بولتن فرهنگی هنری / مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 7 خرداد 98
سینماپرس: خانه موسیقی ایران با انتشار اطلاعیه ای از هنرمندان، تهیه کنندگان و ناشران معترض قانون اخذ 10 درصد از درآمد حاصل از کنسرت ها توسط دولت حمایت کرد.

به گزارش سینماپرس، خانه موسیقی به منظور اطلاع رسانی و آگاهی اعضا و موسیقیدانان فعال حوزه اجرایی اطلاعیه ای در زمینه موضوعات اخیر منتشر کرد.

در متن این اطلاعیه آمده است:

در پی اعلام عمومی تصویب قانون اخذ 10 درصد از درآمد حاصل از کنسرت ها، مدیرعامل این نهاد صنفی در فرصت های مختلف از جمله در دیدار نوروزی با وزیر ارشاد و دیدار اصحاب فرهنگ و هنر با رئیس جمهور، مراتب اعتراض و غیرقابل قبول بودن این مصوبه مضر و غیرفرهنگی اعلام کرده است.

همچنین در چند ملاقات پی در پی با آقای دکتر صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جوانب مختلف این مصوبه غیرکارشناسانه و مغایر با رسالت وزارت ارشاد بحث و ضمن گلایه از این وزارتخانه که بدون توجه به نظر هنرمندان و نمایندگان صنفی این طرح را به مجلس برده اند، از وزیر ارشاد خواسته شد به هر شکل ممکن نسبت به جلوگیری از اجحاف به حقوق هنرمندان و فعالان این عرصه اقدامات لازم صورت پذیرد.

در این زمینه آقای نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی در توضیح مضرات این مصوبه در جلسه ای دیگر که با حضور ناشران و مسئولان ارشاد در وزارتخانه تشکیل شده بود به نکاتی اشاره و از مسئولان اجرایی خواست تا از اجرایی شدن این مصوبه جلوگیری به عمل آید.

در این زمینه شورای عالی خانه موسیقی ایران در نامه ای مستقیم به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره (525/98 خ م) مورخ 8 اردیبهشت 1398 ضمن اعتراض شدید به این مصوبه که خسارت های جبران ناپذیری به فرهنگ و هنر مملکت وارد خواهد کرد از وزارت ارشاد خواسته تا نسبت به اجرایی نشدن آن تا لغو در مجلس اقدام نماید.

در بخشی از این نامه خطاب به آقای دکتر صالحی چنین آمده است: متعاقب اعلام این مصوبه که بدون هیچ گونه پیش زمنیه و استطلاعی از اهالی موسیقی مطرح و علی رغم مخالفت کمیسیون فرهنگی به تصویب رسید، خانه موسیقی اعتراض خود را بارها و از طرق مختلف اعلام داشته و از شما به عنوان مقام و متولی اصلی حوزه فرهنگ و وزارت ارشاد به عنوان مهمترین جایگاه دفاع از حقوق حقه هنرمندان انتظار می رود با جدیت تمام از اجرایی شدن این مصوبه غلط و تضعیف کننده جریان فرهنگی کشور جلوگیری نمائید.

شورای عالی خانه موسیقی ایران به نمایندگی از صنوف مختلف فعالان حوزه موسیقی بر خود فرض می داند تا به منظور جلوگیری از تضییع حقوق مادی و معنوی اعضا و موسیقیدانان کشور، این خواسته را مطرح و مجدانه ضمن درخواست از متولیان امور فرهنگی -در هر سه قوه- بخواهد تا لغو مصوبه مزبور از هیچ گونه کوششی فروگذار ننمایند.

همچنین خانه موسیقی به منظور تبیین ضرر و زیان های این مصوبه غیرکارشناسی از برخی نمایندگان مجلس از جمله اعضای کمیسیون فرهنگی دعوت کرده است تا در جلسه ای که با حضور ناشران و هنرمندان در محل خانه موسیقی برگزار می شود شرکت نمایند.

در پایان خانه موسیقی ضمن حمایت از کلیه اعضا و هنرمندان موسیقی که نسبت به این مصوبه اعتراض دارند امیدوار است تا همه با اتحاد و یکدلی نسبت به طرح مطالبات صنفی تا رسیدن به حقوق حقه همه فعالان فرهنگی از هیچ گونه کوششی دریغ نورزند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
آیین گرامیداشت دکتر محمد معین از بزرگان فرهنگ و ادبیات فارسی 13 خرداد با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه اشرفیه برگزار می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما خبرگزاری برنا

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از رشت ، رحیم حیدری، رئیس ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر محمد معین گفت: مراسم بزرگداشت دکتر محمد معین از بزرگان فرهنگ و ادبیات فارسی 13 خرداد ماه با حضور دکتر صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آستانه اشرفیه برگزار می شود.

وی، با بیان اینکه فرهنگ لغات فارسی معروف به فرهنگ لغت معین از مهمترین آثار این فرهیخته گیلانی است، افزود: محمد معین 9 اردیبهشت 1297 در محله زرجوب رشت به دنیا آمد.

رئیس ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر محمد معین گفت: دکتر معین در 6 سالگی پس از فوت مادر و پدرش بر اثر شیوع بیماری حصبه، جد پدری او شیخ محمدتقی معین العلما به تربیت وی همت گذاشت.

رحیم حیدری افزود:دوره متوسطه اول را در دبیرستان شهید بهشتی سابق و دکتر بهشتی فعلی رشت و به گذراند و دوره دوم متوسطه را در رشته ادبی در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند و سال 1310 در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت.

وی گفت: تالیف فرهنگ 6 جلدی فارسی معین، مدیریت و چاپ لغت نامه دهخدا و ده ها تالیف، ترجمه و تصحیح متون فارسی از مهم ترین آثار علمی وی است.

رئیس ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر محمد معین تصریح کرد: دکتر محمد معین 13 تیرماه 1350 پس از 4 سال و 9 ماه بیهوشی ناشی از خستگی مفرط درگذشت و بنابر وصیت خودش در آستانه اشرفیه در کنار رودخانه حشمت رود به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/م.ع

مراسم گرامیداشت دکتر محمد معین از بزرگان فرهنگ و ادبیات فارسی 13 خرداد برگزار می شود

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جدیدترین توئیت خود درباره تغییر لحن ترامپ علیه ایران نوشت: با زور و قلدری با ایرانی سخن نباید گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷ سایت های دیگر : شبکه اینترنتی آفتاب خبرگزاری کتاب ایران

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعباس صالحی در این توئیت نوشت: مقاومت و انسجام ملی، زبان تهدید و تفرعن ترامپ را فرو ریخت. ترامپ بیشتر خواهد فهمید که با زور و قلدری با ایرانی سخن نباید گفت.

7 خرداد 1398 10:54

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مرجع تقلید شیعیان با بیان اینکه پخش سرودهای مبتذل در مدارس پذیرفتنی نیست، گفت: عده ای می خواهند زمینه اجرای سند ننگین 2030 را عادی سازی کنند .

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم ، آیت الله ناصر مکارم شیرازی در مراسم شب دوم قدر که در مدرسه امام کاظم(ع) برگزار شد، اظهار داشت: مقدرات انسان بر مبنای شایستگی ها و لیاقت های فردی تعیین می شود.

وی افزود: مقدرات یک سال آینده مردم، بر مبنای شایستگی های وجودی و صفات شخصی تعیین شده و این طور نیست که بر مبنای شانس و اتفاق سرنوشت یک سال انسان رقم بخورد، اگر نیت پلید در فکر و روح انسانی باشد نباید انتظار داشته باشد که تقدیر خوبی در انتظارش باشد.

مرجع تقلید شیعیان با انتقاد از جناح بندی های آزاردهنده سیاسی موجود در کشور گفت: درصورتی که جناح بندی های سیاسی در کشور از بین رفته و یک تیم قدرتمند اقتصادی شکل بگیرد بسیاری از مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم برطرف می شود.

آیت الله مکارم شیرازی ادامه داد: سفارش به تقوا الهی، رسیدگی به حال یتیمان و همسایگان و همچنین کمک رسان مظلوم و دشمن ظالم بودن از آخرین توصیه های امام علی(ع) قبل از وداع با این دنیا بوده که نشان از اهمیت ویژه این مسائل است.

وی با انتقاد از برخی سیاست های موجود در تضعیف جایگاه حج و زیارت خانه خدا تأکید کرد: کعبه و مسئله حج محور وحدت و انسجام جامعه اسلامی بوده و نباید با برخی رویکردهای اشتباه تضعیف و یا تخریب شود، تضعیف جایگاه و اهمیت زیارت خانه خدا از سیاست های دیرین انگلیس بوده که وجود آن را خطری برای ادامه حیات مسیحیت قلمداد می کند.

مرجع تقلید شیعیان بابیان برخی از جنبه های ترویج سبک زندگی غربی در کشور گفت: با ترویج و توسعه فرهنگ غرب در بین مردم، امروز مشاهده می شود که همسایگان از حال یکدیگر بی خبر بوده و مانند دو غریبه از کنار یکدیگر عبور می کنند و حتی گاهی مواقع همدیگر را نمی شناسند.

آیت الله مکارم شیرازی همچنین تأکید کرد: پخش سرودهای مبتذل و وادار کردن دختران معصوم کشور به رقاصی و آوازخوانی در کشوری که داعیه دار اسلام است به هیچ عنوان پذیرفتنی نبوده و نیست، عده ای با عناوین جذاب می خواهند زمینه اجرای سند ننگین و استعماری 2030 را در آموزش وپرورش عادی سازی کنند.

وی عنوان کرد: جامعه اسلامی باید نسبت به این قبیل تحرکات هوشیار بوده و به وظیفه ذاتی خود در عمل به امربه معروف و نهی از منکر جامعه عمل بپوشاند چراکه هیچ عملی بدون امربه معروف و نهی از منکر در درگاه الهی مقبول واقع نمی شود.

آیت الله مکارم شیرازی تصریح کرد: نسبت به نوجوانان و فرزندان خود باید هوشیار و حساس باشیم، اگر کوچک ترین غفلتی در رابطه با نسل آینده شود، فضای مسموم مجازی و دیگر مسائل و معضلات اجتماعی آن ها را با خود برده و در خود غرق خواهد کرد.

انتهای پیام/ش

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
رییس سازمان اوقاف و امور خیریه با تاکید بر اینکه برای انقلاب باید یار بود نه بار، گفت: صبر و شکیبایی لازمه عبور از مشکلات است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا ، حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی رییس سازمان اوقاف و امور خیریه، در دومین شب از لیالی قدر آستان مقدس امامزاده علی اکبر(ع) چیذر به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: صعصعه بن صوحان عبدی یکی از یاران واقعی کوفی امام علی(ع) بود.

وی افزود: زمانی که امام علی(ع) به حکومت رسیدند صعصعه به ایشان ملحق شد؛ حضرت وی را برای مذاکره با کشورهای همسایه و یا دشمنان می فرستادند چرا که وی بسیار نطاق بود.

حجت الاسلام والمسلمین خاموشی در ادامه بیان داشت: زمانی که حضرت به شهادت می رسند معاویه ملعون به کوفه می آید و به ایشان فرمان می دهد که بربالای منبر رفته و به مذمت امام علی(ع) بپردازد، صعصعه نیز بالای منبر می رود و می گوید: ای مردم، این ملعون از من می خواهد بهترین ها را مذمت کنم؛ و با این کلام به رسوا کردن معاویه می پردازد.

رییس سازمان اوقاف و امور خیریه در ادامه تصریح کرد: زمانی که خبر به صعصعه می رسد که حضرت علی(ع) ضربت خوردند به درب خانه حضرت می روند و در مواجهه با ازدحام جمعیت رو به خانه حضرت می ایستد و ابراز می کنند، یا علی تو امام ما در حیات و ممات هستی؛ زمانی که این خبر به امام می رسد حضرت می فرمایند: چقدر صعصعه انسان خوبی است بارش بر ما کم، اما یاری اش از ما زیاد است؛ بار ما برای انقلاب باید کم باشد اما در نهایت قوت و قدرت یار انقلاب باشیم.

وی با استناد به کلام امام رضا(ع) که می فرمایند: صعصعه از بهترین یاران امام علی(ع) بوده است، بیان کرد: انسان باید برای ولایت کم بار و پر بار باشد تا بتواند برای امام زمان(عج) کار کند.

حجت الاسلام والمسلمین خاموشی بیان داشت: حضرت در لحظات پایانی عمر مبارکشان مردم را به تقوا، چشم پوشی به جاذبه های دنیوی، یاری مظلومان، دشمنی با دشمنان، نظم داشتن، برقراری صلح برادری و برابری با مسلمانان، یتیم نوازی، رعایت حقوق همسایگان، عمل به آیات قرآن، انفاق، پیوند با برادران دینی و اجتناب از قطع با آنان وصیت می کنند.

رییس سازمان اوقاف و امور خیریه در پایان خاطرنشان کرد: حضرت امام علی(ع) می فرمایند: می بینم بعد از من فتنه ها به شما روی می آوردند در این هنگام اهل صبر باشید؛ انسان با صبوری و سعه صدر می تواند از مشکلات عبور کند./813/پ202/ب1

لینک خبر :‌ خبر گزاری رسا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

بیست وهفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با تجلیل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، شامگاه چهارم خرداد به کار خود پایان داد.

به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بیست وهفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم که بخش بین الملل آن با همکاری اداره کل همکاری های فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کار خود را آغاز کرده بود، شامگاه روز شنبه چهارم خرداد به کار خود پایان داد.

آیین اختتامیه این نمایشگاه با حضور عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، محسن جوادی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمود واعظی، معاون بخش بین الملل نمایشگاه قرآن کریم برگزار شد.

این مراسم با تجلیل از برگزیدگان کمیته ها و بخش های مختلف به ویژه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همراه بود. از این رو، لوح سپاس و تندیس نمایشگاه به محمد علی کیانی، مدیرکل همکاری های فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور تقدیم شد.

تأکید بر توسعه فرهنگ قرآنی در خارج از کشور

کیانی در سخنانی در این مراسم، گفت: دیپلماسی قرآنی پُل ارتباطی و تعامل با مسلمانان و کشورهای اسلامی است و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در راستای توسعه روابط فرهنگی بین المللی بر پایه دیپلماسی قرآنی با همکاری دستگاه ها و مراکز قرآنی در داخل کشور و رایزنی های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور تلاش می کند.

گفتنی است؛ بیست وهفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با مشارکت هفده کشور و با حضور بیست و سه مهمان خارجی در بخش بین الملل، محصولات و نشست های قرآنی را در معرض دید علاقمندان و اساتید قرآنی قرار گرفت. کشور پاکستان نیز به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه قرآن در بخش بین الملل حضور فعال داشت.

انتهای پیام/ص

10:03 - 1398/03/07 / شماره : 730881 / تعداد نمایش : 64

air.ir/ZrqsfLq

لینک خبر :‌ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت گفت: هر زائر عتبات عالیات می تواند در طول سال بدون هیچ محدودیتی از ویزای رایگان عتبات استفاده کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

مرتضی آقایی در گفتگو با خبرنگار حوزه حج و زیارت گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، درباره صدور ویزای رایگان عتبات عالیات گفت: هر زائر عتبات می تواند در طول سال بدون هیچ محدودیتی از ویزای رایگان استفاده کند.

وی افزود: هیچ محدودیتی در صدور ویزای رایگان وجود ندارد؛ اما ویزای که صادر می شود، دو ماه اعتبار دارد و هر زائر ایرانی می تواند به مدت یک ماه با ویزای صادرشده در عراق اقامت داشته باشد.

مدیرکل عتبات عالیات سازمان حج و زیارت خاطرنشان کرد: هر زائری که ویزای عتبات را دریافت کرد، باید پس از دریافت ویزا به عتبات مشرف شود و برای صدور ویزای بعدی پس از بازگشت از سفر انجام می گیرد و اگر زائران ویزا را دریافت کردند؛ اما نتوانستند به سفر بروند باید دو ماه از زمان صدور آن بگذرد و پس از آن دوباره برای دریافت ویزای جدید اقدام کنند.

گفتنی است، طبق توافق دوطرفه میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی عراق، از فروردین ماه 1398 صدور ویزای دو کشور رایگان اعلام شد.

انتهای پیام/4072/4090/

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
مدیرکل امور کارگزاران سازمان حج و زیارت با اشاره به جوان گرایی در کنار اهتمام به تجربه در مدیریت کاروان ها و مجموعه های حج تمتع امسال گفت: میانگین سنی مدیران حج تمتع 98 حدود 51 سال است و بیش از 9 درصد این افراد دارای مدرک دکترا هستند.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت؛ حمید رضا محمدی مدیرکل امور کارگزاران سازمان حج و زیارت در باره مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه های(مدیران هتل ها) حج تمتع سال جاری توضیحات کاملی را ارائه داد.

وی تصریح کرد: یکی از مهمترین برنامه های سازمان حج و زیارت و اداره کل کارگزاران، تاکید بر کادرسازی و جوانگرایی در حوزه مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه های حج تمتع بوده است که به همین منظور در حج تمتع امسال نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده ایم.

مدیرکل امور کارگزاران سازمان حج و زیارت با اشاره به جوانگرایی در حوزه مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه های حج تمتع 98 افزود: امسال حدود 30 درصد مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه های حج تمتع به تازگی این جایگاه را کسب کرده اند؛ البته این افراد سال اولی نیستند بلکه در گذشته به عنوان معاون و عوامل فعالیت داشته اند و در فرایند ارتقا به مدیریت رسیده اند.

به گفته محمدی، امسال حدود 70 درصد مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه ها نیز از افراد باتجربه هستند که این جوان گرایی و تجربه می تواند تاثیرات مثبتی را به دنبال داشته باشد و امیدواریم شاهد رضایتمندی زائران در این خصوص باشیم.

وی به میانگین سنی و سطح تحصیلات مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه ها اشاره کرد و گفت: میانگین سنی مدیران کارون ها و مجموعه ها 51.4 سال است؛ جوان ترین مدیران کاروان 30 ساله از مشهد و جوان ترین مدیر مجموعه(مدیر هتل) 37 ساله از اصفهان هستند.

مدیرکل امور کارگزاران سازمان حج و زیارت تصریح کرد: از میان مدیران کاروان ها و مدیران مجموعه های حج تمتع امسال 9.4 درصد دکترا، 36.6 درصد فوق لیسانس، 45.1 درصد لیسانس، 4.8 درصد فوق دیپلم و 4.1 درصد دیپلم هستند.

7 خرداد 1398 10:12

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
پس از تصویب قانونی در مجلس شورای اسلامی مبنی بر کسر 10 درصد از درآمد اجراهای صحنه ای به نفع دولت، اکنون شاهد افزایش قیمت بلیت کنسرت ها هستیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷ سایت های دیگر : خبرگزاری اقتصادی ایران

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با پیشقدمی و اصرار دولت، قانون در مجلس تصویب شد که براساس آن 10 درصد از درآمدِ اجراهای صحنه ای به خزانه دولت واریز می شود. این قانون موجب ایجاد موجی از نارضایتی در بین اهالی هنر شده است. بسیاری از هنرمندان در روزهای گذشته نسبت به این قانون واکنش نشان دادند و آن را بر ضد گسترش اجراهای هنری دانستند.

خبرگزاری تسنیم در هفته های گذشته مطالبی در این باره منتشر کرد و به این نکته پرداخت که تصویب چنین قانونی در نهایت به افزایش قیمت بلیت اجراهای صحنه ای و کنسرت ها منجر می شود. چنین روندی مفهومش این است که دولت به طور غیر مستقیم دست در جیب مردم کرده است.

امروز و چند ماه پس از تصویب قانون کسر 10 درصد از درآمد اجراهای صحنه ای به نفع دولت، شاهد هستیم که قیمت بلیت کنسرت های موسیقی افزایش یافته است و این افزایش بسیار بیشتر از 10 درصد بوده است.

در حال حاضر بلیت فروشی کنسرت های چند تن از خوانندگان موسیقی پاپ، برای پس از ماه مبارک رمضان آغاز شده است که تقریبا همه آنها قیمت بلیت ها را افزایش داده اند. تا پیش از این به طور میانگین قیمت بلیت های کنسرت های پاپ از 40 هزار تومان آغاز می شد و تا 140 یا 150 هزار تومان ادامه داشت. اما اکنون این میانگین به طور چشمگیری افزایش داشته است.

البته این افزایش قیمت تنها در بخش موسیقی پاپ نبوده است و بلیت کنسرت های موسیقی نواحی هم افزایش زیادی داشته اند. پیش تر قیمت بلیت های کنسرت موسیقی نواحی از 40 هزار تومان آغاز می شد و تا حدود 120 هزار تومان ادامه داشت. اما اکنون این قیمت از 70 هزار تومان آغاز می شود.

فرزاد فرزین قیمت بلیت کنسرت هایش از از 70 هزار تومان آغاز کرده و تا 185 هزار تومان بالا برده است

کنسرت های خنده ی حسن ریوندی همچنان رکورددار بالاترین قیمت بلیت هستند. گویی هیچ ارگانی بر این قیمت گذاری نظارتی ندارد

به هر روی آنچه مشخص است اینکه؛ تصویب قانونی که دولت آن را با اصرار در مجلس به تصویب رسانیده، به محدود شدنِ روزبه روز کنسرت های موسیقی می انجامد. برگزار کنندگان و البته هنرمندان مجبورند برای جبران هزینه هایشان و البته توانِ پرداخت 10 درصد از درآمدها به دولت، قیمت بلیت ها را افزایش دهند.

باید منتظر ماند و دید که تصویب چنین قانونی چه آسیب های دیگری برای موسیقی و اجراهای صحنه ای خواهد داشت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
در حالی که پیش تر کف قیمت بلیت کنسرت حدود 45 هزار تومان بود، در حال حاضر بلیت یکی از کنسرت ها با کف قیمت 70 هزار تومان به فروش می رسد. آیا این نشانه ای برای گران تر شدن بلیت کنسرت ها است؟

به گزارش ایسنا، تا به حال 45 تا 50 هزار تومان حداقل قیمتی بود که باید برای حضور در یک کنسرت پرداخته می شد؛ سقف قیمت بلیت نیز معمولاً 165 تا 175 هزار تومان بود؛ اما حالا یک کنسرت پاپ در فروش رسمی خود بلیت هایش را از 70 تا 185 هزار تومان به فروش می رساند.

کنسرت ها تا به امروز برنامه ای ارزان برای عموم مردم محسوب نمی شدند با این حال قانون جدیدی مصوب شده که به گرانی بلیت کنسرت ها دامن می زند. این قانون که موجب اعتراضات اهالی موسیقی شده می گوید وزارت ارشاد 10 درصد بهای بلیت کنسرت ها را در تهران و کلانشهرها اخذ و آن را به خزانه داری کل کشور واریز کند که به نظر می رسد بالا رفتن قیمت کف بلیت این کنسرت نیز بی ربط به این قانون نباشد.

هرچند که معاون امور هنری وزارت ارشاد از یک ساله بودن این قانون (موقتی بودن آن) خبر داده اما در نهایت تأثیر خود را بر گران تر شدن بلیت کنسرت می گذارد، گرانی ای که به احتمال بسیار زیاد بدون بازگشت است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
یکی از ناشران فعال حوزه موسیقی که در سی و سومین جشنواره موسیقی فجر موفق به دریافت جایزه باربد در بخش ناشر برتر شده بود، از عدم همکاری انجمن موسیقی ایران در تحویل جایزه نقدی اش خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷ سایت های دیگر : خبرگزاری مهر برترین ها خبر خودرو نوای رودبار

به گزارش ایکنا ، مهر نوشت: اردوان جعفریان مدیر نشر پردیس موسیقی معاصر ضمن اعلام این مطلب افزود: نشر پردیس موسیقی معاصر سال 1396 در سی و سومین دوره جشنواره موسیقی فجر موفق به دریافت جایزه باربد در بخش ناشر برتر شد. این لوح تقدیر به همراه حواله 2 سکه بهار آزادی به مدیرعامل این نشر اهدا شده است، اما انجمن موسیقی ایران به عنوان نهاد متولی اهدای جوایز با وجود امضای دبیر جشنواره (حمیدرضا نوربخش) حاضر به تحویل جایزه نقدی این تقدیرنامه به ناشر برگزیده نیست.

مدیرعامل نشر پردیس موسیقی معاصر با اشاره به مراجعات اداری خود برای دریافت این جایزه گفت: برای بار سوم برای دریافت این جایزه به همراه حواله جشنواره به مهر و امضای مدیر جشنواره مراجعه کردم که رئیس انجمن موسیقی ایران اعلام کرد؛ تحویل جایزه منوط به بررسی های بیشتر از سوی این انجمن است . به اعتقاد من این یک رفتار غیرحرفه ای است و جای تعجب است که بازوی اجرایی- مالی جشنواره ای ملی، ارکان مدیریتی جشنواره را قبول ندارد و خود مایل به بررسی های بیشتر است. البته این موضوع ریشه در ضعف مدیریت کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.

وی افزود: ناشران موسیقی در این شرایط سخت اقتصادی که حاصل تغییرات جهانی صنعت نشر از سویی و افت اقتصاد داخلی از سوی دیگر است، همچنان با سختی ادامه حیات می دهند. در این راه تنها خواسته شان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صرفاً کمتر کردن دخالت دولتی و عدم ایجاد موانع بیشتر برای صنعت موسیقی است که متأسفانه همین قانون 10 درصد مالیات بر کنسرت در کلانشهرها نیز یکی از مواردی است که باید در این میان اشاره کرد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
علی سلیمانی و سیروس همتی 2 هنرمندی که در عرصه تئاتر دینی فعال هستند و در حال حاضر نیز نمایش مردی در آینه را روی صحنه دارند، درباره مشکلات و معضلات این حوزه به بحث و تبادل نظر پرداختند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : تئاتر آنلاین پایگاه خبری تحلیلی حرا دیار آفتاب تیتر برتر

خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی-آروین مؤذن زاده: ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان زمان مناسبی برای اجرای نمایش های دینی و مذهبی است؛ آثاری که اکثراً با رویکرد پرداختن به مصائب زندگی ائمه اطهار ( ع) و رویدادهای زندگی این بزرگواران روی صحنه می روند. در سال های دور شاهد اجرای نمونه های موفقی از این آثار بودیم که حتی بسیاری از آنها بدون در نظر گرفتن لزوم اجرا در ماه های ذکر شده و بدون اینکه مُهر نمایش مناسبتی بر آنها بخورد در طول سال نیز به صحنه رفتند و با نگاهی تازه و از زاویه دیدی جدید و خلاقانه به گوشه های از زندگی امامان معصوم پرداختند.

اما متأسفانه چند سالی است که این روند رو به رشد معکوس شده و نه تنها کمتر شاهد اجرای آثار جذاب و با کیفیت در حوزه تئاتر مذهبی هستیم بلکه این نمایش ها بیشتر به سمت آثاری سطحی و شعاری گرایش پیدا کرده اند.

به بهانه آسیب شناسی تئاتر دینی در سال های اخیر پای صحبت های علی سلیمانی و سیروس همتی دو هنرمند شناخته شده این حوزه نشستیم و نظرات آن ها را درباره سیر تئاتر مذهبی و دینی در سال های اخیر و کلیشه ها و شعارهایی که باعث فاصله گرفتن مخاطبان از این نوع نمایش ها شده است، جویا شدیم.

در حال حاضر نمایش مردی در آینه به کارگردانی و بازی علی سلیمانی در تالار وحدت روی صحنه است که سیروس همتی نیز در این اثر نمایشی یکی از نقش های اصلی را برعهده دارد. این نمایش که تا 8 خردادماه اجرا می شود از جمله آثاری است که در طول 23 سال با نام توبه نمی کنم به کارگردانی سیدجواد هاشمی به صحنه رفته و حالا سلیمانی آن را با رویکردی و نامی جدید برای اجرا آماده کرده است.

در بخش اول این نشست سلیمانی و همتی درباره چگونگی شکل گیری نمایش مردی در آینه ، لزوم داشتن زاویه نگاه جدید در آثار مذهبی و دور شدن از کلیشه ها، فاصله گرفتن و بی انگیزگی هنرمندان شاخص تئاتر از نگارش و روی صحنه بردن نمایش هایی با مضامین مذهبی، مشکلات مدیریتی و نگاه تک بعدی مدیران در سفارش آثار مناسبتی و... صحبت کردند.

در بخش اول از این نشست با ما همراه باشید:

* در ابتدا به بهانه اجرای نمایش مردی در آینه که این روزها در تالار وحدت روی صحنه است توضیحی درباره چگونگی شکل گیری این اثر نمایشی از ایده تا اجرا ذکر کنید تا در ادامه به آسیب شناسی و بررسی روند تولید تئاتر دینی بپردازیم.

علی سلیمانی: من 24 سال است که کار مذهبی می کنم و فعالیتم را هم از کانون حر در میدان راه آهن آغاز کردم و معتقدم در هر کشوری تشیع عمق بگیرد می تواند بازتاب خوبی در جامعه داشته باشد. مهرماه سال 74 که چهارمین ترم دانشگاهی من بود، ما در کانون حر بچه ها را دور هم جمع کردیم و قرار بر این شد که یک اثر نمایشی به صحنه ببریم. در آن جمع هنرمندانی چون مهرداد رایانی مخصوص، رحمان سیفی آزاد، کیومرث مرادی، حامد عقیلی، مجید آقاکریمی ، سید جواد هاشمی، منوچهر اکبرلو ، علی لهراسبی، رسول نقوی و خیلی های دیگر حضور داشتند. سیدجواد هاشمی پیگیر این کار شد و قرار گذاشتیم اگر هم جایی برای اجرا پیدا نکردیم در همان کانون حر کارمان را به صحنه ببریم.

به همین ترتیب نمایش توبه نمی کنم توسط سیدجواد هاشمی نوشته و کارگردانی شد که اجرای آن حدود 23 سال ادامه پیدا کرد تا اینکه قبل از عید من از سیدجواد هاشمی برای اجرای این نمایش در ماه رمضان اجازه گرفتم. البته قرار بر این شد که تغییراتی در متن داده شود و با تحلیل و نگرش جدیدی در کارگردانی به صحنه برود. از دوستانی هم که هم راستا با رویکرد اعتقادی من بودند مانند سیروس همتی، علی یعقوب زاده و محسن سلیمانی فارسانی دعوت کردم تا در اجرا همراه من باشند. بعد از آن شروع به خوانش جدیدی از متن کردیم و پیشنهادات و نگرش های تازه ای از طرف دوستان مطرح شد.

سلیمانی: متأسفانه می بینیم که در خیلی از نمایش های مذهبی نوحه خوانی وجود دارد در صورتی که روضه و نوحه با وجود قابل احترام و مقدس بودن جایشان در تئاتر نیست در تئاتر باید درام شکل بگیرد فردی به نام علی رضوانی اظهار تمایل کرده بود که این نمایش را تهیه کند و من هم تحلیل تازه ام از متن را برای وی توضیح دادم که مورد قبولش واقع شد. حالا در مرحله بعد باید به دنبال تأمین هزینه های مالی می رفتیم که کار بسیار سختی بود. شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی مبلغی را به ما کمک کرد اما چون این مبلغ کفاف هزینه های ما را نمی داد به شهرداری و نهادهای دیگر هم مراجعه کردیم اما در نهایت با همان مبلغ اولیه تمرین ها و آماده سازی نمایش آغاز شد. خوشبختانه با مذاکره ای هم که با آقای حسینی معاون هنری وزارت ارشاد داشتیم تالار وحدت به صورت رایگان در اختیار ما قرار گرفت.

* آقای همتی حضور شما در این پروژه چطور رقم خورد؟

سیروس همتی: من چندسال مخاطب نمایش توبه نمی کنم بودم تا اینکه امسال به دعوت علی سلیمانی در اجرای تازه آن حضور پیدا کردم. البته ابتدا عذرخواهی کردم اما بعد از یکی دو هفته به گروه پیوستم. یکی از کارهایی که سلیمانی در بازخوانی دوباره متن انجام داده این است که زبان آرکائیک و ثقیل این روزهای نمایش های مذهبی را شکانده و بازیگران خیلی راحت در صحنه دیالوگ هایشان را به زبان می آورند.

سلیمانی در اجرای این نمایش علاوه بر تغییر نام نمایش، تعریف خودش از نمایش توبه نمی کنم را ضمن احترام به تعاریف قبلی که وجود داشته است، ارائه داد. در واقع حضور من در این نمایش به دلیل این بود که قواعد رسمی و کلیشه شده نمایش های مذهبی در این اثر شکسته شد.

* در صحبت های شما می تواند این نکته را متوجه شد که خودتان با وجود اینکه نمایش های مذهبی کار کرده و نوشته اید، به نوعی نسبت به حضور در اثری کلیشه ای گارد داشته و دارید...

همتی: احساس می کردم علی سلیمانی نعل به نعل و واو به واو می خواهد اثری را اجرا کند که من در سال های قبل تماشاگرش بودم اما از جلسه دوم متوجه شدم که اشتباه می کردم و این اجرا خیلی با اجراهای گذشته تفاوت دارد و اینجا بود که بازی کردن در این نمایش برایم قابل احترام و قابل دفاع بود و تا جایی هم که می توانم برای آن تبلیغ می کنم.

سلیمانی: متأسفانه می بینیم که در خیلی از نمایش های مذهبی نوحه خوانی وجود دارد در صورتی که روضه و نوحه خوانی با وجود قابل احترام و مقدس بودن جایشان در تئاتر نیست. در تئاتر باید درام وجود داشته باشد که ما نیز در این اجرا تلاش کردیم در همین راستا عمل کنیم و به جای استفاده از نوحه خوانی در صحنه های تراژیک از سازهایی چون عود و تار استفاده کردیم که تأثیرش خیلی بیشتر است و مخاطب اینجا با یک اثر هنری مواجه می شود.

این اتفاق مثل ربنایی است که محمدرضا شجریان خوانده است. البته قصد مقایسه ندارم اما می خواهم به یک ما به ازای بیرونی اشاره کنم. ویژگی آرتیستیکی که شجریان به ربنا بخشیده کاملاً از طرف مخاطب قابل دریافت است ضمن اینکه ادبیات آن ادبیات عرب است اما با این خوانش جدید، مخاطبان جذب اثر می شوند. در این نمایش نیز ما تلاش کردیم که نشانه های تصویری سمبلیکی از حضور ائمه داشته باشیم حالا هرکس متوجه آن شد که چه بهتر اگر هم کسی متوجه نشد با جنبه های بصری آن ارتباط برقرار می کند.

* تعریف شما به عنوان دو هنرمندی که سال هاست در زمینه تئاتر مذهبی و دینی فعالیت می کنید از تئاتر دینی چیست؟ معمولاً در آثاری که در این حوزه تولید می شود با برداشت های تک بعدی از وقایع و شخصیت های مذهبی روبرو هستیم و اصرار بر این است که چون به اسم تئاتر دینی اثری روی صحنه می رود، وقایع نمایش باید حتماً در آن دوران و در ارتباط مستقیم با زندگی شخصیت های مذهبی باشد و با برانگیختن احساسات مخاطبان به هدف موردنظر دست یابند. شما به عنوان هنرمندان این عرصه به این معتقد نیستید که در نوع دیگری از تئاتر دینی هم می توان مضامین موردنظر مثل دورویی، ایمان، دروغ، خیانت، تقوا و غیره را بیرون کشید و آنها را در چارچوب اتفاقات و شخصیت های امروزی قرار داد؟

همتی: جلال ستاری جمله ای دارد به این مضمون که پسوندهایی که به تئاتر اضافه می شوند حتماً باید ویژگی های تئاتر را دارا باشند. پس تئاتر دینی اول باید تئاتر باشد بعد درباره مسائل دینی صحبت کند چون بعضی وقت ها به دیدن اثری می نشینید که تئاتر است اما دینی نیست یا اینکه کاری دینی است و بیشتر با احساسات و روح و روان مخاطب سروکار دارد اما اصلاً تئاتر نیست و بیشتر روضه خوانی است. به عقیده من تئاتر دینی، تئاتری است که مبتنی بر موضوعات دینی نوشته و اجرا شود.

اما در تأیید صحبت های شما باید بگویم که من درباره پرداختن به مضامین دینی در دنیای امروز دغدغه بسیاری دارم و نمایشنامه ای هم در همین زمینه نوشته ام که کاش می شد سرنوشت از سر نوشت نام دارد و داستان آن درباره یک تعزیه گوشه به نام تعزیه دختر خوتن است که در آن دختری در چین در خواب، حضرت علی اکبر (ع) را می بیند و عاشق او می شود و راهی کربلا می شود اما ظهر عاشورا و بعد از شهادت حضرت علی اکبر (ع) به او می رسد.

بنابراین مضامینی مثل دروغ، ریا، عشق و خیلی از مقوله های دیگر قابلیت مورداستفاده قرار گرفتن در تئاترهای دینی ما را دارند و متأسفانه آنقدر سوژه های تکراری در مورد ائمه (ع) دستمایه نوشتن قرار گرفته که نگذاشته ارادت آدم های دیگر نسبت به این افراد موردتوجه قرار گیرد. پس اگر موضع ما در تئاترهای دینی جدید نیست اما زاویه نگاهمان باید جدید باشد البته که چه بهتر که قصه و نگاهمان هر دو جدید باشد چون اینجاست که مخاطب رکب می خورد و شگفت زده می شود.

من در نمایشی به نام ریحانه که اتفاقاً علی سلیمانی هم در آن بازی می کرد مساله فدک را امروزی کردم. در آن نمایش زنی بعد از کشته شدن پدرش به دنبال گرفتن حقش که یک تکه زمین است در اداره های مختلف سرگردان است. پس با چنین رویکردی مسائل امروزی هم در کنار وقایع تاریخی مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد.

* با این رویکرد مخاطب هم نسبت به نمایش های دینی دافعه پیدا نمی کند چون متأسفانه این روزها تماشاگران نسبت به نمایش های مذهبی دچار گارد شده اند و همین که متوجه می شوند نمایشی مناسبتی روی صحنه است به تصور اینکه با اجرایی کلیشه ای روبرو هستند دیگر تمایلی به دیدن آن نشان نمی دهند. وقتی این واکنش نسبت به دیدن چنین آثاری وجود دارد دیگر رویکرد تازه یک گروه نمایشی در پرداختن به مضامین تازه و جدید هم کمتر موردتوجه قرار می گیرد. متأسفانه تصور غالب این است که مخاطبان نمایش های دینی تبدیل به یک سری تماشاگران اتوبوسی شده اند که از نهادها و ارگان های مختلف به دیدن چنین آثاری دعوت می شوند! البته منظورم نمایش شما نیست بلکه در مبحث کلان می خواهم به فاصله گرفتن تماشاگران بدنه تئاتر از این حوزه اشاره کنم.

سلیمانی: مساله دیگری هم که باید به آن اشاره کرد این است که سیستم نیز این اجازه را به ما بدهد که نمایش هایی با مضامین مذهبی در طول سال نیز به صحنه بروند نه اینکه اجرای این آثار مختص مناسبت های خاص مثل ماه های محرم و صفر و رمضان باشد. البته مدیران فرهنگی ما باید به مدیران بالادستی شان جواب پس بدهند که برای محرم و رمضان چه برنامه هایی تدارک دیده اند از همین رو آنها هم به سرعت درصدد دعوت از یک گروه نمایشی برمی آیند تا در اسرع وقت نمایشی امتحان پس داده را اجرا کنند و پاسخگوی مدیران خود باشند.

* در دوره ای هنرمندان شاخصی چون علی رفیعی و بهرام بیضایی را داشتیم که نمایش های مذهبی به صحنه بردند و حتی نمایش پل محمد رحمانیان نمونه متاخر اجرای چنین آثاری است که با استقبال هم روبرو شد. این آثار با نگاه حرفه ای و دراماتیک تمرین و اجرا می شد و لزوماً در مناسبت های خاص هم به صحنه نمی رفت. اما نگاه مدیران ما به چنین آثاری آسیب جدی زد چون بدون برنامه ریزی قبلی می بینند که مثلاً ماه رمضان نزدیک است و تصمیم می گیرند در یک بازه زمانی کوتاه سفارش اجرای یک کار را بدهند که در نتیجه حتی پروسه تولید این کارها هم دارد متفاوت می شود چون مدیران که فقط قصد دارند بیلان کاری ارائه دهند و هنرمندان هم پولشان را می گیرند و در مدت زمانی اندک نمایشی را برای آن مناسبت خاص آماده می کنند. این آفت به خصوص در یک دهه اخیر در مورد تئاترهایی که موضوع مذهبی دارند، وجود داشته و آسیب زننده بوده است.

همتی: مدیرانی بودند که در گذشته تفکرات مذهبی داشتند و حاضر نبودند هنرمندانی که از لحاظ ایدئولوژیک با آن ها متفاوت بودند یا به نظرشان باورهای مذهبی کم رنگی داشتند نمایش های دینی به صحنه ببرند و تنها به هنرمندانی خاص سفارش اجرا می دادند یا ترجیحشان این بود که خودشان اثری مذهبی اجرا کنند اما امروز که به عقب نگاه می کنیم، متوجه تغییر رویکرد این افراد و عوض شدن زاویه نگاه و تغییر باورهای دینی شان می شویم. این افراد امروزه ترجیح می دهند درباره عملکردشان در گذشته اصلاً صحبتی به میان نیاید!

همتی: مدیرانی بودند که در گذشته تفکرات مذهبی داشتند و حاضر نبودند هنرمندانی که به نظرشان باورهای مذهبی کم رنگی داشتند نمایش های دینی به صحنه ببرند؛ امروز که به عقب نگاه می کنیم، متوجه تغییر رویکرد این افراد می شویم که امروزه ترجیح می دهند درباره عملکردشان در گذشته اصلاً صحبتی به میان نیاید! سلیمانی: مدیریت نداشتن مدیران در کارهای مذهبی باعث شده که نوع برخورد با هنرمندان متفاوت شود. به عنوان نمونه محمد رحمانیان در نمایش پل با نگرشی متفاوت، یک فرد روضه خوان را روی صحنه تئاتر و در واقع به میان مردم آورده بود. رحمانیان کارکرد درست حضور یک روضه خوان روی صحنه تئاتر را پیدا کرده بود. معتقدم اگر در طول سال در کنار اجرای آثاری با سبک ها و شیوه های مختلف، اجرای آثار دینی هم جایی داشته باشد مخاطبان از این فضا دور نمی شوند البته وجود رویکرد سیاسی در چنین آثاری سبب به حاشیه راندن آن هم می شود.

در نمایشی که ما روی صحنه برده ایم مخاطبان در 40 دقیقه از نمایش مدام می خندند اما همان تماشاگرانی که تا چند دقیقه قبلش در حال خنده بودند به راحتی هم می توانند گریه کنند. چون به لحاظ روانشناسی شما می توانید کسی را که خوب می خندد به راحتی هم به گریه بیندازید. دلیل خنده مخاطبان نیز این است که به آنها نشان می دهیم حضرت علی (ع) در چه دوران مسمومی و با چه مردم کلاش و دورویی زندگی می کرده است و ما تلاش کردیم از این طریق آن دوران را به زبانی طنز و دلنشین به مخاطبمان نشان دهیم.

همتی: در دوره ای، مدیرانی که تازه بر مسند می نشستند ابتدا برنامه های محرم و صفر و رمضان آن سال را مشخص می کردند و حتی من به یاد دارم در زمان مجید شریف خدایی از سه ماه قبل به ما پیش قسط اندکی می دادند تا بتوانیم گروه را دور هم جمع کرده و تمرین کنیم. آن زمان برای هنرمندان ما حرمت قائل بودند اما الان خیلی که به مدیران فشار بیاورید شاید بتوانید 40-50 میلیون برای یک پروژه 70 نفره به شما پرداخت کنند چون دیگر خود سیستم نیازی به اجرای این آثار احساس نمی کند. این روزها آنقدر مشکلات اقتصادی زیاد شده است که مدیران ما ترجیح می دهند نمایشی در این حوزه اجرا نشود و پولش را برای مسائل دیگر هزینه کنند.

* جدا از مسائل مدیریتی خود هنرمندان هم دارند به سفارشی کار کردن تن می دهند. کمتر این دغدغه وجود دارد که هنرمندی بخواند نمایشی با موضوع مذهبی را در طول سال و در یک پروسه تمرین مناسب اجرا کند. اکثراً منتظر هستند نمایشی مناسبتی را در طول 20 روز آماده کرده و به صحنه ببرند و مدام نمایش های قدیمی را بدون رویکردی تازه و با حضور چهره های تکراری هر سال اجرا می کنند. هنرمندان شاخصی هم که در گذشته نمایش های مذهبی کار می کردند دیگر کنار کشیده اند و تمایلی به اجرای چنین آثاری ندارند.

همتی: بله درست است.

* شما به عنوان هنرمندانی که در حوزه تئاتر مذهبی فعال هستید تا به حال شده که با انگ هنرمند سفارشی روبرو شوید و اصلاً این مساله در روند کاری تان تأثیر دارد و برایتان مهم است یا خیر.

سلیمانی: خب اگر بگوییم که تأثیر نداشته واقعی نیست ولی به هر حال من به این فضا اعتقاد دارم، نمی توانم که دروغ بگویم پس نمی توانم علاقه به حضور در چنین آثاری را کتمان کنم ضمن اینکه درس این کار را خوانده ام و معتقدم از شاگردان خوب این حوزه هم هستم و بازتاب کارم را هم در چهره تماشاگرانی که دعوت می کنم، می بینم. من کار خودم را می کنم و به باورم عمل می کنم و جا پای کسانی می گذارم که فکر می کنم در این زمینه موفق بوده اند. الگوی من در این کار بهرام بیضایی، حمید امجد و محمد رحمانیان هستند پس وقتی بزرگان من وارد این حوزه شده اند و موفق عمل کرده اند چرا من این کار را نکنم.

بله در کوران بیکاری و انقباض های اجتماعی و اقتصادی ممکن است مجبور شوم نمایش سفارشی هم کار کنم اما چه بهتر که در راستای اندیشه و افکار من باشد. تئاتر مذهبی می تواند فاصله بین هنرمندان و روشنفکران تئاتر با عامه مردم را به شکلی شگفت انگیز پر کند. در دنیایی مدرن امروزی که پر از دسترسی به ماهواره و فضای مجازی است هنوز برخی از خانواده ها به فرزندانشان اجازه نمی دهند که تئاتر ببینند چون خیلی از تئاترها را نمی توان همراه با خانواده دید و مسائلی در آنها مطرح می شود که مناسب همه افراد و سنین نیست.

* البته به شرط آنکه تئاترهایی به معنای واقعی کلمه برای مخاطبان به نمایش گذاشته شود نه به قول شما روضه خوانی و مداحی. به این شکل است که تماشاگران متوجه می شوند که تئاتر درست و با کیفیت چیست و تصور غلطشان از بین می رود...

سلیمانی: کشوری که تئاتر دارد کشور باسوادتری است نسبت به کشوری که تئاتر ندارد.

* البته درباره مناسب نبودن هر نمایشی برای همه افراد خانواده ما دچار ضعف های دیگری هم هستیم چون هیچ اطلاع رسانی درباره مضمون و قصه نمایش قبل از اجرا وجود ندارد و اکثر کارگردان های ما ترجیح می دهند به خلاصه ای گنگ و نامفهوم از اثرشان اشاره کنند و بر این تصور هستند که مخاطبان را شگفت زده و سورپرایز می کنند. از طرف دیگر هیچ رده بندی سنی هم در دیدن نمایش ها به چشم نمی خورد و هرکس با هر سن و شرایطی می تواند هر نمایشی را که دوست داشت، ببیند.

سلیمانی: مساله دیگری هم وجود دارد. من 27 کشور جهان را با آثار نمایشی مختلف گشته ام و هم در سنگال تئاتر اجرا کرده ام هم در اروپا. زمانی که آثار آنها را می بینید و با نمایش های به اصطلاح آوانگارد ایرانی مقایسه می کنید متوجه می شوید که نمایش های ما تقلید درجه چندم کارهای آنهاست و برخی ملغمه ای ایرانی هم به آن اضافه می کنند و توجهی به ویژگی های اقلیمی خودمان ندارند.

ادامه دارد...

کد خبر 4623412

آروین موذن زاده

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
انوش معظمی، نویسنده و کارگردان تئاتر گفت: گربه ای در قصر ملکه نمایشی در ژانر گانگستری میهج با قصه ای آموزنده برای کودک و نوجوان است. او گفت که این نمایش دارای دو مجوز متفاوت و مغایر هم از وزارتخانه های ارشاد و آموزش و پرورش است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : تهران پرس ربیع

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش گربه ای در قصر ملکه به نویسندگی و کارگردانی انوش معظمی مدتی است که اجرایش را در سالن ماه حوزه هنری آغاز کرده است. این نمایش ویژه کودک و نوجوان است و به صورت اختصاصی برای مدارس هم به صحنه می رود. بازیگران نمایش آرزو کشاورز، فرهاد مومنی، فریبا رسولی، عاطفه ترابی، محمد مهدی طاهری، بهروز صفرپور، رویا سلامت، متین ضرابی، پروانه بهرامی، سعید مجاهد پور، اصغر رضایی، مژگان جودکی و شیوا آریایی هستند.

داستان این نمایش درباره مزرعه ای است که چند حیوان در کنار مادربزرگ (بی بی گل نسا) زندگی می کنند، مادربزرگ قصه چند روزی به مسافرت می رود و دو موش موذی در نبود مادربزرگ قصد فراری دادن گربه ای را دارند که در آن مزرعه زندگی می کند.

انوش معظمی درباره این نمایش به خبرنگار تئاتر فارس گفت: یک هفته از اجرای این نمایش در حوزه هنری می گذرد. در حال حاضر اجرا به خاطر ایام سوگواری تعطیل است و از چهارشنبه (هشتم خرداد ماه) مجدد آغاز می شود.

وی با اشاره به اینکه دومین باری است که در حوزه هنری نمایشی به صحنه می برد، گفت: در سال های قبل کارگاه کودک و نوجوان حوزه خیلی فعال بود اما مدتی در این زمینه کمتر کاری دیدیم، به نظرم الان فضا برای کار کودک و نوجوان دو مرتبه مهیا شده است.

معظمی، ژانر این نمایش را گانگستری با قصه ای آموزنده به شمار آورد و گفت: اینکه در یک نمایش بتوانیم پیام اخلاقی خوبی به بچه ها برسانیم، اتفاق ارزنده ای است، من هم تمام تلاشم این بود که پیام های اخلاقی خوبی را به مخاطبم منتقل کنم.

وی درباره بازیگران نمایش توضیح داد: بازیگران همه بزرگسال و حرفه ای هستند. نمایش به گونه ای نوشته شده که مناسب بچه ها و خانواده هایشان باشد، منتها گاهی پیش می آید که سنین پایین تر از مدرسه درکی از برخی کارها پیدا نمی کنند، این دیگر دست نویسنده کار نیست و به نظرم همین که کلیت قصه دست بچه ها بیاید و فضای شادی برایشان ایجاد شود، خالی از لطف نیست.

این نویسنده و کارگردان تئاتر در پاسخ به سوالی مبنی بر نامناسب بودن برخی نمایش ها برای کودکان و اشتباه در ترتیب سنی برخی نمایش ها گفت: کارگردان ها گاهی اوقات ناگزیر هستند که ژانر کارهایشان را برای همه گروه سنی کودک و نوجوان بگذارند، حتی اگر بچه ها متوجه قصه هم نشوند. اما همین فرهنگسازی برای تماشای تئاتر خوب است. در کار ما هم برخی کاراکترها حیوانی هستند، زرق و برق کار، ماسک ها و ترانه های شاد باعث می شود که رضایت خاطر بچه ها تأمین شود.

وی با اشاره به برخی مشکلات در زمینه ممیزی کارهای کودک گفت: زمانی که من خودم برای بازبینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام کردم، کلمه کودک را از نمایش ما حذف کردند و مجوز کار نوجوان دادند. پس از آن وقتی برای مجوز وزارت آموزش و پرورش اقدام کردم ، کلمه نوجوان را از عنوان کار ما حذف کردند! یعنی الان من دو مجوز جداگانه دارم و این اتفاق اصلا خوب نیست که همه جا سلیقه ای عمل شود، مجوزها کارشناسی نبوده و مبتنی بر سلیقه ممیز باشد.

وی با بیان اینکه در زمینه آموزش کودکان نباید خیلی گلخانه ای عمل کنیم، افزود: من احساس می کنم در زمینه آموزش کودک خیلی وقت ها سختگیری های زیاد می شود و ما برای تولید نمایش برای کودکان با یک بام و صد هوا مواجه هستیم. منظورم از این صحبت ها این نیست که از هر ادبیاتی برای بچه ها استفاده کنیم بلکه منظور این است که کار باید برای بچه ها جذاب باشد و نباید خیلی هم سخت بگیریم، چرا که بچه ها در محیط بیرون و حتی با حضور در نمایش های آزاد با خانواده هایشان خیلی چیزها را می شنوند و می بینند!

وی در ادامه افزود: در گونه تئاتر آزاد ما شاهد هستیم که خیلی کارها به سمت ابتذال می روند و این دوگانگی در مجوز دادن هم دیده می شود، من اعتقادی ندارم که نوع ممیزی کار کودک و بزرگسال به یک نوع باشد؛ اما حرفم این است که خیلی از این بچه ها گونه تئاتر آزاد هم با خانواده هایشان تماشا می کنند، بنابراین چرا برای استفاده از یک کلمه خنگول ما باید تذکر بگیریم؟!

این بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در پاسخ به این سؤال که چه اندازه تماشای تئاتر برای افزایش سطح فرهنگی از دوران کودکی تأثیرگذار است، گفت: قطعا ببینید در کشورهای پیشرفته یکی از گزاره های اندازه گیری فرهنگی، تئاتر است. اگر یک مملکتی فقر فرهنگی داشته باشد، بدون شک بدانید که تئاتر در آن کم تولید می شود یا مردمش کم تئاتر تماشا نمی کنند.

وی اظهار داشت: در کشور ما هم سال های اخیر حمایت دولتی از تئاتر کمتر شده و هزینه ای برای کار کودک هم صورت نمی گیرد درحالیکه اولیای امور مملکت هنوز توجه نمی کنند که تمام سیاست های اقتصادی و اجتماعی ما بر پایه فرهنگ بنا می شود و تئاتر هم یکی از ارکان این فرهنگ محسوب می شود.

معظمی با بیان اینکه گربه ای در قصر ملکه تا انتهای خرداد در حوزه هنری اجرا دارد، گفت: به دلیل بازخورد تماشاگران، پروداکشن بزرگی که دارد و سرمایه گذاری که برای کار پیدا شده است، احتمالا پس از این دوره هم مجدد در جای دیگری اجرا خواهیم داشت.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید که تصویب قانون کسر 10 درصد از درآمد کنسرت ها به نفع دولت، دست کردن در جیب مردم است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : همسو نیوز خبرگزاری اقتصادی ایران تهران پرس

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، طیبه سیاووشی عضو کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با برنامه "تهران من" در شبکه رادیو تهران، درباره تصویب قانون کسر ده درصد از درآمد کنسرت ها و واریز آن به خزانه دولت گفت: این بحث مصوبه دولت بوده و به مجلس ارایه شده و در قانون بودجه سال 98 لحاظ شده و به تصویب کمیسیون تلفیق رسید. البته در کمیسون فرهنگی مورد تایید قرار نگرفت اما در کمیسیون تلفیق پیشنهاد شد و تصویب شد.

وی افزود: توجیه دولت این بود این درآمد صرف احداث زیر بناهای فرهنگی در شهرهای کوچکتر می شود و با این توجیه کمیسیون فرهنگی مجاب شد این قانون را تصویب کند.

وی درباره پافشاری وزارت ارشاد برای تصویب این قانون گفت: به هرحال این پیشنهاد از جانب دولت بوده و کمیسیون فرهنگی به دلیل خام بودن طرح و توجیه نداشتن طرح را رد کرد اما با توجیه پرداخت هزینه زیر ساخت های فرهنگی از کمیسیون تلفیق رای گرفت.

به گزارش خبرنگار تسنیمف شهرام صارمی مدیر مستعفی جشنواره موسیقی فجر نیز که در این برنامه رادیویی حضور پیدا کرده بود در واکنش به صحبت های عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: سوال من این است که چرا هزینه زیر ساخت های فرهنگی باید از پول کنسرت ها تامین شود؟ مگر این مملکت بودجه ندارد؟ چرا وقتی این قانون قرار است تصویب شود معاون هنری و مدیر دفتر موسیقی در جریان نیستند؟ سینما چندین برابر موسیقی گردش مالی دارد چرا این تصمیمات در مورد موسیقی اتخاذ می شود؟ وی خاطرنشان کرد که موسیقی به دلیل ناملایمات این چند ساله با مشکلات فراوانی دست به گریبان است و با تصویب قانون جدید مخاطب موسیقی به صورت جدی متضرر می شود.

طیبه سیاووشی نماینده مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتقادات این موسیقیدان گفت: اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قبل از تصویب لایحه بودجه در جلسات متعددی تصریح کردند که لایحه دولت در مورد اخذ مالیات مضاعف از کنسرتها نیاز به آسیب شناسی دارد. در کمیسیون فرهنگی تصور این بود که دولت این طرح را آسیب شناسی کرده است اما مشخص شد دولت فقط اصرار به قانونی شدن این طرح داشته و آسیب شناسی صورت نگرفته است. در زمان بحث به صراحت مطرح شد قانونی شدن این طرح به معنای دست کردن در جیب مردم است اما در سال جاری این قانون به دلیل مصوب شدن باید اجرایی شود هرچند ما مشکلات را می دانیم ولی بحث این است که به سختی می توان این قانون را تغییر داد. ما تلاش می کنیم مساعدتی شود تا حدودی این مشکل برطرف شود، ولی قانون باید اجرا شود!

نماینده کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که این قانون حواشی فراوانی داشته چرا عزم جدی از جانب مجلس برای مقابله با این تصمیم وجود نداشته است، گفت: وقتی پیشنهادی از جانب دولت می آید ما تصور می کنیم از پیش آسیب شناسی شده و تا کنون پیشنهادی به این شکل نداشته ایم و هیچ گاه اعتراضی از بدنه دولت به پیشنهادات وجود نداشته، برای نخستین بار است که دولت پیشنهاد می کند و بدنه دولت معترض همان پیشنهاد می شود!

وی گفت: کمیسیون تلفیق شامل سایر اعضا کمیسیون هاست که برخی از آنها نماینده شهرهای کوچک هستند در نتیجه برای این افراد قانع کننده بود که قرار است این پول در شهرهای کوچک هزینه شود و با این توجیه قانع شدند.

شهرام صارمی مدیراجرایی سی وچهارمین جشنواره موسیقی فجر، توضیحات نماینده کمیسیون فرهنگی را قانع کننده ندانست و گفت: ما از وزارت ارشاد پرسیدیم پاسخی ندادند و بنده از مدیریت اجرایی جشنواره موسیقی کنار رفتم. پذیرش استعفای بنده که حتی با استقبال دولتی ها مواجه شد، نشان می دهد دولت رابطه خوبی با موسیقی ندارد. تصویب یک قانون به معنای درستی آن نیست. حالا که همه می دانند تصویب این قانون اشتباه است لغوش کنید! چه اتفاقی می افتد؟ مجلس در راس امور است آیا نمی تواند از تصویب یک لایحه غیر کارشناسی دولت جلوگیری کند مگر مجلس زیرمجموعه دولت است!؟ واقعا صحبت های نماینده محترم کمیسیون فرهنگی مجلس تعجب آور است گویا مجلس شورای اسلامی نهادی است که ماشین امضای دولت است! خب اگر این لایحه اشتباه است اصلاحش کنید. یک نفر اشتباهی می کند و جامعه موسیقی را گرفتار می کند. امسال با تصویب این قانون وضعیت برگزاری کنسرت ها به شدت بغرنج می شود. شاید موسیقی تجاری بتواند ادامه حیات دهد اما موسیقی کلاسیک، موسیقی دستگاهی ایران و موسیقی های تلفیقی نابود می شوند. من 17 سال مدیر موسیقی فرهنگسرای ارسباران بوده ام. در سال 96 در این مرکز 37 کنسرت برگزار شده و در سال 97 تنها 7 برنامه موسیقی. مقایسه این آمار شرایط موسیقی در حال حاضر را نشان می دهد و عواقب این تصمیم طی چندین ماه خودش را نشان می دهد. هرچند من بعد از 35 سال کار حرفه ای در موسیقی بدبین شده ام و تصور می کنم با این تصمیم می خواهند عملا کنسرتی برگزار نشود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
حکم به واریز 10 درصد فروش کنسرت ها به خزانه باعث شده که این بار صدای خود اهالی موسیقی درآید؛ نه صدای سازهایشان.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

سرویس فرهنگی خبرگزاری خانه ملت ؛ هانیه خاکپور – اگرچه پرونده بودجه سال 98 کل کشور سال گذشته بسته شد اما آغاز اجرای آن از فروردین امسال، باعث شده برخی غلط های آن دیکته نانوشته عیان شود؛ از جمله این مسائل، بند الحاقی 5 تبصره 9 ماده واحده لایحه بودجه سال 98 کل کشور است که به موجب آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف شده ده درصد (10%) بهای بلیط اجراهای صحنه ای(کنسرت) در تهران و کلانشهرها را أخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند .

اجرای قانون اخذ 10 درصد از فروش کنسرت ها در تهران و کلانشهرها در سال 98 بدون تبعات و کم حاشیه نبود؛ از استعفای علی ترابی از سمت مدیر کلی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استعفای شهرام صارمی هنرمند موسیقی و نوازنده کمانچه و دبیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر تا نامه های سرگشاده برخی فعالان حوزه موسیقی.

البته این تصمیم در همان زمان و پیش از تصویب در صحن علنی مجلس هم مخالفانی جدی داشت؛ از فعالان حوزه موسیقی و دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد تا کمیسیون فرهنگی مجلس. شهرام صارمی هنرمند موسیقی و نوازنده کمانچه و دبیر اجرایی آخرین دوره موسیقی فجر، یکی از معاونت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در این موضوع دخیل می داند و به خانه ملت می گوید این تصمیم به پیشنهاد یکی از معاونت های وزارت فرهنگ صورت گرفت.

طیبه سیاوشی شاه عنایتی نیز بر این موضوع صحه می گذارد و توضیح می دهد: این پیشنهاد در زمان تدوین بودجه از سوی دولت مطرح ولی در کمیسیون فرهنگی مجلس رد شد زیرا ما تشخیص دادیم طرح خامی است ولی نماینده وزارت فرهنگ پیشنهاد خود را به کمیسیون تلفیق برد و در آنجا مورد پذیرش قرار گرفت؛ با این توجیه که از محل این درآمد به زیرساخت های فرهنگی شهرهای کوچک کمک می شود .

اما صارمی معتقد است این پیشنهاد اساساً غیرمنطقی بود زیرا "دلیل نمی شود هر هزینه ای، به هر منظوری و در هر جایی بخواهد بشود، از اجراهای موسیقی که خودشان با مشکلات فراوانی همچون هزینه های بالا و بدون مخاطب روبرو هستند، برداشته شود."

هرچند که سیاوشی هم معتقد است هرگز کمک به زیرساخت های فرهنگی شهرهای کوچک از قِبَل ده درصد در آمد فروش کنسرت ها محقق نخواهد شد. وی اضافه می کند این قانون به پاشنه آشیل حوزه موسیقی تبدیل شده و همه اهالی این حوزه درخواست ملاقات دارند و می خواهند با نمایندگان جلسه بگذارند و مراتب اعتراض خود را اعلام کنند.

صارمی هم می گوید: انجمن صنفی هنرمندان موسیقی، خانه موسیقی و انجمن ناشران اعتراضات گسترده ای نسبت به این موضوع داشتند و بیانیه دادند و حتی تصمیم داشتند برای اعلام اعتراض خود مقابل مرکز موسیقی تجمع کنند.

با این حال دامنه مخالفت ها با این تصمیم گسترده بود؛ علی ترابی رییس وقت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در همان زمان ضمن انتقاد از این موضوع به خبرنگار خبرگزاری خانه ملت گفته بود برای تصمیم گیری در این موضوع مورد مشورت قرار نگرفته اند. شهرام صارمی هم می پرسد چرا این پیشنهاد بدون اطلاع معاون هنری وزارت فرهنگ و مدیرکل موسیقی که مستقیماً با موضوعات موسیقی در تماس هستند، به مجلس ارائه شد و این دو مقام از این قضیه اطلاعی نداشتند؟

سیاوشی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم متعجب است که چرا این بند بسیار سریع و سراسیمه وارد بودجه سال 98 شد.

وی اضافه می کند: سه هفته پیش پژوهشگاه وزارت فرهنگ و ارشاد از اساتید دانشگاه و موزیسین های بزرگ دعوت کرده تا در نشستی این قانون مورد آسیب شناسی قرار گیرد و زمانی که مدعوین در آن جلسه متوجه شدند کمیسیون فرهنگی مخالف این امر بوده و این کار به خواست وزارت فرهنگ انجام شده، تعجب کردند که پس چرا وزارتخانه نشست آسیب شناسی برگزار کرده است.

صارمی هنرمند کمانچه نواز با انتقاد از اینکه گوش شنوایی در میان مسئولان وجود ندارد، ابعاد این موضوع را فراتر می داند و توضیح می دهد: برخی افراد می خواهند موسیقی تعطیل شود زیرا هیچ دلیلی ندارد که از هر اجرای موسیقی ده درصد بگیرند؛ همچنانکه این موضوع در تئاتر یا سینما که گردش مالی آن به مراتب چند برابر موسیقی است، وجود ندارد.

وی با بیان اینکه چنین رویکردی در کوتاه مدت و درازمدت به موسیقی لطمه ای جبران ناپذیر خواهد زد، اضافه می کند: سیاست های فرهنگی نادرست، انواع ممیزی های غیرکارشناسانه و غیرمنطقی، پیش روی نامناسب و نبود حمایت و برنامه ریزی صحیح در حوزه موسیقی باعث شده که امروز موسیقی در این نقطه و وضع نامناسب قرار بگیرد و این قانون هم وضع را چند برابر بدتر خواهد کرد.

سیاوشی نیز چنین نظری دارد و می گوید: در هنگام تصویب این قانون بررسی کارشناسانه صورت نگرفت که هر کنسرت چه شرایطی دارد؛ مثلا من خودم که به کنسرت های موسیقی محلی و سنتی می روم شاهد هستم در یک سالن 300 نفره، یکصد بلیط به زحمت فروخته شده است و استقبال چندانی از آن به عمل نمی آید.

صارمی در گفت وگو با خانه ملت درباره تاثیر این تصمیم برموسیقی غیرتجاری توضیح می دهد: موسیقی هایی که وجه هنری آنها زیاد است و اصولا موسیقی هنری غیرتجاری هستند مانند موسیقی دستگاهی، کلاسیک، فلامینگو، تلفیقی و غیره که مخاطبان خاص و بسیار کمی دارد، در این شرایط بیشتر متضرر خواهند شد.

دبیر اجرایی جشنواره موسیقی فجر همچنین معتقد است اگر موسیقی تجاری درآمد بیشتری دارد، هزینه های بیشتری هم دارد و مکانیسم اجرایی آن ها پُرهزینه تر است.

با این حال سیاوشی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید حتی اگر اصراری برای تصویب این قانون وجود می داشت، باید قیدی برای آن در نظر می گرفتند و مثلا می گفتند که این قانون برای سالن های بیش از 500 صندلی اجرا شود.

به گفته صارمی، اعتراضات اهالی موسیقی در رابطه با صنف موسیقی است نه جنس موسیقی. وی پیشنهاد می دهد این قانون ملغی اثر شود و به حالت قبل برگردد. اما سیاوشی به خانه ملت می گوید: برای قانون بودجه 98 نمی شود کاری کرد و اگر اهالی موسیقی پیشنهاد تخصصی دارند، می توانند در زمان تدوین بودجه 99 ارائه کنند.

در چنین شرایطی صارمی پیش بینی می کند امسال اجراهای موسیقی کم می شود و هنرمندان با وجود گرانی ها، وضعیت سالن و مخاطب اندک، دیگر رغبتی به اجرای موسیقی نخواهند داشت. نکته ای که در زمان تصویب قانون، خبرگزاری خانه ملت در گزارشی به آن اشاره و عنوان کرده بود که "باید دید اختصاص 10 درصد از فروش کنسرت ها در سال 98 چه تاثیری بر فضای هنری کشور خواهد گذاشت؛ آیا بلیط کنسرت ها را گران می کند یا سالن آنها را خالی تر؟"/

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
علاء الدین قاسمی گفت: ما برای اجرای تعزیه تکیه نداریم و در حال حاضر تئاتر شهر جایگاه اجرای تعزیه شده که مناسب نیست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶ سایت های دیگر : خبرگزاری بین المللی قرآن همسو نیوز

علاء الدین قاسمی از تعزیه خوان های کشورمان در خصوص اجرای تعزیه در شب های قدر در تماشاخانه سنگلج در گفت وگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: برنامه ریزی ها و تصمیم مدیران بر این شد که تعزیه خوانی در تماشاخانه سنگلج اجرا شود تا مخاطبان بیش از گذشته به سمت تماشاخانه سنگلج رفته و از آن بهره برداری کنند.

وی افزود:از گروه ما برای اجرای تعزیه در تماشاخانه سنگلج دعوت شد و ما در شب های احیا که مصادف با شهادت حضرت علی (ع) است، تعزیه هایی مرتبط با این موضوع را اجرا می کنیم.

قاسمی با بیان اینکه تعزیه های فضل و فتاح ، جوانمرد قصاب و شهادت حضرت علی (ع) در این شب ها اجرا می شود، گفت: مردمی که به تماشای شب اول تعزیه نشستند بسیار راضی بودند. هر کدام از تعزیه خوان های ما سابقه چندین ساله در اجرای تعزیه دارند و از پیشکسوتان تعزیه هستند.

وی در خصوص کم رنگ شدن تعزیه خوانی در سال های اخیر و کوشش هنرمندان در این عرصه گفت: من عضوی از انجمن پیشکسوتان هستم که با تعداد بسیاری از هنرمندان جلسه ای برای این موضوع گذاشته شد و در آن جلسه نیز صحبت هایی با وزیر ارشاد و معاون ایشان مطرح شد، ولی هنوز ما یک تکیه نداریم البته قبلا تکیه داشتیم، ولی خراب شد و در حال حاضر تئاتر شهر جایگاه تعزیه شده است، اما بهترین مکانی که تعزیه اجرا می شود، جشنواره آیینی و سنتی است.

