بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 12 خرداد 98
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شهادت امام جمعه کازرون را تسلیت گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مرکز فارس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پی شهادت حجت الاسلام والمسلمین خرسند امام جمعه کازرون پیام تسلیت صادر کرد.
پیام عباس صالحی به شرح زیر است:
شهادت بالاترین فیض الهی در اسلام و مکتب شیعه است چه این که به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) شهادت هنر مردان خداست.
خبر شهادت مظلومانه حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج محمد خرسند، امام جمعه فقید شهر کازرون در شب های پر فیض قدر موجب تأثر و تألم گردید.
ضمن عرض تلیت به محضر مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، جامعه روحانیت معزز، مردمان آن دیار به ویژه خانواده گرانقدر ایشان، از خداوند متعال غفران و رحمت واسعه برای آن مرحوم خواستارم.
سید عباس صالحی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
تهران- ایرنا- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تدوین 29 اقدام اساسی در مسیر ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی خبر داد و افزود: به یقین با کمک و همکاری مرکز ملی شورای عالی فصای مجازی این مسیر سریع تر پیش خواهد رفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

تهران- ایرنا- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تدوین 29 اقدام اساسی در مسیر ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی خبر داد و افزود: به یقین با کمک و همکاری مرکز ملی شورای عالی فصای مجازی این مسیر سریع تر پیش خواهد رفت.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تهران- ایرنا- نظر به اهمیت اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، سه شیوه نامه مرتبط با این قانون که به تایید رئیس جمهوری رسیده، توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، به دستگاه های مشمول قانون ابلاغ شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

تهران- ایرنا- نظر به اهمیت اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، سه شیوه نامه مرتبط با این قانون که به تایید رئیس جمهوری رسیده، توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، به دستگاه های مشمول قانون ابلاغ شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه امروز دشمن به دنبال تغییر رژیم سیاسی ایران نیست بلکه تمامیت ارضی را نشانه گرفته است، گفت: از آنجایی که ایران بزرگ برای برخی کشورهای عربی اطراف ما خار چشم است، سعی می کنند ایران چند تکه شود و این یک تهدید تمامیت ارضی است نه رژیم سیاسی.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی امروز در مراسم رونمایی از سایت جدید خبرگزاری ایرنا با اشاره به سابقه این خبرگزاری از دهه های گذشته تا به امروز اظهار داشت: این خبرگزاری اتفاقات زیادی را در طول قدمت خود رقم زده است و این رونمایی نیز گام رو به جلویی محسوب می شود .

وی ادامه داد: ما باید در فضای رسانه ای به طور عام و در ایرنا به طور خاص به دنبال جریان سازی جدیدی باشیم، انتظار نخست ما اطلاع رسانی حرفه ای از سوی خبرگزاری ها است، این اولین وظیفه ذاتی یک خبرگزاری است که مولفه و متغیرهای خود را دارد .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: یکی از مولفه های مهم مولد بودن است، اینکه خبرگزاری چقدر به تولید محتوا می پردازد امری مهم است و درواقع رسانه باید میزان کارایی و تاثیرگذاری خود را در مولد بودنش نشان بدهد .

صالحی یادآور شد: یکی از ملاک های مهم در اطلاع رسانی این است که به مولد بودن چقدر اهمیت می دهیم، در عین حال باید به حقوق رسانه هم توجه کرد و دید که منبع، مخاطب و اهداف رسانه برچه اساسی است، در اصل باید دید چقدر حقو ق رسانه در این ابعاد تعریف شده و آن رسانه چقدر به این موضوع التزام دارد .

وی افزود: فناوری های امروز رسانه نیز باید به روز باشد زیرا رسانه که عقب ماندگی رسانه ای داشته باشد نمی تواند به صورت حرفه ای فضای لازم را برای مخاطب خود فراهم کند. ایرنا هم به خاطر قدمت و هم جایگاهش در نظام جمهوری اسلامی نیازمند حرفه ای شدن از نظر زیرساختی و نرم افزاری است .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: رسانه یک نهاد اجتماعی است و با این نگاه رسانه نمی تواند مسئولیت ملی خود را نادیده بگیرد، گاهی در شرایط بحرانی کشور مثل سیل و زلزله وظایف رسانه مشخص می شود و امسال هم در آغاز سال با وجود بحران طبیعی سیل رسانه ها شبیه هلال احمر و دیگر نهادها که به کار اجتماعی پرداختند آنها نیز همین نقش را ایفا کردند، پس رسانه نهاد پشت خط نیست بلکه سر خط بحران هاست .

صالحی بیان کرد: در بحث اعتیاد، طلاق، حاشیه نشینی و دیگر آسیب های اجتماعی رسانه یک نهاد اجتماعی است که سر خط این اتفاقات باید حرکت کند. در بخش بین المللی نیز ممکن است گاهی کشور با بحران هایی مواجه شود، در شرایط ویژه ای که یک کشور می تواند در معرض خطرهای فراوان و اتفاقات تلخ باشد در همین زمان رسانه جز نهادهای سر خط است که باید تاثیرگذاری خود را نشان دهد .

وی اضافه کرد: بحران امنیت ملی امروز در کشور و تمامیت ارضی ما در حال تهدید است و این یک واقعیت است و گزاف هم نیست، جنگ اقتصادی که امروز به راه افتاده همچون جنگ هشت ساله است که ما شرایط آن را نداشتیم. این جنگ اقتصادی امروز قدم به قدم پیش رفته و دشمن در تلاش است که ما را در این بخش زمین گیر کند .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در این شرایط نباید بگذاریم منابع تحریمی ما را تحت تاثیر خود قرار دهد، مبادلات پولی و بانکی امروز ما تحریم شده و حوزه تولید ما را نیز تحت فشار گذاشتند و سرمایه گذاران خارجی را از ورود به ایران منصرف کردند، درواقع دشمن می خواهد فضای اقتصادی ایران را به سمت زمین گیر شدن ببرد .

صالحی ادامه داد: در این چهارسال مسیر سختی طی شده اما باوجود سختی های فراوان؛ کشور حفظ و در عین حال زمین گیر نشده اما فراموش نکنید که این تحریم ها نسبت به گذشته خیلی متفاوت است، همچنین تیم پیشران تحریم بسیار تندرو هستند و مکانیزیم های تحریم هم ویژه است که در حال تعقیب کردن آن هستند .

وی ابراز داشت: در مجموع در جنگ تحمیلی اقتصادی اصحاب رسانه باید به عنوان یک واقعیت این موضوع را ببینند که اقتصاد ما در چه وضعیتی است، تورم هم به مثابه این اتفاقات رخ داده و دولت آقای روحانی تلاش کرد این تورم را مهار کند، در حوزه رشد اقتصادی نیز در سال 95 تا 96 در حال طی کردن یک شرایط خوبی بودیم اما در سال 97 این رشد منفی شد، به هر حال در این دوره نظام و دولت کارهای زیادی انجام دادند تا این جنگ اقتصادی را کنترل کنیم .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دشمن توقع آشوب های گسترده در ایران داشت اما نظام و دولت تلاش زیادی در این یک سال داشتند اما اصحاب رسانه و به خصوص ایرنا باید در این زمینه نقش آفرینی بیشتری کنند، گاهی اوقات شرایط عادی است اما گاهی نیز شرایط عادی نیست و امروز دقیقا در شرایط فوق العاده مدیریت کشور هستیم، این یک حوزه ای است که به عنوان جنگ اقتصادی باید مورد توجه باشد .

صالحی با بیان اینکه بحث روانی و رسانه ای نیز بسیار مهم است، افزود: در ماه های اخیر جنگ روانی علیه ایران بسیار گسترده شده و اگر قرار است دشمن در رویاهای خود به ما لطمه بزند به دنبال تغییر رژیم سیاسی ایران نیست بلکه تمامیت ارضی را مدنظر دارد زیرا ایران بزرگ برای برخی کشورهای عربی اطراف خار چشم است و سعی می کنند ایران چند تکه شود، بنابراین این یک تهدید تمامیت ارضی است نه رژیم سیاسی .

وی یادآور شد: با این نگاه در ماه های اخیر و تلاش های ترامپ، بولتون و اسرائیل نشان می دهد که دشمن به دنبال هدف گذاری است، سه نشست سران در فاصله زمانی خیلی کم یعنی یک توپخانه پر از آتش به سمت ما هدف گرفته شده است، این یک واقعیت است و این موضوع را بیشتر انباشته می کند تا ایران هراسی و انزوا را برای ما پدید بیاورند .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: جنگ روانی رسانه ای که به انزوای ما در سطح جهان و ایجاد اختلاف در داخل کمک می کند در اجزاء جنگ رسانه ای فعلی قرار دارد. پس رسانه ها باید سهم ملی خودشان را بیش از پیش ایفا کنند، ایرنا در این قسمت این سابقه را داشته و ستاد اطلاع رسانی جنگ در همین ایرنا صورت می گرفت، اتاق جنگ ما در هشت سال دفاع مقدس در ایرنا بود و چنین جایگاهی در حفاظت از منافع ملی داشت .

صالحی در مورد نقش ایرنا توضیح داد: به نظر می آید ایرنا با این سابقه با اتکا به ظرفیت موجود و جدید و پتانسیل فعلی به این نکته توجه مضاعف داشته باشد، به نظر می آید ما در این نگاه به سرمایه اجتماعی مردم خودمان رجوع کنیم پایداری مستمر در مقابل این هجمه ها و توطئه ها زمانی ممکن است که سرمایه های اجتماعی تقویت شود، این سرمایه اجتماعی می تواند اعتماد مردم به مردم باشد یعنی مردم نسبت به هم بیشتر کمک کنند .

وی خاطرنشان کرد: در فضای سیل مردم نشان دادند چگونه به کمک هم آمدند پس ما باید لحظه های کمک را صید کنیم و این نقطه ها را به هم وصل کنیم. در یک جهاتی علائمی وجود دارد که می توان آن را گسترش داد. در سرمایه اجتماعی اعتماد مردم به مردم خیلی می تواند کمک کننده باشد به شکلی که مردم احساس تنهایی نکنند. این موضوع به پایداری مردمی کمک شایانی خواهد کرد .

11 خرداد 1398 15:02

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تهران- ایرنا- یادگار امام با تاکید بر بُعد وحدت بخش انقلاب اسلامی، گفت: اعتدال راه خروج از بن بست های داخلی است.

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی شامگاه شنبه در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سخنانی به تعریف مفهوم زیبایی پرداخت و یادآور شد: یکی از این تعاریف، برگرفته از دیدگاه ارسطو که زیبایی را به معنای تناسب گرفته است و تعریف دیگر، تناسب میان شیء مدنظر و جان و روح دیگران را به معنای زیبایی عنوان می کند.
وی با طرح این پرسش که ما چگونه هستیم که تناسب با ما، موجب زیبایی یک پدیده می شود؟ افزود: یکی از نکات در زیبایی شناسی، پارادوکسیکال بودن روح ماست، همانند اصل وجود که می گوئیم هم هستیم و هم نیستیم. در نگاه عرفانی عالم دارای یک وجود است و بقیه امور، انعکاس آن وجود است.
یادگار امام تصریح کرد: از همین رو انقلاب اسلامی یک هنر بسیار بزرگ بود، زیرا جامع کثرت ها بود. هنر وقتی شکل می گیرد که کثرت ها به وحدت برسند. همچنین انقلاب اسلامی هنر است، چرا که با روح و جان مردم در تناسب بود. انقلاب یک پا در سنت و یک پا در مدرنیته دارد، نه از ریشه های سنتی خود جدا شده و نه نگاهش به دنیا داعشی و متحجرانه است.
وی با اشاره به سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص دیدگاه امام در زمینه موسیقی، حضور زنان در جامعه و...، یادآور شد: از نکاتی که بعد از رحلت امام کمتر مورد بررسی قرار گرفته، تحجر ستیزی امام بوده و وزارت ارشاد چون در سنگر اول این مسیر است بیش از بقیه مورد هجمه قرار گرفته است، اما باید هزینه داد.
سید حسن خمینی افزود: انقلاب هم از استقلال دفاع می کند و هم از آزادی و هیچیک را به بهانه دیگری کنار نمی گذارد. انقلاب هم فقر ستیزی می کند و هم رفاه را ترویج می کند. همین امر به انقلاب اسلامی ارزش مضاعف می دهد.
وی گفت: شاید کسی با مشاهده این ابعاد مختلف از دور، آنها را تضادهای جمع ناشدنی بداند اما واقعیت این است که همه این امور در انقلاب وجود دارد.
یادگار امام در ادامه با تاکید بر شجاعت بیان سخن علیرغم ملامت ها، تصریح کرد: همه ویژگی انقلاب در بعد وحدت بخشی آن است و تلاش در این راه سختی دارد اما نباید دچار خستگی شد.
وی افزود: مسیر این هدف که جمع صفات درونی را می خواهیم، اعتدال است. اعتدال راه خروج از بن بست های داخلی است.
یادگار امام با اشاره به آیه شریفه وَکَذٰلِکَ جَعَلناکُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ ، افزود: انسان باید از افراط گرایی به هر دو سو دوری کند زیرا ناقض بعد وحدت آفرین انقلاب است.
سید حسن خمینی گفت: انقلاب را به عنوان یک هنر و امام را هنرمندی بزرگ ببینیم که بین کثرت ها وحدت آفرید و همین امر بود که موج بزرگ پدید آورد، رحماء بینهم و اشداء علی علی الکفار شد و از یک نوجوان 13 ساله قهرمان ساخت و انقلاب و جنگ را پیش برد.
وی در پایان با بیان اینکه هر دستی که برای تشتت بلند می شود دست ضد انقلاب است، گفت: حفظ این انقلاب فداکاری می خواهد، زیرا انسان در این راه شماتت می شنود.
شبس **1953**9122

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه اگر رهبر دینی انقلاب اسلامی امام راحل نبودند و این رهبری در یک بافت دیگری رخ می داد معلوم نبود کشور در چه مسیری حرکت کند، گفت: با همه احترام به همه شخصیت های دینی و تاریخی کشور می توان گفت اگر رهبر انقلاب ما امام خمینی(ره) نبود معلوم نبود چه اتفاقی برای کشور می افتاد و جامعیت نگاه امام بی نظیر بود.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی بعداظهر امروز به همراه معاونان، مشاوران و جمعی از مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی دیدار کردند.

در این دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با گرامیداشت سی امین سالگرد ارتحال امام راحل، اظهار داشت: روح بزرگ امام در کشور ما همچنان مثل نفسی برای انقلاب و کالبد زندگی ما جاری است و هرچه می گذرد آثار این روح پرفتوح مشخص تر می شود.

وی ادامه داد: اگر چه چهل سال از انقلاب اسلامی گذشته است اما امام راحل همچنان نور وجودی شان در زندگی همه ما جاری است. انقلاب اسلامی ایران دینی بود و با این جوهره که دینی است این انقلاب را می شناسیم و امام نیز با عنوان یک رهبر دینی تعریف می شود.

صالحی تاکید کرد: اگر رهبر دینی انقلاب اسلامی امام راحل نبودند و این رهبری در یک بافت دیگری رخ می داد معلوم نبود کشور در چه مسیری حرکت کند، با همه احترام به همه شخصیت های دینی و تاریخی کشور می توان گفت اگر رهبر انقلاب ما امام خمینی نبود معلوم نبود چه اتفاقی برای کشور می افتاد زیرا هیچکس جامعیت نگاه امام را ندارند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: اولین نگاه امام به وحدت و تقریب مذاهب و فضای نوع مناسبات فرقه اسلامی با یکدیگر بود. در نگاه جهان بینی اسلامی و فقهی امام هم در جوامع اسلامی و هم جامعه داخلی احترام به همه ادیان وجود داشت. امام از همان ابتدا که انقلاب را رهبری و به پیروزی رساندند موضوع وحدت بین فرق اسلامی برای ایشان مهم بود.

صالحی بیان کرد: وقتی ما می بینیم 1100 شهید اهل سنت در دوران دفاع مقدس داریم یا حتی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر کشور 76 درصد مشارکت مناطق اهل سنت به چشم می خورد نشانگر جهان بینی بزرگ امام است. در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بعد از انقلاب 153 رسانه اهل سنت در قالب های مختلف داشته ایم، این نشان می دهد که همه در مسیر اجتماعی جایگاه خاص خود را دارند. از منظر امام همه حق فعالیت اجتماعی و هویت خاص خود را داشتند. امام به عنوان مرجعیت این نوع نگاه به وحدت بین ادیان را به عنوان یک ایدئولوژی جا انداختند.

وی با تاکید بر توجه ویژه امام به مردم ادامه داد: امام با نگاه خاص خود وحدت ارضی ایران را صیانت کردند، اگر امام خمینی(ره) رهبر دینی ایران نبود و دیگر رهبران دینی جای ایشان بودند بازهم موضوع فرق می کرد چون برای مردم جایگاه خاصی قائل بودند، در تقکر سنتی دینی ما مردم جایگاه زیادی ندارند اما تفکر امام اعتماد به مردم بود، امام هیچگاه نسبت به مردمش کم اعتماد نشد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ابراز داشت: امام خمینی(ره) به ملتش و مردمش ایمان داشت و لحظه ای نسبت به این موضوع تردیدی به خود راه ندادند، همچنین جایگاه رای مردم و جایگاه آنها در حکومت سازی و نظام سازی کشور برای امام راحل حائز اهمیت بود. امام در سال 57 مساله انتخابات مکرر را مطرح کردند و این در انقلاب های جهانی بی سابقه است. به طور کلی امام راحل مردم را از نظر جایگاه عاطفی و روحی به سوی جمهوری سازی بردند.

وی اضافه کرد: نوع نگاه دیگر امام مساله زنان بود، در این بخش امام خمینی(ره) به نوعی عمل کردند که تاثیر آن در این چهل سال دیده می شود، درواقع از انرژی 50 درصد جامعه بهره بردند، در مقابل جریان هایی که تلاش داشتند زنان را در فضاهای محدودتر قرار دهند امام مقابله کردند. امتناع از حضور زنان در محیط های اجتماعی، آموزشی و ... در فضاهای مختلف وجود داشت اما امام در یک جایگاه مرجعیت از شان زنان حمایت کردند و همین امر تاثیر زیادی در این چهل سال بروی جایگاه زنان گذاشته است و در سبک زندگی های امروز ما تاثیرش کاملا مشهود است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه نگاه امام راحل به زنان تصریح کرد: در حوزه فرهنگ و هنر حضور زنان کاملا محسوس است، برای نمونه قبل از انقلاب کشور ما حتی یک ناشر زن نداشت اما الان 700 ناشر از بانوان داریم و این اتفاق در سایر حوزه های هنر نیز به همین اندازه چشمگیر است، نگاه حضرت امام در حوزه زنان اگر به عنوان یک رهبر دینی نبود مسیر انقلاب اسلامی با آرایش جنسیتی می توانست تغییر کند، اما رفتار امام خیلی از خلاء های پیش از انقلاب را هم پر کرد.

صالحی خاطرنشان کرد: اگر امام به عنوان یک مرجع دینی نگاه درست به هنر نداشتند کار امروز ما خیلی سخت می شد، دعوای قدیمی موسیقی یکی از موارد است، امام در این مورد وقتی ورود پیدا می کردند مبناهایی را بیان می کردند که اساسی بود، به همین خاطر است که هرگاه ایشان حرف دینی و مشروعیت زا در باب موسیقی می زدند در این بخش خیلی پیشرفت می کردیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان بیان کرد: امام در اوج منازعات سیاسی فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم ولی با فحشا مشکل داریم. این می شود که امروز افتخارات خارجی و داخلی زیادی را داریم. پس نگاه هایی که می توانست سینمای ما را دچار اختلال کند را با نظرات شان جهت دادند. ما سال های سال مدیون نظرات و اندیشه های امام در زوایای مختلف بوده و هستیم.

11 خرداد 1398 22:53

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
گروه استودیو بازی سازی بامشی (بازی خاکستری) از عباس صالحی و حسن کریمی قدوسی دعوت کرده تا در مراسم انحلال استودیوی بازی سازی شان شرکت کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : خبرگزاری اقتصادی ایران شبکه اینترنتی آفتاب

به گزارش خبرنگار مهر ، گروه استودیو بازی سازی بامشی از سال 96 فعالیت های بازی سازی خود را آغاز و بازی خاکستری را به بازار ارائه کرد، اما این گروه بازی سازی در ادامه روند کارش با مشکلات مالی فراوانی روبه رو شد و اعضای این تیم امیدشان برای تکمیل فرآیند ساخت و انتشار محصولاتشان را در بازار داخلی از دست دادند. حالا گروه بازی سازی بامشی بعد از دو سال کار، تصمیم به انحلال این استودیو گرفته اند و با انتشار اطلاعیه ای برای این مراسم، از عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسن کریمی قدوسی مدیرعامل سابق بنیاد ملی بازیهای رایانه ای و متین ایزدی، معاون فعلی بنیاد دعوت کرده اند تا در مراسم انحلال این استودیو شرکت کنند! متن کامل اطلاع رسانی آنها از این رویداد و دعوتشان از وزیر ارشاد و مدیرعامل سابق بنیاد ملی بازی های رایانه ای و معاون این نهاد به طور کامل در مهر منتشر می شود:

بسمه تعالی

جناب آقای سید عباس صالحی

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران

با عرض سلام

به استحضار می رساند استودیو بازیسازی بامشی در راستای منویات مقام معظم رهبری در خصوص جنگ نرم و لزوم ایجاد جبهه مقاومت در مقابل شبیخون فرهنگی دشمنان، با تکیه بر ظرفیت جوانان متخصص این مرز و بوم در سال 1396 تأسیس شد. همانگونه که مستحضر هستید، "دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند" [1] یکی از مصادیق هجمه فرهنگی دشمنان، از طریق صنعت بازی سازی و انتشار بازی های منطبق با فرهنگ غربی و اعمال تأثیر منفی در نوجوانان و جوانان کشور است.

استودیو بازیسازی بامشی در اولین قدم خود ساخت بازی در پلتفرم رایانه های شخصی که یکی بهترین ابزارها در جهت انتقال فرهنگ است را انتخاب کرد. این استودیو با تلاش شبانه روزی جوانان متخصص خود، در نهایت در نمایشگاه TGC در سال 1397 بازی خود را با نام "خاکستری" معرفی کرد. لازم به ذکر است که این استودیو افتخار پذیرایی از شما در غرفه خود را در این نمایشگاه داشته است. استودیو بازیسازی بامشی با تکیه بر تکنیک های روز جهانی و تمرکز بر روی زیبایی بصری و داستان سرایی متفاوت خود در این جشنواره مورد لطف بازی بازان و کارشناسان حوزه صنعت بازی های رایانه ای داخلی و خارجی قرار گرفت و در اختتامیه نمایشگاه با پخش پیش نمایش به عنوان یکی از بازی های برتر استاندارد [2] از سوی بنیاد ملی بازی های رایانه ای انتخاب شد.

با توجه به موارد بیان شده انتظار می رفت بعد از طی مراحل تولید، مسیری هموار در جهت ارائه محصول به بازار داخلی و مخاطبان وجود داشته باشد. اما بعد از تشکیل جلسات متعدد با ریاست و معاونین محترم بنیاد ملی بازی های رایانه ای و همینطور بخش خصوصی، مسیر مناسبی در جهت انتشار بازی در پلتفرم رایانه های شخصی و ارائه به بازار داخلی یافت نشد. اینگونه که به نظر می رسد در سال های اخیر زمینه انتشار فیزیکی بازی های رایانه ای داخلی به واسطه سیاست های نادرست در این حوزه، امکان پذیر نبوده و روش های جایگزین مانند فروش دیجیتال در تارنماهای معرفی شده که با تعداد کاربران بسیار محدود بیشتر جوابگوی عرضه بازی های خارجی بوده، راه حل مناسبی برای بازگشت سرمایه گذاری بازیسازان داخلی در پلتفرم رایانه های شخصی نیستند. پر واضح است که متأسفانه سیاست گذاری های انجام شده در سال های اخیر در صنعت بازیسازی داخلی در پلتفرم رایانه های شخصی باعث رکود و فراموشی این صنعت مهم فرهنگی شده است. برای اثبات این امر می توان به بازی های قوی و تأثیر گذار داخلی (در پلتفرم رایانه های شخصی) در دوره های قبلی رجوع شود. بدهی است که راه ماندگاری شرکت های نوپا در این حوزه تنها با تکیه بر بازگشت سرمایه از طریق فروش محصول با کیفیت در بازارهای داخلی امکان پذیر است، حال آنکه در سال های اخیر این راه برای استودیو های بازی سازی در پلتفرم رایانه های شخصی عملاً امکان پذیر نیست.

امروز استودیو بازی سازی بامشی با پیشینه تلاش دو ساله تیم مجرب خود و حضور موفق در نمایشگاه TGC و همینطور تمجید بازی بازان، کارشناسان و مدیرعامل محترم بنیاد ملی بازی های رایانه ای و خطاب ایشان به بازی خاکستری به عنوان یکی از بهترین بازی های در حال ساخت داخل، در گیر و دار مباحث حقوقی و شکایات سرمایه گذار و مهاجرت بخشی از نیروهای متخصص خود به شرکت های خارجی، مجبور به انحلال استودیو و فروش تجهیزات رایانه ای جهت جبران بخشی از سرمایه گذاری های اولیه شده است. مسیر تلخی که استودیو بازیسازی بامشی در طی دو سال گذشته طی کرده، اتفاقی تکراری است که بسیاری از گروه های بازیسازی داخلی پیش تر در گیر آن بوده و سرنوشت مشابهی را به همراه داشته اند.

لذا بر آن شدیم تا از تمامی افراد تأثیر گذار در این مسیر ناهموار، دعوت به عمل آوریم تا ما را در مراسم انحلال استودیو بازی سازی بامشی و امحاء فایل ها و اطلاعات بازی خاکستری در تاریخ 15 مرداد 1398 در محل استودیو بازی سازی بامشی، همراهی کنند.

در پایان از تلاش شما و همکارانتان در جهت ارتقا این صنعت تشکر می کنیم.

پی نوشت:

1. جناب آقای حسن کریمی قدوسی، مدیرعامل سابق محترم بنیاد ملی بازی های رایانه ای، جهت حضور در مراسم انحلال استودیو بامشی

2. جناب آقای متین ایزدی، معاونت محترم بنیاد ملی بازی های رایانه ای، جهت حضور در مراسم انحلال استودیو بامشی

***

[1] سخنان مقام معظم رهبری

[2] World Premier

کد خبر 4630728

مریم علی بابایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
معاون هماهنگی و مشارکت های مردمی ستاد بازسازی عتبات با اشاره به اینکه تاکنون 835 درخواست برای برپایی موکب اربعین ثبت شده است، گفت: 606 نفر مدارک خود را برای برپایی موکب ها تکمیل کرده اند.

یوسف افضلی معاون هماهنگی و مشارکت های مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات در گفت وگو با خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس با اشاره به ادامه روند نام نویسی از موکب های اربعین 98 اظهار داشت: تا امروز 54 هزار و 672 نفر از سامانه ثبت موکب های اربعین امسال بازدید کرده اند.

وی با بیان اینکه 835 نفر تاکنون متقاضی برپایی موکب اربعین هستند، افزود: از بین این افراد 606 نفر درخواست خود را ثبت و مدارک را برای برپایی موکب در حماسه اربعین حسینی تکمیل کرده اند.

افضلی با اشاره به احتمال افزایش تعداد زائران اربعین 98 گفت: ستاد بازسازی عتبات تمام تلاش خود را برای اسکان و تعذیه زائران اربعین و فراهم سازی امکانات رفاهی برای آن ها به کار می گیرد و پس از پایان زمان ثبت نام از موکب داران، جانمایی و تعداد نهایی موکب های تغذیه و اسکان مشخص خواهد شد.

به گزارش فارس، امسال 27 مهرماه اربعین حسینی است که بسیاری از زائران از نیمه دوم مهرماه سفر خود را به عتبات آغاز می کنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سرپرست اداره کل اسکان سازمان حج و زیارت توضیحاتی را در خصوص کیفیت چادرهای منا و عرفات، محل اسکان ، متراژ تعیین شده برای حجاج ایرانی در منا و عرفات بیان کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت؛ مرتضی اسدزاده سرپرست اداره کل اسکان سازمان حج و زیارت درباره برنامه ریزی ها برای اسکان در منا و عرفات اظهار کرد: وسعت جغرافیایی منا و عرفات بگونه ای است که امکان گسترش آن وجود ندارد بنابراین زائران باید در همین فضای موجود ایام تشریق را سپری کنند.

وی به محدودیت های بالفعل پیش رو در بحث منا و عرفات اشاره کرد و افزود: مهمترین موضوع به محدودیت فضای اسکان در منا و عرفات باز می گردد و این مهم فقط مربوط به حجاج ایرانی نیست بلکه حجاج همه کشورها با این محدودیت ها مواجه هستند.

سرپرست اداره کل اسکان حج و زیارت با بیان اینکه امکانات منا و عرفات در ایام تشریق به حالت اردویی و برای همه زائران است، توضیح داد: فضای منا و عرفات دارای محدودیت هایی است که همه زائران باید به آن توجه داشته باشند و با سعه صدر این ایام را بگذرانند.

اسدزاده با بیان اینکه موقعیت جغرافیایی چادرهای کشورمان در منا و عرفات در جایگاه مناسبی قرار دارد، گفت: در عرفات حدود 117 هزار متر مربع در اختیار ما قرار دارد؛ در منا نیز حدود 5 هزار و 200 چادر تحویل ما می شود.

وی به سرانه اسکان برای زائران کشورمان اشاره کرد و توضیح داد: سرانه اسکان برای هر زائر در عرفات حدود یک متر و چهل سانت و در منا حدود یک متر مربع در نظر گرفته شده است.

سرپرست اداره کل اسکان سازمان حج و زیارت با تاکید بر اینکه محدودیت های اسکان در منا و عرفات برای همه حجاج کشورهای اسلامی است، گفت: بهتر است زائران در این ایام به طور دقیق به توصیه های مدیر و روحانی کاروان توجه داشته باشند.

به گفته اسدزاده، زائران کشورمان از همراه داشتن وسایل غیر ضرور و جاگیر در مشاعر طی ایام تشریق خودداری کنند.

وی همچنین به کیفیت مناسب چادرها و امکانات در نظر گرفته شده در عرفات و منا اشاره کرد و گفت: چادرهای عرفات و منا از کیفیت مطلوبی برخوردار است که مانع نفوذ گرما می شود؛ همچنین سیستم خنک کننده و کولرهای گازی در عرفات وجود دارد.

اسدزاده در پایان تصریح کرد: چادرها در ایام تشریق براساس ظرفیت موجود اعلام شده بصورت کاروانی و مجموعه ای و در چارچوب نقشه تعیین شده ، تقسیم می شود و به مدیران کاروان ها اعلام می گردد.

لینک خبر :‌ پایگاه خبری حج و زیارت
مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت از آغاز ثبت نام دوره جدید سفرهای عتبات عالیات به صورت اینترنتی و حضوری خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

مرتضی آقایی در گفتگو با خبرنگار حوزه حج و زیارت گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، گفت: مشتاقان زیارت عتبات عالیات می توانند با مراجعه به سامانه اینترنتی عتبات به نشانی www.atabat.org.ir برای دوره جدید ثبت نام کنند.

وی با بیان اینکه دوره جدید برای تابستانی 1398 برنامه ریزی شده است، افزود: علاقه مندان برای نام نویسی دوره جدید می توانند از 16 خرداد تا 19 تیرماه به صورت اینترنتی و یا حضوری به دفاتر خدمات زیارتی حج و زیارت مراجعه کنند.

مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت خاطرنشان کرد: اعزام های معمول در این دوره هفت شبه است که به صورت هوایی و زمینی صورت می گیرد و برنامه اقامت این اعزام ها به صورت سه شب اقامت در شهر نجف اشرف، سه شب در کربلای معلا و یک شب در کاظمین است.

وی یادآور شد: زائران اعزامی به عتبات عالیات همچنین در مدت اقامتشان در عراق به زیارت حرمین امامین عسکری و امامزاده سید محمد در شهر سامرا خواهند رفت و بارگاه ملکوتی امام یازدهم را زیارت خواهند کرد.

آقایی گفت: قیمت های عتبات عالیات به صورت زمینی حداقل یک میلیون و 500 هزار تا یک میلیون 850 هزار تومان و به صورت هوایی سه میلیون و 200 تا سه میلیون 335 هزار تومان بابت هفت شب اقامت در عراق پیش بینی شده است.

وی افزود: مشتاقان این سفر زیارتی باید دارای گذرنامه با اعتبار حداقل چهار ماه از زمان اعزام باشند که متقاضیان از هم اکنون لازم است در این خصوص اقدام کنند.

انتهای پیام/4072/4090/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
محمد حاجی میرزایی معاون آموزش و هدایت فرهنگی بنیاد ملی بازی های رایانه ای از جدیدترین تغییر و تحولات در انستیتو ملی بازی سازی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر ، محمد حاجی میرزایی با توجه به پایان یافتن مهلت اجاره ساختمان انستیتو ملی بازی سازی در انتهای اردیبهشت ماه گفت: این بخش از معاونت آموزشی بین یک تا یک ماه و نیم تعطیل خواهد بود و پس از آن انستیتو در ساختمانی جدید یا در چند دانشگاه مختلف در شهر تهران کار خود را با دوره های فصل تابستان پی خواهد گرفت.

حاجی میرزایی با اشاره به وضعیت مرکز رشد اظهار کرد: این مرکز دایر خواهد ماند و در حال حاضر در دانشگاه شریف 9 تیم مرکز رشد مستقر هستند. وی از احتمال ادامه یافتن کار مرکز رشد در همین دانشگاه یا دانشگاه های دیگر هم خبر داد.

معاونت آموزش بنیاد از آغاز ترم تابستان انستیتو از تیرماه خبر داد و گفت: در ترم تابستان علاوه بر کلاس های حضوری شاهد برگزاری کلاس های آنلاین نیز خواهیم بود و زیرساخت این مسئله آماده شده است.

میرزایی به این نکته نیز اشاره کرد که تلاش بنیاد اجاره محیطی است که علاوه بر امکان حضور بازی سازان برای فعالیت های علمی نوعی محل گردهم آیی و گفت وگو نیز برای این فعالان فراهم کند.

کد خبر 4631134

مریم علی بابایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
گروه سلامت رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت از آغاز اعزام نخستین تیم های پزشکی و بیمارستانی حج 98 به عربستان از 13 تیرماه سال جاری خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

محمدتقی حلی ساز، رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی، در گفت وگو با ایکنا؛ از اعزام نخستین گروه بیمارستانی حج 98 در 13 تیرماه سال جاری خبر داد.

وی تصریح کرد: در حال حاضر تمامی امور مربوط به حج 98 براساس آینده نگری که از سال گذشته داشتیم، انجام شد و فقط امور اجرایی مانند ارسال دارو و خرید بلیط برای نیرو های اعزامی باقی مانده است.

حلی ساز بیان کرد: دارو های خریداری شده نیز قرار است از 13 شوال برابر 27 خردادماه به عربستان ارسال شود؛ امسال تغییر چندانی در فارماکوپه و میزان دارو ها حاصل نشده و مانند پارسال حدود 80 تن دارو ارسال می شود.

وی با بیان اینکه برای هر 300 نفر زائر یک پزشک اختصاص داده شده است، گفت: به ازای هر دو کاروان یک پزشک خدمات درمانی لازم را به زائران ارائه می کند و در مجموع کادر درمانی حج امسال 550 نفر اعم از پزشکان کاروان ها و کادر بیمارستانی هستند.

حلی ساز بیان کرد: امسال 187 مطب درمانی اختصاص داده شده و همچنین پنج مرکز درمانی در مکه و چهار مرکز در مدینه برپا شده و دو مرکز رئیسی یا بیمارستان هم در مکه و مدینه وجود دارد.

رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت با اشاره به آغاز واکسیناسیون حجاج نیز اظهار کرد: اتمام واکسیناسیون به خود زوار بستگی داشته و امیدواریم هرچه زودتر اقدام به تزریق واکسن کنند. ضمن اینکه تمامی مراکز جمعیت هلال احمر در سراسر کشور آمادگی تزریق واکسن را دارند و زوار می توانند به این مراکز مراجعه کنند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
حراج های بین المللی فصل بهار "هنر خاورمیانه" کریستیز، ساتبیز و بونامز در حالی برگزار شدند که 55 اثر از 30 هنرمندان ایرانی در این سه رویداد ارائه شد و توانست بالاتر از هنرمندان تمام منطقه بیش از 35 درصد از فروش کل این حراج ها را به هنر ایران اختصاص دهد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : تیتر ۱ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روزنامه شروع

سرویس تجسمی هنرآنلاین: فصل بهار و پائیز حراج های بین المللی منطقه خاورمیانه در حراج گذاری های بزرگ بین المللی برگزار می شوند که هر دوره از این رویدادها را به صورت جداگانه بررسی کردیم؛ اما در این گزارش قصد داریم بررسی با تفکیک از هنرمندان حاضر، پرفروش ترین هنرمند ایرانی حراج ها بین المللی و ناکامان حراجی های فصل بهار داشته باشیم. این سه حراج در مجموع حدود 7.730.000 پوند فروش داشتند که در حدود 2.115.000 پوند از این فروش به آثار هنرمندان ایران اختصاص داشت.

پرفروش ترین هنرمندان ایرانی

در بخش پرفروش ترین هنرمندان ایرانی در حراج های بین المللی باید تفکیک بیشترین حضور و بیشترین فروش را برای هنرمندان قائل شویم. در بخش بیشترین حضور حسین زنده رودی با 5 اثر در سه حراج کریستیز، ساتبیز و بونامز که همگی آثارش با فروش خوبی همراه بودند، نشان داد که همچنان یکی از هنرمندان جدی ایران در عرصه مارکت بین المللی است. او در حراج کریستیز با سه اثر حضور داشت که فروش 450 هزار دلاری را در این حراج تجربه کرد. در حراج ساتبیز یک اثر از حسین زنده رودی 75هزار پوند چکش خورد و یک اثر از او نیز در حراج بونامز 8812 پوند به فروش رسید تا او چهره موفق هنر ایران در حراج های فصل بهار باشد.

منوچهر یکتایی دیگر هنرمند ایرانی بود که 4 اثرش در دو حراج کریستیز و ساتبیز عرضه شدند و هر چهار اثر او با قیمت های قابل توجهی به فروش رسیدند. دو اثر از این هنرمند در حراج کریستیز دوبی هر کدام به قیمت 37.500 دلار چکش خوردند و دو اثر از این هنرمند در ساتبیز با ارقام 150 هزار پوند و 22.500 پوند به فروش رسیدند.

بهجت صدر نیز با 3 اثر در دو حراج بونامز و ساتبیز حضور داشت که در حراج بونامز یک اثر او با قیمت 93.812 پوند و دو اثرش در حراج ساتبیز، با قیمت 36 هزار پوند و 12.500 پوند فروش رفتند.

بهمن محصص دیگر هنرمند نامدار ایرانی نیز دو اثرش در دو حراج کریستیز و ساتبیز عرضه شدند. اثر او در حراج کریستیز 87.500 هزار دلار و در حراج ساتبیز اثرش 150 هزار پوند چکش خورد.

مارکو گریگوریان نیز آثارش در دو حراج کریستیز و بونامز ارائه شد که در حراج کریستیز 31.250 دلار و بونامز 10.687 پوند به فروش رسید.

اما سهراب سپهری چهره این روزهای مارکت هنر ایران تنها آثارش در حراج بونامز ارائه شد و سه اثرش با قیمت های قابل توجه 187.562 پوند، 27.562 پوند و15.062 پوند به فروش رسیدند.

چهره های اصلی مارکت هنر ایران

اما از لحاظ بیشترین رقم فروش آثار حسین زند رودی با فروش کلی 437.600 پوند، بیشترین رقم فروش آثار هنری را به خود اختصاص داده است. منوچهر یکتایی با رقم کلی 231.500 پوند در جایگاه دوم و سهراب سپهری با رقم 230.200 پوند در جایگاه سوم قرار دارند.

اما چهار هنرمند دیگر ایرانی نیز فروش های بالای 100 هزار پوندی را در حراج های بین المللی فصل بهار تجربه کردند. بهمن محصص با فروش کلی 218.750 پوندی در جایگاه چهارم مارکت بین المللی هنرمندان ایرانی قرار گرفت.

پرویز تناولی یکی از چهره های مطرح هنر خاورمیانه 4 اثرش در حراج های کریستیز و بونامز عرضه شد و مجسمه ای از این هنرمند به قیمت 200 هزار دلار در کریستیز چکش خورد و با توجه به اینکه دو اثرش در حراج بونامز فروش نرفت اما تابلو نقاشی از این هنرمند 68.812 پوند در بونامز فروش رفت تا تناولی در فصل بهار فروش تقریبی 226 هزار پوندی را تجربه و در جایگاه پنجم گران قیمت ترین هنرمندان ایرانی در مارکت بین المللی هنر ایران قرار بگیرد.

فرهاد مشیری نیز با 4 اثر در حراج های کریستیز و ساتبیز حضور داشت و با وجود آنکه یک اثر از او در کریستیز فروش نرفت اما دو اثر مشیری در این حراج به قیمت های 100 هزار دلار و 31.250 دلار فروش رفت. همچنین یک تابلو از این هنرمند نیز در ساتبیز به قیمت 81.250 پوند به فروش رسید تا او با فروش کلی 185 هزار پوند در جایگاه ششم قرار گیرد.

بهجت صدر نیز با فروش کلی 142.300 پوندی در میان گران قیمت ترین هنرمندان مارکت بین المللی هنر ایران در فصل بهار قرار گرفت.

ناکامان حراج های فصل بهار

با توجه به حضور قدرت مند هنرمندان ایران در مارکت بین المللی هنر خاورمیانه اما چند چهره ناکام نیز در این حراج ها حضور داشتند که با توجه به مارکت داخلی که این هنرمندان دارند اما نتوانستند در حراج های بین المللی درخشان ظاهر شوند. در راس این هنرمندان فرید لاشایی بود که با وجود اینکه دو اثر از او در حراج های ساتبیز و بونامز عرضه شد اما آثارش هیچ خریداری پیدا نکرد.

محمد احصایی نیز با اینکه با دو اثری که در حراج بونامز از این هنرمند با فروش کلی 72.625 پوندی به ثبت رسید اما یک اثر او در حراج کریستیز و یک اثر از او در حراج بونامز فروش نرفت تا احصایی نیز پس از سال ها که در جمع هنرمندان اصلی مارکت بین المللی هنر ایران قرار داشت، کمی از این جایگاه فاصله بگیرد.

ابوالقاسم سعیدی، حسین کاظمی، شیرین نشاط، کاوه گلستان و آزاده رزاق دوست هم هنرمندانی بودند که در فصل بهار آثارشان به فروش نرسید. علی شیرازی و رضا آرامش نیز با اینکه هر کدام دو اثر در حراج های بین المللی کریستیز و بونامز داشتند. تنها یک اثر از آنها فروش رفت.

حراج کریستیز دوبی

در حراج هنر مدرن و معاصر خاورمیانه کریستیز که در شهری دوبی برگزار شد، 19 اثر از 13 هنرمند ایرانی چکش خورد و مجموع فروش کل این دوره از حراج سه میلیون و 719 هزار و 500 دلار و مجموع فروش آثار هنرمندان ایرانی نیز یک میلیون و 155 هزار دلار بود. در این دوره از حراج کریستیز، هنرمندان ایرانی، حدود 31 درصد از مجموع فروش این دوره را به خود اختصاص دادند.

در این دوره از حراج کریستیز، 3 اثر از حسین زنده رودی فروخته شد؛ یکی از آثار او که سومین اثر گران قیمت حراج بود، با رقم 212 هزار و 500 دلار فروش رفت. دو اثر دیگر این هنرمند به ترتیب با رقم 175 هزار دلار و دیگری 62 هزار و 500 دلار فروخته شد.

پرویز تناولی هنرمند مجسمه ساز ایران در این دوره نیز با یک مجسمه از مجموعه "شاعر و قفس" حضور داشت که این اثر با 200 هزار فروش رفت. فرهاد مشیری در این دوره با 3 اثر حضور داشت، اثر اول از مجموعه کوزه های این هنرمند با عنوان "رفتی تنهای تنها ولی عشقتو نبردی" با قیمت گذاری بین 130 تا 180 هزار دلار پیش بینی می شد، فروخته نشد. دومین اثر این هنرمند با عنوان "کوزه طلایی" 100 هزار دلار چکش خورد و اثر سوم او نیز با عنوان "مغز" 31 هزار و 250 دلار به فروش رسید.

دو اثر بدون عنوان از علی شیرازی در این دوره کریستیزعرضه شده بود که یکی از آثار این هنرمند، فروخته نشد و اثر دیگری وی، 11 هزار و 250 دلار فروخته شد. از محمد احصایی یک اثر در این دوره عرضه شده بود که 40 تا 60 هزار دلار برآورد قیمت شده بود و این اثر نیز فروخته نشد.

دو اثر بدون عنوان از منوچهر یکتایی نیز هر یک با رقم 37 هزار و 500 دلار فروش رفت. از بهمن محصص اثری به قیمت 87 هزار و 500 دلار فروش رفت. اثر مارکو گریگوریان نیز 31 هزار و 250 دلار فروخته شد.

تابلو "شکار سپیده دم" رضا درخشانی به رقم 112 هزار و 500 دلار در این حراج چکش خورد. اثر ساسان بهنام بختیار در این حراج با قیمت 12 هزار و 500 دلار، اثر رکنی حائری زاده 15 هزار دلار، عکسی از مجموعه "دختر شهر" شیرین علی آبادی 5 هزار 625 دلار و عکسی از زندانیان فلسطینی اثر رضا آرامش نیز 23 هزار و 125 دلار به فروش رسید.

حراج ساتبیز لندن

حراج آثار قرن بیستم خاورمیانه ساتبیز با فروش کلی 3.485.000 پوندی در لندن برگزار شد. در این حراج 13 اثر از 11 هنرمند ایرانی عرضه شد و فروش کلی 675.000 پوندی برای هنر ایران ثبت شد که یک پنجم از فروش کل حراج به هنر مدرن ایران اختصاص پیدا کرد.

در این حراج از میان 13 اثر ارائه شده از هنرمندان ایرانی تنها یک اثر به فروش نرسیده و سایر آثار هنرمندان ارقام قابل توجهی را به ثبت رساند. اثر بهمن محصص 150.000 پوند؛ دو اثر از منوچهر یکتایی 150.000 و 22.500 پوند؛ اثر فرهاد مشیری 81.250 پوند؛ اثر حسین زنده رودی 75.000 پوند، اثر منصور قندریز 75.000 پوند؛ اثر لیلی متین دفتری 37.500 پوند؛ دو اثر از بهجت صدر 35.000 و 12.500 پوند؛ اثر فیروز زاهدی 13.750 پوند، اثر اردشیر محصص 11.850 پوند و اثر ناصر عصار 10.000 پوند چکش خوردند و تنها اثر فریده لاشایی فروش نرفت.

حراج بونامز لندن

حراج هنر مدرن و معاصر خاورمیانه بونامز نیز با فروش کلی 1.320.000 پوند به کار خود پایان داد و سهم آثار هنرمندان ایران از این فروش کلی 533.931 پوند بود. در این دوره از حراج هنر مدرن و معاصر 23 اثر از 17 هنرمند ایرانی چکش خورد و تنها 13 اثر از هنرمندان ایران فروش رفت و توانست بیش از 40 درصد فروش کل حراج را به هنر ایران اختصاص دهد.

در این دوره از حراج خاورمیانه بونامز اثر سهراب سپهری از مجموعه تنه درختان این هنرمند توانست با فروش 187.562 پوندی در رتبه نخست این حراج قرار گیرد. دو اثر دیگر از این هنرمند نیز به قیمت های 27.562 و 15.062 در این حراج فروش رفتند. اثر بهجت صدر با قیمت 93,812 پوند فروخته شد و اثر پرویز تناولی با قیمت 68,812 پوند چکش خورد. دو اثر از محمد احصایی نیز با قیمت 47,562 و 25,062 پوند فروخته شد.

اثر جعفر روحبخش با قیمت 15,062 پوند، اثر سیراک ملکونیان 15,062 پوند، اثر مارکو گرگوریان 10,687 پوند، اثر ژازه تباتبایی 10,062 پوند، اثر حسین زنده رودی با قیمت 8,812 پوند و اثر فرامرز پیلارام با قیمت 8,812 پوند فروخته شدند. همچنین، دو مجسمه از پرویز تناولی و یک اثر از محمد احصایی، ابوالقاسم سعیدی، فریده لاشایی، حسین کاظمی، شیرین نشاط، رضا آرامش، کاوه گلستان و آزاده رزاق دوست در حراج مدرن و معاصر بونامز به فروش نرسید.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
تهران - ایرنا - مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی کشورمان با تاکید بر آنکه مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی سه اصل هویت بخش شکل گیری فرهنگ میان تمامی جوامع به شمار می روند، گفت: برای حفظ و حراست و جلوگیری از جعل فرهنگ مان نیازمند تبعیت از اصالت رفتارهای آیینی هستیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

اردشیر صالح پور روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، آیین را پدیده ای متاثر از دو ساحت مردم شناسی و جامعه شناسی عمومی جامعه دانست و گفت: آیین پدیده ای است که با مفهوم شور عقلانی و ادراک محیطی در ارتباط است؛ به همین سبب است که وقتی درباره پیشینه شکل گیری تئاتر صحبت می شود تمامی پژوهشگران بر این امر اتفاق نظر دارند که به واسطه مشارکت جمعی و روح حاکم از همبستگی ملی است که باعث شده تجلی رفتارهای آیینی را در آینه تمدن ساز هنری مانند تئاتر به تماشا بنشینیم.

وی ادامه داد پژوهشگران حوزه تئاتر؛ این هنر را برآمده از بطن آیین ها می دانند چرا که آیین ها بازتاب دهنده شور فرهنگی مردمانی است که به شکل مستمر در زندگی آنها جاری و در حال بازتولید و زایش است.

به گفته صالحپور؛ در حالیکه تئاتر در سیر تحول تاریخی خود با ایده ها و سبک های متعددی همراه بوده است که هر جا هنرمندان در ارتباط میان هنر تئاتر و آیین های خود دچار فاصله و یا قطع ارتباط شدند شاهد بوده ایم که سبک ها و مکاتب تئاتری نیز از بین رفته، فراموش شده و یا دیگر مورد استفاده قرار نگرفته اند.

نویسنده کتاب پژوهشی پیشخوانی در تعزیه: پژوهشی در نغمات آوازی شبیه خوانی با اشاره به این مساله که در کشورهای صاحب تمدن مانند ایران روح حاکم بر جامعه منشعب از رفتارهای آیینی است گفت: مفهوم تئاتر به عنوان هنری غربی در ایران سابقه 150 ساله دارد؛ در حالیکه اسناد مکتوب و معتبر بین المللی، ایران را کشوری صاحب فرهنگ و تمدن ساز می دانند. چرا که جریان رفتارهای آیینی و سنت های نمایشی آن پیشینه ای بیش از شش هزار سال را با خود حمل می کند.

وی ادامه داد: تئاتر ملی زمانی شکل عینی و اجرایی به خود می گیرد که در شکل رفتار هنرمندان آن شاهد بیشترین رویکرد اقتباسی نسبت به هویت آیینی خود باشیم. چرا که آیین ها به دلیل تبعیت از اصالت و روح جمعی جاری در آن هیچگاه مورد جعل قرار نمی گیرند.

این مدرس دانشگاه ایران را کشوری صاحب تمدن و جریان ساز در شکل گیری جامعه مدنی در جهان دانست، چرا که اصالت آیین های آن به سبب پایبندی مردم به حفظ، حراست و استمرار آنها باعث بازتاب فرهنگ و هویت ملی ما در عرصه های بین المللی شده است.

صالح پور با انتقاد از برخی از پژوهشگران و رفتارشناسان آیینی که از تغییر شیوه های ارائه و اجرای نمایش های سنتی ایرانی ابراز نگرانی می کنند گفت: اگر در گذر سال ها و ظهور نسل های مختلف در یک جامعه شاهد تغییر رفتارهای آیین نباشیم باید نگران از دست رفتن اصالت فرهنگی مان باشیم. چرا که مردمان هر عصر با توجه به نیازهای اجتماعی بر مبانی نگره های جامعه شناسی، رفتارشناسی و روانشناسی به شکل گیری و استمرار رفتارهای آیینی خود همت می گمارند.

فراهنگ **9266**3009

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
اقتصاد ایران: مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد و در پی آن مدیر اجرایی جشنواره موسیقی فجر استعفا و جشنواره فجر را با چالشی جدید رو به رو کردند؛ چالش کمبود وقت!

به گزارش ایسنا، هرچند همیشه انتقادهایی به چگونگی برگزاری جشنواره موسیقی فجر روانه بوده و هست اما نمی توان منکر شد که این جشنواره یکی از مهم ترین رویدادهای موسیقایی سال محسوب می شود؛ جشنواره ای که تا به حال سی وچهار دوره خود را پشت سر گذاشته و نزدیک به یک سال است دارای آئین نامه ای مشخص شده است.

طبق این آئین نامه مدیرکل دفتر موسیقی رئیس جشنواره است و مدیر اجرایی هم مسوولیت برنامه ریزی و کنترل فرآیندها و فعالیت ها را بر عهده دارد؛ با این حساب می توان گفت دو رکن مهم جشنواره از سمت های خود استعفا کرده و چالشی را پیش روی جشنواره قرار داده اند.

تجربه نشان داده برای برگزاری هرچه بهتر یک رویداد باید به آن فرصت کافی داد؛ یعنی هرچه زمان بیشتری به آماده سازی آن اختصاص داده شود نتیجه بهتری به دست می آید؛ گویا جشنواره موسیقی فجر هم که قبل تر با کمبود وقت دست و پنجه نرم کرده بود، برای دوره جدید تصمیم داشت دچار مشکل وقت نشود، چرا که دبیر و مدیر جشنواره زودتر از سال گذشته معرفی شدند و پیش از استعفای رئیس و مدیر اجرایی، هیات انتخاب هم در حال شکل گیری بود تا پس از آن فراخوان اعلام شود.

اما حالا بیش از 10 روز از استعفای علی ترابی و شهرام صارمی به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی و مدیر اجرایی سی وپنجمین جشنواره موسیقی فجر می گذرد و هنوز جایگزینی برای مدیر اجرایی جشنواره مشخص نشده است و به نظر می رسد معرفی کردن او بیش از این ها هم طول بکشد. حتی آشنایی و در جریان قرار گرفتن مدیران جدید در سمت های خود امری زمان بر است؛ مگر اینکه دست اندرکاران جشنواره و در رأس آن ها محمد الهیاری، مدیرکل جدید دفتر موسیقی تمهیدی برای این ماجرا بیندیشند که یا آماده سازی جشنواره دچار کمبود وقت نشود یا تاثیر خود را بر آن نگذارد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری اقتصادی ایران
مراسم رونمایی ازشماره جدید فصلنامه تخصصی" نمایش شناخت" که به سردبیری اقای نظر احمدی منتشر می شود در تاریخ چهارشنبه 8 خردادماه ساعت 17 در ساختمان جدید خانه تئاتر برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

به گزارش هنرآنلاین ، درابتدای این مراسم مسلم آئینی از اعضا تحریریه "نمایش شناخت" این مجله را تنها نشریه خصوصی در حال انتشار تئاتر ایران برشمرد و از اهالی تئاتر درخواست کرد که برای حفظ دوام این نشریه از آن حمایت کنند. سپس آئینی از استاد ناظرزاده کرمانی دعوت کرد تا به عنوان نخستین سخنران صحبت های خود را آغاز کند.

دکتر ناظرزاده پس از قرار گرفتن در جایگاه در ابتدا ضمن خیر مقدم و ابراز مسرت از حضور در این مراسم گفت: خیلی خوشحالم که سردبیر و مدیرمسئول این نشریه، نظر احمدی توانسته مجله آبرومندی را منتشر کند.

وی در ادامه یادآور شد: ما ایرانی ها با وجود علاقه زیادی که به مدرک دانشگاهی داریم اما متاسفانه خیلی کتاب خوان نیستیم و در واقع کتاب تبدیل به کالایی تجملی و مختص به یک طبقه خاص شده است و از طرفی اینترنت و فضای مجازی نیز این امر را تشدید می کندد. نبود علاقه به کتابخوانی باعث شده که گاهی تیراژ کتاب ها به سیصد نسخه برسد و این برای کشوری با جمعیتی بالغ بر هشتاد میلیون نفر که اتفاقاً چند هزار کتابفروشی هم دارد حادثه ای خبرساز و به نوعی زنگ خطر محسوب می شود.

پدر تئاتر دانشگاهی سخنان خود را با ابراز دو آرزو برای نشریه نمایش شناخت و سردبیر آن به پایان رساند؛ نخست اینکه کیفیت علمی و پژوهشی نشریه کماکان در سطح بالا نگه داشته شود و دیگر آنکه بقای این فصلنامه تخصصی حفظ شده و انتشار آن تداوم یابد.

دومین سخنرانی که به جایگاه دعوت شد پروفسور احمد کامیابی مسک بود که در شماره جدید مجله نیز گفت وگوی مفصلی با ایشان انجام گرفته است. پروفسور کامیابی در ابتدای سخنان خود خاطر نشان کرد که این مجله تازه راه افتاده و امیدوارم عمری دراز داشته باشد و سپس گفته های خود را با یک گله از اهالی تئاتر و روزنامه نگاران شروع کرد. وی گفت: استفاده و کاربرد ترکیب تئاتر ابزورد همچنان در میان جامعه تئاتری ما ادامه دارد. در حالی که تکرار کلمه ابزورد و مفهوم آن در روحیه جوانان تاثیر منفی دارد و همین حرف ها منجر به خودکشی خیلی از آنها شده است.

این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: نخستین بار مارتین اسلین چنین واژه نادرستی را بر سر زبان ها انداخت و تا مدت ها از این کلمه استفاده می شد تا اینکه بالاخره در سال 1979 و در یک گردهمایی فرهنگی در شمال فرانسه که بیش از 80 نفر از اساتید متخصص آثار یونسکو و خود ایشان به اتفاق خانواده در آنجا حضور داشتند آقای مارتین اسلین در نوبت سخنرانی خود گفت که امروز می خواهم اعتراف کنم و بگویم اشتباه بزرگی کرده ام، آثار یونسکو ابزورد نیستند بلکه انقلابی هستند و در این لحظه آقای یونسکو که در انتهای سالن نشسته بود و من افتخار داشتم که در کنار ایشان باشم از جای خود برخواست و گفت آقای مارتین اسلین انقلابی هم خودت هستی من برچسب نمی خواهم. این حرف را گفت و نشست اما تمام سالن از جا بلند شده و پنج دقیقه تمام او را تشویق کردند و دیگر استفاده از این کلمه در سراسر دنیا تمام شد.

وی در ادامه افزود: در همان کتابی که من نوشتم و آقای یونسکو طولانی ترین مقدمه عمرشان را بر آن نگاشت گفته ام تئاتر یونسکو، یونسکویی است و تئاتر بکت، بکتی و تئاتر ژنه، ژنه ای و آثار این نویسندگان شباهتی به هم ندارند که بنا باشد تحت لوای یک نام از آنها یاد شود و آقای یونسکو این گفته های مرا کاملا تصدیق کردند. ضمنا در همان نشست کذایی من به آقای اسلین گفتم که در مملکت من تا یک خارجی حرفی را نزند روشنفکران آن باور نمی کنند پس با ایشان گفت وگویی ترتیب داده و خواستم تا دوباره پیرامون اشتباه خود و کاربرد نادرست واژه ابزورد صحبت کنند.

پروفسور کامیابی در انتهای سخنان خود خاطرنشان کرد: خواهش می کنم در پوچی را ببندید ما به اندازه کافی درگیر پوچی هستیم، این یک بازی استعماری است آنهم برای آنکه به کشورهای در حال توسعه تولیدات انبوه خود را بفروشند، چنین حرف هایی تنها در کشورهای عقب افتاده باب است و اما در رابطه با نشریه نمایش شناخت امیدوارم که انتشار آن ادامه پیدا کند و هیچ چیز آن پوچ نباشد.

سومین سخنران این مراسم مدیرمسئول و سردبیر فصلنامه نمایش شناخت آقای نظر احمدی بود، وی در ابتدا گفت: در چند روز گذشته برخی دوستان به من ایراد گرفته اند که چرا پس از انتشار هر شماره یک مراسم رونمایی برگزار می شود. اینجا باید خدمت این دوستان عرض کنم که به دو دلیل، نخست اینکه در واقع مراسم رونمایی بهانه ای برای دور هم جمع شدن اهالی تئاتر است و مهمتر از آن استفاده از محضر اساتیدی که صادقانه باید بگویم یک دقیقه هم نشینی با آنها و شنیدن سخنانشان غنیمتی بزرگ محسوب می شود و دو دیگر اینکه در شرایط فعلی مطبوعات و با توجه به نوسانات شدید قیمت کاغذ و مشکلات عدیده پیش روی جراید که گفتن از آن ها در این مجال تنگ امکان پذیر نیست. انتشار مجله آنهم از نوع تخصصی و تئاتری آن به امری شبیه معجزه می ماند.

وی افزود: پس با این اوضاع و احوال جای آن دارد چنانکه در گذشته جشن های هفت شب و هفت روزه می گرفتند ما به این شکرانه هفت شب به شادی بپردازیم.

وی همچنین خاطر نشان کرد: تنها آمیزه ای از عشق و جنون می تواند توجیه کننده کار روزنامه نگاری برای یک فرد در شرایط فعلی باشد.

سردبیر نشریه "نمایش شناخت" ضمن تشکر از حضور آقای شهرام کرمی مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی گفت: من ایشان را هرگز به چشم یک مدیراجرایی ندیده ام چرا که ایشان فرزند تئاتر هستند و همیشه با دلسوزی، تنها دغدغه تئاتر را دارند و نه میز ریاست. همچنین باید بگویم که همیشه لطف ایشان شامل حال این مجموعه بوده است.

سردبیر نشریه "نمایش شناخت" در پایان ابراز امیدواری کرد که لطف اساتید و پژوهشگران طراز اول تئاتر همچنان شامل حال نمایش شناخت باشد و کماکان حیات این نشریه بپاید و به سرنوشت دیگر نشریات تئاتری دچار نشود.

سخنران بعدی مراسم که به جایگاه دعوت شد مسعود دلخواه بود که در شماره جدید فصلنامه، نمایش نامه ای به قلم "رچ اورلاف" با ترجمه ایشان به انتشار رسیده است. دلخواه سخنان خود را با این جملات شروع کرد که من در واقع برای حضور در این نشست یک سال تاخیر دارم چراکه پارسال برای حضور در مراسم رونمایی ازنخستین شماره نشریه نمایش شناخت دعوت شده بودم که به خاطر همزمان شدن این مراسم با اجرای نمایش شاه لیر امکان حضور من میسر نشد و حالا در دومین سال اینجا هستم.

دلخواه در ادامه افزود: مهمترین مسئله در تئاتر ما خلا نقد است و به گمانم نسل نو تئاتری ها اصلا نقد را نمی شناسند و با آنکه ما منتقدین خوبی در کانون و انجمن داریم اما فعالیت آنها نیز در سال های اخیر رو به نزول بوده است. این را از آن جهت می گویم که نقد با نشریات رابطه مستقیمی دارد و ما برای توسعه فرهنگ نقد و نقدپذیری به انتشار چنین نشریاتی احتیاج داریم و امیدوارم وجود این نشریه که به همت آقای احمدی منتشر می شود و نیز دیگر نشریات مشابه تا حدودی خلا نقد و نظریه های دراماتیک را پر کند چرا که عمل بدون تئوری همانقدر کنش ناکاملی هست که تئوری بدون عمل و در حوزه تئوری و نظریه پردازی تردیدی نیست که تئاتر ما همواره با کاستی هایی جدی روبرو بوده است.

این کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه افزود: در صفحه اول این شماره نمایش شناخت از قول طباطبایی نائینی چنین آماده است که "عقیده عقلای عالم و حکمای بنی آدم در این مسئله مسلم است که تبدیل اوضاع بربریت و تکمل لوازم تمدن در هیچ مملکتی ممکن نخواهد شد مگر با ایجاد سه چیز که اصل ترقی و تمدن است و اگر یکی از آنها قصور داشته باشد تمدن ناقص است اول مدرسه دوم روزنامه و سوم تئاتر.

وی ادامه داد: من ترجیح می دهم راجع به همین سه موضوع کمی صحبت کنم. جایگاه آموزش و مدرسه از این نظر مهم است که هم به اشاعه رویکردهای علمی می پردازد و هم به آموزش نقد و نقدپذیری در جامعه و اما روزنامه که در دوران ما یعنی در عصر اطلاعات که می توان واژه رسانه را جایگزین آن کرد با انقلاب الکترونیک و کشیده شدن زندگی ما به سمت مجازی سازی مواجهه شده است به گفته داریوش شایگان این مجازی سازی انتقال آنی امواج یا اطلاعات را میسر کرده و رسانه اکنون پل ارتباطی میان انسان ها و جوامع است و دارای جایگاهی مهم و وسیعی است. اما تئاتر یا به طور کلی هنر بازتاب دهنده آگاهی اجتماعی در هر دوره ای است و به قول دکتر ناظرزاده هنر و ادبیات وجدان جامعه و انسان است و نقد وجدان هنر و ادبیات است و متاسفانه امروز تا حدی هنر و ادبیات ما بی وجدان شده است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: به طور کلی بشر امروز با دو موضوع مهم روبرو است نخست شاهد درهم شکستن ایدئولوژی ها و هستی شناسی های کلاسیک و طبیعتا حقایق متافیزیک است که بنیاد این دست از هستی شناسی ها را شکل می داد و نیز سربرآوردن نوعی دیگر از متافیزیک در تقابل با انقلاب الکترونیک و دوم آشفتگی اوضاع فرهنگی جهان که مانع از ایجاد یک دید فراگیر فرهنگی شده است. با توجه به اهمیت این دو و اینکه نتیجتا کلیه جهانبینی های مسلط از درجه اعتبار ساقط شده اند می توان گفت انسان امروز یک انسان با هویتی یگانه و قابل تعریف نیست بلکه هویتی چندگانه دارد و به قول داریوش شایگان دارای یک هویت چهل تکه و تفکری سیال است.

دلخواه در انتهای سخنان خود ابراز امیدواری کرد که انتشار و تکثیر چنین نشریاتی راه آگاه شدن از راه و رسم زمانه ما را برای آیندگان روشن تر کند.

پس از سخنان دلخواه از شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی دعوت شد تا برای حاضران در سالن صحبت کند. وی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: خیلی خوشحالم که با شما دوستان و استادان خوبم در محفلی علمی جمع شده ایم آنهم به بهانه یک اتفاق خجسته که چاپ نشریه ای در عرصه هنرهای نمایشی است. آنچه موجب خوشحالی و مسرت خواهد بود این است که این مجموعه حاصل تلاش عاشقانه یک نفر و فعالیت بخش خصوصی است و هیچ حوزه ای در چاپ این نشریه نقش نداشته و در واقع ما هم هیچ نقشی نداشتهایم و آقای نظر احمدی با تواضع و مهربانی ذکر خیر مرا داشتند. البته ما در مرکز هنرهای نمایشی باید به حکم وظیفه از این اتفاقات حمایت کنیم و تلاش می کنیم این مجموعه بتواند به همین شکل به ساختار مستقل خود ادامه دهد و باید بگویم که این مجموعه در واقع مجموعه ارزنده ای است و بهترین استادهای تئاتر ایران در این نشریه مقاله دارند که مایه مسرت است و می تواند در این اوضاع نقش مهمی ایفا کند. متاسفانه تئاتر ما همچنان در بسیاری از بخش ها شکلی توسعه نیافته دارد به طوری که امروز تئاتر تجاری غالب شده و تئاتر اندیشه محور در حاشیه قرار گرفته است و اما آنچه در این شرایط می تواند کمک بزرگی کند تحلیل علمی است و نشریات در اینباره از اهمیت ویژه ای برخوردارند. به هر حال من به سهم خود باز هم تشکر می کنم از تلاش های هنرمند عزیز و شاعر بزرگوار که اتفاقا مجموعه شعر ایشان روز پنجشنبه رونمایی می شود و باز هم این افتخار نصیب من شد که توانستم کتاب شعر ایشان را ببینم و اشعارشان را بخوانم به هر حال ایشان روح بزرگ و عاشقانه ای دارد. از حضور همه شما سپاسگزارم و امیدوارم این محافل باز هم تکرار شود و خیلی زود برای شماره جدید نشریه دور هم جمع شویم.

سخنران پایانی این نشست امیرکاوس بالازاده بود. وی ضمن عذرخواهی از تاخیر خود افزود من دچار عارضه ای شده ام که حتی صحبت کردن را برایم سخت کرده اما چون آقای احمدی از دوستان خیلی عزیز من هستند وبه او قول داده بودم سعی کردم با هر مصیبیتی که شده در این مراسم حاضر شوم و باز من عذر خواهی می کنم چرا که بنا بود وظیفه گرداننده این مراسم را داشته باشم پیش از هر چیز باید بگویم که واقعا جای دوست بزرگوارم دکتر حسین اسماعیلی که در مراسم پیشین از سخنرانان برنامه بودند خالی است و امیدوارم در مراسم های بعدی ایشان در ایران باشند و ازحضورشان استفاده کنیم.

بالازاده سخنان خود را اینگونه ادامه داد: در مورد آقای احمدی به گمانم که اساتید همه گفتنی ها را گفتند. باور کنید انتشار این مجله کار کوچکی نیست، همین امروز که برای کاری به دانشکده رفته بودم از فردی که در انتشارات بود شنیدم که قیمت کاغذ به جایی رسیده که امروز هر ورق کاغذ 100 تومان می ارزد در چنین شرایطی باید پیرامون کسی که چنین نشریه ای انتشار می دهد بگوییم تقریبا تا قله قاف رفته است و متاسفانه که از طرف دولت عملاً حمایتی صورت نمی گیرد و تنها تعریف و تمجید مسئولین را می شنویم. جالب است این را هم بگویم که همان فردی که پیشتر از ایشان حرف زدم به من گفت اگر کاغذی سفید باشد می ارزد اما با نوشته خیر. باری ما امروز در چنین وضعیتی به سر می بریم پس بدا به حال من که اگر به جای این همه کتابی که جمع کرده ام کاغذ سفید داشتم الان می توانستم یک ماشین بنز بخرم.

وی سخنان خود را با این جمله به پایان رساند: امیدوارم نظر احمدی بپاید و شماره های دیگر را ببینیم.

در پایان مراسم از خانم آتوسا قاضی جانشین مجله و از اعضای اصلی "نمایش شناخت" دعوت شد تا بیانیه ای را که از طرف تحریریه فصلنامه نوشته شده بود را قرائت نکنند.

متن این بیانیه از این قراربود: نمایش شناخت پنجره ای است کوچک به سمت دشت وسیع آگاهی که با زحمات زیاد در شرایط سخت این روزهای حوزه نشر و مطبوعات، تلاش کرده ایم که گشوده بماند. با عشق و التزام به امر پژوهش آن را پروردیم تا محملی باشد برای تضارب آرا و گفت وگو چنانکه تئاتر است. بر اساس این دو اصل شالوده نمایش شناخت را پی ریختیم تا از یک سو زمینه ساز پژوهش در مسائل مغفول مانده تئاتر باشد و از سویی دیگر امکان گفت وگو در درون جامعه تئاتری را فراهم آورد، چراکه باور داریم تنها اصلی که می تواند در تمامی عرصه ها سبب تغییر، گره گشایی و ژرف اندیشی شود اصل گفت وگو است و زمانی که براساس کار پژوهشی و ژرف اثری خلق می شود سبب کنش و تغییر در ساختار فرهنگی و اجتماعی می شود و شرایط را بهبود می بخشد لذا نمایش شناخت از تمامی هنرمندان، پژوهشگران و اهالی تئاتر دعوت می کند در این مسیر همراه ما باشند.

پس از قرائت این بیانه سردبیر مجله مجددا پشت تریبون رفته و از اساتید حاضر در جلسه دعوت کرد تا برای مراسم رونمایی و ثبت عکس در جایگاه مخصوص حضور یابند، از دیگر اساتید حاضر در این جلسه میتوان به استاد جمشید جهانزاده، مریم معترف، ملکشاه ابدالی و...اشاره کرد.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
معاون فنی سازمان زیباسازی شهر تهران از همکاری تمامی سازمان های متولی برای اجرای پروژه فرهنگی رودکی با مدیریت سازمان زیبا سازی شهر تهران خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

به گزارش روابط عمومی سازمان زیباسازی؛ یاسر جعفری با بیان اینکه اجرای پروژه پهنه فرهنگ و هنر رودکی در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت هشتم قرار گرفت، افزود: به رغم اینکه از اواخر دهه 70 اجرای طرح گذرگاه فرهنگ و هنر رودکی در دستور کار دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته بود اما در طول دو دهه اخیر هیچگاه فرصت اجرایی شدن پیدا نکرد.

وی با اشاره به دلایل عدم اجرای این طرح در طول سال های گذشته ادامه داد: شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهم در عدم اجرای این طرح فرهنگی و هنری این بود که برخی از دولت های گذشته صرفا نگاه فرهنگی به این مساله داشتند و به متولی اجرای آن ورود کامل نکرده بودند و برخی دولت ها نیز اجرای این طرح برای آنها در اولویت قرار نداشت. همچنین عدم ارتباط درست و معنا دار بین دولت و شهرداری در دوره های گذشته نیز یکی از موانعی است که می توان از آن به عنوان یکی از موانع عدم اجرای این پروژه از آن نام برد.

معاون فنی سازمان زیبا سازی با تاکید بر اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ابتدا خود را متولی اجرای این طرح می دانست، بیان کرد: به هر حال اجرای این طرح جزو وظایف شهرداری تهران بود و عدم انطباق و ارتباط موثر بین وزارت فرهنگ و شهرداری تهران در دوره های گذشته باعث شد تا این پروژه هیچ گاه فرصت اجرایی شدن پیدا نکند و در حد همان طرح های مطالعاتی باقی بماند.

وی با بیان اینکه موضوع اجرای پروژه 20 ساله پهنه رودکی از اواخر سال 96 دوباره مطرح شد، تاکید کرد: در ابتدا این پروژه تحت عنوان اجرای طرح تبدیل خیابان شهریار به یک مسیر پیاده راه مطرح بود که شهرداری نیز نسبت به اجرای این طرح رضایت خود را اعلام کرد که تنها این معبر را به یک گذرگاه و مسیر پیاده راه تبدیل کند تا به عنوان محور اصلی اتصال بین تالار وحدت و تئاتر شهر معرفی شود.

جعفری با اشاره به ورود جدی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران به موضوع اجرای پروژه پهنه رودکی یادآور شد: اواسط سال 97 بود که با ورود ویژه کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران از تمامی دستگاه های متولی طی برگزاری جلساتی خواست تا گزارش عملکرد خود را برای اجرای این پروژه ارائه کنند.

به همین منظور شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران به عنوان متولی سنتی ایجاد فضاهای فرهنگی درباره طرح مطالعاتی خود در زمینه ایجاد پهنه رودکی گزارشی ارائه کرد و همچنین شهرداری منطقه 11 نیز از طرح مطالعاتی ای که با همکاری مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران درباره بررسی سناریوهای پیاده راه سازی محور شهریار مطرح شد. همچنین معاونت فرهنگی وزارت ارشاد نیز به بیان سوابقی به عنوان اصلی ترین متولی پیشنهاد این طرح پرداخت.

به گفته وی، در این میان سازمان زیبا سازی نیز در گام نخست نه به عنوان سازمانی که در این زمینه طرح دارد بلکه به عنوان متولی پیاده راه سازی و ایجاد فضاهای شهری در این جلسات حضور پیدا کرد.

معاون فنی و طراحی سازمان زیبا سازی شهر تهران با بیان اینکه سازمان زیباسازی در جلسات تخصصی کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران موضوع متفاوتی را در اجرای طرح پهنه رودکی مطرح کرد، تاکید کرد: سناریوی سازمان زیبا سازی برای اجرای طرح پهنه رودکی ارائه یک سناریو ترکیبی از تمام طرح های مطالعاتی بود که در گذشته توسط سازمان های مختلف انجام شده بود. به همین دلیل توانستیم رویکرد نوینی را در این خصوص به کمیسیون مربوطه شورای شهر تهران ارائه کنیم.

وی با بیان اینکه اعتقاد داریم در طول دو دهه گذشته مطالعات کاملی در خصوص پهنه رودکی انجام شده است، گفت: به این نتیجه رسیدیم که برای اجرای این طرح نیاز به مطالعات جدیدی نیست. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که یکی از ضعف های طرح های ارائه شده در گذشته این بود که هر سازمانی به صورت مجزا اقدام به انجام مطالعاتی در این زمینه می کرد و توجهی به مطالعات انجام شده در این زمینه نداشت.

لینک خبر :‌ گیتی آنلاین
تهران – ایرنا- پس از اجرایی شدن قانون منع بکارگیری کارکنان بازنشسته در مشاغل دائم و به دنبال آن خداحافظی فریدون شهبازیان بازنشسته صدا و سیما از ارکستر ملی، مسئولان بنیاد رودکی به رسانه ها گفتند که به زودی رهبر دائم ارکستر ملی انتخاب و معرفی خواهد شد. اما آیا انتخاب رهبر به تنهایی حال نه چندان مساعد این ارکستر را درمان خواهد کرد و یا صرفا مسکنی موقتی خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : موسیقی ایرانیان

در همین مدت اندکی که از رفتن فریدون شهبازیان از ارکستر ملی گذشته، گمانه زنی ها میان اهالی رسانه و هنرمندان درباره اینکه رهبر جدید ارکستر ملی چه کسی خواهد بود در فضای مجازی و گفت وگوهای حضوری در مورد اینکه آخر سر چوب رهبری ارکستر ملی در دستان چه کسی قرار خواهد گرفت، آغاز شد. صرف نظر از پاسخ این سوال قصد داریم به این مساله بپردازیم که رهبر ارکستر ملی باید چه ویژگی هایی داشته باشد.

از نخستین ساعات کناره گیری فریدون شهبازیان از سمت رهبری ارکستر ملی خبرنگار موسیقی ایرنا، در گفت وگوهایی با هنرمندان و متخصصان و پیشکسوتان موسیقی، سعی در یافتن پاسخ به این سوال برآمد که رهبر جدید ارکستر ملی باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ اکثر این هنرمندان در این موضوع اتفاق نظر داشتند که ارکستر ملی این اواخر شرایط خوبی نداشته و اصطلاحاً بیمار بوده است.

در این میان برخی از هنرمندان موسیقی تمایلی به شرکت در این گفت وگوها نداشتند و برخی نظر خود را در چند جمله کوتاه بیان کرده و برخی هم برای پاسخ به این سوال در گفت وگوهایی مفصل شرکت کردند.

سکوت پر از فریاد فرهاد فخرالدینی

فرهاد فخرالدینی رهبر و پایه گذار ارکستر ملی و از برجسته ترین ملودی نویسان تاریخ موسیقی ایران، در ابتدای امر هیچ گونه تمایلی به گفت وگو پیرامون مسائل جاری ارکستر ملی نداشت. اما نهایتاً پس از پیگیری های فراوان، این هنرمند که کمتر کسی است نداند که هستی ارکستر ملی ایران ثمره تلاش های اوست به گفتن این جملات اکتفا کرد: وقتی دوران پرشکوه ارکستر ملی را با شرایط امروز آن مقایسه می کنم چنان اندوهگین و ناراحت می شوم که بهتر می دانم در اعتراض به این وضعیت سخنی نگویم .

فرهاد فخرالدینی: وقتی دوران پرشکوه ارکستر ملی را با شرایط امروز آن مقایسه می کنم چنان اندوهگین و ناراحت می شوم که بهتر می دانم در اعتراض به این وضعیت سخنی نگویم.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است

لوریس چکناواریان، موسیقیدان بین المللی ایران در گفت وگوی کوتاهی با خبرنگار موسیقی ایرنا درباره ویژگی های رهبر جدید گفت: حرف همیشگی خود را تکرار می کنم. رهبر ارکستر باید سابقه کاری طولانی و معلومات عمیقی داشته باشد. این حرفی است که بارها و بارها گفته ام.

نه انتخاب فرد که سیستم انتخاب رهبر اهمیت دارد

فردین خلعتبری آهنگساز و از اعضای شورای فنی ارکستر ملی در بدو تأسیس، معتقد است تشکیل شورایی فنی برای انتخاب رهبر تازه ارکستر ملی از انتخاب رهبر مهم تر است. او رهبری را برای ارکستر ملی مناسب می داند که علاوه بر تجربه و تخصص در موسیقی ایرانی، اشراف عمیقی به موسیقی کلاسیک داشته باشد. وی شرط موفقیت رهبر ارکستر جدید را قدرت تعامل او با نوازندگان می داند.

رهبر ارکستر فصل الخطاب همه تصمیمات است

پیروز ارجمند موسیقیدان و مدیر کل اسبق دفتر موسیقی وزارت ارشاد، شخصیت کاریزماتیک و قدرت مدیریت رهبر ارکستر را از شروط بسیار ضروری برای موفقیت یک رهبر ارکستر می داند و معتقد است که رهبر ارکستر باید دارای چنان قدرتی باشد که فصل الخطاب تمام تصمیمات مدیریتی در رابطه با ارکستر باشد.

این هنرمند با نگاهی به نقاط ضعف ارکستر ملی از آغاز تا کنون گفت: حلقه مفقوده این ارکستر نداشتن خروجی ملموس است. امروز از ارکستر ملی از آغاز تا کنون جز اجراهای صحنه ای چیزی در اذهان نمانده و متأسفانه نه آلبومی ضبط شده و نه دی وی دی از اجراهای این ارکستر در بازار موجود است. این یک اصل لازم و به شدت مهم است. کافیست ببینیم که کشورهایی مانند مصر تا چه حد به ضبط و انتشار آثار صوتی و تصویری ارکسترشان اهمیت داده اند و این امر تا چه حد در شناساندن ارکسترهای مصری به جهان مؤثر بوده است. متأسفانه بخاطر نبود چنین آرشیو و خروجی هایی شناخت بین المللی از ارکستر ملی ما به همان اجرای صحنه ای محدود شده است.

پیروز ارجمند: حلقه مفقوده ارکستر ملی نداشتن خروجی ملموس است؛ امروز از ارکستر ملی از آغاز تا کنون جز اجراهای صحنه ای چیزی در اذهان نمانده است.

تجربه دیگر کشورها را باید چراغ راه دانست

کیوان فرزین موسیقیدان و روزنامه نگار هم معتقد است که تشکلی شورای فنی و تخصصی و دستیابی به اساس نامه برای ارکستر ملی بسیار مهم تر از انتخاب یک فرد است.

این هنرمند گفت: در تمام دنیا برای همه ارکسترها یک اساس نامه وجود دارد که از انتخاب رهبر تا اختیارات او را مانند تمام شئون دیگر ارکستر مدون کرده است. نمونه های بین المللی این اساسنامه ها را که عموماً امتحان هم پس داده در جهان کم نداریم. این چارچوب ها به افراد وابسته نیست و در طول سال ها تجربه پالایش و اصلاح شده است. ما به راحتی می توانیم با بهره گیری از یک شورای فنی متخصص، به روز و کارآمد، این اساس نامه ها را جمع آوری کنیم و با بومی سازی این اساسنامه ها بر پایه شرایط موسیقی و جامعه خودمان بواسطه آنها از نوازندگان ارکستر تا رهبر را انتخاب کنیم .

کیوان فرزین: در تمام دنیا برای همه ارکسترها یک اساس نامه وجود دارد که از انتخاب رهبر تا اختیارات او را مانند تمام شئون دیگر ارکستر مدون کرده است.

وقتی که بود و نبود یکی است

مایسترو علی رهبری رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران در گفت وگوی خود با ایرنا گفت: من از سال ها قبل معتقد بودم که ارکستر ملی ارکستری است که بود و نبودش یکی است مشروط به اینکه ارکستر سمفونیک را به چنان قابلیتی برسانیم که با استفاده از هنرمندان میهمان قادر به نواختن قطعات موسیقی ایرانی هم باشند.

او تأسیس ارکستر سمفونیک ملی ایران را تنها راه حل خروج از بحران رهبری ارکستر ملی می داند و معتقد است که در حال حاضر بنیاد رودکی امکانات و زیرساخت های لازم برای مدیریت دو ارکستر بزرگ را در اختیار ندارد.

ارکستر ملی و تریلوژی افول

نتیجه مصاحبه ها و پرس وجوهای خبرنگار موسیقی ایرنا در این مدت را می توان در یک جمله خلاصه کرد؛ کمتر صاحب نظری در زمینه موسیقی در ایران را می توان یافت که به اهمیت دستیابی به اساس نامه رسمی ارکستر ملی و شورای فنی انتخاب رهبر ارکستر معتقد نباشد. با نگاهی به پیشینه ارکستر ملی می توان سه نقطه ضعف اصلی برای این ارکستر بر شمرد: نخست آنکه تا کنون این ارکستر رهبری نداشته که بتواند با استفاده از شخصیت مدیریتی خود فصل الخطاب تمام تصمیم گیری ها باشد و این قدرت را داشته باشد که مانع از دخالت های مدیریتی افرادی شود که در زمینه موسیقی و ارکسترها در بهترین حالت دارای تخصص لازم و کافی نبوده اند.

دومین علت فراز و نشیب های این ارکستر را باید در عدم توانمندی نوازندگان این ارکستر در اجرای فواصل موسیقی ایرانی و دستگاه ها دانست چون این نوازندگان عموماً تحصیلات آکادمیک خود را در زمینه موسیقی کلاسیک طی کرده و حضورشان در ارکستر ملی بیشتر بواسطه بهره مندی از دستمزد این ارکستر بوده است.

سومین و مهم ترین علت افول این ارکستر در طول چند سال را باید در فقدان اساس نامه و شورای تخصصی دانست که با تکیه بر دانش و قوانین مدون در نقش حامی و مدیر ارکستر ظاهر شود. نبود قوانین مدونی برای این ارکستر باعث شد تا در برخی مواقع ارکستر بواسطه قائم به ذات بودن کاملاً سلیقه ای اداره شود و گاهی با نگاهی تمامیت خواهانه بر اجرای آثار آهنگسازانی خاص متمرکز شود و تکرار کسالت بار رپرتواری خاص و به دور از هر تنوعی عاملی شود تا مخاطبان این ارکستر نیز آرام آرام رو به کاهش بگذارند.

چه قلم من بچرخد و بنویسد که هستی ارکستر ملی چه خوب و چه بد حاصل زحمات فخرالدینی بزرگ بود و حاصل زحمات این مرد شریف از وی دریغ شد و چه قلم بشکند و ننویسد، حقیقت همیشه باقی است و سکوت رنگ حقیقت را از بین نخواهد برد. چه بگوییم و چه نگوییم حقیقت اینست که فخرالدینی چوب رهبری ارکستر ملی را با دلی شکسته رها کرد و رفت. شاید امروز مهمتر از اینکه چه کسی رهبر آینده این ارکستر است، دلجویی از رهبر و پایه گذار ارکستر ملی اهمیت داشته باشد.

چه خوب است که اگر امروز مسئولان مربوط قصد احیای دائمی ارکستر ملی را دارند به دور از هر نگاه سلیقه ای و اعمال نفوذهای احتمالی، قبل از هر چیزی به تدوین اساس نامه ارکستر با کمک اهل فن و متخصصان و در گام بعدی احیای شورای فنی ارکستر ملی بی اندیشند که در غیر این صورت شاهد به اغما رفتن این ارکستر خواهیم بود؛ اغما برای ارکستری که بسیاری نبود آن را مفیدتر می دانند.

فراهنگ **9494** 9053

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
دنیای اقتصاد : با نزدیک شدن به روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، در حالی موسیقیدان ها و خوانندگان خود را برای دور جدید اجراهای زنده آماده می کنند که اخبار مرتبط با افزایش قیمت بلیت برخی کنسرت ها، بسیاری را نگران کرده است؛ این افزایش قیمت اگرچه تا حد زیادی متاثر از تورمی است که اقتصاد کشور را فراگرفته، می تواند به دلیل قانون جدیدی باشد که هزینه برگزاری را افزایش می دهد. به تازگی قانونی تصویب شده است که براساس آن 10درصد از درآمد حاصل از کنسرت ها به خزانه دولت واریز می شود؛ قانونی که واکنش های زیادی را در میان اهالی موسیقی در پی داشته است تا جایی که تعداد زیادی از فعالان این حوزه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه اعتراضی نوشتند و حتی در مخالفت با آن مدیر و مدیر روابط عمومی دفتر موسیقی وزارت ارشاد استعفا کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : بیتوته اکو فارس

به گزارش خبرآنلاین، با اینکه مقایسه قیمت بلیت کنسرت بعضی از خواننده ها خبر از افزایش حدود 30هزارتومانی در کف و سقف قیمت بلیت کنسرت ها داشته است، برخی برگزار کنندگان این کنسرت ها دلایل دیگری نیز علاوه بر قانون جدید، برای این افزایش بها اعلام می کنند؛ از جمله این دلایل می توان به تغییرات کیفی و پیشرفته تر چون نورپردازی و جلوه های بصری اشاره کرد. با همه اینها شاید برای قضاوت کردن درباره تاثیر این افزایش بلیت ها بر استقبال مخاطب کمی زود باشد و باید دید گروه های مختلف اعم از سنتی، پاپ و کلاسیک چه میزان می توانند علاقه مندان به موسیقی را به سالن ها بکشانند.

همان طور که انتظار می رود گروه های موسیقی پاپ بیشترین اجراها را در نیمه دوم خرداد ماه و اوایل تیر خواهند داشت. احسان خواجه امیری، فرزاد فرزین و گروه هوروش به ترتیب در روزهای 21، 23 و 25 خرداد در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی کنسرت خود را برگزار خواهند کرد و علاقه مندان به اجرای گروه دال نیز می توانند 29 خرداد به تماشای آن در تالار وحدت بنشینند. در نخستین ماه تابستان نیز گروه های مختلف پاپ به اجرای برنامه خواهند پرداخت که از مطرح ترین آنها می توان به اجرای سیمین غانم برای بانوان اشاره کرد. این کنسرت ششم تیرماه در تالار وحدت برگزار می شود.

علاقه مندان به موسیقی کلاسیک به ویژه ارکستر سمفونیک از 22 تا 24 خرداد فرصت دارند تا از اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی و کنسرت ارکستر ملی ایران با اجرای رهبر میهمان سهراب کاشف و با خوانندگی حسام الدین سراج لذت ببرند؛ هر دوی این اجراها در تالار وحدت برپا می شود. همچنین در همین تالار 11 تیرماه کنسرت ارکستر پایتخت و کر تنال به رهبری شهرام توکلی و میلاد عمرانلو به صحنه خواهد رفت. دوستداران موسیقی محلی به ویژه موسیقی گیلان نیز در 16 تیرماه می توانند شاهد کنسرت ناصر وحدتی در تالار وحدت باشند. این خواننده در این کنسرت همانند اجراهای قبلی با قطعاتی فولکلور و شاد ساعات فرح بخشی را برای مخاطبان فراهم می کند.

لینک خبر :‌ دنیای اقتصاد
مدیرکل هنرهای نمایشی اعلام کرد که کمک هزینه های گروه های نمایشی در سال 97 در حال تسویه است و تا هفته آینده دیگر تعهدی نسبت به اجراهای سال گذشته تئاتر باقی نمی ماند.

شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی درباره وضعیت تسویه تعهدات مالی این اداره کل در سال 97 نسبت به اجراها و کمک هزینه های گروه های نمایشی، به خبرنگار مهر گفت: از روز شنبه 11 خرداد تسویه کلیه تعهدات اداره کل هنرهای نمایشی در قبال گروه های تئاتری برای سال 97 شروع شده و تا روز شنبه هفته آینده به صورت کامل تعهدات گذشته ما در این زمینه، تسویه می شود.

وی درباره مبلغ دیون باقیمانده از سال 97، یادآور شد: کل دیون سنوات گذشته که عمده اش تعهدات اداره کل هنرهای نمایشی نسبت به اجراهای نمایشی و کمک هزینه ها بوده، حدود 5 میلیارد تومان است که اولویت ما پرداخت کمک هزینه گروه های تئاتری در سال 97 است. ما نصف این مبلغ را دریافت کرده ایم و خوشبختانه کلیه دیون مان در زمینه کمک هزینه گروه ها را تسویه می کنیم.

کرمی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: در راستای شفاف سازی مالی، ظرف یک تا 2 هفته آینده کل هزینه های انجام شده در اداره کل هنرهای نمایشی اعم از جشنواره، رویدادهای تئاتری، اجراها و تولیدات تئاتری، به صورت شفاف روی سایت و سامانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار می گیرد.

مدیرکل هنرهای نمایشی درباره این انتقاد که چرا شفاف سازی جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر به صورت طرح کلیات انجام شد و جزئیاتی درباره هزینه های صرف شده ارائه نشد، تأکید کرد: کاملاً درست است و شفاف سازی باید با جزئیات اطلاع رسانی شود. به دلیل اینکه ما سمیناری را برگزار کردیم و در آنجا قول شفاف سازی مالی جشنواره تئاتر فجر سی و هفتم را داده بودم، بلافاصله کلیات آن را ارائه دادیم و جزئیات این شفاف سازی و شفاف سازی مالی اداره کل در سایت وزارتخانه بارگذاری می شود.

وی در پایان سخنان خود بیان کرد: شفاف سازی مالی تکلیفی است که از سال گذشته از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر دوش ما گذاشته شده و ما هم مکلف به انجام آن هستیم.

کد خبر 4631116

فریبرز دارایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
مدت هاست در گوشه و کار خیابان انقلاب تهران دست فروشانی بساط می کنند و کتاب را ارزان می فروشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : خبرگزاری بین المللی قرآن

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، مدتهاست که گرانی کاغذ تأثیر خود را بر صنعت نشر گذاشته و ما هر بار شاهد افزایش قیمت کتاب ها هستیم. با مراجعه به کتاب فروشی ها برای خرید کتاب های داستانی و رمان و... قیمت ها به قدری ما را شگفت زده می کند که از خرید آن منصرف می شویم. البته در این میان بسیاری فایل اینترنتی کتاب مورد نظر را دانلود کرده تا هم از خواندن کتاب بهره ببرند و هم در خرید آن صرفه جویی کرده باشند، ولی اشخاصی هم ترجیح می دهند ارزان قیمت ترین نسخه آن کتاب را پیدا کنند تا مجبور نباشند ساعات خود را صرف مطالعه کتاب از طریق تلفن همراه یا کامپیوتر کرده و بتوانند لذت تورق کتاب را حس کنند.

یافتن ارزان قیمت ترین نسخه کتاب ها در میان کتاب فروشان کاری سخت، اما در میان دست فروشان کاری آسان است. دست فروشان کتاب در خیابان های انقلاب کتاب های مختلفی را با تخفیف های بالا که به 40 یا 50 درصد هم می رسند، عرضه می کنند که در نگاه اول سود خوبی برای مخاطب حساب می شود، اما چرا این کتاب ها با قیمت های بسیار پایین تر از کتاب فروشی ها عرضه می شوند و چرا تاکنون دستفروشان کتاب ساماندهی نشده اند؟

محمد یراقچی مدیر کارگروه کتاب فروشان اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران، در خصوص تخفیف های بالای کتاب در میان دست فروشان کتاب در گفت وگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: این ها گروهی هستند که بیشتر کار قاچاق کتاب را انجام می دهند؛ یعنی کتاب های ناشران مختلف را که با موفقیت و استقبال مخاطبان روبرو می شود، کپی می کنند. این کپی یا دقیق مانند کتاب و با اسم همان ناشر بوده یا اسم ناشر را تغییر داده و برای همان کتاب مجوز می گیرند و زحمتی هم برای تالیف و ترجمه آن متحمل نمی شوند.

یراقچی با اشاره به اینکه به نظر می رسد این گروه ها شبکه ای بودند و جریان قاچاق کتاب را کنترل می کنند، گفت: این گروه های شبکه ای در همه جا نفوذ داشته و فعالیت آن ها محدود به خیابان ها نمی شود؛ در مترو، پایانه ها، پارک ها و ... نفوذ کرده و بازاری موازی با بازار کتاب فروشی ایجاد کردند. کمیته صیانت اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تلاش بسیاری در این زمینه انجام داده و با همکاری نیروی انتظامی، قوه قضاییه و شهرداری تهران تا حدودی جلوی این کار گرفته شده، اما این مشکل سراسری است و محدود به تهران نمی شود. حتی بعضی از شهرستان ها مرکز قاچاق کتاب هستند. حتی در نمایشگاه کتاب امسال هم برخی از غرفه ها که مربوط به شهرستان های خاصی بودند، کتاب قاچاق را عرضه می کردند البته این موضوع در نمایشگاه های شهرستان بیشتر دیده می شود.

وی ادامه داد: در نظر خریدار کتاب، کتابی که کنار خیابان عرضه می شود، ارزان تر از کتاب های فروشگاه ها است و به مرور این موضوع تصور دوام و اعتبار کتاب فروشی را زیر سوال می برد.

یراقچی با اشاره به اینکه این افراد در همه جا حتی در مکان هایی که تحت نظارت دولت است حضور دارند، بیان کرد: این شبکه همان نوع کتاب ها را در مکان های عمومی، بیمارستان ها، مترو و حتی در کنار شهرداری عرضه می کنند. گروهی از اتحادیه ناشران و کتاب فروشان با شهرداری تهران به گفتگو نشسته تا بخش هایی را برای دست فروشان در نظر بگیرند و ساماندهی شوند.

وی افزود: ما باید به مردم آگاهی بدهیم. به نظر من مسئله ای که بسیار ساده و در کوتاه مدت نتیجه می دهد، این است که همه ما با همکاری رسانه ها باید به مردم آگاهی بیشتری دهیم و بگوییم که کتاب های کنار خیابان صدمه زیادی به تولید ملی کشور، مولف، مترجم و ناشر و کتاب فروش می زند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
آتوسا صالحی می گوید: همیشه برای ادبیات کودک سهمیه حداقلی درنظر می گیرند و تا جایی که امکان دارد آن را حذف می کنند.

این نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان در گفت وگو با ایسنا، درباره تأثیر ساده انگاری در ادبیات کودک و این که برخی فکر می کنند نوشتن در حوزه ادبیات کودک کار راحتی است و با نوشتن چند جمله کودکانه می توانند صاحب کتاب شوند، اظهار کرد: این مسئله باعث می شود مخاطبان ادبیات کودک و پدر و مادرهای شان اعتمادشان را به کتاب کودک از دست بدهند. از طرف دیگر باعث می شود ادبیات کودک در سطح ملی و بین المللی افت کند. به نظرم شخصی که نویسنده است علاوه بر این که باید تخصصی در نوشتن داشته باشد باید بتواند مخاطب شناسی خوبی هم کند و بر موضوعی که می خواهد درباره آن بنویسد احاطه کامل داشته باشد. زمانی که فرد درست انتخاب نکند چنین اتفاق هایی هم می افتد.

او افزود: البته این موضوع خیلی وقت ها تقصیر نویسندگان نیست و مجموعه ای از عوامل موجب می شود چنین کتاب هایی وارد بازار شوند. مهم ترین عامل ناشران هستند؛ آن ها افرادی را با عنوان مشاور، سرویراستار و ویراستار به کار می گیرد که شناختی را که باید از حیطه کار خودشان در ادبیات داشته باشند، ندارند و به اصطلاح کار را به کاربلد نمی سپرند. ناشران برای صرفه جویی کردن یا حتی رفاقت خاصی که ممکن است در آن نشر وجود داشته باشد، کار را به افرادی که کاربلد این رشته نیستند می سپرند.

صالحی خاطرنشان کرد: سهل انگاری در ادبیات کودک هم در زمینه تألیف وجود دارد، هم ترجمه. گاهی که داوری جایزه ای را برعهده می گیرم با انبوه کتاب های زرد یا بازاری (در زمینه نظم) مواجه می شوم که برای گروه سنی خردسال منتشر می شوند و اغلب شاعران ناآشنایی هستند که معلوم نیست اصلا وجود خارجی دارند یا نه. آن ها کتاب ها را به بدترین شکل ممکن چه در زمینه متن و چه تصویرسازی روانه بازار می کنند که هم به شکل شعر است و هم بازنویسی آثار کهن که نشان می دهد آگاهی نویسنده از این مقوله کم بوده است.

او درباره این که به نظر می رسد ادبیات کودک در میان متولیان فرهنگی جدی گرفته نمی شود مثلا در جایزه کتاب سال و در بخش ادبیات کودک سال هاست برگزیده ای نداریم و این موضوع چه تبعاتی را به دنبال دارد، بیان کرد: همیشه سهمیه حداقلی برای ادبیات کودکان در نظر گرفته می شود و تاجایی که امکان دارد، آن ر ا حذف می کنند؛ شاید به این خاطر است که اهمیت این بخش از طرف متولیان فرهنگی کاملا درک نشده است؛ این که چقدر می تواند در شناخت و فرهنگ سازی موثر باشد. اگر کودکان ما با آثار غنی مأنوس شوند، زمانی که بزرگ تر شوند مثلا در انتخاب کتاب، کتاب های بهتری را انتخاب می کنند و یا در هر رشته ای که وارد شوند این موضوع می تواند به ارتقای سطح فرهنگی شان کمک کند. اما از طرف نهادها این بخش مغفول مانده، البته شاید مشکلات اقتصادی بیشتر شده است؛ یادم می آید قبلا راحت تر سکه می دادند که حالا حذف شده است یا خیلی از ناشران دولتی خود برگزارکننده جوایز بودند؛ مانند کانون پرورش فکری که کتاب سال داشت و به این موضوع رونق داده بود اما دارد کمرنگ تر و به تعطیلی کشیده می شود. البته فکر می کنم همه این ها گذرا است.

نویسنده ماجراهای نارگل و کوچ روزبه در ادامه با بیان این که آموزش و پرورش قدم هایی در زمینه حذف کتاب های کمک درسی برداشته است، افزود: فکر می کنم این امکان خوبی است تا کتاب خوانی گسترده تر شود و کتاب های برتر وارد مدارس شود. به نظرم باید در کنار کتاب درسی، ساعتی هم به خواندن ادبیات کودک اختصاص داده شود. اگر چنین اتفاقی بیفتد اهمیت جشنواره ها بیشتر می شود و تیراژ کتاب بالا می رود که اگر ارزش گذاری درستی هم برای انتخاب کتاب صورت بگیرد، ناشران برای این که امتیاز ورود به مدارس را به دست بیاورند مجبور می شوند استانداردهای کتاب را رعایت کنند؛ به این ترتیب به شکل سیستماتیک سطح کیفی کتاب های کودک و نوجوان ارتقا پیدا می کند.

آتوسا صالحی همچنین در پاسخ به این پرسش که چه راه کارهایی برای تقویت رشته ادبیات کودک پیشنهاد می کند اظهار کرد: فکر می کنم ادبیات هر چقدر فضای بیشتری داشته باشد، باعث رشد افراد می شود. سال های پیش ادبیات کودک خیلی در دانشگاه ها تدریس نمی شد اما افرادی که به این سمت می آمدند به خاطر رونقی که مجلات نقد ادبی داشت بیشتر بودند، حتی افراد متخصصی که هنوز در این زمینه فعالیت می کنند برای همان دوران هستند، اما الان به خاطر مشکلات کاغذ و تیراژ پایین، پویایی ادبیات کمتر شده است. اگر در فضای دانشگاهی کسانی فارغ التحصیل رشته ادبیات کودک شوند چون جایی برای کار ندارند ممکن است به سمت رشته های دیگری بروند و وارد کارهای دیگری بشوند. به نظرم اگر پویایی ادبیات بیشتر شود خود به خود خیلی از افراد به این سمت می آیند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا ایران گفت: ارز چهار هزار و 200 تومانی به درستی تخصیص داده نشده و در ا ختیار واردکنندگانی قرار گرفته که اهل فن نبوده و صلاحیت مورد نیاز را نداشته اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : آرمان اقتصادی

1398/03/12 ساعت 10:26

ابوالفضل روغنی گلپایگانی در گفتگو با رادیو اقتصاد افزود: هم اکنون دولت با محوریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک کمیته کاغذ تشکیل داده و ارز چهار هزار و 200 تومانی را به واردکنندگان دارای هویت و صلاحیت واگذار می کند.

وی اظهارداشت: به دلیل اعمال تحریم ها، بی توجهی به تولید داخلی در سال های گذشته و سوءاستفاده برخی واردکنندگان که با پول و امکانات کشور کاغذ وارد می کنند و آن را در اختیار مصرف کنندگان قرار نمی دهند از مهمترین مشکلات حوزه کاغذ است.

رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا ایران ادامه داد: ارز چهار هزار و 200 تومانی تخصیص یافته برای تولید کاغذ بسیار محدود بوده است.

وی با تاکید بر اینکه از زمان ثبت سفارش برای واردات مواد اولیه تا واردات آن به صرف شش تا هشت ماه زمان نیاز است، گفت: ارز چهار هزار و 200 تومانی در اختیار واردکنندگان کاغذ قرار گرفته و درصد بالایی از آن به مردم و افراد صلاحیت دار اعطا نشده است.

روغنی گلپایگانی افزود: هم اکنون هر تن کاغذ روزنامه در گرانترین حالت 700 دلار است که با تخصیص ارز چهار هزار و 200 تومانی باید کمتر از سه هزار و 500 تومان قیمت داشته باشد.

وی اظهارداشت: در حال حاضر کاغذ روزنامه در بازار آزاد بیش از 14 هزار تومان و با توزیع دولتی بیش از هفت هزار تومان قیمت دارد.

رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا ایران ادامه داد: گرانترین کاغذ تحریر هر تن یک هزار و 200 دلار قیمت دارد که با تخصیص ارز دولتی قیمت آن نباید بیش از پنج تا شش هزار تومان باشد.

وی با تاکید بر اینکه قیمت کاغذ تحریر در بازار آزاد بیش از 20 هزار تومان و در توزیع دولتی نیز حدود 10 تا 12 هزار تومان است به رادیو اقتصاد یادآور شد: این مسئله نشان می دهد که ارز چهار هزار و 200 تومانی به درستی تخصیص داده نشده است.

برنامه روی خط اقتصاد کاری از گروه کشاورزی شبکه رادیویی اقتصاد است که از شنبه تا پنجشنبه هر روز ساعت 19 به مدت 55 دقیقه به تهیه کنندگی نازنین کتابچی، سید وحید موسوی، حمید رضا کجوری و مهدی شیار با هدف تحلیل و بررسی مهمترین خبرهای اقتصادی ایران و جهان به منظور اطلاع رسانی و آگاه کردن مخاطبان بر روی موج اف ام ردیف 98 مگاهرتز قرار می گیرد وعلاقه مندان می توانند برای دریافت فایل صوتی برنامه به سایت این رادیو مراجعه کنند.

کلمات کلیدی: #شبکه اقتصاد

لینک خبر :‌ پایگاه اطلاع رسانی رادیو
محمد رضا اربابی، با اعلام بی نتیجه بودن مذاکرات برای احیا دبیر خانه انجمن مترجمان استان تهران، برون سپاری دوره های آموزشی را یکی از راهبرد ها برای ادامه فعالیت این انجمن اعلام کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

محمد رضا اربابی، رئیس انجمن صنفی مترجمان استان تهران در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره وضعیت آتی انجمن بعد از اعلام توقف فعالیت آن بیان کرد: در حال تلاش برای حل مشکلات مالی و احیا دبیر خانه انجمن هستیم و همچنان از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مساعدت به انجمن خبری دریافت نکردیم. تلاش می کنیم با تغییر شرایط، انجمن فعالیت های خود را تداوم ببخشد و امکان پاسخگویی به اعضا را داشته باشیم.

وی از راهبرد های جدید انجمن ادامه داد: تصمیم داریم برگزاری دوره های آموزشی انجمن را برون سپاری کنیم، بنابراین آماده دریافت طرح ها برای واسپاری یک ساله دوره های آموزشی هستیم؛ مثلا دوره آموزش ترجمه بازرگانی را با مراکز مختلف از جمله مرکز آموزش بازرگانی به طور مشترک برگزار کنیم و جهاد دانشگاهی نیز از دیگر نهاد های طرف مذاکره است.

رئیس انجمن صنفی مترجمان استان تهران با اشاره به پیگیری مباحث کلان در کانون کشوری مترجمان درباره دیگر راهبرد های انجمن مترجمان استان تهران بیان کرد: با موسسه خانه کتاب برای برگزاری سلسله نشست های نقد و بررسی نقد ترجمه با محوریت کیفی سنجی و همچنین تربیت منتقد ترجمه گفت و گو شده است.

اربابی با اشاره به پیگیری بیمه اعضا از سوی انجمن ادامه داد: با توجه به تغییر آئین نامه اهل قلم تاکید بر اختیارات صنف در تلاش هستیم، زمینه بیمه شدن واجدین شرایط را فراهم کنیم، حتی افراد دیگر که صاحب کتاب نیستند نیز در این جریان دیده شده است؛ به عنوان مثال در بحث بیمه به مترجمان شفاهی نیز توجه شده است. تصمیم داریم با مذاکره با بیمه تامین اجتماعی و بیمه های خصوصی این مهم فراهم شود.

وی درباره برگزاری جشن ملی مترجمان در سال جدید گفت: سال گذشته هزینه جشن ملی مترجمان با بودجه شخصی و همچنین کمک مالی انجمن برگزار شد اما امسال انجمن از توان مالی برای برپایی این جشن برخوردار نیست. با وجود همه این مسائل برای برگزاری این جشن که معتقدم بازخورد قابل توجهی در جامعه مترجمان دارد می توان به همکاری های مشترکت از جمله با موسه خانه کتاب توجه کرد.

رئیس انجمن صنفی مترجمان استان تهران با اشاره به جوایز جشن ملی مترجمان بیان کرد: تلاش داریم با تمرکز بر هدفمند کردن، در جوایز این جشن از جمله جایزه مترجم محبوب من ، کار آفرین برتر و جایزه جهانی بازنگری کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اطلاعیه ای را به منظور تامین کاغذ نشر کتاب در سال 1398 منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر ، در این اطلاعیه آمده است: در راستای سیاست دولت در حمایت از واردات کاغذ به منظور چاپ و نشر کتاب، این معاونت در نظر دارد 40 هزار تن کاغذ تحریر مورد نیاز نشر کتاب در سال 1398 را از طریق شرکت های وارد کننده معتبر داخلی و بر اساس سوابق واردات و با لحاظ قیمت و کیفیت کاغذ تامین کند.

شرکت های متقاضی وارد کننده کاغذ می توانند نامه درخواست خود را به همراه پروفرمای واردات کاغذ به دبیرخانه کارگروه کاغذ معاونت امور فرهنگی واقع در میدان بهارستان ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طبقه سوم اتاق 333 حداکثر تا ساعت 14 روز دوشنبه مورخ 20/ 03/ 1398‬ تحویل دهند.

به درخواست هایی که پس از تاریخ مذکور ارایه شوند، ترتیب اثر داده نخواهد شد.

کد خبر 4631411

حمید نورشمسی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
مدیر نشر نگاه گفت: تبعات قاچاق کتاب فقط به ناشر و نویسنده برنمی گردد؛ بلکه لیتوگراف، چاپخانه دار و صحاف هم آسیب می بیند زیرا تیراژ و نوبت چاپ کتاب ها کاهش پیدا می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : فرهنگ امروز

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا ) ، یکی از آسیب های بزرگی که طی سال های اخیر ناشران کشور به خصوص ناشران قدیمی را که کتاب های پرفروش دارند، درگیر خورد کرده، قاچاق کتاب است؛ قاچاق کتاب های پرفروشی که به ارتزاق ناشران کمک می کند.

به این بهانه ساعتی با علیرضا رئیس دانا؛ مدیر انتشارات نگاه درباره آثار و تبعات برخورد کارگروه صیانت از حقوق ناشران و مولفان با قاچاقچیان کتاب به گفت وگو نشستیم؛ مردی از اهالی نشر که در مدت 46 سال فعالیت حرفه ای خود تاکنون بیش از 3800 عنوان کتاب منتشر کرده است.

رئیس دانا در این مصاحبه به افت 80 درصدی فروش برخی از کتاب های انتشارات نگاه در یک سال گذشته اشاره کرد و گفت که اکنون به دنبال برخورد با قاچاقچیان کتاب، فروش کتاب ها وضعیت بهتری پیدا کرده است. او در ادامه از سابقه فعالیت 56 ساله اش در حوزه فروش و نشر کتاب و ورود به این حرفه از سن 10 سالگی، سخن گفت.

بلایی به نام قاچاق

چاپ کتاب های قاچاق به انحا مختلف در دور ه های مختلف وجود داشته است، در ابتدا کمی درباره سابقه این دست کتاب ها برایمان بگویید.
بله؛ همینطور که گفتید کتاب قاچاق از دهه 30 بوده است. در آن زمان، به دنبال برخی جریانات سیاسی، حکومت جلوی انتشار یک سری از کتاب ها را گرفت و آثار به صورت زیرزمینی چاپ شدند. در سال های 49 و 50 بسیاری از کتاب ها که در فاصله سال های 32 تا 49 جلوی انتشار آن گرفته شده بود، در قالب کتاب های جلد سفید چاپ شدند؛ کتاب هایی که جلد سفیدی داشتند و متن کتاب هایی که انتشار آن ها امکان نداشت بدون کم و کاست چاپ می شدند. این روند تا سال 1357 که شیرازه حکومت در حال فروپاشی بود ادامه داشت و در همان دوره بار دیگر کتاب های جلد سفید مجددا رونق گرفت.

به نظر می رسد این روند پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران کمتر شد.
بله؛ تا چند سال اینگونه بود اما از اواخر دهه 60 و با آغاز ممیزی کتاب ها، این مسیر فراز و فرود زیادی را طی کرد. در این زمینه در دولت ششم اقداماتی برای رفع ممیزی ها آغاز شد و در دولت های هفتم و هشتم به دلیل اینکه سعه صدر بیشتری در آن ها بود، کتاب های زیادی منتشر شدند. در ادامه و در دولت های نهم و دهم سخت گیری ها زیاد بود و بسیاری از کارها به صورت سلیقه ای انجام شدند و به نظر من همین سخت گیری ها موجب شد نشر زیرزمینی دوباره احیا شود اما متاسفانه علاوه بر کتاب های ممنوعه، شاهد رواج کتاب های پرفروش در بساط های قاچاق هم بودیم.

شما چه زمانی متوجه کپی کتاب های انتشارات نگاه شدید؟
ما از مهر ماه سال گذشته؛

در دوره ای که کتاب های ما کپی داشت، حدود 80 درصد افت فروش داشتیم اما . خوشبختانه اکنون با حمایت های کارگروه صیانت از حقوق ناشران و مولفان این موضوع بسیار کاهش داشته است

از زمانی که کتاب های چشم هایش ، شوهر آهو خانم و شازده کوچولو افت فروش داشتند، متوجه این موضوع شدیم. البته در رصد دستفروش ها دیده بودیم که کتاب های ما را می فروشند؛ به عنوان مثال در پاساژ فروزنده دیده بودم که فردی کتاب چشم هایش را در 20 نسخه چاپ می کرد و می فروخت. اوایل خیلی جدی نمی گرفتیم اما تیراژ کتاب های کپی شده به مرور افزایش پیدا کرد. یک بار ما کتاب چشم هایش را در 1000 نسخه چاپ کردیم و شش ماه طول کشید که فروخته شود و متوجه شدیم که یک فرد متخلف دیگر از همان کتاب 5000 نسخه کپی کرده و همه را توسط دستفروش ها فروخته است.

به نظر می رسد ورود دستفروشان سودجویی که کتاب های قاچاق می فروشند، بر داغی بازار کتاب های این حوزه دامن زده است.
بله. ناشران کپی کار کتاب های قاچاق خود را از طریق 900 بساطی در سطح شهر تهران می فروختند. یکی از موضوعاتی که موجب شده است دستفروش ها با اقبال از سوی مردم روبه رو شوند این است که وقتی فردی به سراغشان می رود و کتابی را بر می دارد، دستفروش می گوید این کتاب سانسور نشده و همین جمله کافی است تا مخاطب ترغیب شود کتاب را خریداری کند. نمونه این موضوع را برای یکی از کتاب های مان داشتیم، جلد چهارم کتاب تاریخ اجتماعی ایران تالیف مرتضی راوندی را ما چند سال پیش به قیمت 30 هزار تومان می فروختیم، دو سال پیش شخصی به انتشارات آمد و گفت می خواهم این کتاب را پس بدهم، چراکه کتاب شما سانسور شده است. بعد کتابی به من نشان داد که زیراکس کتاب ما با کیفیت خیلی بدی داشت و به قیمت 50 هزار تومان از دستفروش ها خریده بود. به او گفته بودند که این نسخه زیراکس بدون سانسور است. ما به او توضیح دادیم که این کتاب سانسور شده نیست و از روی کتاب ما چاپ شده است اما قبول نمی کرد. به همین دلیل به او گفتیم 30 هزار تومان را به او پس می دهیم و او این دو نسخه کتاب را با خود به خانه ببرد و مقایسه کند و اگر یک واو تفاوت داشت به فرد خسارت می دهیم. آن فرد با ناباوری کتاب را از ما گرفت و برد و پول هم از ما نگرفت، بعد از دو روز تماس گرفت و تشکر کرد و گفت کتاب زیراکس عین کتاب ما است. ما هم به او توضیح دادیم نباید به راحتی گول بساطی ها را خورد و زمان خرید کتاب از دستفروش ها باید به کاغذ، چاپ و صحافی آثار دقت کرد.

عبارت کتاب بدون سانسور برگ برنده فروشندگان کتاب های قاچاق شده است در حالی که همانطور که گفتید عمدتا اینگونه نیست. در مواردی هم کتاب های قاچاق با نام مترجم و ناشر جعلی منتشر می شود، کمی در این زمینه بریمان بگویید.
نمونه این کتاب ها بسیار است؛ به عنوان مثال به کتاب هستی و نیستی ژان پل سارتر اشاره می کنم. روی جلد کتاب قاچاق، مترجم رضا حسینی آمده در حالی که وقتی شناسنامه کتاب را می بینیم نام عنایت الله شکیباپور در آن درج شده که مترجم اصلی کتاب است تا بگویند کتاب نسخه اصلی است. از سوی دیگر این افراد سودجو قیمت امروز را پشت جلد زده اند که 20 هزار تومان است در حالی که قیمت کتاب در زمان چاپ اول 100 ریال بوده است.

یکی دیگر از این کتاب ها تولیپ نوشته رومن گاری است که باز هم روی جلد نام مترجم رضا حسینی آمده اما داخل کتاب نام لیلی گلستان که ترجمه اصلی را بر عهده داشته به چشم می خورد. مساله اینجا است که مردم داخل کتاب را نگاه نمی کنند و توجهی به این نکته های

مرکز فروش بخش زیادی از ناشران موازی کار نمایشگاه های استانی است

مهم و کلیدی ندارند؛ در واقع باید گفت شناخت آن ها نسبت به اطلاعات کمتر است.

در مواردی هم نسخه کپی با اصل، هیچ تفاوتی ندارد. مثلا از روی کتاب شازده کوچولو هم کپی کرده اند که با چاپ اصلی توفیر چندانی ندارد؛ تفاوت ها شاید 10 درصد باشد. در این زمینه باید بگویم فقط حرفه ای ها متوجه تفاوت چاپ و رنگ آن می شوند، اما مخاطبان عادی کمتر متوجه این موضوع می شوند.

در مدتی که قاچاقچیان کتاب مشغول فعالیت بودند، معمولا چه میزان افت فروش در کتاب های تان داشتید و الان وضعیت چگونه است؟
در دوره ای که کتاب های ما کپی داشت، حدود 80 درصد افت فروش داشتیم اما خوشبختانه اکنون با حمایت های کارگروه صیانت از حقوق ناشران و مولفان این موضوع بسیار کاهش داشته است، زیرا چاپخانه های زیادی از آن ها کشف و انبارهای شان را پیدا کردیم.

وقتی کتاب های قاچاق را در انبارها پیدا می کردیم، اینقدر شباهت به آثار اصلی شباهت داشتند که کمتر کسی از اهالی نشر می توانست بگوید که این کتاب ها اصلی است یا نه؟ مهر ماه در اتحادیه به جایی رسیدیم که دیدیم در حال نابود شدن هستیم و قاچاقچیان کتاب با پخته خواری عملا چاپ یک کتاب را از دست ما گرفته اند. به همین دلیل یک کارگروه 18 نفره را راه اندازی کردیم و در هماهنگی با سایر نهادها جلوی خیلی از قاچاقچیان را گرفتیم. حضور این قاچاقیچان آسیب های مالی زیادی به ناشران زده است. به عنوان مثال بارها شده است که کتاب ما را به صورت ناقص منتشر و در بازار فروخته اند، بعد مشتری سراغ ما آمده و گفته که شما کتاب ناقص داده اید و وقتی هم می گوییم که کتاب کار ما نیست گوش نمی دهند.

فعالیت های اخیر کارگروه صیانت از حقوق ناشران و مولفان چه تاثیری داشته است؟
الان 10 چاپ به شازده کوچولو اضافه کردیم و چشم هایش را هم پنج چاپ چاپ کردیم و وضعیت بهتر شده است. از سوی ناشران دیگر هم باخبر شدیم که وضعیت اگرچه ایده آل نیست، خوب است.

به نظر شما تداوم حضور این سودجویان و دلالان به مرور چه آسیبی به صنعت نشر می زند؟
اکنون با ورود دستگاه های چاپ دیجیتال هر کسی در خانه می تواند کتاب چاپ کند. من کتابی با موضوع هنر را از آمریکا سفارش دادم تا بیاورند. این اثر توسط 10 مترجم ترجمه شد و حدود 300 میلیون تومان هزینه تولید کار شده است. این کتاب آماده چاپ است اما این ترس هم وجود دارد که آن ها به راحتی کتاب را کپی کنند. اگر من 2000 جلد از این کتاب را تولید و روانه بازار کنم، حداقل 200 هزار تومان هزینه ابتدای ورود به کار است و بعد از آن اقداماتی مثل حروفچینی، غلط گیری، آماده سازی و کاغذ دارد اما آ ن ها با قیمت بسیار پایینی آن را کپی می کنند و در بازار می فروشند.

از میان همه آثاری که چاپ کردیم شاید 20 عنوان پرفروش باشند که هزینه بقیه کتاب ها را پوشش می دهند. زمانی که کتاب های پرفروش توسط عده ای سودجو قاچاق می شوند،

به دلیل اینکه ما عضو قانون کپی رایت نیستیم عملا نمی توان برای جلوگیری از موازی کاری های رایج اقدامی انجام دهیم

مجموعه ما به خطر می افتد و کار نیروهای حرفه ای مان هم به خطر می افتد.

جولان کتاب سازها در نمایشگاه کتاب تهران

امسال در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شاهد حضور ناشرانی بودیم که به گفته بسیاری از کارشناشان نشر کتاب ساز بودند. به نظر شما راهکار برخورد با این افراد چیست؟
در نمایشگاه امسال 200 ناشر پیدا کردیم که همه کپی کار بودند و مردم هم سیل وار از آن ها کتاب خریداری می کردند. مرکز فروش بخش زیادی از ناشران موازی کار نمایشگاه های استانی است که در گستره وسیعی برگزار می شود. این ناشران کپی کار غرفه اجاره کرده بودند و آثار کتاب سازی شده خود را عرضه می کردند. همه کتاب هایی که این ناشران به نمایشگاه آورده بودند تکراری بود و در میان آثار آن ها حتی یک کتاب چاپ اولی هم نبود. این در حالی است که من پارسال 100 عنوان کتاب چاپ کردم که 90 عنوان آن ها برای نخستین بار چاپ شدند.

فکر می کنید تبعات این موضوع برای صنعت نشر چیست؟
همه کتاب های پرفروش ناشران را می توانید در غرفه این ناشران کپی کار ببینید. البته تبعات این موضوع فقط به ناشر و نویسنده برنمی گردد؛ بلکه لیتوگراف، چاپخانه دار و صحاف هم آسیب می بیند زیرا زمانی که تیراژ و نوبت چاپ کتاب ها کاهش پیدا کند سفارش کار هم کم می شود و یک زنجیره به هم پیوسته آسیب می بینند. به عبارت دیگر قاجاق کتاب به تمام حلقه های زنجیره نشر صدمه می زند؛ نه فقط به ناشران.

به نظر شما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند راهکاری در سامانه صدور مجوز کتاب پیش بینی کند؟
به دلیل اینکه ما عضو قانون کپی رایت نیستیم عملا نمی توان برای جلوگیری از موازی کاری های رایج اقدامی انجام دهیم و هر راهکاری پیشنهاد شود چندان عملی نیست.

برخی معتقدند که جلوی ارتزاق ناشران دیگر را نگیرید و اجازه دهید آن ها هم کتاب چاپ کنند، نظر شما چیست؟
شما اگر خانه ویلایی داشته باشید، حاضر هستید که دو اتاق خانه تان را به من بدهید که در آن زندگی کنم؟ ناشران مختلفی می توانند بیایند و کار حرفه ای انجام دهند اما کپی کاری نکنند و به سراغ آثار ناشران دیگر نروند. ناشران کتاب ساز اقتصاد و سرمایه ناشرانی که چند دهه است به کار نشر اشتغال دارند را هدف گرفته اند. من نیروها و زیرمجموعه های مختلفی دارم که باید به فکر بقای آن ها باشم. کار ما اقیانوس است؛ اگر هزاران نفر به اقیانوس بروند و هر کس به توان خود آب بکشد آیا آب اقیانوس تمام می شود؟ کتاب های بسیار خوب زیادی در دنیا وجود دارد که ناشران می توانند به سراغ آن بروند و ارتزاق کنند؛ نه اینکه به سراغ آثار پرفروش ناشران بروند.

این ایده مطرح شده که ورود ناشران به نمایشگاه کتاب تهران به جای توجه به کمیات، کیفی سازی شود. به نظر شما آیا این کار شدنی است؟
امسال در نمایشگاه، کتاب عقاید یک دلقک توسط 10 ناشر و 10 مترجم عرضه شده بود. من این سوال را مطرح می کنم که آیا کارشناس و بررس ارشاد نمی گوید که چرا یک کتاب باید توسط 10 ناشر و مترجم منتشر شود؟ البته وقتی گلایه می کنیم به ما می گویند

مردم زمانی که می خواهند کتاب خریداری کند، به برند و نام ناشر دقت و کتا ب های معتبر خریداری کنند، زیرا این ناشران به واسطه برند و اعتباری که دارند آثار ارزشمند و مهم منتشر می کنند

که نیروی حرفه ای ما کم است و بضاعت در همین حد است اما فکر می کنم باید اقدامی جدی در این زمینه انجام داد.

پس به نظر شما کیفی سازی چندان عملیاتی نیست.
باید دید کیفی سازی با چه ساز و کاری مورد نظر است.

به نظر شما فرهنگ سازی در این زمینه چه میزان می تواند به کاهش فعالیت این گروه از سودجویان منجر شود؟
اقدامات مختلفی در این زمینه انجام شده تا مردم کتاب را از کتابفروشی ها خریداری کنند و گول تبلیغات دستفروشان کتاب را نخورند. مردم زمانی که می خواهند کتاب خریداری کند، به برند و نام ناشر دقت و کتا ب های معتبر خریداری کنند، زیرا این ناشران به واسطه برند و اعتباری که دارند آثار ارزشمند و مهم منتشر می کنند.

56 سال فعالیت حرفه ای
نزدیک شش دهه از فعالیت شما در حوزه نشر می گذرد، از ورودتان به دنیای نشر برایمان بگویید.
سال 1342 که پدرم فوت کرد، من 10 ساله بودم. آن دوره مجبور شدم کار کنم و به همین دلیل صبح ها به مطب دکتری می رفتم و علاوه بر نظافت، در ضدعفونی و استریل وسایل آنجا به دکتر کمک می کردم. بعد ازظهرها هم به یک کتابفروشی می رفتم و شب ها درس می خواندم.

چطور کتابفروشی را انتخاب کردید؟
خیلی اتفاقی بود، من بعد از مطب به کتابفروشی سیروس در شاه آباد می رفتم. ظهر ها باید به خانه آقای افجه ای مدیر کتابفروشی که در در خیابان هدایت بود می رفتم و برایش ناهار می آوردم. به مرور در فروش کتاب کمکش می کردم و منتظر می شدم تا ساعت 6 عصر شود و به آموزشگاه دکتر محمد خزاعلی بروم و درس بخوانم. کمی بعد به کتابفروشی شرق در همان شاه آباد رفتم؛ کتابفروشی که کتاب های تست و مکالمات روزمره عربی و انگلیسی و حل المسائل می فروخت؛ اما من گفتم می خواهم رمان و داستان بفروشم چون خیلی وقت ها در اوقات فراغت این کتاب ها را می خواندم.

در فروش موفق بودید؟
شرط استخدام این بود که رمان و داستان بفروشم، اول با یک قفسه کوچک شروع شد و به مرور یک طرف مغازه از آن من شد. چون خیلی خوب کتاب می فروختم و نیاز مخاطبان را برآورده می کردم. مدتی بعد عبدالرحیم جعفری؛ مدیر انتشارات امیرکبیر من را به این مجموعه برد و یکسال آنجا کار کردم.

برایمان بگویید چطور ناشر شدید؟
مدتی کار ویزیت کتاب انجام می دادم، یک روز در کتابفروشی ای بودم که فردی داخل شد و سوال کرد کتاب پهلوان اکبر می میرد بهرام بیضایی را دارید؟ که نداشت. آن مرد سراغ کتاب عصبانی های عصر ما که توسط زنده یاد ابراهیم خواجه نوری ترجمه شده بود را می خواست که آن هم در کتاب فروشی نبود. دوستی به اسم صابر داشتم به او گفتم می خواهی ناشر بشویم؟ گفت خوبه ولی مگر رویه این کار را می شناسی؟ گفتم آره؛ هم حروفچینی و هم نمونه خوانی می دانم و هم نویسنده های زیادی را می شناسم. من 700 تومان پول و یک موتورسیکلت داشتم و او هم هزار تومان پول داشت. وقتی تصمیم گرفتم ناشر شوم، خواستم بر خلاف جریان نشر و کتابفروشی ای که در آن کار می کردم فعالتی داشته باشم و در حوزه ادبیات کار کنم.

و کارتان را با کدام کتاب ها را شروع کردید؟
در اولین گام سراغ بهرام بیضایی رفتم و قرارداد کتاب پهلوان اکبر می میرد را با او بستم. دومین کتاب کوچه هفت پیچ محمدابراهیم باستانی پاریزی بود، عصبانی های عصر ما هم سومین کتاب ما بود و به مرور به حجم آثارمان اضافه شد تا امروز که حدود 3800 عنوان کتاب داریم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
مرادی معتقد است در شرایطی که تعداد پروانه های نشر از 17هزار فراتر رفته است از نظر او اقتصاد نشر تنها ظرفیت تامین 300 ناشر را دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

فرید مرادی، ویراستار، پژوهشگر و کارشناس حوزه نشر در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ، درباره چرایی این مساله که برخی از ناشران به سمت تولید کتاب هایی سطحی و عامه پسند متمایل می شوند، توضیح داد: نشر در ابتدا یک فعالیت اقتصادی است و طبیعتاً ناشرها باید اقداماتی انجام دهند تا درآمد کسب کنند و فعالیت شان برای آن ها سود داشته باشد.

مرادی با اشاره به اینکه اطلاعات ناشران فعال در ایران، کم و دانش نسبت به آنچه در امور کتاب اتفاق می افتد، اندک و سطحی است، ادامه داد: اکثر موسسات نشر بزرگ هم فاقد مشاوران فرهنگی و سرویراستار حرفه ای هستند

آیا در کشور ما به تعداد پروانه های نشر (17هزار پروانه) پدیدآورنده حرفه ای و متخصص، مترجم کاربلد و پژوهشگر واقعی داریم؟

و کار نشر در ایران قالب حرفه ای ندارد.

وقتی کتابسازی به یک اصل تبدیل می شود
این کارشناس نشر در ادامه به تعداد زیاد ناشران در ایران اشاره و بیان کرد: در کشور ما بیش از چندین هزار جواز نشر صادر شده است. و ناشران متعهدند که سالانه چهار کتاب چاپ کنند تا پروانه آن ها تمدید شود. اما سوال این است که آیا در کشور ما به تعداد پروانه های نشر (17هزار پروانه) پدیدآورنده حرفه ای و متخصص، مترجم کاربلد و پژوهشگر واقعی داریم؟ به نظر من خیر؛ کمتر است و به همین خاطر هم که کتابسازی و کپی کاری به یک اصل اساسی در نشر ما بدل شده است.

به گفته مرادی در زمانی که کیفیت کتاب های تولید شده کاهش می یابد، فضای مجازی به شناخته شدن نویسندگان سطحی کمک می کند. او توضیح داد: در چنین دورانی افرادی که در فضای مجازی مشهورند، می توانند با ارائه کارهایشان، توجه عمده افرادی که به صورت حرفه ای کتاب خوان نیستند و تفننی کتاب می خوانند به خود جلب کنند و فروش های کلان داشته باشند.

افزایش پروانه نشر برای توسعه یافتگی
مرادی درباره چرایی تعداد بالای ناشران در ایران توضیح داد: یکی از عواملی که بانک جهانی به عنوان معیار توسعه می شناسد،

ما سلیقه خوانش نداریم؛ خواننده حرفه ای نداریم و برای تربیت ذهنی خواننده حرفه ای، اقدام پایه ای صورت نگرفته است

میزان تولید کتاب در یک کشور است، بنابراین زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برای اینکه بتوانند از بانک جهانی وام بگیرند، به صورت بی رویه پروانه نشر صادر کردند. هر کس مدرک لیسانس داشت می توانست پروانه نشر دریافت کند.

این کارشناس نشر درباره امکاناتی که فرد دارای پروانه نشر دریافت می کند، بیان کرد: رانت های زیادی مانند وام کم بهره و کاغذ با ارز دولتی در این مسائل مطرح می شود. این ها باعث شد رانت خواری های بزرگی در این زمینه انجام شود. وقتی خواستند بساط این داستان را جمع کنند، دیر شده بود و تا امروز شاهد تبعات دوران سازندگی هستیم.

سلیقه خوانش نداریم
مرادی با بیان این نکته که کتاب های سطی و عامه پسند در همه جای دنیا فروش بالایی دارند، گفت: نمی توان این مساله را پدیده را غیرعادی دانست اما اگر ناشری تمام توان خود را روی این کارها می گذارد ناشری است که فقط به سود خود فکر می کند و وجه فرهنگی فعالیت خود را فراموش کرده است.

این ویراستار پیشکسوت ادامه داد: فقط تعدادی محدود از ناشران، فعالیت های خود را به شکل حرفه ای و مدرن ادامه می دهند و باقی انتشارات به

فقط 15 درصد دارنگان پروانه نشر در نمایشگاه حضور داشتند، پس 85 درصد دیگر دارندگان پروانه نشر کجا هستند؟ این پروانه ها برای چه صادر شده است و چه استفاده هایی از آنها می شود؟

شکل سنتی اداره می شوند؛ برای مثال در دفتر کارشان بیشتر از دو یا سه نفر فعال نیستند و همان ها هم مرتب در حال تغییر و جابجایی اند.

او با اشاره به اینکه در دنیا هدف از انتشار کتاب، ساخت بسترهای تغییرات ذهنی برای خواننده است، بیان کرد: هدف نشر فقط بالابردن سلیقه ادبی مخاطب نیست. در ایران شاید 70 تا 80 ترجمه از جوجومویز وجود دارد. همچنین کتابی مانند ملت عشق چندین ترجمه و آمار بالای فروش دارد؛ در حالی که به زحمت 200 یا 300 نسخه از کتاب های جد ی تر مشتری پیدا می کند.

این کارشناس نشر تاکید کرد: مساله این است که ما سلیقه خوانش نداریم؛ خواننده حرفه ای نداریم و برای تربیت ذهنی خواننده حرفه ای، اقدام پایه ای صورت نگرفته است. در نتیجه همه چیز به هم می ریزد و نمی توان انتظار خاصی از مخاطب داشت.

بازار نشر حداکثر می تواند 300 ناشر را سیر کند
مرادی با اظهار این نکته که ناشران کوچک محکوم به فنا هستند، توضیح داد: 10 یا 20 سال پیش که رانت های زیادی در حوزه نشر نبود و این حرفه سرمایه بری زیادی نداشت؛ مثلا سال هایی که کاعذ بندی 3000 یا 4000 تومان بود، ناشر با یک میلیون تومان دو یا سه کتاب تولید می کرد و کسی که 10 میلیون تومان سرمایه داشت و اقدام به شروع فعالیت نشر می کرد، در کارش گردش مالی شکل می گرفت و سرپا می ماند اما امروز تولید کتاب گران شده است و برای انتشار یک عنوان کتاب به 10 میلیون سرمایه نیاز است.

به

زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برای اینکه بتوانند از بانک جهانی وام بگیرند، به صورت بی رویه جواز نشر دادند

گفته مرادی در ایران هیچ وقت برنامه ریزی پیش از تولید کتاب وجود نداشت؛ بلکه افراد براساس علایق خود کاری کرده اند یا از ناچاری و بیکاری دست به این کار زده اند. او گفت: ممکن است افرادی با اندیشه استفاده از پروانه نشر در راه های دیگر، وارد این بازار شده باشند؛ بنابراین با سرمایه محدود پروانه گرفته اند اما شناختی از بازار نشر نداشته و نتوانسته اند کار خود را ادامه دهند و به اجبار فعالیت خود را جمع کردند. عده ای دیگر هم کتاب هایی چاپ کردند که فروش داشت و توانستند به کار خود ادامه دهند.

او ادامه داد: با این قیمت کاغذ ناشرانی که برنامه ریزی دقیق برای ادامه کار ندارند، مسلما نمی توانند به کار خود ادامه دهند زیرا به گردش سرمایه بالاتری نیاز دارند؛ درحالی که تیراژ کتاب در ایران افت کرده، هزینه بری بالاتر رفته است و درآمدی برای آن ها ایجاد نمی شود. تیراژ در نشر ما پایین آمده اما شعار قدیمی کوچک زیبا است در این زمینه مصداق ندارد؛ بلکه باید بگوییم کوچک مرده است . به نظر من نشرهای کوچک به تدریج از بین می روند و از دور خارج می شوند.

به گفته

در فرانسه که یکی از بزرگترین میدان های تولید کتاب با گردش مالی عظیم است، 158 ناشر کارت عضویت در اتحادیه ناشران فرانسه را دارند و در آلمان تعداد ناشران از فرانسه هم کمتر است، فقط 134 ناشر فعال هستند

مرادی سفره ای که بیش از 17 هزار ناشر بر سر آن نشسته اند حداکثر می تواند 300 نفر را سیر کند. او بیان کرد: وقتی بازار نشر برای 17 هزار ناشر مورد استفاده قرار می گیرد، تعداد زیادی از آن ها گرسنه می مانند رفته رفته حذف می شوند.

تنازع بقا در بازار نشر
مرادی با اشاره به اینکه در بازار نشر ایران تنازع بقا شکل گرفته است، ادامه داد: ناشرانی که شکل حرفه ای تری در تولید کتاب دارند، کتاب هاشان به چاپ های مجدد رسیده و توانایی مالی بیشتری پیدا می کنند و ناشران کوچک را از گردونه رقابت بیرون می رانند.

او ادامه داد: آمارهایی دارم که در مجموع 74 درصد تولید کتاب در ایران دست 273 ناشر است. امسال 2700 ناشر در نمایشگاه شرکت کردند اما از این تعداد 1200 ناشر غرفه مشترک داشتند. علی رغم همه این ها، فقط 15 درصد دارنگان پروانه نشر در نمایشگاه حضور داشتند، پس 85 درصد دیگر دارندگان پروانه نشر کجا هستند؟ این پروانه ها برای چه صادر شده است و چه استفاده هایی از آنها می شود؟ ناشرانی که حتی یک کتاب هم برای شرکت در نمایشگاه نداشتند، چه می کنند. از میان این 2700 ناشر، 273 ناشر بار اصلی نشر را بر دوش می کشند.

این کارشناس نشر با طبیعی خواندن روند حذف ناشرانی که فعالیت حرفه ای ندارند، اظهار کرد: هیچ کجای دنیا 17 هزار ناشر نمی بینیم. در فرانسه که یکی از بزرگترین میدان های تولید کتاب با گردش مالی عظیم است، 158 ناشر کارت عضویت در اتحادیه ناشران فرانسه را دارند. در آلمان تعداد ناشران از فرانسه هم کمتر است و فقط 134 ناشر در این کشور فعال هستند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
سوال بعدی که در این میان مطرح می شود و کسی برای آن پاسخی ندارد این است که مگر نه اینکه تمام دلاری که برای واردات کاغذ صرف شده از نوع 4200 تومانی بوده؟ پس چرا کاغذ هر روز گران تر از دیروز به دست فروشندگان و خریداران می رسد؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : عصر ایران خلیج فارس پایگاه اطلاع رسانی صنعت چاپ

پول نیوز، مائده امینی - بازار کاغذ هنوز آرامش خود را پیدا نکرده است. کسبه ای که سرمایه خردتری داشتند تقریبا عطای کاغذ فروشی را به لقایش بخشیده اند و روزنامه ها برای تامین نیاز خود به خرید و فروش حواله های دلالی روی آورده اند و کاهش تیراژ و صفحات، آخرین حربه های آن ها برای زنده ماندن است. کاغذ تحریر، کاغذ نشر، کاغذ مطبوعات... بازار همه کساد است.

ناهماهنگی در وزرات ارشاد و صنعت معدن تجارت پای دلالان را هم به این بازار باز کرده تا جایی که نرخ کاغذ در مدت چند ماه از کیلویی 150 هزار تومان به 550 هزار تومان رسیده است. یکی می گوید که صدها هزارتن کاغذ در گمرک بلوکه شده و دیگری می گوید مشکل بازار کاغذ دست های دلالی سودجویی است که برای دلار 4200 تومانی نقشه می کشند.

مشکل بازار کمبود نیست

حسین میرباقری رییس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا در این باره می گوید: هیچ کمبودی وجود ندارد، مشکل اصلی در بازار کاغذ، توزیع است. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که کاغذ نیست. اگر کاغذ نیست پس چطور به ناشران حواله کاغذ می دهند؟

او ادامه می دهد: مساله کاغذ که امروز تبدیل به بحران شده است، می تواند با یک برنامه ریزی درست و به راحتی حل شود. برای مثال آیا پیگیری کردن حواله هایی که تا کنون صادر شده کار سختی است؟ آیا ردیابی 50 هزار بند کاغذی که امروز گم شده، امکان ندارد؟ آیا نمی توان با پیگیری سرنوشت حواله های کاغذ، سهمیه خطاکاران را حذف کرد؟

اگر حواله ها را پیگیری می کردیم...

میرباقری می افزاید: اگر سرنوشت چند حواله را پیگیری می کردیم که وقتی با دلار 4200 خریداری شده در کدام بازار به فروش رسیده، امروز بازار کاغذ به این نقطه نرسیده بود. توزیع ناعادلانه باعث شده که صنف من از بین برود. کاغذفروشان دیگر فروشنده نیستند و به دنبال خرید کاغذ با قیمت بالاتر برای گذران زندگی خود افتاده اند.

این فعال بازار کاغذ تاکید می کند: این روزها فقط صحبت از کمبود کاغذ ناشران و مطبوعات است. می دانیم که در سال 400 هزار تن کاغذ نیاز داریم و وارد می شود که از این میزان تنها 100 هزار تن صرف مطبوعات و نشر می شود. آیا کسی نمی پرسد آن 300 هزار تومان باقی مانده چه می شود؟

مشکل اینجاست که اصلا نمی گذارند اتحادیه وارد ماجرا شود. نقش اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا در این میان چیست؟

کاغذ با دلار 4200 تومانی وارد می شود به نرخ آزاد به فروش می رسد

میرباقری در ادامه می افزاید: سوال بعدی که در این میان مطرح می شود و کسی برای آن پاسخی ندارد این است که مگر نه اینکه تمام دلاری که برای واردات کاغذ صرف شده از نوع 4200 تومانی بوده؟ پس چرا کاغذ هر روز گران تر از دیروز به دست فروشندگان و خریداران می رسد؟ 10 ماه است که روند همین است. دلالان بازار را دست گرفته اند.

رییس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا بر این باور است که : راه چاره این است که حواله را در اختیار اتحادیه بگذارند تا توزیع غلط اصلاح شود. دولت نباید وارد توزیع شود. باید تنها بر قیمت گذاری و توزیع نظارت داشته باشد. در یک سال گذشته این رویه غلط باعث شده که هی دست های تازه ای در بازار کاغذ اضافه شود.

میرباقری می گوید: حوزه فرهنگ ما، به کاغذ نیاز دارد و امروز تهیه آن غیر ممکن شده است. مقام معظم رهبری گفتند که هرطور شده مساله کاغذ حل شود. مسئولان عزیز چگونه می توانند بدون در نظر گرفتن جایگاه اتحادیه مشکل را حل کنند؟ مسئولیت توزیع و پخش کاغذ با اتحادیه است.

نان نبرید..

2400 خانواده به طور مستقیم از طریق فروشندگی کاغذ امرار معاش می کنند و این در حالی است که فروشندگان خرد در این شرایط خرد شده اند و به بستن مغازه های خود روی آورده اند و بیکار شده اند.

انگار برای بسیاری از سوال ها هنوز جوابی وجود ندارد. کاغذ را کیلویی 150 هزار تومان وزرات ارشاد به ناشر می فروشد و قیمت داخل بازار به 500 هزار تومان رسیده است. این قیمت چه همخوانی با دلار 4200 تومانی دارد؟

در نرخ 140 هزار تومان توزیع کاغذ را اتحادیه گرفتند و قیمت آن را به مرز 500 هزار تومان رساندند. آیا عملکرد عاملان توزیع درست بوده است؟

لینک خبر :‌ پول نیوز
رمان صخور که موضوعی ماورایی دارد و در دسته آثار فانتزی قرار می گیرد در مدت زمان کوتاهی (پس از عرضه در نمایشگاه کتاب تهران) به چاپ دوم رسید.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، چاپ دوم رمان صخور جلد سوم از مجموعه هفت جن اثر امید کوره چی را نشر کتابستان معرفت روانه بازار کتاب کرده است.

صخور در واقع دنباله ای است بر رمان های هفت جن و لوثیا که در آن دو نیروی خیر و شر با هم در مبارزه هستند و پای این مبارزه به زندگی امروز نیز کشیده می شود. انسان های امروزی درگیر این درگیری در جهان دیگری هستند و گاهی آسیب می بینند و یا خودشان در این درگی ی نقش دارند. این اثر را باید در گونه ادبیات فانتزی با مضمونی دینی دسته بندی کرد که نویسنده کوشش داشته تا در این ژانر اثری بومی و ایرانی خلق کند.

اثری که نشان داد در صورت تولید با کیفیت داخلی مخاطب به آن اقبال نشان خواهد داد. اثری که در روزهای نمایشگاه کتاب تهران پرفروش ترین اثر این ناشر در روزهای نمایشگاه کتاب بود. این اثر از این حیث که در فضایی ماورایی رقم می خورد و حال و هوایی رازآلود دارد توجه مخاطب نوجوان را نیز به خود جلب کرده است.

حس نکبتی افتاد به جانم و حالم بد شد اما این نیت قلبم را هیچ عوض نکرد چرا که کنجکاوی بدتر از آتش افتاده بود به جانم تا هر طور شده وارد اتاقک مخصوص شوم...

چاپ دوم رمان صخور که امید کوره چی آن را نوشته در 395 صفحه با قیمت 45 هزار تومان توسط نشر کتابستان معرفت عرضه شده است.

بر اساس این گزارش، امید کوره چی پیش از این آثاری نظیر هفت جن و لوثیا را روانه بازار کتاب کرده که با استقبال درخور توجهی روبه رو شد و توانست نگاه مخاطبان را به سوی خود جلب کند. این رمان نیز دنباله دو جلد قبلی است. این نویسنده در ژانر فانتزی یا به تعبیر خودش شگفت آثاری تولید کرده که برخی از آنها منتشر نشده است.

این نویسنده در گفت وگویی که با فارس داشته به وارداتی بودن ادبیات فانتزی در کشور اشاره کرده و یادآور شده بود: نبود ادبیات فانتزی فاخر در کشور نیز دلیلی بود که دست به نگارش این رمان زدم. زیرا اغلب ادبیات فانتزی در کشور ما وارداتی است و نکته آن هم این است که ادبیات فانتزی برجسته ترین شاخه هنر و ادبیات در جهان است. این را از میزان استقبال و فروش آن آثار می توان فهمید. یعنی هری پاتر وقتی کتابش منتشر می شود به طرز باورنکردنی به فروش می رسد و بعد از آن هم فیلمی که بر اساس آن ساخته می شود نیز مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد.

همچنین این نویسنده اوراد و اذکار به کار رفته در کتابش را بدون کارکرد خواند و گفت: اوراد و اذکار موثر نیست و کارکردی ندارد و از این رو نگرانی وجود ندارد. سعی کردم در بخش هایی از کتاب که از آیات و روایات استفاده کرده ام، آنها مستند باشد و با موضوع اصلی بی ارتباط نباشد ولی آنطور نیست که بتوان از آنها استفاده کرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
مدیر انتشارات نوروزی، حرفه ای شدن صنعت نشر و ناشر را در گرو تسهیل شرایط چاپ کتاب می داند و معتقد است هرچقدر دولت هوای ناشر را داشته باشد، ناشر هم امتیازاتی را برای نویسنده در نظر می گیرد و در نتیجه، فرآیند چاپ یک کتاب، ساده و ساده تر می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، حجت الله نوروزی، مدیر انتشارات نوروزی حرفه ای شدن ناشر را در گرو حمایت دولت دانست و گفت: دولت باید برنامه ریزی های مدونی را برای توسعه فعالیت های نشر در نظر داشته باشد و ناشر را در مسیر حرفه ای شدن یاری کند.

وی به زمان صدور مجوز اشاره کرد و گفت: پیش از این، روند صدور مجوزها کمتر وقت گیر بود اما در حال حاضر، چند ماه طول می کشد تا یک کتاب به چاپ می رسد. دولت باید به گونه ای برنامه ریزی کند که زمان صدور مجوزها، کوتاه تر شود.

نوروزی شرایط ناگوار اقتصادی را یک مانع بزرگ در مسیر حرفه ای شدن معرفی کرد و گفت: بسیاری از ناشران در شرایط پیچیده اقتصادی، از بازار حذف شدند و دیگر اثری از آن ها نیست. یادم می آید در استان گلستان، 59 ناشر فعالیت می کرد که اکنون تعدادمان به 8 ناشر رسیده است.

مدیر انتشارات نوروزی افزود: این وضعیت فقط مختص وضعیت نشر نیست؛ در بسیاری از صنایع دیگر ما نیز همین اتفاقات ناگوار رخ داده است و متاسفانه کاری هم از دست کسی برنمی آید.

وی ابتکار عمل را یک فاکتور مهم برای حرفه ای شدن صنعت نشر معرفی کرد و گفت: یک ناشر حرفه ای باید ابتکار عمل به خرج بدهد و به هر طریق خودش را در بازار نشر نگاه دارد. مثلا ما در حال حاضر با بسیاری از دانشگاه های کشور، وارد مذاکره شده ایم برای آنکه بتوانیم فروش را بالا ببریم و امیدواریم این راهکار نتیجه بخش باشد.

نوروزی، استفاده مناسب از ابزار بازاریابی را دیگر مصداق حرفه ای بودن یک ناشر معرفی کرد و گفت: ناشران باید به خوبی فعالیت های خود را معرفی کنند و در ارتباطی دوسویه با کتابفروشان باشند. مثلا ما در سایت انتشارات نوروزی، کتابفروشی های سطح استان را معرفی می کنیم و شماره تماس آن ها را در اختیار مخاطبان قرار می دهیم.

رکود در فعالیت کتابفروشان
مدیر انتشارات نوروزی به رکود در کتابفروشی ها اشاره کرد و گفت: در حال حاضر راه اندازی یک کتابفروشی، کار بسیاری دشواری است و هزینه های سنگینی دارد و از طرفی گران شدن کاغذ نیز، مزید بر علت شده است.

نوروزی افزود: در حال حاضر کتابفروشی های متعددی در استان گلستان حضور دارند اما به واقع تنها 10 کتابفروشی در این استان فعال است. در باقی کتابفروشی ها کمبود بسیاری از کتاب ها مشاهده می شود.

وی به محدود شدن تیراژ هم اشاره ای کرد و گفت: بحران های موجود در کاغذ و کمبودها، باعث شد بسیاری از کتاب های ما، از تیراژ هزار نسخه به 500 نسخه و بعد به 200 نسخه و حتی کمتر برسد. این موضوع نیز به نوعی به رکود کتابفروشی ها دامن زده است.

نوروزی به فعالیت های مشترک میان ناشر و دانشگاه اشاره کرد و گفت: ناشران باید ابتکار به خرج بدهند و ارتباط درستی با دانشگاه ها برقرار کنند. ما در انتشارات نوروزی، به تازگی، تعداد مخاطبان دانشگاهی خود را برآورد می کنیم و بعد از آن اقدام به چاپ می کنیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
یک نویسنده گفت: در دست ناشران مختلف و در دست خودم با کارهای کودک و نوجوان بیش از 40 کتاب منتشر نشده دارم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

هادی خورشاهیان در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، با بیان اینکه نویسنده پرکاری هستم، گفت: من کارهایم را سریع انجام می دهم و یک هفته تا یک ماه کارم را تمام می کنم. مثلاً رمان 200 صفحه ای من در 20 روز تمام می شود. برای همین چیزی در دست نوشتن ندارم، ولی در دست ناشران مختلف و در دست خودم با کارهای کودک و نوجوان شاید 40 تا 50 اثری باشد که چاپ نکرده ام.

وی درباره دلیل تأخیر در چاپ آثارش بیان کرد: دلیلش این است که بسیاری از این آثار در نوبت بررسی خودم هستند که آماده شان کنم برای چاپ و یک سری هم در دست ناشران مختلف دارم. شاید 10 کتاب دست ناشران دارم که مراحل چاپ را طی می کنند.

این نویسنده با اشاره به این نکته که نظرات و نقدهای طیف های مختلف مخاطبان بر مسیر خلق اثر نویسنده تأثیرگذار است، عنوان کرد: نقدها و بازخوردهایی که کم وبیش این طرف و آن طرف می بینیم، شاید به برخی از آن ها خیلی اهمیت ندهیم یا احساس کنیم که این مخاطب عام است و خیلی از این موضوع سر در نمی آورد یا شرایط و سلیقه اش با ما فرق دارد، اما با گذشت زمان تأثیراتش را روی ذهن نویسنده می گذارد.

خورشاهیان اظهار کرد: تصمیم دارم بعد از 30 سال نوشتن، 20 سال کتاب چاپ کردن و 100 جلد کتاب چاپ کردن، یک اثری بنویسم که همه این تجربیات را نشان دهد. نشان دهد که من در این 30 سال چه چیزهایی یاد گرفته ام، یعنی اگر قرار باشد همه کارهایم مثل آثار قبلی خودم باشد، خب به چه علت تند تند کتاب می نویسم.

وی با بیان اینکه تا حالا هم سعی کردم همیشه متفاوت بنویسم، تصریح کرد: به عنوان یک نویسنده بزرگ سال، آثارم بیشتر پست مدرن بوده؛ اما قصد دارم کتابی با شمول مخاطب بیشتری بنویسم.

این نویسنده خاطرنشان کرد: مخاطب ها خیلی برایم مهم هستند، دوست دارم مخاطب عادی هم داشته باشم، مثلاً دوست دارم که دانشجوها و کارمندها هم کتاب من را بخوانند. برایم مهم نیست حتماً مخاطبانم خیلی خاص مثل رمان نویس یا شاعر باشند.

انتهای پیام/4028/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
هادی آفریده ضمن ارائه نظرات خود نسبت به گزارش عملکرد مالی انجمن سینمای جوانان ایران، از انتظارات خود از رییس سازمان سینمایی گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : شبکه اینترنتی آفتاب تیتر برتر خبرگزاری اقتصادی ایران

به گزارش ایسنا، در پی انتشار گزارش عملکرد مالی انجمن سینمای جوانان ایران در دوازده ماه سال 97 این فیلم ساز گفت: من درباره انجمن سینمای جوان و آقای موسوی در دوران مدیریتش بدون اینکه منافعی داشته باشم و یا کارمند باشم، بارها این را گفته ام که یکی از شانس هایی که این انجمن در دوره اخیر آورده است، نخست تغییر مدیریت پیشین انجمن بود، مدیری که ضابطه مند نبود و دوم جایگزینی ایشان با آقای موسوی بود که برای سینمای ایران و سینمای جوان یک اتفاق خوب بود.

او افزود: من وقتی لیست گزارش عملکرد مالی انجمن سینمای جوان را مطالعه کردم، دیدم که با چه جزئیات و دقتی این لیست نوشته شده است؛ این روحیه در عملکرد ایشان با فیلمسازان، مدرسین سینمای جوان و کارمندان خودشان هم است. واقعاً جای خوشحالی دارد چرا که سالهاست ما در قالب تشکلات صنفی در تلاش هستیم که بدانیم این بودجه هایی که به نام فیلمسازان، هنرمندان و گسترش فرهنگ یا سینماست، چه می شود؟ وقتی این اطلاعات با این دقت داده می شود جای خوشحالی دارد و من به شدت استقبال کردم.

آفریده اضافه کرد: امیدوارم سازمان های دیگر زیر مجموعه ارشاد هم به این سمت حرکت کنند، این اتفاق کمک می کند تا "رابطه کدر" بین فیلمسازان و مدیران همیشه به شکل سنتی وجود دارد، تا حدودی شفاف شود. این شفافیت قرار بود از ابتدای دولت یازدهم در تمام اصناف اتفاق بیفتد اما نیفتاد و ما هیچ جا شاهد این شفافیت نبودیم، حالا خیلی خوشحالم که الان در اواخر دولت دوازدهم این اتفاق در سازمان سینمایی می افتد.

کارگردان مستند "باشگاه حیوانات" در بخش دیگری از صحبت هایش درباره انتظاراتی که از رئیس سازمان سینمایی دارد، توضیح داد: در بهمن ماه سال گذشته که هنوز حکم آقای انتظامی از طرف وزیر ارشاد ابلاغ نشده بود، ما یک دیدار خصوصی همراه با چند نفر از فعالان صنفی خانه سینما با ایشان داشتیم. در این دیدار یک سری مطالبات کلان صنفی را برای ایشان مطرح کردیم و ایشان به ما گفتند که این مطالبات پیگیری و انجام می شود، اما تاکنون هیچکدام از خواسته های ما انجام نشده است.

او افزود: فکر می کنم از عمر مدیریت ایشان خیلی باقی نمانده و مهم ترین انتظار در این مدت از ایشان می تواند این باشد که تقاضای لحظه ای، سطحی و فوری از ایشان نداشته باشیم. ما باید از ایشان تقاضاهایی داشته باشیم که به زیرساخت های سینمای ایران کمک کند مخصوصاً زیرساخت های صنفی و حقوقی ما، مسئله قراردادهای فیلمسازان، درجه بندی آن ها، تخصیص بودجه هایی در شأن سینمای مستقل و فرهنگی.

آفریده در ادامه خاطرنشان کرد: ما در آن جلسه به آقای انتظامی هم گفتیم که در کشوری مانند هلند بودجه فیلم مستند دو، سه برابر فیلم های داستانی است و نتیجه آن هم ایجاد شدن رویکرد فرهنگی در جامعه شان است. در ایران تمام حمایت برای سینمای مبتذل و سینمای گیشه است و سینمای مستقل و فرهنگی، سینمای مستند و فیلم های کوتاه، تجربی و انیمیشن یک فرزند ناخوانده در کشور هستند که تنها با آن مدارا می کنند در حالی که در ممالک متمدن و مترقی دنیا اصل بودجه برای این سینماها و فیلم هاست. نتیجه این عدم توجه جامعه ما به سینمای فرهنگی، یک جامعه خشن، پر استرسی است که اخلاقش را روز به روز از دست می دهد.

او اضافه کرد: مهم ترین درخواست من از رئیس سازمان سینمایی این است که یک بودجه واقعی برای سینمای فرهنگی اختصاص دهد و شأن و منزلت هنرمندان این بخش به آن ها برگردانده شود.

این مستندساز در پایان صحبت هایش گفت: گاهاً مدیران کم سواد و بی سواد به خاطر روابط و قدرت هایی که دارند به ما فحاشی می کنند و جلوی کارمان را می گیرند؛ در انتها ما کار نمی کنیم و گوشه خانه می نشینیم اما در بخش کلان تر با این شرایط، کشور و فرهنگ آن آسیب می بیند. باید فکری کنند، شتر سواری دولادولا نمی شود، یا باید این سینما را بپذیرند و در حد و اندازه خودش از حمایت کنند و به آن احترام بگذارند یا اینکه کلاً در آن را ببندند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
سخنگوی شورای صنفی نمایش درباره تعطیلی سینماها در این هفته توضیحاتی داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : اقتصاد نیوز خبرگزاری موج هنر نیوز

غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری رحلت حضرت امام خمینی (ره) و قیام پانزده خرداد، در گفت وگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره وضعیت تعطیلی سینما های کشور اظها کرد: تمامی سینماها در روز سه شنبه 14 خرداد به طور کامل تعطیل است. همچنین این تعطیلی در روز چهارشنبه 15 خرداد تا ساعت 17 ادامه دارد.

انتهای پیام/

تعطیلی سینما ها در 14 و 15 خرداد اعلام شد

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
مهدی صباغ زاده گفت: بجای کاهش سهم سه درصدی دفاتر پخش از فروش آثار سینمایی، 9 درصد ارزش افزوده تهیه کنندگان را حذف کنید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : سینما پرس

مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما درباره کاهش سهم سه درصدی پخش کنندگان سینما از فروش آثار سینمایی به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: دوستان بجای اینکه با برداشتن 9 درصد ارزش افزوده تهیه کنندگان و حل مشکلات این بخش سراغ دفاتر پخش ورشکسته رفتند، دفاتری که بیشتر آن ها حتی خرج زندگی خود را به زور تأمین می کنند.

وی افزود: این کاهش سه در صدی سهم پخش کنندگان سینما اصلا قابل هضم و درک نیست و به نظر می رسد حذف 9 درصد ارزش افزوده از تهیه کنندگان بهتر از این جریان باشد.

تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص آخرین وضعیت اکران کلوپ همسران بیان کرد: تا اینجا اصلاحیه هایی که خواسته بودند را انجام دادیم، اما پنج هفته است که هیچ جوابی از جانب آن ها دریافت نکردیم و فکر می کنم اصلا فیلم اصلاح شده را ندیدند. فعلا در بلاتکلیفی هستیم.

صباغ زاده ادامه داد: اگرجوابی از دوستان به ما برسد احتمالا اکران کلوپ همسران نوبت دوم اکران عید فطر و یا پس از تاسوعا و عاشورای حسینی خواهد بود.

گفتنی است؛ فیلم کمدی-خانوادگی کلوپ همسران به تهیه کنندگی و کارگردانی مهدی صباغ زاده است.

محمدرضا شریفی نیا ، میترا حجار، شقایق فراهانی، محمدرضا هدایتی، علی انصاریان، بیژن بنفشه خواه، سمیرا حسن پور و رضا بنفشه خواه با هنرمندی گوهر خیراندیش بازیگران اصلی این کمدی-خانوادگی هستند که در مقابل دوربین سیروس عبدلی ایفای نقش کرده اند.

کلوپ همسران داستان سه مرد متمول و اصطلاحا زن ذلیل را روایت می کند که برای فرار از دست همسرانشان به همراه یک خواننده زیرزمینی پاپ به جزیره کیش متواری شده و نقشه ربوده شدن خود را می کشند؛ غافل از آن که ماجرا هایی پر پیچ و خم درانتظارشان است...

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان

به گزارش شهدای ایران ؛ مهناز افشار بازیگر سینما که در ماجرای شهادت طلبه همدانی حاشیه ساز و پس از آن شایعه فرارش از کشور مطرح شده بود، با انتشار پستی در حساب توییتری خود به این شایعه واکنش نشان داد.

افشار در توییتر نوشت:

سوال از این مضحک تر که آیا مهناز افشار از ایران فرار کرده است؟ خیر، مهناز افشار به خانه ی خود بازخواهد گشت.

اولین واکنش مهناز افشار به شایعه فرارش از ایران!

گفتنی است، افشار در ماه های اخیر به دلیل اظهارنظرهای جنجالی خود در فضای مجازی خبرساز شده است. در آخرین مورد پس از قتل مصطفی قاسمی طلبه همدانی توسط بهروز حاجیلو، افشار در مظان اتهام قرار گرفت که به دلیل انتشار پستی که حاوی فتوایی کذب بود، باعث تهییج قاتل و قتل طلبه جوان شده است.

پس از این اتفاقات افشار برای برگزاری دوره ای آموزشی به کشور آلمان سفر کرد و هنوز هم به کشور برنگشته است. در همین زمان حکم پرونده قضایی یاسین رامین همسر افشار نیر صادر شد و گمانه زنی ها در خصوص فرار این بازیگر پرحاشیه قوت گرفت. چندی پیش نیز سخنگوی قوه قضائیه در واکنش به این شایعه اعلام کرد: در حال حاضر، مهناز افشار در خارج از کشور است اما وکیل ایشان اعلام کرده که او به ایران بازخواهد گشت.

منبع:باشگاه خبرنگاران

لینک خبر :‌ شهدای ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : دیدبان ایران

به گزارش سلام نو، این روزها که دادگاهی محمد هادی رضوی (داماد وزیر کار) یکی از تهیه کنندگان سریال شهرزاد (فصل اول) بحث داغ روز است، در مورد حضور بازیگران و دستمزدهایی که در سریال شهرزاد گرفته اند بسیار جنجالی شده است.

در سال 1395 که این بحث داغ شده بود که سرمایه سریال شهرزاد برای پولشویی تهیه شده است و ... ترانه علیدوستی (بازیگر)، رضا کیانیان (بازیگر)، حسن فتحی (کارگردان)، نغمه ثمینی (فیلمنامه نویس) به این اتهامات واکنش نشان دادند اما در حال حاضر که این مباحث در جریان دادگاهی رضوی دوباره مطرح شده است تقریبا همگی سکوت اختیار کرده اند.

به دنبال این قضایا برخی از منتقدین و رسانه ها این انتظار را از عوامل سریال شهرزاد مطرح کرده اند که دستمزد خود از این مجموعه را پس بدهند، بازیگران سریال سکوت اختیار کرده اند، در این میان پرویز فلاحی پور (بازیگر) تنها کسی است که در مصاحبه ای با ایرنا به این مسائل واکنش نشان داد و گفت: مگر ما خبر داشتیم که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. مگر خود آقای فتحی در جریان بوده که قرار است چه اتفاقی بیفتد.

این ها آمدند و گفتند که می خواهند یک سریالی بسازند و کارگردانی آن را به آقای فتحی پیشنهاد دادند و آقای فتحی هم ما را انتخاب کرد. مگر به ما گفته بودند که می خواهند از صندوق فرهنگیان اختلاس کنند. مگر به ما پیشنهاد داده بودند که با یکدیگر بخوریم.

در ادامه هم اضافه کرده است: امثال آقای رضوی در مملکت زیاد است. صحبت آقازاده ها و مسائل دیگر بارها در رسانه ها مطرح شده است. اختلاس های بسیاری از 123 میلیارد تا 12 هزار میلیاردی مطرح است. شاید یک بخشی از آن را برده و در یک پروژه دیگری مثل ساختمان سازی هزینه کرده اند. آیا باید تمام مهندسان و کارگرانی که در این پروژه ها کار کرده اند عذرخواهی کنند و درآمدشان را پس بدهند؟ این خواسته برحق نیست.

در این نوشتار قصد تایید بر درست یا غلط بودن هیچ کدام از طرفین ماجرا نداریم و مهمتر از همه این اتفاقات بحث بر سر آسیب هایی است که این اتفاق بر صنعت سینما و سریال سازی وارد کرده است.

واقع بینانه باید گفت مجموعه شهرزاد به لحاظ استانداردهای سریال سازی کیفیتی را ارائه داد که سطح توقع جامعه را بالا برد و به همین دلیل هم بحث و گفتگو بر متن و حاشیه آن زیاد است.

بالا رفتن دستمزد بازیگران از فصل دوم این سریال یک بحث مطرح در آن زمان بود که شاید واقعا باعث شد بسیاری از دستمزدها تغییر کرد و توقعات بازیگران تا اندازه ای بالا رفت که بسیاری از تهیه کنندگان به این رویه معترض هستند. مسعود ده نمکی در مصاحبه ای مطرح کرده بود: دستمزد بازیگران آن قدر بالا رفته که بدون پول کثیف نمی شود فیلم ساخت

ضربه مهلکی که این جریان سریال شهرزاد و دادگاهی یکی از تهیه کنندگان آن بر سینما و صنعت سریال سازی نمایش خانگی زده این است که جامعه نسبت به هر سرمایه گذاری در این حوزه بی اعتماد شده است. علی الخصوص وقتی این اتفاق برای یکی از سریال های محبوب یک دهه اخیر صورت گرفته است.

خود اهالی سینما از فیلمسازان و عوامل مختلف تا رسانه ها و خبرنگاران سینمایی، کانال های تلگرامی و ... در شعله ور تر شدن آتش این اتفاقات بی تاثیر نبوده اند.

در حال حاضر هر شخص حقوقی یا حقیقی بخواهد در یک فیلم یا سریال سرمایه گذاری کند همه این سوال را مطرح می کنند که چرا چنین کاری می کند، دلیل ورودش به سینما چیست و از ساخت فیلم چه هدفی دارد؟

2 فیلم تحسین شده از نظر منتقدان و کارشناسان در جشنواره فجر ملی سال گذشته حضور داشت که جدای از تمام ارزش های مادی و معنوی فیلم آنها، بسیاری جنجال بر سر این درگرفت که سرمایه گذار این فیلم ها از کجا آمده؟ چرا آمده؟ و ...

اساسا مطرح ساختن موضوعی چون تهیه سریال یا فیلم برای پولشویی دور از واقعیت است، چون گردش مالی یک سریال یا فیلم در مقیاس با اعداد و ارقام مرتبط با پولشویی ناچیز است، اما نمی توان انکار کرد که شخص یا اشخاصی به هر بهانه ای از علایق شخصی یا حشر و نشر با هنرمندان و ستارگان و ... به این حیطه ورود می کنند.

باید به اهالی سینما و سریال سازی یادآوری کرد که همیشه باید به آینده نگریست و نگاه رو به جلو داشت، به دلیل دعواهای صنفی، مشکلات داخل گروهی، رقابت های شغلی و یا حتی کینه های شخصی کار را به جایی نرسانید که هیچ شخصی جرات نکند که به این محدوده وارد شود./عصرایران

لینک خبر :‌ سلام نو
محمد قاصد اشرفی آخرین وضعیت سالن سازی سینما و در کشور را اشاره کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ سایت های دیگر : سینما پرس

محمد قاصد اشرفی سینمادار و رئیس انجمن سینماداران کشور درباره وضعیت سالن سازی در سال 98 به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ،گفت: متقاضی ساخت سالن برای سال 98 تا به این لحظه نداشته ایم، اما پروژه های زیادی در سال های قبل آغاز و تعداد قابل توجهی از آن ها امسال به بهره برداری می رسد.

وی با اشاره به اینکه سالن سازی در تهران و شهرستان ها انجام می شود، بیان کرد: خوشبختانه پروسه سالن سازی در تهران و شهرستان ها خواهد بود و برخی از شهرستان ها که سالن نداشتند از نعمت سینما بهره مند خواهند شد.

قاصد اشرفی در خصوص کاهش سهم سه درصدی دفاتر پخش از فروش آثار سینمایی اظهار داشت: سال های سال است که این اتفاق رخ می دهد، اما به صورت واضح و روشن نبوده است و به تازگی قرار است با اطلاع رسانی پیش برود.

وی ادامه داد: این مسئله باید با توجه به گرانی و تورم و هزینه بالا در تولید، پخش و نمایش، به درستی و کارشناسی دقیق تحلیل و بررسی شود تا متوجه شویم چه سرانجامی خواهد داشت.

قاصد اشرفی گفت: به نظرم برای بررسی این موضوع بهتر است نظر های دفاتر پخش و هزینه های آن ها را هم جویا شویم و بعد تصمیم نهایی رابگیریم، به شخصه نمی توانم نظر خاصی بدهم و بگویم خوب است یا بد، چون به تازگی اعلام شده و هنوز هیچ چیزی مشخص نیست.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
باتوجه به افزایش نرخ رشد جمعیت در سال های گذشته نیاز شدیدی برای افزایش سالن های سینما مخصوصا در کلان شهرها احساس می شود. این در حالی است که بسیاری از سالن های سینمایی شهر تهران متروک شده اند و مالکان آنها قصد دارند آنها را تبدیل به هر جایی بکنند که درآمدش بیش تر از سینما باشد.

مهسا بهادری: سینما یکی از شاخص های مهم فرهنگی در شهرسازی است. به عبارتی اگر بخواهیم میزان توسعه یافتگی شهرها را بسنجیم یکی از مهمترین بخش شاخص های فرهنگی سالن های سینما می باشد، اما در ایران وضعیت تعداد سینماهای متروک آمار بسیار بغرنجی دارد به طوری که در 35سال اخیر رشد جمعیت 127درصد و رشد ساخت سینما در ایران منفی 44درصد بوده است. تخریب سینماها در سال های اخیر به تیشه ای تعبیر شده که به ریشه هنر و فرهنگ خورده است. هرچند با ایجاد پردیس های سینمایی در تهران نفس تازه ای در این حوزه دمیده شد اما یکی از بدترین بخش های توسعه یافتگی، سالن های قدیمی سینما در تهران هستند که بدون هیچ بازسازی رها شده و به خرابه هایی بدل شده اند. این سینماها که یادگارهای نخستین سال های ورود سینما به ایران هستند می توانست به یکی از مهمترین قطب های فرهنگی بدل شود که هم جاذبه گردشگری داشته باشد و هم امکانات بسیاری را در اختیار هنرمندان قرار دهد اما متاسفانه بدون هیچ دغدغه ای بناهای تاریخی این چنینی به حال خود رها شده و معلوم نیست سرنوشت کدام یکشان سوختن یا تبدیل شدن به انبار باشد.

اوایل بامداد دهم خرداد خبرها و ویدیوهایی درباره آتش سوزی یک سینمای قدیمی در شیراز منتشر شد. سینما بهمن شیراز یکی از قدیمی ترین سینماهای شیراز است که در سال 1336 توسط اسماعیل گلستان با نام پرنس دانشجو در انتهای یک مجتمع تجاری قدیمی به همین نام در خیابان کریم خان زند ساخته شده است.

این سینما تا سال های قبل از انقلاب 1357 یکسره دایر بود اما پس از انقلاب در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت، بنیاد این سینما را به بهمن تغییر نام داد و مدتی پس از بازگشایی به حوزه هنری واگذار کرد و سرانجام به بخش خصوصی فروخته شد. سینما بهمن و دو سینمای دیگر از مجموع 3سینمای خاطره انگیز خیابان تاریخی زند، چندسالی است که متروکه شده اند. دیگر فیلمی آنجا نشان مردم داده نمی شود. نهایت اینکه یا کاربری شان پارکینگ است و یا انبار دپوی مغازه های بازار شهر. سینما بهمن که چسبیده به بازار تجاری ارگ است، به بهانه تعمیرات تعطیل شده بود؛ حالا می گویند در حین تخلیه صندلی ها این حریق به جانش افتاده است.

حالا آتش خاموش شده و ساختمان سینما بهمن باید به امید روزی باشد که از نو تجهیز و بازسازی شود یا مثل همه پردیس های سینمایی تهران که بر خاکستر سینماهای قدیمی شان بنا شدند یک پردیس سینمایی جای این سینمای 62ساله را بگیرد.

سینماهای تهران

از آنجایی که نگاهی انداختیم به وضعیت سینما بهمن، بهتر است وضعیت سینماهای تهران را هم بررسی کنیم، اینطور که مشخص است گویا قرار نیست که هیچ گاه تمامی ظرفیت های اکران در تهران در یک بازه زمانی مشخص مورد استفاده قرار گیرد، آتش سوزی سینما آزادی را بسیاری به خاطر دارند که پس از ده ها سال بنای جدید توانست، نبود این سینمای مهم را در شهر جبران کند، اما تنها 4 سال از افتتاح سینما آزادی گذشته بود که سینما جمهوری طعمه حریق شد و متاسفانه این سینمای خوب و خاطره انگیز جای سینما آزادی در آتش سوخته را گرفت و از گود اکران ها خارج شد.

منطقه 12جایگاه اصلی سینماهای متروک

بسیاری از سینماها و تئاترهای تهران پیش از انقلاب در خیابان لاله زار قرار داشتند. زمانی حدود پانزده سینما در این خیابان بود. حالا اما سینماها تخریب شده اند؛ یا پاساژهای مختلف جای آن ها را گرفته اند یا ساختمان آنها در هیاهوی بازار لوازم الکتریکی به دست فراموشی سپرده شده است و چراغ آنها خاموش شده.

در سال هایی که همه از کمبود اعتبار برای ساخت سینماها، حرف می زنند اما کسی یادش نیست سالن های سینمایی در شهر وجود دارد که نه به اعتبار چند میلیاردی برای روشن کردن چراغ هایشان نیاز است و نه کار سختی برای فعال کردنشان. سالن های سینمایی که سال ها، محل تردد و حضور علاقه مندان هنر هفتم بوده این روزها با بی مهری هایی که نسبت به آنها روا داشته شده تبدیل به انباری و مکانی سوت و کور شده اند. مکان های کوچک و بزرگی که فیلم ها از آپاراتخانه ها و توسط آپاراتچی ها نمایش داده می شد و امروز تنها یک خاطره و تابلو دود گرفته از آنها باقی مانده است.

پردیس های سینمایی ملت، آزادی، زندگی، کوروش، چهارسو و ده ها سینمای دیگر همه دارایی سینمای ایران است و این مسئله در شهرستان ها چنان رنگ باخته که به جز تهران در سایر شهرها وضعیت بسیار بحرانی در حوزه اکران وجود دارد.

به راستی چرا کسی یاد این سینماها نمی افتد و چراغ آنها را روشن نمی کند؟ چرا میلیاردها تومان صرف ساخت سالن های جدید سینما در پایتخت می شود اما کسی برای فعال کردن برخی از سینماهای در حال خاک خوردن پایتخت، آستین بالا نمی زند؟ چه مشکلاتی سبب شده است سینماهای پرشمار تعطیل شده پایتخت دوباره فعال نشوند و به جای آنها سینماهای جدیدی ساخته شود؟

تبدیل سینما به انباری

تبدیل شدن سینما به انباری بلایی است که اهالی منطقه 12 سر سینماهایشان می آورند. منطقه ای با قدمت که از همان ابتدا روح فرهنگ در آنجا موج می زده و در حال حاضر هم بیشترین سینمای متروکه را در خود جای داده. سینماهایی مثل؛ تاج در خیابان انقلاب، ابتدای خیابان لاله زار نو، ادئون در خیابان سعدی، نرسیده به چهارراه مخبرالدوله، همای در خیابان فردوسی، نرسیده به چهارراه استانبول، ایفل در خیابان نادری، بعد از خیابان سی تیر، ایران ، لاله و سحر در خیابان لاله زار، کریستال در خیابان لاله زار نو، پارک در خیابان جمهوری، بعد از ساختمان پلاسکو، سال هاست چراغ هایشان خاموش شده و فیلمی روی پرده هایشان نمایش داده نمی شود.

آنچه که بیش از هر چیز مشخص است این است که با تخریب و از بین رفتن سینماها، بدون شک بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی منطقه نابود می شود. اما مالکان به علت ضرر و زیان هایی که در سال های اخیر متحمل شده اند، خواستار تغییر کاربری شده اند و اهالی نیز تقاضای احیا و بازگشایی دوباره سینماها را دارند و همین خواسته های متفاوت موجب شده سینماهای تعطیل در بلاتکلیفی به سر ببرند و کسی متولی رسیدگی به وضع کنونی و تعیین تکلیف آنها نشود.

تبدیل سینماهای منطقه 11 به پردیس

سینماهای شهر قشنگ در خیابان ولی عصر(عج)، نرسیده به سه راه جمهوری؛ خیام در خیابان قزوین، جنب بیمارستان فارابی؛ لیدور در خیابان قزوین، خیابان هلال احمر؛ جمهوری در خیابان جمهوری، روبه روی خیابان ابوریحان؛ ری در خیابان امیریه، پل امیربهادر؛ اروپا در خیابان جمهوری، نرسیده به تقاطع ولی عصر(عج) و جمهوری؛ فلور در خیابان ولی عصر(عج)، ایستگاه بی.آر.تی مدرس و پرسپولیس در خیابان کارگر جنوبی، در تکه یازدهم پایتخت قرار دارند که بیش از 20 سال است تعطیل شده اند. به گفته اهالی سینما، پرسپولیس یکی از بزرگ ترین سینماهای تهران بوده که متأسفانه این روزها کمتر کسی حتی نام آن را می داند.

خیلی ها معتقدند در گذر زمان امکانات سینماهای قدیمی، مدرن و به روز نشده و به همین دلیل مردم از این سالن ها استقبال نکردند و آنها تعطیل شدند، اگر سینماها با پیشرفت علم و تکنولوژی، همگام می شدند و مالکان و بهره برداران از تجهیزات و امکانات مدرن بهره می گرفتند، شاهد بد اقبالی سینماها نبودیم و این سالن ها به چنین سرنوشتی دچار نمی شدند. اما باید گفت بداقبالی این سینماها از آنجایی شروع شد که به جای بازسازی سینماها، پردیس های سینمایی با چند سالن ساختند تا به جای اعتلای فرهنگ وضعیت فروش را بهتر کنند که البته این هم دغدغه کوچکی نیست.

براساس موقعیت جغرافیایی منطقه، خیلی از مالکان تمایل به تغییر کاربری سینماها و تبدیل آنها به مجتمع های تجاری دارند. همین نگرش مالکان تهدیدی برای از بین بردن فضاهای فرهنگی منطقه است اما اهالی خواستار احیا و بازسازی آنها هستند. متأسفانه نبود یک ارگان و سازمان متولی رسیدگی به وضعیت سینماها، موجب بلاتکلیفی و سردرگمی مردم و مالکان شده است.

تبدیل سینمامنطقه 10 به مجموعه های ورزشی و فرهنگی

سال های زیادی از تعطیلی سینما تیسفون در خیابان قزوین، نرسیده به پل امامزاده معصوم(ع)، منطقه 10 می گذرد. بر خلاف مناطق دیگر، گویا احداث پردیس سینمایی کارون در این منطقه خیلی موفق نبوده و همین امر سبب شده مالکان سینماهای تعطیل شده درصدد تغییر کاربری آنها باشند. تغییر کاربری سینماها کار آسانی نیست و باید با اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شود. بنابراین مدیران شهری می توانند از این فرصت برای تملک آنها و تبدیلشان به مجموعه های ورزشی و فرهنگی استفاده کنند اما با گذشت بیش از 10 سال هنوز تکلیف سینماهای تعطیل شده مشخص نیست.

سینما قیام

سینما قیام از سینماهای وابسته به بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با تغییر کاربری تجاری، به فروش گذاشته شد. سینما قیام در سال 1345 با نام سینه موند تاسیس شد. این سینما دارای یک سالن سینما با ظرفیت 400 نفر بود که در آن فیلم های کودکان و نوجوانان نمایش داده می شد.

سینما نادر

سینما نادر با نام سابق رویال که در سال 1312 ساخته شد نیز آخرین بازمانده از سینماهای لاله زار پس از مدت ها تعطیلی به دنبال تغییر کاربری است. طی سال های گذشته و پیش از تعطیلی سینما نادر، فیلمی برای نمایش به آنان ارائه نمی شده و برای زنده ماندن سینما فیلم هایی را که قبلا نمایش داده شده بود اکران می کردند؛ هر چند این روند 8 ماه بیشتر نتوانست ادامه پیدا کند.

سینما رودکی_متروپل

سینما رودکی در سال 1329 با نمایش بن هور آغاز به کار کرد. به دلیل تغییر فضای لاله زار و درنهایت مشکلات اقتصادی با بیش از 60 سال قدمت تعطیل شد.

سینما تمدن

تمدن چند سالی به انبار کالا تبدیل و دست آخر هم ویران شد. سینما تمدن سال ها بود که مخاطب چندانی نداشت. خیابان مولوی که در زمان تاسیس سینما تمدن محل مناسبی برای فیلم دیدن بود، دست کم 3 دهه بود که چنین کارکردی را نداشت. ولی سینمایی با این قدمت و سابقه می توانست بازسازی و به مکانی فرهنگی تبدیل شود. جایی که خاطرات قدیمی سینما در آنجا ثبت شود.

سینما رادیوسیتی / (نرسیده به میدان ولیعصر و نبش خیابان گیلان)

سینما رادیوسیتی از مجلل ترین و مدرن ترین سینماهای ایران بود که در 27 شهریور ماه سال 1337 در خیابان ولیعصر تهران افتتاح شد. نمایندگان مجلس آن زمان برای مراسم افتتاح این سینما نیز دعوت شده بودند. طراحی این سینما هم چون سینما مولن روژ، توسط حیدر غیایی که از پیشگامان معماری نوین ایران بود انجام شد. این سینما چند ماه پس از تعطیلی در سال 1357 آتش گرفت و لامپ های نئون آن کنده شدند. پس از انقلاب اسلامی، مدتی به داروخانه تبدیل شد و در حال حاضر یک ساختمان مخروبه است.

سینما کریستال

سینما کریستال از سینماهای قدیمی تهران بود که در تاریخ 3 خرداد 1324 تأسیس شد. این سینما با دو سالن به گنجایش کلی 660 نفر از جمله سینماهای ممتاز تهران بود و به اکران فیلم های هنری شهرت داشت. این سینما که در تقاطع خیابان لاله زار و خیابان منوچهری قرار دارد در حال حاضر تعطیل شده است.

سینما آسیا

سینما آسیا در سال 1337 توسط امرلال هندوجا، نارانداس بگواندلاس ساخته و مورد بهره برداری قرار گرفت. این سینما که جزو اولین سینماهای تهران است با 962 صندلی کار خود را آغاز کرد. سینما آسیا با طرحی از هوشنگ سیحون حدود پنجاه سال فیلم های سینمای ایران را نمایش داد.

سینما فلور

بخشی از سقف سینمای 78 ساله فلور که کار خود را از سال 1316 آغاز کرده بود، فرو ریخت و این اتفاق بهانه ای برای تخریب این سالن سینما شد.

سینما ادئون/ (خیابان سعدی نرسیده به چهارراه مخبرالدوله)

این سینما در سال 1340 با نمایش فیلم کازینو دوپاری افتتاح شد و در سال 1371 تعطیل شد، با اینکه قراربود جز میراث فرهنگی باشد اما در سال 1387 ساختمان این سینما طعمه حریق شد و از بین رفت.

سینما سحر_مترو/ (کوچه ملی خیابان لاله زار)

سینما مترو در کوچه ملی خیابان لاله زار است. سینمایی که دیوارهایش از دم در تا داخل سالن کاشی کاری است و کاشی های سفید و صورتی دارد. خود سالن هم که در زیر زمین هست، آن زمان بوی سفیداب می داد و هوایش همیشه دم داشت و صدای بلندگو طوری در هوا می شکست که انگار به آب خزینه برخورد کرده است اما با همه این ها پر بود از خاطرات. اما متاسفانه این سینما در حال حاضر تعطیل است.

سینما لاله_ رکس/ (لاله زار)

سینما رکس یکی از سینماهای تهران است که در خیابان لاله زار قرار دارد. این سینما که متعلق به قدرت الله رشیدیان و سیف الله رشیدیان بود، در روز 1 مهر 1324 کار خود را با نمایش فیلم جایی تو را خواهم یافت آغاز کرد. بعدها مالکیت این سینما از بنیاد مستضعفان به حوزه هنری انتقال یافت و در نهایت این سینما در پایان سال 1372 تعطیل شد.

سینما شهرقشنگ/ (خیابان ولیعصر نرسیده به سه راه جمهوری)

این سینما به دلیل تغییر بافت این منطقه بی رونق شد و اعلام کردند که در ردیف سینماهای زیان ده قرار گرفته است. در نتیجه در سال 1387 تعطیل شد.

اما همه ماجرا به سینماهای تهران ختم نشده است؛ سینماهای زیادی در سطح شهر تهران و حتی شهرستان ها وجود دارند که یا تعطیل شده اند یا تخریب، بعد از انقلاب سینماها رو به رکود رفتند و تعدادی از این سینماها به علت عدم تولید فیلم، در تهران و سراسر کشور بسته شدند. از این سینماها می توان به سینماهای استان های اصفهان، تبریز، مشهد، یزد و کرمانشاه اشاره کرد. در شهر انزلی سینمای ایران، سینمای آسیا، سینما دیانا (فجر)، سینما نپتون در قائمشهر و سینما سعدی، سینما فردوس و سینما آسیای مشهد و سینما آریانا، پیام و گلستان در شیراز تنها تعداد معدودی از سینماهای کشور هستند که صندلی های آن خاک می خورند و چراغ هایشان خاموش است.

57245

کد خبر 1265721

لینک خبر :‌ خبر آنلاین

طی احکامی از سوی حسین انتظامی، اعضای شورای جشنواره ها ی سازمان سینمایی منصوب شدند.

به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری، رییس سازمان سینمایی علیرضا رضاداد، ابراهیم داروغه زاده، محمود اربابی، محسن حدادی، حسین ربانی، مسعود نجفی، جلیل اکبری صحت و مهرزاد دانش را به عنوان اعضای این شورا انتخاب کرد.

سید روح الله حسینی مدیرکل دفتر جشنواره ها و همکاری های بین الملل سازمان سینمایی ریاست شورای جشنواره ها را عهده دار است و بابک رضایی معاون این دفتر به عنوان دبیر شورا مسئولیت دارد.

در حکم اعضای شورا آمده است: نظر به ضرورت نظارت بر جشنواره های سینمایی که توسط سایر دستگاه ها، نهادهای صنفی، سمن ها یا بخش خصوصی برگزار می شود و با توجه به سوابق و تجربیات جنابعالی، به عضویت شورای جشنواره ها منصوب می شوید .

انتظار دارد با همفکری و همکاری سایر اعضاء، ضوابط و شاخص های صدور مجوز و حمایت های این حوزه تدوین و منتشر شود و در رسیدگی به درخواست ها، کیفیت مورد توجه قرار گیرد تا ضمن مقابله با آفت جشنواره زدگی، به اعتلای سینمای ایران کمک کند.

لینک خبر :‌ سازمان امور سینمایی
چت سخیف و مبتذلی که محمدعلی ابطحی رئیس دفتر و معاون رئیس دولت اصلاحات با یک خانم خبرنگار اصلاح طلب انجام داد، رفتن در تله یک پرستوی اصلاح طلب بود یا بی ترمزی و یلگی اخلاقی؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : حامیان ولایت فاش نیوز دیار آفتاب

گروه اجتماعی_رجانیوز: دفاع عجیب و تمام قد اصلاحطلبان از قتل میترا استاد توسط نجفی، آنقدر سوال برانگیز و قبیح است که سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در بیانیه ای از فعالان اصلاح طلب درخواست کرد به تنش ها و تشتت ها خاتمه دهند . اگرچه واکنش طبیعی که انتظار می رفت، انفجار خشم عمومی از این جنایت و همدلی با مادر و پسر سیزده ساله قربانی باشد، اما ماجرا روندی کاملاً متفاوت یافت. ماشین تبلیغاتی و پروپاگاندایی و رسانه ای عظیمی بلافاصله به راه افتاد. جریانی که از اصلاح طلب داخلی تا ضدانقلاب خارج نشین تشکیل شده بود از مقتول یک هیولا ساختند و از قاتل یک قربانی مظلوم. اما نکته جالب در این میان موضعگیری های متفاوت فمنیست ها بود. این دسته از مدعیان اصلاح طلبی که سالها خود را مدافع حقوق زنان معرفی کرده بودند و با خشونت علیه زنان مبارزه می کردند، به یکباره تمام شعارهای خود را فراموش کرده و بدون آن که چیزی اثبات شود طرف قاتل را گرفتند و در این مسیر، هر تهمت زشتی که برای تبرئه نجفی می توان استفاده کرد را به مقتولی که کمترین توان دفاع از خود نداشت، بستند.

به گزارش رجانیوز هفته گذشته خبر قتل میترا استاد که بعد از ازدواج با شهردار تهران به میترا نجفی شهره شده بود، در آپارتمان شماره 2701 برج آرمیتای سعادت آباد واقع در خیابان خوردین تهران رسانه ای شد. بررسی های اولیه نشان داد مقتول در حمام و با 2 گلوله به قلب و دستش به قتل رسیده است. با وجود اینکه همه شواهد نشان می داد نجفی قاتل همسر دوم خود است اما رسانه های اصلاح طلب در اقدامی غیرحرفه ای سعی در تبرئه نجفی داشتند و با عناوینی مثل نجفی متواری نشده، تحقیقات از همسر مقتول در حال انجام است، نجفی در صحنه قتل نبود و... می خواستند افکار عمومی را منحرف کنند تا این که چند ساعت بعد سرانجام محمدعلی نجفی با مراجعه به پلیس آگاهی و معرفی خود، به قتل همسرش اعتراف کرد. اما این رسانه ها بازهم دست از تلاش برای تبرئه نجفی برنداشتند و بی پروا و فقط با نگرش قبیله ای، لگدپراکنی به پیکر بی جان مقتول را ادامه دادند تا حدی که کم مانده است از قاتل جنایتکار، قدیس بسازند!

درهمین راستا صدرا محقق دبیر گروه اجتماعی روزنامه اصلاحطلب شرق، برای توجیه قتلی که نجفی انجام داده است، بدون هیچ مستندی، به مقتول نسبت زنای محصنه داد و نتیجه گرفت او مهدورالدم بوده و نجفی حق داشته تا او را به قتل برساند!

از سوی دیگر زنان معروف فمینیست اصلاحات مثل شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده، که رگ گردن شان علیه خشونت خانگی بیرون می زند ترجیح دادند در این ماجرا سکوت کنند و کلمه ای در همدلی با زن قربانی و محکومیت جنایت هم حزبی شان نگویند. اما جالب تر وکلای فمینیستی مثل شادی صدر و مهرانگیز کار هستند که سالها به اسم مقابله با خشونت خانگی اسلام هراسی کرده اند و خود را مدافع حقوق زنان و منتقد خشونت علیه آنان معرفی کرده اند، این روزها در بی بی سی فقط و فقط از حقوق شوهر سیاستمدار دفاع کردند و کلمه ای علیه اصل جنایت حرف نزدند! برخی از سلبریتی های فمنیست مانند مهناز افشار که هر اتفاقی را بهانه ای می کنند تا جامعه ایرانی را زن ستیز معرفی کنند، در این ماجرا به یک باره روزه سکوت گرفته اند!

اما در جنایت اخیر، عده ای دیگر مدعی شده اند مقتول "پرستو" بوده؛ اصطلاحی که درباره زنان وابسته به سرویس های جاسوسی برای به دام انداختن سیاسیون به کار می رود. اگر برفرض محال که چنین چیزی حقیقت داشته باشد، این سوال مطرح می شود که چرا برخی مدعیان اصلاح طلبی (به ادعای خودشان) آغوششان برای پرستوها باز است؟ از سوی دیگر چت سخیف و مبتذلی که محمدعلی ابطحی رئیس دفتر و معاون رئیس دولت اصلاحات با یک خانم خبرنگار اصلاح طلب انجام داد، رفتن در تله یک پرستوی اصلاح طلب بود یا بی ترمزی و یلگی اخلاقی؟

اما افراطیون مدعی اصلاح طلبی برای تبرئه قاتل، می کوشند نهادهای امنیتی داخلی را متهم کنند. در اینجا سوالات متعددی پیش می آید. غوغا کنندگان امروز، چرا همان دو سال قبل، ادعای خود را مطرح نکردند تا پروژه مدعایی را ضد پروژه کنند و سودش را ببرند؟!

سوال دیگر این که نجفی قریب یک سال و نیم است که دیگر شهردار نیست و هیچ سمتی ندارد؛ با این وصف، پرستو گذاشتن کنار او چه خاصیتی دارد؟ نجفی وقتی کنار رفت، چه مسئولیتی داشت که همسرش بخواهد اسرار او را فاش یا او را تهدید و باج خواهی کند؟ مگر مشکلات و تخلفاتی که نجفی را می توانست نگران کند؛ و یا خدای ناکرده ارتباطات ضد امنیتی.

همسر نجفی از او چه آتو هایی می توانسته داشته باشد؟ نجفی اگر صادق بود، چرا به مراجع قضایی شکایت نکرد تا بدین ترتیب خود را خلاص کند؟ اگر هم مقتول قصد اخاذی شخصی داشته، چرا آن را به نهادهای امنیتی می چسبانند؟ این آتوها از چه جنسی است که نجفی را واداشته تا سنگینی بار جنایت را به جان بخرد و آن موضوع یا موضوعات را تبدیل به راز سر به مهر کند؟

طبق گزارش پلیس و مراجع قضایی، "در صحنه جنایت، گوشی تلفن همراه مقتوله پیدا نشد؛ ولی بعد از مراجعه ماموران به خانه دیگر که قصد بازداشت نجفی را داشتند، با گوشی های میترا استاد در آن خانه مواجه شدند". در واقع، نجفی هنگام خروج از محل جنایت، گوشی های مقتول را همراه خود برده بود. چرا؟! او احتمالا چه چیزهایی را از گوشی حذف کرده است؟

حالا که افراطیون مدعی اصلاح طلبی، باب بحث زن جاسوس و پرستو و از این قبیل مسائل را برای تبرئه نجفی از جنایت قتل همسر گشوده اند، بد نیست خیانت شماری از زنان نفوذی در اردوگاه مدعیان اصلاح طلبی را یادآور شویم. این گروه، پس از ارتکاب خیانت های فراوان در احزاب و نشریات این طیف و درست بیخ گوش سیاستمداران ارشد آنها، از کشور متواری شدند.

مسیح علینژاد

وقتی به گذشته برمی گردیم نام مسیح علی نژاد با خاتمی و اصلاحات گره خورده است. او و بسیاری از کارشناسان امروز رسانه های ضدانقلابی همچون بی بی سی فارسی و رادیو فردا و ... همان خبرنگاران روزنامه های زنجیره ای اصلاحات هستند که پس از در افتادن با انقلاب و مردم، به خارج فرار کرده اند.

مسیح علی نژاد، با نام اصلی معصومه علی نژاد قمی ، زاده 1355 در روستای قمی کلای بابل، در خانواده ای مذهبی و وفادار به نظام است. او کار خبری خود را در دوره اصلاحات و از روزنامه همبستگی (1378) آغاز کرد. او بعد در کسوت خبرنگار پارلمانی خبرگزاری ایلنا ، با نوشتن گزارش های جنجالی از مجلس نامی برای خود دست و پا کرد.

او در نهایت به جرم افشای اسناد اداری مجلس و بی احترامی به قوانین، از مجلس هفتم اخراج شد. او کار خبری خود را با روزنامه های شرق ، بهار ، وقایع اتفاقیه و هم میهن ادامه داد و در نهایت آخرین روزنامه داخلی که با آن کار کرد، اعتماد ملی، ارگان حزب اعتماد ملی مهدی کروبی بود.

روند پرتره سازی از علی نژاد توسط مطبوعات غربی در مقالاتی چون مسیح در برابر احمدی نژاد (7 می 2008، هفته نامه تایمز آمریکا) ادامه یافت تا او را به زاویه گیری هر چه بیشتر نسبت به منافع کشورش تشویق کند. امری که متأسفانه نه تنها درباره علی نژاد که در مورد بسیاری دیگر از روزنامه نگاران اصلاح طلب هم جواب داد.

در همان دوران(2008-2011) صحبت هایی درباره ارتباط او با تیم مهاجرانی-بهنود وجود داشت و این که از جانب آن ها حمایت مالی می شود. البته شواهدی هم از کمک های م - ه که بعد از انتخابات دهم به بهانه سرکشی به دانشگاه آزاد واحد آکسفورد به آن جا رفته بود، به شبکه روزنامه نگاران سبز لندن نشین وجود داشت.

علینژاد تا جایی پیش رفت که مایک پمپئو ، وزیر خارجه دولت ترامپ، که یکی از سه ضلع مثلث ایران-ستیزی حلقه اول ترامپ (در کنار جان بولتون و رودی جولیانی) محسوب می شود، با مسیح علینژاد _ (معصومه علینژاد قمی )، از چهره های به شدت فعال رسانه ای ضدانقلاب، دیدار و از او به خاطر آن چه "شجاعت و سخن گفتن از مسائل زنان و تعهد مداومش به دفاع از حقوق بشر در ایران" خوانده شد، تقدیر کرد.

شادی صدر

شادی صدر متولد 1353 وکیل و روزنامه نگار فمینیست ایرانی و فعال حقوق زنان به شمار می آید. او در حدود پانزده سالگی با ماهنامه سروش نوجوان وارد حوزهٔ روزنامه نگاری شد، سپس با ماهنامه همشهری همکاری کرد. در دانشگاه رشته حقوق را انتخاب کرد و دبیر سرویس حقوقی روزنامه زن شد. روزنامه ای که به علت توهین به احکام اسلام و حجاب توقیف شد. صدر در مدتی که در ایران بود چند نوبت دستگیر شد. شادی صدر چند ماه پس از فتنه 88 از کشور خارج و متعاقب آن از وزارت خارجه آمریکا جایزه شجاعت گرفت.

صدر به عنوان یکی از مخالفان جمهوری اسلامی مدتی است به آمریکا مهاجرت کرده و به دلیل سخنان ضدایرانی خود به بهانه دفاع از حقوق زنان جوایز متعددی را از نهادهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی دریافت کرده است.

این روزنامه نگار زن اصلاح طلب چندی پیش عکسی از خود در فیسبوک منتشر کرد که حاوی توهین نابخشودنی به ساحت مقدس امام حسین(ع) بود که در فضای رسانه با خشم کاربران ایرانی مواجه شد. صدر این روزها در رسانه های ضدانقلاب مشغول دروغ پراکنی علیه جمهوری اسلامی ایران است.

مرجان شیخ الاسلامی

شیخ الاسلامی یکی از متهمین اصلی پرونده 6/6 میلیارد یورویی پتروشیمی است که تاکنون متهم به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به این مبلغ و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون و 65 هزار و 529 یورو و هشت میلیون و710 هزار و 384 دلار شده است که سال 96 از کشور متواری شده و مانند برخی دیگر از اختلالگران اقتصادی به کانادا فراری شده است.

او مدیرمسئول خبرگزاری میراث فرهنگی و همزمان به عنوان دبیر سرویس پارلمانی روزنامه همبستگی مشغول به فعالیت بود. وی پیش تر با همکاری برخی از خبرنگاران اصلاح طلب این خبرگزاری را راه اندازی کرد و از زمان اصلاحات تا دوران دولت دهم با دولت های مختلف همکاری کرد.

مسیح علینژاد ، خبرنگار اصلاح طلب فراری که حالا به جرگه ضدانقلاب پیوسته و با رضا ربع پهلوی و سلطنت طلبان هم پیمان شده است در بخشی از کتاب خود با عنوان باد در موهایش درباره رابطه اش با این زن می نویسد: مرجان شیخ الاسلامی، دبیر سیاسی روزنامه همبستگی مرا زیر بال و پر گرفت.

او در انتخابات مجلس ششم به عنوان عضو جبهه مشارکت و عضو تحریریه روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی سعید حجاریان کاندیدا شد. در آن سال شعار وی برای شرکت در انتخابات مجلس ششم خاتمی را تنها نمی گذاریم بود.

وی ازجمله عناصر ضدانقلاب و اصطلاحاً براندازان است و همین اواخر نیز به مجلس نمایندگان آمریکا پیشنهاد داد که تحریم ها علیه ایران را افزایش دهند.

فریبا داوودی

فریبا داوودی مهاجر کارشناس و مشاور دفتر مشارکت زنان اصلاحات، خبرنگار روزنامه های اصلاح طلب، مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (دولت خاتمی), مشاور وزیر علوم و مشاور وزیر ارشاد اسلامی دوران اصلاحات) بوده است.

فرناز قاضی زاده

فرناز قاضی زاده روزنامه نگار ایرانی و مجری شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی، متولد12 آذر 1353 در تهران است. قاضی زاده سال ها در روزنامه های ایرانی فعالیت کرد. او از سال 1375 کارش را در هفته نامه خانه آغاز کرد. بعد از آن در سال 1377 به روزنامه ایرانیان سپس به روزنامه زن رفت.

قاضی زاده همچنین سابقه فعالیت در روزنامه نشاط، جامعه روز، آفتاب امروز، هم میهن (به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی) و یاس نو را دارد.

در سال 2005 میلادی، قاضی زاده به همراه مسعود بهنود، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و حسین باستانی روزنامه اینترنتی روزآنلاین را راه اندازی کردند. در فوریه 2005 به عنوان تهیه کننده رادیو، به استخدام بی بی سی فارسی درآمد. در بی بی سی، قاضی زاده علاوه بر تهیه گزارش، به عنوان مجری برنامه های رادیویی کار کرد تا این که در سال 2009 به عنوان مجری تلویزیون فارسی بی بی سی کار خود را آغاز کرد.

فاطمه حقیقت جو

فاطمه حقیقت جو فعال سیاسی و نمایندهٔ اصلاح طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی در سال1347 در جنوب تهران به دنیا آمد. وی در جریان استعفای دسته جمعی نمایندگان مجلس پس از عدم موفقیت برای اجرای اصلاحات مورد نظر خود و دوستان اصلاح طلبش در مجلس، استعفایش توسط اعضای این مجلس در تاریخ 4 اسفند 1382 پذیرفته شد.

وی به بهانه ادامه تحصیلات از کشور خارج شد و ماهیت وابسته خود را به غرب و تفکرات سکولار آن در اجرای برنامه های برنامه های ضد ایرانی آمریکا و انگلیس نشان داد.

نازنین زاغری

بر اساس آنچه که سایت خبری پارس نیوز منتشر کرده است نازنین زاغری جاسوس انگلیسی که مدتی در زندان های ایران به سر می برد، برای سازماندهی بخشی از روزنامه نگاران اصلاح طلب و آموزش های پیشگیرانه پوششی برای لو نرفتن و ارسال اخبار خاص و جهت دار به ایران آمده بود. شبکه قوی بود و مخفی و به ظاهر خبرنگار کار می کرد اما در اصل جاسوس بود و نفوذ کرده در برخی از نهادها.

اینها البته مشت نمونه خروار است و تعداد کسانی که از میان مدعیان اصلاح طلبی، اقدام به نفوذ و جاسوسی، خط دهی و ایجاد انحراف و یا استخدام چهره های سیاسی برای اهداف گوناگون ضد امنیتی کردند، صدها زن و مرد را شامل می شود. در میان عناصر متواری، حتی وزیر و معاون وزیر و برنده صلح نوبل هم دیده می شود.

لینک خبر :‌ رجا نیوز
وکیل ملت: من هم یک لاشخورم. به همین غروب قشنگ، راست می گویم. خودم هم تازه متوجه شده ام. بعد از اعتراض به خبرنگاران حوادث، سر ماجرای دکتر نجفی. خوب که فکرش را کردم دیدم که نه تنها لاشخورم، دزد ودروغگو هم هستم. چون من یک روزنامه نگارم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

یادم هست سال ها پیش هر چه به یکی از مدیران حج و زیارت اصرار کردم، آمار و اطلاعات نمی داد و طفره می رفت. همه آنها توی یک جزوه چند صفحه ای روی میزش بود، به محض خارج شدن از اتاق، جزوه را کش رفتم، عجب آمار درست و درمونی. جای شما خالی. چقدر به کار گزارشم آمد. سردبیر مجله نیمکت بودم و باید وضعیت مدارس را گزارش می کردم، آموزش پرورش هرگز به یک خبرنگار اجازه نمی دهد که از در حیاط یک مدرسه داخل شود، مگر به شرط و شروط بسیار، من یک دروغگو هستم چون برای تهیه گزارش از مدرسه ای که ناظمش به بچه ها تجاوز می کرد، مسیح را بهانه کردم و به بهانه ثبت نامش به دفترمدرسه سرک کشیدم و از زیر زبان مدیر ماجرا را جویا شدم. بنده خدا هزار تا فرم پر کرد. چادر سرم کردم و خودم را به هزار دغل و دروغ رساندم به مدیر مدرسه ای که در آن عروسک آتش می زدند. در نقش زنی مومنه که بسیار نگران تربیت دخترش با عروسک باربی است.کارم به عجز و لابه هم رسید. بنده خدا یک مفاتیح مرغوب هم بهم هدیه داد. برای تهیه گزارش دختران شیشه ای باید می رفتم داخل اتاق مشاور مدرسه اگر می گفتم خبرنگارم سر به جانم می کردند. بیرون مدرسه با یکی از دختر ها روی هم ریختم و به عنوان خاله اش رفتم نشستم توی اتاق مشاور وچه گزارشی شد دختران شیشه ای... البته از دیوار مردم هم بالا رفتم. حدود صد خانه از خانه های مشاهیر تهران را گزارش کردم. از دیوار خانه نیما بر خلاف میل صاحبخانه دزدکی بالا رفتم . قول داده بودم به صاحب خانه اخوان که از خانه عکس نگیرم، به محض این که در را بست رفتم، ازروی پشت بام خانه روبرو از خانه عکس گرفتم. صاحب خانه فروغ هر گز نفهمید این زنی که هرروز می آید و به خانه سر می زند و اطلاعات می گیرد، یک خبرنگار است. خودم را خریدار خانه معرفی کرده بودم وگرنه از من برای هر بازدید، یک میلیون پول می خواست، مجبور بودم کلک بزنم تا بتوانم اوضاع خانه فروغ را گزارش کنم. وقتی رفته بودم نظام ابادتا از ماجرای دختر معلولی که احتمال می رفت یک افغان به او تجاوز کرده باشد، برای همه آنها که هم صحبتم شدند،نقش بازی کردم و همان طور و هنوز اغلب برای تهیه گزارش هایم مشغول دزدی و دروغگویی ام. حالا توی این غروب ماه رمضان نشسته ام به گناهان بسیارم فکر می کنم و به ماجرای قتل و نجفی و لاشخور خواندن خبرنگاری که در این مملکت صاب و سالار ندارد. یک سوال، آیا هیچ وقت کسی از آموزش پرورشی ها پرسیده چرا در مدرسه ها روی خبرنگاران این چنین محکم بسته است، آن هم مدارسی که خودشان شده اند منطقه جرم خیز. چرا مدیران سازمان ها اینقدر خساست و ترس دارند برای دادن چهارتا آمار درست ودرمون و هزارتا چرای دیگر.. سوال های این گناهکار فلکزده بسیار است. از که بپرسم از استادان بزرگوارم، از پیشکسوت ها.. از چه کسی بپرسم که اخلاق روزنامه نگاری در این مملکت مرزهایش کجاست. در جامعه ای که مردم و مسئول از خبرنگار واهمه دارند چه کسی حاضر است سوال های یک خبرنگار را مثل سوال های یک دکتر به رسمیت بشناسد . با این اوضاع من برای گرفتن یک خبر تا کی بایدناچار شوم کش بروم و دروغ بگویم و قصه ببافم. منتظرم روزی برسد که مردم به خبرنگار به چشم یک نامحرم نگاه نکنند و ما امین آنها باشیم و نخواهیم برای پرسیدن چند سوال ناچیز دروغ بگوییم و خودمان را بدهکار عالم و آدم کنیم

لینک خبر :‌ وکیل ملت
صنعت کاغذ و مقوای ایران به دلیل واردات بیش از اندازه و البته مورد نیاز نتوانست در سالهای اخیر تغییر و تحولی در خود ایجاد کند و امروز شرایط این صنعت و بازار آن موجب شده که صنایع تولید داخلی کاغذ و مقوا در برابر واردات این کالا حرفی برای گفتن نداشته باشند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

صنعت کاغذ و مقوای ایران به دلیل واردات بیش از اندازه و البته مورد نیاز نتوانست در سالهای اخیر تغییر و تحولی در خود ایجاد کند و امروز شرایط این صنعت و بازار آن موجب شده که صنایع تولید داخلی کاغذ و مقوا در برابر واردات این کالا حرفی برای گفتن نداشته باشند.

لینک خبر :‌ روزنامه کسب و کار
امروزه فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ساخت معادل برای کلمات وارد شده بسیار دیر عمل می کند و در نهایت نیز آنچه که می سازد نادرست و خنده دار است به گونه ای که دست مایه تمسخر بچه ها در مدارس قرار می گیرد. بخشی از سخنان بیان شده در نشست آسیب شناسی نگارش زبان فارسی در مطبوعات.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : همسو نیوز اقتصاد نیوز خبرگزاری اقتصادی ایران آفتاب نیوز

به گزارش ایسنا، نشست آسیب شناسی نگارش زبان فارسی در مطبوعات امروز در تاریخ شنبه 11 خرداد با حضور علیرضا حسینی پاکدهی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، مهدی شادخواست ناظر ارشد استان های روزنامه همشهری و حسن ذوالفقاری مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها برگزار شد.

در این نشست به موضوعاتی همچون راهبردهای مطبوعات برای درست نویسی و نحوه نگارش زبان فارسی، آشنایی با اقدامات مطبوعات برای درست نویسی، علل کاربرد کلمات بیگانه در مطبوعات و ضرورت تدوین معیارهای شاخص برای درست نویسی در مطبوعات پرداخته شد.

در ابتدای این نشست پاکدهی بیان کرد که وظیفه فرهنگستان زبان این است که بدون تأخیر بتواند متناسب با تغییرات پیرامون خود عمل کند، به گونه ای که هر کس بتواند همسو با سلیقه اش از زبان استفاده کند.

او اضافه کرد: فرهنگستان زبان در این کار موفق نشده و نتوانسته برای عبارات خارجی به سرعت و به درستی معادل مناسب پیدا کند؛ به گونه ای که گاهی مورد تمسخر بچه ها قرار می گیرد.

پاکدهی در این راستا معادل کلمه کراوات که فرهنگستان زبان دراز آویز زینتی را برای آن معرفی کرده، مثال زد و گفت که دختر خود او در مدرسه واژه های جدید فرهنگستان را مسخره می کند.

وی همچنین موضوع نشست را در قالب محیط اجتماعی نیز بررسی کرد و ادامه داد: اولین نکته نظم است. یک نظام اجتماعی برای ادامه حیات باید حداقل نظم را داشته باشد. ما برای اینکه یک آهن پاره را در محیط اجتماعی دست کسی بسپاریم دو تا آزمون برگزار می کنیم. اول می گوئیم که فرد باید سن قانونی داشته باشد. ولی آیا ما در محیط مطبوعاتی بلوغ فکری فرد را مهم می شماریم؟ همچنین در مرحله بعد امتحان عملی قرار می دهیم. ولی باز هم در مطبوعات این امر وجود ندارد و هر کس هر گونه می خواهد می تازد.

این استاد دانشگاه به سیاست زدگی حاکم بر مطبوعات و فصلی بودن برخی مطبوعات اشاره کرد و گفت: بعضی از مطبوعات قبل از انتخابات اصلاً وجود ندارند و نزدیک به آن، به جای اینکه چشم و گوش مردم باشند در جهت منافع خود عمل می کنند و بیشتر دست به تسویه حساب های شخصی خود می زنند.

او همچنین بیان کرد که مطبوعات غلط های نگارشی زیادی دارند و از یکی از نشریات دانشجویی علامه طباطبایی نام برد که املای درست کلمات را چک نمی کنند.

در ادامه نیز گفت: باید فاتحه چنین مطبوعاتی را خواند، زیرا برخورد انفعالی و نادیده گرفته شدن و جدی گرفته نشدن از سوی مردم را در پی خواهد داشت.

پاکدهی افزود: انتظار داریم کتاب های درسی که آموزش رسمی ما را در بر می گیرند، قوائد و اصول یکسان داشته باشند. ولی اینگونه نیستند و حتی صفحه به صفحه با هم تعارض دارند و این امر از مدرسه تا دانشگاه هم ادامه دارد. در نتیجه وقتی فرد وارد بازار کار می شود چیزی نمی داند. این آشفتگی در مجلات و مطبوعات نیز وجود دارد. مثلاً در یک خبر یک کلمه را در لید و تیتر دو جور می نویسند، این امر یک نوع عادی سازی نگارش اشتباه است.

او همچنین در ادامه به نقد نحوه نگارش مجلات دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها پرداخت و مواردی از آشفتگی آنها را ذکر کرد و در راستای پراکندگی موضوع غلط های نگارشی به اشتباه نگارشی در نوشتن کلمه ولیعصر از ابتدا تا انتهای این خیابان بلند اشاره کرد.

پاکدهی بیان کرد: فرهنگستان زبان باید در مورد تکنولوژی های جدید خیلی سریع عمل کند و قبل از جا افتادن واژه غربی برای آن کلمه معادل سازی کند نه اینکه خیلی دیر و به صورت غلط و نامعقول واژه شناسی کند. اغلب دانشجویان از من می پرسند که مگر تکنولوژی ها را ما اختراع کردیم که برای آنها معادل سازی کنیم ولی من می گویم غلط است مگر هواپیما یا علم جامعه شناسی را ما ابداع کرده ایم و آیا اکنون با این کلمات مشکل داریم؟ نکته دیگر این است که فرهنگستان کلماتی را که خودش پیشنهاد داده، استفاده نمی کند که اینگونه هیچکس حرف های آنها را جدی نمی گیرد.

او اضافه کرد: نکته دیگر بی توجهی به نکات ریز است. مثلاً اینکه یک کلمه را جدا یا سر هم بنویسیم می تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. در عرصه خوشنویسی برخی کلمات را به دلیل زیبایی بیشتر اشتباه می نویسند که این امر وارد مطبوعات می شود و از لحاظ نگارشی غلط است. نکته دیگر کم دانشی و سستی اهالی رسانه و مطبوعات است. مثلاً در یک روزنامه یک مطلب را در دو صفحه از روزنامه هر بار کلمه طوفان به یک شکل نوشته شده و حاضر نیستند به یک لغت نامه مراجعه کنند.

این استاد دانشگاه درباره غیرحرفه ای بودن روزنامه نگاران گفت: آمار غیرحرفه ای بودن روزنامه نگاران ما بالاست، زیرا در جامعه مشکلات بیکاری موج می زند و مطبوعات از نویسندگان بیگاری می کشند و پول کمی می دهند. در این صورت خبرنگاران حاذق حاضر به همکاری با چنین مطبوعاتی نخواهند بود و افراد نابلد در رسانه ها فعالیت خواهند کرد. قرض گیری الفبای ما نیز مشکل ساز است. چراکه ما الفبا را قرض کرده ولی آواهای مربوط به هر حرف را نگرفته ایم. اینگونه می شود که دانش آموز بیچاره در مدرسه نمی داند از کدام س یا ز برای کلمات استفاده کند. در اولویت قرار دادن سرعت به جای کیفیت هم مشکل ساز می شود.

پاکدهی از برتر دانستن زبان بین المللی نسبت به زبان مادری نقد کرد و گفت: هیچ زبانی نسبت به زبان دیگر برتری ندارد و زبان انگلیسی به جهت پشتوانه سیاسی که داشته توانسته در دنیا به عنوان زبان بین المللی جا باز کند. اینکه سعی می کنیم قبل از یادگیری زبان مادری به فرزندان خود زبان بین المللی یاد دهیم باعث می شود با زبان و فرهنگ خود خداحافظی کنیم.

او ادامه داد: زبان را گاهی اوقات به عنوان یک وسیله ارتباطی در نظر می گیریم ولی صرفاً این نیست و بسیار بالاتر از این است. به نظر من پیچیده ترین پدیده انسانی زبان است. زبان غیر از اینکه وسیله ای برای نیش زدن به یک دیگر است وسیله ای هم برای تفکر و اندیشه است. زبان وسیله جهت یابی و جهت گیری هم نسبت به طبیعت و هم جامعه است. زبان وسیله ای درونی برای ابراز عواطف و وسیله ای برای قدرت است. زبان موجودی زنده است و نمی توان قوانین ثابت برای آن در نظر گرفت. البته تغییرات آن کند است و می توان قوانین عام برای آن در نظر گرفت. لفظ و معنی مکمل هستند و بر دیگری اهمیت بالاتری ندارند. رعایت دستور زبان و درست نویسی ضروری است. ضرورت ساده نویسی برای همگان اهمیت دارد.
او در پایان سخنان خود گفت: ویراستار امروزه به اصلاحات سوری و فوری ختم می شود گرچه که این تازه آغاز این کار است.

اقبال زاده به عنوان دومین سخنران بیان کرد: امروزه در فرهنگ ما اینگونه است که صحبت هایی می شود ولی عمل به آنها به ائمه اطهار واگذار می شود. چندی پیش لوحی با امضای رئیس جمهور به یک کارآفرین داده شده که در آن کلمه ادوات را با ع نوشته اند. در کنار زبان رسمی نباید گویش به کار برده شود. گاهی به جای زبان ملی از بومی استفاده می کنند که غلط است. آشفتگی در ترجمه متون نظری در کارهای بزرگان ترجمه ما به مراتب وجود دارد که این ترجمه های غلط بعداً وارد مطبوعات و دانشگاه ها می شود. چرا اصحاب رسانه نگارش را بلد نیستند؟ چون زبان را به درستی یاد نگرفته اند. من کرد هستم و در خانه کردی حرف می زنم ولی وقتی وارد خیابان می شوم باید فارسی حرف بزنم. من از متن فارسی یک ترجمه می فهمم که مترجم ترک بوده یا کرد.

او ادامه داد: ما در مدرسه زبان را درست نمی آموزیم و زمانی این مشکل حل می شود که خود معلم درست آموزش دیده باشد، آموزش معلم بسیار مهم است. مرجعی به اسم آموزش پرورش گسست های مختلف دارد، زمانی که تغییری صورت می گیرد، معلمانی که سال ها کار کرده اند و سابقه دارند دیگر خودی نیستند و مرخص می شوند و خودی های صفر کیلومتری که زبان بلد نیستند روی کار می آیند و نتیجه این می شود. زبان هستی بخش است و وقتی زبان بلد نباشیم می خواهیم چه کنیم؟ بعد از دبستان وارد دانشگاه می شویم و تنها دو واحد زبان عمومی داریم. وقتی در مدرسه انشا را حذف می کنیم یعنی خلاقیت را از دانش آموز می گیریم. در زمانی که من در دانشگاه تهران درس خواندم شرف شاگردی بزرگان را داشتم ولی الآن ما استادان خوبی مثل سابق نداریم چون سواد کافی ندارند.

اقبال زاده بیان کرد که باید خود ادبیات فارسی را بخوانیم تا آن را یاد بگیریم، باید عشق به زبان فارسی و ادبیات خود داشته باشیم.

او تصریح کرد: در رشته ارتباطات خیلی ها دانش ارتباطات را یاد می گیرند ولی زبان ارتباط را یاد نمی گیرند و در نتیجه مطبوعات ما دچار وضعیت حال حاضر می شود. ما هم دچار انحطاط زبانی هستیم و هم انحطاط سیاسی. مثلاً شبکه فرهیختگان ما یک زیرنویس زده که اصلاً با عقل جور درنمی آید. متن زیرنویس این است که هندوها بعد از استعفا به معابد می روند ، آخر مگر چنین چیزی می شود. در ایران ایدئولوژی جای دانش را گرفته است. انسان با زبان انسان می شود. کلمه زبان مادری و سرزمین مادری با هم ارتباط دارند، چرا این نسل فرهنگ و زبان مادری خود را نمی شناسد؟ بخشی از این مشکل به جهان جهانی شده بازمی گردد. ما از طریق فضای مجازی به جهان وصل هستیم ولی اولین حلقه خانه است. مقصر نسل جدید نیست مقصر ما هستیم از مدرسه تا دانشگاه.

اقبال زاده بیان کرد که رسانه ملی باید به خانواده ها آموزش دهد. خانواده های گرفتاری که وقت کتاب خواندن و روزنامه خواندن ندارند. روزی به جایی می رسیم که حتی جهان را هم نمی شناسیم اینها از عدم تفکر درست نشأت می گیرد.

او گفت که تکنولوژی در کشورهای جهان سوم عارضه است و اگر مهار نشود و در خدمت انسان قرار نگیرد حتی در کشور مبدا هم مشکل ساز می شود. رسانه های ما وقتی زبان را درست نیاموخته و درست منتقل نمی کنند و ما با بچه ها داد و ستد نداریم و زبان را به آنها منتقل نمی کنیم، اغتشاش و پریشانی زبانی و فکری به وجود می آید.

شادخواست به عنوان سومین سخنران گفت که اهمیت ندادن به درست نویسی ریشه تاریخی دارد و در مطبوعات دیده می شود. همچنین هجو و دراز نویسی به وضوح در مطبوعات وجود دارد.

او ادامه داد: زبان حلقه اتصال یک نسل به گذشته است. در خبرگزاری ها توسط نسل جوان خبرنگاران عباراتی همچون خاطرنشان ساخت می بینیم چون این عبارات در نسل آنها جایگاهی ندارند. اشتباهات نگارشی آنها را دست کم نگیریم چون نوشته های آنها بیشتر از کتاب ها توسط مردم خوانده می شود و به آنها استناد می شود و غلط هایشان در بین مردم جا می افتد. باید از افعال معلوم استفاده کنند نه مجهول. ویراستار باید توجه بیشتری نشان دهد و وقت بیشتری بگذارد. ویراستار باید حتی نویسنده هم باشد تا بهتر بتواند کار خود را انجام دهد. باید به رسم الخط و نشانه گذاری توجه کرد. در بسیاری از موارد خبرنگار می گوید که تا حد ممکن نوشته شان ویرایش نشود چون خودش قبلاً خوانده است ولی در ادامه غلط های آنها حتی اعتبار خودشان را پایین می آورد.

شادخواست افزود: در مطبوعات رسم الخط های متفاوتی را می بینیم چون به درستی آموزش داده نشده است. باید تدوین شیوه نامه نگارشی واحد با اصول علمی برای مطبوعات، آموزش کوتاه نویسی و درست نویسی، برگزاری کارگاه های آموزشی برای ویراستارهای مطبوعات، تعامل بیشتر ویراستاران و مطبوعات، برگزاری کلاس های آموزشی برای آشنایی با ادبیات کلاسیک و معاصر، در نظر گرفتن کلاس های ویرایشی در دانشگاه ها و ... صورت بگیرد.

او با بیان اینکه بهترین ویراستارهای ما کسانی هستند که بسیار مطالعه کرده اند، گفت: مطالعه خیلی مهم است. ویراستاری امروز تنها در حد نقطه گذاری و رسم الخط انجام می شود. ما گاهی بیش از حد به ادبیات کلاسیک خود اهمیت می دهیم و این باعث می شود که ادبیات معاصرمان را فراموش کنیم. حافظ و سعدی هم غلط داشته اند اینکه نقد می کنم دلیل بر این نیست با آن مخالف باشم. می بینیم که در دانشگاه ها معانی اشعار حافظ و سعدی را حفظ می کنند به جای اینکه دید تحلیلی داشته باشند. مطبوعات برای مردم هستند و باید ساده نویسی داشته باشند.

ذولفقاری به عنوان آخرین سخنران گفت: وضعیت زبان فارسی در رسانه و مطبوعات خراب است به خصوص در رسانه. زمانی تنها یک روزنامه 3000 تیراژ داشت ولی الآن کل تیراژ روزنامه ها به 7000 نمی رسد. برخی از مشکلات نگارشی توسط نرم افزارهای نگارشی قابل حل است. بیشتر مشکلات نگارشی ما برای زبان است و البته در نگارش می بینیم که فرد به دلیل بلد نبود نشانه گذاری هر جا کم می آورد ویرگول می گذارد، گرچه که یاد دادن این نکات تنها دو ساعت وقت می گیرد. کاربرد واژگان بیگانه در چند سال اخیر بسیار زیاد شده و میزان زیادی از اخبار، ترجمه هستند که ترجمه های درستی هم نیستند.

او ادامه داد: مطبوعات بعد از قاجار به ساده نویسی کمک زیادی کرده اند ولی الآن خود آنها در حال نابودی خودشان هستند. معاونت مطبوعاتی باید برنامه های مدونی برای آموزش زبان فارسی به اهالی مطبوعات داشته باشد. این دفتر باید زبان مطبوعات را از گذشته تاکنون را بررسی کند. حجم نوشتارهایی مطبوعاتی نسبت به سایر متن های نوشتاری دیگر بسیار بالاتر است. باید نرم افزارهای غلط یاب تولید شود. این نشست ها باید ادامه پیدا کند. ایجاد یک بخش در معاونت مطبوعاتی برای نظارت بر نگارش و نظارت سالانه بر نگارش مطبوعات لازم است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
مدیرعامل ایرنا همزمان با رونمایی از سایت جدید این خبرگزاری با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تلاش ها برای تغییر سایت از گذشته، گفت: نرم افزاری که پیش از این برای تحریریه و نگارش ایرنا، تدارک دیده شده بود در بررسی کارشناسی تایید نشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

سیدضیاء هاشمی افزود: بنابراین با امکانات فنی موجود در یکی از شرکت های دانش بنیان که مدیران آن نگرش های چندبعدی مهندسی و علوم رسانه و اجتماعی داشتند تحریریه جدید طراحی و پیاده سازی شد.

وی اظهار داشت: همدلی و همرایی خوبی میان مدیران این شرکت دانش بنیان و ایرنا شکل گرفت تا نرم افزار جدید از استانداردهای لازم برخوردار باشد.

استاد دانشگاه تهران با تاکید بر برنامه راهبردی ایرنا خاطرنشان کرد: برنامه راهبردی با مشارکت مدیران ایرنا تدوین شده که تحول در حوزه فناوری یکی از اصول آن با استفاده از فناوری روز دنیاست.

مدیرعامل ایرنا: ایرنا همواره در صحت و اعتبار خبر پیشتاز رسانه های داخلی بوده است اما در سرعت، نقاط ضعفی داشته که این نرم افزار کمک می کند در سرعت، سهولت و دسترسی پیش بیافتیم.

وی با اشاره به رقابت در خبرگزاری ها با استفاده از فناوری گفت: ایرنا همواره در صحت و اعتبار خبر پیشتاز رسانه های داخلی بوده است اما در سرعت، نقاط ضعفی داشته که این نرم افزار کمک می کند در سرعت، سهولت و دسترسی پیش بیافتیم. همچنین امکان افزودن عکس، فیلم و اینفوگرافیک و پیوند آن با متن خبر در این نرم افزار وجود دارد.

هاشمی تصریح کرد: تغییرات فناورانه فعلی و آتی موقعیت ایرنا را در سطح ملی و فراملی بسیار بهبود می بخشد و این امر گام بلندی در مسیری است که ترسیم کرده ایم.

وی همچنین یادآور شد: ایرنای فعلی با ایرنای مطلوب فاصله داشته و به حرکت های جدی برای تحقق آن نیاز داریم؛ زیرا در نیمه راه آرمان هایی هستیم که برای خود تعریف کرده ایم.
سایت جدید خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) از هفته گذشته به صورت آزمایشی و از امروز (شنبه/11 خرداد) به صورت رسمی افتتاح شد./ایرنا

کلمات کلیدی

تحول در حوزه فناوری سیدضیاء هاشمی مدیرعامل ایرنا

لینک خبر :‌ ایران آنلاین

محمد خدادی درباره راهکار های خود برای ساماندهی مصرف کاغذ و ارتقاء عملکرد رسانه ها سخن گفت.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان در یکسال اخیر مسائل پیرامون مطبوعات اعم از گرانی کاغذ ، نبود مخاطب، تعطیلی، توقیف و... بیش از همیشه شدت گرفت. استعفای محمدسلطانی فر هم به این وضعیت نابسامان دامن زد تا جایی که مدیرمسئولان با نهایت تاسف می گفتند که کشتی مطبوعات به گل نشسته است.

پس از یک دوره سرپرستی محمدمهدی احمدی، محمد خدادی از چهره های شناخته شده رسانه به عنوان معاون مطبوعاتی منصوب شد تا تمامی نگاه ها به سمت معاونی باشد که سابقه او امیدی را برای بهبود وضعیت فعلی در دل اهالی رسانه ایجاد می کند.

در خصوص وضعیت مطبوعات با محمد خدادی گفت وگوی مفصلی داشتیم که در ادامه می خوانید.

دلیل اینکه شما برای معاونت مطبوعاتی انتخاب شدید عملکرد ضعیف آقای سلطانی فر بوده است؟
نگاه صفر و صد در هیچ مسئله ای خوب نیست. آقای سلطانی فر فعالیت خود را از یک نقطه آغاز کرد و در یک نقطه هم به پایان رساند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم، حضور هر فرد یک روز آغاز می شود و روزی هم به پایان میرسد.

شما جزو مشمولان قانون بازنشستگی هستید؟
بله.

پس چطور انتخاب شدید؟
با درخواست رئیس جمهور و موافقت رهبری. مسئولان با در نظر گرفتن سابقه، معدل کلی، مهارت، سواد، آمادگی، آزاد بودن و اشتغال نداشتن در جای دیگر شخصی را انتخاب می کنند. ممکن است یک نفر هم از من بهتر باشد، اما شاغل باشد. از طرفی من حدود 5 سال در ایرنا بودم و موافقت مقام معظم رهبری هم این انتخاب را قطعی کرد.

بحران کاغذ یکی از مهمترین و اصلی ترین دغدغه های رسانه های مکتوب است شما چه برنامه ای برای رفع یا حداقل کاهش تبعات این موضوع برای رسانه های مکتوب کشور در نظر دارید؟

بحران کاغذ در ادامه همه بحران هایی است که به دلیل مثلث جنگ تحمیلی اقتصادی آمریکا، بازار مصرف غیراستاندارد ما و عرض اندام افراد سودجو در کشور به وجود آمده است. ما تصمیم داریم که بازار مصرف را ساماندهی و دست دلالان را کوتاه کنیم. متاسفانه یکی از مشکلات فعلی، اعلامی بودن تیراژهاست. یکی از راهکار های پیش رو برای رفع این مسائل هم این است که معاونت مطبوعاتی بازار مصرف را شناسایی کرده و در یک نقطه منطقی حفظ کند و مهمتر از آن کالا را به طور مستقیم به دست مصرف کننده برساند.

بیشتر مدیرمسئولان از توزیع ناعادلانه کاغذ و سودجویی دلالان ناراضی هستند و می گویند معاونت مطبوعاتی این افراد را می شناسد اما چرا نظارت صحیح صورت نمی گیرد؟

من حدود یک ماه است که معاون شده ام و در این مدت نمی شود همه این افراد را شناسایی کرد. ولی اگر شخصی مستند و یا مطلبی درباره سوءاستفاده در حوزه مطبوعات دارد بدون ذکر نام خودش روی کاغذ نوشته و به من تحویل دهد تا این موضوع را شخصا پیگیری کنم. فرهنگ شفاهی در جامعه ما مانع از مستند صحبت کردن می شود، کلی گفتن چیزی را حل نمی کند، بهتر است افراد معترض یا مطلع با جزئیات مسئله را به من توضیح بدهند.

پس معتقد هستید که نظارت قوی در توزیع کاغذ صورت می گیرد؟

دستگاه نظارتی کارگروه کاغذ تعریف شده و در این کارگروه تعزیرات حکومتی حضور دارد، کاغذ هایی که در این مدت وارد و توزیع شده اند راستی آزمایی شده است. البته فراموش نکنیم که کل کاغذ وارداتی، کاغذ روزنامه نیست. مصرف کاغذ رسانه ای حدود 40 هزار تن در سال است، در یک سال گذشته هم علت اصلی بحران کاغذ این بود که ارز تامین آن به موقع پرداخت نشد.

انتقاد شما از رسانه ها چیست؟

من قبلا صحبتی را مطرح کردم که مردم با وجود اینکه می توانند از شیر آب بخورند، اما آب معدنی می خرند پس چرا روزنامه و اطلاعات نمی خرند؟ دلیل این حرف این است که محتوای رسانه ها متناسب با نیاز مخاطب نیست، نشریات نتوانستند جایگاه خود را در سبد خرید مردم حفظ کنند. اطلاعات یکی از نیاز های اصلی زندگی مردم است. باید به سمتی پیش برویم به جای اینکه از اطلاعات به مخاطب برسیم از مخاطب به اطلاعات برسیم. مخاطبانمان را پیدا کنیم و متناسب با نیاز آن ها تولید محتوا کنیم نه اینکه طبق نظر خودمان مطلب بنویسیم و به مردم بگوییم که باید خوشتان بیاید یا اساسا این نیاز شماست؛ دراین نیاز شناسی اولویت با خواننده است نه با رسانه؛ یعنی باید چرخه تولید اطلاعات مبتنی بر نیاز را در بازار مصرف زنده کنیم تا رسانه در سبد زندگی مردم حیات داشته باشد.

فکر می کنید رویکرد رسانه ها باید تغییر کند؟

تولید مطلب متناسب با نیاز مخاطب تغییر رویکردی است که باید در رسانه ها اعمال شود. نکته دیگر اینکه باید از فضای تبلیغ در رسانه خارج شویم. باید خدمات اطلاعات به مخاطب بدهیم یعنی فرآورده سازی کنیم. درواقع به جای اینکه مخاطب دنبال اطلاعات برود ما باید یک سری اطلاعات آماده به او بدهیم. در این صورت رسانه به سبد زندگی مردم برمی گردد و این دور باطل که، چون اثر ندارد درآمد ندارد، چون درآمد ندارد نیرو ندارد، چون پول خوب به نیرو نمی دهد بنابراین مطلب خوب تولید نمی کند در نتیجه باز اثر ندارد و... از بین می رود.

آقای سلطانی فر می خواستند وضعیت کیوسک های روزنامه را هم سر و سامان بدهند و حتی از افراد تحصیل کرده این رشته برای استقرار در کیوسک و پاسخگویی به مردم استفاده کنند. آیا شما هم چنین تصمیمی دارید؟

پیشنهادی است که می شود در مورد آن مطالعه و تامل کرد، اما جزو اولویت های اول نیست، اولویت اول من خود رسانه است. این موارد بخشی از کارکرد رسانه ای محسوب می شوند. مشکل فعلی رسانه، محتوای آن است. در کشوری مانند هند که فقرا بیشتر از اغنیاء هستند، تیراژ روزنامه ها 375 میلیون است پس چطور می شود در جامعه ما تیراژ روزنامه ها زیر یک میلیون نسخه است؟ سطح سواد جامعه هند از ما بالاتر است که حتما این گونه نیست. پس علت چیست؟ مشخص است علت نداشتن چرخه عرضه و تقاضاست.

چرا شورای نظارت بر مطبوعات به جای اینکه در مباحث مطبوعات ورود کند منفعل عمل میکند و بیشتر دادستانی وارد عمل میشود؟ به طور مثال هفته نامه صدا که برخلاف شورای امنیت ملی تیتر میزند و روزنامه ایران که برای گروه تکفیری داعش به جای تروریست، پیکارجو می نویسد.
هیات نظارت منفعل نیست، گاهی اوقات دادستانی پیش دستی می کند، زیرا در دادستانی یک بازپرس، مسئله را بررسی و سپس حکم صادر می کند، اما اقدام هیات نظارت منوط به تشکیل جلسه است، وقتی دادستانی پیش دستی می کند دیگر کار به هیات نظارت نمی رسد. البته من هم معتقدم که این هیات باید نظارتش را در نظارت حرفه ای بیشتر کند و علاوه بر نظارت محتوایی باید نظارت حرفه ای هم بیشتر داشته باشیم.

از صندوق بیمه خبرنگاران چه خبر؟
قدرت هر رسانه وابسته به نیروی انسانی آن است، حرف اول و آخر نیروی انسانی هم ضمانت شغلی است. طبیعتا تضمین سلامت و آینده نیروی انسانی از طریق بیمه انجام می شود. اما چرا بیمه خبرنگاری امروزه در این وضعیت قرار گرفته یکی از دلایل آن اقتصاد رسانه است که دچار اختلال شده است. اگر رسانه پویا باشد لازم نیست که یک صندوق دیگر نیرو های آن را بیمه کند خودش بودجه دارد و خبرنگارانش را بیمه می کند.
دلیل دوم تکثیر رسانه است. وقتی 11 هزار رسانه مجوز دار در کشور داریم، یعنی این رسانه ها کوچک هستند، وقتی رسانه کوچک باشد در نتیجه نمی تواند نیروی انسانی خود را تامین و حفظ کند. در نهایت به جایی رسیدیم که تصمیم گرفتیم از دولت پول گرفته و خبرنگاران را بیمه کنیم، اما این کار یک کار غیرمنطقی و غیرقانونی است، معاونت مطبوعاتی یک بودجه دارد به نام یارانه مطبوعات که اگر بخواهد از این بودجه هزینه کند خلاف قانون عمل کرده است، اگر هم به اسم یارانه هزینه بیمه کند بازهم غیرقانونی است. از طرفی آمار متقاضیان بیمه بی حد و حساب است و ما یکباره با هزاران نفر که مدعی شدند در رسانه ها فعال هستند مواجه شدیم. با این اوصاف برای رسیدگی به تقاضای این افراد در کوتاه مدت، با صندوق حمایت از هنرمندان صحبت و برای 2 یا 3 هزار نفر سهمیه بیمه دریافت کردیم. بعد از انجام این کار، من دنبال این هستم که واقعا خبرنگار بیمه شود نه هرکسی که در رسانه کار می کند یا اینکه آن 2، 3 هزار نفر هم جزو خبرنگاران واقعی بیمه شوند.

تفاوت رسانه امروز با گذشته در چیست؟

در این زمینه حرف های زیادی برای گفتن دارم. یکی از تفاوت های چشمگیر در این عرصه، پایان انحصار تولید و نشر است. درگذشته تنها افرادی که قدرت یا ثروت داشتند می توانستند رسانه داشته باشند، اما تحول درتکنولوژی اطلاعات به این انحصار پایان داد و امروز هر کس یک تلفن همراه دارد، یک رسانه در اختیار دارد که می تواند مانند یک رادیو تلویزیون روزنامه و مجله و ... اقدام به تولید ونشر اطلاعات کند.

در گذشته مواد خام هم اطلاعات بود، اما الان ارزش ندارد، مخاطب عام بود، اما الان خاص هستند، در گذشته زمان و مکان برای تولید و نشر به دلیل محدودیت های فناوری موضوع بود در صورتی که امروزه مهم نیست. زیرا درهر زمان ومکان امکان دریافت و ارسال اطلاعات را درقالب های مختلف می توانیم داشته باشیم. در گذشته هزینه انتقال محتوا سنگین بود، دربرگیری و فراگیری نداشت و دسترسی به اطلاعات با محدودیت های غیرقابل تصوری همراه بود، اما الان برعکس این ماجرا اتفاق می افتد. در واقع انقلاب اطلاعات واقعا انفجار اطلاعات را موجب شد. من چهار سال در دهلی خبرنگار بودم، وقتی به تهران برگشتم تکنولوژی در حد یک فکس پیشرفت کرده بود، در صورتی که امروزه هرمنطقه تکنولوژی خاص خود را دارد و متناسب با ذائقه مردم بومی شده است.

با توجه به اینکه نمایشگاه مطبوعات به دلیل مشکلات مالی دولت و مطبوعات برگزار نشد آیا این نمایشگاه به طور کامل تعطیل شد یا امسال قرار است برگزار شود؟
نمایشگاه یک مناسبت و بهانه است که اگر به حال مطبوعات مفید باشد قطعا برگزار می شود. مهم برگزاری نیست مهم اثر گذاری است اگر بخواهیم صرفا به برگزاری نمایشگاه راضی باشیم خوب برگزار می شود، اما اگر رضایت ما صرفه و صلاح و اثر باشد باید محتوای مناسب تعیین کننده در برگزاری نمایشگاه باشد.

در مورد خروجی و تاثیر های آن تصمیم گیری نشده؟
در حال مطالعه هستیم. اگر نمایشگاه صرفا به خاطر برگزاری باشد قطعا کنسل می شود، اما اگر به کسب و کار رسانه کمک کند نمایشگاه برگزار می شود. نظر من این است که در نمایشگاه باید اقتصاد رسانه هدف باشد، یعنی باید بررسی کنیم که چطور می تواند به محلی برای کسب و کار رسانه تبدیل شود.

در دوران حضور آقای انتظامی در معاونت مطبوعاتی، بر شفاف سازی تاکید می شد و بر همین اساس هم بسیاری از اطلاعات این معاونت، از جمله پرداخت های مالی، به صورت رسمی منتشر می شد، اما این نگاه در دوره معاونت محمد سلطانی فر کاهش یافت و به حداقل رسید. شما قرار است کدام روش را انتخاب کنید؟

شفاف سازی انتخاب نیست، ما مسئولین راهی غیر از این نداریم. در حال حاضر پنهان کردن اطلاعات معنا ندارد و اینکه من نخواهم مکاتبات مرا کسی ببیند، شدنی نیست. هم تجربی و هم علمی ثابت شده که برای اصلاح روند ها به میزانی که دسترسی به اطلاعات وجود داشته باشد مشارکت بیشتر می شود. ما هم در حال حاضر نیاز به مشارکت کننده داریم که با حضورشرکای ما که مردم هستند کار ها بهتر انجام می شود. امروز کارفرما و شرکای ما یکی شده اند.

یکی از مهمترین چالش های رسانه های خصوصی و نیمه خصوصی رقابت نابرابر با رسانه هایی است که از کمک های دولتی و سازمانی برخوردار هستند. به عنوان نمونه گفته شده بیش از سه میلیارد تومان به روزنامه های سه نماینده اصلاح طلب تهران در مجلس توسط وزارت ارشاد در یکسال گذشته پرداخت شده این ماجرا چقدر صحت دارد؟

اینطور نیست، یارانه مطبوعات براساس مختصات یک روزنامه شکل می گیرد، همه روزنامه هایی که معیار های لازم را داشته اند این مبالغ را دریافت کرده اند. از هر امتیاز یا مبلغی که به این روزنامه ها داده ایم بقیه مطبوعات هم بسته به شرایطشان بهره مند شده اند. البته 6 روزنامه این مقدار یارانه را گرفته اند نه 3 روزنامه؛ روزنامه کیهان هم یکی از این آنها بود که با آگهی و یارانه بیش از 1 میلیارد دریافت کرد.

ارزیابی کلی شما از وضعیت فعلی رسانه ها چیست؟
در رسانه های ایران viwes تولید می شود و news نیستند. viwes می شود پای تلفن نشستن، زنگ زدن، گفتگو گرفتن و... یعنی عملا خبرنگار از خود هیچ حرکت و جنبشی ندارد. از طرفی دیگر، بعضا در ایران، رسانه ها در پی معروفیت هستند نه مقبولیت؛ خوب برای معروف شدن اخبار زرد و حاشیه بر متن ارجحیت دارد به نوعی خبر بد، خبر خوب است. اما برای مقبولیت تولید اطلاعات صحیح و دقیق؛ درهمین حال ماندگاری با رسانه مقبول است و رسانه معروف در یک دوره کوتاه می آید وبعد از مدتی می رود؛ لذا صحت و دقت همراه با سرعت باید در تولید اطلاعات بر هر موضوعی ترجیح داده شود که مخاطب ماندگار داشته باشیم و مهم تر ازهمه باید از مخاطب به اطلاعات برسیم یعنی اینکه نیاز مخاطب اولویت تولید باشد و درعین حال دسته بندی ساده سازی ساده نویسی کوتاه و گویا بودن اطلاعات، سرعت دریافت اطلاعات برای مخاطب را میسر می کند و به استمرار مراجعه به رسانه و ماندگاری مخاطبان کمک می کند به هر حال دراین بازار پر رقابت باید دنبال تنوع تفاوت و تمایز در تولید بود و دغدغه نیاز مخاطب را داشت.

گفتگو از زهرا علیزاده

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
رئیس ستاد عالی کانون های مساجد کشور با بیان اینکه عنوان خدمت کریمانه به عنوان بخشی از شعار اصلی دهه کرامت هر ساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت، گفت: خدمت کریمانه، مهربانی به رسم اهل بیت(ع) به عنوان شعار اصلی دهه کرامت امسال درنظر گرفته شده است.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حجت الاسلام والمسلمین حبیب رضا ارزانی شنبه شب در نشست شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت کشور که در سالن محراب شبستان امام خمینی(ره) حرم مطهر کریمه اهل بیت(س) برگزار شد، با اشاره به اینکه این شورا امسال کار خود را زودتر و منسجم تر از گذشته دنبال کرده است، اظهار کرد: برنامه های دهه کرامت از دو ماه گذشته بسته شده است و از همه دستگاه ها و نهادهای مرتبط به ویژه اعتاب مقدس مرتبط تقدیر می کنیم که در برنامه های دهه کرامت ورودی جدی داشته اند.

وی اضافه کرد: فعالیت برای دهه کرامت در حقیقت فعالیت برای بزرگوارانی است که ترویج سیره و روش آن ها موجب سعادت و تعالی مردم جامعه می شود به همین علت خدمت در شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت توفیق و سعادتی بزرگ است.

مشاور وزیر ارشاد و رئیس ستاد عالی کانون های مساجد کشور خاطرنشان کرد: 6 کارگروه مختلف با عناوین جشن ها و تشکل های مردمی، فضای مجازی، محتوایی، اطلاع رسانی، دانشگاهیان و هنری در شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت فعالیت خود را دنبال می کنند تا بتوانند فعالیت های مرتبط با دهه کرامت را به شیوه مطلوب اجرایی کنند.

وی از تلاش مسؤولان آستان مقدس کریمه اهل بیت(س) در کارگروه محتوایی شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت یاد کرد و ادامه داد: نام گذاری روزها و برنامه های شاخص دهه کرامت که توسط دستگاه ها و نهادهای مختلف انجام می شود، به صورت عمومی اطلاع رسانی می شود.

رئیس شورای هماهنگی بزرگداشت دهه کرامت با بیان اینکه عنوان خدمت کریمانه به عنوان بخشی از شعار اصلی دهه کرامت هر ساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت، گفت: امسال خدمت کریمانه، مهربانی به رسم اهل بیت(ع) به عنوان شعار اصلی دهه کرامت درنظر گرفته شده است.

وی با تاکید بر اینکه مردمی بودن کارها به عنوان یک اولویت باید مورد توجه قرار گیرد، تصریح کرد: امسال می توانیم نشان کرامت را طراحی کرده و فردی، کارگروهی وسازمانی که کار خاصی را انجام داده است را مورد تجلیل قرار دهیم.

انتهای پیام/78023*40

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

نویسنده جوان شیرازی کتاب "دور و نزدیک" در گفتگویی دوستانه با خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری در شیراز از سختی های راه و استخوان هایی که خورد کرده گفت. در ادامه با این گفتگوی صمیمانه همراه باشید:::

** به صورت اجمالی خود را معرفی بفرمایید .

بنده نگین به گزین متولد سال 1371 هستم. نویسندگی را از سال های قبل آغاز کردم اما کتاب "دور و نزدیک" اولین کتاب من است که به مرحله چاپ رسیده است .

در حال حاضر دارم کتاب دیگرم رو به رشته تحریر در میارم و احتمالا یک سال، یک سال ونیم آینده به پایان خواهد رسید. هدف من در کتاب آینده پوشش دادن نقاط ضعف کتاب فعلی است که به چاپ رسیده تا اختلاف فاحشی بین دو اثر باشد .

پیش از "دور و نزدیک" کتاب دیگری را نیز نوشته بودم اما به مرحله چاپ نرسید، به دلیل نداشتن اعتماد به نفس، هیچگاه به دنبال چاپ آن نیز نرفتم و این تفکر را داشتم که وقتی مردم برای کتاب های نویسندگان بزرگ وقت نمیذارند پس کتاب من را نیز نخواهند خواند اما بعد از چند سال تصمیم گرفتم که بنویسم و خودم را محک بزنم .

** درمورد کتاب "دور و نزدیک" که همین اخیرا به چاپ رسیده است، توضیح بفرمایید .

موضوع این کتاب اجتماعی است، برمحور داستان های کوتاه و بدین صورت که مخاطب خواننده است برخلاف رمان هایی که در بازار موجود می باشد .

داستان کلی درمورد دختر نوجوانی است که تازه کنکور داده، وارد دانشگاه شده و در رشته روانشناسی مشغول تحصیل است و ادامه داستان را می توانید بخوانید .

کتاب بسیار کم حجم است و از توضیحات مفصل پرهیز شده است و از برخی موارد به صورت سطحی گذر شده است. متن کتاب روان و ساده است .

کتاب چکنویس ندارد و به صورت مستقیم تایپ شده است .

" دور و نزدیک" به علت مقایسه هایی است که در دل داستان است و پاراگراف اول و آخر را در قالب تصویر بر روی جلد آورده ام .

** لطفا درمورد کار جدیدتون توضیح بفرمایید .

کتاب جدید من به اسم نویسنده بدخط است. اصولا نویسنده ها دست خط خوبی دارند اما دست خط من خوب نیست و از این برای اسم کتاب استفاده کردم .

موضوع "نویسنده بدخط" اجتماعی هست اما نوع نوشته آن با کتاب "دور و نزدیک" متفاوت است، پی در پی نیست و در هر داستان یک موضوع بیان خواهد شد .

** سطح استقبال از کتاب "دور و نزدیک" تاکنون چگونه بوده است؟ آیا راضی هستید؟

این اولین کتاب من هست و طبعا نویسنده شناخت شده ای نبودم پس باید یک رونمایی خوبی می داشتم و در ابتدا کتاب را به کسانی که نسبت به من شناخت داشتند، معرفی می کردم .

در رونمایی با توجه به تبلیغات خوب و گسترده ای که به خصوص در فضای مجازی شده بود، استقبال خوبی صورت گرفت و از اتفاقات مثبت و شانس خوب من این بود که رونمایی از کتابم در هفته کتاب بود و این مزید بر علت شد تا استقبال قابل قبولی شکل گیرد .

ناشر نیز کمک زیادی به شناخته شدن من و کتابم کرد .

اما اینکه بگویم کتابم در این مدت فروش بسیار زیادی داشته است، خیر این چنین نبوده اما از سطح توقع من بیشتر بوده است .

** مشکلاتی که برای امثال شما در راه چاپ کردن آثار و نوشته هایتان وجود دارد، چیست؟ کمی توضیح بدهید .

مشکل ما اینجاست از کسی که هرکاری را آغاز کرده و در ابتدای راه است حمایت نمی کنیم، عکاسی، نوازندگی، ورزشی و ... هم فرقی ندارد و در بحث نویسندگی هم همین است، کسی حمایت نمی کند و خود نویسنده مجبور می شود از جیب هزینه کند که این اتفاق برای من افتاد و شخصا میزانی از مبلغ چاپ کتاب را پرداخت کردم .

به گزارش خبرگزاری علم و فناوری از شیراز؛ نویسندگی از جمله کارهای سخت به حساب می آید و تا کسی دست به قلم نشود و برای درآوردن رزق و روزی و راه درآمد به آن نگاه نکند، سختی و مشقت راه پر فراز و نشیب آن را درک نخواهد کرد. در این مسیر دشوار چه بسا روزهایی که آه در بساط نداشته باشی و ندانی که باید چه کنی و چه روزهایی که پس از سال ها تلاش و ممارست و بدون اینکه مدت ها زحمت، بی خوابی، بی پولی و... تو را ببینند، در حالیکه مشهور شده ای و معروف و کتابت به فروش مطلوبی رسیده، به دیده خاصی تو را ببینند و دورت پر شود از آدم هایی سو استفاده گر!

زیاد شنیده ایم که می گویند فلان شغل، فلان کار نیاز به علاقه دارد اما این صحبت در مورد نویسندگی به معنای واقعی کلمه صادق است و اگر کسی راه نویسندگی را بدون اینکه عاشق آن کار باشد، انتخاب نماید، شکی نیست که موفق نخواهد بود چه بسا که در این راه نا امید و سرشکسته از ادامه مسیر انصراف دهد زیرا کسی در این وهله همراه، یار، حامی و مشوق او نبوده است و واقعا عشق، علاقه، امید و اراده ای راسخ می خواهد در این راه پر فراز و نشیب و دشوار دوام بیاوری و شکوفا شوی اما اگر توانستی به آن مرحله برسی و خودت را به همگان اثبات کنی، آنگاه دیگر در سرازیری افتاده ای و راه برایت آسان می شود و با اندک تلاشی می توانی بهترین نتایج و بهترین ثمرات و مطلوب ترن محصولات را برداشت کنی.

البته نباید از این مسئله نیز غافل شد که کشور ما در شرایط نا به سامان اقتصادی و عدم ثبات آن به سر می برد و یکی از حوزه هایی که درگیری زیادی نیز با این موضوع داشته و لطمات بسیاری را نیز دیده است، حوزه چاپ و کاغذ بوده که به تعطیلی بسیاری از روزنامه ها، کاهش تیراژ چاپ بسیاری از روزنامه های دیرین کشور و کاهش چشمگیر تیراژ کتاب های چاپی شده است که این معضل باعث ازایش سختی کار نویسندگی شده است و بیش از پیش همت و تلاش فرد نویسنده را طلب می کند تا بتواند خودی نشان داده و عیار واقعی خود را به جامعه اثبات کند تا اینکه سرانجام بتواند از این مهلکه جان سالم به در برده و به عشق و علاقه خود نیز برسد که باید به آن فرد به واقع تبریک گفت و شاید دور از ذهن نباشد که او را اسطوره نیز نامید!

لینک خبر :‌ خبرگزاری علمی و فناوری
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

فرناز کلباسی
یک سال و چند ماه از ثبت پرونده میراث ناملموس مهارت نی هفت بند و شیوه نی نوازی اصفهان در فهرست آثار ملی می گذرد و اینک وقت آن رسیده که از خود و متولیان فرهنگی شهر بپرسیم در این مدت برای هرچه بیشتر آشنا کردن مردم و نسل تازه با این میراث گران بها چه کرده اند؟ میراثی که یک بار دیگر نام اصفهان را رسما به عنوان پایتخت نی ایران مطرح کرده است. اسفندماه 96 بود که پرونده مهارت نی هفت بند و شیوه نی نوازی اصفهان در آخرین نشست شورای ثبت ملی آثار تاریخی کشور درحوزه میراث ناملموس استان اصفهان مطرح و به تصویب رسید. این پرونده درباره مهارت نواختن ساز نی بود، سازی که به رغم قامت باریکش، تاریخی به پهنای تاریخ سترگ اصفهان دارد و بی راه نیست اگر به این واسطه اصفهان را پایتخت نی ایران بنامیم، شهری که طنین نی نوازی سلیمان اصفهانی، ابراهیم آقاباشی، نایب اسداله اصفهانی و حسن کسایی، استادان بزرگ نی نوازش را در گوش دارد و هویت تاریخی، فرهنگی و هنری اش را بر بقایای یادگاران این بزرگان بنا نهاده است. اما در همان ایام که خبر خوش ثبت ملی مهارت نواختن نی هفت بند، نویدبخش اتفاق های تازه ای در عرصه موسیقی سنتی ایران بود و انتظار می رفت این گام مهم، پیامدهای فرخنده دیگری را در زمینه معرفی و اشاعه هرچه بیشتر این هنر به همراه داشته باشد، شاهین سپنتا ، پژوهشگری که تهیه پرونده این میراث را برعهده داشت در گفت وگو با اصفهان زیبا توضیحاتی را درباره پیشینه نی هفت بند، تفاوتش با نی متداول ترکیه و ضرورت رسیدگی به وضعیت میراث به جا مانده از نی نوازان بزرگ اصفهان بیان کرد و گفت که مرمت فوری خانه نایب اسداله، پیشنهاد مندرج در پرونده ثبتی نی هفت بند بوده است. حالا بعد از یک سال و اندی که از ثبت این پرونده در میراث ناملموس ملی ایران می گذرد، جای آن دارد که بپرسیم در این مدت برای ساز نی چه کرده ایم و چقدر آن را از انزوا بیرون کشیده ایم؟ آیا طی این مدت مردم بیش از پیش ساز نی را به چشم دیده و صدایش را به گوش شنیده اند؟ رونقی در حیطه آموزش آن در میان آموزشگاه های موسیقی ایجاد شده یا آنچه اکثر مردم درباره نی نمی دانند، به اطلاع آنها رسیده است؟ برای پرسیدن این سوال بازهم به سراغ شاهین سپنتا رفتیم و او بعد از شنیدن پرسشمان فورا گفت: در این مدت هیچ رویداد مهمی در این زمینه نداشته ایم! این پژوهشگر میراث فرهنگی، اصلی ترین دغدغه متولیان سازمان میراث فرهنگی را ثبت میراث ناملموس به منظور جلوگیری از ثبت آنها توسط دیگر کشورهای مدعی و همچنین پیشگیری از به فراموشی سپرده شدن آنها دانست و اظهار کرد: ثبت میراث ناملموس نخستین گام در این زمینه است و بعد از آن مسئولیت های بسیار مهم دیگری بر عهده ما قرار می گیرد که باید برای حفظ و اشاعه این میراث انجام دهیم. به گفته او، بارها دیده شده که این میراث پس از ثبت رو به فراموشی و تخریب می گذارند؛ چون آنها را به حال خود رها کرده و خیال می کنیم وظیفه مان را در قبال آنها انجام داده ایم.

نی هفت بند را به جامعه معرفی کنیم
همه آنچه بیشتر ما درباره نی می دانیم، تصویری از شکل و شمایل آن و صدایی است که به طورمعمول در مناسبت های عزاداری و سوگواری از رادیو و تلویزیون شنیده ایم! چه برسد به نی هفت بند که به گفته این کارشناس میراث فرهنگی تفاوت های زیادی با نی متداول دارد. شیوه نی نوازی دندانی نام دیگری برای نحوه نواختن این ساز است؛ چون نی را با قرار دادن بین دندان های پیشین می نوازند و نایب اسداله و حسن کسایی در گسترش و تکوین این شیوه که مختص ایران است و در هیچ کشور دیگری سابقه ندارد، نقش موثری داشته اند. شاهین سپنتا معتقد است که اطلاعات بسیار محدود مردم از نی هفت بند به دلیل کم کاری هایی است که از سوی نهادهای فرهنگی شهر و همچنین رسانه ها در این زمینه انجام شده است. به گفته او، حالا که سازمان میراث فرهنگی قدمی برای ثبت این اثر برداشته، بهتر است ارزش هایی را که منجر به ثبت این اثر شده، برای جامعه بازگو کند. این پژوهشگر میراث فرهنگی با گلایه از کم کاری هایی که پس از ثبت این اثر از سوی برخی نهادهای فرهنگی و رسانه های اصفهان انجام شد، گفت: بهتر این بود که این رویداد در قالب چند همایش به اطلاع مردم برسد یا رسانه ها تلاش بیشتری برای این مسئله از خود نشان دهند؛ درحالی که متاسفانه به جز یکی دو رسانه مانند روزنامه اصفهان زیبا این مسئله را اطلاع رسانی نکردند و من تنها در انجمن دوستداران اصفهان و همچنین انجمن مثنوی پژوهان دقایقی را دراین باره صحبت کردم. او با تاکید بر اینکه نی هفت بند حتی بدون انجام چنین اقداماتی فراموش نخواهد شد، چنین گفت: برای ترویج و اشاعه چنین هنر و سازی ضمن انجام کارهای صوری و ظاهری مانند برگزاری همایش و... باید کارهای زیربنایی هم انجام شود؛ مانند اینکه هنرجویان جوان به آموزش نی هفت بند ترغیب و تشویق شوند، آرشیوهایی از این ساز و اطلاعات مربوط به آن تهیه شود، تورهایی برگزار شده و مردم با نی هفت بند آشنا شوند. به گفته سپنتا، بی رغبتی زنان به آموزش ساز نی یکی از معضلات این عرصه است که باعث شده در بین نوازندگان تراز اول نی اصلا نوازنده خانم وجود نداشته باشد و این یعنی نیمی از جامعه با هنر نی نوازی بیگانه هستند و نی، سازی کاملا مردانه است؛ در حالی که خانم ها توانایی خوبی در این زمینه دارند و باید به این سمت هدایت شوند. او تاکید کرد که حتی آقایان هم جایگاه این هنر را چنانچه باید نمی شناسند و تمایل به نواختن سازهای غربی مانند گیتار در میان جوان ها بیشتر از سازهای ایرانی است؛ به ویژه اینکه نی به طورمعمول طرفداران کمتری دارد، چون شناخت کمتری از آن وجود دارد و شاید اگر بزرگان نی نواز در این سرزمین نبودند و این هنر را به اوج نمی رساندند، این هنر تاکنون فراموش شده بود. این پژوهشگر میراث فرهنگی عمده مسئولیت ترویج و اشاعه این هنر را متوجه نهادهای فرهنگی شهر دانست و چنین گفت: نهادهایی همچون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یا متولیان امور فرهنگی در شهرداری که دستی بر برگزاری کنسرت ها، نمایشگاه ها، همایش ها و ... دارند، می توانند در این زمینه فعال تر باشند. برگزاری نمایشگاه هایی با موضوع یا ایجاد آرشیوهایی از این ساز با همکاری موزه موسیقی، اقدامات موثر برای ترویج و اشاعه نی هفت بند است. اگرچه متولیان میراث فرهنگی گاه تعداد زیاد و پرشمار میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران را بهانه ای برای کمبود فرصت و بودجه کافی برای رسیدگی به وضعیت این آثار دانسته اند و این بهانه چندان هم بی راه نیست، اما از سوی دیگر باید توجه داشت که همان قدر که تلاش برای ثبت یک اثر و بیرون کشیدن آن از دستان پرمدعای کشورهای دیگر در ثبت و به نام خود کردن میراث ما اهمیت دارد، بازیابی، حفظ، ترویج و اشاعه آن در میان مردمی که نسل تازه اش نگاه خیره ای به یافته های آن سوی آب نشین ها دارد هم از اهمیت و ضرورت زیادی برخوردار است. پرواضح است که ماندگاری و مانایی یک اثر، آن هم از نوع ناملموسش که غالبا از چشم و دیده نهان است، نه فقط به ثبت شماره ای چند رقمی در دفاتر و کاغذهای بایگانی شده، بلکه به عزم و همت مردمی بستگی دارد که میراث داران این آثار هستند و قرار است آنها را به فرزندان خود تحویل دهند.

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
صدای ناله تئاتر سال هاست که به گوش می رسد اما این روزها با بسته شدن تالار هنر گویی تئاتر بیش از پیش در این شهر تنها شده چرا که امن ترین مکان هنرمندان حالا تکلیفش نامشخص است اما در این میان در برهه ای از زمان حوزه تئاتر رنج را تحمل می کند اما می توان امیدوار بود که بالی برای اوج گرفتن پیدا خواهد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

به گزارش خبرنگار ایمنا ، چندی می شود که زمزمه توقف بازسازی تالار هنر همه هنرمندان را نگران کرده است و این نگرانی زمانی به اوج خود رسید که مدیر خانه تئاتر حوزه هنری دیگر متولی تئاتر در اصفهان نیز از سمت خود برکنار شد و هنرمندان برای حل مشکلات خود دست به قلم شدند تا با نوشتن یک بیانیه و دعوت از استاندار برای شنیده شدن مشکلاتشان و چاره جویی برای آن قدمی از پیش ببرند.

در بیانیه ای که برخی هنرمندان تئاتر روز چهارشنبه هفتم خردادماه نگاشتند و به مشکلاتی چون تخریب تالار هنر وابسته به شهرداری اصفهان به بهانه بازسازی، واگذاری تنها مجموعه سالن اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان (فرشچیان) به بخش خصوصی و دریافت مبالغ هنگفت از هنرمندان جهت اجرای نمایش، انحلال خانه هنرمندان، تعطیلی اداره تئاتر حوزه هنری و برکناری مدیر آن، دخالت نهادهای مختلف در امور هنری به خصوص تئاتر، نبود یک متولی مشخص برای هنر تئاتر و ساخته نشدن سالن تئاتر شهر اشاره کردند.

با اینکه مسئولان مربوطه بندهایی از این بیانیه را شایعه می دانند و یک پیشداوری قلمداد می کنند و معتقد هستند که نگرانی های اهالی تئاتر را درک و از آن ها حمایت می کنند آن ها در برهه ای از زمان متحمل رنج در حوزه تئاتر می شوند و رفع می شود اما هنرمندان این حوزه محدود شدن تئاتر را یک بحران می دانند.

محدود شدن تئاتر یک بحران است

رادنوش مقدم در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه از امضای بیانیه اطلاع دقیق ندارم اما در جریان تعطیلی تالار هنر هستم، اظهار کرد: اتفاقی که در حال حاضر رخ داده محدود شدن تئاتر است و این بحران بدی در حوزه هنر خواهد بود چرا که ما در حال حاضر به شدت با مشکل تمرین، تولید و مکان اجرا روبه رو هستیم و هر سال تئاتر در اصفهان مهجورتر می شود.

این کارگردان تئاتر ادامه داد: اکنون همه سالن ها خصوصی هستند و کرایه آن ها هزینه های بالایی را برای هنرمندان در برمی گیرد چرا که باید درصدی به سالن بدهیم؛ تخریب تالار هنر یک آسیب به بدنه تئاتر بود چرا که گروه های تئاتر نه مکان تمرین و نه سالن اجرا دارند که اگر مکانی برای تمرین هم ندارند جایی باشد که بتوانند رایگان تئاتر را روی صحنه ببرند.

وی اضافه کرد: خانه هنرمندان نیز با برگزاری پاتوق های هنری مکان مناسبی برای جمع شدن هنرمندان بود که این مکان هم گویا بسته شده است در حال حاضر فقط ما باید سالن کرایه کنیم که این سالن ها هم حداقل های امکانات را دارا هستند متاسفانه وضعیت تئاتر در اصفهان رو به افول است.

احسان جانمی نیز در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اینکه برکناری رئیس خانه تئاتر حوزه هنری به مسائل اداری مربوط است و آوردن آن در این بیانیه اشتباه بود، گفت: خرابی تالار هنر یک اتفاق دردناک در حوزه تئاتر اصفهان است و آن طور که من در جریان هستم قرار بود این سالن بازسازی شود که کنسل شد و در حال حاضر گروه های تئاتر مکانی برای تمرین ندارند.

این کارگردان تئاتر ادامه داد: تالار هنر قرار بود بازسازی شود اما متوقف شد اما نمی دانم چرا تالار به چرخه تئاتر باز نمی گردد آنچه به ما گفتند این است که شهردار با بازسازی این تالار موافقت نکرده و قرار است این تالار به حالت اول برگردد اما این برگرداندن چند ماه طول می کشد و این یک فاجعه در تئاتر است.

خانه هنرمندان و دفتر تئاتر همچنان به کار خود ادامه می دهند

مهدی احمدی فر در گفت و گو با خبرنگار ایمنا در خصوص بیانیه ای که از سوی برخی اهالی تئاتر نوشته شده بود موضوعاتی را که مرتبط با حوزه هنری است توضیح داد و گفت: مواردی که در این بیانیه آورده شده کذب است درباره تعطیلی خانه هنرمندان نه تنها این موضوع صحت ندارد بلکه اخیرا حوزه هنری گسترش بیشتری در همه بخش های هنری از جمله رشته تئاتر برنامه ریزی کرده است.

مدیر کل حوزه هنری استان اصفهان با اشاره به اینکه خبر تعطیلی خانه تئاتر حوزه هنری نیز دروغی بیش نیست، گفت: من نمی دانم بر اساس کدام سند این شایعه ها در بین افراد پراکنده می شود اما خانه تئاتر حوزه هنری کاملا فعال است و با برنامه های مختلف به گروه های تئاتر امکانات وخدمات لازم را ارائه می کند و نمونه آن می توان به تئاتر هایی که پس از ماه مبارک رمضان در تماشاخانه ماه و عمارت سعدی برگزار می شود اشاره کرد.

وی ادامه داد: هر گونه تصمیم در خصوص جابه جایی و یا برکناری افراد یک تصمیم درون سازمانی است و به گروه، صنف و یا رشته هنری مربوط نمی شود و اگر قرار باشد برای هر تغییر عنوان و مدیریتی همه صنوف با مدیریت سیستم ها در تعارض باشند سازمان شاکله خود را از دست می دهد و درباره مدیر خانه تئاتر حوزه هنری نیز قطعا محدودیت های قانونی سبب چنین تصمیمی شده است و در اولین زمان نسبت به جایگزینی مدیر خانه تئاتر تصمیم گرفته خواهد شد.

احمدی فر با بیان اینکه برگزاری جشنواره تئاتر ذاتا در حیطه وظایف کاری حوزه هنری نیست گفت: با این حال حوزه هنری در تلاش است که امسال جشنواره تئاتر بچه های مسجد را برگزار کند و اگر بودجه لازم فراهم شود جشنواره تئاتر جوان را نیز برگزار خواهد کرد.

مدیر کل حوزه هنری استان اصفهان در پایان خاطرنشان کرد: ساختمان خانه هنرمندان و دفتر تئاتر همچنان درحال خدمات رسانی به هنرمندان است و در خانه هنرمندان به روی همگان به ویژه خبرنگاران برای تهیه خبر باز است و می توانند مراجعه و از برنامه ها آگاه شوند.

تا پایان طرح از هنرمندان حمایت می کنیم

محمد عیدی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه یکی از وجوه هویتی فضای هنری شهر اصفهان تئاتر است، گفت: باتوجه به اینکه اصفهان در هنر تئاتر دارای سبک است و این هنر به ارتقای فضاهای خلاقانه شهر کمک و موجب افزایش نشاط اجتماعی می شود و قابلیت معناگرایانه وسیعی در تعامل با مخاطب دارد و تئاتر در مقابل هنرهای دیگر از مزیت نسبی برخوردار است همیشه نگاه ویژه ای به این هنر داشته ایم.

مدیر سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان ادامه داد: تالار هنر برای تئاتر در سال 1381 تاسیس شد و تا به امروز فعال بوده است این تالار در ابتدا با کارکرد تئاتر و سینما ساخته شد و سپس به مرکز تخصصی تئاتر اختصاص یافت و با توجه به نیاز هنرمندان، بلک باکس و سالن در آن تعبیه شد.

وی ادامه داد: نگاهی که به تالار هنر شد مرمت و بازسازی این تالار بود تا بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه هنری باشد ضمن آنکه ما خدماتمان را در حوزه تئاتر زمین نمی گذاریم و در تلاش هستیم تا از سالن های جایگزین برای تالار استفاده شود.

عیدی افزود: ساختمان تالار هنر خسته بود و ما تصمیم گرفتیم از فضای آن بهره کافی را ببریم و ساختمان را نیز نوسازی کنیم در خلال مبحث تالار هنر نظر دیگری مبنی بر اینکه یک سالن درخور برای تئاتر بسازیم مطرح شد که تصمیم بر این شد کارشناسی های لازم بر این طرح ها صورت بگیرد تا بتوانیم آن طور که باید به نیاز هنرمندان این شهر پاسخ دهیم.

مدیر سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان با بیان اینکه هنرمندان این شهر به تئاتر گرایش دارند، گفت: فعالیت های خوب گروه های تئاتر در این شهر باعث شده است که مخاطبان تئاتر افزایش پیدا کند و ما نیز در طرح های مد نظر فکر خدمت رسانی به هنرمندان این شهر را داشته ایم در جلساتی فکر و بررسی شد و نامه ای به شهردار ارسال کردیم و شهردار نیز بر این نظر بودند که مکان های بیشتری را به تئاتر اختصاص دهیم.

وی با اشاره به اینکه دغدغه های هنرمندان تئاتر را در این روز ها درک می کنم و با مشکلات آن ها آشنا هستم خاطرنشان کرد: نگاه این بوده است که در یک برهه زمانی در حوزه تئاتر دچار سختی خواهیم شد اما با تحمل آن ها بتوانیم جانی تازه ای به تئاتر شهر بدهیم و هر کدام از طرح ها قابلیت اجرا پیدا کرد ما از هنرمندان تا پایان طرح حمایت خواهیم کرد و سالن هایی که قابلیت اجرا دارند را در اختیار هنرمندان خواهیم گذاشت.

گزارش از: رویا سادات مویدی_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
می طلبد مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان گلستان طی یک اقدام انقلابی و بدور از حواشی سیاسی احکام جدید را ابلاغ و صادر کند و مسجد عسکریه گرگانپارس از این حاشیه های سیاسی و منفی که سالهاست درگیر آن شده رهایی یابد .
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

به گزارش گلستان ما ؛ سالهاست که اهالی محل ، جوانان و بسیجیان محله گرگانپارس از رویه ناموفق ، پیر ، خسته و سیاست زده هیات امنا مسجد عسگریه گرگان پارس گلایه مندند و بارها از مسئولان خواسته اند برای اصلاح وضع موجود کاری بکنند .

در همین راستا اداره اوقاف و امور خیریه به عنوان متولی امر ، با توجه به جمیع مسائل موجود تصمیم به تغییر هیات امنا و حضور جوانان متدین و مسجدی در این مکان نموده است.

متاسفانه بعد از این اقدام هیات امنا قبلی که برخی از آنها کارمند فرمانداری گرگان نیز هستند طی نامه ای به صفوی فرماندار گرگان از او به عنوان رئیس شورای تامین شهرستان خواستند تا از صدور احکام هیات امنا جدید جلوگیری کند .

صفوی نیز چون اکثر امضا کنندگان از دوستان صمیمی و هم جناح سیاسی وی بوده به این نامه ترتیب اثر داده و فعلا از اوقاف خواسته (یا تحت فشار قرار داده) تا از صدور احکام جدید فعلا خودداری کند .

حال می طلبد مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان گلستان طی یک اقدام انقلابی و بدور از حواشی سیاسی احکام جدید را ابلاغ و صادر کند و مسجد عسکریه گرگانپارس از این حاشیه های سیاسی و منفی که سالهاست درگیر آن شده رهایی یابد .

این آزمون محکی جدی برای حجت الاسلام سلیمانی فر است که واقعا عیار وی در مقابله با جریان فتنه و نفوذ تهاجم فرهنگی نرم در مساجد معلوم شود ، چون سازمان اوقاف و امور خیریه اتصال به سرچشمه ولایت و رهبر معظم انقلاب دارد و قطعا باید منویات معظم له ، در این اداره کل لحاظ و رویه شود .

گفتنی است امام جماعت این مسجد سید رضی قدس علوی مسئول دفتر آیت الله صانعی ( زعیم معنوی فتنه گران در فتنه 88 ) در استان گلستان است که در کوران فتنه 88 در گلستان فعال بوده و با حضور مردم انقلابی گرگان دفتر آن در 8 دی 88 تخته شد .

انتهای پیام /

لینک خبر :‌ گلستان ما
امام جمعه شاهرود با تاکید براینکه وظیفه خطیری بر عهده فرهنگ و ارشاد اسلامی است گفت: به هر میزان که فرهنگ ارزش دارد در نگاه دین داری و انقلابی فعالیت های این اداره نیز دارای اهمیت بوده و نیاز به توجه ویژه دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، حجت الاسلام عباس امینی در نشستی با رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهرود با تاکید بر اینکه، فرهنگ سازی دارای حساسیت بسیاری است و اثرات آن در سال های آینده آشکار خواهد شد، افزود: زبان هنر زبان موثری است که در سال های اخیر شاهد رکود هنر به ویژه سرودهای انقلابی، تئاتر، مستند و ... در شهرستان بوده ایم که باید در این خصوص بیشتر کار شود.

وی افزود: تجلیل از هنرمندان تجلیل از هنر کشور است و باید این آیین گسترش یابد تا هنرمند به جایگاه واقعی در جامعه دست پیدا کند.

امینی با تاکید بر لزوم ارتقای نشاط اجتماعی در جامعه خاطرنشان کرد: نشاط اجتماعی محدود به جشن ها و کنسرت ها نیست بلکه باید با جهت دهی و محتوای مناسب این نشاط را در قالب نمایشگاه های فرهنگی و هنری و ... در جامعه ایجاد شود.

امام جمعه شاهرود همچنین جایگاه هنر و هنرمند را بسیار ارزشمند و قابل احترام خواند و گفت: باید به گونه ای برنامه ریزی شود که اسباب موسیقی در اختیار عقل و هنر قرار گیرد.

روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان

12 خرداد 1398 10:01

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
سینما بهمن شیراز که روزی به نام مترو خوانده می شد ، از یادگاران خیابان زند بود که هشت سال در انتظار دستانی بود تا غبار از صندلی هایش بروبد؛ تا اینکه عاقبت پنج شنبه شب در شعله های آتش سوخت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : روزنامه مردم سالاری جماران

به گزارش ایلنا نهم خردادماه 1398 آتش ابتدا از زیر چوب های ریخته بر کف سالن سینما شروع شد و سپس تا سقف شعله کشید. به لطف خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی سوختن سینما بهمن را پنجشنبه شب همه به چشم دیدند، اما سوختن تدریجی سینما و خاطرات جمعی چند نسل از شیرازی ها را عابران خیابان زند حدود یک دهه است که به تماشا نشستند.

وقتی به جای پوسترهای خاطره انگیز فیلم های دهه 50 و 60 و تصویر جمشید هاشم پور، کرکره های پایین و لوگوی رنگ و رو رفته سینما بهمن توی ذوق می زد . هرچه بود، سینما بهمن سالها پیش در آتش فراموشی سوخته بود. این بار فقط با فریادهایش نمایان شد، محتضری که یک دهه در انتظار آبی بود که بر آتش جانش مرهمی شود و نشد.

علت آتش سوزی در دست بررسی

مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهرداری شیراز نیز در پی حادثه آتش سوزی در سینما بهمن و اطفای آن توسط آتش نشان های شیرازی نیز اعلام کرد کارشناسان مربوطه در حال بررسی علت دقیق آتش سوزی هستند و علت بروز آتش سوزی متعاقباً اعلام خواهد شد و هرگونه ابراز نظر غیر کارشناسی منتشرشده در فضای مجازی مورد تأیید این سازمان نیست. هرچند بنا به گفته یکی از مسئولان سازمان آتش نشانی شیراز به ایلنا، احتمال عمدی بودن آتش سوزی سینما بهمن نه تایید می شود و نه تکذیب.

تشکیل پرونده قضایی برای آتش سوزی سینما بهمن

از سوی دیگر قاضی آسیابی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس در گفت و گو با یک خبرگزاری گفت: در پی آتش سوزی سینما بهمن شیراز پرونده قضایی در این خصوص تشکیل و دو نفر به عنوان مطلع به دادسرا احضار شدند. دادستان عمومی و انقلاب شیراز ادامه داد: علت اولیه آتش سوزی تعمیرات داخلی سینما عنوان شده که خوشبختانه خسارت جانی در بر نداشته است. قاضی آسیابی تصریح کرد: در اولین دقایق بروز حادثه، قاضی کشیک دادسرای شیراز در محل حاضر و دستورات قضایی اولیه را صادر کرد.

شهرداری می تواند با تملک سینما بهمن از آن بهره فرهنگی ببرد

لیلا دودمان عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر شیراز در گفت وگو با ایلنا درباره سینما بهمن با بیان اینکه اواخر سال 96 که ریاست کمیسیون فرهنگی شورا را بر عهده داشت، موضوع سینما بهمن را در کمیسیون مطرح کرده است، می گوید: جلسه دیگری را نیز برای تعیین تکلیف سینما بهمن با مالک این سینما برگزار کرده ایم و مالک سینما خواستار تملک این ملک از سوی شهرداری شیراز شده است.

دودمان با اشاره به اینکه مسئولان شهرداری اعلام کردند که شهرداری شیراز در حال حاضر امکان خریداری سینما بهمن را ندارد، خاطرنشان کرد: با توجه به حساسیت های ایجادشده و واکنش رسانه ها و دوستداران فرهنگ و هنر و همچنین نوستالژی بودن این مجموعه، به نظر می رسد شهرداری شیراز می تواند با تملک این مجموعه نوستالژیک دوباره آن را بسازد و از آن بهره فرهنگی ببرد.

حمایت از سرمایه گذاران بخش خصوصی برای احیای سینما بهمن

دودمان با اشاره به اینکه مالک سینما بهمن اعلام کرده به دلیل نداشتن توانایی کافی مالی امکان تبدیل این مجموعه به سینما و راه اندازی سایر مکان های فرهنگی را در این بخش ندارد، اضافه می کند : با توجه به اینکه بسیاری از شهروندان خواستار راه اندازی یک مجموعه فرهنگی در این فضا هستند، شهرداری شیراز می تواند با خرید این مجموعه، این فضا را به یک مکان فرهنگی مانند موزه سینما، کافه کتاب، گالری و... تبدیل کند.

او همچنین از حمایت مدیریت شهری از سرمایه گذاران بخش خصوصی برای تملک و راه اندازی مجدد سینما بهمن خبر می دهد و می گوید: سرمایه گذارانی که خواستار سرمایه گذاری در بخش های فرهنگی هستند می توانند با خرید و تملک سینما بهمن، آن را احیا کنند.

وضعیت سینما بهمن تعیین تکلیف شود

مالک سینما بهمن هم در گفت وگو با ایلنا با طرح این ادعا که جرقه های ناشی از جوشکاری و برشکاری در روز حادثه موجب ایجاد آتش سوزی شده است، می گوید: شعله این آتش بعد از اتمام کار جوشکاری سقف سینما رفته رفته شعله ور و در نیمه شب موجب زبانه کشیدن آتش می شود.

فرزاد تیموری در ادامه به ماجرای تعطیلی سینما بهمن اشاره می کند. سینما بهمن حدود 10 سال است که تعطیل است. آن زمان حوزه هنری به خاطر عدم درآمدزایی، این سینما را تعطیل کرد، پس از آن سینما تخلیه شد و سازه آن نیز رفته رفته ناایمن شد. تیموری سپس با بیان اینکه هر اتفاقی که بخواهد برای این سینما بیفتد، در وهله نخست نیازمند تعمیر و مرمت اساسی بنای ملک است، می افزاید: وضعیت سینما بهمن باید تعیین تکلیف شود.

هشدار به مسئولان

علاوه بر سینما بهمن سینماهای دیگر شیراز نیز سال ها است تعطیل اند و بلاتکلیف؛ سینما حافظ و پرسیا نمونه ای از آنها هستند. یکی تغییر کاربری داده و پارکینگ شد و دیگری به زمینی خالی بدل گشت و آن دیگری نیز در نبش خیابان رودکی، با پارچه ای سفید بر روی سر در آن پوشانده شده است. سینما پرسیا و سینما حافظ هر دو متعلق به حوزه هنری هستند و زمزمه هایی مبنی بر تغییر کاربری آن ها نیز به گوش می رسد. به ویژه آنکه وضعیت ایمنی در سینما پرسیا به دلیل چوبی بودن سقف داخلی سینما نگران کننده و خطرناک است و در صورت وقوع حادثه ای همچون آتش سوزی سینما بهمن، افزون بر از بین رفتن سازه های فرهنگی و خاطرات جمعی چند نسل خطرات و تلفات احتمالی در پی خواهند داشت.از ما گفتن بود.

گزارش: احسان اکبرپور

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
شیراز- ایرنا- آتش سوزی شامگاه پنجشنبه نهم خردادماه جاری سینما بهمن شیراز از سالن های سینمایی قدیمی این شهر نگرانی هایی را در میان دوستداران فرهنگ و هنر استان فارس برانگیخت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : چمدان نوای رودبار توریسم آنلاین

این ابراز نگرانی ها پس از آن جدی تر شد که برخی کانال های شبکه های اجتماعی درباره عمدی یا غیرعمدی بودن این آتش سوزی مطالبی منتشر کردند، مطالبی که صحت یا نادرستی آن را باید در گزارش آتی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری شیراز جستجو کرد.

آتش، شامگاه پنجشنبه 9 خرداد 98 سینما بهمن شیراز را تا بامداد روز بعد سوزاند تا از این سینمای قدیمی خاکستر برجا بماند.

هر چند این سینما از اوایل دهه 90 تعطیل شده بود و تا زمان آتش گرفتن، فیلمی در آن به نمایش در نمی آمد.

سینما بهمن که فعالیت خود را در دهه 40 با نام سینما مترو آغاز کرد در سال 1351 مرمت شد.

این سینما در انتهای مجتمع تجاری قدیمی به نام بهمن در خیابان کریم خان زند شیراز واقع شده است.

دوشنبه ششم خرداد 98 خبر تخلیه صندلی های این سینما انتقادهایی را به همراه داشت.

در مردادماه سال 96 نیز مباحثی درباره جلوگیری از تخریب این سینما و لزوم تبدیل آن به موزه در شورای شهر شیراز مطرح شده بود.

** سینمایی با پیشینه در تاریخ شیراز

پیش از این رخداد نگران کننده برای دوستداران فرهنگ و هنر استان فارس، سیروس رومی نویسنده، پژوهشگر و روزنامه نگار استان در گفت و گو با ایرنا، احداث سینما مترو در سال 1344 در خیابان زند شیراز را سرآغاز فصلی تازه در هنر هفتم و تأثیرگذاری آن بر مراودات مردم و خصوصاً نخبگان این شهر عنوان کرده و گفته بود: با ایجاد سینما مترو حتی خوراکی های مورد استفاده تماشاچیان تغییر و از نون و دوپیازه آلو (نان و دوپیازه سیب زمینی) به فالوده و کتلت تبدیل شد.
وی ادامه داد: فروشنده ای در مجاورت سینما مترو به نام موسیو بود که مغازه ای کوچکی داشت و ساندویچ کتلت می فروخت و به گفته بسیاری از هم دوره ای های من، هنوز خوشمزه تر از کتلت موسیو نخورده اند.
رومی با اشاره به اینکه سینما مترو و پاساژی که این سینما در آن احداث شد دیدگاه مردم شیراز را تغییر داد و تاثیرات شگرفی در ارتباطات آن دوره ایجاد کرد، افزود: فالوده بندی به نام نگرو در این محل ایجاد شد که برای اولین بار فالوده های رنگی می فروخت و چند مغازه پوشاک زنانه نیز در این پاساژ وجود داشت که چند فروشنده خانم در این مغازه ها مشغول به کار شدند که به نظر من قبل از این، اشتغال زنان در اینگونه مشاغل در شیراز سابقه نداشت.
نویسنده شش جلد کتاب تاریخ مطبوعات فارس اظهار داشت: در مجموع سینما مترو و محدوده مجاور این مکان به محلی مدرن و رفته رفته به پاتوق روشنفکران در نیمه دوم دهه 40 تبدیل شد.
وی با بیان این مسأله که فردی به نام نوشاد در پیاده رو مقابل سینما مترو دکه داشت و اقدام به فروش روزنامه و کتاب می کرد گفت: این محل با گذر از ساعات میانه روز کم کم شلوغ و به پاتوق روشنفکران، هنرمندان، نویسندگان، شاعران و ورزشکاران شیرازی تبدیل می شد.
رومی با اشاره به اینکه فاصله بین سینماهای خیابان زند محل پیاده روی اغلب شیرازی ها و قشر روشنفکر بود، ادامه داد: گذر پیاده روی با مرکزیت سینما مترو و با طی کردن چهارراه زند، سینما مهتاب و مسیر برگشت تا سینما مایاک در خیابان انوری ایجاد شده بود و در مجموع سینما مترو و محدوده ای که به واسطه آن ایجاد شد نقشی هویتی در تاریخ شیراز دارد.

حالا با آتش سوزی سینما بهمن (متروی سابق) دیگر سند زنده خاطرات قدیمی این بخش از شهر شیراز نیز در محاق بی توجهی قرار گرفته است.

** عمدی یا غیرعمدی

برخی از انجام جوشکاری و برشکاری در محل سینما به عنوان علت آتش سوزی شامگاه نهم خردادماه 98 سینما بهمن یاد کرده اند اما باید منتظر ماند که آتش نشانی شیراز نتایج بررسی های خود را ارائه دهد.

بنا بر کسب اطلاع خبرنگار ایرنا، کارشناسان آتش نشانی در حال بررسی و آزمایش هایی مبنی بر وجود یا عدم وجود مواد اشتعالزا در محل سینما هستند.

** شواهدی از تخریب

در همین حال، شهردار منطقه دو شیراز به ایرنا گفت: مالک سینما بهمن شیراز یک روز قبل از آتش سوزی این محل و همچنین در بهمن سال 97 اقدام به تخریب سازه این سینما کرد که ماموران تخلفات شهرداری از این کار مطلع شدند و از آن جلوگیری کردند.

مهران بهرامی نژاد افزود: سینما بهمن شیراز 790 مترمربع زیربنا با کاربری سینما دارد که در طرح تفصیلی شیراز نیز کاربری این محل فرهنگی تعیین شده است.

وی ادامه داد: اخیراً مالک سینما بهمن درخواست تغییر کاربری خود را به شهرداری منطقه دو شیراز داد که با مکاتباتی که ما با معاونت شهرسازی شهرداری شیراز انجام دادیم با این درخواست مخالفت شد و جواب کتبی که امکان تغییر کاربری سینما بهمن وجود ندارد نیز به مالک تحویل شد.

وی با بیان اینکه مالک این بنا مجدداً درخواست تخریب سینما بهمن را به شهرداری منطقه اعلام کتبی کرد، گفت: شهرداری به دلیل اینکه این محل کاربری فرهنگی دارد به راحتی اجازه تخریب نمی دهد و این درخواست نیز به مدیریت کنترل نظارت شهرداری شیراز ارجاع شد که این نهاد نیز در پی ارزیابی کارشناسان، شرایط سازه ای نامناسب و ناایمن را برای سینما بهمن محرز دانست اما مجوزی برای تخریب آن صادر نکرد.

شهردار منطقه دو شیراز اضافه کرد: مالک خصوصی سینما بهمن شیراز بدون صدور مجوز تخریب برای بار اول در بهمن 97 اقدام به تخریب این سازه فرهنگی کرد که مأموران شهرداری از این امر مطلع و مانع انجام این آن شدند.

وی اظهار داشت: مالک این سینما برای بار دوم در تاریخ نهم خرداد جاری دوباره اقدام به تخریب این محل کرد که مأموران واحد تخلفات شهرداری منطقه دو در پی اطلاع شهروندان از آن مطلع شدند و با حضور در این محل از تخریب سینما جلوگیری کردند که صورتجلسه آن نیز تنظیم شده است.

بهرامی نژاد عنوان کرد: بعد از جلوگیری مأموران واحد تخلفات شهرداری در روز نهم خرداد ماه جاری از تخریب این سینما، درهای این محل از سوی مالک بسته شد و گویا پشت درهای بسته اقدام به انجام کارهایی نظیر جوشکاری و ... کرد.

وی گفت: علت آتش سوزی سینما بهمن شیراز در حال بررسی از سوی کارشناسان آتش نشانی شیراز است که بزودی نتایج آن اعلام خواهد شد.

9873/ 1876/ 2027

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : زریان

به گزارش کردپرس،هشتاد و هفتمین پنل انسان شناسی و فرهنگ با موضوع فرهنگ کٌرد چندی پیش در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور جمعی از اندیشمندان،دانشجویان و علاقمندان حوزه فرهنگ و تاریخ کُردستان و با نمایش فیلم کوتاه《نیان》در این اندیشکده برگزار گردید.

در این نشست دکتر قطب الدین صادقی کارگردان مطرح تئاتر و سینما ذیل موضوعی با عنوان شخصیت و فرهنگ کٌرد در آثار نمایشی ایران به ایراد سخنرانی پرداخت.

صادقی با نگاهی به پیوند کردها و طبیعت و قانع بودن آنها و عدم تهاجم و ماجراجویی این مردم،خاطر نشان کرد: اقتصاد خودکفای کردها که ناشی از بهره مندی از طبیعت غنی و بخشنده و هماهنگی با طبیعت بود، نیاز به ارتباط با بیرون را کم رنگ می کرد.

وی ادامه داد: کردها به همین دلیل هیچگاه به سرزمین دیگری چشم طمع ندوختند اما همواره مورد تجاوز اقوام دیگر در مرزهایشان قرار گرفتند و این تهدیدها کردها را اقوامی سلحشور و مقاوم بار آورد.

وی افزود: ارتباط قوی با طبیعت-کوه برای کردها زندگی می آورد، هم نیاز های مادی و هم نیازهای امنیتی انسان کرد را تأمین می کند در نتیجه فرهنگ کردها آمیخته با طبیعت است.

صادقی با اشاره به موضوع شهرنشینی و ارتباط آن با سیاست عنوان کرد: ویژگی کالبدی و جغرافیایی سرزمین های کرد نشین، فقدان (حکومت مرکزی ،پایتخت، اقتدار و نهادهای تامین کننده ی عقل سیاسی مدرن) و نداشتن دیپلماسی باعث به تعویق افتادن شهرنشینی و تمایز زبانی بین اقوام کرد شد.

وی گفت: تنوع در جنبه های متفاوت فرهنگ کردها وجود دارد از جمله زبان، آیین، موسیقی، رقص، لباس و این سیال بودن و پویایی را به ما می آموزد.

این کارگردان و نمایشنامه نویس مطرح کرد با تاکید بر حفظ فرهنگ و آیین کهن توسط کردها توضیح داد: چریکه خوانی(چیروکه) برگرفته ازدوران پارتی که در دوران ساسانی به شکل خنیا گری در می آید و بعد از حمله اعراب به جز کردستان درکل ایران نابود می شود.

وی با اشاره به تبلیغات تاریخی علیه مردم کرد،تصریح کرد: کردها در فرهنگ سامی و زرتشت بسیار نکوهش شده اند.برای مثال گفته شده کردها بازماندگان طعام مارهای اژی دهاک هستند.

وی با اشاره ای به دوره ای از تاریخ،مدعی شد:فرهنگ مادرسالاری کردها برگرفته از نظام اجتماعی مادها است.

صادقی با انتقاد از رسانه های داخلی و بازتاب نامیمون از مردم کرد،متذکر شد: بازنمایی غلط از کرد ها و فرهنگشان در هنرهای نمایشی به ویژه سینما،بسبار جای تاسف دارد.

وی ادامه داد:آنچه از ما نشان می دهند در مواردی نتیجه ی تراوشهای ذهنیتهای معاند است.این تصویر مخدوش تک بعدی ایدئولوژی زده در روزگار معاصر در هنرهای نمایشی ادامه دارد.

این هنرمند نامدار سنندجی با اشاره به وجود این دیدگاه در قشر خاصی، خاطر نشان کرد:تصویر منفی از کردها فراگیر نیست و این دیدگاه بیشتر در طبقه ی رواج دارد.

وی تاکید کرد: بازنمایی نادرست از فرهنگ و آرمان های کرد در اثر نبود مفاهیم و تصورات مشترک بین کسانی که کار فرهنگی انجام می دهند و مردم کرد ناشی می شود.

وی با نقد ساختاری به سینما و آثار نمایشی توضیح داد:در حال حاضر کسانی که کار فرهنگی انجام می دهند به دنبال بازنمایی فرهنگ یک ملت نیستند. به عبارتی دغدغه آنها نیست، آنها تنها یک گفتمان فرهنگی مطلق گرایانه(سلطه جویانه)اقتدارمأبانه ارائه می دهند.

دکتر صادقی از نبود حامیان مالی برای تولید آثار فرهنگی با مضمون(فرهنگ کرد) گله مند بود و گفت:متاسفانه تولید کنندگان واقعی و پایبند به اخلاق و رسالت هنری کمتر به دنبال آثار فاخر در این حوزه هستند و در این میان هستند کسانی که به ندرت آثار تولید شده مناسبی خلق می کنند که عمده آن به دست کرد زبانانی است که با مشقت فراوان و نبود حمایت های مالی به تولید آثار می پردازند.

در ادامه دکتر محمدعلی سلطانی پژوهشگر نامی کرد کرمانشاهی با موضوع دین و آیین در فرهنگ کٌرد به ایراد سخنرانی پرداخت.

سلطانی با معرفی حوزه های فکری کردی گفت:مراکز فکری دین کردی را در ایران باید در همدان، اصفهان و اورامان جستجو کرد.

وی ادامه داد:ایزدی ها نطفه ی دین کردها هستند و آیین یارستان حاصل ضرب دین اسلام و آیین ایزدی است.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد:در اسلام کردی کتاب مقدس به زبان کردی است، ادعیه ها، نامگذاری اطفال و عقد و نکاح به زبان کردی است.

نویسنده کتاب(ایل بارزان)با توضیحی در حوزه عرفان اسلامی و عرفان یارستانی،تاکید کرد:در عرفان اسلامی 3 رحله وجو دارد1. شریعت2. طریقت3. حقیقت.در مکتب یارستان 4 مرحله وجود دارد: 1.شریعت2. طریقت3. معرفت4. حقیقت که تمام این موارد در اورامان آرشیو شده است.

وی ادامه داد:مکتب باباها که در کردستان پایگاه های فکری بسیار داشت در عثمانی نیز ریشه دواند که مکتب بکتاشی ها و بابایی ها منشعب از مکتب یارستان است.

سلطانی به ذکر مراسمات مکتب یارستان و آیین باستانی کردها پرداخت و گفت:دین زرتشت دشمن دین و آئین مادها بود.
وی در بخشی از سخنانش به سیاست های غلط رضاخان اشاره نمود و توضیح داد:رضا شاه بر هویت ملی یکپارچه تأکید داشت( یکسان سازی فرهنگی در ایران).یکسان سازی فرهنگی در دوره ی رضا شاه صورت گرفت او نسبت به کثرت گرایی قومی و فرهنگی بدگمان بود و یکی از دلایل او ترس از جنبش های مخالف و بالقوه تجزیه طلب بود که وحدت کشور را تهدید می کرد.

وی ادامه داد:در آن دوران اقلیتهای قومی به ویژه کردها در معرض فشارهای بی رحمانه قرار داشتند تا در مسیر جریان اصلی جامعه ایران قرار گیرند و این فشارها با حملات منظم به هویت فرهنگی آن ها همراه بود.

در پایان دکتر ناصر فکوهی پژوهشگر برجسته حوزه مردم شناسی و استاد دانشگاه تهران با اشاره ای به سیاستهای غلط دوران پهلوی در یکسان سازی قومی و هویتی در کشور گفت:متاسفانه "پان ایرانیست"ضربات فراوانی به فرهنگ و تاریخ و هویت کشور وارد نموده است که بقایای آن هنوز در اذهان فرهنگ های بومی ما ماندگار مانده است.

وی ادامه داد:این پروژه و تقلیل دادن فرهنگ و تاریخ کشور به قوم و زبان و هویت مشخص نه تنها دایره فرهنگی و جغرافیای معنوی کشور را محدود کرد بلکه منجر به پاکسازی تاریخی قومیتهای کهن کشور شده و وجود آنها را مخدوش نموده است.

این استاد مردم شناسی اذعان کرد:ما باید سعی کنیم انسجام اجتماعی مناسبی در کشور فراهم نماییم و بجای آنکه به دنبال یکسان کردن هستیم از همه ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی کشور استفاده نماییم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کرد پرس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

مدیریت امور سینمایی استان مازندران در اقدامی خلاقانه از مخاطبین خود درنامگذاری سالن های سینما سپهر دعوت نمود

به گزارش تابناک مازندران، سید علی سیدپور گلنشینی، به صدر نشینی چندین باره سینما سپهر ساری در رنکینگ سینماهای مؤسسه بهمن سبز در کشور اشاره کرده و از اهالی سینما و حامیان هنر هفتم در شهر ساری بدلیل همراهی و همپایی قدردانی نمود.

بر اساس این گزارش: مدیریت امور سینمایی استان مازندران ضمن اعلام خبراحداث دومین سالن نمایش در طبقه فوقانی سینما سپهر ساری از مخاطبین این سینما برای نامگذاری سالن های شماره 1 و 2 دعوت کرد.

وی با اشاره به اینکه:همه ی ما در مقابل فضای فرهنگی پیرامونی خود حساس و مسئول هستیم، و سینما بعنوان یکی از مظاهر فرهنگی و از ابزارهای مؤثر هنری است و حمایت آن یک الزام همگانیست، از همه علاقمندان به سینما دعوت نمود تا در نامگذاری سالن های شماره 1 و 2 سینما سپهر ساری شرکت نمایند.

سیدعلی سیدپور گلنشینی در ادامه رجوع انبوه مخاطبان علاقمند از شهر های قائمشهر، کیاسر، زیراب، سوادکوه، نکا، جویبار، سیمرغ و... به سینما سپهر و همچنین رغبت اهالی فرهنگ دوست و حامی هنر هفتم شهرستان ساری به سینما را دلیلی برای افزایش سالن نمایش در سینما سپهر دانست.

مدیریت امور سینمایی استان مازندران، در پایان با تشکر از همراهی مخاطبان خود، از بهره برداری دومین سالن سینما در 3 ماه آینده خبر داد.

خبر: الهام زارعی

لینک خبر :‌ تابناک مازندران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

اصفهان، صنعت سینما دارد؟ این بزرگ ترین پرسشی است که ذهن بسیاری از اهالی سینمای اصفهان را بعد از برگزاری نخستین نمایشگاه صنعت سینما در اواخر سال گذشته به خود مشغول کرده است. این پرسش در کنار یادآوری این مسئله که سینمای ایران فرسنگ ها با ساختارها و رویکردهای سینمای صنعتی فاصله دارد، شک و شبهه ها نسبت به برگزاری این نمایشگاه را دوچندان می کند.محسن صفوی فر از طراحان این رویداد در این زمینه می گوید: درست است که در حال حاضر در مفهوم صنعتی در اصفهان سینمایی نداریم، ولی می توانیم به این فکر کنیم که صاحب چنین صنعتی بشویم. برای رسیدن به این نقطه نیاز به آدم هایی داریم که به این مقوله بیندیشند؛ یعنی دغدغه توسعه شهرشان را داشته باشند؛ همان طور که این نمایشگاه پیوند میان پتانسیل های شهرداری با داشته های سینمایی اصفهان است و این تازه آغاز راه برای از حاشیه به متن آمدن است. البته این پیوند با نگاه به توسعه شهر و برای آیندگانی است که می خواهند در این شهر کار کنند و نه روحیه فردگرایی که در بیشترین هنرمندان این شهر سراغ داریم.

اولویت شهرداری، واگذاری نمایشگاه به بخش خصوصی است
رئیس کمیسیون پژوهش های شورای شهر اصفهان ویژگی مهم این رویداد را بی نظیر بودن آن در سطح کشور می داند: در جلسه ای به دوستان عرض کردم ده ها جشنواره در سطح کشور برگزار می شود. کپی کردن و اجرایی کردن یک جشنواره شبیه تجربه های پیشین شاید کار سختی نباشد، اما ایده ما برگزاری رویدادی منحصر به فرد بود که الگو را تنها از خودش می گرفت و اجرایی می کرد.
خسروی در ادامه به دیوار بدبینی تعدادی از کنشگران نسبت به برگزاری دوره اول نمایشگاه اشاره می کند : پیش از برگزاری نمایشگاه در جلسه ای در همین مکان تعداد بسیاری از هنرمندان سینما فکر می کردند که طرح ما تنها یک بازی یا اداست و اینکه ما هم شبیه دیگران کاری می کنیم و بعد از مدتی رها می شود؛ اما به مرور این اعتماد جلب شد و بسیاری از هنرمندان با حضور فعال در نمایشگاه بالاترین میزان همکاری را با ما داشتند. وی پس از آن در یک اسلاید سیزده بخشی به ذکر نکاتی ازبرگزاری دوره اول می پردازد: ایده ما برای نمایشگاه تسهیل گری بود برای کسانی که در حوزه صنعت سینما فعالیت می کنند، از سرمایه گذار حرفه ای تا نیروی آماتوری که تازه می خواهد در این عرصه ورود کند و برای این منظور در چهار بخش اصلی دست به برنامه ریزی زدیم.
خسروی چهار بخش را این گونه شرح می دهد: بخش اول عرضه توانمندی های شرکت های داخلی، بخش دوم عرضه توانمندی های نیروی انسانی و آموزشگاه هایی که در این عرصه فعالیت دارند، بخش سوم عرضه توانمندی های استارتاپ ها و شرکت های صاحب تکنولوژی و بخش آخر بحث پیچینگ فیلم نامه بود. این عضو شورای شهر نگاه اصلی مجموعه شهرداری برای برگزاری نمایشگاه را این چنین بیان می کند: اولویت ما برگزاری تمامی بخش های نمایشگاه توسط بخش خصوصی است؛ چه بحث عرضه توانمندی ها و تربیت نیروی انسانی و چه برگزاری دوره های فیلم نامه برای بحث پیچینگ که همه به بخش خصوصی برون سپاری می شود و شهرداری تنها نقش تامین کننده زیرساخت ها و فضای نمایشگاهی را برعهده داشته است. وی در بخش دیگری از صحبت ها و در واکنش به نگاه حاضرین نسبت به مهاجرت نیروهای انسانی به تهران می گوید: به نظرم اصفهانی ها باید از این اتفاق بترسند. من بارها در صحن شورا مطرح کرده ام که از دست دادن طبقه خلاق یک خونریزی مزمن برای اصفهان است و اگر امروز جلوی آن گرفته نشود بیست سال دیگر دقیقا مثل خشک شدن زاینده رود خواهد شد.

فضا را برای حضور سرمایه گذار خارجی بازتر کنیم
اما اکبر خامین، سینماگر شناخته شده اصفهانی، اولین کسی است که ایده هایش را درباره صنعت سینما در جلسه مطرح می کند: من در این نمایشگاه بیشتر به عنوان بیننده حاضر بودم و تنها در نشستی با عنوان سه نسل از فیلم سازان سینمای اصفهان به عنوان فیلم ساز نسل اول حضور یافتم. این کارگردان سینما انتظاراتش از نخستین نمایشگاه صنعت سینما را این طور شرح می دهد: من انتظار داشتم عکس برخی از سینماگران مهم این شهر مثل اکبرخواجویی و عبدالحسین سپنتا را بر دیوار ببینم؛ ولی موجود نبود. او اضافه می کند: برخی از افراد متخصص در این سینما مانند روبیک منصوری بوده اند که کارهای خارق العاده فنی انجام داده اند و در یک دفتر به هم ریخته و با امکانات کم، کارهای شگفتی کرده اند که باعث شده است پروژه های بزرگی مثل صدای هزاردستان از طریق تلویزیون به ایشان برسد یا کیومرث پوراحمد که از پیشگامان صدای سرصحنه در سینمای ایران بود و حق بزرگی بر گردن این سینما داشت؛ البته این را باید بدانیم که آدم ها هستند که این صنعت را می سازند و نباید فراموش شوند. کارگردان فیلم بالای شهر پایین شهر به ایده تبدیل شدن اصفهان به مرکزیت سینما در دهه شصت هم اشاره می کند: به طور اساسی مجتمع فرشچیان برای این ساخته شد که مرکز فارابی اصفهان باشد. بسیاری از امکانات سینمای 35 میلی متری را هم اینجا داشتیم و مشکل فقط نبود لابراتوار بود که می شد آن را هم تامین کرد. بهترین لوکیشن را هم اینجا داشتیم. همان طور که اصفهان با مختصاتش مانند یک موزه است و بهترین مکان برای کارهای تصویری است، اما متاسفانه به دلایلی این اتفاق نیفتاد. او یکی از دلایل رشد نداشتن صنعت سینما را عدم جذب سرمایه گذار خارجی و سوءظن همیشگی به خارجی ها می داند: عوامل برنامه معروف تخته گاز قرار بود به ایران بیایند؛ ولی به آنها اجازه داده نشد و آنها در سوریه فیلم برداری کردند. همان طور که بسیاری از سریال های تاریخی امکان ساخت در ایران و اصفهان را پیدا نکردند و این رویه متاسفانه باعث حضور سرمایه گذار خارجی در این کشور شد.

بدون تولید، صنعت سینما وجود ندارد
مدیر موسسه میلاد فیلم سپاهان، صحبت هایش را با طرح چند پرسش آغاز می کند: آورده نمایشگاه صنعت سینما برای سینمای اصفهان چه بود؟ تولید را بالا برد؟ بودجه تولید را تامین کرد یا صرفا نمایشگاهی بود که برگزار شد؟ محمد شیروانی ادامه می دهد: روزهای آخر نمایشگاه از این رویداد دیدن کردم و چیزی که نظرم را جلب کرد دوربین های ARI یا RED بود که در یک غرفه آخرین مدل به نمایش درآمده بود؛ البته دوربین های بسیار خوبی است، اما کدام یک از همکاران من امکان اجاره و استفاده از این دوربین را حتی برای یک روز دارند؟ او با ابراز این دیدگاه که نمایشگاه خروجی خوبی نداشته، اضافه می کند: بدون کار در حوزه تولید، صنعت سینمایی وجود ندارد و بدون تولید جذب سرمایه گذار اتفاق نمی افتد؛ درحالی که اگر تولید سینمایی داشته باشیم و اصفهان را در تولیدهای کشور سهیم کنیم آن وقت است که می توانیم آن را به سرمایه گذار عرضه و از صنعت سینما صحبت کنیم؛ وگرنه تنها جمع شدن و نمایشگاه برگزار کردن دردی را دوا نمی کند.

عبور از نگاه محلی به سینما
سرمایه گذاران حاضر در بحث پیچینگ تا چه حد واقعی هستند؟ اگر از فعالیت در حوزه فیلم بلند یاد می کنیم، آیا سرمایه گذاران تنها به صورت اسمی حضور دارند یا واقعا می خواهند در این عرصه فعالیت کنند؟ خشایار محمود آبادی بعد از این پرسش ها به لزوم حضور در فضای رقابتی و ملی اشاره می کند: باید از نگاه محلی و محدود به سینما بپرهیزیم و سینما را فراتر از بحث یک شهر نگاه کنیم تا امکان ارزیابی آن وجود داشته باشد. علاوه بر اینکه، باید از نسخه ها و ساختارهای تجربه شده در دیگر رویدادها استفاده کنیم و به دنبال آزمون و خطا نباشیم. این فیلم ساز یکی از کارهای خوب دوره اول نمایشگاه را برگزاری کارگاه های انتقال تجربه می داند و اضافه می کند: جشنواره کودک یک امکان بزرگ است که باید از ظرفیت هایش در نمایشگاه صنعت سینما استفاده کرد. می توان ده ها کارگاه به سبک انتقال تجربه برپا کرد و از هنرمندانی که در جشنواره حضور دارند خواست که تجربه ها و داشته هایشان را به نیروی انسانی اصفهان انتقال دهند.

ساز و کار سرمایه گذاری باید مشخص شود
مسئول انجمن انیمیشن اصفهان بزرگ ترین مشکل در برگزاری نمایشگاه صنعت سینما را نبود تشکیلات قوی می داند: تشکیلات نه چندان پرقدرت یا تشکیلات قدرتمند وابسته و دولتی هر دو باعث می شود کارها خوب پیش نرود؛ برای همین شورای سیاست گذاری باید به نفع افراد متخصص و بخش خصوصی تغییر کند و تصمیم ها خارج از فضای شهرداری گرفته شود یا اینکه کارگروه ها و کمیته های فنی از افراد متخصص سینما تشکیل و تصمیم های فنی در آنجا گرفته شود. مفضلی اشاره ای هم به بحث سرمایه گذار بخش پیچینگ می کند : حوزه هنری می گوید من سرمایه گذار اصلی هستم؛ منوط به اینکه سرمایه گذار دوم پیدا شود. خوب این جمله عجیب و غریب است و مشخص می کند که از اساس یعنی حوزه هنری نه سرمایه گذاراولیه که سرمایه گذار ثانویه است. او اضافه می کند: باید برای بحث سرمایه گذاری ساماندهی مشخصی انجام پذیرد تا آن کسی که به عنوان سرمایه گذار حضور پیدا می کند تحت ضوابط خاصی کار کند و حداقل ضمانتی از سرمایه گذار گرفته شود تا او به قولی که داده است، عمل کند.

مارکتینگ، مکمل پیچینگ است
فریبرز آهنین، فیلم ساز جوان، نیز بخش مهمی را که در اولین دوره نمایشگاه غایب بود، بحث مارکتینگ می داند: در هر رویداد سینمایی مارکتینگ یا بازار فیلم از بخش های مهم و اصلی است و مقوله پیچینگ در کنار این بخش معنامی یابد. او سپس از تجربه جشنواره سینما حقیقت یاد و راه حل را این گونه بیان می کند: ما می توانیم با ارتباطاتی که مرکز گسترش با شبکه های تلویزیونی دارد آنها را به این نمایشگاه دعوت کنیم؛ حتی آنها می توانند از یکی دوتا از شبکه های معروف در این جا حضور پیدا کنند تا در بحث کمک مالی(فاند) هم قدم های مهمی برداریم. /گروه فرهنگ و هنر

لینک خبر :‌ روزنامه اصفهان زیبا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

محمد خضری مقدم، عکاس و مدیر هنری گالری یادگاران صنعتی، در نشستی که کافه گالری آزاد به منظور بررسی موانع و مشکلات گالری های کرمان ترتیب داده بود، در واکنش به گفت وگوهای مطرح شده توسط سخنرانان حاضر در جلسه بیان کرد: بیایید بپذیریم که گالری داری شغل پولدارها است! در همه ی دنیا همین طور است. پس حلقه هایی که در این جلسه به عنوان حلقه های مفقوده عنوان شدند، یک مساله ی اقتصاد است. هیچ کدام از ما پولدار نیستیم پس موفق هم نیستیم! تمام گالری هایی که دارند درست و حسابی کار می کنند همه پول دارند .

وی افزود: درمورد هنرمندان هم، باید برگردیم به 20، 25 سالی که اولین گالری در کرمان تاسیس شد. واقعا هنرمندان کرمان کجای هنرمندان ایران ایستاده اند که ما برای آن سرمایه گذار جذب کنیم؟ هنرمندان ما کار نمی کنند! درواقع ما اصلا هنرمندی در کرمان نداریم که آن را به سرمایه گذار معرفی کنیم!

خضری مقدم ادامه داد: همه ی ما در نیازهای اولیه مان مانده ایم! فست فود زدن با گالری گرداندن فرق دارد. مردم به غذا احتیاج دارند ولی برای آنان تعریف نشده که به سمت هنر بروند .

او گفت: ما اینجا منتقد هم نداریم. مطبوعات ما هم پول ندارند که به نویسنده ی منتقد بدهند. اینجا جای درد دل گفتن است؛ نشستِ از چالش ها گفتن زمانی معنا می دهد که یک نفر بنشیند و حرف های ما را بشنود و به ما بگوید که چه کنیم و به ما کمک کند .

در این نشست مهران رضاپور، مهدی جعفری و محمدرضا هاشمی نژاد نیز به صحبت پرداختند که مشروح سخنان آنان در پایگاه خبری فردای کرمان منتشر شده است

لینک خبر :‌ گفتارنو
رئیس اتحادیه فروشندگان جراید گفت: چرا یک زائری که مهمان امام رضا (ع) است نباید بتواند از مطبوعات استفاده کند چرا در اختیارش قرار داده نمی شود. الان شهرهای اطراف مشهد هم باجه مطبوعات ندارد همه اینها خبر از بی اعتنایی مسئولان به مطبوعات را می دهد و اینطور به نظر می رسد که کم رنگ شدن چهره مطبوعات به عمد اتفاق افتاده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

قدس آنلاین - تکتم بهاردوست: وضعیت اقتصادی این روزها و نوسانات بازار ارز این روزها تا آشفته کردن بازار فروشندگان جراید هم پیشروی کرده است. گرانی کاغذ و کمبود این ماده اولیه نشر روزنامه صنف فروشندگان جراید را با مشکلات زیادی مواجه کرده است.

در همین رابطه محمد صفدری رئیس اتحادیه فروشندگان جراید ضمن ابراز ناراحتی از وضعیت بوجود آمده در این بازار به خبرنگار قدس آنلاین گفت: گرانی کاغذ و افزایش قیمت نشریات و پایین آمد توانایی خرید مردم در همه امور بخصوص خرید روزنامه و نشریات از یک طرف و حضور پر رنگ نشریات در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی از طرف دیگر باعث شده که مردم برای خرید روزنامه به مانند قبل تمایلی برای خرید نشریات نداشته باشند. و باید به جرات بگویم که فروش مطبوعات مشهد امسال نسبت به زمان مشابه آن در سال حدود هشتاد درصد افت فروش داشته است.

این روزها تعداد روززنامه های و نشریات مرجوعی خیلی زیاد شده است. مردم به دکه های روزنامه مراجعه می کنند ولی فقط نشریات را ورق می زنند و کسی هم تمایل به خرید ندارد. الان دیگر روزنامه فقط در دست کسانی دیده می شود که مشتری قدیمی هستند.

وی افزود: همانطور که گفتم نشریات و جراید ما دیگر این روزها مشتری و خواهانی ندارد که بخشی از آن به گرانی کاغذ و بخشی هم به کمیت نشریات و روزنامه ها بستگی دارد. این روزها دیگر روزنامه ها مطالب به روز و جذابی برای خوانندگان ندارند. وقتی من می توانم از طریق گوشی موبایلم اخبار را لحظه ای و داغ دریافت کنم چه لزومی دارد که برای خرید روزنامه ای که هیچ مطلب جذابی ندارد هزینه کنم.

محمد صفدری ادامه داد: نداشتن سوبسید، گرانی کاغذ و ...عملا مطبوعات را از سبد خرید مردم حذف شده است و در کمتر خانواده ای این فرهنگ دیده می شود. و اگر با همین روند ادامه پیدا کند باید کلا مطبوعات کاغذی را فراموش کرد و برایش هم یک فاتحه بخوانیم. الان روزنامه های پر فروش ما فروششان به یک دهم فروش سال قبل رسیده است این روزنامه ها الان به خاطر تامین هزینه هایش تقریبا همه صفحاتش آگهی شده است خب چرا مردم باید برای یک چنین روزنامه ای که اتفاقا خوش نام هم بوده است هزینه کنند در حالیکه با مطالعه اش هیچ مطلب به روزی دریافت نمی کنند.

رئیس اتحادیه فروشندگان جراید ضمن از ابراز ناراحتی از حذف فرهنگی روزنامه خوانی از خانواده های خراسانی و مشهدی گفت: چرا با این که مشهد یک شهر پر زائر ایت هیچ دکه روزنامه ای در اطراف حرم نداریم؟ این قضیه قبلا وجود داشت ولی الان نیست. چرا یک زائری که مهمان امام رضا (ع) است نباید بتواند از مطبوعات استفاده کند چرا در اختیارش قرار داده نمی شود. الان شهرهای اطراف مشهد هم باجه مطبوعات ندارد همه اینها خبر از بی اعتنایی مسئولان به مطبوعات را می دهد و اینطور به نظر می رسد که کم رنگ شدن چهره مطبوعات به عمد اتفاق افتاده است.

انتهای خبر/

لینک خبر :‌ قدس آنلاین
خمین - ایرنا - کمبود فضای فیزیکی مشکل بزرگ کتابخانه های خمین است و با وجود ذخیره خوب مخزن کتاب ، این یار مهربان برای میزبانی از دوستدارانش به دنبال خانه و فضایی مطلوب است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

به گزارش ایرنا، توجه به کتاب و کتابخوانی از مؤلفه های اصلی در توسعه فرهنگی هر جامعه است و برای دستیابی به گفتمان سازنده و اثربخش و رشد در ابعاد مختلف باید حوزه کتابخانه ها بیش از گذشته مدنظر تصمیم سازان و مسئولان باشد.

براساس یافته های موجود کشورمان با داشتن 14 هزار پروانه انتشارات، بیست برابر انگلستان، انتشارات دارد و انتشار آمار توسط مرکز آمار ایران مبنی بر مطالعه 7 ساعت و 41 دقیقه ای در ماه حاکی از عدد و ارقام مختلف مرتبط با حوزه کتاب خوانی است.

استاندارد سرانه فیزیکی کتابخانه ها در کشور هشت مترمربع تعیین شده در حالی که سرانه استان مرکزی، سه و نیم متر مربع است.

سرانه فیزیکی کتابخانه در شهرستان خمین کمتر از میانگین استان مرکزی است و این شهرستان ظرفیت بیش از 2 کتابخانه عمومی را دارد که نیازمند توجه بیشتر مسئولان حوزه فرهنگی است.

کارشناسان مسائل فرهنگی بر این عقیده اند که کتاب به عنوان ابزار انتقال فرهنگ و تمدن از نسلی به نسل دیگر است و سهیم شدن در تجارب و ایده های دیگران است که زمینه های رشد را مهیا می کند و از این بعد توجه به توسعه فضای کتابخانه ها و تقویت روش های جلب طیف های جمعیتی به کتابخوانی اهمیت ویژه ای دارد.
به گفته این کارشناسان کتابخانه می تواند بالندگی و شکوفایی استعدادها به‬ خصوص در گروه‬ مولد‬ جامعه‬ را‬ ایجاد کند و به تولید اندیشه دانش و رشد فرهنگ مطالعاتی جامعه منجر شود.

نویسنده کتاب کتابخانه های عمومی و توسعه فرهنگ معتقد است: تبلور فرهنگ را می توان در کتابخانه های عمومی مشاهده کرد زیرا تاریخ کتابخانه در هر سرزمین، بخشی از تاریخ تمدن مردم آن سامان است و گویای تفکرات اجتماعی در دوره های گوناگون است.

منصور قادری در این کتاب توضیح می دهد: هر جا شکوفایی فرهنگ است در آن جا بازنمایی طراوات کتابخانه ها دیده می شود.

رئیس کتابخانه های عمومی خمین گفت: استان مرکزی 83 باب کتابخانه در استان مرکزی فعال دارد که 73 باب نهادی و 10 باب مشارکتی است و سهم زادگاه امام راحل از آ ن 6 باب کتابخانه فعال است که سه باب در شهرهای خمین و قورچی باشی و سه باب در روستاهای رباط مراد، شهابیه و دهنو ارائه خدمت دارد.

مجتبی حیدری با اشاره به اینکه 109 هزار جلد کتاب در کتابخانه های خمین برای استفاده مراجعه کنندگان موجود است، افزود: به طور میانگین در هر سال 32 هزار جلد کتاب این شهرستان به علاقه مندان به کتابخوانی امانت داده می شود.

وی ادامه داد: بیشترین کتاب های امانت داده شده کتابخانه های این شهرستان در موضوعات رمان، کمک درسی، دینی و روانشناسی بوده است.
رئیس کتابخانه های عمومی خمین با اشاره به عضویت چهار هزار نفر در کتابخانه های شهرستان اظهار داشت: پنج هزار کتاب مرجع برای استفاده مراجعه کنندگان در کتابخانه ها موجود است.
حیدری، کمبود فضای فیزیکی و بلا تکلیفی کتابخانه مرکزی را مهمترین مشکلات کتابخانه های عمومی شهرستان دانست.

وی عنوان کرد: نهاد کتابخانه های عمومی نمی تواند به طور مستقیم ساخت و ساز انجام دهد و ساخت فضای فیزیکی کتابخانه بر عهده راه و شهرسازی است و نهاد کتابخانه های عمومی تجهیز و تعمیر کتابخانه ها را برعهده دارد.

این مسئول با بیان اینکه کتابخانه سرداران شهید شهرستان جانمایی شده است ادامه داد: فضای در نظر گرفته شده از سوی شورای شهر و شهرداری برای احداث کتابخانه انتظارات را برنمی تابد و پیگیری برای جانمایی جدید باید اعمال شود.

حیدری گفت: ساخت کتابخانه مرکزی به عنوان یکی از زیرساخت های فرهنگی خمین از طرح های مصوب سفرهای استانی دولت در سال 89 است که نقشه اولیه آن با اعتبار 500 میلیون ریال انجام شده اما ه ردیف اعتباری برای عملیاتی شدن ندارند.

وی عنوان کرد: ساخت و تجهیز این کتابخانه بیش از 30 میلیارد ریال اعتبار نیاز دارد و با گذشت زمان اعتبار مورد نیاز افزایش می یابد.

رئیس کتابخانه های عمومی خمین خاطرنشان کرد: طرح اجرایی این کتابخانه در زمینی به وسعت سه هزار مترمربع با زیربنای 2 هزار و 548 متر دیده شده است که برای آن سالن مطالعه مردان و زنان، بخش اداری، آمفی تئاتر، بخش کودک، نشریات، مرجع، بوفه و بخش فرهنگی پیش بینی شده است.
حیدری گفت: با توجه به افزایش آمار دانشجویان و مقاطع تحصیلی در مراکز آموزش عالی شهرستان خمین، ساخت کتابخانه مرکزی برای مطالعه و انجام طرح های تحقیقات دانشجویی ضروری است..
فرماندار خمین نیز با اشاره به افزایش 6 برابری کتابخانه ها و عرصه های کتابخوانی در این شهرستان گفت: قبل از انقلاب اسلامی ایران تنها یک باب کتابخانه در خمین فعال بود اما به برکت انقلاب اسلامی و توجهی که اسلام به علم آموزی و مطالعه دارد شمار این عرصه های فرهنگی اکنون به 6 باب رسیده است.
احمد طهرانی افزود: برخلاف رواج استفاده از کتابخانه های دیجیتال و فضای مجازی در جامعه، مطالعه کتاب منسوخ نشده است و مشتاقان کتابخوانی در این اماکن حضور یافته و فعالیت فرهنگی دارند.
فرماندار خمین اظهار داشت: استفاده از منابع و فضای کتابخانه با توجه به جمعیت شهری و روستایی کم است.
وی بهترین راهکار برای افزایش مراجعه کنندگان به کتابخانه های عمومی خمین را استفاده از ظرفیت دانش آموزان دانست و تاکید کرد: برای تحقق آن باید منابع و فضای فیزیکی کتابخانه ها تقویت شود.
فرماندار خمین فضای فیزیکی نامناسب کتابخانه عمومی سرداران شهید این شهرستان را یکی از مهمترین مشکلات کتابخانه عمومی شهرستان بیان کرد.

طهرانی گفت: سازه های این مکان به دلیل اینکه برای فضای کتابخانه ای طراحی نشده کاربری مناسب فرهنگی ندارد.
وی افزود: تکلیف واگذاری زمین برای ساخت این کتابخانه باید هرچه سریع تر مشخص شود تا از اعتبارات امسال شهرستان برای ساخت آن استفاده شود.
شهردار خمین درباره ساخت کتابخانه عمومی سرداران شهید در این شهرستان گفت: جانمایی برای ساخت این کتابخانه توسط شورای اسلامی شهر در حال پیگیری است.

ابوالفضل مرتضییان افزود: مکانی در نظر گرفته شده برای ساخت این کتابخانه در یکی از پارک های شهرستان بود که شورای شهر فعلی آن را نپذیرفت.

وی تاکید کرد: شورای شهر در حال شناسایی مکان مناسب برای ساخت این کتابخانه است و بعد از یافتن آن، واگذاری زمین به اداره کتابخانه های عمومی شهرستان انجام می شود.

کتابخانه به عنوان یکی از زیرساخت های فرهنگی و شاخصهای توسعه شهرستان است و افزایش فضای فیزیکی این اماکن علمی و فرهنگی در افزایش آگاهی جامعه تأثیرگذار است.

خمین زادگاه امام راحل است که در حاشیه جنوبی استان مرکزی قرار دارد.

/ 6013/ 9930

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان، دبیر تخصصی جشنواره، رئیس انجمن موسیقی ایران و جمعی از هنرمندان و اهالی موسیقی استان جلسه ستاد برگزاری دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان محمدرضا علیزاده؛ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بر استفاده از ظرفیت های استان در برپایی جشنواره ای با ابعاد ملی گفت:با آغوش باز پذیرای پیشنهاد ها و انتقاد های اهالی موسیقی استان هستیم.

وی افزود: در برگزاری دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران از ظرفیت های موجود استان استفاده می کنیم.

علیزاده بیان داشت: برگزاری رویداد های فرهنگی هنری در سطح ملی و بین المللی اتفاقات تاثیر گذاری در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و گردشگری هستند، بنابراین برای برپایی هر چه باشکوهتر دوازدهمین جشنواره از تمامی ظرفیت های استان استفاده خواهیم کرد.

علیزاده افزود: حضور استاندار در جلسات شورای سیاست گذاری باعث شده که استاندار و معاونان استانداری، شخصا" روند برگزاری جشنواره را رصد کنند و حمایت نماینده، این نگاه مثبت در استان به وجود آمده است و باعث می شود، مجریان و دست اندرکاران برپایی این جشنواره با دلگرمی بیشتری کار ها را دنبال کنند.

مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی استان کرمان اظهار داشت: رویکرد ما این بوده و بر آن تاکید داریم که در برگزاری این جشنواره از ظرفیت های جامعه هنری و به ویژه جامعه موسیقی استان کرمان استفاده کنیم، ضمن این با آغوش باز از انتقاد های اهالی فرهنگ و هنر در این زمینه استقبال می کنیم.

وی تصریح کرد: هنرمندان رشته موسیقی با همیاری، همراهی و ارائه پیشنهاد ها و نقدهایشان این حرکت ملی را کمک کنند.

احمد صدری، دبیر تخصصی دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران گفت: جشنواره این دوره، مضمون محور است و تلاش ما این است که از همه اقوام ایران نمایندگانی در بخش اصلی جشنواره حضور داشته باشند.

وی با اشاره به بخش های مختلف این جشنواره افزود: جشنواره دوازدهم موسیقی نواحی ایران در چند بخش موسیقیایی و پیرا موسیقیایی بر پا خواهد شد.

صدری ادامه داد: بخش های جنبی، اجرای پیشکسوتان، اجرای جوانان، اجرای خاندان های هنر از جمله بخش های موسیقیایی جشنواره هستند.

در بخش جنبی نفرات برگزیده جشنواره های موسیقی استانی از طریق ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها به جشنواره معرفی می شوندو در بخش اجرای پیشکسوتان نیز تلاش خواهیم کرد تا هنرمندانی که تاکنون به جشنواره نیامدند و کیفیت کار بالایی دارند به جشنواره دعوت کنیم، همچنین در بخش اجرای گروه سنی جوان نیز، برگزیدگان جشنواره موسیقی جوان در بخش موسیقی نواحی برای اجرا های عمومی دعوت خواهند شد.

صدری همچنین در توضیح بخش خاندان های هنر گفت: در این بخش از هنرمندانی که در یک خانواده حضور دارند، برای حضور و اجرا در جشنواره دعوت خواهند شد، پدربزرگ، پدر، پسر و نوه هنرمند که در یک منطقه هستند روی صحنه حاضر می شوند و هر کدام مقامی می نوازند.

دبیر تخصصی جشنواره موسیقی نواحی ایران گفت: در حال رایزنی هستیم تا در حوزه "ایران فرهنگی" نیز هنرمندانی – به صورت تکنواز_ در معرفی موسیقی منطقه و کشور خودشان حضور داشته باشند.

در این جلسه همچنین ثابت نیا، رئیس انجمن موسیقی ایران گفت: جشنواره موسیقی نواحی ایران، جشنواره ای مهم و اثرگذار است واین جنس از موسیقی با زندگی، کار، عزا و غم و شادی مردم و جامعه آمیخته است.

وی تصریح کرد: دقت در ریزه کاری های برگزاری یک جشنواره، تفاوت برپایی یک جشنواره خوب با یک جشنواره عالی است.
انتهای پیام/ح

ستاد موسیقی نواحی در کرمان فعال شد

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
تئأتر کودک و نوجوان بخش بزرگی از فرهنگ و هنر کشورمان را تشکیل می دهد و علاوه بر افزایش اعتماد به نفس در جامعه هدف سبب افزایش مهارت های فردی و اجتماعی در آینده کودکان و نوجوانان می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تابستان با رنگ و بوی گرما و وقت های اضافه و چه کنم های والدین در حال نزدیک شدن است، برای برخی ها از همین خرداد دوست داشتنی آغاز شده و برای برخی دیگر تیر سرآغاز وقت اضافه ای است که باید برایش برنامه بریزند؛ برنامه ای که هم اسباب خوشایند فرزندان را فراهم کند و هم والدین پر مشغله.

برنامه های تابستان آنقدر متنوع و آموزشگاه ها زیاد و رنگارنگ است که انتخاب را سخت می کند، اینکه کدام نوع کلاس های آموزشی، تفریحی و سرگرمی مناسب کدام رده سنی است و کودک و نوجوان با انتخاب کدام ها موفق تر می شود نیز دغدغه ای دیگر است که باید با تفکر و جستجو و مطالعه به پاسخ آن رسید.

نکته مهمی که در انتخاب کلاس ها باید آن را مدنظر قرار داد علاقه کودکانی است که قرار است در این کلاس ها شرکت کنند، در صورتی که تنها خواسته والدین در نظر گرفته شود ممکن است آسیب های جبران ناپذیری بر روحیه فرزندان وارد آید. به همین سبب نخستین عامل در انتخاب کلاس های تابستانه باید علاقه و خواست کودک و سپس نیاز کودک و والدین باشد.

اشتیاق کودک برای شرکت در کلاس های تابستانه باعث می شود نتایج بهتری از اوقات فراغت گرفته شود و بچه ها با روحیه شاداب تری در سال تحصیلی جدید شرکت کنند.

در میان لیست کلاس ها و سختی تصمیم گیری ها کلاس های سرگرمی و آموزشی هستند که حتی روان شناسان خانواده ها و فرزندان را به شرکت در آنها تشویق می کنند چراکه این گونه برنامه ها هم جنبه سرگرمی و تفریحی دارد و هم آموزشی و کودکان اشتیاق فراوانی برای شرکت در آن دارند.

تئاتر کودک و نوجوان از جمله این آموزش هاست. تئاتر و نمایش خلاقیت و اشتیاق کودکان را بالا برده و سبب افزایش بازدهی آنها در امور مختلف می شود و از سوی دیگر برخی رفتارهای اشتباه و پر آسیب کودکان را نیز کاهش می دهد. به همین دلیل است که روان شناسان به والدین توصیه می کنند فرزندان خود را از این گونه آموزشها محروم نکنند تا همراه با افزایش اعتماد به نفس و روابط اجتماعی شان آموزش های مرتبط با این هنر را نیز بیاموزند و در زندگی فردی و اجتماعی خود به کار گیرند.

در این زمینه با امیر شیخ جبلی؛ یکی از کارگردانان تئاتر کودک و نوجوان در اصفهان که تا کنون نمایش های بسیاری برای این قشر تهیه و به اجرا در آورده است به گفت وگو نشستیم تا در مورد ویژگی ها و آثار تئاتر بر روحیه کودکان و نوجوانان و آثار فردی و اجتماعی آن و همچنین نقش تئاتر بر جامعه هنری و اجتماعی بیشتر بدانیم.

نمایش های معروف و پرطرفدار پینوکیو ، خاله سوسکه ، چوپان دروغگو ، شنل قرمزی و ... از جمله آثار شیخ جبلی است. او در بیست و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان در همدان با نمایش پینوکیو شرکت کرده و توانست مخاطبان بسیاری نیز جذب کند.

تسنیم: تئاتر کودک و نوجوان چگونه تئاتری باید باشد؟

شیخ جبلی: تئاتر کودکان ویژگی و امتیازات خاص خود را داراست؛ تئاتر کودکان قالب هنری جداگانه ای است که از حیث کیفیت کاملا با تئاتر بزرگسال متفاوت بوده و برای تولید تئاتر با کیفیت برای کودکان باید دنیای جدیدی از هیجان و تخیل را برای آنها ساخته و کودکان به عنوان بخش مهمی از افراد جامعه، باید تئاتر ویژه خود را داشته باشند.

استقبال مخاطبان از تئاتر کودک نیازمند ارتقای سطح کیفی آثار و توجه به ویژگی ها و پارامترهای خاص این گونه تئاتر است. تئاتر کودک همان گره افکنی، تحول شخصیت و گره گشایی درام را دارد، ولی تفاوت عمده اش در جامعه هدفش است، باید دانست برای چه کسانی و چگونه دست به آفرینش می زنیم.

تسنیم: تئاتر کودک چگونه می تواند سبب شکوفایی کودکان شده و در مخاطب تاثیرگذاری مطلوب و مناسب را داشته باشد؟

شیخ جبلی: استفاده از قصه های قدیمی و کهن و امروزی کردن آن یکی از رویکردها در این زمینه می تواند باشد.هیچ قصه و داستانی بدون پیشینه نیست و هر آنچه امروز ما در اختیار داریم، به گذشته باز می گردد اما برای بازآفرینی آثار کهن باید اصولی را مدنظر داشت. در زبان و ادبیات امروز با تغییرات نسبتا گسترده ای که در سبک بیان و نگارش و در به کارگیری لغات و اصطلاحات و تعبیرات رخ داده و همچنین با دگرگونی کیفی که در مفاهیم پدید آمده است مواجه هستیم.

مطالب بزرگان و حکایات نیز کمتر درک و دریافت می شوند، اما نمی توان به سادگی از آن همه حکمت و تاریخ و گزارش به جای مانده از گذشته های بسیار دور وخاطره هایی که روزگاری واقعیت خارجی داشته و به مرور جنبه اساطیری به خود گرفته اند و نیز از آن همه ادب و راه و رسم زندگی و نکته های پر مایه دل برکند.

پس باید به بهترین وجه و با در نظر گرفتن دریافت کنونی و سلیقه امروزی، از الفاظ زبان و معانی و مفاهیم بهره گرفت؛ می توان گفت تلاش ما بازآفرینی یا استقبال، نظیره گویی، اقتباس، تضمین، تقلید، تاثیر، اخذ و...است. ضمن وفاداری به متون کهن، به خلق کنونی از آن متون و بازآفرینی دوباره و امروزی و معاصر از قصه ها برای ارتباط و تاثیر بهتر با مخاطب امروزی دست می یابیم.

تسنیم: تئاتر چه تاثیری بر رشد روانی و جسمی کودکان دارد؟

شیخ جبلی: قطعا در فرایند رشد هیجانی و شناختی کودکان موثر و خلاقیت را در آنها تقویت و منجر به بروز رفتارهای سازگارانه تر در محیط خانواده، مدرسه و جامعه را سبب می شود.

در صورت اجرای آموزش صحیح و هدفمند تکنیک های نمایش خلاق توسط مربی، کودک در فضای امن کلاس مفهوم و معنای تخیل را شناخته و امکان لازم در خصوص بروز احساسات را یافته و در نتیجه در محیط خارج از کلاس هیجانات خود را تحت کنترل خواهد گرفت.

تسنیم: نتیجه ای که از تئاتر برای کودکان و نوجوان حاصل می شود چیست؟

شیخ جبلی: تربیت به کمک نمایش شیوه بسیار موثری در جهت اصلاح رفتار از راه غیر مستقیم در کنار تامین لحظات سرگرم شدن او بوده و تاثیری شگرف بر بنیان های رفتاری او گذاشته و شاهد نتایج سودمندی در پیشگیری از نارسایی های رفتاری را خواهیم بود.

نمایش خلاق برای کودک قوی ترین معلم اخلاق و بهترین انگیزه به سوی بهتر زیستن و پرورش نبوغ و خلاقیت در دنیایی سرشار از هیجان و تخیل است.

تسنیم: چقدر جای خالی تئاتر و هنرهایی از این دست در مدارس به چشم می خورد؟

شیخ جبلی: چندی است در درس فارسی مدارس برای درک بهتر مطالب بخشی با عنوان نمایش گنجانده شده اما متاسفانه عدم گرایش مربی به اجرا در کلاس یا اجرای غیر تکنیکی آن به دلیل عدم شناخت اولیه مربی نه تنها تاثیر مثبت نخواهد گذاشت بلکه از ذوق و انگیزه کودکان نیز کاسته خواهد شد.

تسنیم: چگونه می توان با استفاده از نمایش کودکان بهتری پرورش داد؟

شیخ جبلی: در صورت بهره گیری از قابلیت های داستان و نمایش در محیط های آموزشی مانند مدارس می توان شاهد تاثیر وسیعی در زمینه های پرورشی بوده و با دلچسب و متنوع کردن فضای آموزشی به انتقال بهتر مفاهیم به کودک و درک بهتر مطالب موفق تر عمل کرد.

به کارگیری تکنیک های نمایشی که سرشار از عوامل شنیداری، دیداری، حسی و حرکتی در تدریس و تربیت، نتایج مثبت و ماندگاری در مسیر رشد ذهنی کودک خواهد داشت.

تسنیم: با توجه به نزدیک شدن به فصل تابستان، نقش تئاتر را در اوقات فراغت کودکان چگونه ارزیابی می کنید؟

شیخ جبلی: نمایش و تئاتر چهار فصل است و نقشی که از دیرباز نمایش در بروز خلاقیت کودکان و همچنین اثرگذاری رفتاری مناسب در کودکان دارای رفتارهای خاص، مثلا خجالتی یا ناسازگار شرکت کننده در این فعاایت ها بسیار حائز اهمیت بوده و همچنین با ایجاد فرصت و موقعیت های لازم برای مشارکت در فعالیت های گروهی زمینه های رشد شخصیت و خودباوری همراه با حس استقلال طلبی را در کودک افزایش دهیم.

در عین حال باید به این نکته را مد نظر قرارداد که در تکنیک های به کار گرفته شده در کلاس می بایست تناسب سنی شرکت کنندگان رعایت شده و زمینه های بروز اعتماد به نفس فراهم شود.

به عنوان مثال تکنیک های به کار گرفته برای کودکان زیر 7 سال به رشد شناختی، رشد زبانی، رشد هیجانی و تعامل کمک و برای کودکان بالای 8 سال علاوه برموارد ذکر شده در جهت تقویت فن بیان و سخنوری، تقویت بیان بدنی به جهت حضور اجتماعی قوی تر در جامعه در کنار شناخت تکنیکی و علمی این هنر می بایست توجه داشت.

تسنیم: برنامه های در دست اقدام شما برای کودکان چیست؟

شیخ جبلی: در کنار برگزاری کلاس ها و دوره های آموزشی هدفمند در زمینه هنرهای نمایشی در آموزشگاه و مرکز مهارت آموزی سایه ویژه کودکان، نوجوانان و بزرگسالان اهتمام ویژه ای به زمینه سازی حضور و شکوفایی هنرجویان و هنرآموزان در تولیدات حرفه ای را روی صحنه یا مقابل دوربین از ابتدای حرکت و فعالیت بوجود آورده و از همین رو نیمه دوم تیرماه 98 دو اثر پرمخاطب سال گذشته گروه با عناوین خاله سوسکه و همچنین چوپان دروغگو را در سالن اصلی مجتمع فرشچیان به اجرای عمومی خواهیم گذاشت.

همچنین تمرینات دواثر نمایشی جذاب دیگر نیز برای فصول آتی سال 98 در دستور کار گروه تئاتر نگار سبز زنده رود قرار گرفته است.

تسنیم: نظرتان در مورد جایگاه تئاتر در اصفهان چیست؟

شیخ جبلی: خوشبختانه در سال های اخیر در مورد تئاتر بزرگسال پدیده های بارزی به چشم خورده و شاهد درخشش آن حتی در جشنواره های متعدد بوده ایم اما زمینه تولیدات خاص کودک و نوجوان به جز چند مورد کیفیت تولیدات نمایشی در این بخش، چه حرفه ای و چه آماتور تفاوت چندانی نکرده است.

متاسفانه ضعف در مخاطب شناسی، ضعف در زبان و ساختار و عدم شفافیت، عدم وجود ارتباط عمیق و صادقانه با کودک و..باعث شده این قالب هنری در سطح پایین نگه داشته و تئاتر کودکان به عنوان یک قالب هنری جداگانه و دارای استانداردهای لازم در جامعه شناسایی نگردد.

تسنیم: مشکلات تئاتر کودکان در اصفهان چیست؟

شیخ جبلی: از جنبه های مختلف این وضعیت قابل بررسی بوده و آسیب شناسی خاص خود را می طلبد. پایتخت از لحاظ امکانات و شرایط اجرا ویژگی های خود را دارا بوده و قیاس آن با شهر دیگری همچون اصفهان که در مرکز شهر تنها یک سالن تقریبا مناسب برای تئاتر در نظر گرفته شده قیاس مع الفارق است.

مسائل و دغدغه ها در این خصوص زیاد و تاثیر آن بر اقتصاد تئاتر همواره سایه افکنده است. عدم وجود سالن های تئاتر چه از لحاظ کیفی و چه کمی، بی بهره بودن تئاتر از تبلیغات صدا و سیما و ...همواره دغدغه تمامی هنرمندان این عرصه بوده و هست.

باید پذیرفت که به دلایل مشکلات اقتصادی مختلف در جامعه قاعدتا فرهنگ و هنر هم تحت تاثیر این چالش ها قرار گرفته و توسعه تئاتر در حوزه های مختلف را با موانع جدی مواجه کرده است تا آنجا که قاعدتا سطح انتظارات را نیز از سوی جامعه هدف کاهش خواهد داد.

تسنیم: چه راهکاری برای بهتر شدن وضعیت تئاتر کودک در اصفهان پیشنهاد می کنید؟

شیخ جبلی: به نظر بنده در صورت هم افزایی سازمان های داعیه دار، حمایت مادی و معنوی از تئاتر به شکل عملی و علمی در صورتی که نظارت همه جانبه آن به دولت و در رأس آن وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی و واقعی این هنر سپرده و در پی آن اجرای اصولی این فرایند به شکل تمام و کمال به جای خصوصی سازی محض در قالب خصولتی سازی در اختیار انجمن هنرهای نمایشی قرار گرفته و با تشکیل کانون های تخصصی بدون شک شاهد بروز اتفاقات تاریخ ساز در ارتقای سطح کیفی و کمی در این عرصه خواهیم بود.

گفت وگو از ثریا قنبری

انتهای پیام/ن

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
مدیریت فرهنگ و هنر باید جامعه شناس، روانشناس، اهل مراوده های اجتماعی، سیاسی و مذهبی باشد و توانمند در توسعه فرهنگ و هنر در سطح استان و آگاه به تمام اقلیم های استان و مطالبه گر باشد و شجاعت در به چالش کشاندن مدیران ارشد استان و کشور را داشته باشد و با کوپن های حمایتی این منصب را نپذیرد که فردا باعث شود در انتصاب ها و اصول مدیریتی وامدار سیاسیون باشد و نتواند عامل محرکه تعامل مردم، مسئولین و اصحاب فرهنگ و هنر باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

کبنا ؛ خالی بودن صندلی مدیریتی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فرصتی را ایجاد کرده است که پیرامون موضوع مدیریت فرهنگی، آسیب های اداره فرهنگ گفتگوهایی شکل بگیرد و قطعاً این فرصت طلایی را باید مغتنم شمرد تا اتفاقات اخیر در عرصه مدیریت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (ضمن آنکه تلاش های مدیران پیشین ارج نهاده می شود) تلنگری باشد برای آنکه مدیران این حوزه به نحوی شایسته انتخاب شوند. در واقع مسئله مهم در عرصه فرهنگ نهانی بودن آن است، باید لایه های عمیق یک جامعه را کالبدشکافی کرد و آن را شبیه آناتومی بدن انسان تشریح کرد تا به این درک برسیم که فرهنگ در استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از آنکه به این مسائل پنهانی بپردازد به ظواهر پرداخته، و این نشأت گرفته از نگاه سطحی در مدیریت فرهنگی است. بنابراین آنچه در این برهه اهمیت دارد این است که در انتخاب مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از هر چیزی جستجو و تعمق بیشتری صورت گیرد.
با رضا رفیعی از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان و رئیس انجمن هنرهای نمایشی کهگیلویه و بویراحمد حول و حوش موضوع فرهنگ در استان و تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد کهگیلویه و بویراحمد گفت وگویی کوتاه ترتیب دادیم که شرح آن در زیر آورده شده است.

استان کهگیلویه و بویراحمد ظرفیت های بی نظیری در حوزه فرهنگ و هنر دارد در رشته های مختلف، چرا آنطوری که شاید و باید هست از این ظرفیت استفاده نشده است؟
استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر از آنکه بر اساس شایسته سالاری، مدیریت علمی و صحیح اداره شود، به صورت عشیره ای مدیریت می شود، از طرف دیگر دخالت بیش از حد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سیاسیون در اداره امور و توقعات گاها بیجایشان برای راضی نگه داشتن آرای حوزه های انتخابیه شان مسئله ای است که شایسته سالاری را در حاشیه قرار می دهد.

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاه های فرهنگی چرا از ظرفیت های فرهنگی و هنری استان کمترین بهره را می برند؟
کمیت و کیفیت را باید سنجید، موضوعی که وجود دارد و باعث می شود شما فکر کنید از ظرفیت های فرهنگی و هنری بهره برداری نمی شود این است که در نظام بودجه ریزی مملکت کمترین اعتبار برای فرهنگ و هنر در نظر گرفته می شود و به تبع آن اعتبار اختصاص یافته به استان ها نیز کم است و کمبود اعتبارات و توقعات اقشار از دستگاههای فرهنگی باعث عملکرد نامطلوب دستگاه های فرهنگی است. ما فکر می کنیم فرهنگ فقط ارشاد اسلامی است در صورتیکه فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی فرهنگ و هنر است و دستگاههایی هم هست که بصورت موازی در حوزه فرهنگ و هنر سهیم هستند.

به نظر شما چه ساختاری باید برای فرهنگ و هنر کهگیلویه و بویراحمد تعریف شود؟
متاسفانه فرهنگ و هنر در استان کهگیلویه و بویراحمد از نیازهای اولیه به شمار نمی آید و نمونه اش عدم استقبال از سینما به عنوان صنعت فرهنگ و هنر است، از برنامه های فرهنگی و هنری استقبالی نمی شود و در اولویت نیستند. هم اصحاب فرهنگ و هنر و هم مسئولین باید با برنامه ریزی نسبت به تولید برنامه های فرهنگی و هنری تلاش نمایند و فرهنگ و هنر را به منازل ببرند. از طریق ورک شاپ های خیابانی و میدانی هنرهای تجسمی، نمایشی، شاهنامه خوانی، موسیقی محیطی و کارگاههای آموزشی تئاتر خیابانی در قالب آسیب های اجتماعی و فرهنگی در مناطق کمتر توسعه یافته می تواند باعث تحرک شود.

شنیده می شود مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان تغییر می کند؟ شما به عنوان کسی که سال ها در حوزه هنر نقش آفرینی می کنید در این رابطه چه نظری دارید؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی حتماً نیاز نیست هنرمند باشد ولی می تواند از افراد آگاه به مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و جامعه شناختی باشد. مدیریت فرهنگ و هنر باید جامعه شناس، روانشناس، اهل مراوده های اجتماعی، سیاسی و مذهبی باشد و توانمند در توسعه فرهنگ و هنر در سطح استان و آگاه به تمام اقلیم های استان و مطالبه گر باشد و شجاعت در به چالش کشاندن مدیران ارشد استان و کشور را داشته باشد و با کوپن های حمایتی این منصب را نپذیرد که فردا باعث شود در انتصاب ها و اصول مدیریتی وامدار سیاسیون باشد و نتواند عامل محرکه تعامل مردم، مسئولین و اصحاب فرهنگ و هنر باشد.

آیا دخالت ها در انتصاب مدیرکل این دستگاه فرهنگی و هنری آسیبی هم به فرهنگ و هنر می رساند؟ گاهی نمایندگان و مسئولان سیاسی هم در این رابطه دخالت می کنند؟ نظر شما چیست؟
قطعاً این دخالت ها آسیب زا است، از کسانی که توانایی مدیریت فرهنگی و مطالبه گری را ندارند و فقط دنبال تکمیل کردن رزومه مدیریتی و راضی نگه داشتن سیاسیون هستند خواهشمندم به وجدانشان رجوع کرده و کناره گیری کنند و بگذارند فرهنگ و هنر را کسی به دست گیرد که دلسوز باشد و توانایی اینکار را داشته باشد.

مدیرکل به نظر شما چه کسی باید باشد؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی باید آگاه به مسائل فرهنگی و هنری استان باشد و در مورد معیشت فرهنگی استان متخصص باشد و بتواند نسخه های خوبی تجویز کند تا نظاره گر رونق فرهنگی در استان باشیم. سکانداری فرهنگ و هنر یعنی دمیدن روح تحرک پذیری در جامعه و تزریق لبخند به جامعه.

لینک خبر :‌ کبنا نیوز
مدیران مسئول نشریات قدیمی کرمانشاه گفتند که کاغذی برای چاپ هفته نامه یا روزنامه در این استان وجود ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۱ سایت های دیگر : روزنامه باختر

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه ، اگر کیفیت کاغذ مصرفی در سال های گذشته یکی از چالش های صنعت چاپ بود امروز کمبود آن به یک مشکل برای بخشی از بدنه جامعه که با آن درگیر هستند، تبدیل شده است. بیش از یک سال از اقدامات دولتی برای سامان دهی بازار کاغذ می گذرد، اما امروز قیمت آن به بیش از نیم میلیون تومان برای هر بند کاغذ مصرفی نشریات رسیده است.

یکی از مهمترین دغدغه رهبر معظم انقلاب در جریان بازدید یک ماه پیش از نمایشگاه کتاب تهران، حل این معضل بود و در بخشی از بیانات فرمودند: صورت وضعیت نشان دهنده این است که مردم هنوز کتاب می خرند و برای خواندن، می خرند. دنیای کتاب، دنیای پیچیده ای است و این نکته ای است که آقای صالحی [وزیر ارشاد] باید توجه کند. باید مسئله کاغذ را حل کرد؛ این طور نمی شود.

در یک ماه گذشته خبرهای بسیاری از واردات کاغذ، کشف انبارهای احتکار کاغذ و افرادی که ارز دولتی برای واردات کاغذ گرفته اند منتشر شد اما اقدامات همچنان ناکافی است زیرا به گفته مدیران مسئول نشریات استان کرمانشاه کاغذ همچنان گران و با کمبود مواجه است و نشریات محلی برای انتشار هفتگی و روزانه از شمارگان و صفحات خود کاسته اند.

مدیران نشریات قدیمی استان که در بیش از دو دهه فعالیت مطبوعاتی از پس سختی های سال های گذشته بر آمده اند اما در برابر غول کاغذ کم آورده و راهکار موقت خود را کاهش صفحات و کاهش شمارگان قرار داده اند اما اذعان دارند که احتمال تعطیلی مطبوعه تحت مدیریت شان وجود دارد زیرا کاغذ با وجود گرانی همچنان کمیاب است.

وزارت ارشاد از آغاز به نشریات استانی بی توجه بوده است / 290هزار تن کاغذ وارداتی کجاست؟

غلامرضا نوری علا مدیرمسئول روزنامه نقدحال، در مورد گرانی کاغذ در گفت وگو با خبرنگار تسنیم، گفت: شرایط کنونی مطبوعات بسیار نامناسب است و بسیاری از نشریات و مطبوعات تعطیل هستند.

مدیر مسئول روزنامه نقدحال با بیان اینکه سئوال ما این است که 290هزار تن کاغذ که با ارز 4200 تومانی وارد کشور شده کجاست؟ بیان کرد: در این فضای بحرانی و به مدت یک ماه اخیر رسانه های دولتی و حاکمیتی و دارای ردیف بودجه اعتباری مانند روزنامه ایران، جام جم و همشهری در حال تعطیل شدن هستند بنابراین تکلیف روزنامه های شهرستانی به وضوح مشخص است و به این زودی سایر نشریات و روزنامه ها هم تعطیل می شوند.

نوری علا افزود: به دلیل اینکه روزنامه نقدحال از ابتدا بدون تکیه بر آگهی منتشر شده اکنون خیلی فشارها را احساس نمی کند اما بیشتر فشار گرانی کاغذ و محدودیتهای ایجاد شده را کسانی احساس می کنند که با تکیه بر آگهی رشد کرده اند.

وی با اشاره به اینکه قیمت کنونی کاغذ نسبت به مدت مشابه آن در سال گذشته 10 برابر شده است، عنوان کرد: فقط کاغذ شامل این گرانی نشده بلکه سایر موارد مصرفی مطبوعات مثل زینک و جوهر و هزینه چاپخانه ها هم مشمول گرانی شده اند.

مدیرمسئول روزنامه نقدحال با بیان اینکه وزارت ارشاد از ابتدا تاکنون نشریات استانی را به طور جدی مورد حمایت خود خود قرار نداده است و سازوکار یارانه مبتنی بر حمایت از نشریات استان تهران برنامه ریزی شده است، گفت: روزنامه ای که از هر حیث با روزنامه نقدحال قابل مقایسه نیست اما چون یک روزنامه سراسری است یک میلیارد و 800 میلیون تومان یارانه دریافت می کند، در حالی که به نقدحال تنها 10 میلیون تومان یارانه تعلق می گیرد.

وی با اشاره به اینکه به هیچ وجه به نشریات شهرستانی اعتنا نمی شود، افزود: به هیچ وجه این نشریات استانی با وضعیت کنونی دوام نخواهند آورد به طور مثال روزنامه باختر قبل از این بحران کاغذ در 30 صفحه منتشر می شد اما اکنون آن را به هشت صفحه تقلیل داده است.

نوری علا با اشاره به اینکه اکنون با توجه به اینکه کاغذ کیلویی 20 هزار تومان شده هیچ کدام از نشریات استانی قادر به ادامه حیات خود نخواهند بود، اظهار کرد: تک فروشی نشریه هم به هیچ وجه جوابگو نیست و هیچ روزنامه ای با تک فروشی اداره نمی شود.

وی افزود: اگر مسئولان مربوطه از بنده مشورت بخواهند به آنها خواهم گفت که چطور از این گمراهی در بیایند زیرا مسئولان هیچ اراده ای برای خارج شدن از این فساد ندارند و باید تکلیف 290 هزار تن کاغذ وارداتی هرچه سریعتر مشخص شود.

تلاش سلاطین کاغذ برای التهاب بازار / از براندازی نرم تا تعطیلی هدفمند مطبوعات غیردولتی

محمدحسین ترکمن مدیرمسئول هفته نامه ابوذر با بیان اینکه با وجود گرانی کاغذ اما همچنان این هفته نامه منتشر می شود، گفت: دولت متأسفانه از حل این مشکل ناتوان است و با وجود توجهات مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب که تأکید کردند در حوزه انتشار باید یک تغییر اساسی صورت بگیرد اما مسئولان تا الان فعالیت تأثیرگذاری انجام نداده اند.

ترکمن با اشاره به اینکه اکنون وضعیت انتشار این هفته نامه با قبل قابل مقایسه نیست و اگر کاغذ در دسترس ما قرار بگیرد امکان چاپ داریم، افزود: برخی از هفته ها امکان انتشار هفته نامه وجود ندارد زیرا چاپخانه و مراکز فروش کاغذ، کاغذ نداشته یا در اختیار نشریه قرار نمی دهند.

وی با بیان اینکه اکنون وضعیت صنعت چاپ در مرحله فوق بحرانی قرار دارد و قیمت کاغذ افزایشی بیش از حد تصور داشته است، عنوان کرد: اکنون اگر ما بخواهیم برای تهیه کاغذ به چاپخانه ها مراجعه کنیم کاغذی برای انتشار هفته نامه وجود ندارد و تنها یک مقدار محدود کاغذ در اختیار ما قرار می دهند.

مدیرمسئول هفته نامه ابوذر با بیان اینکه به طور قطع دستهایی اکنون در بازار کاغذ در کار است و ما مثل بقیه حوزه ها سلاطین کاغذ هم داریم، گفت: به ما می گویند کاغذ نداریم و وارد نمی شود اما به طور قطع این طور نیست.

وی با اشاره به اینکه در بخش یارانه که وزارت ارشاد متولی آن است خود مسئولان اکنون اذعان می کنند که منابع مالی برای پرداخت یارانه مطبوعات ندارند، گفت: یارانه مطبوعات پرداخت نمی شود یا بسیار کمتر از حد انتظار نشریات پرداخت می شود.

ترکمن با بیان اینکه بسیاری از هفته نامه ها و روزنامه های استان کرمانشاه به گاهنامه تبدیل شده اند، افزود: چندین بار با معاونت مطبوعات وزارت ارشاد ملاقات کردیم و این مسائل را بیان کردیم اما با پاسخ قانع کننده ای مواجه نشدیم.

وی با بیان اینکه خطری که اکنون حوزه خبرنگاری و مطبوعات را تهدید می کند خیلی بزرگ است، عنوان کرد: اکنون بیکاری پنهان مطبوعات گسترده تر از ظاهر آن است و خیلی از نشریات در کشور به طور کلی تعطیل شده اند و بقیه نشریات هم با حداقل تیراژ منتشر می شوند.

مدیرمسئول هفته نامه ابوذر با اشاره به اینکه حتی برای نشریات بزرگ هم کاغذ به اندازه نیاز وجود ندارد، افزود: راهکار این بحران مشخص است اما دولت در حوزه مطبوعات به احتمال زیاد دنبال این است که نشریاتی که مدیر و خط مشی مشخص دارند و در برابر خبرشان پاسخگو هستند را در قبال فضای مجازی بدون هویت تعطیل کند.

وی با بیان اینکه دولت برای مهار حقایق موجود در مطبوعات سانسور اقتصادی را در پیش گرفته است، بیان کرد: براندازی نرم مطبوعاتی که وابستگی به دولت و اتکای مالی آنها به دولت صفر است وجود دارد و این مطبوعات را در فشار اقتصادی قرار می دهند که این بحران را برای مطبوعات به دنبال بیاورد و این تعطیلی یک تعطیلی هدفمند است.

ترکمن افزود: وابستگان به دولت هزاران رسانه در فضای مجازی راه انداخته و این رسانه ها با انتشار انواع تهمتها، تهدیدها و تخریبها به حیات خود ادامه می دهند ولی رسانه های قانونی و دارای مجوز قانونی از سوی دولت حمایت نمی شوند تا منتقدان تعطیل شوند.

برخی مسئولان اعتقاد دارند که بهبود اوضاع متصور نیست

روزنامه باختر با سابقه ترین نشریه استان کرمانشاه که به علت عدم دسترسی به مدیرمسئول روزنامه باختر درباره موضوع افزایش قیمت کاغذ و تأثیر آن بر وضعیت چاپ با سردبیر این روزنامه به گفت وگو نشستیم.

سردبیر روزنامه باختر در این رابطه اظهار کرد: این روزنامه سالها است که به طور منظم در حال چاپ است اما متأسفانه وضعیت بحران کاغذ آنقدر وضعیت همه مطبوعات از جمله روزنامه باختر را تحت تأثیر خود قرار داده است که این روزنامه به عنوان پر مخاطب ترین روزنامه غرب کشور، به دلیل کمبود کاغذ تعداد صفحات خود را کاهش داده است.

هادی نوروزی با بیان اینکه چاپخانه به ما اعلام کرده که دیگر کاغذ نداریم و نمی توانیم برای شما تیراژ بزنیم، بیان کرد: ما هم چاره ای نداشتیم و باید تیراژ خود را کاهش می دادیم یا باید تعداد صفحات را کم می کردیم اما به دلیل این که نمی خواستیم مخاطب خود را از دست بدهیم ناچار تعداد صفحات خود را کاهش دادیم و از شانزده صفحه به هشت صفحه بسنده کردیم.

وی با بیان اینکه اکنون در تأمین کاغذ دچار مشکل اساسی شده ایم و این یک فاجعه است، افزود: اگر مسئولان مربوطه به زودی چاره اندیشی نکنند و وزارت فرهنگ و ارشاد فکر اساسی در رابطه با بحران کاغذ نکند به زودی همه مطبوعات محلی تعطیل خواهند شد.

نوروزی در مورد پیگیری بهبود وضعیت کاغذ گفت: نامه ای به معاون مطبوعاتی استان و کشور نوشتیم و به طور حضوری نیز با معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دیداری داشتیم و زمانی که در مورد وضعیت پیش آمده صحبت کردیم، برخی از این مسئولان بهبود اوضاع کاغذ را دور از ذهن بیان کردند.

سردبیر روزنامه باختر افزود: این موضوع مربوط به استان کرمانشاه نیست و یک موضوع سراسری و یک بحران عجیب است و تنها مطبوعات با مشکل گرانی کاغذ گرفتار نشدند و کمبود و گرانی کاغذ خیلی از حوزه ها را درگیر خود کرده است.

با بیان اینکه امیدوارم مسئولان یک فکر اساسی برای این مشکل بیاندیشند، گفت: مقام معظم رهبری در بازدید از نمایشگاه مطبوعات از مسئولان خواستند هر چه سریعتر این موضوع را پیگیری کنند تا کاغذ مورد نیاز صنعت چاپ تهیه شود اما معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد تنها راه کار ما را در این دانست که ما به سمت الکترونیکی شدن پیش برویم و وارد فضای مجازی شویم تا نیازی به کاغذ چاپی نداشته باشیم.

نوروزی با اشاره به اینکه خیلی از کشورهای توسعه یافته با وجود فضای مجازی پیشرفته تر از ما به هیچ وجه روزنامه ها و مطبوعات را تعطیل نکرده اند افزود: مگر می شود روزنامه و کتابی به صورت مکتوب برای مطالعه وجود نداشته باشد صرف اینکه بگوییم چون فضای مجازی وجود دارد و به نظر بنده دلیل قانع کننده ای نیست.

وی با بیان اینکه ما مجبوریم در این شرایط جدید صورت خود را با سیلی سرخ نگه داریم و تعداد صفحات روزنامه را کاهش دادیم اما اگر این قضیه به همین صورت پیش برود مجبوریم تیراژ روزنامه را هم در آینده نزدیک کاهش دهیم، بیان کرد: به طور قطع اگر این روند ادامه پیدا کند روزی ناچار خواهیم شد که زیاد هم دور نیست به طور کلی تعطیل کنیم.

سردبیر روزنامه باختر با اشاره به اینکه وقتی ما دیگر قادر به ادامه فعالیت نباشیم و تیراژ خود را کاهش دهیم به طور مرتب نیروهای کار ما هم بیکار خواهند شد، عنوان کرد: ما اکنون مبالغ هنگفتی به چاپخانه های تهران بدهکار هستیم زیرا نتوانستیم منابع مالی آن را تهیه کنیم.

وی با بیان اینکه قیمت کنونی کاغذ نسبت به شهریور ماه سال گذشته بیش از ده برابر افزایش قیمت داشته است، بیان کرد: البته با وجود این افزایش قیمتها درآمد روزنامه افزایشی نداشته است و ما با مشکلات اساسی مواجه شدیم.

نوروزی با اشاره به اینکه روزنامه باختر یک روزنامه خصوصی است و باید یک درآمد کسب کند تا بتواند هزینه های خود را پرداخت کند، عنوان کرد: اما ما در این مدت نتوانستیم درآمدی متناسب با هزینه های موجود کسب کنیم و به طور طبیعی ناچاریم که روزنامه را تعطیل کنیم.

وی با بیان اینکه امیدواریم مسئولان هم در سطح کلان و وزارت ارشاد و معاون مطبوعاتی پیگیر این ماجرا باشند و بحران کاغذ را به سرانجام مناسبی برسانند، بیان کرد: در این اواخر وقتی به چاپخانه برای تهیه کاغذ مراجعه می کنیم به ما می گویند که باید بروید بازار آزاد و کاغذ خود را از این بازار تهیه کنید.

سردبیر روزنامه باختر با اشاره به اینکه اکنون برای پرداخت حقوق همکاران با مشکلات متعدد مواجه هستیم و میزان درآمدها کاهش پیدا کرده و سیستم عادلانه ای هم در رابطه با توزیع آگهی ها در بین مطبوعات وجود ندارد، گفت: آگهی های دریافتی روزنامه باختر با این قدمت و چاپ از بسیاری از هفته نامه کمتر است و این نظام توزیع به هیچ وجه عادلانه نیست.

فشار وارده بر مطبوعات غیرمتعارف است

مدیر مسئول هفته نامه بیستون با بیان اینکه برای انتشار هفته نامه با مشکلات اساسی مواجه هستیم گفت: هزینه ها سرسام آور است و هر لحظه به هزینه کاغذ افزوده می شود و باید یک فکر اساسی از سوی وزارت فرهنگ، ارشاد و وزارت صمت اندیشیده شود و این فشار وارده بر مطبوعات غیرمتعارف است.

فریدون معتمدیان با بیان اینکه قیمت کاغذ نسبت به مدت مشابه سال گذشته بسیار غیرمتعارف افزایش و از یک طرف درآمد روزنامه ها و تعداد آگهی ها هم کاهش پیدا کرده است، بیان کرد: افزایش چند برابری قیمت کاغذ نشریات استان را کمیاب کرده است تا مخاطبان برای نیاز مطالعه خود به سمت فضای مجازی بروند.

وی با اشاره به اینکه کار برای رسانه های مکتوب اکنون بسیار سخت شده است، گفت: اکنون به سختی کاغذ هفته نامه ما تهیه می شود و هر زمانی که به چاپخانه ها مراجعه می کنیم قیمت ها تغییر زیادی پیدا می کند.

مدیر مسئول هفته نامه بیستون با بیان اینکه معاون مطبوعاتی باید داستان افزایش قیمت کاغذ را حل کند و بازار اشباع شود و دست دلالها از این بازار قطع شود تا کاغذ به قیمت مناسب به دست مطبوعات برای چاپ روزنامه و کتاب برسد، بیان کرد: امیدواریم با توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری و تاکید ایشان بر حل مسئله کاغذ برنامه ریزی های مناسبی برای این مشکل در روزهای آینده چاره اندیشی شود.

هیچ کدام از نشریات استانی به دلیل این گرانی ها تعطیل نشده است

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه با اشاره به اینکه وزارت ارشاد کشور باید پاسخگوی مسئله افزایش قیمت کاغذ باشد، گفت: در شرایط کنونی هیچ کدام از نشریات استانی به دلیل این گرانی ها تعطیل نشده است زیرا این موضوع گرانی کاغذ مسئله سراسری است و تنها منوط به استان کرمانشاه نمی شود.

حجت الاسلام رحیم جعفری با بیان اینکه برای حل این مشکل در حال پیگیری و رایزنی با مسئولان مربوطه هستیم، اظهار کرد: جلسه ای در این رابطه با برخی از مدیران چاپخانه ها داریم تا سهمیه هایی از کاغذ با نرخ مناسب از طریق خود اتحادیه چاپخانه در اختیار مطبوعات قرار دهیم.

وی با بیان اینکه در رابطه با بحث حل مشکلات کاغذ به دنبال این هستیم که معاون مطبوعاتی را به استان دعوت کنیم تا تصمیماتی اتخاذ شود، بیان کرد: حسین انتظامی رئیس کارگروه ساماندهی کاغذ هم چند شب گذشته اعلام کرد چند تن کاغذ در گمرک آزاد شده و نظام توزیع به محض اتمام کارهای ترخیص این کاغذها را در بین شرکتها توزیع خواهد کرد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه با اشاره به اینکه امیدواریم همین توزیع کاغذها در شرایط کنونی تأثیرگذار باشد و مشکلات مطبوعات حل شود، افزود: وزیر ارشاد هم به دستور مقام معظم رهبری این موضوع را به طور خاص پیگیری می کند و ما منتظریم ببینیم وزیر ارشاد چه دستوری را به استانها ابلاغ می کند.

انتهای پیام/ش

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه ابراز امیدواری کرد، به زودی سهمیه کاغذ به کرمانشاه تخصیص داده شود.

به گزارش خبرنگار ایسنا منطقه کرمانشاه، حجت الاسلام رحیم جعفری در جلسه ستاد تنظیم بازار استان کرمانشاه که امروز (12 خرداد) برگزار شد با اشاره به مشکلاتی که در زمینه تامین کاغذ در کشور رخ داده، اظهار کرد: نیاز سالانه کشور به کاغذ حدود 400 هزار تن است که 90 درصد این میزان وارداتی است.

وی با بیان اینکه در کشور فقط یک کارخانه تولید کاغذ در مازندران داریم، یادآور شد: این کارخانه نیز با مشکلات متعددی در زمینه تولید مواجه شده و همین امر میزان تولید داخلی کاغذ را کاهش داده است..

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه مهمترین دلیل افزایش قیمت کاغذ را مشکلات تامین ارز برای واردات این محصول اعلام کرد.

جعفری با اشاره به پیگیری های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رفع مشکلات کاغذ، خاطرنشان کرد: فقط 100 هزار تن از مصرف 400 هزار تنی کاغذ در کشور مربوط به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سهم 50 هزار تن برای مطبوعات و 50 هزار تن نیز برای ناشرین است.

به گفته این مسئول، مابقی مصرف کاغذ در کشور مربوط به دستگاه های دیگر از جمله آموزش و پرورش، دانشگاه ها و... است.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه از در نظر گرفتن سهمیه کاغذ برای استان ها خبر داد و اضافه کرد: قرار است استان کرمانشاه در اولویت تامین کاغذ باشد و امیدواریم به زودی توزیع آن آغاز شود.

جعفری تاکید کرد: هیچ سهمیه مشخص و برشی برای استان های مختلف اعلام نشده و توزیع بر اساس نیاز و مصرف هر استان با اعلام چاپخانه ها صورت می گیرد.

وی با اشاره به اینکه کاغذ در اختیار مطبوعات قرار خواهد گرفت، گفت: سال گذشته هم امکان دریافت کاغذ برای نشریات وجود داشت، اما آنها باید پول نقد آماده می کردند تا با معرفی فرهنگ و ارشاد اسلامی سهمیه کاغذ خود را دریافت کنند و چون اکثر مطبوعات با مشکل نقدینگی مواجهند نتوانستند کاغذ بگیرند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه درباره قیمت کاغذی که قرار است توزیع شود نیز عنوان کرد: چون این کاغذ با ارز دولتی وارد می شود، قیمت آن بسیار پایین تر از قیمت کاغذ در بازار است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران