
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه ، آیت الله محمد یزدی عصر سه شنبه در دیدار جمعی از اساتید و دانشجویان بسیجی دانشگاه علمی و کاربردی شهرداری قم که در سالن اجتماعات جامعه مدرسین حوزه درقم برگزار شد، گفت: قرآن فرمود خدا همیشه درکمین گاه کسانی هست که در زمین ظلم می کنند .
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: مردم اتفاقات انقلاب و قبل از آن رادیده و مطلع هستند، کشور در استعمار بیگانگان بود و حاکمیت مردمی نبود و مجموع حاکمیت دنبال مفساد، بی عفتی و ترویج بی ارزشی ها بود. درگذشته سعی می کردند دین را بکوبند، حق را از بین ببرند و دین را منحصر در گوشه ای از مسجدی می شد، دید و حتی مردم برای نماز خواندن خجالت می کشیدند. آن قدر دشمن علیه علم و فضیلت و دین صحبت کرده بود که حوزه و مراکز عملی و حتی بعضی از علما باورشان آمده بودکه کسی به دین و مذهب کاری نداشته باشد.
استاد حوزه علمیه اظهارداشت: مثل های معروفی را رواج می دادند که شما نمی توانید کاری کنید، لوله ای نمی توانید درست کنید، درعین حال ادعا می کردند که انقلاب سفید کردند و زنان را به بی عفتی دعوت می کردند.
آیت الله یزدی گفت: وقتی به مازندران برای تبلیغ می رفتم از بی حجابی زنان و فساد و فحشاء جامعه خجالت می کشیدم و علنا کاری کرده بودند که دور حرم دیوار بود و خیابانهای دیگر فحشاء بود.
رئیس جامعه مدرسین حوزه افزود: اخیرا آماری در مورد جشن 2 هزار و 500 ساله خواندم که خیلی عجیب بود. فساد و بی بنداری و ... موج می زد، این اوضاع آن زمان بود، ولی یکدفعه روحانی مجاهد از منطقه یخچال قاضی فریاد زد که ای علمای اسلام کجایید که اسلام را بردند و با جشن دارند، اسلام را از بین می برند.
وی عنوان کرد: اگر بخواهیم فرصت داده های انقلاب را در این 4 دهه تنظیم کنیم، فرصت بلند بالایی خواهی بود. مسئله استقلال و رهایی از بیگانگان که 2 هزار 500 سال تحت تسلط استکبار و استعمار بودند. اولین برکت انقلاب رهایی از وابستگی به بیگانه اینکه خودمان هستیم اداره می کنیم، اگر نقص داریم و بی عرضه هستیم، خودمان هستیم، اگر توان هم داریم، باز خودمان هستیم. زمانی که شاه فرار کرد، 35 میلیون جمعیت بود، الان 80میلیون، در گذشته امکاناتی نبود اما الان قابل مقایسه باگذشته نیست. همین قم که اصلا دِه هم به حساب نمی آوردند، اما الان قم به یکی از مهمترین شهرهای مذهبی کشورتبدیل شده است.
استاد حوزه علمیه اظهارداشت: دراین 4 دهه انواع نقشه ها را کشیدند، ولی به فرموده امام راحل هیچ غلطی نتوانسته کنند و الان این آدم نامتعال آمریکایی(ترامپ) که هیچ یک از تعهدات بین المللی را قبول ندارد، دنبال این بود که حاکمیت اسلام را بگیرند و مانندگذشته شود، ولی امروز با گذشته قابل مقایسه نیست که همین دشمن گفته از براندازی صرف نظر کردیم، چون دیگر قدرت براندازی راندارد.
وی ادامه داد: تا امروز هم نتوانسته اند کاری کنند و آنهایی که فکرمی کنند که می توانند با تحریم برگردند، گفتند که دیگر قدرت نداریم، چون نسل جوانان بسیجی کاری کردند که دشمن بگوید دیگرنمی توانیم کاری کنیم.
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه افزود: اما دشمنان بدانند این نظام تثبیت شده است و هر کاری کنند، به جای نمی رسند، الان خودمان هستیم، اگر مجلس و قوه قضاییه وسایر قوا بد باشند، مال خودمان است و این همان معنای آزادی است.
وی عنوان کرد: آمریکا و اسرائیل دشمنان درجه یک ایران هستند وتا حالا هر کاری بود علیه ایران کردند، ولی ناموفق بودند ولی اینها گفته اند دست از فتنه نخواهیم برداشت.
رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری اظهارداشت: دومین برکت، پیشرفت علمی و پزشکی است، در این مسئله هم پیشرفت ایران قابل مقایسه با گذشته نیست، ایران در بحث فناوری هم فوق العاده پیشرفت داشته است. اینها ثمره اسلام است. اسلام که تنها نماز و روزه نیست.
آیت الله یزدی گفت: امروز متاسفانه بعضی فرزندان نسل چهارم و بچه های پولدار بی درد که معلوم نیست، پولها را ازکجا آورده اند، ماشین صد میلیونی سوار می شوند و در خیابان حرکاتی انجام می دهند، یا دخترش با وضع بد وارد خیابان می شود،خیال می کند چنین و چنان است. باید از این کار خجالت کشید.
وی گفت: باید از این همه خون شهید به دلیل بی حجابی و بد حجابی دختران خجالت کشید. متأسفانه بعضی ازشهرها در بحث حجاب بدتر از قم عمل می کنند.
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه افزود: حجاب از ضروریات اسلام است، کسی که علیه حجاب حرف می زند، هر کسی می خواهد باشد، باید مواظب باشد در مورد حجاب چه می گوید، باید بلد باشد وقتی از اسلام حرف می زند، چه می گوید. ما انقلاب کردیم، تا کسی بی حجاب نباشد، زیر گلویش را باز نکند و هرچه دلش خواست علیه اسلام و انقلاب حرف نزند.
وی افزود: اگر رئیس جمهورمی باشید، باید به مردم خدمت کنید. مشکل مردم را حل کنید، اگر اسلام را بیان می کنید، به اندازه علمتان و فهمتان بگوید. نباید بیش از این گفت. حجاب از ضروریات دین است و منکرش کافر است.
وی عنوان کرد: به این وزیر ارشاد هم می گویم، برای چه هر روز بزرگداشت برگزار می کنید، در یکی از این سالن ها هر روز خواننده ای می آورید، اسم آن را وزارت ارشاد اسلامی می گذارید، باید از این خانواده شهداء خجالت کشید. می گویند ما قرآن و جلسه قرآن هم داریم، واقعا می خواهید قرآن هم نداشته باشید، مگر جرأت دارید علیه قرآن حرف بزنید، مردم انقلاب کرده اند که قوانین با اسلام تنظیم شود و اسلام حاکم باشد و قضات آن با احکام اسلامی قضاوت کنند و مجلس شورای اسلامی با قوانین اسلام تطبیق شود.
آیت الله یزدی گفت: انقلاب امت را زنده کرده است. بدانید اگر بچه های شما میدان نمی رفتند و در دفاع از آل الله جان فشانی نمی کردند الان می بایست در ایران می جنگیدیم.
313/40
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با هموطنان پیرو ادیان توحیدی و برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، شامگاه سه شنبه (16 بهمن ماه) در هتل انقلاب تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم علی فریدونی، مدیرکل مجامع، تشکل ها و فعالیت های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن خوش آمدگویی به افراد حاضر در مراسم گفت: هرساله دهه فجر انقلاب اسلامی فرصت مناسبی است برای برگزاری این نشست صمیمی و خوشحالیم که امسال و در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نیز این فرصت فراهم شد تا این جمع دوباره تشکیل شود
وی ادامه داد: این جمع نمادی از انسجام، دوستی و وحدت ادیان توحیدی در جمهوری اسلامی ایران است؛ بنابراین جا دارد که در این مراسم به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب به روح پاک شهدا و روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) درود بفرستیم.
در ادامه این مراسم سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: برای من توفیقی است که امسال ششمین نوبت است که در ایام مبارک دهه فجر در این محفل حضور دارم. چهار سال در سمت معاونت فرهنگی و این دو سال اخیر به عنوان خادم اهل فرهنگ، هنر، رسانه و ادب. این گونه نشست و بودن در کنار پیروان ادیان الهی برای من بسیار شیرین بوده است. یکی از شیرین ترین اتفاقات من در دوران حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همین بوده و است که می توانم به مناسبت هایی در خدمت شما عزیزان باشم و این افتخار را داشته باشم که در کنار هم باشیم، هم نفسی، همدلی و همراهی کنیم.
وی ادامه داد: ما به عنوان ایرانیان پیوندهای عمیقی به درازای تاریخ با هم داریم. ما ریشه در این خاک داریم، از همین خاک برآمدیم، در این خاک نفس می کشیم، با هم چند هزار سال درد کشیده ایم و البته شیرینی ها نیز دیده ایم.
وزیر فرهنگ با اشاره به وحدت ایرانیان گفت: ریشه ما در یک زمین است و دیگران نمی توانند این خاک و زمین را از ما بگیرند. همچنین در این دوره و ایام، باورها، ارزش ها و مناسک مشترک مان به کمک می آید تا بیش از گذشته در کنار هم باشیم. باورهای توحیدی، باورهای معنوی، ارزش های اخلاقی و ده ها نقطه مشترکی که ما پیروان ادیان توحیدی داریم، ما را به هم وصل کرده است. زرتشتی، کلیمی، مسیحی و مسلمان با این باورها و ارزش های مشترک می توانند دنیای امروز را بهتر و بهتر کنند.
وی افزود: ما بیش از گذشته نیازمند این هستیم که بر باورها، رویکردها و ارزش های مشترک پافشاری کنیم. در دنیای امروز دغدغه های متعددی وجود دارد که همه ما را تهدید می کند و فرقی ندارد که مسلمان، زرتشتی، مسیحی یا کلیمی باشیم.
صالحی در توضیح تهدیدهای مشترک اظهار کرد: معنویت زدایی از هستی و انسان و اینکه هستی و انسان را در چنبره خاک ببینیم و خاک را از عرش جدا کنیم، تهدیدات مشترکی میان ماست. فقیر کردن خاک چیزی است که همه ادیان الهی ما را از آن برحذر داشته اند. بنیادگرایی و اندیشه های افراطی تکفیری و خشونت زا همه انسان ها را در نقطه نقطه زمین تهدید می کند و صاعقه ای است که بر جان انسان افتاده است.
وی ادامه داد: با این تفاسیر همه باید در کنار هم قرار بگیریم و در برابر این آتش خانمان برافکن حفاظت کنیم. امروز خانواده و نهاد خانواده در معرض خطر است. خطرهای متعدد و نسل هایی که با نسل های قبل بیگانه می شوند. حتی اگر کنار هم زندگی می کنند، زبان یکدیگر را درنمی یابند. فروپاشی نهاد خانواده خطر دیگری است که همه پیروان ادیان توحیدی را تهدید می کند. ابتذال اخلاقی و رفتاری و بهم ریختن هنجارها اجتماعی و عرفی نیز نمونه دیگری از تهدیدهاست. می توان به این فهرست ده ها عنوان دیگر افزود.
وزیر فرهنگ با اشاره به راهکارهای مقابله با تهدیدات گفت: همه و همه در مقابل تهدیدات مشترک می توانیم در کنار هم قرار بگیریم. بزرگان ادیان چنین رهنمودهایی را کرده اند. امسال چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را آغاز می کنیم؛ انقلابی که همه پیروان ادیان توحیدی در ایران، هم در نقطه تاسیس و هم در ادامه مانند دوران دفاع مقدس کنار هم بود ه اند و این 40 سال را با هم ساخته اند و تا اینجا آمده اند.
وی افزود: هم رهبر فقید انقلاب اسلامی و هم خلف ایشان، مقام معظم رهبری این نگاه همگرایانه را مورد تقدیر پیاپی قرار داده اند و بارها گفته اند که چگونه می توانیم با کنار هم قرار گرفتن ایران و جهان را آباد کنیم. نگاهی که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به اندیشه مذاهب و نگرشی که در ادیان دارند، نگاه قابل توجهی است و با این نگاه می توان بهتر کنار هم قرار گیریم و بهتر با هم ارتباط برقرار کنیم.
صالحی در پایان گفت: مقام معظم رهبری در یکی از این محافل دیدار با خانواده شهداب ادیان توحیدی، این جمله را فرمودند: هرکس در هر مذهبی باشد، اگر رفتار و اخلاقش را خوب کند و با بندگان خدا خوب باشد، او یک بنده صالحی است. این نگاه بزرگان کشور است. ما از با هم بودن و در کنار هم بودن، تجربه های بسیار خوبی داریم و باید قدر این تجربه ها را بدانیم و در سختی هایی که در پیش داریم از این تجربه ها بیش از گذشته سود ببریم.
همچنین در این مراسم، دکتر الکساندر کنیش، یکی از برندگان جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران صحبت کرد و گفت: خوش آمدگویی شما ایرانیان به قدری گرم و خالصانه بود که ما تحت تاثیر قرار گرفتیم و باید در اینجا بگویم که از شما سپاسگزارم که چنین مردم مهمان نوازی هستید. من می خواهم در نزد شما درباره یک سری مسائل آکادمیک صحبت کنم؛ اما هیچ ادعایی ندارم که این مسائل درست باشند.
وی ادامه داد: من روسی هستم؛ قبلا در انگلستان کار می کردم و در حال حاضر در امریکا مشغول به کار هستم. به نظر من ایده ها و چیزهایی هست که در گرد و غبار پنهان شده است؛ مهم نیست این ایده ها برای چه کسانی هستند و مهم آن است که پشت آن ایده ها چه کسی ایستاده است.
این پژوهشگر با توضیح نگاه خود به دین گفت: از دیدگاه آکادمیک، مردم همان گونه که می خواهند دین را می سازند؛ از علائم و نشانه های یکسانی استفاده می کنند و در نهایت چیزهای متفاوتی از دین بیرون می کشند. به عنوان مثال همه شما بازی خانه سازی را دیده اید که از اجزای مختلفی تشکیل شده است و برای بچه هاست. بعضی از بچه ها از این اجزا وسایل جنگی درست می کنند و بعضی دیگر با آن ساختمان های زیبا می سازند؛ چراکه می خواهند در دنیای پر از صلح زندگی کنند.
وی افزود: آن چیزی که درون انسان هاست دین را حائز اهمیت می کند. می خواهم برای شما یک داستان کوتاه تعریف کنم. این داستان درشهر سن دیگو اتفاق افتاده است. بیشتر تمرکز جمعیت عرب مسلمان در همان منطقه ای است که من در آن زندگی می کنم. البته ترک ها و ایرانی ها نیز بخش قابل توجهی را تشکیل می دهند و مسجدهای خیلی بزرگی هم دارند.
الکساندر کنیش در تعریف داستانش گفت: در محل زندگی من شیعه ها و سنی ها با هم رقابت می کردند تا ببینند که چه کسی بزرگ ترین مسجد را می سازد. در نهایت شیعه ها برنده شدند و بزرگ ترین مسجد را ساختند. بعد از مدتی شیعه ها تصمیم گرفتند که در مسجد را به روی سنی ها باز کنند و حتی دو جای مختلف برای وضو ساختند؛ چراکه نوع وضو گرفتن آنها فرق می کند. این اتفاق به دلیل ایمان شیعه ها بود. آنها این کار را با اختیار خودشان و بدون هرگونه دستوری انجام دادند. این رفتارهای غریزی که در انسان ها اتفاق می افتد باعث می شود تا روح الهی در انسان ها دمیده شود.
وی در پایان اظهار کرد: من فکر می کنم که این کار یک مثال خوب است و به همین دلیل من همیشه دانشجوهایم را به این مسجد می برم تا به دانشجوها نشان دهم که شیعه ها و سنی ها می توانند در کنار هم زندگی کنند.
در طول این مراسم، سیامک مره صدق، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی، مارنرسای بنیامین پیشوای مذهبی و اسقف اعظم کلیسای شرق آشوری، قریک باریکیان، اسقف ارامنه، سروش پور، نماینده موبدان زرتشتی، یوناتن بت کلیا، نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی درباره نقش پیروان ادیان توحیدی در مسیر تکامل انقلاب اسلامی صحبت کردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت ، شایعه استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این روزها دوباره به صدر اخبار این وزارتخانه بازگشته و از شواهد امر چنین به نظر می رسد که خروج سید عباس صالحی از سکان داری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محتمل تر از قبل شده است .
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم در برابر سوال درباره استعفای خود سکوت کرده و تنها به جمعی از خبرنگاران و به صورت خصوصی اعلام داشته است که در این زمینه در هیات دولت صحبت خواهد کرد .
کمبود بودجه، بحران روزافزون کاغذ و افزایش لجام گسیخته قیمت آن، حواشی پیش آمده برای برخی آثار بدون مجوز و خارج از ضابطه موسیقی، موضوعات مربوط به نمایشگاه کتاب و نیز اجرای نمایش هایی که ساختار ویژه اجرا و بازی های پرحاشیه هنرمندان اعتراض هایی را به همراه داشته، مسائل پیش آمده در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر و همچنین موضوع گزینه های مطرح شده برای معاونت مطبوعاتی در کنار مشکلات اداری و مالی؛ حواشی زیادی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماه های اخیر ایجاد کرده است.
شایعه ترک وزارتخانه توسط صالحی با استعفا سلطانی فر از معاونت مطبوعاتی وزارت و مطرح شدن اسامی کاندیداهای جدید این معاونت دوباره به صدر اخبار این دستگاه مهم فرهنگی برگشت. مساله ای که منجر به دیدار و رایزنی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با وزیر می شود. محمدعلی وکیلی یکی از نمایندگان حاضر در نشست یاد شده با صالحی به همراه آقایان مطهری، مازنی، کواکبیان و حضرتی بوده، هفته گذشته در گفتگویی با خبرگزاری خانه ملت با تاکید بر عادی بودن اینگونه جلسات؛ بر دوستانه, مشورتی و البته انتقادی بودن آن تاکید کرد و به صراحت گفت که جریانی به دنبال حذف شخص آقای صالحی و تصاحب کرسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است .
سه شنبه (16بهمن ماه) الیاس حضرتی نماینده اصلاح طلب مجلس در جمع خبرنگاران خبر از استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داد، اما به همین بسنده کرد و تمایلی برای توضیحات بیشتر در این باره نشان نداد. خبرنگار خبرگزاری خانه ملت این موضوع را با کواکبیان دیگر نماینده اصلاح طلب مجلس مطرح کرد که وی ضمن تایید تلویحی این خبر گفت؛ "در این مورد اخبار غیررسمی زیادی وجود دارد که البته خبر به طور رسمی اعلام نشده است، اما بر اساس شنیده هایی، خبر استعفای ایشان به صورت غیررسمی قابل تایید است . "
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی، در بیان علل استعفای صالحی، ادامه داد: " ایشان گلایه ای در مورد انتخاب رییس ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور داشت، چرا که آقای رحمانی فضلی برای این سمت انتخاب شده است، و این در حالی است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است که خود مسئولیت ارشاد و اطلاع رسانی کشور را برعهده دارد. "
سکوت این روزهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره استعفایش گمانه زنی های زیادی برای این وزارتخانه ایجاد کرده است./
پایان پیام
شهرآرا آنلاین - سارا رنگیان - بالاخره روز گذشته بود که پروژه کهنسال مشهد در روزی برفی و بارانی به بهره برداری رسید. کتابخانه عمومی برای شهری مانند مشهد که در زمینه سرانه فضای کتابخانه عمومی لنگ می زند، نعمتی است بزرگ تا عقب ماندگی های شهرمان در این حوزه تاحدودی جبران شود و حالا بزرگ ترین کتابخانه مرکزی و عمومی در مشهد به دادمان رسیده تا شاید با یار مهربان، مهربان تر باشیم، این درحالی است که در این مدت، روند آماده سازی پروژه کتابخانه مرکزی مشهد به محضر رهبر معظم انقلاب گزارش می شد و شاید به همین دلیل بود که ایشان هدیه ای برای این پروژه بیست وسه ساله درنظر گرفتند؛ در همین راستا معظم له پیرو این موضوع یک جلد کلام ا... مجید متبرک به تقریظ خود به کتابخانه مرکزی امام خمینی(ره) مشهد اهدا کردند. رهبر معظم انقلاب در حاشیه این قرآن نگاشته اند: بسم الله الرحمن الرحیم، اهدا به کتابخانه به پاس کوشش و خدمات کارکنان آن: سیدعلی خامنه ای
موج دوم کتابخانه ها؛ مبتنی بر نهاد اجتماعی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که به منظور بهره برداری از این پروژه کهنسال به مشهد سفر کرده بود، در آیین افتتاحیه کتابخانه مرکزی مشهد از نیاز امروز جامعه برای ایجاد موج دومی گفت که کتابخانه را با نگاهی مبتنی بر نهاد و سرمایه اجتماعی بر محور کتاب معرفی کند.
سیدعباس صالحی در تکمیل صحبت های خود با بیان اینکه در این نگاه، کتابخانه محل خواندن کتاب نیست، بلکه محل رویش افراد و سرمایه ای اجتماعی با نگرش به کتاب است، از پیگیری های جدی در مسیر رسیدن به این رویکرد خبر داد و افزود: مردم با حضور در این گونه کتابخانه ها می توانند شهروند خلاق و فعال کشور شوند.او با بیان اینکه تمدن اسلامی دو پایگاه پیشران تمدن سازی شامل مسجد و کتابخانه دارد، گفت که این دو نهاد پیشران موجب شکل گیری بیت الحکمه ها تا رصدخانه هایی چون مراغه شدند. در این شرایط می توان به کتابخانه با این نگاه نگریست که صرفا گنجینه حفظ کتاب نیست، بلکه نقطه تمدن سازی است.صالحی همچنین با بیان اینکه در چهل سالگی انقلاب، اتفاقات خوبی در حوزه کتاب و کتاب خوانی رخ داد و از نظر تعداد کتابخانه ها شرایط بهتری داریم، افزود: کتابخانه ای که امروز افتتاح شده بیش از 43نوع خدمت ارائه می دهد که 13بخش آن جدید است. در این راستا باید کاری کنیم که ازطریق خدمات متنوعی که با محور کتاب درحال رخ دادن است، جامعه دانش محوری بر مبنای کتاب پدید آوریم.طبق گفته های او، باید کتابخانه ها فرصت های گفت وگو و ارزش محورانه را فراهم کنند تا این مجموعه ها محلی برای یک زندگی اجتماعی بهتر باشند.
صالحی در پایان، ابراز امیدواری کرد که کتابخانه مرکزی مشهد منشأ نوع دوم کتابخانه ها و راه اندازی آن ها باشد.
کاستی ها؛ نتیجه نبودِ اقدام پایدار در حوزه فرهنگی
استاندار خراسان رضوی نیز در این مراسم گفت: امروز اگر کاستی هایی داریم، نتیجه آن است که در حوزه فرهنگی آن گونه که باید، کار نکرده ایم و فعالیت های ما سینوسی و ناپایدار بوده که امروز باید به طور جدی و پایدار وارد این حوزه شویم.
طبق اعلام علیرضا رزم حسینی، در حوزه سخت افزاری فرهنگ، کارهای خوبی صورت گرفته و وضعیت استان هم به طور نسبی بد نیست اما در بعد نرم افزاری که گسترش فرهنگ است، آن گونه که باید کار نشده است .
او در ادامه تاکید کرد: فرهنگ هم باید با کمک نخبگان، علما و دست اندرکاران و هر کسی از هر جایی که می تواند، اصلاح شود و گسترش یابد، ضمن اینکه باید فضای کسب وکار خوب و امنی را برای مجاهدان اقتصادی فراهم
کنیم .رزم حسینی در ادامه با بیان اینکه در حوزه اشتغال و اقتصاد و معیشت مردم، دچار چالش های جدی هستیم، افزود: امید است در این دهه، منابع را به داخل خانواده ها ببریم و اشتغال ایجاد کنیم و به جای دادن پول درقالب یارانه های مستقیم که تاثیری هم بر زندگی مردم نمی گذارد، کار ایجاد کنیم و ماهیگیری یاد مردم بدهیم اما این اتفاق وقتی می افتد که از شرکت های توسعه گرا کمک بگیریم که در این زمینه هم در استان فراخوان داده ایم .
او همچنین درباره وضعیت کتابخانه ها و کتاب خوانی در استان گفت: سالانه بالغ بر ده ها میلیون زائر داخلی و 2.5میلیون زائر خارجی به استان سفر می کنند. کتابخانه های خوبی در استان ایجاد شده است اما برای ترویج کتاب خوانی، نمی توان فقط به این مکان ها و مراجعات فیزیکی اکتفا کرد.
طبق اعلام رزم حسینی، توسعه کتابخانه ها و کتاب های دیجیتالی یا ایستگاه های کتاب در اتوبوس ها و معابر توسط شهرداری، می تواند در ترویج کتاب خوانی موثر باشد و هزینه کرد در این حوزه درواقع نوعی سرمایه گذاری است .
همدلی و امید، کتابخانه را به سرانجام رساند
شهردار مشهد نیز در این مراسم با بیان اینکه پروژه کتابخانه مرکزی مشهد باید 19سال پیش به بهره برداری می رسید، گفت: چهار ماه پیش احمدعلی موهبتی، فرماندار پیشین مشهد، برای بدهی های شهرداری بابت سهم نیم درصدی کتابخانه های عمومی با ما تماس گرفت و گفت که از این طریق، فکری به حال این پروژه بکنیم.
محمدرضا کلائی در ادامه افزود: آن زمان مطمئن بودیم ساختمانی که در حد اسکلت است، تا چهار ماه آینده به بهره برداری نمی رسد، با این حال با همدلی و همکاری و به این دلیل که پروژه برای مردم مشهد بود، امروز این پروژه افتتاح شده
است.طبق اعلام وی، نواقص پروژه به مرور برطرف و آمفی تئاتر مناسبی که برای آن پیش بینی شده است، به زودی تکمیل می شود. وی افزود: پروژه های زیادی داریم که باید با الگوی کتابخانه مرکزی مشهد به اتمام برسد.
کلائی با تاکید دوباره بر اینکه همدلی و همکاری نقش بسزایی در به سرانجام رسیدن این پروژه ناشدنی داشت، گفت: به عنوان مثال شهرداری مشهد به نهاد کتابخانه های عمومی بدهی داشت، ما هم می توانستیم مثل قبلی ها بگوییم این بدهی را نمی دهیم یا نهاد کتابخانه ها هم این اعتبار را به کتابخانه مرکزی اختصاص نمی داد، با این حال با همکاری و امید همه، بالاخره مسیر تکمیل پروژه هموار شد.
شهردار مشهد با بیان اینکه بخش کالبدی پروژه کمرنگ است، تاکید کرد: همت، همدلی و امید بود که این اتفاق نشدنی را به سرانجام رساند؛ اتفاقی که قابل تکثیر است، به شرط اینکه مجموعه اقدامات در دیگر پروژه ها هم برای مردم و با همدلی و همکاری و امید همراه باشد.
قدرت تغییر در نگرش؛ مهم ترین دستاورد انقلاب
دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی هم در این مراسم، مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی را قدرت تغییر و تحول در نگرش، بینش و ارزش ها دانست و گفت: انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی بود و درنتیجه مهم ترین دستاوردهای آن هم دستاوردهای فرهنگی است ، اما همه داشته های علمی، پژوهشی و صنعتی درمقابل دستاورد اصلی انقلاب اسلامی چیز زیادی نیست. آن دستاورد، دستاوردی است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، تحول در وجود انسان هاست. علیرضا مختارپور در ادامه با اشاره به تهاجم دشمن بعد از پایان دفاع مقدس و آغاز دورانی که دشمن و استکبار جهانی ازطریق رسانه ها، مطبوعات، کتاب، فیلم و ماهواره شروع به تهاجم با هدف تغییر نگرش و بینش در نسل جدید انقلاب کردند، افزود: آن ها امید بستند به اینکه این تهاجم فرهنگی به زودی منجر به این شود که نسل جدیدی از جوانان که بر سر کار خواهند آمد، آرام آرام از انقلاب فاصله بگیرند، عقبگرد نشان دهند و درباره آرمان های انقلاب، تجدیدنظر کنند.
او اضافه کرد: سه دهه از انقلاب، گذشته و معادلات و محاسبات دشمن به هم ریخته است. علاوه بر حضور جوانان در عرصه های علم، فناوری، نانو و عرصه های فرهنگی، ناگهان نسل جدیدی از جوانان ظهور کردند که نه انقلاب و حضرت امام(ره) و نه دفاع مقدس را دیده بودند و بعد از حمله گروهک های تکفیری، از میان همین جوانان، مدافعان حرم برخاستند و تمام محاسبات دشمن را به هم ریختند.
نماینده مردم مشهدوکلات در مجلس شورای اسلامی هم در این مراسم حضور یافت و با بیان اینکه مشهد در سرانه فضای کتابخانه های عمومی از میزان استاندارد فاصله دارد، پراکندگی مکان قرائت خانه ها را مشکل دیگر شهرمان برشمرد و گفت که باتوجه به اینکه مشهد پایتخت فرهنگی جهان اسلام است، باید برای بهبود وضعیت آن از ظرفیت مردمی و خیران استفاده کرد.نصرا... پژمان فر با تاکید بر اینکه نگاه جایگزین شدن فناوری های جدید به جای کتاب، نگاهی غلط است، افزود: امروز به فیزیک کتاب نیاز داریم؛ چراکه کتاب یکی از نیازهای بزرگ انسان است و بی توجهی به آن هم بزرگ ترین آسیب در جامعه است.
مشاور رئیس جمهور و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز با تأکید براینکه کتابخانه ها باید به عنوان مرجع ملی در کشور محل تضارب آرا و اندیشه ها باشند، گفت: باید در کتابخانه ها فضاهایی برای گپ و گفت جوانان با اندیشمندان و اساتید فراهم شود تا به توسعه اندیشه و دانش منجر شود.اشرف بروجردی ادامه داد: اصحاب فرهنگ و اندیشمندان می توانند در این چارچوب باور، اندیشه، یافته ها و مباحث علمی خود را عرضه کنند تا دیگران از آن ها برای توسعه اندیشه و علم در کشور بهره مند
شوند. وی در ادامه گفت که در افق اسناد 1400 و 1404 به عنوان یکی از برنامه های اصلی، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند در منطقه در حوزه علم برترین باشد و برای همین هم باید همراهی لازم در این خصوص صورت گیرد. رئیس کمیته دائمی کتابخانه های عمومی فدراسیون بین المللی انجمن ها و مؤسسات کتابداری (ایفلا) هم در این مراسم گفت که کتابخانه های هر کشور منعکس کننده فرهنگ و ویژگی های جامعه ای هستند که در آن قرار گرفته اند.جان ریچاردز با بیان اینکه کتابخانه های عمومی در هر کشوری از اهمیت خاصی برخوردارند و مورد توجه هستند، افزود: افتتاح این پروژه نماد تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران در جشن چهل سالگی انقلاب این کشور است.
کانال شهرآرا در پیام رسان های گوناگون
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره بودجه مربوط به شهرها و اماکن زیارتی اظهار داشت: طبعا بودجه های مربوط به زیارت ترکیبی از بودجه های استانی است و فضایی که از سطح کلان تعقیب می شود، این بودجه رقمی را داشته اما شرایط انقباضی و عمومی نیز در آن دخیل بوده است، ما امیدواریم شهرهایی که فضا و کانون های زیارتی دارند بودجه های مستقل و هم بودجه هم افزا داشته باشند چرا که بحث زیارت نیازمند بودجه مستقل نیست.
وی در پاسخ به سوال دیگر فارس درباره یارانه و بودجه تخصیص یافته به نشر و کتاب در سال 98 هم ابراز داشت: طبعا تقلیلی که مقداری از بودجه های فرهنگی پیدا کرد، بخشی در حوزه های مربوط به یارانه های حوزه نشر و کتاب بوده است، البته شرایط عمومی بودجه دولت را همه درک می کنند، بنده نیز به عنوان عضو دولت درک می کنم، اما امیدواریم فضایی که در مسیر نهایت بودجه حرکت می کند به کمک حوزه فرهنگ به خصوص کتاب بیاید.
وی با درباره کتابخانه ها و افتتاح بزرگترین کتابخانه کشور در مشهد به فاز جدید فعالیت کتابخانه ها تاکید و هم بیان داشت: باید جوانان خود را به فضای کتابخانه نزدیک تر کنیم، اینکه محیط کتابخانه ها محیطی مانوس و ایجاد الفت میان خانواده ها و کودک و نوجوان پدید آید با همین نگاه اتفاقات مختلفی در کتابخانه های عمومی در حال شکل گیری است کتابخانه های اختصاصی کودک و نوجوان در حال فعالیت هستند، کتابخانه ها از فضای مخزن و امانت کتاب و میز مطالعه باید تبدیل به فرآیند متنوع اجتماعی فرهنگی تبدیل شوند که کتاب در آن نقش محوری داشته باشد. بحث باشگاه های کتابخوانی پایتخت کتاب و روستاهای دوستدار کتاب هم همچنان در حال انجام است.
انتهای پیام/
شکیبا افخمی| جشنواره فیلم فجر از مهم ترین رویدادهای فرهنگی کشور محسوب می شود که نه تنها علاقه مندان به سینما بلکه سیاستمداران را نیز با خود همراه می کند، تاجایی که حسن روحانی، رئیس جمهور، به سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر پیامی فرستاده و از هنر هفتم به عنوان زبانی گویا برای انتقال مفاهیم و کارآمدترین ابزار توسعه فرهنگی نام برده است.
در بخشی از این پیام آمده است: جشنواره فیلم فجر نه تنها مهم ترین رویداد سینمایی کشور است، بلکه می تواند فرصتی مغتنم برای انتقال پیام بلوغ، رشد و پویایی ایران اسلامی به جهانیان باشد. نیل به این هدف البته مستلزم افزایش سهم ایران از صنعت جهانی سینماست و برای این کار باید چه از نظر نیروی انسانی، چه از نظر فناوری و تجهیزات و چه از نظر بسترهای آفرینش هنری، هر روز گامی به پیش برداریم و با دیروزمان متفاوت باشیم. این جانب ضمن گرامیداشت شهدای هنرمند و یاد بزرگان شهیر سینمای ایران، که امروز در میان ما نیستند، و با قدردانی از همه دست اندرکاران این رویداد شگرف فرهنگی، مقدم همه سینماگران را در این جشنواره باشکوه پاس می دارم و توفیق آنان را در خلق آثار فاخر و جذاب درراستای خواست مردم، تحقق اهداف اصیل انقلاب و توسعه ایران عزیز، مسئلت دارم.
فراهم شدن زیرساخت ها؛ ضرورت برگزاری جشنواره در مشهد
همچنین روز گذشته سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حاشیه برگزاری شانزدهمین جشنواره فیلم فجر مشهد از پردیس سینمایی هویزه بازدید کرد. به گزارش شهرآرا، در این بازدید سرزده جعفر مروارید، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، وزیر را همراهی می کرد. صالحی بعد از بازدید خود در صحبت های کوتاهی از جشنواره سینمایی فجر به عنوان بزرگ ترین رویداد سینمایی کشور و یکی از بهترین و بزرگ ترین و با اهمیت ترین اتفاقات فرهنگی کشور، یاد کرد و متقارن شدن برگزاری این رویداد را با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، دلیلی بر اهمیت مضاعف سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر دانست.
به گفته او، در سال های مختلف به خصوص امسال تلاش شده است جشنواره فیلم فجر، جشنواره تهران نباشد و به یک اتفاق در کل کشور تبدیل شود و در استان های مختلف برگزار شود. از نظر صالحی، حضور جوانان در عرصه سینما یکی از رویش ها و فراورده های حرکت انقلاب اسلامی است.
وزیر ارشاد در بخش دیگری از صحبت هایش به پیشرفت های حوزه سینما اشاره کرد و گفت: در عرصه سینما ما تجربه ای طولانی نداشتیم اما با انقلاب اسلامی اتفاق درخورتوجهی در برخی حوزه ها افتاد که یکی از حوزه های مهم، حوزه سینما بود. او به سینمای ایران به عنوان یکی از افتخارات هویتی و اجتماعی کشور اشاره کرد و نسلی را در این اتفاق مطرح دانست که برآمده از جمهوری و انقلاب اسلامی هستند. صالحی درباره محتوای فیلم های حاضر در جشنواره امسال نیز گفت: من فیلم ها را ندیدم تا نگاه شخصی و دخالتی رخ ندهد، بنابراین هیئت انتخاب و داوران، مسیر را تعیین کردند و پیش بردند اما درمجموع در جشنواره می توانیم فیلم های عرضه شده در سبک های مختلف را ببینیم که این اتفاق، سلیقه های مختلف را پوشش می دهد.
از نظر او، اگر ما بخواهیم سینمای رو به پیشرفت داشته باشیم، باید در ژانرها و سبک های مختلف، فیلم تولید کنیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سوالی درباره امکان برگزاری بخش هایی از جشنواره فیلم فجر در مشهد گفت: یکی از نکته های مدنظر ما این است که عدالت توزیعی را در سطح ایران داشته باشیم. طبیعتا برای عملی شدن این موضوع، زیرساخت هایی لازم است که امسال با افزایش تعداد فیلم های نمایش داده شده در استان ها و افزایش سالن های سینمایی تاحدودی محقق شده است.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی از مراجع معظم تقلید درباره تک خوانی خواننده زن در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر نظر فقهی خود را بیان فرمودند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر ، شاهد تک خوانی خواننده زن در حضور وزیر ارشاد و معاونان وزارت ارشاد بودیم.
در همین رابطه خبرنگار خبرگزاری موج از آیت الله مکارم شیرازی ، مرجع معظم تقلید شیعیان، استفتایی را مطرح کرد مبنی بر اینکه حکم تک خوانی خواننده زن چیست به ویژه اینکه این کار به بهانه برگزاری مراسم پیروزی انقلاب اسلامی انجام شود؟
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ تاکید فرمودند: آواز خواندن زن برای مردان ، حرام است؛ لازم است در این موارد تذکر داده شده و مانع ترویج این امور خلاف شرع شوند.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: تک خوانی خواننده زن نقطه سیاه جشنواره فیلم فجر است.
حجت الاسلام احد آزادی خواه در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری موج، در مورد پیگیری پرونده تک خوانی خواننده زن در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر اظهار داشت: پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر جلسات متعددی با سرپرست سازمان سینمایی و دبیر جشنواره فوق برگزار کردیم و نقطه نظرات مجلس و دیدگاه ها و انتظارات مردمی را بیان کردیم.
وی افزود: انتظار داشتیم این جشنواره بی حاشیه برگزار شود و خوشبختانه بخش مهمی از حاشیه های سال های گذشته را امسال شاهد نبودیم، اما متاسفانه موضوع تک خوانی خواننده زن در مراسم افتتاحیه، موجب دلگیری و آزردگی خاطر مومنین و مردم انقلابی کشورمان شد.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس تصریح کرد: تک خوانی خواننده زن در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر به طور قطع نقطه سیاه جشنواره امسال است و انتظار نداشتیم وزیر ارشاد، سرپرست سازمان سینمایی و مسوولان جشنواره این موضوع را نادیده بگیرند.
آزادی خواه تاکید کرد: انتظار داریم هر چه سریع تر و تا دیرتر نشده، وزیر ارشاد و همکاران ایشان در وزارتخانه و جشنواره فیلم فجر بپذیرند که این اقدام یک اشتباه مدیریتی بوده و برای جبران آن تلاش کنند.
وی در واکنش به اظهارات یکی از بازیگران سینما مبنی بر اینکه مردم این روزها در صف خرید گوشت سگ می ایستند نیز گفت: در این موضوع انتقاد اصلی ما به رسانه ها و به ویژه صدا و سیما است. رسانه ها نباید تریبون خود را در اختیار افراد فاقد صلاحیت قرار دهند. ما باید مراقبت کنیم و تریبون در اختیار افرادی که صلاحیت گفتگوی مستقیم با مردم را ندارند، قرار ندهیم.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار داشت: این اظهارات که از سوی یک فرد هنرمندنما مطرح شده، به طور قطع توهین به 80 میلیون ایرانی و توهین به شعور مردم است.
آزادی خواه در پایان تاکید کرد: اینگونه اظهارات نشان دهنده سوء تدبیر همکاران رسانه ای از یک سو و از سوی دیگر ولنگاری حاکم بر هنر است و اگر ما به برخی هنرمندنماها میدان نمی دادیم، این افراد فاقد صلاحیت هر حرفی را بیان نمی کردند و سخنانشان در رسانه ها منتشر نمی شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از ری، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه و کارکنان وزارتخانه در پنجمین روز از ایام دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی با حضور در مرقد مطهر امام خمینی (ره) ضمن اهدای تاج گل، قرائت فاتحه، زیارتنامه و آیاتی از قرآن کریم و ادای احترام به مقام شامخ معمار کبیر انقلاب، با آرمان های والای امام و شهدا تجدید پیمان کردند.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه این مراسم در جمع خبرنگاران با بیان اینکه امام راحل نماد ایمان به خدا و اعتماد به مردم بود، اظهار داشت: اگر بخواهیم در عصر حاضر نماد جامع و کاملی از جامعه انسانی عرضه کنیم، امام راحل تبلوری بود از ایمان به خدا و مؤمن واقعی و از طرف دیگر اعتماد جامع به مردم داشت.
وی افزود: امام (ره) هیچ گاه حتی در روزهای سخت و تبعید یک لحظه هم اعتمادشان به مردم کاسته نشد و نسبت به مردم متزلزل نشدند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: امام (ره) در دوران پربرکت عمر خویش، 11 انتخابات در شرایط دشوار آن روزها برگزار کرد که این نشان می دهد پایگاه امام راحل در زمین مردم و در هستی خدا بود که این ترکیب باید سرلوحه کار مسؤولان باشد و به آن ها کمک کند و همواره از این روحیه و نگاه والای امام راحل درس بگیرند.
انتهای پیام/67052/پ/خ30/الف
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید عباس صالحی در حاشیه این مراسم با بیان اینکه امام راحل نماد ایمان به خدا و اعتماد به مردم بود، گفت: اگر بخواهیم در عصر حاضر نماد جامع و کاملی از جامعه انسانی عرضه کنیم، امام راحل تبلوری بود از ایمان به خدا و مؤمن واقعی و از طرف دیگر اعتماد جامع به مردم داشت .
وی افزود: امام خمینی(ره) هیچ گاه حتی در روزهای سخت و تبعید یک لحظه هم اعتمادشان به مردم کاسته نشد و نسبت به مردم متزلزل نشدند .
صالحی ادامه داد: امام راحل در دوران پر برکت عمر خویش، 11 انتخابات در شرایط دشوار آن روزها برگزار کرد که این نشان می دهد پایگاه امام راحل در زمین مردم و در هستی خدا بود که این ترکیب باید سرلوحه کار مسئولان باشد و به آن ها کمک کند و همواره از این روحیه و نگاه والای امام راحل درس بگیرند .
16 بهمن 1397 12:32
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سیدعباس صالحی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر امروز(سه شنبه 16 بهمن ماه) در اختتامیه سی وششمین جایزه کتاب سال و بیست وششمین جایزه جهانی کتاب سال با تبریک ایام دهه فجر و چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفت: این انقلاب برخلاف سایر انقلاب ها، انقلاب گلوله نبود؛ بلکه انقلاب کلمه بود و این موضوع را می توان در متون منبرها، خطابه ها، شعرها، سروده ها و نوشته های به جا مانده از آن دوران مشاهده کرد. همین موضوع انقلاب اسلامی ایران را متمایز و ممتاز می کند.
وی افزود: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاقات قابل توجهی در حوزه نشر و کتاب رخ داد؛ به طوری که تا قبل از پیروزی انقلاب در فاصله سال های 1320 تا 1357 تنها حدود 50هزار عنوان کتاب تولید شده بود.
صالحی با بیان اینکه در فاصله سال های 1357 تا 1396 حدود یک میلیون و 230هزار کتاب چاپ اول و مجدد منتشر شده است ادامه داد: مسیر نشر کتاب در این سال ها پرجهش بوده است؛ به طوری که در دهه اول انقلاب 35هزار کتاب تولید شده بود و در دهه چهارم این عدد به 726هزار کتاب رسید.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: اگر به این جهش طی چهاردهه اخیر افتخار می کنیم، این جهش مدیون مولفان و ناشران، همچنین کسانی است که با تولید کتاب فرصت علم اندوزی را فراهم کردند.
وی با اشاره به آمار کتاب های کاربردی و علمی نیز گفت: حدود 143هزار عنوان کتاب طی 40 سال در این حوزه منتشر شده است که در دهه اول مجموع کتاب ها حدود 4 هزار عنوان و در دهه چهارم به 88هزار عنوان رسید که این آمار نشان می دهد جریان علمی کشور در مسیر توسعه و پیشرفت به نحو قابل توجهی با کتاب و دانش همراه بوده است.
صالحی همچنین به انتشار کتاب در حوزه علوم انسانی و اسلامی اشاره و تاکید کرد: در این حوزه ها نیز مسیر پرجهشی در بخش تولید داشتیم. در آمایش آماری طی 40 سال گذشته می توانیم ردپای پیشرفت علوم را در حوزه های مختلف شاهد باشیم که یکی از این حوزه ها به تغییر آمار جنسیت در حوزه کتاب مربوط است.
وی گفت: براساس این آمار در سال 57، 96درصد مولفان مرد و تنها 4درصد زن بودند، در دهه اول انقلاب نیز 92درصد مولفان مرد و 8 درصد زن بودند اما اکنون در چهارمین دهه انقلاب اسلامی ایران 71 درصد مولفان مرد و 29درصد زن هستند. همچنین در سال 96، 68درصد مولفان مرد و 32 درصد زن بودند.
صالحی درباره حوزه داستان نویسی نیز عنوان کرد: در این حوزه آمار نشان می دهد فاصله بین مردان و زنان کمتر شده و تقریبا به فضای برابر رسیده است.
وی همچنین به تقسیم بندی آمار موسسه خانه کتاب از ناشران نیز اشاره کرد و افزود: ناشران پرکار یعنی ناشرانی که سالانه حدود 20 تا 50 اثر تولید می کنند در دهه اول انقلاب تنها 17 ناشر بودند اما در دهه چهارم انقلاب تعداد آن ها به 600 ناشر رسید.
صالحی درباره ناشران حرفه ای نیز گفت: ناشر حرفه ای ناشری است که سالانه بیش از 50 عنوان کتاب تولید می کند. در این زمینه در دهه اول انقلاب ما تنها 5 ناشر حرفه ای داشتیم و اکنون در دهه چهارم انقلاب 286 ناشر حرفه ای داریم.
صالحی در پایان خاطرنشان کرد: تمام این موضوعات نشان می دهد کاروان فکر، اندیشه، فرهنگ در ایران که از کهن بوم دیرینگی داشته است موفق بوده و آینده ایران نیز درخشان خواهد بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، سید عباس صالحی بعدازظهر سه شنبه در آیین اختتامیه سی وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران ضمن خوشامدگویی به مهمانان داخلی و خارجی و رئیس جمهوری و تبریک ایام دهه فجر گفت: این انقلاب به خلاف بسیاری از انقلاب های جهان، انقلاب گلوله نبود، انقلاب کلمه بود. واژه هایی که گاه در منابر و خطابه ها، گاه در شعر و سروده ها و چه بسیار در کتاب ها و نوشته ها ظهور کردند.
وی با بیان اینکه انقلاب ما متفاوت بود، گفت: انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی هم به این نقطه تاسیس وفاداری داشت و اتفاقات قابل توجهی در حوزه نشر رخ داد، قبل از انقلاب اسلامی در فاصله سال های 1320 تا 1357، حدود 50 هزار عنوان کتاب در ایران تولید شده بود و پس از سال 57 تا سال 1396، یک میلیون و 230 هزار کتاب چاپ اول و مجدد داشته ایم.
صالحی تصریح کرد: مسیر این حرکت هم مسیر پر جهشی بوده و در دهه اول انقلاب اسلامی حدود 35 هزار کتاب تولید شده بود و در دهه چهارم انقلاب اسلامی نیز 726 هزار عنوان کتاب تولید شد.
وی تاکید کرد: اگر ما افتخار می ورزیم و باید افتخار بورزیم به جهش های علمی که در چهار دهه اخیر اتفاق افتاده است بخش قابل توجهی از این جهش عظیم علمی در ایران عزیز ما مدیون مولفان و ناشران بوده است؛ کسانی که با تولید کتاب بر فرصت های علمی افزودند.
وی ادامه داد: در علوم کاربردی و عملی، حدود 143 هزار عنوان کتاب در این دهه تولید داشته ایم و اگر بخواهیم دهه اول با چهارم انقلاب را مقایسه کنیم در دهه اول انقلاب، مجموعه کتاب هایی که در حوزه علوم عملی منتشر شده بود حدود چهار هزار عنوان بود اما در دهه چهارم انقلاب حدود هشت هزار عنوان تولید شده بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: افزایش تولید و انتشار کتابهای علمی در این مدت نشان می دهد که جریان علمی کشور در مسیر توسعه و پیشرفت به نحو قابل توجهی با حوزه کتاب و نشر پیوند خورده است.
وی افزود: حوزه علوم انسانی و علوم انسانی هم چنین مسیری را داشته اند و مسیر پرجهشی در تولید علوم انسانی و اسلامی داشته ایم.
** افزایش سهم چهار درصدی نویسندگان زن در سال 57 به 32 درصد در سال 96
صالحی اظهار داشت: براساس نتایج نگاه های آمایشی در حوزه های مختلف نیز شرایط پیشرفت را می بینیم و یک از حوزه های قابل افتخار، حوزه جنسیت است؛ زنان ما در حوزه تالیف و پدیدآورندگی در این چهار دهه پیشرفت قابل توجهی را گام به گام و سال به سال داشته اند.
وزیر ارشاد درباره تفکیک جنسیتی نویسندگان ایرانی در سالهای پس از انقلاب توضیح داد: در سال 57، حدود 96 درصد نویسندگان کشور را مردان و 4 درصد را زنان تشکیل می دادند، این نسبت در دهه اول انقلاب به 92 درصد نویسندگان مرد و هشت درصد نویسندگان زن تبدیل شد و در دهه چهارم انقلاب اسلامی، 71 درصد مولفان، مرد و 29 درصد زن هستند و این یعنی نسبت این فاصله به صراحت رو به کاهش است.
وی تاکید کرد: در سال 96، نویسندگان مرد 68 درصد و زنان 32 درصد بوده اند و سال به سال از شکاف جنسیتی که به تولید علم اخلاق و ارزش فاصله بیندازد کاسته می شود و حتی در برخی حوزه ها مثل داستان نویسی که شاید شمار نویسندگان مرد، 30 برابر زنان بود فاصله ها کاملا کم شده است.
صالحی افزود: این اخبار خوبی برای حوزه فکر، اندیشه و هنر کشور است و در حوزه نشر و ناشران نیز مسیر قابل توجهی را در این چهار دهه پشت سر گذاشته ایم.
وی با توضیح اینکه براساس تقسیم بندی موجود در خانه کتاب، افرادی که بین 20 تا 50 کتاب در سال منتشر می کنند، ناشر پرکار شناخته می شوند، گفت: در دهه اول انقلاب 17 ناشر پرکار داشته ایم و در دهه چهارم، ششصد ناشر پرکار داریم که این میزان کتاب را تولید می کنند.
وزیر ارشاد ادامه داد: شمار ناشران حرفه ای که بیش از 50 کتاب تولید می کنند، در دهه نخست انقلاب، 5 ناشر بود اما اکنون بیش از 286 ناشر حرفه ای را می شناسیم.
وی تصریح کرد: همه اینها نشان می دهد کاروان فکر، اندیشه و فرهنگ در ایران که از فرهنگی کهن برخوردار است پا به پا پیش آمده است.
به گزارش ایرنا، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران همه ساله با هدف حمایت و تشویق مولفان، مترجمان و مصححان و ناشران سراسر کشور و ارتقای فرهنگ جامعه اسلامی، حفظ استقلال و هویت فرهنگی برگزار می شود.
طبق ضوابط دبیرخانه کتاب سال، آثار ارسالی به این رویداد باید حداکثر یک سال قبل، منتشر شده و جزء کتاب های کمک درسی و افست نباشند.
کتاب های داستان بزرگسال، نقد ادبی (تالیف)، مستندنگاری، شعر بزرگسال و کودک و نوجوان به دلیل همپوشانی با جایزه جلال آل احمد و جایزه شعر فجر در کتاب سال بررسی نمی شود.
آیین اختتامیه سی وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به منظور معرفی و تجلیل از برگزیدگان، هم اکنون با حضور دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از فرهنگوران، ادیبان، نویسندگان و استادان دانشگاه در تالار وحدت برگزار شد.
فراهنگ*9211** 1055
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آئین پایانی سی و ششمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و بیست و ششمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، عصر سه شنبه(16 بهمن ماه) با حضور حسن روحانی؛ رئیس جمهوری ایران، سیدعباس صالحی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معصومه ابتکار؛ معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سیدرضا صالحی امیری؛ رئیس کمیته ملی المپیک، محسن جوادی؛ معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدعلی مهدوی راد؛ دبیرعلمی این دوره از جایزه کتاب سال، احمدعلی حیدری؛ دبیر علمی جایزه جهانی کتاب سال، نیکنام حسینی پور؛ مدیرعامل موسسه خانه کتاب، محمود واعظی؛ رئیس دفتر ریاست جمهور در تالار وحدت برگزار شد.
برگزیدگان سی وششمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی
الف) کلیات
کتابشناسی
تألیف
1. کتابشناسی موضوعی تاریخی: از چاپکرده و نوشته های ایرج افشار (منتشر شده در سال های 13951323)، تألیف میلاد عظیمی، تهران: مؤسسة خانة کتاب، 3 ج، 1396.
ب) فلسفه و روان شناسی
فلسفة غرب
تألیف
2. گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی: صیرورت، دیالکتیک و ایده آلیسم، تألیف سیدحمید طالب زاده، تهران: هرمس، 282 ص، 1396.
ترجمه
3. فضایل ذهن، تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت، تألیف لیندا زگزبسکی، ترجمه امیرحسین خداپرست، تهران: کرگدن، 494 ص، 1396.
ج) علوم اجتماعی
علوم نظامی
تألیف
4. روزشمار جنگ ایران و عراق: کتاب بیست وهشتم، نخستین عملیات بزرگ در شمال غرب والفجر 4 ، تألیف علیرضا لطف اله زادگان، ایرج همتی، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1440 ص، 1396.
د) زبان
زبان فارسی
تألیف
5. فرهنگ بلوچی فارسی، تألیف عبدالغفور جهاندیده، تهران: معین، 2 ج، 1396.
ه) علوم کاربردی
علوم پزشکی
تألیف
6. معاینات بالینی و روش گرفتن شرح حال، تألیف باربارا بیتز، ترجمه زینب پاشا زانوس، نسیم همتی، مریم سلیمانی شکوه، زهرا شکری، زیرنظر: فرهاد شاهی، تهران: آرتین طب، نشر حیدری، 1228 ص، 1396.
مهندسی عمران
تألیف
7. اصول و مبانی طراحی سازه های فولادی، تألیف اباذر اصغری، تهران: دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک)، 4 ج، 1396.
و) هنر
معماری و شهرسازی
تألیف
8. کاریز در ایران و شیوه های سنتی بهره گیری از آن، تألیف جواد صفی نژاد، تهران: پویه مهر اشراق، 838 ص، 1396.
ز) ادبیات
نثر معاصر
9. ره ش، نوشتة رضا امیرخانی، تهران: افق، 198 ص، 1396.
شعر معاصر
دو کتاب زیر به صورت مشترک انتخاب شدند:
10. روح اندوهگین یک شاعر، سرودة سیدرضا محمدی، تهران: مؤسسة فرهنگی هنری شهرستان ادب، 72 ص، 1396.
11. دومینو، سرودة ابوذر پاکروان، تهران: فصل پنجم، 72 ص، 1396.
ح) تاریخ و جغرافیا
تاریخ
تصحیح
12. ملاحظات و محاکمات: دو لایحه در تحدید حدود ایران و عثمانی، تألیف میرزا محبعلی خان ناظم الملک مرندی یکانلو، تصحیح و پژوهش نصرالله صالحی، تهران: طهوری، 282 ص، 1396.
مستندنگاری
تألیف
دو کتاب زیر به صورت مشترک انتخاب شدند:
13. الف لام خمینی: زندگی نامة امام روح الله موسوی خمینی، تألیف هدایت الله بهبودی، تهران: مؤسسة مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1157 ص، 1396.
14. رکاب زنان در پی شمس: از تبریز تا قونیه، از قونیه تا دمشق، تألیف حسن کرمی قراملکی، تبریز: ستوده، 660 ص، 1396.
بخش سپاس
هیئت علمی سی وششمین دورة جایزة کتاب سال از مجموعة زیر به دلیل اینکه جامع ترین، دقیق ترین و مستندترین اثر در معرفی اندیشه، روش، جایگاه و مکانت دانشی، پژوهشی، سیاسی و رهبری امام موسی صدر به شمار می رود، تجلیل به عمل می آورد:
گام به گام با امام: مجموعة گفتارها و مصاحبه ها و مقالات سیدموسی صدر، به اهتمام یعقوب ضاهر، ترجمة گروه مترجمان مؤسسة فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، زیرنظر: حورا صدر، تهران: مؤسسة فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، 12 ج، 1396.
آثار برگزیده بیست و ششمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
هیئت علمی داوران بیست و ششمین دورۀ جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی آثار زیر را به عنوان برگزیده این دوره منتخب کرده اند:
1. ساخت مهر ه های لاجوردی در شهر سوخته؛ تفسیر صنایع دستی در جامعه ی شهریِ هزاره ی سوم پیش از میلاد
الساندرا لازاری؛ مسیمو ویداله
رم: موسسۀ ایتالیاییِ خاور میانه و خاور دور
Lapis Lazuli Bead Making at Shahr-I Sokhta: Interpreting Craft Production in a Urban Community of the 3rd Millennium BC
Alessandra Lazzari; Massimo Vidale
Rome: ISMEO (Italian Institute for Middle and Far East), 2017
***
2. هنرهای هندسه تزئینی: رساله ای اجمالی به فارسی درباره ی تداخل اشکال متشابه یا متوافق
"فی تداخل الأشکال المتشابهه أو المتوافقه"
گلرو نجیب اوغلو
لیدن؛ بریل: انتشارات بریل
The Arts of Ornamental Geometry: A Persian Compendium on Similar and Complementary Interlocking Figures
G lru Necipoğlu
Leiden; Boston: Brill, 2017
***
3. تصوّف: تاریخ جدید عرفان اسلامی
الکساندر کنیش
پرینستون و آکسفورد: انتشارات دانشگاه پرینستون
Sufism: A New History of Islamic Mysticism
Alexander Knysh
Princeton and Oxford: Princeton University Press, 2017
***
4. سحر حلال: زندگی و رسائل صاحب بن عَبّاد (م. 385/995)
موریس اَ. پومرنتس
لیدن؛ بریل: انتشارات بریل
Licit Magic: The Life and Letters of al-Ṣāḥib b. ʿAbbād (d. 385/995)
Maurice A. Pomerantz
Leiden; Boston: Brill, 2017
***
5. هنر ایرانی: گردآوری هنرهای ایران در سده ی نوزدهم برای موزه ی ویکتوریا و آلبرت
مایا کری
لندن: انتشارات موزه ی ویکتوریا و آلبرت
Persian Art: Collecting the Arts of Iran for the V&A
Moya Carey
London: V&A Publishing (Victoria and Albert Museum), 2018
***
6. مکانی در میانه ی دو مکان: مفهوم قرآنی عالم برزخ
جورج آرتشر
پیسکتاوای، نیوجرسی: انتشارات گرگیاس
A Place Between Two Places: The Qurʼānic Barzakh
George Archer
Piscataway, New Jersey: Gorgias Press, 2017
***
7. آموزه های شیعی، کلام معتزلی: شریف مرتضی و ساماندهیِ گفتمان امامیه
حسین علی عبدالساتر
انتشارات دانشگاه ادینبرو
Shi'i Doctrine, Mu'tazili Theology: al-Sharīf al-Murtaḍā and Imami Discourse
Hussein Ali Abdulsater
Edinburgh University Press, 2017
***
8. عرفای اندلس: ابن بَرَّجان و تفکر اسلامی در سده ی دوازدهم میلادی
یوسف کیزویت
انتشارات دانشگاه کمبریج
The Mystics of al-Andalus: Ibn Barrajān and Islamic Thought in the Twelfth Century
Yousef Casewit
Cambridge University Press, 2017
***
9. اغذیه در طب اسلامی: کتاب الأغذیه و الأشربه، اثر نجیب الدین سمرقندی
یولیانه مولر
لیدن؛ بریل: انتشازات بریل
Nahrungsmittel in der arabischen Medizin: Das Kitāb al-Aġḏiya wa-l-ašriba des Naǧīb ad-Dīn as-Samarqandī
Juliane M ller
Leiden; Boston: Brill, 2017
آثار شایسته تقدیر سی وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
الف) کلیات
فرهنگ ها و دایره المعارف ها
1. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی، تألیف گروه مؤلفان، زیرنظر رضا سیدحسینی، احمد سمیعی گیلانی، سیدعلی آل داود، تهران: سروش، 4 ج، 1396.
نسخ خطی
2. فهرست نسخه های خطی فارسی پاکستان (فهرست 8000 نسخه خطی کتابخانه های شخصی و دولتی): علوم قرآنی، حدیث، کلام، فقه و اعمال دینی، بیاض ها، چنددانشی، اخلاق، تألیف عارف نوشاهی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، 4 ج، 1396.
ب) فلسفه و روان شناسی
منطق
دو کتاب زیر به صورت مشترک انتخاب شدند:
3. المختصر الاوسط فی المنطق، تألیف ابوعلی حسین بن عبدالله ابن سینا، تصحیح سیدمحمود یوسف ثانی، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 388 ص، 1396.
4. منطق در ایران سده ششم، تألیف ابن صلاح همدانی، مجدالدین جیلی، رشیدالدین وطواط، شرف الدین مسعودی، ابن غیلان بلخی و فخرالدین رازی، تصحیح غلامرضا دادخواه و اسدالله فلاحی، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 516 ص، 1396.
ج) دین
کلیات اسلام
5. موسوعه الامام محمد الحسین آل کاشف الغطاء، تألیف شیخ عبدالحلیم آل کاشف الغطاء، تصحیح گروه محققان، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 14ج، 1396.
علوم قرآنی
6. معارف القرآن، تألیف میرزامهدی اصفهانی، تصحیح مؤسسه معارف اهل بیت(ع)، قم: مؤسسه معارف اهل بیت(ع)، 9 ج، 1396.
فقه و اصول
7. فقه قرائت: فقه ادا و فقه موسیقی ادا، تالیف محمدصادق یوسفی مقدم، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 508 ص، 1396.
دو کتاب زیر به صورت مشترک در بخش تصحیح انتخاب شدند:
8. قبله شناسی یا قبله نمای جهان، تألیف حیدرقلی خان سردار کابلی، تصحیح مهدی سهرابی، قم: معروف، 304 ص، 1396.
9. غایه التعدیل فی معرفه الاوزان و المکاییل، تألیف حیدرقلی خان سردار کابلی، تصحیح محمود لطیفی، قم: معروف، 592 ص، 1396.
کلام
10. جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه، تألیف جمعی از نویسندگان، زیرنظر: محمدتقی سبحانی، قم: دارالحدیث، 576 ص، 1396.
عرفان
11. فتح مفتاح الغیب (شرح مفتاح الغیب صدرالدین محمد قونوی)، تألیف محمد بن قطب الدین ازنیقی، تصحیح اسماعیل جابری، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 892 ص، 1396.
د) علوم اجتماعی
فرهنگ عامه
12. بازمانده هایی از فرهنگ دوران جاهلی در تمدن اسلامی، تألیف ادوارد وستر مارک، ترجمه علی بلوکباشی، تهران: فرهنگ جاوید، 480 ص، 1396.
مدیریت
13. مبانی نظری تحقیق در عملیات، تألیف محمدرضا مهرگان و مهناز حسین زاده، تهران: نشر کتاب دانشگاهی، 496 ص، 1396.
علوم نظامی
دو کتاب زیر به صورت مشترک انتخاب شدند:
14. نظم جهانی: تأملی در ویژگی ملت ها و جریان تاریخ، تألیف هنری کسینجر، ترجمة محمدتقی حسینی، تهران: علمی و فرهنگی، 462 ص، 1396.
15. بررسی های جدید امنیت، تألیف پیتر برجس، ترجمه علیرضا طیب، تهران: امیرکبیر، 504 ص، 1396.
ه) زبان
زبان فارسی
16. فرهنگ موضوعی فارسی: راه نمای واژه یابی، تألیف بهروز صفرزاده، تهران: نشر نو، 2042 ص، 1396.
زبان های باستانی و گویش های محلی
17. دوازده متن باستانی، تألیف بیژن غیبی، تهران: بنیاد موقوفات افشار و سخن، 384 ص، 1396.
و) علوم خالص
کلیات و تاریخ علم
18. مواجهه با داروین: نخستین برخوردها با نظریة تکامل در شرق مسیحی و اسلامی، تألیف عادل زیادات، ترجمة امیرمحمد گمینی، تهران: کرگدن، 292 ص، 1396.
زمین شناسی
19. محیط های رسوبی، تألیف عبدالحسین امینی، تهران: دانشگاه تهران، مؤسسة چاپ و انتشارات، 476 ص، 1396.
زیست شناسی
20. مهره داران: کالبدشناسی مقایسه ای، عملکرد، تکامل، تألیف کنت وی کاردونگ، ترجمة منصور علی آبادیان و زین العابدین محمدی، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، 894 ص، 1396.
ز) علوم کاربردی
علوم پزشکی
21. ایمونولوژی سلولی و مولکولی ابوالعباس 2018، تألیف ابوک عباس، اندرو اچ لیچمن، سیوپیلای، ترجمة ماهرو میراحمدیان، سمیرا رجائی و همکاران، تهران: آرتین طب، 804 ص، 1396.
22. درسنامة جامع درمان شناسی، 2 ج، تألیف خیراله غلامی، مجتبی مجتهدزاده و همکاران، تهران: آبادیس طب، 2 ج، 1396.
دامپزشکی
دو کتاب زیر به صورت مشترک انتخاب شدند:
23. بیماری های متابولیک، تألیف تقی تقی پوربازرگانی، ناصر علیدادی، تهران: دانشگاه تهران، مؤسسة چاپ و انتشارات، 296 ص، 1396.
24. بیماری های قارچی در دامپزشکی، تألیف حجت اله شکری، عقیل شریف زاده، تهران: دانشگاه تهران مؤسسة چاپ و انتشارات، 284 ص، 1396.
مهندسی مواد و معدن
25. شبیه سازی فرآیندهای ریخته گری، تألیف احمد بهمنی، امیر باغانی، محمدحسین میرباقری، پرویزدوامی، تهران: دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 348 ص، 1396.
مهندسی شیمی
26. مهندسی پسماندهای جامد، تألیف ویلیام ای. وارل پی. آرن وسیلیند، ترجمة جلال شایگان و همکاران، تهران: دانشگاه صنعتی شریف، 510 ص، 1396.
مهندسی صنایع
27. برنامه ریزی خطی مدلسازی و روش های حل، تألیف کوروش عشقی، فرید فرنیا، تهران: دانشگاه صنعتی شریف، 600 ص، 1396.
مهندسی کشاورزی
28. علم و فناوری بسته بندی فرآوردهای غذایی، تألیف دونگ سون لی، کیت ال. یام، لوچانو پیتر جووانی، ترجمه سیدمحمدعلی ابراهیم زاده موسوی و مریم حقیقی، تهران: دانشگاه تهران مؤسسة چاپ و انتشارات، 880 ص، 1396.
ح) هنر
هنرهای تجسمی
29. خوشنویسی اسلامی، تألیف شیلا بلر، ترجمه ولی الله کاووسی، تهران: مؤسسة تألیف ترجمه و نشر آثار هنری متن فرهنگستان هنر، 764 ص، 1396.
ط) ادبیات
نقد ادبی
30. بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی، لیلا سیدقاسم، تهران: هرمس، 392 ص، 1396.
تأثیر ادبیات فارسی در ادبیات انگلیسی، تألیف حسن جوادی، تهران: سازمان سمت و فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 608 ص، 1396.
31. نظریه ای در باب اقتباس، تألیف لیندا هاچن، ترجمة مهسا خداکرمی، تهران: مرکز، 296 ص، 1396.
32. بوطیقا و سیاست در شاهنامه، تألیف محمود امیدسالار، ترجمة فرهاد اصلانی، معصومه پورتقی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار؛ انتشارات سخن، 332 ص، 1396.
نثر معاصر
33. زخم شیر، نوشتة صمد طاهری، تهران: نیماژ، 168 ص، 1396.
ی) تاریخ و جغرافیا
تاریخ
34. فاطمیان از خشونت تا رواداری، تألیف نگار ذیلابی، تهران: علمی و فرهنگی، 180 ص، 1396.
35. ارنست نولته، سیمای یک تاریخ اندیش، تألیف زیگفرید گرلیش، ترجمه مهدی تدینی، تهران: ثالث، 466 ص، 1396.
36. تاریخ اجتماعی فکری شیعه اثناعشری در هند، تألیف اطهر عباس رضوی، ترجمة عبدالحسین بینش، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 2 ج، 1544 ص، 1396.
جغرافیا
37. روش تحقیق برای اوقات فراغت و گردشگری راهنمای عملی، تألیف آنتونی جیمز ویل، ترجمه احمد پوراحمد و علی حسینی، تهران: دانشگاه تهران مؤسسة چاپ و انتشارات، 512 ص، 1396.
ک) کودک و نوجوان
شعر نوجوان
38. احتیاط کنید! پرنده ها پای سفرة صبحانه اند، سرودة حسین تولایی، تصویرگر: خائفی اشکذری نوشین، تهران: علمی و فرهنگی، 52 ص، 1396.
39. خداحافظی در خیابان پاییز، سرودة مریم اسلامی، تصویرگر: محجوب فهیمه، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 44 ص، 1396.
کلیات (علوم انسانی و هنر)
40. تصویرگری در ادبیات دینی کودکان و نوجوانان، تألیف جمال الدین اکرمی، تهران: علمی و فرهنگی، 148 ص، 1396.
داستان ترجمه
41. باهوش، تألیف کیم اسلیتر، ترجمه مژگان کلهر، تهران: افق، 238 ص، 1396.
علوم و فنون
42. آشنایی با مهارت های زندگی برای نوجوانان، تألیف پرتو سیف اللهی، تهران: کلام، 208 ص، 1396.
43. چگونه از بدنم مراقبت و نگهداری کنم؟ تالیف ولری شیفر و...، ترجمه مهناز جعفری، تهران: مهرسا، 96 ص، 1396.
آقای روحانی در مراسم جایزه کتاب سال گفت: اگر همه قلم های عالم را بشکنند و زبان ها بریده شود، با همان اشاره هم شبهه ایجاد می شود و با هیچ سانسور و فیلتری قابل مبارزه نیست.
روحانی با تأکید بر اینکه در برابر سؤال باید پاسخ دهیم و با امر و نهی و فیلتر، سؤال و شبهه مردم رفع نمی شود، تصریح کرد: دوران انسداد گذشته و اگر هم نگذشته باشد، در دنیای امروز مشکلات را حل نمی کند و باید بر مبنای عقل، دانش، کتاب و گفت وگو حرکت کرد.
این اظهارات در حالی است که آقای روحانی و برخی دولتمردان من تبع وی، از یکطرف پاسخ سؤال و شبهه و انتقاد را با ناسزا و اهانت و ترور شخصیت داده اند که بزدل و ترسو و مزدور و کاسب تحریم، بی سواد، عصر حجری، تازه به دوران رسیده، کودک صفت، مفسد، عقب مانده، بی شناسنامه و... خواندن منتقدان نمونه ای از آنهاست.
و از طرف دیگر با دادگاهی کردن افراد و رسانه های منتقد و شکایت و قطع یارانه ها و... سعی کرده اند پرسش گران را ساکت و ساقط کنند و به نحوی دچار فیلتر نمایند.
آفتاب نیوز :
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در مراسم معرفی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران که در تالار وحدت وحدت برگزار شد با بیان اینکه انقلاب ما بی تردید یک انقلاب فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بود و از کتاب آغاز شد، اظهار کرد: نهضت اسلامی با اعلامیه مراجع بزرگ بویژه امام شروع شد. انقلاب اسلامی انقلاب کلام، نوشتار، فرهنگ و کتاب بود.
وی همچنین ادامه داد: با نوار کاست امام از نجف تا پاریس به جنگ رسانه های قدرتمند شاه رفتیم. امام با یک سخنرانی، فرمان و دعوت همه ملت را به خیابان می کشید و مردم از رژیم تا دندان مسلح هیچ هراسی نداشتند. رژیمی که با ملت انقلابی از لحاظ قدرت مادی قابل مقایسه نبود. تمام قدرت های سیاسی دنیا پشت سر رژیم دیکتاتور بودند و ملت با دستی خالی اما روحی بلند و امیدواری در برابر همه قدرت ها ایستادند.
رئیس جمهور در ادامه با اشاره به اینکه آنچه ملت را پیروز کرد، پیروزی نور بر ظلمت بود، بیان کرد: کتاب می تواند ظلمتی را روشن و مسیری برای ما هموار کند. کتاب بازگو کردن اندیشه است و اندیشه را جاودان می کند. هر آنچه از تاریخ گذشته داریم تقریباً از کتاب است. آثار شعرا، نویسندگان و محققان ما در طول تاریخ از طریق کتاب به ما منتقل شده است. اگر کتاب نبود امکان اتصال ما به تمدن و فرهنگ هزاران سال پیش هم نبود.
وی تصریح کرد: امروز در یک عصری هستیم که کتاب باید به سوالات ما در زمینه های مختلف پاسخ دهد. یک وقت کتابی می نویسیم که ارزشمند است اما به سوال امروز جامعه ما پاسخ نمی دهد. ما باید جلوی شبهه ها را بگیریم. اگر همه قلم ها شکسته و زبان ها بریده سود، با اشاره هم شبهه و سوال به وجود می آید. با هیچ سانسور و فیلتری نمی توانیم جلو سوال و شبهه را بگیریم. باید سوال مردم پاسخ داده شود. دوران انسداد گذشته است و اگر نگذشته باشد، راه حل نیست. باید با عقل، دانش، کتاب، گفت و گو، نصیحت و دلسوزی به سوالات و شبهه ها پاسخ دهیم. با شعار و فریاد کار درست نمی شود.
روحانی همچنین با اشاره به اینکه با ملت ها، ادیان و امت های دیگر هم باید با بهترین زبان و قلم حرف بزنیم، افزود: با بیان احسن و زیباترین شیوه باید به سوال و شبهات پاسخ داده و جامعه گفت وگو بسازیم. همه با هم حرف بزنیم. با رقیب سخن بگوییم نه اینکه جنگ کنیم. ما اهل جدال احسن هستیم نه اهل نزاع. چهل سال از انقلاب گذشته یعنی به دوران بلوغ رسیده ایم، ولی چرا اینگونه با هم حرف می زنیم. اختلاف سلیقه اشکالی ندارد ولی با استدلال و برهان و دلیل با هم حرف بزنیم.
روحانی با اشاره به اینکه جامعه امروز به دانشمندان و صاحبان قلم بیش از دیروز نیازمند است، گفت: ما انقلاب را با کتاب و فرهنگ به پیروزی رساندیم پس حتماً با کتاب و فرهنگ می توانیم انقلاب را نگهداریم و راه دیگری هم نداریم. درست است که جنگ اقتصادی علیه ما به راه انداختند اما آنها نهایتاً می خواهند به لحاظ فرهنگی ما را بشکنند. اگر شدیدترین تحریم ها یا بیشترین حملات نظامی انجام شود، ولی روحیه و انگیزه ما بماند آنها حتماً شکست می خورند.
وی ادامه داد: ما این را در هشت سال جنگ تحمیلی تجربه کردیم که دنیا نتوانست رزمندگان ما را در میدان جنگ شکست دهد. کسی به ما سلاح جنگی نمی داد و حتی شوروی که همسایه ما بود و ما با آنها قرارداد داشتیم یک قطعه از سلاح پدافندی را به ما نمی داد که از مردم خودمان دفاع کنیم. در مقابل مدرن ترین سلاح ها را به صدام می دادند. اروپا، آمریکا، شوروی و ارتجاع عرب صدام را تجهیز می کردند ولی نتوانستند بر ملت ما پیروز شوند.
وی با بیان اینکه اصحاب قلم باید به نسل جوان بگویند که ما با ایمان، قدرت، وحدت و بدون امید به دیگران مقاومت کرده و پیروز شدیم، اظهار کرد: در زمان حصر اقتصادی ما بدون مشکل نیستیم. آمریکا می گوید به فرهنگ و مردم ایران قصد سوئی ندارد پس چرا مانع ایجاد کرد که چهار نفر از اندیشمندان به ایران بیایند و جایزه کتاب برتر را از ایران بگیرند. تحریم آمریکا در برابر علم، دانشمندان و قلم است. این چهار اندیشمند را تهدید کردند که اگر به ایران بروند دیگر ویزای ورود به آمریکا به آنها نمی دهند. آمریکا با فرهنگ و تمدن مبارزه می کند.
رئیس جمهور ادامه داد: آنها با ملت های منطقه مبارزه کرده و با زبان سخیف و غیر دیپلماتیک می گویند در عراق می مانیم. چقدر خوب شد که آمریکایی ها حرف دلشان را گفتند. آنها گفتند برای مبارزه با تروریسم در عراق نیستیم، بلکه می خواهیم مبارز ایران باشیم، این منطق شد؟ حضور آنها در افغانستان هم برای همین است. شما که نیروی دریایی و هوایی دارید چرا خاک یک کشور را اشغال می کنید؟ چرا دروغ می گوئید؟ شما می خواهید مراقب قدرت روسیه، چین و ایران باشید.
روحانی با بیان اینکه ما باید با کتاب و منطق جواب آنها را بدهیم و انقلاب را با قلم و استدلال تضمین کنیم بیان کرد: جنگ اقتصادی هم زخمی دارد اما شما آمریکایی ها پیروز این راه نخواهید شد. زیرا ملت ایران برای آرمانش می ایستد. اگر می خواهید ایران را به 40 سال قبل برگردانید، این ارتجاع امکان ناپذیر است. ما به دوره سلطه آمریکا به ایران برنمی گردیم. ما به روزی که آمریکا بر اقتصاد، فرهنگ، ارتش، صدا و سیما و گمرک حکومت می کرد بر نمی گردیم. ملت ایران از شما اجازه نمی گیرد و در برابر شما سر فرود نمی آورد. آن دوران سپری شده است و ملت راه خود را ادامه می دهد.
وی ادامه داد: همه آمارها هم به ما می گوید مسیر ما درست است. البته ممکن است اشتباه هم داشته باشیم اما راهمان درست بوده است. در آغاز انقلاب سهم زنان در میان نویسندگان چهار درصد و امروز سهم شان 32 درصد یعنی هشت برابر شده است. این یعنی زنان ما پیشرفت کرده اند. این در حالیست که آنها می گویند اسلام ضد حقوق زن است. پس چرا زنان در همه زمینه ها از جمله حضور در دانشگاه پیشرفت داشته اند.
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه ما از سختی ها عبور می کنیم، گفت: آنها می خواستند ما چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را نبینیم و جشن نگیریم. شما فکر می کردید در تهران پایکوبی خواهید کرد و ملت را به زانو در می آورید. ببینید این چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است و در این ایام صدها و هزاران پروژه کوچک و بزرگ در سراسر کشور افتتاح می شود. ما راهمان را ادامه می دهیم و در مسیر پیش رو حرکت می کنیم.
منبع: خبرگزاری ایسنا
به گزارش خبرگزاری مهر ، مراسم اختتامیه و معرفی برگزیدگان سی و ششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و بیست و ششمین دوره جایزه جهانی کتاب سال ساعتی پیش با حضور حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان موسسه خانه کتاب به عنوان برگزارکننده، در مجموعه تالار وحدت برگزار شد.
در این مراسم مسئولان دیگری چون معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، سیدرضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک، محسن جوادی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدعلی مهدوی راد دبیرعلمی جایزه کتاب سال و احمدعلی حیدری دبیر علمی جایزه جهانی کتاب سال هم حضور داشتند.
صالحی در این مراسم گفت: انقلاب ایران خلاف بسیاری از انقلاب های جهان، انقلاب گلوله نبود بلکه انقلاب کلمه بود. واژه هایی که در شعرها، منابر، خطابه ها و چه بسیار در نوشته ها و کتاب ها حضور پیدا کردند. به همین دلیل انقلاب اسلامی، انقلابی متمایز بود. انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی به نقطه تاسیس خود وفاداری داشت. اتفاقاتی که در حوزه کتاب و نشر رخ دادند، نشانه این وفاداری بودند.
وی افزود: در فاصله سال 1320 تا 57، پنجاه هزار عنوان کتاب در ایران تولید شده بود و پس از سال 57 تا 96، حدود یک میلیون و 230 عنوان چاپ اول و تجدید چاپ عرضه شدند. در این زمینه، مسیر پرجهشی را شاهد بوده ایم. در دهه اول انقلاب 35 هزار عنوان کتاب تولید شده بود و در دهه چهار 726 هزار کتاب تولید شد. بخش قابل توجه افتخارات علمی 4 دهه انقلاب اسلامی را مدیون مولفان و ناشران هستیم؛ کسانی که با تولید کتاب فرصت های علمی را افزایش و گسترش دادند. طی 40 سال اخیر در بخش علوم کاربردی و عملی 143 هزار عنوان تولید داشته ایم. اگر در همین حوزه مقایسه ای داشته باشیم، متوجه می شویم که دهه اول حدود 4 هزار عنوان و در دهه چهارم 88 هزار عنوان داشتیم، که نشان می دهد جریان علمی کشور مسیر توسعه را به نحو چشمگیری با کتاب و نشر گذرانده است.
وزیر ارشاد ادامه داد: حوزه علوم انسانی و اسلامی هم به همین میزان چشمگیر و توسعه یافته و پرجهش است. اگر با نگاه های آمایشی هم به 40 سال گذشته نگاه کنیم، ردپای پیشرفت را می بینیم. یکی از آنها در حوزه جنسیت است. زنان ما در حوزه پدیدآورندگی و تالیف، پیشرفت قابل توجهی داشته اند. براساس آمار در سال 57، 96درصد مولفان مرد و تنها 4درصد زن بودند، در دهه اول انقلاب نیز 92درصد مولفان مرد و 8 درصد زن بودند اما اکنون در چهارمین دهه انقلاب 71 درصد مولفان مرد و 29درصد زن هستند. همچنین در سال 96، 68درصد مولفان مرد و 34 درصد زن بودند. در زمینه داستان نویسی هم آمار نشان می دهد فاصله بین مردان و زنان کمتر شده و تقریبا به فضای برابر رسیده است.
صالحی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ناشران پرکار ناشرانی هستند که در طول سال حدود 20 تا 50 اثر تولید می کنند. در دهه اول انقلاب تنها 17 ناشر فعالیت داشتند اما در دهه چهارم تعدادشان به 600 ناشر رسیده است. ناشر حرفه ای، ناشری است که سالانه بیش از 50 عنوان کتاب تولید می کند. در این زمینه در دهه اول انقلاب، فقط 5 ناشر حرفه ای داشتیم و حالا 286 ناشر حرفه ای داریم.
تمام این موضوعات نشان می دهد کاروان فکر، اندیشه و فرهنگ که در کشورمان سابقه قدیمی دارد، موفق بوده و آینده نیز درخشان است.
کد خبر 4534981
صادق وفایی
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اختتامیه سی وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران عصر امروز سه شنبه (16 بهمن ماه) با حضور حسن روحانی؛ رئیس جمهوری ایران، سیدعباس صالحی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معصومه ابتکار؛ معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سیدرضا صالحی امیری؛ رئیس کمیته ملی المپیک، محسن جوادی؛ معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدعلی مهدوی راد؛ دبیرعلمی این دوره از جایزه کتاب سال، احمدعلی حیدری؛ دبیر علمی جایزه جهانی کتاب سال، نیکنام حسینی پور؛ مدیرعامل موسسه خانه کتاب، محمود واعظی؛ رئیس دفتر ریاست جمهور در تالار وحدت برگزار شد.
رئیس جمهوری در بخش پایانی این مراسم، به ایراد سخن پرداخت و گفت: انقلاب ما بی تردید قبل از سیاسی بودن فرهنگی و اجتماعی بود؛ انقلابی که حتما از کتاب آغاز شد. اگر آغاز نهضت اسلامی را بررسی کنیم با اعلامیه مراجع و علمای بزرگ و به ویژه امام راحل شروع شد.
وی افزود: انقلاب اعلامیه، انقلاب نوشتار، کلام و انقلاب کتاب و فرهنگ بود. با یک نوار کاست ما به جنگ همه رسانه های قدرتمند شاه رفتیم. امام بود که از نجف یا از پاریس ملتی را به حرکت درمی آورد.
رئیس جمهور در ادامه بیان کرد: فکر نمی کنم در تاریخ نهضت ها و انقلاب ها رهبری تا این حد محبوب سراغ داشته باشیم. با یک فرمان، سخنرانی و دعوت همه ملت را به خیابان می کشید این چه قدرت عظیم و بزرگی بود که 36 میلیون نفر را در ایران با یک سخن، فریاد و ندا به خیابان ها می آمدند.
رئیس جمهور دولت تدبیر و امید گفت: مردم از رژیم تا دندان مسلح هیچ هراسی نداشتند؛ رژیمی که از نظر قدرت مادی و ظاهری بسیار برتر و غیرقابل مقایسه بود.
روحانی ادامه داد: همه قدرت های سیاسی دنیا تقریبا بدون استثنا پشت سر رژیم دیکتاتور گذشته بودند و این ملت بدون سلاح و با دست خالی اما با روحی بلند و امیدوار به پایان راه پیروزمندانه خود در برابر همه قدرت ها ایستاد و مقاومت کرد.
رئیس قوه مجریه گفت: آنچه ملت ما را پیروز کرد پیروزی نور بر ظلمت بود. آن وصفی که قرآن راجع به خود دارد و می گوید کتابی که با تابش نور، ظلمت ها را کنار می زند و این وصف کتاب واقعی مفید در جامعه است.
روحانی افزود: این نور است که طریق واقعی را نشان می دهد و خطرات را بازگو می کند. مسیری کوتاه، بی خطر و این معنی کتاب است.
وی بیان کرد: نویسندگان، اندیشمندان، فرهیختگان در برابر همه مردم و همه آن هایی که از اندیشه و کتاب آن ها استفاده می کنند یک وام بزرگ بر دوش دارند. کتاب چیزی جز بازگوکننده اندیشه نیست. اندیشه ای که با کتاب است جاودانه می شود. مسیر اندیشه و تمدن تقریبا منحصر به کتاب است. آثار شعرا، نویسندگان و محققین در طول هزاران سال در سراسر جهان از طریق کتاب منتقل شده است و از مسیر کتاب می توانیم ببینیم چگونه اندیشه، تاریخ و تمدن جریان پیدا کرده است.
روحانی افزود: امروز در عصر و زمانی هستیم که کتاب به سوال ها پاسخ می دهد. شاید این پرسش ها مربوط به جغرافیا، شیوه زندگی، اخلاق، دین و عرفان باشد. امروز راهی نداریم که شبهات ایجاد نشوند. اگر همه قلم ها شکسته شود و زبان ها بریده شود، همچنان می توان با زبان اشاره شبهه ایجاد کرد. با هیچ سانسوری و فیلتری نمی توان جلوی انتشار شبهه را گرفت.
وی ادامه داد: در برابر سوال باید پاسخ بگوییم. با امر و نهی، سوال مردم پاسخ داده نمی شود و شبهه آن ها برطرف نخواهد شد. دوران انسداد گذشته است و باید با کتاب، عقل، دانش، گفت وگو و بیان، خرد، درایت، حکمت، دلسوزی، موعظه و نصیحت صحبت کنیم.
رئیس دولت تدبیر و امید بیان کرد: حتی سخن گفتن با سایر ادیان و سایر اعتقادات باید با جدال احسن باشد. خداوند از همه ادیان ابراهیمی به عنوان اهل کتاب یاد می کند و این افتخار است که همه این ادیان دارای کتاب هستند. بنابراین باید با آن ها به بهترین شیوه و زبان، قلم صحبت و مفاهمه کنیم. راه این است که با بیان احسن و زیباترین شیوه به سوال و شبهه مردم پاسخ دهیم. ما اهل جدال احسن هستیم و با رقیب با این زبان سخن می گوییم نه زبان جنگ. اهل نزاع نیستیم اهل رویارویی ناصحیح و غیراخلاقی با دیگران نیستیم.
وی گفت: بعد از 40 سال که از انقلاب گذشته است، این دوران نشانه پختگی، آبدیدگی و تجربه فراز و نشیب هاست. چرا گاهی با زبان بد با هم حرف می زنیم. اختلاف سلیقه اشکالی ندارد، پیام کتاب نیز همین است که با یکدیگر با استدلال و دلیل و برهان سخن بگوییم.
رئیس دولت تدبیر و امید ادامه داد: کتاب باید محتوا و پیام نو داشته باشد. تنها فهم و اندیشه درست کافی نیست بلکه محتوا باید با زبان و در قالب درست بیان شود. باید درست بیندیشیم و در قالب درست برای نسل امروز بیان کنیم. امروز روزی است که ما بیشتر از گذشته به اندیشمندان، صاحبان قلم و کتاب نیاز داریم. انقلاب را با کتاب و فرهنگ به پیروزی رساندیم و با فرهنگ و کتاب نیز حفظ خواهیم کرد.
روحانی گفت: آن هایی که می خواهند با جنگ اقتصادی ما را زمین بزنند نهایتا می خواهند ما را از نظر فرهنگی به عقب برانند. اگر روحیه و انگیزه را حفظ کنیم همان طور که در هشت سال دفاع مقدس تجربه کردیم نمی توانند پشت فرهنگ ما را به خاک بمالند.
وی با اشاره به تصمیم دولت آمریکا مبنی بر ایجاد مانع برای سفر نویسندگان برگزیده جایزه کتاب سال به ایران بیان کرد: در جایزه کتاب سال این پیام را خوب دریافت کردید که امریکا چه رفتاری در مقابل ایران دارد و هرچند که می گوید قصد سویی به مردم ایران ندارد اما باید پرسید که چرا مانع از سفر نویسندگان به ایران شد. آن ها می خواهند دانش و قلم را بشکنند و تحریم کنند. آمریکا با زبان سخیف و غیردیپلماتیک حرف می زند. ما با قلم پاسخ می دهیم و انقلاب خود را اینگونه تضمین می کنیم. بازگشت ایران به 40 سال قبل امکان پذیر نیست؛ بازگشت ایران به سلطه امریکا امکان پذیر نیست آن دوران سپری شده است. ملت ایران از شما اجازه نخواهد گرفت. ملت ایران در مسیر پیشرو حرکت می کند همه آمار و ارقام طی 40 سال گذشته نشان از حرکت درست ملت ایران دارد.
وی با اشاره به رشد جمعیت زنان نویسنده و دانشجو طی 40 سال گذشته بیان کرد: پیش از انقلاب سهم زنان از فضای نویسندگی 4درصد بود اما امروز براساس اعلام وزیر فرهیخته فرهنگ و ارشاد اسلامی این میزان به 32 درصد رسیده است و این نشان از رشد 8برابری دارد. با وجود همه مشکلات عملکرد 40 ساله گذشته نشان از حرکت درست ملت ایران دارد.
روحانی بیان کرد: امریکا می خواست که چهل سالگی انقلاب را نبینیم اما ایران بانشاط در سراسر کشور شاهد افتتاح صدها و هزاران پروژه بزرگ و کوچک است که طی دو سه سال گذشته آغاز شده بود.
وی ادامه داد: کتاب و نوشتار راه پیشرفت را نشان می دهد. مهم نیست که محتوا در کاغذ و یا فضای دیجیتال تولید شود؛ اگر به محتوای فضای مجازی شک کردیم باز به کتاب مراجعه می کنیم. کتاب کاغذی سند اصلی است. کتاب، اندیشه و قلم جایگاه خود را حفظ کرده است تعالی اندیشه خود را ادامه خواهیم داد و پیروزی نهایی از آنِ ما خواهد بود.
آلا توحیدی
شاید روزی که ویدئوی لحظه نجات یافتن کودک و حواشی این حادثه در برنامه تلویزیونی اکسیر با اجرای فرزاد حسنی توسط دکتر مسعود صابری در شبکه های اجتماعی دست به دست شد، کمتر کسی فکرش را می کرد که منجی نجات این کودک، روزی خواننده شود. این روزها ذره بین رسانه ها روی این خواننده پاپ نوظهور قرار گرفته که ورودش به برنامه های تلویزیونی محبوب از او یک شبه سلبریتی و خواننده ساخته است. صابری بعد از حضور در برنامه رامبد جوان تصمیم به برگزاری کنسرت گرفت. کنسرتی که ضعف جدی او را در خوانندگی به همه نشان داد، اما همین کنسرت ضعیف هم به دلیل تبلیغات بیش از حد سلبریتی ها مورد توجه مردم قرار گرفت.
بعد از پلی بک خواننده هایی مثل حمید هیراد و بهنام بانی با میکروفون خاموش، حالا صابری یکی دیگر از افرادی است که این روزها کلیپ اجرایش در کنسرت نشان دهنده این است که آنتن برنامه های تلویزیونی به آدم های شهرت طلب اجاره داده می شود. صنعت فرهنگی موسیقی به واسطه تبلیغ رسانه هایی که به نظر می رسد هیچ نظارتی روی شان نیست محل رفت و آمد سلبریتی های پولداری شده که صدای ناخوشی دارند، فالش می خوانند و با پلی بک و لب خوانی شان هیچ احترامی به شنونده نمی گذارند. این روزها صدا و سیما در رشد این صنعت به ویژه مشهور کردن افراد ناشناس به طرز معیوب و ناشیانه ای تاثیرگذار است، چنانکه حتی ممکن است مسئولان موسیقی ارشاد نیز تحت تاثیر این وضعیت، اقدام به ارائه مجوز برای خواننده های جدید کنند.در این رابطه محمد صادق باطنی، کارشناس سواد رسانه ای سلبریتی ها را زاییده رسانه های نوین می داند و می گوید: اگر رسانه های نوین وجود نداشت این افراد به منزله آدم های مرجع، خبرساز، طعم دهنده و جذاب کننده شناخته نمی شدند.او ادامه می دهد: در گذشته به خواننده ها، مطرب می گفتند و خواننده ها مجلس گرم کن بودند، نه اینکه در ویترین فرهنگی جامعه بنشینند. زمانی مطرب ها طبیب شناخته می شدند و هیچ طبیبی آرزو نداشت مطرب شود تا از این راه همه او را بشناسند اما نظام عرضه و تقاضا در جامعه که یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده و ساختاربخشش تکنولوژی نوین ارتباطی، شبکه های اجتماعی و شبکه های تلویزیونی عامه پسند هستند کار را به جایی رسانده که طبیبش باید خواننده شود.این کارشناس سواد رسانه ای با بیان اینکه گرایشات افراد جامعه نشان می دهد ،متولیان فرهنگی در حال ترویج سطحی نگری هستند، تصریح می کند: انگار جامعه به این فرد تحمیل کرده که کسی با پزشک بودنش به او افتخار نمی کند و از حدی بیشتر اثرگذاری ندارد. جامعه به او می گوید اگر قصد داری محل رجوع و در دیده ها دست به دست شوی، راهش خواننده شدن است. باطنی در ادامه بیان می کند: نظام ارزش دهی و اولویت بخشی به افراد جامعه عوض شده است. تقاضا در جامعه امروزی به صابری می گفته با پزشک ماندن سقف ارزش گذاری ات کم است حتی اگر بهترین جراح مغز و اعصاب باشی، هیچ وقت تعداد فالوورهایت از 10 هزار نفر بیشتر نخواهد شد، اما حالا که ظاهر مناسب، دسترسی آسان به رسانه ها و پول داری، خواننده شو.او خاطرنشان می کند: همه تا دیروز نگران بودند که افراد بی مایه خودشان را وارد لایه تاثیرگذاری می کنند الان باید نگران این بود که افراد مایه دار خودشان را به این مرحله می رسانند چون جامعه نخبگان واقعیتش را پاس نداشته، در تشخیص گروه های مرجعش بد و معرفی الگوها و قهرمان پروری ضعیف عمل کرده است به همین دلیل کسانی که قهرمان هستند ناچارند خودشان را برای دیده شدن وارد همین بازار بکنند و تبدیل به ابزارهایی برای نظام غلط عرضه و تقاضا شوند.این استاد رسانه انسان را در فطرت خود کمال طلب و به دنبال الگوهایی برای رسیدن به کمال می داند و می گوید: وقتی مرجع و نظام ارزش یابی شکل نگرفته باشد و ابزارهای شناختی که پیرامون هستند برای افراد مرجع سازی نکنند افراد در لابه لای شبکه های اجتماعی و برنامه های عامه پسند تلویزیونی به دنبال گروه های مرجع برای الگوسازی می گردند.باطنی معتقد است: بشر دنبال آیینه ای است که آرزوهای خودش را در آن ببیند. این آرزوها گاهی در یک سلبریتی که فالوورهای زیادی دارد یا برنامه های تلویزیونی که به او می پردازند، خودشان را نشان می دهد.او در انتقاد به وضعیت کنونی صدا و سیما ابراز می کند: اقتضائات و شرایط مختلفی که به صدا و سیما تحمیل می شود این رسانه را ناچار می کند به قواعد عامه پسندرو بیاورد و از هیچ تلاشی برای بالاتر بردن تعداد مخاطبان عام خودش فروگذار نکند.باطنی شرایط صدا و سیما را خوب نمی داند و می افزاید: گرایش به عامه پسندی منفی در این رسانه به چشم می خورد و در برنامه های تلویزیونی افرادی بزرگ می شوند که الگوساز مناسبی برای مردم نیستند.
توسعه صدا و سیما متناسب با منابعش نیست
صدا و سیما با 66 شبکه تلویزیونی و 90 شبکه رادیویی یکی از بزرگ ترین رسانه های دنیاست و در این بحبوحه و جنگی که به واسطه بسترهای نوین ارتباطی و شبکه های اجتماعی به وجود آمده ، نمی شود توقع داشت این رسانه به شیوه فرهنگی مدیریت شود.این کارشناس رسانه در ادامه می گوید: مدیریت کلان این رسانه باید تصمیمش را بگیرد که در چه حوزه ای می خواهد پیش برود، وقتی صدا و سیما با توسعه بی قاعده مواجه می شود که متناسب با منابعش نیست نمی تواند فقط به شرایطی که کشور به او سپرده تن بدهد و در بسیاری از حوزه ها به وادادگی فرهنگی می رسد.او با بیان اینکه صدا و سیما در حال حاضر به نقطه ای رسیده که نظارت در آن مفهومی پیدا نمی کند، اظهار می کند: صدا و سیما نمی تواند همزمان بزرگ ترین رسانه ملی دنیا را مدیریت کند و بزرگ ترین سازمان فرهنگی کشور هم باشد و این دو با هم سازگار نیست.
مهدی یراحی، خواننده موسیقی پاپ کشورمان که چندی پیش، انتشار کلیپ بدون مجوزش با نام پاره سنگ خبرساز شده بود، در صفحه اینستاگرامش ادعا کرد ممنوع الفعالیت شده است.
به گزارش صدای ایران او در این باره با انتشار یک ویدئو در صفحه اینستاگرامش نوشت:
اینجانب مهدی یراحی، توسطِ مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا اطلاع ثانوی عملاً از هرگونه فعالیتِ رسمیِ هنری منع شده ام. به همین دلیل مجوزهای اجرای من در تمامی کنسرت های تهران و شهرستان ها لغو شده است.
فارغ از تمامی خساراتِ مادی و معنوی تحمیل شده، قطعاً بزرگترین ضایعه ی این محدودیت برای من، محروم ماندن از دیدارِ شما مخاطبان عزیز است.
در متن منتشر شده از سوی مهدی یراحی آمده است: اینجانب مهدی یراحی، توسطِ مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا اطلاع ثانوی عملاً از هرگونه فعالیتِ رسمیِ هنری منع شده ام. به همین دلیل مجوزهای اجرای من در تمامی کنسرت های تهران و شهرستان ها (از جمله تور جشنواره رفاه برفاره ) لغو شده است.
فارغ از تمامی خساراتِ مادی و معنوی تحمیل شده، قطعاً بزرگ ترین ضایعه این محدودیت برای من، محروم ماندن از دیدارِ شما مخاطبان عزیز است.
براساس این گزارش مهدی یراحی همزمان با انتشار این متن تیزر تازه ترین اثر خود به نام انکار به عنوان آخرین اثر از آلبوم سه گانه اجتماعی اول را هم منتشر کرده و خبر از انتشار قریب الوقوع این اثر موسیقایی داده است.
دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز موضعی درباره این اظهارات مهدی یراحی نداشته است./مهر
کلمات کلیدی
مهدی یراحی خواننده پاپ وزارت ارشاد
جشنواره هنرهای تجسمی 1397 در باغ موزه قصر، یا همان زندان قصر سابق، پنجم بهمن ماه افتتاح شد. سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد، در این مراسم افتتاحیه حضور نیافت. به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، دلیل عدم حضور او حواشی به وجود آمده بعد از افتتاح جشنواره فیلم فجر بود.
این جشنواره که یازدهمین جشنواره تجسمی فجر است هم زمان با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، به ریاست هادی مظفری، در 10 رشته هنری برگزار می شود، که عبارتند از: نقاشی، مجسمه سازی، تصویر سازی، نگارگری، سفالگری، خوشنویسی، عکاسی، کاریکاتور و کارتون، گرافیک، هنرهای جدید (ویدیو آرت، پرفورمنس آرت، چیدمان). جایزه هنرمند منتخب در هر رشته هنری طوبای زرین و مبلغ پانزده میلیون تومان است.
لازم به ذکر است که در سال 1395 بحث کپی بودن یکی از آثار هنری منتخب جنجال زیادی در رسانه ها و فضای مجازی به راه انداخت و هنرمند مذکور طوبای زرین خود را به دبیرخانه جشنواره پس داد.
سابقه جشنواره تجسمی فجر
نخستین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در دورانی که محمد صفار هرندی وزیر ارشاد بود، در بهمن ماه 1387، در تهران برگزار شد. دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد این جشنواره را با هدف ایجاد بستر مناسب برای ظهور و بروز خلاقیت های هنری و انتقال پیام هنرمندان، ارج نهادن به هنر معنوی و دینی، معرفی و تعالی ارزش های والای هنر ایرانی و اسلامی، ارتقای زمینه مناسب جهت ارتباط میان هنرمندان معاصر ایران و جهان، تاکید بر ارزش های هنر متعهد انقلاب اسلامی و شناسایی هنرمندان معاصر در پنج رشته نقاشی، مجسمه سازی، گرافیک، عکاسی و کاریکاتور با موضوع و شعار امید به آینده در محل موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و مجموعه فرهنگی آزادی برگزار کرد.
از سال 1387 تا کنون، این جشنواره با تغییراتی جزیی هر سال برگزار شده است. لازم به ذکر است که با وجود نام جشنواره بین المللی، این جشنواره در عمل دارای معیارها و شرکت کنندگان جهانی نبوده است و امسال به طور رسمی بخش بین المللی از این جشنواره حذف شد.
نخستین حضور گالری ها در جشنواره امسال
هادی مظفری، رییس جشنواره تجسمی فجر امسال، گفت: یازدهمین دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر تغییر و بازنگری نسبت به جشنواره های گذشته دارد و ما با آسیب شناسی و شنیدن دیدگاه های اهالی هنر به برخی نواقص رسیدیم و سعی کردیم بسیاری از موارد را در این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی فجر اصلاح کنیم.
او در ادامه افزود: رویکرد امسال جشنواره این است که اقتصاد را در بخش هنرهای تجسمی فعال کنیم و در همین راستا، بخش گالری ها را به جشنواره اضافه کرده ایم.
در این نمایشگاه، که تا پانزدهم اسفند ادامه دارد، 23 گالری از تهران و 31 گالری از شهرستان های ایران شرکت داشته اند.
لازم به ذکر است که اسامی گالری های معتبر و خصوصی از جمله گالری اثر، گالری اعتماد، دستان و گالری اُ، بین گالری های شرکت کننده دیده نمی شود، اما لیلی گلستان، به عنوان نماینده گالری دار ها، در این مراسم حضور فعالی داشته است.
گلستان در سخنرانی اش در مراسم افتتاحیه گفت: نخستین بار است که گالری داران تهرانی و شهرستانی در جشنواره فجر حضور دارند و دلیل این حضور کسانی هستند که در حال حاضر در راس مدیریت هنرهای تجسمی کشور قرار دارند و خیلی خوب این کار را انجام می دهند. او در ادامه از دست اندر کاران این جشنواره تشکر و اعلام کرد که مسئولان از اعتبار سی ساله او خوب مراقبت کرده اند.
این در حالی است که بسیاری از هنرمندها و گالری های مطرح ایرانی شرکت در این جشنواره را تاییدی بر اعمال نظر ها، سانسور و کنترل وزارت ارشاد بر آثار هنری می بینند و از شرکت در چنین مراسمی خودداری می کنند.
بی برنامگی و تغییر داور
فرزاد فرجی، رییس انجمن هنرمندان سفالگر ایران و داور بخش سرامیک در یازدهمین جشنواره تجسمی فجر، از عدم برنامه ریزی درست اظهار نارضایتی کرد. او در مجموع جشنواره تجسمی فجر را، با وجود این که یازدهمین دوره اش را پشت سر می گذارد، با توجه به آزمون و خطاهایی که در سال های نخست داشته است، به لحاظ تجربه ای، جشنواره ای نوپا به حساب آورد.
فرجی یادآور شد: شاید بتوان گفت که جشنواره تجسمی فجر هنوز نتوانسته، همانند سایر جشنواره های فجر، در حوزه سیاست گذاری هر چه بهتر برای برنامه های جدید و پیشبرد اهداف با پختگی بیشتر به نتیجه مطلوب دست یابد. جشنواره تجسمی فجر نیاز به زمان و مطالعه بیشتری دارد.
خبر تغییر ناگهانی یکی از داورهای بخش عکاسی جشنواره بدون بازتاب رسانه ای از دیگر نشانه های عدم برنامه ریزی درست جشنواره تجسمی امسال بود. پیش از این، اعلام شده بود بخش عکس این جشنواره به دبیری کیارنگ علایی و با حضور مهرداد افسری، بهنام صدیقی و شادی قدیریان کار خود را انجام می دهد، اما در صفحه اینستاگرام موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر اعلام شد که شادی قدیریان از این بخش حذف و محمدرضا شریف زاده، عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه آزاد تهران، جایگزین او شده است.
در توضیح این که چرا این جایگزینی صورت گرفته است هم زمانی نمایشگاه شادی قدیریان در اسپانیا و جشنواره تجسمی فجر مطرح شده است. این در حالی است که بسیاری از خبر گزاری های اصول گرا، از جمله خبر گزاری فارس و دفاع مقدس، از حذف شادی قدیریان ابراز خشنودی کردند و خبر را این گونه اعلام کردند: یک عکاس که رگه های فمینیستی در عکس هایش بارها حاشیه ساز شده بود، در اقدامی عجیب، به عنوان داور یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر انتخاب شد. حال به نظر می رسد برگزارکنندگان این اشتباه خود را اصلاح کرده اند. در خبر گزاری دفاع مقدس، بعد از اظهار تاسف از انتخاب شادی قدیریان و خشنودی از حذف او، ابراز امیدواری شده است که یازدهمین جشنواره هنر های تجسمی فجر در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی به هنر متعهد، دینی و انقلابی توجه بیشتری داشته باشد؛ عباراتی که مورد تاکید رهبر انقلاب اسلامی است.
هر چند، هادی مظفری، رییس شورای سیاست گذاری جشنواره، معتقد است خط کشی بین هنرمندان و تقسیم هنر به انقلابی و ضد انقلابی کار درستی نیست.
طیبه سیاوشی (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس) با اشاره به اینکه تئاتر را از زمان آغاز دوره نمایندگی اش به صورت جدی دنبال می کند، در گفتگو با خبرنگار ایلنا خاطرنشان کرد: من قبل از دوره نمایندگی ام شاید سالی دو یا سه تئاتر خوب می دیدیم اما در این بیش از دو سال، فکر می کنم هم به تعداد تئاترهای خوب و هم به سالن های نمایشی خصوصی اضافه شده است.
بپذیریم خانواده تئاتر می تواند کارش را در چهارچوب قانون انجام دهد
سیاوشی تصریح کرد: این مساله نشان می دهد تئاتر که هیچ وقت بخشی از اقتصاد فرهنگ محسوب نمی شد، امروز راهی را پیدا کرده تا به درآمدزایی برسد. علیرغم اعتراض های بخشی از خانواده تئاتر مبنی بر اینکه این هنر به سمت گیشه پسند شدن می رود، من فکر می کنم در هر حال لازم است تئاتر گیشه پسند را هم در کنار تئاترهایی که بیشتر زبان حال هنرند، داشته باشیم.
سیاوشی یادآور شد: این تعادل در کشورمان ایجاد نشده که بپذیریم هم اهالی تئاتر می توانند کارشان را در چهارچوب قانون انجام دهند و هم حوزه های دیگر فرهنگی که مورد علاقه برخی دیگر هستند، ادامه حیات دهند. اما همیشه دنبال اقدامات حدفی بودیم؛ اینکه قسمتی از یک بخش یا اثری هنری را سلب و حذف کنیم به این دلیل که مورد پسند ما واقع نشده است.
بسیاری از برخوردهای قهری و حذفی با تئاتر سلیقه ای و شخصی است
این نماینده مجلس با بیان اینکه به اعتقاد او بسیاری از این برخوردهای قهری و حذفی با تئاتر سلیقه ای و شخصی است، گفت: من فکر می کنم اغلب اوقات در حذف یک اثر، دغدغه اینکه این فعالیت براساس قانون و در چهارچوب نظام هست یا نیست، نبوده. اخیرا در یکی از مراکز مذهبی بودم و صحبت از جنبه های منفی یک نمایش بود، گفتم این نمایش را افراد دیگری هم دیده اند و این نوع روایت را نداشته اند. حرفم این است که صرف گزارش و روایت یک نفر نباید اینطور تعمیم داد که قطعا همه نمایش ها دارای مشکل است و باید در تمام تماشاخانه ها را بست.
سیاوشی یادآور شد: چندی پیش یکی از مدیران تئاتری به من می گفت تعدادی از دوستان هنری ما هم خطوط قرمز را خیلی خوب نمی شناسند یا خیلی راحت نمی توانند آن را بپذیرند و رعایت کنند که بیشتر حساسیت ها هم مربوط به مسائل جنسیتی است اما این موارد حتی اگر در بازبینی اصلاح نشود، بعد از شب اول و دوم اجرا و تذکر به گروه، رعایت شده و اصلاح می شود. این موضوع را در همان مرکز مذهبی که بحث می کردیم هم مطرح کردم و گفتم اگر واقعا نقد و نگاه شما به اتفاقات تئاتر دلسوزانه باشد این مباحث را باید به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل هنرهای نمایشی که متولی هنر هستند منتقل کنید تا اصلاح شود.
هیاهو و سر و صدا بلند کردن برای یک تئاتر امری پسندیده نیست
او با بیان اینکه هیاهو و سر و صدا بلند کردن برای یک تئاتر امری پسندیده نیست، به اتفاقاتی که چندی پیش برای نمایش رویای شب نیمه تابستان و بازدداشت سعید اسدی رخ داد اشاره کرد و گفت: شایسته نیست استاد تئاتری که بسیاری از دانشجوها در آرزوی این هستند که دو ساعت در کلاسش حضور داشته باشند به خاطر تیزر غیررسمی یک نمایش به زندان برود و یک شب آنجا بماند.
تعطیلی تماشاخانه به بهانه یک اجرا ناشی از نگاه حذفی است
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس همچنین تعطیلی چند هفته ای یک تماشاخانه خصوصی به خاطر یک یا دو نمایش اجرا شده در آن را هم ناشی از نگاه حدفی خواند و گفت این نوع رفتارها در قبال تئاتر و هنر مسلما نمی تواند دلسوزانه باشد.
سیاوشی با اشاره به اینکه کمیسیون فرهنگی به دنبال اضافه کردن کلمه هنر به نام وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی است، گفت: شاید از دید اهالی هنر که مسائل و مشکلات بزرگی دارند این مساله کار کوچکی به نظر برسد اما به نظر من اتفاقی مهم است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل به وزارتخانه فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامی شود که بازگشتی به اصل این نهاد است. البته که طرح هنوز در دستور کار کمیسیون فرهنگی است و هنوز به صحن مجلس نیامده.
امیدوارم مخالفت ها، کار وزیر ارشاد را نیمه تمام نگذارد
او با تاکید بر اینکه دوستان ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شهادت تمام کسانی که دست اندرکار مسائل هنری هستند، تمام تلاش شان را می کنند تا چراغ هنر را روشن نگه دارند گفت: اما متاسفانه به قدری مخالفت ها زیاد است که امیدوارم کار وزیر فرهنگ و ارشاد فعلی را در این سمت مثل وزرای سابق نیمه کاره نگذارد.
این نماینده مجلس ادامه داد: همیشه فریاد می زنیم که مسائل و مشکلات ما از جنس اقتصادی است و چهل سال است مدام همین را می گوییم اما در همین چهل سال، آنکه قربانی شده و مرغ عزا و عروسی بوده، همین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است. بارها پیش آمده که وزیری این جایگاه را یا نیمه کاره رها کرده و رفته یا اتفاقی برایش افتاده یا صدارتش به دلایلی ادامه پیدا نکرده است و دچار مسائل و مشکلات عجیب و غریبی می شود.
یکبار برای همیشه خط قرمزها را تعریف کنیم
سیاوشی با اشاره به اینکه در این میان یک مساله نادیده گرفته و گم شده است، گفت: مورد مغفول مانده این است که باید تعهد قانونی داشته باشیم و یک بار برای همیشه خط قرمزها را تعریف کنیم. تعریف این خط قرمز ها و رسیدن به آن توافق حداقلی با گفتگو می تواند اتفاق بیفتد اما متاسفانه ما تازه بعد از چهل سال به این گفتگو و ضرورت رسیده ایم که باید درباره این مسائل حرف بزنیم و به توافقی حداقلی برسیم تا اهالی هنر بتوانند راحت کارشان را ادامه دهند.
او تصریح کرد: به نظر می رسد سرنوشت اهالی تئاتر که مدام در افت و خیز و تغییرات ناگهانی بوده اند، به این دلیل است که سیاست گذاران و کسانی که در عرصه قانون هستند تصمیم قطعی برای اینکه با هنر چه کنند، نگرفته اند و چون نمی دانند باید آن را بپذیرند یا نه، برخوردهای متفاوت و حتی متناقضی نشان می دهند و این موضع مردم را هم سردرگم کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مانی رهنما نوازنده پیانو، مدرس و خواننده که شاگرد آهنگساز شاخص عرصه پاپ بابک بیات بوده و تا به حال آلبوم های مرسدس ، فصل پرواز ، امیر ، بغض ، آخرین غزل ، اعتراض ، آخرین غزل ، کجا به خنده می رسیم ، تموم شد ترانه ، من و تو ، کجا به خنده می رسیم؟ ، دلواپس تو نیستم ، را منتشر کرده، معتقد است که فضای موسیقی بسیار شلوغ است تا آنجا که می توان گفت در حال حاضر تولید آلبوم برای خواننده سودی ندارد. گفتگوی ما را با این خواننده پاپ در ادامه می خوانید.
در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید و چه آثاری تولید کرده اید؟
به تازگی آلبومی را منتشر کرده ام که با خودم می رقصم نام دارد و در آن موسیقی جهانی کانتری و راک را با نوع خواندن ایرانی تلفیق کرده ام. آن را دوست دارم؛ زیرا به نظرم با جنس خواندن من هم خوانی دارد. می توانم بگویم که به این اثر اعتقاد دارم.
از تبلیغات و فروش آلبوم هم راضی هستید؟
آلبوم با خودم می رقصم آن طور که بایسته و شایسته است تبلیغ نشده است. البته آقای علی اوجی تهیه کننده آلبوم، در این زمینه نهایت تلاش شان را کرده اند، اما نظرم این است که این آلبوم استحقاق بسیار بیشتری دارد، به شرط آنکه اطلاع رسانی درستی درباره آ ن صورت بگیرد.
بازار آشفته موسیقی بر روند توزیع و فروش آلبومتان چقدر تاثیر داشت؟
به هرحال فضای فعلی موسیقی بسیار شلوغ است تا آنجا که می توان گفت در حال حاضر تولید آلبوم برای خواننده سودی ندارد، مگر آنکه بودجه تولید آن توسط اسپانسر تامین شود تا خواننده از جیبش هزینه نکند. از طرفی وضعیت بد اقتصادی فضای نامناسبی را برای اسپانسرها ایجاد کرده است.
هزینه تولید آهنگ و آلبوم چقدر است؟
در سبکی که من فعالیت می کنم تولید یک ترک 12 تا 15 میلیون تومان هزینه دارد. با این حساب هزینه تولید یک آلبوم 200 میلیون تومان است.
شاید به همین دلیل است که بیشتر خوانندگان ترجیح می دهند تک آهنگ منتشر کنند.
قطعأ همینطور است؛ اما هدف ما موسیقی است که تاریخ مصرف نداشته باشد و به نظرم تولید تک آهنگ در این راستا کار مثبتی انجام نمی دهد. به طور کلی نمی توان با تولید تک آهنگ اثری ماندگار ثبت کرد و تک آهنگ پس از مدتی محو می شود.
در بازار شلوغ امروز، حتی اگر آن اثر قوی و با کیفیت باشد، احتمالأ دیده نمی شود، زیرا در میان انبوه آهنگ هایی که روزانه تولید می شوند گم می شود.
بله. اعتقاد دارم که باید آلبوم یا سی دی اثر به صورت فیزیکی منتشر شود. می توان با یک سرچ اینترنتی مثلا کتابی از الکساندر دوما را دانلود و سپس مطالعه کرد، اما موضوع این است که ورق زدن کتاب با اینکه اثری را در موبایل مطالعه کنیم بسیار متفاوت است.
وجود اینترنت بر موسیقی چه تاثیراتی داشته است؟
در کشور ما به دلیل آنکه تهیه کنندگان روی موسیقی تینیجری یا جوان پسند سرمایه گذاری می کنند و با خوانندگان چنین آثاری همکاری دارند، خواسته مخاطبان گونه های دیگر موسیقی تامین نمی شود. از طرفی دم و دستگاهی ایجاد شده که فضای موسیقی و روند آن را تحت تاثیر قرار داده است که وجود آن به نفع موسیقی نیست و نمی دانم چه نامی باید بر آن گذاشت؟ مافیا یا کارگزاران هنری یا هر اسم دیگر. متاسفانه هدف اصلی این دوستان هم جوانان هستند و همین موضوع باعث شده به موسیقی رده سنی بالاتر توجهی نکنند و به اشعار پر محتوایی که تفکر برانگیز است، نپردازند. آن افراد بیش از آنکه تفکر مخاطب را به تحرک وا دارند به دنبال آن هستند که خود مخاطبان را به تحرک وا دارند که تاسف برانگیز است. به نظرم رویکرد فعلی سازماندهی شده است و قصد دارند موسیقی فاخر و با کیفیت را تخریب کنند، زیرا نمی خواهند تریبون دیگری هم مشغول سخن گفتن باشد.
ترانه سرایی و شعر نیز تحت تاثیر فضای فعلی است؟
قاعدتا ترانه خوب در کنار یک موسیقی با ارزش تاثیر صد چندانی خواهد داشت و به نظرم آن افراد بخصوص، زلال بودن آب و شفافیت را لازم ندارند و ترجیح می دهند به حباب های روی آب بپردازند که ماندگار نیستند وسریع از بین می روند!
البته تهیه کنندگان زیر بار این موضوع نمی روند که مافیایی وجود دارد.
در کل دنیا خواننده ای را به رسمیت می شناسند که بتواند به صورت زنده اجرا کند. اگر توجه کنید در اغلب برنامه های استعدادیابی بزرگ دنیا که نمی خواهم از آنها اسمی ببرم، خواننده باید به روی صحنه برود و به صورت زنده بخواند؛ اما در حال حاضر در کشور ما این روال دیده می شود و هستند خوانندگانی که با وجود داشتن طرفداران میلیونی هنوز توان آن را ندارند که به روی صحنه بروند و اجرای زنده داشته باشند. اگر هم بتوانند کیفیت کارشان بسیار پایین است.
در زمینه آموزش نسبت به دوره ای که افرای مانند بابک بیات کار می کردند، چه روالی را طی کرده ایم؟
زنده یاد بابک بیات صرفا آموزش نمی دادند و کلا آموزشگاهی کار نمی کردند، ایشان به نوعی استعدادیاب بودند، ایشان سبک مشخصی داشتند و آهنگ های بسیار دلنواز و ماندگاری می ساختند و با ساخت آهنگ برای خوانندگان مستعد، استعداد آنها را شکوفا می کردند. زمانی که می خواستم شروع کنم فضا بسیار بد و در حد فاجعه بود، زیرا در کلاس ها عده ای هنرجو را جمع می کردند و معلم آواز، پشت پیانو می نشست و هنرجویان فقط می خوانند. هیچ مطلبی درباره اندام های آوازی گفته نمی شد و در کل آن مثلث آواز نادیده می گرفتند.
متد خودتان برای تدریس و آموزش هنرجویان عرصه موسیقی چیست؟
به اغلب دوستانی که پیش من می آیند، می گویم کاری که می خواهند انجام دهند، نوعی ورزش صوتی است و آنها درنهایت ورزشکاری صوتی می شوند. یعنی اینکه بر قسمت هایی از ماهیچه ها و تاندوم های بدنشان کار می کنند تا درنهایت خروجی آنها صوت و صدایی درستی باشد که آواز نام دارد. خب این روند آن گونه نیست که هنرجو در طی یک یا دو، یا شش ماه به نتیجه مطلوب برسد؛ مانند یک بدنساز یا فیتنس کار که باید چند سال بر روی اندامش کار کند تا در نهایت بتواند به رنکینگ ملی برسد و مسابقه بدهد و رقابت کند. آواز هم این گونه است؛ اما متاسفانه به تازگی طبعی در میان مردم و جوانان افتاده که تصور می کنند خوانندگان با وجود نداشتن صدای مناسب درآمدی میلیاردی دارند. برخی از آنها به من می گویند فلان خواننده صدا ندارد، اما درآمدش خوب است و معروف است و مگر ما چه کم داریم که نمی توانیم مانند آنها باشیم و بهتر از آنها فعالیت کنیم. متاسفانه هنرجویان با چنین دیدگاهی، فعالیت در زمینه موسیقی را آغاز می کنند و ضربه اصلی این تصورات اشتباه به خودمان و به موسیقی وارد می شود.
چرا در زمینه برگزاری کنسرت فعال نیستید؟
تعداد تهیه کنندگانی که در زمینه برگزاری کنسرت فعالند بیش از چهار، پنج نفر نیستند که خوب کار می کنند، اما متاسفانه فعالیت آنها محدود به یک نسل است. اتفاقأ چندی پیش یکی از وکلای تهیه کنندگان موسیقی را دیدم و به او گفتم در حال حاضر با کسی قرارداد ندارم و به آن وکیل گفتم در سبد موسیقی فلان شرکت آیا فقط باید خوانندگان جوان پسند باشند و فقط موزیک شش و هشت تولید کنند؟ نمی دانم چرا فضای موسیقی به دانسینگ و کاباره تبدیل شده است، یعنی زمانی که شما به کنسرت می روید با موسیقی کاباره ای مواجهید و آهنگ های این چنینی می شنوید، البته مطمئنا در میان هنرمندان عرصه موسیقی افرادی هستند که کار با ارزش تولید می کنند و به همکارانم جسارت نمی کنم. جالب آنکه همه اینها برعکس آن چیزی است که مسئولان و ارشاد خواهان آن هستند.
در این فضا من و همکارانم که آثار بامحتوا تولید می کنیم به سختی روزگار می گذرانیم و با آنکه گرفتاری های مالی داریم هنرجویان اشتباه را نمی پذیریم و پول اضافه ای از آنها نمی گیریم و دوست نداریم چنین اتفاقاتی بیفتد. بحث من این است که چرا به این وضع خاتمه نمی دهند، زیرا دیگر نتیجه خوبی ندارد و جواب نمی دهد.
نقش وزارت ارشاد چیست؟
من از وزارت ارشاد بالاتر می روم. وزارت ارشاد نیز به نوعی اپراتوری مسائل موسیقی را به عهده دارد و شاید وزارت ارشاد هم در منگنه کارگزارانی است که از جایی دیگر خط می گیرند.
چندی پیش سراغ یکی از تهیه کنندگان عزیزی که اتفاقا احترام زیادی برایشان قائلم رفتم و آلبوم جدیدم را به ایشان دادم و چند هنرجوی خوش صدا را به ایشان معرفی کردم و گفتم این هنرمندان جوان هستند و صدای خوبی دارند و چند سال است در زمینه موسیقی فعالند از شما می خواهم که از آنها حمایت کنید. ایشان گفتند نه، این دوستان باید اول چند اثر تولید و منتشر کنند و هر زمان که کارشان گرفت و مطرح شدند پیش من بیایند. من از این پاسخ جا خوردم و گفتم پس از طی این روند آن هنرجویان چه نیازی دارند به شما معرفی شوند و او گفت نیاز دارند زیرا به هر حال باید کنسرت برگزار کنند. خوب در این شرایط من نمی توانم کنسرت برگزار کنم، زیرا تمام سالن های تهران تحت اختیار همان چند نفر است و سالنی به من نمی دهند.
معتقدم درست نیست امام جمعه به همه مسائل ورود کند اما مواردی هست که ما نمی توان نسبت به آن ها بی تفاوت بود. برای مثال گزارش می دهند در یک اداره اختلاس صورت گرفته است.
برخی معتقد هستند که روحانیت پدر معنوی ملت است ولی آیا همه کسانی که در این کسوت فعالیت می کنند می توانند این عنوان را یدک بکشند؟! بی شک هستند کسانی که در لباس پیامبر(ص) سیره ایشان را پیروی می کنند ولی این روزها برخی مسائل اجتماعی و سیاسی سبب شده است تا روابط میان مردم و این قشر با چالش هایی روبه رو شود. در این بین برخی افراد که با این لباس در سمت های مختلف فعالیت می کنند تمام تلاش خود را به کار گرفته اند که این رابطه را ترمیم کنند. از اشخاصی که می توان او را به عنوان ترمیم کننده این روابط معرفی کرد، اصغرجدایی امام جمعه شهرستان بیله سوار در استان اردبیل است. این روحانی اقداماتی را در دستور کار قرار داده است که هرچند سبب حسادت و تنگ نطری برخی شده ولی مردم و آن هایی که به دنبال اعتلای نام ایران و اسلام هستند، از آن حمایت کرده اند.
نگاه متفاوت ولی عقلانی این روحانی سبب شد برای گفت وگو به سراغ او برویم تا از جزییات اقدامات و روحیاتی که دارد، آگاه شویم. روحانی ای که در رشته موسیقی تحصیل کرده است و به فیلم و فیلم سازی نیز علاقه دارد و دلایل اتخاذ این رویه را برخورد مثبت یک روحانی در دوران کودکی و نوجوانی خود بیان می کند. او نیز مانند بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی معتقد است که سیاست های چکشی و زوری در این سال ها درست نبوده و اثر مثبتی نداشته و از برخورد با بدحجابان تا فیلترینگ تلگرام و محدودیت برای ماهواره و ویدیو همه ناکارآمد بوده است. این روحانی بر خلاف برخی که نگاه مثبتی به حضور زن در عرصه های اجتماعی ندارند، می گوید حاضر است تریبون نماز جمعه را در اختیار زنان جامعه خود بگذارد تا مشکلات شان را از این تریبون برای همه بیان کنند. در ادامه گفت وگوی این روحانی روشنفکر و متدین را با قانون می خوانید.
**درباره نام شهرتان که بیله سوار است و مشخصات شخصی خودتان توضیحاتی ارائه دهید.
پیله سوار بوده که به مرور زمان به بیله سوار معروف شده و به معنای اسب سوار است. بنده نیز متولد 31 مرداد 48 ازشهرستان سراب هستم. سال 66 چند ماهی به جبهه رفتم و بعد از اینکه دبیرستان را تمام کردم وارد حوزه علیمه معصومیه قم شدم. پدرم کشاورز و مادرم خانه داراست. از دوره جوانانی و زمانی که محصل بودم همیشه دغدغه این را داشتم که چرا برخی از دوستانم نماز نمی خوانند. حتی در آن دوران کتاب های زیادی مطالعه می کردم تا بتوانم با اطلاعات درست و مفید دوستانم را به نماز خواندن متقاعد کنم. زمانی که هنوز طلبه نشده بودم کتاب سخنوری دیل کارنگی را خوانده و برای طلبه های شهرمان آیین سخنوری تدریس می کردم. ازسال چهارم حوزه سخنرانی را شروع کردم. تمرینات و مطالعات زیادی در این باب داشتم که کتاب های استاد مطهری در این زمینه بسیار تاثیرگذار بود. در حوزه علمیه معصومیه بزرگان زیادی رفت وآمد می کردند.
دوره ای شاگردآیت ا... جوادی آملی وآیت ا...محقق داماد و زمانی نیز با سید حسن خمینی همکلاس بودم. 6 سال به محضر آیت ا... بهجت مشرف می شدم و حتی در دیدارهای خصوصی ایشان نیز شرکت می کردم. به عرفان علاقه خاصی دارم که در این زمینه کتاب دمی باقدسیان را نوشتم. در ادامه تالیفات کتاب خاطرات دکتر هفت ساله را نوشتم. این کتاب درباره زندگینامه محمدحسین طباطبایی است که به چاپ سیزدهم رسیده و حتی به زبان های عربی و انگلیسی ترجمه شده است. کتاب آمارها پرده برمی دارند از جمله کتاب هایی است که مقام معظم رهبری و نمایندگان مجلس به آن عنایت ویژه دارند.کتاب های زیادی نوشتم اما این چند سال به دلیل مشغله کاری دستم به سمت قلم نرفته که بیشتر خطبه می نویسم. در خطبه ها هیچ وقت به جناح های سیاسی نپرداختم زیرا هیچ وقت به انسان ها ازاین زوایه نگاه نمی کنم و معتقدم ما باید یک ملت واحد باشیم.
**علاقه ای به سینما دارید؟
به فیلم علاقه دارم و در نوروز امسال به همراه خانواده چند فیلم را در سینما دیدم. در بیله سوار تئاتری اجرا شد و من به همراه خانواده به دیدن آن رفتیم. فکر کنم درتاریخ این شهرستان برای اولین باریک امام جمعه به همراه خانواده اش به تئاتررفته باشد.
**به جناح بندی ها انتقاد دارید؟
احزاب فقط مردم را ازهم جدا می کند در حالی که می توان مسائل را درنهایت صمیمیت و با همبستگی حل کرد. زمانی که جناح بندی سیاسی وجود دارد افراد فقط با متهم کردن یکدیگر به اصولگرا یا اصلاح طلب نمی توانند مشکلی را حل کنند. در این بازه زمانی فقط باید روی حل مشکلات مردم تمرکز کرد، به همین دلیل در تعاملات با افراد بسیار راحت هستم. هیچ گاه مواضع سیاسی افراد و نهادها برایم مهم نبوده حتی در مصاحبه هایم بدون توجه به جناح آن رسانه مصاحبه می کنم. خط قرمز من فقط شبکه های خارجی هستند.
**علاوه بر احزاب شاهد آن هستیم که برخی ائمه جمعه از تریبون نماز جمعه اظهاراتی را بیان می کنند که وحدت ملی را زیر سوال می برد. نظر شما در این باره چیست؟
برخی از سخنان ائمه جمعه بزرگنمایی می شود و آن گونه که باید به جامعه ارائه نمی شود. برای مثال درباره کودک همسری مطالب طوری بیان شده که بنده مقابل آقای رحیم ازغدی قرارگرفتم.
**شما نسبت به کودک همسری چه اعتقادی دارید؟
نمی دانم ازدواج در سن پایین درکشور چه میزان است اما بعید می دانم این آمار زیاد و فراگیر باشد. آیا درست است برخی ازمسائل ومشکلات را این گونه رسانه ای کنیم. درواقع با دستان خودمان سندی به دست سازمان های حقوق بشری بدهیم تا ادعا کنندکه فلان امام جمعه ایران گفته در این کشور کودک همسری وجود دارد. این بحث ها فقط بار مشکلات را در کشور اضافه می کند. معتقدم نباید تمام حقایق و مشکلات را به صورت علنی مطرح و بزرگنمایی کرد تا دشمن سندی علیه ما داشته باشد. همچنین موضوع کودک همسری این قدر فراگیر نبوده که بخواهیم با این وسعت در مباحث رسانه ای به آن بپردازیم.
**بین جوانان و مسئولان کشور فاصله فکری زیادی وجود دارد. برای مثال عده ای به دنبال فیلتر کردن تلگرام بودند ولی جوانان با این اقدام مخالف هستند، چگونه می توان این گسل ها را پرکرد؟
درباره تلگرام بحث ها و صحبت های زیادی شده است. زمانی که در صداوسیما گفتم از تلگرام استفاده می کنیم این حرفم بازتاب خبری زیادی داشت و در فضای مجازی هیاهو ایجاد کرد. باید بگویم فیلتر کردن تلگرام بازدارنده و جوابگو نبوده است. امیرالمومنین (ع) می فرمایند: از هر چیزی که می ترسید به داخل آن وارد شوید این حدیث تفسیرهای مختلفی دارد؛ یکی از برداشت های آن این است که بدون ترس و با جرأت به سمت جلو حرکت کنید. همچنین در حدیث دیگری آمده: الانسانُ حریصٌ المانع انسان را از هرچه منع کنید بدان حریص می شود. سیاستگذاران کشور باید در سیاست هایی که اتخاذ می کنند فطرت جوان، شرایط زندگی، تفریحات سالم و مهم تر از همه مطالبات جوانان را لحاظ کنند. درگ ذشته استفاده از ویدیو جرم بود و حتی زمانی میکروفن و تلویزیون را هم منع می کردند ولی مشاهده کردیم که این موانع هیچ گاه جواب نداد. برای منع استفاده از ماهواره نیز قانون وضع شد که حتی قانون هم جلوی مطالبات مردم را نگرفت.
**پیشنهادی در این زمینه دارید؟
در هر کشوری مطالب و سندهای مختص آن کشور وجود دارد که بسیار محرمانه است و کشورها برای حفظ مسائل و اسناد محرمانه شان از اینترنت بومی استفاده می کنند. ای کاش ایران هم مثل دیگر کشورها اینترنت بومی داشت تا تمام اطلاعات شخصی و حتی حساب های بانکی مردم از طریق گوگل و اینترنت در اختیار کل دنیا قرار نمی گرفت. به نظرم در این زمینه باید فکر و برنامه ریزی شود. برخی مسائل مثل فیلترکردن تلگرام که به صورت غیرمنتظره و یک دفعه ای بود باعث گارد گرفتن و واکنش منفی جامعه در مقابل آن حرکت شد. مردم آمادگی چنین حرکتی را نداشتند زیرا با تلگرام بسیار مأنوس شده بودند. مردم به خصوص جوانان نمی توانستند با خلأ تلگرام کنار بیایند که همین کار باعث ضربه زدن به مردم شد.
**شما از افرادی هستید که برنامه های نوینی برای مراوده با مردم در دستور کار دارید، به نظر شما برای رفع این نوع معضلات چه کار باید کرد؟
باید در سیاست ها بازنگری شود، خواسته های مردم و نسل های جوان بیشتر مدنظر قرار گیرد. به استخر رفتن یک انقلاب جدید بود، ولی این انقلاب بسیاری را ناراحت کرد. برخی از هم لباس هایم اعتراض کردند و گفته اند با این کار توقع مردم نسبت به ما بالا می رود. حتی این کار را ناپسند و خلاف شأن می دانستند. من در جواب گفتم نباید در شرایط فعلی بحث شأنیت را مطرح کرد زیرا داریم جوانان مان را از دست می دهیم. شأن هر چقدر مهم باشد در این برهه از زمان باید کنار گذاشته شود. برای حفظ جوانان باید با آن ها ارتباط بیشتری برقرار کرد.
**دلیل توجه شما به جوانان بر خلاف برخی مسئولان چیست؟
باور دارم باید به جوانان توجه کرد. هر زمان جوانی را از دور می ببینم خودم را برای یک برخورد گرم و صمیمی آماده می کنم. من به آن ها به چشم فرزند نگاه می کنم. نقش آن ها در آینده این کشور بسیار مهم است به همین دلیل وقتی به جوانی می رسم او را درآغوش می گیرم. صبح ها زمانی که فرزندم را به مدرسه می رسانم می ببینم عده ای از دانش آموزان در حال خوردن ساندویچ هستند. برای مثال یکی از برنامه هایم مهمان کردن آن هاست. باید به جوان توجه کرد زیرا می دانم جوان این توجه را فراموش نخواهد کرد. جزو افرادی هستم که خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانیم را فراموش نکرده ام و حتی می توانم خودم را به آن زمان ها و همان حس و حال ببرم و به قول معروف می توان گفت هنوز کودک درونم فعال است. هر زمان که به خانه برمی گردم همیشه به آغوش مادرم می روم و دست و پاهای اورا می بوسم. برایم مهم نیست که بزرگ و امام جمعه شهری شده ام، زیرا دوست دارم هر روز صدای طپش های قلب مادرم را بشنوم.
**خاطره خوبی از دوران جوانی داریدکه هنوزآن حس وحال را فراموش نکرده اید؟
بله، درگذشته و زمانی که نوجوان بودم می خواستم در کوچه محل زندگی مان گیاه گوجه فرنگی کشت کنم. در آن زمان روحانی ای به نام حاج میرزا عسگر از کوچه گذر می کرد، به من که رسید به سمتم آمد و درباره گیاه و نحوه کاشت آن چند سوال پرسید. برخورد خوب آن روحانی روی من تاثیر گذاشت که هنوز در خاطرم مانده است. با توجه به آن برخورد خوب و خاطره انگیز زمانی که روحانی شدم سعی کردم به جوانان توجه خاصی کنم زیرا می دانستم توجه به یک جوان چقدر ارزشمند، مهم و کارساز است. همیشه در مکان های عمومی، نمازجمعه و مدارس بیشترین توجهم را به جوانان اختصاص می دهم. زمانی که هیات امنا یا خادم مسجدی با جوانی بد برخورد کرده باشد به شدت ناراحت و عصبانی می شوم و به تازگی شنیدم در یکی از مساجد شهر خادم مسجد با جوانی برخورد خوبی نداشته است. به فامیل آن خادم هشدار دادم که اگر تکرار شود بدترین برخورد را با آن ها خواهم داشت. در حال حاضر بین نسل ما و جوانان و همچنین جوانان با پدران و مادران شان فاصله زیادی افتاده است که باید به هر شیوه ممکن این فاصله ها کم شود.
**از اقدامات دیگری که برای کمک به جوانان انجام دادید برای ما سخن بگویید.
از جمله اقداماتی که دوست دارم انجام دهم و در حال برنامه ریزی درباره آن هستم، کمک به دانش آموزان کنکوری است زیرا دخترم امسال کنکور دارد و می دانم قیمت کلاس ها و کتاب های کنکور چقدر بالاست. می خواهم تمام کتاب های کنکور را خریداری کنم و در مسجد جامع شهر بگذارم. از این طریق همه دانش آموزان می توانند از آن کتاب ها استفاده کنند.در بیله سوار اعلام کردم هر دانش آموزی رتبه زیر10در کنکور بیاورد به او خودرو جایزه خواهم داد.
**شما دختر جوانی دارید، به نظر شما سیاست های ترویج حجاب در جامعه و فشارهایی که برای الزام به این موضوع وجود داشته موفق بوده است؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در قرآن آیات صریحی درباب حجاب آمده است. درکتاب حجاب استاد مطهری در صفحه 35 آمده حجاب به یک معنای فنی آن قید زائد براصل است. آنچه که دراسلام مورد تاکید است پوشش اسلامی است. حجاب قید زائد برتکلیف که حفظ آن در قانون اسلامی جزو اصول است.در فرهنگی ملی چادر حجاب برتر شناخته شده است. می توانستیم روی مساله حجاب کارهای فرهنگی زیادی انجام دهیم تا فرزندان مان عاشق حجاب شوند اما متاسفانه در این زمینه به گونه ای برخورد شده که جوانان امروزی در مقابل آن گارد می گیرند. از طرف دیگر درآن سوی آب ها روی بی حجابی و ترویج آن کارهای زیادی در حال انجام شدن است. مساله حجاب ریشه در تاریخ دارد که در بیشتر دوره های تاریخی به آن پرداخته شده است. به تازگی کتابی درباره نهضت های اسلامی از سال 1320تا 1357 ازآقای رسول جعفریان خوانده ام و یکی از مباحثی که در دوران های مختلف همیشه مساله روز جامعه بوده، حجاب است. زمانی که رضاشاه در شهریور1320 به جزیره موریس فرارکرد چند سالی آزادی بیان در ایران بسیار زیاد بود. درآن زمان به مسائل حجاب پرداخته شده است. زمانی که دکتر شریعتی و استاد مطهری در حسینیه ارشاد فعالیت می کردند در آن دوره هم به مباحث حجاب بسیار پرداخته و مقالات و کتاب های زیادی در این زمینه نوشته اند.
روی این موضوع تاکید می کنم روی اصل رعایت حجاب هیچ تردیدی وجود ندارد ولی بنده درباره روش های برخورد با بدحجابی انتقادهای زیادی دارم. به نظرم در این مدت روش ها تند و چکشی بوده که نه تنها بازدارنده نبوده، بلکه باعث ضدارزش شدن حجاب هم شده است. بسیار زیبا می توانستیم درباره حجاب فرهنگ سازی کنیم. شاید امروز کمی دیر شده باشد اما می توانیم دراین باره روی ارزش حجاب از کودکان و دبستانی ها شروع کنیم. مساله حجاب همیشه دغدغه عمومی علما بوده. هیچ وقت در این باره اتاق فکری وجود نداشته و بنده به یاد ندارم گروه یا مجموعه ای در این زمینه هزینه و کارهای تحقیقاتی انجام داده باشند. اقدامات همیشه به صورت قالبی و کپی بوده که هیچ وقت خلاقیت و ابتکار در آن ها وجود نداشته است. می توانستیم در این زمینه از ایده ها و نظرات زنان جامعه الزهرا استفاده کنیم. آن ها طرح های خوبی در این زمینه داشتند و حتی کتاب های خوبی معرفی کردند. حتی در ترویج حجاب می توانستیم از کشورهای خارجی استفاده کنیم زیرا تجربیات خوبی در این زمینه وجود دارد. برای مثال در یکی از کشورها استادی به دانشجویانی که با حجاب نمره بیشتری در پایان نامه به آن ها داده بود که باعث اعتراض دیگران دانشجویان شده بود.
وقتی علت را ازآن استاد جویا شدند در جواب گفت در زمان دفاع از پایان نامه به این موضوع دقت کردم و متوجه شدم زمانی که خانمی بی حجاب به دفاع می پردازد بیشتر افراد حاضر در جلسه به روی زیبایی این خانم تمرکز می کنند و توجه کمتری به موضوع بحث دارند اما زمانی که خانمی با حجاب کامل از پایان نامه اش دفاع می کند افراد حاضر در جلسه به موضوع پایان نامه بیشتر توجه می کنند. توضیحات این استاد مورد قبول دانشگاه واقع شد. باید درباره حجاب به صورت کاربردی پرداخته شود. اینکه گفته می شود حجاب مصونیت است به صورت علمی این موضوع ثابت شده است. کلیپی دیدم از خانمی که عرض یک خیابان را در روزهای مختلف اما در یک ساعت مشخص با پوشش های متفاوت طی می کرد. روز اول عریان و بدون پوشش به آن خیابان می رود که 72 نفر مزاحمش می شوند اما روزی که باحجاب کامل آن مسیر را طی می کند هیچ مزاحمی ندارد و به نظر من این نشان می دهد که حجاب باعث مصونیت است.
**به نظر می رسد موضوع حجاب فقط مربوط به دخترها و زنان نباشد و آقایان و پسرها نیز باید به آن توجه کنند و به نظر اقشاری هستند که به افراد محجبه توجه نمی کنند. نظر شما در این زمینه چیست؟
باید همان اندازه که به دنبال دینمداری ومعنویت دختران دربحث حجاب هستیم، به همان نسبت روی پسران کارکنیم. باید به شکل های متفاوت جوانان را جذب دین کرد که بحث های ایدئولوژیکی در این زمینه مطرح است. زمانی جوان یک محدود خاصی از دنیا را می ببیند و خواسته هایش فراتر از آن نمی رود، این فر دهیچ زمان احساس نیاز به دین نمی کند. آیات زیادی درباره آخرت و معاد در قرآن آمده است. وقتی جوان معادنگر باشد بی شک دغدغه دین در آن ایجاد می شود اما اگر فقط به خوردن، خوابیدن و... اکتفا کند دیگر نیازی به پرواز کردن در خود نمی ببیند. در این زمینه باید به جوانان پرواز کردن را آموزش داد زیرا انسان ها قابلیت این را دارند که می توانند به مقام های بالای معنوی برسند. با اجبا رکردن نمی توان این فضاها را ایجاد کرد. باید جوان خودش بخواهد و به دنبال معنویات برود. اگر در پسران دغدغه دینی ایجاد شود بی شک به سمت دینداری می روند و از طرف دیگر بی شک به دنبال دختر محجبه برای ازدواج خواهند رفت.
**زمانی که امام جمعه اسالم بودید نامه ای درباره اجرای برنامه یک خواننده در شهر نوشتید که بازتاب زیادی داشت. در این زمینه توضیحی به ما می دهید؟
برای جشن 13 رجب نامه ای به وزارت ارشاد نوشتم و درخواست کردم خواننده ای با حفظ موازین شرعی برای اجرای برنامه ای به شهرستان بیاید. آن نامه مثل یک بمب خبری در جامعه پیچید، حتی در شبکه من وتو گفتند یک امام جمعه درخواست کنسرت کرده است. در اسالم چند تا از کارهایی که انجام دادم بسیار سروصدا کرد که یکی از آن ها همین نامه بود. از زمانی هم که به شهرستان بیله سوارآمدم برخی از کارهایم مثل استخر رفتن یا با لباس مبدل به گمرک رفتنم بازتاب های خوبی داشته است. زمانی که با جوانان به استخر رفتم متوجه عکس گرفتن نشدم. اگر می دانستم مانع این کار می شدم. با توجه به اینکه در عکس های استخر فقط سرم دیده می شود اما اعتراضات زیادی در این زمینه وجود دارد که به نظرم بیشتر از تنگ نظری است.
**اگر یک فرد روحانی بخواهد امام جمعه شود باید چه اقداماتی انجام دهد؟
کسانی که می خواهند امام جمعه شوند باید پایه دهم حوزه را تمام کرده و سه سال هم درس خارج خوانده باشند. همچنین برای امام جمعه شدن باید امتحانات کتبی وشفاهی بدهند که بعد از آن مصاحبه است. وقتی این مراحل را بگذرانند و مورد تایید مرکزهسته گزینش شورای سیاستگذاری ائمه جمعه قم بشوندبراساس نیاز شهرستان ها به محل های مورد نیاز فرستاده می شوند.
**اختیارات یک امام جمعه چقدراست؟
امام جمعه یک مقام رسمی و تشریفاتی است. عنایت به امامان جمعه در هر شهرستانی فرق می کند. برای مثال ممکن است در شهری فرماندار و شهردار عنایت خاصی به امام جمعه شهرشان داشته باشند اما در شهر دیگر این توجه وجود نداشته باشد. بی شک امامان جمعه ای که در اوایل انقلاب بودند با الان بسیار فرق می کنند زیرا در اوایل انقلاب امامان جمعه به بسیاری از مسائل و موارد ورود می کردند اما امروزه بنده و برخی ازهمکارانم سعی می کنیم به بسیاری از مسائل ورود نکنیم.
معتقدم درست نیست امام جمعه به همه مسائل ورود کند اما مواردی هست که ما نمی توان نسبت به آن ها بی تفاوت بود. برای مثال گزارش می دهند در یک اداره اختلاس صورت گرفته است. من به عنوان امام جمعه شهر نمی توانم در مقابل آن سکوت کنم زیرا مسئولیت حفظ و حراست از انقلاب اسلامی را بر دوش دارم. به همین دلیل به مسئولان ذی ربط اطلاع می دهم تارسیدگی کنند.در بعضی مواقع هم مثل بحث گمرک غیرتم تحریک می شود. زمانی که شنیدم درآنجا گاهی به خانم ها تعرض می شود با لباس مبدل به گمرک رفتم تا از نزدیک در جریان امور قرار بگیرم.
با توجه به ساختار نظام و حکومت، به ائمه جمعه توجه و عنایت خاصی می شود. باید به این موضوع توجه و دقت نظر داشت که تریبون نمازجمعه بسیار حساس است، به همین دلیل باید درسخنرانی ها دقت بیشتری کرد. گاهی صحبت های یک امام جمعه باعث عزل و نصب فردی در شهرستان می شود. من به تنها موردی که تذکر جدی دادم این بود که شنیدم در بعضی از مدارس معلمان، دانش آموزان را تنبیه بدنی می کنند. نامه ای برای اتمام حجت به رییس آموزش وپرورش منطقه نوشتم و گفتم اگر از این تاریخ به بعدگزارشی مبنی بر تنبیه بدنی دانش آموزان بشنوم نامه را رسمی و برخورد تندی خواهم کرد. همچنین در این اواخر متوجه شدم برخی ادارات در ارائه گزارشات پنهان کاری می کنند تا مورد نقد و بازخواست قرار نگیرند.
**با ورود امامان جمعه به مسائل، مشکلات حل می شود؟
گاهی اوقات برخی ازکارها بنا نیست پیش برود. برای مثال در شهرستان بیله سوار خانه ها پلاک ندارند و آدرس ها بسیارسخت داده و پیدا می شود. بارها به شهرداری تذکردادم اما هنوز هیچ اقدامی نشده است یا در شهرستان بیله سوار به دلیل ورود ادوات و ماشین آلات کشاورزی به شهر همیشه شهرستان در خاک و گل است. در همین زمینه پیشنهاد دادم کارواشی در ابتدای شهر ساخته شود تا این ادوات قبل از ورود به شهر شسته شوند یا پارکینگ عمومی بزرگی برای این ماشین های کشاورزی ساخته شود تاآن ماشین ها در خارج از شهر نگهداری شوند که هنوز در این زمینه اقدامی صورت نگرفته است.
**دستورالعمل خاصی برای خطبه های نماز دارید؟
در خطبه ها به مسائل مختلف پرداخته می شود. سعی می کنم مشکلات شهرستان را ازتریبون نمازجمعه بیان نکنم و بیشتر به صورت خصوصی به مسئولان مربوطه گوشزد کنم مگر اینکه کارد به استخوان برسد، در آن صورت از تریبون نمازجمعه می گویم تا زودتر به آن رسیدگی کنند.
**اینکه گفته می شود شورای سیاست گذاری ستاد نماز جمعه به امامان جمعه بولتن می دهدتا امامان جمعه درباره محورهایی که آن ها می خواهندصحبت کنند، واقعیت دارد ؟
خیر، چنین موضوعی مطرح نیست. ستاد نماز جمعه سایتی داردکه در آن مناسبت های هفته را می گذارند. من زمانی که موضوع خاصی پیدا نکنم به آن سایت مراجعه می کنم. هیچ اجباری مبنی براینکه خطبه ها باید به موضوع خاصی پرداخته شود، وجود ندارد. در گذشته مجله ای به نام فرهنگ جمعه چاپ می شده که به ائمه جمعه در مباحث کمک می کرد، ولی آن مجله نیز دیگر چاپ نمی شود.فقط گاهی اوقات پیامک مناسبت ها جهت یادآوری برای ما فرستاده می شود.
**شاید به دلیل همگرایی ای که بین برخی امامان جمعه تهران، قم ومشهد وجودداشته به مردم القا شده که صحبت های امامان جمعه ازپیش تعیین شده است.
این موضوع برای من هم پیش آمده است. درباره موضوعی به سایت مراجعه کردم و برای خطبه ها فیش برداری کردم. بعد از نماز جمعه جوانی به من مراجعه کرد و گفت که صحبت های من و امام جمعه تبریز یکی بوده ، گویا آقای آل هاشم هم از همان مقاله استفاده کرده بود. من نیز برای جلوگیری از این مسائل تلاش می کنم کمتر به سایت مراجعه کنم .
**در حال حاضر متاسفانه برخی روحانیون از مردم دورشده اند ولی این اقدامات دلنشین شما باعث روحیه دادن و جذب جوانان به سمت شما شده است آیا به شما گفته شده که این کارها را انجام دهید؟
من تمام تلاشم در این جهت است تا فاصله بین مردم و روحانیون را کم کنم. قبل از اینکه امام جمعه بیله سوار شوم امام جمعه اسالم بودم. در آنجا نیز اقداماتی برای بهبود روابط انجام دادم و غیر از نامه ای که به مدیرکل ارشاد مبنی بردرخواست خواننده نوشتم، اقدامات فراوانی انجام دادم ولی آن ها رسانه ای نشد. چندبار جوانان و نوجوانان را به سرعین بردم ولی برخی افراد با کم لطفی این کارها را به ریاکاری تشبیه می کنند. در احادیث آمده گاهی صدقه را به صورت علنی بدهید تا دیگران ببینند و یاد بگیرند. گاهی باید برای ترویج کارهای مفید، باید آن ها را علنی انجام داد. این کارها ریا محسوب نمی شود. به تازگی رفتم سراب و معلم زبان انگلیسی 30 سال پیشم را دیدم که این خبر را خبرگزاری حوزه کارکرد.
گزارشی رسیده بود که معلمان انگیزه ای برای تدریس ندارند، بنده با توجه به شرایط کنونی کشور، حق را به معلم می دهم؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم به سراب بروم و معلم 30سال زبان انگلیسی ام ببینم تا برای آن معلم و معلمان دیگر انگیزه ایجاد شود. وقتی معلمی ببیند که شاگردش امام جمعه شده وآمده دست بوسی او، خوشحال می شود، نمی توانم آن لحظه دیدار با معلم زبانم را توصیف کنم. بااینکه درگذشته رابطه خاصی بین ما وجود نداشت اما آن لحظه انگار پدری بعد از سال ها پسرش را پیدا کرده است. این حرکت بازتاب خوبی داشت.
**تصور نمی کنید که سیاست زدگی برخی اقدامات باعث بروز برخی معضلات در کشور شده است؟
معتقدم نباید همیشه روی مباحث سیاسی تمرکزکرد و صرف پرداختن به مسائل سیاسی مارا عقب نگه می دارد. گاهی ترویج مسائل فرهنگی احساس خوبی را درجامعه ایجاد می کند. می خواستم به روزنامه شما پیشنهاد بدهم درکنارمطالب سیاسی، هرروزیک مقاله علمی هم چاپ کنید تا فردی که به مسائل سیاسی علاقه ندارد، با خواندن این مقاله های علمی جذب روزنامه شود. در قدیم کیهان فرهنگی بادانشمندان مصاحبه می کرد زمانی که دانش آموز بودم به آن روزنامه بسیارعلاقه داشتم و به هر وسیله آن را تهیه می کردم.
**خدا در این مسیر کمکی به شما کرده است؟
این حرف را از روی صداقت و با یقین می گویم که بنده هیچ هیچم؛ دست دیگر و عنایت ویژه الهی است که کارها راجلو می برد و بنده را به این سمت می کشاند. زمانی که می خواستم به بیله سوار بیایم به دلیل این منطقه به اردبیل راضی نبودم، استخاره کردم خوب آمد و تسلیم شدم. در ادامه با خودم اندیشیدم بی شک حکمتی هست زمانی که به بیله سوار آمدم، فهم و شعور، درک اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی مردم را دیدم و به حکمت موضوع پی بردم. از اینکه توانستم در مردم نشاط و امید ایجاد کنم، بسیار خوشحالم و از این باب لذت معنوی می برم.
**فعالیت های اجتماعی دیگری نیز در دستور کار داشتید؟
درحال بازسازی مسجدی بسیار قدیمی هستیم به لطف خدا باکمک یک خیر توانستم آن مسجدبازسازی کنیم. مسجدجامع شهرشبیه یک سالن ورزشی بود که ازآنجا به عنوان مصلای نماز جمعه هم استفاده می شد. برای آن مسجد دو عدد لوسترنصب وچراغ های را عوض کردیم. درکناراین کارها کمپین خالی کردن انبارها را مطرح کردیم و ازمردم خواستیم وسایل اضافه ای که درانبارهای شان وجود دارد،به فقرا بدهند. روی این موضوع بسیار تاکید وتمرکزدارم ومی خواهم این طرح را هم به صورت استانی اجراکنم.
**این نگاهی که مردم به شما دارند و یک فرد روحانی را در انجام مسائل اجتماعی همراهی می کنند، برگرفته از اعتمادی است که شما ایجاد کردید، به نظر شما چرا بقیه به این سمت نمی روند. در جلساتی که با هم کسوت های خود دارید به آن ها توصیه می کنید در این مسیر قدم بردارند؟
شکر خدا مردم هنوز به من اعتماد دارند. درباره جلسات نیز باید بگویم آخرین اجلاس سراسری ائمه جمعه سال 94 برگزارشد وبعد ازآن دیگر هیچ جلسه یا همایشی برگزارنشده است اما به صورت استانی هرسه ماه ائمه جمعه با یکدیگر جلسه دارند که درآن جلسات مدیران و مسئولان هم شرکت می کنند که این جلسات خروجی خاصی ندارد. بنده در این جلسات کمپین شهر زیبا را مطرح کردم تا از طریق استان بتوانم این طرح را ملی کنم. ازمردم خواستیم در یک مشارکت عمومی به زیبا سازی شهرکمک کنند و اعلام کردم هیچ کمکی به بنده، دفتروحتی مسجد نکنید؛ تمام آن هزینه ها را صرف رنگ کردن درِ خانه ها وسیمان کردن دیوارها کنید. ادارات این کار را انجام دادند و قرارشده درکنار زیبا سازی خانه ها آسفالت خیابان ها را هم شهرداری انجام دهد تا شهرمان به معنای واقعی زیبا شود. بنده این موضوع را مطرح می کنم وبه ائمه جمعه استان هم پیشنهاد دادم تااین طرح را در شهرشان اجراکنند.
**همگرایی با جامعه بسیار مهم است و باید در دستور کار ائمه جمعه باشد ولی ما شاهد آن هستیم که گاهی خلاف این رویه پیش می روند، نظر شما چیست؟
موید فرمایش شما، من همیشه کامنت های مردم را می خوانم و وقتی اظهار نظر مردم را می خوانم درواقع درجریان هزاران فکرونظر قرار می گیریم. علاوه براین اقدام بنده سعی می کنم همیشه دربین مردم باشم و تمام امورات زندگی را خود انجام دهم. بنده به هیچ عنوان سوار ماشین شخصی نمی شوم. بیشتر اوقات فاصله بین خانه،دفتر ومسجد را پیاده می روم حتی برای شرکت در نماز جمعه هم سعی می کنم بدون تشریفات حتی بدون سرباز و تنها به نمازبروم. مردم این رفتارها دوست دارند. چندین بار به همراه شهردار به بازدید شهررفتیم، زمانی که مردم می بینند مسئولی پیگیر کارهای شان است امیدوارم می شوند.
برای اینکه دربین مردم باشم خریدهای منزل را خودم انجام می دهم تا هم درجریان زندگی مردم باشم هم مشکلات را ازنزدیک ببینم. مردم گاهی درمحل های عمومی مشکلات را مطرح می کنند.این کارها عجیب نیست بلکه آن ها را جزو وظایفم می دانم. وقتی دربین مردم کمتر ظاهر شویم انجام این کارها برای شان عجیب است.
**سمت آذربایجان و مناطق آذری زبان، برخی تحرکات دشمنان به چشم می خورد آیا در منطقه شما نیز از این نوع اقدامات یا فعالیت های جدایی طلبانه وجود دارد؟
خوشبختانه چنین مواردی ندیده و نشنیده ام اما زمانی که در اسالم بودم، دربخش تالش اکثرسنی نشین هستند متاسفانه وهابیت درآنجا تبلیغات وفعالیت های زیادی داشت، به گونه ای که روی عده ای تاثیرگذاشته و باعث ایجاد مشکلاتی در منطقه شده بود. با دوستان اهل سنت ارتباط خوبی دارم وهمیشه سعی کرد ه ام باتمام طیف های دینی وحتی مردمی ارتباط برقرارکنم وهیچ گاه خودم را محدود به یک قشرخاص نکنم.
**از اتهام زنی از سوی افراد تنگ نظر نمی ترسید؟
برخی حرف های زیادی می زنند ولی نباید به آن توجه کرد و راه خود را می روم. بنده رشته فیلمسازی خوانده ام، حتی فیلم هم ساخته ام؛ دوره های نویسندگی ،ویراستاری ، رایزنی فرهنگی،مشاوره ازدواج ،روانشناسی ،تاریخ تمدن دیدم و خود را به برخی تنگ نظری ها محدود نمی کنم.حتی به حاج آقاعلی اکبری می گفتم ادیان دیگر را راحت می پذیریم،زیرا مسیحیان ایران افرادی هستندکه برای امام حسین(ع) اقامه عزا می کنند وحتی نذری می دهند. برخی از بزرگان آن ها حتی درمراسم اربعین هم شرکت می کنند، بنابراین باید برای همه ادیان ارزش قائل بود.
**تاکنون به دیدار خانواده شهدای مسیحی رفته اید؟
متاسفانه ازخانواده شهدای ارامنه کسی را نمی شناسم و دوست داشتم هنگامی که به تهران آمدم به دیدارخانواده شهدای مسیحی بروم. شاید عده ای این اقدامات را ریاکاری یاخودنمایی فرض کنند. طرح های زیادی درذهن دارم که منتظر فرصت هستم تا آن ها اجراکنم.
**شما فعالیت های زیادی برای جذب جوانان درحوزه فرهنگی داشته اید، برای جذب دختران جوان چه کارهای انجام داده و برنامه هایی دارید؟
از خانم ها همیشه دفاع می کنم و در امورات مسجد، مکان نماز آن ها برایم اهمیت خاصی دارد؛ حتی با هیات امنا نیز برسراین مسائل اختلاف دارم. اولویتم دررسیدگی به کمبودها ومشکلات ابتدا رسیدگی به مشکلات زنان است. درنماز جمعه ابتدا از خانم ها به ویژه دختران دانش آموزان تشکر می کنم. درزمینه فرهنگی وجذب جوانان قراراست به همراه خانواده در برنامه کوهنوردی شرکت کنم. چندطرح ویژه مخصوص خانم ها و دختران جوان دارم که به مرور زمان آن ها را اجرا خواهم کرد.
**آیا حاضر هستید تریبون نمازجمعه را دراختیارخانم ها قراردهید؟
چندین بار درسخنرانی ها عنوان کرده ام باافتخارحاضرم تریبون نمازجمعه رادراختیارزنان قراردهم تابرنامه ها ومشکلات شان را بیان کنند ولی متاسفانه هنوزهیچ خانمی پیش قدم نشده است. بنده هیچ وقت انسان ها وحتی زنان را محدود نمی کنم. حتی مواقعی که می خواهم درمسجد به خانم ها جایزه بدهم به آن ها می گویم به این سمت پرده بیاید. شاید جالب باشد که بدانید بنده چهارسال درخارج ازکشور رایزن فرهنگی بودم. در باکو، تفلیس، سوریه، لبنان، عراق و عربستان فعالیت کردم. در باکو رایزان فرهنگی و درتفلیس مدیرخانه ایمان بودم. زمانی که خانم ها به دفترم می آمدند، سختگیری نمی کردم و سعی داشتم فضارابه سمت معنویت ببرم. باتوجه به کارهای فرهنگی که تاکنون انجام دادم بسیاری از خانم ها یا افرادی که نماز نمی خواندند، نماز خوان شدند.
**آیا برنامه ای برای اجرای کنسرت در بیله سوار دارید؟
با چند خواننده ای که بسیارموجه و دارای مجوزهستند و حدود مسائل شرعی را می دانند در ارتباط هستم. منتظر فرصتی برای دعوت از این افراد هستم.
**آشنایی با این حوزه دارید؟
رشته تحصیلی بنده موسیقی و پایان نامه ام نیز درباره موسیقی است. در این زمینه مطالعات و فعالیت زیادی دارم و می توانم به جرات بگویم مبنای فکر مقام معظم رهبری در مورد موسیقی بسیار زیباست. زمانی که بیانات حضرت آقا(رهبرمعظم انقلاب) را درباره موسیقی مطالعه می کردم بسیار تعجب کردم. باید این مبانی استخراج ودراختیار مردم قراربگیرد؛ البته درزمینه موسیقی باید فتوای تمام مراجع لحاظ شود.
**به نظر شما به عنوان یک روحانی، دیانت در تضاد عرفان است ؟
عرفان اوج دیانت است زمانی که افرادبه اوج دینداری می رسند، درواقع به مراحل عرفان رسیده اند.
**عرفان های نوظهوری وجود دارندکه درمسیر دین نیستند و به نوعی می توانند برای پیروان آن مشکل ایجاد کنند، نظرشما دراین باره چیست؟
عرفان تعریف مشخصی دارد.درواقع عرفان برگرفته ازیک معرفت ازسمت بالاست. عرفان به دو دسته نظری وعملی تقسیم می شوند. درعرفان نظری مباحث حق الیقین، عین الیقین مطرح است که دراین زمینه مکاتبی ایجاد شده که برخی ازاین مکاتب وعرفان ها غیرواقعی وکاذب هستند و درواقع شبیه پستانک عمل می کنند زیرا این شی ء فقط به صورت موقت می تواند کودک را آرام کند و هیچ گاه جای شیرمادررا نمی گیرد. عرفان بدون خداوند روح سیرناپذیرانسان راسیراب نمی کند. عرفان هایی مثل کابالا و بی بندباری یا عرفان بی خدایی وجود داردکه فقط اسم آن ها عرفان است و هیچ خدایی درآن وجود ندارد. برخی عرفان ها مثل خانقاهی وصوفیگری نیز دربحث تصوف مطرح هستند که کتاب های خوبی دراین زمینه نوشته و به خوبی مرزها مشخص شده است زیرادرعرفان مرزهای بسیار نزدیک یکدیگر هستند.
فردی که عنوان می کند به اوج رسیده ودیگر نیازی به نمازخواندن ندارد، مشخص است این عرفان انحرافی است. هیچ سندی در قرآن و روایات نیامده زمانی که انسان به فلان مرتبه برسد، دیگر نماز نخواند. نباید فراموش کرد که اقدامات عجیبی به نام عرفان انجام می شودکه بیشترفرقه های انحرافی جوانان را نابود و مجوزهای خارج از خط قرمز صادرمی کنند. بایدخطرها را برای مردم وجوانان بازگوکرد وآن ها را جریان منجلاب عرفان های انحرافی قرارداد. به هیچ وجه معتقد به سختگیری نیستم اماگاهی انسان درپرتگاه سقوط قرار می گیردکه بایدجلوی او راگرفت یا حتی مقابله کرد. معتقدم قوانین برای مصون ماندن انسان وضع شده است. شاید قوانین انسان را محدود کند اما این محدودیت ها به نفع انسان است. باید بعضی ازمحدودیت را قبول کرد.
متاسفانه دین را به گونه ای معرفی کردند که مردم احساس می کنند که دین اسلام بسیارسختگیرومحدود کننده است درصورتی که این گونه نیست. اجرای درست احکام دین اسلام، انسان را منظم بارمی آورد.برای مثال یکی از فواید نمازصبح این است که بدن انسان در آن ساعت از صبح که غلظت خون بالاست، احتمال سکته زیاد است و خداوند متعال به گونه ای برنامه ریزی کرده که انسان درآن ساعت از صبح بیدارشودتابدنش تنظیم شود. در برخی اوقات نیز تعدادی خوردنی ها را منع کرده اند که در اصل به نفع انسان است. 12هزار حدیث پزشکی داریم که برخی ازاین احادیث برای انسان محدودیت ایجاد می کنند. بیان این محدودیت ها ازسوی ائمه اطهار فقط برای سلامتی انسان است. باید کمی منطقی فکرکرد و نباید محدودیت گریز بود زیرا این محدودیت ها زندگی را زیباتر می کند.
برای مثال در بحث موسیقی هم زیاده روی درآن باعث ایجاد مشکل در اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک و حتی باعث خارج شدن انسان از حالت نرمال می شود؛ در واقع افراط و تفریط در همه مسائل مضر است. دین آمده تا ازطریق قرآن واحادیث آیین و برنامه درست واصولی را برای زندگی انسان بیان کند. متاسفانه دین را بد معرفی کردند. در دین آمده به یکدیگر محبت کنید، همدیگر را به بی دینی متهم نکنید و با بیان اصلاح طلبی و اصولگرایی به یکدیگر تهمت نزنید، قوم گرایی وتحزب گرایی را کنار بگذارید. زمانی که با عده ای ازجوانان به استخررفتم، بسیاری از افراد این حرکت را ناپسندمی دانستند زیرا برای آن ها محدودیت ایجادکرده بودم و درواقع این تابوشکنی بود. در طول این 40 سال، برای اولین بار بود که این اتفاق می افتاد.
سوالم اینجاست چرا برخی از مسائلی که حرام نیست را برای خودمان حرام اعلام می کنیم؟ مشکلی که درجامعه وجود دارد این است که بسیاری ازمسائل دراسلام حرام نیست امابه دلیل عرف آن ها را حرام اعلام کردیم. درکدام حدیث یا آیه آمده آقایان موهای شان را بلند نکنند و حتی هیچ فتوایی هم از مراجع دراین باره نداریم و حتی گفته می شود موهای پیامبر(ص)بلند بوده است ولی درعرف این بلند کردن موی آقایان قبیح است، درصورتی که منع دینی دراین باره وجود ندارد. سختگیرهای عرفی که هیچ سند دینی درباره آن وجود ندارد باعث شده جوانان ازدین زده شوند.از طرفی دیگر متاسفانه تنگ نظری درجامعه بیدادمی کند. دردهه 60 ، جوانان آن دوره به دلیل سختگیرهای عرفی که وجود داشت، جوانی نکرده اند.
آن ها از بسیاری از لذت های حلال محروم بودند که همه این ها به دلیل تنگ نظری بوده است.عده ای می گویند دراسلام بسیاری مسائل حرام واندکی حلال است، درصورتی که در اسلام بسیاری از موضوعات حلال و بعضی مسائل هم حرام است. در واقع حرام های عرفی زیادی که درجامعه وجود دارد علت بسیاری از مشکلات وبحران است.
**سید حسن آقامیری را می شناسید. ایشان درجذب جوانان بسیار متقاوت عمل می کردند و به تازگی خلع لباس شدند، نظر شما درباره حکم ایشان چیست؟
درطول تاریخ از این دست افرادبودند. برخی افراد فقط یک وجه از خداوند را می بینند و روی آن تمرکز دارند برای مثال علامه طباطبایی، خوفی و دایم البکا بودند اما برادرشان آقای الهی، رجایی و بسیار خنده رو بودند. در واقع علامه وجه جلالیت خداوند را می دیدند و بسیارگریه می کردند و مرحوم الهی وجه رحمانیت خداوند را می دیدند و همیشه می خندیدند. آقای آقامیری بیشتر درباره بعد رحمانیت خداوند صحبت می کردند و نگاه شان به آن سمت بود. ایشان بیان بسیار خوبی داشتند اما زمانی که کلیپ های ایشان را شنیدم نسبت به برخی از صحبت های شان احساس خوبی نداشتم. از طرفی روش برخورد با ایشان را هنوز نتوانستم هضم کنم حتی جامعه نیز نسبت به برخورد با آقای آقامیری گارد گرفته است.
صداوسیما جمهوری اسلامی ایران به صورت 24 ساعته درحال ساخت وپخش برنامه است؛ خوب می شد اگر برنامه ای علمی تدارک می دیدند و ازچند علمای تراز اول کشوردعوت می کردند تا در این برنامه شرکت کنند و صحبت هاوکلیپ های آقای آقامیری راتک به تک می دیدند وآن ها را نقد می کردند و آقای آقامیری درمقابل نقدها جواب می دادند. البته همان گونه که گفتم بعضی از صحبت های او را قبول ندارم زیرا ایشان درجایی عذاب رانفی می کند درصورتی که درباره عذاب آیات فراوانی وجود دارد و نمی توان جهنم را نفی وانکارکرد. فردی که غرق درگناه است، بی شک جایگاه او جهنم است ولی این جلوه ها در صحبت های آقای آقامیری راکمتردیده است و حتی نگاه متفاوت ایشان دربیان برخی مطالب مشکل ساز شده بود.ایشان ظرفیت خوبی در جذب جوانان دارند. با تمام انتقادات کاش با ایشان این گونه برخورد نمی شد و قبل از برخورد ابتدا درباره نکات انحرافی بااو صحبت ونکات را گوشزد می کردند تا اصلاح کند.
**به تازگی هشدارهایی درباره سکولار شدن حوزه بیان می شود، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
از قدیم در حوزه های علمیه مشرب های متفاوت فکری وجود داشته است. باتوجه به وسعت کتاب های و دروسی که در حوزه های علمیه قم وجود دارد باید قبول و باور کنیم که درحوزه ها مشرب های فکری متفاوتی وجوددارد و نباید انتظارداشت همه یک مدل فکرکنند. ممکن است برخی از افکارها باآرمان های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران متفاوت و زوایه دار باشدکه این هم یک واقعیت است و باید پذیرفت. برخی ها معتقدند باید طلاب خودشان را ازعرصه سیاست کنار بکشند که دراین زمینه بحث های زیادی وجود دارد.باید بگویم هیچ وقت دین ما از سیاست جدا نبوده و نیست، زیرا سیاست ما عین دیانت ماست. نظر مقام معظم رهبری درباره حوزه ها این است که حوزه باید درتمام عرصه اجتماع ظهور پیداکند. باید مباحث روزجامعه را به چالش و نقد بکشد، زیرا دین پاسخ به تمام نیازهای انسان است.
**عملکرد مدیریت حوزه را چگونه ارزیابی می کنید؟
آیت ا... اعرافی انسانی بسیار خوش فکرهستند؛ بنده دوسال شاگرد ایشان بودم، به همین دلیل امیدوارم درحوزه تحولات خوبی ایجادکنند. البته مقاومت های زیادی وجود دارد که آن هم به دلیل وجود مشرب های فکری مختلف است. به این نکته اشاره کنم تحول درحوزه سخت است زیرا باید نظرمراجع تقلید وهمچنین تفکرات مختلف رادرنظرگرفت. در واقع رییس حوزه علمیه باید به یک راه وجه الجمعی برسد و براساس آن حرکت کندکه این امر بسیار سخت و نشان دهنده این است که رییس حوزه درتحولات حوزه آزادی زیادی ندارد .
**شیوه کنونی اداره حوزه را درست می دانید؟
حرف های زیادی دراین زمینه دارم و باآیت ا... اعرافی نیز صحبت کردم و معتقدم حوزه باید دردوران تحصیلی طلاب تجدید نظرکند. همچنین درس های حوزه باید به روز باشد. معتقدم اگر مطالبات مقام معظم رهبری دررأس دروس حوزه قرار بگیرد بسیارموثرخواهد بود زیرا ایشان در بیان مطالب به روز هستندکه این امر بسیاری مشکلات حوزه وحتی مشکلات اجتماع را حل خواهد کرد. اگر طلاب وحوزویان به روز باشند در جذب جوانان هم راحت تر می توانند وارد عمل شوند.
**اگر از سمت امام جمعه بودن کنار بروید مشغول به چه کاری خواهید شد؟
بی شک به کارهای عقب مانده ام رسیدگی می کنم. پایان نامه سطح سه و دکتری ام مانده است و آن ها را به پایان می رسانم؛ همچنین مطالعات عقب مانده ودروس دانشگاهی بسیاری دارم که می توانم به آن هابپردازم. از طرفی مدیریت یک انتشاراتی برعهده دارم اما این چند سالی که امام جمعه بودم، به دلیل مشغله زیاد وقت نکردم حتی یک کتاب بنویسم، به آن رسیدگی می کنم و درزمینه فرهنگی هم برنامه های زیادی دارم که می توانم انجام دهم.
**حقوق ائمه جمعه چقدراست؟آیا کفاف زندگی را می دهد؟
تمام امامان جمعه، ماهی 225 هزارتومان حقوق می گیرند. فقط ائمه جمعه ای که شهرستان های محروم هستند،ماهی 800 هزارتومان دریافت می کنند.زمانی که اسالم بودم 800 تومان می گرفتم، الان ماهی 225هزارتومان شده است .هزینه های زندگی ام را از خانه ای که اجاره داده ام و همچنین مجالس تحریمی که منبرمی روم، به دست می آورم. به غیریارانه گاهی مراجع نیز کمک می کنند.
**استفاده ای از هدایای مردمی نیز می کنید؟
بنده هدایای که مردم یا مسئولان می دهند را برای امورات فرهنگی و جوایزی نگه می دارم و حتی زمانی برای کار فرهنگی مجبورشدم ماشینم را بفروشم اگر ایجاب کند ماشین همسرم را خواهم فروخت.
منبع: روزنامه قانون؛ 1397،11،16
گروه اطلاع رسانی**2059**2002
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
بهاره میرزاپور کارگردان نمایش گیسو طلا که به مدت چهار ماه در کانون پرورش فکری اجرا شده است، در گفت وگو با ایسنا گفت: گیسو طلا از 20 خرداد تا 20 شهریور 97 در سالن گلستان کانون پرورش فکری به روی صحنه رفت و با استقبال خوب مردم مواجه شد.
او با بیان اینکه "به واسطه سابقه فعالیتم در کانون می دانستم مدت زمان تسویه مالی کانون طولانی است" افزود: بر همین اساس از تاریخ 10 مردادماه برگه های قراردادم را برای بخش مالی کانون ارسال کردم. من در سال گذشته به عنوان بازیگر در تئاتر خروسی که می خواست شب را ببیند به کارگردانی آرش شریف زاده حضور داشتم، این نمایش از نهم شهریورماه تا 24 آبان سال 96 اجرا شد؛ اما کانون در مرداد 97 با گروه این نمایش تسویه حساب کرد، به همین خاطر چشم من ترسیده بود و زودتر برای ارسال پرونده ها اقدام کردم.
میرزاپور بیان کرد: اما بعد از 7 ماه هنوز اتفاقی نیفتاده و گروه من همچنان پولی دریافت نکرده است. متأسفانه این بروکراسی فقط برای من اتفاق افتاده و بقیه گروه هایی که بعد از من اجرای شان شروع و همزمان با من تمام شده، به واسطه سمتی که در مرکز هنرهای نمایشی دارند، پولشان را زودتر دریافت کرده اند.
این کارگردان با بیان اینکه "صحبت کردن با مسئولین کانون هم بی فایده است" ادامه داد: کانون پرورشی بوروکراسی و اتوماسیون بیمارگونه ای دارد. برای گرفتن یک امضا من دو هفته دوندگی می کنم و وقتی که می پرسم امضا چه زمانی صورت می گیرد؟ پاسخ روشنی نمی دهند.
میرزاپور تاکید کرد: این پولی که می خواهم از کانون دریافت کنم، پول فروش و گیشه خود نمایشم است و کمک هزینه آن چنانی نیست که کانون برایم در نظر گرفته باشد. عدالت وجود ندارد با برخی از گروه ها به خاطر باندبازی ها و روابط تسویه می کنند و با برخی دیگر مانند گروه من، نه.
او افزود: البته روز گذشته به همراه گروه مان به کانون رفتیم تا خود آنها پاسخگوی دیرکرد در تسویه حساب باشند که با برخورد خوب و مسئولانه معاونت تولید کانون جناب آقای دکتر ربانی مواجه شدیم. کاش تمام مسئولین به همین میزان حس مسئولیت پذیری و پیگیری مطالبات گروه ها را داشته باشند.
این بازیگر و کارگردان تئاتر در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: مشکلاتی دیگری نیز وجود دارد، یکی از این مشکلات اعمال پرداخت حق بیمه بازیگران توسط کارگردان است. این موضوع قبلاً در سازمان فرهنگی شهرداری اتفاق افتاده بود اما خانه تئاتر با شهرداری تعاملاتی کردند و این مشکل حل شد. اما کانون مجدداً درصدد به وجود آوردن این مشکل برای کارگردانان است.
میرزاپور در پایان گفت: با این کار قصد دارند قرار داد پیمانکاری با گروه ها بسته شود در صورتی که ما هنرمند هستیم. طبق قانون وزارت ارشاد کارگردان هنری نباید در معرض قراردادهای پیمانکاری قرار گیرد، اما کانون این کار را انجام می دهد که متضمن ضرر بسیاری برای یک کارگردان است.
انتهای پیام
به گزارش جام جم آنلاین؛ یکی از نقش ها و وظایف اصلی حاکمیت در قبال ملت، ایجاد بستر لازم برای استفاده از محصولات هنری و همچنین ارائه خوراک فرهنگی مناسب به آن ها برای رشد سطح فرهنگ عمومی جامعه است. نقشی که دولت ها در جمهوری اسلامی با تشکیل نهادهای تخصصی تولید محتواهای هنری فرهنگی و اختصاص بودجه های سالانه تا حدی به این وظیفه خود به عنوان حاکمیت جامه عمل پوشانده اند.
سازمان سینمایی، حوزه هنری و بسیاری از مراکز، سازمان ها و انجمن های هنری از جمله همین موارد هستند که توسط بخش های مختلف حاکمیت در راستای عینیت بخشیدن به وظایف فرهنگی نظام ایجاد شده اند. بودجه های مورد نیاز هر یک از این نهادها و مراکز که اتفاقا عدد و رقم های کوچکی هم نیستند، به طور طبیعی توسط حاکمیت چه به طور مستقیم توسط نهاد دولت و چه غیرمستقیم توسط سایر نهادهای وابسته به دولت تامین می شود.
به عبارت دقیق تر این مراکز موظف می شوند با پول مردم تولید کننده محصولات هنری مورد نیاز آن ها باشند اما در بازار عرضه، مردم مجبورند بار دیگر مبالغی را پرداخت کرده تا بتوانند مصرف کننده همین کالاها که بخشی از آن با پول خودشان تهیه شده باشند؛ در این مرحله به دلیل گرانی این کالاها، شاهد شکاف طبقاتی میان مخاطبان محصولات فرهنگی و تبعیض در امکان بهره مندی شهروندان از کالاهایی هستیم که با پول همه مردم تولید شده اند.
با در نظر داشتن اینکه معمولا بودجه های مصرف شده در تولید آثار هنری مورد مناقشه مردم و رسانه ها است و مخاطب این کالاها نیز در مقایسه با بودجه مصرف شده بسیار اندک هستند، شاید بهتر باشد فرآیند دخالت مالی دولت در بخش هنر دچار تغییر و تحولاتی شود که مصرف کالاهای هنری به شیوه عادلانه تری در کشور اتفاق بی افتد.
به طور کلی دولت در سینما، تئاتر و بخشی از هنرهای تجسمی بودجه مستقیمی برای تولید کالاهای هنری صرف می کند اما در بخش مهم موسیقی تقریبا هیچ سهمی در هزینه های آثار تولید شده ندارد که البته ویژگی مثبتی تلقی می شود به شرط آنکه دولت از نقش خود در تولید آثار موسیقی کشور غفلت نکند. اکنون پیشنهاد ما برای توزیع عادلانه پول مردم در اشاعه هنر و فرهنگ این است که دولت بخش بزرگ از رقمی که به طور مستقیم برای آثار هنری فرهنگی هزینه می کند را به جای تولیدکنندگان در اختیار خود مردم قرار بدهد تا همه آحاد ملت به طور مساوی از حق مصرف کالاهای هنری بهره مند باشند.
تئاتر، کالایی لاکچری یا هنری برای مردم؟
امروز با توجه به گرانی کالاهای هنری، عملا هنر در کشور ما تبدیل به یک کالای لوکس شده است. از سینما که شاید بتوان آن را محبوب ترین و مردمی ترین بخش تولیدات هنری کشور به لحاظ تعداد مخاطبی که حاضر است برای استفاده از آن هزینه کند، گرفته تا تئاتر و کنسرت های موسیقی همگی با افزایش قیمت های بسیار زیادی در بلیت همراه بوده اند. در تئاتر و موسیقی افزایش قیمت ها به اوج خود رسیده و به معنی واقعی، قشر غالب مردم کشور اگر بخواهند هم نمی توانند مخاطب این دو محصول هنری کشور باشند.
ارزان ترین بلیت تئاتر امروز 20 هزار تومان و گران ترین آن در تئاترهای اصطلاحا لاکچری به سقف 250 هزار تومان هم می رسد؛ این اعداد در مقایسه با درآمد متوسط مردم جامعه و گرانی های هر روزه کالاهای مصرفی عملا دست خانواده ایرانی را از تئاتر کوتاه کرده است. تئاتر اگر به طور عادلانه در اختیار عموم مردم قرار بگیرد قطعا مناقشه قدیمی تئاتر روشنفکری و تئاتر برای مردم را هم سامان می بخشد.
امروز گرانی تئاتر و قهر کردن عموم مردم با آن، فضایی را ایجاد کرده که در اغلب نمایش نامه های روی صحنه محتوای مردمی مناسبی وجود نداشته باشد و تئاتر تبدیل به سرگرمی لوکس قشری خاص از کشور شود.
نقش دولت در موسیقی کشور
در موسیقی هم که به تبع نبود قانون کپی رایت فروش کسب سود از طریق فروش آلبوم بی معنی است و آنچه باقی می ماند گیشه کنسرت های گاه و بی گاه خواننده هایی است که بعضا یک شبه معرفی و معروف می شوند. وقتی تنها ممر درآمد تهیه کنندگان موسیقی کشور از طریق برگزاری کنسرت است بنابراین طبیعی است که برای کسب سود بیشتر، بلیت را گران تر به فروش برسانند.
قیمت بلیت کنسرت هایی که در کشور برگزار می شود هم مثل قیمت بلیت تئاتر، استفاده از این کالای هنری را تبدیل به اتفاقی لوکس کرده که با توجه به سقف و کف درآمد عموم مردم کشور، امکان بهره مندی از آن برای همه فراهم نیست.
جالب است که در موسیقی بر خلاف تئاتر، سینما و حتی هنرهای تجسمی علی رغم آنکه دولت در بودجه سالانه کشور ردیف بودجه معینی برای این بخش در نظر گرفته است اما موسیقی دولتی به معنای آنکه دولت متولی تامین هزینه های تولید و ارائه آن باشد نداریم.
در بودجه سال 97 ردیف بودجه موسیقی کشور عدد 97 میلیارد و 800 میلیون تومان را نشان می دهد که با توجه به دولتی نبودن سرمایه تولید آثار پرطرفدار موسیقی کشور در یک سال اخیر روشن نیست که این رقم درشت برای چه اموری غیر از اعطای مجوز شعر که وظیفه دولت محسوب می شود، صرف شده است.
یارانه هنر در جیب مردم به جای تهیه کنندگان؛ پیشنهادی منطقی
بررسی ردیف بودجه دولت برای بخش های هنری مختلف اعم از سینما، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و موسیقی، نشان می دهد سالانه فقط در بودجه رسمی و شفاف هنری کشور چیزی بالغ بر 500 میلیارد تومان به تولید این کالاها اختصاص پیدا می کند؛ این عدد، بودجه های غیر مستقیم که توسط ارگان ها، وزارت خانه ها و سازمان های دولتی برای تولید آثار هنری هزینه می شود و اتفاقا بخش اصلی و بزرگ مشارکت حاکمیت در تولید آثار هنری است را شامل نمی شود؛ این بخش به دلیل عدم اجرای قانون شفاف سازی با ابهام بزرگی همراه است و عملا بدون دسترسی به اسناد شفاف نمی توان عددی برای آن اعلام کرد.
اکنون با توجه به این اعداد بزرگ و آنچه در خصوص عدم بهره مندی آحاد ملت از این تولیدات گفته شد، شاید بد نباشد که با نگاه به دو طرح کارت سوخت و یارانه نقدی که پیش از این در کشور اجرایی شد، طرح نویی برای یارانه هنر ارائه بدهیم.
در دولت نهم، با این توجیه که دولت از حساب همه مردم برای سوخت و نان سوبسید پرداخت می کند اما همه از امکان مصرف این کالاها بهره مند نیستند پیشنهاد اجرای طرح یارانه نقدی ارائه شد. در حالت پیش از ارائه یارانه نقدی نتیجه به شکلی ترسیم شده بود که افراد هر چه پولدارتر و مصرف گراتر باشند بنابراین سهم بیشتری از یارانه دارند و این مسئله با اصل عدالت منافات داشت. دولت در نتیجه تصمیم گرفت یارانه نان و حامل های انرژی را در یک طرح ملی و با سیکلی ماهانه به حساب مردم واریز کند.
از جمله ویژگی ها و محسنات اصلی این طرح علی رغم همه نقدهایی که به شیوه اجرای آن وارد است عدالت نسبی ایجاد شده در سطح عمومی است؛ با این شیوه، افرادی که هیچ درآمدی حتی به انداره خوردن یک قطعه نان نداشتند هم می توانند از حقوقی برابر سایر شهروندان کشور بهره مند شوند.
اکنون در حوزه هنر نیز با توجه به تبعیض های موجود، می توان طرحی مشابه یارانه نقدی البته با تفاوت هایی در شیوه اجرا ارائه کرد که اگر مورد استقبال دولت قرار بگیرد می توانیم شاهد عدالت عمومی در بهره مندی از خوراک هنری و فرهنگی کشور باشیم.
از آنجا که حکومت موظف است برای نیازهای فرهنگی مردم، امکان بهره مندی آن ها از محصولات هنری را فراهم کند، پس قطعا پرداخت کردن سهمیه هر ایرانی از بودجه فرهنگی هنری کشور به صورت نقدی انتخابی عاقلانه نیست، چرا که در آن صورت اطمینانی از هزینه کرد این بودجه در زمینه فرهنگی وجود ندارد؛ اما اگر چیزی مشابه کارت سوخت به عنوان کارت یارانه هنر در اختیار عموم مردم کشور قرار بگیرد تا به صورت اعتباری شارژ شود بنابراین نه تنها همه مردم از سهمی برابر در مصرف کالاهای هنری برخودارند بلکه تولیدکنندگان آثار نیز این اطمینان را دارند که از میزان قابل قبولی از مخاطب برخوردار هستند، چرا که دولت قبلا سهم آن ها را پرداخت کرده است.
بودجه کارت اعتباری هنر از کجا تامین شود؟
اکنون باید به این نکته پرداخت که پول مورد نیاز برای تامین اعتبار این کارت از کدام منابع باید فراهم شود؟ پاسخ قطعی سهم خود مردم از بیت المال است، اما آیا هزینه های تولید محصولات هنری کشور تنها از طریق بودجه رسمی دولت است؟!
مجموع بودجه ای که دولت در سال 97 برای سازمان سینمایی، موسیقی و هنرهای نمایشی در نظر گرفته است، عددی در حدود 469 میلیارد تومان است اما تمام بیت المالی که برای تولید آثار هنری مصرف می شود فقط این نیست. ارگان ها، نهادها، سازمان ها، بانک ها و حتی برخی وزارت خانه های دیگر به جز ارشاد هم هستند که سالانه به صورت مستمر هزینه هایی را برای تولیدات هنری کشور مصرف می کنند؛ این اعداد را به دلیل آنکه در پوشش های مختلف هزینه می شود نمی توان به طور شفاف و روشنی مورد بررسی قرار داد اما به طور قطع نهادهای نظارتی و خود دولت می توانند با جمع بندی از ریز فعالیت های صورت گرفته، نه تنها مراکز تولیدکننده بلکه عدد بودجه های مصروفه را هم به روشنی به دست بیاورند.
حسن اصلی این کار شفافیتی است که در حوزه سرمایه های مصروفه اتفاق می افتد و بالاخره دعواهای تولید محصولات وابسته و غیروابسته که سال هاست در حوزه هنر اتفاق می افتد به پایان می رسد. بعد از آن ویژگی دیگر این اقدام روشن شدن عدد اصلی هزینه کرد حاکمیت در حوزه هنر است که می توان در مورد تقسیم آن بر تعداد شهروندان مخاطب هنر و توزیع کارت اعتباری هنر به صورت دقیق تری صحبت کرد.
راهکارهایی برای اشکالات احتمالی کارت اعتباری هنر
این ایده به پرداخت بیشتری احتیاج دارد و قطعا با انتقادات زیادی از سوی منتقدان هم همراه خواهد بود. یکی از اشکالاتی که وارد است موضوع مهم محتوای آثار پس از اجرای این طرح است. مثلا این نکته صریح و روشن است که از منظر سرمایه گذاران خصوصی، آثار هنری با محتوای ایدئولوژیک یا دینی به دلیل آنکه جنبه تجاری آن ها کمرنگ است با استقبال بسیار کمتری نسبت به سایر آثار مواجه می شوند، امروز آثار دارای محتوای ایدئولوژیک با حمایت های دولتی تولید می شوند؛ بنابراین این احتمال وجود دارد که در صورت خلع ید دولت در بخش تولید، ساخت این آثار با مشکلاتی رو به شود. اما حقیقت امر آن است که اگر بخواهیم شاهد پیشرفت هنر در کشور باشیم، حتی در بخش آثار ایدئولوژیک بهتر است دیگر روی توان حاکمیتی حساب باز نکنیم.
روشن است که ادعای رقابتی نبودن سینما، تئاتر و موسیقی طی این سال ها ادعای غلطی است و سینمای ایدئولوژیک هم تنها با هزینه های حاکمیت به حیات خود ادامه نداده است. اما اگر رقابت را از آنچه امروز هست آزادتر کنیم و اجازه بدهیم هنر ایدئولوژیک هم برای ادامه کار خود تنها روی سرمایه های خصوصی و به تبع آن بالابردن هرچه بیشتر کیفیت آثار تولید شده تمرکز کند، قطعا با پیشرفت های چشمگیری رو به رو خواهیم شد و به علاوه آن امکان بهره مندی عموم مردم از این امکانات را فراهم کرده ایم.
در مورد تامین هزینه های مورد نیاز ساخت آثار ایدئولوژیک هم با توجه به اهمیتی که قشر مذهبی جامعه برای آن قائل هستند قطعا با روش هایی مشابه روش های جشنواره عمار که با نذرهای فرهنگی مردم آثاری را می سازند، بخشی از نگرانی ها برطرف خواهد شد.
نکته دیگر آن است که تکلیف فیلم سازان جوان و تازه کاری که تهیه کنندگان خصوصی به سختی به آن ها اعتماد می کنند چه می شود؟! پاسخ این است که با توجه به رشد چشمگیر تعداد فیلم سازان جوان در حدود 10 سال اخیر، شاید بتوان راهی برای حمایت از استعدادهای جوان اندیشید. مثلا این امکان در قالب ایجاد مرکزی برای حمایت از فیلم سازان جوان فراهم باشد که تا سقف دو فیلم اول، بتوانند با حمایت های حاکمیتی آثار بلند خود را بسازند و بعد از آن با توجه به کیفیت آثارشان، مثل سایر فیلم سازان وارد چرخه بخش خصوصی شوند.
یکی دیگر از اشکالات وارده به این طرح ممکن است به ورود تهیه کنندگانی با پول های مشکوک برگردد. لازم است بگوییم که اتفاقا از جمله محسنات اصلی طرح کارت اعتباری هنر، جلوگیری از هدررفت بودجه های کلان دولتی برای تولید آثار ضعیف و غیرقابل دفاع است که به مدد عدم شفافیت مالی ساخته شده اند. قوانین نظارتی و الزام آوری که شفاف سازی را مهم ترین وظیفه خود بداند برای اجرای این طرح لازم است تا اجرای این طرح مسیر را برای ورود بیشتر پول های کثیف به سینما باز نکرده و این صنعت را تبدیل به مامن امن پول های کثیف نکند.
جام جم آنلاین/ فاطمه سادات بکائی
به گزارش هنرآنلاین ، اولین نشست بخش "کجا ایستاده ایم" یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با حضور دکتر حمیدرضا شش جوانی عضو پیوسته انجمن بین المللی اقتصاد فرهنگ (ACEI) و مدرس دانشگاه، شهروز نظری نقاش، منتقد، پژوهشگر و با مدیریت دکتر یاسمن گیاهی پژوهشگر بازاریابی هنر به بررسی سر فصل هایی از نسبت اقتصاد با هنرهای تجسمی پرداخت.
در آغاز نشست شهروز نظری ایجاد رابطه تعاملی میان پول، دغدغه سیاسی و دانش زیبایی شناسی را محور اصلی گفتمان هنر امروز عنوان کرد و گفت: میان هنر، سیاست فرهنگی و سبک زندگی معاصر ارتباط ارگانیک وجود دارد، اما هنر معاصر بیش از آنچه بر نظام معرفتی مشخصی تاکید داشته باشد بر جنبه نمایشانه کردن این ارتباط و محور و قدرت پول اصرار می کند تا شاید نقشی پررنگ تر از آنچه هست در زندگی معاصر بازی کند.
وی در بخش دیگری از سخنانش نگاه به هنر معاصر در جهان غیر توسعه یافته را ناشی از تبعیت دو رویکرد عمومی دانست و بیان کرد: نخست راه حلی که سعی در ادغام شدن در مسیری بین المللی دارد وگسست ها و معضل های موجود در این پروژه فرهنگی عظیم- معاصریت- را هنجارهای عصر معاصر می شناسد و موضوع دوم- که رایج ترین نگاه به جهانی سازی نیز هست- نگرش انتقادی شکاکی ا ست که هنر معاصر را هژمونی پیچیده نواستعماری مهیبی می بیند که در حال یونیفرم کردن جهان های متنوع و شریک شدن در غرب را غیرممکن و تنها پوسته ای می شناسد .
نظری اظهار کرد: تجارب چند دهه اخیر نشان داده است که در عمل رهیافت و راه حل پیشنهادی رویکرد دوم نیز تفاوت چندانی با تن دادن به جهانی سازی نداشته است؛ در واقع "خاص گرایی فرهنگ" به عنوان سپر دفاعی در برابر جهانی سازی، به جز اینکه دفاع عامل قابل اطمینانی برای مصونیت نبود، حتی در مواردی سرعت جهانی سازی و به ناچار نابرابری را افزایش داده است.
این منتقد در بخش دیگری از سخنانش گفت : در مباحث فرهنگ توجه به یک نکته بسیار اهمیت دارد که فرهنگ و طبیعتِ جامعه می توانند لزوما همراستا نشوند و می شود با جعل همراستایی آن ها، توده های مردمی را به سمت و سوی دیگری کشاند. منتها هزینه های انسانی و مادی چنین تغییر مسیری نه خیلی اندک است و نه چندان پایا و ماندگار. در واقع فرهنگ هر ملت را برای مدت زمان های کوتاهی می شود با بمباران رسانه و ابزارهای سخت افزاری فرهنگ از مسیر اصلی خارج کرد ولی به دلیل گستردگی و گوشه های پیدا و ناپیدای فرهنگی و نیز جایگزینی نسل های جدید به جای نسل های استحاله شده ی قبلی این بازگشت به فرهنگ پایه، اجتناب ناپذیر است. در نتیجه هرگونه دستکاری فرهنگ جوامع، کوتاه مدت خواهد بود.
این نشست با سخنان دکتر حمیدرضا ششجوانی با موضوعسیاست گذاری فرهنگی و بازار هنر، ادامه پیدا کرد.
ششجوانی پاسخ به موضوع مطرح شده را با تقسیم بازار هنر از دیدگاه علم اقتصاد فرهنگ به دو دستۀ بازار همگانی Mass Market و بازار پرمایه Deep pocket Market آغاز کرد.
وی در تفسیر بازار اول گفت: در این بازار آثار برای نخستین بار معامله می شوند، تعداد مکان های فروش زیاد و پراکنده هستند. نظام توزیع در رساندن تولیدات هنری به مصرف کننده ناتوان است. گالری ها عموماً با کمبود سرمایه مواجه اند و بخشی از درآمدشان را از راه اجاره ی محل نمایش به هنرمندان کسب می کنند. خرید ها در این بازار غیرتخصصی است و مردمِ خریدار نیز بر اساس علایق زیبایی شناختی شان و نه برای سرمایه گذاری خرید می کنند. قیمت آثار عمدتاً پایین است و هنرمندان قدرت چندانی در تعیین قیمت آثارشان ندارند. مازاد عرضه اثر هنری وجود دارد، به عبارت دیگر تولیدات هنری بسیارند و خریدار اندک.
وی اضافه کرد: اما بازار دوم شامل آثاری است که معمولا چند بار خرید و فروش شده اند. دلالان در این بازار تنها آثار هنرمندانِ جا افتاده و شاید بیشتر هنرمندانِ درگذشته را معامله می کنند. کم تر از یک درصد هنرمندان کشور به این بازار راه پیدا می کنند. خریداران بر اساس مجموعه خودشان، تخصصی خرید می کنند، قیمت آثار بسیار بالاست، مردم عادی به ندرت در این بازار خرید می کنند. خرید در این بازار بیش تر به جهت سرمایه گذاری صورت می گیرد.
وی همچنین بازار کلی هنرها را مصداقی از یک اکوسیستم دانست که بخشی از آن همیشه وجود دارد و بخش های بعد در تبعیت از آن و به تدریج شکل می گیرند و بیان کرد: وجود و تداوم حراج ها برای اکوسیستم هنر ایران ضروری است. حضور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اقتصاد هنر در چارچوب قوانین موجود تقویت آحاد مردم است و خروج از این چارچوب نتیجه ای جز اعتبار نمادین به همراه نخواهد داشت که نتیجه این اعتبار نمادین دستاوردی جز شکست نخواهد بود.
این نشست با پرسش و پاسخ حاضران و جمع بندی دکتر یاسمن گیاهی مبنی بر لزوم بازنگری در تعریف علمی این جریان، نگاه همسو و یکدست هنرمند، مخاطب، دولت، مشخص شدن جایگاه نهادهای تقویت کننده به عنوان حامی یا مداخله گر و اهمیت جایگاه رسانه ها در ارتقاء آگاهی جامعه از هنر و فعالیت های جنبی و زیر مجموعه آن به پایان رسید.
نشست های تخصصی یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی امروز 16 بهمن ساعت 17 با سخنرانی دکتر حامد کیا درباره آموزش و هنرهای تجسمی و روز پنجشنبه 18 بهمن ماه ساعت 18 با موضوع جامعه و خلاقیت در هنرهای تجسمی در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ادامه خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار ایکنا ؛ دومین نشست خبری سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر ، پیش از ظهر سه شنبه 16 بهمن با حضور نادر برهانی مرند؛ دبیر جشنواره و سعید اسدی؛ مدیر بخش بین الملل بزرگترین رویداد تئاتری کشور در سالن مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
نادر برهانی مرند در ابتدای این نشست ابتدا به مرور آنچه که تاکنون در روند اجرایی جشنواره گذشته است پرداخت و گفت: پس از استقرار من و همکارانم در دبیرخانه جشنواره در وهله نخست به تدوین فراخوان پرداختیم که در این پروسه از اظهار نظر دوستان، خبرگان و مسئولان ادوار پیشین جشنواره نیز نهایت بهره مندی صورت گرفت.
دبیر جشنواره تئاتر فجر تصریح کرد: شاخصه اصلی فراخوان این دوره از جشنواره تئاتر فجر را که در اصل می توان آن را گفتمان جشنواره امسال تلقی کرد، تأکید بر اجرامحور بودن جشنواره است، به جرئت می توانم بگویم که 95 درصد آثار اجرا شده در جشنواره امسال پیشتر اجرای عمومی داشته اند و جشنواره امسال را در حقیقت می توان برآیند اجراهای عمومی دانست.
این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: 5 درصد دیگر نیز به تولیدات اول که بار نخست اجرای خود را در جشنواره تجربه خواهند کرد مربوط می شود و البته حدود 4 نمایش نیز ویژه بخش چهل سالگی انقلاب تولید شده اند و در واقع می توان مدعی شد که آنچه که در جشنواره امسال اجرا می شود به نوعی وضعیت تولیدات نمایشی کشور را در یک بازه زمانی نمایندگی می کند.
دبیر سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر افزود: از دیگر شاخصه های این جشنواره آن است که هنرمندان را نسبت به ثبت نام در بخش های گوناگون و اینکه در چه بخشی تمایل دارند در پروسه ارزیابی و حضور در جشنواره شرکت داشته باشند اختیارمند کرده است.
وی تأکید کرد: پس از گذر از تدوین و انتشار فراخوان، ستاد جشنواره وارد پروسه جشنواره های استانی شد و نکته ای که مورد توجه قرار گرفت اینکه معمولاً با وجود آنکه هر سال حدود 15 اثر از این بخش در جدول اجرای جشنواره قرار می گیرد اما عملاً دبیرخانه هیچ دخالت مستقیمی در ارزیابی و انتخاب آثار نداشته و ندارد و لذا تصمیم گرفته شد با احترام به نظر ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها اما نظارت و ارزیابی آثار با دخالت مستقیم دبیرخانه صورت گیرد تا مگر خروجی مناسب و معقول تری را برای حضور در جشنواره شاهد باشیم.
برهانی مرند ادامه داد: از جمله نکات حائزاهمیت در برگزاری جشنواره های استانی و گزینش آثار به منظور راه یابی به بخش اصلی جشنواره، بازبینی حضوری آثار بود که با وجود آنکه حتی هماهنگی آن برای اعزام کارشناسان به نقاط مختلف بسیار سخت بود اما این کار به انجام رسید تا جای هر شک و شبهه ای و اینکه اغلب فعالان استانی ناراضی از جریان ارزیابی با استفاده از فیلم اجرا هستند، باقی نماند.
دبیر جشنواره تئاتر فجر اظهار داشت: به منظور ارتقای سطح فنی تولیدان نمایشی از سوی فعالان تئاتر شهرستان ها پس از گذر از مرحله گزینش آثاری که منتخب و به جشنواره معرفی شدند، نمایندگان 64 گروه تئاتری در قالب 130 نفر 4 روز میهمانی ستاد جشنواره بودند تا علاوه بر میزبانی و پذیریایی از آنها با برپایی کارگاه هایی، در جهت تقویت میزان معلومات فنی آنها نیز کوششی به عمل آید.
نادر برهانی مرند درادامه گفت: از جمله دیگر اقدامات سازنده دبیرخانه این دوره از جشنواره تئاتر فجر برگزاری پربار بخش مسابقه نمایشنامه نویسی بود که برخلاف انتظار بالغ بر 500 نمایشنامه برای حضور در این بخش به دبیرخانه ارسال شد که متعاقب آن با برگزاری سلسله نشست هایی در قالب 3 موضوع و جلسات نمایشنامه خوانی 7 کاندیدای اصلی احراز رتبه برتر این بخش، بر غنای هر چه بیشتر آن اهتمام ورزیدیم ضمن آنکه برای نخستین بار جلسات نقد و نظر به شکل مستقیم و رو در رو با حضور خالقان اثر و کارشناسان داوری صورت گرفت.
این کارشناس و کارگردان تئاتر گفت: برگزاری سمینار پژوهشی یک روزه با عنوان بررسی تئاتر پس از انقلاب که در حقیقت از جمله قسمت های بخش چهل سالگی انقلاب اسلامی جشنواره است برگزار شد که در آن سلسله مقالاتی ارائه و مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت قرار است آنها را در قالب یک مجلد به چاپ برسانیم.
دبیر سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با اشاره به برگزاری به جشنواره های فجر استانی گفت: این سلسله جشنواره ها در 7 استان از سوی مدیریت امور استان های اداره کل هنرهای نمایشی برگزار شد که البته 14 استان برای برگزاری این بخش اعلام آمادگی کردند و با توجه به اینکه شخصاً در این رویدادها نیز حضور داشتم باید خبر از اتفاقات خوبی در تولیدات تئاتری استان ها بدهم و بیشترین رویکرد ما مهجوریت زدایی از تئاتر استان ها بود و در نتیجه با وجود آنکه ممکن بود برخی استان ها از نظر امکانات زیرساختی در مضیقه باشند اما سعی بر آن بود که با حداقل بضاعت ممکن، رویدادهای مثبتی رخ دهد.
وی گفت: تا به امروز تمام سعی ما بر این بوده است که جشنواره در طول زمان برگزاری از هر حیث مطلوب و در خور شأن فرهنگ ایران و چهل سالگی انقلاب اسلامی باشد که به همین دلیل در حوزه تشریفات جشنواره و استفاده از اقلام تبلیغی و هویت بصری آن نیز نهایت دقت و حساسیت را به خرج دادیم که البته در مقوله پوستر نهایت به دو اثر رسیدیم که با توجه به قابلیت هر کدام از آنها و اینکه انتخاب یکی از میان آن دو کمی مشکل بود لذا تصمیم گرفته شد که هر دو پوستر برای هویت بصری این دوره از جشنواره انتخاب شود که البته با پوستر بخش چهل سالگی انقلاب اسلامی جشنواره، بزرگترین رویداد تئاتری کشور در دوره سی و هفتم دارای 3 پوستر است.
دبیر جشنواره تئاتر فجر گفت: در مجموع 155 اثر نمایشی در این دوره از جشنواره اجرا خواهد شد که 13 نمایش آن مربوط به کشورهای خارجی است که در بخش تئاتر ملل شاهد اجرای آنها خواهیم بود، 142 نمایش ایرانی است که به تفکیک شامل 88 نمایش صحنه، 26 نمایش خیابانی، 18 نمایش در قالب دیگرگونه، و 10 نمایش نیز در گونه نمایش های رادیویی است و از میان 88 اثر صحنه ای 77 اثر متعلق به تولیدات تهران و65 اثر متعلق به تولیدات دیگر استان های کشور است.
برهانی مرند تأکید کرد: بخش بعلاوه فجر نیز با مشارکت 10 سالن خصوصی در جشنواره امسال متفاوت و بسیار پربار خواهد بود و اینکه ما در این دوره از جشنواره 3 بخش نمایشگاهی شامل پوستر و عکس در فرهنگستان هنر و نمایشگاه اسناد تئاتر پس از انقلاب در موزه فلسطین خواهیم بود.
وی افزود: داوران بخش مسابقه نمایش ایران(2) را مسعود دلخواه، حمیدرضا نعیمی، اصغر همت، امیر جعفری و فریبرز قربان زاده تشکیل خواهند داد که برخلاف مسابقه نمایش ایران(1) که دارای سه داور بود، این بخش 5 داور خواهد داشت.
برهانی مرند در ادامه گفت: این دوره از جشنواره تئاتر فجر در بخش انتشارات، شاهد نشر 4 جلد کتاب به علاوه مجموعه مقالات، کتاب عکس، کتاب پوستر و نمایشنامه های منتخب بخش نمایشنامه نویسی خواهد بود که در مجموع 8 جلد کتاب به چاپ خواهد رسید.
دبیر جشنواره تئاتر فجر در این بخش و در پاسخ به پرسش خبرنگار ایکنا که آیا ستاد و دبیرخانه جشنواره از سوی کارگروه فرهنگی ستاد مرکزی بزرگداشت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی مبنی بر هرچه پربار برگزار شدن بخش چهل سالگی انقلاب اسلامی کمکی و تعاملی با ستاد جشنواره داشته است یا خیر گفت: به هیچ وجه، هر چند که ما تصور و توقع این را داشتیم که این اتفاق بیفتد، ما از حوزه هنری و انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس کمک هایی داشتیم اما از سوی ستاد مرکزی بزرگداشت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی این اتفاق را شاهد نبودیم و کاملاً متکی به خود بودیم.
این گزارش حاکی است، سعید اسدی؛ مدیر بخش بین الملل جشنواره تئاتر فجر دیگر سخنران این نشست بود که در ابتدا گفت: با توجه به شرایط خاص ریالی و ارزی تمام سعی ما در مدیریت بخش تئاتر ملل این بود که براساس بضاعت های موجود این بخش را هر چه باشکوه و مؤثر برگزار کنیم.
وی ادامه داد: طبق رویه هر ساله فراخوان این بخش نیز منتشر شد و البته از طرق دیگر به جذب و دعوت از گروه های خارجی نیز پرداختیم، حتی برخی از آنها را برای شرکت در بخش بین الملل و رقابت با آثار ایرانی انتخاب کردیم.
اسدی تصریح کرد: 12 کشور با 13 نمایش در بخش تئاتر ملل جشنواره تئاتر فجر شرکت دارند که از آن جمله می توان به فرانسه با دو کار، نروژ، مجارستان، فنلاند، سوئد، بلژیک، آلمان، لبنان و یک کار مشترک میان ایران و سوریه اشاره کرد.
مدیر مجموعه تئاتر شهر افزود: در بخش بازار تئاتر با نام شُو کِیس برخی از مدیرآن دبیران و فعالان حضور دارند که مجموعه ای از دستاوردها و تجارب خود را به تعامل و اشتراک با هم خواهند گذاشت که از جمله کشورهای شرکت کننده در این بخش می توان به ژاپن، لیتوانی، فرانسه، نیجریه، روسیه اشاره کرد که به عنوان نخستین پیشخوان هنرهای اجرایی ایران در این رویداد حضور خواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه کارگاهی با عنوان تقویت دیگرگونه های اجرایی از سوی آدلاید هوزن در این بخش برگزار خواهد شد گفت: این ارگاه سه روزه با نام اکتشافات شهری اختصاص به مدیران هنری و عوامل تئاتری دارد ضمن آنکه ما به تئاتر همسایگان خود نیز توجه داشته و برای معرفی امکانات فرهنگی این بار به تئاتر معاصر ترکیه خواهیم پرداخت.
اسدی در پایان گفت: داوران بخش بین الملل سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر را هیئت 5 نفره شامل هاکان یولاندل از سوئد، اوزل یولا از ترکیه و مایکه کوک از هلند به اتفاق فرهاد مهندس پور و مسعود رایگان تشکیل می دهند.
یادآور می شود، سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به دبیری نادر برهانی مرند از 23 بهمن تا 4 اسفند برگزار خواهد شد.
گزارش از امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام
البته دوره های شکوفا نیز داشته ایم و دهه های 30 و 40 شمسی تا میانه دهه 50 را می توان از دوره های شکوفا و پرباری دانست که موسیقی ایران همواره وامدار این مقطع زمانی خواهد بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، گرچه موسیقی با محدودیت هایی مواجه شد، اما این بدان معنا نیست که موسیقی ایرانی از پای بنشیند. موسیقی در سال های بعد از پیروزی انقلاب به حرکت خود ادامه داد و طبعاً به گونه ای دیگر و در مسیری متفاوت تر اشاعه یافت. موسیقی در همان دهه های ابتدایی انقلاب همگام با مردم و جامعه حرکت کرد و با حضور بزرگانی چون محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و شهرام ناظری بود که راه برای ترویج تصانیف ملی - میهنی باز شد و ادامه مسیر داد. هنوز جان مردم از شوق پیروزی انقلاب تبدار بود، که جنگ پدید آمد و هنرمندان و موسیقیدانان پا به میدان های نبرد گذاشتند و دوشادوش رزمندگان حرکت کردند و راویان صادق سمفونی شکوهمند جنگ در پشت خاکریزها شدند. اما از آن روزها به بعد موسیقی، خواهی نخواهی، به ورطه سرگردانی افتاد. دیگر سرود های انقلابی و جنگ نه خواستاری داشت ونه در گوش ها می نشست. نیاز به تحول دیگری در موسیقی بود اما حمایتی وجود نداشت و نگاهی نسبتاً بی تفاوت بر آن مستولی بود؛ اما موسیقی ایران و موسیقیدان های ایرانی هرگز از پای ننشستند و همچنان در میدان باقی ماندند و سرودند و نواختند و ساختند و... تا به امروز که چهار دهه از انقلاب اسلامی می گذرد. چهار دهه ای که با اوج و فرودها و فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است. چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و همین مناسبت، بهانه ای به دست مان داد تا در میزگردی با حضور ساسان فاطمی موسیقیدان ایرانی و پژوهشگرموسیقی، حمید رضا اردلان آهنگسازو پژوهشگر موسیقی، نادرمشایخی آهنگساز و رهبر ارکستر و فردین خلعتبری موسیقیدان و آهنگساز به بررسی مسیری که موسیقی ما در این چهار دهه سپری کرده است، بپردازیم.
با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی، روند و سیر موسیقی در این مدت زمان چه فراز و نشیب هایی داشته است؟
ساسان فاطمی: وضعیت موسیقی به نظر من در این چهل سال که از انقلاب می گذرد سه مرحله تحول داشته است. مرحله اول به دهه اول انقلاب برمی گردد که ممنوعیت های بسیاری برای موسیقی های مردم پسند یا موسیقی های موسوم به پاپ وجود داشت و در واقع یکه تاز میدان، موسیقی سنتی یا کلاسیک ایرانی بود که به همین دلیل بسیار تصنعی گسترش پیدا کرد. مرحله دوم مرحله آزاد کردن موسیقی های مردم پسند یا پاپ یا در واقع شروع تولید دوباره موسیقی های مردم پسند درایران بود که منشأ تحولاتی شد که در مرحله سوم نمود پیدا کرد. در این مرحله سوم پس از آزاد شدن موسیقی های مردم پسند و تولیدات داخلی در این حوزه، آرام آرام احساس خطری برای موسیقی سنتی یا کلاسیک ایرانی به وجود آمد.
طبیعتاً وقتی یک موسیقی را ممنوع می کنند و موسیقی دیگری یکه تاز می شود، با برداشتن ممنوعیت، این احساس خطر برای موسیقی دوم به وجود می آید. نتیجه ای که از آن حاصل شد این بود که در این مرحله بسیاری از موسیقیدانانی که در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی فعالیت داشتند مسیرشان را تغییر دادند و به موسیقی های مردم پسند گرایش پیدا کردند. به این دلیل که پول و شهرت در موسیقی مردم پسند بود و دیگر زمینه های تصنعی ابتدای انقلاب وجود نداشت و هر کس راه خودش را انتخاب می کرد. به نظر من این موضوع یکی از مشکلات عمده موسیقی در ایران است. با نگاه به این سه مرحله در این چهل سال که از انقلاب می گذرد خواهید دید که روند و وضعیت موسیقی در ایران به لحاظ کیفی رو به افول رفته است و به عقیده من در طول این مدت، هیچ گاه حاکمیت و دولت ضامن کیفیت موسیقی در ایران نبوده، بلکه همیشه اگر شاهد بالا بودن کیفیت موسیقی در ایران بوده ایم این بخش خصوصی بوده که این مسئولیت را برعهده داشته است.
اتفاقاً هر وقت دولت دخالت کرد ما شاهد افول و تنزل کیفیت درموسیقی بوده ایم. بنابراین اگر طی این چهل سال، موسیقی به لحاظ کیفی رشدی داشته است به یُمن حرکت موسیقیدان ها و بخش خصوصی بوده و هرگاه تنزل کیفی رخ داده و دچار مشکلاتی بوده ایم به علت دخالت های حکومتی و دولتی بوده است.
نادرمشایخی : من هم بر این نظرم با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی و در تمام این سال ها دولت هیچ حمایتی ازموسیقی نداشته و بهتراست بگوییم شناختی نسبت به این کار ندارد چرا که نیازمند مشاوران آگاه و با تجربه ای است که در شوراها حضور داشته باشند که متأسفانه شوراهای موسیقی ضرر بسیاری به موسیقی ایران زده اند وحتی امروز هم برای منحل کردن آنها دیر است. به عقیده من موازین شوراها اشتباه است و افرادی که در آنجا انتخاب شده اند صلاحیت و آگاهی لازم را ندارند.نکته دیگر که طی این چهل سال انقلاب اسلامی و حتی پیش از آن صورت گرفته و از نگاه من مهمترین اتفاق بوده آموزش نادرست موسیقی است. زمان تغییرکرده و تئوری ای که امروزه تدریس می شود با تئوری 50 سال گذشته متفاوت است و در واقع کتاب های تئوری موسیقی ایران بیشتر شبیه یک دستورالعمل و متد شده است. بنابراین دولت تنها کاری که می تواند انجام بدهد حمایت از موسیقی های جدی است. ما نیازمند شوراهایی هستیم که با مسئولیت کار کنند و برای جوانان الهام بخش باشند. امروزه جوانان به شکل بسیارگسترده توانسته اند فردیت خود را کشف کنند؛همان فردیتی که باعث پدید آمدن انقلاب شد.
حمیدرضا اردلان: سیاستگذاری برای موسیقی از ابتدای انقلاب به طور غالب به یک مسأله می پرداخت و آن این بود که حکومت جدید ذات موسیقی را مورد پرسش قرار می داد، در تحلیل موسیقی چهل سال گذشته نمی توانیم این موضوع را نادیده بگیریم. این سیاستگذاری سبب شد تا دو جناح مختلف برای آن چیزی که امروزه ما موسیقی می نامیم ظهور کند؛ اول جریان اصلی موسیقی کشور که قبل از انقلاب هم بود و از ادوار گذشته انواعی از آن-موسیقی مقامی، نواحی و دستگاهی - حیات داشت و دیگر انواع موسیقی مانند پاپ را شامل می شد، و با عنوان و نام کلی موسیقی شناخته می شد و البته با ممنوعیت های گوناگون روبه رو شد و جریان دوم که بیشتر توسط رادیو و تلویزیون برای رفع نیازهای سیاسی راه اندازی شد، سرود نام گرفت.
سرود یا سرودهای انقلابی و اگر اشتباه نکنم عنوان مرکز تولید موسیقی تلویزیون نام سرود انقلابی را یدک می کشید. این وضعیت یعنی دو پاره شدن موسیقی ایجاد یک ضایعه کرد، که این بود؛ سردرگمی مردم در گوش دادن به موسیقی، گوش مردم می بایست به سمت رسانه- تریبون های رسمی چون رادیو و تلویزیون می رفت که گرایش های سیاسی داشت و وظیفه داشت تا طرح مسأله راجع به ماهیت موسیقی را پاسخ بدهد .از این اتفاقات این نتیجه گیری حاصل می شد که دولت نمی خواهد موسیقی به آن صورت که قبلاً بوده، به حیات تاریخی و فرهنگی خود ادامه دهد.
اما به هر حال نمی شد جامعه موسیقی کشور را نادیده گرفت، میان این دوجریان یعنی موسیقیدانان و موسیقی کشور و جریان نوظهور که سرودهای انقلابی نام گرفته بود، مدیران موسیقی با روش و مدیریت دوگانه و با قوانین و مقررات متغیر و در تعلیق قرار گرفتند. با توجه به نیاز اثبات مشروعیت نحوه مدیریت آنها با تشکیل شوراهای گوناگون همراه بود.
در واقع این مدیران همواره محلل هایی برای رضایتمندی حکومت و دولت و تأمین سیاست های کلی کشور از یک سو و نرم کردن رفتار و آراء جامعه موسیقی که همیشه تعدادی از آنها رفتار رادیکال از خود نشان می دادند، بودند. آنها یعنی مدیران موسیقی وظیفه سختی به عهده داشتند؛ می بایست به مسئولان سیاسی خاطرنشان می کردند چیزهایی که به گوش شان می رسد مشکلی ندارد و از سوی دیگر به جامعه موسیقی القا می کردند که فضا برای موسیقیدانان آزاد است و می توانند فعالیت داشته باشند. این امر بدین معنا بود که همیشه تعلیقی میان جریان و بدنه اصلی موسیقی کشور وجود داشته تا آن چیزی که می بایست مورد مطلوب دولت و حکومت باشد، شکل بگیرد.
برخی از موسیقیدان ها مخالف این وضعیت بودند و اعلام می کردند که نمی توانند این سیاست ها را بپذیرند و بسیاری از موسیقیدانان برجسته در این مدت چهل سال پایشان را به تلویزیون نگذاشتند و نپذیرفتند محتوای آثارشان سیاسی باشد یا سازهایشان حذف شود. این وضعیت اولین صدمه جدی بر پیکره موسیقی ایران بود که سبب شد یک دوگانگی شکل بگیرد.عدم حمایت دولت از موسیقیدانان و اصرار بر چیزی که اصلاً موسیقی نیست ولی به عنوان موسیقی و سرود تلقی می شد سبب شد تا سرمایه های موسیقی در خارج از کشور آنگونه که احساس آزادی می کردند هنر خود را ارائه کنند. این رویدادها و تناقض در سیاست ها سبب شد تا معرفت شنیداری مردم دچار لطمه شود.
اما مدیرانی که در این میان قرار داشتند هرگز شخصیت واضحی در جامعه موسیقی پیدا نکردند و مدیریت آنها منجر به روش و بنیان هایی که سبب اعتلای موسیقی کشور باشد، نگردید. فستیوال های موسیقی فجر نمونه بارز و تجربی این سیاست ها و روش مدیریت است. این فستیوال ها کمتر توانسته شخصیت و محتوای قابل دفاعی را نشان دهد. سؤال این است چرا این فستیوال ها از یک موضوع و برایند خاص تبعیت نمی کنند و جهت مندی آنها در نسبت با موسیقی به مفهوم حقیقی،معین نیست؟ سابقه موسیقی در کشور ما نشان دهنده آن است که جزو کشورهایی هستیم که رپرتوارهای بسیار بنیادینی در حوزه موسیقی کلاسیک و دستگاهی و مقامی و نواحی داریم، هر جریان قومی در ایران رپرتوارهای دقیق خود را دارد. به عنوان مثال جنوب ایران حامل بخش هایی از موسیقی عرب و آفریقا است، شمال کشورمان موسیقی آسیای میانه را در برمی گیرد و غرب ایران همزیستی ریشه ای با موسیقی ترکیه و عراق دارد و در شرق نیز از موسیقی هند و پاکستان و افغانستان نشانی هست. ما می توانستیم از این استعداد بی نظیر بهره ببریم، اما متأسفانه در بن بست ها و گیر و دارهای سیاسی این استعداد منحصر بفرد گم و آرام آرام به فراموشی سپرده شد. بنده اعتقاد دارم موسیقی ایران نسبت به دارایی هایش رو به افول بوده است.
فردین خلعتبری: من براین نظرم در ابتدا باید مشخص شود ما به موسیقی به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه می کنیم یا یک پدیده هنری چرا که هر کدام موضوعی مجزا هستند. آقای فاطمی از منظر یک ماجرای اجتماعی به موسیقی نگاه داشتند یعنی پیش از انقلاب یک نوع موسیقی غالب حاکم بوده و حکومت بعدی به دلایلی با این موسیقی سازگار نبودند به این دلیل که آنها به نوعی حکومت ما قبل خود را نمایندگی می کردند.در جمهوری اسلامی همواره راجع به هر چیزی که صحبت می شود آن را با حکومت قبلی مقایسه می کنند به عنوان مثال اگر پیشرفتی حاصل شده باشد می گویند نسبت به رژیم شاه این تعداد سد یا راه ساخته ایم حال چه میزان این تحلیل درست یا غلط است ارتباطی با هنرمندان ندارد، مبحث ما هنرموسیقی است که به باور من تحولات اجتماعی بر هنرموسیقی تأثیر بسزایی دارد. در کشور ما این اثر گذاری بیشتر بر شعارها بوده که در اتفاقات هنری، سیاسی و تاریخی کشورمان مشهود است به عنوان مثال اشعار موجود تغییرکرده که در نگاه پاپیولاربیشتر به چشم می خورد.
به طور مثال سرودهای بعد ازانقلاب با سرودهای پیش ازانقلاب چندان تفاوتی ندارند. هیچ تغییری در نوع موسیقی اتفاق نیفتاده است و دلیل آن این بوده که آن چیزی که در موسیقی مردمی ما وجود دارد اصولاً وارداتی است جز رپرتوارهای موسیقی نواحی که آقای اردلان به آن اشاره کردند؛ رپرتوارهایی که از پیش وجود داشته و اتفاقاً درموسیقی شهری ایران بسیارقوام یافته ترشده است.اگرما به موسیقی به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه کنیم دراین صورت به عقیده من از تحلیل هنری موسیقی خارج می شویم و اغلب به دایره شعر آن هم به جهت معنی سطحی و نه فرم می رسیم که اشاره کردم با موسیقی قبل از انقلاب تفاوتی ندارد و فقط ممکن است به دلیل حلیت موسیقی، معضل جدیدی داشته باشیم.
اگر به موسیقی ازمنظراجتماعی نگاه شود خواهیم دید که در دهه اول انقلاب هنرمندان نسبت به امروز همسویی بیشتری با جامعه داشتند که نمونه آن راه اندازی گروه موسیقی چاووش و آثاری است که در آن دوره ساخته شد. در دوره های بعد استادانی چون محمدرضا شجریان دربخشی از بدنه این اجتماع قرار گرفتند؛ حال سؤال این است چرا درسال ها یا دهه های گذشته هنرمندان رغبت کمتری در همراهی با تحولات اجتماعی داشتند؟
فردین خلعتبری: ما درکشورمان بیش از آنکه فعال باشیم دراین زمینه پسیو(غیرفعال) بوده ایم و این موضوع به جایی رسیده است که می خواهیم چیزی را که وجود داشته، تغییر بدهیم. به عنوان مثال نگاه ابزاری به موسیقی است.سال 70 موسیقی پاپ در کشور به صورت گسترده تر ایجاد شد اما بافت آن با موسیقی که پیش از انقلاب بود تفاوت چندانی نداشت و یک مقدارتقلیدی ترهم شده بود درواقع فقط کلمات و عبارات تغییر یافت و مطابق آن چیزی بود که سیاست های حاکم می خواست. اما بعد آن وقتی عده ای درنظام سیاسی کشور متوجه شدند مردم به این سمت گرایش پیدا کرده اند تصمیم گرفتند یک نقطه مرکزی ایجاد کنند بنابراین اولین چیزی که دراین بین حذف شد و کنار رفت نگاه سیاسی آرتیست بود چرا که نگاه سیاسی آنها می توانست نگاه یک منتقد باشد به طور مثال آرام آرام اشعار شاملو را حذف کردند و آن را نگاه یک منتقد می دانستند بنابراین اگر پیش ازانقلاب اشعار به نقد اجتماعی نگاه داشت در آخراشاره بود به عشق و چشم و یار....
حمید رضا اردلان: هنگامی که ازجامعه ایرانی سخن می گوییم یک امرواحد متبادر ذهن نمی شود. به طور مثال چند دستگی که در جامعه موسیقیدان ها وجود دارد و اینکه حقوق جریان های غیر وابسته نادیده گرفته می شود. دردوره جدید جریان های اپوزیسیون طبق قواعد بشری و قوانین مدرن از حقوق مدنی برخوردار هستند، اگر این حقوق کتمان شود، جامعه گرایش های قرون وسطایی پیدا می کند منظور بنده اصالت دادن به این رویه یا آن رویه نیست، تعادل فرهنگی به هم می خورد زیرا مناسبات قرون وسطی نمی تواند با مناسبات و رویدادهای جامعه مدرن در گفت و گو و تبادل قرارگیرد. ابتدای انقلاب کل جامعه براین نظر بودند که علیه یک نظام کاپیتالیستی باید قیام کرد، بعد از چند ماه گروه های چپ و رادیکال مسأله پیدا کردند، تنها ماند جریان های راست، که خود این گروه های راست بعداً به مرور زمان دو پاره شدند، افرادی به مفهوم گروه های چپ و افرادی به مفهوم گروه های راست از میان جریان های راست دوباره ظاهر شدند، اما در خود همین گروه های راست هم جناح هایی پیدا شدند که چند بخش هستند اما جایگاه آنهایی که جدا شده بودند به عنوان جریان های صاحب حقوق مدنی معین نشد.
در این شرایط پر واقعه، موسیقیدان ها همواره جزو کسانی بودند که جدا می شدند و چپ می شدند. ابتدای انقلاب گروه های چپ شکل گرفت که در رادیو فعالیت می کردند، این جریان جزو آنهایی بود که جدا شد. به لحاظ سیاسی جامعه موسیقی با جناح هایی که جدا شده بودند هماهنگی و تطابقی داشتند اما از یک وجه نظر دیگر مهم است درک کنیم این افراد کسانی بودند که به دلایل یا انگیزه های سیاسی، اقتصادی جدا شدند یا منافع شان را از دست داده بودند.
به هردلیل نمی توانیم بگویم جامعه موسیقی همان حرفی را می زند که افراد جدا شده از پیکره اصلی جریان عظیم انقلاب می گویند و هرکدام شان نیازمند مباحث دقیق است. در یک جمع بندی کلی باید بگوییم کشور ما به لحاظ فرهنگی ساختار متعادل خود را از دست داده است و به گونه ای خاص ساختار گریز است وسیاست در آن تعیین کننده است، اما اگر فرهنگ را یک دریا در نظر بگیریم سیاست یک جویبار یا رودخانه است، دولت های ما به زور می خواستند دریای فرهنگ را در جویبار سیاست بریزند. بنابراین همیشه دچاراز دست رفتن مناسبات ساختاری بودیم.
ببینید، یک استاد برجسته موسیقی که مورد وثوق مردم هم هست، نمی شود به زور در فنجان تلویزیون جای بگیرد. ساختار فرهنگی ما دراین 40 سال از دست رفته است بنابراین بیان یا نگاه فرهنگی ازمنظر یک مدیر موسیقی هرگز قوام نیافت، یک وزیر ارشاد با وزیر دیگر در یک تداوم فرهنگی قرار نگرفتند. معضل روش در زمان یونان باستان هم وجود داشت و وقتی فلاسفه و جامعه درکنار یکدیگر قرار می گرفتند نمی توانستند بر اساس معیار و روش شناخته شده ای تبادل نظر کنند، زمینه های اندیشه به روش اما مهیا بود و ارسطو مقولات 10 گانه را تدوین کرد. منطق ارسطو می گفت هر شی ء یا امری که راجع به آن حرف می زنیم حتماً در چارچوب این مقولات قرار می گیرد یا کمیت است یا کیفیت، جهت دارد و... بنابراین اگر این مباحث در این 10 مقوله قرار نداشت باطل بود. در کشورما مقولاتی که بتوانیم براساس آن توافق کنیم از میان رفته است پس ما در فرهنگ بی بنیاد گشته ایم و این از بی زبان گشتگی ماست.
نادرمشایخی: برای من موسیقی چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب تفاوتی ندارد و تنها به این موضوع فکر می کنم که چه باید کرد و چه راهکاری وجود دارد، چرا که در خصوص این اشتباهات بسیار صحبت شده اما تا وقتی کاری انجام نگیرد بیشتر شبیه یک درد دل است.
به طور مثال مشکلاتی که در بخش آموزش موسیقی درایران وجود دارد و باید راه حلی برای آن پیدا شود. اتفاقاً مسئولان و معلمان دوست دارند کارانجام بگیرد اما هیچ چیزی در اختیارشان نیست. در مراکز آموزش موسیقی کیفیت برای مدیران، معلمان و دانش آموزان اهمیتی ندارد و فقط مدرک برایشان مهم است. ناگفته نماند سبک تدریس موسیقی نه تنها درایران بلکه در اروپا هم اشتباه است. موسیقی باید به صورت مکتبخانه ای آموزش داده شود نه دانشگاهی. در موسیقی ما ترمینولوژی وجود ندارد و وقتی در مورد یک موضوع صحبت می شود هر کسی یک ایده و نظر دارد. به نظر من زیبایی جامعه ایران دراین است که کثرت دارد و باید از این موقعیت استفاده کنیم و یک نظم جدید به وجود آوریم.
ساسان فاطمی: این بحث ها نشان می دهد که در این 40 سال که از انقلاب می گذرد تا چه حد همه چیز و بخصوص موسیقی سمت و سوی اجتماعی و سیاسی داشته است. من با بحثِ همسو بودن هنرمند با جامعه موافقتی ندارم و آن را همان کلیشه هنرمند متعهد می دانم. همسو بودن با جامعه یعنی چه؟ یعنی مثلاً هنرمند به اتفاقاتی که در جامعه می افتد واکنش نشان دهد؟ یعنی مثلاً اگر در فوتبال یک پیروزی نصیب مان می شود، فوری آهنگساز بیاید و اثری به این مناسبت خلق کند؟ هنرمند، هنرمند است و موسیقیدان، موسیقیدان و لزوماً ارتباطی به مسائل اجتماعی ندارد. تحولات جامعه هزارسو دارد و می تواند بر موسیقی تأثیر بگذارد یا از آن تأثیر بپذیرد و می تواند نه تأثیر بگذارد نه تأثیر بپذیرد.
متأسفانه دراین چهار دهه که از انقلاب می گذرد تمامی متصدیان امور فقط به همین مسائل اجتماعی و سیاسی و حاشیه ای موسیقی توجه داشته اند و درک درستی از موسیقی نداشته اند، یا آنکه در نهایت همان طور که آقای خلعتبری اشاره کردند، فقط مسأله شعر و کلام را در موسیقی در نظر گرفته اند. در دهه اول انقلاب، وقتی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می رفتیم می دیدیم که موارد ممنوع در موسیقی ها در یک اعلامیه فهرست و به دیوار نصب شده؛ مثلاً یکی از فاکتورها این بود که موسیقی نباید ریتم ایرانی معروف به شش و هشت داشته باشد؛ این دیگر نهایت اندیشه موسیقایی آنها بود؛ یعنی وقتی می خواستند از نظر موسیقایی ممیزی کنند، نتیجه اش این می شد.
در همه موارد دیگر، چون واقعاً درک موسیقایی نداشتند، فقط به شعر یا کلام اهمیت می دادند. به همین دلیل است که دراین چهل سال، سیاست های متولیان موسیقی، درواقع، برعکس آنچه که خودشان شاید فکر می کردند، فقط ابتذال پرور بوده. البته این مسأله تنها در موسیقی نمود نداشته بلکه در سینما هم وجود داشته است. متولیان یا متصدیان امور هیچ وقت معیار موسیقایی درستی نداشتند، موسیقی را نمی فهمیدند، برای آنها کیفیت خود موسیقی مهم نبود و ملاک های دیگری داشتند.
در سینما هم به نوعی دیگر. امروز با همان سناریوهای فیلم فارسی قبل از انقلاب دوباره فیلم می سازند، منتهی این بار با حجاب می سازند و با یک ادبیات دیگر. فکر می کنند الان دیگر سینمای خوب و سالم دارند. خوب سینمای قبل از انقلاب که فقط به خاطر صحنه های عریانی و عرق خوریش نبود که مبتذل بود. کیفیت سناریوها پایین بود. حالا شما همان سناریوها و همان مضامین را بیایید تقلید بکنید، اما این بار دیگر آن صحنه ها را نداشته باشید و هنرپیشه های تان حجاب داشته باشند که فیلم خوب و سالم نساخته اید. این نشان می دهد که شما اصلاً فهم سینمایی ندارید.
همین باعث می شود که سینما را مبتذل تر از هر زمان دیگری بکنید و همین بلا را هم سر موسیقی بیاورید. فهم هنری وجود ندارد. شما تلویزیون را نگاه کنید. البته من سال هاست که دیگر تلویزیون ایران را تماشا نمی کنم ولی فکر نمی کنم فرقی کرده باشد و تقریباً مطمئنم که بدتر هم شده. یک فیلم را قیمه قیمه می کنند تا نشان دهند. دیالوگ ها را عوض می کنند، صحنه ها را می زنند. بعد موقع پخش کردن، مثلاً می خورد به وقت اخبار، قطعش می کنند. بعدش هم اگر مثلاً فقط یکی دو دقیقه به آخرش مانده بوده دیگر بعد از اخبار باقی اش را هم پخش نمی کنند.
فهم سینمایی و هنری وجود ندارد. الان در موسیقی، کسانی روی کار آمده اند که افتخارشان این است که ستاره ساز هستند و علناً از پشت تریبون اعلام می کنند که فقط به پول اهمیت می دهند و جنبه هنری برای شان مهم نیست. به نظر شما این ابتذال نیست؟ آیا ما بدتر از گذشته کار نمی کنیم؟ امروزه کسی که موسیقیدان باذوقی است و واقعاً درک هنری دارد ممنوع الفعالیت می شود، نمونه آخرش موسیقیدان توانایی مثل علی قمصری. آن هم برای شنیده شدن صدای زن؛ صدای زن ابتذال است؟ ستاره سازی و خواننده دروغی ساختن و از بابتش پول در آوردن ابتذال نیست؟ متأسفانه نگرانی این افراد در این سال ها تنها صدای زن بوده یا این بوده که مثلاً نوازنده تار در کنسرت ها اگر زن است این پایش را روی آن پایش نیندازد. حتی در مداحی هم ملاکشان موسیقایی نیست و مسأله شان ادبیات یا محتوای کلام یا مسأله سیاسی است.
نقد ما هم براین است که دراین چهل سال چرا مردم گرایش به سمت موسیقی های مردم پسند داشته اند و هیچ گاه همراه با دانش و تکنولوژی های روز حرکت نکرده اند؟
ساسان فاطمی: پاسخ این سؤال روشن است. ریشه آن نبود درک و فهم درست متولیان فرهنگی از موسیقی و هنر است. بارها و بارها دراین باره گفته ام اما باز هم مجبورم تکرار کنم، متولیان فرهنگی به دنبال موارد پول ساز هستند! دنبال برگزاری کنسرت هایی هستند که یک هفته روی صحنه باشد و هر روز سه سانس کشش داشته باشد. چرا باید متولی فرهنگی این مملکت یا همان وزارت فرهنگ از کنسرت و موسیقیدان پول سازحمایت کند؟ اینها که بازار خودشان را دارند، به حمایت نیاز ندارند. متولی موسیقی باید به دنبال مسائل فرهنگی باشد.
اما متولی ما وقتی دنبال مسائل فرهنگی می رود فقط بلد است هنرمند را ممنوع الفعالیت کند. درک درستی از فرهنگ و موسیقی وجود ندارد و راه حلی هم نمی توانیم برای آن پیدا کنیم، همیشه چنین فضایی این امکان را به وجود می آورد که افراد به غایت ناشایسته با تظاهر به وفاداری به سیاست های حاکم اینجا و آنجا مسئولیت های مهم به عهده بگیرند. این اتفاقی است که مدتهاست در این مملکت رخ داده و بدون اینکه متوقف شود ادامه پیدا می کند. حدود 20 سال پیش با یکی از مدیران رادیو صحبت می کردم.
ایشان می گفتند من هنوز با ساز تار مشکل دارم و صدای آن را که می شنوم یاد مجالس لهو و لعب می افتم. خیلی هم خوشحال بود از اینکه موسیقی پاپ راه افتاده، چون در این موسیقی دیگر از تار خبری نیست و فقط از گیتار و کیبورد و سازهای غربی استفاده می کنند. ببینید چه وضعیت اسفباری داریم. حالا هم یاد گرفته اند از این نوع موسیقی ها که پولساز است حمایت می کنند. در کشورهایی که به فرهنگ شان اهمیت می دهند، متولیان مسائل فرهنگی و موسیقایی از موسیقی های جدی و موسیقی هایی که پولساز نیستند حمایت می کنند، چون درک درستی از موسیقی جدی دارند و از آن به عنوان میراث فرهنگی حمایت می کنند و به آن یارانه اختصاص می دهند. اپرا و ارکسترهای سمفونیک بدون اختصاص یارانه نمی توانند در فرانسه سرپا بمانند. باید به موسیقی های جدی و اصیل یارانه اختصاص بدهند نه آنکه بگویند موسیقی که پول در نمی آورد ضعیف است و ما دلیل ندارد از ضعفا حمایت کنیم؛ این حرف مدیر یکی از دوره های جشنواره موسیقی فجر بود.
با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی در کدام بخش از هنر موسیقی پیشرفتی حاصل شده است و در کدام بخش هنوز هم ضعف هایی وجود دارد؟
فردین خلعتبری: اگر هراتفاقی بخواهد حالت انقلابی داشته باشد باید به یک جهت باشد یعنی مخالفت چیزی که پیشتر وجود داشته. قبل انقلاب دو اتفاق به صورت موازی در جریان بود. یک تعداد شاعر که مخالف سیستم حکومتی بودند و چپ هستند مانند شهریار قنبری یا شاملو که بتدریج جای خود را به اشعار دم دستی تری می دهند که ترجیح می دهند مباحث چالش برانگیز را برنتابند. در تمام حکومت ها هنر عمومی هنر جناح راست است و اتفاقاً اقتصاد بازار هم آن هنر را تأیید می کند. مسئولان ما در ایران پس از انقلاب هنوز هم شرایط را انقلابی می دانند که انگار قرار نیست به شرایط متعادلی برسیم و همین تکلیف هنر را پیچیده می کند. آقای فاطمی اشاره داشتند در اروپا دولت از یک سری هنرها مانند اپرا و ارکسترهای سمفونیک حمایت می کند و آرام آرام در قرن بیست و یکم به صورت یک توجیه های اقتصادی نمود پیدا می کند و اگر درآمد ارکستر سمفونیک آنها 17 درصد باشد به سبب جاذبه توریستی که این موسیقی دارد حاضر هستند 83 درصد به آن کمک کنند تا آن جاذبه توریستی را حفظ کنند اما متأسفانه درکشورما این کار انجام نمی گیرد و وسعت نظری نسبت به آن نیست.اگر بتوانیم فرزانه هایمان یا همان آرتیست کشورمان را حفظ کنیم و مانع تراشی نداشته باشیم قطعاً نتایج بهتری حاصل می شود اما در سیستم فعلی برای مردم و فرزانه هایشان تکلیف می کنند این موسیقی را گوش بدهید یا اجرا کنید. مشکل بزرگ ما کشور ما این است که همه چیز را مانند یک سوپاپ کنترل می کنیم تا منفجر نشود.
حمیدرضا اردلان: نکته جالب این است که ما در این جمع به جای آنکه در مورد موسیقی صحبت کنیم تمامی سمت و سوی حرف هایمان سیاسی است. ما به عنوان کسانی که سال ها در زمینه موسیقی فعالیت داشته ایم، در گفتارمان ترم واحدی وجود ندارد حتی یک ترم کلی که بشود به جایی رسید یا طرح مسأله کرد. در صحبت های قبلی اشاره داشتم ساختار فرهنگی ما از بین رفته است اما براین نظر نیستم که ساختار سیاسی نداریم بلکه یک ساختار سیاسی دقیق در کشور ما حاکم است. قبل از پاسخ به این سؤال باید منظورمان را از موسیقی سنتی یا رپ مشخص کنیم و در این باره بحث نسبت را مطرح می کنم و می گویم چرا موسیقیدانی چون اقبال آذر یا ظلی به آن شکل آواز می خوانند و چرا معاصران و شاگردان استادان معاصر به این صورت آواز نمی خوانند به صورتی که ما تداوم فرهنگی را درک کنیم؟
در ادوار پیشین همه چیز همسویی داشت و نسبت ها با یکدیگر در یک مجموعه قرار داشت! غذایی که اقبال آذر می خورد یا کوچه ای که درآن قدم می گذاشت، لباسی که می پوشد با هم هماهنگی داشت وآن نسبت سبب می شود اقبال آذر اینگونه بخواند. در دوره فعلی نسبت ها گم شده است. خوانندگان جدید در تعادل اجتماعی و تداوم فرهنگی بسر نمی برند مانند بقیه مردم و این می شود که شده است... دلیل آن این است که نسبت ها تغییر کرده.
موسیقیدان در خانواده ای که با مناسبات بی سامان زندگی می کند وغذای بی سامانی که می خورد و آموزش بی سامانی که دیده است نمی تواند در تناسب با موسیقی سامان یافته گذشته قرار گیرد. پس اگر بخواهم جواب سؤال شما را عرض کنم؛ جامعه ایران جامعه ای است که به لحاظ نسبت هایش تغییر بنیادی کرده است ما در موسیقی آکادمیک نسبتی با موسیقی پیشرفته جهان نداریم ولی در موسیقی دستگاهی نسبت مان کمی بیشتر است چرا که هنوز هم نشانه های آن در سیستم های قدیم کاملاً از بین نرفته است، با گذشت چند دهه از فوت استاد برومند هنوزهم کسانی چون شاگردان او وجود دارند و آموزش می دهند البته نه بواسطه امکانات آکادمیک بلکه بواسطه موسیقی سینه به سینه.
در موسیقی نواحی و مقامی وضعیت کمی بهتر است چرا که از این حاشیه ها به دور بوده اند اما جمع بندی من از پرسش شما این است که به طور کلی موسیقی ما رو به وخامت است.
نکته دیگر این است که در نگاه فلسفی و منطق سیاست، دو وجه کلی همواره وجود داشته است؛ یک وجه رجوع به سمت آسمان دارد و وجه دیگر به سمت زمین؛ اگر به سمت آسمان می روید تفکر کلی دارید و اگر به سمت زمین تفکر جزئی است. کل جهان معاصر وجوه جزئی و استقرایی دارد. در انقلاب اسلامی یک امر کلی حاکم است به طور مثال می گویند این نوع موسیقی را باید گوش بدهید یا این فرم لباس را بپوشید اما متوجه شدند که اقتدای مطلق به امر کلی امکان حکومت کردن را سست می کند.
آغاز تناقض ها در کشور ما امر فرهنگی نبود؛ تباین ها از امر سیاسی شروع شد و این امر سیاسی دامن مهم ترین هنر یعنی موسیقی را گرفت؛ موسیقی که برآیند مهمی از معرفت و تجرید سنت و فرهنگ ایران بود مورد سؤال قرار گرفت و متأسفانه سیاست زدگی امر کلی بدون مطالعه فرهنگی و درک نگاه کل نگر بخش بزرگی از موسیقی ما در مقابل تمام انواع موسیقی ایستاد و مهم ترین عامل انجام این سیاست صداوسیما بود.
ساسان فاطمی: ما می دانیم کسانی که بر سرکار آمدند ایده های کلی بسیار آرمانی داشتند و وقتی وارد جزئیات می شدند، در هیچ حوزه ای نه در اقتصاد، نه در صنعت، نه در سیاست و نه در هنر خبره نبودند و ایده ای نداشتند و آرام آرام در هرکدام از آنها تجربه ای کسب کردند که متأسفانه درهمه این زمینه ها هم با عواقب آن روبه رو هستیم. چطور می توانیم فکر کنیم که موسیقی اگر در جنبه های مختلف هم پیشرفت کرده باشد نتیجه سیاست های چند دهه اخیر بوده است؟ در زمینه موسیقی از برخی جنبه ها پیشرفت حاصل شده است.
به طور مثال: در بخش مکتوبات. در همین جمع آقای خلعتبری در بخش موسیقی فیلم، آقای مشایخی در بخش موسیقی سمفونیک و کلاسیک و آقای اردلان در بخش پژوهش فعالیت می کنند، اما این دوستان تا چه حد ثمره سیاست های فرهنگی بودند و این سیاست ها باعث رشد آنها شده است؟ قطعاً بسیارکم. اصلاً چطور می شود تصور کرد در جامعه ای که ساز را در تلویزیونش نشان نمی دهند، صدای زن را ممنوع کرده اند و هر کنسرت آن با استرس و اضطراب برگزار می شود و جامعه ای که هنوز صحبت از حرمت موسیقی در آن است سیاست های فرهنگی ای شکل بگیرد که باعث رشد موسیقی شود؟ موسیقی ایران در این چندین سال اگر در هر زمینه ای رشد کرده باشد به خاطر فرد موسیقیدان یا بخش خصوصی بوده است و در تنها دوره ای که شاید بگویم کمکی صورت گرفته و بخشی از موسیقی رشد داشته است همان دوره های نخست انقلاب بود که آن هم دولت کاملاً ناخواسته این کار را انجام داد و به خیال خود تصمیم داشت مانعی برای ابتذال موسیقی پاپ باشد و آن را ممنوع کند. در این مقطع موسیقی سنتی حمایت شد و رشد کرد، اما با حضور کدام استادان؟ استادانی که همه در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پیش از انقلاب شکل گرفتند و فعالیت می کردند. تا همین اواخر هم همین استادان بودند که بار اصلی موسیقی سنتی یا کلاسیک ایرانی را به دوش می کشیدند. این افراد پرورش یافته در مرکزی بودند که از حمایت دولت آن زمان برخوردار بود. اما سؤال این است که بعد از دوره پهلوی، چه مرکزی معادل مرکز حفظ و اشاعه موسیقی راه اندازی شد؟
نادرمشایخی: به عقیده من فرهنگ به این دلیل وجود دارد که افکارمان را کنترل کند که یکی از ابزارهای آن موسیقی است که می تواند الهام بخش باشد. البته ابتدا باید یاد بگیریم موسیقی را درست گوش کنیم و ادراک درستی از آن داشته باشیم. بازهم تأکید می کنم ما در بخش آموزش موسیقی نسبت به دنیا بسیارعقب هستیم.
حمیدرضا اردلان: درجهان معاصر تعریف ما از موسیقی یا تئاتر تغییر کرده است و درتعابیر جدید مفاهیم گسترش پیدا می کند. درحال حاضر موسیقی به اغلب رویدادها وارد شده است اما نه در تعبیر آیینی آن؛ تا زمانی که جامعه موسیقی سنتی و مقامی ایرانی نتواند در زبان، ترم خود را معرفی کند بلاتکلیف است وتا زمانی که طرفداران موسیقی کلاسیک مغرب زمین به موسیقی دنیا توجه در زبان ترمیک نکند و ترم زبانی ملی را نشناسند نمی تواند موضوعی که مسئولیت آن را برعهده دارد مدیریت کند. زبانی که با آن حرفی می زنیم با زبان یک غیرمتخصص یکسان است. دراینجا ما یک تعداد موسیقیدان هستیم اما واژگان و جنس بحث هایمان مانند جنس بحث های معمول است و بیشتر در مورد سیاست است، کل نگری زبان که محصول سیاست های کشور است سبب شده ارتباط موسیقیدان ایرانی با زبان معاصر موسیقی ایران قطع شود، چون هرگاه اراده کرد تا حوزه تخصص بحث کند به عنوان یک جزء نگر او را ایزوله کردند.
فردین خلعتبری: موسیقی جهت هایی را در جهان طی می کند اما آیا دولت ها دراین باره کمکی داشته اند یا دگردیسی جبری است؟
نادرمشایخی: دولت ها باید کمک کنند و اعتراضی نداشته باشند.
حمید رضا اردلان: جمهوری اسلامی می گوید طرفدار امر کلی است و اتفاقاً با هنر و موسیقی قرابت بیشتری دارد تا اقتصاد و سیاست. من نیز در یک باور هرمنوتیکی طرفدار امر کلی هستم اما نمی شود جهان معاصر را که در تخصص و امور جزئی راه می رود انکار کرد و راه ستیزه پیش گرفت.
پیشنهاد شما برای بهترشدن اوضاع موسیقی چیست؟
فردین خلعتبری: هر چند شرایط مطلوب نباشد، هنرمند باید کار خودش را بکند چه بسا انتقاد و اعتراض هنرمند به شرایط موجود، پیش برنده بوده و البته امکان حداقلی برای ارائه اثر مهم است. دولت می تواند با تخصیص امکانات موقعیت بهتری برای هنرمند پیشرو ایجاد کند. اما نگاه های ایدئولوژیک حمایت های تبعیض آمیز ایجاد می کند که به نوعی زدگی ایجاد می کند. شناخت هنر از جانب مدیران هنری حمایت های درست در پی خواهد داشت که جامعه از آن بیشترین سود را خواهد برد. کشور ما نه بر مدار خصوصی سازی استوار است و نه امکانات دولتی جوابگوی هنر موسیقی است. تا ثبوت وضعیت همه عملکرد ها موقت و غیرقطعی است و سیستم سیستماتیک نخواهد بود.
حمید رضا اردلان: دایره انحطاط موسیقی در ایران در دایره انحطاط موسیقی در جهان قرار دارد اما موسیقی جهان با دوره تاریخی، زبان، تکنولوژی و علم خود نسبت دارد ما تا حدود خطرناکی بی نسبت و بی زبان گشته ایم. عناصر زندگی ما در جهتی که زبان موسیقی مان قرار دارد نیست.
نادر مشایخی: امکانات اجرایی فراهم شود به طورمثال سالن مناسب برای کنسرت ها اختصاص بدهند. در مدارس درست شنیدن موسیقی را آموزش بدهند درواقع مشاهده شنیداری آنها تقویت شود. در بخش پژوهش هم توجهی ویژه داشته باشند چرا که پژوهش بخش الزامی موسیقی است و درواقع برای موسیقی به نوعی بازشنوی است./روزنامه ایران
کلمات کلیدی
موسیقی انقلاب اسلامی
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آئین اختتامیه سی و ششمین دوره جایزه کتاب سال و بیست و ششمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، همزمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سه شنبه (16 بهمن ماه) با حضور و استقبال گسترده اهالی قلم، نویسندگان، مترجمان، ناشران، کتابفروشان، فعالان حوزه نشر و کتاب، چهره های برجسته علم و فرهنگ، پیشکسوتان اهل قلم و مسئولان فرهنگی کشور از سوی موسسه خانه کتاب در تالار وحدت برگزار شد.
روابط عمومی موسسه خانه کتاب، ضمن قدردانی از همراهی و همدلی بی پایان تمامی فرهیختگان و اهالی قلمی که با حضور صمیمانه و با شکوه خود این محفل فرهنگی و علمی را پر رونق کردند، از تک تک اهالی قلم و فرهنگ که به هر دلیلی همچون ظرفیت سالن امکان حضور در این رویداد بزرگ فرهنگی را پیدا نکردند، عذرخواهی و به دلیل تنگناهای ایجاد شده صمیمانه پوزش می خواهد.
به گزارش خبرگزاری مهر ، برنامه هجدهمین برنامه تلویزیونی شب شعر با موضوع جشنواره شعر فجر و میزبانی محمود اکرامی فر و حضور علیرضا قزوه و مهدی قزلی از آنتن شبکه چهار سیما پخش شد.
قزوه در ابتدای این برنامه درباره جشنواره شعر فجر گفت: سال 85 به مدت یک سال در وزارت ارشاد مسئولیتی به من واگذار شد و چند اتفاق زمانی که من متولی آن مسئولیت بودم افتاد. یکی از آن کارها طرح کتاب های تکا بود که طرح اولیه آن برای علامه حکیمی بود و ما اجرا کردیم. کار دیگر، راه اندازی جشنواره شعر فجر بود. هنر اول ایران شعر است. حتی همین نشان سیمرغ برای شاعران است. ما می توانستیم بگوییم سیمرغ از ماست ولی شعر و شاعران همیشه در تاریخ نشان داده اند که اهل گذشت هستند و ما به سرو رسیدیم و اکنون 13 سال است که این جشنواره برگذار می شود.
وی افزود: در جایزه کتاب سال، باید کتاب های سال گذشته بررسی شود، این اتفاق در جایزه جلال و جایزه شعر فجر می افتد و برگزارکننده که معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، یکی است. کتاب ها هم همان هاست. چرا باید یک برگزار کننده از بین همان کتاب ها دو بار انتخاب کند؟ بنابراین این کار به بنیاد واگذار شد به دلیل اینکه جایزه کتاب سال اصولا موضوعش کتاب است و به موضوع دقت بیشتری می شود و جشنواره شعر فجر و جایزه جلال موضوعش ادبیات است.
این شاعر در مورد شورای سیاست گذاری بنیاد ادبیات داستانی گفت: ما اسم آن را به هیئت علمی تغییر دادیم و تعداد را محدودتر و مشخص کردیم.
باید شعر را در حد سینما معرفی کنیم
قزوه با اشاره به پیشرفت و مشارکت مردمی جشنواره فیلم فجر به قزلی گفت: سینما وامدار شعر و ادبیات است و بزرگان سینما افتخارشان حافظ و فردوسی است، نباید بگذاریم اینها فراموش شوند. ما میراث دار هستیم. امروز دنیا ما را با شعرمان می شناسد و ثروت ملی ما شعر است. جشنواره شعر فجر به جایی که باید نرسیده است. می دانم بودجه کم است اما همه چیز پول نیست. من معتقدم بزرگان ما باید در هیئت علمی باشند و در تعیین داورها دخیل باشند. یک اشتباه می تواند همه چیز را منحرف کند. ما باید شعر را در حد سینما معرفی کنیم.
در بخش دیگر این برنامه قزلی درباره انتخاب شاعران ناشناخته در جشنواره گفت: افتخار می کنم هیئت علمی ما در گیر نام نشدند و بهترین را انتخاب کردند.
وی بعد از خواندن نام اعضای هیئت علمی، آنها را افرادی با سواد و سابقه خواند و گفت: سینماگرها اگر پای کار جشنواره هستند به دلیل پول و سرمایه گزاری است اما در جشنواره شعر پول مطرح نیست. سینما به درام و ادبیات داستانی مربوط است نه شعر. کسی که در جشنواره فیلم فجر شرکت نکند باید نگران فروشش در سینماها باشد بنابراین با تمام توانش می آید.
میهمان تلفنی برنامه یوسف بینا، شاعر و پژوهشگر از مشهد در نقد جشنواره شعر فجر و در پاسخ به قزلی گفت: جشنواره شعر فجر خواه ناخواه با جشنواره فیلم فجر حداقل بین عامه مردم مقایسه می شود. ما در دوره های اخیر حضور اقشار مختلف شاعران پیشکسوت را کنار هم ندیدیم. نکته بعدی کم بودن برد رسانه ای و فراگیری جشنواره است و بسیاری از شاعران در جریان نیستند و توقع می رود که روابط عمومی جشنواره فعال تر باشد. نکته سوم اینکه وقتی جشنواره فقط با محوریت کتاب برگزار می شود، نقش حمایتی خودش را از شاعرانی که امکان چاپ کتاب ندارند را کمرنگ می کند. جشنواره می تواند بخشی برای آثار منتشر نشده بگذارد و استعدادیابی کند. ما توقع داریم جشنواره شعر فجر معطوف به جریان های شعر روز باشد. مدیران جدید با شاعران همسو با خودشان کار می کنند و هر شاعری که دبیر جشنواره می شود می خواهد طرح تازه ای بدهد، تغییر بد نیست به شرطی که ثبات و چشم انداز را از ما نگیرد.
قزلی در پاسخ به انتقاد در مورد مراسم بزرگداشت علی گرمارودی که از اشخاص برجسته روی سن هنگام تقدیر دعوت نشده بود، گفت: ما چند برنامه جدی در دنیا را در حوزه ادبیات و دیگر حوزه ها نگاه کردیم و از اینکه سن برنامه شلوغ باشد مثل دوره های قبل خشنود نبودیم. باید مشخص شود کی به کی جایزه می دهد. بنابراین آقای صالحی به عنوان نفر اول فرهنگی کشور ایستادند و به استاد گرمارودی جایزه دادند.
وی در مورد رسانه ای نشدن جشنواره گفت: انتقاد اصلی به تلویزیون وارد است چون این فرصت ها را برای شعر فراهم نمی کند.
قزلی درباره دیگر انتقادات وارد به جشنواره شعر فجر هم گفت: آیین نامه جشنواره 5 سال است که بدون تغییر ساختار توسط وزیر ابلاغ می شود، البته آدم ها عوض می شوند.
کد خبر 4534882
صادق وفایی
نیکنام حسینی پور در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما با اعلام این خبر گفت: مرحله نخست داوری ها نشان داد آثار رسیده به دبیرخانه جایزه کتاب سال نسبت به دوره های قبل در بخش تالیف، ریزش درخور توجهی داشته است.
مدیرعامل خانه کتاب ایران افزود: به نظر می رسد ما باید در حوزه تالیف بیشتر همت کنیم و مجامع علمی و دانشگاهی دست به قلم شوند و به خلق اثر بپردازند.
وی با اشاره به فرایند داوری ها گفت: در این دوره کتاب سال، 550 داور به بررسی آثار پرداختند و براساس استاندارد ها و فرم های تحویل داده شده کتاب ها را بررسی کردند.
حسینی پور با اشاره به ضرورت پرداختن به نقد افزود: ما باید در کنار کتاب سال، حوزه نقد را جدی بگیریم، چون نقد ها باعت رشد مجامع دانشگاهی و کتاب های تالیفی می شود و اگر ما با همین فرایند جلو برویم، ریزش آثار بسیاری را خواهیم داشت.
مدیرعامل خانه کتاب گفت: ما در این دوره کتاب سال بیش از شش هزار اثر را مورد داوری قرار دادیم که بیشترین آثار ارسالی در حوزه تاریخ بوده است.
جایزه کتاب سال امروز با معرفی 14 برگزیده و افراد تقدیری در تالار وحدت برگزار می شود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتابچه چهل سال نشر ایران از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شد.
این کتاب شامل دو بخش کتاب و ناشر و چهار فصل ناشران حقوقی در چهل سال پس از انقلاب اسلامی(1396-1357 )، آمار ناشران حقوقی عضو شابک(از سال 1372 تا 1396 )، ناشران حقیقی در چهل سال پس ازانقلاب اسلامی (1396-1357 ) و ناشران حقیقی عضو شابک از سال(1372 تا 1396) پدیدە ناشران حقیقی (ناشر مؤلف) قیمت کاغذ پس از انقلاب اسلامی(1396-1376 )
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است:
برآیند کلی مرور 69 نموداری که در این کتاب عرضه شده، به ویژه از نظر تعداد عناوین و تعداد ناشران رشد و تکامل و فزونی را نشان می دهند. اکثر نمودارها نشان می دهند در دهە نخست که دوران تثبیت نظام جمهوری اسلامی و سپس جنگ تحمیلی را ً صنعت نشر هنوز جان نگرفته بود، لذا در کمترین حد تولید و تحرک قرار داشت. اما در دهۀ دوم، با پایان پشت سر نهادیم، طبیعتا جنگ و آغاز به کار دولت سازندگی) دولت های پنجم و ششم، (نظام های مدیریتی و اقتصادی صنعت نشر نیز قوام یافت و آرام آرام رو به بالندگی نهاد. دهە سوم، همزمان با دولت اصلاحات) دولت های هفتم و هشتم، (دوران جهش و شکوفایی صنعت نشر بود. در این دهه، تعداد عناوین به سرعت افزایش یافت و بیشترین مجموع شمارگان در یک سال (1385) در این دهه اتفاق افتاد. نمودارها نشان می دهند از اواخر دهە سوم تا نیمە دهە چهارم، یعنی در دوران دولت های نهم و دهم، از شتاب پیشین کاسته شده است. تحمیل ظالمانۀ تحریم های بین المللی از عوامل اصلی این رکود نسبی بود. اما در نیمە دوم دهە چهارم، در پی برجام در دولت یازدهم، صنعت نشر بار دیگر جان گرفت و دوران رکود پیشین را نیز جبران کرد به نحوی که در پایان دهە چهارم (1396 )تعداد عناوین کتاب ها به رکورد 114.99 عنوان رسید.
نیکنام حسینی پور؛ مدیرعامل موسسه خانه کتاب که مقدمه این کتابچه به قلم وی به رشته تحربر در آمده، تاکید شده است؛ در این اثر که تاش شده در عین اختصار و گزیده بودن، جامع ترین و فراگیرترین آمار و اطلاعات قابل استخراج از بانک اطلاعات خانه کتاب عرضه شود، امیدوارم این آمار مورد استفادۀ برنامه ریزان و تصمیم گیران فرهنگی قرار گیرد.
کتابچه چهل سال نشر ایران با شمارگان 500 و بهای 120 هزار تومان از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شده است.
برای دریافت متن کامل کتاب چهل سال نشر ایران اینجا کلیک کنید.
این موضوع را می توان در متون منبرها، خطابه ها، شعرها، سروده ها و نوشته های به جا مانده از آن دوران مشاهده کرد. همین موضوع انقلاب اسلامی ایران را متمایز و ممتاز می کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاقات قابل توجهی در حوزه نشر و کتاب رخ داد؛ به طوری که تا قبل از پیروزی انقلاب در فاصله سال های 1310 تا 1357 تنها حدود 50هزار عنوان کتاب تولید شده بود.
در فاصله سال های 1357 تا 1396 حدود یک میلیون و 220هزار کتاب چاپ اول و مجدد منتشر شده است . مسیر نشر کتاب در این سال ها پرجهش بوده است؛ به طوری که در دهه اول انقلاب 35هزار کتاب تولید شده بود و در دهه چهارم این عدد به 726هزار کتاب رسید. اگر به این جهش طی چهاردهه اخیر افتخار می کنیم، این جهش مدیون مولفان و ناشران، همچنین کسانی است که با تولید کتاب فرصت علم اندوزی را فراهم کردند.
حدود 143هزار عنوان کتاب طی 40 سال در این حوزه منتشر شده است که در دهه اول مجموع کتاب ها حدود 40هزار عنوان و در دهه چهارم به 88هزار عنوان رسید که این آمار نشان می دهد جریان علمی کشور در مسیر توسعه و پیشرفت به نحو قابل توجهی با کتاب و دانش همراه بوده است.
در حوزه علوم انسانی و اسلامی نیز مسیر پرجهشی در بخش تولید داشتیم. در آمایش آماری طی 40 سال گذشته می توانیم ردپای پیشرفت علوم را در حوزه های مختلف شاهد باشیم که یکی از این حوزه ها به تغییر آمار جنسیت در حوزه کتاب مربوط است.
براساس این آمار در سال 57، 96درصد مولفان مرد و تنها 4درصد زن بودند، در دهه اول انقلاب نیز 92درصد مولفان مرد و 8 درصد زن بودند اما اکنون در چهارمین دهه انقلاب اسلامی ایران 71 درصد مولفان مرد و 29درصد زن هستند. همچنین در سال 96، 68درصد مولفان مرد و 34 درصد زن بودند.
درباره حوزه داستان نویسی نیز آمار نشان می دهد فاصله بین مردان و زنان کمتر شده و تقریبا به فضای برابر رسیده است. ناشران پرکار یعنی ناشرانی که سالانه حدود 20 تا 50 اثر تولید می کنند. در دهه اول انقلاب تنها 17 ناشر بودند اما در دهه چهارم انقلاب تعداد آن ها به 600 ناشر رسید. ناشر حرفه ای ناشری است که سالانه بیش از 50 عنوان کتاب تولید می کند. در این زمینه در دهه اول انقلاب ما تنها 5 ناشر حرفه ای داشتیم و اکنون در دهه چهارم انقلاب 286 ناشر حرفه ای داریم. تمام این موضوعات نشان می دهد کاروان فکر، اندیشه، فرهنگ در ایران که از کهن بوم دیرینگی داشته است موفق بوده و آینده ایران نیز درخشان خواهد بود.
* متن سخنرانی عصر امروز(سه شنبه 16 بهمن ماه) در اختتامیه سی وششمین جایزه کتاب سال و بیست وششمین جایزه جهانی کتاب سال
کد خبر 1229392
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ، دبیرخانه سی و ششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران اسامی داوران بخش های کلیات ، فلسفه و روان شناسی ، دین ، علوم اجتماعی ، زبان ، علوم خالص ، علوم کاربردی ، هنر ، ادبیات ، تاریخ و جغرافیا و کودک و همچنین داوران جایزه جهانی کتاب سال را اعلام کرد.
الف- جایزه کتاب سال
نیکنام حسینی پور، رضا مختاری، هادی خانیکی، رضا اکبری، ولی الله محرابی، مریم حسینی، جوادمحقق، محمودکمره، محمدخزایی، سید سعید میرمحمد صادق و محمدجوادمرادی نیا اعضای هیأت علمی سی و ششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران منصوب شده بودند.
کلیات
سیدعبدالله انوار، حسن انوشه، محسن حاجی زین العابدینی، سیدکاظم حافظیان رضوی، محمدرضا رحیمی ریسه، رحمت الله فتاحی، نورالله مرادی، سیدسعید میرمحمدصادق.
فلسفه و روان شناسی
علی اکبر احمدی افرمجانی، حسین اسکندری، رضا اکبری، علی اوجبی، سعید بینای مطلق، علیرضا پیرخائفی، محمدرضا جلالی، نجفقلی حبیبی، داوود حسینی چفلی، احمدعلی حیدری، محمدجواد رضایی ره، سیدمسعود زمانی، امیرحسین ساکت، محمد سعیدی مهر، میثم سفیدخوش، محمد سلگی، علی اکبر سلیمانی، احمد عسگری، مهدی عظیمی،عبدالرسول کشفی، رضا محمدزاده، مقصود محمدی، رضا مختاری، علی مرادخانی، محمدحسین مهدوی نژاد، حامد ناجی اصفهانی.
دین
رضا اکبری، محمدرضا الهی، حمید باقری، علی بیات، شهرام پازوکی، احمد پاکتچی، مصطفی جعفرپیشه فرد، سیدهدایت جلیلی سنزیقی، نجفقلی حبیبی، سیدعلی حسینی، حسین حیدری، علی راد، مصطفی رحماندوست، محمدکاظم رحمان ستایش، انشاءالله رحمتی، رحیم زارع نهندی، مجتبی زروانی، محمد زروندی رحمانی، علی اکبر زمانی نژاد، بهزاد سالکی، محمد سعیدی مهر، محمدعلی سلطانی، روح الله شهیدی، فاطمه صادق زاده قمصری، محسن صادقی، سیف الله صرامی، حسن طارمی، احمد عابدی، علی اوسط عبدالعلی زاده (ناطقی)، قربان علمی، محمدتقی فعالی، مرتضی کریمی نیا، محمدمهدی گرجیان، رضا مختاری،محمدرضا مروارید، مجید معارف، حامد معرفت، علیرضا موحدنژاد، محمدعلی مهدوی راد، حامد ناجی اصفهانی، شادی نفیسی، رحیم نوبهار، محمود واعظی، هادی وکیلی، عبدالحسین هادویان، حسین هوشنگی، سیدمحمود یوسف ثانی.
علوم اجتماعی
عبدالمجید آقایی، علی اصغر احمدی، مجتبی اسکندری، سیدمهدی اعتمادی فرد، محسن ایمانی، خسرو باقری نوع پرست، مرتضی بحرانی، محمدسعید تسلیمی، غلامحسن تقی نتاج، محمد توحیدفام، مجتبی جانی پور، رضوان حجازی، نادر حقانی،سعید حکیمی ها، عباس خامه یار، هادی خانیکی، غلامحسین خورشیدی، محمد خوش چهره،محسن خوش طینت نیک نیت، بهروز دری، محمدسعید ذکایی، حسین راغفر، حسین رحمان سرشت، جبار رحمانی، قدرت الله رحمانی، زرین زردار، حسن رضا زین آبادی، سیدحسین سراج زاده، علی اصغر سعیدی، سیدرضا سیدجوادین، وحید شالچی، ناصر شعبانی، صابر شعری، حسن شیبانی، عباس طلوعی اشلقی،اکبر عالم تبریز، مرتضی عزتی، شهریار عزیزی، حسین علایی، مهدی فاتح راد، لعیا الفت، مقصود فراستخواه، هاشم فردانش، سیداحمد فیروزآبادی، سیدمحمد قاری سیدفاطمی، منیژه قره چه، معصومه قمی، منصور کشاورزمیرزامحمدی، الهه کولایی، احمد گائینی، ابوالفضل گندمی، مرتضی گوهری پور، سیدمصطفی محقق داماد، نسرین محمدحسنی، محسن محمدزاده، مجید مختاری، تیمور مرجانی، بهزاد مشعلی، حسین منتی، فرشاد مؤمنی، منصور مؤمنی، حسین میرزایی، سیدعبدالامیر نبوی، احمد نقیب زاده، محمود نیلی احمدآبادی، عباس وریج کاظمی، سیدعلی اکبر هاشمی راد، حسین یکتا، محمدقلی یوسفی.
زبان
ابوالقاسم اسماعیل پورمطلق، علی افخمی، علیرضا باقر، عسکر بهرامی کهیش نژاد، محمود جعفری دهقی، علی رواقی، زهره زرشناس، بهمن زندی، فرهاد ساسانی، سیدمحمدرضا شبیری، نجمه شبیری، حمیدرضا شعیری، علی اشرف صادقی، حسین صافی، حیات عامری، احسان عباسلو، سپیده عبدالکریمی، عنایت الله فاتحی نژاد، غلامحسین کریمی دوستان، ارسلان گلفام، بهروز محمودی بختیاری، یحیی مدرسی، گلناز مدرسی قوامی، بتول مشکین فام، مجتبی منشی زاده، امیرعلی نجومیان، حسین وثوقی، عباسعلی وفایی.
علوم خالص
محمدحسین آدابی، فرهنگ احمدی گیوی، سیدجواد اخترشناس، محمد اردشیر، غلامرضا اسلامپور، وحید اکملی، حسین امینی، عبدالحسن بصیره، عسکر بهرامی کهیش نژاد، علی بیت اللهی، سیداویس ترابی، محمد جلودارممقانی، عادل جلیلی، سیدعلی حائری روحانی، محبوبه حسینی برزی، سیدحجت الحق حسینی، مهدی خاکیان قمی، علی درویش زاده، حسن رحیمیان، نصرالله رستگارپویانی، مهدی زارع، رحیم زارع نهندی، محمدرضا سعید، شهریار سلیمی، حسین شیخ رضایی، پیمان صالحی، هادی صمدی، محمد عمادی حائری، علی فرازمند، منوچهر قریشی، حنیف قلندری، مرضیه کاظمی، یونس کرامتی، امیراحسان کرباسی زاده، پرویز کردوانی، وحید کریمی پور، رضا کوهکن، علیرضا منجمی، مرتضی منیری، سیدرضا موسوی حرمی، سیدسعید میرمحمدصادق، رضا ندرلو، محمدقاسم وحیدی اصل، ترانه وظیفه شناس، عبدالرحیم هوشمندزاده، محبوبه هوشیار.
علوم کاربردی
قباد آذری تاکامی، محمدکاظم آقامیر، حسینعلی ابراهیم زاده، سعدالله ابراهیم نژاد، محمدرضا ابوطالبی، محمدجواد احسانی، مهدی احمدی، نیما احمدی، حسن احمدی قاولیقی، فرشاد اخلاقی، همایون استکانچی، حجت امامی، مرتضی امینی، رضا انتظاری ملکی، محمودرضا برازش، محسن برزگر، رامین بزرگمهری، سیدهاشم بنی هاشمی، هوشنگ پورنگ، محمدرضا پیشوایی، رحیم پیغان، محمد تشنه لب، رضا توکلی مقدم، علی جهان افروز، حسین چگینی، علی حائری اردکانی، سیدجلال حجازی، سیدحسین حسینی، مهدی حیدری، علیرضا خاوندی، سیاوش خرسندی، اسماعیل خرم، سرور خرم دل، حسین خلیلی، محمداسمعیل دارابی، روشنک داعی، حسین دانش نژاد، محمد دانش یزدی، حسن درخشان، غلامرضا درخشان دیلمی، رسول دیناروند، سیدجلیل ذریه زهرا، محمدعلی راد، علی رازی، هومن رحمتی، فیاض رحیم زاده، ادریس رحیمی کیا، ابوسعید رشیدی، شهلا رودبارمحمدی، صدیق رئیسی، مجید سبزه پرور، منصور سلطانیه، مجتبی سمنانی رهبر، سیدمهدی سیداصفهانی، عباس سیفی، شهرام شادرخ، سیروس شاکری، حسین شاهرخ، مالک شاهرخ، داور شاهسون، ایمان شاه محمدی، مصطفی شریف روحانی، کامران شریفی، محمدرضا شمس اردکانی، محمد شور، حمیدرضا شهریاری کاهکشی، مجید صادق آذر، محسن صارمی، محمدتقی صالحیان، مسعود صبائی، ناصر صداقت، محمدحسین صراف زاده، نورمحمد عارفیان، حسین عربی، محمدحسین عزیزی، مهیار غفوری،عمادالدین فاطمی زاده، کریم فائز، مهدی فتح الله، نادر فنایی، سجاد قادری، سیدمهدی قمصری، محمدمهدی قیامت، محمدتقی کاظمی، رضا کراچیان، احمد کرمانپور، بهروز کریمی، پیمان کشاورز، مهران کوچک، فرشید مالک قاینی، بهمن محتشمی، ولی الله محرابی، غلامرضا محمدی، ایرج محمودزاده کنی، سیدعلی محمد مدرس ثانوی، محمدرضا مزدیان فرد، امید مسعودی فر، مصطفی مظاهری طهرانی، حسین معماریان، مصطفی معین، مسعود موحدی، نفاخ موسوی، سیدمحمدعلی موسویان، علی موقررحیم آبادی، سیدعلیرضا مهدویانی، سیدمحمدجواد میرزاپورآل هاشم، امین میرشکاری، بهروز مینایی بیدگلی، محمدقلی نادعلیان، رسول نورالسناء، سیامک نوری، حسین یوزباشی زاده.
هنر
محمد احسانی، سیدعبدالحمید احمدی، علیرضا الهی، رحمت امینی، محمدرضا آقامحمدی، رضا آقایی طوق، حسین بحرینی، اسماعیل بنی اردلان، هما بهبهانی، مهرداد پاکباز، مصطفی پرنیانی، مهرداد پورعلم، بهرام جلالی پور، محمد حائری، شاهین حسابی، سیدمهدی حسینی، محمودرضا حقی فام، سعید حقیر، مهدی حمزه نژاد، رامین حیدری فاروقی، سعید خاقانی، محمد خبیری، محمد خزایی، منوچهر راد، حمید رجبی، مهدی رحیمیان، رحیم رمضانی نژاد، سیدعلی روحانی، شهرام زرگر، سیدنصرالله سجادی، سعید سعیدی، مهناز شایسته فر، رامتین شهبازی، اردشیر صالح پور، رضا صمیم، سیدشهاب الدین عادل، علی اعظم عباسفر، محمدحسین علیزاده، فرزاد غفوری، محمد فرشچی، شاهین فرهت، ابوالفضل فلاحتی، محمود کمره ای، سیدعبدالمجید کیانی،کمال محامدپور، حسین معماریان، آذین موحد، حمیدرضا مؤمنی، محمدحسین ناصربخت، عبدالرضا نبوی، مهدی نمازی زاده، علی نوری بروجردی، منصور نیکخواه بهرامی، سیدمحمدکاظم واعظ موسوی، امین هنرمند، حبیب هنری.
ادبیات
سجاد آیدنلو، مهنوش اسکندری، علیرضا انوشیروانی، بهروز ایمانی، علیرضا باقر، جواد بشری، مزدک بلوری، ابوالفضل حری، مریم حسینی، سعیده دست آموز، احسان رئیسی، نجمه شبیری، سعید شفیعیون، محمدرضا ضیاء، احسان عباسلو، عنایت الله فاتحی نژاد، مرجان فرجاه، فرزاد قائمی، یونس کرامتی، آبتین گلکار، زهرا محمدی، رحمان مشتاق مهر، مریم مشرف، بتول مشکین فام، حسین معصومی همدانی، محمدرضا موحدی، بهمن نامورمطلق، امیرعلی نجومیان.
تاریخ و جغرافیا
محمدتقی ایمان پور، عسکر بهرامی کهیش نژاد، معصومعلی پنجه، زهرا پیشگاهی فرد، شهرام جلیلیان، محمود جمعه پور، محمدرضا حافظ نیا، مالک حسینی، احمدعلی حیدری، فرامرز خوش اخلاق، آرزو رسولی، گودرز رشتیانی، سیدابوالفضل رضوی، قنبرعلیرودگر، روزبه زرین کوب، محمدحسین ساکت، ژیلا سجادی، منصور صفت گل، جواد عباسی، بهلول علیجانی، رائد فریدزاده، علی قاسمی، معصومه قمی، عزت الله قنواتی، مراد کاویانی راد، موسی کمان رودی کجوری، اسمعیل کهرم، محسن معصومی، فرامرز معطر، مهرداد ملک زاده، قباد منصوربخت، علی موحد، سیدسعید میرمحمدصادق، عبدالله ناصری طاهری، غلامرضا نبی بیدهندی، مجتبی یمانی.
کودک و نوجوان
محمدکاظم اخوان، مهدی اعتمادی، منوچهر اکبرلو، محمود امانی تهرانی، محمدعلی بنی اسدی، احمد حسینی،محمود حکیمی، مصطفی خرامان، هادی خورشاهیان، سیدعلی محمد رفیعی، شیدا رنجبر، فرزاد فربد، محبوبه نجف خانی، وحید نیکخواه آزاد، امید وهابی املشی.
ب- جایزه جهانی کتاب سال
بر اساس اعلام دبیرخانه جایزه جهانی کتاب سال، آرش آبائی، آیدین آغداشلو، سیدعلی آقایی، ژاله آموزگاریگانه، معصومه ابتکار، عباس احمدوند، آپه نا اسفندیاری، سیدحسن اسلامی اردکانی، حسن انصاری، زهرا اهری، عسکر بهرامی، شهرام پازوکی، احمد پاکتچی، نصراللّه پورجوادی، قاسم پور حسن درزی، محمود جعفری دهقی، حمیده چوبک، سیدمحمد رضا حسینی بهشتی، احمد علی حیدری، مجید حیدری دلگرم، محمد خزایی، محمدعلی خوانین زاده، صادق خورشا، امیر ذوقی، نگار ذیلابی، احمدرضا رحیمی ریسه، شاهرخ رزمجو، رسول رسولی پور، رضا رضازاده لنگرودی، شهره روغنی، زهره زرشناس، محمدحسین ساکت، سیدمحمدصادق سجادی، محمد سردانی، محمد سردانی، سینا سلطانی، روح الله شیرازی، علی اشرف صادقی، مجید صالح بک، احمد صدری، مینا صدری، هادی صفایی پور، منصور صفت گل، حسن طارمی راد، بابک عالیخانی، مهرداد عباسی، سعید عدالت نژاد، پروانه عروج نیا، حمید عطائی نظری، سیّدمحمّد عمادی حائری، ستار عودی، محمد غلامعلی فلاح، خشایار قاضی زاده، روشنک قدس، مهرداد قیومی بیدهندی، علی کالیراد، ولی الله کاووسی، یونس کرامتی، امیرحسین کریمی، مرتضی کریمی نیا، رضا کوهکن، سیّدمحمّدهادی گرامی، فاطمه گلدار، آبتین گلکار، امیر محمد گمینی، فاطمه لاجوردی، باقر لاریجانی، هایده لاله، محمد لگنهاوزن، رافائل مائوریللو، ولی الله محرابی، سید مصطفی محقق داماد، کورورش محمدخانی، محمد محمودپور، صفا محمودیان، فهیمه مخبر دزفولی، جواد مرشد لو، مریم مشرّف الملک، محسن معصومی، حسین معصومی همدانی، محسن معینی، سیدمحمد مقیمی، سیدضیاء موحّد، ابراهیم موسی پوربشلی، نگین میری، فاطمه مینایی، لطف الله نبوی، سیروس نصرالله زاده، رحیم نوبهار، ناصر نوروززادۀ چگینی، حسین هوشنگی و لیلا هوشنگی به عنوان داوران بیست و ششمین دوره جایزه جهانی کتاب سال معرفی شدند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اختتامیه سی وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران عصر امروز (سه شنبه 16 بهمن ماه) با حضور حسن روحانی؛ رئیس جمهوری ایران، سیدعباس صالحی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معصومه ابتکار؛ معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سیدرضا صالحی امیری؛ رئیس کمیته ملی المپیک، محسن جوادی؛ معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدعلی مهدوی راد؛ دبیرعلمی این دوره از جایزه کتاب سال، احمدعلی حیدری؛ دبیر علمی جایزه جهانی کتاب سال، نیکنام حسینی پور؛ مدیرعامل موسسه خانه کتاب، محمود واعظی؛ رئیس دفتر ریاست جمهور در تالار وحدت برگزار شد.
مهدوی راد در این آئین، با گرامیداشت فرارسیدن چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفت: فرارسیدن سال روز انقلاب اسلامی، انقلاب آگاهی، قلم، کتاب، درایت و آزادی را تبریک می گویم.
وی در تشریح گزارش برگزاری سی وششمین دوره جایزه کتاب سال ادامه داد: مجموعه آثار مکتوب که از راه های مختلف در دبیرخانه جایزه کتاب سال بررسی شدند 52 هزار و 80 عنوان چاپ نخست بود که در سال 96 منتشر شده بود و در مقایسه با سال گذشته اندکی افزایش داشت. در ارزیابی نخست 10هزار و 368 عنوان کتاب شناسایی و در مرحله دوم 272 عنوان کتاب شامل ترجمه، تألیف و تحقیق بررسی شدند.
مهدوی راد افزود: امتیازدهی به آثار به این صورت بود که داوران آثار تقدیری را از 85 تا 95 و آثار برگزیده را از 95 تا 100 امتیاز پیش بینی کرده بودند.
دبیرعلمی سی وششمین دوره جایزه کتاب سال با اشاره به بیست وششمین دوره جایزه جهانی بیان کرد: در این جایزه 244 عنوان کتاب به مرحله نهایی راه پیدا کرد و از بین 28 عنوان کتاب 10 عنوان برگزیده منتخب شد. علاوه بر این 10 عنوان اثر برگزیده و 42 عنوان تقدیری امروز معرفی خواهند شد.
مهدوی راد با اشاره به تاثیر شگرف انقلاب اسلامی بر دانش گستری و گسترش ابعاد تمدن اسلامی انسانی و تحول میراث مکتوب گفت: حرکت در حوزه میراث مکتوب هرچند مقبول نیست اما مطلوب است.
وی افزود: نعمت انقلاب، نعمت بزرگی است که با آگاهی، آزادی، فرهیختگی و فرزانگی همراه است بنابراین پیشگیری از تحریف آن بسیار مهم است.
مهدوی راد درباره جریان داوری آثار این دوره جایزه کتاب سال بیان کرد: اطمینان می دهم که داوران عزیز هرچه را که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اجازه چاپ داده بود و ما مطلع شدیم، بدون سوگیری ارزیابی شدند.
غرولندهای سی و هفتم/ آرای مردمی؛ می دانید دعوا سر چند رای است؟
امروز بخشی از آمار و ارقام آرای مردمی را شنیدم و شگفت زده شدم. به قول امروزی ها فکّم افتاد. هنوز باورم نمی شود که این همه جنجال و دعوا سر چند رای است.
شنیده می شود برخی صاحبان فیلم ها تیم هایی راه انداخته اند و بلیت می خرند و رای های آنچنانی و... ، در فضای مجازی یک کارهایی می کنند و...!
بعد هم من متوجه این نکته نمی شوم که وقتی هنوز نیمی از جشنواره باقی مانده و برای فیلم ها رای گرفته می شود با چه مبنایی هر روز یک فیلم خارج می شود؟ پس رای های آن فیلم در روزهای بعد کجا محاسبه می شود؟ یکی این سیستم عجیب و غریب را توضیح بدهد.
از مسئولان محترم خانه سینما و بخش سیمرغ مردمی تقاضا دارم خیلی شفاف و روشن تعداد آرای فیلم ها را اعلام کنند تا بفهمیم وقتی درباره "مردم" حرف می زنیم درباره چند نفر صحبت می کنیم.
نمودارهایش را منتشر کنید و آرای هر فیلم را به تفکیک اعلام بفرمایید. و تعداد کل بلیت ها که می شود تعداد کل آرا را نیز. که بدانیم تعداد رای ها چند درصد تعداد کل است. صادقانه و بدون شائبه همه چیز را شفاف سازی کنید.
مطمئنا علم آمار به زانو در خواهد آمد اگر تعداد آرای واقعی اعلام شود.
واقعا با این تعداد رای می شود سیمرغ داد؟ جشنواره ملی 37 ساله باید کل آرای جمع آوری شده اش در 6 روز برای کل فیلم ها از آرای "دقیقه اول" برنامه 90 کمتر باشد؟! این مبحث حتما ادامه دارد
در سینمای ایران هم شخصیت های محبوب و ماندگار کم نیستند اما با این حال به نظر می رسد که در سال های اخیر، سینمای ما از خلق این گونه شخصیت ها دور شده است. امسال در جشنواره فیلم فجر عمده فیلم ها در پرداخت شخصیت های قصه خود دچار لکنت هستند. حتی فیلم های پرتره، مانند فیلم تختی که این پهلوان را به تصویر می کشد یا فیلم شبی که ماه کامل شد که شخصیت فائزه منصوری و عبدالحمید ریگی را روایت می کند. این فیلم ها بیش از آنکه به شخصیت های کانونی قصه نزدیک شوند، بر روایت های تاریخی و کلیشه های عمومی درباره این شخصیت ها تمرکز و تاکید دارند. در مورد فیلم های داستانی غیرپرتره که داستانشان مبتنی بر واقعیت هم نیست، این موضوع بیشتر به چشم می آید، یعنی شخصیت های قصه عموما ملموس نیستند. نه نویسندگان فیلمنامه و نه کارگردان ها انگار به آنها نزدیک نشده اند. نمادها، استعاره ها و نشانه ها در شخصیت پردازی فیلم ها بسیار کمرنگ است.
حتی در دکوپاژ فیلم ها نیز کمتر می توان نما یا سکانسی پیدا کرد که مخاطب را به جهان شخصیت قصه نزدیک کند. قریب به اتفاق قاب ها و میزانسن ها صرفا معطوف به روایت قصه/ ماجرا است. البته این قاعده کلی نیست. برخی فیلم ها مثل فیلم قصرشیرین از این قاعده مستثنی هستند و قهرمانشان را بیشتر از دیگر فیلم های جشنواره معرفی و ملموس می کنند. اگرچه این فیلم هم در برخی سکانس های مهم و حیاتی (مثل سکانس درگیری و بزن بزن در پایان فیلم)، روایت جزئیات اضافی در یک ماجرای نه چندان محوری را بر نزدیک شدن به مخاطب و بیان تحول/ تطهیر قهرمان ترجیح داده است. این اتفاق البته به شکل دیگری در فیلم تیغ و ترمه هم افتاده است. در این فیلم هم قهرمان قصه وارد جهان مخاطب نمی شود. به رغم بازی خوب امین حیایی در این فیلم، موقعیت هایی که نویسنده فیلمنامه برای بیان قصه اش انتخاب کرده و قاب هایی که کارگردان برای به تصویر کشیدنش، چیده، هیچ یک ما را به شخصیت اصلی پیوند نمی دهد. ما تصمیم های ایثارگرانه قهرمان را می بینیم اما وجوه متناقض ذهن او را نمی فهمیم. در این فیلم ها استفاده نادرست از نماد، نشانه و استعاره نتیجه کار را ضعیف کرده است.
قریب به اتفاق نمادها و کدهای فیلم، اصطلاحا گل درشت و ساده لوحانه است و قهرمان قصه با همین بیان ساده در میان موقعیت های پیچیده و مهم فیلم رها می شود. اما سال گذشته امین حیایی در فیلمی به نام شعله ور بازی کرد که از چند جهت قابل توجه بود. یکی اینکه تصویر حیایی از یک بازیگر کمدی، تغییر کرد و او توانست خودش را به عنوان یک بازیگر توانمند در بازی نقش های دشوار محک بزند و حتی به خاطرش دیپلم افتخار فجر بگیرد. اما مهم تر از همه اینها خلق یک شخصیت منحصربه فرد به نام فرید بود. شخصیتی چندبعدی، پرداخت شده و باورپذیر که به خوبی به جهان مخاطب وارد می شود، استدلال ها و تصمیم هایش را به مخاطب می قبولاند و داستان فیلم را با تصمیم هایش پیش می برد. کارکرد اصلی این گونه شخصیت ها آن است که پس از فیلم در زندگی مخاطبانشان به حیات خود ادامه می دهند. معانی جهان، هستی و زندگی را برای مخاطب بسط می دهند و کمک می کنند تا نسبت مخاطب با جهان پیرامونش قابل فهم شود.
تنابنده معتقد است عده ای با بزرگ کردن منابع مالی برخی فیلم ها به دنبال زیرسوال بردن کلیت سینما هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محسن تنابنده بعد از بازی در مجموعه پایتخت و کارگردانی گینس با فیلم قسم در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حاضر شده است. به مناسبت اکران این فیلم و استقبال منتقدان از آن با تنابنده گفتگو کرده ایم.
شما در دومین اثر سینمایی خود سراغ یک موضوع ملتهب رفته اید. از قرار معلوم سینما برایتان بیشتر جای ریسک و تجربه است.
خیلی با این گزاره ای که مطرح کردید موافق نیستم زیرا حتی اگر به سریال پایتخت نگاه کنید معلوم می شود که این سریال نیز پروژه سختی بود و این سختی حتی در داستان نیز وجود داشت یعنی اینکه یک خانواده معمولی در چالش های عجیب و غریبی قرار می گیرند. اساساً مخاطب برای من در سینما و تلویزیون بسیار مهم است زیرا سینما مکانی است که عده ای در آن به تماشای فیلم می نشینند و اگر این عده نباشند، اصولاً سینمایی وجود ندارد البته مدیوم سینما و تلویزیون برای ما کمی تفاوت دارد اما اینگونه نیست که کارهای تلویزیونی را سهل بگیرم یا کارهای سینمایی را بسیار جدی بلکه هر دو در اندازه خود برایم جدی هستند. در هر دو مدیوم قصه رخدادگاه خود را برای من تعیین می کند اما سینما برای من در قصه گویی چالش برانگیزتر است مثلاً سفره قصه فیلم قسم را می توانستیم ساده تر پهن کنیم اما خلاقانه طرح کردن این قصه برایم جذاب تر بود.
داستان قسم براساس پژوهش خاصی شکل گرفت یا ما به ازای بیرونی داشت؟
داستان فیلم قسم 10 سال همراه من بود و فرصت ساخت آن پیش نمی آمد زیرا بسیار چالش برانگیز و تامل برانگیز بود. یک قانون فقه قضایی وجود دارد به نام قسامه که افراد زیادی از آن اطلاع ندارند اما بسیار قانون مهمی است. مدتی قصه را کنار گذاشته بودم اما در سال جاری در بسیاری از رسانه ها دیدم که چندین بار این مسئله با حکم قاضی اجرا شده است. به نظرم رسید که هم اکنون فرصت ساخت این قصه است. داستان دوباره برایم زنده شد و عزمم را جزم کردم تا فیلم را بسازم. نگارش قصه قسم الزاماً می طلبید که ما وارد تحقیقات بشویم و باید درباره مباحث قضایی که در فیلم مطرح می شد، پژوهش می کردیم و بعد نتیجه این پژوهش را در قصه به گونه ای بیان می کردیم که مخاطب به زبان ساده متوجه آن بشود. با همکاری مشاوران قضایی و قوه قضائیه حدود 60 پرونده قضایی که مسئله قسامه در آنها مطرح شده بود را در یک سال اخیر مطالعه کرده ام. البته هفت سال پیش نیز در یک فرصتی مطالعات زیادی درباره این مسئله داشتم. در زمان ساخت فیلم نیز یک گروه قضایی که قانون را کاملاً درک می کردند و می شناختند به ما مشاوره می دادند و کمک های خوبی کردند. تحقیقات درباره داستان فیلم و نگارش آن به صورت غیرمتصل حدود یک سال طول کشید و نگارش فیلمنامه اصلی حدود دو ماه کار متناوب و شبانه روزی برد.
از ابتدای نگارش فیلمنامه دکوپاژ و میزانسن ها هم اینگونه که در فیلم وجود دارد، بود یا بعدا به این شیوه اجرا رسیدید؟
ابتدا در یک فضای دیگری قصه را تعریف می کردیم. داستان در یک کوره آجرپزی تعریف می شد ولی بعد از آنکه قصه اولیه ای از فیلمنامه نوشته شد، متوجه شدم که فضای فیلم خوب نیست و به نوعی گداگرافی است و فقر خیلی در آن پررنگ است. وقتی تصمیم گرفتم که قصه را همانگونه که امروز در فیلم وجود دارد تعریف کنم کار به مراتب سخت شد اینکه تماشاگر خودش را در بین افراد حاضر در داستان و ماجرا ببیند. البته این مسئله بسیار چالش برانگیز بود اما علاقه داشتم که در این چالش قرار بگیرم زیرا من عاشق آموختن هستم و فکر می کنم چالش و ریسک است که باعث آموزش می شود. البته اگر نتیجه چنین چالش هایی مثبت باشد موفقیت خوبی حاصل می شود و اگر مثبت نباشد بسیار مخاطب را پس می زند به همین دلیل در این فیلم همه توانم را گذاشته بودم.
یکی از ویژگی های آثاری که شما در ساخت آنها مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشته اید مثلا در پایتخت، هفت دقیقه تا پاییز، استشادی برای خدا و قسم این است که داستان های آنها چه در زبان طنز و چه به صورت جدی به مسئله قضاوت می پردازد. انگار قضاوت کردن آدم ها درباره یکدیگر مسئله ذهنی شما به عنوان فیلمساز است.
یکی از ویژگی های انسان با دیگر مخلوقات توان قضاوت کردن است اما اینکه بعضی ها قیافه روشنفکری به خود می گیرند و مثلاً می گویند در زندگی قاضی نباشیم و قضاوت نکنیم به هیچ عنوان شدنی نیست. زیرا ما در طول زندگی دائم در معرض قضاوت کردن و قضاوت شدن هستیم. من در فیلم قسم در کنار مطرح کردن این مسئله نمی خواستم درباره قانون قضاوت کنم بلکه قانون را مطرح می کنم و نشان می دهم که چه تاثیری در زندگی ما دارد. آنچه که باعث به وجود آمدن اندیشه می شود و ما را به فکر فرو می برد به نوعی مسئله قضاوت است. به همین دلیل سعی کرده ام در قسم قضاوت را به چالش بکشم و نشان بدهم که ما دچار قضاوت غلط نیز می شویم. اصلاً حکم ندادم که کدام سمت قضاوت صحیح است بلکه برای من چالش قضاوت مهم بوده است.
چرا در ساخت این فیلم و به خصوص پایان بندی آن از تکنیک های کامپیوتری یا اصطلاحاً سی جی و پرده سبز استفاده نکردید و همه چیز طبیعی ساخته شد؟
استفاده از تکنیک های کامپیوتری یا پرده سبز نیاز به یک مهندسی دقیق دارد و این مهندسی نیز نیازمند زمان طولانی است و ما باتوجه به اینکه باید فیلم را به جشنواره می رساندیم فرصت این کار را با جزئیات نداشتیم البته قبل از ساخت فیلم به صورت طبیعی و آنچه که امروز مخاطبان می بینند ما تلاش هایی برای استفاده از پرده سبز انجام دادیم و حتی یک دکور خوب نیز ساخته شد اما بعد متوجه شدم که بازیگران و حتی بازیگران حرفه ای با این مسئله پرده سبز مشکل دارند و در بازی آنها تاثیر مستقیم می گذارد و آن ری اکشن و حسی که بازیگر در محیط طبیعی و فضای واقعی از خود نشان می دهد در زمان استفاده از تکنیک هایی همچون پرده سبز به هیچ عنوان به دست نمی آید. به همین دلیل با وجود آنکه دکور را طراحی کرده بودیم از این مسئله منصرف شدم و فیلم را آنگونه ساختم که هم اکنون مخاطبان می بینند.
گفته می شود اوج تهیه کننده فیلم است، درست است؟
تهیه کننده فیلم قسم کاملاً خصوصی است. الهام غفوری و جلیل شعبانی تهیه کنندگی فیلم را برعهده دارند. شفاف سازی و مشخص شدن بودجه فیلم ها اصلاً بد نیست اما متاسفانه گروهی از سینماگران از این مسئله استفاده می کنند تا برای دیگران چاله بکنند. متاسفانه امروز سینمای ما از درون دچار معضل شده و برخی از سینماگران از درون سینما برای یکدیگر معضل ایجاد می کنند و با سنگ اندازی برای دیگران تلاش می کنند تا شرایط را فقط برای کار خود فراهم کنند و این اصلاً خوب نیست. وقتی در خارج از سینما اختلاس های مختلف می شود و ارقام میلیاردی و پول های کثیفی بسیار بیشتر از آنچه در سینما وجود دارد جابجا می شود این مسئله درست نیست که ما همه فوکوس خود را روی سینما بگذاریم و بدتر آنکه خودمان در درون سینما برای یکدیگر جفت پا بیندازیم. باید هرکدام از ما سعی کنیم که شرایط بهتر ایجاد کنیم و به جای آنکه به دنبال خراب کردن حریف باشیم فیلم خودمان را خوب بسازیم. البته من نیز درک می کنم که پول های ناسالمی بعضاً وارد سینما شده است اما حجم این پول ها به اندازه ای نیست که به آن پرداخته می شود یا عده ای دنبال زیر سوال بردن کلیت سینما هستند. مطرح کردن چنین حرف هایی به جای توجه به بخش های هنری فیلم باعث کاهش مخاطبان می شود و ذهن مخاطبان را آلوده می کند زیرا وقتی دائم به تماشاچی بگوییم که پول فلان فیلم از کجا آمده، تمام زحمات سازندگان آن اثر زیر سوال می رود. متاسفانه چند برنامه تلویزیونی نیز که درباره سینما ساخته می شود به جای پرداختن به مسائل اصلی سینما به بحث آسیب زننده سرمایه گذاری برخی افراد در چند فیلم می پردازد و این چند فیلم را نیز به همه سینما تعمیم می دهند.
فیلم در بخش سودای سیمرغ قرار دارد و از سوی منتقدان نیز با واکنش های مثبتی همراه بوده و مخاطبان مردمی هم آن را دوست داشتند. چه چشم اندازی برای فیلم در بحث داوری می بینید؟
اصولاً وقتی به عنوان فیلمساز فیلمی را وارد جشنواره می کنیم یقیناً به دنبال آن هستیم که مورد قضاوت قرار بگیریم و من غیر از این چیزی را قبول ندارم و به نظرم کسانی که فیلمشان را به جشنواره داده اند و بعد می گویند برایشان جایزه یا نظر داوران مهم نیست، شوخی و مزاح می کنند و اصولاً تمامی مباحث و حتی جنگ هایی که به صورت رودررو و یا پشت پرده در جشنواره فیلم فجر شکل می گیرد نیز به دلیل همین اهمیت قضاوت است. من نیز از این قاعده مستثنی نیستم و دوست دارم فیلم به خوبی دیده شود. هرچند که می دانم فیلم های دیگر توان چند برابری را برای این مسئله خرج کرده اند و به نوعی ما آدم لاغر این ماجرا هستیم.
سیدمحمد حسینی، سردبیر مجله سینما و مدرس و منتقد سینما در گفت وگو با ایکنا از اصفهان، درباره موضوع خانواده در سینمای ایران اظهار کرد: اگر بخواهیم عناصر موضوع خانواده در سینمای ایران را برسی کنیم، سینمای ایران در این زمینه کارنامه قابل قبولی ندارد، زیرا معمولاً خانواده هایی که در سینما مورد توجه قرار گرفته اند، بیشتر از هم پاشیده شده یا در آستانه درهم پاشیدگی با عناصری که کارکردشان تطبیق با واقعیت دینی اجتماع نداشته اند، هستند.
شخصیت پدر در سینمای ایران مورد اهانت قرار می گیرد
وی افزود: مثلاً جایگاه پدر در سینمای ایران بیانگر یک موجود زنده ای هست که احتمالاً زندگی پنهان دارد و دارای یک عشق در گذشته می باشد و با نسل جدید و پولدار هم مخالف است. تنها سینمایی که می تواند به ساحت پدر اینگونه توهین کند، سینمای ایران است و در دیگر سینماهای دنیا چنین چیزی وجود ندارد. در تمام سینماهای جهان، پدر شخصیت محترمی دارد، حتی در بعضی از قالب های سینمایی جهان، مثل بالیوود و یا سینمای چین، پدر نه تنها موجودی محترم، بلکه در حد پرستش مقدس است، اما در سینمای ایران مثلاً اگر جشنواره ای برپا شود، مستقیما 5 فیلم شخصیت پدر را نشانه می گیرد.
سینمای ایران در مسیر از بین بردن ریشه های خانواده
سردبیر مجله سینما و مدرس و منتقد سینما بیان کرد: سینمای ایران نه تنها در راستای خانواده عمل نکرده است، بلکه در مسیر از بین بردن ریشه های خانواده عمل می کند، مثل موج خیانت سازی که مدتی در سینما متداول شد. فیلم های فراوانی هستند که نه تنها باعث شکل گیری خانواده نمی شوند، بلکه باعث جنبه وحشت آفرینی برای خانواده می شوند. این موضوع نه تنها کمک نمی کند، بلکه باعث تشویش اذهان عمومی نیز می شود. این سینما یک فضای اشتباهی است که ما به سینمای اجتماعی نام گذاری کرده ایم و مشکلات فراوانی در نوع نگاه ما به سینمای خانواده وجود دارد.
حسینی تصریح کرد: به اندازه کافی به خانواده های ایرانی در سینما توهین شده است، ولی سینما کم کم به سمت تجربه کردن فضاهای جدید می رود و در دهه 90 به سمت تنوع می رویم و تعدادی از ژانرها در حال شکل گیری هستند، ولی با این حال یکی ار بزرگترین مشکل ما در سینما ایران، موضوع خانواده است.
سینما با مجامع فکری ارتباط ندارد
وی خاطرنشان کرد: اگر خانواده ی سالم ایرانی در مدت 6 ماه فقط محصولات سینمای ایران را تماشا کند سلامت خانوادگی اش از دست می رود. این گونه فیلم ها سازگار با روح اجتماعی ایرانیان ندارد، مثلاً فیلم های امروز مسئله ای را مطرح می کنند که در خانواده های ایران مطرح نیست، ولی در کشورهای اروپایی رواج دارد، یعنی حتی دست پیدا کردن به مسئله اجتماعی ما کاملاً به خطا می رود و فقط واقعیت های اجتماعی را بر کل جامعه ایرانی ارائه می دهد در حالی که واقعیت های کوچک و جزیی جامعه تحت پوشش قرار نمی گیرد که این ناشی از عدم مطالعه در سینما و دیگری عدم ارتباط سینما با مجامع فکری مثل دانشگاه ها است.
انتهای پیام
تهران (پانا) - افشین هاشمی کارگردان فیلم سینمایی خاله قورباغه معتقد است، سینمای کودک باید به هویت اصلی خودش بازگردد و متولیان سینمای کودک از پیله نگاه محتاطانه خارج شوند و نیازهای کودک امروز را دریابند.
افشین هاشمی نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما که فیلم خاله قورباغه را در ژانر کودک و نوجوان ساخته است، با حضور در ویژه برنامه سیمرغ و پروانه ها ،گفت: فیلم های کودک و نوجوان در گذشته، نسل ما را عاشق سینما کرد. اما امروزه محصولات این سینما از نظر میزان هیجان با هیجانات کودکان و نوجوانان امروزی همخوان نیست و ناشی از نگاه محتاطانه متولیان آن است.
وی ادامه داد: متولیان سینمای کودک عمدتاً خود را در نقش پدر و مادر می بینند و قصه ها را ارزیابی می کنند و کمتر خود را جای کودکان و نوجوانان می گذارند. در حالی که بچه های امروز با بچه های دهه 60 و 70 اصلاً قابل مقایسه نیستند و تا زمانی که این اصل را نپذیریم محصولاتمان چندان جذاب نخواهد بود.
هاشمی درباره ویژه برنامه سیمرغ و پروانه ها نیز توضیح داد: باید تغییری در مدارس از نظر محیطی(معماری و جغرافیایی) تغییراتی ایجاد کرد متاسفانه در برخی موارد می بینیم که مدارس برای بچه ها جذاب نیستند. مدرسه در ایران جای سرسبز و زیبایی نیست.
یادآور می شود، ویژه برنامه سیمرغ و پروانه ها با همراهی مرکز توسعه سینمای کودک و نوجوان، سازمان سینمایی، دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد سینمایی فارابی برگزار می شود.
به گزارش عصر سه شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا مستقر در پردیس سینمایی ملت ، نشست خبری فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است با حضور رضا زهتابچیان نویسنده و کارگردان، محمدرضا شفاه تهیه کننده، لیندا کیانی، مهدی زمین پرداز و محمود پاک نیت بازیگران و عوامل فیلم در پردیس سینمایی ملت کاخ رسانه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
رضا زهتابچیان با بیان اینکه نام دیدن این فیلم جرم است از دیالوگی از متن فیلمنامه انتخاب شده است اظهار داشت: 14 سال پیش که این فیلمنامه را آغاز کردم این نام را به خود گرفت اما بعد از حذف این بخش از فیلمنامه نام آن تغییری نکرد.
وی با بیان اینکه نهادهایی که متن را خواندند از آن استقبال کردند اما با پرسش نمی خواهی بسازی به بحث خاتمه می دادند، تاکید کرد: هیچ نهادی پای کار نیامد و تمامی دستگاه هایی که این موضوع به آنها مربوط می شد خود را پس کشیدند.
** احتمال عدم اکران فیلم
کارگردان این فیلم سینمایی افزود: برخی نهادها نیز اشاره داشتند که بخش هایی از فیلم حرف دل ما است و برخی از آنها نیست.
زهتابچیان همچنین تصریح کرد: در این فیلم تلاش کردیم تا خلع حجاب لباس داشته باشیم هر دو دیدگاه خوب و بد در میان همه اقشار از بسیجی و مسئول تا چادری و مردم وجود داشت، نظام مستقر سیاسی مجموعه ای از جریان های مختلف است.
به گفته وی، احتمال عدم اکران این فیلم وجود دارد زیرا ما یک خطای سیستمی را بر روی پرده نشان می دهیم.
او با بیان اینکه اگر فیلمی سفارشی باشد به سختی ساخته نمی شود ،تصریح کرد: ما قلم را از دست شخصیت اصلی فیلم نگرفتیم تا اسلحه به دستش بدهیم بلکه وقتی قلم کار نمی کند و زبان ها بسته شوند شمشیرها در می آید.
زهتابچیان با اشاره به اینکه در فیلم فرد خارجی وجود ندارد ،اظهارداشت: شخصیت مست فیلم یک ایرانی است و سیستم ها از داخل ضربه می خورند و ادامه داستان بر اساس تقابل انگیزه شخصی و ملی شکل می گیرد.
** تنها یک پلان فیلم حذف شد
تهیه کننده فیلم دیدن این فیلم جرم است نیز با بیان اینکه دو سال پیش تصمیم به ساخت گرفتیم که در همان مراحل اولیه متوقف شد ،تاکید کرد: اوایل سال جاری با همراهی باشگاه فیلم سوره مطرح شد با وجود اینکه مطمئن بودیم موانع زیادی وجود خواهد داشت نهایتا مجوز ساخت به نام حوزه هنری صادر شد.
محمدرضا شفاه در خصوص شباهت این فیلم با آژانس شیشه ای نیز هم توضیح داد: زمانی که موقعیت دراماتیک یکی باشد و حرف ها مبتنی بر انقلاب فیلم ها به هم شبیه می شوند.
وی با بیان اینکه صبر مجموعه حوزه هنری در زمان ساخت این فیلم مثال زدنی بود ،تاکید کرد: از آنچه به عنوان فیلمنامه ارائه کردیم و ساخته شد و از پایان فیلمبرداری تاکنون تنها یک پلان به درخواست نیروی انتظامی از فیلم حذف شده است.
** وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد؛ چرا فیلمساز دنبال مجوز دیگران برود؟
دستیار کارگردان نیز گفت: پیش از ساخت فیلم هیچ حمایتی نداشتیم اما بعد از ساخت دایه پیدا کرده است.
علیرضا صالحی ،اظهار داشت: هیچ نهادی برای فیلم برداری به ما کمک نکرد و حتی نیروی انتظامی برای برداشت یک پلان بعد از ساخت به دستور آنها از فیلم حذف شد.
صالحی خاطرنشان کرد: وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه ساخت را صادر می کند نباید فیلم ساز تازه به دنبال گرفتن مجوز ها از نهادهای دیگر باشد.
وی ضمن تقدیر از بازیگران این فیلم ،گفت: به خیلی از بازیگران پیشنهاد شد اما وقتی فیلمنامه را خواندند ترسیدند و نیامدند اما این افراد پای فیلم ایستادند.
به گزارش ایرنا، سی وهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شامگاه سه شنبه 9 بهمن در پردیس تئاتر تهران آغاز به کار کرد.
در این دوره از جشنواره به دبیری ابراهیم داروغه زاده ، 22 فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ)، 3 اثر در بخش پویانمایی، 10 فیلم در بخش نگاه نو، 7 فیلم کوتاه و 5 مستند رقابت می کنند.
نمایش عمومی فیلم ها در پردیس سینمایی ملت تهران و 56 سالن سینما در مراکز استان ها تا22 بهمن ماه به استثنای روزهای 19 و 20 بهمن ماه وهم زمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) ادامه خواهد داشت.
سی وهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر، 22 بهمن ماه در آیینی در برج میلاد تهران به کار خود پایان خواهد داد.
فراهنگ ** 7561 ** 1355 **
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
خبرگزاری فارس، گروه اندیشه: با گذشت 6 روز از برگزاری جشنواره فیلم، هر روز گفته ها و شنیده هایی از گوشه و کنار جشنواره درباره بی نظمی و عدم شفافیت در برگزاری جشنواره فیلم فجر به گوش می رسد. جشنواره فیلم فجر هر سال با شکلی شبیه این و با تغییراتی جزئی در شکل برگزاری انجام می گیرد و درباره سیاست اصلی آن سکوت می شود.
تغییر در برنامه جشنواره، اعتراض به بی قاعدگی در انتخاب فیلم و تبعیض در میان آثار و بیش از همه حواشی جشنواره در نشست های خبری، اموری نیستند که تنها منحصر به امسال باشند. در سال های اخیر جشنواره همواره چنین وضعی داشته است. پرسش آن است که رویدادی که در مهمترین مناسبت انقلاب اسلامی یعنی دهۀ فجر تمام توجه رسانه ها را معطوف خود می سازد آیا به راستی سیاستی هم در راستای یک جشنواره سینمایی ملی دارد؟
هر سال نشست های خبری جشنواره فیلم فجر با حضور دبیر جشنوراه برگزار می شود. زمان زیادی از این نشست معطوف به بحث درباره نظم و اجرای این رویداد است بدون اینکه هیچ اشاره ای به هدف گذاری، سیاست و نیت نهایی جشنواره صورت گیرد. تنها سخنی که در کلام دبیر، رئیس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ و ارشاد شنیده می شود، کلی گویی درباره رویداد عظیم سینمای ایران است.
برای مثال ابراهیم داروغه زاده، دبیر جشنواره 37 ام که سال گذشته نیز دبیر جشنواره بود در نشست خبری جشنواره یک هفته پیش از آغاز جشنواره، گفت: یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی سینمای ایران است. کدام حوزه را سراغ دارید که تا این اندازه در جهان دیده شود و ایجاد همدلی در دوران دفاع مقدس و سازندگی داشته باشد. از ابتدا نیز انقلاب ما فرهنگی بود و مهم ترین دستاورد ما همین سینماست. امام خمینی (ره) نیز در همان ابتدا فرمودند که ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فساد و فحشا مخالفیم و این ذهنیت منفی با صحبت های ایشان از سینما برداشته شد. خوشحالیم که سینمای ما یک سینمای اخلاقی و هنری است که در جهان حرفی برای گفتن دارد.
داروغه زاده در ادامه می گوید: مهم ترین جشنواره سینمایی مان را در ایام دهه فجر با جشن انقلاب برگزار می کنیم و هم زمان دو کار انجام می دهیم هم ادای دین به انقلاب که نمایش مردمی را در آن داریم و هم برگزاری جشنواره فیلم فجر که به شکل کاملاً تخصصی در حال انجام است.
اینکه دبیر جشنواره اشاره ای به سیاست و رویکرد جشنواره نمی کند، به این معنی نیست که جشنواره در پس خود سیاست و استراتژی ای دارد! بلکه از نشانه ها بر می آید که جشنواره فیلم فجر کلا هیچ قصدی از بودن ندارد و صرفا چون یک عادت برگزار می شود. سخنان مدیر فرهنگیِ دولتی جشنواره به هیچ وجه نشان از لحنی تخصصی در ارتباط با برگزاری یک رویداد مهم سینمایی در سطح ملی به چشم نمی خورد. برعکس، گزارش رتق و فتق امور و ادعای نظم و برنامه ریزی، تنها در سطح اجرایی، تمام سخنان او را در بر گرفته است.
برخلاف آنچه داروغه زاده می گوید، بر همگان واضح است که جشنواره فیلم فجر به شکل کنونی ارتباطی با مردم و انقلاب اسلامی ندارد. بلکه فرصتی است برای برخی از فیلمسازان که در افتتاحیه و نشست های آن سخنان هنجارشکنانه بگویند و طعنه های سیاسی بزنند و با گسترده ترین وسعت ممکن در سطح رسانه های کشور پوشش داده شوند.
در این شرایط یک مدیر دولتیِ فرهنگی در توضیح جشنواره تنها می تواند گزارشی از جزئیات برگزاری و عطش همگان برای شرکت در جشنواره بدهد. این در حالی است که به عقیده متخصصان سینما، جشنواره پدیداری سیاسی و هنری است و راهی برای میانجی گری میان این دو. مسئولان فرهنگی در وزارت ارشاد و جشنواره فیلم فجر درباره ارتباط جشنواره با این دو موضوع مهم سکوت می کنند و در برابر شعارهایی درباره جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی سر می دهند.
ابراهیم داروغه زاده در نشست خبری همچنین از قوۀ قضائیه خواست تا رد پول های مشکوک در سینما را بزند؛ از طرف سازمان سینمایی از قوه قضاییه و دادستانی درخواست می کنم هرگونه اطلاعاتی درباره پول های مشکوک یا پرونده ای در این ارتباط اگر دارند به ما اطلاع دهند تا فیلم هایی که مشکل دارند در جشنواره نمایش نداشته باشند تا تکلیف آن ها مشخص شود.
سوأل آن است که وظیفه سازمان دهی به اقتصاد سینما و شیوه تولید فیلم در ایران بر عهدۀ کیست؟ قوۀ قضائیه یا سازمان سینمایی؟
انتهای پیام/
به گزارش ایسنا، متن کامل یادداشت این کارشناس فرهنگی هنری و روزنامه نگار باسابقه این حوزه، به شرح زیر است:
یک: حتماً هر روز می بینید باشگاه های فوتبال ایران چند میلیارد، و چند میلیون دلار برای یک بازیکن پول می پردازند اما معمولاً جامعه ورزش کمتر به این و آن اتهام ورود پول مشکوک و پول شویی می زنند؛ به موازات این مشاهده عینی، احتمالاً شما هم این روزها به هر سرمایه گذاری که سودای حضور در فرهنگ و هنر را در سر داشته حق می دهید، بترسد و نیامده صحنه را ترک کند. چون اگر فقط دو سه میلیارد به هنر بیاورد از سوی خود جامعه هنری آماج اتهام های ریز و درشت می شود.
به نظر شما این امر عادی ست؟
دو: یازدهم دی ماه در زیر تیتر "تشکیک در پول های مشکوک" در ایسنا نوشتم: " پروژه تخریبی در سینما با نسخه قدیمی تجسمی و تئاتر کلید خورده است: "شائبه ورود پول های مشکوک". موضوع چنان نگران کننده مطرح می شود و در رسانه ها تیترهای هیجانی می گیرد که حتی جمعی از هنرمندان نیز با آن همراه می شوند و بدون آنکه یک برگ سند در دسترس باشد بسیاری از آثار شاخص این عرصه با تردید پول شویی تخریب حیثیتی می شوند. آن هم درست روزهایی که بودجه هنری دولت کم رمق تر از همیشه است، بی کاری و گرانی روزافزون، جامعه هنری را به ستوه آورده و تنها راه برون رفت جلب سرمایه های بخش خصوصی ست!
بعدتر، بیست و دوم دی ماه در ایران آرت نوشتم: " دست کم یک اتاق فکر در پی سازماندهی حملات همه جانبه علیه هنر است، این عده در پی تسویه حساب با دولت اند یا چشم دیدن هنر را ندارند، صورت مسئله را تغییر نمی دهد، اتاق فکر مزبور در اندیشه القای امنیتی شدن فضای فرهنگ و هنر است و یکی از اصلی ترین کلید واژه ها پول مشکوک، پول کثیف و پول شویی در هنر است. این عناوین حساسیت برانگیز برای یک سکانس پیچیده طراحی شده است، آن هم در روزهای سخت اقتصادی که حتماً برخی اهالی هنر را هم به کارزار مبارزه می کشاند! ... در حالی که روشن است هیچکس موافق ورود پول های بدون شناسنامه به هیچ عرصه ای نیست، در رسانه ملی اعلام می شود: " تأسف برانگیز است که ما به اینجا برسیم که شرعا، عرفا، قانونا و اخلاقاً برایمان مهم نباشد پول تولید محصولمان از کجا می آید"
رسانه ملی نمی گوید مگر هنرمند ابزار شناسایی پول سالم و ناسالم دارد؟ سال هاست همه به هم توصیه می کنند "قضاوت نکنیم"، "بدون سند تهمت نزنیم" آن وقت رسانه ملی به رسانه های خصوصی تیتر می دهد: " نگاه جنجالی به ورود پول های مشکوک به سینما"!!
این در حالی ست که در این مملکت نهادهای نظارتی بسیاری مشغول به کارند و من و شما شرعا، عرفا، قانونا و اخلاقاً اجازه نداریم در رسانه آبروی افراد را به مخاطره اندازیم. به نظرم استراتژی آن اتاق فکر روشن است: "خالی تر شدن جیب فرهنگ و هنر در روزهایی که خزانه دولت زمین گیر احتیاجات روزمره مردم است و هنرمندان گرفتار بیکاری دامنه دار. "
به نظرم خوشبختانه در روزهای اخیر اظهار نظرهایی شده که تأیید کننده بخشی از گمانه هایی ست که پیش تر طرح کردم و جامعه هنری می تواند با تحلیل محتوا به این اتاق فکر مرموز نور بیاندازد.
سه: سیدرضا میرکریمی در مواجهه با اتهام ورود پول مشکوک به فیلمش می گوید: " قصه اصلاً این نیست که منابع فیلم از کجا تهیه شده یا در این فیلم چقدر هزینه شده است. قصه این است که یک جریان و جمع محدودی ده، پانزده سال است سینمای ایران را در اختیار خود گرفته اند و با فیلم های بسیار سخیف چرخه ساخت تا اکران را در اختیار خود گرفتند و به محض آنکه احساس خطر می کنند، فرد را تهدید می کنند و به او تهمت می زنند و می پرسند که این پول هایت از کجا آمده و دستمزدهای نجومی به بازیگران داده اید این در حالی است که هیچ وقت از خودشان سوال نمی شود... "
نکته ای که محمدصادق رنجکشان ، سرمایه گذار نوآمده و موفق تئاتر بینوایان و دو فیلم تحسین شده " متری شیش و نیم "و" سرخ پوست" هم بدان اشاره می کند: " عمده مطالبی که هر از گاهی در رابطه با اینجانب در بعضی از سایت ها و رسانه های مجازی عنوان می شود مربوط به افراد معلوم الحالی است که در جایگاه تهیه کنندگی یا نویسندگی یا هر مورد دیگری در این چند سال اخیر توفیقی در سینما حاصل نکرده و بدون سند و مدرک بوده و بنا به همین دلایل نتوانستیم با هم همکاری داشته باشیم، لذا اقدام به نشر اکاذیب می کنند. البته لازم به ذکر است که قالب این افراد به دلیل تفکرات منفی خود سال هاست هیچ گونه فعالیت هنری نداشته و به گفته خیلی از اهالی سینما صرفاً به اصطلاح چوب لای چرخ دیگران می کنند و نگذاریم حسادت های فردی از توسعه فیلمسازی در کشور جلوگیری کند."
از سر اتفاق، شخص آقای رنجکشان بهترین مثال برای جهت گیری هدفمند اتاق فکر اشاره شده است، او چهره شناخته شده صنعت گردشگری است و در سال های اخیر بارها از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حائز رتبه برتر شده است؛ حتماً در سه دهه فعالیت طراز اول او در شغلش همه مراکز نظارتی و مالیاتی او را رصد کرده اند و... چرا تا شخصی مانند او که صاحب شناسنامه مالی در دسترس است وارد سرمایه گذاری هنری می شود، باید آماج حملات عجیب غریب شود؟ پیداست که هدف فراری دادن سرمایه های نو از هنر است.
در همین راستا، چند روز پیش سازندگان فیلم سینمایی" غلامرضا تختی" در قالب یک بیانیه رسمی با ادبیاتی مشابه چنین نشانی را از پشت پرده اشاعه شایعه ورود پول مشکوک به هنر ارائه داده اند.
البته به زعم من این تنها یکی از سرشاخه های ناامن سازی فضای فرهنگ و هنر است و دسته نامبرده آگاهانه یا ناآگاهانه در زمین اتاق فکر بالادستی بازی می کنند. اتاق فکری که در پی تحدید فضای هنر است و " فیلم کوتاهی از یک تئاتر، عکس هایی از تئاتر دیگر و تصاویری از نمایشگاهی که هر کدام طی سه، هشت و پنج سال قبل اجرا و برگزار شده اند، به نام تئاترهای روی صحنه و نمایشگاه در حال برگزاری در رسانه ها منتشر می کند." از این رو تسری شائبه پول شویی در هنر یکی از دستور کارهایش است.
چهار: همچنان می نویسم: " روزنامه نگاری هستم که نیت خوانی بلد نیست، و به طبع علم غیب هم ندارم مردم ثروت شأن را از کجا درآورده اند، مطمئن هم نیستم پول مشکوک وارد هنر شده یا نشده، آیا از دیروزها و دیرسال ها بوده یا همین پنج شش ماه اخیر ناگهان به حساب هنر واریز شده؛ اما مثل شما معتقدم نباید بدون سند دیگران را قضاوت کرد. بد اخلاقی های این روزها را دامن نزنیم، اگر کسی مدرکی دارد به قول دبیر جشنواره فیلم فجر به جای اتهام خشک و خالی در رسانه ها، قوه قضائیه را مطلع کند...
از این منظر است که معتقدم طراحان نشسته در اتاق فکر، کارشان را خوب بلدند و در روزهایی که تنها راه زنده داشت هنر، جلب سرمایه گذاری بخش خصوصی ست با ناامن سازی فضا، سرمایه ها را فراری می دهند و به جیب سرانه فرهنگی کشور دستبرد می زنند. کاش در این روزگار وانفسا، جامعه هنری دقت و هوشمندی بیشتری به خرج دهد. به قول وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که در محاصره پرسش هایی درباره احتمال وجود پول شویی در هنر گفته است: " در عین حساسیت و احساس مسئولیت نسبت به این مسائل از بزرگ نمایی و اغراق در هر حوزه ای جلوگیری کنیم که نه تنها کمک کننده نیست بلکه می تواند خطرناک باشد."
انتهای پیام
بخشی از گفتگوی روزنامه شرق با فاطمه(سیمین) معتمدآریا:
* امسال در جشنواره از شما تقدیر به عمل آمد و برایتان بزرگداشت گرفتند. این اتفاق که به نوعی فلش بکی به همه سال های فعالیتتان هم بوده و قدردانی و پاسداشت همه این سال هایی که زحمت کشیدید، برایتان چطور بود و موضع خودتان نسبت به آن چگونه است؟
نمی خواهم به کسی که به من محبت و توجه کرده، بی احترامی کنم و ممنونم از همه، به خصوص دوستان و همکاران و همه کسانی که با حرف های دلنشین واقعا مفتخر و شرمنده ام کردند، ولی خیلی سال است که همه جوره در مورد سینما و من که جزئی از این سینما بودم بی انصافی و توهین شده و هر کس از هرجا و به هر شکلی که توانسته آن را مورد هجوم قرار داده است؛ ضعف هایش را بزرگ و موفقیت ها و افتخارات بسیار بزرگش را حقیر و گاه سیاه نشان داده اند. انتظار و بزرگداشت این است که زمانی که سینما مورد حمله قرار می گیرد، وقتی تیغ تیز حمله غیرسینمایی ها به طرف سینما می آید، وزارت ارشاد اولین جایی باشد که جلویش را بگیرد؛ وزارت ارشادی که حواسش به یک تار موی بازیگر تا فلان جمله در فیلم هاست باید پشت سینما بایستد و اصلا وظیفه اش این است که به اتکای همه افتخاراتی که سینما برای این سرزمین به دست آورده، پشتیبان آن باشد. متأسفانه این حمایت از سینما در وزارت ارشاد به عنوان متولیان سینما، آن گونه که شایسته این سینماست نبوده است.
** بنابراین ظاهرا دلخوری ها آن قدر است که این تقدیرها به جان شما ننشیند؟
نه، من فقط چیزهایی را یادآوری می کنم که لازمه یک کار فرهنگی هستند. لازمه کار فرهنگی این است که مسئولان فرهنگی حامی اش باشند، چون وظیفه من یا عوامل سینما نیست که ذهنیت ها و اطلاعات غلط مسئولان و نهادهای غیرسینمایی را پاک کنیم تا به بازیگری حمله نکنند یا سردر سینمایی را پایین نیاورند یا به توهین ها در رسانه ها جواب دهند، اینها وظیفه ارشاد است. من دلخوری ای از هیچ کس ندارم، فقط فکر می کنم چطور ممکن است عده ای وظایف خودشان را نشناسند و مسئولیت داشته باشند یا بشناسند و عمل نکنند؟
** حالا با توجه به اینکه این ایام ایامی است که ما می توانیم بیشتر از همیشه به سینما فکر کنیم، وضعیت و حال و روز سینمای این دوران و این سال ها را شما چطور ارزیابی و تحلیل می کنید؟
به نظرم سینمای ما شاید چندسالی در کما بود و نمی توانست چشمانش را باز کند و به اتفاقاتی که دور و بر یا درونش می افتاد، واکنش نشان دهد. انگار کم کم دارد از کما بیرون می آید و متوجه اطراف، به خصوص مشکلات درون خودش می شود. بخشی از این هوشیاری به دلیل خطراتی است که سینما را از درون تهدید می کند و بخش دیگر انرژی و نیروی جوانی است که وارد سینما شده اند و شاید مهم تر از اینها امیدوارم که دیگر نمی شود سینماگران را مورد حملات منکوب کننده قرار داد و آنها را تحقیر و به آنها توهین کرد یا با زور و تحکم با آنها برخورد کرد. انگار کم کم همه دارند سایه رفتارهای خیلی بد و خشن و ناپسند را پس می زنند. هر چه هست، دارد از روی سینما لایه برداری می شود و از زیرش همین طور مدام شکوفه های جوان دانه دانه در حال بیرون آمدن است که امیدوارم به جای پیرهای سینما در هوایی پاک تر و با اندیشه ای عمیق تر رشد کنند.
* امسال در جشنواره از شما تقدیر به عمل آمد و برایتان بزرگداشت گرفتند. این اتفاق که به نوعی فلش بکی به همه سال های فعالیتتان هم بوده و قدردانی و پاسداشت همه این سال هایی که زحمت کشیدید، برایتان چطور بود و موضع خودتان نسبت به آن چگونه است؟
نمی خواهم به کسی که به من محبت و توجه کرده، بی احترامی کنم و ممنونم از همه، به خصوص دوستان و همکاران و همه کسانی که با حرف های دلنشین واقعا مفتخر و شرمنده ام کردند، ولی خیلی سال است که همه جوره در مورد سینما و من که جزئی از این سینما بودم بی انصافی و توهین شده و هر کس از هرجا و به هر شکلی که توانسته آن را مورد هجوم قرار داده است؛ ضعف هایش را بزرگ و موفقیت ها و افتخارات بسیار بزرگش را حقیر و گاه سیاه نشان داده اند. انتظار و بزرگداشت این است که زمانی که سینما مورد حمله قرار می گیرد، وقتی تیغ تیز حمله غیرسینمایی ها به طرف سینما می آید، وزارت ارشاد اولین جایی باشد که جلویش را بگیرد؛ وزارت ارشادی که حواسش به یک تار موی بازیگر تا فلان جمله در فیلم هاست باید پشت سینما بایستد و اصلا وظیفه اش این است که به اتکای همه افتخاراتی که سینما برای این سرزمین به دست آورده، پشتیبان آن باشد. متأسفانه این حمایت از سینما در وزارت ارشاد به عنوان متولیان سینما، آن گونه که شایسته این سینماست نبوده است.
** بنابراین ظاهرا دلخوری ها آن قدر است که این تقدیرها به جان شما ننشیند؟
نه، من فقط چیزهایی را یادآوری می کنم که لازمه یک کار فرهنگی هستند. لازمه کار فرهنگی این است که مسئولان فرهنگی حامی اش باشند، چون وظیفه من یا عوامل سینما نیست که ذهنیت ها و اطلاعات غلط مسئولان و نهادهای غیرسینمایی را پاک کنیم تا به بازیگری حمله نکنند یا سردر سینمایی را پایین نیاورند یا به توهین ها در رسانه ها جواب دهند، اینها وظیفه ارشاد است. من دلخوری ای از هیچ کس ندارم، فقط فکر می کنم چطور ممکن است عده ای وظایف خودشان را نشناسند و مسئولیت داشته باشند یا بشناسند و عمل نکنند؟
** حالا با توجه به اینکه این ایام ایامی است که ما می توانیم بیشتر از همیشه به سینما فکر کنیم، وضعیت و حال و روز سینمای این دوران و این سال ها را شما چطور ارزیابی و تحلیل می کنید؟
به نظرم سینمای ما شاید چندسالی در کما بود و نمی توانست چشمانش را باز کند و به اتفاقاتی که دور و بر یا درونش می افتاد، واکنش نشان دهد. انگار کم کم دارد از کما بیرون می آید و متوجه اطراف، به خصوص مشکلات درون خودش می شود. بخشی از این هوشیاری به دلیل خطراتی است که سینما را از درون تهدید می کند و بخش دیگر انرژی و نیروی جوانی است که وارد سینما شده اند و شاید مهم تر از اینها امیدوارم که دیگر نمی شود سینماگران را مورد حملات منکوب کننده قرار داد و آنها را تحقیر و به آنها توهین کرد یا با زور و تحکم با آنها برخورد کرد. انگار کم کم همه دارند سایه رفتارهای خیلی بد و خشن و ناپسند را پس می زنند. هر چه هست، دارد از روی سینما لایه برداری می شود و از زیرش همین طور مدام شکوفه های جوان دانه دانه در حال بیرون آمدن است که امیدوارم به جای پیرهای سینما در هوایی پاک تر و با اندیشه ای عمیق تر رشد کنند.
به گزارش سینماپرس یکی از سوألات مهمی که طی روز ششم از زبان برخی از اهالی رسانه و منتقدان شنیده می شد اینکه بر اساس چه ملاک و معیارهایی مسئولان جشنواره به برخی نشریات و رسانه ها و حتی برخی از رسانه های فاقد مجوز و حتی رسانه های تلگرامی غرفه اختصاصی داده اند؟ چطور تلگرام طبق قانون رسمی کشور فیلتر است اما مسئولان جشنواره با تلگرامی ها و اینستاگرامی ها همکاری می کنند؟ چرا اگر قرار بوده به رسانه ها غرفه ای اختصاص داده شود اعلام عمومی نشده؟ این گزینش ها به چه صورت انجام شده؟
نکته قابل تأمل درباره این مسأله آنجا است که علاوه بر برنامه های رادیویی و تلویزیونی که از سال های قبل هم مکانی برای حضورشان تعبیه می شد، امسال برخی مجلات که دیگری چندان خواننده ای ندارند، برخی روزنامه ها، خبرگزاری ها، وی او دی ها و حتی اپلیکیشن ها هم غرفه دار شده اند! این اتفاق باعث شائبه های زیادی می شود مبنی بر اینکه نورچشمی های مسئولان جشنواره تنها می توانند غرفه در اختیار داشته باشند و بس! آن هم نورچشمی هایی که برخی از آن ها اصولا خروجی قابل توجهی هم ندارند و فقط تعداد کثیری کارت سینمای رسانه ها دریافت کرده اند و نهایتا با تعدادی کپی پیست سر و ته رسانه شان را به هم می آورند و بس!
امید است که مسئولان فجر سی و هفتم در این خصوص پاسخگو باشند و مانند دیگر انتقادها به آسانی از کنار این مسأله عبور نکنند.
از همه این اتفاقات که بگذریم همچنان مسأله عدم انتشار اسامی رسانه هایی که کارت پردیس سینمایی ملت را دریافت کرده اند مورد سوأل و انتقاد است. رسانه هایی که پیش از این از حرکت رئیس سازمان سینمایی مبنی بر تأکید بر حضور رسانه های دارای مجوز در پردیس سینمایی ملت حمایت کرده بودند اینک زمانی که با جولان دادن برخی رسانه نماها و برخی رسانه ای های فاقد مجوز در سینمای رسانه ها مواجه می شوند انتظامی و سایر مسئولان سینمایی و جشنواره را مقصر اصلی این اتفاق می دانند.
اما در روز ششم جشنواره موردهای بسیار خاصی هم به وفور دیده می شد!؛ از فروش بلیت سینماهای مردمی توسط برخی خبرنگاران و مسئولان رسانه های رسمی در صفحات اینستاگرام شخصی شان گرفته تا حضور گسترده آدم های بی ربط به سینما و رسانه در پردیس سینمایی ملت!؛ اصولا معلوم نیست چطور به برخی رسانه ها بلیت های فراوان رایگان رسیده که آن را در صفحات شخصی خود به حراج می گذارند و از سوی دیگر معلوم نیست به کدام واسطه و با چه زد و بندهایی دوباره در سینمای رسانه ها به روی آدم های غیرمرتبط به سینما و رسانه باز شده است!
بنا به مشاهدات عینی یکی از خبرنگاران سینماپرس در روز ششم جشنواره چند اتفاق عجیب در پردیس سینمایی ملت رخ داد! از حضور یکی از اعضای انجمن منتقدان بدون کارت (در صورتی که قبلا کارت داشت) برای تماشای یک فیلم در ورودی سالن 3 پردیس سینمایی ملت با یک همراه فاقد کارت و فاقد ارتباط با سینما و رسانه گرفته که با رایزنی توسط برخی مسئولان مجوز ورود به سالن را پیدا کرد تا حضور برخی اقوام و قوم و خویش های منتقدان و رسانه ها در پریس ملت که باعث بهت و تعجب همگانی شد! اینکه این افراد چطور و به چه واسطه ای مجوز ورود به سینمای رسانه ها را پیدا کرده اند جای بسی تعجب دارد!
یکی از اهالی رسانه در این باره اطلاعات جالبی به سینماپرس داد و گفت: برخی از افراد کارت خود و دوستان شان را در اختیار دیگران می گذارند و چند نفر چند نفر دوستان خود را وارد پردیس ملت می کنند؛ البته سینماپرس مستقلا نمی تواند چنین مسائلی را تأیید یا رد کند!
جدا از این مسائل کمبود آب آشامیدنی در پردیس سینمای ملت بیداد می کند! نحوه توزیع آب به این گونه است که در سانس اول تعداد اندکی آب در یک یخچال کوچک در طبقه مثبت 2 پردیس ملت قرار داده می شود که بلافاصله یخچال خالی شده و دیگر تا آخر شب هیچ گونه آب آشامیدنی توزیع نمی شود! اتفاقی که با انتقاد شدید و اعتراض اهالی رسانه و منتقدان مواجه شده و اغلب آن ها در به در در پی آب آشامیدنی هستند!
در نهایت اینکه فیلم های روز ششم جشنواره شامل جمشیدیه ، یلدا و مردی بدون سایه هیچ یک نتوانستند نظر مثبت اهالی رسانه را با خود به همراه داشته باشند و از این رو رسانه ها به نشانه اعتراض ضمن ترک سالن با تشویق ها و خنده های ممتد در سالن نمایش فیلم ها به کیفیت و ساختار بد فیلم های جشنواره سی و هفتم اعتراض کردند.
سید جمال ساداتیان تهیه کننده سینما و بهره بردار سینما آستارا در گفتگو با خبرنگار مهر درباره قطع برق این سینما در روز گذشته دوشنبه 15 بهمن ماه حین اکران فیلم های جشنواره، گفت: روز گذشته به دلیل قطع برق در منطقه تجریش، برق سینما آستارا از جمله سینماهای مردمی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، برای لحظاتی قطع شد، مسئولان سینما بلافاصله ژنراتور سینما را روشن کردند و بدون وقفه نمایش فیلم ها آغاز شد.
وی بیان کرد: تاخیر در نمایش فیلم ها هم برای سانس فوق العاده و جمعیت زیادی که برای دیدن فیلم ها آمده بودند، بود و ربطی به قطع برق نداشت.
این تهیه کننده سینما درباره نمایش سیاه و سفید فیلم سینمایی متری شیش و نیم به کارگردانی سعید روستایی در یکی از سانس های این سینما هم گفت: اصلاحاتی در نسخه فیلم صورت گرفته بود و همین مساله سبب شد تا نسخه جدید دی سی پی فیلم با کمی تاخیر به دست ما برسد، در واقع نمایش این فیلم ساعت 20 روز یکشنبه 14 بهمن ماه بود و نسخه مورد نظر ساعت 19:45 دقیقه به سینما رسید.
ساداتیان در پایان گفت: اگر قرار بود، فیلم لود شود و نمایش داده شود، زمان زیادی صرف می شد، 2 راه بیشتر نداشتیم یا باید سانس موردنظر را حذف می کردیم و یا فیلم را از هارد، پخش می کردیم که این خود کیفیت کار را پایین می آورد، به همین دلیل از مخاطبان نظرسنجی شد که فیلم نمایش داده شود یا خیر، نزدیک به 60 نفر از مجموع 500 نفر درخواست نمایش فیلم با کیفیت خوب را داشتند و از سالن بیرون آمدند و باقی مخاطبان فیلم را با همان کیفیت تماشا کردند. کسانی نیز که می خواستند نسخه با کیفیت فیلم را ببینند ساعت 24 متری شیش و نیم برای آنها نمایش داده شد.
کد خبر 4534386
نیوشا روزبان
سیدعلی میرفتاح سردبیر روزنامه اعتماد نوشت: جوانکی که می گویند بازیگر است، در جلسه رسانه ای جشنواره، چشمش که به چهار تا دوربین و خبرنگار و موبایل افتاده، باد توی صدایش انداخته و بی ربط و زشت و زننده نمک ریخته و مدعی شده که گوشت سگ کیلویی سی و چند هزار تومان با کارت ملی و...
من اگر در آن جلسه بودم حتما ساکت نمی نشستم و از مسوولان جشنواره می خواستم چنین فرصت مغتنمی برای خزعبل گویی یک سلبریتی تازه سر از تخم درآورده فراهم نکنند و جلوی یاوه گویی اش را بگیرند. نه فقط جلوی او را باید بگیرند بلکه جلوی سیاسی شدن متظاهرانه و سطحی سینما و سینماگران را بگیرند.
سیاسی شدن عیبی ندارد، بحث و نقد سیاسی هم لازم است. اما مبتذل کردن سیاست، آن هم با این شدت و غلظت، مخرب و خطرناک است. سیاست ورزی خوب است و باید از آن استقبال کرد، اما سوءاستفاده از سیاست و تحریک و جریحه دار کردن احساسات عمومی کار کثیفی است که اگر مراقبت نباشیم اطراف و اکناف را آلوده می کند.
من اگر مسوولیت امنیتی یا قضایی داشتم حتما از او برای این مزخرفی که گفته سند و مدرک می خواستم و هزینه تشویش اذهان عمومی را هم برای او و هم برای دیگر مزخرف گو ها بالا می بردم. اما صرفا به عنوان یک روزنامه نگار یقه اش را می گیرم و می پرسم چه کسی گوشت سگ فروخته و چه کسی آن را خریده و چه کسی چنین خبری را سر زبان ها انداخته و گفتنش در جشنواره چه ضرورتی داشته...؟ این تشویش اذهان عمومی مختص چهارتا بازیگر تازه به دوران رسیده نیست. مغناطیس میکروفن به حدی است که خیلی ها در برابرش قدرت و قوت نگهداری زبان را ندارند. تریبون جشنواره که سهل است، گاهی ما از تریبون های مهم و معتبر و محترم چیز هایی می شنویم که چشم مان گرد می شود و مخ مان سوت می کشد.
می گویند نباید مردم را نسبت به مسوولان کشور و کارآمدی نظام بدبین کرد. سلمنا. خیلی هم خوب. یقین کنید که اگر سرنخ این بدبینی را دنبال کنید می رسید به اسراییل و امریکا و من و تو و بن سلمان و ایران اینترنشنال. می خواهند، برایش میلیون میلیون ریال و دلار هزینه کنند تا تصویر تیره و تاری از وضعیت امروز ایران نشان دهند و مستقیم و غیرمستقیم ناکارآمدی نظام را در ذهن مخاطب جا بیندازند. به چهارتا بازیگر سطحی حرجی نیست که فهمیده و نفهمیده چنین پیام بوداری را مخابره کنند.
جای تعجب از بعضی از خطبا ی گرانقدر است که دقیقا همین پیام را با طنین بیشتری مخابره می کنند و اوضاع کشور را تیره و تار نشان می دهند. یکی می نویسد از چپ، دیگری می نویسد از راست، یقین کنید که هر دو وسط سطر می رسند به هم. اما چه همی... درباره گرانی گوشت و نابسامانی اقتصادی طور دیگری هم می شود حرف زد. حرف هم زده اند و می زنند، ما هم در روزنامه گفته ایم و می گوییم. اتفاقا بد نیست مسوولان عالی مقام قدری در تفاوت نقد دلسوزانه مطبوعات تامل کنند تا حساب کار دست شان بیاید که اگر روزنامه ها را ضعیف و نحیف کنند، چه کسی جای شان می نشیند و چه ادبیاتی را برای نقد، نقد کجا بود، بگو تخطئه، به کار می برد. از سر انصاف یک بار دیگر مطبوعات این چهل ساله را ورق بزنید تا با من هم سخن شوید که روزنامه نگاران چقدر منصف و معقول و مودب بودند و جانشینان ناخلف شان چقدر بی پروا.
سال های سال ما روزنامه نگاران بابت یک هزارم این حرف هایی که این روز ها پیر و جوان بی پروا پشت بلندگو می گویند، متهم شدیم به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و... صدای مان هم درنیامد. ما بارگه دادیم این رفت ستم بر ما، تا خود چه رسد به این سیاه نما های بی فکر و بی مرام و بی دانش... نمی گویم با این ها هم همان معامله ای را بکنید که با روزنامه نگاران نه؛ خدا شاهد است که منظورم این نیست که با کسی برخورد قهری کنید، بلکه می گویم لااقل قدر این طرف را بدانید. ادب و متانت و وطن دوستی و انصاف شان را حرمت بگذارید.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ شنیده می شود این فیلم در برخی از شهرستانها نیز به مشکل برخورد است اما هنوز صحت و سقم این مساله اثبات نشده است . اما مشخصا فیلم متر شیش و نیم از اکران سینما صحرا در آمد . و فیلم درخونگاه جایگزین آن شده است .
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به دبیری ابراهیم داروغه زاده در حال برگزاری است و مانند دوره های قبل شاهد برخی اتفاقات عجیب و حاشیه ساز هستیم.
در اتفاقی عجیب فیلم سینمایی تیغ و ترمه ساخته کیومرث پوراحمد پس از نمایش در کاخ رسانه، با تدوین مجدد بصورت خطی، در سینما های مردمی در حال اکران است.
شاید یکی از دلایل چنین اتفاقی نقد های اهالی رسانه و منتقدان در زمان نمایش در سینمای رسانه باشد که باعث شد، فیلم را مجدد تدوین کنند.
باید دید آیا این اتفاق تخلف محسوب می شود و آیا دبیرخانه جشنواره فجر اجازه چنین کاری را داده است و صاحبان اثر می توانند در ایام برگزاری جشنواره ،چنین کاری انجام بدهند؟
انتهای پیام/
تدوین مجدد تیغ و ترمه تخلف است؟
فرهاد عشوندی: پولاد کیمیایی؛ او یکی از خبرسازهای دو سه روز اخیر سینمای ایران بوده است. وقتی موج انتقادها از فیلمش باعث شد تا در اینستاگرامش بنویسد که مهاجرت می کند، می شد فهمید که خیلی احساسی به انتقادها واکنش نشان داده است. او البته با گذشت یک روز از رفتن پشیمان شده اما در فاصله این دو پست حرف هایی برای خبرآنلاین زده که خواندن شان نشان می دهد چه اتفاقی او را به این نقطه رسانده است.
اینکه حس می کند برنامه حذف خاندان و طرز فکر کیمیایی در سینمای ایران وجود دارد و برای همین هر کاری از او را به قصد زدن از ریشه مورد هجوم قرار می دهند.
پستی در اینستاگرام تان منتشر کردید و گفتید قصد مهاجرت دارید. کمی شوکه کننده بود و به نظر احساسی. انگار از سر این بود که دلخورید از انتقادهایی که به فیلم تان شده است.
اتفاقی است که ترجیح می دهم زیاد راجع به آن صحبت نکنم،چون با صحبت،قضیه بازتر و بدتر می شود. ولی فکر می کنم فضایی در حال به وجود آمدن است . این فضا ناخودآگاه سعی می کند من را به این سمت ببرد. چون به هر سمتی بروی، دلیلی برایت می تراشند.
اگر بعد از جشنواره این کار را می کردم،می گفتند چون فیلمش جایزه نگرفت، این کار را کرد و یا اگر انتقادی از فیلم می شد، می گفتند برای انتقاد به فیلم این کار را کردم. ترجیح می دهم این قضیه را باز نکنم.
این روزها از معکوس انتقادهای زیادی شده است. الان شاید خیلی ها می گویند پولاد کیمیایی جا زده است؟
نه مسئله جا زدن نیست. اگر قصد جا زدن داشتم این فیلم را نمی ساختم و زودتر از این جا می زدم.بحث اینجاست که یک اتفاقی دارد می افتد و سیاستی است برای حذف من.
من با تمام سختی ها می روم یک فردی را می آورم که در این سینما سرمایه گذاری می کند. فیلمی اجتماعی با لایه هایی ازجذابیت می سازم که تا به حال کسی این کار را نکرده است. ولی طوری عنوان می شود که حتی سرمایه گذار فراری شود. یک طوری عنوان می شود که ...
شما اگر نقد سازنده داشته باشی ، همه تحمل می کنند و استفاده. اگر نقد سازنده نباشد این اتفاق می افتد که پوراحمد یا سیروس الوند در جشنواره با نقدهایی این چنین مواجه می شوند؟ ببینید چه بلایی سر این ها آوردند. ببینید چه رفتاری با قدیمی های این سینما می کنند. بعد یک سری آدم را دارند در برابر آن قدیمی ها بولد می کنند که یعنی واقعا هیچ نقدی به فیلم های شان نیست؟ آنها همه فیلم های خیلی خوبی می سازند و ما فیلم بد می سازیم؟ پس آن مفهوم نقد کجاست؟ کجا به عدالت اشاره می کند؟ من فیلمساز اگر ببینم که مثلا در نقد می گویند اینجای فیلمم به این دلیل نوشتن بد است و اینجایش به این دلیل خوب است ، می فهمم با تفکری روبرو هستم که دارد من را کارشناسی می کند.
الان باور پولاد کیمیایی این است که این جریان می خواهد حذف تان کند؟
بله، وقتی می خواهند ما را حذف کنند، سعی می کنند با بدنامی ما را حذف کنند،که در حال انجام این کار هستند.می خواهند همین طوری خرد خرد ، خرد و ذره دره تحقیرت کنند ، اذیتت کنند ، در مقابلت بایستند و به تو فضا ندهند و میدان ندهند . الان ببین چند سال است که من دو تا ، سه تا فیلم پیشنهاد نداشتم. اصلا به من پیشنهادی نمی شود، کار خوب ! دلیلش این است که من در این گنگ نیستم. دلیلش این است که من ایستادم برای جنگندگی . ایستادن معنایش این نیست که من جار بزنم که بیایم در تیترهای خبری و بگویم من آدم فلانی هستم. واقعا ایستادم. من در تمام این سال ها تلویزیون نرفتم. خندوانه یا آن یکی برنامه آقای مدیری ، چند تا سریال به من پیشنهاد شده نرفتم. دلیل دارد که نرفتم. از آن طرف دارند در سینما همین کار را با من می کنند.فیلمم را می خواهند بکوبند. بازی هایم را می کوبند.بعد نقدها همه نقدهای پر از کینه است.
یک جورهایی وقتی پولاد را می زنند به مسعود کیمیایی هم گره می خورد این نقدها. الان داری عقب می کشی که پدرت از زیر فشار خارج شود؟
ببین پدر را نمی توانند حذف کنند یا خیلی انتقاد کنند و البته کم هم نکردند و در طول این سالها به فیلمش خندیدند. من خودم در سالن بودم و همان جا مجبور شدم به این تمسخر در سالن سینما واکنش نشان بدهم. این در واقع بازی شروع شده ای است . هدف شان حذف جریان تفکر کیمیایی است. کاری که در باره پدر به دلیل پیشینه اش نمی توانند انجامش دهند. در برابر این جریان دو حالت دارد. یا شما باید بایستی که دودش در چشم خیلی ها می رود. حق من در این سینما بعد از بیست و پنج سال فعالیت، این نیست.حقم نیست که این قدر زیر فشار باشم. البته این شرایط فقط برای من نیست. مثلا شما ببین سیاوش اسعدی را می زنند چون می گوید دارد مکتب کیمیایی را می خواهد ادامه بدهد. چرا؟ چون می گوید من کیمیایی را دوست دارم و فیلمش را به پدرم تقدیم کرده است ، حالا فیلمش دو تا سکانس ضعیف دارد یا ریتمش کند است یا هر ایراد دیگری که می گویید ، این که دیگر از ریشه زدن ندارد . اصلا یک فیلم کلا بد است. قطعا هر فیلم سازی چه من باشد و کوچکترین اعضای فیلم سازی باشد یا کارگردانان بزرگ ، ماها همه عادت داریم به نقد و می دانیم که سینمای ایران آن نقطه تحملش کجاست و می پذیریم اما به شرطی که واقعا انتقاد باشد.
شما وقتی می حواهی بنویسی شب... بارانی... مسابقه ماشین سواری در کارخانه اجرای این در ایران ، همه فنی ها می دانند یعنی چه. چه کار سختی است.من این را اجرا کردم در فیلمم. ولی هیچ کردیتی که نمی گیرم ، می گویند فیلمت بد است. ما بیاییم بنشینیم درباره فیلم حرف بزنیم و بگوییم کجای این فیلم بد است.
حالا من یک سری از نقدها درباره فیلم تان را خواندم که بیشتر گفته شده سکانس های خوبی در فیلم داری مثل همان مسابقه ماشین سواری ولی کلیت فیلم و دیالوگ ها یک قصه روان نساخته و در نیامده است دیگر!
چرند می گویند. کجای دیالوگ ها بد است؟ خود آقای سعید قطبی زاده در برنامه هفت گفت که یک روند نگارش دارد این فیلم . فکر شده درباره گفتارش. چرا این ها دیده نمی شود؟ نه این ها دیده می شود ، نمی خواهند بگویند. می خواهند عکسش را بگویند. در طول این سال ها مدام گفتند پدرش ، پدرش . من تئاتر کار کردم ، سریال کار کردم . با کارگردان های دیگر کار کردم،حالا سه تا ،چهار تا فیلم هم با پدرم کار کردم . تمام این مشکل این است که من به عنوان فرزند یک سینماگر ، نجار نشدم آمدم سینما گر شدم؟ چرا چون پسر مسعود کیمیایی بودم و آمدم به سینما؟ بعد الان فقط منم؟ یعنی الان ساعد سهیلی نیست؟ سینا سهیلی نیست؟ ماهور الوند نیست؟ لیلا حاتمی نیست که دارند وارد سینما می شوند و شدند؟ فقط منم؟ فقط منم که دارم از رانت بابام استفاده می کنم؟ من که دارم از رانت بابام استفاده می کنم ، می روم فیلم می سازم ، سر صحنه ، تورج منصوری و همه عوامل ایستادند و بابای من می آید می گوید: صدا ، دوربین ، حرکت من هم ایستادم و می گویم می خواهم کارگردان شوم بابا.
این تصور را از من دارند می سازند برای مردم. یک تفکر به شدت کمیک. به شدت کمدی . یعنی جلوی دوربین می روی ، می آیند می گویند فلان. پشت دوربین می روی می گویند فلان. می روی می خوانی ، می گویند خب حالا که چی؟
با این تعریفی که گفتید در حقیقت خود را در نقطه ای می بینید که هر کاری بکنید این انتقادها هست و چاره ای غیر از عقب کشیدن ندارید؟
بله.
آن وقت اگر از ایران بروی باز پولاد کیمیایی قرار است در بیزنس سینما باقی بماند؟ اگر از ایرن بروی ، می خواهی سینمایت را ادامه بدهی؟
بله صد در صد. مطمئن باشید که روزی اسم پولاد کیمیایی در صدر اخبار جهانی سینما خواهد امد و آن روز مطمئن باشید از جای دیگری هستم و این باعث تاسف است.این باعث تاسف است که تو به عنوان یک جوان این قدر ته دلت را پر بکنند که اصلا بعضی وقت ها بگویی که گلی به جمال خارجی. گلی به جمال کسی که به زبان خودت حرف نمی زند. کسی که با جوانش این کار را نمی کند. با آدمی که آرتیست است ، هنرمند است ذاتش ذات شکننده ای است ، حساس است. ماها که لات نیستیم که. مثلا چون من الان نقش آقا رضا سرچشمه را بازی کردم ، بیایم جلوی دوربین هم اخم کنم و فلان طور برخورد کنم؟
سینمای ما این را می خواهد. فقط ریا. بروم لباس ارتشی بپوشم و جلوی دوربین ها بایستم و بگویم من این هستم؟سینمای ما انگار این را می خواهد . هنوز که هنوز است اینجا کسی به ذات هنر فکر نمی کند.همه یا دنبال پول هستند. یا مطرح شدن هستند و یا زدن همدیگر و حسادت. اصلا کسی با سینما کاری ندارد تو این مملکت.
پدرتان موافق رفتن تان هستند یا فعلا رفتن در حد یک ایده است و به خاطر دلخوری از انتقادهایی که شنیدی؟
موافق که نه. راستش یک مقدار شوکه شده است. این قدر حالش بد است(آهی می کشد) اگر می خواهی این را چاپ کنی ، این ها را هم بنویس که من تا امروز نه پاسپورت خارجی داشتم ، نه دو ملیتی بودم. نه کارهایم را زیر زیرکی اینجا انجام ندادم و خانواده ام را برده باشم آمریکا. من تا الان شناسنامه و پاسپورتم ایرانی است و برای این مردم بودم و اینجایی هستم. با این که خارج از کشور هم زندگی کردم و برگشت ولی یک پاسپورت داشتم. الان که این پست را گذاشتم ، تازه می خواهم این کار را انجام بدهم. یعنی برنامه ای از قبل برای رفتن نداشتم که کارهایش را کرده باشم و الان آن را بگویم. من تازه از امروز به فکرش افتادم. از فردا باز نگویند فلانی رفته یک پاسپورت خارجی گرفته و راحت می خواهد برود فرودگاه و برود.
اگر واقعا بخواهی بروی مدیریت مدرسه کارگاه آزاد فیلم چه می شود؟
بابا خودشان ادامه می دهند. ولی خب یکی از مشکلات پدر من هم همین است. پدر من بعد از 50 سال فیلم ساختن ، اصلا فیلم بد هم ساخته باشد ولی با شرافت که زندگی کرده است. اصلا نمی خواهم بگویم کی بوده و چی بوده اما نان زندگی اش را از هنر و شعر در آورده است و هیچ وقت برای هیچ ارگانی فیلم نساخته است! برای دل خودش کار کرده ، حالا بد یا خوب ولی یک مدرسه دارد دیگر ، حالا در همین شرایط سخت اقتصادی ، 12 یا سیزده سال است که سعی کردیم چرخش را بگردانیم. الان ما آمدیم جای مان را عوض کردیم و باید مجوز اماکن را تمدید کنیم ، پیرمرد را هی می کشانند به این ادارات ، باید ده طبقه برود بالا ، از این اتاق به یک اتاق دیگر ، ته ماجرا هم مجوز را تمدید نمی کنند و مسئله درست می کنند. خب ما الان می خواهیم برویم ارشاد و مجوز مدرسه را تمدید کنیم ، می گویند مجوز اماکن را بیاور ، وقتی این مجوز را نمی دهند چه کار باید بکنیم.
حالا مسعود کیمیایی حتی اگر به قول خودت چند فیلم آخرش با انتقاد روبرو شود ، برای هنرجوها که استاد خوبی است. پس الان برای تداوم مدرسه مشکل دارید؟
اصلا فیلم بد ساختن که ایرادی ندارد. مگر الان در جهان همه فیلم ها خوب است. بحث بی احترامی و توهین به آدم ها است. اصلا الان بحث نقد نداریم. من اصلا این کاره نبودم و فیلم ساز نبودم اما اینکه در رسانه ملی بیایم برای یک جوان که فیلم خوب ساخته چند تا هم ایراد دارد ، بخواهم ریشه طرف را بزنیم که دیگر درست نیست ، انصاف نیست. ما که شرایط سینمای مان از شرایط ساخت معلوم است تا چه سطحی می تواند بیاید. وقتی یک فیلمی از جایی حمایت می شود طرف 15 میلیارد پول دارد می تواند فیلم خوب بسازد اما فیلمی که با بودجه کم ساخته می شود ، خودمان می دانیم تا چه حدی می تواند پیش برود. الان همین سیاوش اسدی برای درخونگاه من می دانم با چه مشکلی این فیلم را ساخته. از شریک کردن هنرپیشه ها در سهم فروش تا من چاکرتم گفتن و کلی دشواری ، این شکل زدن این جریان فکری خیلی از حد انصاف گذشته و طوری روی یکی مثل من فشار آورده که ترجیح بدهم کات کنم و یک زندگی از سر نو را از جای دیگری شروع کنم که استعدادت را به خودت بدهد.نه اینکه از ریشه او را بزنند.
ماجراهای پدرم را هم که گفتم.
241241
کد خبر 1229291
به گزارش ایسنا، دوشنبه پانزدهم بهمن، جشنواره فیلم فجر به نیمه راه خود رسید، اما فیلم هایی که در این روز در پردیس ملت برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمد، رضایت آن ها را جلب نکرد و کیفیت متوسط رو به پایین آن ها سبب طرح انتقاد نسبت به حضور این فیلم ها در جشنواره شد و این سوال را پیش آورد که اگر از میان حداقل یکصد فیلم، این آثار برای بخش مسابقه اصلی و نگاه نو انتخاب شده اند، پس وضعیت فیلم های رزرو جشنواره یا آن هایی که به این رویداد راه نیافته اند، چه بوده است؟
* در این روز تم اصلی سه فیلم به نمایش درآمده از بخش "سودای سیمرغ" و "نگاه نو" ، قتل و قصاص بود و دیگر وجه مشترک آن ها نشست های مطبوعاتی کم و بیش حاشیه داری بود که مانند روز قبل باز هم نوع پرسش ها و نیز چالش میان مجری نشست ها (محمود گبرلو) و ادعای برخی خبرنگاران مبنی بر محافظه کاری وی و نخواندن تمام سوالات بحث و جدل هایی را ایجاد کرد.
* فیلم "یلدا" به کارگردانی مسعود بخشی از فیلم های بخش نگاه نو جشنواره بود که یکی از انتقادات اصلی واردشده به آن، تلویزیونی بودن فیلم بود به ویژه آن که داستان فیلم در یک برنامه تلویزیونی که شباهت زیادی به "ماه عسل" داشت، می گذشت. در این فیلم قرار بود یک قاتل بخشیده شود و کارگردان تاکید داشت که موضوع فیلم بخشش است نه قصاص، در حالی که همین مسئله و پررنگ شدن موضوع قصاص بحث هایی را در نشست خبری ایجاد کرد؛ چون این فیلم یک تهیه کننده فرانسوی هم دارد و برای برخی این سوال پیش آمده بود که موضوع قصاص که بر اساس مبانی اسلام در قرآن ذکر شده، چطور برای خارجی ها قابل درک بوده که حاضر به تولید مشترک شده اند؟!
نکته دیگر فیلم تعدد زوجین یکی از شخصیت ها بود که کارگردان درباره هر دو موضوع تایید کرد: برای تهیه کنندگان فرانسوی چندان این مسائل مفهوم نبود اما خودش از این که این فیلم با این شرایط موضوعی قابل درک و فهم در ایران است، کافی خواهد بود.
* فیلم بعدی جمشیدیه نام داشت به کارگردانی یلدا جبلی که بازهم در این فیلم شخصیت اصلی با بازی سارا بهرامی به دلیل ارتکاب به قتل محکوم به قصاص شده است. البته به نظر می رسد یکی از دغدغه های اصلی فیلمساز از ساخت این اثر، رواج یافتن الفاظ رکیک در سطح شهر میان مردم به هنگام عصبانیت یا فحش دادن از سر خشم در مکان های عمومی مثل استادیوم های ورزشی بوده، ولی پرداختن به این مسأله آن قدر به شکل غُلو شده رخ می دهد که آن را به شعار تبدیل می کند و همین امر یکی از موارد انتقاد به فیلم بود هرچند کارگردان چندان آن را قبول نداشت.
همچنین انتخاب کیومرث پوراحمد به عنوان یکی از بازیگران فیلم و نیز بهرام عظیمی در نقش قاضی دادگاه بارها با خنده تماشاگران روبه رو شد که آن ها را در قامت و تناسب چنین نقشی باور نداشتند.
* نشست خبری این فیلم هم با پرسش هایی همراه بود که کمتر جواب دقیق داده شد جز آنچه سارا بهرامی درباره سیمرغ فجر گفت و این که از الان به کسی که این جایزه را می برد، تبریک می گوید.
* فیلم سوم جشنواره آخرین ساخته علیرضا رئیسیان با نام مردی بدون سایه بود که با وجود بازی زوج لیلا حاتمی و علی مصفا، برخی دیالوگ ها و روند داستان با خنده های بلند تماشاگران که نوعی واکنش انتقادی به فیلم هاست همراه بود.
* در کنار این سه فیلم، انیمیشن بنیامین هم در پردیس ملت نمایش داده شد که باز هم کم توجهی اهالی رسانه و منتقدان سبب اعتراض سازندگان شد و این که اگر قرار است این گونه فیلم انیمیشن با بی توجهی روبه رو شود، چرا آن را در جشنواره می پذیرند؟
* اما از فیلم های روز ششم جشنواره که بگذریم، به چند اتفاق حاشیه ای دیگر می توان اشاره کرد، از جمله حذف یک فیلم دیگر از گردونه رقابت در آرای مردمی. به این ترتیب با حذف فیلم "قسم"، فیلم های "متری شش و نیم"، "جاندار"، "شبی که ماه کامل شد"، "ماجرای نیمروز دو"، "23 نفر"، "غلامرضا تختی"، "سرخپوست" و "قصر شیرین" هشت فیلم با رای بالا در بهترین های مردمی هستند.
* دیگر اتفاق ویژه این روزها، آغاز اکران فیلم ها برای ناشنوایان و تحت عنوان "سینما سکوت" است که در پردیس کوروش به طور جدی با فیلم "23 نفر" فعالیتش را آغاز کرده است.
* با وجود آن که خبر استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خیلی جدی از مدت ها پیش در رسانه ها منتشر شده و سیدعباس صالحی هنوز اظهارنظر صریح و روشنی در این باره نکرده، اما خبرها حاکی از این است که با وجود احتمال در شرف پایان بودن حضور وی در وزارت فرهنگ و ارشاد، او همزمان با جشنواره های فجر خیلی جدی کار خود را پیگیری می کند و روز دوشنبه هم با حضور در مشهد به سینما هویزه این شهر سر زد. همچنین شنیده شده که قرار است او در یکی دو روز آینده از کاخ جشنواره در پردیس سینمایی ملت بازدید کند.
* یک خبر دور از انتظاری که در روز ششم جشنواره منتشر شد، خداحافظی پولاد کیمیایی از سینما به دلیل مهاجرت بود. او در یادداشتی کوتاه نوشته، ممکن است خیلی زود به کشور بازگردد اما شاید هم مدتی طولانی این اتفاق نیفتد؛ با این حال از مدت زمانی که در سینما گذرانده، ابراز خشنودی کرده ولی معلوم نیست آیا بازخوردهایی که بابت نمایش فیلم معکوس به عنوان اولین تجربه فیلمسازی در جشنواره فجر امسال داشته، او را در این کار مصمم کرده است یا خیر؟!
* از میان هنرمندانی که در روز ششم در کاخ جشنواره حضور داشتند، می توان به لیلا حاتمی، علی مصفا، پانته آ پناهی ها، سارا بهرامی،حامد کمیلی، نسیم ادبی، فرشته صدرعرفایی، محمدرضا دلپاک، فردین خلعتبری و بهناز جعفری اشاره کرد. ضمن این که رکورد بیشترین حضور هم در اختیار علی مصفا است که تاکنون 4 بار در نشست های مختلف فیلم ها به عنوان بازیگر یا تهیه کننده حضور داشته است.
انتهای پیام
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از فرهنگ سدید، فیلم سینمایی مارموز، آخرین ساخته کمال تبریزی پس از آنکه حواشی فراوان در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به همراه داشت سرانجام در تاریخ 21 آذر 97 به اکران عمومی درآمد. این فیلم در ابتدا خودسر نام داشت اما بعداً به مارموز تغییر نام یافت تا به نوعی تداعی گر فیلم مارمولک باشد. از همان لحظه تغییر نام اثر، معلوم می شود که سازندگان آن در نخستین هدف خود به دنبال فتح گیشه هستند و سعی دارند تا با استفاده از برانگیختن حس نوستالوژی مخاطب و حواشی ایجاد شده برای فیلم -با توجه به مضمون سیاسی آن- و شانتاژ های رسانه ای موفقیت فیلم در اکران عمومی را تضمین کنند. باید گفت که اساساً این فیلم بنا به مصلحت سازندگان و یا احتمالاً مدیران بخش ملی جشنواره فیلم فجر از جشنواره سی و ششم بازماند تا حواشی ایجاد شده و یا حتی خطر توقیف برای آن کمتر شود. هرچند حضور "کمال تبریزی" در میان داوران جشنواره عملاً شانس حضور این اثر را در این بخش منتفی کرده بود.
پس از این حاشیه نگاری کوتاه، در خصوص روایت فیلم باید گفت که مارموز داستان فردی به نام قدرت صمدی (با بازی حامد بهداد) است که علاقه زیادی به نمایندگی در مجلس دارد و برای اینکه بتواند به این جایگاهی برسد حاضر است تا از هر فرصتی استفاده کند. شخصیت قدرت با ظاهری بسیجی در فیلم ظاهر می شود و به همراه دوستان مسجدی و حزب اللهی اش، کاملا خودسر به مردم حمله کرده و با سردادن شعار های انقلابی مردم را دچار تشویش می کند. او در خانه حتی تمرین سخنرانی در صحن مجلس را کرده و خود را جزو دلواپسین یا به تعبیر داستان فیلم، خط قرمز ها می داند. در اینجا رنگ بازی های فیلم آغاز می شود. او، چون به ظاهر اصولگراست، طرفدار رنگ قرمز است و حتی برای نوشتن چیزی از خودکار قرمزرنگ استفاده می کند. روزی یکی از دوستانش به وی اطلاع می دهد که قرار است با حضور وزیر ارشاد، کنسرتی در تالار وحدت برگزار شود و کاملاً او را به بهانه انجام فسق و فجور در آنجا ترغیب به شورش می کند. قدرت نیز از وی می خواهد که با جمع کردن بچه های بسیجی موتورسوار! به آنجا حمله کرده و مراسم را برهم زنند. خود نیز سوار بر وانتی شده و با عده ای چوب وچماق به دست به آنجا حمله می کنند. آن ها در ابتدا با زور و دعوا به سالن اصلی تالار وحدت حمله کرده و شروع به کتک زدن مردم و برهم زدن کنسرت می کنند. در ابتدا مردم در مقابل آن ها مقاومت کرده و درگیر می شوند. قدرت که می بیند دوستانش توان مقابله با مردم را ندارند به دروغ می گوید که در اینجا بمب پیدا شده و از این طریق مردم را از آنجا خارج می کند. دوستانِ قدرت با دیدن برهم خوردن مراسم، از اینکه کنسرت دیگری را بر هم زدند کاملا راضی و خوشنودند که ناگهان بمبی منفجر شده و قدرت در میان اذهان عمومی تبدیل به قهرمان می شود. او که اکنون وجهه ای عمومی پیدا کرده -درحالی که حتی نمی تواند جمله ساده ای را بیان کند- سعی دارد تا خود را به حزب متبوع سیاسی اش نزدیک کند. قدرت قدم بر دفتر حزب "بیداری" که نمادی از جمعیت اصولگرایان کشور است می گذارد و از رئیس حزب که ظاهری کاملا شبیه به آقای "میرسلیم" دارد می خواهد تا او را به عنوان نامزد حزب معرفی کند. در این میان فردی نفوذی -که مانی حقیقی نقش آن را بازی می کند- در حزب وجود دارد که از قضا هم دانشگاهی قدرت بوده و به رئیس حزب، روند تغییرات سیاسی و اعتقادی قدرت را شرح می دهد. او می گوید که قدرت در ابتدا نوازنده پیانو بود و کاملا طیف سیاسی متفاوتی داشت و اکنون و به مصلحت روزگار، عوض شده است. در نهایت وی در حزب بیداری پذیرفته نشده و از طریق خبرنگاری که با او در جریان آشوب کنسرت آشنا شده بود، با حزب مقابل یعنی وحدت ملی آشنا می شود.
این حزب با رنگ آبی (سبز) فعالیت می کند و تماماً نمادی از طیف اصلاح طلب است. این حزب تازگی به اصطلاح جان گرفته و هنوز افرادی از آن ها به دلیل مشکلات سیاسی در زندان به سر می برند. در جای جای فیلم نشانه شناسی و نمادشناسی از اتفاقات و افراد سیاسی وجود دارد و برای باز کردن تک تک آن ها شاید نیاز به یک پرونده سینمایی باشد تا یک مطلب بررسی کوتاه. از شخصیت اصلی گرفته که به خاطر ادبیاتش و تغییر موضع ناگهانی اش تداعی کننده احمدی نژاد است تا دیگر افراد حاضر که آدم را یاد بقیه رجل سیاسی می اندازد. بیشتر این عناصر توسط خود بینندگان به راحتی کشف می شوند چرا که همانطور که اشاره شد ماجرا های طنزِ تلخِ فیلم کاملا برای مخاطب آشناست. قدرت شخصیتی کاملاً ساده است و هنگامی که مورد مذمت دوستان حزب اللهی اش قرار می گیرد به دروغ می گوید که به عنوان نفوذی وارد حزب مقابل شده و قصد تضعیف آن را دارد، اما عملاً و حتی به طور ناخواسته و اشتباهی در مسیر این حزب حرکت می کند. او در ابتدا سهواً و با سوتفاهمی جالب با زندانی سیاسی که هم نام دوستش است ملاقات کرده و همین موضوع سبب می شود تا شبکه سلطنت طلبِ ضدانقلاب با وی از طریق مانی حقیقی -که نفوذی حزب بیداری است- ارتباط گیرد. همین برقراری ارتباطِ قدرت با این شبکه و مصاحبه های دیگرش سبب رد صلاحیت وی در شورای نگهبان می شود. او در نهایت و با به وجود آمدن مشکلاتی دیگر و ورود وزارت اطلاعات به پرونده اش، مجبور به فرار از کشور می شود. قدرت اکنون به ضدانقلابی مهاجر تبدیل شده که برای گذران امور حاضر است خدمتکار رستورانی در ترکیه شده و یا برای رستورانی پیانو بنوازد. در ادامه او درمی یابد که در آن سو آب ها خبری نیست و به هر قیمتی شده با توصیه یکی از دوستانش به ایران بازمی گردد و اکنون با سری بالا در دادگاه اش حضور می یابد.
در نقد فرمی اثر باید گفت که مارموز از منظر فیلم نامه اشکالات عدیده ای دارد و معلوم است تنها تمرکز کارگردان و یا نویسنده بر روی شوخی های بعضاً اروتیک و مبتذل بنا شده نه شخصیت پردازی درست و توالی منطقی اتفاقات. در برخی موارد حجم استفاده از این قبیل شوخی ها و مطالب سیاسی چند سال اخیر، به قدری بالا می رود که عملاً روایت فیلم به فراموشی سپرده می شود. بیشتر مطالبی که در چند سال اخیر در فضای مجازی پر شده بود و یا تا حدودی خبرساز بود در قالب دیالوگ و یا حتی اشاره در این فیلم یافت می شود تا جای که فیلم را دچار فشارسخن می کند ضمن اینکه ریتم تند اثر نیز به جاماندن مخاطب از فیلم کمک می کند.
اما از منظر مهم تر یعنی محتوا فیلم حرف های فراوانی برای گفتن دارد. در ابتدا به نظر می آید که کارگردان در این فیلم ژست بی طرفانه گرفته، اما باید گفت تبریزی بعد از ساخت خیابان های آرام -که از فیلم های توقیفی حامی فتنه 88 است- جرات و صراحت کلام بیشتری پیدا کرده است. او در این اثر فردی عامی، بی سواد و حزب اللهی را به عنوان نماینده ای از قشر متدین و انقلابی به تصویر کشیده که کاملاً عقده ای، بی منطق و از روی نادانی عمل می کند. او در دوران جوانی و در دانشگاه طیف فکری متفاوتی نسبت به امروزش داشته و به علت آنکه دختر مورد علاقه اش توسط مانی حقیقی -در طیف سیاسی مقابل- اصطلاحاً بُر زده می شود تفکراتی مذهبی و به گفته فیلم، دلواپس گونه پیدا می کند. از آن موقع او در دانشگاه به کمک بسیجیان دانشگاه، دانشجویان و اساتید را کتک زده و امروز نیز کاملا خودسر کنسرت های دارای مجوز و تجمعات دیگر دختروپسری را برهم می زند. در مارموز همانند دیگر آثار کلیشه ای سینما، این طیف فکری کاملا محکوم است و کارگردان از آن ها به عنوان عقده ای یاد می کند. در مقابل، اما افراد حزب وحدت ملی کاملاً با سیاست و آرام حرکت کرده و دقیقا مخلوطی از اصلاح طلبی و اعتدال را به رخ مخاطب می کشند. نامزد متبوع آن ها به دلیل مشکلات سیاسی چند سال گذشته (فتنه 88) در زندان است و آن ها مجبورند تا نامزد دیگری را معرفی کنند. کارگردان در اینجا مجبور شده تا به جای رنگ سبز از آبی استفاده کند و ارجاعات تصویری و کلامی فیلم کاملاً گویای این مطلب است. معلوم است که تبریزی در کنار این حزب ایستاده و به نوعی آن را نقد کرده و تلنگری نیز به حزب مقابل می زند. این موضوع که رسانه تا چه اندازه در این طیف سیاسی (اصلاح طلب) اهمیت دارد و اینکه باید از اشتباهات گذشته درس بگیرد و... در نهایت نیز به پیشنهاد یک خبرنگار زن، قدرت به عنوان نامزد این طیف معرفی می شود.
از این لحظه به بعد فیلم کاملاً شبیه به فیلم مصادره می شود. اینکه یک انسان غیر سیاسی سهواً درگیر سیاست شده و درنهایت نیز مجبور به ترک کشور و مهاجرت می شود. در مصادره یک انسان غیرانقلابی (سیاسی) ناخواسته با سیاست (انقلاب) عجین می شود و مجبور به ترک وطن و مهاجرت می شود و در مارموز نیز یک انسان غیرسیاسی (به ظاهر انقلابی) وارد سیاست شده و در نهایت او نیز مجبور به جلای وطن می شود. دیگر وجه مشترک، وجود شبکه های بی خاصیت سلطنت طلب در هر دو فیلم است. شبکه هایی که دیگر از رونق افتاده و کارکرد خاص و تاثیرگزاری ندارد. در مقابل شبکه های بهایی/اسرائیلی، چون "من وتو"، "جم" و... در هر دو فیلم عمداً یا سهواً نادیده گرفته می شوند. شبکه هایی که تاثیر فراوانی بر روی مخاطب دارند و اپوزیسیون فعال و اصلی نظام اسلامی تلقی می شوند. در حقیقت این دو فیلم به جسد نیمه جان و مرده اپوزیسیونی لگد می زنند که دیگر خاصیتی ندارند و در واقع دردی برای جمهوری اسلامی دوا نمی کنند. این خوش خیالی است که مدیران به بهانه زیرسوال بردن این اپوزیسیون مرده، به چنین فیلم های مسئله داری مجوز ساخت می دهند! نکته مهم تر، اما پایان بندی هر دو فیلم است که کاملا در راستای هم ساخته شده اند و آن هم توصیه به مهاجرین برای بازگشت به ایران و گرفتن حق مصادره شده خود از حکومت است. حرفی که بیان آن در جشنواره جهانی فیلم فجر کاملاً معنادار و مهم بود. از این منظر فیلم مارموز با تمام طعنه های فراوان سیاسی به انقلاب و طیف مومن و انقلابی جامعه یکی از مهم ترین فیلم سال 97 است. کما اینکه کارگردان اثر نیز در مصاحبه های مختلف من جمله پیش از اکران مردمی فیلم به ایجاد حاشه های فراوان نسبت به فیلم مارموز واکنش نشان داد و به همکارانش توصیه کرد که فیلم های مساله دار خود را به جشنواره نفرستاده و مستقیما اکران کنند. قطعاً فیلم توقیف شده خیابان های آرام تبریزی مسائل و ایرادات به مراتب کمتری نسبت به این فیلم دارد و اکنون می توان فهمید که چرا مدیریت سینما با افتخار اعلام می کند که در دوران او هیچ فیلم توقیفی وجود ندارد! چراکه اساساً گویا خط قرمزی برای این مدیران تعریف نشده! و اصولاً نظارتی نیز بر محتوای این آثار وجود ندارد. با وضعیت موجود کمال تبریزی می تواند همانند سامان مقدم (صد سال به این سال ها) مدعی اکران فیلم توقیفی خود شود.
علی رغم اینکه در سند ارائه شده توسط سازمان سینمایی با عنوان برنامه جامع این سازمان، یکی از سیاست های اصلی "اجرای برنامه نهضت تولید محتوا" عنوان شده است. در این برنامه "جهت گیری های محتوایی" ذکر شده است که متاسفانه به ندرت از 18 بند آن در آثار تولیدشده توسط این سازمان چیزی یافت می شود. با نگاهی گذرا به فیلم های تولید شده و فیلم های به نمایش درآمده در چند سال اخیر مشخص می شود که فیلم ها کاملا با پشتوانه فکری و مالی در خارج از مرز ها ساخته شده و به خورد مخاطب داخلی داده می شود. سازمان سینمایی وظیفه دارد که در برابر این حجم از سیاه نمایی های سیاسی و اخلاقی، سدی در مقابل سینماگران و مردم باشد. امری که از آثار به نمایش درآمده در دو جشنواره سی و هفتم نیز کاملاً مشهود است.
مهران کرمی / مدیرمسئول
چند روز پیش همشهری در گزارشی به بررسی مشکلات انتشار مطبوعات در کشور از زبان صاحبان و مدیران بنگاه های مطبوعاتی نشست و همه این مدیران به اتفاق، انتشار مطبوعات را در فضای فعلی کاری دشوار دانستند که نیازمند توجه مدیران و تصمیم گیرندگان کلان مسائل فرهنگی کشور است.
مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت نهاده های مطبوعاتی ازجمله کاغذ، زینک و مرکب و دیگر هزینه های جاری در کنار کاهش منابع درآمدی مطبوعات از مواردی است که مورد توجه صاحبان رسانه های مکتوب قرار گرفت. واقعیت آن است که مشکلات کنونی مطبوعات را جدا از مسائل جاری کشور نمی توان ارزیابی کرد. با توجه به اینکه ایران در مدار خشک کره زمین واقع شده، در زمینه مصرف کاغذ روزنامه وابسته به منابع خارجی و واردات کاغذ است و نوسانات ارزی در یک سال گذشته قیمت کاغذ مطبوعات را به شدت بالا برده و چند برابر کرده است.
در همین مدت قیمت مرکب روزنامه و زینک مطبوعاتی نیز افزایش تصاعدی داشته و از این رو تهیه این اقلام برای مطبوعات با منابع درآمدی محدود، بسیاری از آنها را در آستانه تعطیلی قرار داده است. روزنامه همشهری در این زمینه ازجمله مطبوعاتی است که توانمندی بیشتری نسبت به دیگر مطبوعات کشور دارد، ولی از آنجا که کم و بیش مصرف کننده 40درصد مصرف کاغذ مطبوعات است، برای تهیه کاغذ با توجه به کمبود آن در بازار داخلی با تنگناهایی مواجه است. همچنین مشکلات اقتصادی بنگاه های کسب و کار کشور که با تبلیغات و آگهی از تامین کنندگان منابع مالی و درآمدی مطبوعات هستند، بر کاهش منابع درآمدی روزنامه ها تأثیر گسترده ای به جا گذاشته است، زیرا که این بنگاه ها برای سرپا ماندن و صرفه جویی، نخستین بخش هایی را که حذف یا محدود می کنند، بخش های روابط عمومی و تبلیغات است.
روی دیگر این سکه را در تغییر و تحولات اجتماعی و نسلی جامعه باید دید که به تحولات تکنولوژیک و گسترش ابزارهای موبایلی به موازات فراگیر شدن شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و تغییر فرهنگ مطالعه از رسانه های مکتوب به رسانه های دیجیتال و پیام رسان ها منجر شده است. اگرچه این تغییر رویکرد موضوعی جهانی و البته نسلی است، ولی به جهت نهادینه نشدن فرهنگ مطالعه مکتوب و مشکلات و محدودیت های آزادی بیان و انتشار در ایران، این موضوع در کشور ما ژرف تر و دامنه دارتر از بسیاری کشورها و حتی در میان همسایگان است و آسیب شناسی آن موضوعی است که توجه جامعه شناسان را جلب کرده است.
ابزارهای جدید رسانه ای نوظهور در کنار نقاط قوت و مثبت فراوانی که دارند(از جمله در زمینه انتشار بی پرده اطلاعات و شفاف سازی )، آسیب های اجتماعی و حتی سیاسی به جامعه و نظام سیاسی وارد می کنند که در حوزه مطبوعات به از دست رفتن مرجعیت اجتماعی و کاسته شدن از تأثیرگذاری رسانه های شناسنامه دار انجامیده است و در نقطه مقابل شبه رسانه هایی را که اخبارشان فاقد دقت و سندیت است و بیشتر سبک افشاگرانه و از بین برنده اعتماد عمومی دارند، به کانون های تصمیم گیری و تأثیرگذاری نزدیک کرده است.
بنابراین، بقا و صیانت از مطبوعات برای نظام سیاسی می تواند از نگاه امنیتی برای کشور حیاتی باشد، زیرا حفظ فرهنگ ملی و ابزار اقناعی بقای فرهنگ در کنار و پابه پای تهیه کالاهای استراتژیکی چون فرآورده های غذایی و دارویی اهمیت می یابد. اما این بدین معنا نیست که دولت به همان اندازه که در تامین یارانه نان و بنزین مردم می کوشد، به مطبوعات یارانه خرید کاغذ و... بدهد. حمایت در حوزه مطبوعات به معنی ایجاد بستر و زمینه لازم برای امنیت رسانه ای و تضمین آزادی های رسانه ای و فضای رقابت است.
با این حال نمی توان منتظر ماند تا دولت آستین بالا بزند و مشکلات مطبوعات را حل کند؛ مشکلاتی که ایجاد شده و حل بسیاری از آنها خارج از توانایی دولت است. از سوی دیگر، شرایط کنونی کاغذ و روزنامه به گونه ای است که همشهری را به عللی ناگزیر به تصمیم دشوار افزایش قیمت ساخته است؛ نخست آنکه به دلیل افزایش قیمت کاغذ، قیمت تمام شده روزنامه بدون محاسبه هزینه های انسانی به رقمی به مراتب بیش از قیمت فروش در تهران و شهرستان می رسد و این موضوع فروش کاغذ باطله و احیانا عدم توزیع روزنامه را اقتصادی تر از فروش آن ساخته و کاغذی را که با قیمت کنونی بیش از 5هزار تومان در هر کیلو خریداری شده است، به قیمت کمتر از 2هزار تومان عرضه می کند.
از سوی دیگر اگر چه همشهری همواره دغدغه توان خرید آحاد جامعه را داشته و کوشیده بود روزنامه ای به اصطلاح پروپیمان و با قیمت پایین به خوانندگان عرضه کند، ولی در شرایط کنونی روزنامه را با قیمت هزار تومان به دست خواننده تهرانی و 500تومان به دست خواننده شهرستانی می رساند، در حالی که از این رقم کمتر از 500تومان بابت هر نسخه در تهران و کمتر از 200برای فروش شهرستان عایدی روزنامه می شود که با توجه به هزینه های حمل ونقل به ویژه به استان ها در حد رایگان است. ازاین رو ناگزیر به اصلاح قیمت روزنامه همشهری به صورت یکسان برای تهران و شهرستان به قیمت 2هزار تومان هستیم که از فردا اعمال می شود و امیدواریم خوانندگان فهیم، با درک این موضوع به حیات و بقای مطبوعات کمک کنند و ما را در گذر از گردنه کنونی یاری دهند. با این امید که بتوانیم در کنار حفظ صفحات موجود، به افزایش کیفیت روزنامه چه در شکل و چه محتوا اهتمام ورزیم و همچنان همشهری خوب شما بمانیم.
علیرضا رشیدیان، رئیس سازمان حج و زیارت در گفت وگو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص وضعیت و اعزام 6 میلیون ایرانی برای رفتن به حج عمره اظهار کرد: در شورای عالی حج که اخیراً با ریاست معاون اول رئیس جمهور، آقای جهانگیری، تشکیل شد، در خصوص این مهم صحبت شد و در این رابطه به حج و زیارت مأموریت داده شد که پیگیری های لازم را انجام دهند.
وی ادامه داد: مسلماً برای شروع اعزام، ما تابع یک سری مقدمات هستیم؛ از جمله اینکه ما بتوانیم امنیت، کرامت و عزت زائرینمان را در این سفر معنوی فراهم کنیم.
رئیس سازمان حج و زیارت تصریح کرد: اکنون به دلیل مشکلات سیاسی بین دو کشور، ما نمایندگی سیاسی و کنسولی در آنجا نداریم و مسلماً یکی از الزامات برای شروع سفر رفع حمایت های کنسولی است؛ برای این مطلب هم وزارت خارجه مذاکراتی را شروع کرده که قرار شده حافظ منافع ما در قالب سفارت سوئیس در عربستان مستقر شود که اگر این ها ان شاءالله انجام شود، مقدمه اعزام های عمره هم می تواند راه بیفتد.
رشیدیان خاطرنشان کرد: فراخوان عمره برای سال آینده خواهد بود چون حدود 5 میلیون و 600 هزار نفر در نوبت عمره هستند که شروع به فراخوان این افراد خواهد شد و فعلاً ثبت نام جدید برای عمره نخواهیم داشت و به کسانی که ثبت نام کردند بر اساس اولویت ها فراخوان داده می شوند.
وی افزود: ظرفیت اعزام عمره هنوز مشخص نیست و بستگی دارد که ما بعد از مذاکره چقدر بتوانیم با دولت عربستان و شرکت های عربستاتی وارد مذاکره بشویم چون عربستان این ظرفیت ها را بین شرکت ها توزیع می کند و ما با آن شرکت ها قرارداد می بندیم و سهمیه هایشان را برای اعزام می گیریم.
رئیس سازمان حج و زیارت عنوان کرد: راجع به مساله قیمت پروازها و نحوه کیفیت آن ها نیز مشغول مذاکره هستیم که هنوز به نتیجه نرسیدیم.
رشیدیان با بیان اینکه هزینه ارزی سفر حج تمتع بین 3100 تا 3300 دلار است، اضافه کرد: دولت هم در این زمینه بسیار به ما کمک کرده است. سیاست های انقباضی، صرفه جویی ها، کاهش نفرات، کاهش اتاق های مازاد و... باعث می شود که ما به نسبت افزایش ارز، قیمت سفر حج برایمان افزایش پیدا نکند.
انتهای پیام
علیرضا رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت در گفتگو با خبرنگار، در خصوص سفرهای نوروزی عتبات عالیات اظهار کرد: بسیاری از افراد علاقه مند هستند که لحظه تحویل سال نو در حرم های مطهر در عراق باشند، به همین دلیل سازمان حج و زیارت سعی دارد تا بسته های زیارتی مناسبی را در ایام نوروز برای مشتاقان زیارت عتبات عالیات با حداقل افزایش قیمت فراهم کند.
وی در خصوص این افزایش قیمت ها افزود: به دلیل علاقه ایرانیان به زیارت حرم های مطهر ائمه (ع) در ایام نوروز، قیمت هتل ها در کشور عراق یک درصدی افزایش خواهد یافت.
رئیس سازمان حج و زیارت تصریح کرد: امیدورایم بتوانیم این افزایش قیمت را در بحث مسکن و نرخ پرواز ها مدیریت کنیم تا افزایش قیمت چندانی نداشته باشند.
بیشتر بخوانید: پیش ثبت نام سفر های نوروزی عتبات تا 22 بهمن تمدید شد
رشیدیان افزود: معمولا در نوروز حتی در سفرهای داخلی هم افزایش نسبی قیمت ها وجود دارد، اما سعی داریم تا با همکاری مسئولان حوزه حمل و نقل خدمات مناسبی را بدون افزایش قیمت به زائران ارائه دهیم.
رئیس سازمان حج و زیارت در مورد بسته های نوروزی تشریح کرد: این بسته ها از 26 اسفند تا 8 فروردین ماه اجرایی می شود و همچنین به مناسبت دهه فجر، پیش ثبت نام عتبات نوروزی تا 22 بهمن ماه تمدید شد.
انتهای پیام/
حداقل افزایش قیمت برای سفر به عتبات نوروزی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از زنجان، معاون امور موسسات قرآنی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز در حاشیه بازدید از دارالقرآن کریم اظهار کرد: در کل کشور 2440 موسسه فرهنگی، قرآن و عترت دارای پروانه و موافقت اصولی وجود دارد که از این تعداد 1100 موسسه فرهنگی قرآنی فعال هستند.
حمیدرضا شیخ ویسی تعداد موسسات فرهنگی قرآن وعترت استان زنجان دارای پروانه و موافقت اصولی را 34 موسسه خواند و گفت: از این تعداد 15 موسسه فعال است.
وی به آغاز روند صدور مجوزهای جدید در وزارتخانه متبوع براساس مصوبه شورای توسعه قرآنی اشاره کرد و گفت: در همین راستا راهبردهای توسعه این موسسات قرآنی در پنج گام طراحی شده است.
این مقام مسئول گام نخست در راهبردهای توسعه این موسسات را توسعه کمی موسسات قرآنی براساس جمعیت استان ها عنوان کرد و گفت: درگام دوم هم تلاش می شود تا در افق بلندمدت دوره های آموزشی در فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد.
شیخ ویسی با اشاره به اینکه علاقمندی جوانان به فضای مجازی موجب شده است تا آموزش های الکترونیکی در دستور کار قرار گیرد، تصریح کرد: در همین راستا تلاش می شود تا هر سال 10 درصد از موسسات را به سمت فضای مجازی و آموزش در این فضاها سوق دهیم.
معاون امور موسسات قرآنی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یادآوری اینکه در گام سوم و پس از توسعه کمی، توانمندسازی موسسات قرآنی بویژه مدیران، مربیان و کادر اجرایی موسسات در دستور کار قرار می گیرد، خاطرنشان کرد: در حال حاضر دوره توانمندسازی مدیران موسسات قرآنی از سوی موسسه نورالمجتبی قم با حضور 611 مدیر موسسه اجرا می شوند و 32 سرفصل مجازی طراحی شده است و 17 اسفندماه آزمون به صورت مجازی اجرا می شود.
وی با بیان اینکه دوره های آموزشی برای تمام موسسات قرآنی دارای مجوز برگزار خواهد شد، گفت: یکی از شروط تمدید پروانه فعالیت موسسات قرآنی شرکت در این دوره های آموزشی است.
شیخ ویسی به طراحی نظام ارتقای سطح علمی و مدیریتی موسسات با همکاری جهاد دانشگاهی و موسسات پژوهشی اشاره کرد و گفت: 90 درصد دوره ها به صورت آموزش مجازی انجام خواهد شد.
وی گام چهارم در این سند را نظارت، ارزیابی و رتبه بندی موسسات عنوان کرد و گفت: متاسفانه اطلاعاتی از رتبه های موسسات قرآنی در دست نداریم از اینرو تلاش خواهد شد تا شاخص های رتبه بندی را براساس فعالیت های قرآنی، امکانت سخت افزاری و نرم افزاری، فضاهای قرآنی و .... در سامانه طراحی کنیم تا خود موسسات قرآنی از طریق این سامانه نسبت به ثبت امکانات موسسات اقدام کنند.
معاون امور موسسات قرآنی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گان نهایی در این سند را حمایت از موسسات قرآنی براساس رتبه های موسسات عنوان کرد و گفت: در همین راستا حمایت ها به صورت نرم افزاری، سخت افزاری، ارائه تسهیلات و کمک های بلاعوض خواهد بود.
شیخ ویسی با اشاره به اینکه موسسات قرآنی به صورت مردمی اداره می شود، تصریح کرد: دولت نقش حاکمیتی دارد وتلاش می کند تا موانع پیشروی موسسات قرآنی را برطرف سازد.
در ادامه مدیر موسسه دارالقرآن کریم زنجان هم ضمن اشاره به تاریخچه این موسسه قرآنی گفت: در حال حاضر 40 شعبه دارالقرآن در شهرک های اقماری و روستاهای محروم راه اندازی شده است.
ولی اله رحیمی ادامه داد: در این موسسه قرآنی محدودیت سنی برای آموزش وجود ندارد وشرکت کنندگان در رشته های مختلف علوم قرآنی شرکت می کنند.
به گفته وی، دوره های تفسیر قرآن، نهج البلاغه و مثنوی معنوی با استقبال عموم در دارالقرآن کریم زنجان برگزار می شود و این موسسه با 120 نیرو علاوه بر آموزش علوم قرآنی در راستای تربیت قرآنی قرآن آموزان همت می کند.
پایان پیام/ 73
به گزارش ایکنا ؛ مراسم رونمایی از بازی فکری رساندن پرچم ویژه کودکان و نوجوانان، سه شنبه 16 بهمن ماه با حضور حجت الاسلام حبیب رضا ارزانی، مشاور وزیر ارشاد و دبیر ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد در محل دبیرخانه این ستاد برگزار شد.
حجت الاسلام ارزانی در این نشست اظهار کرد: انقلاب اسلامی به اعتراف تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، جزء 10 پدیده شاخص دنیاست، ما موظفیم از این میراث بزرگ اسلامی و مردمی به خوبی پاسداری کنیم و دستاوردهای آن را به کودکان و نوجوانان کشورمان ارائه کنیم.
دبیر ستاد عالی کانون های فرهنگی و هنری مساجد در ادامه گفت: بنا به توجه ویژه ای که در کانون ها به بحث کودکان و نوجوانان داریم، دوستان ما در مؤسسه فرهنگی شهیدچمران به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بازی رساندن پرچم را ساخته اند که به کودکان و نوجوانان کمک می کند با دستاوردهای انقلاب آشنا شوند.
وی یادآور شد: رهبر معظم انقلاب بارها بر اهمیت اسباب بازی برای کودکان تأکید کرده اند و گفتند من برای اسباب بازی حرص می خورم. زنجیره توجه به کودکان و نوجوانان با اسبا ب بازی می تواند تکمیل شود.
در ادامه این جلسه، مدیر مؤسسه فرهنگی شهیدچمران با اشاره به روند شکل گیری این بازی فکری اظهار کرد: بازی فکری رساندن پرچم به کودکان و نوجوانان در بازه سنی 10 تا 15 سال آموزش می دهد که پرچم انقلاب اسلامی را تا ظهور امام زمان(عج) برافراشته نگاه دارند. این بازی موانعی دارد که برای عبور از آن، بازی کنندگان باید دستاوردهای انقلاب را فرابگیرند.
وی یادآور شد: این بازی با حمایت ستاد عالی کانون های مساجد به مرحله تولید رسیده است و هر مجموعه فرهنگی در هر جای ایران بخواهد از آن استفاده کند، می تواند فایلش را بگیرد و با لوگوی خود از آن استفاده کند.
انتهای پیام
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، بعد از لغو اکران اولین فیلم جشنواره فیلم فجر در تالار حافظ این بار نوبت فیلم متری شش و نیم بود که حذف آن از فهرست اکران اعلام شد.
معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد استان فارس در این زمینه به خبرنگار فارس گفت: به جای این اثر، فیلم شبی که ماه کامل شد اکران شده و فیلم متری شش و نیم نیز به روزهای بعد جشنواره موکول شد.
مهدی رنجبر با اشاره به این که حذف اکران این فیلم در دستور کار ستاد اجرایی جشنواره بوده است افزود: فیلم متری شش و نیم در سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در تهران به اکران فوق العاده کشیده شده و در شیراز نیز اکران ویژه ای برای این فیلم در نظر گرفته شده است.
وی علت حذف اکران این فیلم را ابلاغیه صادر شده از ستاد جشنواره عنوان کرد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار مهر ، سید موسی حسینی کاشانی در نشست خبری که شامگاه سه شنبه در حاشیه نمایشگاه شکوه انقلاب برگزار شد، با اشاره به اینکه دشمن در طول چهار دهه گذشته تلاش کرد به هر طریقی از پیشرفت این کشور جلوگیری کنند ولی خون های فراوانی برای این انقلاب ریخته شد تا درخت انقلاب به ثمر بنشیند.
وی با بیان اینکه مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی، حضور پرقدرت زنان در جامعه است، تصریح کرد: امروز شاهد حضور پرقدرت نرگس آبیار در تولید فیلم وقتی که ماه کامل شد در جشنواره فیلم فجر هستیم که نشان می دهد انقلاب توانسته به رویش های خوبی برسد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم در بخش دیگری از سخنان خود از ساخت نخستین سالن نمایش تخصصی و استاندارد تئاتر در قم خبر داد و بیان کرد: این اتفاق می تواند موجب رشد هنرهای نمایشی در استان قم شود.
وی با بیان اینکه قم در زمینه های شعر، خوشنویسی، قرآن، چاپ کتاب و شمار مطبوعات از قوی ترین استان های کشور به شمار می رود، گفت: قم با 280 موسسه فرهنگی و هنری و 110 موسسه قرآنی از استان های پیشرو فرهنگی محسوب می شود.
قم پایتخت نسخ و ثلث کشور است
حسینی کاشانی با اشاره به اینکه قم پایتخت نسخ و ثلث کشور است، تصریح کرد: قم در زمینه نشر کتب دینی در رتبه نخست قرار دارد و در زمینه فروش بلیط سینمایی از پنج استان اول کشور است.
وی به آخرین آمار شرکت کنندگان در آزمون قرآن و عترت اشاره و بیان کرد: بر اساس آمارها 10 هزار و 150 نفر در این آزمون ثبت نام کردند که این رقم نسبت به دو سال گذشته دو برابر شده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم در ادامه از بهره برداری از چهار سینما تا پایان سال خبر داد و گفت: سینما آفتاب، سینما استقلال، سینما آوینه و سینمای کانون پرورش فکری کودک و نوجوان سینماهایی است که بر اساس برنامه ریزی مقرر شده که تا پایان سال به بهره برداری برسد که از این شمار تاکنون سینمای آوینه به بهره برداری رسیده است.
وی اضافه کرد: 6 سینمای دیگر نیز تا پایان سال 98 در قم به بهره برداری می رسد که با افزوده شدن این تعداد سینماها به ظرفیت فعلی، تعداد صندلی های سینمایی استان نسبت به سال 97 با افزایش 100 درصدی مواجه خواهد شد.
حسینی کاشانی در بخش پایانی سخنان خویش از تولید فیلم سینمایی امام زاده موسی مبرقع(ع) در قم خبر داد و خاطرنشان کرد: عوامل این فیلم سینمایی همه از هنرمندان استان قم هستند و در حال حاضر در مرحله پیش تولید قرار دارد.
کد خبر 4535340
محمدرضا مظاهری امروز (چهارشنبه 17 بهمن) به خبرنگار خبرگزاری شبستان در شهرکرد گفت: همایش بزرگ زنان، پرچمداران انقلاب اسلامی با حضور 250 نفر از مدیران و رابطین خواهر کانون های فرهنگی هنری مساجد استان در شهرکرد برگزار می شود.
سرپرست دبیرخانه کانون های فرهنگی هنری مساجد چهارمحال و بختیاری در ادامه افزود: همایش بزرگ زنان، پرچمداران انقلاب اسلامی روز پنج شنبه 18 بهمن ماه جاری با حضور سعید سعادتی، معاون فرهنگی هنری ستاد عالی کانون های مساجد کشور در فرهنگسرای بزرگ ارشاد شهرکرد برگزار می شود.
وی بابیان اینکه حوزه خواهران دبیرخانه کانون های فرهنگی هنری مساجد استان از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است ابراز کرد: هم اکنون 400 نفر از بانوان تحت عنوان رابطین خواهر کانون ها در مساجد استان فعالیت دارند.
مظاهری با اشاره به اینکه نیمی از مدیران کانون های فرهنگی هنری مساجد استان خواهران هستند گفت: برگزاری کارگاه های آموزشی سبک زندگی اسلامی، تربیت فرزند، عفاف و حجاب، صنایع دستی و کارآفرینی در قالب طرح اوقات فراغت، کلاس های آموزشی قرآن، نهج البلاغه و احکام و عقاید از جمله فعالیت های خواهران در کانون های فرهنگی هنری مساجد استان است.
سرپرست دبیرخانه کانون های فرهنگی هنری مساجد چهارمحال و بختیاری، حلقه های معرفتی و بصیرتی، جلسات مشاوره خانواده، محافل انس با قرآن و آیین اعتکاف را از فعالیت های خواهران در کانون های فرهنگی هنری مساجد استان عنوان کرد.
پایان پیام/ 361
حجت الاسلام و المسلمین ناصر خدایاری مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان غربی ، در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ارومیه ، اظهار داشت : سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر ، که در فاصله دوازدهم بهمن ماه تا بیست و دوم بهمن ماه به استثنای ایام فاطمیه ، در سینما انقلاب ارومیه نیز اکران می شود، در این فرصت ، در تلاش هستیم که با حمایت و پوشش های مالی ، سینما را در اختیار اقشار آسیب پذیر ، طبقات اجتماعی پایین و ساکنان حاشیه ی شهر ، قرار دهیم و همچنین جامعه هدف ما در این فیلم ها ، که کودکان و نوجوانان هستند نیز ، استفاده های لازم را از این آثار ببرند.
وی افزود : آئین شعر فاطمیه نیز ، که هجدهم بهمن ماه نیز برگزار می شود ، از جمله برنامه هایی است که به تناسب برخوردِ دهه فجر با ایام فاطمیه ، تلاش کرده ایم از این فرصت استفاده نموه و همچنین از ظرفیت های ادبی این مراسم بهره بگیریم.
خدایاری با اشاره به اینکه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به مانند هر نهاد دیگری ، وظایف و مسئولیت هایی در خصوص چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی دارد و نظر به اینکه متولی اصلی فرهنگ و هنر در استان است ، قطعا در این خصوص ، تکالیف بیشتری را بر عهده دارد ، افزود : در این راستا ، با تمام توان در تلاش هستیم به تعهداتی که در قبال انقلاب شکوهمند اسلامی داریم ، جامه عمل بپوشانیم.
وی با تاکید بر اینکه برنامه های چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، از ابتدای امسال شروع شده و منوط به صرفاً ماه بهمن ماه نمی شود و از هر فرصتی برای اجرای این برنامه ها استفاده می کنیم، تصریح کرد : مراسم هایی همچون جشنواره آیات ، 40 شخصیت فرزانه که مبدا خیر در عرصه های فرهنگ ، هنر و رسانه در استان آذربایجان غربی بوده اند ، رونمایی و نقد کتاب هایی با موضوع انقلاب اسلامی ، از این جمله ها است که از فروردین ماه شروع شده و تا پایان سال نیز ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/م
اکران جشنواره فیلم فجر در ارومیه
فضای فرهنگی پس از انقلاب اسلامی ایران به عنوان زیرساختهای اجتماعی و انسان شناختی توسعه یافت به گونه ای که بر معنویت و تفاخر هنری در این دوره تاکید شد.
در حوزه زیرساختی در چهارمحال و بختیاری نیز تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها دو سینما به عنوان بخش زیرساختی فرهنگ و هنر وجود داشت.
در این سینماها که استانداردهای حداقلی را نیز نداشتند، فیلمها به دلیل برخی از هنجارشکنی های اجتماعی با استقبال مردم روبرو نمی شد و تنها بخشی از علاقه مندان به هنر هفتم برای دیدن فیلم های خاص به سینما می رفتند.
در نهایت یکی از سینماها در آن دوران به تعطیلی کشیده شد که براثر استهلاک طولانی مدت ، غیر قابل استفاده شد و یکی از سینماهای دیگر این استان نیز برای یک دهه به دلیل نبود مخاطب و نداشتن استانداردهای لازم تعطیل شد.
در این دوره تئاترها بیشتر در مدارس اجرا و تمرین می شد و برای اجرا تنها از یک سالن چند منظوره در مرکز استان استفاده می شد که هیچ امکانات زیرساختی برای اجرای نمایش ها وجود نداشت.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، بستر رشد و بالندگی هنر با توسعه زیرساخت ها در استان فراهم شد و حتی در برخی از شهرها نیز فرهنگسراها برای هنرمندان ایجاد شد.
حوزه هنری مُولود انقلاب اسلامی ایران شد که در بخش تولید آثار هنری گام برداشت و موفق به تولید آثار فاخر در دوره های مختلف شد.
در چهارمحال و بختیاری نیز حوزه هنری اقدام به حمایت از تولیدات هنری کرد به گونه ای که در رشته های هنری هنرمندان این استان موفق به کسب جوایز ملی و بین المللی شدند.
از سوی حوزه هنری چهارمحال و بختیاری فیلم کوتاه خانه فاطمه کجاست به کارگردانی فریدون نجفی برای نخستین بار موفق به حضور در جشنواره بین المللی فیلم برلین شد.
در رشته های دیگر از جمله گرافیک ، نگارگری و مینیاتور ، فیلم کوتاه ، داستان نویسی، فیلمنامه نویسی ، انیمیشن ، نقاشی ، عکاسی و تئاتر هنرمندان جوان این استان صاحب عنوان ها برتر ملی و بین المللی شدند.
در بخش زیرساختی نیز سینما بهمن شهرکرد پس از یک دهه رکود دوباره بازسازی شد و نخستین سینمای پس از انقلاب بود که اقدام به اکران فیلم کرد.
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری در این زمینه اقدام به ایجاد سینما غدیر کرد و چراغ دومین سینمای پس از انقلاب اسلامی در این استان روشن شد.
در بروجن نیز سینما هشتم شهریور به پس از یک دهه رکود اقدام به اکران فیلم های سینمایی کرد تا سومین سینما در استان فعال باشد.
در این دوره نگارخانه های مختلفی در استان از جمله شهرکرد ایجاد شد هر چند نگارخانه حرفه ای برای نمایش آثار هنرمندان تجسمی هنوز یکی از نیازهای این استان است.
در حوزه صنایع دستی نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی 52 رشته فعالیت خود را تداوم داد و از نابودی برخی از رشته های قدیمی صنایع دستی در استان جلوگیری شد.
نخستین موزه باستان شناسی، نخستین موزه کسب و کار ، نخستین موزه لباس و فرهنگ مردم پس از پیروزی انقلاب اسلامی در استان ایجاد شد.
در بخش زیرساختی نیز فرهنگسرای بزرگ شهرکرد احداث شد و بخشی از مشکلات کمبود فضای فرهنگی هنری در استان رفع شد.
در 40 سال گذشته فضاهای فرهنگی این استان به ازای هر یکهزار نفر جمعیت استان بیش از 20 برابر شده است.
سرانه فضاهای فرهنگی استان به ازای هر یکهزار نفر در سال 1357 برابر 2.99 مترمربع بود که این میزان در سال جاری به 26.54 مترمربع افزایش یافته است.
هم اینک 11 مجتمع فرهنگی هنری و فرهنگسرا با 25 هزار و 150 متر مربع فضا در نقاط مختلف چهارمحال و بختیاری خدمات رسانی می کنند.
اکنون از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان 10 طرح با زیربنای 31 هزار و 180 مترمربع، پیشرفت فیزیکی 40 تا 90 درصد و کاربری آموزشی فرهنگی در نقاط مختلف استان در حال ساخت است.
تعداد عناوین کتاب های منتشره استان در سال 1357 تنها 5 عنوان بود و این رقم در سال جاری به 94 عنوان افزایش داشته است و تعداد ناشران محلی چهارمحال و بختیاری از یک ناشر در سال 1357 به 48 ناشر در سال جاری رسید.
تعداد نشریات محلی چهارمحال و بختیاری در 40 سال گذشته از یک عنوان به 107 عنوان و در همین مدت تعداد چاپخانه های استان از 6 باب به 103 باب افزایش یافت.
در 40 سال گذشته سالن های سینما از 3 به 4 باب رسیده و در همین مدت 60 آموزشگاه علمی آزاد هنری، فرهنگی و سینمایی در این استان موفق به دریافت مجوز شده است.
در 40 سال گذشته 8 باب نگارخانه و 422 باب کانون فرهنگی و هنری مساجد در این استان مشغول فعالیت شد.
در سال 1357 تنها 4 باب کتابخانه عمومی در استان مشغول فعالیت بود که این رقم اکنون به 52 باب افزایش پیدا کرد ، همچنین
در این مدت تعداد انجمن های مرتبط با فعالیت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری از 2 به 55 باب در سال جاری رسید.
در سال جاری 381 میلیارد ریال تسهیلات قرض الحسنه مشاغل خانگی برای ایجاد اشتغال به واجدان شرایط استان پرداخت شد، در حالی که قبل از پیروزی انقلاب هیچگونه تسهیلاتی در این حوزه پرداخت نشده بود.
به گزارش ایرنا، اکنون در آستانه دهه پنجم انقلاب اسلامی ایران ، زمینه فرهنگ سازی در بستر هنر در بخش های مختلف فراهم شده است.
چهارمحال و بختیاری دارای بیش از 947هزار نفر در 9 شهرستان است.
2097
ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir
تماس بی واسطه با مسئولین
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از یاسوج، آئین افتتاحیه نمایشگاه هنرهای تجسمی معاصر، چهل نمایشگاه، چهل شهر شامگاه دوشنبه با حضور استاندار کهگیلویه و بویراحمد، معاون عمرانی استاندار، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل صدا و سیما، مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری و دیگر مسئولان استانی و شهرستان بویراحمد در حاشیه جشنواره فیلم فجر و در محل نگارخانه باران اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان (در یاسوج) برگزار شد .
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد در این آئین به فیلم قصر شیرین به کارگردانی رضا میرکریمی اشاره کرد و گفت: این فیلم در استان ساخته شد و هنرمندانی از این استان در آن ایفای نقش کردند.
رضا دهبانی پور با اشاره به اینکه این فیلم از فیلم های برگزیده جشنواره فجر است، اظهار داشت: خیلی تلاش کردیم که این فیلم به استان بیاید ولی وضعیت به گونه ای رقم خورد که کارگردان اعتقاد داشت در فرصت بهتری و خارج از جشنواره فجر فیلم در استان به نمایش درآید.
وی یادآور شد: تلاش شد که فیلم های جشنواره فجر مثل سال گذشته در شهر یاسوج، در سینما دهناد دهدشت هم این فیلم ها اکران شود، ولی باز هم کارگردانان این اجازه را ندادند و این کار در اختیار مدیرکل ارشاد استان یا سازمان سینمایی نیست.
پایان پیام/ 82
سرپرست گروه مشکی پوشان پس از اجرای کنسرتش در بندرعباس در گفت وگویی با ایسنا، اظهار کرد: اجرا در بندرعباس و در مقابل مردم شهرم حس عجیب وغریبی دارد و انگار برای خانواده ام در حال اجرا هستم.
وی با بیان اینکه اجرا در بندرعباس را کنسرت نمی دانم، اظهار کرد: در بندرعباس اجرا کردن برایم خاطره انگیز و حس زیبایی است و بر روی صحنه به جز با گویش محلی نمی توانم صحبت کنم.
این خواننده پاپ با اشاره به اینکه زمینه روشنی برای پیشرفت هنرمندان هرمزگانی فراهم شده و به آینده بسیار خوشبینم ، تصریح کرد: متولیان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان علی رغم زحماتی که می کشند باید نگاه ویژه ای به موسیقی و هنرمندانش داشته باشند و برای اجرای غیربومیان در هرمزگان زمان بندی مشخص کنند تا فرصت برای عرضه هنرمندان بومی هم وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه هنرمندان هرمزگانی همچون گذشته باید به سمت ساختن ارکستر و افزایش یادگیری پیش روند تا شاهد باشیم موسیقی هرمزگان همچون گذشته بازهم در سطح ملی بدرخشد، عنوان کرد: پس از زنده یاد ناصر عبداللهی و بنده که با ابراز لطف و محبت مردم و عزتی که آن ها دادند در کشور حرفی برای گفتن داشتیم، شاهد رشد هنرمند هرمزگانی دیگری در موسیقی نبودیم.
صادقی با اشاره به اینکه با وجود استعدادهای کم نظیر در هرمزگان باید شرایط بهتری برای عرضه هنرمندان هرمزگانی باشد، اضافه کرد: چرا فقط در مراسم های خاص یا جشن ها فرصت برای هنرمندان هرمزگانی باشد؛ درصورتی که باید روی صحنه کنسرت، هنر خود را به اجرا درآورند.
خواننده هرمزگانی گفت که باید هنرمندان را تحت حمایت قرار داد زیرا در این شرایط پیدا کردن اسپانسر بسیار سخت است و افزود: جوانانی مثل عارف شاکری و چند تن دیگر آینده درخشانی دارند و تنها نیازمند کمی حمایت برای رشد هستند.
وی درباره آلبوم جدیدش گفت: آلبوم زندگی کن اسفند ماه وارد بازار می شود و قول یک اتفاق هرمزگانی جدید را با یک کار ویژه و موزیک ویدئو بندرعباسی متفاوت را می دهم که این کار عاشقانه بندرعباسی را به تمامی هم استانی هایم تقدیم خواهم کرد.
صادقی در پایان با بیان اینکه این آلبوم 12 تا 13 قطعه دارد، اظهار کرد: به واقع باید گفت هیچ جا بندر نابو و بسیار خوشحالم که جمله ای را که سال ها پیش با عشق نوشتم امروز بر زبان تمامی مردم کشورم ساری و جاری است.
انتهای پیام
به گزارش کردپرس، کردستان با وجود اینکه از آن به عنوان یک استان فرهنگی نام برده می شود اما فاقد هرگونه استاندارد لازم برای برگزاری برنامه های فرهنگی است. حضور خوانندگان پرآوازه کشور در این استان و برگزاری کنسرت، همیشه رویایی برای هنر دوستان بوده است. اما پس از حضور این خوانندگان در کردستان و اجرای زنده در یک سالن غیراستاندارد، علاقه مندان از حضور در کنسرت پشیمان می شوند. سنندج به عنوان مرکز استان فرهنگی کردستان یک سالن استاندارد جهت برگزاری کنسرت ندارد و در نتیجه معمولا اجرای موسیقی خوانندگان شهیر کشور در این شهر در یک سالن ورزشی برگزار می شود. سالنی که از حداقل استاندارد لازم برای برگزاری کنسرت برخوردار نیست و به هیچ وجه قادر به میزبانی موسیقی نیست. عدم توزیع یکسان صدا در نقاط مختلف سالن، نبود صندلی های مناسب، عدم تهویه مناسب، طراحی و نورپردازی نامناسب و ... از جمله مشکلات این سالن است. تاکنون خوانندگان بزرگی مانند همایون شجریان و سالار عقیلی در سالن ورزشی آزادی سنندج کنسرت هایی را برگزار کرده اند و مورد استقبال باشکوه مردم قرار گرفته و به سرعت بلیط های آن به فروش رسیده است اما به علت نبود جایگاه مناسب، افرادی که با ذوق و شوق بلیط تهیه کرده اند نتوانسته اند از اجرای زنده این خوانندگان لذت ببرند. به عنوان مثال بلیط کنسرت سالار عقیلی که شنبه شب در سالن آزادی سنندج برگزار شد از 30 هزار تا 70 هزار تومان بود که تنها به نظر می رسید افرادی که توانسته اند بلیط 70 هزاری را تهیه کنند و در ردیف های جلو قرار گرفته بودند، می توانند از این کنسرت لذت ببرند و جایگاه تا حدودی برای آنها مناسب تهیه شده بود اما سایر شرکت کنندگان نادیده گرفته شده بودند. برای بلیط های زیر قیمت 70 هزار تومان، سکوهای دور تا دور سالن در نظر گرفته شده بود که تکیه گاه و پشتی برای صندلی ها نداشت و تنها نتیجه حضور دو ساعت و نیمی در این کنسرت، آزار ستون فقرات تماشاگران بود. همین مسئله سبب شد افرادی که در این جایگاه ها قرار گرفته اند بیشتر به جای تشویق گروه موسیقی که به طور معمول در کنسرت ها رایج است به فکر کش و قوس دادن به سر و گردن خود باشند و در میانه برنامه هم سالن را ترک کنند و عطای آن را به لقایش ببخشند.
تماشاگران آنگونه که باید به دلیل وجود این مشکلات نتوانستند از گروه موسیقی سالار عقیلی استقبال کنند و این می تواند دلیلی برای عدم رغبت خوانندگان شهیر برای برگزاری کنسرت در کردستان باشد.
به نظر می رسد تقصیر اصلی متوجه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است که به عنوان برگزار کننده این برنامه، حتی حداقل ها را هم برای صدور مجوز برگزاری کنسرت در نظر نگرفته و نظارتی بر کیفیت برگزاری آن نداشته است. لازمه برگزاری کنسرت، در نظر گرفتن سالن مناسب و با کیفیت برای آن است و این مهم باید در اولویت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس؛ صابر سهرابی با ابراز خرسندی از اینکه برگ زرینی دیگر برای زیرساختارهای حوزه فرهنگ، هنر و آموزش در ایام شکوهمند جشن پیروزی چهلمین بهار انقلاب اسلامی ورق خورده و باعث آغاز به کار و راه اندازی فضایی به عنوان "سینما مهارت" گردیده است؛ گفت: مجموعه فنی و هنری امیرکبیر با مدیریت و سرمایه گزاری مهندس امیر پروش توان آن را دارد تا به عنوان محلی برای تولید آثار سینمایی، فرهنگی هنری و در قالب فضایی چند منظوره خدمات شایسته و در خوری را به اصحاب فرهنگ، ادب و هنر و مردم شریف این استان و بویژه شهر شیراز ارائه دهد.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس افزود: با بررسی های بعمل آمده میان سالن های متعدد، می توان گفت که "سینما مهارت" یکی از مجهزترین، باکیفیت ترین و دقیق ترین سالن های سینما در شهر شیراز است که شاهد افتتاح آن هستیم و این چنین اتفاق کم نظیر است و باور نکردنی؛ که البته بایستی به نحو شایسته ای از این امکان بهره کافی را ببریم و هر چقدر که می توانیم باحمایت نهادهایی چون آموزش و پرورش و فنی و حرفه ای که در مسیر مهارت و دانش فعالیت دارند و همچنین فرهنگ و ارشاد که صدور مجوزهای لازم را بر عهده دارد، بر گسترش آن بکوشیم و استفاده لازم را ببریم.
این مقام فرهنگی استان بیان داشت: سینما؛ هنری اغواگر، تاثیر گذار و فرهنگ ساز است که می تواند جوامع و ملت ها را تحت تاثیر خودش قرار دهد و همینطور که همه ما باور داریم که سینما می تواند بر نونهالان تا کهنسالان موثر واقع گردد؛ ولی متاسفانه کشورهای بیگانه بیش از اندازه در حوزه سینما و فرهنگسازی کار کرده و کانال های بسیار زیاد و مبتذلی راه اندازی کرده اند و به شدت فرهنگ ها را تحت تاثیر قرار می دهد و وظیفه ما و متولیان فرهنگ و هنر است تا با کمک و هم افزایی به توسعه زیر ساختارهای فرهنگی هنری و مهمترین آن که سینما است، دست یابیم.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس با سپاس از حضور تمام مدیران اجرایی استان و هنرمندان حاضر در این آیین و تقدیر از مهندس امیر پروش مدیر مجتمع امیر کبیر که این مکان را به مدت سه روز به گونه رایگان نیز در اختیار هنرمندان قرار داده است؛ اظهار داشت: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس با تمام امکانات خود به میدان آمده و برای صدور مجوز های لازم آمادگی دار تا از این طریق به چنین مجموعه های هنری مهارتی و هر گونه حرکتی ارزشمند در این زمینه همراهی های لازم را داشته باشد و برای برپایی جشنواره "سینما مهارت" که با جایزه ای "30 هزار دلاری" از طرف مهندس امیر پروش اعلام گردید و به منظور توسعه کارآفرینی کلید خورده؛ حمایت کند که در همین راستا و در اخبار بعدی فراخوان آن و زیر شاخه های موضوعی و شیوه شرکت و ارسال آثار؛ اعلام خواهد شد.
پروش نیز با بیان اینکه مجموعه فنی و هنری امیرکبیر با درجه یک، پیشرفته ترین مرکز آموزشی کشور محسوب می شود و دارای گواهی نامه ایزو بوده و در خیابان معدل از سال 1387 فعالیت خود را آغاز کرده و تمامی رشته های فنی و هنری و زبان از 7 سال به بالا را دارد؛ گفت: این مجموعه هنری با افتتاح "سینما مهارت" تکمیل شد که با سرمایه 7 و نیم میلیارد تومان در بخش هنری و با هدف اشاعه فرهنگ مهارت آموزش و اشتغال راه اندازی شده است.
وی ادامه داد: مجموعه یاد شده با نمایش فیلم های مهارتی و ظرفیت 50 نفر در بخشهایی چون؛ نمایش فیلم؛ اجرای تئاتر؛ اجرای برنامه موسیقی؛ کارگاه های تخصصی؛ جلسات نقد و تحلیل و نشست های تخصصی در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت خواهد داشت و مفتخر است که افتتاح آن در ایام مبارک دهه فجر با حضور مدیران و مسئولین و فرهیختگان کشوری و استانی انجام شد.
گفتنی است؛ مهندس امیر پروش کارشناسی ارشد؛ عکاس هنری، مخترع جهانی، مدیر شرکت مبتکران، مجتمع آموزشی امیر کبیر، مشاور دانشگاه های استان است و طی ده سال فعالیت آموزشی، توانسته نخبه مهارتی در کشور و سفیر فنی و حرفه ای باشد.
روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاداسلامی فارس
16 بهمن 1397 13:56
به گزارش ایسنا، سیزدهمین نمایشگاه کتاب قزوین هم زمان با ایام الله دهه فجر در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی قزوین برپا شد. نمایشگاهی در فضایی به وسعت چهار هزار مترمربع که در آن 62 هزار عنوان کتاب و 290 ناشر از 24 استان کشور در 200 غرفه در آن حضور داشتند که 14 ناشر آن از استان قزوین بودند؛ این نمایشگاه از هشت تا 13 بهمن ماه از ساعات 9 تا 12 و 16 تا 21 پذیرای علاقه مندان به کتاب بود.
در این گزارش به بازخورد برگزاری این نمایشگاه در میان مردم و مسئولان اشاره می شود تا از منظر آن ها به بررسی وضعیت نمایشگاه سیزدهم کتاب قزوین بپردازیم.
لزوم توجه بیشتر به برنامه های جانبی در نمایشگاه کتاب
یکی از مخاطبان آقا حدود 50 ساله که روز دوم خود را به نمایشگاه رسانده، در گفت وگو با ایسنا با بیان اینکه باید عرصه ها و برنامه های جانبی برای ایجاد رغبت در بین عموم افراد به ویژه قشر جوان مورد توجه بیشتر قرار می گرفت، می گوید: در شرایط اقتصادی کنونی برای اینکه مخاطبان بیشتری به این سمت گرایش پیدا کنند مسئولان می توانستند با تخفیف هایی بیشتر به کسانی که تمایل برای خرید دارند کمک کرده و سبد کتاب آن ها را پربار کنند چرا که قیمت های کتب بسیار بالاست.
نمایشگاه کتاب مانند جام جهانی است
محمد کشاورز مسئول بسیج رسانه استان قزوین: کتاب هایی که در این نمایشگاه عرضه می شود قیمت بالایی دارد و بیشتر مردم تماشاگر هستند تا بخواهند کتابی را بخرند.
نمایشگاه کتاب مانند جام جهانی است که باید در طول سال سرمایه گذاری لازم برای رونق آن انجام شود تا در طول مدت برگزاری آن شاهد بهره برداری از این تلاش ها و حضور بهترین تیم ها باشیم. در این میان برای ترغیب تمامی اقشار جامعه به ویژه دانش آموزان و دانشجویان و تغییر نگاه آن ها به سمت مطالعه کتاب نیازمند تلاش بیشتری هستیم که در این میان دو عنصر تبلیغات و قلم اهمیتی بسیار دارد. موضوع کتاب باید بتواند نیاز جامعه را شناسایی و در آن مسیر قدم بردارد.
مسئولان نیز باید در راستای حمایت از مردم در خرید کتاب اقدامات مؤثری انجام دهند تا آن ها کتاب های بیشتری را خریداری کنند.
آمده بودم روح و ذهنم را برای یک سال پر کنم اما دریغ...
خانم 31 ساله، کارمند: وقتی به نمایشگاه آمدم انتظار فضایی گرم و پرنشاط را داشتم اما در نگاه اول جذابیتی در نمایشگاه ندیدم؛ نوع چیدمان کتاب ها و غرفه ها جذب کننده نبود. اختصاص یک سالن به کتاب های کلاً کمک درسی از یک سو و حضور فراگیر کتاب های ترجمه و رمان در بخش های عمده ای از غرفه های نمایشگاه کتاب نشان می دهد مسئولان و دست اندرکاران برپایی نمایشگاه به جای اینکه به ایجاد فرهنگی فاخر بیندیشند به سمت وسوی سطحی گرایش پیدا کرده اند.
کتاب مادر فرهنگ است و جای تازه هایی از کتاب های غنی و فاخر در نمایشگاه خالی بود. دوست داشتم در نمایشگاه با دیدن کتاب هایی با اندیشه هایی نو و جذاب و خواندنی و در عین حال مفید و پرفایده به چنان غنای روحی و فکری برسم که روح و ذهنم برای یک سال پر شود اما دریغ از این نمایشگاه و دریغ...
جالب است در نمایشگاه کتاب های ترجمه شده ای از دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دیدم که در آن تلاش شده بود مخاطب را به سمت اندیشه های آمریکایی بکشاند؛ دیدن این کتاب نشان داد که مسئولان بر محتوای ارائه شده در غرفه ها نظارتی ندارند.
تنوع خوبی در نمایشگاه کتاب سیزدهم وجود داشت
فرشاد پیله چی رئیس جهاد دانشگاهی استان قزوین: امسال تنوع خوبی در نمایشگاه کتاب قزوین وجود داشت شاهد فعالیت بخش های مختلفی در نمایشگاه بودیم. هر چند به نظر می رسد اطلاع رسانی در حوزه نمایشگاه ضعیف بود این در حالی است که اگر تبلیغات بیشتر بود شاهد حضور افراد بیشتری در این نمایشگاه بودیم.
می توان با ایجاد جذابیت ها و جلوه هایی مخاطبان این نمایشگاه فرهنگی را بیشتر کرد. پیشنهاد می کنم بودجه ای در نمایشگاه کتاب در نظر گرفته شود تا بدین واسطه برای جذب و ترغیب افراد گام هایی عملیاتی برداشته شود برای مثال می توان کتاب های مختص قشر زیر 5 سال را به رایگان به آن ها ارائه داد. حال اگر این اتفاق خوب رخ دهد و تبلیغاتی نیز در این حوزه انجام شود می بینید که خانواده ها به این نمایشگاه سرازیر خواهند شد چرا که در حال حاضر خانواده ها برای تربیت فرزندان خود به دنبال افزایش مهارت های فرزند پروری هستند.
همچنین انجام حرکاتی برای رده های سنی مختلف و شناسایی محرک های تشویقی برای آن ها می تواند جذابیت هایی را برای این رده سنی ایجاد کند و آن ها را به سمت نمایشگاه های نظیر نمایشگاه کتاب سوق دهد.
ورود مترجمان سطح پایین در حوزه کتاب جای تأسف دارد
آرزو جوانمرد دانشجوی کارشناسی ارشد رشته آمار: کتاب ها در سطح بسیار پایینی بودند و مترجمان دسته پایین از طرفی نیز تازه های کتاب در نمایشگاه حاضر نبود و اغلب غرفه ها کتاب های تکراری داشتند و گاه یک کتاب را در شاید در 10 یا 15 غرفه هم می دیدیم.
آنچه که در نمایشگاه توجهم را نسبت به دیگر کتاب ها جلب کرد ارائه کتاب هایی از ایوانکا ترامپ فرزند رئیس جمهور آمریکا و حتی کتاب هایی با مضمون اقتصادی نوشته دونالد ترامپ بود که به نوعی تبلیغ اندیشه های ترامپ در نمایشگاه به وفور دیده می شد.
همچنین کتابی از یک نویسنده که اشاره به داستانی کوتاه از قرن 20 در انگلیس داشت را خریدم که مترجم گویا به زبان انگلیسی تسلط نداشت و ترجمه را با کمک نرم افزار انجام داده بود به طوری که در پاورقی برخی از صفحات کتاب صراحتاً کلمه ساده انگلیسی مورد نظر را نوشته و تأکید کرده بود منظور از آن ترجمه این واژه است که می تواند معانی متعددی داشته باشد. جالب است که بعد از خرید، با کمی جست جو همان کتاب را با قیمتی پایین تر یافتم که این امر نشان از افزایش قیمت ها در حوزه کتاب دارد.
نمایشگاه کتاب پاتوق اهالی مطالعه
مهدیه قافله باشی رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر قزوین نیز در پست اینستاگرام خود چنین نوشت:
هیچ بن کتابی به خانه مطبوعات داده نشد!
جابر خرم نیا مدیر خانه مطبوعات استان قزوین: در نمایشگاه کتاب سال گذشته بن هایی هر چند اندک به خانه مطبوعات استان تعلق گرفت که بعد از انجام قرعه کشی در اختیار تعدادی از خبرنگاران استان به نمایندگی از جامعه رسانه قرار گرفت؛ اما متأسفانه در سال جاری شاهد بودیم که همین بن های محدود نیز در اختیار خانه قرار نگرفت و تنها تعدادی بن کتاب در نشست خبری مدیرکل ارشاد بین کسانی که در این نشست حضور داشتند تقسیم شد.
تنها اقدامی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین در حوزه خانه مطبوعات انجام داد اختصاص غرفه ای خالی بدون هیچ گونه امکانات و تجهیزاتی برای رسانه ها بود.
استاندار قزوین وعده داده بود که تمام خدمات در حوزه رسانه را از کانال خانه مطبوعات پیگیری می کنند اما عملکردها چنین چیزی را نشان نمی دهد؛ امیدواریم مشکلات حل شود تا بتوانیم در بستر آن کارهای بهتری برای رسانه ها انجام دهیم.
برگزاری نمایشگاه کتاب نباید با مقوله اقتصاد سنجیده شود
محمدحسن سلیمانی سردبیر روزنامه ولایت قزوین: ما در بدترین شرایط و دوران جنگ شاهد برگزاری نمایشگاه کتاب و مطبوعات بودیم در واقع برگزاری نمایشگاه با مقوله اقتصاد نباید سنجیده شود.
در سال جاری تازه های کتاب چندانی نداریم چرا که هزینه چاپ و نشر نسبت به سال های گذشته دو برابر شده است بنابراین ناشر دچار خسران شده، اما دولت وظیفه دارد در این بخش هزینه کند. برای دولت باید الزام باشد تا نمایشگاه کتاب را مانند فیلم فجر و هنرهای تجسمی تحت هر شرایطی برگزار کنند، معتقدم برگزاری این نمایشگاه های استانی به ویژه نمایشگاه کتاب الزامی است چرا که مسائل فرهنگی باید موردتوجه قرار بگیرد.
معمولاً برخی از انتشارات در نمایشگاه های استانی شرکت نمی کنند که این بر مبنای ارزیابی هایی است که آن ها بر مبنای گردش اقتصادی خود و حضور سال های قبل در چنین نمایشگاه هایی انجام می دهند و شاید این حضور از نظر اقتصادی تأثیر و برداشت چندانی برای آن ها نداشته باشد و ورودشان به نمایشگاه های استانی بیشتر برای جریان سازی در مخاطبان خود در راستای معرفی انتشاراتشان باشد.
در این شرایط اقتصادی که سبد اقتصاد مردم از بسیاری موارد حذف شده است همچنان شاهد حضور جمعیت خوبی در نمایشگاه کتاب هستیم که این افراد در واقع برای اوقات فراغت نیامده بلکه برای تأمین نیازهای فرهنگی و مطالعاتی به نمایشگاه آمده اند؛ بنابراین باید برنامه ریزی درستی در این حوزه صورت بگیرد.
در بحث برگزاری نمایشگاه ها باید برنامه های جانبی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. هرچه این محافل گسترش یابد و صاحب قلمان، مفاخر و مشاهیر که در استان کم هم نیستند در نمایشگاه حاضر شوند و در حاشیه نمایشگاه بستری برای معرفی و تجلیل آن ها فراهم شود بی شک این برنامه ها تأثیرات خوب خود را خواهد گذاشت و شاهد حضور بیشتر ناشران و اقشار مختلف مردم در این گونه نمایشگاه ها خواهیم بود.
نمایشگاه کتاب قزوین، محل فروش بنجل ترین کتاب های کشور!
در این میان برخی نیز انتقادات تندی را در حوزه نمایشگاه داشتند به گونه ای که یکی از همشهریان حاضر در نمایشگاه در پست اینستاگرام خود با اشاره به مشکلات موجود در نمایشگاه کتاب چنین نوشت:
کیفیت برگزاری این رویداد فرهنگی از برپایی آن مهم تر است
صمیمی، نویسنده: برگزاری نمایشگاه کتاب در ذات خود اتفاق مبارکی است اما کیفیت برگزاری این رویداد فرهنگی از برپایی آن مهم تر است، به عنوان مثال ناشرانی که در نمایشگاه حضور داشتند اغلب دست چندم بودند و ناشران تراز اول به قزوین نیامده بودند.
حضور ناشران خیلی اهمیت دارد؛ چون کتاب خوان ها و اهالی مطالعه که امکان حضور در نمایشگاه کتاب تهران را ندارند منتظر می مانند تا در استان خود نمایشگاهی برپا شود و کتاب های خود را خریداری کند، اگر به این شکل برگزار شود و توقع اهالی مطالعه را برطرف نکند عملاً فقط به لحاظ اقتصادی توقع برخی ناشران را با فروش کتاب های سطح پایین برآورده کرده است.
جای خالی ناشران برتر و تازه های کتاب در نمایشگاه
یکی از مدیران انتشاراتی حاضر در نمایشگاه: استان قزوین به عنوان استان فرهیخته با پیشینه تاریخی و فرهنگی بسیار است که باید نمایشگاهی در خور آن برپا می شد اما در نمایشگاه کتاب قزوین شاهد عدم حضور انتشارات مهم بودیم این در حالی است که این ناشران در سال های قبل حاضر بودند.
در برخی از غرفه ها شاهد عرضه کتاب هایی بویدم که در انتشارات خودشان به چاپ نرسیده بود که این اتفاق ناشی از نادیده گرفتن قواعد و قوانین برپایی نمایشگاه از سوی برخی از غرفه داران داشت. همچنین در نمایشگاه جای تازه های نشر خالی بود چرا که برخی از کتاب های روی پیشخوان غرفه ها قدیمی است. اطلاع رسانی در حوزه نمایشگاه نیز بسیار ضعیف بود و تاریخ برگزاری آن از قبل مشخص نشده بود.
نمایشگاه کتاب؛ بهاری در کویر مطالعه است
اکبر اسکندرنژاد ، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین: در این کویر مطالعه که در ایران وجود دارد ما با برگزاری نمایشگاه کتاب تلاش می کنیم که بهار کتاب را به وجود بیاوریم و برای این که این امر کارآمدتر باشد، تأکید ما این است که تازه های کتاب در نمایشگاه حاضر شوند.
فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی جز دغدغه های اصلی فرهنگ کشور ما است، با همه این تنگناهای موجود اقتصادی نمایشگاه کتاب بهانه ای برای رویارویی اصحاب چاپ، نشر و تألیف ازیک طرف و علاقه مندان به کتاب از طرف دیگر است. در واقع بزرگ ترین مشکل ما در این عرصه قیمت کتاب است، باید بپذیریم با همه این ملاحظات طبیعتاً برگزاری نمایشگاه کتاب یک حرکت و رویداد مبارک است و می توان نمایشگاه کتاب را بهاری دانست که باعث سرسبزی کویر مطالعه کشور می شود و به کتاب خوانی رونق می دهد.
در این نمایشگاه 500 میلیون تومان بن کارت برای استان قزوین شارژ شد و اصرار وزارت خانه این است که این رقم از طریق بانک شهر در اختیار آحاد مخاطبان قرار دهیم. این بن ها شامل تخفیف 10 تا 30 درصدی می شود و هر شماره کارت ملی نیز می توانست تا سقف یک صد هزار تومان بن دریافت کند؛ یعنی وقتی بازدیدکنندگان از غرفه بانک کارت 100 هزار تومانی برای خرید کتاب دریافت می کنند کارت آن ها 130 هزار تومان شارژ می شود. این تخفیف ها 500 میلیون تومان پول نقدی است که وزارتخانه به حساب نمایشگاه واریز کرده است، چون 30 درصد هزینه خرج شده 500 میلیون تومان است بنابراین گردش مالی نمایشگاه 2 میلیارد تومان می شود.
اگرچه نمایشگاه کتاب برای افرادی که کم کتاب می خوانند دارای اهمیت نیست، اما برخی از افراد به دنبال کتاب های جدید هستند مهم است و ما نیز با برگزاری نمایشگاه به رسالت فرهنگی خود عمل کرده ایم تا بتوانیم بخشی از خواسته های مردم را به این طریق پاسخ دهیم.
در بحث تبلیغات محیطی نیز در حد بضاعت خود تلاش خود را کرده ایم و همکاری لازم بین اداره کل فرهنگ و ارشاد، شهرداری و بنگاه های تبلیغاتی دارای مجوز ایجاد شد و اطلاع رسانی لازم انجام شده است. در میدان ها اصلی شهر و عرصه پل ها نیز بنرها و تصاویری برای تبلیغات محیطی نمایشگاه کتاب قرار گرفته است.
طالبان کتاب در هر قشری به ویژه والدین فرزندان خود را با آوردن به این نمایشگاه آورده و با این فضا آشنا کنند. با آموزش وپرورش نیز رایزنی لازم برای حضور دانش آموزان انجام شده است. ما به غیر از برنامه های جانبی نمایشگاه برنامه دیگری را نمی توانستیم داشته باشیم چرا که چنین چیزی برای ما تعریف نشده است.
در خصوص همکاری با خانه مطبوعات نیز غرفه ای را به صورت رایگان در اختیار خانه قرار دادیم، وظیفه ای هم برای تجهیز سخت افزاری آن نداریم چرا که NGO خانه مطبوعات باید توانایی اداره خود را داشته باشد؛ ما نمی توانیم خانه را مانند انجمن های خود دانسته چرا که توان پشتیبانی بیشتر از آن را نداریم.
حرف آخر؛
به گزارش ایسنا، آنچه در این گزارش شاهد آن بودیم را می توان در مباحث ذیل دسته بندی کرد.
1- لزوم جریان سازی پیش از برگزاری نمایشگاه
2- نحوه اطلاع رسانی و تبلیغات میدانی
3- دعوت از ناشران برتر و تراز اول و حضور تازه های کتاب
4- لزوم ایجاد بسترهای تشویقی برای مخاطبان
5- توجه ویژه دولت به برگزاری چنین نمایشگاه هایی که مروج فرهنگ است آن هم فارغ از نگاه اقتصادی
6- لزوم توجه به چیدمان و غرفه آرایی جذاب
7- لزوم توجه به محتوای کتاب ها و نوع ترجمه های ارائه شده
8- وجود کتب مختلف در حوزه های متنوع برای برآورده ساختن نیاز همه اقشار
9- توجه به نوع و محتوای کتاب هایی که در نمایشگاه حاضر است و نظارت دقیق بر آن
امید است از هم اکنون برای غنای هر چه بیشتر نمایشگاه چهاردهم اندیشیده شود تا نمایشگاه سال آینده را پربارتر از همیشه شاهد باشیم.
گزارش از رقیه ملاحسنی خبرنگار ایسنا منطقه قزوین
دبیر: آزیتا کریمی
انتهای پیام
مهدی رنجبر افزود: مخاطبان با دقت و موشکافی نقد آثار را دنبال می کنند و براساس آن به گزینش فیلم ها می پردازند؛ از همین رو تاکنون برای فیلم هایی همچون متری شش و نیم، سرخپوست و ماجرای نیمروز2 سانس های فوق العاده در نظر گرفته شده است و البته از برخی فیلم ها نیز استقبال نشد.
وی با اشاره به اینکه رویداد هایی همچون تاخیر در پخش بعضی فیلم ها در روز های نخست جشنواره ناگزیر بوده است، عنوان کرد: تیم اجرایی جشنواره شیراز همه تلاش خود را مصروف رضایت فیلم دوستان کرده است؛ اما برخی مشکلات از مرکز رخ داد که گاه باعث دلخوری مخاطبان فهیم شیرازی شد، هرچند تلاش کرده ایم که رضایت مردم را تا امروز که در نیمه راه جشنواره هستیم، جلب کنیم.
رنجبر ادامه داد: برخی فیلم ها حتی در پایتخت نیز به موقع اکران نشد و نمایش برخی دیگر نیز در نخستین سانس ها لغو شد؛ چراکه آثار در زمان پیش بینی شده به جشنواره نرسیده بود، در شیراز نیز اشکالات فنی مربوط به دبیرخانه جشنواره در تهران گریبان برگزار کنندگان را در روز های نخست گرفت و در اتفاقی دیگر نرسیدن فیلم حمال طلا نیز باعث لغو آن شد.
معاون هنری و سینمایی ارشاد فارس تاکید کرد: هرچند رخ دادن هرگونه ناهماهنگی در جشنواره ای ملی مطلوب نیست و تنها منحصر به شیراز نیز نبوده است، برای جلب رضایت مخاطبان تلاش های بسیاری صورت گرفته و امیدواریم خاطره خوشی که مردم با شور و شوق این جشنواره می سازند، کاستی ها را تا روز پایانی جبران کند.