قاسمی گفت: متاسفانه ما جایی نداریم که در آن تعزیه را به مردم نشان داده و مردم را از اصل آن آگاه کنیم. از طرفی هنرمندانی داریم که سال ها است در حوزه تعزیه فعالیت دارند و این هنرمندان کار دیگری جز تعزیه خوانی ندارند از این رو مجبور هستند در مکان هایی تعزیه خوانی انجام دهند که مناسب تعزیه نیست و این فقط به دلیل امرار معاش است. به همین دلیل تعزیه خوانی به درجه مدنظر ما نرسیده است.

وی با اشاره به اینکه گروه ما تعزیه را به کشور های اروپایی برای اجرا برد، بیان کرد: استقبال مخاطبان در کشور های اروپایی از تعزیه بسیار خوب بوده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
دو سال پیش در گرماگرم برگزاری رقابت های انتخاباتی دوره دوازدهم ریاست جمهوری، برگزاری کنسرت های موسیقی به یکی از مباحث داغ انتخاباتی تبدیل شده بود. آن روز ها از اینکه موسیقی و برگزاری کنسرت باید در تمام ایران مجاز باشد بحث روز بود، اما خیلی زود و کمتر از دو سال بعد از انتخابات، دولتی که با وعده برگزاری کنسرت موسیقی بر سر کار آمد، در لایحه بودجه قانونی را به تصویب رساند که باعث لطمه خوردن برگزاری کنسرت های موسیقی شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: گویا وعده حمایت از کنسرت های موسیقی هم فقط در همان ایام انتخابات کارکرد داشت. دولت حالا دستش را به بهانه برگزاری کنسرت در جیب مردم کرده است.
طبق قانون بودجه سال 98 کل کشور، وزارت ارشاد مکلف شده است تا 10 درصد از بهای بلیت اجرا های صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلانشهر ها را اخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند؛ مصوبه ای که از زمان ابلاغ آن، اعتراض اهالی هنر موسیقی را به دنبال داشته است. این مصوبه حتی منجر به استعفای مدیر دفتر موسیقی ارشاد شد که البته با انتصاب مدیر جدید از سوی وزیر ارشاد، مشخص شد این وزارتخانه قصدی برای شنیدن اعتراض ها ندارد.

دست دولت در جیب مردم!
به غیر از اهالی موسیقی، اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز مخالفت خود را با این مصوبه اعلام کرده اند. اخذ 10 درصد از درآمد کنسرت ها در سال 98، یک بار در کمیسیون فرهنگی مجلس مطرح و از سوی این کمیسیون رد شد، اما دولت توانست در کمیسیون تلفیق آن را به تصویب برساند. علت مخالفت اعضای کمیسیون فرهنگی چه بوده است؟
طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید: توجیه دولت این بود این درآمد صرف احداث زیربنا های فرهنگی در شهر های کوچک تر می شود و با این توجیه کمیسیون فرهنگی مجاب شد این قانون را تصویب کند، ولی در نهایت کمیسیون فرهنگی به دلیل خام بودن طرح و توجیه نداشتن طرح را رد کرد، اما با توجیه پرداخت هزینه زیر ساخت های فرهنگی از کمیسیون تلفیق رأی گرفت.
عضو کمیسیون فرهنگی درباره اینکه چرا کمیسیون تلفیق به این لایحه رأی موافق داد، می گوید: کمیسیون تلفیق شامل سایر اعضای کمیسیون هاست که برخی از آن ها نماینده شهر های کوچک هستند در نتیجه برای این افراد قانع کننده بود که قرار است این پول در شهر های کوچک هزینه شود و با این توجیه قانع شدند.
سیاوشی تأکید می کند: تصور کمیسیون فرهنگی این بود که دولت این طرح را آسیب شناسی کرده است، اما مشخص شد دولت فقط اصرار به قانونی شدن این طرح داشته و آسیب شناسی صورت نگرفته است. در زمان بحث به صراحت مطرح شد قانونی شدن این طرح به معنای دست کردن در جیب مردم است، اما در سال جاری این قانون به دلیل مصوب شدن باید اجرایی شود، هرچند ما مشکلات را می دانیم ولی بحث این است که به سختی می توان این قانون را تغییر داد. ما تلاش می کنیم مساعدتی شود تا حدودی این مشکل برطرف شود، ولی قانون باید اجرا شود!

به کام کنسرت های پاپ به ضرر موسیقی اصیل
از ابتدای سال جاری همه مجوز های برگزاری کنسرت های موسیقی مشمول دریافت 10 درصدی دولت شده اند، اما این دریافتی چه تاثیری بر اجرا های موسیقی دارد؟ برگزاری یک کنسرت موسیقی، شامل هزینه هایی می شود که کمتر به چشم می آید. مهم ترین هزینه برگزاری یک کنسرت اجاره سالن است. یکی از مهم ترین سالن های تهران که میزبان کنسرت های بزرگ موسیقی است به طور میانگین بین 60 تا 80 میلیون تومان برای هر سانس اجرای کنسرت هزینه اجرا دریافت می کند. این هزینه شامل هزینه نیرو های انتظامات حاضر در سالن نمی شود. دریافت مجوز برگزاری کنسرت از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی نیز هزینه دارد. بعد از آن تبلیغات برای کنسرت است. بیلبورد ها به طور متوسط نزدیک 30 میلیون تومان برای تهیه کننده کنسرت هزینه دارد. از طرف دیگر تبلیغات در فضای مجازی حداقل 5 میلیون تومانی آب می خورد. دستمزد گروه موسیقی نیز برای گروه های گمنام و موسیقی محلی بین 15 تا 20 میلیون برای هر اجرا خواهد بود، این رقم برای ستاره های موسیقی پاپ بسیار بیشتر است، البته همه ردیف های صندلی هم در اختیار برگزارکننده کنسرت نیست و چند ردیف از سوی سالن برای مهمانان ویژه غیرقابل فروش است. این هزینه ها در حالی است که کمتر کنسرتی را می توان پیدا کرد که همه صندلی هایش به فروش برسد. این شانس فقط نصیب برخی خواننده های پاپ می شود. به این ترتیب در یک کنسرت موسیقی محلی در سالنی مانند تالار وحدت که حداکثر 120 هزار تومان قیمت بلیت آن است، باید همه بلیت ها به فروش برسد تا برگزارکننده به سود معقولی برسد. آن هم با بلیت هایی که مالیات 9 درصدی ارزش افزوده بر روی آن اعمال شده است. با این توصیف عملاً موسیقی محلی و نواحی توجیه برگزاری اقتصادی خود را از دست می دهد. این موضوع با اعتراض نصرالله پژمانفر دیگر عضو کمیسیون فرهنگی روبه رو شده است. پژمانفر در گفت و گویی تلویزیونی با اشاره به لزوم حمایت از موسیقی محلی و مقامی، اخذ 10 درصدی از بلیت کنسرت ها را مغایر با حمایت از موسیقی اصیل عنوان می کند و می گوید: این نوع حرکت نه تنها به حوزه موسیقی کمکی نمی کند بلکه فضای موسیقی را به سمتی می برد که موسیقی پاپ که درآمد هنگفت و بی حسابی دارد، رشد و بالندگی خواهد داشت.

درآمد غبارآلود کنسرت ها
در حالی که سینما هر روز به شفافیت بیشتر در درآمد ها نزدیک می شود و با مکانیزه شدن سیستم فروش سینما، می توان با فاصله چند روز میزان فروش سینما در هر روز، هفته، ماه و سال را محاسبه کرد و پرفروش ترین ها و کم اقبال ترین فیلم ها را معرفی کرد، در حوزه موسیقی به رغم اینکه بلیت فروشی به صورت مکانیزه انجام می شود، هیچ مرجعی برای اعلام درآمد کنسرت ها وجود ندارد و معلوم نیست که کنسرت ها به خصوص در عرصه موسیقی پاپ که بیشترین درآمد را دارد، چقدر است؟! تهیه کننده های موسیقی پاپ به طور چراغ خاموش قیمت بلیت های کنسرت را افزایش داده اند و کف قیمت بلیت ها از 40 هزار تومان به نزدیک 70 هزار تومان و سقف قیمت هم از 150 تا 180 هزار تومان رسیده است. این افزایش که گویا برای جبران آن 10 درصد مالیات اضافه است، از جیب مردم تأمین می شود! به عبارتی هر علاقه مند به موسیقی علاوه بر 9 درصد ارزش افزوده باید 10 درصد مالیات مضاعف نیز بپردازد تا به کنسرت برود. دولتی که با شعار حمایت از هنر روی کار آمده است با اعمال مالیات های مضاعف روی موسیقی، میزان علاقه خود به هنر را به نمایش گذاشته است.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
از هفته پایانی اردیبهشت ماه و در روزهای آغازین ماه مبارک رمضان، تئاتری هنجارشکنانه روی صحنه یکی از سالن های نمایش رفته است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۴ سایت های دیگر : مشرق نیوز خبرگزاری دانشجو شهدای ایران بسیج شهید نیوز

نمایشی که برخلاف ادعای کارگردانش به جای نگاه آسیب شناسانه، به نوعی دست به قبح شکنی و حیا زدایی می زند. این در حالی است که گفته می شود در زمینه صدور مجوز نمایش در ایران، اداره نظارتی هم وجود دارد! که گویا براساس درخواست تهیه کنندگان نمایش ها، آنها را بازبینی نموده و طبق قوانین و ضوابط موجود برایشان، پروانه اجرا صادر کرده یا اصلاحاتی اعمال کرده و یا اصلا نمایش را به دلیل محتوای مغایر با موازین شرعی و عرفی یا ملی ، فاقد صلاحیت برای اجرا اعلام می کند.
اما نمایش فوق با ادعای آسیب شناسی اجتماعی به سراغ یکی از نادرترین و پرده درانه ترین اتفاقات در جامعه ایرانی رفته که به نوعی یادآور برخی فیلم های توقیفی در سینمای ایران است.
کارگردان و تهیه کننده نمایش فوق حتی در گفت وگو با یکی از خبرگزاری های داخلی نیز اعتراف به موضوع ساختار شکنانه نمایش خود کرده بود. اما گویا مسئولین امر متوجه نشدند در ماه مبارک رمضان، نمایشی بدون در نظرگرفتن الزامات اخلاقی در جامعه دینی ایران به روی صحنه رفته است!

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
ریحان سبز تقریبا وجود خارجی ندارد، اما قادر آشنا، مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران دو شرکت ریحان فیلم و ریحان سلامت را به عنوان برنده مزایده اعلام کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به گزارش مشرق ، بروز تخلف در تبلیغات نمایشگاه کتاب تهران محرز شد و برگزارکنندگان نمایشگاه به آن اذعان کردند. در روزنامه جام جم دو بار به این موضوع پرداختیم و هر دو بار محمدصادق علیزاده، دبیر صفحات فرهنگی با جزئیات درباره این تخلفات گزارش داد. اولین بار به تاریخ 12 اردیبهشت در گزارشی با عنوان روح سرگردان کاپیتالیسیم در نمایشگاه که در صفحه 10 منتشر شد و دومی یک روز بعد از پایان کار نمایشگاه بیست و دوم کتاب تهران به تاریخ 15 اردیبهشت و در مطلبی با عنوان هاج و گاج . مدیر ریحان فیلم ، شرکتی که ادعا می شود برنده مزایده تبلیغات محیطی نمایشگاه بیست و دوم بوده، پاسخ های محتاطانه و کلی به سؤالات داد و مدیر انتشارات گاج که بیشترین میزان تبلیغات را در نمایشگاه داشت، از گفت وگو درباره این مسأله طفره رفت؛ یعنی پیگیری های روزنامه جام جم برای شنیدن پاسخ های ابوالفضل جوکار در این زمینه به جایی نرسید، اما گویا نهادهای نظارتی و قضایی هم در این باره اقدام موثر و مفیدی انجام نداده یا به رغم محرز بودن تخلف در تبلیغات نمایشگاه، تمایل رسیدگی به این مسأله در مسؤولان و متولیان امر دیده نمی شود!

ماجرای تخلف چه بود و ما چه نوشتیم؟
در گزارشی که دو روز مانده به پایان نمایشگاه کتاب درباره تبلیغات نوشتیم، ذکر شد که متولی تبلیغات نمایشگاه کتاب تهران، موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران است که از زیرمجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محسوب می شود. این موسسه اولین آگهی مزایده واگذاری و اجرای تبلیغات و همچنین غرفه های مواد غذایی
سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران را در 27 بهمن ماه منتشر کرد و مزایده برگزار شد، اما نوشتیم که در رسانه ها خبری از برنده مزایده منتشر نشد و اسمی به میان نیامد، اما پیگیری های محمدصادق علیزاده به اسم شرکت های ریحان سبز منجر شد و این که ریحان سبز تقریباً وجود خارجی ندارد، اما قادر آشنا، مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران دو شرکت ریحان فیلم و ریحان سلامت را به عنوان برنده مزایده اعلام کرد در حالی که در سایت نمایشگاه هم اسمی از آنها نیامده بود.
در نهایت پیگیری ها نشان داد که این دو شرکت، کاملاً به هم مرتبط هستند یا به عبارت دقیق تر دو اسم هستند که منافع مشترک دارند و هر دو مرتبط با شرکتی به نام ریحان فیلم .
از این به بعد ماجرا هم جذاب است، چون شرکت ریحان فیلم به عنوان برنده مزایده، بیشترین فرصت تبلیغاتی را در اختیار انتشارات کتاب های کمک آموزشی قرار داده و همان طور که بیشتر شرکت کنندگان در نمایشگاه دیدند، این گاج بود که در تبلیغات محیطی نمایشگاه یکه تازی می کرد.

تخلف در نمایشگاه محرز شد
انحصار تبلیغات نمایشگاه به انتشارات گاج و برندهای اقماری آن (طاقچه، گاجینو و گاج مارکت) چیزی نبود که بتوان به سادگی آن را رد کرد. بماند که محسن جوادی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد که ریاست نمایشگاه کتاب تهران را هم به عهده داشت، چندان زیر بار این موضوع نرفت، اما مهدی اسماعیلی راد، معاون اجرایی نمایشگاه تبانی در تبلیغات را پذیرفت و به وضوح اعلام کرد که متاسفانه بین گاج و شرکت مجری نمایشگاه تبادل مالی صورت گرفته.
اسماعیلی در پاسخ به جام جم گفته بود: شرکت ریحان فیلم قیمت های تبلیغات را به گونه ای بالا برد که باقی ناشران آموزشی به این جمع بندی رسیدند که در تبلیغات شرکت نداشته باشند. از نظر ما که قیمت ها عامدانه بالا رفته بود تا دیگران امکان حضور در تبلیغات را نداشته باشند.

تخلفی که فراموش شد
نزدیک یک ماه از پایان نمایشگاه کتاب تهران می گذرد و در این مدت هیچ خبری یا مطلبی درباره برخورد با شرکت برگزارکننده تبلیغات نمایشگاه کتاب تهران منتشر نشده است. روز گذشته، قادر آشنا، قائم مقام نمایشگاه کتاب تهران و مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی با خبرگزاری فارس گفت وگوی مفصل و گویا بی تعارفی داشته که ضمن این گفت وگو به مسائل و موضوعات مرتبط به نمایشگاه پرداخته، اما حتی یک بار و به اندازه یک اشاره ساده هم درباره تخلف صورت گرفته در تبلیغات نمایشگاه و تبعات آن برای شرکت برنده مزایده صحبتی نکرده است.
دکتر آشنا در این مصاحبه از آشنایی اش با موضوعات نمایشگاهی آغاز کرده و به ویژگی های نمایشگاه
بیست و دوم رسیده و موضوعات متنوعی مانند هزینه های برگزاری، بدهی های نمایشگاه و درآمد آن را مطرح کرده؛ حتی در بخشی از صحبت هایش به لزوم بازنگری در آیین نامه تخلفات نمایشگاه اشاره کرده و یک قدم به تخلف رخ داده هم نزدیک شده و روند قیمت گذاری کمیته تبلیغات نمایشگاه را مطرح کرده، اما همچنان درباره شرکت متخلف و برخورد با آن سخنی نگفته است. در این گفت وگو که بر پایه شعار شفاف سازی به انجام رسیده، نه مصاحبه کننده از تخلف روی داده سؤالی پرسیده و نه دکتر آشنا در این باره حرفی زده است و تجربه نشان می دهد زمانی که مسؤولان و متولیان درباره موضوع مشخصی سکوت می کنند یا حرف خاصی نمی زنند یعنی اقدامی صورت نگرفته و دستاوردی نداشته اند وگرنه کدام مدیری در اعلام دستاوردها و شرح عملکردهایش کوتاهی می کند؟!

در انتظار پاسخ مسؤولان
فرض کنید که بر فرض محال، اقداماتی برای برخورد با تخلف شرکت برگزارکننده تبلیغات محیطی نمایشگاه کتاب تهران صورت گرفته باشد و قادر آشنا در این باره اطلاعی نداشته باشد، در این صورت حتماً مهدی اسماعیلی راد، معاون اجرایی نمایشگاه در جریان موضوع قرار دارد و می تواند درباره روند بررسی به این تخلف اطلاعات موثقی در اختیار رسانه ها قرار دهد، اما تلاش های ما برای گفت وگو با او به نتیجه نرسید.
به این ترتیب اگر احتمالاً اقدام یا برخوردی با ریحان فیلم به عنوان متخلف صورت گرفته باشد و مثلاً جریمه یا تنبیهی اتفاق افتاده باشد، عبرت سایرین مد نظر نبوده و در سکوت برگزار شده، اما باید امیدوار بود که چنین نباشد و مهم تر این که شرکت متخلف از زیر سبیل برگزارکنندگان نمایشگاه به سلامت عبور نکند.

*جام جم

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
حمید خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی معتقد است به دلیل عدم نظارت در قیمت گذاری ها، هستند ناشرانی که کاغذ دولتی استفاده می کنند اما قیمت گذاری بر پایه کاغد آزاد انجام می دهند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سال گذشته سال خوبی برای نشر نبود ، چرا که ناشران در تأمین مهمترین مواد اولیه خود یعنی کاغذ با بحرانی جدی مواجه شدند ، بحرانی که با وجود ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ماجرا و ساماندهی واردات که تا حدودی موجب سهولت در دسترسی برای ناشران شد، اما حجم کاغذهای وارداتی آن چنان نبوده که کل نیاز ناشران را مرتفع ساخته و آرامش را به بازار کاغذ برگرداند .

حمید خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی معتقد است که وزارت ارشاد باید برای رفع بحران کاغذ که تأثیرات خود را بر بازار کتاب گذاشته است، به تولید داخلی بیش از گذشته بیندیشد. متن این گفت وگو به شرح ذیل است:

مشکلات متعددی برای حوزه نشر در یک سال گذشته رخ داده است که مهمترین آن ها بحران کاغذ بود، طبیعی است که این بحران تأثیرات خاص خود را در بازار کتاب گذاشته باشد ، این تأثیرات برای نشر شما چگونه خود را نشان داده است؟

انتشارات شهید کاظمی از سال 1390 کار خود را شروع کرده است و از همان سال نیز در تمام دوره های نمایشگاه کتاب حضور داشته است. البته امسال قدری متفاوت بود و به دلیل شرایط خاص اقتصادی اوضاع قدری فرق می کرد و سال سختی در حوزه نشر بود.

در حال حاضرکتاب سهم زیادی از هزینه اش هزینه کاغذ است وقتی کتابی چاپ می کنید در چاپ های بعدی هزینه صفحه آرایی، ویراستاری، صفحه بندی و غیره حذف می شود ولی همیشه هزینه کاغذ و چاپ ثابت است.

بعنوان مثال قبلا هزینه کاغذ 80 هزارتومان بوده اما در حال حاضر تا مبلغ 500 هزار تومان هم افزایش پیدا کرده است. مشکل دیگر نوسان قیمت است که مشکل ایجاد می کند البته در بعضی مواقع هم کاغذ با کمبود مواجه می شد و اصلاً پیدا نمی شد.

برخی معتقدند که این کمبود کاغذ موجب شده تا رشد کتاب سازی ها کمتر شده و کتاب های ارزشمند تر منتشر شود، نظر شما چیست ؟

بله همین طور است. اتفاق خوبی که افتاده کتاب سازی کم شده است چرا که در 20 تا 30 سال اخیر تعدادی ناشر به نیت کار اقتصادی پروانه نشر گرفته بودند. با توجه به این شرایط گرانی و کمبود کاغذ ناشر باید تولیدات خود را کیفی و همچنین مدیریت کند. اتفاق خوب دیگری هم که افتاده این است که مخاطب هم کیفی شده است.

در سال گذشته چه مقدار کاغذ دولتی گرفته اید؟

مقداری که گرفتیم شاید یک پنجم مصرفمان بوده است.

در این یک سال اخیر چند عنوان کتاب منتشر کرده اید؟

طی سال 97 تا اوایل 98 ما 75 عنوان کتاب جدید تولید کردیم که از این تعداد حدود 40 کتاب در طول سال رونمایی و روانه بازار نشر شد و 35 عنوان کتاب در نمایشگاه امسال عرضه شد.

چرا کاغذ دولتی بیشتری نگرفتید؟

نمی دادند شاید هم اگر می خواستیم می دادند ولی باید در مقابلش پول می دادیم و ما هم پول نداشتیم. یکی از محاسنی که موضوع کاغذ و بحران کاغذ داشت این بود که در گذشته کاغذ را بصورت چکی می گرفتیم و پیش پیش درآمد آن را استفاده می کردیم اما درحال حاضر کاغذ را باید نقد خرید و این دستاورد را داشته که سرمایه مان را کاغذ کردیم.

نحوه قیمت گذاری تان چگونه بوده است؟

قیمت گذاری دو روش دارد بعضی ناشران هزینه تمام شده را سه برابر می کنند البته بعضی ها هم چهار برابر می کنند. ما در قیمت گذاری روش دیگری داریم. در قیمت گذاری، هرکتاب را با هزینه های تمام شده محاسبه می کنیم و با سود کم آنها را قیمت گذاری می کنیم. ما با فروش بالا سود خود را جبران می کنیم یعنی سیاست ما این است که سود کمتر فروش بیشتر. ما اگر کاغذ را دولتی بگیریم مبنای قیمت گذاریمان همان کاغذ دولتی است. متاسفانه هستند ناشرانی که کاغذ دولتی استفاده می کنند اما قیمت گذاری بر پایه کاغذ آزاد است.

برخی از ناشران معتقدند یکی از دلایل درج قیمت های بالا اعمال تخفیف 15 درصدی روی جلد است.

ما در همین نمایشگاه امسال تجربه خوبی کسب کردیم. عرض کردم سیاست ما فروش بیشتر با سود کمتر است در نمایشگاه امسال اکثر ناشران با 10 الی 15 درصد تخفیف کتابهایشان را عرضه می کردند اما ما 20 الی 30 درصد تخفیف برای کتاباهایمان در نظر گرفتیم و الحمدالله با عنایت شهدا فروش خوبی در این دوره داشتیم. البته ما در برخی از آثارمان تا مرز 40 درصد تخفیف هم عرضه کردیم. ایرادی که به برخی از ناشران وارد می توان گرفت این است که می گویند مردم کتاب نمی خرند اما نمی گویند آیا ما به عنوان ناشر کتاب خوب منتشر کرده ایم و یا با قیمت مناسبی آن را روانه بازار کرده ایم؟

خیلی ها فکر می کنند انتشارت شهید کاظمی دولتی است یا حمایت خاصی دارد. خیر ما از هیچ ارگانی حمایت نشده ایم. اگر امروز از آثار ما استقبال می شود اول بخاطر لطف شهداست و دوم اینکه ما سعی کردیم مخاطب را بشناسیم و نیازش را تامین کنیم و در چاپ آثارمان دقت لازم را داشته باشیم. و در این جنگ اقتصادی حواسمان به توان مالی مخاطبانمان هم باشد و در قیمت گذاری انصاف را رعایت کنیم.

باتوجه به اینکه رهبر انقلاب در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب امسال از تولید داخلیکاغذ هم حمایت کردند شما شرایط را برای تولید کاغذ چگونه می بینید؟

رهبر انقلاب در بازدید خود از سی و دومین دوره نمایشگاه کتاب تهران درباره کاغذ و گرانی کتاب صحبت کردند. در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی این مسئله را خدمت ایشان طرح کردند که قیمت ارز سه برابر شده اما کاغذ پنج و نیم برابر شده است و با توجه به این روند و ضرورت حفظ استقلال فرهنگی، نیازمند حرکت به سمت خودکفایی و تولید کاغذ در داخل کشور هستیم. ایشان نیز این موضوع را تأیید کردند و فرمودند که باید مسئله کاغذ را حل کرد و تأکید کردند که این مشکل با مشارکت و همکاری وزرای فرهنگ و صنعت رفع شود و به آقای صالحی فرمودند موضوع کاغذ را حل کنید. سال های پیش هم به آقای حسینی گفتند: مشکل کاغذ را حل کنید.

ما باید ساز تولید ملی را بزنیم. با التهابی که در یکسال اخیر ایجاد شد، نیاز واقعی به تولید داخلی بیش از پیش احساس شد، شوک اقتصادی بازار کاغذ موجب شد که دست اندرکاران ضرورت توجه به بازار کاغذ را احساس کنند. ما امسال سررسیدهایی تولید کردیم که از از کاغذ ایرانی استفاده کردیم و مخاطبانمان هم راضی بودند. در سال 95 کلیه کتابهایمان را با کاغذ ایرانی تولید کردیم و قیمت کتابها بسیار مناسب بود و فروشمان هم خیلی بالا رفت .این که می گویند مواد اولیه نداریم؟!؟ درست نیست. ما مشکل تامین مواد اولیه را می توانیم حل کنیم . بله هزینه تولید بالا و سخت است اما باید آستین ها را بالا زد و وارد این حوزه شد و همیشه بدانیم تولید فقط سود اقتصادی مالی بالا نیست بلکه نفس تولید گاهی خودش بزرگترین گام در اقتصاد مقاومتی است و مملکت را از آسیب جدی نجات می دهد.

نکته آخری هم که می خواهم عرض کنم این است که رهبر انقلاب دربازدید از سی و دومین نمایشگاه کتاب تاکید کردند که کاری که پهلوی در راستای افشاگری امور مدیریتی قاجار کرد ما با پهلوی انجام ندادیم و در این راستا کوتاهی شده است گرچه ما آثاری در حوزه انقلاب نیز عرضه کرده ایم اما مطالبه مقام معظم رهبری در این حوزه موجب شد تا از همان نمایشگاه پیگیر این مطلب شویم. در حال حاضر با چند نویسنده از جمله حسن روزی طلب، محمدعلی جعفری، بهزاد دانشگر و وجیهه سامانی مذاکراتی را آغاز کردیم تا آثاری با این مضامین را منتشر کنیم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
مدیر نشر ثالث گفت: در فضای تعدد ناشران، عده ای به کتا بسازی مشغول هستند و این شبه ناشران کتاب های پرفروش ناشران را به اشخاصی می دهند که کارشان بازنویسی کتاب است تا با تغییر چند فعل و فاعل، یک کتاب مثلا جدید تولید کنند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

محمدعلی جعفریه؛ مدیر نشر ثالث در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، با بیان اینکه ناشران کشور اکنون به سه گروه تقسیم شده اند، گفت: در این میان تعداد ناشران مبتکر و تولیدکننده فکر و اندیشه در حوزه علوم انسانی به 50 ناشر هم نمی رسند.

وی ادامه داد: فعالیت ناشران حرف های در قالب نشر صنعتی است؛ یعنی برنامه های مختلف برای نشر کتاب دارند، از همکاران مختلف برای نمونه خوانی، ویراستاری و مشاوران صاحب نظر بهره می برند.

جعفریه با بیان اینکه از سوی دیگر مخاطبان هم به کتاب های منتشره آن ها اعتماد می کنند، عنوان کرد: به مرور زمان، آرم یک انتشارات برای مخاطب اعتماد می آورد و خوانندگان هم کتاب ها را به اعتبار این آرم می خوانند و این موضوع سال ها است که اهمیت ویژه ای در صنعت نشر دارد.

وی یادآور شد: یک ناشر حرفه ای سالانه گاهی بیش از 100 تا 200 عنوان کتاب منتشر می کند که از میان آن ها چند کتاب پرفروش میشوند و مردم نیز طبیعتا به سراغ این آثار می روند، در این میان گروهی که عموما به کار کتابسازی

متأسفانه بعضی از اشخاص با گرفتن مجوز نشر از امکانات آن سوءاستفاده می کنند؛ مانند معافیت از مالیات، در حالی که در این مکان ها به کارهای دیگری مشغول هستند

مشغول هستند، سریعاً به سمت بازتولید این کتاب ها می روند.

دریافت جواز نشر؛ آسان ترین کار
جعفریه با بیان اینکه یکی از آسان ترین کارها گرفتن جواز نشر است، گفت: به دلیل شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای صدور مجوز نشر قائل شده، بسیاری از افراد سودجو به سراغ این حرفه می روند و از شرایط خاص آن سوءاستفاده می کنند.

او با ذکر مثالی در این زمینه، توضیح داد: به عنوان مثال چند شغل است که می توان در مناطق مسکونی مشغول به آن بود؛ مطب پزشکان، دفتر وکلا، داروخانه و دفتر اسناد رسمی و نشر هم یکی از آن مشاغل است.

مدیر نشر ثالث تاکید کرد: متأسفانه بعضی از اشخاص با گرفتن مجوز نشر از امکانات آن سوءاستفاده می کنند؛ مانند معافیت از مالیات، در حالی که در این مکان ها به کارهای دیگری مشغول هستند، از خرید و فروش ارز بگیرید تا تهیه سور و سات عروسی.

جعفریه با بیان اینکه حدود 17 هزار جواز نشر در کشور صادر شده است، ادامه داد: در فضای تعدد ناشران، عده ای نیز به کار کتا بسازی مشغول هستند، این شبه ناشران کتاب های پرفروش ناشران را به اشخاصی می دهند که کارشان این است که کتاب را بازنویسی کنند و با تغییر چند فعل و فاعل، یک کتاب مثلا جدید تولید کنند.

به گفته وی، آن ها حتی در بعضی موارد عین کتاب ناشران دیگر را به همان اسم و به نام مترجم دیگری که اغلب هم وجود خارجی ندارند منتشر می کنند و در سال گذشته شاهد آن بودیم که ناشری چندین عنوان کتاب به اسم پسربچۀ چندسالۀ خود منتشر کرده بود.

حضور پررنگ کتابسازان در نمایشگاه
جعفریه همچنین با بیان اینکه امسال نیز حضور کتابسازان در نمایشگاه بین المللی کتاب از هر سالی پررنگ تر بود، گفت: حضور ناشران کتابساز را می توان به وفور در بخش های مختلف نمایشگاه های

بسیاری از این ناشران شناسنامه کتاب ها را عوض و با اسم ناشر و مترجم جدید آنها را چاپ می کنند و بعضی نیز یک کتاب را با چندین شناسنامه و چندین نام مترجم منتشر می کنند

استانی و بین المللی و در سطح شهر مثل پارک ها، ایستگاه های مترو، میدان ها و دستفروشان) مشاهده کرد.

وی افزود: بسیاری از این ناشران شناسنامه کتاب ها را عوض و با اسم ناشر و مترجم جدید آنها را چاپ می کنند و بعضی نیز یک کتاب را با چندین شناسنامه و چندین نام مترجم منتشر می کنند که متأسفانه امسال در نمایشگاه شاهد عرضه بسیاری از این کتاب ها بودیم.

مدیر نشر ثالث از این موضوع به عنوان یک زنگ خطر در صنعت نشر کشور نام برد و گفت: ساماندهی مجوز نشر یکی از راهکارهای اصلی برای برخورد با پدیدۀ شوم کتابسازی است و معتقدم باید هرچه زودتر وزارت ارشاد و اتحادیۀ ناشران و کتابفروشان ساز و کاری پیش بینی کنند که جلوی این کار گرفته شود، زیرا وقتی به یک فرد مجوز نشر می دهید صاحب حق و حقوقی می شود که طبیعتا از آن استفاده می کند، اما متأسفانه بعضی از افراد از این حق و حقوق سوءاستفاده می کنند.

جعفریه با بیان اینکه اکنون کاغذ نیز مانند دارو از ارز دولتی استفاده می کند، ادامه داد: در این اوضاع و احوال وقتی ارز دولتی شامل کاغذ می شود باید با این کاغذها، کتاب سالم چاپ شود و از کتابسازی جلوگیری شود.

جعفریه تاکید کرد: معتقدم که وظیفه اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که از انتشار این گونه آثار جلوگیری کند، وظیفۀ اصلی متولیان ادارۀ کتاب جلوگیری از دادن مجوز به این گونه کتاب هاست.

لزوم فرهنگسازی در میان مردم
وی در بخش دیگر صحبت های خود با بیان اینکه عدم آگاهی مردم به گسترش فعالیت کتابسازها دامن زده است، گفت: عدم شناخت بعضی از مردم به گسترش فعالیت کتابسازی دامن زده است.

جعفریه تاکید کرد: وقتی کتاب پرفروشی با مترجم ها و ناشران مختلف منتشر می شود بسیاری به دنبال آن کتاب هستند و از آنجایی که به وزارت ارشاد به عنوان متولی چاپ

ناشران کتابساز با تخفیف 50 درصدی که امروزه در سطح شهرها شاهد آن هستیم، خواننده را به گمراهی می کشانند

کتاب در ایران اعتماد دارند و فکر می کنند این کتاب توسط بررسان تمام جوانب سالم بودن آن بررسی شده و سپس مجوز چاپ گرفته به خرید آن اقدام می کنند.

وی با بیان اینکه ناشران کتابساز با تخفیف 50 درصدی که امروزه در سطح شهرها شاهد آن هستیم، خواننده را به گمراهی می کشانند، عنوان کرد: این موضوع سود کلان را برای ناشران کتابساز به همراه دارد، این افراد پشت جلد کتاب ها را با قیمت بالا قیمت گذاری می کنند، اما با تخفیف 80 درصدی به فروشنده می دهند و فروشنده ها نیز با اعلام فروش 50 درصد تخفیف به مخاطب می فروشند.

جعفریه درباره تبعات برگزاری نمایشگاه های کتاب با حضور ناشران کتابساز نیز توضیح داد: امروزه متأسفانه شاهد نمایشگاه های کتاب با همکاری سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی هستیم که فکر می کنند با برگزاری این نمایشگاه ها به فرهنگ کشور کمک می کنند، در حالی که کاملاً اشتباه می کنند و باعث گمراهی خواننده می شوند.

لزوم تغییر قوانین ورود به نمایشگاه
جعفریه با بیان اینکه یکی از مشکلات ما، کمبود ویترین و مرکز عرضه و نمایش کتاب است، گفت: از آنجایی که کتابسازها، کتاب های خود را در خیابان ها می فروشند و تقریبا با 900 دستفروش در سطح شهرها ارتباط دارند، در مدت زمان کوتاهی به سود بالایی دست پیدا می کنند.

وی یادآور شد: در این زمینه شنیده شده است که کتاب های 5 هزار نسخه ای را در یک تا دو روز به فروش می رسانند، این در حالی است که ناشران عموماً یک هزار جلد کتابی را که منتشر می کنند مد ت ها

در بعضی موارد عین کتاب ناشران دیگر را به همان اسم و به نام مترجم دیگری که اغلب هم وجود خارجی ندارند منتشر می کنند

طول می کشد تا به فروش برسانند.

مدیر نشر ثالث با بیان اینکه معتقدم 50 درصد کتاب های نمایشگاه امسال کتاب تهران در بخش عمومی، کتابسازی بود، درباره لزوم ضابطه های جدید برای ورود به نمایشگاه کتاب تهران، عنوان کرد: متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی اصلی نشر ایران است نه تنها از فعالیت این گروه جلوگیری نمی کند بلکه به آن ها با صدور مجوز کتاب ها کمک هم می کند.

جعفریه در این زمینه با ذکر مثالی توضیح داد: مدتی پیش کتابی را که برای صدور مجوز به ارشاد فرستاده بودیم، غیرمجاز اعلام شد، اما مدتی بعد متوجه شدیم که ناشر دیگری، همان کتاب را با حذف 250 صفحه از آن منتشر کرده و در تیراژ بالا در کتابفروشی ها توزیع کرده است، به نظر من این کار بزرگترین لطمه را به خواننده کتاب میزند. در حالی که وظیفه اصلی این وزارتخانه این است که نظارت کند تا کتاب سالم به دست خواننده برسد.

وی با بیان اینکه معیارهای ورود به نمایشگاه بین المللی کتاب نیز باید کیفی باشد، گفت: به جای اینکه وزارت ارشاد بخواهد بگوید که ما به این تعداد کتاب مجوز دادیم یا این میزان ناشر در نمایشگاه کتاب تهران حضور دارند، می تواند به ضابطه های کیفی توجه کند تا شاهد شرایط ناهنجار کنونی نباشیم.

جعفریه تاکید کرد: مساله اینجا است که قاچاقچی های کتاب از این موضوع سوءاستفاده کرده اند و با بسیاری از کتابسازها همکاری دارند. کمیته صیانت از حقوق مولفان و ناشران در سال گذشته 650 هزار جلد کتاب قاچاق جمع آ وری کرده است و این نشان می دهد که کتابسازها و قاچاقچیان کتاب دست به دست هم داده اند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
در سال های اخیر در اقداماتی برای افزایش ارتباط نشر ایران و جهان صورت گرفته که در نمایشگاه کتاب تهران نیز بروز دارد اما آژانس های ادبی معتقدند هنوز با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : چاپ و زندگی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، سی ودومین دوره نمایشگاه کتاب با تمام فراز و فرودهایش به پایان رسید و زمان مناسبی برای گفت وگو درباره عملکرد هر بخش و بررسی نقاط قوت و ضعف، برای بهبود شرایط در دوره های بعدی است. بخش بین الملل و بخش ناشران خارجی از بخش های مهم نمایشگاه به شمار می رود چراکه امکان برقراری ارتباط ناشران ایران با دیگر کشورها را مهیا می کند. به همین منظور ایبنا با مجید جعفری اقدم، مدیر آژانس ادبی پل و امیر بیک محمدی، مدیر آژانس ادبی تماس؛ دو آژانس ادبی فعال در نمایشگاه بین المللی کتاب گفت وگویی داشت که در ادامه می خوانید.

سی ودومین دوره نمایشگاه کتاب برای آژانس ادبی پل چگونه گذشت؟
جعفری اقدم : درباره این دوره از نمایشگاه کتاب باید توجه داشت وقتی قرارداد خرید یا فروش رایتی بسته می شود که پشتوانه داشته باشد، نمی توان در نمایشگاه به یک باره قرارداد بست. اگر توانستیم قرارداد ببندیم، این اتفاق پشت صحنه هایی داشته و با افرادی بسته شده که قبلا با آن ها همکاری داشته ایم؛ مثلا با انتشارات دانشگاه رنمین چین پیش از نمایشگاه قزاقستان آشنا شدیم و هنوز هم همکاری داریم؛ کاتالوگ هایی برای آن ها می فرستیم و در نمایشگاه تهران هم به توافق هایی رسیدیم که حضوری این مذاکرات را تبدیل به قرارداد کنیم.

تبادل رایت در پروسه زمانی اتفاق می افتد و نمایشگاه ها یکی از بسترهای آن است. نمایشگاه محلی است برای معرفی تازه ها و آشنایی با عوامل نشر از کشورهای مختلف که در آن، مکاتبات و مذاکرات ناشران تداوم پیدا می کند و ممکن است در نهایت نتیجه تعامل هایی که سال ها با یکدیگر داشته اند، در نمایشگاه به انعقاد قرارداد برسد.

بنابراین قرارداد پروسه ای حقوقی است و پشتوانه دارد؛ مثلا پیش آمده که برای کتاب کودک 20 صفحه ای شش ماه چانه زدیم و به نتیجه رسیده است. معمولا افراد دوست دارند قراردادها را در ملاقات رودررو به نتیجه برسانند و اینکه ما در نمایشگاه قرارداد بسته ایم، دلیلش این نیست که نمایشگاه تهران باعث شده که این قرارداد ها را ببندیم؛ بلکه در نمایشگاه تهران، پروسه مذاکرات به سرانجام رسیده است. مثال های دیگر انتشارات ترکیه، آذربایجان و ... است که ما سالیان مستمر با آن ها کار می کنیم. 20 سال است که با نشر قانون در آذربایجان کار می کنم. کتاب هایی که برای آن ها فرستاده بودیم بررسی و حدود 38 کتاب را انتخاب کرده اند؛ باز هم ممکن است همه مذاکرات به نتیجه نرسد. بعد از نمایشگاه به ما اعلام کردند که از این تعداد، قرارداد 12 کتاب را ببندیم. همچنین در نمایشگاه کتاب با افراد جدیدی آشنا شدم.

ما حدود 28 قرارداد در نمایشگاه کتاب تهران بستیم که بعضی قطعی و بعضی پیش نویس است. البته این تعدادِ عناوین کتاب ها است و در میان آن ها کتابی بوده که 12 جلد دارد. اتفاق های دیگری هم افتاده اما نمی خواهم روی این مساله تمرکز کنیم که در بازار نشر چه تعداد رایت کتاب به فروش رسیده است.

در ارائه آثار ایرانی به بازار جهانی ضعف داریم
این دوره از نمایشگاه کتاب برای آژانس ادبی تماس چگونه بود؟
بیک محمدی: همانطور که اشاره شد، قرارداد با دیگر کشورها حاصل فرایندی طولانی برای انجام گفت وگو، تبادل نظر و شناخت نظرها با همکاران خارج از کشور است. این تبادل از نظر زمانی ممکن است قبل، در زمان نمایشگاه یا بعد از آن اتفاق بیافتد. نمایشگاه ها برای ملاقات های رودررو به آژانس ادبی کمک می کنند و ملاقات های رودررو بر تدام همکاری ناشران و آژانس های ادبی تاثیر می گذارد. شناخت بهتر از طرف مقابل و ایران به این روش شکل می گیرد. باید در نظر داشت که در بخش بین الملل با اینکه ناشران خارجی به ایران می آیند و می خواهند آثار ایران را ببینند، ما در ارائه آثار ایرانی ضعف داریم، تعداد آژانس های ادبی که در حوزه بین الملل کارمی کنند، کم است؛ همینطور ناشران کمی با آژانس های ادبی همکاری می کنند. فکر کنید بخشی در نمایشگاه تهران وجود دارد که نمی تواند ظرفیت ادبیات ایران را منعکس کند. به دلایل مختلف این ضعف اساسی حوزه بین الملل است.

به نظرم در نخستین مرحله، جدا از اینکه نمایشگاه کتاب تهران می تواند بخشی از فعالیت های بین الملل ایران باشد، باید بدانیم که می توانیم وارد حوزه های زبان ها شویم. باید دید برای این مساله چه برنامه هایی داریم و چه امکاناتی برای فعالیت بهتر این عرصه وجود دارد. اگر روی سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها تمرکز کنیم، می توانیم مسیر آینده را بهتر رسم کنیم. کشورهای مختلف برنامه های مختلفی برای حضور در نمایشگاه کشورها دارند. مثلا اسپانیا مشخص کرده که قرار است در چه حوزه های زبانی و به چه صورت وارد فعالیت با دیگر کشورها شود. چین مشخص می کند که قرار است با چه کشوری بیشترین تعامل را داشته باشد اما ما هیچ افقی نداریم که قرار است با چه زبان و کشوری بیشترین تعامل را ایجاد کنیم. اصلا در این زمینه سیاست گذاری نداریم. دوستان در آژانس های ادبی قراردادی با ناشر چینی و ترک یا نشریه عرب زبان می بندند. این اتفاق ها در میان آثار فراوانی که در ایران تالیف می شود، کم و نشان دهنده این است که نمی دانیم باید چه کار کنیم. اگر توفیق یارمان باشد کتابی ارائه می کنیم.

دولت برای تسهیل عملکرد ناشران برنامه ریزی کند
این تشخیص قطعا باید دولتی باشد. دولت می تواند با کمک مشاورانی که در این زمینه دارد طوری برای ناشران سیاست گذاری و برنامه ریزی کند که فعالیت آن ها تسهیل شود. یکی از نمونه های سیاست گذاری در بخش دولت، مهمان ویژه شدن است؛ یعنی دولت در زمینه سیاست گذاری های بین المللی خود، ابزاری به ناشران می دهد تا در مقاطعی برای ورود به ادبیات یک کشور اقدام کنند. این را به جد عرض می کنم که بخش بزرگی از شناخت ما از ادبیات چین و ناشران چینی به دلیل مهمان ویژه شدن ایران در چین و به صورت متقابل بود. این سیاست گذاری ها باید تقویت شود. در نمایشگاه بین المللی فرانکفورت بسیاری از ناشران حضور دارند اما سیاست گذاری دولت در این عرصه می تواند به بهبود شرایط کمک کند. مثال دوم درباره صربستان است. ما در صربستان حضور داشتیم اما روابط متقابل اتفاق نیفتاد و بازخورد خوبی از صربستان نداشتیم. باید درباره سیاست گذاری ها که می تواند به مجموعه نحیف بخش بین الملل ما کمک کند، صحبت و راهکارهایی به دولت ارائه کنیم تا به این عرصه وارد شود.

پیشنهاد من برای اینکه بتوانیم بحث مبنایی داشته باشیم تا میوه هایش را در بحث خرید رایت ببینیم، این است که باید ابتدا درباره ریشه، ساختار و تنه اصلی این برنامه ها صحبت کنیم.

جعفری اقدم: تا حدودی با این بحث موافقم و تا حدود زیادی نه. البته باید توجه داشته باشیم که در این نشست، محور اصلی بحث ما نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است و نه کلیت کار. نمایشگاه ها در دنیا دو نوع هستند یا مثل فرانکفورت، لندن، بلونیا و شارجه تمام فعالیت هایشان بین المللی است، یا مانند نمایشگاه تهران و استانبول بخشی از نمایشگاه بین المللی است. آن هایی که بخشی از فعالیتشان بین المللی است ناچارند رویکرد خود را مشخص کنند تا شوآف راه بیاندازند و بگویند که چه تعداد قرارداد بسته شده است و یک رویکرد نتیجه محور داشته باشند.

دولت می گوید وظیفه اش دیپلماسی فرهنگی است و برای اجرایی شدن آن، دو رویکرد عمده برای استفاده از بخش بین الملل وجود دارد؛ یکی اینکه می توان از راه های تبلیغی استفاده کرد یا اینکه از بستر اقتصاد نشر اتفاق بیافتد که عوامل آن آژانس ها و ناشران دولتی و غیردولتی هستند. بنابراین دولت اعلام می کند هدفش دیپلماسی فرهنگی و بهره برداری است؛ اگر می خواهید تبلیغ کنم، ابزار مشخص است و اگر می خواهید از بستر نشر استفاده کنم، وظیفه حمایت(بسترسازی) دارم. حالا سوال این است که مسئولان نمایشگاه کتاب تهران در بخش بین الملل برای نشر ایران چه نوع بسترسازی می توانند انجام دهند تا از این امکان بهتر استفاده شود.

فضایی در بخش بین الملل ایجاد می کنیم اما همه ناشران ما نمی توانند در بخش بین الملل کار کنند و فعالیت آن ها در این بخش هزینه بر است. تعدادی از ناشران در این بخش فعالیت می کنند و بخش ناچیزی از آثار ایرانی در بازار نشر بین المللی معرفی می شود. اینجا تسهیلاتی برای ناشران داخلی ایجاد می کنیم که آثار ایرانی قابل ارائه در بازار بین الملل را به خوبی معرفی کنند و مخاطب خارجی را از بیرون بیاورند و نه اینکه ایرانی ها همه دراین بخش جمع شوند. این روند در دنیا مشخص است که تحت عنوان فلوشیپ معرفی می شود تا ناشرانی که تمایلی به نشر ایرانی دارند به ایران آمده و با عوامل نشر ما مراوده داشته باشند. امسال بخشی از این کار اتفاق افتاد؛ یعنی از بین 12 مهمان خارجی که دولت و ارشاد هزینه هایش را پوشش می دهد، پنج نفر در حوزه نشر فعال بودند و لازم است به این بخش توجه بیشتر شود.

می دانستیم رایت سنتر بازخوردی ندارد
بنابراین هر نمایشگاهی فلسفه خود را دارد و نمی توان گنده گویی کرد. نمایشگاه تهران، نمایشگاه تهران است و باید وجه بین المللی آن را ببینیم. لازم نیست کلیه برنامه ها را یک باره انجام دهیم. امسال فضایی تحت عنوان رایت سنتر تعریف شد که می دانستیم که بازخورد ندارد اما انجامش دادیم تا نتیجه اش را ببینند، تا سال های بعد جای سه یا چهار ناشر، 10 ناشر بیاید. ناشر تاجر است و هزینه و فایده را در نظر می گیرد، وقتی می بیند در تهران کسی نیست که برایش وقت بگذارد و با او صحبت کند، زمانش را تلف نمی کند زیرا ایام برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، اوج ایام پول درآوردن است و نمی خواهد خود را برای هماهنگ شدن با نشر ایران معطل کند.

نمایشگاه باید بخش بین الملل را تقویت و تشویق هایی برای بخش داخلی تعریف کند. ما پیشنهاد کرده بودیم به ناشرانی که در بخش بین الملل فعالیت می کنند، تقدیرنامه دهید تا فردا برای آن هایی که می خواهند در نمایشگاه خارجی شرکت کنند به صورت امتیاز محاسبه شود و همه چیز بحث پول نباشد.

بخش بین الملل ما بیرون از سالن رایت، بخش نمایشگاهی دارد که 90 درصد آن به درد مبادلات رایت و اقتصاد نشر نمی خورد. اگر بخواهید می توانید با توجه به غرفه ها به همین نتیجه برسید. در این بخش سفارتخانه ها حضور دارند در صورتی که می توانیم بگوییم به جای سفارت، رایزن فرهنگی بیاید و سعی کند یک ناشر با خود بیاورد که فلوشیپ نمایشگاه نباشد و افراد را ملزم به رعایت این ظوابط برای دریافت غرفه کنند. غرفه های دیگر، غرفه های دولتی خودمان هستند که 50 درصد آنها ربطی به کتاب و نشر ندارند؛ آمده اند تا فعالیت های بین المللی خود را عرضه کنند. برخی اصلا سنخیتی با موضوع ندارد. خوشنویسی چه ربطی دارد که در بخش بین الملل باشد!

خانه کتاب به حوزه بین الملل ورود کند
حتی کارنامه نشر، اگر می توانست در بخش بین الملل فعالیت کند، می توانست با کارکردهای این بخش همسو شود. مثلا خانه کتاب که مجری جایزه کتاب سال است، می توانست برگزیده های ادوار مختلف این جایزه را در این بخش معرفی کند.

در بخش کارنامه نشر بخشی برای معرفی کتاب های برگزیده جایزه کتاب سال وجود داد .
جعفری اقدم: منظورم این است که کتاب ها معرفی شوند همانطور که ناشر و آژانس ادبی کتاب هایش را معرفی می کند، خانه کتاب هم آثار و نویسنده های خود را معرفی کند و درباره برندسازی نویسندگان و تصویرگران کمک کند زیرا از زمان قدیم موسسه خانه کتاب، برای حمایت از خالق اثر ایجاد شد و نمایشگاه ها برای حمایت از تولید اثر تشکیل شده است. موسسه خانه کتاب می تواند فعالیت های بین المللی بسیار زیادی انجام دهد برای مثال برندسازی نویسندگان در جهان. باید نویسنده را علاوه بر ایران، در جهان هم حمایت کنند؛ نه اینکه فعایت خانه کتاب به اهدای بن محدود شود.

در بخش دیگر سالن هم ناشران افغانستانی بودند که کتاب فیزیکی می فروختند. بنابراین در فضای بین الملل شاید فقط 10 غرفه پیدا می کردید که برای مبادلات رایت بود؛ درصورتی که وقتی بخش بین المللی ایجاد می کنیم باید به آن هویت بین المللی دهیم و فقط در ظاهر این بخش را برگزار نکنیم. معمولا در بخش بین الملل کتاب خارجی نمی فروشند؛ بلکه برای فروش، اکسپو برگزار می شود. البته آن هم راه حل دارد اما بخش بین الملل بایدها و نبایدهای خود را دارد. نمی گویم که به صورت کامل از خارج نمونه برداری کنیم اما باید در نظر داشته باشیم که ما عضو معاهده کپی رایت نیستیم و بیشتر ناشران ما با اخلاق حرفه آشنا نیستند. هنوز داریم نحوه حضور در بخش بین الملل را می آموزیم و جای تاسف است که بعد از 20 سال هنوز آن را یاد می گیریم. برای وضعیت موجود می توان اندیشید و راه هایی پیدا کرد که تا جای ممکن به بخش بین الملل کمک شود.

من در این مسیر، از دولت هیچ انتظاری ندارم. ما باید سیاست خود را مشخص کنیم که برای مثال تمرکز ما در سال 98 است و دولت اعلام کند که حمایت هایش در این بخش را بیشتر می کنم. نه اینکه دولت برای ما راهکار نشان دهد، مشاور داشته باشد و بگوید که ما باید چه کار کنیم. ما کار خود را بلدیم و می گوییم دولت سیاست هایی که در دیپلماسی فرهنگی دارد دقیق بیان کند که سند بالادستی قابل ارزیابی تهیه شود. شما سندی برای ارزیابی ندارید. من با این گفته مخالفم که دولت باید پرچمدار باشد. من می گویم دولت باید در اختیار بخش خصوصی باشد زیرا عوامل و بازوی اجرا، بخش خصوصی است.

در عرصه بین الملل رها هستیم
بیک محمدی: در کل دنیا دولت مسئول سیاست گذاری است و نمی توان گفت که دولت با ما کاری نداشته باشد. تمام سیاست گذاری ها که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می شود از طرف دولت است و سیاست گذاری برای همه آحادی است که در آن عرصه فعالیت می کنند.

منِ نوعی که می خواهم در عرصه بین الملل فعالیت کنم، نمی دانم با چه سیاست گذاری مواجه هستم. هیچ جایی در دنیا نداریم که دست کسی را باز بگذارند. دولت ها دست افراد را برای فعالیت در عرصه بین الملل باز نمی گذارند. برای مثال دولت فرانسه در سال 2017 اعلام کرد برای اینکه این کشور در نمایشگاه فرانکفورت مهمان ویژه است، برای تمامی ناشران فرانسوی مبلغ حمایتی در نظر می گیرد که بتوانند رایت کتاب هایشان را بفروشند و تعامل خوبی با نشر جهان داشته باشند. همین دولت فرانسه در بخش بین الملل می گوید که مساله فقط فروش رایت نیست و بخشی دارد که از ترجمه و انتشار آثار و ادبیات کشورهای مختلف در فرانسه حمایت می کند. وقتی سیاست گذاری دقیق است، فقط شامل فروش رایت نمی شود و حتی برای خرید رایت هم از شما حمایت می شود اما ما در عرصه بین الملل رها هستیم.

مثال بعدی ناشران خارجی عرب زبان شرکت کننده در نمایشگاه کتاب تهران هستند. شاید 60 ناشر عرب زبان داشته باشیم که بیش از 10 سال است در نمایشگاه شرکت و ما را با محتوای تولید شده در کشورهای خود آشنا می کنند. اما در این بخش چند ناشر به صورت مستقیم و نه به صورت نمایندگی شرکت می کنند؟ آمار موجود اصلا آمار خوبی نیست. ما این ظرفیت را داریم و وقتی سیاست گذاری را رها می کنیم، نمی توانیم به نتایج خوبی برسیم. می توانیم مکانیسمی ایجاد کنیم که ناشران عرب در مرحله نخست و در مرحله بعد مسئولان نشر آن ها حضور داشته باشند. می توانیم برای آن ها برنامه های خاص در بخش بین الملل درنظر بگیریم. من در این چند سال با ناشران عرب صحبت کردم. آن ها با اینکه چندین سال است در نمایشگاه حضور دارند اصلا با ادبیات ایران آشنا نیستند.

سیاستگذاری ما رها است و بخشی از آن بر می گردد به نمایشگاه کتاب ایران و فلوشیپ ها(حمایت از حضور ناشران خارجی در نمایشگاه کتاب تهران). چرا باید از ناشری که در بخش بین الملل و ناشران خارجی حضور نداشته -مانند انتشارات قانون- تقاضا و حمایت کنیم که در ایران حضور داشته باشد اما از ناشرانی که چندین سال است در ایران حضور دارند و از نمایشگاه ایران بهره برده اند هیچ استفاده ای نمی کنیم.

بخش بین الملل را می توان به بخش خصوصی واسپاری کرد
در سه سال اخیر تغییراتی در نمایشگاه کتاب تهران ایجاد شد و در نمایشگاه های خارجی هم ایجاد غرفه ملی ایران را داشتیم. مسیری را که شروع و هر سال ادامه داده شد چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا درست است؟ نقاظ ضعف و قوت آن چیست؟
جعفری اقدم : روند را مثبت می بینم، از ابتدای ایجاد نمایشگاه کتاب به عنوان مسئول برگزاری یا غرفه دار حضور داشتم، سابقه همه دوره های نمایشگاه را می دانم و این بخش را هم رصد می کنم تا درباره آن اطلاع داشته باشم. بازار جهانی کتاب در دوره ای شکل گرفت با این دیدگاه که همه ایرانیان نمی توانند به نمایشگاه های خارجی روند؛ فضایی ایجاد شد تا آنها بتوانند از این امکان استفاده کنند. امسال تغییراتی در فضای آن ایجاد شد تا این اتفاق موفق تر برگزار شود. باید توجه داشته باشید که درباره ایده آل ها صحبت نمی کنیم با توجه به حقیقت و واقعیت و عوامل ایرانی که در بازارهای نشر فعال هستند و خیلی هم محدوداند، به نظر من این روند مثبت است و می توان با اعمال یکسری تغییرات آن را بهتر کرد و مناسب با مقتضیات زمان جلو رفت.

به نظر من می توان بخش بین الملل را کم کم به بخش خصوصی واسپاری کرد تا دولت برای آن سیاست گذاری(حمایت، نظارت و هدایت) کند. بعد از سیاست گذاری، از تشکل ها بخواهد تا برنامه خود را ارائه دهند و اگر برنامه ها با سیاست هایش هماهنگی داشت از تشکل ها حمایت و اگر هماهنگی نداشت برای اصلاح تشکل را راهنمایی کند. مثلا سالن رایت را برای سالی به تشکلی واگذار کنند.

درباره فلوشیپ هم توضیح بدهم که فلوشیپ، کمیته و ضوابطی دارد که براساس آن از افراد برای حضور در نمایشگاه دعوت می کنند، اینطور نیست که از هر کشوری که بخواهند ناشران را دعوت کنند. درستی یا نادرستی سیاست ها به ضابطه ها بستگی دارد و اگر ناشری در این نمایشگاه حضور پیدا کرده است، به دلیل تبادل رایت با ایران در سال های گذشته است.

بی اطلاعی از حضور برخی از ناشران خارجی در نمایشگاه
نکته بعدی این است که باید از تمام ظرفیت های این نمایشگاه استفاده کنند. ناشران عرب شرکت کننده در بخش ناشران خارجی، ناشر نیستند بلکه کتابفروش اند. در سی ودومین نمایشگاه کتاب تهران فقط 11 نفر از ناشران عرب به ایران آمده بودند. برای برقراری ارتباط ایملی با آن ها سه بار تلاش کردم اما هیچ کدام پاسخ ندادند. چرا؟ زیرا به بخش بین الملل نمایشگاه تهران فقط به عنوان محلی برای فروش کتاب هایشان نگاه می کنند. برخی اصلا متوجه نیستند که حق رایت کتاب یعنی چه؟ در دنیای عرب کشورهای مصر، تونس و لبنان از رایت می فهمند و باقی برای مبادله فیزیکی کتاب می آیند.

امسال ناشری از ایتالیا برای فروش رایت کتاب هایش آمده بود که دولت و ملت از حضور او در نمایشگاه کتاب خبر نداشتند. یک ناشر امریکایی هم آمد که قطری الاصل و در امریکا انتشارات بزرگ کودک تاسیس کرده بود. به صورت اتفاقی با این ناشر آشنا شدم و دیدم که چقدر علاقه دارد با ناشران ایرانی در امریکا کار کند. او با نگاه مختصر به کاتالوگ های ما چند کتاب انتخاب کرد. برای به پایان رساندن پروسه مذاکرات ادامه دارد.

ما در بخش بین الملل فعالیت هایی برای بهبود وضعیت انجام می دهیم؛ مثلا گرنت و طرح تاپ داریم که باید حرفه ای تر در نمایشگاه کتاب شرکت کنند. بنابراین وضعیت موجود را مناسب می بینم و فکر می کنم رویکرد در حال اصلاح است چراکه قابلیت آثار ما بالا می رود، سیاست هایی که در معاونت وجود دارد از حالت شوآف به سمت انجام برخی اقدامات پیش می رود.

نمایشگاه تهران بازخورد حضورمان در نمایشگاه های خارجی است
بیک محمدی: بخش بین الملل نمایشگاه تهران جدای از حضور ما در نمایشگاه های بین الملل نیست، یعنی موقعی که بتوانیم نمایشگاه تهران را به ناشران خارج از کشور به خوبی معرفی کنیم تا به نمایشگاه کتاب تهران بیایند این نمایشگاه تقویت خواهدشد. فکر می کنم بخشی از نمایشگاه تهران بازخورد و انعکاس فعالیت رایزن های فرهنگی در خارج از کشور است، اگر آن تقویت می شد، باقی مسائل هم حل می شد. اگر ناشرین کشورهای دیگر در بخش بین الملل حضور ندارند دلیل نبود حضور خوب ایران در نمایشگاه های خارجی است اگر با ناشران خارجی ارتبط خوبی برقرار می کردیم آنها هم در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشتند.

در سال گذشته موسسه نمایشگاه ها به اعلام خود موسسه در نمایشگاه 17 کشور حضور داشت آیا از این 17 کشور، یک ناشر در نمایشگاه تهران بود؟ چند سال است که موسسه نمایشگاه ها در نمایشگاه این کشورها شرکت می کند؟

جعفری اقدم: این روند به رایزنی های انجام شده هم ارتباط زیادی دارد در زمان قدیم ناشران خارجی خود در نمایشگاه کتاب تهران شرکت می کردند، این فعالیت چند سال است مغفول مانده و عملا در نمایشگاه تهران حضور ندارد فقط چند بروشور چاپ می کنند و در غرفه می گذارند. برای مثال حدود 30 ناشر هر سال در نمایشگاه فراکفورت شرکت می کنند، مسئولان می توانند اعلام کنند در ازای این تعداد ناشری که از ایران در نمایشگاه فراکفورت شرکت می کنند، چند ناشر هم از آلمان در نمایشگاه تهران شرکت کنند. علاوه بر ضعف در رایزنی ها، معرفی کتاب های ایرانی آنطور که باید نیست و مغفول مانده است.

توانستیم به اندازه یک آژانس ادبی در کره جنوبی کار کنیم
بیک محمدی : اگر ضعف هایی در نمایشگاه تهران وجود دارد همه به نمایشگاه تهران 98 و 97 بر نمی گردد ما مجموعه ای از فعالیت ها داریم که انعکاس آن ها را در نمایشگاه تهران می بینیم وقتی بقیه عوامل نمی توانند به خوبی عمل کنند، تاثیرش را در نمایشگاه می بینیم ما باید حضور ایران در نمایشگاه های دیگر را به چالش بکشیم؛ بازخورد آن می تواند حضور ناشران کشورهای دیگر در نمایشگاه تهران باشد.

اینکه گفته می شود در بخش بین الملل حرکت ما مثبت بوده، باید دید مثبت یعنی! ما باید مشخص کنیم که ایده آل چه عددی است و ما از چند به چند حرکت کرده ایم؟ فکر می کنم ما تنها از صفر جدا و به یک نزدیک می شویم. آقای جعفری اقدم اعلام می کنند در یک سال گذشته 300رایت خرید و فروش شده است اما این عدد یک عدد مناسب برای یک آژانس ادبی در کره جنوبی برای کل یکسال است؛ نه یک کشور. ما به عنوان بخش بین الملل نمایشگاه کتاب تهران با تمام فعالیت های خود توانستیم به اندازه یک آژانس ادبی در کره جنوبی کار کنیم.

فکر می کنم برای این عرصه، استفاده از واژه مثبت خوب است اما نسبت به چه؟ ما با توجه به محتوای خوبی که داریم از دنیا عقب هستیم و فکر می کنم باید در جلسات کارشناسی به صورت حرفه ای گزارش عملکرد را مشخص و تحلیل کنیم. این نگاه که چند رایت فروخته و چند قرارداد بسته شده است نگاهی سطحی به این موضوع است و ما باید در این موضوع به دولت کمک کنیم تا سیاست گذاری های درستی انجام دهد؛ تا تحلیل درستی هم از عملکرد بخش بین الملل داشته باشیم.

کر می کنم که برای رسیدن به فعالیت های بیشتر باید از دولت طلب حمایت کنیم، مانند باقی بنگاه های دیگر که در زمینه اقتصاد فعالیت می کنند، مثل بخش های کوچک دیگری که در حوزه اقتصاد فعالیت می کنند، چطور دولت خود را موظف می کند از همه نهادها حمایت کند. عوامل موثر در حمایت دولت که به خیلی از چیزها برمی گردد. چرا ما نباید انتظار داشته باشیم که دولت از حوزه اقتصاد نشر که مغفول مانده است، حمایت کند. فکر می کنم اگر هدایت هدفمند انجام شود در نهایت به فعالان بخش بین الملل کمک خواهد کرد؛ ضمن اینکه ما خود کار خود را انجام می دهیم و راه را می دانیم. باید سیاست های حمایتی دولت و مرحله بندی هر سال مشخص شود تا به حوزه بین الملل نشر کمک کند ناشران ایرانی برای حضور در این عرصه هنوز ضعیف هستند.

بخش ناشران خارجی و بین الملل الحاق شوند
یکی از مسائلی که در سی ودومین نمایشگاه بین المللی کتاب شاهدش بودیم، جدایی بخش ناشران خارجی و فعالیت های بین الملل بود که چند سالی است اتفاق می افتد، نظر شما درباره این جدایی چیست؟
بیک محمدی : دوپاره شدن بین الملل و ناشران خارجی اتفاق مناسبی نیست و فکر می کنم این ها در نهایت به هم نزدیک می شود یعنی هر جا ناشران خارجی حضور دارند بخش بین الملل هم باید همانجا باشد و مکانیزم های ارتباط باید در آن شکل بگیرد. فکر می کنم درنهایت بخش بین الملل را به بخش ناشران خارجی نزدیک خواهیم کرد و به دلیل کمبود فضایی که وجود دارد چنین حالتی به وجود آمده است.

در مورد فعالیت سفارت ها در بخش بین الملل هم این حضورها بیشتر در شکل و نه در اجرای نمایشگاه دیده می شوند. ما می خواهیم بخش بین الملل زیبا باشد به همین دلیل از مسئولان سفارتخانه ها دعوت می کنیم اما در حقیقت این حضور کمکی به بخش بین الملل ما نمی کند. آن چیزی که با فعالیت های بین الملل سنخیت دارد، حضور بخش بین الملل ما کنار ناشران خارجی است. در همه نمایشگاه ها بخش بین الملل با ناشران خارجی دیده می شود. نمایشگاه استانبول هم بخش بین الملل دارد و همه افرادی که در حوزه بین الملل و ناشران خارجی هستند در آن بخش حضور دارند در نمایشگاه تهران وضعیت تقریبا دوپاره است. فکرمی کنم در نهایت این دو بخش باید برای ارتباط بیشتر به هم نزدیک شوند.

جعفری اقدم: بیش از 20 سال است که در نمایشگاه استانبول شرکت می کنم. در سالن یک نمایشگاه استانبول بخش بین الملل فعال است و البته در این بخش به صورت فیزیکی کتاب نمی فروشند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
نبود کاغذ، مواد اولیه، گرانی و محدودیت در واردات، صنعت چاپ کشور را به ورطه تعطیلی کشانده است. نقش دولت در کاهش این بحران چیست؟ برای یافتن پاسخ این سوال میزگردی با فعالان صنعت چاپ و نشر ترتیب داده ایم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶ سایت های دیگر : سلام نو

به گزارش خبرنگار ایلنا، صنعت چاپ و نشر کشور طی ماه های اخیر با التهاب فراوانی روبرو بوده است. به منظور بررسی مشکلات و تبعات کمبود کاغذ در جامعه و راهکارهای مقابله با آن، میزگردی با حضور محمود پیش علی (مدیر چاپ فرا رنگ آریا)، امین کاووسی (مدیر چاپخانه پارسیان)، سعید کلاری (مدیرعامل چاپ ناب نقش)، هاشم احمدی (مدیرعامل شرکت افق قطعات آسیا)، محمود ذوالفقاری (مدیرعامل چاپ خجسته) و احمد سمیعی (مدیر مسئول ماهنامه چاپ و نشر)، ترتیب داده ایم که مشروح آن را می توانید در ادامه بخوانید.

وضعیت امروز صنعت چاپ حاصل عدم نظارت مسئولان است

مدیرعامل چاپ خجسته، وضعیت امروز صنعت چاپ را حاصل عدم نظارت مسئولان خواند و گفت: واردکنندگان و واسطه ها به هر قیمتی که بخواهند کاغذ وارداتی را به فروش می رسانند. چرا سازمان نظارتی در این زمینه اقدامی انجام نمی دهند؟

محمود ذوالفقاری، با انتقاد از عدم ثبات قوانین در کشور گفت: در 8 ماه گذشته هر چند هفته یکبار قانون گمرک تغییر پیدا کرده و بروکراسی اداری طولانی تر شده است.

وی تصریح کرد: دلار 4200 تومانی اشتباه بزرگی بود که دولت مرتکب شد و در تمامی صنوف رانت ایجاد کرد و اشتباه بزرگ تر، این بود که نتوانست هیچ نظارتی بر این روند داشته باشد تا کالا عادلانه به دست مردم برسد.

وی ادامه داد: افرادی که در این شرایط سخت توانستند واردات انجام دهند، قصد ندارند محصول خود را به این راحتی در اختیار دیگران قرار دهند، صبر می کنند تا بالاترین نرخ به فروش برسانند.

مدیرعامل چاپ خجسته، تاکید کرد: تسهیل کردن راه های واردات، منطقی ترین حمایت دولت از تاجران می تواند باشد.

ذوالفقاری با اشاره به چرخه معیوب توزیع کاغذ، گفت: چرا کاغذ را بین ناشران توزیع می کنند؟ در حالی که بیش از 95 درصد از ناشران غیرفعال هستند و از کنار فروش این کاغذها درآمد کسب می کنند. چرا دولت به ابتدا و انتهای کار نظارت نمی کند؟ این چرخه معیوب توزیع کاغذ، باعث ایجاد دلال بازی شده است.

وی تصریح کرد: مشکلات این صنعت بسیار پیچیده است و صدمه ای که در طول شش ماه گذشته به بازار چاپ وارد شده بی سابقه است.

چاپخانه ها توان بازپرداخت بدهی های خود را ندارند

در کار تجار چاپ کارشکنی شده است

مدیرعامل شرکت افق قطعات آسیا هم در این نشست، وضعیت صنعت چاپ را نامناسب دانست و گفت: در ماه های اخیر و با کاهش فعالیت چاپخانه ها، بسیاری از فعالان این حوزه توان پرداخت بدهی خود را نداشته و مجبور به تعطیلی واحدهای خود شدند. این امر باعث ریزش نیروهای کار شده و نیروهای فنی و متخصص مجبور به کار در شغل های نامرتبط شدند.

هاشم احمدی، با انتقاد از عدم حمایت دولت از واردات ماشین آلات صنعت چاپ، گفت: تمامی ماشین آلات با ارز آزاد و از طریق چند کشور واسطه وارد کشور می شوند و در این راه دولت هیچ گونه حمایتی انجام نمی دهد.

وی ادامه داد: فعالان حوزه چاپ عنوان می کنند حاضرند خودشان ارز آزاد را از صرافی ها تهیه کرده و کاغذ و ماشین آلات وارد کنند؛ زیرا هنگامی که بازار اشباع شود هیچ تاجری کالاهایش را در انبار احتکار نمی کند تا با سود بالاتر به فروش برساند، آنگاه کالا با قیمت منصفانه به دست مشتری می رسد.

مدیرعامل شرکت افق قطعات آسیا، با اشاره به اینکه در کار تجار کارشکنی صورت گرفته است. گفت: دخالت دولت در واردات، تنها به نفع چند تاجر خاص می شود.

احمدی تصریح کرد: بسیاری از سفارش های مواد اولیه و ماشین آلات بیش از هشت ماه در گمرک مانده است و هنگامی که به گمرک مراجعه می کنیم می گویند یا ثبت سفارش یا تخصیص، باطل شده و یا سیستم تغییر کرده است و مجبوریم از نو سراغ دریافت مجوزهای اتحادیه صنفی و صمت و... برویم. این موارد در امر واردات و اشباع بازار خلل ایجاد می کند.

از سال 96 صنعت چاپ سقوط کرد

تشکیل کارگروه صنعت چاپ بی فایده بود

مدیرعامل چاپ ناب نقش هم در این نشست با بیان اینکه از سال 96 با افزایش نرخ ارز، صنعت چاپ سقوط کرد. گفت: با افزایش نرخ ارز، میزان عرضه کاغذ در بازار کاهش و قیمت زینک به طور سرسام آوری بالا رفت؛ این امر باعث ایجاد سیاست انقباضی و تعدیل نیروها در صنعت چاپ شد.

سعید کلاری، با بیان اینکه در روند توزیع کاغذ عدالت اجرا نمی شود، گفت: کاغذها با ارز دولتی وارد کشور می شوند، اما به درستی در بازار توزیع نمی شود. این نشان دهنده فساد در روند توزیع کاغذ است.

مدیرعامل چاپ ناب نقش، ادامه داد: یکی از مشکلات حال حاضر صنعت چاپ، عرضه دلار 4 هزار و 200 تومانی است؛ این نرخ، مانند سمی شده است که صنعت چاپ را ذره ذره به ورطه نابودی می کشد.

کلاری با انتقاد از توزیع مواد اولیه به ناشران، گفت: مصرف کنندگان اصلی کاغذ و مواد اولیه چاپ، چاپخانه ها هستند، اما چرا این مواد را به ناشران می دهند که باعث ایجاد دلالی در این صنعت شود. این در حالی است که 97 درصد کاغذ در چاپخانه ها مورد استفاده قرار می گیرد و ناشران واسطه بین نویسنده و چاپخانه ها هستند.

وی تشکیل کارگروه برای حل مشکل صنعت چاپ و بسته بندی را بی فایده دانست و گفت: سال گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کارگروهی برای حل مشکل صنعت چاپ تشکیل داد که متاسفانه نیمی از اعضای آن با صنعت چاپ مرتبط نبوده و نیمی دیگر نیز صاحبان روزنامه و یا مسئولان بودند. حاصل حضور افراد ناآگاه و غیرکارشناس در چنین کارگروه هایی، تصمیمات عجولانه ای می شود که تماما به ضرر این صنعت می شود . اگر عملکرد یک ساله این کارگروه را مرور کنید، خواهید دید سال گذشته قیمت کاغذ 125 هزار تومان بود و الان با قیمت 550 هزار تومان به فروش می رسد. با وجود اینکه خروجی این کارگروه علیه صنعت چاپ بود، چرا وزارت ارشاد نظرات این گروه را تمکین می کند؟ فریاد این صنعت به جایی نرسیده است.

وی تصریح کرد: طبق آمار گمرک در سال 96، 6.7 میلیون دلار ارز به واردات کاغذ روزنامه اختصاص یافته است، درحالی که این میزان در سال 97 حدود 34 میلیون دلار بوده است. اما با این وجود باز هم کمبود در بازار وجود دارد.

مدیرعامل چاپ ناب نقش با تاکید بر اینکه نظارت بر بازار کاغذ امکان پذیر نیست گفت: زیرا نه نیروی کافی برای این کار وجود دارد و نه امکان و نه اطلاعاتی!

چرا به کمبود مقوا در بازار توجه نمی شود؟

مدیر چاپ فرا رنگ آریا هم در ادامه این نشست با انتقاد از بی توجهی رسانه ها و مسئولان به کمبود مقوا گفت: تمامی مسئولان از مشکلات و معضلات کاغذ صحبت می کنند و کمتر صحبتی از مشکل کمبود مقوا در رسانه ها به میان می آید، این در حالی است که تمام صنایع از جمله مواد آرایشی، بهداشتی و دارویی برای بسته بندی نیازمند مقوا هستند.

محمود پیش علی، تصریح کرد: ظاهرا مقوا بیش از نیاز کشور وارد شده و کمبود آن در بازار به دلیل احتکار سودجویان است تا با قیمت بیشتر به فروش برسانند.

وی با اشاره به افزایش به یکباره قیمت مقوا طی یک سال گذشته، گفت: در فروردین سال گذشته قیمت هر کیلو مقوا 3 هزار و 800 تومان بود اما در حال حاضر این کالا با قیمت 33 هزار تومان به فروش می رسد. این افزایش قیمت، از سویی کار تولید را با مشکل رو به رو کرده و از سوی دیگر تاثیر مستقیمی بر قیمت محصولات دیگر گذاشته است.

مدیر چاپ فرا رنگ آریا با بیان اینکه واردات مقوای فانتزی 3 برابر افزایش پیدا کرده است، افزود: مقوا به میزان کافی در کشور وجود دارد، اما متاسفانه عرضه نمی شود، همچنین نوسان یکباره نرخ ارز نیز تاثیر مستقیمی بر قیمت این محصول گذاشت.

نوسانات نرخ ارز، سرمایه در گردش چاپخانه ها را کاهش داد

مدیر چاپخانه پارسیان برچسب هم در ادامه این نشست به موضوعی دیگر اشاره کرد و گفت: برچسب از سه ماده اولیه تشکیل می شود که تمامی آن ها وارداتی هستند. سال گذشته به دلیل نوسانات نرخ ارز، دولت برای کاهش خروج ارز، محدودیت های بسیاری برای واردات قرار داد، که حاصل آن ایجاد بندهای قانونی برای مرحله اول واردات، یعنی ثبت سفارش بود. این موضوع باعث شد تولیدکنندگان حدود 10 ماه در صف انتظار قرار بگیرند؛ در حالی که ثبت سفارش در 2 سال گذشته کمتر از 24 ساعت طول می کشید. ماحصل این امر کاهش مواد اولیه و همچنین کاهش تولید بود.

امین کاووسی ادامه داد: افزایش نرخ ارز و به دنبال آن تورم بالا، باعث کاهش قدرت خرید تولیدکنندگان شد و کم کم بخش خصوصی را مجبور کرد سیاست های انقباضی در پیش بگیرند که حاصل این امر تعدیل نیرو، کاهش تولید و افزایش قیمت ها بود.

وی دومین مشکل این صنعت را کاهش سرمایه در گردش دانست و افزود: با افزایش نرخ ارز، تقریبا ارزش پول کشور به یک سوم کاهش پیدا کرده است. این امر باعث شده سرمایه در گردش تولیدکنندگان پاسخگوی نیاز تولید نباشد. که تنها راه جبران آن، دریافت وام است که متاسفانه بروکراسی اداری بانک ها و بازپرداخت سود تسهیلات، این تصمیم را با مشکل رو به رو می کند.

انحصار دولت در صنعت چاپ، قیمت ها را افزایش داده است

مدیر مسئول ماهنامه چاپ و نشر هم در این نشست، بزرگترین مشکل صنعت چاپ را دخالت های نابجای دولت خواند و گفت: هنگامی که مشتری ها به دلیل مشکلات اقتصادی، قدرت خرید خود را از دست می دهند، تیراژ چاپخانه ها کاهش پیدا کرده و در نتیجه این واحدها ضعیف تر می شوند.

احمد سمیعی، با اشاره به اینکه مواد اولیه و ملزومات چاپخانه ها غالبا وارداتی هستند، افزود: از سویی نوسانات نرخ ارز و از سوی دیگر دخالت نابه جای دولت در بخش واردات و ایجاد رانت، باعث شد صنعت چاپ با مشکل گرانی مواجه شود.

مدیر مسئول ماهنامه چاپ و نشر با تاکید بر اینکه باید دست تاجران را باز بگذارند، افزود: تحریم در زمان دولت آقای احمدی نژاد هم وجود داشت؛ اما چون دست تاجران باز بود، مشکل ویژه ای در این صنعت وجود نداشت.

سمیعی با بیان اینکه واردات به صورت مویرگی انجام می شود، اظهار کرد: دولت با ایجاد موانع، واردکننده ها را خودش مشخص می کند، که این امر باعث کاهش واردات شده است. در نتیجه واردکنند گانی که با دلار نیمایی و دولتی کاغذ وارد کرده اند به محض افزایش تقاضا، قیمت را بالا می برند.

مدیر مسئول ماهنامه چاپ و نشر تصریح کرد: اگر دست تجار را باز بگذارند تا کاغذ را با ارز آزاد وارد کنند، به دلیل افزایش عرضه، قیمت به میزان قابل قبولی کاهش پیدا خواهد کرد، اما انحصاری که دولت در این صنعت ایجاد کرده، قیمت ها را به طور سرسام آوری افزایش داده است.

گزارش: سارا کریمی جم

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
وزیر صمت با اشاره به اینکه در سال 98 کماکان به کاغذ ارز 4200 تومانی داده خواهد شد، افزود: کاغذ صنعتی مشمول ارز 4200 تومانی نمی شود.

رضا رحمانی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت درباره بحث کاغذ و سیاست های وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت برای کنترل قیمت آن در بازار گفت: بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری، وزارتخانه های صمت و فرهنگ و دولت چندین جلسه برگزار کردیم و خوشبختانه برای سال 98 ارز کاغذ به صورت 4200 تومانی خواهد بود و این امر ابلاغ شد.

وزیر صنعت، معدن و تجارت همچنین درباره این شائبه که گفته می شود وزارت صمت برای کاغذ صنعتی هم ارز 4200 تومانی اختصاص می دهد، گفت: چنین حرفی درست نیست./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
خبرگزاری میزان- شیوه نامه اجرایی کارگروه کاغذ و زینک حوزه نشر کتاب با هدف نظارت بر نحوه تخصیص ارز برای واردات کاغذ و زینک و تخصیص، توزیع و مصرف کاغذ حوزه کتاب با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین شد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری میزان به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شیوه نامه اجرایی کارگروه کاغذ و زینک حوزه نشر کتاب با هدف نظارت بر نحوه تخصیص ارز برای واردات کاغذ و زینک و تخصیص، توزیع و مصرف کاغذ حوزه کتاب با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین شد.

این شیوه نامه با هدف تثبیت نسبی قیمت کاغذ و کتاب، کاهش هزینه های تولید در جهت حمایت از حقوق مصرف کنندگان و ثبات نسبی در قیمت پشت جلد کتاب آماده شده است.

کمیته تخصصی کاغذِ و زینک نشر و کتاب در معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متشکل از معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی، مدیرکل دفتر چاپ و نشر، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، مدیرعامل اتحادیه شرکت های تعاونی ناشران ایران (آشنا)، رئیس اتحادیه لیتوگرافان تهران، مدیرکل دفتر حقوقی و مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشاور اجرایی معاونت امور فرهنگی، مدیرعامل موسسه خانه کتاب، مسئول حراست معاونت امور فرهنگی و مسئولان پیگیری کمیته های واردات، توزیع و نظارت فعالیت می کند.

ناشران متقاضی کاغذ و زینک برای انتشار کتاب باید با مراجعه به سایت www.paperds.ir و ثبت درخواست نسبت به دریافت کاغذ و زینک اقدام کنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ میزان
غفاری رهبر با گلایه از گرانی کاغذ و مقوا، گفت: یک حساب و کتاب ساده از وضعیت کنونی بازار نشان می دهد که کاغذ با ارز آزاد ارزان تر از قیمتی است که در الان در بازار وجود دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷ سایت های دیگر : چاپ و زندگی

جلیل غفاری رهبر؛ رییس اتحادیه صحافان تهران در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، گفت: در یک سال اخیر به دنبال گرانی و تاثیر آن در تامین مواد اولیه صنعت چاپ، مشکلات بسیاری گریبان اهالی این حوزه به خصوص صحافان را گرفته و موجب رکود کاری شده است.

وی ادامه داد: قیمت کاغذ و مقوا به عنوان یکی از مهمترین و اصلی ترین مواد اولیه مورد نیاز صحافی ها اکنون نسبت به سال 1396 سه برابر شده و شرایط کاری را برای فعالان این حوزه سخت شده است.

غفاری رهبر با بیان اینکه سری سازان کتاب و دفترسازها اکنون بیشترین مشکل را دارند، عنوان کرد: مقوا مواد اولیه پرکاربردی است که برای جلدسازی استفاده می شود و از آنجایی که مقوای پشت طوسی یا ایندربرد وارداتی است و در ایران تولید نمی شود، معمولا قیمت بالایی دارد زیرا از بازار آزاد تهیه می شود.

وی یادآور شد: در کشور ما تولید مقوا انجام می شود و بیشتر مقواهایی که توسط چند کارخانه به صورت محدود تولید می شود مصرف کارتن سازی دارد و برای مصارف دیگر کاربردی ندارند.

رییس اتحادیه صحافان همچنین درباره گرانی کاغذ و مقوای گلاسه نیز گفت: بخش زیادی از جلدسازی کتاب ها با کاغذ گلاسه انجام می شود و افزایش قیمت چندین برابری این کالا در یک سال اخیر مشکلات زیادی ایجاد کرده است.

غفاری رهبر با بیان اینکه اکنون در بازار کاغذ هست ولی گران است، ادامه داد: دلیل گرانی های کاغذ اصلا مشخص نیست و هیچ نهاد و مجموعه ای هم به این موضوع ورود پیدا نمی کند، اما یک نگاه ساده نشان می دهد که کاغذ با ارز آزاد ارزان تر از قیمتی است که در الان در بازار وجود دارد.

وی یادآور شد: قیمت کاغذ آچار از قبل عید تا الان حدود سه و نیم برابر شده است و کاغذهایی هم که با ارز 4200 تومانی است به کشور وارد شده به بیش از بندی 500 هزار تومان رسیده است که منطقی پشت آن نیست.

به گفته غفاری رهبر، در این زمینه باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تغزیرات، وزارت صنعت، معدن و تجارت وارد عمل شوند و بر کارها نظارت کنند تا پیش از این شاهد وضعیت آشفته در بازار نباشیم.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
هفتمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی و اجتماعی انقلاب اسلامی، به میزبانی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در حوزه هنری برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : همسو نیوز پرس شیعه

به گزارش خبرگزاری مهر ، هفتمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی و اجتماعی انقلاب اسلامی چهارشنبه اول خرداد ماه به میزبانی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در حوزه هنری برگزار شد. در این نشست جمعی از اساتید و پژوهشگران و فعالان حوزه علوم انسانی علاقمند به انقلاب اسلامی و دغدغه مند حل مسائل و مشکلات کشور به نمایندگی از مراکز علمی و پژوهشی خود به ارائه آخرین تلاش ها و دستاوردهای علمی حاصله پرداختند.

در ابتدای این نشست میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر ضمن ارائه تاریخچه ای از نحوه شکل گیری این گردهمایی در سالیان گذشته، علاقه به انقلاب اسلامی و دغدغه حل مشکلات و مسائل کشور را نقطه مشترک حاضران در این جمع عنوان کرد.

در آستانه تکانه های بزرگ هستیم

تحول تمدنی و استعمار مجازی؛ هشداری به دستگاه های حاکمیتی عنوان ارائه آرش وکیلیان؛ پژوهشگر مرکز ملی فضای مجازی بود. وکیلیان با بیان اینکه تحول تمدنی تقریباً از سده بیستم به تدریج شروع شده و در حوزه رسانه تا حدی بالغ شده و در حوزه هایی مثل ارزی و پولی در حال ایجاد است و به تدریج حوزه های دیگر نظامی و سیاسی را درگیر خواهد کرد، گفت: با مطالعات آینده پژوهانه ای که دوستان مجموعه سراج انجام دادند تا سال 2050 هم ما دچار این عدم استقرار هستیم تا به تدریج این نظم جدید ایجاد شود.

این کنشگر و فعال حوزه علوم اجتماعی در ادامه افزود: ما در آستانه تکانه های بزرگ هستیم، مثلاً در سده بیستم یک حوزه ی نشر بزرگ پشت سر رسانه ها بود و فقط چند خبرگزاری بزرگ بودند که نظام خبری را در جهان می ساختند و در یونسکو منازعه بر سر لزوم ایجاد جریان متوازن خبری بود، اما در عصر رسانه های اجتماعی بنگاه های رسانه ای در این پلتفرم تبدیل به بازیگری می شوند که اگر کاربر حرفه ای بتواند خوب از این ظرفیت استفاده کند، معادل یکی از این کارکردها خواهد بود. کنترل این فضا برای کل دنیا به معضل تبدیل شده مثلاً در آمریکا مشکل چگونگی کنترل فیس بوک وجود دارد یا خود فیسبوک به دنبال کنترل ترول ها و شناسایی خرابکارها در این شبکه است. در حوزه ارزی و پولی با آمدن تکنولوژی هایی مثل بلاک چین این بحث طرح می شود که بانک ها در نظام پولی و ارزی جایگاهشان را به زودی ازدست خواهند داد و تا 10 سال دیگر پول های مختلف مثل بیت کوین و مسئله سنجش اعتبار ارزها را خواهیم داشت.

وکیلیان اضافه کرد: بر اساس برآوردی که وجود دارد همزمان با تحولات فناوری، در حوزه های مختلف زیست اجتماعی مان هم دچار این تحولات می شویم. مثلاً در حوزه دولت نمایندگی تا 30 سال آینده اینکه نمایندگان در مجلس بنشینند و بخواهند چیزی تصویب کنند، مضحک به نظر می آید.

این دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم در ادامه گفت: استعمار مجازی پازل قدرت های بزرگ است که در این فضا سیطره دارند و می کوشند آن نظم مد نظرشان را حاکم کنند. مثلاً این پیشتازی و اعمال نظم به صورت صریح در سال 1992 در سنا تصویب شد یا اجلاسی در فرانسه که در آن مکرون اذعان کرد، ما اینترنت آمریکایی و چینی نمی خواهیم. ازین پس ما اینترنت هایی خواهیم داشت که هر کدام خواستار اجرای اکوسیسیتم خودشان هستند تا اراده و سیاست و نفوذ را از طریق شرکت هایشان اعمال کنند و از این طریق مدافع منافع خودشان باشند. سطوح استعمار یکی بحث تحلیل داده های عظیم را در بر می گیرد که مجموعه رفتارها در پلتفرم اجتماعی را جمع آوری کرده و مثلاً از طریق اپلیکیشن ها مدیریت رفتار می کند و همچنین خرابکاری و کارهای سیاسی در کشورها را شامل می شود. این چالش بین المللی است؛ فقط مختص کشور ما به خاطر تعارض ارزشی ای که با نظام سرمایه داری داریم نیست، بلکه چین و روسیه و فرانسه هم تعارض دارند.

این پژوهشگر مرکز ملی فضای مجازی در انتها اشاره کرد که مرکز ملی هم با توجه به این فضا به دستگاه های حوزه حکمرانی هشدار داد که اگر بدین منوال اداره کشور را پیش ببرید، موزه دار خواهید شد و مناسبات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و غیره در حوزه هایی رخ می دهد که شما نقشی در آن ندارید.

به دنبال الگوی پیشرفت از دل تجربه ها هستیم

ابوالحسنی در این نشست ابتدا دغدغه ها و رویکردهای پژوهشکده مطالعات فناوری را توضیح داد و سپس به فعالیت های انجام شده و ایده هایشان برای آینده در گروه مطالعات جامعه و پیشرفت این پژوهشکده پرداخت.

ابوالحسنی که دکترای سیاست گذاری علم و فناوری از دانشگاه علامه طباطبایی دارد، ساختار این پژوهشکده را ذیل نهاد ریاست جمهوری معرفی کرد و گفت: فضا و جنس دغدغه های آن بیشتر از آنکه متمرکز بر رویکرد دولت ها باشد، معطوف به انقلاب پیش می رود و دارای چهار گروه پژوهشی است: مطالعات بین الملل، جامعه و پیشرفت، اقتصاد دانش بنیان و آینده پژوهی.

ابوالحسنی افزود: رویکرد اصلی پژوهشکده برخلاف دیگر پژوهشکده ها شروع از مسائل و ادبیات نیست، بلکه نقطه شروع ما مسائل واقعی کشور و مسائل انقلاب اسلامی است که رصد می کنیم و بر این اساس پروپوزال آماده می شود؛ او با تأکید بر اینکه کار به صورت نظری پیش نمی رود، بلکه به مسائل کاربردی ختم می شود و بعد از پژوهش هم به پایان نمی رسد؛ بحثی تحت عنوان کاربست را مطرح کرد که بر پایه آن هنگامی که پژوهش ها به اتمام می رسد در چندسال بعد بر روی تبدیل شدن به اثرات اجتماعی و اثرات سیاستی تمرکز می کنیم و فعالیت هایی همچون گفتمان سازی و ارتباط با سیاست گزاران و مسئولان امر داریم تا پروژه به یک اتفاق و تغییر بیرونی تبدیل شود.

مسئول گروه مطالعات جامعه و پیشرفت در خصوص تشکیل این گروه گفت: گروه ما دغدغه اش دنبال کردن محورهای الگوها و مدل های بومی پیشرفت و مسائل پیشرفت است. در حالی که رویکرد غالب برای استخراج آن الگوها شروع از بحث های مبنایی و روایات و فلسفه ها ست و بعد رسیدن به الگو و توسعه دادن آن.

وی افزود: برخلاف آن دیدگاه رویکرد بدیع پژوهشکده این است که تجاربی که داریم با یک سری شاخص ها شناسایی کنیم تا منبعی برای رجوع باشند و از دل آنها الگوها را بیرون بکشیم.

ابوالحسنی اینطور ادامه داد که البته ما برای نظریه پیشرفت رویکرد مبنا به مدل هم داشتیم، سعی کردیم به نظرات مقام معظم رهبری به عنوان یک اندیشمند اسلامی که نگاه راهبردی دارد و به ما کمک می کند، رجوع کنیم.

این فارغ التحصیل دکترای سیاست گزاری علم و فناوری در ادامه گفت: ما اولین پروژه ای که طراحی کردیم بحث تجربه نانو بود. نانو با یک سری شاخص ها و معیارهای کلی تجربه ای بود که سعی کردیم به دنبال روش های متمایز که در آن استفاده شده بود، گفتمان سازی کنیم زیرا مسیری که نانو برای پیشرفت خود طی کرده بود و اهمیتش را بین مسئولان و مردم و دانشجوها و... نشان داده بود، مسیری متمایز از روش های مصوب و مرسوم پیشبرد فناوری بود.

ابوالحسنی افزود: ما این تجربه را به مدل نظری تبدیل کردیم و برای پیگیری رویکرد استقرایی از تجربه به مدل افرادی که چنین نگاهی دارند و یا در این زمینه فعالیت می کنند، شناسایی کردیم، حلقه تجربه نگاری پیشرفت را تشکیل دادیم و تلاش می کنیم این نگاه را بین سیاستگذاران و فعالان علوم انسانی و فعالان فرهنگی نهادینه کنیم.

مسئول گروه مطالعات جامعه و پیشرفت دسته دیگر فعالیت هایشان را توضیح داد و گفت: گروه دیگر فعالیت ها از جنس گفتمان سازی و کارهای ترویجی است. به خاطر رخوتی که در بحث الگوی پیشرفت بود، حتی نخبگان علوم انسانی آنچنان که باید با موضوع درگیر نشدند و بعد از بیرون آمدن سند هم تحرک و انتقادی صورت نگرفت؛ بعد از فراخوان رهبری به دنبال کمک برای تولید محتوای نقادانه، ارتقا سند و دغدغه مند کردن بعضی از افراد جبهه انقلاب هستیم تا یک فشاری به وجود بیاید و انتقادات را قبول بکنند و منجر به اصلاح سند شود.

انقلاب اسلامی اگر روزی حاصل وحدت بود امروز باید قدرتش را از تکثر بگیرد

جامعه شبکه ای در نسبت با انقلاب اسلامی عنوان ارائه محمدرضا اصنافی، پژوهشگر حوزه رسانه بود. اصنافی با بیان این سوال که آیا رسانه های اجتماعی باعث انسجام جوامع شدند یا باعث فردی شدن؟ بحث فردی شدن جوامع و انفکاک افراد به خاطر وجود اینترنت را مطرح کرد و گفت: اصل پدیده اینترنت فارغ از محتوای آن یک پدیده ضد انقلاب است. زیرا انقلاب یک فضای تمدنی و شهری است. در صورتی که پدیده انقلاب اسلامی را تاریخی و ایستا ندانیم بلکه پویا و در حال شدن بدانیم، تضاد بین انقلاب و پدیده اینترنت قابل مشاهده است.

اصنافی اضافه کرد: اما آنچه امروز به نظر می آید، رسانه های اجتماعی در جامعه شبه مدرنیته فانتزی ما باعث هویت بخشی شدند و تأثیر گذاری دو عنصر قدرت و ثروت را بر روی هویت های تحت فشار از بین بردند که این اتفاق در راستای ظهور و بالندگی و ادامه پدیده انقلاب است.

این دانش آموخته مدیریت رسانه مسئله تغییر نظم قدرت را مطرح کرد که اگر همین 10 سال گذشته در رسانه نیازمند قدرت و ثروت بودیم اکنون رسانه های اجتماعی امکان تأثیرگذاری دارند و به صورت بافت هرمی بروز پیدا کردند. با اینکه بروز صد درصد نیست و کنترل شده است اما در حوزه عدالت با تغییر به نفع گفتمان انقلاب اسلامی پیش می رود.

اصنافی افزود: با چنین تغییری لایه های اجتماعی به سمت فشرده شدن می رود و جامعه به سمت مسطح شدن حرکت می کند؛ منبع قدرت به تبع آن، قدرت سیاسی و قدرت های اقتصادی و قدرت اجتماعی ایجاد می کند. هر چه از هرم به سمت پایین می رود، به سمت توزیع شدگی قدرت حرکت می کنیم.

این فعال سابق در مرکز ملی فضای مجازی بیان کرد که اساساً ساختار نظام سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیازمند تغییر متناسب با شرایط است. مثلاً در ساختار وزارت ارشاد کتابی با سه هزار تیراژ که دو هزارتای آن را نهاد کتابخانه های عمومی می خرد و کاری نمی کند و بقیه در مغازه ها می ماند با یک فرایند ممیزی مواجه هست در عین حال در فضای رسانه ای سیل عظیمی از محتوا تولید می شود. در نتیجه این ساختار وزارت ارشاد حالت موزه ای دارد و جایی در مناسبات اجتماعی و فرهنگی ندارد.

اصنافی با ذکر مثال دیگری بیان کرد، همین الان در داخل کشور رمز وردهایی طراحی کردند و در سطح بین الملل با رقم های بالایی خرید و فروش می کنند، عددهای بسیاری در حال جذب اند. نظام بانکی کشور اگر نتواند این عقب ماندگی اش را رفع کند در این سیستم جدید هضم می شود و نظام توزیع و مالیاتی و اقتصادی منحل می شود.

این دانش آموخته مدیریت رسانه و فعال رسانه ای ادامه داد: باید اول درک کرد چه تغییری در حال رخ دادن است؛ از تمرکز به توزیع شدگی می رویم. ما باید بپذیریم پدیده انقلاب اسلامی اگر روزی حاصل وحدت بود امروز باید قدرتش را از تکثر بگیرد. اصنافی افزود ابعاد جامعه روی چند ستون بنا شده که بعد اجتماعی کامل به این حوزه منتقل شده است بعد اقتصادی در حال انتقال است نظام قضائی ما تحت قوانین ایالات متحده آمریکا هست و اعمال مجازات می شود. باید بپذیریم وقتی می توانیم صاحب پلتفرم باشیم که اول صاحب پلتفرم های اجتماعی باشیم.

*شاخص سازی مسیری برای ارتقای جامعه و حکمرانی نرم است

علی مصطفوی از فعالین مرکز رشد دانشگاه امام صادق به معرفی این مرکز پرداخت و توضیح داد که مرکز در سال 1392 تشکیل شده و به مسائل انقلاب اسلامی می پردازد.

وی افزود: بر خلاف دیگر پژوهشکده ها که به خاطر بروکراسی شدید تبدیل به کارخانه های تولید انبوه شدند، سعی کرده است یک ساختار سازمانی را تشکیل بدهد که در آن تقریباً هیچ بروکراسی وجود نداشته باشد، فعالیت های پژوهشی برآمده از نیازهای خود افراد و نیازهای جامعه و پژوهشگران باشد و همه در آن باید تلاش کنند تا ایده به سمت اقامه برود.

مصطفوی ادامه داد این مرکز با اینکه هنوز در اول راه است توانسته دستاوردهای خوب و رشد تدریجی داشته باشد و در حوزه های مختلف از جمله در حوزه تحریم ها و بانکداری تا حوزه ترویج اندیشه امام خمینی کار کند و اثرگذار باشد.

وی با ذکر مثالی از تأثیر وجود شاخص در رصد فضا سخن گفت: عزیزی می گفت که افراد مسئول گله مندند که مدارس حاضر نیستند، آئین نامه و مقررات اسلامی شدن را رعایت کنند پیشنهاد این بود که لازم نیست آئین نامه ای ارسال بکنید راه حل این است که یک شاخص را به اسم اسلامی شدن انتخاب کنید و برای تک تک مدارس اندازه گیری بکنید و رتبه بندی را اعلام کنید. آن وقت مدرسه ای که ضعیف بوده خودش در رقابت و فشارها به سمت به کار گرفتن ارزش های اسلامی می رود.

مصطفوی ادامه داد: این روش در تمام مدارس بر اساس شاخص های بین المللی پیگیری می شود و از این طریق حکمرانی نرم صورت می گیرد. هم اکنون جامعه و اقتصاد ما توسط 200 شاخص بین المللی در حال رصد است. این لیگ بندی و رتبه بندی کشورهای جهان باعث شده است تمام فضای ذهنی تصمیم گیران کشور ما هم در این مسیر باشد و به دنبال این باشند که در این شاخص ها جایگاه کشور را بهبود ببخشند مثلاً وزرا برای رأی اعتماد گرفتن از تلاش برای ارتقا ایران در این رتبه بندی ها نام می برند. این فضا نشان می دهد که حکمرانی نرم در سطح جامعه پیاده می شود. الان شاخص ها در سطح بین المللی نقش فعالی در تصمیم گیری و علاوه بر آن تصمیم سازی هم دارند. این شاخص ها برای عدالت سخت تر می شود. بعد از 40 سال ما نمی دانیم که در بحث عدالت در کدام حوزه ها پیشرفت داشتیم و در کدام حوزه پس رفت داشتیم و چه عواملی موجب عقب رفت یا رشد شده است. چون هیچ شاخصی نداریم رصد نمی توان کرد درحالیکه ما فقط به ضریب جینی که مناسب اقتصاد ما نیست، بسنده کرده ایم.

این دانش آموخته دانشگاه امام صادق (ع) به توضیح یکی از فعالیت های مرکز پرداخت و گفت: ما با همکاری مرکز پژوهش های مجلس کاری را به عنوان شاخص ترکیبی عدالت اجتماعی اجرا کردیم. وضعیت عدالت اجتماعی ایران در 10 سال گذشته را رصد کردیم. در فضای عدالت در جامعه ما آنقدر تکثر سنجه ها وجود دارد که به هیچ معنا نمی شود در یکی از شاخص ها ماند و لذا ما نیاز داشتیم که به شاخص هایی بپردازیم که تمام ابعاد یک مسئله را در خو داشته باشند. شاخص ها چه از منظر هدف چه از منظر مقادیر و رویه ها ارزش ها را در خودشان دارند. اگر بر مبنای نظریات اسلامی خود وارد حوزه شاخص سازی ترکیبی نشوید، قطعاً آن برآیند و لنز مفهومی برای نگاه به جامعه بر اساساً اقتصاد اسلامی نیست، لذا نیاز بود که ما عدالت اجتماعی بر مبنای نظریات اسلامی داشته باشیم . شاخص های مختلفی در عدالت اجتماعی در جهان و ایران کار شده و تمام اینها بر مبنای نظریات عدالتی بود که در حوزه های متعارف داده شده بود مثلاً مهمترین کارها در اتحادیه اروپا social justice index بر مبنای دو نظریه ی آمارتیاسن و جان رالز است که نمی تواند برای جامعه ایران یک چارچوب مفید باشد.

این فعال مرکز رشد توضیح داد که سیر شاخص سازی برآمده از چهار گام مبانی، حوزه ها، ابعاد و سنجهها است. مبانی ما در حوزه عدالت چند سال پیش به عنوان تدوین نظری حوزه ی عدالت از منظر متفکران دینی انجام شد. نظریات شهید مطهری، شهید بهشتی، امام خمینی و علامه را توانستیم در یک نظریه سنتز و جامع از این متفکران استخراج کنیم و به عنوان نظریه پایه قرار دهیم. بر مبنای آن حوزه های مختلف در عدالت اجتماعی را مشخص کردیم در سه حوزه تبادلات اقتصادی (قوام مال)، تعاملات اجتماعی (قوام نسل) و حکمرانی (حکومت عدل) که به نوعی از منظر اسلامی مطرح شده و با یک فرایند به 16 بعد تقسیم کردیم و در حوزه اقتصاد 8 بعد و در حوزه ی اجتماعی به 3 بعد انسجام اجتماعی و روابط بین نسلی و خانواده و در حکمرانی به 3 بعد رسیدیم.

مصطفوی افزود: ما سعی کردیم از مبانی حرکت کنیم و از سیر آن به مسائل اجتماعی سطح خودمان برسیم. لزوماً این شاخص سازی سیر از مبانی نیست، بلکه رفت و برگشت بین مسائل اجتماعی و نظریات وجود دارد. اینجاست که ابعاد و سنجه ها مشخص می شود. با مشخص شدن ابعاد سنجه را سنجیدیم. در کشور ما خلاء های آماری وجود دارد و متناسب با اقتضائات اسلامی نیست. در حوزه عدالت جنسیتی هیچ نظریه درست و شاخص تولید نکردیم.

این پژوهشگر با ارائه اسلایدها و نمودارهایی توضیح داد که این گام اولیه ای بود که ما در این زمینه بر داشتیم نتایج کار ما و برآیند ما حدود 135 سنجه برای 16 بعد در 3 حوزه پایش شد که برای سال 1385 تا 1395 روند تحقق عدالت اجتماعی رصد شد، که حدود 2 سال به طول انجامید.

مصطفوی بیان کرد: طبق نتایج این پژوهش روند عدالت اجتماعی در حوزه عدالت اقتصادی به شدت افت داشته است و این افت در سال های 85 و 86 به شدت خودش را نمایان کرد و ما با یک گسست بسیار شدید مواجه بودیم. در حوزه ی حکمرانی عدالت سیاسی ارتقا پیدا نکرده در حوزه عدالت اقتصادی هم به همین نحو بوده است. در 10 سال گذشته شاخص عدالت اجتماعی دچار افت شدید شدیم در نمودارها کاملاً مسیر نزولی را طی کردیم و به هیچ وجه نتوانستیم افت سال های دهه 80 را در دهه ی 90 جبران کنیم. نکته مهم در شاخص سازی تداوم و استمرار کاراست که این یک پروسه است که باید خودش را باز تولید کند. کتاب این کار با عنوان شاخصی برای عدالت را دانشگاه امام صادق چاپ کرده است.

میثم مهدیار معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر با این مقدمه به استقبال ارائه شاه قاسمی رفت که جذبه جهانی شدن باعث تغییرات فرهنگی اجتماعی در کشور ماست که یکی از نشانه های قرار گرفتن ما در این جهانی شدن تغییر مرجع های اجتماعی بوده است که جای خودش را به سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای مجازی داده و چون کمتر از یک دهه است که نسل شبکه های اجتماعی در جامعه ما فراگیر شده است، حوزه های مطالعاتی نحیفی دارد و ادبیات نظری ندارد و باعث سردرگمی سیاست گزاران ما شده است، نمی دانند با این مسئله چه کنند به همین خاطر از سال گذشته پژوهشکده یک برنامه پژوهشی را در این حوزه آغاز کرد که ماحصل آن ترجمه سه کتاب از آخرین تولیدات ادبیات نظری در حوزه جهانی بود و احسان شاه قاسمی این زحمت را متقبل شدند چاپ کردیم.

*فرهنگ ایران قربانی فرهنگ شهرت شده است

شاه قاسمی بیان کرد: بحث سلبریتی ها فقط مشکل کشور ما نیست، آفتی است که دامنگیر خیلی از کشورها شده اما ما به صورت خاص قربانی فرهنگ شهرت شدیم مثلاً نگاه کنید در کشور آمریکا 90 درصد سلبریتی ها مخالف ترامپ بودند ولی کاری از پیش نبردند اما در کشور ما وضعیت اینگونه نیست.

این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: همیشه سلبریتی ها به ما آسیب رساندند. قبل از اینکه دیگران را مقصر بدانیم خودمان مقصریم. با وجود تأثیر گسترده سلبریتی ها، سال گذشته فقط 5 پایان نامه دفاع شد. در حالیکه میلیون ها دانشجوی علوم انسانی داریم و در حوزه هایی که میگوییم دیگران اظهار نظر نکنند، خود ما حرفی برای گفتن نداریم.

شاه قاسمی درباره انگیزه خود از ترجمه کتاب گفت: ضرورت دیدم برای آدم هایی که فرهنگ غرب را دوست دارند، ترجمه ها را بیاوریم. کتابهای خوبی در غرب هست اما چون درآمد ندارد یا وجهه روشنفکری ایجاد نمی کند افراد سراغ این ترجمه ها نمی روند.

این استاد دانشگاه تهران افزود: کار در مورد فرهنگ شهرت، کار در یک محیط بسیار پیچیده ایست. ما در واقع با رویکردهای قدیمی نمی توانیم به نتیجه ای برسیم چون در محیطی کار می کنیم که فرهنگ شهرت با ما خواهد بود و اینکه بخواهیم فرهنگ شهرت را حذف کنیم، نشان از نشناختن محیط است. باید برنامه دائمی باید داشته باشیم و دائم گوش به زنگ باشیم.

این استاد ارتباطات دانشگاه تهران حضور کمرنگ سلبریتی ها در مناطق سیل زده را در مقایسه با حضور در مناطق سر پل ذهاب خیلی روند خوبی توصیف کرد و ادامه داد: در سر پل ذهاب خیلی تخلف مالی داشتند و جایی پولی خرج نکردند یا اگر کار خوب کردند هم ضرر زدند. مثلاً گفتند که به 20 تا خانواده ماهی 1 میلیون در طول یکسال می دهیم که باعث بی خیالی مرد خانواده شده و کار نمی کند تا سرمایه جمع کند. حتی زمانی که با نیت خیر وارد می شوند به خاطر بی تجربگی نه تنها کار خوبی نمی کنند بلکه آسیب می زنند.

شاه قاسمی با معرفی کتاب خدایان بد کردار که خود ترجمه کرده است بیان کرد که سلبریتی ها هم به خدایان باستان شباهت دارند. خدایان باستان در کوه المپ بودند سلبریتی های ما در تپه های هالیوود و لس آنجلس اند. زئوس که خودش خدای بی اخلاقی بود، زنش دنبالش بود که با چه کسی رابطه دارد، سلبریتی های الان هم این چنین اند.

کتاب بعدی که شاه قاسمی معرفی کرد، کتاب فعالیت های انسان دوستانه سلبریتی هاست در این کتاب بیان می شود که مثلاً مدونا به آفریقا می رود، یک بچه سیاه پوست را به فرزندی قبول می کند و مدرسه ای هم می سازد. این کار مشکل آفریقا را حل نخواهد کرد، افریقایی که 20 سال پیش درآمدش یک سوم یک اروپایی بوده و الان یک هشتادم یک اروپایی است، به این اشتباه می افتد که جهان ما جهان عادلانه ای هست. در حالی که آفریقا که جامعه قومی دارد، دموکراسی برای آن کارآمد نیست بلکه یک دیکتاتوری توسعه گرا می خواهد علاوه بر آن باید جلوی افزایش جمعیت را بگیرند. راه حلش هست این است و بقیه دنبال فریبکاری هستند. ما با کمک کردن به سلبریتی ها خیال خودمان را راحت می کنیم. یعنی فکر به اصل ماجرا نمی کنیم و سلبریتی ها به راحتی از ما سوءاستفاده می کنند.

شاه قاسمی کتاب درس نامه مطالعات شهرت را هم معرفی کرد که در آن افراد مختلف که نگاه انتقادی به سلبریتی ها دارند، نوشته اند و هر کدام ازیک منظر این فرهنگ شهرت را نقد کردند.

*در ایران نهادی نداریم که یک رصد کامل اجتماعی داشته باشد

نادری با حضور در این نشست به معرفی اجمالی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران پرداخت. نادری بیان کرد که این نهاد علوم اجتماعی در کشور است و در 25 /12/1336 مصوبه اش تصویب شد و شروع به کار کرد. در ابتدا هم فعالیت پژوهشی و هم فعالیت آموزشی داشت. از سال 1351 فعالیت های آموزشی به دانشکده علوم اجتماعی منتقل شد و فعالیت های پژوهشی همچنان در مؤسسه ادامه داشت.

مدیر مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی افزود: قبل از انقلاب، این مؤسسه کژ کارکردش زیاد نبوده است و در زمانی که احسان نراقی و غلامحسین ساعدی مؤسسه را هدایت می کردند، در خدمت نظام سیاسی کشور بودند، مشاوره می دادند و حتی نقد اصلاحات ارضی را هم داشتند. این مؤسسه بعد از انقلاب درخشش لازم را نداشت و دوران های پیاپی از رکود را شاهد بودیم.

نادری افزود: یکسری کارهای اساسی برای ریل گذاری مسیر مؤسسه پیش بینی شده است. چون جای خالی نهادی حس می شود که یک رصد کامل اجتماعی داشته باشد. مثلاً در موضوعات مختلفی از جمله سنجش دینداری؛ ما سه نهاد داریم که هیچ کدام همدیگر را قبول ندارند باید در این مؤسسه یک تجمعی صورت بگیرد یا در موضوعات مختلف دیگر که به مرکزیت برمی گردد، مرکز آمار اجتماعی بشود.

وی ادامه داد: یک سری سلسله نشست راهبردی را تدارک دیدیم که صاحب نظران مختلف در قالب فهم جامعه ایرانی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نظراتشان را مطرح کنند. و از دل اینها نوعی متن سیاستی تهیه شود و به نهادهای کلان کشور ارائه شود.

میثم مهدیار معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر به فعالیت های پژوهشکده در حوزه ادبیات پرداخت و گفت: یکی از محورهای کاری پژوهشکده بازخوانی ادبیات کلاسیک است و پروژه های مختلفی در حوزه مطالعات ادبی و مطالعات حکمی و فرهنگی اجتماعی شروع شده است. این فعالیت ها با حضور سید حسین شهرستانی که هم در فلسفه و هم در ادبیات صاحب ذوق هستند، در حال پیگیری است و بحث حکمی در شاهنامه را شروع کردند و تا به حال 60 جلسه برگزار شده است. در ادامه سید حسین شهرستانی به ارائه با موضوع ضرورت های حفظ زبان فارسی به عنوان محور حفظ هویت ایرانی اسلامی پرداخت.

*شاهنامه فردوسی بنیادی نزدیک تر و خویشاوندتر با سنت اسلامی ما دارد

شهرستانی با بیان اینکه رهبر انقلاب هشدار جدی درباره زبان فارسی دادند، هشدار را به فال نیک گرفت و گفت بعد از انقلاب گویی زبان فارسی در ادواری بیرون از اهداف و جهت گیری های انقلاب اسلامی قرار گرفته بود و ما در این حوزه در بازگشت به بنیان های هویتی عقب افتادیم.

شهرستانی افزود: یکی از بنیادهای اساسی بازیابی خویشتن تاریخی بازیابی زبان و ادبیات فارسی است و آن نقطه ای که خودمان و تاریخمان را ذخیره کردیم و به یک نیروی جاودانی تبدیل کردیم. در قبل از انقلاب به خاطر پس زده شدن هویت دینی برای جبران این خلأ به مسئله ی زبان فارسی و به نحوی ایران جدید توجهی شد و توسط شخصیت های جدی همچون قزوینی و ملک الشعرای بهار و فروغی بازسازی شد و در کنار پروژه های نوسازی رضاخانی یک جور بازیابی هویتی از مسیر بازسازی زبان و کشف مجدد زبان فارسی و رجوع مجدد به زبان فارسی مثل سعدی و مولانا و حافظ و فردوسی شد به خصوص فردوسی که هم بنیانگذار ایران جدید و زبان فارسی است.

شهرستانی ادامه داد: اتفاقات بزرگی رخ داد. اولین بزرگداشت فردوسی به همت فروغی برگزار شد و بعضی از بزرگان ادبیات فارسی در آن حضور داشتند. پس از آن بود که جریان های تحقیق ادبی در ایران شکل گرفت. یکی از بنیادهای علوم انسانی در ایران پژوهش انتقادی ادبی در ایران است. دانش ادبی و پژوهش ادبی به سبک مدرن، زادگاه علوم انسانی در ایران است. پژوهشگران همه نسبت به سنت زبانی ما آگاهی داشتند. از غلامحسین ساعدی تا آل احمد، شریعتی و... دست پری از دانش ادبی داشتند. این اتفاق بعد از انقلاب به دلیل تقابل ایدئولوژی اسلامی و ملی گرایی به نحوی زبان فارسی عقب رانده شد. ما الان برای بازیابی هویت خودمان به این توجه نداریم که این میراث تاریخی که ما برای رجوع به آن هزار جا سرک می کشیم دست کم به همان اندازه که در نزد ملاصدرا هست نزد حافظ و فردوسی هم هست. ما تصور می کنیم شکل خالص تفکر اسلامی همان فلسفه ملاصدراست درحالیکه شاهنامه فردوسی حتی به جهت اسلامی بنیادی نزدیک تر و خویشاوندتر با سنت اسلامی ما دارد.

وی افزود: آنچه که مهم است این اتفاق جدایی بین ادبیات و تمدن و تفکر هم زمان در دو جریان بود، وقتی حوزه ادبیات فارسی از مسئله علم، توسعه، دانشگاه و بازسازی سیاسی کشور جداشد، به حوزه پژوهش ادبی صرف تبدیل شد. همینطور مسائل نظری هنر در واقع تبدیل شده به حوزه تهی از مسائل بنیادینی که امثال ملک الشعرای بهار که به عنوان شاعر و محقق ادبی با آن درگیر بودند اما الان عمدتاً مصحح هستند و در حوزه های خاص ادبی فعالیت می کنند. ما باید کوشش کنیم مواجه های ما با ادبیات مواجه ای از سنخ اولاً معاصر باید باشد اما دانشکده ی ادبیات ما دانشکده معاصری نیست و دانشجویان یک علم منسوخ از دست رفته یاد می گیرند و با مسئله ی جهان جدید و علم جدید مرتبط نیستند و از طرف دیگر آن حوزه ای از دانش که در نوک پیکانش علوم اجتماعی است مرتبط با نبض جهان و زمان تحولات شتابنده ی جهان و اقتضاعات جهان جدید است از حوزه ی زبان تا حدود زیادی غفلت کرده است. تلاش ما این است که این دو حوزه را بهم مرتبط کنیم. یعنی مواجه های از سنخ مواجه ی انسان معاصر با پرسش خودش در ادبیات و حال و هوای خودش با سنت ادب فارسی و ادبیات فارسی از سر پرسش های جدی حکمی و نه تفنن. ادبیات فارسی زینت جهان ما نیست بنیاد جهان ماست و اگر ما نسبت به آن بی موالات باشیم و آن را خرج پروپاگاندای سیاسی بکنیم خانه ای که در آن ساکن هستیم ویران کردیم، خانه ی ما زبان ماست و به تعبیر بلند انوری شاعر بزرگ پارسی سرا این قاعده گر چنین بماند بنیاد خرابه ی جهان است.

*مسئله آب علاوه بر جنبه فنی و مهندسی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد که مغفول مانده است

حجت میان آبادی، دکترای سیاستگذاری آب که اخیراً مقاله ای با عنوان هیدرولوژی اجتماعی نوشته اند، در این نشست اینطور بحث را آغاز کردند که سیل اخیر علی رغم تمام خسارات خیر و برکات داشت و توانست خیلی از مسائل را باز کند و جای مغفول علوم انسانی و به ویژه جامه شناسی را در مسائل آب نشان دهد. سیل اخیر در لرستان و خوزستان در بهمن ایجاد شده بود ولی در فروردین در گلستان و لرستان چه اتفاقی افتاد وقتی سیل آمد مسئولین به مردم گفتند شهرها را ترک کنید چون قرار است سیل بیاید. خانه هایتان زیر آب می رود، اسکان تدارک داده شده است. بعد از سیل برگردید به خانه هایی که هیچ پایداری ندارد. اما وقتی مخزن سدهای کرخه باز شد و آب سرازیر شد به شهرهای خوزستان مردم شهرهای خودشان را ترک نکردند روستایی ها و مردم خوزستان ماندند و ساختن و حفاظت از شهر در برابر سیل را شروع کردند و به گونه ای اصرار بر ماندن بود که مسئولین پشت سر اینها برگشتند. مردم خوزستان اگر شهرهایشان را ترک می کردند، خسارت چندین برابر می شد. سوالی که دوستان جامعه شناسی باید جواب بدهند این است که چرا مردم گلستان و لرستان اینقدر راحت خانه ها را ترک کردند اما مردم خوزستان این کار را نکردند. و خسارات کشوری سیل را را به میزان بسیار جدی کاهش دادند. این یک مثال بسیار کوچکی از مسائل اجتماعی آب است. توجه به این که مسائل قومیتی و نزاع های جدی بین آنها وجود دارد که نه تنها این مسائل اجتماعی بر کاهش خسارت سیل اثر گذاشت، خود سیل هم باعث پیوند اجتماعی مردم در خوزستان شد.

وی افزود: در دنیا به این رسیدند که بحث مشارکت مردمی در مسائل آب مهم است. هر حادثه ای که رخ می دهد کارشناسان عمران و مدیریت منابع آب می روند تا بررسی کنند و از شرایط درس بگیرند. در این سیل جای دو گروه خالی بود یک روانشناس ها و مهم تر از آن جامعه شناس ها. اصولاً هیدرولوژی اجتماعی بدون مثال های عینی، مباحث نظری صرف خواهد بود، در مدیریت سیل و خشکسالی اگر مخازن زیر زمینی ما تخلیه شده، تهران به منطقه ی امنیتی رسیده، اگر دشت نیشابور به مسئله ی بحرانی رسیده، اگر زمین خط راه آهن تهران مشهد فرونشست داشته و به شدت چالش امنیتی برای کشور دارد، اینجاست که جای جامعه شناسان باید بسیار پررنگ باشد. سال 69، 70 یک سیلی در استان سیستان و بلوچستان می آید. 19 روستا را کلاً از بین می برد. مسئولین محترم فن سالار میگویند که روستاها که از بین رفته و جای روستاها هم به فرض غلط نامناسب است. رفتند جای دیگر ساختند و 19 روستا را تجمیع کردند. منطقه ای به نام علی اکبر درست کردند که الان یکی از شهرهای اطراف زابل است. وضعیت زیست اینها از نظر بزه اجتماعی و مشکلات امنیت اجتماعی یکی از پر تنش ترین و مشکل زاترین منطقه در سیستان و بلوچستان است، فقر، نا امنی اجتماعی، فساد اخلاقی و اقدامات گروه های تروریستی ...

وی با بیان اینکه آیا به تبعات اجتماعی سیل، به آن فکر کردید؟ مطالعه کردید؟ برنامه دارید؟ مگر مسائل قومیتی لرستان و خوزستان پررنگ نیست؟ ادامه داد: هلند و انگلستان دو کشور نزدیک هم که مرز دریای یکسان دارند که از نظر اقلیم و بارندگی شبیه همدیگر هستند. اتحادیه اروپا که می خواست سیاستگذاری مدیریت سیل را تصویب کند، سوال شد که چرا در لندن با اقلیم مشابه سیل می آید و شهر زیر آب می رود اما در هلند سیل می آید و هیچ آبی بر روی زمین نمی ماند؟ اتحادیه ی اروپا یک پروژه ی سنگین تعریف کرد و به دو دانشگاه داد. خروجی این تحقیق در یک جمله این است که دولت هلند در 60 سال گذشته به خاطر یک سیل خانمان برانداز روی دو موضوع کار کرد فلسفه ی سیل را بر اساس شاخص ها و معیارها و موارد مذهبی و فرهنگی و اجتماعی خودش تئوریزه کرد. و بعد از آن مسئله ورود علوم اجتماعی به مسئله ی سیل بود. فرق مدیریت سیل در هلند با مدیریت سیل در انگلستان این است که در انگلستان مردم باور دارند که سیل باید بیاید و مدیریت سیل کار دولت است ولی دولت هلند 60 سال کار کرد و گفت مردم هلند اعتقاد دارند مدیریت سیل کار مردم است.

ما وقتی در مورد مسائل اجتماعی آب صحبت می کنیم، اولین سوالی که باید جواب بدهیم این است که آب چیست؟ اگر این را جواب دادید مسائل آبی حل می شود. آب سیستمی متشکل از 4 زیر سیستم است: 1- سیستم فنی مهندسی 2- انسانی، اجتماعی و اقتصادی 3- اداری، سازمانی و حقوقی 4- سیاسی و هیدروپولیتیکی

اگر خواستید در مسئله آب نظر تخصصی بدهید هر طرح منابع آبی، هر مطالعه منابع آبی که چهار زیرسیستم را با همدیگر نداشته باشند بلاشک محکوم به شکست است.

هیدرولوژی اجتماعی اندرکنش زیر سیستم اجتماعی را با زیرسیستم فنی و مهندسی را میگویند.

چطور مسائل آب بر مسائل اجتماعی و بالعکس بر هم اثر می گذارند. در هلند پروژه هایی دارید نظیر اثر ساخت سد بر روی اخلاق و فرهنگ شهری اینها مسائل تئوریک نیست از دل سیاست در آمده است.

* دستاورد نئولیبرالیسم در ایران فروکاست حوزه دین از عدالت اجتماعی به حوزه فردی است

محمد رحمتی تز دکتری خود را تحت عنوان صورت بندی رویکردهای متفاوت به مسئله عدالت به خصوص در حوزه نقد رویکردهای نئولیبرال به سرانجام رساندند و درباره سوژه نئولیبرال در جمهوری اسلامی و پیامدها و تبعاتش به سخنرانی پرداختند.

وی گفت: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود، رویکرد انقلاب اسلامی با خیلی از انقلاب ها متفاوت است و بحث مطالعات فرهنگی به خاطر بحث انقلاب اسلامی به وجود آمد. بعد از انقلاب و در برهه ی 8 ساله ی جنگ چرخشی در حاکمیت ایجاد شد که در آن نظام حکمرانی ما سمت و سوی متفاوت پیدا کرد. جای مردم را بخش خصوصی گرفت، سیاست جای خودش را به اقتصاد داد مردم سالاری و دموکراسی جای خودش را به آزادی فردی داد و رقابت به جای مشارکت و تعاون اجتماعی قرار گرفت. اما دغدغه من این بود که چه اتفاقی افتاده که به اینجا رسیدیم، سازوکارهایی که دست به دست هم دادند برای این اتفاقات را پیدا کنم. برای این کار سراغ یک مطالعه موردی رفتم که جراحی زیبایی بود، سوژه هایی که در جمهوری اسلامی به سراغ جراحی زیبایی می روند. مردم در امور مختلف زندگیشان از مسکن و ماشین و حتی وضعیت ظاهری مدام باز آفرینی می کنند. خشن ترین نوع باز آفرینی در دنیا باز آفرینی روی بدن هست و مصداق کاملش جراحی زیبایی است. اینکه علت چیست؟ و چرا در یک انقلابی اتفاق افتاد که عدالتخواهانه ترین و معنویت گرایانه ترین انقلاب قرن بیستم است. آمارهای جراحی زیبایی در ایران رتبه ی 20 و پایین تر را بدون احتساب جمعیت در جهان داریم. در این تحقیق بحث جامعه بازار و بحث حکمرانی نئولیبرال را مطرح کردم. جامعه بازار؛ ساز و کارهای بازار آزاد در جامعه تحقق پیدا می کند و به نوعی اخلاق اجتماعی تبدیل می شود مثل رقابت در عرصه ی اقتصاد که تبدیل شود به رقابت اجتماعی بین افراد یا مکانیسم عرضه و تقاضا در روابط اجتماعی ما آدم ها بنشیند.

رحمتی افزود: حکمرانی نئو لیبرال سازوکارهای اصلی اقتصادی مثل رقابت، ریسک پذیری، عرضه و تقاضا، موفقیت طلبی مفاهیمی اند که در حوزه اقتصاد تعریف شدند. وقتی نظامی این مفاهیم را از عرصه اقتصادی به عرصه اجتماعی می برد ما به سمت حکمرانی نئولیبرال مثل غلبه مکانیسم عرضه و تقاضا بر حوزه های اجتماعی می رویم. مثل همین بحث خصوصی سازی مدارس که حوزه فرهنگی اجتماعی اند و ایران پیشرو در این موضوع است. 70 سوژه نئولیبرال تا کنشگر زیبایی در تهران را مورد مطالعه قرار دادیم. هیچ کدام از سوژه ها دنبال بحث سیاسی نبودند و سیاست را کنار گذاشته بودند و حتی موردهایی بود که فرد دنبال بحث های سیاسی نمی رفت و همزمان دوست دار سروش و آیت الله ضیا آبادی بود و دنبال جراحی زیبایی هم می رفت. دستاورد نئولیبرالیسم در ایران فروکاست حوزه دین از عدالت اجتماعی به حوزه فردی است.

کد خبر 4626284

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از موسسات تابعه سازمان سینمایی در دوازده ماه سال 97 منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، اطلاعات گزارش عملکرد مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بر اساس حمایت از تولید فیلم مستند کوتاه،حمایت از تولید فیلم مستند نیمه بلند،حمایت از تولید فیلم مستند با دیگر کشورها،کمک به برگزاری جشنواره بین المللی سینما حقیقت و شهید آوینی و برگزاری همزمان در دیگر استان ها،کمک به خانه مستند استان ها ، حمایت از تولید فیلم مستند فاخر، کمک به تولید و انتشار منابع و فصلنامه تخصصی و آرشیو آثار مستند و انیمیشن و جلسات نمایش و نقد فیلم ، حمایت از تولید فیلم انیمیشن کوتاه،حمایت از تولید فیلم انیمیشن سینمایی،حمایت از تولید مشترک فیلم انیمیشن با دیگر کشورها، حمایت از توزیع ، عرضه و اکران فیلم های انیمیشن و مستند در جشنواره ها و بازارهای داخلی و خارجی ( اکران، نمایش خانگی،تلویزیون،VOD و ...)، کمک به برگزاری جشنواره و هزینه های جاری و پشتیبانی تنظیم شده است.

گزارش عملکرد مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دردوازده ماه سال97

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم

در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی انجمن سینمای جوانان ایران از موسسات تابعه سازمان سینمایی در دوازده ماه سال 97 منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، اطلاعات گزارش عملکرد مالی انجمن سینمای جوانان ایران بر اساس حمایت از تولید فیلم کوتاه حرفه ای (ملی و استانی)، حمایت از تولید فیلم کوتاه نیمه حرفه ای (استانی)، حمایت از ایجاد نمایندگی انجمن با مشارکت استان ها به منظور تولید محتوا، حمایت از برگزاری جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران و برگزاری همزمان در استان ها، حمایت از برگزاری جشنواره های منطقه ای فیلم کوتاه، حمایت از برگزاری هفته فیلم و عکس استان با مشارکت استان ها و جشنواره عکس هیرکانی، حمایت از برگزاری جشنواره فیلم کوتاه ژیار با مشارکت استان کردستان، حمایت از برگزاری جشنواره فیلم کوتاه رضوی (یزد)، حمایت از پاتوق فیلم کوتاه با مشارکت استان ها، حمایت از تولید، ترجمه و انتشار منابع اطلاعاتی حوزه فیلم کوتاه، حمایت از برگزاری دوره های آموزشی تخصصی فیلم سازی با مشارکت استان ها، حمایت از برگزاری کارگاه های تخصصی در جشنواره بین المللی و جشنواره های منطقه ای، کمک به استقرار سینما سیار در شهرهای غیربرخوردار و مرزی برای اکران فیلم های سینمایی برابر تفاهم نامه استانی سازمان،کمک به برگزاری جشنواره مجازی فیلم و عکس مهر محرم در استان سمنان، حمایت از تبلیغات، بازار یابی، توزیع و عرضه فیلم کوتاه در جشنواره ها و بازارهای داخلی و خارجی (نمایش خانگی، تلویزیونی، VOD و... ) وحمایت از برگزاری هفته فیلم کوتاه ایران در یونان، کمک به برگزاری المپیاد فیلم سازی کودک و نوجوان و هزینه های پشتیبانی انجمن سینمای جوانان تنظیم شده است.

گزارش عملکرد مالی انجمن سینمای جوانان ایران در دوازده ماه سال97

لینک خبر :‌ سازمان امور سینمایی
خبرگزاری میزان- چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمدهادی رضوی و تعدادی از متهمان بانک سرمایه در شعبه سوم دادگاه ویژه به ریاست قاضی مسعودی مقام در حال برگزاری است.

به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات سید هادی رضوی و تعدادی دیگر از متهمان بانک سرمایه، صبح امروز در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به مفاسد و جرایم اقتصادی به ریاست مسعودی مقام به صورت علنی برگزار شد.

در ابتدا قاضی مسعودی مقام گفت: مواد 193 و 194 قانون آیین دادرسی کیفری قرائت و تفهیم می شود، متهمین مواظب اظهارات خود باشند.

وی افزود: متهمینی که به قید وثیقه آزاد هستند در صورت تغییر آدرس به دادگاه اعلام کنند.

وی گفت: ادعا هایی درباره بانک مرکزی مطرح و گزارش هایی که داده شده مبنی بر این است که این رفتار در پرونده منطبق بر قوانین بوده و ما از نمایندگان بانک خواستیم در این باره توضیح بدهند تا مشخص شود متهم در دفاع بعد مد نظر قرار بدهد.

قاضی مسعودی مقام از نماینده بانک مرکزی خواست در جایگاه حاضر شود.

امیرمظلوم شایان نماینده بانک مرکزی گفت: در خصوص مسائل مطرح شده درباره استعلامات اخذ شده از سوی بانک مفاد پاسخ خود را به محضر دادگاه عرض می کنم، ضمن اینکه تعاریفی را از روی آیین نامه تسهیلات و تعهدات کلان قرائت می نمایم.

نماینده بانک مرکزی ادامه داد: مجموع تسهیلات و تعهدات کلان باید حداقل معادل 10 درصد سرمایه موسسه اعتباری باشد با توجه به اینکه سرمایه این بانک 5 هزار و 946 میلیارد ریال بوده و با احتساب 10 درصد، تسهیلات شما کلان است.

مظلوم شایان در ادامه گفت: تسهیلات کلان است و اگر موضوع کیفرخواست کلان بودن تسهیلات باشد تسهیلات کلان احراز شده و آن که سقف 20 درصد را رد نکرده در خصوص هیئت مدیره وقت کاربرد دارد.

وی ادامه داد: بیش از 59 میلیارد تومان تسهیلات با استناد این آیین نامه، کلان محسوب می شود.

در این هنگام هادی رضوی در پاسخ، نامه ای را که از بانک مرکزی در دست داشت مبنی بر تسهیلات و مفاد آن قرائت کرد و خطاب به نماینده بانک گفت: این نامه مورد تایید شما است یا خیر؟

نماینده بانک مرکزی گفت: شما می گویید تسهیلات کلان است و من می گویم بله کلان است.

قاضی مسعودی مقام گفت: تسهیلات مربوط به مدیران 20 و مربوط به تسهیلات گیرندگان 10 درصد است.

نماینده بانک مرکزی مجددا به تعریف تسهیلات و تعهدات کلان برای هر ذینفع واحد که میزان آن حداقل 10 درصد سرمایه باشد اشاره کرد و خطاب به متهم رضوی گفت: آیا شما طبق این تعریف، 10 درصد هستید.

متهم جواب داد: بله.

نماینده بانک مرکزی گفت: از حیث پرداخت و اعطا، سقف 20 درصد رد نشده که مشمول هیئت مدیره است و تسهیلات شما کلان بود و وثایق کافی نبود و صلاحیت دریافت نداشتید.

نماینده بانک مرکزی خطاب به قاضی مسعودی مقام گفت: تسهیلات کلان است و اگر لازم است موارد ذکر شده را به صورت مکتوب به دادگاه ارائه می کنم.

در این لحظه قاضی مسعودی مقام از متهم احسان دلاویز خواست در جایگاه حاضر شود.

در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم احسان دلاویز گفت: برای بیان دفاعیات در جایگاه حاضر شود.

قاضی مسعودی مقام اظهار کرد: حسب کیفرخواست پرونده مستند به شکایت بانک سرمایه، گزارش بازرسی کل کشور، گزارش معاونت نظارت بر بانک ها، پاسخ استعلامات به عمل آمده از بانک مرکزی، گزارش رابطین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، ردیابی های صورت گرفته، نظریه هیئت های کارشناسی، اظهارات مطلعین و اقاریر و اطلاعات شما در مرحله مقدماتی، اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از حیث نظام پولی از طریق معاونت در 5 فقره تسهیلات و خیانت در امانت به مبلغ 1 هزار و 75 میلیارد ریال، به شما تفهیم می شود دفاعیات خود را مطرح کنید.

متهم دلاویز پاسخ داد: دفاعیات حقوقی را به وکیل می سپارم و با توجه به عناوین اتهامی که به بنده منتسب شد نکاتی را بیان می کنیم، اتهاماتی که مطرح شد چند بار پس گرفته شده است و نمی دانم چرا مجدد به آن رسیدگی می شود.

قاضی مسعودی مقام گفت: سایر اتهامات شما در محاکم کیفری 2 رسیدگی خواهد شد.

متهم دلاویز گفت: هر 4 عنوان اتهامی بر اساس یک فعل ادعایی است که توسط سید هادی رضوی مطرح شده است که برای رد قاطع این اتهامات دلایل خود را مطرح می کنم.

وی ادامه داد: در اظهارات و اقاریری که آقای رضوی و خانم کاظمی داشتند تناقضاتی موجود است که نشان دهنده بی اساس بودن اظهارات است.

متهم دلاویز گفت: بنده واقعا نمی دانم چرا اینجا هستم که یک دلیل عمده پشت این قضیه وجود دارد؛ دوستی با آقای امامی و رضوی دلیل حضور من بوده است.

وی ادامه داد: از سال های 90 تا 92 ارتباط کاری فرهنگی و کاملا معنادار و مشخصی با آقای رضوی و امامی داشتم، آقای رضوی در یک مراسم افطاری مرا دید و به وی گفتم شما که شخصیت من را می شناسید. رضوی سوگند خورد و مسائلی را مطرح کرد و بعد از طرح این موضوع در دادسرا از من حلالیت طلبید، شاید لطف خدا بوده است که به دلیل هجمه های عظیمی که به من و خانواده و پیشینه اجتماعی من شده است این مسائل روشن شود.

وی با بیان اینکه واقعیت قضیه این است که دوستی بین من و آقای رضوی وجود نداشته است گفت: آقای رضوی فردی تندخو، و عصبی مزاج است و در مواجهه با دیگران از موضع بالا برخورد می کند و ما از لحاظ شخصیتی متفاوت هستیم. آقای رضوی در ارتباطات در هر حوزه ای سیراب است و هرگز احتیاج به امثال من نداشته است که بخواهد در حوزه ای از من استفاده کند و هرگز در هیچ حوزه ای نیت مشترکی با آقای رضوی نداشتم.

متهم دلاویز با اشاره به موضوع 4 فقره چک 500 تومانی که توسط رضوی و خانم کاظمی داده شده است، گفت: موضوع مستند در پرونده بود چک های دیگری است.

وی گفت: آقای قاضی، بنده به دانش و عدالت شما اعتقاد دارم اظهارات من در رد این اتهام انتسابی در جلد 4 صفحه 497 و 498 پرونده و صفحه 48 کیفرخواست موجود است.

متهم دلاویز ادامه داد: من به دلایل خاصی از مجموعه این دوستان (رضوی و امامی) در آذر ماه 92 به خواست خودشان منفک شدم، با آقای امامی پروژه مشترکی به نام شاهگوش و شهرزاد پرحاشیه داشتیم، بنده مسئول جذب اسپانسر، سرمایه گذار و تبلیغات شاهگوش بودم.

وی افزود: انصافا آقای امامی انسان است و اصلا نمی توانم به هر دلیلی چیزی را زیر سوال ببرم. روحیات بنده به آقای امامی نزدیک و نقاط مشترک با یکدیگر داشتیم، به شدت به من اعتماد پیدا کرده بود و رفت وآمد خانوادگی داشتم و بنده آدم محافظه کاری هستم و هیچ تعارفی با هیچ کسی و آقای امامی ندارم.

در ادامه متهم دلاویز در ادامه دفاعیات خود گفت: در کار ارزشمندی به نام شهرزاد، شان افراد آن را خراب نکنید. شهرزاد کار ارزشمندی بود که گرفت و پول داخل آن آمد. دلیلی نداشت پول آلوده به آن وارد شود مدت ها است روی آن را ندارم با کارگردان و دیگر افراد آن روبرو شوم.

این متهم ادامه داد: چرا که فردی که شغلش بازیگری است باید پاسخگو باشد که آن پول آلوده بوده یا خیر، با بازیگر چه کار دارید؟ علیه این فضای ارزشمند این روز ها هجمه زیادی وجود دارد. بهتر است محل مصرف تسهیلات گیرندگان را تفکیک کنید تا پاسخگو باشند.

این متهم گفت: در مقطعی که من بودم کمی شلختگی مالی وجود داشت. در آن وقت مسئول آقای قادری بود و همه پول ها به حساب وی واریز می شد و همه را او امضا می کرد، اما دلیل سوءنیت در جریان جذب و دفع نبود.

متهم دلاویز خطاب به متهم رضوی گفت: آقای رضوی چرا راست نمی گویید تعاملاتی درباره ملک باهم داشتید البته نه با سوء نیت که الان دیده می شود قصد من از این حرف ها دفاع از شما است.

متهم دلاویز ادامه داد: آقای رضوی عکس های چک هایی که مبنای اتهامات است را به من ارسال کرد که به شما تقدیم می کنم. من از دیدن آن تعجب کردم چرا که اولا چک در وجه آقای قادری بود و دوما تاریخ آن سه ماه بعد از رفتن من از مجموعه بوده است که از آقای قادری خواستم این موضوع را پیگیری کند.

وی گفت: یک فایل ضمیمه می کنم که شامل دو سند است و اجازه بدهید توضیح ندهم، چون اخلاقی نیست، اما ثابت می کند چه کسی چک گرفته و چه کسی نگرفته و برای دادگاه روشن می شود.

متهم دلاویز در این هنگام مدرک تبلیغ شرکت فاطمی در شاهگوش را به دادگاه نشان داد و گفت: وقتی که می توانم از راه درست کار کنم که به لطف خدا برکاتی هم داشت چرا باید وارد فضای دیگری بشوم. از این که کلام الله را آورده ام عذرخواهی می کنم، اما یک زمانی انسان به خدا پناه می برد.

متهم دلاویز خطاب به مدیران بانک سرمایه که در جایگاه متهم بودند از متهم خانی، متهم بیرانوند پرسید که آیا شما یک تماس حضوری یا تلفنی از من در بانک سرمایه داشتید آن ها جواب دادند خیر.

وی گفت: در کیفرخواست ذکر شده من نفوذ قابل توجهی در مدیران داشته ام در حالی که تعدادی از این افراد حتی یک بار هم ندیده بودم.

این متهم ادامه داد: در سال 91- 92 آقای بخشایش را می شناختم که البته نفوذی هم نبود و نه هرگز از او خواسته اقتصادی داشتم در حد گفتگو و خاطره گویی بود، چون تمایل داشتند خاطرات شان کتاب شود که آن هم نشد.

این متهم ادامه داد: بعد از رفت و آمد ها و صحبت ها با آقای بخشایش توانستیم قراردادی با بانک سرمایه برای سریال شاهگوش داشته باشیم که بانک تبلیغ کرد و جواب هم گرفت به موازات این کار و ورود آقای امامی به بانک سرمایه، پروژه نفتی به این بانک پیشنهاد داد به نام پتروگلف که حکم گرفتند از سوی آقای بخشایش جلو بروند، اما شرکت نفتی نمی شناختند که من شرکت نفت و گاز سرمایه را پیشنهاد دادم.

متهم دلاویز گفت: چک های مورد ادعای آقای رضوی به من وصول نشده است و در رفتار های کاری رضوی هرگز وحدت قصد و نکته مشترک نداشتم پس نمی توانست کار مشترکی با هم داشته باشیم.

وی گفت: من هیچ وامی نه برای خود و کسی دیگر نگرفتم و علاقه ای هم به این کار ندارم و این که در رسانه ها گیرنده تسهیلات شده ام فضای تلخی است حتی یک آگهی دولتی هم در هیچ کدام از کار ها نداشته ام.

متهم دلاویز ادامه داد: من خواهرزاده و برادرزاده و داماد هیچ مسئولی نیستم، اما من را به این متهم می کنند.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز قهرمانی نماینده دادستان اظهار کرد: آقای رضوی در تحقیقات مقدماتی اظهاراتی داشته مبنی بر اینکه احسان دلاویز پس از اطلاع از روند تسهیلات با من تماس گرفت و یک تا یک و نیم درصد مطالبه کرد و به من گفت: می توانی امتحان کنی کار را به بانک بسپاری و ببینی اتفاقی نمی افتد. به او گفتم یک و نیم درصد در قالب حق مشاوره پرداخت می کنم الان امکان پرداخت ندارم، گفت: نزد حسامی می روم و پروژه های شما را توضیح می دهم، بعد از توضیحات آقای حسامی قبول کرد و موضوع تصویب شد که بعد از پرداخت وثایق تبدیل به سفته شود، خرد خرد دو میلیارد به دلاویز دادم، اما وثایق تبدیل به سفته نشد.

نماینده دادستان ادامه داد: چک ها را رضوی صادر می کند منشی رضوی خانم شریف کاظمی از حساب بانک مسکن 10 چک 200 تومانی و یک چک 250 تومانی صادر می کند چک در وجه امیر قادری بابت حق المشاوره کشیده می شود.

نماینده دادستان افزود: آقای قادری ماشین پولشویی آقای امامی بوده است اگر این فرد را ببینید متوجه می شوید که در حدی نیست به کسی مشاوره بدهد، 50 درصد چک ها به آقای دلاویز برای تبلیغات در شاهگوش داده شد. آقای قادری می گوید به دستور امامی و دلاویز به دفتر رضوی رفتم تعدادی چک را گرفتم و پس از هماهنگی رضوی، امامی و دلاویز، عینا تحویل احسان دلاویز دادم.

قهرمانی ادامه داد: طبق اظهارات آقای حسامی مدیر دفتر آقای بخشایش سید محمد امامی سال 91 به همراه دلاویز و فرد دیگری به عنوان مشاوران بخشایش حکم رسمی داشتند و رابطه بسیار نزدیکی با علی بخشایش داشتند و در هر زمانی که می خواستند با او تشکیل جلسه می دادند.

وی ادامه داد: در بانک سرمایه آقای امامی و دلاویز همه کاره بودند حتی به اعطای تسهیلات به خود و سایرین دخالت می کردند.

نماینده دادستان افزود: در اظهارات آقای حسامی آمده که دلاویز گفته است (الان بریزند بگیرند از من چیزی ندارند) آقای دلاویز به نام خود چیزی امضا نمی کرد.

نماینده دادستان خطاب به متهم دلاویز گفت: آقای حیدرآبادی را چه کسی به بانک آورد و تحمیل کرد، بازیگر اصلی میدان تهاتر های غیرواقعی رضوی و بعد امامی بوده است، دلاویز و امامی لیست بدهکاران عمده بانک سرمایه را داشتند و عملا به دنبال کارچاق کنی بودند. آقایان در ساخت فیلم شاهگوش و شهرزاد وجوهی را به نام اسپانسر جذب کردند.

نماینده دادستان گفت: رضوی چند شرکت داشت و در ساخت شهرزاد با امامی شریک بوده است تسهیلات دریافتی از بانک سرمایه با پیگیری های احسان دلاویز صورت گرفته است عملا علی نانچیان رئیس شعبه اسکان توسط سید هادی رضوی، امامی و دلاویز ساپورت می شد، طبق اظهارات حسامی دلاویز 20 میلیارد ریال از هادی رضوی بابت تسهیلات دریافت کرده است.

در ادامه دادگاه حسامی در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده مسئول دفتر آقای بخشایش نبودم مسئول اداره حوزه مدیریت بودم، بخشایش یک یا دو مسئول دفتر داشت، این افراد حکم داشتند، در بازرسی هایی که ضابطین از من سوال کردند چکی نشان دادند و گفتند آقای رضوی اظهار کرده که 2 میلیارد تومان به دلاویز پول دادم.

در ادامه نماینده دادستان گفت: طبق اظهارت آرمان علمایی، محمد امامی در سال 88 یک فرد ساده بوده و بعد از آشنایی با دلاویز، امیر فرزان به دلالی شدید و انحصاری در بانک سرمایه برای اخذ تسهیلات و ضمانت نامه برای شرکت های مختلف اقدام می کنند، در زمان بخشایش بسیار دلالی می کردند و وام هایی برای شرکت خود می گرفتند.

در ادامه نماینده دادستان گفت: اظهارات خانم پیراسته همسر آقای امامی را می خوانم و تذکر می دهم اگر تهدیدی علیه او شود دادگاه برخورد سختی می کند.

نماینده دادستان ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، احسان دلاویز مشاور بخشایش بود و همزمان شرکت نفت و گاز پاسارگاد به امامی معرفی شده است و احسان دلاویز به صراحت بیان می کرد که هیچ جا ردی از خودش به جا نمی گذارد.

وی ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، آقای دلاویز و آقای امامی رابطه نزدیک با آقای بخشایش داشتند.

در این هنگام نماینده دادستان از آقای ضیائی خواست در جایگاه حاضر شود و گفت: در خصوص حیدرآبادی توضیح بدهند.

نماینده دادستان ادامه داد: آقای ضیائی وقتی به بانک آمد قبلا مدیرعامل شرکت آتیه صبا بود که اقدامات نفتی داشته است و حیدرآبادی جزو حلقه فاسد نفتی بود که به بانک سرمایه می آید و در خصوص احسان دلاویز او در بانک سرمایه به عنوان مشاوره بود و در بسیاری از تسهیلات نقش واسطه داشته است و حق می گرفت.

نماینده دادستان افزود: احسان دلاویز به واسطه آشنایی هایی که در مجلس داشت نقش حمایت از بخشایش را در ارکان دولت و مجلس ایفا می کرد برادر آقای دلاویز مدیرعامل نفت پاسارگاد بوده است آقای ضیایی در این باره توضیح بدهید.

متهم ضیایی گفت: درباره آقای دلاویز و تسهیلات آقای امامی و رضوی من در سال 91 و 92 مسئولیتی نداشتم، چون این تسهیلات در این سال ها بوده، درباره واسطه گری دلاویز مستندات را آورده ام که در تسهیلات آقای رضوی هم بود.

وی ادامه داد: درباره نفت پاسارگاد آقای دلاویز کلیه ضمانت نامه منتسب به خود را که دریافت می کرد در شرکت نفت پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی شده است.

نماینده دادستان خطاب به ضیایی گفت: شما جوری صحبت می کنید انگار به شما تحمیل شده است و تحت فشار بودید.

متهم ضیایی گفت: نه تحمیلی نبوده بنا بر اقرار و مکتوبات آقای رضوی نزد بازپرس می گویم و تحت فشار هم نبودم.

نماینده دادستان گفت: درباره اظهارات آقای قندالی درباره پروسه نفتی در قیر پاسارگاد و شرکت نفت، پاسارگاد می گوید برادر دلاویز در این شرکت ها بود شرکت قیر هرمز هم زیرمجموعه این شرکت ها بوده است و در آن ضمانت نامه هایی از بانک رفاه اخذ می شود که در شرکت هرمز پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی و از کشور خارج می شود.

وی گفت: آقای قندالی در این باره توضیح داد و اینکه آقای حیدرآبادی چگونه به او تحمیل شد و اینکه حیدرآبادی رنگ و بوی نفتی داشته و او را در بانک سرمایه مدیرعامل می کنند.

در این هنگام نماینده دادستان متهم شیانی را برای بیان توضیحات به جایگاه خواند و متهم شیانی گفت: آقای دلاویز و آقای امامی با حکم آقای بخشایش در بانک رفت و آمد داشتند.

در این هنگام نماینده دادستان از آقای سلمان اعلایی خواست که در جایگاه حاضر شود و از او پرسید در خصوص پرونده رضوی شما مطلع بیشتری هستید که نامبرده را آقایان امامی و دلاویز به مدیرعامل معرفی و دستور افتتاح حساب و پرونده دادند و سفارش می کردند که نامبرده داماد فلانی است و پس چند بار تمدید نامبرده را به تهاتر ملک با بانک می کردند، آقای اعلایی توضیح بدهید.

اعلایی توضیح داد: من از سال 87 در بانک سرمایه بودم و از سال 90 که آقای بخشایش و آقای قندالی به بانک سرمایه آمدند مصیبت ما شروع شد.

وی ادامه داد: در باره پرونده آقای رضوی آن زمان من در حوزه بودم و از انجایی که دلاویز و امامی حکم داشته اند به ما دستور می دادند.

وی گفت: درباره آقای رضوی باید بگویم او خیلی کم به بانک زنگ می زد؛ اما دلاویز و امامی تردد داشتند وحتی زمانی که مشاور بودند برای بعضی پرونده ها تاکید می کردند آن ها برنامه ریزی را عین جدول چیده بودند.

اعلایی گفت: ما تاسف می خوریم 31 سال کارمند بانک بودیم و بعد از بازنشستگی گیر آن آقایان افتادیم چرا که ما 32 نفر که سابقه همکاری بانکی داریم زیر سوال برویم.

در این لحظه متهم بایرامی به خواسته نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد.

نماینده دادستان گفت: آقای بایرامی خلج علاوه بر اینکه اتهام دارند در حال حاضر به عنوان مطلع هستند.

نماینده دادستان ادامه داد: او می گوید امامی و دلاویز در پرونده ها نقش مستقیم داشته اند و همه کار ها توسط آن ها پیگیری می شد و به نتیجه می رسید.

نماینده دادستان ادامه داد: دلاویز و امامی به صورت مکرر به دفتر آقای بخشایش رفت و آمد می کردند و ارکان اعتباری بانک برای تسهیلات به برخی مشتریان خاص (شاملو، حیدری و رضوی) تحت فشار قرار می دادند.

وی گفت: با توجه به شرایط سنی بالای بخشایش آقایان حسامی، امامی و دلاویز با سوءاستفاده در خصوص تسهیلات کلان بر نامبرده اعمال نفوذ می کردند و احسان دلاویز و امامی همیشه با فشار های لازم خواسته هایشان را محقق می کردند.

بعد از این مرحله متهم بایرامی خلج به عنوان مسئول مطالبات معوق بانک سرمایه گفت: من از سال 89 در بانک سرمایه مشغول به کار شدم مدیر شعبه در آن موقع از رفت و آمد ها به بانک هیچ نمی دانست.

متهم بایرامی خلج گفت: من اصلا درخواستی ندادم و مصوبه ای که داده بودند بعد از زمانی بود که من از بانک رفته بودم این دوستان را اصلا ندیدم.

وی ادامه داد: آقای دلاویز را یک بار دیدم به همراه آقای امامی به عنوان ویژه به همه شعبه ها می رفتند.

این متهم ادامه داد: شیوه کار مدیران بانک این گونه بود که اگر آقای کاظمی سه پرونده امضا می کرد می گفت: به شرطی این کار را می کنم که آقای بخشایش هم سه پرونده امضا کند و بقیه دوستان تحت فشار و توهین قسمت بالایی بانک بودند.

متهم بایرامی خلج گفت: من سه بچه دارم تا دو نصفه شب برای این بانک و مطالبات معوق کار می کردم اموال و دارایی رفته است و از شما آقای قاضی مسعودی مقام تشکر می کنم به همه فرصت می دهید صحبت کنند.

نماینده دادستان در این لحظه اظهارات صانعی مقدم را قرائت کرد که البته جز متهمین نیست و اظهارات قنبری را نیز خواند و در ادامه متهم نانچیان را به جایگاه خواند.

متهم نانچیان گفت: آقای دلاویز چند بار از من پیگیر این تسهیلات بودند.

در ادامه نماینده دادستان گفت: وثیقه آقای رضوی را آقای امامی تامین می کرد، این تسهیلات 13 دست چرخیده تا به دست رضوی برسد که مصداق پولشویی است.

وی گفت: طبق ردیابی های انجام شده درباره چک های آقای دلاویز باید گفت بخشی از تسهیلات به حساب حمید حاجیان در بانک سینا رفته که سوال اینجا است که آقای دلاویز چرا این پول ها را از شرکت های امامی دریافت می کردید توضیح بدهید پورشه را آقای امامی چرا برای شما خریده است یا ملکی در شمال آیا تبلیغات برای شما تا این حد سودآور بوده است.

نماینده دادستان گفت: قطعا این مبالغ را مستقیما دریافت نمی کنید، چون عملیات پولشویی گسترده است.

وی گفت: آقای رضوی به دنبال هر بهانه ای بود پول را از بانک بگیرد و ضمانت نامه ای می خواهد البته نشده است.

نماینده دادستان ادامه داد: در کار قیر شرکت های گسترده و کارتن خواب ها ضمانت نامه های کلان از شرکت هرمز پاسارگاد گرفتند که آقای دلاویز و امیررضا فرزان راد بوده است.

وی عکسی را نشان داد و گفت: در حال حاضر امیررضا فرزان راد متواری و از کشور فرار کرده است، اما حتی بعد از فرار هم کار را اداره می کرد و همه پول ها را از فروش قیر تهیه می کرد آقای دلاویز آیا شما که ادعا می کنید برای اقتصاد کشور می میرید این عکس را می شناسید کجاست؟ شما در این عکس در ویلایی در امارات با هم جلسه گذاشتید.

نماینده دادستان گفت: شما مگر نمی دانید قیر ها از کشور خارج شده است آن وقت شما با مفسدان اقتصادی جلسه می گذارید آیا این به جز خیانت به کشور نیست؟

نماینده دادستان گفت: آقای دلاویز در دفاعیات خود اشاره کرد که رشته اش کارشناسی ارشد ارتباطات است حال سئوال اینجا است اگر رشته شما این است چرا در بانک سرمایه بازاریابی می کردید؟ شما که در حوزه بانکی و نفتی تخصص نداشتید چرا مدیرعامل شرکت نفت و گاز سرمایه و زیر مجموعه این بانک می شوید؟ همسر شما مدیرعامل شرکت نفتی دیار است در این زمینه توضیح دهید؟

قهرمانی افزود: در تاریخ 27/1/92 شرکت نفت و گاز سرمایه تشکیل می شود و سهام آن را به آقای بخشایش واگذار می کنیم و در تاریخ 18/6/92 نامه ای به آقای بخشایش می زنید و می گویید سهام شرکت را به بانک سرمایه واگذار می کنید و این موضوع در روزنامه رسمی منتشر نمی شود، 300 هزار تن با شرکت نفت هرمز پاسارگاد قرارداد قیر منعقد می کنید و آقای دلاویز امضا نمی کند تا شبهه ای ایجاد نشود، آقایان در تاریخ 28/8/94 طبق گواهی روزنامه رسمی از شرکت نفت و گاز سرمایه خارج می شوند.

نماینده دادستان افزود: پرونده شما را اعمال شما به جریان انداخت، شما هنرمندان را بدنام و پول های کثیف را وارد سینما کردید. باید از جامعه هنرمند عذرخواهی کنید. شما امامی را به بخشایش وصل کردید و باید در مورد منشا پول های امامی از وی سوال می پرسیدی، شاید شما در سال 92 از امامی جدا شدید، اما در دبی به هم وصل شدید.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز وکیل مدافع وی در جایگاه حاضر شد و گفت: جای بسی خوشحالی است که همه آزادانه در این دادگاه حرف هایشان را می زند و در کمتر دادگاهی دیده ام که فرصت کافی به افراد داده شود که به این میزان صحبت کنند.

وی در ابتدای دفاعیات خود نکاتی را پیرامون کیفرخواست متذکر شد و گفت: در پرونده های کیفری کیفرخواست مهمترین و اساسی ترین وظیفه دادستان ها است و بعد از آن دادگاه است که پرونده را هدایت می کند، عملکرد دادستان با تایید دادگاه ادامه می یابد که این موضوع در همه محاکم و در اینجا رعایت شده است.

وکیل مدافع متهم دلاویز افزود: در ماده 379 و 396 قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت وظیفه نماینده دادستان قرائت کیفرخواست عنوان شده است. اتهامات موکل بنده معاونت در اتهامات آقای رضوی عنوان شده است لذا ممکن است در اظهاراتم مطالبی بگویم که شاید به نوعی به ضرر آقای رضوی باشد.

وکیل مدافع متهم دلاویز گفت: صدور کیفرخواست مقدمات و الزاماتی دارد که باید در رسیدگی ها به آن توجه شود تا مقدمه صدور کیفرخواست قرار جلب به دادرسی است که آن هم مقدماتی همچون تفهیم اتهام، اخذ آخرین دفاع و اعلام ختم رسیدگی دارد، اتهاماتی که به موکل بنده تفهیم شده است تا جلد 18 هیچ اتهامی نبوده است.

وی گفت: آقای قاضی تا جلد 10 پرونده اتهامات آقای رضوی کلاهبرداری، تحصیل مال از طریق نامشروع، پولشویی و پرداخت رشوه عنوان شده است شما در برخی موارد ایراداتی گرفتید و نهایتا آقای تورک به عنوان سرپرست دادسرا گفته است اتهامات آقایان به صورت جداگانه اخلال عنوان شده است، اما به موکل من تفهیم اتهام نشده است.

وکیل مدافع دلاویز در ارتباط با قسمت مربوط به الزامات کیفرخواست گفت: محور اصلی پرونده های کیفری دلیل است؛ اما مواردی که به عنوان دلیل در کیفرخواست ذکر شده است اساسا دلیل نیستند و برخی از این بند ها چند بار تکرار شده است و اشکالات به کیفرخواست کاملا وارد است.

وکیل مدافع دلاویز با تاکید بر اینکه نماینده دادستان باید عین کیفرخواست را در جلسه دادگاه قرائت می کرد گفت: استحضار دارید آن چیزی که موکل اینجانب در معرض اتهامات قرار داده است اظهارات بی پایه و اساس اولیه و بدون دلیل سایر متهمین پرونده در پرداخت این مبلغ بوده است.

قاضی مسعودی مقام ختم جلسه امروز را اعلام کرد و ادامه دادگاه و دفاعیات وکیل مدافع متهم احسان دلاویز را به روز چهارشنبه 8 خرداد ماه ساعت 10 صبح موکول کرد.

بیشتر بخوانید:

تصاویر اولین جلسه دادگاه محمدهادی رضوی و 30 متهم دیگر پرونده بانک سرمایه گران نمایی یک ملک به مبلغ 125 میلیارد تومان برای تسویه بدهی بانک سرمایه
نماینده دادستان: هادی رضوی متهم خرد نیست/ ماجرای سرمایه گذاری رضوی با پول معلمان برای خرید خودروهای لوکس و موتوری که قیمت آن به اندازه ده پراید 50 میلیون تومانی است

چرا برخی از متهمان با لباس شخصی در دادگاه حاضر می شوند؟

انتهای پیام/

به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات سید هادی رضوی و تعدادی دیگر از متهمان بانک سرمایه، صبح امروز در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به مفاسد و جرایم اقتصادی به ریاست مسعودی مقام به صورت علنی برگزار شد.

در ابتدا قاضی مسعودی مقام گفت: مواد 193 و 194 قانون آیین دادرسی کیفری قرائت و تفهیم می شود، متهمین مواظب اظهارات خود باشند.

وی افزود: متهمینی که به قید وثیقه آزاد هستند در صورت تغییر آدرس به دادگاه اعلام کنند.

وی گفت: ادعا هایی درباره بانک مرکزی مطرح و گزارش هایی که داده شده مبنی بر این است که این رفتار در پرونده منطبق بر قوانین بوده و ما از نمایندگان بانک خواستیم در این باره توضیح بدهند تا مشخص شود متهم در دفاع بعد مد نظر قرار بدهد.

قاضی مسعودی مقام از نماینده بانک مرکزی خواست در جایگاه حاضر شود.

امیرمظلوم شایان نماینده بانک مرکزی گفت: در خصوص مسائل مطرح شده درباره استعلامات اخذ شده از سوی بانک مفاد پاسخ خود را به محضر دادگاه عرض می کنم، ضمن اینکه تعاریفی را از روی آیین نامه تسهیلات و تعهدات کلان قرائت می نمایم.

نماینده بانک مرکزی ادامه داد: مجموع تسهیلات و تعهدات کلان باید حداقل معادل 10 درصد سرمایه موسسه اعتباری باشد با توجه به اینکه سرمایه این بانک 5 هزار و 946 میلیارد ریال بوده و با احتساب 10 درصد، تسهیلات شما کلان است.

مظلوم شایان در ادامه گفت: تسهیلات کلان است و اگر موضوع کیفرخواست کلان بودن تسهیلات باشد تسهیلات کلان احراز شده و آن که سقف 20 درصد را رد نکرده در خصوص هیئت مدیره وقت کاربرد دارد.

وی ادامه داد: بیش از 59 میلیارد تومان تسهیلات با استناد این آیین نامه، کلان محسوب می شود.

در این هنگام هادی رضوی در پاسخ، نامه ای را که از بانک مرکزی در دست داشت مبنی بر تسهیلات و مفاد آن قرائت کرد و خطاب به نماینده بانک گفت: این نامه مورد تایید شما است یا خیر؟

نماینده بانک مرکزی گفت: شما می گویید تسهیلات کلان است و من می گویم بله کلان است.

قاضی مسعودی مقام گفت: تسهیلات مربوط به مدیران 20 و مربوط به تسهیلات گیرندگان 10 درصد است.

نماینده بانک مرکزی مجددا به تعریف تسهیلات و تعهدات کلان برای هر ذینفع واحد که میزان آن حداقل 10 درصد سرمایه باشد اشاره کرد و خطاب به متهم رضوی گفت: آیا شما طبق این تعریف، 10 درصد هستید.

متهم جواب داد: بله.

نماینده بانک مرکزی گفت: از حیث پرداخت و اعطا، سقف 20 درصد رد نشده که مشمول هیئت مدیره است و تسهیلات شما کلان بود و وثایق کافی نبود و صلاحیت دریافت نداشتید.

نماینده بانک مرکزی خطاب به قاضی مسعودی مقام گفت: تسهیلات کلان است و اگر لازم است موارد ذکر شده را به صورت مکتوب به دادگاه ارائه می کنم.

در این لحظه قاضی مسعودی مقام از متهم احسان دلاویز خواست در جایگاه حاضر شود.

در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم احسان دلاویز گفت: برای بیان دفاعیات در جایگاه حاضر شود.

قاضی مسعودی مقام اظهار کرد: حسب کیفرخواست پرونده مستند به شکایت بانک سرمایه، گزارش بازرسی کل کشور، گزارش معاونت نظارت بر بانک ها، پاسخ استعلامات به عمل آمده از بانک مرکزی، گزارش رابطین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، ردیابی های صورت گرفته، نظریه هیئت های کارشناسی، اظهارات مطلعین و اقاریر و اطلاعات شما در مرحله مقدماتی، اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از حیث نظام پولی از طریق معاونت در 5 فقره تسهیلات و خیانت در امانت به مبلغ 1 هزار و 75 میلیارد ریال، به شما تفهیم می شود دفاعیات خود را مطرح کنید.

متهم دلاویز پاسخ داد: دفاعیات حقوقی را به وکیل می سپارم و با توجه به عناوین اتهامی که به بنده منتسب شد نکاتی را بیان می کنیم، اتهاماتی که مطرح شد چند بار پس گرفته شده است و نمی دانم چرا مجدد به آن رسیدگی می شود.

قاضی مسعودی مقام گفت: سایر اتهامات شما در محاکم کیفری 2 رسیدگی خواهد شد.

متهم دلاویز گفت: هر 4 عنوان اتهامی بر اساس یک فعل ادعایی است که توسط سید هادی رضوی مطرح شده است که برای رد قاطع این اتهامات دلایل خود را مطرح می کنم.

وی ادامه داد: در اظهارات و اقاریری که آقای رضوی و خانم کاظمی داشتند تناقضاتی موجود است که نشان دهنده بی اساس بودن اظهارات است.

متهم دلاویز گفت: بنده واقعا نمی دانم چرا اینجا هستم که یک دلیل عمده پشت این قضیه وجود دارد؛ دوستی با آقای امامی و رضوی دلیل حضور من بوده است.

وی ادامه داد: از سال های 90 تا 92 ارتباط کاری فرهنگی و کاملا معنادار و مشخصی با آقای رضوی و امامی داشتم، آقای رضوی در یک مراسم افطاری مرا دید و به وی گفتم شما که شخصیت من را می شناسید. رضوی سوگند خورد و مسائلی را مطرح کرد و بعد از طرح این موضوع در دادسرا از من حلالیت طلبید، شاید لطف خدا بوده است که به دلیل هجمه های عظیمی که به من و خانواده و پیشینه اجتماعی من شده است این مسائل روشن شود.

وی با بیان اینکه واقعیت قضیه این است که دوستی بین من و آقای رضوی وجود نداشته است گفت: آقای رضوی فردی تندخو، و عصبی مزاج است و در مواجهه با دیگران از موضع بالا برخورد می کند و ما از لحاظ شخصیتی متفاوت هستیم. آقای رضوی در ارتباطات در هر حوزه ای سیراب است و هرگز احتیاج به امثال من نداشته است که بخواهد در حوزه ای از من استفاده کند و هرگز در هیچ حوزه ای نیت مشترکی با آقای رضوی نداشتم.

متهم دلاویز با اشاره به موضوع 4 فقره چک 500 تومانی که توسط رضوی و خانم کاظمی داده شده است، گفت: موضوع مستند در پرونده بود چک های دیگری است.

وی گفت: آقای قاضی، بنده به دانش و عدالت شما اعتقاد دارم اظهارات من در رد این اتهام انتسابی در جلد 4 صفحه 497 و 498 پرونده و صفحه 48 کیفرخواست موجود است.

متهم دلاویز ادامه داد: من به دلایل خاصی از مجموعه این دوستان (رضوی و امامی) در آذر ماه 92 به خواست خودشان منفک شدم، با آقای امامی پروژه مشترکی به نام شاهگوش و شهرزاد پرحاشیه داشتیم، بنده مسئول جذب اسپانسر، سرمایه گذار و تبلیغات شاهگوش بودم.

وی افزود: انصافا آقای امامی انسان است و اصلا نمی توانم به هر دلیلی چیزی را زیر سوال ببرم. روحیات بنده به آقای امامی نزدیک و نقاط مشترک با یکدیگر داشتیم، به شدت به من اعتماد پیدا کرده بود و رفت وآمد خانوادگی داشتم و بنده آدم محافظه کاری هستم و هیچ تعارفی با هیچ کسی و آقای امامی ندارم.

در ادامه متهم دلاویز در ادامه دفاعیات خود گفت: در کار ارزشمندی به نام شهرزاد، شان افراد آن را خراب نکنید. شهرزاد کار ارزشمندی بود که گرفت و پول داخل آن آمد. دلیلی نداشت پول آلوده به آن وارد شود مدت ها است روی آن را ندارم با کارگردان و دیگر افراد آن روبرو شوم.

این متهم ادامه داد: چرا که فردی که شغلش بازیگری است باید پاسخگو باشد که آن پول آلوده بوده یا خیر، با بازیگر چه کار دارید؟ علیه این فضای ارزشمند این روز ها هجمه زیادی وجود دارد. بهتر است محل مصرف تسهیلات گیرندگان را تفکیک کنید تا پاسخگو باشند.

این متهم گفت: در مقطعی که من بودم کمی شلختگی مالی وجود داشت. در آن وقت مسئول آقای قادری بود و همه پول ها به حساب وی واریز می شد و همه را او امضا می کرد، اما دلیل سوءنیت در جریان جذب و دفع نبود.

متهم دلاویز خطاب به متهم رضوی گفت: آقای رضوی چرا راست نمی گویید تعاملاتی درباره ملک باهم داشتید البته نه با سوء نیت که الان دیده می شود قصد من از این حرف ها دفاع از شما است.

متهم دلاویز ادامه داد: آقای رضوی عکس های چک هایی که مبنای اتهامات است را به من ارسال کرد که به شما تقدیم می کنم. من از دیدن آن تعجب کردم چرا که اولا چک در وجه آقای قادری بود و دوما تاریخ آن سه ماه بعد از رفتن من از مجموعه بوده است که از آقای قادری خواستم این موضوع را پیگیری کند.

وی گفت: یک فایل ضمیمه می کنم که شامل دو سند است و اجازه بدهید توضیح ندهم، چون اخلاقی نیست، اما ثابت می کند چه کسی چک گرفته و چه کسی نگرفته و برای دادگاه روشن می شود.

متهم دلاویز در این هنگام مدرک تبلیغ شرکت فاطمی در شاهگوش را به دادگاه نشان داد و گفت: وقتی که می توانم از راه درست کار کنم که به لطف خدا برکاتی هم داشت چرا باید وارد فضای دیگری بشوم. از این که کلام الله را آورده ام عذرخواهی می کنم، اما یک زمانی انسان به خدا پناه می برد.

متهم دلاویز خطاب به مدیران بانک سرمایه که در جایگاه متهم بودند از متهم خانی، متهم بیرانوند پرسید که آیا شما یک تماس حضوری یا تلفنی از من در بانک سرمایه داشتید آن ها جواب دادند خیر.

وی گفت: در کیفرخواست ذکر شده من نفوذ قابل توجهی در مدیران داشته ام در حالی که تعدادی از این افراد حتی یک بار هم ندیده بودم.

این متهم ادامه داد: در سال 91- 92 آقای بخشایش را می شناختم که البته نفوذی هم نبود و نه هرگز از او خواسته اقتصادی داشتم در حد گفتگو و خاطره گویی بود، چون تمایل داشتند خاطرات شان کتاب شود که آن هم نشد.

این متهم ادامه داد: بعد از رفت و آمد ها و صحبت ها با آقای بخشایش توانستیم قراردادی با بانک سرمایه برای سریال شاهگوش داشته باشیم که بانک تبلیغ کرد و جواب هم گرفت به موازات این کار و ورود آقای امامی به بانک سرمایه، پروژه نفتی به این بانک پیشنهاد داد به نام پتروگلف که حکم گرفتند از سوی آقای بخشایش جلو بروند، اما شرکت نفتی نمی شناختند که من شرکت نفت و گاز سرمایه را پیشنهاد دادم.

متهم دلاویز گفت: چک های مورد ادعای آقای رضوی به من وصول نشده است و در رفتار های کاری رضوی هرگز وحدت قصد و نکته مشترک نداشتم پس نمی توانست کار مشترکی با هم داشته باشیم.

وی گفت: من هیچ وامی نه برای خود و کسی دیگر نگرفتم و علاقه ای هم به این کار ندارم و این که در رسانه ها گیرنده تسهیلات شده ام فضای تلخی است حتی یک آگهی دولتی هم در هیچ کدام از کار ها نداشته ام.

متهم دلاویز ادامه داد: من خواهرزاده و برادرزاده و داماد هیچ مسئولی نیستم، اما من را به این متهم می کنند.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز قهرمانی نماینده دادستان اظهار کرد: آقای رضوی در تحقیقات مقدماتی اظهاراتی داشته مبنی بر اینکه احسان دلاویز پس از اطلاع از روند تسهیلات با من تماس گرفت و یک تا یک و نیم درصد مطالبه کرد و به من گفت: می توانی امتحان کنی کار را به بانک بسپاری و ببینی اتفاقی نمی افتد. به او گفتم یک و نیم درصد در قالب حق مشاوره پرداخت می کنم الان امکان پرداخت ندارم، گفت: نزد حسامی می روم و پروژه های شما را توضیح می دهم، بعد از توضیحات آقای حسامی قبول کرد و موضوع تصویب شد که بعد از پرداخت وثایق تبدیل به سفته شود، خرد خرد دو میلیارد به دلاویز دادم، اما وثایق تبدیل به سفته نشد.

نماینده دادستان ادامه داد: چک ها را رضوی صادر می کند منشی رضوی خانم شریف کاظمی از حساب بانک مسکن 10 چک 200 تومانی و یک چک 250 تومانی صادر می کند چک در وجه امیر قادری بابت حق المشاوره کشیده می شود.

نماینده دادستان افزود: آقای قادری ماشین پولشویی آقای امامی بوده است اگر این فرد را ببینید متوجه می شوید که در حدی نیست به کسی مشاوره بدهد، 50 درصد چک ها به آقای دلاویز برای تبلیغات در شاهگوش داده شد. آقای قادری می گوید به دستور امامی و دلاویز به دفتر رضوی رفتم تعدادی چک را گرفتم و پس از هماهنگی رضوی، امامی و دلاویز، عینا تحویل احسان دلاویز دادم.

قهرمانی ادامه داد: طبق اظهارات آقای حسامی مدیر دفتر آقای بخشایش سید محمد امامی سال 91 به همراه دلاویز و فرد دیگری به عنوان مشاوران بخشایش حکم رسمی داشتند و رابطه بسیار نزدیکی با علی بخشایش داشتند و در هر زمانی که می خواستند با او تشکیل جلسه می دادند.

وی ادامه داد: در بانک سرمایه آقای امامی و دلاویز همه کاره بودند حتی به اعطای تسهیلات به خود و سایرین دخالت می کردند.

نماینده دادستان افزود: در اظهارات آقای حسامی آمده که دلاویز گفته است (الان بریزند بگیرند از من چیزی ندارند) آقای دلاویز به نام خود چیزی امضا نمی کرد.

نماینده دادستان خطاب به متهم دلاویز گفت: آقای حیدرآبادی را چه کسی به بانک آورد و تحمیل کرد، بازیگر اصلی میدان تهاتر های غیرواقعی رضوی و بعد امامی بوده است، دلاویز و امامی لیست بدهکاران عمده بانک سرمایه را داشتند و عملا به دنبال کارچاق کنی بودند. آقایان در ساخت فیلم شاهگوش و شهرزاد وجوهی را به نام اسپانسر جذب کردند.

نماینده دادستان گفت: رضوی چند شرکت داشت و در ساخت شهرزاد با امامی شریک بوده است تسهیلات دریافتی از بانک سرمایه با پیگیری های احسان دلاویز صورت گرفته است عملا علی نانچیان رئیس شعبه اسکان توسط سید هادی رضوی، امامی و دلاویز ساپورت می شد، طبق اظهارات حسامی دلاویز 20 میلیارد ریال از هادی رضوی بابت تسهیلات دریافت کرده است.

در ادامه دادگاه حسامی در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده مسئول دفتر آقای بخشایش نبودم مسئول اداره حوزه مدیریت بودم، بخشایش یک یا دو مسئول دفتر داشت، این افراد حکم داشتند، در بازرسی هایی که ضابطین از من سوال کردند چکی نشان دادند و گفتند آقای رضوی اظهار کرده که 2 میلیارد تومان به دلاویز پول دادم.

در ادامه نماینده دادستان گفت: طبق اظهارت آرمان علمایی، محمد امامی در سال 88 یک فرد ساده بوده و بعد از آشنایی با دلاویز، امیر فرزان به دلالی شدید و انحصاری در بانک سرمایه برای اخذ تسهیلات و ضمانت نامه برای شرکت های مختلف اقدام می کنند، در زمان بخشایش بسیار دلالی می کردند و وام هایی برای شرکت خود می گرفتند.

در ادامه نماینده دادستان گفت: اظهارات خانم پیراسته همسر آقای امامی را می خوانم و تذکر می دهم اگر تهدیدی علیه او شود دادگاه برخورد سختی می کند.

نماینده دادستان ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، احسان دلاویز مشاور بخشایش بود و همزمان شرکت نفت و گاز پاسارگاد به امامی معرفی شده است و احسان دلاویز به صراحت بیان می کرد که هیچ جا ردی از خودش به جا نمی گذارد.

وی ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، آقای دلاویز و آقای امامی رابطه نزدیک با آقای بخشایش داشتند.

در این هنگام نماینده دادستان از آقای ضیائی خواست در جایگاه حاضر شود و گفت: در خصوص حیدرآبادی توضیح بدهند.

نماینده دادستان ادامه داد: آقای ضیائی وقتی به بانک آمد قبلا مدیرعامل شرکت آتیه صبا بود که اقدامات نفتی داشته است و حیدرآبادی جزو حلقه فاسد نفتی بود که به بانک سرمایه می آید و در خصوص احسان دلاویز او در بانک سرمایه به عنوان مشاوره بود و در بسیاری از تسهیلات نقش واسطه داشته است و حق می گرفت.

نماینده دادستان افزود: احسان دلاویز به واسطه آشنایی هایی که در مجلس داشت نقش حمایت از بخشایش را در ارکان دولت و مجلس ایفا می کرد برادر آقای دلاویز مدیرعامل نفت پاسارگاد بوده است آقای ضیایی در این باره توضیح بدهید.

متهم ضیایی گفت: درباره آقای دلاویز و تسهیلات آقای امامی و رضوی من در سال 91 و 92 مسئولیتی نداشتم، چون این تسهیلات در این سال ها بوده، درباره واسطه گری دلاویز مستندات را آورده ام که در تسهیلات آقای رضوی هم بود.

وی ادامه داد: درباره نفت پاسارگاد آقای دلاویز کلیه ضمانت نامه منتسب به خود را که دریافت می کرد در شرکت نفت پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی شده است.

نماینده دادستان خطاب به ضیایی گفت: شما جوری صحبت می کنید انگار به شما تحمیل شده است و تحت فشار بودید.

متهم ضیایی گفت: نه تحمیلی نبوده بنا بر اقرار و مکتوبات آقای رضوی نزد بازپرس می گویم و تحت فشار هم نبودم.

نماینده دادستان گفت: درباره اظهارات آقای قندالی درباره پروسه نفتی در قیر پاسارگاد و شرکت نفت، پاسارگاد می گوید برادر دلاویز در این شرکت ها بود شرکت قیر هرمز هم زیرمجموعه این شرکت ها بوده است و در آن ضمانت نامه هایی از بانک رفاه اخذ می شود که در شرکت هرمز پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی و از کشور خارج می شود.

وی گفت: آقای قندالی در این باره توضیح داد و اینکه آقای حیدرآبادی چگونه به او تحمیل شد و اینکه حیدرآبادی رنگ و بوی نفتی داشته و او را در بانک سرمایه مدیرعامل می کنند.

در این هنگام نماینده دادستان متهم شیانی را برای بیان توضیحات به جایگاه خواند و متهم شیانی گفت: آقای دلاویز و آقای امامی با حکم آقای بخشایش در بانک رفت و آمد داشتند.

در این هنگام نماینده دادستان از آقای سلمان اعلایی خواست که در جایگاه حاضر شود و از او پرسید در خصوص پرونده رضوی شما مطلع بیشتری هستید که نامبرده را آقایان امامی و دلاویز به مدیرعامل معرفی و دستور افتتاح حساب و پرونده دادند و سفارش می کردند که نامبرده داماد فلانی است و پس چند بار تمدید نامبرده را به تهاتر ملک با بانک می کردند، آقای اعلایی توضیح بدهید.

اعلایی توضیح داد: من از سال 87 در بانک سرمایه بودم و از سال 90 که آقای بخشایش و آقای قندالی به بانک سرمایه آمدند مصیبت ما شروع شد.

وی ادامه داد: در باره پرونده آقای رضوی آن زمان من در حوزه بودم و از انجایی که دلاویز و امامی حکم داشته اند به ما دستور می دادند.

وی گفت: درباره آقای رضوی باید بگویم او خیلی کم به بانک زنگ می زد؛ اما دلاویز و امامی تردد داشتند وحتی زمانی که مشاور بودند برای بعضی پرونده ها تاکید می کردند آن ها برنامه ریزی را عین جدول چیده بودند.

اعلایی گفت: ما تاسف می خوریم 31 سال کارمند بانک بودیم و بعد از بازنشستگی گیر آن آقایان افتادیم چرا که ما 32 نفر که سابقه همکاری بانکی داریم زیر سوال برویم.

در این لحظه متهم بایرامی به خواسته نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد.

نماینده دادستان گفت: آقای بایرامی خلج علاوه بر اینکه اتهام دارند در حال حاضر به عنوان مطلع هستند.

نماینده دادستان ادامه داد: او می گوید امامی و دلاویز در پرونده ها نقش مستقیم داشته اند و همه کار ها توسط آن ها پیگیری می شد و به نتیجه می رسید.

نماینده دادستان ادامه داد: دلاویز و امامی به صورت مکرر به دفتر آقای بخشایش رفت و آمد می کردند و ارکان اعتباری بانک برای تسهیلات به برخی مشتریان خاص (شاملو، حیدری و رضوی) تحت فشار قرار می دادند.

وی گفت: با توجه به شرایط سنی بالای بخشایش آقایان حسامی، امامی و دلاویز با سوءاستفاده در خصوص تسهیلات کلان بر نامبرده اعمال نفوذ می کردند و احسان دلاویز و امامی همیشه با فشار های لازم خواسته هایشان را محقق می کردند.

بعد از این مرحله متهم بایرامی خلج به عنوان مسئول مطالبات معوق بانک سرمایه گفت: من از سال 89 در بانک سرمایه مشغول به کار شدم مدیر شعبه در آن موقع از رفت و آمد ها به بانک هیچ نمی دانست.

متهم بایرامی خلج گفت: من اصلا درخواستی ندادم و مصوبه ای که داده بودند بعد از زمانی بود که من از بانک رفته بودم این دوستان را اصلا ندیدم.

وی ادامه داد: آقای دلاویز را یک بار دیدم به همراه آقای امامی به عنوان ویژه به همه شعبه ها می رفتند.

این متهم ادامه داد: شیوه کار مدیران بانک این گونه بود که اگر آقای کاظمی سه پرونده امضا می کرد می گفت: به شرطی این کار را می کنم که آقای بخشایش هم سه پرونده امضا کند و بقیه دوستان تحت فشار و توهین قسمت بالایی بانک بودند.

متهم بایرامی خلج گفت: من سه بچه دارم تا دو نصفه شب برای این بانک و مطالبات معوق کار می کردم اموال و دارایی رفته است و از شما آقای قاضی مسعودی مقام تشکر می کنم به همه فرصت می دهید صحبت کنند.

نماینده دادستان در این لحظه اظهارات صانعی مقدم را قرائت کرد که البته جز متهمین نیست و اظهارات قنبری را نیز خواند و در ادامه متهم نانچیان را به جایگاه خواند.

متهم نانچیان گفت: آقای دلاویز چند بار از من پیگیر این تسهیلات بودند.

در ادامه نماینده دادستان گفت: وثیقه آقای رضوی را آقای امامی تامین می کرد، این تسهیلات 13 دست چرخیده تا به دست رضوی برسد که مصداق پولشویی است.

وی گفت: طبق ردیابی های انجام شده درباره چک های آقای دلاویز باید گفت بخشی از تسهیلات به حساب حمید حاجیان در بانک سینا رفته که سوال اینجا است که آقای دلاویز چرا این پول ها را از شرکت های امامی دریافت می کردید توضیح بدهید پورشه را آقای امامی چرا برای شما خریده است یا ملکی در شمال آیا تبلیغات برای شما تا این حد سودآور بوده است.

نماینده دادستان گفت: قطعا این مبالغ را مستقیما دریافت نمی کنید، چون عملیات پولشویی گسترده است.

وی گفت: آقای رضوی به دنبال هر بهانه ای بود پول را از بانک بگیرد و ضمانت نامه ای می خواهد البته نشده است.

نماینده دادستان ادامه داد: در کار قیر شرکت های گسترده و کارتن خواب ها ضمانت نامه های کلان از شرکت هرمز پاسارگاد گرفتند که آقای دلاویز و امیررضا فرزان راد بوده است.

وی عکسی را نشان داد و گفت: در حال حاضر امیررضا فرزان راد متواری و از کشور فرار کرده است، اما حتی بعد از فرار هم کار را اداره می کرد و همه پول ها را از فروش قیر تهیه می کرد آقای دلاویز آیا شما که ادعا می کنید برای اقتصاد کشور می میرید این عکس را می شناسید کجاست؟ شما در این عکس در ویلایی در امارات با هم جلسه گذاشتید.

نماینده دادستان گفت: شما مگر نمی دانید قیر ها از کشور خارج شده است آن وقت شما با مفسدان اقتصادی جلسه می گذارید آیا این به جز خیانت به کشور نیست؟

نماینده دادستان گفت: آقای دلاویز در دفاعیات خود اشاره کرد که رشته اش کارشناسی ارشد ارتباطات است حال سئوال اینجا است اگر رشته شما این است چرا در بانک سرمایه بازاریابی می کردید؟ شما که در حوزه بانکی و نفتی تخصص نداشتید چرا مدیرعامل شرکت نفت و گاز سرمایه و زیر مجموعه این بانک می شوید؟ همسر شما مدیرعامل شرکت نفتی دیار است در این زمینه توضیح دهید؟

قهرمانی افزود: در تاریخ 27/1/92 شرکت نفت و گاز سرمایه تشکیل می شود و سهام آن را به آقای بخشایش واگذار می کنیم و در تاریخ 18/6/92 نامه ای به آقای بخشایش می زنید و می گویید سهام شرکت را به بانک سرمایه واگذار می کنید و این موضوع در روزنامه رسمی منتشر نمی شود، 300 هزار تن با شرکت نفت هرمز پاسارگاد قرارداد قیر منعقد می کنید و آقای دلاویز امضا نمی کند تا شبهه ای ایجاد نشود، آقایان در تاریخ 28/8/94 طبق گواهی روزنامه رسمی از شرکت نفت و گاز سرمایه خارج می شوند.

نماینده دادستان افزود: پرونده شما را اعمال شما به جریان انداخت، شما هنرمندان را بدنام و پول های کثیف را وارد سینما کردید. باید از جامعه هنرمند عذرخواهی کنید. شما امامی را به بخشایش وصل کردید و باید در مورد منشا پول های امامی از وی سوال می پرسیدی، شاید شما در سال 92 از امامی جدا شدید، اما در دبی به هم وصل شدید.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز وکیل مدافع وی در جایگاه حاضر شد و گفت: جای بسی خوشحالی است که همه آزادانه در این دادگاه حرف هایشان را می زند و در کمتر دادگاهی دیده ام که فرصت کافی به افراد داده شود که به این میزان صحبت کنند.

وی در ابتدای دفاعیات خود نکاتی را پیرامون کیفرخواست متذکر شد و گفت: در پرونده های کیفری کیفرخواست مهمترین و اساسی ترین وظیفه دادستان ها است و بعد از آن دادگاه است که پرونده را هدایت می کند، عملکرد دادستان با تایید دادگاه ادامه می یابد که این موضوع در همه محاکم و در اینجا رعایت شده است.

وکیل مدافع متهم دلاویز افزود: در ماده 379 و 396 قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت وظیفه نماینده دادستان قرائت کیفرخواست عنوان شده است. اتهامات موکل بنده معاونت در اتهامات آقای رضوی عنوان شده است لذا ممکن است در اظهاراتم مطالبی بگویم که شاید به نوعی به ضرر آقای رضوی باشد.

وکیل مدافع متهم دلاویز گفت: صدور کیفرخواست مقدمات و الزاماتی دارد که باید در رسیدگی ها به آن توجه شود تا مقدمه صدور کیفرخواست قرار جلب به دادرسی است که آن هم مقدماتی همچون تفهیم اتهام، اخذ آخرین دفاع و اعلام ختم رسیدگی دارد، اتهاماتی که به موکل بنده تفهیم شده است تا جلد 18 هیچ اتهامی نبوده است.

وی گفت: آقای قاضی تا جلد 10 پرونده اتهامات آقای رضوی کلاهبرداری، تحصیل مال از طریق نامشروع، پولشویی و پرداخت رشوه عنوان شده است شما در برخی موارد ایراداتی گرفتید و نهایتا آقای تورک به عنوان سرپرست دادسرا گفته است اتهامات آقایان به صورت جداگانه اخلال عنوان شده است، اما به موکل من تفهیم اتهام نشده است.

وکیل مدافع دلاویز در ارتباط با قسمت مربوط به الزامات کیفرخواست گفت: محور اصلی پرونده های کیفری دلیل است؛ اما مواردی که به عنوان دلیل در کیفرخواست ذکر شده است اساسا دلیل نیستند و برخی از این بند ها چند بار تکرار شده است و اشکالات به کیفرخواست کاملا وارد است.

وکیل مدافع دلاویز با تاکید بر اینکه نماینده دادستان باید عین کیفرخواست را در جلسه دادگاه قرائت می کرد گفت: استحضار دارید آن چیزی که موکل اینجانب در معرض اتهامات قرار داده است اظهارات بی پایه و اساس اولیه و بدون دلیل سایر متهمین پرونده در پرداخت این مبلغ بوده است.

قاضی مسعودی مقام ختم جلسه امروز را اعلام کرد و ادامه دادگاه و دفاعیات وکیل مدافع متهم احسان دلاویز را به روز چهارشنبه 8 خرداد ماه ساعت 10 صبح موکول کرد.

در ادامه متهم دلاویز در ادامه دفاعیات خود گفت: در کار ارزشمندی به نام شهرزاد، شان افراد آن را خراب نکنید. شهرزاد کار ارزشمندی بود که گرفت و پول داخل آن آمد. دلیلی نداشت پول آلوده به آن وارد شود مدت ها است روی آن را ندارم با کارگردان و دیگر افراد آن روبرو شوم.

این متهم ادامه داد: چرا که فردی که شغلش بازیگری است باید پاسخگو باشد که آن پول آلوده بوده یا خیر، با بازیگر چه کار دارید؟ علیه این فضای ارزشمند این روز ها هجمه زیادی وجود دارد. بهتر است محل مصرف تسهیلات گیرندگان را تفکیک کنید تا پاسخگو باشند.

این متهم گفت: در مقطعی که من بودم کمی شلختگی مالی وجود داشت. در آن وقت مسئول آقای قادری بود و همه پول ها به حساب وی واریز می شد و همه را او امضا می کرد، اما دلیل سوءنیت در جریان جذب و دفع نبود.

متهم دلاویز خطاب به متهم رضوی گفت: آقای رضوی چرا راست نمی گویید تعاملاتی درباره ملک باهم داشتید البته نه با سوء نیت که الان دیده می شود قصد من از این حرف ها دفاع از شما است.

متهم دلاویز ادامه داد: آقای رضوی عکس های چک هایی که مبنای اتهامات است را به من ارسال کرد که به شما تقدیم می کنم. من از دیدن آن تعجب کردم چرا که اولا چک در وجه آقای قادری بود و دوما تاریخ آن سه ماه بعد از رفتن من از مجموعه بوده است که از آقای قادری خواستم این موضوع را پیگیری کند.

وی گفت: یک فایل ضمیمه می کنم که شامل دو سند است و اجازه بدهید توضیح ندهم، چون اخلاقی نیست، اما ثابت می کند چه کسی چک گرفته و چه کسی نگرفته و برای دادگاه روشن می شود.

متهم دلاویز در این هنگام مدرک تبلیغ شرکت فاطمی در شاهگوش را به دادگاه نشان داد و گفت: وقتی که می توانم از راه درست کار کنم که به لطف خدا برکاتی هم داشت چرا باید وارد فضای دیگری بشوم. از این که کلام الله را آورده ام عذرخواهی می کنم، اما یک زمانی انسان به خدا پناه می برد.

متهم دلاویز خطاب به مدیران بانک سرمایه که در جایگاه متهم بودند از متهم خانی، متهم بیرانوند پرسید که آیا شما یک تماس حضوری یا تلفنی از من در بانک سرمایه داشتید آن ها جواب دادند خیر.

وی گفت: در کیفرخواست ذکر شده من نفوذ قابل توجهی در مدیران داشته ام در حالی که تعدادی از این افراد حتی یک بار هم ندیده بودم.

این متهم ادامه داد: در سال 91- 92 آقای بخشایش را می شناختم که البته نفوذی هم نبود و نه هرگز از او خواسته اقتصادی داشتم در حد گفتگو و خاطره گویی بود، چون تمایل داشتند خاطرات شان کتاب شود که آن هم نشد.

این متهم ادامه داد: بعد از رفت و آمد ها و صحبت ها با آقای بخشایش توانستیم قراردادی با بانک سرمایه برای سریال شاهگوش داشته باشیم که بانک تبلیغ کرد و جواب هم گرفت به موازات این کار و ورود آقای امامی به بانک سرمایه، پروژه نفتی به این بانک پیشنهاد داد به نام پتروگلف که حکم گرفتند از سوی آقای بخشایش جلو بروند، اما شرکت نفتی نمی شناختند که من شرکت نفت و گاز سرمایه را پیشنهاد دادم.

متهم دلاویز گفت: چک های مورد ادعای آقای رضوی به من وصول نشده است و در رفتار های کاری رضوی هرگز وحدت قصد و نکته مشترک نداشتم پس نمی توانست کار مشترکی با هم داشته باشیم.

وی گفت: من هیچ وامی نه برای خود و کسی دیگر نگرفتم و علاقه ای هم به این کار ندارم و این که در رسانه ها گیرنده تسهیلات شده ام فضای تلخی است حتی یک آگهی دولتی هم در هیچ کدام از کار ها نداشته ام.

متهم دلاویز ادامه داد: من خواهرزاده و برادرزاده و داماد هیچ مسئولی نیستم، اما من را به این متهم می کنند.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز قهرمانی نماینده دادستان اظهار کرد: آقای رضوی در تحقیقات مقدماتی اظهاراتی داشته مبنی بر اینکه احسان دلاویز پس از اطلاع از روند تسهیلات با من تماس گرفت و یک تا یک و نیم درصد مطالبه کرد و به من گفت: می توانی امتحان کنی کار را به بانک بسپاری و ببینی اتفاقی نمی افتد. به او گفتم یک و نیم درصد در قالب حق مشاوره پرداخت می کنم الان امکان پرداخت ندارم، گفت: نزد حسامی می روم و پروژه های شما را توضیح می دهم، بعد از توضیحات آقای حسامی قبول کرد و موضوع تصویب شد که بعد از پرداخت وثایق تبدیل به سفته شود، خرد خرد دو میلیارد به دلاویز دادم، اما وثایق تبدیل به سفته نشد.

نماینده دادستان ادامه داد: چک ها را رضوی صادر می کند منشی رضوی خانم شریف کاظمی از حساب بانک مسکن 10 چک 200 تومانی و یک چک 250 تومانی صادر می کند چک در وجه امیر قادری بابت حق المشاوره کشیده می شود.

نماینده دادستان افزود: آقای قادری ماشین پولشویی آقای امامی بوده است اگر این فرد را ببینید متوجه می شوید که در حدی نیست به کسی مشاوره بدهد، 50 درصد چک ها به آقای دلاویز برای تبلیغات در شاهگوش داده شد. آقای قادری می گوید به دستور امامی و دلاویز به دفتر رضوی رفتم تعدادی چک را گرفتم و پس از هماهنگی رضوی، امامی و دلاویز، عینا تحویل احسان دلاویز دادم.

قهرمانی ادامه داد: طبق اظهارات آقای حسامی مدیر دفتر آقای بخشایش سید محمد امامی سال 91 به همراه دلاویز و فرد دیگری به عنوان مشاوران بخشایش حکم رسمی داشتند و رابطه بسیار نزدیکی با علی بخشایش داشتند و در هر زمانی که می خواستند با او تشکیل جلسه می دادند.

وی ادامه داد: در بانک سرمایه آقای امامی و دلاویز همه کاره بودند حتی به اعطای تسهیلات به خود و سایرین دخالت می کردند.

نماینده دادستان افزود: در اظهارات آقای حسامی آمده که دلاویز گفته است (الان بریزند بگیرند از من چیزی ندارند) آقای دلاویز به نام خود چیزی امضا نمی کرد.

نماینده دادستان خطاب به متهم دلاویز گفت: آقای حیدرآبادی را چه کسی به بانک آورد و تحمیل کرد، بازیگر اصلی میدان تهاتر های غیرواقعی رضوی و بعد امامی بوده است، دلاویز و امامی لیست بدهکاران عمده بانک سرمایه را داشتند و عملا به دنبال کارچاق کنی بودند. آقایان در ساخت فیلم شاهگوش و شهرزاد وجوهی را به نام اسپانسر جذب کردند.

نماینده دادستان گفت: رضوی چند شرکت داشت و در ساخت شهرزاد با امامی شریک بوده است تسهیلات دریافتی از بانک سرمایه با پیگیری های احسان دلاویز صورت گرفته است عملا علی نانچیان رئیس شعبه اسکان توسط سید هادی رضوی، امامی و دلاویز ساپورت می شد، طبق اظهارات حسامی دلاویز 20 میلیارد ریال از هادی رضوی بابت تسهیلات دریافت کرده است.

در ادامه دادگاه حسامی در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده مسئول دفتر آقای بخشایش نبودم مسئول اداره حوزه مدیریت بودم، بخشایش یک یا دو مسئول دفتر داشت، این افراد حکم داشتند، در بازرسی هایی که ضابطین از من سوال کردند چکی نشان دادند و گفتند آقای رضوی اظهار کرده که 2 میلیارد تومان به دلاویز پول دادم.

در ادامه نماینده دادستان گفت: طبق اظهارت آرمان علمایی، محمد امامی در سال 88 یک فرد ساده بوده و بعد از آشنایی با دلاویز، امیر فرزان به دلالی شدید و انحصاری در بانک سرمایه برای اخذ تسهیلات و ضمانت نامه برای شرکت های مختلف اقدام می کنند، در زمان بخشایش بسیار دلالی می کردند و وام هایی برای شرکت خود می گرفتند.

در ادامه نماینده دادستان گفت: اظهارات خانم پیراسته همسر آقای امامی را می خوانم و تذکر می دهم اگر تهدیدی علیه او شود دادگاه برخورد سختی می کند.

نماینده دادستان ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، احسان دلاویز مشاور بخشایش بود و همزمان شرکت نفت و گاز پاسارگاد به امامی معرفی شده است و احسان دلاویز به صراحت بیان می کرد که هیچ جا ردی از خودش به جا نمی گذارد.

وی ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، آقای دلاویز و آقای امامی رابطه نزدیک با آقای بخشایش داشتند.

در این هنگام نماینده دادستان از آقای ضیائی خواست در جایگاه حاضر شود و گفت: در خصوص حیدرآبادی توضیح بدهند.

نماینده دادستان ادامه داد: آقای ضیائی وقتی به بانک آمد قبلا مدیرعامل شرکت آتیه صبا بود که اقدامات نفتی داشته است و حیدرآبادی جزو حلقه فاسد نفتی بود که به بانک سرمایه می آید و در خصوص احسان دلاویز او در بانک سرمایه به عنوان مشاوره بود و در بسیاری از تسهیلات نقش واسطه داشته است و حق می گرفت.

نماینده دادستان افزود: احسان دلاویز به واسطه آشنایی هایی که در مجلس داشت نقش حمایت از بخشایش را در ارکان دولت و مجلس ایفا می کرد برادر آقای دلاویز مدیرعامل نفت پاسارگاد بوده است آقای ضیایی در این باره توضیح بدهید.

متهم ضیایی گفت: درباره آقای دلاویز و تسهیلات آقای امامی و رضوی من در سال 91 و 92 مسئولیتی نداشتم، چون این تسهیلات در این سال ها بوده، درباره واسطه گری دلاویز مستندات را آورده ام که در تسهیلات آقای رضوی هم بود.

وی ادامه داد: درباره نفت پاسارگاد آقای دلاویز کلیه ضمانت نامه منتسب به خود را که دریافت می کرد در شرکت نفت پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی شده است.

نماینده دادستان خطاب به ضیایی گفت: شما جوری صحبت می کنید انگار به شما تحمیل شده است و تحت فشار بودید.

متهم ضیایی گفت: نه تحمیلی نبوده بنا بر اقرار و مکتوبات آقای رضوی نزد بازپرس می گویم و تحت فشار هم نبودم.

نماینده دادستان گفت: درباره اظهارات آقای قندالی درباره پروسه نفتی در قیر پاسارگاد و شرکت نفت، پاسارگاد می گوید برادر دلاویز در این شرکت ها بود شرکت قیر هرمز هم زیرمجموعه این شرکت ها بوده است و در آن ضمانت نامه هایی از بانک رفاه اخذ می شود که در شرکت هرمز پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی و از کشور خارج می شود.

وی گفت: آقای قندالی در این باره توضیح داد و اینکه آقای حیدرآبادی چگونه به او تحمیل شد و اینکه حیدرآبادی رنگ و بوی نفتی داشته و او را در بانک سرمایه مدیرعامل می کنند.

در این هنگام نماینده دادستان متهم شیانی را برای بیان توضیحات به جایگاه خواند و متهم شیانی گفت: آقای دلاویز و آقای امامی با حکم آقای بخشایش در بانک رفت و آمد داشتند.

در این هنگام نماینده دادستان از آقای سلمان اعلایی خواست که در جایگاه حاضر شود و از او پرسید در خصوص پرونده رضوی شما مطلع بیشتری هستید که نامبرده را آقایان امامی و دلاویز به مدیرعامل معرفی و دستور افتتاح حساب و پرونده دادند و سفارش می کردند که نامبرده داماد فلانی است و پس چند بار تمدید نامبرده را به تهاتر ملک با بانک می کردند، آقای اعلایی توضیح بدهید.

اعلایی توضیح داد: من از سال 87 در بانک سرمایه بودم و از سال 90 که آقای بخشایش و آقای قندالی به بانک سرمایه آمدند مصیبت ما شروع شد.

وی ادامه داد: در باره پرونده آقای رضوی آن زمان من در حوزه بودم و از انجایی که دلاویز و امامی حکم داشته اند به ما دستور می دادند.

وی گفت: درباره آقای رضوی باید بگویم او خیلی کم به بانک زنگ می زد؛ اما دلاویز و امامی تردد داشتند وحتی زمانی که مشاور بودند برای بعضی پرونده ها تاکید می کردند آن ها برنامه ریزی را عین جدول چیده بودند.

اعلایی گفت: ما تاسف می خوریم 31 سال کارمند بانک بودیم و بعد از بازنشستگی گیر آن آقایان افتادیم چرا که ما 32 نفر که سابقه همکاری بانکی داریم زیر سوال برویم.

در این لحظه متهم بایرامی به خواسته نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد.

نماینده دادستان گفت: آقای بایرامی خلج علاوه بر اینکه اتهام دارند در حال حاضر به عنوان مطلع هستند.

نماینده دادستان ادامه داد: او می گوید امامی و دلاویز در پرونده ها نقش مستقیم داشته اند و همه کار ها توسط آن ها پیگیری می شد و به نتیجه می رسید.

نماینده دادستان ادامه داد: دلاویز و امامی به صورت مکرر به دفتر آقای بخشایش رفت و آمد می کردند و ارکان اعتباری بانک برای تسهیلات به برخی مشتریان خاص (شاملو، حیدری و رضوی) تحت فشار قرار می دادند.

وی گفت: با توجه به شرایط سنی بالای بخشایش آقایان حسامی، امامی و دلاویز با سوءاستفاده در خصوص تسهیلات کلان بر نامبرده اعمال نفوذ می کردند و احسان دلاویز و امامی همیشه با فشار های لازم خواسته هایشان را محقق می کردند.

بعد از این مرحله متهم بایرامی خلج به عنوان مسئول مطالبات معوق بانک سرمایه گفت: من از سال 89 در بانک سرمایه مشغول به کار شدم مدیر شعبه در آن موقع از رفت و آمد ها به بانک هیچ نمی دانست.

متهم بایرامی خلج گفت: من اصلا درخواستی ندادم و مصوبه ای که داده بودند بعد از زمانی بود که من از بانک رفته بودم این دوستان را اصلا ندیدم.

وی ادامه داد: آقای دلاویز را یک بار دیدم به همراه آقای امامی به عنوان ویژه به همه شعبه ها می رفتند.

این متهم ادامه داد: شیوه کار مدیران بانک این گونه بود که اگر آقای کاظمی سه پرونده امضا می کرد می گفت: به شرطی این کار را می کنم که آقای بخشایش هم سه پرونده امضا کند و بقیه دوستان تحت فشار و توهین قسمت بالایی بانک بودند.

متهم بایرامی خلج گفت: من سه بچه دارم تا دو نصفه شب برای این بانک و مطالبات معوق کار می کردم اموال و دارایی رفته است و از شما آقای قاضی مسعودی مقام تشکر می کنم به همه فرصت می دهید صحبت کنند.

نماینده دادستان در این لحظه اظهارات صانعی مقدم را قرائت کرد که البته جز متهمین نیست و اظهارات قنبری را نیز خواند و در ادامه متهم نانچیان را به جایگاه خواند.

متهم نانچیان گفت: آقای دلاویز چند بار از من پیگیر این تسهیلات بودند.

در ادامه نماینده دادستان گفت: وثیقه آقای رضوی را آقای امامی تامین می کرد، این تسهیلات 13 دست چرخیده تا به دست رضوی برسد که مصداق پولشویی است.

وی گفت: طبق ردیابی های انجام شده درباره چک های آقای دلاویز باید گفت بخشی از تسهیلات به حساب حمید حاجیان در بانک سینا رفته که سوال اینجا است که آقای دلاویز چرا این پول ها را از شرکت های امامی دریافت می کردید توضیح بدهید پورشه را آقای امامی چرا برای شما خریده است یا ملکی در شمال آیا تبلیغات برای شما تا این حد سودآور بوده است.

نماینده دادستان گفت: قطعا این مبالغ را مستقیما دریافت نمی کنید، چون عملیات پولشویی گسترده است.

وی گفت: آقای رضوی به دنبال هر بهانه ای بود پول را از بانک بگیرد و ضمانت نامه ای می خواهد البته نشده است.

نماینده دادستان ادامه داد: در کار قیر شرکت های گسترده و کارتن خواب ها ضمانت نامه های کلان از شرکت هرمز پاسارگاد گرفتند که آقای دلاویز و امیررضا فرزان راد بوده است.

وی عکسی را نشان داد و گفت: در حال حاضر امیررضا فرزان راد متواری و از کشور فرار کرده است، اما حتی بعد از فرار هم کار را اداره می کرد و همه پول ها را از فروش قیر تهیه می کرد آقای دلاویز آیا شما که ادعا می کنید برای اقتصاد کشور می میرید این عکس را می شناسید کجاست؟ شما در این عکس در ویلایی در امارات با هم جلسه گذاشتید.

نماینده دادستان گفت: شما مگر نمی دانید قیر ها از کشور خارج شده است آن وقت شما با مفسدان اقتصادی جلسه می گذارید آیا این به جز خیانت به کشور نیست؟

نماینده دادستان گفت: آقای دلاویز در دفاعیات خود اشاره کرد که رشته اش کارشناسی ارشد ارتباطات است حال سئوال اینجا است اگر رشته شما این است چرا در بانک سرمایه بازاریابی می کردید؟ شما که در حوزه بانکی و نفتی تخصص نداشتید چرا مدیرعامل شرکت نفت و گاز سرمایه و زیر مجموعه این بانک می شوید؟ همسر شما مدیرعامل شرکت نفتی دیار است در این زمینه توضیح دهید؟

قهرمانی افزود: در تاریخ 27/1/92 شرکت نفت و گاز سرمایه تشکیل می شود و سهام آن را به آقای بخشایش واگذار می کنیم و در تاریخ 18/6/92 نامه ای به آقای بخشایش می زنید و می گویید سهام شرکت را به بانک سرمایه واگذار می کنید و این موضوع در روزنامه رسمی منتشر نمی شود، 300 هزار تن با شرکت نفت هرمز پاسارگاد قرارداد قیر منعقد می کنید و آقای دلاویز امضا نمی کند تا شبهه ای ایجاد نشود، آقایان در تاریخ 28/8/94 طبق گواهی روزنامه رسمی از شرکت نفت و گاز سرمایه خارج می شوند.

نماینده دادستان افزود: پرونده شما را اعمال شما به جریان انداخت، شما هنرمندان را بدنام و پول های کثیف را وارد سینما کردید. باید از جامعه هنرمند عذرخواهی کنید. شما امامی را به بخشایش وصل کردید و باید در مورد منشا پول های امامی از وی سوال می پرسیدی، شاید شما در سال 92 از امامی جدا شدید، اما در دبی به هم وصل شدید.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز وکیل مدافع وی در جایگاه حاضر شد و گفت: جای بسی خوشحالی است که همه آزادانه در این دادگاه حرف هایشان را می زند و در کمتر دادگاهی دیده ام که فرصت کافی به افراد داده شود که به این میزان صحبت کنند.

وی در ابتدای دفاعیات خود نکاتی را پیرامون کیفرخواست متذکر شد و گفت: در پرونده های کیفری کیفرخواست مهمترین و اساسی ترین وظیفه دادستان ها است و بعد از آن دادگاه است که پرونده را هدایت می کند، عملکرد دادستان با تایید دادگاه ادامه می یابد که این موضوع در همه محاکم و در اینجا رعایت شده است.

وکیل مدافع متهم دلاویز افزود: در ماده 379 و 396 قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت وظیفه نماینده دادستان قرائت کیفرخواست عنوان شده است. اتهامات موکل بنده معاونت در اتهامات آقای رضوی عنوان شده است لذا ممکن است در اظهاراتم مطالبی بگویم که شاید به نوعی به ضرر آقای رضوی باشد.

وکیل مدافع متهم دلاویز گفت: صدور کیفرخواست مقدمات و الزاماتی دارد که باید در رسیدگی ها به آن توجه شود تا مقدمه صدور کیفرخواست قرار جلب به دادرسی است که آن هم مقدماتی همچون تفهیم اتهام، اخذ آخرین دفاع و اعلام ختم رسیدگی دارد، اتهاماتی که به موکل بنده تفهیم شده است تا جلد 18 هیچ اتهامی نبوده است.

وی گفت: آقای قاضی تا جلد 10 پرونده اتهامات آقای رضوی کلاهبرداری، تحصیل مال از طریق نامشروع، پولشویی و پرداخت رشوه عنوان شده است شما در برخی موارد ایراداتی گرفتید و نهایتا آقای تورک به عنوان سرپرست دادسرا گفته است اتهامات آقایان به صورت جداگانه اخلال عنوان شده است، اما به موکل من تفهیم اتهام نشده است.

وکیل مدافع دلاویز در ارتباط با قسمت مربوط به الزامات کیفرخواست گفت: محور اصلی پرونده های کیفری دلیل است؛ اما مواردی که به عنوان دلیل در کیفرخواست ذکر شده است اساسا دلیل نیستند و برخی از این بند ها چند بار تکرار شده است و اشکالات به کیفرخواست کاملا وارد است.

وکیل مدافع دلاویز با تاکید بر اینکه نماینده دادستان باید عین کیفرخواست را در جلسه دادگاه قرائت می کرد گفت: استحضار دارید آن چیزی که موکل اینجانب در معرض اتهامات قرار داده است اظهارات بی پایه و اساس اولیه و بدون دلیل سایر متهمین پرونده در پرداخت این مبلغ بوده است.

قاضی مسعودی مقام ختم جلسه امروز را اعلام کرد و ادامه دادگاه و دفاعیات وکیل مدافع متهم احسان دلاویز را به روز چهارشنبه 8 خرداد ماه ساعت 10 صبح موکول کرد.

بیشتر بخوانید:

بیشتر بخوانید:

لینک خبر :‌ میزان

در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی موسسه رسانه های تصویری از موسسات تابعه سازمان سینمایی در دوازده ماهه سال 97 منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، اطلاعات گزارش عملکرد مالی موسسه رسانه های تصویری بر اساس حمایت از برگزاری سایر جشنواره های فیلم ، کمک به صیانت از آثار سینمایی و سمعی و بصری به منظور جلوگیری از تکثیر و عرضه غیر مجاز محصولات سمعی و بصری، حمایت از خرید حق رایت و آماده سازی انواع فیلم برای عرضه در شبکه نمایش خانگی و VOD، کمک به تولید آثار سینمایی و تصویری ویژه فضای مجازی،حمایت از اطلاع رسانی ،تبلیغ،تکثیر و عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی ،VOD و بازارهای داخلی و خارجی،حمایت از تشکل های صنفی در حوزه موسسات فیلم سازی ویدئویی،ویدئو رسانه و VOD، کمک به برگزاری سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر، کمک به برگزاری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، حمایت از تکمیل پروژه مرکز خدمات و اطلاع رسانی بین المللی سینما و فیلم ایران ( چند زبانه)، کمک به برگزاری سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، کمک به طراحی نرم افزار و استقرار مدیریت و نظارت بر عرضه حرفه ای آثار در بستر VOD ، خرید حقوق فیلم سینمایی ،حمایت از ساخت و تولید فیلم داستانی فاخر،کمک به پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت و هزینه های پشتیبانی تنظیم شده است.

گزارش عملکرد مالی موسسه رسانه های تصویری در دوازده ماه سال97

لینک خبر :‌ سازمان امور سینمایی
پرداخت حاصل از فروش بلیت فیلم ها در سینما به صاحب اثر در بازه های زمانی مختلفی انجام می شود که این موضوع گلایه هایی را به همراه داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : راهنمای سفرمن

به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، یکی از دغدغه های صاحبان فیلم، واریز به موقع و سریع پول های حاصل از فروش بلیت به آن ها از سوی سینمادار و پخش کننده است، اما این هزینه واریزی به صاحبان اثر در زمان طولانی و یا کوتاهی اتفاق می افتد.در این زمینه با تهیه کنندگان و بازرس انجمن سینماداران گفتگویی کردیم که در ادامه می خوانید.

علیخانی: پرداختی ها کمتر از یک ماه انجام می شود

عبدالله علیخانی تهیه کننده و بازرس انجمن سینماداران در این زمینه گفت: پرداخت پول های حاصل از فروش بلیت فیلم ها در سینما ها به صاحبان اثر، شش ماه و یا یکسال و ... طول نمی کشد یک زمانی در ایران،این کار از سوی برخی سینماداران اتفاق می افتاد که در حال حاضر آن را نمی بینیم و پرداختی ها بیشتر از بیست روز یا یکماه زمان نمی برد.

اما در مقابل یکی از تهیه کنندگان سینما در خصوص این روند توضیحات دیگری را بیان می کند.

کریمی: چرخه پرداخت فروش فیلم ها به صاحبان اثر منصفانه نیست

مهدی کریمی تهیه کننده سینما بیان کرد: این پروسه حدود شش ماه تا یکسال و یا بیشتر زمان می برد و یکی از علت های مهم آن خود فیلم است یعنی اگر محصول مورد نظر در گیشه موفق و فروش خوبی داشته باشد صاحب آن می تواند برای طلبش فشار بیاورد و سریع تر وصول کند، اما اگر فروش متوسط یا رو به پایینی داشته باشد چشم امیدش به دست سینمادار و پخش کننده خواهد بود، چون زمان وصولش را آنها تعیین می کنند.

وی افزود: یکی دیگر از نکات کلیدی این جریان به بخش دولتی ارتباط دارد که برعکس حوزه خصوصی، بسیار بدقول است، چون بخش خصوصی قابل رویت، در دسترس و پاسخگو هستند، اما بخش دولتی حتی یک زمان هایی پاسخگو هم نیستند.

کریمی ادامه داد:این چرخه در مجموع منصفانه نیست و به نوعی ارزش کار را زیر سوال می برد، چون چند میلیارد صرف تولید پروژه ای می شود که سینمادار و پخش کننده در آن نقشی ندارند، اما به مرحله پرداخت که می رسد به جای در اولویت قراردادن صاحب اثر، او را ته صف قرار می دهند. البته این معضل در اکثر بخش های تولیدات صنعتی کشور وجود دارد یعنی تولید کننده در آخر صف دریافتی پول قرار می گیرد مگر زمان هایی که یک معامله باید نقدا انجام شود.

پرداختی ها به صاحبان آثار آنلاین انجام شود

تهیه کننده آژانس شیشه ای اظهار داشت: سوالی که پیش می آید این است که واقعا با توجه به اتوماسیون شدن شرایط و خرید بلیت هایی که بصورت نقدی انجام می شود، چه اشکالی دارد پرداختی ها به صاحبان آثار هم آنلاین شود؟! متاسفانه ظاهرا دلبستگی پول آنقدر است که اول باید مشکلات بقیه رفع شود و بعد به فکر صاحب فیلم بیفتند.

تهیه کننده چ گفت: چرخه معیوب موجود در عمل و اجرا باعث بروز چنین اتفاقاتی می شود و شاید در برخی مواقع چاره ای جز این نباشد البته اتفاق افتاده فیلم هایی هستند که به اکران نرسیدند، اما سهم خوبی از این چرخه نصیبشان شده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
این اتفاق در حالی رخ داد که متری شیش و نیم هنوز بر روی پرده شماری از سالن های سینما است و رایت این فیلم به تازگی در حاشیه جشنواره کن به کمپانی کمپانی وایلد بانچ / Wild Bunch فروخته شده است. از سوی دیگر فیلم رحمان 1400 که به دلیل عدم اعمال اصلاحات در نسخه به نمایش درآمده در چند سالن سینما توقیف موقت شده نیز در بلاتکلیفی به سر می برد...

به گزارش شمانیوز به نقل از تابناک: نسخه قاچاق متری شیش و نیم و رحمان 1400 در کف خیابان! با وجود اینکه فیلم متری شیش و نیم هنوز روی پرده و سرنوشت رحمان 1400 همچنان در تعلیق است، این فیلم های سینمایی قربانی موج تازه قاچاق در سینمای ایران شده اند و نسخه هایی از این فیلم ها در کف خیابان های پایتخت توسط فروشندگان غیرمجاز به فروش می رسد؛ اتفاقی که با وجود سپری شدنِ چندین روز همچنان با سکوت مسئولان امر مواجه شده و نگرانی های جدی را پیرامون امنیت سرمایه گذاری در سینمای ایران به وجود آورده است.

در تاریخ سازمان سینمایی، موارد انگشت شماری از فیلم های سینمایی با ضبط از روی پرده سینما یا با عبارت نسخه بازبینی لو رفته که مارمولک ، مکس ، سنتوری و یک خانواده محترم از آن جمله هستند؛ اما از سال 1396، خبر هایی درباره قاچاق نسخه های بازبینی یک دزدی عاشقانه ، عصبانی نیستم ، فروشنده ، ابد و یک روز ، پنجاه کیلو آلبالو ، گشت 2 و نهنگ عنبر؛ سلکشن رویا منتشر شد و هریک از این فیلم ها در مراحلی از اکران تا پیش از ورود به شبکه نمایش خانگی قربانی قاچاق شدند و برخی از آن ها آسیب های جدی از این ناحیه متحمل شدند.

موج تازه قاچاق فیلم های سینمایی با دو فیلم پرفروش سینمای ایران به راه افتاده و در روز های اخیر تصاویری از فروش نسخه قاچاق فیلم های متری شیش و نیم و رحمان 1400 در فضای مجازی منتشر شده است. سعید روستایی کارگردان فیلم متری شیش و نیم در واکنش به این تصاویر در حساب کاربری اش در اینستاگرام نوشت: به نظرتون توی اون دی وی دی چیه؟ آیا دی وی دی خامه؟ آیا دی وی دی سوختست؟ آیا یه فیلم قدیمیه؟ اگه اینا نیست چیه؟ امیدوارم هرچی هست متری شیش و نیم نباشه. پ. ن: به حرف های فروشنده گوش کنید لطفاً حتماً

این اتفاق در حالی رخ داد که متری شیش و نیم هنوز بر روی پرده شماری از سالن های سینما است و رایت این فیلم به تازگی در حاشیه جشنواره کن به کمپانی کمپانی وایلد بانچ / Wild Bunch فروخته شده است. از سوی دیگر فیلم رحمان 1400 که به دلیل عدم اعمال اصلاحات در نسخه به نمایش درآمده در چند سالن سینما توقیف موقت شده نیز در بلاتکلیفی به سر می برد، تا آنجا که عوامل این فیلم همزمان با این قاچاق در نامه ای به رئیس قوه قضاییه خواستار اقدام این نهاد برای رفع توقیف از اثرشان شدند.

انتظار می رفت با گذشت اندک زمانی شاهد واکنش مسئولان سازمان سینمایی در قبال این اتفاقات خطر که تهدید آشکار امنیت سرمایه گذاری در سینمای ایران است، باشیم، اما تا زمان انتشار این خبر هیچ واکنش رسمی به قاچاق این فیلم ها که سرمایه قابل توجهی صرف تولیدشان شده، شاهد نبوده ایم و آن گونه که شواهد نشان می دهد مسئولان امر با بی تفاوتی از کنار این اتفاق عبور کرده اند، حال آنکه انتظار می رفت این بار شاهد اقدامات جدی برای تداوم این روند باشیم.

تابناک موفق به تهیه نسخه قاچاق این فیلم های سینمایی نشد، اما در این زمینه دو سناریو عمده وجود دارد؛ نخست اینکه باز هم نسخه بازبینی این فیلم ها از یکی از نهاد ها به بیرون درز کرده و به دست قاچاقچیان رسیده و دوم اینکه فیلم ها از روی پرده یکی از سالن های سینما توسط دوربین به صورت مخفیانه ضبط شده و نسخه پرده ای به بازار آمده است؛ گزاره هایی که باید توسط سازمان سینمایی بررسی شود و در نهایت محل درز این نسخه های قاچاق تعیین شده و با عوامل آن برخورد شود.

لینک خبر :‌ شما نیوز
حتی اگر این بحث مطرح شود که این قبر به رایگان به هنرمندان اختصاص می یابد و مالکیت کامل برای آنها قابل تصور نیست که البته فرضیه قابل اتکایی نیست، منطق حکم می کرد دست کم به خانواده این هنرمند اطلاع داده شود و در حضور خانواده آقاربی، نبش قبر صورت پذیرد و پیکر مرحوم سلطانی این مقبره افزوده شود.

پس از فوت محمد ابراهیم سلطانی فر، مدیر اسبق دوبلاژ و تأمین برنامه خارجی شبکه یک و کارگردان سینما، در اقدامی عجیب و بی سابقه پیکر این هنرمند در قبر مرحوم رضا آقاربی، بازیگر فقید سینما دفن شد؛ تحرکی که بدون هماهنگی و اطلاع به خانواده آقاربی رخ داده و منجر به پیگیری جدی خانواده برای حل و فصل ماجرا شده است.

به گزارش تابناک ؛ محمد ابراهیم سلطانی فر، کارگردان فیلم تویی که نمی شناختمت 22 اردیبهشت در بیمارستان لاله تهران درگذشت. او نگارنده فیلم نامه اولیه سریال مختارنامه بود و در دوره مدیریت وی در تأمین برنامه خارجی سیما، سریال هایی نظیر ارتش سری و لبه تاریکی خریداری و از سیما پخش شد. عضویت در گروه ویژه تلویزیون و مدیر گروه جنگ شبکه یک در زمان جنگ تحمیلی، از دیگر سوابق مهم سلطانی فر بود.

از راست به چپ؛ مرحوم رضا آقاربی و مرحوم محمد ابراهیم سلطانی فر

این هنرمند در نهایت ساعت 9 صبح دوشنبه 23 اردیبهشت از ساختمان شماره دو خانه سینما به سمت قطعه هنرمندان تشییع شد و در ادامه اتفاقی رخ داد که به واسط عدم حضور رسانه ها در مراسم خاکسپاری این هنرمند، تاکنون مسکوت مانده بود. در تصمیم عجیب و غیراخلاقی، سنگ قبر مرحوم رضا آقاربی در قطعه هنرمندان برداشته شد و پیکر مرحوم سلطانی فر در همان قبر و روی پیکر مرحوم آقاربی دفن شد!

مرحوم رضا آقاربی بازیگر سینما و تلویزیون ایران فعالیت هنری اش را از سال 1360 با تئاتر آغاز کرد و بازی در فیلم پرچمدار به کارگردانی شهریار بحرانی نخستین تجربه سینمایی اش را ثبت کرد. آقاربی در فیلم های حماسه دره شیلر، خانه ای مثل شهر، صخره همیشه سبز، عروس حلبچه، ماه عسل، همسفر، فرمان آتش و دایره سرخ و همچنین سریال های یوسف پیامبر و مختارنامه بازی کرده بود و در نهایت مرداد 1387 در پنجاه سالگی بر اثر سکته قلبی بدرود حیات گفت.

اکنون یازده سال پس از فوت مرحوم آقاربی، چنین اقدام عجیبی از سوی مدیریت خانه سینما انجام شده و در این زمینه حتی به خانواده این هنرمند نیز اطلاع داده نشده، چه رسد به آنکه از خانواده آقاربی کسب رضایت شود. این در حالی است که معمولاً در قطعات عادی نیز طبقات قبر به آشنایان فرد مدفون فروخته می شود و به لحاظ اشکال شرعی، طبقات مختلف یک قبر به چند نفر سپرده نمی شود.

حتی اگر این بحث مطرح شود که این قبر به رایگان به هنرمندان اختصاص می یابد و مالکیت کامل برای آنها قابل تصور نیست که البته فرضیه قابل اتکایی نیست، منطق حکم می کرد، دست کم به خانواده این هنرمند اطلاع داده شود و در حضور خانواده آقاربی، نبش قبر صورت پذیرد و پیکر مرحوم سلطانی این مقبره افزوده شود. البته منطق ایجاب می کند به واسطه حرمت هنرمندان، دست کم آنها طبقاتی دفن نشوند و اگر قطعه هنرمندان پر شده، قطعه ای دیگر به عنوان قطعه سوم هنرمندان در بهشت زهرا در نظر گرفته شود. تابناک آماده درج پاسخ طرفین به ویژه مسئولین خانه سینما درباره این اتفاق عجیب و غیرقابل قابل پذیرش است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری تابناک
محمدعلی سجادی تهیه کننده و کارگردان سینما از درخواست پروانه نمایش برای فیلم سینمایی بازیچه خبر داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶ سایت های دیگر : اتحاد آنلاین بولتن نیوز سینما پرس برترین ها تیتر برتر

محمدعلی سجادی کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به پروژه های سینمایی خود گفت: فیلم سینمایی بازیچه به پایان رسیده است و برای دریافت پروانه نمایش اقدام کرده ایم و باید دید شرایط چگونه پیش می رود تا بتوانیم این فیلم را اکران کنیم.

وی ادامه داد: در این فیلم بازیگرانی چون رویا تیموریان، رضا بابک و ستاره اسکندری حضور دارند و در خلاصه داستان آن آمده است: مهرداد با سودابه، خواهر دوست و همکارش سیامک، ازدواج می کند و او را به خانه قدیمی شان می برد تا در کنار مادرش سر کنند که با حوادثی روبه رو می شود.

این کارگردان تاکید کرد: در حال حاضر تمرکز اصلی من بر مجموعه مستند پاژ با موضوع شاهنامه است که امیدوارم قسمت های سوم و چهارم آن هرچه سریع تر به پایان برسد.

وی همچنین درباره فیلم طلاقم بده به خاطر گربه ها بیان کرد: اولین نمایش این فیلم سینمایی در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود، البته در شرایط فعلی اکران فیلم های سینمایی در دست ما نیست و با توجه به موضوع آن ممکن است در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شود.

سجادی در پایان گفت: با توجه به شرایط موجود در حوزه اکران، کارگردان و تهیه کننده نمی تواند برنامه ریزی مناسبی برای اکران فیلم خود داشته باشد و به نوعی می توان گفت در این زمینه تصمیم گیر ما نیستیم!

کد خبر 4625355

نیوشا روزبان

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
سینماپرس: انسیه شاه حسینی کارگردان سینما در پی انتصاب حسین انتظامی به ریاست سازمان سینمایی گفت: متأسفانه امروز دیگری چیزی از سینمای کشور باقی نمانده است، وضعیت امروز سینمای کشور یک تراژدی بنیان کن فرهنگی است و بس! ابتذال در سینما نهادینه شده و ما با انبوهی از فیلم های سخیف و نازل در سینما روبرو هستیم که معلوم نیست به چه دلیل و با کدامین پشتیبانی تولید و اکران می شوند؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶ سایت های دیگر : اتحاد آنلاین منجیل خبر جاهد خبر هشدار نیوز

کارگردان فیلم سینمایی شب به خیر فرمانده در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: متأسفانه اندازه ابتذال در سینمای کشور آنقدر بزرگ و گسترده است که به حوزه های دیگر از جمله حوزه ادبیان هم سرایت کرده، ما حتی در ادبیات کودکانه هم شاهد نهادینه شدن ابتذال هستیم و این اتفاق بسیار تلخ، آزاردهنده و خطرناک است.

وی ادامه داد: ما در شرایطی به سر می بریم که فاجعه را در کنارمان می بینم، خودمان را به آب و آتش می زنیم اما به دلیل اهمال کاری برخی افراد رسما هیج کاری نمی توانیم انجام دهیم و شاهد از بین رفتن ته مانده های سینمای شریف و نجیب ایران هستیم. سینمایی که قرار بوده در آن هیچ نوع ابتذالی وجود نداشته باشد اما متأسفانه مدتی است که ابتذال در آن نهادینه شده است.

این سینماگر با بیان اینکه 2 دسته از افراد سینمای ایران را به قهقرا کشیده اند اظهار داشت: ما با ناآگاهان و خائنانی در سینما روبرو هستیم که ارزش ها را در هنرهفتم به تاراج برده و ضد ارزش ها را جایگزین کرده اند و متأسفانه گویا کسی هم پیدا نمی شود تا جلوی آن ها را بگیرد. وضعیت فرهنگی و اقتصادی در کشورمان دقیقا مثل هم شده، اوضاع هر 2 به شدت آشفته است و بنده معتقدم حضور مدیرانی بی تدبیر باعث این اتفاق شده است.

کارگردان فیلم سینمایی زیباتر از زندگی تأکید کرد: خطرناک ترین اتفاق در سینما این است که برخی می دانند چه فاجعه ای در سینمای کشور شکل گرفته اما نه تنها هیچ اقدامی علیه این فاجعه انجام نمی دهند بلکه بیشتر آب در آسیاب آن می ریزند تا عمق این فاجعه بیشتر و عمیق تر از قبل شود!

شاه حسینی با بیان اینکه داشتن امید همیشه لازمه زندگی بشر است و من امیدوارم که این معضلات و مشکلات شدید فرهنگی با حضور مدیرانی آگاه، انقلابی و متعهد برطرف گردد اظهار داشت: آرزوی بنده این است که شخص رئیس جدید سازمان سینمایی مانند مدیران پیشین عمل نکنند، عمق این فجایع را که منجر به انحطاط فرهنگی می شود درک کنند و تدبیری برای برون رفت از این بحران در سینمای کشور داشته باشند.

لینک خبر :‌ سینما پرس
کاظم راست گفتار با اشاره به اینکه سینما دچار بحران اقتصادی شده است، تاکید کرد در این شرایط نابسامان برخی با پول های کثیف خود سینما را تسخیر کرده اند.

کاظم راست گفتار تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به شرایط این روزهای سینمای ایران گفت: متأسفانه سینما نیز در کنار دیگر بخش های کشور دچار بحران اقتصادی شده است که این مساله خود سبب شده بحث تولید در سینما با مشکلاتی همراه شود.

وی با اشاره به اینکه بخش خصوصی در حوزه سینما توان تولید ندارد، بیان کرد: به عنوان مثال مدت ها است که پروانه ساخت فیلم سینمایی مستقیم جهنم را دریافت کرده ام، این فیلم آماده تولید است اما به دلیل نبود سرمایه گذار نمی توانیم در این زمینه ورود پیدا کنیم.

این کارگردان تاکید کرد: در واقع افزایش فزاینده تورم و بی ثبات بودن بازار اقتصاد، شرایط را برای بخش خصوصی سخت کرده است به گونه ای که ساخت یک فیلم سینمایی نسبت به قبل بسیار پرهزینه تمام می شود. البته یکی از علت های افزایش هزینه ساخت فیلم در سینما، حضور سرمایه گذارانی است که پول هایی را وارد سینما کردند تا بتوانند برای خود در سینما اعتبار کسب کنند.

وی توضیح داد: این کسب اعتبار در سینما با افزایش غیرمتعارف دستمزد به برخی از بازیگران همراه شد و در نهایت سینما و سوپراستارها را در انحصار خود قرار دادند. نباید فراموش کرد که مردم برای دیدن بازیگر به سینما می روند و اگر فیلمی بازیگری شناخته شده نداشته باشد آن فیلم معمولاً فروش نمی کند و افزایش دستمزد این بازیگران شناخته شده سبب شده تا بسیاری از کارگردانان و تهیه کنندگان نتوانند از بازیگران سرشناس برای فیلم های خود استفاده کنند.

کارگردان فیلم زنان ونوسی، مردان مریخی ادامه داد: متأسفانه دولت هم باوجود اینکه بارها گفته حامی فرهنگ و هنر است، هیچ کاری در این زمینه انجام نداده است و هیچ حمایتی از فرهنگ و هنر در ایران نمی شود. شاید یک سری آدم های خاص که بضاعت فرهنگی خاصی نیز ندارند مورد حمایت قرار گیرند، اما حمایت از فرهنگ و هنر اولویت مدیران دولتی نبوده است.

راست گفتار در پایان گفت: در چنین شرایطی است که افرادی به سینما راه پیدا می کنند که با استفاده از پول های کثیف سینما را از آن خود می کنند و دولت هم هیچ نظارتی در این زمینه ندارد. در چنین شرایطی فضایی پیش می آید که بسیاری از کسانی که کارشان سینما است نمی توانند کار کنند.

کد خبر 4626279

نیوشا روزبان

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
بازیگر نقش مالک اشتر خیلی ساده این نقش را نپذیرفت حتی بسیار می ترسید مالک اشتر سریال امام علی (ع) بشود. خیلی از صحنه ها خصوصاً پلان های نبرد صفین و قرآن سَرِ نیزه کردن برای او و همکارانش دردآور بود.

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین : شب های ماه مبارک رمضان یکی از اتفاقات خوب تلویزیونی، بازپخش دوباره سریال امام علی (ع) است که آن دیالوگ های ارزشمند و بازی های درخشان، درس دیگری برای سریال سازی و هنرنمایی کارگردان بزرگ آن داود میرباقری و بازیگران حرفه ای و تخصصی امام علی (ع) به رخ کشیده می شود. همیشه این سوال مطرح بوده که چرا سریال امام علی (ع) ماندگار شد؟

سریالی که در نیمه اول دهه 1370 شمسی ساخته شد و بار ها روی آنتن رفت و از سازندگان آن قدردانی و تمجید شد. به تعبیر "داریوش ارجمند" یکی از بازیگران اصلی این سریال تلویزیونی که نقش مالک اشتر را ایفا کرد بیست و یکم آبان سال 70 فیلمبرداری امام علی (ع) کلید خورد. او اعتقاد دارد این سریال به عنوان اولین تولید فاخر تاریخی- مذهبی بعد از انقلاب، نقطه درخشانی در کارنامه تلویزیون به شمار می رود. بسیاری از بازیگران همچون چنگیز وثوقی (وردان) و سیروس گرجستانی (اباقطام) احیاء شدند و بسیاری به مانند ویشکا آسایش (قطام) و فرهاد اصلانی (یزید) هم بیشتر شناخته شدند.

قرار بود خسرو شکیبایی ابن ملجم شود

البته گفته می شود قرار بود به جای کریم اکبری مبارکه (ابن ملجم)، خسرو شکیبایی این نقش را ایفا کند و حتی تست گریمش هم منتشر شد. اگر این اتفاق می افتاد، بمبی بود که آن فضای رمانتیک سریال خانه سبز را منفجر می کرد. 28 سال قبل وقتی فیلمبرداری این سریال آغاز شد شاید هیچکس فکرش را هم نمی کرد کاری که جلوی دوربین رفته، تبدیل به سریالی ماندگار و اثرگذار شود؛ اما این اتفاق، پنج سال بعد افتاد؛ وقتی که اولین قسمت های آن روی آنتن شبکه اول رفت. خیلی ها تصور نمی کردند این سریال آن قدر دیدنی و جذاب باشد که بعد از 22 سال هنوز هم بیننده داشته باشد.

دیالوگ های امام علی (ع) جزئی از ادبیات مردم و اهل قلم شده است

به قول داریوش ارجمند که همزمان با شهادت حضرت علی (ع) و پخش دوباره این سریال تلویزیونی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفتگو کرد، این طور گفت: جالب است امروز دیالوگ های سریال امام علی (ع) جزئی از ادبیات مردم و اهل قلم شده است؛ دیالوگ هایی که داود میرباقری و حسین پناهی روز ها و ماه ها برایش زحمت کشیدند تا نه خیلی پیچیده و فلسفی و نه آنقدر ادبی و سنگین باشد که فقط خواص از آن سردرآورند. دیالوگ ها در حد فهم عموم نوشته شده، بی آنکه حرمت کلام شکسته شود. دیالوگ های این اثر بیشتر به شعر می ماند و بی شباهت به نثر نهج البلاغه و صنعت سجع موجود در آن نیست. تکه تکه پلان هایش به عنوان مرجع در مراسم روز ها و شب های قدر و شهادت امام علی (ع) به کار برنامه سازان تلویزیونی می آید.

امروز دوره هزارپا و رحمان 1400 است نه سریال هایی مثل امام علی !

ارجمند در پاسخ به این سوال که چرا دیگر سریال هایی مثل امام علی (ع) ساخته نمی شوند، تصریح کرد: برای اینکه دیگر مشتری ندارد. البته نه مردم بلکه مسئولین دیگر مشتری این گونه سریال نیستند. دنبال محصولات زودبازده هستند و الان دیگر عصر مالک اشتر و عبدالعظیم حسنی ها نیست. دوره ساخت راه آبی ابریشم و ناخدا خورشید گذشته و انگار آن گونه ساخت و پرداخت ها و کاراکتر ها مُردند و رفتند. امروز دوره هزارپا و رحمان 1400 است که چند جُک و دلقک بازی کنار هم قرار می گیرند تا فقط مردم صرفاً بخندند و از این خمودگی دربیایند.

امام علی (ع) دیگری ساخته نمی شود، چون بهایش را نمی پردازند

بازیگر نقش مالک اشتر در سریال امام علی (ع)، افزود: امروز آدم هایی هستند که سریال هایی مثل امام علی (ع) بسازند، اما امام علی (ع) ساخته نمی شود، چون حاضر نیستند بهای آن را بپردازند و حمایتش کنند. من خیلی خوشحالم با داود میرباقری کار کردم و البته بعد از امام علی (ع) با او یک تئاتر و یک فیلم سینمایی در کارنامه ام ثبت شده است. کار هایی که از پرفروش ترین آثار فرهنگی و هنری این کشور به حساب می آیند. اثر های میرباقری همیشه حرف برای گفتن داشته و فکر توخالی نبوده است. در این کار ها جوک و بی تربیتی وجود ندارد، اما الان این طور نیست. الان روزگارِ صحبت های پایین تنه آی، سکس، لوکیشن های آپارتمانی و استفاده از بازیگران صرفاً خوش اندام و خوش تیپ، است.

ابتذالی که در ترانه و آهنگ های ما وجود دارد، شرم آور است

وی خاطرنشان کرد: دنیا، دنیای کمیّت هاست و هرچه فیلم بفروشد و سریال پربیننده باشد مهم است. همه دنبال زرق و برق و چهره صرف هستند و سینما و تلویزیون هم از این قاعده مستثنی نیست. دنبال این هستند کاری دو هفته ای تمام شود و به آنتن برسد. مهم نیست چه چیزی هست و نیست. آنقدر آشفته بازار و عجولانه کار ها پیش رفته و پژوهش و مطالعه ای در پشت آن نیست رهبر انقلاب هم گلایه کردند. ترانه، موسیقی، فقدان ادبیات و زبان فارسی باعث شد تا ایشان خوب و به موقع وارد شوند تا جلوی روند فرسایشی از بین رفتن زبان و ادبیات فارسی خصوصاً در صداوسیما و رسانه ها، گرفته شود. واقعاً ترانه ها و موسیقی های سطحی امروز فاجعه است که عمده آن ها روی آنتن تلویزیون هم می رود. این ابتذالی که در ترانه، موسیقی و آهنگ های ما وجود دارد آنقدر شرم آور است که با خودم می گویم صد رحمت به آن آهنگ های فیلمفارسی های قدیم که هیچ ادعایی هم نداشتند.

دنبال سریالی مثل امام علی (ع) نگردید

بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون با اشاره به اینکه دنبال سریالی مثل امام علی (ع) نگردید، اظهار کرد: متأسفانه امروز فیلم هایی ساخته می شوند که خجالت می کشیم با خانواده به تماشایشان بنشینیم. شما در این فضا به دنبال سریالی مثل امام علی (ع) نگردید. مخاطب آن سریال، آدم های مظلوم، ستمکش و ستم دیده بودند قطعاً پورشه سواران و بنزسواران به دنبال ساخت سریال امام علی (ع) نیستند! خواستگاه امثال آن ها، سریال های دیگری است که زنگ افول فرهنگ و هنر ما را به صدا درمی آورد. واقعاً ناراحتم که روزگار، روزگارِ کمیّت هاست و کیفیت در این فضا یک مُرده حقیقی است.

این ها مانکن هستند نه مجری!

ارجمند با انتقاد از رویه حضور بازیگران روی آنتن تلویزیون، گفت: شما لباس های مجریان تلویزیون را ببینید؛ شلوار های تنگی می پوشند که پدربزرگِ من هنگام رفتن به رخت خواب می پوشید. این ها مانکن هستند نه مجری! از سَر و زلف و لباس تا دیالوگ گفتن؛ آدم فکر می کند از روی ترجمه صحبت می کنند. تلویزیون برای برون رفت از این مشکلات و پاسداشت زبان فارسی باید بر روی این عبارت تأمل کند "عالم دیگری را باید ساخت و از نو آدمی! ".

عدم ثبات مدیریت و رفتار سلیقه ای مشکل رادیو و تلویزیون

وی افزود: یکی از مشکلات دیگر رادیو و تلویزیون عدم ثبات در مدیریت است. هرکسی می آید با سلیقه و سبک و سیاق خودش، کار رسانه را جلو می برد. همچون اتفاقات تاریخ که هر سلسله ای سرکار آمده تمام آثار سلسله خودش را نابود کرده و در جریان ابداع سیستمی دیگر، منقرض می شود و می رود. به نظرم صداوسیما گذشته های طلایی داشت که با حضور کاربلد ها و متخصص ها کارنامه خوبی همچون ساخت سریال های بزرگی به مانند سربداران ، امام علی (ع) ، هزاردستان ، ابن سینا و... ثبت شد. سریال هایی که هرکدام چه تأثیرات مهمی بر فرهنگ، مذهب و دین ما گذاشتند.

چرا سریال امام علی (ع) ماندگار شد؟

بازیگر نقش مالک اشتر سریال امام علی (ع) با اشاره به ساخت این مجموعه تلویزیونی، خاطرنشان کرد: جالب است بدانید امام علی (ع) در 19 ماه فیلمبرداری ساخته شد و برای آن 250 میلیون هزینه کردند. اما آثاری هم ساخته شدند که هزینه بالایی هم صرف شد تا ظهور و بروز پیدا کنند و آن طور که باید و شاید نتوانستند تأثیری بگذارند. این ها برمی گردد به اندیشه و پژوهشی که سال ها داود میرباقری از هیچ کوششی برای به ثمررسیدن بهترین اتفاقات برای این مجموعه تلویزیونی، دریغ نکرد. امام علی (ع) یک سریال ماندگار شد، چون میرباقری متمرکز، با اندیشه و متخصص بود و عوامل پشت دوربین این سریال هم از بهترین های عرصه سینما و تلویزیون بودند.

هنرمندان بزرگ ارادت شان را در امام علی (ع) ، فریاد کردند

وی اضافه کرد: کسانی در امام علی (ع) کار می کردند اصلاً به خاطر شهرت، بازی، پول و چیز های دیگر نیامده بودند. فقط می خواستند ارادت شان به امیرالمومنین علی (ع) را نشان دهند. جالب است بدانید داود میرباقری روز هایی که امام علی (ع) را می نوشت پدرش مرحوم شد. به من می گفت، پدرم از من پرسید چه چیزی می نویسی گفتم فیلمنامه سریال امام علی (ع) ؛ به من گفت: پس چرا ریشت را می زنی! آنقدر این حرف تأثیرگذار بود که کسی تا به امروز داود میرباقری را بدون ریش ندیده است. در ادامه وسط فیلمبرداری برادرش را شکاربان ها در خیج شاهرود کشتند. اما با تمام این مشکلات، خداوند یک وضعیتی برای او پیش آورد امام علی (ع) را بسازد. از طرفی دیگر حضور حسین پناهی در سریال امام علی (ع) بسیار تأثیرگذار بود. خداوند این بازیگر و نویسنده پژوهشگر را بیامرزد که واقعاً نابغه ای بی نظیر بود. همچنین انوشیروان ارجمند، مهدی فتحی، بهزاد فراهانی و جمشید مشایخی که همه آدم های بزرگی بودند و این تیم عجیب و غریب آمدند تا ارادت شان به امام علی (ع) را به نحو فرهیخته ای، فریاد کنند.

می ترسیدم از اینکه مالک اشتر سریال امام علی (ع) بشوم

ارجمند در پاسخ به این سوال که چطور شد نقش مالک اشتر را پذیرفت، تأکید کرد: فکر می کنم توفیق بازی در نقش مالک اشتر حاصل آن ارادت و اجر صبری است که در کلبه احزان بدست آمد. با اینکه تاریخ اسلام را خواندم و در رشته تاریخ تحصیل کردم و ارادت به حضرت علی (ع) با شیر اندرون شده و با جان به در رود، خیلی ساده این نقش را نپذیرفتم و بسیار می ترسیدم از اینکه مالک اشتر سریال امام علی (ع) بشوم. در این سریال خیلی صحنه ها رنجم داد هم رنج روز های نبودن علی (ع) و روزگاری که او می کشید. چرا که هم درد های علی (ع) را می خواندم و هم به تصویر می آوردیم. مخصوصاً آن پلان های مربوط به نبرد صفین و قرآن سَرِ نیزه کردن که اعتقاد دارم این منش ها همچنان ادامه دارد و این ریا را به عینه می بینیم.

گلایه های رهبری تکلیف تلویزیون را روشن کرد

وی با اشاره به اینکه تکلیف تلویزیون روشن شد، افزود: گلایه ها و فرمایشات اخیر رهبر انقلاب تکلیف تلویزیون را روشن کرد. وقتی ترانه ها را به دست آدم های بی هنرِ کم سواد واگذار می کنند چنین موسیقی های سطحی را می شنویم. همان چیز هایی که وزارت ارشاد هم تصویب می کند و به بازار هم می آید. واقعاً چه معنی دارد این همه برجسته، ستاره مربع ها و تبلیغات را در تلویزیون مطرح می کنیم. هر برنامه ای را نگاه کنید باید یک پیامک بزنید و صرف شاید جایزه بگیریم و شاید جایزه نگیریم، مخاطب تا پایان تماشاگر این برنامه باشد. بعد تلویزیون می گوید پول نداریم سریال های الف. بسازیم و دستمزد بدهیم.

برای نقش مالک اشتر مبعوث شدم

بازیگر سریال ستایش که چندی دیگر سری سوم آن روی آنتن می رود به نقش هایی که دوست داشت بازی کند اشاره می کند؛ او گفت: نقش هایی که دوست داشتم بازی کنم از سنم گذشته، ولی آرزویم بود نقش حضرت عباس (ع) را بازی کنم. الان هرچه خداوند مصلحت کند بازی می کنم. اعتقاد دارم برای بازی در نقش مالک اشتر هم مبعوث شدم. هرکسی برای هر نقشی مبعوث می شود به شرطی که قدر آن را بداند و بفهمد. کار آسانی نبود نقش مالک اشتر را بازی کنم. یک مقداری وسواس به خرج دادم و خواستم لباس زره چرم و چکمه چرم برای مالک تهیه شود. گفتم خودم شمشیرم را انتخاب می کنم و عمامه ام را عبدالله اسکندری (گریمور) بگذارد.

برنامه های امروز تلویزیون تأثیرگذار نیستند

وی در خصوص ضعف برنامه های تلویزیونی و اجرای خود در برنامه علمی طلوع ماه صحبت کرد و افزود: من ده سال مجری تلویزیون بودم و برنامه علمی طلوع ماه روی آنتن می رفت. هنوز که هنوز است از کانادا، انگلیس و استرالیا تماس می گیرند و سی دی آن برنامه ها را می خواهند. منهای برنامه معرفت دکتر دینانی، هنوز برنامه علمی مثل طلوع ماه به تلویزیون نیامده است. در جریان این برنامه کسانی به تلویزیون آمدند که بعد ها به عنوان چهره های ماندگار از آن ها تقدیر شد. نمی دانم چطور شد این برنامه دیگر ساخته نشد؟ الان برنامه هایی که ساخته می شود منهای چند برنامه، حرف اساسی و تأثیرگذاری ندارند.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
اساساً سینمای ایران برای ماه مبارک رمضان چه برنامه تدارک دیده است؟ آیا فیلم و یا رویداد خاصی، اکران و یا برنامه ریزی شده است؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶ سایت های دیگر : دیار آفتاب

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: چند پیش سازمان سینمایی در راستای سلسله گزارش های خود مبنی بر شفاف سازی و دسترسی آزاد به اطلاعات، آمار مفصل و مبسوطی از فروش و میزان مخاطبان سینما در نیمه اول ماه مبارک رمضان را منتشر کرد. آماری که در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته خود خبر از کاهش پنج درصدی مخاطب و البته افزایش بیست درصدی فروش می دهد آن هم در سالی که قیمت بلیت نسبت به دوره مشابه حدود سی درصد افزایش یافته است.

پس در نگاه نخست آنکه اساساً چه در حوزه مخاطبان و چه در حوزه فروش امسال و در ماه مبارک رمضان شاهد روند نزولی سینما بوده ایم، اما اجازه دهید فارغ از این فاکتور ها و پارامتر ها که بیشتر برای پسند مدیران بالادستی و رزومه سازی منتشر می شود، نگاه کلی تر به وضعیت سینما در این ماه بیندازیم اساساً سینمای ایران برای ماه مبارک رمضان چه برنامه تدارک دیده است؟ آیا فیلم و یا رویداد خاصی، اکران و یا برنامه ریزی شده است؟ پاسخ مشخص است در خصوص اکران که باید گفت: فیلم ها در بازه اکران عید نوروز همچنان روی پرده هستند و تغییر خاصی تا اکران عید فطر به وجود نخواهد آمد در خصوص سایر برنامه ها نیز باید گفت: مطرح شدن همان طرح هرساله بانام اکران از افطار تا سحر که آن هم امسال رسماً شورای صنفی اکران آب پاکی را ریخت و رسماً ملغی شده اعلام کرد.

پس با این اوضاع باید گفت: عملاً سینمای ایران برای ماه مبارک رمضان هیچ برنامه خاصی تدارک ندیده، اتفاقی که با حضور برخی مدیران غیر متعهد در بدنه این سازمان و البته برخی جریان های خاص و هدف دار چندان هم دور از دسترس نبوده و به سادگی قابل پیش بینی بود. حال اینکه چرا مدیریت و سیاست گذاری این نهاد در ماه رمضان که انصافاً یک فرصت مغتنم و خوبی برای جذب مخاطب به سینما بود را به راحتی هدر داده و از کنار آن گذشته سؤال مهم و پرسش اساسی هست که می بایست متولیان و مدیران امر به زودی پاسخگوی آن باشند.

البته در حوزه اکران آثار نیز نگارنده معتقد است انصافاً به لحاظ زمان بندی های موجود و شرایط عید نوروز و ماه مبارک چندان نمی توان اقدام خاصی انجام داد، اما در حوزه برنامه ریزی قطعاً دست مدیران برای اجرای طرح های مناسبتی بسیار باز بوده و می توانستند اقدامات مطلوب و مثبتی را برای جذب مخاطب انجام دهند به عنوان نمونه چند سال پیش و در پردیس سینمایی ملت آن هم با اختصاص دادن تنها یک سالن طرح اکران آثار منتخب و موفق سینمای ایران در دهه شصت و هفتاد با چنان استقبال غیرمنتظره ی مواجهه شد که صف مخاطبان برای تهیه بلیت و تماشای آثار در جلوی گیشه بسیار طولانی و بعضاً بسیاری برای تهیه بلیت سئانس ها بعدی ناچار بودند از ساعت های قبل به این مجموعه مراجعه کنند و درنهایت آنچه مشاهده شد اینکه شب های ماه مبارک در پردیس ملت به یکی از به یاد ماندی ترین شب های سینمایی بدل شد طرحی که متأسفانه در سال های بعدی علی رغم ارائه و پیشنهاد آن به مدیران وقت هرگز مورد تائید قرار نگرفت و دیگر در هیچ سالنی اکران نشد؛ اما چرا چنین اقدامی که با استقبال شدید مخاطبان مواجهه شد در سال های بعد اجرایی نشد؟

بی تردید تماشای فیلم در سالن سینما هرچند که در شبکه نمایش خانگی منتشر و بار ها نیز دیده شده باشد بازهم از جذابیت وصف ناشدنی برخوردار خواهد بود به خصوص اگر آن فیلم ها آثار منتخب، موفق و خاطره انگیز دهه شصت و هفتاد سینمای ایران باشد که قطعاً از جذابیت دوچندانی برخوردار خواهد شد، آن هم چه زمانی بهتر و مناسب تر از ماه مبارک رمضان و در بازه افطار تا سحر که اغلب مردم در این ساعات در بیرون از منازل به تفریح و سرگرمی مشغول اند.

اما نکته قابل تأمل اینکه چرا همواره با اجرایی شدن این طرح مخالفت به عمل می آید را می توان در پازل برخی جریان های خاص که چند سالی ست در تلاش اند تا سینمای پیش از انقلاب یا همان فیلم فارسی ها را به جای سینمای بعد از انقلاب به مخاطبان قالب کنند فهم کرد، جریانی که مداوما سعی می کند با استفاده از ابزار های تبلیغاتی و نفوذ های که در برخی مناصب و رسانه ها داشته آنچه قرار است در ذهن مخاطبان در خصوص سینما تداعی شود هنر پیش از انقلاب یا همان فیلم های کاباره ی، بزن برقص ها و در یک کلام مولن روژی باشد تا ناخداخورشیدها ، از کرخه تا راین ها ، مادرها ، اجاره نشین ها و بسیار دیگر که ذکرشان در این مجال نمی گنجد؛ اما اگر بخواهیم واضح تر عنوان کنیم باید گفت: قرار است هرگز نام و نشانی از آثار موفق سینمای بعد از انقلاب نباشد، اما تا دلتان بخواهد فیلم های پیش از انقلاب و بازیگرانش در جلوی چشم و ذهن مردم باشند و معرفی و یادآوری شوند.

از فلان رسانه که در نظرسنجی بین یک صد منتقد داخلی برای انتخاب بهترین فیلم سینمای ایران که یک فیلم پیش از انقلابی ست گرفته تا در بوق کردن برگزاری ورک شاپ فلان بازیگر فیلم فارسی ها آن هم با همکاری بازیگر جوان سینمای ایران که محصول سینمای بعد از انقلاب است در آمریکا همگی در همین پازلی ست که بدان اشاره کرده ایم.
بنا بر آنچه بسیار مختصر و سربسته بیان شد، از طرفی ساخت و تولید آثار کم مایه و سخیف در سینما و دیگر طرف فراموش شدن و پاک کردن آثار فاخر سینمای بعد از انقلاب هدفی جز جایگزین کردن فیلم فارسی ها دوران پهلوی نداشته و ندارند و دقیقاً با همین نوع نگاه است که طرح های موفقی، چون اکران افطار تا سحر که اختصاصاً به یادآوری آثار برجسته و فاخر سینمای ایران بعد از انقلاب داشت علی رغم استقبال هرگز تکرار نشد.

امسال که دیگر ماه مبارک رو به اتمام است و عملاً همانی شد که دشمنان می خواستند، اما امیدواریم حداقل در سال آینده شاهد اجرایی شدن این اقدام استراتژیک و سایر طرح های مشابه در سینمای ایران باشیم.

لینک خبر :‌ روزنامه جوان آنلاین
این روزها که قوه قضاییه با متهمان و متخلفان و مجرمان برخود می کند، پرونده چهار فرد معروف که در سینما سرمایه گذاری کرده بودند نیز در حال رسیدگی است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

گروه فرهنگ و هنر - سید محسن عبدالهی: این روزها که عزمی جدی در برخورد با مفسدین اقتصادی وجود دارد و قوه قضاییه بدون مماشات با متهمان و متخلفان و مجرمان برخود می کند، پرونده سید هادی رضوی ، سید محمد امامی ، احسان دلاویز و حسین هدایتی نیز در حال بررسی جدی است و هر روز ابعاد جدیدی از پرونده آن ها مشخص می شود.

به گزارش بولتن نیوز، در این میان سابقه سرمایه گذاری و تهیه کنندگی این چهار نفر در آثار سینمایی و سریال های شبکه نمایش خانگی، تبدیل به موضوعی عجیب در این رسیدگی ها گشته است. در قسمتی از این معادله بیت المال و مردم حضور دارند و در طرف دیگر اهالی سینما که قراردادی بسته اند و بعد از اتمام کار و دریافت پول، مشخص شده که این پول ها از کیسه مردم بوده است و دزدی است و باید بر اساس قانون تا ریال آخر بازگردانده شوند.

موضع گیری جریان های مختلف قبال این قضیه نیز شایان توجه است. به عنوان مثال پرویز پرستویی که در مورد همه چیز متخصص است و نظر می دهد و تنها دلسوز حقیقی مردم و ایران است!!!، در ایستاگرام خود پستی می گذارد و هادی رضوی را مورد عنایت قرار می دهد و در آخر آرزو می کند که پول مردم از او گرفته شود. اما استاد پرستویی عزیز توجه نمی کنند که اتفاقا دوستانشان نیز باید پول هایی که از این چهار نفر گرفته اند را پس بدهند. اساس آن سرمایه گذاری ها با پول دزدی بوده است و باید به جای اصلی خود برگردد و قاعدتا هر کسی که از این پول ها دریافت کرده باشد، می بایست فکری برای بازگرداندن آن ها نیز بکند.

در طرف مقابل بعضی از دوستان انقلابی که دل در گروی انقلاب دارند در تعیین افرادی که می بایست پول هایی برگردانند کاملا اتفاقی و نه از سر قشری گری و انتقام سیاسی نام بعضی از افراد را برای بازگرداندن پول جا می اندازند. به این دوستان هم باید گفت اگر ادعای مسلمانیتان می شود، قرار نیست خلاف آن ادعا عمل کنید و به راحتی حق را زیر پا بگذارید. درست است که از سینماگران و سلبریتی ها دل خوشی ندارید اما دسته بندی آن ها به خودی و ناخودی و نادیده گرفتن خودی ها در این پول برگرداندن ها خلاف اخلاق و انصاف است.

بهتر است دو طرف ماجرا خود را به ندانستن نزنند و بی خود و بی جهت افکار عمومی را مشوش نکنند. اگر قرار بر بازگرداندن باشد، اهالی سینما هم باید پول ها را برگردانند. از سوی دیگر فقط کسانی که ما با دیدگاه سیاسی آن ها مشکل داریم شامل حال قانون نخواهند بود بلکه همه کسانی که طرف قرارداد این افراد بوده اند باید پول هایشان را برگردانند.

لینک خبر :‌ بولتن نیوز
محمد حسین لطیفی گفت: سینمای دفاع مقدس نقش مرده را به خود گرفته و پیش از این نیز باید تلویزیون پاسخ دهد چراکه آنتن را از برنامه های بی فایده پر کرده و در نهایت کارهای معمولی را به مردم تحویل داده می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : خبر فوری جهان نیوز ربیع

محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی "روز سوم" در گفت وگو با خبرنگار فارس در تهران اظهار کرد: سینمای دفاع مقدس یعنی به پاسداشت خون شهدا و اهداف آن ها باید در کتابخانه سینمای ایران، فیلم هایی در این رابطه ساخته و به موضوع جنگ پرداخته شود.

وی افزود: با شرایط سینمای موجود، اتفاق ویژه ای برای دفاع مقدس و تاریخ آن رخ نمی دهد چراکه عزمی در مدیران فرهنگی و سینما و فیلم سازان و سرمایه جاری وجود ندارد و به همین خاطر است که کمتر فیلمی از دفاع مقدس در سینمای ایران دیده می شود.

لطیفی ادامه داد: سینمای دفاع مقدس نقش مرده را به خود گرفته و پیش ازاین نیز باید تلویزیون پاسخ دهد چراکه آنتن را از برنامه های بی فایده پرکرده و درنهایت کارهای معمولی را به مردم تحویل داده می شود.

این کارگردان سینما تأکید کرد: سینمای دفاع مقدس مردم را واکسینه فرهنگی و فکری می کند و اگر بی میلی از سوی مردم نسبت به این حوزه پیدا شود آن زمان می فهمیم که چقدر در حق دفاع مقدس در تلویزیون و سینما کم کاری شده است.

وی ابراز کرد: ایران کشوری مهم و دارای نقش استراتژیک در خاورمیانه است و نباید بر این باور باشیم که دشمنی ها تمامی دارد، بلکه باید برای فرهنگ و آبادانی کشورمان تلاش کنیم تا مبادا بعدها افسوس بخوریم.

به گزارش فارس، محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم های سینمایی "به وقت خماری"، "اسب سفید پادشاه"، "توفیق اجباری" و... است و در تلویزیون هم کارگردانی فیلم "شبی با عبدی"، "سر دلبران"، "پادری"، "تنهایی لیلا" و... را بر عهده داشته است.

وی همچنین عهده دار کارگردانی فیلم سینمایی روز سوم را در سال 1385 بود، فیلمی که آخرین روزهای مقاومت مردم و رزمندگان را در بخش غربی خرمشهر به تصویر کشیده است، محل تصویربرداری فیلم سینمایی روزسوم در خرمشهر و آبادان بود که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر 1385 را به دست آورد.

انتهای پیام/آ/م/ی30/ر

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
بازیگر سینما و تلویزیون با انتقاد از سوءاستفاده برخی مدیران فرهنگی از جایگاه خود، گفت: معضلی که در حوزه فرهنگ با آن روبه رو هستیم این است که ما به شدت از فرهنگ آن سال ها دور شده ایم، چیزی که در شرایط کنونی به آن نیازمندیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، مالک سراج از معدود بازیگران آثار دفاع مقدسی است که تجربه نزدیک و طولانی از جنگ تحمیلی دارد. این تجربه طولانی عمیقا بر بازی او تاثیر گذاشته است. صداقتی که در سراج وجود دارد در بازی او جلوه کرده و باعث شده تا مخاطب او را باور کند و با نقشی که او ارائه می دهد، همذات پنداری کند.

با مالک سراج در خصوص فعالیت هایش مصاحبه ای انجام شده که بخش اول آن را از اینجا و بخش دوم (پایانی) آن را در ادامه می خوانید.

دفاع پرس: با توجه به تجربه خوب شما در طول حضورتان در دفاع مقدس تصمیم نگرفتید که خودتان هم سراغ کارگردانی بروید؟

بارها تصمیم گرفتم که فیلم دفاع مقدسی کار کنم اما متاسفانه نتوانستنم. حتی یک فیلم کوتاه پنج دقیقه ای در رابطه با شهدای مدافع حرم دارم اما هنوز نتوانستم سرمایه گذاری برای ساخت این فیلم پیدا کنم. کار کردن در این فضا بسیار سخت است امیدوارم کسی پیدا شود تا بتوانم این آثار را به مرحله اجرا برسانم. من چهار سال با خانواده ام زیر بمباران دشمن در آبادان زندگی کرده ام. تجربیات نابی از حضور در فضای جنگ دارم، اما هنوز شرایط آن پیش نیامده که بتوانم این تجربیات را به تصویر بکشم. فیلمنامه هایم را به جاهای مختلفی ارائه کرده ام اما هنوز خبری نشده است. جایی هم نیست که نرفته باشم.

نمایشنامه ای دارم که در جشنواره تئاتر دفاع مقدس جایزه اول نمایشنامه نویسی را برده و قرار بر این شد که در سال 1390 چاپ شود اما تاکنون این اتفاق نیافتاده است و ظاهرا قرار هم نیست این نمایشنامه به چاپ برسد. هر وقت هم که پیگیری می کنم کسی جوابگو نیست. این عادت بدی است که وقتی ما به جایی می رسیم به دنبال این هستیم که کار خودمان را پیش ببریم. متاسفانه خیلی از مسئولان فرهنگی از جایگاه خود به نفع خودشان استفاده می کنند.

آنها آمده اند که کار دیگران را راه بیاندازند نه کار خودشان را. متاسفانه ما به شدت از فرهنگ سال های دفاع مقدس دور شده ایم و این معضل در میان مسئولین بیشتر است. اگر چنین چیزی وجود نداشت ما چنین وضعیتی را نداشتیم.

اگر چنین نیست چرا پروژه های بزرگ منحصر به عده ای خاص است و با خودشان قرارداد می بندند. برخی از این مدیران وقتی از شبکه مدیریت خارج می شوند می بینید که کلی موقعیت دارند و کارهای بزرگ انجام می دهند. چطور دوستی که روز اول وارد این فضا شد و چیزی نداشت الان می تواند پروژه های سنگین کار کند. مشخص است که دارای رانت های متعددی شده و از آنها استفاده می کند. کسی هم نمی پرسد چرا؟

در حوزه نشر نمایشنامه هم همین طور است. نمایشنامه هایی که مرتب منتشر می شوند مختص عده ای خاص هستند. آثاری منتشر می شود که قبلا جای دیگری چاپ شده است. چرا باید این نمایشنامه ها با هزینه بیت المال چاپ مجدد شوند و برخی نمایشنامه ها انتشار پیدا نکنند؟ در یک شورای سه نفره وقتی دو نفر به اثر خودشان رای بدهند مشخص است که مجوز انتشار می گیرد. مشکل ما جای دیگری است این ها معضلاتی است که در فضای تئاتر کشور وجود دارد. من نمایشنامه ای تحت عنوان کسی صدای افتادن برگ را نشنید نوشته ام که درباره شهید علی محمدی است اما متاسفانه بعد از چند سال انتظار و پیگیری هنوز برایش اتفاقی نیافتاده است. این نمایشنامه دارای مضامین ارزشی است و هنوز سرمایه گذاری پیدا نشده تا روی این اثر کار کند. وقتی ما از فرهنگ دفاع مقدس فاصله گرفته ایم نتیجه هم این فضای فرهنگی می شود که مشاهده می کنید که در آن سال ها وجود نداشت. کو آن فرهنگ سال های دفاع مقدس؟ آن بچه ها کجا هستند؟ من نمی خواهم بگویم ذوب در ولایت هستم و ادعایی هم در این زمینه ندارم اما باید بگویم این که تعداد کمی از مدیران به مطالبات رهبری در حوزه فرهنگی توجه می کنند غیرقابل تحمل است. نسخه خروج از این بحران همان احیای فرهنگ دفاع مقدس است، این چاره کار ماست.

دفاع پرس: آیا فیلم سازانی که در حوزه دفاع مقدس کار کرده اند توانسته اند به رسالت خود در مورد احیای فرهنگ دفاع مقدس عمل کنند؟

من چندان با کلمه رسالت موافق نیستم چرا که این کلمه بار معنایی وسیعی دارد. معتقد هستم که باید به اندازه توانایی خودمان از خودمان توقع داشته باشیم. ما باید از خود بپرسیم که نسبت به اتفاقاتی که پیرامون ما می افتد به تعهدمان عمل کرده ایم یا نه.

اولین تکلیف این است که من برای انجام کارم طوری حرکت کنم که بدون عذر و بهانه آن را به سرانجام برسانم. یعنی من باید از زندگی خودم مایه بگذارم تا آن کار انجام شود. مثل بچه های رزمنده که از همه چیز خود گذشتند تا به تکلیف خود عمل کنند. با توجه با این شرایطی که شاهد هستیم می توان گفت اگر از ابتدای جنگ تحمیلی تا الان 10 تا فیلم قابل قبول و تأثیرگذار در حوزه دفاع مقدس ساخته شده که بتوان به معنای واقعی کلمه از آن دفاع کرد، سینمای دفاع مقدس به وظیفه خودش عمل کرده است. به نظر من سینمای دفاع مقدس دین خودش را نسبت به آن هشت سال ادا کرده است. انبوه سازی اهمیتی ندارد این که چند اثر قابل، ساخته شده مهم است.

دفاع پرس: آیا می توان درمورد رسانه ملی هم چنین نظری ارائه داد؟

متاسفانه تلویزیون شرایط خوبی ندارد. به عنوان مثال سریال های ماه رمضان امسال را نگاه کنید ابدا قابل تحمل نیست. شما نگاه نکنید که یک بازیگر خوب می آورند تا با حضور او داستان فیلم پیش برود. این جواب نمی دهد مردم مجموعه های تکراری سال های قبل را بیشتر دوست دارند تا سریال هایی را که الان از تلویزیون پخش می شود. این رسانه هم معضلات خودش را دارد. دخالت بیش از حد مدیران در آثار نمایشی و اظهار نظر نسبت به هنری که دانش آن ندارند، به سریال ها ضربه وارد کرده است. تلویزیون به هر شکلی می خواهد پول درآورد و به هرکسی اجازه ساخت می دهد. در موضوع تولید آثار دفاع مقدسی باید گفت نمی توان از همه آنها دفاع کرد. تعداد آثار خوب در این زمینه بسیار کم است. خیلی وقت است که من یک اثر خوب قابل قبول ندیده ام.

دفاع پرس: شما از نزدیک درگیر تولید و بازی در آثار دفاع مقدسی بودید به نظر شما چه سال هایی نقطه اوج سینمای دفاع مقدس بوده تا بتوانیم آن را دوباره احیا کنیم؟

باید از آثاری یاد کرد که قابل دفاعند و می توان از آنها نام برد. مثلا فیلم ملکه از آثار ممتاز سینمای دفاع مقدس است و هر وقت آن را نگاه می کنم لذت می برم. فیلم روز سوم هم در حد و اندازه خودش قابل دفاع بود. در حوزه سریال سازی هم باید از سریال درچشم در باد ساخته مسعود جعفری جوزانی نام برد که اثر شاخص و قابل قبولی است و می توان راجع به آن حرف زد. ما باید این نوع فضا را تجسم کنیم و داستانی روایت کنیم و تا مخاطب با وجوه گوناگون دفاع مقدس آشنا شود.

انتهای پیام/ 161

لینک خبر :‌ خبرگزاری دفاع مقدس
حقوقدانان می گویند طبق قانون بازیگرانی که از رضوی و امامی پول گرفته اند؛ باید پول ها را پس بدهند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، افکار عمومی در حالی به استقبال دادگاه های بانک سرمایه می رود که مدت هاست با بحث پولشویی در سینما و شبکه نمایش خانگی و اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان توسط افرادی از قبیل حسین هدایتی، هادی رضوی و محمد امامی آشناست. احسان دلاویز نام جدیدی است که حالا در کنار این افراد در جریان دادگاه های بانک سرمایه مطرح می شود. او البته جزء برادران دلاویز است که در نفت و صندوق های بازنشستگی، افراد شناخته شده ای هستند و از دوران رئیس جمهور اسبق، در صدر منصب های مدیریتی و مشورتی قرار داشته اند. حداقل سه سال است که بین اهالی سینما و چهره های مشهور، افراد ذی نفع از ورود چنین پول هایی به سینما و شبکه نمایش خانگی، نامشروع بودن منابع مالی پروژه ها را با قاطعیت رد کرده اند. حالا صدور حکم برای حسین هدایتی و قرائت کیفرخواست هادی رضوی که در آن اشاراتی به احسان دلاویز و محمد امامی هم شده است، تقریبا چون و چرایی برای انکار باقی نگذاشته است. به طور قطع ادامه روند دادرسی ها جو روانی جامعه را علیه چهره های مشهور سینمای ایران به شدت سنگین تر خواهد کرد. هنرپیشه هایی که با تلاش برای تولید استدلال و استفاده از شهرت اجتماعی شان سعی داشتند لزوم جلوگیری از ورود چنین پول هایی به سینما و شبکه نمایش خانگی را انکار کنند و همین طور مسئولان دولتی که هر قدر روی لزوم نظارت توسط دولت در مبادی ورود سرمایه ها به سینمای ایران تاکید شد. آنها همچنین گفتند که چنین نخواهیم کرد و همچنان از سینمای خصوصی و لوازم آن که آزادی گردش سرمایه است، حمایت خواهیم کرد. حالا همگی زیر ضرب افکار عمومی و احتمالا قانون قرار گرفته اند .

وقتی درخصوص منابع مالی سریال شهرزاد غوغایی به پا شد، رضا کیانیان گفت: بعضی از همراهانم مدعی هستند، منابع مالی سریال شهرزاد پاک نیست و در نتیجه از من پرسیدند چرا پذیرفتم که در فصل دوم این سریال بازی کنم؟ من ابتدا خواهش می کنم، درستی این مطلب را روشن کنند و دلایل مستند خود را مبنی بر این ادعا ارائه کنند وی سپس حتی حضور امامی به عنوان سرمایه گذار فصل دوم را زیر سوال برد .

ترانه علیدوستی هم پاسخی به نادر فتوره چی داد که کمپین نه به شهرزاد را راه انداخته بود و در آن بیان کرد: این ارقام برای ساخت پروژه ای در این سطح عجیب نیست اما قبول کنید هر قدر هم رانت در آنها دخیل باشد، بسیار کمتر از آنند که کسی برایشان هشت هزار میلیارد اختلاس کند. ما هم مثل شما هنوز نمی دانیم آن مبلغ به خصوصی که خرج ساخت سریال شهرزاد شده، دقیقا و تحقیقا آلوده به همین پولی که شما می گویید و برای گریه گرفتن از جمع، نام حقوق معلمان را روی آن می گذارید هست یا خیر. ما هم در حالت تعلیق قرار داریم و برای روشن شدن این قضیه نیاز است به آقای امامی اعلام جرم شود هم دادگاه شان تشکیل شود هم ما به ایشان دسترسی داشته باشیم تا بفهمیم تکلیف چیست. نغمه ثمینی که نویسنده مجموعه شهرزاد بود هم گفت: عوامل سریال هدف های اشتباهی برای اعتراض بر فساد مالی کلان کشور هستند. در اینستاگرام، کمپینی با نام آری به شهرزاد راه اندازی شد و همه این هنرپیشه ها به اضافه افرادی از قبیل شهاب حسینی رسما به آن پیوستند. حتی از مهناز افشار تا ستاره های درجه دو مثل هومن برق نورد، در مقاطع و به بهانه های مختلف، حمایت های علنی و مشخصی از لزوم ورود این نوع پول ها به سینمای ایران و ادامه این پروژه ها کردند. حالا همه این افراد مدت هاست متهم می شوند به اینکه به سایه گریخته اند. اما این سکوت، اگرچه خود سکوت کردن در چنین شرایطی می تواند به تولید اتهام جدیدی علیه آنها در ذهن ها منجر شود، ظاهرا راه حل راحت تری است نسبت به بیان هر سخنی که می تواند به آتش های خشم را شعله ورتر کند. حالا فقط ابراهیم داروغه زاده است که به میدان آمده و می گوید: پرونده های قضایی مفسدان اقتصادی را چماقی بر سر اهالی سینما نکنیم. این همه دستگاه های نظارتی و قضایی کشور تازه متوجه اختلاس بانکی هادی رضوی شده اند، چرا انتظار داریم کارگردان و بازیگران سریال شهرزاد چهار سال پیش متوجه این موضوع شده باشند؟

ماجرا چنان در مرحله حساسی از روند خودش قرار دارد که ممکن است ابراهیم داروغه زاده به واسطه بیان همین جملات، پس از پایان عمر دولت فعلی، دیگر هیچ وقت در مناصب مدیریتی کشور حضور نداشته باشد. او در دامنه بحران، حرفی را به زبان آورد که باعث برانگیخته شدن خشم افراد زیادی شد و پس از چند بار مطرح شدن جدی بحث انفعال در مدیران وزارت ارشاد نسبت به وظیفه برخورد با فساد اقتصادی در سینما و مطرح شدن بحث هایی درخصوص مسیرسازی ها و ریل گذاری هایی که توسط این نهاد دولتی صورت گرفته و فضا را به این سمت برده است. حالا داروغه زاده با بیان این سخن متهم می شد به اینکه باقی مانده توضیحاتش را برای رفع اتهام از چهره هایی که جزء مسببان اصلی جرم در این قضیه در دادگاه افکار عمومی به حساب می آیند را به کار بسته است. اما آیا چهره های مشهور و به اصطلاح سلبریتی ها واقعا در این قضیه هیچ تقصیری را برعهده ندارند؟ بعضی از این چهره ها با این مفسدان اقتصادی ارتباطی فراتر از روابط کاری در سینما داشته اند که این موضوع در جای خودش می تواند محل پیگرد قانونی قرار بگیرد. به عنوان مثال حمید فرخ نژاد در سفر محمد امامی به کانادا و اعلام اقامه دعوا علیه مطالبه گران شفافیت در ارتباط چند پروژه نمایشی با صندوق ذخیره فرهنگیان، همراه او بود و از بعضی افراد دیگر هم چنین رفتارهایی صورت گرفته است؛ اما آنچه امروز محل بحث قرار می گیرد، ضامن بودن چهره های مشهور در قبال تمام یا لاقل بخش نامتعارف دستمزدهایی است که از این افراد گرفته اند. آیا سلبریتی ها موظف هستند تا پول هایی که گرفته اند را برگردانند؟

رسول کوهپایه زاده، وکیل دادگستری و علی نجفی توانا، عضو کانون مرکزی وکلا، دو حقوقدانی هستند که در این باره از آنها پرسیده ایم. کوهپایه زاده می گوید: تمام این پول ها به علت تحصیل شان از منابع نامشروع باید به خزانه برگردند و عوامل فیلم ها شکایت جداگانه ای تنظیم کنند و از امثال امامی و رضوی بخواهند تا پول شان را از منبعی مشروع پرداخت کنند. نجفی توانا البته می گوید: این پول ها تا جایی که دستمزدها متعارف بوده، لازم نیست برگردد اما حد بالاتر از عرف قراردادهای قانون کار باید به خزانه مسترد شود. او می گوید که درخصوص این جرائم صورت گرفته، باید مسئولان ذی ربط هم محاکمه شوند. هردوی این حقوقدان ها می گویند وظیفه پیشگیری از وقوع جرائم اقتصادی این چنینی، برعهده دستگاه اجرایی کشور است. در ادامه فهرست هنرپیشگانی که بیش از یک بار در پروژه هایی با سرمایه گذاری محمد امامی، حسین هدایتی و هادی رضوی حضور داشته اند آمده است. این افراد در صورتی که استنتاج کوهپایه زاده فرض گرفته شود، موظف به استرداد بیشترین مبالغ هستند و در صورتی که استنتاج نجفی توانا فرض گرفته شود، باز هم اینها کسانی هستند که برای یافتن کسانی که دستمزدهای نامتعارف و غیرقانونی گرفته اند، قبل از هر چیز باید فهرست آنها را جست وجو کرد. اینها بازیگرانی هستند که با آگاهی کامل از اینکه در مورد منابع مالی چنین پروژه هایی شبهاتی جدی وجود دارد، بارها از چنین افرادی پول گرفته اند .

علی نجفی توانا :

مدیران فرهنگی هم باید محاکمه شوند

ما در همان قراردادها داریم که نوشته است اراده طرفین اگر خلاف قانون نباشد ...

مگر دستمزد بیشتر گرفتن خلاف قانون است؟

بله، موسسات دولتی ضوابطی دارند و صنوف هم باید داشته باشند. این موسسات باید آن ضوابط را رعایت کنند وگرنه وجوه مازاد بر آن باید مسترد شود. در این مورد غیر از آن شخصی که پول را دریافت کرده، شخص مدیری هم که پول را پرداخت کرده، مسئولیت تضامنی دارد و باید او هم طرف دعوا قرار گیرد. در قانون کار حداقل پرداخت ها و حداکثر آن مشخص است. در حقوق مربوط به کارمندان هم عرف دریافتی ها مشخص است. دارا شدن غیرقانونی جرم است و این هم در فقه هست، هم در قانون و هم در عرف .

پیشگیری از وقوع چنین اتفاقات مالی نادرستی برعهده دستگاه قضایی است یا اجرایی؟

دو نوع پیشگیری داریم؛ یکی پیشگیری عمومی است و دیگری اختصاصی و وضعی. پیشگیری عمومی از طریق فرهنگ سازی و اطلاع رسانی اتفاق می افتد. اما به طور اختصاصی و مصداقی، مثلا همین پرونده هایی که در آنها در صنعت ساختمان سازی و کارخانه ها و هنرهای نمایشی، پولشویی می شود، ممکن است شخصی که طرف قرارداد باشد این را نداند. در لایه اول باید با پیشگیری عمومی از طریق فرهنگ سازی و اطلاع رسانی این موضوع را روشن کرد و در لایه بعدی، پیشگیری وضعی و اختصاصی لازم است. من در این خصوص، دولت و نهادهای دولتی و نظارتی را مسئول می دانم که باید نظارت کامل می کردند. وقتی خویشاوندسالاری و رانت خواری در کشور وجود دارد، کسی که ناظر است نمی تواند بر کسی که منظور است نظارت کند؛ چون ملاحظات و محذوریت هایی دارد. لذا پیشگیری از اینها، پیشگیری وضعی است. اگر در بحث سینما ما یک نهاد مشخصی داشته باشیم که این قراردادها در آنجا منعقد شود، توسط همین نهاد با اعمال نظارت های کافی هم می شود از فرارهای مالیاتی جلوگیری کرد و همچنین از اقدامات غیرقانونی دیگر مثل پولشویی. پس هم نهادهای صنفی مسئول هستند و هم دولت که باید در این زمینه نظارت کند .

رسول کوهپایه زاده، وکیل دادگستری :

سینماگران پول ها را پس بدهند

در جریان دادگاه های بانک سرمایه، جایی که بحث به پولشویی متهمان توسط سینما و شبکه نمایش خانگی رسید، این سوال پیش آمد که آیا چهره های مشهور، از لحاظ قانونی باید دستمزدهای نامتعارفی را که از چنین افرادی گرفته اند، برگردانند؟

چند نکته در اینجا مطرح است؛ اول اینکه آیا منشا این پول ها نامشروع بوده و از وجوهی پرداخت شده که محل تحصیل آنها ارتکاب اعمال مجرمانه است یا خیر؟ اگر چنین بوده باشد، قطعا باید این پول ها مسترد بشوند اما صرف ادعا کافی نیست و باید یک پروسه قضایی قانونی لازم طی بشود، منجر به صدور حکم قطعی بشود و مشخص شود که محل اخذ و منشا پرداخت پول ها غیر مشروع بوده اند. اگر چنین باشد بله؛ این پول در هر جایی و توسط هر شخصی با هر عنوانی و تحت هر معامله ای دریافت و پرداخت شده باشد، ولو اینکه دریافت کننده از محل پرداخت مطلع نباشد و به عبارت بهتر از منشا مجرمانه و نامشروع وجوه اطلاع نداشته باشد، در هر حال قانون تکلیف کرده که این وجوه باید برگردد .

اینکه شما می فرمایید به این نحو هر کسی پولی گرفته که منبع تحصیل آن نامشروع بوده، باید آن پول را برگرداند. آیا شامل عواملی مثل راننده سینه موبیل و تدارکات و عوامل ساده هم می شود یا صرفا کسانی مثل بازیگر، کارگردان و... که دستمزد نامتعارف گرفته اند را شامل خواهد شد؟

ببینید قانون همین را می گوید. قانون می گوید اگر مالی تحصیل شد که منشا آن مجرمانه بود، این پول باید برگردد اما افرادی که از این قضیه آگاه نبوده اند، جرمی مرتکب نشده اند و کارشان وصف کیفری ندارد و دستگاه قضایی از این حیث آنها راغیر از رد مال پیگیری نمی کند. اما آنها چه کاری می توانند بکنند برای اینکه به حق شان برسند؟ آنها می توانند جداگانه دادخواستی حقوقی را مطابق با قرارداد منعقد شده نسبت به شخص تهیه کننده یا همین آقایی که الان در مظان اتهام است ارائه بدهند و از او طلب دستمزد بکنند، او موظف است که این پول را از منشا دیگری پرداخت کند. فی المثل باید عوامل سریال شهرزاد ابتدا تمام دستمزدها را برگردانند، بعد هر کدام علیه آقای هادی رضوی دادخواست ارائه بدهند و بگویند که شما مکلف بوده اید فلان مقدار پول را به من پرداخت کنید و آقای رضوی یا هر کس دیگری، از منبعی غیر از این منابع نامشروع پول را بپردازد. به عبارت ساده تر، اینها باید پول را برگردانند و شکایت جداگانه ای تنظیم بکنند که در آن عنوان شود ما تعهدکاری خودمان را طبق قرارداد انجام داده ایم و شما (یعنی سرمایه گذار) نتوانسته اید تعهدات تان را انجام بدهید و به دلیل اینکه منشا پول شما نامشروع بوده، ما پول را برگردانده ایم و حالا شما باید این خسارت را به ما پرداخت و جبران کنید .

آیا نامتعارف بودن دستمزدهای عوامل این مجموعه ها نمی تواند محملی برای دعوای حقوقی علیه آنها باشد؟

در این مورد قانون تکلیف را مشخص کرده است. قرارداد بین کارفرما و پیمانکار، مثلا بین تهیه کننده با کارگردان یا بازیگر، مورد حمایت قانونگذار است. یعنی ماده 10 قانون مدنی صراحتا اعلام کرده که قراردادهای بین افراد تا جایی که مخالف صریح قانون نباشد، لازم الاتباع و لازم الاجراست. نمی شود به بهانه نامتعارف بودن دستمزد شخصا ورود پیدا کنیم. به هر حال بین دو فرد عاقل و بالغ قراردادی منعقد شده و این قرارداد لازم الاتباع است .

وقتی دستمزدهای نامتعارف خودشان نشانه ای از وقوع اعمال مجرمانه اقتصادی هستند، چطور نمی شود در برابر آنها موضعی داشت؟

باید جلوی این موارد گرفته شود. ما همیشه بعد از اینکه جرمی به وقوع می پیوندد، یعنی مراحل ارتکاب آن بی آنکه نهادهای نظارتی و حفاظتی به موقع عکس العمل نشان دهند، طی شد، تازه به فکر می افتیم. این کندی در عکس العمل بیشتر در قوه مجریه و دستگاه های اجرایی و نظارتی وجود دارد و بعد ما به این شکل، یک باری را به دوش قوه قضائیه تحمیل می کنیم و هزینه فراوان تری هم بر دوش جامعه تحمیل می شود. عرض من این است که در خانه سینما و فعالیت های صنفی دیگر، حتما باید نهادهای نظارتی، خیلی قبل تر از پیشامد این نوع حوادث مجرمانه، وظایف خودشان را انجام بدهند و از وقوع آنها پیشگیری کنند. اصل بر این است که آن گلوگاه های فساد و بسترهای تخلف را شناسایی کنیم. وقتی فردی که هیچ بویی از هنر نبرده و هیچ دستی در عالم هنر ندارد، این طور ورود پیدا می کند و چنین دست و دلبازانه پول خرج می کند، قطعا باید زودتر از اینها، نهادهای نظارتی به وظایف خودشان عمل می کردند که کار به اینجا نمی رسید .

در پاسخ به سوالی در همین خصوص که چند روز پیش از آقای انتظامی، رئیس سازمان سینمایی پرسیدیم، ایشان گفتند که فیلترینگ پروژه ها براساس منابع مالی شان وظیفه وزارت ارشاد نیست. آیا چنین وظیفه ای چنانکه ایشان می گویند بر دوش دستگاه قضایی است؟

در اکثر دادگاه های ویژه مفاسد اقتصادی، شما مشاهده می کنید که بستر فعالیت های مجرمانه، اخذ تسهیلات کلان بانکی است. آیا این مراجع نظارتی بانکی که مربوط به قوه مجریه هستند، به وظیفه شان عمل کرده اند؟ در ثبت شرکت ها هم همین طور... قطعا در خانه سینما هم بخش حراست وجود دارد، مراجع نظارتی وجود دارند و ... .

در خانه سینما کمیته بازرسی هست ... .
بله؛ باید فیلتر آخر نهاد قوه قضائیه باشد، اما متاسفانه قبل از اینکه بحث به دستگاه قضایی برسد هم سنسورها بسیار ضعیف هستند و بستر برای انجام اعمال مجرمانه فراهم است. بعد می رسیم به جایی که تازه می فهمیم چه اتفاقی افتاده و این همه خسارت بر گرده ملت وارد شده و این همه پول از بیت المال هدر می رود .

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه ها

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
متهم ردیف دوم پرونده 30 نفر از متهمان بانک سرمایه با اشاره به برخی شایعه های مطرح شده در مورد نسبت خویشاوندی اش گفت: خواهرزاده هیچ مسئولی نیستم.

به گزارش خبرنگار مهر ، در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سید محمدهادی رضوی که صبح امروز در شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد؛ احسان دلاویز با حضور در جایگاه به دفاع از خود پرداخت و گفت: سالهاست که در حوزه رسانه و مطبوعات و کارهای فرهنگی کار می کنم. گران ترین مجله را هم از بابت تولید داشتم و حتی یک آگهی دولتی هم در کارهایم نداشتم.

وی با اشاره به برخی شایعه های مطرح شده در مورد نسبت خویشاوندی اش؛ گفت: خواهرزاده هیچ مسئولی در جمهوری اسلامی نیستم. برادرزاده و یا داماد هیچ مسئولی هم نیستم. من پابوس نظام هستم نظامی که از 17 سالگی یک بچه شهرستانی را ارزش داد من برای نظام می میرم و با افتخار می گویم فرزند یک معلم هستم.
وی با بیان اینکه چهار عنوان اتهامی علیه بنده در کیفرخواست حسب اظهارات هادی رضوی است گفت: آقای رضوی البته بعداً این حرف ها را پس گرفت؛ بنده امروز برای رفع قاطع اتهام انتسابی دلایل دارم.

وی با اشاره به سرمایه گذاری در سریال شهرزاد گفت: نمی دانم چرا امروز شاهد زدن آثاری همچون شهرزاد و شاهگوش هستیم، سرمایه آلوده در این کارها نبوده است.

دلاویز با اشاره به اقرارات سید محمد هادی رضوی گفت: در همان اقاریری که رضوی و شریف کاظمی داشتند یک تناقضات و فضاهایی وجود دارد که نشان دهنده بی اساس بودن ادعاهای آنان است. هم در مبلغ داده شده و هم در رابطه با دلیل ارائه آن تناقضاتی مطرح است به طوری که یک جا عدد دو میلیارد مطرح است اما بعداً شریف کاظمی می گوید دقیق یادم نیست شاید مبلغ 4 یا 5 میلیارد تومان بوده است.

وی افزود: برای افزایش اعتباری داده شده که این هم از اقاریری بود که هر دو داشتند اما بعداً مطالب دیگری را بیان کردند. قسم جلاله می خورند که این موارد کذب است.

دلاویز با اشاره به تناقضات مطرح شده در اظهارات هادی رضوی در دادسرا، خاطرنشان کرد: ادعا شد که مواردی چک به من داده شده است. در دفتر قاضی صلواتی بودم که چک ها را دیدم. من گفتم که عدد چک ها را نمی دانم که برای چه موضوعی است اما آقای رضوی در دفتر قاضی صلواتی به دست من زده و گفت بعداً برائت توضیح می دهم. اینها مربوط به مبلغ وام من است.

وی افزود: به خواست خودشان به طور خاص مجموعه آقای امامی آذر ماه 92 از این تیم منفک شدم. در کیفرخواست آمده من از دوستان آقای رضوی و امامی بودم. این دوستان تمایل داشتند با بنده کار فرهنگی داشته باشند. بعد از درگیر شدن عاطفی، خانوادگی و شخصی با آقای امامی، ایشان وارد فاز تهیه کنندگی با من شدند. پروژه مشترکی هم با نام شاهگوش و شهرزاد که باید بگوییم شهرزاد پرحاشیه داشتند. در رابطه با شاهگوش من سرمایه گذار نبودم اما مسئول جذب اسپانسر بودم. قبل از هر چیز باید بگویم که اقای امامی از نظر من واقعاً انسان است. نمی توانم چیزی را زیر سوال ببرم چرا که من با یک انسان با تقوا آشنا شدم. نماز اول وقت امامی یک بار هم ترک نشد البته که اینها ملاک نیست.

این متهم تصریح کرد: برعکس آقای رضوی که هیچ نقطه مشترکی با او نداشتم با محمد امامی نقاط مشترک زیادی داشتم به طوری که هر فیلم روز دنیا را او دیده بود، من هم دیده بودم.

وی خطاب به قاضی مسعودی با بیان اینکه من یک فرد محافظه کار هستم، گفت: شاهگوش به اعتبار دوستانی از جمله آقای میرباقری به بنده معرفی شد. پس از این دادگاه ها نمی دانم چه بلایی سر نام ها، کارگردان ها و آثار هنری می آید.

این متهم با اشاره به سریال خانگی شهرزاد نیز اظهار داشت: شهرزاد در ابتدا برای بنده بود، نامش این نبود بلکه عنوان روزی روزگاری عاشقی را داشت. در ادامه محمد هادی رضوی خطاب به دلاویز گفت: نام شهرزاد کافه نادری بود که دلاویز در واکنش به سخنان رضوی گفت: این طور نیست. آقای رضوی مگر شما تهیه کننده شهرزاد بودید؟ به دلیل اینکه رضوی اقداماتی کرده رسانه ها کار ارزشمندی چون شهرزاد را خراب می کنند.

وی در ادامه دفاعیات خود با اشاره به جزئیات سریال شهرزاد گفت: در فرصت 6 ماهه مبلغ 300 میلیون را فراهم کردم تا به اسماعیل عفیفه برای تهیه کنندگی شهرزاد بدهم. موضوع فیلمنامه و عنوان آن در ارشاد هم ثبت شده بود که من پس از 7 سال به مدارک آن دسترسی پیدا کرده و آن را ارائه می دهم.

وی افزود: اواسط سریال شاهگوش بودیم و میزان 300 میلیون را از پول هایی که از شاهگوش به دست آورده بودیم به موضوع شهرزاد اختصاص یافته و به فتحی پیشنهاد ساخت آن را دادم. در یک بازه زمانی باکس تبلیغات سریال شاهگوش از تبلیغات تلویزیونی هم بیشتر و گران تر بود.

دلاویز با اشاره به حواشی پیش آمده برای سریال شهرزاد گفت: در جشنواره فجر 96 آقای فتحی به من گفت شکست یتیم است و پیروزی صدها پدر دارد. من به او گفتم نمی ترسم از اینکه این مسئله مطرح شود و دوست ندارم بفهمند پشت پرده این اتفاق بزرگ و ساخت سریال شهرزاد من بودم. از روزی می ترسم که باید پنهان کنم در آن نقشی داشتم و متأسفم که این روزها را هم دیدم.

وی با بیان اینکه سرمایه ساخت این سریال ها ذره ای آلوده نبوده است، گفت: برخی از دوستان مگر ابزار کشف حقیقت دارند که نکاتی را مطرح می کنند؟ می خواهید تخریب کنید با بازیگر آن چه کار دارید.

دلاویز افزود: یک آدمی از نظر من تا یک مقطعی درست بوده است اما بعد از آن من از آن منفک شدم. در یک مقطعی این فرد شلختگی مالی داشت. آقای امامی یک کارپرداز به نام قادری داشت که تمامی امور را او انجام می داد. به این دلیل که امامی از خود حسابی نداشت، واریزی ها به حساب های قادری می رفت. اگر می خواستند به بازیگری پول بدهند و یا مسائل دیگر، همه باید از کانال قادری رد می شد و تمامی وجوه را این فرد امضا می کرد. بدین منظور همه به یک حساب می آمد و از همان حساب هم خارج می شد و این به معنای سو نیت نیست.

وی خطاب به هادی رضوی گفت: اقای رضوی! چرا راستش را نمی گوئید؟

متهم ادامه داد: تعاملات ملکی با هم داشتند. امامی ملک او را می خرید و رضوی هم همان را می خرید. همه اینها با قصد و سو نیت نبوده است. برای روشن شدن فضا این را می گویم. 15-20 مورد تعاملات اینچنینی داشتند که من آنها را استخراج کرده و به دادگاه می دهم.

وی درباره موضوع چک های دریافتی از رضوی توضیح داد: من از رضوی خواستم دررابطه با چک ها توضیح داده و آنها را بفرستد که او هم تصاویر آنها را در واتساپ برای من فرستاد. تمامی مستندات این موجود است و من آن را به دادگاه ارائه می دهم.

وی با گرفتن قرآن سمت هادی رضوی از وی خواست تا به قرآن قسم خورده و بگوید که او از مجموعه امامی منفک شده است.

دلاویز خطاب به قاضی پرونده گفت: علاوه بر تصاویر چک ها یک فایلی هم ضمیمه می کنم که در رابطه با دو سند توضیحاتی در آن ارائه شده است. البته بیشتر توضیح نمی دهم چرا که اخلاقی نیست اما این فایل ثابت می کند که اصل وصول کننده و دریافت کننده چه کسی بوده است.

وی در ادامه دفاعیات خود مدعی شد در جریان بازپرسی به من فشار آوردند که هرچه از رضوی می دانی بگو. روابط رضوی را بگو. آقای قاضی! من بیزارم از این چیزها، نمی دانم نامش را رازداری می گذارند یا مگویی. چرا باید بگویم در یک جمع صمیمانه و دوستانه آقای رضوی چه گذشته است؟

در این لحظه متهم هادی رضوی خطاب به دلاویز گفت: اینکه می گوئید، نمی گوئید، بگویید در آن جمع صمیمانه تخلفی نبوده است. که دلاویز هم خطاب به دادگاه گفت: تخلفی در آن جمع نبود.

در ادامه دلاویز با بیان اینکه اسپانسر سریال شاهگوش، شرکت فاطمی متعلق به رضوی بوده است، گفت: در زمان مدیرعامل بانک سرمایه در سال 95 و قبل و بعد از آن بنده هیچ نامه ای به هیئت مدیره بانک سرمایه ننوشته و رابطه ای با آنها نداشتم.

وی با بیان اینکه در کیفرخواست گفته شده که بنده از نفوذ زیادی برخوردار بودم، گفت: سال 91 و 92 من فقط آقای بخشایش را می شناختم. البته هیچ خواست اقتصادی از ایشان نداشتم. تنها هدف گفتگو و خاطره شنیدن از سالهای قبل بود. البته ایشان تمایل داشتند حرف هایشان کتاب شودکه این اتفاق هیچگاه رخ نداد.

دلاویز در ادامه دفاعیات خود با اشاره به روابطش با بخشایش (مدیر محکوم بانک سرمایه) توضیح داد: بعد از مدیرعاملی ایشان دو تقاضا مطرح کردم و از وی خواستم تا بانک وارد فضاهای هنری و آرت و همچنین مجسمه شود. چرا که در آن دوره موزه هایی در امارات آثاری را خریداری و به نمایش می گذاشت که سود سرشاری هم داشت.

وی افزود: در آن زمان به بخشایش گفتم که این موضوع سود بسیاری دارد و یکی از بانک ها به آن ورود کرده و موفق بوده است. اما این فرد درکی از قضیه نداشت به همین دلیل ورود نکرد. در ادامه تأسیس یک مؤسسه فرهنگی را پیشنهاد دادم که آن هم خروجی نداشت.

متهم ردیف دوم پرونده با اشاره به قرارداد بانک سرمایه در رابطه با تبلیغات سریال شاهگوش تصریح کرد: علاوه بر این موضوعات، یک پروژه نفتی به بانک سرمایه به نام پتروگلف پیشنهاد شده بود. در این راستا من یک شرکت نفتی به نام توسعه نفت و گاز را سرمایه پیشنهاد دادم.

دلاویز در ادامه و در رابطه با چک های مورد ادعای رضوی توضیح داد: این چک ها هیچ گاه از جانب من وصول نشد. در رابطه با آقای رضوی نه در رفتارها و کارهایشان و نه در سایر امور هیچ گاه وحدت قصد نداشتم و نمی توانستم یک کار مشترکی برای ایشان انجام دهم و نفوذ و تأثیری هم نداشتم. به این خاطر من هیچ وامی نه برای خود و نه برای بقیه نگرفتم.

این متهم با اشاره به سایر فعالیت هایش گفت: گران ترین مجله را ازنظر تولیدی من داشتم. البته لازم به ذکر است که حتی یک آگهی دولتی در کارهایم نداشتم.
وی در ادامه دفاعیات خود گفت: زدن من با خط رسانه ای آمد نیوز شروع شد چرا که روح الله زم از من کینه دارد. با افتخار می گویم فرزند یک معلم هستم و بچه شهرستان.

پس از پایان دفاعیات متهم احسان دلاویز وکیل مدافع وی در جایگاه حاضر شد و گفت: در پرونده های کیفری، کیفرخواست مهمترین و اساسی ترین وظیفه دادستان هاست و بعد از آن دادگاه است که پرونده را هدایت می کند و عملکرد دادستان با تایید دادگاه ادامه می یابد که این موضوع در همه محاکم و در اینجا رعایت شده است.

وکیل مدافع متهم دلاویز افزود: در ماده 379 و 396 قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت وظیفه نماینده دادستان قرائت کیفرخواست عنوان شده است، متاسفانه در قرائت کیفرخواست شنیدم بخشی از قسمت ها تغییر داده شده است، اتهامات موکل بنده معاونت در اتهامات آقای رضوی عنوان شده است؛ لذا ممکن است در اظهاراتم مطالبی بگویم که شاید به نوعی به ضرر آقای رضوی باشد.

وی افزود: شرکت های منتسب به آقای رضوی توسط نماینده دادستان شرکت های موهوم قرائت شد، از دفاعیات نماینده دادستان لذت بردم و اشراف کامل و تسلط کامل دارند و بسیار عالی بیانات خود را ارائه می دهند اما تغییراتی را در هنگام قرائت مشاهده کردم. از طرفی مفسد خواندن متهمی که در مظان اتهام است جالب نیست و در کیفرخواست نیز چنین عنوان نیامده است.

وکیل مدافع متهم دلاویز گفت: صدور کیفرخواست مقدمات و الزاماتی دارد که باید در رسیدگی ها به آن توجه شود تا مقدمه صدور کیفرخواست، قرار جلب به دادرسی است که آن هم مقدماتی همچون تفهیم اتهام، اخذ آخرین دفاع و اعلام ختم رسیدگی دارد لذا اتهاماتی که به موکل بنده تفهیم شده است تا جلد 18 هیچ اتهامی نبوده است.

وی گفت: آقای قاضی تا جلد 10 پرونده اتهامات آقای رضوی کلاهبرداری، تحصیل مال از طریق نامشروع، پولشویی و پرداخت رشوه عنوان شده است
وی با بیان اینکه 27 بند به عنوان دلیل در کیفرخواست آورده شده است، گفت: بند 3، 9 و 12 مربوط به گزارش بازرسی بانک سرمایه است که سه بار تکرار شده است. همچنین بند 6 و 23 مربوط به اظهارات آقای قادری در بازپرسی است که تکراری است، بند 8 و 18 مربوط به اظهارات خانم شریف کاظمی و بند 14، 21 و 16 مربوط به گزارش سازمان بازرسی کل کشور است که آن هم تکراری است لذا اشکالات به کیفرخواست کاملا وارد است.

کد خبر 4626273

مهدیه محمدی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : جماران 598 فرارو ساعت24 زنجان سحر شعار سال تحریر نو

به گزارش عصرامروز، افکار عمومی در حالی به استقبال دادگاه های بانک سرمایه می رود که مدت هاست با بحث پولشویی در سینما و شبکه نمایش خانگی و اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان توسط افرادی از قبیل حسین هدایتی، هادی رضوی و محمد امامی آشناست. احسان دلاویز نام جدیدی است که حالا در کنار این افراد در جریان دادگاه های بانک سرمایه مطرح می شود. او البته جزء برادران دلاویز است که در نفت و صندوق های بازنشستگی، افراد شناخته شده ای هستند و از دوران رئیس جمهور اسبق، در صدر منصب های مدیریتی و مشورتی قرار داشته اند. حداقل سه سال است که بین اهالی سینما و چهره های مشهور، افراد ذی نفع از ورود چنین پول هایی به سینما و شبکه نمایش خانگی، نامشروع بودن منابع مالی پروژه ها را با قاطعیت رد کرده اند. حالا صدور حکم برای حسین هدایتی و قرائت کیفرخواست هادی رضوی که در آن اشاراتی به احسان دلاویز و محمد امامی هم شده است، تقریبا چون و چرایی برای انکار باقی نگذاشته است. به طور قطع ادامه روند دادرسی ها جو روانی جامعه را علیه چهره های مشهور سینمای ایران به شدت سنگین تر خواهد کرد. هنرپیشه هایی که با تلاش برای تولید استدلال و استفاده از شهرت اجتماعی شان سعی داشتند لزوم جلوگیری از ورود چنین پول هایی به سینما و شبکه نمایش خانگی را انکار کنند و همین طور مسئولان دولتی که هر قدر روی لزوم نظارت توسط دولت در مبادی ورود سرمایه ها به سینمای ایران تاکید شد. آنها همچنین گفتند که چنین نخواهیم کرد و همچنان از سینمای خصوصی و لوازم آن که آزادی گردش سرمایه است، حمایت خواهیم کرد. حالا همگی زیر ضرب افکار عمومی و احتمالا قانون قرار گرفته اند.

وقتی درخصوص منابع مالی سریال شهرزاد غوغایی به پا شد، رضا کیانیان گفت: بعضی از همراهانم مدعی هستند، منابع مالی سریال شهرزاد پاک نیست و در نتیجه از من پرسیدند چرا پذیرفتم که در فصل دوم این سریال بازی کنم؟ من ابتدا خواهش می کنم، درستی این مطلب را روشن کنند و دلایل مستند خود را مبنی بر این ادعا ارائه کنند وی سپس حتی حضور امامی به عنوان سرمایه گذار فصل دوم را زیر سوال برد.

ترانه علیدوستی هم پاسخی به نادر فتوره چی داد که کمپین نه به شهرزاد را راه انداخته بود و در آن بیان کرد: این ارقام برای ساخت پروژه ای در این سطح عجیب نیست اما قبول کنید هر قدر هم رانت در آنها دخیل باشد، بسیار کمتر از آنند که کسی برایشان هشت هزار میلیارد اختلاس کند. ما هم مثل شما هنوز نمی دانیم آن مبلغ به خصوصی که خرج ساخت سریال شهرزاد شده، دقیقا و تحقیقا آلوده به همین پولی که شما می گویید و برای گریه گرفتن از جمع، نام حقوق معلمان را روی آن می گذارید هست یا خیر. ما هم در حالت تعلیق قرار داریم و برای روشن شدن این قضیه نیاز است به آقای امامی اعلام جرم شود هم دادگاه شان تشکیل شود هم ما به ایشان دسترسی داشته باشیم تا بفهمیم تکلیف چیست. نغمه ثمینی که نویسنده مجموعه شهرزاد بود هم گفت: عوامل سریال هدف های اشتباهی برای اعتراض بر فساد مالی کلان کشور هستند. در اینستاگرام، کمپینی با نام آری به شهرزاد راه اندازی شد و همه این هنرپیشه ها به اضافه افرادی از قبیل شهاب حسینی رسما به آن پیوستند. حتی از مهناز افشار تا ستاره های درجه دو مثل هومن برق نورد، در مقاطع و به بهانه های مختلف، حمایت های علنی و مشخصی از لزوم ورود این نوع پول ها به سینمای ایران و ادامه این پروژه ها کردند. حالا همه این افراد مدت هاست متهم می شوند به اینکه به سایه گریخته اند. اما این سکوت، اگرچه خود سکوت کردن در چنین شرایطی می تواند به تولید اتهام جدیدی علیه آنها در ذهن ها منجر شود، ظاهرا راه حل راحت تری است نسبت به بیان هر سخنی که می تواند به آتش های خشم را شعله ورتر کند. حالا فقط ابراهیم داروغه زاده است که به میدان آمده و می گوید: پرونده های قضایی مفسدان اقتصادی را چماقی بر سر اهالی سینما نکنیم. این همه دستگاه های نظارتی و قضایی کشور تازه متوجه اختلاس بانکی هادی رضوی شده اند، چرا انتظار داریم کارگردان و بازیگران سریال شهرزاد چهار سال پیش متوجه این موضوع شده باشند؟

ماجرا چنان در مرحله حساسی از روند خودش قرار دارد که ممکن است ابراهیم داروغه زاده به واسطه بیان همین جملات، پس از پایان عمر دولت فعلی، دیگر هیچ وقت در مناصب مدیریتی کشور حضور نداشته باشد. او در دامنه بحران، حرفی را به زبان آورد که باعث برانگیخته شدن خشم افراد زیادی شد و پس از چند بار مطرح شدن جدی بحث انفعال در مدیران وزارت ارشاد نسبت به وظیفه برخورد با فساد اقتصادی در سینما و مطرح شدن بحث هایی درخصوص مسیرسازی ها و ریل گذاری هایی که توسط این نهاد دولتی صورت گرفته و فضا را به این سمت برده است. حالا داروغه زاده با بیان این سخن متهم می شد به اینکه باقی مانده توضیحاتش را برای رفع اتهام از چهره هایی که جزء مسببان اصلی جرم در این قضیه در دادگاه افکار عمومی به حساب می آیند را به کار بسته است. اما آیا چهره های مشهور و به اصطلاح سلبریتی ها واقعا در این قضیه هیچ تقصیری را برعهده ندارند؟ بعضی از این چهره ها با این مفسدان اقتصادی ارتباطی فراتر از روابط کاری در سینما داشته اند که این موضوع در جای خودش می تواند محل پیگرد قانونی قرار بگیرد. به عنوان مثال حمید فرخ نژاد در سفر محمد امامی به کانادا و اعلام اقامه دعوا علیه مطالبه گران شفافیت در ارتباط چند پروژه نمایشی با صندوق ذخیره فرهنگیان، همراه او بود و از بعضی افراد دیگر هم چنین رفتارهایی صورت گرفته است؛ اما آنچه امروز محل بحث قرار می گیرد، ضامن بودن چهره های مشهور در قبال تمام یا لاقل بخش نامتعارف دستمزدهایی است که از این افراد گرفته اند. آیا سلبریتی ها موظف هستند تا پول هایی که گرفته اند را برگردانند؟

رسول کوهپایه زاده، وکیل دادگستری و علی نجفی توانا، عضو کانون مرکزی وکلا، دو حقوقدانی هستند که در این باره از آنها پرسیده ایم. کوهپایه زاده می گوید: تمام این پول ها به علت تحصیل شان از منابع نامشروع باید به خزانه برگردند و عوامل فیلم ها شکایت جداگانه ای تنظیم کنند و از امثال امامی و رضوی بخواهند تا پول شان را از منبعی مشروع پرداخت کنند. نجفی توانا البته می گوید: این پول ها تا جایی که دستمزدها متعارف بوده، لازم نیست برگردد اما حد بالاتر از عرف قراردادهای قانون کار باید به خزانه مسترد شود. او می گوید که درخصوص این جرائم صورت گرفته، باید مسئولان ذی ربط هم محاکمه شوند. هردوی این حقوقدان ها می گویند وظیفه پیشگیری از وقوع جرائم اقتصادی این چنینی، برعهده دستگاه اجرایی کشور است. در ادامه فهرست هنرپیشگانی که بیش از یک بار در پروژه هایی با سرمایه گذاری محمد امامی، حسین هدایتی و هادی رضوی حضور داشته اند آمده است. این افراد در صورتی که استنتاج کوهپایه زاده فرض گرفته شود، موظف به استرداد بیشترین مبالغ هستند و در صورتی که استنتاج نجفی توانا فرض گرفته شود، باز هم اینها کسانی هستند که برای یافتن کسانی که دستمزدهای نامتعارف و غیرقانونی گرفته اند، قبل از هر چیز باید فهرست آنها را جست وجو کرد. اینها بازیگرانی هستند که با آگاهی کامل از اینکه در مورد منابع مالی چنین پروژه هایی شبهاتی جدی وجود دارد، بارها از چنین افرادی پول گرفته اند.

علی نجفی توانا:

مدیران فرهنگی هم باید محاکمه شوند

در پیوند با ماجرای دادگاه های بانک سرمایه، از آنجاکه بحث به پولشویی متهمان توسط سینما و شبکه نمایش خانگی رسیده است، این سوال مطرح شده که آیا چهره های مشهور باید دستمزدهای نامتعارفی را که از چنین افرادی گرفته اند از لحاظ قانونی برگردانند یا چنین ضمانتی برعهده آنها نیست؟

درمورد بانک سرمایه صرف نظر از اینکه این بانک وجودش قانونی است یا نه، آنچه اهمیت دارد این است که وجوه به دست آمده توسط این افراد به اضافه مجازات مقرر در ماده 2 قانون باید به افراد ذی نفع مسترد شود. درمورد اقداماتی که افراد و مسئولان نهادها با وجوه غیرقانونی اما با انعقاد قراردادهای قانونی انجام داده اند، باید قائل به تفکیک شویم؛ چون این افراد در قالب قرارداد مشخصی وظایفی را به عهده داشته اند و آن وظایف را انجام داده اند. در عین حال ممکن است این افراد زائد بر تعرفه و خلاف عرف پول دریافت کرده باشند، در این صورت این وجه نسبت به مازاد حق متعارف باید مسترد شود. دو روش در این خصوص قابل اعمال است؛ یک روش در خود مراجع قضایی است، یعنی اگر آن هنرمند از وقوع جرم مطلع بوده، باید پول را کلا برگرداند، چون با تبانی یا خلاف ضوابط، باعث تصرف در اموال دولتی شده است. اما اگر خود این افراد متهم پرونده نیستند، چون نمی دانستند منشأ پولی که دریافت کرده اند کجاست، دیگر قابل تعقیب کیفری نیستند ولی از لحاظ حقوقی، پولی که دریافت کرده اند قابل مطالبه بوده و قانون شکل این مطالبه را مشخص کرده است. باید شخصی که بعدا به عنوان مدیر منصوب این موسسات انتخاب می شود، با ارسال اظهارنامه و سپس تقدیم دادخواست، وجوه اضافی مازاد بر حد متعارف را مطالبه کند.

پس ماده 10 قانون مدنی که تحت هر شرایطی قرارداد بین طرفین را لازم الاتباع می داند، آیا با اینکه مازاد حد متعارف دستمزدها برگردانده شود، تناقض پیدا نخواهد کرد؟

ما در همان قراردادها داریم که نوشته است اراده طرفین اگر خلاف قانون نباشد.

مگر دستمزد بیشتر گرفتن خلاف قانون است؟

بله، موسسات دولتی ضوابطی دارند و صنوف هم باید داشته باشند. این موسسات باید آن ضوابط را رعایت کنند وگرنه وجوه مازاد بر آن باید مسترد شود. در این مورد غیر از آن شخصی که پول را دریافت کرده، شخص مدیری هم که پول را پرداخت کرده، مسئولیت تضامنی دارد و باید او هم طرف دعوا قرار گیرد. در قانون کار حداقل پرداخت ها و حداکثر آن مشخص است. در حقوق مربوط به کارمندان هم عرف دریافتی ها مشخص است. دارا شدن غیرقانونی جرم است و این هم در فقه هست، هم در قانون و هم در عرف.

پیشگیری از وقوع چنین اتفاقات مالی نادرستی برعهده دستگاه قضایی است یا اجرایی؟

دو نوع پیشگیری داریم؛ یکی پیشگیری عمومی است و دیگری اختصاصی و وضعی. پیشگیری عمومی از طریق فرهنگ سازی و اطلاع رسانی اتفاق می افتد. اما به طور اختصاصی و مصداقی، مثلا همین پرونده هایی که در آنها در صنعت ساختمان سازی و کارخانه ها و هنرهای نمایشی، پولشویی می شود، ممکن است شخصی که طرف قرارداد باشد این را نداند. در لایه اول باید با پیشگیری عمومی از طریق فرهنگ سازی و اطلاع رسانی این موضوع را روشن کرد و در لایه بعدی، پیشگیری وضعی و اختصاصی لازم است. من در این خصوص، دولت و نهادهای دولتی و نظارتی را مسئول می دانم که باید نظارت کامل می کردند. وقتی خویشاوندسالاری و رانت خواری در کشور وجود دارد، کسی که ناظر است نمی تواند بر کسی که منظور است نظارت کند؛ چون ملاحظات و محذوریت هایی دارد. لذا پیشگیری از اینها، پیشگیری وضعی است. اگر در بحث سینما ما یک نهاد مشخصی داشته باشیم که این قراردادها در آنجا منعقد شود، توسط همین نهاد با اعمال نظارت های کافی هم می شود از فرارهای مالیاتی جلوگیری کرد و همچنین از اقدامات غیرقانونی دیگر مثل پولشویی. پس هم نهادهای صنفی مسئول هستند و هم دولت که باید در این زمینه نظارت کند.

رسول کوهپایه زاده، وکیل دادگستری:

سینماگران پول ها را پس بدهند

در جریان دادگاه های بانک سرمایه، جایی که بحث به پولشویی متهمان توسط سینما و شبکه نمایش خانگی رسید، این سوال پیش آمد که آیا چهره های مشهور، از لحاظ قانونی باید دستمزدهای نامتعارفی را که از چنین افرادی گرفته اند، برگردانند؟

چند نکته در اینجا مطرح است؛ اول اینکه آیا منشا این پول ها نامشروع بوده و از وجوهی پرداخت شده که محل تحصیل آنها ارتکاب اعمال مجرمانه است یا خیر؟ اگر چنین بوده باشد، قطعا باید این پول ها مسترد بشوند اما صرف ادعا کافی نیست و باید یک پروسه قضایی قانونی لازم طی بشود، منجر به صدور حکم قطعی بشود و مشخص شود که محل اخذ و منشا پرداخت پول ها غیر مشروع بوده اند. اگر چنین باشد بله؛ این پول در هر جایی و توسط هر شخصی با هر عنوانی و تحت هر معامله ای دریافت و پرداخت شده باشد، ولو اینکه دریافت کننده از محل پرداخت مطلع نباشد و به عبارت بهتر از منشا مجرمانه و نامشروع وجوه اطلاع نداشته باشد، در هر حال قانون تکلیف کرده که این وجوه باید برگردد.

اینکه شما می فرمایید به این نحو هر کسی پولی گرفته که منبع تحصیل آن نامشروع بوده، باید آن پول را برگرداند. آیا شامل عواملی مثل راننده سینه موبیل و تدارکات و عوامل ساده هم می شود یا صرفا کسانی مثل بازیگر، کارگردان و... که دستمزد نامتعارف گرفته اند را شامل خواهد شد؟

ببینید قانون همین را می گوید. قانون می گوید اگر مالی تحصیل شد که منشا آن مجرمانه بود، این پول باید برگردد اما افرادی که از این قضیه آگاه نبوده اند، جرمی مرتکب نشده اند و کارشان وصف کیفری ندارد و دستگاه قضایی از این حیث آنها راغیر از رد مال پیگیری نمی کند. اما آنها چه کاری می توانند بکنند برای اینکه به حق شان برسند؟ آنها می توانند جداگانه دادخواستی حقوقی را مطابق با قرارداد منعقد شده نسبت به شخص تهیه کننده یا همین آقایی که الان در مظان اتهام است ارائه بدهند و از او طلب دستمزد بکنند، او موظف است که این پول را از منشا دیگری پرداخت کند. فی المثل باید عوامل سریال شهرزاد ابتدا تمام دستمزدها را برگردانند، بعد هر کدام علیه آقای هادی رضوی دادخواست ارائه بدهند و بگویند که شما مکلف بوده اید فلان مقدار پول را به من پرداخت کنید و آقای رضوی یا هر کس دیگری، از منبعی غیر از این منابع نامشروع پول را بپردازد. به عبارت ساده تر، اینها باید پول را برگردانند و شکایت جداگانه ای تنظیم بکنند که در آن عنوان شود ما تعهدکاری خودمان را طبق قرارداد انجام داده ایم و شما (یعنی سرمایه گذار) نتوانسته اید تعهدات تان را انجام بدهید و به دلیل اینکه منشا پول شما نامشروع بوده، ما پول را برگردانده ایم و حالا شما باید این خسارت را به ما پرداخت و جبران کنید.

آیا نامتعارف بودن دستمزدهای عوامل این مجموعه ها نمی تواند محملی برای دعوای حقوقی علیه آنها باشد؟

در این مورد قانون تکلیف را مشخص کرده است. قرارداد بین کارفرما و پیمانکار، مثلا بین تهیه کننده با کارگردان یا بازیگر، مورد حمایت قانونگذار است. یعنی ماده 10 قانون مدنی صراحتا اعلام کرده که قراردادهای بین افراد تا جایی که مخالف صریح قانون نباشد، لازم الاتباع و لازم الاجراست. نمی شود به بهانه نامتعارف بودن دستمزد شخصا ورود پیدا کنیم. به هر حال بین دو فرد عاقل و بالغ قراردادی منعقد شده و این قرارداد لازم الاتباع است.

وقتی دستمزدهای نامتعارف خودشان نشانه ای از وقوع اعمال مجرمانه اقتصادی هستند، چطور نمی شود در برابر آنها موضعی داشت؟

باید جلوی این موارد گرفته شود. ما همیشه بعد از اینکه جرمی به وقوع می پیوندد، یعنی مراحل ارتکاب آن بی آنکه نهادهای نظارتی و حفاظتی به موقع عکس العمل نشان دهند، طی شد، تازه به فکر می افتیم. این کندی در عکس العمل بیشتر در قوه مجریه و دستگاه های اجرایی و نظارتی وجود دارد و بعد ما به این شکل، یک باری را به دوش قوه قضائیه تحمیل می کنیم و هزینه فراوان تری هم بر دوش جامعه تحمیل می شود. عرض من این است که در خانه سینما و فعالیت های صنفی دیگر، حتما باید نهادهای نظارتی، خیلی قبل تر از پیشامد این نوع حوادث مجرمانه، وظایف خودشان را انجام بدهند و از وقوع آنها پیشگیری کنند. اصل بر این است که آن گلوگاه های فساد و بسترهای تخلف را شناسایی کنیم. وقتی فردی که هیچ بویی از هنر نبرده و هیچ دستی در عالم هنر ندارد، این طور ورود پیدا می کند و چنین دست و دلبازانه پول خرج می کند، قطعا باید زودتر از اینها، نهادهای نظارتی به وظایف خودشان عمل می کردند که کار به اینجا نمی رسید.

در پاسخ به سوالی در همین خصوص که چند روز پیش از آقای انتظامی، رئیس سازمان سینمایی پرسیدیم، ایشان گفتند که فیلترینگ پروژه ها براساس منابع مالی شان وظیفه وزارت ارشاد نیست. آیا چنین وظیفه ای چنانکه ایشان می گویند بر دوش دستگاه قضایی است؟

در اکثر دادگاه های ویژه مفاسد اقتصادی، شما مشاهده می کنید که بستر فعالیت های مجرمانه، اخذ تسهیلات کلان بانکی است. آیا این مراجع نظارتی بانکی که مربوط به قوه مجریه هستند، به وظیفه شان عمل کرده اند؟ در ثبت شرکت ها هم همین طور... قطعا در خانه سینما هم بخش حراست وجود دارد، مراجع نظارتی وجود دارند و... .

در خانه سینما کمیته بازرسی هست

بله؛ باید فیلتر آخر نهاد قوه قضائیه باشد، اما متاسفانه قبل از اینکه بحث به دستگاه قضایی برسد هم سنسورها بسیار ضعیف هستند و بستر برای انجام اعمال مجرمانه فراهم است. بعد می رسیم به جایی که تازه می فهمیم چه اتفاقی افتاده و این همه خسارت بر گرده ملت وارد شده و این همه پول از بیت المال هدر می رود.

لینک خبر :‌ عصر امروز
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

سینماسینما ، تینا جلالی در اعتماد نوشت: وقتی هنر و تجربه راه اندازی شد کمتر کسی فکر می کرد فعالیت این گروه به طور مستمر ادامه پیدا کند چون در سال های گذشته دیگرانی هم بودند که در این مسیر گام برداشتند اما فعالیت شان نیمه کاره رها شد.

اما امروز شاهدیم این مجموعه سینمایی در میان اهالی سینما به رسمیت شناخته می شود و خیلی از فیلمسازان، فیلم های شان را صرفا برای نمایش در این گروه می سازند.

قریب به پنج سال از راه اندازی گروه سینمایی هنر و تجربه می گذرد؛ گروهی که از ابتدای شکل گیری محلی بوده برای نمایش فیلم های حاوی اندیشه های نو با روایتی ساختارشکنانه. در پنج سال اخیر فیلمسازانی در این گروه فیلم های شان به نمایش در آمد که اثرشان از قوانین رایج سینما تبعیت نکرده و از تکنیک های غیرمعمول برای داستان گویی بهره بردند. به اذعان بسیاری از منتقدان و فیلمسازان اگر هنر و تجربه در پنج سال اخیر نبود تقریبا هیچ سینماداری فرصت نمایش به این نوع فیلم ها را نمی داد.

اما در این میان فیلمسازان و هنرمندانی هستند که به نحوه عملکرد این گروه معترضند و جسته و گریخته اعتراضات خود را رسانه ای می کنند. برخی به نوع فیلم هایی که در این گروه نمایش داده می شود اعتراض دارند و برخی دیگر به تک سانس بودن نمایش فیلم ها و برخی دیگر به کیفیت فیلم هایی که در این گروه نمایش داده می شود، خرده می گیرند. همه اینها بهانه ای شد تا با ایرج تقی پور، عضو شور ای سیاستگذاری هنر و تجربه و کاوه سجادی حسینی، فیلمسازی که فیلم شب بیرون او به تهیه کنندگی پرویز پرستویی در این گروه نمایش داده شده به گفت وگو بنشینیم و به آسیب شناسی عملکرد این گروه بپردازیم.

با توجه به اینکه قرار است از زوایای گوناگون چگونگی عملکرد گروه هنر و تجربه را مورد ارزیابی قرار دهیم ابتدا بحث را از تاثیرات مثبتی که این مجموعه ظرف چند سال گذشته بر سینمای ایران داشته آغاز کنیم. وقتی هنر و تجربه کارش را آغاز کرد خیلی ها معتقد بودند این گروه نمی تواند به حیات خود ادامه بدهد و همچون گروه های دیگری که برای فیلم های هنری و تجربی تشکیل شده بود و دوام نیاورد به بقای این گروه هم نمی توان امیدوار بود اما امروز شاهدیم جایگاه این مجموعه در میان اهالی سینما کاملا باز شده و آنها این گروه را به رسمیت می شناسند.

ایرج تقی پور: به نظر من مهم ترین دلیلش این است گروه های دیگری که تاکنون برای اکران فیلم های تجربی کار به آنها سپرده شده بود همگی از سینمای بدنه و حرفه ای بودند و ارتباط چندانی با سینمای آماتور نداشتند و با حیطه فیلم کوتاه و مستند آشنایی نداشتند. ضمن اینکه دغدغه های افرادی را که فیلم های شان گردش مالی زیادی ندارد، نداشتند به همین جهت این گروه ها به سرعت رو به تعطیلی رفتند و دوامی نداشتند اما در حال حاضر افرادی که با سینمای کوتاه، مستند و تجربه ارتباط بیشتری دارند در سیاستگذاری گروه هنر و تجربه دخیل هستند و این خود باعث جلب توجه به گروه هنر و تجربه شده و دلیل دوام این گروه در سال های اخیر بوده است.

ولی به این نکته هم باید اذعان داشت که به مرور و چند سالی که از فعالیت این گروه سینمایی گذشت فیلم های به نمایش درآمده از کیفیت مطلوب برخوردار نبوده و نیستند، همین خود به پاشنه آشیل گروه هنر وتجربه تبدیل شد.

تقی پور: واقعیتش را بخواهید از زمان آقای داد و در طول سال هایی که کمیسیون اکران دولتی لغو شد تا همین پنج سال پیش، تعداد فیلم های خوبی که بنا به دلایل مختلف اکران نشده بودند و در نوبت اکران قرار داشتند زیاد بود به همین روی، فیلم های خوب زیادی فرصت نمایش در گروه هنر و تجربه را پیدا کردند اما به تدریج تعداد فیلم هایی که کیفیت خوبی داشتند و در ساختار جدی تلقی می شدند و در صف اکران مانده بودند خود به خود هر سال کمتر شد. وقتی تعداد فیلم ها کم شد گروه هنر و تجربه تلاش کرده برنامه های جدیدتری برای حفظ سرزندگی این گروه داشته باشد. متاسفانه ما در این سال ها آنقدر درگیر مسائل اداری بودیم که این درگیری وقت و انرژی زیادی از ما گرفت؛ در نتیجه خیلی نتوانستیم آن برنامه هایی که مدنظر داشتیم را اجرا کنیم و همین نکته باعث شد آن شادابی اصلی و جدی که همیشه از گروه هنر و تجربه انتظار می رود، نداشته باشد.

همیشه گروه هنر و تجربه در معرض این سوال بوده که حالا تعداد فیلم های این گروه کم است پس مسوولان این گروه در تولید دخالت کنند و فیلم های متناسب با گروه هنر و تجربه تولید کنند.

تقی پور: واقعیت این است که تولید مکانیزم و تشکیلات و آدم های خاص خود را می خواهد که بتوانند امور مربوطه به تولید را کنترل کنند. در حال حاضر بنیاد سینمایی فارابی و مرکز گسترش هستند و می توانند در تولید فیلم نقش داشته باشند و این مسوولیت را بپذیرند ولی ما برای تحقق این امر باید تشکیلات مشابه بنیاد سینمایی فارابی یا مرکز گسترش راه اندازی می کردیم تا در تولید دخالت کنیم. از طرفی همان طور که می دانید دخالت در تولید کار پسندیده ای نیست مخصوصا در گروه فیلم هایی که تجربی به حساب می آیند. باید به کسانی که در ساخت فیلم ها و پروژ های تجربی دخیلند و علاقه مند به این نوع فیلم ها هستند اجازه کار داد. اگر بخواهیم سفارشی کار کنیم ممکن است فیلم ها از طراوت و سرزندگی خاص برخوردار نباشند.

اما نکته مهم اینکه گروه هنر و تجربه باعث ایجاد انگیزه در فیلمسازان جوان شده. خیلی از آنها معتقدند فیلم می سازند صرفا برای نمایش در گروه هنر و تجربه .

تقی پور: درست است؛ اما از طرفی ایجاد این انگیزه خطراتی هم با خود به همراه دارد. ما هم از یک عده می شنیدیم که می گفتند که فیلم را صرفا برای نمایش در گروه هنر و تجربه می سازیم از طرف دیگر از فیلمسازان حرفه ای مواخذه می شدیم که شما باعث می شوید فیلم هایی که برای سینما ساخته می شود از ابتدا سقف پرواز کوتاهی را انتخاب کنند. واقعیت این است که این حرف ها در کشور ما معنی دارد که از نظر صاحبان سینما فیلم هنر و تجربه معنی ندارد فیلم حرفه ای معنی دارد. امیدوارم آنقدر این قضیه جا بیفتد که سینمای تجربی خودش را تثبیت کند و در مسیر مستقل از سینمای حرفه ای به حیات خود ادامه دهد.

کاوه سجادی حسینی: از همان زمانی که شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه تشکیل شد و کارش را شروع کرد به نظرم در شکل و اجرا هم اتفاق جذابی بود و هم جالب به نظر می رسید. هنوز هم به نظرم این اتفاق جذابی است البته این جذابیت برای فیلمسازی است که فیلمش در این گروه نمایش داده می شود، البته اقوام و دوستانش و تعداد معدود کسانی که این فیلمساز را می شناسند.البته این وسط استثنایی هم وجود دارد و آن اینکه فیلم خاص باشد و در جشنواره های مختلف نمایش داده شده باشد و جوایزی زیادی کسب کرده باشد یا اینکه کارگردانش خاص باشد. به نظر من مشکل اصلی از همان شروع برنامه ریزی برای اکران هنر و تجربه شکل گرفت.

چطور؟

سجادی حسینی: پراکندگی در اکران فیلم های گروه هنر و تجربه و چرخشی بودن سانس های فیلم ها باعث سردرگمی مخاطب می شود. من از خودم به عنوان یک فرد شروع می کنم و از خودم مثال می زنم. فرض بگیریم دلم می خواهد فیلم فلان دوستم را در این گروه ببینم. نگاه می کنم به سانس ها امروز سه شنبه در یک سینما و فردا در سانس دیگر و در سینمای دیگر و... امروز نمی رسم بروم این فیلم را ببینم و فردا هم یادم می رود و پس فردا جایی مهمان هستم و... مدام این ساعت های مختلف تک سانس برای من تکرار می شود و این چرخشی بودن برای من به شخصه باعث از دست دادن تماشای فیلمی می شود که دوست دارم تماشا کنم. از همین مثال فرد شروع کنیم تا به جمع برسیم. سردرگمی در اکران فیلم ها باعث می شود کسانی که دوست دارند فیلم های تجربی را تماشا کنند و علاقه مند به این نوع سینما هستند، گیج شوند هم تنبلی کنند و در نهایت ناامید شوند و دیدن فیلم را از دست بدهند و این باعث می شود تعداد تماشاگران گروه هنر و تجربه هر روز کمتر و کمتر شود. با این شکل اکران چرخشی یک روز فیلم روی پرده هست، یک روز نیست یک ساعت هست و ساعتی نیست. یادم می آید از همان زمان خود فیلمساز ها هم اعتراض کرده بودند که فیلم فلان کارگردان را چرا عصر اکران می کنید و فیلم من را ظهر نمایش می دهید. یا چرا فیلم فلان کارگردان در هفته 18 ساعت نمایش داده می شود و چرا اکران فیلم من 8 ساعت در هفته است. به عقیده من این تبعیض ها و این اختلاف ساعت ها در نمایش فیلم ها باید کارشناسی شود و متوجه شویم که چه اتفاقی در چگونگی اکران فیلم ها صورت می گیرد.

تقی پور: بد نیست بدانید در این پنج ساله 800 فیلم بلند را بازبینی کردیم. تعدادی از این فیلم ها متعلق به قبل از شروع به کار هنر و تجربه بود. طبعا نسبت به سرمایه ای که داشتیم خیلی از فیلم ها را برای نمایش در تعداد سانس های متفاوت و خاص فیلم بلند انتخاب کردیم. این فیلم ها برای نمایش در نوبت بودند و در سال های بعد هم فیلم های دیگری به چرخه اضافه شدند. ما با توجه به اینکه با صاحبان این فیلم ها قرارداد بسته بودیم و از قبل قرار گذاشته بودیم ناچار بودیم این فیلم ها را نمایش دهیم و اکران کنیم. با شما موافقم که در مقابل فیلم هایی که بعد می آمدند کیفیت کافی نداشتند. ما به تدریج سعی می کنیم بر این مشکل غلبه کنیم؛ اما نکته دیگری که باید به آن توجه کرد اینکه سینمای ایران تاکنون الگوی هنر و تجربه نداشته است. مثل فرانسه و بلژیک که سال ها گروه هنر و تجربه آن کشورها کار کرده و به الگوی صحیحی رسیده باشد.

سجادی حسینی: نکته دیگری که به نظر من اهمیت دارد آن شور و شعفی است که در ابتدای تشکیل گروه هنر و تجربه وجود داشت. البته باید بگویم که الان هم وجود دارد چون همین که هنر و تجربه نفس می کشد به خودی خود ارزشمند است. هنر و تجربه الان کودک پنج ساله ای است که باید از آن نگهداری لازم را انجام دهیم و از آن حمایت کنیم تا بهتر دیده شود. ولی آنچه در حال حاضر بیشتر باید مورد بررسی قرار گیرد این است که وقتی فیلمی در گروه هنر و تجربه اکران می شود به جای معرفی فیلم، ما بیشتر تبلیغ خود هنر و تجربه را می بینیم. یعنی هنر و تجربه است که دائم جلب توجه می کند و مدام معرفی می شود نه فیلم هایی که در این گروه اکران شده اند. شما این را در نظر بگیرید فیلم های گروه هنر و تجربه نیاز به تبلیغات و معرفی و دیده شدن مداوم دارند. فیلم هایی که دارای سوپراستار هستند به خودی خود تبلیغ می شوند. خود سوپراستار به واسطه پستی که در اینستاگرام خود منتشر می کند همان تبلیغ فیلم است و کفایت می کند که فیلم معرفی شود. برای تبلیغ این نوع فیلم ها نباید سخت گرفت چون به خودی خود معرفی می شوند. حالا وقتی فیلم هایی اکران می شوند که سوپراستار ندارند یا حتی استار ندارند ولی فیلم مربوطه دارای حرف و نگاه است این فیلم در هنگام اکران نیاز به حمایت دارد. در واقع فیلم هایی که در گروه هنر و تجربه به نمایش درمی آیند باید در تبلیغات این فیلم ها سخت گرفت و باید در اکران حمایت شوند، رایزنی در تلویزیون انجام شود تا تبلیغات این فیلم ها در تلویزیون بیشتر پخش شود. باز از خودم مثال می زنم فیلم شب بیرون که در گروه هنر و تجربه نمایش داده شد ما فقط یک عدد استند در خانه هنرمندان برای تبلیغ فیلم داشتیم و همین. تازه آن زمان که تعداد سینماهای هنر و تجربه خیلی کمتر بود. بنابراین تبلیغات فیلم ها بسیار کم است. خود من الان تا به سایت مراجعه نکنم و دنبال نمایش فیلمی نگردم متوجه نمی شوم چه فیلمی در گروه هنر وتجربه نمایش داده می شود.

تازه شما که از اهالی سینما هستید؛ پس از مردم و علاقه مندان سینما چه انتظاری می توان داشت؟

سجادی حسینی: دوستانم از اهالی سینما به من زنگ می زنند که فیلمم در گروه هنر و تجربه اکران شده و من با تعجب می گویم اکران شده؟ واقعا خیلی از اهالی سینما از فیلم هایی که در این گروه اکران می شود، مطلع نیستند. می دانید دلیلش چیست؟ این است افرادی که در واحد تبلیغات کار می کنند تصور می کنند همه از کارشان خبردار می شوند ولی واقعا این گونه نیست. به همین جهت باید بگویم که صدای این فیلم ها از خیلی دور شنیده می شود و کور سویی نور دارند و بعضی ها که اصلا دیده نمی شوند. باید فکری برای تبلیغات این فیلم ها کرد.

تقی پور: ما قبول داریم تعداد سالن های ما کم بود، تعداد صندلی ها کم ولی تعداد فیلم ها زیاد بود به همین جهت مجبور بودیم سانس های فیلم ها را چرخشی کنیم؛ اما بعد از مدتی ما تلاش کردیم چرخشی بودن سانس ها را حذف کنیم و شما ملاحظه کنید الان فیلم ها کمتر به صورت چرخشی نمایش دارند. موضوع دیگر محدود بودجه بودن تبلیغات است. بودجه محدودی برای تبلیغات داریم. بیش از 90 درصد صاحبان فیلم هیچ کمکی نمی کنند و فیلم را رها می کنند. مثل مالک فیلم مواجهه که چون تهیه کننده اش خودم بودم کاملا در جریان هستم. ایشان برای اکران فیلمش هیچ تلاشی نکرد. وقتی صاحبان فیلم ها به تبلیغات فیلم های شان توجه نمی کنند ما با این بودجه محدود چه کار می توانیم بکنیم. از طرف دیگر قرار است مردم هنر و تجربه را به عنوان یک برند قبول داشته باشند و به کیفیت محصولاتش اعتماد و به آن مراجعه کنند. پس ما باید هنر وتجربه را هم تبلیغ کنیم. البته تلاش ما این است در تبلیغات از شیوه های امروزی بهره ببریم که در فیلم ها هم استفاده می شود.

سجادی حسینی: آقای تقی پور لا به لای صحبت شان اشاره کردند به اینکه تعداد فیلم ها به نسبت روزهای اول کمتر شده. خب چه اصراری است که همه فیلم ها اکران شوند؟ می توان تعداد فیلم های کمتری اکران کرد و از طرفی تایم بیشتری به اکران فیلم های خوب داد. من دو، سه بار در گروه هنر و تجربه فیلم هایی دیدم که حالم بد شد. برای اینکه رفتم فیلم هنری در این گروه ببینم و رسما با تله فیلم مواجه شدم! این مرا به عنوان فیلمساز دلزده کرد. یعنی چه که در گروه هنر و تجربه تله فیلم ببینیم؟ هر فیلمی نباید فرصت اکران در این گروه را پیدا کند. از طرفی شاهدیم این اواخر نامه های سرگشاده از فیلمسازان هنری و تجربی منتشر می شود که فیلم شان در این گروه اکران نشده است و به سیاست های شورا و شکل و شمایل هنر و تجربه اعتراض دارند. پیش تر از آقای وکیلی فر چند فیلم تجربی شاهد بودیم که فیلم های خوبی هم هستند و کاملا معنای هنری و تجربی در فیلم های شان رعایت می شود. من اینجا از هیچ کس دفاع نمی کنم ولی وقتی افرادی که فیلم های هنری تجربی می سازند به سیاست های این گروه معترض هستند این به شدت خطرناک است. وقتی این افراد که معنای سینمای تجربی را می دانند از این گروه دلزده می شوند این برای گروه هنر و تجربه خطرناک است. من نگرانم رفته رفته تعداد این اعتراض ها بیشتر شود و آرام آرام این دلزدگی میان اهالی سینما تسری پیدا کند. حتم می دانم این باعث خوشحالی کسانی است که نمی خواستند از اول این گروه باشد. خیلی ها از ابتدای شروع به کار هنر و تجربه خیلی محکم گفتند که این گروه نباید باشد. این در حالی است که یکی از فیلمسازان سینما هم گفت فیلم های این گروه برای خانواده شان نمایش داده می شود. راست هم می گفت. همین شکل جلو برود فیلم های گروه هنر و تجربه و فیلم های فیملسازانی نظیر ما صرفا برای خانواده و دوستان نمایش داده می شود. برای اینکه کسی نمی رود این فیلم ها را ببیند. اصلا کسی متوجه نمی شود که فیلم های ما در این گروه نمایش دارد، اصلا کسی نمی داند ما فیلمسازیم و ما را به رسمیت نمی شناسند. نمایش فیلم های ما در این گروه صرفا صدا خفه کن است که ما فیلمسازان هنری و تجربی اعتراضی به عدم اکران فیلم مان در سینما نداشته باشیم. این نکته را هم باید اضافه کنم آگاهم که فیلم های کم هزینه برگشت مالی زیادی ندارند یا فیلمی که بازیگر چهره ندارد در اکران دچار مشکل شده و کمتر دیده می شود در این میان هنر و تجربه امکانی فراهم می کند این فیلم ها اکران شود ولی فقط اکران کردن که مهم نیست.

به نظر تعدادی از منتقدان این نوع اکران های فیلم های گروه هنر و تجربه مثل این می ماند که انگار فیلم ها اصلا اکران نشده است.

سجادی حسینی: تبلیغات، دیده شدن و حمایت کردن از این نوع فیلم ها بسیار اهمیت دارد. برگزاری نشست ها دعوت از اساتید سینما و آدم های مهم که بیایند و این فیلم ها دیده شود. در سال 100 فیلم در سینما اکران می شود ولی فقط 5 فیلم در سینما ماندگار می شود. خیلی مهم است که انرژی بگذاریم تا با نگاه هنری و تجربی به اکران این فیلم ها نگاه کنیم و از اکران این فیلم ها حمایت کنیم؛ مثلا به یک باره می بینیم فیلم های بفروش سینما در گروه هنر و تجربه اکران می شود. دلیلش را نمی دانم؛ چرا فیلم فروشنده اصغر فرهادی یا لانتوری رضا درمیشیان در گروه هنر و تجربه نمایش داده می شوند؟ چرا فیلم هایی که نیازی به این گروه ندارند باید در این گروه اکران شوند؟ دلیلش را نمی فهمم چرا فیلمی که در گروه اصلی نمایش داده شده در این گروه هم نمایش داده شود؟

تقی پور: اجازه بدهید بگویم یکی از گرفتاری هایی که ما داشتیم فشار های کشنده و فوق العاده زیادی بود که از طرف سینمای بدنه به ما وارد کردند که چرا سالن شماره دو فرهنگ به هنر و تجربه داده شده است. چنان فشار خرد کننده ای به ما وارد کردند که نتیجه اش را در حال حاضر ملاحظه می کنید. یا مثلا در جشنواره جهانی و جشن خانه سینما فیلم هایی که پروانه سینمایی ندارند می گویند طبق آیین نامه نمی توانیم این فیلم ها را نمایش دهیم. باور کنید ما تا حالا به زحمت توانستیم فیلم ها را وارد این جریان کنیم. یا همین جایزه هنر و تجربه که در جشنواره فیلم فجر به بهترین فیلم هنر و تجربه داده می شد بلایی به سرش آوردند که آن را به طور کامل لغو کردند. یا موضوع دیگری برای شما مثال می زنم؛ وقتی شما در راهروهای وزارت ارشاد و سازمان سینمایی قدم بزنید، خواهید دید یک سری تابلو روی دیوار نصب شده است، فیلم هایی که در سال های اخیر اکران شده اند، هر تابلو اختصاص به یک سال دارد. در این تابلوها هیچ عکس یا نامی از فیلم های گروه هنر و تجربه نیست. خب شما ببینید خود وزارت ارشاد که بودجه این گروه را تقبل می کند از این گروه حمایت نمی کند. ما چگونه می توانیم از دیگران انتظار حمایت داشته باشیم؟ مجموعا این موارد باعث می شود در کنار نداشتن سالن اختصاصی نتوانیم آن اهدافی را که مدنظرمان است دنبال کنیم. یا نکته دیگر برای نمایش فیلم های کلاسیک و فیلم خارجی؛ با چنان فشار و دردسر مواجه شدیم که نتوانستیم به این خواسته مان برسیم. برای نمایش فیلم صادق کرده که همه آدم هایش زنده و حی و حاضر هستند و در سینما فعالیت می کنند، به ما پروانه نمایش ندادند اما همین فیلم در موزه هنرهای معاصر قابل نمایش بود. برای من سوال به وجود آمد چگونه این فیلم نمی تواند در گروه هنر و تجربه نمایش داده شود؟! برای نمایش فیلم های خارجی از خیلی جهات دست و پاهای ما بسته است. دوستان با نیت خیر دست و پای ما را می شکستند که ما نتوانیم کاری کنیم. در تبلیغات هم باید عرض کنم سینما الزاما این نیست که به مردم اصرار کنیم که بروید فیلم ببینید. باید موجبات تحریک مخاطب را برای ورود به سینما فراهم کرد. باز هم باید عرض کنم ما از خیلی از دوستان دعوت کردیم بیایند با هم جلسه بگذاریم و رودرو بنشینیم و حرف های مان را بزنیم. بسیاری از آنها ترجیح دادند از راه دور حرف بزنند تا از این طریق منجر به معروفیت خودشان و فیلم های شان شوند. همه این موارد را شما در نظر بگیرید. به گمان من منظورشان از طرح مشکلات مطرح کردن خودشان و فیلم شان است.

علی ای حال آقای انتظامی به نکات خوبی اشاره کردند. هم به هنر و تجربه و بودجه ای که قرار است به این گروه اختصاص پیدا کند و هم طرح یکپارچه شدن پروانه ساخت در جشن سینما و جشنواره کمک مهمی به این گروه می کند.

سجادی حسینی: و نکته مهم تر اینکه شهرستان های بیشتری را درگیر هنر و تجربه کنیم. استعداد های زیادی در شهرها و شهرستان های محروم داریم. این اکران ها کمک می کند فیلمسازان خوب از دل شهرها بیرون بیایند و جسارت کنند و نترسند و فیلم بسازند. چون بعضی وقت ها فیلم دیدن باعث شجاعت می شود. شهرستان ها را فراموش نکنیم. تعداد اندک شهرستان ها برای نمایش فیلم های هنری کفایت نمی کند. همه شهرستان های کشور باید اکران هنر و تجربه مثل اکران معمول سینما داشته باشند. البته واقفم که کار سختی است و حمایت کافی وجود ندارد.

تقی پور: دوستان می دانند که هنر و تجربه خیلی اصرار بر حضور فیلمسازان دارد؛ مثلا برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و دیدار با فیلمسازان که در اکران گروه ها شدنی نیست. یا مثلا به موضوع دیگری اشاره کنم. برای خود من باور کردنی نبود که تعداد زیادی برای دیدن فیلم مستند بلیت بخرند. فروش خوب و معقول در این گروه با فیلم شش قرن و شش سال آقای میرطهماسب شروع شد و آخرین فیلم مستند ما فروش بالای 100 میلیون تومان داشته. این یکی از نکات مثبت هنر و تجربه برای مستندسازان است. یک موضوع دیگر بینندگان زیاد بسته های فیلم کوتاه است که با همت سازندگان شان بیننده فوق العاده زیادی دارد. ما هم همواره تلاش می کنیم این رفتارها را ببینیم و تصمیمات مان مبتنی بر آنچه مطلوب بینندگان مان است، باشد. همچنین درخصوص سینماهای شهرستان ها باید عرض کنم که دو مشکل هست. ما در سالن های اصلی هنر و تجربه، هزینه اجاره سالن را کامل می پردازیم و درآمد کامل فیلم به صاحب فیلم پرداخت می شود. امکان توسعه این روش برای همه سالن ها در شهرستان ها نیست و همه صاحبان سالن ها هم حاضر نیستند که با قراردادهای پورسانتی به ما ملحق شوند. موضوع دوم بی علاقگی سینمادوستان برخی شهرها است. در برخی شهر ها فیلم اکران شده ولی به دلیل استقبال اندک مردم و مخصوصا جوانان، امکان تکرارش نبوده. امیدوارم فرصتی باشد و یک کار پژوهشی در همین مورد انجام شود که دوستداران هنر و تجربه در کدام شهرها بیشتر و در کدام کمتر بوده اند، ولی به اجمال می توانم بگویم در شهرهایی که سایر فعالیت های ادبی و هنری رونق بیشتری دارند، هنر و تجربه هم پررونق تر است. شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، تبریز، بندرعباس و مشهد. با وجود همه اینها ما الان در بیش از 20 شهر نمایش هنر و تجربه را داریم که گسترده تر هم خواهد شد.

سجادی حسینی: من با آقای تقی پور موافقم و به گروه هنر و تجربه حق می دهم چون مشخص است که بین دولت و فضای خصوصی ایستاده است. این گروه از ابتدا با حمایت دولت راه اندازی شد اما در ادامه می بینیم که دولت و وزارت ارشاد از این گروه حمایت نمی کنند. البته صحبت های اخیر آقای انتظامی نشان دهنده این نکته است که قرار است اتفاق خوبی بیفتد. من همچنان اصرار دارم گروه هنر و تجربه تبدیل به محلی برای صدا خفه کردن فیلمساز نشود. چهار سال است که فیلم نساخته ام و به تازگی درگیر ساخت فیلم بی سر شده ام. چیزی نزدیک به پنج ماه درگیر پروانه ساخت این فیلم بودم که خدا را شکر بعد از پیگیری ها پروانه ساخت به این فیلم داده شد و اصلاحات به شاکله فیلم ضربه نزد؛ اما من این فیلم را با بودجه کم ساختم و با بازیگرهای خوب. البته بازیگرهایی که بعید می بینم در چرخه اکران و گروه های پخش مرسوم جایی برای فیلم من قائل شوند می دانم مجبورم فیلمم در گروه هنر و تجربه نمایش داده شود چون می خواهم فیلمم دیده شود. می دانم نمایش فیلمم در گروه هنر و تجربه برگشت سرمایه ندارد. در حال حاضر هزینه ساخت فیلم خیلی بالا رفته است. زمانی می گفتیم فیلم با 100 میلیون ساخته می شد عنوان فیلم لو باجت به آن تعلق می گرفت اما در حال حاضر فیلم لو باجت زیر 500 میلیون تومان نمی توان ساخت البته می شود ساخت ولی دیگر آن فیلم نیست تله فیلم می شود. من با برآوردی ساخت فیلم را شروع کردم، ولی دقیقا هزینه ساخت فیلم دو برابر شده است. خب بحث من این است حالا چطور این فیلم را در گروه هنر و تجربه اکران کنم که جوابگوی سرمایه گذار فیلمم باشم؟ سرمایه گذاری که در بدو ورود از برگشت مالی فیلم حالش بد می شود.

به نکته درستی اشاره کردید که باید به حداقل بازگشت مالی در این گروه امیدوار بود.

سجادی حسینی: من نمی گویم فیلم ها میلیاردی بفروشند ولی یک فیلم باید حداقل از پس خودش بربیاید و فروش حداقلی داشته باشد. در شرایطی که ساخت یک فیلم سینمایی با استار و سوپراستار حداقل 5/2 میلیارد یا 3 میلیارد تومان هزینه می برد ولی برای یک فیلم لو باجت در این شرایط حداقل باید 20 درصد سرمایه گذاری شود یعنی همان مبلغ 500 میلیون تا یک میلیارد تومان که اشاره کردم. پرسش من این است آیا در گروه هنر و تجربه به یک میلیارد بازگشت مالی می توان امیدوار بود؟ دی وی دی فیلم هایی که در گروه هنر و تجربه نمایش داده می شود را فقط 80 یا 90 میلیون تومان می خرند. چطور به بازگشت سرمایه فیلم یک میلیاردی می توان امیدوار بود؟ آقای تقی پور من اینجا بگویم همین نحو که ادامه پیدا کند ساخت فیلم هنری تجربی زیر دست و پا له می شود و در تاریخ سینما دیگر از این فیلم ها نام و یادی نخواهد ماند. این در حالی است که پدران ما اساتید و بزرگان ما تمام تلاش خودشان را کردند تا فیلم هنری رشد کند و سینمای هنری – تجربی که ایران را به واسطه این سینما در جهان می شناسند نه با سینمای بدنه که ما آن را می شناسیم. البته قبول دارم بخشی از سینما سرگرمی است و این صنعت باید به لحاظ مالی بچرخد اما هر وقت بحث اقتصاد و سیاست به میان می آید خطر از بین رفتن نگاه و اندیشه وجود دارد.

تقی پور: موضوع دیگری را هم اضافه کنم که فراموش کرده بودم. گروه هنر و تجربه از روز اول اصرار داشتند که مجتمع سالن اختصاصی در مرکز شهر داشته باشند که رفت و آمد برای همه اقشار و مخصوصا دانشجویان راحت تر باشد و راحت تر بشود برنامه ریزی کرد که با وجود تلاش همه روسای سازمان از روز اول تا کنون محقق نشده است. تحقق این موضوع کمک بزرگی به برنامه ریزی های جدول نمایش خواهد کرد. ما فعلا مستاجریم.

سجادی حسینی: من همان سال های ابتدایی به آقای علم الهدی گفتم که گروه هنر و تجربه باید از یک جای به خصوص یا پاتوق فرهنگی برخوردار باشد که جذابیت بصری خودش را هم داشته باشد و سینماگران و دوستداران سینما با این فضا اخت شوند. حال می شود دو پاتوق راه اندازی کرد یکی شمال شهر و دیگری میانه شهر که همه به این مکان دسترسی لازم داشته باشند به این شرط که اکران فیلم ها حداقل برای یک ماه در این مکان به صورت کامل صورت بگیرد. من سینماگر بدانم در فاصله این یک ماه در هر شرایطی و در هر ساعتی می توانم فیلمی که مدنظرم هست را در این سالن ببینم. امیدوارم در آینده شاهد یک مکان خاص برای گروه هنر و تجربه باشیم تا از چرخشی بودن فیلم ها دست برداریم. تعداد کمتری فیلم در این گروه اکران شود اما فیلم ها در شرایط خوبی روی پرده بروند. نکته مهمی که در اینجا مطرح است نمایش فیلم مستند و فیلم کوتاه در این گروه است که این حرکت بسیار خوبی است که در گروه هنر و تجربه صورت می گیرد. ما باید فیلم کوتاه و فیلمسازان کوتاه را جدی بگیریم و به نظر من باید اکران این نوع فیلم ها در گروه هنر و تجربه بیشتر شود. همان طور که می دانیم فیلم کوتاه و مستند پایه ها و ستون های سینمای کشور را بنا می کنند. سینمای کوتاه و مستند صاحب اندیشه، نگاه و فضای حرفه ای است. خیلی از فیلم های کوتاهی که ساخته می شود بعضا از فیلم های بلند خوش ساخت تر و تکنیکی تر است به لحاظ فیلمبرداری، کارگردانی حرکت دوربین ها و... دقیق تر انجام می شود پس لازم است که این نوع تولیدات و این اندیشه ها برای رشد و ترقی سینما حمایت شود.

تقی پور: فرمایش جناب سجادی کاملا درست است. آنقدر که در دنیا بسیاری از فیلمسازان کوتاه هرگز سراغ فیلم بلند نمی روند. امیدواریم بتوانیم با ارتباط بیشتر با مخاطبین روش های مان را بیشتر اصلاح کنیم. ما حتی بارها از علاقه مندان خواستیم جلسات نقد و بررسی گروه هنر و تجربه را خودشان برگزار کنند و هر چه را که صلاح می دانند راجع به این گروه بگویند. ما هم البته به عنوان شنونده در جلسات شرکت می کنیم، ولی متاسفانه تا حالا کسی پیشقدم نشده. امیدواریم گوش شنوای بزرگی داشته باشیم که لازمه حیات چنین گروهی است. به نظر من یکی از راه حل های خوب برای هنر و تجربه، توسعه نمایش های سایبری است. من اسمش را نمایش خانگی و VoD نمی گذارم چون تنوع زیادی دارد پیدا می کند. اگر زیرساخت های سایبری برای فیلم های هنری بتوان درست کرد، فیلم های گروه ما این خاصیت را دارند که در طول زمان فروش معقولی داشته باشند که در نمایش های سایبری ممکن است. متاسفانه گروه های VoD تجاری چندان امکان توجه به نمایش های هنر و تجربه را ندارند. باز هم کمبود بودجه در هنر و تجربه و بیش از حد تجاری و سردستی شدن سینمای بدنه باعث شده که صاحبان سرمایه توجه جدی به این سو نکنند و فیلم های هنری و تجربی نتوانند درخشش کافی داشته باشند و مورد توجه قرار بگیرند.

آقای تقی پور چرا فروش فیلم ها اعلام نمی شود تا همین مساله خود باعث تحریک فیلمسازها شود که برای اکران بهتر فیلم شان قدمی بردارند؟

اعلام فروش فیلم ها موضوعی است که بارها مورد بحث قرار گرفته و من در حال حاضر نمی توانم شخصا راجع به آن اظهارنظر کنم. اگر بتوانیم به یک جمع بندی روشن برسیم، حتما خدمت تان عرض می کنم.

در جشنواره جهانی فیلم فجر چند فیلم خارجی نمایش داده شد که با اقبال مواجه شدند. چرا امکان نمایش این فیلم ها را در گروه هنر و تجربه فراهم نمی کنید؟

در مورد نمایش فیلم های خارجی باید عرض کنم که موضوع چند جنبه دارد. نمایش فیلم های کلاسیک به شکل محدود و اکران فیلم های هنری و تجربی روز دنیا به دلیل سختی فوق العاده تبادلات ارزی از یک سو و افزایش ناگهانی قیمت ارزهای خارجی، برنامه ای را که برای نمایش فیلم خارجی تدوین کرده بودیم به دردسر جدی انداخت. در حال حاضر فقط توانسته ایم از پس هزینه های اکران فیلم هایی مانند کوه امیر نادری که توزیع کننده آن با ما به قیمت جوانمردانه و ریالی قرارداد بست، بربیاییم. جشنواره جهانی فجر هم گرفتاری جدی در پرداخت هزینه های ارزی نمایش فیلم ها داشت. بخشی از مساله هم این است که ما هم مانند جشنواره جهانی فیلم فجر حاضر نیستیم بدون پرداخت هزینه های مالکیت رویالتی فیلم ها، آنها را نمایش دهیم و سر سفره هنر و تجربه بیاوریم، درست برخلاف آنچه در سینمای تجاری اکران و نمایش خانگی DVD و VoD انجام می شود. از طرف دیگر هم چون کشور عضو رسمی معاهده جهانی حمایت از مالکیت معنوی است، ما کاری برخلاف مقررات جاری کشور انجام نداده و فیلم ها را بدون رویالتی نمایش نمی دهیم. البته که فیلم های حاضر در جشنواره فیلم فجر جهانی قطعا اولویت اصلی ما برای نمایش فیلم خارجی خواهد بود. یکی به این دلیل که زحمت زیادی برای انتخاب آنها کشیده شده و دوم اینکه به هر حال نمایش در جشنواره کمک موثری برای معرفی فیلم بوده است.

سجادی حسینی: با تمام این حرف ها خیلی افتخار می کنم فیلم شب بیرون در گروه هنر و تجربه اکران شد ولی دیده نشد با این حال اکران شد. اینجا پیشنهادی دارم مبنی بر اینکه شاید بد نباشد یک سری فیلم ها دوباره در سینماها نمایش داده شوند چون در حال حاضر بازیگران فیلم چهره شده اند و شاید فیلم دیده شود. فقط راجع به فیلم خودم صحبت نمی کنم، فیلم های مشابه فیلم خودم هم تعدادشان زیاد است. خودم هر کمکی باشد تمام قد آماده ام انجام بدهم تا هنر و تجربه روی پای خودش بایستد و می دانم خیلی از اهالی سینما دل شان برای هنر و تجربه می تپد.

بخشهای مهم این مصاحبه

از همان زمانی که شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه تشکیل شد به نظرم در شکل و اجرا هم اتفاق جذابی بود و هم جالب به نظر می رسید. هنوز هم به نظرم این اتفاق جذابی است البته این جذابیت برای فیلمسازی است که فیلمش در این گروه نمایش داده می شود، البته اقوام و دوستانش و تعداد معدود کسانی که این فیلمساز را می شناسند.

وقتی فیلمی در گروه هنر و تجربه اکران می شود به جای معرفی فیلم، ما بیشتر تبلیغ خود هنر و تجربه را می بینیم. یعنی هنر و تجربه است که دائم جلب توجه می کند و مدام معرفی می شود نه فیلم هایی که در این گروه اکران شده اند.

چه اصراری است که همه فیلم ها اکران شوند؟ می توان تعداد فیلم های کمتری اکران کرد و از طرفی تایم بیشتری به اکران فیلم های خوب داد. من دو، سه بار در گروه هنر و تجربه فیلم هایی دیدم که حالم بد شد. برای اینکه رفتم فیلم هنری در این گروه ببینم و رسما با تله فیلم مواجه شدم!

نمایش فیلم های کلاسیک به شکل محدود و اکران فیلم های هنری و تجربی روز دنیا به دلیل سختی فوق العاده تبادلات ارزی از یک سو و افزایش ناگهانی قیمت ارزهای خارجی
برنامه ای را که برای نمایش فیلم خارجی تدوین کرده بودیم به دردسر جدی انداخت.

بودجه محدودی برای تبلیغات داریم بیش از 90 درصد صاحبان فیلم هیچ کمکی نمی کنند و فیلم را رها می کنند.

یکی از گرفتاری های که ما داشتیم فشار های کشنده و فوق العاده زیادی بود که از طرف سینمای بدنه به ما وارد کردند که چرا سالن شماره دو فرهنگ به هنر و تجربه داده شده است.

در راهروهای وزارت ارشاد یک سری تابلو روی دیوار نصب شده است، فیلم هایی که در سال های اخیر اکران شده اند، هر تابلو اختصاص به یک سال دارد. در این تابلوها هیچ عکس یا نامی از فیلم های گروه هنر و تجربه نیست. خب شما ببینید خود وزارت ارشاد که بودجه این گروه را تقبل می کند از این گروه حمایت نمی کند. ما چگونه می توانیم از دیگران انتظار حمایت داشته باشیم؟

منبع: اعتماد

لینک خبر :‌ سینما سینما
حضور بسیار کمرنگ هنرمندانی که از حامیان سرسخت حسن روحانی در رقابت های انتخاباتی بودند در مراسم افطاری وی، برای نهاد ریاست جمهوری و سازمان سینمایی گران تمام شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۴ سایت های دیگر : مشرق نیوز فردا نیوز ساعت24 انقلاب نیوز مردم نیوز سینما پرس

به گزارش خبرنگار کیهان، مراسم افطاری رئیس جمهور با هنرمندان در حالی بی سروصدا برگزار شد که بر اساس پیش بینی مدیران نهاد ریاست جمهوری از عدم استقبال هنرمندان و علیرغم ارسال کارت دعوت در سال های گذشته امسال بدون تهیه و ارسال کارت و تنها به صورت تلفنی از تعداد محدودی هنرمند در حوزه های مختلف دعوت به عمل آمد، اما نکته قابل تأمل اینکه از جمع سی نفره هنرمندان سینمایی هماهنگ شده کمتر از 10 نفر در مراسم حاضرشده و مابقی به صورت خودجوش! از شرکت در افطاری ریاست جمهوری سر باز زدند. عدم استقبالی که برای رئیس سازمان سینمایی و مدیران نهاد ریاست جمهور کاملاً غیرمنتظره به شمار رفته به طوری که مدیران نهاد ریاست جمهوری محل برگزاری را در آخرین دقایق به دلیل خالی بودن صندلی های داخل سالن به لابی مرکز همایش ها با چیدمان قرار گرفتن دور یک میز تغییر دادند، عدم استقبالی که باعث ناراحتی شدید رئیس جمهور از مسئولین برگزاری و همچنین گلایه ایشان از رئیس سازمان سینمایی برای حضور نیافتن هنرمندان این حوزه شده است؛ اما ظاهراً این گلایه برای شخص رئیس سازمان بسیار گران تمام شده و قصد دارد به نوعی با هنرمندانی که در این مراسم حاضر نشدند برخورد کند.

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر تهران با تاکید بر اینکه میزان سهمیه طرح ترافیک خبرنگاران برای هر رسانه توسط کمیته تشکیل شده در این موضوع تعیین می شود گفت: اعضای شورای شهر تهران در سهمیه و اجرا دخالتی ندارند.

به گزارش ایسنا، محمد علیخانی در حاشیه صد و چهل و چهارمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران در جمع خبرنگاران در خصوص تعرفه تعیین شده برای حمل و نقل عمومی به ویژه تاکسی ها و روند اجرای آن گفت: نسبت به سال گذشته حداکثر افزایش 20 درصدی را برای نرخ تاکسی ها داشتیم و هر گونه افزایشی بر خلاف این مصوبه تخلف محسوب می شود و اگر چنین اتفاقی در سطح شهر افتاده باید حتماً اصلاح شود در همین زمینه گزارش های تخلف به ما رسیده که تذکر لازم را به شهردار تهران دادیم.

وی افزود: در حال حاضر قانون تعیین کرده که افزایش سالیانه نرخ حمل و نقل عمومی از جمله تاکسی ها توسط شورای شهر تهران انجام شود اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تاکسی ها هیچ گونه یارانه ای دریافت نمی کنند، این در حالیست که اتوبوس و مترو یارانه دریافت می کنند لذا به نظر من نباید ما برای کسانی که هیچ گونه یارانه و کمکی به آنها نمی کنیم تعیین نرخ انجام دهیم.

وی ادامه داد: از نظر من قیمت نرخ تاکسی ها باید بر اساس رقابت بازار و توسط اتحادیه آنها تعیین شود لذا تلاش می کنیم برای سال آینده تاکسی ها از سایر بخش های حمل و نقل عمومی جدا شوند و تعیین نرخ آنها به صورت جدا انجام شود اما در حال حاضر قانون این کار را به شورا سپرده و شورا نیز حداکثر 20 درصد افزایش را تعیین کرده است.

رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر تهران در بخش دیگری از صحبت های خود با تاکید بر اینکه تذکر لازم در این خصوص به شهردار تهران داده شده است افزود: در مرحله بعد از شهردار سوال خواهیم کرد و در نهایت حداکثر می توانیم استیضاح را انجام دهیم اما مراجع دیگر نیز برای نظارت بر افزایش نرخ کرایه تاکسی ها وجود دارد که باید وظایف نظارتی خود را انجام دهند. بی تردید شهردار تهران بر اساس تذکر شماها باید این موضوع را به صراحت ابلاغ کند که افزایش نرخ تاکسی ها باید بر اساس مصوبه اجرا شود نه اینکه نامه اعضای شورا را به معاونت مربوطه ارجاع دهد و آن معاونت نیز این نامه را در سیکل اداری مورد بررسی قرار دهد.

علیخانی در خصوص سهمیه طرح ترافیک خبرنگاران و نحوه اختصاص آن به رسانه های مختلف نیز گفت: کمیته ای تشکیل شده که در آن نماینده خبرنگاران، شورا، وزارت ارشاد و خود معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران این موضوع را در آن بررسی می کنند و شورا بر این روند نظارت دارد. قطعاً اگر شکایتی برسد حتماً مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.

وی تاکید کرد: اعضای شورای شهر تهران در سهمیه و اجرا دخالتی ندارند. سال گذشته اعتراضات زیادی بود چرا که مصوبه به درستی انجام نشد و لیست رسانه ها به درستی بر روی سایت قرار نگرفت لذا امسال این کمیته تشکیل شد تا با روند بهتری این کار انجام شود.

وی ادامه داد: البته طبیعی است که با توجه به محدودیت سهمیه، برخی افراد موفق به دریافت طرح ترافیک خبرنگاری نخواهند شد لذا رضایت آنها کسب نمی شود و آنها نسبت به این موضوع اعتراض خواهند داشت.

وی افزود: دبیر کمیته تشکیل شده خود معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران است اما به صورت جمعی در کمیته تصمیم گیری می شود. ممکن است اشکالی در این روند وجود داشته باشد ولی قطعاً فرصت اعتراض وجود دارد و امیدواریم تا جایی که امکان دارد مشکل خبرنگاران حل شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

33110065 ساعت 3 تا 6 بعدازظهر
33916546 تمام ساعات شبانه روز
سامانه پیام کوتاه 30002323

* به فضل الهی راهپیمایی روز قدس امسال تماشایی تر از قبل خواهد بود. امروزه فرهنگ مقاومت در قاموس ادبیات سیاسی جهان می درخشد و به عنوان مهم ترین عامل بازدارندگی سلطه گران در سرزمین های اشغالی معنا و مفهوم ارزشمندی یافته است، که نتیجه آن به بن بست رسیدن آمریکا در منطقه غرب آسیا و به ذلت افتادن رژیم جعلی و پلید صهیونیستی در برابر نیروهای مقاومت است که رهایی قدس شریف و مسجدالاقصی را نوید می دهد.
نوربخش- مشهد مقدس
* این چه عزتی بود که برجام به پاسپورت ایرانی داد که استاد دانشگاه ایرانی در آمریکا بازداشت می شود و دیپلمات و مهندس ایرانی در اروپا زندانی؟!
2274---0921
* برای اینکه به شهر دارالعباده یزد جفا نشود بهتر است وزارت ارشاد دستور دهد نام روزنامه آفتاب یزد تغییر یابد.
6858---0919
* خبرهایی دال بر مکر مجدد اروپایی های بدعهد در گرفتن 2 ماه وقت اضافی برای ضرب الاجل ایران به اروپا مطرح شده است! از طرف دیگر با توجه به زلزله سیاسی در لندن و پاریس، گویا قصد دارند برای رهایی از مشکلات خود فتنه ای دیگر برای تابستان ایران تدارک ببینند لذا لازم است هوشمندی مسئولان صدچندان شود و توطئه های دشمن را خنثی سازند.
قاجار دولو
* بعضی ها با خروج آمریکا از برجام می گویند مرگ برجام فرا رسیده است ولی واقعیت این است که برجام از اول مرده به دنیا آمد ولی دولتی ها خودشان را به ندیدن واقعیت زده بودند.
9401---0918
* با اینکه برجام جواب نداده و قیمت ها هر روز افزایش پیدا می کند دولت حاضر نیست دست از جسد برجام برداشته و به داد ملت برسد. متاسفانه از تامین مایحتاج اولیه زندگی مردم به قیمت مناسب عاجز هستند. واقعا نمی دانیم تکلیف ما با این دولت ناتوان و ناکارآمد چه می خواهد بشود.
آخوندی
* دولت تا کی قرار است با اجرای سوخت گیری بنزین بدون کارت صاحب خودرو به این روند بی عدالتی و قاچاق سوخت ادامه و خسارت های سنگینی به کشور وارد کند؟! چرا نمایندگان، دولت را به اجرای قانون وادار نمی کنند؟! چرا کسانی که خودروهای میلیاردی سوار می شوند باید از یارانه سوخت بهره مند شوند و بسیاری از مردم که فاقد وسیله نقلیه اند از این یارانه بی بهره باشند؟!
سجادی
* با توجه به آنچه در جریان واگذاری شرکت های دولتی مثل رشت الکتریک، نیشکر، تراکتورسازی تبریز، پالایشگاه کرمانشاه و... رخ داده است جا دارد هیئتی از سوی بازرسی دفتر مقام معظم رهبری بدون حضور وزرا و نمایندگان مجلس تمام واگذاری های به بخش خصوصی به کمک دستگاه قضایی بررسی و با متخلفین برخورد کنند. در این واگذاری ها اغلب افراد متمول و یا دارای رانت قادر به خرید شرکت ها بوده اند. مردم عادی که پولی برای خرید کارخانه نداشته اند.
اسدا... عشقی- تهران
* بنیاد شهید قرارداد خود را با پزشکان و داروخانه های طرف قرارداد قبلی لغو کرده و بسیاری از جانبازان را دچار دردسر نموده است و جانبازان در مراجعات پزشکی باید هزینه را کامل پرداخت کنند! با توجه به مشکلات جسمی جانبازان و گرانی موجود این امکان برای عزیزان وجود ندارد که بعدا با مراجعه به بنیاد هزینه های خود را دریافت کنند. از مسئولان امر درخواست رسیدگی و حل مشکل یاد شده را دارم.
مصطفی- قزوین
* پارک صخره ایذه که میلیون ها تومان از بیت المال برای آن هزینه شده متأسفانه سالهاست به حال خود رها شده و معلوم نیست با وسایل بازی و تجهیزات آن چه می کنند؟!
4575---0916
* مسئولان شهرستان قائن و زیرکوه پاسخ بدهند سهم این شهر از سفر وزیر محترم راه و شهرسازی به خراسان جنوبی چیست؟ و کجاست؟ آیا برای حل مشکلات جاده، راه آهن و کمبود فضای آموزشی این خطه از میهن اسلامی فکری کرده اند یا خیر؟
5255---0915
* خانمی با 2 فرزند بیمار تالاسمی هستم که هزینه های سنگین درمانی آنها درمانده ام کرده است. مستمری بگیر تأمین اجتماعی شعبه دوم آبادان بودم که به علت گزارش های کذب، مستمری ما را قطع کردند. با توجه به مشکلات فوق از وزیر محترم تعاون و استاندار خوزستان درخواست رسیدگی عاجل را دارم!
0297---0930
* بسیاری از کارهای آستان قدس رضوی به روش پیمانکاری انجام می گیرد. اشکال آن این است که ما کارگران شرکت های پیمانکار روزانه 10 تا 15 ساعت کار می کنیم ولی حقوق و مزایای ما در مقایسه با نیروهای رسمی با 8 ساعت شیفت کاری بسیار پایین است. درخواست داریم حق و حقوق این عده که بیشترشان تحصیل کرده هستند تجدیدنظر و اصلاح بشود.
1509---0919
* تجمع دستفروشان در پیاده روهای میدان خراسان باعث ایجاد مزاحمت برای عبور عابران شده است. چرا مکانی برای دستفروشان مشخص نمی کنند؟!
8546---021
* اقدام به ثبت نام خودروی ساندرو پارس خودروی در لینک سایپا کردم. در تاریخ 96/11/4 با واریز 25 میلیون تومان، شرکت متعهد شد در شهریور 97 خودرو را تحویل دهد. علی رغم اینکه در اکثر نمایندگی ها چندین خودروی صفر کیلومتر پارک شده و سایپا نیز اقدام به فروش فوری آنها می نماید ولی هرگاه پیگیری می کنم خبری از تحویل خودرویم نیست. چرا؟! چه دستگاهی با تخلفات این شرکت که 8 ماه امثال مرا سر می دوانند و پاسخگو نیستند، باید برخورد کند؟!
هداوند
* حقوق ما کارمندان فقط جواب قبض های آب، برق، گاز و تلفن را می دهد. اگر وضع به همین صورت پیش برود شب ها باید به چراغ زنبوری عهد قدیم پناه برد.
8834---0911
* در حال حاضر در تخلیه شکرهای وارداتی و همچنین دانه های غلات ریخت و پاش زیادی صورت می گیرد اگر روش تخلیه این مواد و محصولات اصلاح بشود صرفه جویی زیادی به وجود می آید و از سوی دیگر جلوی ضررهای زیادی گرفته می شود.
1183---0912
* چرا حقوق دانشجو معلمان متناسب با تورم افزایش نیافته است؟! اگر انتظار خدمت از این قشر می رود باید عدالت را هم رعایت کنند!
8495---0911
* در اردیبهشت سال 97 دریافتی من2/500 میلیون بوده امسال با افزایش 670 هزار تومانی حکم 2/400 میلیونی برایم صادر شده است؟!
یک فرهنگی
* چرا سامانه شکایات مردمی در اداره برق، آب و فاضلاب و گاز، مخابرات و ... راه اندازی نمی شود تا مردم شکایات خود را برای این شرکت ها ارسال نمایند؟!
8834---0911
* برای کم کردن بار ترافیکی سنگین از داخل شهر خرم آباد به سمت الشتر، نورآباد و کرمانشاه، پیشنهاد می شود از سمت جاده تهران در کنار روستای ده پیر جاده ای جایگزین احداث شود تا بار ترافیکی توزیع شود!
0685---0916

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

بحران کاغذ، از قیمت های سرسام آور تا کمبود و نبودش، از ارزهای تخصیص یافته برای واردات تا شرکت های سوری، از سهمیه بندی تا کم کردن صفحات و عدم انتشار چند روزنامه و... همگی تیترهای آشنای خبرگزاری ها و مطبوعات ماست. برنامه تراز شبکه ایران کالا روز گذشته به سراغ مدیران مطبوعاتی سه روزنامه رفت تا این بحران را از دیدگاه آنان از قاب تلویزیون بررسی کند.

مدیرمسئول و سردبیر روزنامه بانی فیلم:

افشاگری نمی کنیم همه چیز واضح و رو است ...

مسعود داودی مدیرمسئول و سردبیر روزنامه بانی فیلم در بخشی از برنامه تراز گفت: با توجه به مشکل گرانی کاغذ ابتدای سال 97 (باوجود افزایش 30 درصدی نسبت به سال قبل )کاغذ خارجی روزنامه کیلویی 2 هزار و 200 تومان بود، این قیمت به مرور افزایش یافت بطوریکه در شهریورماه 97 به 5 تا 6 هزار تومان و پایان سال 97 به 13هزار و 500 و الآن به مرز 18 هزار تومان رسید .

وی گفت: 9 برابر شدن قیمت در کمتر یکسال با هیچ منطق اقتصادی قابل توجیه نیست. این کار ما را در چرخه ای کاملاً ویرانگر قرارداد و چاره ای جز کناره گیری باقی نماند. وی در خصوص شرکت های واردکننده کاغذ افزود : نزدیک به هشت ماه است که رسانه های مختلف روشنگری کردند که چطور ممکن است که به شرکتی نوپا که سابقه ثبت آن به 6 یا 7 ماه هم نمی رسد چندصد هزار یورو پرداخت می شود و متأسفانه هیچ کالایی هم وارد نمی شود. بدیهی است که باید پاسخگو باشند ولی علی الظاهر که پاسخی ندادند و هیچ خبری مبنی بر ورود قوه قضاییه، دستگیری و... نیز ماوقع تاکنون در رسانه ای منتشر نشده است.

داودی گفت: در بحث وزارت ارشاد نیز ما اصلاً موضع افشاگری نداریم، فکر کنید شما ماشین خود را کنار منزل و زیر دوربین مداربسته پارک کرده و آقایی با چهره ای کاملاً واضح ماشین را می دزدد . وقتی فیلم دوربین را به پلیس می دهید، دیگر پیدا کردن آن دزد سخت و دشوار نیست. واقعیت این است که مسائل این قدر واضح و رو است؛چه افرادی که از بانک مرکزی در زمان آقای سیف برای واردات کاغذ پول و ارز دریافت کردند؟چه ضوابطی برای دریافت ارز داشتند؟ ارز دریافتی الان کجاست؟ اگر کاغذ تهیه شده کاغذ با چه مبلغی فروخته یا توزیع شده است؟

وی در خصوص توقف چاپ روزنامه بانی فیلم گفت: ما در سال 98 و با فرض کاغذ کیلویی بالای 13 هزار تومان با فروشندگان کاغذ تماس برقرار کردیم و باکمال تعجب در اولین گفتگو شنیدیم که قیمت کاغذ هنوز مشخص نشده است. قبلاً این حرف ها را درباره دلار شنیده بودیم ولی درباره کاغذ نه... این قدر این مسائل و بی ثباتی ادامه پیدا کرد و به سمتی رفت که متأسفانه ما به کل این طرف سال نتوانستیم روزنامه را منتشر کنیم و هم اکنون در انتظار اقدام وزارت ارشاد در جهت تعدیل قیمت کاغذ هستیم.

داودی افزود: هم اکنون و با توجه به انتصاب آقای رئیسی بر ریاست قوه قضاییه شاهد اتفاقات خوبی هستیم، برگزاری دادگاه های علنی و شکستن تابوها (حتی باوجوداینکه فردی داماد یا پسر شخص صاحب منصبی هم باشد) نشان از قوت دستگاه قضا دارد. اگر شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند افرادی بافکر و پس زمینه اختلاس ، نگران برخورد قوه قضاییه خواهند بود.

مدیرعامل هفت صبح:

کارخانه ای برای تولید کاغذ ایرانی یا واردکننده کاغذ خارجی ؟

علی مزینانی مدیرعامل هفت صبح در این برنامه گفت: طی یک سال ونیم گذشته تیراژ روزنامه هفت صبح نصف شده که علت آن عدم فروش نبوده بلکه عدم تأمین مواد اولیه مثل کاغذ، مشکلات و هزینه های چاپ است.

وی افزود: کاغذی که اواخر سال 96 با کیلویی2 تا 2هزار و 500 تومان از بازار آزاد تهیه می کردیم در حال حاضر با 18 هزار تومان تهیه می کنیم. در آن سال ها با برآورد 140 هزار تن کاغذ روزنامه، نیاز نشریات کشور برطرف می شد که الآن با کاهش تیراژ، حدود 90 هزار تن نیاز داریم. این در حالی است که شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران 20 درصد بازار را در آن سال ها در دست داشت که کاغذی کاملاً ایرانی تولید می کرد و مابقی از طریق واردکنندگان تأمین می شد.

وی تصریح کرد: واردکنندگان با توجه به اینکه شرایط سخت تر شده کماکان فعال اند ولی نکته مهم همان تولید کاغذ در ایران است. شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران 20 سال پیش با صرف 600 میلیون دلار ارز دولتی با مالکیت بانک ملی و شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی راه اندازی شد و طبق ادعای خودشان ظرفیت تولید 170 هزار تن کاغذ دارند که 90 هزارتن کاغذ روزنامه ای است ولی با این ظرفیت، در دو سال گذشته عملاً کاغذ روزنامه تولید نکرده و به علت شاید سود بیشتر به تولید کاغذهای صنعتی پرداخته است. این در حالی است که با ارز و مالکیت دولتی و انتظار مسئولیت اجتماعی،نه تنها تولید نکرد بلکه در تضاد با فلسفه وجودی خود، کاغذ هم وارد کرد.

مزینانی ادامه داد: آخرین پارت کاغذ این شرکت دو هزار تن بود که به اسم یک روزنامه بزرگ دولتی با ثبت سفارش وارد شد و عملاً وارد همان روزنامه هم نشد و هم اکنون 1100 تن کاغذ آن در انبارهای تهران دپو شده و با توجه به اصرارهای ما نیز به نرخ دولتی توزیع نمی شود. 900 تن باقی مانده (با فرض دو هزار صحیح) به طرق مختلف وارد بازار شده و می بایست باقیمتی مصوب (با فرض ارز 4200 ) نهایتاً 5300 فروش برود که با نرخ های متعددی از این کاغذ برند اروپایی مواجه هستیم که آخرین قیمت آن تا 18 هزار تومان است. به تازگی و در مذاکره نماینده شرکت مازندران با همان روزنامه دولتی نیز مبلغ 18 هزار تومان مطرح شده است.

وی افزود: شرکت و مسئولان باید پاسخ دهند که فاکتورها چگونه ثبت می شوند؟ مابه التفاوت ها کجا می روند ؟ چرا یک شرکت دولتی واردکننده و قیمتی آزاد مطرح می کند ؟ بازیگر اصلی صحنه و مخل بازار کاغذ کیست ؟

مدیرمسئول روزنامه شرق:

سیصد روزنامه نداریم، سیصد اسم داریم ...

مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامه شرق نیز در ادامه برنامه گفت: اولین مسئله بیرون از حوزه ارشاد و رسانه هاست و آن هم هنگامی است که ارز 4 هزار و 200 تومان اعلام شد، در این شرایط شرکت هایی خلق الساعه پیدا شدند که با استفاده از ارز دولتی 30 تا 40 میلیون دلار دریافت کردند تا کاغذ وارد کنند. در بررسی ما مشخص شد که دارای چند دفتر اجاره ای نزدیک بانک مرکزی هستند که حتی زودتر از موعد، اجاره بها هم پرداخته و جمع کرده بودند. این شرکت ها وجود داشتند، ارز دریافت کردند ولی کاغذی وارد نکردند و معلوم نیست کجا رفته اند.یک سال است در چندین شماره روزنامه شرق مفصل به این موضوع پرداختیم، اسامی شرکت ها ، افراد ،سوابق، حتی تغییر ماهیت برخی از این شرکت ها در حوزه کاری و ... را در حد بضاعت خود پیگیری و چاپ کردیم ولی جواب قانع کننده ای دریافت نکرده و نمی کنیم . دیگر وظیفه دستگاه های نظارتی است که پیگیر و پاسخگو باشند.

رحمانیان افزود: مشکل دوم کارگروه کاغذ است. کارگروهی که در وزارت ارشاد تشکیل شده که وظیفه آن توزیع کاغذ و سهمیه بندی بین نشریات است. حال گروهی هستند که کاغذ دریافت می کنند و نشریه ای چاپ نمی کنند . کاغذ را بر اساس سهمیه دریافت و در بازار آزاد به فروش رسانده و سود می کنند ولی نشریاتی مثل ما که کاغذ را برای چاپ دریافت می کنند با کمبود کاغذ مواجه می شوند. ما در این فاصله این سهمیه تا سهمیه بعدی مجبوریم از این رسانه تا رسانه دیگر قرض کنیم تا دوباره سهمیه جدید دریافت کنیم.پس مشکل اصلی ما وزارت ارشاد است که یا اشراف کافی به مسائل ندارد و یا در صورت اشراف به گونه ای دیگر عمل می کند. امیدوارم همان عدم اشراف باشد اگر واقعاً بداند واقعاً نگران کننده است.

رحمانیان گفت: من وقتی با مدیران ارشاد درباره مشکلات یارانه و کاغذ و.. صحبت می کنم می گویند ما 300 روزنامه داریم شما هم یکی از این مجموعه ها ، درصورتی که ما واقعاً 300روزنامه نداریم 300 اسم داریم. یارانه ، آگهی ، کاغذ و... بر اساس عناوین تقسیم، سهمیه بندی و تصمیم گیری می شود درحالی که ما 30 روزنامه فعال هم نداریم .این مبنای غلط باعث این نوع سهمیه بندی است. برخی از این اسم های سهمیه ای، اصلاً چاپ نمی کنند یا محدود چاپ می کنند. برخی برای توجیه عملکردشان به دکه های نزدیک وزارت ارشاد توزیع می کنند ،به مدیران پیشنهاد دادم حتی جهت بررسی به همان دکه ها هم مراجعه کنند و تعداد را آماری بررسی کنند. متأسفانه مشکل در نظام توزیع کاغذ از سوی کارگروهی است که ارشاد تعیین کرده است.

برنامه تراز با اجرای محمود رضا قدیریان هرروز رأس ساعت 10:15 به مدت 120 دقیقه به روی آنتن شبکه ایران کالا رفته و دغدغه ها و مطالبات مردم در حوزه اقتصاد، تولید و مصرف را بیان می کند. این برنامه با همکاری گروه رسانه ای تماس توسط حسین تورنگ تهیه و محتوی آن توسط مهدی جوزایی به عنوان سردبیر نگارش و توسط علی جزیی کارگردانی می شود.از دیگر عوامل این برنامه رسول جمشیدی مدیر روابط عمومی،هماهنگی و پشتیبانی، محمد آقامیری سرپرست گروه تولید و تدوین، فهیمه کاکاوند مجری کافه خبر ، علی کشاورز مشاور رسانه ای اشاره کرد.

اشتراک گذاری در:

لینک خبر :‌ بانی فیلم
مدیر مسئول روزنامه بانی فیلم گفت: 9 برابر شدن قیمت در کمتر یکسال با هیچ منطق اقتصادی قابل توجیه نیست. این کار ما را در چرخه ای کاملا ویرانگر قرارداد و چاره ای جز کناره گیری باقی نماند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : تهران پرس ربیع انصاف نیوز چاپ و زندگی

به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری فارس، بحران کاغذ، از قیمت های سرسام آور تا کمبود و نبودش، از ارزهای تخصیص یافته برای واردات تا شرکت های سوری، از سهمیه بندی تا کم کردن صفحات و عدم انتشار چند روزنامه و... همگی تیترهای آشنای خبرگزاری ها و مطبوعات ماست. برنامه تراز شبکه ایران کالا روز گذشته به سراغ مدیران مطبوعاتی سه روزنامه رفت تا این بحران را از دیدگاه آنان از قاب تلویزیون بررسی کند.

کارخانه ای برای تولید کاغذ ایرانی یا واردکننده کاغذ خارجی؟

علی مزینانی مدیرعامل هفت صبح در این برنامه گفت: طی یک سال ونیم گذشته تیراژ روزنامه هفت صبح نصف شده که علت آن عدم فروش نبوده بلکه عدم تأمین مواد اولیه مثل کاغذ، مشکلات و هزینه های چاپ است.

وی افزود: کاغذی که اواخر سال 96 با کیلویی2 تا 2هزار و 500 تومان از بازار آزاد تهیه می کردیم در حال حاضر با 18 هزار تومان تهیه می کنیم. در آن سال ها با برآورد 140 هزار تن کاغذ روزنامه، نیاز نشریات کشور برطرف می شد که الآن با کاهش تیراژ، حدود 90 هزار تن نیاز داریم. این در حالی است که شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران 20 درصد بازار را در آن سال ها در دست داشت که کاغذی کاملاً ایرانی تولید می کرد و مابقی از طریق واردکنندگان تأمین می شد.

وی تصریح کرد: واردکنندگان با توجه به اینکه شرایط سخت تر شده کماکان فعال اند ولی نکته مهم همان تولید کاغذ در ایران است. شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران 20 سال پیش با صرف 600 میلیون دلار ارز دولتی با مالکیت بانک ملی و شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی راه اندازی شد و طبق ادعای خودشان ظرفیت تولید 170 هزار تن کاغذ دارند که 90 هزارتن کاغذ روزنامه ای است ولی با این ظرفیت، در دو سال گذشته عملاً کاغذ روزنامه تولید نکرده و به علت شاید سود بیشتر به تولید کاغذهای صنعتی پرداخته است. این در حالی است که با ارز و مالکیت دولتی و انتظار مسئولیت اجتماعی،نه تنها تولید نکرد بلکه در تضاد با فلسفه وجودی خود، کاغذ هم وارد کرد.

مزینانی ادامه داد: آخرین پارت کاغذ این شرکت دو هزار تن بود که به اسم یک روزنامه بزرگ دولتی با ثبت سفارش وارد شد و عملاً وارد همان روزنامه هم نشد و هم اکنون 1100 تن کاغذ آن در انبارهای تهران دپو شده و با توجه به اصرارهای ما نیز به نرخ دولتی توزیع نمی شود. 900 تن باقی مانده (با فرض دو هزار صحیح) به طرق مختلف وارد بازار شده و می بایست باقیمتی مصوب (با فرض ارز 4200 ) نهایتاً 5300 فروش برود که با نرخ های متعددی از این کاغذ برند اروپایی مواجه هستیم که آخرین قیمت آن تا 18 هزار تومان است. به تازگی و در مذاکره نماینده شرکت مازندران با همان روزنامه دولتی نیز مبلغ 18 هزار تومان مطرح شده است.

وی افزود: شرکت و مسئولان باید پاسخ دهند که فاکتورها چگونه ثبت می شوند؟ مابه التفاوت ها کجا می روند ؟ چرا یک شرکت دولتی واردکننده و قیمتی آزاد مطرح می کند ؟ بازیگر اصلی صحنه و مخل بازار کاغذ کیست ؟

افشاگری نمی کنیم همه چیز واضح است

مسعود داودی مدیرمسئول و سردبیر روزنامه بانی فیلم در بخش دیگری از برنامه تراز گفت: با توجه به مشکل گرانی کاغذ ابتدای سال 97 (باوجود افزایش 30 درصدی نسبت به سال قبل )کاغذ خارجی روزنامه کیلویی 2 هزار و 200 تومان بود، این قیمت به مرور افزایش یافت بطوریکه در شهریورماه 97 به 5 تا 6 هزار تومان و پایان سال 97 به 13هزار و 500 و الآن به مرز 18 هزار تومان رسید .

وی گفت: 9 برابر شدن قیمت در کمتر یکسال با هیچ منطق اقتصادی قابل توجیه نیست. این کار ما را در چرخه ای کاملاً ویرانگر قرارداد و چاره ای جز کناره گیری باقی نماند. وی در خصوص شرکت های واردکننده کاغذ افزود : نزدیک به هشت ماه است که رسانه های مختلف روشنگری کردند که چطور ممکن است که به شرکتی نوپا که سابقه ثبت آن به 6 یا 7 ماه هم نمی رسد چندصد هزار یورو پرداخت می شود و متأسفانه هیچ کالایی هم وارد نمی شود. بدیهی است که باید پاسخگو باشند ولی علی الظاهر که پاسخی ندادند و هیچ خبری مبنی برورود قوه قضاییه، دستگیری و... نیز تا کنون در رسانه ای منتشر نشده است.

داودی گفت: در بحث وزارت ارشاد نیز ما اصلاً موضع افشاگری نداریم، فکر کنید شما ماشین خود را کنار منزل و زیر دوربین مداربسته پارک کرده و آقایی با چهره ای کاملاً واضح ماشین را می دزدد . فیلم دوربین رو به پلیس می دهید. دیگر پیدا کردن آن دزد سخت و دشوار نیست. واقعیت این است که مسائل این قدر واضح و رو است؛چه افرادی که از بانک مرکزی در زمان آقای سیف برای واردات کاغذ پول و ارز دریافت کردند؟چه ضوابطی برای دریافت ارز داشتند؟ ارز دریافتی الان کجاست؟ اگر کاغذ تهیه شده کاغذ با چه مبلغی فروخته یا توزیع شده است؟

وی در خصوص توقف چاپ روزنامه بانی فیلم گفت: ما در سال 98 و با فرض کاغذ کیلویی بالای 13 هزار تومان با فروشندگان کاغذ تماس برقرار کردیم و باکمال تعجب در اولین گفت وگو شنیدیم که قیمت کاغذ هنوز مشخص نشده است. قبلاً این حرف ها را درباره دلار شنیده بودیم ولی درباره کاغذ نه... این قدر این مسائل و بی ثباتی ادامه پیدا کرد و به سمتی رفت که متأسفانه ما کلاً این طرف سال نتوانستیم روزنامه را منتشر کنیم و هم اکنون در انتظار اقدام وزارت ارشاد در جهت تعدیل قیمت کاغذ هستیم.

داودی افزود: هم اکنون و با توجه به انتصاب آقای رئیسی بر ریاست قوه قضاییه شاهد اتفاقات خوبی هستیم، برگزاری دادگاه های علنی و شکستن تابوها (حتی باوجوداینکه فردی داماد یا پسر شخص صاحب منصبی هم باشد) نشان از قوت دستگاه قضا دارد. اگر شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند افرادی بافکر و پس زمینه اختلاس ، نگران برخورد قوه قضاییه خواهند بود.

سیصد روزنامه نداریم، سیصد اسم داریم

مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامه شرق نیز در ادامه برنامه گفت: اولین مسئله بیرون از حوزه ارشاد و رسانه هاست و آن هم هنگامی است که ارز 4 هزار و 200 تومان اعلام شد، در این شرایط شرکت هایی خلق الساعه پیدا شدند که با استفاده از ارز دولتی 30 تا 40 میلیون دلار دریافت کردند تا کاغذ وارد کنند. در بررسی ما مشخص شد که دارای چند دفتر اجاره ای نزدیک بانک مرکزی هستند که حتی زودتر از موعد، اجاره بها هم پرداخته و جمع کرده بودند. این شرکت ها وجود داشتند، ارز دریافت کردند ولی کاغذی وارد نکردند و معلوم نیست کجا رفته اند.یک سال است در چندین شماره روزنامه شرق مفصل به این موضوع پرداختیم، اسامی شرکت ها ، افراد ،سوابق، حتی تغییر ماهیت برخی از این شرکت ها در حوزه کاری و ... را در حد بضاعت خود پیگیری و چاپ کردیم ولی جواب قانع کننده ای دریافت نکرده و نمی کنیم . دیگر وظیفه دستگاه های نظارتی است که پیگیر و پاسخگو باشند.

رحمانیان افزود: مشکل دوم کارگروه کاغذ است. کارگروهی که در وزارت ارشاد تشکیل شده که وظیفه آن توزیع کاغذ و سهمیه بندی بین نشریات است. حال گروهی هستند که کاغذ دریافت می کنند و نشریه ای چاپ نمی کنند . کاغذ را بر اساس سهمیه دریافت و در بازار آزاد به فروش رسانده و سود می کنند ولی نشریاتی مثل ما که کاغذ را برای چاپ دریافت می کنند با کمبود کاغذ مواجه می شوند. ما در این فاصله این سهمیه تا سهمیه بعدی مجبوریم از این رسانه تا رسانه دیگر قرض کنیم تا دوباره سهمیه جدید دریافت کنیم.پس مشکل اصلی ما وزارت ارشاد است که یا اشراف کافی به مسائل ندارد و یا در صورت اشراف به گونه ای دیگر عمل می کند. امیدوارم همان عدم اشراف باشد اگر واقعاً بداند واقعاً نگران کننده است.

رحمانیان گفت: من وقتی با مدیران ارشاد درباره مشکلات یارانه و کاغذ و.. صحبت می کنم می گویند ما 300 روزنامه داریم شما هم یکی از این مجموعه ها ، درصورتی که ما واقعاً 300روزنامه نداریم 300 اسم داریم. یارانه ، آگهی ، کاغذ و... بر اساس عناوین تقسیم، سهمیه بندی و تصمیم گیری می شود درحالی که ما 30 روزنامه فعال هم نداریم .این مبنای غلط باعث این نوع سهمیه بندی است. برخی از این اسم های سهمیه ای، اصلاً چاپ نمی کنند یا محدود چاپ می کنند. برخی برای توجیه عملکردشان به دکه های نزدیک وزارت ارشاد توزیع می کنند ،به مدیران پیشنهاد دادم حتی جهت بررسی به همان دکه ها هم مراجعه کنند و تعداد را آماری بررسی کنند. متأسفانه مشکل در نظام توزیع کاغذ از سوی کارگروهی است که ارشاد تعیین کرده است.

برنامه تراز با اجرای محمود رضا قدیریان هرروز رأس ساعت 10:15 به مدت 120 دقیقه به روی آنتن شبکه ایران کالا رفته و دغدغه ها و مطالبات مردم در حوزه اقتصاد، تولید و مصرف را بیان می کند. این برنامه با همکاری گروه رسانه ای تماس توسط حسین تورنگ تهیه و محتوی آن توسط مهدی جوزایی به عنوان سردبیر نگارش و توسط علی جزیی کارگردانی می شود.از دیگر عوامل این برنامه رسول جمشیدی مدیر روابط عمومی،هماهنگی و پشتیبانی، محمد آقامیری سرپرست گروه تولید و تدوین، فهیمه کاکاوند مجری کافه خبر ، علی کشاورز مشاور رسانه ای اشاره کرد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

خبرگزاری آریا - اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فهرست مجوزهای روادید مطبوعاتی برای خبرنگاران غیر مقیم رسانه های خارجی در اردیبهشت 98 را منتشرکرد. به گزارش اداره کل رسانه های خارجی، در اردیبهشت ماه سال 1398 در مجموع برای 24 خبرنگار و عوامل خبری وابسته به 14 رسانه خارجی از 11 کشور جهان، مجوز روادید مطبوعاتی صادر شده است.
فهرست مجوزهای روادید صادره به شرح زیر است:

ردیف
نام رسانه
کشور رسانه
تعداد نفرات
مدت مجوز

1.
رادیو و تلویزیون تی آر تی
ترکیه
1
30

2.
روزنامه لوموند
فرانسه
1
20

3.
سایت خبری اینشنت اوریجینز
ایرلند
3
14

4.
تلویزیون دویچه وله
آلمان
2
10

5.
رادیو و تلویزیون ان اچ کی
ژاپن
4
14

6.
تلویزیون بی بی سی عربی
انگلستان
3
7

7.
تلویزیون کی بی اس
کره جنوبی
2
7

8.
تلویزیون کردستان
عراق
1
10

9.
روزنامه وال استریت ژورنال
امریکا
1
7

10.
مجله اشپیگل
آلمان
1
10

11.
مجله موندیال مگزین
انگلستان
2
20

12.
تلویزیون فرانسه 2
فرانسه
1
15

13.
تلویزیون الکاس
قطر
1
4

14.
خبرگزاری ایتارتاس
روسیه
1
30

منبع خبر: معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی

لینک خبر :‌ خبرگزاری آریا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

آفتاب یزد: خبر موثق این که هنوز و با این همه آشوب و بلوا، یک کیلو کاغذ، با ارز آزاد وارد کشور نشده است! خبر موثق تر این که طی 24 ماه گذشته، نرخ جهانی کاغذ، تقریباً ثابت بوده است! شرح ماجرا این که ما به التفاوت کاغذهایی که تا چندبرابر قیمت واقعی به دست مصرف کننده رسیده، قابل ردیابی است زیرا؛ بازار کاغذ در ایران، یکی از شفاف ترین بازارها است.
وزارت ارشاد و کارگروه کاغذ قطعاً به این مواردی که در پاراگراف بالا اشاره شد دقت خواهند کرد اما از این جا به بعدِ ماجرا، مهم تر است.
همه ی بازار رسمی و غیر رسمی کشور، چند دلال کاغذ دارد؟! نصف روز وقت بگذارید؛ خواهید فهمید سیطره ی کسانی که برای کاغذ نرخ تعیین می کنند از تعداد انگشتان دو دست فراتر نمی رود! اصلاً ما رسانه ای ها به عنوان بخشی از بازار مصرف کاغذ، هیچ گلایه ای از همین چند دلالی که دست بر قضا پیدا هستند و پنهان نه! نداریم زیرا می دانیم ورود و خروج کاغذ به بازارهای رسمی و غیر رسمی، چندان در اختیار این هایی که به اسم دلال شناخته می شوند، نیست. حرف ما در دو بخش تقسیم می شود؛
بخش نخست همانی است که تیتر این یادداشت شد یعنی آقای بانک مرکزی چرا نسبت به گرانی دوغ و پیاز واکنش نشان داد اما نسبت به یکی از استراتژیک ترین کالاهای مصرفی، سکوتی تلخ اختیار کرد!
بخش دوم اما روی صحبت با وزارت ارشاد و کارگروه کاغذ است.
با یک مراجعه ی سرانگشتی به سایت وزارت صمت، خواهیم فهمید تمام کاغذ مصرفی، طی 24 ماه گذشته، تماماً با ارز در نهایت 4200 تومانی وارد شده است که بخشی در اختیار روزنامه ها قرار گرفته و بخشی در دیگر بخش ها. آدرس مشخص است؛ تیراژ واقعی روزنامه ها را در روز و تعداد صفحاتی که منتشر کرده اند ضرب کنید، همین حالا هم در بازار سیاه کاغذ هیچ تاثیری نخواهد داشت! البته بستگی دارد فلان روزنامه و رسانه چقدر کاغذ تحویل گرفته باشد و چقدر از آن کاغذ تحویل گرفته شده، تبدیل به روزنامه شده باشد!؟ باقی می ماند آن بخشی که به بازار آزاد به اصطلاح بازتزریق شده است.
حالا ماجرا را اقتصادی و کاسبکارانه بررسی کنیم؛
ایران تحریم است، دلار در ایران گران شده، تورم بالا رفته و... آیا در کشورهای تامین کننده ی کاغذِ ایران نیز چنین رخدادهایی را شاهد بوده ایم؟! پاسخ یک نه محکم است. با بررسی هایی که به عمل آمده، مصرف کنندگان کاغذ در سه موضع یا سه گردنه! مورد اجحاف برخی دلال نماها قرارگرفته اند؛
قیمت تمام شده ی کاغذ وارداتی
ما به التفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد
نوسان نرخ ارز، ضرب در نرخ تورم!
همه ی این ها یعنی کاغذی که با نرخ دولتی و با قیمت ثابت وارد کشور شده است با چندین برابر قیمت به دست رسانه ها رسیده است.
حالا دنبال چه هستیم؟!
حرف ما در چند جمله و یکی دو سوال خلاصه می شود؛
دلیل سکوت بلندمدت در برابر گرانی سرسام آور بانک مرکزی چه بوده است؟
وقتی کاغذی با دلار آزاد وارد نشده، تعیین قیمت کاغذ در کجا صورت پذیرفته که با هیچ جدول ضربی قابل محاسبه نیست!؟
حالا گیریم بانک مرکزی سکوت اختیار کرد؛ وزارت ارشاد، کارگروه کاغذ، معاونت مطبوعاتی سرشان گرم چه بود؟!
نقطه و نکته ی مهم؛ همین امروز و برای مدت 30 روز اختیار تام بدهید ما تمامی
نا به سامانی های 24 ماه گذشته را با عدد و رقم و گلوگاه های اصلی تحویل افکار عمومی می دهیم.

نکته آخر
هرچه دودوتا، چهارتا کردیم دیدیم کاستن از تعداد صفحات روزنامه و بالابردن قیمت روزنامه، تسلیم شرایط نه به سامان شدن و به نوعی فرار رو به جلو است! وقتی رسانه نتواند یک مشکل از مشکلات اساسی خود را حل کند پس چگونه می خواهد و می تواند برای صدر تا ذیلِ مملکت نسخه بپیچد؟ لابد در جاهایی، خود رسانه نیز مقصر است، نیست؟
ما دست روی همین بخش گذاشته ایم که بگردید روزنامه هایی را پیدا کنید که با تیراژی بسیار محدود، سهمیه ی کاغذ شان نامحدود بوده است؛ دست بر قضا همین ها بازار کاغذ را آشفته کرده اند واگرنه بازار مبدا و مقصد کاغذ را کنترل کردن که کاری ندارد، دارد؟!
بالاغیرتاً مثل آگهی ها، فله و شلم شوربا برخورد نکنید! نرخ کاغذ همچنان ثابت است اما رشد آن در بازار ایران چندین برابر نرخ جهانی بوده است، چطور به سکه و ارز و طلا که می رسیم از حباب و نرخ کاذب حرف می زنیم اما به کاغذ که می رسیم حق را می دهیم به شرایط بازار؟! یعنی مردم کوچه و بازار می توانند سیمان و روغن و ماکارونی احتکار کنند، روزنامه های کم تیراژ از عهده ی بر هم ریختن بازار کاغذ بر نمی آیند؟ همین هایی که گفتیم درد اصلی رسانه است حالا بانک مرکزی ورود پیدا می کند، بسم الله! ارشاد و کارگروه کاغذ پاسخ می دهند، یاعلی مدد!

لینک خبر :‌ روزنامه آفتاب یزد
دبیر انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب گفت: باید برای اشاعه فرهنگ حجاب خصوصاً در شرایط امروز که جوانان کم کم از این حوزه فاصله می گیرند اقدامات جدی تری صورت پذیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

مریم السادات خرم دره در گفتگو با خبرنگار حوزه زنان، جوانان و خانواده گروه اجتماعی خبرگزاری آنا ، در خصوص برگزاری نمایشگاه حجاب و عفاف در نمایشگاه قرآن اظهار کرد: فضای اختصاصی امسال در بخش حجاب که در نیم طبقه شبستان مصلی قرار دارد به لحاظ دسترسی به این بخش بهتر از سال گذشته است.

وی افزود: سال قبل فضای اختصاصی بخش حجاب در رواق شرقی بود که به لحاظ جذب مخاطب بسیار مناسبتر از سال پیش است اما با توجه به اینکه همواره بخش حجاب و عفاف بیشترین مخاطب نمایشگاه قرآن را به خود اختصاص می دهد ازدحام جمعیت در این فضا باعث بروز مشکلاتی می شود از جمله اینکه به دلیل نبود ساختارها جهت تهویه مناسب هوا گرمای محیط باعث آزار مخاطبان، غرفه داران و مسئولان اجرایی بخش بود و نبود آسانسور و وجود پله های زیاد، مخاطبان را دچار زحمت بسیار کرد.

کتب قرآنی در رواج و بسط فرهنگ دینی و قرآنی نقش کلیدی دارد

دبیر انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب گفت: به نظر من وقتی در فضای مصلی در طول سال نمایشگاه های مختلفی چون کتاب، قرآن و ... برگزار می شود باید تمهیدات لازم اندیشیده شود و زیرساخت های مناسب فراهم گردد که البته این موارد فقط جهت برگزاری نمایشگاه ها نیست و امکاناتی مثل تهویه مطبوع و مناسب، آسانسور و ...لازمه هر فضای عمومی است. همچنین نظافت فضای مصلی، سرویس های بهداشتی و وضوخانه ها در حد انتظار نیست.!

وی عنوان کرد: این موارد باعث مزاحمت و آزار مخاطبان، غرفه داران و تیم های اجرایی می شود. اما موضوعی که برای انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب بسیار حائز اهمیت است این که مانند کتب قرآنی که در رواج و بسط فرهنگ دینی و مذهبی نقش کلیدی (البته با مخاطب خاص) دارد و نسبت به سایر حوزه ها هم مخاطب عام کمتری دارند، حوزه پوشاک اسلامی و محصولات حجاب و عفاف هم نقش بسیار مؤثری در اشاعه فرهنگ دینی و قرآنی دارد.

تولیدکنندگان محصولات حجاب کشور در جبهه اقتصاد به جهاد مشغولند

خرم دره ادامه داد: در واقع این بخش علاوه بر سایر کارکردهایی که دارد کارگروه فرهنگی ویژه ای دارد؛ پس چرا باید در نمایشگاه قرآن اجاره غرفه های کتاب و فرهنگی متری 90 هزار تومان باشد در حالیکه در سال رونق تولید (که از منظر مقام معظم رهبری اهمیت ویژه ای دارد) تولیدکنندگان محصولات حجاب کشور که هم سنگردار عرصه تولید و هم جبهه فرهنگ و هنر هستند و در سخت ترین شرایط اقتصادی کشور به جهاد مشغولند باید برای هر مترمربع غرفه 300 هزار تومان هزینه پرداخت کنند؟

این استاد دانشگاه آزاد اسلامی گفت: آیا تحمیل چنین هزینه ای به تولیدکنندگان سبب افزایش هزینه سبد کالای خانوار و کمک به حذف چادر نیست؟ مطالبه دیگر انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب این است که با وجود کارکرد فرهنگی محصولات حجاب و با توجه به اینکه جمع کثیری از مخاطبان نمایشگاه قرآن مخاطبان بخش حجاب و عفاف نمایشگاه هستند نباید این بخش در حاشیه نمایشگاه قرار گیرد.

چرا همیشه بخش حجاب و عفاف نمایشگاه قرآن باید در حاشیه نمایشگاه باشد

دبیر انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب ادامه داد: چرا همیشه بخش حجاب و عفاف نمایشگاه قرآن محجور بوده و در حاشیه نمایشگاه باشد نه در بطن نمایشگاه و در کنار سایر بخش ها؟ انگشتر با نگین های عقیق و فیروزه، تابلوهای تزئینی، تابلو فرش و ... محصول فرهنگی قرآنی شناخته شده و در بخش اصلی شبستان در کنار قرآن و کتاب عرضه می شود اما محصولات حجاب که در قرآن در این خصوص آیات صریح داریم از قرآن جدا شناخته شده و در حاشیه قرار می گیرد؟

خرم دره افزود: به نظرم باید برای اشاعه فرهنگ حجاب خصوصاً در شرایط امروز که جوانان کم کم از این حوزه فاصله می گیرند اقدامات جدی تری صورت پذیرد.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا اختلافی بین کارگروه و انجمن حجاب وجود دارد، گفت: هیچ جدایی و اختلافی بین کارگروه و انجمن حجاب وجود ندارد؛ ممکن است در برخی جزئیات اختلاف نظرهایی باشد اما همیشه انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب به عنوان مشاور اجرایی در کنار کارگروه ساماندهی مد و لباس در برگزاری نمایشگاه حجاب و عفاف همراه کارگروه بوده، هست و خواهد بود و اینکه می بینید امسال کارگروه در فضایی مجزا اقدام به برگزاری نمایشگاه حجاب و عفاف کرده است ربطی به انجمن ندارد و مربوط به سیاستگذاری معاونت قرآنی در بخش اجرایی نمایشگاه قرآن است.

انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب همگام کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور خواهد بود

خرم دره افزود: کارگروه و معاونت قرآنی هر دو ذیل وزارت ارشاد عمل می کنند و سیاست معاونت قرآنی چنین بوده است که کارگروه نقش ترویجی خود را در نمایشگاه حجاب و عفاف اجرا کند و بخش اجرایی به حوزه تخصصی آن سپرده شود.

دبیر انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب گفت: اینکه کارگروه مد و لباس کشور در اجرای این سیاست با معاونت قرآنی به توافق رسیده یا نه ارتباطی به انجمن حجاب ندارد؛ ضمن اینکه انجمن فعالان تخصصی حوزه حجاب هر زمان که نیاز به تعامل و همکاری با کارکرد ساماندهی مد و لباس کشور باشد مثل همیشه با تمام توان همراه و همگام کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور خواهد بود.

انتهای پیام/4046/ ن

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
گروه فناوری اطلاعات دبیر ستاد عالی کانون های فر هنگی و هنری مساجد از انگیزه خود درباره فعالیت در یازدهمین جشنواره رسانه های دیجیتال گفت و بر ضرورت انتقال مفاهیم دینی از طریق رسانه های دیجیتال تأکید کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۷ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان سرآمد

حجت الاسلام والمسلمین حبیب رضا ارزانی، دبیرستاد عالی کانون های فرهنگی و هنری مساجد، که در یازدهمین جشنواره ملی رسانه های دیجیتال، دبیری بخش مساجد و مناسک دینی را عهده دار شده است، در گفت وگو با ایکنا درباره این جشنواره اظهار کرد: به نظر من توجه به اصل ارتباطات، یکی از ویژگی هایی است که میزان اجتماعی بودن بشر را نشان می دهد. از روزگار نخست، بشر با ساده ترین فعالیت ها و به تدریج با ساده ترین ابزارها به دنبال گسترش ارتباطات با پیرامون خود بوده است. ارتباطات در هر زمان براساس امکانات جامعه و اقتضائات آن نیاز به بازتعریف دارد و امروز نیز برای ارتباطات دینی باید به این اقتضائات و امکانات توجه کنیم.

وی در ادامه با بیان اینکه جشنواره رسانه های دیجیتال می تواند در انتقال بسیاری از مفاهیم دینی به مخاطبان مؤثر باشد و باید آن را جدی بگیریم، اظهار کرد: در زمان ما هر کس بگوید به ارتباطات توجه دارم، اما فقط از شیوه های سنتی استفاده می کنم، حتماً ارتباط ناقص یا مخاطبانی محدود دارد.

حجت الاسلام والمسلمین ارزانی درباره انگیزه خود از فعالیت در یازدهمین جشنواره ملی رسانه های دیجیتال گفت: ستاد عالی کانون های فرهنگی و هنری مساجد از دوره های قبل در این جشنواره ملی مشارکت داشت، اما ورود من در بخش داوری به سوابق و علایق شخصی اینجانب بازمی گردد که هم در زمینه ادیان تخصص دارم و هم در فضای رسانه های دینی فعالیت داشته ام.

وی ادامه داد: از نظر سوابق رسانه ای، علاوه بر اینکه در دو سال اخیر مدیریت خبرگزاری شبستان را به عهده داشته ام، از حدود 16 سال قبل فعالیت های رسانه ای دینی را به طور مستقل آغاز کردم. آن زمان ارتباطات اینترنتی به شکل دایال آپ و سخت بود اما در همان فضا پایگاهی به نام ایران، اصفهان، رواق اندیشه راه اندازی و از آن طریق مخاطبان زیادی را در جهان اسلام جذب کردیم. این برنامه اینترنتی هر روز به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی پخش می شد و به سؤالات مکتوب مخاطبان هم پاسخ می دادیم.

دبیرستاد عالی کانون های فرهنگی و هنری مساجد یادآور شد: از زمانی که در فضای رسانه های دیجیتال فعال شدم، درباره روش های تبلیغ ادیان در این فضا مطالعه کردم که حاصل آن انتشار کتاب شیوه های تبلیغی مسلمانان و مسیحیان بود. در این کتاب که 10 سال پیش به چاپ رسید، به بیان شیوه های تبلیغ نوین دینی پرداختم.

وی درباره داوری آثار ارسالی به جشنواره اظهار کرد: بعد از اینکه تمامی آثار به دبیرخانه جشنواره واصل شود و پس از تفکیک در دبیرخانه، موارد مرتبط با بخش مساجد و مناسک دینی در اختیار ما قرار می گیرد؛ ما نیز تیمی را متشکل از کارشناسان دینی و رسانه های دیجیتال مأمور می کنیم تا آثار را داوری کنند. بعد از داوری، دو برابر ظرفیت نفرات برتر را به دبیرخانه اعلام و سپس در یک جلسه با حضور رؤسای بقیه کمیته ها نفرات برتر را انتخاب می کنیم.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره شاخص ها نیز گفت: از سال های گذشته درباره شاخص ها تجربیات خوبی را کسب کرده ایم و در مجموعه وزارت ارشاد نیز تجربیات خوبی در این زمینه وجود دارد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
فقهی زاده گفت: بالندگی فرهنگ قرآنی در میان کودکان و نوجوانان آرزوی بزرگ همه ما است؛ ما نمایشگاه قرآن را رویدادی می دانیم که راهی به دل ها یافته و معنای زندگی را که در قرآن کریم جستجو می کنیم در دل ها می نشاند.

خبرگزاری شبستان ، گروه قرآن و معارف : آیین پایانی بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، شنبه، 4 خرداد در سالن نشست های این نمایشگاه در مصلای حضرت امام خمینی (ره) برگزار شد.

عبدالهادی فقهی زاده در این آئین با اشاره به آیه مبارکه مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَی بِاللَّهِ شَهِیدًا ، گفت: آنچه از موفقیت نصیب ما شده است به جز به یمن و برکت عنایت الهی نبوده و البته همه کاستی ها از ما بوده است و برای کمبودها و کاستی هایی که قابل مشاهده بوده از همه بازدیدکنندگان و ملت شریف ایران و مخاطبان نمایشگاه عذرخواهی می کنم.

رئیس بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در ادامه افزود: تلاش می کنیم در سال آینده نمایشگاه قرآن به مثابه ویترین فعالیت های کثیری در حوزه های فرهنگ دینی تابنده تر و موثرتر از پیش جلوه گری کند.

فقهی زاده تصریح کرد: بدون شک بالندگی فرهنگ قرآنی در میان کودکان و نوجوانان آرزوی بزرگ همه ما است ؛ ما نمایشگاه قرآن را همچون رویدادی در نظر داریم که راهی به دل ها پیدا کند و معنای زندگی را که در قرآن کریم جستجو می کنیم، در دل ها به مثابه نهالی نوپا بنشاند. ان شاالله علاقه به قرآن و آموزه های آن را از مرحله شعار به مرحله عمل بدل کنیم.

معاون قرآن و عترت(ع) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: رویکردهای ما در نمایشگاه قرآن در این دوره به اجمال بیان شد؛ آنچه در این میان بر روی آن تأکید دارم این است که همه طرح ها و برنامه ها را با نوآوری و برجستگی های جدید و در جلوه های تازه عرضه کنیم.

فقهی زاده بیان کرد: ما نمایشگاه قرآن را متعلق به نهادی بدون نهاد دیگر، موسسه ای بدون موسسه دیگر و اشخاصی بدون اشخاص دیگر نمی دانیم ؛ بلکه این نمایشگاه را متعلق به آرمان های مقدس ایران و آحاد ملت شریف ایران می دانیم که نمایندگان آنها با برخورداری از توش و توان بیشتر توانایی اجرای برنامه های شایسته تر و موثرتر را در برنامه های پیشنهادی عملاً نشان می دهند.

وی افزود: امیدواریم این سیر تحول خواهی و نوآوری و نوگرایی همچنان در معاونت بپاید و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری و هم یاری های خالصانه و موثر نهادهای فرهنگ دینی و موسسات قرآنی توانایی اجرای نمایشگاه های بهتری را در سال های آتی به دست بیاورد.

فقهی زاده در پایان از همکاران خود در معاونت قرآن و عترت و مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قدردانی کرد و گفت: از همه دوستانی که در موسسات حامی نمایشگاه و مسئولان فرهیخته و بزرگوار رسانه ملی و مصلای حضرت امام خمینی(ره) و همه موسسات دیگری که ما را یاری کردند قدردانی می کنم و در پایان ضمن تشکر مجدد از همه دوستان آرزو دارم ما را به عنوان کوچکترین سربازان خدمتگزار به آستان قرآن و اهل بیت(ع) بپذیرند.

گفتنی است، بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم از 21 اردیبهشت تا 4 خرداد ماه در مصلای امام خمینی(ره) پذیرای بازدیدکنندگان بود.

پایان پیام/ 248

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
قائم مقام بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با اشاره به پایان یافتن نمایشگاه قرآن، استقبال مخاطبان از این نمایشگاه را بسیار خوب ارزیابی کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

به گزارش خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن کریم شامگاه چهارم خردادماه در مصلای حضرت امام خمینی (ره) به کار خود پایان داد.

بر اساس این گزارش، در این دوره نمایشگاه قرآن از 22 اردیبهشت تا چهارم خرداد به مدت 13 روز در مصلای امام خمینی (ره) برگزار شد که در این دوره 87 نهاد و مؤسسه، 21 نهاد غیردولتی، 18 نهاد دولتی، 18 نهاد دانشگاهی، 16 نهاد حوزوی و 14 نهاد استانی حضور داشتند.

این گزارش حاکی است، امسال بخش بین الملل نمایشگاه برای اولین بار در صحن اصلی مصلای حضرت امام خمینی (ره) برگزار شد. همچنین شاهد برگزاری 37 نشست و کارگاه تخصصی در حوزه فعالیت های پژوهشی و آموزشی بودیم.

حجت الاسلام سیدحمید حسینی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا گفت: امسال 17 هزار و 200 عنوان کتاب در نمایشگاه عرضه شد که رکورد فروش کتاب های دینی در نمایشگاه بیست و هفتم شکسته شد و بیش از 25 میلیارد تومان میزان فروش این بخش بود.

وی راه اندازی باشگاه همراهان نمایشگاه را از دیگر ابتکارات این دوره نمایشگاه برشمرد و بیان کرد: این باشگاه پل ارتباط نمایشگاه و مخاطبان به شمار می رفت که در سال گذشته حدود 17 هزار عضو و امسال بیش از 69 هزار عضو آن شدند.

قائم مقام بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تصریح کرد: در این دوره ساختارهای نمایشگاه بازبینی و برخی بخش ها تخصصی تر تفکیک شدند، همچنین بخش های فروشگاهی تخصصی تر حاضر شدند و صرفه جویی های بسیاری در هزینه های نمایشگاه را در این دوره شاهد بودیم.

وی افزود: نفرات برگزیده کمیته ها و بخش های مختلف در این نمایشگاه معرفی شدند که غرفه کودک از کمیته فرهنگ و هنر دینی، غرفه آموزش و تحلیل مفهوم سازی قرآنی کودکان از کمیته آموزش و پژوهش، کتابخانه تخصصی صحیفه سجادیه از بخش عترت، باشگاه همراهان نمایشگاه با تقدیر از غرفه اتاق فکر از بخش فضای مجازی، غرفه جامعة القرآن الکریم از بخش مؤسسات قرآنی، بنیاد امامت از بخش مؤسسات قرآنی مردم نهاد، شورای عالی قرآن شهرداری تهران از بخش نهادها، دانشگاه فرهنگیان از بخش دانشگاهیان، غرفه رهیافتگان از بخش بین الملل، نشر جمال از بخش فروش ناشران مکتوب، غرفه یارانه پژوهان شرق از بخش فروش دیجیتال، حوزه علمیه قم به دلیل ارائه مشاوره های تخصصی در بخش حوزوی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین از بخش استان ها و بانک صادرات جمهوری اسلامی ایران از جمله غرفه های برتر این دوره بودند.

حسینی تصریح کرد: همچنین سازمان زیباسازی شهر تهران، شرکت خدماتی کالای شهروند، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مؤسسه خانه کتاب، مؤسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران، شرکت بهره برداری مصلای حضرت امام خمینی (ره)، خبرگزاری ایکنا، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، ستاد مدیریت بحران شهر تهران و خبرگزاری ایسنا رسانه برتر در نمایشگاه قرآن از برترین های این دوره نمایشگاه قرآن معرفی شدند.

انتهای پیام/4072/4090/ن

لینک خبر :‌ خبرگزاری آنا
طی حکمی از سوی حجت الاسلام ارباب سلیمانی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای اقامه نماز، رئیس هیأت ارزیابی نماز اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز منصوب گردید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا ارباب سلیمانی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای اقامه نماز در حکمی ، ناصر مقدم ، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز را به عنوان رئیس هیأت ارزیابی نماز این اداره کل منصوب نمود.

در متن حکم مشاور وزیر و دبیر شورای اقامه نماز آمده است:

جناب آقای ناصر مقدم، احتراما ً با آرزوی توفیق روز افزون الهی در راستای تحقق پیام مقام معظم رهبری به سیزدهمین اجلاس سراسری نماز مورخ 82/6/14، اجرای ماده 20 آئین نامه ترویج و توسعه فرهنگ نماز مصوب هیئت محترم وزیران ، بخشنامه شماره 162537 مورخ 1397/4/6 سازمان اداری و استخدامی کشور و همچنین مفاد دستورالعمل اجرایی نظام جامع برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی توسعه و ترویج فرهنگ اقامه نماز دستگاه ها ؛ بدین وسیله جناب عالی را به عنوان " رئیس هیأت ارزیابی نمازه اداره کل استان البرز منصوب می نمایم.

انتظار می رود با عنایت به رویکرد جدید ستاد اقامه نماز کشور و بهره گیری از تجربیات و همچنین امکانات و ظرفیت های سامانه جامع ارزیابی عملکرد دستگاه ها (سجاده) ، ضمن آموزش و توجیه اعضا نسبت به اجرای مفاد آئین نامه اجرایی فرآیند ارزیابی عملکرد سال 1397 دستگاه های اجرایی در زمینه ترویج و توسعه فرهنگ اقامه نماز، اعلام نتایج در زمان مقرر به دبیرخانه شورای اقامه نماز وزارت متبوع صورت پذیرد.

5 خرداد 1398 13:47

تعداد کلیک : 22

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
گروه فعالیت های قرآنی معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اهدای لوحی از پوشش مطلوب نمایشگاه قرآن کریم از سوی شبکه قرآن سیما و رسانه ملی تقدیر و تشکر کرد.

به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی شبکه قرآن و معارف سیما، عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس نمایشگاه قرآن با اهدای لوحی به محسن عرفاتی، سرپرست شبکه قرآن و معارف سیما، از همکاری های مؤثر و شایسته وی و همکاران این شبکه در پوشش رسانه ای بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تقدیر و تشکر کرد.
فقهی زاده در این لوح تقدیر آورده است: اکنون که در پرتو نیات خالصانه جنابعالی و همکاران محترمتان در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، همکاری های مؤثر و شایسته ای در برگزاری بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم داشته اید، به پاس قدردانی از همراهی های بی چشمداشت شما، این لوح سپاس تقدیم حضورتان می شود .
همچنین، معاون قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه زنده تلویزیونی که ویژه پوشش این نمایشگاه به روی آنتن تلویزیون رفت، از همراهی شبکه قرآن و معارف سیما و رسانه ملی در طول برگزاری این دوره از نمایشگاه نسبت به سال قبل تشکر ویژه کرد و گفت: امسال شبکه قرآن سیما بیش از سال گذشته ما را همراهی کرد و حضور نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در شبکه های مختلف بیش از پیش قابل احساس و مشاهده بود.
انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
مدیرکل اوقاف کرمانشاه گفت: با پیگیری های صورت گرفته، پیمانکاری که وظیفه بازسازی بنا را داشته پیدا کردیم و به ایشان ابلاغ شده که طی یکی دو هفته آینده این نماد را تخریب نماید.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، اخیراً یک شهروند خبرنگار با انتشار فیلمی در فضای مجازی به وجود نماد صهیونیستی (ستاره داوود) در معماری یکی از امامزاده های شهر کرمانشاه اشاره کرده است.

فیلم| وجود نماد صهیونیستی در یکی از امامزاده های کرمانشاه واکنش های منفی در پی داشته است

با توجه به اهمیت این مسئله، خبرنگار فارس در کرمانشاه موضوع را از مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان پیگیری کرد.

حجت الاسلام عباسیان مدیرکل اوقاف کرمانشاه در واکنش به انتشار این فیلم به خبرنگار فارس، گفت: این نماد پیش از مسئولیت بنده در سازمان اوقاف و در بازسازی که 8 سال پیش صورت گرفته نصب شده است.

وی افزود: با پیگیری های صورت گرفته، پیمانکاری که وظیفه بازسازی بنا را داشته پیدا کردیم و به او ابلاغ شده که طی یک الی دو هفته آینده نسبت به تغییر و تخریب نماد منحوس صهیونیستی نصب شده در این امامزاده اقدام و از طرح های اسلامی استفاده کند.

عباسیان ادامه داد: از پیگیری رسانه ها و حساسیت جامعه خبری ممنونیم، متاسفانه نصب این نماد کار ناشایست و بدی بوده و به هیچ عنوان نمی توان از چنین اقدامی دفاع و برای آن توجیهی ارائه کرد.

به نظر می رسد باقی ماندن این نماد به مدت هشت سال ناشی از غفلت و ضعف نظارت نهاد مسئول بوده و جا دارد مسئولین استانی، نظارت بیشتری بر امامزاده ها و امکان مقدسه داشته باشند.

پیش از این هم برخی از شهروندان در سامانه #فارس-من نسبت به بی توجهی صورت گرفته به مرقد شیخ فاضل تونی در کرمانشاه اعتراضات داشتند که البته پاسخ شفافی از سوی اوقاف به این مسئله داده نشده است.

انتهای پیام/ح/ح

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به گزارش روابط غمومی فرمانداری کردکوی : با حضور ابراهیم قدمنان فرماندار کردکوی و مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان و بخشدار مرکزی؛ تعداد 200 بسته لوازم خانگی ، غذایی و بهداشتی که توسط خیرین و اداره اوقاف شهرستان تهیه شده بود، در بین خانواده های منطقه سیل زده گمیشان توزیع شد.فرماندار کردکوی در سخنان کوتاهی اقدامات ازین دست را نماد همدلی و همراهی مدیران و مردم خیر در ارسال کمک به سیل زدگان دانستند و افزودند؛ این کار دارای بار انسانی و برامده از ارزشهای اسلامیست و ستودنی است .

لینک خبر :‌ استانداری گلستان
مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه گفت: برای فراهم شدن زمینه آزادی زندانیان غیرعمد، صندوق جمع آوری کمک های مردمی در تعدادی از بقاع متبرکه مستقر می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما خبرگزاری آریا گیتی آنلاین

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه ،حجت الاسلام عباسیان مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه گفت: برنامه پیرو ابلاغ سازمانی طرح آزادی زندانیان استقرار صندوق جمع آوری کمک های مردمی برای آزادی زندانیان در بقاع متبرکه غیرعمد خانواده های پیرامون بقاع متبرکه اجرا می شود.

وی اظهار داشت: در جلسه ای که در این خصوص برگزار شد، مصوب شد که صندوق هایی جهت گردآوری مساعدت های نقدی مردم در ایام و شب های برگزاری مراسمات ویژه ماه مبارک رمضان تهیه شود.

مدیرکل اوقاف استان بیان کرد: انجام گلریزان جهت گردآوری مساعدت های نقدی مردم در ماه مهمانی خدا و دعوت از خیرین و معتمدین محل برای انجام مساعدت و کمک مالی از دیگر مصوبات این جلسه بود.

حجت الاسلام عباسیان افزود: این صندوق ها در آستان مقدس امامزاده ابراهیم (ع) طاقبستان، باقر (ع) بیستون، بقعه سیده فاطمه (س) و زیارتگاه چاه صاحب الزمان (عج) کرمانشاه مستقر می شوند.

وی با قدردانی از همکاری خیران و نیکوکاران برای فراهم کردن شرایط آزادی این زندانیان بیان کرد: تلاش می شود با مشارکت نیکوکاران تعداد زیادی از این زندانیان در ماه مبارک رمضان آزاد شوند.

انتهای پیام/ز

استقرار صندوق جمع آوری کمک های مردمی برای آزادی زندانیان

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
کبودرآهنگ - رئیس اوقاف کبودرآهنگ گفت: همزمان با اجرای طرح ضیافت الهی 318 کارت هدیه معادل 47 میلیون و 700 هزار تومان از محل نیات واقف خیراندیش مرحوم امیرنظام بین ایتام کبودرآهنگ توزیع می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

احمد زارعی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: بر اساس نیات واقف خیراندیش مرحوم امیر نظام همه ساله کمک هایی به ایتام تحت پوشش کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره)، بهزیستی و دارالایتام کبودرآهنگ صورت می گیرد.

زارعی عنوان کرد: طی مراسمی به 318 نفر از ایتام تحت پوشش نهادهای حمایتی کارت هدیه 150 هزار تومانی به مجموع ارزش 47 میلیون و هفتصد هزار تومان پرداخت خواهد شد.

زارعی با اشاره به اهمیت اجرای امینانه نیت واقفین گفت: یکی از وظایف اصلی اوقاف عمل به نیت واقف طبق وقف نامه است و این مساله نه تنها یک وظیفه قانونی و اداری است بلکه یک دین شرعی بزرگ برای تمامی کارکنان و کارشناسان اوقاف محسوب می شود و همواره باید در اجرای امینانه نیت واقفین اهتمام و حساسیت خاصی داشته باشند.

رئیس اوقاف کبودرآهنگ با اشاره به اینکه بخش زیادی از این شهرستان موقوفه است، بیان کرد: این شهرستان دارای 20 موقوفه منفعتی و 2 هزار و 500 رقبه است که از مهم ترین آن ها می توان به موقوفه امیرنظام و علی محمد حدادی اشاره کرد.

زارعی مطرح کرد: موقوفه امیرنظام یکی از مهم ترین موقوفات استان همدان به شمار می رود و بر اساس نیت واقف صرف کمک به مساجد، مدارس، نیازمندان، ایتام، درمان، روضه خوانی، ساخت حمام برای فقرا، امور قرآنی و غیره می شود.

وی افزود: موقوفه حدادی روستای طاسران کبودرآهنگ نیز شامل 100 هکتار زمین است که برای آن روستا وقف شده و صرف مدارس، اطعام، روضه خوانی و کمک به نیازمندان می شود.

کد خبر 4626649

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
گروه فعالیت های قرآنی براساس نمودار سازمانی فعلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، فقط دو معاونت در ارشاد استان وجود دارد؛ یکی معاونت فرهنگی هنری و دیگری معاونت اداری مالی، یعنی دیگر خبری از معاونت قرآن و عترت نیست که علت این تغییرات را از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی جویا شدیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، براساس نمودار سازمانی فعلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، فقط دو معاونت در ارشاد استان وجود دارد؛ یکی معاونت فرهنگی هنری و دیگری معاونت اداری مالی، به عبارت دیگر خبری از معاونت قرآن و عترت نیست که علت این موضوع را از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی جویا شدیم.
حجت الاسلام عباس دانشی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، گفت: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساختار ابلاغی گروه قرآن و عترت را در بدنه اداری خود دارد و این بدین معنا نیست که فعالیت های قرآنی ارشاد استان حذف شده است.
وی تصریح کرد: گروه قرآن و عترت به مثابه یک اداره قرآنی در مجموعه سازمانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها فعالیت می کند. این گروه شامل بخش های کارشناسی، کارشناس مسئول و کارشناس است. برای دنبال کردن فعالیت های قرآنی در چارت ابلاغی ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی مشکلی نداریم و مطمئنیم با همین وضعیت در صورتی که دستورات را اجرا کنیم، می توانیم حمایت های لازم را از فعالان قرآنی داشته باشیم.
حجت الاسلام دانشی افزود: در حال حاضر تغییرات ساختاری برای تحقق بخشیدن به استفاده حداکثری از ظرفیت ها ایجاد می شود که به زودی اعلام رسانه ای می شود، با توجه به اینکه آقای حاج علی بیگی مسئولیت معاونت فرهنگی و هنری را عهده دار شده اند، به دنبال گزینه ای برای بخش قرآنی هستیم که بعد از انتخاب معرفی می شود.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

هومن حکیمی/

اشاره: تا چند سال پیش، هر وقت صحبت از رتبه بندی نشریات و پایگاه های خبری و... می شد، دست و دلم کمی می لرزید. آن موقع ها (منظورم دورانی ست که هنوز مطبوعات حرمت داشتند و ورود به این عرصه کار هر کسی نبود و نه هر که سر بتراشد، قلندری داند هنوز مصداق داشت) باید دست کم حداقل های این حرفه را می دانستی وگرنه کلاهت پس معرکه بود. حالا اما مدت هاست که وقتی حرف رتبه بندی و تعیین سطح و ملاک و ارزش و... می شود، حتی دیگر لبخند هم نمی زنم؛ بی تفاوت ، واژه کاملی ست که در این مواقع مرا می طلبد!

1
در اینکه باید یک روزی و یک جوری، بالاخره تکلیف اهالی مطبوعات و رسانه های کشور و به تبع آن، شهرستان ها مشخص شود و افراد، براساس توان و شایستگی، اجازه داشته باشند که اهل قلم و رسانه محسوب شوند، شکی نیست. این کار را هم بارها و بارها خواستند که انجام بدهند و گاهی حتی به شکل دست و پا شکسته هم انجام دادند اما نشد. به ویژه در استان های شمالی کشور که واقعا نشد! یعنی هنوز هم می توانیم با یک جستجوی کوتاه و ساده، کلی آدم پیدا کنیم که در مازندران و گیلان و گلستان، عنوان رسانه ای را یدک می کشند اما فقط یدک می کشند و البته پشت این عنوان، انواع و اقسام رانت و سفارش را هم! اینها گاه حتی به عنوان سفیران فرهنگی و رسانه ای استانشان هم انتخاب می شوند و چه بشود، جایی که سفیرانش، الفبای اولیه کار رسانه را هم نمی دانند!

2
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با اشاره به فعالیت 156 پایگاه خبری دارای مجوز در استان، فعال بودن و شرکت در طرح رتبه بندی پایگاه های خبری را از اولویت های بهره مندی از یارانه حمایتی برشمرد .
این لید خبری که در ادامه همین پرونده آورده ام، در عین کوتاه بودن، سرشار از نکته است. من ساکن مازندرانم اما چند سال در گیلان زندگی کرده ام و دوستانی از اهالی آن خطه زیبا دارم که ارتباط با آنها، باعث می شود که همچنان حتی به شکل دورکاری(!) از اوضاع و احوال رسانه ای آنجا باخبر باشم. استانی که مملو از استعداد و ذوق و نگاه فرهنگی و هنری ست و برایش مصداق های فراوانی هم وجود داشته و دارد.
با این حال، درست مانند مازندران و گلستان، سرگردانی در فضای رسانه ای وجود دارد که علتش متعدد اما واضح است. از این 156 پایگاه خبری دارای مجوز که آقای مدیرکل گیلان به آنها اشاره کرده، تعداد زیادی فعالیت نمی کنند و از آنهایی هم که فعالیت می کنند، غیر از چند پایگاه، تولید محتوا و جریان چندانی مشاهده نمی شود. دوباره تاکید می کنم که آنچه دارم درباره وضعیت رسانه و رتبه بندی در گیلان می نویسم را تقریبا بدون کم وکاست، می شود راجع به مازندران و گلستان هم منظور کرد و این خودش یک فاجعه است!
نکته اصلی درباره حرفی که مدیرکل گیلان مطرح کرده، غیر از مراحل مختلفی که طرح رتبه بندی -پایگاه های خبری- از سال 1394 طی کرده تا به این نقطه برسیم، نحوه اعطای مجوز به افراد است. بارها مشاهده شده که یک نفر همزمان امتیاز چند سایت و پایگاه خبری و چند نشریه را دارد! این مسأله به طور طبیعی چنین سوالی را به ذهن می آورد؛ در زمانه ای که مردم، کمترین میل و رغبت را نسبت به رسانه های مکتوب و حتی رسانه های رسمی مجازی دارند و قیمت کاغذ و هزینه کلی انتشار مطبوعات سرسام آور شده و...، چطور یک نفر که واقعا اهل رسانه است و دلش می خواهد محتوا تولید کند (یادمان باشد که محتوا وقتی ارزش کاملی دارد که توسط مخاطبان گسترده دیده و خوانده شود)، با یک دست چند هندوانه برمی دارد؟
نکته بعدی اینکه هنوز از نظر مسوولان فرهنگی ما، اعطای یارانه حمایتی (که چقدر برای یک اهل رسانه واقعی، باید تحقیرآمیز باشد) از ابزارهایی محسوب می شود که اهالی رسانه تن به طرح رتبه بندی بدهند و سنجیده شوند! بحرانی هم که درباره کاغذ و زینک و... داریم، در این راه به کمک مسوولان آمده است (مسوولانی که خودشان در ایجاد این بحران نقش داشته اند) و شرایط را برای اینکه دولت و دستگاه ها، خواسته یا ناخواسته، استقلال مالی و شغلی رسانه ها را هدف قرار بدهند، فراهم کرده است. بنابراین، مشوق ها برای ایجاد انگیزه و تمایل در رسانه ها به رتبه بندی شدن، همچنان مثل دهه 60 و زمان جنگ و بی تناسب با امروز و شأن و وقاری ست که رسانه ها باید داشته باشند.

3
سوال مهم دیگر دراین باره که البته جواب تقریبا واضحی دارد، این است؛ چرا اهالی رسانه مجازی و مکتوب باید روی خوشی به طرح رتبه بندی نشان بدهند؟ .
به نظر می رسد آنهایی که واقعا رسانه ای هستند و سال ها در این راه متحمل سختی شده اند و مطالعه و تجربه و تمرین کرده اند و پای درس استاد نشسته اند، آن قدر تعدادشان کم شده که رتبه بندی، اصلا کمکی به آنها نمی کند! از آن طرف طبیعی ست، کسانی که با سفارش یا به خاطر اینکه نیروی ارزان محسوب شده اند یا جای دیگری کار مناسبی پیدا نکرده اند یا... وارد عرصه رسانه شده اند، و حتی خیلی هاشان صاحب امتیاز و مدیرمسوول هم هستند، بازی اجرای درست طرح رتبه بندی را به هم بزنند و آب را گل آلود کنند و این طوری، به بقای اشتباهی شان ادامه بدهند... .

4
اسکرین شات ی از صفحه سایت رسمی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران را در این پرونده منتشر کرده ام تا ترغیب شوید و برای مدتی تعداد اخبار و مطالب بارگذاری شده در آن را رصد و مطالعه کنید؛ رسمی ترین منبع و مرجعی که باید کلیات و جزییات وضعیت فرهنگ و هنر و رسانه مازندران بزرگ را نشان مخاطب بدهد اما دریغ از یک اتفاق موثر یا یک تحلیل عمیق و کارشناسانه و... .
این، وضعیت اداره کل فرهنگ و ارشادی ست که مدیرکلش همچنان درگیر جشنواره وارش ی ست که برگزاری اش را در بوق و کرنا کرد تا از این نمد، کلاهی برای خودش ببافد اما حالا باید مدام به پایتخت برود و توضیح بدهد که وارش، چرا و چطور و با چه میزان بودجه وخروجی برگزار شد!
در چنین اوضاع و احوالی که مدیرکل، حواسش به اوضاع رسانه مازندران نیست و خانه مطبوعاتش تنها یک عنوان باسمه ای ست و تعدادی از اهالی رسانه ای اش به دنبال خرید و فروش مجوز و افزایش میزان رانت و...، صحبت از رتبه بندی رسانه ها، یک توهین آشکار به شعور اهالی شریف و حرفه ای رسانه مازندران و گیلان و گلستان است که خدا را شکر، تعداد و انگیزه شان روز به روز در حال کمتر شدن است!

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان
اولویت بهره مندی از یارانه حمایتی را اعلام کرد؛

شرکت در طرح رتبه بندی

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با اشاره به فعالیت 156 پایگاه خبری دارای مجوز در استان، فعال بودن و شرکت در طرح رتبه بندی پایگاه های خبری را از اولویت های بهره مندی از یارانه حمایتی برشمرد.
فیروز فاضلی گفت: طرح رتبه بندی پایگاه های خبری با هدف ارتقای جایگاه حرفه ای پایگاه های خبری اینترنتی و برقراری عدالت رسانه ای پس از تصویب دستورالعمل و شاخص های مشخص شده از سال 1394 اجرایی شد.
وی ادامه داد: وجود تعداد قابل توجه پایگاه های خبری اینترنتی در کشور و تفاوت عملکرد و مأموریت آنها از جمله در میزان تولید خبر، گستره فعالیت، انتشار چند زبانه، سرعت در تولید و انتشار اخبار، رابط استانی در داخل کشور، میزان بهره مندی از تکنولوژی جدید رسانه ای، رعایت اصول حرفه ای و ده ها شاخص دیگر، ایجاب می کند که عدالت رسانه ای در نگرش به جایگاه پایگاه های خبری اینترنتی برقرار شود و هر پایگاه خبری در جایگاه واقعی خویش قرار گیرد و آنها که فعالیت جدی تر و حرفه ای در سپهر رسانه ای کشور دارند در ارزیابی ها مورد غفلت واقع نشوند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با بیان اینکه سومین دوره رتبه بندی پایگاه های خبری در دی ماه 97 با بررسی 200 پایگاه و براساس فرم خوداظهاری و مستندات ارائه شده توسط کمیته رتبه بندی برگزار شد، افزود: دوره چهارم رتبه بندی در خردادماه جاری برگزار می گردد و اطلاع رسانی درخصوص بازه زمانی از طریق سایت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می شود.
فاضلی با اشاره به فعالیت 156 پایگاه خبری دارای مجوز در گیلان، تأکید کرد: فعال بودن و شرکت در طرح رتبه بندی مذکور از اولویت های بهره مندی از یارانه حمایتی پایگاه های خبری است.
وی در پایان اضافه کرد: در راستای قانونمندسازی فعالیت پایگاه های خبری و امکان حمایت های قانونی از این پایگاه ها، شایسته است آن دسته از پایگاه های خبری استان که تا کنون از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت دریافت ننموده اند با ورود به سامانه جامع رسانه های کشور به آدرس اینترنتی www.e-rasaneh.ir و ارائه درخواست خود، اقدام لازم را صورت دهند.

لینک خبر :‌ روزنامه خبر شمال
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

فاطمه حافظی| خرم آباد - خبرنگار:

کمبود سینما در برخی شهرهای استان به یکی از مشکلات در حوزه فرهنگ تبدیل شده به گونه ای که بین مردم و سینما جدایی و فاصله افتاده است.بین شهرهای استان تنها 4 شهرستان دارای سالن سینما هستند که این 4 سالن نیز در مجموع 400 نفر ظرفیت دارند. این ظرفیت کم نیز برای شهرستان های مذکور خود نوعی چالش محسوب می شود.استقبال کم مردم استان از سینما و روی آوردن آنها به فضای مجازی و برنامه های ماهواره ای مزید بر علت شده است تا در شهرهایی هم که سینما وجود دارد، استقبال چندانی از آن صورت نگیرد. برای رفع این مشکل لازم است سینما در سبد فرهنگی خانوار قرار بگیرد و آن را به عنوان یک نیاز بپذیرد و برای آن هزینه و وقت صرف کند.

تنها 4 شهرستان سینما دارند

معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد لرستان در این زمینه به همشهری می گوید: تنها در شهرستان های خرم آباد، دورود، الیگودرز و بروجرد سینمای فعال وجود دارد که ظرفیت اسمی هر کدام 300 تا 420 نفر است. فرید رحمتی بیان می کند: در شهرستان های کوهدشت، پلدختر و نورآباد سینما وجود ندارد اما سالن های ادارات ارشاد آنها را به سیستم دیجیتال مجهز کرده ایم تا بتوانیم در آنها فیلم پخش کنیم. وی می افزاید: در این شهرستان ها در حال حاضر امکان ایجاد سینما وجود ندارد. بنابراین با این راهکار و رایزنی های مدیرکل ارشاد استان سالن های ادارات ارشاد به سینما تبدیل شده اند.

سینمای سیار برای شهرستان های تازه تاسیس

این مسئول ادامه می دهد: برای شهرستان های تازه تاسیس همچون دوره، رومشکان، الشتر و ازنا که سالن ارشاد هم ندارند، از معاونت سینمایی کشور 2 سیستم سینمای سیار را درخواست کرده ایم که حدود 100 میلیون تومان هزینه دارد.
رحمتی اظهار می کند: این کارها برای این که کل شهرستان ها از داشتن سینما بهره مند شوند و خدمات دریافت کنند، صورت گرفته است.

استقبال کمرنگ شهروندان از سینما

معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان در ادامه به استقبال کم لرستانی ها از سینما اشاره می کند و می گوید: عوامل متعددی پشت قضیه است. وجود رسانه های مختلف، گوشی های موبایل و... باعث شده اند مردم اندکی از سینما فاصله بگیرند.رحمتی ادامه می دهد: اما با رویکرد اداره ارشاد و اکران فیلم های به روز و آسیب شناسی های اجتماعی می توان مردم را با سینما آشتی داد و دوباره شاهد رونق آن بود.
وی بیان می کند: با طرح روز سینما که سه شنبه هر هفته است و نیم بها شدن بلیت ها در این روز نیز ارتباط خوبی بین مردم و سینما به وجود آمده است. البته این ارتباط به موضوع فیلم، زبان آن، و... بستگی دارد. هنر باید در اختیار مشکلات مردم باشد.این مسئول می افزاید: فیلم باید با مقتضیات فرهنگی و اجتماعی جامعه ارتباط نزدیک و درستی داشته باشد، در این صورت شاهد تعطیلی سینماها نخواهیم بود.

مردم دوباره به سمت سینما می آیند

رحمتی می گوید: در برهه هایی فیلم ها پاسخگوی نیازهای مردم نبودند. روی کار آمدن رسانه های مختلف و تنوع و تعدد رسانه ها نیز موجب شد مردم از سینما فاصله بگیرند. اما با رویکرد جدید می توان کاری کرد مردم دوباره جلوی سینماها صف بکشند.وی عنوان می کند: درست است رسانه های جدید جذابیت دارند، اما مردم در گذر زمان از آنها خسته می شوند. این مساله برای گوشی های هوشمند به وجود آمده است و بسیاری از مردم از آنها خسته و کلافه شده اند.
معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان ادامه می دهد: از همین رهگذر، فاصله گرفتن از سینما از بین می رود و مردم دوباره به سینما روی می آورند.

حذف سینما از سبد فرهنگی لرستانی ها

یک کارشناس ارشد برنامه ریزی فرهنگی می گوید: طبیعی است که با به وجود آمدن رسانه ها و فناوری های جدید، رسانه های قبلی به انزوا بروند. شاهین احمدی می افزاید: سینما جزو همین رسانه هاست که طی سال های اخیر دستخوش تغییراتی شده است و شاهد به انزوا رفتن آن در لرستان هستیم. اما این در حالی است که در شهرهای بزرگ هنوز مردم در زمان اکران فیلم ها جلوی سینماها صف می بندند.وی اظهار می کند: برای رفع این مشکل در لرستان باید چاره ای اندیشیده شود چون سینما دیگر جزو مطالبات مردم نیست. این موضوع به هزینه بلیت و... ربطی ندارد بلکه مردم برای سینما جایگزین پیدا کرده اند یا دلسرد شده اند که باید دلیل آن شناسایی و رفع شود.

این کارشناس برنامه ریزی فرهنگی ادامه می دهد: مهم ترین موضوع، محتوای فیلم هاست که در مقطعی از دغدغه های مردم فاصله گرفت و این گسل هر روز بزرگ تر و موجب شد سینما از سبد خانوار خارج شود.احمدی می گوید: تلویزیون یک رسانه عام و تئاتر و سینما رسانه های خاص هستند اما متاسفانه رسانه های خاص ترویج داده نشده و از توده جامعه دور نگه داشته شده اند. به این ترتیب، مردم به سمتی می روند که زیبا یی شناختی در آن وجود ندارد و این موضوع در ارتباط سینما با مردم کاملا صدق می کند.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

وحید مروتی | قزوین - خبرنگار:

گرانی و کمبود کاغذ به دنبال وضع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان این روزها نفس صنعت چاپ را به شماره انداخته است. در حقیقت تمام رسانه های مکتوب اعم از کتاب، روزنامه ها، مجلات و... با مشکلات عدیده ای مواجه شده اند و اگر این روند ادامه پیدا کند، قطعا صنعت چاپ و نشر را به ورطه نابودی می کشاند. قزوین نیز از این قاعده مستثنی نیست و در سال جاری آمار چاپ کتاب در این استان کاهش چشمگیری یافته است. ضروری است مسئولان و دست اندرکاران این حوزه برای نجات صنعت چاپ و نشر تدابیر مناسبی بیندیشند.

آمار کتاب های انتشاریافته

مسئول امور فرهنگی و حوزه نشر قزوین با بیان این که آمار نشر کتاب یکی از شاخص های توسعه فرهنگی اجتماعی به شمار می رود، گفت: بررسی و مقایسه آماری می تواند سیاست گذاران این عرصه را برای برنامه ریزی و شناخت نقاط ضعف یاری کند. آمار کتاب های انتشاریافته در سال 97 بدین شرح است: تعداد کل عناوین 552، تالیف 360، ترجمه 192، چاپ اول 236، شمارگان 611 هزار و 600 و صفحه 85 هزار و 782 است.

صدیقه رضایی بیان کرد: استان قزوین از نظر تعداد کتاب های منتشرشده در 11 ماه سال 97 از بین 31 استان کشور در رتبه 9 قرار گرفته است. وی در مورد آمار انتشاریافته در سال 98 توضیح داد: آمار کتاب های منتشرشده در 2 ماه سال جاری فقط 9 عنوان است که نسبت به سال گذشته کاهش چشمگیری داشته است. 52 ناشر در استان قزوین وجود دارند که از بین آنها 35 ناشر فعالند.

افزایش چاپ در سال گذشته

سرپرست معاونت فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین گفت: سال گذشته با تمام مشکلاتی که در حوزه نشر کتاب وجود داشت، چاپ کتاب افزایش یافت و به خصوص در حوزه کودک و نوجوان رشد خوبی دیده شد، اما امسال با توجه به بحث تحریم ها، صنعت چاپ و نشر با مشکل افزایش قیمت کاغذ مواجه شد.

وزارت ارشاد در زمینه حل این مشکل قول مساعد داده است که بخش عظیمی از کاغذهایی که در گمرک مانده است به قیمت ارز 4200 تومانی وارد بازار کند.
امیدواریم التهاب بازار کاغذ برطرف شود. امسال در تهیه زینک نیز مشکلاتی داشتیم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری شرکت تعاونی لیتوگرافان درصدد برطرف کردن مشکلات مربوطه هستند تا قیمت زینک با ارز مصوب باشد و ناشران از آن بهره مند شوند و مشکلاتشان کاهش یابد.

نسرین میرزایی با بیان این که افزایش نشر الکترونیک باعث کاهش چاپ کتاب شده است، افزود: با توجه به این که نشر الکترونیکی افزایش یافته، تیراژ چاپ کتاب پایین آمده است و ناشران ترجیح می دهند برخی از کتاب ها را به صورت الکترونیکی منتشر کنند.

گذرگاه فرهنگ و هنر

سرپرست معاونت فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین بیان کرد: از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستورالعملی آمده که در واقع شیوه نامه ای است که از کسب وکارهای فرهنگی و ایجاد گذرگاه فرهنگ و هنر حمایت می کند. اگر شهرداری و میراث فرهنگی با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری کنند و شهرداری مکانی را در اختیار این موضوع قرار دهد، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هم حمایت می کند که این مکان در اختیار کتاب فروشی ها، حوزه مختلف نمایش، هنرهای تجسمی، مجسمه سازی و... قرار گیرد.

میرزایی با بیان این که بخش اشتغال در حوزه فرهنگ مغفول مانده است، ادامه داد: با راه اندازی این مکان، دو مشکل اصلی فعالان حوزه فرهنگ و هنر استان قزوین، یعنی اشتغال زایی و کسب درآمد، برطرف می شود. دستورالعمل ایجاد گذرگاه فرهنگ و هنر به تعاونی ناشران داده شده و طرح آن نیز ارائه شده و قرار بر این است جلسه ای با شهرداری برگزار کنیم و این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.

نمایشگاه کتاب

سرپرست معاونت فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین درباره حضور ناشران قزوینی در نمایشگاه کتاب تهران گفت: ناشران قزوینی امسال در نمایشگاه کتاب تهران حضور خوبی داشتند و با وجود افزایش قیمت کتاب ها با استقبال بسیار خوبی روبه رو شدند و از میزان فروش رضایت داشتند. انتظار ما و ناشران این بود که صداوسیمای استان نیز در این نمایشگاه بین المللی حضور می یافت و حداقل اخبار مربوط به غرفه های ناشران استان قزوین را پوشش می داد. امیدواریم این اتفاق در سال های آتی رخ دهد. وی تصریح کرد: این که فقط با ورود مرکزی به نام فرهنگ و ارشاد اسلامی مشکل حوزه نشر استان قزوین برطرف می شود، اشتباه است. باید کل دستگاه های فرهنگی شامل شهرداری، آموزش و پرورش و همه و همه با هم کمک کنند تا مشکلات مربوط به حوزه نشرحل شود.

گرانی کاغذ و زینک

حسین مافی، مدیرمسئول انتشارات سایه گستر، گفت: بزرگ ترین مشکلی که صنعت چاپ با آن مواجه است گرانی و نبود کاغذ و همچنین بالا رفتن تعرفه زینک است که در نتیجه سبب بالا رفتن قیمت چاپ و به تبع آن قیمت کتاب شده است. وی درباره دیگر مشکلات ناشران قزوینی اظهار کرد: اگر کتاب های انتشاریافته ناشران قزوینی فقط در استان پخش شود، تیراژ بسیار محدود می شود به همین دلیل نیاز است این کتاب ها در کشور پخش شوند. این کار را توزیع کننده های تهرانی انجام می دهند و ناشران قزوینی باید هزینه حمل و نقل زیادی را پرداخت کنند، همچنین از سوی دیگر پخش کننده های تهرانی انتظار دارند که کتاب در همان روز به دست آنها برسد که این مقدور نیست. از دیگر مشکلات ناشران قزوینی مربوط به مجوز کتاب هاست که این مجوز ها فقط در تهران صادر می شود.

مدیرمسئول انتشارات سایه گستر با بیان این که به رغم مشکلات فعلی، آثاری که ناشران قزوینی منتشر کرده اند همچنان از کیفیت مطلوبی برخوردارند و در بازار توان رقابت با سایر ناشران را دارند، افزود: اما به لحاظ کمی افت قابل توجهی دیده می شود که کاهش تیراژ یکی از این موارد است.

مافی ادامه داد: برای رونق گرفتن صنعت چاپ لازم است مشکل کمبود کاغذ که یک مشکل ملی است، برطرف شود. در بُعد استانی نیز ناشران قزوینی بارها در مورد اختصاص دادن مکانی برای عرضه کتاب ها مانند شهر کتاب ها و... با شهرداری و استانداری رایزنی کرده اند که این موضوع نیز هنوز به نتیجه نرسیده است.

لینک خبر :‌ روزنامه همشهری
نمایشگاه کتاب علوم قرآن کرمانشاه تحت عنوان ویژه برنامه های جشن رمضان سال 1398 در حالی برپا شده که قیمت کاغذ سبب تغییر و افزایش روزانه قیمت کتاب های نمایشگاه شده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه ، هر سال با آغاز ماه مبارک رمضان در شهرهای ایران، نمایشگاه های قرآن و عترت برگزار می شود تا مردم بیش از پیش با برکات قرآن آشنا شوند و دستورات خدا را سرلوحه زندگی قرار دهند که این نمایشگاه امسال نیز در کرمانشاه برگزار شده است.

نمایشگاه کتاب علوم قرآن کرمانشاه تحت عنوان ویژه برنامه های جشن رمضان سال 1398 در مسجد معتضدی برپا شده است که در کتاب غرفه های عرضه کنند کتابهای مذهبی و دینی غرفه های صنایع دستی، محرق کاری، عفاف و حجاب، نقاشی و قرآن بخوان جایزه ببر هم دارد.

نمایشگاه امسال که به گفته مسئول برپایی پس از وقفه یکساله برپا شده چندان مورد توجه بازدیدکنندگان قرار نگرفته است و بازدیدکنندگان از نمایشگاه گلایه دارند که مسئولان برگزاری کمبودها را به نبود بودجه حواله می کنند که کمبود بودجه برای این رویداد فرهنگی پذیرفتنی نیست.

یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه به خبرنگار تسنیم گفت: فعالیت نمایشگاه دیرهنگام است و در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان برپا شده است که امیدوارم در سال های بعد این ضعف برطرف شود و توقع وجود دارد که مثل نمایشگاه بین المللی قرآن زمان نمایشگاه از افطار تا سحر باشد.

وی با بیان اینکه نمایشگاه برای وی راضی کننده نبوده است افزود: هدف برپایی این نمایشگاه کتاب قرآن باید افزایش فعالیت های راهبردی و کاربردی کردن قرآن در سبک زندگی افراد جامعه باشد اما به نظر نمی رسد در این نمایشگاه به هدف مورد نظر و مطلوب دست یافت.

یکی از بانوان حاضر در نمایشگاه هم از کمبود تنوع در عناوین کتابها گلایه داشت و گفت: برای خرید کتابی خاص به این نمایشگاه آمدم ولی پیدا نکردم زیرا بیشتر موضوعات کتاب ها داستانی است و من فکر می کردم در نمایشگاه قرآن، نه همه کتاب ها بلکه بیشتر آنها قرآنی باشد.

خانم دیگری در ادامه صحبت این شهروند افزود: اطلاع رسانی غرفه های این نمایشگاه به هیچ وجه کافی نبوده و در سطح شهر بنرهای نمایشگاه کتاب قرآن کمتر دیده می شود و عده ای زیادی از شهروندان از برپایی این نمایشگاه در کرمانشاه و زمان و مکان آن اطلاع ندارند.

یکی از فعالان فرهنگی با اشاره به کاهش بودجه های قرآنی، اظهار کرد: دولت اگر واقعا به فکر عالم سازی و آگاه کردن مردم است باید هزینه کند و ما مطالبه گر هستیم و اگر باز هم مشکل تأمین بودجه وجود دارد باید از کمک های خیرین استفاده شود تا این نمایشگاه به نحو احسن برگزار شود.

ارائه 700 عنوان کتاب در نمایشگاه قرآن کرمانشاه

معاون قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه با اشاره به اینکه نمایشگاه کتاب و نرم افزارهای قرآنی کرمانشاه از یک خردادماه در مسجد معتضدی کرمانشاه به مدت 10 روز برپا شده است، اظهار کرد: این نمایشگاه از ساعت 9:30 تا 13:30 و عصرها از ساعت 16 تا 21 دایر است.

محسن کرمیان با اشاره به اینکه این نمایشگاه هرسال توسط اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی برپا می شود، افزود: در این نمایشگاه 700 عنوان کتاب قرآنی و سایر محصولات و نرم افزارها عرضه شده است.

وی از ارائه تعداد زیادی نرم افزار قرآنی در نمایشگاه کرمانشاه خبرداد و بیان کرد: غرفه هایی با موضوعات حجاب و عفاف، صنایع دستی، محرق، نقاشی نقاشی، قرآن بخوان جایزه بگیر و پاسخ به شبهات دینی و مباحث شرعی در کنار عرضه کتاب و نرم افزارهای قرآنی برپا شده است.

معاون قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه با بیان اینکه در این نمایشگاه کتاب ها با تخفیف 10 درصدی به خریداران ارائه می شود، عنوان کرد: برگزاری نمایشگاه قرآنی به عنوان یک نیاز واقعی و اقدام فرهنگی در جامعه باید مورد توجه واقع شود و در این زمینه ماه رمضان بهترین فرصت برای برگزاری این نمایشگاه ها و بهره گیری از ظرفیت های معنوی این ماه است.

وی بیان کرد: اما با وجود همه این مسائل به دلیل گرانی و کمبود کاغذ، قیمت کتابهایی که در نمایشگاه ارائه شده روزانه تغییر می کند.

کرمیان از برگزاری طرح فاتحان آسمان از سوی این معاونت در اسفند 97 و فروردین ماه سال 99 با برگزاری نمایشگاه های عکس و پوستر دفاع مقدس خبر داد و اظهار کرد: این طرح به همت دفتر تبلیغ و ترویج معاونت قرآن و عترت و با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با موضوع قرآن و تأثیر آن در رشادت های هشت سال دفاع مقدس با حضور گروه های تئاتر خیابانی و با برگزاری نمایشگاه های هنرهای تجسمی و کارگاه های نقاشی اجرا می شود.

برپایی نمایشگاه کتاب قرآن کرمانشاه در محل دائمی نمایشگاه ها، ساعت فعالیت نمایشگاه، کمک از اعتبارات سایر دستگاه ها و خیران برای برپایی نمایشگاه بهتر و فعالیت نمایشگاه از ابتدای ماه مبارک رمضان حداقل موضوعات مورد نیاز است تا در مرحله بعد انتشارات و کتاب های ارائه شده در نمایشگاه مورد بررسی قرار بگیرد.

انتهای پیام/ ز

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد مطرح کرد: ما در مقابل تغییرات با سانسور و دیگر موارد مانع از مشاهده مسائل مختلف می شویم و در نتیجه آثار آن در مدارس به گونه ای رقم می خورد که دانش آموزان، موسیقی های مختلف گوش می دهند و با برخورد افراد مواجه می شوند. ما باید باور کنیم که در جامعه ایران با تغییر و تحولاتی روبه رو هستیم و باید درک کنیم که این تحولات خوب یا بد اتفاق افتاده و نمی توانیم با سانسور کردن جلوی آن ها را بگیریم.

به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، دکتر مجید فولادیان، امروز در نشست حلقه مفقوده نظام آموزش که در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: موضوع برنامه را از دو زاویه روبنا و زیربنا که به شکل زیرساختی و بنیادی است مورد بررسی قرار می دهم. در سطح زیربنایی، ارزش های جامعه بر اساس سطوح مختلف توسعه یافتگی شروع به تغییر و تحول می کند و این گونه نیست که ثابت بماند.

وی در ادامه افزود: به عنوان مثال در جامعه ایران تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی مانند قابلمه آش می ماند که زیر آن کم است و به تدریج جا می افتد. مسئولان، زمانی که دیدند آن اتفاق جا افتاده تازه متوجه می شوند که چه اتفاقی در این حوزه رخ داده است.

عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: اتفاقی که در چند سال گذشته رخ داده، ارتباطات جهانی و منطقه ای است و ما نمی توانیم این امر را نادیده بگیریم. جهان وارد دوره جدیدی شده است. مسئولان ما در قبال همه امکانات و ارتباطات جهانی اولین راهکاری که در پیش گرفتند، سانسور کردن بود و باید گفت که هیچ کدام از این راهکارها موفق نبوده و به جای اینکه دنبال راه حل های جدید و مفید باشیم همان فعالیت های گذشته را انجام داده ایم. تحولات توسعه ای جامعه در زیربنا اتفاق افتاده و به تدریج تحولات فرهنگی را به دنبال خود کشیده است.

فولادیان خاطرنشان کرد: گسترش وسایل ارتباطات جهانی مانند تلگرام، اینستاگرام و .... دومین قدم تحول است و ما نمی توانیم مانع از بروز آن ها در جامعه شویم. افراد زیادی از این وسایل استفاده می کنند، بنابراین این دو متغیر، تحولات فرهنگی جامعه را در طولانی مدت رقم می زنند. لازم است که آن ها را قبول کنیم و به رسمیت بشناسیم و بعد با به رسمیت شناختن آن ها فعالیت خود را آغاز کنیم و تا زمانی که این تحولات را قبول نکنیم هیچ اتفاقی نمی افتد و از تغییرات و تحولات عقب می مانیم.

وی بیان کرد: با وجود تکنولوژی و ارتباطات، ارزش های مردم تغییر می کند، به این دلیل که نوع اقتصاد، فرهنگ، امکانات و .... تغییر پیدا کرده و نمی توان توقع داشت که افراد ارزش های چند سال گذشته خود را حفظ کنند.

عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد با طرح این سوال که ما در حوزه فرهنگ چه اقداماتی انجام داده ایم، اظهار کرد: هر اتفاقی که در حوزه فرهنگ رخ می دهد باید دید متولیان آن حوزه چه افرادی هستند و با بودجه کمی که به وزارت ارشاد تخصیص داده می شود چه فعالیت هایی می توان انجام داد. باید متذکر شد متولی حوزه فرهنگ تنها وزارت ارشاد نیست و بسیار گسترده است.

وی افزود: هنگامی که صدا و سیما ارزش های مادی را در جامعه گسترش می دهد نمی توانیم دنبال ارزش های متعالی در جامعه برویم.

فولادیان گفت: آموزش و پرورش در این رابطه نفوذ چندانی ندارد و بالغ بر 90 درصد بودجه صرف حقوق معلمان و ساخت و ساز مدارس می شود و بودجه ای ندارد که در حوزه های دیگر خرج کند. زمانی که ظرفیت های فرهنگی و موسیقی های فاخر به حاشیه کشیده می شود، نمی توانیم با سانسورکردن جلوی هیجانات و انتخاب جوانان را بگیریم.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

کاشان نیوز : نوازندگی یک بانوی هنرمند در خانه تاریخی آل یاسین در کاشان در یک دورهمی هنرمندان باعث انتشار حرف و حدیث های ضد و نقیضی شد و عده ای کاسه داغ تر از آش سعی در حمله به رسانه منتشر کننده این ویدئو نموده و با پاک کردن صورت مسئله ماجرا را به طرف تسویه حساب های شخصی برده و حتی منکر نوازندگی این بانو در پشت صحنه شده و مدعی شدند که این بانو در حال کوک کردن و تمرین در پشت صحنه بوده است!

در بررسی های بعمل آمده مشخص شد که همنوازی بانویی با ارگ که در 5 شب 10 قطعه ای را نواخته است واقعیت داشته و این بانو به دلیلی که هیچ توجیه عقلانی ندارد از پشت صحنه و خارج از گروه با دیگر نوازندگان همراهی کرده و قطعاتی را که باید با پیانو نواخته میشده را با ارگ اجرا کرده است و در شب آخر ایشان در روی صحنه به حضار معرفی نیز شده است.

کاش مخالفان بجای جنجال و هیاهو به ماهیت اجرای این موسیقی سنتی و فاخر توجه و صریحاً اعلام می کردند که آیا با این اجرا خلاف شرعی واقع شده یا خیر؟ و آیا حذف بانوان از جامعه عملی عقلانی و شرعی است؟

این در حالی است که اجرای کنسرت عمومی با حضور بانوان در هیچ کحای کشور غیرشرعی و غیر قانونی نیست.

پایگاه خبری مشکات آنلاین که این ویدئو را منتشر کرده است امروز گزارشی از گفتگو با چندتن از دست اندرکاران منتشر کرده و کاشان نیوز نیز با بررسی موضوع و گفتگو با خانم مریم مجدالاشراقی و اطمینان از صحت این خبر برای جلوگیری از وصول به اهداف ناپسند کسانی که آرامش جامعه را برنمی تابند و با هر خبری سعی در جنجال آفرینی و مخدوش نمودن آرامش جامعه با منکوب کردن رسانه مستقل دارند اقدام به بازنشر این گزارش می نماید.

مسئولین فرهنگ و هنر جامعه هنرپرور و فرهنگ دوست کاشان در قبال اینگونه قانون شکنی ها و تهمت های ناروا و حمله به رسانه نباید در این موارد سکوت پیشه کرده و فشار این اقدامات را بر دوش رسانه بگذارند.

توجه شما را به این گزارش جلب می نماییم:

مشکات آنلاین : انتشار ویدئوی نوازندگی یک خانم در پشت صحنه، در هنگام برنامه اجرای موسیقی دورهمی هنرمندان کاشان که از سوی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری این شهرستان در خانه آل یاسین برگزار شد، واکنش های زیادی را در پی داشت.

گروهی انتشار این ویدئو را بهانه کردند تا با استفاده از تهمت های نخ نما شده و انتشار مطالب خلاف واقع، به تسویه حساب شخصی و گروهی با مشکات آنلاین بپردازند.

گروهی هم به سرزنش هنرمندان پرداختند که چرا در چنین مراسمی شرکت کرده اند و عده ای هم تلاش کردند یادآوری کنند که این نوع نوازندگی ها می تواند مشکل شرعی و یا قانونی داشته باشد.

نوازندگی خانم ها، پیشتر نیز در دانشگاه کاشان حاشیه ساز شده بود. مسئولان دانشگاه نوازندگی زنان را به حفظ شئونات اسلامی، رعایت پوشش و نشستن در جایگاه تعریف شده منوط کرده بودند.

مشکات آنلاین برای روشن شدن ابعاد موضوع، گفت وگوهایی را با مریم مجدالاشرافی نوازنده گروه ماهور، سعید آقایی مسئول گروه، میثم نمکی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده است.

تلاش ما برای گفت وگو با مرتضی والی زاده مدیر سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان و متولی برگزاری این دورهمی تا لحظه انتشار گزارش بی نتیجه ماند و در صورت موفقیت گفت وگوی وی را به همراه گفت وگوی کارشناسان مذهبی و هنری کاشان در اولین فرصت منتشر می کنیم.ّ

نمکی: تا چهارشنبه موضوع قانون را اعلام می کنم

از نمکی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که آیا نوازندگی خانم ها روی صحنه منع قانونی دارد گفت:

اجازه بدهید این موضوع را بررسی کنم. اگر الان نظری بدهم نظر شخصی می شود.

نظر شما چیست؟

نظر ما، نظر قانون است.

نمکی گفت نهایتا تا چهارشنبه نتیجه بررسی هایش را به مشکات آنلاین اعلام می کند.

چرا صدای زن برای آهنگ مختارنامه مشکلی نداشت؟

سعید آقایی مدیر گروه ماهور درباره علت حضور یک خانم در این گروه و علت نوازندگی وی از پشت صحنه گفت:

احتمال این را می دادیم که با حضور خانم نوازنده روی صحنه در کاشان مخالفت شود. در این خصوص در شهرهای بزرگ مشکل آنچنانه وجود ندارد.

در شب اول ایشان نبودند. اما وقتی دیدم که هنرمندان استقبال خوبی کردند و نیمی از بدنه هنری کاشان هم خانم ها هستند و نمی شود آنها را حذف کرد پیشنهاد دادم کارهایی را که در کرج و بقیه شهرستان ها اجرا شده اجرا کنیم. به ایشان گفتم اگر مخالفتی شد شما در کادر و گوشه صحنه باشید؛ مثل همان کاری که آقای سالار عقیلی انجام می دهد و خانمش در گوشه صحنه حضور دارد.

هر شب هم به آقایان تایید کردیم که اجازه بدهند خانم مجد روی صحنه بیاید. به آنها گفتیم اگر حضور ایشان تبعات داشته باشد خودم پاسخگوی آن هستم. گفتند حاشیه درست می شود. به آنها گفتم وقتی قدم کوچکی برای هنر برمی دارید روی نظرتان بایستید.

شهردار می گوید هنرمندان دغدغه شان را بگویند. اولین دغدغه یک هنرمند روی صحنه آمدن است.

البته ما شرایط را درک می کنیم. شهرداری تنها متولی هنر در شهرستان نیست که بگوییم صرفا کار او حمایت از هنرمندان است. اگر این نشست ها را هم برگزار نکند می تواند جشن و جنگ شادی و جشنواره های دیگر را برپا کند. وقتی که دست به این اقدام زده است، یعنی به این کار علاقمند بوده است و وظیفه ما حمایت از آنهاست لذا نظر آنها را به خانم مجد گفتم و خواستم خودش تصمیم بگیرد. به او گفتم نظر من این است که نیایی چون این کار توهین به هنرمند است.

ساز ایشان گروه ما را تکمیل می کرد. در اجرای زنده صحنه ای ، اگر نوازنده بیشتر باشد دست ما بازتر است.

آخر فیلم مختارنامه که جنبه معنوی هم داشت، صدای یک زن وجود داشت و در شبکه یک هم پخش شد. حالا اگر جای دیگر پخش شود مشکل دارد؟ اگر این صوت مشکل دارد که مذهبی و غیرمذهبی ندارد. محتوای ما هم مشکلی نداشته است.

خانم ها در شهرهای مختلف اجرا دارند

مجد الاشرافی نوازنده خانم گروه ماهور می گوید 15 سال است که سابقه نوازندگی دارد. تخصصش پیانو است و در کرج آموزشگاه دارد.

این هنرمند ادعای کسانی را که گفته بودند او عضو گروه موسیقی نبوده و به عنوان نوازنده بین برنامه ها در پشت صحنه قرار گرفته را رد کرد و گفت:

دوستانم خیلی انتقاد کردند که چرا به این شکل اجرا کردم. اول می خواستم اجرا نکنیم و بعد دیدیم تا همینجایش هم یک قدمی است.

خانم ها در شهرهای مختلف اجرا دارند و با مشکلی روبرو نمی شوند. در کرج برای چند نهاد دولتی برنامه اجرا کرده ام؛ اما نمی دانیم اینجا با بقیه جاها چه فرقی دارد؛ حجابم را هم رعایت می کنم.

وقتی که فیلم گرفته شده است، تار زده می شود و آقای آقایی می خوانند. من هم مشغول تمرین قطعه بعدی بودم.

نوازنده خانم گروه ماهور گفت: بد نیست نشستی بگذارید و در آن این مشکلات بررسی شود.

مشکات آنلاین تلاش کرده گفت وگوهایی را با سایر کارشناسان مذهبی، فرهنگی و هنری کاشان و مسئولان استان انجام دهد.

اما بهتر است مسئولان برای یک بار در حضور اصحاب رسانه و هنرمندان دور یک میز بنشینند و در چهارچوب قانون، به تصمیم یکسانی برسند. تصمیمی که هم می تواند پایانی اختلاف نظرها، اعمال سلیقه ها و یا برداشت های مختلف از قانون باشد و هم می تواند به هنرمندان و هنردوستان کاشان کمک کند به تصویر روشنی از آینده کاری شان برسند.

لینک خبر :‌ کاشان نیوز
به گفته مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی، با افتتاح چندین باب کتابخانه عمومی در شهرها و روستاهای این استان و همچنین کتابخانه مرکزی بجنورد، این استان هم اکنون جایگاه نخست سرانه فضای کتابخوانی را به نسبت جمعیت در کشور داراست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۰۶

حسین فرخنده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با اشاره به فعالیت های خودجوش مردم این دیار در حوزه کتاب و کتابخوانی و موفقیت هایی که استان خراسان شمالی در این زمینه در جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب کشور کسب کرده است، گفت: از ابتدای شکل گیری جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب کشور و در 5 دوره برگزاری این جشنواره تاکنون، 5 روستای استان خراسان شمالی در فهرست روستاهای برتر دوستدار کتاب جای گرفته اند.

وی با برشمردن این روستاها که عبارتند از قلعه خان از توابع مانه و سملقان، طبر از توابع جاجرم، اسفیدان از توابع بجنورد، بِزَنِج از توابع اسفراین و ارکان از توابع بجنورد ، افزود: خوشبختانه فعالیت های مرتبط با کتاب و کتابخوانی در روستاهای یادشده با کسب این موفقیت ها، متوقف نشده است. به عنوان مثال تنها در روستای اسفیدان که یک روستای هدف گردشگری نیز هست، 8 باشگاه کتابخوانی کودک و نوجوان تشکیل شده است که با توجه به اینکه این روستا، مهد پرورش عالمانی بزرگ بوده، هر یک از این باشگاه ها را به نام یکی از این علما نامگذاری کرده اند و به این ترتیب گامی در جهت حفظ هویت فرهنگی روستا برداشته اند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی با ذکر مثالی دیگر، ادامه داد: یا در روستایی مانند بِزَنِج ، اهالی آن سال گذشته در اقدامی بسیار جالب، پول هایشان را روی هم گذاشتند و با کمک یکی از نمایندگان مجلس (آقای قوامی)، کلنگ ساخت یک کتابخانه را در روستا به زمین زدند. این کتابخانه که 120 مترمربع زیربنا دارد، تا این لحظه بیش از 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. نکته جالب اینکه در همان روز کلنگ زنی این پروژه، فرماندار اسفراین هم به اهالی روستای بِزَنِج ، قول ساخت یک فرهنگسرا را در کنار این کتابخانه داد.

فرخنده در ادامه با اشاره به فعالیت 32 ناشر و 27 کتابفروشی در استان خراسان شمالی، به وضعیت نسبتاً مناسب فروش کتاب در این کتابفروشی ها پرداخت و در ادامه اشاره ای هم به برپایی 10 دوره نمایشگاه استانی کتاب در خراسان شمالی کرد و استقبال مردم از این نمایشگاه ها را بسیار خوب ارزیابی و رقم فروش دوره اخیر نمایشگاه استانی کتاب خراسان شمالی را - که پائیز 97 برگزار شد - بیش از 550 میلیون تومان برآورد کرد.

وی همچنین با اشاره به افزایش قابل توجه سرانه فضای کتابخوانی در این استان به ویژه پس از افتتاح کتابخانه مرکزی خراسان شمالی در شهر بجنورد، از کسب رتبه نخست در زمینه سرانه فضای کتابخوانی توسط این استان در میان استان های سراسر کشور البته به نسبت جمعیت ساکن در آن سخن گفت.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی با برشمردن عوامل دخیل در کسب این موفقیت، عنوان کرد: یک عامل موثر در کسب این موفقیت این بود که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی در سال گذشته 8 کتابخانه روستایی را هر کدام با زیربنای 120 مترمربع، تکمیل و تجهیز کرد و برای بهره برداری، به نهاد کتابخانه های عمومی تحویل داد.

فرخنده ادامه داد: عامل دوم، بهره برداری از کتابخانه مرکزی بجنورد در تابستان سال گذشته بود که زیربنای آن 4020 مترمربع است. به اذعان مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی کشور، این کتابخانه جزو شش کتابخانه برتر کشور از نظر متراژ و همچنین منابع است. این کتابخانه ظرفیت 200 هزار جلد کتاب را دارد هر چند در حال حاضر کمی بیش از یک سوم ظرفیت آن تکمیل شده و جا دارد که همچنان کتاب به آن تزریق شود.

فرخنده، در تکمیل این بخش از توضیحات خود گفت: این پروژه بزرگ در سال 1385 کلنگ زنی شد و به رغم تزریق بودجه های دولتی مختلف طی سال های متمادی، تنها از طریق اعتبارات مصوب سفر مقام معظم رهبری به استان بود که امکان تکمیل پروژه فراهم شد. کتابخانه مرکزی بجنورد در شهریورماه سال 97 توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افتتاح شد و خوشبختانه از آن زمان تاکنون تعداد اعضای آن به حدود 6000 نفر بالغ شده است.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی افزود: علاوه بر این عوامل، در دهه فجر سال گذشته یک کتابخانه به زیربنای 2000 مترمربع در شهر آش خانه به بهره برداری رسید که در افزایش سرانه فضای کتابخوانی در استان موثر بوده است. همچنین شهرداری شیروان هم اکنون در حال ساخت یک کتابخانه بزرگ در این شهر است، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اسفراین هم در حال ساخت دو کتابخانه بزرگ، یکی به متراژ 2200 مترمربع و دیگری به متراژ 2500 مترمربع است. با افتتاح این سه کتابخانه، جهش استان در حوزه سرانه فضای کتابخوانی بیشتر از این ها نیز خواهد شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران