها براساس ظرفیت های ارائه شده از سوی اداره کل بازرگانی تعیین می شود. البته ناگفته نماند که برای تیزر فیلم های سینمایی که روی پرده می رود پیش از اکران یک زمان مشخص شده صاحبان اثر تیزرهای خودشان را به رسانه ملی برسانند و برای حمایت از آثار بدون دریافت هزینه و بعضاً تخفیف ویژه، این آثار را روی آنتن می برند. این کار در جهت حمایت صداوسیما از آثار سینمایی انجام می شود. اما در عین حال تهیه کننده یا پخش کننده فیلم هم تعهد می دهند آگهی های تبلیغاتی فیلم از شبکه های ماهواره ای پخش نشود.

البته این اطلاعات در پایگاه اطلاع رسانی بازرگانی سازمان صداوسیما هم موجود است. صاحبان آثار سینمایی هم باید بدانند چارچوب تلویزیون هم قواعد خاص خودش را دارد و شورای بررسی تیزرها حتماً تیزرها را منطبق بر سیاست های تلویزیون روی آنتن می برد. شاید در این راستا بازیگری در تلویزیون ممنوع التصویر باشد حتماً از جریان تیزر نام و چهره اش حذف می شود و حتماً ناهنجاری های فرهنگی که متأسفانه در برخی از آثار سینمایی امروز موجود است مدنظر قرار می گیرد و البته زمان موردنظر رساندن تیزرهای تبلیغاتی آثار سینمایی هم مهم است. چند وقت قبل از زمان اکران، یک فیلم باید تیزر خود را به مراجع ذیربط در رسانه ملی تحویل بدهند و بعد از بازبینی و بررسی در شورای سیاستگذاری در نوبت پخش تلویزیونی قرار می گیرد. احساس می شود برخی از آثار این فرآیند را نمی گذرانند و یا به چارچوب ها و سیاستگذاری های صداوسیما در جهت پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلم های سینمایی توجه نمی کنند که یا دیر به دیر، یا محدود و یا به طور کامل روی آنتن نمی روند!

این توضیح و فرآیند داده شد تا شاید پاسخی به شائبه های این روزهای برخی از رسانه ها و توئیت بازی های معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی باشد. شاید برخی از مدیران سینمایی علی الخصوص شخص ابراهیم داروغه زاده نظارت بر سینما که فاجعه های زیادی از جمله رحمان 1400 را به تازگی پشت سر گذاشت و مسائل حاشیه ای اکران، مافیای اکران و بعد این روزها دختر شیطان را پیش رو دارد. در بخش شبکه نمایش خانگی هم شاهد حواشی، چالش و نقصان های فراوانی هستیم.

از جنسِ سریال هایی همچون رقص روی شیشه که فارغ از محتوا، با تبلیغات دانه درشت، فضاسازی کردند تا مردم به خاطر دیدن فلان بازیگر این سریال، پای تماشای رقص روی شیشه بنشینند و در عینِ ندیدن یک فیلم درست با محتوای مناسب، چالش ها و دعواهای بازیگر، تهیه کننده را شاهد باشند. از طرف دیگر همین اتفاق در سریال نهنگ آبی هم می افتد و درباره سریال ممنوعه هم که حرف و حدیث بسیار است. در این چند روز هم که افتضاح در سریال احضار کار را به ممنوع الکاری رامین عباسی زاده تهیه کننده و کارگردان این سریال کشاند.

امیدواریم هرچه زودتر این کش و قوس ها در سینما و تلویزیون به یک هدف واحد یعنی اعتلای فرهنگ و هنر ختم شود البته با حضور برخی از این مدیران که دغدغه اصلی شان فالوور، داغ شدن فضای مجازی و دقیقه به دقیقه اظهار فضلی در صفحه مجازی خودشان، است خیلی سخت بتوان به این سرمنزل رسید.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

نیما جاویدی با اشاره به اینکه برخی انتقادها از سرمایه گذاران در سینما موجب می شود تمایل آنان به حضور در این عرصه کم شود تاکید کرد برای او مهم است که سرمایه فیلمش از کجا می آید.

به گزارش سینماسینما ، جاویدی در گفت وگویی مفصل با خبرگزاری مهر درباره سرخ پوست فیلم تازه اش که این روزها روی پرده سینماست سخن گفت. او در بخش پایانی این گفت وگو به پرسشی درباره سرمایه گذار فیلم خود و سرمایه گذارانی که به تازگی وارد سینما شده اند پاسخ داد. بخش پایانی مصاحبه به این شرح است:

سرمایه گذار فیلم شما آقای صادق رنجکشان است؛ کسی که به یکباره وارد سینما شد و به یکباره روی چند فیلم سرمایه گذاری کرد که همین امر باعث شد درباره پولی که او به سینما تزریق کرده است، شبهاتی ایجاد شود و مورد توجه رسانه ها قرار بگیرد. به عنوان کارگردان فیلم برای شما اهمیت داشت که چه کسی روی فیلمتان سرمایه گذاری می کند و حساسیتی در این مورد داشتید؟

قطعاً که اهمیت دارد. البته اینها چیزهایی است که باید با تهیه کننده در مورد جزییات آن صحبت کنید. اتفاقاً چند وقت پیش هم شنیدم ایشان به عنوان سرمایه گذار چند فیلم سینمایی، در مصاحبه ای توضیحات کاملی به دوستان دلسوزی که نگران این قضیه بوده اند، داده اند ولی واقعیت این است که معتقدم نباید با ایجاد شبهات بی اساس این فضا را ناامن کرد. چیزی که به امنیت روانی جامعه در هر بخشی آسیب بزند، قابل قبول نیست.

اینکه الان هر کس می خواهد در سینما سرمایه گذاری کند باید نگران این باشد که نکند در بدو ورود با تهمت و افترا مواجه شود نگران کننده و باعث تاسف است. خیلی از سرمایه گذارها به دلیل همین فضایی که ایجاد می شود پولشان را برمی دارند و به جای ساختن فیلم سینمایی که یک محصول فرهنگی است، در خوشبینانه ترین حالت می روند روی کوه برج می سازند که هم سود بیشتری دارد و هم اسمشان در رسانه ها به عنوان متهم البته ثابت نشده به تخلفات مالی مطرح نمی شود.

به راحتی اسم آدم ها را در کنار عباراتی که ممکن است باعث تخریب شخصیتشان شود می آوریم و فکر نمی کنیم که اگر شبهه ای که مطرح کردیم درست نباشد نه تنها کار غیراخلاقی ای کرده ایم بلکه آسیبی جدی به سینما وارد می کنیم.

لینک خبر :‌ سینما سینما

حامد عنقا از دستمزد میلیاردی یکی از بازیگران مطرح سینمای ایران برای بازی در یک سریال شبکه نمایش خانگی پرده برداشت، او تاکید کرد که این بازیگر ماهانه یک میلیارد تومان دریافت کرده است.

به گزارش سینماسینما ، این روزها بحث دستمزدهای خارج از عرف بازیگران سرشناس در سینما و شبکه نمایش خانگی حسابی داغ است. چندی قبل مسعود رجبی فروتن درباره این گفته بود که گروهی از بازیگران با بازیگرسالاری باعث شکست سریال ها می شوند. همین روزها چند پروژه پرستاره در شبکه نمایش خانگی هست که یا شکست خوردند یا رو به شکستند.

دعواهای بین بازیگران و عوامل سریال ها و سرمایه گذاران بالا گرفته و حاشیه ها بسیار است.

اما این دستمزدهای نجومی چقدر هستند؟ این پرسش را درباره دریافتی 400 میلیون تومانی یک سوپراستار مرد پرسیدیم، در میزگردی که با حضور حامد عنقا تهیه کننده سریال قلب یخی ، نادر معماریان از مدیر موسسه دنیای تصویر هنر و مسعود رجبی فروتن از بنیانگذاران شبکه نمایش خانگی در سازمان سینمایی، برگزار می شد. حامد عنقا خیلی صریح تاکید کرد: 400 میلیون؟ این بزرگوار برای یک سریال شبکه نمایش خانگی یک میلیارد تومان گرفته است به طور ماهانه. جالب اینکه دو مهمان دیگر هم این رقم را تائید کردند.

البته رجبی فروتن تاکید داشت که با نظام دستوری نمی توان جلوی پرداخت های اینچنینی را گرفت و تنها باید اتحادیه های صنفی و خود تهیه کنندگان جلوی این نظام پرداخت را بگیرند تا این پرداخت ها با بخشنامه ها زیر میزی نشوند.

جالب تر اینکه این دریافت ها خلاف دستمزد کارکنان دولت معاف از مالیات هم هستند و بازیگری این رقم را می گیرد که به گفته پخش کنندگان، سلبریتی بفروش هم نیست، البته او تنها یکی از گران های سینمای ایران است.

سینمایی که ورودی پولش بر مدار شفافیت و مشخص نباشد همچنان شاهد چنین صحنه هایی خواهد بود.

منبع: خبرآنلاین

لینک خبر :‌ سینما سینما

سینمای ایران در این هفته شاهد موفقیت فیلم ما همه باهم هستیم بود، در حالی که فیلم سینمایی دختر شیطان با بازی حمید فرخ نژاد نتوانست انتظارات را برآورده کند و در گیشه ناموفق بود.

به گزارش سینماسینما ، نخستین هفته از اکران عید فطر سینماهای کشور در حالی به روز پایانی خود رسیده است که بار دیگر در چند هفته اخیر شاهد دو قطبی شدن گیشه هستیم و تنها سه فیلم سهم عمده ای از فروش را به خود اختصاص داده اند.

البته اکران عید فطر امسال طبق آنچه سازندگان و عوامل برخی از فیلم ها گفتند، آغشته به لابی و مافیا شده است و سودجویانی در حال تبلیغات منفی علیه برخی از فیلم ها هستند، اتفاقی که با واکنش برخی از عوامل فیلم های روی پرده مانند قربان محمدپور کارگردان دختر شیطان و هوتن شکیبا بازیگر فیلم شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار همراه شد.

آنچه مشخص است سودای قبضه کردن گیشه، ثبت رکوردها و جذب حداکثری تماشاگران عاملی شده است تا در هفته اخیر شاهد تخریب فیلم های روی پرده توسط طرفداران سایر فیلم ها باشیم، اتفاقی که به نظر می رسد تا حدود زیادی هم سازماندهی شده است و از طریق ربات های مجازی صورت می گیرد.

با این حال نخستین هفته از اکران عید فطر گذشت و به ترتیب سه فیلم ما همه باهم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی، شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار و سرخپوست به کارگردانی نیما جاویدی سهم عمده ای از گیشه را از آن خود کردند. فیلم غلامرضا تختی ساخته بهرام توکلی هم که هنوز و از عید نوروز روی پرده است، در آخرین روزهای اکران بار دیگر عنوان کمترین میزان فروش را به خود اختصاص داد.

فروش هفت میلیاردی مدیون سه فیلم روی پرده

این هفته سینمای کشور توانست به فروش هفت میلیارد و 553 میلیون تومانی دست پیدا کند که چهار میلیارد و 650 میلیون تومان آن به تهران اختصاص داشته است. با پایان ماه رمضان بار دیگر گیشه سینمای ایران تا حدود زیادی رونق گرفت و با افزایش حدودا سه میلیاردی همراه شد.

در واقع ترکیب نامناسب اکران ماه رمضان امسال عاملی شد تا شاهد افت جدی فروش در این ماه باشیم و تنها سه فیلم بتوانند فروش قابل قبولی را برای خود رقم بزنند.

این هفته همچنین 666 هزار و 287 نفر در سالن های سینما به تماشای فیلم های روی پرده نشستند که سهم تهرانی ها 335 هزار و 405 نفر بوده است.

ما همه باهم هستیم ، گلزار و مدیری زوج جدید پولساز سینما

کمال تبریزی در تازه ترین ساخته سینمایی اش، ما همه باهم هستیم تلاش کرده است تا در کنار محیطی طنز و مفرح، داستانی تا حدودی جدید را روایت کند و در این مسیر با نیم نگاهی به گیشه و کسب سود از بازیگران مطرح و چهره سینمای ایران که در بین مردم دارای محبوبیت بالایی هم هستند، بهره برده است.

اتفاقی که در این هفته شاهد بودیم نتیجه بخش و موفقیت آمیز بوده است. نکته جالب توجه این فیلم حضور دوباره محمدرضا گلزار و مهران مدیری پس از رحمان 1400 ساخته منوچهر هادی در یک فیلم است، این دو که موفقیت فیلم هادی را تا زمانی که روی پرده بود تضمین کرده بودند حال در شکل و شمایلی دیگر در فیلم تبریزی به ایفای این نقش می پردازند که البته در این فیلم آنچنان نقش حیاتی و مهمی را ایفا نمی کنند.

به نظر می رسد محبوبیت بیش از اندازه این ترکیب در بین مردم کارگردانان زیادی را وسوسه کند تا برای ساخت فیلم تجاری و رونق گیشه به سراغشان بروند و پربیراه نباشد که این دو را زوج جدید پولساز سینمای ایران بنامیم.

با این حال ما همه باهم هستیم در این هفته دو میلیارد و 140 میلیون تومان فروش داشته و صدرنشین گیشه هفتگی بوده است تا پایان دهنده حضور مستمر تگزاس 2 بر صدر گیشه باشد.

فروش این فیلم تا به امروز از مرز سه میلیاردونیم فروش گذر کرده است و به نظر می رسد که به این زودی ها شیب فروش آن نزولی نشود.

شبی که ماه کامل شد، هجوم تبلیغات منفی اما فروش خوب

نرگس آبیار کارگردانی که با ساخت فیلم هایی چون شیار 143 و نفس توانست نام خود را به عنوان یکی از فیلمسازان صاحب ایده و خلاق بر سر زبان ها بیندازد، در تازه ترین ساخته سینمایی اش جسارت زیادی به خرج داده است و به سراغ فیلمی سخت به نام شبی که ماه کامل شد رفته است، فیلمی که در زمان نمایش در جشنواره مورد تحسین قرار گرفت و تمجید شهامت آبیار برای ساخت آن را به همراه داشت.

شبی که ماه کامل شد با بازی هوتن شکیبا و الناز شاکردوست با وجود آنکه از همان روزهای نخست اکران مورد هجمه شدیدی قرار گرفت و با برچسب های سفارشی سازی و ... به مخاطبان معرفی شد اما توانست از پس این تبلیغات منفی موفقیت آمیز گذر و نظر علاقه مندان را به خود جلب کند.

این فیلم در این هفته دومین فیلم پرفروش سینمای ایران بود و توانست رکورد دو میلیارد و 20 میلیون تومانی را به نام خود ثبت کند تا تعقیب کننده جدی ما همه باهم هستیم در گیشه باشد.

فضای ملودرام و عاشقانه این فیلم که با بستر جدی و خشونت بار تروریست همراه می شود، عاملی شده است تا شبی که ماه کامل شد یکی از اثرگذارترین آثار تاریخ سینمای ایران باشد.

سرخپوست، مخاطبان نوید محمدزاده متفاوت را پسندیدند

سومین فیلم پرفروش گیشه سرخپوست دومین فیلم سینمایی نیما جاویدی است که با بازی متفاوت نوید محمدزاده توانسته اثری معمایی متفاوتی در سینمای ایران باشد و با ریتم و ضرباهنگ تندی که دارد مخاطب را تا آخرین لحظه با خود همراه کند.

نکته مثبت این فیلم که تمامی تماشاگران هم بر آن هم نظر هستند، بازی خوب، به اندازه و متفاوت نوید محمدزاده نسبت به نقش های پیشینش است که به واقع یکی از برگ برنده های سرخپوست به شمار می آید و همانطور که جاویدی در مصاحبه ای اعلام کرد انتخاب او نابودی مطلق بود یا برد خوب که نتایج نشان می دهد او به برد خوبی رسیده است.

در این بین نباید از کارگردانی حرفه ای، پروداکشن جذاب و عظیم، فیلمبرداری مثال زدنی و موسیقی بسیار مناسب و خوب فیلم هم گذشت که همه و همه دست به دست هم داد تا شاهد فیلم جذابی باشیم.

سرخپوست هم در هفته اخیر از حملات و تخریب ها جان سالم به در نبرد و همواره مقابل شبی که ماه کامل شد قرار گرفت اما گویا این جوسازی ها آنچنان مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته است و آن ها به تماشای فیلم های خوب روی پرده نشستند.

گواهی آن هم فروش یک میلیارد و 651 میلیون تومانی سرخپوست در این هفته است، فیلمی که در کل حدود یک میلیارد با صدر گیشه فاصله دارد و باید دید توان جبران این فاصله را در هفته های پیش رو پیدا خواهد کرد یا خیر؟

دختر شیطان، شکست خورده پیش بینی نشده

شاید هیچکس فکرش را هم نمی کرد که دختر شیطان ساخته قربان محمدپور در گیشه ناکام بماند و به فروش خوبی دست پیدا نکند، اما این اتفاق رخ داد و محمدپور تا به امروز نتوانسته موفقیت فیلم پیشین خود سلام بمبئی را تکرار کند.

این فیلم با وجود آنکه از حمید فرخ نژاد، بازیگران مطرح سینمای هند و همچنین صحنه های موزیکال هم بهره برده است اما گویا نتوانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند، البته فیلم محمدپور با انتقادهایی همراه شد که البته بیشتر جنبه مثبت برای او خواهند داشت و با این حال دختر شیطان به مذاق مخاطبان خوش نیامده است و نشانگر این است که همواره یک فیلم محصول مشترک موزیکال با هر موضوع و کیفیتی مورد توجه تماشاگران قرار بگیرد، حال باید دید که در ادامه اکران چه سرنوشتی در انتظار این فیلم خواهد بود.

این فیلم در این هفته 189 میلیون و 601 هزار تومان فروش داشت تا جمع فروشش از مرز 300 میلیون تومان عبور کند، اتفاقی که برای فیلم های فرخ نژاد هم در چند سال اخیر بی سابقه است.

در ادامه آمار فروش فیلم های روی پرده را به تفکیک فروش هفتگی و کل مشاهده می کنید. (فروش هفتگی از روز 17 خرداد تا پیش از روز جمعه 24 خرداد محاسبه شده و آمار از سامانه فروش سینمای ایران استخراج شده است.)

نام فیلم

نام کارگردان

میزان فروش هفتگی

فروش کل

ما همه باهم هستیم

کمال تبریزی

دو میلیارد و 140 میلیون تومان

سه میلیارد و 526 میلیون تومان

شبی که ماه کامل شد

نرگس آبیار

دو میلیارد و 20 میلیون تومان

سه میلیارد و 63 میلیون تومان

سرخپوست

نیما جاویدی

یک میلیارد و 651 میلیون تومان

دو میلیارد و 582 میلیون تومان

تگزاس 2

مسعود اطیابی

853 میلیون و 127 هزار تومان

15 میلیارد و 949 میلیون تومان

سامورایی در برلین

مهدی نادری

469 میلیون و 442 هزار تومان

چهار میلیارد و 161 میلیون تومان

دختر شیطان

قربان محمدپور

189 میلیون و 601 هزار تومان

325 میلیون و 586 هزار تومان

متری شیش و نیم

سعید روستایی

178 میلیون و 891 هزار تومان

26 میلیارد و 521 میلیون تومان

پیشونی سفید 3

سیدجواد هاشمی

23 میلیون و 775 هزار تومان

سه میلیارد و 172 میلیون تومان

نبات

پگاه ارضی

14 میلیون و 313 هزار تومان

646 میلیون و 497 هزار تومان

ژن خوک

سعید سهیلی

دو میلیون و 652 هزار تومان

سه میلیارد و 197 میلیون تومان

چهار انگشت

حامد محمدی

دو میلیون و 610 هزار تومان

10 میلیارد و 685 میلیون تومان

زندانی ها

مسعود ده نمکی

دو میلیون و هشت هزار تومان

چهار میلیارد و 687 میلیون تومان

وکیل مدافع

سلما بابایی و ونداد دوشن

یک میلیون و 622 هزار تومان

77 میلیون و 481 هزار تومان

به دنیا آمدن

محسن عبدالوهاب

641 هزار تومان

124 میلیون و 86 هزار تومان

تولدت مبارک

سمیه زارعی نژاد

316 هزار تومان

37 میلیون و 941 هزار تومان

خانه دیگری

بهنوش صادقی

216 هزار تومان

78 میلیون و 584 هزار تومان

غلامرضا تختی

بهرام توکلی

106 هزار تومان

یک میلیارد و 906 میلیون تومان

منبع: خبرآنلاین

لینک خبر :‌ سینما سینما
یک کارشناس معتقد است که حواشی رامبد جوان و همسرش نتیجه سیاست های ضدفرهنگی و لیبرالی دولت است.

امیرحسین جوانشیر، منتقد سینما به خبرنگار کیهان گفت: خبر تاسف بار و نگران کننده کشف حجاب مدیر اجرایی جشنواره جهانی فیلم فجر که برای تولد فرزندش به کشور کانادا به همراه همسرش رامبد جوان که از معروف ترین مجری ها و بازیگران صدا و سیما و سینماست مورد توجه جدی مخاطبان عمومی قرار گرفت و اظهار نظرهای گوناگونی در محکومیت و تقبیح این به ظاهر سلبریتی ها و چهره هایی که به ناحق رسانه ملی و سینما را مدت هاست که تسخیر کرده اند واقع شد و لزوم پاکسازی و پالایش سریع ارگان های فرهنگی را از لوث وجود عناصر معلوم الحال و بی اعتقاد بیشتر نمایان ساخت.وی افزود: البته این کاملا طبیعی و عادی است که وقتی فضای مدیریتی کشور روز به روز به سوی کم رنگ کردن حضور نیروهای ارزشی و انقلابی و معتقد پیش می رود نتیجه ای جز حضور افرادی از این دست در فضای رسانه ملی یا سینما نخواهیم بود و تا این دولت با این سیاست های ضد فرهنگی بر سر کار است هیچ امیدی هم به اصلاح شرایط نخواهیم داشت و هیچ روزنه امیدی جهت بهبود شرایط هم متصور نیست.
این فعال فرهنگی ادامه داد: متاسفانه در چند وقت اخیر شاهد موج بی سابقه ای از کشف حجاب ها و تابوشکنی های هنجارشکنانه ای از اصحاب فرهنگ و هنر بودیم که زاییده مدیریت مدیران فعلی دولت و تفکرات لیبرالی و به اصطلاح شبه روشنفکری آنهاست که هیچ برنامه مدون و اولویتی هم در امور فرهنگی ندارند به گونه ای که انگار کلا فضای فرهنگی و هنری جامعه را رها کردند. جوانشیر در پایان تأکید کرد: لزوم برخورد فوری و عاجل دستگاه های نظارتی و ذیصلاح با چهره های سرشناسی که عملکردشان ضربه به اعتماد عمومی و نظام اسلامی و آرمان های انقلاب اسلامی مان می زند امروز بیش از همیشه احساس می شود و اگر سرسری و عادی از این مسائل عبور کنیم چندی نخواهد گذشت که دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تهران- ایرنا- رئیس سابق شبکه نمایش خانگی، گفت: سفارش و کنترل محتوا در این شبکه رها شده است و مدیران راهبردی برای تولید محتوا ندارند.

محمدرضا عباسیان درباره وضعیت این روزهای آثار تولید شده در شبکه نمایش خانگی به خبرنگار ایرنا ، گفت: آنچه این روزها ما از خروجی سریال های نمایش خانگی می بینیم نوعی بی برنامه گی در این حوزه و کنترل محتوا در آن به نوعی رها شده است. البته این موضوع فقط درباره نمایش خانگی نیست؛ بلکه در سینما هم همین مسائل دیده می شود.

نهادهایی که در این عرصه سفارش دهنده اثر هستند دغدغه این را ندارند که محتوای با برنامه ای را سفارش دهند. زمانی که حرف از محتوای با برنامه به میان می آید فقط درباره محتوای اخلاقی یک اثر صحبت نباید کرد.

وی با اشاره به اینکه گفته شده است سازمان سینمایی بخشی از دولت است، اظهار داشت: در خصوص محتوای با برنامه آثار مثالی می زنم. در شش ماه گذشته شبکه نمایش خانگی برای اهداف دولت چه کرده است؟ در جواب باید بگوییم هیچ. بزرگترین دستاورد دولت روحانی برجام بوده است. نمایش خانگی در این باره چه کرده است؟ باز هم باید بگوییم هیچ. درحیطه سریال سازی چه قدمی بر داشته شده است؟ دوباره باید بگوییم هیچ. سریال سازی را هم کنار می گذاریم آیا مدیران و مسئولان در حیطه مستند سازی موفق عمل کردند؟ متأسفانه پاسخ همه این سوال ها هیچ است. حال باید بررسی کرد چرا چنین اتفاقاتی در عرصه هنر می افتد.

مسئولان ایده و راهبرد برای سفارش اثر ندارند

مدیر عامل اسبق رسانه های تصویری با تاکید بر اینکه مسئولان مشکلات جدی در سفارش اثر دارند، ادامه داد: مدیران بودجه ای دارند اما راهبرد برای تولید محتوا ندارند. انگار منتظر نشستند تا ببیند دیگران چه می کنند. اگر از مسئولان بپرسید برای سال 98 با توجه به بودجه چه راهبردی در سفارش اثر به کار خواهید گرفت؟ پاسخ منطقی دریافت نمی کنید. مدیران به این فکر نمی کنند که در پایان سال 98 آیا می توانند از کارنامه کاری خود دفاع کنند.

عباسیان افزود: درگیر چالش های جدی در حیطه سفارش دادن اثر هستیم. در نظارت هم به همین شکل است چون مدیران چارچوب اجرایی فکری ندارند حتی شورای، عملاً فقط آثار را مورد به مورد بررسی می کنند و همین باعث می شود که شاهد فاجعه های جبران ناپذیری در شبکه نمایش خانگی باشیم.

محتوای آثار در شبکه نمایش خانگی نگران کننده است

وی با تاکید بر اینکه در شبکه نمایش خانگی موضوع محتوا به شدت رها شده است اظهار داشت: رها کردن موضوع محتوا در شبکه نمایش خانگی نگران کننده است. تولید محتوا نیز مسئله دیگری در شبکه نمایش خانگی است که بحث برانگیز است.

رئیس اسبق صنف نمایش خانگی خاطرنشان کرد: سی سال است سینمای ایران در جهان شناخته و محبوبیت کسب کرده است. می توان از سینمای ایران به عنوان یک صنعت و هنر بین المللی یاد کرد. با این حال هنوز درسینماهای کشور خود به اندازه کافی صندلی نداریم، مخصوصاً در شهرستان ها. مردم ما وقتی موقعیت فیلم دیدن در سینما را ندارند از طریق شبکه نمایش خانگی این فیلم ها را می دیدند و می بینند اما با تولید محتواهایی شبیه به فیلم های کیشه ای مقابل عرضه محتوای خوب در نمایش خانگی بسته شد.

شبکه خانگی با این عملکرد، سینمای ارزشمند را زمین زد

وی عنوان کرد: سینمای ایران در یک سال 100 فیلم تولید می کند. از میان این فیلم ها فقط ده درصد پیروز گیشه هستند و ده درصد دیگر نیز زیان ده نیستند. پس می توان گفت هشتاد درصد فیلم ها گیشه خوبی نداشته و زیان ده بودند که اتفاقاً فیلم هایی با محتوای خوب و فاخر جزو همین هشتاد درصد هستند. قرار بود این فیلم های ناموفق در گیشه در سبد خرید مردم قرار بگیرد و مخاطبان برای دیدن فیلم هایی که خوب بودند اما خوب فروش نرفتند در شبکه خانگی هزینه کنند تا این چرخه جریان داشته باشد.

عباسیان ادامه داد: زمانی که ما این سبد را پر کنیم از سریال ها انگار سعی داریم سینمای ارزشمند را زمین بزنیم و راه تنفس فیلم های سینمایی خوبی را بستیم که در فروش موفق نبودند در شبکه نمایش خانگی می خواست نفس بکشند.

رقابت اشتباه با تلویزیون

رئیس اسبق مؤسسه رسانه های تصویری، گفت: تولید و پخش حجم زیاد سریال خیانت به سینمای خوب و با محتوا است. گفته شده است که این نگاه سیاسی مدیران است و می خواهند اینگونه می خواهند رقابت کنند با تلویزیون اما من عقیده دارم انتخاب این راه یک رقابت اشتباه است. اگر سریال سازی در نمایش خانگی محدود شود صنعت سریال سازی درایران دچار اختلال نمی شود چون محل پخش آن تلویزیون است اما اگر فیلم های خوب سینما برای عرضه دچار مشکل جدی شوند دیگر جایی در هیچ کجا ندارد.

عباسیان اظهار داشت: تولیدسریال با این حجم در شبکه نمایش خانگی یک آفت جدی برای سینمای ما است. اگردر دنیا سریال گیم اف ترونز ساخته می شود برای نمایش به صورت دی وی دی و اینترنتی ساخته نمی شود؛ بلکه برای پخش در شبکه های تلویزیونی ساخته می شود. تاکید می کنم در مهد اصلی سریال سازی که امریکاست هم سریال برای پخش به صورت دی وی دی و اینترنتی ساخته نمی شوند.

در دوره ای هستیم که تلویزیون و شبکه نمایش خانگی جدا گانه سریال تولید می کنند. در تهران که تازه شهر مرفه نشین است یک خانواده در طول هفته چند دی وی دی می خرند؟ حجم سریال سازی و پخش در نمایش خانگی باعث می شود یک خانواده ترجیح دهند که سریال ببیند و فیلم های سینمای فرهنگی و جشنواره ای و هنرتجربه را باز کنار می گذارند. زمانی که سبد یک خانواده را با سریال های رنگارنگ پر کردیم نباید انتظار داشته باشیم مخاطب دیگر پولی برای دیدن فیلم های سینمای فرهنگی بدهد.

رئیس سابق صنف شبکه نمایش خانگی، افزود: نکته دیگر که این روزها باعث عملکرد ضعیف شبکه نمایش خانگی شده اینکه هر روز تعداد تهیه کنندگان بیشتر از پیش می شود. هر وقت هر تهیه کننده ای با هر پولی وارد این حیطه نمایش خانگی کردیم وضعیت می شود همین که می بینیم. باید دید چرا حتی کارهای خوب نیمه راه رها می شوند قهوه تلخ، ابله و ... همه سریال هایی بودند که سرنوشتشان معلوم نشد. دراین میان فقط مخاطب ضربه خورد.

عباسیان اظهار داشت: سریالی پروانه ساخت می گیرد به نام ممنوعه، با همان پروانه ساخت تولید می شود و در نهایت 300 دقیقه از سریال سانسور می شود. باز هم تنها بیننده جور این مشکل را کشید. خریدار هزینه ای برای خرید یک قسمت از سریال را پرداخت می کند. یک قسمتی که بیشتر زمانش برای آنچه در گذشته خواهید دید و آنچه در آینده خواهید دید می رود و به تازگی هم کلیپ موسیقی با تصاویر تکراری می گذراند تا زمان پر کنند و در قسمت های مختلف یک سریال این کلیپ ها پخش می شود. با این توصیفات بیننده فقط 15 دقیقه مفید و صحنه های جدید در این یک قسمت می بیند.

چرا استانداردهایی برای شبکه نمایش خانگی نداریم؟

او با اشاره به اینکه حمایت از حقوق مصرف کننده در شبکه نمایش خانگی وجود ندارد خاطر نشان کرد: ارشاد حتی سوال نمی کند که این چه اثری است که با برچسب فرهنگی روانه بازار می کنید. برای تولید شیر خوراکی و بخاری برقی و هزار و یک مورد دیگر استاندارد هایی وجود دارد اما ارشاد هیچ استانداری برای تولید این آثار در نظر نگرفته است.

عباسیان ادامه داد: از همه این موضوعات که بگذریم می رسیم به بحث جدی در خصوص اینکه سریال سازان ما در شبکه نمایش خانگی اصلاً چه محتوایی را روانه بازار می کنند. اگر به کارها نگاهی بیاندازیم متوجه می شویم محتواهای بیشتر آثار سرشار از خشونت است. فیلمنامه ها پراست از شخصیت های نا امید و پرخاشگر.

وی اظهار داشت: مصرف مواد و مشروب و روابط خارج از عرف به شکل غیر قابل باوری در حال عادی سازی شدن است. زمانی که می گوییم اثری پروانه ساخت از وزارت ارشاد دارد یعنی نباید این مسائل را در سریال ببینیم. ای کاش حداقل بگویند پروانه ساخت از وزارت ارشاد نداریم. سازمان سینمایی در چند سال اخیر ضربه زیادی به خاطر همین مسائل خورد. باید راهکارهای جدیدی انتخاب کرد و به استانداردهایی در این حیطه رسید تا اگر اثری خلق می شود محتوای خوبی داشته باشد و بتواند به سازمان سینمایی کمک کند نه اینکه تیشه به ریشه خود بزند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

یک کارشناس حوزه نمایش خانگی معتقد است:رسیدگی به سرمایه های ناسالم از اختیارات وزارت ارشاد نیست.
سعید رجبی فروتن درباره قانون جدید شبکه نمایش خانگی به بانی فیلم گفت: در قانون جدید تولیدات این حوزه برای برخی از کارگردانان مطرح می توان به آنان تذکر و اخطار شفاهی داد و حسب مورد محرومیت هایی مثل تعلیق فعالیت برای آنها در نظر گرفت.
سعید رجبی فروتن کارشناس حوزه نمایش خانگی درباره محدودیت های جدید شبکه نمایش خانگی و لزوم عرضه یک سریال پس از تولید تمامی قسمت ها به منظور حفظ حقوق مخاطبان به بانی فیلم گفت: البته گاهی توقف انتشار و توزیع یک اثر ناشی از عدم استقبال مخاطبان است و ادامه کار برای تیم سازنده و سرمایه گذار صرفه و صلاح اقتصادی ندارد. در چنین شرایطی به موجب ضوابط یک شورا یا هیأتی می تواند ضمن بررسی ابعاد موضوع با شناسایی مقصرین و عوامل خاطی به صدور رأی اقدام کند و در سوابق افراد مورد نظر آن را درج کند.
وی افزود: با همکاری آیفیک تشکل صنفی تخصصی تولید فیلم های غیرسینمایی، نظام نامه ای قرار است به تصویب وزیر ارشاد برسد که می توان به موجب آن شرایط لازم برای تهیه کنندگی و کارگردانی مجموعه های نمایشی مشخص ساخت و صلاحیت متقاضیان را احراز کرد.
رجبی فروتن در پایان درباره راهکار اصلی برای جلوگیری از ورود سرمایه های مشکوک به آثار نمایش خانگی و برخی از فیلم های سینمایی گفت: این مورد در حیطه کاری وزارت ارشاد نیست و باید به آن در سطح کلان تر رسیدگی شود. در واقع سازمان سینمایی و وزارت ارشاد درباره اینکه سرمایه گذاران یک پروژه در چه کارهایی مشغول هستند و از چه طریقی به آثار نمایش خانگی و سینمایی بودجه تزریق می کنند فقط می تواند خواستار معرفی آنها از سوی تهیه کنندگان شود و هنگام دریافت پروانه ساخت اطلاعات لازم را در پرسشنامه ها درج کنند. در این صورت اگر بعداً خدای ناکرده حرف و حدیثی در باره مشروعیت سرمایه و سلامت سرمایه گذار مطرح شود، مراجع قضایی حق رسیدگی به ادعاها را خواهند داشت.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
تمامی انتقادات رسانه ای نیز به همان سه قسمت نخست سریال مطرح شد و پرونده ممنوعه پس از آن فراموش شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

به گزارش مشرق ، آخرین قسمت سریال ممنوعه هفته گذشته در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. ممنوعه سریالی است که هر ممنوعه ممکنی را در حدود نمایشی سازمان سینمایی پشت سر گذاشت و تصویر اغراق آمیز و کاملاً هنجارشکنی، از متن جامعه ایرانی را به تصویر کشید، این بزرگترین اشکالی است که در مقدمه می توان به کلّیت سریال وارد دانست و در ادامه آن را تبیین کرد.

زمانی که قسمت نخست سریال عرضه شد، موج گسترده رسانه ای برای توقف سریال به راه افتاد. استفاده علنی کوکائین مقابل دوربین و معرفی یک گروه مختلط از دختران و پسران که با روشی شبیه کارتی پارتی ، پارتنر جنسی خود را انتخاب می کنند، از نشانه های نمایشی ممنوعی بود که در این سریال استفاده شد.

بیشتر بخوانید:

ترویج شراب نوشی و روابط ضربدری در شبکه نمایش خانگی

سریال ممنوعه دامنه وسیع و گسترده ای از انتقاد و التهاب رسانه ای را آفرید، اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در ذیل آن سازمان سینمایی ، با وعده های همیشگی خبر از اصلاح قسمت های بعدی آن دادند و کارگردان با توجیه متنبه شدن شخصیت ها، تا حدودی مانع توقف سریال شد.

تمامی انتقادات رسانه ای نیز به همان سه قسمت نخست سریال مطرح شد و پرونده ممنوعه پس از آن فراموش شد. دوسیه سریال، هیچ گاه توسط جریان رسانه ای دنبال نشد؟ هیچ گاه از سازمان سینمایی سؤال نشد که آنچه در ادامه سریال در قالب قسمت های آتی فصل اول عرضه می شود، بسیار مخرب تر از سه قسمت ابتدایی هستند.

رسانه ها به معنی واقعی فرهنگی، برای تیترسازی به التهابات سه قسمت ابتدایی اکتفا کردند و انتقادات حداقلی فصل اول، پرونده مخرب ترین سریال پس از انقلاب تا سال 1398 را بست، در صورتی که یکی از تیره ترین بخش های کارنامه فرهنگی دولت دوازدهم، توزیع سریال ممنوعه است.

این سریال دارای صحنه هایی است که تمامی خطوط قرمزی که عبور از آن به صورت تدریجی رخ می داد و در هر فیلم یا سریال تلویزیونی، اندکی از آن عبور می شد، ناگهان در فصلی نوین از فعالیت های سازمان سینمایی، تمامی خطوط قرمز و تابوهای اجتماعی ناملموس را در قالب یک مجموعه، یک تنه درنوردید.

بدین ترتیب ممنوعه هیچ خط قرمزی را برای وزارت ارشاد در ممیزی باقی نگذاشت. شاید در مقدمه برای اینکه محتوای فنی متن جنبه اغراق آمیزی نداشته باشد، به یک سکانس از متن سریال اشاره کنیم.

اطرافیان دانیال (مصطفی قدیری)، ساقی موادفروشی که رابطه عاشقانه سوپرسمپاتیکی با ترانه (بهاره افشاری) دارد، به سفارش او در قالب تهدید، به صورت برکه (الهه حصاری) توسط دو موتورسوار آب می پاشند، تا به سامی هشدار دهند که احتمال وقوع اسیدپاشی وجود دارد. خود این تهدید و حتی اشاره به آن مصداق ترویج خشونتی است که اداره سانسور هند و کمپانی های فیلمسازی آزاد آمریکایی به هیچ عنوان حتی امکان شبیه سازی آن را نخواهند داد.

اما در یک سکانس بسیار عجیب، سامی تجنگی (میلاد کی مرام) به سراغ ترانه می رود، تا مانع ادامه انتقامجویی عاشقانه شود.

