
به گزارش ایرنا، سید عباس صالحی در این پیام که شنبه شب در جمع 280 نفر از هنرمندان پیشکسوت کشور و خانواده های آنان در هتل مارینای کیش قرائت شد افزود: در پرتو گوهر تابناک هنر می توان چگونه زیستن ملتی را از گذشته های دور تا به امروز به تماشا نشست، گوهری که آیینه تمام نمای اشکها، لبخندها، پیروزیها، شکست ها، بن بست ها، گشایش ها، فراز و نشیب ها در مدار تاریخی یک ملت است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این پیام که تو سط 'سید عباس عظیمی' مدیر عامل موسسه هنرمندان پیشکسوت قرائت شد، اضافه کرد: هنرمندان با بهره گیری از الهامات و توانمندیهای خاصی که در ضمیر خودآگاه و ناخوداگاهشان به ودیعه نهاده شده به ثبت اطراف خویش همت می گمارند تا آنرا در صور مختلف متجلی کنند.
سید عباس صالحی در پیام خود، ضمن تجلیل از مقام هنر و هنرمند تصریح کرد: ارج نهادن به هنرمندان بویژه پیشکسوتان این عرصه که کوله باری از تجربه های گرانبها را بر دوش دارند، ارج نهادن به هنر، آرمانها و کیان این سرزمین پهناور است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تقدیر از موسسه 'هنرمندان پیشکسوت' به عنوان بانی برگزاری این همایش افزود: این موسسه با تلاشی بی شائبه در طول سالهای گذشته تا به امروز با مهرورزی تمام، در این راه مهم، گامهایی محکم برداشته که امید است این راه با افقی روشن ادامه یابد .
پیشکسوتان هنر به همت مؤسسه هنرمندان پیشکسوت در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از روز 25 بهمن از سراسر کشو ر در کیش گردهم آمدند و طی این مدت ضمن دیدن جاذبه های گردشگری این جزیره در برنامه های جانبی شرکت کردند.
همایش عمومی این هنرمندان پیشکسوت، شنبه شب در هتل مارینای جزیره کیش برگزار شد، در این همایش ضمن تجلیل از پیشکسوتان رشته های مختلف از فعالان عرصه اطلاع رسانی حوزه های هنری نیز تجلیل و در پایان بیانیه این همایش در 8 بند قرائت شد.
تقدیر از مسئولان فرهنگی به خاطر برگزاری دورهمی پیشکسوتان، درخواست تداوم حمایت از مؤسسه هنرمندان پیشکسوت، اعلام عزم جدی برای حفظ و حراست از فرهنگ و هنر و توجه به نسل جوان، ضرورت توجه به اقتصاد هنر و هم اندیشی و مشورت با بزرگان هنر کشور در این زمینه از جمله بندهای این قطعنامه بود.
همچنین در این بیانیه شکست فرهنگی به مراتب سنگین تر از شکست افتصادی ذکر و بر صبر و پایداری به عنوان راهکار گذر از شرایط سخت کنونی تاکید شده است.
پیشکسوتان رشته های مختلف هنری شامل سینما، تئاتر، موسیقی، تجسمی، خوشنویسی، شعر، ادبیات داستانی، هنرهای سنتی و معماری در بخشهایی از این بیانیه خواستار انعکاس و توجه به اینگونه همایشها شدند.
در حاشیه این همایش ' سیدعباس عظیمی' مدیرعامل و عضو هیات مدیره مؤسسه هنرمندان پیشکسوت در گفتگو با ایرنا، آثار و نتایج این رویداد فرهنگی را از زوایای مختلف مهم و تاثیر گذار ارزیابی کرد و از آن به عنوان حرکتی تحول آفرین در ارج گذاری و بالندگی هنر و هنرمندان بوِیژه نشرآموزه های هنری در بین نسلها ذکر کرد.
وی اضافه کرد: اعضای این موسسه از سراسر ایران و در همه رشته های هنری از جمله سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، شعر، ادبیات داستانی، هنرهای سنتی و معماری هستند.
موسسه هنرمندان پیشکسوت مصوب سال 1385 شورای عالی انقلاب فرهنگی و از ظرفیت های جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است که با هدف تکریم پیشکسوتان هنر، فعالیت خود را آغاز کرده است و اکنون وارد هفتمین سال فعالیت خود شده است.
به گفته سید عباس عظیمی، هم اکنون 800 پیشکسوت از رشته های مختلف هنر از نقاط مختلف ایران زمین عضو این مؤسسه هستند که تجربه گرانقدر آنان سرمایه ای عظیم برای کشور و نسلهای آینده است .
1339
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که در ششمین روز سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در مجموعه تئاتر شهر حضور پیدا کرد تا به تماشای نمایش نامیرا به کارگردانی امیرحسین شفیعی بنشیند، در جمع خبرنگاران در پاسخ به خبرنگار مهر مبنی اینکه حضوری دیرهنگام در جشنواره تئاتر فجر داشته است، اظهار کرد: من از روز چهارشنبه هفته گذشته در کرمان بودم و دیشب ساعت یک به تهران رسیدم و الان به جشنواره تئاتر فجر آمده ام.
وی در ادامه پاسخ به خبرنگار مهر درباره اینکه آیا تأخیر در بازدید از جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر تحت تأثیر مطرح شدن بحث استعفای وی بوده است یا نه، تأکید کرد: بحثی مطرح نبوده و به دلیل اینکه روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در کرمان و جمعه هم در بافق بودم نتوانستم در جشنواره حضور پیدا کنم و امروز هم در اولین فرصت ممکن به جشنواره تئاتر فجر آمدم.
وزیر ارشاد در پاسخ به خبرنگاری دیگر مبنی بر بحث استعفای وی، گفت: آقای واعظی درباره این موضوع توضیح دادند و استعفا مطرح نبوده است.
صالحی در ادامه در پاسخ به این پرسش که طبق صحبت های شما یعنی استعفانامه ای ارائه نداده اید؟ ، تأکید کرد: استعفانامه ای داده نشده و صحبت آقای واعظی که روز چهارشنبه انجام دادند صحبت درستی بوده است.
کد خبر 4543976
فریبرز دارایی
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نقل از خبرگزاری فارس، سیدعباس صالحی دقایقی پیش برای حضور در جشنواره تئاتر فجر به تئاتر شهر رفت و با مسئولان تئاتر شهر به گفت وگو نشست.
وی در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس مبنی بر استعفایش از سمت وزارت گفت: در این رابطه آقای واعظی چهارشنبه صحبت کرده بودند اما من هم می گویم که استعفا نامه ای که بخواهد از سوی بنده به مقام بالاتر منتقل شود داده نشده است.
صالحی پیش از تماشای نمایش نامیرا در محوطه پارک دانشجو درباره حضور دیرهنگام خود به جشنواره تئاتر فجر و ارتباط آن با شائبه استعفایش نیز خاطرنشان کرد: بنده از چهارشنبه در استان کرمان بوده ام و شب گذشته نیمه شب به تهران رسیده و موفق نشدم زودتر در این جشنواره حضور پیدا کنم. امروز در اولین فرصت به جشنواره آمدم تا کارها را تماشا کنم و این موضوع نیز هیچ ارتباطی به بحث استعفا ندارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ساماندهی اطراف تئاتر شهر و دست فروش ها نیز گفت: در این زمینه تحقیق کرده ایم، شرایط خوبی در اطراف وجود ندارد، مرتبه قبل هم با همین نگاه بازدید داشته ایم.
وی افزود: ما گاهی در تصمیم گیری به خوب و خوبتر یا بد و بدتر گرفتار می شویم. گاهی نگاه مان به تئاترشهر را به جایی با نوستالژی فرهنگی از دست می دهیم. باید فضای آرامی در رفت و آمدها و مناسبات داشته باشیم تا گروه های نمایشی داخلی و خارجی احساس خوبی داشته باشند. این نگاه از ناحیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال می شود شهرداری هم با این نگاه همراه است.
صالحی ادامه داد: البته در این شرایط که مشکلات معیشتی داریم و ایام شب عید و مسائل دیگر است، در این دو نگاه تلاش خودمان را می کنیم، منتها نگاه دیگری هم هست که با این نگاه ما همراهی نکرده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: هم ما و هم شهرداری تلاش مشترک داریم تا این نگاه را ایجاد کنیم با اینکه معیشت عده ای مهم است اما ما هم نگاه مان را ایجاد کنیم.
وی در پایان درباره بودجه مرکز هنرهای نمایشی و تئاتر گفت: در تلاش هستیم تا معوقات باقی مانده را تا انتهای سال تسویه کنیم.
27 بهمن 1397 20:54
به گزارش ایسنا، محمدمهدی احمدی در مراسم آغاز به کار یازدهمین نمایشگاه بزرگ کتاب یزد تاکید کرد: اقتدار فرهنگی زمانی در یک جامعه محقق خواهد شد که کتاب و مطالعه به یکی از ارکان اصلی زندگی مردم تبدیل شود.
او افزود: اگر کتاب به عنوان یکی از ارکان اصلی زندگی مردم قرار بگیرد، آن جامعه، جامعه ای رشدیافته می شود و آسیب در آن کاهش می یابد.
مشاور وزیر ارشاد یکی از موضوعاتی را که در تبدیل کتاب به عنوان یکی از ارکان اصلی زندگی مردم مؤثر است قرار گرفتن کتاب در سبد خانوارها همانند دیگر اقلام مایحتاج زندگی دانست.
او افزود: همانطور که اقلام سبد خانوار از جمله مواد غذایی حتی در صورت گران شدن قابل حذف نیست و باید به هر صورتی تأمین شود، کتاب هم باید در این سبد قرار گیرد.
به گفته احمدی، در این صورت مردم از هر فرصتی برای استفاده از کتاب بهره می گیرند و بدین شکل بر دانایی خود می افزایند.
مدیر کل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دومین موضوع مؤثر در این رابطه را تغییر نگاه به کتاب به عنوان یک فضیلت و برند فرهنگی خواند و تصریح کرد: اگر نگاهمان به کتاب به عنوان یک فضیلت باشد و این کتاب به عنوان برند علمی و فرهنگی مورد استقبال جامعه قرار گیرد، دیگر آن را در زندگی خود زائد نمی دانیم.
او باور داشتن به این را که کتاب به افراد انرژی مثبت می دهد سومین عامل مؤثر در تبدیل کتاب به عنوان یکی از ارکان زندگی دانست و تاکید کرد: هر چند فضای مجازی توانسته در کاهش میزان مطالعه افراد تأثیرگذار باشد اما هیچ گاه جایگزین کتاب نخواهد شد چرا که کتاب و اوراق آن به افراد آرامش و انرژی مثبت می بخشد.
احمدی بر اهتمام تمام دستگاه های فرهنگی بر ترویج جایگاه کتاب و کتابت در جامعه تاکید کرد و گفت: در همین راستا وزارت ارشاد نیز 47 میلیارد تومان از محل اعتبارات معاونت فرهنگی را برای توسعه و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور اختصاص داده است.
او در پایان نیز خاطرنشان کرد: وزارت ارشاد به منظور جلوگیری از قاچاق کاغذ با ایجاد سامانه ای نسبت به ثبت واردات کاغذ و سفارش خرید از سوی متقاضیان و تحویل به آنها اقدام کرده که امیدواریم از این طریق جلو موضوع قاچاق کاغذ گرفته شود.
انتهای پیام
سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) در پاسخ به این پرسش که واکنش وزارت ارشاد مقابل ورود قوه قضاییه و دادستانی به تئاتر چیست، به خبرنگار ایلنا گفت: در حوزه های تعامل با قوه قضائیه و مجموعه های مختلف اگر برخوردها بخواهد به این صورت باشد که ما آنها را محکوم می کنیم، این اقدام در نگاه کوتاه مدت تا حدی می تواند راضی کننده باشد.
وی واکنش های هنرمندان در پاسخ به اتفاقات اخیر که از جنس محکوم و تحریم کردن بوده را برخوردهای هیجانی توصیف کرد و گفت: با توجه به اینکه قوه قضائیه تا به مرحله صدور و اجرای حکم بیانجامد، مراحلی را طی می کند، این نوع برخوردهای هیجانی به جای اینکه به حل مسئله کمک کند می تواند منجر به به پیچیده تر شدنش بشود.
صالحی ادامه داد: ما شاهد یک جریان تئاتر رو به رشد بعد از انقلاب بوده ایم و از چند صد تئاتری که در دهه اول انقلاب وجود داشته است به حدود 7 هزار اجرا در سال رسیدیم که نشان دهنده جریان شتابنده و رو به رشد بوده است. بر همین اساس حتما باید در این مسائل از برخورد هیجانی فاصله بگیریم. برخورد هیجانی می تواند در کوتاه مدت راضی کننده به نظر بیاید و عده ای را راضی کند که بالاخره برخوردهای قاطعی در ظاهر و در فضای بیان صورت گرفته است.
وی در ادامه بیان کرد: چنین اقداماتی می تواند فضای رکود و توقف را برای یک تا چند سال به وجود بیاورد. ما همواره به دنبال حرکت در مسیر رشد و شتاب نمایش بوده ایم تا در این زمینه، فهم مشترکی پدید بیاید. یعنی این باور ایجاد شود که اولا هنر نمایش، هنری جدی است، دوم اینکه این هنر جدی به خدمت کشور، نظام و انقلاب آمده و خواهد آمد.
وزیر فرهنگ در ادامه گفت: نسل جوانی در فضای هنر نمایش حرکت کرده اند و اکنون حدود 150 هزار نفر به نحوی در فضای کشور با آن درگیرند. این نسل، نسلی است که به کشور و نظامش علاقمند است. سلیقه ها ممکن است متنوع باشد اما ما در یک جریان عمومی باهم در حال حرکت هستیم، اصول این تفاهم ها و مفاهمه ها و رسیدن به یک معدل ممکن است زمان بر باشد، اما به نظر می آید که این اقدام پایدارتری است. ما با همین نگاه با قوه قضائیه گفتگو کرده و می کنیم و امیدواریم که این گفتگوها، همانطور که تاکنون در مواردی تاثیر خود را گذاشته، بتواند تاثیرات بیشتری را ایجاد کند.
صالحی افزود: از سوی دیگر ما هم قوانینی داریم که ممکن است همه آنها درست نباشد اما تا وقتی در شکل قانون هستند با آنها باید همراهی و تفاهم کرد. همچنین در ارتباط با فهم قانون، باید تلاش کنیم که در راستای اصلاح قوانین و همکاری بیشتر در یک فهم همه جانبه از همدیگر حرکت کنیم. چراکه یک جریان اجتماعی خلاق و فعالی به نام هنرمندان نمایش و هنر نمایشی داریم که باید با آنها همراهی های بیشتری داشته باشیم.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا قرار نیست وزارت فرهنگ پای مجوزهای خود بایستد، اظهار داشت: حتما پای مجوزهای خود ایستاده ایم. همان طور که گفتم پارسال هفت هزار و اکنون بیش از هفت هزار عنوان نمایش و بیش از صد هزار اجرا داشته ایم. از مجموع این هفت هزار عنوان و بیش از صد هزار اجرا، اگر نسبت هم بگیریم، می بینیم که در موارد بسیار فراوان تری که تردید و نکاتی مطرح شده، ایستادگی کرده ایم. اما لازم نیست که با همان ادبیاتی که گفتم همه این ایستادگی ها بخواهد به معنای تعارض یک مجموعه با مجموعه دیگر تلقی شود. این ایستادگی ها بوده و خواهد بود.
به گزارش جماران؛ سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توییتری خود نوشت:
دکتر شریعتی پدیده نسل ما بود. شتابنده و تاثیرگذار. این روح ناآرام با همسرش پوران آرامش داشت. خواهر شهید مهدی شریعت رضوی . یکی از سه قطره خون 16 آذر. دکتر شریعتی نوشت:
آذرمان در آتش بیداد سوخت. اورا در پیش پای نیکسون قربانی کردند.
اینک در ابدیت با آنان همراه است. یادشان گرامی
انتهای پیام
نویسنده و کارگردان نامیرا در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما درباره این نمایش گفت: نامیرا با حضور 90 بازیگر به زبانی هنرمندانه نقش آفرینی دلاورمردان مدافع حرم را به تصویر کشیده است .
امیرحسین شفیعی افزود : فضای پارک دانشجو و محوطه تئاتر شهر را انتخاب کردم تا از مردم دعوت کنم به دور از شعارزدگی به تماشای تئاتر هنر مقاومت بنشینند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز امشب در سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضور پیدا کرد و به تماشای نمایش نامیرا در محوطه تئاتر شهر نشست.
این نمایش در ایام جشنواره هر شب ساعت 18 و 15 دقیقه در محوطه باز و با دکوری وسیع پیش روی همگان قرار دارد.
سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر تا 4 اسفند ادامه دارد .
حجت الاسلام والمسلمین احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره کناره گیری سید عباس صالحی از منصب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: استعفای سید عباس صالحی شایعه است و ما از او خواهش می کنیم که در حوزه فرهنگ و هنر مقاومت کند و یاری رسان ما باشد تا چنین آثاری مانند خورشید از حلب طلوع می کند که بخشی از آن در تربیت نیروهای انقلابی است در فضای فرهنگی جریان پیدا کند.
وی ادامه داد: من کمتر از سه سال است که نماینده مجلس هستم و این سومین وزیر است که در وزارت ارشاد حضور دارد. این تغییر مدیریت و بی ثباتی قطعا به فرهنگ آسیب می زند و امیدواریم انشالله آقای روحانی تغییرات و ملاحظات قبلی را در انتخاب یا جایگزین کردن فردی دیگر تکرار نکند.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در حاشیه اجرای نمایش خورشید از حلب طلوع می کند گفت: خورشید از حلب طلوع می کند به لحاظ تاریخی بخشی از روضه حضرت سیدالشهدا (ع) را ارائه کرده است و تاثیری که عاشورا از همان روز اول روی ادیان و مذاهب دیگر گذاشت را به نمایش گذاشته است، که چگونه راهبی مسیحی حافظ سر امام حسین (ع) شد و این تاثیرگذاری در طول تاریخ مستمر بوده است.به نوعی امتداد جریان عاشورا به امروز که عناصر تکفیری و خشونت طلبان افراطی داعش که در حقیقت همان یزیدیان زمان هستند را نشان می دهد.
وی ضمن تبریک به کوروش زارعی تصریح کرد: به زارعی برای همکاری با بازیگران سوری و و خلق چنین اثری تبریک می گویم. من اطلاع زیادی از تئاتر سوریه نداشتم و این اثر به نظر من می تواند طلیعه خوبی باشد. اگر جشنواره تئاتر فجر بر همین روال باشد جای قدردانی و سپاس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان هایی مانند اوج و دیگر نهاد ها در خلق چنین آثاری تاثیر گذاری دارد.
حجت الاسلام والمسلمین مازنی افزود: ما باید امور را مطلق نبینیم و نگاهی نسبی داشته باشیم. سینمای ما نسبت به قبل از انقلاب اسلامی در جایگاه خوبی قرار دارد، ما باید توجه کنیم که فیلم سازی ما در قبل از انقلاب اسلامی در چه وضعیتی بود و در حال حاضر کجا هستیم. پس از انقلاب اسلامی روند رو به بهبودی رفته است. من به همه دوستان و همکارانم در وزارت ارشاد خداقوت می گویم، درحالی که برگزاری چنین جشنواره ای خالی از نقد نیست. من از منتقدان و دوستان می خواهم که همواره نقد منصفانه داشته باشند و معایب و محاسن را بایکدیگر بازگو کنند، چرا که این نگاه منصفانه به ما کمک می کند تا به اهداف انقلاب و فرمایش مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب نزدیک تر شویم.
انتهای پیام/
تقدیر رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از عوامل خورشید از حلب طلوع می کند
محمد لارتی که آخرین باران بهاری را در بخش 40 سالگی انقلاب جشنواره تئاتر فجر به صحنه برده است با اشاره به ویژگی های این نمایش از کم توجهی و مشکلات مالی در این بخش گلایه کرد.
محمد لارتی کارگردان تئاتر که با نمایش آخرین باران بهاری در بخش چهل سالگی انقلاب سی وهفتمین جشنواره تئاتر فجر حضور دارد، درباره ویژگی های این بخش به تئاتر آنلاین گفت: بخش چهل سالگی انقلاب فی نفسه در شکل و فرم ارایه شده روی کاغذ، بسیار عالی و جذاب به نظر می رسد حتی ما شاهد برگزاری سمینارها و نمایشگاه های بسیار جالب و تاثیرگذاری هم در این بخش هستیم اما جشنواره تئاتر بدون اجرای تئاتر در آن بی معنی می شود پس در بخش چهل سالگی انقلاب نیز باید شاهد اجراهای صحنه ای باشیم که متاسفانه مشکلات این بخش نیز از همین جا آغاز می شود چون آثار صحنه ای این بخش با مشکل بودجه و کمبود هزینه روبرو هستند.
وی ادامه داد: البته دبیر جشنواره علت اصلی این مشکلات را کمبود بودجه عنوان می کند که بیراه هم نمی گوید اما این موضوع از جانب منِ هنرمند قابل قبول نیست چرا که اگر امسال جشن چهل سالگی انقلاب است و بخشی به همین نام به عنوان بخشی اصلی و مهم در جشنواره سی و هفتم در نظر گرفته شده است باید بودجه آن هم به اندازه مورد نیاز تامین می شده است تا این بخش در شکل و اندازه ای در خور نام چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب دیده می شد.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: البته با رضا صمدپور دبیر این بخش و نادر برهانی مرند دبیر جشنواره در این باره صحبت کردم و خودم به شخصه شاهد پیگیری ها و تلاش شبانه روزی این عزیزان برای هر چه بهتر برگزار شدن جشن تئاتر فجر بودم و قدردان زحمات آنها هم هستم اما آنچه اهمیت دارد این است که با وجود اراده و خواست دبیر جشنواره نسبت به اجرای برنامه های متنوع و کاربردی در بخش چهل سالگی انقلاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز می بایست حمایت مادی بیشتری از این بخش انجام می داد و برای رشد و اعتلای هنر انقلابی و آثار ارزشی که برای روایت تاریخ و دستاوردهای چهل ساله انقلاب تهیه و تولید می شوند، توجه بیشتری مبذول می داشت که در عمل اینگونه نشده است. امیدوارم در آینده نزدیک شاهد حمایت و توجه بیشتری نسبت به آثار ارزشی و هنر متعهد و انقلابی باشیم.
لارتی درباره داستان نمایش خود هم توضیح داد: نمایش آخرین باران بهاری نمایشی است برآمده از تاریخ معاصر ایران. در این نمایش با تصویر وقایعی از دهه چهل و ارتباط مستقیم این وقایع با انقلاب اسلامی در سال 57 و تاثیر عمیق اتفاقات آن دوران بر خانواده روبرو هستیم که من برای بیان مفاهیم مد نظرم 2 عنصر اصلی را مورد توجه قرار دادم؛ اول جنس بازی بازیگران و دوم طراحی صحنه و نورپردازی.
وی افزود: در همین راستا از بازیگران خواستم تا علی رغم فاصله تاریخی و زمانی به شکل باورپذیری برای نسل جدید داستان و روایت ترسیم شود و در نهایت سادگی خود را به عمق احساسات تماشاگر نزدیک کنند. از طرفی در طراحی صحنه به زخمی که انسان در جریانات تاریخی و سیاسی بر می دارد اشاره داشتم؛ این زخم ها برای عده ایی که با اعتقاد و هدف راستین حق و حقیقت گام بر می دارند منجر به رشد و تعالی روح و جسم می شود و برای عده ای دیگر که در جهت مخالف گام بر می دارند منجر به تباهی و نابودی خواهد شد. این موضوع نسل به نسل تکرار می شود تا آنجایی که نسل جدید به سمت روشنگری و حقیقت گام بر می دارد و خود را در مسیر ایثار و از خودگذشتگی قرار می دهد و اینجاست که گوهر انسانی به رشد و تعالی رسیده و راه نجات را در فدای جان خود برای همنوعانش می بیند. در نمایش آخرین باران بهاری ایثار و از خود گذشتگی خصیصه ای است که انسان را به سمت تعالی هدایت می کند؛ از نسلی به نسل دیگر...
کارگردان هفت روز از تیر شصت در پایان صحبت هایش درباره اجرای عمومی این نمایش بیان کرد: این نمایش به سفارش حوزه هنری تهیه و تولید شده و در بخش چهل سالگی انقلاب در جشنواره بین المللی تئاتر فجر اجرا شد. البته برای اجرای عمومی اثر مذاکرات اولیه با حوزه هنری انجام شده است و قرار است کار سال آینده به صحنه برود. از تمام عوامل و گروه بازیگران نمایش تشکر و قدردانی می کنم چون این کار در شرایط بسیار دشوار و فشرده ای تولید شد و این عزیزان با همکاری و مشارکت خود همواره همراه من بودند. همچنین کامران شهلایی به عنوان مشاور و جلال حسنوند به عنوان دستیار کارگردان، سید مهرداد موسوی آهنگساز و پژمان احمدی به عنوان مدیر صحنه در تیم کارگردانی همراه من بودند که از آنها سپاسگزارم.
رونمایی دیرهنگام از دو شورای مهم جشنواره سی و چهارم موسیقی فجر (شبکه اطلاع رسانی دانا + ۲ سایت دیگر)
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ اعضای شورای ارزیابی و شورای پیشنهاد دبیر سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در حالی دو روز مانده به پایان این رویداد مهم موسیقایی معرفی شدند که پیش از این نام اعضای این دو شورا در هیچ یک از اخبار ستاد برگزاری جشنواره منتشر نشده بود.
شورای ارزیابی و شورای پیشنهاد دبیر دو شورای معرفی شده از سوی تنظیم کنندگان آیین نامه قانونی جشنواره بین المللی موسیقی فجر هستند که چندی پیش جزییات آن توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده بود.
طبق اعلام کتاب سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر که دو روز مانده به پایان جشنواره به دست اهالی رسانه رسید، داود گنجه ای و مینا افتاده موسیقیدان، محسن رجب پور نماینده مجمع صنفی ناشران موسیقی، فردین خلعتبری موسیقیدان، عین الله کیوانشکوه نماینده انجمن صنفی هنرمندان موسیقی، امین مویدی اصفهانی مشاور برنامه ریزی و نظارت راهبردی معاون امور هنری اعضای شورای ارزیابی سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر را تشکیل می دهند.
نکته جالب توجه در اسامی یاد شده حضور نداشتن فردی با پسوند عنوان حقوقی نماینده خانه موسیقی در ترکیب اعضای شورای ارزیابی است، چه اینکه داود گنجه ای که پیش از این یکی از اعضای اصلی هیات مدیره خانه موسیقی بود هم مدت ها قبل از سمت های اداری خود در این نهاد استعفا داده است.
براساس آنچه در کتاب سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر منتشر شده حسن ریاحی به عنوان نماینده دانشگاه آزاد اسلامی، هومان اسعدی به عنوان نماینده دانشگاه تهران، حمید عسکری نماینده دانشگاه هنر(رهبر گروه کُر اردیبهشت از مجموعه های شرکت کننده در جشنواره موسیقی فجر)، مهدی آذرسینا موسیقیدان، محمدرضا فیاض موسیقیدان (رهبر ارکستر سازهای ایرانی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر از مجموعه های شرکت کننده در جشنواره موسیقی فجر)، مانی جعفرزاده موسیقیدان، علی ثابت نیا مدیرعامل انجمن موسیقی ایران و علی ترابی مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد و رییس جشنواره اعضای شورای پیشنهاد دبیر جشنواره دوره سی و چهارم را تشکیل می دهند.
ناصرصفاریان، کیوان فرزین، آیدین صمیمی مفخم، امیرمهیار تفرشی پور، رامین بهنا، امیربکان، بابک چمن آرا و شهرام صارمی هم اعضای هیات انتخاب جشنواره سی و چهارم هستند که ستاد جشنواره طی روزهای گذشته فقط اسامی این افراد را به صورت رسمی منتشر شده بود.
منبع:مهر
فصل اقتصاد - در جلسه مشترک مدیران شهری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با حضور ضرغامی مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران، مفاخریان شهردار منطقه9، حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صفی پور مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی بر گزار شد؛ بر احیای برج آزادی به عنوان نماد شهر تهران و سرمایه اجتماعی پایتخت تاکید شد.
به گزارششهرنوشت و به نقل از روابط عمومی شهرداری منطقه9، در ابتدای جلسه سید علی مفاخریان شهردار منطقه9 ضمن بیان فرصت ها و محدودیت های مرتبط با مجموعه میدان و برج آزادی گفت: مدیریت شهری همه تلاش خود را برای احیای میدان و برج آزادی به خدمت گرفته است و از آنجا که این محدوده جغرافیایی در مرز مشترک مناطق 2و9 است؛ لذا می بایست تمامی جوانب از جمله محدودیت های ترافیکی این مرکز مواصلاتی غرب پایتخت لحاظ شود و مرمت های عمرانی به گونه ای انجام شود که به بافت تاریخی آن صدمه ای وارد نشود.
در ادامه ضرغامی مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران برج آزادی را به عنوان یکی از سرمایه های فرهنگی و هنری شهر تهران معرفی کرد و افزود: میدان و برج آزادی به عنوان یکی از خاستگاه های گردشگری پایتخت است که هر یک از شهروندان با این مجموعه خاطره دارند و یکی از سرمایه های اجتماعی پایتخت محسوب می شود و هرساله در مناسبت های مختلف از جمله ایام الله دهه فجر و نوروز میزبان حضور اقشار مختلف مردم به منظور تجدید خاطره و گذران اوقات فراغت می باشد که می بایست محدودیت های کالبدی را مرتفع کرده و فرصت های این مجموعه تقویت شود تا بهره مندی شهروندان به حداکثر میزان خود برسد.
همچنین حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه برج آزادی نشانه شهر تهران است گفت: این مجموعه سرمایه ای جهت پایتخت است و می بایست از منظر مَدَنیت پروری به آن نگاه شود.
وی گفت: می بایست با هم افزایی دستگاه های مرتبط اقدامات و فعالیت ها در مجموعه میدان و برج آزادی به گونه ای برنامه ریزی شود که رفاه شهروندی و فرهنگ در اولویت باشد تا شهروندان نسبت به بهره مندی از این مجموعه ترغیب شود.
در چهارمین شب اجراهای موسیقی فجر، گروه موسیقی خنیاگران مهر با حضور علی ترابی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد و رییس جشنواره در تالار ایوان شمس به اجرا پرداختند.
به گزارش ایسنا، در این اجرا قطعات قانون و ارکستر- عشق است/ شعر از مولوی -قیچک و ارکستر -در جستجوی آرامش/ شعر از غلامرضا طریقی-کمانچه و ارکستر -ای عشق / شعر از غلامرضا طریقی -تار و ارکستر -سخن عشق / شعراز محمدعلی بهمنی -رباب و ارکستر -کوبه ای و ارکستر -رسوای دل / شعر از رهی معیری -نی و ارکستر -چه کنم؟ / شعر از حسن حسینی -عود و ارکستر -در محاصره / شعر از کاظم بهمنی-لزگی -مهم بودن توست / شعر از رمضانی -طرحی نو / شعر ازحافظ اجرا شد.
در بخش دوم این اجرا پس از استراحتی کوتاه زمانی که نوید نوروزی برای اجرای قطعه ای عشق به روی صحنه آمد، صدای سالن با مشکل روبه رو شد که از سوی حضار بلند تذکر داده شد و درخواست داشتند صدا را درست کنند. پس از اتمام این قطعه بهزاد عبدی آهنگساز گروه ضمن عذرخواهی برای مشکل پیش آمده گفت : این اتفاق ممکن است در تمام کنسرت های دنیا پیش بیایید.
وی در پایان هم اشاره ای به سختی کار موسیقی برای بانوان در کشور داشت و گفت: با تمام این سختی ها که شما در جریان هستید این بانوان به برای شما به اجرا پرداختند و از تمام این بزرگواران تشکر می کنم.
در پایان هم با درخواست حضار قطعه ای عشق برای بار دوم اجرا شد.
در پایان هم عکس یادگاری گرفته شد و حضار هم به سمت هنرمندان رفته و عکس سلفی گرفتند.
اعضای این گروه نوید نوروزی (خواننده)، بهزاد عبدی (آهنگساز)،فرزام شکاری (مدیر اجرایی)، مهرنام رستگاری (کمانچه)،سمانه باروتی ، نازنین روستا (قیچک)،نگین زاده وکیلی( قیچک بم )، هیلا فیض پور( تار )،ترگل خلیقی (تار و رباب)، صدا سدیفی (قانون)، رخساره رستمی دارستانی (عود)،بهاره حیدری (تارباس)، شیدا قاضی (نی)، مهرناز دبیرزاده (تمبک و سازهای کوبه ای)، فاطمه السادات ملک زاده (دف و دایره) بودند.
ناصر حسینی مهر که طی چند ماه گذشته نمایش مسخ کافکا را برای اجرا در مجموعه تئاتر شهر تمرین می کرد، اعلام کرد که اجرای این اثر نمایشی منتفی شد.
ناصر حسینی مهر نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر که قصد داشت نمایش مسخ اثر کافکا را در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه ببرد و تمرین های این اثر نمایشی را طی چند ماه گذشته آغاز کرده بود، درباره وضعیت تمرین و اجرای نمایش مسخ به تئاتر آنلاین گفت: مسخ را تعطیل کردیم چون از نسل های برحق پیشین خود آموختم که صحنه تئاتر را گدایی نکنم.
وی تأکید کرد: آنقدر با مدیران و مسئولان تئاتر بر سر ساز و کار اجرای مسخ چانه زدیم که دیگر رمقی برایم نمانده و آنقدر خسته ام که ناچار شدم از اجرای این شاهکار کافکا انصراف دهم.
حسینی مهر با بیان اینکه 3 ماه فصل پاییز را به تمرین نمایش مسخ مشغول بودیم، افزود: بعد از چند ماه تمرین، کار را تعطیل کردیم.
این هنرمند تئاتر در پایان سخنان خود اظهار کرد: بیش از 40 بار من با مدیران و مسئولان تئاتری جلسات حضوری و غیر حضوری برای اجرای نمایش مسخ داشتم که دیگر خسته شدم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ موسیقی راک سبکی از موسیقی غربی و امریکایی است که هیچ جایگاهی در ایران ندارد. راک تا روی کار آمدن دولت اعتدال در ایران شنیده نمی شد و جز تعدادی از گروه های زیر زمینی هیچ کنسرتی تحت عنوان راک در ایران اجرا نداشت.
بنابراین گزارش؛ سال گذشته بعد از چند اجرای موسیقی راک در برج آزادی عوامل این سالن اعلام کردند هر گونه برپایی موسیقی راک ممنوع شده است.
مدیران برج آزادی علت این ممنوعیت را در عدم کنترل سالن و مخاطبان در حین اجرا و ایجاد فضایی که در آن شئونات اسلامی رعایت نمی شود دانستند و تا امروز هم با پافشاری تمام از برگزاری اجراهای راک در این برج جلوگیری کردند.
شب گذشته برج آزادی شاهد اجرای گروه راک کَهْت مَیان بود که بدون هیچ محدودیتی به اجرای موسیقی راک پرداختند!
این سبک از موسیقی به دلیل نوع آهنگ آن هیجانات خاصی را به مخاطبان القاء می کند که شاهد صحنه های نامناسبی در کنسرت خواهد شد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدون توجه به نام جشنواره موسیقی فجر که مزین به نام انقلاب اسلامی است، کنسرت راک را در برج آزادی به اجرا در آورد!
ندا انتظامی/روزنامه نگار
سی وچهارمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر اجرای ویژه بانوان ندارد. اگرچه سال ها قبل موسیقی ویژه بانوان هویتی مستقل داشت اما در چند سال اخیر این بخش کم رنگ شده. سال گذشته 2گروه کیدی (رومینا تنی) ازهرمزگان و گروه ژن دنگ (آرزو بابادی) در فرهنگسرای نیاوران آن هم در یک روز به اجرا پرداختند، امسال هم این بخش حذف شده است. درحالی که در سال های قبل خوانندگانی همچون پری زنگنه، شهلا میلانی، نسرین ناصحی، ژیوار شیخ الاسلامی در جشنواره در بهترین سالن موسیقی کشور یعنی تالار وحدت اجرای ویژه برای بانوان داشتند.
علی ترابی در مقام مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که چرا در سی وچهارمین دوره، خبری از اجرای بانوان نیست به همشهری گفت: در پاسخ به این پرسش، ابتدا باید ببینیم مقصود از اصطلاح موسیقی بانوان چیست؟ نوعی موسیقی که فقط بانوان به اجرای آن می پردازند یا اجرای موسیقی صرفا برای بانوان؟ تا آن جا که می دانم ژانری به عنوان موسیقی بانوان وجود ندارد بلکه در کشور ما به دلیل محدودیت های قانونی و ممنوعیت های موجود برای تکخوانی بانوان، کنسرت های جداگانه ای برای مخاطبان زن برگزار می شود. با این توضیح، باید بگویم که در این دوره از جشنواره نیز مانند همیشه، بانوان موسیقیدان در همه انواع موسیقی - از موسیقی نواحی گرفته تا موسیقی کلاسیک حضور دارند و هیچ محدودیتی برای شرکت ایشان وجود نداشته است.
او در ادامه به این نکته اشاره دارد که امسال هیچ اجرای ویژه ای برای بانوان وجود ندارد: اما امسال فقط جای کنسرتی ویژه بانوان در جشنواره خالی است که علت آن هم محدودیت و ممنوعیت حضور بانوان از سوی جشنواره یا عدم فراخوان آن نبوده است، بلکه متأسفانه از میان متقاضیان شرکت در جشنواره هیچ گروه موسیقی ای ویژه بانوان امتیاز لازم را از سوی هیأت انتخاب جشنواره به لحاظ تخصصی و درجه کیفی کسب نکرد. اگر به 11سال قبل برگردیم، در بیست و سومین جشنواره موسیقی فجر،10گروه در بخش موسیقی بانوان حاضر بودند. حال چه اتفاقی افتاده است که طی این سال ها موسیقی بانوان به نقطه ای رسیده است که امتیاز لازم را از سوی هیأت انتخاب جشنواره کسب نکرده است؟ آیا می توان گفت که سیر نزولی موسیقی بانوان رابطه مستقیمی با شرایط سخت کار کردن بانوان موسیقیدان دارد، شرایطی همچون محدودیت نوازندگان خانم دراجراها و عدم استقبال گروه ها از حضور نوازندگان خانم به دلیل مشکلات احتمالی در شهرستان ها؟ مدیرکل دفتر موسیقی با این احتمال به شدت مخالف است: به هیچ وجه. درست است که برای نوازندگی خانم ها در استان ها مشکلاتی به وجود آمد اما در زمینه نحوه انتخاب نوازندگان زن از سوی گروه ها من آمار دقیقی ندارم؛ چیزی که هست اینکه مطابق قانون هیچ گونه محدودیتی برای انتخاب بانوان نوازنده در گروه ها وجود ندارد. در زمینه تکخوانی هم قوانینی حاکم است که ما به عنوان دستگاه اجرایی ملزم به اجرای آن و تبعیت از دستورهای ابلاغ شده هستیم. ترابی عدم حضور در سی وچهارمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر را به عدم تمایل خوانندگان زن هم مرتبط دانست: مشکلی که بارها بانوان خواننده اعلام کرده اند فضای حاکم بر اینگونه کنسرتهاست. آنها معتقدند، جو حرفه ای بر کنسرت های ویژه بانوان حاکم نیست و بیشتر حالت جشن دارند. این یکی از دلایلی است که گروه های موسیقی و خوانندگان زن از اجرای این نوع کنسرت دوری می کنند.
اما دلیل دیگری که مدیرکل دفتر موسیقی به کم کاری خوانندگان زن مرتبط دانسته مسائل اقتصادی است: از سوی دیگر به دلیل محدودیت مخاطبان و به تبع آن گردش اقتصادی کمتر، آهنگسازان برای خوانندگان زن آهنگ نمی سازند، بنابراین اغلب مجبور به بازخوانی کارهای قدیمی هستند.
با این حال او به عنوان مدیری که سال ها در حوزه موسیقی در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی حضور داشته است معتقد است که بانوان در حوزه همخوانی فعال هستند: در بخش همخوانی که مغایر با قانون نیست، بانوان فعالند. طبق قانون نمی توانیم به تکخوانی زنان برای کنسرت عمومی مجوز بدهیم اما متأسفانه در همخوانی و نوازندگی هم اعمال سلیقه فراقانونی می شود. درحالی که ما بارها از ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ها خواسته ایم همراه و همیار گروه های موسیقی باشند و برای آنان محدودیت ایجاد نکنند و طبق قانون و مجوز دفتر موسیقی حرکت کنند. از سوی دیگر آموزش آواز طبق مقررات حاکم انجام می شود و مشکل و محدودیتی در این مورد وجود ندارد.
کارنامه جشنواره های اختصاصی
سال ها پیش 2جشنواره گل یاس به همت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جشنواره آوای مهر به همت مؤسسه نغمه شهر و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران برای بانوان هنرمند برگزار می شد. 2جشنواره ای که با استقبال مخاطبان روبه رو شد. جشنواره گل یاس از سال 78 تا 84 برگزار شد. در دوره آخر 50گروه متقاضی شرکت در این جشنواره بودند، اما تنها 13گروه توانستند به جشنواره راه بیابند.
این جشنواره بنا به دلایل نامعلوم که می توان به تشکیل دولت نهم و تغییر بدنه وزارت ارشاد اشاره کرد تعطیل شدتا به عنوان بخش جنبی در جشنواره موسیقی فجر جا بگیرد و در سال های بعد این بخش هم به تدریج کم شود تا در دوره سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر کلا هنرمندان زن حضور نداشته باشند. اما جشنواره آوای مهر 2سال بعد از تعطیلی جشنواره گل یاس یعنی سال86 کار خود را شروع کرد. این جشنواره در عمر کوتاه 2ساله خود با استقبال بانوان هنرمند مواجه شد اما سرنوشت این جشنواره هم به تعطیلی انجامید. ترابی در مورد جشنواره اختصاصی بانوان و تأثیر آن بر رشد موسیقی بانوان که بارها توسط مدیران قبل از وعده برگزاری آن داده شده چندان خوش بین نیست: جشنواره مختص بانوان در دوره خودش از نظر کیفی چندان موفق نبود، به همین دلیل در گذر زمان کمبودش به چشم نمی آید. به نظرم موسیقی بانوان در هر اسمی، چه به عنوان فستیوال و چه کنسرت، می تواند خودش را نشان بدهد. شاید مهم ترین مشکل موسیقی بانوان را در اختصاص ساعت و سالن نامناسب باید جست و جو کرد. همه مشکلات تکخوانی بانوان برای بانوان، منحصر به مجوز نیست. ساعت مناسب که مخاطب بتواند به راحتی بلیت تهیه کند یکی از موارد مهم است، به همین دلیل سالن ها باید همیاری کنند و زمان خوبی را به این نوع موسیقی اختصاص بدهند. از سوی دیگر باید از حساسیت های موسیقی بانوان کم شود. بعد از گذشت سال ها هم هنرمندان و هم مسئولان حفظ موسیقی را بلد هستند تا مشکل خاصی پیش نیاید. برای رشد موسیقی بانوان نیاز است که بخش دولتی و بخش خصوصی به کمک هم بیایند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، ناصح کامگاری از شخصیت های مهم در حوزه نمایشنامه نویسی، کارگردانی، طراحی صحنه و مهمتر از همه فعالیت های صنفی در دهه های گذشته است. او که در دهه هفتاد و هشتاد از هنرمندان فعال در حوزه نوشتار نمایشنامه بوده و علاوه بر کارگردانی، طراح صحنه آثار متعددی بوده، این روزها کمتر در فضای فرهنگی حضور دارد و با وجود نقش مؤثرش در خانه تئاتر، این روزها نقشی در این فضا ندارد. او در عوض وقتش را صرف انتشار کتابی کرده است که مجموعه ای از آثار نوشتاری ناصح کامگاری در حوزه نمایشنامه نویسی است. آنچه می خوانید گفتگوی مفصلی است که به بهانه انتشار کتاب وی ترتیب داده ایم، کتابی متشکل از چند نمایشنامه که در طول سال های گذشته بارها روی صحنه رفته اند .
***
بحث را از کتاب شروع کنیم. به عنوان کسی که چندین سال تئاتر کار کرده آیا قائل به بحران در نمایشنامه نویسی ایران هستید؟ مثلاً این که کتاب های آنها به راحتی چاپ نمی شود؟ و سالی یا دو سالی یک بار روی صحنه رفته و مخاطب داشته و جواب پس داده است. طبق روال عادی در دنیا وقتی نمایش اجرا می شود و موفق است که مخاطب را جذب کند بلافاصله نمایشنامه منتشر می شود. احتمالاً در این سالیان کارنامه وسیع تری از این 6 نمایشنامه در این کتاب داشته اید. وضعیت نشر را در این سال ها چطور دیدید؟
خود آقای بارسقیان به شما پیشنهاد داد که کار بدهید یا شما به سراغ ایشان رفتید؟
کامگاری: پیشنهاد دادند البته فرقی هم ندارد.
شناخت کاملی نسبت به شما داشتند.
کامگاری: آراز اجرای نمایشنامه "ترانه ای در انتهای کوچه تاریک" را در ایرانشهر دیده بود و دوست داشت. شاید یکی از دلایل دعوتش این بود. بیش و کم می دانیم چه مشکلاتی در حوزه نشر وجود دارد که هم به وضعیت عمومی اقتصاد گره خورده و کاهش قدرت خرید مردم و هم به مسئله واردات کاغذ و تجهیزات نشر. این مشکلات شامل همه آثار می شود؛ ولی برای انتشار نمایشنامه مشکلات مضاعفی وجود دارد. تعداد ناشرانی که راغب به چاپ آثار نمایشی تألیفی شوند کم است و بیشتر به نمایشنامه ترجمه شده روی می آورند. یک دهه پیش ناشرانی با آغوش باز به سوی چاپ نمایش نامه های ایرانی رفتند ولی حالا دست رد به سینه می زنند، شاید حمایت هایی که انتظار داشتند کافی نبود و چنان که باید، خرید دولتی برای کتابخانه ها و انجمن های نمایش کشور صورت نگرفت. یعنی ساده ترین کاری که سیستم مدیریت تئاتر می توانست انجام دهد.
عملاً دولت خرید نمایشنامه را کم کرده است.
کامگاری: به لابی گری هم برمی گردد. ممکن است ناشری از اعتباراتی برخوردار شود به دلیل پیوندهای پشت پرده و حشرونشری که با سیستم دارد و ناشر دیگری محروم باشد.
در این سال ها با انتشارات نمایش کار کرده بودید؟
کامگاری: خیر.
دورنما این چنین است که همیشه سفارش می دهند. آغوش باز نمی کنند کسی بیاید.
کامگاری: انتشارات نمایش یک ارگان انتشاراتی دولتی است و لاجرم از دستورالعمل و ضوابط خاصی پیروی می کند. در مکانیسم مدیریت ارگانی نیز انتخاب افراد گزینشی است و مرزبندی خودی و غیرخودی دارند.
نمایش اصولاً هیچ اسلوبی در کار ندارد و کسی که آنجا را اداره می کند یک هنرمند است و باید هنرمندانه کتاب را چاپ کند. این هنرمندی در کتاب ها وجود ندارد.
کامگاری: ببینید، ناشر دولتی تکلیفش مشخص است و مبلغ سیاست رسمی است. بحث ما در مورد ناشر فرهنگی در بخش خصوصی است. معدودی ناشران خصوصی در مقطعی آغوش گشودند و نمایشنامه چاپ کردند، برخی بی رویه هر نمایشنامه ای آمد منتشر کردند. حالا یا مناسبات شخصی دخیل بود یا گول شهرت کاذب و چهره بعضی که تفننی نمایشنامه می نویسند را خوردند و متن هایی چاپ کردند که بازخورد مناسبی از سوی مخاطب ندیدند.
ارزشیابی نشد.
کامگاری: در انتخاب شتاب زده و بدون مشورت از افراد کاربلد عمل کردند. عارضه دیگر به دلیل خصلت سوداندوزی بازاری معدودی ناشر است که کلیت صنعت نشر را به چالش کشید و مثل ویروسی مسموم، برخی از ناشران فرهیخته را هم تبدیل به "خدمات دهنده نشر" کرد، از افراد هزینه گرفتند و کتابشان را چاپ کردند. وقتی شما پول می گیرید و چاپ می کنید قاعدتاً در قید کیفیت نیستید. از طرف دیگر استقبال از نمایشنامه تألیفی در میان ناشران بستگی به میزان تولید نمایش بر اساس متون ایرانی هم دارد. یعنی هر چه به تماشاگر تئاتر فرصت دهند که با نمایش ایرانی بیشتر مواجه شود، الفت بیشتری نیز با متن نمایشنامه ایرانی یافته و تقاضا برای مطالعه نمایشنامه تألیفی ایرانی بیشتر و انگیزه ناشر بیشتر خواهد شد. معمولاً کسانی سراغ نمایش نامه می روند که علاقه مند به دیدن نمایش هستند، نه این که لزوماً خود تئاتری باشند، بلکه تماشاگر تئاتر هستند. یعنی تربیت تئاتری دارند و می توانند از خلال خواندن یک متن نمایشی اجرای صحنه ای آن را تجسم کنند و از آن لذت ببرند.
خیلی ها به عنوان قصه با آن برخورد می کنند.
کامگاری: بله، نویسندگانی هم مانند زنده یاد اکبر رادی هم بوده اند که نمایش نامه را طوری تألیف می کرد که برای مخاطب رمان و داستان هم جذاب باشد. اما خیلی از درام نویس ها فقط دغدغه اجرا دارند. نمایش نامه را برای اجرا می نویسند. توضیح صحنه و توصیفات کم است. بهتر است این دسته آثار دراماتیک هنگام انتشار بازنگری شده و برای خواندن تنظیم شوند.
شما داستان های خود را خلق می کنید. ممکن است از متن دیگری هم متأثر شده باشید ولی بر اساس اقتباس متنی پیش نرفتید. در دوره اخیر اقتباس از فلان نمایش باب شده است و برخی مواقع همان نمایش نامه را اجرا می کند. رویه اقتباس که بنیان علمی ندارد باعث نمی شود ناشران عقب بنشینند؟
کامگاری: پاسخ را به گونه ای در سؤال بیان کردید.
تجربه شخصی شما نسبت به این قضایا را می خواهم بدانم.
کامگاری: من متعلق به جریانی از نمایش نامه نویسی هستم که به قواعد متعارف نمایش نامه نویسی قصه پرداز پایبند است و دیدگاهی اجتماعی نسبت به تئاتر دارد. یعنی از بُعد شخصی، ارضای تمنیات فردی هنرمند و تاثیری که آفرینندگی هنری بر روحیه او می گذارد به جای خود، اما در جامعه ای که دچار چالش و دشواری های زیستی روزمره است نمی شود فقط دغدغه ارضای تمنیات هنری شخصی داشت. تئاتری که چالشی ذهنی و تفکربرانگیز برای مخاطب ایجاد نکند تا تأثیر مثبت و پایدار فرهنگی داشته باشد صرفاً سرگرمی ساز و گذراست. عده ای مدام در بوق و کرنا می دمند که تماشاگر در شرایط دشوار اجتماعی فقط طالب خنده و شادی در کمدی های سبک است، این تقلب در بیان واقعیت و تحمیق مخاطب است و پاسخی شرافتمندانه به نیاز مردم این زمانه نیست. تماشاگر امروز بیش از تفریح و شادی، به تفکر و اندیشه نیازمند است. تئاتر باید با طرح موضوعات مبرم و ضروری و ملموس مخاطب را به فکر وادارد. جرقه ای در ذهن او بزند تا به چاره جویی چالش های خود در بیرون سالن تئاتر بپردازد. در تاریکی صحنه باید پرتو نوری افکند تا تماشاگر هنگام خروج چشمش به دیدن انوار حقیقت عادت کند.
در اوضاع فعلی تئاتر نوعی نابسامانی وجود دارد، سره از ناسره ناپیداست و دُر و گوهر میان انبوهی از خرمهره گم شده است. در این آشفته بازار، گاهی از سر تنبلی و بی حوصلگی و فرار از تمرین و آموختن قواعد مألوف تئاتر، برخی گز نکرده ناگهان نوگرا می شوند! و با ایده هایی خام، به شکل تقلید بصری از درام های وارداتی نمایشی به صحنه می برند که بنیان فکری بومی نیافته و نتیجه تحول گام به گام در جغرافیای تئاتر ما نیست تا مخاطب را با خود رشد داده و همراه کرده باشد. گاهی با دستمایه قراردادن اشکال مختلف روایت دراماتیک، مانند روایت "اپیزودیک" یا "پایان باز" مخاطب را در فهم معنای نمایش گیج و سردرگم می کنند، برخی نمایش ها دچار ابهام در ادای معنا و عدم صراحت هستند و همه چیز را به تفسیر فرم حواله می دهند که در ارائه همان فرم نیز الکن هستند و برخی هم حیله گرانه تماشاگر نوآمده تئاتر را با ابهام آفرینی، عامدانه مرعوب می کنند. گاهی برخی آثار اروپایی که در مهد خود نماد آوانگاردیسم تئاتری و رادیکالیسم اجتماعی بوده اند در اینجا نماد روشنفکرمآبی و فضل فروشی شده اند که نه تنها مانند اروپا مخاطب دانشجو و معلم و طبقه متوسط متفکر با آن ارتباط برقرار نمی کند بلکه نمادی از تئاتر بورژوایی شده که نوادگان نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده ها بلیت گران اجرای غیرقابل فهم و هضم آنها را می خرند تا در محفل و مهمانی پِز تئاتر رفتن بدهند.
شما از نمایشنامه نویسی اقتباسی پرسیدید که این سا ل ها وفور فراوان یافته. این جریانی نوظهور است که تئاتر کارگردان_محور را نمایندگی می کند، اهمیت درجه اول را نه به متن مبسوط درام نویس و معماری هوشمندانه متن، بلکه به تفسیر کارگردانی می دهد که به ارائه یک شمای تصویری از جهان یک متن بسنده می کند و هدفش گریز از تسلط و انقیاد متن است. اسمش را رهایی از استبداد متن گذاشته اند، و لابد استبداد کارگردانی را به جایش نشانده اند! اما به نظر من، حتی اگر این گرایش آوانگارد در اروپا که چندین قرن پیشینه تئاتر دارد ضروری بوده، تقلیدش برای کشوری در حال توسعه که تئاترش نوپاست و هنوز ریشه عمیقی در فرهنگ اجتماعی ندارد بحران آفرین است و ارتباط مخاطب را با تئاتر اندیشه ورز می گسلد و شاید در آخرین تحلیل، ترفند سیاست نئولیبرالی جهان سرمایه برای خنثی کردن تأثیر اندیشه اجتماعی در فرهنگ تئاتر است.
واقعیت این است که نمایش نامه نویسی اقتباسی هم اگر خلاقانه و باخلوص نیت باشد مانند نمایشنامه تألیفی، امری دشوار و مرارت بار است که برخی از اهالی اقتباس، این رنج و زحمت را به جان نمی خرند، یا شاید توانمندی آفرینندگی در درام را ندارند و به سادگی از اعتبار و شهرت اثری داستانی یا رمان معروفی وام گرفته و نام و عنوان آن را عاریه می گیرند و گرته برداری ظاهری می کنند و اغلب قالبی توخالی از اثر اولیه ارائه می دهند.
امسال اتفاقی در انجمن نمایش نامه نویسان خانه تئاتر افتاد و بعدها مترجمین هم این امر را پیش بردند. امتیاز نویسنده به یک اثر است که دوستان معتقد بودند نه تنها متن ارجینال یک نویسنده ایرانی را در شهرستان بدون اجازه گرفتن اجرا می کنند، متون ترجمه هم این اتفاق را تجربه کرده و جالب است که هر دو طیف گفتند طرف قدری تغییر می دهد و صحنه ها را عوض می کند و می گوید متن جدید است و برای اجرا می برد. شما با این قضیه برخورد کردید؟
کامگاری: معمولاً در طول سال نمایش نامه های مرا چهار یا پنج گروه مختلف در شهرهای مختلف به صحنه می برند، حالا یا اجرای عمومی است و یا در جشنواره ها به صحنه می روند. مثلاً بهار امسال "مرغ باغ هپروت" در ایلام و دیواندره توسط دو گروه مختلف اجرا شد یا تابستان در شهرضای اصفهان "در فراق فرهاد" اجرا شد و اکنون گروهی در خراسان مجوز اجرای "منظومه مور بی ملکه" را خواسته اند. البته گاهی اجرای برخی نمایشنامه هایم را از طریق گروه های مجازی و اینترنت مطلع می شوم.
اجازه گرفته می شود؟
کامگاری: خیلی ها اطلاع می دهند، ولی شده مواردی که اطلاع ندادند و اجازه هم نگرفتند.
حفظ حقوق اثر یادآوری می شود؛ ولی باز هم برخی این کسب اجازه را انجام نمی دهند.
کامگاری: باید سازوکاری برای رعایت حقوق نویسنده ایجاد شود. معمولاً در فراخوان متون برای جشنواره ها یا در روند اداری اعطای مجوز نمایش از گروه اجرایی می پرسند که از نویسنده مجوز اخذ شده یا خیر. ولی این سازوکار چندان محکمی نیست و به راحتی می توان از آن عبور کرد.
ارشاد اصولاً می داند چه کسی چه اجرایی را روی صحنه می برد. پس موافق این امر هستید که سازوکاری بنا شود. نکته ای که در نامه وجود داشت این بود که از دل خانه تئاتر شکل گرفت و می دانید فیلم نامه ها در خانه سینما ثبت می شوند. هیچ گاه سازوکاری برای ثبت اثر نمایش وجود نداشته است؟
کامگاری: من سال هاست با انجمن نمایش نامه نویسان و خانه تئاتر قطع ارتباط کرده ام؛ ولی مطالبه به حق و درستی است و چه بهتر که نویسندگان خود شروع کننده باشند و در تدوین یک آیین نامه برای استیفای حقوق مادی و معنوی از دست رفته مشارکت کنند و از نهادهای دولتی بخواهند آیین نامه مزبور را اجرایی کند.
اقدامی نشده است؟
کامگاری: شما چند بار از خانه تئاتر نام بردید. متاسفانه در جایی ایستاده ایم که باید امروز بگوییم خانه تئاتر بعد از هجده سالی که از عمرش می گذرد، در مناسبات عمومی تئاتر کارآمدی لازم را نداشته و در بحران هایی که جریان عمومی تئاتر را با خطر مواجه کرده، چه پوشش صنفی فعالین تئاتر و چه مناسبات منجر به تولید تئاتر نتوانسته از اعضای خود و از جریان عمومی فرهنگ تئاتر صیانت کند. این نهاد شبهه صنفی ناکارآمد است. خانه تئاتر متشکل از چند گروه متنوع از افراد است. برخی فعالین حرفه ای تولید تئاتر هستند و برخی علاقه مندان تئاترند که شاید در برهه ای تجربه ای در تئاتر داشته و عشق و علاقه ای به تئاتر در وجودشان مانده و اکنون شغل دیگری دارند. در میان فعالین هم، فقط عده ای حرفه ای هستند که معیشت اصلی و اقتصاد زندگی آنها منحصر به تئاتر است. به این تعبیر عده ای از این فعالین حرفه ای و عده ای آماتور هستند.
گاهی به غلط گمان می شود آماتور کسی است که کیفیت کارش نازل است. این اشتباه است. ممکن است هنرمندی آماتور اما سطح کیفی هنرش درخشان باشد و در مقابل فردی حرفه ای کیفیت اثرش متوسط باشد. آماتور هنرمندی است که مهندس و یا پزشک و معلم است و معیشت و معاش او از جای دیگری تأمین می شود ولی به دلیل عشق و علاقه شخصی به شکل پاره وقت تئاتر کار می کند و ممکن است اثر تئاتری ارزنده ای هم ارائه دهد. خانه تئاتر متشکل از این چند نوع هنرمند است که دغدغه و درخواست و مطالبه صنفی متفاوتی از این تشکل دارند.
در آیین نامه ها چنین چیزی قید نشده است؟
کامگاری: در آیین نامه ها رده هایی برای احراز شرایط عضویت در نظر گرفته شده که بر اساس سابقه فعالیت و تجربه و تحصیلات تئاتری است. ولی ظاهراً در مواردی گشاده دستی بی رویه ای در پذیرش اعضا صورت گرفته. سخن من مستند است. هشت سال پیش مرا به عنوان بازرس پیشین هیات مدیره به جلساتی دعوت کردند و خواستند پرونده همه اعضا را بازبینی کنیم و با آئین نامه انجمن ها تطبیق دهیم که آیا افرادی که عضو شده اند شرایط احراز عضویت داشته اند یا خیر.
چند درصد شرایط نداشتند؟
کامگاری: نمی توانم آمار مشخصی اعلام کنم، ولی تعدادی چنین بودند. فهرست کردیم و مکتوب نوشتیم. علاوه بر آقای راد مدیرعامل، بازرس فعلی خانه تئاتر هم در آن هیئت حاضر بود. اسامی را نوشتند قرار شد رسیدگی کنند.
اقدامی در این زمینه شد؟
کامگاری: در پایان فهرستی تهیه شد؛ ولی فکر می کنم منحصر به این شد که چه کسانی در پرداخت حق عضویت معوقه دارند و از آنها خواسته شد پرداخت کنند.
شما سال های اول در خانه تئاتر مسئولیت داشتید؟
کامگاری: بله. من به عنوان عضو هیات مؤسس کارگردانان و سپس به عنوان بازرس انجمن نمایش نامه نویسان برگزیده شدم. در مقطع یک سال نیز بازرس هیات مدیره خانه تئاتر بودم که استعفا دادم. به گمانم به دلایلی در مقطعی درها را باز کردند و از هر کسی که بارقه ای از فعالیت تئاتر داشت، دعوت کردند تا بیاید. شاید به دو دلیل، یک این که با لشگری از اعضا هیبتی به هم بزنند و فرصت چانه زنی بیشتری با مسئولین پیدا کنند و دلیل دیگر این بود که این افراد بالاخره نمک گیر و مدیون کسی می شدند که عضوشان کرده و اغلب هنگام رأی گیری برای انتخاب هیات مدیره ها، حامی کسی هستند که شرایط عضویت ایشان را فراهم کرده و به او رأی می دهند.
معتقدند انجمن بازیگران در آن سال هایی که خانه راه می افتد اکثر افراد مؤسس بازیگر بودند. شرایط آوردن بازیگران را مهیا کردند و انجمن بازیگران بزرگ ترین انجمن و قدیمی ترین انجمن خانه تئاتر شناخته شده است. در حالی که در خانه سینما بزرگ ترین انجمن به قدرتمندتر بودن آن نیست بلکه جایگاه حقوقی آن اصناف تعیین کننده است.
کامگاری: رفتار این چنینی باعث شده خانه تئاتر نتواند انسجام صنفی لازم را به دست بیاورد و تشکل صنفی مستحکمی شود و نتواند تاثیرگذاری مثبتی در جریان تئاتر کشور داشته باشد و مانع بحرانی شود که در چند سال اخیر به بهانه خصوصی سازی وارد صحنه شده و سکان کشتی بی لنگر تئاتر را گرفته و تماشاگر را با آثار پر رنگ و لعاب اما فاقد موضع روشنگرانه اجتماعی به گرداب سیرک های مفرح موسیقایی سوق می دهد. برخی معتقدند باید از این جریان که این همه مخاطب به سالنهای تئاتر آورده استقبال کرد. این باور از لحاظ چرخه اقتصاد تئاتر قابل توجیه است، اما باید پرسید این نمایش ها چقدر توان تاثیرگذاری فرهنگی بر مخاطبین دارند؟ ما از تئاتر چه توقعی داریم؟ سرگرمی سازی صرف؟ تفنن، خنده، شادی؟ بله، این روزها برای قشر مرفه، سرور و بهجت و شادی از خلال دیدن تئاتر اشرافی تأمین می شود ولی بدانید که این بازده اقتصادی مقطعی است و به زودی دچار افول خواهد شد. حالا در قبال این اتفاقی که جلوی چشم همه روی داده خانه تئاتر چه نقش موثری برای تحلیل و بررسی و واکنش نسبت به این جریان داشته؟
در این 19-18 سال هیچ گاه هدف سیاست گذاری برای خود داشتند؟
کامگاری: البته باید منصفانه گفت که انتقاد و اعتراض به تشکل های مدنی همانند خانه تئاتر خیلی راحت است و هیچ تبعاتی ندارد؛ ولی اگر از مدیر یا مسئولی در سیستم بروکراسی حکومتی انتقاد کنید تبعات نامطبوعی دارد. این است که برخی افراد تئاتری در عالم رقابت به راحتی یکدیگر را می کوبند، ولی همین که سوءمدیریتی در ارگانی ببینند و ضرورت اعتراضی به مسئولی پیش بیاید دهان می بندند و سکوت می کنند. به نظر من مهم ترین انتقادی که به هیئت مدیره های خانه تئاتر در این هجده سال وارد است، عدم برنامه ریزی و تلاش مستمر برای ارتقای درک صنفی میان اعضای خانه تئاتر است. یعنی برای ترویج آگاهی صنفی و سندیکایی تلاش موثری نشده. برخی اقدامات فردی بوده و شاید کسانی با هوشمندی مقاله نوشته و یادداشتی منتشر کرده باشند ولی برنامه ای مدون و حساب شده برای آموزش حقوق صنفی در کار نبوده است.
به این دلیل، جامعه تئاتری باید بپذیرد که اگر قصور و خطایی در حرکت خانه تئاتر می بیند به دلیل عدم بلوغ صنفی و بالندگی خود جامعه تئاتر است. همین امروز هستند کسانی در جامعه تئاتر که دچار عسرت و بحران معیشت اند و افرادی با همان میزان از سابقه و تجربه و ذوق، چنان تمکنی در تئاتر یافته اند که دغدغه مسائل صنفی ندارند چون بی نگرانی در عرصه تولید دارند کار می کنند. هنوز شمار زیادی از افراد حرفه ای عضو خانه تئاتر نیستند. البته قابل شماتت نیستند چون چشم انداز روشنی ندیده اند یا شاید شکل و شرایطی دیده و حاضر نشده اند زیر این بیرق قرار بگیرند. گاهی هویت و وجاهت هنری افراد اجل بر آن است که در یک چهارچوب تنگ بگنجد.
چند سال است که بیرون آمده اید؟
کامگاری: چند سالی است دیگر عضو خانه تئاتر نیستم... به تاکید می گویم عدم بلوغ صنفی، چون اگر اعضا به حقوق خود آگاهی داشتند به این میزان درتنگنای رودربایستی و تعارف قرار نمی گرفتند تا نتیجه اش بشود غلبه جریان محافظه کار. به نظرم جامعه تئاتری دچار یک تناقض آشکار است. تناقض این است که در مقطع انتخابات خانه تئاتر می کوشد کسانی را برگزیند که از حقوق سلب شده او دفاع کنند. اما کسی می تواند از حقوق اعضا دفاع کند که متصف به خصلتی ذاتی باشد که ترجیح دادن حق انتخاب کنندگان بر حق شخصی خود است. وقتی کسب موقعیت در تولید تئاتر منوط به وابستگی به سیستم بوروکراسی است، افراد نورچشمی، با لابی گری و نفوذ و زیرمیزی توانسته اند امتیازاتی اعم از گرفتن سالن و بودجه و مجوز فراهم کنند و در نتیجه فعال تر به نظر آمده و بیشتر دیده شده و اغلب شهرت و اعتبار کاذبی به هم زده اند. جامعه تئاتری گاهی به چنین افرادی رأی می دهد چون موفق و مشهور به نظر می آیند. اگر قرار بود افراد رانت خوار از حقوق کسی دفاع کنند اصلاً روش و منش چسبندگی به سیستم نداشتند. این تناقض کاملاً آشکاری است که از عدم بلوغ صنفی اعضا خانه تئاتر ناشی می شود.
کسانی که مطالبات صنفی قوی تری ارائه می دادند رأی نیاوردند ولی کسانی که پرپاگاندا و شیوه بیان خود را حفظ کرده بودند، رأی آوردند. آقایی بود که 6-5 رأی بیشتر نیاورد ولی درست ترین حقوق صنفی را بیان می کرد.
کامگاری: در خلال 18 سالی که این همه انتخابات برگزار شده، سازوکار انتخابات اصلاح نشده. چرا افراد در زمان کاندیداتوری پنج دقیقه فرصت صحبت دارند که دیدگاه های خود را بیان کنند؟ کجا باید این شناخت را از افراد پیدا کنید که اصلح را برگزینید؟ چنین سازوکاری در تشکیلات خانه تئاتر وجود ندارد؛ وقتی هیچ رسانه ای برای انعکاس فعالیت ها و مواضع افراد منتخب وجود ندارد و همه چیز پشت درهای بسته هیئت مدیره ها روی می دهد انتخاب کنندگان از کجا باید به عملکرد منتخبین پی ببرند؟ چگونه باید دانست فرد در زمان تصدی نمایندگی درست عمل می کند؟ آیا مطالبات اعضا را برآورده می کند و به وعده هایی که داده پایبند است؟ اصلاً در جریان همین انتخابات اخیر، آیا برگزیدگان هیئت مدیره در زمان کاندیداتوری گفته بودند که مدیرعاملی منتسب به جریان دولتی بر مسند می نشانند؟
تحلیلی من نوشتم که انگیزه های سیاسی در این بسیار بالا است.
کامگاری: یقیناً مصلحت اندیشی سیاسی در انتخاب مدیرعامل نقش داشته. برخی از همکاران قدیمی پیغام دادند که انتقاد نکنم و اجازه دهم زمانی بگذرد. مدت ها صبوری کردم و از بیان نظراتم خودداری کردم. واقعیت این است که در تمام این سال ها، یک سیاست پنهان در صنف تئاتر عمل کرده که بسیار تلخ و تراژیک است. به انحا گوناگون این امکان را به اعضا نمی دهند که نماینده و مجری دلبخواه خود را انتخاب کنند. با سیگنالهای مستقیم و غیر مستقیم به اعضا القا می کنند که گرچه فلانی کارآمدتر است ولی چون مورد وثوق مدیران و سیستم نیست جلوی پایش سنگ اندازی می کنند و نمی تواند کار را پیش ببرد و اعضا از سر ناچار، کسی را برمی گزینند که نفوذ و توان لابی گری دارد و می تواند کار را راه اندازد. این یک مهندسی انتخاباتی ناجوانمردانه است.
این به سمت رانت می رود.
کامگاری: این امر جا افتاده که فلانی چون با سیاستگذاران زاویه دارد پس اگر به او مسئولیت بدهیم کار را پیش نمی برد، پس نزد کسی برویم که رابطه دارد. بعد هم توسط دارودسته مریدان، هجمه ای درست می کنند و بزرگانی را وامی دارند از اعتبار هنری خود خرج این فرد ناموجه کرده و تائیدش کنند.
به طور ناخودآگاه در جهت خود جامعه پیش می روند. به سراغ کسی می روند که رانت بیشتری دارد.
کامگاری: عین همین القائات را درباره انتخاب مدیران نیز باورانده اند، به مقتضای شرایط مملکت، چنین باورانده اند که گویی افراد فروتن و باحیا نمی توانند مدیران لایقی باشند بلکه مدیر باید قلدر و عربده جو باشد که بتواند بودجه تخصیصی را از بالادستیها بستاند...
یکی از ایراداتی که به خانه تئاتر می گرفتند این بود که با مجلس ارتباط ندارد و گیل آبادی این ویژگی را داشت که با مجلس ارتباط بگیرد. با مجمع تشخیص مصلحت ارتباطی داشت. با آقای قالیباف ارتباطی داشت. این کارها را می کند؛ ولی کلاً نسبت به سیاست ها و به عنوان یک خبرنگار می گویم سکوی پرتاب است.
کامگاری: می دانم گروهی از اعضا خانه تئاتر با امید و خوشبینی به جریان امور می نگرند، حالا بگذارید یک نفر هم مانند من خوشبین نباشد. چون احساس می کنم امور بر مدار محافظه کارانه تری می چرخد، گرچه ممکن است اعتبارات و بودجه بیشتری برای خانه تئاتر بیاورد.
این پول ها قبل از آقای گیل آبادی هم بود.
کامگاری: حالا می تواند بیشتر شود؟
خیر. کمک هزینه و در جهت توسعه هنر بود. بدون گیل آبادی هم پول تزریق می شد.
کامگاری: الان ساختمان خانه تئاتر بزرگ تر و لاجرم مخارج بیشتر شده. کسانی تمام تلاش خود را معطوف به این کردند که این ساختمان را بعد از 17 سال بسازند. زحمت کشیدند؛ ولی من فکر می کنم یکی از دلایل گرایش بیشتر به دولتی ها مخارج هنگفت این برج هم هست. باید روشن شود که اعضا از خانه تئاتر چه انتظاری دارند؟ گیریم ساختمان جدید خانه تئاتر که طی هفده سال با یک میلیارد تومان ساخته شد اکنون بیست میلیارد ارزش یافته باشد، این چه کمکی به معیشت اعضایش می کند؟ وقتی منافع صنفی تئاتری ها تأمین نباشد و تولیدات تئاتر هویت فرهنگ ساز خود را در اجتماع از دست داده باشد، داشتن برج میلیاردی خانه تئاتر چه فایده ای برای جامعه تئاتری دارد؟ (شاید فایده اش این باشد که تجمع اعتراضی صنفی را به جای معابر عمومی در کنج سالن برج میلیاردی برگزار کنند!)
فکر می کنم اولین بار باشد که مدیر هنرهای نمایشی خود عضو خانه تئاتر باشد. اتفاقی که بعد از آمدن آقای کرمی رخ داد این بود که برخی از کارهایی که می خواست در مرکز انجام دهد با خانه تئاتر همفکری شد. این بها دادن جایگاه خانه تئاتر را ارتقا می دهد؟
کامگاری: توقع تحول ایجاد کردن از شهرام کرمی واقع بینانه نیست و سرخوردگی به بار می آورد. حسن انتصاب او این است که به نظر نمی رسد خواسته باشد از بودجه ناچیز تئاتر برای فردای خود جیب بدوزد. منصب امثال شهرام کرمی و سعید اسدی که شخصیتی متواضع دارند دولت مستعجل است. شاید تنها توقعی که از ایشان می رود این است که به تولید تئاتر بومی بر مبنای متون ایرانی بیشتر بها بدهند. مدیران باید بدانند که تأثیر فرهنگی و اجتماعی تئاتر چه نقش کلیدی مهمی در رونق تئاتر و در نتیجه ارتقای معیشت تئاتریها دارد. نمی توان انتظار داشت چراغ تئاتر روشن بماند و چند هزار نفر فعال تئاتر معیشت و شغل داشته باشند و نان به خانه ببرند اما به کارکرد اجتماعی تئاتر بی توجه بود. اگر قرار باشد تئاتر هم همان مضامین رسمی و کلیشه ای تلویزیون را عرضه کند مانند تلویزیون با ریزش مخاطب مواجه خواهد شد.
شما ببینید در چه شرایط فرهنگی ملتهبی زندگی می کنیم. مردم در زندگی مادی چقدر دغدغه دارند؟ متأسفم که این را به عنوان یک تئاتری بیان می کنم، سال ها دلخوش به این بودیم که تئاتر در برابر تلویزیون و سینما و سایر آثار دراماتیک، با زیبایی شناسی خاص خود، حرف می زند، حرف های شنیدنی و درخور که انعکاسی از معضلات و مشکلات مردم این جامعه است. ولی الان به نظر من تئاتر در عرصه تاثیرگذاری اجتماعی از سینما عقب افتاده است.
چرا این مسئله رخ داده است؟ تئاتری دادیم که هیچ نسبتی با مسائل روز جامعه خود ندارد. این بحران را در تئاتر چطور می توان حل کرد؟
کامگاری: به ندرت وجود دارد ولی جریان غالب ندارد. نمایش هایی هم هست که لوث می شوند، مثلاً نمایش "شلتر" یا "قندخون" به عنوان نمونه، از معدود آثاری با بازخورد رویدادهای اجتماعی بودند. بعد شاهدیم که نمونه سفارشی و لوث شده همین نمایش با بازیگران سلبریتی در قالب نمایشی سانتیمانتال در ایرانشهر روی صحنه می آید که برای مخاطب مرفه است تا برای محرومان کارتن خواب دل بسوزانند.
یعنی تئاتر بورژازیی.
کامگاری: عاقلان دانند.
همه آقایان هم مدیر هستند. مشکل این است که سیاستگذار هستند. برای کلیت جامعه تولید تئاتر نکردند.
کامگاری: آه حسرت کشیدن و اشک تمساح ریختن برای طبقات محروم جامعه در قالب نمایشهای لوکس قالب بدیعی نیست. فرمول همه جا یکسان است و مهم نیست عنوانش چه باشد. شما اسمش را تئاتر بورژوا و سرمایه داری و غیره بگذارید که درباره طبقات محروم و فرودست است و اسباب تفریح و تفرج طبقات فرادست.
اگر آقای غریب پور نمایش بینوایان را در الگوی کوچکی اجرا کرد در دل آن طبقه زد.
کامگاری: آن نمایش هم بر خلاف تصور شما اصلاً الگوی کوچکی نبود. امکانات مالی کم نظیری از جانب شهرداری در اختیار داشت. آن سال برای اولین بار تبلیغات تئاتر روی بدنه اتوبوس ها شرکت واحد به راه افتاد. آن زمان هم مردم بالاتر از ونک به دیدن آن نمایش لاکچری می آمدند که همین پارسا پیروزفر هم جزء بازیگرانش بود.
با آمدن قالیباف تماشاخانه ایران شهر ساخته می شود و تبدیل به ساختمانی اختصاصی برای تئاتر بورژوازی می شود که وحدت همان آن ویژگی ها را نداشت. سازوکار دولتی داشت و کار مذهبی در آن اجرا می شد. از لحاظ اجتماعی و سیاسی می توان این چنین نگاه کرد؟ تکنوکرات ها همواره دنبال بردن تئاتر به سمت این شکل و شمایل بودند.
کامگاری: بله و الان جریان غالب شدند.
جمع بندی کنیم که دورنمای شما چیست؟
کامگاری: به عنوان یک تئاتری مستقل فکر می کنم اگر همکاران می خواهند به همین نهاد صنفی خوشبین باشند، برای خوشبینی خود مهلتی بگذارند، مثلاً تا پایان مدت این هیئت مدیره، و بعد تصمیم درست و کارساز بگیرند. از نبود شرایط و امکانات هم توجیه نسازند. اگر واقعاً می خواهید جریان تولید تئاتر هنری اعتبار و استمرار داشته باشد و اقتصاد اهالی تئاتر تضمین شود باید جسارت و شجاعت نشان داد. حتی آنهایی که خود را بی نیاز از فعالیت صنفی می دانند و فعلاً در عرصه پررونق تولید تئاتر تجاری کار می کنند، هیچ تضمینی نیست که اعتبار امسال آنها سال بعد هم برقرار بماند. ممکن است روزی آنها هم خانه نشین شوند. از الان باید ضمانت های لازم را برای آن روز فراهم کنند. باید یک نهاد سندیکایی مستقل وجود داشته باشد که در دوره کهولت و فراموشی از هنرمندان حمایت کند. نه تنها برای کسانی که امروز فعال هستند بلکه برای جوان هایی که از راه می آیند. باید استعدادهای برگزیده حمایت شوند نه آقازاده هایی که با تمکن مالی وارد تئاتر تجاری شده اند. باید سندیکایی وجود داشته باشد که بتواند روی رونق اقتصادی تئاتر هنری و جریان سازی فرهنگی آن تاثیرگذار باشد و ثبات شغلی را تضمین کند. این را فقط نهاد صنفی واقعی و مستقل می تواند ایجاد کند نه یک نهاد نیم بند و فرمانبردار. تعارف نداریم، پوپولیسم و مردم فریبی و ادعاهای کاذب کردن و خود را رادیکال جا زدن و در عین چسبندگی به بوروکراسی و برخورداری از رانت، اپوزیسیون نمایی، نقشی است که برخی بلدند بازی کنند، این یعنی نقش شخصیت های شریر دراماتیک را نه روی صحنه، بلکه در زندگی واقعی بازی کردن! شخصیت های شریر دراماتیکی که می توانند مانند "یاگو" توده اعضا را گول بزنند، می توانند خود را وجیه المله بنمایانند و با رفتارهای پرخاشجویانه افرادی که مصلح هستند را بتارانند و چنان تشنجی ایجاد کنند که کسی دور میز نماند و شرایط را چنان کنند که افراد فرهیخته تمایلی به حضور در مجامع نداشته باشند. مگر کاری دارد؟ آدم اگر شرافت را کنار بگذارد به راحتی می تواند چنین نقشی در زندگی واقعی بازی کند. اما در نقطه مقابل این افراد، جوان هایی در تئاتر امروز حضور دارند که صاحب فکر و اندیشه اند ولی دستشان به جایی بند نیست. چه کسی گفته جریان غالب صنفی حتماً باید در تملک کهنه کاران باشد؟ در یک دوره ای ما مسئولیت داشتیم ولی الان کسانی از ما بهترند ولی چه کسی به اینها تریبون می دهد؟ جوان ها در تولید تئاتر امروز فعالترند اما در خانه تئاتر تریبون ندارند.
انتهای پیام/
به گزارش هنرآنلاین ، مظفری با اعلام این مطلب گفت : "سالانه هنرهای تجسمی ایران" از برنامه های انجمن های هنری است که با حمایت اداره کل هنرهای تجسمی و ادارات کل استان ها به صورت منطقه ای و با رویکرد و تاکید بر مزیت و پتاسیل هنری هر منطقه در رشته ها و گرایش هنری خاص در شهرهای مختلف ایران برگزار می شود.
مظفری با تاکید بر این نکته که "سالانه هنرهای تجسمی" جایگزین دوسالانه های هنری نیست، گفت: سالانه های هنرهای تجسمی جایگزینی برای دوسالانه های هنری نیست و نخواهد بود. دوسالانه های هنری از ابتدا به شکل رقابتی توسط انجمن ها برگزار می شده که با حمایت این اداره کل، کماکان برگزار خواهد شد. اما سالانه ها برای همکاری بیشتر انجمن ها با ادارات کل استان ها و شهرهای مختلف ایران با همکاری اداره کل هنرهای تجسمی در زمینه های پژوهشی، علمی، کارگاه های آموزشی و جذب استعدادهای هنری از استان های مختلف برپا می شود.
مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: این برنامه از ابتدا با هدف به کارگیری از پتاسیل های نهفته هر استان برنامه ریزی شد تا بتوان توانایی های بالقوه هر شهر و استان را شناسایی و از آنها نهایت بهره برداری را بکنیم. ما به همراه انجمن های هنری در این رویداد، استعداد های جوان و خلاق را در استان ها شناسایی خواهیم کرد.
وی ادامه داد: سعی ما بر این است که هر رشته از هنرهای تجسمی در منطقه ای که با آن هنر عجین است و ویژگی آن هنرخاص در آن دیده می شود، برگزار گردد. در این دوره انجمن سفال و سرامیک ایران "سالانه هنرهای تجسمی " خود را با حمایت اداره کل هنرهای تجسمی با حضور بیش از سی تن از هنرمندان طراز اول، سفال و سرامیک کشور در استان سیستان و بلوچستان، شهر زاهدان برگزار می کند. در ادامه این رویداد، برای مجسمه سازی کرمان را انتخاب کردیم و برای خوشنویسی قزوین و گرافیک هم در شیراز برپا خواهد شد. شهرهای دیگر نیز که توانایی و مزیت میزبان بودن را دارند در ادامه معرفی می شوند.
مظفری درباره "سالانه هنرهای تجسمی" سفال و سرامیک در سیستان و بلوچستان گفت: برنامه" سالانه هنرهای تجسمی" سفال و سرامیک از 28 بهمن تا 3 اسفندماه 97 با عنوان "هفته هنر زاهدان" در شهر زاهدان، استان سیستان و بلوچستان برگزار می شود و در ادامه این برنامه هنرمندان و علاقمندان از روستای فرهنگی تاریخی کلپورگان به عنوان مرکز سفال و سرامیک کشور بازدید خواهند کرد. این رویداد با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان و انجمن هنرمندان سفالگر ایران و با حضور هنرمندان، پژوهشگران و پیشکسوتان استانی و کشوری برپا خواهد شد .
او اظهار داشت: این رویداد که در مجتمع فرهنگی هنری زاهدان، دانشکده هنر و معماری زاهدان، نگارخانه فردوسی زاهدان و روستای کلپورگان برگزار می شود؛ شامل برنامه هایی نظیر نمایشگاه آثار تجسمی هنرمندان استان، جلسات هم اندیشی هنرمندان، برگزاری کارگاه های عملی، برپایی نشست های تخصصی و بازدیدهای علمی است.
فاطمه امین الرعایا
سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر که از 24 بهمن کار خود را در بخش های مختلف آغاز کرده، پیش از شروعش حاشیه ساز بود؛ از حذف جایزه باربد گرفته تا انصراف چند خواننده از این رویداد هنری. بخش پاپ هم جزو بخش های پرحاشیه این دوره از جشنواره فجر بود. با انتشار جدول اجراهای سی و دومین دوره جشنواره موسیقی فجر، این حواشی بالا گرفت. در حالی که نام گروه هایی چون ماکان بند، پازل بند، بهنام بانی، شهاب مظفری و... که بیشترشان در همین چند سال اخیر مورد استقبال قرار گرفته اند، در این جدول دیده می شد اما نامی از گروه ها و افراد باسابقه تر و حرفه ای تر در میان اجراها به چشم نمی خورد! حال این سوال مهم مطرح می شود که چرا هیئت انتخاب در این بخش دخالتی نداشته و چرا افراد مهمی که به موسیقی پاپ کشور اعتبار می بخشند جایی در بزرگ ترین فستیوال موسیقی کشور ندارند؟
موسیقی پاپ در سال های اخیر با حضور پررنگ بخش خصوصی دچار دگرگونی های بسیاری شده است. گرچه حضور بخش خصوصی در این بخش به رونق آن کمک شایانی کرده است اما برخی نگاه های حاکم در میان فعالان این بخش باعث شده پول نسبت به هنر ارجحیت داشته باشد و کسانی مدام و پشت سر هم کنسرت برگزار کنند که به اصطلاح بفروشند ! تا جایی که یکی از تهیه کنندگان خصوصی مطرح موسیقی در نشستی بگوید: هر کسی که می خواهد صرفا کار فرهنگی کند، برود بیرون! من یک تهیه کننده موسیقی هستم که قبل از اینکه تهیه کننده موسیقی باشم، تاجرم!! با هر کسی که حرف بزنم به این نگاه می کنم که چطور می توانم با آن پول دربیاورم!! حالا با این نگاه که اتفاقا با توجه به کیفیت آثاری که این روزها از هر اتومبیلی به گوش مان می خورد درمی یابیم که طرفداران کمی هم ندارد، خواننده های جوانی که هنوز باید سال ها برای دیده شدن و ماندگار شدن تلاش کنند، پشت سر هم کنسرت می گذارند و از قضا با ترفندهای تبلیغاتی بسیار، خوب هم می فروشند و بلیت کنسرت های شان هم در ثانیه ای تمام می شود! البته این موضوع به تنهایی چندان مسئله ساز نیست تا وقتی که افراد مطرح و صاحب سبک در زمینه موسیقی پاپ در کشور در کنار این افراد با قدرت به روی صحنه می روند اما زمانی که همین موضوع استقبال مخاطبان تبدیل می شود به یکی از معیارهای انتخاب خوانندگان موسیقی پاپ برای اجرا در جشنواره موسیقی فجر، ماجرا متفاوت می شود. در بزرگ ترین فستیوال موسیقایی کشور که نگاه مخاطبان بسیاری به سوی آن است چرا نامی از بزرگان و پیشکسوتان این بخش به چشم نمی خورد؟ با رضا صادقی، خواننده مطرح پاپ پیرامون این موضوع و جشنواره موسیقی فجر گفت وگو کرده ایم.
چه اتفاقی افتاده که در بزرگ ترین فستیوال موسیقی کشور یعنی جشنواره موسیقی فجر اثری از بزرگان و افراد برجسته موسیقی پاپ نیست؟
موسیقی در سرزمین من موضوع بسیار مشروعی نیست. موسیقی در انتخابات، در افتتاحیه ها و جاهای دیگر استفاده می شود ولی خودش دیده و ارائه نمی شود. خانم ها جایی در این موسیقی ندارند. پس متوجه می شویم که به طور کل موسیقی علی السویه است. از سوی دیگر ما جشنواره موسیقی فجر نداریم! ما جشنواره فیلم فجر داریم و برای اینکه خالی از عریضه نماند، یک چیزی هم هست به اسم جشنواره موسیقی فجر . جشنواره فیلم فجر و جشنواره موسیقی فجر اصلا قابل قیاس نیستند. دوستان من در بخش سینما، فارغ از اسم ها، مرده باد ها و زنده بادها، دور هم بودن شان را غنیمت شمردند و هنر و افکار هنری شان را در قالب فستیوالی به عنوان جشنواره فیلم فجر ارائه دادند ولی در جهان بینی موسیقی به طور کل یک برنامه ریزی عام وجود ندارد. در جشنواره فیلم فجر، خانم ها جایزه می گیرند و آقایان هم جایزه می گیرند؛ خانم ها در کارگردانی، بازیگری و سایر رشته ها حضور دارند و آقایان هم همین طور. جشنواره موسیقی، چه جور جشنواره موسیقی فجر ی است که فقط آقایان در آن هستند؟ یعنی خانم ها هیچ هنری در این بخش ندارند و نمی توانند در این بخش هیچ رقابتی کنند؟ اگر این را هم کنار بگذاریم به همان حرف اولم باز می گردم. ما چیزی به اسم جشنواره موسیقی فجر نداریم! یک اتفاق علی السویه خیلی باری به هر جهت است که می تواند هم نباشد، یعنی الزامی به بودنش نیست.
نظرتان درباره معیارهای انتخاب خوانندگان بخش موسیقی پاپ چیست؟
وقتی اسم آن را می گذارید جشنواره موسیقی یعنی بار موسیقایی به آن می دهید. کاری به شاخه هایش ندارم، من در مورد موسیقی پاپ صحبت می کنم. در این شرایط قصه به این سمت می رود که آقایان می گویند، کسی که بیشترین کنسرت را برگزار کرده، انتخاب می شود. مگر شما قرار است سر این قصه تجارت کنید که دنبال بیشترین یا کمترین حد نصاب می گردید؟ ضمن اینکه چرا خودتان، خودتان را گول می زنید؟ ما دچار یک خودباوری دروغ شده ایم که این ماجرا را پذیرفته ایم! آقایان! دیگر با ما هم بله؟! هیچ سالنی در این مملکت یک روز تایم ندارد، چه طور است که رضا صادقی امروز کنسرتش پر می شود، بعد می گویید عه، پر شد؟ روز بعد تمدید می کنید، روز بعد تمدید می کنید و... عزیزم! مردم نمی دانند، ما که می دانیم شما 10 روز سالن را گرفته اید! ما که می دانیم در کل این ماجرا کارخانه ها و بعضی بانک ها هستند که نصف قیمت در سالن می نشینند، که دم شان هم گرم! من اصلا مخالفتی با این موضوع ندارم و می گویم خیلی هم خوب است. این یک قصه بیزینسی است که خودشان راه انداختند و دم شان گرم، حالا یا سود می برند یا نمی برند اما مسئله من اینجا است که آقای مدیریت جشنواره موسیقی فجر شما چرا مثل آنها فکر می کنی؟ از تو بعید است! من اگر امروز به فکم زاویه بدهم و روی استیج بروم می گویم در جهت خصوصی سازی است ولی وقتی قرار است که مقابل بزرگی مثل آقای چکناواریان اجرا کنم، آقای چکنواریان زاویه فکم را نگاه می کند یا موسیقی را که بلدم؟ کلیت عرض من همین است! کدام جشنواره موسیقی فجر که قرار است در آن بزرگی نباشد؟ دیگر اداره ارشاد ما حتی روی صدای استیج نظارت ندارد، فقط برایش مهم است که صدای فلان خانم پخش بشود یا نه! آقای ارشاد، شما برای تان مهم هست که کل کنسرت از یک لپ تاپ پخش می شود؟ اصلا این را می شنوی؟ تو که متولی موسیقی این مملکت هستی، اصلا صدای کلاهبرداری روی استیج را می شنوی؟ صدای گول زدن مردم را می شنوی؟ یا برایت اولویت است که چه کسی بیشترین کنسرت را گذاشته است؟ بله! بیشترین کنسرت را می شود در بسیاری جاهای دیگر با روش های مختلف هم گذاشت! همین الان جشنواره فیلم را ببینید، بسیاری از فیلم ها را در جشنواره قبول نکردند، البته به درست و غلطش کاری ندارم ولی دوستانِ نظارت در آن بخش، می گویند این فیلم ها در حد جشنواره نبوده است! آقای موسیقی فجر، واقعا این چیزهایی که قرار است در جشنواره باشند، در حد جشنواره موسیقی فجر هستند؟ شما دارید به یک نوعی خودزنی می کنید، بدون آنکه بدانید! من همیشه گفته ام، یکی مثل من و چند همکارم که می شناسم، ساعت زنگ زده هستیم، من زنگ هایم را زده ام و در گوش همه هم هست، حالا حالاها هم فراموش نمی شود چون صدای ساعت مان الکترونیک نبود، ما آنالوگ بودیم، چهارتا چرخ دنده به هم وصل بودند که زنگی به صدا درآمد، یک اسپیس لپ تاپ نبود! من نگران نیستم که آنجا باشم یا نباشم و چه بسا با این روند خیلی خوشحالم که نیستم و واقعا هم هیچ تمایلی ندارم که باشم.
وزارت ارشاد، نهادی است که برای اجرای کنسرت های موسیقی مجوز صادر می کند. با توجه به این نکته؛ دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد چه نقشی در ایجاد و شکل گیری و جهت دهی برخی از این بدسلیقگی ها و ترویج موسیقی های نه چندان قابل اعتنا دارد؟
زمانی یکی از گله های من این بود که چرا آنقدر در دادن مجوز سخت گیری می شود، اما امروز آنقدر قصه وا داده شده که دوست دارم برگردم به همان روزهای سخت گیری. من پرسش دیگری هم دارم. برای من سوال است، چرا موسیقی رپ جایی در جشنواره موسیقی فجر ندارد؟ زمانی می گفتند اینها کلام شان سخیف است ، واقعا سخیف تر از چیزی که الان می شنویم؟ بی خیال دیگر! کار به موچین رسیده! یعنی از این سخیف تر داریم؟ آیا بچه هایی که رپ می خوانند به جز بعضی که جملات شان، جملات مناسبی برای جمع خانوادگی نیست، همه همین طور بودند؟ آیا اینها نباید جایی در جشنواره داشته باشند؟ پس شما دارید اولویت می دهید! اولویت شما چیست؟ اولویت شما تهیه کنندگانی هستند که مجیز شما را می گویند. البته این مشکل از سمت جوانان ما نیست. من آدم خودزنی نیستم که بگویم فلانی این طوری کرد یا فلانی آن طوری کرد! جوانند، دوست دارند دیده شوند؛ شما که پیر این قصه هستید کجای ماجرا قرار گرفته اید؟ من تا به حال درباره هیچ جشنواره ای حرف نزده ام ولی این کلیت قصه است. برای فردی مثل من اصلا اهمیتی ندارد که در جشنواره باشم یا نه، چون آنجا چیز مهمی نیست. زمانی تمام تلاشت را می کنی تا به گرمی برسی که اگر گرمی را نگرفتی، آنقدر آدمِ گرمی گرفته می بینی که خودش تبدیل به یک افتخار می شود. اما الان یکی مثل من که عمرم را برای این ماجرا گذاشته ام و به حسب لطف خدا عزتی پیش مردم دارم چرا باید اصرار داشته باشم جایی باشم که فقط صدای من و نوازندگی من شنیده می شود؟ قرار نیست صدای رقیبی شنیده شود. اینها را بگذارم کنار، من دوباره روی سوالم تاکید می کنم. آقای جشنواره موسیقی فجر واقعا کمی گوشت را باز کن، این صدای تق اسپیس لپ تاپ نیست؟ موسیقی افکترال در کنار همه موسیقی جهان هست ولی افکترال ، نه کلهم ترال ! شما نمی آیی بالا که ببینی نوازنده می نوازد یا نه؟ پس تو مقصری اگر مردمی که تو به اسم جشنواره موسیقی فجر جمع می کنی، فریب می خورند و موسیقی بد گوش می دهند. تو هم در این ماجرا گناهکاری.
ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه:
سمیه تیاری
شایع ترین رویکردی که به هنر در حال حاضر وجود دارد این است که از هنرمند می خواهد روش هنر برای هنر را به کار گیرد. هنری که ترجیح می دهد روی تولید مادی متمرکز شود و وقت چندانی برای تولید محتوای معنوی صرف نکند. روشن است که چنین روشی نه تنها چراغی برای تکامل هنر روشن نمی کند، بلکه سنگ راه آن هم می شود. اما می بینیم بسیاری از هنرمندان امروزی در کشورمان همین راه را در پیش گرفته اند.
روش آسانی که هم سود مادی برایشان دارد و هم آنها را از دردسرهایی که تولید محتوای معنوی به دنبال دارد در امان نگه می دارد. در حالیکه این شیوه استفاده از هنر در کشور ما خلاف ارزش هایی است که سعی می شود آنها را ترویج کرد. همچنین با توجه به خط مشی که برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف شده و از نام آن نیز هویداست حمایت از معدود هنرمندانی که پا در راه معنا می گذارند و سختی آن را به جان می خرند اگر جزء اولویت های ناظران هنر نباشد بسی جای تعجب است!
از طرف دیگر، اردیبهشت ماه امسال، وقتی دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار اطلاعیه ای از آغاز تغییرات در ساز و کار فعالیت تخصصی خود و کاهش محدودیت ها و نظارت ها خبر داد، امیدی در دل هنرمندان تابید تا دست خود را برای زدن حرفشان بازتر ببینند.
به عنوان نمونه مهدی یراحی که از جمله خوانندگان جوان و خوش فکر کشورمان است متاسفانه به تازگی قربانی برخوردهایی شده که ثابت می کند نه تنها از معدود هنرمندان متعهد به تولید محتوای معنوی حمایتی صورت نمی گیرد بلکه به آنها سنگ اندازی نیز می شود.
یراحی که پیوسته نشان داده دغدغه مند است و می خواهد صدای مردمی باشد که فریادرسی برایشان نیست به آسانی و با تصمیمی غیرمنصفانه از صحنه هنر حذف می شود. این خواننده جوان، با کارهایش نشان داده درک بالایی از رسالت هنرمند دارد. او همواره داوطلبانه از کسانی حمایت کرده که می دانسته پشت آنها ایستادن ممکن است تاوان سنگینی در پی داشته باشد. شکی نیست، مردم هیچگاه آهنگ خاک که به مشکلات محیط زیستی و نفس گیر مردم اهواز اشاره می کرد را فراموش نخواهند کرد یا در اوج سکوت بخشی از سلبریتی ها در برابر اجحافی که به کارگران فولاد می شد این خواننده متعهد، لباس کارگران را به تن کرد و در کنسرت حضور پیدا کرد.
از آنجا که هر انسانی موظف است درباره واقعیت های جامعه فکر کند و برای بهتر شدن آن تلاش کند، در این میان، وظیفه هنرمندان سنگین تر است، زیرا هنرمندان از اعتبار مردمی برخوردار هستند بنابراین وظیفه آنها نسبت به مردم عادی جامعه بیشتر است، بر همین اساس، به کارگیری زبان هنر برای آگاهی دادن از جمله هنرنمایی های دیگر یراحی است که در قطعه پاره سنگ نیز تکرار شد. وی در قامت یک هنرمند جنگ را به چالش کشید و درباره آن پرسش کرد.
هر چند به گفته خودش در این اثر دست به یک شیطنت زد و یک خط از شعر مربوطه را تغییر داد تا بتواند حرفش را بزند. هنرمندی که می بیند مردم سرزمینش هنوز قربانی جنگ هستند درباره آن پرسش می کند اما تنها پاسخی که دریافت می کند حذف شدن خودش از صفحه هنر است. در چنین شرایطی، حذف خواننده قدرتمندی که جایزه بهترین خواننده پاپ در سال گذشته را نیز در کارنامه خود دارد، باعث بدبینی و شکاف بیشتر بین افکار عمومی و متصدیان امور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد شد.
همگی شاهد بودیم ممنوع الفعالیت شدن یراحی باعث ابراز همدلی و افزایش هواداران این خواننده محبوب شد. چنین برخوردهایی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اهل هنر که کنش و واکنش زیادی با مردم دارند سبب موضع گیری افکار عمومی در برابر چنین تصمیماتی می شود. در این بین اگر هنرمندی رسالت خود را به انجام می رساند و به گفته بتهوون که درباره هنرمندان حقیقی می گوید: تکامل باید هدف اولیه همه هنرمندان حقیقی باشد. نه تنها نباید با او رفتار حذفی کرد بلکه مورد تشویق و ستایش نیز قرار بگیرد.
انگیزه ها و دغدغه های یک هنرمند را باید ستایش کرد ولو در بیان آنها به گمان برخی اشتباه هم کرده باشد چرا که فعالیت هنری فرآیندی است که در طول زمان تکامل می یابد و به صرف یک یا دو اثر یا گفتار نمی توان کارنامه هنری هنرمندی را بست.
ده ها و بلکه صدها طرح چاپی ایرانی و نیز تکنیک های کار روی پارچه از جمله سوزن دوزی خاص و بومی کشور ماست که چشم هر توریستی را مسحور ساخته و می تواند در زمینه صادرات نیز راه پر رونقی را بگشاید. ضمن اینکه دانش آموختگان طراحی مد و لباس در داخل کشور همواره سعی داشته اند مدل های سنتی لباس ایرانی را با جنبه های کاربردی تر امروزی تلفیق کرده و نظر مشتریان با سلیقه روز را نیز جلب کنند. اما با این همه ذوق و سلیقه ایرانی چرا باید وضعیت صنعت پوشاک ما به این حال و روز باشد و به راحتی برای پوشاک بنجل وارداتی پول بپردازیم و از پوشاکِ خودی غافل بمانیم؟!
تجربه چند سال اخیر فعالیت کارآفرینان نشان داده می توان به کمک هنر بومی و نیز به مدد تبلیغات صحیح در طراحی پوشاک، طرحی نو در انداخت و حتی برای خود، برند سازی هم داشت. اتفاقا در سنوات اخیر رویکرد بانوان ایرانی به لباس ها با طرح و نقش سنتی قابل توجه بوده است. با این حال چه عواملی باعث می شود که چنین حرکت هایی بیشتر محدود و معطوف به فعالیت انگشت شماری گردد و بیشتر بازار درقُرق پوشاک بنجل وارداتی باقی بماند؟
هنر بومی ایرانی
مغفول مانده در صنعت پوشاک
سید محمد مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دومین همایش تخصصی کارشناسان مد و لباس و رئسای ادارات استان های وزارت ارشاد با اشاره به فعالیت های کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور می گوید: آمارها در حوزه تنوع مد و لباس ایرانی بسیار امیدوارکننده بوده و در این زمینه به پیشرفت ها و دستاوردهای خوبی نائل شده ایم. ایران اسلامی را رنگین کمانی از فرهنگ های غنی و سرزمین قومیت ها می دانیم و توجه به اقلیم های استانی و بهره گیری از ظرفیت های آن مورد تاکید است.
حسینی در عین حال تصریح می کند: باید با استفاده از هنرمندان جوان، ظرفیت های موجود در استان ها را به سطح ملی گسترش داده و دست در دست هم در مسیر معرفی هر چه بیشتر سبک زندگی ایرانی و اسلامی گام های موثر و اساسی برداشت. باید بتوانیم یک نقطه اتصال بین حوزه مد و لباس با صنعت جهانی ایجاد کنیم که این مهم با توجه به توانمندی ها و ظرفیت موجود در سراسر کشور، دور از انتظار نخواهد بود که امیدواریم هرچه سریع تر به مرحله عمل برسد. چنانچه هریک از افراد فعال در این عرصه نقششان را بخوبی ایفا کنند، قطعا می توانیم به زبان عمومی و مشترک و بلیغی دست یابیم.
وی در ادامه می گوید: خانواده هنر ایران، امروز با عنایت به وجود هنرمندان و نیروهای فهیم و توانمند به یک خانواده بزرگ تبدیل شده است که می تواند نه تنها در داخل، بلکه در سراسر جهان نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.
پوشاک، رتبه نخست قاچاق کشور
یکی از مزیت های صنعت پوشاک این است که می توان با یک سرمایه گذاری معقول و متوسط برای تعداد زیادی از افراد اشتغال زایی کرد، اما در حال حاضر قاچاق پوشاک، آتشی است که در تار و پود پوشاک تولید داخلی اُفتاده است و به بزرگ ترین چالش پیش روی تولید کننده ایرانی تبدیل شده است. فعالان اقتصادی معتقدند، مردم نباید فریب بخورند، کالاهایی که به اسم خارجی فروخته می شود همگی تقلبی است. در مقابل گروهی هم معتقدند، صنعتی که توان رقابت ندارد، باید از گردونه تولید خارج شود!
حمید رضا دهقانی نیا سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز دی ماه امسال صراحتا عنوان کرد: رقم قاچاق در حوزه پوشاک دو و نیم میلیارد دلار است!
فکرش را بکنید که این میزان قاچاق پوشاک منجر به تعطیلی چند تا تولیدی می شود؟ مرحله اول مبارزه قاچاق پوشاک در تهران در دی ماه امسال با برخورد با 100 واحد توزیع کننده برند محرز آغاز شد، اما دیری نگذشت که قانون شکنان به بهانه اینکه امنیت بازار به خطر می اُفتد با لابی کردن های پیاپی جلو اجرای این طرح را گرفتند.
از سویی تشکل های صنعتی و صنفی پوشاک، با ارسال نامه ای به عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، خواستار از سرگیری مبارزه با قاچاق پوشاک در سطح عرضه شده است. در بخش هایی از این نامه آمده است: ...مسلما قاچاق دو و نیم میلیارد دلاری پوشاک که رتبه اول قاچاق کالا به کشور را داراست، زیبنده عملکرد مقامات امنیتی کشور نیست و جای بسی تعجب است که حفظ امنیت به بهانه تامین منافع عده ای سودجو بر منافع ششصد هزار کارگری که در زنجیره تولید صنایع و اصناف پوشاک فعالیت می کنند، ارجحیت دارد.
تولیدکنندگان پوشاک ضمن ابراز اعتراض شدید خود نسبت به عملکرد ضعیف دولت در برخورد با قاچاق پوشاک و توسعه روز افزون آن، بیش از این صبر و متانت را جایز ندانسته و اعلام می دارند این طرح که به اندازه کافی از پشتوانه قانونی و کارشناسی برخوردار است، هرچه سریع تر می بایست پیگیری شده و ادامه یابد...
سونامی کمبود مواد اولیه تولید پوشاک بعد ازعید
یکی دیگر از عمده ترین چالش های پیش روی تولید کنندگان پوشاک، کمبود مواد اولیه است که گفته می شود در حال حاضر که انبارها مملو از جنس هستند، زیاد خودش را نشان نمی دهد، اما بعد ازعید این چالش بیشتر مشهود است.
مهدی لسان طوسی نایب رئیس اتحادیه فروشندگان پوشاک مشهد می گوید: احتمالا بعد از عید در بخش مواد اولیه برای تهیه پوشاک مشکل داشته باشیم.
حسن جوادی یک تولید کننده پوشاک می گوید: زنگ خطر کمبود مواد اولیه در تولیدی های پوشاک، دیرزمانی است که به صدا در آمده، اما مسئولین از کنار این مهم به راحتی گذشته اند.
وی درخصوص بازار پوشاک در شب عید، می گوید: چون از قبل انبارها پُر هستند، شب عید مشکل محسوسی در امر توزیع پوشاک مورد نیاز مردم نخواهیم داشت.
وی با اشاره به مشکلات بخش تولید درمورد کمبود مواد اولیه ادامه می دهد: در چند ماه گذشته در این بخش با کمبود مواجه شدیم، اما مسئولان علی رغم اینکه ادعا می کنند تا حدودی کمبودها را در بخش مواد اولیه مورد نیاز تولید کنندگان رفع و رجوع کرده اند، باید بگویم هیچ اقدام قابل ملاحظه ای برای دفع سونامی کمبود مواد اولیه تا این لحظه صورت نپذیرفته و عنقریب این مشکل کمر شکن نیز به لیست مشکلات لاینحل تولیدی های پوشاک افزوده خواهد شد.
چگونه هزینه تولید لباس را
کاهش دهیم؟
یکی از سؤالات رایج میان کسانی که کار تولید پوشاک را به تازگی شروع کرده اند، این است: چگونه قیمت نهایی و هزینه تولید لباس را کاهش دهیم؟ کاهش قیمت نهایی لباس تولید شده، روی فروش و سفارشات تاثیری انکار ناپذیر دارد، ولی توجه به این موضوع که کیفیت لباس نباید قربانی شود، مسئله ای مهم تر است.
احسان مددی یک تولید کننده پوشاک برایمان توضیح می دهد: زمانی کاهش قیمت تاثیر مثبتی خواهد داشت که کیفیت کار اُفت نداشته باشد و اگر این چنین شود، نه تنها تاثیر مثبتی نخواهد داشت، بلکه ممکن است آسیب های جدی و جبران ناپذیری را در پی داشته باشد و اطمینان مشتریان از تولید کننده سلب گردد.
از این تولید کننده سؤال می کنم: چه باید کرد که بدون اُفت کیفیت لباس، قیمت تمام شده را به حداقل رساند؟ وی پاسخ می دهد: با یک نگاه کلی به سیر تولید، می توان به این پی برد که متریال و هزینه اجرایی، دو رکن مهمی هستند که قیمت لباس را تشکیل می دهند، ولی یک عامل مهم دیگری که در این موضوع دخیل است و متاسفانه زیاد به چشم نمی آید، هزینه های جانبی تولید لباس است که غالبا آن را به نام پرتی می شناسند. پرتی تولید، برخلاف تصور برخی تولید کنندگان، تاثیر بسزایی در این موضوع دارد و حتی امکان این وجود دارد که تاثیر این مسئله به ظاهر ناچیز، از دو مورد متریال و هزینه دوخت بیشتر باشد. پرتی تولید لباس را موارد متعددی تشکیل می دهد و از جمله آنها می توان به مواردی همچون حمل ونقل، هزینه خدماتی (آب ،برق و...)، دم قیچی ها (پرت پارچه و...)، تبلیغات و... اشاره کرد. فراموش نکنید که یک تولید کننده در سیر تولید خود با مسائلی همچون چک برگشتی، حوادث غیرمترقبه، خرابی ماشین آلات و... روبرو خواهد شد که تولیدی لباسش را متحمل هزینه های زیادی می کند. پس اتفاقات پیش بینی نشده را نیز باید به لیست هزینه ها اضافه کرد.
وی در ادامه می گوید: متریال یکی از ارکانی است که قیمت یک لباس را تشکیل می دهد. دلایل زیادی وجود دارد که قیمت متریال و پارچه مصرفی را دست خوش تغییر کرده و قیمت تمام شده را بالا می برد. برای تهیه پارچه و متریال باید در انتخاب تامین کننده دقت نمایید و سعی کنید تامین کننده هایی را انتخاب کنید که منصف تر و کاربلد تر از دیگر تامین کنندگان باشند و برای انتخاب آن به مراکز پر رقیب و پرتجمع در آن صنف رجوع کنید.
سعی کنید با خرید نقدی متریال، از فروشنده آن تخفیف بگیرید. اکثر فروشندگان در این صنف حاضرند در ازای کارکرد نقدی درصد قابل ملاحظه ای از قیمت متریال کم کنند.
اگر در تولید لباس خود با پارچه سر و کار دارید و در صورت داشتن سرمایه، نخ مورد نظر خود را تهیه کرده و با مراجعه به بافندگان، پارچه مورد نیازتان را به صورت اجرتی تولید کنید. البته این راه به کسانی که تجربه و دانش لازم را ندارند، توصیه نمی شود و می توانند از همان راه اول استفاده کنند.
این تولید کننده صاحب تجربه در مورد استفاده بهینه از دَم قیچی ها توضیح می دهد: همان طور که می دانید، دم قیچی اصطلاحی است که به پرتی و اضافات پارچه در هنگام برش گفته می شود. با حسابی چهارانگشتی متوجه این خواهید شد که همین دم قیچی ها، برای تولید هزینه زیادی را به همراه دارد. پس باید تا حد امکان این مورد را در بُرش کاهش داد. برای این امر باید در چینش الگو روی لایه های پارچه ابتکار به خرج داد و در چینش لایه های پارچه دقت کرد و در صورت امکان از برشکاران زبده استفاده کرد. یکی دیگر از عوامل مؤثر روی دم قیچی ها، عرض پارچه می باشد که باید متناسب با الگو انتخاب شود.
وی در تکمیل صحبت هایش متذکر می شود: یک تولید کننده برای کاهش هزینه تولید لباس باید روی مزد و حقوق کارگران دقت داشته باشد. باید کارگرانی را انتخاب کرد که در عین داشتن مهارت کافی و وجدان کاری، منصف هم باشند. برای تولیدی هایی که دارای خیاطی هستند، معمولا بهترین شیوه برای پرداخت دست مزد، مزدی دوزی است. یعنی در ازای اجرای هر دوخت، مزدی را در نظر گرفته و به دوزنده پرداخت کرد. این روش برای وسط کاران و دیگر زیردستان زیاد مناسب نبوده و بهتر است برای این دسته حقوق ثابت (روزمزد) در نظر گرفت.
اما مهم ترین نکته که باید آویزه گوش تولید کننده گردد، این است: تبلیغات برای تولیدی هزینه نیست و یک نوع سرمایه گذاری به شمار می آید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، مراسم تشییع پیکر پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی صبح امروز، یکشنبه در حالی با قرائت فاتحه دسته جمعی با صدای بلند پشت درهای بسته حسینیه ارشاد آغاز شد که اجازه برگزاری این مراسم در داخل حسینیه داده نشد.
ممانعت از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعت رضوی در حسینیه ارشاد باعث شد تا احسان شریعتی فرزند آن مرحوم نسبت به بسته ماندن درب ها لب به اعتراض بگشاید و از مردم بخواهد نماز میت را در خیابان بخوانند. نماز میت در پیاده رو و در مقابل حسینیه ارشاد با امامت حجت الاسلام احمد منتظری اقامه شد.
از علت و مرجع ممانعت برگزاری مراسم تشییع پیکر همسر دکتر علی شریعتی اطلاعی در دست نیست. برخی در این مراسم شعار درود بر شریعتی سر دادند.
در این آیین شمار زیادی از شخصیت های سیاسی، علمی و فرهنگی همچون استاد شفیعی کدکنی، عمادالدین باقی، علی شکوری راد، هادی خانیکی، محمدعلی ابطحی، آذر منصوری و سید محمود علیزاده طباطبایی عضو حزب کارگزاران حضور داشتند.
احسان شریعتی فرزند دکتر علی شریعتی در این مراسم گفت: پس از 40 سال ما نسبت به نظام گذشته مستقل هستیم اما می دانیم که چه فاصله ای با آزادی وعدالت و توسعه داریم. ولی در این کشور و در میان مردم ایستادیم و این نظر پوران بود که پس از انقلاب ایستاد و آثار دکتر شریعتی را گردآوری کرد.
وی افزود: تولید مجموعه آثار، ساخت مدرسه، فعالیت های حقوق بشری و دفاع از قانون اساسی در صدر انقلاب از جمله فعالیت های پوران بود، او از نظر مالی مستقل ماند و به فرزندانش نیز آن را آموخت.
احسان شریعتی با اشاره به ساختمان حسینیه ارشاد اظهار داشت: اینجا پایگاه آن جهان بینی بود که امروز بیش از ایران در سایر کشورها گوش شنوا دارد و اینجا و این ساختمان برای ما یک نماد است وگرنه ساختمان هیچ ارزشی برای تفکر شریعتی ندارد. چرا که این تفکر، تفکر نهضت، حقیقت و جنبش است.
فرزند دکتر شریعتی اضافه کرد: خود دکتر شریعتی می گوید ارشاد ساختمان نیست و یک جنبش است. اگر اینجا را انتخاب کردیم و امروز می گویند حق ورود ندارید شرم بر ما.
پس از این گفته حاضران شعار دادند (درود بر شریعتی).
وی ادامه داد: ما امروز اینجا آمده ایم تا با نیمه دیگر شریعتی وداع کنیم، بر پیکر همسر او در خیابانی به نام او نماز می گذاریم و از اینجا به سوی امامزاده عبدالله مزار شهدای 16 آذر 1332 حرکت خواهیم کرد که برادر و مادر پوران شریعت رضوی در آنجا آرمیده اند.
فرزند دکتر شریعتی گفت: پوران پیش از اینکه همسر شریعتی باشد، خواهر شهید مهدی آذر رضوی شریعت و پیش از آن، خواهر علی اکبر طوفان شریعت رضوی بود یعنی سربازی که در دفاع از میهن در مرزها در سال 1320 شهید شد، هنگامی که پوران هفت سال داشت و پس از آن هنگامی که 15 سال داشت واقعه 16 آذر 1332 رخ داد. یعنی وقتی در این کشور کودتا شد و دانشگاه مقاومت می کرد.
وی یادآور شد: پوران با دیدن همه این مصائب عزم خود را جزم کرد همسری برگزید اهل قلم و اندیشه به نام علی شریعتی که همکلاسی او در دانشگاه مشهد بود.
شریعتی ادامه داد: پوران شریعت رضوی در خارج از ایران تحصیل و علی شریعتی را متقاعد کرد که به ایران بازگردد و به کشور بازگشت، این موضوع در تاریخ معاصر ایران مهم بود و وقتی علی شریعتی به ایران آمد، تجدید نظر کرد، جامعه را مطالعه و یک استراتژی و خط مشی دیگری انتخاب کرد و آن مقاومت فکری به تمام مبارزاتی بود که از زمان مشروطه پیاپی رخ داد.
حسینیه ارشاد مرکز فرهنگی مذهبی خیابان شریعتی است که به دلیل سخنرانی ها و فعالیت های سیاسی و فرهنگی شخصیت هایی همچون علی شریعتی شهرت یافته است.
پوران شریعت رضوی در سال 1313 در مشهد متولد شد و در رشتۀ ادبیات فارسی دانشگاه مشهد تحصیل کرد او در سال 1342 مدرک دکترای این رشته را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد.
پوران شریعت رضوی پس از بازگشت به ایران، دبیر دبیرستان های مشهد و تهران بود.
وی در سال های اخیر مسئولیت دفتر تدوین مجموعه آثار دکتر علی شریعتی را بر عهده داشت و در سال 1377 بنیاد شریعتی را راه اندازی کرد.
او خواهر مهدی شریعت رضوی، یکی از سه شهید روز 16 آذر 1332 بود و در سال 1337 به همسری دکتر علی شریعتی درآمد.
فراهنگ** 9012**3009
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
شاید شما هم جزو آن دسته افرادی باشید که از روزها قبل برای شرکت در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تدارک می بینید، کسانی که تمام تلاش شان را به کار می گیرند تا حداقل یک روز در این گردهمایی شرکت کنند. اما یک سوال مهم؛ شعار تبلیغاتی هیچ یک از دوره های پیش را به خاطر دارید؟ اصلا می دانستید که چند دوره ای است که برای نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شعار انتخاب می کنند؟
دیروز خبری منتشر شد که بر اساس آن، ستاد برگزاری سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران در نظر دارد شعار این دوره از نمایشگاه را از طریق فراخوان عمومی و با مشارکت فعالان حوزه فرهنگ انتخاب کند. بنابر این فراخوان، علاقه مندان برای ارائه پیشنهادهای خود می توانند تا تاریخ 20 اسفندماه نسبت به ارسال شعارهای پیشنهادی خود به آدرس الکترونیکی این ستاد اقدام کنند. حال نکته مهم این است که آیا شعارهای نمایشگاه توانسته به بهبود این گردهمایی فرهنگی کمک کند؟
در تعریف شعار تبلیغاتی می گویند: شعار تبلیغاتی یکی از روش های بازاریابی است. در واقع، برند باید در قالب چند کلمه مخاطب مورد نظر را هدف قرار دهد و هدفش را بیان کند. شعار تبلیغاتی جمله ای است که محصول یا خدمات شرکتی را در قالب چند کلمه به مشتری توضیح می دهد. شعار تبلیغاتی نیز مانند لوگو، به منظور تبلیغات استفاده می شود. لوگوها نماینده بصری برند هستند؛ در صورتی که شعارها اهداف برند را به صورت نوشتاری بیان می کنند. شعار تبلیغاتی و لوگو هر دو به اندازه نام شرکت برای جلب توجه مشتری اهمیت دارند؛ با این مزیت که قابل فهم تر هستند و به خاطر سپردن آنها راحت تر است. هدف از ساختن شعار تبلیغاتی این است که مردم پیام برند را به خاطر بسپارند .
**شعارها تاثیری ندارند
چند سالی است که نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شعارهایی را به عنوان شعار نمایشگاه انتخاب می کنند، کتاب ها، چشمه جوشان دانایی ، بهشت دانایی در ضیافت کلمات ، خواندن، گفت وگو با جهان ، فردا برای خواندن دیر است ، یک کتاب بیشتر بخوانیم و نه به کتاب نخواندن شعار 6 دوره گذشته این رویداد فرهنگی هستند. شعارهایی متفاوت که توجه به ترویج کتابخوانی یکی از اهداف مشترک همگی آنها به حساب می آید. اما آیا این شعارها توانسته اند به اهداف خود دست پیدا کنند؟ آیا تاثیری در بهبود برگزاری و افزایش استقبال مخاطبان از این نمایشگاه داشته اند؟
احمد پوری، نویسنده و مترجم به ابتکار می گوید: این مسائل معمولا از طریق آمار مشخص می شود، گرچه می دانم تهیه آمار در این بخش سخت است اما به گمان من، حس می کنم که شعارها تاثیر چندانی ندارند. یعنی اگر نبودند هم شاید همان عده ای که به نمایشگاه می آیند، بیایند. من فکر می کنم خیلی مشکل باشد که شعارها بتواند ذهن کسی را نسبت به کتاب تغییر دهد.
**کاش وقت مان را صرف حمایت از کتاب های مفید می کردیم
پوری در پاسخ به این سوال که آیا مسئولان نمایشگاه اقداماتی برای دستیابی به اهداف شعارهای تبلیغاتی خود انجام داده اند، می گوید: تا جایی که می دانم برخی اقدامات مثل دادن بن به دانشجویان و اهالی کتاب انجام شده و تاثیرگذار بوده است. چنین اقداماتی خوب است. همچنین جلسه گذاشتن ها و آشنایی با کتاب های مختلف و رونمایی از کتاب ها نیز موثر خواهند بود. مسئولان می توانند در طول نمایشگاه کتاب، مکانی را اختصاص بدهند که هر ناشر بتواند دو کتاب جدیدش را رونمایی کند و در این رونمایی از عده ای دعوت به عمل آورد و درباره کتاب ها صحبت شود و از نویسنده یا پدیدآورنده برای گفت وگو پیرامون اثر دعوت شود. این اقدامات می تواند تاثیر بهتری داشته باشد.
او همچنین معتقد است کتاب بزرگ ترین ضربه خود را از ممیزی و سانسور خورده است. پوری می گوید: شکی نیست که ما بزرگ ترین ضربه را از سانسور خورده ایم، بسیار هم درباره آن صحبت کرده ایم. این سانسورها گاهی کاملا سلیقه ای بوده است. گاهی یک کتاب با یک عنوان توسط سه مترجم ترجمه شده است اما می بینیم که ترجمه یکی از مترجمان در زیر سانسور و بازبینی های مخصوص هلاک می شود و اجازه انتشار به آن نمی دهند اما دو ترجمه دیگر منتشر می شود.
این اتفاق کاملا سلیقه ای است و یک بی نظمی کامل در این زمینه وجود دارد. به علاوه اینکه به نظر من کلا سانسور موجه نیست. این موضوع ضربه بزرگی در طول سال ها زده است. کاش به جای اینکه انرژی خودمان را روی این موضوع بگذاریم، انرژی مان را صرف تبلیغ و ترویج کتاب های مفید برای جامعه می کردیم. کاش ما کتاب مفید را تعریف می کردیم که منظورمان چیست و از کسی که آن را تولید می کرد، حمایت می کردیم. اینها اقدامات فرهنگی خوبی بودند که می توانستند انجام شوند ولی متاسفانه کم بوده اند ولی امیدوارم از این به بعد شاهد انجام شان باشیم.
**مخاطب شعارها چه کسانی باشند؟
سال گذشته اسدالله امرایی، نویسنده و مترجم در گفت وگو با ابتکار ضمن انتقاد از نه به کتاب نخواندن ، شعار سی ویکمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب، گفت: شاید اگر در اختیار من بود، به جای شعار نه به کتاب نخواندن ، شعار نه به ممیزی را انتخاب می کردم .
حال با توجه به انتخاب شعار نمایشگاه بر اساس شعارهای ارسالی و پیشنهادی از سوی مردم، آیا نمی توان شعاری را انتخاب کرد که منتقد برخی سیاست های سخت گیرانه و گاهی آسیب زننده به حوزه کتاب باشد و مخاطبش به جای مردمی که هر سال به نمایشگاه می آیند، مسئولان حوزه فرهنگ باشد؟ پوری می گوید: این اتفاق خوبی است! چرا نه؟ یکی از شعارها می شد درباره این باشد که کتابی بدون ممیزی باشد یا چنین مسائلی. چرا نه؟ اما چه کسی می خواهد این شعار را عرضه کند؟ احتمالا باید اصحاب روزنامه و رسانه های جمعی چنین کاری کنند. امیدوارم بتوانند چون این کار بسیار خوبی است.
سال ها است که مخاطب شعارهای حوزه فرهنگ، مردم هستند، سال ها است که می گویند کتاب خواندن مفید است و باید با کتاب آشتی کرد اما کمتر با نگاهی آسیب شناسانه، علت عدم استقبال مردم مورد بررسی قرار گرفته است. شاید بد نباشد که امسال دست اندرکاران نمایشگاه با انتخاب یک شعار متفاوت به اصحاب فرهنگ تلنگری بزنند تا شاید تغییر روش ها باعث آشتی مردم با کتاب شود، آن هم در عصری که شبکه های اجتماعی، نفس های یار مهربان را به شماره انداخته است.
منبع: روزنامه ابتکار؛ 1397.11.28
گروه اطلاع رسانی**9370**2002
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
حسین عابدینی مدیر مسئول انتشارات سفیر اردهال در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، در خصوص میزان تیراژ کتاب گفت:هم اکنون کتاب در حدود 50 و 100 نسخه و در بعضی موارد حتی 20 نسخه هم منتشر می شود. یکی از دلایل این اتفاق این است که بسیاری از کتاب ها تخصصی هستند و تیراژ کتاب های تخصصی بیش از این مقدار نیست.
وی افزود:به دلیل افزایش هزینه های تولید کتاب، ناشران براساس نیاز بازار و مشتری کتاب منتشر می کنند. شاید کتابی 2 هزار نسخه هم فروش داشته باشد، اما کسی توان انتشار این میزان کتاب را ندارد.
مدیر مسئول انتشارات سفیر اردهال بیان کرد: ناشران براساس آنچه بازار نیاز دارد کتاب منتشر می کنند. برای ناشر، انتشار کتاب به میزان کمتر از 2 هزار جلد سودمند تر از انتشار کتابی با تیراژ 2 هزار جلد است.
عابدینی بیان کرد:هزینه های نگهداری و هزینه های اولیه چاپ کتاب را داریم به جای اینکه ناشر 20 میلیون تومان برای انتشار 2 هزار جلد کتاب هزینه کند 10 عنوان دیگر را با همین میزان هزینه منتشر می کند اینگونه هم به مولف بدهکار نخواهد بود هم تعدادی کتاب در انبار نخواهد داشت.
مدیر مسئول انتشارات سفیراردهال با اشاره به اینکه بازار نشر دیگر تکان نمی خورد و شاهد رونق این بازار نخواهیم بود، اظهار داشت: کسی نیست که به نشر توجه کند چهار ماه پیش کتابی منتشر کردم اگر به زمان انتشار کتاب برگردیم در صورتی که کتاب را منتشر نکرده بودم و کاغذ لازم برای انتشار کتاب را نکه می داشتم و امروز می فروختم سودی که از فروش کاغذ به دست می آوردم بسیار بیشتر از میزان سودی بود که از انتشار کتاب به دست می آورم.
وی با اشاره به اینکه اتفاقاتی در حوزه نشر می افتد که هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد، بیان کرد: صنعت نشر رونق نمی گیرد حتی اگر تلاش کنید رونق به بازار نشر برگردد و اوضاع آن را بهتر کنید و سرانه مطالعه کتاب را افزایش دهید، چون کار در حوزه نشر توجیه اقتصادی ندارد. ناشری مانند من که کتاب های زیادی منتشر کرده است نمی تواند یک شبه این کار را کنار بگذارد و انتشاراتی را تعطیل کند.
مدیر مسئول انتشارات سفیر اردهال بیان کرد:با سرعتی کمتر و مقیاسی بزرگتر به کار نشر ادامه می دهم. چاپ های دیجیتال کتاب تنها بازار نشر را نگه داشته است و امید به اینکه آینده حوزه نشر آینده بهتری شود، ناشران به کار خود ادامه می دهند.
عابدینی گفت: همه ناشران امیدوار هستند آینده بهتری در حوزه نشر داشته باشند تا زمانیکه این امید وجود داشته باشد حوزه نشر ادامه پیدا می کند.
انتهای پیام/
گلایه یک ناشر از بی توجهی مسئولان به صنعت نشر
مدیرعامل شرکت تعاونی لیتوگرافان ایران عنوان کرد: در گذشته متاسفانه زینک در اولویت کالاهای اساسی نبود ولی با حمایت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی این وزارتخانه توانستیم زینک را در فهرست کالاهای اساسی ببریم و به همین منظور ارز دولتی برای واردات زینک در اختیار تعاونی لیتوگرافان و دیگر واردکنندگانی که سابقه واردات داشته اند قرار داده شده است.
وی ادامه داد: زینک کالای مهم و استراتژیکی در صنعت چاپ و نشر و مطبوعات کشور به شمار می آید و حتی می توان گفت که از کاغذ هم اهمیت بیشتری دارد، زیرا در داخل کشور مقدار کمی کاغذ تولید می شود و حتی می توان از کشورهای همسایه هم تامین کرد اما در داخل کشور زینک تولیدی نداریم همچنین کشورهای اطراف ما نیز تولیدکننده زینک نیستند.
شجاع با بیان اینکه بیش از 85 درصد مکتوبات و کارهای چاپی نیازمند زینک افست هستند، گفت: اگر همه تهران هم انبار کاغذ باشد و مشکلی در تامین آن وجود نداشته باشد اگر زینک در کشور نباشد تمام این کاغذها بدون استفاده می شوند و به همین دلیل تامین زینک مورد نیاز صنف اهمیت ویژه ای دارد.
وی تاکید کرد: شرکت تعاونی لیتوگرافان از مرداد ماه امسال پروفرما آماده کرده بود و جنس نیز از سوی تولیدکننده چینی به گمرک ارسال شده بود اما ازآنجایی که نتوانستیم به چین ارز بفرستیم، محموله 75 روز در بندرعباس ماند و چینی ها جنسشان را پس گرفتند و به دبی فروختند.
شجاع با بیان اینکه در سال حدود 3 میلیون متر مربع زینک در کشور مصرف می شود، گفت: دو ماه است که 300 هزار مترمربع زینک که یک دهم مصرف یک سال کشور است ثبت سفارش شده است و برای بهره مندی این کالا از ارز دولتی موضوع در کارگروه زینک که زیرمجموعه کارگروه کاغذ است مطرح شد و طبق دستور هیات دولت زینک به گروه یک منتقل شد و توانستیم از ارز دولتی استفاده کنیم.
وی یادآور شد: زمانی که به زینک فهرست کالای اولیه رفت اقدامات خود را برای واردات زینک آغاز کردیم و اکنون بیش از یک ماه است که بانک مرکزی پروفرماهای تعاونی لیتوگرافان ایران را تایید و به بانک عامل اعلام کرده است. در کل می توان گفت که همه کارهای ضروری انجام شده است و هر زمان که بانک مرکزی پول را به خارج از کشور ارسال کند زینک به کشور وارد می شود.
وی با بیان اینکه قیمت زینک را سازمان حمایت از مصرف کنندگان تعیین می کند، توضیح داد: این زینک ها با نظارت و دستور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری تعاونی لیتوگرافان توزیع خواهند شد و شرکت ما و واردکنندگان دیگر تعهد محضری به ارشاد داده ایم که بدون اجازه ارشاد هیچ زینک و کاغذی فروخته نشود.
شجاع همچنین از گرانی 350 تا 400 درصدی زینک سخن گفت و افزود: اگر زمینه ای فراهم شود که فهرست زینک دولتی تا آخر بهمن ماه ارسال شود می توانیم به لیتوگرافان، مطبوعات و ناشران قول بدهیم که فروردین ماه سال آینده زینک با قیمت مناسب توزیع خواهد شد و اولویت با کسانی است که این زینک را پیش خرید کرده باشند و بعید می دانم زینک ما به کسانی که پیش خرید ندارد زینک داده شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، قیمت کاغذ تحریر با وجود کاهش چند 10 هزار تومانی در هفته های گذشته دوباره به بالای 400 هزار تومان رسیده است. بر این اساس قیمت هر بند کاغذ تحریر 70 گرمی اندونزی 401 هزار تومان و هر بند کاغذ 80 گرمی اندونزی 411 هزار تومان در هفته گذشته خرید و فروش شده است.
کاهش قیمت کاغذ در هفته گذشته که به دلیل تعطیلات چند روزه به وجود آمده بود، متأسفانه دوامی نداشت و این تصور ناشران برای پایین تر آمدن قیمت ها به واقعیت تبدیل نشد.
متأسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کارگروه کاغذ نیز در ماه های گذشته نتوانسته اند آشفته بازار کاغذ را سامان دهند، اگرچه کارگروه کاغذ به موازات بازار، نیاز ناشران را تا اندازه ای پاسخ می دهد، اما باید توجه داشت که این گونه اقدامات به عنوان مسکن موقت است و باید چاره ای برای ساماندهی بازار کاغذ اندیشید.
از طرف دیگر در هفته های گذشته ناشران از عدم توزیع کاغذ توسط کارگروه انتقادات بسیاری داشته اند، انتقاداتی که در نبود کاغذ برای توزیع میان ناشران ایجاد شده است، البته بنا به گفته برخی از اعضای کارگروه کاغذ تامین شده است، اما چون سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده قیمت کاغذ را تعیین نکرده است، کارگروه مجاز به توزیع نیست. در این راستا قرار شده است که کارگروه کاغذ در هفته جاری خود اقدام به تعیین قیمت برای کاغذهای وارداتی کند.
از ابتدای راه اندازی سامانه توزیع کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بالغ بر 22 هزار درخواست در سامانه به ثبت رسیده است که تامین نیاز همه این درخواست ها قطعا کار آسانی نیست. اما نزدیک شدن به ایام نمایشگاه کتاب تهران طبیعتاً ناشران را به تکاپو برای انتشار آثارشان خواهند انداخت و اگر کارگروه نتواند کاغذ مصرفی آنها را تامین کند، ناچارند برای تامین کاغذ باید به بازار روی آورده و این یعنی بزرگ شدن بی رویه حباب قیمت کاغذ در روزهای آتی.
بنابراین انتظار می رود که کارگروه کاغذ در این ایام خاص نسبت به تأمین کاغذ ناشران با حساسیت بیشتری اقدام کند، از طرف دیگر دولت باید فکری برای افزایش چند برابری و غیرواقعی کاغذ در بازار داشته باشد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزاری فارس، ستاد برگزاری این نمایشگاه در نظر دارد شعار این دوره از نمایشگاه را از طریق فراخوان عمومی و با مشارکت فعالان حوزه فرهنگ انتخاب کند.
علاقه مندان برای ارائه پیشنهادات خود می توانند تا تاریخ 20 اسفند ماه نسبت به ارسال شعارهای پیشنهادی خود به آدرس الکترونیکی PR@tibf.ir اقدام کنند.
لازم به ذکر است که هر فرد می تواند دو شعار پیشنهاد دهد. پیشنهاد دهندگان باید مشخصات خود را درایمیل ارسالی ثبت نمایند. بر اساس این خبر به پیشنهاد برتر و منتخب، جایزه ای از سوی ستاد برگزاری نمایشگاه تعلق خواهد گرفت.
* صفری مشاور قائم مقام نمایشگاه کتاب شد
حسین صفری به عنوان مشاور قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران منصوب شد.
قادر آشنا؛ قائم مقام نمایشگاه طی حکمی حسین صفری را به عنوان مشاور خود منصوب کرد.
در متن این حکم آمده است:
"نظر به مراتب تعهد، تجربه و سوابق ارزشمند فرهنگی جنابعالی به موجب این ابلاغ به عنوان مشاور قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران منصوب می شوید."
حسین صفری در دوره های اخیر به عنوان مدیر کمیته اجرایی و رفاهی در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشت.
انتهای پیام/
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از ستاد خبری سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران دکتر قادر آشنا؛ قائم مقام نمایشگاه طی حکمی حسین صفری را به عنوان مشاور خود منصوب کرد.
در متن این حکم آمده است:
نظر به مراتب تعهد، تجربه و سوابق ارزشمند فرهنگی جنابعالی به موجب این ابلاغ به عنوان مشاور قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران منصوب می شوید.
حسین صفری در دوره های اخیر به عنوان مدیر کمیته اجرایی و رفاهی در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشت.
سردار مسعود زاهدیان در گفت وگو با ایسنا درباره مصرف موادمخدر و روانگردان و نیز عادی سازی اعتیاد استعمال دخانیات در برخی از تولیدات تلویزیونی و سینمایی اظهارکرد : ستاد مبارزه با موادمخدر سیاست های کلی در قالب طرح جامع پیشگیری از اعتیاد تدوین و به تمامی دستگاه ها از جمله صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ کرده و تمامی این دستگاه ها ملزم به اجرا و رعایت آن هستند.
وی با بیان اینکه پلیس نیز در مورد شکل و ضوابط پلیسی در فیلم ها اظهارنظر می کند، گفت: در مورد محتوای فیلم ها نظری نداریم اما در مورد تجهیزات و امکانات پلیسی و اینکه پلیس نشان داده شده در فیلم مطابق با واقعیت باشد، نظرات خود را مطرح می کنیم.
رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا اضافه کرد: همچنین ما در جلساتی که عضو آن هستیم مطالباتمان را مطرح کرده و اگر در مواردی تذکراتی نیز لازم باشد آن را ارائه و طرح خواهیم کرد.
زاهدیان ادامه داد: در فیلم هایی که نیروی انتظامی در ساخت آن مشارکت داشته باشد نیز تمامی موارد رعایت شده و توجه لازم صورت می گیرد تا مواردی همچون مصرف موادمخدر و عادی سازی و ترویج این پدیده انجام نشود.
وی در مورد واکنش پلیس به موارد تخلف نیز گفت: خوشبختانه در اکثر تولیدات موارد ابلاغ شده مدنظر قرار می گیرد اما در صورتی که دستورالعمل های صادر شده رعایت نشود، ما در این خصوص تذکرات خود را ارائه خواهیم کرد.
انتهای پیام
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به برخی انتقادات وارد شده از جانب نیروی انتظامی در خصوص عادی سازی مصرف مواد مخدر در فیلم های سینمایی و صدا و سیما و حضور متفاوت پلیس در برخی از این آثار، گفت: نباید بیش از این در کار هنرمندان دخالت کرد و باید اجازه داد صنعت فیلم و سینمای ایران مسیر خود را طی کند.
دخالت های بی مورد مخاطب را کاهش می دهد
نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی افزود: اینکه اثری به مانند دخالت های بی مورد همیشه قابل پیش بینی باشد و هیچ اتفاقی خلاف تصور رخ ندهد، هیچ جذابیتی ندارد و مخاطبی را به خود جذب نمی کند لذا باید اجازه داد هنرمندان حرف خود را بزنند و اگر صبر داشته باشیم در می یابیم که حتی این پرداخت متفاوت هنرمندان نیز در نهایت به سود جامعه خواهد بود.
وی افزود: متأسفانه این وضعیت در آثار کودکان نیز نمود بیشتری دارد و شخصیت ها کاملا سیاه و سفید هستند به طوریکه بچه های ما هیچ کدام تا به حال بچه های بد را روی پرده سینما تماشا نکردند؛ در واقع به جای اینکه بچه ها در دنیای واقعی با این برخی واقعیت های تلخ مواجه شوند باید اجازه داد ابتدا آن ها را روی پرده سینما ببینند.
جعفرزاده با بیان اینکه متأسفانه بسیاری از موارد را به فرزندانمان آموزش نمی دهیم، گفت: آموزش و پرورش هم به دلیل اینکه حواشی بسیاری ایجاد می شود از ورود به بسیاری از مسائل پرهیز می کند.
نباید جرأت و جسارت را از سینماگر گرفت
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با تأکید بر اینکه باید به کارگردانان جرأت و جسارت دهیم که بتوانند به حوزه های مختلف از جمله حوزه آسیب های اجتماعی ورود کنیم، گفت: در این میان اگر پلیس اتو کشیده و مؤدب در مواجهه با جانیان مواد فروش مواجه شود، مسلم است که اثر کاملا خنده دار از آب در می آید لذا ضرورت دارد که به کارگردانان و نویسندگان اعتماد داشته باشیم.
ضرورت ورود سینماگران به حوزه آسیب های اجتماعی
وی ادامه داد: در حال حاضر آمار بزهکاری، طلاق، حاشیه نشینی و آسیب های آن به شدت بالا رفته و ضرورت دارد که سینماگر به این موضوعات بپردازند در این شرایط باید با سعه صدر با کارگردانان و نویسندگان مواجه شد.
نایب رئیس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: نیروهای امنیتی، اطلاعاتی، نیروی انتظامی و حیت مشاغل مختلف صنعت سینما را نمی شناسند و به این صنعت ورود می کنند که این مسئله جز آسیب هیچ چیز دیگری ندارد./
پایان پیام
حسن کریمی قدوسی در گفت وگو با ایسنا با بیان این که تنها محصول دیجیتال ایرانی که صادر می شود، بازی است، گفت: صادرات بازی ها این طور است که بازی را در مارکت های دیجیتال آپلود می کنند و از محل فروشش پول دریافت می کنند، یعنی این طور نیست که این بازی ها به صورت فیزیکی بسته بندی و فروخته شود. البته به دلیل تحریم ها، بازی سازها با ناشر قرارداد دارند، زیرا بازی هایی که پرداخت درون برنامه دارند، نمی توانند توسط افراد ایرانی در مارکت ها قرار بگیرند و حتماً باید یک حساب خارجی یا یک ناشر خارجی باشد.
وی درباره تأثیر تحریم ها بر بازار بازی سازی بیان کرد: جامعه ی بازی سازی جهان، جامعه حامی است و کمتر رویکرد سیاسی دارد. با وجود این، یکی از مشکلاتی که بازی سازهای ما خصوصاً بعد از تشدید تحریم ها این است که شرکت این بازی سازها، حتماً باید خارجی باشد و به هیچ وجه نباید بگویند بازی در ایران ساخته شده است. به همین دلیل بسیاری از بازی سازهای ما که بازی سازهای خوبی هم هستند، بازی شان را برای جشنواره نمی فرستند تا یک وقت مشخص نشود که بازی ایرانی است.
بازی سازهای خوب در حال خروجند
مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای، یکی از مشکلات صنعت بازی سازی در ایران را خروج نیروی انسانی دانست و بیان کرد: برخی بازی سازهای ما در حال خروج از کشورند، زیرا داشته های آن ها پول و ملک و کارخانه نیست، ذهن و هنرشان است و به همین خاطر خیلی هایشان ممکن است بخواهند از کشور بروند؛ ما باید کاری کنیم که بمانند و نشان دهیم که از آن ها حمایت می کنیم، زیرا ترک کردن ایران، به این منتج می شود که سه سال دیگر، بازی سازهای خوب ما رفته باشند.
کریمی قدوسی، با بیان این که بیش ترین مخاطب محصولات فرهنگی ما بازی است اما کمترین حمایت و بودجه از آن انجام می شود، اظهار کرد: بعد از 10 سال، هنوز اولویت بازی لمس نشده است. تنها بخشی از فرهنگ که مشکل مخاطب نداریم، بازی است و یعنی این که یک گام هم جلوتریم و فقط بحث آموزش و محتوای بومی وجود دارد. ما 28 میلیون گیمر داریم و سرانه مصرف بازی 32 دقیقه در روز است. اصلاً به دنبال بیش تر کردن مصرف نیستیم اما باید کالای ایرانی را جایگزین کالای خارجی کنیم.
دستگاه ها باید با همکاری مقوله بازی را پیش ببرند
مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای، درباره ی چندجانبه بودن بازی های رایانه ای توضیح داد: بازی یک محصول فرهنگی است، زیرساخت های مربوط به آن از سرور و اینترنت و پهنای باند و مشکل فیلتر شدن مربوط به وزارت ارتباطات است؛ مقوله ورزش های الکترونیکی در حوزه جهانی مربوط به وزارت ورزش است و حوزه های دانش بنیان مربوط به معاونت علمی می شود. این چهار مجموعه باید به هم کمک کنند و موضوع را جلو ببرند، زیرا هیچکدام به تنهایی استعداد پیش برد مقوله را ندارند. باید یک همگرایی ایجاد شود که دستگاه ها موازی کاری نکنند که اقدامات خنثی یا منفی شود.
وی ادامه داد: غیر از چهار دستگاه اصلی، تقریباً 20 دستگاه دیگر جزو این مجموعه هستند که هر کدام به نوبه ای در زمینه بازی تأثیری دارند. سعی کردیم به نوبه خود این هماهنگی را ایجاد کنیم و تقریباً هر ماه یک بار جلسه کمیته تخصصی دستگاه ها را داریم، به عنوان کمیته حمایت که تمام دستگاه ها دور هم جمع شوند و مشکلات خود را در زمینه ی بازی به اشتراک بگذارند. هم چنین قرار شده بنیاد و وزارت ارتباطات، موضوع حمایت از بازی سازها را جلو ببرند. وزارت ارتباطات غیر از امکانات زیرساختی، 10 میلیارد وام وجوه اداره شده هم قرار داده که 3.5 میلیارد آن تاکنون جذب شده است.
کریمی قدوسی با تاکید بر تأثیر مشکل کپی رایت بر بازار بازی کامپیوتری بیان کرد: بازی های کامپیوتری خارجی نسبت قیمت به کیفیت ندارد. بازی های قفل شکسته که در خارج از کشور 60 دلار است، راحت پیدا می شود و مردم هم ترجیح می دهند این بازی ها را بگیرند تا این که بخواهند پولی بدهند و بازی کامپیوتری داخلی که 20 هزار تومان است را بخرند. از طرفی این بازی ها مانند بازی های آنلاین با پرداخت درون برنامه نیستند که به این بهانه بازی سازهای ما بخواهند پول دربیاورند.
وی در ادامه درباره ی رشد بازی های آنلاین در مقایسه با بازی های کامپیوتری در ایران توضیح داد: از میان 146 اثر جشنواره، تنها 29 بازی کامپیوتری بوده و بقیه همه موبایل است؛ در صورتی که این آمار پنج سال پیش برعکس بود. البته در دنیا هم بازی های کامپیوتری در حال کاهش است، اما مانند افت وحشتناکی که در ایران وجود ندارد، نیست. به همین دلیل تنها برخی از شرکت ها بازی کامپیوتری می سازند که بازار اولیه شان خارجی است و فروشی در داخل ندارند.
بنیاد هولوگرام نمی فروشد
مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای با اشاره به نقش این بنیاد در مجوز دهی به بازی ها بیان کرد: در حال حاضر بازی های کامپیوتری و کنسولی باید از بنیاد مجوز بگیرند و به آن ها هولوگرام داده می شود. هولوگرام از سال 1394، قانون مجلس است و پول آن به خزانه داری کل کشور می رود و تخصیصی هم به ما نمی دهد. آنچه اهمیت دارد، این است که بازی هایی که هولوگرام دارند، مورد تأیید هستند و خانواده ها می توانند با مشاهده آن ها خیالشان راحت باشد. البته بازی های موبایل به دلیل تغییرپذیری و حجم زیادشان، غیر از آن هایی که عرضه رسمی می شوند، مجوز نمی خواهند و رده بندی سنی برایشان کافی است.
کریمی قدوسی، با بیان این که هیچ نظریه قطعی در زمینه افزایش خشونت در بچه ها به دلیل بازی وجود ندارد، افزود: تنها نظریه قطعی که وجود دارد و جامعه جهانی بهداشت هم آن را تأیید کرده، اعتیاد به بازی است؛ یعنی عطش بیش از حد شما برای بازی کردن، مانند اعتیاد به خیلی چیزهای دیگر. ما در این زمینه نمی توانیم جلوی بازی را بگیریم، اما مهم ترین کاری که باید بکنیم تربیت خانواده هاست؛ این که بدانند رده بندی سنی چیست و آن را رعایت کنند. اگر دولت در این زمینه خوب عمل کند، کارش را در زمینه فرهنگی خوب انجام داده است.
جشنواره بازی های ویدئویی با 146 اثر
وی درباره ی بازی های جشنواره بازی های ویدئویی امسال توضیح داد: امسال 146 بازی به جشنواره ارسال شده که شامل 111 اثر بازی، هشت آپدیت برای بازی های قدیمی که نیاز به به روزرسانی دارند و بازی سازان می خواهند بازی های خود را بهبود دهند و 27 اثر هم برای بازی هایی مورد انتظار که سال بعد می آیند، می شود. تعداد بازی های اندروید 124، بازی های آی اواس سه و 29 بازی کامپیوتری وجود دارد که استان تهران با 74 بازی بیش ترین اثر را داشته است.
مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای ادامه داد: ما هزینه های جشنواره امسال را کاهش دادیم و آن را به بخش جوایز اضافه کردیم و 360 میلیون تومن جایزه می دهیم. سال گذشته جایزه بازی سال 10 میلیون تومن بود و امسال 100 میلیون تومن شده که شاید کمکی به شرکت ها باشد. سعی می کنیم این جوایز به نوعی بخشی از مشکلات مالی را برای شرکت هایی که کار خوب می کنند، جبران کند.
کریمی درباره ی فعالیت بنیاد در الکامپ توضیح داد: سه سال پیش ایده الکام گیمز با همکاری بنیاد و کمیسیون نرم افزار سازمان نظام صنفی رایانه ای به وجود آمد و بنیاد بخشی را به بازی سازها اختصاص داد. سال بعدش الکام گیمز در قالب ورزش های الکترونیک برگزار شد که بنیاد شرکت نکرد. سال گذشته هم پیشنهاد دادند که بنیاد پاویون توسعه دهندگان را بگیرد اما ما به دلیل برگزاری تی جی سی و این که نمی تواستیم بخشی از پولمان را برای الکامپ هزینه کنیم، نتوانستیم با آن ها همکاری کنیم و پاویون را بخش خصوصی انجام داد.
وی با بیان این که نمایشگاه بازی یک نمایشگاه بزرگ است که سال های 1391 و 1392 برگزار شد، افزود: نمایشگاه بازی بسیار پرمخاطب است و سال 1392 که در مصلی برگزار شد، بالغ بر 600 هزار نفر مراجعه کننده داشت. نمایشگاه گیم دنیا همه جا مخصوص گیم است و نرم افزار و گیم نیست. ما به دنبال احیای آن هستیم و امیدواریم بتوانیم بعد از چند سال وقفه، آن را اجرا کنیم. اگر بتوانیم و با وجود مشکلات بودجه ای آن را احیا کنیم، یک نمایشگاه جدا از الکامپ می شود، زیرا الکامپ شامل همه ی موارد است که بازی در آن گم می شود.
هدف تی جی سی ، آموزش و صادرات است
مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای با اشاره به تفاوت های جشنواره بازی و رویداد تی جی سی گفت: جشنواره یک رویداد ملی با اثرهای ملی است اما کارکرد رویداد تی جی سی آموزش و صادرات است. سال گذشته 70 نفر از کشورهای پیشرفته از جمله کانادا، آمریکا، فرانسه، استرالیا و آلمان به رویداد دعوت شده بودند که 40 سخنران و 30 خریدار خارجی بودند. کار سخنران ها آموزش بود و خریدارها هم بحث صادرات داشتند و چند بازی هم به مرحله قرارداد رسید.
کریمی با تاکید بر ماهیت آموزشی و صادراتی بودن TGC بیان کرد: برای رویداد سال آینده باید حتماً به عنوان قانون ذکر شود که هدف، صادرات است و نه واردات. بنابراین هرکسی که بخواهد به رویداد تی جی سی بیاید باید به فکر صادرات باشد، در غیر این صورت بنیاد قطعاً جلویش را می گیرد. هم چنین به دلیل تحریم ها ممکن است شرایط کمی سخت تر شود. از طرفی ما دیگر هزینه هتل و هواپیمای خریدارهای خارجی را نمی دهیم و کسانی که قصد صادرات و خرید دارند، باید خودشان هزینه دهند، اما سخنران ها را حمایت می کنیم چون آن ها کارشان آموزش است و دنبال معامله نیستند.
به گفته کارشناسان، در حالی که بازی سازان ایرانی روز به روز تجربیات ارزشمند بیش تری به دست می آورند و به تعداد بازی های ایرانی در بازارهای جهانی افزوده می شود، لزوم گسترش تعاملات بین المللی، اهمیتی دو چندان یافته است. تی جی سی (Tehran Game Convention) یک رویداد تجاری صنعت بازی های رایانه ای، در منطقه خاورمیانه است که از سال گذشته با همکاری شرکت گیم کانکشن فرانسه و تاکنون دو دوره از آن برگزار شده است.
انتهای پیام
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، سرانجام و پس از انتظاری 5 ساله، پروانه نمایش فیلم آشغال های دوست داشتنی صادر شد و این فیلم در برنامه اکران زمستانی قرار گرفت.
این فیلم که در ساله 1391 ساخته شد از همان زمان تولید محور انتقادات و حواشی زیادی قرار گرفت به صورتی که مجوزی برای اکران به آن داده نشد. در طی این سال ها کارگردان فیلم محسن امیر یوسفی هر ساله این فیلم را برای جشنواره می فرستاد و هربار پس مقابله و مخالف با اکران، سرنوشت آن به آینده موکول می شد.
این طلسم سرانجام امسال شکسته شد و اگرچه فیلم باز هم امکان اکران در جشنواره را پیدا نکرد اما پس از جشنواره قرار پروانه اکران آن صادر شد و از چهارشنه 24 بهمن 97 به نمایش درآمد.
**درباره فیلم
این فیلم با یک حادثه شروع می شود؛ ورود و پنهان شدن معترضینی از دست نیروهای امنیتی در جریان حوادث 88 به خانه ی یک پیرزن و پس از آن شایعه ی قرار گرفتن آن خانه در لیست خانه هایی که قرار است مورد بازرسی و پاسخگویی قرار گیرند. به پیرزن خبر می دهند که قرار است در روزهای آینده برای گشتن خانه اش به سراغش بیایند پس اگر چیز مشکوکی دارد بهتر است پنهان یا سربه نیستش کند.
این جرقه بهانه ای است برای ورود به داستان و جریان فیلم؛ جریان خانه ای که روی دیوارش عکس سه شخصیت نصب شده است؛ عکس سه مرد که هرکدام به نوعی به پیرزن ارتباط دارد؛ پسرش که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیده است، برادری که در جریان رخدادهای دهه ی 60 به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق اعدام شده است و همسرش که او هم فوت شده و البته از طرفداران مصدق بوده که در جریان کودتای 28 مرداد حادثه ای برایش رخ داده است.
گفت وگوهایی که هر یک از این سه نفر در شبی که پیرزن خیال می کند که قرار است فردایش نیروهای امنیتی برای گشتن خانه اش بیایند، دستمایه ای می شود تا مضامینی که فیلم تلاش در بیان آنها دارد از خلال آن طرح شوند. مضامینی با نگرش و رویکردی سیاسی-تاریخی.
**منع قانونی نمایش
این فیلم پس از ساخت، دچار حواشی فروانی شد که از لغو مجو نمایش تا استعفای شهاب حسینی از سمت دبیری جشنواره سی و چهارم به عنوان بازیگر فیلم و به دلیل آنچه توهین به این فیلم تلقی شد، را شامل می شود. در واقع این فیلم به دلیل اشارات و نگاه هایی که به حوادث 88 داشت و به دلیل آنچه فیلم های مرتبط با فتنه نامیده شد برای نیم دهه کنار گذاشته شد.
به صورتی که در مهر 1393، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار عدم صدور مجوز اکران این فیلم و 7 فیلم دیگر شد که از آن ها با عنوان فیلم های مرتبط با فتنه نام برده شده بود. به گفته احمد سالک از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس برخی فیلم ها با این که مجوز فیلمنامه و تولید دریافت کرده اند، اما در هنگام ساخته شدن، به حاشیه رفته اند و نمایش آن ها به مصلحت نظام نیست .
تلاش برای کسب پروانه نمایش برای این فیلم در حالی در سال 96 به نتیجه رسید که این فیلم به رغم برخورداری از پروانه نمایش بار دیگر امکان اکران و حضور در جشنواره سی و ششم را پیدا نکرد و با عنوان آنچه منع قانونی نمایش خوانده شد از اکران عمومی این جشنواره نیز بازماند.
پس از این اتفاق ها، هیات مدیره مجمع فیلمسازان، در نامه ای خطاب به رئیس سازمان سینمایی، محمدمهدی حیدریان، جلوگیری از ظلم مضاعف در حق فیلم آشغال های دوست داشتنی و فیلمسازش را خواستار شد. در این نامه آمده بود: در چهار دوره گذشته جشنواره، این فیلم به بهانه های مختلف هر بار از شرکت در جشنواره فیلم فجر بازماند، اما امسال با صدور پروانه نمایش در شهریورماه گذشته، امتناع از نمایش آن برای هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر، غیرقابل قبول است .
**پایان حواشی گذشته یا شروع حواشی جدید؟
به رغم این مقاومت و مخالفتی که نسبت به اکران این فیلم وجود داشت اما بسیاری از سینماگران، دست اندرکاران و هنرپیشگان این فیلم نیز بیکار ننشستند و مراتب اعتراض خود را با نوشتن بیانیه، نامه و انتشار پست هایی در فضای مجازی به گوش رساندند. شهاب حسینی، صابر ابر و حبیب رضایی از جمله بازیگران این فیلم بودند که در این مدت دست به عکس العمل هایی انتقادانه نسبت به روند در پیش گرفته شده در مورد این فیلم زدند. واکنش هایی که گله مندانه خواستار رویکردی عادلانه نسبت به فیلم بودند.
به رغم همه ی این اتفاقات اما این فیلم تا همین روزهای اخیر در وضعیت بلاتکلیف گذشته خود بود تا این که بالاخره اجازه اکران را بدست آورد و اکران آن آغاز شد.
اکرانی که حالا و پس از نیمه دهه حواشی متعددی که پیش از اکران عمومی به همراه داشت احتمالا باید منتظر حواشی جدیدی پس از اکران آن باشیم.
محسن امیریوسفی کارگردان فیلم در اولین روز اکران فیلمش در جمع اولین تماشاگران در پردیس ارگ تجریش گفت: همه اتفاقات تلخ را فراموش کنید، فکر کنید این فیلم همین امروز ساخته شده است .
پژوهشم.س.ب
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
بنیان گذار انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: در زمان جنگ کل بودجه کشور بین 6 تا 12 میلیارد دلار بود و انصافاً رسیدگی خوبی به همه امور می شد و مردم هم در رفاه نسبی زندگی می کردند اما اکنون که بودجه بالای 100 میلیارد دلار است، مردم به نان شب شان محتاج هستند! شاید دلیل اصلی این باشد که به جای اینکه آثار فرهنگی مان به همزیستی، قناعت و زندگی سالم روی بیاورند متأسفانه به سمت تجمل گرایی و مصرف گرایی رفته است.
وی ادامه داد: آقازاده ها مجالی برای مردم نگذاشتند تا مردم زندگی کنند. آن ها پول ها و وام های کلان می گیرند اما یک فرهنگی برای دریافت یک وام باید حقیر بشود چون فقیر است!
شفق سپس با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خون تازه ای به سینما تزریق شد اظهار داشت: سینمای بعد از انقلاب در تغییر محتوا تأثیر بسزایی گذاشت و سینمایی نجیب و انسانی شکل داد که گل سرسبد ایران اسلامی در امور فرهنگی دنیا شد.
تهیه کننده فیلم سینمایی حماسه مجنون خاطرنشان کرد: یکی از تأثیرات جدی سینمای ایران رشد جوان های خلاق و مبتکر در عرصه سینما بود که در قبل از انقلاب با مناسبات مختلفی وارد سینما می شدند، انقلاب اسلامی راه را برای جوانان شایسته و خلاق باز کرد و آن ها آثار فاخری را در سینما تولید کردند.
این سینماگر متذکر شد: اما در 20 سال اخیر و در نیمه دوم چهل سالگی انقلاب برخی نقصان ها شکل گرفت؛ حرمت پیشکسوتان و حرمت سینما شکسته شد. اخلاق و حرمت های اخلاقی در سینما از بین رفت و البته به غیر از سینما در سایر رشته های هنری هم ما شاهد این اتفاق بودیم.
وی تصریح کرد: امروزه سینما به ارزش های ملی و بومی تکیه نمی کند و با سیاه نمایی زنده مانده است. ما باید به قهرمانان واقعی دینی و ملی مان در سینما پرداخت کنیم، ما باید آگاه باشیم که نیاز به قهرمانان سازی پوشالی مثل آمریکایی ها را نداریم چرا که دین و ملیت مان سرشار از قهرمانان واقعی است اما نسبت به آن ها بی توجه هستیم.
این کارشناس فرهنگی در پاسخ به این سوأل که چرا نهادهای ناظر بر عملکرد دستگاه های فرهنگی جلوی این اتفاق را نمی گیرند و چرا علیرغم تذکرات مکرر مقام معظم رهبری در خصوص مسائلی از قبیل ولنگاری فرهنگی و... گوش شنوایی در میان مسئولان وجود ندارد گفت: دستگاه های نظارتی در عرصه فرهنگ خودشان بی سواد هستند! وقتی که آن ها سواد لازم ندارند قطعاً این اتفاقات در حوزه فرهنگ می افتد؛ ما باید بدانیم و آگاه باشیم که با چوب و چماق نمی توان جلوی موج را گرفت. اولین اصل داشتن سواد لازم است که بتوانند از آن جنس، نظارت داشته باشند، آقایان باید بدانند با نظارت آهنین نمی توانند سینما را کنترل کنند.
تهیه کننده فیلم سینمایی مروارید سیاه ادامه داد: امروزه سینمای ایران آنچنان در چمبره فیلم های سخیف قرار گرفته و رحمی به سینمای ارزشی و انسانی ندارد که همه ما در بهت و شوک هستیم!؛ بی سوادی سراسر عرصه هنر و فرهنگ را به لجن کشیده و وقتی که بی سوادی وجود دارد عدم تفکر، عدم اندیشه و... بلا به وجود می آورد. الآن برای سینما اندیشه تصمیم نمی گیرد و پول های بادآورده و رانتی تصمیم می گیرند.
این عضو هیأت مدیره شهرک سینمایی دفاع مقدس تأکید کرد: این در شأن سینمای ما نیست که افراد با خانواده های شان نتوانند فیلم ها را به دلیل مبتذل و سخیف بودن بیش از حدشان ببینند؛ من واقعاً نمی دانم چرا وزارت ارشاد سخیف سازی را از بین نمی برد؟
شفق در پایان این گفتگو اظهار داشت: ما برای برون رفت از این اوضاع نیاز به مهندسی فرهنگی داریم؛ ما امروزه با آنچه در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم که دشمن به ما دیکته کرده، فیلم های جشنواره ای و پوچ گرایی و نهیلیستی! فیلم های بی ادبی را ادب دانستن!، فیلم های بی فرهنگی را تمدن دانستن، فیلم هایی که با سیاه نمایی و تلخ نگری عجین هستند؛ این اتفاقات بسیار ناراحت کننده است و نیاز است با مهندسی فرهنگی درست به مقابله با این پدیده شوم برخیزیم.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، لزوم بررسی کارشناسانه و تحلیل عمیق و کیفی در روند اجرایی و عملی جشنواره فیلم فجر از آغاز تا به امروز به منظور دستیابی به الگویی مبتنی بر ترسیم سیاقی پایدار برای این مهمترین رویداد فرهنگی کشور و همچنین تقویت نقاط مثبت و زدودن نکات منفی بسیار ضروری می نماید.
نیاز است تا با گردآوری صاحبنظرانی بین فرهنگی و بین رشته ای ضمن بررسی نقاط ضعف و قوت جشنواره در این 37 دوره ی برگزاری، الگویی برای ادامه ی مسیر طراحی شود.
آنتونیا شرکا منتقد بین المللی فیلم و استاد دانشگاه درباره تغییرات جشنواره در طی سال های اجرا به پژوهشگر ایرنا گفت: اتفاق خوبی که برای جشنواره بین المللی فجر افتاد این بود که جشنواره جهانی را از جشنواره داخلی جدا کردند. چون جا داشت و لازم بود این اتفاق بیفتاد. هم به دلیل این که زمانی که موقع برگزاری جشنواره جهانی است موقع مناسبی برای میهمانان خارجی است و هم مکانش یعنی چهارسو خیلی فضای بهتری است. بنابراین جای آن اینجا وسط زمستان و لابلای فیلم های ایرانی نبود.
وی افزود:کارکرد جشنواره در سال های دهه ی 60 با الان، شاید فرق کرده باشد. در سال های دهه ی 60 سینما و جشنواره بستری بود که شما خیلی چیزهایی را ببینید که بعدا دیگر هرگز روی پرده نمی دیدید. محل گفت وگو و چالش بود، رسانه های مجازی وجود نداشتند و نقشی پررنگ و از جنسی متفاوت داشت. جشنواره امروز بیشتر یک ویترین است برای معرفی فیلم هایی که در سال آینده خواهیم داشت.
شرکا ادامه داد: آن موقع و در دهه های گذشته یادم هست که قرار بود از طریق فیلم هایی که به جشنواره راه پیدا می کردند و جایزه می گرفتند، تکلیف فیلمسازان برای فیلم های سال بعدشان معلوم شود که بدانند درباره چه چیزی باید بسازند. امروز به این شکل نیست نه این که بگویم مهم نیست. چون فیلم هایی که امسال جایزه می برند باز مقداری به فیلمسازانی که می خواهند بعدا فیلم بسازند جهت و خط می دهند؛ ولی دیگر به آن شدت نیست و خیلی ها دیگر این ناراحتی و غم را ندارند که فیلمشان در جشنواره نمایش داده نمی شود.
حتی ترجیح می دهند که نمایش داده نشود. آن موقع ها یادم هست که شرط این که فیلمی اکران شود این بود که در جشنواره حضور داشته باشد اما امروز دیگر به این صورت نیست. در نتیجه الان جشنواره نوعی تغییر کارکرد داشته است .
این منتقد حرفه ای فیلم در پاسخ به این مساله که در مجموع چه نظری راجع به این تغییرات دارد گفت: این روند به نظرم مثبت است چون یک جشنواره نمی تواند به عنوان یک نهاد سینمایی، انقدر وزن داشته باشد؛ یعنی ضرورتی ندارد که همه سرنوشت سینمای ایران به یک جشنواره وابسته باشد. این جشنواره، جشنواره ای مانند سایر جشنوارهای دیگری است که در سینمای ما برگزار می شوند؛ حقیقت هست، سلامت هست، شهر هست و بنابراین چه ضرورتی دارد که انقدر یک جشنواره تعیین کننده سرنوشت سینما در آن سال باشد؟ در نتیجه الان فکر می کنم دیگر انقدر وزن و رنگ آن زیاد نیست و می شود گفت از این نظر بهتر شده است.
**سوژه هایی که تکرار می شوند
شرکا در چرایی این که بعضا سوژه ها تکرار و تکراری می شوند خاطرنشان کرد: کلا در همه ی دنیا همین گونه است؛ سینمای ایتالیا هم در دهه ی 40 و 50 که بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم بود، سینمای نئورالیستی را داشتیم و بعد از آن سینمای آنتونیولی و ویسکونتی و.. را داشتیم که بازتاب دهنده مشکلات مردم و مردم نهاد بودند؛ ولی وقتی که جامعه شروع به رونق یافتن کرد و وضعیت اقتصادی مردم بهتر شد، به نوعی فیلمسازان انگار بی سوژه شدند.
وی ادامه داد: برای ما همینطور است و تا زمانی دهه ی شصت و اوج جنگ بود و بعد از انقلاب بود و تب و تاب ها و دردهایی وجود داشت، مردم می خواستند حرف بزنند، بنابراین وفاقی بود که یک نوع فیلمی که همان موج نوی دوم سینمای ایران و فیلم های رئالیستی یا واقع گرایانه بود، شکل گرفت و دور دنیا را گشت و سینمای ما را مطرح کرد.
نه این که بگویم الان مشکل نداریم، الان هم مشکل داریم ولی اولا یک مقدار دستمان بسته است برای این که مشکلات را مطرح کنیم و دوم این که جنس مشکلاتمان متفاوت است از آن مشکلاتی که آن زمان بود؛ چرا که آن زمان، مساله مرگ و زندگی بود. این است که الان انتقاد اجتماعی در سطوح مختلفی وجود دارد. شاید آنطور که باید باشد نمی توانیم به مسائلی که می شود به آن پرداخته شود و مهم است، بپردازیم چرا که جامعه ما جزو خطوط قرمز و تابو است. آنهایی هم که باقی می ماند شاید به صورتی کمرنگ تری پرداخته شوند؛ ولی آن اضطراری که آن زمان بود، شاید امروز به آن شکل وجود ندارد .
**رسالت حساس خبرگزاری ها
این منتقد سینما در ادامه و با توجه به نقش حساس خبرگزاری ها تصریح کرد: فکر می کنم الان شاید رسانه ها نسبت به زمان دهه ی شصت یا هفتاد به دلیل گستره و نفوذی که سیستم های دیجیتال، شبکه ها و فضای مجازی دارند، نقش سخت تری داشته باشند.
وی افزود: آن زمان یک مجله فیلم داشتیم و همان یک مجله فیلم بود و سینمای ایران. باید یک ماه صبر می کردید تا این مجله بیرون بیاید و اخبار روز را بخوانید. الان اتفاقی که امروز می افتد فردا نه تنها در رسانه های رسمی بلکه حتی به صورت غیررسمی و غلط و درست و ... به شکلی مطرح می شود و صدایش در می آید. برای همین هم تردد رسانه ها اعم از رسانه های مجاز یا غیرمجاز یا رسانه های فضای مجازی یا رسانه هایی که واقعا مجوز دارند، انقدر متعدد شده اند که دیگر کسی بیشتر مورد اعتماد قرار می گیرد که در حدی که می تواند بیشتر واقعیات را بگوید و سریع تر و دقیق تر اخبار را انتقال بدهد.
بنابراین من فکر می کنم خبرگزاری ها به ویژه بار سنگینی روی دوششان است برای این که خبرگزاری ها رسانه های دیگر را تغذیه می کنند و نوعی مرجع هستند. در نتیجه خیلی مهم است که خبرگزاری ها تا می تواند و امکانش را دارند واقعیت ها را دقیق تر و پر و پیمان تر بگویند.
پژوهشم**س.ب
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
1397/11/27 ساعت 14:29
برنامه "اقتصاد حوالی فرهنگ" رادیو اقتصاد پیرامون موضوع الزامات صنعتی شدن سینما در کشور و با حضور حمیدرضا ولیان پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر و محمود گبرلو تحلیلگر و روزنامه نگار فعال در حوزه سینما به روی آنتن رفت.
ولیان در گفتگو با رادیو اقتصاد اظهارکرد: تاریخ شروع سینمای جهان به معنای واقعی یعنی اکران فیلم همراه با فروش بلیط به اواخر قرن هجدهم برمی گردد. به عبارتی، فرآیند صنعتی شدن آغاز سینمای جدید از پیدایش عرضه و تقاضا در این حوزه است.
وی با اشاره به سیر تکاملی و پیشرفت سینما افزود: با گذشت زمان، بر تعداد بازیگران، پرده ها و سکانس فیلم ها افزوده شد. تجهیزات سینمایی به مراتب دارای تنوع و پیشرفت شده و خلاقیت های متنوعی در فرآیند تولید فیلم ها شکل گرفتند البته در این میان کمپانی های سینمایی نیز تأسیس شدند.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر در رابطه با وضعیت سینمای ایران گفت: سینما در ایران به عنوان کالای وارداتی محسوب می شود بنابراین طبیعی است که فرآیند روابط و کیفیت تولیدات توسط افرادی که سینما را در خارج تجربه کردند به کشور وارد شود.
ولیان متذکر شد: درست است که در فرآیند تولید به بخشی از ساز و کارهای صنعتی بودن سینما توجه کرده ایم اما توجه لازم به فرآیند صنعتی شدن سینما نداریم بگونه ای که برای تهیه کننده صرفا گیشه مهم شده و به ارتباط این صنعت با صنایع تولیدی دیگر اهمیتی داده نمی شود.
در ادامه این برنامه، محمود گبرلو تحلیلگر سینمایی، سینما را یک هنر صنعت معرفی کرد و گفت: وقتی تماشاگر برای دیدن یک فیلم باید هزینه کند طبیعتاً ما هم باید سینما را بر اساس یک سیستم صنعتی اداره کنیم.
وی افزود: به دلیل اینکه سینما در سالهای گذشته سروسامانی نگرفته بود و مسئولان سینما نیز تجربه های چندان مفیدی در این عرصه نداشتند و صرفاً به مسائل محتوایی توجه می کردند، صنعت سینما مورد غفلت واقع شد و بیشتر هنری بودن آن مورد نظر قرار گرفت.
گبرلو اظهارکرد: حاکمیت در مدیریت سینمای امروز به نظم مناسبی دست یافته، تماشاگر ایرانی به شدت به سینما و تماشای فیلم علاقمند شده و گردش تولید در سینما نیز وابسته به اقتصاد گشته است؛ بنابراین در چنین شرایطی سینمای ما باید متناسب با سیستم صنعت کشور باشد.
این روزنامه نگار با اشاره به چرایی عدم علاقه اکثر فعالان عرصه سینما به صنعتی شدن سینما مطرح کرد: اولین دلیل، ترس از این است که اگر سینما به سیستم صنعتی تبدیل شود ماهیت خود را از دست خواهد داد و آثار باید مطابق با نیاز و تقاضای تماشاگران تولید شوند که به نظر می رسد این دغدغه درست است اما این موضوع قابل هدایت و برنامه ریزی است.
وی تأکیدکرد: دولت موظف به صیانت از ماهیت فکری و فرهنگی سینما و همچنین نظارت بر اقتصاد سینماست تا اگر فیلمی خلاف ارزش ها و اعتقادات جامعه ساخته شد جلوی آن را بگیرد و تذکر جدی به کارگردان و تهیه کننده دهد، بنابراین هیچ نگرانی از این بابت وجود ندارد.
تحلیلگر سینمایی افزود: ما باید فیلم هایی بسازیم که ضمن درست بودن ماهیت فکری آنها، جمعیت مخاطبان را نیز به سمت خود جذب کند تا گردش اقتصادی آن هم تأمین شود اما متاسفانه آمارها نشان می دهند حداکثر پنج تا شش درصد جمعیت ایران به سینما جذب شده اند.
گبرلو در ادامه مطلب، از استقبال و تعداد تماشاگران به عنوان شاخصه های مهم صنعتی شدن سینما نام برد و افزود: نباید در مرحله تولید فیلم، دغدغه اقتصادی داشت و باید با برنامه ریزی مدون، هزینه ای را صرف تولید کرد.
وی حیات سینما را منوط به گردش اقتصادی مطلوب و مطابق با ماهیت مورد نظر دانست و گفت: اگر گردش اقتصادی مطلوبی باشد سینما در آینده حیات خواهد داشت وگرنه با شرایط فعلی سینمای ایران، در سالهای آینده سقوط خواهیم کرد.
برنامه اقتصاد حوالی فرهنگ کاری از گروه اقتصاد و جامعه به تهیه کنندگی فرزانه صادقیان از شنبه تا پنجشنبه هر شب ساعت 22 به مدت 55 دقیقه با هدف حمایت از کارآفرینی در عرصه فرهنگ و هنر به منظور تحقق بخشی در سیاست های اقتصاد مقاومتی از رادیو اقتصاد پخش و علاقمندان می توانند جهت دریافت فایل صوتی برنامه به سایت این رادیو مراجعه کنند.
کلمات کلیدی: #شبکه اقتصاد
به گزارش مشرق ، واقعیتش را بخواهید در این جور مواقع خیلی دست و دلمان به کار نمی رود. این قدر این روزها به بهانه فیلم شبی که ماه کامل شد از سبعیت گروهک های تروریستی شرق کشور گفته ایم و نوشته ایم که دیگر هر قدر بگوییم تکرار مکررات است. اثری که هم توانسته بود حق مطلب را در مورد یکی از جریان های خطرناک تکفیری در شرق ایران ادا کند و هم در مقام یک فیلم سینمایی و اثر هنری توانسته بود به خوبی از هنر بهره ببرد و در جایگاه یک فیلم سینمایی هم موفق ظاهر شده و مخاطب عام و خاص را راضی نگاه دارد. حالا چه شده که دوباره یادی از اثر آبیار کرده ایم؟ عرض می کنیم. لابه لای پیگیری های ژورنالیستی که درباره حادثه تروریستی اخیر و شهادت جمعی از حافظان امنیت و پرسنل سپاه پاسداران در شرق کشور داشتیم و بیانیه گروهک منحوس تروریستی را بالا و پایین می کردیم، متوجه شدیم که حضرات تروریست نسبت به فیلم شبی که ماه کامل شد هم افاضاتی داشته اند. همین هم بهانه را جور کرد تا امروز توی این صفحه راجع به این مطلب صحبت کنیم و شبهاتی که مطرح کرده اند را مرور کرده و ببینیم اصلاً استدلال های تروریست ها چه محلی از اعراب دارد. خلاصه که خواندن این گزارش را از دست ندهید.
بیشتر بخوانیم:
اتاق فکر عملیات های تروریستی کجاست؟
فیلم / وضعیت مجروحان حادثه تروریستی زاهدان
دست نوشته شهید حادثه زاهدان برای رفیقش +عکس
عکس معروف خانواده شهدای زاهدان در اینستاگرام رهبرانقلاب
قبل از هر چیز باید بگوییم به محض آن که گروهک تروریستی جیش العدل (تقریبا در همه رسانه های داخلی به خاطر جنایاتی که این گروهک انجام داده، حتی خبرنگاران کراهت دارند اسمش را هم درست تلفظ کنند و می گویند جیش الظلم؛ همه که مثل بی .بی. سی فارسی نیستند که خبر بزنند گروهک جیش العدل که ایران آنها را تروریست می نامد) بیانیه خودش را در پذیرفتن مسؤولیت حمله انتحاری منتشر کرد ما هم رفتیم در کانال تلگرامی شان و شروع کردیم به بالا و پایین رفتن توی کانال:
امسال نیز در دهه زجر همچون سالیان قبل، فیلم های سینمایی که به سفارش ارگان های سرکوبگر امنیتی و اطلاعاتی همچون سپاه ساخته و پرداخته شده اند، با حمایت ناداوران و جمعی از هنربندان [توضیح جام جم: باور کنید اشتباه نشده، حضرات توی بیانیه شان، هنرمند را هنربند نوشته اند که مثلا حالِ سینماگران را بگیرند] ، جایزه ها را دور [منظور حضرات تروریست، واژه درو بوده] کردند، اما دریغ از اصالت داستان و فیلمنامه که لازمه اش هنر ناب نویسنده، بازیگران و کارگردان را طلب می کند فارغ از هیاهوی ایدئولوژیک و فروش در گیشه، گویا افسانه سرایی و روایت یک آرمان و آرزو در قالب واقعیت به صورت عادت این سال های سینمای داخلی مبدل شده است.ب
اقتدا به منافقین و مجاهدین خلق
اینها بخش هایی از متنی است که به نام احتمالا یک نویسنده مستعار در کانال تلگرامی گروه تروریستی شرق کشور منتشر شده که از قضا عامل همین حرکت انتحاری چهارشنبه هفته گذشته هم هستند و مسؤولیتش را هم بر عهده گرفته اند. واقعیتش را بخواهید ما هم جا خوردیم که یک فیلم سینمایی چطور به این زودی سر و صدای تروریست ها را در آورده است. نکات جالب این شبه بیانیه را با هم مرور کنیم و بعد ببینیم واقعیت ماجرا چیست و ادعاهایی که در این متن ذکر شده چقدر صحت دارند.
بالاخره جولانگاه تروریست ها کجاست؟
نکته بامزه تر آن که نویسنده متن فوق مدعی شده که سینمای ایران جولانگاه تروریست ها شده جالب است که انفجار و انتحار و کشتارش را رفقای نویسنده این متن انجام می دهند و بعدش هم فلنگ را بسته و گوله می کنند سمت داخل مرزهای پاکستان تا دست نیروهای ایرانی به آنها نرسد، ولی این سینماست که جولانگاه تروریست ها و نیروهای امنیتی شده!
نویسنده متن در ادامه با مخلوط کردن دوغ و دوشاب تا توانسته به قاسم سلیمانی بد و بیراه گفته و در نهایت هم ساخت چنین فیلمی را به دخالت او و سپاه مرتبط کرده تا به تعبیر خودش، یک چهره رمبووارانه از سلیمانی تصویر شود. حالا کاری نداریم به حجم حقد و کینه ای که از نوشته منتقد سینمایی تروریست ما وجود دارد، ولی محض اطلاع باید عرض کنیم که کل پروژه عبدالمالک و دار و دسته نامحترم شان توسط وزارت اطلاعات پیگیری می شد که در نهایت با دستگیری عبدالحمید ریگی و عبدالمالک ریگی، پرونده مختومه شد. برای ساخت فیلم شبی که ماه کامل شد هم اگر نظر و اطلاعاتی باید وجود داشته باشد، توسط وزارت اطلاعات در اختیار تیم سازنده قرار گرفته نه سپاه پاسداران. حالا این که در واقعیت چه ارتباطی بین اینها وجود دارد را باید از منتقد سینمایی نامحترم کانال تلگرامی گروهک تروریستی پرسید که خودروی انتحاری را کنار اتوبوس حامل حافظان امنیت می ترکاند!
فیلم آبیار دروغ می گوید؟
منتقد نامحترم سینمایی تروریست ما در ادامه ادعای جالبی در رابطه با فیلم شبی که ماه کامل شد روایت می کند: {فیلم شبی که ماه کامل می شود [توضیح جام جم: به نظرتان نباید تذکر بدهیم که منتقد نامحترم سینمایی تروریست سوژه گزارش ما، حتی اسم فیلم را هم اشتباه نوشته؟ ] بنا دارد یک زن و شوهر عادی را با روایتی دروغ تبدیل به عاشق و معشوقی کند که شوهر خانواده به خاطر مسائل پیش آمده و آشنایی با یک گروه چریکی تروریستی، به یکباره مذهب متفاوت خود را در تضاد با همسرش می یابد و وی و برادر همسرش را بطرز فجیعی به قتل می رساند! ب در بخش دیگری از همین متن آمده: ادر سینمای مبتلا به تئوری توطئه، از آن یک داستان تخیلی فانتزی ساختند گویی که عبدالحمید، گرگینه ای در لباس انسان بوده و مادامی که ماه کامل می شود وی تبدیل به گرگ شده و از جسم انسانی خارج و ذات و جوهره اصلی خود را نمایان می نماید! ب
التفات دارید! ماجرا چقدر شیک بوده و دار و دسته عبدالمالک و رفقا حق داشته اند که حکم قتل فائزه را صادر کنند و سر برادرش را هم ببرند؟ !
نظر مردم بلوچستان چه بود؟
همان طور که دیدید در بخشی از متن منتقد نامحترم تروریست ما ادعا شده که روایت فیلم، یک روایت مجعول و دروغ است. نکته جالب آن که طبق اعلام سازندگان فیلم (نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی) کل داستان فیلم با الهام از یک ماجرای واقعی ساخته شده تا جایی که حتی اسامی شخصیت های فیلم هم تغییر نکرده اند. واقعیت و استناد قضیه به حدی جدی بود که مادر دو شخصیت اصلی فیلم هم در اختتامیه حاضر شد و واکنش های ستایش آمیزی نسبت به عوامل و دست اندرکاران فیلم داشت. نکته دیگر آن که ما توی جام جم 14 بهمن همین امسال مصاحبه مفصلی با تهیه کننده فیلم داشتیم و سیر تا پیاز فرآیند تولید آن را با محمدحسین قاسمی صحبت کردیم. قاسمی در بخشی از مصاحبه در پاسخ به سؤال همکارمان ساناز قاسمی که از واکنش اهالی بلوچستان و بزرگان دینی و قومی آن منطقه پرسیده بود چنین جواب داد: فیلم در جشنواره رونمایی می شود، اما در خلال تولید آن از کارشناسان فرهنگی، بومی و مذهبی منطقه خیلی مشاوره گرفتیم و فکر می کنم در فیلم با توجه به جزئیات و ظرایفی که در آن آورده شده این مشاوره ها مشهود است. ما در این فیلم سعی کردیم شرافت مردم سیستان و بلوچستان به شایستگی دیده شود. [کسانی هم که] فیلم را دیدند نظرشان مثبت بود.
*جام جم
سید ضیاء هاشمی دبیر شورایعالی تهیه کنندگان در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به جزییات قرارداد این شورا با جشنواره فیلم فجر جهت نمایش فیلم های این دوره در شهرستان ها گفت: اکران فیلم های سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در شهرستان ها، زیرنظر شورایعالی تهیه کنندگان صورت گرفته و کنترل لازم از سوی نمایندگان این شورا در این زمینه وجود داشته است. همچنین در صورت درخواست نمایش فوق العاده در شهرهای مختلف، این نمایش ها زیر نظر نمایندگان شورا صورت گرفت.
وی بیان کرد: مبلغ قرارداد اکران فیلم ها در شهرستان ها نسبت به سال های گذشته بسیار کم بود و تهیه کنندگان در نهایت برای همراهی در جشن 40 سالگی انقلاب این مبلغ قرارداد را قبول کردند.
دبیر شورایعالی تهیه کنندگان با اشاره به مبلغ دوره های قبل نمایش فیلم های جشنواره فجر در شهرستان ها، توضیح داد: در سال 92، قرارداد 3 میلیارد تومانی برای نمایش فیلم ها در 30 استان با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسته بودیم که 2 میلیارد و 500 میلیون تومان از این مبلغ به صاحبان فیلم ها پرداخت شد.
وی تاکید کرد: در سال 97، بودجه نمایش فیلم ها در شهرستان ها یک میلیارد و 600 میلیون تومان در نظر گرفته شد که این مبلغ با توجه به تورم موجود اصلا قابل قبول نبود و تهیه کنندگان واقعا برای نمایش فیلم های خود در شهرستان ها ضرر کردند.
حساسیت شورایعالی به پول های مشکوک
هاشمی در پاسخ به سوال دیگری درباره طرح مکرر بحث ورود پول های مشکوک به سینما در نشست های رسانه ای فیلم های حاضر در جشنواره سی وهفتم ضمن اشاره به اینکه شورایعالی تهیه کنندگان بارها اعلام کرده که در زمینه ورود پول های مشکوک و سرمایه گذاری هایی که منشاء آن مشخص نیست حساس است، گفت: باید در این زمینه به صورت جدی برخورد شود و بی شک این مساله توسط دولت و قوه قضاییه هم دنبال می شود.
وی بیان کرد: در حال حاضر در سینمای ایران شرایطی وجود دارد که یک نفر وارد میدان تولید می شود و در عرض 2 سال تبدیل به یک سرمایه گذار بزرگ می شود. این مساله به طور جدی در شورایعالی تهیه کنندگان پیگیری می شود که البته چگونگی برخورد با این مساله نیازمند بررسی جزییات است. چرا که بخشی از این اتفاقات و ورود پول های مشکوک به سینما توسط تهیه کنندگان صورت گرفته است.
هاشمی در پایان تأکید کرد: اگر تهیه کننده از ورود این پول ها استقبال نکند، بی شک چنین پول هایی وارد سینما نمی شوند.
کد خبر 4542432
نیوشا روزبان
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: دبیر سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر با حضور در برنامه تلویزیونی هفت پیرامون فیلم های حاضر در این دوره از جشنواره که به موضوع قصاص می پرداخت، گفت: قصاص یکی از موضوعات مهم است که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است که در بحث قصاص حق را به اولیای دم داده اند. در جشنواره امسال هیچ فیلمی نداشتیم که حکم قصاص و سایر احکام دینی را نقد کرده باشد البته این ادعای دبیر جشنواره فجر را می توان به راحتی نفی کرد.
به نظر می رسد اظهارات ابراهیم داروغه زاده، ناشی از نوعی پیشگیری از ورود فیلم ها یا حتی امکان تصحیح برخی از آثار پیش از رسیدن به جشنواره بوده؛ اقدامی که در عمل چندان هم موفق نبوده است و از دل همین محافظه کاری ها فیلمی، چون جاندار در جشنواره اکران می شود.
قصاص حکمی قرآنی است که در سینمای ایران بار ها برای ایجاد تعلیق و افزودن بار دراماتیک به عنوان دستمایه ساخت فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. اغلب برداشت های سینمایی از قصاص نیز به دلیل ضعف فیلمساز از درک معنا و کارکرد قصاص، باعث ارائه تصویری غلط و سیاه از قصاص شده است.
اولین تصویر چالش برانگیز از قصاص در سینمای ایران به دهه 60 و فیلمی به نام می خواهم زنده بمانم ساخته مرحوم ایرج قادری باز می گردد. می خواهم زنده بمانم که نامش کپی شده از نام فیلم ! I. want to live محصول سال 1958 امریکاست، در متن داستان نیز مشابه فیلم هالیوودی، تلاش یک زن محکوم به اعدام برای زنده ماندن را به نمایش می گذارد.
ایرج قادری در دهه 70 نیز با ساخت فیلم سام و نرگس و به کارگیری محمدرضا گلزار که سال های ابتدایی سلبریتی شدن را می چشید، بار دیگر سراغ موضوع قصاص رفت. این بار نیز قادری تصویری از قصاص به نمایش می گذارد که در آن قهرمان فیلم به اشتباه قاتل شناخته شده و بی گناه محکوم به قصاص می شود و با همذات پنداری بیننده با فیلم، حکم قصاص با چالش روبه رو می شود.
در هر دو فیلم، ایرج قادری در دقیقه 90 بی گناهی قهرمان فیلم هایش را نشان و جان آن ها را نجات می دهد ولی سعید سهیلی در فیلم مردی از جنس بلور که در سال 77 ساخته شده بود، در نهایت فیلم با وجود اثبات بی گناهی قهرمان محکوم به قصاص، ترجیح می دهد تا با مرگ قهرمان در زندان، احساس نارضایتی از حکم قصاص را بیش از دو فیلم قادری به مخاطب تزریق کند.
در سال های اخیر می توان چندین فیلم سینمایی مهم یا بی ارزش سینمایی را نام برد که به صورت مستقیم قصاص را دستمایه اصلی داستان خود قرار داده اند و با ایجاد حس همذات پنداری میان قهرمان بی گناه محکوم به اعدام با تماشاگر، در میان مخاطبان خود حس نفرت از قصاص را دامن بزنند.
تکرار یک اتفاق جشنواره ای
سی ویکمین دوره جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه سال 91، شاهد نمایش سه فیلم با موضوع قصاص بود. فیلم های هیس دختر ها فریاد نمی زنند ، دهلیز و روز روشن ، هر کدام به نحوی به موضوع قصاص پرداخته بودند. پوران درخشنده تلاش کرده بود از همان شیوه قدیمی شده قهرمان بی گناه محکوم به قصاص استفاده کند، اما بهروز شعیبی در اولین تجربه کارگردانی اش در سینما، موضعی خاکستری را در قبال قصاص در پیش گرفته بود. امسال و در دوره سی وهفتم جشنواره فیلم فجر شاهد تکرار حضور پرتعداد فیلم های مرتبط با قصاص بودیم و به نحوی دوره سی و یکم جشنواره بازتولید شد؛ مسئله ای که نمی تواند چندان هم اتفاقی باشد.
در این دوره اخیر یعنی دوره سی وهفتم جشنواره، فیلم های جاندار ، قسم ، جمشیدیه و یلدا به صورت مستقیم به مسئله قصاص پرداختند. در این فیلم ها هم تلاش برای اثبات بی گناهی و رهایی از حکم قصاص تم اصلی فیلم ها را تشکیل می دهد. این فیلم ها برخلاف ادعای دبیر جشنواره باز هم به نقد قصاص می پردازند. محسن تنابنده در فیلم قسم به موضوع قسامه پرداخته است که موجب جدل بین این فیلمساز و یک حقوقدان در جریان جشنواره فجر شد. در این فیلم تنابنده نشان می دهد طبیعت بهترین داور است. سیاه ترین برخورد با حکم قصاص نیز در فیلم سینمایی جاندار ساخته حسین امیری دوماری و پدرام پور امیری رخ می دهد؛ زمانی که خانواده مقتول برای رضایت و گذشت از حکم قصاص مسئله غیراخلاقی را مطرح می کنند که بنیان های خانواده ای را از هم می پاشد.
در جمشیدیه هم که شباهت های زیادی به بدون تاریخ، بدون امضا دارد، قهرمان فیلم در مقابل سیستم قضایی قرار می گیرد و با وجود اینکه خودش به جرمی که مرتکب شده اقرار کرده و در نظر بیننده مستحق آزادی است، هیچ گونه تلاشی برای آزادی وی انجام نمی شود.
دستمالی شدن چندین ساله موضوع قصاص، علاوه بر نشان دادن ضعف فیلمنامه نویسان ایرانی در پرداختن به ایده ها و خلق موقعیت های جدید در فیلمنامه ها، نشان دهنده یک ضعف عمومی در سیستم اجرایی جشنواره فجر است.
جشنواره فجر که در هزینه های برگزاری در سطح یک جشنواره بین المللی بریز و بپاش دارد، در بعد اجرایی نمی تواند سیستم باثبات فستیوال های فیلم معتبر دنیا را پیاده سازی کند. دبیر جشنواره تقریبا هر یکی دو سال عوض می شود و معمولا هر فردی که به مقام دبیری جشنواره فجر می رسد، سابقه هدایت یک جشنواره ملی بزرگ را در کارنامه خود ندارد و به تبع آن سال اول دبیری جشنواره را به کسب تجربه و آزمون و خطا می گذراند.
جشنواره نیز فاقد دبیرخانه دائمی است که حداقل بتواند در طول سال اتفاقات سینمای ایران را رصد کند. همه چیز برای جشنواره فجر در چند ماه منتهی به جشنواره رقم می خورد و بعد از آن هم به فاصله چند روز همه ساختار از هم می پاشد.
این عدم ثبات باعث می شود تا جریان های فکری در سینما که با مفاهیمی، چون قصاص در تعارض هستند، فرصت خوبی پیدا کنند تا از ناتوانی سازمان سینمایی در سیاستگذاری صحیح سینما و عدم ثبات دبیرخانه فجر به نحو کامل استفاده و فیلم هایی را برای جشنواره آماده کنند که موضع آن با اصل قصاص حتی اگر تضاد کامل نداشته باشد همسویی نیز ندارد. سازمان سینمایی هنوز تصمیمی مبنی بر ایجاد دبیرخانه دائمی جشنواره و تغییر در ساختار انتخاب دبیر جشنواره در پیش نگرفته است و تا زمانی که این دو اتفاق رخ ندهد، نه تنها در موضوع قصاص بلکه در سایر موضوعات چالش برانگیز نیز شاهد تولیداتی خواهیم بود که با ارزش های جامعه در تضاد باشد.
حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی خسروی، مدیرکل آموزش و توسعه مشارکت های معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت وگو با ایکنا از قم، گفت: معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه های متنوعی برای آشنایی مردم اعم از جوانان، هنرمندان و عموم مردم با مفاهیم قرآنی دارد.
وی افزود: آزمون سراسری قرآن کریم با شرکت بیش از 200 و ده هزار نفر در روزهای آینده برگزار می شود و ثبت نام متقاضیان برای شرکت در این آزمون به پایان رسیده است.
مدیرکل آموزش و توسعه مشارکت های معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: این آزمون زمینه ای برای خودآزمایی همه افرادی است که با قرآن کریم در عرصه حفظ، قرائت و مفاهیم قران کریم ارتباط دارند.
وی با بیان این که عترت یکی از جنبه هایی است که مغفول واقع شده و در دو سال اخیر به این موضوع پرداخته اند، ادامه داد: برای ترویج این دو کتاب شریف این موضوع را در قالب مسابقات نهج البلاغه و صحیفه سجادیه به آزمون گذاشته ایم و کلاس هایی که برای تعلیم و آموزش صحیفه سجادیه و نهج البلاغه در سراسر کشور برگزار می شود مورد حمایت معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد است.
خسروی بیان کرد: در زمینه هنر قرآنی نیز جشنواره ملی پوستر آیات امروز با حضور هنرمندان خوش ذوق قم برگزار شد که زمینه بسیار خوبی است تا استعدادهای نهفته هنری شکوفا و طراحی های زیبا با محتوای قرآنی ارائه شود.
وی ادامه داد: من معتقد نیستم که اگر هنر قرآن است باید به صورت مکشوف و با کلمات و آیات قرآن کار کنیم بلکه می توان مفاهیم قرآنی را در شکل و قالب های غیرمستقیم مانند مفهوم عدالت، ایثار، آزادی و ایمان به جامعه منتقل کرد و این بهترین نوع کار هنری است.
مدیرکل آموزش و توسعه مشارکت های معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تأکید رهبر انقلاب اسلامی بر حفظ قرآن کریم گفت: ایشان حفظ قران کریم را وسیله انس با قرآن می دانند بنابراین حفظ قرآن کریم باید توأم با فهم قرآن باشد و لذا در زمینه حفظ موضوعی فعالیت مناسب تری باید انجام شود و تلاش ما زمینه سازی برای گسترش حفظ قرآن کریم است.
خسروی با اشاره به این که رهبر انقلاب اسلامی با هفدف گذاری برای تربیت 10 میلیون حافظ قرآن کریم، قله را نشان دادند و باید به این رقم برسیم، افزود: برای رسیدن به قله همت مردم و مسئولان لازم است که زمینه بیشتری را فراهم کنند.
وی هدف از برگزاری جشنواره آیات و مراسم مشابه را قرآنی تر کردن فضای جامعه و اشتغال زایی دانست و بیان کرد: زمینه را فراهم می کنیم تا جوانان در زمینه های خوشنویسی، نقاشی و سفالگری و.. آثاری را خلق کنند که با خلق این آثار فضای جامعه را قرآنی تر کنند هم چنین خوداین موضوع، نوعی اشتغال زایی است تا این گونه به اقتصاد فرهنگ کمک کنند و در آینده بتوانند در رشته های مختلف جامعه و زندگی خود را بهره مند سازند.
انتهای پیام
محمد رضا محمدی در گفت وگو با خبرنگار فارس در مشهد در خصوص میزبانی مشهد از جشنواره های فجر گفت: تاکنون ما میزبان جشنواره های فیلم و شعر بودیم و جشنواره دیگری هم امسال در مشهد برگزار نمی شود، اما در حال رایزنی هستیم تا بتوانیم حداقل جشنواره تئاتر فجر را سال آینده در مشهد داشته باشیم و اگر از لحاظ اعتبارات تامین شویم، جشنواره هنرهای تجسمی را هم در مشهد برگزار کنیم.
معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی بیان کرد: هر سال از طرف اداره کل هنرهای نمایشی تهران چند استان برای میزبانی جشنواره تئاتر فجر انتخاب می شوند که امسال ما جزو آن استان های انتخابی نبودیم.
وی در خصوص ملاک انتخاب استان ها برای برگزاری جشنواره گفت: انجمن نمایش تهران و اداره کل وزارتخانه این انتخاب ها را انجام می دهند، از مشهد هم دو اثر باغ خونی و دریاچه قو به جشنواره راه پیدا کرده اند و قرار است که در تهران به نمایش دربیایند.
محمدی ادامه داد: در جشنواره موسیقی هم دو گروه موسیقی مشهد در جشنواره تهران شرکت کرده اند.
معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در خصوص حمایت های اعتباری شهرداری از برنامه های فرهنگی ارشاد، بیان کرد: در حوزه جشنواره فیلم فجر ارتباط بسیار خوبی با ارشاد و شهرداری به وجود آمد و تفاهم نامه ای که بین این دو نهاد شکل گرفت، منجر به قرارداد 200 میلیون تومانی بین ارشاد و شهرداری شد.
وی اظهار کرد: ما از 130 اکران فیلم سینمایی جشنواره، حدود 40 فیلم را از محل کمک های شهرداری خریداری کردیم که این ارتباط در فعالیت های دیگر ما هم وجود دارد.
محمدی یادآور شد: در حال حاضر هم درحال رایزنی برای جشنواره تئاتر رضوی هستیم که در اسفند ماه درحال برگزاری است و امیدواریم اعتباری را شهرداری برای ما درنظر گرفته است، نهایی شود.
معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی به چهارمین جشنواره مد و لباس استان اشاره کرد و گفت: این جشنواره هم از 4 تا 7 اسفند ماه برگزار می شود که در روزهای آینده تحویل آثار به اتمام می رسد و داوری آثار آغاز شده، جشنواره آغاز که در نهایت هم همزمان با ولادت حضرت زهرا(س) اختتامیه جشنواره برگزار می شود.
انتهای پیام/ 70061
شعار سال : سالار عقیلی خواننده سرشناس موسیقی در حالی کنسرتی با تهیه کنندگی انجمن موسیقی استان مازندران در شهر ساری سالن سید رسول برگزار کرد که این کنسرت شاهد تخلفات بسیاری بود.
در ابتدا ظرفیت سالن که بر اساس آن مجوز صادر می شود، 1200 نفر بود ولی جمعیتی بالغ بر 3000 نفر وارد سالن شدند که بسیاری از آن ها بلیت هایی غیر رسمی خریداری کرده بودند. اگر انجمن موسیقی به دنبال لاپوشانی مالی نبود، می توانست از ابتدا مجوز کنسرت بالای 1200 نفر را از دفتر موسیقی دریافت کند که این اتفاق رخ نداد تا کسی متوجه درآمد میلیونی این انجمن از برگزاری این کنسرت نشود.
بی نظمی افسار گسیخته در ورودی های سالن و همچنین در داخل سالن از جمله دیگر نکات منفی این کنسرت بود که گویا هیچ مدیریتی برای برگزاری آن در نظر گرفته نشده بود.
حضور و اجرای تک خوان زن در این کنسرت تخلف نابخشودنی ای بود که قطعاً مدیران ارشاد ساری به آن رسیدگی خواهند کرد. اتفاقی که موجب حیرت و تعجب حاضران در سالن شده بود و بعد از کنسرت نیز اعتراض مردم فرهیخته و مذهبی را در پی داشت.
با توجه به اینکه متولی این کنسرت انجمن موسیقی استان مازندران بوده، پیش بینی می شود برخوردی قانونی و قاطع با مسئولان انجمن موسیقی شود تا دیگر شاهد این تخلفات گسترده در حوزه فرهنگ و هنر استان مازندران نباشیم.
هرچند گویا این تخلفات فقط برای افراد حقیقی دردسر ساز است و نهادهایی چون انجمن موسیقی و اداره ارشاد از قوانینی که خود وضع می کنند مبرا و استثنا هستند.
شعارسال ،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت آخرین خبر ،تاریخ انتشار:27بهمن 1397 ،کد خبر:5015091،akharinkhabar.ir
غلامرضا طریقی در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در توضیح نشستی که روز پنجشنبه (25 بهمن ماه) در زنجان برگزار شد، اظهار کرد: روز پنجشنبه پیش برنامه ای در زنجان با حضور مسئولان اداره ارشاد زنجان و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برای هم اندیشی درباره جایزه دوسالانه غزل حسین منزوی برگزار شد. در این مراسم پیام سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره این جایزه نیز قرائت شد.
وی ادامه داد: سالیان سال برای برگزاری این جایزه تلاش می شود؛ اما متاسفانه تا به امروز این جایزه برگزار نشده است؛ به هر حال با تغییراتی که در اداره ارشاد زنجان انجام شده، در دوره مدیرکل جدید، این جایزه را جدی گرفته اند و قصد آن است که بالاخره جایزه برگزار شود؛ به همین دلیل برای آنکه این جایزه رسمیت پیدا کند و آغاز فعالیت های آن رسما اعلام شود، این نشست در زنجان برگزار شد.
دبیر علمی جایزه دوسالانه حسین منزوی گفت: به طور قطع می توان گفت که این جایزه در سال 98 برگزار و فراخوان آن در اوایل سال 98 منتشر خواهد شد؛ البته نیاز است که پیش از فراخوان، میان بزرگان غزل همفکری انجام شود و در این مدت آئین نامه این جایزه نوشته تا اصول جایزه، بخش ها و شیوه های داوری آن مشخص شود.
وی افزود: تمام تلاش ما این است که این جایزه تا مهر 98 که سالروز زنده یاد حسین منزوی است، برگزار شود. بخش قابل توجهی از این موضوع و برگزاری آن به اداره ارشاد زنجان برمی گردد؛ البته بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز همکاری هایی با اداره ارشاد زنجان برای برگزاری این جایزه دارد و آنها را در برگزاری این مراسم کمک خواهد کرد.
این شاعر زنجانی با اشاره به آئین نامه این جایزه اظهار کرد: آئین نامه این جایزه باید به گونه ای نوشته شود که اگر در آینده، من، بهروز منزوی یا مسئولان امروز ارشاد زنجان نبودیم، این جایزه بدون هیچ مشکلی به مسیر خودش ادامه دهد و مسیر روشن و مشخص باشد. به نظر من نوشتن آئین نامه این جایزه از برگزاری دوره اول آن انرژی بیشتری می برد.
وی ادامه داد: تمایل ما این است که در این جایزه هم کتاب های غزل، مجموعه های منتشر نشده و هم اثر بررسی شود. ضمن اینکه در بخش جنبی به پایان نامه هایی که درباره منزوی و حتی غزل نوشته شده است، خواهیم پرداخت.
طریقی در پایان در توضیح شیوه برگزاری جایزه گفت: صحبتی را با بهروز منزوی و دیگر دوستان داشته ایم و در آنجا به اهمیت کیفیت برگزاری جایزه پرداخته ایم؛ همان طور که در پیام وزیر فرهنگ آمده است، باید تلاش داشته باشیم تا جایزه ای در شأن نام حسین منزوی برگزار کنیم. به نظر من اگر قرار است که این جایزه نیز لابه لای جایزه های دیگر باشد، همان بهتر که مثل هفت، هشت سال گذشته برگزار نشود.
حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی کاظمی نسب، معاون قرآن و عترت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، در گفت وگو با ایکنا از خراسان رضوی، با بیان این مطلب اظهار کرد: چه خوب است دوستانی که در وزارتخانه و سیاست گذاری فعال هستند، نگاهشان به مشهد نگاه ویژه ای باشد تا استعدادهای قرآنی که در مشهد وجود دارد، شناخته شوند چرا که قطعاً این امر می تواند منجر به تربیت افرادی در این شهر شود که ما در آینده شاهد استاد معینی های بیشتری باشیم.
وی ادامه داد: شخصیت های نخبه ای قرآنی فراوانی در مشهد حضور دارند که از این میان می توان به مرحوم حاج حسنی کارگر که برای اولین بار در طول تاریخ موفق شد بیشترین امتیاز را در مسابقات مالزی از آن خود کند، حامد ولی زاده، علیرضا رضایی، برادران شاکرنژاد و ده ها نفر دیگر اشاره کرد که توانستند در عرصه بین المللی افتخارات بسیاری را برای کشور خود و البته خراسان رضوی به دست آورند که با این وجود مشهد تاکنون میزبانی حدود نیمی از مسابقات بین المللی قرآنی را بر عهده داشته است.
معاون قرآن و عترت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی گفت: این استان با توجه به جمعیتی که دارد از کشش قرآنی، ظرفیت ها و مزیت های قرآنی فراوانی برخوردار است و به نوعی می توان این استان را پایتخت عترت دانست و همه این امور در واقع به دلیل قرار گیری مضجع شریف امام رضا(ع) است که قرآنیان حول این مضجع شریف جمع شده اند و به این امر مهم هر روز بیش از گذشته توجه دارند.
کاظمی نسب اضافه کرد: اگر بخواهیم با توجه به فرمایش پیامبر(ص) که فرمودند: من دو چیز؛ عترت و قرآن را در میان شما قرار دادم ، باید مدعی شد که به این دو امر مهم همراه یکدیگر نگاه شده است و در واقع تجلی قرآن و عترت در مشهد به روشنی به چشم می خورد.
معاون قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی تأکید کرد: بر همین اساس است که ما مشهد را در حوزه قرآنی ویژه می دانیم و به دنبال سیاست گذاری های ویژه ای برای مشهد هستیم چرا که این استان را نمی توان با سایر استان های کشور مقایسه کرد و یکی دانست.
نمایشگاه قرآن و عترت مشهد تنها نمایشگاه در کشور با این عنوان
کاظمی نسب با بیان اینکه در نمایشگاه قرآن و عترت که تاکنون موفق بوده ایم، سیزدهمین دوره آن را در مشهد برگزار کنیم، گفت: همواره این نمایشگاه به نوعی تبدیل به الگویی شده و می توان گفت که به سبب این الگو سازی توانسته است مخاطب خود را پیدا کند و به آن جایگاهی که باید در میان مردم دست پیدا کرده است. در واقع این نمایشگاه با عنوان قرآن و عترت تنها نمایشگاهی است که در مشهد ، در حالی که در سایر شهرها تنها به عنوان نمایشگاه قرآن برگزار می شود.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه یک فضای قرآنی در استان ما حاکم است و این مهم می تواند نقطه قوتی برای فعالیت های قرآنی مشهد باشد که باعث شده یک فضای وحدت در بین مدیران و دستگاه های قرآنی ایجاد شود که در این میان می توان به این موضوع اشاره کرد که در اداره هایی چون آموزش و پرورش، اوقاف و امور خیریه، تبلیغات و فرهنگ و ارشاد؛ این فضای وحدتی حاکم است.
معاون قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی افزود: اما اگر میان این مدیران اختلافی وجود داشته باشد، قطعا میان موسسات قرآنی نیز این اختلافات به وجود خواهد آمد و از طرفی هم این اختلافات به جامعه قرآنی و جلسات قرآنی رخنه پیدا خواهد کرد و نهایتاً این امر باعث می شود که در این استان مهم قرآنی، مباحث قرآنی، جایگاهی واقعی خود را از دست بدهد.
کاظمی نسب خاطرنشان کرد: در این فضای اتحاد، همدلی و قرآنی که در خراسان رضوی حاکم است، مقرر شد که اقدام مهمی را انجام دهیم و آن، بحث تصویب سند راهبردی فعالیت های قرآنی که این مهم در شورای فرهنگ عمومی به تصویب رسیده است.
وی تصریح کرد: در واقع به این امر مهم بارها اشاره داشته ام و آن هم این است که مشهد قطب قرآنی کشور به شمار می رود چرا که در میان سایر شهرهای کشور، مشهد پایگاه و جایگاه قرآنی کشور است. در این میان هم در آزمون سراسری حفظ و مبانی قرآن کریم که امسال سعی در برگزاری آن هستیم و ثبت نام آن به اتمام رسیده، زمان برگزاری آن نیز در نهم اسفند ماه سال جاری خواهد بود.
معاون قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی افزود: خوشبختانه ما در این آزمون سراسری شاهد بیشترین آمار ثبت نامی را در خراسان رضوی بوده ایم، این در حالی است که نزدیک به 21 هزار نفر قرآن آموز در رشته های حفظ و مفاهیم قرآنی ثبت نام کرده اند. همچنین گفتنی است که در آزمون ثبت نامی کارکنان دولتی را که در چند ماه اخیر برگزار شد توانستیم رتبه دوم استانی را در میان سایر استان های کشور از آن خود کنیم.
انتهای پیام
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی جشنواره عمار، محمود شهبازی کارگردان مستند جنجالی دریابست با اشاره به لغو برنامه اکران و رونمایی این مستند گفت: در ابتدا قرار بود این مستند روز شنبه در سالن سینمای ستاره جنوب بندرعباس اکران و رونمایی شود اما متاسفانه این برنامه توسط اداره کل ارشاد اسلامی استان لغو شد.
وی افزود: پیگیر دریافت مجوز لازم برای برگزاری این برنامه شدیم که متاسفانه این مجوز را برای ما صادر نکردند. با توجه به این شرایط دوستان ما در سازمان اوج پیگیری های لازم برای اکران آن را انجام دادند تا به هر صورتی شده زمینه نمایش مستند دریابست فراهم شود.
این کارگردان ادامه داد: یکی از دلایل و بهانه های اداره کل ارشاد اسلامی بندرعباس برای لغو برنامه اکران و رونمایی مستند دریابست این بود به دلیل اینکه شورای بازبینی سینما باید برای این قبیل آثار مجوز نمایش صادر کند و این جریان یک فرآیند خاصی دارد، این فیلم مجوز لازم برای نمایش را ندارد. این در حالی است که قرار بود تا در این برنامه فقط عوامل فیلم و اهالی رسانه ها حضور داشته باشند.
وی اضافه کرد: مسئولان ارشاد استان به ما اعلام کردند به دلیل اینکه قرار است این مستند در سالن سینما نمایش داده شود و مجوز لازم را برای این امر ندارد، اجازه اکران آن را صادر نمی کنند و بالتبع هیچ کدام از سالن های دولتی و خصوصی استان را که زیر نظر ارشاد است هم در اختیار شما قرار نمی دهیم.
این کارگردان یادآور شد: به دنبال لغو این برنامه در سالن سینمای ستاره جنوب بندرعباس و با همکاری دوستان و همکاران خود در سازمان اوج، برنامه اکران و رونمایی مستند دریابست را در حوزه علمیه خواهران بندرعباس برنامه ریزی کردیم که این برنامه امروز شنبه 27 بهمن ماه ساعت 18:30 برگزار می شود.
شهبازی عنوان کرد: بعد از برگزاری برنامه اکران و رونمایی این مستند، بحث اکران های دانشگاهی آن را در دستور کار خود قرار می دهیم. خوشبختانه تا امروز مردم و دانشجویان به صورت خودجوش پیگیر نمایش مستند دریابست دردانشگاه ها شده اند.
مستند دریابست به ماجرای حضور کشتی های چینی در خلیج فارس و دریای عمان می پردازد که باعث ایجاد مشکلات و مسائل فراوانی برای صیادان بومی شده است. پخش بخش هایی از این مستند در صحن مجلس شورای اسلامی، موجب شد وزیر جهاد کشاورزی، از مجلس، کارت زرد بگیرد، همچنین در روزهای اخیر نیز به دلیل گسترش انتقادات درباره حضور کشتی های صیادی چینی، رئیس سازمان شیلات کشور نیز برکنار شد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج ، در نخستین سال های دهه هشتاد پروژه ملی مجتمع فرهنگی و هنری یاسوج در مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد پیش تعریف و قرار شد با افتتاح این پروژه که از آن به عنوان بزرگترین مجتمع فرهنگی و هنری جنوب کشور یاد می شد شاهد دمیدن روحی تازه بر پهنه فرهنگ وهنر اصیل وغنی کهگیلویه وبویراحمد باشیم.
اما علی رغم همه تاکیدات این پروژه از آن زمان تا کنون به دلیل تامین نشدن اعتبار روی زمین مانده و دچار وقفه ای ده ساله شده است، مجموع همین شرایط هم بود که مسئولان وقت را مجاب کرد تا دست به دامان بخش خصوصی شوند و از ظرفیت این بخش برای تکمیل وافتتاح این پروژه ملی بهره بگیرند، موضوعی که بنظر می رسد هنوز و طی این سال ها از وعده فراتر نرفته ومدیران استانی نتوانسته اند در این راه توفیق چندانی کسب کنند.
10 سال و 50 درصد پیشرفت فیزیکی
مدیرکل فرهنگ و ارشاد کهگیلویه وبویراحمد در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج ، با بیان اینکه پروژه ملی مجتمع فرهنگی هنری یاسوج در سال 83 تعریف ودر سال 87 شروع به ساخت شد گفت: این پروژه با زیربنایی بالغ بر 24 هزار مترمربع در ورودی شهر یاسوج قرار گرفته است.
رضا دهبانی پورافزود: این پروژه با 50 درصد پیشرفت فیزیکی و در سه فاز پیش بینی شده که از این میزان دو فاز آن در اولویت کار قرار گرفته است.
وی میزان اعتبار تخصیص داده شده به این پروژه را بالغ بر 43 میلیارد و 200میلیون تومان ذکر کرد و بیان داشت: میزان اعتبار مورد نیاز برای تکمیل این پروژه بزرگ بیش از 70 میلیارد تومان است.
این مسئول زیربنای پروژه وک مبود و محدودیت های اعتباری را از جمله دلایل وقفه در احداث این مجتمع برشمرد وابراز داشت: نقشه ی اولیه این پروژه 14 هزار متر مربع بود، ولی به دلیل طراحی وتعریف دوباره پروژه این میزان به حدود 24 هزارمتر مربع رسید، که این امر باعث ناهمخوانی بودجه و زمین شد، چرا که میزان اعتبار اولیه اختصاص داده شده متناسب با همان 14 هزارمتر مربع اولیه بود.
دهبانی پور ادامه داد: از دیگر موانع موجود بحث تخصیص اعتبارات است که میزان اعتبار در نظر گرفته شده درهمان مقطع زمانی تخصیص نمی یابد، بنابراین در برخورد با چنین پروژه های بزرگی سیاست دولت واگذاری پروژه ها به بخش خصوصی است.
مقدمات واگذاری به بخش خصوصی انجام شده
وی در خصوص واگذاری این پروژه به بخش خصوصی هم اظهارداشت:کار های مقدماتی و اولیه صورت گرفته و قرار بود ابتدا این کار بصورت فاینانس انجام شود، اما چون این طرح در برنامه های وزارت ارشاد و سازمان مدیریت نمی گنجید به صورت مشارکتی تغییر پیدا کرد که سرمایه گذار نیز پذیرفت والان در مرحله تصمیم به واگذاری است، درسامانه وزارتخانه هنوز اقدامی نشده که امیدواریم به زودی این اتفاق صورت بگیرد وحتی سرمایه گذاران جدیدی به این پروژه وارد شوند.
مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی استان با بیان اینکه برای تکمیل این پروژه و جذب اعتبار همه مدیران ومسئولان باید کمک وهمراهی لازم را داشته باشند تصریح کرد: تاپیش از این با حضور استاندار سابق وفعلی، نمایندگان استان در وزارت ارشاد با معاون وزیر، مدیر ومشاور پروژه جلساتی برگزار شد وپیگیر این مسئله مهم بودیم وحتی معاون عمرانی استاندار نیز شخصا پیگیر هستند تا این پروژه در اسرع وقت به نتیجه برسد.
با احداث مجتمع فرهنگی و هنری مشکل سینمای یاسوج برطرف می شود
وی درخصوص وضعیت سینما درشهر های مختلف استان نیز با بیان اینکه سینما به عنوان هنر هفتم هنوز هم مخاطبان خاص خود خود را دارد اظهارداشت:سینمای شهر یاسوج به جهت قدیمی بودن تخریب شد و بعد از آن زمینی از طرف شهرداری و با کاربری فرهنگی هنری واگذار شد و قرار بود سینما ساخته شود که این پروژه نیز روی زمین ماند، ولی علی رغم همه این ها می توان امیدواربود که با احداث مجتمع و تالاربزرگ یاسوج مشکل سینمای شهر برطرف می شود.
دهبانی پور اضافه کرد: در دهدشت سینما دهناد درحال فعالیت است و درگچساران نیز سینمای این شهر به مشکلاتی برخورد کرده ودرشهر های لنده، چرام و باشت نیز مجوز و موافقتنامه سینمای سیار اخذ شده و در شهرستان های دنا و بهمنی نیز اعتبار تجهیز مجتمع های فرهنگی گرفته شده است.
جای اقدامات جمعی در استان خالی است
معاون عمرانی استاندار کهگیلویه وبویراحمد در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج ، نیز درخصوص پروژه ملی مجتمع فرهنگی و هنری یاسوج گفت:این پروژه بنابرمشکلاتی که دربدو امر داشته پیشرفت فیزیکی مناسبی ندارد ودر واقع به علت محدودیت مالی وعدم تزریق اعتبار این پروژه فعلا متوقف شده وقرار شده در قالب ظرفیت قانون بودجه امسال (تبصره ز) به بخش خصوصی واگذار شود.
عزیزفیلی افزود:به دلیل ملی بودن پروژه مقدمات وفراخوان واگذاری پروژه توسط وزارت ارشاد با هماهنگی سازمان برنامه وبودجه انجام شده که امید است این روند با توجه به علاقمندی مردم به فرهنگ وهنر وحضور گردشگران در مرکز استان به نحو مطلوبی پیش برود وفرد توانمندی بتواند این پروژه بزرگ را تکمیل کند تا شاهد شکوفایی بیش از پیش این فصل درکهگیلویه وبویراحمد باشیم.
خستوانه سرمایه گذار بخش خصوصی مجتمع فرهنگی و هنری یاسوج هم با اشاره به اینکه از طریق اداره ارشاد وفراخوان در جریان جزئیات سرمایه گذاری در طرح قرار گرفته بیان داشت:خوشحالم که قرار است در یک پروژه بزرگ ملی که مدت زمان زیادی دچار وقفه شده همکاری داشته باشم.
وی افزود: واگذاری ومشارکت چنین طرح ها وپروژه های به بخش خصوصی باعث می شود تا این طرح ها با سرعت بیشتری به نتیجه ومدار بهره برداری برسند.
این سرمایه گذار ادامه داد:با همه این ها سرمایه گذاران بخش خصوصی نیز نیازمند حمایت و دلگرمی هستند تا با رغبت وسرعت بیشتری کار را ادامه دهند.
ساخت مجتمع فرهنگی و هنری می تواند زمینه ساز تحولات بزرگ باشد
محمد پور دانش یکی از هنرمندان هم استانی نیز با اشاره به اینکه وجود امکانات ومنابع مورد نیاز و مستقل دراستان هنرمندان را ازلحاظ وقت و هزینه بی نیاز می کند گفت: ساخت مجتمع فرهنگی و هنری یاسوج یک اتفاق بزرگ فرهنگی در سطح استان است که می تواند زمینه ساز تحولات بزرگ وعمیق واثربخش هنری وفرهنگی باشد ودر پرتو آن می توان شکوفایی این حوزه را به نظاره نشست.
واگذاری پروژه ها به بخش خصوصی نتیجه بخش تراست
اردشیر کیانی کارشناس سینما وفعال درعرصه ی تئاتر نیز در این زمینه اظهار داشت: پروژه های نظیر مجتمع فرهنگی یاسوج اگر به بخش خصوصی واگذار شوند قطعا بهتر وسریعتر به نتیجه می رسند، چون این امکان وجود دارد که در صورت به نتیجه نرسیدن وپیگیری نکردن عمر مفید این سازه به پایان برسد.
وی افزود: درهمین راستا باید این طرح وپروژه هرچه سریعتر به بخش غیر دولتی واگذار شود تا شاهد تکمیل وبهره برداری آن در ورودی شهر یاسوج به عنوان یک شهر گردشگری وتوریستی باشیم.
طبق وعده مسئولان قرار بود طی سالجاری و بعد از کش وقوس های فراوان و در صورت تامین اعتبار شهر یاسوج شاهد افتتاح پروژه ملی تالار مرکزی این شهر باشد، ولی عملا به دلیل آماده نبودن شرایط لازم این اتفاق رخ نداد تا همچنان وبا گذشت یک دهه مرکز استان در حسرت بهره برداری این مجتمع بماند.
درجمع بندی این گزارش باید یادآور شد باتوجه به جایگاه کلیدی و زیرساختی فرهنگ وهنر درجامعه و نیاز مبرم مرکز استان به این پروژه ملی لازم است، مسئولان ومتولیان امر پیش از به پایان رسیدن عمر مفید این مجتمع با جدیت بیشتری پیگیر جذب سرمایه گذار و واگذاری آن به بخش غیر دولتی شوند تا علاوه بر شکوفایی و رونق در حوزه فرهنگ وهنر استان، شاهد ایجاد روحیه امید، نشاط و سر زندگی در جامعه باشیم و از رهگذر آن نیز کاهش آسیب ها ومشکلات اجتماعی را به نظاره بنشینیم.
گزارش یاسر سجاد پور
انتهای پیام/غ
به گزارش خبرنگار مهر ، مجید جوادیان زاده صبح امروز در مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب یزد با بیان اینکه نمایشگاه امسال با شعار یزد جهانی شهر کتاب و دانایی برگزار شده است، اظهار داشت: از زمانی که یزد به عنوان میراث مشترک بشری شناخته شد و جهانیان بر این امر صحه گذاشتند، یزد را محل تلاقی دین و معنویت و دانایی و سختکوشی معرفی کردند.
وی با بیان اینکه کتاب حافظه مکتوب یک جامعه است و اگر ارتباط مردم با کتاب قطع شود، گسست فرهنگی ایجاد می شود، افزود: اگر بخواهیم مسیر گذشتگان خود را ادامه دهیم، راه آن از مسیر کتاب و کتابخوانی می گذرد.
جوادیان زاده با تاکید بر اینکه باید به دنبال بازتولید فرهنگی و تمدنی باشیم، تصریح کرد: در استان یزد برای انس همه گروه ها و اقشار اجتماعی به ویژه کودکان و نوجوانان با کتاب برنامه ریزی در دست انجام است.
وی با بیان اینکه یزد به عنوان نامزد پایتخت کتاب ایران معرفی شده تا پایان سال یکی از شهرها به عنوان پایتخت کتاب معرفی می شود، خاطرنشان کرد: اقدامات بسیاری برای کسب این افتخار انجام شده که از جمله آنها می توان به راه اندازی باشگاه های کتاب و ... اشاره کرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد تاکید کرد: امیدواریم تمام ناشران، نویسندگان و دست اندرکاران حوزه کتاب در ثبت این رویداد مهم فرهنگی مشارکت کنند.
وی با اشاره به ویژگی های یازدهمین نمایشگاه کتاب یزد اظهار داشت: برای این نمایشگاه یک میلیارد و 100 میلیون بن کتاب تهیه شده و کتابها با 30 درصد تخفیف در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.
جوادیان زاده ادامه داد: در این نمایشگاه 238 ناشر مستقل، 137 ناشر نمایندگی، 35 غرفه فروش متمرکز، 11 کتابفروشی و در مجموع 410 ناشر و نمایندگی محصولات فرهنگی خود را ارائه خواهند کرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد افزود: در این نمایشگاه 84 هزار و 300 عنوان کتاب عرضه می شود و 60 برنامه جنبی نیز هر روز صبح و عصر با کمک و همراهی رسانه های یزد برگزار خواهد شد.
کد خبر 4543487
نیره خادمی| انگار همدردی ها با مردم کرمانشاه همیشه در حد حرف است و در زمان عمل، همه چیز رنگ دیگری می گیرد. مثل حالا که جشنواره موسیقی فجر برای نخستین بار در کرمانشاه برگزار می شود، اما نگاهی به قیمت بلیت ها به ویژه در بخش پاپ نشان می دهد که تهیه کنندگان موسیقی به عنوان تعیین کننده قیمت بلیت به مردم زلزله زده هم رحم نکردند.
فرزاد شهسواری، رئیس انجمن موسیقی کرمانشاه می گوید که در جریان جشنواره موسیقی فجر در کرمانشاه، حدود 21 کنسرت فشرده به اجرا می رسد که سه مورد آن پاپ است. ظاهرا کنسرت های پاپ توانسته اند سقف اجرا را پر کنند، اگر چه قیمت بالاتری نسبت به بقیه داشتند. البته سایر کنسرت ها حتی اجرای گروه لیان به سرپرستی محسن شریفیان، همچنان در جدول فروش ایران کنسرت مشتریان کمتری دارد. بهنام بانی اما چهار سانس کنسرت را در سالن کنسرت انتظار کرمانشاه با قیمت 50 تا 110 هزار تومانی پر کرده است. به هرحال این شب پرخاطره برای یک خانواده 4 نفره حداقل 200 هزار تومان خرج برداشته است و احتمالا خیلی از تجربه آن بی نصیب بوده اند. تالار انتظار کرمانشاه حدود 560 صندلی دارد بنابراین در 4 سانسی که کنسرت بهنام بانی برگزار شد، بیش از دو هزار نفر به تماشای او نشستند درحالی که وزارت ارشاد، دبیرخانه جشنواره موسیقی فجر و تهیه کننده کنسرت، می توانستند در توافقی شیرین قیمت حضورمخاطبان در این کنسرت را پایین بیاورند تا مردمی که احتمالا در مواقع عادی توانایی شرکت در کنسرت را ندارند، حداقل به مناسبت جشنواره این امکان را پیدا کنند. در این شرایط اما قیمت بقیه کنسرت ها هم از 30 تا 80 هزار تومان متغیر است؛ یعنی باز هم یک خانواده 4 نفره برای تجربه یک شب متفاوت حداقل به 120 هزار تومان نیاز دارد.
ارشاد به اجراهای کنسرت پاپ در جشنواره نظارت ندارد!
همه اینها درحالی است که مسئولان ارشاد کرمانشاه گفته اند که هدف از برگزاری این جشنواره ایجاد فضای شاد در استان بعد از یک ماه عزاداری ایام فاطمیه(س) است، اما آن طور که شهرام صارمی، دبیر اجرایی جشنواره به شهروند می گوید ارشاد و دبیرخانه جشنواره امکان نظارت بر قیمت گذاری کنسرت های پاپ را ندارند.
قیمت بلیت های جشنواره در سایر استان ها را چه کسی تعیین می کند؟
تقریبا توافق جمعی بین ارشاد، انجمن موسیقی و تهیه کننده است. البته جز کنسرت های پاپ بقیه اجراها قیمت پایینی دارد.
دستمزد خواننده از طرف جشنواره داده می شود یا از فروش کنسرت برداشته می شود؟
مناسبات مالی در بخش پاپ متفاوت است و از فروش بلیت مبالغ را تأمین می کنند. در بقیه اجراها هم اگر گروه از تهران به شهرستان برود، دستمزدها از سوی ارشاد تهران داده می شود، اما هزینه ایاب و ذهاب و مکان اسکان را ارشاد استان میزبان تقبل می کند .
مردم کرمانشاه به دلیل زلزله سال سختی را گذرانده اند. آیا نمی شد بودجه ای خاص برای این بخش در نظر گرفته شود تا مردم با مبلغ پایین تری به تماشای کنسرت ها بروند؟
بخش پاپ مدیر تبلیغات و مناسبات جداگانه ای دارد، البته می شد قیمت آ ن پایین تر باشد، اما متاسفانه این موضوع خارج از چارچوب ها است؛ چون اصولا در این بخش مدیر برنامه هماهنگ کننده و تعیین کننده است.
دبیرخانه جشنواره چه نظارتی به این مسائل دارد؟
اصولا اجرا در شهرستان ها هزینه های خودش را دارد، اما در بخشی که در دست ما بوده حتی در تهران، (30 هزار تومان) قیمتی در نظر گرفتیم که در هیچ جای ایران آن را نمی بینیم و در کل 30 درصد نسبت به زمان های دیگر پایین تر است .
در نهایت اما این جشنواره برای نخستین بار جز تهران در 15 استان دیگر ازجمله سمنان، گیلان، زنجان، اردبیل، اروند، لرستان و کرمانشاه به طور همزمان برگزار می شود و مسئولان جشنواره معتقدند که قیمتی که برای کنسرت ها در نظر گرفته اند مناسب است اما در مورد کنسرت های پاپ، با وجود تهیه کننده و مدیر برنامه امکان نظارت و دخالت زیادی در قیمت گذاری ندارند تا مردم بیشتری در زمان جشنواره بتوانند به کنسرت بروند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مرکز گیلان رئیس اداره گاز لاهیجان امروز گفت : خیران لاهیجانی با مشارکت گروه موسیقی دیلمون در یکی از هتل های لاهیجان کنسرت برگزار کردند تا گرمابخش خانه های خانواده های کم بضاعت محروم از نعمت الهی گاز طبیعی شوند.
رضا حیدری نژاد افزود : 500 میلیون ریال از عواید این کنسرت موسیقی برای گازرسانی به 150 خانوار مددجوی بهزیستی و کمیته امداد اهدا شد.
وی گفت : این کار خداپسندانه با همکاری ادارات گاز ، بهزیستی و فرهنگ و ارشاد اسلامی لاهیجان و همچنین جوانان فرهیخته و خیران برگزار شد.
شهرستان لاهیجان 170 هزار نفر جمعیت دارد که 86 هزار خانوار آن از نعمت گاز برخوردارند.
شهرستان لاهیجان در 40کیلومتری شرق مرکز گیلان واقع است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از ایل بانو، فضای مجازی دنیای نا محدود و خطر ناکی است، فضایی که اگر با شناخت و سواد وارد آن نشویم قبل از انکه ما ان را کنترل کنیم این فضا ما را تحت کنترل خود در می آورد و هدف از تهاجم فرهنگی نیز همین کنترل شدن توسط فضای مجازی است.
وارد شدن به این فضا زمان نمی شناسند گاهی ممکن است ساعت ها غرق در آن باشیم اما اصلا متوجه گذر زمان نشویم اگر نتوانیم به درستی از ان استفاده کنیم لحظه به لحظه ای که در این فضا قرار داریم در حقیقت یک قدم از فرهنگ و اصالتمان دور می شویم و فرهنگ های دیگر بر ما تاثیر می گذارد.
تا چند سال قبل برای یک بانوی کهگیلویه و بویراحمدی خیلی سخت بود که اجازه دهد عکسش دست نامحرم بیفتد و یا اجازه دهد صدایش را یک غریبه بشنود اما با همه گیر شدن فضای مجازی و غرق شدن در این فضا متاسفانه گویا این فضا در حال از بین بردن حیای بین مردان و زنان است، کلیپ ها و تصاویری که در این فضا در حال انتشار است این ادعا را ثابت می کند.
فضای مجازی این روزها به شدت بر روی فرهنگ ما لرها تاثیرگذار بوده است و می توان گفت که نفوذ پذیری نیز داشته و خیلی ها را به سمت خودش کشانده است، اینجاست که به اهمیت داشتن سواد رسانه ای پی می بریم.
این روزها فضای مجازی در حال ایجاد فرهنگ غلطی در میان مردم لر نشین است، کلیپ هایی در حال انتشار است که به وضوح به بانوان لر ما می گوید لباس لری بر تن بپوشید با ساز و آواز به میان مردم بروید و خوانندگی کنید؟!
می توان گفت که یکی از پر طرفدار ترین کلیپ ها در فضای مجازی کلیپ های لری است و اگر این کلیپ لری توسط یک بانوی لر ایجاد شده باشد که دیگر وضعیت بدتر است، در حقیقت بانوان لر ما از کهگیلویه و بویراحمدی تا خوزستان و لرستان در حال گیر افتادن در دامی هستند که در فضای مجازی پهن شده اند.
در گذشته اگر مراسم عروسی برگزار می شد و به کسی اجازه فیلم گرفتن نمی دادند اما امروز به راحتی شاهد هستیم که از مراسمات عروسی فیلم های کوتاه گرفته می شود و در فضای مجازی برای گرفتن لایک و کامنت بیشتر منتشر می کنند و این نشان می دهد که این فضا تا چه اندازه بر روی بانوان ما تاثیرگذار بوده است.
کلیپ های میلیونی که توسط فیلم بردار از مراسمات عروسی ما لر ها ساخته می شود برای تبلیغ بیشتر برای تصویر بردار در کانال های مختلف منتشر می شوند و در این کلیپ ها داماد با لباس چقه و زناره و عروس با لباس محلی و موهای بیرون کشیده و آرایش کرده به راحتی در فضایی نا محدود رها می شوند.
بانوان کهگیلویه و بویراحمدی در انتشار کلیپ ها و عکس هایشان کمی بیشتر دقت کنند چرا که هیچکس نمی داند در آینده این فضا به کجا کشیده می شود، از فضای مجازی به گونه ای استفاده کنیم که در آینده پشیمان نشویم.
این گروه ها مجور ندارند
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در همین خصوص در گفت و گو با ایل بانو گفت: چیزی که در اختیار ما است دادن مجوز به گروه های موسیقی جهت اجرا است به هر گروهی که مجوز بدهیم بر آن نظارت داریم و حتی از آنها پشتیبانی نیز می کنیم.
دهبانی پور بیان کرد: هیچ ظرفیت قانونی برای برخورد با آنهایی که بدون مجور اقدام به انتشار چنین کلیپ هایی می کنند در اختیار نداریم و دستگاه های قضایی، امنیتی و پلیس فتا می توانند وارد این کار شوند و ارشاد کنند چرا که برخورد فیزیکی نیز جواب نمی دهد بلکه ممکن است این موضوع را تشدید کند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان گفت: پروانه ها و مجوزهایی که دادیم مشخص است راهکار فرهگی شاید بتواند پاسخ دهد اما فضای مجازی اینقدر غالب است که یک سر ماجرا باید حتما دستگاه قضایی باشد که با برخورد مناسب جلوی این فعالیت ها را بگیرد.
انتهای پیام/
