بولتن فرهنگی هنری/مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی 4 اسفند 97
مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مرحوم صاحبی منصفانه با کتاب ها در هیات نظارت برخورد می کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری کتاب ایران روزنامه اصفهان زیبا

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد مهدی احمدی مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)درباره ویژگی های علمی و شخصیتی مرحوم جواد صاحبی بیان کرد: مرحوم صاحبی ویژگی های خاصی داشت که او را از سایر پژوهشگران متمایز می کند؛ او شخصیت علمی بدون ادعا داشت یعنی انسانی نبود که اهل سر و صدا باشد و عمده وقت خود را صرف تحقیق و مباحث علمی می کرد به همین دلیل ماحصل کارش 30 مقاله و 23 کتاب علمی بود و در مراکز دانشگاهی و حوزوری تدریس می کرد .

او ادامه داد: موضوعاتی که در کتاب هایش به آن ها پرداخته شده متناسب با نیازهای جامعه و موضوعات روز بوده است به طور مثال در کتاب های او به مصلحان تاریخ مانند سید جمال الدین اسد آبادی، محمد عبده و ... جنبش های اسلامی هدف دار و نقش ائمه اطهار بویژه امام حسین(ع) و ... بررسی می شود. این کتاب ها همگی به موضوعاتی می پردازند که با جامعه مسلمانان مرتبط است .

احمدی با تاکید بر اینکه صاحبی پژوهشگری مستقل و آزاد اندیش بودند افزود: او انسانی خوشفکر و واقع گرا بود و در تحلیل های علمی، دینی و اجتماعی خود از مستندات تاریخی بهره می برد و بر اساس سلایق شخصی یا گرایش های سیاسی عمل نمی کرد .

او تاکید کرد: به همین دلیل بود که در آثار او واقعیت های تاریخی و دینی تحریف نمی شدند و بر اساس مستندات تاریخی صورت می گرفتند .

احمدی با اشاره به سابقه همکاری خود با صاحبی در دبیرخانه دین پژوهان کشور افزود: ایده تاسیس این دبیرخانه را من ارائه کردم و از ایشان خواستیم تا دبیر این دبیرخانه باشد پس از آن نیز مرحوم صاحبی ریاست این دبیرخانه را بر عهده گرفت .

او گفت: از سوی دیگر زمانی که من مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد استان قم بودم به ایشان پیشنهاد همکاری در هیات نظارت بر کتاب این استان را دادم که تا مدت ها نیز در اینجا با هم همکار بودیم .

احمدی با تاکید بر اینکه مرحوم صاحبی منصفانه با کتاب ها در هیات نظارت برخورد می کرد عنوان کرد: از همین رو بود که نویسندگان در این باره احساس امنیت می کردند چون نظارت ایشان و ارزیابی اشان به دور از خط بازی و گرایش های سیاسی و بر اساس مستندات، عقلانیت و حقوق مولف بود .

او با اشاره به زمینه هیا فکری و علمی مرحوم صاحبی یادآور شد: ایشان در حوزه الهیات و معارف اسلامی تحصیل کرده بود و موضوعاتی چون فرهنگ عمومی، جنبش های اسلامی، بررسی وضعت فکری مسلمانان در طول تاریخ و ... دغدغه فکری شان بود. از سوی دیگر او در حوزه کلام نیز فعالیت داشت و در این باره تدریس می کرد .

احمدی در پایان با بیان اینکه تواضع مرحوم صاحبی مانع دیده شدن او بود، گفت: ایشان از سر تواضع و فروتنی تحقیقات را در بدور از هیاهو دنبال می کردو علم را برای خودنمایی و تکبر نمی دید بلکه علم برای او ابزاری برای اصلاح جامعه به کار می رفت .

2 اسفند 1397 11:50

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت آیت الله محمد مومن قمی عضو فقید شورای نگهبان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری را تسلیت گفت.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیام سیدعباس صالحی آمده است:

انا لله و انا الیه راجعون

خبر رحلت فقیه مجاهد، عضو فقید شورای نگهبان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری، حضرت آیت الله محمد مومن قمی(رضوان الله تعالی علیه) پس از تحمل دوره سخت بیماری موجب تالم و تاثر عمیق گردید.

آن عالم بزرگوار که در کسب مدارج علمی و حوزوی صاحب رتبه ای والا و مایه افتخار حوزه های علمیه بود، در راه مبارزه با رژیم ستمشاهی و همراهی با بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) نیز از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.

در سال های پس از انقلاب اسلامی هم در جایگاه عضویت در شورای نگهبان قانون اساسی و همچنین مجلس خبرگان رهبری، همواره حضوری نقش آفرین و اثرگذار داشت.

اینجانب فقدان آن فقیه برجسته و عالم عامل را به پیشگاه حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(مد ظله العالی)، حوزه های علمیه، بیت بزرگوار آن فقید سعید و مردم شریف و انقلابی قم صمیمانه تسلیت می گویم و از درگاه خداوند متعال برای آن عالم مجاهد علو درجات و همنشینی با اولیاء الله و برای بازماندگان معزز صبر و اجر مسالت دارم.

3 اسفند 1397 18:08

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان اینکه استقبال هنرمندان از جشنواره تجسمی فجر افزایش یافته است، اظهار کرد: هنرمندان در جشنواره امسال حضور خوبی داشتند و این حضور در مقایسه با سال های قبل افزایش یافته است.

سیدعباس صالحی در گفت وگو با ایسنا درباره وضعیت رونق جشنواره تجسمی فجر و جایگاه جشنواره در میان هنرمندان این عرصه، خاطرنشان کرد: جشنواره تجسمی امسال فضای خیلی وسیعی در اختیار دارد و با توجه به اینکه از فضای گالری نیز در این جشنواره استفاده شده، فضای واسطه ای برای عرضه حراج و فروش آثار هنرمندان پدید آمده است.

او با بیان اینکه تعداد آثار عرضه شده در جشنواره فجر امسال افزایش یافته است، خاطرنشان کرد: امسال هنرمندان عرصه تجسمی حضور و مشارکت خوبی در جشنواره داشتند و در مقایسه با سال های قبل حضور آنها با افزایش مواجه بوده است.

یازدهمین جشنواره تجسمی فجر هم اکنون در حال برگزاری است و تا 15 اسفند ماه ادامه دارد.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ سایت های دیگر : شهر فردا

به گزارش جماران؛ سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توییتری خود نوشت:

شهردار مشهد گفته است که قبل از افتتاح رسمی میدان راه آهن، توان یاب ها بازدید و تایید کنند.

این شیوه را فراگیر کنیم. در پروژه های دولتی، عمومی و بخش خصوصی. مطالبه ای که پس از نمایش رستم و سهراب، کاری از معلولان آسایشگاه کهریزک ، برخی از آنان پیگیر بودند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ جماران
بعد از دو سال اول مجوز تبلیغات محیطی داده اند و الان دو سال از آن مجوز می گذرد و هنوز مجوز تابلوی سر در ندارم. یعنی می توانم تبلیغات کنم اما نمی توانم تابلو بزنم!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : ملیون خرداد نیوز بویر نیوز

یک کارآفرین اقتصادی در نامه ای سرگشاده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی زوایایی پنهان از یک ماجرای عجیب را در یکی از زیر مجموعه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را افشا کرده است . عصرایران به لحاظ رسالت رسانه ای خود ، آن بخش از این نامه را که قابل انتشار است ، در اختیار مخاطبان خود و نیز وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار می دهد.
اطلاعات ارائه شده در عصرایران محفوظ است و می تواند در اختیار مسولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد؛ البته اگر اراده ای برای حل مشکل در ایشان وجود داشته باشد:

جناب آقای دکتر صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام علیکم

می دانم که سر مقامات کشور حسابی شلوغ است . پس بی هیچ مقدمه ای می روم سراغ اصل مطلب. امیدوارم که فقط این نامه را بخوانید و فکری بکنید.
با چند پرسش شروع می کنم و پاسخ هایش را هم می دهم. احتمالا پاسخ های مشترکی به این پرسش ها خواهیم داشت.

1 آیا امروز در جنگ اقتصادی هستیم ؟ حتما بله .
2 دشمن در این جنگ چه چیزی را نشانه گرفته است ؟ معیشت مردم
3 هدف از نشانه گرفتن معیشت مردم چیست ؟ ایجاد نارضایتی در مردم و شوراندن علیه دولت و نظام
تا اینجا احتمال زیاد پاسخ های مشترکی به این سوالات داشتیم.

اما من چند سوال دیگر از شما به عنوان یک دولتمردی که در صف مقدم جبهه جنگ با دشمن ایستاده است می پرسم :
-آیا ساختار دولت برای جلوگیری از نارضایتی در مردم تغییری کرده است؟
-آیا قوانین و مقررات زائد به صورت انقلابی و جهادی برطرف شده اند که لااقل دچار خود تحریمی داخلی نشویم؟
-آیا دولت امروز با دولت یک سال پیش در راه انداختن کار مردم فرقی کرده است؟

پاسخ من به همه این پرسش ها یک "نه" ی بزرگ است . می خواهم از وزارتخانه خود شما شروع کنم . حتما می دانید در این دنیا شاید تنها کشور دنیا باشیم که اگر کسی بخواهد تابلو سردر مغازه اش بزند باید از وزارت فرهنگش اجازه بگیرد!

من چهار سال است که از دولت جمهوری اسلامی ایران مجوز فعالیت دریافت کرده ام . چهار سال است که با مشارکت سرمایه گذار خارجی در کشور شرکت ثبت کرده ام. مقامات وزارت صمت همین دولت از من خواستند نمایندگی ثبت نکنم و سرمایه گذار را قانع کنم خودش بیاید شراکت کند تا با ایجاد تحریم های جدید سریع از کشور خارج نشوند. من هم طرف ترکیه ای را قانع کردم بیاید در ایران نه تنها مشارکت کند بلکه نمایندگی تامین مواد اولیه در کل کشورهای خاور میانه را به مدت 25 سال انحصارا به ایران بدهد.

من نمایندگی یک فرانچایز ترکیه ای را آوردم که ظرف مدت کوتاهی بتوانیم سالیانه صدها تن مرغ ، سیب زمینی ، سس و ... در کشور تولید و صادر کنیم و سالیانه میلیون ها دلار ارز وارد کشور کنیم.

اما چهار سال است پشت در مدیران دفتر اطلاع رسانی و تبلیغات شما معطل مانده ام که حداقل در کشور خودم بتوانم تابلو بزنم!

بعد از دو سال اول مجوز تبلیغات محیطی داده اند و الان دو سال از آن مجوز می گذرد و هنوز مجوز تابلوی سر در ندارم. یعنی می توانم تبلیغات کنم اما نمی توانم تابلو بزنم! شگفت انگیز است ولی واقعیت دارد.

از نهادهای مرتبط استعلام کردند و مشکلی وجود نداشت و در نهایت هم معاون شما دستور اکید داد که مجوز داده شود اما ندادند. می دانید چرا ؟ از اینجا به بعدش میخواهم یک ماجرایی را افشا کنم.
یک شرکت تقلبی در همین کشور با تابلوی مشابه من توانسته کار کند و فعالیت کند و البته کلاهبرداری هم کند و در نهایت مدیرش به حکم قوه قضائیه بازداشت و زندانی شود! به من مجوز ندادند تا تقلبی های نفوذی در کشور فعالیت کنند. جلوی فعالیت من را گرفتند و در برابر فعالیت غیرقانونی کلاهبردارها سکوت کردند و حتی هر بار به من گفتند : آنها را کاری نداشته باشید! اگر زمانی بدهید حضوراً اسناد و اسامی را خدمت تان خواهم داد تا خود ببینید و قضاوت کنید که در زیرمجموعه تان چه می گذرد؟

با این وضعیت می خواهیم ارز بیاوریم؟ با این وضعیت می خواهیم با دشمن بجنگیم ؟ با این مدیرانی که سفت میزشان را چسبیده اند می خواهید گره از مشکلات مردم باز کنید ؟ این محال است.

چرا هنوز و در این شرایط به قول رئیس جمهور جنگ اقتصادی، امضاهای طلایی برقرار است ؟ مگر قرار نبود قانون حاکم باشد ؟ چرا مدیر شما می گوید اگر مجوز بدهیم ممکن است آمریکایی ها از ما شکایت کنند؟!
وقتی ترس از آمریکا به پشت میز مدیر مجموعه شما رسیده و البته در پشت این ترس عده ای منافع میلیاردی کسب می کنند! شما مطئنید که آماده جنگ هستید ؟ مطمئنید که می توانید معیشت مردم را نجات دهید ؟

به خدا سوگند از بیرون که به ماجرا نگاه کنید خودتان درک می کنید باز کردن گره از زندگی مردم کار سختی نیست اما نمی دانم هیچ کس تا زمانی که پشت میزش هست این را درک نمی کند و زمانی اعتراف می کند که دیگر کاره ای نیست ؟!
لطفا دستور دهید زمانی را برای ملاقات با شما تعیین کنند یا یک بازرس قاطع و قانونمند و بی حاشیه با اینجانب مصاحبه کند تا مستندات ادعای خود را تقدیم کنم؛ حتما متوجه خواهید شد که نباید نگران برایان هوک آمریکایی باشید بلکه باید نگران هوک هایی باشید که پشت میز مدیران دولتی ما پنهان شده اند!

لینک خبر :‌ عصر ایران
علی اصغر سیدآبادی، در هشتمین روز از برگزاری جشنواره، از بخش به علاوه فجر جشنواره در تماشاخانه استاد جمشید مشایخی دیدار کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری فارس سینما پرس ربیع

به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی مرکز آفرینش های هنری تئاتر مان، مشاور امور برنامه ریزی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که به همراه فرزند خود به دیدن نمایش "گَنده" به نویسندگی و کارگردانی امیررضا جلالی نشست، ضمن تعریف از این نمایش که بازیگران آن در رده سنی نوجوان هستند گفت: من در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت می کنم و داستان و شعر می نویسم؛ بنابراین تمایل داشتم از تئاتری که برای نوجوانان است دیدن کنم. هر چند هم من و هم پسرم که کودک است، هر دو از این تئاتر لذت بردیم.

یکی از رویکردهای تماشاخانه استاد مشایخی حمایت از تئاتر خردسال و کودک و نوجوان است و در کنار تئاتر بزرگسال به این بخش نیز می پردازد. سیدآبادی با اذعان به خلاء محسوس در حوزه تئاتر کودک و مخصوصا تئاتر نوجوان ادامه داد: من بیشتر کار مطالعاتی و برنامه ریزی انجام می دهم و با امور اجرایی سروکار کمی دارم، اما حتما دولت همراه فعالان و هنرمندان تئاتر خردسال و کودک و نوجوان خواهد بود.

همچنین ایشان درگفت وگو با شاهین چگینی، مدیریت تماشاخانه استاد مشایخی، به اهمیت حضور بخش خصوصی در فضای فرهنگی و هنری سراسر کشور اشاره کرده و گفتند: حمایت از اماکن فرهنگی با مدیریت بخش خصوصی و نیز بررسی راهکارهای ارایه تسهیلات لازم برای تاسیس و بهره برداری این مجموعه ها، در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد.

تماشاخانه استاد مشایخی در روزهای 1 و 2 اسفند، در بخش به علاوه فجر سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر، میزبان دو نمایش با بازی خردسالان و کودکان است.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
تهران- ایرنا- خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) رسانه فعال ترویج و تبیین فرهنگ سواد رسانه ای و حامی نهضت سواد رسانه ای ایران و عرصه رسانه های دیجیتال با حضور مسئولان فرهنگی و رسانه ای تجلیل شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : شبکه اینترنتی آفتاب

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست سواد رسانه ای و مراسم تجلیل از خبرنگاران فعال و برتر این حوزه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله علی اکبر قزوینیان خبرنگار ایرنا، با تقدیر و قدردانی از زحمات و تلاش های خبرنگاران و اصحاب رسانه به ویژه فعالان عرصه رسانه های دیجیتال و سواد رسانه ای، توفیق روزافزون را برای آنان آرزو کرد.
همایون امیرزاده با اشاره به جزئیات و ابعاد مختلف سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی، گفت: ایجاد نهضت فراگیر برای ارتقای سواد رسانه ای به مدیریت، برنامه ریزی و اصول راهبردی نیاز دارد ازاین رو اگر ما برنامه کلان و اصول راهبردی نداشته باشیم قطعا مسیر راهبردی ما راه به جایی نخواهد برد، بنابراین همگرایی و هم افزایی بین متخصصان در بخش های مختلف باید رخ دهد.
مدیر قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: سو اد رسانه ای علاوه بر افزایش اخلاق کاربری به مخاطب کمک می کند تا مصرف کننده صرف نباشد بلکه به تولیدکننده فعال در عرصه ارتباطات نیز تبدیل شود.
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان گفت: با گفت وگوهای بین مرکز رسانه های دیجیتال و مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار است سواد رسانه ای در شبکه سازی، جریان سازی و گفتمان سازی آرایش جدیدی به خود بگیرد.
در ابتدای این نشست مدیرعامل انجمن سواد رسانه ای ایران نیز ضمن تقدیر و قدردانی از تلاش ها و زحمات خبرنگاران و اصحاب رسانه ، این نشست و آیین را در راستای اهمیت به جایگاه و ارزش نهادن به کار اهالی رسانه به ویژه خبرنگاران عنوان کرد.
محمد صادق افراسیابی با اشاره به جزئیات و ابعاد مختلف موضوع سواد رسانه ای همچنین جمع بندی از برگزاری همایش های دوره های قبل، اظهار داشت: حاصل تلاش ها و فعالیت های این انجمن و دست اندرکاران این همایش سواد رسانه ای در کتابی قطور به چاپ رسیده است.
معاون امور کسب و کارهای فرهنگی در مرکز رسانه های دیجیتال نقش خبرنگاران در اطلاع رسانی این همایش و موضوع سواد رسانه ای بی بدیل دانست و گفت: بدون شک معرفی و تبیین هرچه بیشتر و بهتر موضوع سواد رسانه ای در جامعه به وسیله ابزار رسانه و خبرنگاران سریع تر و بهتر تبیین ومعرفی خواهد شد.
در ادامه این مراسم پیام حسن بشیر رئیس هیات علمی همایش سواد رسانه ای نیر قرائت شد.
به گزارش ایرنا، سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) به عنوان رسانه همراه و حامی نخستین همایش سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی همواره در اطلاع رسانی این حوزه حضوری فعال داشته است.
نخستین همایش سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی با معرفی برترین ها و نیز تجلیل از فعالان رسانه ای حوزه ارتباطات پایان یافت.
فراهنگ ** 9246 ** 9053

ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir

تماس بی واسطه با مسئولین

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی مازندران در نامه ای اعلام کرد: رفتار ناشایست و بدور از شانِ یک بازیگر زن با بازیگران مرد در فرش قرمز جشنواره در شان انسان نبود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان مازندران با ارسال نامه ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به رفتار ناشایست برخی از بازیگران در فرش قرمز فیلم فجر واکنش نشان داد.

در این نامه خطاب به وزیر ارشاد آمده است:

با احترام به استحضار می رساند با توجه به چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و برگزاری سی و هفتمین دوره از جشنواره فیلم فجر و با توجه به نام این جشنواره (فجر)، روشن است که این جشنواره از جمله برکات انقلاب اسلامی در تاریخ سینمای ایران است، که البته مشاهده مواردی مغایر با آرمان های انقلاب در این جشواره آن هم با نام فجر، باعث تاسف است که مواردی را به اختصار شرح می دهیم:

1. در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، یک بازیگر که در طول چهل سال گذشته بیشترین مجال را برای حضور در سینمای ایران داشت و بیشترین جولان را در پرده نقره ای داده، با بی انصافی تمام و کمال نمکدان شکاند و به سیاه نمایی درباره شرایط حضور خود در سینما پرداخت؛ اما فراموش کرده بود که اگر انقلاب اسلامی نبود امثال این بازیگر ها مجال حضور در عرصه هنر سالم را پیدا نمی کردند و بخاطر ندارند که در دهه 70 به شکلی مبتذل به شهدا اهانت کردند و با بزرگواری نظام روبه رو شدند.

2. تک خوانی زن در جشنواره فیلم فجر! این موضوع نیاز به قلم فرسایی ندارد و اوضاع تا جایی به وخامت رسید که حتی مراجع عظام تقلید هم واکنش نشان دادند، که متاسفانه حضرتعالی با نادیده گرفتن نظر مراجع عظام تقلید، در توییتر واکنش نشان دادید و با اعلام اینکه خودتان در این مراسم بوده اید، در توییت خود نوشتید: من صدای همخوانی می شنیدم! و اینچنین قضیه را توجیه کردند، که این سیاستِ گریز از پاسخگویی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به هیچ وجه پسندیده نیست.

3. یکی از بازیگران در نشست خبری با حضور اصحاب رسانه درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام اینگونه وقیهانه اظهار نظر کرد: کاش مجمع تشخیص مصلحت وطن داشته باشیم! که متاسفانه وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی و یا دبیر جشنواره، هیچگونه موضع گیری در مقابل این اهانت نداشتند!

4. شرایط به گونه ای مفتضح بود که هزینه های استفاده از افراد معتاد واقعی به بهانه طبیعی کردن صحنه های برخی فیلم ها و تامین هزینه های متادون برای این معتادان، در کنار پرداخت هزینه عوامل فیلم در زمان تعطیلی فیلمبرداری به دلیل حضور یکی از بازیگران در فیلم هالیوودی، هیچ گونه توجیه منطقی ندارد و هزینه سرمایه گذاری های انجام شده روی برخی فیلم ها با پول های مشکوک، حتی واکنش اهالی سینما و رسانه را در پی داشت که در این خصوص، دادستان کل کشور نیز وارد شدند و از مردم خواستند تا ورود پول های کثیف به سینما را گزارش کنند. اما وقاهت جایی خودش را نشان می دهد که دبیر جشنواره فیلم فجر بجای اعلام حمایت از مقابله با سرمایه گذاری بر روی برخی فیلم ها با پول های مشکوک، اعلام کردند: حکم دادن کار ما و وزارت ارشاد نیست! و بدین وسیله توپ را در زمین دیگری انداختند.

5. رفتار ناشایست و بدور از شانِ یک بازیگر زن با بازیگران مرد در قسمت فرش قرمز جشنواره آن هم در مقابل دوربین رسانه ها و انظار عمومی، و همچنین نوع پوشش نامتعارف و بدور از شعائر ایرانی_اسلامی برخی بازیگران که اگر بگوییم تعدادی از این البسه حتی در شان انسان نبود، دروغ نگفته ایم. اما فضاحت، آن جایی نمایان میگردد که یکی از بازیگران در مصاحبه با رسانه ها در کمال گستاخی اعلام میدارد: باید عبور از خط قرمز ها را به فال نیک گرفت! حال، سوالی که پیش می آید این است که آیا برخورد یا حتی یک تذکر به این موارد ضدفرهنگی هم، مربوط به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست؟!

شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان مازندران به سبب اینکه در حین برگزاری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، مسئولین و عوامل برگزار کننده، تمرکز خود را جهت برگزاری این جشنواره از دست ندهند و حساسیت ها و فضای رسانه ها در طول برگزاری این جشنواره متلاطم نشوند، تا مراسم اختتامیه هیچ گونه نامه، موضع یا بیانیه ای منتشر کرد است. حال که این دوره از جشنواره به پایان رسیده، ما بعنوان قشر دانشجوی انقلابی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستاریم، تمرکز و حساسیت خود بر روی حواشی زننده، که الحق و الانصاف پر رنگ تر از متن بودند را بیشتر نموده و در مقابل افرادی که این چنین با افتخار آرمان شکنی می کنند، برخورد و موضع گیری رسمی کنید.

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجو
جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر امسال در حالی به پایان خود نزدیک می شود که کماکان شاهد مشکلات بالانویس های نمایش های خارجی و معضل صدا و ترجمه آثار هستیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : طلوع خوزستان ربیع

به گزارش خبرنگار تئاتر فجر، دهمین شب جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر در حالی شب گذشته برپا شدند که مخاطبان بسیاری به امید تماشای یک نمایش خوب به سالن اصلی تئاتر شهر مراجعه کردند و به تماشای نمایش زندگی احمقانه به کارگردانی دیوید دیواشویلی از کشور گرجستان نشستند ، درحالیکه از ابتدای نمایش اینطور برمی آمد که کار بدون کلام است اما زمانی که بازیگران شروع به صحبت کردند معضل بالانویس همچنان ، نظیر دیگر کارهای خارجی جشنواره امسال نمود زیادی پیدا کرد.

بالانویس این نمایش در بخش راست بالای صحنه قرار داشت و با فونت نامشخص و گاهی نیز در صحنه هایی بالانویس قطع می شد و یک مرتبه پشت سر هم بالانویس ها مشخص می شدند که این معضل برای افرادی که در میانه سالن و سمت چپ نشسته بودند، خیلی بیشتر نمود پیدا میکرد به طوریکه تماشاگرانی که بخش چپ سالن بودند تلاش میکردند خود را به میانه سالن یا سمت راست برسانند تا بتوانند بالا نویس را ببینند و از نمایش سردربیاورند.

کار برای بالانویس این نمایش به حدی بالا گرفت که مسئولان با دادن آنتراتکی سعی کردند مشکل را رفع کنند همین باعث شد که بخش اعظم سالن خالی شوند و دیگر تماشاگران برای تماشای نمایش به سالن حاضر نشوند. متأسفانه مشکل ترجمه آثار ، معضلی بود که بیشتر کارهای خارجی این جشنواره امسال دیده شده بود و با توجه به هزینه های زیادی که برای حضور گروه های خارجی جشنواره تقبل کرده می بایست برای سال های بعد تمهیداتی در این زمینه اندیشیده شود.

به هرحال نمایش زندگی احمقانه با میزانسن سنگین و دیالوگ های مهمی که می داشت ، نیاز به بالانویس درشت در مکان مناسب داشت تا تماشاگران بتوانند از موضوع کار سردربیاورند این به نوعی زحمت بازیگران گرجی و گروه را نیز به هدر داد چرا که موسیقی و میزانسن و دکور این کار بسیار زیبا و قابل تأمل بود.

شب گذشته در تالار وحدت شاهد به صحنه رفتن نمایش رستم و سهراب به نویسندگی و کارگردانی میرکمال میرنصیری و با بازی 30 نفر از معلولان و مددجویان ساکن آسایشگاه کهریزک بودیم و سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به تماشای این نمایش در وحدت نشست و در توییت خود نیز به این گروه برای نمایش خوبشان قدردانی کرد.

او در توییت خود نوشت: رستم فقط اسطوره ای در تاریخ ایران نیست، رستم ها میتوانند در کنارمان باشند. آنان که ناممکن ها را ممکن کرده اند. دست مریزاد به همه این عزیزان.

صالحی پس از تماشای این نمایش گفت: نمایش بسیار خوبی بود نه از این باب که صرفا توسط کسانی که از آن ها انتظار کمتری می رفت اجرا شد، بلکه از این لحاظ که اثر بسیار قابل توجهی بود. جا دارد از همت جناب آقای میرنصیری تشکر کنم. همان طور که ایشان در لابه لای برنامه شان اشاره کردند گاهی ما با این نگاه پای این نمایش ها می نشینیم که بازیگرانش با ما فاصله دارند و بعد، به آن ها حق می دهیم که نمایش شان را با فاصله از آن چه ما در ذهن داریم اجرا کنند اما طبعا ما و همچنین خود توان یابان باید انتظارات مان را بالا ببریم.

وی دراین باره افزود: اتفاقات خوبی که عزیزانی مثل آقای میرنصیری رقم می زنند ما را بر این موضوع بیشتر متمرکز می کند که معلولان را به عنوان انسان هایی خلاق، فعال و بخشی از زندگی اجتماعی باور کنیم. به آن ها بیشتر اعتماد کنیم و طبعا با این نگاه زمینه ها و زیرساخت هایی راغ که می تواند آن ها را در حیات اجتماعی خلاق و فعال نشان دهد، فراهم سازیم. معلولان نیز باید به این نتیجه برسند که می توانند مانند انسان های عادی و حتی بالاتر از آن ها کارهایی را انجام دهند. همت هایی در درون ما انسان هاست که می تواند کارهای غیرممکن را ممکن کند.

اپرای عروسکی عشق نیز همچون شب های گذشته در تالار رودکی با استقبال زیاد مخاطبان روبه رو شد و تقریبا در پایان نمایش که بخشی از بالای دکور عروسکی و کار عروسک گردان ها مشخص می شود، تشویق زیاد و چند دقیقه ای از سوی مخاطبان انجام شد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سیدعباس صالحی در حاشیه تماشای نمایش رستم و سهراب با بازی 30 نفر از معلولان و مددجویان گفت: همت هایی در درون ما انسان هاست که می تواند کار های غیرممکن را ممکن کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : هنر آنلاین گیتی آنلاین خبرگزاری برنا

به گزارش حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شامگاه چهارشنبه اول اسفند، با حضور در تالار وحدت به تماشای نمایش رستم و سهراب نشست. نمایشی به نویسندگی و کارگردانی میرکمال میرنصیری و با بازی 30 نفر از معلولان و مددجویان ساکن آسایشگاه کهریزک که در بخش مهمان سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر روی صحنه رفت.

صالحی در خصوص این نمایش گفت: نمایش بسیار خوبی بود نه از این باب که صرفا توسط کسانی که از آن ها انتظار کمتری می رفت اجرا شد، بلکه از این لحاظ که اثر بسیار قابل توجهی بود از این رو جا دارد از همت جناب آقای میرنصیری تشکر کنم.

وی ادامه داد: گاهی ما با این نگاه پای این نمایش ها می نشینیم که بازیگرانش با ما فاصله دارند و بعد، به آن ها حق می دهیم که نمایش را با فاصله از آن چه ما در ذهن داریم اجرا کنند، اما طبعا ما و همچنین خود توان یابان باید انتظاراتمان را بالا ببریم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: اتفاقات خوبی که عزیزانی مثل آقای میرنصیری رقم می زنند ما را بر این موضوع بیشتر متمرکز می کند که معلولان را به عنوان انسان هایی خلاق، فعال و بخشی از زندگی اجتماعی باور کنیم. به آن ها بیشتر اعتماد کنیم و طبعا با این نگاه زمینه ها و زیرساخت هایی را که می تواند آن ها را در حیات اجتماعی خلاق و فعال نشان دهد، فراهم کنیم.

صالحی با تاکید بر این که معلولان نیز باید به این نتیجه برسند که می توانند مانند انسان های عادی و حتی بالاتر از آن ها کار هایی را انجام دهند، تصریح کرد: همت هایی در درون ما انسان هاست که می تواند کار های غیرممکن را ممکن کند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص سیاست های این وزارتخانه در بحث اقتصاد تئاتر نیز گفت: آن چه می تواند اقتصاد تئاتر را فعال تر کند زیرساخت های تئاتر است. باید امکان اجرای نمایش های بیشتری پدید آید تا فرصت برقراری ارتباط میان مخاطب و هنرمندان تئاتر فراهم شود. به نظر می آید این مسیر کمک می کند فضای هنر های نمایشی را فعال تر کنیم، چیزی که هنوز با آن فاصله داریم.

وی افزود: در حال حاضر، سالن های تئاتر خصوصی و یا سالن هایی که می توانند به کمک تئاتر بیایند، مسیری است که در سال های اخیر طی شده و این فرصت را ایجاد کرده است که اجرای تئاتر با تعداد هنرمندان بیشتر و ارتباط فعال تر با مخاطبان صورت گیرد و به نظر می آید حرکت های خوبی در تهران و برخی کلان شهر ها داشته ایم که باید شتاب بیشتری پیدا کنند.

گفتنی است سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به دبیری نادر برهانی مرند از 22 بهمن تا چهارم اسفند برگزار می شود.

انتهای پیام/

تمجید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تئاترمعلولان

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر امروز ضمن بازدید از بخش های مختلف هشتمین جشنواره مد و لباس فجر گفت: در گذشته در زمینه طراحی مد و لباس کپی برداری و تقلید داشتیم ولی در بازدیدی که از هشتمین جشنواره مد و لباس فجر داشتم مشاهده شد که توجه جدی به طراحی خلاقانه با الهام از هویت ایرانی اسلامی شده است.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعباس صالحی در حاشیه بازدید از این جشنواره ضمن بیان این مطلب افزود: اگر توجه به طراحی در گذشته در حاشیه بود ولی امروز در این جشنواره نقش حائز اهمیتی پیدا کرده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: در برگزاری جشنواره های مد و لباس باید از ظرفیت های مناطق مختلف کشور در این زمینه الهام بگیریم و طراحی های جدید و خلاق خلق کنیم.

وی تصریح کرد: امسال در جشنواره مد و لباس فجر به مکران توجه شده است. مکران بخشی از کشورمان است که دارای ظرفیت های بسیاری است. توجه به این حوزه اتفاق مهمی است. به این معنا که بخشی از ظرفیت و هویت ایرانی عرضه شده است و در سال های آینده نیز می توان با توجه به ظرفیت های شمال، جنوب، شرق و ... کشور این مسیر را ادامه داد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در حوزه مد و لباس یک جریان نوآورانه و خلاق پیش رو داریم و تا مرحله تولید انبوه فاصله داریم ولی باید با شکیبایی منتظر محصول و میوه آن باشیم.

صالحی افزود: در بخش طراحی و اجرای مد و لباس باید به همگرا بودن با اخلاق و هنجارهای جامعه نیز توجه داشته باشیم.

وی درباره نقش رسانه ها در اطلاع رسانی مد و لباس گفت: هر چقدر رسانه ها در این زمینه فعال تر باشند شتاب این حوزه بیشتر می شود. ما دارای رسانه های متنوعی از جمله رسانه ملی، مطبوعات، خبرگزاری ها و فضاهای مجازی هستیم که اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی با ویژگی های بومی و فرهنگ ملی ایرانی اسلامی داشته باشیم باید به مد و لباس هم توجه داشته باشیم.

وی در عین حال تصریح کرد: هر چقدر در حوزه مد و لباس هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ فرهنگی درون زا تر باشیم کمک بسیاری به این بخش در کشور می شود و رسانه ها نیز می توانند در این مسیر به هویت ایرانی مان کمک کنند.

صالحی ادامه داد: در جشنواره امسال حرکت های رو به جلویی داشتیم و حضور موسسات حوزه لباس و همچنین بخش آموزش در نمایشگاه از اتفاقات خوب این دوره بود.

وی افزود: این نمایشگاه فرصتی را فراهم کرده است تا بین تولید کننده و مصرف کننده ارتباط مستقیم پدید آید. همچنیین تفاهم نامه هایی که بین طراحان و تولید کنندگان شکل می گیرد از جمله اتفاقات خوب این نمایشگاه است.

2 اسفند 1397 18:24

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
آیین اختتامیه سومین دوره جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان استان یزد با تجلیل از برگزیدگان برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ سایت های دیگر : خبرگزاری شبستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کودک پرس

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یزد، آیین اختتامیه سومین دوره جام باشگاه های کتابخوانی کودک و نوجوان استان یزد با حضور سیدعلی اصغر سیدآبادی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور برنامه ریزی در محل نمایشگاه کتاب یزد برگزار شد.

مجید جوادیان زاده، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد در این مراسم گفت: یزد از پیشروترین استان هایی بوده که با کمک و همکاری بخش های مختلف در ثبت باشگاه های کتابخوانی اقدام کرده و دومین استان کشور بوده که 1833 باشگاه کتابخوانی را ثبت کرده است.

وی افزود: این استان به نسبت جمعیت در ثبت باشگاه های کتابخوانی رکورددار است و رتبه اول کشور را دارد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد یادآور شد: برگزاری 24 کارگاه آموزشی برای کتابخوانی و روش های خواندن و تربیت 912 مربی کتابخوان در تمامی استان از جلمه فعالیت های ما در این زمینه بوده است.

وی ادامه داد: مهم این است که ما کتابخوان باشیم و از کودکی بخشی از زندگی و ساختار اجتماع ما باشد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد گفت: کتاب باید برای ما گشوده شود و مربیان و معلمان باید برای بچه ها کتاب را بگشایند و لذت پایدار کتاب را به آنها بچشانند.

در پایان این مراسم نیز از برگزیدگان تجلیل و قدردانی شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

هنر اندیشمندانه،اندیشه ساز و بالنده تئاتر،
مادر وقلب هنرهای نمایشی و خاستگاه هنرمندان حرفه ای سینما و تلویزیون و پرجنب و جوش ترین و البته از نظر مادی،فقیرترین هنر کشور محسوب می شود.کم توجهی وکم اعتنایی مسئولان ومدیران فرهنگی وتئاتری به این هنر ارزشمند، فراگیر و تاثیرگذار و تنزل جایگاه ساختاری آن در بدنه وزارت ارشاد و لحاظ نکردن بودجه و هزینه مناسب برای توجه به آن و هنرمندان تئاتر و برنامه ها و جشن های تئاتری و جشنواره تئاتر فجر، سبب شده تا تئاتر درحدکوشش ها وخلاقیت های تئاتری ها و کیفیت روبه تکامل وتاثیرگذاری اجتماعی وفرهنگی آن،از نظر کمی رشد و ارتقا نیابد. جشنواره معتبر و آبرومند تئاتر فجرکه برخلاف جشنپاره های سینمایی، افزون بر احترام و همسویی با فرهنگ جامعه، در مسیر شکوفایی و حمایت از تئاتر وتئاتری ها برگزار می شود، مانند اغلب اجراهای تئاتری درطول سال، از نظرمشکل مادی،دست های هنرمندان تئاتررا بسته است.چه بسابه دلیل ضعف و مشکلات مادی،بسیاری ازهنرمندان فعال شهرستانی و تهرانی و میهمان های خارجی ازحضوردر جشنواره بین المللی تئاترفجر بازمانده اند. گروهی ازتئاتری ها،
به تقلید ازسینمایی ها، جهت جبران بی توجهی مسئولان فرهنگی و بی مبالاتی مدیران تئاتر و رفع مشکل مادی، به سوی استفاده ازسرمایه های خصوصی و اسپانسرهاگرایش یافته و حتی بعضی دراین مسیر دچار افراط شده و با هدف کاسبی و به قیمت تحقیرو تخریب محتوا و جایگاه
تئاترملی، تئاترتجارتی واشرافی را شکل داده اند. یکی از اهالی سرشناس تئاتر، از سرناچاری،
دست تنگی و البته ناآشنایی با اوضاع نابسامان و
بحرانی سینما، ابراز تمایل می کرد که کاش تئاترفجر هم مانند سینمای فجر،دو پاره شودتا بودجه بیشتری دریافت کند! او نمی داند که این رخداد غلط، غیرتخصصی و نا مبارک در سینما به نابودی جشنواره معتبر فیلم فجر سابق وبی اعتباری و
بی آبرویی دو جشنپاره سینما منجر شده است، چراکه اگر می دانست، چنین آرزوی عبثی را عنوان نمی کرد.در واقع تئاتر باید با حمایت شایسته مادی و معنوی دولت و کوشش های سلامت بخش خصوصی و همت بلند تئاتری ها سامان بگیرد. تئاتر هنری شریف و تئاتری ها، هنرمندانی محترم هستند، از همین رو، باید شرافتمندانه ومحترم و
ارزش مدار، به این هنرملی و هنرمندان قابل احترام آن توجه و از آن ها حمایت و پشتیبانی شود. توفیق و استقبال هنرمندان و مردم از جشنواره تئاتر فجرنشان دادکه به رغم تمام کاستی ها، تئاتر و
تئاتری ها، همچنان پرچم هنر و اندیشه و فرهنگ را در کشور در اهتزاز نگه داشته اند.

لینک خبر :‌ روزنامه آفتاب یزد
حسین پارسایی در چهارمین نشست تاریخ شفاهی تئاتر ایران مدعی شد این سازمان بازرسی کل کشور بود که به سبب تخلفات مالی، دستور به انحلال انجمن نمایش داد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، روز گذشته تئاتر شهر میزبان چهارمین نشست تاریخ شفاهی تئاتر ایران به مدیریت امین عظیمی بود. در این نشست حسین پاکدل، حسین پارسایی و علی شمس به عنوان سخنران نظرات خود را درباره سیر تئاتر ایران در طی چهل سال گذشته را بیان کردند.

حسین پاکدل در ابتدای صحبت های خود گفت: حرکت های هنری در جامعه ما مقطع هست ولی بی واسطه از گذشته نیست. در همان دوره منتظری با وی در تلویزیون همکاری داشتیم. با حرف مهدی شجاعی وارد عضو شورای مرکز هنرهای نمایشی شدم. تا سال ها بعد از رفتن از تئاتر شهر مشاور حسین پارسایی بودم.

وی افزود: من 76 از تلویزیون استعفا دادم و تهیه کنندگی کردم. برای حضور در تئاتر شهر سه ماه طول کشید.

پاکدل با اشاره به تاثیر شریعتی و سخنرانی هایش در حسینیه ارشاد به تاثیر هنر بر تحولات اجتماعی اشاره کرد و افزود: پس از سال های انقلاب تحول سال 76 حاکمیت نسبت به وقوع آن آگاهی نداشت و غافلگیر شد. تا دو سال اثرات آن بود. تحولات اجتماعی که فرهنگ در آن دخیل بود، کارکردش به پایان نرسید. تئاتر از همه هنرها بیشتر تحت تاثیر قرار گرفت و به راحتی نمی شد مانع آن شد. من هم جزیی کوچک از این اتفاقات بودم... وقتی تالار سایه راه افتاد هیچ سالن خصوصی نداشتیم و تئاترها هم تئاترشهر ، هنر، مولوی و سنگلج بود. از آزادی استقبال نمی شد. بررسی کردم و گزارشی به مهاجرانی دادم که برای بازسازی مجموعه نیازمند دو میلیارد تومان پول و شش ماه تعطیلی مجموعه هست. مهاجرانی گفت نمی شود و ما با کمترین بودجه کار کردیم.

مدیر سابق تئاتر شهر درباره ظهور چهره های جوان در زمان مدیریتش گفت: یک ضرورت ایجاد شده بود که به دلیل موانع و مشکلات خیزشی از جوانان تحصیل کرده پدید آمده بود. آنان فضایی برای کار کردن نداشتند. من در سال 72 که مدیر پخش سازمان بودم به کاردان گفتم برای ویژه نوروزی از هنرمندان جوان تیاتر استفاده کنند. طنز آن زمان تلویزیون و رادیو پیر بود. مجموعه کسانی که آمدند به همت کاردان و علی عمرانی دعوت شدند و خون تازه ای به تلویزیون وارد کردند. در تئاتر چنین نبود. مهران مدیری در کار قطب الدین صادقی بازی می کرد. وقتی به تئاتر شهر آمدم که این ضرورت هست که باید جوانان وارد شوند. چهارشنبه برنامه ای داشتم برای کسانی که ادعا داشتند کاری برای تئاتر دارند. من از صبح کار بچه ها را می دیدم تا اگر خوب بود به آنها نوبت اجرا دادم. من در همین جا کار حسین کیانی با بازی احمد مهرانفر را دیدم. من خودم تنهایی می دیدم و خودم به تنهایی انتخاب می کردم.

حسین پارسایی در ادامه این سخنرانی گفت: ما چشم انداز فرهنگی نداریم و نمی دانیم باید چه کنیم. آدم ها بر حسب لیاقت خود انتخاب نمی شوند. کارنامه هر مدیری محصول شرایط سیاسی اجتماعی همان دوره هست. برخی مدیریت می کنند و برخی توانایی ندارند و تسلیم می شوند. گروه ما هم در یکی از همین چهارشنبه ها بیرون آمدیم.

وی با اشاره به چگونگی حضور گروه آیین در تئاتر شهر گفت: اگر کسی اهلش باشد و دانش حوزه خودش را داشت باشد هرگز حاضر نیست از خودش کارنامه بدی به جا بگذارد. شرایط سیاسی اجتماعی بر تصمیمات سایه می اندازند. در کشور بودجه کم بیاید اولین جایی که از بودجه می زنند فرهنگ است. وقتی این سیاست در راس وجود دارد که فرهنگ را نیاز جامعه نمی داند شما در مسیر با چالش روبه رو خواهید شد. من سال 82 نمایش یلدا اثر چیستا یثربی را کار می کردم. در جشنواره فجر اجرا شد. دکتر نشان روی کار آمدند. ایشان معتقد به شورا در تصمیمات داشتند. معتقد بود تئاتر شهر را یک مدیر هدایت نکند. از ایرج راد و پسیانی دعوت کرد. نشان می گفت هنرمندان برای هنرمندان تصمیم بگیرند و این باعث تقابل هنرمندان شد. مرا دبیر اجرایی تئاتر شهر کردند. اسماعیل شفیعی مشاور نشان مرا معرفی کرد. من حکم داخلی دبیر اجرایی تئاتر شهر را گرفتم تفکر شورایی تداوم نداشت و من مجبور به گرفتن تصمیمات قاطع شدم.

پارسایی درباره مشکلات حضورش از این گفت که مشکلات ناشی از آن بود پس از پاکدل، شریف خدایی خود مدیریت تئاتر شهر را برعهده گرفت و همه از شاخص های دوره پاکدل می گفتند.

پارسایی گفت مدیریت صحیح برای مثال آقای پاکدل بود و دوست داشتیم همین روال ادامه پیدا کند. وی افزود: ما به وفور از واژگانی استفاده می کردیم برای افرادی که کمتر با تئاتر آشنا بودند. این روند گذشته را نادیده می گرفت و راه را برای آینده مسدود می کرد. من با تمام مشکلات در تئاتر شهر کار می کردم. در اینجا نیروهای رسمی، قراردادی و پیمانی وجود داشت که مشکلات حقوقی پیدا می کردند. در فاصله زمانی رفتن شریف خدایی تا امدن من عده ای برای اجرا ثبت نام کرده بودند و همه مدعی بودند و فشارها سیاست های وقت را به این سمت برد که دو اجرایی برود. در دوره های قبل هم این اتفاق می افتاد اما برای گروه هایی که مثل گروه آیین دو نمایش برای اجرا داشتند.

پارسایی درباره آمدنش به مرکز گفت: آقای ایمانی در زمان احمدی نژاد در معاونت هنری ابقا شد و او می خواست مدیری باشد که با سیاست حاکم همگام باشد. اسامی مختلفی را تهیه کرده بودند. کسی از من رزومه نخواست. دوتا نام به وزیر دادند و او مرا انتخاب کرد. من به وزیر گفتم من آرتیست هستم و به درد مدیریت نمی خورم. من تمایلی به کار ندارم. چند اسم معرفی کردم. از آنجا که اصرار بود و پس از چند جلسه پیگیری مرا قانع کردند رئیس مرکز شوم. این مسئولیت بر دوش من سنگینی می کرد و آبان 84 در ماه رمضان حکم من خورد و من رشید علیپور را سرپرست تئاتر شهر کردم.

پاکدل در همین راستا گفت: باید بستر مدیریتی فراهم باشد. درباره آسیب شورایی وقتی دکتر نشان مدیر مرکز شدند من به همراه احمدرضا درویش به اصفهان رفتم . با من مشورت کردند و من به او گفتم که تو به درد مرکز هنرهای نمایشی نمی خورند ولی ایشان حکم گرفته بودند. من اساساً برایم مدیریت شورایی معنایی ندارد. تفکر مدیریت شورایی که حتی پیش از من هم در تئاتر شهر اعمال می شد، غلط بود. فرار از مسئولیت اشتباه بود. اینکه مدیر تئاتر شهر عمله چند فرد باشد من آنجا مخالفت کردم. زمانی که من به تئاتر شهر آمدم این تفکر جاری بود.
وی با یادی از نمایشی به اسم آنسوی آینه کار خانم حاجیان که اثر خوبی بود و قرار بود در تئاتر شهر روی صحنه رود از مشکلات شورا گفت که به خاطر نبود قطب الدین صادقی به مشکل اجرا خورده بود و وی با مقاومت در برابر این رویه شرایط را برای استعفای شورا فراهم کرده بود.
پاکدل گفت: دلیلی نداشت من با شرایطی آمده باشم که خودم با دست خودم داشته هایم را نابود کنم. یک سال طول کشید تا من بروم. تا قبل از آن فشار بیرونی و دولت پنهان زیاد بود. زمانی که از تئاتر شهر استعفا دادم نمی خواستم بخشی از این فشار باشم. آخرین ماموریت من اعزام چند گروه به فرانسه بود و قرار بود دو گروه دیگر هم بعداً بیاید که آقای نشان مانع شدند و دستور بازگشت باقی را هم دادند. من بعداً جلسه ای با چند گروه تشکیل دادم و از روزهای سیاه پیش رو خبر دادم.

علی شمس در راستای سخن سخنرانان از تغییرات محتوا و نگاه نو به تئاتر و کشف استعدادها گفت: از میانه دهه هفتاد با تکثر خلاقه در تئاتر مواجه شدیم که همان رویه تا به امروز تداوم داشت. بسیاری از اساتید سابق صرف داشتن مدرک از سوربن گویی موهبتی برآنان نازل شده بود که به ما چیزهایی یاد می دهند که ما نمی دانستیم. ذایقه ای که به ما منتقل می کردند کاملا شخصی بود و ربطی به بیرون تئاتر نداشت. مثل آمدن یک مستشار به تئاتر بود. اواخر دهه هشتاد همه این معادلات متعادل شد. صرف خارج رفتن و مدرک از خارج اتفاقی رخ نمی داد. اینترنت و یوتیوب و مواجه با مقالات علمی تاثیرات مهمی بر اجراها گذاشت. جوانان پایشان به خارج از کشور باز شد. حضورشان به متعادل شدن اوضاع شد. بزرگترین مشکل تئاتر حضور اشباح و سانسور است.

پارسایی درباره حضور ممیزان در دوره مدیریتش گفت: همه اینها از قبل بوده و حالا در یک دوره ای حاد می شود و اعلامیه رسمی می دهند. ادبیات و شکل ارائه آن فرق کرده است. در زمان حضورم در تئاتر شهر من نقش نظارتی نداشتم و در حاشیه بودم. من صرفا می توانستم تسریع کنم. در زمان حضورم در مرکز کمتر با این مشکلات مواجه شدیم. در همان مرکز حلش می کردیم. سعی می کردیم در همان ارشاد کار پیگیری شود و به همین دلیل این رویه به یک گفتگو بدل شده بود. نگران می شدند ما رفع نگرانی می کردیم.

وی درباره شورای عالی تئاتر از مشورت برای تولیدات تئاتر در زمان مدیریت خود گفت و افزود: در آن دوره ما را نقد می کردند. اتفاقات در هر دوره فردی نیست. مسأله سوءتفاهم هم وجوددارد و مدام افراد را با هم مقایسه می کنند. پذیرفته شده جمعی در مرکز کار کنند و نمی خواهند حق کسی را بخورند. اما عده ای طرح و توطئه می چینند که چرا کسی هست و دیگری نیست و مصاحبه می شود و این ملاک مقایسه می شود. بخشی از این آفت های تئاتر درباره بلند بلند حرف زدن است. در همه دوره ها ما به تئاتر عزت دادیم. این اقتدار و قدرت که مدیر قاطع باشد این اعتلای تئاتر است. سهم ما صیانت از تئاتر است. نباید فکر کنیم همه پول ما در صندوق دولت است و هم بار تئاتر روی دوش مرکز است. ما چشم انداز نداریم. پنج کارگردان نداریم برنامه ای برای آینده داشته باشم.

پارسایی با دادن شعارهایی مبنی بر نیاز همگرایی در تئاتر، در پاسخ به امین عظیمی درباره فشار برخی از نهادها در زمان مدیریتش گفت: در همه دوره ها این نفوذ وجود دارد. باید دید در چه سال هایی نتیجه چه بوده است. هر جا در این مسیر بیشترین فشار بوده نقطه وادادگی مدیریت است. آدمها بسته به شرایط خود هزینه می پردازند.

وی درباره مدیریت خودش از این گفت که با گذشت زمان و با این تجربه برخی از تصمیمات را نمی گرفتم.

پاکدل درباره تغییرات در اواسط دهه هشتاد گفت: جامعه یک موجود زنده است. به هر صورت لباس دوره کودکی آن در جوانی به تنش نمی خورد. بودجه دولت کفاف تقاضاها را نداشت. پس از ساخت به حمایت تغییر کرد. باز هم سنتی نظارت و مدیر مرکز تصمیم می گرفت. براساس رمان تصمیم گیری می شود.

از پارسایی درباره انحلال انجمن نمایش پرسیده شد و وی گفت: من تفسیر مهندس پور را قبول ندارم. منتظری برای جذب برخی هنرمندان انجمنی را تأسیس می کند برای جذب در شهرستان ها به جز تهران. این انجمن به تئاتر کمک می کند که از این طریق به افراد کتاب و کیف گریم و آموزش می دهد. سازمان بازرسی کل کشور دستور انحلال داد. اسنادش هست. مدیران وقت مجبور می شود به سبب محدودیت های استخدامی از صندوق این انجمن استفاده کنند. تا آن زمان 250 نفر در استخدام بودند. پول مستقیم از دولت وارد موسسه می شد. از دوره خوشرو مدام نامه زده می شد که اختلاف مالی وجود دارد. دستور اصلاح داده می شد. مدام پشت گوش می انداختند. این تا جایی ادامه یافت که بودجه انجمن قطع شد. آنجا مهندس پور که مدیر بودند به اجبار نامه ای تنظیم کردند که چهار گزینه داشت. در همین زمان سازمان بازرسی اعلام کرد برخی از افراد ایران نیستند و برخی دو شغله هستند. مدیری نمی تواند در برابر این قضیه نمی تواند مقاومت کند. با حکم مراجع قضایی انجمن در اردیبهشت 85 بودجه ای نگرفت. ما در تنگنا قرار گرفتیم و گفتند موسسه ای معرفی شود که تحت فصل پنج باشد. من و مسافراستانه و مهندس پور نزد دلشادی رفتیم و وی گفت یا استخدام وزارت شوید یا با بازخرید شوید. هنرمندان موافقت نشد. انجمن به دستور قوه قضاییه منحل شد. پول ما به مدت دو سال با واسطه انتقال پیدا می کرد. ده سال مالیات تکلیفی انجمن پرداخت نشده بود. بیمه هنرمندان قطع شد و می گفتند بیاید بیمه را حل کنید. به یک تأمل رسیدند که دیگر انجمن شبیه دهه هفتاد نمی شود و این کار عواقب دارد. آقای مسافر آستانه به سبب عدم پرداخت مالیات مدیران سابق تا به امروز ممنوع الخروج شده است.

وی افزود: از 250 نفر عضو انجمن نمایش تنها 55 هنرمند در انجمن بودند. دوستان در اکثر جلسات حضور داشتند. صورت جلسات موجود است. مهندس پور و ایت پیمان هم در جلسات بودند. ما تبدیل سازمانی کردیم و کسانی که تن ندادند هنرمند بودند. ما تمهیداتی داشتیم و گفتیم برای شما کار تمهید می کنیم. ما کار گروه آموزشی تشکیل دادیم و گفتیم کسانی که نمی خواهند در این فرایند باشند کتاب یا اثری دارند بیاورند. دو سه نفر انحلال را غیرقانونی می دانستند و می گفتند باید انجمن بازگردد. مهندس پور یا حضور ذهن ندارد یا نظر شخصی خودش را می گوید.

پارسایی مخالفان اتفاقات انجمن را خودخواه توصیف کرد که برخی در پی منافع خود بودند و در جایی دیگر استخدام بودند. وی گفت آنان حاضر نبودند جای خود را به سعدی افشار یا هاشم فیاض بدهند که بیمار بودند و استخدام نبودند. وی تاکید کرد انجمن یک دستگاه صنفی بود. انجمن موسیقی را با پول انجمن نمایش خریداری شده بود. همه از جلوه مهندس پور به دنبال آن بودند که افرادی نیازمند به مشکل نخورند.

علی شمس در اعتراض به برخورد برخی پیشکسوتان در ادوار مختلف به تندی از خودخواهی این نسل صحبت کرد و درباره تمایلات برخی از افراد درباره تولید گونه های خاصی از تئاتر گفت: هنرمند قائم به ذات خودش هست و این مسخره است که باید در بستر حرکت کند. اینکه قاطبه مخاطبان داستان و چهره دوست دارد یک بحث دیگر است. تئاتر خصوصی این امکان را به من داد تا از شر هیولای پیشکسوتان رها داد. بدنه طلبکاری هست که با داد پول می گیرند و بنجل می سازند. مرکز به اینها پول می دهد تا کار نکنند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری تسنیم
آخرین روز از سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر با حاشیه هایی برای نمایش خنکای ختم خاطره همراه بود و پای پلیس را هم به تماشاخانه ایرانشهر باز کرد.

به گزارش خبرنگار مهر ، روز گذشته جمعه سوم اسفند ماه آخرین روز از برگزاری جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر با حاشیه هایی همراه بود. در این روز تماشاخانه ایرانشهر در زمان اجرای نمایش خنکای ختم خاطره با ازدحام جمعیت روبرو شد.

نمایش خنکای ختم خاطره به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا آذرنگ که در بخش های مهمان، چهل سالگی انقلاب و مسابقه تئاتر بین الملل حضور دارد در 2 نوبت در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفت. در اجرای اول نمایش که اجرای داوران نیز بود تعداد زیادی از تماشاگران با وجود در دست داشتن بلیت شماره دار، پشت در ماندند و نتوانستند وارد سالن شوند.

حضور بیش از اندازه افراد مهمان و کسانی که کارت VIP در اختیار داشتند، موجب ازدحام شدید در تماشاخانه ایرانشهر شده بود. معمولا روال بر این است که ابتدا افرادی که بلیت شماره دار دارند وارد سالن می شوند و سپس خبرنگاران و کسانی که کارت VIP دارند و در نهایت نیز افرادی که بلیتشان بدون شماره صندلی است می توانند در صورت وجود صندلی خالی وارد سالن شوند و در غیر این صورت روی زمین بنشینند.

اما به نظر می رسد روز گذشته حضور افراد مهمان به اندازه ای بوده که بعد از ورود آنها به سالن، دیگر جایی برای بقیه افراد بلیت دار باقی نمانده و کسانی که کمی دیرتر به تماشاخانه رسیده اند با وجود در اختیار داشتن بلیت شماره دار نتوانستند وارد مجموعه شوند.

اجرای اول نمایش به دلیل حضور داوران با کمترین تاخیر آغاز شد اما ازدحام و اعتراض مردم همچنان ادامه داشت. هجوم و فشار شدید تماشاگران باعث شکستن در ورودی تماشاخانه ایرانشهر شد و پای پلیس را هم به آنجا باز کرد تا موجب پراکنده شدن مردم شود.

مخاطبانی که داخل صحنه به تماشا نشستند!

در این میان برخی از مخاطبان بلیت هایشان را پس داده و هزینه آن را دریافت کردند و عده ای دیگر ترجیح دادند برای دیدن نمایش در نوبت بعدی صبر کنند. اجرای دوم نمایش با تأخیر آغاز شد و بدین ترتیب افرادی هم که از اجرای اول پشت در مانده بودند وارد سالن شدند و همین مساله باعث شد جمعیتی بیش از حد ظرفیت وارد سالن سمندریان شوند که این حضور بیش از حد تا میانه های صحنه که به صورت دوسویه طراحی شده بود، ادامه داشت و حتی بازیگران در حین اجرا به سختی می توانستند، بازی کنند!

در پایان این اجرا نیز حمیدرضا آذرنگ و فاطمه معتمدآریا بازیگر نمایش از اتفاقی که رخ داده بود، عذرخواهی کردند.

اما سالن های دیگر تئاتر در شب گذشته روز آرامی را سپری کردند تا جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر با اجرای آخرین نمایش های باقی مانده در بخش های مسابقه تئاتر بین الملل، مهمان و مسابقه ایران یک به کار خود پایان دهد.

مجموعه تئاتر شهر در آخرین روز جشنواره تئاتر فجر میزبان سه نمایش از بخش مسابقه تئاتر ایران یک بود. لانچر 5 به کارگردانی مسعود صرامی و پویا سعیدی از تهران در ساعت 17 و 20.30 در تالار چهارسو، سردسیر به کارگردانی مصطفی ابهری و محمد نقابی از مشهد در نوبت های 17 و 19 در تالار سایه و مرگ و دوشیزه به کارگردانی سینا راستگو در نوبت های 17:30 و 19:30 در تالار قشقایی روی صحنه رفتند.

در این میان نمایش های لانچر 5 و مرگ و دوشیزه در تالارهای چهارسو و سایه با استقبال زیادی از جانب مخاطبان روبرو شدند.

لانچر 5 داستانی معمایی دارد و قصه آن درباره کشته شدن سه سرباز در یک پادگان است که فردی به نام سروان شایگان برای پیدا کردن ریشه این قتل های مرموز وارد عمل می شود. این اثر نمایشی با وجود ممیزی هایی که بر آن اعمال شده بود با بازی های جذاب و دقیق بازیگران که نقش سربازهای یک پادگان را ایفا می کردند، فضاسازی درست و گره افکنی و گره گشایی مناسب یک داستان معمایی، پلیسی توانست نظر مساعد مخاطبان را جلب کند و در اجرای دوم با استقبال بسیار زیادی به صحنه برود.

مخاطبانی که سالن اجرا را ترک کردند

تالار مولوی در این روز میزبان دومین اجرای نمایش دیگری به نام رمبو در آفریقا به کارگردانی لارس کینو از کشور نروژ بود. این نمایش یک اجرا در ساعت 20 داشت که نتوانست نظر تماشاگران را در پی داشته باشد و در میانه اجرا تعدادی از آنها سالن نمایش را ترک کردند.

تالار حافظ نیز به اجرای نمایش یک تئاتر کوچک از انتهای دنیا به کارگردانی ازکیل گارسیا رمئو از کشور فرانسه اختصاص داشت که این نمایش 2 اجرا در ساعت های 16 و 18:30 داشت.

تالار فردوسی در این روز آخرین اجرای اپرای عشق به کارگردانی بهروز غریب پور را در ساعت 19:30 میزبانی کرد. در تماشاخانه ایرانشهر نیز علاوه بر اجرای خنکای ختم خاطره به کارگردنی حمیدرضا آذرنگ، نمایش ابلوموف به کارگردانی سیاوش بهادری راد در نیوت های 17 و 20 در سالن ناظرزاده کرمانی نیز به صحنه رفت.

نمایش چیدمان(گذرگاه) به کارگردانی پیر بودلوسکی از کشور فرانسه نیز در تماشاخانه عباس جوانمرد خانه تئاتر به اجرا در آمد.

کد خبر 4549496

آروین موذن زاده

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
عضو هیات رئیسه مجلس توجه به موسیقی در شئون مختلف ازجمله ابتکارات جشنواره موسیقی فجر دانست و گفت: جلوگیری از زیرزمینی شدن موسیقی با رسمیت دادن به ظرفیت های مختلف موسیقی امکانپذیر می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ سایت های دیگر : هنر آنلاین

توجه به موسیقی در شئون مختلف ازجمله ابتکارات جشنواره موسیقی فجر

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در سی وچهارمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر که به تازگی به پایان رسیده است ابتکارات متفاوت و جذابی نسبت به گذشته دیده شد، افزود: تنوع موسیقی و توجه به موسیقی در شئون مختلف ازجمله این ابتکارات قابل دفاع به شمار می آیند.

جلوگیری از زیرزمینی شدن موسیقی با رسمیت دادن به ظرفیت های مختلف موسیقی

وکیلی با اعتقاد به اینکه این جشنواره ظرفیت موسیقی ایرانی را در چارچوب قوانین موجود و فرهنگ کنونی به رخ کشید، ادامه داد: هرچه بیشتر به ظرفیت های مختلف موسیقی رسمیت داده شود از زیرزمینی شدن این هنر جلوگیری خواهد شد.

نواختن موسیقی ایرانی توسط خارجی ها در جشنواره نشان از بکارگیری تدبیر در فضای هنری کشور

این عضو هیات رئیسه مجلس نواختن موسیقی ایرانی توسط موزیسین های دیگر کشورها در سی وچهارمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر را نشان از بکارگیری تدبیر در فضای هنری کشور دانست و اضافه کرد: مسئولان و هنرمندان باید مراقب باشند موسیقی شناسنامه دار را قربانی موسیقی هایی دیگر از ترس زیرزمینی شدن آن ها نکنند.

مسئولان با فیگور روشنفکری به سمت موسیقی زیرزمینی غش نکنند/توازن و تعادل در مدیریت موسیقی حفظ شود

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه گاهی مسئولان با فیگور روشنفکری به سمت موسیقی زیرزمینی غش کرده و موجب بی حرمتی و بی اعتنایی به موسیقی رسمی کشور می شود، تاکید کرد: اگر بنا به پیمودن درست مسیر است باید توازن و تعادل در مدیریت موسیقی حفظ شده و حرمت موسیقی ایرانی پاس داشته شود./

پایان پیام

لینک خبر :‌ خانه ملت
بخش خیابانی پر تماشاگرترین بخش جشنواره تئاتر فجر بوده که البته حمایت مسئولان از این بخش بسیار کم است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳

به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با نمایش هایی در بخش صحنه ای، خیابانی، رادیویی، دیگر گونه های اجرایی، تئاتر ملل و بخش چهل سالگی انقلاب به اجرا پرداخت. در میان انتظار برای تماشای نمایش های صحنه ایی به تماشای نمایش های خیابانی در محوطه تئاتر شهر، خانه هنرمندان ایران و متروی ولیعصر (عج) می ایستادیم و شاهد استقبال بی نظر مخاطبان و رهگذران از این نمایش ها بودیم.

نمایش های خیابانی در دوره سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر با نمایشنامه ها و ایفای نقش بازیگران به اجرا پرداخت. سردی هوا، بارش باران و وزش باد مانع از اجرای هنرمندان در محوطه ها و البته مانع از حضور تماشاگران نشد و بسیاری از تماشاگران از قبل از نمایش خود را آماده و حتی برخی از آن ها با چای و پتو روی پله های حوضچه تئاترشهر می نشستند تا نمایشی را از دست ندهند که این نشان از قوی بودن کار ها در این بخش دارد. درست است که تماشاگران از اجرا ها رضایت داشتند، ولی آیا مسئولان از کارگردانان را در نمایش های بخش خیابانی حمایت کرده اند؟

شفیعی: نمایش نامیرا یک گروه کاملا مستقل تئاتری است

امیرحسین شفیعی نویسنده و کارگردان نمایش نامیرا در این خصوص در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، اظهار کرد: گروه نمایش نامیرا (گروه کارگاه تئاتر ایران) یک گروه کاملا مستقل تئاتری است. ما در این گروه بر روی مضامینی کار می کنیم که به آن اعتقاد قلبی داشته و تلاش می کنیم که این مفاهیم را از طریق تئاتر خیابانی با تماشاگر به اشتراک بگذاریم. ما در روز های پایانی جشنواره تئاتر فجر هستیم، ولی هنوز در پشت صحنه مشکل گرمایشی داریم و یک وسیله گرمایشی ترتیب داده نشده تا بازیگران خردسال ما گرم شوند. به این دلیل می گویم گروه ما مستقل است که یاد گرفتیم اثر را تولید و پس از تولید آن را عرضه کنیم و سپس اگر مسئولان فرهنگی توانستند کمکی کنند، کمک خود را عرضه کنند.

وی افزود: در نمایش نامیرا سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و اداره کل هنر های نمایشی به ما کمک کردند، ولی دَه ها نهادی که می توانستند و البته وظیفه داشتند ما را کمک کنند، ما را از کمک خود دریغ کردند و دلیل آن این است که کار من سفارشی نیست و قرار هم نیست حرف های کهنه، تکراری و نصیحت گونه زده شود. من در ابتدا به هنر تئاتر تعهد و سپس به محتوای مدنظر خود اعتقاد دارم.

شفیعی با اشاره به این که از انجام کار های سفارشی امتناع کردم، بیان کرد: من توانایی کارگردانی کار های بزرگ میدانی و کار های سفارشی را دارم، ولی از انجام آن امتناع کرده ام و ترجیح دادم به چیزی که از لحاظ هنری به آن معتقد هستم را به اجرا بگذارم. در جامعه ما این گونه شده که اگر کاری در راستای انقلاب و اهداف نظام تولید شود آن را سفارشی و با پشتیبانی میلیونی آن را می پندارند، اگر این چنین بود، لزومی برای 14 اجرا نداشتم و لااقل می توانستم برای نمایش خود بروشور چاپ کنم که همه این دلایل به مستقل بودن کار ما باز می گردد. درست است که اداره کل هنر های نمایشی و سازمان فرهنگی شهرداری تهران به ما کمک کردند، ولی جمع کمک ها پنجاه درصد از هزینه های ما نشده است، اما بخشی از این عشق و علاقه برای تجربه فضا های جدید بوده است.

کارگردان نمایش نامیرا در خصوص استقبال تماشاگران در روز های جشنواره تئاتر فجر گفت: نمایش هایی که در فضای باز اجرا می شوند، بیشتر برای مخاطبانی است که کمتر تئاتر دیده و به آن آشنا هستند. تمام تلاش ما این است که تماشاگر اثری را ببیند که کم ترین کاستی ها را داشته باشد. من در کوچک ترین موضوعات از لباس گرفته تا طراحی صحنه و میزانسن ها سخت گیری دارم، زیرا برای مخاطبی که کمتر تئاتر دیده ارزش قائل هستم، زیرا کار خوب ممکن است مخاطب عام را به تئاتر حرفه ایی جذب و از آن ها مخاطبانی حرفه ایی بسازد. مخاطبان از نمایش نامیرا استقبال بی نظیری دارند و در این هوای سرد 60 دقیقه سرپا می ایستند در حالی که در جشنواره فجر شاهد آن بودیم که برخی نمایش ها در اواسط اجرا ریزش تماشاگر دارند در حالی که من به جرأت می گویم نمایش ما در فضای باز یک درصد هم ریزش نداشته است.

وی افزود: من از مخاطب امروزی خود شناخت دارم، مخاطب امروز ما مدام درگیر تلفن همراه و فضای مجازی است و من به عنوان کارگردان می دانم که باید اثری را تولید کنم که هر لحظه تماشاگر را به هیجان آورده و تصاویری را خلق کنم که تماشاگر پلک نزد و نمایش را دنبال کند در حالی که هم سرما و هم دوری از تلفن همراه را تحمل می کند.

شاهوردی : نگاه ها به تئاتر خیابانی اشتباه است

در ادامه این گفتگو پژمان شاهوردی نویسنده و کارگردان نمایش این کجا و آن کجا در خصوص حمایت مسئولان از تئاتر های بخش خیابانی بیان کرد: گلایه من از مسئولان برگزار کننده تمامی جشنواره ها و به خصوص جشنواره بین المللی تئاتر فجر این است که به تئاتر خیابانی به چشم یک وصله نگاه می کنند که بودن یا نبودن آن برای برگزارکنندگان تفاوتی ندارد. از لحاظ کمک هزینه هایی که قرار است انجام دهند، نمی دانم چه کسی و در کجا مطرح کرده که کمک هزینه ها در بخش صحنه ایی 10 الی 12 میلیون و در بخش خیابانی 2 الی 4 میلیون باید باشد. این برای گروهی مانند گروه ما که از استان لرستان و با یک کامیون دکور برای بخش خیابانی به تهران می آید چه فرقی با گروهی دارد که با سه بازیگر و بدون دکور در روی صحنه اجرا می کنند؟

وی افزود: این در حالی است که گروه ما در بخش خیابانی سه اجرا دارد که البته به مراتب سخت تر است، زیرا در سرمای زمستان و در زمان هایی که محل رفت و آمد رهگذران بوده، اجرا می کنیم. در این دوره از جشنواره به واسطه این که نمایش من در بخش خیابانی پذیرفته شده بود، نمایش دیگری را هم در بخش بین الملل کنار گذاشته شد. ما ناتوان در اجرا نیستیم که در بخش خیابانی شرکت کرده ایم، ولی متاسفانه ها نگاه ها به تئاتر خیابانی اشتباه است.

شاهوردی با اشاره به دریافت نکردن جایزه بزرگ دوره پیشین جشنواره بیان کرد: در شوکیسی که در پیشخوان تئاتر کشور برگزار شد، من یک طرح خیابانی ارائه دادم که از سوی کشور اسپانیا پذیرفته شد تا در یکی از معتبرترین فستیوال های تئاتر دنیا به عنوان نماینده ایران حاضر شوم. آن ها زمانی که دو صحنه از کار ما را دیدند، به سرعت از کار ما استقبال و دعوت کردند. سال گذشته کار من در بخش خیابانی جشنواره فجر پنج تندیس گرفت، ولی هنوز جایزه بزرگ آن بخش به من داده نشده و این نشان از برخورد نامناسب با هنرمندان است. جایزه بزرگ آن بخش حمایت از کار سال بعد بود، ولی این اتفاق نیز رخ نداد و حتی برای بهترین نمایش بخش خیابانی یک اجرای عموم هم درنظر نگرفتند.

وی ادامه داد: نمایش های بخش خیابانی پر تماشاگر ترین بخش جشنواره هستند و مردم به قدری کار ها را دوست دارند که مدام در تبلیغات های تئاتر فجر از استقبال خوب مردم گفته می شود، کار اگر بد باشد مردم آن را نمی بینند، ولی گرمی کار در هوای سرد سبب به تماشا ایستادن رهگذران می شود و این نشان از حمایت مردم دارد، اما از طرف دیگر حمایت های مسئولین از بخش خیابانی خیلی کم است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
قطب الدین صادقی معتقد است که در دهه 70 هسته های روشنفکری، پژوهشی و مطالعاتی تئاتر از بین رفت و این خطر همچنان گریبان تئاتر ایران را گرفته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : همسو نیوز تئاتر آنلاین سینما پرس هنر آنلاین گیتی آنلاین

به گزارش خبرنگار مهر ، دومین نشست تاریخ شفاهی تئاتر ایران با حضور قطب الدین صادقی، تاجبخش فناییان و داود فتحعلی بیگی روز چهارشنبه 1 اسفند در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

تاجبخش فناییان در ابتدای این نشست به ارائه توضیحاتی پرداخت و گفت: قبل از انقلاب و در دهه 50 می رفت که برنامه ریزی منتج به نتیجه صورت بگیرد که بواسطه انقلاب ناکام ماند، حال آنکه درباره خوب یا بدی واقعه نظر نمی دهم. بعد از انقلاب هم هیچگاه تبیین نشد که ما از تئاتر چه می خواهیم، در تمام کشورها از یک دهه برای دهه بعد برنامه ریزی می کنند و هر کسی هم مدیریت را می پذیرد طبق همان برنامه پیش می رود.

وی ادامه داد: بعد از انقلاب مسئولان رده بالای وزارت ارشاد هیچ آشنایی، تاکید می کنم هیچ آشنایی نسبت به تئاتر نداشتند. بعضا تئاتر را اتفاقی برای خنداندن مردم می دانستند یا چیزی برای سرگرمی. آنها شاید می توانستند برای اقتصاد برنامه ریزی کنند ولی در زمینه تئاتر مطلقا تخصص نداشتند. هیچ اعتمادی هم به افراد وجود نداشت که امر برنامه ریزی را به آنها بسپارند.

سپس قطب الدین صادقی درباره ارزیابی خود درباره دهه 60 و 70 تئاتر ایران، اظهار کرد: صحبت های من جنبه ارزشگذاری ندارد. این 40 سالگی انقلاب 4 دوره فرهنگی تاریخ معاصر را در برمی گیرد که نقطه عطف هایی دارد که اولینش وقوع انقلاب است. این اتفاق یک دموکراسی خودجوش بوجود می آورد که همه نیروها در آن فعالیت می کردند. طبق مطالعات من این دوره بسیار پرجوش و خروش است. مثل تمام انقلاب های جهان یک نیرو باید باقی می ماند و دیگران باید می رفتند. وقوع جنگ همه چیز از جمله فرهنگ و اقتصاد و این دموکراسی خودجوش را تحت الشعاع قرار داد.

وی با بیان اینکه تئاتر هم در دوران جنگ به بخشی از بسیج عمومی شکل گرفته در جامعه تبدیل شد، افزود: جریان تئاتر ایران در این دهه معطوف به پیش بردن یک اندیشه سیاسی و ایدیولوژیک است. فضایی که تا صلح ادامه پیدا می کند، نقطه عطف دوم صلح است. بعد از صلح جوان خوش فکری آمد که در یک دفترچه 40 برگ برنامه هایش را نوشته بود. بی نهایت هوشمند و دلسوز بود. او تمام تئاتر تعطیل شده را فعال کرد، آن هم در زمانی که تئاتر شهرستان نابود شده بود و به تئاتر بعنوان یک بزه نگاه می کردند.

در ادامه صادقی تأثیر علی منتظری را به عنوان رئیس مرکز هنرهای نمایشی در دهه 60 بر تئاتر ایران بسیار بالا و مثبت ارزیابی کرد و گفت: در آن دوران شور مسئولیت همه ما را فرا گرفته بود. دهه دوم انقلاب زندگی تئاتری احیا شد و 18 دانشکده تئاتری احداث شدند که هدف از احداث آن ها تنها سود برای دانشگاه آزاد نبود بلکه شور فرهنگ و فرهنگ ایجاد شده در جوانان بود.

وی اظهار کرد: موج روی آوردن به فرهنگ و هنر به خصوص تئاتر ناشی از خوش بینی به زندگی بود. دهه اول انقلاب دهه قناعت و اقتصاد سازمان یافته است ولی در همان قناعت که دلار 7 تومان بود، در سینما 70 فلم در سال ساخته شد در حالی که در کشور عراق در همان دوران 3 فیلم سینمایی ساخته شده بود. از دوره صلح به بعد مجوز فعالیت های فرهنگی و هنری به نهادهای نظامی و سیاسی نیز داده شد.

صادقی با اشاره به بودجه 80 میلیون تومانی تئاتر در دهه اول انقلاب، توضیح داد: این بودجه تقلیل پیدا کرد و آقای منتظری با 24 میلیون تومان بودجه باید تئاتر را اداره می کرد که از این مبلغ، 22 میلیون تومان هزینه کارمندان و بخش اداری می شد و تنها 2 میلیون تومان برای تولید تئاتر می ماند. در آن زمان هزینه تولید یک فیلم معمول سینمایی 6 میلیون تومان بود. آقای منتظری با تلاشی کرد بودجه تئاتر را بالا برد و وقتی مرکز هنرهای نمایشی را ترک کرد این بودجه به 800 میلیون تومان رسیده بود.

این هنرمند تئاتر درباره وضعیت تئاتر در دهه 70 افزود: تربیت نسل جدیدی از بازیگران و کارگردانان تئاتر در این دهه اتفاق افتاد. فرهنگ نوین دانشگاهی کمابیش اصولی در تمام عرصه ها شروع شد اما ناهماهنگی بخشی از فرهنگ ما بود و هماهنگی میان نهادها و سازمان های مختلف در این زمینه شکل نمی گرفت.

سپس داود فتحعلی بیگی از هنرمندان با سابقه عرصه نمایش های آیینی و سنتی نیز به ذکر خاطراتی از مشکلاتی که برای رسمی شدن این حوزه نمایشی در دهه 60 وجود داشت، پرداخت و افزود: همزمان با شکل گیری انجمن نمایش، کانون نمایش های آیینی و سنتی راه افتاد و من مدیریت تالار محراب را هم بر عهده داشتم. از سال 66 به تبع شکل گیری این کانون جشنواره نمایش های آیینی و سنتی را راه انداختیم که از ابتدا دیدگاه پژوهشی داشت. ما هیچوقت بودجه مصوب و جداگانه ای نداشتیم ولی کانون نمایش های آیینی و سنتی و جشنواره آیینی و سنتی باعث شد تا اندوخته های مختلفی داشته باشم.

فناییان در ادامه این سخنان یادآور شد: آقای منتظری زحمات زیادی در تئاتر ایران کشید اما الان کجاست؟ وی شبانه روز تلاش کرد و دموکراسی خودجوش ناشی از دیدگاه انفرادی آقای منتظری بود، وی سعی می کرد به تئاتری ها آسان بگیرد و همه کار کنند. بعد آقای منتظری تئاتر را ترک کرد و گفت دیگر به تئاتر بر نمی گردم، چرا این اتفاق باید رخ دهد؟ آقای منتظری رفت چون بستر آماده نبود و او را تأیید و پشتیبانی نمی کرد.

وی افزود: آقای منتظری به تنهایی تصمیم می گیرد و کاری می کند که با بستر موجود تطابق ندارد و در نتیجه خسته می شود. همه چیز به لحاظ فرهنگی علیه افراد از جمله مدیریت حرکت می کند. گذشته تئاتر معلوم نیست که بر پایه چه ایده و فرهنگی شکل گرفته است. اگر نقشه راه نباشد همه چیز آشفته می شود، هماهنگی میان ارگان ها و نهادها می تواند ثمرات بلند مدتی داشته باشد.

این کارگردان و مدرس تئاتر متذکر شد: نقصان تئاتر ما در دهه های مختلف گذشته این است که ارگان های مرتبط با هم در ارتباط نیستند، بحث سیاسی نیست بلکه فرهنگی است و در حوزه تئاتر این هماهنگی ایجاد نشد.

سپس داود فتحعلی بیگی و تاجبخش فناییان احداث و راه اندازی پردیس تئاتر تهران در منطقه جنوب تهران را ناشی از نبود برنامه و دیدگاه مناسب در خصوص تئاتر دانستند.

در ادامه فناییان تصریح کرد: اگر ما برای 40 سال آینده سنگ بنای مبانی و برنامه ریزی را نگذاریم تا 400 سال دیگر هم برای تئاتر ایران اتفاقی نخواهد افتاد. اداره کل های مختلف زیر نظر معاونت هنری وزارت ارشاد کاری از دست شان بر نمی آید.

در بخش دیگری از این نشست، قطب الدین صادقی با اشاره به وجود فرهنگستان هنر، تأکید کرد: ما نهاد عظیمی به نام فرهنگستان هنر داریم که مهندسی عظیم فرهنگ و هنر کشور را در دست دارد ولی برای تئاتر چه کار کرده است؟ در دهه 70 نسلی آمد که بر خلاف نسل آرمان خواه پیش از خود، آرمان گرا نبود و این طبیعی است. مسائل نسل جوان و دغدغه اش از اسطوره به واقعیت آمد و مسائل عاطفی برایش مهم شد.

این کارگردان و پژوهشگر تئاتر با بیان اینکه مسائل نسل جوان در دهه 70 کاملا متفاوت با نسل پیش از خود بود، اظهار کرد: از نیمه دوم دهه 70 ارتباط با جشنواره های بین المللی زیاد شد و همین امر باعث کپی کردن تئاتر از روی آثار دست چندم خارجی شد. در این دوران مسائل اجتماعی نسل جوان، مسائل عاطفی شد و آثار زیباشناسانه ملی دور و زیبایی شناسی جعلی خارجی وارد شد. در ادامه تئاتر پول محور، چهره گرای تجاری و مبتذل شکل گرفت.

صادقی تصریح کرد: باید جاه طلبی و منفعت طلبی متوقف شود و منفعل نباشیم. باید اصول را طراحی و برنامه ریزی کنیم.

فتحعلی بیگی نیز در ادامه این سخنان متذکر شد: نمی دانم از چه تاریخی اینقدر حقارت طلب شدیم و مدام فکر می کنیم که دیگران از ما بهتر هستند.

وی اظهار کرد: یکی از تأثیرات جشنواره نمایش های آیینی و سنتی این بود که باعث شد رفته رفته نمایش های آیینی و سنتی به رسمیت شناخته شود اما دانشگاه ها نسبت به نمایش های ایرانی بی مهر هستند.

صادقی در بخش دیگری از این نشست تأکید کرد: از دهه 70 به بعد هسته های روشنفکری نابود شد. جوان ها پاسخ پرسش های شان را از طریق تئاتر می گرفتند و تئاتر اندیشه های نوین را وارد می کرد و در زندگی اجتماعی نقش داشت. متأسفانه از دهه 70 به بعد رساله ها را می فروشند و برخی استادان را می شناسم که رساله دکترای شان را دانشجویان شان نوشته اند. خطر بزرگی که هنوز ادامه دارد، جلوگیری از هسته های مطالعاتی، پژوهشی و روشنفکری است.

در بخش پایانی نشست پژوهشی تاریخ شفاهی تئاتر ایران در دهه 70، یادآور شد: در دهه 60 جامعه به دسته جات مختلف تقسیم شد که هیچ اشکالی هم نداشت و طبیعی بود. در دهه 70 هم دسته جات مختلف وجود داشتند. باید دسته جات مختلف شناسایی شوند و بر اساس شناخت و نیاز گونه ها تئاتر تولید، تعرف و اجرا و همچنین با مدیریت مالی یکسان پشتیبانی شوند.

وی تصریح کرد: خصوصی سازی یا خصوصی بازی هرج و مرج ایجاد کرده است و آن ها که این موضوع را مطرح کردند، هدف شان همین بود.

کد خبر 4548016

فریبرز دارایی

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
حد و مرز اعتراض را چه کسی مشخص می کند و اساسا آیا اعتراض اجتماعی تعریف و محدوده مشخصی دارد یا نه؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

آفتاب نیوز :
سرویس فرهنگی*- اخیرا فضای اعتراض و علی الخصوص اعتراض اجتماعی که این روزها بیشتر نقد شرایط اقتصادی، اجتماعی، رانت و آقازادگی می باشد، وارد فضای هنری و موسیقی شده است. مقوله موسیقی اعتراض این روزها بازارگرمی دارد و توجه همگان را به خود جلب کرده است. مساله ای که وجود دارد این است که حد و مرز اعتراض را چه کسی مشخص می کند و اساسا آیا اعتراض اجتماعی تعریف و محدوده مشخصی دارد یا نه؟

مساله ای که محصولات فرهنگی و هنری با آن مواجه هستند، مساله بازار و خودکار قرمز است. یعنی یک هنرمند یا باید حواسش به بازار فروش باشد تا منفعت کسب کند یا به محدودیت ها و تبعاتی که از جانب وزارت ارشاد بر آن ها تحمیل می شود، لذا بسیاری از هنرمندان وارد فضای اعتراض نمی شوند و اساسا به کسب درآمد و فروش بیشتر آلبوم خود می پردازند.

برای بررسی موسیقی اعتراض و تحلیل آن می خواهم به دو خواننده اشاره کنم. اخیرا قطعه پاره سنگ که توسط مهدی یراحی اجرا شد، نظرات و حاشیه های فراوانی به دنبال داشت و در نهایت منجر به ممنوع الکاری این خواننده شد. اما وقتی متن این کار را بررسی می کنیم واقعا در فضای اعتراضی نیست کما اینکه ترانه سرای این اثر، روزبه بمانی در آثار خود کار اعتراضی خاصی ندارد و به صورت مستقیم نمی توان اعتراض را درک کرد.

اما اخیرا حامد زمانی، خواننده کشورمان آثار متعددی را منتشر کرده است که به گفته او، رنگ و بوی اعتراض دارد، نظیر قطعه های هفت تیر، الکترون و بیزار. وقتی محتوا و متن این شعرها را بررسی می کنیم سراسر بوی اعتراض اجتماعی می دهد و مباحث اقتصادی، اجتماعی و فاصله طبقاتی را بیان می کند. اما سوال هایی برای مخاطب پیش می آید.

اولا چرا این موسیقی ها از جانب وزارت ارشاد موسیقی اعتراض تلقی نمی شود و هیچ محدودیتی برای ادامه کار این خواننده به وجود نمی آید؟ ثانیا چرا رسانه ملی که در ایام الله دهه فجر، ماه محرم و فاطمیه دائما آثار محدودی و مناسبتی این خواننده را پخش می کند، تمایلی به پخش سایر آثار او ندارد؟ یا به عبارتی چرا صدا و سیما از وی یک چهره صرفا مذهبی خوان و انقلابی خوان ساخته و حاضر نیست مخاطب با آثار اعتراضی و اجتماعی و حتی اخلاقی او آشنا شود؟

برای پاسخ به این سوالات باید گفت که اولا رویکرد رسانه ملی بر این است که حدالامکان خوانندگان اجتماعی خوان را مطرح نکند و صرفا به پخش آثار انقلابی، مناسبتی و حتی عاشقانه بپردازد، چرا که مشهورشدن این افراد را احساس خطر می داند.

همچنین باید گفت بدنه اجتماعی و مردمی اهمیت زیادی دارد. مهدی یراحی به دلیل داشتن هواداران بیشتر و عمومی تر، آثارش صدای بیشتری در می کند تا حامد زمانی که طرفداران ایدئولوژیک و خاص خود را دارد. این مساله بیانگر این است که اساسا مقوله اعتراض نیازمند بدنه اجتماعی و مردمی است و صرف تولید یک محصول کار به جایی نمی رسد و به هیچ کس بر نمی خورد! لذا همراهی مردم با یک اثر می تواند عاملی باشد بر واکنش وزارت ارشاد برای پیشگیری از آثار مشابه بعدی.

به نظر می رسد که اگر حامد زمانی هم، مخاطب عام داشت و آثار وی توسط فن پیج ها و خصوصا تیپ روشنفکران به عنوان موسیقی اعتراضی شناخته می شد و به صورت گسترده پخش می شد، شاید همین خودکارهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انتظار او بود.

در پایان باید گفت عملا واکنش ها و اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وابسته به گستردگی اثر و میزان مخاطب آن و به تبع آن موجی است که در جامعه به راه می اندازد و همواره در تلاش است که نظارت کافی را بر این مقوله داشته باشد. اگرچه باید گفت این نظارت ها لازم است، زیرا محصولات فرهنگی و هنری تاثیراتی فراوانی بر مخاطب می گذارد و به تدریج شالوده ذهنی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد.

امید است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ترس های هنرمندان برای تولید آثار اجتماعی و اعتراضی را کاهش دهد و با تعیین حد و مرزهای مشخص جامعه را از رخوت و بی تفاوتی نسبت به مسائل نجات دهد و از طرفی با آثاری که به ارزش ها، اعتقادات و نظام مقدس جمهوری اسلامی توهین می کند، برخورد جدی کند.

* محمد وجدانی

لینک خبر :‌ آفتاب نیوز
محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی در برنامه تلویزیونی تب تاب که از شبکه سوم پخش می شد سخنانی مطرح کرد که در نوع خود جالب و شنیدنی ست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : الف نسیم آنلاین تهران 24

به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس، محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی در برنامه تلویزیونی تب تاب که از شبکه سوم پخش می شد سخنانی مطرح کرد که در نوع خود جالب و شنیدنی ست. او به مسائل و مشکلات امروزه موسیقی و برخی افراد و جریان های سودجو در موسیقی اشاره کرد که در ادامه می خوانید:

معتمدی: امشب اینجام تا از مشکلات جامعه موسیقی که فکر می کنم دغدغه عمومی جامعه است حالا نه به عنوان مدعی العموم بلکه هم از جانب مردم و هم از جانب هنرمندان کمی صحبت کنیم. مردمی که حق دارند خوب بشنوند.

مجری به عنوان اولین سوال پرسید که سبک محمد معتمدی دقیقا چیست؟ یعنی موسیقی اصیل است یا فیوژن و تلفیقی؟

معتمدی: ببینید من برآمده از موسیقی سنتی هستم یعنی موسیقی سنتی به معنی واقعی کلمه ولی چیزی که امروز سعی می کنم به مخاطبم ارائه بدهم چیزی بر مبنا و اساس موسیقی سنتی است ولی در قالبی که قابل شنیدن و گوش دادن روزمره برای جوان نسل امروز هم باشد. موسیقی من به لحاظ ساختاری، تایمینگ، اوورتورها و رنگ آمیزی بین کلام رو بر مبنای همان موسیقی سنتی را رنگ جدیدی می دهیم که مخاطب جوان امروزی بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

شما جوایز بین المللی بسیاری برده اید. آیا به نسبت همان جوایز متعدد بین مردم به شهرت رسیده اید یا نه؟

معتمدی: من نمی دانم چقدر بین مردم شناخته شده هستم. شناخته شدن امروزه به تریبون داشتن بستگی دارد. در کشور ما مقوله موسیقی تقریبا مقوله ای رها شده است. ما نهادی نداریم که موسیقی خوب را برای مردم تولید کند تا ذائقه مردم متوجه آثار خوب شود و متاسفانه اینچنین نهادی در کشور نداریم.

(مجری) یعنی دفتر موسیقی وزارت ارشاد فقط کار صدور مجوز آلبوم ها و کنسرت ها را انجام می دهد؟

معتمدی: ببینید چیزی که بنده در طول 20 سال کار موسیقی تجربه کرده ام آنچه که من مراجعه به دفتر موسیقی داشته ام صرفا برای صدور مجوز بوده البته خدای نکرده نمی خواهم سخن منفی در رابطه با عزیزان دفتر موسیقی گفته باشم ولی این مقوله چیزی بود که ما باید از آن رد می شدیم تا بتوانیم کارمان را انجام بدهیم. منی که معتمدی هستم و بسیاری دیگر هنوز جایگاهی در موسیقی این کشور نداریم که بگویند به واسطه اعتبار این آدم می تواند کار ارائه بدهد.

آیا مردم به خواننده ها خط می دهند که چه بخوانید یا خواننده ها دارند آثاری تولید می کنند که می گوییم گوش مردم خراب شده؟ الان کدام حالت وجود دارد و مطلوبش کدام است؟

معتمدی: حالت مطلوب این است که هنرمند با توجه به اقتضاعات و ذائقه روز جامعه آثاری تولید کند که استاندارد و عیار بالا داشته باشد. شاید خود مردم آن جامعه هم متوجه نباشند که گاهی کارهایی را که فکر می کنند خوب است دارند گوش می کنند ولی آن کارها با اصالت شان و با معیارهای اصیل موسیقی آن جامعه خیلی سازگار نیست و من فکر می کنم هنرمندها و دولت این دو مسولیت دارند در قبال مردم. دولت که عموما وظیفه اصلی اش در حوزه آموزش است. دولت ها به شدت در حوزه آموزش مسول هستند. ما نهاد سیاستگذار در حوزه موسیقی نداریم که بتواند از امکانات خود موسیقی استفاده کند و از درآمدهای خود موسیقی به نفع مردم استفاده کند.

شما در جایی از عنوان سلطان کنسرت نام بردید. این سلطان کنسرت یک شخص است یا نهاد یا ارگان یا مافیا است؟ چیست؟

معتمدی: سلطان کنسرت تا حدودی می تواند مجاز هم باشد. خیلی واژه بدی نیست. مثلا یک نفر صادر کننده بسیار موفق فرش است او را سلطان فرش می نامند و در موسیقی هم اینچنین داریم ولی زمانی مشکل درست می شود که این سلطان بخواهد از قدرت و روابط و شرایط خود در آن صنف استفاده کند و بازار را به انحصار خود دربیاورد بخاطر نفعش شخصی و سود خودش برای آن صنف تعیین تکلیف کند اینجاست که من او را سلطان کنسرت از آن جنبه می نامم.

این سلطان کنسرت شخص است یا سیستمی است یا ارگان است؟ چیست؟ مردم حق دارند بدانند.

معتمدی: این که من می گویم تا حدود زیادی شخص است یا شاید اشخاص معدودی هستند. برخی فکر می کنند چون سال های سال ساز و کار بلیت کنسرت ها را در اختیار داشته اند به دیتا بِیس و اطلاعات شخصی هنرمندان دسترسی پیدا کرده اند و اینها به بازار کنترل پیدا کرده اند و به بازار خط میدهند و سود خیلی از این ها در ظهور و پدید آوردن خواننده های جدید است که آنها هم برای من عزیز هستند و نمی خواهم خدای نکرده به آنها توهین یا بی احترامی کرده باشم. این تهیه کننده ها می روند سراغ خواننده ای که شاید خیلی عیاری نداشته باشد و شناخته شده نیست و کاری نکرده است و به راحتی می تواند با آن خواننده یک قرارداد نود و پنج درصد به پنج درصد ببند یعنی 95 درصد آن شرکت ببرد و خواننده تنها 5 درصد ببرد و به واسطه سرمایه گذاری میلیاردی که بر روی آن می کند و این حقیقت که بشر ذاتا اسیر تبلیغات است. برخی از اینها آثاری تولید می کنند که در عالم واقع وجود خارجی ندارند یعنی اینچنین هنر یا ویژگی وجود ندارد. یک فایل پنج دقیقه ای از این آدم با یک کت و شلوار و مدل موی خوشگل اینها را بسته بندی کرده و به هرچی شبکه وجود دارد ارسال کرده است بعد که مردم برای کنسرت این هنرمند دعوت می شوند و می آیند البته در این حین و همزمان این شرکت دارد روی دیگر هنرمندان بعدی هم کار می کند، بعد که مردم یک یا دوسال می آیند به کنسرت این خواننده ها و می بینند که خبر خاصی نیست و دقیقا مثل یک خبر که ابتدا برای آدم تازگی دارد و بعد تکراری می شود یا مثل جوک که بعد از یک مدت بی مزه می شود، کار این خوانندگان هم خیلی زود تکراری می شود و خواننده و پکیج بعدی بیرون می آید ولی هنر واقعی هیچ وقت بی مزه نمی شود.

موسیقی اصیل ما خیلی کم فروغ شده و شاید شما محمد معتمدی و همایون شجریان، سالار عقیلی و سینا سرلک و چند نفر دیگه هستید که دارید از این نوع کلام با اتفاقات مدرنیزه ش استفاده می کنید و ارائه می دهید. چرا نسل جوان ما این فضای موسیقی سنتی را خیلی دوست ندارد؟ شما چکار کردید که دوست بدارند؟ چکار باید کرد که ما با آنچه که از نیاکانمان به ما رسیده آشتی کنیم؟

معتمدی: من دانش آموخته دانشکده صدا و سیما هستم. زمانیکه فارغ التحصیل شدم آقای علی عسکری که الان رئیس سازمان هستند آن زمان رئیس دانشکده ما بودند و به نوعی ایشان استاد من محسوب می شوند. رئیس سازمان صدا وسیما وظیفه اش است که به حال موسیقی فکر کند و برایش برنامه ریزی کند. باید از استاد حسین علیزاده استاد کیهان کلهر و اساتید دیگر دعوت کند بنشینند دور یک میز و بگویند که ما برای این موسیقی چکار می توانیم بکنیم. کی همچنین کاری کرده اند؟ هیچ وقت اینچنین کاری نکرده اند. ما هیچ شرایط و بستری برای دعوت از اساتید برای صحبت و برنامه ریزی در مورد موسیقی نداریم. موسیقی یکی از بخش های اصلی فرهنگ جامعه است. در کشورهای غربی موسیقی هایی که قرار است رونمایی و معرفی بشوند از طریق رسانه های آن کشورها و رادیو تلویزیون آنها آثارشان معرفی می شوند ولی بگذارید رک بگویم امروزه موزیسین های ما برای معرفی آثارشان ابتدا آن ها را ایمیل می کنند به آن طرف و از آن طرف با امواج دوباره فرستاده می شوند این طرف. ما چرا نباید یک رسانه قوی در حوزه موسیقی داشته باشیم؟

شما الان در مورد هر نوع موسیقی صحبت می کنید یا فقط موسیقی سنتی؟

معتمدی: من صحبتم هرنوع موسیقی است و نه فقط موسیقی سنتی. موسیقی سنتی هم اینجور نیست که بی ایراد باشد. بسیار موارد زیادی وجود دارد که آثاری تولید شده که اصلا قابل گوش دادن نیستند. و موسیقی سنتی به مثابه حصار امنی نیست که ما برویم داخلش و هرکاری که ساختیم خوب باشد. اصلا اینچنین نیست. در ضمن موسیقی پاپ ژانری است که آنقدر کار خوب در آن خلق شده که من در مقابل بسیاری از خالقین زانر پاپ تعظیم می کنم. مگر می توان بابک بیات را انکار کرد. یا دیگران را و امثال ناصر چشم آذر خدا بیامرز را.

قدیم ها اینطور بود که گِیت هایی بود که خواننده باید از همه آنها با موفقیت می گذشت و بسیار امتحان می داد تا به او بگویند شما الان صلاحیت خوانندگی دارید. الان چرا اینچنین نیست؟

معتمدی: من کتاب های تاریخ موسیقی را که می خواندم به شخصی با نام حاج آقا محمد ایرانی مجرد این نه خواننده بوده نه نوازنده بلکه موسیقی شناس بوده و اکثر موزیسین های ایرانی در محافلی که در منزلش برگزار می شده حضور می یافتند. کسانی که می خواستند قابلیت خود را در موسیقی نشان بدهند به خانه او می آمدند. بخشی هم مرجعیت رادیو تلویزیون به واسطه برنامه گلها و برنامه تک نوازان و رویدادهایی اینچنین که رادیو تلویزیون را به مرجعی قابل اتکا تبدیل کرده بود. الان ما هم در صدا و سیما شورا داریم ولی عملا خبری از تولید موسیقی نیست. البته یک زمانی اینچنین نبود و بنده یک سری آثار مرحوم یاحقی و دیگر اساتید را که خلق کرده بودند در مرکز صدا و سیما بازخوانی و ضبط کردیم ولی الان تولید در این سازمان تقریبا تعطیل شده است. البته همان آثار و خیلی دیگر از آهنگ ها و آثار که خلق شدند آنچنان که باید پخش نشدن و بیشتر در آرشیو ماندند.

در مورد جشنواره موسیقی فجر بگویید بخصوص ازین بابت که می گویند جشنواره سینمایی فجر مهم است و جشنواره موسیقی فجر هم در سطحی بسیار پایین تر وجود دارد.

معتمدی: کلا موسیقی در کشور ما بودجه درست و حسابی ندارد. چرخ آخر درشکه موسیقی بوده و کمترین بودجه را داشته و موسیقی هم ساز و کار درستی نداشته که از ظرفیت های خودش استفاده شود. ما بنیادی تشکیل ندادیم که از موسیقی به نفع خودش استفاده کنیم. بخشی از درآمد موسیقی دارد از گردونه موسیقی خارج می شود و هیچ آیدی برای موسیقی ندارد. در حوزه موسیقی یک نفر تهیه کننده س یک نفر خواننده س و یک نفر هم نوازنده که کار خود را انجام می دهند و یک نفر هم هست که در اصل هیچ ربطی به موسیقی ندارد ولی جایی نشسته و می گوید کنسرت ها از کانال من رد شوند البته اینها را که می گویم به زبان نمی گوید بلکه اینها ساز و کارهایی است که روال شده و انجام می گیرد. حرف من این است که این نهاد که با یک کامپیوتر نشسته و در حال کنترل بازار موسیقی ماست چه آورده ای برای موسیقی ما داشته است که باید میلیاردها تومان از موسیقی بیرون ببرد؟ چرا این درآمدها نباید داخل حوزه موسیقی باشد که زمانیکه فلان هنرمند در بستر بیماری می افتد باید برایش شماره کارت اعلام کنیم. چرا نباید بنیاد یا صندوقی داشته باشیم؟ انجمن موسیقی ایران برای همین ماجراها تاسیس شده که الان بایکوت شده. می گویند اصل 44 می گوید خصوصی سازی می گویم خصوصی سازی این نیست که ول کنی و بروی! خصوصی سازی یعنی اینکه به بخش خصوصی بسپاری و ما به عنوان متولی دولتی نظارت کنیم. الان که مثلا صادرات واردات به بخش خصوصی واگذار شده آیا دولت همه چیز را رها کرده و رفته اند در خانه خوابیده اند؟ ولی واقعا در حوزه موسیقی اینچنین شده است و به بخش خصوصی واگذار شده. حالا چه اتفاقی افتاده؟ مثلا یکی کارخانه آبمیوه فروشی دارد، یکی کارخانه حشره کش دارد و آن به جای متولی موسیقی تعیین می کند چه خواننده ای بیاد در جامعه و چه خواننده ای نیاید.

امسال اثری در جشنواره فیلم فجر به عنوان کار سال انتخاب شد با عنوان وقتشه که شماره تو بگیرمو زنگ بزنم نظر شما را جویا شدیم.

معتمدی: والا من چی بگم. الان جلوی دوربین حرفی بزنم یک عده جوون که زحمت کشیدن و با امیدی دارند کار می کنند ناامید بشوند...ما به عنوان هنرمند، اینجا به عنوان رسانه و مردم به عنوان بستر جامعه باید کاری کنیم که زمینه برای رشد گیاه های خوب بیشتر فراهم شود ما نمی توانیم بگوییم شما نخوان، این نخواند آن نخواند! همه باشند لیکن زمینه برای رشد عمومی همراه با آموزش درست فراهم باشد. شرایط باید به گونه ای باشد که مردم لااقل باید با موسیقی ملی خود آشنایی داشته باشند و الان ندارند. آقای فردوسی پور با برنامه نود کاری کرده که من که موزیسین هستم می دانم که دقیقا آف ساید چیست و الان می دانم که بازیکنی که به سمت دروازه می رود کسی رویش خطا کند کارت دارد یا نه همه اینها را از برنامه نود یاد گرفته ام ولی در موسیقی اینچنین اتفاقی نیافتاده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سی وچهارمین جشنواره موسیقی فجر از همان روزهای آغازینش با حاشیه های بسیار زیادی از حذف جایزه باربد تا تعطیلی اجرای بانوان همراه بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : میزان

به گزارش آفتاب ، سی وچهارمین جشنواره موسیقی فجر از همان روزهای آغازینش با حاشیه های بسیار زیادی همراه بود. حذف جایزه باربد و تعطیلی اجرای بانوان که دو اتفاق خوب هنر موسیقی کشور بود، باعث شد تا در میان اهالی موسیقی خبر ساز شود. جایزه بار بد که اتفاقی بزرگ و مفید در رونق جشنواره موسیقی فجر بود به یکباره با روی کار آمدن تیم اجرایی جدید از برنامه های جشنواره حذف شد.

در ابتدا، بی پولی دلیل این کار عنوان شد اما در نشست خبری و توسط علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد و رئیس جشنواره، خارج شدن از رقابت با جوایز بخش خصوصی از جمله جشن خانه موسیقی و جشن موسیقی دلیل این کار عنوان شد.

حضور این جایزه از دوره سی و یکم در جشنوارۀ موسیقی باعث شد تا تحرک و شور اشتیاق دوچندانی را در آن حاکم کند و با رقابتی بودن خود، به واقع موتور محرک جشنواره را روشن کند و جان تازه ای به آن دهد.

بی شک، رقابت و معرفی نفرات برتر در جشنوار های مختلف فرهنگی و هنری همواره بیش از جشنواره هایی که بی هیچ جنجالی به کار خود ادامه دادند، مورد توجه هنرمندان آن رشته قرار گرفته و باعث پویایی آن شده است و این حذف می تواند از شور و نشاط آن بکاهد.

لینک خبر :‌ شبکه اینترنتی آفتاب
سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر دفتر کم ورق و کم رمقِ خود را درحالی بست که در همه آمارها، در تقابل پایین تر از نصف با دوره پیشین قرار دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ سایت های دیگر : قدس آنلاین الف ربیع جهان نیوز بسیج نوای رودبار

خبرگزاری فارس گروه موسیقی: سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر دفتر کم ورق و کم رمقِ خود را درحالی بست که در همه آمارها و ارقام در تقابل پایین تر از نصف با دوره پیشین قرار دارد.

چند سال بود که دلسوزان موسیقی هرساله به فکر تغییر کادر و عوامل اجرایی جشنواره موسیقی فجر بودند. برخی برچسب مافیایی بودن به جشنواره و انحصارطلبی می زدند. عده ای بودجه جشنواره را زیر سوال می بردند و همواره به دنبال شفاف سازی بودجه و هزینه کرد بودند و نیز درآمدهای حاصل از بلیت فروشی اجراهای جشنواره فجر را مطرح می کردند. تازه این بخش بیشتر لحن و رنگ و بوی مالی و مادی داشت و از سویی منتقدین بسیاری هم بودند که به سطح کیفی جشنواره می تاختند و آن را از جنبه کیفی شایسته نمی دانستند و آن را بسیار بازاری ارزیابی می کردند.

از اجراهای بخش موسیقی ایرانی گرفته تا بخش بین الملل و تلفیقی و پاپ، همه را به باد انتقاد می گرفتند تا اینکه به یک باره تغییرات از دفتر موسیقی آغاز شد و به عوامل جشنواره موسیقی فجر رسید. بسیاری از همان دلواپسان خوشحال شدند از زمزمه های وداع حمیدرضا نوربخش با جشنواره فجر و در چشم بر هم زدنی او هم بوسید و در تاقچه گذاشت...

تیم جدید به میدان آمد و شاهین فرهت منجی جشنواره موسیقی فجر نام گرفت. اما این تحول همچون برخی تحول های سیاسی خیلی زود به انحراف گرایید. بسیاری از منتقدین، کارکرد و جنبه موسیقایی فرهت را رها کرده و به پاکی و صفا و صداقت و بی آلایشی او چشم امید دوخته بودند، انگار تمام مشکلات جشنواره موسیقی فجر قرار بود به صِرف دست پاکی و تواضع و خضوع و خشوع مرتفع شود. همه زمزمه ها به این ختم می شد که ...ولی فرهت آدم درستکاری است.

...تا اینکه سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر آغاز شد و نوبتِ الوعده وفا رسید. در همان ابتدای کار تبلیغات ضعیف این دوره که به هر دلیل نمی توان آن را نادیده گرفت و حالا مقصر شهرداری تهران بوده یا وزارت ارشاد، اینها از جمله همان مسائلی هستند که داعیه مرتفع کردن آن ها بود لیکن کاری صورت نگرفت.

جدول اجراهای سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر که آمد، آب پاکی روی دست همه منتقدین ریخت. جشنواره از لحاظ کمّی حدودا نصف سال قبل شده بود. 10 روز جشنواره دوره سی و سوم به 6 روز تقلیل یافته بود. خبری از خواننده های مطرح موسیقی دستگاهی ایرانی نبود، جایی که اشکان کمانگری معروف ترین خواننده این ژانر شده بود. ارکستر ملی از خواننده ای نامدار بهره نمی برد و بخش بین الملل شدیداً فروکش کرده بود، بخش تلفیقی که در مقایسه با سال قبل هیچ حرفی برای گفتن نداشت. بخش محلی نیز از آنهمه گروه های باسابقه و سرشناس محلی خبری نبود و پروین بهمنی در میان گروه هایی کمتر شناخته شده تر، خودنمایی می کرد. در آخر هم بخش پاپ که با اُفت شدید هم از نظر تعداد اجراها و هم از نظر حضور خواننده های نامدار همراه بود. به این ترتیب امیدِ منتقدین و آرزومندان به بهبودی شرایط جشنواره موسیقی فجر به ناامیدی گروید.

در همین ابتدا می توان دو جدول اجراهای دو دوره سی و سوم و سی و چهارم جشنواره موسیقی فجر را ملاحظه و مقایسه کرد.

جدول سی و سومین جشنواره موسیقی فجر

جدول سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر

این تازه آغاز ماجرا بود و با شروع جشنواره شرایط ناامیدکننده تر شد. اولین اجرا متعلق به ارکستر ملی کشورمان به رهبری فریدون شهبازیان بود که انگار نه انگار باید برای مهم ترین رویداد موسیقی سال این مملکت روی صحنه می رفت. فریدون شهبازیان همان ارکستر سال قبل را با همان اشکالات و ایرادها به صحنه برد تا اولین اجرا از اولین شب سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر را بدین شکل روی صحنه ببرد. تازه اجرای امسال هم از نظر صدادهی و دینامیک ارکستر مشکل داشت و هم خواننده پیشکسوت و زحمتکش و نامدار دهه شصت را در اوج ناآمادگی روی صحنه اجرا آورده بود. خواننده ای که سال ها از اجرای صحنه ای به این شکل دور مانده بود و طی این سال ها بیشتر در برنامه های ارگانی به اجرای پلی بک سرود های معروف قدیمی خود می پرداخت.

متاسفانه اولین اجرای بخش موسیقی ایرانی که در تالار ایوان شمس به روی صحنه رفت، ارکستر همایون پرنیا بود. اولین اجرای این ژانر هم علاوه بر اینکه گروهی سرشناس تر با خواننده ای شناخته شده تر برای این رویداد انتخاب نشده بود، با ضعف و ایرادهای فراوان خود انجام شد تا جشنواره موسیقی فجر اولین اجراهای شاخص خود را با ایرادهای متعدد به نمایش بگذارد. جاییکه تا قبل از این اجراها شاهین فرهت در چندین مصاحبه گفته بود که بهترین گروه ها به جشنواره می آیند و در اوج آمادگی بهترین اجراهایشان را به روی صحنه خواهند برد.

او همچنین گفته بود که این دوره از جشنواره از این جنبه که آثار آهنگسازان ایرانی در اولویت اجرا هستند و آثار شاخص غربی نیز به اجرا گذاشته می شوند، بیشترین بهره از آثار ایرانی به کارهای خود ایشان اختصاص یافته بود که نمی توانست صورت خوشی داشته باشد.

البته در همان شب اول، اجراهای خوبی هم به صحنه برده شد که از آن میان می توان به تریو امئل از کشور اسلوونی در بخش بین الملل، خنیاگران خیام در بخش تلفیقی، تک نوازی پیانو آرپینه ایسرائیلیان در بخش کلاسیک، و راست موغام تبریز و زندگی مازندران در بخش محلی اشاره کرد.

یکی از اجراهایی که واقعا از بهترین اجراهای این دوره و شاید بهترین اجرای این دوره بتوان از آن یاد کرد اجرای گروه بربطیان به سرپرستی حسین بهروزی نیا بود. اجرایی که تمام شرایط و استانداردهای یک کنسرت تمام و کمال را دارا بود و ای کاش بخش برنامه ریزی جشنواره به سمت و سوی اینچنین اجراهایی در این سطح پیش می رفت. اجرایی که تمام مخاطبان خود را با بهترین وجه ممکن از سالن راهی خانه هایشان کرد. اجرایی که گروه برای کار خود زحمت ها کشیده بودند و نتیجه آن را در نگاه و احساس مخاطبان می شد به وضوح و روشنی دید. از تکنیک گروهی و تک نوازی گرفته تا احساس فردی و گروهی همه و همه در این اجرا به غایت زیبا و هماهنگ به نمایش گذاشته شد.

با شروع جشنواره کاستی های آن نیز به سرعت نمایان شد که بخشی از آن قطعا به سوء مدیریت شخص شاهین فرهت و شهرام صارمی و نیز آقای ترابی باز می گردد. بخشی به بودجه و تخصیص آن باز می گردد و بخشی نیز به شرایط بحرانی ارز در سال جاری که در مجموع هرچه هست واقعیت برآمده از این دلایل است. باید در این مورد آگاه سازی و اطلاع رسانی شود چراکه مردم حق دارند در مورد رویدادهایی که پیرامونشان رخ می دهد مطلع باشند.

با مشخص شدن تعداد اجراها و سالن ها برای بسیاری این سوال پیش آمد که چرا جشنواره آب رفته است؟ در بسیاری از موارد که اغلب شهرام صارمی پاسخگو بود، اعلام کرده بود که بودجه جشنواره نسبت به سال قبل نصف شده است، حال آنکه حمیدرضا نوربخش در مصاحبه ای بعد از همین اظهارات صارمی گفته بود که بودجه امسال به همان اندازه بودجه سال قبل است یعنی چیزی حدود 4 میلیارد تومان است که 2 میلیارد از آن از محل اعطای بودجه و 2 میلیارد دیگر در سال گذشته از محل فروش بلیت کنسرت های جشنواره تامین شده بود لیکن صارمی پس از این اظهارات نوربخش جوابی ارائه نکرد.

خلاصه جشنواره در روزهای بعدی به کار خود ادامه داد و هر روز شاهد اجراهایی نه چندان دل چسب و نه چندان قدرتمند بودیم. بسیاری از گروه هایی که به اجرای برنامه می پرداختند، نه نام و نشان شناخته شده ای داشتند نه از اجرای باکیفیتی برخوردار بودند به ویژه در بخش تلفیقی و فیوژن و بخش بین الملل و نیز بخش محلی و مقامی که نسبت دوره قبل با اُفت قابل ملاحظه ای مواجه بودند.

اجراهایی که در برج آزادی به صحنه می رفت نسبت به دیگر بخش ها از شهرت کمتری برخوردار بودند و اجراهایشان نیز به نسبت در سطح کیفی پایین تری بود. حال آنکه سال گذشته در همین سالن برج آزادی شاهد اجراهایی در بخش محلی و مقامی همچون سورنای لرستان که یکی از نامدارترین گروه های این استان است و احسان عبدی پور که سرنانواز بین المللی این گروه است و امسال جشنواره از حضور او بی بهره بود. گروه دیلمون محمود فرضی نژاد و نیمه امیر شکاری از بوشهر از دیگر گروه های غایب بودند.

همچنین افسوس بیشتر در بخش موسیقی های تلفیقی یا فیوژن که سال گذشته باز هم در همین برج آزادی گروه هایی چون داتار ، کماکان ، گرِه ، مهیار علیزاده با برنامه تکرار نامنظم بی تو ، گام و جالبوت که هرکدام در نوع خود اجراهایی شاخص و به یاد ماندنی به روی صحنه بردند و امسال در این ژانر بی نصیب بودیم.

در طول این دوره از جشنواره بارها و بارها از زبان خود شاهین فرهت شنیده می شد که جشنواره امسال با اولویت آهنگسازان ایرانی است و تمرکز بر اجرای آهنگسازان ایرانی خواهد بود. لیکن بجز در موارد معدود، بسیاری از گروه های داخلی و خارجی بخش بین الملل به اجرای آثار خود فرهت در کنار موسیقیدانان بزرگ دنیا همچون باخ و بتهوون می پرداختند. این قضیه چنانچه مصادف با دبیری آقای فرهت نبود، بسیار امری قابل افتخار و مایه مباهات بود. اما در این شرایط و جایگاه و سمت او در جشنواره موسیقی ناظر بر این قضیه است و خیلی ها را بدین ذهنیت سوق می دهد که صرفا جایگاه فرهت در جشنواره باعث تکرّر اجرای آثارش توسط گروه های متعدد ایرانی و خارجی شده و چه بسا اگر چنین شرایطی حکمفرما نبود، شاید حتی یکی از آثار فرهت اجرا نمی شد. کما اینکه در سال ها و دوره های قبل اجرا نمی شد. همین مساله واقعا نسبت به شأن و جایگاه و کسوت این آهنگساز باسابقه و خوش سابقه نمود خوبی نداشت و در زمان و مکان درست خود اتفاق نمی افتاد.

از سویی یکی دیگر از ایراداتی که بر برگزاری این دوره از جشنواره بیشتر شنیده می شود، نارضایتی از هیأت انتخاب گروه ها و آثار است که بویژه برخی از اعضاء اصلا در تراز و سطح انتخاب جشنواره موسیقی فجر نیستند و به یقین از بسیاری از همان ها که ایشان انتخاب کرده اند به مراتب از سطحی نازل تر برخوردار هستند.

در این دوره که به 6 روز محدود شده بود، 4 روز از 10 روز اجرای سال گذشته کمتر بود که طبیعتا هرچه از کمیت کاسه می شود باید صرف کیفیت می شد اما چنین چیزی اصلا اتفاق نیفتاد بلکه اجراها و گروه ها در سطحی نازل تر نسبت به دوره قبل ظاهر شدند که نشان از انتخاب نادرست آقای شاهین فرهت برای این کار دارد.

حقیقتا هرکسی را بهر کاری ساخته اند و آقای فرهت باید به همان کار خطیر و دشوار آهنگسازی که از دست معدود افرادی برمی آید، بپردازد و اموراتی اینچنین را به کسانی بسپارد که امروزه بیشتر در کارهای اجرایی جشنواره ای ورود کرده اند.

یکی از شایسته ترین کارهایی که در این دوره از جشنواره فجر انجام شد بخش نمایش فیلم های مستند با موضوع موسیقی بود که به کارگردانی فیلمسازان جوان و صاحب نام سینمای کشور ساخته شده بودند که از ابداعات و ابتکارات خوب این دوره از جشنواره محسوب می شود. این کار همزمان با اولین روز اجراهای جشنواره اکران فیلم های خود را با همکاری خانه سینما و در سالن سیف اله داد که مربوط به این مجموعه صنفی است، آغاز کرد.

از دیگر نقاط ضعف این دوره از جشنواره می توان به تبلیغات و اطلاع رسانی بسیار ضعیف آن اشاره کرد که مشکل هرچه بوده، برای مطالبه گرانی که حداقل خواسته شان یک اطلاع رسانی ساده است، عذر و تقصیری پذیرفته نیست. البته در رسانه ملی هم بجز چند مورد گزارش های کوتاه اطلاع رسانی صورت نگرفت، هر چند رادیو حضوری به مراتب فعال تر در جشنواره داشت.

یکی دیگر از اشکالاتی که بر این جشنواره وارد است این بود که در چهل سالگی انقلاب خبری از اجرای آهنگ ها و سرودهای انقلابی نبود، بجز اینکه در اولین اجرا، ارکستر ملی آثاری از انقلاب را به خوانندگی اسفندیار قره باغی در تالار وحدت روی صحنه برد و جز آن، هیچ موردی دیده نشد و برنامه ریزی جدی برای آن صورت نگرفته بود.

این دوره از جشنواره می توانست با همکاری نهادهای انقلابی، بزرگداشت چهل سالگی انقلاب را با اجرای برنامه هایی از خوانندگان انقلابی که آثار ماندگاری در این زمینه دارند و نیز تجلیل از هنرمندان و خوانندگان و آهنگسازانی که آثاری جاودانه برای انقلاب خلق کرده اند، همراه می شد که متاسفانه خبری از این برنامه ها نبود.

حذف بخش جایزه باربد نیز یکی از نقاط تیره و اُفت سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر بود که واقعا بخش اعظمی از جذابیت جشنواره را از بین برد.

با وجود تمام نواقصی که در طول جشنواره سی و چهارم روی داد و حذف جایزه باربد به مراسم اختتامیه رسیدیم و سوال اینجاست که آیا اگر مراسم اختتامیه برگزار هم نمی شد آیا چیزی از دست می دادیم؟ آیا اتفاق خاصی در اختتامیه افتاد؟ بخصوص پس از حذف جایزه باربد چه هیجان و جذابیتی برای اختتامیه می توانست وجود داشته باشد؟ مراسم اختتامیه که آغاز شد از ابتدا تا انتها گویی همه منتظر اتفاق خاصی بودند که هرگز رخ نداد.

خلاصه بسیاری از دلسوزان موسیقی در تکاپو بودند تا به گفته خودشان جشنواره را که به مصادره عده خاصی درآمده و محل درآمدزایی کلان و به جُنگی تجاری بدل شده بود خارج سازند. منتقدینی که آرزویشان ارائه موسیقی ایرانی و حمایت از هنرمندانی از دورترین مناطق کشور و فراهم کردن مجالی برای دیده شدن موسیقی های مقامی و جوانان مستعدی بود که باید بهتر و بیشتر دیده شوند.

اما جشنواره به عقیده آنان به نماد موسیقی تجاری بدل شده بود و رانت هایی که تهیه کنندگان استفاده می کردند و سالن و تبلیغات می گرفتند و هر چیزی را به نام موسیقی به خورد شنوندگان می دادند و در جشنواره فجر هم مجال استفاده که نه، سوء استفاده یافتند.

کسانی که دغدغه شفافیت مالی جشنواره را داشتند و نگاه مسولین جشنواره را نگاهی از بالا به پایین و تحقیرآمیز می انگاشتند و چنانچه کسی نقد می کرد دشمن بود و اگر تعریف می کرد دوست و مورد حمایت بود. جایزه باربد را هم که بین خودشان تقسیم می کردند و جمله طنز رایجی از تقسیم دستمزدهای گروه های اجرایی که می گفتند یک گروه دو نفره 60 میلیون تومان دستمزد گرفته و یک گروه 60 نفره 2 میلیون تومان! و با این جملات به نقد جشنواره می پرداختند، امروز ناامید از همه جا و حرفی که برای گفتن نمی ماند...

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به پلازای فرهنگی پهنه رودکی، گفت: پهنه رودکی سرمایه های ارزشمندی در کوله بار خود دارد به همین منظور می تواند رویدادی بسیار موفق باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : خبرگزاری آریا

به گزارش ایلنا، سیدمجتبی حسینی (معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) با اشاره به موضوع مدینه سازی و مدنیت پروری، گفت: می توانیم برای پدیده خاصی مانند رودکی در مرحله اول الگوهای موفق تاریخی در ایران و الگوهای موفق جغرافیایی در سراسر عالم را بررسی کنیم.

وی با اشاره به اینکه باید نقش انسان در آن فضا به خوبی دیده شود، افزود: معتقدم بناها باید متناسب با آدمی شکل گیرند نه اینکه بناهایی ایجاد شوند و بعد از افراد بخواهیم که در این بناها حضور پیدا کنند.

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: فضاهای محدوده جغرافیایی که به عنوان پهنه رودکی در نظر گرفته شده، خاطره انسانی دارد و در طول نیم قرن گذشته در ضمیر افراد زیادی به عنوان تحقق آرزوهایی نقش بسته است. بدون تردید بسیاری افراد نمی توانند خاطره اولین باری که کنسرت موسیقی در تالار وحدت یا تالار رودکی مشاهده کرده اند را از یاد ببرند به همین دلیل باید بر اساس مطالعه برای این محدوده اقداماتی انجام شود.

به گفته حسینی موضوعی که در این محدوده بیشترین خاطرات را رقم زده شعر و موسیقی و نمایش بوده به همین دلیل می خواهیم با محوریت شعر و موسیقی و نمایش از هنرمندان و علاقه مندان به این هنرها دعوت کنیم که بیایند و در این فضای خاطره انگیز با یکدیگر گفتگو کنند.

وی با بیان اینکه اساسا غرض از پلازاها و پهنه های مختلف تعریف موضوعات مختلف است، تاکید کرد: موضوع انتخاب شده مزیت نسبی دارد به همین دلیل برای کسب موفقیت باید بر اساس مخاطب شناسی برای این پهنه فعالیت هایی انجام شود.

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه معتقدم با یک اثر هنری می توان ترجمان مختلفی به دست آورد، یادآور شد: زمانی شجریان اظهار نظر کرده بود که اگر بسیاری از دستاوردهای هنری ایران از بین برود اما یک آلبوم از تک نوازی استاد جلیل شهناز باقی بماند می توان از این موسیقی دیگر آثار هنری را ساخت.

بنده نیز معتقدم اگر بسیاری از بناهای تاریخی ما از بین برود اما مسجد شیخ لطف الله باقی بماند می توانیم نستعلیق میرعماد را هم پیدا کنیم.

حسینی ادامه داد: بدون شک با مخاطب شناسی برای این محدوده می توان فهمید که مردم چگونه شهری را دوست دارند. پهنه رودکی سرمایه های ارزشمندی در کوله بار خود دارد به همین منظور می تواند رویداد بسیار موفقی باشد.

وی با بیان اینکه سازمان زیباسازی شهر تهران یکی از نقاط کانونی ایجاد پیوند بین مدینه و مدنیت است، گفت: زمانی که شهرداری تهران درگیر ساخت پل و تونل و دیگر تاسیسات شهری بود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک تنه چراغ پهنه رودکی را روشن نگه داشت به همین دلیل امروز نیز شهرداری تهران می تواند با برنامه ریزی در نگه داشتن چراغ این محدوده به این وزارت خانه کمک کند.

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به آینده پهنه رودکی افزود: اگر برای این پهنه برنامه ریزی، مطالعات دقیق، شاخت ظرفیت های انسانی و همچنین عملکرد تصمیم گیری درست صورت گیرد می تواند آینده بسیار موفقی داشته باشد.

حسینی با بیان اینکه با متمرکز کردن فعالیت های فرهنگی و هنری در نقاطی از شهر می توان فعالیت ها را به انسجام واتحاد رساند، گفت: ساکنان محل بزرگترین دستیاران انجام این طرح خواهند بود به همین منظور معتقدم اگر تدبیر درست شکل بگیرد فضا برای رسیدن به موفقیت به ما کمک خواهد کرد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کار ایران
دهمین روز از جشنواره سی وهفتم تئاتر فجر در حالی با اجرای نمایش هایی از گرجستان، فنلاند، آلمان و فرانسه همراه شد که مشکلات و حواشی اجراهای خارجی همچنان برقرار بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : تئاتر آنلاین حامیان ولایت پایگاه خبری تحلیلی حرا شعار سال

به گزارش خبرنگار مهر ، چهارشنبه اول اسفند ماه در دهمین روز از برگزاری جشنواره تئاتر فجر شاهد اجراهای مختلفی در تماشاخانه های شهر تهران بودیم.

تالار وحدت که به دلیل برگزاری جشنواره موسیقی فجر تنها در 2 روز اول جشنواره میزبان نمایش خانه برناردا آلبا بود، دوباره با نمایش رستم و سهراب به کارگردانی میرکمال میرنصیری به جدول بازگشت.

این اثر نمایشی با بازی 30 نفر از معلولان و مددجویان ساکن آسایشگاه کهریزک حاصل 18 سال نمایش درمانی و 9 سال تمرین با تعدادی از معلولان جسمی آسایشگاه خیریه کهریزک است. این اثر نمایشی با هدف درمان روحی و روانی مددجویان طی سه روز در آبان ماه به صحنه رفته بود و شب گذشته در در اجرای جشنواره خود میزبان سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که وی در توییتی که بعد از دیدن نمایش در فضای مجازی منتشر کرد به عوامل و دست اندرکاران این اثر نمایشی دست مریزاد گفت.

در مجموعه تئاتر شهر نیز نمایش زندگی احمقانه به کارگردانی دیوید دیواشویلی از کشور گرجستان ساعت 17 در تالار اصلی به صحنه رفت اما متاسفانه با وجود جذابیت های بصری و طراحی صحنه متفاوت نمایش، این اجرا نتوانست رضایت مخاطبان را به خود جلب کند.

زندگی احمقانه از طراحی صحنه ای جذاب، چشم نواز و کاربردی بهره می برد و بخشی از دکور با استفاده از تجهیزات ماشینری، به صورت معلق طراحی شده بود اما مشکلاتی که در ترجمه اثر و نمایش ناهماهنگ بالانویس با اجرا وجود داشت، باعث قطع ارتباط مخاطبان با نمایش می شد.

این مشکلات در طول این چند روز در مورد اکثر آثاری که از بالانویس استفاده می کردند، به چشم می خورد اما در مورد این نمایش مشکلات به اندازه ای بود که موجب شد دست اندرکاران نمایش برای اصلاح این مشکل در میانه های اجرا آنتراکت بدهند اما متاسفانه باز هم مساله حل نشد و بعد از آنتراکت بیش از نیمی از تماشاگران دیگر به سالن اصلی بازنگشتند و نمایش برای تعداد اندکی از مخاطبان اجرا شد!

نکته مورد توجه دیگر در این نمایش صدای بسیار پایین بازیگران بود که باعث می شد صدایشان حتی به ردیف های 4 و 5 هم نرسد.

این نمایش برعکس دیگر آثار بخش بین الملل که در این چند روز بدون دکور و طراحی صحنه و با تکیه بر بازی بازیگران اجرا شدند، از دکوری سنگین برخوردار بود و از طرف جشنواره هزینه زیادی برای حضورش در ایران شده بود اما متاسفانه نتیجه این اجرا دور از انتظار بود.

دوبله همزمان دیالوگ در سرزمین عجایب

نمایش فقط استخوان ها به کارگردانی توماس مونگتون از کشور فنلاند در تالار چهارسو در 2 نوبت 18:30 و 20:30 دومین روز از اجرای خود را با استقبال مخاطبان پشت سر گذاشت. همچنین نمایش دیالوگ در سرزمین عجایب به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی در 2 نوبت 17 و 19 در تالار سایه به صحنه رفت که در هر 2 نوبت با ظرفیتی بسیار بیشتر از حد معمول در تالار سایه اجرا شد تا جایی که تعدادی از مخاطبان به صورت ایستاده این نمایش را دیدند و تماشاگران تا سه ردیف جلو صحنه روی زمین نشسته بودند.

این نمایش اثری تک پرسوناژ و روایتگر زندگی سخت و تلخ یک کودک فلسطینی است که پدرش به عنوان یک کشاورز زحمتکش در جریان توسعه طلبی های رژیم صهیونیستی زمین و خانه خود را از دست می دهد اما این کودک در آینده تبدیل به پزشک متخصصی قابل در حوزه زنان می شود و اولین پزشک فلسطینی است که در یک بیمارستان اسراییلی کار می کند و با وجود از دست دادن همسر و فرزندانش با تنفر بیگانه است و همچنان آماده گفتگو.

یکی از ویژگی های این نمایش دوبله همزمان دیالوگ های بازیگر آلمانی کار به جای نمایش بالانویس بود که با صدای علیرضا کوشک جلالی کارگردان نمایش ضبط شده بود و البته در بسیاری مواقع جلوتر از دیالوگ های بازیگر پخش می شد. این اقدام اگرچه مشکلات ترجمه و پخش بالانویس را نداشت اما تمرکز تماشاگران را به هم می ریخت.

یک خانواده محترم به کارگردانی عادل عزیزنژاد یکی دیگر از نمایش هایی بود که در بخش مسابقه ایران دو حضور داشت و در ساعات 17:30 و 20:30 در تالار قشقایی به صحنه رفت. این اثر نمایشی با وجود پرداختن به موضوع چالش برانگیز رحم اجاره ای به دلیل شخصیت پردازی و بازی های ضعیف، میزانسن تکراری و ایستا، طراحی صحنه مبتدی و غیرخلاقانه و نداشتن گره گشایی مناسب نتوانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند در حالی که موضوع نمایش می توانست به یک درام اجتماعی جذاب بدل شود.

در تئاتر مولوی نیز نمایش هار به کارگردانی حسین پوریانی فر در ساعات 17 و 19 روی صحنه رفت. تالار حافظ نیز میزبان نمایش فرآیند به کارگردانی علی کرسی زر در نوبت های 18 و 20:30 بود.

در تالار فردوسی نمایش اپرای عشق به کارگردانی بهروز غریب پور ساعت 19:30 اجرا شد و تماشاخانه ایرانشهر نیز در تالار ناظرزاده کرمانی میزبان تانگوی شیطان به کارگردانی وحید درویشی در ساعت 17 و 20 و در تالار استاد سمندریان میزبان مکبث به کارگردانی امیر دژاکام در ساعات 18 و 20:45 بود.

خانه تئاتر نیز همچون چند روز گذشته در تماشاخانه عباس جوانمرد چیدمان گذرگاه به کارگردانی پیر بودلوسکی از کشور فرانسه را روی صحنه داشت.

کد خبر 4547965

آروین موذن زاده

لینک خبر :‌ خبرگزاری مهر
ضوابط فعالیت رسته فروش الکترونیکی کتاب در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به زودی مشخص و اعلام می شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ سایت های دیگر : چاپ و زندگی روزنامه خراسان

محمود آموزگار؛ عضو هیات مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، عنوان کرد: رسته فروش الکترونیکی کتاب در اتحادیه ایجاد شده است و به محض مشخص شدن ضوابط این رسته نسبت به اجرایی شدن برنامه های آن اقدام می شود.

وی افزود: ناشران، کتابفروشان، ناشر – کتابفروشان و موزعانی که در اتحادیه عضویت دارند می توانند در این رسته نیز عضو شوند و در زمینه فروش الکترونیکی کتاب فعالیت داشته باشند.

آموزگار با اشاره به امکان عضویت دیگر فروشندگان الکترونیکی کتاب در این رسته نیز گفت: افراد دیگری که قصد دارند سایت فروش الکترونیکی کتاب راه اندازی کنند یا در این زمینه فعال هستند نیز می توانند با اجرایی شدن کارها در این رسته عضو شوند.

به گزارش ایبنا، فروش اینترنتی کتاب یکی از مشاغل و حرفه های حوزه کتاب به شمار می آید. در سال های اخیر به دنبال توسعه فضای مجازی و استقبال مردم از خریدهای اینترنتی فعالیت در این حوزه نیز رونق گرفته است.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
مدیر کتابفروشی لارستان معتقد است تخفیف هایی که ناشران در فروش مستقیم شان یا در سایت هاشان به مشتریان می دهند سبب می شود که کتابفروشی ها از رونق بیفتند و کم کم با خطر تعطیلی مواجه شوند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ سایت های دیگر : ربیع

محسن بهشتیان؛ عضو کارگروه کتابفروشان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بیان کرد: قاعدتاً ناشران برای فروش کتاب هایشان به کتابفروشان نیاز دارند، ولی متاسفانه برخی اقدامات آن ها مقدمات حذف و تعطیلی آن ها را ایجاد می کند.

وی ادامه داد: فروش کتاب توسط ناشران به نوعی دور زدن موزع و کتابفروش و منجر به حذف آنان است و این موضوع مساله ای جدی به شمار می آید که باید از سوی اهالی صنعت نشر جدی گرفته شود.

بهشتیان با اشاره به تبعات این موضوع توضیح داد: زمانی که حقوق کتابفروشان رعایت نمی شود، مشکلات اقتصادی آن ها بیشتر وبیشتر می شود، کم کم کتابفروشی های مستقل تعطیل می شوند و این بزرگترین ضربه به نشر است؛ زیرا کتابفروشی ها شاخک های ارتباطی ناشران و مردم هستند.

تخفیف ها بلای جان نشر
وی با اشاره به تبعات تخفیفی که در حوزه نشر از سوی ناشر متداول شده است، گفت: تخفیف هایی که ناشران در فروش مستقیم شان یا در سایت هاشان ارائه می دهند، سبب می شود کتابفروشی ها از رونق بیفتند و کم کم با خطر تعطیلی مواجه شوند.

مدیر کتابفروشی لارستان افزود: این تخفیف ها معضل بزرگی برای کتابفروشان شده است؛ آن هم در شرایطی که کتابفروش 20 تا 25 درصد پشت جلد را تخفیف می گیرد و با این تخفیف باید هزینه هایش را جبران کند که در واقع سود چندانی برایش باقی نمی ماند.

بهشتیان با بیان اینکه دور زدن شبکه فروش به مرور موجب تضعیف کار کتابفروشان می شود، عنوان کرد: وقتی ناشر همین درصد را با فروش مستقیم کتاب خود به خواننده تخفیف می دهد، مشتری را از کتابفروشی به سمت خود می کشاند و عملاً کتابفروش را حذف می کند.

به گفته وی، تخفیف کتاب باید حذف شود و مردم عادت کنند که برای خرید کتاب تخفیف نخواهند. متاسفانه حرف این تخفیف را خود همین ناشران و مسئولان در نمایشگاه های کتاب سر زبان انداخته اند و گرنه کتابی که قیمتش پشت جلد نوشته شده، چرا باید تخفیف داشته باشد.

بهشتیان درباره راهکارهای پیشنهادی برای حل این موضوع، گفت: در این زمینه بهتر است مسأله تخفیف کتاب با تعامل درون اتحادیه ناشران و کتابفروشان حل شود. در این زمینه باید بنشینیم و حرف بزنیم و راهی پیدا کنیم که کتابفروشان بیش از این صدمه نبینند. به نظر من در این موضوع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری تهران و هر نهادی که اصرار بر برگزاری نمایشگاه و فروشگاه کتاب با تخفیف دارد مسئول است.

آفتی به نام کتاب های تقلبی
بهشتیان با اشاره به معضل کتاب قاچاق گفت: انتشار کتاب های جعلی و تقلبی که این روزها بسیار باب شده معضل دیگری است. این کتاب ها که توسط ناشران مهجوری منتشر می شود، با تخفیف های بالای 50 درصد در ایستگاه های مترو یا فضاهای دولتی و با امکانات شهرداری و ادارات عرضه می شوند.

وی ادامه داد: این ناشران مهجور کتاب های پرفروش و معروف را با اسم یک مترجم جعلی چاپ می کنند و چرخه توزیع را با تخفیف های عجیب غریب، معیوب می کنند و کمتر کسی از مردم می دانند که این کتاب ها جعلی و تقلبی است.

بهشتیان با بیان اینکه اتحادیه ناشران و کتابفروشان باید به قضیه ورود کند، یادآور شد: باید با کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری و نهادها طرحی ایجاد شود که جلوی این نابسامانی ها گرفته شود.

وقتی ناشر توزیع کننده و فروشنده می شود
وی همچنین درباره فروش و توزیع کتاب توسط ناشر و نتایج آن نیز گفت: کتابفروش، کتاب می فروشد و موزع کار توزیع را انجام می دهد. اما مسأله از این جا آغاز می شود که ناشر می خواهد کتاب توزیع کند و کتاب بفروشد! البته اگر ناشر برای این کارها مجوز بگیرد مثلاً موسسه توزیع یا کتابفروشی باز کند بحث دیگری است.

بهشتیان ادامه داد: به نظر من این که یک ناشر بخواهد کتاب بفروشد، تداخل کاری با گروه دیگری از صنف است. البته ناشران برای این کار توجیه هایی دارد که به نظر من اگر هرکدام از بخش های صنف کارش را درست انجام دهد، این توجیه ها رنگ می بازد.

وی با بیان اینکه برای نمونه از خودمان یعنی کتابفروشان آغاز می کنم، افزود: اگر کتابفروش به تعهداتش نسبت به موزع پایبند باشد، موزع هم می تواند به قول و قرارهایش با ناشر عمل کند. دادن چک به موقع به موزع و پاس کردن آن در سررسید، بخشی از این تعهدات است که اگر خللی در آن ایجاد شود، باعث معیوب شدن چرخه توزیع است.

مدیر کتابفروشی لارستان یادآور شد: اگر ناشر، فروش کتاب را به کتابفروش بسپارد بخشی از این چرخه معیوب اصلاح خواهد شد. حتی برای بهبود این چرخه می توان روال ها و قرارهای جدید ایجاد کرد که به نظر من یکی از راه ها، نقدی کردن پرداخت با درصدهای بالاتر است.

بهشتیان همچنین در این زمینه عنوان کرد: با این کار ناشر دیگر توجیه کمبود نقدینگی برای فروش مستقیم را نخواهد داشت. فروش کتاب حق کتابفروش است که برای این کار از اتحادیه جواز گرفته است.

معضلات شب عید
وی همچنین درباره رخدادی که طی سا ل های اخیر نزدیک سال نو در میان ناشران رواج پیدا کرده است، گفت: یکی از مواردی که بیشتر مواقع خاص مثل نزدیک سال نو نمود پیدا می کند، این است که در پایان سال بسیاری از کتابفروشی ها تلاش می کنند مدیران شرکت ها و ادارات را به جای سررسید و اقلام مشابه به عیدی و هدیه دادن کتاب تشویق کنند.

وی افزود: در بسیاری از موارد متاسفانه برخی ناشران با دادن تخفیف در فروشِ مستقیمِ شب عید، حاصل این تلاش را مالِ خود می کنند. ما کتابفروشان با اعتراض مجدد به این تخفیف ها از ناشران می خواهیم حقوق کتابفروشان را رعایت کنند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

شوراب/ نویسنده: کیوان ارزاقی
پر بیراه نیست که بگوییم مهم ترین دلمشغولی یک رمان نویس جوان ایرانی موضوع مهاجرت است. کیوان ارزاقی تاکنون 4رمان نوشته است که دو رمانش- هم موضوع و حتی کاراکترها- در فضایی خارج از محیط مادری خود سیر می کنند. سرزمین نوچ اولین رمان این نویسنده است که با موضوع مهاجرت در سال 92 و در 300 صفحه از سوی نشر افق چاپ شده است. اما این نویسنده در چهارمین رمانش که شوراب نام دارد و از سوی نشر افق منتشر شده است، نیز به مهاجرت می پردازد و شخصیت اصلی رمانش که یک ورزشکار است با مسائل متعددی در آلمان روبه رو می شود. پرداختن به جزئیات شهری مثل هامبورگ مستلزم این بود که نویسنده آنجا را دیده باشد که به گفته خودش قبلا در این شهر بوده و به همین دلیل سعی کرده که با دقت تمام به جزئیات بپردازد و خواننده را حتی اگر با هامبورگ غریبه است، آشنا کند.
ارزاقی متولد 1351 است و بعد از نوشتن رمان سرزمین نوچ ، بی نازنین و طبقه منفی یک را به رشته تحریر درآورده است.
ارزاقی خودش در باره رمان شوراب یا چهارمین اثرش می گوید که: بخشی از داستان این رمان در آلمان جریان دارد. تنهایی آدم های امروز برایم خیلی مهم است و اصلا رمان شوراب را به همین دلیل نوشتم که این تنهایی را نشان بدهم.
اما منتقدان کتاب معتقدند که شورآب روایتی روان و پندآموز از تغییر سبک زندگی و محو شدن خط قرمزها و آزاد بودن از قیود اجتماعی و پشت پا زدن به تجربه زیسته و تنوع طلبی و آرزوهای دست نایافتنی در دنیای امروزی است. با این حال حجت الله عباسی که این کتاب را در ایبنا نقد کرده، در ابتدای مقاله اش به خوانندگان توصیه می کند که این کتاب را بخوانند. عباسی نوشت: شایسته دیدم تجربه شخصی خود از خواندن این رمان جالب را با دیگر دوستان تسهیم کنم. داستان پردازی جالب کتاب، جذابیت مطالب و کشش بسیار زیاد آن موجب شد کتاب را بدون وقفه مطالعه کنم. حیفم آمد دیگر خوانندگان بازار کتاب را در لذت خواندن این کتاب شریک نکنم. به ویژه اینکه کتاب روایت تحولات زندگی انسان در دوران پسامدرن است. به نظر او این کتاب از زاویه دید اول شخص نوشته شده است که نگارنده نقطه عزیمت رمان و شروع جذابی را تدارک دیده است به گونه ای که در همان نگاه اول، توجه تمام عیار مخاطب را جلب و هرگونه مشغله ذهنی موازی را از او سلب می کند. به نوشته این منتقد شخصیت پردازی رمان شوراب بسیار جالب است و خواننده از طریق متن به خوبی، سیما و خلق و خوی هر شخصیت را در ذهن خود مجسم می کند.
شوراب در قطع رقعی، در 247 صفحه، در 1100نسخه، به قیمت 21هزارتومان از سوی نشر افق منتشر شد و در کتاب فروشی ها می توانید آن را تهیه کنید.

استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع میباشد. طراحی و اجرا توسط: هنر رسانه

لینک خبر :‌ روزنامه همدلی
قادر آشنا، قائم مقام نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران با جاسم احمد البوعینین، مدیر نمایشگاه کتاب دوحه دیدار کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : خبرگزاری صدا و سیما خبرگزاری مهر روزنامه ایران

به گزارش خبرگزاری فارس، این دیدار ظهر امروز (2 اسفند) در محل غرفه ایران در نمایشگاه کتاب مسقط صورت گرفت.

جاسم احمد البوعینین، مدیر نمایشگاه کتاب دوحه در این دیدار از حضور معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نمایشگاه کتاب دوحه و حضور فعال ایران در این نمایشگاه تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که قطر حضور فعال تری درسی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران داشته باشد.

در این دیدار قادر آشنا، قائم مقام نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نیز برای حضور ناشران بیشتری از کشور قطر در این دوره از نمایشگاه کتاب تهران تأکید کرد. در این دیدار طرفین برای چاپ کتاب های دوکشورو ارتباط بیشتر فرهنگی در حوزه انتشار ادبیات معاصر، شعر و ترجمه کتاب به زبان های مقصد تأکید داشتند.

بازدید از مرکز اسناد ملی عمان

در حاشیه حضور ایران در بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب عمان، قادر آشنا، مدیرعامل موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران ازمرکزاسناد ملی عمان بازدید کرد.

این دیدار صبح امروز (2 اسفند) انجام شد. جمعه البوسعیدی،جانشین رئیس سازمان ملی اسناد عمان در این دیدار به گسترش روابط فرهنگی بین دو کشور تأکید کرد. در این دیدار رسول جعفریان، حجت الاسلام محمدعلی مهدوی راد، هدایت الله بهبودی و سید علی موسوی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسقط حضور داشتند.

بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب عمان 1 تا 12 اسفند برگزار می شود.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
سیدعلی کاشفی خوانساری به نگاه ارشاد در حوزه کودک و نوجوان انتقاد کرد و با بیان اینکه در دوره های اخیر بخش کتاب کودک لاغر و مختصر شده است، گفت: در سه دوره گذشته جایزه کتاب سال هیچ کتاب کودک و نوجوانی برگزیده نشده است!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ سایت های دیگر : نسیم آنلاین روزنامه سیاست روز کودک پرس

سیدعلی کاشفی خوانساری در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره جایزه کتاب سال و سیاست های معاونت فرهنگی وزارت ارشاد درباره کتاب کودک به نکاتی اشاره کرد.

وی در ابتدا با بیان اینکه در دوره جدید اقدامات خوبی در حوزه کتاب کودک مثل باشگاه های کتابخوانی و جام باشگاه ها اجرایی شده، به طرح های فصلی هم اشاره کرد و ابراز داشت: این در حالی است که بخش کودک در جشنواره ها با بی مهری مواجه است، که اصلا پسندیده نیست، در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از حدود 18 سال قبل بحث، تخصصی شده بود، 5 مجموعه تخصصی تعریف شده بود، داروان و برندگان جداگانه داشتیم ، حتی در گروه های مختلف برگزیده داشتیم، اما در دوره های اخیر بخش کتاب کودک لاغر و مختصر شده است.

کاشفی خوانساری با گلایه از اینکه در سه دوره گذشته جایزه کتاب سال هیچ کتاب کودک و نوجوانی برگزیده نشده، تصریح کرد: حتی بحث فشار به داوران مطرح شده، که امتیاز کمتری بدهند تا کتابی برگزیده نشود، جایزه کمتری داده شود، حتی داوران سخت گیر در این بحث به داوری دعوت نمی شوند تا هزینه ها کنترل شده باشد.

به گفته وی، بخش کودک و نوجوان که سال ها جدا بوده و متخصصین معتقدند باید خردسال هم به آن اضافه شود، اما الان به شکل یک بخش برگزار می شود و کتابها در یک گروه دیده می شوند؛ با توجیه اینکه جشنواره شعر فجر جداگانه برگزار می شود و بخش کودک و نوجوان هم دارد.

وی ادامه داد: بخش شعر کودک از کتاب سال حذف شده، در حالی که در شعرفجر هم تخصصی به این حوزه نگریسته نمی شود و عمدتا به تقدیر اکتفا می شود و برگزیده نداریم.

کاشفی با اشاره به اینکه بخاطر صرفه جویی، کتاب برگزیده اعلام نکنیم و تقدیری داشته باشیم روش مناسبی نیست، افزود: این نگاه درستی نیست. امسال در جایزه کتاب سال، جدا از شعر فجر برگزیده شعر هم داشتیم، اما این مشمول حال کتاب کودک و نوجوان نبود و برگزیده ای نداشتیم؛ چه در جایزه جلال آل احمد، چه شعر فجر، چه نقد کتاب، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، بخش کودک خیلی کم اهمیت تلقی می شود در دوره های گذشته در جشنواره نقد چهار گروه مستقل برای داوری وجود داشت، شعر داستان کتاب های دینی و علمی جداگانه داوری می شدند اما در چند سال اخیر این بخش ها ادغام شده و طی یک گروه بررسی می شوند.

وی متذکر شد: نکته اینجاست که همگان بر تنگناهای موجود دولت آگاهیم و می دانیم نیازمند صرفه جویی هستیم؛ دولت در حوزه فرهنگ دست بسته دارد، اما باید اولویت بندی کنیم، نه اینکه حوزه کودک و نوجوان را در در ابتدای مسیر کنار بگذاریم. در کتاب سال برای کتاب های علوم دریایی و حسابداری گروه های داوری جداگانه ای وجود دارد، در حالی که مخاطبان آنها در جامعه محدود هستند، اما باز هم می بینیم در حوزه کودک 7 هزار کتاب چاپ اول داریم و بی انصافی است صرفه جویی را از این بخش آغاز کنیم.

این نویسنده کودک و نوجوان به اعلام لیست داوران از سوی دبیرخانه کتاب اسل اشاره کرد و توضیح داد: لیست داوران اعلام شده از سوی دبیرخانه نشان می دهد مثلا در بخش علوم و فنون 50 داور وجود داشته، اما در حوزه کودک 10 داور آثار را بررسی کرده اند، این نشان می دهد این بخش کم اهمیت تلقی شده و تصمیم گرفته شده برگزیده ها اندک باشند.

وی افزود: با توجه به سیاست های کلان فرهنگی کشور که ارزش کتاب کودک در کشور ما بسیار بالاست، تاثیرگذاری و فرهنگسازی در این حوزه مهمتر از سایر بخش هاست، عمده افتخارات کشور در این حوزه کسب می شود، عملا کودکان هستند که مخاطبان و خوانندگان فردای همه انواع شاخه های کتاب خواهند بود، اما اینکه به دلیل برخی روابط و گرایش ها هرسال در حوزه های خاص از علوم انسانی و دین جوایز و برگزیده متعدد داشته باشیم، اما سعی کنیم در کودک و نوجوان بخش ها ادغام و کوچکتر کنیم امری غیر کارشناسانه است و لازم است نظر مسئولان را به پیامدهای این تصمیم اشتباه جلب کنم.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
طرح پایتخت کتاب ایران به گام پنجم نزدیک می شود و باید دید بعد از اهواز، نیشابور، بوشهر و کاشان، طرح ها و ایده های کتابی کدام کتاب شهر می تواند نظر داوران این رویداد را جلب کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) تقویت فرهنگ کتاب و کتابخوانی ازجمله مهم ترین رویکرد های معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و بر همین اساس، از ابتدای فعالیت دولت یازدهم، این معاونت اجرای برنامه های ترویج کتابخوانی را در دستور کار خود قرار داد. این برنامه ها دارای چهار محور شامل پایتخت کتاب ایران ، جام باشگاه کتاب خوانی کودک و نوجوان ، جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب و تقدیر از مروجان کتابخوانی است.

طرح پایتخت کتاب ایران الگویی از طرح پایتخت جهانی کتاب است. متولیان فرهنگی تلاش کردند با تاکید بر ویژگی های بومی و همچنین جلب مشارکت نهاد های خصوصی اجرا کنند.

افزایش همکاری و مشارکت نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی در حوزه کتاب، جذب سرمایه های موجود در بخش خصوصی، فرهنگی تر کردن فضای بخش های مختلف صنعتی، اقتصادی و... کشور، ترویج غیرمستقیم آینده نگری و برنامه ریزی در حوزه فرهنگ، حمایت از ایده های نو و ابتکاری در حوزه کتاب، تمرکززدایی از برنامه های حوزه فرهنگ و تقویت عدالت فرهنگی، ترویج کتاب خوانی، طراحی برنامه های جذاب و مردم پسند در حوزه کتاب و ارتقاء جایگاه مدیران فرهنگی در شهرستان ها، از جمله اهداف برگزاری رویداد معرفی و انتخاب پایتخت کتاب ایران است.

در آستانه برگزاری پنجمین دوره انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران، نگاه کوتاهی داشتیم به چهار دوره گذشته این رویداد و در این مسیر، تاثیرات انتخاب این پایتخت ها را از زبان مدیران کنونی ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی آن ها جویا شدیم.

ایجاد نهضت خواندن در خوزستان
نخستین دوره برگزاری انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران، با مشارکت 64 شهر از 23 استان با 390 طرح و برنامه برگزار و اهواز از بین 10 نامزد این رویداد به عنوان پایتخت کتاب ایران انتخاب شد. ارائه برنامه های نوآورانه، مشارکت جویانه، مؤثر و منسجم و استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی، تشکل های مردمی، صنایع و مراکز ورزشی و فرهنگی دلایل انتخاب این شهر به عنوان پایتخت کتاب ایران بود.

محمد جوروند؛ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان در گفت و گو با خبرنگار ایبنا ، با بیان این مطلب که در بحث ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی، طرح های کوچک بیش از طرح های بزرگ نتیجه بخش هستند، گفت: به مدیران فرهنگی پنجمین پایتخت کتاب ایران توصیه می کنم به سمت و سوی طرح های پیچیده نروند.

وی افزود: گاهی بیش از ماهیت برنامه های کتاب محور به تبلیغ آن ها توجه می کنیم. هدف اصلی در برنامه های کتاب محور، ترقیب جوانان به مطالعه است.

جوروند با اشاره به مهم ترین تاثیر انتخاب شهر اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران در سال 1394 ادامه داد: بسیاری از اهالی فرهنگ و اندیشه شهر و همچنین جوانان طی یک سال پایتختی کتاب ایران، به میدان آمدند تا در ترویج کتاب و کتاب خوانی مشارکت داشته باشند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان گفت: انتخاب شهر ها به عنوان پایتختی کتاب، یک مقوله حداقلی است. به عبارت دیگر باید به این فکر کنیم که چگونه مطالعه گسترش پیدا کند.

جوروند افزایش میزان خرید مردم از نمایشگاه کتاب استان بوشهر را یکی از نتایج تاثیر گذاری انتخاب این شهر به عنوان پایتخت کتاب ایران دانست و بیان کرد: سال گذشته 600 میلیون تومان بن خرید کتاب تخصیص داده شد و برابر این میزان نیز مردم از نمایشگاه کتاب خریداری کردند. سال جاری بن خرید کتاب 800 میلیون تومان بود و مردم برابر این میزان به خرید کتاب اقدام کردند؛ افزایش خرید نشان از تاثیر گذاری رویداد پایتخت کتاب ایران است.

وی همچنین استقبال از جشنواره قصه گویی را نشانه ایجاد نهضت کتابخوانی در استان خوزستان ارزیابی کرد.

کتاب دغدغه مردم نیشابور شده است
در دومین دوره این رویداد، مشارکت 99 شهر در مقایسه با دوره نخست قابل توجه است. مجموع آثار ارسالی به بیش از 870 اثر رسید. بعد از بررسی آثار ارسالی از در نهایت شهر نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایران در سال 1395 معرفی شد. شهر های بوشهر، شیراز، یزد، شهرکرد و شهرری رقبای اصلی نیشابور در کسب پایتخت کتاب ایران بودند.

غلامحسین علی پور؛ رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور در گفت و گو با خبرنگار ایبنا درباره تاثیرات فرهنگی انتخاب این شهر به عنوان پایتخت کتاب ایران گفت: تجربیات فرهنگی، تاریخی و هنری در شهر برای انتخاب شهر ها به عنوان پایتخت کتاب به کار می آید. معتقدم کتاب بعد از انتخاب نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایران به دغدغه مردم تبدیل شد که این بزرگترین تاثیر است.

وی با تاکید بر لزوم توجه به ظرفیت های مردمی، برای اجرای برنامه های پایخت کتاب به آثار فرهنگی این انتخاب برای شهر نیشابور افزود: یکی از آثار انتخاب شهر نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایجاد تشکل های مردمی است. تشکیل انجمن کتاب پرواز سیمرغ نشان از ایجاد موج متاثر از انتخاب نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایران است.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور ادامه داد: تاسیس هفت کتابخانه روستایی طی سه ماه گذشته از نتایج فعالیت انجمنی مردمی است. مطمئنم افتتاح کتابخانه، روستاها را متحول می کند.

علی پور، بیان کرد: فعالیت های مردمی متاثر از انتخاب نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایران، کم هزینه، بدون حاشیه و بسیار تاثیر گذارند. تاسیس چند کتابخانه روستایی از برگزاری چند همایش موثر تر خواهد بود. به نظر من با انتخاب نیشابور به عنوان پایخت کتاب، صدای کتاب بلند تر شنیده شد.

بوشهر سومین پایتخت کتاب ایران
بوشهر در مجموع با 32 طرح نوآورانه عنوان پایتخت کتاب ایران را به عنوان سومین شهر از آن خود کرد. نیمی از آثار نوآورانه این شهر جنوبی کشور، شامل 10 طرح در قالب شهری و 6 طرح در قالب ملی بوده است. اجرای 78 طرح کتاب محور طی سه سال، یکی از معیار های اصلی انتخاب این شهر برای کسب این عنوان بود.

یکی از ویژگی های این دوره براساس مصوبه شورای برنامه ریزی انتخاب شهر های برگزیده استانی از سوی هیات داوران در استان های مختلف بود. این شهر در جریان رقابت با شهر های شهر کرد، کاشان، زرند و اوز با نظر هیات داوران به این عنوان دست پیدا کرد.

براساس آمار 100 شهر با ارسال برنامه های متنوع در سومین دوره رویداد پایتخت کتاب ایران مشارکت داشتند.

امضا پیمان نامه مروجان کتابخوانی در کاشان
هیات داوران چهارمین دوره انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران کاشان را با 40 طرح نوآورانه به عنوان پایتخت کتاب ایران1397 معرفی کردند. یکی از مهم ترین ویژگی های این دوره تاکید بر مستند سازی تجربیات اجرای برنامه های فرهنگی کتاب محور است. کاشان با پشت سر گذاشتن 150 شهر از 30 استان کشور به این عنوان دست پیدا کرد.

میثم نمکی؛ رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان درباره تاثیرات فرهنگی کسب این عنوان بر فضای شهری بیان کرد: به عنوان مثال می توانم به برگزاری برنامه های صبحگاه کتاب در مدارس اشاره کنم. در قالب این برنامه دانش آموزان فرصت پیدا کردند با نویسندگان و اهل قلم ارتباط برقرار کنند؛ علاوه بر این، اشتراک این تجربه با اعضای خانواده، تاثیرات فردی و اجتماعی قابل توجهی به دنبال داشت.

وی افزود: یکی از آثار باقی مانده از انتخاب کاشان به عنوان پایتخت کتاب ایران، امضاء پیمان نامه مروجان کتابخوانی از سوی دانش آموزان کاشانی است. دانش آموزان با امضا این پیمان نامه، تاکید کردند که در عرصه ترویج کتاب و کتابخوانی فعالیت مستمر داشته باشند. بنابراین انتخاب کاشان به عنوان پایتخت کتاب ایران، موج آفرین بوده است.

نمکی درباره مهم ترین تجربایات قابل ارائه به مسئولان فرهنگی پنجمین پایتخت کتاب ایران گفت: همه طرح ها و ایده های فرهنگی کتاب محور در کاشان پیش از اجرا دارای پوپوزال و پشتوانه مطالعاتی تدوین شد؛ بنابراین توصیه می کنم به این موضوع توجه شود.

تجربه نگاری و ارتقاء برنامه ها
با توجه به برگزاری چهار دوره از رویداد پایتخت کتاب ایران، و همچنین تاکید بر اهمیت مستند نگاری تجربیات مسئولان فرهنگی هر یک از شهر های اهواز، نیشابور، بوشهر و کاشان، متولیان فرهنگی شهر هایی که در آینده به این عنوان دست پیدا می کنند باید به فکر دریافت این تجربیات و همچنین ثبت تجربه های اجرای ایده های خلاقه خود طی یک سال مدیریت پایتخت کتاب ایران باشند.

چهارم اسفند ماه سال جاری پنجمین پایتخت کتاب ایران با حضور معاون اول رئیس جمهوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت معرفی می شود و باید دید این بار این عنوان به کدام یک از شهرهای کشور خواهد رسید.

لینک خبر :‌ خبرگزاری کتاب ایران
مشروح هزینه های انجام شده در سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر (دوره گذشته) اعلام شد که طبق آن، شورای سیاست گذاری، هیأت های انتخاب و داوری و همچنین عوامل اجرایی، جمعا 971 میلیون تومان دستمزد گرفته اند.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، در حالی که روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، امروز در خبری که آن را در راستای سیاست شفاف سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات دانسته، جزییات هزینه های انجام شده در سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر (سال گذشته) را منتشر کرده، این جدول، بدون ذکر جزییات در 9 بخش تنظیم شده که جمع آن به 4 میلیارد و 639 میلیون تومان بالغ می شود.

بر اساس این جدول، جوایز و هدایا شامل بزرگداشت، اقلام تبلیغاتی، بخش مسابقه، تجلی اراده ملی، سیمرغ بلورین و سیمرغ زرین حدود 714 میلیون تومان خرج روی دست جشنواره گذاشته است.

در ردیف دوم این جدول، آماده سازی و پشتیبانی 393 میلیون تومان هزینه داشته و امور سینماها با 23 سالن نمایش 633 میلیون تومان به خود اختصاص داده است که در این میان، توضیح داده نشده که پردیس سینمایی ملت (کاخ جشنواره) چقدر بابت میزبانی از این رویداد پول گرفته است. این پرسش در حالی مطرح می شود که امسال پذیرش دو پیشنهاد از سوی مجموعه های برج میلاد (میزبانی رایگان) و ایران مال (میزبانی به علاوه پرداخت 10 میلیارد تومان به شرط اسپانسر شدن این مجموعه به جای همراه اول در جشنواره) می توانست حتی این رویداد بزرگ هنری را بسیار کم هزینه تر کند که با وجود مشکلات فراوان پردیس ملت (پارکینگ، بعد مسافت و دسترسی های سخت تا نقاط مختلف شهر، ضعیف بودن اینترنت و ...) امسال هم جشنواره در این مجموعه برگزار شد.

ردیف چهارم این جدول به کتاب جشنواره، بولتن، فعالیت در فضای مجازی، ستاد خبری و مستندسازی جشنواره اختصاص دارد که رقم 240 میلیون تومانی مقابل آن درج شده است.

طراحی و اجرای استودیو و گروه تولیدی تلویزیونی در جشنواره 79 میلیون و 600 هزار تومان خرج برداشته و طراحی و چاپ پوستر، بلیت، تبلیغات محیطی و غرفه آرایی و سازه های تبلیغاتی سینماها حدود 600 میلیون تومان برای دست اندرکاران جشنواره آب خورده است.

در جدول هزینه های جشنواره سی و ششم، افتتاحیه و اختتامیه و بخش تجلی اراده ملی 356 میلیون تومان قید شده و هزینه های جاری اجرایی اعم از پذیرایی، تشریفات، تدارکات و ... حدود 642 میلیون تومان از جیب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج کرده است.

در بند پایانی این جدول اما دستمزدهاست که حق الزحمه شورای سیاست گذاری، هیأت های انتخاب و داوری بخش های مختلف و عوامل اجرایی 971 میلیون تومان جمع بندی شده است.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس در خبری رقم دستمزد دبیر جشنواره فیلم فجر پارسال را 100میلیون تومان عنوان کرد که داروغه زاده دبیر این جشنواره آن را دروغ دانست.

خبرگزاری فارس در خبری رقم دستمزد دبیر جشنواره فیلم فجر پارسال را 100میلیون تومان عنوان کرد که داروغه زاده دبیر این جشنواره آن را دروغ دانست.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳

ابراهیم داروغه زاده در واکنش به این خبر گفت: مدیران ارشد خبرگزاری فارس، این حجم از دروغگویی و دروغ پراکنی به هیچ وجه برازنده نام شما و نهادی که به آن وابسته هستید نیست، نظارت بیشتری بر عملکرد مجموعه تحت امر خود داشته باشید.

ابراهیم داروغه زاده در واکنش به این خبر گفت: مدیران ارشد خبرگزاری فارس، این حجم از دروغگویی و دروغ پراکنی به هیچ وجه برازنده نام شما و نهادی که به آن وابسته هستید نیست، نظارت بیشتری بر عملکرد مجموعه تحت امر خود داشته باشید.

لینک خبر :‌ خبر فوری

وزارت ارشاد وجود صحنه های خشن را در فیلم های جشنواره فجر تأیید کرد.

به گزارش خبرگزاری موج حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی اعلام کرد: به دلیل داشتن صحنه های خشن یا نامناسب برخی از آثار جشنواره فیلم فجر امسال، فیلم ها با رده بندی سنی اکران می شوند.

صاحب نظران و منتقدین بسیاری جشنواره فیلم فجر امسال را مورد نقد جدی قرار دادند؛ فیلم هایی که برای تماشای یک خانواده در کنار هم مناسب نیستند. به همین خاطر حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی از رده بندی سنی برخی فیلم های جشنواره سی و هفتم فیلم فجر هنگام اکران عمومی خبر داد و در توئیتی نوشت: برخی فیلم های جشنواره امسال، بدلیل داشتن صحنه های خشن یا نامناسب برای کودکان و نوجوانان، در اکران عمومی رده بندی سنّی خواهند گرفت.

امیدواریم حسین انتظامی هرچه زودتر جلوی سرمایه گذاری روی برخی از این آثار را بگیرد تا خانواده ها در کنار هم بتوانند به تماشای یک اثر سینمایی بنشینند، نه اینکه با یکسری صحنه های نامناسب و دیالوگ های سخیف در مقابل فرزندان شان شرم کنند. این اقدام اولیه را باید به فال نیک گرفت که قرار است در زمان اکران فیلم ها با رده بندی سنی به روی پرده نقره ای بروند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری موج
مریم دوستی نویسنده و کارگردان سینما، درباره دغدغه فیلمسازی و خواسته خود از جشنواره فیلم فجر گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ سایت های دیگر : بولتن نیوز جهان نیوز پندار آنلاین

مریم دوستی نویسنده و کارگردان سینما، درباره دغدغه و خواسته اش از جشنواره فیلم فجر به عنوان تریبونی تاثیرگذار، به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، گفت: اولین نکته ای که طی این سال ها برای من جالب بوده این است که هرچه با صداقت و هنرمندانه تر پیش می روی، کمتر مورد توجه واقع می شوی! در حقیقت شرایطی با فشار های هدف دار درست می شود تا بین فیلمسازان تقابل ایجاد کند.

وی افزود: یک دسته به درآمدزایی و به سمت اوج گرفتن کاذب تشویق می شوند؛ این ها اگر بگویند با پول شخصی و در بخش خصوصی فیلم می سازند، دروغ می گویند. دسته دوم امثال من هستند که سینما را از صفر شروع کردند، تحصیلات آکادمیک دارند، دغدغه مند پیش می روند و یک شبه به اوج نرسیدند و معمولاً حق انتقاد از وضعیت سینما با این گروه است.

این کارگردان ادامه داد: جشنواره فیلم فجر به نحوی عمل کرده که حتی برخی منتقدان در خصوص نقد برخی فیلم ها لاپوشانی کرده و به همه و یا هیچ کدام از نقاط منفی و مثبت فیلم ها اشاره نمی کنند. در صورتی که فضای نقد به عنوان حرکتی بسیار مهم در سینما باید به درستی عمل کند تا شاهد انسانی تر و کمال طلب تر شدن فضای فیلمسازی باشیم. به نظرم جشنواره مکانی برای عرض اندام برخی افراد شده است؛ در صورتی که باید مکانی در جهت محک خوردن حرفه ای فیلمسازان دغدغه مند باشد.

دوستی در ادامه اظهار داشت: جشنواره در این سال ها نشان داده از تمامیت فیلم هایی که باید و شایسته است، حمایت نمی کند! این جشنواره است یا شو؟!

وی در پاسخ به این سوال که جایزه در جشنواره گرفتنی و یا دادنی است و شما جزو کدام دسته هستید، بیان کرد: من جزو گرفتنی ها هستم و سفارشی کار نیستم؛ فکر می کنم فیلمساز باید با تلاش و صبر و ارائه کار خوب حتی اگر سال ها طول بکشد، جایزه خود را با چنگ و دندان و به درستی دریافت کند.

این کارگردان در ادامه به وضعیت فیلمسازی کشور اشاره کرد و گفت: برخی فیلمسازان ما به نحوی پیش می روند که انگار فقط ساخت فیلم برایشان مهم است، آن هم تحت هر شرایطی... . به هیچ چیز کار ندارند و شاید در برخی مواقع همکاران خود را هم بکوبند. تصور کنید فیلمسازی که دلش نمی خواهد در چنین شرایطی فعالیت کند و قصد تولید اثری ماندگار را دارد، می تواند نفس بکشد؟!

دوستی افزود: ما می دانیم فضای الان جامعه به لحاظ اقتصادی و بسیاری جهات، ملتهب است و مردم دغدغه های اقتصادی فراوانی دارند و این التهاب باعث شده فیلم های ملتهب بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. سینما به عنوان تریبونی مهم می تواند در قالب فیلمسازی به این جریان بپردازد؛ اما مدیران سینمایی باید مواظب باشند افزایش سینمای ملتهب، خشن و پرخاشگر فضای خوبی در جامعه ایجاد نمی کند.

دوستی در پاسخ به این سوال که اگر بسترش فراهم شود سفارشی سازی می کنید، اظهار داشت: اگر روزی فیلم سفارشی ساختم قطعا منکر حقیقت نمی شوم؛ چون منکر حقیقت شوم یعنی با دروغ، خودم را به سینما تحمیل کردم. از سویی مردم و جامعه باهوش تر از آن هستند که آدم بتواند منکر کاری که کرده شود. اولین فیلمم دفاع مقدسی و به معنای واقعی ارزشی بود، اما " آسیه در زمستان "هم که واقعا ارزشی بود در تولید مورد حمایت قرار نگرفت!

این کارگردان در خصوص علت به تعویق افتادن تولید دو فیلمنامه ای که آماده ساخت دارد و اینکه چرا برخی به راحتی فیلم تولید می کنند، گفت: من به هر قیمتی که هویت 20 سال فعالیتم در حوزه سینما را زیر سوال ببرد، فیلم نمی سازم و قطعاً زیر بار هر شرایطی نمی روم. اگر زمانی فیلمی ساختم که به واسطه آن جایزه گرفتم، باید بدانم اصل حق خودم را دریافت کردم.

دوستی در بخش پایانی صحبت های خود در پاسخ به این سوال که چقدر یادگیری آکادمیک سینما برایش اهمیت دارد، بیان کرد: همیشه اعتقادم بر این بود که تحصیلات آکادمیک جهانی، نگاهی نو و خردمندی به همراه دارد. بدین علت تصمیم گرفتم به تحصیلات آکادمیک بپردازم و همچنان به این مسیر ادامه خواهم داد.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ باشگاه خبرنگاران جوان
جبار آذین منتقد سینما گفت: آنچه که تحت عنوان جشنواره ملی فجر برگزار می شود به لحاظ ماهیت، محتوا و اهداف هیچ ارتباطی با جشنواره بین المللی فیلم فجر سابق ندارد؛ این مراسم به تعبیر من یک "جشنپاره" از دو "جشنپاره ای" است که حاصل تکه پاره جشنواره فیلم فجر سابق است، از همین رو در دوره هایی که این جشنپاره برگزار می شود افزون بر این که ارتباط مضامین، معنایی و اجرایی با جشنواره پیشین معتبر و آبرومند سابق فیلم فجر ندارد، تبدیل به محفل و بزمی بودجه بر باد ده شده است، بدون هیچ گونه دستآورد سینمایی و فرهنگی که متاسفانه با بهره برداری سالم و ناسالم از بیت المال اجرا می گردد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

جبار آذین منتقد سینما در خصوص سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر و ارزیابی آن در گفتگو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ گفت: آنچه که تحت عنوان جشنواره ملی فجر برگزار می شود به لحاظ ماهیت، محتوا و اهداف هیچ ارتباطی با جشنواره بین المللی فیلم فجر سابق ندارد؛ این مراسم به تعبیر من یک " جشنپاره " از دو "جشنپاره ای" است که حاصل تکه پاره جشنواره فیلم فجر سابق است، از همین رو در دوره هایی که این جشنپاره برگزار می شود افزون بر این که ارتباط مضامین، معنایی و اجرایی با جشنواره پیشین معتبر و آبرومند سابق فیلم فجر ندارد، تبدیل به محفل و بزمی بودجه بر باد ده شده است، بدون هیچ گونه دستآورد سینمایی و فرهنگی که متاسفانه با بهره برداری سالم و ناسالم از بیت المال اجرا می گردد.

وی افزود: به همین دلیل این جشنپاره از بنیاد دچار اشکال است با این حال سینماگران و علاقمندان تولید آثار سینمایی چون در حال حاضر محفل و فضای دیگری برای جمع شدن و تعامل ندارند به ناچار آثار خود را در این جشنپاره به نمایش در می آورند، از سوی دیگر به دلیل اهمال ها، غفلت ها و سینما ناشناسی برخی از نامدیران سینما، اوضاع مدیریتی و مناسباتی سینما و به تبع آن جشنپاره ها بهم ریخته و فضا به گونه ای ناسالم شکل یافته است که باندهای ناسالم مانند مافیا و قبیله پول شویان در عرصه سینما فعال هستند و تاسف بار این که این عناصر و عوامل با نفوذ پول و نظر خود در چگونگی شکل یافتن جشنپاره و حتی گزینش هیات های انتخاب و داوری و مهم تر انتخاب برترین های جشنپاره تاثیر گذارند، به همین دلایل جشنپاره موسوم به فیلم فجر امسال هم در ادامه دو جشنواره اخیر سازمان اشتباهی سینمایی به جز آن که اوضاع سینما را به سوی سقوط و انحراف بکشاند دستآوردی نداشته است به ویژه که دخالت ها و اعمال نظرهای برخی از سیاسیون و اقتصادیون در برپایی و برگزاری آن دخیل است و به جای انتخاب به راستی بهترین و ارزنده ترین آثار سینمایی فیلم هایی گزینش شده و می شوند که بیش از آن که فرهنگی، هنری و سینمایی باشند رویکرد سیاسی و جناحی دارند، با این اوصاف آن چه که تحت عنوان جشنواره توسط سازمان موسوم به سینمایی برگزار می شود نه تنها در جهت رشد و ارتقا سینما که در مسیر سقوط ارزش ها و آرمان های اجتماعی و ترخیب دستآوردهای سینما در 40 سال اخیر است؛ روزگاری جشنواره فیلم فجر ویترین و آیینه سینمای ایران برای تعامل و اتفاق نظر بود ولی اکنون به آوردگاه سلیقه ای و سیاسی گروه های مختلف تبدیل شده و این یکی دیگر از آفت های بزرگ جشنپاره ها و سینمای ایران است.

این منتقد سینما اظهار داشت: از آن جا که جشنپاره فیلم فجر یک گردهمایی دولتی است مشخصا عوامل و عناصری برای انتخاب فیلم ها و داوری گزینش می شوند که از فیلتر نگاه سیاسی دولت عبور کرده باشند و واضح است که همه نگاه های عوامل دولتی در عرصه فرهنگ در مسیر خواست مردم نیستند و به تبع انتخاب های این دو گروه، یعنی داوری و هیات انتخاب هم از این مدار خارج نیست.

جبار آذین در پایان گفت: پاره دوم جشنواره فیلم فجر سابق با عنوان جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار می شود، این جشنپاره هم هیچ گونه ارتباطی با اهداف و ویژگی های جشنواره فیلم فجر ندارد و صرفا بزمی شبه اشرافی برای حیف و میل میلیاردی پول مردم و اموال ملی است؛ در واقع هردو جشنواره با تخریب جشنواره بین المللی فیلم فجر سابق نه تنها خدمتی به سینما و سینماگران نکرده اند که سینمای بیمار کشور را به جای معالجه و درمان بیش از گذشته دچار انواع بیماری ها کرده اند.

انتهای پیام/

لینک خبر :‌ راه دانا
سه منتقد باسابقه سینما پس از پایان کار سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اتفاقات این رویداد سینمایی، داوری ها و آثاری که در این دوره دیده شدند را تحلیل و بررسی کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ سایت های دیگر : شعار سال

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با تمامی اتفاقات و حواشی که به همراه داشت با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد تا برگی دیگر از کتاب جشنواره فیلم فجر ورق بخورد.

همواره پس از پایان جشنواره اظهارنظرها درباره چگونگی داوری ها و برندگان سیمرغ های بلورین جشنواره فجر به اوج خود می رسد و نظرات متعدد و متنوعی درباره برگزیده ها اعلام می شود.

با این حال پایان این رویداد بزرگ سینمایی فرصت مناسبی را برایمان فراهم می کند تا به ارزیابی آنچه در جشنواره سی و هفتم گذشت بپردازیم و آسیب شناسی درباره برگزاری آن داشته باشیم تا شاید بتوان به نقاط مثبتی که در جشنواره امسال جایشان خالی بود رسید و نقاط منفی را نیز مرتفع کرد.

به همین منظور در نشستی با حضور کیوان کثیریان، خسرو نقیبی و سیدعبدالجواد موسوی منتقدان سینما در کافه خبر درباره سی و هفتمین جشنواره فجر به گفت و گو پرداخته ایم.

آن چه در ادامه می خوانید بخش اول گفت وگویی است که سمیه علیپور با این سه منتقد درباره جشنواره فجر و تمامی اتفاقات آن داشته است.

سیدعبدالجواد موسوی: یک پرسش برای من ایجاد شده است که جشنواره واقعا این میزان اهمیت دارد، این میزان پرداختن به آن در شبکه های تلویزیونی و رادیویی، روزنامه ها و امثال ما که باید مانند روحانیون در ماه رمضان درباره جشنواره منبر برویم. این میزان قابلیت وجود دارد یا نه ما دچار توهم شده ایم و به آن دامن زدیم؟

خسرو نقیبی: آقای شهیدی فر در اختتامیه جشنواره فجر جمله ای گفت که جمله مهمی بود واقعا و لب مطلبی که به آن اشاره کردید. البته از زاویه ای دیگر بیان کرد. او گفت که به مهم ترین جشن انقلاب و دهه فجر خوش آمدید و یکی دو بار نیز روی آن تاکید کرد که جشنواره فیلم مهم ترین آیین دهه فجر است.

موسوی: بله بسیاری بر این مسئله تاکید دارند.

نقیبی: به نظرم این مسئله از امروز نمی آید، ما باید یک تبارشناسی از جشنواره فیلم فجر داشته باشیم، اتفاقی که افتاد این بود که جشنواره فیلم فجر تا نیمه دهه هفتاد یعنی زمان سیف الله داد که شرط صدور پروانه نمایش سال بعد به شرط نمایش در جشنواره فجر برداشته شد به عنوان یک فرهنگ و یک اتفاق جا افتاده بود. 15 سال این جشنواره آینه تمام نمای سینمای ایران بود و 60 تا 70، 80 فیلم می آمدند و نمایش داده می شدند.

موسوی: همه آن ها را هم ما باید می دیدیم.

نقیبی: دقیقا و یک تصویر خیلی کامل و دقیقی از کلیت جشنواره و سینمای ایران دریافت می کردیم و جشنواره به این دلیل همه اتفاق سال سینمای ایران بود. بعدها که این برداشته شد و کنار آن چیزهای دیگری را گذاشتند مانند جشن خانه سینما که سال های بعدتر در قالب آکادمیک و مشابه اسکار راه اندازی شد، جشن های خصوصی که برگزار شد و... هیچ کدام بین سینماگران ارزش و اهمیت سیمرغ جشنواره فیلم فجر را پیدا نکرد. انگار که یک چیزی مانند قصه مادربزرگ هاست که جا افتاده و همه به آن ارجاع می دهند و آن اهمیت بسیاری دارد.

همه ما می دانیم که فلان سینماگر چند سیمرغ بلورین دارد اما نمی دانیم که چند تندیس خانه سینما دارد چون هیچ وقت به اهمیت سیمرغ جشنواره فجر نرسید. برای همین است که همچنان جشنواره فجر مهم ترین رویداد سینمایی مملکت است و هیچکس هم نتوانسته است آن را به هم بزند. خیلی ها تلاش کردند که با ترفندهای مختلف این کار را بکنند، جشنواره های موضوعی، جشنواره های خصوصی و... راه انداختند اما هیچکدام به جایگاه جشنواره فجر نرسید.

و تاثیر جشنواره فجر بر اکران سال بعد چیست؟ تاثیرش این است که فیلمی که در این جشنواره نمایش داده نشود، حال هیات انتخاب و داوران با هر کیفیتی باشند. در اکران به مشکل می خورد.

موسوی: در واقع آن فیلم برای نمایش به زحمت می افتد.

نقیبی: بله، به زحمت می افتد، دیده نمی شود. همین الان که صحبت می کنیم فیلم هت تریک رامتین لوافی روی پرده رفته است.

کیوان کثیریان: یا فیلم درساژ به کارگردانی پویا بادکوبه.

نقیبی: دقیقا، قبل تر هم فیلم آستیگمات ، این ها فیلم های رد شده سال گذشته جشنواره فیلم فجر بودند که همه ما معتقد بودیم که جایشان در جشنواره خالی بود و به نسبت فیلم های امسال از نصف فیلم های بخش مسابقه و نسبت به دوره سی و ششم از 90 درصد فیلم های بخش مسابقه مهم تر و با کیفیت تر بودند. هر سه فیلم فکر کنم بعدها در جشنواره جهانی به نمایش درآمدند.

موسوی: حداقل آستیگمات که من دیدم واقعا حقش نبود که در جشنواره فجر نباشد.

نقیبی: اتفاقی که افتاد چه بود؟ آستیگمات پاییز به زحمت نمایش داده شد و فروش آن با حجم گسترده حمایت منتقدان به سختی به یک میلیارد و خرده ای رسید. درساژ که نابود شد در اکران و هت تریک رامتین لوافی را هم که دیدم در دو روز اول 80 میلیون تومان فروخته است. آن هم در بدترین زمان اکران، یعنی در منگنه بین جشنواره فجر و اکران عید.

کثیریان: دقیقا، یا قبل از جشنواره یا بعد از جشنواره به نمایش در می آیند.

نقیبی: بله، بنابراین جشنواره فجر هر کاری هم کنیم به این دلایل مهم است. یا باید کل سینما را شستشوی مغزی بدهیم و آن پیشینه را دور بیندازیم و بگوییم که از ابتدا چیزی نبوده یا وقتی که هست، همین است.

در این روزها مدام از من می پرسیدند که نقد کردن فیلم هایی که مردم عادی ندیده اند در تلویزیون چه ویژگی دارد؟ من می گویم همین قدر ویژگی دارد که ساعت سه نصفه شب که برنامه هفت قطع می شود و یک ربع را پخش شبکه می گیرد و من در برنامه نشستم، وقتی گوشی ام را روشن می کنم، 30 تا 40 پیام از آدم های غیرسینمایی دارم که چی شد؟ چرا قطع شد؟ جلوی تان را گرفتند؟

بنابراین جماعتی که سینما برایشان مهم است جشنواره را دنبال می کنند، برای سینماگران هم جایزه جشنواره و حرف زدن درباره فیلم هایی که دارند، اعتبار دارد. یکسری از صاحبان آثار می گویند که ما فیلم مان را به جشنواره نمی دهیم، آن ها تکلیف شان روشن است و زورشان می رسد و می توانند تابستان فیلمشان را اکران کنند. حتی زمزمه اینکه فیلم را به جشنواره ارائه کردی و رد شده است برای زمین خوردن آن کافی است.

بنابراین به نظرم جشنواره فجر به شدت مهم است و اصلا نمی توانیم اعتبار آن را زیر سوال ببریم و هیچ ربطی هم به اینکه در چه دولتی برگزار می شود ندارد. یک آیین سالانه برای سینمای ایران است و حالا دیگر با اعتبار 37 دوره ای جزو جشنواره های پرسابقه سینمایی جهان به شمار می آید، حال با هر کیفیت و اتفاق و ساختاری.

کثیریان: بله دقیقا جزو جشنواره های باسابقه سینمایی است.

نقیبی: ماجرا این است که جایگاهی پیدا کرده است که نمی توان کتمانش کرد یا از روی آن گذشت. هر چقدر هم که فحش بدهند یا آدم های مختلف از جبهه سینمای انقلاب تا تندروترین آدم های اپوزیسیون بگویند که این اهمیت دارد یا ندارد یا این مدل شبکه اجتماعی که راجع به آن حرف بزنند و پست بگذارند که این جشنواره حکومتی فلان است. پس فردا آن ها را در صف یا سالن نمایش جشنواره می بینیم.

کثیریان: بله، من سخنان آقای نقیبی را تایید می کنم زیرا که یک رویداد سینمایی مهم است. ولی بعضی دولت ها و دبیرها آمدند اعتبار آن را کم یا زیاد کردند، تعداد جوایز را تغییر دادند. سال گذشته نیز در این باره صحبت کردیم و نیاز به تکرار نیست، اما جوایز به این زیادی اصلا در هیچ جشنواره ای وجود ندارد، ما الان از اسکار بیشتر جایزه می دهیم. یکسری جوایز جنبی مانند جایزه نگاه ملی، هنر و تجربه و... را هم که به جوایز اصلی اضافه کنیم حدود 20 جایزه می دهیم که برای این سینما، این فیلم ها و این جشنواره خیلی خیلی زیاد است. یا از طرف دیگر رویه سینماگران است که مثلا افرادی که سیمرغ نمی گیرند می گویند که اصلا مهم نیست و سال بعد که می گیرند می گویند مهم ترین جایزه است.

در نهایت با تمام غرهایی که ما می زنیم و خرابکاری هایی که آن ها می کنند و همه چیز، نمی دانم حرف کدام یک از دوستان بود که می گفت جشنواره فیلم کن و جایزه اسکار را تلفیق و جشنواره فجر را برپا کردند. ولی این جشنواره الان همین است.

نقیبی: بله، خودش فجر است. نه اسکار است و نه کن.

کثیریان: درست است، یک شیوه سومی است که ما با آن خو گرفتیم، به آن انتقاد زیاد داریم اما فکر می کنم که مثلا جشنواره فجر تبدیل به کن شود، اینقدر که به شیوه فعلی پیش رفته کلا خراب می شود.

نقیبی: کمدی ترین نکته جشنواره می دانید چه بود؟ اتفاقی بود که همایون غنی زاده رقم زد.

کثیریان: بله همین است، گفت این را دوست دارم و آن را دوست ندارم اصلا یعنی چه؟

نقیبی: نه، سیمرغ اولی را نگرفت و فکر کرد که ژست اینکه بگوید اعتراض دارم باحال تر است و بگوید اولین سیمرغ را در اولین حضورش در جشنواره نگرفته بهتر است. بعد که شد دو سیمرغ دید که اعتبار اینکه بگوید دو سیمرغ از جشنواره گرفته است خیلی بالاتر است و در کارنامه اش بهتر از این است که بگویند معترض بود، بنابراین رفت سیمرغ دوم را گرفت. یعنی سیمرغ جشنواره برای آدمی که ژست اعتراض دارد هم قابل چشم پوشی نیست و مهم است.

کثیریان: ولی همانطور که آقای نقیبی گفت همه از لحاظ حرفه ای به سیمرغ جشنواره خیلی نیاز دارند و شاید خیلی ها قیمت شان با سیمرغ بالا و پایین می شود. به هر حال طرف سیمرغ ها را می چیند و اسمش این است که هفت، پنج یا حتی دو سیمرغ دارد.

نقیبی: دقیقا، مثلا به اعتبار سیمرغ ها مهم ترین صدابردار، موفق ترین صداگذار یا فیلمبردار سینمای ایران از این طریق مشخص می شوند.

کثیریان: بهترین و مهم بودن با سیمرغ راحت تر به دست می آید و به همین دلیل باید گفت بله جشنواره فیلم فجر مهم است. ولی الان دیگر همه چیز نیست، جشنواره های بیرون از ایران یک آپشن است که برخی از آن ها استفاده می کنند. همین درساژ که درباره اش صحبت کردیم در جشنواره فجر رد شد ولی به جشنواره برلین رفت جایزه گرفت و احیای دوباره شد؛ یعنی یک طور اثبات کردند که فیلم بدی هم نیستند.

برخی از فیلم ها در جشنواره فجر رد می شوند و سرمایه گذار آن ها فکر می کند که اصلا خود فیلم بد است که رد شده و این برای خیلی از چیزها یک معیار می شود و می گویند که اگر فیلم خوبی بود به جشنواره راه پیدا می کرد.

درست است که ما توضیح دهیم که هیات انتخاب اینطور عمل کرده است، مثلا این فیلم بد را کنار یک فیلم خوب گذاشته و فیلم بد را انتخاب کرده است، ولی باید پس از این اتفاق اثبات کرد. اما جشنواره فجر خودش یک اثبات است، طرف می گوید فیلم من در جشنواره بوده و جشن هم می گیرد و دفعه دیگر که فیلمش نباشد می گوید این ها سلیقه ای عمل کردند.

این مسئله هست و بازی جشنواره شده است، ما می نویسیم، من غر می زنم، یکی ستاره می دهد و... این ها همه بازی جشنواره است. برنامه های سینمایی هفت، هشت و نه یکدفعه می آیند و برای جشنواره برنامه می گذارند و نمی شود از آن گذشت.

مثلا افخمی که همیشه غر می زند برای جشنواره برنامه می سازد و میز نقد برگزار می کند. این ها یک بازی دارد که به قول آقای نقیبی به آیینی برای جشنواره تبدیل شده است.

موسوی: و جا افتاده است.

کثیریان: البته سی و هفت دوره خیلی زیاد است.

موسوی: نه، به نظرم دوره پانزدهم نیز مهم بود، یعنی به 10، 20 سال عقب تر هم باز می گردیم، آن شوق و ذوقی که آن زمان داشتیم و 9 صبح بیدار می شدیم و انگیزه داشتیم تا 11 شب به تماشای فیلم های جشنواره بنشینیم.

کثیریان: آن دوره ها بسیار مهم تر بود.

موسوی: بله و همانطور که آقای نقیبی بیان کرد که شهیدی فر در اختتامیه گفت که مهم ترین رویداد، به نظرم هیچ اغراقی نکرده است چون هیچ برنامه دیگری در جمهوری اسلامی سراغ نداریم که استمرار پیدا کرده و همین قدر با خودش بازی، هیجان، کارناوال و... به همراه داشته باشد.

به عنوان مثال به جشنواره شعر فجر نگاه کنید چون بالاخره در این مملکت اگر همه سینماگر و منتقد نباشند، شاعر هستند و یک دفتر شعری دارند. اما اصلا نمی فهمیم چه زمان و توسط چه کسی برگزار شد؟ چه کسانی جایزه گرفتند؟ حتی در روزنامه ها و رسانه ها نیز اخبار آن را جدی نمی گیرند، بالاخره یک جریان روشنفکری داریم که اخباری را پوشش می دهند که مخاطب محدودی دارند اما می بینیم که آن ها هم توجهی به این رویداد نمی کنند.

نقیبی: باز جشنواره شعر فجر خوب است، جشنواره تئاتر و موسیقی به دلیل آنکه امسال از نظر زمانی درست بعد از جشنواره فیلم فجر و در خستگی خبری پس از آن برگزار شدند کلا خبری از آن ها نیست.

موسوی: بله، موسیقی که فکر می کنیم مخاطبان فراگیرتری داشته باشد اصلا این اتفاق درباره اش نمی افتد. در جشنواره فیلم فجر این اتفاق افتاده که عامه مردم، خواص و دولتمردان را درگیر کرده و مهم است. یعنی آدم هایی که ممکن است در سال سینما نروند وقتی جشنواره تمام می شود از ما می پرسند که فیلم مهم جشنواره چه بود، داستان آن را بگو یا آن فیلمی که این تعداد جایزه گرفت حکومتی بود یا نه؟

نقیبی: و سوال همیشگی این است که آیا داوری منصفانه بود، می ارزید و فیلمی که جایزه گرفت ارزشش را داشت و خوب بود؟

کثیریان: ضمن اینکه وقتی برنامه های سینمایی که آقای نقیبی در چند نمونه آن شرکت کرده است را می بینند و وقتی بر سر یک فیلم بین دو منتقد دعوا می شود، کنجکاو می شوند که آن فیلم چه بود که این همه بر سر آن بحث شد. با وجود اینکه فیلم را ندیده اند و در جشنواره هم حضور نداشتند.

به هر حال سینما با وجود جشنواره فیلم فجر در ایران مهم تر است و جشنواره بر اهمیت سینما تاثیر بسیاری داشته است.

موسوی: یک منظور دیگر من از پرسش آغازینم این بود که آنچه بیرون درباره جشنواره اتفاق می افتد به نظرم خیلی بزرگ تر از خود جشنواره است یعنی اگر کسی نداند و از بیرون قضاوت کند، فکر می کند پدیده ای که این میزان به آن می پردازند باید خیلی اتفاق عجیب و غریبی باشد. ولی ما هر سال که دورهم می نشینیم، می بینیم که اغلب فیلم ها خیلی قابل اعتنا نیستند، در بهترین حالت چهار، پنج فیلم خوب وجود دارد که از بین آن ها چندتا اما و اگر دارند و تنها یکی، دو اثر را می توان فیلم قابل قبولی دانست.

نقیبی: البته بستگی به سال و دوره نیز دارد.

موسوی: بله، تقریبا همین است و در نهایت ممکن است این چهار، پنج فیلم به هفت، هشت فیلم افزایش یابد. فکر می کنم آنچه که در جشنواره رخ می دهد با آنچه در بیرون مشاهده می شود خیلی همخوانی ندارند، این مسئله را قبول دارید؟

نقیبی: یک مسئله را باید در نظر بگیریم، جشنواره فیلم کن به عنوان یک رویداد سینمایی هنری جهان از تمام جهان چند فیلم می گیرد؟

کثیریان: در بخش مسابقه 20 تا 22 فیلم می گیرد.

نقیبی: این نکته مهم است که از تمام جهان نه فقط ایران تنها 20 فیلم می گیرد، در نهایت همین اتفاقی که می گوییم می افتد و منتقدان می گویند از این 20 فیلم سه فیلم خیلی خوب بودند، چهار فیلم متوسط و 12 فیلم هم آشغال بودند.

حال ما در مقیاس ایران این شکل را به سالی 20، 22 فیلم یا با حضور فیلم اولی ها 30 فیلم تبدیل می کنیم. این ترکیب اساسا به کجا ختم می شود؟ به این ختم می شود که در نهایت به همین تعداد می رسیم که سه فیلم خوب، چهار فیلم متوسط و تعدادی نیز فیلم ضعیف داشته باشیم.

موسوی: در واقع روال همین است و نباید توقع رشد عجیب و غریب داشت.

نقیبی: دقیقا، مجبور به این انتخاب هستیم که از تولید سالانه سینمای ایران 20 تا 30 فیلم در جشنواره برداریم. حال ممکن است چهار فیلم نیز به دلیل سیاست گذاری کنار گذاشته و چهار فیلم ضعیف تر انتخاب شود اما در نهایت روال همین تعداد است. مگر سقف این سینما چقدر است؟ مگر ما سالی 20 شاهکار می سازیم؟

حالا یک زمانی مدل جشنواره سی و چهارم یا سی و هفتم، فهرست می کنیم می بینیم که 13 فیلم مهم قابل بحث که بتوان راجع به آن حرف زد داریم.

کثیریان: بله، فیلم های قابل اعتنا.

موسوی: دقیقا، این مسئله خیلی مهم است.

نقیبی: یک سالی مانند دوره سی و ششم در نهایت سه فیلم قابل اعتنا وجود دارد.

کثیریان: نهایت غرها و اعتراضات این است که فیلمی را ما دیدیم و از آن فیلم که در جشنواره حضور داشت بهتر بود و واقعا هم این مسئله وجود دارد، همانطور که در جشنواره امسال نیز درباره دو، سه فیلم این مسئله وجود داشت. البته تا این حد به نظرم طبیعی است، یعنی اگر ما را هم در جایگاه انتخاب بگذارند بالاخره طرف می گوید که من می خواهم این سه فیلم باشد و دو راه داریم که یا استعفا بدهیم و بیرون بیاییم یا تصمیم را بپذیریم.

نقیبی: به نظرم در نهایت هر هیات انتخاب یا داوری که امسال وجود داشت فارغ از فیلم هایی که بیرون ماندند یا نماندند، فهرست نامزدها 90 درصد همین بود.

علیپور: دقیقا من هم به سراغ داوری می خواهم بروم، چون در صحبت هایتان اشاره کردید که هر کس شما را می بیند می پرسد داوری چطور بود. واقعا به نظرتان در جشنواره امسال داوری خوب بود یا نه و چه ویژگی داشت؟

نقیبی: فهرست نامزدها خیلی منصفانه بود.

کثیریان: بله، خیلی درست بود.

نقیبی: ولی فهرست برنده ها یک انتخاب از سوی هیات داوران بود. نامزدها منصفانه بود اما جایزه ها یک شکل انتخاب از سوی داوران بود. یعنی من هم معتقدم که شبی که ماه کامل شد جزو سه فیلم مهم جشنواره امسال بود اما می توانست شکل تقسیم جور دیگری باشد.

علیپور: دو فیلم مهم دیگر؟

نقیبی: برای من جشنواره امسال پنج فیلم مهم داشت، با این حال اگر قرار باشد سه فیلم مهم جشنواره را انتخاب کنم مطمئنا شبی که ماه کامل شد جزو آن ها خواهد بود.

فیلم اول من در جشنواره غلامرضا تختی بود و پس از آن چهار فیلم شبی که ماه کامل شد ، قصر شیرین ، ماجرای نیمروز: رد خون و طلا در جایگاه یکسانی بودند.

با یک فاصله نیم تا یک ستاره هم چهار، پنج فیلم دیگر مدنظرم بودند مانند متری شیش و نیم ، سرخپوست ، سال دوم دانشکده من ، درخونگاه ، آشفتگی و ...

مسئله ام این است که با هر متر و معیاری این پنج فیلم انتخاب می شدند، حتی برای بهترین کارگردانی و بهترین فیلم به جای پنج فیلم، شش فیلم را به عنوان نامزد اعلام کردند چون نمی شد یکی از آن ها را بیرون گذاشت و طیفی بود که همه سلیقه ها را راضی می کرد. فیلم صدرعاملی یا جیرانی و پرویز شهبازی را به یک بهانه هایی می شد گفت که اندازه بهترین فیلم نیستند ولی این شش فیلم را نمی شد به هیچ وجه بیرون گذاشت و هیچ اعتراض گسترده ای به انتخاب ها نشد.

ته انتقادها این بود که مسعود فراستی در برنامه هفت معترض بود که هومن بهمنش به جای متری شیش و نیم باید برای فیلمبرداری سرخپوست نامزد می شد یا موسیقی رامین کوشا در فیلم سرخپوست در میان نامزدها نبود و اعتراض ها به مسایل تک تک رسید.

ما تجربه جشنواره سی و چهارم را داریم که با وجود حضور 13 فیلم مهم مانند اژدها وارد می شود ، بادیگارد ، نفس ، ایستاده در غبار ، ابدویک روز ، دختر میرکریمی و... هیات داوران همه آن ها را کنار گذاشتند و آخرین بار کی سحر را دیدی و امکان مینا را به عنوان دو فیلم از پنج فیلم اصلی در تمام رشته ها نامزد کردند.

نمی توان گفت عملکرد هیات داوران امسال مشابه دوره های گذشته بوده است، ما سابقه این را داریم که بدترین فیلم های جهان را در بهترین جشنواره، داورها در جمع نامزدها قرار دادند و فیلم های خوب را بیرون گذاشتند.

لیست نامزدهای امسال به شدت به نظرم لیست منصفانه ای بود و در نهایت سه یا چهار خطا می توان به آن وارد دانست.

کثیریان: این مسئله هم خیلی طبیعی است.

موسوی: البته یک جاهایی دیگر سلیقه است که تعیین می کند، مثلا من اگر بودم این میزان جایزه را به شبی که ماه کامل شد نمی دادم.

نقیبی: دقیقا همین است که می گویم در نامزدها انصاف بود و در برنده ها انتخاب صورت گرفت.

کثیریان: این مسئله طبیعی است، مثلا آقای موسوی دو جایزه شبی که ماه کامل شد را هم کنار می گذاشت اما سه جایزه را که حق آن می دانست. چون سه جایزه از شش جایزه این فیلم بازیگری است که روی دو مورد آن خیلی توافق وجود داشت.

علیپور: دو جایزه مورد توافق کدام است؟

کثیریان: مثلا هوتن شکیبا، برخی حق حامد بهداد یا پیمان معادی می دانستند، البته خود شکیبا نیز طرفدارانش را داشت چون واقعا هم در فیلم خوب بازی کرد.

نقیبی: درست است، جایزه بگیرترین نقش او بود چون گریم، بازی و لهجه متفاوت داشت و پیشینه بازیگری کمدی داشت که این نقش را ایفا کرد.

کثیریان: بله، بازی مهم کارنامه شکیبا بود، فیلم هم خیلی طولانی بود و او نقش یک را ایفا می کرد، فرشته صدرعرفایی را هم که مورد توافق همه بود. در مورد الناز شاکردوست هم رقیب جدی وجود نداشت، چه کسی حضور داشت؟

نقیبی: درنهایت دو، سه بازی دیگر هم کیفیت بودند، بهنوش طباطبایی در ماجرای نیمروز: رد خون و مهناز افشار در قسم هیچ کدام اینطور نبودند که بگوییم از نظر کیفیت بازی خیلی بالاتر یا پایین تر بودند.

کثیریان: به نظرم اگر جایزه را به طباطبایی و افشار می دادند اعتراض ها بیشتر بود.

نقیبی: در واقع نقش شاکردوست به نسبت سایر نقش ها سخت تر بود.

کثیریان: بله، سخت تر و غیرمنتظره تر بود، کسی از الناز شاکردوست انتظار نداشت که بتواند این نقش را دربیاورد. به نظرم اگر سیمرغ به بازیگر دیگری می دادند سوال برانگیزتر هم بود. مثلا خیلی ها لحظات حسی مهناز افشار در قسم را دوست نداشتند.

موسوی: در واقع بازی افشار در این فیلم را یک دست نمی دانستند.

کثیریان: بله و به نظرم انتخاب افشار به عنوان یک استار در بین آن همه نابازیگر یا بازیگران خیلی خیلی ناشناخته، کمی او را گل درشت کرده بود و من نقش او را باور نکردم. چون جنس بازی افشار هم اینطور است که دوربین را برای خود می کند، ضمن آنکه بازیگر خوبی هم هست، همه این ها بازیگران خوبی هستند و این کم چیزی نیست ولی در منصفانه ترین شرایط وقتی با خودمان فکر کنیم جایزه را به الناز شاکردوست می دهیم. هوتن شکیبا هم به نظرم جزو دو انتخاب اصلی بود، چه با نوید محمدزاده او را بسنجیم، چه با حامد بهداد او یکی از انتخاب ها بود.

نقیبی: حتی چه با پیمان معادی در فیلم متری شیش و نیم .

کثیریان: دقیقا، ضمن اینکه داوران به هر حال به بقیه فیلم ها یک یا دو جایزه دادند ولی طبیعی است که خروجی انتخاب هیات داوران می تواند متمرکز بر یک فیلم باشد و این تمرکز در نهایت منتج دو یا سه جایزه بیشتر می شود.

نقیبی: در اسکار نیز همینطور است و سالی که فیلم مهمی حضور دارد، همیشه سوال این است که کدام فیلم پنج جایزه اصلی بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه، بازیگر زن و مرد را دریافت می کند.

کثیریان: بله به هر حال یک فیلم گل درشت تر می شود.

نقیبی: خیلی سال ها در اسکار همینطور بوده و فیلمی که توافق جمعی روی آن وجود دارد، این جوایز را دریافت می کند و به همین دلیل اهمیت دارد که کارگردانی، فیلمنامه و دو بازیگر اصلی آن روی تماشاگر تاثیر گذاشته اند و این مسئله چیز عجیب و غریبی نیست.

به شخصه غلامرضا تختی برایم فیلم مهم تری بود و فکر می کنم که شب قبل از اعلام نامزدها هم در برنامه هفت با مسعود فراستی صحبت می کردیم، من گفتم که فکر می کردم جایزه نگاه ملی یا جایزه ویژه را به غلامرضا تختی بدهند و جوایز اصلی را آبیار بگیرد و به نظرم طبیعی بود چون هیات داوران انتخاب می کند.

کثیریان: البته همیشه به یک فیلم بیشتر توجه می کنند، حال نه به اندازه ابد و یک روز بلکه فیلم آبیار در حد دو یا سه جایزه بیشتر از بقیه فیلم ها گرفت.

موسوی: من هم قبول دارم اما هیات داوران به نظرم باید به شرایط فیلمسازی هم توجه کند. ما الان یکسری فیلم هایی داریم که با امکانات خیلی خوب ساخته می شوند و امکانات آنقدر خوب است که اگر فیلم خوبی ساخته نشود باید یقه سازندگان را گرفت. از آن طرف فیلمسازی داریم که در شرایط حداقل برابر قرار ندارد، این شرایط برابر صرفا امکانات هم نیست. در مسایل اجتماعی یک فیلمساز مستقل برای گفتن حرف هایی محدودیت دارد و از آن طرف فیلمسازی که با اوج کار می کند محدودیتی ندارد. مثلا در فیلم خانم آبیار آنجایی که ریگی می گوید اسلام با دموکراسی و لیبرالیسم جمع نمی شود، آدم را یاد افرادی می اندازد که اگر یک فیلمساز مستقل می خواست این فیلم را بسازد، این جمله را از آن در می آوردند یا طرفی که ماجرای نیمروز: رد خون را می سازد تصویری از سازمان مجاهدین نشان می دهد که در حال نماز خواندن در میان جنگ هستند و از سیدالشهدا دم می زنند. شاید یک فیلمساز مستقل بخواهد همین صحنه ها را بسازد نتواند و اجازه نداشته باشد. نیاز به یک پشتوانه محکمی مانند سازمان اوج دارد.

ممکن است بگوییم فیلم را می بینند و کاری ندارند که پشت آن چه می گذرد. ولی می گویم وقتی این فیلم ها داوری می شوند مسایل فرامتنی مانند امکانات کم فیلمسازان مستقل نیز باید در نظر گرفته شود.

علیپور: کدام فیلم در جشنواره امسال به نظرتان دارای چنین شرایطی بود؟

موسوی: فرقی نمی کند هر فیلمی که به نمایش درآمد، مثلا درخونگاه ، این فیلم به دلیل آنکه در شرایط برابری از نظر امکانات و محدودیت و سانسور ساخته نمی شوند به همین دلیل باید در داوری مقداری شرایط طرف ضعیف تر را در نظر گرفت.

نقیبی: من با این مسئله مخالفم، چون این مسئله در جمع بندی به این غائله ماجرای پول کثیف و... برمی گردد و اساسا به ما به عنوان منتقد هیچ ربطی ندارد. من حالم کاملا این است که فیلم را به مثابه فیلم می بینم و فیلم به خوب و بد تقسیم می شود، نه این که پشتش چیست و در چه شرایطی ساخته شده.

کثیریان: خروجی به نظرم بسیار اهمیت دارد.

نقیبی: دقیقا خروجی مهم است، مثلا در همان درخونگاه که مثال زدیم به نظرم سیاوش اسعدی به اندازه آبیار و مهدویان حرفی که می خواست را زده است. یعنی اگر قرار بود فیلم تند و تیز انتقادی نسبت به یک مقطع زمانی از این ممکلت ساخته شود به نظرم به اندازه کافی حرفش را کامل و درست زده است. این نبوده که به خاطر محدودیت مشکلی داشته باشد، ممکن است که بعدها سانسور شود و یا هر اتفاق دیگری برایش بیفتد اما الان فیلم کامل و به قاعده ای است.

ما مقوله پروانه ساخت را داریم، اگر پروانه ساخت نداشتیم بخشی از این حرف درست بود. ولی وقتی پروانه ساخت داریم و یک بخشی از فیلم ها قبل از آنکه وارد پروسه ساخت شوند کنار گذاشته می شوند و همان اول می گویند که حق ندارید این حرف را بزنید، این مسئله صدق نمی کند. فیلمی که از مجرای پروانه ساخت گذر می کند تقریبا عمده حرف هایی را که کارگردان می خواسته بزند در آن هست.

موسوی: دیدن این فیلم جرم است را هر کس دیگری می توانست بسازد؟

نقیبی: این فیلم یک ارگان است و حرف آن را می زند.

موسوی: می دانم فرد دیگری می تواند این فیلم را بسازد؟

نقیبی: اگر دولت آقای روحانی این قدرت را داشت و نهادهای تاثیرگذاری نیز از سمت دولت وجود داشتند و می خواستند دیدن این فیلم جرم است دولت اعتدال را بسازند، می توانستند.

موسوی: نه، منظورم یک فیلمساز شخصی است.

نقیبی: آره حتما می تواند چنین فیلمی بسازد، چرا نتواند؟ از آن فیلم تند و تیزتر در زدن دولت یا به نفع جریان اصولگرایی نداریم. این جریان همیشه فیلم های خودش را ساخته است.

موسوی: قطعا نمی شود ساخت.

نقیبی: به نظرم می شود.

موسوی: یک فیلمی که وزارت اطلات، سپاه و... را زیرسوال ببرد را من می توانم به عنوان یک شخص بسازم؟

نقیبی: در پایان حرف یک جماعت مشخصی را می زند و می گوید بسیج از همه ارگان ها پاک تر مانده است.

موسوی: من معتقدم که قطعا نمی شود ساخت.

نقیبی: آخر، فیلم آنقدر شجاع نیست و هیچ اسمی نمی آورد.

موسوی: من که کلا این فیلم را دوست ندارم.

نقیبی: این بحث امکان ساختن یا نساختن که گفتید وقتی درست بود که اسمی از نهادهایی که مطرح کردید در فیلم می آمد. یکسری آدم های مجهول الهویه که هر کدام از راهی می آیند و فقط همگی به یک بالایی اختصاص دارند و حتی جرات نمی کند بگوید که هر آدم به کدام بالا وابسته هستند. شجاعتی وجود ندارد و حرف مگویی نمی زند، اگر اسم ها را می آورد می شد گفت که حوزه هنری پشت فیلمی ایستاده است که همه نهادها را می زند اما الان چنین اتفاقی نمی افتد و باید حدس بزنیم که این شخصیت شبیه فلان سیاستمدار است و فیلم وجود خارجی ندارد.

من این حرف را در طول جشنواره نزدم چون فکر کردم ممکن است برای وزارت ارشاد و جشنواره دردسر ایجاد کند، به نظرم جشنواره امسال در ممیزی به شدت باز عمل کرد. یعنی حجم برخورد با سانسور و ممیزی ها در فیلم ها با سعه صدر همراه شد، مثلا غلامرضا تختی سکانس هایی داشت که در هر جشنواره دیگری و با هر متر و معیار قدیمی تری می توانست حذف شود. چند فیلم می توانست به شدت به مشکل داستانی بخورد مانند فیلم طلا .

به نظرم خیلی منصفانه با فیلم ها برخورد شد و این احساس شد که یک عقل کلی وجود داشت که می داند درام بدون این مسایل شکل نمی گیرد و در مقوله ممیزی و سانسور به درام احترام گذاشته شده بود. مسئله ای که این مدت من در حوزه کتاب نیز تا حدودی آن را می بینم و با کتاب هایی که کمی وجه تاریخی و مرجع بودن دارند با سعه صدر بیشتری در وزارت ارشاد برخورد می شود.

علیپور: ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره مهمان کافه خبر که بود، تاکید کرد که حضور او به عنوان معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در جایگاه دبیر جشنواره، کمی شرایط را متفاوت کرده و شاید همین فضای باز حاصل این حضور است. به نظر شما هم این حضور تاثیر دارد؟

کثیریان: بله تا حدودی، ولی به نظرم یک بخش از آن به خاطر آدم ها نیست، یک بخش از آن به خاطر تغییر شرایط اجتماعی هم هست، یعنی برخی مسایل در جامعه باز شده است.

موسوی: آره ولی در دوره هایی شاهد تغییر شرایط اجتماعی بودیم اما افراد سخت گیری تصمیم گیرنده بودند.

کثیریان: سال 76 هم یکدفعه در سینما چنین اتفاقی افتاد که سابقه نداشت و توقع آن را نداشتیم.

نقیبی: دقیقا، به نظر من هم تداعی کننده همان سال ها بود در حالیکه فضای اجتماعی خیلی از آن زمان بسته تر است.

کثیریان: نه، منظورم از فضای اجتماعی تا حدودی ظواهر امر است. مثلا حجاب، را در فیلم ها تا حدودی بازتر می بینیم چون از آن بازتر در جامعه وجود دارد و دیده می شود و بنابراین سینما یک پله آن طرف تر می رود. یعنی یک ذره می رود عقب اما نسبت به گذشته خود جلوتر است.

موسوی: مثلا شوخی هایی که فیلم پالتو شتری داشت واقعا قابل تامل بود.

کثیریان: بله یا بنفشه آفریقایی پذیرفتنی می شود.

علیپور: بله، فیلم موضوع تازه ای دارد که با نگاه انسانی به آن پرداخته اما درک همین نگاه انسانی و دادن فضا به آن جالب است.

کثیریان: دقیقا، درست است که به آن حمله می شود اما آنقدر نیست که ریشه اش را بزند. یک طوری هم مطرح می شود که کمی ملایم است.

نقیبی: سر گره اصلی فیلم طلا من دهنم باز مانده بود که آیا واقعا این فیلم در سینمای ایران ساخته شده است؟ البته پس لرزه های آن نیز علیه فیلم آرام آرام از سوی رسانه های اصولگرا شروع شده است.

کثیریان: من می خواهم بگویم کثرت این اتفاق که در اطراف خود می بینیم باعث شده تا قبح آن از بین برود. سینما نیز تا حدودی بازتاب محیط است و این اتفاقات آنقدر زیاد شده است که سازندگان نیز می گویند که یعنی ما مسایل اجتماعی را مطرح نکنیم؟ این اتفاق در حال رخ دادن است. به نظرم ممکن است که حضور دو جانبه داروغه زاده به نفع جشنواره فیلم فجر شده باشد که احتمالا شده است اما حملات نیز صورت گرفته و پس لرزه هایی هم داشته است.

در مجموع فکر می کنم بخشی از این باز شدن فضا برگرفته از محیط است و به نظرم در سال های آینده نیز بیشتر می شود به دلیل آنکه جایی که پیشروی صورت می گیرد خیلی سخت است که به مانتو و روسری دهه 60 بازگشت.

نقیبی: غلامرضا تختی به نظرم غیر از سال 78 و 77 امکان نداشت در تاریخ این 40 سال پروانه نمایش بگیرد.

سال گذشته کتاب واروژان چاپ شد و نام تمام خواننده های قبل از انقلاب با متن اشعار در آن آمده و به عنوان یک اثر پژوهشی مورد قبول قرار گرفته است.

همچنین گذاشتن سکانس سخنرانی مسعود رجوی در فیلم ماجرای نیمروز: رد خون حتی با حضور محمود رضوی و هر ارگان پشت فیلم می توانست مشکل ساز باشد زیرا که حرف از حسین بن علی و اهداف والای او می زند ولی به این شعور دست پیدا شده است که باید اینطرف را ببینیم تا بتوانیم نشان دهیم که همین گروهک به راحتی آدم می کشند و قتل عام می کنند.

کثیریان: این موضع را کاملا قبول دارم اما به نظرم این هم تابع شرایط است، آنقدر مردم در ماهواره سخنان مسعود رجوی را دیدند که برایشان عادی شده است و بازبین هم نسبت به مسایلی که اشاره شد حساسیتش کم شده و این قدم بزرگی است.

علیپور: به سراغ فیلمسازان جوان جشنواره برویم، تقریبا 17 کارگردان فیلم اولی و نسل جدید سینما داشتیم. تا چه اندازه نگاه و اندیشه این فیلمسازان توانسته بود حس و حال تازه ای به جشنواره بدهد، مانند فیلم های مسخره باز ، سرخپوست ، متری شیش و نیم ؟

نقیبی: به نظرم نمی توان گفت نسل جدید و این فضای جدیدی که از آن صحبت می کنید فضای پروداکشن است نه فضای نسلی، در واقع حاصل تزریق پول به بدنه سینماست.

چهار فیلم از پنج فیلم نهایی منتخب تماشاگران بالای هشت میلیارد تومان هزینه تولید داشتند، یعنی متری شیش و نیم ، غلامرضا تختی ، شبی که ماه کامل شد و ماجرای نیمروز: رد خون پروداکشن هایی بالای هفت، هشت میلیارد داشتند. سرخپوست که در این پنج فیلم رتبه دوم را داشت هم ابعاد تولیدی گسترده ای داشت و دکور آن کامل ساخته شده بود و در واقع در دسته همان فیلم هایی با پروداکشن بزرگ قرار می گرفت.

به نظر می رسد سینمای ایران پس از زمانی که فیلم های آپارتمانی را پشت سر گذاشت، در این چند سال از سمت های مختلف یعنی چه فیلم های حکومتی، چه فیلم های ارگانی و چه مستقل همه به این نتیجه رسیدند که فیلمی بسازند که ارزش تماشا کردن در سالن سینما را داشته باشد و این روندی است که سینمای روز جهان دنبال می کند و حاصل آمدن فیلم های روز خارجی به ایران است. یعنی تماشاگر اگر قرار است یک فیلم را در سینما تماشا کند فیلمی را می بیند که ارزش تماشا کردن را داشته باشد.

در 70، 80 دقیقه اول فیلم متری شیش و نیم یک تریلر نفس گیر پلیسی را با تمام ابعاد هالیوودی می بینیم، در غلامرضا تختی یک فیلم بیوگرافی با شاخصه های هالیوودی را شاهد هستیم، در شبی که ماه کامل شد و ماجرای نیمروز: رد خون دو تریلر سیاسی با گستره لوکیشن متفاوت و عظیم می بینیم و در سرخپوست شاهد یک فیلم در زندان مدل فیلم رستگاری از شاوشنک هستیم.

این نگاه نو به نظرم از بخش تولیدی سینمای ایران آمده است و چیزی است که هم تماشاگر از آن راضی است و هم در واقع عوامل راضی هستند چون برای کار انرژی می گذارند و سقف توانایی های فنی سینمای ایران را نشان می دهند. به نظرم سینمای ایران قبول کرده که نیاز به یک جهش دارد و آن جهش در زمینه پروداکشن اتفاق افتاده است که متناسب با سینمای جهان است.

علیپور: اژدها وارد می شود به نظرم یکی از نخستین فیلم ها در این زمینه بود؟

نقیبی: بله، من در مقاله ای در روزنامه همشهری سال گذشته نوشتم و آن را فیلم نمونه ای دهه 90 دانستم زیرا که اساسا سینمای ایران را وارد یک اتفاق جدید می کند و امسال جشنواره از این دست فیلم ها پر بود.

کثیریان: تمام این حرف ها را قبول دارم ولی این نسل اگر این پول پشت کارشان نباشد خروجی شان چیست؟

نقیبی: فیلم ناگهان درخت صفی یزدانیان و پیمان معادی هم به نظر فیلم رمانس هالیوودی می آید و در شرایط دیگری مانند سه سال پیش سینمای ایران اگر این فیلم را که به نظر تولیدش ارزان نمی آید روی میز یک تهیه کننده می گذاشتی امکان نداشت که ساخت آن را بپذیرد.

کثیریان: بله، ولی آن هفت، هشت میلیارد تومانی که درباره اش صحبت کردیم اگر در اختیار مثلا مهدویان قرار نگیرد چه اتفاقی رخ می دهد؟ یا فیلم آبیار را نمی شد با کمتر از این هزینه ساخت. منتظر این هستم که سینمای ایران را از پروداکشن جدا ببینیم و منتظر بمانیم که در پایان از آن چه در می آید، تمام این فیلم هایی که پروداکشن قوی داشتند از نظر فیلمنامه ضعیف بودند و حواس فیلمساز پرت پروداکشن و شوی بزرگی است که می خواهد آن را اجرا کند. اساس سینما جوهره داستانی فیلم است که می بینیم خیلی به آن توجهی نشده است و اشکالات جزیی وجود دارد.

این نسل جدید خوش فکر و خیلی بلند پرواز است و به همین دلیل به پول زیاد نیاز دارد، مسخره باز بدون آن هزینه هنگفت نمی توانست این پروداکشن و خیال پردازی بازیگوشانه خیلی پرخرج را داشته باشد.

این فیلم ها را وقتی در کنار فیلم های الان نسل قدیم بگذاریم تازه می فهمیم که چه اتفاقی دارد می افتد. فیلم های آقایان کیومرث پوراحمد، علیرضا رئیسیان، سیروس الوند و محمدرضا هنرمند را کنار هم بگذاریم و ببینیم چه برآیندی دارند و فیلم های نسل جدید چه برآیندی؟

نقیبی: درباره ی فیلم آقای هنرمند شوخی می کردم که انگار در این پانزده سال غیبت با گروه فرادید و هلی شات هاشان آشنا نشده و سکانس های جاده ای اش سنتی و به شیوه ی گذشته گرفته شده. قدیمی ترها مقاومت دارند.

کثیریان: بنابراین این به روز شدن شامل فیلم دیدن، مطالعه، آشنایی با ادوات روز و... می شود ولی پایان ماجرا این است که من می گویم آن سینمایی که وجه ممیز سینمای ما و جهان بود، این نیست.

مثلا اکشنی که نرگس آبیار به عنوان یک کارگردان زن بخواهد بسازد را ما قبلا توسط کاترین بیگلو در این ژانر تجربه کردیم که با فیلمش تا پایان ماجرا رفت. نمی گویم این کار را نکنیم، اصلا باید این کار را بکنیم اما معتقدم که آنچه که وجه ممیز ما با سینمای جهان به شمار می آمد، چنین چیزی نبود، هیچ کدامش.

حتی مسخره باز هم که فکر می کنیم خیلی خلاقانه و جدید است در پایان نمونه های خارجی داریم که بسیار جلوتر از این است که بازیگوشی و فانتزی بیشتر دارند و هزینه تولیدشان کمتر شده است.

خوب است که ما این مسیرها را برویم اما باید بگویم که وجه ممیز ما چیزهای دیگری بود که در انتها به داستان و فیلمنامه می رسید و نمی دانم آن را چقدر داریم از دست می دهیم. آقای نقیبی به عنوان یک فیلمنامه نویس چند فیلمنامه جشنواره امسال را به عنوان یک اثر خوب می توان انتخاب کرد.

نقیبی: واقعا نمی توان به انتخابی رسید.

کثیریان: مشکل اساسی در این زمینه داریم، حتی طلا که درباره آن صحبت کردیم حفره هایی داره که توجه تماشاچی عادی به بعضی هایش جلب می شود.

نقیبی: معتقدم که یک روحیه ایرادگیرانه عمومی سر فیلم ها وجود دارد و اولین نکته ای که می بینند به عنوان حفره به آن نگاه می کنند و از فیلمساز می خواهند تا درباره آن پاسخ دهد.

کثیریان: بله قبول دارم. من فکر می کنم که این نسل خوبی است ولی نمی دانم که اگر آن پول از پشتش برداشته شود چه باقی می ماند.

موسوی: من فکر می کنم تغییر نگاه بحث تئوریک و نظری دارد، در حوزه سینما آن هایی که پول می گذارند و سرمایه گذار هستند و افرادی که جوان هستند و می خواهند فیلم خود را بسازند به این تعریف رسیدند که سینما صرفا ساختن یک فیلم جشنواره ای که تنها یک عده خاص به تماشای آن بنشینند نیست. همین تغییر تعریف باعث شده تا فیلم هایی که مردم و منتقدان می پسندند به هم نزدیک شود و به همین دلیل به داوران نیز خیلی ایراد نمی گیریم.

این مسئله به جهت تغییر تعریف مان از سینماست، پذیرفتیم که سینما یک امر تکنولوژیک است و به شدت وابسته به اقتصاد است و پول در آن نقش دارد، واقعا سینما بدون پول هیچ معنی ندارد و ممکن است در جاهایی یک فیلم به اثری هنری تبدیل شود اما لزوما این اتفاق نمی افتد.

یک زمانی صحبت می شد که اقتضای سینماست که در ابتدا مخاطب را سرگرم کند، به نظرم آرام آرام این تعریف مورد اتفاق همه قرار گرفته است و افرادی که خیلی روشنفکری به سینما نگاه می کردند نیز به این تعریف نزدیک شده اند. به همین خاطر اغلب فیلم هایی که می پسندیم در وجه اول سرگرم کننده است، حتی آن هایی که پول می گذارند برای فیلم خانم آبیار به این مسئله فکر می کنند که با وجود اینکه موضوع ایدئولوژیک است اما این ایدئولوژیک بودن در درجه دوم و سوم قرار می گیرد.

نقیبی: می پذیرند درام محترم است و باید ارجحیت پیدا کند.

موسوی: دقیقا، تعداد شعارهایی که درباره عبدالمالک ریگی در این فیلم می شنویم بسیار کم است. درحالیکه اگر این فیلم 10 سال پیش ساخته می شد شاید نیم ساعت آن را صرف این شعارها و سخنرانی می کردند.

در واقع درام اصل است یا حتی موضوعی مانند سازمان مجاهدین که در قسمت اول فیلم ماجرای نیمروز همه افراد و اتفاقات واقعی بودند اما در قسمت دوم شاید فراموش می کند که ادامه همان فیلم را ساخته است. در اولویت قرار گرفتن درام و سرگرمی و پذیرفتن این امر که سینما جای شعار دادن نیست به نظرم کمک کرد که ما تنوع و تکثر داشته باشیم.

کثیریان: یکی از مشخصه های جشنواره امسال همین است.

نقیبی: دقیقا این اتفاق خیلی مثبتی است.

ادامه دارد...

241243

کد خبر 1234561

لینک خبر :‌ خبر آنلاین
رشد 36 درصدی گیشه سینمای ایران در سال 97بررسی آمار فروش فیلم ها در یازده ماه گذشته از سال 97 نشان می دهد که میزان فروش فیلم ها و تعداد مخاطبان سینما نسبت به مدت مشابه در سال 96 افزایش داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

رویداد24 به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، محمود اربابی معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی اعلام کرد: سینمای ایران در 11 ماه گذشته از سال 1397 به فروشی معادل 231 میلیارد و 618 میلیون و 782 هزار تومان رسیده و طی این مدت 26 میلیون و 538 هزار و 820 نفر به تماشای فیلم های درحال اکران نشستند.

وی ادامه داد: میزان فروش فیلم های سینمایی در 11 ماه نخست سال 96 نیز معادل 170 میلیارد و 909 میلیون و 78 هزار تومان و تعداد تماشاگران 21 میلیون و 724 هزار و 169 نفر بوده است.

اربابی با اشاره به افزایش مخاطبان و همچنین میزان فروش فیلم ها در سال 97 توضیح داد: بر اساس بررسی های معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی میزان افزایش فروش فیلم ها در 11 ماهه ابتدایی سال 97 نسبت به مدت مشابه در سال 96 سی و شش درصد و تعداد تماشاگران نیز در 11 ماهه ابتدایی امسال نسبت به همین مدت در سال گذشته بیست و دو درصد رشد داشته است.

معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی همچنین با اشاره به فروش بهمن ماه نیز گفت: میزان فروش سینمای ایران در بهمن ماه سال 97 معادل 14 میلیارد و 830 میلیون و 521 هزار تومان بوده و یک میلیون و 751 هزار و 127 نفر به تماشای فیلم های اکران شده نشستند.

وی با مقایسه بهمن ماه سال جاری با مدت زمان مشابه سال 96 گفت: این رقم در سال گذشته 12 میلیارد و 719 میلیون و 220 هزار تومان بود و یک میلیون و 657 هزار و 488 نفر به تماشای فیلم ها نشستند که بر این اساس در بهمن ماه 97 سینما 17 درصد افزایش فروش و 6 درصد افزایش بیننده را شاهد بوده است.

اطلاعات از سامانه سینما شهر استخراج شده است و به علت به روز نشدن تمامی اطلاعات تفاوت اندکی در فروش بهمن ماه پس از تکمیل اطلاعات دیده خواهد شد.

میزان فروش و تعداد مخاطبان جشنواره فیلم فجر در محاسبات دیده نشده است.

لینک خبر :‌ رویداد 24
دولت پایش را از تولید و حتی سیاست گذاری سینما بیرون کشیده است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در روز ششم "هشتمین هم اندیشی سینما انقلاب" حجت الاسلام نصرالله پژمانفر؛ عضو کمیسون فرهنگی مجلس؛ درباره وضعیت سینما و میزان اثرگذاری آن در گفتمان انقلاب اسلامی به سخنرانی پرداخت.

بیشتر بخوانید:

امیر قادری: نگاه تباهی که اغلب فیلم های ایرانی آن را نمایندگی می کنند، من اسمش را فساد می گذارم

برجام، گفتمان مقاومت را جایگزین گفتمان سازش کرد

حجت الاسلام پژمانفر در آغاز سخنرانی، ضمن اشاره به شیوه رهبری حضرت امام (ره)، دلیل دعوای استکبار با انقلاب را، گفتمان انقلاب اسلامی دانست و گفت: " امام (ره) آمد و بر گفتمان اسلام تکیه کرد. به نحوی که یکی از متفکرین غربی گفته است که امام خمینی (ره) شطرنج بازی است که قواعد ما را در بازی رعایت نمی کند؛ وگرنه می توانستیم آنها را کیش ومات کنیم. همین الان هم مهمترین تأثیر برجام، تأثیر گفتمانی و فرهنگی آن است. گفتمان برجام، گفتمان مقاومت را کنار گذاشت و گفتمان سازش را جایگزین آن کرد." وی در ادامه به مواردی اشاره کرد که می توانند باعث تقویت گفتمان انقلاب اسلامی شوند. به باور پژمانفر، ما باید بتوانیم با یک زبان فراگیر، گفتمان انقلاب اسلامی را در منطقه و جهان منتشر کنیم. وی این ویژگی انتشار را کار هر رسانه ای ندانست و گفت: " فی المثل کتاب تا یک جایی بُرد دارد. اما سینما متفاوت است و تاثیرگذارتر از همه دیگر انواع رسانه ها است." وی افزود: " ما نمی گوییم که سینما در انحصار مدل معناگرای آن قرار گیرد اما سوال ا ین است که بعد از انقلاب چقدر توانستیم فضای گفتمان انقلاب را با کمک این رسانه جلو ببریم؟ "

این نماینده مجلس در ادامه به بعضی از سخنان حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری درباره سینما اشاره کرد و گفت: "سینما صرفاً فضایی برای سرگرمی خانواده ها نیست. سینما یک دانشگاه است. آیا در این 40 سال، توانستیم سینما را تبدیل به یک فضای آموزشی کنیم؟ سینما را همچنین به عنوان اصلاح کننده رفتار جوانان معرفی می کنند. در این زمینه چقدر موفق عمل کرده ایم؟ به باور حضرت امام (ره) هنری مورد تأیید است که صیقل دهنده روح انسان ها باشد. رهبری معظم نیز معتقدند که هنر سینما یک هنر برتر و کارآمدترین روایتگر حقیقت است. سینماگران کلید پیشرفت کشور هستند. حالا سوال این است که سینما چقدر در جهت این اهداف جلو رفته است؟ "

بیشتر بخوانید:

آیت الله قائم مقامی: دین ژانر اصلی سینماست

سینما را یک قلک دانستیم

پژمانفر در ادامه به سازمان های متولی امر فرهنگ و هنر در کشور اشاره کرد و گفت: " ما امروز یک مجموعه ای داریم که توانسته است بخشی از کارها را در دست بگیرد. سازمان صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شبکه افق، مؤسسه شهید آوینی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و.... مجموعاً 91 دفتر فعال در این موضوع هستند. اما چرا کار خاصی انجام نشده است؟ اشکال کار کجاست؟ برای پاسخ به این سوال باید گفت که یک دلیل اصلی این است که با رویکرد اقتصادی به سینما نگاه کردیم و آن را یک قلک فرض کردیم. کسی برای حرف های اساسی گفتمان انقلاب سرمایه گذاری نکرد. به دشمن نگاه کنید. انتقال حرف هایشان به جوانان ما هزینه دارد. چرا آنها را برای ما مجانی پخش می کنند؟ به دلیل اینکه می خواهند با گفتمان انقلاب مقابله کنند."

پژمانفر در ادامه، اشتباه دیگر ما را واگذاری کل سینما به بخش خصوص دانست و تصریح کرد: " دولت پایش را از تولید و حتی سیاست گذاری سینما بیرون کشیده است؛ حتی در جاهایی که مستقیماً هزینه ها را پرداخت می کند یک کمکی انجام می دهد. وقتی به آنها ایراد می گیریم می گویند سینماگر می گوید باید حرف خودش را بزند. حتی صدا و سیما هم اینگونه شده است. قصه را خود سینماگران می نویسند و می سازند. نهایتاً صدا و سیما بخش هایی را سانسور کند. ولی بهرحال چیزی که روی پرده ها می بینیم و در منازل تماشا می کنیم محصول فکر سازندگان هستند و نظر حاکمیت اعمال نشده است. دولت کاملاً پایش را بیرون کشیده است." وی افزود: آقایان استدلال می کنند اینها که کارمند ما نیستند. ما برای حرف هایمان کسی را نداریم. اشتباه بزرگ دیگر، کاهش اعتبارات بخش فرهنگ و سینما است. در هالیوود و بالیوود مطالب را ارائه می دهند، کسانی می آیند و برای ساختشان اعلام آمادگی می کنند. برای افکارشان سرمایه گذاری می کنند. در اینجا اما، کسی حاضر نیست که برای گفتمان انقلاب سرمایه گذاری کند. "

امروز باید هم فیلم سفارشی و هم سریال سفارشی داشته باشیم

این روحانی و کارشناس حوزه فرهنگ در ادامه کشور را نیازمند حرف های تازه در حوزه های مختلف دانست و گفت: "همه حرف های تازه را نمی شود فقط با منبر و تریبون گفت. اینها مخاطب محدود و خاص دارند. مخاطب فراگیر، همانی است که در سالن های سینما است. من به عنوان یک آدم مطلع در حوزه فرهنگ و سینما که عموم فیلم های تولید داخل را می بینم، اعلام می کنم که هیچ سرمایه گذاری در زمینه گفتمان اصیل انقلاب نشده است. من با اینکه سینما، تنها سفارش بپذیرد مخالفم اما روی داشتن فیلم سفارشی تاکید دارم. باید هم فیلم سفارشی و هم سریال سفارشی داشته باشیم. بخش سفارشی ما تقریباً هیچ است."
امید رهبری به مردم و جوانان برای کارهای فرهنگی، پایان بخش صحبت های پژمانفر بود. وی با تاکید بر این نکته که رهبری دیگر امیدی به دستگاه های متعدد فرهنگی رسمی ندارند گفت: " امید به کسانی است که با همین گوش های موبایل جسارت می کنند و فیلم کوتاه تولید می کنند."

لینک خبر :‌ مشرق نیوز
تهران-ایرناپلاس- با نزدیک شدن به آغاز سال جدید خبرهایی مبنی بر افزایش قیمت بلیت سینما در همه رسانه ها مطرح شده است. سیاوش حقیقی یکی از تهیه کنندگان سینما از تاثیرات این اتفاق گفت.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : شبکه اینترنتی آفتاب

در آستانه سال جدید هستیم و طبیعتاً بسیاری از مخاطبان سینما منتظر اعلام فیلم های سینمایی که برای اکران نوروزی در نظر گرفته شده اند ، هستند. اما سخنگوی شورای صنفی در روز 28 بهمن ماه با اعلام یک خبر همه توجهات را از اسامی فیلم ها به یک مسئله دیگر جلب کرد. غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش در روز 28 بهمن ماه عنوان کرد: قطعاً قیمت بلیت سینما در سال جدید افزایش پیدا می کند. پس از مشخص شدن برنامه اکران و سرگروه ها در این باره نیز تصمیم گیری نهایی خواهد شد . اما بعد از اعلام این خبر، وی با رد این نکته که برخی رسانه ها از عبارت قطعاً قیمت بلیت سینماها در سال جدید افزایش پیدا می کند ، استفاده کرده اند، اعلام کرد: این خواسته تهیه کنندگان و صاحبان آثار است. وگرنه همه باید منتظر ابلاغ و دستورالعمل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشیم. هنوز هیچ تصمیمی اتخاذ نشده که بهای بلیت سینماها برای سال آینده افزایش پیدا کند.

** تأثیرات افزایش بلیت سینما در سال آینده

اما سیاوش حقیقی تهیه کننده سینما که امسال هم با فیلم خون خدا در جشنواره سی و هفتم فجر حضور داشت، با اعلام اینکه نظر مثبتی در این باره ندارد، از تأثیرات افزایش بلیت سینما در سال آینده بر روند جریان تولیدات سینما، اکران و مخاطبان هنر هفتم گفت.

**ترس و نگرانیِ از دست دادن مخاطبان

این تهیه کننده درباره ارزیابی افزایش نرخ بلیت سینما برای سال آینده به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ظرفیت اقتصادی مملکت دو حالت دارد؛ یک حالتش این است که در حال رسیدن به فاجعه هستیم. واقعیت این است که فشار اقتصادی به مردم وارد شده و در آینده هم خواهد شد. به نظر من یکی از ارزان ترین تفریحات مردم، سینما است که می خواهیم همین را هم گران کنیم. درباره این ماجرا نظر مثبتی ندارم. شاید بقیه تهیه کنندگان بگویند با توجه به تورم و افزایش قیمت در همه زمینه ها باید این اتفاق بیفتد، اما ترس و نگرانی ام از این است که مخاطب را از دست بدهیم. برای مثال اگر خانواده ای به سینما برود و فیلم ببیند، اگر یک خانواده سه نفره باشد باید حدود شصت هزارتومان پول بلیت دهد و در کنارش هم یک سری خوراکی خریداری شود و ممکن است حدود صد هزارتومان برای آن خانواده هزینه داشته باشد. حال با توجه به حقوق یک و نیم میلیون تومانی برای بعضی افراد در جامعه، افزایش قیمت بلیت ها منجر به فشار به خانواده ها می شود.

**مواجهه سینما با ریزش مخاطبان؟

به عقیده من یک ریزش مخاطب خواهیم داشت. اما ممکن است بعضی از همکاران دیگر خیلی فئودالی فکر کنند و بگویند چون تورم ایجاد شده و دلار افزایش پیدا کرده است، این اتفاق باید بیفتد. خود ما هم باعث گرانی این تولیدات هستیم، چون اصلی ترین مشکل، خودِ تهیه کنندگان اند که بعضی از آن ها به بازیگران دستمزدهای نجومی می دهند و سینما را گران کرده اند. با توجه به بعضی از پول هایی که وارد سینما شده است آن ها می گویند ما پولش را از جای دیگر می آوریم پس بگذاریم قیمت 20 هزار تومان شود؛ یعنی شاید خیلی به تعداد مخاطب توجه نکنند. چون می گویند اگر تعداد کم شود ضررش جبران می شود. نگاه من به این ماجرا به خاطر معیشت مردم منفی است.

**دلیلی برای افزایش دستمزدهای نجومی برخی از بازیگران

تهیه کننده فیلم سینمایی مادری ، درباره مزایا و معایبی که افزایش قیمت بلیت های سینما ممکن است برای سینما و عوامل مرتبط با آن به وجود آورد، عنوان کرد: اگر چنین تفکری وجود داشته باشد که سینما گران شده پس باید بلیت را گران کنیم، مطمئن باشید آن بازیگری که فیلم بعدی را بازی می کند، می گوید با بلیت بیست هزارتومانی سینما، دستمزد من هم باید بالاتر رود که خود باعث می شود هزینه سینما بیشتر شود. این استدلال، استدلال کاملاً ضد اقتصاد است. اقتصاد قانون دارد. بحث عرضه و تقاضا است، یعنی سینما نمی تواند جدا از این قضیه باشد. وقتی شما تقاضا را کم می کنید، هیچ نفعی برای قضیه وجود نخواهد داشت. یعنی هیچ چرخش مالی پیدا نخواهد شد. این اتفاق قطعاً روی تولید هم تأثیر می گذارد و می گویند چون بلیت 20 هزارتومانی می فروشید پس دستمزد من که الان 300 میلیون تومان است باید 400 میلیون تومان شود. این تفکر فاجعه است. من نمی دانم این چه تفکری است. این استدلال، استدلال درستی نیست و به نظر من این اتفاق عرضه را زیاد و تقاضا را کم می کند و از زمان تولید، سینما با دستمزدهای نجومی توسط بازیگران مواجه خواهد شد.

گزارش از هنگامه ملکی

*اداره کل اخبار چندرسانه ای*

ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir

تماس بی واسطه با مسئولین

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
یادداشت- پیروز قهرمانی
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

در شرایطی که اوضاع و احوال اقتصادی تأثیر بسیاری بر وضعیت فرهنگی جامعه گذاشته و بسیاری از تهیه کنندگان، سرمایه گذاران و افرادی که با نگاهی فرهنگی در حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون ورود می کنند با نگرانی بسیار از این محیط یا فاصله گرفته اند یا می روند که بیزینسشان را تغییر بدهند و از سویی دیگر بعد از جشنواره فیلم فجر با اشباع شدن میل فیلم دیدن تماشاگران سینمایی باعث شده است سالن های سینما خالی تر از قبل باشند و به جز یکی دو فیلم که به لطف حواشی قبلی خوب می فروشند بقیه سالن ها حتی پول چراغ روشنشان را هم دشت نمی کنند با خبر شدیم مدیران سینما و شاید تصمیم گیرندگان مصمم به این شده اند که قیمت بلیت سینما را به 20 هزار تومان افزایش دهند!

قبل از اینکه بخواهیم این تغییر و رشد قیمت بلیت را با منطق اقتصادی و تورم حاکم بر اقتصاد کنونی بررسی کنیم و به این تصمیم نمره قبولی بدهیم باید به این نکته اشاره کنیم که آیا وضعیت فرهنگی افراد جامعه و محصولات موجود در سبد هفتگی و ماهیانه خانوار از این تصمیم لطمه می بیند یا خیر؟

مگر چند درصد از افراد جامعه ما اهل دیدن فیلم در سالن های سینما بودند که به یک باره ما بخشی از آنها را نیز از دست بدهیم؟

آیا با افزایش قیمت بلیت سینما بازگشت سرمایه افزایش پیدا می کند؟

جواب این سوال را می توان در مقایسه روزهایی که بلیت سینما نیم بها است با روزهای دیگر، دریافت کرد. با یک بررسی معمولی در فروش به این نکته می رسیم که تعداد تماشاگران حاضر در سالن های سینما در روزهایی که بلیت سینما نیم بها است به مراتب بیشتر از روزهایی است که بلیت سینما در حالت عادی به فروش می رسد و این یعنی افزایش قیمت بلیت سینما راهکار مناسبی برای رسیدن به وضعیت نامناسب اقتصاد سینما نیست.

قطعا اگر اعضای خانواده بر اساس نمودار مایحتاج روزانه و حتی ماهیانه و سالیانه خود بخواهند سینما را در لیست کالاهای مصرفی و هزینه های مرسوم قرار دهند در شرایط فعلی سینما در رده های بسیار پایینی قرار می گیرد که نشان دهنده این تصمیم اشتباه است. در حقیقت جدا از صدمات فرهنگی افزایش قیمت بلیت سینما ما با این تصمیم اشتباه، حتی به فروش فیلم ها و گیشه ای که درصدی از آن قرار است هزینه های سالن های سینما را پشتیبانی کند ضربه می زنیم.

خبرگزاری برنا در گفت وگو با خانواده سینما و سینماداران این موضوع را به چالش و بررسی می کشد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : شهر آرا آنلاین

﷯ مریم قاسمی| ادغام یا هیئت امنایی شدن انجمن سینمای جوانان ایران، خبری بود که از چند روز پیش، سینماگران کشور را در بهت فروبرد؛ بهت به خاطر تصمیمی عجولانه و غیرمنطقی که ماهیت اولین انجمن مستقل و مردم نهاد سینماگران کشور را از بین خواهد برد. هراس از جدی شدن این حدس و گمان ها بود که سینماگران فیلم کوتاه را به تشکیل پویش نه به تغییر ساختار انجمن سینمای جوانان واداشت؛ پویشی که برخی مدیران دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم سازان و فعالان فیلم کوتاه با آن اعتراض خود را اعلام کردند که نام سینماگران مشهدی همچون امیراطهر سهیلی و ناصر ضمیری نیز در میان آنان به چشم می خورد.
در این پویش، بیانیه ای تنظیم شده است که طرح ادغام و هیئت امنایی شدن انجمن سینمای جوانان ایران را کاری بدون نیازسنجی و مشورت گرفتن از ستادهای انجمن دانسته و خواستار ادامه فعالیت انجمن سینمای جوانان ایران به شیوه قبلی است.

﷯ پیشنهادهای عجیب برای انجمنی غریب
انجمن سینمای جوانان ایران در سال1355 به ثبت رسید و در سال1364 به منظور ارتقای سینمای ملی و با کسب تجربه از فعالیت ها و تأثیرات سینمای آماتوری و در راستای تأسیس مرکز اسلامی آموزش فیلم سازی، مرکز سینمای تجربی، بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای جوانان ایران، راه اندازی شد. این انجمن به عنوان بستری برای توسعه سینمای ملی با مأموریت مشخص درقالب وظایف مدون برای هریک از تشکل ها، مسیر را برای کشف استعدادهای درخشان و تربیت نیروی انسانی ازبین جوانان و کسب تجربه بیشتر با فعالیت در عرصه تولید فیلم های مستند و تجربی(ازطریق مرکز سینمای تجربی) و نهایتاً ورود به عرصه تولید فیلم بلند سینمایی(تحت حمایت بنیاد سینمایی فارابی)، برای تأمین نیاز کشور هموار کرد.
حالا دو پیشنهاد تازه برای تغییر ساختار این انجمن مطرح است؛ پیشنهادهایی که ظاهرا قرار است با عملی شدن آن ها تعداد کارکنان فعال در 70نمایندگی این انجمن، کاهش یابد و از این طریق، هزینه ها نیز کم شود. اولین پیشنهاد مطرح شده، هیئت امنایی شدن دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران در شهرهاست تا به عنوان زیرمجموعه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها فعالیت کنند و پیشنهاد دوم، ادغام انجمن سینمای جوانان در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سپس بنیاد سینمایی فارابی است! باید دید با کاهش کارکنان و کم کردن هزینه ها از بخش تولیدات فرهنگی، چقدر از مشکلات اقتصادی ما حل می شود و چرا این کاهش هزینه ها در بخش های دیگر صورت نمی پذیرد.

﷯ سرگردانی فیلم سازها
ناصر ضمیری، از سینماگران مطرح مشهدی و از اعضای انجمن سینمای جوانان ایران است. او با تعجب از اتفاقات اخیر می گوید: تصمیمات مسئولان همیشه باید در مسیر ارتقای هنر و سینما باشد. این دور باطل قبلا هم در نمونه های مختلف تکرار شده است؛ مثلا زمانی سینماجوان را با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ادغام کردند اما به این نتیجه رسیدند که مرکز مستند پژوهشی به خاطر نوع اهداف و عملکرد آن باید جدا باشد. بدون شک درصورت این تغییرات جدید نیز باز نظر مسئولان عوض می شود و متوجه اشتباهشان می شوند اما در این میان، وقت و انرژی زیادی تلف می شود. به نظر ضمیری، سینمای جوان باید بر تولید فیلم های کوتاه متمرکز شود اما این انحلال یا ادغام فقط مجموعه ای از هزینه ها و موانع را بیشتر می کند: هر نهاد، اساسنامه مشخصی دارد. حالا این تغییرات باعث می شود اساسنامه های جدیدی شکل بگیرد یا تغییرات دیگری که فیلم سازها را برای مدت ها سرگردان خواهد کرد. مسئولانی که به این راحتی تصمیم می گیرند، چطور می توانند پاسخ سرگردانی چندین ماهه و حتی چندساله فیلم سازها را بدهند؟ این فیلم ساز معتقد است اکنون نیز فعالیت انجمن سینمای جوانان تاحدی زیرنظر اداره ارشاد است. حالا اگر این تغییرات به گونه ای پیش برود که نظارت ارشاد بر آن بیشتر شود، طبیعتا تولیدات فیلم کوتاه کاهش می یابد؛ چراکه فیلم سازان هر روز باید از مسئولان ارشاد بشنوند که ارشاد بودجه ندارد یا موضوع فیلمشان در اولویت موضوعات قرار ندارد و... .
ضمیری همچنین با اشاره به سابقه درخشان فعالیت انجمن سینمای جوانان ایران می گوید: آرم انجمن اکنون در جشنواره های مختلف بین المللی به عنوان یک برند مطرح است. الان اروپایی ها برند انجمن را می شناسند و این برای ما یک نقطه قوت است و مسئولان دست گذاشته اند روی همین نقطه قوت.

﷯ از بین رفتن استقلال انجمن
امیراطهر سهیلی، از دیگر فیلم سازان مشهدی، است که تغییرات در انجمن سینمای جوانان را یک آسیب جدی معرفی می کند. این فیلم ساز مشهدی با بیان اینکه تغییرات مطرح شده درنهایت منجر به ازبین رفتن استقلال انجمن می شود، می گوید: همین حالا در اداره ارشاد هیچ مسئول یا معاونی رزومه سینمایی ندارد. بر فرض که با ادغام یا انحلال یا هرچیزی انجمن برود زیر نظر ارشاد، بدون شک مسئول این بخش هم یک کارمند مثل بقیه می شود؛ یک فرد غیرسینمایی که حرف فیلم ساز را درک نمی کند. سهیلی معتقد است همین حالا هم شور و هیجان فیلم سازها در انجمن کاهش یافته است و فیلم سازها نیاز به انرژی تازه ای دارند اما با این حرف ها و طرح ها، انجمن راکدتر از پیش باقی می ماند. او تاکید می کند: از مسئولان می خواهم خانه سینماگران را ویران نکنند.

﷯ سینماگران در فکر جهانی شدن، مسئولان در فکر کوچک کردن
سینمای کوتاه، بخشی جدی و اثرگذار در سینماست که فیلم سازان در انجمن سینمای جوانان با استقلال می توانند به تولید آثار خود بپردازند. درصورتی که انجمن، هیئت امنایی شود و نمایندگانی از استانداری، شهرداری و... اعضای آن باشند، با هر تغییر مدیریتی، انجمن دچار تغییرات زیادی می شود و نمی تواند روند یکسانی را در پیش بگیرد، این درحالی است که دلیل موفقیت عملکرد انجمن سینمای جوانان، یکسان سازی آن در آموزش ها و فعالیت هاست و همین باعث شده است هر مدرک آموزشی انجمن حتی معادل واحدهای دانشگاهی اعتبار داشته باشد. رئیس انجمن سینمای جوانان خراسان رضوی نیز پیشنهادهای اخیر درباره ادغام یا هیئت امنایی شدن انجمن را متضاد با اهداف انجمن می داند. به گفته سیده نسرین شاه محمدی، درصورتی که این حرف ها عملی شود و تصمیم بر هیئت امنایی شدن بشود، انجمن هر روز باید به دنبال گرفتن بودجه و اعتبار از جایی باشد و اعانه جمع کند، این درحالی است که انجمن سینمای جوانان ایران اکنون بزرگ ترین مدرسه فیلم کوتاه در خاورمیانه است و ما با تولیدات بیشتر و شرکت در جشنواره های بین المللی، به فکر جهانی شدن هستیم اما در کشور خودمان، ما را کوچک تر می کند.
شاه محمدی می گوید: فیلم کوتاه به ساختار فیلم های بلند جهت می دهد، به گونه ای که بسیاری از فیلم های خوب دنیا براساس ایده ها و خلاقیت فیلم های کوتاه ساخته می شود. حالا با محدود کردن فعالیت انجمن، تولیدات فیلم کوتاه کاهش می یابد و درنتیجه از ایده های خلاقانه کاسته می شود.

﷯ ابلاغی به استان نرسیده است
درحالی که هر روز بر تعداد امضاهای زیر بیانیه اعتراض بر تغییر ساختار انجمن سینمای ایران افزوده می شود، این موضوع را از اداره کل ارشاد خراسان رضوی نیز پیگیری می کنیم و اظهارنظر در خور توجهی را از سوی محمدرضا محمدی، معاون سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان می شنویم: تاکنون خبر یا ابلاغی درباره تغییرات در ساختار انجمن سینمای جوانان در خراسان رضوی به این اداره نرسیده است.

لینک خبر :‌ روزنامه شهر آرا
پس از اعلام کوچک سازی سازمان سینمایی و آغاز این طرح، فیلمسازان فیلم کوتاه و فعالان در انجمن سینمای جوانان ایران مطالبات خود را در قالب ایجاد کمپین از سازمان سینمایی اعلام کردند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱

سرویس سینمایی هنرآنلاین : حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی نخستین برنامه اش پس از حضور در سازمان سینمایی، را کوچک سازی و چابک سازی قرار داده است؛ هدفی که در دوره دو رئیس پیشین این سازمان نیز مطرح بود و حالا سرعت بیشتری به خود گرفته است. ماجرا از جلسه ای شروع شد که رئیس سازمان سینمایی خطاب به مهدی یزدانی که رئیس موسسه رسانه های تصویری و مامور کوچک سازی است تأکید کرد، روند کوچک سازی سازمان سینمایی را تشریح کند.

براساس این طرح احتمالاً پنج مجموعه از 9 مجموعه سازمان سینمایی ادغام خواهند شد. در همین راستا، مؤسسه رسانه های تصویری در بخش VOD در معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و در بخش مشارکت در فیلم ها و خرید کپی رایت شبکه نمایش خانگی در بنیاد سینمایی فارابی ادغام می شود. همچنین مؤسسه سینماشهر که وظیفه حمایت از سالن ها و زیرساخت های سینمایی را بر عهده دارد، به صورت عمده در سازمان سینمایی ادغام می شود.

مدرسه ملی سینما عملاً در معاونت پژوهشی سازمان سینمایی ادغام خواهد شد و انجمن سینمای جوانان ایران نیز سرنوشت مشابهی خواهد داشت. البته انجمن سینمای جوانان ایران، یک تفاوت عمده با مدرسه ملی سینما دارد و آن دفاتر بزرگ استانی است که قرار است این دفاتر به صورت هیئت امنایی متشکل از فعالان و مؤثرین سینما و نماینده دستگاه های مرتبط تحت نظارت اداره های کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها مدیریت شوند و عملاً امور تولیدی در این انجمن ها نیز به جای هدایت از تهران، در مراکز استانی تمرکز می یابد.

مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز آن بخش از وظایفش که مرتبط با تولید است، در بنیاد سینمایی فارابی و آن بخش از وظایفش که در حوزه پژوهش است، در سازمان سینمایی ادغام می شود. همچنین مؤسسه هنر و تجربه، موزه سینما و بنیاد سینمایی فارابی دستخوش ادغام یا انحلال نمی شود و ساختارهای آن تغییر نمی کند.

از مجموع مصاحبه دکتر انتظامی رئیس سازمان سینمایی و مهدی یزدانی مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری می توان نکاتی را دریافت که با عنوان طرح تغییرات در موسسات سازمان سینمایی از آن نام برد. این طرح بدون معطلی با اعلام انحلال موسسه رسانه های تصویری و مدرسه ملی و ادغام در موسسات دیگر کلید خورد.

در خصوص سینمای جوان دو طرح اعلام شد که موجب واکنش ها و مخالفت های بسیاری در این حوزه شد:

1- هیئت امنایی کردن دفاتر سینمای جوان در شهرهای خود با اعضایی مانند شهردار و فرماندار و مدیر ارشاد و یکی دو فیلم ساز در آن شهر تا مدیریت منابع مالی و انسانی را از ستادمرکزی در تهران جدا کنند.

مخالفین این طرح معتقدند این طرح انجمن ها را از انسجام و یکدستی دور کرده و به جای تمرکز بر تولید فیلم کوتاه و آموزش، توان مدیران دفاتر را صرف دعواهای محلی و سیاسی شهرها می کند و دغدغه آنها همسو کردن هیئت امنایی خواهد شد که غالبا شناختی از سینما و فیلم کوتاه ندارند. بخصوص که بسیاری از دفاتر این تجربه تلخ را با ادارات کل ارشاد استان و شهرهای خود داشته اند و تصور تبدیل شدن دفاتر سینمای جوان به انجمن های نمایش و خوشنویسان و هنرهای تجسمی، غیرقابل پذیرش است. ضمن اینکه مشابه این طرح طی دو سال گذشته از طریق نمایندگی های تازه تاسیس انجمن به شکست منجر شده است.

2- ادغام سینمای جوان در مرکز گسترش یا فارابی.

مخالفین طرح ادغام می گویند سابقه طرح ادغام سینمای جوان با مرکز گسترش هنوز به یادمان هست، طرح شتاب زده ای که با هزینه سنگینی اجرا شد ولی بلافاصله توسط مدیران بعدی کنسل شد. فرض ادغام انجمن با فارابی می تواند فیلم کوتاه را به بخش کوچک و طفیلی سینمای بلند تبدیل کند و عملا به سمت کوچک شدن و حذف پیش می رود.

البته که این طرح ها با عنوان استقلال دفاتر و کوچک سازی بدنه دولت و واگذاری به بخش خصوصی و غیره مطرح می شود.

پیامد اعلام این طرح و سرعت عمل در اجرای آن واکنش هایی را برانگیخت. اولین واکنش هنرجویان راه اندازی کمپینی بود که تا امروز بیش از 3100 نفر آ نرا امضاء کرده اند. از هنرجویان و فیلمسازان دفاتر تا سایر فیلم سازان مستقل فیلم کوتاه، اعضای صنف فیلم کوتاه، مدیران فرهنگی، منتقدین، دانشگاهیان و حتی چند نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم در بین اسامی دیده می شود.

حرکت خودجوش دیگری با نام "چالش برگ سبز" شکل گرفت که با یادداشت های شخصی افراد به نقد و تحلیل طرح های سازمان سینمایی در خصوص انجمن پرداخت. این یادداشت ها که با اعلام نام و عکس و مشخصات نویسنده درج می شود عملا هر کسی مسئولیت نظرات خود را پذیرفته و از آن دفاع می کند. بدیهی است این حرکت جدید یک اعتراض جمعی نیست بلکه یک مطالبه فردی است که حداقل با شعارهای دکتر روحانی، سازمان سینمایی باید به سوالات و مطالبه گری آنها پاسخ بدهد.

و اما حرکت سوم هنرجویان دفاتر سینمای جوان، مراجعه به نمایندگان شهرهای خود بود که منجر به صدور نامه ای از طرف نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر درخواست متوقف کردن طرح تغییرات و ادغام سینمای جوان از شخص رئیس جمهور بود. این نامه با امضاء 36 نماینده مجلس در صحن علنی قرائت شد و در نوع خود حرکت موثر و بزرگی بود که به طرح های سازمان در مورد سینمای جوان ابعاد تازه ای داد.

لینک خبر :‌ هنر آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : فرارو خلیج فارس

نورا بیگ| در سالی که گذشت، نزدیک به 30 تقاضای ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی در دفتر حسین پارسایی در وزارت ارشاد به بحث و بررسی گذاشته شد. سریال ها یکی بعد از دیگری مجوز گرفتند اما بعضی هایشان مثل ممنوعه و نهنگ آبی بعد از دریافت مجوز، ساخت، صرف بودجه و حتی پخش دچار ممیزی شدند و حالا احتمالا یک سریال دیگر هم در روزهای آینده به سرنوشت آنها دچار خواهد شد.

ممنوعه نبود اما شد
سریال ممنوعه اولین سریالی بود که در تابستان امسال با چالش روبه رو شد و عوامل آن تا چند هفته در شوک فرو رفتند. تنها سه قسمت از ممنوعه پخش شده بود که داد برخی گروه ها درآمد و گفتند که این فیلم مشکل دارد؛ درحالی که این سریال قبل از ساخت، تمامی مجوزهای لازم را از وزارت ارشاد گرفته بود اما یکدفعه با مهر توقیف موقت روبه رو شد. حسین پارسایی در توضیح آن گفت که قسمت های مختلف سریال دوباره بازبینی خواهد شد تا پروانه نمایش جداگانه بگیرد. بنابراین بعد از تقریبا دوماه بررسی، بالاخره قسمت چهارم سریال به بازار آمد اما با سانسور لباس زنان و البته حذف تدریجی نیما شعبان نژاد که نقش یک ترنس را برعهده داشت.
چوب بالای سر نهنگ آبی
مورد بعدی سریال نهنگ آبی است که از هفته های قبل برای خرید در دسترس مردم قرار گرفت اما باز افتاد مشکل ها. تنها سه قسمت از سریال منتشر شده بود که ساعد سهیلی لب به شکایت باز کرد. او در صفحه اینستاگرام خود از سانسورهای عجیب 20دقیقه ای در سریال خبر داد: همکارانم در سریالِ نهنگ آبی هر هفته با عشق و تلاش سعی می کنند 60دقیقه فیلمِ با کیفیت را تحویل شما عزیزان بدهند، اما با تأسف شاهدیم که گاهی 36، 37، یا 38دقیقه به دست شما می رسد. از فاصله تدوین تا منزلِ شما چه کسی 22دقیقه فیلم را با سلیقه خود، تدوینِ دوباره و سانسور می کند؟! من نمی دانم... نمی دانم و سخت ناراحتم، هم ناراحتم، هم گله دارم. من به جای او از شما پوزش می طلبم. درنهایت اما هیچ کس درباره این مشکل توضیحی به مردم و عوامل سریال نداد.
تیتراژ بدون اجازه
این روزها هم نوبت به سریال رقص روی شیشه رسیده است. مصائب از آنجایی رقم خورد که دو نسخه متفاوت از سریال را در تهران و شهرستان ها توزیع کردند. در نسخه شهرستان صدای یاسر بختیاری (یاس) روی تیتراژ سریال وجود دارد اما در نسخه تهران صدای او حذف شده است. حسین پارسایی، مدیر توزیع شبکه نمایش خانگی هم در توضیح آن گفته بود که نسخه ارسالی برای دریافت مجوز فاقد صدای یاس بود و ما اصلا با چنین درخواستی مواجه نشدیم. بنابراین اگر نسخه ای با تیتراژخوانی یاس همراه است، فاقد مجوز است. بنابراین احتمالا در روزهای آینده تکلیف تیتراژ پایانی آن شروع خواهد شد.
گرفتاری حسین پارسایی
و رکورد فروش ممنوعه
با این تفاسیر انگار گرفتاری های حسین پارسایی، مدیرکل دفتر نمایش خانگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ساخت تئاتر بینوایان در تابستان و پاییز امسال به قدری زیاد بوده که فرصت توجه دقیق تر برای صدور مجوز ها را به او نداده است. شاید از نظر آنها هم اشکالی نداشته باشد که مجموعه ها ساخته شوند و بعد به تماشای آنها بنشینند و آن را بازبینی کنند. عوامل سریال ممنوعه و پخش کننده آن معتقدند که این سریال رکورد پرفروش ترین سریال شبکه نمایش خانگی را زده است و حتی در فروش از سریال شهرزاد هم جلوتر رفته است، اما معلوم نیست درآمد عوامل این سریال و بقیه سریال ها در قسمت های پخش شده چقدر بوده است؟
هیچ کس هم تا به حال توضیح نداده که آیا واقعا این همه دردسر و بگیروببند در کنار هزینه های بالای تولید، توجیهی برای ساخت وجود دارد؟ آن هم در شرایطی که هر هفته نسخه های دانلود غیرقانونی سریال ها بلافاصله بعد از پخش در شبکه های مجازی دست به دست می شود.
البته تماس های خبرنگار شهروند با حسین پارسایی درباره ماجرای ممیزی ها و همچنین میزان فروش سریال های شبکه نمایش خانگی به نتیجه نرسید و او پاسخ دادن به آن را به زمانی دیگر موکول کرد که با جزییات درباره آن حرف بزند.

لینک خبر :‌ روزنامه شهروند
سریال رقص روی شیشه به کارگردانی مهدی گلستانه از دیروز در حالی توزیع شده که ترانه تیتراژ پایانی با صدای یاس در بعضی نسخه ها حذف شده است
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : پندار آنلاین

تدبیر24 سریال پر ستاره رقص روی شیشه سرانجام توزیع شد؛ بعد از موفقیت خیره کننده مجموعه هایی مانند شهرزاد و عاشقانه در شبکه خانگی، کارگردان های بسیاری به سمت سریال سازی در مدیومی خارج از تلویزیون رفتند.

پوستر سریال رقص روی شیشه

مراسم رونمایی از سریال رقص روی شیشه با حضور اهالی رسانه و سینما برگزار شد و ستاره ها روبه روی دوربین عکاسان ایستادند؛ در حالی که عوامل اثر تصور شروعی رویایی برای مجموعه شان داشتند، یک اتفاق غیر منتظره همه چیز را تحت تاثیر قرار داد. این سریال در حالی توزیع شده که ترانه یاسر بختیاری یا همان یاس در نسخه های توزیعِ تهران، حذف شده، در واقع تیتراژ پایانی سریال را با صدای یاس آماده کرده اند اما در نسخه نهایی جای نگرفته است.

شهرستان آری، تهران نه

ایلنا از توزیع نسخه کامل با صدای یاس در شهرستان ها خبر داد اما در نسخه های تهران، خبری از صدای خواننده قطعات مشهوری مانند از چی بگم نیست. یاس از جمله خوانندگان رپی بوده که بر خلاف بسیاری از رپِرهای دیگر، عفت کلام را زیر پا نگذاشته و اعتراضات اجتماعی و سیاسی خود در مواجهه با پدیده هایی مانند فقر، اعتیاد، طلاق و فساد را با ادبیاتی قابل پخش! بیان کرده است. همچنین یاسر بختیاری بسیار کوشیده فعالیت موسیقایی خود را به شکل قانونی در ایران ادامه دهد؛ تلاش هایش جواب داده و نخستین خواننده رپی نام گرفته که ترانه ای رسمی در داخل کشور منتشر کرده ولی انگار متولیان فرهنگی و هنری همچنان با رپ، سرِ ناسازگاری دارند.

نسخه اولیه، یاس نداشت؟!

در ادامه حسین پارسایی، مدیرکل نمایش خانگی به حذف صدای یاس از سریال رقص روی شیشه واکنش نشان داد و تقصیرات را به گردن سازندگان مجموعه انداخت: این خبر صحت ندارد. نسخه ارسالی برای دریافت مجوز فاقد صدای یاس بود و اساسا ما با چنین درخواستی مواجه نشدیم.

پارسایی درباره احتمال صدور مجوز هم صحبت کرد ولی باز هم توپ را به زمین دیگری پرتاب کرد تا اداره کل نمایش خانگی ارشاد را از اتفاقات رخ داده تبرئه کند. او در این باره گفت:

برای خوانندگی تیتراژ فیلم ها، مرکز موسیقی وزارت ارشاد باید مجوز بدهد.

به گفته پارسایی، چنانچه نسخه ای با تیتراژخوانی یاس همراه باشد، فاقد مجوز است چون از اساس نسخه ارسالی برای دریافت مجوز، تیتراژی با صدای خواننده رپ مشهور نداشته است؛ صحبت هایی که احتمالا در توزیع قسمت دوم، صدای یاس را از نسخه های هر 31 استان کشور حذف خواهد کرد.

حالا سوال اینجاست چرا نسخه های تهران، صدای یاس را ندارند و مخاطبان پایتخت نشین باید تیتراژی متفاوت از هموطنان خود ببینند و بشنوند. آیا ابلاغیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دیر صادر شده و هواپیمای حامل سی دی های قسمت اول رقص روی شیشه هم پرواز کرده؟! یا گوش مردم پایتخت برای شنیدن صدای خواننده رپ، نامحرم بوده و شنیدن ترانه سفارشی با صدای یاس برای مردم دیگر نقاط کشور، مشکلی نداشته است.

یک بام و دو هوا

باید منتظر ماند و دید آیا سیاست یک بام و دو هوای مدیران فرهنگی کشور در قبال یکی از ژانرهای موسیقی که اتفاقا طرفداران بسیاری در میان جوانان دارد، تغییر می کند یا باز هم با اتخاذ تصمیمات غلط همچنان به تحریک مردم ادامه می دهند؛ اتفاقی که در مورد آلبوم ابراهیم اثر محسن چاوشی رخ داد و رکورد دانلود را برای قطعات ممنوعه آلبوم شکست. حالا که صدای یاس مجوز نگرفته، چند میلیون ساکن تهران، سفارشی را نشنیده اند؟! مگر می توان در عصر ارتباطات، مردم را از شنیدن و دیدن منع کرد؟ اتفاقا با بسترسازی مناسب و تعریف ساختارهای درست می توان رپ را هم تراز با موسیقی اصیل ایرانی و پاپ بالا کشید تا جوان هر چه به دستش می رسد را گوش ندهد.

لینک خبر :‌ تدبیر 24
مدیران مسوول روزنامه های اصلاح طلب در دیدار با رئیس دفتر رئیس جمهور با انتقاد از انتخاب نشدن معاون مطبوعاتی، گزینه مطلوب خود را معرفی کرده اند.

مدیران مسوول روزنامه های اصلاح طلب در دیدار با رئیس دفتر رئیس جمهور با انتقاد از انتخاب نشدن معاون مطبوعاتی، گزینه مطلوب خود را معرفی کرده اند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : عصر خبر 8 صبح

به گزارش خبر فوری ، در این دیدار که دوساعت طول کشیده، مدیران روزنامه های اصلاح طلب، به واعظی گفته اند که محمدجعفر محمدزاده، رئیس دفتر محمدرضا رحیمی و معاون مطبوعاتی دولت دوم احمدی نژاد ، گزینه مطلوب و مدنظرشان است!
معرفی کردن معاون مطبوعاتی احمدی نژاد به عنوان بهترین گزینه از سوی مدیران دو روزنامه اگرچه با واکنش منفی برخی مدیران حاضر و شخص واعظی در جلسه مواجه شده اما نهایتا جلسه با اعلام این گزینه به پایان رسیده است.
انتخاب عجیب محمدزاده، برخی شایعات در خصوص سهم خواهی اصلاح طلبان از وزارت ارشاد را تقویت می کند.

به گزارش خبر فوری ، در این دیدار که دوساعت طول کشیده، مدیران روزنامه های اصلاح طلب، به واعظی گفته اند که محمدجعفر محمدزاده، رئیس دفتر محمدرضا رحیمی و معاون مطبوعاتی دولت دوم احمدی نژاد ، گزینه مطلوب و مدنظرشان است!
معرفی کردن معاون مطبوعاتی احمدی نژاد به عنوان بهترین گزینه از سوی مدیران دو روزنامه اگرچه با واکنش منفی برخی مدیران حاضر و شخص واعظی در جلسه مواجه شده اما نهایتا جلسه با اعلام این گزینه به پایان رسیده است.
انتخاب عجیب محمدزاده، برخی شایعات در خصوص سهم خواهی اصلاح طلبان از وزارت ارشاد را تقویت می کند.

لینک خبر :‌ خبر فوری
عصر امروز در یک نشست تخصصی که به همت انجمن روزنامه نگاران زن ایران و با حضور کارشناسان حوزه حقوق و رسانه برگزار شد، ابعاد پیدا و پنهان لایحه سازمان نظام رسانه ای مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش ایسنا، امروز (چهارشنبه) در نشست انجمن روزنامه نگاران زن ایران بیان شد که لایحه سازمان نظام رسانه ای درصدد از بین بردن روزنامه نگاری ایران است.

کامبیز نوروزی - حقوقدان - در ابتدای نشست تاریخچه ای از این طرح رسانه ای بیان کرد و گفت: این طرح در پی آن است که یک واحد ثابت برای فعالیت رسانه ها بیان کند. یک هیئت نظارت بر تخلفات دارد که از طرف دولت انتخاب می شود. برای نظارت بر روزنامه نگاری، دولت نباید دخالتی داشته باشد چون اساساً وظیفه رسانه تعدیل دولت است. کسانی که این طرح را نوشته اند نمی دانسته اند که نظام رسانه ای با نظام پزشکی و یا کانون وکلا متفاوت است و اصلاً معلوم نیست که چه کمکی قرار است به مطبوعات کند.

او ادامه داد: روزنامه نگاری و مطبوعات ایران عملاً نابود شده است. زیرا از همه طرف بر آن فشار وارد است. دولت با همه نماینده هایش چه درکی از بحران های مطبوعاتی دارند؟ کسانی که این طرح را تنظیم کرده اند کسانی هستند که رسانه را بوق و روابط عمومی دولت می خواهند. بر اساس این طرح، دولت است که تعیین می کند چه کسی روزنامه نگار است و می خواهند آن را به یک شغل دولتی تبدیل کنند که یک امر شکست خورده است و باعث شکست مطبوعات دولتی و رسمی است. به همین دلیل اطلاعات غیررسمی و ماهواره ای جانشین آن خواهد بود که سرانجام خوبی نخواهد داشت. این نحوه روزنامه نگاری و طرحی که تنظیم کرده اند ، علیه دولت است نه موافق با آن.

اشرف گرامی زادگان، حقوقدان هم بیان کرد که ساخت حقوقی لایحه سازمان نظام رسانه ای کلاً مشکل دارد و بسیاری از بندهای آن مبهم است.
او افزود: این لایحه مفاد ضد و نقیض زیاد دارد، اگر بخواهیم یک سازمان برای روزنامه نگاران داشته باشیم باید توسط خود روزنامه نگاران صورت بگیرد و دست دولت در آن نباشد.

همچنین حسن نمک دوست، استاد ارتباطات در نشست امروز گفت: قبل از اصلاحیه سال 79 در هیچ دوره ای به روزنامه نگار نپرداخته بودیم؛ جز دو مورد قبل از انقلاب که گفته می شده روزنامه نگار چه کسی است؟ در این عبارت ها حتی برای خبرنگار از واژه روزنامه نگاری یا خبرنگار نیز استفاده نشده بود. همچنین آن عبارت بیان می کرد که روزنامه نگار کسی است که دولت آن را تأیید کند. در دوره احمدی نژاد یک پیش نویس آئین نامه روزنامه نگاری توسط برخی از استادان روزنامه نگاری نوشته شد و این لایحه کنونی برگرفته از آن پیش نویس است.
او ادامه داد: همان زمان نیز مطرح شد که آئین نامه مشکلات زیادی دارد. در نسخه اول که در سال 93 مطرح شد، نکته ای توسط دکتر محسنیان راد اشاره شد مبنی بر اینکه اگر ما نهادهایی مثل کانون وکلا و یا نظام پزشکی داشته باشیم اساساً با روزنامه نگاری کاملاً متفاوت است؛ چراکه شکایت ها در آنجا عمدتاً بین دو فرد است ولی در اینجا عمده صحبت ها بین روزنامه و دولت است و داستان به طور کلی متفاوت است.
نمک دوست افزود: حال نمی توان دولت را به عنوان تعیین کننده یک ناظر بی طرف برای روزنامه نگاری در نظر گرفت. در حال حاضر در جهانی که مخالف صدور مجوز برای روزنامه هستیم می بینیم که روزنامه نگار شدن در ایران مجوز می خواهد گرچه که این درست نیست و روزنامه نگاری یک شکل مرتب شده آزادی بیان است. هیچ جای دنیا برای روزنامه نگار شدن مجوز نمی خواهند و لزوماً لازم نیست که کارت روزنامه نگاری داشته باشیم. وقتی که چنین طرحی برای روزنامه نگاری نوشته می شود همانند این است که تنها یک چتر در هوای بارانی داشته باشیم. آیا تنها به یک انجمن صنفی روزنامه نگاران نیاز داریم؟؛ این در حالی است که ضرورتی ندارد همه تفکرهای روزنامه نگار زیر یک سقف با هم فعالیت کنند.

ژاله فرامرزیان، دبیر کل انجمن روزنامه نگاران زن، گفت که در این طرح حقوق افرادی که تحت تأثیر آن قرار می گیرند رعایت نمی شود و همان گونه که گفته شد ضد و نقیض های بسیار دارد.
او در همین راستا ادامه داد: این طرح، یک لایحه جامع رسانه است و ادبیاتی در آن استفاده شده که هیچ ربطی به رسانه ندارد و مجموعه قوانین آن، علامت سوال دارد. در حال حاضر با ظهور فضای مجازی، فضای جدیدی از رسانه مطرح شده و دیگر همانند گذشته نیست که بتوان با این طرح، رسانه را کنترل کرد. اتفاقی که در قوانین ما افتاده این است که بر اساس آن افراد زیادی متخلف هستند و باید اصلاح شود.

محمد صحفی ، معاون پیشین امور مطبوعاتی اظهار کرد که باید قبل از هر چیزی در نظر گرفت چه انگیزه ای پشت این طرح بوده است؟
او ادامه داد: به نظر می رسد دولت در توجیه این طرح درمانده و توپ را به زمین مجلس انداخته است. باید کمپینی تشکیل شود تا با نمایندگان مجلس مشکلات این طرح را بیان کنند و سعی کنند آن را اصلاح کنند. دولت ها به خصوص در دوره دومشان سعی می کنند جا پای خودشان را در خارج از دولت با توجه به علایقشان ثابت کنند. در زمان خاتمی تلاش این بود که آزادی را در زمینه های مختلف ایجاد کنند ولی در نهایت نتوانستیم تا پایان این دوره به خاطر فشارهای وارده لایحه را به گونه ای تنظیم کنیم که دست دولت را از آن کوتاه کنیم و قدرت آن را از مطبوعات کاهش دهیم.

صحفی درباره کارت خبرنگاری گفت: خیلی از روزنامه نگاران با خبرگزاری یا روزنامه خاصی همکاری نداشته و در فعالیت خود دچار مشکل می شدند. ما قرار گذاشتیم افرادی که جای خاصی فعالیت ندارند از طرف وزارت ارشاد کارت بگیرند. این لایحه چیزی جز اعمال کنترل بیشتر نیست ولی با یک چهره بزک شده.

حمید ضیایی پرور ، مدیرکل دفتر رسانه ها در وزارت ارشاد گفت: این طرح ابتدا به صورت لایحه تنظیم و از طریق دولت به وزارت ارشاد داده شد. سپس دوباره به وزارت ارشاد بازگشت تا اصلاح شود و در لایحه کنونی اکثر انتقادات گنجانده شده و همواره اصلاح شده است. این لایحه جدید برای شرایط کنونی جامعه روزنامه نگاری و مطبوعات مناسب است و به احتمال بالا تصویب خواهد شد. صاحب نظران می توانند انتقادهای خود را برای اصلاح این طرح بیان کنند.
این صحبت ها با واکنش شدید حضار همراه بود.

در ادامه نوروزی بیان کرد: این لایحه قابل اصلاح نیست؛ چراکه اساساً مشکل دارد و قصد دارد روزنامه نگاری ایران را از پایه از بین ببرد. این طرح حیله های قانونی بالا دارد و آنقدر روزنانه نگار را خوار می کند که همراه داشتن خودکار و ریکوردر را برای او قانونی می سازد گرچه که این حق اساسی خبرنگار است. این لایحه به حدی شرم آور است که دعوت خبرنگاران به نشست ها را نوعی لطف می داند. این لکه ی سیاهی در تاریخ مطبوعات ایران است. هیچکدام از نقدهای وارده به این لایحه توسط مجلسی ها خوانده نشده و در آن اعمال نشده است.

با این حال یکی از روزنامه نگاران حاضر در جمع بیان کرد که او به عنوان یک روزنامه نگار که سابقه 20 سال فعالیت دارد هیچ حق و حقوقی ندارد و روزنامه نگاران ایرانی هیچ هویتی ندارند پس باید در این لایحه کوچک ترین و بدیهی ترین چیزها ذکر شود. اجازه دهیم این طرح به نتیجه برسد و یک پای آن نیز دولت باشد چون مملکت ما هنوز به بلوغ مدنی نرسیده است.

در ادامه مینو بدیعی در مخالفت با او بیان کرد که این لایحه مشکلات روزنامه نگاران را حل نخواهد کرد و باید آرمانی فکر کرد و حق گرفتنی است.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری دانشجویان ایران
انتصاب مدیرعامل موسسه مطبوعاتی ایران به شکلی بی سر و صدا اتفاق افتاد؛ اما این انتصاب مقدمه ای است برای آرایش انتخاباتی دولت در دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱ سایت های دیگر : سینما پرس منجیل خبر مشرق نیوز روزنامه آذربایجان هم اندیشی

به گزارش خبرنگار کیهان، هفته گذشته، مهدی شفیعی به عنوان مدیرعامل موسسه مطبوعاتی ایران که اصلی ترین وظیفه اش انتشار ارگان دولت یعنی روزنامه ایران است منصوب شد. این انتصاب دقیقا در اوج برگزاری جشنواره های فجر اتفاق افتاد و با حداقل پوشش و بازتاب رسانه ای همراه بود. نکته قابل تأمل این است که حتی رسانه های دولتی و اصلاح طلب ها نیز کمتر به این انتصاب توجه کرده اند. سکوت خبری درباره انتصاب شفیعی به این سمت، از دو جنبه قابل بررسی است.
اول به خاطر سابقه منفی شفیعی در عرصه مدیریت فرهنگی است. ازجمله مسئولیت های مهدی شفیعی، مدیریت اداره ارشاد اهواز در دولت به اصطلاح اصلاحات بود. برگزاری جشنواره ضداخلاقی تئاتر ایران زمین در سال 83 یکی از ثمرات مدیریت شفیعی در اداره ارشاد اهواز محسوب می شود که به دلیل حاشیه های نامناسب آن جشنواره، مجبور به استعفا شد. در دوره مدیریت شفیعی بر اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد نیز سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر برگزار شد که یکی از پرحاشیه ترین دوران این جشنواره در سال های اخیر به خاطر اجرای نمایش های مبتذل و مبتلا به مشکلات محتوایی بود. طوری که وی بلافاصله پس از آن جشنواره، از سمت خود برکنار شد.
اما دلیل دیگر سکوت رسانه های دولتی از این انتصاب، آغاز سازماندهی رسانه های دولتی برای دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری پیش روست. انتصاب شفیعی به عنوان مدیرمسئول روزنامه ایران که ارگان مطبوعاتی دولت محسوب می شود، اولین مرحله از این پروژه خزنده است. شفیعی بیشتر به عنوان یک چهره تئاتری شناخته می شود اما ارتباط نزدیک او با چهره های مشهور هنری و به اصطلاح سلبریتی ها، اصلی ترین دلیل به کارگیری وی به عنوان مدیرمسئول روزنامه دولت است تا از این طریق، زمینه برای صف آرایی تبلیغاتی هنرمندان و سلبریتی ها در این روزنامه فراهم شود. بدون تردید از این پس شاهد حضور پررنگ تر چهره های مشهور هنری در روزنامه ایران برای تبلیغ یک جریان سیاسی خاص خواهیم بود. چهره هایی که باز هم بناست هدف استفاده ابزاری برای انتخابات قرار گیرند. البته همان طور که بیان شد، این تازه مرحله اول مهره چینی و سازماندهی رسانه های وابسته به دولت در جهت راهبرد تکراری استفاده ابزاری از هنرمندان برای انتخابات مجلس سال 98 و سپس انتخابات ریاست جمهوری 1400 خواهد بود. باید دید آیا باز هم هنرمندان، وارد این بازی خواهند شد و شهرت خود را خرج جریان های سیاسی شکست خورده قرار می دهند؟

لینک خبر :‌ روزنامه کیهان
در آیین اختتامیه پنجمین جشنواره سراسری روستاهای دوستدار کتاب و پایتخت کتاب ایران ، معاون اول رئیس جمهور از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران تقدیر کرد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

در آیین اختتامیه پنجمین جشنواره سراسری روستاهای دوستدار کتاب و پایتخت کتاب ایران ، معاون اول رئیس جمهور از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران تقدیر کرد.

معاون فرهنگی و رسانه ای ،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران گفت : درپنجمین جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب ، 1406 روستا و آبادی عشایر سراسر کشور موفق به ارسال آثار خود به دبیرخانه مرکزی شدند که از مازندران نیز 83 روستا آثار خود را به جشنواره ارسال کردند .

عباس زارع افزود: در نهایت روستاهای قراخیل قائمشهر ، اومال و دنگسرک نکا ، کهنه سرا نوشهر ، ایمن آباد و کروکلا بابل ، کردخیل ساری ، عربخیل بابلسر از مازندران به مرحله نیمه نهایی راه یافتند .

وی ادامه داد: داوری در این جشنواره در 4 مرحله صورت گرفت که در پایان مرحله اول ، 59 روستا به مرحله نیمه نهایی راه یافتند و در نهایت هیأت داوران این جشنواره 20 روستا را برای رقابت در مرحله نهایی انتخاب کردند .

زارع تصریح کرد: پس از داوری نهایی 10 روستا بعنوان روستای برگزیده و 10 روستا بعنوان روستاهای تقدیری انتخاب شدند که درمرحله نهایی روستای قراخیل قائمشهر بعنوان روستای برگزیده و روستاهای دنگسرک نکا و کردخیل ساری ، بعنوان روستاهای شایسته تقدیر در سطح کشور شدند .

وی افزود: در بخش پایتخت کتاب ایران نیز با حضور 13 شهر مازندران ، بابل از بین 172 شهر ، به عنوان یکی از بیست شهر راه یافته به مرحله نهایی معرفی گردید.

لازم به ذکر است ، دبیرخانه و مدیریت اجرایی مرکزی جشنواره در معاونت فرهنگی رسانه ای اداره کل ارشاد مازندران مستقر بوده و اداره کل امور روستایی ،اداره کل امور شهری ،اداره کل کتابخانه های عمومی ،کانون های فرهنگی هنری مساجد مازندران در برگزاری جشنواره مشارکت داشته اند.

مازندنومه

لینک خبر :‌ تابناک مازندران
وقتی بیخ گوشمان یک نیروی موثر و غیر سیاسی که می دانیم سی سال دیگر هم دنبال نماینده شدن و پست های سیاسی نیست را حی و حاضر داریم و به توانمندی و مهارت هایش ایمان و آگاهی داریم چرا دوباره سرنا را از سر گشادش بزنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

شعار سال : شالویی مظلوم ترین مدیر ارشاد استان است. او با آن همه سوابق خوب مدیریتی در داخل و خارج از ایران درست زمانی ابلاغ اداره کل مازندران را گرفت که پای ارشادی ها به دلیل برخی توضیحات به دیوان محاسبات باز شد. نتیجه بازرسی ها هنوز معلوم نیست و هیچ گزارشی از نتایج تحقیقات تا این لحظه منتشر نشده است. اما حساسیت موضوع آنقدر بالا بود که ذیحسابی به امر مافوق یا پاره ای موارد دیگر اقدام به مسدودسازی حساب های مرتبط با بودجه فرهنگی کرد و شالویی ماند و خزانه خالی و معترضان طلبکار!

این ها را بگذارید کنار ضعف معاون هنری و برخی دوایر دیگر که از گذشته باقی بود و از همه مهم تر تنهایی شالویی به لحاظ پشتیبانی اداری در دستگاه های دیگر و مجمع نمایندگان استان بود که مزید بر علت شد تا وی به لحاظ فردی و درونی هم به دلیل دوری از خانواده و عدم رغبت به حضور در اینجا دچار کشمکش هایی شخصی شود.

نماندن وی در اینجا برای ما از پیش قطعی بود و همین هم موجب نگرانی مان می شد. نگرانی از اینکه این بار چه کسی قرار است بیاید برای بسیاری از جمله صاحب این قلم موجب شد از قبل چندین و چند موضع بگیریم. به شخصه یادداشتی به حسین زادگان استاندار نوشتم و از وی خواستم این بار نگذارد تهران هر که خودش خواست را به مازندران بفرستد. از وی خواستم نظر سنجی کند و همه اهل نظر را از هر جا به مشارکت فکری فرا بخواند و بهترین تصمیم را بگیرد و نتیجه را برای بررسی با وزیر و نمایندگان استان به اشتراک بگذارد.

مشخصا در آن یادداشت ذکر نام کردم و گفتم خیلی ها در جمع هنرمندان و رسانه ها و اهالی فرهنگ و ادب بر این باورند که معاون فعلی فرهنگی اداره کل (عباس زارع)، شایسته ترین فرد برای مدیر کلی است به این خاطر که دست کم معاون فرهنگی سه مدیر کل بوده و در تمام این سالیان دراز نه آنکه در تمامی بخشها موفقیت کامل داشته اما کارنامه او و زیر مجموعه توانمندش گویای موفقیت های عدیده در بخش های مختلف است که منجر به صدور لوح تقدیرهای معتبر و متعدد ملی برای مدیران شده است.

به راستی هم، این امثال وی و سایر زیرمجموعه ها هستند که مدیر می سازند و یا مدیر خود ساخته را مدیرتر می کنند. اگر نه آن ها که بخشنامه ها و قوانین مرتبط وزارتخانه را در مطبوعات و موسسات و تشکل ها و... حتی تورق هم نکرده بودند، چگونه توانستند برای خود اعتبار عمومی بیاورند؟ به آقای حسین زادگان نوشتم که معاون فعلی فرهنگی اداره کل به لحاظ روابط عمومی، آشنایی و ارتباط با اهل سیاست و کانون های مذهبی و علمای ارشد و عظام و مجمع نمایندگان استان و مدیران ارشد دولتی به ویژه با شخص خودتان، آشنایی و سطح همکاری ایده آلی دارد و خواستم تنها به درخواست من هم توجه نکند، تلفن را بردارد و با دیگران نیز گفتگو کند. آنگاه برایشان مسجل می شود که امروز و در این چالش و سکون و رخوت و تردید و ناامیدی، هیچکس همچون وی نمی تواند مثمر ثمر واقع شود.

این دغدغه های ما را پایانی نیست از بس دیده ایم مدیران ارشاد یا از پیش در کار انتخابات و حضور در شورا یا مجلس بوده اند یا قصد داشتند این راه غیر مرتبط با اصل اهداف ارشاد را بروند و آمدند و همه از زیر مجموعه گرفته تا ما را سرباز بی مزد و مواجب صفحه شطرنج سیاست خود کردند تا تبلیغاتی کنند و خودی بنمایانند و خیز بردارند برای صندلی بهارستان و خسته هم نمی شوند از اینکه می بینند رای ندارند و باز هم این سودا را در سر می پرورانند.

حالا و در روزهایی که موضوع نماندن دکتر شالویی جدی تر از همیشه مطرح شده، می شنویم که فردی محترم و عزیز در یک فرایند سیاسی گونه برای این منصب پیشنهاد می شود. سوابق مدیریت فرهنگی این جوان آملی نشان از نگاه توسعه مندانه و پویا دارد. اهالی فرهنگ و هنر آمل از عملکردش بسیار رضایت داشتند و به پاس آن نگاه خوبش(که لابد سیاسی و برای جلب آراء نبود) در جریان کاندیداتوری اش در انتخابات اخیر شورا برایش سنگ تمام گذاشتند. او با اقتدار و فاصله بسیار از رقبا؛ به شورای شهر راه یافت و اتفاقا این همان زنگ خطری است که دارد به طور علنی بیخ گوشمان صدا می کند.

وی صد در صد شایسته انتخاب شهروندانش با رای بالا بود و به همین یک دلیل است که عرض می کنم شایسته حضور در یک پست بالای فرهنگی نیست. چون ذاتا سیاسی و سوداگر سیاست است و مزه این رای به زبانش مانده است و همین موجب می شود طعم واقعی توسعه و تقویت همه جانبه فرهنگ را فراموش کند. ارشاد اگر تا امروز هنوز ارشاد نشده؛ اگر بعد از دو دهه هنوز تالار بزرگ مرکزی اش در ساری افتتاح نشده و اگر در ساختار و آرشیو و توسعه عمومی و نقطه به نقطه و آینده نگری در سطح ایده آل نیست؛ به دلیل همین نگاه های سیاسی و انتخاباتی مدیران سابق و اسبق و اسبق تر است.

سیاست آدم و اهل خودش را می طلبد و این آدم صد در صد یک فرد فرهنگی کامل و عاشق نیست بلکه فردی است که به عشق سیاست و برای جلب افکار عمومی و رای آوری؛ فرهنگ را توسعه می دهد. نمونه اش هدایت بسیاری از بودجه های پراکنده در زمان مدیریت سابق به شهرستان نوشهر است. عرصه سیاست و مجلس و شورا، پا به سن گذاشته هایی مانند بزرگ نیا و عباسعلی ابراهیمی و جاودانی را هم از مسیر حقیقی توسعه دور کرده، چه رسد به جوانی که هنوز اول سودای سیاسی اش را سپری می کند و البته لیاقتش را هم دارد.

به هر ترتیب جایی که آب هست چه نیازی به تیمم است؟ وقتی بیخ گوشمان یک نیروی موثر و غیر سیاسی که می دانیم سی سال دیگر هم دنبال نماینده شدن و پست های سیاسی نیست را حی و حاضر داریم و به توانمندی و مهارت هایش علیرغم ضعف برخی موارد که در ذات هر مجموعه و اجتماع بشری است، ایمان و آگاهی داریم چرا دوباره سرنا را از سر گشادش بزنیم؟ این جوان موفق و محبوب آملی البته حق و امکان و لیاقت این را دارد که همین دوره و تا حس حضورش در بهارستان داغ است برای رقابتی بزرگتر و جانانه در شهر خویش آماده شود و فریب وعده های آن نماینده فعلی(بخوانید رقیبش) را نخورد که دارد خودش را به آب و آتش می زند تا ابلاغش را بگیرد. کاش ایشان از همین حالا به او بگوید آمده و آماده است تا به مجلس برود و رییس کمیسیون فرهنگی آنجا شود تا در نگاهی کلی تر ساختار قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد را جهت رفاه تمام هنرمندان عزیز میهن ترمیم و تصحیح کند. آقای دکتر حسین زادگان عزیز هم نگران این نباشد که فردا چند رسانه و فرد سیاسی به رسم مالوف و دیرین ایشان را متهم به ساروی بازی کنند. به قول معروف:(همیشه شعبون یک بار هم رمضون!)

در واقع انتخاب مدیر خوب مهم است نه اینکه مدیر از کدام شهر خوب است. ضمن اینکه بعید می دانم هیچ نماینده مجلس و اهل سیاست و نظر و حزب و دسته و اهل فرهنگ و هنری در استان باشد که از این انتخاب تعجب کند یا شگفت زده شود و یا مخالفتی منصفانه و عادلانه با این انتصاب داشته باشد. از آقای دکتر یوسف نژاد و مهندس دامادی انتظار می رود این نظر سنجی را در جمع مجمع به عمل آورند تا آنجا هم بهترین تصمیم را بگیرد.

شعار سال ،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری مجلس مازندران،تاریخ انتشار:1 اسفند 1397،کد خبر:237007،www.mazandmajles.ir

لینک خبر :‌ شعار سال
دوره یک ساله پایتخت گردشگری جهان اسلام پایان یافت، اگر چه برخی از مسوولان از وضعیت برگزاری رویداد فراملی تبریز 2018 رضایت دارند و معتقدند این رویداد تنها یک آغاز بود!
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ سایت های دیگر : خوز 24

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، در اجلاس سال 2015 سازمان همکاری اسلامی OIC بود که تبریز از میان رقبایی چون "تالینگ در مالزی، پالقا و سیلد در بنگلادش، ماردین در ترکیه و مدینه در عربستان" به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال 2018 برگزیده شد.

پیش از این شهرهای قدس و قونیه به ترتیب به عنوان شهرهای نمونه گردشگری سال های 2015 و 2016 انتخاب شده بودند و در اجلاس اخیر کارشناسان ارشد گردشگری این سازمان شهرهای مدینه منوره و تبریز به عنوان شهرهای نمونه گردشگری برای سال های 2017 و 2018 برگزیده شدند.

این انتخاب بر پایه داشته های فاخر فرهنگی، تاریخی و اجتماعی این شهر صورت گرفته است. از جمله دلایل انتخاب تبریز به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی را می توان وجود مناطق نمونه گردشگری نظیر وجود دو اثر از آثار میراث جهانی یونسکو، زیرساخت های مناسب گردشگری، موزه های غنی و معتبر، طبیعت بکر و زیبا، اماکن تاریخی متعدد، انتخاب تبریز به عنوان شهر جهانی فرش و تعداد گردشگران ورودی (داخلی و خارجی) دانست.

تصویب رویداد تبریز 2018 در هیات دولت

روز یکشنبه 3 فروردین 96، سید هادی قره سید رومیانی، معاون امور مجلس، حقوقی و استان های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: بر اساس مصوبه سازمان کنفرانس اسلامی، تبریز در سال 2018 میلادی به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام انتخاب شده است که این مصوبه یونسکو بعد از ابلاغ به جمهوری اسلامی ایران در جلسه امروز هیات دولت به تصویب رسید .

تشکیل ستاد ملی تبریز 1397
دوشنبه 11 اردیبهشت 96، اسماعیل جبارزاده استاندار وقت آذربایجان شرقی از ابلاغ تصویب نامه هیأت وزیران مبنی بر تشکیل ستاد ملی تبریز 1397 (2018 میلادی) از سوی معاون اول رئیس جمهور به دستگاه های اجرایی خبر داد.

به گفته او: این رویداد از جهات مختلف دارای اهمیت است و در حال حاضر 30 دستگاه عضو این ستاد هستند.

اجرای پروژه هایی با اعتبار 300 میلیارد تومان به مناسبت تبریز 2018

صادق نجفی، شهردار وقت تبریز ، نیز با تشریح برنامه های شهرداری تبریز برای این رویداد مهم گفته بود: در مجموع، 300 میلیارد تومان پروژه برای برگزاری این رویداد در نظر گرفته شده است.

او همچنین گفته بود: ساماندهی بازار تبریز، مرمت برخی از ابنیه تاریخی این شهر، ساماندهی ورودی های شهر تبریز، احداث سرویس های بهداشتی در 20 نقطه از شهر، بهسازی پیاده روها، مرمت بخش هایی از مقبرة الشعرا، نصب مجسمه شهریار، تجهیز 300 اتوبوس نو به ناوگان حمل و نقل درون شهری، نورپردازی ابنیه تاریخی و... از مهم ترین فعالیت های شهرداری تبریز درخصوص این رویداد است.

پیش بینی 2 میلیون مسافر و ایجاد 25 هزار شغل جدید در آذربایجان شرقی

شریف نژاد، دبیر ستاد تبریز 2018 شهرداری نیز در این خصوص گفته است: با توجه به پیش بینی 2 میلیون مسافر، شاهد ایجاد 25 هزار شغل جدید در آذربایجان شرقی خواهیم بود.

تبریز، آماده خیزشی گردشگرانه/ یک عالمه حرف های قشنگ!

بالاخره مراسم پیش رویداد تبریز 2018 در تاریخ 14 دی ماه 1396( ژانویه 2018) به مناسبت ورود به سال 2018 میلادی در این شهر با حضور شماری از اعضای دولت، سفرای کشورهای خارجی، هنرمندان، مسوولان و مردم آغاز شد.

مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی در این مراسم گفت: این یک فرصت خوب هم برای تبریز، آذربایجان و هم کل کشور است.

صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد نیز در این مراسم تبریز و آذربایجان را نگین ایران خواند و یادآور شد: تبریز در سال 2018 نماد پیوند دیپلماسی فرهنگی و هنری ایران در دنیا خواهد بود. قاسمی سخنگوی وزارت خارجه هم با اهمیت دادن به این رویداد، ایجاد تسهیلات برای مسافران و گردشگران را از اولویت های وزارت خارجه عنوان کرد.

و اما در پنجم اردیبهشت سال 97( 25 آوریل 2018) آئین افتتاح رسمی این رویداد با حضور حسن روحانی رئیس جمهور، وزرا، معاونان رئیس جمهور و وزرای گردشگری کشورهای اسلامی، سفرای کشورهای خارجی و سایر مهمانان داخلی و خارجی در مرکز همایش های بین المللی تبریز برگزار شد و جشنواره گردشگری تبریز برگزار شد.

حسن روحانی در این مراسم بیان داشت: باید مسوولان استان تلاش کنند که تبریز فقط برای امسال مرکز گردشگری نباشد بلکه این امر ده ها بار متوالی تکرار شود و با توجه به جاذبه ها و ظرفیت هایی که از این شهر سراغ داریم این امر دور از دسترس نیست.

تغییرات مدیریتی و حرکت های لاک پشتی

تغییرات مدیریتی یکی از دلایل حرکت لاک پشتی و اُفت و خیز برنامه های 2018 است. این رویداد فراملی که بیش از هر چیز نیازمند ثبات مدیریتی بود، همواره از آغاز انتخاب تا پایان پایتختی، سه استاندار، دو مدیرکل میراث، دو شهردار و یک سرپرست شهرداری را تجربه کرد. با وقوع هر یک از این تغییرات، برخی از مدیران زیرمجموعه نیز جابه جا شدند.

سرانجام بودجه تبریز 2018/ ردیفی که ردیف نشد

بودجه رویداد فراملی تبریز 2018 هم از آن ماجراهای جالبی است که شنیدن دارد. دولت وعده داده بود که ردیف ویژه ای برای این رویداد پیش بینی خواهد کرد. این اتفاق افتاد ولی به شکلی که حکایت از بی میلی دولت به ماجرا بود.

رویداد 2018 از برنامه های دولتی با ارقام درشت آغاز شده و در نهایت به مراسمی کوتاه و اعداد و ارقام ناچیز ختم شد و آخر سر معلوم نشد کی داده؟ کی گرفته! . با توجه به اینکه هنوز هم جدول نهایی بودجه تبریز 2018 منتشر نشده است، نمی توان تصویر روشنی از وضعیت بودجه این رویداد ارائه داد.

اما مرتضی آبدار، دبیر ستاد تبریز2018 و مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان در این خصوص گفته است: اعتبارات به دو قسمت از جمله تملک و دارایی در زیرشاخه عمران با 765 میلیارد تومان تعیین شد که نهایت در بخش جاری 96 میلیارد تومان تصویب شد.

به گفته او: طبق اعتبار نهایی تبریز 2018، مبلغ 50 میلیارد تومان در حوزه تملک دارایی، 18 میلیارد تومان در حوزه جاری و 20 میلیارد تومان در سفر ریاست جمهوری برای تملک اراضی ربع رشیدی تصویب شده اما تخصیص این اعتبارات نهایی نشده است.

محمد باقر بهشتی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تبریز هم در واکنش به اظهارات مدیرکل میرث فرهنگی گفته بود: وعده ای که دولت برای اختصاص 765میلیارد تومان به برنامه های تبریز 2018 داده بود، نهایتاً به 10 میلیارد رسیده است!

در همان ایام نمایندگان مردم در مجلس وعده دادند که در راستای افزایش بودجه تبریز 2018 اقدام خواهند کرد. این وعده ظاهراً عملی شد، جایی که محمد اسماعیل سعیدی نماینده مردم تبریز نیز گفت: دولت 10 میلیارد تومان برای رویداد تبریز 2018 اختصاص داده بود که با تلاش سایر نمایندگان نتیجه بر این شد که بودجه تبریز 2018 به 40 میلیارد تومان افزایش یابد البته از این بودجه برای احیا، مرمت و معرفی آثار تاریخی و فرهنگی تبریز هزینه می شود.

البته محمدحسین فرهنگی دیگر نماینده مردم تبریز در واکنش به بودجه پیشنهادی نمایندگان برای تبریز 2018 گفته بود: بودجه تبریز 2018 از طرف دولت مطرح شده و نمایندگان نیز پیشنهاد دیگری دادند که فعلاً در حد پیشنهاد است.

بودجه تخصیص نیافت، الموسوی استعفا کرد

میرعلی اصغر الموسوی نماینده تام الاختیار استاندار آذربایجان شرقی در ستاد استانی تبریز 2018 طی صدور بیانیه ای از تصدی های مربوط به رویداد 2018 کناره گیری و علت آن را رسیدن به بن بست مدیریتی و اجرایی (به دلیل عدم فراهم بودن امکانات از نظر مادی ومعنوی و همراهی سیستمی) عنوان کرد.

"حال چند ماهی است که از اتمام رویداد بین المللی تبریز 2018 گذشته است و زمان آن است که دستاوردهای این رویداد را بررسی و ارزیابی کنیم".

آمارها چه می گویند؟

قرار نیست در تبریز 2018 اتفاق خاصی بیافتد!

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی پیش تر در اواخر تیرماه 96 گفته بود: قرار نیست در سال 2018، تبریز، زیر و رو شده و معجزه ای در شهر اتفاق بیفتد، تبریز 2018، آغاز یک خانه تکانی اساسی است!

آبدار در نشست خبری خود در 3 مهر 97 هم اذعان کرده است: با وجود تمام تلاش ها آن طور که شایسته است موفق به معرفی تبریز در سطح ایران و جهان نشده ایم.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با این حال از رشد ورود گردشگران خارجی به آذربایجان شرقی در سال جاری خبر داده و می گوید: براساس آمار احصاء شده از مراکز گردشگری و اقامتی شاهد رشد 17 درصدی میزان گردشگران ورودی و افزایش تورهای گردشگری خارجی نسبت به مدت مشابه سال گذشته بودیم.

به گفته آبدار در هفت ماهه اول سال گذشته 3 میلیون و 100 هزار گردشگر داخلی وارد استان شدند که این رقم در هفت ماهه سال جاری با 42 درصد رشد به 4 میلیون و 402 هزار نفر رسید.

رئیس ستاد تبریز 2018 همچنین از افزایش 11 درصدی اشغال تخت های هتل ها و 25 درصدی هتل آپارتمان ها به دلیل رویداد تبریز 2018 خبر می دهد.

ما تمام تلاش مان را کردیم

ایرج شهین باهر، شهردار کلان شهر تبریز نیز درخصوص عملکرد شهرداری تبریز در رویداد تبریز2018 ، می گوید: معرفی گسترده تبریز در طول یک سال ممکن نیست، ما تمام تلاش مان را کردیم که تبریز را برای شهروندان سایر شهرهای ایران و سایر نقاط جهان معرفی کنیم.

به گفته باهر، انجام پروژه میدان آذربایجان برای جلوگیری از ترافیک در سطح شهر، تلاش برای ساماندهی پروژه مقبره الشعراء که جزو وظایف شهرداری نبود، اما به دلیل اهمیت موضوع، شهرداری ورود کرد، از جمله اقدامات شهرداری تبریز در این زمینه بود.

شهردار تبریز، افتتاح مرکز همایش های بین المللی خاوران به مناسبت رویداد تبریز2018 ، را یکی دیگر از موثرترین و مهم ترین اتفاقاتی که در راستای تبلیغ این رویداد صورت گرفت، برشمرد.

شهین باهر با اعلام اینکه تمام سعی ما این بود که فضاهای دیدنی شهر را برای حضور گردشگران محیا کنیم، از کف سازی بازار سرپوشیده تبریز و صرف هزینه برای ارتقا کالبد شهر به مناسبت رویداد تبریز2018 خبر داد.

انتظارات از تبریز 2018 محقق نشد

محمد وحدتی، رئیس مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی به خبرنگار فارس می گوید: مقداری کار به صورت جسته و گریخته برای تبریز 2018 انجام گرفت ولی متاسفانه انتظارات ما از تبریز 2018 محقق نشد و آن طور که می خواستیم شاهد پایتخت گردشگری جهان اسلام نبودیم.

تصویر کهن شهر تبریز در تبریز 2018 نشان داده نشد

احمدعلیرضا بیگی، نماینده مردم تبریز در مجلس که یکی از منتقدان به عملکرد مسوولان نسبت به تبریز 2018 است، می گوید: در تبریز 2018 نتوانستیم تصویری کهن از شهر اولین ها نشان دهیم.

او تبریز 2018 را آغازی برای یک حرکت دانسته و می افزاید: موتور این حرکت نیاز به برنامه، اعتبارات، بسیج امکانات دولتی، بخش خصوصی و مشارکت مردمی بود ولی دولت به واسطه فقدان قدرت و نبود یک برنامه ریزی منسجم نتوانست از ظرفیت تبریز 2018 بهره بگیرد و امکانات را کنار هم قرار دهد، از این رو متاسفانه در تبریز 2018 نتوانستیم تصویری کهن از شهر اولین ها و تمدن ها نشان دهیم.

انتظارات از تبریز 2018 محقق نشد

محمدحسین فرهنگی، نماینده مردم تبریز در مجلس نیز وعده های دولت برای تبریز 2018 محقق نشده اعلام کرده و می گوید: انتظارات موجود از رویداد بزرگ تبریز 2018 محقق نشده است و این امر دلایل زیادی داشت.

او کمبود اعتبارات و عدم تحقق وعده ها توسط دولت را یکی از دلایلی ناکامی تبریز 2018 برشمرد و افزود: تغییرات گسترده مدیریتی در استان آذربایجان شرقی به طوریکه استاندار و شهردار در طول یک سال تغییر یافت نیز از جمله دلایل دیگر عدم تحقق انتظارات از تبریز 2018 بود

فرصت سوزی در تبریز 2018

محمد اسماعیل سعیدی نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس هم انتقاد خود از عملکرد مسوولان نسبت به تبریز 2018 را چنین بیان کرد: فاصله عملکرد و انتظارات در تبریز 2018 از زمین تا آسمان است.
او با ابراز تاسف از اینکه نتوانستیم از فرصت به دست آمده به خوبی استفاده کنیم، می گوید: باید، قبول کنیم که تبریز را متناسب با اهداف مدنظر معرفی نکردیم و به عبارتی تبریز 2018 را از دست دادیم.

تبریز 2018 بیشتر به تشکیل جلسه ختم شد

فریدون بابایی اقدم، عضو شورای شهر تبریز هم معتقد است: متاسفانه برنامه های تبریز 2018 بیشتر به تشکیل جلسات و دو مراسم افتتاح ختم شد و عملاً چیزی غیر از این مشاهده نکردیم.

در تبریز 2018 چیزی ندیدیم، مدیرکل میراث و شهرداری پاسخگو باشند

اواخر دی ماه سال جاری بود که امام جمعه تبریز بخشی از خطبه های نماز جمعه را به موضوع تبریز 2018 اختصاص داد و گفت: در تبریز 2018 چیزی ندیدم و مدیرکل میراث و شهرداری پاسخگو باشند و بگویند 100 طرح تبریز 2018 کجا اجرا شد؟

امام جمعه تبریز گفت: اینکه از این فرصت چه میزان به نفع تبریز 2018 استفاده شده است را باید مسؤولان توضیح دهند.

او حتی تنها ذهنیت باقی مانده مردم از تبریز 2018 را افتتاح مراسم رسمی با حضور رئیس جمهور دانست و افزود: البته در این مراسم هم قول اجرای 100 در ارتباط با تبریز 2018 پایتخت گردشگری را دادند که اجرا خواهد شد که باید مسوولان ذی ربط توضیح دهند که این پروژه ها اجرا شده و یا نه؟

مردم در مورد تبریز 2018 چه می گویند؟

شهروندان تبریزی می گویندٰ از تبریز 2018 فقط اِلمانش ماند و گرفتن عکس یادگاری! محمد، یکی از شهروندان تبریزی معتقد است: جز المان و بنر چیزی از تبریز 2018 ندیدیم و حتی به عنوان یک اصناف از وقتی نام تبریز 2018 بر سر زبان ها افتاده است با کمبود توریست هم مواجه شده ایم.

علیرضا، دانشجوی تبریزی نیز تبریز 2018 را ذبح شده می داند و می گوید: باید افرادی که با وعده و وعید با اذهان مردم بازی کرده و تبریز را با تغییرات نزولی بودجه به سُخره گرفتند و در نهایت صدقه ای دادند مورد بازخواست قرار داد.

مسعود محمدی شهروند دیگری هم رویداد تبریز 2018 را یک طرح شکسته خورده عنوان کرد و افزود: به عقیده من چند میزبانی ورزشی و فرهنگی تمام افتخاری است که مسوولان از آنها به عنوان برنامه تبریز 2018 نام می برند تا رزومه شان خالی نباشد و آماری برای جلسات داشته باشند.

محمودی، جوان تبریزی هم معتقد است: متاسفانه از وقتی تبریز به عنوان پایتخت گردشگری اعلام شده بود شاهد کندن خیابان ها بودیم به طوریکه حتی یکی از اقوام ما که از کشور استرالیا به تبریز آمد از وضع چاله خیابان ها گلایه داشت.

صادق که فروشنده کفش است نیز می گوید: جز چند تبلیغ محیطی در سطح شهر و چند المان چیزی ندیده ام، بازار تبریز همواره میزبان گردشگران خارجی است ولی به نظر من در تبریز 2018 بنده تغییری در افزایش گردشگران خارجی مشاهده نکردم.

محمد کلامی تحلیلگر اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه نیز می گوید: تبریز 2018 فرصت و آغازی برای معرفی تبریز بود و مسوولان باید از این فرصت برای رشد تبریز استفاده می کردند نه برای بزرگ نمایی و خدشه وارد کردن به اعتماد عمومی!

او معتقد است: در تبریز 2018 موضوع اصلی که مورد غفلت قرار گرفت، جذب گردشگر خارجی است، وضعیت اقتصادی کشور و کاهش ارزش پول ملی می توانست فرصتی برای رونق گردشگری باشد تا تولیدات داخل کشور را به گردشگران خارجی بفروشیم.

همچنین طی نظرسنجی برنامه مطالبه شبکه سهند که با حضور معاون فرهنگی شهرداری و مدیر کل میراث فرهنگی استان در خصوص رویداد تبریز 2018 برگزار شد بیش از 93درصد مردم از تبریز 2018 رضایت نداشتند!

اوغلان ائوینده هش زاد یوخدی، قیز ائوینده تویدی /گافی به نام "باکو 2019" پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال 2019

چندی پیش برخی رسانه های داخلی با انتقاد از کم کاری مسوولان در رویداد تبریز 2018 به برنامه ریزی مسوولان جمهوری آذربایجان در رویداد باکو 2019 اشاره کرده و از انتخاب باکو به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال 2019 خبر داده اند.

این در حالی است که جستجوی اینترنتی ما در سایت ها و رسانه های جمهوری آذربایجان چنین انتخابی را تائید نکرد.

نکته جالب این است که برخی رسانه های جمهوری آذربایجان انتخاب باکو به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال 2019 را به نقل از مسوولان ایرانی و نقل قولی از صادق نجفی شهردار وقت تبریز در اواخر بهمن ماه 95 منتشر کرده اند.

آن طور که خبرگزاری های ترند و آذرتاج جمهوری آذربایجان گزارش داده اند: در دهمین نشست وزرای گردشگری سازمان همکاری اسلامی در داکا، شهر قبله ، پایتخت گردشگری سال 2020 جهان اسلام معرفی شد همچنین در این جلسه، شهر "داکا" در بنگلادش هم به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال 2019 انتخاب شده است.

قضیه انتخاب باکو به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال 2019 و مقایسه آن با تبریز 2018 توسط برخی رسانه ها مثال بارز اوغلان ائوینده هش زاد یوخدی، قیز ائوینده تویدی است.

قونیه 2017 بدتر از تبریز 2018

روزنامه حُریّت چاپ ترکیه هم با انتشار گزارشی ضمن انتقاد از تبلیغات و برنامه ریزی ضعیف مسوولان این کشور در رویداد قونیه 2017 به نقل از شهروندان ترک نوشته است: تبلیغات برای قونیه 2017 کافی نبوده و ما انتخاب این شهر به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال 2017 را روی اتوبوس ها و ورودی شهر دیدیم!

دوره یک ساله پایتخت گردشگری جهان اسلام پایان یافت، اگر چه برخی از مسوولان از وضعیت برگزاری رویداد فراملی تبریز 2018 رضایت دارند و معتقدند این رویداد تنها یک آغاز بود! اما نگاهی گذرا به اظهارات نمایندگان مردم و کارشناسان و صاحب نظران گویای این امر است که از ظرفیت بین المللی این رویداد استفاده درست و مناسبی صورت نگرفت.

گزارش از کتایون حمیدی

انتهای پیام/60027/ 40/س/ر

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
گروه فعالیت های قرآنی معاون قرآن و عترت وزیر ارشاد با بیان اینکه فعالیت های قرآنی را برای توسعه فرهنگ قرآنی یا قرآنی شدن جامعه می خواهیم، گفت: از فعالیت های قرآنی در خوزستان رضایت داریم، ولی امیدواریم بنا به ظرفیت هایی که وجود دارد، از سال 98 به بعد به توسعه و درخشش بیشتری دست پیدا کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

عبدالهادی فقهی زاده، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت وگو با ایکنا از خوزستان، درباره توجه معاونت قرآن به سایر حوزه های فعالیت قرآنی، اظهار کرد: مأموریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت خاص در حوزه معاونت قرآن و عترت، بسترسازی رشد و شکوفایی فعالیت های قرآنی، با هدف دستیابی به توسعه فرهنگ قرآنی است. به تعبیری ما فعالیت های قرآنی را برای فعالیت های قرآنی نمی خواهیم؛ بلکه برای دستیابی به هدفی بلند و آرمانی به آنها می پردازیم که همان توسعه فرهنگ قرآنی است؛ یا به تعبیر ساده تر قرآنی شدن جامعه است.

فعالیت های قرآنی محدود به یک یا دو رشته نشود
وی بیان کرد: دستیابی به این هدف شرایط و لوازم متعددی را می طلبد که در آن گریزی از فعالیت های قرآنی نیست. البته فعالیت های قرآنی را نباید محدود به یک یا دو رشته کنیم و اصولاً دایره قرآنیان را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار گسترده تر از بعضی از حوزه ها می دانیم.

فقهی زاده ادامه داد: ممکن است برخی از مراکز قرآنی توجه خاص و ویژه ای به آن جنبه ها کنند. قطعاً فعالان قرآنی در حوزه قرائت یکی از ارکان جامعه قرآنی را شکل می دهند؛ اما تنها رکن جامعه قرآنی نیستند؛ همین طور حافظان قرآنی که بخشی از جامعه قرآنی هستند که اهمیت زیادی برای آنها قائلیم و اساساً حفظ قرآن کریم یک کار ویژه بسیار اساسی است که عناصر متعددی در آن حضور دارند و اگر رهبر معظم انقلاب هم تأکید ویژه ای بر لزوم توسعه حفظ قرآن کرده اند، به دلیل اثرگذاری های فرهنگی، علمی و آموزشی و دیگر جنبه های آن است؛ با وجود این حفظ قرآن تمام فعالیت های قرآنی نیست.

توجه به رشته های هنری مرتبط با قرآن در برگزاری جشنواره ها
به گفته معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جنبه هنرهای قرآنی در رشته های مختلف یکی از بخش های مهم قرآنی است که دایره قرآنیان را توسعه می دهد و هم شکل و شمایل جذاب تر و خواستنی تر به فعالیت های قرآنی می بخشد. برای مثال معاونت قرآن و عترت سالانه حدود 10 جشنواره ملی و گاهی بین المللی را در حوزه های متنوع هنری همچون پوسترسازی، عکس، فیلمنامه نویسی، نمایشنامه نویسی و نقاشی خط برگزار می کند.

وی ادامه داد: در دوره جدید فعالیت معاونت قرآن و عترت، بخش های علمی و پژوهشی و ادبی را هم بر آن افزودیم که بحمدالله توفیق پیدا کردیم در معاونت قرآن و عترت با همکاری عده ای از علما و هنرمندان و دانشمندان این حوزه، جشنواره بزرگ حکمت و نیایش را در آستان مقدس نهج البلاغه شریف و صحیفه سجادیه شریف برگزار کنیم.

فقهی زاده گفت: همچنین در جنبه های علمی، پژوهشی، آموزشی، آواها و نغمات که اولین بار است به شکل جشنواره برگزار می شود و امید داریم که ان شاءالله استان خوزستان در این زمینه درخشش ویژه ای پیدا کند؛ چراکه واقعاً استحقاق دارد و پتانسیل بسیار جدی که موجب فخر و مباهات است در این استان داریم. در جشنواره های ملی بارها و بارها مشاهده کردم که بخشی از فعال ترین فعالان قرآنی در حوزه های مختلف جشنواره ای از فعالان قرآنی خوزستان هستند. خوشبختانه نه تنها در یک رشته بلکه در چندین رشته و شاید بتوانیم بگوییم که اگر مبالغه نباشد صاحب سبک هم هستند.

ظرفیت خوزستان برای توسعه بیشتر در فعالیت های قرآنی
معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: از فعالیت های قرآنی در خوزستان رضایت داریم، ولی معتقدیم و امیدواریم بنا به پتانسیل و ظرفیت هایی که وجود دارد، از سال 98 به بعد به توسعه و درخشش بیشتری دست پیدا کند.

انتهای پیام

لینک خبر :‌ خبرگزاری بین المللی قرآن
در حالی که قرار بود امشب کنسرت هوروش بند در فیروزه برگزار شود، این کنسرت به دستور دادستان لغو شد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز خراسان رضوی، امام جمعه فیروزه امروز گفت: صدور مجوز اجرای کنسرت توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و لغو آن توسط دادستان عمومی و انقلاب صورت گرفته است.
حجت الاسلام والمسلمین طاها افزود: "صدور مجوز و لغو اجرای کنسرت در حیطه اختیارات من نیست و هرگونه نقل قول از من درفضای مجازی نیز کذب محض است."
کنسرت هوروش بند قرار بود امشب در فیروزه برگزار شود که برگزاری آن با اعتراض مردم فیروزه مواجه شد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری صدا و سیما
مسؤول سمعی بصری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با بیان اینکه قبل از جشنواره فجر جلسه ای تشکیل شد و با فعالیت موقت سینما موافقت شد، تا فعلا جشنواره برگزار شود، گفت: تا زمانی که این مجوز اخذ شود سینما تعطیل خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۱

اکبر نوری امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در زنجان اظهار کرد: کمیسیونی در ارشاد وجود دارد که متشکل از مسکن و شهرسازی، شهرداری، فرهنگ و ارشاد اسلامی و اماکن است.

مسؤول سمعی بصری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با اشاره به اینکه تایید صلاحیت سینماها به ادارات کل تفویض شده است، گفت: تعیین درجه بندی سینما و یا توقف فعالیت سینما به عهده این کمیسیون است.

وی با بیان اینکه سینما روشا نیز دارای دو مشکل بود که یکی پایان کار شهرداری و دیگری نیز مسئله نصب دوربین بود که از سوی اماکن مطرح شد، گفت: بر همین اساس قبل از جشنواره فجر جلسه ای تشکیل شد و با فعالیت موقت سینما موافقت شد، تا فعلا جشنواره برگزار شود و سپس نسبت به اخذ مجوز اقدام شود.

مسؤول سمعی بصری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان ادامه داد: پس از برگزاری جشنواره به مالک سینما نامه دادیم و گفتیم که نسبت به رفع موارد اقدام کنند و در غیر این صورت نسبت به پخش فیلم اقدام نکنند.

وی با اشاره به اینکه سینما اگر قصد پخش فیلم را دارد باید از ارشاد مجوز گرفته باشد، گفت: تا زمانی که این مجوز اخذ شود سینما تعطیل خواهد بود.

نوری با اشاره به اینکه سینما شدن روشا مشروط به این است که کمیسیون مربوطه آن را تایید کند، گفت: موضوعاتی که وجود داشت زیاد مهم نبود که مانعی برای برگزاری جشنواره فجر باشد از همین رو مجوز موقت برای فعالیت آن صادر شد.

مسؤول سمعی بصری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با اشاره به اینکه دوربین ها نصب شده است و فقط فعال نبودند که این امر باید توسط اماکن نظارت شود، گفت: همچنین این سینما تاییدیه آتش نشانی و مسکن و شهرسازی را دارد و در این بین فقط شهرداری و اماکن تاییدیه موقت و مشروط به سینما داده بودند که باید موضوعات مربوط برطرف شود که البته تاییدیه اعضای کمیسیون به صورت تخصصی انجام می شود.

وی با اشاره به اینکه طبق اطلاعی که کسب کردیم به زودی این مشکل برطرف می شود، افزود: قبل از جشنواره سازمان سینمایی برای تبلیغ سینما دو فیلم داده بود که آن را اکران کنند، بر همین اساس این دو اکران انجام شد، اما تا زمان اخذ مجوزهای لازم فیلم جدیدی در این سینما اکران نخواهد شد.

انتهای پیام/73005/ق30

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس
یک کارگردان تئاتر با بیان اینکه در اصفهان هنوز معنی سینما و فرهنگ سینما به خوبی شناخته نشده است، گفت: امیدوارم نمایشگاه صنعت سینما به اشاعۀ فرهنگ سینمایی بپردازد.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

امید نیاز در گفت وگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به برگزاری نخستین نمایشگاه صنعت سینمای اصفهان، اظهار کرد: امیدوارم برگزاری چنین نمایشگاه هایی تداوم داشته باشد؛ باید به خاطر داشته باشیم هنر بخشی از صنعت سینما است و انسان برای خلق هنر باید چیزهایی بداند و چیزهایی را به وجود آورد.

وی با اشاره به چالش سینما در اصفهان و با طرح این پرسش که معنی سینما چیست، ادامه داد: ابتدا باید پرسید آیا در ایران و اصفهان سینما وجود دارد و اگر هست سینمای اصفهان چیست؟ باید گفت فرهنگ سینمایی به مفهوم جهانی هنوز جای خود را در اصفهان پیدا نکرده است البته شاید فیلم کوتاه در اصفهان تولید شود اما تولید فیلم های سینمایی با مدیوم سینما و با استانداردهای سینمایی خیلی کم در اصفهان اتفاق افتاده است.

این کارگردان تئاتر اصفهان گفت: در اصفهان هنوز معنای سینما و فرهنگ سینما به خوبی شناخته نشده است؛ معنی سینما با کار تصویر و تلویزیون متفاوت است؛ مدیوم تلویزیون با سینما فرق دارد، ریتم، دکوپاژ، تدوین، قاب بندی ها، دیالوگ ها و همه موارد آن با سینما متفاوت است؛ بنابراین مهم ترین چالش سینما در اصفهان یا سینمای اصفهان، خودِ سینما است؛ آیا ما در اصفهان سینما داریم!؟

وی افزود: اگر بخواهیم به صورت زیرساختی عمل کنیم بیش از اینکه در این نمایشگاه به دنبال سرمایه گذار برای تولید فیلم باشیم باید در ابتدا معنای سینما را یاد بگیریم؛ اینکه به دنبال سرمایه گذار باشیم و چند فیلم هم تهیه شود دردی را دوا نمی کند؛ در اصفهان هنوز فرهنگ سینمایی راه نیفتاده است؛ ای کاش این نمایشگاه به اشاعۀ فرهنگ سینمایی بپردازد.

لینک خبر :‌ خبرگزاری ایمنا
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : شهر آرا آنلاین

﷯رادمنش| تهران، تقریبا از ابتدای پا گرفتن صنعت نشر در ایران، در مرکزیت بوده و نقشی محوری داشته است. اکنون نیز نبض بازار نشر در پایتخت می تپد و می شود گفت تهران پایتخت نشر ایران نیز هست. معتبرترین و پرکارترین ناشران کشور در تهران هستند و نویسندگان و شاعران و مؤلفان و مترجمان هم ترجیح می دهند به دلایل مختلفی مانند تأثیر اعتبار ناشر در معرفی و فروش آثار آن ها، پخش خوب اثر، تبلیغات مناسب و... با ناشران پایتخت کار کنند.
بازار با رقابت همراه است و بازار نشر هم از این قاعده مستثنا نیست، ناشران برای بقا و رونق و رسیدن به سود، باید بتوانند در گردونه رقابت باقی بمانند و از مهم ترین عوامل باقی ماندن در رقابت نشر، خوش آوازه و به اصطلاح برند شدن یک ناشر است. سؤال این است که چه چیزی باعث برندشدن یک نشر می شود و چرا ناشران غیرتهرانی با وجود تلاشی که دارند و کارهای گاه قابلی که منتشر کرده اند، نتوانسته اند به جایگاه یک ناشر درجه یک و مطرح برسند.

﷯ کار نکردن نویسندگان نامی با ناشران شهرستانی
پایتخت نه فقط در صنعت نشر که در بسیاری صنوف دیگر نیز حرف اول را می زند و این نکته ای است که مدیر انتشارات شمشاد به آن اشاره می کند و می گوید: تمرکز قدرت در تهران است و این موضوع باعث شده است که صنعت نشر هم در تهران متمرکز باشد.
میل و رغبت مترجمان و نویسندگان به همکاری با ناشران معتبر پایتخت نکته دیگری است که امید خواجوی با اشاره به آن ها خاطرنشان می کند: نویسنده ها و مترجم های خوب به ناشران شهرستانی کار نمی دهند. من به مترجمان خوش نامی سفارش کار داده ام، ولی حاضر نیستند با ما کار کنند. آن ها آثارشان را به همان ناشران پایتخت که قبلا با ایشان کار کرده اند و مطرح هستند می دهند و وقتی کارشان دیده شده است و می شود، دیگر نمی خواهند ناشر دیگری را امتحان کنند. اگر هم ناشری تازه کار توانسته از نویسنده یا مترجمی شناخته شده اثری بگیرد یا به دلیل فعالیتش در تهران است یا با واسطه است که دوستی، سفارش می کند نویسنده یا مترجم اثرش را به این ناشر بدهد.
ناشر آثار معتبری مانند باغ سنگی و آیلین نداشتن خلاقیت و کپی کاری و ریسک پذیر نبودن را از عوامل موفق نبودن ناشران، و انتخاب اثر خوب، کار با نویسنده و مترجم معتبر، ویراستاری دقیق، جلد مناسب و تبلیغات صحیح را از عوامل موفقیت می داند و یادآور می شود: برنامه بلندمدت نشر ما این است که در 5 سال آینده جزو 50 ناشر برتر کشور باشیم.

﷯ در نشر هم دچار مرکزگرایی هستیم
آیا لزوما در تهران بودن باعث پیشرفت و موفقیت یک ناشر می شود؟ پاسخ عابس قدسی، مدیر انتشارات سپیده باوران، به این پرسش منفی است: در پایتخت هم ناشران زیادی داریم که موفق و بِرند نشده اند. نمی شود گفت هر ناشری که در پایتخت بوده، راه پیشرفت را طی کرده است. حدود 15 هزار پروانه نشر در این کشور صادر شده است. حالا در مجموع چند ناشر موفق در ایران داریم؟ بیشتر ناشرانی که در کشور کار کرده اند لزوما وارد مسیری که ختم به کامیابی بشود، نشده اند. ناکامی ناشران بیش از هر چیز به نبود اراده در آن ها برای انجام کار خوب و درست برمی گردد، چه در تهران و چه در شهرهای دیگر. بسیاری از ناشران مسیر سهل را انتخاب و طی می کنند. مسیر سهل هم این است که کتاب را با سرمایه گذاری مؤلف چاپ کنی، در انتشار آن ریسک نکنی و نگران پخشش نباشی یا اگر می خواهی کتابی چاپ کنی بیفتی به ورطه انتشار کتاب هایی که همه چاپ می کنند، مانند دیوان های قدما (حافظ و سعدی و ...) که نسخه های بسیار پر غلطی از آن ها را در بازار می بینیم. نداشتن همت برای طی مسیری سخت و نیز به روز نبودن از دلایل ضعف بسیاری از ناشران است و درمجموع درصد ناشران موفق ما خیلی
کم است.
مرکزگرایی و تجمع نویسندگان، شاعران و مترجمان در تهران از مواردی است که کار را برای ناشران دیگر شهرها مشکل کرده است. مشکلی که حرف مشترک ناشران شهرستانی است. قدسی در این باره اظهار می کند: بخش عمده ای از نویسندگان و شاعران و مترجمان در پایتخت حضور دارند و دسترسی به آن ها دشوارتر است.
اما سؤال دیگری در اینجا پیش می آید: اینکه در عصر ارتباطات و گسترش شبکه های اجتماعی هنوز بُعد مسافت و فاصله جغرافیایی مانعی بر سر راه ارتباط گرفتن است؟ مدیر انتشارات سپیده باوران ضمن تأیید این نکته که گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی ارتباطات را آسان کرده است، یادآور می شود: اگر قرار بود با سیستم سنتی و قدیمی نشر، مانند آن چیزی که در خاطرات کسانی چون زنده یاد عبدالرحیم جعفری، مؤسس انتشارات امیرکبیر، آمده است کار می کردیم، نشر هر شهرستان منحصر می شد به کتاب های مؤلفان همان شهر و نه بیشتر. ولی با گسترش ارتباطات خیلی از موانع برداشته شده است. بیشتر کتاب هایی که نشر ما چاپ کرده متعلق است به نویسندگان و شاعرانی که در تهران و بقیه شهرهای کشور حضور و سکونت دارند که
از این بابت گاهی مورد گله و انتقاد بعضی از دوستان همشهری خودمان هم واقع شده ایم. ولی با تمام این تفاصیل دوقطبی تهرانی-شهرستانی که در لفظ هم می شنویم اثر خودش را می گذارد. یادم است وقتی مجموعه مقاله ای از رضا امیرخانی چاپ کردیم، یکی از خبرگزاری های مطرح در مصاحبه ای که با این نویسنده داشت پرسیده بود که چه شده است که کتابتان را برای چاپ داده اید به شهرستان! در صورتی که اگر دو قطبی پررنگی وجود نداشت، چنین سؤالی پیش نمی آمد و می پرسید چرا فلان ناشر را انتخاب کردی، نه اینکه بگوید چرا ناشر شهرستانی را انتخاب کرده ای. این دو قطبی در همه حوز ه ها مطرح است و خوب، پایتخت تفاوت هم دارد. آمار اقتصاد نشر در پایتخت تفاوت بسیاری دارد با آنچه در مشهد می بینیم که گفته می شود بازار نشر رونق گرفته است یا به فروش های پاییزه و بهاره استناد
می کنیم.
ناشر کتاب های پرفروش و مطرحی مانند روزنه و هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر به نقش تأثیرگذار رسانه ها و معرفی شدن نشر یا کتاب هم اشاره می کند و می گوید که گاهی رویدادهایی در مشهد و شهرستان های دیگر رخ می دهد که اگر یک دهم آن در پایتخت اتفاق می افتاد بازخورد خبری گسترده ای در رسانه ها از آن می دیدیم، ولی کار ما کمتر دیده می شود، چون در فاصله دورتری از پایتخت حضور داریم و سیستم رسانه ای و مطبوعات هم ضعیف است و بزرگ ترین رسانه های کشور دفاتر فعال رسانه ای در شهرستان ها ندارند که بتوانند به همان اندازه که برنامه ها و رویدادهای تهران را پوشش می دهند در شهرستان ها هم پوشش بدهند.
این نکته ای است که مدیر انتشارات شمشاد هم به نوعی به آن پرداخته بود. تازه های نشرِ ناشران معتبر تهران به صورت مداوم در رسانه های مختلف معرفی می شود و این تبلیغی بزرگ و فرصت مغتنمی برای ناشر است که بتواند خود و آثارش را مطرح کند؛ این اتفاق به دلایل مختلف در شهرستان ها
کمتر می افتد.
ناشران شناخته شده معمولا روی یک حوزه تمرکز بیشتری دارند، برای نمونه بیشترین تمرکز نشر نِی روی جامعه شناسی و بیشترین توجه نشر چشمه بر ادبیات داستانی است. کارنامه انتشارات سپیده باوران نشان می دهد که بیشتر بر شعر متمرکز است و این تخصصی بودن می تواند علاوه بر ریشه داشتن در علاقه ناشر و طلب بازار، برآمده از شناخت ناشر باشد که در دراز مدت نیز او را به کارشناسی در آن حوزه تبدیل می کند. قدسی نیز این را برای موفقیت ناشر مهم می داند و بیان می کند: ما بیشتر بر شعر تمرکز داریم، اما سفرنامه، داستان و ... را هم چاپ می کنیم. تمرکز بر شعر هم علاقه مندی من است و هم باعث افزایش دانش و مهارت و اشراف من در حوزه ای می شود که در آن کتاب چاپ می کنم و این امر امکان توفیقم را در آینده بیشتر خواهد کرد. در همین مشهد و تهران و ... ناشرانی می بینم که در حوزه شعر کار می کنند و چه بسا یک غزل سعدی را هم نتوانند از اول تا آخر درست بخوانند.
او همچنین یادآور می شود که یکی از دلایل توفیق بعضی ناشران این است که زمانی وارد عرصه نشر شده اند که تعداد رقیبان در صنف کم بوده است و آن ناشران که به نوعی خوش اقبال بوده اند، هنوز با همان نویسندگان و مترجمان معتبری کار می کنند که در آغاز کار توانسته اند از ایشان کتاب برای انتشار بگیرند.

﷯ کشف ناشران شهرستانی
نصیب ناشران تهران می شود
آنچه در بازار نشر و برای ناشر از اهمیتی حیاتی برخوردار است، توزیع و پخش کتاب است. امکانی که برخی ناشران آن را برای خود فراهم کرده اند و پخش کننده هم هستند. اما هر ناشری نمی تواند خودش توزیع کننده کتاب هم باشد و باید با شرکت های پخش کتاب قرارداد ببندد. اگر امکان پخش مناسب فراهم نباشد، کتاب هرچه خوب هم باشد به اندازه لیاقتش اجر نمی بیند. مدیر انتشارات مرندیز و مدیرعامل تعاونی ناشران خراسان رضوی در خصوص مشکلاتی که ناشران شهرستانی با آن درگیرند به این مسئله اشاره می کند و می گوید: میزان امکانات و دسترسی ها عامل مهمی است. در بحث توزیع، امکانات در تهران بیشتر متمرکز است و زیرساخت ها چه در توزیع و چه در نشر آنجا شکل گرفته است و این محدود به کتاب نیست و تقریبا در تمام صنایع همین طور است. وقتی امکانات متمرکز است، امکان دیده شدن هم بیشتر است. اگر بتوانیم کتابی را خوب عرضه کنیم -که بی بهره بودن از این امکان مشکل اصلی ناشران شهرستانی است- و اگر بتوانیم راه پیدا کنیم به ویترین ها، در معرفی و فروش تأثیرگذار است. باید زیرساخت هایی داشته باشیم که ناشران شهرستانی بدون حضور در مرکز دیده شوند. این اتفاق در نقاط زیادی از دنیا افتاده است، اما ما همان ساختار سنتی را داریم که فقط ظاهرش با امکاناتی مثل رایانه مدرن شده است.
مهدی نصیرزاده به رسانه های نوین اشاره می کند و می گوید: با توجه به اتفاق هایی که در حوزه اطلاع رسانی و رسانه های جدید افتاده، معرفی شدن هر ناشری از هر جای کشور میسر است، این جور نیست که ناشران شهرستانی به چشم نیامده باشند. ما ناشران خوبی در حوزه های مختلف داریم که کارهایشان دیده می شود، اما نسبت به تهران -که می شود در آنجا دیده و برند شد- در شهرستان ها کار به مراتب سخت تر است.
نکته دیگری که مدیر انتشارات مرندیز به آن اشاره می کند، همان است که دیگر ناشران مشهد هم روی آن دست می گذارند و آن تمرکز مؤلفان و مترجمان در مرکز است. اما نکته مهم دیگر صحبت های این ناشر این است که حتی اگر ناشر شهرستانی استعدادی را کشف کند، امکان نگه داشتنش را ندارد و مؤلف و مترجم پس از مطرح شدن به جریان غالب که در تهران است می پیوندند.

لینک خبر :‌ روزنامه شهر آرا
اشتفان شلتس گفت: آنچه که همه ما را در کنار هم جمع می کند این است که، معتقدیم تحریم های آمریکا تاثیری در روابط اتریش و ایران ندارد و همه ما تحریم های یک بعدی و یک جانبه آمریکا را قبول نداریم و آن را رد می کنیم.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

به گزارش خبرنگار برنا در آبادان، اشتفان شلتس سفیر اتریش در ایران شامگاه چهارشنبه یکم اسفند ماه جاری در حاشیه برپایی نمایشگاه آثار تجسمی و معماری اتریش با عنوان(اتو واگنر) در سالن شماره یک موزه هنرهای معاصر آبادان با عنوان اینکه حضور ما در این منطقه به نوعی اجابت خواسته رییس جمهور ایران است در جمع خبرنگاران اظهار کرد: در سفر هفت ماه پیش رییس جمهور ایران به اروپا و اتریش، رییس جمهور روحانی از ما خواست تا ایران را فراتر از تهران ببینیم و با دیگر استان های ایران نیز مراوده کنیم و این حضور در همین راستا است.

او با بیان اینکه اتریش تنها کشور اروپایی است که یک انجمن فرهنگی فعال در ایران دارد، گفت: سوابق شراکت و همکاری عمیق دو کشور به زمان شاه اسماعیل اول بر می گردد و اتریش امسال در حال سپری کردن 700 سال همکاری مستند، 500 سال شراکت، 1600 سال روابط دیپلماتیک کامل با ایران و گفت وگوی 25 ساله بین ادیان ایران و اتریش است.

شلتس تاکید کرد: آنچه که همه ما را در کنار هم جمع می کند این است که، معتقدیم تحریم های آمریکا تاثیری در روابط اتریش و ایران ندارد و همه ما تحریم های یک بعدی و یک جانبه آمریکا را قبول نداریم و آن را رد می کنیم.

سفیر اتریش در ایران با اشاره به شصتمین سالگرد تأسیس مرکز فرهنگی اتریش در تهران، تصریح کرد: متاسفانه باید بگویم این تحریم ها یک واقعیت هستند؛ اما معتقدیم از این فرصت باید بهترین بهره را کسب کرد و هر چه بیشتر تعامل و همکاری های فرهنگی فی مابین را گسترش دهیم تا ارتباطاتمان حفظ شود.

او توضیح داد: برپایی این چنین نمایشگاه هایی روابط فرهنگی میان دو کشور را گسترش می دهد و اهمیت دارد. این مراسم فرهنگی گامی رو به جلو برای توسعه مراودات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور است.

شلتس با اشاره به اینکه در این سفر رییس بخش بازرگانی سفارت نیز ما را همراهی می کند، عنوان کرد: رییس بخش بازرگانی سفارت ضمن همراهی در این سفر، راه های همکاری با شناخت ظرفیت ها راه های همکاری را بررسی می کند چرا که یقیین داریم کانال و راه های نقل و انتقال مالی به زودی گشایش می یابد.

سفیر اتریش در ایران با تاکید بر اینکه مترصد فرصتی برای توسعه همکاری ها با ایران هستیم، بیان کرد: این نخستین نمایشگاه اتریش در ایران است و برگزاری این نمایشگاه، اولین و آخرین برنامه از اتریش در آبادان نیست و ما اکران فیلم و موسیقی اتریشی و برپایی نمایشگاهی دیگر را برای برپایی در منطقه آزاد اروند مد نظر داریم.

او با عنوان اینکه آبادان محل تلاقی تمدن های قدیم است و افتخاری می کنیم که در این شهر یاد معمار بزرگ اتریش گرامی داشته می شود، بیان کرد: آثار واگنر او را از معماران پیش از او در وین متمایز می کند هر چند آنها نیز در معماری وین تأثیر گذار بودند اما اتو واگنر تأثیر عمیقی در معماری گذاشت که تا به امروز ادامه دارد.

اشتفان شلتس خاطر نشان کرد: در دیداری که صبح امروز با استاندار خوزستان داشتم از او خواستم تا یک بازدید کاملی از منطقه آزاد اروند داشته باشم که با موافقت استاندار فردا از بخش های مختلف این منطقه بازدید خواهم کرد.

سفیر اتریش در ایران در پایان ضمن تشکر از مدیریت سازمان منطقه آزاد اروند به خاطر حمایت در برگزاری نمایشگاه اتو واگنر در موزه هنرهای معاصر آبادان، افزود: فردا با مدیرعامل سازمان منطقه آزاد اروند نشستی برگزار خواهد شد و به طور حتم تفاهم نامه های همکاری مختلفی منعقد به امضا خواهد رسید.

لازم به ذکر است که در راستای فعالیت های موزه هنرهای معاصر آبادان با همکاری موزه وین، شهرداری وین، مرکز فرهنگی اتریش در ایران، دفتر صدراعظم اتریش و حمایت مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و سازمان منطقه آزاد اروند، نمایشگاه"اتو واگنر؛ شهر بی انتها" با حضور و سخنرانی سفیر اتریش در ایران و گلمر خطیبی استاد دانشگاه وین، مدیر عامل موسسه توسعه هنرهای تجسمی، معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری و مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند، در محل موزه هنرهای معاصر آبادان برگزار شد.

در نمایشگاه آثار معماری"اتو واگنر" از مجموعه آثار موزه وین اتریش که در ساختمان دوم موزه هنرهای معاصر آبادان افتتاح شده، 74 اثر از مجموعه پروژه های"اتو واگنر" معمار مشهور اتریشی با عنوان"شهر بی انتها" برای علاقه مندان به نمایش گذاشته شده است.

"اتو واگنر" از معماران برجسته اروپایی قرن نوزده و آغاز قرن بیستم به شمار می رود که ساختمان های او امروز از مهم ترین نمونه های معماری در دوره تحول معماری از تاریخ گرایی به سوی مدرنیسم به شمار می آیند.

لینک خبر :‌ خبرگزاری برنا
ارومیه - ایرنا - مدیرکل امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر حفظ تنوع فرهنگی، گفت: ایران اسلامی امروز نیازمند تقویت همگرایی و انسجام ملی از طریق توجه به هویت اقوام مختلف است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

به گزارش ایرنا حجت الاسلام سیدعلی حسینی روز پنجشنبه در جمع خبرنگاران آذربایجان غربی افزود: عزمی راسخ برای ارتقای فرهنگی در این منطقه وجود دارد و همه مسوولان بر این اعتقاد هستند که این خطه در زمینه ارتقای فرهنگی موفق بوده است.
وی اضافه کرد: تنوع فرهنگی و قومی در این استان موج می زند ولی اقدامات انجام شده بیانگر تلاش مسوولان استانی در راستای حفظ همه جلوه های فرهنگی است.
حجت الاسلام حسینی گفت: امروز از تنوع فرهنگی به عنوان زمینه ساز هویت ملی نام می برند و این موضوع تمام جلوه های فرهنگ را در می گیرد.
وی بیان کرد: کار و تلاش اقلیت های دینی در این استان موجب شده تا آذربایجان غربی به یک استان الگو در زمینه زندگی مسالمت آمیز اقوام و ادیان کشور تبدیل شود.
وی ادامه داد: این استان دارای ظرفیت های ویژه ای است و به همین علت نگاه ها به آذربایجان غربی حمایتی می باشد زیرا با حمایت بیشتر فعالیت ها ساماندهی می شود.
مدیرکل امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به بودجه های وزارت ارشاد گفت: امسال بودجه فرهنگی و به ویژه بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به میزان هفت درصد کاهش یافت ولی با توجه به پیگیری های انجام شده، کمسیون تلفیق متقاعد شد تا کسری های بودجه را به میزان لایحه سال 1397 برگرداند و در این بخش تغییری رخ نداد.
حجت الاسلام والمسلمین ناصر خدایاری، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی نیز در این نشست با اشاره به حساسیت مسائل فرهنگی در این استان بیان کرد: در آذربایجان غربی مردمان این سو و آن سوی مرزها با یکدیگر پیوندهایی تاریخی و فرهنگی دارند.
وی اضافه کرد: در اقلیم فرهنگی این استان تاثیرپذیری و تاثیرگذاری از رسانه های بیگانه بالاست بنابراین باید امکانات تخصیصی به این استان متناسب با شرایط باشد.
وی با اشاره به مشکلات فرهنگی در مدارس نیز بیان کرد: بعد از گذشت هشت ماه از سال تحصیلی هنوز وقتی معلمان از دانش آموزان سوال می کنند کودکان به زبان آن سوی مرزها به معلم خود پاسخ می دهند و جای بسی کار در این منطقه دیده می شود.
حجت الاسلام خدایاری گفت: وجود 970 کیلومتر مرز مشترک با سه کشور همسایه باعث شده است تا تنوع فرهنگی نیز بالا باشد و نگاه های ویژه را طلب کند.
وی با اشاره به لغو شدن برگزاری کنسرت ها در استان نیز افزود: بنده از لغو کنسرت ها سخن نگفته ام و از کنسرتی که منجر به تقویت فرهنگ، هنر بومی و هنری به نام موسیقی شده و موجب شود تا پول مردم استان از جیبشان خارج نشود، استقبال می کنم.
وی گفت: اگر کنسرت ها جنبه تجاری پیدا کند و انسان ها وسیله تجارت باشند با هنر و اقتضاع هنر منافات دارد و نباید به این امر و رشد این چنین فرهنگی کمک شود.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی گفت: جنبه تجاری کنسرت ها امروز در اولویت است و افرادی درخواست برگزاری می دهند که سر رشته ای در این زمینه ندارد.
وی درباره بودجه استانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بودجه استان سال به سال اختصاص نمی یابد و از سال 97 تا 1399 تفاهم نامه ای در این زمینه بین استاندار آذربایجان غربی و وزیر محترم به مبلغ 141 میلیارد تومان منعقد شده است که کل اعتبارات فرهنگ و هنر و رسانه استان تا پایان سال 1399 خواهد بود.
به گزارش ایرنا جمع آوری اطلاعات و پیگیری امور استان ها هدف از سفر 2 روزه حجت الاسلام سید علی حسینی به ارومیه بود؛ وی در این سفر با برخی مسوولان آذربایجان غربی دیدار و گفت و گو کرد.
7125/3072

ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir

تماس بی واسطه با مسئولین

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
سمنان- ایرنا- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سمنان پوشش خبری و تصویری رسانه های این استان برای اجرای گروه موسیقی رستاک را ممنوع اعلام کرد.

معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان روز چهارشنبه در پی تماس تلفنی خبرنگار ایرنا برای اجازه پوشش تصویری گروه موسیقی رستاک که امشب در سالن هلال سمنان برگزار می شود گفت: خبرنگاران سمنان اجازه پوشش کنسرت های شاد سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر را ندارند.
سیما رجبی افزود: به دلیل اینکه در این گروه موسیقی بانوان هم می نوازند به هیچ عنوان اجازه عکاسی و فیلم برداری به خبرنگاران داده نمی شود.
وی خاطرنشان کرد: این گروه موسیقی شاد اجرا می کند و به همین دلیل انتشار تکه هایی از آن در شبکه های اجتماعی بهانه دست بیگانگان می دهد.
معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان گفت: دلیلی ندارد خبرنگاران کنسرت های از این دست را پوشش دهند و به هیچ عنوان در این آیین ها نباید خبرنگاران حضور داشته باشند.
به گزارش ایرنا، سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر با حضور 6 گروه موسیقی، از 26 بهمن تا سوم اسفند در سمنان در حال برگزاریست و اجرای گروه رستاک از برنامه های این جشنواره است.
رسانه های مختلف استان سمنان برای پوشش خبری اجرای سایر گروه های این جشنواره با محدودیتی مواجه نبودند.
یک منبع آگاه که خواست نامش عنوان نشود به خبرنگار ایرنا گفت که اجراهای قبلی توسط گروه های سنتی بوده است اما با توجه به این که گروه رستاک پاپ اجرا می کند اجازه پوشش خبری به رسانه ها داده نمی شود.
سه گروه اعزامی از تهران و سه گروه دیگر از هنرمندان موسیقی استان سمنان در قالب جشنواره فجر در تالار هلال و تئاتر شهر سمنان به اجرای برنامه می پردازند.
7339/7408

ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir

تماس بی واسطه با مسئولین

لینک خبر :‌ خبرگزاری جمهوری اسلامی
معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان با تکذیب خبر خبرگزاری ایرنا سمنان مبنی بر ممنوع بودن ورود خبرنگاران به سالن اجرای موسیقی جشنواره فجر در سمنان گفت: ممنوعیت تصویربرداری از برنامه های این جشنواره بر اساس آیین نامه جشنواره و به دلیل اجرای قانون کپی رایت است.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، سیما رجبی روز پنجشنبه گفت: از ابتدای برگزاری جشنواره موسیقی فجر در سمنان هیچگونه ممنوعیتی برای ورود خبرنگاران و عکاسان به سالن های محل اجرا وجود نداشته است و خبرنگاران و عکاسان بدون هیچ محدودیت و مشکلی ازاین برنامه ها گزارش و عکس نیز تهیه کرده اند.

وی با اشاره به درخواست خبرنگار ایرنا درتماس تلفنی مبنی براینکه آقای جهانگیریان رییس ایرنا سمنان به همراه دو تن دیگر می خواهند برای تهیه تصویر درسالن اجرای گروه رستاک حضور یابند گفت: مطابق با آیین نامه جشنواره فقط ممنوعیت فیلم برداری را مطرح کردم و سخنی از اینکه خبرنگاران اجازه پوشش اجراهای شاد را ندارند مطرح نشده است.

رجبی با تکذیب مطالب مندرج در خبر ایرنا با بیان اینکه خبرنگاران و عکاسان از اولین شب برگزاری این جشنواره در سالن حضور داشته اند خاطرنشان کرد: دلیل این امر نیزحضورعکاسان از برخی خبرگزاری ها و رسانه ها در اولین شب (جمعه شب گذشته) در تالار تئاتر شهر مجتمع فرهنگی هنری کومش و تهیه گزارش تصویری از این برنامه است.

معاون فرهنگی و هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، با اشاره به نقل قول از یک منبع "آگاه" در خبر ایرنا تصریح کرد: منبع آگاه خبرگزاری ایرنا نیز متاسفانه سواد و اطلاعات کافی در مورد موسیقی نداشته و نمی داند که اجرای گروه رستاک پاپ نیست و موسیقی نواحی مختلف ایران است، کما اینکه تمام قطعات اجرا شده چهارشنبه شب متعلق به نواحی مختلف ایران بود.

معاون اداره کل فرهنک وارشاد اسلامی استان سمنان به برنامه های اجرا شده در جشنواره موسیقی سمنان نیز اشاره کرد و گفت: برخلاف اظهار نظر منبع آگاه خبرگزاری ایرنا، در شب های گذشته نیز تنها موسیقی سنتی اجرا نشده بلکه اجراها در بخش های مختلف سنتی، کلاسیک و تلفیقی بوده است و خوب است خبرنگاران خبرگزاری ایرنا برای کسب اطلاعات به افراد ناآگاه مراجعه نکنند و اطلاعات خود را از افراد متخصص کسب نمایند.

رجبی همچنین به حضور عکاسان خبرگزاری ایسنا و مرات در برنامه گروه رستاک نیز اشاره کرد و متذکر شد: اگر حضور عکاسان در این برنامه ممنوع بود چگونه این افراد به راحتی در سالن حضور یافته و گزارش تصویری تهیه کردند.

برخی از عکاسان نیز با بیان اینکه در تماس با معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان خواستار حضور در سالن هلال و تهیه تصویر از این برنامه بودند گفت: خانم رجبی به آنها گفته است مطالبق با آیین نامه جشنواره فیلم برداری از اینگونه اجراها به دلیل قانون کپی رایت ممنوع است و تنها می توانید در سالن حضور یافته و عکاسی نمایید.

تهیه گزارش تصویری توسط خبرگزاری ایسنا و انعکاس آن در سایت این خبرگزاری دلیلی بر خلاف بودن مطالب خبرگزاری ایرنا سمنان مبنی بر ممانعت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی از حضور عکاسان در این برنامه است و این امر ربطی به سنتی و یا شاد بودن اجراها در جشنواره موسیقی نداشته و ندارد.

رییس انجمن موسیقی استان سمنان نیز با اشاره به گذشت پنج شب از برگزاری جشنواره موسیقی فجر در سمنان گفت: دراین مدت هیچ خبرنگاری برای تهیه گزارش و برنامه اجراهای موسیقی به وی مراجعه نکرده است.

رامین صبری گفت: این جشنواره توسط انجمن موسیقی سمنان برگزار شده و با توجه به تخصصی بودن این رشته انتظار بود خبرنگاران خبرگزاری ها و رسانه ها برای کسب اطلاعات دقیق از این جشنواره به این انجمن و مسوولان آن مراجعه می کردند.

معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان نیز خاطرنشان کرد: حمایت از موسیقی فاخر از سیاست های فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان

2 اسفند 1397 13:39

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه هفته قرآن و عترت خراسان شمالی، جریان سازی و شکوفایی استعدادها از اهداف برگزاری هفته های قرآن و عترت می باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان شمالی؛ معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه هفته قرآن و عترت خراسان شمالی، از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی و یکایک ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ها، که زمینه حضور پرشور علمی، هنری، فرهنگی و دینی را فراهم کردند تشکر و قدردانی کرد .

عبدالهادی فقهی زاده افزود: بدون تردید دایه ی هدایت را همه ی ادیان آسمانی و آیین های غیرآسمانی دارند و هیچ کتاب غیرآسمانی و آسمانی که آمده و ندای راهنمایی بشر را سر داده، خود را از هدایت برکنار نمی داند .

وی با بیان اینکه آنچه در این غوغا و هیاهو سخن آخر را به زبان جاری می کند و تاج افتخار به سر دارد و مدال افتخار بر سینه دارد فقط قران کریم است، ادامه داد: زیرا از تحلیف به دور مانده و هدایت کننده تمام بشریت است .

فقهی زاده، افزود: فاصله میان دینداری بی دینی یک چیز بیشتر نیست و آن سرسپردن به کلام الله است که در قران کریم تجلی پیدا کرده است .

معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: در قرآن کریم آمده است آنچه در این آموزه هابه چشم می خورد بشارت دهنده و نوید دهنده نیکی و نیکوکاری و نیک فرجامی برای مومنان است البته نه تنها مومنان یا نه صرفا هر کسی که ایمان آورده، ایمان را اگر افراد با عمل صالح در آمیخته اند و مشمول این نوید قرار بگیرند .

فقهی زاده، افزود: از قرآن یاد گرفته ایم ایمان و عمل صالح در بستر زمان جاری است و ایمان و عمل آن است که در دمادم زندگی حضور دارد .

وی، با بیان اینکه عمل صالح باید گام به گام با ایمان خالصانه طی کند تا منشاء اثر واقع شود، گفت:قرآن میراث گرانبهای اسلامی و وجه مشترک اعتقاد همه ی مذاهب اسلامی است و هر کسی که به نام نامی الله و محمد(ص) در عرصه پهناور نفس می کشد به قرآن کریم می بالد و آنان که قرآن را محل نزاع می کنند نسبتی با دینداری واقعی ندارند .

فقهی زاده تصریح کرد: ایمان و عمل صالح پیوسته اند، چنان که هر دو هم بسته و همیشگی اند و کنار یکدیگر باید حرکت کنند .

فقهی زاده گفت: آنچه امروزدر استان خراسان شمالی رخ داد و هرگز فکر نمیکردم با این استقبال شگفت آور مواجه شود و یک جریان سازی مهم را در این استان رقم بزند نمونه ای از عمل صالح دیندارانه است که به قصد جریان سازی فرهنگ دینی رقم خورد .

وی با اشاره به برگزاری هفته قرآن و عترت در 5 استان طی سال جاری گفت: هدف از برگزاری این حشنواره ها جریان سازی بوده به این معناجایگاه قرآن را در نظام اندیشه اسلامی نشان دهیم و همچنین نشان دهیم در عرصه های گوناگون را که می توان در عرصه ها ورود پیدا کرد و یه قران کریم خدمت کرد .

فقهی زاده،همچنین هدف دیگر از برگزاری این حشنواره را شکوفایی استعداد ها عنوان کرد و گفت: بسیار خرسندم که در این استان، خردسالان، پیران، جوانان، میانسالان و فعالان قرآنی همه و همه بدون هیچ چشم داشتی در کنار هم حصور دارند.

آیین اختتامیه هفته قرآن وعترت خراسان شمالی با حضور دکتر فقهی زاده معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعی از مسئولان و فعالان قرآنی استان در مجتمع فرهنگی و هنری گلشن بجنورد برگزار شد.

روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان شمالی

2 اسفند 1397 23:38

لینک خبر :‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور گفت: طرح مساجد دوستدار سلامت طرح ارزشمندی است که علاوه بر سلامت بیماران، به نشاط روحی کل جامعه نیز کمک می کند.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۳

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، حجت الاسلام والمسلیمن دکتر حبیب رضا ارزانی در همایش تجلیل از طرح آموزشیاران طرح مساجد دوستدار سلامت ، با تشکر از دانشگاه علوم پزشکی و کانون حمد ایرانیان اظهار داشت: سلامتی نعمت بسیار بزرگی است و کار شما فعالان عرصه سلامت، کار بسیار ارزشمندی است که نه تنها به سلامت جسمی بیماران کمک می کند بلکه به نشاط روحی آنان نیز کمک می کند و به همین ترتیب نشاط روحی جامعه افزایش می یابد.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور با اشاره به طرح مساجد دوستدار سلامت افزود: یکی دیگر از ثمرات این طرح آباد کردن بیشتر مساجد و خانه ها خدا است که این، ارزش کار شما را چندین برابر می کند.

ارزانی به ارائه برخی آمارها پرداخت و افزود: طبق آماری که من دیشب از سال 96 مطلع شدم، در احساس شادی، استان گیلان و مازندران در صدر و متاسفانه استان اصفهان با کمترین میزان شادی آخرین استان کشور است و این کار شما بسیار در میزان شادی استان موثر است.

وی با بیان اینکه ارزش کارهای خیر با میزان خلوص نیت ارتباط مستقیم دارد ، افزود: هر چقدر میزان خلوص نیت در انجام یک کار بیشتر باشد، ارزش آن در نزد خداوند بیشتر است ارتباطی به کوچکی و بزرگی کار ندارد و باید مراقب بود که در انجام چنین کارهایی، اسیر دام های غرور و شهرت دوستی نشویم.

دکتر ارزانی با بیان اینکه بخشی از این کمبود میزان شادی در اصفهان به خودمان برمی گردد، بیان کرد: متاسفانه ما برای چیزهای پیش پا افتاده خود برای خود دغدغه ایجاد می کنیم که این خود عامل مهمی در میزان رضایت و شادی است و باید به سمت قناعت پیش برویم و به داشته های خود راضی باشیم ب ه این معنی که تلاش حداکثری خود را به کار بگیریم و به نتیجه آن راضی باشیم و حسرت نخوریم.

وی ادامه داد: طبق فرموده امام صادق(ع) انسان باید روز خود را به چهار بخش تقسیم کند و هر بخش را به یک موضوع از جمله عبادت، کسب درآمد حلال، رفت و آمد و برقراری ارتباط با برادران و خواهران دینی و بخشی نیز برای لذت های حلال که اگر به این توصیه عمل کنیم بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی ما برطرف خواهد شد./

پایان پیام/ 123

لینک خبر :‌ خبرگزاری شبستان
مدیرکل امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: هیات نظارت بر مطبوعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار روزنامه سراسری به زبان ترکی در آذربایجان غربی موافق است و باید فردی که توان اجرایی اداره روزنامه سراسری را داشته باشد معرفی شود.
تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ سایت های دیگر : صدای آزادی آذربایجان

حجت الاسلام سید علی حسینی امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در ارومیه تصریح کرد: بنا به درخواست نماینده مردم ارومیه و در راستای مکاتبات ایشان مبنی بر حمایت از رسانه ها و به ویژه راه اندازی روزنامه سراسری ترکی زبان با نادر قاضی پور در دفتر ایشان دیدار داشتیم.

وی با بیان اینکه نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی در صدد پاسخ گویی به مطالبات مردم و ارباب رجوع بودند، افزود: هیات نظارت بر مطبوعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اصل قضیه انتشار روزنامه سراسری به زبان ترکی موافق است و باید فردی که توان اجرایی اداره روزنامه سراسری را داشته باشد معرفی شود.

مدیرکل امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: مدیران مسؤول هفته نامه ها، دو هفته نامه ها، فصل نامه ها و روزنامه ها هرکدام شرایطی دارند اما شرایط روزنامه، شرایط خاصی است و بضاعت مالی و تخصص رسانه ای نیاز دارد و حضور خبرنگار و عکاس و سایر کارکنان از دیگر نیازهای آن محسوب می شود.

وی بیان کرد: شورای نظارت بر مطبوعات با فرد یا افرادی که بتوانند این کار سنگین را انجام بدهند با توجه به شرایطی، موافقت خواهد کرد و امروز این مطالبه از سوی نادر قاضی پور انجام شد و ما هم پیگیر انتشار این روزنامه خواهیم بود.

حسینی به برنامه های دیدار خود در ارومیه اشاره کرد و گفت: به دنبال سفرهای استانی و بازدید از پروژه های مختلف در راستای درخواست نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز در ارومیه حضور داریم.

وی افزود: ضمن جلسه مشترک با همکاران اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و بازدید پروژه های مختلف، از پروژه تالار شهر ارومیه بازدید کرده و این تالار پروژه فاخری است که به زودی به اتمام می رسد.

مدیرکل امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: امروز همچنین با رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی آذربایجان غربی و امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان دیدار داشته و به اتفاق مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی آخرین برنامه دیدار، با نادر قاضی پور، نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی بود.

انتهای پیام/61029/ن/ر

لینک خبر :‌ خبرگزاری فارس