صحنه مورد اشاره در متن

ترانه پشت دوربین در اتاق عریان و بدون هیچ لباسی خوابیده و مشغول مصرف مواد مخدر است. سامی که روبه روی دوربین است، این وضعیت از روبه رو را برای مخاطب تشریح می کند. عریانی یک زن پشت دوربین است، آیا باید منتظر باشیم که عریانی های پشت دوربین و توصیف آن ادامه پیدا کند تا اینکه قرار است در یک سیر تدریجی مقابل دوربین بیاید؟!

این میزانسن نشانه است، در واقع یک وعده است، برای اینکه برهنگی به تدریج وارد فرهنگ نمایشی شبکه نمایش خانگی ، خارج از مجموعه صدا و سیما خواهد شد و با روند انفعالی اثبات شده، این وضعیت نمایشی خارج از محدوده ابعاد نمایشی عریان تری به خود خواهد گرفت. با این سکانس، چندان دور از ذهن نیست و آن روز را به زودی خواهیم دید که مقابل دوربین هر اتفاقی منهای نمایش رخ دهد و اروتیسم رسماً جایگزین دراماتیسم شود.

با در نظر گرفتن محتوای سریال ممنوعه، وضعیت پیچیده ای در پیش خواهد بود و وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، مقابل وظیفه سازمانی خود، یعنی امر ارشاد و نظارت، شیوه تساهل و تسامح با مؤلفان را در پیش گرفته اند.

وقتی سریال ممنوعه از این وزارتخانه مجوز می گیرد و در تیتراژ در ردیف تشکرها از وزیر ارشاد، تشکر به عمل می آید، یعنی وزیر ارشاد بدون واسطه و به عنوان ناظر صرف، تأییدیه به تألیف کنندگان اعطا کرده است، آن هم به محتوایی با ساختار چندضلعی جنسی.

در واقع این نهاد روش و سبک زندگی غیرمتعارف و ناهمگون با فرهنگ عامه را تشویق می کند یا تحمل؟! آیا وزارت ارشاد وجود سبک های زندگی متنوع در سریال ممنوعه ، وجود یا احیای آن را در جامعه تصدیق می کند؟

آیا مسئولین وزارت ارشاد می توانند با خیال آسوده این سریال را کنار خانواده هایشان تماشا کنند؟

ممنوعه، مجموعه ای اروتیک است و سویه دراماتیک مدون و مشخصی ندارد. اغلب بناهای داستانی روی پایلوت اروتیسم و مثلث، مربع و چندضلعی های جنسی (نه عاشقانه) بنا شده و کل تلاش دراماتیک مؤلفان محدود به چهارچوب سکسوالیته نمایشی می شود.

یک طرف روایت داستان سامی تجنگی (میلاد کی مرام) طرح می شود که مثل یک خروس آکنده از شهوت، از زندگی مرغی به نام ترانه (بهاره افشاری) خارج و وارد زندگی مرغ دیگری به نام برکه (الهه حصاری) می شود. این سبک زندگی کاملاً حیوانی است، چون وجوهی انسانی از کاراکترها را کمتر می بینیم، عاطفه یا عشق انسانی بر اساس نسبت های شهوانی تعریف می شود. روابط انسانی نیست و روابط عاشقانه تا اندازه ای به رابطه سطحی مرغ و خروس تنزل پیدا کرده است. اغلب عشق هایی که در فیلم های آمریکایی (منهای سینمای اروپا) نمایش داده می شود، وجه اروتیک پررنگی دارند اما وجه اروتیک تحت تأثیر روابط عاشقانه، در محور اثر نمایشی هویدا نمی شود.

یکی از نقاط عطف دراماتیک سریال این است که؛ آیا سامی تجنگی در زمانی که متأهل بوده وارد رابطه با برکه شده؟ سامی در دیالوگی رو به ترانه می گوید: "ما زن و شوهر بودیم اما فقط شناسنامه ای".

کارگردان به شدت تحت تأثیر سریال های ترکی است، اما به سریال های ترکی به صورت عجیبی رودست می زند. در اغلب سریال های ترکی، تمامی سریال تحت تأثیر یک رابطه نامشروع قرار دارد. معمولاً در دایره افراد مؤمن و مذهبی، یک زن اغواگر است که با مردهای متعددی رابطه دارد. اما در سریال ممنوعه ما با شگردهای اجتماعی فرااستانبولی مواجه هستیم، اغلب روابط زناشویی سریال مخدوش است و تنها پدر و مادر برکه هستند که تا پایان فصل اول سریال از جدایی و آسیب های جنسی در روابط زناشویی مصون هستند. اگر یک غیرایرانی سریال را تماشا کند، تصور می کند عمده مشکلات افراد جامعه امروز ایران، یافتن و ماندن در یک رابطه جنسی بسیار گرم است.

به همین دلیل این تحلیل درست است که سریال در نمایش بی پرده و گسترده اروتیسم اجتماعی از سریال های ترکی پیشی گرفته است. جهان بینی مؤلفان بر اساس زیاده خواهی سکسی شکل گرفته، مثلاً رابطه تجنگی بزرگ با همسرش گیتی گرم نیست و مشخص است که سال ها دور از یکدیگر زیسته اند. رابطه خسرو با همسرش لیلا زارع (رها) به دلیل ایجاد شدن یک مثلث عشقی در پیوند با پروانه (نیکی کریمی)، در آستانه فروپاشی است و در عقدنامه رها ثبت شده، ورود خسرو به یک رابطه دیگر، منجر به گرفتن حکم قضایی برای تصرف اموال می شود.

سامی تجنگی از همسر سابقش ترانه، جدا شده و وارد رابطه با برکه (الهه حصاری) شده است. زندگی مشترک پروانه (نیکی کریمی) و کامران (پژمان بازغی) به جدایی انجامیده و در حالی که پروانه با خسرو رابطه دارد، کامران از او می خواهد که به زندگی سابقش بازگردد.

در کلّیت روایت همان طور که اشاره شده، تنها یک رابطه مطلق زناشویی وجود دارد که مورد سنجه روایی از سوی مؤلفان قرار نمی گیرد و هاجر و یحیی (آتیلا پسیانی) از این آسیب در امان مانده اند.

وقتی که کلیت روایت را تجمیع و رفتارشناسی کاراکترها را ارزیابی می کنیم، به یک نتیجه باورنکردنی دست پیدا خواهیم کرد؛ سریال خشونت زا، خشونت طلبانه، ترویج دهنده خشونت و انواع آن است. ممنوعه خشونت جنسی را در جامعه زیبا نشان می دهد و برای اثبات چنین موضوعی می توان به سکانس آغازین سریال اشاره کرد.

نمایی از سریال ممنوعه

نمایی از فیلم ساحل محصول سال 2000 به کارگردانی دنی بویل

یک گروه ترکیبی به نام ممنوعه که روابط بر اساس کارت های بازی شان تعیین می شود، علت تجمع گروه ممنوعه در ابتدا همکاری بیزینسی و اشتغال دورهمی نیست، بلکه لذت های جنسی مسئله کل گروه است. استدلال آشکار هم این است که مثلاً تخصص افراد برای همکاری معین نمی شود. خروجی این گروه برگزاری کنسرت ها و برنامه های نمایشی زیرزمینی است، یعنی شغل گروه ممنوعه، اشتغال های ممنوع است.

در قسمت اول صدای پرسوناژ سامی روی تصاویر می گوید: "ما یک گروه ممنوعه داریم". سکانس تجمع قسمت اول و دسته جمعی به دریا رفتن، دست در دست (دختر و پسر) رفتن به زیر آب است. این صحنه بلاشک بدون تسلط به علم نشانه شناسی بصری، تصدیق گرمای جنسی گروه است و حضور خللی که اختلال جنسیتی دارد و همه گروه با او رابطه خوبی دارند، بر نشانه های این لذت دورهمی صحه می گذارد؟

نمایی از فیلم The Evil Dead که در ایران با عنوان کلبه وحشت شناخته می شود

در فیلم های آمریکایی اغلب دیده ایم جوانان و نوجوانان با یکدیگر به سفر می روند، اما یقیناً تمام دختران و پسران در متن قصه ها با یکدیگر جفت هستند. سم ریمی کارگردان (The Evil Dead) محصول 1981 که در ایران با عنوان کلبه وحشت (فیلم مشهور دوران ممنوعیت ویدئو) شناخته می شود، برای دست یافتن به چنین فرمولی، یعنی نمایش ترکیب دوستی های جمعی با موانع جدی از سوی کمپانی سازنده رنسانس پیکچرز، روبرت تاپرت (تهیه کننده) و مسئولان نیولاین سینما مواجه شد.

ریمی اعتقاد داشت بیننده تصور می کند آنچه حول این جمع جوانانه رخ می دهد، به دلیل گناه روابط جمعی آنان است و ناگهان با شورش تهیه کننده، پخش کننده و سازنده مواجه شد.

روایت فیلم (The Evil Dead) در ابتدا بدین صورت بود که گروهی از جوانان که به صورت چندضلعی با یکدیگر رابطه دارند، برای تفریح و رابطه جنسی چندنفره، به کلبه ای جنگلی می روند و آنجا گرفتار اهریمن و شیاطین می شوند. سم ریمی کارگردان، این سویه داستانی را پیشنهاد داده بود و تهیه کننده در مخالفت به او گفته بود که "حتی قاب ها را دونفره تصویر کن و ساختن چندضلعی جنسی ممنوع است".

نمایی از سریال ممنوعه

متأسفانه در کشور ما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خط قرمزهایش از نیولاین سینما، رنسانس پیکچرز آمریکایی و تهیه کننده آمریکایی فراتر می رود و به ساختار رابطه ای چندضلعی فرصت جولان می دهند که نمایش آن در سینماها و تلویزیون ایالات متحده ممنوع است.

اعطای مجوز نمایش چنین روابطی فقط در کشور اسلامی ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محقق خواهد شد.

حسین پارسایی کارگردان تئاترهای لاکچری بینوایان و الیور توییست

این وضعیت نمایشی، یعنی زندگی آزادانه جمعی جوانان، یک بار در یکی از فیلم های مشهور سینما به نام ساحل (دنی بویل) رخ داد و روایت فیلم برداشتی از رمان الکس گارلند است. جالب اینجاست که گارلند (نویسنده کتاب) در یکی از گفت وگوهای بسیار مهمش با گاردین در زمان اکران فیلم اشاره می کند که "هرچقدر هم به دنبال لذت باشیم، ساختار چنین جمع هایی کاملاً بدوی و عقب مانده است، جمع هایی که چند دختر و پسر دور هم، دور از اجتماع جمع می شوند و هدف آن ها صرفاً لذت بردن است". در فیلم ساحل هم می بینیم که ریچارد (لئوناردو دی کاپریو) به دنبال چنین زندگی آزادانه ای می شود. در زیست آزادانه ای که او در جزیره ای اطراف تایلند آن را پیدا می کند، آزادی جنسی و غریزی مطلقی وجود دارد و گارلند در توصیفش می گوید "حیوانی ترین لحظات زیستی غیرمتعارف را به تصویر کشیدیم تا هر بازگشت به عقبی از ساختار اجتماعی فعلی را تشریح کنم".

زمانی جامعه آزاد شکل گرفته در فیلم ساحل از منظر مؤلفان، ساختار حیوانی پیدا می کند که سرکرده گروه با ریچارد رابطه برقرار می کند و رابطه اش را علنی نشان می دهد. این اتفاق به همین صورت میان برکه و سامی که تقریباً سرکرده گروه ممنوعه شده می افتد. اما رابطه کارتی پارتی و چندضلعی تکمیل شده میان این چند نفر حکم یک گیم رایانه ای را برایشان دارد و ساختارهای مرسوم دونفره برای این گروه غیرمتعارف است، روابطی که عمدتاً در فیلم های پیر پائولو پازولینی و برناردو برتولوچی به نمایش گذاشته می شد.

از همان ابتدا قرار بود روابط گروهی که سامی و برکه از آن بیرون می آیند، ادامه پیدا کند که جرقه های رسانه ای، سبب عدم تأکید روایت، بر گروه چندضلعی ممنوعه می شود.

نکته جالب اینجاست وقتی پازل های داستانی را کنار هم می چینیم و گره شکل گیری رابطه سامی و برکه گشوده می شود، در مهمانی ای که در قسمت های پایانی فصل اول از زوایه دیگری آن را می بینیم، (در بازخوانی خاطرات آشنایی سامی و برکه) سامی پس از مسابقه ای که در قسمت اول نمایش داده می شود، از گروه ممنوعه جداست. در این مهمانی رابطه برکه و سامی شکل می گیرد و چندی بعد، هر دو در گروه ممنوعه هستند.

ناگهان فردای پس از کارت پارتی، باربد سر میز نهار می گوید: "دیشب با این یکی (برکه) تا یه جاهایی رفتم اما نشد . سامی سؤال می کند: اون یکی کیست؟ ، و او پاسخ می دهد: با برکه ، در واقع در همین گروه ممنوعه که رابطه عاشقانه ای میان سامی و برکه شکل گرفته، هنوز رابطه آن ها علنی نشده و دیگران نیز می توانند به صورت مشارکتی در رابطه های دیگری، مشارکت داشته باشند.

در این سریال با چنین چیدمانی، کار از مثلث عشقی گذشته است و به مربع و اضلاع چندوجهی رسیده است. مثلث عشقی در لاین های دیگر داستانی دنبال می شود و در متن ممنوعه با یک چندوجهی جنسی مواجه هستیم که از داخل آن یک مثلث مازوخیستی ترانه، برکه و سامی متولد می شود.

ضمن اینکه نکته بارز این است که ترانه می خواهد سامی را داشته باشد و همزمان دانیال را نیز از دست ندهد. این شیوه برخورد در روابط مثلثی، در مورد سه ضلعی خسرو (هادی حجازی فر)، رها (لیلا زارع) و پروانه شکل گرفته است. از سوی دیگر پروانه می خواهد به خاطر فرزندش سپهر دوباره به رابطه با کامران بازگردد و از سوی دیگر دلبستگی هایی نسبت به خسرو پیدا کرده است.

اما در تحلیل سریال ممنوعه، خشونت اجتماعی اغراق آمیز و میزانسن تسرّی آن به مخاطب بسیار عیان است. در روزهای اخیر، قتل طلبه همدانی با اسلحه بر سر زبان ها افتاد. ممنوعه روش های انتقامی را با اسلحه در سکانسی خاص آموزش می دهد.

خشونت در انواع و اقسام مختلف در سریال وجود دارد. اغلب میزانسن ها مبتنی بر تنش های انسانی دو یا چند نفره است. هرچند که اغراق آمیز است اما این فضای محدود به کلیت جامعه تعیمم داده می شود و جذابیت نمایشی پیدا می کند، در واقع انتقامجویی ناموسی با اسلحه به دلیل مورد تعدی قرار گرفتن یکی از اعضای گروه ممنوعه، توجیهی برای استفاده از اسلحه توسط قهرمان عاشق پیشه سریال است، در واقع آنچه در متن جامعه در استفاده از اسلحه رخ داده، یک مقدمه آموزشی دارد و ممنوعه از استفاده از سلاح گرم برای انتقامجویی با هر عنوانی قبح زدایی می کند.

اشاره به این فرهنگ غیررسمی محدود و تقریباً قابل انکار غیرمماس با جامعه، قطعاً در متن جامعه نیست و انکار آن عقلایی و عقلانی است. اما همین خرده فرهنگ که با سریال هایی نظیر ممنوعه ساخته می شود به افزایش و گسترش خشونت، علی الخصوص خشونت جنسی منجر می شود.

فن اغراق در سینما و مدیوم نمایش، زیبایی و هیجان هر اثر انسانی را افزایش می دهد، چون انسان بماهو انسان ، تنها ابزار و آلت مهم صنعت نمایشی ماست. این وضعیت نمایشی پرخشونت و جنسی، در جامعه ای که ساختارشکنی به سبک ممنوعه مد نشده، هیجان انگیز به نظر می رسد و مخاطبی را که در جامعه اسلامی زیست می کند جذب می کند و حاشیه غیرواقعی را از طریق چنین آثار نمایشی، به متن می آورد.

انسانی که در چهارچوب زندگی بورژوایی زندگی می کند فقط با یک مفهوم واحد و ثابت طرف است، لذت جویی؛ با عبور از زندگی عرفی و حتی قانونی. افرادی که در سریال می بینیم، همان انسان فیلم های سینمایی سینمای فارسی هستند که به دنبال گسترش روابط خارج از عرف اجتماعی خویش اند. اگر در فیلم فارسی دوران پهلوی کاراکترها که عمدتاً جاهل بودند از کف طبقات اجتماعی در پایان با یک ازدواج تطهیر می شدند، در سازوکار نمایشی حاکم در شبکه نمایش خانگی، ممنوعه نشخوار قرمز مؤلفه های رایج در چنین سینمایی است. کاراکترهای جانبی اش در یک مجموعه روابط لذت جویانه قرار می گیرد تا روابط مختلفی را تجربه کند. سریال ممنوعه، بازتکرار همان محدوده ممنوعه سینماست که برای نخستین بار با فیلم "تهران من حراج" در بحبوحه اتفاقات سال 1388 در جشنواره های جهانی رونمایی شد و از سوی دیگر روابط این چندضلعی جنسی، یادآور فیلم جامعه گریز قاعده تصادف است.

پدر یکی از شخصیت ها از حیات این گروه ممنوعه آگاهی دارد و این پدر همواره مستأصل در برابر دختر که در جمعی ممنوعه قرار گرفته، برای نخستین بار در فیلم بهنام بهزادی نمایش داده شد و پدر در بزنگاه کارت بازی و رابطه های ضربدری، صرفاً نقش ناظر بیرونی را دارد و دختر هدایت پدرش را به عهده دارد.

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در حال حاضر 5 هزار و 700 رسانه به فعالیت مشغول هستند، در حالی که در کل کشورهای اتحادیه اروپا، بیش از 30 خبرگزاری وجود ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : شعار سال

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، محمدرضا دربندی در دهمین سالگرد تأسیس روزنامه شهرآرا که در تالار شهر برگزار شد، گفت: تاکنون 11 هزار رسانه از وزارت ارشاد مجوز گرفتند که از میان آن ها تنها 5 هزار و 700 رسانه به فعالیت مشغول هستند، در حالی که در تمام کشورهای اتحادیه اروپا، بیش از 30 خبرگزاری وجود ندارد، با توجه به آمار داخلی، می توان میزان علاقه مردم ما به خبرگزاری ها را دریافت.

مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: از میان رسانه های فعال، 4 هزار و 100 نشریه به صورت مکتوب و هزار و 600 رسانه نیز غیرمکتوب هستند که 30 خبرگزاری فعال بخشی از این تعداد را تشکیل می دهند.

وی یادآور شد: یک هزار و 800 هفته نامه و دوهفته نامه و 2 هزار و 600 ماهنامه نیز در ایران زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت می کنند که از میان آن ها 280 نشریه با موضوع معارف دینی، 100 نشریه با موضوع کودکان و 90 عدد از آن ها نیز با موضوع خانواده و سرگرمی به ارائه مطالب خود می پردازند.

دربندی با اشاره به اینکه یک هزار و 400 نفر از مدیر مسؤولان نشریات را بانوان و 150 تن از فعالان رسانه ای نیز اهل سنت هستند، اضافه کرد: روزنامه های جاری در ایران را می توان به 3 دسته تقسیم بندی کرد که دسته اول به روزنامه های برتر اختصاص دارد و روزنامه شهرآرا که در مشهد منتشر می شود در این دسته جای می گیرد که نشان از عملکرد مثبت این رسانه دارد.

مدیر عامل شهرآرا نیز در ادامه این مراسم گفت: بین ارتباط و رابطه تفاوت وجود دارد و امروزه ابزار ارتباطی دچار تحولات گوناگون و شگرف شده است، اما این پیشرفت ها نتوانسته به برقراری رابطه بین افراد در جامعه و نزدیک تر شدن آن ها به هم کمکی کند.

مجید خرمی افزود: 26 درصد مردم دنیا روزانه به مدت 7 ساعت از وسایل همراه ارتباطی به ویژه اینترنت استفاده می کنند و می توان گفت رسانه نقش مهمی در زندگی ما ایفا می کند اما این جایگاه در زندگی نتوانسته به ارتقا روابط اجتماعی کمکی کند چرا که افراد به استفاده از امکانات دنیای ارتباطات مشغول و از برقراری رابطه بین یکدیگر غافل هستند.

وی در توضیح رسالت روزنامه اضافه کرد: با هدف نزدیک شدن به مردم جامعه شهری مشهد و نیز برقراری روابط بین خودشان روزنامه شهرآرا به وجود آمد تا بیش از آنکه یک رسانه باشد، بتواند نقش خود را به عنوان الگویی برای رابطه اجتماعی ایفا کند.

در ادامه شهردار مشهد نیز گفت: مشهد یک شهر با ماهیت معنوی است و قدرت این ماهیت زمانی تثبیت می شود که بتوان تنوع و تکثر در آداب مردم این شهر و شیوه زندگی آنان را به وحدت رساند.

محمدرضا کلائی بیان کرد: از ویژگی های مثبت رسانه ای مانند شهرآرا همین است که به این تنوع و تکثرها توجه داشته و مناسب با سلیقه هر نوع مخاطبی به ارائه محتوا می پردازد.

رئیس شورای شهر مشهد نیز در این همایش گفت: فلسفه نظام شورایی این است که توسط خود مردم انتخاب و حمایت شود که این به ابزارهای مختلفی از جمله رسانه نیاز دارد.

محمدرضا حیدری اضافه کرد: روزنامه شهرآرا توانسته زبان قشرهای مختلف مردم را شناسایی و طبق آن برای مطالب رسانه خود برنامه ریزی کند که ضمن کسب موفقیت در این عرصه باید تلاش خود را برای رسیدن به نقطه مطلوب بیشتر کند.

انتهای پیام/ 70068/خ

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس

مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه 30 خبرگزاری فعال در کشور وجود دارد ، گفت: در کل کشورهای اتحادیه اروپا جمعا 30 خبرگزاری وجود ندارد؛ یعنی مردم ما علاقه مند شدید به تأسیس رسانه هستند.

به گزارش ایسنا-منطقه خراسان، محمدرضا دربندی در دهمین سالگرد تأسیس روزنامه شهرآرا که در تالار شهر برگزار شد، اظهار کرد: از ابتدای انقلاب تاکنون 11 هزار رسانه از وزارت ارشاد مجوز گرفتند از این تعداد در حال حاضر 5700 رسانه فعال هستند و بقیه به دلایل مختلف فعالیتی انجام نمی دهد.

وی افزود: از 5700 رسانه فعال، 4100 نشریه مکتوب و 1600 رسانه غیر مکتوب شامل پایگاه هایی خبری و خبرگزاری ها هستند. در بین 1600 رسانه غیر مکتوب، 30 خبرگزاری فعال در کشور وجود دارد. در کل کشورهای اتحادیه اروپا جمعا 30 خبرگزاری وجود ندارد؛ یعنی مردم ما علاقه مند شدید به تأسیس رسانه هستند.

مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: از 4100 نشریه مکتوب 300 مورد روزنامه هستند. در آلمان 120 روزنامه و در کانادا 100 روزنامه داریم. وجود 1800هفته نامه و دو هفته نامه و 2000 ماهنامه آمار کمی نشریات در ایران است.

وی در مورد نشریات تخصصی ادامه داد: 350 نشریه با موضوع ورزش، 280 نشریه با موضوع دین و معارف اسلام، 100 نشریه در حوزه سینما، هنر و ادبیات، 75 نشریه با موضوع کودک و نوجوان و 90نشریه در حوزه خانواده، سرگرمی و جدول داریم.

دربندی یادآور شد: 1400 نفر از مدیران مسئول این نشریات خانم و 150 نفر اهل رسانه هستند.

وی با اشاره به اینکه روزنامه ها را به سه گروه تقسیم بندی کرده ایم ، گفت: گروه اول دسته الف هستند و روزنامه شهرآرا جزو گروه الف و برترین هاست . این نشریه با 16 صفحه و با شعار روزنامه شهر امید و زندگی شروع کرده و به شعار جنبه عملی داده است. روزنامه شهرآرا آمادگی هماوردی با روزنامه های سراسری را دارد و می تواند خود را به عنوان یک روزنامه سراسری عرضه کند. همیشه شهرآرا را به عنوان یک الگوی مناسب معرفی می کنیم.

مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: روزنامه شهرآرا طیف متنوعی از مخاطبان را مدنظر دارد و مطالب تولیدی آن نسبت به مطالب کپی پیست بسیار زیاد است. ویژه نامه ها آن قابل توجه است و خلاقیت در کارشان فوق العاده است. حتی در نوشتن تاریخ روز که همه روزنامه ها آن را افقی می نویسند شهرآرا به صورت عمودی می نویسد و زیبایی خاصی به لگوی نشریه می دهد. امروز متوجه شدم این روزنامه کار چند رسانه ای هم انجام می دهد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: روزنامه شهرآرا موفق شده است که با کسب امتیازات لازم رتبه خود در بین روزنامه های کشور را به الف ارتقا دهد.

محمدرضا دربندی در گفت وگو با ایسنا- منطقه خراسان در مورد چگونگی انجام رده بندی مطبوعات کشور اظهار کرد: روزنامه های کشور در سه گروه الف ، ب و ج تقسیم بندی شده اند، که رده الف بالاترین رتبه آن است.

وی ادامه داد: روزنامه شهرآرا از نظر کارشناسی ما در گروه الف قرار دارد که این برتری از منظر کیفی و کمی است و در بخش های صفحه بندی، ظاهر و خلاقیت هایی در انتخاب تیتر و عکس به کار برده شده؛ نمود دارد.

مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کزد: همچنین از دیگر دلایل این ارتقای رتبه می توان به تنوعی که این روزنامه برای مخاطبان گوناگون شامل کودکان، بانوان، محله ها و... دارد، اشاره کرد.

او در خصوص حوزه محتوایی شهرآرا نیز اظهار کرد: از این نظر هم می توان به بیشترین حجم مطالب تولیدی اشاره کرد که برخلاف روزنامه های دیگر که حالت کپی دارند شهرآرا دارای بیشترین حجم مطالب تولیدی است .

وی نکته مهم دیگر در شهرآرا را جنبه محلی آن دانست و گفت: بسیاری از روزنامه های محلی را که ورق می زنید احساس نمی کنید محلی است یعنی همان اخبار ملی و بین المللی را پوشش می دهند که در همشهری، اطلاعات، کیهان و جام جم هم وجود دارد این در حالی است که وقتی شهرآرا را می خوانید احساس می کنید این روزنامه محلی و مربوط به محدوده مشهد است.

رتبه جدید شهرآرا در حالی اعلام شده که طبق آخرین رتبه بندی روزنامه های کشور که در دی ماه 96 منتشر شده بود این روزنامه در گروه ج قرار گرفته بود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: هدف اعلامی آمریکا تغییر رژیم، اما هدف اقدامی آنها، تجزیه ایران است.

به گزارش سیتنا، محمد خدادی توئیت کرد:

#هشدار_ به _ایرانی_ها، هدف اعلامی #آمریکا تغییر رژیم اما هدف اقدامی آنها، تجزیه #ایران است تا مثل آسیای میانه در شمال و در جنوب #خلیج_فارس با چند کشور مطیع بجای یک ایران مقتدر و یکپارچه روبرو باشد؛ ایران امروز، مانع اهداف خاورمیانه جدید و مطلوب آمریکایی هاست.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ سیتنا

خبرگزاری آریا - اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی، جزییات بهره مندی اصحاب رسانه از تسهیلات بیمه تکمیلی صندوق هنر در سال 98 را اعلام کرد. به گزارش روابط عمومی معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی، امسال تنها متقاضیانی که با توجه به شرایط اعلامی تقاضای خود را تا تاریخ 27 خرداد ماه بر روی سامانه جامع رسانه های کشور ثبت نمایند مجاز به استفاده از این تسهیلات خواهند بود.
بنابر این گزارش، شرط اصلی معرفی متقاضیان برای استفاده از این تسهیلات، ثبت نام در سامانه جامع رسانه های کشور و تکمیل اطلاعات خود در این سامانه است. بر همین اساس، صاحبان امتیاز می توانند با ورود به پنل کاربری خود، نسبت به ثبت اسامی خبرنگاران و ارسال آن به سازمان تامین اجتماعی اقدام کنند.
همچنین خبرنگاران بیمه شده از سوی صندوق هنر (معرفی شده از سوی معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی) و خبرنگارانی که به صورت آزاد بیمه غیر رسانه دارند نیز می توانند با مراجعه به سامانه جامع رسانه های کشور و تکمیل بخش خبرنگاران نسبت به تقاضا و استفاده از این تسهیلات اقدام نمایند.
قابل ذکر است شرط اصلی استفاده از این تسهیلات دارا بودن بیمه پایه سازمان تامین اجتماعی بوده و بر اساس زمان بندی صورت گرفته، پس از اتمام مهلت فوق، امکان اصلاح و یا افزایش افراد متقاضی وجود ندارد و پس از آن فهرست نهایی دراختیار صندوق اعتباری هنر قرار می گیرد.
شایان ذکر است، متقاضیان پیش از این می بایست در سایت صندوق اعتباری هنر به نشانی honarcredit.ir به عنوان روزنامه نگار ثبت نام کرده باشند.

منبع خبر: معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی

لینک خبر :‌ خبرگزاری آریا
رسانه ها چشم بیدار و زبان گویای مردم هستند اما گاهاً وقتی رد پای پول و انتشار رپرتاژ آگهی به میان کشیده شود برعکس این موضوع صادق می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

برای مثال به دنبال افشای مواردی از احتمال تخلف و فساد مالی یکی از مدیران، به یکباره رسانه ای از احتمال ریاست وی بر سازمان کشوری متبوع خود خبر می دهد و در این راستا جریان سازی می کند؛ یا وقتی مشکلات زیست محیطی ناشی از سو مدیریت دستگاهی، صدای اعتراض جمعی از مردم منطقه را به همراه دارد، به یک باره مصاحبه و رپرتاژ آگهای هایی از مدیران دستگاه های مرتبط منتشر می شود که گویی مردم حق اعتراض به وضع نامناسب موجود را ندارند و اشتباه می کنند!

نکته قابل توجه اینکه، اغلب مصادیق و مثال های این چنینی توسط رسانه هایی صورت می گیرد که توسط یک شخص یا تیم واحدی مدیریت می شوند.

در حالی که پاسخگویی و ارائه گزارش عملکرد جزو وظایف مسئولان دستگاه ها و حتی مورد تاکید مسئولان نظام است اما گاهاً پس از بروز اتفاق هایی که شفاف سازی و پاسخگویی سریع مدیر دستگاه به رسانه ها به عنوان نمایندگان افکار عمومی را می طلبد، صرفاً مصاحبه و رپرتاژ یک سویه در رسانه ای خاص منتشر و مدیر دستگاه با طفره رفتن از گفت و گو با سایر رسانه ها، خبرنگاران را به بهره برداری از مطالب مدنظر خود در آن رسانه هدایت می کند.

بدون شک با سواد رسانه ای می توان به ماهیت رسانه هایی که صرفاً برای کسب درآمد فعالیت می کنند پی برد اما در برهه کنونی فقط طیف معدودی از جامعه به سواد رسانه ای مجهز هستند؛ سواد رسانه ای (Media Literacy) نوعی درک متکی بر مهارت است که بر اساس آن می توان انواع رسانه ها و تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.

افزایش سرسام آور قیمت وسایل و تجهیزات مورد استفاده در راه انتشار رسانه ها به خصوص برای رسانه های چاپی بر کسی پوشیده نیست؛ اما سئوال اینجاست که آیا این افزایش قیمت باید رسالت مطبوعاتی را تحت تأثیر قرار دهد و فعالان این عرصه را به ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر ضعف ها و تلاش در راستای فریب افکار عمومی تبدیل کند؟ در این صورت، وجدان کاری و اخلاق حرفه ای چه می شود و چه جایگاهی دارد!؟

مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مدت ها پیش تمهیداتی از جمله اختصاص یارانه و سهمیه کاغذ برای کمک به رسانه ها در نظر گرفته اند و در تمامی موارد شفاف سازی کرده اند که قابل تقدیر است اما تلاش در راستای اهداف توسعه، اتخاذ راهکارهایی برای ترغیب بیش از پیش اهالی رسانه به فعالیت حرفه ای، مطالبه گری و کیفیت بخشی به عملکرد را نیز می طلبد.

از سوی دیگر با توجه به تعدد و تکثر رسانه ها در برهه کنونی، تلاش برای افزایش سواد رسانه ای در بین اقشار مختلف جامعه باید به طور ویژه در دستور کار نهادها و دستگاه های متولی قرار گیرد؛ مهارتی که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در قرن 21 آن را بخشی از مفاهیم و مصداق باسواد بودن اعلام کرده است.

خبرنگار ایرنا مرکز یزد

7532/ ‬ 2047

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
نقش دولت در عبور رسانه ها از بحران اقتصادی کنونی چیست؟ آیا اعطای یارانه می تواند برای خروج از این وضعیت راه گشا باشد؟ نقش انجمن های صنفی برای حمایت از روزنامه نگاران بیکار شده چیست؟ اینها سوالاتی است که در بخش سوم مرور بحران اقتصادی رسانه ها در ایران به آنها پرداخته ایم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : شبکه اینترنتی آفتاب روزنامه ابتکار

به گزارش خبرنگار ایلنا، نقش دولت در عبور رسانه ها از بحران اقتصادی کنونی چیست؟ برای مقابله با بحران کاغذ، گرانی ادوات چاپ و کاهش درآمد مطبوعات، چه باید کرد و چه الگوهای جهانی موفقی برای نجات رسانه ها در دسترس است؟ در بحرانی که بیکاری روزنامه نگاران نتیجه تعدیل نیرو و کاهش صفحات نشریات است، انجمن های صنفی روزنامه نگاری برای پشتیبانی از خبرنگاران چه باید بکنند؟ اینها سوالاتی است که در بخش سوم از بررسی مساله بحران اقتصادی رسانه ها در ایران سراغ آن رفته ایم و موضوع را با اسماعیل شجاعی (کارشناس اقصاد رسانه)، محمود مختاریان (استاد دانشگاه علامه طباطبایی و روزنامه نگار پیشکسوت)، محمود صدری (مترجم، مدیر انتشارات دنیای اقتصاد و روزنامه نگار) و هوشنگ صدفی (روزنامه نگار پیشکسوت و فعال صنفی رسانه) مورد بررسی قرار داده ایم.

تعدیل نیرو، انتخابی اجباری است

تعدیل نیرو و کاهش صفحات، تنها بر زندگی روزنامه نگاران بیکار شده اثر منفی ندارد؛ این تصمیم دشوار کیفیت رسانه را هم دچار مخاطره می کند. محمود صدری (مترجم و مدیر انتشارات دنیای اقتصاد) در این زمینه معتقد است وقتی رسانه نیروی اش را کاهش می دهد کیفیت تولید محتوایش هم پایین می آید.

صدری می گوید: این به نظرم انتخابی ناگزیر و از سر ناچاری است و خودشان هم قطعا این را می دانند. یا باید کل رسانه را تعطیل کنی یا با این روش ها حیات رسانه؛ فرقی ندارد بنگاه موردنظر روزنامه باشد یا کفش سازی؛ برای اینکه دخل و خرج خود را هماهنگ کند باید هزینه هایش را پایین بیاورد.

هرچند که به اعتقاد این کارشناس، تعدیل نیرو یک انتخاب اجباری است، اما آیا راهکاری هم در این میان برای حمایت از روزنامه نگاران وجود دارد؟

انجمن های صنفی روزنامه نگاری به یاری روزنامه نگاران بیایند

هوشنگ صدفی (روزنامه نگار پیشکسوت و فعال صنفی رسانه) بر نقش انجمن های صنفی روزنامه نگاری در چنین شرایطی تاکید دارد و می گوید: انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران زمانی برای دفاع از حقوق روزنامه نگاران اخراجی و تعدیل شده، کمیته حل اختلافی را در سال 85 راه اندازی کرد که وظیفه آن پیگیری مطالبات معوقه روزنامه نگاران از کارفرمایان رسانه ای بود و در اغلب موارد حقوق پایمال شده روزنامه نگاران اخذ شد.

این فعال صنفی رسانه ای با بیان اینکه طبق ماده 157 قانون کار، قانون گذار برای تشکل های صنفی جایگاهی در نظر گرفته که روزنامه نگاران بتوانند قبل از طرح شکایت موضوع را از این طریق حل و فصل کنند ادامه می دهد: انجمن های صنفی روزنامه نگاری قانونی از جمله انجمن صنفی روزنامه نگاران مسلمان، انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامه نگاران و انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران در این شرایط که رکود و اخراج بر رسانه های خصوصی و دولتی سایه انداخته، باید فعال باشند تا اگر روزنامه نگاران دچار مشکل شدند از این حمایت های صنفی بهره مند شوند. ضمن اینکه روزنامه نگاران اخراج یا تعدیل شده می توانند طبق ماده 34 قانون کار از مزایای سنوات، پاداش، عیدی و حق طبقه بندی مشاغل و در نهایت از ظرفیت های بیمه بیکاری بهره مند شوند.

صدفی با تاکید بر اینکه تمام انجمن های روزنامه نگاری باید کمیته های حل اختلاف یا هیات سازش را داشته باشند، یادآور شد: اما متاسفانه نکته اصلی بی اطلاعی یا کم اطلاعی همکاران روزنامه نگار از قوانین کار و تامین اجتماعی است. اغلب آنها وقتی می خواهند با رسانه ای همکاری کنند باید از این قانون مطلع باشند و ارزیابی کنند که یک کارگر یا روزنامه نگار هنگام بستن قرارداد باید چه مواردی را مدنظر قرار دهد. در سایت وزارت کار هم نمونه های قراردادهای کار مصوب وجود دارد و می توانند بر اساس نوع کارشان با رسانه قرارداد ببنند. اما اشکال کار این است که دوستان بر اساس قراردادی شفاهی در موسسه مطبوعاتی مشغول کار می شوند و وقتی مشکلی رخ می دهد متوجه می شوند باید قواعد و قاعده ای رعایت می شد.

راه خروج از رکود اقتصادی حاکم بر رسانه چیست؟

هرچند به نظر می رسد چشم انداز رسانه ها، به ویژه آنها که حیات شان به کاغذ وابسته است، در حال حاضر نسبت به آینده چندان امیدبخش نیست، اما برای کاستن از این بحران چه باید کرد؟ دولت باید چه نقشی در رسیدن به یک راه حل سریع تر برای خروج رسانه ها از رکود اقتصادی ایفا کند؟

محمود مختاریان (استاد دانشگاه علامه طباطبایی) معتقد است لزوم بازگشایی دوباره مرکز آموزش رسانه ها و ارائه سوبسید دولتی به روزنامه ها به خصوص نشریات محلی با توجه به گستردگی و تیراژی که دارند کمک هایی است که باید به صورت مداوم از سوی دولت برای رشد و تعالی نشریات اتفاق بیفتد.

دولت پایش را کنار بکشد

محمود صدری اما نظر کمی متفاوت تری دارد و با تاکید بر اینکه الگوهای بسیار خوبی برای نجات رسانه ها در جهان وجود دارد اما خارج از اراده مدیران نشریات و دست حاکمیت و دولت است، می گوید: تجارت مطبوعات اساسا بر آگهی استوار است؛ چون از طریق فروش درآمدی حاصل نمی شود. حالا وقتی دولت با تمام قوا و مدیریت با سه، چهار روزنامه و یک رادیو تلویزیون انحصاری به جنگ مطبوعات غیردولتی می آید معلوم است رسانه های خصوصی نمی توانند سر پا بشوند.

او با بیان اینکه اگر در ایران هم مانند همه جای دنیا دولت حق روزنامه داری نداشت بسیاری از مشکلات مرتفع می شد ادامه می دهد: شهرداری ها می توانند بولتن هایی چاپ کرده و به صورت رایگان و با هدف ترویج فرهنگ شهری در مترو توزیع کنند اما جای آگهی در این بولتن نیست. هر کشوری یک رادیو تلویزیون دولتی دارد تا مواضع رسمی دولت را بیان کند اما معمولا این رسانه ها آگهی نمی گیرد.

این روزنامه نگار و مترجم با اشاره به یک مثال یادآور می شود: مثلا شبکه بی بی سی بودجه ای به آن معنای متعارف ندارد بلکه مبلغ اندکی به مالیات هر شهروندی که یک تلویزیون در خانه دارد؛ اضافه می شود که برای این شبکه خرج می شود. دولت ما هم به حد کافی از مردم مالیات می گیرد و با بودجه خودش می تواند تلویزیونی با این سیستم راه بیندازد؛ اما کسری بودجه اش به خودش مربوط است و نباید به رقابت با تلویزیون و رسانه های خصوصی پرداخته و آگهی بگیرد.

صدری با بیان اینکه صداوسیما عملا انحصاری است و بخش عمده آگهی ها را هم برای خود قبضه کرده، گفت: اگر آگهی روزنامه ها سامان می گرفت باید خیلی بیشتر از وضعیت کنونی نیرو جذب می کردند. اما این وقتی شدنی است که دولت با سرمایه های عظیم مردم که در دست دارد به رقابت با چهار روزنامه ضعیف نپردازد اما چون آقایان به آن تن نمی دهند، راه دیگری جز تعدیل نیرو برای روزنامه دار باقی نمی ماند.

دولت یارانه بدهد اما در قالب یک چهارچوب

اسماعیل شجاعی (کارشناس اقصاد رسانه) هم درباره نقش دولت در عبور رسانه ها از بحران اقتصادی نظر دیگری دارد؛ شجاعی معتقد است دولت ها می توانند با کمک به رسانه ها شرایط را برای فضای رقابت آزاد رسانه ای فراهم و استقلال شان را با پرداخت یارانه ها حفظ کنند تا به حیات اقتصادی شان ادامه دهند. اما گاهی به دلیل نبود سیستم نظارتی دقیق و معیارهای مشخص روزنامه ای صرفا منتشر شود تا یارانه دریافت کند بدون اینکه به محتوایش توجه شود.

شجاعی خاطرنشان می کند: به نظر من؛ یارانه باید پرداخت شود اما باید معیارهای مشخصی برای ارزیابی داشته باشد؛ مانند اینکه روزنامه چقدر مخاطب دارد و چقدر موثر است و به همان میزان به آن یارانه پرداخت شود. لزومی هم ندارد همه این روزنامه ها و مجلات سیاسی باشند، بلکه یارانه ها باید نشریات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، حوزه های منطقه ای و مباحث گردشگری را هم پوشش دهد. اما مهم این است که رسانه ها نقش شان را در تولید محتوا درست ایفا کنند. اگر این اتفاق بیفتد یکی از وظایف دولت کمک به رسانه ها است تا در شرایط سخت اقتصادی که امکان جذب تبلیغات کم است، بتوانند به حیات شان ادامه دهند.

این کارشناس اقتصاد رسانه با بیان اینکه رسانه ها باید چهارچوب های لازم را برای توسعه داشته باشند که این چهارچوب ها هزینه بر است و باید از طریق ارائه یارانه به رسانه ها محقق شود. ادامه می دهد: آنها نباید منتظر تبلیغات باشند تا بتوانند رسالت خودشان را انجام دهند. برای مثال سال ها پیش دودکش کارخانه ای دچار مشکلاتی شده بود، هیچ کدام از رسانه های محلی به این موضوع نپرداخته بود و زمانی که علت را جویا شدم، آنها عنوان کردند که درآمدشان از تبلیغات کارخانه است. گاهی اوقات رسانه های ما آزادی دارند، اما از هیچ استقلالی برخوردار نیستند.

شجاعی با تاکید بر اینکه تخصیص منابع باید بر اساس ضوابط حرفه ای انجام شود، می گوید: باید سیستم مناسبی داشته باشیم که صرف نظر از حامی یا منتقد بودن رسانه ها، دولت به آنها کمک یکسانی کند. هرچند که نمی شود انتظار داشت که این اتفاق به شکل عادلانه و صحیحی رخ دهد. همان طور که در بسیاری از بخش های کشور دچار مشکل تخصیص منابع هستیم و با ناکارآمدی هایی روبرو می شویم. اما لازم است اصول معین و شفافی در این زمینه تدوین کنیم و بر اساس عملکرد رسانه تشویقش کرده و یارانه پرداخت کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
مشهد- ایرنا- سخنگوی دولت گفت: با وارد شدن کاغذ به کشور مشکل کاغذ رسانه ها تا حدود زیادی حل شده است.

علی ربیعی پنج شنبه شب در حاشیه مراسم دهمین سالگرد انتشار روزنامه شهرآرا بدون ارائه اطلاعات بیشتری در این زمینه افزود: اکنون بیش از هر زمانی نیازمند به نوشتن مسئولانه در مطبوعات هستیم و معتقدیم که نوشتن مسئولانه، تحقیق و تحلیل خبر در روزنامه های کاغذی رخ می دهد.
وی اضافه کرد: اکنون تولید خبرهای غیر مسئولانه توسط افراد مختلف یکی از آسیب های جدی در جامعه ایران به شمار می رود به طوری که به جای تبیین و تحلیل بیشتر قالب های خبری، افشاگری دنبال می شود از این رو خبرهای نادرست که 10 درصد آن واقعیت دارد در جامعه انتشار یافته و گروهی با اخبار کذب و غیر مسئولانه اغتشاش فکری را دامن می زنند.

سخنگوی دولت گفت: امروز ضرورت نوشته های کاغذی با نوشته های مسئولانه بیش از هر زمان احساس می شود و این بدان معنی نیست که نقش روزنامه نگاری در فضای مجازی را در نظر نگیریم بلکه در هر موضوعی آسیب و فرصت نهفته است.
ربیعی ادامه داد: باید از فرصت های فضای مجازی در مسئولانه نویسی استفاده کرد و این کار با روزنامه نگاری اتفاق می افتد بنابراین باید روزنامه نگاری تحلیلی، تطبیقی و ارتقا دهنده و رشد دهنده را دنبال کنیم.

سخنگوی دولت در پاسخ به سوال خبرنگاری پیرامون سفر نخست وزیر ژاپن با خنده گفت: بنا شد در این زمینه سوال نکنید و برای شرکت در جلسه دیگری جمع خبرنگاران را ترک گفت.
مراسم بزرگداشت دهمین سالگرد انتشار روزنامه شهرآرا با حضور جمعی از مسئولان استانی و کشوری پنج شنبه شب در تالار اجتماعات شورای شهر مشهد برگزار شد.

3027/ 1922

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی

قربان محمد پور؛ کارگردان فیلم دختر شیطان با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود نوشت: مگر دختر شیطان چه داشت که نمی گذارید در شهر قم اکران شود؟
دختر شیطان برای پذیرش توبه اش باید به یک آدم بیگناه سجده کند، او به سراغ یک مسلمان، یک مسیحی، یک هندو و یک یهودی می رود اما در بین آنها هم نمی تواند آدم بیگناهی پیدا کند. شاید به همین دلایل بود که نگذاشتند این فیلم در قم اکران شود.

صبا

لینک خبر :‌ سینما سینما
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

لیلا مقیمی / خبرنگار

مطبوعات محلی در همه جای دنیا به عنوان یکی از مهم ترین ارکان مردم سالاری، نقش موثر و چشم گیری در گردش آزاد اطلاعات دارند؛ چرا که با تجمع و انتشار مطبوعات سراسری در یک نقطه خاص (پایتخت) که معمولا به انعکاس اخبار و رویدادهای کلان کشور می پردازند، مطبوعات محلی با بازنمایی وقایع و اتفاقات داخلی و محلی می توانند، گام رو به جلویی در جهت نیل به توسعه همه جانبه بردارند و شناخت و درک و خوانشی دقیق و متفاوت از فرهنگ و تاریخ جغرافیای خود به مخاطب ارائه دهند. این درحالی است که این مطبوعات در سال های اخیر ، همواره با چالش های متعددی دست و پنجه نرم کرده اند و حداقل در همین استان اصفهان، نتوانسته اند آن طور که باید و شاید جلوه نمایی کنند؛ موضوعی که به گفته منصور گلناری، فعال رسانه ای اصفهان، به ضعف مدیریت و همچنین عدم آشنایی با روش های نوین برمی گردد.

با گسترش فضای مجازی و همچنین تعدد و تکثر رسانه های نوین، برخی معتقدند زمان مرگ رسانه های محلی ، فرا رسیده و ستاره این مطبوعات افول کرده. شما با این موضوع موافق هستید؟
جایگاه مطبوعات محلی با گذشته متفاوت شده است؛ چرا که امروزه با بروز فضای مجازی و وسایل ارتباط جمعی نوین، مردم از طریق گوشی های اندروید خود به راحتی و با سرعت می توانند به اطلاعات، دسترسی پیدا کنند. فضای مجازی زنگ خطری است برای مطبوعات محلی و این هشدار را به آنها می دهد که تا حدودی باید رویه کنونی را تغییر دهند، اگر می خواهند ماندگار باشند و به حیاتشان ادامه دهند. مطبوعات محلی، اکنون در حوزه خبر به همان سبک و سیاق گذشته کار می کنند و همین موضوع هم اتفاقا باعث می شود جایگاهشان را از دست بدهند.

در این وضعیت، چگونه این نشریات می توانند جایگاه خودشان را حفظ کنند؟
آنچه امروز رسانه های محلی باید به آن توجه کنند، مسائلی است که رسانه های مجازی مجال یا امکان پرداختن به آن را ندارند، و گرنه از لحاظ سرعت و تنوع در خبررسانی رسانه های مکتوب نمی توانند پابه پای فضای مجازی حرکت کنند. در رسانه های محلی، امکان ارتباط دوسویه وجود ندارد و نهایتا اینکه گروه هایی در این فضا شکل گرفته باشند و افراد امکان تبادل نظر در آن داشته باشد، چنین فضایی دارای اعتبار و جایگاه محکم و قوی نیست؛ درحالی که یکی از مهم ترین ویژگی رسانه های مکتوب، سندیت و اعتبار و پاسخگو بودن آنهاست. به واقع، فضای مجازی، امکان کافی برای پرداخت به مسائل را دارد و از همین رو نیز با فضای مجازی متفاوت است؛ منتها اگر مطبوعات محلی به سمت نظریه پردازی و تحلیل و مطالبه گری حرکت کنند و توزیع مناسب داشته باشند. اگر روزنامه ای بهترین محتوا را داشته باشد، اما توزیع ضعیفی داشته باشد، هیچ وقت موفق نخواهد بود. متاسفانه یکی از نقطه ضعف های رسانه های اصفهان همین موضع است که باید آن را تغییر دهد، چون روش های سنتی دیگر جواب نمی دهند. از سوی دیگر، باید توجه داشت اسم نشریه، نشریه محلی است، پس باید به موضوعات بومی بپردازد و نه سراسری، موضوعاتی که مطبوعات سراسری انگیزه پرداختن به آن را ندارند و رادیو و تلویزیون هم نمی توانند آن را انعکاس دهند؛ مسائل ریز و جزئی به گونه ای که مردم اندیشه ها و مطالبات خودشان را در آن ببینند. اگر این اتفاق بیفتد، روزنامه های محلی می توانند جایگاه ویژه ای در میان رسانه ها به دست آورند.

این فرآیند تغییر چطور و چگونه باید رخ دهد؟
نمی توان روزنامه ها را روی دکه برد و انتظار داشت مخاطب با وجود این همه دغدغه برای خرید به آن مراجعه کند. مردم دوست دارند روزنامه بخوانند، اما مثل گذشته دیگر نه وقت آن را دارند و نه انگیزه اش را. پس این نشریه است که باید به سراغ مخاطب برود. روش توزیع باید عوض شود. ضمن اینکه همان تعداد دکه ای که در اصفهان، نشریه توزیع می کنند به نسبت 40 سال پیش، کمتر شده اند؛ درحالی که اگر بخواهیم یک گستره منطقی برای اصفهان در نظر بگریم، نیاز به 400 دکه مطبوعات احساس می شود، اما اکنون تعداد این دکه ها زیر 50 است.

شاید به خاطر این است که گفته می شود اقبال مردم به نشریات کاغذی کم شده و دیگر نیازی به این تعداد دکه مطبوعات نیست؟
قبلا هم که اقبال به روزنامه ها بیشتر و هنوز فضای مجازی بروز نکرده بود، وضعیت به همین شکل بود. البته مدیران رسانه های محلی به تنهایی نمی توانند از پس هزینه های توزیع برآیند؛ مگر اینکه یک سیستم توزیع و اشتراک روزانه راه اندازی کنند و بتوانند روزنامه را به دست مخاطب برسانند. اگر نشریه در اختیار افراد باشد، ممکن است آن را ورق بزنند، اما خیلی کم پیش می آید کسی انگیزه خرید روزنامه را داشته باشد. البته اینطور هم که تبلیغ می شود، مردم روزنامه نمی خوانند هم نیست، بلکه سیستم های جدید باید توزیع مستقیم را در در دستور کار قرار دهند و همچنین در صفحه آرایی و قطع و اندازه و ... تجدید نظر کنند. طرح های روی جلد باید به گونه ای باشند که بتوانند مخاطب را میخکوب کنند. همه اینها نیاز به هنر و تخصص دارد. یکی از مهم ترین مشکلاتی که رسانه های محلی، به ویژه مطبوعاتی که دارای تیراژ پایین هستند، همواره با آن درگیرند، درآمدزایی است.

این رسانه ها چطور می توانند درآمدزایی داشته باشند و از پس دخل و خرج خود برآیند؟
کار فرهنگی در همه جای دنیا از قدیم تا به الان، پر هزینه و کم درآمد بوده و هست. به خاطر همین هم باید برای درآمدزایی بیشتر رقابت در حوزه اقتصاد وجود داشته باشد که متاسفانه وجود ندارد. عمده اقتصاد ما انحصاری یا شبه انحصاری است. درحالی که اگر اقتصاد رقابتی باشد، نشریات می توانند با جذابیت هایی که در حوزه های مختلف اقتصادی ایجاد می کنند، آگهی های بیشتری کسب کنند و روزنامه شان را مدیریت نمایند. اما شرایط نامطلوب در دو سه سال اخیر، باعث شده صاحبان رسانه خیلی نتوانند به تبلیغات و آگهی ها وابسته باشند و تنها از این طریق درآمدزایی کنند. وضعیت، وضعیت سختی است و وزارت ارشاد هم که متولی سامان بخشی به این موضوع است، کاری نمی کند.از سوی دیگر نیز با صدور مجوزهای بی رویه بر نشکلات دامن می زند. اما سوال اساسی این است که آیا واقعا این همه مجوز نیاز است؟ حتی اتحادیه اروپا نیز این تعداد مجوز خبرگزاری و سایت ندارند. افراد بی تجربه و بدون هیچ بنیه مالی مجوز می گیرند و می خواهند با روزنامه های حرفه ای رقابت کنند و از آنها پیشی بگیرند. برای همین هم فقط به سمت جذب آگهی حرکت می کنند و قادر به انجام کار حرفه ای نیستند. همین موضوع هم باعث می شود افراد آموزش ندیده و بی تجربه به اینگونه رسانه ها ورود پیدا کنند و سطح کیفی روزنامه را پایین آورند. مسلما چنین روزنامه ای نمی تواند مخاطب جذب کند و تیراژش پایین می آید. تیراژ که کاهش یابد، آگهی هم کم می شود. به واقع همه این مسائل به زنجیره روی هم تاثیر می گذارد و متاسفانه اقتصاد رسانه در اصفهان جدی گرفته نمی شود.

برخی از مدیران رسانه معتقدند رسانه های محلی علاوه بر توزیع داخلی باید توزیع سراسری نیز داشته باشند. بالاخره تکلیف رسانه های محلی چیست؟
بستگی دارد. گاهی رسانه ای حرف برای گفتن ، حتی در سراسر کشور دارد و از ظرفیت های زیادی برخوردار است. این رسانه به رسانه ای محلی تبدیل شود. اما روزنامه ای که از لحاظ مالی توانایی ندارد یا محتوا برایش اهمیتی ندارد، چگونه می تواند دایره توزیعش را به سراسر کشور بکشاند؟ برخی از صاحبان رسانه صرفا برای گرفتن یارانه از دولت اقدام به راه اندازی رسانه می کنند.

فضای مجازی تا چه حد باید در اختیار و استمداد رسانه های محلی قرار بگیرد؟
می گویند کلاغ آمد راه رفتن دیگران را یاد بگیرد، اما راه رفتن خودش را هم از باد برد. درست است که روزنامه ها و فضای مجازی در امر اطلاع رسانی وجه مشترک دارند، اما از نظر فرم با یکدیگر تفاوت دارند و هر کدام، کارکرد متعلق به خودشان را دارند. وظیفه مدیر یک رسانه این است که این کارکردها را بشناسد. این درک و فهم باعث می شود که نشریه بتواند جایگاه خود را به دست آورد و با اقبال مردم روبه رو شود. اگر نشریه ای جذاب و خلاق باشد و محتوای خوبی را ارائه دهد، قطعا مخاطب جذب می کند و مردم حاضرند برای خریدنش، هزینه کنند. مثل روزنامه آساهی ژاپن که روزانه حدود 6 میلیون و 600 هزار نسخه تیراژ دارد.

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

شفقنا- استان کرمانشاه بیش از 4 هزار اثر تاریخی دارد که به گفته مسئولین بیش از 2 هزار و 250 اثر ثبت ملی شده است و سنگ نگاره و کتیبه داریوش در شهر بیستون تنها اثر ثبت شده جهانی استان کرمانشاه است. این بار ثبت جهانی اورامانات در اولویت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گرفته تا فرهنگ و هنر ایرانیان را به جهانیان نشان دهد. شهاب نادری نماینده اورامانات می گوید که در ثبت جهانی منطقه اورامانات به دنبال این هستیم تا فرهنگ، آداب و رسوم، لباس و زبان این منطقه را جهانی کنیم. 5100 هکتار منطقه اورامانات در آستانه ثبت جهانی شدن است که 80 درصد کارها انجام شده است تا پرونده را به سازمان یونسکو بفرستیم.

متن کامل گفت و گوی شفقنا را با شهاب نادری در ادامه می خوانید:

*از وضعیت منطقه اورامانات بگویید؟

نادری: من همیشه با کنایه گفتم که منطقه اورامانات اصلا آلودگی ندارد مگر دود سیگار که آن هم مردم آنجا تمایل به کشیدن سیگار ندارند. منظورم از نداشتن آلودگی نبود کارخانه ها و عدم توجه دولت ها به این منطقه است. متاسفانه هیچ دولتی کمک نکرده تا در اورامانات کارخانه جدیدی ایجاد شود و این مسئله باعث شده که جوانانمان با وجود تحصیلات بالا برای پیدا کردن شغل با مشکل مواجه شوند. با این وجود معتقدم اگر تردد مسافرین در مرز شیخ صله آزاد شود ما نیاز به هیچ کارخانه ای نداریم. دولت قول داده است که این کار را انجام دهد. من هفته گذشته هم این مسئله را از معاون پارلمانی رئیس جمهور پیگیری کردم ولی نمی دانم چرا هنوز بلاتکلیف مانده است.

*یکی از دغدغه های شما مقوله فرهنگ و توجه به فرهنگ منطقه اورامانات بوده است. وضعیت فرهنگ و توجه به کارهای فرهنگی در اورامانات را چگونه ارزیابی می کنید؟

نادری: متاسفانه معاندین غرب بیشتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار می کنند؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام کار فرهنگی در منطقه اهل سنت اورامانات را رها کرده است درحالی که بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری، فرهنگ از مقوله ی اقتصادی هم مهمتر است. حتی من به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کارت زرد دادم. در ثبت جهانی منطقه اورامانات به دنبال این هستیم تا فرهنگ، آداب و رسوم، لباس و زبان این منطقه را جهانی کنیم. 5100 هکتار از منطقه اورامانات در آستانه ثبت جهانی شدن است که 80 درصد کارها انجام شده است تا پرونده را به سازمان یونسکو بفرستیم.

5100 هکتار از منطقه اورامانات در آستانه ثبت جهانی شدن است

*یکی از مسائلی که همواره توسط کارشناسان مطرح است بحث رونق گردشگری و جذب توریست برای مناطق ناشناخته یا کمتر شناخته شده است که خود باعث رونق اقتصاد می شود. به ثبت جهانی منطقه اورامانات اشاره کردید. این پروژه به کجا رسید؟ الان در چه وضعیتی است؟

نادری: گردشگری یکی از صنعت های مهم کشور است اما متاسفانه مغفول مانده است. فراکسیون گردشگری را با 140 نفر از نماینده های مجلس تشکیل دادیم تا بتوانیم این سازمان را که حیات خلوتی برای همه دولت ها شده به عنوان وزارتخانه معرفی کنیم. گاهی در مسائل گردشگری سوالی مطرح می شود که ما مجبور هستیم از رئیس جمهور سوال کنیم. درحالی که نمی شود برای هر سوالی رییس جمهور را به مجلس دعوت کرد. اما اگر به وزارتخانه تبدیل شود می توانیم به هدف های بسیاری برسیم. در حال حاضر هم مقدمات آن انجام شده است و در مجلس با رأِی خوبی به تصویب رسید و انشاءالله که تحقق پیدا کند. اگر بر روی صنعت گردشگری در ایران کار شود چه بسا درآمد آن از صنعت نفت هم بیشتر شود. به همین دلیل نیاز است که در این زمینه اقدامات لازم صورت گیرد.

صنعت گردشگری در کشور ما مغفول مانده است

تاسیس وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ما را به اهداف بسیاری می رساند

بودجه اکثر کشورهای توسعه یافته هم بر اساس صنعت گردشگری پایه ریزی می شود ولی متاسفانه در کشور ما این سمت و سو به گونه ای نبوده است که هم ایجاد اشتغال کنیم و هم بتوانیم درآمدی برای کشور به عنوان جایگزین نفت داشته باشیم. رئیس جمهور در سفر به کرمانشاه اعلام کردند که کرمانشاه قطب گردشگری کشور است؛ اما قطب گردشگری کشور باید زیرساخت هایی داشته باشد. من به سازمان میراث فرهنگی نقد دارم؛ زیرا برای تاسیس اقامتگاه بوم گردی و یا هتل بین راهی نیاز به استعلامات است. اما این استعلامات به جای اینکه 48 ساعته گرفته شود 48 ماه طول می کشد. در نتیجه سرمایه گذار هم خسته شده و فراری می شود. متاسفانه فراری دادن سرمایه گذاران در مناطق گردشگری با کاغذ بازی و بروکراسی اداری از ضعف ها و مشکلاتی است که در سازمان میراث فرهنگی شاهد آن هستیم. درحالی که باید برای سرمایه گذار فرش قرمز پهن کنیم و تمام شرایط و مقدمات کار را خودمان برای او انجام دهیم.

بروکراسی اداری در کشور ما سرمایه گذاران را فراری داده است

48 ماه طول می کشد تا برای تاسیس اقامتگاه بوم گردی استعلامات را صادر کنیم

با توجه به اینکه دیدگاه استاندار کرمانشاه گردشگری است، یک سند چشم اندازه 2020 داریم و زیرساخت های آن را آماده کردیم. ان شاءالله این مسئله در حوزه اورامانات هم به دلیل بکر بودن منطقه و آداب و رسوم خاص آن اتفاق می افتد. با توجه به اینکه مدتی به عنوان نائب رئیس فراکسیون گردشگری بودم و کارهایی در بحث گردشگری انجام دادیم ثبت جهانی اورامانات از منظر تاریخی و فرهنگی مدنظر قرار گرفت. یک الی 2 سال پایگاهی در این منطقه دایر کردیم و کارهای تحقیقاتی صورت گرفت. آقای مونسان، طالبیان، استاندار محترم، آقای قادری مدیرکل محترم، آقای دکتر عظیم، مدیر کل پایگاه های کشور و... تلاش کردند تا پرونده اورمانات را در یونسکو ثبت کنیم.

کارهای مطالعاتی این پروژه انجام شده و تا جایی که خبر دارم حدود 80 درصد کار انجام شده است. می خواهیم این ثبت جهانی 80 درصد در حوزه کرمانشاه و اورامانات، 15 درصد در کردستان و 5 درصد هم در حوزه حلبچه باشد. جمهوری اسلامی ایران سالی 1 سهم برای ثبت جهانی دارد که اغلب توانستیم 1 نقطه را ثبت کنیم. اما ما به دنبال ثبت یک نقطه نیستیم بلکه به دنبال ثبت جهانی یک منطقه هستیم. 191 کشور عضو سازمان ملی یونسکو هستند و هر کشوری یک رأی دارد. به همین دلیل احتمال دارد با توجه به اینکه عراق یک کشور عرب زبان است بتواند کشورهای عربی را جهت رای مثبت به ثبت این منطقه همراه کند.

نقطه ای که ثبت جهانی می شود از لحاظ امنیتی در سطح بالایی قرار می گیرد. چون هر گردشگری که قرار است وارد این منطقه شود وقتی می بیند آن منطقه ثبت جهانی شده است با آرامش خاطر به آنجا سفر می کند و برای کشور هم درآمدزایی خوبی خواهد داشت. اگر در مسابقاتی پرچم کشوری برافراشته می شود بعد از پایان مسابقه پایین می آید ولی وقتی پرچم ثبت جهانی هر نقطه یا هر منطقه ای وقتی بالا می رود دیگر پایین نمی آید؛ آن منطقه همیشه ماندگار و مورد حمایت سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن 191 کشور قرار دارد.

به دنبال این هستیم که این ثبت جهانی 80 درصد در حوزه کرمانشاه و اورامانات، 15 درصد در کردستان و 5 درصد در حوزه حلبچه باشد

* نگرانی اغلب طبیعت دوستان این است که ثبت جهانی شدن یک منطقه عاملی نشود تا منطقه از حالت بکر بودن خارج شود. نظر شما در این باره چیست؟

نادری: مردم و نهادهایی در این مناطق هستند که به صورت خودجوش و بدون اینکه پولی دریافت کنند اقدامات لازم را برای حفاظت از منطقه انجام می دهند. یعنی فرهنگ مردم این منطقه می طلبد که خودشان حافظ منابع طبیعی باشند. درختان و باغاتی که در اورامانات وجود دارد در هیچ کجای دنیا نیست. اتفاقا ما به دنبال این هستیم که طبیعت بکر این منطقه را ثبت کنیم و مطمئن باشید آسیبی به منطقه نمی رسد.

* تلاش کردید که جلوی ساخت و سازهای غیر مجاز هم گرفته شود؟

نادری: بله ما این کار را انجام دادیم. ساخت و سازهای غیرمجاز از موانع ثبت جهانی منطقه محسوب می شوند و ما تلاش کردیم موانع را رفع کنیم. اگر از سوی سازمان یونسکو نماینده ای بیاید و بگوید که این خانه مانعی برای ثبت جهانی منطقه است ما باید آن را برطرف کنیم. حتی بوده در روستایی از تعداد 100 خانه، 10 خانه مانع ثبت بودند که همه آنها را برطرف کردیم. مردم هم کمک زیادی کردند و مشتاق هستند تا این منطقه ثبت شود. در حال حاضر حدود 200 بوم گردی در پاوه داریم.

* یکی از ظرفیت های لازم که به آن اشاره کردید بحث تاسیس هتل است که می تواند سبب اشتغالزایی هم باشد. آیا اقداماتی در این خصوص انجام گرفته است؟

نادری: من اعتقادی به این قضیه ندارم؛ یعنی کسی که از تهران به اورامانات سفر می کند نمی خواهد در هتل 5 ستاره اقامت کند. منطقه اورامانات یک هتل داشت که آن هم ورشکست شد. چون مردم ما مهمان نواز هستند، اعتقادی به هتل نداشتیم. ولی امروز شرایط فرق کرده است. همین گردشگران منبع درآمد هستند و از مردم خواستیم که وقتی خانه ای می سازند یک اتاق را به گردشگران اختصاص دهند و این سیاستی که به دنبال آن هستیم قطعا موفق است. من 4 سال دنبال این کار هستم و باید کار فرهنگ سازی بین مردم انجام شود که بخشی از خانه را به گردشگران اختصاص دهند.

البته قبلاً در مقابل این خدمات پولی دریافت نمی کردند اما الان می گویم که باید در مقابل ارایه خدمات پول دریافت کنید تا تبدیل به فرهنگ خوبی بین مردم منطقه شود؛ چون ما هیچ منبع درآمدی در منطقه نداریم البته مهمان نوازی خودمان را هم انجام می دهیم. در جریان زلزله اخیر حداقل بافت 15 روستا تغییر کرد و از آنها درخواست کردیم که نمای بیرون خانه را به سبک سنتی درست کنند و هر جا می رویم خانه ای با بافت سنتی می سازیم تا الگویی برای ساخت و ساز مردم اورامانات باشد. در ورودی شهر پاوه کلبه ای درست کردیم و گفتیم هر کسی خانه ای به این سبک بسازد، تسهیلات 4 درصد دریافت می کند و مردم هم به دنبال این کار ارزشمند هستند.

از مردم خواستیم که وقتی خانه ای می سازند یک اتاق را به گردشگران اختصاص دهند

هر جا می روم خانه ای با بافت سنتی می سازم تا الگویی برای ساخت و ساز مردم اورامانات باشد

به سازمان میراث فرهنگی هم گفتم که باید برای بوم گردی و اقامت گردی، 48 ساعته مجوز صادر شود چراکه این اقدامات درآمدزایی خوبی در منطقه ما دارد. در جلساتی که صورت گرفته حداقل 500 میلیون تومان طرح توجیهی برای فرهنگ، آداب و رسوم، لباس مردم و... نوشتیم. برای حفظ طبیعت بکری که دغدغه ما است کوه و درخت را ثبت کردیم. طبیعت این منطقه بسیار زیبا است اما ممکن است صدمه ای به طبیعت بکر آن وارد شود. بنابراین باید اقدامات لازم را برای حفظ آن انجام دهیم. خود من در سال 76 پدرم را تنها به خاطر درختی که قطع کرده بود 300 هزار تومان جریمه کردم. منطقه ما حافظ محیط زیست و منابع طبیعی است و ان شاءالله بتوانیم این کار را پیش ببریم تا هم کار پر رونق و اشتغالزایی داشته باشیم و هم اینکه صنعت گردشگری بتواند همانند صنعت نفت برای کشور درآمدزایی داشته باشد.

*آنچه که در بحث گرشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است بحث درآمدزایی برای مردم محلی و آژانس های محلی است. همواره این نقد وجود دارد که آژانس های پایتخت، گردشگری را قبضه کردند. شما چه پیشنهادی برای این مسئله دارید؟

نادری: معتقدم در راستای اصل 44 قانون اساسی و فرمایش مقام رهبری باید بخش خصوصی را تقویت کنیم. البته باید به دنبال این باشیم که بین آژانس ها رقابت به وجود بیاید. من از جوانان منطقه توقع دارم که خودشان کارها را شروع کنند و اقدامات لازم را برای تاسیس آژانس و خدمات دهی خوب انجام دهند. امروز مردم به دنبال کیفیت هستند و قطعا اگر خدماتی که آژانس های محلی ارایه می دهند بهتر از خدمات دهی آژانس های پایتخت باشد گردشگران هم به سمت آنها می روند. گردشگر با این نیت به مناطق مختلف سفر می کند که از باکیفیت ترین غذا و امکانات با کمترین هزینه استفاده کند. در منطقه هم به دنبال این هستیم که به گردشگران احترام بگذاریم چون اگر حتی یک گردشگر هم ناراضی باشد قطعا ضربه بزرگی به گردشگری کل منطقه و کشور وارد می شود و در مقابل راضی نگه داشتن آنها جذب گردشگر را به همراه خواهد داشت.

باید بین آژانس ها رقابت به وجود بیاید

گردشگر با این نیت به مناطق مختلف سفر می کند که از با کیفیت ترین غذا و امکانات با کمترین هزینه استفاده کند

* در منطقه اورامانات جشن ها و مراسم های خاصی وجود دارد که گردشگران زیادی را به خود جذب کرده است. سال گذشته جشن انارانه با حاشیه هایی همراه بود و سبب گلایه چهره های فرهنگی، مذهبی و... شد. چقدر تلاش شده که درباره خط قرمز های مردم منطقه و آداب و رسومشان اطلاع رسانی شود؟

نادری: کُردها آداب و رسوم خاص خودشان را دارند و اهل موسیقی و شادی هستند ولی بعضا اطلاع رسانی بد در فضای مجازی باعث می شود که موضع گیری های خاصی صورت بگیرد. به عنوان مثال جشن انارانه همیشه برگزار می شد و هیچ مشکلی نداشت ولی اینکه از یک دختر کُرد به عنوان نماد سوء استفاده شود درست نیست. وقتی در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم باید حتما رعایت حجاب اسلامی را داشته باشیم و خط قرمزها هم رعایت شود. وقتی از صنعت گردشگری صحبت می کنیم قرار نیست خط قرمزهایی که داریم زیرپا گذاشته شود. گردشگران قابل احترام هستند ولی باید با آداب و رسوم منطقه آشنا باشند که آشنا هم هستند. بنده هم به عنوان نماینده مخالف این مسئله هستم که در بعضی از مراسم ها حد و حدودها رعایت نشود. کشور ما کشور اسلامی است و مردم مناطق غرب هم تعصب خاصی دارند. متاسفانه از این قضایا سوء استفاده شد و اگر اجازه می دادند، بزرگان ما قطعا موضعگیری نمی کردند و کاری می کردند که همین رسم و رسوم منبع درامدی برای منطقه می شد. گلاب گیری در کاشان باعث می شود گردشگران به این مناطق کشیده شود و قطعا جشن های منطقه اورامانات هم باعث جذب گردشگر می شود. بنابراین اگر سوء استفاده نشود و بر اساس قوانین حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شوند هیچ مشکلی پیش نمی آید.

هر منطقه ای آداب و رسوم خاص خودش را دارد و کُردها هم اهل موسیقی و شادی هستند

* به اقدامات زیادی اشاره کردید که در منطقه اورمانات در حال انجام است تا موجب جذب گردشگر و ثبت جهانی این منطقه شود. به نظر شما برای گسترش گردشگری در دیگر مناطق چه اقداماتی می توان انجام داد؟

نادری: برای این امر به بخش خصوصی نیاز داریم. در کشورهای اروپایی بخش خصوصی فعال تر از دولت است اما متاسفانه در کشور ما بخشی در دست دولت و بخشی هم در دست بخش خصوصی است. کارمندان دولت هم چه کار بکنند و چه کاری نکنند سر ماه حقوق خود را می گیرند. ولی اگر بخش خصوصی فعال باشد ایجاد انگیزه و اشتغال می کند تا سود بیشتری به دست بیاورد؛ ولی متاسفانه امروز دولت و بعضی از نمایندگان به دنبال این هستند که سازمان خصوصی را تعطیل کنند. مشکلی که امروز داریم این است که به بخش خصوصی بی توجهی می شود. باید به سمتی برویم که دولت را کوچک و بخش خصوصی را فعال تر کنیم تا حداقل ایجاد اشتغال شود. البته این کار درصد کمی انجام شده است اما موفق نبودیم و عدم موفقیت هم به قوانین و برخی از مسئولین و مدیرانمان باز می گردد. حضرت علی(ع) می فرمایند انسان ترسو گناهکار است . مدیران ما هم اکثرا ترسو هستند که باعث بیکاری و مشکلات اقتصادی در جامعه شده اند. البته مباحث دیگری هم مطرح است و ممکن است مسئله رانت در میان باشد اما باید کاری کنیم که بیشتر به سمت و سوی خصوصی سازی برویم تا موفق شویم.

باید به سمتی برویم که دولت را کوچک و بخش خصوصی را فعال تر کنیم

* در مصاحبه ای که سال 96 داشتید عنوان کرده بودید که توسعه گردشگری می تواند بیکاری را مهار کند و سرمایه گذاری در بخش خصوصی راه نجات صنعت گردشگری است. با توجه به اینکه نسبت به عملکرد سازمان خصوصی سازی هم انتقادات زیادی مطرح است شما به عنوان یک نماینده عملکرد این سازمان را چطور ارزیابی می کنید؟

نادری: وقتی انتقاداتی که نسبت به عملکرد سازمان خصوصی مطرح بود را بازبینی کردم آنها را بجا ندیدم. آقای پوری حسینی که در رأس امور این سازمان است کارهای لازم را برای واگذاری به بخش خصوصی انجام می دهد؛ اگر اشتباهی صورت گرفته باشد هیات واگذاری آنها را بررسی می کند واگر هم هیات واگذاری اشتباه کند دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و دستگاه های امنیتی بررسی های لازم را انجام می دهند که در صورت تخلف با بررسی های لازم به نتیجه می رسند. با توجه به نامگذاری امسال از سوی مقام معظم رهبری با عنوان سال رونق تولید، باید بتوانیم کمک بیشتری به تولید کنیم ولی دولت ناکارآمد است و نتوانست متناسب با رأیی که به او دادند اقدامات لازم را انجام دهد.

وقتی انتقاداتی که نسبت به عملکرد سازمان خصوصی مطرح بود را بازبینی کردم آنها را به جا ندیدم

* قطعا یکی از ارکان گردشگری علاوه بر طبیعت بکر، بناهای تاریخی است که مورد توجه گردشگران قرار دارد اما متاسفانه در سیل و زلزله اخیرکرمانشاه آمار دقیقی از بناهای تاریخی که تخریب شدند و یا آسیب دیدند منتشر نشد. شما آماری از این بناها دارید؟

نادری: بله انتقاد شما درست است. متاسفانه در خصوص کرمانشاه باید بگویم که سازمان میراث فرهنگی استان، مدتی مدیر نداشت تا این بررسی ها را انجام دهد. بعد از پیگیری هایی که شما در این خصوص داشتید مدیرکل میراث فرهنگی استان مکلف شدند تا با دریافت بودجه لازم، تخریب های بسیاری که در این حوزه صورت گرفت را بازسازی کنند و بعد از گذشت زمان مشخص، از این بناها بازدید میدانی خواهیم داشت تا عملکرد آنها را در بازسازی بناهای تخریب شده بررسی کنیم.

بودجه ای برای بازسازی بناهای تاریخی استان کرمانشاه که در زلزله اخیر تخریب شدند در نظر گرفته شده است

* شما راجع به آب شرب استان هم گله داشتید. می توانید بیشتر توضیح دهید که با توجه به تاکیدی که در بحث گردشگری هم دارید برای حل این موضوع چه کردید؟

نادری: در بحث آب شرب، وزارت نیرو بزرگترین خیانت را به منطقه ما کرد. وضعیت آب های اورامانات قابل قبول نیست چراکه متاسفانه آب این منطقه را می دزدند. پنجمین بار است که در این خصوص از وزیر نیرو سوال می پرسم و به تنهایی حدود 50 تذکر به ایشان دادم.

در بحث آب شرب، وزارت نیرو بزرگترین خیانت را به منطقه ما کرد

در خصوص آب شرب استان کرمانشاه به تنهایی 50 تذکر به وزیر نیرو دادم

اورامانات به دلیل کوهستانی بودن و وجود چشمه های زیاد، منطقه پرآبی است. بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری مهار آب های مرزی کار درست و شایسته ای بود که با هزینه 1300 میلیارد تومان انجام شد. در سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه که حدود 10 سال پیش بود، قرار شد 1100 هکتار از باغ های پاوه آبیاری شوند اما حتی به فرمایشات مقام معظم رهبری هم توجه نشد!

اگر این انتقال آب صورت بگیرد حداقل 3000 جوان جذب کار می شوند. ولی بی توجهی و غارت آب ها و نگاه تبعیض آمیز به استان کرمانشاه و منطقه اورامانات در وزارت نیرو مشهود است. برای 90 کیلومتر لوله کشی از سد آزادی 30میلیارد تومان هزینه کردند اما بعد از 10 سال نتوانستند دو اینچ آب را از لوله انتقال دهند و آب به کشاورزان برسانند. لوله هایی هم که استفاده کردند پوسیده بود و موقعی که آب را آزاد می کنند لوله ها می ترکد.

نگاه تبعیض آمیز به استان کرمانشاه و منطقه اورامانات در وزارت نیرو مشهود است

در خصوص آب شرب روستاها هم مشکلات زیادی وجود دارد و به مدیر کل آب روستایی استان هم گفتم که مردم جنگ زده، زلزله زده و محروم استان باید آب سالم استفاده کنند. من را به این متهم می کنند که وزارت نیرو را زیر سوال می برم! اما من به خاطر آب شرب استان، وزارت نیرو سهل است رئیس جمهور را هم زیر سوال می برم. در بسیاری از روستاهای اورامانات با تانکر آبرسانی می شود. درحالی که هر روستای اورامانات یک چمشه دارد. ضعف مدیریتی که در اورامانات هست در هیچ جای دیگر ندیدم. ما ضعف مدیریت در حوزه آب داریم؛ این همه باران آمد اما نتوانستند آن را مهار کنند. در اورامانات تعداد زیادی سد وجود دارد و پرآب ترین منطقه است اما آب شرب نداریم! می گویند مشکل لوله داریم به همین دلیل از مشهد 28 کیلومتر لوله گرفتم و از مدیر آب منطقه هم خواستم که مشخص کند که متر به متر این لوله ها را در کجا هزینه کرده است.

متاسفانه بخشی از مدیران، ناکارآمد هستند و به نظر من نباید تغییر کنند چراکه تغییر کردن، برگ برنده ای برای آنها خواهد بود. من مدیر را عوض نمی کنم و معتقد هستم مدیران باید جواب سهل انگاری و بی دقتی را بدهند و جبران خسارت کنند تا هرکسی به فکر این نباشد که مدیر شود. در حوزه خودم کسی که دوستم و مدیر بود را به دادگاه معرفی کردم و حکم انفصالش را گرفتم.

مدیران را به جای تغییر دادن باید نگه داشت تا جواب سهل انگاری را بدهند و جبران خسارت کنند

در برنامه توسعه ششم قرار شد که مناطق اورامانات گاز کشی شود اما ما مدیران استانی داریم که نمی توانند برای روستای خودشان هم گازکشی کنند. من اول باید برای خودم زرنگ باشم تا بتوانم برای مردم هم زرنگ باشم؛ یعنی مدیر استان ما با عملکرد ضعیفش تمام پیمانکاران را فراری داده است. هفته پیش نوسود و نودشه اعتراض کردند که چرا مدیر جدید به جای اینکه پیمانکاران خُرد را به کار بگیرد و هر منطقه را به دست یک پیمانکار بدهد از یک پیمانکار بزرگ برای کل منطقه استفاده می کند؟ خب انتقاد به جایی بود، قاعدتا با این روش پیمانکار نمی تواند تمام کارها را انجام دهد. بنابراین از برنامه ششم خیلی عقب هستیم و نسبت به شرکت گاز و وزارت نفت انتقادات شدیدی داریم که اگر گازرسانی انجام نشود مردم ناچار می شوند که منابع طبیعی را تخریب کنند اما عادت اینچنینی هم ندارند و باید از نفت استفاده کنند که گازگرفتگی آن هم بسیار خطرناک است.

انتهای پیام

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

شفقنا- استان کرمانشاه بیش از 4 هزار اثر تاریخی دارد که به گفته مسئولین بیش از 2 هزار و 250 اثر ثبت ملی شده است و سنگ نگاره و کتیبه داریوش در شهر بیستون تنها اثر ثبت شده جهانی استان کرمانشاه است. این بار ثبت جهانی اورامانات در اولویت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گرفته تا فرهنگ و هنر ایرانیان را به جهانیان نشان دهد. شهاب نادری نماینده اورامانات می گوید که در ثبت جهانی منطقه اورامانات به دنبال این هستیم تا فرهنگ، آداب و رسوم، لباس و زبان این منطقه را جهانی کنیم. 5100 هکتار منطقه اورامانات در آستانه ثبت جهانی شدن است که 80 درصد کارها انجام شده است تا پرونده را به سازمان یونسکو بفرستیم.

متن کامل گفت و گوی شفقنا را با شهاب نادری در ادامه می خوانید:

*از وضعیت منطقه اورامانات بگویید؟

نادری: من همیشه با کنایه گفتم که منطقه اورامانات اصلا آلودگی ندارد مگر دود سیگار که آن هم مردم آنجا تمایل به کشیدن سیگار ندارند. منظورم از نداشتن آلودگی نبود کارخانه ها و عدم توجه دولت ها به این منطقه است. متاسفانه هیچ دولتی کمک نکرده تا در اورامانات کارخانه جدیدی ایجاد شود و این مسئله باعث شده که جوانانمان با وجود تحصیلات بالا برای پیدا کردن شغل با مشکل مواجه شوند. با این وجود معتقدم اگر تردد مسافرین در مرز شیخ صله آزاد شود ما نیاز به هیچ کارخانه ای نداریم. دولت قول داده است که این کار را انجام دهد. من هفته گذشته هم این مسئله را از معاون پارلمانی رئیس جمهور پیگیری کردم ولی نمی دانم چرا هنوز بلاتکلیف مانده است.

*یکی از دغدغه های شما مقوله فرهنگ و توجه به فرهنگ منطقه اورامانات بوده است. وضعیت فرهنگ و توجه به کارهای فرهنگی در اورامانات را چگونه ارزیابی می کنید؟

نادری: متاسفانه معاندین غرب بیشتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار می کنند؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام کار فرهنگی در منطقه اهل سنت اورامانات را رها کرده است درحالی که بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری، فرهنگ از مقوله ی اقتصادی هم مهمتر است. حتی من به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کارت زرد دادم. در ثبت جهانی منطقه اورامانات به دنبال این هستیم تا فرهنگ، آداب و رسوم، لباس و زبان این منطقه را جهانی کنیم. 5100 هکتار از منطقه اورامانات در آستانه ثبت جهانی شدن است که 80 درصد کارها انجام شده است تا پرونده را به سازمان یونسکو بفرستیم.

5100 هکتار از منطقه اورامانات در آستانه ثبت جهانی شدن است

*یکی از مسائلی که همواره توسط کارشناسان مطرح است بحث رونق گردشگری و جذب توریست برای مناطق ناشناخته یا کمتر شناخته شده است که خود باعث رونق اقتصاد می شود. به ثبت جهانی منطقه اورامانات اشاره کردید. این پروژه به کجا رسید؟ الان در چه وضعیتی است؟

نادری: گردشگری یکی از صنعت های مهم کشور است اما متاسفانه مغفول مانده است. فراکسیون گردشگری را با 140 نفر از نماینده های مجلس تشکیل دادیم تا بتوانیم این سازمان را که حیات خلوتی برای همه دولت ها شده به عنوان وزارتخانه معرفی کنیم. گاهی در مسائل گردشگری سوالی مطرح می شود که ما مجبور هستیم از رئیس جمهور سوال کنیم. درحالی که نمی شود برای هر سوالی رییس جمهور را به مجلس دعوت کرد. اما اگر به وزارتخانه تبدیل شود می توانیم به هدف های بسیاری برسیم. در حال حاضر هم مقدمات آن انجام شده است و در مجلس با رأِی خوبی به تصویب رسید و انشاءالله که تحقق پیدا کند. اگر بر روی صنعت گردشگری در ایران کار شود چه بسا درآمد آن از صنعت نفت هم بیشتر شود. به همین دلیل نیاز است که در این زمینه اقدامات لازم صورت گیرد.

صنعت گردشگری در کشور ما مغفول مانده است

تاسیس وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ما را به اهداف بسیاری می رساند

بودجه اکثر کشورهای توسعه یافته هم بر اساس صنعت گردشگری پایه ریزی می شود ولی متاسفانه در کشور ما این سمت و سو به گونه ای نبوده است که هم ایجاد اشتغال کنیم و هم بتوانیم درآمدی برای کشور به عنوان جایگزین نفت داشته باشیم. رئیس جمهور در سفر به کرمانشاه اعلام کردند که کرمانشاه قطب گردشگری کشور است؛ اما قطب گردشگری کشور باید زیرساخت هایی داشته باشد. من به سازمان میراث فرهنگی نقد دارم؛ زیرا برای تاسیس اقامتگاه بوم گردی و یا هتل بین راهی نیاز به استعلامات است. اما این استعلامات به جای اینکه 48 ساعته گرفته شود 48 ماه طول می کشد. در نتیجه سرمایه گذار هم خسته شده و فراری می شود. متاسفانه فراری دادن سرمایه گذاران در مناطق گردشگری با کاغذ بازی و بروکراسی اداری از ضعف ها و مشکلاتی است که در سازمان میراث فرهنگی شاهد آن هستیم. درحالی که باید برای سرمایه گذار فرش قرمز پهن کنیم و تمام شرایط و مقدمات کار را خودمان برای او انجام دهیم.

بروکراسی اداری در کشور ما سرمایه گذاران را فراری داده است

48 ماه طول می کشد تا برای تاسیس اقامتگاه بوم گردی استعلامات را صادر کنیم

با توجه به اینکه دیدگاه استاندار کرمانشاه گردشگری است، یک سند چشم اندازه 2020 داریم و زیرساخت های آن را آماده کردیم. ان شاءالله این مسئله در حوزه اورامانات هم به دلیل بکر بودن منطقه و آداب و رسوم خاص آن اتفاق می افتد. با توجه به اینکه مدتی به عنوان نائب رئیس فراکسیون گردشگری بودم و کارهایی در بحث گردشگری انجام دادیم ثبت جهانی اورامانات از منظر تاریخی و فرهنگی مدنظر قرار گرفت. یک الی 2 سال پایگاهی در این منطقه دایر کردیم و کارهای تحقیقاتی صورت گرفت. آقای مونسان، طالبیان، استاندار محترم، آقای قادری مدیرکل محترم، آقای دکتر عظیم، مدیر کل پایگاه های کشور و... تلاش کردند تا پرونده اورمانات را در یونسکو ثبت کنیم.

کارهای مطالعاتی این پروژه انجام شده و تا جایی که خبر دارم حدود 80 درصد کار انجام شده است. می خواهیم این ثبت جهانی 80 درصد در حوزه کرمانشاه و اورامانات، 15 درصد در کردستان و 5 درصد هم در حوزه حلبچه باشد. جمهوری اسلامی ایران سالی 1 سهم برای ثبت جهانی دارد که اغلب توانستیم 1 نقطه را ثبت کنیم. اما ما به دنبال ثبت یک نقطه نیستیم بلکه به دنبال ثبت جهانی یک منطقه هستیم. 191 کشور عضو سازمان ملی یونسکو هستند و هر کشوری یک رأی دارد. به همین دلیل احتمال دارد با توجه به اینکه عراق یک کشور عرب زبان است بتواند کشورهای عربی را جهت رای مثبت به ثبت این منطقه همراه کند.

نقطه ای که ثبت جهانی می شود از لحاظ امنیتی در سطح بالایی قرار می گیرد. چون هر گردشگری که قرار است وارد این منطقه شود وقتی می بیند آن منطقه ثبت جهانی شده است با آرامش خاطر به آنجا سفر می کند و برای کشور هم درآمدزایی خوبی خواهد داشت. اگر در مسابقاتی پرچم کشوری برافراشته می شود بعد از پایان مسابقه پایین می آید ولی وقتی پرچم ثبت جهانی هر نقطه یا هر منطقه ای وقتی بالا می رود دیگر پایین نمی آید؛ آن منطقه همیشه ماندگار و مورد حمایت سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن 191 کشور قرار دارد.

به دنبال این هستیم که این ثبت جهانی 80 درصد در حوزه کرمانشاه و اورامانات، 15 درصد در کردستان و 5 درصد در حوزه حلبچه باشد

* نگرانی اغلب طبیعت دوستان این است که ثبت جهانی شدن یک منطقه عاملی نشود تا منطقه از حالت بکر بودن خارج شود. نظر شما در این باره چیست؟

نادری: مردم و نهادهایی در این مناطق هستند که به صورت خودجوش و بدون اینکه پولی دریافت کنند اقدامات لازم را برای حفاظت از منطقه انجام می دهند. یعنی فرهنگ مردم این منطقه می طلبد که خودشان حافظ منابع طبیعی باشند. درختان و باغاتی که در اورامانات وجود دارد در هیچ کجای دنیا نیست. اتفاقا ما به دنبال این هستیم که طبیعت بکر این منطقه را ثبت کنیم و مطمئن باشید آسیبی به منطقه نمی رسد.

* تلاش کردید که جلوی ساخت و سازهای غیر مجاز هم گرفته شود؟

نادری: بله ما این کار را انجام دادیم. ساخت و سازهای غیرمجاز از موانع ثبت جهانی منطقه محسوب می شوند و ما تلاش کردیم موانع را رفع کنیم. اگر از سوی سازمان یونسکو نماینده ای بیاید و بگوید که این خانه مانعی برای ثبت جهانی منطقه است ما باید آن را برطرف کنیم. حتی بوده در روستایی از تعداد 100 خانه، 10 خانه مانع ثبت بودند که همه آنها را برطرف کردیم. مردم هم کمک زیادی کردند و مشتاق هستند تا این منطقه ثبت شود. در حال حاضر حدود 200 بوم گردی در پاوه داریم.

* یکی از ظرفیت های لازم که به آن اشاره کردید بحث تاسیس هتل است که می تواند سبب اشتغالزایی هم باشد. آیا اقداماتی در این خصوص انجام گرفته است؟

نادری: من اعتقادی به این قضیه ندارم؛ یعنی کسی که از تهران به اورامانات سفر می کند نمی خواهد در هتل 5 ستاره اقامت کند. منطقه اورامانات یک هتل داشت که آن هم ورشکست شد. چون مردم ما مهمان نواز هستند، اعتقادی به هتل نداشتیم. ولی امروز شرایط فرق کرده است. همین گردشگران منبع درآمد هستند و از مردم خواستیم که وقتی خانه ای می سازند یک اتاق را به گردشگران اختصاص دهند و این سیاستی که به دنبال آن هستیم قطعا موفق است. من 4 سال دنبال این کار هستم و باید کار فرهنگ سازی بین مردم انجام شود که بخشی از خانه را به گردشگران اختصاص دهند.

البته قبلاً در مقابل این خدمات پولی دریافت نمی کردند اما الان می گویم که باید در مقابل ارایه خدمات پول دریافت کنید تا تبدیل به فرهنگ خوبی بین مردم منطقه شود؛ چون ما هیچ منبع درآمدی در منطقه نداریم البته مهمان نوازی خودمان را هم انجام می دهیم. در جریان زلزله اخیر حداقل بافت 15 روستا تغییر کرد و از آنها درخواست کردیم که نمای بیرون خانه را به سبک سنتی درست کنند و هر جا می رویم خانه ای با بافت سنتی می سازیم تا الگویی برای ساخت و ساز مردم اورامانات باشد. در ورودی شهر پاوه کلبه ای درست کردیم و گفتیم هر کسی خانه ای به این سبک بسازد، تسهیلات 4 درصد دریافت می کند و مردم هم به دنبال این کار ارزشمند هستند.

از مردم خواستیم که وقتی خانه ای می سازند یک اتاق را به گردشگران اختصاص دهند

هر جا می روم خانه ای با بافت سنتی می سازم تا الگویی برای ساخت و ساز مردم اورامانات باشد

به سازمان میراث فرهنگی هم گفتم که باید برای بوم گردی و اقامت گردی، 48 ساعته مجوز صادر شود چراکه این اقدامات درآمدزایی خوبی در منطقه ما دارد. در جلساتی که صورت گرفته حداقل 500 میلیون تومان طرح توجیهی برای فرهنگ، آداب و رسوم، لباس مردم و... نوشتیم. برای حفظ طبیعت بکری که دغدغه ما است کوه و درخت را ثبت کردیم. طبیعت این منطقه بسیار زیبا است اما ممکن است صدمه ای به طبیعت بکر آن وارد شود. بنابراین باید اقدامات لازم را برای حفظ آن انجام دهیم. خود من در سال 76 پدرم را تنها به خاطر درختی که قطع کرده بود 300 هزار تومان جریمه کردم. منطقه ما حافظ محیط زیست و منابع طبیعی است و ان شاءالله بتوانیم این کار را پیش ببریم تا هم کار پر رونق و اشتغالزایی داشته باشیم و هم اینکه صنعت گردشگری بتواند همانند صنعت نفت برای کشور درآمدزایی داشته باشد.

*آنچه که در بحث گرشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است بحث درآمدزایی برای مردم محلی و آژانس های محلی است. همواره این نقد وجود دارد که آژانس های پایتخت، گردشگری را قبضه کردند. شما چه پیشنهادی برای این مسئله دارید؟

نادری: معتقدم در راستای اصل 44 قانون اساسی و فرمایش مقام رهبری باید بخش خصوصی را تقویت کنیم. البته باید به دنبال این باشیم که بین آژانس ها رقابت به وجود بیاید. من از جوانان منطقه توقع دارم که خودشان کارها را شروع کنند و اقدامات لازم را برای تاسیس آژانس و خدمات دهی خوب انجام دهند. امروز مردم به دنبال کیفیت هستند و قطعا اگر خدماتی که آژانس های محلی ارایه می دهند بهتر از خدمات دهی آژانس های پایتخت باشد گردشگران هم به سمت آنها می روند. گردشگر با این نیت به مناطق مختلف سفر می کند که از باکیفیت ترین غذا و امکانات با کمترین هزینه استفاده کند. در منطقه هم به دنبال این هستیم که به گردشگران احترام بگذاریم چون اگر حتی یک گردشگر هم ناراضی باشد قطعا ضربه بزرگی به گردشگری کل منطقه و کشور وارد می شود و در مقابل راضی نگه داشتن آنها جذب گردشگر را به همراه خواهد داشت.

باید بین آژانس ها رقابت به وجود بیاید

گردشگر با این نیت به مناطق مختلف سفر می کند که از با کیفیت ترین غذا و امکانات با کمترین هزینه استفاده کند

* در منطقه اورامانات جشن ها و مراسم های خاصی وجود دارد که گردشگران زیادی را به خود جذب کرده است. سال گذشته جشن انارانه با حاشیه هایی همراه بود و سبب گلایه چهره های فرهنگی، مذهبی و... شد. چقدر تلاش شده که درباره خط قرمز های مردم منطقه و آداب و رسومشان اطلاع رسانی شود؟

نادری: کُردها آداب و رسوم خاص خودشان را دارند و اهل موسیقی و شادی هستند ولی بعضا اطلاع رسانی بد در فضای مجازی باعث می شود که موضع گیری های خاصی صورت بگیرد. به عنوان مثال جشن انارانه همیشه برگزار می شد و هیچ مشکلی نداشت ولی اینکه از یک دختر کُرد به عنوان نماد سوء استفاده شود درست نیست. وقتی در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم باید حتما رعایت حجاب اسلامی را داشته باشیم و خط قرمزها هم رعایت شود. وقتی از صنعت گردشگری صحبت می کنیم قرار نیست خط قرمزهایی که داریم زیرپا گذاشته شود. گردشگران قابل احترام هستند ولی باید با آداب و رسوم منطقه آشنا باشند که آشنا هم هستند. بنده هم به عنوان نماینده مخالف این مسئله هستم که در بعضی از مراسم ها حد و حدودها رعایت نشود. کشور ما کشور اسلامی است و مردم مناطق غرب هم تعصب خاصی دارند. متاسفانه از این قضایا سوء استفاده شد و اگر اجازه می دادند، بزرگان ما قطعا موضعگیری نمی کردند و کاری می کردند که همین رسم و رسوم منبع درامدی برای منطقه می شد. گلاب گیری در کاشان باعث می شود گردشگران به این مناطق کشیده شود و قطعا جشن های منطقه اورامانات هم باعث جذب گردشگر می شود. بنابراین اگر سوء استفاده نشود و بر اساس قوانین حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شوند هیچ مشکلی پیش نمی آید.

هر منطقه ای آداب و رسوم خاص خودش را دارد و کُردها هم اهل موسیقی و شادی هستند

* به اقدامات زیادی اشاره کردید که در منطقه اورمانات در حال انجام است تا موجب جذب گردشگر و ثبت جهانی این منطقه شود. به نظر شما برای گسترش گردشگری در دیگر مناطق چه اقداماتی می توان انجام داد؟

نادری: برای این امر به بخش خصوصی نیاز داریم. در کشورهای اروپایی بخش خصوصی فعال تر از دولت است اما متاسفانه در کشور ما بخشی در دست دولت و بخشی هم در دست بخش خصوصی است. کارمندان دولت هم چه کار بکنند و چه کاری نکنند سر ماه حقوق خود را می گیرند. ولی اگر بخش خصوصی فعال باشد ایجاد انگیزه و اشتغال می کند تا سود بیشتری به دست بیاورد؛ ولی متاسفانه امروز دولت و بعضی از نمایندگان به دنبال این هستند که سازمان خصوصی را تعطیل کنند. مشکلی که امروز داریم این است که به بخش خصوصی بی توجهی می شود. باید به سمتی برویم که دولت را کوچک و بخش خصوصی را فعال تر کنیم تا حداقل ایجاد اشتغال شود. البته این کار درصد کمی انجام شده است اما موفق نبودیم و عدم موفقیت هم به قوانین و برخی از مسئولین و مدیرانمان باز می گردد. حضرت علی(ع) می فرمایند انسان ترسو گناهکار است . مدیران ما هم اکثرا ترسو هستند که باعث بیکاری و مشکلات اقتصادی در جامعه شده اند. البته مباحث دیگری هم مطرح است و ممکن است مسئله رانت در میان باشد اما باید کاری کنیم که بیشتر به سمت و سوی خصوصی سازی برویم تا موفق شویم.

باید به سمتی برویم که دولت را کوچک و بخش خصوصی را فعال تر کنیم

* در مصاحبه ای که سال 96 داشتید عنوان کرده بودید که توسعه گردشگری می تواند بیکاری را مهار کند و سرمایه گذاری در بخش خصوصی راه نجات صنعت گردشگری است. با توجه به اینکه نسبت به عملکرد سازمان خصوصی سازی هم انتقادات زیادی مطرح است شما به عنوان یک نماینده عملکرد این سازمان را چطور ارزیابی می کنید؟

نادری: وقتی انتقاداتی که نسبت به عملکرد سازمان خصوصی مطرح بود را بازبینی کردم آنها را بجا ندیدم. آقای پوری حسینی که در رأس امور این سازمان است کارهای لازم را برای واگذاری به بخش خصوصی انجام می دهد؛ اگر اشتباهی صورت گرفته باشد هیات واگذاری آنها را بررسی می کند واگر هم هیات واگذاری اشتباه کند دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و دستگاه های امنیتی بررسی های لازم را انجام می دهند که در صورت تخلف با بررسی های لازم به نتیجه می رسند. با توجه به نامگذاری امسال از سوی مقام معظم رهبری با عنوان سال رونق تولید، باید بتوانیم کمک بیشتری به تولید کنیم ولی دولت ناکارآمد است و نتوانست متناسب با رأیی که به او دادند اقدامات لازم را انجام دهد.

وقتی انتقاداتی که نسبت به عملکرد سازمان خصوصی مطرح بود را بازبینی کردم آنها را به جا ندیدم

* قطعا یکی از ارکان گردشگری علاوه بر طبیعت بکر، بناهای تاریخی است که مورد توجه گردشگران قرار دارد اما متاسفانه در سیل و زلزله اخیرکرمانشاه آمار دقیقی از بناهای تاریخی که تخریب شدند و یا آسیب دیدند منتشر نشد. شما آماری از این بناها دارید؟

نادری: بله انتقاد شما درست است. متاسفانه در خصوص کرمانشاه باید بگویم که سازمان میراث فرهنگی استان، مدتی مدیر نداشت تا این بررسی ها را انجام دهد. بعد از پیگیری هایی که شما در این خصوص داشتید مدیرکل میراث فرهنگی استان مکلف شدند تا با دریافت بودجه لازم، تخریب های بسیاری که در این حوزه صورت گرفت را بازسازی کنند و بعد از گذشت زمان مشخص، از این بناها بازدید میدانی خواهیم داشت تا عملکرد آنها را در بازسازی بناهای تخریب شده بررسی کنیم.

بودجه ای برای بازسازی بناهای تاریخی استان کرمانشاه که در زلزله اخیر تخریب شدند در نظر گرفته شده است

* شما راجع به آب شرب استان هم گله داشتید. می توانید بیشتر توضیح دهید که با توجه به تاکیدی که در بحث گردشگری هم دارید برای حل این موضوع چه کردید؟

نادری: در بحث آب شرب، وزارت نیرو بزرگترین خیانت را به منطقه ما کرد. وضعیت آب های اورامانات قابل قبول نیست چراکه متاسفانه آب این منطقه را می دزدند. پنجمین بار است که در این خصوص از وزیر نیرو سوال می پرسم و به تنهایی حدود 50 تذکر به ایشان دادم.

در بحث آب شرب، وزارت نیرو بزرگترین خیانت را به منطقه ما کرد

در خصوص آب شرب استان کرمانشاه به تنهایی 50 تذکر به وزیر نیرو دادم

اورامانات به دلیل کوهستانی بودن و وجود چشمه های زیاد، منطقه پرآبی است. بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری مهار آب های مرزی کار درست و شایسته ای بود که با هزینه 1300 میلیارد تومان انجام شد. در سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه که حدود 10 سال پیش بود، قرار شد 1100 هکتار از باغ های پاوه آبیاری شوند اما حتی به فرمایشات مقام معظم رهبری هم توجه نشد!

اگر این انتقال آب صورت بگیرد حداقل 3000 جوان جذب کار می شوند. ولی بی توجهی و غارت آب ها و نگاه تبعیض آمیز به استان کرمانشاه و منطقه اورامانات در وزارت نیرو مشهود است. برای 90 کیلومتر لوله کشی از سد آزادی 30میلیارد تومان هزینه کردند اما بعد از 10 سال نتوانستند دو اینچ آب را از لوله انتقال دهند و آب به کشاورزان برسانند. لوله هایی هم که استفاده کردند پوسیده بود و موقعی که آب را آزاد می کنند لوله ها می ترکد.

نگاه تبعیض آمیز به استان کرمانشاه و منطقه اورامانات در وزارت نیرو مشهود است

در خصوص آب شرب روستاها هم مشکلات زیادی وجود دارد و به مدیر کل آب روستایی استان هم گفتم که مردم جنگ زده، زلزله زده و محروم استان باید آب سالم استفاده کنند. من را به این متهم می کنند که وزارت نیرو را زیر سوال می برم! اما من به خاطر آب شرب استان، وزارت نیرو سهل است رئیس جمهور را هم زیر سوال می برم. در بسیاری از روستاهای اورامانات با تانکر آبرسانی می شود. درحالی که هر روستای اورامانات یک چمشه دارد. ضعف مدیریتی که در اورامانات هست در هیچ جای دیگر ندیدم. ما ضعف مدیریت در حوزه آب داریم؛ این همه باران آمد اما نتوانستند آن را مهار کنند. در اورامانات تعداد زیادی سد وجود دارد و پرآب ترین منطقه است اما آب شرب نداریم! می گویند مشکل لوله داریم به همین دلیل از مشهد 28 کیلومتر لوله گرفتم و از مدیر آب منطقه هم خواستم که مشخص کند که متر به متر این لوله ها را در کجا هزینه کرده است.

متاسفانه بخشی از مدیران، ناکارآمد هستند و به نظر من نباید تغییر کنند چراکه تغییر کردن، برگ برنده ای برای آنها خواهد بود. من مدیر را عوض نمی کنم و معتقد هستم مدیران باید جواب سهل انگاری و بی دقتی را بدهند و جبران خسارت کنند تا هرکسی به فکر این نباشد که مدیر شود. در حوزه خودم کسی که دوستم و مدیر بود را به دادگاه معرفی کردم و حکم انفصالش را گرفتم.

مدیران را به جای تغییر دادن باید نگه داشت تا جواب سهل انگاری را بدهند و جبران خسارت کنند

در برنامه توسعه ششم قرار شد که مناطق اورامانات گاز کشی شود اما ما مدیران استانی داریم که نمی توانند برای روستای خودشان هم گازکشی کنند. من اول باید برای خودم زرنگ باشم تا بتوانم برای مردم هم زرنگ باشم؛ یعنی مدیر استان ما با عملکرد ضعیفش تمام پیمانکاران را فراری داده است. هفته پیش نوسود و نودشه اعتراض کردند که چرا مدیر جدید به جای اینکه پیمانکاران خُرد را به کار بگیرد و هر منطقه را به دست یک پیمانکار بدهد از یک پیمانکار بزرگ برای کل منطقه استفاده می کند؟ خب انتقاد به جایی بود، قاعدتا با این روش پیمانکار نمی تواند تمام کارها را انجام دهد. بنابراین از برنامه ششم خیلی عقب هستیم و نسبت به شرکت گاز و وزارت نفت انتقادات شدیدی داریم که اگر گازرسانی انجام نشود مردم ناچار می شوند که منابع طبیعی را تخریب کنند اما عادت اینچنینی هم ندارند و باید از نفت استفاده کنند که گازگرفتگی آن هم بسیار خطرناک است.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

لینک خبر :‌ شفقنا
نجف آباد _ تلفیق هنر و عقیده در هارمونی هماهنگی که فراز و فرود یک رویداد کهن را از پس قرون و اعصار در برابر بیننده امروزی به تصویر می کشد. روایتگری که ردّپای ایام بر اجزای آن به چشم می خورد، اما هنوز مخاطبان خاص خود را دارد و حتی غلیان احساسات بیننده را در پی دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : نجف آباد نگار

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان نجف آباد، شگفت است که تعزیه پس از قریب پنج قرن همچنان از انواع پویای هنر نمایش محسوب می شود و در بعضی مواقع به عنوان عالی ترین هنر آیینی خودنمایی می کند.

استان اصفهان در کانون فلات مرکزی ایران و کانون های اصلی مذهب تشیع محسوب می شود و در طول 14 قرن گذشته نیز همواره این ویژگی را حفظ کرده است؛ ناگفته پیداست که تعزیه نیز همانند سایر هنرهای آیینی در شهرهای این استان نشو و نمایی ویژه داشته تا آنجا که امروز هم از کانون های اصلی این گونه هنری و از آن جمله تعزیه، محسوب می شود؛ اما گاه فرصت طلبانی بی پروا با برنامه ریزی گسترده حتی هنرهای آیینی را نیز دست آویز مطامع خود می کنند.

از بیست گروه مجوزدار تعزیه نجف آباد، 15 گروه در بخش مرکزی و پنج گروه در بخش مهردشت فعالیت می کنند و طبق تقویمی مشخص در طول سال به هنرنمایی و اجرای برنامه می پردازند.

تشکیل شورای تعزیه، نخستین گام قانونمند کردن تعزیه

محمد هارونی، مسئول انجمن تعزیه شهرستان با اشاره به حضور حداقل 10 نفر در هر کدام از این گروه ها می گوید: ساماندهی و قانونمند شدن فعالیت این گروه ها به صورت کاملا خودجوش از سال 82 آغاز شد و با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان، شورای تعزیه تشکیل و علاوه بر صدور مجوزهای یک ساله برای فعالیت هر گروه، هر برنامه نیز به صورت جداگانه از نظر عوامل اجرایی، زمان و مکان اجرا و محتوای ارایه شده مورد بررسی قرار می گیرد.

وی از الگو شدن این حرکت در دیگر نقاط استان خبر می دهد و اظهار می کند: بسیاری از مفاهیم ناب اسلامی و شیعی در خلال همین مراسم ها به نسل های بعد منتقل شده و همین موضوع، اهمیت نظارت کارشناسی در برگزاری مراسم تعزیه را دو چندان کرده است.

شش نسل تعزیه خوانی

مسئول انجمن تعزیه نجف آباد از آینده روشن این آیین سنتی می گوید و معتقد است: برخی فعالان هنر تعزیه شهرستان که اجدادشان ساکن نقاط دیگری از کشور بوده اند تا شش نسل در تعزیه سابقه دارند و در طول سال ها فعالیت، چهره های شاخصی را تربیت کرده اند.

هارونی با اشاره به روند صدور مجوز برای گروه های متقاضی می گوید: شورای تعزیه در چندین نوبت اجرای این گروه ها را به صورت علمی و کارشناسی از نظر نحوه اجرا، اشعار و موسیقی ارایه شده و چهره های مشارکت کننده مورد بررسی قرار داده و در خصوص درخواست مجوز تصمیم گیری می کند.

وی ادامه می دهد: در گروه های قدیمی و ریشه دار، فرآیند تربیت نوجوانان و جوانان علاقه مند به شیوه استاد و شاگردی ادامه دارد و برخی نیز خارج از این حیطه، علاقه مندی خود را به کمک تکنولوژی جدید دنبال می کنند، اما در نهایت به کمک اجراهای عملی در تعزیه ها می توانند به مراتب بالا در این هنر دست پیدا کنند.

تعزیه خوانی به سبک خوانندگان زن

مسئول انجمن تعزیه نجف آباد، تصریح می کند: اجراهای گروه های تعزیه شهرستان بدون مشکلی خاص و با استقبال بسیار خوب مردم در نقاط مختلف مطابق تقویم مشخص، انجام می شود، اما مشکل با معدود گروه هایی است که از بعضی شهرهای شرقی استان بدون اخذ مجوز در نجف آباد به اجرای برنامه می پردازند.

هارونی شکل نامناسب اجرا را یکی از مشکلات گروه های غیرمجاز می داند و می گوید: به عنوان مثال یکی از گروه هایی که اخیرا دو شب برنامه در نزدیکی تقاطع غیر هم سطح شهیدان حجتی داشته، از شخصی استفاده کرده که اشعار را به سبک برخی خوانندگان زن اجرا می کند این در حالی است شورای تعزیه شهرستان از یک سال قبل در مکاتبه با دادستانی و نیروی انتظامی، فعالیت این شخص را غیر قانونی اعلام کرده بود، اما این گروه در شب های اخیر به صورت غیر قانونی اجرای برنامه داشته و برخورد موثری نیز با آن ها صورت نگرفته است.

وی فعالیت چنین اشخاصی را منوط به التزام به رعایت سبک های مجاز تعزیه خوانی می داند و تاکید می کند: مشکل دیگر چنین گروه هایی استفاده از موسیقی های نامانوس با فضای معنوی تعزیه است؛ برای شخصیت های موافق یا مخالف، از نواهایی استفاده می کنند که هیچ قرابتی با تعزیه ندارد و شان آن را به شدت تنزل می دهد.

دلال ها پشت پرده تعزیه های اسبی!

مسئول انجمن تعزیه نجف آباد می گوید: بررسی ها نشان می دهد که برخی دلال های اسب و اصطبل داران با هزینه های بسیار سنگین تعزیه های اسبی را در نقاطی مانند نجف آباد تدارک می بینند تا به این بهانه، اسب های خود را نمایش داده و قیمت آن ها را گاهی چند برابر افزایش دهند.

هارونی ادامه می دهد: در این گونه تعزیه ها، عوامل اجرایی بیشتر از آن که به عنوان هنرمند تعزیه شناخته شود، سوارکاران ماهری هستند که اگر از هر اسبی سواری بگیرند، اقبال آن اسب برای فروش افزایش خواهد یافت و در این میان حتی شایعاتی در خصوص تزریق مواد محرک به اسب ها قبل از اجرای تعزیه نیز مطرح است؛ موادی که تحرک بیش از حد و در نتیجه قیمتی بالاتر برای اسب به همراه خواهد آورد.

وی خاطرنشان می کند: نجف آبادی ها در مقایسه با بعضی شهرهای هم جوار خود کمترین علاقه را به دیدن اسب در مراسم تعزیه نشان داده اند و بیشتر گروه های مجوزدار شهرستان، تعزیه خود را بدون اسب یا با یک تا حداکثر دو اسب اجرا می کنند؛ این ویژگی در بعضی شهرها برعکس است و با رفتن اسب ها از صحنه تعزیه، گاهی تا 60 درصد مخاطبان نیز برنامه را ترک می کنند.

پیش بینی محل ثابت برای اجرای تعزیه ها

سیدحسن لوح موسوی، رییس فرهنگ و ارشاد اسلامی نجف آباد با اشاره به اجرای غیر قانونی بعضی گروه های تعزیه در این شهرستان، می گوید: گروه های داخلی شهرستان در فرآیندی قانونی و مشخص تحت نظارت ارشاد و شورای تعزیه بدون مشکلی خاص فعالیت می کنند و گروه هایی که از دیگر نقاط استان متقاضی اجرای برنامه هستند باید علاوه بر اخذ مجوز و رعایت چارچوب های مشخص شده یکی از گروه های شهرستان را هم به عنوان همکار خود معرفی کنند.

وی ادامه می دهد: گروهی که در شب های اخیر و خارج از تقویم سالیانه بدون اخذ مجوز اجرای برنامه داشته اند، متاسفانه به تذکرهای جدی نیروی انتظامی در این خصوص نیز توجه نداشته و مشکلاتی را برای شهروندان و دستگاه های دولتی ایجاد کرده است.

رییس فرهنگ و ارشاد اسلامی نجف آباد با اشاره به میزبانی این شهرستان از چندین دوره سوگواره آیینه های نینوا با حضور گروه های تعزیه شاخص استان و کشور می افزاید: با همکاری اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان در تلاش هستیم مکانی برای برگزاری فصلی تعزیه و محلی را هم برای میزبانی دائم از علاقه مندان این مراسم آیینی آماده کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

تعطیلی تالار هنر، واگذاری سالن

سوره به بخش خصوصی و خبر برکناری مسئول خانه تئاتر حوزه هنری اصفهان اتفاقاتی است که در چندماه گذشته اوضاع تئاتر این شهر را وارد مرحله ای جدید کرده است. ارسال نامه از سوی هنرمندان تئاتر به استاندار اصفهان واکنش های بسیاری از جانب گروه ها و افراد مختلف وابسته به جریان تئاتر شهر به دنبال داشت؛ تا جایی که پس از مصاحبه رئیس حوزه هنری اصفهان که در آن تمام حاشیه های به وجود آمده را تکذیب و تاکید کرد که حوزه هنری با قدرت به کار در زمینه تئاتر ادامه می دهد، هنرمندان تئاتر با یک عقب نشینی محسوس بخش های مربوط به مدیریت حوزه هنری را از نامه به استاندار حذف کردند و در این بین بحث برکناری مدیر اداره تئاتر حوزه هنری و واگذاری سالن سوره به بخش خصوصی به فراموشی سپرده شد. پس از آن شورای اسلامی شهر اصفهان نیز به بیانیه انتقادی فعالین تئاتر و به خصوص وضعیت تالار هنر واکنش نشان داد؛از جمله اینکه فریده روشن، رئیس کمیسیون فرهنگی این شورا در صحن علنی تأکید کرد که هر اقدامی برای تالار هنر قرار است انجام بگیرد باید سریع و در زمانی کوتاه انجام شود. گذشته از آن محمدعلی جعفری، معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان نیز در صحبت هایی به بیانیه انتقادی هنرمندان تئاتر و بخش های مختلف آن واکنش نشان داد و افزود: ما نیز اعتقاد داریم که حمایت از تئاتر باید بیشتر از آنچه هست باشد؛ اما مسلم است که این بیشتر شدن باید بر اساس یک چارچوب و قاعده و قانون باشد. اما نکته مهم این جاست که پس از تمام این صحبت ها و با اینکه چندین روز از تمامی این اتفاقات می گذرد، به نظر نمی رسد اقدام عملی در زمینه مسائل و مشکلات مطرح شده در نامه هنرمندان تئاتری به وقوع پیوسته باشد و کلاف سردرگم تئاتر شهر همچنان بازنشدنی به نظر می رسد.

حاشیه های یک برکناری

خبر برکناری جواد ایزددوست از سمت مدیریت خانه تئاتر حوزه هنری و نیز شایعه تعطیلی هم زمان خانه تئاتر حوزه هنری و خانه هنرمندان اصفهان آخرین اتفاقاتی است که بار دیگر هنرمندان را به تکاپو و پرسش وا می دارد که چرا تئاتر در اصفهان به این روز و حال درآمده است؟ ایزددوست دراین باره می گوید: به من اطلاع داده شد تا آخر اردیبهشت مسئولیت دارم و طبیعتا بنده از این دستور تمکین کردم؛ البته همچنان پیگیر هستم تا دلایل این برکناری را متوجه شوم؛ چرا که در تمام دوران مسئولیتم در حوزه با تمام وجود سعی کردم در خدمت اهالی تئاتر باشم و صادقانه کار کنم. او درباره شرایط و ویژگی های دوره یک ساله مدیریتش در خانه تئاترحوزه هنری می گوید: در دوره قبلی مدیریت تئاتر حوزه که حدودا پنج سال را دربر می گیرد عملا تئاتر حوزه هنری جایگاهش را از دست داده بود و در طول سال تنها چند نمایش به اجرا در می آمد و رکودی در تئاتر به وجود آمده بود. از اردیبهشت نود و هفت که مسئولیت این کار را به عهده گرفتم تمام هم و غمم را برای افتتاح تماشاخانه ماه گذاشتم و خوشبختانه در مهرماه توانستیم سالن را افتتاح کنیم. ایزددوست به جزئیات اجراهای این دوره هم اشاره هایی می کند: به طور کلی توانستیم سی و پنج تئاتر را در سه سالن ماه، سوره و سعدی تا پایان سال نود و هفت اجرا کنیم که این تئاترها کارهای بزرگ سال و کودک و نوجوان را دربر می گرفت و مشخصا در تماشاخانه ماه که از دهم مهرماه افتتاح شد تا پایان اسفند 118 شب اجرا داشتیم. این کارگردان تئاتر درباره شائبه برکناری اش به دلیل دوشغله بودن می گوید: قانون دو شغله بودن شامل من نمی شود؛ چراکه اگر یک نفر استخدام رسمی کشوری باشد نمی تواند شغلی دیگر داشته باشد؛ در حالی که من در همان شغل اول هم به صورت پروژه ای فعالیت می کردم و در مسئولیت خانه تئاترهم به صورت پروژه ای و قراردادی انجام وظیفه می کردم و این مسئله از همان ابتدا کاملا واضح و روشن بود

پای شیطنت در میان است

رئیس حوزه هنری اصفهان بحث های پیش آمده درباره تعطیلی خانه تئاتر حوزه هنری و خانه هنرمندان را از اساس شایعه می داند و بخش هایی از بیانه اعتراض آمیز برخی از اهالی تئاتر را مغرضانه و در پی اهدافی خاص ارزیابی می کند مهدی احمدی فر با اشاره به صحبت هایی که مبنی بر تعطیلی خانه تئاتر حوزه هنری اصفهان مطرح می شود در گفت وگو با ایسنا، می افزاید: نمی دانم مغرضان از بیان چنین شایعاتی چه هدفی را دنبال می کنند. حقیقت این است که ما در سال جاری برنامه های گسترده ای را برای توسعه توجه به تئاتر اصفهان مد نظر داریم. وی با رد شایعه واگذاری سالن سعدی و تماشاخانه ماه به بخش خصوصی اظهارمی کند: این حرف ها حاصل شیطنت برخی از نادوستان است. فهرست نمایش های تماشاخانه ماه، تا مهرماه سال جاری تکمیل است و تعداد زیادی درخواست اجرا نیز برای بعد ازاین تاریخ داشته ایم. سالن سعدی نیز مثل گذشته میزبان اجرای تئاتر خواهد بود و بحث واگذاری دروغی بیش نیست. احمدی فر، با تأکید بر اینکه تمرین گروه های تئاتری تعطیل نشده است، می گوید: معاونت فرهنگی ما اعلام کرد که مشغول برنامه ریزی برای درخواست های تمرین تئاتر هنرمندان است و هیچ وقفه ای برای این موضوع در کار نبوده. گروه ها نیز پس از ارائه فیلم یا نمایشنامه تئاتر خود، نوبت تمرین دریافت می کنند. وی همچنین با اشاره به وضعیت خانه هنرمندان ادامه می دهد: اخیرا تعدادی از واحدهای اداری و ستادی ما که بیهوده فضای این خانه را اشغال کرده و از ستاد مرکزی دور بودند به عمارت سعدی منتقل شد تا از فضای خانه هنرمندان اصفهان برای خدمات رسانی بهتر به هنرمندان و رویدادهای هنری استفاده شود. اتفاقا ما با این جابه جایی در خانه هنرمندان فضاهای جدید تمرین تئاتر و کارگاه و کلاس های آموزش ایجاد کرده ایم. رئیس حوزه هنری برکناری مدیر خانه تئاتر هنرمندان را یک مسئله درون سازمانی اعلام می کند: این موضوع به کسی خارج از این سازمان ارتباط ندارد و اگر قرار باشد برای هر عزل و نصبی همه صنوف بخواهند اظهارنظر کنند که سنگ روی سنگ بند نمی شود. حتما مصالح و مواد قانونی سبب تصمیمی می شود و لزومی ندارد آن را برای همه شرح بدهیم.

جزیره ای عمل کردن نهادهای تصمیم ساز

پس از اظهارات رئیس حوزه هنری اصفهان پیرامون ابهام های به وجود آمده درباره خانه هنرمندان و اداره تئاتر حوزه هنری و شایعه خواندن تمامی آنها، جلیل عالی پور از افراد فعال در ارسال نامه به استاندار اصفهان اعلام کرد که با توضیحات ارائه شده توسط دست اندرکاران حوزه هنری سوءتفاهم ها برطرف شده است و بخش های مرتبط با حوزه هنری از این نامه حذف خواهد شد. نکته جالب اما این جاست که در صحبت های رئیس حوزه هنری پرداختن به مسئله برکناری مدیر اداره تئاتر حوزه یک امر درون سازمانی دانسته شده است و عالی پور هم به نمایندگی از اهالی تئاتر اصفهان بدون اشاره به این برکناری و همچنین فراموش کردن بحث واگذاری سالن سوره به بخش خصوصی، پرسش های پیرامون مدیریت تئاتر در حوزه هنری را به دست فراموشی سپرد و به نوعی تمام تقصیرها را متوجه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری اصفهان کرد. این در حالی است که این بازیگر تئاتر پیش از این، یکی از بخش های مهم نامه به استاندار را شرایط نامطلوب ارگان های متولی تئاتر یعنی شهرداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری اعلام کرده بود: این نهادها هرکدام مانند جزیره هایی جداافتاده عمل می کنند و انسجامی در تصمیم گیری ها در زمینه تئاتر وجود ندارد؛ اما مسئله اصلی درحال حاضر بحث سالن های تئاتر زیرنظر این مراکز است. وی همچنین در آن صحبت ها به چگونگی وضعیت تئاتر درحوزه هنری هم اشاره هایی می کند: در این یک سال بهترین وضعیت در زمینه تئاتر متعلق به حوزه هنری بود.آنها تماشاخانه ماه را افتتاح کردند و فعالیتشان را در سالن های سوره و سعدی ادامه دادند؛ تا اینکه خبر تعطیلی خانه هنرمندان و خانه تئاتر حوزه شنیده شد و هم زمان جواد ایزددوست از مدیریت خانه تئاتر حوزه برکنار شد؛ آن هم بدون اینکه اساسا هنرمندان تئاتر در جریان دلایل این اتفاق قرار بگیرند. عالی پور درباره تاسیس تئاتر شهر هم می گوید: قرار بر این بود که شهرداری در محل سینما مولن روژ سابق که روبه روی سینما سپاهان می شود تئاتر شهر را راه اندازی کند؛ ولی نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه تنها سالن شهرداری یعنی تالارهنر هم به بهانه بازسازی تعطیل شد که البته بعدا خبر رسید کار بازسازی هم به دلایلی متوقف شده است. این بازیگر تئاتر، فلسفه ورود بخش خصوصی به عرصه سالن سازی را اضافه شدن سالن هایی جدید به سالن های دولتی و نه خصوصی شدن سالن های دولتی عنوان می کند: سالن مجتمع فرشچیان تنها سالنی بود که در اختیار اداره ارشاد قرار داشت؛ اما آن هم چند سالی است به بخش خصوصی واگذار شده و اگر امروز گروهی قصد اجرای تئاتر در این سالن داشته باشد، باید به ازای هر شب مبلغ ششصدهزار تومان به صاحب سالن بپردازد که با توجه به درآمدهای تئاتر در سال های اخیر این امر امکان پذیر نیست

تعطیلی تالار هنر، بزرگ ترین ضربه به تئاتر بود

شفق کاظمی اظهارنظر کردن درباره اوضاع تئاتر اصفهان را سخت توصیف می کند: شاید بزرگ ترین معضل حال حاضر تئاتر اصفهان نبود سالن و مکان هایی برای تمرین کردن گروه های تئاتری است. تالار هنر که ظاهرا قرار است تا دوسال دیگر تعطیل باشد. از طرف دیگر از اواخر سال گذشته سالن سوره هم به بخش خصوصی واگذار شده است و گروه های متقاضی باید برای اجاره سالن هزینه پرداخت کنند که امری نشدنی است. او به مسئله مدیریت خانه تئاتر حوزه هنری هم اشاره می کند: تئاتر حوزه هنری اتفاق های بسیار خوبی را در یک سال گذشته پشت سر گذاشت و جواد ایزددوست به عنوان مدیر خانه تئاتر تلاش خوبی برای حمایت از بچه های تئاتری صورت داد؛ ولی به دلایلی از کار برکنار شد که البته چرایی این را باید از دکتر احمدی فر پرسید. شاید ایشان صلاح حوزه را بهتر از دیگران می دانند. این طراح لباس باسابقه تئاتر اصفهان اما بزرگ ترین ضربه را تعطیلی تالار هنر می داند: مشکل سالن و فضای تمرینی همیشه وجود داشته است؛ اما اتفاقی که باعث شد این مسائل تبدیل به یک بحران شود تعطیلی تالار هنر بود؛ چرا که در تمامی این سال ها جز تالار هنر هیچ مرکز و نهاد دیگری در شهر از تئاتر حمایت نمی کرد. تالار هنر با داشتن شش فضای تئاتری یعنی دو سالن مجزا و چهار پلاتوی اختصاصی بهترین امکان برای کارهای هنرمندان تئاتر بود که متاسفانه چند ماه است به دلیل بازسازی تعطیل شده و بسیاری از گروه های تئاتری را با مشکلات عدیده مواجه کرده است.

حمایت از تئاتر جدی، وظیفه نهادهای دولتی است

اسماعیل موحدی، کارگردان باسابقه تئاتراصفهان، مهم ترین دلیل خصوصی شدن سالن های تئاتر را بی انگیزه بودن ارگان های دولتی برای مدیریت سالن های تئاتر می داند: واگذاری سالن ها راحت ترین کار برای بخش دولتی است؛ چراکه سر ماه مبلغی را از بخش خصوصی دریافت می کند؛ آن هم بدون اینکه متحمل زحمت نگهداری و مراقبت و هزینه کردن باشد و به این صورت تمام دغدغه های سالن داری و مواجهه با هنرمندان را از خودش دور می کند. او ادامه می دهد: در نتیجه بخش خصوصی هم که باید ماه به ماه اجاره بهای سالن را بپردازد بیشترین فشار را بر هنرمندان تئاتر می گذارد و از آن جایی که بخش خصوصی باید هزینه های سالن را تامین کند تنها بر مبنای پرداخت پول و نه دارا بودن صلاحیت های کارگردانی به افراد مختلف اجازه اجرای تئاتر در سالن تحت مدیریتش را می دهد؛ در نتیجه این سیر معیوب باعث به حاشیه رفتن هنرمندانی می شود که مستحق اجرای تئاتر و کار کردن هستند، اما به دلیل مشکلات مالی روز به روز حضورشان کم رنگ و کم رنگ تر می شود و این ضربه بزرگی برای هنر و فرهنگ این شهر خواهد بود. موحدی، نتیجه دیگر این نوع از خصوصی سازی سالن های تئاتر را پررنگ شدن کارهایی با نام کمدی می داند: ژانر کمدی یک ژانر بسیار مهم و البته بسیار سخت محسوب می شود و هر کسی هم توانایی اجرای تئاتر کمدی درست را ندارد؛ اما این روزها به دلیل جو افسرده جامعه و همچنین درآمدزایی برای پرداخت هزینه اجاره بهای سالن های خصوصی بسیاری از گروه های تئاتری برای اینکه از این قافله عقب نمانند به فکر اجرای کمدی هستند؛ البته آن هم نه به آن کیفیتی که از تئاتر کمدی مورد انتظار است و این باعث می شود تعداد کارهای جدی روز به روز کمتر و کمتر شود. سرپرست گروه جلفا وظیفه نهادهای دولتی بخش فرهنگ در زمینه تئاتر را حمایت از کارهای جدی با در اختیار قراردادن سالن های دولتی می داند: دولت باید با تخصیص بودجه و در اختیار گذاشتن سالن های عمومی از محصولات درست فرهنگی و محصولات سالم فرهنگی حمایت کند تا این آثار هم بتوانند تماشاگر خودشان را به مرور پیدا کنند.

به آینده تئاتر امیدوار نیستم!

اصفهان به نسبت خیلی از شهرها هنرمندان تئاتر بیشتری دارد؛ اما یک دهم این افراد سالن و فضای تئاتری ندارند. پویان عطایی صحبت هایش را با این جمله آغاز می کند و می افزاید: در حال حاضر در بسیاری از شهرهای ایران مثل لرستان، یاسوج، کرمانشاه، مشهد و غیره تئاتر شهر ساخته شده است؛ در حالی که در این شهرها جمعیت تئاتری نسبت به اصفهان کمتر هستند؛ علاوه براینکه به جای افزایش تعداد سالن های اصفهان با این مسئله روبه رو می شویم که تالار هنر تعطیل و روز به روز سالن های دولتی خصوصی می شود. او همچنین به مشکلات پیش آمده برای گروه های تئاتری پس از تعطیلی تالار هنر و خصوصی شدن سالن های دولتی اشاره می کند: بسیاری از گروه ها جایی برای تمرین کردن ندارند؛ برای همین یا آواره شدند یا تمرینشان را لغو کردند یا مجبور شدند در مجموعه های خصوصی و با پرداخت هزینه تمرین کنند.

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
در جلسه شورای فرهنگ عمومی از عدم اجرای قانون ممنوعیت استفاده از عناوین و اسامی بیگانه در سطح فروشگاه ها و مراکز تجاری استان انتقاد شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : خبرگزاری دانشجویان ایران قم نا خبرگزاری بین المللی قرآن

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم ، جلسه شورای فرهنگ عمومی عصر امروز با حضور آیت الله سید محمد سعیدی نماینده ولی فقیه در استان، بهرام سرمست استاندار، حجت الاسلام والمسلمین مجتبی ذوالنور نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی و مسئولان استانی در سالن جلسات ساختمان اداری حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار شد .

معاون فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در این جلسه با اشاره به فعالیت دفتر تبلیغات اسلامی قم در رابطه با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اظهار داشت: 1300 مبلغ طلبه در دهه فجر در زمینه تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به مناطق مختلف کشور اعزام شده اند .

حجت الاسلام والمسلمین سعید روستا آزاد تأکید کرد: همایشی نیز در زمینه تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی در ماه های اخیر در قم برگزار شد، همچنین برگزاری سمینارهای مختلف در 5 موضوع مختلف در رابطه با ولایت فقیه نیز در هفته های اخیر در 5 شهر کشور برگزارشده است .

وی تصریح کرد: 20 نشست تخصصی نیز در زمینه بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه های مختلف در هفته های اخیر در سطح کشور برگزارشده است، همایشی نیز در چیستی و چرایی بیانیه گام دوم و تحلیل و تجزیه محورهای هفت گانه بیانیه گام دوم همزمان با دهه فجر امسال برگزار خواهد شد .

روستا آزاد تأکید کرد: همایش 1440 با موضوع امتداد انقلاب اسلامی در بعثت رسول گرامی اسلام نیز برگزار شد، 940 اثر در قالب های مختلف به دبیرخانه همایش مذکور ارسال و مورد استقبال ویژه علاقه مندان قرار گرفت .

وی ابراز کرد: 4 کتاب در زمینه تبیین و دستاوردهای انقلاب اسلامی و بیانیه گام دوم در ماه های گذشته چاپ شده است، فایل پی دی اف این کتب بیش از 45 هزار بار در فضای سایبر بارگیری شده است .

کمیته نام گذاری اسامی و عناوین تجاری در قم تشکیل شود

مدیرکل آموزش وپرورش استان قم نیز در این جلسه عنوان کرد: مبحث جمع آوری عناوین و اسامی بیگانه از سر در فروشگاه های سطح شهر یک سابقه 23 ساله داشته اما هنوز به سرانجام قابل قبولی نرسیده است .

وی بیان کرد: باید مدلی برای تابلوهای قدیمی و مدلی نیز برای تابلوهای آینده نصب شده در سطح فروشگاه های استان اندیشیده شود .

لزوم داشتن پیوست فرهنگی در تابلوهای تجاری

مشاور تولیت آستان حضرت معصومه(س) نیز در ادامه این جلسه تأکید کرد: اسامی در حقیقت پیوست فرهنگی تابلوهای تجاری محسوب می شود و لازم بوده تا اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارت کافی روی اسامی جدید داشته باشند .

حجت الاسلام والمسلمین صفر فلاحی تأکید کرد: باید کمیته ای برای تعیین و صدور اسامی تجاری در سطح استان قم تشکیل شود .

وی خاطرنشان کرد: برداشتن تابلو از اصناف فاقد مجوز به معنای پلمب فروشگاه های فعال نبوده و از این فرصت برای اخذ مجوز لازم و اسامی متناسب استفاده شود .

ضعف آگاه سازی عدم استفاده از عناوین بیگانه برای مردم

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قم نیز در بخشی از این جلسه تأکید کرد: برای رسیدن به نتیجه منطقی در حذف اسامی بیگانه باید نظام درستی در حوزه ترمیمی، اجرایی و فرهنگی در سطح استان تشکیل شود .

حجت الاسلام والمسلمین عباس اسکندری ادامه داد: متأسفانه آگاه سازی و اطلاع رسانی دستگاه های استانی در عدم استفاده از عناوین بیگانه رضایت بخش نبوده و بسیاری از دستگاه به وظایف خود به درستی عمل نمی کنند .

وی ابراز کرد: در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه در جمع آوری اسامی ناملموس نباید از اقدامات توبیخی استفاده شود .

روند استفاده از نام های بیگانه برای فروشگاه ها و مغازه ها در قم نگران کننده است

معاون مطبوعاتی فرهنگ و ارشاد اسلامی قم نیز گفت: برخی حساسیت های معیشتی و اقتصادی حاکم بر جامعه سبب شده تا روند رسیدگی و نظارت بر تابلو و سر در فروشگاه های استان قم با طمأنینه انجام شود به صورتی که شاهد استفاده از این قبیل به صورت روزافزون و فزاینده هستیم

محمدجواد محرابی اظهار داشت: مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود نسبت به دستخوش شدن زبان فارسی و عدم استفاده از زبان صیقل خورده ابراز نگرانی کرده که همین امر عامل اصلی بررسی قانون ممنوعیت استفاده از عناوین بیگانه بوده است.

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم ادامه داد: رسانه های جمعی، تابلوهای تبلیغاتی و اصناف مهم ترین عامل ترویج عناوین بیگانه در سطح فروشگاه ها و مغازه های استان قم هستند.

وی با اشاره به عوامل توسعه استفاده از عناوین غیر ایرانی بر سر در فروشگاه های صنفی تصریح کرد: رشد صنعت و نیاز روزافزون تولیدکنندگان به تبلیغات محیطی از دیگر عوامل استفاده و توسعه عناوین ناملموس و بیگانه در سطح استان است.

محرابی ابراز کرد: قانون ممنوعیت استفاده از عناوین بیگانه سال 75 به تصویب رسیده که هدف اصلی آن نیز حفظ و تثبیت زبان فارسی بوده است، طبق این قانون تمامی سازمان و شرکت های که مشمول تبصره ماده 22 برنامه ششم توسعه هستند اجازه استفاده از عناوین بیگانه را ندارند.

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم عنوان کرد: تبدیل اسامی خاص و شرکت های برند به فارسی الزامی نیست، اما شرکت های داخلی و محصولات ساخت داخل نباید از عناوین ناملموس بیگانه استفاده کنند، علی رغم صراحت قانون مسئله عدم استفاده از عناوین بیگانه جدی گرفته نشده است.

وی اظهار داشت: برخی حساسیت های معیشتی و اقتصادی حاکم بر جامعه سبب شده تا روند رسیدگی و نظارت بر تابلو و سر در فروشگاه های موجود در سطح استان قم با طمأنینه انجام شود به صورتی که امروز شاهد استفاده از این قبیل به صورت روزافزون و فزاینده شده است.

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ابراز کرد: اتاق اصناف باید نسبت به فعالیت غیرقانونی و بدون پروانه کسب واحدهای صنفی اقدام عاجلی انجام دهد، اتاق اصناف باید روندی را دنبال کند که واحدهای صنفی قبل از آغاز فعالیت اقتصادی خود نسبت به تهیه و نصب تابلو اقدام کند.

انتهای پیام/ ش

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

سینما یا همان هنر هفتم قدمت و تاریخی 140 ساله دارد.140 سال از تاریخ سینما می گذرد؛ تاریخی پرفراز و نشیب برای یک شگفتی هنری که بی تردید یکی از موثرترین رسانه های قرن بیستم بوده رسانه ای فراگیر که کمتر کسی در دنیا را می توان یافت که با آن آشنایی نداشته باشد و یا از محصولات این غول رسانه ای استفاده نکرده باشد ارتشی با سلاح هنر که تقریبا” همه دنیا را زیر سلطه خود دارد و بدون رقیبی جدی به پیش می تازد یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطات و رسانه و سرگرمی در قرن بیستم که بدون شک یکی از تاثیر گذارترین رسانه های قرن اخیر بوده است که ابعاد تاثیر گذاری آن همه جنبه های هنری و سیاسی و ورزشی و ... .را درنوردیده است. رسانه ای که قدرتی فراگیر در جذب توده های متکثر و گوناگون مردم داشته وتوانسته از همه اقشار مخاطب و بیننده جذب کند و و به واسطه همین برد وسیع مخاطب، دارای نفوذ و بردی فراگیر و موثر شده است .

بدون شک سینما از جنبه صرفاً هنری و سرگرمی در دوران ما بسیار فراتر و دورتر رفته است که بی توجهی و بی اعتنایی به یکی از فرهنگ سازترین دستاوردهای بشری قرن حاضر تبعات سنگینی دارد که کشورهای اروپایی بسیارپیشتر و عمیقتر این تبعات و تاثیرات را دیده و درک کرده اند و نشانی بارز آن اینست که با وجود رشد و توسعه تکنولوژی های فراوان و جذاب و جدید نه تنها از ارزش و اهمیت سینما در آن کشورها کاسته نشده و سینما به حاشیه نرفته است، بلکه روز به روز بر اهمیت و تاثیر آن افزوده شده است و آنها هستند که بیشترین استفاده مادی و معنوی را از این رسانه برده اند. ولی در روی دیگر سکه متاسفانه این مساله در کشور ما و در شهر مهاباد به صورت اخص جنبه معکوس یافته است و نه تنها هیچ رونقی را در سال های اخیر به خود ندیده است بلکه اندک رونقی را هم که داشته از دست داده و کور سوی امید هنرمندان و هنر دوستان سالهاست با تعطیلی تنها سینمای مهاباد به خاموشی گرائیده است و سالهاست که چراغ سینما در شهر ما خاموش است .

بدون شک وجود سینمایی مدرن و مجهز در شهری مثل مهاباد که همیشه قطب هنر و روشنفکری استان و کشور بوده یکی از بدیهی ترین خواسته های هنر دوستان این شهرستان است که می تواند با تمام جنبه هایش تاثیر گذاری خود را به رخ بکشد از جنبه سرگرمی که برای شهری با امکانات محدود و حداقلی مهاباد می تواند سالم ترین و جذاب ترین سرگرمی خانوادگی باشد که زمستان و تابستان نمی شناسد و در هر فصلی قابل دسترسی است، می تواند یکی از بهترین گزینه های گذران اوقات فراغت جوانان و نوجوانانی باشد که از کمترین امکانات سرگرمی و تفریحی در این شهرستان بی بهره اند و به جای اینکه سلامتی و جوانی شان را در قلیان سراها و صدها پاتوق ناسالم دیگر از دست بدهند، در سینماها اوقات فراغت سالم و پربار داشته باشند. تا زمانی که ما جایگزینی به جوانان و نوجوانان نداده ایم چه توقعی می توانیم از آنها داشته باشیم برای گذران اوقات فراغت و بیکاری به صورت سالم و مفید ؟؟

بدون شک تنها تاثیر و کارکرد سینما به سرگرمی محدود و متوجه نیست و جنبه فرهنگی و هنری بسیار پر رنگی هم دارد چه بسیار استعداد هایی که به علت نبود امکانات مناسب و در خور هیچگاه به منصه ظهور نرسیده و یا در نطفه خفه شده اند و چه چیزی از یک سینمای مدرن و مجهز بهتر برای پیگیری هنر هفتم؟

بدون شک وجود سینما می تواند انگیزه لازم برای همه دوستداران هنر و نمایش باشد برای کار بیشر و تلاش مستمرتر ، می تواند معرف این هنر باشد به بسیاری از کسانی که فیلم و نمایش را تا به حال تنها از دریچه کوچک و محدود تلویزیون دیده و دنبال کرده اند، می تواند بارقه امیدی باشد در دل هنر دوستانی که سالهاست چشم به راه بازگشایی تنها سینمای شهرشان هستند با رنگ و رویی تازه تر و مدرن تر .

آیا این توقع زیاد و بزرگی ست برای شهری که سالها دارای سینما و روزگاری دو سینما بوده که به جای توسعه و تجهیز تنها سینمای شهر را هم تعطیل کنند ؟ !

در دورانی که شبکه ها و فیلم های بی محتوا و مبتذل ماهواره ای از هر طرف ذهن ها و فرهنگ مارا نشانه گرفته اند و سوار بر اسب تیزپا چهار نعل می تازند و جولان می دهند وبمبارانی رسانه ای را فرماندهی می کنند، با فیلم و سریال هایی که اثر ی به شدت مخرب بر کانون خانواده دارند و باعث متلاشی شدن صدها و هزارها خانواده شده اند ما دست و پا بسته نشسته ایم و فقط نظاره گریم آیا در این شرایط خطیر فرهنگی و رسانه ای و با این همه هزینه های گاها” بی مورد و بی اثر در زمینه ها و حوزه های دیگر بازگشایی سینمایی مدرن که می تواند به عنوان سدی مستحکم و نفوذ ناپذیر در مقابل این بمباران فرهنگی عمل کند انتظار و توقع نابجایی است یا حق مسلم و تردید ناپذیر ؟

براستی در این شرایط سکوت و انفعال فرهنگی مسولان شهر جای تردید و تاسف دارد ... البته وعده های فراوانی در این زمینه داده شده که البته به مانند حبابی روی آب صرفا” وعده ای تبلیغاتی بوده که به سرعت هم فراموش شده است ..... باید همین امروز در فکر چاره باشیم که فردا دیر است .درجایی که به راحتی می توان با داشتن تنها یک سینمای مدرن و مجهز قشر عظیمی از نیروی جوان و خانواده ها را از افتادن به ورطه تفریحات ناسالم و هزاران پیامد منفی اجتماعی بازداشت آیا این ظلم به این نسل و نسلهای آینده

نیست که آنها را از این حداقل هم محروم کنیم این همه داعیه فرهنگی بدون هیچ گونه زیرساخت برای فرهنگ سازی بیشتر از همه چیز عالمان بی عمل را به یادمان می آورد و بس ... .پس شایسته نیست که بیش از این تشنگان فرهنگ و هنر را در شهر هنرپرور مهاباد چشم انتظار حداقل خواسته هایشان بگذاریم ... .وقت آن رسیده است که نگاهی دوباره بیندازیم به رسانه ای که نه تنها فرهنگ ساز بلکه خیلی وقتها تاریخ ساز بوده است و ناشر فرهنگ و تمدن همه کشورهایی که از آن استفاده درست و بهینه کرده اند و از این بهترین ابزار ارتباطی نهایت استفاده و بهره را برده اند و حتی گاهگاهی از آن به عنوان سلاحی سیاسی برای پیشبرد اهداف و سیاستهای خود بهره گرفته اند سلاحی برای نبرد جنگ نرم و بدون اسحله های متعارف دنیای امروزی.اگر می خواهیم صدا و فرهنگمان را جهانی کنیم و پلی بسازیم برای ارتباط فرهنگی با جهان و آئین و فرهنگ مان را آنگونه که شایسته است به دنیا بشناسانیم باید عضوی شویم از جامعه بزرگ سینما و این مهم ممکن نمی شود مگر با داشتن زیر ساخت های مناسب و به روز که بتواند ما را با جامعه جهانی سینما متصل و همراه نماید .

لینک خبر :‌ هاژه
مؤسسه فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بوشهر که مجری برگزاری برنامه سومین دو سالانه ملی جایزه ادبی بوشهر است برای داوری آثار جایزه ادبی خود از افرادی دعوت کرده که غالبا در حوزه شعر و داستان کم مخاطب هستند و نوع ادبیات آنها نه در جامعه ملی و نه در استان محبوبیت ندارد.

به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر، چند روزی است که بوشهر تحت تأثیر اخباری از قِبَل نصب تصاویر سناتورهای پهلوی همچون سناتور علی دشتی از نویسندگان و سیاست مداران حامی انگلیسی در دوران پهلوی و نویسنده کتاب 23 سال در رد نبوت پیامبر عظیم الشأن اسلام که از سوی علما مرتد شناخته شد، و نیز تصویر رسول پرویزی رفیق گرمابه و گلستان اسدالله علم و جاسوسی که در شبکه جاسوسی - مطبوعاتی بدامن فعالیت می کرد و همچنین صادق چوبک از دوستان نزدیک امیرعباس هویدا روشنفکر بهائی ، به سرخط خبرها در رسانه ها و خبرگزاری های ملی و استانی تبدیل شده است، اقدامی که از سوی مؤسسه فرهنگی ورزشی شهرداری بوشهر صورت گرفت و باعث شد بسیاری از مردم و اقشار جامعه نصب تصاویر سناتورهای پهلوی را برنتابند و با صدور بیانیه ها و مطالبی در فضای مجازی واکنشی منفی به این ساختارشکنی فرهنگی نشان دهند.

فشار مردمی و رسانه ای و ورود دادستان بوشهر به ماجرا

این مسأله سبب شد تا با فشار مردمی و رسانه ای بنرها از سطح شهر جمع شود. از طرفی حسن پور دادستان بوشهر نیز به ماجرا ورود کرد تا این موضوع از طریق نهادهای نظارتی و مربوطه پیگیری شود. دادستان بوشهر گفته اگر مشخص شود که سوءنیتی در کار بوده قطعاً با مسببان این کار برخورد جدی خواهد شد .
همچنین جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بوشهر و جامعه هنرمندان بوشهر و نیز تعدادی از فعالان هنری و رسانه ای با انتشار بیانیه و مطالبی این اقدام را محکوم کردند و افراد مختلف نیز به شکل های متفاوت اعلام موضع کردند.
براساس این گزارش، نصب تصاویر سناتورهای پهلوی با کارنامه و سوابقی سیاه، خشم و واکنش منفی مردم را در پی داشت و باعث شد تا افکار عمومی پاسخگویی مسؤولان مربوطه به ویژه شهرداری بوشهر را مطالبه کنند. این خواسته و فشار مردمی و رسانه ای به جایی رسید که روز گذشته امیری شهردار بوشهر سرانجام سکوت خود را شکست و در گفتگویی با خبرگزاری فارس نسبت به اتفاق رخ داده پاسخ داد.

رئیس سازمان فرهنگی شهرداری بوشهر توبیخ شد

شهردار بوشهر، محمد صادق سعیدی رئیس سازمان فرهنگی ورزشی خود را با توبیخ کتبی ، درج در پرونده و محدود شدن اختیارات محکوم تنبیه کرد و بی سوادی متولیان امر را مهمترین عامل نصب تصاویر عوامل دربار پهلوی در سطح شهر عنوان می کند هرچند در این موضوع اشتباه و نظارت ضعیف شهردار بوشهر بی تاثیر نبوده است.

اقدام جدید سازمان فرهنگی شهرداری در بوشهر

اما اقدام شهرداری بوشهر و مؤسسه فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری به همین جا ختم نشد. این مؤسسه که مجری برگزاری برنامه سومین دو سالانه ملی جایزه ادبی بوشهر است، برای داوری آثار جایزه ادبی خود از افرادی دعوت کرده که غالبا در حوزه شعر و داستان کم مخاطب هستند و نوع ادبیات آنها نه در جامعه ملی و نه در استان محبوبیت ندارد. داوران اکثرا از نویسندگان بنام در بین مردم نیستند و کتاب های آنها بیشتر در جمع های شبه روشنفکری خوانده می شود تا در میان مردم و شاعران؛ آنها جزء شاعران محبوب مردم نیستند و بسیاری از علاقه مندان ادبیات، اصلاً نام اکثر آنها را نشنیده اند، این افراد از سوابق مثبت سیاسی و فرهنگی و دینی برخوردار نیستند.

آتفه چهارمحالیان حامی جاسوس ها، مروج بی حجابی

آتفه چهارمحالیان یکی از داوران دعوت شده از سوی مؤسسه فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بوشهر برای جایزه ادبی است. مراجعه ما به صفحه رسمی وی در شبکه اجتماعی اینستاگرام و پست های منتشر شده وی، ضدیت این فرد را با نظام جمهوری اسلامی نشان می دهد. وی در برخی پست های خود هشتگ #نه_به_حجاب_اجباری_زنان_سرزمینم را با تصویری از خانمی که بدون حجاب و صورتی نامعلوم را منتشر کرده است.
نوع موضوع گیری آتفه چهارمحالیان در برخی از پست های اینستاگرام حتی تبدیل به خوراک رسانه ای جریان های معاند نظام همچون رسانه کلمه می شود. او حتی از جاسوسان معروف به فعال محیط زیست نیز بارها در نوشته های خود حمایت کرده است.
وی در پست دیگری در اینستاگرام تصویری از خود به صورت بی حجاب و سگی در دست و لباسی نیمه برهنه را هم منتشر کرده است که عقاید فکری وی را نشان می دهد.
همسر وی که از نویسندگان نزدیک و مرتبط با هوشنگ گلشیری شاعر ضدانقلاب بود در سال 96 خود کشی کرد.

هوشنگ گلشیری و خبرچینی برای ساواک

وی در سال 1352 دستگیر و به پنج ماه حبس محکوم شد، در دادگاه خود، سرسپردگی اش به رژیم شاه را چنین ابرازکرد: "... با عنایت به اینکه بنده هیچ علاقه ای به هیچ مکتب یا نحله سیاسی ... ندارم و از اینکه به هر نحو و هر صورت به عنوان نویسنده سیاسی قلمداد شوم، سخت هراسانم، تقاضای برائت از اتهامات منتسبه را دارم. جاوید شاه "

از آن پس گلشیری به طور کامل در اختیار ساواک قرار گرفته و به دلیل رفت و آمدی که با برخی نویسندگان و کانون منتسب به آنها داشت، از سوی ساواک ، وظیفه خبرچینی از آنها برعهده اش گذارده شد.

اگرچه پیش از آن، گلشیری با انجمن ایران و انگلیس در ارتباط بود، مدتی را هم با دختری انگلیسی به نام باربرا به سر برد و در نوشته های خود به اسائه ادب به ساحت پیامبر اسلام (ص)و دین پرداخت اما به پاس این خدماتش به ساواک بود که او را به سازمان تازه تأسیس مرکز توسعه صنایع سینمای ایران موسوم به فیتیسی وابسته به اشرف پهلوی و شوهرش بوشهری پور، معرفی کردند.

گلشیری طبق برنامه های دربار و ساواک در کانون نویسندگان نیز در جهت انحراف هرچه بیشتر آن و دوری اش از به اصطلاح سیاست (در دوران رژیم شاه) یا در واقع جدایی از مردم حرکت کرد. وی در جلسه کانون که در تیر سال 1357 و در اوج مبارزات و نهضت مردم مسلمان برگزار شد، سعی کرد تا جایی که می تواند کانون فوق را از مبارزات مردمی دور نگه داشته و در مسیر سیاست های ضد مردمی رژیم پهلوی سوق دهد. او در آن جلسه گفت: ... این جلسات به نزدیک شدن افراد به هم کمک می کند. همه ما الان شدیدا به امور صنفی کانون می اندیشیم... اگر ما در وقایع عام مملکت خود را درگیر کنیم و حوادثی مثل کشتار قم و تبریز را تفسیر کنیم، کاری غلط است...!

دولت آبادی نویسنده رمان کلیدر در یکی از مصاحبه هایش- در کتاب ما نیز مردمی هستیم - می گوید (نقل به مضمون): گلشیری فکر می کنم تنها کسی که آثار او را تا آخر می خواند من هستم...

خلیل درمنکی زندانی فتنه 88

خلیل درمنکی یکی دیگر از داوران حاشیه دار جایزه ادبی است که در جریان فتنه 88 دستگیر شده. وی داور نخستین دوره جایزه شعر شاملو (سال 1394) هم بوده است. این منقد ادبی در سال های گذشته بیشتر نقدهای خود را در روزنامه شرق چاپ کرده است. او با مجلاتی چون سینما و ادبیات، قال و مقال، کارنامه، تصویرنامه و روزنامه های دیگری چون آریا، همشهری، صبح امروز، اعتماد ملی و.. نیز همکاری داشته است.

از سال 1377 به این سو، در روزنامه ها و مجلات ادبی نقد ادبی منتشر کرده است. او خود را از زمره منتقدینی می داند که پس از دوم خرداد 76 برآمدند و سخت ریشه در جنبش دانشجویی و به ویژه فتنه سال 78 داشتند.

عباس خلیلی درمنه (خلیل درمنکی) در تاریخ ششم دی ماه و در پی حوادث مرتبط با عاشورا 88 بازداشت شده بود اما پس از حدود 5 ماه آزاد شد.

محمد آزرم عاشق یدالله رویایی

محمد آزرم نیز دیگر داور دعوت شده مؤسسه فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بوشهر است. دفاع تمام قد محمد آزرم از یدالله رؤیایی شاعر ضدانقلاب و کسی که در یکی از آخرین نوشته های خود علیه فقها، فتوای مراجع را فتواهای عصر جاهلیت لقب می دهد و جمهوری اسلامی را ارتجاع سیاه می خواند، نشان از دیدگاه های سیاسی این فردی است که حالا به عنوان داور مدعو شهرداری است.

محمد آزرم از عاشقان یدالله رؤیایی است می گوید: شعر تعریف هنری زبان است و نگاه به آن از منظر جدال های ایدئولوژیکی عقلانی نیست و یدالله رؤیایی هم یکی از دو چهره مهم شعر امروز فارسی است و نیازی به تریبون های دولتی هم ندارد؛ اما چنین حرف هایی با روحیه اعتدال و امید کاملاً ناهمخوان است.

یدالله رؤیایی را بیشتر بشناسید

به گزارش فارس، یدالله رؤیایی در 17 اردیبهشت 1311 در دامغان به دنیا آمد. آموزش های دبستانی و دبیرستانی خود را ابتدا در زادگاهش، و از آن پس در تهران در دانش سرای شبانه روزی تربیت معلم به پایان رساند. چندسالی به کار تدریس و سرپرستی امور اوقاف دامغان اشتغال داشت. نوجوانی و جوانی او به تمایلات مارکسیستی و گرایش به حزب توده ایران گذشت. رؤیایی در حالی اداره امور اوقاف دامغان را بر عهده گرفت که از آن مسؤولیت هیچ چیز نمی دانست و اعتقادی به احکام فقه اسلامی نداشت، چنان که خود در این مورد می گوید: ناگهان رئیس اداره اوقاف دامغان شده بودم، به حکم دکتر حسابی وزیر فرهنگ مصدق، بیست ویک سالم بود و هنوز هیچ مفهومی از موقوفه نمی دانستم. روزها وقفنامه می خواندم، شب ها مارکس... من هم عمل به نیت واقف کردم، معذور مارکس و تریاک توده هاش.

یدالله رؤیایی که بسیاری از مشاغل کلیدی فرهنگی را در زمان محمدرضا پهلوی به عهده داشت پس از انقلاب اسلامی از ایران گریخت و ابتدا به فرانسه و سپس به نروژ پناهنده شد. رؤیایی در یکی از آخرین نوشته های خود علیه فقها، فتوای مراجع را فتواهای عصر جاهلیت لقب می دهد و جمهوری اسلامی را ارتجاع سیاه می خواند.

یدالله رؤیایی که معتقد است شاعر نه به مردم بدهکار است نه به دین و اخلاق در حالی از طرف مسؤولان فرهنگی وزارت ارشاد و دست اندرکاران جشنواره فجر به این مراسم دعوت می شود که در توهین آشکار به ساحت امیرالمؤمنین و سیدالشهدا علیهم السلام آن بزرگواران را مظهر خشونت معرفی می کند. او همچنین می نویسد: ما به دموکراسی احتیاج داریم و دموکراسی احتیاج به خدا ندارد. این عبارات تنها گوشه ای از نوشته های منتشر شده از او می باشد که به راحتی در دسترس همگان قرار دارد و متأسفانه مسؤولین فرهنگی یک بار دیگر چشم خود را بر این موارد بستند و نشان دادند که در خوشبینانه ترین حالت هیچ شناختی نسبت به مسائل فرهنگی و عناصر این حوزه نداشته و ندارند.

فساد اخلاقی رؤیایی

یدالله رؤیایی از شاعرانی که دوستی دیرینه ای با شاملو داشت در توصیف سفر مشترکش با شاملو به ایتالیا می نویسد: " روزها و شب های ما در کوچه های رم و بارهای ونیز به مستی و بی خبری می گذشت؛ با ویسکی و آذوقه ای از تریاک و شیره ناب(!) که با خود برده بودیم و مخدراتی دیگر، گاهی هم از نوع اعلایش: با دلبرکانی نه چندان غمگین"

به گزارش فارس، به این توضیحات حال پنل تخصصی داستان جایزه ادبی بوشهر در حالی امروز(23 خرداد) در سالن کنفرانس مجتمع فرهنگی هنری 9 دی برگزار می شود(در پوسترهای جشنواره از ذکر 9 دی خودداری شده است) که حضور این داوران با چنین سابقه و کارنامه ای حواشی بسیاری را ایجاد کرده است، حواشی که به نظر می رسد از متن پررنگ تر باشد.

این اتفاق در حالی رخ می دهد که هنوز رسوایی نصب تصاویر سناتورهای پهلوی در سطح بوشهر لقه لقه زبان مردم و محافل حقیقی و مجازی است و معلوم نیست پشت پرده این اتفاقات چه اندیشه ای است.
در چنین شرایطی چند سؤال پیش می آید: چه کسی یا چه کسانی پشت این قضایا پنهان شده اند؟
این افکار از کجاها به جامعه فرهنگی و ادبی بوشهر تزریق می شود؟
چه سناریویی برای آینده هنری بوشهر طراحی شده و تئوریسن های این طراحی ها چه کسانی هستند؟
آیا برای برنامه ریزی این برنامه و دعوت از داوران فیلترهایی وجود نداشته است؟ چه علت و اندیشه ای برای تخریب چهره بوشهر با چنین سابقه ادبی و فرهنگی وجود دارد؟
شهردار بوشهر، شورای شهر و مؤسسه فرهنگی اجتماعی شهرداری پس از رسوایی نصب تصاویر سناتورها اکنون چه پاسخی به افکار عمومی در دعوت از این افراد با چنین سوابق ضدانقلابی و اسلامی دارند؟

چرا تنوع فکری و قلمی را در میان شاعران و نویسندگان شاهد نیستیم و غالبا از نزدیکان، علاقه مندان، شاگردان گلشیری و رویایی هستند که سوابق آنها ذکر شد؟
مؤسسه فرهنگی شهردار با ترویج این سبک از شعر و ادبیات که بیگانه با مردم و کم مخاطب هستند چه نفعی را به حوزه ادبی استان می رسانند؟

مراجع امنیتی و نظارتی و قضایی چه برخوردی با این مسائل خواهند داشت؟

این ها همه سؤالاتی است که برای پاسخ آن باید منتظر ماند و به نظاره نشست...

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
رودسر- رئیس سازمان اوقاف با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی در سال های اخیر تمدن ساز بوده است، گفت: صدور انقلاب زمینه بیداری بسیاری از ملت های اسلامی را فراهم کرده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : خبرگزاری اقتصادی ایران بنیاد شهید و امور ایثارگران خط قرمز

به گزارش خبرنگار مهر ، حجت الاسلام سید مهدی خاموشی عصر پنجشنبه در دومین سالگرد شهید مدافع امنیت حسن عشوری که در گلزار شهدای بقعه متبرکه امامزادگان ماچیان رودسر برگزار شد، گفت: عزت و اقتدار امروز نظام جمهوری اسلامی ایران مدیون خون شهدا است.

وی با بیان اینکه تا زمانی که در مسیر آرمان های شهدا و ولایت فقیه گام برداریم، انقلاب اسلامی پاینده و بالنده خواهد بود، افزود: شهیدان زنده هستند و در نزد خدای خود روزی می خورند.

حجت الاسلام خاموشی در ادامه به برخی از ویژگی های شهید و جایگاه آنها در نزد خداوند متعال اشاره کرد و گفت: شهیدان در نزد خدا مقام شفاعت دارند و اولین قطره خون شهید باعث آمرزش گناهان می شود.

رئیس سارمان اوقاف و امور خیریه کشور بالاتر شهادت در راه خدا کاری وجود ندارد، بیان کرد: شهیدان عشوری و ححجی ها انقلاب کردند آنها هدف های واحد داشتند و با جهاد خود نشان دادند از خواص الهی هستند و به ما نیز عزت و عظمت دادند.

وی با بیان اینکه یکی از انتظارات شهدا از ما حفظ انقلاب و پیروی از ولایت فقیه است، تصریح کرد: خون شهدا انقلاب اسلامی را بیمه کرده و ضامن ماندگاری آن است.

حجت الاسلام خاموشی در ادامه با اشاره به اینکه امروز انقلاب اسلامی تمدن ساز بوده و زمینه بیداری اسلامی در بسیاری از کشورهای اسلامی شده است، تأکید کرد: محور مقاومت در سال های اخیر عراق را از وجود داعش پاک کرده هماهنگونه که این گروه تروریستی در سوریه نفس های آخر را می کشد.

شهید مدافع امنیت حسن عشوری از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که در مبارزه با گروهک های تکفیری و تروریستی در چابهار استان سیستان و بلوچستان به فیض شهادت رسید.

لازم به ذکر است در دومین سالگرد شهادت شهید حسن عشوری مادر شهید محسن حججی نیز حضور و داشت و پیکر مطهر یک شهید گمنام نیز قبل از آغاز این مراسم تشییع شد.

کد خبر 4640063

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
رئیس اداره اوقاف و امور خیریه میاندورود گفت: برای تکمیل و افتتاح ساختمان امامزاده عبدالله(ع) سوربن حداقل 100 میلیون تومان اعتبار نیاز دارد که از همه مردم این مناطق درخواست می شود تا در این زمینه مساعدت و همت کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : شبکه اطلاع رسانی دانا

حسین فاضلی در گفت وگو با خبرنگار بلاغ ، درباره مطالب منتشر شده در شبکه های اجتماعی درباره امامزاده عبدالله(ع) سوربن، اظهار کرد: با همت مردم و خیرین تاکنون بیش از یک میلیارد و 500 میلیون ریال برای ساختمان امامزاده عبدالله (ع) سوربن (ولتیر) و فضاهای جانبی هزینه شده است.

وی بیان کرد: این امامزاده واجب التعظیم در محل قبور شهدا و اموات چند روستا مدفون است و دارای هیات امنایی متشکل از روستاهای سوربن، اناردین، عزت الدین، جندین و قندارخیل است و نشست فصلی هیات امنا امامزادگان درسال 96 به میزبانی این افراد در حسینیه این امامزاده برگزار شد.

رئیس اداره اوقاف میاندورود خاطرنشان کرد: در فاصله ابتدای سال گذشته تاکنون به طور متعدد از این مکان واجب التعطیم بازدید صورت گرفته که این مکان از سرویس بهداشتی و حسینیه مناسب برخوردار است.

وی تصریح کرد: در ساخت و ساز این امامزاده از هیات امنا خواسته شد تا همه روستاها در این امر ماندگار مشارکت کنند و نیاز به مشارکت و همت خیرین همه روستاها است تا ساختمان آن تکمیل و به بهره برداری برسد.

فاضلی با اشاره به اینکه جاده منتهی به امامزاده مورد استفاده مستمر همگان و شرکت زراعی مهدشت و دشت ناز است، گفت: در آسفالت نمودن آن از جاده پنبه چوله به امامزاده باید با مدیریت فرمانداری و بخشداری گهرباران و شرکت زراعی مهدشت صورت گیرد تا رفت و آمدهای مردم و زائران تسهیل شود، البته ناگفته نماند که هیات امنا امامزاده هر ساله چند کامیون شن دستگاهی(بیس) در جاده ریخته تا مردم منطقه در ایام شلوغ از جمله عید فطر مشکل رفت و آمد نداشته باشند که این اتفاق امسال رقم خورد و بازدیدی که انجام شد جاده از وضعیت بسیار خوبی برخوردار است و فقط نیاز به آسفالت دارد که همت مسئولین را می طلبد.

وی اظهار کرد: برای ساخت و ساز ساختمان اصلی این امامزاده تاکنون یک میلیارد ریال و برای جاده حدودا هرساله 10 میلیون ریال و همچنین برای ساخت حسینیه در سال 84 مبلغ 200 میلیون ریال و برای ساخت سرویس بهداشتی 150 میلیون ریال هزینه شده که این مساعدت ها از سوی مردم و خیرین منطقه و اوقاف بوده است.

فاضلی تاکید کرد: یکی از مباحث مهم، تامین امنیت مکان فوق است که اموال این مکان مقدس چند بار مورد سرقت سارقان قرار گرفت و منجر به سرقت کابل و شکستن صندوق و قفل و پنجره و.... گردید که صورتجلساتی با حضور پایگاه گهرباران انجام که منتج به نتیجه نشد و از نیروی انتظامی میاندورود و پاسگاه گهرباران درخواست می شود تا حضور نیروهای گشت در این مکان متبرکه را بیشتر کنند و همچنین نسبت به برخورد قاطع با عوامل اقدام کنند تا امنیت در آن تامین شود و در راستای حفط این مکان مدیریت هیات امنا در ایام حضور زائران به ویژه در روز پنج شنبه درب امامزاده را برای استفاده مردم باز می کنند.

وی افزود: مدیرکل اوقاف استان چند بار از این مکان بازدید داشتند و نسبت به تکمیل آن هم تاکید کردند و نیاز به همت خیرین روستاها دارد تا در این امر خداپسندانه مشارکت کنند.

رئیس اوقاف میاندورود در پایان با بیان اینکه برای تکمیل و افتتاح ساختمان این امامزاده حداقل 100 میلیون تومان اعتبار نیاز دارد که از همه مردم این مناطق به ویژه روستاهای هم جوار و منطقه گهرباران درخواست می شود تا در این زمینه مساعدت و همت کنند و این میراث ماندگار برای آیندگان باقی بماند، گفت: افراد بجای ایجاد شبه و تنش در شبکه اجتماعی، سعی کنند در این فضا و فضای عمومی جامعه کمی در حوزه تبلیغ و اطلاع رسانی مساعدت به این اماکن مذهبی که این مکان ها و امامزادگان واجب التعظیم جزء افتخارات مردم مازندران و علت شیعه شدن تک تک افراد هستند، قلم بزنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ بلاغ مازندران
گروه فعالیت های قرآنی استان خوزستان تجربه ناکامی در تشکیل و به سرانجام رسیدن جلسات شورای قرآن را دارد و اکنون این سؤال مطرح می شود که با توجه به بی نظمی در تشکیل و حضور اعضای کمیسیون آموزش عمومی قرآن باز هم با همان تجربه بی سرانجامی شورای قرآن در این کمیسیون روبرو خواهیم بود؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : همسو نیوز

براساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی، آموزش عمومی قرآن کریم به وزارت آموزش و پرورش واگذار شده است. بر این اساس اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان بر پایه دستورالعمل از نمایندگان تام الاختیار دستگاه ها و نهادهای مختلف در امور قرآنی دعوت کرده تا در این نشست حضور یابند؛ این نمایندگان شامل نمایندگان نماینده ولی فقیه در استان، استانداری خوزستان، اوقاف، تبلیغات اسلامی، حوزه های علمیه خواهران و برادران، صدا و سیما، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، نماینده مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، بسیج دانش آموزی و فرهنگیان، اداره کل ورزش و جوانان و اتحادیه مؤسسات قرآنی است.

از سال گذشته تاکنون جلسات متعددی از همین کمیسیون در استان خوزستان با حضور اعضا و یا نمایندگانشان برگزار شد که اگرچه در بیشتر جلسات حرفی از برنامه ریزی برای عمومی شدن آموزش قرآن به میان نمی آمد و بیشتر به گزارش دهی برنامه های قرآنی نهادهای عضو پرداخته می شد اما باز هم جای امیدواری داشت که جلسات آن به صورت مرتب برگزار می شود؛ اما از زمستان سال گذشته تاکنون تشکیل جلسات یا با تعطیلی مواجه بوده یا با عدم توجه از سوی اعضا.

علی بلاسم، رئیس اداره قرآن، عترت و نماز آموزش و پرورش خوزستان، در گفت وگو با خبرنگار ایکنا خوزستان، اظهار کرد: مشارکت ها در کمیسیون آموزش عمومی قرآن کریم خوب بود.

وی ادامه داد: از ابتدای سال جدید تاکنون جلسه ای را از کمیسیون آموزش عمومی قرآن برگزار نکردیم چون درگیر سیل بودیم و حتی جشنواره های قرآن را برای همین موضوع به تأخیر انداختیم و بعید می دانم که باز هم برگزار شود چون باز هم درگیر برنامه های خودمان هستیم.

بلاسم افزود: در واقع چند جلسه آخرین این کمیسیون را که برگزار کردیم دیدیم اعضا نیامدند و ما هم دیگر از قید برگزاری جلسات گذشتیم. نمی دانم نیامدن اعضا چه دلیلی دارد. بیشتر جلساتی که برگزار می شود، اعضا یا جایگزین می فرستند یا اینکه اصلاً هیچ نماینده ای هم نمی آید. البته ما نماینده نمی خواهیم چون اگر مصوبه ای در جلسه تصویب شود باید فردی حضور داشته باشد که خودش قدرت اجرایی و تصمیم گیری داشته باشد.

رئیس اداره قرآن، عترت و نماز آموزش و پرورش خوزستان بیان کرد: با توجه به مصوبات جلسات گذشته کمیسیون، نمی توانم بگویم که صددرصد نتایج آن حاصل شده اما بد هم نبوده و متوسط بوده است.

استان خوزستان تجربه ناکامی در تشکیل و به سرانجام رسیدن جلسات شورای قرآن را دارد؛ این شورا هم با وجود آنکه در رأسش نماینده ولی فقیه در استان و استاندار حضور داشتند و تقریباً از هر دستگاهی عضو داشت، در نهایت به تعطیلی کشیده شد. حال بار دیگر تجربه آن شورا برای کمیسیون آموزش عمومی قرآن در تکرار است؛ از ابتدای تشکیل جلسات این کمیسیون با توجه به حضور خبرنگار ایکنا و مشاهداتش از این جلسات، اگرچه به نظر نمی آمد که سخنی یا عملی برای عمومی کردن آموزش قرآن کریم در میان باشد اما باز هم حرکتی که بتواند نهادهایی را که به منظور انجام فعالیت های قرآنی از دولت بودجه دریافت می کنند را دور هم جمع کند، مطلوب بود اما اکنون به نظر می رسد که باز هم حرکتی که در ابتدا با حضور گسترده نمایندگان نهادهای عضو آغاز شده بود، پس از یکسال با سرانجامی نامعلوم روبروست.

برگزاری کمیسیون باعث شده بود در نشستی واحد همه برنامه های قرآنی استان خوزستان به بحث گذاشته و درباره آن تصمیم گیری و مهمتر از همه اطلاع رسانی شود، موضوع مهمی که همواره استان خوزستان با ضعف جدی در آن مواجه بوده است.

آسیب هایی که فعالیت های قرآنی استان خوزستان با آن روبروست در جلسات کمیسیون آموزش عمومی قرآن به روشنی بیان می شد و همه به آن واقف بودند اما دلیل اینکه کاری برای زدودن این آسیب ها صورت نمی گیرد، نامعلوم است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
استاندار فارس گفت: 20 سال است که در ساخت کتابخانه مرکزی شیراز بلندپروازی می شود و بخشی از این مسئله، بی توجهی ما را می رساند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴ سایت های دیگر : تابناک فارس

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس، دومین نشست انجمن کتابخانه های عمومی استان فارس در سال جاری با موضوع تعیین تکلیف کتابخانه مرکزی شیراز به ریاست استاندار فارس برگزار شد.

عنایت الله رحیمی در این جلسه افزود: سنخیت و سابقه شیراز به عنوان مرکز فرهنگ و ادب و هنر که از گذشته به یادگار گذاشته شده نیازمند ایجاد کتابخانه ای در خور نام و جایگاه این شهر است.

وی در عین حال به آنچه از سوی مدیرکل کتابخانه های عمومی به عنوان زمین های پیشنهادی معرفی شد واکنش نشان داد و گفت: در این چهارچوب به شهرداری به اندازه کافی کمک کردیم و زمین برای فرهنگسرا گرفته اند.

استاندار فارس با توجه به زمین پیشنهادی در بلوار نیایش عنوان کرد: می توان با وجود این زمین با 80 درصد سطح اشغال می شود زیربنایی خوبی به دست آورد و کنار آن با کمک شهرداری فضای سبز موجود را بهینه سازی و مورد استفاده قرار داد.

رحیمی در عین حال گفت: کتابخانه مرکزی به عنوان نماد باید مورد توجه قرار گیرد و برای ساخت آن هم با وجود خیرین و سازمان مدیریت و ارشاد و نهاد کتابخانه ها نگرانی نیست؛ حداکثر هم در جلسه بعد موضوع بستن قرارداد مورد نظر قرار گیرد و بیش از یک ماه دیگر به طول نینجامد.

استاندار فارس پس از جمع بندی و اظهار نظر اعضای جلسه پیرامون زمین های پیشنهادی، اعلام کرد: در گزینه های نام برده، زمین های واقع در بلوار نیایش و شهید فهیمده به طور موازی از سوی نهاد کتابخانه ها و فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال شود تا به نتیجه برسیم.

وی با این حال گفت: در ارتباط با نیم درصد تاکید می کنم که شهرداری خودش بپردازد بهتر است تا اینکه به طور قانونی برداشت شود؛ همین جا با تعامل می شود این کار را انجام داد و لزوما هم یک جا نیازی به پرداخت آن نیست.

در ابتدای این نشست همچنین مدیرکل کتابخانه های عمومی فارس تعدادی از زمین های پیشنهادی را برای احداث کتابخانه مرکزی شیراز نام برد که 6 گزینه متعلق به مسکن و شهرسازی بود.

روح الله منوچهری به زمین های پیشنهادی اوقاف فارس اشاره کرد و افزود: که موقوفه ای در بلوار مدرس، موقوفه آقاباباخانی و یک زمین در انتهای شهرک بهار بدین منظور اعلام شد که البته گزینه بلوار مدرس به علت وجود ایستگاه مترو گزینه مناسبی است.

وی در عین حال اعلام کرد: البته پیرامون زمین کتابخانه مرکزی دانشگاه شیراز هم پاسخی نداده است. این در حالی ست که گزینه های معرفی شده از سوی شهرداری شیراز به علت نامناسب بودن مکانی کنار گذاشته شد.

صابر سهرابی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس هم در این نشست با اشاره به زمین واقع در بلوار نیایش از آمادگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تامین بودجه ساخت کتابخانه مرکزی شیراز خبر داد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
فقهی زاده در دیدار با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان گفت: اصفهان، استان برگزیده ملی در زمینه برگزاری آزمون های قرآنی می باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، ، آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد در دیدار با معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که امروز(جمعه، 24 خرداد) انجام شد، با خیر مقدم به حاضران بر لزوم فعالیت هدفمند در حوزه قرآن تاکید کرد و گفت: اجرای بسیاری از فعالیت های قرآنی نیازمند دستورالعمل قانونی بوده تا بتوان قرآن را در سطح جامعه ترویج و گسترش داد.

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان با تاکید بر لزوم برنامه ریزی دقیق و تشکیل هیئت های اندیشه ورز برای اجرای کارهای نو در حوزه گسترش فعالیت های قرآنی خاطرنشان کرد: استعدادهای بسیار خوبی در زمینه قرآنی وجود دارد که لازم است آنها را شناخته و جهت دهی نماییم.

عبدالهادی فقهی زاده معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در دیدار با امام جمعه اصفهان با بیان اینکه اصفهان استان برگزیده ملی در زمینه برگزاری آزمون های قرآنی می باشد ، اظهار کرد: پرداختن به مهم ترین عنصر تقویت کننده فرهنگ عمومی یعنی قرآن کریم را از جمله وظایف خود می دانیم و در این راستا مقرر شد یکی از وظایف اصلی شورای فرهنگ عمومی استان ها پرداختن به مسائل قرآنی باشد.

وی با اشاره به فعالیت های تبلیغی و ترویجی و نیز آموزشی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: شورای توسعه فعالیت های قرآنی و شورای فرهنگ عمومی دو مجموعه اصلی برای تصمیم گیری در حوزه قرآن و عترت است و لازم است تصمیمات و مصوبات اصلی در زمینه قرآنی در این دو شورا انجام شود.

همچنین حجت الاسلام محمدعلی انصاری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در این دیدار با اشاره به ظرفیت گسترده فعالیت های قرآنی در استان گفت: توفیقی برای ما است که در خدمت ساحت قرآن هستیم و در راستای گسترش فرهنگ قرآن و عترت تلاش داریم./

پایان پیام/ 129

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
این شاعر انقلابی معتقد است: راه مقابله با کسانی که می خواهند دین زدایی را در شعر خود بیاورند جدال های لفظی به بهانه امربه معروف و نهی از منکر نیست. حقیقت همیشه نمایان است بنابراین با ارائه یک اثر هنری قوی می توان بسیاری را به ارزش های دینی علاقه مند کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ سایت های دیگر : شبکه اطلاع رسانی دانا

به گزارش شیرازه ، در دیدار اخیر شاعران با رهبر انقلاب، جوانی که اهل یکی از روستاهای سروستان است جلو می آید و بعد از این که چندتایی از کتاب هایش را به مقام معظم رهبری می دهد، می گوید: من ده سال پیش خدمتتان شعر خواندم؛ پدرم گفت سلامم را به آقا برسانید و این مطلب را برای شما نوشتند. البته پدرم سواد ندارد و من این یادداشت را به درخواست او نوشتم. مقام معظم رهبری هم نگاهی به یادداشت می کند و با لبخندی مهربانانه می گوید: امشب باید کاری کنیم که پدرت بشنود. به این ترتیب این شاعر نام آشنای استان فارسی که هادی فردوسی نام دارد در انتهای جلسه با سفارش مقام معظم رهبری شعری خواند و واژگان ادیبانه خود را در قالب اشعاری بیان کرد که تحسین معظم له و دیگر شاعران را به همراه داشت.

فردوسی در سال 1365 به دنیا آمده و هم اکنون ساکن شیراز است. هادی فردوسی گرچه سرودن شعر را از دوران دبیرستان آغاز کرده بود اما برای اولین بار در سال 1386 اولین مجموعه رباعی های خود با عنوان "آنان همه از تبار باران بودند" را روانه بازار نشر کرد که علاوه بر استقبال گسترده مردم از این اثر؛ جوایز بسیاری از جمله جایزه بهترین کتاب سال دفاع مقدس را نیز دریافت کرد. گفتنی است اویک سال پیش از آن نیز یعنی در سال 1385 برای اولین بار افتخار شعرخوانی درمحضر رهبر انقلاب را از آن خود کرده بود.

کارنامه هنری این شاعر جوان آن قدر پربار است که در این جا مجالی برای پرداختن به آن نیست اما لازم به ذکر است که وی تا کنون مفتخر به کسب مقام هایی در بیش از 150 جشنواره شعر استانی و کشوری و 4 جشنواره بین المللی بوده است. خبرنگار شیرازه با این شاعر گفت وگویی در مورد هنر متعهد و انقلابی و موضوعاتی مرتبط با آن داشته است که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند:

بسیاری از هنردوستان و کارشناسان امر اشعاری مانند سروده های شما را در مفهوم هنر متعهد می دانند که در سالهای اولیه انقلاب اسلامی بسیار رایج بود. برای خوانندگان این گفت وگو توضیح دهید که تعریف، تحلیل و درک شما از هنر متعهد چیست؟

هنر متعهد ریشه در معنویات و اخلاق و مبانی زیبایی شناسی اسلامی دارد که با آرمان های انقلاب اسلامی تجلی یافته است. هنر متعهد همان گونه که از نامش مشخص است برآمده از تعهد و احساس مسئولیت یک هنرمند در قبال یک ارزش است. به عنوان مثال وقتی یک شاعر در مورد فرهنگ ایثار و شهادت شعری می سراید و یا یک نقاش، یک موسیقی دان یک خوشنویس در راستای آرمان های ارزشی انقلاب اسلامی یک اثر هنری را خلق می کنند در حقیقت خود را در دایره هنرمندان متعهد جای داده اند.

به نظر من هنر متعهد یکی از باارزش ترین هنرهایی بوده است که در طول تاریخ بشری پدید آمده است. هنر متعهد صدالبته نشانه دیگری دارد که آن جاودانی بودن آن است. این ماندگار بودن از آن جهت است که هنر متعهد همواره با اصول و بنیان های ناب بشری و ارزش های متعالی سروکار دارد و چون این ارزش ها همواره در ناخودآگاه جمعی همه انسان ها ثابت هستند هنری نیز که از این سرچشمه اندیشه های متعالی و جهان شمول می جوشد نیز ماندگار خواهد بود.

یکی از شخصیت های مهمی که شاید بتوان گفت شناخته شده ترین چهره هنر متعهد در میان عموم مردم بوده است، سید مرتضی آوینی است. هر چند که آثار سید شهیدان اهل قلم در دایره هنر متعهد و هنر انقلاب می گنجید اما وی در پایان دهه 60 در مجموعه نشریات سوره مقالات متعددی را در مورد هنرمندان ارزشی و متعالی دیگر کشورها حتی هنرمندان غربی منتشر می کرد. بر خلاف شهید آوینی که هنر متعهد را بسیار فراجناحی و متعلق به همه بشریت می دانست، داعیه داران هنر متعهد در این روزها آن چنان تعریف بسته و محدودی از هنر متعهد ارائه کرده اند، که گویی هنر متعهد در جامعه پس زده می شود. آیا با آن چه عرض کردم موافق هستید؟

من چندان با این گفته موافق نیستم که در این روزها دایره هنر متعهد محدود شده است. اتفاقا هنر انقلاب و هنر متعهد با شدت در حال گسترش است و فقط یکی از نشانه های آن هم نشست های شاعران نسل جدید با مقام معظم رهبری است که به حق دال بر روحیه هنرپرور نسل های جدید انقلاب دارد که در سطح گسترده ای به ثمر نشسته است.

با این وجود اما شاید دلیل این برداشت شما را در این امر دانست که دارید هنر متعهد را در حالت کلی با سایر هنرها مقایسه می کنید. این برداشت شما برای تحلیل هنر متعهد چندان درست نیست چرا که برای ارزیابی یک اثر فرهنگی باید به کیفیت آن اثر به صورت تخصصی توجه داشت نه لزوما کمیت تولید و تبلیغات آن در رسانه ها !

منظورم این است که برای مثال در زمینه شعر انقلاب گرچه تعداد سروده های انقلابی زیاد است اما در حالت کلی نباید این انتظار را داشت که همه شاعران با یک کیفیت و در یک سطح به خلق آثار خود بپردازند. بنابراین هنر متعهد همچنان گستره وسیعی دارد که هنردوستان متفاوتی را با آرمان های مشترکی گرد خود جمع آورده است.

اما به نظر می آید که در تقابل با هنرمندان متعهد برخی از هنرمندان به ویژه شاعران نیز هستند که تلاش برای دین زدایی و شکستن قبح های اخلاقی در آثارشان نمایان است. به عنوان یک شاعر انقلابی نظر شما در این مورد چیست؟

به باور من شبه هنر را باید با زبان هنر ناب و خالص جواب داد. راه مقابله با کسانی که می خواهند دین زدایی را در شعر خود بیاورند جنگ و جدال های لفظی به بهانه امربه معروف و نهی از منکر نیست. حقیقت همیشه نمایان است بنابراین با ارائه یک اثر هنری قوی متعهد و ارزشی می توان بسیاری را به ارزش های دینی علاقه مند کرد. با این نگرش می توان راهی را برای بازگشت کسانی که تا پیش از این با دیانت مشکل داشتند باز کرد تا به سمت نور حقیقت راهنمایی شوند.

در حقیقت هنرمندان متعهد نه تنها می توانند به تعالی نگرش عموم مردم کمک کنند بلکه می توانند سبب تغییر جهت فکری و رفتاری دیگر هنرمندان به سمت ارزش های انسانی هم باشند. به عنوان نمونه اگر بخواهیم در بحث عفاف و حجاب ارتقا داشته باشیم می توانیم هنرمندانی را برای معرفی هنجارهای اجتماعی تربیت کنیم که با تولید یک پویانمایی یا یک فیلم زیبا و یا سرودن شعری تاثیرگذار، نقش هنر را در بهبود سبک زندگی مردم ببینیم.

آیا مهمترین نهادهای فرهنگی کشور مانند سازمان فرهنگ و ارشاد و در ذیل آن اداره کل فرهنگ و ارشاد استان فارس آن گونه که می بایست هنر انقلاب را به اقشار مختلف جامعه معرفی کرده اند؟

واقعیت این است که مجموعه وزارت ارشاد نتوانسته است در طول این سال ها آن گونه که باید، هنر ارزشی و انقلابی را حمایت کند. این نکته را هم که عرض می کنم گلایه ای بود که چند سال پیش مقام معظم رهبری در جلسه ای که بنده نیز در آن حضور داشتم از وزیر ارشاد داشتند. واقعیت این است که برآیند عملکردهای وزارت ارشاد در حمایت و معرفی هنر متعهد و ارزشی چندان خوب نبوده است.

اداره کل فرهنگ و ارشاد فارس چطور؟

هر چند که در طول چند سال اخیر اداره کل ارشاد فارس تحولات مثبتی را از سر گذرانده است اما رگه هایی از باندبازی های مخربی که سال ها در میان متولیان اداره فرهنگ و ارشاد فارس به عنوان سویه تصمیم گیریشان وجود داشته است کماکان زنده است.

منظورتان از باندبازی چیست؟

منظورم نوع خاصی از سلیقه ای کار کردن مسئولان ارشاد است. به عنوان مثال برخی از کسانی که بر سر کار می آمدند هیچ منشور کاری مشخصی برای حمایت از هنرمندان متعهد نداشتند در حالی که همان ها از به اصطلاح هنرمندان روشنفکر حمایت تام و تمامی می کردند! چرا که همه آن ها طرفدار یک سلیقه بودند و احتمالا هستند.

البته نباید از حق گذشت که متولیان فرهنگی دیگری را نیز در استان داریم که علاوه بر داشتن روحیه ی انقلابی و تاثیرگذاری و دلسوزی در حوزه فرهنگ و هنر، نگرشی کاملا همسو با ارزش های فرهنگی انقلاب اسلامی دارند. یکی از این متولیان محمد کرم الهی، رئیس حوزه هنری فارس است که به راستی تاثیر مثبتی در هم افزایی تصمیم گیری های فرهنگی در راستای تحقق اهداف انقلاب داشته است.

پس برآیند عملکرد حوزه هنری در این زمینه را مثبت ارزیابی می کنید. درست است؟

بله. قطعا همین طور است. حوزه هنری انقلاب همان گونه که از نامش مشخص تاثیر بسزایی در معرفی هنرمندان جوان انقلابی و حمایت از آن ها داشته است. به عنوان نمونه حوزه هنری انقلاب در استان فارس جلسات و انجمن های متعدد ادبی را تا کنون برگزار کرده است که نقش مهمی در تعالی فکری هنردوستان داشته است.

علاوه بر ریاست این مرکز که به آن اشاره شد، آقایان هاشم کرونی که مدیریت مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری فارس را بر عهده دارد و دکتر عبدالرضا قیصری که جلسات شعر پایداری را برگزار می کند زحمات زیادی را در حوزه ادبیات فاخر کشیده اند که لازم می دانم از همه آن ها در این جا تشکر کنم.

به عنوان کسی که این شانس و توانایی را داشته اید که در خدمت رهبری اشعارتان را بخوانید تجربه خود را از حضور در جلسات ایشان با شاعران چگونه ارزیابی می کنید؟

حقیقتا تمام شعرخوانی ها یک طرف و شعرخوانی در حضور خورشید انقلاب، رهبر فرزانه جمهوری اسلامی ایران هم یک طرف. احساس من از بودن در جلسه ای که حضرت آقا در آن حضور داشتند را به سختی می توانم بیان کنم چرا که احساسی که در آن زمان داشتم در قالب کلمات نمی گنجد. اما دوست دارم این را بیان کنم که حضور هر شاعری در محضر مقام معظم رهبری یک فرصت استثنایی است چرا که ایشان با نگاه کارشناسانه و مهربانانه خود آن چنان خوانش باارزشی از یک اثر ادبی ارائه می کنند که هم نقد و هم تشویق را در خود جای می دهد و مسیری تعالی بخش را برای خلق ادبی یک هنرمند فرآهم می آورد. همه این ها به این دلیل است که امام خامنه ای بر فراز قله رفیعی از ادب و هنر ایستاده است که کیاست، هوشمندی و معنویت نهفته در منویات وی از همین سرچشمه ظهور می کند.

به عنوان سخن آخر ناگفته ای دارید که دوست داشته باشید آن را با مخاطبان وبگاه خبری-تحلیلی شیرازه در میان بگذارید؟

انتقادی دارم از مسئولان فرهنگی استان فارس که چرا در شهر شیراز که به عنوان شهر سومین حرم اهل بیت شناخته می شود، جایگاه هنر و هنرمند در این سطح است؟! شیراز، شهر ادب و فرهنگ بوده است که آوازه آن در جهان شناخته شده است و ظرفیت های فکری و فرهنگی در استان نباید با بی تدبیری برخی از مسئولان نادیده گرفته شود.

البته خوشبختانه و به لطف دو مدیر توانا که به راستی پرچم دار فرهنگ و ادب در استان هستند بسیاری از خلاهای محتوایی در بحث ارائه هنر متعهد به عنوان یک کالای فرهنگی به جامعه را برطرف ساخته اند. این دو مدیر رئیس حوزه هنری استان و رئیس صدا و سیمای مرکز فارس هستند که لازم می دانم در این جا از هر دو این عزیزان تشکر کنم.

لینک خبر :‌ شیرازه
سالها بود که ساختمان اداره فرهنگ و ارشاد شمیرانات در دهکده المپیک واقع شده بود، اما با پا در میانی مازنی و همکاری شهرداری منطقه یک، آنها دارای مکانی در محل خدمت خود خواهند شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، احمد مازنی نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در جلسه ای که صبح امروز (چهارشنبه، 23 خرداد) در محل کمیسیون فرهنگی مجلس برگزار شد، با حضور فرماندار شمیرانات، شهردار منطقه یک، نماینده شورای شهر تهران، مسئول شورای شهرستان شمیرانات و لواسان و مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران، موضوع "ساختمان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شمیرانات" را مورد بررسی قرار داد که نهایتا با همکاری شهرداری منطقه یک مقرر شد به صورت موقت، ساختمانی به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شمیرانات واگذار شود.

احمد مازنی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت درباره این جلسه گفت: در این جلسه مسئله ساختمان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شمیرانات در دستور کار بود که از حدود 10 سال پیش به دلیل برخی مشکلات به صورت موقت در منطقه 22 تهران (دهکده المپیک) مستقر شده و در نتیجه مردم و هنرمندان شمیرانات، لواسان، رودبار قصران برای انجام یک کار ساده اداری مربوط به حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی مجبور بودند مسیر طولانی طی کنند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی افزود: یک ماه پیش، من پس از دیداری در دفتر لواسانات با مسئولان ذیربط تماس گرفتم تا این مسئله حل شود و جلسه ای که امروز برگزار شد در همان راستا بود و مقرر شد ساختمانی مشخص در منطقه یک که جزئیات آن در صورتجلسه ذکر شده و متعلق به شهرداری منطقه یک است، تا روز 22 تیر ماه در اختیار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شمیرانات قرار داده شود و مراسم گشایش و افتتاحیه نیز در روز 23 تیر که مصادف با 11 ذیقعده سالروز تولد امام رضا(ع) است، برگزار شود.

مازنی تاکید کرد: در این جلسه تصمیم گرفته شد که بین شهرداری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تهاتری صورت گیرد؛ یعنی با مدیریت فرمانداری، زمینی را که برای ساخت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شمیرانات در نظر گرفته بودند با این ساختمان تهاتر کنند و در مرحله بعد این ساختمان در تملک اداره فرهنگ و ارشاد شمیرانات قرار خواهد گرفت.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: امیدواریم این قدم کوچکی که برداشته شده در جهت ارتقاء و تعالی فرهنگ و هنر این منطقه که ظرفیت هنری بالایی دارد و در راستای تکریم هنرمندان و اهالی فرهنگ شهرستان شمیرانات باشد.

قنبری: رویکرد شهرداری در این دوره فرهنگی است

همچنین در این جلسه داریوش قنبری معاون پارلمانی شهرداری تهران گفت: جای تاسف دارد که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شمیرانات، ساختمان ندارد؛ کمااینکه در عرصه آموزشی هم این ضعف وجود دارد.

وی ادامه داد: سیستم برنامه ریزی در کشور روستا محور است یعنی روستاهایی وجود دارند که با وجود متروکه بودن، دارای بهترین مدرسه هستند که تبدیل به اصطبل شده است در حالی که در زمستان گذشته در بازدید از مدرسه بوعلی در دهکده ونک مشاهده کردم که بخشی از سقف آن ریخته بود.

قنبری با بیان اینکه این نوع نگاه به شهرها باید تغییر کند، افزود: نگاه درستی به شهرها علی الخصوص تهران وجود ندارد؛ ضمن آنکه در ارتباط با مسائل فرهنگی و آموزشی نیز دولت از خود سلب مسئولیت کرده است.

معاون پارلمانی شهرداری تهران درباره موضوع این جلسه توضیح داد: شهرداری در ارتباط با این موضوع مسئولیت مستقیم ندارد که به مراکز دولتی جا و مکان بدهد اما با توجه به اینکه رویکرد شهرداری در این دوره فرهنگی است، ما در حد توان و مقدورات خود کمک خواهیم کرد./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
مسئول طرح جامع صدور مجوز الکترونیکی کتاب گفت: وقتی ناشر در سامانه ای دیگر درخواست کاغذ می دهد از سامانه جامع صدور مجوز کتاب نیز استعلام می شود تا با این صحت سنجی از فروش کاغذ در بازار آزاد جلوگیری به عمل آید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : شبکه اطلاع رسانی دانا

به گزارش مشهدپیام ؛ محمد افشارپور مدیر فناوری اطلاعات اداره کتاب و کتاب خوانی و مسئول طرح جامع صدور مجوز الکترونیکی کتاب در مراسم رونمایی از سامانه جامع صدور مجوز الکترونیکی کتاب گفت: این سامانه از بحث کاغذ مجزاست و وقتی ناشر در سامانه ای دیگر درخواست کاغذ می دهد از این سامانه جامع نیز استعلام می شود و باید این صحت سنجی صورت بگیرد تا از فروش کاغذ در بازار آزاد جلوگیری به عمل آید.

وی افزود: فرآیند انتخاب و بررسی کتاب ها طولانی بود و امروز هر لحظه ای که ناشر درخواست خودش را ثبت کند و از طریق دبیرخانه هیئت نظارت استان ارسال شود بررسی ها از همان لحظه آغاز می شود.

مدیر فناوری اطلاعات اداره کتاب و کتاب خوانی اظهار کرد: گزارشات در مورد کتاب ها موجود است که با سیستم سنتی دو ماه زمان می برد و الان کمتر از یک هفته گزارش به ناشر ارائه می شود و اصلاحیه ها به ناشران اعلام می شود که البته این موارد قابل گزارش گیری برای مدیران است.

وی افزود: گزارش وضعیت مراحل فعالیت انجام شده به صورت آنلاین به ناشر نمایش داده می شود و فرآیندهای دقیق هر روز قابل پیگیری و بررسی است.

افشارپور با بیان اینکه موضوع شفافیت در عملکرد سامانه ویژگی بارز است تصریح کرد: نهادهای ذیربط فرهنگی می توانند از وضعیت مجوز کتب منتشر شده مطلع شوند.

وی افزود: پیگیری های ناشر در این سامانه انجام می شود و از کارشناسان اداره می توانند فرآیند نشر را استعلام کند و گفتگو داشته باشند.

مسئول طرح جامع صدور مجوز الکترونیکی کتاب با اعلام اینکه هیچ هزینه ای برای ثبت کتاب از ناشر در مراحل اعلام وصول و درخواست محوز دریافت نمی شود و رایگان می باشد خاطرنشان کرد: ارتباط کاملا با سامانه است و فعالیت خاصی در اداره نخواهند داشت.

وی افزود: تجربه 10 ساله در ایجاد این سامانه داریم و سالها طول کشید تا سامانه جدید طراحی شد و بصورت آزماشی روی آن برای رفع اشکال کار شد و ویرایش های جدید انجام شده است.

افشارپور گفت: درخواست ها در این سامانه انجام می شود و در کمترین زمان برای مجوز اقدام می شود و البته باید سرعت پاسحگویی بررسی بیشتر شود و لذا قطعا در مسیر ارتقا قابلیت های جدیدی به این سامانه افزوده خواهد شد.

در پایان نیز از سامانه جامع صدور مجوز الکترونیکی کتاب در محل سالن اجتماعات این اداره کل رونمایی شد تا از این پس علاوه بر شفاف سازی، سرعت فرآیند صدور مجوز کتاب نیز افزایش یابد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ مشهد پیام
مدیرعامل خانه کتاب در دیدار با ناشران و نویسندگان یزد در این شهر، گفت: در حوزه جوایز جهانی کارهایی مانند برندسازی نویسندگان ایرانی انجام شده است که باید تقویت شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ سایت های دیگر : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یزد، حسینی مسئول کتابفروشی آگاه یزد در جریان بازدید نیکنام حسینی پور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب از این کتابفروشی، گفت: این کتابفروشی از اوایل انقلاب ایجاد شده است و تاکنون نیز بیش از 4 دهه به فعالیت خود در استان ادامه داده است.

وی افزود: فعالیت در حوزه کتاب و کتابفروشی و همچنین نشر، علاقه و عشق می خواهد و با توجه به مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، بایستی این علاقه را در خود تقویت کنیم.

حسینی ادامه داد: بیشترین فعالیت این کتابفروشی در زمینه کتاب های عمومی است ولی با توجه به افزایش بی رویه قیمت کاغذ ما شاهد کمتر شدن مشتری ها خود هستیم؛ البته اگرچه مشتریان کتاب کم شده اما ما با توجه به سابقه ای که داریم مشتریان مخصوص به خود را داریم.

این مسئول کتابفروشی و ناشر یزدی ادامه داد: اگرچه هزینه ها بالا رفته است اما علاقمندان به حوزه کتاب و کتابخوانی به صورت محدود و آگاهانه به سراغ کتاب های مورد نظر می روند.

حسینی ادامه داد: من به دلیل مواجه شدن با مشکل مالی و دیر شدن برگشت مالی در طرح های فصلی کتاب شرکت نمی کنم.

نیکنام حسینی پور، مدیر عامل موسسه خانه کتاب نیز در این بازدید گفت: امسال یزد به عنوان پایتخت کتاب ایران انتخاب شده است و این وظیفه ما را سنگین تر کرده است.

وی افزود: درخواست ما مبتنی بر پرداخت تعهدات طرح های فصلی در کمتر از یک ماه است و امیدواریم این بخش صورت گیرد و کتابفرروشی ها کمتر با مشکلات هزینه ای روبرو شوند.

بر اساس این گزارش، حسینی پور در ادامه این بازدیدها از کتابفروشی های یزدا و آرمان بازدید و با مسئولان این کتابفروشی ها در زمینه کتاب و ترویج کتابخوانی گفت وگو کرد.

مدیرعامل موسسه خانه کتاب همچنین امروز به همراه مجید جوادیان زاده، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد، با بابک صابری، نویسنده و ناشر حوزه کودک و نوجوان دیدار و گفت وگو کرد.

در این دیدار، بابک صابری گفت: ما خانوادگی درگیر نویسندگی بوده ایم و از خانواده یغمایی هستیم. ما اصلاً کار بدون کپی رایت نداریم و برنامه های ما نیز مبتنی بر مجوز و دریافت مجوز در کپی رایت است.

وی یادآور شد: برخی از نسخ کتاب های ما مربوط به خارج از کشور است که کپی رایت آنها را دریافت می کنیم که نمونه ای از آن مربوط به کتاب های مذهبی کودکانه به زبان های انگلیسی و عربی است که با دریافت حق مجوز کپی و رایت، این آثار را چاپ و منتشر می کنیم.

صابری ادامه داد: من برای یک کتاب خودم حدود یک هزار و 500 دلار جهت تصویرگری پرداخت کرده ام که برای این کتاب ها بسیار اهمیت قائل هستم.

وی ادامه داد: قسمت زیادی از کار ما ارتباط با جهان عرب است که نمونه آن زکریا تامر است که کتاب های بی نظیری دارد و من نیز با همکاری با وی سعی کرده ام کتاب های مناسبی در زمینه کودک و نوجوان داشته باشم.

این نویسنده یزدی بیان کرد: من همیشه به کانون پرورش فکری اعتراض دارم که اگرچه از تجربه های مناسب کشورهای غربی استفاده می کنیم اما نمی توانیم که از جهان عرب غافل شویم و باید از آنها نیز استفاده کنیم زیرا ما شاهد آثار بسیار فاخری از جهان عرب هستیم که باید از آنها استفاده کنیم.

صابری ادامه داد: کتاب های متعددی از من در لبنان چاپ شده است که برخی از کتاب ها همانند رویداد فرهنگی است.

وی گفت: دلم می خواست که کل زندگی پیامبران را در کتاب های خود کار کنم اما خیلی کار می برد و هزینه بردار است اما امیدواریم این کار را انجام دهم.

این نویسنده گفت: کتاب فوق العاده من با عنوان دوست بزرگ بود که به عنوان کتاب سال آلمان انتخاب شد و این برندی برای کشور و افتخاری برای من است.

صابری ادامه داد: یکی از کتاب های من با نام رمضان است که در آمریکا و کانادا به عنوان کتاب سال برگزیده شد اما در ایران کمتر به آن توجه شد.

وی افزود: الان برخی از کارشناسان خارجی زمانی که می فهمند من می خواهم روی اثری کار کنم به من پیشنهاد می دهند که این می تواند مشوقی برای نویسنده باشد. ما سعی می کنیم با سعی و تلاش و پشتکار کارهای خود را ادامه دهیم.

وی گفت: تاکنون حدود 25 کتاب چاپ شده است که برای تمامی آنها کپی رایت دریافت شده و بدون رایت هیچ کتابی نداریم و حتی بسیاری از کتاب های من با همکاری سفارت خانه های مختلف کشورها انجام می شود.

نیکنام حسینی پور، مدیر عامل موسسه خانه کتاب ایران نیز در این دیدار گفت: سال گذشته انتقادی در حوزه جایزه کتاب سال بود که در بخش کودک برگزیده نداشتیم اما امیدواریم این ضعف برطرف شود.

وی افزود: متاسفانه نشر ما در کشور بیش از اندازه تهران زده شده است و اجازه نمی دهند که برخی از نشرها در شهرستان ها صورت گیرد اما ما باید به سمتی حرکت کنیم که این اتفاقات در شهرستان ها صورت گیرد.

مدیر عامل موسسه خانه کتاب ادامه داد: ما در طرح های فصلی که داریم می توانیم بیشتری نمود را در زمینه آثار داشته باشیم و توجه بیشتری به آثار دکتری صابری داشته باشیم.

حسینی پور بیان کرد: کانون پرورش فکری باید مرجعیت خود را حفظ کند و از این طریق می توانیم به خوبی در زمینه کودک و نوجوان کار کنیم.

وی افزود: در حوزه جوایز جهانی کارهایی مانند برندسازی نویسندگان ایرانی انجام شده است و در تلاش هستیم که این وضعیت بهتر شود.

مدیر عامل موسسه خانه کتاب گفت: در حوزه کودک انجمن ناشران کودک و بخش های مختلفی است که می تواند بسیاری از مشکلات نشر حوزه کودک را کاهش پیدا کند. ما نهادهای مختلفی در حوزه کودک و نوجوان داریم اما متاسفانه خوب روی آن کار نکرده ایم.

وی بیان کرد: ما امسال در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برنامه ای به نام حق مولف برگزار کردیم که سعی کردیم تا زمینه برای پذیرش کپی رایت در کشور گسترش پیدا کند.

حسینی پور گفت: سبک زندگی نوجوانان ما از قبل کتاب ها در حال تغییر است که باید توجه ویژه ای به آن داشته باشیم و در زمینه کپی رایت و استفاده از منابع خارجی به خوبی توجه کنیم.

در ادامه این سفر یک روزه نیز نیکنام حسینی پور از کتابفروشی سرزمین من بازدید کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

هومن حکیمی/

اشاره: وضعیت فرهنگ و هنر در مازندران غیر از اینکه دچار مشکلات متعدد و متنوعی ست، یک ماجرای خیلی عجیب و از نظر من، خنده دار هم دارد. اینکه اگر مجموعه ای را نقد کنی؛ حتی اگر برای این نقدت دلیل داشته باشی، می روی در فهرست مورد غضب قرار گرفته ها! البته این، مشکلی ست که تقریبا تمام حوزه های مازندران به آن دچارند؛ ( دچار یعنی عاشق...، چه فکر نازک غمناکی ) اینکه اغلب مدیران نقد را بر نمی تابند، حتی اگر با دلیل و همراه با ارائه پیشنهاد باشد.

قبل از آغاز دوره اخیر جشنواره سینمایی وارش با رصد و بررسی اتفاقات حول و حوش آن و شناختی که از وضعیت هنر و به ویژه سینما در مازندران دارم، حدس می زدم که وارش نهم، نمی تواند خروجی موثری داشته باشد و حتی نمی تواند حالا که پس از چند سال وقفه قرار است دوباره به جریان بیفتد، جریان سازی کند و بخشی از گمشده های سینمای مازندران را بیابد و ما را امیدوار کند. نمی تواند چون اگرچه مهدی قربان پور سینما بلد است اما اولا سینما بلد بودن، لزوما به معنای مدیر خوبی بودن نیست و ثانیا دستگاه و نهادی که باید از جشنواره وارش حمایت می کرد و کند؛ یعنی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، در وضعیتی نبود و نیست که توان و دانش این کار را داشته باشد.
نمی خواهم الآن دوباره وارد ماجرای کیفیت کاری مدیرکل فرهنگ و ارشاد مازندران شوم چون وقتی چندبار درباره اش نوشتم و گفتم که او اینجا نتوانسته کارآیی خوبی داشته باشد -دلایلش را هم گفته ام- و برای کسی در مازندران، این انفعال مدیریتی مهم نبوده، ترجیح می دهم که شأن قلم را حفظ نمایم و از بیهوده نویسی پرهیز کنم!
وارش نهم با حرف و حدیث های فراوانی چه در مرحله تزریق بودجه و هیأت انتخاب فیلم ها و نحوه گزینش آثار و چه در مرحله داوری نهایی و شب اختتامیه و... شروع شد و به پایان رسید. مدیران، عکس های یادگاری شان را گرفتند و جای خالی عملکرد را در رزومه کاری شان تا حدی پر کردند اما سینما در مازندران به چیز خاص و جدیدی نرسید.
آن موقع هم که نگارنده درباره اینها گفت و نوشت، نه مدیران توجهی کردند (اصولا توجه آنها همیشه معطوف به چیزهای دیگری ست!) و نه حتی اهالی فرهنگ و هنر و قلم مازندران واکنشی نشان دادند. غیر از چند نفر از اهالی هنر استان، بقیه یا بی تفاوت بودند یا به دلایلی ترجیح دادند که سکوت کنند و در حوضچه اکنون آبتنی نکنند!
حالا اما یکی یکی دارد مشخص می شود که وارش چه ایرادهایی داشت. از مورد مواخذه قرار گرفتن توسط وزارتخانه راجع به اینکه بودجه جشنواره چقدر و از کجا تامین شد و در کجاها هزینه شد تا اعتراض برخی سینماگران مشهور که با جشنواره همکاری کردند یا قرار بود همکاری کنند؛ چه کشوری و چه مازندرانی.
آقای مدیرکل فرهنگ مازندران البته روز افتتاحیه، کاغذی را با دست بلند کرد و رو به حضار از 300 میلیون تومانی گفت که تا به آن روز به جشنواره توسط اداره کل رسیده بود و دیگر هیچ! من همان موقع هم حساب کردم که این مقدار حتی کفاف یک روز جشنواره را هم نخواهد داد؛ آن هم با افزایش سرسام آور قیمت موز و کیک و ساندیس!
القصه امروز که دارم این مطلب را می نویسم، چند نفر به شکل حضوری و تلفنی با من درباره وعده هایی که برگزارکنندگان جشنواره به آنها دادند تا با جشنواره همکاری کنند و هنوز عملی نشده، گفته اند که متاسفانه چون راضی به آوردن نامشان نیستند، معذورم از گفتنش اما نوشتن و گفتن درباره مورد جالب پرویز جاهد ، چون خودش منتشر کرده، از نظر اخلاقی و حرفه ای نادرست نیست.
پرویز جاهد منتقد سینمای اهل ایران است. او فارغ التحصیل رشته مطالعات فیلم در دانشگاه وست مینستر لندن و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد سینما از دانشکده سینما و تئاتر تهران است. جاهد را بیشتر برای نقدهای سینمایی اش و کتاب نوشتن با دوربین، که حاصل گفت وگوی طولانی او با ابراهیم گلستان است، می شناسیم که برای خودش ماجراها و جذابیت های منحصربه فردی دارد و همین جا پیشنهاد می کنم این کتاب را حتما بخوانید.
ایشان اخیرا در صفحه اینستاگرامش نوشته:
حدود یک ماه پیش جشنواره فیلم وارش از من دعوت کرد که وورکشاپی در مورد لوکیشن در سینما برای مخاطبان این جشنواره برگزار کنم. من هم که در لندن بودم بازگشت َم را جلو انداختم و خودم را به جشنواره رساندم و این وورکشاپ را در دو روز برای دانشجویان سینمای دانشگاه رامسر و مخاطبان جشنواره در بابل برگزار کردم. حالا جشنواره مدتی است تمام شده و مسئولان جشنواره عکس هایشان را گرفته اند و مصاحبه های مطبوعاتی شان را انجام داده اند و همه جا پز آن را داده اند اما متاسفانه هنوز حق الزحمه من و دوستان دیگری را که وورکشاپ برگزار کردند نداده اند و بهانه شان هم این است که بودجه جشنواره ته کشیده و دارند تامین اعتبار می کنند. آخر این چه رسمی است که شما در پیش گرفته اید؟ چرا وقتی بودجه و اعتبار ندارید جشنواره راه می اندازید؟ مگر مجبورید؟ چرا نوبت به افرادی مثل من که زندگی شان از راه تدریس و تحقیق و نوشتن مقاله و برگزاری وورکشاپ می رسد کف گیرتان به ته دیگ می خورد و دستمزد ما را به آینده ای نامعلوم حواله می دهید؟ کجای دنیا بدون تامین بودجه، جشنواره برگزار کرده و خاصه خرجی می کنند؟ نکنید این کار را آقایان. دیگران شاید به خاطر رودربایستی ها و ملاحظاتی که با شما دارند حرفی نزنند اما من نمی توانم.
پی نوشت: این یک مسئله صنفی است و مطلقا فردی نیست. سکوت دوستان منتقد و فیلمساز سوال
برانگیز است .
دقت در کلید واژه های متن استاد پرویز جاهد به نظرم برای اینکه تاییدی بشود بر آنچه دلسوزان فرهنگ و هنر مازندران می گویند، کافی باشد؛ پز دادن با جشنواره، ته کشیدن بودجه جشنواره، آینده نامعلوم، خاصه خرجی، سکوت به خاطر ملاحظات و... .
الآن به نظرم وقتی ست که آقای مدیرکل فرهنگ و هنر مازندران و دبیر جشنواره وارش باید یک نشست خبری برگزار کنند و به ابهام ها پاسخی درخور بدهند؛ البته اگر حرمت و شآن مازندران و تصویر بدی که بی ملاحظاتی ها از استان ما به کارکشته های سینمای کشور ارائه داده، برایشان اهمیتی داشته باشد!

*بعد نوشت:
دچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک، دچار آبی دریای بیکران باشد
چه فکر نازک غمناکی!
و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست
نه، وصل ممکن نیست
همیشه فاصله ای هست
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر
همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود
و گرنه زمزمه حیات میان دو حرف
حرام خواهد شد
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست
و عشق
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که
غرق ابهامند...
{سهراب سپهری / گزیده ای از
شعر مسافر}

لینک خبر :‌ خبر شمال
زنجان - ایرنا - یکی از مهمترین ویژگی های موسیقی اصیل ایرانی سازهای به کار رفته در آن است و یکی از هنرهای ایرانی که فرصتی برای ارائه خود نیافته و بسیاری از مردم از وجود چنین هنری و اساتید آن بی خبرند، هنر ساز سازی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

در پشت پرده فعالیت های هنری، ده ها حرفه هنری دیگر نهفته است که تنها با نگاهی عمیق می توان این زنجیره ی نظامند زیبا را کشف کرد از این رو در دنیای نوازندگان موسیقی داشتن یک ساز کوک که به دست توانمند یک هنرمندساز، ساخته شده باشد بسیار اهمیت دارد.
یکی از هنرهای ایرانی که فرصتی برای ارائه خود نیافته و بسیاری از مردم از وجود چنین هنری بی خبرند، هنر ساز سازی است، این هنر سالیان متمادی به صورت خود جوش به دست هنرمندان عاشق پیشه که محنت سختی ایام را به جان خریده اند، در خفا حفظ، اشاعه و امکان حیات یافته است.
هنر شریف ساز سازی در نوع خود چکیده ایست از هنرهایی چون درودگری، زرگری، معرق و نوازندگی که آن را در جایگاه کاربردی ترین هنرها قرار داده است و این هنر به عنوان یکی از صنایع دستی اشتغال زا نیازمند حمایت از سوی سازمان های فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و اداره کار و رفاه اجتماعی است.
ابهر نیز همانند هر تمدن کهن دیگری پر از روایتهای شفاهی و داستانهای پند آمیز بوده که در نگهداری و انتقال داشته های آن به اقشار جامعه همیشه مورد توجه بوده است.
در این میان بسیاری از مردم موسیقی آذری را با موسیقی عاشیق می شناسند، عاشیق ها از دیر باز وظیفه اجرا و انتقال روایت ها را داشته اند و این گونه مسئولیت حفظ ادبیات شفاهی که بخش اعظمی از آداب و رسوم این سرزمین را در خود جای داده بود را به وسیله موسیقی برعهده داشته اند.
قوپوز یا به اصطلاح محلی چگور را می توان کهن ترین ساز این منطقه نامید که با وجود گذشت زمان تغییرات کوچکی را چه از لحاظ ساختار و چه از لحاظ الحان و رپرتوآر اجرایی داشته است.
این ساز همچون دیگر سازهای مقامی مانند دوتار، بیشتر به عنوان همراه کننده عاشیق برای اجرای داستانها و روایتهای پند آمیز مورد استفاده قرار می گیرد.

استان زنجان یکی از مهمترین حوزه های موسیقی عاشیقی است
عاشیق های زنجان در اجرای موسیقی خود از سه آلت موسیقی (ساز، بالابان و قاوال) بهره می جویند بنابراین در پس نت های خوش نغمه هر سازی که در دست نوازندگان است هنرمندی خالق وجود دارد که از عمق وجود اکسیر حیات را بر چوب بی جان دمیده و به آن زندگی بخشیده است و او هنرمند ساز، ساز است.

حسین عقیلی، یکی از اساتید بزرگ کشور در این عرصه است که در یکی از محله های زیبا و خلوت شهر ابهر در حاشیه میدان لاله، در کارگاهی به ظاهر بسیار کوچک و محقر ولی زادگاه ساز بسیاری از عاشیق های کشور مشغول فعالیت است.

استاد حسین عقیلی متولد سال 1329 در محله ملک قصاب ابهر است که هنر درودگری را از کودکی در نزد پدر خود استاد ابوالفضل که از ماهرترین و قدیمیترین اساتید این حرفه در شهر ابهر بوده فرا گرفته و تاکنون شاگردان موفقی را به جامعه سازندگان سازهای ایرانی تحویل داده است که در حال حاضر در نقاط مختلف کشور مشغول به کار هستند. وی در سال های 94 و 96 موفق به دریافت نشان مرغوبیت اثر برای ساز آذری چگور و ساز سرنا شده است.
استاد حسین عقیلی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در زمینه هنر ساز سازی، گفت: بیشتر برای ساخت سازهای سیمی از چوب توت و انواع گردو و برای سازهای بادی از چوب زردآلو و چنار استفاده می شود که تهیه نوع مرغوب این چوب ها کاری زمان بر و تخصصی است.
وی تصریح کرد: بیشتر سازهایی که اساتید ایرانی می سازند، سازهای سنتی ایرانی و عاشیقی است و در برخی موارد تعمیر سازهای غربی مانند گیتار را نیز انجام می دهیم.
عقیلی با اشاره به مشکلات حرفه خود بیان کرد: یکی از لحظه های سخت این شغل زمانی است که یک گردشگر خارجی به کارگاه من می آید چرا که او عظمت موسیقی اصیل و زیبایی سازه ها ایرانی را می داند و از بی توجهی مسئولان به هنر ساز سازی شگفت زده و ما از کارگاه محقر خود خجل می شویم.
این هنرمند ادامه داد: بسیاری از کارهای هنری و صنعتی نجاران گذشته در حال از بین رفتن است در صورتی این صنایع قسمت مهمی از میراث، هویت و تاریخ ماست و ما موظفیم برای آیندگان آنها را حفظ کنیم از صنایع چوبی گذشته می توان به ادوات کشاورزی اشاره کرد که همراه با سازندگان خود از بین می روند.
عقیلی خاطرنشان کرد: امروز ورق های ام. دی. اف و مانند اینها موجب شده حرفه نجاری و درودگری به خطر افتاده و ذوق هنری خود را از دست دهد و از سویی سازهای الکترونیک موسیقی متاسفانه موسیقی اصیل ایرانی و حرفه ساز سازی را تهدید جدی می کند در حالی که کشور کوچکی مانند آذربایجان در همسایگی ما به شدت در حال احیای موسیقی عاشیقی در بین کودکان و جوانان خود است.
وی با اشاره به اینکه ساخت ساز با دست زحمت فراوان دارد و هنرمند با عشق به چوب بی جان حیات می بخشد، یاد آور شد: احیای این هنر نیازمند توجه ویژه مسئولان است.
عقیلی عنوان کرد: اساتید ساز، ساز فقط به کار ساخت ساز مشغول نیستند بلکه با ساخت رحل قرآن، شطرنج، مبلمان زینتی و منبت کاری و ساخت مجسمه بوسیله درختان خشکیده پارک ها جاذبه های گردشگری ایجاد کنند و اگر مکان مناسبی از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یا میراث فرهنگی در اختیار این هنرمندان قرار گیرد می توانند با توسعه و پرورش شاگردان زیادی با حفظ و ترویج این هنر اشتغال ایجاد کنند.
استاد عقیلی با اشاره به اینکه ساز چگور و موسیقی عاشیقی شناسنامه مردم آذری زبان است، تاکید کرد: یکی از ابزارهای مهم تهاجم فرهنگی موسیقی است ما در این زمینه بیشتر از فرهنگ سازی نیاز به احیای فرهنگ کهن در زمینه موسیقی اصیل ایرانی و قومی خود داریم بنابراین در مرحله اول باید مسئولان خود را با هنر، تاثیر و اهمیت آن آشنا کنیم و بعد نسل جوان را با راهکارهای علمی با فرهنگ و هنر ایرانی به ویژه موسیقی اصیل ایرانی زمینه علاقه مندی را به وجود آوریم.

صنایع دستی نیازمند حمایت همه متولیان فرهنگی است

رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان ابهر در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در زمینه حمایت از هنرمندان صنایع دستی گفت: صنایع دستی شناسنامه فرهنگی هر جامعه است که همه دستگاه های متولی فرهنگ باید از آن حمایت کنند.
مهدی باقری با اشاره به هنر ساز سازی اظهار داشت: باید این هنر را بیشتر به جوانان معرفی کنیم و برای این معرفی نیازمند ابزار رسانه و دستگاه های فرهنگی هستیم.
این مسئول ادامه داد: یکی از بهترین ابزارها برای معرفی این هنر و اساتیدی همچون استاد عقیلی استفاده از بیلبوردهای محیطی و تلویزیون شهری است که نیاز به همکاری شهرداری با اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی دارد.
باقری بیان کرد: در سال های گذشته با هماهنگی این سازمان موفق شدیم آثار استاد عقیلی را به جشنواره های صنایع دستی ارسال کنیم که خوشبختانه نشان ملی مرغوبیت صنایع را دریافت کرده اند.
وی تصریح کرد: با وجود همه محدودیت های مالی و کمبود فضا در اداره میراث فرهنگی اقدام به ساخت غرفه هایی برای اساتید صنایع دستی به منظور تعلیم هنرجویان کرده ایم.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خاطرنشان کرد: صنایع دستی و مشاغل کهن را باید احیا کنیم و برای این منظور باید همه مسئولان وارد عمل شوند و قسمتی از اعتبارات فرهنگی دستگاه خود را با نظر کارشناسان فرهنگی به این گونه اقدامات اختصاص دهند.
باقری یاد آور شد: امروز شهرداری شهر زنجان اقدامات خوبی را در معرفی مشاهیر و صنایع دستی انجام داده است که باید الگوی سایر شهرهای استان شود.
9556/6085

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

برگزاری کنسرت، همیشه با چالش روبرو بوده و خطر لغو ناگهانی، همواره بر سر آن سایه انداخته است. به تازگی نیز مجلس، قانونی را تصویب کرده که بر اساس آن باید 10 درصد از درآمد حاصل از فروش بلیت کنسرت ها به خزانه دولت واریز شود. ایسنا در گزارش پیش رو واکنش مردم را نسبت به این گرانی، ثبت و ضبط کرده است.

به گزارش خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، هم زمان با شروع فصل تابستان، تب وتاب برگزاری کنسرت ها در کشور شدت گرفته؛ کنسرتی که گاه به آن برنامه فرهنگی، گاه برنامه هنری و گاه، برنامه لوکس گفته می شود.

برگزاری کنسرت، همیشه با چالش روبرو بوده و گران شدن 10 درصدی بلیت آن نیز، تازه ترین این چالش هاست. نیم نگاهی به پیام هایی که مخاطبان، برای صفحه های تبلیغ و اطلاع رسانی کنسرت اصفهان ارسال کرده اند، به خوبی بیانگر اعتراضات مردم نسبت به این گرانی است. یکی نوشته: مگر با این گرانی ها کسی کنسرت هم می رود؟ و دیگری با حسرت گفته: خوشبختی و شادی برای پولدارهاست و حسرت نشستن روی صندلی های آخر کنسرت برای ما.

دعوت یک دوست برای حضور در کنسرت هوروش بند ، فرصتی شد تا خبرنگار ایسنا از نزدیک شاهد و ناظر واکنش مردم نسبت به این گرانی باشد و مگر با حقوق خبرنگاری می توان به کنسرت رفت؟!

لابه لای افراد خوش پوش با عطرهای دل انگیز، که هیچ گرانی ای خم به ابرویشان نمی آورد، افرادی از طبقه متوسط جامعه را نیز می شد پیدا کرد؛ ازجمله خانمی که تنها آمده بود و با تلفن، از پسرش تشکر می کرد چراکه بهترین هدیه تولد زندگی اش، یعنی بلیت شرکت در یک کنسرت را به او داده بود. او با صدایی آرام نجوا می کرد: ای کاش پول داشتیم تا تو هم می توانستی امشب همراه من باشی.

مردی که با نامزد خود برای حضور در این کنسرت آمده بود به خبرنگار ایسنا می گوید: افزایش قیمت بلیت کنسرت ها بر روند برگزاری و کیفیت آن ها نقش به سزایی دارد و این امر بر هیچ کس پوشیده نیست، ولی متأسفانه من در دو الی سه کنسرت اخیری که در اصفهان شرکت کرده ام با وجود پرداختن بهای بیشتر، نسبت به گذشته شاهد هیچ تأثیر مثبتی در برگزاری و بالا رفتن کیفیت آن نبوده ام و همین امر باعث می شود که بنده به عنوان مخاطب کنسرت، با خودم بیندیشم پس این هزینه بیشتر کجا خرج می شود؟

خانمی 30 ساله اما نظر دیگری دارد: مخاطب کنسرت را یا طرفداران پر و پا قرص یک خواننده تشکیل می دهند و یا مردمی که صرفاً برای شاد بودن بلیت خریده اند. مسئله گران شدن بلیت ها ممکن است خاطر طرفداران را مکدر کند، اما آن ها به هرحال دوباره حضور پیدا می کنند تا همراه خواننده محبوبشان باشند. مخاطبان عامی که در جستجوی ساعتی شادی و نشاط بوده اند، اما تصمیم می گیرند راه ارزان تری برای شاد بودن پیدا کنند و به این ترتیب کنسرت از سبد خرید آن ها حذف می شود.ممکن است مخاطبان خاص، در کسری از ثانیه بلیت های یک کنسرت را بخرند، اما نادیده نباید گرفت که خواننده، مخاطب عام خود را از دست داده و عملاً این گرانی باعث محروم شدن عامه مردم و در نهایت، بیگانه شدن آن ها با موسیقی خواهد شد.

مردی 60 ساله که استاد دانشگاه نیز هست ، کنسرت را در ایران یک برنامه لوکس می داند و می گوید: اگرچه افزایش تعداد کنسرت ها و مخاطبان آن ها همیشه عاملی برای ابراز افتخار وزارت ارشاد بوده است، اما باید بررسی کرد و دید که قشر متوسط و پایین جامعه چقدر توانسته اند در کنسرتی حضور پیدا کنند؟

او با نشان دادن پرینت بلیت کنسرت خود ادامه می دهد: میانگین قیمت یک بلیت کنسرت 60 هزار تومان شده و اگر یک خانواده چهار نفره بخواهد در کنسرت شرکت کند باید حداقل 240 هزار تومان هزینه کنند، جدا از هزینه بلیت، هزینه رفت آمد، میان وعده و... نیز هست.

این مرد 60 ساله ادامه می دهد: عده ای مدام دستور می دهند که مردم باید در بسته خرید فرهنگی خود، بلیت کنسرت را جای بدهند ولی وقتی حقوق یک کارگر کمتر از یک میلیون و پانصد هزار تومان است چگونه می توان حداقل یک چهارم الی یک پنجم حقوق را برای خرید بلیت کنسرت گذاشت؟

او می گوید: در بسیاری از کشورهای اروپایی و توسعه یافته، دولت برای قشر متوسط و ضعیف، سهمیه یا مبلغی را برای شرکت در کنسرت در نظر گرفته و کنسرت ها خیابانی را نیز به این منظور تقویت می کند، اما متأسفانه در کشور ما نه تنها این اتفاق نمی افتد بلکه روزبه روز شاهد افزایش بهای بلیت هستیم. در کنسرت هایی هم که به مناسبت اعیاد مذهبی و غیره در پارک ها و مکان های عمومی برگزار می شود از خواننده های مطرح و موسیقی پاپ استفاده نمی شود.

این تماشاگر کنسرت می افزاید: بسیاری از افراد به دلیل همین افزایش بهای بلیت، فداکاری کرده و خود را محروم می کنند تا دیگر اعضای خانواده شان بتوانند به کنسرت بروند. این محرومیت ها جدا از تبعات ناگوار اجتماعی همچون افزایش خشم، خشونت و... دارای تبعات ناگوار فرهنگی نیز خواهد بود.

به گزارش ایسنا، مرکز افکار سنجی ایسپا زمستان سال گذشته و قبل از افزایش بهای بلیت کنسرت ها اعلام کرده بود که 80.2 درصد مردم ایران اصلاً کنسرت نمی روند. قطعاً با افزایش قیمت بلیت ها، آمار نظرسنجی ایسپا نیز تغییر خواهد کرد و روزبه روز شاهد محرومیت افراد بیشتری از حضور در کنسرت ها خواهیم بود.

گزارش: کوروش دیباج، خبرنگار ایسنا-اصفهان

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

/علی سینا رویگریان/

*به عنوان مقدمه:

پیشینه نوشتن این گزارش به 17 بهمن ماه سال 97 بر می گردد؛ یعنی حدود 4 ماه قبل! اما نتوانستم خودم را راضی کنم که در دهه فجر این گزارش منتشر شود! 17 اسفند ماه هم قبل از نوروز بود و امان از دل نازک من! به 17 فروردین 98 و عید نوروز رسیدیم که ماه مهرورزی بود و چند روز پس از سیزده فروردین؛ اصلا شگون نداشت این گزارش منتشر شود!
اردیبهشت در حالی که داشتم در ذهنم چیدمان واژه های این گزارش را انجام می دادم، یک بیماری سخت مرا آن چنان روانه بیمارستان و جراحی کرد که اکنون در نیمه خرداد هنوز در حال گذر از دوران نقاهت هستم. به همین دلیل نوشتن این مطلب چند ماه و چند روز به تاخیر افتاد و شگفت انگیزتر آن که در طول این مدت هیچ اتفاقی نیفتاد تا من را از نوشتن آن منصرف کند!

*****

*امان از حاضران جشنواره
درست 17 مرداد سال 97 مراسم روز خبرنگار در سالن آینه کاری و پر از ستون و تزیینات سالن ضیافتی در شهرستان نور با حضور بزرگان کشور، استان، اهالی و به ویژه نااهلان مطبوعات مازندران، در شرایطی برگزار شد که علی رغم پذیرایی عالی، برای دیدن سخنرانان متعدد و از همه مهم تر برگزیدگان جشنواره مطبوعات از میان ستون های فراوان سالن، می بایست گردنی دراز و قابل انعطاف داشت!
مثل همیشه با حیرت از دیدن حضار بی شماری که گویا برای دید و بازدید همدیگر آمده بودند و همهمه گفت وگوهایشان نمی گذاشت صدای بغل دستی را درست بشنوی، چه برسد به افاضات سخنرانان متعدد در قدردانی از اهالی رسانه و وعده های توخالی همیشگی و نیز اجرای برنامه موسیقی و...، ناگهان هنگام معرفی برگزیدگان جشنواره، با ندای بفرمایید ناهار! یک شیرپاک خورده، در عرض چند دقیقه سالن از جمعیت خالی شد و حاضران معدود باقیمانده؛ به آسودگی توانستند دست کم نام برگزیدگان را بشنوند و برایشان کف بزنند! (گفتنی است که فیلم قبل و پس از اعلام ناهار، نزد نگارنده موجود و آماده بازبینی کلیه متولیان و اهالی رسانه است اما در خواست بلوتوث و واتس آپ و اینستاگرام و.... پخش در شبکه های مجازی ممنوع و در حد تف سربالاست!)

*یک اتفاق باور نکردنی
گذشته از حرف و حدیث های فراوان و همیشگی درباره داوران و شیوه داوری و انتخاب برگزیدگان که چاشنی همیشگی جشنواره بدون خروجی و بازخورد مطبوعات مازندران بوده و برخلاف همه جشنواره ها تاکنون هرگز چشم مان به واژه های دلنشین و تاثیرگذار، طراحی های خلاقانه و عکس های دیدنی بسیاری از برگزیدگان روشن نشده است، مگر بر حسب اتفاق، این بار در بخشی از مراسم، از سوی یکی از بزرگان خانه مطبوعات نوید داده شد -که برای اولین بار!- مجموعه آثار برگزیدگان در قالب یک کتاب، آماده و در اختیار اهالی رسانه قرار داده خواهد شد.
هرچند با شنیدن این خبر شگفت زده شدیم که در دنیای الکترونیک کنونی و آثاری که به صورت فایل های الکترونیکی برای جشنواره ارسال شده، در زمانی بسیار کوتاه می شود آثار برگزیده را در سایت خانه مطبوعات یا اداره ارشاد؛ بازنشر و قابل استفاده نمود و نیازی به چاپ ندارد، به دلمان بد نیاوردیم و گفتیم؛ چه بهتر، کتاب ماندنی تر است؛ پس منتظر می مانیم.
تا این که بعد از مدت ها انتظار و بی خبری، به سراغ سایت خانه مطبوعات رفتم تا شاید خبر و اثری از آثار برگزیده بیابم اما هنوز از این که آخرین به روز رسانی خبرهای تنها پایگاه فراگیر و انحصاری رسانه های مازندران در تاریخ خرداد 98 مربوط به تیرماه 97 است، از گیجی در نیامده ام!

*****

*چکیده مهم ترین و قابل توجه ترین خبرهای خانه مطبوعات درباره مازندران
15 اردیبهشت 97- فراخوان جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری استان مازندران
خانه مطبوعات مازندران با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هفتمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های اطلاع رسانی مجازی را در استان مازندران برگزار می کند. دبیرخانه جشنواره از کلیه روزنامه نگاران اعم از نویسندگان، خبرنگاران، عکاسان مطبوعات و خبرگزاری ها و پایگاه های اطلاع رسانی مجازی دعوت می کند تا آثار خود را که از 15 خرداد 96 تا 15 خرداد 97 به رشته تحریر در آورده اند براساس محورها و بخش های اعلام شده به pressfestival.ir ارسال کنید.
15 خرداد 97 - گزارش کامل نشست اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات مازندران با استاندار
استاندار مازندران در این نشست گفت: هدیه روز خبرنگار 17 مرداد در اختیار خانه مطبوعات قرار می گیرد و در این زمینه مکاتبه ای برای اینجانب ارسال تا دستورات آن داده شود.
نشست اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات استان مازندران با استاندار و با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل روابط عمومی استانداری در دفتر استاندار برگزار شد.
مدیر کل وقت: سال گذشته مراسم روز خبرنگار با همت و تلاش خانه مطبوعات مازندران به صورت شایسته برگزار شد و در سالجاری نیز دوستان در نظر دارند مراسم با کیفیتی برای اعضای خود برگزار کنند.
نایب رئیس خانه مطبوعات بیان داشت: درخواست دوم ما این است دستور فرمایید اعتبار مربوط به هدیه روز خبرنگار بر خلاف سال های گذشته امسال در آستانه 17 مرداد در اختیار این خانه قرار گیرد تا در روز 17 مرداد به خبرنگاران اهدا شود.
وی گفت: درخواست سوم این است دستور فرمایید مبلغ 50 میلیون تومان اعتبار جهت بیمه تکمیلی اعضای خانه مطبوعات به این خانه اختصاص یابد تا بتوانیم در این زمینه اقدام لازم را انجام دهیم و به طور مثال در یکی از استان های همسایه مازندران استاندار آن استان مبلغ 50 میلیون تومان بابت بیمه تکمیلی اعضای خانه مطبوعات تخصیص داده است.
30 خرداد 97: تراز مالی 15 ماهه خانه مطبوعات از فروردین 96 لغایت 31 خرداد 97 اعلام شد

30 تیرماه- هیات رئیسه مجامع عمومی عادی سالانه و فوق العاده خانه مطبوعات مازندران توسط هیات مدیره خانه مطبوعات استان مازندران تعیین شد.
31 تیرماه- انتخابات بازرسی خانه مطبوعات مازندران برگزار می شود

*تکلیف ما چیست؟
اکنون در روزهای پایانی خرداد ماه 98 به سر می بریم.
تا کنون هدایای شندر غازی وعده داده شده در مرداد 97 به بسیاری از اهالی رسانه پرداخت نشده است!
هنوز نمی دانیم میزان مساعدت وعده داده شده از سوی استانداری مازندران برای جشنواره مطبوعات مازندران چقدر بوده و دلیل عدم پرداخت آن به بخش قابل توجهی از اهالی رسانه چیست؟
هنوز نمی دانیم در سال های گذشته عملکرد مالی خانه مطبوعات مازندران چه بوده است؟
و بالاخره همچنان مانند سال های گذشته همچنان از زیارت آثار برگزیده جشنواره مطبوعات مازندران، حتی در سایت خانه مطبوعات یا روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران محروم مانده ایم! چاپ کتاب پیشکش متولیان خانه مطبوعات مازندران!
واقعا نمی دانم با این خانه متروک و بی سر و سامان مطبوعات مازندران چه باید کرد؟ شما می دانید؟!

لینک خبر :‌ خبر شمال
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

مهاباد به عنوان یکی از شهرهای مهم فرهنگی در مناطق کردنشین ایران است. سابقه ی طولانی مدت این شهر در تاثیر گذاری بر جریانات فرهنگی بر آگاهان پوشیده نیست. همچنین مهاباد از دیرباز ماوا و مامن بزرگان تاریخ و فرهنگ کردستان بوده و حداقل بخش عمده ای از جریانات عمده فرهنگی مناطق کردنشین ایران از این شهر برخاسته است. وجود مکان های فرهنگی از دیرباز از ویژگی های مهاباد محسوب می شود. شاید قدیمی ترین مدرسه ی – که همزمان با تاسیس شهر مهاباد در اواخر دوره صفوی- مدرسه سهراب خان مکری بوده که در جوار مسجد سرخ بازمانده از همان دوره محلی برای گرد امدن فضلا و ادیبان کرد بوده و همین امر باعث رونق فرهنگی شهر و تاثیرگذاری آن بر مناطق پیرامونی خود بوده است. شخصیت های بنام فرهنگی نیز محصول همان فضای فرهنگی هستند.حداقل از صد سال پیش تاکنون شخصیت های بنامی چون وفایی( شاعر)، ملا کریم سابلاغی( خواننده)، هیمن ( شاعر و نویسنده)، هژار( شاعر و نویسنده و مترجم و فرهنگ نویس)، محمد ماملی( خواننده)، عزیز شاهرخ( خواننده)، و... از این شهر و فضای فرهنگی آن سربرآورده و بر تارک فرهنگ کردی درخشیده اند. علاوه بر آن باید اشاره کرد که شخصیت های دیگر کردستان نیز به فراخور زمانی در این شهر حضور داشته و به کار فرهنگی – هنری پرداخته اند. اکنون و در شرایط فعلی اما این روند فرهنگی مهاباد دستخوش تعییراتی شده است. این تغییرات در بسیاری از موارد باعث پسرفت فرهنگی در این شهر شده و که باعث نگرانی در اصحاب فرهنگ و هنر گشته است. راه برون رفت از این شرایط می تواند دوباره مهاباد را همچون گذشته به جایگاهی فراخور نام خود بازگرداند. در این کوتاه نوشته تعدادی از اولویت های فرهنگی که در سالهای گذشته به فراموشی سپرده شده است، را مرور می کنیم. نکته اصلی را که در این زمینه باید مد نظر قرار داد، توانایی ها و پتانسیل های خود شهر مهاباد است، که در دو مقوله نرم افزاری و سخت افزاری دسته بندی می شوند. زیرساخت های فرهنگی به عنوان بخشی از موضوعات سخت افزاری، در این شهر دچار بحران جدی است. مجتمع های فرهنگی در این شهر وجود ندارد بجز یک مورد!!! تلاش برای ساخت و توسعه آن نیز سالهاست که با مشکلاتی از قبیل تهیه زمین و بودجه ناکام مانده و از طرفی این مجتمع فرهنگی نیز تنها بخشی از آن قابل استفاده است. تعداد بالای انجمن های فرهنگی هنری در مهاباد و تنها یک مجتمع نیمه فعال خود جای پرسش را دارد از مسئولین امر که ایا لیاقت و پنانسیل مهاباد همین مجتمع است؟ نبود یک سالن سینما در مهاباد از موارد جالب توجه است. در گذشته نه چندان دور دو سالن سینما در مهاباد فیلم های روز را اکران می کردند اما یکی از آنها سالهاپیش از بین رفت و دومی به اغما رفت. تلاش برای بازسازی سینما تربیت مهاباد تاکنون نتیجه بخش نبوده است و حتی کمپین مردمی سینمای شهر من کجاست نیز راهی از پیش نبرده و البته دورادور خبرهایی از فعال شدن دوباره سینما به گوش می خورد که ... نبود حتی یک سالن مختص به تئاتر و یا موسیقی در این شهر جای تعجب دارد. در حالی که اهالی تئاتر تقریبا در 5 سال گذشته خود بسیار فعال بوده و از عمر انجمن نمایش مهاباد نیز حدود سه دهه می گذرد، و حتی از حداقل پنج گروه فعال شهر جایی جهت تمرین خود را ندارند، اما این بی مهری و کم لطفی جای پرسش را دارد. نکته بعدی نبود یک رویداد فرهنگی منسجم و سالیانه است. منظور از رویداد فرهنگی، رویدادی منسجم و منظم و سالیانه است که در سالهای گذشته اکثر شهرهای کردستان ایران به فراخور پتانسیل های خود در تقویم فرهنگی شهر این مهم را گنجانده اند. اما د رمهاباد سالهاست که این مهم به انجام نرسیده است. مهمترین اسیب ایم مسئله گسست بین فعالیت فرهنگی شهریست که نمی تواند شکل منسجم و جریان سازی به خود بگیرد. به عنوان نمونه می توان به تئاتر خیابانی مریوان اشاره کرد که بعد از گذشت چند دوره در کردستان و ایران به عنوان جشنواره ای منسجم و البته جریان ساز معرفی شده است و جای خود را در تقویم ملی و حتی بین المللی نیز باز کرده است. یکی از دغدغه های اصلی اهالی فرهنگ مهاباد نبود یک تقویم فرهنگی است. تقویمی که کمسیون فرهنگی و یا اداره ارشاد اسلامی شهرستان با بهره گیری از پتانسل های خود شهرستان تنظیم و این دغدغه را رفع نمایند. هر چند سالهاست که این قول داده شده است که هم تقویم فرهنگی و هم یک رویداد فرهنگی در مهاباد تدوین شود اما تاکنون این مهم به سرانجام نرسیده است.

این نوشتار در واقع خلاصه ای بود از اهم اولویت های فرهنگی شهر مهاباد از دیدگاه نویسنده، بی شک فعالان و فرهنگ دوستان مهابادی می توانند با کامل کردن و نوشتن اولویت های دیگری سعی در تکمیل نوشتار و هجنین ارائه آن به مسئولین مخصوصا کمسیون فرهنگی شورای شهر مهاباد نمایند.

کاوه فرهادی

لینک خبر :‌ ریکار
شیراز- ایرنا- دبیر اجرایی سومین جشنواره مد و لباس ایرانی و اسلامی فارس گفت: خواسته یا ناخواسته به شرایطی رسیده ایم که می توانیم وارد مباحث پژوهشی شویم و باید به دنبال گردآوری تحقیقاتی بود که بتوان براساس آن ها مصوباتی در حوزه مد و لباس ایرانی داشت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳

مهسا حاجی میرصادقی پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه نهادها و سازمان های مسئول از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت خود را از طراحی مد و لباس ایرانی نشان داده اند، ابراز داشت: این روزها حمایت از هنر و صنعت طراحی مد و لباس به صورتی کارآمد پیگیری می شود؛ اما آنچه کمرنگ به نظر می رسد نبودن الفبای این موضوع در حوزه فرهنگی ماست.

وی ادامه داد: موسسات طراحی لباس وظیفه دارند برای تعریف الفبای هنری طراحی مد و لباس به سازمان های دولتی یاری برسانند و تلاش کنند که استانداردهای خاص آکادمیک وارد این حوزه شود.

دبیر اجرایی سومین جشنواره مد و لباس ایرانی و اسلامی فارس ابراز داشت: پوشاک دومین صنعت پولساز دنیاست؛ درحالی که در کشور ما کمتر بدان پرداخته شده است و ضروری است معیارهای مناسبی برای سنجش این حوزه تعریف شود.

حاجی میرصادقی با بیان اینکه شرایط برای توجه بیشتر به صنعت پوشاک و درآمدزایی از طریق آن درمقایسه با گذشته بهتر شده است، افزود: موسسات فعال در حوزه طراحی لباس باید بتوانند خود را به فضاهای آکادمیک نزدیک کنند و استانداردهایی را تعریف کنند که بتوانیم در عرصه بین الملل وارد رقابت شویم.

این طراح لباس عنوان کرد: هدف اصلی ما طراحان لباس بهره گیری از فرهنگ ایرانی در مقوله مد و لباس است که یا به صورتی افراط گونه به آن توجه شده است یا کاملاً فارغ از این شاخصه صورت می گیرد که در هر دو صورت برای عموم مردم قابل استفاده نیست.

دید تلفیقی در صنعت پوشاک می تواند به نیاز مردم پاسخ دهد

دبیر اجرایی سومین جشنواره مد و لباس ایرانی و اسلامی فارس بیان کرد: با دیدی تلفیقی می توان فرهنگ ایرانی را با سلیقه مدرن درآمیخت و به آنچه دغدغه مردم است، پاسخ داد.

حاجی میرصادقی گفت: تا امروز حوزه عملکردی طراحان لباس مربوط به کلیات بود و تا حدود زیادی از دیگر کشور ها تقلید می کردیم؛ اما امروز به پیشینه سازی و مستندسازی نیاز داریم تا نگاهمان را به خود معطوف کنیم و به صورت تخصصی و حرفه ای به طراحی لباس بپردازیم.

دبیر اجرایی سومین جشنواره مد و لباس ایرانی و اسلامی فارس همچنین اعلام کرد: آخرین مهلت ثبت نام و ارسال آثار به این جشنواره تا 15 تیرماه و زمان برگزاری نمایشگاه نیز 21 تا 24 تیرماه خواهد بود.

وی افزود: این جشنواره با هدف ایجاد فضای مناسب برای معرفی برندهای ایرانی، ایجاد ساختار مناسب برای ساماندهی، طراحی، تولید و توزیع پوشاک، زمینه سازی برای کشف استعدادها و نوآوری برای دوخت پوشاک اسلامی، معرفی آداب و سنن پوشش مردم و نیز ایجاد اشتغال برای تولید پایدار ترتیب داده شده است.

حاجی میرصادقی اضافه کرد: این جشنواره در چهار بخش شامل مسابقه طراحی لباس مردانه، مانتو اجتماعی و مجلسی و لباس مجلسی، مسابقه زنده شامل طراحی زنده لباس بانوان و فرم مدارس، بخش علمی و بخش جنبی که شامل کارگاه های نمایشی و برگزاری غرفه های اقوام مختلف و نمایش دستاوردهای دانشگاهی است، برگزار می شود.

9885 / 1876‬

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : خبرگزاری اقتصادی ایران خوزستان آنلاین شوشان ایران آنلاین

همزمان با سال نو، سیلی سهمگین قسمت های زیادی از کشورمان را در نوردید و شدت خسارات و گستردگی پهنه سیل از سوی مسؤولان بی سابقه توصیف شد.

به گزارش ایسنا منطقه خوزستان، عکاسان مطبوعاتی جزو اولین نفراتی بودند که دوشادوش نیروهای امدادی در مناطق سیل زده حضور یافتند و با ثبت تصاویر و انتشار آن علاوه بر نشان دادن شدت و گستردگی حادثه، لحظات زیبایی از همدلی و همیاری مردم را به تصویر کشیدند و نقش پررنگی در زمینه اطلاع رسانی ایفا کردند.

در این زمینه، انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران در رسالت حرفه ای و اخلاقی خود، با مشارکت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعیت هلال احمر، سازمان زیباسازی شهر تهران، مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و معاونت فرهنگی و اجتماعی مترو تهران اقدام به انتشار فراخوان عمومی برپایی نمایشگاه عکس سیل با نام خانه ای سیل برد، مهری که سیل آورد از عکاسان سراسر کشور اقدام کرد.

از میان بیش از دو هزار عکس ارسالی، در نهایت 86 فریم عکس از 51 عکاس به انتخاب رضا معطریان، ابراهیم نوروزی و مرتضی نیکوبذل از شنبه 25 خرداد به مدت 10 روز در ایوان انتظار میدان حضرت ولیعصر (عج) به روی دیوار می رود.

هدف از برگزاری این نمایشگاه در یک مکان عمومی ترغیب و تشویق هر چه بیشتر مردم و مسؤولان برای همیاری و کمک به هموطنان سیل زده و جلوگیری از فراموش شدن آنان است.

اسامی عکاسان حاضر در نمایشگاه به قرار زیر است:

عباس عزیز پور، عبدالله حیدری، ابوالفضل نسایی، احمد حسنی، علیرضا معصومی، علیرضا افشاری، علیرضا محمدی (از خوزستان)، عمید فراهی، امین برنجکار، امیر خلوصی، امیر عبیداوی (از خوزستان)، عزیز بابانژاد، بهزاد صلاحورزی، فائزه کابلی،فرزام صالح، حمید املشی، حمید وکیلی، حسن غفاری، حسن کمالی، حسین مرصادی، کامیار خطیبی، کیوان جعفری، مهناز دژبان (از خوزستان)، مجید خواهی، مسعود شهرستانی، مهدی قاسمی، مهدی محبی پور، مهدی پدارمخو (از خوزستان)، مهدی ورال، مهدی حسنی، محمد عباسی، محمد آهنگر (از خوزستان)، محمدامین نجفی، محمد برنو، محمد حسن عامری (از خوزستان)، محمد مهیمنی، محسن اسماعیل زاده، مرتضی صالحی، مصطفی حسن زاده، مصطفی عبیداوی (از خوزستان)، مصطفی رودکی، پیام ثانی، پوریا پاکیزه، پویان طباطبایی، رضا احمدوند، سعید سروش، سجاد صفری، ساتیار امامی، سیدسعید سجادی، سید وحید حسینی و سهیل زندآذر.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ سایت های دیگر : روزنامه اصفهان زیبا

کارگردان نمایش در دربار معتقد است که تئاتر، دیگر در اصفهان رونقی ندارد و بعد از درگذشت رضا ارحام صدر، به نوعی شهید شده است.

مهدی شهسواری که بعد از وقفه ای دو روزه، از 23 خردادماه اجرای تئاتر در دربار را در سالن سینما شاهین طلایی شاهین شهر آغاز می کند، در گفت وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، اظهار کرد: مشکلات پیش روی تئاتر، مختص شهرستان نیست، بلکه در سراسر استان اصفهان وجود دارد و واقعاً نمی دانم چرا مردم از این هنر استقبال نمی کنند. از زمانی که مرحوم استاد ارحام صدر فوت کرد، تئاتر اصفهان به نوعی شهید و سالن های تئاتر نیز با کمبود مخاطب روبرو شد.

وی با اشاره به موضوع تئاتر خود، گفت: در دربار یک تئاتر تاریخی اجتماعی است که با زبان طنز با مخاطب خود حرف می زند. زمان این نمایش مربوط به حمله مغول به شهر اصفهان است و بی کفایتی پادشاه وقت و اتفاقات ناگوار آن برهه را بسیار طنزآمیز، روایت می کند.

این کارگردان با اشاره به علت ایجاد وقفه ای دو روزه در اجرای این تئاتر، تصریح کرد: تئاتر در دربار باید از 20 خردادماه اجرا می شد، اما برخی از افرادی که خود، متولی فراموشی تاریخ هستند، به برخی از دیالوگ های آن ایراد گرفته و باعث توقف اجرای آن شدند.

وی افزود: خوشبختانه این مشکل در شورای نظارت رفع و مجوز اجرای نمایش مجدداً صادر شد.

شهسواری، با بیان اینکه طنز، در رسانه ملی به ویژه سینما، بی محتوا و پوچ شده، ادامه داد: هدف طنز اصیل، خندان مردم به هر شیوه و روشی نیست و متأسفانه سینمای کشور ما امروز به این معضل دچار شده است.

او که برای نخستین بار، کارگردانی را تجربه می کند با اشاره به علت انتخاب این اثر، گفت: دوری مردم از مطالعه و خواندن تاریخ به دلیل درگیری های روزمره و بیان مباحث تاریخی و اجتماعی با زبانی طنز، مهم ترین دلایلی است که مرا به اجرای تئاتر در دربار ترغیب کرد.

این کارگردان تئاتر، ضمن تشکر از همکاری اداره فرهنگ و ارشاد و شهرداری شاهین شهر برای اجرای در دربار خاطرنشان کرد: آنچه برای من و همه کارگردانان تئاتر مهم است، استقبال مردمی است و دوست دارم بدانند که هر قدر استقبال آن ها بیشتر باشد، کیفیت و محتوای تئاترها نیز قوی تر می شود.

به گزارش ایسنا، تئاتر در دربار از 23 تا 30 خردادماه هر شب رأس ساعت 21 در سینما شاهین طلایی شاهین شهر روی صحنه می رود. نویسنده این تئاتر، مصطفی جعفری خوزانی است و بازیگرانی چون نورالدین سادات حسینی، امید فلاحتی، عباس نادری، مجید بیژنی، امیرحمزه بیژنی، سهراب درویشی، داود امینی نژاد و حمید شریف در آن ایفای نقش می کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
حجت الاسلام رمضانی پور با ابراز تاسف از سرگرم کردن مردم به لهویات و نپرداختن به مشکلات معیشتی ایشان، تاکید کرد: باید کار فرهنگی سالم که تعالی در مردم ایجاد کند را رواج داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رفسنجان، حجت الاسلام عباس رمضانی پور در خطبه های نماز جمعه(23خرداد) ضمن دعوت همگان به تقوای الهی و اصلاح ذات البین بیان کرد: تقوا به انجام واجبات و دوری از گناهان است در زندگی باید یاد خدا باشیم که غفلت از یاد خدا فاصله ما را با خدا کم می کند اگر انسان بخواهد همیشه به یاد خدا باشد لازمه اش این است از کارهایی که انسان را از خدا غافل می کند دوری کند؛ لهو و لعب یکی از کارهای بی ارزش و غافل کننده از یاد خداست و در تفسیر غنا و مجلس غنا داریم که مرکز انواع مفاسد است، غنا به این مفاسد دامن می زند، در آیات قرآن آمده که برخی افراد هستند که سخنان لهو را می خرند تا جاهلانه مردم را از راه خدا گمراه کنند و خداوند عذابی دردناک برایشان دارد.

امام جمعه رفسنجان گفت: متأسفانه در این 6 سال دولتی روی کار آمده کهتدبیر در مدیریت کشور نداشته و بر اثر سوء مدیریت آنان بدبختی اقتصادی برای مردم به وجود آوردند؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به راحتی حتی در روستاها نیز مجوز برگزاری کنسرت موسیقی می دهد به جای اینکه به فکر رفع معضل بیکاری و ایجاد اشتغال باشد و جلوی گران فروشی را بگیرند و جلوی احتکار را بگیرند و به جای اینکه مفسدان اقتصادی و آقازاداه ها را به دادگاه معرفی کنند تا بیت المال را نخورند به جای اینها اجازه برگزاری کنسرت می دهند.

وی تصریح کرد: دولت به جای اینکه به درد دل مردم برسد و به فکر معیشت مردم باشد به فکر سرگرم کردن مردم با لهویات است، این عمل بنی امیه است که در جامعه امروزی به آن دامن زده اند، هدف از بیان این مطلب غرض اخلاقی است و برخی از هم پیاله ها و هم پیمانان این چنین افراد هم با دو نفر مصاحبه می کنند و می گویند خدا خیرشان بدهد که با برگزاری کنسرت نشاط را برای فرزندان ایجاد کردند آیا این نشاط است؟ دوری از خدا و انجام گناه؟! درست است شما می خواهید کار فرهنگی کنید اما کار فرهنگی سالم که ارزش ها را تقویت کند رواج دهید کار فرهنگی که بتواند تعالی برای مردم ایجاد کند نه بی بند و باری، برخی می گویند ما وظیفه داریم کنسرت بگذاریم و نیروی انتظامی وظیفه اش این است جلوی بی بند و باری را بگیرد؛ بساط گناه را فراهم کنید و نیروی انتظامی جلوی گناه را بگیرد؟!

رمضانی پور ادامه داد: به تفسیر نمونه مراجعه و سوره لقمان را بخوانید جوانان و فرهنگیان و تحصیلکرده ها مراجعه کنید اگر واقعیت دارد که مصداق لهو و لعب، دوری از خدا است پس چرا اجازه می دهید کنسرت برگزار شود؟ یک موسیقی دان بزرگ در مدح غنا و موسیقی مطرب می گوید از غنا بپرهیزید زیرا آبرو و حیا را از بین می برد و شهوات را رواج می دهد مانند شراب انسان را مست واز خود بی خود می کند.

وی به اهدای خون اشاره کرد و افزود: اهدای خون اهدای یکی از اعضای بدن است و مایه حیات بشریت است رفسنجان در این بحث جلو است و درود خدا بر زنان و مردانی که در این موضوع خوب ورود می کنند خانم ها هم بیشتر خون خود را اهدا کنند و افراد نیازمند را دریابند.

امام جمعه رفسنجان در بخش دیگری از سخنانش به هفته جهاد کشاورزی اشاره کرد و افزود: در این زمینه باید مدیریت کرد 30 کارشناس در مدیریت جهاد رفسنجان داریم که رایگان به افراد مشاوره می دهند؛ سیستم نوین آبیاری را اجرا کنید که هم در مصرف آب صرفه جویی می شود و هم بهره وری افزایش می یابد، در زمینه مصرف آب آشامیدنی هم اگر 10 درصد صرفه جویی شود این 10 درصد شما موجب می شود با کمبود آب آشامیدنی مواجه نشویم.

وی به سفر نخست وزیر ژاپن به عنوان کشور صنعتی بزرگ دنیا و دارای صنعت برتر دنیا به ایران اشاره و بیان کرد: نخست وزیر این کشور بزرگ صنعتی در دنیا برای آمریکا دلال می شود تا پیام ترامپ را به بزرگ رهبر عالم ابلاغ کند و چه زیبا حرکتی رهبر داشتند قبل از آنکه او حرفی مطرح کند، رهبر فرمود ما هیچ پیامی را از ترامپ دریافت نمی کنیم، ا گر رئیس جمهور احمق آمریکا اهل صداقت بود چرا از ژاپن بر می گردد صنعت پتروشیمی ما را تحریم می کند؛ از اول مسئولیتش تا کنون 10 هزار و 11 دروغ گفته است و روزانه 8 دروغ را گفته با این رئیس جمهور می توان مذاکره کرد؟!.

حجت الاسلام رمضانی پور بیان کرد: فرمایشات رهبری به نخست وزیر ژاپن همراه با اقتدار و مصلحت بود و رهبری گفتند کشور ژاپن اگر مایل باشد می تواند به عنوان کشور بزرگ اقتصادی با ما رابطه برقرار کند یعنی ما به این کشور بزرگ صنعتی و اقتصادی التماس نمی کنیم، دنیا نظیر ندارد چنین رهبری را لذا خود کارشناسان زبردست آمریکایی اذعان کردند که آمریکا باید این چنین رهبری را می داشت که شهامت و شجاعت و صراحت در کلام و منافع کلان کشورش را در نظر می گیرد و بیان می کند؛ رهبر به ملت هرگز کوتاهی نکرده و نمی کند.

وی خاطرنشان کرد: نخست وزیر ژاپن که به ایران آمد از طرفی سعودی ها تلاش می کنند در منطقه آتش بیافروزند و سفره بیندازند و صهیونیست ها هم با همراهی آمریکا دو کشتی نفتی را در آب های عمومی عمان منفجر می کنند همه اینها دلیل بر این است که آنها در حال آتش افروزی هستند، جمهوری اسلامی بود که حافظ منافع همه کشورهای منطقه است و در این آبها خود را رساندند و کشتی ها و ملوان ها و افراد را نجات دادند گرچه وزیر امورخارجه آمریکا غلط زیادی کرده و گفته ایرانی ها مقصر آتش افروزی در خلیج فارس بودند.

امام جمعه رفسنجان تصریح کرد: اصلاح معیشت مردم ضرورتی آنی دارد و حفظ آرمان و عزت ملت ایران اسلامی را که دشمن به ما طمع نکند و مجلس باید در این قضیه ورود کند.

پایان پیام/ 605

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
در حالی که بیش از 4 ماه از استعفای مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان می گذرد هنوز این اداره کل با سرپرست اداره می شود؛ اتفاقی که به بلاتکلیفی هنر و فرهنگ استان انجامیده و خوشایند هنرمندان همدانی نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۲۴

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان ، در بهمن ماه سال گذشته بود که علیرضا درویش نژاد مدیرکل غیربومی فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان پس از 7 ماه حضور در این اداره کل به دلایل مختلفی از مسئولیت خود استعفا داد.

با قبول این استعفا، سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی علی مرادی نور، معاون اداری و مالی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان را به عنوان سرپرست این اداره کل معرفی کرد.

از زمان انتخاب سرپرست برای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان 4 ماه می گذرد و در حالی که در این مدت رسانه ها از گزینه های متعددی به عنوان جانشین درویش نژاد نام بردند هنوز این اداره کل با سرپرست اداره می شود؛ اتفاقی که مورد تأیید کارشناسان، فعالان عرصه فرهنگ و هنرمندان همدانی نیست و معتقدند ادامه این روند به عرصه فرهنگ و هنر استان آسیب می زند.

با مدیرکل یا بدون مدیرکل از تئاتر حمایت نمی شود

یکی از کارگردانان مطرح تئاتر استان در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در همدان با بیان این که بر اساس آمار انجمن هنر نمایشی کشور، استان همدان از معدود استان هایی است که تئاتر در آن سرِپا و فعال است اظهار داشت: متأسفانه حمایتی از هنرمندان همدان در این عرصه صورت نمی گیرد و به مشکلات آنها رسیدگی نمی شود.

کیانوش بهروزپور افزود: با وجود این مشکلات فعالان عرصه نمایش استان سالانه نزدیک به 100 عنوان تئاتر تولید می کنند که 40 درصد آنها از کیفیت مناسبی برخوردارند.

وی با اشاره به این که در ایامی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان صاحب مدیرکل بود هم از تئأتر حمایت نمی شد گفت: مسئولان فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان حمایت خوبی از جشنواره تئاتر می کردند، اما همه تئاتر استان به جشنواره خلاصه نمی شود و مهم تولیدات هنرمندان همدانی و تعداد اجراهای عمومی است.

بهروزپور تاکید کرد: کارگردانان و بازیگران تئاتر در استان با مشکلات زیادی از جمله مشکلات مالی روبرو هستند، اما مسئولان توجهی به این مشکلات ندارند.

این هنرمند تئاتر با تاکید بر این که مسئولان فرهنگ و هنر استان از تولیدات تئاتر به خوبی حمایت نمی کنند با ضروری خواندن انتخاب یک مدیر توانمند برای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان عنوان کرد: مدیرکلی که منتصب می شود باید آشنا به مقوله فرهنگ و هنر و از این جنس باشد تا فعالان این عرصه را درک کند و از سوی دیگر حمایتش از فعالیت های فرهنگی و هنری را نه از روی وظیفه بلکه به خاطر دغدغه و علاقه اش در دستور کار قرار دهد.

پور بهروز افزود: همچنین این فرد باید تعادل را در حمایت از کار هنری و کار فرهنگی حفظ کند و اینگونه نباشد که به یک عرصه توجه بیشتری داشته باشد و عرصه دیگر را رها کند.

نداشتن مدیرکل به بلاتکلیفی فرهنگ و هنر استان می انجامد

یکی از فعالان عرصه موسیقی استان هم در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در همدان با بیان این که وضعیت موسیقی همدان رو به بهبود است و نسبت به گذشته موسیقی در همدان حال بهتری دارد اظهار داشت: تغییرات صورت گرفته در انجمن موسیقی که به فعال شدن شعب انجمن موسیقی در استان ها از جمله استان همدان منجر شد به بهبود موسیقی همدان کمک شایانی کرد.

محمدرضا اسدی افزود: با فعال شدن انجمن موسیقی همدان تصمیمات مهم در عرصه موسیقی استان تنها به اداره فرهنگ ارشاد ختم نمی شود و نماینده انجمن نیز در تصمیم گیری ها دخیل است.

وی عنوان کرد: همین مسئله باعث شده تا تصمیم گیری ها در این حوزه با واقعیت تطبیق داشته باشد.

اسدی با اشاره به این که اگر روند مشارکت انجمن موسیقی در تصمیم گیری های اداره کل فرهنگ و ارساد اسلامی استان ادامه داشته باشد به نفع موسیقی همدان است گفت: نداشتن مدیرکل در این شرایط به ضرر فرهنگ و هنر استان است.

وی با تاکید بر تسریع انتخاب مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان از سوی متولیان امر تصریح کرد: ادامه کار با سرپرست باعث می شود

در تصمیمگیری ها قاطعیت نباشد. سرپرست تکلیف خود را نمی داند و معاونت ها و کارمندان هم منتظر هستند که مدیرکل تعیین شود تا تصمیماتشان در راستای سیاست های وی باشد. با این شرایط همه بلاتکلیف هستند و عملاً کارهای فرهنگی و هنری در تعلیق به سر می برد.

اسدی داشتن شهامت در اجرای قانون را مهمترین مشخصه یک مدیرکل دانست و گفت: مدیر کلی برای فرهنگ و ارشاد همدان باید انتخاب شود که تحت فشار برخی افراد به قانون تبصره اضافه نکند و خودسانسوری انجام ندهد.

وی با اشاره به این که مدیرکل برای حفظ جایگاه خود نباید تن به برخی خواسته هایی فراتر از قانون بدهد عنوان کرد: وی همچنین نباید در آستانه بازنشستگی باشد تا قدرت ریسک در تصمیم گیری هایش پایین بیاید و صرفاً به دنبال حفظ جایگاه خود تا موعد بازنشستگی باشد.

نبض صنعت چاپ و نشر استان در دستان مدیرکل است

نویسنده کتاب " بازی و مگی و چند داستان دیگر" در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در همدان با بیان این که وضعیت صنعت چاپ و نشر استان اصلا خوب نیست اظهار داشت: چاپ و نشر کتاب یک مقوله جهانی است و مورد تأکید و حمایت دولتمردان در نقاط مختلف جهان است، اما در اینجا به آن توجه نمی شود.

محمدحسن شایانی افزود: متولیان فرهنگی در استان همواره به امر چاپ و نشر به عنوان یک کار جنبی نگاه کردند تا هم کیفیت کتاب ها و هم سرانه مطالعه پایین بیاید.

وی با اشاره به این که از هر 10 کتاب چاپ شده 9 کتاب حتی ورق هم نمی خورند گفت: فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان به مدیرکلی نیاز دارد که به حوزه چاپ و نشر کتاب اشراف داشته باشد و به اهمیت آن واقف باشد.

شایانی با اشاره به این که نبض صنعت چاپ و نشر استان در دستان مدیرکل فرهنگ و ارشاد است و پیشرفت یا پسرفت این حوزه رابطه مستقیم با عملکرد وی دارد تاکید کرد: تعلل در انتخاب مدیرکل به حوزه چاپ و نشر کتاب در استان همدان ضربه می زند و بر مشکلات آن می افزاید.

وی با اشاره به این که مدیرکلی که سکان فرهنگ و هنر همدان را در دست می گیرد باید به دنبال حمایت از فعالان هنری و فرهنگی و نیز خواهان چاپ و نشر کتاب های تأثیرگذار و با کیفیت باشد گفت: در این صورت حال صنعت چاپ و نشر استان همدان بهبود پیدا می کند، کتابخانه ها رونق می گیرند و سرانه مطالعه بالا می رود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان از برگزاری اولین همایش قصه گویی در ادبیات کودک و نوجوان و آسیب شناسی و ایده پردازی جام باشگاه های کتابخوانی در شهرضا خبر داد.

اصغر مختاری در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در اصفهان، با اعلام این خبر گفت: اولین همایش قصه گویی در ادبیات کودک و نوجوان و آسیب شناسی و ایده پردازی جام باشگاه های کتابخوانی با حضور علی اصغر سیدآبادی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نویسنده کودک و نوجوان دوشنبه 27 خرداد ماه از ساعت 17 در تالار سرو مجتمع فرهنگی هنری شهید مدرس(ره) شهرضا برگزار می شود.

معاون امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان خاطرنشان کرد: 3 کارگاه 2 ساعته با عناوین نویسندگی خلاق، آموزش جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان و قصه گویی روزهای یکشنبه و دوشنبه 26 و 27 خرداد قبل از برگزاری همایش یاد شده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرضا برگزار می شود و در ادامه در این همایش برنامه های مختلفی از جمله سرود، تئاتر کودک، قصه گویی اجرا خواهد شد.

وی با اشاره به برنامه های سیدآبادی در شهرضا افزود: نشست خبری با اصحاب رسانه، حضور در کارگاه نقاشی کودک و قصه گویی، حضور در همایش جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان و بازدید از کتابخانه گنجینه بهار روستای پوده دهاقان از جمله برنامه های مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهرضا و دهاقان است./

پایان پیام/ 129

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان